نهج الذكر: فارسي - عربي جلد 4

مشخصات كتاب

سرشناسه : محمدي ري شهري، محمد، 1325 -

عنوان و نام پديدآور : نهج الذكر: فارسي - عربي/ محمدي ري شهري؛ باهمكاري رسول افقي؛ ترجمه حميدرضا شيخي.

مشخصات نشر : قم: موسسه علمي فرهنگي دارالحديث، سازمان چاپ و نشر، 1387 -

مشخصات ظاهري : ج.

فروست : پژوهشكده علوم و معارف حديث؛ 154.

شابك : 25000 ريال: دوره : 978-964-493-302-8 ؛ ج.1 : 978-964-493-303-5 ؛ ج.2 : 978-964-493-304-2 ؛ ج.3 978-964-493-305-9 : ؛ ج.4 978-964-493-306-6 :

وضعيت فهرست نويسي : برون سپاري.

يادداشت : فارسي - عربي.

يادداشت : ج.2، 3 و 4 (چاپ اول: 1387).

يادداشت : كتابنامه.

موضوع : ذكر -- احاديث

موضوع : احاديث شيعه -- قرن 14

شناسه افزوده : افقي، رسول، 1345 -

شناسه افزوده : شيخي، حميدرضا، 1337 -، مترجم

رده بندي كنگره : BP136/9 /م3ن9 1387

رده بندي ديويي : 297/212

شماره كتابشناسي ملي : 1581849

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

ص: 5

ص: 6

ص: 7

بخش نهم: استغفار (آمرزش خواهى از خدا)

اشاره

بخش نهم: استغفار (آمرزش خواهي از خدا)شامل:درآمدفصل يكم: حقيقت آمرزش خواهىفصل دوم: تشويق به آمرزش خواهى و برحذر داشتن از وا نهادن آنفصل سوم: ويژگى هاى آمرزش خواهىفصل چهارم: بركت هاى آمرزش خواهىفصل پنجم: اوقات مناسب براى آمرزش خواهىفصل ششم: مواقع مناسب براى آمرزش خواهىفصل هفتم: عبادت هايى كه سزاوار است در آنها طلب آمرزش كردفصل هشتم: آمرزش خواهى براى ديگرانفصل نهم: آمرزش خواهى هاى رسيده از پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام

.

ص: 8

. .

ص: 9

درآمد

واژه شناسى «استغفار»

درآمدواژه شناسى «استغفار»واژه «استغفار» ، مصدر است از مادّه «غفر» . اصل اين مادّه ، به معناى «پوشاندن» و «پوشيده داشتن» است ؛ ليكن گاه توسّعا در معانى نزديك و متناسب با آن نيز به كار مى رود . بنا بر اين ، «استغفار» به معناى درخواست پوشش است . ابن فارس در اين باره مى گويد : مادّه «غفر» ، اغلب به معناى پوشش است ، به استثناى مواردى كه ذكر مى شود . پس «غفر» ، يعنى پوشاندن . غفران و غفر به يك معنا هستند . گفته مى شود : «غفر اللّه ذنبه (خدا گناهش را بپوشاند)» . غفر و غفران ومغفرة ، مصدر هستند ... مِغفَر ، يعنى : كلاهْ خود . (1) همچنين ابن منظور مى گويد : غفر در اصل ، به معناى پوشيدن و سرپوش نهادن است . «غفر اللّه ذنوبه» ، يعنى : خداوند ، گناهانش را پوشاند و او را رسواى عام نكرد ... به هر

.


1- .معجم مقاييس اللغة : ج 4 ص 385 .

ص: 10

جامه اى كه با آن چيزى پوشانده شود ، «غفاره» گويند . (1) گفتنى است كه بررسى موارد استعمال مادّه «غفر» نشان مى دهد كه به هر نوع پوشاندن ، «غفر» اطلاق نمى شود ؛ بلكه «غفر» ، سَترى است كه در آن ، نوعى مصلحتْ مورد نظر باشد ، مانند : «اغفر ثوبك فى الوعاء ( جامه ات را در ظرف بپوشان و پنهان كن )» كه در آن ، مصلحت لباس ، مورد نظر است ، يا «اغفر لى ذنوبى (گناهانم را برايم بپوشان)» كه در آن ، مصلحت مغفور له در نظر گرفته شده ، يا «قُل لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ يَغْفِرُواْ لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ؛ (2) به كسانى كه ايمان آورده اند ، بگو از كسانى كه به روزهاى جپيروزىج خدا اميد ندارند ، دورى كنند» كه در آن ، مصلحت غافر و يا مصلحت غافر و مغفورٌ له ، هر دو ، منظور گرديده است . شايد با در نظر گرفتن نكته اى كه بدان اشارت رفت ، راغب ، مادّه «غفر» را چنين معنا كرده است : غفر ، پوشاندن چيزى است كه او را از آلودگى نگه دارد . و از همين معنا گفته مى شود : «اغفر ثوبك في الوعاء (جامه ات را در ظرف بپوشان و پنهان كن)» و «اصبغ ثوبك ؛ فإنّه أغفر للوسخ (جامه ات را رنگ كن ؛ زيرا اين كار ، چرك آن را بهتر مى پوشاند)» . «المغفرة من اللّه » ، به اين معناست كه خداوند ، بنده را از اين كه عذاب به او رسد ، نگه مى دارد ... گاه گفته مى شود : «غفر له» ، هر گاه در ظاهر ، از او دورى كند ، هر چند در باطن از او دورى ننمايد . مانند : «قُل لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ يَغْفِرُواْ لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ ؛ به كسانى كه ايمان آورده اند ، بگو از كسانى كه به روزهاى جپيروزىج خدا اميد ندارند ، دورى كنند» . استغفار ، يعنى : طلب

.


1- .لسان العرب : ج 5 ص 25 .
2- .جاثيه : آيه 14 .

ص: 11

استغفار ، در قرآن و حديث

1 . روح استغفار

پوشاندن به گفتار و كردار . (1) با توجّه به آنچه گذشت ، مادّه «غفر» و «استغفار» از نظر لغوى ، به باب معاصى اختصاص ندارند ، هر چند در قرآن و حديث ، بيشترين كاربرد آنها در اين باره است .

استغفار ، در قرآن و حديثدر قرآن كريم ، مشتقّات مادّه «غفر» ، 234 بار تكرار شده است . اين كتاب آسمانى ، هفت بار (2) به صورت هاى مختلف ، پيروان خود را به درخواست مغفرت تشويق كرده است . همچنين ، از خداوند متعال 91 بار با صفت «غفور» ، پنج بار با صفت «غفّار» (3) و يك بار با صفت «غافر» (4) ياد كرده است ، كه اين همه در برخورد با خطاكاران ، حاكى از گستردگى رأفت و رحمت الهى است . با عنايت به آنچه در تبيين واژه «استغفار» آمد ، اين واژه در قرآن و حديث به معناى درخواست پوشش و آمرزش گناهان از خداوند متعال است . در اين باره ، چند نكته قابل توجّه است :

1 . روح استغفارروح و حقيقتِ «استغفار براى خود» ، ندامت قلبى است ؛ زيرا تا انسان نسبت به خطاى خود نادم نباشد ، نمى تواند حقيقتا از خداوند متعال ، طلب مغفرت نمايد . امام رضا عليه السلام مى فرمايد :

.


1- .مفردات ألفاظ القرآن : ص 609 .
2- .بقره : آيه 199 ، هود : آيه 3 و 52 و 92 ، نوح : آيه 10 ، مزّمّل : آيه 20 ، فصّلت : آيه 6 .
3- .غافر : آيه 42 ، ص : آيه 66 ، زمر : آيه 5 ، نوح : آيه 10 ، طه : آيه 89 .
4- .غافر : آيه 3 .

ص: 12

مَنِ استَغفَرَ بِلِسانِهِ ولَم يَندَم فَقَدِ استَهزَأَ بِنَفسِهِ . (1) هر كس به زبانش استغفار كند در حالى كه پشيمان نباشد ، در حقيقت ، خودش را ريشخند كرده است . بر اين پايه ، امام على عليه السلام «ندامت قلبى» را يكى از ستون هاى توبه مى شمرد . (2) نقش ندامت در تحقّق حقيقى استغفار و توبه ، تا آن جاست كه در حديثى از پيامبر خدا آمده است : النَّدَمُ تَوبَةٌ . (3) پشيمانى ، يك نوع توبه است . در حديثى از امام على عليه السلام نيز آمده است : النَّدَمُ استِغفارٌ . (4) پشيمانى ، نوعى آمرزش خواهى است . اين سخن ، مبالغه نيست ؛ زيرا ندامت حقيقى ، تصميم بر تكرار نكردن گناه و جبران نمودن گذشته را به دنبال خود دارد . بنا بر اين ، همه حدود ششگانه اى كه در حديث امام على عليه السلام براى استغفار بيان شده است ، (5) با ندامت حقيقى _ كه روح استغفار و توبه است _ همراه است . البتّه اين ، در صورتى است كه انسان براى خود ، طلب مغفرت نمايد ؛ امّا طلب مغفرت براى ديگران (6) تنها به معناى

.


1- .ر . ك : ص 22 ح 2504 .
2- .ر . ك : ص 30 ح 2519 .
3- .كنز العمّال : ج 4 ص 232 ح 10301 . نيز ، ر. ك : ميزان الحكمة با ترجمه فارسى : (توبه / پشيمانى ، نوعى توبه است) .
4- .ر . ك : ص 30 ح 2521 .
5- .ر . ك : ص 19 ح 2496 .
6- .ر . ك : ص 181 (آمرزش خواهى براى ديگران) .

ص: 13

2 . معناى غفران الهى
3 . نقش استغفار در زندگى مادّى و معنوى

آمرزش خواهى براى آنها از خداوند متعال است .

2 . معناى غفران الهىپيش از اين ، روشن شد كه مغفرت به معناى پوشاندن و پوشيده داشتن است ؛ امّا بايد توجّه داشت كه پرده پوشى و پوشانندگى گناهان انسان توسّط خداوند ، نه تنها با گذشت و پوشش بشرى متفاوت است ، بلكه قابل قياس با آن هم نيست . پرده پوشى خداوند متعال نسبت به گناه ، به معناى از بين بردن آثار و تبعات آن است و حتّى خداوند منّان ، در شرايطى ، براى گنهكار ، با تبديل كردن گناهان او به كارهاى نيك ، پرده پوشى مى كند ، چنان كه خداوند متعال با اشاره به شمارى از كسانى كه مرتكب گناهانى بزرگ شده اند و مستحقّ عذاب مضاعف در دوزخ گرديده اند ، مى فرمايد : «إِلَا مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صَ__لِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّ_ئاتِهِمْ حَسَنَ_تٍ وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا . (1) مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند . پس خداوند ، بدى هاى اينان را به نيكى تبديل مى كند و خدا همواره آمرزنده مهربان است» . پرده پوشى و غفران ، بدين سان ، بالاترين نوع ستّارى و مغفرت است كه فوق تصوّر ماست و تنها از آفريدگار جهان بر مى آيد و بس .

3 . نقش استغفار در زندگى مادّى و معنوىاز منظر قرآن و احاديث اسلامى ، استغفار ، افزون بر پاكسازى گناهان ، شيطان را

.


1- .فرقان : آيه 70 .

ص: 14

از انسان دور مى كند ، دل را جلا مى دهد ، نور علم را در دل جلوه گر مى سازد ، غم و اندوه را از دل مى برد ، به روزى وسعت مى بخشد و در يك جمله ، از انواع آفات مادّى و معنوى پيشگيرى مى نمايد و انواع بركات دنيوى و اُخروى را براى انسان به ارمغان مى آورد . (1) از اين رو ، تكرار اين ذكر با حضور قلب در هر فرصتى كه پيش آيد ، خصوصا لحظات حسّاس و پُربركت (مانند : سحرها ، قنوت نماز وتر ، ثلث آخر شب ، پنجشنبه و جمعه ، پيش از غروب در صحراى عرفات ، روز عيد قربان ، ماه هاى رجب ، شعبان و رمضان) توصيه شده است . (2) ذكر استغفار ، همچنين قبل از خواب ، پس از بيدار شدن ، در آغاز خطبه نماز جمعه ، در كنار مُلتَزَم ، هنگام بالا رفتن از كوه صفا ، و هنگام برخاستن از جا ، هنگام تعريف كردن ديگرى از انسان ، هنگام احساس حسد در خود ، هنگام ديدار و خداحافظى با برادران دينى ، و هنگام حركت براى سفر ، مورد تأكيد قرار گرفته است . (3) نيز هنگام وضو گرفتن ، هنگام حركت به قصد نماز جماعت ، هنگام وارد شدن به مسجد و خارج شدن از آن ، در آغاز نماز ، در اَثناى نماز ، در سجده ، بين دو سجده ، در قنوت ، در تعقيب نمازهاى واجب ، به دنبال تسبيح ، در حج و عمره ، در نماز استسقا ، هنگام زيارت قبر پيامبر صلى الله عليه و آله ، هنگام طواف خانه خدا ، هنگام حركت از عرفات به مَشعَر و از مَشعر به مِنا ، تكرار ذكر استغفار ، توصيه شده است . (4)

.


1- .ر . ك : ص 59 (بركت هاى آمرزش خواهى) .
2- .ر . ك : ص 101 (اوقات مناسب براى آمرزش خواهى) .
3- .ر . ك : ص 133 (مواقع مناسب براى آمرزش خواهى) .
4- .ر . ك : ص 153 (عبادت هايى كه سزاوار است در آنها طلب آمرزش كرد) .

ص: 15

تأمّل در استغفارهاى رسيده از پيامبر خدا و اهل بيت آن بزرگوار _ كه در فصل هشتم آمده است _ به روشنى ، نشان دهنده اهتمام فراوان آنان به اين ذكر سازنده و پُربركت است . (1)

.


1- .ر . ك : ص 241 (آمرزش خواهى هاى رسيده از پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام ) .

ص: 16

الفَصلُ الأَوَّلُ : حقيقة الاستغفار1 / 1حَدُّ الاِستِغفارِتحف العقول عن كميل بن زياد :قُلتُ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، العَبدُ يُصيبُ الذَّنبَ فَيَستَغفِرُ اللّهَ مِنهُ ، فَما حَدُّ الاِستِغفارِ ؟ قالَ : يَابنَ زِيادٍ : التَّوبَةُ ، قُلتُ : بَس (1) ؟ قالَ : لا ، قُلتُ : فَكَيفَ ؟ قالَ : إنَّ العَبدَ إذا أصابَ ذَنبا يَقولُ : «أستَغفِرُ اللّهَ» بِالتَّحريكِ ، قُلتُ : ومَا التَّحريكُ ؟ قالَ : الشَّفَتانِ وَاللِّسانُ ، يُريدُ أن يَتبَعَ ذلِكَ بِالحَقيقَةِ ، قُلتُ : ومَا الحَقيقَةُ ؟ قالَ : تَصديقٌ فِي القَلبِ ، وإضمارُ أن لا يَعودَ إلَى الذَّنبِ الَّذِي استَغفَرَ مِنهُ . قالَ كُمَيلٌ : فَإِذا فَعَلتُ ذلِكَ فَأَنَا مِنَ المُستَغفِرينَ ؟ قالَ : لا . قالَ كُمَيلٌ : فَكَيفَ ذاكَ ؟ قالَ : لِأَ نَّكَ لَم تَبلُغ إلَى الأَصلِ بَعدُ ، قالَ كُمَيلٌ : فَأَصلُ الاِستِغفارِ ما هُوَ ؟ قالَ : الرُّجوعُ إلَى التَّوبَةِ مِنَ الذَّنبِ الَّذِي استَغفَرتَ مِنهُ ، وهِيَ أوَّلُ دَرَجَةِ العابِدينَ ، وتَركُ الذَّنبِ ، وَالاِستِغفارُ اسمٌ واقِعٌ لِمَعانٍ سِتٍّ : أوَّلُها : النَّدَمُ عَلى ما مَضى ، وَالثاني : العَزمُ عَلى تَركِ العَودِ أبَدا ، وَالثّالِثُ : أن تُؤَدِّيَ حُقوقَ المَخلوقينَ الَّتي بَينَكَ وبَينَهُم ، وَالرّابِعُ : أن تُؤَدِّيَ حَقَّ اللّهِ في كُلِّ فَرضٍ ، وَالخامِسُ : أن تُذيبَ اللَّحمَ الَّذي نَبَتَ عَلَى السُّحتِ وَالحَرامِ حَتّى يَرجِعَ الجِلدُ إلى عَظمِهِ ، ثُمَّ تُنشِئَ فيما بَينَهُما لَحما جَديدا ، وَالسّادِسُ : أن تُذيقَ البَدَنَ ألَمَ الطّاعاتِ ، كَما أذَقتَهُ لَذّاتِ المَعاصي . (2)

.


1- .بَسْ بمعنى حسبُ ، ليس بعربي ، وقد صحّحها بعضُ أئمّة اللّغة ، فارسيّة تقولها العامّة (تاج العروس : ج 8 ص 204 «بسس») .
2- .تحف العقول : ص 197 ، بحار الأنوار : ج 6 ص 27 ح 28 .

ص: 17

فصل يكم: حقيقت آمرزش خواهى

1 / 1 معناى آمرزش خواهى

فصل يكم: حقيقت آمرزش خواهى1 / 1معناى آمرزش خواهىتحف العقول_ به نقل از كميل بن زياد _: گفتم : اى امير مؤمنان! بنده ، گناه مى كند و براى آن از خدا آمرزش مى طلبد . معناى آمرزش خواهى چيست؟ فرمود : «توبه، اى پسر زياد!» . گفتم : همين و بس؟ فرمود : «نه» . گفتم : پس چه؟ فرمود : «بنده ، هرگاه گناهى كند ، بگويد : از خدا آمرزش مى خواهم با جنبانيدن» . گفتم : جنبانيدن چه؟ فرمود : «لب ها و زبان ، و قصدش اين باشد كه آن را به حقيقت بپيونداند» . گفتم : حقيقت چيست؟ فرمود : «باور داشتن در دل و تصميم گرفتن بر اين كه گناهى را كه از آن آمرزش خواسته است ، ديگر تكرار نكند» . كميل [مى گويد كه] گفت[م] : اگر چنين كردم ، آن گاه ، من از آمرزش خواهان هستم؟ فرمود : «نه» . كميل [مى گويد كه] گفت[م] : چرا؟ فرمود : «چون هنوز به اصل [آمرزش خواهى] نرسيده اى . كميل [مى گويد كه] گفت[م] : اصل آمرزش خواهى چيست؟ فرمود : «روى آوردن به توبه از گناهى كه از آن ، آمرزش خواسته اى و اين ، نخستين درجه عبادت پيشگان و ترك كردن گناه است . آمرزش خواهى ، نامى است داراى شش معنا : اوّل ، پشيمانى از گذشته ؛ دوم ، تصميم بر اين كه ديگر ، هرگز بدان گناه برنگردى ؛ سوم ، اين كه حقوق هر مخلوقى را كه برگردن توست ، اداكنى ؛ چهارم ، اين كه حقّ خدا را در هر واجبى به جا آورى ؛ پنجم ، اين كه گوشتى را كه از ناروا و حرام بر تنت روييده است ، آب كنى ، چندان كه پوست به استخوان بچسبد و سپس ، گوشت تازه ميان آنها بِرويد ؛ و ششم ، اين كه رنج طاعات را به بدنت بچشانى ، چنان كه لذّت گناهان را به آن چشانده اى» .

.

ص: 18

الإمام عليّ عليه السلام_ لِقائِلٍ قالَ بِحَضرَتِهِ : أستَغفِرُ اللّهَ _: ثَكِلَتكَ اُمُّكَ ، أتَدري مَا الاِستِغفارُ ؟ الاِستِغفارُ دَرَجَةُ العِلِّيّينَ . وهُوَ اسمٌ واقِعٌ عَلى سِتَّةِ مَعانٍ : أوَّلُها : النَّدَمُ عَلى ما مَضى . وَالثّاني : العَزمُ عَلى تَركِ العَودِ إلَيهِ أبَدا . وَالثّالِثُ : أن تُؤَدِّيَ إلَى المَخلوقينَ حُقوقَهُم حَتّى تَلقَى اللّهَ أملَسَ لَيسَ عَلَيكَ تَبِعَةٌ . وَالرّابِعُ : أن تَعمِدَ إلى كُلِّ فَريضَةٍ عَلَيكَ ضَيَّعتَها فَتُؤَدِّيَ حَقَّها . وَالخامِسُ : أن تَعمِدَ إلَى اللَّحمِ الَّذي نَبَتَ عَلَى السُّحتِ فَتُذيبَهُ بِالأَحزانِ حَتّى تُلصِقَ الجِلدَ بِالعَظمِ ، ويَنشَأَ بَينَهُما لَحمٌ جَديدٌ . وَالسّادِسُ : أن تُذيقَ الجِسمَ ألَمَ الطّاعَةِ ، كَما أذَقتَهُ حَلاوَةَ المَعصِيَةِ . فَعِندَ ذلِكَ تَقولُ : أستَغفِرُ اللّهَ . (1)

.


1- .نهج البلاغة : الحكمة 417 ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 91 ح 2258 ، فلاح السائل : ص 350 ح 233 نحوه ، روضة الواعظين : ص 525 ، بحار الأنوار : ج 6 ص 36 ح 59 .

ص: 19

امام على عليه السلام_ به گوينده اى كه در حضور ايشان گفت : از خدا آمرزش مى خواهم _: مادرت به عزايت بنشيند! آيا مى دانى آمرزش خواهى چيست؟ آمرزش خواهى ، درجه بلندپايگان است ، و آن ، نامى است كه متضمّن شش معناست : اوّل ، پشيمانى از گذشته ؛ دوم ، تصميم بر اين كه ديگر ، هرگز به گناه باز نگردى ؛ سوم ، اين كه حقوق مردمان را به آنان ادا كنى ، به طورى كه خداوند را در حالى ديدار كنى كه كاملاً پاك باشى و هيچ حقّى از مردم برگردنت نباشد ؛ چهارم ، اين كه هر وظيفه [و واجبى] را كه فرو گذارده اى ، حقّ آن را به جا آورى . پنجم ، اين كه گوشتى را كه از حرام [بر تنت] روييده است ، با غم و اندوه ها آب كنى تا جايى كه پوست به استخوان بچسبد و دوباره ، گوشتى تازه ميانشان بِرويد . و ششم ، اين كه درد [و رنج] طاعت را به تن بچشانى ، همچنان كه شيرينى گناه را به آن چشانده اى . در اين هنگام ، بگو : از خدا آمرزش مى خواهم » .

.

ص: 20

1 / 2ذَمُّ الاِستِغفارِ بِلا حَقيقَةٍرسول اللّه صلى الله عليه و آله :المُستَغفِرُ بِاللِّسانِ دونَ القَلبِ كَالمُستَهزِئِ بِرَبِّهِ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :التّائِبُ مِنَ الذَّنبِ كَمَن لا ذَنبَ لَهُ ، وَالمُستَغفِرُ مِنَ الذَّنبِ وهُوَ مُقيمٌ عَلَيهِ كَالمُستَهزِئِ بِرَبِّهِ . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :... المُستَغفِرُ مِنَ الذَّنبِ وهُوَ مُقيمٌ عَلَيهِ كَالمُستَهزِئِ بِرَبِّهِ ، وإنَّ الرَّجُلَ إذا قالَ : أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ ، ثُمَّ عادَ فَقالَها ، ثُمَّ عادَ _ ثَلاثَ مَرّاتٍ _ كُتِبَ فِي الرّابِعَةِ مِنَ الكَذّابينَ . (3)

عنه صلى الله عليه و آله_ فيما أوصى بِهِ عَلِيّا عليه السلام _: وأن لا تُصِرَّ عَلَى الذُّنوبِ مَعَ الاِستِغفارِ ، فَتَكونَ كَالمُستَهزِئِ بِاللّهِ وآياتِهِ ورُسُلِهِ . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :يُؤتى بِعِصابَةٍ مِن اُمَّتي يَومَ القِيامَةِ _ وهُمُ القُرّاءُ _ فَيُقالُ لَهُم : مَن كُنتُم تَعبُدونَ ؟ قالوا : إيّاكَ رَبَّنا ، قالَ : فَمَن كُنتُم تَسأَلونَ ؟ قالوا : إيّاكَ رَبَّنا ، قالَ : فَمَن كُنتُم تَستَغفِرونَ ؟ قالوا : إيّاكَ رَبَّنا ، فَيَقولُ عز و جل : كَذَبتُم ، عَبَدتُموني بِالكَلامِ ، وَاستَغفَرتُموني بِالأَلسُنِ ، وفَرَرتُم مِنّي بِالقُلوبِ ؛ فَيُنظَمونَ في سِلسِلَةٍ ثُمَّ يُطافُ بِهِم عَلى رُؤوسِ الخَلائِقِ فَيُقالُ : هؤُلاءِ كَذّابو اُمَّةِ مُحَمَّدٍ . (5)

.


1- .ربيع الأبرار : ج 1 ص 738 .
2- .شعب الإيمان : ج 5 ص 436 ح 7178 ، تاريخ دمشق : ج 54 ص 72 ح 11360 كلاهما عن ابن عبّاس ، كنز العمّال : ج 4 ص 208 ح 10176 ؛ الكافي : ج 2 ص 435 ح 10 عن جابر عن الإمام الباقر عليه السلام ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 90 ح 2253 عن الإمام الصادق عليه السلام وليس فيهما «بربّه» ، عدّة الداعي : ص 250 عن الإمام الرضا عليه السلام وليس فيه صدره ، بحار الأنوار : ج 93 ص 281 ح 22 .
3- .تنبيه الخواطر : ج 2 ص 223 ؛ الفردوس : ج 1 ص 287 ح 1125 نحوه وليس فيه صدره ، كنز العمّال : ج 4 ص 228 ح 10290 .
4- .الخصال : ص 543 ح 19 عن إسماعيل بن الفضل الهاشمي وإسماعيل بن أبي زياد عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ، بحار الأنوار : ج 2 ص 155 ح 7 .
5- .كنز العمّال : ج 10 ص 271 ح 29418 نقلاً عن أبي الشيخ في كتاب الثواب عن أبان .

ص: 21

1 / 2 نكوهش آمرزش خواهى غير حقيقى

1 / 2نكوهش آمرزش خواهى غير حقيقىپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :كسى كه [تنها] با زبان آمرزش خواهد ، نه با دل ، همانند كسى است كه پروردگارش را ريشخند كرده باشد .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :توبه كننده از گناه ، مانند كسى است كه اصلاً گناه نكرده باشد ، و كسى كه از گناه ، آمرزش خواهد ، امّا همچنان بر آن گناه بمانَد ، چونان كسى است كه پروردگارش را ريشخند كند .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :... كسى كه از گناه ، آمرزش خواهد ، امّا همچنان بر آن گناه پاى فشارد ، همانند كسى است كه پروردگارش را ريشخند كند . هرگاه شخص بگويد : از خدا آمرزش مى خواهم و به درگاه او توبه مى كنم و دوباره گناه كند و باز ، تا سه بار همان جمله را بگويد ، در بار چهارم از دروغگويان قلمداد مى شود .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ از سفارش هاى ايشان به على عليه السلام _: ديگر اين كه با وجود آمرزش خواهى ، بر گناهان پافشارى نكنى ؛ زيرا در اين صورت ، همانند كسى خواهى بود كه خدا و آيات او و پيامبرانش را ريشخند كند .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در روز رستاخيز ، گروهى از امّت من (يعنى قاريان) را مى آورند و به آنان گفته مى شود : شما چه كسى را مى پرستيديد؟ . آنان گويند : تو را ، اى پروردگار ما! خداوند به آنان مى فرمايد : از چه كسى درخواست مى كرديد؟ ؛ مى گويند : از تو ، اى پروردگار ما! خداوند مى فرمايد : از چه كسى آمرزش مى طلبيديد؟ . مى گويند : از تو ، اى پروردگار ما! خداوند عز و جل مى فرمايد : دروغ مى گوييد . شما در حرف ، مرا پرستيديد و به زبان ، از من آمرزش طلبيديد ؛ امّا با دل از من گريختيد . در اين هنگام ، آنان را به زنجير مى كِشند و در برابر خلايق مى چرخانند و گفته مى شود : اينان ، دروغگويان امّت محمّدند » .

.

ص: 22

الإمام عليّ عليه السلام :الاِستِغفارُ مَعَ الإِصرارِ ذُنوبٌ مُجَدَّدَةٌ . (1)

عنه عليه السلام :مِنَ الغِرَّةِ بِاللّهِ أن يُصِرَّ العَبدُ (2) عَلَى المَعصِيَةِ ، ويَتَمَنّى عَلَى اللّهِ المَغفِرَةَ . (3)

الإمام الرضا عليه السلام :سَبعَةُ أشياءَ بِغَيرِ سَبعَةِ أشياءَ مِنَ الاِستِهزاءِ : مَنِ استَغفَرَ بِلِسانِهِ ولَم يَندَم فَقَدِ استَهزَأَ بِنَفسِهِ ... . (4)

.


1- .تحف العقول : ص 223 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 63 ح 150 .
2- .في المصدر : «إنّ من العزّة باللّه أن يصبر ...» ، والتصويب من بحار الأنوار والمصادر الاُخرى .
3- .الأمالي للطوسي : ص 580 ح 1200 عن عبد اللّه بن محمّد بن عبيد عن الإمام الهادي عن آبائه عن الإمام الصادق عليهم السلام ، تنبيه الخواطر : ج 1 ص 51 وص 72 ، أعلام الدين : ص 210 ، غرر الحكم : ح 9404 ، بحار الأنوار : ج 71 ص 188 ح 52 ؛ دستور معالم الحكم : ص 25 .
4- .كنز الفوائد : ج 1 ص 330 عن أيّوب بن نوح ، معدن الجواهر : ص 59 نحوه ، تنبيه الخواطر : ج 2 ص 110 وفيهما بزيادة «بقلبه» بعد «يندم» ، بحار الأنوار : ج 78 ص 356 ح 11 .

ص: 23

امام على عليه السلام :آمرزش خواستن با وجود ادامه دادن [برگناه] ، گناهانى نو شونده اند .

امام على عليه السلام :از گستاخى [و بى توجّهى] به خداست كه بنده ، بر گناه و نافرمانى او پاى فشارد و [با اين حال ]توقّع آمرزش از خدا داشته باشد .

امام رضا عليه السلام :هفت چيز ، بدون هفت چيز ، نشانه ريشخند كردن است : كسى كه به زبانش آمرزش بطلبد ، ولى [از گناهش] پشيمان نباشد ، در واقع ، خود را ريشخند كرده است ... .

.

ص: 24

الفَصلُ الثّاني : الحثّ على الاستغفار والتّحذير من تركه2 / 1الحَثُّ عَلَى الاِستِغفارِالكتاب«وَ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّى رَحِيمٌ وَدُودٌ» . (1)

«وَ اسْتَغْفِرُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيم» . (2)

«قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَىَّ أَنَّمَا إِلَ_هُكُمْ إِلَ_هٌ وَ حِدٌ فَاسْتَقِيمُواْ إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَيْلٌ لِّلْمُشْرِكِينَ» . (3)

«فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِىِّ وَ الْاءِبْكَ_رِ» . (4)

«إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِى دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابَا» . (5)

.


1- .هود : 90 .
2- .المزّمّل : 20 .
3- .فصّلت : 6 .
4- .غافر : 55 .
5- .النصر : 1 _ 3 .

ص: 25

فصل دوم: تشويق به آمرزش خواهى و برحذر داشتن از وا نهادن آن

2 / 1 تشويق به آمرزش خواهى

فصل دوم: تشويق به آمرزش خواهى و برحذر داشتن از وا نهادن آن2 / 1تشويق به آمرزش خواهىقرآن«و از پروردگارتان آمرزش بخواهيد، سپس به سوى او بازگرديد، كه پروردگار من ، مهربان و دوستدار است» .

«و از خدا آمرزش بخواهيد، كه خدا آمرزگار و مهربان است» .

«بگو : من هم بشرى مانند شما هستم كه به من ، وحى مى شود ، كه معبود شما در حقيقت ، معبودى يكتاست . پس به سوى او بِايستيد و از او آمرزش بخواهيد ؛ و واى بر مشركان» .

«پس شكيبا باش كه وعده خدا ، راست است ، و براى گناهت آمرزش بخواه و در شامگاهان و بامدادان ، پروردگارت را به پاكى بستاى» .

«هرگاه يارى خدا و پيروزى فرا رسد . و كسان را مى بينى كه گروه گروه ، به دين خدا درمى آيند. پس پروردگارت را به پاكى بستاى و از او آمرزش بخواه كه او توبه پذير است».

.

ص: 26

الحديثرسول اللّه صلى الله عليه و آله_ مِن وَصِيَّتِهِ لِعَلِيٍّ عليه السلام _: وعَلَيكَ بِالاِستِغفارِ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله_ أيضا _: وعَلَيكَ بِالاِستِغفارِ فَإِنَّهَا المَنجاةُ . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :عَوِّدوا ألسِنَتَكُمُ الاِستِغفارَ ، فَإِنَّ اللّهَ لَم يُعَلِّمكُمُ الاِستِغفارَ إلّا وهُوَ يُريدُ أن يَغفِرَ لَكُم . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :إنِ استَطَعتُم أن تُكثِروا مِنَ الاِستِغفارِ فَافعَلوا ، فَإِنَّهُ لَيسَ شَيءٌ أنجَحَ عِندَ اللّهِ ولا أحَبَّ إلَيهِ مِنهُ . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :إذا ماتَ أحَدُكُم فَقَد قامَت قِيامَتُهُ ، فَاعبُدُوا اللّهَ كَأَنَّكُم تَرَونَهُ ، وَاستَغفِروهُ كُلَّ ساعَةٍ . (5)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن أحَبَّ أن تَسُرَّهُ صَحيفَتُهُ ، فَليُكثِر فيها مِنَ الاِستِغفارِ . (6)

عنه صلى الله عليه و آله :الاِستِغفارُ فِي الصَّحيفَةِ يَتَلَألَأُ نورا . (7)

.


1- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 4 ص 361 ح 5762 عن حمّاد بن عمرو وأنس بن محمّد عن أبيه جميعا عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 326 ح 2656 عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، كنز العمّال : ج 2 ص 258 ح 3966 .
2- .الجعفريّات : ص 186 ، النوادر للراوندي : ص 92 ح 29 كلاهما عن الإمام الكاظم عن آبائه عليهم السلام ، الدعوات : ص 227 ح 629 ، جامع الأحاديث للقمّي : ص 86 وفيه «ممحاة» بدل «منجاة» ، بحار الأنوار : ج 69 ص 403 ح 105 .
3- .تاريخ بغداد : ج 14 ص 206 عن سلمان ؛ الدعوات : ص 31 ح 64 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 283 ح 30 .
4- .كنز العمّال : ج 1 ص 477 ح 2080 نقلاً عن الحكيم عن أبي الدرداء .
5- .الفردوس : ج 1 ص 285 ح 1117 ، كنز العمّال : ج 15 ص 686 ح 42748 نقلاً عن ابن لال في مكارم الأخلاق وكلاهما عن أنس .
6- .المعجم الأوسط : ج 1 ص 256 ح 839 ، الدعاء للطبراني : ص 506 ح 1787 ، شعب الإيمان : ج 1 ص 441 ح 648 كلّها عن الزبير بن العوّام ، كنز العمّال : ج 1 ص 475 ح 2065 .
7- .الفردوس : ج 1 ص 124 ح 429 عن معاوية بن حيدة ، تاريخ دمشق : ج 22 ص 177 ح 4911 عن بهز بن حكيم عن أبيه عن جدّه ، كنز العمّال : ج 1 ص 475 ح 2064 .

ص: 27

حديثپيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ در سفارش به على عليه السلام _: بر تو باد آمرزش خواهى!

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بر تو باد آمرزش خواهى؛ زيرا آن ، وسيله نجات است!

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :زبان هايتان را به آمرزش خواهى عادت دهيد؛ زيرا خداوند ، آمرزش خواهى را به شما نياموخت ، مگر براى اين كه مى خواهد شما را بيامرزد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اگر توانستيد بسيار آمرزش خواهى كنيد، چنين كنيد؛ زيرا در نزد خداوند ، چيزى مؤثّرتر و دوست داشتنى تر از آن نيست.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هرگاه يكى از شما بميرد ، [همان دم] قيامتش برپا مى شود . پس خدا را چنان بپرستيد كه گويى او را مى بينيد و هر دَم ، از او آمرزش بطلبيد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هركس دوست دارد كه نامه اعمالش او را خوش حال گرداند، پس بر آمرزش خواهى در آن بيفزايد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آمرزش خواهى ، در نامه اعمال ، چون نور مى درخشد.

.

ص: 28

عنه صلى الله عليه و آله :عَلَيكُم بِلا إلهَ إلَا اللّهُ وَالاِستِغفارِ ، فَأَكثِروا مِنهُما ؛ فَإِنَّ إبليسَ قالَ : أهلَكتُ النّاسَ بِالذُّنوبِ فَأَهلَكوني بِلا إلهَ إلَا اللّهُ وَالاِستِغفارِ ، فَلَمّا رَأَيتُ ذلِكَ ، أهلَكتُهُم بِالأَهواءِ ، وهُم يَحسَبونَ أنَّهُم مُهتَدونَ . (1)

مجمع الزوائد عن أنس :جاءَ رَجُلٌ إلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَقالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، إنّي أذنَبتُ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : إذا أذنَبتَ فَاستَغفِر رَبَّكَ ، قالَ : فَإِنّي أستَغفِرُهُ ثُمَّ أعودُ فَاُذنِبُ ، قالَ : فَإِذا أذنَبتَ فَعُد فَاستَغفِر رَبَّكَ ، قالَ : فَإِنّي أستَغفِرُ ثُمَّ أعودُ فَاُذنِبُ ، قالَ : إذا أذنَبتَ فَعُد فَاستَغفِر رَبَّكَ ، فَقالَها فِي الرّابِعَةِ ، فَقالَ : إذا أذنَبتَ فَاستَغفِر رَبَّكَ حَتّى يَكونَ الشَّيطانُ هُوَ المَخسورُ . (2)

الإمام عليّ عليه السلام :عَجِبتُ لِمَن يَقنَطُ ومَعَهُ الاِستِغفارُ . (3)

الدعوات :قالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام : العَجَبُ لِمَن يَهلِكُ وَالنَّجاةُ مَعَهُ ، قيلَ : وما هِيَ ؟ قالَ : الاِستِغفارُ . (4)

الإمام عليّ عليه السلام :الاِستِغفارُ أعظَمُ جَزاءً وأسرَعُ مَثوبَةً . (5)

عنه عليه السلام_ مِن مَواعِظِهِ عليه السلام _: أطِعِ اللّهَ سُبحانَهُ في كُلِّ حالٍ ، ولا تُخلِ قَلبَكَ مِن خَوفِهِ ورَجائِهِ طَرفَةَ عَينٍ ، وَالزَمِ الاِستِغفارَ . (6)

.


1- .مسند أبي يعلى : ج 1 ص 99 ح 131 ، السنّة لابن أبي عاصم : ج 1 ص 9 ح 7 ، الفردوس : ج 3 ص 15 ح 4019 كلاهما بزيادة «فلا يستغفرون» في آخره وكلّها عن أبي بكر ، كنز العمّال : ج 1 ص 420 ح 1792 .
2- .مجمع الزوائد : ج 10 ص 332 ح 17532 نقلاً عن البزّار ، الدعاء للطبراني : ص 504 ح 1782 ، تفسير ابن كثير : ج 2 ص 105 كلاهما نحوه وفيهما «المحسور» بدل «المخسور» .
3- .نهج البلاغة : الحكمة 87 ، غرر الحكم : ح 6258 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 284 ح 31 .
4- .الدعوات : ص 31 ح 65 ، الأمالي للطوسي : ص 88 ح 134 وفيه «الممحاة» بدل «النجاة» ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 89 ح 2245 وفيهما «يقنط» بدل «يهلك» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 283 ح 30 ؛ كنز العمّال : ج 2 ص 258 ح 3965 نقلاً عن الدينوري .
5- .غرر الحكم : ح 1496 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 28 ح 368 وفيه «أجرا» بدل «جزاءً» .
6- .غرر الحكم : ح 2443 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 86 ح 2060 .

ص: 29

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بر شما باد گفتن «لا إله إلّا اللّه » و طلبِ آمرزش . اين دو را بسيار بگوييد؛ زيرا ابليس گفت: من ، مردم را با گناهان نابود كردم و آنان با «لا إله إلّا اللّه » و طلب آمرزش ، مرا نابود كردند. پس چون چنين ديدم ، آنان را با هوا و هوس نابود كردم ، در حالى كه گمان مى كنند در راه راست هستند.

مجمع الزوائد_ به نقل از اَ نَس _: مردى نزد پيامبر خدا آمد و گفت: اى پيامبر خدا! من مرتكب گناه شده ام. پيامبر خدا فرمود: «هرگاه گناهى كردى ، از پروردگارت طلب آمرزش كن». مرد گفت: من از او طلب آمرزش مى كنم ، امّا دوباره مرتكب گناه مى شوم. فرمود: «چون دوباره گناه كردى ، دوباره از پروردگارت طلب آمرزش كن». مرد گفت: طلب آمرزش مى كنم ؛ ولى باز هم گناه مى كنم. فرمود: «چون گناه كردى ، باز هم از پروردگارت طلب آمرزش كن» . مرد بار چهارم همان جمله را گفت . پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «چون گناه كردى ، باز از پروردگارت طلب آمرزش كن ، چندان كه [سرانجام] شيطان ، بازنده [و مأيوس] (/ گم و گور) شود» .

امام على عليه السلام :در شگفتم از كسى كه آمرزش خواهى را دارد و با اين حال ، نوميد مى شود!

الدعوات :امير مؤمنان عليه السلام فرمود : «تعجّب است از كسى كه [وسيله] نجات را با خود دارد و با اين حال ، نابود مى شود». گفته شد: آن وسيله نجات چيست؟ فرمود: «آمرزش خواهى» .

امام على عليه السلام :آمرزش خواهى، بزرگ ترين و سريع ترين پاداش را در پى دارد.

امام على عليه السلام :از اندرزهاى ايشان _ : خداوند سبحان را در همه حال ، اطاعت كن و يك چشم به هم زدن ، دل خود را از بيم و اميد او تهى مدار، و پيوسته آمرزش بخواه.

.

ص: 30

عنه عليه السلام :ثَلاثٌ يُبلِغنَ بِالعَبدِ رِضوانَ اللّهِ : كَثرَةُ الاِستِغفارِ ، وخَفضُ الجانِبِ ، وكَثرَةُ الصَّدَقَةِ . (1)

عنه عليه السلام :التَّوبَةُ عَلى أربَعِ دَعائِمَ : نَدَمٍ بِالقَلبِ ، وَاستِغفارٍ بِاللِّسانِ وعَمَلٍ بِالجَوارِحِ ، وعَزمٍ أن لا يَعودَ . (2)

تحف العقول :قيلَ لَهُ [ لِلإِمامِ عَلِيٍّ عليه السلام ] : مَا التَّوبَةُ النَّصوحُ ؟ فَقالَ عليه السلام : نَدَمٌ بِالقَلبِ ، وَاستِغفارٌ بِاللِّسانِ ، وَالقَصدُ عَلى أن لا يَعودَ . (3)

الإمام عليّ عليه السلام :النَّدَمُ استِغفارٌ . (4)

الإمام زين العابدين عليه السلام_ في ذِكرِ أحوالِ أبيهِ لَيلَةَ عاشوراءَ _: رَجَعَ عليه السلام إلى مَكانِهِ ، فَقامَ اللَّيلَ كُلَّهُ يُصَلّي ويَستَغفِرُ ويَدعو ويَتَضَرَّعُ ، وقامَ أصحابُهُ كَذلِكَ يُصَلّونَ ويَدعونَ ويَستَغفِرونَ . (5)

الإمام الباقر عليه السلام_ في وَصِيَّتِهِ عليه السلام لِجابِرِ بنِ يَزيدَ الجُعفِيِّ _: وَاستَرجِع سالِفَ الذُّنوبِ بِشِدَّةِ النَّدَمِ وكَثرَةِ الاِستِغفارِ ، وتَعَرَّض لِلرَّحمَةِ وعَفوِ اللّهِ بِحُسنِ المُراجَعَةِ ، وَاستَعِن عَلى حُسنِ المُراجَعَةِ بِخالِصِ الدُّعاءِ وَالمُناجاةِ فِي الظُّلَمِ . (6)

الإمام الصادق عليه السلام_ في ذِكرِ جُنودِ العَقلِ وَالجَهلِ _: ... وَالتَّوبَةُ وضِدُّهَا الإِصرارُ ، وَالاِستِغفارُ وضِدُّهُ الاِغتِرارُ . (7)

.


1- .كشف الغمّة : ج 3 ص 139 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 81 ح 74 .
2- .كشف الغمّة : ج 3 ص 139 ، غرر الحكم : ح 2072 نحوه ، بحار الأنوار : ج 78 ص 81 ح 74 .
3- .تحف العقول : ص 210 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 48 ح 66 .
4- .غرر الحكم : ح 178 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 60 ح 1539 .
5- .الإرشاد : ج 2 ص 94 ، إعلام الورى : ج 1 ص 457 ، بحار الأنوار : ج 45 ص 3 .
6- .تحف العقول : ص 285 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 164 ح 1 .
7- .الكافي : ج 1 ص 22 ح 14 ، الخصال : ص 591 ح 13 ، علل الشرايع : ص 115 ح 10 ، المحاسن : ج 1 ص 314 ح 620 كلّها عن سماعة بن مهران ، بحار الأنوار : ج 1 ص 111 ح 7 .

ص: 31

امام على عليه السلام :سه چيز است كه بنده را به خشنودى خدا مى رساند: بسيار آمرزش خواستن، فروتن بودن، و بسيار صدقه دادن.

امام على عليه السلام :توبه ، بر چهار ستونْ استوار است: پشيمانى در دل، آمرزش خواهى به زبان، تحقّق بخشيدن [به آن ]در عمل، و تصميم گرفتن به تكرار نكردن [گناه].

تحف العقول :به امام على عليه السلام گفته شد: توبه خالص (نصوح) چيست؟ فرمود: «پشيمانى در دل، آمرزش خواهى به زبان، و تصميم بر باز نگشتن [به گناه]» .

امام على عليه السلام :پشيمانى [از گناه] ، همان آمرزش خواهى است.

امام زين العابدين عليه السلام_ در بيان احوال پدرش امام حسين عليه السلام در شب عاشورا _: به جاى خويش باز گشت و سراسر شب را به نماز و آمرزش خواهى و دعا و زارى پرداخت، و يارانش نيز نماز مى خواندند و دعا مى كردند و آمرزش مى خواستند.

امام باقر عليه السلام_ در سفارش به جابربن يزيد جُعْفى _: و از گناهان گذشته ات، در نهايتِ پشيمانى و با آمرزش خواهى بسيار، دست بردار و با بازگشت درست [از گناهان ]خود را در معرض رحمت و بخشايش خداوند قرار ده و براى بازگشت درست، از دعاى خالصانه و راز و نياز در دلِ تاريكى ها[ى شب] ، كمك بگير.

امام صادق عليه السلام_ در بيان لشكريان خِرد و نادانى _: توبه و ضدّ آن ، كه پافشارى [بر گناه] است، و آمرزش خواهى و ضدّ آن ، كه غفلت زدگى است.

.

ص: 32

عنه عليه السلام :إذا أحسَنتُم فَاحمَدُوا اللّهَ ، وإذا أسَأتُم فَاستَغفِرُوا اللّهَ . (1)

عنه عليه السلام_ مِن وَصِيَّتِهِ لِعَبدِ اللّهِ بنِ جُندَبٍ _: يَابنَ جُندَبٍ ، حَقٌّ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ يَعرِفُنا أن يَعرِضَ عَمَلَهُ في كُلِّ يَومٍ ولَيلَةٍ عَلى نَفسِهِ ، فَيَكونَ مُحاسِبَ نَفسِهِ ، فَإِن رَأى حَسَنَةً استَزادَ مِنها ، وإن رَأى سَيِّئَةً استَغفَرَ مِنها ؛ لِئَلّا يَخزى يَومَ القِيامَةِ . (2)

عنه عليه السلام :ثَلاثٌ لا يَضُرُّ مَعَهُنَّ شَيءٌ : الدُّعاءُ عِندَ الكَربِ ، وَالاِستِغفارُ عِندَ الذَّنبِ ، وَالشُّكرُ عِندَ النِّعمَةِ . (3)

الإمام العسكري عليه السلام_ مِن دُعائِهِ فِي الصَّباحِ _: وأعِنّي عَلَى استِغفارِكَ وَاستِقالَتِكَ ، قَبلَ أن يَفنَى الأَجَلُ ، ويَنقَطِعَ الأَمَلُ . (4)

2 / 2الحَثُّ عَلى كَثرَةِ الاِستِغفارِأ _ كَثرَةُ استِغفارِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آلهالسنن الكبرى للنسائي عن أبي هريرة :ما رَأَيتُ أحَدا أكثَرَ أن يَقولَ : «أستَغفِرُ اللّهَ وأتوبُ إلَيهِ» مِن رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله . (5)

.


1- .مشكاة الأنوار : ص 66 ح 95 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 213 ح 17 .
2- .تحف العقول : ص 301 ، إرشاد القلوب : ص 182 عن أبي الحسن عليه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 78 ص 279 ح 1 .
3- .الكافي : ج 2 ص 95 ح 7 ، الأمالي للطوسي : ص 204 ح 349 كلاهما عن عبيد اللّه بن الوليد ، إرشاد القلوب : ص 84 ، أعلام الدين : ص 119 عن محمّد بن أبي زينب وليس فيه صدره وزاد في آخره «من أخلاق المؤمنين» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 289 ح 6 .
4- .مُهَج الدعوات : ص 333 ، المصباح للكفعمي : ص 115 ، البلد الأمين : ص 61 وفيهما «العمل» بدل «الأمل» ، بحار الأنوار : ج 86 ص 176 ح 45 .
5- .السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 118 ح 10288 ، صحيح ابن حبّان : ج 3 ص 207 ح 928 ، مسند الشاميّين : ج 1 ص 169 ح 284 ، عمل اليوم والليلة لابن السني : ص 130 ح 363 ، تاريخ دمشق : ج 16 ص 120 كلّها عن أبي هريرة ، كنز العمّال : ج 2 ص 261 ح 3970 .

ص: 33

2 / 2 تشويق به آمرزش خواهى بسيار
الف _ بسيار آمرزش خواستن پيامبر صلى الله عليه و آله

امام صادق عليه السلام :هرگاه كار نيكى كرديد ، خدا را ستايش گوييد، و هرگاه كار بد [و گناهى] كرديد ، از خدا آمرزش بخواهيد.

امام صادق عليه السلام_ ايشان به عبد اللّه بن جندب _: اى پسر جندب! بر هر مسلمانى كه به ما اعتقاد دارد ، لازم است كه در روز و شب ، كردار خود را بر خويشتن عرضه كند و حسابرسِ خود باشد. اگر نيكى ديد ، بر آن بيفزايد و اگر كردار بدى از خود مشاهده كرد ، از آن آمرزش بخواهد تا در روز رستاخيز ، سرافكنده نشود.

امام صادق عليه السلام :سه چيز است كه با وجود آنها ، هيچ چيز گزندى نمى رساند: دعا كردن در هنگام رنج [و گرفتارى] ، آمرزش خواستن در هنگام گناه، و سپاس گزارى در هنگام برخوردارى از نعمت.

امام عسكرى عليه السلام_ از دعاى ايشان در صبحگاه _: كمكم فرما تا از تو آمرزش و پوزش بخواهم ، پيش از آن كه عمر به سرآيد و اميد ، قطع شود.

2 / 2تشويق به آمرزش خواهى بسيارالف _ بسيار آمرزش خواستن پيامبر صلى الله عليه و آلهالسنن الكبرى، نسائى_ به نقل از ابوهُرَيره _: هيچ كس را نديدم كه بيشتر از پيامبر خدا بگويد: «از خدا آمرزش مى طلبم و به درگاه او ، توبه مى كنم».

.

ص: 34

صحيح البخاري عن عائشة :كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يُكثِرُ أن يَقولَ في رُكوعِهِ وسُجودِهِ : سُبحانَكَ اللّهُمَّ رَبَّنا وبِحَمدِكَ ، اللّهُمَّ اغفِر لي . (1)

صحيح مسلم عن عائشة :كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يُكثِرُ أن يَقولَ قَبلَ أن يَموتَ : سُبحانَكَ وبِحَمدِكَ ، أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . (2)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنّي لَأَستَغفِرُ اللّهَ فِي اليَومِ سَبعينَ مَرَّةً . (3)

الكافي عن الحارث بن المغيرة عن الإمام الصادق عليه السلام :كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَستَغفِرُ اللّهَ عز و جلفي كُلِّ يَومٍ سَبعينَ مَرَّةً ، ويَتوبُ إلَى اللّهِ عز و جل سَبعينَ مَرَّةً . قالَ : قُلتُ : كانَ يَقولُ : أستَغفِرُ اللّهَ وأتوبُ إلَيهِ ؟ قالَ : كانَ يَقولُ : «أستَغفِرُ اللّهَ ، أستَغفِرُ اللّهَ» سَبعينَ مَرَّةً ، ويَقولُ : «وأتوبُ إلَى اللّهِ ، وأتوبُ إلَى اللّهِ» سَبعينَ مَرَّةً . (4)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :وَاللّهِ ، إنّي لَأَستَغفِرُ اللّهَ وأتوبُ إلَيهِ فِي اليَومِ أكثَرَ مِن سَبعينَ مَرَّةً . (5)

.


1- .صحيح البخاري : ج 4 ص 1901 ح 4684 ، صحيح مسلم : ج 1 ص 350 ح 217 ، سنن أبي داوود : ج 1 ص 232 ح 877 ، سنن ابن ماجة : ج 1 ص 287 ح 889 ، مسند ابن حنبل : ج 9 ص 293 ح 24218 ، كنز العمّال : ج 8 ص 226 ح 22670 .
2- .صحيح مسلم : ج 1 ص 351 ح 218 ، المعجم الصغير : ج 1 ص 241 عن اُمّ سلمة ، تفسير الطبري : ج 15 الجزء 30 ص 334 ، مسند إسحاق بن راهويه : ج 3 ص 807 ح 1442 ، كنز العمّال : ج 2 ص 561 ح 4731 .
3- .سنن الترمذي : ج 5 ص 383 ح 3259 ، شعب الإيمان : ج 1 ص 438 ح 638 كلاهما عن أبي هريرة ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1254 ح 3816 عن أبي موسى وزاد فيه «وأتوب إليه» بعد «لأستغفر اللّه » ، الدعاء للطبراني : ص 515 ح 1836 عن أنس ، كنز العمّال : ج 1 ص 477 ح 2077 .
4- .الكافي : ج 2 ص 505 ح 5 ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 92 ح 2260 ، الزهد للحسين بن سعيد : ص 73 ح 195 ، عدّة الداعي : ص 250 كلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 86 ص 297 ح 58 .
5- .صحيح البخاري : ج 5 ص 2324 ح 5948 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 123 ح 7798 ، شعب الإيمان : ج 5 ص 380 ح 7023 ، حلية الأولياء : ج 7 ص 325 ، تاريخ دمشق : ج 43 ص 205 ح 9154 كلّها عن أبي هريرة ، كنز العمّال : ج 1 ص 476 ح 2070 .

ص: 35

صحيح البخارى_ به نقل از عايشه _: پيامبر خدا ، در ركوع و سجودش بسيار مى گفت: پاكا تو _ خدايا ، پروردگارا _ و ستايش ، تو را! بار خدايا! مرا بيامرز» .

صحيح مسلم_ به نقل از عايشه _: پيامبر خدا ، پيش از آن كه درگذرد، فراوان مى گفت: «پاكا تو و ستايش ، تو را! از تو آمرزش مى خواهم و به درگاه تو ، توبه مى كنم» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :من ، در روز ، هفتاد بار از خدا آمرزش مى خواهم.

الكافى_ به نقل از حارث بن مغيره _: امام صادق عليه السلام فرمود : «پيامبر خدا ، روزى هفتاد بار از خداوند عز و جل آمرزش مى طلبيد و هفتاد بار به درگاه او ، توبه مى كرد». گفتم : مى فرمود: «از خدا آمرزش مى خواهم و به درگاه او ، توبه مى كنم»؟ (1) فرمود: «[نه، بلكه] هفتاد بار مى گفت: از خدا ، آمرزش مى خواهم . از خدا ، آمرزش مى خواهم و هفتاد بار مى گفت: و به درگاه خدا ، توبه مى برم . به درگاه خدا ، توبه مى برم .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :به خدا سوگند، من در روز ، بيش از هفتاد بار از خدا آمرزش مى طلبم و به درگاهش ، توبه مى كنم.

.


1- .يعنى : اين دو جمله را، با هم، هفتاد بار مى گفت؟

ص: 36

عنه صلى الله عليه و آله :إنّي لَأَستَغفِرُ اللّهَ وأتوبُ إلَيهِ فِي اليَومِ مِئَةَ مَرَّةٍ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :إنَّهُ لَيُغانُ (2) عَلى قَلبي ، وإنّي لَأَستَغفِرُ اللّهَ فِي اليَومِ مِئَةَ مَرَّةٍ . (3)

السنن الكبرى للنسائي عن حذيفة بن اليمان :قُلتُ : يا رَسولَ اللّهِ ، إنّي رَجُلٌ ذَرِبُ (4) اللِّسانِ ، وإنَّ عامَّةَ ذلِكَ عَلى أهلي ، قالَ : فَأَينَ أنتَ مِنَ الاِستِغفارِ ؟ إنّي لَأَستَغفِرُ اللّهَ فِي اليَومِ _ أو قالَ فِي اليَومِ وَاللَّيلَةِ _ مِئَةَ مَرَّةٍ . (5)

الإمام الصادق عليه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله كانَ يَتوبُ إلَى اللّهِ ويَستَغفِرُهُ في كُلِّ يَومٍ ولَيلَةٍ مِئَةَ مَرَّةٍ مِن غَيرِ ذَنبٍ . (6)

.


1- .سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1254 ح 3815 ، سنن الترمذي : ج 5 ص 383 ح 3259 وليس فيه «وأتوب إليه» ، السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 114 ح 10268 ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 7 ص 70 ح 4 كلّها عن أبي هريرة ، كنز العمّال : ج 1 ص 483 ح 2114 .
2- .الغَين لغةٌ في الغَيم ، وغانَ على قلبي كذا : أي غطّاه . . . قال القاضي : لمّا كان قلب النبيّ صلى الله عليه و آله أتمّ القلوب صفاءً . . . وكان صلى الله عليه و آله مبيّنا مع ذلك لشرائع الملّة وتأسيس السنّة ، ميسّرا غير معسّر ، لم يكن له بُدٌّ من النزول إلى الرُّخَص والالتفات إلى حظوظ النفس ، مع ما كان متمتّعا به من أحكام البشريّة ، فكأنّه إذا تعاطى شيئا من ذلك أسرَعَ كدورةٌ ما إلى القلب لكمال رقّته ، وفرط نورانيّته . . . وكان صلى الله عليه و آله إذا أحسّ بشيء من ذلك عدّه على النفس ذنبا فاستغفر منه ، انتهى (مجمع البحرين : ج 2 ص 1349 «غين») .
3- .صحيح مسلم : ج 4 ص 2075 ح 41 ، سنن أبي داوود : ج 2 ص 85 ح 1515 ، السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 116 ح 10276 ، مسند ابن حنبل : ج 6 ص 256 ح 7865 كلّها عن الأغرّ المُزَنيّ ، كنز العمّال : ج 1 ص 476 ح 2075 ؛ المجازات النبويّة : ص 390 ح 306 ، جامع الأخبار : ص 147 ح 331 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 282 ح 23 .
4- .الذَّرِب : الحادّ من كلّ شيءٍ . ولِسانٌ ذَرِبٌ وفيه ذَرابَة : أي حِدَّة (الصحاح : ج 1 ص 127 «ذرب») .
5- .السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 117 ح 10282 ، المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 691 ح 1881 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1254 ح 3817 ، سنن الدارمي : ج 2 ص 758 ح 2623 ، مسند ابن حنبل : ج 9 ص 102 ح 23431 والثلاثة الأخيرة نحوه .
6- .الكافي : ج 2 ص 450 ح 2 ، معاني الأخبار : ص 384 ، تفسير القمّي : ج 2 ص 277 كلّها عن عليّ بن رئاب ، بحار الأنوار : ج 44 ص 276 ح 4 .

ص: 37

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :من، روزى صد بار از خدا طلب آمرزش مى كنم و به درگاهش ، توبه مى برم.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :گاه دلم را تيرگى مى گيرد و من ، روزى صد بار ، از خدا آمرزش مى طلبم. (1)

السنن الكبرى، نسائى_ به نقل از حُذَيفة بن يمان _: گفتم : اى پيامبر خدا! من ، مردى تند زبانم و بيشتر هم با خانواده ام (/ همسرم) چنين ام. فرمود: «پس آمرزش خواهى ات كجا رفته است؟ من ، خود، در روز (يا فرمود: در شبانه روز) صد بار از خداوند ، آمرزش مى طلبم.

امام صادق عليه السلام :پيامبر خدا ، شبانه روزى صد مرتبه به درگاه خدا ، توبه مى كرد و از او آمرزش مى طلبيد، بدون آن كه گناهى از ايشان ، سر زده باشد.

.


1- .قاضى گفته است : با وجود اين كه دل پيامبر صلى الله عليه و آله _ كه پاك ترين دل هاست _ ... و با همين ، شرايع دين را تشريح مى كند و سنّت و سيره آسان و بى درد سر ، بنياد مى گذارد ، چاره اى هم ندارد كه رخصت گاه هايى را براى خود ، در نظر بگيرد و به نصيب و بهره نفس هم توجّه نمايد . از سوى ديگر ، مشغول احكام بشرى هم هست . گويى وقتى با چنين امورى ، داد و ستد برقرار مى كند ، به دليل رقّت قلب و نورانيت فراوان آن ، تيرگى در جانش پديد مى آيد و هنگامى كه احساس تيرگى مى كند ، آن را براى خود ، گناه به شمار مى آورد و از آن ، طلب آمرزش مى نمايد .

ص: 38

ب _ كَثرَةُ استِغفارِ أبِي الحَسَنِ الكاظِمِ عليه السلامالزهد للحسين بن سعيد عن إبراهيم بن أبي البلاد :قالَ أبُو الحَسَنِ عليه السلام : إنّي أستَغفِرُ اللّهَ في كُلِّ يَومٍ خَمسَةَ آلافِ مَرَّةٍ . ثُمَّ قالَ لي : خَمسَةُ آلافٍ كَثيرٌ . (1)

2 / 3فَضلُ المُستَغفِرِالكتاب«وَ ظَنَّ دَاوُدُ أَنَّمَا فَتَنَّ_هُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ رَاكِعًا وَ أَنَابَ * فَغَفَرْنَا لَهُ ذَ لِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَ حُسْنَ مَ_ئابٍ» . (2)

الحديثرسول اللّه صلى الله عليه و آله :أفلَحَ مَن وَجَدَ في صَحيفَتِهِ استِغفارا كَثيرا . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :طوبى لِمَن وَجَدَ في صَحيفَتِهِ استِغفارا كَثيرا . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :طوبى لِمَن وَجَدَ في صَحيفَةِ عَمَلِهِ يَومَ القِيامَةِ تَحتَ كُلِّ ذَنبٍ : أستَغفِرُ اللّهَ . (5)

عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ المُؤمِنَ إذا أحسَنَ استَبشَرَ ، وإذا أساءَ استَغفَرَ . (6)

.


1- .الزهد للحسين بن سعيد : ص 74 ح 199 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 282 ح 26 .
2- .ص : 24 و 25 .
3- .الفردوس : ج 1 ص 421 ح 1710 عن أبي الدرداء ، كنز العمّال : ج 15 ص 825 ح 43280 .
4- .سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1254 ح 3818 ، السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 118 ح 10289 ، الدعاء للطبراني : ص 506 ح 1789 ، شعب الإيمان : ج 1 ص 440 ح 647 كلّها عن عبد اللّه بن بسر ، كنز العمّال : ج 1 ص 479 ح 2088 .
5- .ثواب الأعمال : ص 197 ح 5 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 90 ح 2250 عن الإمام الصادق عن أبيه عليهماالسلامعنه صلى الله عليه و آله ، بحار الأنوار : ج 93 ص 280 ح 15 .
6- .عوالي اللآلي : ج 1 ص 437 ح 151 ، عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 2 ص 24 عن إبراهيم بن أبي محمود عن الإمام الرضا عليه السلام ، بحار الأنوار : ج 71 ص 259 ح 2 .

ص: 39

ب _ بسيار آمرزش خواستن امام كاظم عليه السلام
2 / 3 فضيلت شخص آمرزش خواه

ب _ بسيار آمرزش خواستن امام كاظم عليه السلامالزهد ، حسين بن سعيد_ به نقل از ابراهيم بن ابى البلاد _: امام كاظم عليه السلام فرمود: «من ، در هر روز ، پنجاه هزار مرتبه از خدا ، طلب آمرزش مى كنم» . سپس به من فرمود: «پنج هزار بار هم بسيار است».

2 / 3فضيلت شخص آمرزش خواهقرآن«و داوود دانست كه ما ، وى را آزموده ايم . پس از پروردگار خود ، آمرزش خواست و به خاك افتاد و به سوى ما بازگشت. و ما هم اين را بر او بخشوديم ، و او را در نزد ما منزلتى و بازگشتى نيكوست» .

حديثپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :رستگار ، كسى است كه در كارنامه اش ، آمرزش خواهى بسيار يابد .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خوشا آن كه در كارنامه اش ، آمرزش خواهى بسيار يابد!

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خوشا به حال كسى كه روز رستاخيز ، در نامه عملش، زير هر گناهى «استغفر اللّه» بيابد!

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :مؤمن ، هرگاه كار نيك كند ، شاد مى شود و هر گاه بد كند ، آمرزش مى طلبد.

.

ص: 40

عنه صلى الله عليه و آله :خَيرُ اُمَّتِي الَّذينَ إذا أساؤُوا استَغفَروا ، وإذا أحسَنُوا استَبشَروا . (1)

سنن ابن ماجة عن عائشة :إنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله كانَ يَقولُ : اللّهُمَّ اجعَلني مِنَ الَّذينَ إذا أحسَنُوا استَبشَروا ، وإذا أساؤُوا استَغفَروا . (2)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ المُسلِمَ في ذِمَّةِ اللّهِ مِن يَومَ وَلَدَتهُ اُمُّهُ إلى أن يَقومَ بَينَ يَدَيِ اللّهِ تَبارَكَ وتَعالى ، فَإِن وافَى اللّهَ بِشَهادَةِ لا إلهَ إلَا اللّهُ صادِقا ، أو بِاستِغفارٍ صادِقا ، كَتَبَ اللّهُ لَهُ بَراءَةً مِنَ النّارِ . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :ما مِن اُمَّتي _ أو هذِهِ الاُمَّةِ _ عَبدٌ يَعمَلُ حَسَنَةً فَيَعلَمُ أنَّها حَسَنَةٌ ، وأنَّ اللّهَ عز و جلجازيهِ بِها خَيرا ، ولا يَعمَلُ سَيِّئَةً فَيَعلَمُ أنَّها سَيِّئَةٌ ، وَاستَغفَرَ اللّهَ عز و جل مِنها ، ويَعلَمُ أنَّهُ لا يَغفِرُ إلّا هُوَ ، إلّا وهُوَ مُؤمِنٌ . (4)

الإمام عليّ عليه السلام :المُؤمِنُ مُنيبٌ مُستَغفِرٌ تَوّابٌ . (5)

عنه عليه السلام :إنَّمَا الكَيِّسُ (6) مَن إذا أساءَ استَغفَرَ ، وإذا أذنَبَ نَدِمَ . (7)

عنه عليه السلام :طوبى لِنَفسٍ أدَّت إلى رَبِّها فَرضَها ، وعَرَكَت بِجَنبِها بُؤسَها (8) ، وهَجَرَت فِي اللَّيلِ غُمضَها ، حَتّى إذا غَلَبَ الكَرى (9) عَلَيهَا افتَرَشَت أرضَها ، وتَوَسَّدَت كَفَّها ، في مَعشَرٍ أسهَرَ عُيونَهُم خَوفُ مَعادِهِم ، وتَجافَت عَن مَضاجِعِهِم جُنوبُهُم ، وهَمهَمَت بِذِكرِ رَبِّهِم شِفاهُهُم ، وتَقَشَّعَت بِطولِ استِغفارِهِم ذُنوبُهُم «أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (10) . (11)

.


1- .المعجم الأوسط : ج 6 ص 334 ح 6558 عن جابر ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 566 ح 4481 نحوه ، الزّهد لهنّاد : ج 2 ص 363 ح 692 كلاهما عن عروة بن رويم .
2- .سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1255 ح 3820 ، مسند ابن حنبل : ج 9 ص 450 ح 25034 ، مسند الطيالسي : ص 215 ح 1533 ، مسند إسحاق بن راهويه : ج 3 ص 731 ح 1336 .
3- .مسند البزّار : ج 3 ص 252 ح 1042 عن أبي سلمة بن عبد الرحمن عن أبيه ، كنز العمّال : ج 1 ص 76 ح 301 .
4- .مسند ابن حنبل : ج 5 ص 470 ح 16194 ، مسند الشاميّين : ج 1 ص 185 ح 321 ، تاريخ دمشق : ج 53 ص 72 ح 11167 كلاهما نحوه وكلّها عن أبي رزين العقيلي ، كنز العمّال : ج 1 ص 160 ح 800 .
5- .غرر الحكم : ح 1288 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 47 ح 1184 .
6- .الكَيِّس : العاقل (النهاية : ج 4 ص 217 «كيس») .
7- .غرر الحكم : ح 3894 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 177 ح 3640 .
8- .عَرَكَت بجنبِها بُؤسَها : أي صَبرَت عليه (شرح نهج البلاغة : ج 16 ص 295) .
9- .الكَرى : النُّعاس (الصحاح : ج 6 ص 2472 «كرى») .
10- .المجادلة : 22 .
11- .نهج البلاغة : الكتاب 45 ، تنبيه الخواطر : ج 2 ص 36 وليست فيه الآية الشريفة ، بحار الأنوار : ج 40 ص 342 ح 27 .

ص: 41

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بهترين هاى امّت من ، كسانى هستند كه هرگاه بد كنند ، آمرزش بخواهند و هر گاه كار نيك كنند ، شادمان شوند.

سنن ابن ماجة_ به نقل از عايشه _: پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمود: «بار خدايا! مرا از كسانى قرار ده كه هر گاه كار نيك كنند ، شادمان مى شوند و هر گاه بد كنند ، آمرزش مى طلبند».

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :مسلمان، از آن روزى كه مادرش او را مى زايد تا روزى كه در پيشگاه خداوند _ تبارك و تعالى _ مى ايستد، در پناه [و زنهار] خداست . پس اگر با شهادت راستين به يگانگى خدا، يا آمرزش خواهى راستين بر خدا وارد شود ، خداوند برايش ، برات آزادى از آتش مى نويسد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر بنده اى از امّت من (يا : اين امّت) كار نيكى كند و بداند آن كار ، نيك است و خداوند عز و جل براى آن به او پاداش نيك مى دهد، يا كار بدى كند و بداند آن كار ، بد است و براى آن از خداوند عز و جل آمرزش بخواهد و بداند كه آمرزگارى جز او نيست، بى گمان ، او مؤمن است.

امام على عليه السلام :مؤمن، بازگردنده [به درگاه خدا]، آمرزش خواه و توبه گر است.

امام على عليه السلام :زيرك [و خردمند] كسى است كه هرگاه بد كند ، آمرزش بخواهد و هر گاه گناه كند، پشيمان گردد.

امام على عليه السلام :خوشا آن كه وظيفه اش را در قبال پروردگارش به جا مى آورد و رنج [و سختى] را به جان مى خرد و در شب ، از خواب دورى مى ورزد و چون چُرت بر او چيره گردد ، زمين را بستر خود مى سازد و سر بر كف خويش مى نهد و در ميان جماعتى است كه از بيم رستاخيز ، شب ها ديدگانشان نمى خوابد و پهلوهايشان از بسترهايشان كناره مى گيرد و لبانشان به ياد پروردگارشان زمزمه كنان مى شود و از آمرزش خواهى هاى بسيار ، گناهانشان زدوده مى شود . «اينان اند گروه خدا ؛ و آگاه باشيد كه گروه خدا ، رستگارند» .

.

ص: 42

عنه عليه السلام_ في ذِكرِ أحوالِ أهلِ الدُّنيا فِي الآخِرَةِ _: «وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْاْ رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا» (1) قَد اُمِنَ العَذابُ ، وَانقَطَعَ العِتابُ ، وزُحزِحوا عَنِ النّارِ ، وَاطمَأَنَّت بِهِمُ الدّارُ ، ورَضُوا المَثوى وَالقَرارَ . الَّذينَ كانَت أعمالُهُم فِي الدُّنيا زاكِيَةً ، وأعيُنُهُم باكِيَةً . وكانَ لَيلُهُم في دُنياهُم نَهارا تَخَشُّعا وَاستِغفارا ، وكانَ نَهارُهُم لَيلاً تَوَحُّشا وَانقِطاعا ، فَجَعَلَ اللّهُ لَهُمُ الجَنَّةَ مَآبا ، وَالجَزاءَ ثَوابا ، وكانوا أحَقَّ بِها وأهلَها ، في مُلكٍ دائِمٍ ، ونَعيمٍ قائِمٍ . (2)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى إذا رَأى أهلَ قَريَةٍ قَد أسرَفوا فِي المَعاصي ، وفيها ثَلاثَةُ نَفَرٍ مِنَ المُؤمِنينَ ، ناداهُم جَلَّ جَلالُهُ وتَقَدَّسَت أسماؤُهُ : يا أهلَ مَعصِيَتي ، لَولا مَن فيكُم مِنَ المُؤمِنينَ المُتَحابّينَ بِجَلالي ، العامِرينَ بِصَلاتِهِم أرضي ومَساجِدي ، وَالمُستَغفِرينَ بِالأَسحارِ خَوفا مِنّي ، لَأَنزَلتُ بِكُم عَذابي ثُمَّ لا اُبالي . (3)

.


1- .الزمر : 73 .
2- .نهج البلاغة : الخطبة 190 ، بحار الأنوار : ج 7 ص 207 ح 95 .
3- .الأمالي للصدوق : ص 267 ح 289 ، علل الشرايع : ص 246 ح 1 كلاهما عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصاق عن آبائه عليهم السلام ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 473 ح 1369 عن الإمام عليّ عليه السلام ، ثواب الأعمال : ص 212 ح 1 عن السكوني عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، المحاسن : ج 1 ص 126 ح 143 عن موسى بن سابق عن الإمام الصادق عن أبيه عليهماالسلاموالثلاثة الأخيرة نحوه ، بحار الأنوار : ج 73 ص 381 ح 3 وراجع شعب الإيمان : ج 3 ص 82 ح 2946 .

ص: 43

امام على عليه السلام_ در بيان احوال مردم دنيا در آخرت _: «آنان را كه از پروردگارشان پروا كرده بودند ، گروه گروه، به بهشت مى بَرند» ، در حالى كه از عذاب ، ايمن شده اند و سرزنش به پايان رسيده و از آتش ، دور گشته اند و سرا [ى بهشت] ، به ايشان آرام گرفته است و ايشان ، از آن خانه و كاشانه خشنودند. اينان ، كسانى هستند كه كردارهايشان ، در دنيا ، پاك بوده و چشمانشان ، گريان، و شب هايشان [چونان] روز بوده است زيرا سراسر آن را به عبادت و آمرزش خواهى مى گذرانده اند، و روزهايشان [چونان] شب بوده ؛ چرا كه در تنهايى و جدايى [از خلق] به سر مى برده اند. از اين رو ، خداوند ، بهشت را فرجام آنان و پاداششان قرار داده است و البته ، اينان ، سزاوارترين كس به بهشت اند و شايستگى آن را دارند تا در مُلكى پاينده و نعمتى جاويدان باشند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند _ تبارك و تعالى _ هرگاه مردم آبادى اى را بيند كه در گناه [و نافرمانى] از اندازه گذشته اند و سه نفر مؤمن در ميان ايشان به سر مى برد، آن پُرشكوهِ پاك نام، ندايشان مى دهد كه: «اى نافرمانان از من! اگر نبود وجود چند مؤمن در ميان شما كه به خاطر من ، دوستدار يكديگرند و با نمازِ خود ، زمين و مسجدهايم را آباد دارند و سحرگاهان ، از ترس من به آمرزش خواهى مى پردازند، بى هيچ ملاحظه اى ، عذابم را بر شما فرو مى فرستادم.

.

ص: 44

الإمام زين العابدين عليه السلام :مَن قالَ : «أستَغفِرُ اللّهَ وأتوبُ إلَيهِ» فَلَيسَ بِمُستَكبِرٍ ولا جَبّارٍ ، إنَّ المُستَكبِرَ الَّذي يُصِرُّ عَلَى الذَّنبِ الَّذي قَد غَلَبَهُ هَواهُ فيهِ ، وآثَرَ دُنياهُ عَلى آخِرَتِهِ . (1)

عنه عليه السلام_ مِن دُعائِهِ فِي الاِعتِرافِ _: وأنَّ أحَبَّ عِبادِكَ إلَيكَ مَن تَرَكَ الاِستِكبارَ عَلَيكَ ، وجانَبَ الإِصرارَ ، ولَزِمَ الاِستِغفارَ . وأنَا أبرَأُ إلَيكَ مِن أن أستَكبِرَ ، وأعوذُ بِكَ مِن أن اُصِرَّ ، وأستَغفِرُكَ لِما قَصَّرتُ فيهِ . (2)

عنه عليه السلام_ أيضا _: يا أرحَمَ مَنِ انتابَهُ المُستَرحِمونَ ، ويا أعطَفَ مَن أطافَ بِهِ المُستَغفِرونَ . (3)

عنه عليه السلام_ ومِن دُعائِهِ لِلعيدَينِ وَالجُمُعَةِ _: ولا يَشقى بِنَقِمَتِكَ المُستَغفِرونَ ، رِزقُكَ مَبسوطٌ لِمَن عَصاكَ ، وحِلمُكَ مُعتَرِضٌ لِمَن ناواكَ (4) ، عادَتُكَ الإِحسانُ إلَى المُسيئينَ ، وسُنَّتُكَ الإِبقاءُ عَلَى المُعتَدينَ . (5)

الإمام الصادق عليه السلام :إذا أكثَرَ العَبدُ مِنَ الاِستِغفارِ ، رُفِعَت صَحيفَتُهُ وهِيَ تَتَلَألَأُ (6) . (7)

عنه عليه السلام :يَدخُلُ رَجُلانِ المَسجِدَ ، أحَدُهُما عابِدٌ وَالآخَرُ فاسِقٌ ، فَيَخرُجانِ مِنَ المَسجِدِ وَالفاسِقُ صِدِّيقٌ وَالعابِدُ فاسِقٌ ، وذلِكَ أنَّهُ يَدخُلُ العابِدُ المَسجِدَ وهُوَ مُدِلٌّ (8) بِعِبادَتِهِ وفِكرَتُهُ في ذلِكَ ، ويَكونُ فِكرَةُ الفاسِقِ فِي التَّنَدُّمِ عَلى فِسقِهِ ، فَيَستَغفِرُ اللّهَ مِن ذُنوبِهِ . (9)

.


1- .الخصال : ص 299 ح 72 عن أبي حمزة الثمالي ، بحار الأنوار : ج 93 ص 277 ح 3 .
2- .الصحيفة السجّاديّة : ص 55 الدعاء 12 ، المصباح للكفعمي : ص 507 .
3- .الصحيفة السجّاديّة : ص 54 الدعاء 12 ، المصباح للكفعمي : ص 506 .
4- .ناواهُ : أي عاداه ، وأصلُهُ الهمز ؛ لأنّه من النَّوء وهو النهوض (النهاية : ج 6 ص 2517 «نوى») .
5- .الصحيفة السجّاديّة : ص 182 الدعاء 46 ، مصباح المتهجّد : ص 369 ح 500 ، المزار الكبير : ص 458 ، جمال الاُسبوع : ص 262 عن المتوكّل بن هارون عن الإمام الصادق عن أبيه عنه عليهم السلام ؛ شرح نهج البلاغة : ج 6 ص 179 عنه وعن الإمام عليّ عليهماالسلام .
6- .في المصدر : «يتلألأ» ، والتصويب من بحار الأنوار .
7- .الكافي : ج 2 ص 504 ح 2 عن عبيد بن زرارة ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 90 ح 2251 ، عدّة الداعي : ص 250 عن زرارة ، بحار الأنوار : ج 93 ص 284 ح 32 .
8- .دلَّ يدِلُّ : إذا مَنَّ بعطائه ، والأدَلُّ : المنّانُ بعمله (تاج العروس : ج 14 ص 242 «دلل») .
9- .علل الشرائع : ص 354 ح 1 ، الكافي : ج 2 ص 314 ح 6 عن أحدهما عليهماالسلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 72 ص 316 ح 21 .

ص: 45

امام زين العابدين عليه السلام :كسى كه بگويد: «از خدا ، آمرزش مى طلبم و به درگاهش ، توبه مى برم» ، گردن فراز و متكبّر نيست. گردن فراز ، كسى است كه بر گناهى كه در آن مغلوب هوس خويش گشته است ، پاى بفشارد و دنياى خود را بر آخرتش برگزيند.

امام زين العابدين عليه السلام_ از دعاى ايشان در اعتراف به درگاه خدا _: محبوب ترينِ بندگانت در نزد تو ، كسى است كه گردن فرازى بر تو را فرو گذارد و از پافشارى [برگناه] دورى كند و به آمرزش خواهى در آويزد . من ، درپيشگاه تو اعلام برائت مى كنم از اين كه گردن فرازى كنم، و به تو پناه مى برم از اين كه [برگناه ]پاى فِشُرم، و براى تقصيرات خود ، از تو آمرزش مى طلبم.

امام زين العابدين عليه السلام_ از دعاى ايشان در اعتراف به درگاه خدا _: اى مهربان ترين كسى كه مهرجويان، پياپى ، آهنگ او مى كنند، و اى با محبّت ترين كسى كه آمرزش خواهان ، گِرد او مى چرخند .

امام زين العابدين عليه السلام_ از دعاى ايشان در روز عيد قربان و فطر و روز جمعه _: آمرزش خواهان ، به خشم تو گرفتار نمى آيند . [خوان] روزى ات براى آن هم كه تو را نافرمانى كند ، گسترده است و بردبارى ات ، آن را كه با تو دشمنى ورزد ، در بر مى گيرد. عادت تو ، نيكى كردن به بدكاران است، و شيوه ات ، شفقت بر متجاوزان [ از فرمان و حدودت].

امام صادق عليه السلام :هر گاه بنده ، بسيار طلب آمرزش كند ، نامه اعمالش در حالى كه مى درخشد ، بالا برده مى شود.

امام صادق عليه السلام :دو مرد به مسجد در مى آيند : يكى عبادت پيشه و ديگرى گنهكار، و از مسجد بيرون روند در حالى كه آن گنهكار ، مؤمنى راستين گشته است و آن ديگرى ، عبادت پيشه گنهكار؛ از آن رو كه عبادت پيشه ، در حالى به مسجد در آمده است كه به عبادت خويش ، مى نازيده و به آن مى انديشيده است ؛ امّا گنهكار ، پيوسته در انديشه پشيمانى از گنهكارى خويش بوده است . لذا خداوند ، گناهان او را مى آمرزد.

.

ص: 46

2 / 4التَّحذيرُ مِن تَركِ الاِستِغفارِالكتاب«قَالَ يَ_قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» . (1)

الحديثرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن لا يَستَغفِرُ اللّهَ لا يَغفِرُ اللّهُ لَهُ ، ومَن لا يَتوبُ لا يَتوبُ (2) اللّهُ عَلَيهِ ، ومَن لا يَرحَمُ لا يَرحَمُهُ اللّهُ . (3)

الكافي عن سماعة بن مهران :سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام عَن قَولِ اللّهِ عز و جل : «سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ» (4) ؟ قالَ : هُوَ العَبدُ يُذنِبُ الذَّنبَ فَتُجَدَّدُ لَهُ النِّعمَةُ مَعَهُ ، تُلهيهِ تِلكَ النِّعمَةُ عَنِ الاِستِغفارِ مِن ذلِكَ الذَّنبِ . (5)

.


1- .النمل : 46 .
2- .في المصدر : «لا يتب» في كلا الموضعين ، والصواب ما أثبتناه كما في كنز العمّال .
3- .الفردوس : ج 3 ص 629 ح 5967 عن عمر بن الخطّاب ، كنز العمّال : ج 4 ص 227 ح 10284 نقلاً عن أبي الشيخ عن جرير .
4- .الأعراف : 182 . ونستدرجهم معناه : نأخذهم درجةً فدرجةً ، وذلك إدناؤهم من الشيء شيئا فشيئا ، كالمراقي والمنازل في ارتقائها ونزولها ، عبارة عن إغفالهم (مفردات ألفاظ القرآن : ص 310 «درج») .
5- .الكافي : ج 2 ص 452 ح 3 و ح 2 ، مشكاة الأنوار : ص 579 ح 1927 كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 5 ص 218 ح 11 وراجع مكارم الأخلاق : ج 2 ص 90 ح 2254 ومجمع البيان : ج 10 ص 510 .

ص: 47

2 / 4 بر حذر داشتن از ترك آمرزش خواهى

2 / 4بر حذر داشتن از ترك آمرزش خواهىقرآن«گفت: «اى مردم! چرا پيش از نيكى به بدى مى شتابيد؟ چرا از خدا ، آمرزش نمى خواهيد ، باشد كه مورد رحمت قرار گيريد؟»» .

حديثپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :كسى كه از خدا آمرزش نخواهد ، خدا او را نمى آمرزد، و كسى كه به درگاه خدا بازنگردد ، خدا هم به سوى او باز نمى گردد، و كسى كه رحم نكند ، خدا هم به او رحم نمى كند.

الكافى_ به نقل از سماعة بن مهران _: از حضرت صادق عليه السلام در باره اين سخن خداوند عز و جل پرسيدم: «به زودى ، آنان را از جايى كه نمى دانند ، تدريجاً غافلگير مى كنيم» ؟ فرمود: «بنده ، گناه مى كند و با آن گناه ، نعمتى تازه به او داده مى شود و آن نعمت ، او را از طلب آمرزش براى آن گناه ، غافل مى سازد» .

.

ص: 48

الإمام الصادق عليه السلام :إنَّ اللّهَ إذا أرادَ بِعَبدٍ خَيرا فَأَذنَبَ ذَنبا أتبَعَهُ بِنَقِمَةٍ ، ويُذَكِّرُهُ الاِستِغفارَ ، وإذا أرادَ بِعَبدٍ شَرّا فَأَذنَبَ ذَنبا أتبَعَهُ بِنِعمَةٍ لِيُنسِيَهُ الاِستِغفارَ ، ويَتَمادى بِها ، وهُوَ قَولُ اللّهِ عز و جل : «سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ» بِالنِّعَمِ عِندَ المَعاصي . (1)

عنه عليه السلام :لَمّا نَزَلَت هذِهِ الآيَةُ : «وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَ_حِشَةً أَوْظَ_لَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ» (2) صَعِدَ إبليسُ جَبَلاً بِمَكَّةَ يُقالُ لَهُ : ثَورٌ ، فَصَرَخَ بِأَعلى صَوتِهِ بِعَفاريتِهِ ، فَاجتَمَعوا إلَيهِ ، فَقالوا : يا سَيِّدَنا لِمَ دَعَوتَنا ؟ قالَ : نَزَلَت هذِهِ الآيَةُ ، فَمَن لَها ؟ فَقامَ عِفريتٌ مِنَ الشَّياطينِ فَقالَ : أنَا لَها بِكَذا وكَذا ، قالَ : لَستَ لَها ، فَقامَ آخَرُ فَقالَ : مِثلَ ذلِكَ ، فَقالَ : لَستَ لَها ، فَقالَ الوَسواسُ الخَنّاسُ : أنَا لَها ، قالَ : بِماذا ؟ قالَ : أعِدُهُم واُمَنّيهِم حَتّى يُواقِعُوا الخَطيئَةَ ، فَإِذا واقَعُوا الخَطيئَةَ أنسَيتُهُمُ الاِستِغفارَ ، فَقالَ : أنتَ لَها ، فَوَكَّلَهُ بِها إلى يَومِ القِيامَةِ . (3)

حياة الحيوان عن وهيب بن الورد :بَلَغَنا أنَّ إبليسَ تَمَثَّلَ لِيَحيَى بنِ زَكَرِيّا عليه السلام فَقالَ لَهُ : أنصَحُكَ ؟ فَقالَ لَهُ : لا اُريدُ ذلِكَ ، ولكِن أخبِرني عَن بَني آدَمَ ، فَقالَ : هُم عِندَنا ثَلاثَةُ أصنافٍ : صِنفٌ مِنهُم هُم أشَدُّ الأَصنافِ عِندَنا ، نُقبِلُ عَلى أحَدِهِم حَتّى نَفتِنَهُ في دينِهِ ونَتَمَكَّنَ مِنهُ ، فَيَفزَعُ إلَى الاِستِغفارِ وَالتَّوبَةِ فَيُفسِدُ عَلَينا كُلَّ شَيءٍ نُصيبُهُ مِنهُ ، ثُمَّ نَعودُ إلَيهِ فَيَعودُ ، فَلا نَحنُ نَيأَسُ مِنهُ ، ولا نَحنُ نُدرِكُ مِنهُ حاجَتَنا ، فَنَحنُ مَعَهُ في عَناءٍ . وصِنفٌ مِنهُم في أيدينا كَالكُرَةِ في أيدي صِبيانِكُم نَتَلَقَّفُهُم كَيفَ شِئنا ، قَد كَفَونا مُؤنَةَ (4) أنفُسِهِم . وصِنفٌ مِنهُم مِثلُكَ مَعصومونَ لا نَقدِرُ مِنهُم عَلى شَيءٍ . (5)

.


1- .الكافي : ج 2 ص 452 ح 1 ، علل الشرائع : ص 561 ح 1 ، تنبيه الخواطر : ج 2 ص 160 كلّها عن سفيان بن السمط ، بحار الأنوار : ج 73 ص 387 ح 1 .
2- .آل عمران : 135 .
3- .الأمالي للصدوق : ص 551 ح 736 عن فطر بن خليفة ، روضة الواعظين : ص 526 ، بحار الأنوار : ج 73 ص 351 ح 48 .
4- .اختلف في «المونةِ» تُهمز ولا تُهمز ؛ من الأين وهو التعب والشدَّة (تاج العروس : ج 18 ص 522 «مأن») .
5- .حياة الحيوان الكبرى : ج 1 ص 265 ؛ بحار الأنوار : ج 63 ص 265 ح 150 .

ص: 49

امام صادق عليه السلام :خداوند ، هر گاه خير بنده اى را بخواهد و او گناهى كند ، در پى آن ، كيفرش مى دهد و آمرزش خواهى را به يادش مى آورد ، و هر گاه شرّ بنده اى را بخواهد و او گناهى كند ، در پى آن ، به او نعمتى مى دهد تا آمرزش خواهى را از يادش ببرد و به آن حال ، ادامه دهد . اين است معناى اين سخن خداوند عز و جل : «به زودى آنان را از جايى كه نمى دانند ، تدريجاً غافلگير مى كنيم» ؛ يعنى با نعمت دادن در هنگام ارتكاب گناهان.

امام صادق عليه السلام :چون اين آيه: «و كسانى كه هرگاه كار زشت كنند يا به خود ستم ورزند ، خدا را ياد مى كنند و براى گناهانشان ، آمرزش مى طلبند» ، فرود آمد ، ابليس بر فراز كوهى در مكّه به نام ثور رفت و با فرياد هر چه بلندتر ، عفريت هاى خويش را صدا زد و آنان ، همگى جمع شدند و گفتند: سَرورا! براى چه ما را فرا خوانده اى؟ ابليس گفت: اين آيه فرود آمده است . كيست كه از پسِ آن برآيد؟ عفريتى از شياطين گفت: من ، در برابر آن ، چنين و چنان مى كنم. ابليس گفت: تو از پسِ آن بر نمى آيى. ديگرى برخاست و همانند آن گفت. ابليس گفت: تو هم از عهده اش برنمى آيى. وسوسه گرِ خنّاس گفت: من ، از پس آن بر مى آيم. ابليس گفت: چگونه؟ گفت: به آنان وعده [ى توبه ]مى دهم و اميدوارشان مى كنم تا آن كه مرتكب گناه شوند و چون در گناه افتادند ، آمرزش خواهى را از يادشان مى برم. ابليس گفت: تو از عهده آن ، بر مى آيى . آن گاه ، او را تا روز قيامت ، بر اين كار گماشت.

حياة الحيوان_ به نقل از وهيب بن ورد _: آورده اند كه ابليس ، در برابر يحيى بن زكريا عليه السلام مجسّم شد و گفت: مى خواهى به تو پندى دهم؟ يحيى عليه السلام به او گفت: «نمى خواهم ؛ امّا مرا از فرزندان آدم ، خبر ده». ابليس گفت: آنان ، از نظر ما سه دسته اند: دسته اى از آنان ، در نظر ما سرسخت ترين اند. به سراغ يكى از آنان مى رويم تا او را از دينش گم راه سازيم و بر او مسلّط شويم ؛ ولى او به آمرزش خواهى و توبه ، پناه مى برد و هر چه در باره او رِشته ام ، پنبه مى كند . بار ديگر به سراغش مى رويم و او ، باز چنين مى كند. نه از او نوميد مى شويم و نه در باره اش به هدف خود مى رسيم . پس از او در زحمتيم. دسته اى ديگر از آنان ، چونان گويى كه در دست كودكان است ، در دستان ما هستند و هر گونه كه بخواهيم ، آنها را مى چرخانيم. اينان ، براى ما زحمتى ندارند. و دسته اى ديگر از ايشان ، معصوم اند و هيچ كارى با آنان نمى توانيم بكنيم.

.

ص: 50

. .

ص: 51

. .

ص: 52

الفَصلُ الثّالِثُ : خصائص الاستغفار3 / 1خَيرُ العِبادَةِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :خَيرُ العِبادَةِ الاِستِغفارُ ، وذلِكَ قَولُ اللّهِ عز و جل في كِتابِهِ : «فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَ_هَ إِلَا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ» (1) . (2)

3 / 2خَيرُ الدُّعاءِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :خَيرُ الدُّعاءِ الاِستِغفارُ وخَيرُ العِبادَةِ قَولُ : «لا إلهَ إلَا اللّهُ» . (3)

.


1- .محمّد : 19 .
2- .الكافي : ج 2 ص 517 ح 2 ، المحاسن : ج 1 ص 98 ح 67 ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 91 ح 2257 عن الإمام الصادق عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله ، عدّة الداعي : ص 250 وفيهما بزيادة «وقول لا إله إلّا اللّه » بعد «الاستغفار» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 201 ح 35 .
3- .الجعفريّات : ص 228 عن الإمام الكاظم عن آبائه عليهم السلام ، الكافي : ج 2 ص 504 ح 1 عن السكوني عن الإمام الصادق عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله وليس فيه ذيله ؛ الفردوس : ج 2 ص 179 ح 2897 ، كنز العمّال : ج 1 ص 478 ح 2085 نقلاً عن الحاكم في تاريخه وكلاهما عن الإمام عليّ عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله .

ص: 53

فصل سوم: ويژگى هاى آمرزش خواهى

3 / 1 بهترين پرستش
3 / 2 بهترين نيايش

فصل سوم: ويژگى هاى آمرزش خواهى3 / 1بهترين پرستشپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بهترين پرستش، آمرزش خواهى است؛ زيرا اين ، سخن خداوند عز و جل در كتابش است كه فرموده : «بدان كه معبودى جز خدا نيست و براى گناهت ، آمرزش بخواه» .

3 / 2بهترين نيايشپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بهترين نيايش، آمرزش خواهى است، و بهترين پرستش ، گفتن: «لا إله إلّا اللّه ؛ معبودى جز خدا نيست».

.

ص: 54

المحاسن عن السكوني عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : أفضَلُ العِبادَةِ قَولُ : «لا إلهَ إلَا اللّهُ ، ولا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ» ، وخَيرُ الدُّعاءِ الاِستِغفارُ . ثُمَّ تَلَا النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله : «فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَ_هَ إِلَا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ» . (1)

الدعوات :قالَ صلى الله عليه و آله : ما مِنَ الذِّكرِ شَيءٌ أفضَلُ مِن قَولِ : «لا إلهَ إلَا اللّهُ» ، وما مِنَ الدُّعاءِ شَيءٌ أفضَلُ مِنَ الاِستِغفارِ . ثُمَّ تَلا : «فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَ_هَ إِلَا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ» . (2)

3 / 3أجمَعُ الدُّعاءِالإمام الصادق عليه السلام :إنَّ مِن أجمَعِ الدُّعاءِ الاِستغفارَ . (3)

3 / 4أفضَلُ التَّوَسُّلِالإمام عليّ عليه السلام :أفضَلُ التَّوَسُّلِ الاِستِغفارُ . (4)

عنه عليه السلام :نِعمَ الوَسيلَةُ الاِستِغفارُ . (5)

.


1- .المحاسن : ج 1 ص 453 ح 1045 ، جامع الأخبار : ص 134 ح 273 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 282 ح 23 ؛ الفردوس : ج 1 ص 352 ح 1412 عن ابن عمر وليس فيه ذيله ، كنز العمّال : ج 1 ص 415 ح 1760 .
2- .الدعوات : ص 20 ح 17 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 204 ح 42 ؛ كنز العمّال : ج 1 ص 423 ح 1816 نقلاً عن المعجم الكبير عن ابن عمرو وليس فيه ذيله .
3- .بحار الأنوار : ج 93 ص 283 ح 30 وج 95 ص 163 ح 17 كلاهما نقلاً عن الدعوات : ص 49 ح 119 وفيهما «إنَّ من أجمع الدُّعاء أن يقول العبد الاستغفار» .
4- .غرر الحكم : ح 2887 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 111 ح 2406 .
5- .غرر الحكم : ح 9936 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 493 ح 9092 .

ص: 55

3 / 3 جامع ترين نيايش
3 / 4 برترين توسّل

المحاسن_ به نقل از سكّونى ، از امام صادق عليه السلام ، از پدران بزرگوارش عليهم السلام _: پيامبر خدا فرمود: «برترينِ پرستش ، گفتن «معبودى جز خدا نيست . نيرو و توانى نيست ، جز به يارى خدا» است، و بهترين نيايش ، آمرزش خواهى است» . پيامبر صلى الله عليه و آله سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «بدان كه معبودى جز خدا نيست ، و براى گناهت ، آمرزش بخواه» » .

الدعوات :پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «هيچ ذكرى ، برتر از گفتن «معبودى جز خدا نيست» نباشد ، و هيچ دعايى ، برتر از آمرزش خواهى نيست». سپس اين آيه را تلاوت كرد: «بدان كه معبودى جز خدا نيست ، و براى گناهت ، آمرزش بخواه» » .

3 / 3جامع ترين نيايشامام صادق صلى الله عليه و آله :يكى از جامع ترين نيايش ها، آمرزش خواهى است.

3 / 4برترين توسّلامام على عليه السلام :برترين توسّل، آمرزش خواهى است.

امام على عليه السلام :خوبْ وسيله اى [براى شفاعت نزد خدا] است آمرزش خواهى!

.

ص: 56

3 / 5سِلاحُ المُذنِبِالإمام عليّ عليه السلام :سِلاحُ المُذنِبِ الاِستِغفارُ . (1)

3 / 6شَفيعُ المُذنِبِالإمام عليّ عليه السلام :لا شَفيعَ أنجَحُ مِنَ الاِستِغفارِ . (2)

.


1- .غرر الحكم : ح 5562 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 284 ح 5126 .
2- .غرر الحكم : ح 10658 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 537 ح 9904 .

ص: 57

3 / 5 حربه گنهكار
3 / 6 ميانجى گنهكار

3 / 5حربه گنهكارامام على عليه السلام :حربه گنهكار، آمرزش خواهى است.

3 / 6ميانجى گنهكارامام على عليه السلام :هيچ ميانجى اى مؤثّرتر از آمرزش خواهى نيست.

.

ص: 58

الفَصلُ الرابِعُ : بركات الاستغفار4 / 1غُفرانُ اللّهِالكتاب«وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْ_لِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا» . (1)

«وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَ_حِشَةً أَوْظَ_لَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ يَعْلَمُونَ» . (2)

«وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا» . (3)

«وَ اسْتَغْفِرُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيم» . (4)

«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا» . (5)

«أَفَلَا يَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَيَسْتَغْفِرُونَهُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» . (6)

.


1- .النساء : 110 .
2- .آل عمران : 135 .
3- .النساء : 106 .
4- .البقرة : 199 ، المزّمّل : 20 .
5- .نوح : 10 .
6- .المائدة : 74 .

ص: 59

فصل چهارم: بركت هاى آمرزش خواهى

4 / 1 آمرزش خدا

فصل چهارم: بركت هاى آمرزش خواهى4 / 1آمرزش خداقرآن«و هر كس كار بدى كند يا بر خويشتن ستم ورزد ، سپس از خدا آمرزش بخواهد ، خداى را آمرزگارى مهربان مى يابد» .

«و كسانى كه هر گاه فحشايى كنند يا بر خويش ستم ورزند ، خداى را به ياد مى آورند و از گناهانشان آمرزش مى طلبند _ و جز خدا ، كيست كه گناهان را بيامرزد؟ _ و بر آنچه كرده اند ، آگاهانه اصرار نمى ورزند» .

«و از خدا آمرزش بخواه ، كه خدا ، همواره آمرزگارى مهربان بوده است» .

«و از خدا آمرزش بخواهيد ، كه خدا ، آمرزگارى مهربان است» .

«پس گفتم: «از پروردگارتان آمرزش بخواهيد ، كه او آمرزنده مهربان است»» .

«پس چرا به درگاه خدا توبه نمى بريم و از او آمرزش نمى خواهيم، در حالى كه خدا ، آمرزگارى مهربان است؟» .

.

ص: 60

الحديثرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَنِ استَغفَرَ غَفَرَ اللّهُ لَهُ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :قالَ اللّهُ عز و جل : يَابنَ آدَمَ ، إنَّكَ ما دَعَوتَني ورَجَوتَني غَفَرتُ لَكَ عَلى ما كانَ فيكَ ولا اُبالي ، يَابنَ آدَمَ ، لَو بَلَغَت ذُنوبُكَ عَنانَ السَّماءِ ثُمَّ استَغفَرتَني غَفَرتُ لَكَ ، ولا اُبالي . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ الشَّيطانَ قالَ : وعِزَّتِكَ يا رَبِّ ، لا أبرَحُ أغوي عِبادَكَ ما دامَت أرواحُهُم في أجسادِهِم . قالَ الرَّبُّ : وعِزَّتي وجَلالي ، لا أزالُ أغفِرُ لَهُم مَا استَغفَروني . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :يَقولُ اللّهُ تعالى : يا عِبادي ... كُلُّكُم مُذنِبٌ إلّا مَن عافَيتُ ، فَمَن عَلِمَ مِنكُم أنّي ذو قُدرَةٍ عَلَى المَغفِرَةِ فَاستَغفَرَني ، غَفَرتُ لَهُ ولا اُبالي . (4)

صحيح مسلم :عَن أبي ذَرٍّ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله فيما رَوى عَنِ اللّهِ تَبارَكَ وتَعالى أنَّهُ قالَ : ... يا عِبادي ! إنَّكُم تُخطِئونَ بِاللَّيلِ وَالنَّهارِ ، وأنَا أغفِرُ الذُّنوبَ جَميعا ، فَاستَغفِروني أغفِر لَكُم . (5)

.


1- .سنن الترمذي : ج 5 ص 513 ح 3470 ، السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 48 ح 9987 و 9988 ، السنن الكبرى : ج 8 ص 577 ح 17618 كلّها عن ابن عمر ، كنز العمّال : ج 1 ص 463 ح 2014 ؛ معاني الأخبار : ص 411 ح 98 عن أنس ، بحار الأنوار : ج 93 ص 178 ح 7 .
2- .سنن الترمذي : ج 5 ص 548 ح 3540 عن أنس ، المعجم الكبير : ج 12 ص 16 ح 12346 ، حلية الأولياء : ج 4 ص 301 كلاهما عن ابن عبّاس نحوه ، كنز العمّال : ج 3 ص 146 ح 5902 .
3- .مسند ابن حنبل : ج 4 ص 58 ح 11237 ، المستدرك على الصحيحين : ج 4 ص 290 ح 7672 ، تفسير ابن كثير : ج 3 ص 590 ، تفسير القرطبي : ج 10 ص 27 نحوه وكلّها عن أبي سعيد الخدري ، كنز العمّال : ج 1 ص 476 ح 2072 .
4- .سنن الترمذي : ج 4 ص 656 ح 2495 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1422 ح 4257 ، مسند ابن حنبل : ج 8 ص 128 ح 21596 ، تاريخ دمشق : ج 36 ص 481 ح 7411 كلّها عن أبي ذرّ نحوه ، كنز العمّال : ج 15 ص 925 ح 43591 .
5- .صحيح مسلم : ج 4 ص 1994 ح 55 ، تهذيب الكمال : ج 16 ص 378 ، تفسير القرطبي : ج 4 ص 285 كلّها عن أبي ذرّ ، كنز العمّال : ج 15 ص 924 ح 43590 .

ص: 61

حديثپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس آمرزش بخواهد، خدا او را مى آمرزد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند عز و جل فرمود: «اى پسر آدم! تا آن گاه كه مرا بخوانى و به من ، اميدوار باشى ، با وجود همه گناهانى كه داشته اى، تو را مى آمرزم و باكى ندارم. اى پسر آدم ! اگر گناهانت سر به آسمان بزند، سپس از من آمرزش بخواهى ، تو را مى آمرزم و باكى ندارم.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :شيطان گفت: به عزّتت سوگند _ اى پروردگار _ كه بندگانت را تا جان در بدن دارند ، گم راه مى كنم! پروردگار فرمود: «به عزّت و جلالم سوگند كه من هم تا هر زمان از من آمرزش خواهند ، آنان را مى آمرزم!» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند متعال مى فرمايد: «بندگان من!... همه شما گناهكاريد ، مگر كسى كه من از گناه به سلامتش دارم. پس هر يك از شما بداند كه من ، بر آمرزيدنْ توانايم و از من ، آمرزش بخواهد، باك ندارم و او را مى آمرزم» .

صحيح مسلم_ به نقل از ابوذر _: پيامبر صلى الله عليه و آله از خداوند تبارك و تعالى _ روايت كرده كه فرمود : «... اى بندگان من! شما شب و روز ، گناه مى كنيد، و من [كسى هستم كه ]همه گناهان را مى آمرزم. پس، از من آمرزش بخواهيد تا شما را بيامرزم» .

.

ص: 62

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ العَبدَ لَيَقولُ : يا رَبِّ اغفِر لي _ وقَد أذنَبَ _ فَتَقولُ المَلائِكَةُ : يا رَبِّ ، إنَّهُ لَيسَ لِذلِكَ بِأَهلٍ ! قالَ اللّهُ تَعالى : لكِنّي أهلٌ أن أغفِرَ لَهُ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله_ لِعَلِيٍّ عليه السلام _: يا عَلِيُّ ، إنَّ اللّهَ يَعجَبُ مِن عَبدِهِ إذا قالَ : «رَبِّ اغفِر لي فَإِنَّهُ لا يَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ» يَقولُ : يا مَلائِكَتي ، عَبدي هذا قَد عَلِمَ أنَّهُ لا يَغفِرُ الذُّنوبَ غَيري ، اِشهَدوا أنّي قَد غَفَرتُ لَهُ . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :من اُعطِيَ الاِستِغفارَ اُعطِيَ المَغفِرَةَ ؛ لِأَنَّ اللّهَ يَقولُ : «اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا» . (3)

الإمام عليّ عليه السلام :مَنِ استَغفَرَ اللّهَ أصابَ المَغفِرَةَ . (4)

4 / 2عَدَمُ كِتابَةِ السَّيِّئاتِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ صاحِبَ الشِّمالِ لَيَرفَعُ القَلَمَ سِتَّ ساعاتٍ عَنِ العَبدِ المُسلِمِ المُخطِئِ أوِ المُسيءِ ، فَإِن نَدِمَ وَاستَغفَرَ اللّهَ مِنها ألقاها ، وإلّا كُتِبَت واحِدَةً . (5)

.


1- .نوادر الاُصول : ج 2 ص 200 ، كنز العمّال : ج 1 ص 480 ح 2097 .
2- .تحف العقول : ص 13 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 67 ح 6 .
3- .المعجم الأوسط : ج 7 ص 118 ح 7023 ، المعجم الصغير : ج 2 ص 92 ، تاريخ بغداد : ج 1 ص 248 ، شعب الإيمان : ج 4 ص 126 ح 4529 كلّها عن ابن مسعود ، كنز العمّال : ج 15 ص 874 ح 43473 .
4- .غرر الحكم : ح 8377 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 448 ح 7924 .
5- .المعجم الكبير : ج 8 ص 185 ح 7765 عن أبي اُمامة ، كنز العمّال : ج 4 ص 210 ح 10192 ؛ مجمع البيان : ج 9 ص 216 عن أبي اُمامة ، بحار الأنوار : ج 5 ص 321 .

ص: 63

4 / 2 ننوشتن گناهان

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بنده گنهكار مى گويد: پروردگارا! مرا بيامرز. فرشتگان مى گويند: پروردگارا! او سزاوار اين كار نيست . خداى متعال مى فرمايد: «امّا من ، سزاوار آن هستم كه او را بيامرزم» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ به على عليه السلام _: اى على! خدا از بنده اى كه بگويد: پروردگارا! مرا بيامرز؛ زيرا گناهان را جز تو كسى نمى آمرزد ، خوشش مى آيد و مى فرمايد: اى فرشتگان من! اين بنده ام دانست كه جز من ، كسى گناهان را نمى آمرزد. گواه باشيد كه من هم او را آمرزيدم » .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :به هر كس آمرزش خواهى داده شود ، آمرزش عطا شود؛ زيرا خداوند مى فرمايد: «از پروردگارتان ، آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است» .

امام على عليه السلام :هر كس از خدا آمرزش طلبد ، به آمرزش مى رسد.

4 / 2ننوشتن گناهانپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :فرشته دست چپ ، تا شش ساعت از نوشتن گناه بنده مسلمان خطا كار يا بدكار، خوددارى مى كند. اگر [در اين مدّت] پشيمان شد و از خدا آمرزش خواست ، آن [گناه] را دور مى افكند ؛ و گرنه ، يك گناه برايش نوشته مى شود.

.

ص: 64

عنه صلى الله عليه و آله :المَلَكُ الَّذي عَلَى اليَمينِ أميرٌ عَلَى المَلَكِ الَّذي عَلَى الشِّمالِ ، فَإِذا عَمِلَ حَسَنَةً قالَ لِصاحِبِ الشِّمالِ : اُكتُبها ، وإذا عَمِلَ سَيِّئَةً ، قالَ لَهُ : دَعها لا تَكتُبها سَبعَ ساعاتٍ ، لَعَلَّهُ يَستَغفِرُ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله_ في تَفسيرِ قَولِهِ تَعالى : «مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ» (2) _: صاحِبُ اليَمينِ أميرٌ عَلى صاحِبِ الشِّمالِ ، فَإِذا عَمِلَ حَسَنَةً كَتَبَها لَهُ صاحِبُ اليَمينِ بِعَشرِ أمثالِها ، وإذا عَمِلَ سَيِّئَةً فَأَرادَ صاحِبُ الشِّمالِ أن يَكتُبَها ، قالَ لَهُ صاحِبُ اليَمينِ : أمسِك ، فَيُمسِكُ عَنهُ سَبعَ ساعاتٍ ؛ فَإِنِ استَغفَرَ اللّهَ مِنها ، لَم يُكتَب عَلَيهِ شَيءٌ ، وإن لَم يَستَغفِرِ اللّهَ كُتِبَ لَهُ سَيِّئَةٌ واحِدَةٌ . (3)

الإمام الصادق عليه السلام :مَن عَمِلَ سَيِّئَةً اُجِّلَ فيها سَبعَ ساعاتٍ مِنَ النَّهارِ ، فَإِن قالَ : «أستَغفِرُ اللّهَ الَّذي لا إلهَ إلّا هُوَ الحَيُّ القَيّومُ وأتوبُ إلَيهِ» ثَلاثَ مَرّاتٍ ، لَم تُكتَب عَلَيهِ . (4)

عنه عليه السلام :إنَّ العَبدَ إذا أذنَبَ ذَنبا اُجِّلَ مِن غُدوَةٍ إلَى اللَّيلِ ، فَإِنِ استَغفَرَ اللّهَ لَم يُكتَب عَلَيهِ . (5)

عنه عليه السلام :إذا هَمَّ العَبدُ بِحَسَنَةٍ كُتِبَت لَهُ حَسَنَةٌ ، فَإِذا عَمِلَها كُتِبَت لَهُ عَشرُ حَسَناتٍ ، وإذا هَمَّ بِسَيِّئَةٍ لَم تُكتَب عَلَيهِ ، فَإِذا عَمِلَها اُجِّلَ تِسعَ (6) ساعاتٍ ، فَإِن نَدِمَ عَلَيها وَاستَغفَرَ وتابَ لَم تُكتَب (7) عَلَيهِ ، وإن لَم يَندَم ولَم يَتُب مِنها كُتِبَت عَلَيهِ سَيِّئَةٌ واحِدَةٌ . (8)

.


1- .الزهد لهنّاد : ج 2 ص 462 ح 920 عن أبي اُمامة ، كنز العمّال : ج 4 ص 228 ح 10292 .
2- .ق : 18 .
3- .مجمع البيان : ج 9 ص 216 ، بحار الأنوار : ج 5 ص 321 ؛ المعجم الكبير : ج 8 ص 247 ح 7971 عن أبي اُمامة نحوه ، كنز العمّال : ج 4 ص 214 ح 10212 .
4- .الكافي : ج 2 ص 438 ح 5 و ص 437 ح 2 ، الزهد للحسين بن سعيد : ص 71 ح 190 وليس فيهما «وأتوب إليه» وكلّها عن أبي بصير ، بحار الأنوار : ج 6 ص 38 ح 65 .
5- .الكافي : ج 2 ص 437 ح 1 عن زرارة ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 91 ح 2255 نحوه ، بحار الأنوار : ج 6 ص 41 ح 76 .
6- .الظاهر أنّه تصحيف «سبع» .
7- .في المصدر : «يُكتب» ، والتصويب من بحار الأنوار .
8- .الخصال : ص 418 ح 11 عن سليمان بن مهران ، بحار الأنوار : ج 71 ص 246 ح 2 .

ص: 65

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :فرشته دست راست ، فرمانده فرشته دست چپ است. هر گاه شخص ، كار نيكى انجام دهد ، او به فرشته دست چپ مى گويد: «آن را بنويس»، و هر گاه كار بدى انجام دهد، به او (فرشته دست چپ) مى گويد: «دست نگه دار و آن را تا هفت ساعت ننويس . شايد آمرزش بخواهد» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ در تفسير سخن خداوند متعال: «هيچ سخنى بر زبان نمى آورد ، جز آن كه نزد او، نگاهبانى آماده است» _: فرشته دست راست ، فرمانده فرشته دست چپ است. هر گاه شخص كار نيكى انجام دهد ، فرشته دست راست ، آن را ده برابر مى نويسد، و هر گاه كار بدى كند و فرشته دست چپ بخواهد آن را بنويسد، فرشته دست راست به او مى گويد: «دست نگه دار»، و او تا هفت ساعت ، دست نگه مى دارد. اگر در اين مدّت از خدا آمرزش خواست ، چيزى براى او نمى نويسد، و اگر از خدا آمرزش نخواست ، تنها يك گناه برايش مى نويسد.

امام صادق عليه السلام :هر كس گناهى كند ، هفت ساعت از روز به او مهلت داده شود . اگر [در اين مدّت ]سه بار گفت: «از خدايى كه معبودى جز او زنده جاويدان نيست ، آمرزش مى خواهم و به درگاهش توبه مى برم» ، آن گناه برايش نوشته نمى شود.

امام صادق عليه السلام :هر گاه بنده ، آهنگ كار نيكى كند ، برايش يك كار نيك نوشته مى شود، و هر گاه آن را انجام دهد ، ده كار نيك برايش نوشته شود. و هر گاه [بنده] آهنگ گناه كند ، برايش نوشته نمى شود و چون آن را انجام داد تا نُه (1) ساعت به او مهلت داده مى شود . اگر از آن پشيمان شد و آمرزش خواست و توبه كرد ، برايش نوشته نمى شود، و اگر پشيمان نشد و از آن توبه نكرد ، فقط يك گناه برايش نوشته مى شود.

امام صادق عليه السلام :هرگاه بنده اى قصد انجام دادن كار نيكى (حَسَنه اى) را داشته باشد، آن كار نيك، برايش ثبت مى شود، و اگر آن را انجام دهد، ده كار نيك برايش ثبت مى شود؛ امّا اگر قصد انجام دادن گناهى را داشته باشد، هيچ چيزى برايش ثبت نمى شود، و اگر آن را انجام دهد، نُه ساعت به او فرصت داده مى شود. اگر پشيمان شد و درخواست آمرزش كرد و توبه نمود، برايش ثبت نمى شود، و اگر پشيمان نشد و توبه ننمود، برايش جز يك گناه ، ثبت نمى شود .

.


1- .«تسع» كه در متن حديث آمده، ظاهراً تصحيف «سبع (هفت)» است .

ص: 66

الكافي عن حفص :سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام يَقولُ : ما مِن مُؤمِنٍ يُذنِبُ ذَنبا إلّا أجَّلَهُ اللّهُ عز و جلسَبعَ ساعاتٍ مِنَ النَّهارِ ، فَإِن هُوَ تابَ لَم يُكتَب عَلَيهِ شَيءٌ ، وإن هُوَ لَم يَفعَل كَتَبَ اللّهُ عَلَيهِ سَيِّئَةً . فَأَتاهُ عَبّادٌ البَصرِيُّ فَقالَ لَهُ : بَلَغَنا أنَّكَ قُلتَ : ما مِن عَبدٍ يُذنِبُ ذَنبا إلّا أجَّلَهُ اللّهُ عز و جلسَبعَ ساعاتٍ مِنَ النَّهارِ . فَقالَ : لَيسَ هكَذا قُلتُ ، ولكِنّي قُلتُ : ما مِن مُؤمِنٍ ، وكَذلِكَ كانَ قَولي . (1)

4 / 3تَمحيصُ الذُّنوبِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :الاِستِغفارُ مَمحاةٌ لِلذُّنوبِ . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :عَلَيكَ بِالاِستِغفارِ فَإِنَّها مَمحاةٌ . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :لِكُلِّ داءٍ دَواءٌ ، ودَواءُ الذُّنوبِ الاِستِغفارُ . (4)

.


1- .الكافي : ج 2 ص 439 ح 9 ، الزهد للحسين بن سعيد : ص 69 ح 185 ، قرب الإسناد : ص 2 ح 4 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عن أبيه عليهماالسلامنحوه ، بحار الأنوار : ج 6 ص 38 ح 63 .
2- .تفسير القرطبي : ج 18 ص 301 ، الفردوس : ج 1 ص 124 ح 428 كلاهما عن حذيفة بن اليمان ، كنز العمّال : ج 1 ص 476 ح 2071 ؛ المجازات النبويّة : ص 232 ح 188 وفيه «مهدمة» بدل «ممحاة» .
3- .جامع الأحاديث للقمّي : ص 86 ، الجعفريّات : ص 186 ، النوادر للراوندي : ص 92 ح 29 كلاهما عن الإمام الكاظم عن آبائه عليهم السلام ، الدعوات : ص 227 ح 629 وفيها «المنجاة» بدل «ممحاة» ، بحار الأنوار : ج 69 ص 403 ح 105 .
4- .ثواب الأعمال : ص 197 ح 1 عن السكوني عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، الكافي : ج 2 ص 439 ح 8 ، الجعفريّات : ص 228 عن الإمام الكاظم عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ، بحار الأنوار : ج 93 ص 279 ح 11 ؛ الفردوس : ج 3 ص 336 ح 5011 عن جابر ، كنز العمّال : ج 1 ص 479 ح 2089 .

ص: 67

4 / 3 پاك كردن گناهان

الكافى_ به نقل از حفص _: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمايد: «هيچ مؤمنى نيست كه گناهى كند ، مگر آن كه خداوند عز و جل هفت ساعت از روز را به او مهلت مى دهد . اگر توبه كرد ، چيزى برايش نوشته نمى شود، و اگر نكرد ، خداوندْ يك گناه برايش مى نويسد» . عبّاد بصرى ، نزد امام عليه السلام آمد و گفت: شنيده ايم كه شما گفته اى: «هيچ بنده اى نيست كه گناهى كند ، مگر آن كه خداوند عز و جل هفت ساعت از روز را به او مهلت مى دهد؟» . فرمود: «من چنين نگفته ام ؛ بلكه گفته ام: هيچ مؤمنى نيست . سخن من ، اين گونه بود» .

4 / 3پاك كردن گناهانپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آمرزش خواهى، پاك كننده گناهان است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بر تو باد آمرزش خواهى، كه آن پاك كننده است!

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر دردى درمانى دارد و درمان گناهان ، آمرزش خواهى است.

.

ص: 68

عنه صلى الله عليه و آله :ألا أدُلُّكُم عَلى دائِكُم ودَوائِكُم ، ألا إنَّ داءَكُمُ الذُّنوبُ ، ودَواءَكُمُ الاِستِغفارُ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :لا تَنسَيَنَّ الاِستِغفارَ في صَلاتِكَ ؛ فَإِنَّها مَمحاةٌ لِلخَطايا بِرَحمَةِ اللّهِ . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن ظَلَمَ أحَدا فَفاتَهُ ، فَليَستَغفِرِ اللّهَ لَهُ فَإِنَّهُ كَفّارَةٌ لَهُ . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :ما كَبيرَةٌ بِكَبيرَةٍ مَعَ الاِستِغفارِ ، ولا صَغيرَةٌ بِصَغيرَةٍ مَعَ الإِصرارِ . (4)

الإمام الباقر عليه السلام :كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله وَالاِستِغفارُ لَكُم حِصنَينِ حَصينَينِ مِنَ العَذابِ ، فَمَضى أكبَرُ الحِصنَينِ وبَقِيَ الاِستِغفارُ ، فَأَكثِروا مِنهُ ؛ فَإِنَّهُ مَمحاةٌ لِلذُّنوبِ ، قالَ اللّهُ عز و جل : «وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» (5) . (6)

الإمام عليّ عليه السلام :الاِستِغفارُ دَواءُ الذُّنوبِ . (7)

.


1- .شعب الإيمان : ج 5 ص 428 ح 7147 ، الفردوس : ج 1 ص 136 ح 478 كلاهما عن أنس ، كنز العمّال : ج 1 ص 479 ح 2092 ، جامع الأخبار : ص 148 ح 336 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 282 ح 23 .
2- .الأمالي للطوسي : ص 346 ح 714 عن أبي المنذر الجهني ، بحار الأنوار : ج 85 ص 200 ح 11 و ج 86 ص 250 ح 14 .
3- .الكافي : ج 2 ص 334 ح 20 عن السكوني عن الإمام الصادق عليه السلام ، ثواب الأعمال : ص 323 ح 15 عن السكوني ، الاختصاص : ص 235 كلاهما عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ، بحار الأنوار : ج 75 ص 313 ح 27 .
4- .تاريخ دمشق : ج 6 ص 394 ح 1567 عن عائشة ، مسند الشهاب : ج 2 ص 204 ح 752 عن أبي هريرة ، كنز العمّال : ج 4 ص 217 ح 10232 .
5- .الأنفال : 33 .
6- .بحار الأنوار : ج 93 ص 279 ح 13 نقلاً عن ثواب الأعمال : ص 197 ح 3 وفيه : «كان رسول اللّه صلى الله عليه و آله يقول : مقامي فيكم والاستغفار لكم حصن حصين من العذاب . . .» وما اخترناه من نسخة بحار الأنوار هو الصواب ، تفسير العيّاشي : ج 2 ص 54 ح 44 وفيه «منجاة» بدل «ممحاة» وكلاهما عن عبد اللّه بن محمّد الجعفي .
7- .غرر الحكم : ح 913 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 31 ح 521 .

ص: 69

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آيا شما را به دردتان و درمانتان ، راه نمايى نكنم؟ بدانيد كه درد شما ، گناهان است و درمانتان ، آمرزش خواهى.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آمرزش خواهى در نمازت را هيچ گاه از ياد مبر ؛ زيرا كه آن، به لطف خداوند، خطاها را پاك مى كند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس به شخصى ستم كند و [براى جلب رضايت او] به او دسترس نداشته باشد، از خدا برايش طلب آمرزش كند ؛ زيرا اين ، كفّاره [ستم] اوست.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ گناه بزرگى با وجود آمرزش خواهى ، بزرگ نيست، و هيچ گناه كوچكى ، با وجود ادامه دادن به آن ، كوچك نيست.

امام باقر عليه السلام :پيامبر خدا و آمرزش خواهى ، دو سنگر مستحكم در برابر آتش براى شما بودند. سنگر بزرگ تر رفت و آمرزش خواهى مانْد . پس آن را فراوان بگوييد؛ زيرا پاك كننده گناهان است. خداوند عز و جل فرموده است : «تا تو در ميان آنانى ، خدا عذابشان نمى كند، و تا زمانى كه آمرزش بخواهند، خداوند عذاب كننده ايشان نباشد» .

امام على عليه السلام :آمرزش خواهى، داروى گناهان است.

.

ص: 70

عنه عليه السلام :الذُّنوبُ الدّاءُ ، وَالدَّواءُ الاِستِغفارُ ، وَالشِّفاءُ ألّا تَعودَ . (1)

عنه عليه السلام :الاِستِغفارُ يَمحُو الأَوزارَ (2) . (3)

عنه عليه السلام :حُسنُ الاِستِغفارِ يُمَحِّصُ (4) الذُّنوبَ . (5)

عنه عليه السلام :يَسيرُ التَّوبَةِ وَالاِستِغفارِ ، يُمَحِّصُ المَعاصِيَ وَالإِصرارَ . (6)

عنه عليه السلام :عَوِّد نَفسَكَ الاِستِهتارَ (7) بِالذِّكرِ وَالاِستِغفارِ ، فَإِنَّهُ يَمحو عَنكَ الحَوبَةَ (8) ، ويُعَظِّمُ لَكَ المَثوبَةَ . (9)

عنه عليه السلام :تَعَطَّروا بِالاِستِغفارِ ، لا تَفضَحكُم رَوائِحُ الذُّنوبِ . (10)

الإمام الباقر عليه السلام :ألِحّوا فِي الاِستِغفارِ ، فَإِنَّهُ مَمحاةٌ لِلذُّنوبِ . (11)

.


1- .غرر الحكم : ح 1890 .
2- .الوزرُ : الحملُ والثّقل ، وأكثر ما يطلق في الحديث على الذنب والإثم ، وجمعه أوزار (النهاية : ج 5 ص 179 «وزر») .
3- .غرر الحكم : ح 342 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 33 ح 596 .
4- .تمحيص الذّنوب أي : إزالتها (النهاية : ج 4 ص 302 «محص») .
5- .غرر الحكم : ح 4863 و 4941 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 228 ح 4399 .
6- .غرر الحكم : ح 10992 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 555 ح 10239 .
7- .المستهترون بذكر اللّه : يعني الذين اُولعوا به . ومستهتر : أي مولع به لا يتحدّث بغيره ، ولا يفعل غيره (النهاية : ج 5 ص 243 «هتر») .
8- .حوبتي : إثمي ، ومنه «اغفر لنا حوبنا» أي إثمنا (النهاية : ج 1 ص 455 «حوب») .
9- .غرر الحكم : ح 6230 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 340 ح 5792 وفيه «الاستكثار بالاستغفار» بدل «الاستهتار بالذكر والاستغفار» .
10- .الأمالي للطوسي : ص 372 ح 801 عن عليّ بن عليّ بن رزين عن الإمام الرضا عن آبائه عن الإمام الحسين عليهم السلام عن النزّال بن سبرة ، تنبيه الخواطر : ج 2 ص 154 ، بحار الأنوار : ج 6 ص 22 ح 18 ؛ شرح نهج البلاغة : ج 20 ص 281 ح 225 .
11- .تحف العقول : ص 298 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 178 ح 53 .

ص: 71

امام على عليه السلام :گناهان ، بيمارى اند و دارو[ى آنها] آمرزش خواهى است، و شفايش ، [در] اين است كه [به آنها ]باز نگردى.

امام على عليه السلام :آمرزش خواهى، بار سنگين گناهان را از بين مى برَد.

امام على عليه السلام :آمرزش خواهىِ نيكو (راستين) ، گناهان را مى زُدايد.

امام على عليه السلام :اندكى توبه و آمرزش خواهى، گناهان و پافشارى [بر آنها] را مى زدايد.

امام على عليه السلام :خويشتن را به آزمندى بر ياد خدا و آمرزش خواهى عادت دِه ؛ زيرا اين كار ، گناه را از تو مى زُدايد و پاداشت را بزرگ مى گردانَد.

امام على عليه السلام :به عطر آمرزش خواهى معطّر شويد تا بوى گناهان ، شما را رسوا نسازد.

امام باقر عليه السلام :در آمرزش خواهى پافشارى كنيد؛ زيرا كه آن ، پاك كننده گناهان است.

.

ص: 72

4 / 4جَلاءُ القُلوبِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ لِلقُلوبِ صَدأً كَصَدإِ النُّحاسِ ، فَاجلوها بِالاِستِغفارِ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ العَبدَ إذا أخطَأَ خَطيئَةً نُكِتَت في قَلبِهِ نُكتَةٌ سَوداءُ ، فَإِذا هُوَ نَزَعَ وَاستَغفَرَ وتابَ سُقِلَ (2) قَلبُهُ ، وإن عادَ زيدَ فيها حَتّى تَعلُوَ قَلبَهُ ، وهُوَ الرّانُ الَّذي ذَكَرَ اللّهُ «كَلَا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا كَانُواْ يَكْسِبُونَ» (3) . (4)

4 / 5تَباعُدُ الشَّيطانِفضائل الأشهر الثلاثة عن يونس بن ظبيان :قُلتُ لِلصّادِقِ عليه السلام : مَا الَّذي يُباعِدُ عَنّا إبليسَ ؟ قالَ : الصَّومُ يُسَوِّدُ وَجهَهُ ... وَالاِستِغفارُ يَقطَعُ وَتينَهُ (5) . (6)

.


1- .عدّة الداعي : ص 249 ، نزهة الناظر : ص 28 ح 82 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 284 ح 32 ؛ المعجم الصغير : ج 1 ص 184 وفيه «الحديد» بدل «النحاس» ، تاريخ دمشق : ج 62 ص 80 ح 12714 كلاهما عن أنس ، كنز العمّال : ج 1 ص 476 ح 2074 .
2- .السَّقْلُ هو مثل الصقل للسّيف والثوب ونحوهما ، بالسين والصّاد جميعا (تاج العروس : ج 14 ص 349 «سقل») .
3- .المطفّفين : 14 .
4- .سنن الترمذي : ج 5 ص 434 ح 3334 ، السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 509 ح 11658 ، صحيح ابن حبّان : ج 7 ص 27 ح 2787 كلّها عن أبي هريرة ، كنز العمّال : ج 4 ص 210 ح 10189 .
5- .الوَتين : عرق في القلب إذا انقطع مات صاحبه (القاموس المحيط : ج 4 ص 274 «وتن») .
6- .فضائل الأشهر الثلاثة : ص 92 ح 71 و ص 76 ح 58 ، بحار الأنوار : ج 96 ص 256 ح 39 .

ص: 73

4 / 4 صيقل دادن دل ها
4 / 5 دور كردن شيطان

4 / 4صيقل دادن دل هاپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :دل ها همانند مس، (1) زنگار مى بندند . پس آنها را با آمرزش خواهى ، صيقل دهيد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بنده ، هر گاه گناهى كند ، نقطه اى سياه در دلش پديد مى آيد. اگر دست برداشت و آمرزش طلبيد و توبه كرد ، دلش صيقل مى يابد؛ ولى اگر دوباره آن را انجام داد ، بر آن نقطه افزوده مى شود تا جايى كه تمام دلش را مى پوشانَد. اين ، همان زنگارى است كه خداوند فرموده است: «نه ؛ بلكه آنچه كرده اند ، زنگار بر دل هاشان بسته است» .

4 / 5دور كردن شيطانفضائل الأشهر الثلاثة_ به نقل از يونس بن ظبيان _: به امام صادق عليه السلام گفتم : چه چيز ، شيطان را از ما دور مى گرداند؟ فرمود: «روزه ، روى او را سياه مى كند... و آمرزش خواهى ، شاه رگش را قطع مى كند» .

.


1- .در المعجم الصغير ، به جاى «مس» ، «آهن» آمده است.

ص: 74

4 / 6الأَمنُ مِنَ العَذابِ وَالبَلاياالكتاب«وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» . (1)

«وَ مَا مَنَعَ النَّاسَ أَن يُؤْمِنُواْ إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى وَ يَسْتَغْفِرُواْ رَبَّهُمْ إِلَا أَن تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ قُبُلاً» . (2)

الحديثرسول اللّه صلى الله عليه و آله :لا يَزالُ العَبدُ آمِنا مِن عَذابِ اللّهِ مَا استَغفَرَ اللّهَ . (3)

عنه صلى الله عليه و آله_ في دُعاءٍ لَهُ وقَدِ انكَسَفَتِ الشَّمسُ _: رَبِّ ! ألَم تَعِدني أن لا تُعَذِّبَهُم وأنَا فيِهم ؟ ألَم تَعِدني أن لا تُعَذِّبَهُم وهُم يَستَغفِرونَ ؟ (4)

عنه صلى الله عليه و آله :أكثِروا مِن قَولِ : لا إلهَ إلَا اللّهُ وَالاِستِغفارِ ؛ فَإِنَّهُما أمانٌ فِي الدُّنيا مِنَ الذُّلِّ ، وفِي الآخِرَةِ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ . (5)

عنه صلى الله عليه و آله :فِي الأَرضِ أمانانِ : أنَا أمانٌ ، وَالاِستِغفارُ أمانٌ ، وأنَا مَذهوبٌ بي ، ويَبقى أمانُ الاِستِغفارِ عِندَ كُلِّ حَدَثٍ وذَنبٍ . (6)

.


1- .الأنفال : 33 .
2- .الكهف : 55 .
3- .تاريخ دمشق : ج 55 ص 86 عن فضالة بن عبيد ، كنز العمّال : ج 1 ص 479 ح 2094 .
4- .سنن أبي داوود : ج 1 ص 310 ح 1194 ، السنن الكبرى للنسائي : ج 1 ص 196 ح 547 ، صحيح ابن خزيمة : ج 2 ص 322 ح 1392 وفيه «ونحن نستغفرك» بدل «وهم يستغفرون» ، السنن الكبرى : ج 2 ص 358 ح 3362 كلّها عن عبد اللّه بن عمرو ، كنز العمّال : ج 11 ص 456 ح 32141 .
5- .كنز العمّال : ج 10 ص 17 ح 28152 نقلاً عن الديلمي عن أنس .
6- .الفردوس : ج 3 ص 136 ح 4366 عن عثمان بن أبي العاص ، كنز العمّال : ج 1 ص 479 ح 2093 .

ص: 75

4 / 6 ايمنى از عذاب و بلاها

4 / 6ايمنى از عذاب و بلاهاقرآن«تا تو در ميان آنانى ، خداوند ، عذابشان نمى كند، و تا زمانى كه آمرزش بطلبند ، خداوند عذاب كننده ايشان نباشد» .

«و چيزى مانع مردم نشد از اين كه وقتى هدايت به سويشان آمد ، ايمان بياورند و از پروردگارشان آمرزش بخواهند ، جز اين كه [مستحق شوند] تا سنّت [خدا در مورد عذاب] پيشينيان، در باره آنان [نيز] به كار رود يا عذاب ، رويارويشان بيايد» .

حديثپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بنده ، تا زمانى كه از خدا آمرزش بطلبد ، از عذاب خدا در امان خواهد بود.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ در دعايى از ايشان در هنگام خورشيدگرفتگى _: پروردگارا! مگر به من ، وعده ندادى كه تا من در ميان آنان هستم ، عذابشان نكنى؟ مگر به من وعده ندادى كه تا وقتى آمرزش مى طلبند ، عذابشان نكنى؟

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :جمله «معبودى جز خدا نيست» را بسيار بگوييد و فراوان آمرزش بطلبيد؛ زيرا اين دو در دنيا ، امان از خوارى اند و در آخرت ، سپر در برابر آتش اند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در زمين ، دو امان وجود دارد: من ، يك امان هستم و آمرزش خواهى ، امان ديگر. من ، بُرده مى شوم و امان آمرزش خواهى ، در هنگام هر رُخداد و گناهى بر جاى مى مانَد.

.

ص: 76

عنه صلى الله عليه و آله :أنزَلَ اللّهُ عَلَيَّ أمانَينِ لِاُمَّتي : «وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» ، فَإِذا (1) مَضَيتُ تَرَكتُ فيهِمُ الاِستِغفارَ إلى يَومِ القِيامَةِ . (2)

الإمام عليّ عليه السلام :لَو أنَّ النّاسَ حينَ عَصَوا أنابوا وَاستَغفَروا ، لَم يُعَذَّبوا ولَم يُهلَكوا . (3)

عنه عليه السلام :كانَ فِي الأَرضِ أمانانِ مِن عَذابِ اللّهِ ، وقَد رُفِعَ أحَدُهُما فَدونَكُمُ الآخَرَ فَتَمَسَّكوا بِهِ . أمَّا الأَمانُ الَّذي رُفِعَ فَهُوَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، وأمَّا الأَمانُ الباقي فَالاِستِغفارُ ، قالَ اللّهُ تَعالى : «وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» . (4)

عنه عليه السلام :أربَعٌ لِلمَرءِ لا عَلَيهِ : الإِيمانُ ، وَالشُّكرُ ؛ فَإِنَّ اللّهَ تَعالى يَقولُ : «مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَءَامَنتُمْ» (5) ، وَالاِستِغفارُ ؛ فَإِنَّهُ قالَ : «وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» ، والدُّعاءُ ؛ فَإِنَّهُ قالَ : «قُلْ مَا يَعْبَؤُاْ بِكُمْ رَبِّى لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ» (6) . (7)

الإمام الصادق عليه السلام :ما ضاعَ مالٌ في بَرٍّ ولا بَحرٍ إلّا بِتَضييعِ الزَّكاةِ ، فَحَصِّنوا أموالَكُم بِالزَّكاةِ ، وداووا مَرضاكُم بِالصَّدَقَةِ ، وَادفَعوا نَوائِبَ البَلايا بِالاِستِغفارِ . (8)

.


1- .في المصدر : «إذا» ، وما أثبتناه هو الصحيح كما في كنز العمّال .
2- .سنن الترمذي : ج 5 ص 270 ح 3082 ، تفسير ابن كثير : ج 3 ص 590 كلاهما عن أبي موسى ، كنز العمّال : ج 1 ص 477 ح 2081 .
3- .غرر الحكم : ح 7583 .
4- .نهج البلاغة : الحكمة 88 ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 92 ح 2259 ، مجمع البيان : ج 4 ص 829 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 284 ح 31 .
5- .النساء : 147 .
6- .الفرقان : 77 .
7- .الأمالي للطوسي : ص 493 ح 1081 عن عمر بن صبح عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 71 ص 49 ح 65 .
8- .المحاسن : ج 1 ص 459 ح 1062 ، الاُصول الستّة عشر : ص 77 وفيه «أبواب» بدل «نوائب» ، بحار الأنوار : ج 69 ص 393 ح 73 .

ص: 77

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند دو امان براى امّتم بر من نازل كرد: «تا تو در ميان ايشان هستى ، خداوندْ عذابشان نمى كند، و تا زمانى كه آمرزش مى طلبند ، خداوند عذاب كننده ايشان نخواهد بود» . پس، هر گاه من رفتم ، آمرزش خواهى را تا روز قيامت ، در ميانشان بر جاى مى گذارم.

امام على عليه السلام :اگر مردم ، زمانى كه نافرمانى [خدا] كردند ، توبه مى نمودند و آمرزش مى طلبيدند ، عذاب نمى شدند و هلاك نمى گشتند.

امام على عليه السلام :در زمين ، دو مايه ايمنى از عذاب خدا وجود داشت كه يكى از آن دو بُرده شد . پس آن ديگرى را دريابيد و بدان ، چنگ زنيد. آن مايه ايمنى كه بُرده شد ، پيامبر خدا بود، و آن مايه ايمنىِ باقى مانده ، آمرزش خواهى است. خداوند متعال فرموده است: «تا تو در ميان ايشان هستى ، خداوندْ عذابشان نمى كند، و تا زمانى كه آمرزش مى طلبند ، خداوندْ عذاب كننده ايشان نخواهد بود».

امام على عليه السلام :چهار چيز است كه به سود آدمى است ، نه به زيان او: ايمان، و سپاس گزارى؛ زيرا خداوند متعال فرموده است: «اگر سپاس بگزاريد و ايمان آوريد ، خدا مى خواهد با عذاب شما چه كند؟» ؛ [سوم، ]آمرزش خواهى؛ زيرا فرموده است: «و تا تو در ميان ايشان هستى ، خداوندْ عذابشان نمى كند ، و تا زمانى كه آمرزش بخواهند ، خداوندْ عذاب كننده ايشان نخواهد بود» ؛ و [چهارم ]دعا؛ زيرا فرموده: «بگو: اگر دعاى شما نباشد ، پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى كند» .

امام صادق عليه السلام :هيچ مالى در خشكى و دريا از بين نرفت ، مگر به سبب نپرداختن زكات . پس، اموال خود را با پرداخت زكات ، نگه داريد، و بيمارانتان را با دادن صدقه ، درمان كنيد، و بلاهاى سخت را با آمرزش خواهى ، از خود دور نماييد.

.

ص: 78

4 / 7دَفعُ الهُمومِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَنِ استَبطَأَ الرِّزقَ فَليُكثِر مِنَ التَّكبيرِ ، ومَن كَثُرَ هَمُّهُ وغَمُّهُ فَليُكثِر مِنَ الاِستِغفارِ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن ظَهَرَت عَلَيهِ النِّعمَةُ فَليُكثِر ذِكرَ «الحَمدُ للّهِِ» ، ومَن كَثُرَت هُمومُهُ فَعَلَيهِ بِالاِستِغفارِ ، ومَن ألَحَّ عَلَيهِ الفَقرُ فَليُكثِر مِن قَولِ : «لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ العَلِيِّ العَظيمِ» يَنفي عَنهُ الفَقرَ . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن ألبَسَهُ اللّهُ نِعمَةً فَليُكثِر مِن : «الحَمدُ للّهِِ» ، ومَن كَثُرَت هُمومُهُ فَليَستَغفِرِ اللّهَ ، ومَن أبطَأَ عَنهُ رِزقُهُ فَليُكثِر مِن قَولِ : «لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ» ، ومَن نَزَلَ مَعَ قَومٍ فَلا يَصومَنَّ إلّا بِإِذنِهِم . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن أكثَرَ مِنَ الاِستِغفارِ جَعَلَ اللّهُ لَهُ مِن كُلِّ هَمٍّ فَرَجا ، ومِن كُلِّ ضيقٍ مَخرَجا ، ويَرزُقُهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ . (4)

الدعوات عن محمّد بن الريّان :كَتَبتُ إلى أبِي الحَسَنِ الثّالِثِ عليه السلام أسأَ لُهُ أن يُعَلِّمَني دُعاءً لِلشَّدائِدِ وَالنَّوازِلِ (5) وَالمُهِمّاتِ وقَضاءِ حَوائِجِ الدُّنيا وَالآخِرَةِ ، وأن يَخُصَّني كَما خَصَّ آباؤُهُ مَوالِيَهُم . فَكَتَبَ إلَيَّ : اِلزَمِ الاِستِغفارَ . (6)

.


1- .كنز العمّال : ج 4 ص 27 ح 9325 نقلاً عن الديلمي عن أنس .
2- .الكافي : ج 8 ص 93 ح 65 عن السكوني عن الإمام الصادق عليه السلام ، المحاسن : ج 1 ص 114 ح 113 عن السكوني عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ، النوادر للراوندي : ص 124 ح 140 ، معدن الجواهر : ص 50 عن الإمام الباقر عليه السلام وكلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 95 ص 296 ح 10 ؛ تاريخ بغداد : ج 2 ص 52 نحوه عن أنس ، كنز العمّال : ج 15 ص 847 ح 43368 .
3- .المعجم الأوسط : ج 6 ص 333 ح 6555 ، تاريخ دمشق : ج 47 ص 58 ح 10149 كلاهما عن أبي هريرة ، كنز العمّال : ج 15 ص 938 ح 43612 .
4- .السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 118 ح 10290 ، سنن أبي داوود : ج 2 ص 85 ح 1518 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1255 ح 3819 وفيهما «لزم» بدل «أكثر من» ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 535 ح 2234 ، المستدرك على الصحيحين : ج 4 ص 291 ح 7677 كلّها عن ابن عبّاس ، كنز العمّال : ج 1 ص 476 ح 2069 .
5- .النّازلة : الشديدة من شدائد الدهر تنزل بالناس ، الجمع نوازل (الصحاح : ج 5 ص 1828 «نزل») .
6- .الدعوات : ص 49 ح 120 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 283 ح 30 .

ص: 79

4 / 7 زدودن غم و اندوه

4 / 7زدودن غم و اندوهپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در رسيدن روزى كُندى ديد، بسيار تكبير بگويد، و هر كس غم و اندوهش بسيار شد ، طلب آمرزش كند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس نعمت ، او را فرا گرفت ، ذكر «الحمدللّه ؛ ستايش ، براى خداست» را بسيار بگويد، و هر كس غم هايش بسيار شد ، به آمرزش خواهى رو آورد، و هر كس فقر دامنگيرش شد ، جمله «هيچ نيرو و توانى نيست ، مگر به يارى خدا» را بسيار بگويد، فقر را از او مى زُدايد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس كه خداوند بر او نعمتى بپوشانَد ، بايد [جمله] «ستايش ، براى خداست» را بسيار بگويد، و هر كس كه [غم و] اندوه هايش فزونى گيرد ، بايد از خدا آمرزش بطلبد، و هر كس روزى اش دير به او برسد ، بايد جمله «هيچ نيرو و توانى نيست ، مگر به يارى خدا» را فراوان بگويد، و هر كس ميهمان قومى شود ، نبايد جز با اجازه آنها روزه[ى مستحبّى ]بگيرد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس بسيار آمرزش خواهى كند ، خداوندْ براى هر غم ، او گشايشى، و براى هر تنگناى او ، برون رفتى قرار مى دهد و او را از جايى كه گمان نمى برَد ، روزى مى دهد.

الدعوات_ به نقل از محمّد بن ريّان _: به امام هادى عليه السلام نوشتم و درخواست كردم كه دعايى براى سختى ها و بلايا و گرفتارى ها و برآورده شدن حوايج دنيا و آخرت ، به من بياموزد و به من ، عنايت خاصّ ورزَد، چنان كه پدرانش به دوستانشان عنايت ويژه داشتند. امام عليه السلام به من نوشت: «آمرزش خواهى را وامگذار» .

.

ص: 80

4 / 8دَفعُ الشَّدائِدِالفرج بعد الشدّة :حَدَّثَني أيّوبُ بنُ العَبّاسِ بنِ الحَسَنِ بِإِسنادٍ كَثيرٍ ، أنَّ أعرابِيّا شَكى إلى أميرِ المُؤمِنينَ عَلِيٍّ عليه السلام شَكوى لَحِقَتهُ ، وضيقا فِي الحالِ وكَثرَةً مِنَ العِيالِ ، فَقالَ لَهُ : عَلَيكَ بِالاِستِغفارِ ، فَإِنَّ اللّهَ عز و جليَقولُ : «اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا» (1) الآياتِ . فَمَضَى الرَّجُلُ وعادَ إلَيهِ ، فَقالَ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، إنّي قَدِ استَغفَرتُ اللّهَ كَثيرا ولَم أرَ فَرَجا مِمّا أنَا فيهِ ! فَقالَ لَهُ : لَعَلَّكَ لا تُحسِنُ الاِستِغفارَ . قالَ : عَلِّمني . فَقالَ : أخلِص نِيَّتَكَ ، وأطِع رَبَّكَ ، وقُل : اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ مِن كُلِّ ذَنبٍ قَوِيَ عَلَيهِ بَدَني بِعافِيَتِكَ ، أو نالَتهُ قُدرَتي بِفَضلِ نِعمَتِكَ ، أو بَسَطتُ إلَيهِ يَدي بِسابِغِ رِزقِكَ ، وَاتَّكَلتُ فيهِ عِندَ خَوفي مِنهُ عَلى أمانِكَ ، ووَثِقتُ فيهِ بِحِلمِكَ ، وعَوَّلتُ فيهِ عَلى كَريمِ عَفوِكَ ، اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ مِن كُلِّ ذَنبٍ خُنتُ (2) فيهِ أمانَتي ، أو بَخَستُ فيهِ نَفسي ، أو قَدَّمتُ فيهِ لَذَّتي ، أو آثَرتُ فيهِ شَهوَتي ، أو سَعَيتُ فيهِ لِغَيري ، أوِ استَغوَيتُ إلَيهِ مَن تَبِعَني ، أو غَلَبتُ فيهِ بِفَضلِ حيلَتي ، أو أحَلتُ فيهِ عَلى مَولايَ فَلَم يُعاجِلني عَلى فِعلي ، إذ كُنتَ سُبحانَكَ كارِها لِمَعصِيَتي غَيرَ مُريدِها مِنّي ، لكِن سَبَقَ عِلمُكَ فِيَّ بِاختِياري وَاستِعمالِ مُرادي ، وإيثاري ، فَحَلُمتَ عَنّي ، ولَم تُدخِلني فيهِ جَبرا ولَم تَحمِلني عَلَيهِ قَهرا ، ولَم تَظلِمني عَلَيهِ شَيئا ، يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . يا صاحِبي في شِدَّتي ، يا مُؤنِسي في وَحدَتي ، يا حافِظي في غُربَتي ، يا وَلِيّي في نِعمَتي ، يا كاشِفَ كُربَتي ، يا مُستَمِعَ دَعوَتي ، يا راحِمَ عَبرَتي ، يا مُقيلَ عَثرَتي ، يا إلهي بِالتَّحقيقِ ، يا رُكنِيَ الوَثيقَ ، يا رَجائي لِلضّيقِ (3) ، يا مَولايَ الشَّفيقَ ، يا رَبَّ البَيتِ العَتيقِ ، أخرِجني مِن حَلَقِ المَضيقِ إلى سَعَةِ الطَّريقِ ، بِفَرَجٍ مِن عِندِكَ قَريبٍ وَثيقٍ ، وَاكشِف عَنّي كُلَّ شِدَّةٍ وضيقٍ ، وَاكفِني ما اُطيقُ وما لا اُطيقُ . اللّهُمَّ فَرِّج عَنّي كُلَّ هَمٍّ وغَمٍّ ، وأخرِجني مِن كُلِّ حُزنٍ وكَربٍ ، يا فارِجَ الهَمِّ ويا كاشِفَ الغَمِّ ، ويا مُنزِلَ القَطرِ ، ويا مُجيبَ دَعوَةِ المُضطَرِّ ، يا رَحمنَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ ورَحيمَهُما ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ خِيَرَتِكَ مِن خَلقِكَ ، وعَلى آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ ، وفَرِّج عَنّي ما ضاقَ بِهِ صَدري ، وعيلَ مَعَهُ صَبري ، وقَلَّت فيهِ حيلَتي ، وضَعُفَت لَهُ قُوَّتي ، يا كاشِفَ كُلِّ ضُرٍّ وبَلِيَّةٍ ، يا عالِمَ كُلِّ سِرٍّ وخَفِيَّةٍ ، يا أرحَمَ الرّاحِمينَ «وَ أُفَوِّضُ أَمْرِى إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ» (4) ، وما تَوفيقي إلّا بِاللّهِ ، عَلَيهِ تَوَكَّلتُ وهُوَ رَبُّ العَرشِ العَظيمِ . قالَ الأَعرابِيُّ : فَاستَغفَرتُ بِذلِكَ مِرارا فَكَشَفَ اللّهُ عَنِّي الغَمَّ وَالضِّيقَ ، ووَسَّعَ عَلَيَّ فِي الرِّزقِ ، وأزالَ المِحنَةَ . (5)

.


1- .نوح : 10 .
2- .في المصدر : «خفتُ» ، والتصويب من دستور معالم الحكم وكنز العمّال .
3- .في كنز العمّال : «يا جارِيَ اللَّصيقَ» .
4- .غافر : 44 .
5- .الفرج بعد الشدّة للتنوخي : ج 1 ص 42 ، دستور معالم الحكم : ص 90 نحوه وليس فيه ذيله من «يا أرحم الراحمين ، يا صاحبي في شدّتي...» ، كنز العمّال : ج 2 ص 258 ح 3966 نقلاً عن ابن النجّار .

ص: 81

4 / 8 برطرف ساختن سختى ها

4 / 8برطرف ساختن سختى هاالفرج بعد الشدّة :ايّوب بن عبّاس بن حسن ، با اِسناد بسيار ، برايم نقل كرد كه باديه نشينى به امير مؤمنان على عليه السلام از رنجورى و تنگ دستى و عيالوارى اش شكايت كرد . ايشان به او فرمود: «بر تو باد آمرزش خواهى ؛ زيرا خداوند عز و جلمى فرمايد: «از پروردگارتان ، آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است» (تا آخر آيات)». مرد رفت و [پس از چندى ]باز آمد و گفت: اى امير مؤمنان، من از خداوند ، بسيار آمرزش طلبيدم ؛ امّا گشايشى در وضع خود نديدم! فرمود: «شايد آمرزش خواهى را نيكو (درست) انجام نمى دهى» . گفت: به من بياموز. فرمود: «نيّتت را خالص گردان» و از پروردگارت ، فرمان ببر و بگو: «بار خدايا! از تو آمرزش مى طلبم از هر گناهى كه تنم، به لطف عافيت بخشى تو، بر آن توانا گشت، يا نيرويم _ كه با نعمت تو آن را به دست آورده ام _ به آن رسيد، يا دستم، بر اثر برخوردارى از نعمت فراوان تو، به سوى آن كشيده شد، و آن گاه كه خواستم از آن گناه بترسم ، به امان دهىِ تو تكيه كردم و به بردبارى تو پشت گرم شدم و به عفو كريمانه تو اعتماد كردم. بار خدايا! از تو آمرزش مى طلبم از هر گناهى كه در آن ، در امانتم خيانت كردم، يا خويشتن را حقير گردانيدم، يا در آن ، لذّت خود را مقدّم داشتم، يا خواسته ام را ترجيح دادم، يا در آن ، براى غير خودم كوشيدم، يا پيروانم را گم راه كرده ، به سوى آن كشانيدم، يا به لطف چاره گرى ام بر آن چيره آمدم، يا در آن ، با سَروَرم [خداوند] از در فريب در آمدم ، ولى او مرا بى درنگ ، به كيفر اين كردارم نرساند؛ زيرا كه تو _ اى پروردگار پاك _ ، نافرمانى مرا خوش نمى داشتى و آن را از من نمى خواستى ؛ بلكه علم اَزَلى تو ، به اختيار من و به كار گرفتن اراده ام و انتخابگرى ام تعلّق گرفت . پس نسبت به من ، بردبارى ورزيدى و به جبر ، در آن [گناه ]واردم نكردى، و به زور ، بر آنم وا نداشتى و در باره آن ، بر من ستمى نكردى [ ، بلكه خود بر خويشتن ستم كردم]، اى مهربان ترينِ مهربانان، اى يارِ سختى هاى من، اى مونس تنهايى من، اى نگهدار من در غربت، اى ولى نعمت من، اى زُداينده اندوه من، اى شنونده دعاى من، اى رحم آوردنده بر گريه من، اى گذشت كننده از لغزش من، اى معبود راستين من، اى تكيه گاه استوار من، اى اميد من در تنگناها، اى سَرور دلسوز من، اى پروردگار خانه كهن (كعبه)! با گشايشى نزديك و استوار از جانب خودت، مرا از تنگه تو در تو ، به راه فراخ ، بيرون بَر، و هر گونه سختى و تنگنايى را از من بزُداى و گرفتارى هايم را، چه آن گرفتارى اى كه آن را برمى تابم يا بر نمى تابم، برطرف فرما. بار خدايا! هر نگرانى و غمى را از من ، دور گردان، و مرا از هر اندوه و رنجى بِرَهان، اى زداينده نگرانى و اى برطرف كننده اندوه، و اى فرو فرستنده باران، و اى اجابت كننده دعاى درمانده، و اى مهرگستر در دنيا و آخرت! بر محمّد، اين برگزيده تو از ميان آفريدگانت، و بر خاندان پاك و پاكيزه او درود فرست ، و آنچه را كه مرا به تنگ آورده و شكيبايى را از كفم رُبوده و از چاره گرى در آن ، فرو مانده ام و در رفع آن ، ناتوان گشته ام، از من برطرف فرما، اى برطرف كننده هر گزند و بلايى، اى داناىِ هر راز و نهانى، اى مهربان ترينِ مهربانان! «من ، كار خويش را به خدا وا مى گذارم ، كه خدا بركار بندگانْ بيناست» ، و موفّقيّتم ، جز به توفيق دهىِ خدا نيست . بر او توكّل كردم ، و او پروردگارِ عرش بزرگ است » . باديه نشين گفت: من ، با اين دعا بارها آمرزش خواستم و سرانجام ، خداوند ، اندوه و تنگنا از من بُرد و درِ روزى را بر من گشود،و رنج و محنت را زُدود.

.

ص: 82

. .

ص: 83

. .

ص: 84

4 / 9سَعَةُ الرِّزقِالكتاب«وَ أَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَ_عًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِى فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِن تَوَلَّوْاْ فَإِنِّى أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ» . (1)

«وَيَ_قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَ لَا تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِينَ» . (2)

«وَ إِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَ__لِحًا قَالَ يَ_قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَ_هٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّى قَرِيبٌ مُّجِيبٌ» . (3)

«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا * وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنَّ_تٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَ_رًا» . (4)

الحديثرسول اللّه صلى الله عليه و آله :أكثِرُوا الاِستِغفارَ ؛ فَإِنَّهَ يَجلِبُ الرِّزقَ . (5)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن أنعَمَ اللّهُ تَعالى عَلَيهِ نِعمَةً فَليَحمَدِ اللّهَ تَعالى ، ومَنِ استَبطَأَ (6) الرِّزقَ فَليَستَغفِرِ اللّهَ . (7)

.


1- .هود : 3 .
2- .هود : 52 .
3- .هود : 61 .
4- .نوح : 10 _ 12 .
5- .كنز الفوائد : ج 2 ص 197 ، الخصال : ص 615 ح 10 عن أبي بصير ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام وفيه «تجلبوا» بدل «فإنّه يجلب» ، تحف العقول : ص 106 عن الإمام عليّ عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله ، بحار الأنوار : ج 103 ص 21 ح 14 .
6- .في المصدر : «استبطأ عليه» ، والتصويب من بحار الأنوار .
7- .عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 2 ص 46 ح 171 عن داوود بن سليمان الفرّا عن الإمام الرضا عن آبائه عليهم السلام ، الأمالي للطوسي : ص 480 ح 1048 عن عبد العزيز بن محمّد بن الدراوردي عن الإمام الصادق عليه السلام ، كشف الغمّة : ج 2 ص 369 عن ابن أبي حازم عن الإمام الصادق عن أبيه عن جدّه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ، بحار الأنوار : ج 71 ص 45 ح 49 ؛ شعب الإيمان : ج 4 ص 108 ح 4446 عن عبد العزيز بن محمّد الدراوردي عن الإمام الصادق عن أبيه عن جدّه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ، كنز العمّال : ج 3 ص 259 ح 6442 .

ص: 85

4 / 9 گشايش روزى

4 / 9گشايش روزىقرآن«و اين كه از پروردگارتان آمرزش خواهيد ، سپس به سوى او باز آييد تا شما را تا سر رسيدى تعيين شده، از بهره اى نيكو برخوردار كند و فزونِ هر فزونمندى (/پاداش هر بخشنده اى) را بدو دهد . و اگر پشت كنند ، من از كيفر روزى بزرگ ، بر شما بيم دارم» .

«اى قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهيد . سپس به سوى او باز آييد تا باران پياپى ، بر شما فرو ريزد و نيرويى بر نيروتان بيفزايد ؛ و بزهكارانه ، پشت مكنيد» .

«و به سوى ثمود ، برادرشان صالح [را فرستاديم] . گفت: «اى قوم من! خدا را بپرستيد كه جز او ، شما را معبودى نيست. او ، شما را از زمين پديد آورد و شما را در آن ، به آبادانى وا داشت . پس از او آمرزش بخواهيد . سپس به سوى او باز آييد كه پروردگار من ، نزديك و اجابت كننده است»» .

«پس گفتم: «از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است، تا باران را بر شما پياپى ، فرو فرستد . و شما را با مال و فرزندان ، يارى دهد و برايتان باغ ها پديد آورد و نهرها جارى سازد»» .

حديثپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بسيار آمرزش بخواهيد ؛ زيرا اين كار ، روزى مى آورد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس كه خداى متعال به او نعمتى داد، خداى متعال را سپاس گويد، و هر كس در رسيدن روزى كُندى ديد ، از خدا آمرزش طلبد.

.

ص: 86

الإمام عليّ عليه السلام :اِستَغفِر تُرزَق . (1)

عنه عليه السلام :الاِستِغفارُ يَزيدُ فِي الرِّزقِ . (2)

عنه عليه السلام_ لِكُمَيلِ بنِ زِيادٍ _: إذا أبطَأَتِ الأَرزاقُ عَلَيكَ فَاستَغفِرِ اللّهَ ، يُوَسِّع عَلَيكَ فيها . (3)

عنه عليه السلام :قَد جَعَلَ اللّهُ سُبحانَهُ الاِستِغفارَ سَبَبا لِدُرورِ الرِّزقِ ، ورَحمَةِ الخَلقِ ، فَقالَ سُبحانَهُ : «اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا * وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنَّ_تٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَ_رًا» (4) فَرَحِمَ اللّهُ امرَأً استَقبَلَ تَوبَتَهُ ، وَاستَقالَ خَطيئَتَهُ ، وبادَرَ مَنِيَّتَهُ . (5)

الإمام الباقر عليه السلام :إذا أبطَأَ عَلَيكَ رِزقٌ فَقُل : أستَغفِرُ اللّهَ . (6)

الإمام الصادق عليه السلام_ لِسُفيانَ الثَّورِيِّ _: يا سُفيانُ ، إذا أنعَمَ اللّهُ عَلَيكَ بِنِعمَةٍ فَأَحبَبتَ بَقاءَها ، فَأَكثِر مِنَ الحَمدِ وَالشُّكرِ عَلَيها ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جلقالَ في كِتابِهِ العَزيزِ : «لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ» (7) . وإذَا استَبطَأتَ الرِّزقَ فَأَكثِر مِنَ الاِستِغفارِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جليَقولُ في كِتابِهِ : «اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا * وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِينَ» يَعني فِي الدُّنيا «وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنَّ_تٍ» فِي الآخِرَةِ . يا سُفيانُ ، إذا حَزَنَكَ أمرٌ مِن سُلطانٍ أو غَيرِهِ ، فَأَكثِر مِن قَولِ : «لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ» ؛ فَإِنَّها مِفتاحُ الفَرَجِ ، وكَنزٌ مِن كُنوزِ الجَنَّةِ . (8)

.


1- .غرر الحكم : ح 2228 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 78 ح 1891 .
2- .الخصال : ص 505 ح 2 عن سعيد بن علاقة ، مشكاة الأنوار : ص 230 ح 645 ، روضة الواعظين : ص 499 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 277 ح 4 .
3- .تحف العقول : ص 174 ، بشارة المصطفى : ص 27 عن كميل بن زياد ، بحار الأنوار : ج 77 ص 270 ح 1 و ص 415 ح 38 .
4- .نوح : 10 _ 12 .
5- .نهج البلاغة : الخطبة 143 ، أعلام الدين : ص 285 عن الإمام الصادق عنه عليهماالسلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 91 ص 313 ح 3 .
6- .نثر الدرّ : ج 1 ص 345 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 187 ح 30 .
7- .إبراهيم : 7 .
8- .كشف الغمّة : ج 2 ص 368 عن مالك بن أنس ، بحار الأنوار : ج 78 ص 201 ح 29 .

ص: 87

امام على عليه السلام :آمرزش بخواه تا روزى داده شوى.

امام على عليه السلام :آمرزش خواهى، روزى را بسيار مى كند.

امام على عليه السلام_ به كميل بن زياد _: هر گاه روزى ات دير به تو رسيد ، آمرزش بخواه تا در آن ، به تو گشايش داده شود.

امام على عليه السلام :خداوندِ پاك ، آمرزش خواهى را سبب سرازير شدن روزى، و مهر آوردن بر آفريدگان قرار داد و فرمود: «از پروردگارتان ، آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است ، تا باران را پياپى بر شما فرو فرستد و با مال و فرزندان ، شما را يارى رساند و برايتان ، باغ ها پديد آورد و برايتان ، جويبارها روان مى سازد» . پس رحمت خدا بر آن كسى كه به توبه رو آورَد و از خطايش دست بكِشد و پيش از مرگش كارى بكند!

امام باقر عليه السلام :هر گاه روزى اى به تو دير رسيد ، بگو: «از خدا آمرزش مى طلبم».

امام صادق عليه السلام_ به سفيان ثورى _: اى سفيان! هر گاه خداوند به تو نعمتى بخشيد و دوست داشتى برايت بمانَد، ]خدا را] بر آن ، بسيار ستايش و سپاس گو ؛ زيرا خداوند عز و جل در كتاب ارجمندش فرموده است: «اگر سپاس بگزاريد ، به شما بيشتر مى دهم» ، و هر گاه در رسيدن روزى ، كُندى يافتى ، بسيار آمرزش خواهى كن ؛ چرا كه خداوند عز و جل در كتابش مى فرمايد: «از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است ، تا باران پياپى بر شما فرو فرستد و با مال و فرزندان ، شما را يارى رساند» ، يعنى در دنيا . «و برايتان باغ ها قرار دهد» ، [يعنى] در آخرت. اى سفيان! هر گاه از جانب سلطان يا غير او ، تو را پيشامدى ناراحت كننده رسيد ، جمله «هيچ نيرو و توانى نيست ، جز به يارى خدا» را بسيار بگو؛ زيرا كه آن ، كليد گشايش و گنجى از گنج هاى بهشت است.

.

ص: 88

الكافي عن إبراهيم بن صالح ، عن رجل من الجعفريّين :كانَ بِالمَدينَةِ عِندَنا رَجُلٌ يُكَنّى أبَا القَمقامِ ، وكانَ مُحارَفا (1) ، فَأَتى أبَا الحَسَنِ عليه السلام فَشَكا إلَيهِ حِرفَتَهُ ، وأخبَرَهُ أنَّهُ لا يَتَوَجَّهُ في حاجَةٍ فَتُقضى (2) لَهُ ! فَقالَ لَهُ أبُو الحَسَنِ عليه السلام : قُل في آخِرِ دُعائِكَ مِن صَلاةِ الفَجرِ : «سُبحانَ اللّهِ العَظيمِ ، أستَغفِرُ اللّهَ وأسأَ لُهُ مِن فَضلِهِ» عَشرَ مَرّاتٍ . قالَ أبُو القَمقامِ : فَلَزِمتُ ذلِكَ ، فَوَاللّهِ ما لَبِثتُ إلّا قَليلاً حَتّى وَرَدَ عَلَيَّ قَومٌ مِنَ البادِيَةِ ، فَأَخبَروني أنَّ رَجُلاً مِن قَومي ماتَ ولَم يُعرَف لَهُ وارِثٌ غَيري ، فَانطَلَقتُ فَقَبَضتُ ميراثَهُ وأنَا مُستَغنٍ . (3)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله_ في صَلاةِ الاِستِغفارِ _: إذا رَأَيتَ في مَعاشِكَ ضيقا ، وفي أمرِكَ التِياثا (4) ، فَأَنزِل حاجَتَكَ بِاللّهِ عز و جل ، ولا تَدَع صَلاةَ الاِستِغفارِ . وهِيَ رَكعَتانِ : تَفتَتِحُ الصَّلاةَ وتَقرَأُ الحَمدَ و«إنّا أنزَلناهُ» مَرَّةً واحِدَةً في كُلِّ رَكعَةٍ ، ثُمَّ تَقولُ بَعدَ القِراءَةِ : «أستَغفِرُ اللّهَ» خَمسَ عَشرَةَ مَرَّةً ، ثُمَّ تَركَعُ فَتَقولُها عَشرا ، عَلى هَيئَةِ صَلاةِ جَعفَرٍ رضى الله عنه ؛ يُصلِحُ اللّهُ لَكَ شَأنَكَ كُلَّهُ إن شاءَ اللّهُ تَعالى . (5)

.


1- .رجل مُحارَف _ بفتح الرّاء _ : أي محدود محروم ، وهو خلاف قولك مبارك . وقد حُورف كسب فلان :إذا شدّد عليه في معاشه ، كأنّه ميلَ برزقه عنه (الصحاح : ج 4 ص 1342 «حرف») .
2- .في المصدر : «فيقضي» ، والتصويب من بحار الأنوار .
3- .الكافي : ج 5 ص 315 ح 46 ، عدّة الداعي : ص 251 نحوه ، بحار الأنوار : ج 48 ص 173 ح 14 .
4- .الالتياث : الاختلاط والالتفاف والإبطاء (القاموس المحيط : ج 1 ص 174 «لوث») .
5- .مكارم الأخلاق : ج 2 ص 115 ح 2320 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 354 ح 18 .

ص: 89

الكافى_ به نقل از ابراهيم بن صالح ، از مردى از جعفريان _: در مدينه ، مردى داشتيم كه به او «ابوقَمْقام» مى گفتند و آدم محروم و بدبختى بود. خدمت ابوالحسن عليه السلام (1) آمد و از محروميّت و بدبختى خود به ايشان ، شكايت كرد و گفت كه دست به هر كارى مى زند ، گرفتارى اش برطرف نمى شود . ابوالحسن عليه السلام به او فرمود: «در پايان دعاى نماز صبحت ، ده مرتبه بگو: «پاكا خداى بزرگ! از خدا آمرزش مى طلبم و از فضل او درخواست مى كنم». ابوقمقام گفت: من بر اين امر ، مداومت ورزيدم و به خدا سوگند ، طولى نكشيد كه عدّه اى از باديه نزدم آمدند و به من خبر دادند كه مردى از قومم مُرده و جز من ، وارثى براى او شناخته نشده است و من رفتم و ميراث او را گرفتم و بى نياز شدم.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ در نماز آمرزش خواهى _: هر گاه در زندگى خود ، مضيقه و در كارهايت ، كُندى [و گِرِهى ]ديدى، حاجتت را به نزد خداوند عز و جل ببر و نماز آمرزش خواهى را وا مگذار. و آن ، دو ركعت است: نماز را آغاز مى كنى و سوره حمد و «انّا انزلناه» را يك بار در هر ركعت مى خوانى. سپس، بعد از قرائت ، پانزده مرتبه «استغفر اللّه » مى گويى . آن گاه به ركوع مى روى و باز ، پانزده مرتبه آن را مى گويى، به شيوه نماز جعفر _ كه خداوند از او خشنود باد _ خداوند _ إن شاءاللّه تعالى _ تمام گرفتارى هاى تو را برطرف مى كند.

.


1- .منظور از ابو الحسن ، در اينجا امام كاظم يا امام رضا عليهماالسلام است .

ص: 90

راجع : ص 80 (الفصل الرابع : بركات الاستغفار / دفع الشدائد) .

4 / 10كَثرَةُ العِلمِ أوِ المالِالإمام الصادق عليه السلام :مَن قالَ كُلَّ يَومٍ أربَعَمِئَةِ مَرَّةٍ مُدَّةَ شَهرَينِ مُتَتابِعَينِ ، رُزِقَ كَنزا مِن عِلمٍ أو كَنزا مِن مالٍ ، وهُوَ : أستَغفِرُ اللّهَ الَّذي لا إلهَ إلّا هُوَ الرَّحمنُ الرَّحيمُ ، الحَيُّ القَيّومُ ، بَديعُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ، مِن جَميعِ جُرمي وظُلمي وإسرافي عَلى نَفسي ، وأتوبُ إلَيهِ . (1)

4 / 11قَضاءُ الدَّينِالكافي عن إسماعيل بن سهل :كَتَبتُ إلى أبي جَعفَرٍ (صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِ) : إنّي قَد لَزِمَني دَينٌ فادِحٌ ، فَكَتَبَ : أكثِر مِنَ الاِستِغفارِ ، ورَطِّب لِسانَكَ بِقِراءَةِ «إنّ_ا أنزَلناهُ» . (2)

.


1- .المصباح للكفعمي : ص 93 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 20 ح 21 .
2- .الكافي : ج 5 ص 316 ح 51 ، الفقه المنسوب للإمام الرضا عليه السلام : ص 399 نحوه ، بحار الأنوار : ج 92 ص 329 ح 8 .

ص: 91

4 / 10 بسيارى دانش و دارايى
4 / 11 پرداخته شدن بدهى ها

ر . ك : ص 81 (بركت هاى آمرزش خواهى / برطرف ساختن سختى ها) .

4 / 10بسيارى دانش و دارايىامام صادق عليه السلام :هر كس دو ماه پياپى، روزى چهارصد مرتبه بگويد: «از خدايى كه معبودى نيست ، جز او كه مهرگستر مهربان، زنده پاينده و پديد آوردنده آسمان ها و زمين است، آمرزش مى طلبم از همه جرم ها و ستم هايم و زياده روى هايم در حقّ خودم ، و به درگاه او توبه مى كنم»، گنجى از دانش يا گنجى از دارايى، روزى اش مى شود.

4 / 11پرداخته شدن بدهى هاالكافى_ به نقل از اسماعيل بن سهل _: به امام باقر _ كه درودهاى خدا بر او باد _ نوشتم: بدهى سنگينى دامنگيرم شده است. ايشان [ ، در پاسخ من] نوشت : «بسيار آمرزش بخواه و زبانت را به تلاوت «انا انزلناه» تَر و تازه بدار.

.

ص: 92

4 / 12إفادَةُ الوَلَدِالكتاب«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا * وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنَّ_تٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَ_رًا» . (1)

الحديثالإمام عليّ عليه السلام :إذا أرَدتَ الوَلَدَ فَتَوَضَّأ وُضوءا سابِغا ، وصَلِّ رَكعَتَينِ ، وحَسِّنهُما ، وَاسجُد بَعدَهُما سَجدَةً ، وقُل : «أستَغفِرُ اللّهَ» إحدى وسَبعينَ مَرَّةً ، ثُمَّ تَغَشَّ امرَأَتَكَ وقُل : «اللّهُمَّ إن تَرزُقني وَلَدا لَاُسَمِّيَنَّهُ بِاسمِ نَبِيِّكَ» فَإِنَّ اللّهَ يَفعَلُ ذلِكَ ؛ فَإِنّي أمَرتُكَ بِالطَّهورِ ، وقَد قالَ اللّهُ تَعالى : «وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ» (2) ، وأمَرتُكَ بِالصَّلاةِ ، وقَد سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ : «أقرَبُ ما يَكونُ العَبدُ مِن رَبِّهِ إذا رَآهُ ساجِدا وراكِعا» ، وأمَرتُكَ بِالاِستِغفارِ ، وقَد قالَ اللّهُ تَعالى : «اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا * وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِينَ» ، وقالَ تَعالى لِنَبِيِّهِ صلى الله عليه و آله : «إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ» (3) فَأَمَرتُكَ أن تَزيدَ عَلَى السَّبعينَ . (4)

مكارم الأخلاق عن الإمام الحسن عليه السلام :أنَّهُ وَفَدَ عَلى مُعاوِيَةَ ، فَلَمّا خَرَجَ تَبِعَهُ بَعضُ حُجّابِهِ وقالَ : إنّي رَجُلٌ ذو مالٍ ولا يولَدُ لي ، فَعَلِّمني شَيئا لَعَلَّ اللّهَ يَرزُقُني وَلَدا . فَقالَ : عَلَيكَ بِالاِستِغفارِ . فَكانَ يُكثِرُ الاِستِغفارَ ، حَتّى رُبَّمَا استَغفَرَ فِي اليَومِ سَبعَمِئَةِ مَرَّةٍ ، فَوُلِدَ لَهُ عَشَرَةُ بَنينَ . فَبَلَغَ ذلِكَ مُعاوِيَةَ فَقالَ : هَلّا سَأَلتَهُ مِمَّ قالَ ذلِكَ ؟ فَوَفَدَهُ وَفدَةً اُخرى ، فَسَأَلَهُ الرَّجُلُ فَقالَ : ألَم تَسمَع قَولَ اللّهِ عَزَّ اسمُهُ في قِصَّةِ هودٍ عليه السلام : «وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ» (5) ، وفي قِصَّةِ نوحٍ عليه السلام : «وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِينَ» (6) . (7)

.


1- .نوح : 10 _ 12 .
2- .البقرة : 222 .
3- .التوبة : 80 .
4- .مكارم الأخلاق : ج 2 ص 133 ح 2344 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 363 ح 23 .
5- .هود : 52 .
6- .نوح : 12 .
7- .مكارم الأخلاق : ج 1 ص 483 ح 1672 ، تفسير جوامع الجامع : ج 2 ص 151 ، المصباح للكفعمي : ص 218 ، بحار الأنوار : ج 104 ص 86 ح 51 .

ص: 93

4 / 12 روزى شدن فرزند

4 / 12روزى شدن فرزندقرآن«و گفتم: «از پروردگارتان ، آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است ، تا براى شما از آسمان ، باران پياپى فرو فرستد و شما را به اموال و فرزندان ، يارى كند و برايتان ، باغ ها قرار دهد و براى شما نهرها جارى سازد» .

حديثامام على عليه السلام :هر گاه فرزند خواستى ، وضويى شاداب بساز و دو ركعت نماز نيكو بگزار و در پايان ، به سجده برو و هفتاد و يك بار بگو: «از خدا آمرزش مى خواهم» . سپس با همسرت هم بستر شو و بگو: «بار خدايا! اگر مرا فرزندى روزى كردى ، او را به نام پيامبرت مى نامم» . پس خدا به تو فرزندى خواهد داد. اين كه گفتم : «وضو بساز»، چون خداوند متعال فرموده است: «و [خدا] پاكيزگان را دوست مى دارد» . و اين كه گفتم : «نماز بخوان»؛ چون از پيامبر خدا شنيدم كه مى فرمايد: «نزديك ترين حالت بنده به پروردگارش ، هنگامى است كه او را در حال سجده و ركوع ببيند» . و اين كه تو را به آمرزش خواهى فرمان دادم، چون خداوند متعال فرموده است: «از پروردگارتان ، آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است ، تا بر شما از آسمان ، بارانِ پياپى فرو فرستد و شما را به اموال و فرزندان ، يارى كند و برايتان باغ ها قرار دهد و براى شما نهرها پديد آورد» . و خداوند متعال به پيامبرش صلى الله عليه و آله فرموده است: «اگر هفتاد مرتبه هم برايشان آمرزش بخواهى ، هرگز خداوند، آنان را نخواهد آمرزيد» . لذا گفتم از هفتاد بار بيشتر آمرزش بخواهى.

مكارم الأخلاق :امام حسن عليه السلام بر معاويه وارد شد و چون از نزد او بيرون آمد ، يكى از پرده داران معاويه ، دنبال ايشان آمد و گفت: من ، مردى ثروتمندم ؛ امّا بچّه دار نمى شوم . به من چيزى بياموز ؛ بلكه خداوند ، مرا فرزندى روزى كند. فرمود: «بر تو باد آمرزش خواهى!» . آن شخص ، آمرزش خواهى مى كرد تا جايى كه گاه روزى هفتصد مرتبه ، آمرزش مى طلبيد و ده پسر، روزى اش شد. اين خبر به معاويه رسيد . به آن مرد گفت: چرا دليل سخنش را از او (امام حسن عليه السلام ) نپرسيدى؟ بار ديگر كه امام عليه السلام به نزد معاويه آمد، آن مرد ، [دليلش را] از ايشان پرسيد . فرمود: «آيا سخن خداوند در داستان هود عليه السلام را نشنيده اى كه: «و نيرويى بر نيرويتان مى افزايد» ؟ و در داستان نوح عليه السلام [اين سخن را] كه: «و شما را با اموال و فرزندان ، يارى مى رساند» ؟» .

.

ص: 94

الإمام زين العابدين عليه السلام_ لِبَعضِ أصحابِهِ _: قُل في طَلَبِ الوَلَدِ : « «رَبِّ لَا تَذَرْنِى فَرْدًا وَ أَنتَ خَيْرُ الْوَ رِثِينَ» ، وَاجعَل لي مِن لَدُنكَ وَلِيّا يَرِثُني في حَياتي ، ويَستَغفِرُ لي بَعدَ مَوتي ، وَاجعَلهُ لي خَلقا سَوِيّا ، ولا تَجعَل لِلشَّيطانِ فيهِ نَصيبا ، اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ ، إنَّكَ أنتَ الغَفورُ الرَّحيمُ» سَبعينَ مَرَّةً . فَإِنَّهُ مَن أكثَرَ مِن هذَا القَولِ ، رَزَقَهُ اللّهُ تَعالى ما تَمَنّى مِن مالٍ ووَلَدٍ ، ومِن خَيرِ الدُّنيا وَالآخِرَةِ ، فَإِنَّهُ يَقولُ : «اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا* وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنَّ_تٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَ_رًا» (1) . (2)

الكافي عن ابن أبي عمير عن بعض أصحابه :شَكَا الأَبرَشُ الكَلبِيُّ إلى أبي جَعفَرٍ عليه السلام أنَّهُ لا يولَدُ لَهُ ، فَقالَ لَهُ : عَلِّمني شَيئا . قالَ : اِستَغفِرِ اللّهَ في كُلِّ يَومٍ و (3) في كُلِّ لَيلَةٍ مِئَةَ مَرَّةٍ ، فَإِنَّ اللّهَ يَقولُ : «اسْتَغْفِرُواْرَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا» إلى قَولِهِ : «وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِينَ» . (4)

.


1- .نوح : 10 _ 12 .
2- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 3 ص 474 ح 4660 ، مكارم الأخلاق : ج 1 ص 481 ح 1666 وفيه «يبرّ بي» بدل «يرثني» ، المصباح للكفعمي : ص 217 ، بحار الأنوار : ج 104 ص 84 ح 45 .
3- .في نسخة : «أو» بدل «و» .
4- .الكافي : ج 6 ص 8 ح 4 .

ص: 95

امام زين العابدين عليه السلام_ به يكى از يارانش _: براى درخواست فرزند ، بگو: «پروردگارا! مرا تنها مگذار و تو بهترينِ ارث بَرَندگانى» . و از جانب خودت برايم جانشينى قرار ده كه در زمان حياتم ، وارث من شود و پس از مرگم ، برايم آمرزش طلبد، و او را مخلوقى سالم قرار ده، و براى شيطان ، در او بهره اى قرار مده. بار خدايا! از تو آمرزش مى طلبم و به سوى تو باز مى گردم، كه تو آمرزگارى مهربانى». اين را هفتاد مرتبه بگو ؛ زيرا هر كس اين گفتار را بسيار بگويد ، خداوند متعال ، آنچه از دارايى و فرزند و خير دنيا و آخرت، آرزو كند ، روزى او مى گرداند؛ زيرا مى فرمايد: «از پروردگارتان، آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است ، تا از آسمان ، بر شما باران فراوان فرو فرستد و با اموال و فرزندان ، ياريتان رساند و برايتان ، باغ ها قرار دهد و نهرها جارى سازد» .

الكافى_ به نقل از ابن ابى عمير ، از يكى از يارانش _: اَبْرَش كلبى به امام باقر عليه السلام شِكوه كرد كه بچّه دار نمى شود، و گفت : به من ، دعايى بياموز. فرمود: «در هر روز و هر شب ، صد مرتبه از خدا آمرزش بخواه؛ زيرا خداوند مى فرمايد: «از پروردگارتان ، آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است» تا: «و شما را با اموال و فرزندان ، يارى رساند» .

.

ص: 96

مجمع البيان عن محمّد بن يوسف عن أبيه :سَأَلَ رَجُلٌ أبا جَعفَرٍ عليه السلام _ وأنَا عِندَهُ _ فَقالَ لَهُ : جُعِلتُ فِداكَ ، إنّي كَثيرُ المالِ ولَيسَ يولَدُ لي وَلَدٌ ، فَهَل مِن حيلَةٍ ؟ قالَ : نَعَم ، اِستَغفِر رَبَّكَ سَنَةً في آخِرِ اللَّيلِ مِئَةَ مَرَّةٍ ، فَإِن ضَيَّعتَ ذلِكَ بِاللَّيلِ فَاقضِهِ بِالنَّهارِ ، فَإِنَّ اللّهَ يَقولُ : «اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ» إلى آخِرِهِ . (1)

طبّ الأئمّة لابني بسطام عن سليمان بن جعفر الجعفري عن الإمام الباقر عليه السلام :إنَّ رَجُلاً شَكا إلَيهِ قِلَّةَ الوَلَدَ ، وأنَّهُ يَطلُبُ الوَلَدَ مِنَ الإِماءِ وَالحَرايِرِ فَلا يُرزَقُ لَهُ ، وهُوَ ابنُ سِتّينَ سَنَةً ، فَقالَ عليه السلام : قُل ثَلاثَةَ أيّامٍ في دُبُرِ صَلاتِكَ المَكتوبَةِ ، صَلاةِ العِشاءِ الآخِرَةِ ، وفي دُبُرِ صَلاةِ الفَجرِ : «سُبحانَ اللّهِ» سَبعينَ مَرَّةً ، و«أستَغفِرُ اللّهَ» سَبعينَ مَرَّةً ، وتَختِمُهُ بِقَولِ اللّهِ عز و جل : «اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا * وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنَّ_تٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَ_رًا» (2) . (3)

الكافي عن زرارة عن الإمام الباقر عليه السلام :أنَّهُ وَفَدَ إلى هِشامِ بنِ عَبدِ المَلِكِ فَأَبطَأَ عَلَيهِ الإِذنُ حَتَّى اغتَمَّ ، وكانَ لَهُ حاجِبٌ كَثيرُ الدُّنيا ولا يولَدُ لَهُ ، فَدَنا مِنهُ أبو جَعفَرٍ عليه السلام فَقالَ لَهُ : هَل لَكَ أن توصِلَني إلى هِشامٍ واُعَلِّمُكَ دُعاءً يولَدُ لَكَ ؟ قالَ : نَعَم . فَأَوصَلَهُ إلى هِشامٍ وقَضى لَهُ جَميعَ حَوائِجِهِ ، قالَ : فَلَمّا فَرَغَ قالَ لَهُ الحاجِبُ : جُعِلتُ فِداكَ الدُّعاءَ الَّذي قُلتَ لي . قالَ لَهُ [ الباقِرُ عليه السلام ] : نَعَم ، قُل في كُلِّ يَومٍ إذا أصبَحتَ وأمسَيتَ : «سُبحانَ اللّهِ» سَبعينَ مَرَّةً ، وتَستَغفِرُ عَشرَ مَرّاتٍ ، وتُسَبِّحُ تِسعَ مَرّاتٍ ، وتَختِمُ العاشِرَةَ بِالاِستِغفارِ ، ثُمَّ تَقولُ قَولَ اللّهِ عز و جل : «اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا * وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنَّ_تٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَ_رًا» (4) . فَقالَهَا الحاجِبُ ، فَرُزِقَ ذُرِّيَّةً كَثيرَةً ، وكانَ بَعدَ ذلِكَ يَصِلُ أبا جَعفَرٍ وأبا عَبدِ اللّهِ عليهماالسلام . فَقالَ سُلَيمانُ : فَقُلتُها _ وقَد تَزَوَّجتُ ابنَةَ عَمٍّ لي فَأَبطَأَ عَلَيَّ الوَلَدُ مِنها _ وعَلَّمتُها أهلي ، فَرُزِقتُ وَلَدا . وزَعَمَتِ المَرأَةُ أنَّها مَتى تَشاءُ أن تَحمِلَ حَمَلَت إذا قالَتها ، وعَلَّمتُها غَيرَ واحِدٍ مِنَ الهاشِمِيّينَ مِمَّن لَم يَكُن يولَدُ لَهُم ، فَوُلِدَ لَهُم وَلَدٌ كَثيرٌ ، وَالحَمدُ للّهِِ . (5)

.


1- .مجمع البيان : ج 10 ص 543 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 221 ح 30 .
2- .نوح : 10 _ 12 .
3- .طبّ الأئمّة لابني بسطام : ص 129 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 130 ح 4 .
4- .نوح : 10 _ 12 .
5- .الكافي : ج 6 ص 8 ح 5 ، مكارم الأخلاق : ج 1 ص 481 ح 1667 ، بحار الأنوار : ج 104 ص 85 ح 46 .

ص: 97

مجمع البيان_ به نقل از محمّد بن يوسف ، از پدرش _: من در محضر امام باقر عليه السلام بودم كه مردى به ايشان گفت : قربانت گردم! من ، ثروت بسيار دارم ؛ امّا بچّه دار نمى شوم . آيا راه چاره اى وجود دارد؟ فرمود: «آرى. به مدّت يك سال، در آخر شب ، صد مرتبه از پروردگارت آمرزش بخواه، و اگر شبْ آن را از دست دادى ، روز ، قضايش را به جاى آور؛ زيرا خداوند مى فرمايد: «از پروردگارتان ، آمرزش بخواهيد» تا آخر آيه».

طّب الائمه عليهم السلام ، ابنا بسطام_ به نقل از سليمان بن جعفر جعفرى _: مردى از كمى فرزند به امام باقر عليه السلام شكايت نمود و گفت كه شصت سال دارد و از كنيزان و زنان آزاد خود ، در جستجوى فرزند است ؛ امّا فرزندى روزى اش نمى شود. امام عليه السلام به او فرمود: «به مدّت سه روز، بعد از نماز واجبت، نماز عشا و نيز بعد از نماز صبح ، هفتاد مرتبه سبحان اللّه و هفتاد مرتبه استغفر اللّه بگو و در پايان آن ، اين فرموده خداوند عز و جل را بخوان: «از پروردگارتان ، آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است ، تا از آسمان ، بر شما باران فراوان فرو فرستد و شما را با اموال و فرزندان ، يارى رساند و برايتان باغ ها قرار دهد و نهرها جارى سازد» .

الكافى_ به نقل از زُراره _: امام باقر عليه السلام به ديدار هشام بن عبد الملك رفت و او دير به ايشان ، اجازه[ى وارد شدن بر او] داد ، به طورى كه امام عليه السلام غمگين شد. هشام ، دربانى داشت كه ثروت بسيار داشت ؛ امّا بچّه دار نمى شد. امام باقر عليه السلام نزديك او رفت و فرمود: «حاضرى مرا نزد هشام ببرى و [در عوض] من ، دعايى به تو بياموزم كه بچّه دار شوى؟». گفت : آرى . امام عليه السلام را نزد هشام بُرد و همه حوايجش را برآورده ساخت. كار كه تمام شد ، دربان به امام عليه السلام گفت : قربانت گردم! دعايى كه به من وعده دادى ، امام باقر عليه السلام به او فرمود: «بله . هر روز ، چون صبح و شام خود را آغاز كردى، هفتاد بار سبحان اللّه بگو، ده بار آمرزش بخواه، نُه بار تسبيح بگو و بارِ دهم ، آمرزش بخواه . سپس اين فرموده خداوند عز و جل را بگو: «از پروردگارتان ، آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است ، تا از آسمان ، بر شما باران فراوان فرو فرستد و با اموال و فرزندان ، ياريتان رساند و برايتان باغ ها پديد آورد و نهرها جارى سازد» » . دربان ، اينها را گفت و فرزندان بسيارى ، روزى او شد. از آن پس ، او به امام باقر و امام صادق عليهماالسلام ابراز محبّت مى كرد. من (سليمان بن جعفر) هم كه با دختر عمويم ازدواج كرده و هنوز از او بچّه دار نشده بودم، اينها را گفتم و به همسرم نيز آموختم، و فرزندى روزى ام شد. همسرم گفت: هر گاه بخواهد حامله شود ، اينها را مى گويد و حامله مى شود. اين دعا را به چند نفر از هاشميان كه فرزند دار نمى شدند ، نيز آموختم و فرزندان بسيارى برايشان متولّد شد. خدا را سپاس!

.

ص: 98

الكافي عن سعيد بن يسار :قالَ رَجُلٌ لِأَبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام : لا يولَدُ لي ، فَقالَ : اِستَغفِر رَبَّكَ فِي السَّحَرِ مِئَةَ مَرَّةٍ ، فَإِن نَسيتَهُ فَاقضِهِ . (1)

الكافي عن عمر بن أبي حسنة الجمّال :شَكَوتُ إلى أبِي الحَسَنِ عليه السلام قِلَّةَ الوَلَدِ ، فَقالَ لي : اِستَغفِرِ اللّهَ ، وكُلِ البَيضَ بِالبَصَلِ . (2)

4 / 13مُرافَقَةُ أهلِ البَيتِثواب الأعمال عن إسماعيل بن سهل :كَتَبتُ إلى أبي جَعفَرٍ الثّاني عليه السلام : عَلِّمني شَيئا إذا أنَا قُلتُهُ كُنتُ مَعَكُم فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ ، قالَ : فَكَتَبَ بِخَطِّهِ أعرِفُهُ : أكثِر مِن تِلاوَةِ «إنّ_ا أنزَلناهُ» ، ورَطِّب شَفَتَيكَ بِالاِستِغفارِ . (3)

.


1- .الكافي : ج 6 ص 9 ح 6 .
2- .الكافي : ج 6 ص 324 ح 2 ، المحاسن : ج 2 ص 276 ح 1885 ، بحار الأنوار : ج 66 ص 46 ح 11 .
3- .ثواب الأعمال : ص 197 ح 4 ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 90 ح 2249 ، الدعوات : ص 49 ح 121 عن الإمام الرضا عليه السلام ، بحار الأنوار : ج 92 ص 328 ح 5 .

ص: 99

4 / 13 همراه بودن با اهل بيت عليهم السلام

الكافى_ به نقل از سعيد بن يسار _: مردى به امام صادق عليه السلام گفت : فرزندى برايم متولّد نمى شود. فرمود: «در هنگام سحر ، صد بار از پروردگارت آمرزش بخواه و اگر [در آن هنگام ]فراموش كردى ، قضايش را به جا آور» .

الكافى_ به نقل از عمر بن ابى حسنه جمّال _: به ابوالحسن عليه السلام (1) از كمىِ فرزند ، شكايت كردم. فرمود: «از خدا آمرزش بخواه و تخم مرغ همراه با پياز بخور» .

4 / 13همراه بودن با اهل بيتثواب الأعمال_ به نقل از اسماعيل بن سهل _: به امام جواد عليه السلام نوشتم: چيزى به من بياموز كه چون آن را بگويم ، در دنيا و آخرت ، با شما باشم. امام عليه السلام با خطّ خودش كه آن را مى شناختم، [براى من] نوشت : «انّا انزلناه» را بسيار تلاوت كن و لبانت را به آمرزش خواهى ، تَر و تازه بدار.

.


1- .منظور از ابوالحسن ، در اين جا امام كاظم يا امام رضا عليهماالسلام است .

ص: 100

الفَصلُ الخامِسُ : ما ينبغي فيه الاستغفار من الأوقات5 / 1الأَسحارُالكتاب«الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا ءَامَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ * الصَّ_بِرِينَ وَالصَّ_دِقِينَ وَالْقَ_نِتِينَ وَالْمُنفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ» . (1)

«كَانُواْ قَلِيلاً مِّنَ الَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ * وَ بِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» . (2)

« . . . أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّى أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ * قَالُواْ يَ_أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَ_طِ_ئينَ * قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّى إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» . (3)

الحديثالإمام الصادق عليه السلام :إنَّ أفضَلَ ما دَعَوتُمُ اللّهَ بِالأَسحارِ ، قالَ اللّهُ تَعالى : «وَ بِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» . (4)

.


1- .آل عمران : 16 _ 17 .
2- .الذاريات : 17 _ 18 .
3- .يوسف : 96 _ 98 .
4- .قصص الأنبياء : ص 189 ح 235 عن الفضل بن أبي قرّة السّمندي ، بحار الأنوار : ج 87 ص 165 ح 7 .

ص: 101

فصل پنجم: اوقات مناسب براى آمرزش خواهى

5 / 1 سحرگاهان

فصل پنجم: اوقات مناسب براى آمرزش خواهى5 / 1سحرگاهانقرآن«آنان كه مى گويند: «اى پروردگار ما! ما به تو ايمان آورديم . پس گناهانمان را بيامرز و ما را از عذاب آتش ، نگه دار» ؛ [آنان، ]شكيبايان و راستگويان و فرمان بُرداران و انفاق كنندگان و آمرزش خواهانِ در سحرگاهان [هستند]» .

«اندكى از شب را مى خوابند و در سحرگاهان ، آمرزش مى خواهند» .

«... آيا به شما نگفتم كه من ، از كار خدا چيزى دانم كه شما نمى دانيد؟ گفتند: «اى پدر ما! از گناهانمان ، آمرزش خواه كه ما گنهكار بوديم» . گفت: «به زودى ، از پروردگارم برايتان آمرزش مى خواهم كه او آمرزگارى مهربان است»» .

حديثامام صادق عليه السلام :بهترين زمان براى دعا كردن شما به درگاه خدا ، سحرگاهان است. خداوند متعال، فرموده است: « .. . و آمرزش خواهانِ در سحرگاهان» .

.

ص: 102

تفسير العيّاشي عن مفضّل بن عمر :قُلتُ لِأَبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام : جُعِلتُ فِداكَ ، تَفوتُني صَلاةُ اللَّيلِ فَاُصَلِّي الفَجرَ ، فَلي أن اُصَلِّيَ بَعدَ صَلاةِ الفَجرِ ما فاتَني مِنَ الصَّلاةِ ، وأنَا في صَلاةٍ (1) قَبلَ طُلوعِ الشَّمسِ ؟ فَقالَ : نَعَم ، ولكِن لا تُعلِم بِهِ أهلَكَ فَيَتَّخِذونَهُ (2) سُنَّةً ، فَيَبطُلَ قَولُ اللّهِ جَلَّ وعَزَّ «وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ» . (3)

أعلام الدين :سُئِلَ أبو جَعفَرٍ الباقِرُ عليه السلام عَن وَقتِ صَلاةِ اللَّيلِ ، فَقالَ : الوَقتُ الَّذي جاءَ عَن جَدّي رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله أنَّهُ قالَ : فيهِ يُنادي مُنادِي اللّهِ عز و جل : هَل مِن داعٍ فَاُجيبَهُ ؟ هَل مِن مُستَغفِرٍ فَأَغفِرَ لَهُ ؟ قالَ السّائِلُ : وما هُوَ ؟ قالَ : الوَقتُ الَّذي وَعَدَ يَعقوبُ فيهِ بَنيهِ بِقَولِهِ : «أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّى» (4) . قالَ : ما هُوَ ؟ قالَ : الوَقتُ الَّذي قالَ اللّهُ فيهِ : «وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ» . إنَّ صَلاةَ اللَّيلِ في آخِرِهِ أفضَلُ مِنها قَبلَ ذلِكَ ، وهُوَ وَقتُ الإِجابَةِ ، وهِيَ هَدِيَّةُ المُؤمِنِ إلى رَبِّهِ ، فَأَحسِنوا هَداياكُم إلى رَبِّكُم ، يُحسِنِ اللّهُ جَوائِزَكُم ؛ فَإِنَّهُ لا يُواظِبُ عَلَيها إلّا مُؤمِنٌ أو صِدِّيقٌ . (5)

الإمام الصادق عليه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : خَيرُ وَقتٍ دَعَوتُمُ اللّهَ عز و جلفيهِ الأَسحارُ ، وتَلا هذِهِ الآيَةَ في قَولِ يَعقوبَ عليه السلام : «سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّى» وقالَ : أخَّرَهُم إلَى السَّحَرِ . (6)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :ثَلاثَةٌ مَعصومونَ مِن شَرِّ إبليسَ وجُنودِهِ : الذّاكِرونَ اللّهَ كَثيرا بِاللَّيلِ وَالنَّهارِ ، وَالمُستَغفِرونَ بِالأَسحارِ ، وَالباكونَ مِن خَشيَةِ اللّهِ . (7)

.


1- .في مستدرك الوسائل ج 3 ص 158 ح 3259 نقلاً عن المصدر : «مُصلّايَ» ، وهو الأنسب .
2- .في المصدر : «فتتخذونه» ، والتصويب من بحار الأنوار .
3- .تفسير العيّاشي : ج 1 ص 165 ح 17 ، تهذيب الأحكام : ج 3 ص 272 ح 1085 وليس فيه ذيله من «فيبطل قول اللّه ...» ، بحار الأنوار : ج 87 ص 226 ح 37 .
4- .يوسف : 98 .
5- .أعلام الدين : ص 262 ، إرشاد القلوب : ص 92 نحوه ، بحار الأنوار : ج 87 ص 222 ح 32 .
6- .الكافي : ج 2 ص 477 ح 6 عن الفضل بن أبي قرّة ، بحار الأنوار : ج 12 ص 266 ح 34 .
7- .كنز العمّال : ج 15 ص 841 ح 43343 نقلاً عن أبي الشيخ في الثواب عن ابن عبّاس .

ص: 103

تفسير العيّاشى_ به نقل از مفضّل بن عمر _: به امام صادق عليه السلام گفتم : فدايت شوم! نماز شب را از دست مى دهم و نماز صبحم را مى خوانم . آيا مى توانم بعد از نماز صبح تا پيش از طلوع آفتاب كه همچنان بر سجّاده هستم ، نماز از دست رفته شب را بخوانم؟ فرمود: «آرى ؛ امّا اين را به خانواده ات نگو كه آن را سنّت نكنند، و اين فرموده خداوند عز و جل از بين برود كه: « ... و آمرزش خواهانِ در سحرگاهان» ».

أعلام الدين :از امام باقر عليه السلام در باره وقت نماز شب ، سؤال شد . فرمود: «آن ، وقتى است كه از جدّم پيامبر خدا ، در باره اش وارد شده است كه فرمود: «در اين وقت ، منادى خداوند عز و جل بانگ مى زند: آيا دعا كننده اى هست تا اجابتش كنم؟ آيا آمرزش خواهى هست تا او را بيامرزم؟» . [پرسنده] گفت : آن ، چه وقتى است؟ فرمود: «همان وقتى است كه يعقوب عليه السلام در آن به فرزندانش وعده داد و گفت: «به زودى ، از پروردگارم برايتان آمرزش مى طلبم» ». گفت : چه وقتى بود؟ فرمود: «وقتى كه خداوند ، در باره اش فرموده است : «و آمرزش خواهانِ در سحرگاهان» ». نماز شب در آخر شب ، با فضيلت تر از قبلِ آن است. اين زمان، زمان اجابت [دعا] است و نماز شب ، هديه مؤمن است به پروردگارش . پس به پروردگارتان ، هديه هاى نيكو دهيد تا خداوند ، جايزه هاى نيكو به شما دهد. بر نماز شب ، مواظبت نمى كند ، مگر مؤمن يا صدّيق» .

امام صادق عليه السلام :پيامبر خدا فرمود: «بهترين زمانى كه در آن ، خداوند عز و جل را مى خوانيد ، سحرگاهان است» . اين آيه را كه گفته يعقوب عليه السلام است ، تلاوت كرد: «به زودى ، از پروردگارم برايتان آمرزش مى طلبم» . و فرمود: «[يعقوب عليه السلام ] آمرزش خواهىِ براى آنان را تا سحرگاه ، به تأخير انداخت» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :سه گروه اند كه از گزند ابليس و سربازانش مصون اند: كسانى كه شب و روزْ خداوند را بسيار ياد مى كنند، آمرزش خواهانِ در سحرگاهان، و گريه كنندگان از ترس خدا.

.

ص: 104

عنه صلى الله عليه و آله :ثَلاثَةُ أصواتٍ يُحِبُّهَا اللّهُ عز و جل : صَوتُ الدِّيكِ ، وصَوتُ الَّذي يَقرَأُ القُرآنَ ، وصَوتُ المُستَغفِرينَ بِالأَسحارِ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله_ لِعَلِيٍّ عليه السلام _: يا عَلِيُّ ، صَلِّ مِنَ اللَّيلِ ولَو قَدرَ حَلبِ شاةٍ ، وبِالأَسحارِ فَادعُ ؛ لا تُرَدَّ لَكَ دَعوَةٌ ، فَإِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى يَقولُ : «وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ» . (2)

عنه صلى الله عليه و آله_ مِن وَصِيَّتِهِ لِأَبي ذَرٍّ _يا أبا ذَرٍّ ، يَقولُ اللّهُ تَبارَكَ وتَعالى : إنَّ أحَبَّ العِبادِ إلَيَّ المُتَحابّونَ مِن أجلي ، المُتَعَلِّقَةُ قُلوبُهُم بِالمَساجِدِ ، وَالمُستَغفِرونَ بِالأَسحارِ ، اُولئِكَ إذا أرَدتُ بِأَهلِ الأَرضِ عُقوبَةً ذَكَرتُهُم فَصَرَفتُ العُقوبَةَ عَنهُم . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى ومَلائِكَتَهُ يُصَلّونَ عَلَى المُستَغفِرينَ وَالمُتَسَحِّرينَ بِالأَسحارِ ؛ فَليَتَسَحَّر أحَدُكُم ولَو بِشَربَةٍ مِن ماءٍ . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :السَّحورُ بَرَكَةٌ ، وللّهِِ مَلائِكَةٌ يُصَلّونَ عَلَى المُستَغفِرينَ بِالأَسحارِ ، وعَلَى المُتَسَحِّرينَ . (5)

عدّة الداعي عنهم عليهم السلام :ألا صَلَواتُ اللّهِ عَلَى المُتَسَحِّرينَ وَالمُستَغفِرينَ بِالأَسحارِ . (6)

.


1- .مكارم الأخلاق : ج 2 ص 89 ح 2246 ، بحار الأنوار : ج 65 ص 8 ح 13 ؛ الفردوس : ج 2 ص 101 ح 2538 عن اُمّ سعد ، كنز العمّال : ج 12 ص 335 ح 35285 .
2- .مكارم الأخلاق : ج 2 ص 54 ح 2134 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 167 ح 11 .
3- .مكارم الأخلاق : ج 2 ص 375 ح 2661 ، تنبيه الخواطر : ج 2 ص 62 وفيه «بحلال» بدل «من أجلي» وكلاهما عن أبي ذرّ ، بحار الأنوار : ج 77 ص 86 .
4- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 2 ص 136 ح 1961 ، المقنع : ص 204 كلاهما عن الإمام عليّ عليه السلام ، المقنعة : ص 316 ، الأمالي للطوسي : ص 497 ح 1090 عن عمرو بن جميع عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ، الإقبال : ج 1 ص 185 عن الإمام عليّ عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله ، بحار الأنوار : ج 96 ص 313 ح 11 .
5- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 271 عن الإمام عليّ عليه السلام ، بحار الأنوار : ج 96 ص 311 ح 4 .
6- .عدّة الداعي : ص 251 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 221 ح 31 .

ص: 105

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :سه آوازند كه خداوند عز و جل آنها را دوست مى دارد: آواز خروس، آواز كسى كه قرآن مى خواند، و آواز آمرزش خواهانِ در سحرگاهان.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ به على عليه السلام _: اى على! پاسى از شب را نماز بخوان ، حتّى اگر به اندازه زمان دوشيدن گوسفندى باشد. در سحرگاهان ، دعا كن كه دعايت رد نمى شود؛ زيرا خداوند _ تبارك و تعالى _ مى فرمايد : «و آمرزش خواهانِ در سحرگاهان» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ از سفارش ايشان به ابو ذر _: اى ابوذر! خداوند تبارك و تعالى _ مى فرمايد: «محبوب ترين بندگان در نزد من ، آنان اند كه به خاطر من ، يكديگر را دوست مى دارند، دل بسته مسجدهايند، و آمرزش خواهانِ در سحرگاهان اند. اينان اند كه هرگاه بخواهم اهل زمين را كيفر دهم ، به ياد ايشان مى افتم و از كيفر دادنشان ، منصرف مى شوم» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند _ تبارك و تعالى _ و فرشتگانش ، بر كسانى كه در سحرگاهان آمرزش مى طلبند و سَحَرى مى خورند ، درود (رحمت) مى فرستند. پس، هر يك از شما ، حتّى اگر شده با جرعه اى آب ، سَحَرى بخورد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :سَحَرى ، بركت است. خداوند ، فرشتگانى دارد كه به آمرزش خواهانِ در سحرگاهان و بر سَحَرى خوران ، درود مى فرستند.

عدّة الداعى_ از معصومان عليهم السلام _: هان! درودهاى خدا بر كسانى كه سَحَرى مى خورند و در سحرگاهان ، آمرزش مى طلبند!

.

ص: 106

المعجم الأوسط عن أنس :أمَرَنا رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله أن نَستَغفِرَ بِالأَسحارِ سَبعينَ مَرَّةً . (1)

الكافي عن أحمد بن عبد العزيز :حَدَّثَني بَعضُ أصحابِنا قالَ : كانَ أبُو الحَسَنِ الأَوَّلُ عليه السلام إذا رَفَعَ رَأسَهُ مِن آخِرِ رَكعَةِ الوَترِ قالَ : «هذا مَقامُ مَن حَسَناتُهُ نِعمَةٌ مِنكَ ، وشُكرُهُ ضَعيفٌ ، وذَنبُهُ عَظيمٌ ، ولَيسَ لَهُ إلّا دَفعُكَ ورَحمَتُكَ ، فَإِنَّكَ قُلتَ في كِتابِكَ المُنزَلِ عَلى نَبِيِّكَ المُرسَلِ صلى الله عليه و آله : «كَانُواْ قَلِيلاً مِّنَ الَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ * وَ بِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» (2) ، طالَ هُجوعي ، وقَلَّ قِيامي ، وهذَا السَّحَرُ ، وأنَا أستَغفِرُكَ لِذَنبِي استِغفارَ مَن لَم يَجِد لِنَفسِهِ ضَرّا ولا نَفعا ، ولا مَوتا ولا حَياةً ولا نُشورا» ، ثُمَّ يَخِرُّ ساجِدا صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِ . (3)

5 / 2قُنوتُ الوَترِكتاب من لا يحضره الفقيه :(4) كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَستَغفِرُ اللّهَ فِي الوَترِ سَبعينَ مَرَّةً ويَقولُ : «هذا مَقامُ العائِذِ بِكَ مِنَ النّارِ» سَبعَ مَرّاتٍ . (5)

الإمام الباقر عليه السلام :مَن داوَمَ عَلى صَلاةِ اللَّيلِ وَالوَترِ ، وَاستَغفَرَ اللّهَ في كُلِّ وَترٍ سَبعينَ مَرَّةً ، ثُمَّ واظَبَ عَلى ذلِكَ سَنَةً ، كُتِبَ مِنَ المُستَغفِرينَ بِالأَسحارِ . (6)

.


1- .المعجم الأوسط : ج 9 ص 183 ح 9484 ، تفسير الطبري : ج 3 الجزء 3 ص 208 ، تفسير القرطبي : ج 4 ص 39 وفيهما «أُمرنا أن نستغفر» .
2- .الذاريات : 17 و 18 .
3- .الكافي : ج 3 ص 325 ح 16 ، تهذيب الأحكام : ج 2 ص 132 ح 508 ، علل الشرائع : ص 365 ح 3 نحوه ، بحار الأنوار : ج 87 ص 281 ح 73 .
4- .أورد المصنّف هذا الحديث في ذيل ح 1406 المروي عن عبد اللّه بن أبي يعفور عن أبي عبد اللّه عليه السلام . وقال محقِّق الكتاب في هامشه : «الظاهر أنّه من تتمّة خبر ابن أبي يعفور ، ويمكن أن يكون خبرا آخر» .
5- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 489 ح 1406 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 287 ح 79 .
6- .تفسير العيّاشي : ج 1 ص 165 ح 12 عن زرارة ، بحار الأنوار : ج 87 ص 225 ح 37 .

ص: 107

5 / 2 دعاى قنوت نماز وَتْر

المعجم الاوسط_ به نقل از اَنَس _: پيامبر خدا به ما فرمود كه در سحرگاهان ، هفتاد مرتبه آمرزش بطلبيم.

الكافى_ به نقل از احمد بن عبد العزيز _: يكى از شيعيان برايم نقل كرد كه امام كاظم عليه السلام هرگاه سرش را از ركوع نماز وَتْر بر مى داشت ، مى گفت: «اين جا ، كسى ايستاده است كه نيكى هايش ، نعمتى از جانب توست، و سپاس گزارى اش ، اندك است، و گناهش بزرگ است و جز حمايت و رحمت تو ، كسى را ندارد؛ زيرا تو در كتابت كه بر پيامبر مُرسل خود فرو فرستاده اى، فرموده اى: «و اندكى از شب را مى خوابند و در سحرگاهان ، آمرزش مى خواهند» ، و من ، بيشتر [شب را ]مى خوابم و اندكى از آن را به عبادت مى گذرانم، و در اين سحرگاه ، از تو براى گناهم آمرزش مى طلبم، همچون آمرزش خواهىِ كسى كه اختيار هيچ گزند و سودى ، و مرگ و زندگى و رستاخيزى را براى خود ندارد» . سپس به سجده مى رفت _ درودهاى خدا بر او باد _ .

5 / 2دعاى قنوت نماز وَتْركتاب من لايحضره الفقيه :پيامبر خدا ، در [دعاى قنوت] نماز وَتْر ، هفتاد مرتبه از خدا آمرزش مى طلبيد و هفت مرتبه مى گفت: «اين جا ، كسى ايستاده كه از آتش به تو پناه آورده است».

امام باقر عليه السلام :هر كس بر نماز شب و [نماز] وَتْر مداومت ورزد و در هر وَتْرى ، هفتاد بار از خدا آمرزش بخواهد و يك سال به اين كار ادامه دهد، از آمرزش خواهانِ در سحرگاهان ، نوشته مى شود.

.

ص: 108

الإمام الصادق عليه السلام :مَن قالَ في وَترِهِ إذا أوتَرَ : «أستَغفِرُ اللّهَ رَبّي وأتوبُ إلَيهِ» سَبعينَ مَرَّةً ، وواظَبَ عَلى ذلِكَ حَتّى تَمضِيَ سَنَةٌ ، كَتَبَهُ اللّهُ عِندَهُ مِنَ المُستَغفِرينَ بِالأَسحارِ ، ووَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ وَالمَغفِرَةُ مِنَ اللّهِ عز و جل . (1)

عنه عليه السلام :القُنوتُ فِي الوَترِ الاِستِغفارُ ، وفِي الفَريضَةِ الدُّعاءُ . (2)

تهذيب الأحكام عن أبي بصير ، قال :قُلتُ لَهُ عليه السلام : «وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ» . فَقالَ : اِستَغفَرَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله في وَترِهِ سَبعينَ مَرَّةً . (3)

تهذيب الأحكام عن معاوية بن عمّار :سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام يَقولُ في قَولِ اللّهِ عز و جل «وَ بِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» : فِي الوَترِ في آخِرِ اللَّيلِ سَبعينَ مَرَّةً . (4)

تهذيب الأحكام عن أبي بكر بن أبي سمّاك عن الإمام الصادق عليه السلام ، قال :قالَ لي : في قُنوتِ الوَترِ : اللّهُمَّ اغفِر لَنا وَارحَمنا ، وعافِنا وَاعفُ عَنّا ، فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ . (5)

.


1- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 489 ح 1405 ، الخصال : ص 581 ح 3 ، ثواب الأعمال : ص 204 ح 1 ، المحاسن : ج 1 ص 126 ح 142 ، تفسير العيّاشي : ج 1 ص 165 ح 14 و 15 كلّها عن عمر بن يزيد نحوه ، بحار الأنوار : ج 87 ص 205 ح 14 .
2- .الكافي : ج 3 ص 450 ح 32 و ص 340 ح 9 ، تهذيب الأحكام : ج 2 ص 131 ح 503 ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 491 ح 1411 كلّها عن عبد الرحمن بن أبي عبد اللّه ، بحار الأنوار : ج 87 ص 269 ح 67 .
3- .تهذيب الأحكام : ج 2 ص 130 ح 501 ، تفسير العيّاشي : ج 1 ص 165 ح 13 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 121 و ص 225 ح 37 .
4- .تهذيب الأحكام : ج 2 ص 130 ح 498 ، علل الشرائع : ص 364 ح 1 نحوه ، بحار الأنوار : ج 87 ص 207 ح 19 و ص 121 .
5- .تهذيب الأحكام : ج 2 ص 92 ح 342 .

ص: 109

امام صادق عليه السلام :هر كس در ركعت آخر از سه ركعت نماز وَتْر ، هفتاد بار بگويد: «از خداوند _ پروردگارم _ ، آمرزش مى طلبم و به درگاه او توبه مى برم» و به اين كار ادامه دهد تا يك سال بگذرد، خداوند ، او را جزو آمرزش خواهانِ در سحرگاهان مى نويسد و بهشت و آمرزش الهى بر او واجب مى گردد.

امام صادق عليه السلام :قنوت در [نماز] وَتْر [براى] آمرزش خواهى است و در نماز واجب ، [براى] دعا كردن.

تهذيب الاحكام_ به نقل از ابو بصير _: از امام عليه السلام (1) در باره «و آمرزش خواهانِ در سحرگاهان» پرسيدم. فرمود: «پيامبر خدا ، در [نماز] وَتْرش هفتاد بار استغفار مى كرد» .

تهذيب الاحكام_ به نقل از معاوية بن عمّار _: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه در باره اين فرموده خداوند عز و جل «و آمرزش خواهانِ در سحرگاهان» مى فرمايد: يعنى در [نماز] وَتْر آخر شب ، هفتاد مرتبه استغفار مى كنند.

تهذيب الاحكام_ به نقل از ابو بكر بن ابى سمّاك _: امام صادق عليه السلام به من فرمود: «در قنوت [نماز] وَتْر ، چنين گفته شود: بار خدايا! ما را بيامرز ، و بر ما رحمت آور، و ما را عافيت بخش ، و از ما در گذر، در دنيا و آخرت » .

.


1- .منظور امام صادق يا امام كاظم عليهماالسلام است .

ص: 110

5 / 3حينَ يَمضي ثُلُثُ اللَّيلِالإمام الباقر عليه السلام :يُنادي مُنادٍ حينَ يَمضي ثُلُثُ اللَّيلِ : «يا باغِيَ الخَيرِ أقبِل ، يا طالِبَ الشَّرِّ أقصِر ، هَل مِن تائِبٍ يُتابُ عَلَيهِ ؟ هَل مِن مُستَغفِرٍ يُغفَرُ لَهُ ؟ هَل مِن سائِلٍ فَيُعطى ؟» حَتّى تَطلُعَ الشَّمسُ . (1)

5 / 4الثُّلُثُ الأَخيرُ مِن كُلِّ لَيلَةٍرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى يُنزِلُ مَلَكا إلَى السَّماءِ الدُّنيا كُلَّ لَيلَةٍ فِي الثُّلُثِ الأَخيرِ ، ولَيلَةَ الجُمُعَةِ في أوَّلِ اللَّيلِ ، فَيَأمُرُهُ فَيُنادي : «هَل مِن سائِلٍ فَاُعطِيَهُ ؟ هَل مِن تائِبٍ فَأَتوبَ عَلَيهِ ؟ هَل مِن مُستَغفِرٍ فَأَغفِرَ لَهُ ؟ يا طالِبَ الخَيرِ أقبِل ، ويا طالِبَ الشَّرِّ أقصِر (2) » ، فَلا يَزالُ يُنادي بِهذا حَتّى يَطلُعَ الفَجرُ . (3)

عيون أخبار الرضا عليه السلام عن رجاء بن أبي الضحّاك_ في ذِكرِ سيرَةِ الإِمامِ الرِّضا عليه السلام وهُوَ في طَريقِهِ إلى خُراسانَ _: فَإِذا كانَ الثُّلُثُ الأَخيرُ مِنَ اللَّيلِ ، قامَ مِن فِراشِهِ بِالتَّسبيحِ وَالتَّحميدِ وَالتَّكبيرِ وَالتَّهليلِ وَالاِستِغفارِ ، فَاستاكَ ، ثُمَّ تَوَضَّأَ ، ثُمَّ قامَ إلى صَلاةِ اللَّيلِ ... ثُمَّ يَقولُ : «أستَغفِرُ اللّهَ وأسأَ لُهُ التَّوبَةَ» سَبعينَ مَرَّةً ، فَإِذا سَلَّمَ جَلَسَ فِي التَّعقيبِ ما شاءَ اللّهُ ... . وكانَ قُنوتُهُ في جَميعِ صَلَواتِهِ : رَبِّ اغفِر وَارحَم ، وتَجاوَز عَمّا تَعلَمُ ، إنَّكَ أنتَ الأَعَزُّ الأَجَلُّ الأَكرَمُ . (4)

.


1- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 210 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 167 ح 10 .
2- .أقصر فلانٌ عن الشيء يقصر إقصارا إذا كفّ عنه وانتهى (لسان العرب : ج 5 ص 97 «قصر») .
3- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 421 ح 1240 عن إبراهيم بن أبي محمود عن الإمام الرضا عليه السلام ، عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 1 ص 126 ح 21 ، الاحتجاج : ج 2 ص 386 ح 293 كلاهما عن إبراهيم بن أبي محمود عن الإمام الرضا عن آبائه عليهم السلام ، التوحيد : ص 176 ح 7 عن الإمام الرضا عن أبيه عن جدّه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ، بحار الأنوار : ج 3 ص 314 ح 7 .
4- .عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 2 ص 181 ح 5 ، بحار الأنوار : ج 49 ص 91 ح 7 .

ص: 111

5 / 3 هنگام سپرى شدن يكْ سوم شب
5 / 4 يكْ سومِ آخر هر شب

5 / 3هنگام سپرى شدن يكْ سوم شبامام باقر عليه السلام :چون يكْ سومِ شب بگذرد، آواز دهنده اى [غيبى] آواز مى دهد كه: «اى جوينده خوبى، بشتاب! اى خواهانِ بدى ، دست بدار! آيا توبه گرى هست تا توبه او پذيرفته شود؟ آيا آمرزش خواهى هست تا آمرزيده شود؟ آيا خواهنده اى هست تا به او عطا شود؟ «و تا طلوع خورشيد ، ادامه مى دهد» .

5 / 4يكْ سومِ آخر هر شبپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند _ تبارك و تعالى _ هر شب ، در ثلث آخر آن، و شب جمعه، در آغاز شب، فرشته اى به آسمانِ پايين ، فرو مى فرستد و به او دستور دهد كه بانگ زند: «آيا درخواست كننده اى هست تا عطايش كنم؟ آيا توبه كننده اى هست تا توبه اش را بپذيرم؟ آيا آمرزش خواهى هست تا او را بيامرزم؟ اى جوينده خوبى ، بشتاب! اى جوينده بدى ، دست بردار!» و پيوسته اين را ندا مى دهد تا آن گاه كه سپيده بردَمَد» .

عيون أخبار الرضا عليه السلام_ به نقل از رجاء بن ابى ضحّاك ، در يادكردِ رفتار امام رضا عليه السلام در راه سفر به خراسان _: چون ثلثِ آخر شب مى شد، با ذكر «سبحان اللّه » و «الحمد للّه » و «اللّه أكبر» و «لا إله إلّا اللّه » و آمرزش خواهى ، از بسترش بر مى خاست و مسواك مى زد و وضو مى گرفت . سپس به نماز شب مى ايستاد... . آن گاه ، هفتاد مرتبه مى گفت: «از خدا ، آمرزش مى خواهم و از او ، توبه مى طلبم». و چون سلام مى داد ، مى نشست و ساعت ها تعقيبات مى گفت... . دعاى قنوت ايشان در همه نمازهايش اين بود: «پروردگارا! بيامرز و رحم كن، و از آنچه [از گناهانم ]مى دانى ، در گذر كه تو عزيزترين و بزرگ ترين و كريم ترينى» .

.

ص: 112

5 / 5يَومُ الخَميسِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى يَومَ الخَميسِ ما بَينَ الظُّهرِ وَالعَصرِ رَكعَتَينِ ، يَقرَأُ في أوَّلِ رَكعَةٍ بِفاتِحَةِ الكِتابِ وآيَةِ الكُرسِيِّ مِئَةَ مَرَّةٍ ، وفِي الرَّكعَةِ الثّانِيَةِ فاتِحَةَ الكِتابِ و«قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» مِئَةَ مَرَّةٍ ، فَإِذا فَرَغَ مِن صَلاتِهِ استَغفَرَ اللّهَ مِئَةَ مَرَّةٍ ، وصَلّى عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله مِئَةَ مَرَّةٍ ؛ لا يَقومُ مِن مَقامِهِ حَتّى يَغفِرَ اللّهُ لَهُ البَتَّةَ . (1)

5 / 6لَيلَةُ الجُمُعَةِالإمام الباقر والإمام الصادق عليهماالسلام :إذا كانَت لَيلَةُ الجُمُعَةِ أمَرَ اللّهُ عز و جلمَلَكا فَنادى مِن أوَّلِ اللَّيلِ إلى آخِرِهِ ، ويُنادي في كُلِّ لَيلَةٍ _ غَيرَ لَيلَةِ الجُمُعَةِ _ مِن ثُلُثِ اللَّيلِ الآخِرِ : هَل مِن سائِلٍ فَاُعطِيَهُ ؟ هَل مِن تائِبٍ فَأَتوبَ عَلَيهِ ؟ هَل مِن مُستَغفِرٍ فَأَغفِرَ لَهُ ؟ يا طالِبَ الخَيرِ أقبِل ، يا طالِبَ الشَّرِّ أقصِر . (2)

.


1- .مصباح المتهجّد : ص 256 ، جمال الاُسبوع : ص 79 كلاهما عن ابن مسعود ، بحار الأنوار : ج 90 ص 313 ح 43 .
2- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 180 ، بحار الأنوار : ج 89 ص 279 ح 25 .

ص: 113

5 / 5 روز پنج شنبه
5 / 6 شب جمعه

5 / 5روز پنج شنبهپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس روز پنج شنبه ، در فاصله ميان نماز ظهر و عصر ، دو ركعت نماز بگزارد و در ركعت اوّل ، «فاتحة الكتاب» را با صد مرتبه «آية الكرسى»، و در ركعت دوم «فاتحة الكتاب» را با صد مرتبه «قل هو اللّه أحد» بخواند و پس از نمازش ، صد مرتبه از خدا طلبِ آمرزش كند و صد مرتبه بر پيامبر صلى الله عليه و آله درود بفرستد، پيش از آن كه از جايش بلند شود ، خداوند ، حتماً او را مى آمرزد.

5 / 6شب جمعهامام باقر و امام صادق عليهماالسلام :چون شب جمعه شود ، خداوند عز و جل به فرشته اى فرمان دهد كه از اوّل شب تا آخر آن ، و در شب هاى ديگر، غير از شب جمعه، از ثلثِ آخر شب ، ندا دهد كه: «آيا درخواست كننده اى هست تا به او عطا كنم؟ آيا توبه كننده اى هست تا توبه اش را بپذيرم؟ آيا آمرزش خواهى هست تا او را بيامرزم؟ اى طالب خوبى ، بيا! اى طالب بدى ، دست بردار!» .

.

ص: 114

5 / 7يَومُ الجُمُعَةِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ فِي الجُمُعَةِ ساعَةً لا يُوافِقُها عَبدٌ يَستَغفِرُ اللّهَ فيها إلّا غَفَرَ اللّهُ لَهُ . (1)

المعجم الكبير عن سمرة بن جندب :كانَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله يَستَغفِرُ لِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ ، ولِلمُسلِمينَ ولِلمُسلِماتِ ، كُلَّ يَومِ جُمُعَةٍ . (2)

الإمام الصادق عليه السلام :مَن قالَ بَينَ رَكعَتَيِ الفَجرِ إلَى الغَداةِ يَومَ الجُمُعَةِ : «سُبحانَ رَبِّيَ العَظيمِ وبِحَمدِهِ ، أستَغفِرُ اللّهَ رَبّي وأتوبُ إلَيهِ» مِئَةَ مَرَّةٍ ، بَنَى اللّهُ لَهُ مَسكَنا فِي الجَنَّةِ . (3)

عنه عليه السلام :مَن يَستَغفِرِ اللّهَ تَعالى يَومَ الجُمُعَةِ بَعدَ العَصرِ سَبعينَ مَرَّةً ، يَقولُ : «أستَغفِرُ اللّهَ وأتوبُ إلَيهِ» غَفَرَ اللّهُ عز و جل لَهُ ذَنبَهُ فيما سَلَفَ ، وعَصَمَهُ فيما بَقِيَ ، فَإِن لَم يَكُن لَهُ ذَنبٌ ، غَفَرَ لَهُ ذُنوبَ والِدَيهِ . (4)

عنه عليه السلام :مِنَ السُّنَّةِ الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ عليهم السلام يَومَ الجُمُعَةِ ألفَ مَرَّةٍ ، وفي غَيرِ يَومِ الجُمُعَةِ مِئَةَ مَرَّةٍ ، ومَن صَلّى عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ عليهم السلام في يَومِ جُمُعَةٍ مِئَةَ صَلاةٍ وَاستَغفَرَ مِئَةَ مَرَّةٍ ، وقَرَأَ «قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» مِئَةَ مَرَّةٍ ، غُفِرَ لَهُ البَتَّةَ . (5)

جمال الاُسبوع :رُوِيَ عَن أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام أنَّهُ أمَرَ رَجُلاً أن يُصَلِّيَ الضُّحى يَومَ الجُمُعَةِ أربَعَ رَكَعاتٍ : يَقرَأُ في كُلِّ رَكعَةٍ فاتِحَةَ الكِتابِ عَشرَ مَرّاتٍ ، و«قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» عَشرَ مَرّاتٍ . ثُمَّ قالَ : فَإِذا سَلَّمتَ ، استَغفِرِ اللّهَ عز و جل سَبعينَ مَرَّةً ، وقُل : سُبحانَ اللّهِ ، وَالحَمدُ للّهِِ ، ولا إلهَ إلَا اللّهُ ، وَاللّهُ أكبَرُ ، ولا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ العَلِيِّ العَظيمِ . (6)

.


1- .السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 122 ح 10305 ، الدعاء للطبراني : ص 70 ح 175 ، عمل اليوم والليلة لابن السني : ص 133 ح 373 كلّها عن أبي هريرة ، كنز العمّال : ج 7 ص 764 ح 21305 .
2- .المعجم الكبير : ج 7 ص 264 ح 7079 .
3- .جامع الأحاديث للقمّي : ص 154 ، جمال الاُسبوع : ص 248 عن أبي حمزة نحوه ، بحار الأنوار : ج 89 ص 313 ح 18 .
4- .جمال الاُسبوع : ص 278 عن موسى بن أكيل النُّميري ، بحار الأنوار : ج 90 ص 91 ح 4 .
5- .جامع الأحاديث للقمّي : ص 158 ، بحار الأنوار : ج 89 ص 355 ح 33 .
6- .جمال الاُسبوع : ص 92 ، بحار الأنوار : ج 89 ص 367 ح 62 .

ص: 115

5 / 7 روز جمعه

5 / 7روز جمعهپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در جمعه ، ساعتى است كه هر بنده اى در آن ساعت از خدا آمرزش بطلبد ، خداوند ، حتماً او را مى آمرزد.

المعجم الكبير_ به نقل از سَمَرة بن جُندب _: پيامبر صلى الله عليه و آله در هر روز جمعه ، براى مردان و زنان مؤمن و مسلمان ، طلب آمرزش مى كرد.

امام صادق عليه السلام :هر كس در روز جمعه ، پس از دو ركعت نماز صبح تا آغاز روز [در مابين الطلوعين] ، صد مرتبه بگويد: «پاكا پروردگار بزرگ من و ستايش ، او را! از پروردگارم آمرزش مى خواهم و به درگاه او توبه مى كنم»، خداوند ، براى او در بهشتْ خانه اى بنا مى كند .

امام صادق عليه السلام :هر كس در روز جمعه، بعد از نماز عصر ، هفتاد مرتبه از خداوند متعال ، آمرزش بخواهد، بگويد: «از خدا ، آمرزش مى خواهم و به درگاه او توبه مى كنم» ، خداوند عز و جل گناهان گذشته اش را مى آمرزد، و در آينده ، او را [از گناه ]مصون مى دارد، و اگر گناهى نداشته باشد، گناهانِ پدر و مادر او را مى آمرزد.

امام صادق عليه السلام :از سنّت است (/مستحب است) كه در روز جمعه ، هزار مرتبه و در غير روز جمعه ، صد مرتبه بر محمّد ، درود فرستاده شود. هر كس در روز جمعه ، صد مرتبه بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستد و صد مرتبه طلب آمرزش كند و صد مرتبه «قل هو اللّه احد» را بخواند، قطعاً آمرزيده شود.

جمال الاُسبوع :روايت شده است كه امير مؤمنان ، به مردى دستور داد در روز جمعه هنگام چاشت ، چهار ركعت نماز بخواند: در هر ركعت ، ده مرتبه «فاتحة الكتاب» و ده مرتبه «قل هو اللّه احد» را. سپس فرمود: «چون سلام دادى، هفتاد مرتبه از خداوند عز و جل طلب آمرزش كن و بگو: پاكا خدا و ستايش ، خدا را! معبودى جز خدا نيست . خدا ، بزرگ تر است . هيچ نيرو و توانى نيست ، جز به يارى خداى بلندمرتبه و بزرگ » .

.

ص: 116

5 / 8قَبلَ الغُروبِ في عَرَفاتٍالإقبال عن حمّاد بن عبد اللّه :كُنتُ قَريبا مِن أبِي الحَسَنِ موسى عليه السلام بِالمَوقِفِ ، فَلَمّا هَمَّتِ الشَّمسُ لِلغُروبِ أخَذَ بِيَدِهِ اليُسرى بِمَجامِعِ ثَوبِهِ ثُمَّ قالَ : «اللّهُمَّ إنّي عَبدُكَ وَابنُ عَبدِكَ ، إن تُعَذِّبني فَبِاُمورٍ قَد سَلَفَت مِنّي ، وأنَا بَينَ يَدَيكَ بِرُمَّتي ، وإن تَعفُ عَنّي فَأَهلُ العَفوِ أنتَ يا أهلَ العَفوِ ، يا أحَقَّ مَن عَفَا ، اغفِر لي ولِأَصحابي» ، وحَرَّكَ دابَّتَهُ فَمَرَّ . (1)

5 / 9يَومُ النَّحرِالإمام عليّ عليه السلام_ في خُطبَتِهِ يَومَ النَّحرِ (2) _: إنَّ هذا يَومٌ حُرمَتُهُ عَظيمَةٌ ، وبَرَكَتُهُ مَأمولَةٌ ، وَالمَغفِرَةُ فيهِ مَرجُوَّةٌ ، فَأَكثِروا ذِكرَ اللّهِ تَعالى وَاستَغفِروهُ ، وتوبوا إلَيهِ ، إنَّهُ هُوَ التَّوّابُ الرَّحيمُ . (3)

.


1- .الإقبال : ج 2 ص 73 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 215 ح 3 .
2- .يوم النحر : هو يوم العاشر من ذي الحجّة (مجمع البحرين : ج 3 ص 1759 «نحر») .
3- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 520 ح 1484 ، مصباح المتهجّد : ص 664 ح 730 عن عبد الرحمن بن جندب عن أبيه نحوه ، بحار الأنوار : ج 91 ص 100 ح 4 .

ص: 117

5 / 8 پيش از غروب در عرفات
5 / 9 روز قربان

5 / 8پيش از غروب در عرفاتالإقبال_ به نقل از حمّاد بن عبد اللّه _: در موقف ، نزديك امام كاظم عليه السلام بودم. نزديك غروب خورشيد كه شد ، امام عليه السلام با دست چپ خود ، گوشه هاى جامه اش را گرفت و گفت: «بار خدايا! من ، بنده تو و فرزند بنده تو هستم. اگر عذابم كنى ، به سبب امورى است كه پيش تر ، از من سرزده است ، و اينك ، من با تمام وجودم در اختيار توام . اگر مرا ببخشى ، تو اهل بخشايشى . اى اهل بخشايش، اى سزاوارترين كس به گذشت كردن! مرا و ياران مرا بيامرز» و مَركبش را هِى زد و رفت.

5 / 9روز قربانامام على عليه السلام_ در خطبه اش در روز [عيد] قربان _: اين ، روزى است كه حرمتش بسيار است و بركتش انتظار مى رود و به آمرزش در آن ، اميد است. بنا بر اين، خداوند متعال را فراوان ياد كنيد و از او آمرزش بخواهيد و به درگاهش توبه كنيد، كه او توبه پذيرى مهربان است.

.

ص: 118

5 / 10الصَّباحُ وَالمَساءُرسول اللّه صلى الله عليه و آله :ما مِن صَباحٍ إلّا ومَلَكانِ يُنادِيانِ يَقولانِ : «يا باغِيَ الخَيرِ هَلُمَّ ، ويا باغِيَ الشَّرِّ انتَهِ ، هَل مِن داعٍ فَيُستَجابَ لَهُ ؟ هَل مِن مُستَغفِرٍ فَيُغفَرَ لَهُ ؟ هَل مِن تائِبٍ فَيُتابَ عَلَيهِ ؟ هَل مِن مَغمومٍ فَيُنَفَّسَ عَنهُ غَمُّهُ ؟ اللّهُمَّ عَجِّل لِلمُنفِقِ مالَهُ خَلَفا ، ولِلمُمسِكِ تَلَفا» ، فَهذا دُعاؤُهُما حَتّى تَغرُبَ الشَّمسُ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :ما أصبَحتُ غَداةً قَطُّ ، إلَا استَغفَرتُ اللّهَ فيها مِئَةَ مَرَّةٍ . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :مَنِ استَغفَرَ إذا وَجَبَتِ (3) الشَّمسُ سَبعينَ مَرَّةً غَفَرَ اللّهُ لَهُ سَبعَمِئَةِ ذَنبٍ ، ولا يُذنِبُ مُؤمِنٌ إن شاءَ اللّهُ في يَومِهِ ولَيلَتِهِ سَبعَمِئَةِ ذَنبٍ . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :ما مِن عَبدٍ خَتَمَ صَحيفَتَهُ عِندَ مَغيبِ الشَّمسِ بِالاِستِغفارِ ، إلّا مَحا ما دونَها . (5)

الإمام الصادق عليه السلام :مَهما تَرَكتَ مِن شَيءٍ فَلا تَترُك أن تَقولَ في كُلِّ صَباحٍ ومَساءٍ : اللّهُمَّ إنّي أصبَحتُ أستَغفِرُكَ في هذَا الصَّباحِ وفي هذَا اليَومِ لِأَهلِ رَحمَتِكَ ، وأبرَأُ إلَيكَ مِن أهلِ لَعنَتِكَ ... . اللّهُمَّ اغفِر لي ولِوالِدَيَّ وَارحَمهُما كَما رَبَّياني صَغيرا ، اللّهُمَّ اغفِر لِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ ، وَالمُسلِمينَ وَالمُسلِماتِ ، الأَحياءِ مِنهُم وَالأَمواتِ ، اللّهُمَّ إنَّكَ تَعلَمُ مُنقَلَبَهُم ومَثواهُم . (6)

.


1- .الأمالي للصدوق : ص 701 ح 958 عن الحسين بن زيد عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، روضة الواعظين : ص 360 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 380 ح 3 .
2- .السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 115 ح 10275 ، المعجم الأوسط : ج 4 ص 110 ح 3737 ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 8 ص 239 ح 5 ، المنتخب من مسند عبد بن حميد : ص 196 ح 558 كلّها عن أبي بردة عن أبيه ، كنز العمّال : ج 1 ص 477 ح 2079 .
3- .وجبت الشّمسُ : أي غابت (الصحاح : ج 1 ص 232 «وجب») .
4- .كنز العمّال : ج 1 ص 481 ح 2099 نقلاً عن الديلمي عن أبي هريرة وراجع الفردوس : ج 3 ص 604 ح 5891 .
5- .الفردوس : ج 4 ص 16 ح 6046 عن أبي الدرداء ، كنز العمّال : ج 1 ص 480 ح 2098 .
6- .الكافي : ج 2 ص 529 ح 23 عن فرات بن الأحنف ، مصباح المتهجّد : ص 213 ح 319 من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 86 ص 150 ح 34 .

ص: 119

5 / 10 بامدادان و شامگاهان

5 / 10بامدادان و شامگاهانپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ بامدادى نيست ، مگر آن كه دو فرشته ، بانگ برآورده ، مى گويند: «اى جوياى خوبى ، بيا! اى در پىِ بدى ، دست [ از بدى] بدار! آيا دعا كننده اى هست تا دعايش مستجاب شود؟ آيا آمرزش خواهى هست تا آمرزيده شود؟ آيا توبه گرى هست تا توبه اش پذيرفته شود؟ آيا غم زه اى هست تا غم او زُدوده شود؟ بار خدايا! به آن كه مال خويش را انفاق مى كند ، هر چه زودتر ، عوض عطا كن، و به آن كه از انفاق ، خوددارى مى ورزد ، در تلف كردن مال او تعجيل فرما»، و تا غروب آفتاب ، دعاى آن دو اين باشد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ گاه صبحى را آغاز نكردم ، مگر اين كه در آن ، صد مرتبه از خدا آمرزش طلبيدم.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس، چون خورشيد غروب كرد، هفتاد بار آمرزش بخواهد ، خداوند ، هفتصد گناه از او مى آمرزد، و هيچ مؤمنى _ اگر خدا خواهد _ در شبانه روز ، هفتصد گناه نمى كند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ بنده اى نيست كه در هنگام غروب آفتاب ، كارنامه اش را به آمرزش خواهى ختم كند ، مگر آن كه گناهان پيش از آن را پاك مى كند.

امام صادق عليه السلام :هر چه را ترك كردى، اين را ترك مكن كه در هر بامداد و شامگاه بگويى: «بار خدايا! روز خود را آغاز مى كنم و در اين بامدادان و در اين روز ، براى آنان كه سزاوار رحمت تو هستند ، از تو آمرزش مى طلبم و از آنان كه سزاوار و مشمول نفرين تو هستند ، در پيشگاه تو اعلام بيزارى مى كنم... . بار خدايا! مرا و پدر و مادرم را بيامرز و آن دو را رحمت كن كه مرا در كودكى پروردند. بار خدايا! مردان و زنان مؤمن ، و مردان و زنان مسلمان را، زنده و مُرده شان را بيامرز. بار خدايا! تو از جايگاه و مكان بازگشت آنان ، آگاهى.

.

ص: 120

5 / 11شَهرُ رَجَبٍ ولا سِيَّما لَيلَةِ النِّصفِ مِنهُرسول اللّه صلى الله عليه و آله :أكثِروا مِنَ الاِستِغفارِ في شَهرِ رَجَبٍ ، فَإِنَّ للّهِِ في كُلِّ ساعَةٍ مِنهُ عُتَقاءَ (1) مِنَ النّارِ ، وإنَّ للّهِِ مَدائِنَ لا يَدخُلُها إلّا مَن صامَ [ شَهرَ] (2) رَجَبٍ . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :رَجَبٌ شَهرُ الاِستِغفارِ لِاُمَّتي ، أكثِروا فيهِ الاِستِغفارَ ، فَإِنَّهُ غَفورٌ رَحيمٌ ، وشَعبانُ شَهرِي ، استَكثِروا في رَجَبٍ مِن قَولِ : «أستَغفِرُ اللّهَ» ، وَاسأَ لُوا اللّهَ الإِقالَةَ وَالتَّوبَةَ فيما مَضى ، وَالعِصمَةَ فيما بَقِيَ مِن آجالِكُم . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن صامَ أيّامَ البيضِ مِن رَجَبٍ أو قامَ (5) لَيالِيَها ، ويُصَلّي لَيلَةَ النِّصفِ مِئَةَ رَكعَةٍ ، يَقرَأُ في كُلِّ رَكعَةٍ «قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» عَشرَ مَرّاتٍ ، فَإِذا فَرَغَ مِن هذِهِ الصَّلاةِ استَغفَرَ سَبعينَ مَرَّةً ، رُفِعَ عَنهُ شَرُّ أهلِ السَّماءِ ، وشَرُّ أهلِ الأَرضِ ، وشَرُّ إبليسَ وجُنودِهِ ، وإن ماتَ في هذَا الشَّهرِ ماتَ [ شَهيدا] (6) ، ويَقضِي اللّهُ لَهُ ألفَ حاجَةٍ . (7)

.


1- .في المصدر : «منها عتقا» ، والتصويب من كنز العمّال .
2- .ما بين المعقوفين أثبتناه من كنز العمّال .
3- .الفردوس : ج 1 ص 81 ح 247 عن الإمام عليّ عليه السلام ، كنز العمّال : ج 1 ص 481 ح 2101 .
4- .النوادر للأشعري: ص17 ح2 عن إسماعيل بن أبيزيادعن الإمام الصادق عليه السلام ، بحار الأنوار: ج97 ص38 ح24.
5- .في مستدرك الوسائل : «وقام» .
6- .ما بين المعقوفين أثبتناه من مستدرك الوسائل .
7- .بحار الأنوار : ج 97 ص 50 ح 38 ، مستدرك الوسائل : ج 7 ص 533 ح 8829 كلاهما نقلاً عن كتاب النوادر للراوندي عن ابن عبّاس .

ص: 121

5 / 11 ماه رجب ، بويژه شب نيمه آن

5 / 11ماه رجب ، بويژه شب نيمه آنپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در ماه رجب ، بسيار طلب آمرزش كنيد؛ زيرا در هر ساعتى از اين ماه ، خداوند ، عده اى را از آتش مى رهانَد . براى خدا شهرهايى است كه تنها كسانى وارد آنها مى شوند كه [ماه] رجب را روزه بگيرند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :رجب، ماه آمرزش خواهى امّت من است . پس در اين ماه ، بسيار آمرزش بخواهيد كه خدا ، آمرزگارى مهربان است. شعبان ، ماه من است . در رجب ، جمله «استغفر اللّه » را فراوان بگوييد و از خداوند ، در باره [گناهان] گذشته ، پوزش و توبه بخواهيد، و براى باقى مانده عمرتان ، مصونيت [از گناه].

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در ايّام البيض ماه رجب ، روزه بگيرد يا شب هاى آن را به عبادت بگذراند و شب نيمه [ى اين ماه] صد ركعت نماز بگزارد و در هر ركعت ، ده مرتبه «قل هو اللّه احد» بخواند و پس از اين نماز ، هفتاد مرتبه آمرزش بطلبد، گزند آسمانيان و گزند زمينيان و گزند ابليس و سربازانش ، از او دور داشته مى شود ، و اگر در اين ماه بميرد ، شهيد مُرده است، و خداوند ، هزار حاجت او را بر آورده مى سازد.

.

ص: 122

عنه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى لَيلَةَ النِّصفِ مِن رَجَبٍ عَشرَ رَكَعاتٍ ، يَقرَأُ في كُلِّ رَكعَةٍ فاتِحَةَ الكِتابِ مَرَّةً ، و«قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» ثَلاثينَ مَرَّةً ، فَإِذَا استَغفَرَ اللّهَ وسَجَدَ وسَبَّحَهُ ومَجَّدَهُ وكَبَّرَهُ مِئَةَ مَرَّةٍ ، لَم يُكتَب عَلَيهِ خَطيئَةٌ إلى مِثلِها مِنَ القابِلِ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ اللّهَ تَعالى نَصَبَ فِي السَّماءِ السّابِعَةِ مَلَكا يُقالُ لَهُ : الدّاعي ، فَإِذا دَخَلَ شَهرُ رَجَبٍ يُنادي ذلِكَ المَلَكُ كُلَّ لَيلَةٍ مِنهُ إلَى الصَّباحِ : طوبى لِلذّاكِرينَ ، طوبى لِلطائِعينَ . ويَقولُ اللّهُ تَعالى : أنَا جَليسُ مَن جالَسَني ، ومُطيعُ مَن أطاعَني ، وغافِرُ مَنِ استَغفَرَني . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :ألا إنَّ في شَهرِ رَجَبٍ لَيلَةً ، مَن حَرَّمَ النَّومَ عَلى نَفسِهِ وقامَ فيها حَرَّمَ اللّهُ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ ، وصافَحَهُ سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ ، ويَستَغفِرونَ لَهُ إلى يَومٍ مِثلِهِ ، فَإِن عادَ عادَتِ المَلائِكَةُ . (3)

5 / 12شَهرُ شَعبانَ ولا سِيَّما لَيلَةِ النِّصفِ مِنهُرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إذا كانَ لَيلَةُ النِّصفِ مِن شَعبانَ نادى مُنادٍ (4) : هَل مِن مُستَغفِرٍ فَأَغفِرَ لَهُ ؟ هَل مِن سائِلٍ فَاُعطِيَهُ ؟ فَلا يَسأَلُ أحَدٌ إلّا اُعطِيَ ، إلّا زانِيَةٌ بِفَرجِها أو مُشرِكٌ . (5)

.


1- .بحار الأنوار : ج 97 ص 50 ح 39 نقلاً عن كتاب النوادر للراوندي عن أنس .
2- .الإقبال : ج 3 ص 174 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 377 ح 1 .
3- .بحار الأنوار : ج 97 ص 47 ح 33 نقلاً عن النوادر للراوندي عن ابن عبّاس .
4- .في المصدر : «فإذا منادٍ» ، والتصويب من كنز العمّال وبعض نسخ المصدر الخطيّة .
5- .شعب الإيمان : ج 3 ص 383 ح 3836 عن عثمان بن أبي العاص ، كنز العمّال : ج 12 ص 314 ح 35178 .

ص: 123

5 / 12 ماه شعبان ، بويژه شب نيمه آن

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس شب نيمه ماه رجب ، ده ركعت نماز بگزارد، در هر ركعتى يك مرتبه «فاتحة الكتاب» و سى مرتبه «قل هو اللّه احد» را بخوانَد و چون [نمازش را تمام كرد و] از خدا، آمرزش بخواهد و سجده كند و او را تسبيح و تمجيد گفته ، صد مرتبه «اللّه أكبر» بگويد ، تا رجب آينده ، گناهى برايش نوشته نمى شود.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند متعال، در آسمان هفتم ، فرشته اى منصوب كرده است كه به آن ، «دعوتگر» گفته شود. چون ماه رجب در آيد ، آن فرشته ، هر شب تا صبح بانگ مى زند: «خوشا به حال ذكرگويان [ خدا]! خوشا به حال فرمان بُرداران!» . و خداوند متعال مى فرمايد: «من همنشين كسى هستم كه با من ، همنشينى كند، و فرمان بُردار كسى هستم كه از من ، فرمان برَد، و آمرزنده كسى هستم كه از من ، آمرزش بخواهد» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هان! در ماه رجب ، شبى است كه هر كس در آن شب ، خواب را بر خود حرام كند و به عبادت بپردازد خداوند ، بدن او را بر آتش ، حرام مى گرداند و هفتاد هزار فرشته با او دست مى دهند و تا روزى چنان (يعنى ماه رجب سال آينده) برايش طلبِ آمرزش مى كنند، و اگر دوباره گناه كرد ، فرشتگان ، دوباره برايش آمرزش مى خواهند.

5 / 12ماه شعبان ، بويژه شب نيمه آنپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر گاه شب نيمه شعبان شود ، منادى اى ندا مى دهد : آيا آمرزش خواهى هست تا او را بيامرزم؟ آيا درخواست كننده اى هست تا به او عطا كنم؟ پس هر كسى درخواست كند ، به او عطا مى شود ، بجز زن زناكار يا شخص مشرك.

.

ص: 124

عنه صلى الله عليه و آله :إذا كانَ لَيلَةُ النِّصفِ مِن شَعبانَ فَقوموا لَيلَتَها ، وصوموا يَومَها ، فَإِنَّ اللّهَ تَعالى يَقولُ : ألا مِن مُستَغفِرٍ فَأَغفِرَ لَهُ ؟ ألا مِن مُستَرزِقٍ فَأَرزُقَهُ ؛ ألا مِن سائِلٍ فَاُعطِيَهُ ؟ ألا كَذا ؟ حَتّى يَطلُعَ الفَجرُ . (1)

مصباح المتهجّد عن زيد بن عليّ :كانَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام يَجمَعُنا جَميعا لَيلَةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ ، ثُمَّ يُجَزِّئُ اللَّيلَ أجزاءً ثَلاثَةً ، فَيُصَلّي بِنا جُزءا ، ثُمَّ يَدعو ونُؤَمِّنُ عَلى دُعائِهِ ، ثُمَّ يَستَغفِرُ اللّهَ ونَستَغفِرُهُ ونَسأَ لُهُ الجَنَّةَ حَتّى يَنفَجِرَ الصُّبحُ . (2)

مصباح المتهجّد عن محمّد بن أبي حمزة عن الإمام الصادق عليه السلام :مَن قالَ في كُلِّ يَومٍ مِن شَعبانَ سَبعينَ مَرَّةً : أستَغفِرُ اللّهَ الَّذِي لا إلهَ إلّا هُوَ الرَّحمنُ الرَّحيمُ الحَيُّ القَيّومُ وأتوبُ إلَيهِ ، كَتَبَهُ اللّهُ تَعالى فِي الاُفُقِ المُبينِ . قُلتُ : ومَا الاُفُقُ المُبينُ ؟ قالَ : قاعٌ بَينَ يَدَيِ العَرشِ ، فيهِ أنهارٌ تَطَّرِدُ فيهِ مِنَ القِدحانِ عَدَدَ النُّجومِ . (3)

الإمام الرضا عليه السلام :مَنِ استَغفَرَ اللّهَ في كُلِّ يَومٍ مِن شَعبانَ سَبعينَ مَرَّةً ، حُشِرَ يَومَ القِيامَةِ في زُمرَةِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، ووَجَبَت لَهُ مِنَ اللّهِ الكَرامَةُ . (4)

.


1- .شعب الإيمان : ج 3 ص 379 ح 3822 عن عبد اللّه بن جعفر عن الإمام عليّ عليه السلام وراجع سنن ابن ماجة : ج 1 ص 444 ح 1388 والفردوس : ج 1 ص 259 ح 1007 وكنز العمّال : ج 12 ص 314 ح 35177 والإقبال : ج 3 ص 323 وبحار الأنوار : ج 98 ص 415 ح 1 .
2- .مصباح المتهجّد : ص 853 ، بحار الأنوار : ج 83 ص 115 ح 32 .
3- .مصباح المتهجّد : ص 829 ح 889 ، الخصال : ص 582 ح 5 ، معاني الأخبار : ص 229 ح 1 ، فضائل الأشهر الثلاثة : ص 56 ح 35 ، الإقبال : ج 3 ص 295 ، بحار الأنوار : ج 97 ص 91 ح 4 .
4- .الخصال : ص 582 ح 6 ، عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 1 ص 255 ح 6 كلاهما عن العبّاس بن هلال ، فضائل الأشهر الثلاثة : ص 44 ح 21 ، الأمالي للصدوق : ص 68 ح 34 ، الإقبال : ج 3 ص 294 والثلاثة الأخيرة عن الحسن بن عليّ بن فضّال نحوه ، بحار الأنوار : ج 97 ص 72 ح 16 .

ص: 125

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر گاه شب نيمه شعبان رسيد ، آن شب را به عبادت بگذارنيد و روزش را روزه بگيريد؛ زيرا خداوند متعال مى فرمايد: «آيا آمرزش خواهى هست تا او را بيامرزم؟ آيا روزى خواهى هست تا او را روزى دهم؟ آيا درخواست كننده اى هست تا به او عطا كنم؟ آيا چنين، آيا چنان؟»، تا آن گاه كه سپيده بزند.

مصباح المتهجّد_ به نقل از زيد بن على _: امام زين العابدين عليه السلام در شب نيمه شعبان ، همه ما را جمع مى كرد . آن گاه ، شب را به سه بخش تقسيم مى كرد، در يك بخش ، برايمان نماز مى خواند ، آن گاه، دعا مى كرد و ما «آمين» مى گفتيم. سپس از خدا آمرزش مى طلبيد و ما هم آمرزش مى طلبيديم و بهشت را از او درخواست مى كرديم ، تا آن گاه كه سپيده صبح مى دميد.

مصباح المتهجّد_ به نقل از محمّد بن ابى حمزه _: امام صادق عليه السلام فرمود : «هر كس در هر روز از [ماه ]شعبان ، هفتاد مرتبه بگويد: آمرزش مى طلبم از خدايى كه معبودى نيست ، جز او مهرگسترِ مهربان، زنده پاينده ، و به درگاهش توبه مى كنم» ، خداوند متعال ، نامش را در افق مبين مى نويسد». گفتم : افق مبين چيست؟ فرمود: «دشتى است در برابر عرش كه در آن ، جويبارها روان است و جاهايى به شمارِ ستارگان» .

امام رضا عليه السلام :هر كس در هر روز از ماه شعبان ، هفتاد بار از خدا آمرزش بخواهد، روز قيامت ، در گروه پيامبر خدا محشور شود و كرامت خدا بر او واجب مى گردد.

.

ص: 126

عنه عليه السلام :مَن قالَ في كُلِّ يَومٍ مِن شَعبانَ سَبعينَ مَرَّةً : «أستَغفِرُ اللّهَ وأسأَ لُهُ التَّوبَةَ» كَتَبَ اللّهُ تَعالى لَهُ بَراءَةً مِنَ النّارِ ، وجَوازا عَلَى الصِّراطِ ، وأحَلَّهُ دارَ القَرارِ . (1)

فضائل الأشهر الثلاثة عن إبراهيم بن ميمون :قُلتُ [ لَهُ عليه السلام ] : فَما أفضَلُ الدُّعاءِ فِي هذَا الشَّهرِ ؟ فَقالَ : الاِستِغفارُ ، إنَّ مَنِ استَغفَرَ في شَعبانَ كُلَّ يَومٍ سَبعينَ مَرَّةً ، كانَ كَمَنِ استَغفَرَ في غَيرِهِ مِنَ الشُّهورِ سَبعينَ ألفَ مَرَّةٍ . قُلتُ : فَكَيفَ أقولُ ؟ قالَ : قُل : أستَغفِرُ اللّهَ وأسأَ لُهُ التَّوبَةَ . (2)

عيون أخبار الرضا عليه السلام عن عبد السلام بن صالح الهروي :دَخَلتُ عَلى أبِي الحَسَنِ عَلِيِّ بنِ موسَى الرِّضا عليه السلام في آخِرِ جُمُعَةٍ مِن شَعبانَ ، فَقالَ لي : يا أبَا الصَّلتِ ، إنَّ شَعبانَ قَد مَضى أكثَرُهُ ، وهذا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنهُ ، فَتَدارَكَ فيما بَقِيَ مِنهُ تَقصيرَكَ فيما مَضى مِنهُ ، وعَلَيكَ بِالإِقبالِ عَلى ما يَعنيكَ وتَركِ ما لا يَعنيكَ ، وأكثِر مِنَ الدُّعاءِ وَالاِستِغفارِ وتِلاوَةِ القُرآنِ ، وتُب إلَى اللّهِ مِن ذُنوبِكَ لِيُقبِلَ شَهرُ اللّهِ إلَيكَ وأنتَ مُخلِصٌ للّهِِ عز و جل . (3)

5 / 13شَهرُ رَمَضانَرسول اللّه صلى الله عليه و آله :تُفتَحُ أبوابُ الجَنَّةِ في أوَّلِ لَيلَةٍ مِن رَمَضانَ إلى آخِرِ لَيلَةٍ ، وتُغَلُّ فيهِ مَرَدَةُ الشَّياطينِ ، ويَبعَثُ اللّهُ مُنادِيا يُنادي : يا باغِيَ الخَيرِ هَلُمَّ ، هَل مِن داعٍ يُستَجابُ لَهُ ؟ هَل مِن مُستَغفِرٍ يُغفَرُ لَهُ ؟ هَل مِن تائِبٍ يُتابُ عَلَيهِ ؟ (4)

.


1- .عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 2 ص 57 ح 212 ، الأمالي للصدوق : ص 727 ح 994 كلاهما عن الريّان بن الصلت ، روضة الواعظين : ص 441 ، بحار الأنوار : ج 97 ص 90 ح 2 .
2- .فضائل الأشهر الثلاثة : ص 56 ح 34 ، بحار الأنوار : ج 97 ص 91 ح 5 .
3- .عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 2 ص 51 ح 198 ، الإقبال : ج 1 ص 42 ، بحار الأنوار : ج 97 ص 73 ح 17 .
4- .كنز العمّال : ج 8 ص 468 ح 23700 نقلاً عن ابن صصري في أماليه وابن النجّار عن ابن عمر و ح 23704 ، تاريخ بغداد : ج 1 ص 284 عن ابن عبّاس ، شعب الإيمان : ج 3 ص 304 ح 3606 عن ابن مسعود وكلّها نحوه .

ص: 127

5 / 13 ماه رمضان

امام رضا عليه السلام :هر كس در هر روز ماه شعبان ، هفتاد بار بگويد: «از خدا ، آمرزش مى طلبم و از او توبه مى خواهم»، خداوند متعال ، برايش بَرات آزادى از آتش و عبور از صراط را مى نويسد و او را در سراى جاويدان ، جاى مى دهد.

فضائل الأشهر الثلاثة_ به نقل از ابراهيم بن ميمون _: به امام عليه السلام (1) گفتم : بهترين دعا در اين ماه (شعبان) چيست؟ فرمود: «آمرزش خواستن . هر كس در ماه شعبان ، روزى هفتاد بار آمرزش بطلبد ، همانند كسى كه در ديگر ماه ها هفتاد هزار بار طلب آمرزش نمايد». گفتم : چگونه بگويم؟ فرمود: «بگو: از خدا ، آمرزش مى طلبم و از او توبه مى خواهم » .

عيون أخبار الرضا عليه السلام_ به نقل از عبد السلام بن صالح هروى _: در آخرين جمعه ماه شعبان ، بر امام رضا عليه السلام در آمدم . به من فرمود: «اى ابا صلت! شعبان ، بيشترش گذشت و اين ، آخرين جمعه آن است. پس در باقى مانده اين ماه ، كوتاهى هاى خويش در ايّام سپرى شده آن را جبران كن . بر تو باد انجام دادن آنچه به حال تو سودمند است و فرو نهادن آنچه برايت سودى ندارد! بسيار دعا كن و آمرزش بخواه و قرآن بخوان و از گناهانت به درگاه خدا ، توبه كن تا ماه خدا (رمضان) در حالى بر تو در آيد كه خود را براى خداوند عز و جل خالص گردانيده باشى.

5 / 13ماه رمضانپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :درهاى بهشت ، در نخستين شب ماه رمضان ، باز مى شود و تا آخرين شب آن ، همچنان باز مى مانَد . در اين ماه ، شيطان هاى ياغى ، به زنجير كشيده مى شوند و خداوند ، منادى اى را مى فرستد تا ندا سر دهد كه: «اى جوياى خوبى ، بيا! آيا دعا كننده اى هست تا دعايش مستجاب شود؟ آيا آمرزش خواهى هست تا آمرزيده شود؟ آيا توبه كننده اى هست تا توبه اش پذيرفته گردد؟».

.


1- .منظور از امام در اينجا امام صادق عليه السلام مى باشد چون ابراهيم بن ميمون فقط از امام صادق عليه السلام روايت مى كند .

ص: 128

عنه صلى الله عليه و آله :يَقولُ اللّهُ تَبارَكَ وتَعالى في كُلِّ لَيلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ثَلاثَ مَرّاتٍ : هَل مِن سائِلٍ فَاُعطِيَهُ سُؤلَهُ ؟ هَل مِن تائِبٍ فَأَتوبَ عَلَيهِ ؟ هَل مِن مُستَغفِرٍ فَأَغفِرَ لَهُ ؟ (1)

عنه صلى الله عليه و آله :شَهرُ رَمَضانَ لَيسَ كَالشُّهورِ ؛ لِما تُضاعَفُ فيهِ مِن الاُجورِ ، هُوَ شَهرُ الصِّيامِ ، وشَهرُ القِيامِ ، وشَهرُ التَّوبَةِ وَالاِستِغفارِ ... . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :أيُّهَا النّاسُ ! إنَّهُ قَد أقبَلَ إلَيكُم شَهرُ اللّهِ بِالبَرَكَةِ وَالرَّحمَةِ وَالمَغفِرَةِ ... . يا أيُّهَا النّاسُ ! إنَّ أنفُسَكُم مَرهونَةٌ بِأَعمالِكُم فَفُكّوها بِاستِغفارِكُم ، وظُهورَكُم ثَقيلَةٌ مِن أوزارِكُم (3) فَخَفِّفوا عَنها بِطولِ سُجودِكُم . (4)

الإمام عليّ عليه السلام :عَلَيكُم في شَهرِ رَمَضانَ بِكَثرَةِ الاِستِغفارِ وَالدُّعاءِ ؛ فَأَمَّا الدُّعاءُ فَيُدفَعُ بِهِ عَنكُمُ البَلاءُ ، وأمَّا الاِستِغفارُ فَيَمحى (5) ذُنوبَكُم . (6)

.


1- .الأمالي للمفيد : ص 230 ح 3 ، فضائل الأشهر الثلاثة : ص 126 ح 133 نحوه ، الإقبال : ج 1 ص 24 ، بحار الأنوار : ج 96 ص 338 ح 1 ، فضائل الأوقات للبيهقي : ص 64 ح 129 ، تاريخ دمشق : ج 52 ص 292 ح 11020 كلّها عن ابن عبّاس ، كنز العمّال : ج 8 ص 586 ح 24281 .
2- .فضائل الأشهر الثلاثة : ص 100 ح 86 عن ابن عبّاس .
3- .الوِزر : الذنب والإثم (النهاية : ج 5 ص 179 «وزر») .
4- .فضائل الأشهر الثلاثة : ص 77 ح 61 ، عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 1 ص 295 ح 53 ، الأمالي للصدوق : ص 154 ح 149 ، الإقبال : ج 1 ص 26 كلّها عن الحسن بن عليّ بن فضّال عن الإمام الرضا عن آبائه عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 96 ص 356 ح 25 .
5- .مَحا الشيءَ يَمحوهُ ويَمحاه : أذهبَ أثَرَه (لسان العرب : ج 15 ص 271 «محا») . وفي المصادر الاُخرى : «فتُمحى به ذنوبُكم» .
6- .الكافي : ج 4 ص 88 ح 7 عن حصين عن الإمام الصادق عليه السلام ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 2 ص 108 ح 1858 ، فضائل الأشهر الثلاثة : ص 76 ح 59 ، الأمالي للصدوق : ص 118 ح 103 كلاهما عن حصين عن الإمام الصادق عن آبائه عنه عليهم السلام ، الإقبال : ج 1 ص 69 عن الإمام الصادق عنه عليهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 96 ص 378 ح 2 .

ص: 129

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند _ تبارك و تعالى _ در هر شب ماه رمضان ، سه بار مى فرمايد: «آيا درخواست كننده اى هست تا خواسته اش را به او بدهم؟ آيا توبه كننده اى هست تا توبه اش را بپذيرم؟ آيا آمرزش خواهى هست تا او را بيامرزم؟».

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :ماه رمضان ، همچون ديگر ماه ها نيست. در اين ماه ، مزدها دو چندان مى شود. اين ماه، ماه روزه است، ماه شب زنده دارى است، ماه توبه و آمرزش خواهى است... .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى مردم! ماه خدا ، با بركت و رحمت وآمرزش ، به شما رو آورده است ... . اى مردم ! جان هاى شما ، در گرو كردارهاى شماست . پس با آمرزش خواهى خود ، آنها را آزاد كنيد . پشت هاى شما از بار گناهانتان ، گران بار گشته است . با سجده هاى طولانى خويش ، آنها را سبُك كنيد.

امام على عليه السلام :در ماه رمضان ، بسيار آمرزش خواهى و دعا كنيد؛ زيرا به واسطه دعا ، بلا از شما دور مى شود، و آمرزش خواهى ، گناهانتان را پاك مى كند.

.

ص: 130

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :قالَ موسى عليه السلام : ... إلهي اُريدُ النَّجاةَ مِنَ النّارِ . قالَ : ذلِكَ لِمَنِ استَغفَرَ في لَيلَةِ القَدرِ . (1)

.


1- .الإقبال : ج 1 ص 345 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 145 ح 3 .

ص: 131

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :موسى عليه السلام گفت: معبود من! رهايى از آتش را مى خواهم. خدا فرمود: «اين ، براى كسى است كه در شب قدر ، طلب آمرزش كند».

.

ص: 132

الفَصلُ السّادِسُ : ما ينبغي فيه الاستغفار من الأحوال6 / 1قَبلَ النَّومِالإمام عليّ عليه السلام :دَعاني رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَقالَ : يا عَلِيُّ ، إذا أخَذتَ مَضجَعَكَ فَعَلَيكَ بِالاِستِغفارِ ، وَالصَّلاةِ عَلَيَّ . (1)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :إذا أوَيتَ إلى فِراشِكَ قُل : بِاسمِكَ اللّهُمَّ وَضَعتُ جَنبي ، طَهِّر (2) لي قَلبي ، وطَيِّب كَسبي ، وَاغفِر ذَنبي . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن قالَ حينَ يَأوي إلى فِراشِهِ : «أستَغفِرُ اللّهَ العَظيمَ الَّذي لا إلهَ إلّا هُوَ الحَيُّ القَيّومُ وأتوبُ إلَيهِ» ثَلاثَ مَرّاتٍ ، غَفَرَ اللّهُ ذُنوبَهُ وإن كانَت مِثلَ زَبَدِ البَحرِ . (4)

السنن الكبرى للنسائي عن عبد اللّه بن عمرو عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله :أنَّهُ كانَ إذَا اضطَجَعَ لِلنَّومِ يَقولُ : اللّهُمَّ بِاسمِكَ رَبِّ وَضَعتُ جَنبي ، فَاغفِر لي ذَنبي . (5)

.


1- .الدعوات : ص 84 ح 214 ، بحار الأنوار : ج 76 ص 220 ح 31 .
2- .في المصدر : «وطهِّر» ، وما أثبتناه هو الصواب كما في كنز العمّال .
3- .عمل اليوم والليلة لابن السني : ص 248 ح 709 عن ابن عبّاس ، كنز العمّال : ج 15 ص 330 ح 41261 .
4- .سنن الترمذي : ج 5 ص 470 ح 3397 ، مسند ابن حنبل : ج 4 ص 23 ح 11074 ، مسند أبي يعلى : ج 2 ص 114 ح 1334 كلّها عن أبي سعيد الخدري ، كنز العمّال : ج 15 ص 333 ح 41275 ؛ جامع الأخبار : ص 517 ح 1462 ، بحار الأنوار : ج 76 ص 204 ح 22 .
5- .السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 192 ح 10606 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 584 ح 6631 ، الدعاء للطبراني : ص 104 ح 258 ، كنز العمّال : ج 15 ص 498 ح 41970 .

ص: 133

فصل ششم: مواقع مناسب براى آمرزش خواهى

6 / 1 پيش از خواب

فصل ششم: مواقع مناسب براى آمرزش خواهى6 / 1پيش از خوابامام على عليه السلام :پيامبر خدا ، مرا فرا خواند و فرمود: «اى على! هرگاه به بستر خويش رفتى، به آمرزش خواهى و درود فرستادن بر من بپرداز».

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هرگاه به بسترت رفتى، بگو: بار خدايا! به نام تو ، پهلويم را نهادم . دلم را پاك و درآمدم را پاكيزه [و حلال] گردان و گناهانم را بيامرز.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هركس هنگامى كه به بسترش مى رود، سه مرتبه بگويد: «از خداى بزرگى كه معبودى جز او ، زنده پاينده نيست ، آمرزش مى طلبم و به درگاهش توبه مى كنم»، خداوند ، گناهان او را مى آمرزد ، اگرچه به اندازه كف دريا باشد.

السنن الكبرى، نسائى_ به نقل از عبد اللّه بن عمرو _: پيامبر خدا ، هرگاه براى خواب به بستر مى رفت، مى گفت: بار خدايا ، پرورگارا! به نام تو ، پهلويم را نهادم . پس گناهانم را بيامرز.

.

ص: 134

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :اللّهُمَّ خَلَقتَ نَفسي وأنتَ تَوَفّاها ، لَكَ مَماتُها ومَحياها ، إن أحيَيتَها فَاحفَظها ، وإن أمَتَّها فَاغفِر لَها ، اللّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ العافِيَةَ . (1)

الإمام الصادق عليه السلام :مَنِ استَغفَرَ اللّهَ مِئَةَ مَرَّةٍ حينَ يَنامُ ، باتَ وقَد تَحاتَّتِ (2) الذُّنوبُ كُلُّها عَنهُ ، كَما يَتَحاتُّ الوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ ، ويُصبِحُ ولَيسَ عَلَيهِ ذَنبٌ . (3)

عنه عليه السلام :مَن قالَ حينَ يَأوي إلى فِراشِهِ : «لا إلهَ إلَا اللّهُ» مِئَةَ مَرَّةٍ ، بَنَى اللّهُ لَهُ بَيتا فِي الجَنَّةِ . ومَنِ استَغفَرَ اللّهَ حينَ يَأوي إلى فِراشِهِ مِئةَ مَرَّةٍ ، تَحاتَّت ذُنوبُهُ كَما يَسقُطُ وَرَقُ الشَّجَرَةِ . (4)

6 / 2بَعدَ الاِستيقاظِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إذا رَدَّ اللّهُ عز و جل إلَى العَبدِ المُسلِمِ نَفسَهُ مِنَ اللَّيلِ ، فَسَبَّحَهُ وَاستَغفَرَهُ ودَعاهُ ، تَقَبَّلَ مِنهُ . (5)

.


1- .صحيح مسلم : ج 4 ص 2083 ح 60 ، السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 199 ح 10632 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 374 ح 5503 كلّها عن عبد اللّه بن عمر ، كنز العمّال : ج 15 ص 337 ح 41292 .
2- .في المصدر : «تحات» ، والتصويب من بحار الأنوار . [ يقال] : حَتَّ الرجلُ الوَرقَ وغيرَه حَتّا : أزاله . وتَحاتَّتِ الشجَرةُ : تَساقطَ ورقُها (المصباح المنير : ص 120 «حتت») .
3- .ثواب الأعمال : ص 197 ح 2 عن سلام الحنّاط ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 89 ح 2247 ، بحار الأنوار : ج 76 ص 201 ح 17 .
4- .الخصال : ص 594 ح 6 ، ثواب الأعمال : ص 18 ح 2 ، الأمالي للصدوق : ص 265 ح 285 كلّها عن سلام بن غانم ، بحار الأنوار : ج 76 ص 192 ح 3 .
5- .عمل اليوم والليلة لابن السني : ص 263 ح 753 عن أبي هريرة ، الأذكار للنووي : ص 93 ، كنز العمّال : ج 7 ص 781 ح 21384 .

ص: 135

6 / 2 بعد از بيدار شدن

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بارخدايا! تو جان مرا آفريدى، و تو آن را مى ستانى . مرگ و زندگى آن ، براى (/در دست) توست . تا هرگاه زنده اش داشتى ، نگهدارش باش، و هرگاه ميراندى ، آن را بيامرز . بارخدايا! من از تو عافيت درخواست مى كنم.

امام صادق عليه السلام :هركس هنگامى كه مى خوابد ، صد مرتبه از خدا آمرزش بخواهد، آن شب را در حالى به سر برد كه همه گناهانش، همچنان كه برگ از درخت مى ريزد، از او فرو ريزند، و چون صبح كند ، هيچ گناهى در او نباشد.

امام صادق عليه السلام :هر كس هنگامى كه به بسترش مى رود ، صد بار بگويد: «معبودى جز خدا نيست» ، خداوند براى او در بهشت ، خانه اى بنا مى كند، و هر كس هنگامى كه به بسترش مى رود ، صد بار از خدا آمرزش بخواهد گناهانش، همانند فرو ريختن برگ هاى درخت، فرو مى ريزند.

6 / 2بعد از بيدار شدنپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر گاه خداوند عز و جل جان بنده مسلمان را كه در شب از او گرفته است ، [صبحگاهان ]به او بازگرداند و او خداى را تسبيح گويد و از او آمرزش بخواهد و به درگاهش دعا كند، [آنها را] از او مى پذيرد.

.

ص: 136

عنه صلى الله عليه و آله :ما مِن مُسلِمٍ يَتَعارُّ (1) مِنَ اللَّيلِ فَيَقولُ : «لا إلهَ إلَا اللّهُ ، وَاللّهُ أكبَرُ ، وَالحَمدُ للّهِِ ، وسُبحانَ اللّهِ رَبِّ العالَمينَ ، اللّهُمَّ اغفِر لي» إلّا غَفَرَ لَهُ ، فَإِن هُوَ عَزَمَ فَقامَ فَتَوَضَّأَ فَدَعَا اللّهَ استَجابَ لَهُ . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :ما مِن مُسلِمٍ يَتَعارُّ مِن جَوفِ اللَّيلِ فَيَقولُ : «اللّهُ أكبَرُ وسُبحانَ اللّهِ ولا إلهَ إلَا اللّهُ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ ، لَهُ المُلكُ ولَهُ الحَمدُ ، يُحيي ويُميتُ ، وهُوَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ ، ولا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ ، أستَغفِرُ اللّهَ الغَفورَ الرَّحيمَ» إلّا سَلَخَهُ اللّهُ مِن ذُنوبِهِ كَيَومَ وَلَدَتهُ اُمُّهُ . (3)

مسند ابن حنبل عن ربيعة الجرشي :سَأَلتُ عائِشَةَ فَقُلتُ : ما كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ إذا قامَ مِنَ اللَّيلِ ؟ وبِمَ كانَ يَستَفتِحُ ؟ قالَت : كانَ يُكَبِّرُ عَشرا ، ويُسَبِّحُ عَشرا ، ويُهَلِّلُ عَشرا ، ويَستَغفِرُ عَشرا ، ويَقولُ : «اللّهُمَّ اغفِر لي وَاهدِني وَارزُقني» عَشرا ، ويَقولُ : «اللّهُمَّ إنّي أعوذُ بِكَ مِنَ الضّيقِ يَومَ الحِسابِ» عَشرا . (4)

6 / 3بَدءُ الخُطبَةِرسول اللّه صلى الله عليه و آله_ في خُطبَةِ صَلاةِ الجُمُعَةِ _: الحَمدُ للّهِِ ، أحمَدُهُ وأستَعينُهُ ، وأستَغفِرُهُ وأستَهديهِ ، واُؤمِنُ بِهِ ولا أكفُرُهُ . (5)

.


1- .تَعارَّ من الليل : أي هَبَّ من نَومِه واستيقظَ . ولا يكون إلّا يقظةً مع كلام (النهاية : ج 1 ص 190 «تعر» و ج 3 ص 204 «عرر») .
2- .المعجم الأوسط : ج 4 ص 283 ح 4210 عن أبي هريرة .
3- .كنز العمّال : ج 15 ص 354 ح 41349 نقلاً عن الخرائطي في مكارم الأخلاق ؛ مستدرك الوسائل : ج 5 ص 202 ح 5693 نقلاً عن درر اللآلي وكلاهما عن عبادة بن الصامت .
4- .مسند ابن حنبل : ج 9 ص 475 ح 25156 ، سنن ابن ماجة : ج 1 ص 431 ح 1356 ، سنن النسائي : ج 3 ص 209 ، صحيح ابن حبّان : ج 6 ص 337 ح 2602 والثلاثة الأخيرة عن عاصم بن حميد نحوه .
5- .مجمع البيان : ج 10 ص 432 ، بحار الأنوار : ج 89 ص 232 ح 66 ؛ تفسير القرطبي : ج 18 ص 98 .

ص: 137

6 / 3 آغاز سخنرانى

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ مسلمانى نيست كه چون شب از خواب بيدار شود و بگويد: «معبودى جز خدا نيست . خدا بزرگ تر است . ستايش ، خداى را . پاكا خداى ، پروردگار جهانيان! بار خدايا! مرا بيامرز» ، مگر آن كه خدا او را مى آمرزد، و اگر تصميم گرفت و برخاست و وضو ساخت و به درگاه خدا دعا كرد، دعايش را مستجاب مى كند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ مسلمانى نيست كه در دلِ شب از خواب بيدار شود و بگويد: «خدا ، بزرگ تر است. پاكا خدا! معبودى جز خداى يگانه بى انباز نيست . او راست پادشاهى و او راست ستايش . زنده مى كند و مى ميرانَد، و او بر هر چيزى تواناست . هيچ نيرو و توان نيست ، مگر به يارى خدا . از خداى آمرزگار مهربان ، آمرزش مى طلبم» ، مگر آن كه خداوند ، او را از گناهانش پاك مى كند، همانند روزى كه از مادرش زاده شده است.

مسند ابن حنبل_ به نقل از ربيعه جرشى _: از عايشه پرسيدم: پيامبر خدا ، هر گاه شب برمى خاست ، چه مى گفت؟ و نخستين سخنش چه بود؟ عايشه گفت: ده بار ، تكبير مى گفت و ده بار «سبحان اللّه»، ده بار «لا إله إلّا اللّه» . و ده بار آمرزش مى خواست و ده بار مى فرمود: «بار خدايا! مرا بيامرز و هدايتم كن و روزى ام ده» و ده بار مى فرمود: «بار خدايا! از سختى روز حسابرسى به تو پناه مى برم».

6 / 3آغاز سخنرانىپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :_ در خطبه نماز جمعه _: ستايش ، خداى راست او را مى ستايم و از او يارى مى جويم . از او آمرزش و هدايت مى طلبم . به او ايمان دارم و منكرش نيستم.

.

ص: 138

عنه صلى الله عليه و آله_ مِن خُطبَتِهِ في حَجَّةِ الوَداعِ _: الحَمدُ للّهِِ ، نَحمَدُهُ ونَستَعينُهُ ، ونَستَغفِرُهُ ونَتوبُ إلَيهِ ، ونَعوذُ بِاللّهِ مِن شُرورِ أنفُسِنا ، ومِن سَيِّئاتِ أعمالِنا . (1)

الإمام الباقر عليه السلام :خَطَبَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام بِهذِهِ الخُطبَةِ فَقالَ : الحَمدُ للّهِِ ، أحمَدُهُ وأستَعينُهُ ، وأستَغفِرُهُ وأستَهديهِ ، واُؤمِنُ بِهِ ، وأتَوَكَّلُ عَلَيهِ . (2)

الإمام عليّ عليه السلام :الحَمدُ للّهِِ الواصِلِ الحَمدَ بِالنِّعَمِ ، وَالنِّعَمَ بِالشُّكرِ ... ونَستَغفِرُهُ مِمّا أحاطَ بِهِ عِلمُهُ ، وأحصاهُ كِتابُهُ ، عِلمٌ غَيرُ قاصِرٍ ، وكِتابٌ غَيرُ مُغادِرٍ . (3)

6 / 4عِندَ المُلتَزَمِالإمام عليّ عليه السلام :أقِرّوا عِندَ المُلتَزَمِ (4) بِما حَفِظتُم مِن ذُنوبِكُم ، وما لَم تَحفَظوا فَقولوا : «وما حَفِظَتهُ عَلَينا حَفَظَتُكَ ونَسيناهُ فَاغفِرهُ لَنا» ؛ فَإِنَّهُ مَن أقَرَّ بِذَنبِهِ في ذلِكَ المَوضِعِ وعَدَّهُ وذَكَرَهُ وَاستَغفَرَ اللّهَ مِنهُ ، كانَ حَقّا عَلَى اللّهِ عز و جل أن يَغفِرَهُ لَهُ . (5)

الكافي عن معاوية بن عمّار عن أبي عبد اللّه عليه السلام_ أنَّهُ كانَ إذَا انتَهى إلَى المُلتَزَمِ قالَ لِمَواليهِ _: أميطوا عَنّي حَتّى اُقِرَّ لِرَبّي بِذُنوبي في هذَا المَكانِ ، فَإِنَّ هذا مَكانٌ لَم يُقِرَّ عَبدٌ لِرَبِّهِ بِذُنوبِهِ ، ثُمَّ استَغفَرَ اللّهَ ، إلّا غَفَرَ اللّهُ لَهُ . (6)

.


1- .تحف العقول : ص 30 ، بحار الأنوار : ج 76 ص 348 ح 13 ؛ شرح نهج البلاغة : ج 1 ص 126 .
2- .الكافي : ج 5 ص 371 ح 3 عن جابر ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 514 ح 1482 و ص 428 ح 1263 و ص 518 ح 1484 كلّها عن الإمام عليّ عليه السلام ، مصباح المتهجّد : ص 663 ح 730 عن جندب وكلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 91 ص 99 ح 4 .
3- .نهج البلاغة : الخطبة 114 .
4- .المُلتزَم : دَبْرُ الكعبة ، سُمّي به لأنّ الناس يعتنقونه ؛ أي يضمّونه إلى صدورهم (مجمع البحرين : ج 3 ص 1630 «لزم») .
5- .الخصال : ص 617 ح 10 عن أبي بصير ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 99 ص 194 ح 3 .
6- .الكافي : ج 4 ص 410 ح 4 .

ص: 139

6 / 4 در محل مُلتزَم

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :_ از خطبه ايشان در حَجة الوداع _: ستايش ، خداى راست . او را مى ستاييم و از او يارى مى جويم . از او آمرزش مى طلبيم و به درگاهش توبه مى بريم . از بدى هاى نفس خويش، و از كردارهاى بد خود ، به او پناه مى بريم.

امام باقر عليه السلام :امير مؤمنان ، اين خطبه را ايراد كرد و گفت : «ستايش ، خداى راست . او را مى ستايم و از او يارى مى جويم . از وى آمرزش و راه نمايى مى خواهم . به او ايمان دارم و بر او توكّل مى كنم.

امام على عليه السلام :ستايش ، خداى را كه ستايش را به نعمت ها، و نعمت ها را به سپاس گزارى پيوسته است (1) ... و از هر آن گناهى كه علم او بدان احاطه دارد و در كتابش ثبت كرده است، علمى كه قاصر نيست و كتابى كه [هيچ گناه ريز و درشتى را ]فروگذار نمى كند، آمرزش مى طلبم.

6 / 4در محل مُلتزَمامام على عليه السلام :در جايگاه مُلتزم (2) به آنچه از گناهانتان كه در ياد داريد و نداريد ، اعتراف كنيد و بگوييد: «آنچه را يادداشت كنندگان تو ، يادداشت كرده اند و ما آن را فراموش كرده ايم ، بر ما بيامرز» ؛ زيرا هر كس در اين مكان به گناهانش اعتراف كند و آنها را برشمارد و نام ببرد و براى آنها از خدا آمرزش بطلبد، بر خداوند عز و جلاست كه او را بيامرزد.

الكافى_ به نقل از معاوية بن عمّار _: امام صادق عليه السلام هر گاه به ملتزم مى رسيد ، به همراهانش مى فرمود : «از من دور شويد تا در اين مكان ، در برابر پروردگارم به گناهان خود اعتراف كنم؛ زيرا اين جا، مكانى است كه هر بنده اى اگر به گناهان خود در برابر پروردگارش اعتراف كند و از خدا آمرزش بطلبد ، حتماً خداوند او را مى آمرزد».

.


1- .براى نعمت ها ، ستايش واجب ساخته و سپاس گزارى را سبب افزونى نعمت ها قرار داده است.
2- .مُلتزم: جايى است در پشت كعبه. آن را مُلتزم گفته اند ، چون مردم ، آن را در آغوش مى گيرند و سينه خود را به آن مى چسبانند.

ص: 140

الإمام الصادق عليه السلام :لَمّا طافَ آدَمُ بِالبَيتِ ، وَانتَهى إلَى المُلتَزَمِ ، قالَ لَهُ جَبرَئيلُ عليه السلام : يا آدَمُ ، أقِرَّ لِرَبِّكَ بِذُنوبِكَ في هذَا المَكانِ ، قالَ : فَوَقَفَ آدَمُ عليه السلام فَقالَ : يا رَبِّ ، إنَّ لِكُلِّ عامِلٍ أجرا ، وقَد عَمِلتُ فَما أجري ؟ فَأَوحَى اللّهُ عز و جل إلَيهِ : يا آدَمُ قَد غَفَرتُ ذَنبَكَ . قالَ : يا رَبِّ ، ولِوُلدي أو لِذُرِّيَّتي ؟ فَأَوحَى اللّهُ عز و جل إلَيهِ : يا آدَمُ ، مَن جاءَ مِن ذُرِّيَّتِكَ إلى هذَا المَكانِ ، وأقَرَّ بِذُنوبِهِ ، وتابَ كَما تُبتَ ، ثُمَّ استَغفَرَ ، غَفَرتُ لَهُ . (1)

6 / 5عِندَ صُعودِ الصَّفاالكافي عن عليّ بن النعمان يرفعه :كانَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام إذا صَعِدَ الصَّفَا استَقبَلَ الكَعبَةَ ، ثُمَّ رَفَعَ يَدَيهِ ، ثُمَّ يَقولُ : اللّهُمَّ اغفِر لي كُلَّ ذَنبٍ أذنَبتُهُ قَطُّ ، فَإِن عُدتُ فَعُد عَلَيَّ بِالمَغفِرَةِ ، فَإِنَّكَ أنتَ الغَفورُ الرَّحيمُ . (2)

6 / 6خِتامُ المَجالِسِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :ما جَلَسَ قَومٌ في مَجلِسٍ ، فَخاضوا (3) في حَديثٍ ، وَاستَغفَرُوا اللّهَ عز و جل قَبلَ أن يَتَفَرَّقوا ، إلّا غَفَرَ اللّهُ لَهُم ماخاضوا فيهِ . (4)

.


1- .الكافي : ج 4 ص 194 ح 3 عن معاوية بن عمّار وجميل بن صالح ، قصص الأنبياء : ص 47 ح 13 عن محمّد بن مسلم عن الإمام الباقر عليه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 99 ص 203 ح 13 .
2- .الكافي : ج 4 ص 432 ح 5 ، تهذيب الأحكام : ج 5 ص 147 ح 482 .
3- .الخوضُ : اللّبسُ في الأمر . والخوضُ من الكلام : ما فيه الكذب والباطل (لسان العرب : ج 7 ص 147 «خوض») .
4- .عمل اليوم والليلة لابن السني : ص 160 ح 451 عن أبي اُمامة ، كنز العمّال : ج 9 ص 150 ح 25466 .

ص: 141

6 / 5 هنگام بالا رفتن از صفا
6 / 6 در پايان مجلس

امام صادق عليه السلام :چون آدم عليه السلام خانه خدا را طواف كرد، به مُلتزم كه رسيد، جبرئيل عليه السلام به او فرمود: «اى آدم! در اين جايگاه ، به گناهان خود در برابر پروردگارت اعتراف كن». آدم عليه السلام ايستاد و گفت: پروردگارا! هر كارگرى را مزدى است. من هم كار كرده ام . مزد من چيست؟ خداوند عز و جل به او وحى فرمود كه: «اى آدم! گناهت را آمرزيدم». آدم عليه السلام گفت: پروردگارا! فرزندانم يا ذريّه من ، چه؟ خداوند عز و جل به او وحى فرمود كه: «اى آدم! هر يك از ذريّه تو كه به اين مكان بيايد و به گناهانش اعتراف كند و همچون تو توبه نمايد ، سپس آمرزش بخواهد ، او را هم مى آمرزم» .

6 / 5هنگام بالا رفتن از صفاالكافى_ به نقل از على بن نعمان، كه سند حديث را به امام باقر عليه السلام مى رساند _: امير مؤمنان ، هر گاه بالاى صفا مى رفت ، رو به كعبه مى كرد، سپس دستانش را بالا مى برد و مى گفت: «بار خدايا! هر گناهى را كه مرتكب شده ام ، بر من ببخشاى، و اگر دوباره مرتكب شدم ، دوباره مرا بيامرز؛ زيرا تو آمرزگارى مهربانى» .

6 / 6در پايان مجلسپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر گاه گروهى گِرد هم بنشينند و به سخنان آميخته به دروغ و باطل پردازند و پيش از آن كه پراكنده شوند ، از خداوند عز و جل آمرزش بطلبند ، خداوند ، آنها را بر ايشان مى آمرزد.

.

ص: 142

عنه صلى الله عليه و آله :كَفّارَةُ المَجلِسِ أن يَقولَ العَبدُ بَعدَ أن يَقومَ : سُبحانَكَ اللّهُمَّ وبِحَمدِكَ ، لا إلهَ إلّا أنتَ ، أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن جَلَسَ في مَجلِسٍ كَثُرَ فيه لَغطُهُ (2) فَقالَ قَبلَ أن يَقومَ : «سُبحانَكَ رَبَّنا وبِحَمدِكَ ، لا إلهَ إلّا أنتَ ، أستَغفِرُكَ ثُمَّ أتوبُ إلَيكَ» إلّا غَفَرَ اللّهُ لَهُ ما كانَ في مَجلِسِهِ ذلِكَ . (3)

عمل اليوم والليلة لابن السني عن أبي اُمامة :كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله إذا جَلَسَ فَأَرادَ أن يَقومَ استَغفَرَ اللّهَ عَشرا إلى خَمسَ عَشرَةَ . (4)

عمل اليوم والليلة لابن السني عن عبد اللّه الحضرمي :كانَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله إذا قامَ مِنَ المَجلِسِ استَغفَرَ عِشرينَ مَرَّةً فَأَعلى . (5)

الإمام الصادق عليه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ عليه السلام كانَ لا يَقومُ مِن مَجلِسٍ _ وإن خَفَّ _ حَتّى يَستَغفِرَ اللّهَ عز و جل خَمسا وعِشرينَ مَرَّةً . (6)

.


1- .المعجم الأوسط : ج 2 ص 54 ح 1227 ، المعجم الكبير : ج 10 ص 164 ح 10333 نحوه وكلاهما عن ابن مسعود ، كنز العمّال : ج 9 ص 141 ح 25417 .
2- .اللَّغْطُ _ ويحرّك _ : الصوت والجَلَبَةُ ، وأصواتٌ مبهمة لا تُفهم ، وفيه : «لهم لغط في أسواقهم» ، ما لا طائل تحته من الكلام (مجمع البحرين : ج 3 ص 1635 «لغط»») .
3- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 554 ح 10420 ، المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 720 ح 1969 ، المعجم الأوسط : ج 6 ص 346 ح 6584 ، شعب الإيمان : ج 1 ص 435 ح 628 كلّها عن أبي هريرة ، كنز العمّال : ج 9 ص 142 ح 25418 .
4- .عمل اليوم والليلة لابن السني : ص 160 ح 452 ، كنز العمّال : ج 7 ص 152 ح 18477.
5- .عمل اليوم والليلة لابن السني : ص 161 ح 453 ، كنز العمّال : ج 7 ص 153 ح 18478.
6- .الكافي : ج 2 ص 504 ح 4 عن طلحة بن زيد ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 90 ح 2252 ، عدّة الداعي : ص 250 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 281 ح 22 .

ص: 143

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :كفّاره هر مجلسى اين است كه بنده ، بعد از بلند شدن از آن بگويد: «پاكا تو _ اى خدا _ و ستايش ، تو را! معبودى جز تو نيست. از تو آمرزش مى طلبم و به درگاهت ، توبه مى كنم».

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در مجلسى بنشيند كه در آن ، بيهوده گويى بسيار شود، و پيش از آن كه برخيزد و بگويد: «پاكا تو _ اى پروردگار ما _ و ستايش ، تو را! معبودى جز تو نيست. از تو آمرزش مى طلبم و به درگاهت ، توبه مى كنم»، مگر آن كه خداوند ، آنچه را در آن مجلس از او سرزده است ، بر وى مى آمرزد.

عمل اليوم و الليلة ، ابن السنى_ به نقل از ابواُمامه _: پيامبر خدا ، هرگاه جلوس مى كرد، چون مى خواست برخيزد ، ده تا پانزده بار ، از خدا آمرزش مى طلبيد.

عمل اليوم والليلة ، ابن السنى_ به نقل از عبد اللّه حَضْرَمى _: پيامبر صلى الله عليه و آله هرگاه از مجلس برمى خاست ، بيست بار و بيشتر ، طلب آمرزش مى كرد.

امام صادق عليه السلام :پيامبر خدا ، از هيچ مجلسى ، هر چند كوتاه ، بر نمى خاست تا آن كه بيست و پنج مرتبه از خداوند عز و جل آمرزش مى طلبيد.

.

ص: 144

المعجم الأوسط عن رافع بن خديج :كانَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله لا يَقومُ مِن مَجلِسٍ حَتّى يَقولَ : «سُبحانَكَ اللّهُمَّ وبِحَمدِكَ ، أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ» ثُمَّ يَقولُ : إنَّها كَفّارَةٌ لِما يَكونُ فِي المَجلِسِ . (1)

سنن الترمذي عن ابن عمر :كانَ يُعَدُّ لِرَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله فِي المَجلِسِ الواحِدِ مِئَةَ مَرَّةٍ مِن قَبلِ أن يَقومَ : رَبِّ اغفِر لي وتُب عَلَيَّ ، إنَّكَ أنتَ التَّوّابُ الغَفورُ . (2)

منية المريد :[ رُوِيَ] أنَّهُ صلى الله عليه و آله كانَ إذا فَرَغَ مِن حَديثِهِ وأرادَ أن يَقومَ مِن مَجلِسِهِ ، يَقولُ : اللّهُمَّ اغفِر لَنا ما أخطَأنا وما تَعَمَّدنا ، وما أسرَرنا وما أعلَنّا ، وما أنتَ أعلَمُ بِهِ مِنّا ، أنتَ المُقَدِّمُ وأنتَ المُؤَخِّرُ ، لا إلهَ إلّا أنتَ . (3)

راجع : ج 1 ص 200 (أهمّ مواطن الذكر / عند القيام) .

6 / 7تَزكِيَةُ النّاسِرسول اللّه صلى الله عليه و آله_ لِعَلِيٍّ عليه السلام _: يا عَلِيُّ ، إذا اُثنِيَ عَلَيكَ في وَجهِكَ فَقُل : اللّهُمَّ اجعَلني خَيرا مِمّا يَظُنّونَ ، وَاغفِر لي ما لا يَعلَمونَ ، ولا تُؤاخِذني بِما يَقولونَ . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :قالَ عيسَى بنُ مَريَمَ عليه السلام لِيَحيَى بنِ زَكَرِيّا عليه السلام : إذا قيلَ فيكَ ما فيكَ ، فَاعلَم أنَّهُ ذَنبٌ ذُكِّرتَهُ فَاستَغفِرِ اللّهَ مِنهُ ، وإن قيلَ فيكَ ما لَيسَ فيكَ ، فَاعلَم أنَّهُ حَسَنَةٌ كُتِبَت لَكَ لَم تَتعَب فيها . (5)

.


1- .المعجم الأوسط : ج 4 ص 372 ح 4467 ، المعجم الكبير : ج 4 ص 287 ح 4445 ، الدعاء للطبراني : ص 537 ح 1918 .
2- .سنن الترمذي : ج 5 ص 494 ح 3434 ، سنن أبي داوود : ج 2 ص 85 ح 1516 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1253 ح 3814 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 244 ح 4726 وص 385 ح 5568 كلّها نحوه ، كنز العمّال : ج 2 ص 689 ح 5091 وص 699 ح 5122.
3- .منية المريد : ص 220 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 63 ح 13 ؛ المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 709 ح 1934 عن ابن عمر نحوه .
4- .تحف العقول : ص 12 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 65 ح 5 .
5- .الأمالي للصدوق : ص 603 ح 837 عن إبراهيم بن محمّد عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 14 ص 287 ح 11 .

ص: 145

6 / 7 هنگام ستايش مردم

المعجم الأوسط_ به نقل از رافع بن خديج _: پيامبر صلى الله عليه و آله از هيچ مجلسى برنمى خاست ، مگر آن كه مى گفت: «پاكا تو _ اى خدا _ و ستايش ، تو را! از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم» . سپس مى فرمود: «اين ، كفّاره چيزى (گناه و خطاهايى) است كه در مجلس مى گذرد» .

سنن الترمذى_ به نقل از ابن عمر _: براى پيامبر خدا در يك مجلس ، صد بار شمرده مى شد كه پيش از آن كه برخيزد ، مى گفت : «خدايا! مرا بيامرز و توبه ام را بپذير كه تو ، توبه پذيرِ آمرزگارى» .

منية المريد :[روايت شده است كه] پيامبر صلى الله عليه و آله هر گاه از سخن گفتن ، فارغ مى شد و مى خواست از جاى خود برخيزد ، مى گفت : «بار خدايا! هر آن گناهى را كه به خطا يا عمدا مرتكب شديم، و هر آنچه را در نهان يا آشكار از ما سر زده است و تو از ما بِدان داناترى، بيامرز، كه پس و پيش كردن امور ، در دست توست . معبودى جز تو نيست.

ر . ك : ج 1 ص 201 (مهم ترين اوقات ياد خدا/ هنگام برخاستن).

6 / 7هنگام ستايش مردمپيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ به على عليه السلام _: اى على! هر گاه در پيشِ رويت از تو ستايش شد، بگو: «بار خدايا! مرا از آنچه [مردم ]مى پندارند ، بهتر قرار ده، و آنچه را نمى دانند ، بر من بيامرز، و بدانچه مى گويند ، مرا مؤاخذه مفرما» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ به على عليه السلام _: عيسى بن مريم عليه السلام به يحيى بن زكريا عليه السلام گفت: «اگر در باره تو چيزى گفته شد كه در تو هست ، بدان كه گناهى به تو يادآورى شده است . پس براى آن ، از خدا آمرزش بخواه، و اگر در باره تو چيزى گفته شد كه در تو نيست ، بدان كه ثوابى بى رنج [و زحمت] برايت نوشته شده است.

.

ص: 146

الإمام عليّ عليه السلام_ مِن خُطبَتِهِ في وَصفِ المُتَّقينَ _: إن زُكِّيَ أحَدُهُم خافَ مِمّا يَقولونَ ، ويَستَغفِرُ اللّهَ مِمّا لا يَعلَمونَ ، وقالَ : أنَا أعلَمُ بِنَفسي مِن غَيري ، ورَبّي أعلَمُ مِنّي بِنَفسي ، اللّهُمَّ لا تُؤاخِذني بِما يَقولونَ ، وَاجعَلني خَيرا مِمّا يَظُنّونَ ، وَاغفِر لي ما لا يَعلَمونَ ، فَإِنَّكَ عَلّامُ الغُيوبِ ، وساتِرُ العُيوبِ . (1)

الإمام زين العابدين عليه السلام_ في وَصفِ المُؤمِنِ _: إن زُكِّيَ خافَ مِمّا يَقولونَ ، ويَستَغفِرُ اللّهَ لِما لا يَعلَمونَ ، لا يَغُرُّهُ قَولُ مَن جَهِلَهُ ، ويَخافُ إحصاءَ ما عَمِلَهُ . (2)

الإمام الصادق عليه السلام :كانَ أبي عليه السلام يَقولُ في سُجودِهِ : اللّهُمَّ إنَّ ظَنَّ النّاسِ بي حَسَنٌ فَاغفِر لي ما لا يَعلَمونَ ، ولا تُؤاخِذني بِما يَقولونَ ، وأنتَ عَلّامُ الغُيوبِ . (3)

6 / 8الحَسَدُرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إذا حَسَدتَ فَاستَغفِرِ اللّهَ . (4)

.


1- .الأمالي للصدوق : ص 668 ح 897 ، صفات الشيعة : ص 98 ح 35 كلاهما عن عبد الرحمن بن كثير الهاشمي عن الإمام الصادق عن أبيه عليهماالسلام ، نهج البلاغة : الخطبة 193 ، تحف العقول : ص 160 ، كنز الفوائد : ج 1 ص 91 كلّها نحوه وليس فيها «ويستغفر اللّه ممّا لا يعلمون» ، بحار الأنوار : ج 67 ص 343 ح 51 .
2- .الكافي : ج 2 ص 231 ح 3 ، الأمالي للصدوق : ص 582 ح 802 كلاهما أبي حمزة الثمالي ، بحار الأنوار : ج 67 ص 291 ح 14 .
3- .قرب الإسناد : ص 8 ح 23 عن مسعدة بن صدقة ، بحار الأنوار : ج 86 ص 228 ح 48 .
4- .المعجم الكبير : ج 3 ص 228 ح 3227 ، تفسير ابن كثير : ج 7 ص 357 كلاهما عن حارثة بن النعمان .

ص: 147

6 / 8 حسادت

امام على عليه السلام_ از خطبه ايشان در وصف پرهيزگاران _: اگر يكى از آنان ، ستوده شود ، از آنچه [در ستايش او ]مى گويند ، مى ترسد و براى آنچه [از عيب و گناه او ]نمى دانند ، از خدا آمرزش مى طلبد و مى گويد: «من ، خويشتن را بهتر از ديگران مى شناسم و پروردگارم ، مرا بهتر از خودم مى شناسد . بار خدايا! به آنچه مى گويند ، مرا مؤاخذه مفرما، و مرا بهتر از آن بدار كه آنان مى پندارند، و آنچه را از من نمى دانند ، بر من بيامرز ، كه تو داناى نهان ها و پوشاننده عيب هايى» .

امام زين العابدين عليه السلام_ در وصف مؤمن _: اگر ستوده شود ، از آنچه مى گويند ، مى ترسد و از آنچه نمى دانند ، به پيشگاه خدا آمرزش مى طلبد . سخن كسى كه او را نشناخته [مى ستايد] ، فريبش نمى دهد و از ثبت كردارهاى خود ، بيمناك است.

امام صادق عليه السلام :پدرم [امام كاظم عليه السلام ] در سجودش مى گفت: «بار خدايا! مردم به من ، گمان نيك مى برَند. پس آنچه را [از گناهان من] نمى دانند ، بر من بيامرز ، و مرا به آنچه [از خوبى در باره من] مى گويند ، مؤاخذه مفرما، كه تو داناى نهان هايى» .

6 / 8حسادتپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر گاه حسادت ورزيدى ، از خدا آمرزش بخواه.

.

ص: 148

6 / 9الاِلتِقاءُرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إذَا التَقَى المُسلِمانِ فَتَصافَحا ، وحَمِدَا اللّهَ عز و جلوَاستَغفَراهُ ، غَفَرَ لَهُما . (1)

6 / 10الوَداعُرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إذَا التَقَيتُم فَتَلاقَوا بِالتَّسليمِ وَالتَّصافُحِ ، وإذا تَفَرَّقتُم فَتَفَرَّقوا بِالاِستِغفارِ . (2)

6 / 11الخُروجُ إلَى السَّفَرِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :يا عَلِيُّ ، إنَّهُ لَيسَ مِن أحَدٍ يَركَبُ ما أنعَمَ اللّهُ عَلَيهِ ، ثُمَّ يَقرَأُ آيَةَ السُّخرَةِ (3) ، ثُمَّ يَقولُ : «أستَغفِرُ اللّهَ الَّذي لا إلهَ إلّا هُوَ الحَيُّ القَيّومُ وأتوبُ إلَيهِ ، اللّهُمَّ اغفِر لي ذُنوبي ، فَإِنَّهُ لا يَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ» إلّا قالَ السَّيِّدُ الكَريمُ : يا مَلائِكَتي ، عَبدي يَعلَمُ أنَّهُ لا يَغفِرُ الذُّنوبَ غَيري ، اِشهَدوا أنّي قَد غَفَرتُ لَهُ ذُنوبَهُ . (4)

.


1- .سنن أبي داوود : ج 4 ص 354 ح 5211 ، السنن الكبرى : ج 7 ص 160 ح 13569 ، مسند أبي يعلى : ج 2 ص 285 ح 1669 كلّها عن البراء بن عازب ، كنز العمّال : ج 9 ص 130 ح 25343 .
2- .الكافي : ج 2 ص 181 ح 11 ، الأمالي للطوسي : ص 215 ح 374 كلاهما عن جابر عن الإمام الباقر عليه السلام ، مشكاة الأنوار : ص 345 ح 1104 ، بحار الأنوار : ج 76 ص 20 ح 4 .
3- .آية السُّخرَة هي : «إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمَ_وَ تِ وَالأَْرْضَ...» (الأعراف : 54 _ 56) . ولكنّ المراد هنا من آية السُّخرَة هي : «سُبْحَ_نَ الَّذِى سَخَّرَ لَنَا هَ_ذَا وَ مَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ...» (الزخرف : 13 و14) .
4- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 2 ص 273 ح 2419 ، المحاسن : ج 2 ص 92 ح 1242 ، مكارم الأخلاق : ج 1 ص 528 ح 1837 ، الأمالي للصدوق :ص 597 ح 824 وفيه «آية الكرسي» بدل «آية السخرة» و كلّها عن الأصبغ بن نباتة ، بحار الأنوار : ج 76 ص 294 ح 21 .

ص: 149

6 / 9 به هم رسيدن
6 / 10 خداحافظى
6 / 11 بيرون رفتن براى سفر

6 / 9به هم رسيدنپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر گاه دو مسلمان به هم مى رسند ، با هم دست بدهند و خداوند عز و جل را ستايش گويند و از او آمرزش بطلبند ، خدا آن دو را مى آمرزد.

6 / 10خداحافظىپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر گاه به يكديگر بر خورديد ، با سلام كردن و دست دادن برخورد كنيد، و چون از هم جدا شديد ، با آمرزش خواهى كردن ، جدا شويد.

6 / 11بيرون رفتن براى سفرپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى على! هيچ كس نيست كه بر مَركبى كه خدا به او بخشيده است ، سوار شود، سپس آيه تسخير (1) را بخواند، آن گاه بگويد: «از خدايى كه معبودى جز او زنده پاينده نيست ، آمرزش مى طلبم و به درگاهش توبه مى برم. بار خدايا! گناهان مرا بيامرز ، كه گناهان را كسى جز تو نمى آمرزد» ، جز اين كه آن آقاى بزرگوار مى فرمايد: «اى فرشتگان من! بنده ام مى داند كه گناهان را كسى جز من نمى آمرزد. گواه باشيد كه گناهان او را آمرزيدم» .

.


1- .آيه تسخير ، اين آيه است : «پروردگار شما ، اللّه است كه آسمان ها و زمين را آفريد.. .» (اعراف : آيه 54 _ 56). امّا در اين جا مراد از آيه تسخير ، اين آيه است: «منزّه است آن كه اين [مركوب] را رام ما ساخت ، در حالى كه ما بر آن توانا نبوديم...» (زخرف : آيه 13 و 14) .

ص: 150

السنن الكبرى عن أنس :لَم يُرِد رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله سَفَرا إلّا قالَ حينَ يَنهَضُ مِن جُلوسِهِ : «اللّهُمَّ ، بِكَ انتَشَرتُ ، وإلَيكَ تَوَجَّهتُ ... اللّهُمَّ زَوِّدنِي التَّقوى ، وَاغفِر لي ذَنبي ، ووَجِّهني إلَى الخَيرِ حَيثُ ما تَوَجَّهتُ» ثُمَّ يَخرُجُ . (1)

الأمالي للطوسي عن عليّ بن ربيعة الأسدي :رَكِبَ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه السلام ، فَلَمّا وَضَعَ رِجلَهُ فِي الرِّكابِ قالَ : «بِاسمِ اللّهِ» ، ... ثُمَّ سَبَّحَ اللّهَ ثَلاثا ، وحَمَّدَ اللّهَ ثَلاثا ، وكَبَّرَ اللّهَ ثَلاثا . ثُمَّ قالَ : «رَبِّ اغفِر لي فَإِنَّهُ لا يَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ» ، ثُمَّ قالَ : فَعَلَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله هذا وأنَا رَديفُهُ . (2)

.


1- .السنن الكبرى : ج 5 ص 410 ح 10306 ، مسند أبي يعلى : ج 3 ص 182 ح 2762 ، كنز العمّال : ج 6 ص 737 ح 17636 ؛ مكارم الأخلاق : ج 1 ص 526 ح 1832 ، بحار الأنوار : ج 76 ص 250 ح 46 .
2- .الأمالي للطوسي : ص 515 ح 1126 ، بحار الأنوار : ج 76 ص 295 ح 23 ، السنن الكبرى للنسائي : ج 5 ص 247 ح 8799 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 208 ح 753 ، صحيح ابن حبّان : ج 6 ص 415 ح 2698 كلّها نحوه ، كنز العمّال : ج 9 ص 194 ح 25640 .

ص: 151

السنن الكبرى_ به نقل از اَنَس _: پيامبر خدا ، هيچ گاه آهنگ سفرى نكرد ، مگر اين كه چون از جايش بلند مى شد ، مى گفت: «بار خدايا! به نام و يارى تو سفر مى كنم، و به سوى تو روى مى آوردم... بار خدايا! ره توشه ام را پرهيزگارى قرار ده، و گناهانم را بيامرز، و به هر سوى كه رفتم ، مرا در جهت خير قرار ده...» . سپس بيرون مى رفت.

الأمالى ، طوسى_ به نقل از على بن ربيعه اسدى _: على بن ابى طالب عليه السلام بر مَركب نشست . چون پايش را در ركاب نهاد ، گفت: «به نام خدا»... سپس ، سه بار خدا را تسبيح گفت و سه بار حمد گفت و سه بار تكبير. آن گاه گفت: «پروردگارا! مرا بيامرز ، كه گناهان را كسى جز تو نمى آمرزد». سپس فرمود: «من در ترك پيامبر خدا نشسته بودم كه ايشان ، اين گونه عمل كرد» .

.

ص: 152

الفَصلُ السّابِعُ : ما ينبغي فيه الاستغفار من العبادات7 / 1الوُضوءُرسول اللّه صلى الله عليه و آله :ما مِن مُسلِمٍ يَتَوَضَّأُ ثُمَّ يَقولُ عِندَ فَراغِهِ مِن وُضوئِهِ : «سُبحانَكَ اللّهُمَّ وبِحَمدِكَ ، أشهَدُ أن لا إلهَ إلّا أنتَ ، أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ ، اللّهُمَّ اجعَلني مِنَ التَّوّابينَ وَاجعَلني مِنَ المُتَطَهِّرينَ ، وَاغفِر لي إنَّكَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ» إلّا كُتِبَت في رِقٍّ ثُمَّ خُتِمَ عَلَيها ، ثُمَّ وُضِعَت تَحتَ العَرشِ ، حَتّى تُدفَعَ إلَيهِ بِخاتَمِها يَومَ القِيامَةِ . (1)

7 / 2الخُروجُ إلَى الصَّلاةِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن خَرَجَ مِن بَيتِهِ إلَى الصَّلاةِ فَقالَ : «اللّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ بِحَقِّ السّائِلينَ عَلَيكَ ، وأسأَ لُكَ بِحَقِّ مَمشايَ هذا ، فَإِنّي لَم أخرُج أشَرا ولا بَطَرا ، ولا رِياءً ولا سُمعَةً ، وخَرَجتُ اتِّقاءَ سَخَطِكَ ، وَابتِغاءَ مَرضاتِكَ ، فَأَسأَ لُكَ أن تُعيذَني مِنَ النّارِ ، وأن تَغفِرَ لي ذُنوبي ، إنَّهُ لا يَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ» أقبَلَ اللّهُ عَلَيهِ بِوَجهِهِ ، وَاستَغفَرَ لَهُ سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ . (2)

.


1- .مسند زيد : ص 78 عن الإمام زين العابدين عن آبائه عليهم السلام ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 105 عن الإمام عليّ عليه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 80 ص 327 ح 13 ؛ السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 25 ح 9909 ، المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 753 ح 2072 كلاهما عن أبي سعيد الخدري نحوه ، كنز العمّال : ج 1 ص 577 ح 2612 .
2- .سنن ابن ماجة : ج 1 ص 256 ح 778 ، مسند ابن حنبل : ج 4 ص 42 ح 11156 ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 7 ص 29 ح 3 ، مسند ابن الجعد : ص 299 ح 2031 والثلاثة الأخيرة من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام وكلّها عن أبي سعيد الخدري ، كنز العمّال : ج 15 ص 396 ح 41535 .

ص: 153

فصل هفتم: عبادت هايى كه سزاوار است در آنها طلب آمرزش كرد

7 / 1 وضو
7 / 2 بيرون رفتن براى نماز

فصل هفتم: عبادت هايى كه سزاوار است در آنها طلب آمرزش كرد7 / 1وضوپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ مسلمانى نيست كه وضو بگيرد و چون وضويش را تمام كرد ، بگويد: «پاكا تو _ اى خدا _ و ستايش ، تو را! گواهى مى دهم كه معبودى جز تو نيست . از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت، توبه مى آورم. بار خدايا! مرا از توبه گران و از پاكيزگان ، قرار ده، و مرا بيامرز . به راستى كه تو بر هر چيزى توانايى» ، جز آن كه اين دعا ، در نازك پوستى نوشته مى شود ، سپس بر آن مُهر زده شده ، در زير عرش نهاده مى شود تا آن كه در روز قيامت ، آن را همچنان مُهر شده به او مى دهند.

7 / 2بيرون رفتن براى نمازپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس از خانه اش براى نماز گزاردن [در مسجد] خارج شود و بگويد: «بار خدايا! به حقّ درخواست كنندگان از تو ، از تو مى خواهم، و به حقّ اين رفتنم ، از تو درخواست مى كنم؛ زيرا كه من ، از سرِ غرور و سرمستى يا خودنمايى و شهرت طلبى بيرون نيامده ام ؛ بلكه براى حفظ خود از خشم و ناخشنودى تو و طلب خشنودى ات بيرون آمده ام . پس از تو درخواست مى كنم كه مرا از آتش [دوزخ] در پناه خود بدارى و گناهانم را بيامرزى، كه گناهان را كسى جز تو نمى آمرزد»، خداوند به او رو مى كند و هفتاد هزار فرشته ، برايش آمرزش مى طلبند.

.

ص: 154

7 / 3دُخولُ المَسجِدِ وَالخُروجُ مِنهُالمعجم الأوسط عن ابن عمر :عَلَّمَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله الحَسَنَ بنَ عَلِيٍّ إذا دَخَلَ المَسجِدَ ، أن يُصَلِّيَ عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ويَقولَ : اللّهُمَّ اغفِر لَنا ذُنوبَنا ، وَافتَح لَنا أبوابَ رَحمَتِكَ . (1)

فاطمة عليهاالسلام :كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله إذا دَخَلَ المَسجِدَ يَقولُ : «بِاسمِ اللّهِ ، وَالسَّلامُ عَلى رَسولِ اللّهِ ، اللّهُمَّ اغفِر لي ذُنوبي ، وَافتَح لي أبوابَ رَحمَتِكَ . وإذا خَرَجَ قالَ : «بِاسمِ اللّهِ ، وَالسَّلامُ عَلى رَسولِ اللّهِ ، اللّهُمَّ اغفِر لي ذُنوبي ، وَافتَح لي أبوابَ فَضلِكَ» . (2)

7 / 4اِفتِتاحُ الصَّلاةِرسول اللّه صلى الله عليه و آله_ لِاُمِّ رافِعٍ لَمّا قالَت لَهُ : دُلَّني عَلى عَمَلٍ يَأجُرُنِيَ اللّهُ عز و جلعَلَيهِ _: يا اُمَّ رافِعٍ ، إذا قُمتِ إلَى الصَّلاةِ فَسَبِّحِي اللّهَ عَشرا ، وهَلِّليهِ عَشرا ، وَاحمَديهِ عَشرا ، وكَبِّريهِ عَشرا ، وَاستَغفِريهِ عَشرا . فَإِنَّكِ إذا سَبَّحتِ عَشرا ، قالَ : هذا لي . وإذا هَلَّلتِ ، قالَ : هذا لي ، وإذا حَمِدتِ ، قالَ : هذا لي . وإذا كَبَّرتِ ، قالَ : هذا لي . وإذَا استَغفَرتِ ، قالَ : قَد غَفَرتُ لَكِ . (3)

.


1- .المعجم الأوسط : ج 6 ص 358 ح 6612 ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 1 ص 373 ح 3 و ج 7 ص 124 ح 3 كلاهما عن النعمان بن سعد عن الإمام عليّ عليه السلام نحوه ، كنز العمّال : ج 7 ص 660 ح 20789 .
2- .سنن ابن ماجة : ج 1 ص 253 ح 771 ، سنن الترمذي : ج 2 ص 128 ح 314 نحوه ، مسند ابن حنبل : ج 10 ص 159 ح 26479 ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 1 ص 373 ح 1 ، كنز العمّال : ج 7 ص 61 ح 17962 ؛ الأمالي للطوسي : ص 401 ح 894 نحوه وكلّها عن عبد اللّه بن الحسن عن اُمّه فاطمة بنت الحسين عليه السلام ، بحار الأنوار : ج 84 ص 22 ح 11 .
3- .عمل اليوم والليلة لابن السني : ص 42 ح 107 عن اُمّ رافع ، المعجم الكبير : ج 24 ص 302 ح 766 ، الدعاء للطبراني : ص 492 ح 1731 كلاهما عن سلمى اُمّ بني أبي رافع نحوه ، كنز العمّال : ج 7 ص 531 ح 20113 .

ص: 155

7 / 3 وارد شدن به مسجد و خارج شدن از آن
7 / 4 آغاز كردن نماز

7 / 3وارد شدن به مسجد و خارج شدن از آنالمعجم الأوسط_ به نقل از ابن عمر _: پيامبر خدا ، به حسن بن على عليهماالسلامآموخت كه هر گاه وارد مسجد شد ، بر پيامبر درود بفرستد و بگويد : «بار خدايا! گناهان ما را بيامرز و درهاى رحمتت را بر ما بگشاى» .

فاطمه عليهاالسلام :پيامبر خدا ، هر گاه وارد مسجد مى شد ، مى گفت: «به نام خدا . درود بر پيامبر خدا! بار خدايا! گناهان مرا بيامرز و درهاى رحمتت را برايم بگشا.. .» ، و هرگاه خارج مى شد ، مى گفت: «به نام خدا. درود بر پيامبر خدا! بار خدايا! گناهان مرا بيامرز و درهاى فضل خود را برايم بگشاى».

7 / 4آغاز كردن نمازپيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ به امّ رافع كه به ايشان گفت : مرا به عملى راه نمايى فرما كه خداوند عز و جل براى آن به من مزد دهد _: اى امّ رافع! هرگاه براى نماز ايستادى ، ده بار سبحان اللّه بگو، ده بار لا إله إلّا اللّه ، ده بار الحمد للّه ، ده بار اللّه أكبر ، و ده بار استغفر اللّه زيرا چون ده بار تسبيح بگويى، خداوند مى فرمايد: «اين ، از آنِ من است. چون لا إله إلّا اللّه بگويى، مى فرمايد: اين ، از آنِ من است . چون ستايش بگويى، مى فرمايد: اين ، از آنِ من است . چون تكبير بگويى، مى فرمايد: اين ، از آنِ من است ، و چون آمرزش بطلبى، مى فرمايد: تو را آمرزيدم » .

.

ص: 156

عنه صلى الله عليه و آله_ لِبُرَيدَةَ _: يا بُرَيدَةُ ، إذا كانَ حينَ تَفتَتِحُ الصَّلاةَ فَقُل : سُبحانَكَ اللّهُمَّ وبِحَمدِكَ ، لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ ، لا إلهَ إلّا أنتَ ، ظَلَمتُ نَفسي فَاغفِر لي ، إنَّهُ لا يَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ . (1)

الإمام عليّ عليه السلام :كانَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله إذَا استَفتَحَ الصَّلاةَ قالَ : لا إلهَ إلّا أنتَ سُبحانَكَ ، ظَلَمتُ نَفسي وعَمِلتُ سوءً ، فَاغفِر لي ، إنَّهُ لا يَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ . (2)

7 / 5أثناءُ الصَّلاةِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :لا يُنسِيَنَّكَ (3) الاِستِغفارَ في صَلاةٍ فَإِنَّها مَمحاةٌ لِلخَطايا بِرَحمَةِ اللّهِ تَعالى. (4)

مسند ابن حنبل عن زاذان عن رجل من أصحاب النبيّ صلى الله عليه و آله من الأنصار :أنَّهُ سَمِعَ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله في صَلاةٍ وهُوَ يَقولُ : «رَبِّ اغفِر لي» _ قالَ شُعبَةُ : أو قالَ : اللّهُمَّ اغفِر لي _ «وتُب عَلَيَّ ، إنَّكَ أنتَ التَّوّابُ الغَفورُ» مِئَةَ مَرَّةٍ . (5)

.


1- .مجمع الزوائد : ج 2 ص 321 ح 2801 نقلاً عن البزّار عن بريدة .
2- .السنن الكبرى : ج 2 ص 50 ح 2346 عن الحارث ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 1 ص 263 ح 19 من دون إسنادٍ إلى النبيّ صلى الله عليه و آله نحوه ، كنز العمّال : ج 8 ص 99 ح 22079 .
3- .في المصدر : «لا تنسينّك» ، وما أثبتناه من كنز العمّال . أي لا ينسينّك الشيطان الاستغفار .
4- .الفردوس : ج 5 ص 378 ح 8486 ، كنز العمّال : ج 2 ص 686 ح 5079 نقلاً عن أبي نعيم وكليهما عن أبي المنذر الجهني .
5- .مسند ابن حنبل : ج 9 ص 52 ح 23210 ، السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 31 ح 9932 نحوه .

ص: 157

7 / 5 در ميان نماز

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ به بُرَيده _: اى بُرَيده! هرگاه نماز را آغاز كردى ، بگو: «پاكا تو _ اى خدا _ و ستايش توراست! هيچ نيرو و توانى نيست ، جز به يارى خدا . معبودى جز تو نيست . من بر خويشتن ، ستم كردم . پس مرا بيامرز ، كه گناهان را جز تو كسى نمى آمرزد.

امام على عليه السلام :پيامبر صلى الله عليه و آله هرگاه نماز را آغاز مى كرد ، مى گفت: معبودى جز تو نيست . منزّهى تو! من بر خود ، ستم نمودم و بد كردم . پس مرا بيامرز ، كه گناهان را كسى جز تو نمى آمرزد.

7 / 5در ميان نمازپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :زنهار [شيطان] آمرزش خواهى در نماز را از يادت نبرد؛ زيرا كه آمرزش خواهى در نماز، به لطف خداوند متعال، گناهان را پاك مى كند.

مسند ابن حنبل_ به نقل از زاذان ، از مردى انصارى كه از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله بوده است _: [وى] از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيده كه در نمازى صد بار مى گفته است : «اى خداوند من! مرا بيامرز . (شعبه مى گويد: يا گفت : بار خدايا! مرا بيامرز) و توبه ام را بپذير كه تو ، توبه پذيرِ مهربانى».

.

ص: 158

تهذيب الأحكام عن عبيد بن زرارة :سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام عَنِ الرَّكعَتَينِ الأَخيرَتَينِ مِنَ الظُّهرِ . قالَ : تُسَبِّحُ وتُحَمِّدُ اللّهَ وتَستَغفِرُ لِذَنبِكَ ، وإن شِئتَ فاتِحَةَ الكِتابِ ، فَإِنَّها تَحميدٌ ودُعاءٌ . (1)

7 / 6فِي السَّجدَةِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن قالَ وهُوَ ساجِدٌ ثَلاثَ مَرّاتٍ : «رَبِّ اغفِر لي» لَم يَرفَع رَأسَهُ حَتّى يَغفِرَ لَهُ . (2)

الإمام الصادق عليه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله كانَ يَقولُ إذا وَضَعَ وَجهَهُ لِلسُّجودِ : اللّهُمَّ مَغفِرَتُكَ أوسَعُ مِن ذُنوبي ، ورَحمَتُكَ أرجى عِندي مِن عَمَلي ، فَاغفِر لي ذُنوبي يا حَيُّ لا يَموتُ . (3)

الأمالي للصدوق عن الأصبغ بن نباتة :كانَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام يَقولُ في سُجودِهِ : اُناجيكَ يا سَيِّدي كَما يُناجِي العَبدُ الذَّليلُ مَولاهُ ، وأطلُبُ إلَيكَ طَلَبَ مَن يَعلَمُ أنَّكَ تُعطي ولا يَنقُصُ مِمّا عِندَكَ شَيءٌ ، وأستَغفِرُكَ استِغفارَ مَن يَعلَمُ أنَّهُ لا يَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ ، وأتَوَكَّلُ عَلَيكَ تَوَكُّلَ مَن يَعلَمُ أنَّكَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ . (4)

.


1- .تهذيب الأحكام : ج 2 ص 98 ح 368 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 90 .
2- .كنز العمّال : ج 7 ص 465 ح 19808 نقلاً عن أبي عبد اللّه بن مخلد الدوري العطّار في جزئه ، والدّيلمي عن أبي سعيد .
3- .بحار الأنوار : ج 86 ص 218 ح 33 نقلاً عن خطّ الشهيد عن الجعفريّات عن عبد اللّه بن سنان .
4- .الأمالي للصدوق : ص 327 ح 385 ، المزار الكبير : ص 260 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 227 ح 47 .

ص: 159

7 / 6 در سجده

تهذيب الأحكام_ به نقل از عبيد بن زُراره _: از امام صادق عليه السلام در باره دو ركعت آخر نماز ظهر پرسيدم . فرمود: «خدا را تسبيح و ستايش مى گويى و از گناهانت ، آمرزش مى خواهى، و اگر هم خواستى ، فاتحه الكتاب را مى خوانى؛ زيرا آن نيز ستايش و دعاست» .

7 / 6در سجدهپيامبرخدا صلى الله عليه و آله :هر كس در سجده ، سه بار بگويد: «پروردگارا! مرا بيامرز» ، سرش را [از سجده ]برنداشته ، خدا او را مى آمرزد.

امام صادق عليه السلام :پيامبر خدا ، هرگاه صورتش را براى سجده مى نهاد، مى گفت: «بار خدايا! آمرزش تو ، از گناهان من گسترده تر است، و به رحمت تو اميدوارترم تا به عمل خويش . پس گناهان مرا بيامرز ، اى زنده ناميرا!» .

الأمالى ، صدوق_ به نقل از اصبغ بن نُباته _: امير مؤمنان ، در سجده اش مى گفت: «آقاى من! با تو آهسته سخن مى گويم ، آن گونه كه بنده خوار با خواجه اش مى گويد . از تو تقاضا مى كنم ، همچون تقاضاى كسى كه مى داند تو عطا مى كنى و از آنچه نزد توست ، هيچ كاسته نمى شود . از تو آمرزش مى خواهم ، همچون آمرزش خواهىِ كسى كه مى داند گناهان را فقط تو مى آمرزى و بس . بر تو توكّل مى كنم ، همچون توكّل كردن كسى كه مى داند تو بر هر چيزى توانايى» .

.

ص: 160

الإمام الكاظم عليه السلام_ في سُجودِهِ _: يا مَن عَلا فَلا شَيءَ فَوقَهُ ، يا مَن دَنا فَلا شَيءَ دونَهُ ، اغفِر لي ولِأَصحابي . (1)

7 / 7بَينَ السَّجدَتَينِالإمام الصادق عليه السلام_ عِندَ القُعودِ مِنَ السُّجودِ _: أستَغفِرُ اللّهَ رَبّي وأتوبُ إلَيهِ . (2)

سنن أبي داوود عن ابن عبّاس :أنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله كانَ يَقولُ بَينَ السَّجدَتَينِ : اللّهُمَّ اغفِر لي وَارحَمني ، وعافِني وَاهدِني وَارزُقني . (3)

الإمام الصادق عليه السلام :إذا رَفَعتَ رَأسَكَ فَقُل بَينَ السَّجدَتَينِ : اللّهُمَّ اغفِر لي ، وَارحَمني ، وأجِرني وَادفَع عَنّي ، إنّي لِما أنزَلتَ إلَيَّ مِن خَيرٍ فَقيرٌ ، تَبارَكَ اللّهُ رَبُّ العالَمينَ . (4)

7 / 8القُنوتُكتاب من لا يحضره الفقيه :سَأَلَ الحَلَبِيُّ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام عَنِ القُنوتِ ، فيهِ قَولٌ مَعلومٌ ؟ فَقالَ : أثنِ عَلى رَبِّكَ ، وصَلِّ عَلى نَبِيِّكَ ، وَاستَغفِر لِذَنبِكَ . (5)

.


1- .التوحيد : ص 67 ح 21 عن إبراهيم بن عبد الحميد ، بحار الأنوار : ج 86 ص 229 ح 50 .
2- .الكافي : ج 3 ص 312 ح 8 ، تهذيب الأحكام : ج 2 ص 82 ح 301 ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 302 ح 915 ، الأمالي للصدوق : ص 499 ح 684 كلّها عن حمّاد بن عيسى ، بحار الأنوار : ج 84 ص 186 ح 1 .
3- .سنن أبي داوود : ج 1 ص 224 ح 850 ، سنن الترمذي : ج 2 ص 76 ح 284 ، سنن ابن ماجة : ج 1 ص 290 ح 898 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 676 ح 2897 ، السنن الكبرى : ج 2 ص 176 ح 2751 عن سليمان التميمي عن الإمام عليّ عليه السلام وكلّها نحوه ، كنز العمّال : ج 8 ص 128 ح 22228 .
4- .الكافي : ج 3 ص 321 ح 1 ، تهذيب الأحكام : ج 2 ص 79 ح 295 كلاهما عن الحلبي ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 313 ح 929 عن إسماعيل بن مسلم عن الإمام الصادق عن أبيه عليهماالسلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 85 ص 137 .
5- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 316 ح 933 ، وسائل الشيعة : ج 4 ص 908 ح 4 .

ص: 161

7 / 7 ميان دو سجده
7 / 8 هنگام قنوت

امام كاظم عليه السلام_ در سجده اش _: اى آن كه بالا است و بالاتر از او ، هيچ نيست، اى آن كه نزديك است و نزديكتر از او ، چيزى نيست! مرا و يارانم را بيامرز.

7 / 7ميان دو سجدهامام صادق عليه السلام_ هنگام نشستن بعد از سجده _: از پروردگارم _ خدا _ آمرزش مى طلبم و به درگاهش ، توبه مى برم.

سنن أبى داوود_ به نقل از ابن عبّاس _: پيامبر خدا ، مابين دو سجده مى گفت: «بار خدايا! مرا بيامرز و به من ، رحم كن و عافيتم بخش و هدايتم فرما و روزى ام ده» .

امام صادق عليه السلام :هرگاه سرت را [از سجده] برداشتى، ميان دو سجده بگو: «بار خدايا! مرا بيامرز، و بر من ، رحم آور و پناهم ده و از من ، حمايت كن كه من به هر خيرى بر من بفرستى ، نيازمندم . بزرگ و خجسته است خدايى كه پروردگارِ جهانيان است».

7 / 8هنگام قنوتكتاب من لا يحضره الفقيه :حلبى از امام صادق عليه السلام در باره قنوت پرسيد و گفت: آيا ذكرِ معيّنى دارد؟ فرمود: «پروردگارت را ثنا گو و بر پيامبرت درود فرست و از گناهانت ، آمرزش بخواه» .

.

ص: 162

السنن الكبرى عن عبد الرحمن بن سويد الكاهلي :كَأَنّي أسمَعُ عَلِيّا عليه السلام فِي الفَجرِ حينَ قَنَتَ، وهُوَ يَقولُ : اللّهُمَّ إنّا نَستَعينُكَ ونَستَغفِرُكَ . (1)

الإمام الصادق عليه السلام :يُجزِئُكَ فِي القُنوتِ : اللّهُمَّ اغفِر لَنا وَارحَمنا ، وعافِنا وَاعفُ عَنّا فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ ، إنَّكَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ . (2)

7 / 9عَقيبَ الصَّلَواتِالسنن الكبرى للنسائي عن زاذان :حَدَّثَني رَجُلٌ مِنَ الأَنصارِ قالَ : سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ في دُبُرِ الصَّلاةِ : «اللّهُمَّ اغفِر لي ، وتُب عَلَيَّ ، إنَّكَ أنتَ التَّوّابُ الغَفورُ» حَتّى بَلَغَ مِئَةَ مَرَّةٍ . (3)

صحيح مسلم عن ثوبان :كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله إذَا انصَرَفَ مِن صَلاتِهِ استَغفَرَ ثَلاثا ، وقالَ : اللّهُمَّ أنتَ السَّلامُ ، ومِنكَ السَّلامُ ، تَبارَكتَ ذَا الجَلالِ وَالإِكرامِ . (4)

.


1- .السنن الكبرى : ج 2 ص 291 ح 3116 ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 2 ص 213 ح 3 و ج 7 ص 115 ح 4 كلاهما نحوه ، كنز العمّال : ج 8 ص 79 ح 21973 ؛ المزار للشهيد الأوّل : ص 276 ، بحار الأنوار : ج 100 ص 452 ح 27 .
2- .الكافي : ج 3 ص 340 ح 12 ، تهذيب الأحكام : ج 2 ص 87 ح 322 كلاهما عن سعد بن أبي خلف ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 400 ح 1189 عن أبي بكر بن أبي سمال ، بحار الأنوار : ج 85 ص 207 .
3- .السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 31 ح 9931 و ح 9934 نحوه ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 7 ص 39 ح 15 ، كنز العمّال : ج 2 ص 645 ح 4980 .
4- .صحيح مسلم : ج 1 ص 414 ح 135 ، سنن الترمذي : ج 2 ص 98 ح 300 ، سنن النسائي : ج 3 ص 68 ، سنن ابن ماجة : ج 1 ص 300 ح 928 ، كنز العمّال : ج 7 ص 48 ح 17889 .

ص: 163

7 / 9 در پىِ نمازها

السنن الكبرى_ به نقل از عبد الرحمان بن سويد كاهلى _: گويا هم اكنون صداى على عليه السلام را مى شنوم كه در دعاى قنوت نماز صبح مى گويد: «بار خدايا! از تو يارى مى جوييم و از تو آمرزش مى خواهيم» .

امام صادق عليه السلام :در دعاى قنوت ، اين دعا تو را كفايت مى كند: «بار خدايا! مرا بيامرز و بر ما رحم آور و ما را عافيت بخش و در دنيا و آخرت ، از ما درگذر ، كه به راستى تو بر هر چيزى توانايى» .

7 / 9در پىِ نمازهاالسنن الكبرى ، نسائى_ به نقل از زاذان _: مردى از انصار برايم گفت: از پيامبر خدا شنيدم كه در پىِ نماز مى گويد: «بار خدايا! مرا بيامرز و توبه ام را بپذير ، كه تو توبه پذير و آمرزگارى» تا به صد مرتبه رسيد.

صحيح مسلم_ به نقل از ثوبان _: پيامبر خدا ، هرگاه نمازش را به پايان مى رساند ، سه بار آمرزش مى طلبيد و مى گفت: «تويى سلام، و از توست سلام . بزرگى تو ، اى خداوند شكوه و ارج!

.

ص: 164

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَنِ استَغفَرَ اللّهَ بَعدَ العَصرِ سَبعينَ مَرَّةً ، غَفَرَ اللّهُ لَهُ ذُنوبَهُ سَبعينَ سَنَةً . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن قالَ بَعدَ صَلاةِ العَصرِ في كُلِّ يَومٍ مَرَّةً واحِدَةً : «أستَغفِرُ اللّه الَّذي لا إلهَ إلّا هُوَ الحَيُّ القَيّومُ ، الرَّحمنُ الرَّحيمُ ، ذُوالجَلالِ وَالإِكرامِ ، وأسأَ لُهُ أن يَتوبَ عَلَيَّ تَوبَةَ عَبدٍ ذَليلٍ ، خاضِعٍ فَقيرٍ بائِسٍ مِسكينٍ مُستَكينٍ مُستَجيرٍ ، لا يَملِكُ لِنَفسِهِ نَفعا ولا ضَرّا ، ولا مَوتا ولا حَياةً ولا نُشورا» . أمَرَ اللّهُ تَعالَى المَلَكَينِ بِتَخريقِ صَحيفَتِهِ كائِنَةً ما كانَت . (2)

الإمام عليّ عليه السلام :قالَ رَجُلٌ لِلنَّبِيِّ صلى الله عليه و آله : يا رَسولَ اللّهِ ، عَلِّمني عَمَلاً لا يُحالُ بَينَهُ وبَينَ الجَنَّةِ ؟ قالَ : لا تَغضَب ، ولا تَسأَلِ النّاسَ شَيئا ، وَارضَ لِلنّاسِ ما تَرضى لِنَفسِكَ . فَقالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، زِدني . قالَ : إذا صَلَّيتَ العَصرَ فَاستَغفِرِ اللّهَ سَبعا وسَبعينَ مَرَّةً ؛ تَحُطُّ عَنكَ عَمَلَ سَبعٍ وسَبعينَ سَنَةً . (3)

الإمام الصادق عليه السلام :مَنِ استَغفَرَ اللّهَ عز و جل بَعدَ العَصرِ سَبعينَ مَرَّةً ، غَفَرَ اللّهُ لَهُ ذلِكَ اليَومَ سَبعَمِئَةِ ذَنبٍ ، فَإِن لَم يَكُن لَهُ فَلِأَبيهِ ، فَإِن لَم يَكُن لِأَبيهِ فَلِاُمِّهِ ، فَإِن لَم يَكُن لِاُمِّهِ فَلِأَخيهِ ، فَإِن لَم يَكُن لِأَخيهِ فَلِاُختِهِ ، فَإِن لَم يَكُن لِاُختِهِ فَلِلأَقرَبِ فَالأَقرَبِ . (4)

.


1- .جامع الأخبار : ص 147 ح 327 عن الإمام الصادق عن أبيه عن جدّه عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 86 ص 79 ح 5 .
2- .فلاح السائل : ص 355 ح 239 عن السكوني عن الإمام الصادق عن أبيه عليهماالسلام ، مصباح المتهجّد : ص 75 من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 91 ص 339 ح 25 .
3- .الأمالي للطوسي : ص 508 ح 1110 عن محمّد بن فضيل الصيرفي عن الإمام الرضا عن آبائه عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 77 ص 123 ح 26 .
4- .الأمالي للصدوق : ص 327 ح 386 عن سفيان بن خالد ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 89 ح 2248 ، فلاح السائل : ص 351 ح 235 وليس فيه ذيله من «فإن لم يكن له ...» ، بحار الأنوار : ج 86 ص 78 ح 2 .

ص: 165

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس بعد از نماز عصر ، هفتاد بار آمرزش بخواهد ، خداوند ، گناهان هفتاد سال او را مى آمرزد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس هر روز بعد از نماز عصر ، يك بار بگويد: «آمرزش مى طلبم از خدايى كه معبودى نيست ، جز او زنده جاويدان ، مهرگسترِ مهربان، خداوند شكوه و ارج . از او مى خواهم كه توبه مرا بپذيرد ؛ توبه بنده خوارِ خاكسارِ نادار بينواى مستمند بيچاره پناه خواهى را كه اختيار هيچ سود و زيانى ، و مرگ و زندگى و رستاخيزى را براى خود ندارد»، خداوند متعال ، به دو فرشته [ى متوكّل او] دستور دهد كه كارنامه او را، هر چه مى خواهد باشد [و هر اندازه آكَنده از گناه باشد]، پاره كنند.

امام على عليه السلام :مردى به پيامبرخدا گفت : اى پيامبر! به من عملى را بياموز كه هيچ چيز ميان آن و بهشت ، نتواند مانع شود. فرمود: «خشمگين مشو، از مردم چيزى مخواه، و براى مردم آن بپسند كه براى خويش مى پسندى» . گفت : باز هم بگو ، اى پيامبر خدا! فرمود: «نماز عصر را كه خواندى ، هفتاد و هفت بار از خدا آمرزش بخواه ، گناه هفتاد و هفت سال از تو مى ريزد» .

امام صادق عليه السلام :هر كس بعد از نماز عصر ، هفتاد بار از خداوند عز و جل آمرزش بخواهد ، خداوندْ در آن روز ، هفتصد گناه او را مى آمرزد، و اگر خودش اين اندازه گناه نداشته باشد، از گناهان پدرش مى آمرزد، و اگر پدرش گناهى نداشت ، از [گناه ]مادرش مى آمرزد، و اگر مادرش نداشت ، از [گناه] برادرش مى آمرزد، و اگر برادرش نداشت ، از [گناه] خواهرش مى آمرزد و اگر خواهرش گناهى نداشت ، از خويشانش، به ترتيب نزديك ترى به او مى آمرزد.

.

ص: 166

7 / 10عَقيبَ التَّسبيحِالكتاب«فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابَا» (1) . 2

راجع : الأعراف : 143 والأنبياء : 87.

الحديثرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن قالَ : «سُبحانَ اللّهِ وبِحَمدِهِ ، أستَغفِرُ اللّهَ وأتوبُ إلَيهِ» إلّا كُتِبَت كَما قالَها ، ثُمَّ عُلِّقَت بِالعَرشِ ، لا يَمحوها ذَنبٌ عَمِلَهُ صاحِبُها حَتّى يَلقَى اللّهَ ، وهِيَ مَختومَةٌ كَما قالَها . (2)

مسند ابن حنبل عن عبد اللّه بن مسعود :إنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله كانَ مِمّا يُكثِرُ أن يَقولَ : «سُبحانَكَ رَبَّنا وبِحَمدِكَ ، اللّهُمَّ اغفِر لي» . قالَ : فَلَمّا نَزَلَت : «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ» (3) قالَ : «سُبحانَكَ رَبَّنا وبِحَمدِكَ ، اللّهُمَّ اغفِر لي ، إنَّكَ أنتَ التَّوّابُ الرَّحيمُ» . (4)

.


1- .النصر : 3 .
2- .المعجم الكبير : ج 12 ص 135 ح 12799 عن ابن عبّاس ، كنز العمّال : ج 1 ص 482 ح 2108 .
3- .النصر : 1 .
4- .مسند ابن حنبل : ج 2 ص 43 ح 3719 ، المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 681 ح 1849 ، مسند أبي يعلى : ج 5 ص 109 ح 5208 كلاهما نحوه ، مسند الطيالسي : ص 45 ح 339 ، كنز العمّال : ج 2 ص 560 ح 4728 .

ص: 167

7 / 10 در پى تسبيح گفتن

7 / 10در پى تسبيح گفتنقرآن«پس پروردگارت را تسبيح و ستايش گوى، و از او آمرزش بخواه ، كه او توبه پذير است» . 1

ر . ك : اعراف: آيه 143 و انبيا : آيه 87 .

حديثپيامبرخدا صلى الله عليه و آله :هر كس بگويد: «پاكا خدا و ستايش ، او را! از خدا آمرزش مى خواهم و به سوى او ، توبه مى برم»، اين جمله اش عينا نوشته و بر عرش ، آويخته مى شود . هيچ گناهى كه گوينده اش مرتكب شود ، آن را از بين نمى برد تا آن كه خدا را ديدار كند، و آن نوشته ، همچنان سر به مُهر باشد.

مسند ابن حنبل_ به نقل از عبد اللّه بن مسعود _: از جمله اذكارى كه پيامبر صلى الله عليه و آله بسيار مى گفت، اين بود: «پاكا تو _ اى پروردگار ما _ و ستاش ، تو را. بار خدايا! مرا بيامرز». و چون «اذا جاء نصراللّه و الفتح» نازل شد، مى گفت: «پاكا تو _ اى پروردگار ما و ستايش ، تو را. بار خدايا! مرا بيامرز، كه تو توبه پذيرِ مهربانى».

.

ص: 168

صحيح البخاري عن عائشة :كانَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله يُكثِرُ أن يَقولَ في رُكوعِهِ وسُجودِهِ : «سُبحانَكَ اللّهُمَّ رَبَّنا وبِحَمدِكَ ، اللّهُمَّ اغفِر لي» ، يَتَأَوَّلُ القُرآنَ . (1)

صحيح مسلم عن عائشة :كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يُكثِرُ مِن قَولِ «سُبحانَ اللّهِ وبِحَمدِهِ ، أستَغفِرُ اللّهَ وأتوبُ إلَيهِ» . قالَت : فَقُلتُ : يا رَسولَ اللّهِ ، أراكَ تُكثِرُ مِن قَولِ «سُبحانَ اللّهِ وبِحَمدِهِ ، أستَغفِرُ اللّهَ وأتوبُ إلَيهِ ؟» . فَقالَ : خَبَّرَني رَبّي أنّي سَأَرى عَلامَةً في اُمَّتي ، فَإِذا رَأَيتُها أكثَرتُ مِن قَولِ : سُبحانَ اللّهِ وبِحَمدِهِ ، أستَغفِرُ اللّهَ وأتوبُ إلَيهِ ، فَقَد رَأَيتُها : «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ» فَتحُ مَكَّةَ ، «وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِى دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابَا» (2) . (3)

الإمام الصادق عليه السلام :مَن قالَ ثَلاثا : «سُبحانَ رَبِّيَ العَظيمِ وبِحَمدِهِ ، أستَغفِرُ اللّهَ رَبّي وأتوبُ إلَيهِ» قَرَعَتِ العَرشَ كَما تَقرَعُ السِّلسِلَةُ الطَّشتَ (4) . (5)

.


1- .صحيح البخاري : ج 1 ص 282 ح 784 ، صحيح مسلم : ج 1 ص 350 ح 217 ، سنن أبي داوود : ج 1 ص 232 ح 877 ، سنن ابن ماجة : ج 1 ص 287 ح 889 ، سنن النسائي : ج 2 ص 190 ، كنز العمّال : ج 8 ص 226 ح 22670 .
2- .النصر : 1 _ 3 .
3- .صحيح مسلم : ج 1 ص 351 ح 220 ، مسند ابن حنبل : ج 9 ص 277 ح 24120 ، مسند إسحاق بن راهويه : ج 3 ص 807 ح 1442 ، تفسير الطبري : ج 15 الجزء 30 ص 334 والثلاثة الأخيرة نحوه ، كنز العمّال : ج 2 ص 561 ح 4731 وراجع مجمع البيان : ج 10 ص 844 .
4- .الطّست : من آنية الصُّفر ، وحكي بالشين المعجمة وهي الطشت ، وهي الأصل (تاج العروس : ج 3 ص 90 «طست») .
5- .الزهد للحسين بن سعيد : ص 75 ح 202 عن إبراهيم بن عمر ، بحار الأنوار : ج 93 ص 282 ح 27 .

ص: 169

صحيح البخارى_ به نقل از عايشه _: پيامبر صلى الله عليه و آله در ركوع و سجودش بسيار مى گفت: «پاكا تو _ اى خدا ، اى پروردگار ما _ و ستايش ، تو را! بار خدايا! مرا بيامرز»، قرآن را تفسير و تأويل مى كرد. (1)

صحيح مسلم_ به نقل از عايشه _: پيامبر خدا ، جمله «پاكا خدا و ستايش ، او را! از خدا آمرزش مى خواهم و به درگاهش ، توبه مى كنم» را بسيار مى گفت. من گفتم: اى پيامبر خدا! مى بينم كه جمله «پاكا خدا و ستايش ، او را! از خدا آمرزش مى خواهم و به درگاه او توبه مى كنم» را بسيار مى گويى . فرمود: «پروردگارم به من خبر داد كه به زودى ، علامتى را در امّتم خواهم ديد و هرگاه آن را ديدم، جمله «پاكا خدا و ستايش ، او را! از خدا آمرزش مى خواهم و به درگاهش توبه مى برم» را بسيار گويم، و من ، آن را ديدم: «هرگاه يارى خدا و فتح ، فرا رسد» ، يعنى فتح مكّه . «و مردم را ديدى كه گروه گروه ، به دين خدا درمى آيند . پس پروردگارت را تسبيح و ستايش گوى و از او آمرزش بخواه ، كه او توبه پذير است» .

امام صادق عليه السلام :هر كس سه مرتبه بگويد: «پاكا پروردگار بزرگ من و ستايش ، او را! از پروردگارم _ اللّه _ آمرزش مى طلبم و به درگاهش توبه مى كنم» ، اين جمله ، عرش را به صدا در مى آورد ، همچنان كه با كوبيدن زنجير بر تَشت ، از آن صدا بر مى خيزد.

.


1- .يعنى پيامبر صلى الله عليه و آله با اين ذكر، در واقع، به اين فرمان خدا عمل مى كرد كه به او فرمود: «فسبّح بحمد ربّك و استغفره...» و مضمون آن را به نمايش گذارد .

ص: 170

الكافي عن هلقام بن أبي هلقام :أتَيتُ أبا إبراهيمَ عليه السلام فَقُلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداكَ ، عَلِّمني دُعاءً جامِعا لِلدُّنيا وَالآخِرَةِ وأوجِز . فَقالَ : قُل في دُبُرِ الفَجرِ إلى أن تَطلُعَ الشَّمسُ : سُبحانَ اللّهِ العَظيمِ وبِحَمدِهِ ، أستَغفِرُ اللّهَ وأسأَ لُهُ مِن فَضلِهِ . (1)

الإمام الباقر عليه السلام :الكَلِماتُ الَّتي تَلَقّاهُنَّ آدَمُ مِن رَبِّهِ فَتابَ عَلَيهِ (2) وهَدى ، قالَ : سُبحانَكَ اللّهُمَّ وبِحَمدِكَ إنّي عَمِلتُ سوءا وظَلَمتُ نَفسي فَاغفِر لي إنَّكَ خَيرُ الغافِرينَ ، اللّهُمَّ إنَّهُ لا إلهَ إلّا أنتَ سُبحانَكَ وبِحَمدِكَ ، إنّي عَمِلتُ سوءا وظَلَمتُ نَفسي ، فَاغفِر لي إنَّكَ أنتَ الغَفورُ الرَّحيمُ . (3)

عنه عليه السلام :مَن سَبَّحَ تَسبيحَ الزَّهراءِ عليهاالسلام ثُمَّ استَغفَرَ غُفِرَ لَهُ ، وهِيَ مِئَةٌ بِاللِّسانِ ، وألفٌ فِي الميزانِ ، وتَطرُدُ الشَّيطانَ ، وتُرضِي الرَّحمنَ . (4)

.


1- .الكافي : ج 2 ص 550 ح 12 ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 328 ح 962 ، المقنعة : ص 137 ، عدّة الداعي : ص 251 كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 86 ص 131 ح 7 .
2- .إشارة للآية 37 من سورة البقرة : «فَتَلَقَّى ءَادَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَ_تٍ فَتَابَ عَلَيْهِ» .
3- .تفسير العيّاشي : ج 1 ص 41 ح 25 عن محمّد بن مسلم ، الكافي : ج 8 ص 304 ح 472 عن كثير بن كلثمة عن أحدهما عليهماالسلام ، مجمع البيان : ج 1 ص 200 ، تفسير القمّي : ج 1 ص 44 عن أبان بن عثمان عن الإمام الصادق عليه السلام وكلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 95 ص 192 ح 21 .
4- .ثواب الأعمال : ص 196 ح 2 عن محمّد بن مسلم ، جامع الأخبار : ص 143 ح 307 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 332 ح 10 .

ص: 171

الكافى_ به نقل از هَلقام بن ابى هَلقام _: خدمت امام كاظم عليه السلام رسيدم و گفتم : فدايت شوم! به من دعايى كوتاه بياموز كه در برگيرنده [خير] دنيا و آخرت باشد. فرمود: «پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب بگو: پاكا خداى بزرگ و ستايش ، او را! از خدا آمرزش مى خواهم و از فضل او مى طلبم » .

امام باقر عليه السلام :آن سخنانى كه آدم عليه السلام از پروردگارش دريافت كرد و [به سبب آنها ]خدا ، توبه اش را پذيرفت و هدايتش كرد، اينهاست : «پاكا تو _ اى خدا _ و ستايش ، تو راست! من ، بد كردم و بر خويش ، ستم نمودم . پس مرا بيامرز ، كه تو بهترينِ آمرزندگانى. بار خدايا! معبودى جز تو نيست . پاكى تو و ستايش، تو راست . من ، بد كردم و بر خويش ، ستم نمودم . پس مرا بيامرز كه تو آمرزگارى مهربانى» .

امام باقر عليه السلام :هر كس تسبيحات زهرا عليهاالسلام را بگويد ، سپس طلبِ آمرزش كند ، آمرزيده مى شود. اين تسبيحات ، صد بار گفته مى شود ؛ امّا در ميزان [اعمال] ، هزار به شمار مى آيد و شيطان را مى راند و خداى مهربان را خشنود مى سازد.

.

ص: 172

7 / 11الحَجُّ وَالعُمرَةُرسول اللّه صلى الله عليه و آله :الحُجّاجُ وَالعُمّارُ وَفدُ اللّهِ ، إن دَعَوهُ أجابَهُم ، وإنِ استَغفَروهُ غَفَرَ لَهُم . (1)

7 / 12صَلاةُ الاِستِسقاءِالمعجم الكبير عن الشفاء بنت خلف :أنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله استَسقى يَومَ الجُمُعَةِ فِي المَسجِدِ ، ورَفَعَ يَدَيهِ وقالَ : «اِستَغفِروا رَبَّكُم إنَّهُ كانَ غَفّارا» وحَوَّلَ رِداءَهُ . (2)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :اللّهُمَّ صاحَت (3) بِلادُنا ، وَاغبَرَّت أرضُنا ، وهامَت دَوابُّنا ، اللّهُمَّ مُنزِلَ البَرَكاتِ مِن أماكِنِها ، وناشِرَ الرَّحمَةِ مِن مَعادِنِها بِالغَيثِ المُغيثِ ، أنتَ المُستَغفَرُ لِلآثامِ ، فَنَستَغفِرُكَ لِلجَمّاتِ (4) مِن ذُنوبنا ، ونَتوبُ إلَيكَ مِن عَظيمِ خَطايانا ، اللّهُمَّ أرسِلِ السَّماءَ عَلَينا مِدرارا ... . (5)

الإمام عليّ عليه السلام_ في خُطبَةِ صَلاةِ الاِستِسقاءِ _: يا مُعطِيَ الخَيراتِ مِن أماثِلِها ، ومُرسِلَ البَرَكاتِ مِن مَعادِنِها ، مِنكَ الغَيثُ المُغيثُ ، وأنتَ الغِياثُ المُستَغاثُ ، ونَحنُ الخاطِئونَ وأهلُ الذُّنوبِ ، وأنتَ المُستَغفَرُ الغَفّارُ ، نَستَغفِرُكَ لِلجَهالاتِ مِن ذُنوبِنا ، ونَتوبُ إلَيكَ مِن عَوامِّ خَطايانا ... . (6)

.


1- .سنن ابن ماجة : ج 2 ص 966 ح 2892 ، السنن الكبرى : ج 5 ص 430 ح 10388 ، المعجم الأوسط : ج 6 ص 247 ح 6311 كلّها عن أبي هريرة ، كنز العمّال : ج 5 ص 15 ح 11843 .
2- .المعجم الكبير : ج 24 ص 312 ح 787 .
3- .لعلّ الصواب : «انصاحت» ، قال الجرزي : وفي حديث الاستسقاء : «اللّهمّ انصاحت جبالنا» أي تشقّقت وجفّت لعدم المطر . يقال : صاحَهُ يصرحُهُ فهو مُنصاح ؛ إذا شقّهُ ، وصَوَّحَ النباتُ ؛ إذا يبس وانشقّ (النهاية : ج 3 ص 58 «صوح») .
4- .الجمُّ : الكثيرُ ، والجمّات جمع جَمَّة (مجمع البحرين : ج 1 ص 318 «جمم») .
5- .كنز العمّال : ج 7 ص 834 ح 21600 نقلاً عن الخطّابي في غريب الحديث وابن عساكر عن ابن عبّاس .
6- .تهذيب الأحكام : ج 3 ص 153 ح 328 ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 532 ح 1501 و ص 537 ح 1504 عن الإمام الحسين عليه السلام ، قرب الإسناد : ص 157 ح 576 عن أبي البختري وهب بن وهب القرشي عن الإمام الصادق عن أبيه عن جدّه عن الإمام الحسين عليهم السلام وكلّها نحوه ، مصباح المتهجّد : ص 528 ح 611 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 294 ح 2 .

ص: 173

7 / 11 حج و عمره
7 / 12 نماز باران

7 / 11حج و عمرهپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :حاجيان و عمره گزاران ، ميهمان خدا هستند. اگر او را بخوانند ، پاسخشان مى دهد، و اگر از او آمرزش بخواهند ، آنان را مى آمرزد.

7 / 12نماز بارانالمعجم الكبير_ به نقل از شفاء دختر خلف _: پيامبر صلى الله عليه و آله روز جمعه ، در مسجد ، نماز باران خواند و دستانش را [به آسمان] بلند كرد و گفت: «از پروردگارتان ، آمرزش بطلبيد كه او بسى آمرزنده است»، و عبايش را وارونه ساخت.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بار خدايا! آبادى هاى ما خشك شدند، و زمين هاى ما از گياه و علف ، تهى شدند ، و چارپايانمان ، تلف شدند. بار خدايا! اى فرو فرستنده بركت ها از جايگاه هايشان، و اى پخش كننده رحمت از معادن آنها با بارانِ يارى دهنده! تويى آن كه براى گناهان ، از او آمرزش مى خواهند . پس ما براى انبوه گناهانمان ، از تو آمرزش مى خواهيم و از خطاهاى بزرگمان ، به درگاهت توبه مى آوريم. بار خدايا! آسمان را بر ما پياپى فرو باران... .

امام على عليه السلام_ در خطبه نماز باران _: اى دهنده خيرات از بهترين راه هاى آن، و اى فرستنده بركت ها از معادن آن! باران كمك كننده ، از جانب توست، و تويى آن كمك رسانى كه از او كمك مى خواهند، و ما خطاكار و اهل گناهانيم. تويى آمرزنده اى كه از او آمرزش مى خواهند . براى گناهانى كه از روى نادانى مرتكب گشته ايم ، از تو آمرزش مى طلبيم، و از عموم خطاهايمان به درگاه تو ، توبه مى آوريم... .

.

ص: 174

راجع : المصباح للكفعمي : ص 548 والبلد الأمين : ص 166 .

7 / 13زِيارَةُ قَبرِ النَّبِيِّالكتاب«وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّ_لَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا» . (1)

الحديثالإمام عليّ عليه السلام :قَدِمَ عَلَينا أعرابِيٌّ بَعدَما دَفَنّا رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله بِثَلاثَةِ أيّامٍ ، فَرَمى بِنَفسِهِ عَلى قَبرِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، وحَثا عَلى رَأسِهِ مِن تُرابِهِ ؛ فَقالَ : قُلتَ يا رَسولَ اللّهِ فَسَمِعنا قَولَكَ ، وَوعَيتَ عَنِ اللّهِ فَوَعَينا عَنكَ ، وكانَ فيما أنزَلَ اللّهُ عَلَيكَ : «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّ_لَمُواْ أَنفُسَهُمْ» الآيَةَ ، وقَد ظَلَمتُ نَفسي ، وجِئتُكَ تَستَغفِرُ لي . فَنودِيَ مِنَ القَبرِ : إنَّهُ قَد غُفِرَ لَكَ . (2)

الإمام الصادق عليه السلام_ مِمّا أمَرَ بِهِ أن يُقالَ عِندَ قَبرِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله _: اللّهُمَّ إنَّكَ قُلتَ : «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّ_لَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا» ، وإنّي أتَيتُ نَبِيَّكَ مُستَغفِرا تائِبا مِن ذُنوبي ، وإنّي أتَوَجَّهُ بِكَ إلَى اللّهِ رَبّي ورَبِّكَ لِيَغفِرَ لي ذُنوبي . (3)

.


1- .النساء : 64 .
2- .تفسير القرطبي : ج 5 ص 265 عن أبي صادق ، كنز العمّال : ج 2 ص 386 ح 4322 ؛ المزار للشهيد الأوّل : ص 3 عن السّمعاني .
3- .الكافي : ج 4 ص 551 ح 1 ، تهذيب الأحكام : ج 6 ص 6 ح 8 ، كامل الزيارات : ص 50 ح 27 نحوه وكلّها عن معاوية بن عمّار ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 2 ص 567 ، مصباح المتهجّد : ص 710 كلاهما من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 100 ص 150 ح 17 .

ص: 175

7 / 13 زيارت قبر پيامبر صلى الله عليه و آله

ر . ك: المصباح ، كفعمى : ص 548، البلد الأمين : ص 166.

7 / 13زيارت قبر پيامبرقرآن«ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم ، مگر براى آن كه به فرمان خدا فرمانش برَند. اگر آنان ، آن گاه كه بر خود ستم كردند ، نزد تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پيامبر ، برايشان آمرزش مى خواست ، خداوند را توبه پذيرى مهربان مى يافتند» .

حديثامام على عليه السلام :سه روز پس از آن كه پيامبر خدا را به خاك سپرديم، باديه نشينى نزد ما [در مدينه ]آمد و خودش را روى قبر پيامبر خدا انداخت و از خاك آن ، بر سر خود ريخت و گفت: اى پيامبر خدا! تو گفتى و ما گفته تو را شنيديم. تو از خدا گرفتى و ما از تو گرفتيم. از چيزهايى كه خدا بر تو فرو فرستاد ، اين است: «و اگر آن گاه كه به خود ، ستم كردند...» ، و من به خود ، ستم كرده ام و نزد تو آمده ام تا كه برايم طلبِ آمرزش كنى. در اين هنگام از قبر صدايى آمد كه: «آمرزيده شدى».

امام صادق عليه السلام_ از چيزهايى كه فرمود در كنار قبر پيامبر صلى الله عليه و آله خوانده شود _: بار خدايا! تو فرموده اى: «اگر آنها آن گاه كه به خود ستم كردند ، نزد تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پيامبر صلى الله عليه و آله برايشان آمرزش مى طلبيد، بى گمان ، خدا را توبه پذيرى مهربان مى يافتند» ، و من ، نزد پيامبرت آمده ام و از گناهان خويش ، آمرزش مى خواهم و توبه مى كنم . من به واسطه تو ، به خدا _ كه پروردگار من و توست _ ، رو مى آورم تا گناهان مرا بيامرزد» .

.

ص: 176

7 / 14طَوافُ البَيتِكنز العمّال عن عبد الأعلى التميمي :قالَت خَديجَةُ بِنتُ خُوَيلِدٍ : يا رَسولَ اللّهِ ، ما أقولُ وأنَا أطوفُ بِالبَيتِ ؟ قالَ : قولي : اللّهُمَّ اغفِر لي ذُنوبي وخَطايايَ ، وعَمدي وإسرافي في أمري ، إنَّكَ إن لا تَغفِر لي تُهلِكني . (1)

7 / 15الإِفاضَةُ مِن عَرَفاتٍ إلَى المَشعَرِالكتاب«ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» . (2)

الحديثالإمام الصادق عليه السلام :إذا غَرَبَتِ الشَّمسُ فَأَفِض مَعَ النّاسِ وعَلَيكَ السَّكينَةُ وَالوَقارُ ، وأفِض بِالاِستِغفارِ ، فَإِنَّ اللّهَ عز و جل يَقولُ : «ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» . (3)

.


1- .كنز العمّال : ج 5 ص 57 ح 12033 نقلاً عن شعب الإيمان عن عبد الأعلى التميمي .
2- .البقرة : 199 .
3- .الكافي : ج 4 ص 467 ح 2 ، تهذيب الأحكام : ج 5 ص 187 ح 623 كلاهما عن معاوية بن عمّار ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 2 ص 543 من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 321 كلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 99 ص 269 ح 15 .

ص: 177

7 / 14 طواف خانه خدا
7 / 15 كوچيدن از عرفات به مشعر

7 / 14طواف خانه خداكنز العمّال_ به نقل از عبد الأعلى تميمى _: خديجه دختر خُوَيلِد گفت : اى پيامبر خدا! هنگامى كه طواف خانه خدا مى كنم ، چه بگويم؟ فرمود: «بگو: بار خدايا! گناهان و خطاهاى مرا و بدى هايى را كه به عمد از من ، سر زده است ، و زياده روى ام در كارم را بيامرز، كه اگر تو مرا نيامرزى ، مرا هلاك كرده اى (/گناهان و... مرا به هلاكت مى افكنند) » .

7 / 15كوچيدن از عرفات به مشعرقرآن«پس از همان جا كه مردم روانه مى شوند ، شما نيز روانه شويد و از خدا آمرزش بخواهيد ، كه خدا آمرزگارى مهربان است» .

حديثامام صادق عليه السلام :چون خورشيد ، غروب كرد ، با مردم روانه شو و آرامش و وقار داشته باش، و با آمرزش خواهى روانه شو؛ زيرا خداوند عز و جل مى فرمايد: «سپس، از همان جا كه مردمان روانه مى شوند ، روانه شويد و از خدا آمرزش بخواهيد ، كه خدا آمرزگارى مهربان است» .

.

ص: 178

7 / 16الإِفاضَةُ مِنَ المَشعَرِ إلى مِنىًالإمام الصادق عليه السلام_ في ذِكرِ الإِفاضَةِ مِنَ المَشعَرِ _: كانَ أهلُ الجاهِلِيَّةِ يَقولونَ : أشرِق ثَبيرُ _ يَعنونَ الشَّمسَ _ كَيما نُغيرَ . (1) وإنَّما أفاضَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله خِلافَ أهلِ الجاهِلِيَّةِ ، كانوا يُفيضونَ بِإِيجافِ الخَيلِ وإيضاعِ الإِبِلِ ، فَأَفاضَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله خِلافَ ذلِكَ ؛ بِالسَّكينَةِ وَالوَقارِ وَالدَّعَةِ ، فَأَفِض بِذِكرِ اللّهِ وَالاِستِغفارِ ، وحَرِّك بِهِ لِسانَكَ . (2)

.


1- .في المصدر : «تغير» ، والصواب ما أثبتناه كما في علل الشرائع .
2- .تهذيب الأحكام : ج 5 ص 192 ح 637 ، علل الشرائع : ص 444 ح 1 نحوه وكلاهما عن معاوية بن عمّار ، بحار الأنوار : ج 99 ص 267 ح 5 .

ص: 179

7 / 16 كوچيدن از مشعر به مِنا

7 / 16كوچيدن از مشعر به مِناامام صادق عليه السلام_ در بيان كوچيدن از مشعر _: مردم جاهليت مى گفتند: «طلوع كن ، اى ثَبير (يعنى خورشيد) تا [به سوى مِنا و قربانگاه ]بشتابيم» ؛ امّا پيامبر خدا ، بر خلاف [شيوه] مردم جاهليت ، ره سپار مى شد. آنها با دوانيدن اسب ها و شتاباندن شترها [به سرعت ]حركت مى كردند ، و پيامبر خدا ، بر خلاف اين شيوه، با آرامش و وقار و طمأنينه ، ره سپار مى شد. پس تو نيز با ياد كردن از خدا و آمرزش خواهى، روانه شو و پيوسته ، اين اذكار را بر زبان جارى كن.

.

ص: 180

الفَصلُ الثّامِنُ : الاستغفار للآخرين8 / 1مَن يَنبَغِي الاِستِغفارُ لَهُأ _ الوالِدانِالكتاب«رَبَّنَا اغْفِرْ لِى وَ لِوَ لِدَىَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ» . (1)

«رَّبِّ اغْفِرْ لِى وَ لِوَ لِدَىَّ وَ لِمَن دَخَلَ بَيْتِىَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَ_تِ» . (2)

الحديثرسول اللّه صلى الله عليه و آله :اِستِغفارُ الوَلَدِ لِأَبيهِ مِن بَعدِ المَوتِ مِنَ البِرِّ . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ الرَّجُلَ لَتُرفَعُ دَرَجَتُهُ فِي الجَنَّةِ فَيَقولُ : أنّى هذا ؟ فَيُقالُ : بِاستِغفارِ وَلَدِكَ لَكَ . (4)

.


1- .إبراهيم : 41 .
2- .نوح : 28 .
3- .كنز العمّال : ج 16 ص 463 ح 45449 نقلاً عن ابن النجّار عن أبي اُسيد مالك بن زرارة .
4- .سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1207 ح 3660 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 584 ح 10615 ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 3 ص 261 ح 5 كلاهما نحوه و ج 7 ص 120 ح 3 كلّها عن أبي هريرة .

ص: 181

فصل هشتم: آمرزش خواهى براى ديگران

8 / 1 كسانى كه بايد برايشان ، آمرزش خواست
الف _ پدر و مادر

فصل هشتم: آمرزش خواهى براى ديگران8 / 1كسانى كه بايد برايشان ، آمرزش خواستالف _ پدر و مادرقرآن«اى پروردگار ما! مرا و پدر و مادرم را و مؤمنان را در آن روز كه حساب برپا مى شود، بيامرز» .

«اى پروردگار من! مرا ، و پدر و مادرم را ، و هر مؤمنى را كه به سرايم درآيد ، و مردان و زنان باايمان را بيامرز» .

حديثپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آمرزش خواهى فرزند براى پدرش پس از مرگ او ، از [مصاديق ]نيكى [به والدين ]است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بر درجه شخص در بهشت افزوده مى شود و او مى گويد: اين ، از كجا آمد؟ به او گفته مى شود: «از آمرزش خواهى فرزندت براى تو».

.

ص: 182

عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ الرَّجُلَ يَموتُ والِداهُ أو أحَدُهُما ، وإنَّهُ لَعاقٌّ لَهُما ، فَلا يَزالُ يَدعو لَهُما ، ويَستَغفِرُ لَهُما ، حَتّى يَكتُبَهُ اللّهُ بَرّا . (1)

المعجم الكبير عن أبي كاهل :قالَ لي رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : . . . اِعلَمَنَّ يا أبا كاهِلٍ ؛ أنَّهُ مَن بَرَّ والِدَيهِ حَيّا ومَيِّتا كانَ حَقّا عَلَى اللّهِ أن يُرضِيَهُ يَومَ القِيامَةِ . قالَ : قُلتُ : كَيفَ يَبَرُّ والِدَيهِ إذا كانا مَيِّتَينِ ؟ قالَ : بِرُّهُما أن يَستَغفِرَ لِوالِدَيهِ ، ولا يَسُبَّ والِدَي أحَدٍ فَيَسُبَّ والِدَيهِ . (2)

الإمام الباقر عليه السلام :إنَّ العَبدَ لَيَكونُ بارّا بِوالِدَيهِ في حَياتِهِما ، ثُمَّ يَموتانِ فَلا يَقضي عَنهُما دُيونَهُما ، ولا يَستَغفِرُ لَهُما ، فَيَكتُبُهُ اللّهُ عاقّا . وإنَّهُ لَيَكونُ عاقّا لَهُما في حَياتِهِما ، غَيرَ بارٍّ بِهِما ، فَإِذا ماتا قَضى دَينَهُما وَاستَغفَرَ لَهُما ، فَيَكتُبُهُ اللّهُ عز و جل بارّا . (3)

الإمام الصادق عليه السلام :ميراثُ اللّهِ مِن عَبدِهِ المُؤمِنِ ، الوَلَدُ الصّالِحُ يَستَغفِرُ لَهُ . (4)

ب _ المُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُالكتاب«فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَ_هَ إِلَا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَ_تِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ» . (5)

.


1- .كنز العمّال : ج 16 ص 477 ح 45534 نقلاً عن ابن عساكر عن أنس .
2- .المعجم الكبير : ج 18 ص 362 ح 928 .
3- .الكافي : ج 2 ص 163 ح 21 ، الزهد للحسين بن سعيد : ص 33 ح 87 كلاهما عن محمّد بن مسلم ، بحار الأنوار : ج 74 ص 81 ح 84 .
4- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 3 ص 481 ح 4689 ، مكارم الأخلاق : ج 1 ص 471 ح 1610 ، بحار الأنوار : ج 104 ص 90 ح 2 .
5- .محمّد : 19 .

ص: 183

ب _ مردان و زنان مؤمن

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :انسان، پدر و مادرش يا يكى از آن دو مى ميرد و او نسبت به آنان ، نافرمان و بدرفتار بوده است ؛ ولى پيوسته ، برايشان دعا مى كند و آمرزش مى طلبد تا آن كه خداوند ، او را نيكوكار مى نويسد.

المعجم الكبير_ به نقل از ابو كاهل _: پيامبر خدا به من فرمود : «... بدان _ اى ابو كاهل _ كه هر كس به پدر و مادرش، زنده باشند يا مُرده، نيكى كند ، بر خداست كه در روز قيامت ، او را خشنود سازد. من گفتم : چگونه به پدر و مادرش كه مُرده اند ، نيكى كند؟ فرمود: «نيكى كردن به آنها به اين است كه براى پدر و مادرش ، طلبِ آمرزش كند، و [نيز] به پدر و مادر كسى ناسزا نگويد تا او به پدر و مادرش ناسزا گويد».

امام باقر عليه السلام :بنده ، در زمان حيات پدر و مادرش ، با آنان خوش رفتار است ؛ امّا چون مى ميرند ، نه ديون آن دو را مى پردازد و نه برايشان آمرزش مى طلبد . پس خداوند ، او را بدرفتار و نافرمان مى نويسد، و [برعكس ]در زمان حياتشان ، نسبت به آن دو نافرمان و بدرفتار است و به آنان ، نيكى نمى كند ؛ ولى چون از دنيا رفتند ، دَين آنها را ادا مى كند و برايشان ، آمرزش مى طلبد . پس خداوند عز و جل او را نيكوكار [به والدين ]مى نويسد.

امام صادق عليه السلام :ميراث خدا از بنده مؤمنش، فرزند شايسته اى است كه براى او آمرزش مى طلبد.

ب _ مردان و زنان مؤمنقرآن«پس بدان كه معبودى جز خدا نيست ، و براى گناهت و براى مردان و زنان باايمان ، طلب آمرزش كن ، و خدا ، فرجام و مآل شما را مى داند» .

.

ص: 184

«رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَ لِاءِخْوَ نِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْاءِيمَ_نِ» . (1)

الحديثرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَنِ استَغفَرَ لِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ ، كَتَبَ اللّهُ لَهُ بِكُلِّ مُؤمِنٍ ومُؤمِنَةٍ حَسَنَةً . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :ما مِن مُؤمِنٍ أو مُؤمِنَةٍ مَضى مِن أوَّلِ الدَّهرِ ، أو هُوَ آتٍ إلى يَومِ القِيامَةِ ، إلّا وهُم شُفَعاءُ لِمَن يَقولُ في دُعائِهِ : اللّهُمَّ اغفِر لِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ . وإنَّ العَبدَ لَيُؤمَرُ بِهِ إِلَى النّارِ يَومَ القِيامَةِ فَيُسحَبُ ، فَيَقولُ المُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ : يا رَبَّنا هذَا الَّذي كانَ يَدعو لَنا فَشَفِّعنا فيهِ ، فَيُشَفِّعُهُمُ اللّهُ فيهِ فَيَنجو . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن لَم يَكُن عِندَهُ مالٌ يَتَصَدَّقُ بِهِ ، فَليَستَغفِر لِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ ، فَإِنَّها صَدَقَةٌ . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :مَنِ استَغفَرَ لِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ كُلَّ يَومٍ سَبعا وعِشرينَ مَرَّةً ، كانَ مِنَ الَّذينَ يُستَجابُ لَهُم ، ويُرزَقُ بِهِم أهلُ الأَرضِ . (5)

الإمام الصادق عليه السلام :مَن قالَ كُلَّ يَومٍ خَمسا وعِشرينَ مَرَّةً : «اللّهُمَّ اغفِر لِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ ، وَالمُسلِمينَ وَالمُسلِماتِ» كَتَبَ اللّهُ لَهُ بِعَدَدِ كُلِّ مُؤمِنٍ مَضى ، وكُلِّ مُؤمِنٍ ومُؤمِنَةٍ بَقِيَ إلى يَومِ القِيامَةِ حَسَنَةً ، ومَحا عَنهُ سَيِّئَةً ، ورَفَعَ لَهُ دَرَجَةً . (6)

.


1- .الحشر : 10 .
2- .مسند الشاميّين : ج 3 ص 234 ح 2155 عن عبادة بن الصامت ، كنز العمّال : ج 1 ص 475 ح 2067 .
3- .الأمالي للصدوق : ص 541 ح 724 عن الحسين بن علوان عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، ثواب الأعمال : ص 194 ح 4 عن محمّد بن حمّاد الحارثي عن الإمام الصادق عن أبيه عليهماالسلام عنه صلى الله عليه و آله نحوه ، روضة الواعظين : ص 359 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 385 ح 10 .
4- .المعجم الأوسط : ج 3 ص 128 ح 2693 ، الدعاء للطبراني : ص 519 ح 1849 كلاهما عن أبي هريرة .
5- .كنز العمّال : ج 1 ص 476 ح 2068 نقلاً عن المعجم الكبير عن أبي الدرداء .
6- .ثواب الأعمال : ص 194 ح 3 ، الأمالي للطوسي : ص 424 ح 949 ، الأمالي للصدوق : ص 462 ح 617 كلّها عن عبد اللّه بن سنان ، روضة الواعظين : ص 358 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 386 ح 14 .

ص: 185

«اى پروردگار ما! ما را و برادران ما را كه پيش از ما ايمان آوردند ، بيامرز» .

حديثپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس براى مردان و زنان مؤمن ، آمرزش بخواهد ، خداوندْ به ازاى هر مرد و زن مؤمنى ، يك كار نيك برايش مى نويسد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر مرد يا زن مؤمنى كه از اوّل روزگار بوده يا تا روز قيامت خواهد آمد ، براى كسى كه در دعايش بگويد: «بار خدايا! مردان و زنان مؤمن را بيامرز»، شفاعت خواهند كرد. در روز قيامت، فرمان داده مى شود كه فلان بنده را به سوى آتش ببرند و او را كِشانْ كِشان مى برند . در اين هنگام ، مردان و زنان مؤمن مى گويند: «پروردگارا! اين ، كسى است كه براى ما دعا مى كرد . پس شفاعت مارا در باره او بپذير» ، و خداوند ، شفاعت آنان را در حقّ او مى پذيرد و او نجات مى يابد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس مالى ندارد كه صدقه بدهد، براى مردان و زنان ، آمرزش بخواهد؛ زيرا اين كار، خود، صدقه است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس روزى بيست و هفت بار براى مؤمنين و مؤمنان ، طلب آمرزش كند ، از كسانى است كه دعايشان مستجاب مى گردد و به سبب آنان ، زمينيان ، روزى داده مى شوند.

امام صادق عليه السلام :هر كس روزى بيست و پنج مرتبه بگويد: «بار خدايا! مردان و زنان باايمان و مردان و زنان مسلمان را بيامرز» ، خداوند ، به عدد هر مرد مؤمنى كه درگذشته است، و به شمارِ هر مرد و زن مؤمنى كه تا روز قيامت مى آيد ، يك كار نيك برايش مى نويسد و يك گناه ، از او پاك كند و يك درجه او را بالا مى برد» .

.

ص: 186

عنه عليه السلام :إذا قالَ الرَّجُلُ : «اللّهُمَّ اغفِر لِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ ، وَالمُسلِمينَ وَالمُسلِماتِ ، الأَحياءِ مِنهُم وجَميعِ الأَمواتِ» رَدَّ اللّهُ عَلَيهِ بِعَدَدِ مَن مَضى ومَن بَقِيَ مِن كُلِّ إنسانٍ دَعوَةً . (1)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :ما مِن مُسلِمٍ يَدعو لِأَخيهِ بِظَهرِ الغَيبِ فَيَقولُ : «اللّهُمَّ ، أخي فُلانٌ فَاغفِر لَهُ» إلّا قالَتِ المَلائِكَةُ : آمينَ ، ولَكَ بِمِثلٍ . (2)

الإمام الصادق عليه السلام :يَنبَغي لِلإِمامِ الَّذي يَخطُبُ النّاسَ يَومَ الجُمُعَةِ أن ... يُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ، وعَلى أئِمَّةِ المُسلِمينَ ، ويَستَغفِرَ لِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ . (3)

ج _ المُذنِبُرسول اللّه صلى الله عليه و آله :يَلزَمُ الحَقُّ لِاُمَّتي في أربَعٍ : يُحِبّونَ التّائِبَ ، ويَرحَمونَ الضَّعيفَ ، ويُعينونَ المُحسِنَ ، ويَستَغفِرونَ لِلمُذنِبِ . (4)

المعجم الأوسط عن ابن عمر :كُنّا نُمسِكُ عَنِ الاِستِغفارِ لِأَهلِ الكَبائِرِ ، حَتّى سَمِعنا نَبِيَّنا صلى الله عليه و آله يَقولُ : إنِّي ادَّخَرتُ شَفاعَتي لِأَهلِ الكَبائِرِ مِن اُمَّتي يَومَ القِيامَةِ ، فَأَمسَكنا عَن كَثيرٍ مِمّا كانَ في أنفُسِنا ، ورَجَونا لَهُم . (5)

الإمام الصادق عليه السلام :مَنِ اطَّلَعَ مِن مُؤمِنٍ عَلى ذَنبٍ أو سَيِّئَةٍ ، فَأَفشى ذلِكَ عَلَيهِ ولَم يَكتُمها ، ولَم يَستَغفِرِ اللّهَ لَهُ ، كانَ عِندَ اللّهِ كَعامِلِها ، وعَلَيهِ وِزرُ ذلِكَ الَّذي أفشاهُ عَلَيهِ ، وكانَ مَغفورا لِعامِلِها ، وكانَ عِقابُهُ ما أفشى عَلَيهِ فِي الدُّنيا ، مَستورٌ عَلَيهِ فِي الآخِرَةِ ، ثُمَّ يَجِدُ اللّهَ أكرَمَ مِن أن يُثَنِّيَ عَلَيهِ عِقابا فِي الآخِرَةِ . (6)

.


1- .فلاح السائل : ص 110 ح 50 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 391 ح 24 .
2- .تاريخ دمشق : ج 25 ص 126 عن أبي الدرداء ، كنز العمّال : ج 2 ص 110 ح 3386 نقلاً عن المعجم الكبير عن أبي الدرداء .
3- .الكافي : ج 3 ص 421 ح 1 ، تهذيب الأحكام : ج 3 ص 243 ح 655 كلاهما عن سماعة ، وسائل الشيعة : ج 5 ص 38 ح 9532 .
4- .الخصال : ص 239 ح 88 عن عبد اللّه بن سنان عن الإمام الصادق عليه السلام ، مشكاة الأنوار : ص 263 ح 780 عن الإمام الصادق عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 384 ح 7 .
5- .المعجم الأوسط : ج 6 ص 106 ح 5942 ، تفسير ابن كثير : ج 2 ص 290 نحوه .
6- .الاختصاص : ص 32 ، بحار الأنوار : ج 75 ص 216 ح 16 .

ص: 187

ج _ گنهكار

امام صادق عليه السلام :هرگاه شخصى بگويد: «بار خدايا! مردان و زنان مؤمن و مردان و زنان مسلمان، زندگانشان و همه مُردگانشان را بيامرز» ، خداوندْ به شمارِ هر انسانى كه درگذشته و هر انسانى كه باقى است ، يك دعا به او برمى گردانَد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ مسلمانى نيست كه پشتِ سر برادرش براى او دعا كند و بگويد: «بار خدايا! برادرم فلانى را بيامرز» ، مگر آن كه فرشتگان مى گويند: «آمين! و تو را نيز چنان باد!».

امام صادق عليه السلام :شايسته است امامى كه در روز جمعه براى مردم ، خطبه [ى نماز ]مى خواند... بر محمّد و بر پيشوايان مسلمانان ، درود بفرستد و براى مردان و زنان مؤمن ، طلب آمرزش كند.

ج _ گنهكارپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در باره چهار گروه ، وظايفى بر عهده امّت من است: توبه كننده را دوست بدارند، به ناتوان [و فقير ]رحم كنند، به نيكوكارْ كمك رسانند، و براى گنهكارْ آمرزش بخواهند.

المعجم الأوسط_ به نقل از ابن عمر _: ما از آمرزش خواهى براى مرتكبان گناهانِ كبيره ، خوددارى مى كرديم تا آن كه شنيديم پيامبرمان صلى الله عليه و آله مى فرمايد: «من شفاعتم را براى مرتكبانِ گناهانِ كبيره از امّتم در روز قيامت ، اندوخته ام . لذا بسيارى از چيزهايى را كه در دل هاى ما بود ، كنار نهاديم، و به [آمرزش] آنان ، اميدوار شديم» .

امام صادق عليه السلام :هر كس بر گناهى يا بدى اى از مؤمنى مطّلع شود و آن را فاش سازد و پوشيده اش ندارد و براى او از خدا طلب آمرزش نكند، در نزد خدا ، چون كننده آن گناه يا بدى است، و گناه چيزى كه فاش ساخته است ، بر گردن اوست و آن مؤمن ، آمرزيده مى شود، و كيفرش ، همان فاش شدن [و بى آبرو شدن او ]در دنياست، و در آخرت ، بر او پوشيده مى شود، و خداوند را بزرگوارتر از آن مى يابد كه دوباره ، در آخرت هم او را كيفر دهد.

.

ص: 188

د _ المُغتابُالإمام الصادق عليه السلام :سُئِلَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله : ما كَفّارَةُ الاِغتِيابِ ؟ قالَ : تَستَغفِرُ اللّهَ لِمَنِ اغتَبتَهُ كُلَّما ذَكَرتَهُ . (1)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :كَفّارَةُ الاِغتِيابِ أن تَستَغفِرَ لِمَنِ اغتَبتَهُ . (2)

ه _ المُحتَضَرُ وَالمَيِّتُمسند ابن حنبل عن أبي سعيد الخدري :لَمّا قَدِمَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله كُنّا نُؤذِنُهُ (3) لِمَن حَضَرَ مِن مَوتانا ، فَيَأتيهِ قَبلَ أن يَموتَ ، فَيَحضُرُهُ ويَستَغفِرُ لَهُ ويَنتَظِرُ مَوتَهُ . قالَ : فَكانَ ذلِكَ رُبَّما حَبَسَهُ الحَبسَ الطَّويلَ ، فَشَقَّ عَلَيهِ ، قالَ : فَقُلنا : إنَّهُ أرفَقُ بِرَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ألّا نُؤذِنَهُ بِالمَيِّتِ حَتّى يَموتَ ، قالَ : فَكُنّا إذا ماتَ مِنَّا المَيِّتُ آذَنّاهُ بِهِ ، فَجاءَ في أهلِهِ فَاستَغفَرَ لَهُ ، وصَلّى عَلَيهِ ، ثُمَّ إن بَدا لَهُ أن يَشهَدَهُ انتَظَرَ شُهودَهُ ، وإن بَدا لَهُ أن يَنصَرِفَ انصَرَفَ . قالَ : فَكُنّا عَلى ذلِكَ طَبَقَةً اُخرى ، قالَ فَقُلنا : إنَّهُ أرفَقُ بِرَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله أن نَحمِلَ مَوتانا إلى بَيتِهِ ، ولا نُشخِصَهُ ولا نُعَنّيهِ . قالَ : فَفَعَلنا ذلِكَ فَكانَ الأَمرُ . (4)

.


1- .الكافي : ج 2 ص 357 ح 4 ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 3 ص 377 ح 4327 كلاهما عن حفص بن عمر ، بحار الأنوار : ج 75 ص 241 ح 4 .
2- .الأمالي للمفيد : ص 172 ح 7 ، الأمالي للطوسي : ص 192 ح 325 كلاهما عن أنس ، بحار الأنوار : ج 75 ص 253 ح 29 ؛ تاريخ بغداد : ج 7 ص 303 عن أنس ، كنز العمّال : ج 3 ص 593 ح 8063 .
3- .آذنتهُ إيذانا : أعلمته (المصباح المنير : ص 10 «أذن») .
4- .مسند ابن حنبل : ج 4 ص 132 ح 11628 ، صحيح ابن حبّان : ج 7 ص 275 ح 3006 نحوه .

ص: 189

د _ غيبت شونده:
ه_ شخصِ در حال مرگ و مُرده

د _ غيبت شونده:امام صادق عليه السلام :از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيده شد: كفّاره غيبت كردن چيست؟ فرمود: «اين كه هر زمان به ياد شخصى كه از او غيبت كرده اى ، افتادى، از خداوند برايش طلب آمرزش كنى» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :كفّاره غيبت ، اين است كه براى شخصى كه از او غيبت كرده اى ، طلب آمرزش كنى.

ه_ شخصِ در حال مرگ و مُردهمسند ابن حنبل_ به نقل از ابوسعيد خُدرى _: زمانى كه پيامبر خدا [به مدينه ]آمد ، هرگاه كسى از ما مرگش فرا مى رسيد ، به اطّلاع ايشان مى رسانديم و ايشان ، پيش از اين كه آن شخص از دنيا برود، مى آمد و بر بالين او حاضر مى شد و برايش طلب آمرزش مى كرد و منتظر مى ماند تا از دنيا برود. امّا اين كار ، گاه پيامبر صلى الله عليه و آله را مدّتى طولانى نگه مى داشت و ايشان ، به زحمت مى افتاد. لذا به خاطر رعايت حال پيامبر صلى الله عليه و آله گفتيم كه بهتر است به ايشان اطّلاع ندهيم تا زمانى كه محتضر از دنيا برود. بنا بر اين، طرف كه از دنيا مى رفت ، آن را به اطّلاع ايشان مى رسانديم و پيامبر صلى الله عليه و آله به نزد خانواده او مى آمد و براى درگذشته ، طلب آمرزش مى كرد و بر او نماز مى خواند. سپس اگر صلاح مى ديد كه در تشييع او شركت كند ، منتظر تشييعش مى ماند ؛ و گرنه مى رفت. مدّتى هم بر اين روال گذشت . سپس گفتيم كه بهتر است براى رعايت حال پيامبر خدا، ما مُرده هايمان را به خانه پيامبر ببريم و ايشان را به خانه شخص مُرده نكشانيم و باعث زحمت پيامبر خدا نشويم. اين كار را كرديم و از آن پس ، چنين مرسوم شد.

.

ص: 190

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَا المَيِّتُ في قَبرِهِ إلّا يُشبِهُ الغَريقَ المُتَهَوِّبَ (1) ، يَنتَظِرُ دَعوَةً مِن أبٍ أو اُمٍّ أو وَلَدٍ أو صَديقٍ ثِقَةٍ ، فَإِذا لَحِقَتهُ كانَت أحَبَّ إلَيهِ مِنَ الدُّنيا وما فيها . وإنَّ اللّهَ عز و جل لَيُدخِلُ عَلى أهلِ القُبورِ مِن دُعاءِ أهلِ الوُدِّ أمثالَ الجِبالِ ، وإنَّ هَدِيَّةَ الأَحياءِ لِلأَمواتِ الاِستِغفارُ لَهُم ، وَالصَّدَقَةُ عَنهُم . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ أوَّلَ ما يُبَشَّرُ بِهِ المُؤمِنُ أن يُقالَ لَهُ : قَدِمتَ خَيرَ مَقدَمٍ ، قَد غَفَرَ اللّهُ لِمَن شَيَّعَكَ ، وَاستَجابَ لِمَنِ استَغفَرَ لَكَ ، وقَبِلَ مِمَّن شَهِدَ لَكَ . (3)

سنن أبي داوود عن عثمان بن عفّان :كانَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله إذا فَرَغَ مِن دَفنِ المَيِّتِ ، وَقَفَ عَلَيهِ فَقالَ : اِستَغفِروا لِأَخيكُم وسَلوا لَهُ بِالتَّثبيتِ ؛ فَإِنَّهُ الآنَ يُسأَلُ . (4)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :ما صَلّى ثَلاثَةُ صُفوفٍ مِنَ المُسلِمينَ عَلى رَجُلٍ مُسلِمٍ ، يَستَغفِرونَ لَهُ ، إلّا أوجَبَ (5) . (6)

عنه صلى الله عليه و آله_ إنَّهُ كانَ يَخرُجُ إلَى البَقيعِ لَيلاً ، فَيَقولُ _: السَّلامُ عَلَيكُم دارَ قَومٍ مُؤمِنينَ ! وآتاكُم ما توعَدونَ غَدا مُؤَجَّلونَ ، وإنّا إن شاءَ اللّهُ بِكُم لاحِقونَ ، اللّهُمَّ اغفِر لِأَهلِ بَقيعِ الغَرقَدِ . (7)

.


1- .الهوبُ : البُعد . ويُقال : تركته في هوبٍ دابرٍ ، أي : بحيث لا يُدرى أين هو (تاج العروس : ج 2 ص 498 «هوب») .
2- .الفردوس : ج 4 ص 103 ح 6323 عن ابن عبّاس ، كنز العمّال : ج 15 ص 694 ح 42783 .
3- .فلاح السائل : ص 169 ح 81 ، بحار الأنوار : ج 82 ص 51 ح 41 ؛ المصنّف لابن أبي شيبة : ج 8 ص 361 ح 313 عن الطيّب المبارك نحوه ، كنز العمّال : ج 15 ص 596 ح 42355 .
4- .سنن أبي داوود : ج 3 ص 215 ح 3221 ، السنن الكبرى : ج 4 ص 93 ح 7064 ، تفسير ابن كثير : ج 4 ص 135 ، كنز العمّال : ج 7 ص 158 ح 18514 .
5- .يقال : أوجَبَ الرَّجُلُ إذا فَعَلَ فعلاً وجبت له به الجنّة أو النار (النهاية : ج 5 ص 153 «وجب») .
6- .السنن الكبرى : ج 4 ص 48 ح 6905 ، تاريخ دمشق : ج 56 ص 511 ح 11896 كلاهما عن مالك بن هبيرة ، كنز العمّال : ج 15 ص 588 ح 42308 وراجع مسند أبي يعلى : ج 6 ص 206 ح 6796 .
7- .صحيح مسلم : ج 2 ص 669 ح 102 ، سنن النسائي : ج 4 ص 94 ، صحيح ابن حبّان : ج 7 ص 444 ح 3172 كلاهما نحوه ، السنن الكبرى : ج 4 ص 132 ح 7210 كلّها عن عائشة ، كنز العمّال : ج 15 ص 648 ح 42562 .

ص: 191

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :مُرده در گور خود ، به سانِ شخص غرق شده و دور افتاده است. چشم به راه دعايى از جانب پدر يا مادر يا فرزند يا يك دوست صميمى است . هرگاه چنين دعايى به او برسد ، برايش از دنيا و آنچه در دنياست ، دوست داشتنى تر است. خداوند عز و جل، بر اثر دعاى عزيزان و دوستان، [بخشش ها و ثواب هايى] به اندازه كوه ها بر اهل قبور وارد مى كند، و هديه زندگان به مُردگان ، آمرزش خواهى براى آنان و صدقه دادن از جانب ايشان است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :نخستين بشارتى كه به مؤمن داده مى شود ، اين است كه به او گفته مى شود: «خوش آمدى! خداوند ، تشييع كنندگان تو را آمرزيد و دعاى كسانى را كه برايت طلب آمرزش كردند ، مستجاب فرمود و شهادت كسانى را كه برايت شهادت دادند ، پذيرفت» .

سنن أبى داوود_ به نقل از عثمان بن عفّان _: پيامبر صلى الله عليه و آله هرگاه از خاك سپارى ميّت آسوده مى شد، بر قبر او مى ايستاد و مى فرمود: «براى برادرتان ، طلب آمرزش كنيد و [از خدا] برايش پايدارى بخواهيد؛ زيرا هم اكنون ، از او سؤال مى شود» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بر هيچ مرد مسلمانى ، سه رديف از مسلمانان نماز نخواندند و برايش آمرزش نطلبيدند ، مگر آن كه مستوجب آمرزش شد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ شبانه به [قبرستان] بقيع مى رفت و مى فرمود _: درود بر شما ، اى خانه مردمانى مؤمن! آنچه به شما وعده داده شده است ، فرداى قيامت به شما داده خواهد شد، و ما نيز، به خواست خدا، به شما خواهيم پيوست. بار خدايا! اهل بقيع غَرقد را بيامرز.

.

ص: 192

الإمام عليّ عليه السلام_ وقَد مَرَّ بِبَعضِ القُبورِ عِندَ مُنصَرَفِهِ مِن صِفّينَ _: السَّلامُ عَلَيكُم يا أهلَ الدِّيارِ مِنَ المُؤمِنينَ وَالمُسلِمينَ ، أنتُم لَنا سَلَفٌ فارِطٌ (1) ، ونَحنُ لَكُم تَبَعٌ عَمّا قَليلٍ لاحِقٌ . اللّهُمَّ اغفِر لَنا ولَهُم ، وتَجاوَز بِعَفوِكَ عَنّا وعَنهُم . (2)

الإمام الصادق عليه السلام :إنَّ المَيِّتَ لَيَفرَحُ بِالتَّرَحُّمِ عَلَيهِ ، وَالاِستِغفارِ لَهُ ، كَما يَفرَحُ الحَيُّ بِالهَدِيَّةِ تُهدى إلَيهِ . (3)

8 / 2مَن لا يَنبَغِي الاِستِغفارُ لَهُأ _ المُشرِكُ وَالكافِرُالكتاب«مَا كَانَ لِلنَّبِىِّ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَن يَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُواْ أُوْلِى قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَ_بُ الْجَحِيمِ * وَ مَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَ هِيمَ لِأَبِيهِ إِلَا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَ هِيمَ لَأَوَّ هٌ حَلِيمٌ» . (4)

.


1- .يُقال : فَرَطَ يفرُط فهو فارِطٌ ، إذا تقدّم وسبق القوم (النهاية : ج 3 ص 434 «فرط») .
2- .المعجم الكبير : ج 4 ص 56 ح 3618 ، اُسد الغابة : ج 2 ص 149 كلاهما عن زيد بن وهب ، شرح نهج البلاغة : ج 20 ص 256 ح 14 ؛ وقعة صفّين : ص 531 عن عبد الرحمن بن جندب ، بحار الأنوار : ج 82 ص 179 ح 24 .
3- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 183 ح 544 عن عمر بن يزيد ، عوالي اللآلي : ج 2 ص 53 ح 142 ، بحار الأنوار : ج 82 ص 62 ح 1 .
4- .التوبة : 113 و 114 .

ص: 193

8 / 2 كسانى كه نبايد برايشان آمرزش خواست
الف - مشرك و كافر

امام على عليه السلام_ در گذر از گورستانى به هنگام بازگشت از حنين فرمود _: درود بر شما ، اى مؤمنان و اى مسلمانانى كه در اين خانه ها خفته ايد! شما پيش گام و پيشرو ما هستيد و ما نيز به زودى ، در پى شما به شما خواهيم پيوست. بار خدايا! ما و ايشان را بيامرز و با بخشايش خود ، از ما و ايشان درگذر.

امام صادق عليه السلام :ميّت ، از طلب رحمت و آمرزش براى او خوش حال مى شود ، همچنان كه زنده ، از دريافت هديه خوش حال مى گردد .

8 / 2كسانى كه نبايد برايشان آمرزش خواستالف - مشرك و كافرقرآن«بر پيامبر و كسانى كه ايمان آورده اند ، سزاوار نيست براى مشركان _ پس از آن كه برايشان آشكار گرديد كه آنان اهل دوزخ اند _ ، طلب آمرزش كنند ، هر چند خويشاوند [آنان ]باشند. و طلب آمرزش ابراهيم براى پدرش ، جز براى وعده اى كه به او داده بود، نبود؛ ولى هنگامى كه براى او روشن شد كه وى ، دشمن خداست، از او بيزارى جست. راستى كه ابراهيم ، دلسوزى بردبار بود» .

.

ص: 194

الحديثرسول اللّه صلى الله عليه و آله :اُوحِيَ إلَيَّ كَلِماتٌ فَدَخَلنَ في اُذُني ، ووَقَرنَ في قَلبي : اُمِرتُ ألّا أستَغفِرَ لِمَن ماتَ مُشرِكا ، ومَن أعطى فَضلَ مالِهِ فَهُوَ خَيرٌ لَهُ ، ومَن أمسَكَ فَهُوَ شَرٌّ لَهُ ، ولا يَلومُ اللّهُ عَلى كَفافٍ . (1)

الإمام عليّ عليه السلام :سَمِعتُ رَجُلاً يَستَغفِرُ لِأَبَوَيهِ وهُما مُشرِكانِ ، فَقُلتُ لَهُ : أتَستَغفِرُ لِأَبَوَيكَ وهُما مُشرِكانِ ؟ فَقالَ : أوَ لَيسَ استَغفَرَ إبراهيمُ لِأَبيهِ ؟ وهُوَ مُشرِكٌ ، فَذَكَرتُ ذلِكَ لِلنَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ، فَنَزَلَت : «مَا كَانَ لِلنَّبِىِّ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَن يَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِكِينَ» (2) . (3)

تفسير العيّاشي عن أبي إسحاق الهمداني ، عن رجل :صَلّى رَجُلٌ إلى جَنبي فَاستَغفَرَ لِأَبَوَيهِ _ وكانا ماتا فِي الجاهِلِيَّةِ ، فَقُلتُ : تَستَغفِرُ لِأَبَوَيكَ وقَد ماتا فِي الجاهِلِيَّةِ ؟ فَقالَ : قَدِ استَغفَرَ إبراهيمُ لِأَبيهِ ! فَلَم أدرِ ما أرُدُّ عَلَيهِ . فَذَكَرتُ ذلِكَ لِلنَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ، فَأَنزَلَ اللّهُ «وَ مَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَ هِيمَ لِأَبِيهِ إِلَا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ» (4) ، قالَ : لَمّا ماتَ تَبَيَّنَ أنَّهُ عَدُوٌّ للّهِِ ، فَلَم يَستَغفِر لَهُ . (5)

تفسير العيّاشي عن إبراهيم بن أبي البلاد ، عن بعض أصحابه :قالَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام : ما يَقولُ النّاسُ في قَولِ اللّهِ : «وَ مَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَ هِيمَ لِأَبِيهِ إِلَا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ» ؟ قُلتُ : يَقولونَ : إنَّ إبراهيمَ وَعَدَ أباهُ لِيَستَغفِرَ لَهُ . قالَ : لَيسَ هُوَ هكَذا ، إنَّ إبراهيمَ وَعَدَهُ أن يُسلِمَ فَاستَغفَرَ لَهُ ، «فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ» . (6)

.


1- .تفسير الطبري : ج 7 الجزء 11 ص 43 ، تفسير ابن كثير : ج 4 ص 161 كلاهما عن قتادة ، كنز العمّال : ج 6 ص 383 ح 16165 .
2- .التوبة : 113 .
3- .سنن الترمذي : ج 5 ص 281 ح 3101 ، سنن النسائي : ج 4 ص 91 وفيه «ما كان استغفار إبراهيم...» بدل «ما كان للنبيّ والذين ...» ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 276 ح 1085 و ص 212 ح 771 نحوه ، المستدرك على الصحيحين : ج 2 ص 365 ح 3289 كلّها عن أبي الخليل ، كنز العمّال : ج 2 ص 421 ح 4399 .
4- .التوبة : 114 .
5- .تفسير العيّاشي : ج 2 ص 114 ح 148 ، بحار الأنوار : ج 75 ص 390 ح 9 .
6- .تفسير العيّاشي : ج 2 ص 114 ح 146 ، بحار الأنوار : ج 11 ص 88 ح 14 .

ص: 195

حديثپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :چند سخن به من وحى شد كه از گوشم گذشتند و در دلم نشستند: فرمان يافتم تا براى آن كه مشرك مى ميرد ، آمرزش نخواهم، و [ديگر آن كه:] هر كس فزونىِ دارايى خويش را ببخشد ، اين به سود اوست، و هر كس نگه دارد ، اين به زيان اوست، و خدا براى اندازه كفايت ، سرزنش نمى كند.

امام على عليه السلام :شنيدم كه مردى براى پدر و مادر مشركش آمرزش مى طلبد . به او گفتم : براى پدر و مادرِ مشرك خود ، آمرزش مى خواهى؟ گفت: مگر نه اين است كه ابراهيم عليه السلام براى پدرش آمرزش طلبيد ، در حالى كه او مشرك بود؟ من ، اين موضوع را به پيامبر صلى الله عليه و آله گفتم . پس اين آيه نازل شد: «بر پيامبر و كسانى كه ايمان آورده اند ، سزاوار نيست كه براى مشركان ، آمرزش بخواهند» .

تفسير العيّاشى_ به نقل از ابو اسحاق هَمْدانى ، از مردى _: مردى در كنار من نماز مى خواند. او براى پدر و مادرش _ كه در جاهليت مُرده بودند _ طلب آمرزش كرد. گفتم: براى پدر و مادرت كه در جاهليت مُرده اند ، آمرزش مى خواهى؟ گفت: ابراهيم عليه السلام [هم] براى پدرش آمرزش خواست . من ندانستم چه جوابى به او دهم . اين را براى پيامبر صلى الله عليه و آله گفتم . پس خداوند ، اين آيه را فرو فرستاد: «و طلب آمرزش ابراهيم براى پدرش ، جز براى وعده اى كه به او داده بود، نبود ؛ ولى وقتى برايش روشن شد او دشمن خداست ، از وى بيزارى جست» . [امام عليه السلام ] فرمود: «يعنى وقتى مُرد ، روشن شد كه او دشمن خداست و ديگر ، برايش آمرزش نخواست» .

تفسير العيّاشى_ به نقل از ابراهيم بن ابى البلاد، از يكى از يارانش _: امام صادق عليه السلام فرمود: «مردم ، در باره اين سخن خداوند: «و طلب آمرزش ابراهيم براى پدرش ، جز براى وعده اى كه به او داده بود، نبود» ، چه مى گويند؟». گفت : مى گويند كه ابراهيم عليه السلام به پدرش وعده داده بود كه برايش طلب آمرزش كند. امام عليه السلام فرمود: «چنين نيست؛ بلكه ابراهيم عليه السلام به او وعده داد كه [اگر] مسلمان (موحّد) شود ، برايش طلب آمرزش كند ؛ «ولى چون برايش معلوم شد او دشمن خداست ، از وى بيزارى جست...» » .

.

ص: 196

قرب الإسناد عن عليّ بن جعفر عن أخيه الإمام الكاظم عليه السلام ، قال :سَأَلتُهُ عَن رَجُلٍ مُسلِمٍ وأبَواهُ كافِرانِ ، هَل يَصلُحُ أن يَستَغفِرَ لَهُما فِي الصَّلاةِ ؟ قالَ : إن كانَ فارَقَهُما وهُوَ صَغيرٌ لا يَدري أسلَما أم لا ؟ فَلا بَأسَ ، وإن عَرَفَ كُفرَهُما فَلا يَستَغفِر لَهُما ، وإن لَم يَعرِف فَليَدعُ لَهُما . (1)

ب _ المُنافِقُالكتاب« وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْاْ رُءُوسَهُمْ وَ رَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَ هُم مُّسْتَكْبِرُونَ * سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِى الْقَوْمَ الْفَ_سِقِينَ» . (2)

«اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَ لِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِى الْقَوْمَ الْفَ_سِقِينَ» . (3)

الحديثالإمام الرضا عليه السلام :إنَّ اللّهَ تَعالى قالَ لِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله : «إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ» فَاستَغفَرَ لَهُم مِئَةَ مَرَّةٍ لِيَغفِرَ لَهُم ، فَأَنزَلَ اللّهُ : «سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ» ، وقالَ : «وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ» (4) ، فَلَم يَستَغفِر لَهُم بَعدَ ذلِكَ ، ولَم يَقُم عَلى قَبرِ أحَدٍ مِنهُم . (5)

.


1- .قرب الإسناد : ص 286 ح 1131 ، بحار الأنوار : ج 74 ص 67 ح 38 .
2- .المنافقون : 5 و 6 .
3- .التوبة : 80 .
4- .التوبة : 84 .
5- .تفسير العيّاشي : ج 2 ص 100 ح 92 عن العبّاس بن هلال ، بحار الأنوار : ج 75 ص 390 ح 8 .

ص: 197

ب _ منافق

قرب الإسناد_ به نقل از على بن جعفر، برادر امام كاظم عليه السلام _: از امام كاظم عليه السلام در باره مرد مسلمانى كه پدر و مادرش كافرند، پرسيدم و گفتم: آيا درست است كه او در نماز ، براى آنها طلب آمرزش كند؟ فرمود: «اگر در كودكى آنها را از دست داده است و نمى داند كه اسلام آورده بودند يا نه، عيبى ندارد، و اگر مى داند كافر بوده اند ، برايشان طلب آمرزش نكند، ولى اگر نمى داند، برايشان دعا كند» .

ب _ منافققرآن«و هرگاه به ايشان گفته شود كه بياييد تا پيامبر خدا ، براى شما آمرزش خواهى كند، سرهاى خود را بر مى گردانند و آنان را مى بينى كه تكبّركنان ، روى بر مى تابند. براى آنان ، يكسان است: چه برايشان ، آمرزش بخواهى و چه برايشان آمرزش نخواهى . خدا ، هرگز بر ايشان نخواهد بخشود . خدا ، گروه فاسقان را راه نمايى نمى كند» .

«برايشان آمرزش بخواهى يا برايشان آمرزش نخواهى [فرقى نمى كند] . اگر هفتاد بار هم برايشان آمرزش بخواهى، خداوند ، هرگز آنان را نمى آمرزد . اين ، بدان سبب است كه به خدا و پيامبر او كافر شدند ، و خدا ، گروه فاسقان را هدايت نمى كند» .

حديثامام رضا عليه السلام :خداوند متعال به محمّد صلى الله عليه و آله فرمود: «اگر هفتاد بار هم برايشان آمرزش بخواهى ، خداوند، هرگز آنان را نخواهد آمرزيد» . پس پيامبر صلى الله عليه و آله صد مرتبه برايشان طلب آمرزش كرد تا [خداوند] ايشان را بيامرزد ؛ ولى خدا اين آيه را فرو فرستاد: «براى آنان ، يكسان است . چه برايشان ، آمرزش بخواهى و چه برايشان آمرزش نخواهى، خداوند، هرگز آنان را نمى آمرزد» و فرمود: «و بر هر يك از آنان كه بميرد ، هرگز نماز مخوان، و بر سرِ قبرش نَايست» . از آن پس، پيامبر صلى الله عليه و آله برايشان طلب آمرزش نكرد و بر سرِ قبر هيچ يك از آنان هم نايستاد.

.

ص: 198

8 / 3مَن يَنبَغي طَلَبُ الاِستِغفارِ مِنهُأ _ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آلهالكتاب«وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّ_لَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا» . (1)

الحديثرسول اللّه صلى الله عليه و آله_ لِحَرمَلَةَ بنِ زَيدٍ وقَد عَرَضَ عَلَى النَّبِيِّ أن يَدُلَّهُ عَلَى المُنافِقينَ مِن قَومِهِ _: لا ، مَن جاءَنا كَما جِئتَنَا استَغفَرنا لَهُ كَمَا استَغفَرنا لَكَ ، ومَن أصَرَّ عَلى ذَنبِهِ فَاللّهُ أولى بِهِ ، ولا تَخرِق عَلى أحَدٍ سِترا . (2)

كنز العمّال عن يزيد بن الأسود :إنَّ أحَدَ الرَّجُلَينِ اللَّذَينِ صَلَّيا في رِحالِهِما قالَ لِلنَّبِيِّ صلى الله عليه و آله : يا رَسولَ اللّهِ ، استَغفِرِ اللّهَ لي . قالَ صلى الله عليه و آله : غَفَرَ اللّهُ لَكَ ! قالَ : وأخَذَ بِيَدِهِ فَوَضَعَها في صَدري ، فَوَجَدتُ بَردَها في ظَهري ، قالَ : ما شَمَمتُ ريحا قَطُّ أطيَبَ مِن يَدِهِ ، ولَقَد كانَت أبرَدَ مِنَ الثَّلجِ . (3)

.


1- .النساء : 64 .
2- .المعجم الكبير : ج 4 ص 6 ح 3475 ، اُسد الغابة : ج 1 ص 715 كلاهما عن ابن عمر ، تفسير ابن كثير : ج 4 ص 143 ، تاريخ دمشق : ج 67 ص 23 ح 13481 و ص 97 ح 13511 والثلاثة الأخيرة عن أبي الدرداء نحوه ، كنز العمّال : ج 4 ص 246 ح 10372 .
3- .كنز العمّال : ج 12 ص 381 ح 35403 نقلاً عن بقي بن مخلد .

ص: 199

8 / 3 كسانى كه بايد از آنان ، درخواست آمرزش خواهى كرد
الف _ پيامبر صلى الله عليه و آله

8 / 3كسانى كه بايد از آنان ، درخواست آمرزش خواهى كردالف _ پيامبر صلى الله عليه و آلهقرآن«و اگر زمانى كه به خويشتن ستم كردند ، نزد تو مى آمدند و از خدا ، طلب آمرزش مى كردند و پيامبر هم برايشان طلب آمرزش مى كرد، بى گمان ، خدا را توبه پذيرى مهربان مى يافتند» .

حديثپيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ به حرملة بن يزيد كه به پيامبر صلى الله عليه و آله پيشنهاد كرد منافقانِ قومش را به ايشان معرّفى كند _: نه . هر كس، همچنان كه تو نزد ما آمدى ، نزد ما بيايد، همان گونه كه براى تو طلب آمرزش كردم ، براى او نيز طلب آمرزش مى كنيم، و هر كس بر گناه خويش ، پاى فشارد ، خدا خود، بهتر مى داند با او چه كند، و تو نسبت به هيچ كس ، پرده درى مكن.

كنز العمّال_ به نقل از يزيد بن اَسوَد _: يكى از آن دو مردى كه در خانه اش نماز خوانده بود، (1) به پيامبر صلى الله عليه و آله گفت: اى پيامبر خدا! برايم از خداوند ، آمرزش بخواه. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «خدا تو را بيامرزد!». سپس ، دستش را بر سينه ام نهاد و خُنَكى آن را در پشتم احساس كردم. هرگز بويى خوش تر از بوى دست ايشان ، استشمام نكرده بودم، و دستش خُنَك تر از يخ بود.

.


1- .در نماز جماعت حاضر نشده بود.

ص: 200

راجع : نهج الدعاء : (الفصل الرابع / الباب الرابع : من دعا له النبيّ صلى الله عليه و آله ) .

ب _ الأَبُالكتاب«قَالُواْ يَ_أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَ_طِ_ئينَ * قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّى إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» . (1)

الحديثعلل الشرائع عن إسماعيل بن الفضل الهاشمي :قُلتُ لِجَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ عليه السلام : أخبِرني عَن يَعقوبَ عليه السلام لَمّا قالَ لَهُ بَنوهُ : «يَ_أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَ_طِ_ئينَ * قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّى» فَأَخَّرَ الاِستِغفارَ لَهُم ! ويوسُفَ عليه السلام لَمّا قالوا لَهُ : «تَاللَّهِ لَقَدْ ءَاثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَ_طِ_ئينَ * قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّ حِمِينَ» (2) ! قالَ : لِأَنَّ قَلبَ الشّابِّ أرَقُّ مِن قَلبِ الشَّيخِ ، وكانَت جِنايَةُ وُلدِ يَعقوبَ عَلى يوسُفَ ، وجِنايَتُهُم عَلى يَعقوبَ إنَّما كانَت بِجِنايَتِهِم عَلى يوسُفَ ، فَبادَرَ يوسُفُ إلَى العَفوِ عَن حَقِّهِ ، وأخَّرَ يَعقوبُ العَفوَ لِأَنَّ عَفوَهُ إنَّما كانَ عَن حَقِّ غَيرِهِ ، فَأَخَّرَهُم إلَى السَّحَرِ لَيلَةَ الجُمُعَةِ . (3)

.


1- .يوسف : 97 و 98 .
2- .يوسف : 91 و 92 .
3- .علل الشرائع : ص 54 ح 1 ، بحار الأنوار : ج 12 ص 280 ح 57 .

ص: 201

ب _ پدر

ر . ك : نهج الدعاء : (فصل چهارم / باب چهارم : كسانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله برايشان دعا كرد) .

ب _ پدرقرآن«[برادران يوسف] گفتند: «اى پدر! براى گناهان ما آمرزش بخواه كه ما خطاكار بوديم». [يعقوب] گفت: «به زودى ، از پروردگارم براى شما آمرزش مى خواهم ، كه او آمرزگار و مهربان است» .

حديثعلل الشرائع_ به نقل از اسماعيل بن فضل هاشمى _: به امام صادق عليه السلام گفتم: بفرما كه چرا وقتى پسران يعقوب عليه السلام به او گفتند: «اى پدر! براى گناهان ما آمرزش بخواه ، كه ما خطاكار بوديم، [يعقوب ]گفت: به زودى ، از پروردگارم براى شما آمرزش خواهم خواست» و آمرزش خواهى براى آنان را به تأخير افكند؛ ولى يوسف عليه السلام وقتى برادرانش به او گفتند: «به خدا سوگند كه خدا ، تو را بر ما برترى داده است و ما خطاكار بوديم ، گفت: امروز ، بر شما سرزنشى نيست . خدا ، شما را مى آمرزد و او مهربان ترينِ مهربانان است» ؟ فرمود: «چون دل جوان ، نازك تر از دل پيران است، و [ثانيا] جنايت فرزندان يعقوب عليه السلام [در اصل] بر يوسف عليه السلام بود و جنايتشان به يعقوب عليه السلام از آن رو بود كه به يوسف عليه السلام جنايت كردند. بنا بر اين، يوسف عليه السلام بى درنگ ، از حقّ خود گذشت كرد؛ ولى يعقوب عليه السلام بخشودن را به تأخير افكند ، چون بخشودن او، در حقيقت، گذشت كردن از حقّ غير خود بود. لذا [آمرزش خواهى براى] آنان را تا سحر گاه شب جمعه به تأخير افكند.

.

ص: 202

ج _ المُؤمِنُ التَّقِيُّ الخَفِيُّالإمام عليّ عليه السلام_ في وَصفِ المُؤمِنينَ _: المُؤمِنونَ هُمُ الَّذينَ عَرَفوا ما أمامَهُم ، فَذَبَلَت شِفاهُم ، وغَشِيَت عُيونُهُم ، وشَحَبَت ألوانُهُم ، حَتّى عُرِفَت في وُجوهِهِم غَبرَةُ الخاشِعينَ . فَهُم عِبادُ اللّهِ الَّذينَ مَشَوا عَلَى الأَرضِ هَونا ، وَاتَّخَذوها بِساطا ، وتُرابَها فِراشا ، فَرَفَضُوا الدُّنيا ، وأقبَلوا عَلَى الآخِرَةِ ، عَلى مِنهاجِ المَسيحِ بنِ مَريَمَ ، إن شَهِدوا لَم يُعرَفوا ، وإن غابوا لَم يُفتَقَدوا ، وإن مَرِضوا لَم يُعادوا ، صُوّامُ الهَواجِرِ (1) ، قُوّامُ الدَّياجِرِ (2) يَضمَحِلُّ عِندَهم كُلُّ فِتنَةٍ ، ويَنجَلي عَنهُم كُلُّ شُبهَةٍ ، اُولئِكَ أصحابي ، فَاطلُبوهُم في أطرافِ الأَرَضينَ ، فَإِن لَقيتُم مِنهُم أحَدا فَاسأَلوهُ أن يَستَغفِرَ لَكُم . (3)

د _ الحاجُّرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إذا لَقيتَ الحاجَّ فَسَلِّم عَلَيهِ ، وصافِحهُ ، ومُرهُ أن يَستَغفِرَ لَكَ قَبلَ أن يَدخُلَ بَيتَهُ ؛ فَإِنَّهُ مَغفورٌ لَهُ . (4)

الإمام الصادق عليه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل لَيَغفِرُ لِلحاجِّ ولِأَهلِ بَيتِ الحاجِّ ، ولِعَشيرَةِ الحاجِّ ، ولِمَن يَستَغفِرُ لَهُ الحاجُّ ، بَقِيَّةَ ذِيالحِجَّةِ ، وَالمُحَرَّمِ ، وصَفَرٍ ، وشَهرِ رَبيعِ الأَوَّلِ ، وعَشرٍ مِن رَبيعِ الآخَرِ . (5)

.


1- .الهاجرة : هي نصف النهار ، وإنّما تكون في القيظ ، وهي قبل الظهر بقليل أو بعدها بقليل (لسان العرب : ج 5 ص 255 «هجر») .
2- .الديجور : الظلام ، ووصفوا به الليل فقالوا : ليل ديجور ، ويقال : أقبل الليل بدياجره (تاج العروس : ج 6 ص 394 «دجر») .
3- .بحار الأنوار : ج 78 ص 25 ح 90 نقلاً عن مطالب السؤول : ص 53 .
4- .مسند ابن حنبل : ج 2 ص 351 ح 5371 و ص 482 ح 6120 كلاهما عن ابن عمر ، كنز العمّال : ج 5 ص 10 ح 11823 .
5- .ثواب الأعمال : ص 70 ح 1 عن السكوني ، بحار الأنوار : ج 99 ص 21 ح 81 .

ص: 203

ج _ مؤمن پرهيزگار گم نام
د _ حاجى

ج _ مؤمن پرهيزگار گم نامامام على عليه السلام_ در توصيف مؤمنان _: مؤمنان ، آنان اند كه آنچه را ، [از زندگى اُخروى ]فرا پيش آنهاست ، شناختند و در نتيجه، لبانشان [از كثرت روزه دارى ]خشكيد و چشمانشان [از شدّت گريه] سفيد شد و رنگ رخسارشان پريد، آن سان كه گرد و غبار خاكساران ، بر چهره هايشان پيداست. آنان ، همان بندگان خدايند كه در زمين ، آرام [و بى تكبّر] راه مى روند، آن را فرش خود ساخته اند و خاكش را بستر خويش. دنيا را فرو نهاده اند و به آخرت ، رو آورده اند، به شيوه مسيح پسر مريم عليه السلام . اگر [در جمع ]حاضر باشند ، شناخته نمى شوند، و اگر غايب باشند ، كسى جوياى آنان نمى شود ، و اگر بيمار شوند ، كسى به عيادتشان نمى رود. روزهاى داغ را به روزه دارى مى گذرانند و شب هاى تار را به عبادت. فتنه ها در برابر آنان ، از هم فرو مى پاشد، و شُبهات ، از آنان بركنار مى مانَد. اينان اند ياران من! ايشان را در گوشه و كنار جهان بجوييد، و اگر يكى از ايشان را ديدار كرديد ، از او بخواهيد كه برايتان ، طلب آمرزش كند.

د _ حاجىپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هرگاه به حاجى [هنگام آمدن از حج] برخوردى ، بر او سلام كن و با او دست بده و از وى بخواه تا پيش از آن كه به خانه اش وارد شود ، برايت طلب آمرزش كند؛ زيرا او آمرزيده است.

امام صادق عليه السلام :خداوند عز و جل حاجى و خانواده حاجى و عشيره حاجى و كسى را كه حاجى برايش طلب آمرزش كند، در بقيه ماه ذى حجّه و محرّم و صفر و ربيع اوّل و ده روز از ربيع ثانى ، مورد آمرزش قرار مى دهد.

.

ص: 204

8 / 4مَن يَستَغفِرُ لَهُ النَّبِيُّ وأهلُ بَيتِهِأ _ المُسلِمونَالكتاب«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِى الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ» . (1)

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذَا كَانُواْ مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَّمْ يَذْهَبُواْ حَتَّى يَسْتَ_ئذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَ_ئذِنُونَكَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَ_ئذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» . (2)

«يَ_أَيُّهَا النَّبِىُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَ_تُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَن لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْ_ئا وَ لَا يَسْرِقْنَ وَ لَا يَزْنِينَ وَ لَا يَقْتُلْنَ أَوْلَ_دَهُنَّ وَ لَا يَأْتِينَ بِبُهْتَ_نٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِى مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» . (3)

الحديثرسول اللّه صلى الله عليه و آله_ مِن خُطبَةٍ لَهُ _: أستَغفِرُ اللّهَ تَعالى لي ولَكُم . (4)

.


1- .آل عمران : 159 .
2- .النور : 62 .
3- .الممتحنة : 12 .
4- .الأمالي للمفيد : ص 347 ح 2 ، بشارة المصطفى : ص 65 و ص 111 ، الفضائل : ص 7 كلّها عن جابر الجُعفي عن الإمام الباقر عليه السلام عن جابر بن عبد اللّه الأنصاري ، بحار الأنوار : ج 38 ص 114 ح 51 .

ص: 205

8 / 4 كسانى كه پيامبر و اهل بيت عليهم السلام او برايشان طلب آمرزش كرده اند
الف _ مسلمانان

8 / 4كسانى كه پيامبر و اهل بيت او برايشان طلب آمرزش كرده اندالف _ مسلمانانقرآن«پس به [بركت] رحمتى كه از جانب خدا بود ، تو با آنان نرم خو شدى، و اگر تندخو و سخت دل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مى شدند. پس ، از آنان درگذر و برايشان ، آمرزش بخواه و در كار[ها] با آنان ، رايزنى كن و چون تصميم گرفتى ، بر خدا توكّل كن كه خدا ، توكّل كنندگان را دوست مى دارد» .

«مؤمنان، در حقيقت، كسانى هستند كه به خدا و پيامبرش ايمان آورده اند و زمانى كه با او بر سر كارى اجتماع مى كنند، تا از وى كسب اجازه نكنند، نمى روند. در حقيقت، كسانى كه از تو كسب اجازه مى كنند ، آنان اند كه به خدا و پيامبرش ايمان آورده اند. پس چون براى برخى كارهايشان از تو اجازه خواستند، به هر كس از آنان كه خواستى ، اجازه ده و برايشان ، آمرزش بخواه ، كه خدا آمرزنده مهربان است» .

«اى پيامبر! چون زنان باايمان ، نزد تو بيايند كه [با اين شرط] با تو بيعت كنند كه چيزى را با خدا شريك نسازند و دزدى نكنند و زِنا نكنند و فرزندان خود را نكُشند، و بچّه هاى حرام زاده اى را كه پس انداخته اند ، با بهتان [و حيله] به شوهر نبندند و در [كار] نيك ، از تو نافرمانى نكنند ، با آنان بيعت كن و از خدا ، برايشان آمرزش بخواه، كه خداوند ، آمرزنده و مهربان است» .

حديثپيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ از سخنرانى ايشان _: از خداوند متعال ، براى خودم و براى شما آمرزش مى طلبم.

.

ص: 206

عنه صلى الله عليه و آله :اللّهُمَّ اغفِر لي ولِاُمَّتي ، اللّهُمَّ اغفِر لي ولِاُمَّتي ، أستَغفِرُ اللّهَ لي ولَكُم . (1)

عنه صلى الله عليه و آله_ لِأَصحابِهِ _: حَياتي خَيرٌ لَكُم ، تُحَدِّثونَ ونُحَدِّثُ لَكُم ، ومَماتي خَيرٌ لَكُم ، تُعرَضُ عَلَيَّ أعمالُكُم ، فَإِن رَأَيتُ حَسَنا جَميلاً حَمِدتُ اللّهَ عَلى ذلِكَ ، وإن رَأَيتُ غَيرَ ذلِكَ استَغفَرتُ اللّهَ لَكُم . (2)

الإمام عليّ عليه السلام_ في نِهايَةِ خُطبَةٍ _: أستَغفِرُ اللّهَ لي ولَكُم . (3)

الإمام الهادي عليه السلام_ في آخِرِ خُطبَةٍ لَهُ _: أستَغفِرُ اللّهَ لي ولَكُم ، ولِجَميعِ المُسلِمينَ . (4)

ب _ شيعَةُ الإِمامِ عَلِيٍّ عليه السلامرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ اللّهَ مَثَّلَ لي اُمَّتي فِي الطّينِ ، وعَلَّمَني أسماءَهُم كَما عَلَّمَ آدَمَ الأَسماءَ كُلَّها ، فَمَرَّ بي أصحابُ الرّاياتِ ، فَاستَغفَرتُ لِعَلِيٍّ وشيعَتِهِ . (5)

ج _ المُؤَذِّنُرسول اللّه صلى الله عليه و آله :الإِمامُ ضامِنٌ ، وَالمُؤَذِّنُ مُؤتَمَنٌ ، اللّهُمَّ أرشِدِ الأَئِمَّةَ ، وَاغفِر لِلمُؤَذِّنينَ. (6)

.


1- .تفسير القمّي : ج 1 ص 291 ، الاختصاص : ص 343 ، بحار الأنوار : ج 21 ص 212 ح 2 ؛ تاريخ دمشق : ج 51 ص 241 ح 10874 عن عقبة بن عامر الجهني ، كنز العمّال : ج 15 ص 930 ح 43595 .
2- .بصائر الدرجات : ص 444 ح 4 عن أبي بصير عن الإمام الباقر عليه السلام و ص 444 ح 3 عن الإمام الصادق عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله نحوه ، بحار الأنوار : ج 22 ص 551 ح 7 ؛ الطبقات الكبرى : ج 2 ص 194 عن بكر بن عبد اللّه نحوه ، كنز العمّال : ج 11 ص 407 ح 31903 .
3- .نهج البلاغة : الخطبة 197 ، الخصال : ص 187 ح 257 ، كمال الدين : ص 291 كلاهما عن كميل بن زياد ، التوحيد : ص 34 ح 1 عن الحارث الأعور ، بحار الأنوار : ج 38 ص 94 ح 10 .
4- .الكافي : ج 5 ص 373 ح 6 عن عبد العظيم بن عبد اللّه .
5- .الكافي : ج 1 ص 443 ح 15 عن محمّد الحلبي عن الإمام الصادق عليه السلام ، الأمالي للطوسي : ص 649 ح 1347 ، الأمالي للمفيد : ص 126 ح 4 كلاهما عن جابر بن عبد اللّه الأنصاري و ص 89 ح 5 عن غياث بن إبراهيم عن الإمام الصادق عن أبيه عن جدّه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ، فضائل الشيعة : ص 68 ح 27 عن معاوية بن عمّار عن الإمام الصادق عن أبيه عن جدّه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله وكلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 27 ص 135 ح 132 .
6- .سنن أبي داوود : ج 1 ص 143 ح 517 ، سنن الترمذي : ج 1 ص 402 ح 207 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 12 ح 7172 و ص 127 ح 7823 ، السنن الكبرى : ج 1 ص 632 ح 2022 و 2021 كلّها عن أبي هريرة ، كنز العمّال : ج 7 ص 589 ح 20391 .

ص: 207

ب _ پيروان امام على عليه السلام
ج _ مؤذّن

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بار خدايا! مرا و امّتم را بيامرز. بار خدايا! مرا و امّتم و را بيامرز. از خداوند ، براى خودم و شما آمرزش مى طلبم.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ به يارانش _: [هم] زندگى من براى شما خير [و بركت ]است، [چون ]با يكديگر، گفتگو مى كنيم [و از سخنان من ، بهره مند مى شويد] و [هم ]مرگ من براى شما خير و [بركت ]است؛ [زيرا ]اعمال شما بر من عرضه مى شود. اگر كردار نيكو و زيبايى ديدم ، خداوند را بر آن ، ستايش مى گويم ، و اگر جز آن ديدم ، برايتان از خدا آمرزش مى طلبم.

امام على عليه السلام_ در پايان سخنرانى اى _: از خداوند براى خودم و شما ، آمرزش مى طلبم.

امام هادى عليه السلام_ در پايان يكى از سخنرانى هايش _: از خداوند ، براى خودم و شما و براى همه مسلمانان ، طلب آمرزش مى كنم.

ب _ پيروان امام على عليه السلامپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند ، امّت مرا در گِل (عالم طينت) برايم مجسّم ساخت و نام هاى ايشان را به من آموخت، همچنان كه به آدم عليه السلام همه نام ها را آموخت. آن گاه ، پرچمداران از برابرم گذشتند و من ، براى على و پيروانش آمرزش خواستم.

ج _ مؤذّنپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :پيش نماز ، ضامن [قرائت] است و مؤذّن ، مورد اعتماد است. بار خدايا! امامان [جماعت ]را راه نمايى فرما و مؤذّنان را بيامرز.

.

ص: 208

د _ الحاجُّرسول اللّه صلى الله عليه و آله :اللّهُمَّ اغفِر لِلحاجِّ ، ولِمَنِ استَغفَرَ لَهُ الحاجُّ . (1)

الإمام الصادق عليه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَومَ الحُدَيبِيَةِ : «اللّهُمَّ اغفِر لِلمُحَلِّقينَ» مَرَّتَينِ . قيلَ : ولِلمُقَصِّرينَ يا رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : «ولِلمُقَصِّرينَ» . (2)

ه _ زُوّارُ قَبرِ الحُسَينِ عليه السلامالإمام الصادق عليه السلام :إنَّ فاطِمَةَ بِنتَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله تَحضُرُ لِزُوّارِ قَبرِ ابنِهَا الحُسَينِ عليه السلام ، فَتَستَغفِرُ لَهُم ذُنوبَهُم . (3)

8 / 5مَن يَستَغفِرُ لَهُ المَلائِكَةُأ _ مَن فِي الأَرضِ مِنَ المُؤمِنينَالكتاب«تَكَادُ السَّمَ_وَ تُ يَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَئِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِى الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» . (4)

«الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَىْ ءٍ رَّحْمَةً وَ عِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُواْ وَ اتَّبَعُواْ سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ» . (5)

.


1- .كنز العمّال : ج 5 ص 139 ح 12383 نقلاً عن ابن زنجويه عن مجاهد .
2- .تهذيب الأحكام : ج 5 ص 243 ح 822 عن حريز ؛ مسند ابن حنبل : ج 2 ص 273 ح 4897 عن ابن عمر و ج 4 ص 41 ح 11149 عن أبي سعيد الخدري ، الطبقات الكبرى : ج 2 ص 104 عن مالك بن ربيعة والثلاثة الأخيرة نحوه ، كنز العمّال : ج 5 ص 237 ح 12739 .
3- .كامل الزيارات : ص 231 ح 343 عن داوود بن كثير ، بحار الأنوار : ج 101 ص 55 ح 14 .
4- .الشورى : 5 .
5- .غافر : 7 .

ص: 209

د _ حاجى
ه_ زائران قبر حسين عليه السلام
8 / 5 كسانى كه فرشتگان ، برايشان آمرزش مى خواهند
الف _ مؤمنان در زمين

د _ حاجىپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بار خدايا! حاجى و آن كس را كه حاجى برايش طلب آمرزش كند، بيامرز.

امام صادق عليه السلام :پيامبر خدا ، در روز حديبيه ، دوبار گفت : «بار خدايا! سرْ تراشيدگان را بيامرز» . گفته شد : كوتاه كنندگان مو چه ، اى پيامبر خدا؟ فرمود: «و كوتاه كنندگان مو را [نيز بيامرز]».

ه_ زائران قبر حسين عليه السلامامام صادق عليه السلام :فاطمه دختر محمّد صلى الله عليه و آله نزد زائران قبر فرزندش حسين عليه السلام حاضر مى شود و براى گناهانشان ، طلب آمرزش مى كند.

8 / 5كسانى كه فرشتگان ، برايشان آمرزش مى خواهندالف _ مؤمنان در زمينقرآن«چيزى نمانده كه آسمان ها از فرازشان بشكافند ، در حالى كه فرشتگان خداوند ، كارشان را به پاكى مى ستايند و براى كسانى كه در زمين هستند ، آمرزش مى طلبند. آگاه باش كه خدا ، آمرزگار و مهربان است» .

«كسانى كه عرش [خدا] را حمل مى كنند و آنها كه پيرامون آن اند ، پروردگارشان را به پاكى مى ستايند و به او ايمان دارند و براى كسانى كه ايمان آورده اند ، طلب آمرزش مى كنند . پروردگارا! دست و دانش تو ، بر هر چيزى احاطه دارد . كسانى را كه توبه كرده و راه تو را دنبال كرده اند ، ببخش و آنها را از عذاب آتش ، نگه دار» .

.

ص: 210

الحديثرسول اللّه صلى الله عليه و آله :أخبَرَني جَبرَئيلُ عليه السلام عَن رَبّي أنَّهُ قالَ : ما أمَرتُ أحَدا مِن مَلائِكَتي أن يَستَغفِروا لِأَحَدٍ مِن خَلقي ، إلَا استَجَبتُ لَهُم فيهِ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :لَقَد صَلَّتِ المَلائِكَةُ عَلَيَّ وعَلى عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ سَبعَ سِنينَ ، وذلِكَ أنَّهُ لَم يُؤمِن بي ذَكَرٌ قَبلَهُ ، وذلِكَ قَولُ اللّهِ : «الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِرَبِّهِمْ» (2) «وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِى الْأَرْضِ» (3) . (4)

الإمام عليّ عليه السلام :لَقَد مَكَثَتِ المَلائِكَةُ سِنينَ لا تَستَغفِرُ إلّا لِرَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ولي . وفينا نَزَلَت : «وَالْمَلَئِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ» «وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ ءَ امَنُواْ رَبَّنَا _ إلى قَولِهِ _ : الْحَكِيمُ» (5) . (6)

.


1- .المحاسن : ج 1 ص 149 ح 214 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عليه السلام ، بحار الأنوار : ج 96 ص 253 ح 26 وراجع الكافي : ج 4 ص 64 ح 11 وكتاب من لا يحضره الفقيه : ج 2 ص 76 ح 1778 وفضائل الأشهر الثلاثة : ص 121 ح 123 .
2- .غافر : 7 . ونصّ الآية : «الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ ...» .
3- .الشورى : 5 . ونصّ الآية : «... وَالْمَلَئِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِى الْأَرْضِ ...» . تعليق : يحتمل أنّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله ذكر الآيتين ودمج بينهما لبيان المناسبة ، ويحتمل أيضا أنّه وقع خلط من النساخ ، وهو الأقرب .
4- .المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 16 ، شرح الأخبار : ج 2 ص 409 ح 755 نحوه وكلاهما عن أبي أيّوب الأنصاري ، وراجع الفصول المختارة : ص 262 وكنز الفوائد : ج 1 ص 272 وبحار الأنوار : ج 38 ص 204 ح 1 .
5- .غافر : 7 و 8 واُنظر التعليق المذكور في هامش الحديث السابق .
6- .المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 16 عن زياد بن المنذر عن الإمام الباقر عليه السلام ، تأويل الآيات الظاهرة : ج 2 ص 527 ح 2 عن أبي الجارود عن الإمام الباقر عن آبائه عنه عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 38 ص 204 ح 1 .

ص: 211

حديثپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :جبرئيل عليه السلام از جانب پروردگارم به من خبر داد كه فرمود: «هيچ يك از فرشتگانم را فرمان ندادم كه براى كسى از آفريدگانم آمرزش بخواهد ، مگر اين كه آمرزش خواهى آنان را در باره او پذيرفتم».

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :فرشتگان ، مدّت هفت سال بر من و بر على بن ابى طالب ، درود فرستادند؛ زيرا او نخستين مردى بود كه به من ، ايمان آورد، و اين است گفته خداوند: «كسانى كه عرش [خدا] را حمل مى كنند و آنها كه پيرامون آن اند ، پروردگارشان را به پاكى مى ستايند» «و براى كسانى كه در زمين اند ، طلب آمرزش مى كنند» .

امام على عليه السلام :فرشتگان ، چند سالى فقط براى پيامبر خدا و من ، طلب آمرزش مى كردند، و اين آيات ، در باره ما نازل شد: «و فرشتگان ، پروردگارشان را به پاكى مى ستايند» «و براى كسانى كه ايمان آورده اند، آمرزش مى طلبند [و مى گويند]: اى پروردگارما!» تا فرموده او «فرزانه» .

.

ص: 212

تفسير القمّي عن حمّاد عن الإمام الصادق عليه السلام :أنَّهُ سُئِلَ : هَلِ المَلائِكَةُ أكثَرُ ، أم بَنو آدَمَ ؟ فَقالَ : وَالَّذي نَفسي بِيَدِهِ ، لَعَدَدُ مَلائِكَةِ اللّهِ فِي السَّماواتِ أكثَرُ مِن عَدَدِ التُّرابِ فِي الأَرضِ ، وما فِي السَّماءِ مَوضِعُ قَدَمٍ إلّا وفيها مَلَكٌ يُسَبِّحُهُ ويُقَدِّسُهُ ، ولا فِي الأَرضِ شَجَرَةٌ ولا مَدَرٌ إلّا وفيها مَلَكٌ مُوَكَّلٌ بِها ، يَأتِي اللّهَ كُلَّ يَومٍ بِعَمَلِها ، وَاللّهُ أعلَمُ بِها . وما مِنهُم أحَدٌ إلّا ويَتَقَرَّبُ كُلَّ يَومٍ إلَى اللّهِ بِوِلايَتِنا أهلَ البَيتِ ، ويَستَغفِرُ لِمُحِبّينا ، ويَلعَنُ أعداءَنا ، ويَسأَلُ اللّهَ أن يُرسِلَ عَلَيهِمُ العَذابَ إرسالاً . (1)

ب _ طالِبُ العِلمِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ طالِبَ العِلمِ تَبسُطُ لَهُ المَلائِكَةُ أجنِحَتَها ، وتَستَغفِرُ لَهُ . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن خَرَجَ مِن بَيتِهِ يَطلُبُ عِلما ، شَيَّعَهُ سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ يَستَغفِرونَ لَهُ . (3)

الإمام عليّ عليه السلام :طالِبُ العِلمِ تَستَغفِرُ لَهُ المَلائِكَةُ ، وتَدعو لَهُ (4) فِي السَّماءِ وَالأَرضِ . (5)

ج _ المُؤَذِّنُرسول اللّه صلى الله عليه و آله :ألا وإنَّ المُؤَذِّنَ إذا قالَ : «أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ» صَلّى عَلَيهِ سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ ، ويَستَغفِرونَ لَهُ ، وكانَ يَومَ القِيامَةِ في ظِلِّ العَرشِ ، حَتّى يَفرُغَ اللّهُ مِن حِسابِ الخَلائِقِ . (6)

.


1- .تفسير القمّي : ج 2 ص 255 ، تأويل الآيات الظاهرة : ج 2 ص 528 ح 6 ، بحار الأنوار : ج 24 ص 210 ح 7 .
2- .كنز العمّال : ج 10 ص 146 ح 28745 نقلاً عن البزّار عن عائشة .
3- .الأمالي للطوسي : ص 182 ح 306 نقلاً عن أبي قلابة .
4- .في بحار الأنوار : «يدعو له مَن . . .» .
5- .الإرشاد : ج 1 ص 231 عن الحارث الأعور ، بحار الأنوار : ج 2 ص 44 ح 12 .
6- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 4 ص 17 ح 4968 ، الأمالي للصدوق : ص 518 ح 707 وفيه «تسعون ألف» وكلاهما عن الحسين بن زيد عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 318 ح 2655 عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ، روضة الواعظين : ص 343 ، بحار الأنوار : ج 84 ص 130 ح 22 .

ص: 213

ب _ دانشجو
ج _ مؤذّن

تفسير القمّى_ به نقل از حمّاد _: از امام صادق عليه السلام پرسيده شد: آيا فرشتگان بيشترند يا آدميان؟ فرمود: «سوگند به آن كه جانم دردست اوست، شمارِ فرشتگان خدا در آسمان ها ، بيشتر از شمارِ خاك ها در زمين است . در آسمان ، هيچ جاى پايى نيست ، مگر اين كه در آن ، فرشته اى مشغول تسبيح و تقديس خداست، و در زمين ، هيچ بوته اى و كلوخى نيست ، مگر اين كه فرشته اى بر آن گماشته شده است و هر روز ، كار آن را نزد خدا مى برد، و البته خدا، خود، به [كارِ] آن داناتر است . هيچ يك از فرشتگان نيست ، مگر اين كه هر روز ، با توسّل به ولايت ما خاندان ، خود را به خدا نزديك مى سازد و براى دوستداران ما ، آمرزش مى خواهد و بر دشمنانمان ، لعنت مى فرستد و از خدا درخواست مى كند كه بر آنان ، دمادم ، عذاب بفرستد.

ب _ دانشجوپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :فرشتگان ، بال هاى خود را براى طالب علم ، مى گسترانند و براى او آمرزش مى طلبند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در جستجوى دانشى از خانه خويش بيرون رود ، هفتاد هزار فرشته ، او را مشايعت مى كنند و برايش آمرزش مى طلبند .

امام على عليه السلام :براى طالب علم، فرشتگانْ آمرزش مى طلبند و در آسمان و زمين ، برايش دعا مى كنند.

ج _ مؤذّنپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آگاه باشيد كه مؤذّن ، هرگاه بگويد: «گواهى مى دهم كه معبودى جز خدا نيست» ، هفتاد هزار فرشته بر او درود مى فرستند و برايش آمرزش مى خواهند و روز قيامت ، در سايه عرش باشد تا آن كه خداوند ، حسابرسى مردمان را به پايان بَرَد.

.

ص: 214

عنه صلى الله عليه و آله_ في فَضلِ مُؤَذِّنِ المَسجِدِ _: إذا أذَّنَ المُؤَذِّنُ فَقالَ : «أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ» اكتَنَفَهُ أربَعونَ ألفَ ألفِ مَلَكٍ ، كُلُّهُم يُصَلّونَ عَلَيهِ ، ويَستَغفِرونَ لَهُ ، وكانَ في ظِلِّ اللّهِ حَتّى يَفرُغَ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ المَلائِكَةَ إذا سَمِعُوا الأَذانَ مِن أهلِ الأَرضِ قالوا : هذِهِ أصواتُ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله بِتَوحيدِ اللّهِ عز و جل ، ويَستَغفِرونَ لِاُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله حَتّى يَفرُغوا مِن تِلكَ الصَّلاةِ . (2)

د _ خادِمُ المَسجِدِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن أسرَجَ في مَسجِدٍ مِن مَساجِدِ اللّهِ سِراجا ، لَم تَزَلِ المَلائِكَةُ وحَمَلَةُ العَرشِ يَستَغفِرونَ لَهُ ، مادامَ فِي المَسجِدِ ضَوءٌ مِن ذلِكَ السِّراجِ . (3)

ه _ مَن شَهِدَ شَهرَ رَمَضانَ مِنَ المُسلِمينَرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إذا دَخَلَ شَهرُ رَمَضانَ ، أمَرَ اللّهُ حَمَلَةَ العَرشِ أن يَكُفّوا عَنِ التَّسبيحِ ، ويَستَغفِروا لِاُمَّةِ مُحَمَّدٍ وَالمُؤمِنينَ . (4)

عنه صلى الله عليه و آله_ مِن خُطبَةٍ لَهُ في بَيانِ فَضلِ اللَّيلَةِ الاُولى مِن شَهرِ رَمَضانَ _: مَن شَهِدَ رَمَضانَ استَغفَرَ لَهُ كُلَّ يَومٍ سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ ، مِن صَلاةِ الغَداةِ إلى أن تَوارى بِالحِجابِ (5) . (6)

.


1- .ثواب الأعمال : ص 343 ح 1 عن أبي هريرة وابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 84 ص 123 ح 10 .
2- .الكافي : ج 3 ص 307 ح 31 ، تهذيب الأحكام : ج 2 ص 58 ح 206 كلاهما عن عبد اللّه بن سنان عن الإمام الصادق عليه السلام ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 286 ح 884 عن الإمام الباقر عليه السلام .
3- .تهذيب الأحكام : ج 3 ص 261 ح 733 ، ثواب الأعمال : ص 49 ح 1 كلاهما عن أنس ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 237 ح 716 ، بحار الأنوار : ج 84 ص 15 ح 94 .
4- .كنز العمّال : ج 8 ص 479 ح 23716 نقلاً عن الديلمي عن الإمام عليّ عليه السلام .
5- .قوله تعالى : «حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ» (سورة ص : 32) أي استترت بالليل ، يعني الشمس (مجمع البحرين : ج 3 ص 1928 «ورى») .
6- .فضائل الأوقات للبيهقي : ص 40 ح 60 ، شعب الإيمان : ج 3 ص 314 ح 3635 وفيه «مِن شهر رمضان» بدل «من شهد رمضان» وكلاهما عن أبي سعيد الخدري ، كنز العمّال : ج 8 ص 470 ح 23706 ؛ فضائل الأشهر الثلاثة : ص 133 ح 141 عن أبي سعيد الخدري نحوه ، بحار الأنوار : ج 96 ص 345 ح 8 .

ص: 215

د _ خادم مسجد
ه_ هر مسلمانى كه ماه رمضان را درك كند

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ در بيان فضيلت مؤذّن مسجد _: هرگاه مؤذّن ، اذان دهد و بگويد: «گواهى مى دهم كه معبودى جز خدا نيست» ، چهل هزار هزار فرشته ، او را در ميان مى گيرند ، و بر او درود مى فرستند و برايش طلب آمرزش مى كنند و [روز قيامت] در سايه خدا باشد تا [آن كه از حسابرسى] فارغ شود.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :فرشتگان ، هرگاه بانك اذان را از مردم زمين بشنوند ، مى گويند: «اينها بانگ هاى امّت محمّد صلى الله عليه و آله در توحيد خداوند عز و جل است. و براى امّت محمّد صلى الله عليه و آله آمرزش مى طلبند تا آن گاه كه از آن نماز ، فراغت يابند.

د _ خادم مسجدپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در مسجدى از مسجدهاى خدا چراغى بيفروزد ، تا زمانى كه پرتوى از آن چراغ در مسجد است ، فرشتگان و حاملان عرش ، پيوسته برايش طلب آمرزش مى كنند.

ه_ هر مسلمانى كه ماه رمضان را درك كندپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :چون ماه رمضان فرا رسد، خداوند به حاملان عرش دستور مى دهد كه از تسبيح گويى ، باز ايستند و به آمرزش خواهى براى امّت محمّد و مؤمنان بپردازند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ از سخنرانى ايشان در بيان فضيلت شب اوّل ماه رمضان _: هر كس به ماه رمضان وارد شود، هر روز ، هفتاد هزار فرشته، از نماز صبح تا غروب آفتاب، برايش آمرزش مى خواهند.

.

ص: 216

و _ الصّائِمُرسول اللّه صلى الله عليه و آله :ما مِن صائِمٍ يَحضُرُ قَوما يَطعَمونَ إلّا سَبَّحَت لَهُ أعضاؤُهُ ، وكانَت صَلاةُ المَلائِكَةِ عَلَيهِ ، وكانَت صَلاتُهُمُ استِغفارا . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن أصبَحَ صائِما سَبَّحَت لَهُ أعضاؤُهُ ، وأضاءَت لَهُ السَّماواتُ نورا ، وَاستَغفَرَ لَهُ كُلُّ مَلَكٍ فِي السَّماءِ ، فَإِن سَبَّحَ أو هَلَّلَ تَلَقّاها سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ ، يَكتُبونَها إلى أن تَوارَت بِالحِجابِ . (2)

ز _ المُصَلّيرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن أجابَ داعِيَ اللّهِ استَغفَرَت لَهُ المَلائِكَةُ، ويَدخُلُ الجَنَّةَ بِغَيرِ حِسابٍ. (3)

عنه صلى الله عليه و آله :لا يَزالُ العَبدُ في صَلاةٍ ما كانَ في مُصَلّاهُ يَنتَظِرُ الصَّلاةَ ، وتَقولُ المَلائِكَةُ : «اللّهُمَّ اغفِر لَهُ ، اللّهُمَّ ارحَمهُ » ، حَتّى يَنصَرِفَ أو يُحدِثَ . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ العَبدَ إذا جَلَسَ في مُصَلّاهُ بَعدَ الصَّلاةِ ، صَلَّت عَلَيهِ المَلائِكَةُ ، وصَلاتُهُم عَلَيهِ : اللّهُمَّ اغفِر لَهُ ، اللّهُمَّ ارحَمهُ . وإن جَلَسَ يَنتَظِرُ الصَّلاةَ صَلَّت عَلَيهِ المَلائِكَةُ ، وصَلاتُهُم عَلَيهِ : اللّهُمَّ اغفِر لَهُ ، اللّهُمَّ ارحَمهُ . (5)

.


1- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 2 ص 87 ح 1805 ، ثواب الأعمال : ص 77 ح 1 ، الأمالي للصدوق : ص 683 ح 936 كلاهما عن السكوني عن الإمام الصادق عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله ، بحار الأنوار : ج 96 ص 247 ح 4 .
2- .كنز العمّال : ج 15 ص 911 ح 43574 نقلاً عن وهب بن وهب أبي البختري عن جعفر بن محمّد عن أبيه عن جدّه ، المعجم الأوسط : ج 7 ص 368 ح 7749 ، المعجم الصغير : ج 2 ص 26 كلاهما عن عائشة نحوه .
3- .جامع الأخبار : ص 173 ح 414 ، بحار الأنوار : ج 84 ص 155 ح 49 .
4- .صحيح مسلم : ج 1 ص 459 ح 274 ، سنن أبي داوود : ج 1 ص 128 ح 471 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 392 ح 9385 كلّها عن أبي هريرة و ج 4 ص 190 ح 11907 عن أبي سعيد الخدري ، كنز العمّال : ج 7 ص 324 ح 19084 .
5- .مسند ابن حنبل : ج 1 ص 303 ح 1218 ، شعب الإيمان : ج 3 ص 86 ح 2961 كلاهما عن أبي عبد الرحمن عن الإمام عليّ عليه السلام ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 1 ص 440 ح 9 نحوه ، كنز العمّال : ج 7 ص 322 ح 19072 .

ص: 217

و _ روزه دار
ز _ نمازگزار

و _ روزه دارپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ روزه دارى نيست كه در جمع گروهى در حال خوردن غذا حاضر شود ، مگر اين كه اعضايش براى او تسبيح [خدا] مى گويند و درود [و دعاى] فرشتگان ، نثار او مى شود، و درود آنها هم طلبِ آمرزش است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس روز خود را با روزه آغاز كند ، اعضايش براى او تسبيح مى گويند و آسمان ها برايش نورافشان مى شوند و همه فرشتگان آسمان ، برايش طلب آمرزش مى كنند. اگر «سبحان اللّه » يا «لا إله إلّا اللّه » بگويد ، هفتاد هزار فرشته ، آنها را مى گيرند و [طلب آمرزش] مى نويسند، تا آن گاه كه غروب شود.

ز _ نمازگزارپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس به نداى دعوت كننده خدا (مؤذّن) پاسخ دهد [و نماز بگزارد] ، فرشتگانْ برايش آمرزش مى طلبند و بدون حسابرسى وارد بهشت مى شود.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بنده ، تا زمانى كه در نمازگاهش منتظر نماز باشد ، در حال نماز است و فرشتگان مى گويند: «بار خدايا! او را بيامرز، بار خدايا! بر او رحمت آور» تا آن كه نمازگاهش را ترك كند يا حَدَثى از او سر بزند .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بنده ، هرگاه بعد از نماز در جانمازش بنشيند، فرشتگان بر او درود مى فرستند و درودشان بر او: «بار خدايا! او را بيامرز . بار خدايا! بر او رحمت آور» است . اگر هم منتظر نماز بنشيند ، باز فرشتگان بر او درود مى فرستند، و درودشان بر او «بار خدايا! او را بيامرز ؛ بار خدايا! بر او رحمت آور» است.

.

ص: 218

عنه صلى الله عليه و آله :مَن صَلَّى الفَجرَ ثُمَّ جَلَسَ في مُصَلّاهُ ، صَلَّت عَلَيهِ المَلائِكَةُ . وصَلاتُهُم عَلَيهِ : اللّهُمَّ اغفِر لَهُ ، اللّهُمَّ ارحَمهُ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن صَلَّى الفَجرَ في جَماعَةٍ ، وقَعَدَ في مُصَلّاهُ ، وقَرَأَ ثَلاثَ آياتٍ مِن أوَّلِ سورَةِ الأَنعامِ ، وَكَّلَ اللّهُ بِهِ سَبعينَ مَلَكا ، يُسَبِّحونَ اللّهَ ، ويَستَغفِرونَ لَهُ إلى يَومِ القِيامَةِ . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :ألا ومَن مَشى إلى مَسجِدٍ يَطلُبُ فيهِ الجَماعَةَ ، كانَ لَهُ بِكُلِّ خُطوَةٍ سَبعونَ ألفَ حَسَنَةٍ ، ويُرفَعُ لَهُ مِنَ الدَّرَجاتِ مِثلُ ذلِكَ . فَإِن ماتَ وهُوَ عَلى ذلِكَ ، وَكَّلَ اللّهُ عز و جل بِهِ سَبعينَ ألفَ مَلَكٍ ، يَعودونَهُ في قَبرِهِ ، ويُبَشِّرونَهُ ويُؤنِسونَهُ في وَحدَتِهِ ، ويَستَغفِرونَ لَهُ حَتّى يُبعَثَ . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ أحَدَكُم إذا دَخَلَ المَسجِدَ كانَ في صَلاةٍ ما كانَتِ الصَّلاةُ تَحبِسُهُ ، وَالمَلائِكَةُ يُصَلّونَ عَلى أحَدِكُم ما دامَ في مَجلِسِهِ الَّذي صَلّى فيهِ ، يَقولونَ : «اللّهُمَّ اغفِرلَهُ ، اللّهُمَّ ارحَمهُ ، اللّهُمَّ تُب عَلَيهِ» ، ما لَم يُحدِث فيهِ ، ما لَم يُؤذِ فيهِ . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :ألا أدُلُّكُم عَلى ما يُكَفِّرُ اللّهُ بِهِ الخَطايا ، ويَزيدُ بِهِ فِي الحَسَناتِ ؟! ... إسباغُ الوُضوءِ عَلَى المَكارِهِ ، وكَثرَةُ الخُطى إلى هذِهِ المَساجِدِ ، وَانتِظارُ الصَّلاةِ بَعدَ الصَّلاةِ . ما مِنكُم مِن رَجُلٍ يَخرُجُ مِن بَيتِهِ مُتَطَهِّرا ، فَيُصَلّي مَعَ المُسلِمينَ الصَّلاةَ ، ثُمَّ يَجلِسُ فِي المَسجِدِ (5) يَنتَظِرُ الصَّلاةَ الاُخرى ، [إلّا] (6) أنَّ المَلائِكَةَ تَقولُ : اللّهُمَّ اغفِر لَهُ ، اللّهُمَّ ارحَمهُ . (7)

.


1- .مسند ابن حنبل : ج 1 ص 309 ح 1250 عن أبي عبد الرحمن السلمي عن الإمام عليّ عليه السلام ، كنز العمّال : ج 2 ص 153 ح 3550 .
2- .كنز العمّال : ج 2 ص 144 ح 3516 نقلاً عن الديلمي عن ابن مسعود .
3- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 4 ص 17 ح 4968 ، الأمالي للصدوق : ص 517 ح 707 كلاهما عن الحسين بن زيد عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 317 ح 2655 عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ، بحار الأنوار : ج 88 ص 8 ح 11 .
4- .سنن ابن ماجة : ج 1 ص 262 ح 799 ، سنن أبي داوود : ج 1 ص 153 ح 559 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 57 ح 7434 ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 1 ص 440 ح 8 كلّها عن أبي هريرة ، كنز العمّال : ج 7 ص 553 ح 20217 .
5- .في المصدر : «المجلس» ، والتصويب من كنز العمّال .
6- .ما بين المعقوفين لم يرد في المصدر ، وأثبتناه من كنز العمّال .
7- .مسند ابن حنبل : ج 4 ص 7 ح 10994 ، المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 305 ح 689 نحوه ، السنن الكبرى : ج 2 ص 25 ح 2265 كلّها عن أبي سعيد الخدري ، كنز العمّال : ج 15 ص 836 ح 43325 ؛ الأمالي للصدوق : ص 400 ح 516 عن أبي سعيد الخدري ، روضة الواعظين : ص 366 ، بحار الأنوار : ج 88 ص 7 ح 9 .

ص: 219

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس بعد از خواندن نماز صبح ، در جانمازش بنشيند، فرشتگان بر او درود مى فرستند ، و درودشان بر او: «بار خدايا! او را بيامرز ؛ بار خدايا! بر او رحمت آور» است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس نماز صبح را با جماعت بگزارد و [سپس] در جانمازش بنشيند و سه آيه آغازين سوره انعام را بخواند، خداوند ، هفتاد فرشته بر او مى گمارد كه خدا را تسبيح گويند و تا روز قيامت ، براى او طلب آمرزش كنند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آگاه باشيد كه هر كس براى شركت در نماز جماعت ، ره سپار مسجدى شود ، براى هر قدمى ، او را هفتاد هزار ثواب باشد، و همين اندازه ، درجه اش بالا مى رود. و اگر در اين حال بميرد، خداوند عز و جل هفتاد هزار فرشته بر او مى گمارد كه در قبرش به ديدار او بروند و پيوسته بشارتش بدهند و همدم تنهايى او باشند و برايش ، آمرزش مى طلبند تا آن گاه كه برانگيخته شود.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر يك از شما هر گاه وارد مسجد شود تا زمانى كه نمازْ او را نگه داشته باشد (1) ، در حال نماز است ، و هر يك از شما تا زمانى كه در مكانى كه در آن نماز خوانده ، نشسته باشد ، فرشتگان بر او درود مى فرستند، مى گويند: «بار خدايا! او را بيامرز . بار خدايا! او را رحمت كن . بار خدايا! توبه اش را بپذير» تا زمانى كه در آن [مسجد] ، حَدَثى از او سر نزند، تا زمانى كه در آن [مسجد] ، آزارى نرساند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آيا شما را به چيزى راه نمايى نكنم كه خداوند به سبب آن ، گناهان را مى پوشاند و بر نيكى ها مى افزايد؟!... گرفتن وضوى كامل در شرايط سخت، آمد و شد بسيار به اين مسجدها، و نشستن به انتظار نماز ، پس از نماز. هيچ مردى از شما نيست كه با وضو از خانه اش بيرون رود و با مسلمانان ، نماز بگزارد، سپس در مسجد به انتظار نماز بعد بنشيند ، مگر آن كه فرشتگان مى گويند: «بار خدايا! او را بيامرز . خدايا! بر او رحم آور».

.


1- .يعنى نماز او را در مسجد ، نگه داشته است و به خاطر نماز ، مسجد را ترك نكرده و منتظر فرا رسيدن وقت نماز است.

ص: 220

عنه صلى الله عليه و آله_ في وَصِيَّتِهِ لِأَبي ذَرٍّ _: يا أبا ذَرٍّ ، إنَّ رَبَّكَ عز و جليُباهِي المَلائِكَةَ بِثَلاثَةِ نَفَرٍ : رَجُلٍ يُصبِحُ فِي الأَرضِ فَردا ، فَيُؤَذِّنُ ثُمَّ يُصَلّي ، فَيَقولُ رَبُّكَ لِلمَلائِكَةِ : اُنظُروا إلى عَبدي ، يُصَلّي ولا يَراهُ أحَدٌ غَيري ، فَيَنزِلُ سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ يُصَلّونَ وَراءَهُ ، ويَستَغفِرونَ لَهُ إلَى الغَدِ مِن ذلِكَ اليَومِ ... . (1)

ح _ المُصَلّي عَلَى النَّبِيِّ وآلِهِ عليهم السلامرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ في كِتابٍ ، لَم تَزَلِ المَلائِكَةُ تَستَغفِرُ لَهُ مادامَ اسمي في ذلِكَ الكِتابِ . (2)

الإمام الصادق عليه السلام :الصَّدَقَةُ لَيلَةَ الجُمُعَةِ ويَومَها بِأَلفٍ ، وَالصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ لَيلَةَ الجُمُعَةِ بِأَلفٍ مِنَ الحَسَناتِ ، ويَحُطُّ اللّهُ فيها ألفا مِنَ السَّيِّئاتِ ، ويَرفَعُ فيها ألفا مِنَ الدَّرَجاتِ . وإنَّ المُصَلِّيَ عَلَى النَّبِيِّ وآلِهِ في لَيلَةِ الجُمُعَةِ يَزهَرُ نورُهُ فِي السَّماواتِ إلى يَومِ السّاعَةِ ، وإنَّ مَلائِكَةَ اللّهِ عز و جل فِي السَّماواتِ لَيَستَغفِرونَ لَهُ ، ويَستَغفِرُ لَهُ المَلَكُ المُوَكَّلُ بِقَبرِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله إلى أن تَقومَ السّاعَةُ . (3)

.


1- .الأمالي للطوسي : ص 534 ح 1162 ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 372 ح 2661 كلاهما عن أبي ذرّ ، عدّة الداعي : ص 144 كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 84 ص 116 ح 13 .
2- .المعجم الأوسط : ج 2 ص 232 ح 1835 ، تاريخ دمشق : ج 6 ص 81 ح 1423 كلاهما عن أبي هريرة و ص 35 ح 385 عن محمّد بن جبير عن الإمام الصادق عليه السلام وفيه «من صلّى على رسول اللّه صلى الله عليه و آله ...» ، تفسير القرطبي : ج 14 ص 235 ، كنز العمّال : ج 1 ص 507 ح 2243 ؛ منية المريد : ص 347 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 71 ح 65 .
3- .المقنعة : ص 156 ، جامع الأحاديث للقمّي : ص 151 وفيه ذيله من «إنّ المصلّي» ، روضة الواعظين : ص 365 ، تأويل الآيات الظاهرة : ج 2 ص 464 ح 35 ، بحار الأنوار : ج 89 ص 314 ح 21 .

ص: 221

ح _ درود فرستنده بر پيامبر و خاندان او عليهم السلام

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ در سفارشش به ابو ذر _: اى ابو ذر! پروردگار عز و جل تو به سه نفر ، بر فرشتگان مى نازد: مردى كه در جايى تنها باشد و خود ، اذان گويد سپس نماز بخواند. پروردگارت به فرشتگان مى فرمايد: «ببينيد بنده ام را . با آن كه كسى او را نمى بيند، نماز مى خواند» . سپس هفتاد هزار فرشته فرود مى آيند و پشتِ سرش نماز مى خوانند و تا فرداى آن روز ، برايش آمرزش خواهند... .

ح _ درود فرستنده بر پيامبر و خاندان او عليهم السلامپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در نوشته اى بر من درود گويد ، تا زمانى كه نام من در آن نوشته است ، فرشتگان ، پيوسته برايش آمرزش مى طلبند.

امام صادق عليه السلام :صدقه دادن در شب و روز جمعه ، برابر با هزار كار نيك است، و درود فرستادن بر محمّد و خاندان او در شب جمعه ، برابر با هزار كار نيك است و در آن شب ، خداوند ، هزار گناه [از درود فرستنده ]مى زُدايد و هزار درجه [او را] بالا مى برد. نور درود فرستنده بر پيامبر و خاندان او در شب جمعه، تا روز قيامت در آسمان ها مى درخشد و فرشتگان خداى عز و جل برايش طلب آمرزش مى كنند، و فرشته گماشته شده بر قبر پيامبر خدا ، تا قيامِ قيامت ، برايش آمرزش مى طلبد.

.

ص: 222

ط _ زائِرُ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلامالإمام الصادق عليه السلام :مَن زارَ أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام عارِفا بِحَقِّهِ ، غَيرَ مُتَجَبِّرٍ ولا مُتَكَبِّرٍ ، كَتَبَ اللّهُ لَهُ أجرَ مِئَةِ ألفِ شَهيدٍ ... وَاستَقبَلَتهُ المَلائِكَةُ ، فَإِذَا انصَرَفَ شَيَّعَتهُ إلى مَنزِلِهِ ، فَإِن مَرِضَ عادوهُ ، وإن ماتَ تَبِعوهُ بِالاِستِغفارِ إلى قَبرِهِ . (1)

ي _ زائِرُ الإِمامِ الحُسَينِ عليه السلامالإمام الصادق عليه السلام :إنَّ اللّهَ وَكَّلَ بِالحُسَينِ عليه السلام مَلَكا في أربَعَةِ آلافِ مَلَكٍ يَبكونَهُ ، ويَستَغفِرونَ لِزُوّارِهِ ، ويَدعونَ اللّهَ لَهُم . (2)

عنه عليه السلام :وَكَّلَ اللّهُ بِقَبرِ الحُسَينِ عليه السلام أربَعَةَ آلافِ مَلَكٍ ، شُعثٍ غُبرٍ يَبكونَهُ إلى يَومِ القِيامَةِ ، فَمَن زارَهُ عارِفا بِحَقِّهِ شَيَّعوهُ حَتّى يُبلِغوهُ مَأمَنَهُ ، وإن مَرِضَ عادوهُ ، غُدوَةً وعَشِيَّةً ، وإن ماتَ شَهِدوا جِنازَتَهُ ، وَاستَغفَروا لَهُ إلى يَومِ القِيامَةِ . (3)

.


1- .الأمالي للطوسي : ص 214 ح 372 ، بشارة المصطفى : ص 109 كلاهما عن محمّد بن مسلم ، كشف الغمّة : ج 2 ص 21 ، بحار الأنوار : ج 59 ص 176 ح 9 .
2- .كامل الزيارات : ص 176 ح 238 عن مالك الجهني ، بحار الأنوار : ج 101 ص 57 ح 24 .
3- .الكافي : ج 4 ص 581 ح 6 ، ثواب الأعمال : ص 113 ح 17 ، الأمالي للصدوق : ص 206 ح 224 كلّها عن هارون بن خارجة و ص 64 ح 28 عن هارون بن حمزة الغنوي ، كامل الزيارات : ص 176 ح 15 عن محمّد بن مروان نحوه ، بحار الأنوار : ج 101 ص 63 ح 44 .

ص: 223

ط _ زائر امير مؤمنان عليه السلام
ى _ زاير امام حسين عليه السلام

ط _ زائر امير مؤمنان عليه السلامامام صادق عليه السلام :هر كس، با شناخت حقّ امير مؤمنان و به دور از غرور و تكبّر، او را زيارت كند ، خداوند ، برايش مزد صد هزار شهيد مى نويسد... و فرشتگان ، به استقبال او مى روند ، و چون بازگردد ، او را تا خانه اش بدرقه كنند ، و اگر بيمار شود به عيادتش مى روند، و چون بميرد ، آمرزش خواهان ، او را تا گورش تشييع مى كنند.

ى _ زاير امام حسين عليه السلامامام صادق عليه السلام :خداوند ، فرشته اى را با چهار هزار فرشته بر [آرامگاه] حسين عليه السلام گماشته است كه بر او مى گِريند و براى زائرانش آمرزش مى طلبند و برايشان ، دعا مى كنند.

امام صادق عليه السلام :خداوند ، چهار هزار فرشته ژوليده و غبار گرفته بر قبر حسين عليه السلام گماشته است كه تا روز قيامت ، بر او مى گِريند. پس هر كه با معرفت حقّ او به زيارتش برود، [در مراجعتْ] آن فرشتگان ، او را تا سرپناهش بدرقه مى كنند، و اگر بيمار شود ، صبح و شب به عيادتش مى روند، و چون از دنيا برود ، در تشييع جنازه اش حاضر مى شوند و تا روز قيامت ، برايش آمرزش مى طلبند.

.

ص: 224

ك _ ذاكِرُ أمرِ الإِمامَةِالأمالي للطوسي عن معتب مولى الإمام الصادق عليه السلام ، قال :سَمِعتُهُ يَقولُ لِداوود بنِ سِرحانَ : يا داوودُ ، أبلِغ مَوالِيَّ عَنِّي السَّلامَ وأنّي أقولُ : رَحِمَ اللّهُ عَبدا اجتَمَعَ مَعَ آخَرَ فَتَذاكَرا أمرَنا ، فَإِنَّ ثالِثَهُما مَلَكٌ يَستَغفِرُ لَهُما ومَا اجتَمَعَ اثنانِ عَلى ذِكرِنا ، إلّا باهَى اللّهُ تَعالى بِهِمَا المَلائِكَةَ . فَإِذَا اجتَمَعتُم فَاشتَغِلوا بِالذِّكرِ ، فَإِنَّ فِي اجتِماعِكُم ومُذاكَرَتِكُم إحياءَنا ، وخَيرُ النّاسِ مِن بَعدِنا مَن ذاكَرَ بِأَمرِنا ، ودَعا إلى ذِكرِنا . (1)

ل _ شيعَةُ عَلِيٍّ عليه السلام ومُحِبّيهِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :يا عَلِيُّ ، إنَّ الجَنَّةَ مُشتاقَةٌ إلَيكَ وإلى شيعَتِكَ ، وإنَّ مَلائِكَةَ العَرشِ المُقَرَّبينَ يَفرَحونَ بِقُدومِهِم ، وَالمَلائِكَةُ تَستَغفِرُ لَهُم . يا عَلِيُّ ، شيعَتُكَ الَّذينَ يَخافونَ اللّهَ فِي السِّرِّ وَالعَلانِيَةِ . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :ألا ومَن أحَبَّ عَلِيّا استَغفَرَت لَهُ المَلائِكَةُ ، وفُتِحَت لَهُ أبوابُ الجَنَّةِ الثَّمانِيَةُ ، يَدخُلُها مِن أيِّ بابٍ شاءَ بِغَيرِ حِسابٍ . (3)

الإمام الصادق عليه السلام_ لِقَومٍ مِن شيعَتِهِ _: إنَّ للّهِِ عز و جلمَلائِكَةً يَستَغفِرونَ لَكُم ، حَتّى تَتَساقَطَ ذُنوبُكُم ؛ كَما يَتَساقَطُ وَرَقُ الشَّجَرِ في يَومِ ريحٍ ، وذلِكَ قَولُ اللّهِ تَعالى : «الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ» (4) هُم شيعَتُنا ، وهِيَ وَاللّهِ لَهُم . (5)

.


1- .الأمالي للطوسي : ص 224 ح 390 ، بشارة المصطفى : ص 110 ، بحار الأنوار : ج 1 ص 200 ح 8 .
2- .بحار الأنوار : ج 68 ص 41 ح 85 نقلاً عن رياض الجنان لفضل اللّه بن محمود الفارسي عن الإمام الصادق عليه السلام وراجع بشارة المصطفى : ص 181 وبحار الأنوار : ج 68 ص 46 ح 91 .
3- .فضائل الشيعة : ص 46 ح 1 ، مائة منقبة : ص 88 ، بشارة المصطفى : ص 37 ، تأويل الآيات الظاهرة : ج 2 ص 863 ح 1 كلّها عن ابن عمر ، بحار الأنوار : ج 68 ص 124 ح 53 .
4- .غافر : 7 .
5- .تفسير فرات : ص 377 ح 506 عن سليمان الأعمش ، بحار الأنوار : ج 68 ص 97 ح 4 .

ص: 225

ك _ ياد كنندگان از موضوع امامت
ل _ پيروان و دوستداران على عليه السلام

ك _ ياد كنندگان از موضوع امامتالأمالى ، طوسى_ به نقل از معتّب غلام امام صادق عليه السلام _: شنيدم كه امام [صادق عليه السلام ] به داوود بن سِرحان مى فرمايد: «اى داوود! از جانب من به پيروانم سلام برسان و [بگو كه] من مى گويم: رحمت خدا بر آن بنده اى كه با ديگرى گِرد آيد و از موضوع ما (امامت) ياد كنند؛ زيرا سومين آنها فرشته اى است كه برايشان آمرزش مى طلبد، و هيچ گاه دو نفر براى ياد كردن از ما گِرد هم نيامدند ، مگر آن كه خداوند متعال به آن دو ، بر فرشتگان مباهات كرد. پس هرگاه گِرد هم آمديد ، به ياد كردن [از ما] بپردازيد؛ زيرا در گردهمايى شما و گفتگويتان ، زنده داشتن ماست، و بهترين مردم پس از ما ، كسى است كه از موضوع ما ياد كند و ديگران را به ياد و نام ما بخواند.

ل _ پيروان و دوستداران على عليه السلامپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى على! بهشت ، مشتاق تو و پيروان توست ، و عرشيان مقرّب [درگاه الهى] ، از آمدن آنها شادمان مى شوند، و فرشتگان ، برايشان آمرزش مى طلبند. اى على! پيروان تو آنان اند كه در نهان و آشكار ، از خدا مى ترسند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هان! هر كه على را دوست داشته باشد ، فرشتگان ، برايش آمرزش مى طلبند و هفت درِ بهشت ، به روى او باز مى شود، و از هر درى كه خواهد، بدون حسابرسى، به آن وارد مى شود .

امام صادق عليه السلام_ به گروهى از پيروانش _: خداوند عز و جل فرشتگانى دارد كه براى شما آمرزش مى طلبند تا جايى كه گناهانتان، همچون ريزش برگ درختان در روز توفانى، فرو مى ريزد . اين سخن خداوند متعال است: «كسانى كه عرش را حمل مى كنند و آنان كه پيرامون آن اند ، پروردگارشان را به پاكى مى ستايند و به او ايمان دارند و براى كسانى كه ايمان آورده اند ، آمرزش مى طلبند» . اينان ، پيروان ما هستند . به خدا سوگند ، اين ، در باره آنهاست!

.

ص: 226

م _ قاضي حاجَةِ المُؤمِنِالإمام الصادق عليه السلام :تَنافَسوا فِي المَعروفِ لِاءِخوانِكُم ، وكونوا مِن أهلِهِ ، فَإِنَّ لِلجَنَّةِ بابا يُقالُ لَهُ : «المَعروفُ» ، لا يَدخُلُهُ إلّا مَنِ اصطَنَعَ المَعروفَ فِي الحَياةِ الدُّنيا . فَإِنَّ العَبدَ لَيَمشي في حاجَةِ أخيهِ المُؤمِنِ ، فَيُوَكِّلُ اللّهُ عز و جل بِهِ مَلَكَينِ : واحِدا عَن يَمينِهِ ، وآخَرَ عَن شِمالِهِ ، يَستَغفِرانِ لَهُ رَبَّهُ ، ويَدعُوانِ بِقَضاءِ حاجَتِهِ . (1)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن كَسا أحَدا مِن فُقَراءِ المُسلِمينَ ثَوبا مِن عُريٍ ، أو أعانَهُ بِشَيءٍ مِمّا يَقوتُهُ مِن مَعيشَتِهِ ، وَكَّلَ اللّهُ عز و جل بِهِ سَبعينَ ألفَ مَلَكٍ مِنَ المَلائِكَةِ ، يَستَغفِرونَ (2) لِكُلِّ ذَنبٍ عَمِلَهُ ، إلى أن يُنفَخَ فِي الصُّورِ . (3)

كنز العمّال عن أنس :لَقِيَ اُبَيُّ بنُ كَعبٍ البَراءَ بنَ مالِكٍ ، فَقالَ : يا أخي ما تَشتَهي ؟ قالَ : سَويقا وتَمرا ، فَجاءَ فَأَكَلَ حَتّى شَبِعَ ، فَذَكَرَ البَراءُ بنُ مالِكٍ ذلِكَ لِرَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فَقالَ : اِعلَم يا بَراءُ ، أنَّ المَرءَ إذا فَعَلَ ذلِكَ بِأَخيهِ لِوَجهِ اللّهِ ، لا يُريدُ بِذلِكَ جَزاءً ولا شُكورا ، بَعَثَ اللّهُ إلى مَنزِلِهِ عَشَرَةً مِنَ المَلائِكَةِ يُقَدِّسونَ اللّهَ ويُهَلِّلونَهُ ويُكَبِّرونَهُ ويَستَغفِرونَ لَهُ حَولاً ، فَإِذا كانَ الحَولُ ، كُتِبَ لَهُ مِثلُ عِبادَةِ اُولئِكَ المَلائِكَةِ ، وحَقَّ عَلَى اللّهِ أن يُطعِمَهُم مِن طَيِّباتِ الجَنَّةِ ، في جَنَّةِ الخُلدِ ومُلكٍ لا يَبيدُ . (4)

.


1- .الكافي : ج 2 ص 195 ح 10 عن أبي بصير ، بحار الأنوار : ج 74 ص 328 ح 99 .
2- .في المصدر : «تستغفرون» ، والتصويب من بحار الأنوار .
3- .الكافي : ج 2 ص 205 ح 3 عن أبي حمزة عن الإمام الباقر عليه السلام و ص 204 ح 2 عن عبد اللّه بن جعفر بن إبراهيم عن الإمام الصادق عليه السلام وفيه «سبعة آلاف» بدل «سبعين ألف» ، بحار الأنوار : ج 74 ص 380 ح 84 .
4- .كنز العمّال : ج 9 ص 269 ح 25977 نقلاً عن أبي نعيم و ص 249 ح 25883 نقلاً عن حلية الأولياء وليس فيه صدره إلى «ذلك لرسول اللّه صلى الله عليه و آله » .

ص: 227

م _ برآورنده نياز مؤمن

م _ برآورنده نياز مؤمنامام صادق عليه السلام :در نيكى كردن به برادرانتان ، با يكديگر رقابت كنيد و اهل نيكوكارى باشيد؛ زيرا بهشت را درى است كه به آن «نيكى (معروف)» مى گويند و تنها كسى از آن وارد شود كه در زندگى دنيا ، نيكى كرده باشد. بنده اى كه در راه برآوردن نياز برادر مؤمنش گام بر مى دارد، خداوند عز و جل دو فرشته بر او مى گمارد: يكى را در سمت راست او و ديگرى را در سمت چپ او، كه از پروردگارش براى او آمرزش مى طلبند و براى برآورده شدن حاجتش دعا مى كنند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس مسلمان نيازمندى را از برهنگى بپوشاند، يا به معيشت او كمكى كند، خداوند عز و جل هفتاد هزار فرشته از فرشتگان بر او مى گمارد كه تا زمانى كه در صور دميده شود ، براى هر گناهى كه مى كند ، [از خداوند ]آمرزش بخواهند.

كنز العمّال_ به نقل از اَنَس _: اُبىّ بن كعب به بَراء بن مالك برخورد. گفت: چه ميل دارى، برادر؟ گفت: سَويق و خرما. آمد و خورد تا سير شد. بَراء بن مالك ، اين ماجرا را به پيامبر خدا گفت . ايشان فرمود: «بدان _ اى براء _ كه انسان ، هرگاه اين كار را براى برادرش به خاطر خدا انجام دهد و پاداش و سپاسى از او انتظار نداشته باشد، خداوند ، ده فرشته به خانه او مى فرستد تا به مدّت يك سال ، خدا را به پاكى و يگانگى و بزرگى بستايند و برايش طلب آمرزش كنند، و پس از يك سال ، به اندازه عبادت آن فرشتگان ، براى او نوشته مى شود، و بر خداست كه از خوردنى هاى پاك بهشت، در بهشت جاويدان و مُلكى ابدى، به آنان بخورانَد.

.

ص: 228

ن _ مُدخِلُ السُّرورِ عَلى أهلِ بَيتِهِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن أدخَلَ عَلى أهلِ بَيتِهِ سُرورا ، خَلَقَ اللّهُ مِن ذلِكَ السُّرورِ خَلقا يَستَغفِرُ لَهُ إلى يومِ القِيامَةِ . (1)

س _ عائِدُ المَريضِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن عادَ مَريضا مَشى في خِرافِ (2) الجَنَّةِ ، فَإِذا جَلَسَ عِندَهُ استَنقَعَ فِي الرَّحمَةِ ، فَإِذا خَرَجَ مِن عِندِهِ وُكِّلَ بِهِ سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ يَستَغفِرونَ لَهُ ذلِكَ اليَومَ . (3)

مسند ابن حنبل عن عبد اللّه بن نافع :عادَ أبو موسَى الأَشعَرِيُّ الحَسَنَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام فَقالَ لَهُ عَلِيٌّ عليه السلام : أعائِدا جِئتَ أم زائِرا ؟ فَقالَ أبو موسى : بَل جِئتُ عائِدا . فَقالَ عَلِيٌّ عليه السلام : سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ : مَن عادَ مَريضا بَكَرا (4) ؛ شَيَّعَهُ سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ كُلُّهُم يَستَغفِرُ لَهُ حَتّى يُمسِيَ ، وكانَ لَهُ خَريفٌ (5) فِي الجَنَّةِ . وإن عادَهُ مَساءً ؛ شَيَّعَهُ سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ ، كُلُّهُم يَستَغفِرُ لَهُ حَتّى يُصبِحَ ، وكانَ لَهُ خَريفٌ فِي الجَنَّةِ . (6)

الإمام الباقر عليه السلام :أيُّما مُؤمِنٍ عادَ مُؤمِنا خاضَ فِي الرَّحمَةِ خَوضا ، فَإِذا جَلَسَ غَمَرَتهُ الرَّحمَةُ ، فَإِذَا انصَرَفَ وَكَّلَ اللّهُ بِهِ سَبعينَ ألفَ مَلَكٍ يَستَغفِرونَ لَهُ ، ويَستَرحِمونَ عَلَيهِ . (7)

.


1- .كنز العمّال : ج 16 ص 379 ح 44995 نقلاً عن أبي الشيخ عن جابر .
2- .في خِرافِ الجنّة وخِرافتها : أي في اجتناء ثمرها ؛ أي إنّ العائد فيما يجوز من الثواب ، كأنّه على نخل الجنّة يخترف ثمارها (النهاية : ج 2 ص 24 «خرف») .
3- .مسند ابن حنبل : ج 1 ص 292 ح 1166 ، شعب الإيمان : ج 6 ص 532 ح 9175 نحوه وكلاهما عن الإمام عليّ عليه السلام ، كنز العمّال : ج 9 ص 101 ح 25177 .
4- .كلُّ من أسرع إلى شيء فقد بكّر إليه ، وأوّل كلّ شيء باكورته (النهاية : ج 1 ص 148 «بكر») .
5- .خريف : أي مسافة تقطع ما بين الخريف إلى الخريف (النهاية : ج 2 ص 24 «خرف») .
6- .مسند ابن حنبل : ج 1 ص 256 ح 975 ، المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 501 ح س1294 ، السنن الكبرى : ج 3 ص 534 ح 6585 ؛ الأمالي للطوسي : ص 403 ح 901 من دون إسنادٍ إلى رسول اللّه صلى الله عليه و آله وكلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 81 ص 215 ح 8 .
7- .الكافي : ج 3 ص 120 ح 3 عن أبي حمزة .

ص: 229

ن _ كسى كه خانواده اش را شاد كند
س _ عيادت كننده از بيمار

ن _ كسى كه خانواده اش را شاد كندپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس به خانواده اش شادى برساند ، خداوند ، از آن شادى مخلوقى مى آفريند كه تا روز قيامت ، برايش آمرزش بخواهد.

س _ عيادت كننده از بيمارپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس به عيادت بيمارى برود ، در نخلستان پُربار بهشت ، گام برداشته است، و اگر نزد او بنشيند ، در رحمت نشسته است، و چون از نزد او برود ، هفتاد هزار فرشته بر او گماشته مى شوند كه آن روز را برايش آمرزش بطلبند.

مسند ابن حنبل_ به نقل از عبد اللّه بن نافع _: ابوموسى اشعرى ، به عيادت حسن بن على عليه السلام رفت . على عليه السلام به او فرمود: «براى عيادت آمده اى يا براى ديدن؟». ابوموسى گفت : براى عيادت آمده ام. على عليه السلام فرمود: «از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: «هر كس صبحگاه ، به عيادت بيمارى برود ، هفتاد هزار فرشته ، او را مشايعت مى كنند و همگى تا شب برايش آمرزش مى طلبند و برايش بُستانى (/نخلستانى) در بهشت باشد، و اگر شب هنگام به عيادتش برود ، باز هم هفتاد هزار فرشته ، بدرقه اش مى كنند و همگى تا صبح ، برايش آمرزش مى طلبند و او را بستانى در بهشت باشد » .

امام باقر عليه السلام :هر مؤمنى به عيادت مؤمنى برود ، وارد رحمت مى شود، و چون [در كنار او] بنشيند، رحمت ، او را فرو مى پوشاند، و چون برود ، خداوند ، هفتاد هزار فرشته بر او مى گمارد كه برايش آمرزش و رحمت مى طلبند.

.

ص: 230

الإمام الصادق عليه السلام :أيُّما مُؤمِنٍ عادَ مُؤمِنا فِي اللّهِ عز و جل في مَرَضِهِ ، وَكَّلَ اللّهُ بِهِ مَلَكا مِنَ العُوّادِ يَعودُهُ في قَبرِهِ ، ويَستَغفِرُ لَهُ إلى يَومِ القِيامَةِ . (1)

ع _ مُشَيِّعُ جِنازَةِ المُؤمِنِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن شَيَّعَ جِنازَةً فَلَهُ بِكُلِّ خُطوَةٍ _ حَتّى يَرجِعَ إلى مَنزِلِهِ _ مِئَةُ ألفِ ألفِ حَسَنَةٍ ، ويُمحى عَنهُ مِئَةُ ألفِ ألفِ سَيِّئَةٍ ، ويُرفَعُ لَهُ مِئَةُ ألفِ ألفِ دَرَجَةٍ ، فَإِن صَلّى عَلَيها شَيَّعَهُ في جِنازَتِهِ مِئَةُ ألفٍ كُلُّهُم يَستَغفِرونَ لَهُ حَتّى يَرجِعَ ، فَإِن شَهِدَ دَفنَها وَكَّلَ اللّهُ بِهِ ألفَ مَلَكٍ كُلُّهُم يَستَغفِرونَ لَهُ ، حَتّى يُبعَثَ مِن قَبرِهِ . (2)

الإمام الصادق عليه السلام :مَن شَيَّعَ جِنازَةَ مُؤمِنٍ حَتّى يُدفَنَ في قَبرِهِ ، وَكَّلَ اللّهُ عز و جل بِهِ سَبعينَ مَلَكا مِنَ المُشَيِّعينَ ، يُشَيِّعونَهُ ويَستَغفِرونَ لَهُ إذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ إلَى المَوقِفِ . (3)

ف _ قارِئُ القُرآنِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن قَرَأَ هذِهِ الآيَةَ عِندَ مَنامِهِ : «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَىَّ أَنَّمَا إِلَ_هُكُمْ إِلَ_هٌ وَ حِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُواْ لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صَ__لِحًا وَ لَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدَا» (4) سَطَعَ لَهُ نورٌ إلَى المَسجِدِ الحَرامِ ، حَشوُ ذلِكَ النّورِ مَلائِكَةٌ يَستَغفِرونَ لَهُ حَتّى يُصبِحَ . (5)

.


1- .الكافي : ج 3 ص 120 ح 4 .
2- .ثواب الأعمال : ص 345 ح 1 عن أبي هريرة وابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 81 ص 384 ح 44 .
3- .الكافي : ج 3 ص 173 ح 2 ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 162 ح 455 ، الأمالي للصدوق : ص 286 ح 317 عن داوود بن كثير الرقّي ، روضة الواعظين : ص 535 ، بحار الأنوار : ج 81 ص 257 ح 1 .
4- .الكهف : 110 .
5- .تهذيب الأحكام : ج 2 ص 175 ح 699 ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 470 ح 1355 ، فلاح السائل : ص 489 ح 338 ، عدّة الداعي : ص 282 ، بحار الأنوار : ج 92 ص 282 ح 3 .

ص: 231

ع _ تشييع كننده جنازه مؤمن
ف _ قرائت كننده قرآن

امام صادق عليه السلام :هر مؤمنى به خاطر خداوند عز و جل از مؤمنِ بيمارى عيادت كند ، خداوند ، فرشته اى از فرشتگانِ عيادت كننده ، بر او مى گمارد كه در قبرش به عيادت او برود و تا روز قيامت ، برايش آمرزش بطلبد.

ع _ تشييع كننده جنازه مؤمنپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس جنازه اى را تشييع كند ، براى هر گامش _ تا زمانى كه به خانه اش برگردد _ صد هزار هزار ثواب باشد، و صد هزار هزار گناه ، از او زُدوده مى شود، و صد هزار هزار درجه او را بالا مى برند، و اگر بر آن [مُرده] نماز بخواند ، صد هزار [فرشته] در تشييع جنازه او شركت مى كنند و همگى ، تا زمانى كه برگردد، برايش طلب آمرزش مى كنند، و اگر شاهد دفن او باشد ، خداوند ، هزار فرشته بر او مى گمارد كه همگى تا آن گاه كه از قبرش برانگيخته شود ، برايش آمرزش بطلبند .

امام صادق عليه السلام :هر كس جنازه مؤمنى را تشييع كند تا آن گاه كه او را به خاك سپارند، خداوند عز و جل هفتاد فرشته از فرشتگانى كه كارشان تشييع است، بر او مى گمارد كه تا هنگامى كه از قبرش به سوى موقف خارج مى شود ، او را مشايعت كنند و برايش آمرزش بطلبند.

ف _ قرائت كننده قرآنپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در هنگام خوابيدن ، اين آيه را بخواند: «بگو: من، در حقيقت، بشرى مانند شما هستم كه به من ، وحى مى شود . معبود شما ، معبودى يگانه است. پس هر كه به ديدار پروردگارش اميد دارد ، بايد كه كار شايسته كند و در پرستش پروردگارش ، اَحَدى را شريك نگرداند» ، برايش نورى تا مسجد الحرام تابيدن مى گيرد كه درون آن نور ، فرشتگانى هستند كه تا صبح ، برايش طلب آمرزش مى كنند.

.

ص: 232

عنه صلى الله عليه و آله :مَن قَرَأَ «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَ_هَ إِلَا هُوَ وَالْمَلَئِكَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَائِمَا بِالْقِسْطِ لَا إِلَ_هَ إِلَا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» (1) عِندَ مَنامِهِ ، خَلَقَ اللّهُ لَهُ سَبعينَ ألفَ مَلَكٍ يَستَغفِرونَ لَهُ إلى يَومِ القِيامَةِ . (2)

ص _ ذاكِرُ اللّهِ عِندَ النَّومِالإمام عليّ عليه السلام :إذا أرادَ أحَدُكُمُ النَّومَ فَليَضَع يَدَهُ اليُمنى تَحتَ خَدِّهِ الأَيمَنِ ، وَليَقُل : بِاسمِ اللّهِ ، وَضَعتُ جَنبي للّهِِ (3) ، عَلى مِلَّةِ إبراهيمَ ، ودينِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ، ووِلايَةِ مَنِ افتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ ، ما شاءَ اللّهُ كانَ ، وما لَم يَشَأ لَم يَكُن . فَمَن قالَ ذلِكَ عِندَ مَنامِهِ ، حُفِظَ مِنَ اللِّصِّ ، وَالمُغيرِ (4) ، وَالهَدمِ ، وَاستَغفَرَت لَهُ المَلائِكَةُ . (5)

ق _ مَن باتَ مُتَطَهِّرارسول اللّه صلى الله عليه و آله :طَهِّروا هذِهِ الأَجسادَ طَهَّرَكُمُ اللّهُ ، فَإِنَّهُ لَيسَ عَبدٌ يَبيتُ طاهِرا إلّا باتَ مَعَهُ مَلَكٌ في شِعارِهِ (6) ، لا يَنقَلِبُ ساعَةً مِنَ اللَّيلِ إلّا قالَ : اللّهُمَّ اغفِر لِعَبدِكَ ، فَإِنَّهُ باتَ طاهِرا . (7)

.


1- .آل عمران : 18 .
2- .تفسير القرطبي : ج 4 ص 42 ؛ مجمع البيان : ج 2 ص 717 وفيه «ألف خلق» بدل «ألف ملك» وكلاهما عن أنس ، بحار الأنوار : ج 87 ص 179 ح 8 نقلاً عن البلد الأمين .
3- .في المصدر : «اللّه » ، والتصويب من بحار الأنوار .
4- .المغير : اسمُ فاعل من أغار إذا نهبَ ، وفيه «من دَخَلَ إلى طعام لم يُدعَ إليه ، دخلَ سارقا وخرج مُغيرا» شبّه دخوله عليهم بدخول السّارق ، وخروجه بمن أغار على قوم ونهبهم (النهاية : ج 3 ص 394 «غور») .
5- .الخصال : ص 631 ح 10 عن محمّد بن مسلم وأبي بصير عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، تحف العقول : ص 120 ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 45 ح 2105 ، بحار الأنوار : ج 76 ص 191 ح 1 .
6- .الشعار : الثّوب الذي يلي الجسد ، لأنّه يلي شعره (النهاية : ج 2 ص 480 «شعر») .
7- .المعجم الكبير : ج 12 ص 341 ح 13620 و ص 342 ح 13621 ، صحيح ابن حبّان : ج 3 ص 328 ح 1051 نحوه ، مسند الشاميّين : ج 3 ص 402 ح 2552 كلّها عن ابن عمر ، المعجم الأوسط : ج 5 ص 204 ح 5087 عن ابن عبّاس ، كنز العمّال : ج 9 ص 277 ح 26003 .

ص: 233

ص _ ياد كننده از خدا در هنگام خوابيدن
ق _ كسى كه شب را پاك و با وضو به سر برد

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در هنگام خوابش آيه «خدا كه همواره به عدلْ قيام دارد ، گواهى مى دهد كه جز او معبودى نيست، و فرشتگان و دانشوران [نيز گواهى مى دهند كه:] جز او كه توانا و حكيم است ، هيچ معبودى نيست» را بخواند ، خداوند ، هفتاد هزار فرشته برايش خلق مى كند كه تا روز قيامت ، براى او آمرزش بطلبند.

ص _ ياد كننده از خدا در هنگام خوابيدنامام على عليه السلام :هرگاه يكى از شما خواست بخوابد ، دست راست خود را زير گونه راستش بگذارد و بگويد: «به نام خدا . پهلويم را [ بر زمين] گذاشتم براى خدا، در حالى كه بر آيين ابراهيم و دين محمّد صلى الله عليه و آله و پيروى از كسى هستم كه خداوند ، اطاعت از او را واجب فرموده است. آنچه خدا خواهد ، همان مى شود، و آنچه او نخواهد ، نمى شود» . هر كس اين را در هنگام خوابيدن بگويد ، از دزد و غارتگر و رفتنِ زير آوار ، محفوظ مى مانَد و فرشتگان ، برايش آمرزش مى طلبند.

ق _ كسى كه شب را پاك و با وضو به سر بردپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اين بدن ها را پاك گردانيد ، خدا ، شما را پاك مى گرداند؛ زيرا هيچ بنده اى نيست كه شب را پاك به سر ببرد ، مگر آن كه فرشته اى در زير پوشش با او باشد و هر ساعتى از شب ، غلتى بخورد ، آن فرشته مى گويد: «بار خدايا! بنده ات را بيامرز؛ زيرا او امشب ، در پاكى به سر مى برد».

.

ص: 234

ر _ مَن أكَلَ الحَلالَرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن أكَلَ الحَلالَ ، قامَ عَلى رَأسِهِ مَلَكٌ يَستَغفِرُ لَهُ حَتّى يَفرُغَ مِن أكلِهِ . (1)

ش _ مَن قَلَّمَ أظافيرَهُ يَومَ الجُمُعَةِ و ...رسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن قَلَّمَ أظافيرَهُ يَومَ الجُمُعَةِ ، وأخَذَ مِن شارِبِهِ ، وَاستاكَ ، وأفرَغَ عَلى رَأسِهِ مِنَ الماءِ حينَ يَروحُ إلَى (2) الجُمُعَةِ ، شَيَّعَهُ سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ ، كُلُّهُم يَستَغفِرونَ لَهُ ، ويَشفَعونَ لَهُ . (3)

8 / 6مَن يَستَغفِرُ لَهُ كُلُّ شَيءٍأ _ طالِبُ العِلمِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ طالِبَ العِلمِ لَيَستَغفِرُ لَهُ كُلُّ شَيءٍ ، حَتّى حيتانُ البَحرِ ، وهَوامُّ الأَرضِ ، وسِباعُ البَرِّ وأنعامُهُ ؛ فَاطلُبُوا العِلمَ فَإِنَّهُ السَّبَبُ بَينَكُم وبَينَ اللّهِ عز و جل . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن سَلَكَ طَريقا يَطلُبُ فيهِ عِلما ، سَلَكَ اللّهُ بِهِ طَريقا إلَى الجَنَّةِ ، وإنَّ المَلائِكَةَ لَتَضَعُ أجنِحَتَها لِطالِبِ العِلمِ رِضا بِهِ ، وإنَّهُ يَستَغفِرُ لِطالِبِ العِلمِ مَن فِي السَّماءِ ومَن فِي الأَرضِ حَتَّى الحوتُ فِي البَحرِ . (5)

.


1- .مكارم الأخلاق : ج 1 ص 320 ح 1028 و ص 413 ح 1396 عن أنس وفيه «الخلّ» بدل «الحلال» ، الدعوات : ص 24 ح 35 ، روضة الواعظين : ص 501 ، بحار الأنوار : ج 66 ص 314 ح 6 .
2- .في المصدر : «يروح الجمعة» ، والتصويب من بحار الأنوار .
3- .جامع الأخبار : ص 334 ح 939 عن أنس ، بحار الأنوار : ج 76 ص 124 ح 13 .
4- .الأمالي للمفيد : ص 29 ح 1 ، الأمالي للطوسي : ص 521 ح 1148 كلاهما عن محمّد بن جعفر عن ف أبيه الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 1 ص 172 ح 25 .
5- .الكافي : ج 1 ص 34 ح 1 عن القدّاح عن الإمام الصادق عليه السلام ، ثواب الأعمال : ص 159 ح 1 عن عبد اللّه بن ميمون القدّاح عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ؛ سنن أبي داوود : ج 3 ص 317 ح 3641 ، سنن الترمذي : ج 5 ص 48 ح 2682 كلاهما عن أبي الدرداء ، كنز العمّال : ج 10 ص 146 ح 28746 .

ص: 235

ر _ كسى كه حلال بخورد
ش _ كسى كه در روز جمعه ، ناخن هايش را بگيرد و . . .
8 / 6 كسانى كه همه موجودات ، برايشان آمرزش مى طلبند
الف _ جوينده دانش

ر _ كسى كه حلال بخوردپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس از حلال بخورد ، فرشته اى بالاى سر او مى ايستد و برايش آمرزش مى خواهد تا آن گاه كه از خوردن ، دست كشد.

ش _ كسى كه در روز جمعه ، ناخن هايش را بگيرد و . . .پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :كسى كه در روز جمعه ناخن هايش را بگيرد، سبيلش را كوتاه كند، مسواك بزند ، و زمانى كه به نماز جمعه مى رود ، آب بر سرش بريزد ، هفتاد هزار فرشته ، او را بدرقه مى كنند و همگى برايش آمرزش مى طلبند و شفاعت مى كنند.

8 / 6كسانى كه همه موجودات ، برايشان آمرزش مى طلبندالف _ جوينده دانشپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :همه موجودات، حتّى ماهيان دريا و خزندگان زمين و دَدان و دام ها، براى جوينده دانش ، آمرزش مى طلبند . پس دانش بجوييد، زيرا دانش ، رشته پيوند ميان شما و خداى عز و جل است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس راهى را در جستجوى دانشى بپيمايد ، خداوند ، او را در راهى به سوى بهشت مى برَد . فرشتگان ، بال هاى خود را با خشنودى براى جوينده دانش ، مى گسترند، و اهل آسمان و زمين، حتّى ماهيان دريا، براى جوينده دانش ، آمرزش مى طلبند.

.

ص: 236

عنه صلى الله عليه و آله :مَن أحَبَّ أن يَنظُرَ إلى عُتَقاءِ اللّهِ مِنَ النّارِ ، فَليَنظُر إلَى المُتَعَلِّمينَ ، فَوَالَّذي نَفسي بِيَدِهِ ، ما مِن مُتَعَلِّمٍ يَختَلِفُ إلى بابِ العالِمِ ، إلّا كَتَبَ اللّهُ لَهُ بِكُلِّ قَدَمٍ عِبادَةَ سَنَةٍ ، وبَنَى اللّهُ لَهُ بِكُلِّ قَدَمٍ مَدينَةً فِي الجَنَّةِ ، ويَمشي عَلَى الأَرضِ وهِيَ تَستَغفِرُ لَهُ ، ويُمسي ويُصبِحُ مَغفورا لَهُ ، وشَهِدَتِ المَلائِكَةُ أنَّهُم عُتَقاءُ اللّهِ مِنَ النّارِ . (1)

الإمام عليّ عليه السلام_ مِن وَصِيَّتِهِ لِوَلَدِهِ مُحَمَّدِ بنِ الحَنَفِيَّةِ _: وَاعلَم أنَّ طالِبَ العِلمِ يَستَغفِرُ لَهُ مَن فِي السَّماواتِ وَالأَرضِ ، حَتَّى الطَّيرُ في جَوِّ السَّماءِ ، وَالحوتُ فِي البَحرِ . (2)

ب _ العالِمُ العامِلُرسول اللّه صلى الله عليه و آله :صاحِبُ العِلمِ يَستَغفِرُ لَهُ كُلُّ شَيءٍ ، حَتَّى الحوتُ فِي البَحرِ . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :العُلَماءُ وَرَثَةُ الأَنبِياءِ ، يُحِبُّهُم أهلُ السَّماءِ ، ويَستَغفِرُ لَهُمُ الحيتانُ فِي البَحرِ إذا ماتوا ، إلى يَومِ القِيامَةِ . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :عُلَماءُ هذِهِ الاُمَّةِ رَجُلانِ : رَجُلٌ آتاهُ اللّهُ عِلما ، فَبَذَلَهُ لِلنّاسِ ولَم يَأخُذ عَلَيهِ طَمَعا (5) ، ولَم يَشتَرِ بِهِ ثَمَنا ، فَذلِكَ تَستَغفِرُ لَهُ حيتانُ البَحرِ ، ودَوابُّ البَرِّ ، وَالطَّيرُ في جَوِّ السَّماءِ ، ويَقدَمُ عَلَى اللّهِ سَيِّدا شَريفا ، حَتّى يُرافِقَ المُرسَلينَ . ورَجُلٌ آتاهُ اللّهُ عِلما فَبَخِلَ بِهِ عَن عِبادِ اللّهِ ، وأخَذَ عَلَيهِ طَمَعا ، وَاشتَرى بِهِ ثَمَنا ، فَذاكَ يُلجَمُ يَومَ القِيامَةِ بِلِجامٍ مِن نارٍ ، ويُنادي مُنادٍ : هذَا الَّذي آتاهُ اللّهُ عِلما فَبَخِلَ بِهِ عَن عِبادِ اللّهِ ، وأخَذَ عَلَيهِ طَمَعا ، وَاشتَرى بِهِ ثَمَنا ، وكَذلِكَ حَتّى يُفرَغَ مِنَ الحِسابِ . (6)

.


1- .منية المريد : ص 100 ، بحار الأنوار : ج 1 ص 184 ح 95 .
2- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 4 ص 387 ح 5834 ، بصائر الدرجات : ص 4 ح 3 عن عبد الرحمن بن الحجّاج عن الإمام الصادق عليه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 1 ص 173ح 30 ، كنز العمّال : ج 10 ص 131 ح 28653 عن ابن عبد البرّ عن أنس .
3- .كنز العمّال : ج 10 ص 145 ح 28737 نقلاً عن وكيع عن أنس .
4- .تفسير القرطبي : ج 4 ص 41 عن البراء ، كنز العمّال : ج 10 ص 135 ح 28679 نقلاً عن ابن النجّار عن أنس .
5- .الطَّمَعُ : رزق الجُند ، جمع : أطماع . يقال : أخذ الجند أطماعَهم أي أرزاقَهم (تاج العروس : ج 11 ص 327 «طمع») .
6- .المعجم الأوسط : ج 7 ص 171 ح 7187 عن ابن عبّاس ، إحياء علوم الدين : ج 1 ص 92 ، كنز العمّال : ج 10 ص 206 ح 29090 ؛ روضة الواعظين : ص 15 ، منية المريد : ص 136 وفيه «طعما» بدل «طمعا» في المواضع الثلاثة ، بحار الأنوار : ج 2 ص 54 ح 25 وراجع جامع بيان العلم وفضله : ج 1 ص 38 .

ص: 237

ب _ عالمى كه به علم خويش ، عمل كند

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس دوست دارد آزاد كرده شدگانِ خدا از آتش را ببيند ، به علم آموزان بنگرد. سوگند به آن كه جانم در دست اوست ، هيچ علم آموزى نيست كه به خانه عالم آمد و شد كند ، مگر آن كه خداوند براى هر قدمش عبادت يك سال را مى نويسد و براى هر قدمش ، شهرى در بهشت براى او مى سازد و زمينى كه بر آن راه مى رود ، برايش آمرزش مى طلبد، و روز را در حالى به شب مى رساند و شب را به روز كه آمرزيده است ، و فرشتگان ، گواهى مى دهند كه اينان ، آزاد شدگان خدا از آتش اند.

امام على عليه السلام_ از سفارش هاى ايشان به فرزندش محمّد بن حنفيه _: بدان كه براى جوينده دانش ، هر موجودى كه در آسمان ها و زمين است، حتّى پرندگان آسمان و ماهيان دريا، طلبِ آمرزش مى كنند.

ب _ عالمى كه به علم خويش ، عمل كندپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر موجودى ، حتّى ماهى دريا ، براى دانشمند ، (1) آمرزش مى طلبد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :دانشمندان [دينى] وارثان پيامبران اند . آسمانيان ، آنان را دوست دارند و هرگاه بميرند، ماهيان دريا تا روز قيامت ، برايشان آمرزش مى طلبند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :دانشمندان اين امّت ، دو دسته اند: يكى مردى كه خداوند ، به او دانشى داده است و او ، آن را به مردم مى بخشد و براى آن ، مزدى نمى ستانَد و آن را به بهايى نمى فروشد. براى چنين عالمى ، ماهيان دريا و چارپايانِ خشكى و مرغان آسمان ، آمرزش مى طلبند، و با آقايى و بزرگوارى ، بر خداوند وارد مى شود تا آن كه با پيامبران مُرسَل ، همنشين مى گردد. و دوم ، مردى است كه خداوند ، به او دانشى داده است و او ، آن را از بندگان خدا دريغ مى كند و براى آن ، مزد مى گيرد و آن را به بها مى فروشد. بر چنين كسى در روز قيامت ، لگامى از آتش زده مى شود و آواز دهنده اى ، آواز مى دهد كه: اين ، كسى است كه خدا به او دانشى بخشيد و او ، آن را از بندگان خدا ، دريغ ورزيد و براى [آموختن ]آن، مزد ستاند و آن را به پول فروخت، و پيوسته چنين مى گويد تا آن گاه كه حسابرسى او به پايان برسد.

.


1- .با عنايت به روايات ديگر ، مقصود از اين روايت پس از آن ، عالِم عامل است ، نه مطلقِ عالم .

ص: 238

ج _ مُعَلِّمُ الخَيرِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ مُعَلِّمَ الخَيرِ يَستَغفِرُ لَهُ دَوابُّ الأَرضِ ، وحيتانُ البَحرِ ، وكُلُّ ذي روحٍ فِي الهَواءِ ، وجَميعُ أهلِ السَّماءِ وَالأَرضِ . (1)

د _ المُؤَذِّنُرسول اللّه صلى الله عليه و آله :يَغفِرُ اللّهُ لِلمُؤَذِّنِ مُنتَهى أذانِهِ ، ويَستَغفِرُ لَهُ كُلُّ رَطبٍ ويابِسٍ سَمِعَ صَوتَهُ . (2)

ه _ مَن صامَ ثَلاثَةَ عَشَرَ يَوما مِن شَعبانَرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن صامَ ثَلاثَةَ عَشَرَ يَوما مِن شَعبانَ ، استَغفَرَت لَهُ مَلائِكَةُ سَبعِ سَماواتٍ ، ومَن صامَ أربَعَةَ عَشَرَ يَوما مِن شَعبانَ ، اُلهِمَتِ الدَّوابُّ وَالسِّباعُ _ حَتَّى الحيتانُ فِي البُحورِ _ أن يَستَغفِروا لَهُ . (3)

.


1- .بصائر الدرجات : ص 3 ح 1 عن جابر عن الإمام الباقر عليه السلام و ص 4 ح 5 عن جابر عن الإمام الصادق عليه السلام ، ثواب الأعمال : ص 159 ح 1 عن جابر عن الإمام الباقر عليه السلام وكلاهما نحوه ، المعجم الأوسط : ج 6 ص 214 ح 6219 عن جابر نحوه ، كنز العمّال : ج 10 ص 145 ح 28739 .
2- .مسند ابن حنبل : ج 2 ص 500 ح 6210 عن ابن عمر ، كنز العمّال : ج 7 ص 687 ح 20926 .
3- .ثواب الأعمال : ص 87 ح 16 ، فضائل الأشهر الثلاثة : ص 47 ح 24 ، الأمالي للصدوق : ص 76 ح 43 ، روضة الواعظين : ص 443 كلّها عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 97 ص 69 ح 7 .

ص: 239

ج _ آموزگار خوبى ها
د _ مؤذّن
ه_ كسى كه سيزده روز از ماه شعبان را روزه بگيرد

ج _ آموزگار خوبى هاپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :براى آموزگار خوبى ها، جانوران زمين و ماهيان دريا و هر جاندارى در هوا، و همه اهل آسمان و زمين ، آمرزش مى طلبند.

د _ مؤذّنپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند ، مؤذّن را به مقدارِ بلندى صداى اذانش مى آمرزد (1) و هرتَر و خشكى كه صداى او را بشنود ، برايش آمرزش مى طلبد.

ه_ كسى كه سيزده روز از ماه شعبان را روزه بگيردپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس سيزده روز از شعبان را روزه بگيرد ، فرشتگان هفت آسمان ، برايش آمرزش مى طلبند، و هر كس چهارده روز از شعبان را روزه بگيرد ، به چارپايان و درندگان و حتّى ماهيان درياها ، الهام مى شود كه براى او آمرزش بطلبند.

.


1- .احتمال دارد به اين معنا باشد كه هر مقدار صداى اذان مؤذّن بلندتر باشد ، آمرزش بيشترى شامل حال او مى شود .

ص: 240

الفَصلُ التّاسِعُ : الاستغفارات المأثورة9 / 1الاِستِغفاراتُ المَأثورَةُ عَنِ النَّبِيِّرسول اللّه صلى الله عليه و آله :اللّهُمَّ اغفِر لي ذَنبي كُلَّهُ ، دِقَّهُ وجِلَّهُ (1) ، وأوَّلَهُ وآخِرَهُ ، وعَلانِيَتَهُ وسِرَّهُ . (2)

سنن النسائي عن عائشة :فَقَدتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَظَنَنتُ أنَّهُ أتى بَعضَ جَواريهِ ، فَطَلَبتُهُ ، فَإِذا هُوَ ساجِدٌ يَقولُ : رَبِّ اغفِر لي ما أسرَرتُ وما أعلَنتُ . (3)

مسند ابن حنبل عن عمران بن حصين :كانَ عامَّةُ دُعاءِ نَبِيِّ اللّهِ صلى الله عليه و آله : اللّهُمَّ اغفِر لي ما أخطَأتُ وما تَعَمَّدتُ ، وما أسرَرتُ وما أعلَنتُ ، وما جَهِلتُ وما عَلِمتُ (4) . (5)

.


1- .دِقُّهُ وَجِلُّهُ : قليله وكثيره (الصحاح : ج 4 ص 1475 «دقق») .
2- .صحيح مسلم : ج 1 ص 350 ح 216 ، المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 395 ح 969 ، صحيح ابن حبّان : ج 5 ص 258 ح 1931 ، صحيح ابن خزيمة : ج 1 ص 335 ح 672 كلّها عن أبي هريرة ، كنز العمّال : ج 2 ص 210 ح 3805 .
3- .سنن النسائي : ج 2 ص 220 ، مسند ابن حنبل : ج 9 ص 482 ح 25194 ، المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 343 ح 807 ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 7 ص 34 ح 7 كلاهما نحوه ، كنز العمّال : ج 8 ص 226 ح 22669 .
4- .في المصدر : «وما تعمّدت» ، والتصويب من كنز العمّال .
5- .مسند ابن حنبل : ج 7 ص 214 ح 19945 ، المعجم الكبير : ج 18 ص 121 ح 242 ، مسند الشهاب : ج 2 ص 337 ح 1479 ، كنز العمّال : ج 2 ص 687 ح 5083 .

ص: 241

فصل نهم: آمرزش خواهى هاى رسيده از پيامبر و اهل بيت عليهم السلام
9 / 1 آمرزش خواهى هاى پيامبر صلى الله عليه و آله

فصل نهم: آمرزش خواهى هاى رسيده از پيامبر و اهل بيت9 / 1آمرزش خواهى هاى پيامبرپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بار خدايا! همه گناهان مرا، از ريز و درشت ، و اوّل و آخر ، و آشكار و پنهانش، بيامرز.

سنن النسائى_ به نقل از عايشه _: يك بار متوجّه شدم پيامبر خدا نيست . گمان بردم نزد يكى از كنيزانش رفته است . در جستجوى ايشان برآمدم . ديدم به سجده افتاده است و مى گويد: «خداوندا! هر خطايى را كه در نهان يا آشكار ، از من سر زده است ، بر من ببخشاى» .

مسند ابن حنبل_ به نقل از عمران بن حصين _: دعاى پيامبر خدا ، معمولاً اين بود: «بار خدايا! هر آن گناهى را كه به خطا يا به عمد ، در نهان يا آشكار، و ندانسته يا دانسته از من سر زده است، بيامرز» .

.

ص: 242

الإمام الجواد عليه السلام :كانَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله يَقولُ إذا فَرَغَ مِن صَلاتِهِ : اللّهُمَّ اغفِر لي ما قَدَّمتُ وما أخَّرتُ ، وما أسرَرتُ وما أعلَنتُ ، وإسرافي عَلى نَفسي ، وما أنتَ أعلَمُ بِهِ مِنّي ... . وأسأَ لُكَ يا رَبِّ قَلبا سَليما ، ولِسانا صادِقا ، وأستَغفِرُكَ لِما تَعلَمُ ، وأسأَ لُكَ خَيرَ ما تَعلَمُ ، وأعوذُ بِكَ مِن شَرِّ ما تَعلَمُ ، فَإِنَّكَ تَعلَمُ ولا نَعلَمُ ، وأنتَ عَلّامُ الغُيوبِ . (1)

صحيح البخاري عن أبي موسى الأشعريّ عن النبيّ صلى الله عليه و آله_ مِمّا كانَ يَدعو بِهِ صلى الله عليه و آله _: رَبِّ اغفِر لي خَطيئَتي وجَهلي ، وإسرافي في أمري كُلِّهِ ، وما أنتَ أعلَمُ بِهِ مِنّي . اللّهُمَّ اغفِر لي خَطايايَ وعَمدي وجَهلي ، وهَزلي (2) ، وكُلُّ ذلِكَ عِندي . اللّهُمَّ اغفِر لي ما قَدَّمتُ وما أخَّرتُ ، وما أسرَرتُ وما أعلَنتُ ، أنتَ المُقَدِّمُ وأنتَ المُؤَخِّرُ ، وأنتَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ . (3)

مسند ابن حنبل عن أبي اُمامة الباهلي :خَرَجَ عَلَينا رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ... فَكَأَنَّا اشتَهَينا أن يَدعُوَ اللّهَ لَنا ، فَقالَ : «اللّهُمَّ اغفِر لَنا وَارحَمنا ، وَارضَ عَنّا وتَقَبَّل مِنّا ، وأدخِلنَا الجَنَّةَ ونَجِّنا مِنَ النّارِ ، وأصلِح لَنا شَأنَنا كُلَّهُ» ، فَكَأَنَّا اشتَهَينا أن يَزيدَنا ، فَقالَ : قَد جَمَعتُ لَكُمُ الأَمرَ . (4)

الإمام الحسن عليه السلام :كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَدعو بِهذَا الدُّعاءِ بَينَ كُلِّ رَكعَتَينِ مِن صَلاةِ الزَّوالِ ، الرَّكعَتانِ الاُولَيانِ (5) : اللّهُمَّ ... لَكَ عِندي طَلِباتٌ مِن ذُنوبٍ أنَا بها مُرتَهَنٌ ، وقَد أوقَرَت (6) ظَهري وأوبَقَتني (7) ، وإلّا تَرحَمني وتَغفِر لي أكُن مِنَ الخاسِرينَ . اللّهُمَّ اعتَمَدتُكَ فيها تائِبا إلَيكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وَاغفِر لي ذُنوبي كُلَّها ، قَديمَها وحَديثَها ، سِرَّها وعَلانِيَتَها ، خَطَأَها وعَمدَها ، صَغيرَها وكَبيرَها ، وكُلَّ ذَنبٍ أذنَبتُهُ وأنَا مُذنِبُهُ ، مَغفِرَةً عَزما جَزما لا تُغادِرُ ذَنبا واحِدا ، ولا أكتَسِبُ بَعدَها مُحَرَّما أبَدا ، وَاقبَل مِنِّي اليَسيرَ مِن طاعَتِكَ ، وتَجاوَز لي عَنِ الكثَيرِ مِن مَعصِيَتِكَ ، يا عَظيمُ ، إنَّهُ لا يَغفِرُ الذَّنبَ العَظيمَ إلَا العَظيمُ ... . (8)

.


1- .الكافي : ج 2 ص 548 ح 6 ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 327 ح 960 كلاهما عن محمّد بن الفرج ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 31 ح 2069 من دون إسنادٍ إلى الإمام الجواد عليه السلام ، بحار الأنوار : ج 86 ص 2 ح 2 ؛ مسند ابن حنبل : ج 6 ص 76 ح 17113 ، المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 688 ح 1872 كلاهما عن شدّاد بن أوس عنه صلى الله عليه و آله وفيهما ذيله من «وأسألك يا ربّ ...» نحوه ، كنز العمّال : ج 2 ص 237 ح 2913 .
2- .في مُهَج الدعوات : «... وهزلي وجدّي» ، وهو الأنسب .
3- .صحيح البخاري : ج 5 ص 2350 ح 6035 ، صحيح مسلم : ج 4 ص 2087 ح 70 ، الأدب المفرد : ص 205 ح 688 ، كنز العمّال : ج 2 ص 177 ح 3620 ؛ مُهَج الدعوات : ص 169 عن الإمام عليّ عليه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 95 ص 394 ح 32 .
4- .مسند ابن حنبل : ج 8 ص 278 ح 22243 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1261 ح 3836 نحوه ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 7 ص 55 ح 2 ، الدعاء للطبراني : ص 425 ح 1442 ، تاريخ دمشق : ج 24 ص 66 ح 5162 ، كنز العمّال : ج 2 ص 621 ح 4911 .
5- .في المصدر : «الأولتان» ، والصواب ما أثبتناه .
6- .الوِقرُ : الحِملُ الثقيل ، وقيل : هو الثقل يحمل على ظهر أو رأس (تاج العروس : ج 7 ص 596 «وقر») .
7- .أوبَقَهُ : حبسه ، أو أوبقه : أهلكه (تاج العروس : ج 13 ص 472 «وبق») .
8- .فلاح السائل : ص 253 ح 154 عن فاطمة بنت الإمام الحسن عليه السلام ، المقنعة : ص 429 نحوه ، مصباح المتهجّد : ص 40 كلاهما من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 87 ص 64 ح 19 .

ص: 243

امام جواد عليه السلام :پيامبر صلى الله عليه و آله هرگاه نمازش را تمام مى كرد، مى گفت: «بار خدايا! هر گناهى را كه از پيش تاكنون، و در نهان و آشكار مرتكب شده ام، و هر ستمى را كه بر خويشتن كرده ام، و هر خطايى را كه تو بدان از من داناترى... بيامرز. خداوندا! دلى سالم و زبانى راستگو از تو درخواست دارم، و براى آنچه تو خود مى دانى ، از تو آمرزش مى خواهم، و خوبى آنچه را مى دانى ، از تو درخواست مى كنم، و از شرّ آنچه مى دانى ، به تو پناه مى برم ؛ زيرا تو مى دانى و ما نمى دانيم، و تو داناى نهان هايى» .

صحيح البخارى_ به نقل از ابو موسى اشعرى _: از دعاهاى هميشگى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله اين بود : اى پروردگار من! خطا و نادانى مرا و زياده روى ام در همه كارهايم را، و آنچه را كه تو از من ، بدان داناترى، بر من بيامرز. بار خدايا! هر گناهى را كه به خطا يا به عمد ، يا از سر نادانى يا شوخى از من سر زده است و همگى نزد توست، بر من بيامرز. بار خدايا! هر گناهى را كه از پيش تاكنون، يا در نهان و آشكار ، انجام داده ام ، بر من بيامرز، كه پس و پيش كردن امور ، در دست توست و تو بر هر چيزى توانايى» .

مسند ابن حنبل_ به نقل از ابو اُمامه باهِلى _: پيامبر خدا به سوى ما بيرون آمد... گويا دلمان خواست كه برايمان دعايى كند . ايشان گفت: «بار خدايا! ما را بيامرز و بر ما رحم آور و از ما خشنود باش و از ما بپذير و ما را به بهشت ، در آور و از آتش ، نجاتمان ده و همه كارهاى ما را اصلاح فرما...». دلمان خواست كه بيشتر دعا كند . ايشان فرمود : «دعايى جامع ، برايتان كردم».

امام حسن عليه السلام :پيامبر خدا ، بين هر دو ركعت از نماز ظهر، دو ركعت اوّل، اين دعا را مى خواند : «بار خدايا!... تو را از من ، مطالبات [و بازخواست هايى ]است ، به سبب گناهانى كه مرتكب گشته ام و اكنون ، در بند آنها هستم ؛ گناهانى كه كمرم را خم نموده اند و مرا به خوارى و نابودى كشانده اند. و اگر تو بر من رحم نكنى و مرا نيامرزى ، از زيانكاران خواهم بود. بار خدايا! در اين گناهان ، تكيه و اميدم به توست و به درگاه تو ، باز آمده ام. پس بر محمّد و خاندان او درود فرست و همه گناهان مرا ، از قديم و جديدش ، و پنهان و آشكارش ، و خطا و عمدش ، و كوچك و بزرگش، و هر گناهى را كه مرتكب شده ام و مقصّرش من هستم، بيامرز . آمرزش قطعى و حتمى ، به طورى كه حتّى يك گناه هم بر جاى نگذارى و از آن پس ، من نيز هرگز حرامى را به جاى نياورم. طاعتِ اندكم را از من ، بپذير و از نافرمانى هاى بسيارم درگذر _ اى بزرگ _ كه گناه بزرگ را جز شخص بزرگ نمى بخشد... ».

.

ص: 244

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ لِما قَدَّمتُ وما أخَّرتُ ، وما أسرَرتُ وما أعلَنتُ ، إنَّكَ أنتَ المُقَدِّمُ وأنتَ المُؤَخِّرُ ، وأنتَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ . (1)

9 / 2الاِستِغفاراتُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍأ _ مِن كَلِماتٍ كانَ يَدعو بِهاالإمام عليّ عليه السلام :اللّهُمَّ اغفِر لي ما أنتَ أعلَمُ بِهِ مِنّي ، فَإِن عُدتُ فَعُد عَلَيَّ بِالمَغفِرَةِ . اللّهُمَّ اغفِر لي ما وَأَيتُ (2) مِن نَفسي ولَم تَجِد لَهُ وَفاءً عِندي . اللّهُمَّ اغفِر لي ما تَقَرَّبتُ بِهِ إلَيكَ بِلِساني ثُمَّ خالَفَهُ قَلبي . اللّهُمَّ اغفِر لي رَمَزاتِ (3) الأَلحاظِ ، وسَقَطاتِ الأَلفاظِ ، وشَهَواتِ الجَنانِ ، وهَفَواتِ اللِّسانِ . (4)

.


1- .مسند ابن حنبل : ج 7 ص 124 ح 19506 ، المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 692 ح 1883 كلاهما عن أبي موسى الأشعري ، كنز العمّال : ج 2 ص 208 ح 3791 ؛ العدد القويّة : ص 101 ، الإقبال : ج 2 ص 221 كلاهما من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام نحوه .
2- .الوَأيُ : الوَعدُ الذي يوثِّقُه الرجُل على نفسه ، ويعزم الوفاء به (النهاية : ج 5 ص 144 «وأى») .
3- .الرَّمزُ : الإشارة والإيماء بالشفتين والحاجب (الصحاح : ج 3 ص 880 «رمز») .
4- .نهج البلاغة : الخطبة 78 ، المصباح للكفعمي : ص 402 وفيه «سهوات» بدل «شهوات» ، بحار الأنوار : ج 94 ص 229 ح 3 ؛ المناقب للخوارزمي : ص 376 وفيه ذيله من «اللّهمّ اغفر لي رمزات» .

ص: 245

9 / 2 آمرزش خواهى امام على عليه السلام
الف _ پاره اى از دعاهاى ايشان

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بار خدايا! براى هر گناهى كه از پيش تاكنون، و هر آنچه در نهان يا آشكار انجام داده ام ، از تو آمرزش مى خواهم، كه پس و پيش كردن امور ، در دست توست و تو بر هر چيزى توانايى.

9 / 2آمرزش خواهى امام علىالف _ پاره اى از دعاهاى ايشانامام على عليه السلام :بار خدايا! آنچه را [از گناهان و خطاهايم] كه تو بدانها از من داناترى، بر من بيامرز، و اگر تكرارشان كردم ، تو هم آمرزشت را بر من ، تكرار كن. بار خدايا! آنچه را با خود عهد كردم ، امّا نسبت به آن ، وفايى از من نديدى ، بر من بيامرز. بار خدايا! هر آنچه را كه به زبان براى تقرّب به تو انجام دادم ، ولى در دلم خلاف آن مى گذشت ، بر من بيامرز. بار خدايا! اشاره هاى چشم و ابرو [ براى تمسخر و آزار ديگران]، و گفتارهاى بيهوده و خواهش ها و آرزوهاى دل و لغزش هاى زبان را بر من ، بيامرز.

.

ص: 246

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ أنتَ رَبّي وأنَا عَبدُكَ ، آمَنتُ بِكَ مُخلِصا لَكَ عَلى عَهدِكَ ووَعدِكَ مَا استَطَعتُ ، أتوبُ إلَيكَ مِن سوءِ عَمَلي ، وأستَغفِرُكَ لِذُنوبِي الَّتي لا يَغفِرُها غَيرُكَ ... . (1)

ب _ مِنِ استِغفارِهِ فِي السَّحَرِالإمام عليّ عليه السلام_ مِمّا كانَ يَدعو بِهِ في سَحَرِ كُلِّ لَيلَةٍ بِعَقِبِ رَكعَتَيِ الفَجرِ _: اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ جَرى بِهِ عِلمُكَ فِيَّ وعَلَيَّ إلى آخِرِ عُمُري ، بِجَميعِ ذُنوبي لِأَوَّلِها وآخِرِها ، وعَمدِها وخَطَئِها ، وقَليلِها وكَثيرِها ، ودَقيقِها وجَليلِها ، وقَديمِها وحَديثِها ، وسِرِّها وعَلانِيَتِها ، وجَميعِ ما أنَا مُذنِبُهُ ، وأتوبُ إلَيكَ . وأسأَ لُكَ أن تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وأن تَغفِرَ لي جَميعَ ما أحصَيتَ مِن مَظالِمِ العِبادِ قِبَلي ، فَإِنَّ لِعِبادِكَ عَلَيَّ حُقوقا أنَا مُرتَهَنٌ بِها ، تَغفِرُها لي كَيفَ شِئتَ ، وأنّى شِئتَ ، يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . (2)

.


1- .مُهَج الدعوات : ص 153 وفي أوّله «الدعاء المفضّل على كلّ دعاء لأمير المؤمنين عليه السلام ، وكان يدعو به أمير المؤمنين والباقر والصادق عليهم السلام » ، الإقبال : ج 1 ص 271 نحوه من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 95 ص 402 ح 34 .
2- .المصباح للكفعمي : ص 91 ، البلد الأمين : ص 46 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 325 ح 14 .

ص: 247

ب _ برخى از آمرزش خواهى هاى ايشان در سحرگاهان

امام على عليه السلام :خدايا! تو پروردگار منى و من ، بنده تو هستم . به تو ايمان دارم و تا توان دارم ، بر پيمان و وعده تو ، صميمانه وفادار مى مانم. از كردار بدم ، به درگاهت توبه مى آورم و به خاطر گناهانم ، از تو آمرزش مى طلبم ؛ گناهانى كه آنها را جز تو ، كسى نمى آمرزد... .

ب _ برخى از آمرزش خواهى هاى ايشان در سحرگاهانامام على عليه السلام_ از دعاهاى هميشگى ايشان در سحرگاه هر شب ، پس از دو ركعت نماز صبح _: بار خدايا! براى هر گناهى كه علم تو ، آن را در من و بر من تا پايان عمرم جارى ساخت، از تو آمرزش مى خواهم، براى همه گناهانم، از آغاز و انجام آن ، و عمد و خطايش ، و اندك و بسيارش ، و ريز و درشتش ، و قديم و جديدش ، و پنهان و پيدايش، و هر آن گناهى كه من ، مقصّرش بوده ام، و به درگاه تو ، توبه مى كنم. و از تو مى خواهم كه بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستى و تمام مظالم بندگان را _ كه بر گردن من است و تو آنها را شماره كرده اى _ ، بر من بيامرزى؛ زيرا بندگانت را بر من ، حقوقى است كه من ، ضامن آنها هستم . اينها را بيامرزى ، آن گونه كه خواهى و هر زمان كه خواهى، اى مهربان ترينِ مهربانان!

.

ص: 248

عنه عليه السلام_ مِمّا كانَ يَقولُهُ في سَحَرِ كُلِّ لَيلَةٍ وبَعدَ رَكعَتَيِ الفَجرِ _: اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ مِمّا تُبتُ إلَيكَ مِنهُ ثُمَّ عُدتُ فيهِ ، وأستَغفِرُكَ لِما أرَدتُ بِهِ وَجهَكَ فَخالَطَني فيهِ ما لَيسَ لَكَ ، وأستَغفِرُكَ لِلنِّعَمِ الَّتي مَنَنتَ بِها عَلَيَّ فَقَويتُ بِها عَلى معاصيكَ ، أستَغفِرُ اللّهَ الَّذي لا إلهَ إلّا هُوَ الحَيُّ القَيّومُ ، عالِمُ الغَيبِ وَالشَّهادَةِ الرَّحمنُ الرَّحيمُ ، لِكُلِّ ذَنبٍ أذنَبتُهُ ، ولِكُلِّ مَعصِيَةٍ ارتَكَبتُها . اللّهُمَّ ارزُقني عَقلاً كامِلاً ، وعَزما ثاقِبا (1) ، ولُبّا (2) راجِحا ، وقَلبا زَكِيّا (3) ، وعِلما كَثيرا ، وأدَبا بارِعا ، وَاجعَل ذلِكَ كُلَّهُ لي ، ولا تَجعَلهُ عَلَيَّ ، بِرَحمَتِكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . (4)

البلد الأمين :كانَ عَلِيٌّ عليه السلام يَستَغفِرُ سَبعينَ مَرَّةً في سَحَرِ كُلِّ لَيلَةٍ بِعَقِبِ رَكعَتَيِ الفَجرِ : [ 1.] اللّهُمَّ إنّي اُثني عَلَيكَ بِمَعونَتِكَ عَلى ما نِلتُ بِهِ الثَّناءَ عَلَيكَ ، واُقِرُّ لَكَ عَلى نَفسي بِما أنتَ أهلُهُ ، وَالمُستَوجِبُ لَهُ في قَدرِ فَسادِ نِيَّتي وضَعفِ يَقيني . اللّهُمَّ نِعمَ الإِلهُ أنتَ ، ونِعمَ الرَّبُّ أنتَ ، وبِئسَ المَربوبُ أنَا ، ونِعمَ المَولى أنتَ ، وبِئسَ العَبدُ أنَا ، ونِعمَ المالِكُ أنتَ ، وبِئسَ المَملوكُ أنَا ، فَكَم قَد أذنَبتُ فَعَفَوتَ عَن ذَنبي ، وكَم قَد أجرَمتُ فَصَفَحتَ عَن جُرمي ، وكَم قَد أخطَأتُ فَلَم تُؤاخِذني ، وكَم قَد تَعَمَّدتُ فَتَجاوَزتَ عَنّي ، وكَم قَد عَثَرتُ فَأَقَلتَني عَثرَتي ولَم تَأخُذني عَلى غِرَّتي ، فَأَنَا الظّالِمُ لِنَفسي ، المُقِرُّ بِذَنبي ، المُعتَرِفُ بِخَطيئَتي ، فَيا غافِرَ الذُّنوبِ أستَغفِرُكَ لِذَنبي ، وأستَقيلُكَ لِعَثرَتي ، فَأَحسِن إجابَتي ، فَإِنَّكَ أهلُ الإِجابَةِ ، وأهلُ التَّقوى ، وأهلُ المَغفِرَةِ . [ 2.] اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ قَوِيَ بَدَني عَلَيهِ بِعافِيَتِكَ ، أو نالَتهُ قُدرَتي بِفَضلِ نِعمَتِكَ ، أو بَسَطتُ إلَيهِ يَدي بِتَوسِعَةِ رِزقِكَ ، أوِ احتَجَبتُ فيهِ مِنَ النّاسِ بِسِترِكَ ، أوِ اتَّكَلتُ فيهِ عِندَ خَوفي مِنهُ عَلى أناتِكَ ، ووَثِقتُ مِن سَطوَتِكَ عَلَيَّ فيهِ بِحِلمِكَ ، وعَوَّلتُ فيهِ عَلى كَرَمِ عَفوِكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 3.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يَدعو إلى غَضَبِكَ ، أو يُدني مِن سَخَطِكَ ، أو يَميلُ بي إلى ما نَهَيتَني عَنهُ ، أو يَنأى بي (5) عَمّا دَعَوتَني إلَيهِ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 4.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ استَمَلتُ إلَيهِ أحَدا مِن خَلقِكَ بِغَوايَتي ، أو خَدَعتُهُ بِحيلَتي ، فَعَلَّمتُهُ مِنهُ ما جَهِلَ ، وعَمَّيتُ عَلَيهِ مِنهُ ما عَلِمَ ، ولَقيتُكَ غَدا بِأَوزاري وأوزارٍ مَعَ أوزاري ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 5.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يَدعو إلَى الغَيِّ (6) ، ويُضِلُّ عَنِ الرُّشدِ ، ويُقِلُّ الرِّزقَ ، ويَمحَقُ التَّلدَ (7) ، ويُخمِلُ الذِّكرَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 6.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ أتعَبتُ فيهِ جَوارِحي في لَيلي ونَهاري ، وقَدِ استَتَرتُ مِن عِبادِكَ بِسِتري ، ولا سِترَ إلّا ما سَتَرتَني ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 7.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ رَصَدَني فيهِ أعدائي لِهَتكي ، فَصَرَفتَ كَيدَهُم عَنّي ، ولَم تُعِنهُم عَلى فَضيحَتي ، كَأَنّي لَكَ وَلِيٌّ ، فَنَصَرتَني ، وإلى مَتى يا رَبِّ أعصي فَتُمهِلُني ، وطالَما عَصَيتُكَ فَلَم تُؤاخِذني ، وسَأَلتُكَ عَلى سوءِ فِعلي فَأَعطَيتَني ، فَأَيُّ شُكرٍ يَقومُ عِندَكَ بِنِعمَةٍ مِن نِعَمِكَ عَلَيَّ ! فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 8.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ قَدَّمتُ إلَيكَ فيهِ تَوبَتي ، ثُمَّ واجَهتُ بِتَكَرُّمِ قَسَمي بِكَ (8) ، وأشهَدتُ عَلى نَفسي بِذلِكَ أولِياءَكَ مِن عِبادِكَ أنّي غَيرُ عائِدٍ إلى مَعصِيَتِكَ ، فَلَمّا قَصَدَني بِكَيدِهِ الشَّيطانُ ، ومالَ بي إلَيهِ (9) الخِذلانُ ، ودَعَتني نَفسي إلَى العِصيانِ ، استَتَرتُ حَياءً مِن عِبادِكَ ، جُرأَةً مِنّي عَلَيكَ ، وأنَا أعلَمُ أنَّهُ لا يَكُنُّني مِنكَ سِترٌ ولا بابٌ ، ولا يَحجُبُ نَظَرَكَ إلَيَّ حِجابٌ ، فَخالَفتُكَ فِي المَعصِيَةِ إلى ما نَهَيتَني عَنهُ ، ثُمَّ كَشَفتَ السِّترَ عَنّي ، وساوَيتُ أولِياءَكَ كَأَنّي لَم أزَل لَكَ طائِعا ، وإلى أمرِكَ مُسارِعا ، ومِن وَعيدِكَ فازِعا ، فَلَبَّستُ عَلى عِبادِكَ ، ولا يَعرِفُ بِسيرَتي غَيرُكَ ، فَلَم تَسِمني بِغَيرِ سِمَتِهِم ، بَل أسبَغتَ عَلَيَّ مِثلَ نِعَمِهِم ، ثُمَّ فَضَّلتَني في ذلِكَ عَلَيهِم ، كَأَنّي عِندَكَ في دَرَجَتِهِم ، وما ذلِكَ إلّا بِحِلمِكَ وفَضلِ نِعمَتِكَ ، فَلَكَ الحَمدُ مَولايَ ، فَأَسأَ لُكَ يا اللّهُ كَما سَتَرتَهُ عَلَيَّ فِي الدُّنيا ، ألّا تَفضَحَني بِهِ فِي القِيامَةِ ، يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . [ 9.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ سَهِرتُ لَهُ لَيلي فِي التَّأَنّي لِاءِتيانِهِ ، وَالتَّخَلُّصِ إلى وُجودِهِ ، حَتّى إذا أصبَحتُ تَخَطَّأتُ إلَيكَ بِحِليَةِ الصّالِحينَ ، وأنَا مُضمِرٌ خِلافَ رِضاكَ يا رَبَّ العالَمينَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 10.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ ظَلَمتُ بِسَبَبِهِ وَلِيّا مِن أولِيائِكَ ، أو نَصَرتُ بِهِ عَدُوّا مِن أعدائِكَ ، أو تَكَلَّمتُ فيهِ بِغَيرِ مَحَبَّتِكَ ، أو نَهَضتُ فيهِ إلى غَيرِ طاعَتِكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 11.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ نَهَيتَني عَنهُ فَخالَفتُكَ إلَيهِ ، أو حَذَّرتَني إيّاهُ فَأَقَمتُ عَلَيهِ ، أو قَبَّحتَهُ لي فَزَيَّنتُهُ لِنَفسي ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 12.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ نَسيتُهُ فَأَحصَيتَهُ ، وتَهاوَنتُ بِهِ فَأَثبَتَّهُ ، وجاهَرتُكَ (10) فيهِ فَسَتَرتَهُ عَلَيَّ ، ولَو تُبتُ إلَيكَ مِنهُ لَغَفَرتَهُ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 13.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ تَوَقَّعتُ فيهِ قَبلَ انقِضائِهِ تَعجيلَ العُقوبَةِ ، فَأَمهَلتَني وأدلَيتَ عَلَيَّ سِترا ، فَلَم آلُ (11) في هَتكِهِ عَنّي جَهدا ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 14 .] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يَصرِفُ عَنّي رَحمَتَكَ ، أو يُحِلُّ بي نَقِمَتَكَ ، أو يَحرِمُني كَرامَتَكَ ، أو يُزيلُ عَنّي نِعمَتَكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 15.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يورِثُ الفَناءَ ، أو يُحِلُّ البَلاءَ ، أو يُشمِتُ الأَعداءَ ، أو يَكشِفُ الغِطاءَ ، أو يَحبِسُ قَطرَ السَّماءِ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 16.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ عَيَّرتُ بِهِ أحَدا مِن خَلقِكَ ، أو قَبَّحتُهُ مِن فِعلِ أحَدٍ مِن بَرِيَّتِكَ ، ثُمَّ تَقَحَّمتُ عَلَيهِ وَانتَهَكتُهُ ، جُرأَةً مِنّي عَلى مَعصِيَتِكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 17.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ تُبتُ إلَيكَ مِنهُ ، وأقدَمتُ عَلى فِعلِهِ ، فَاستَحيَيتُ مِنكَ وأنَا عَلَيهِ ، ورَهِبتُكَ وأنَا فيهِ ، ثُمَّ استَقَلتُكَ مِنهُ وعُدتُ إلَيهِ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 18.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ ثَوَّرَكَ عَلَيَّ (12) ، ووَجَبَ في فِعلي بِسَبَبِ عَهدٍ عاهَدتُكَ عَلَيهِ ، أو عَقدٍ عَقَدتُهُ لَكَ ، أو ذِمَّةٍ آلَيتُ بِها مِن أجلِكَ لِأَحَدٍ مِن خَلقِكَ ، ثُمَّ نَقَضتُ ذلِكَ مِن غَيرِ ضَرورَةٍ لِرَغبَتي فيهِ ، بَلِ استَزَلَّني عَنِ الوَفاءِ بِهِ البَطَرُ (13) ، وَاستَحَطَّني عَن رِعايَتِهِ الأَشَرُ (14) ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 19.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ لَحِقَني بِسَبَبِ نِعمَةٍ أنعَمتَ بِها عَلَيَّ ، فَقَويتُ بِها عَلى مَعصِيَتِكَ ، وخالَفتُ بِها أمرَكَ ، وقَدِمتُ بِها عَلى وَعيدِكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 20.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ قَدَّمتُ فيهِ شَهوَتي عَلى طاعَتِكَ ، وآثَرتُ فيهِ مَحَبَّتي عَلى أمرِكَ ، وأرضَيتُ نَفسي فيهِ بِسَخَطِكَ ، إذ رَهَّبتَني مِنهُ بِنَهيِكَ ، وقَدَّمتَ إلَيَّ فيهِ بِإِعذارِكَ ، وَاحتَجَجتَ عَلَيَّ فيهِ بِوَعيدِكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 21.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ عَلِمتُهُ مِن نَفسي ، أو نَسيتُهُ أو ذَكَرتُهُ ، أو تَعَمَّدتُهُ أو أخطَأتُ ، فيما لا أشُكُّ أنَّكَ سائِلي عَنهُ ، وأنَّ نَفسي بِهِ مُرتَهَنَةٌ لَدَيكَ ، وإن كُنتُ قَد نَسيتُهُ وغَفَلتُ عَنهُ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 22.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ واجَهتُكَ بِهِ ، وقَد أيقَنتُ أنَّكَ تَراني عَلَيهِ ، واُغفِلتُ أن أتوبَ إلَيكَ مِنهُ ، واُنسيتُ أن أستَغفِرَكَ لَهُ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 23.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ دَخَلتُ فيهِ بِحُسنِ ظَنّي بِكَ ألّا تُعَذِّبَني عَلَيهِ ، ورَجَوتُكَ لِمَغفِرَتِهِ فَأَقدَمتُ عَلَيهِ ، وقَد عَوَّلَت نَفسي عَلى مَعرِفَتي بِكَرَمِكَ ، ألّا تَفضَحَني بَعدَ أن سَتَرتَهُ عَلَيَّ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 24.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ استَوجَبتُ مِنكَ بِهِ رَدَّ الدُّعاءِ ، وحِرمانَ الإِجابَةِ ، وخَيبَةَ الطَّمَعِ ، وَانفِساخَ الرَّجاءِ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 25.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يُعقِبُ الحَسرَةَ ، ويورِثُ النَّدامَةَ ، ويَحبِسُ الرِّزقَ ، ويَرُدُّ الدُّعاءَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 26.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يورِثُ الأَسقامَ وَالفَناءَ ، ويوجِبُ النِّقَمَ وَالبَلاءَ ، ويَكونُ فِي القِيامَةِ حَسرَةً ونَدامَةً ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 27.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ مَدَحتُهُ بِلِساني ، أو أضمَرَهُ جَناني ، أو هَشَّت (15) إلَيهِ نَفسي ، أو أتَيتُهُ بِفَعالي ، أو كَتَبتُهُ بِيَدي ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 28.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ خَلَوتُ بِهِ في لَيلٍ أو نَهارٍ ، وأرخَيتَ عَلَيَّ فيهِ الأَستارَ ، حَيثُ لا يَراني إلّا أنتَ يا جَبّارُ ، فَارتابَت فيهِ نَفسي ، ومَيَّزتُ بَينَ تَركِهِ لِخَوفِكَ وَانتِهاكِهِ لِحُسنِ الظَّنِّ بِكَ ، فَسَوَّلَت لي نَفسِيَ الإِقدامَ عَلَيهِ ، فَواقَعتُهُ وأنَا عارِفٌ بِمَعصِيَتي فيهِ لَكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 29.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ استَقلَلتُهُ أوِ استَكثَرتُهُ ، أوِ استَعظَمتُهُ أوِ استَصغَرتُهُ ، أو وَرَّطَني جَهلي فيهِ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 30.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ مالَأتُ (16) فيهِ عَلى أحَدٍ مِن خَلقِكَ ، أو أسَأتُ بِسَبَبِهِ إلى أحَدٍ مِن بَرِيَّتِكَ ، أو زَيَّنَتهُ لي نَفسي ، أو أشَرتُ بِهِ إلى غَيري ، أو دَلَلتُ عَلَيهِ سِوايَ ، أو أصرَرتُ عَلَيهِ بِعَمدي ، أو أقَمتُ عَلَيهِ بِجَهلي ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 31.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ خُنتُ فيهِ أمانَتي ، أو بَخَستُ بِفِعلِهِ نَفسي ، أو أخطَأتُ بِهِ عَلى بَدَني ، أو آثَرتُ فيهِ شَهَواتي ، أو قَدَّمتُ فيهِ لَذّاتي ، أو سَعَيتُ فيهِ لِغَيري ، أوِ استَغوَيتُ إلَيهِ مَن تابَعَني ، أو كاثَرتُ فيهِ مَن مَنَعَني ، أو قَهَرتُ عَلَيهِ مَن غالَبَني ، أو غَلَبتُ عَلَيهِ بِحيلَتي ، أوِ استَزَلَّني إلَيهِ مَيلي ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 32.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ استَعَنتُ عَلَيهِ بِحيلَةٍ تُدني مِن غَضَبِكَ ، أوِ استَظهَرتُ بِنَيلِهِ عَلى أهلِ طاعَتِكَ ، أوِ استَمَلتُ بِهِ أحَدا إلى مَعصِيَتِكَ ، أو راءَيتُ فيهِ عِبادَكَ ، أو لَبَّستُ عَلَيهِم بِفِعالي ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 33.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ كَتَبتَهُ عَلَيَّ بِسَبَبِ عُجبٍ كانَ مِنّي بِنَفسي ، أو رِياءٍ ، أو سُمعَةٍ ، أو خُيَلاءَ ، أو فَرَحٍ ، أو حِقدٍ ، أو مَرَحٍ ، أو أشَرٍ ، أو بَطَرٍ ، أو حَمِيَّةٍ ، أو عَصَبِيَّةٍ ، أو رِضا ، أو سَخَطٍ ، أو سَخاءٍ ، أو شُحٍّ ، أو ظُلمٍ ، أو خِيانَةٍ ، أو سَرِقَةٍ ، أو كَذِبٍ ، أو نَميمَةٍ ، أو لَهوٍ ، أو لَعِبٍ ، أو نَوعٍ مِمّا يُكتَسَبُ بِمِثلِهِ الذُّنوبُ ، ويَكونُ فِي اجتِراحِهِ العَطَبُ (17) ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 34.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ سَبَقَ في عِلمِكَ أنّي فاعِلُهُ ، بِقُدرَتِكَ الَّتي قَدَرتَ بِها عَلى كُلِّ شَيءٍ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 35.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ رَهِبتُ فيهِ سِواكَ ، أو عادَيتُ فيهِ أولِياءَكَ ، أو والَيتُ فيهِ أعداءَكَ ، أو خَذَلتُ فيهِ أحِبّاءَكَ ، أو تَعَرَّضتُ فيهِ لِشَيءٍ مِن غَضَبِكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 36.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ تُبتُ إلَيكَ مِنهُ ، ثُمَّ عُدتُ فيهِ ، ونَقَضتُ العَهدَ فيما بَيني وبَينَكَ جُرأَةً مِنّي عَلَيكَ ، لِمَعرِفَتي بِكَرَمِكَ وعَفوِكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 37.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ أدناني مِن عَذابِكَ ، أو نَآني (18) عَن ثَوابِكَ ، أو حَجَبَ عَنّي رَحمَتَكَ ، أو كَدَّرَ عَلَيَّ نِعمَتَكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 38.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ حَلَلتُ بِهِ عَقدا شَدَدتَهُ ، أو حَرَمتُ بِهِ نَفسي خَيرا وَعَدتَني بِهِ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 39.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ ارتَكَبتُهُ بِشُمولِ عافِيَتِكَ ، أو تَمَكَّنتُ مِنهُ بِفَضلِ نِعمَتِكَ ، أو قَويتُ عَلَيهِ بِسابِغِ رِزقِكَ ، أو خَيرٍ أرَدتُ بِهِ وَجهَكَ ، فَخالَطَني فيهِ وشارَكَ فِعلي ما لا يَخلُصُ لَكَ ، أو وَجَبَ عَلَيَّ ما أرَدتُ بِهِ سِواكَ ، فَكَثيرٌ ما يَكونُ كَذلِكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 40.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ دَعَتنِي الرُّخصَةُ فَحَلَّلتُهُ لِنَفسي ، وهُوَ فيما عِندَكَ مُحَرَّمٌ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 41.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ خَفِيَ عَن خَلقِكَ ، ولَم يَعزُب عَنكَ ، فَاستَقَلتُكَ مِنهُ فَأَقَلتَني ، ثُمَّ عُدتُ فيهِ فَسَتَرتَهُ عَلَيَّ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 42.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ خَطَوتُ إلَيهِ بِرِجلي ، أو مَدَدتُ إلَيهِ يَدي ، أو تَأَمَّلَهُ بَصري ، أو أصغَيتُ إلَيهِ بِسَمعي ، أو نَطَقَ بِهِ لِساني ، أو أنفَقتُ فيهِ ما رَزَقتَني ، ثُمَّ استَرزَقتُكَ عَلى عِصياني فَرَزَقتَني ، ثُمَّ استَعَنتُ بِرِزقِكَ عَلى مَعصِيَتِكَ فَسَتَرتَ عَلَيَّ ، ثُمَّ سَأَلتُكَ الزِّيادَةَ فَلَم تُخَيِّبني ، وجاهَرتُكَ فيهِ فَلَم تَفضَحني ، فَلا أزالُ مُصِرّا عَلى مَعصِيَتِكَ ، ولا تَزالُ عائِدا عَلَيَّ بِحِلمِكَ ومَغفِرَتِكَ ، يا أكرَمَ الأَكرَمينَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 43.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يوجِبُ عَلَيَّ صَغيرُهُ أليمَ عَذابِكَ ، ويُحِلُّ بي كَبيرُهُ شَديدَ عِقابِكَ ، وفي إتيانِهِ تَعجيلُ نَقِمَتِكَ ، وفِي الإِصرارِ عَلَيهِ زَوالُ نِعمَتِكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 44.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ لَم يَطَّلِع عَلَيهِ أحَدٌ سِواكَ ، ولا عَلِمَهُ أحَدٌ غَيرُكَ ، ولا يُنجيني مِنهُ إلّا حِلمُكَ ، ولا يَسَعُهُ إلّا عَفوُكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 45.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يُزيلُ النِّعَمَ ، أو يُحِلُّ النِّقَمَ ، أو يُعَجِّلُ العَدَمَ ، أو يُكثِرُ النَّدَمَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 46.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يَمحَقُ الحَسَناتِ ، ويُضاعِفُ السَّيِّئاتِ ، ويُعَجِّلُ النَّقِماتِ ، ويُغضِبُكَ يا رَبَّ السَّماواتِ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 47.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ أنتَ أحَقُّ بِمَعرِفَتِهِ إذ كُنتَ أولى بِسُترَتِهِ ، فَإِنَّكَ أهلُ التَّقوى وأهلُ المَغفِرَةِ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 48.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ تَجَهَّمتُ (19) فيهِ وَلِيّا مِن أولِيائِكَ ، مُساعَدَةً فيهِ لِأَعدائِكَ ، أو مَيلاً مَعَ أهلِ مَعصِيَتِكَ عَلى أهلِ طاعَتِكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 49.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ ألبَسَني كِبرَةً (20) ، وَانهِماكي فيهِ ذِلَّةً ، أو آيَسَني مِن وُجودِ رَحمَتِكَ ، أو قَصَّرَ بِيَ اليَأسُ عَنِ الرُّجوعِ إلى طاعَتِكَ ، لِمَعرِفَتي بِعَظيمِ جُرمي وسوءِ ظَنّي بِنَفسي ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 50.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ أورَدَنِي الهَلَكَةَ لَولا رَحمَتُكَ ، وأحَلَّني دارَ البَوارِ لَولا تَغَمُّدُكَ ، وسَلَكَ بي سَبيلَ الغَيِّ لَولا رُشدُكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 51.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ ألهاني عَمّا هَدَيتَني إلَيهِ ، أو أمَرتَني بِهِ أو نَهَيتَني عَنهُ ، أو دَلَلتَني عَلَيهِ فيما فيهِ الحَظُّ لي لِبُلوغِ رِضاكَ ، وإيثارِ مَحَبَّتِكَ ، وَالقُربِ مِنكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 52.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يَرُدُّ عَنكَ دُعائي ، أو يَقطَعُ مِنكَ رَجائي ، أو يُطيلُ في سَخَطِكَ عَنائي ، أو يُقَصِّرُ عِندَكَ أمَلي ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 53.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يُميتُ القَلبَ ، ويُشعِلُ الكَربَ (21) ، ويُرضِي الشَّيطانَ ، ويُسخِطُ الرَّحمنَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 54.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يُعقِبُ اليَأسَ مِن رَحمَتِكَ ، وَالقُنوطَ مِن مَغفِرَتِكَ ، وَالحِرمانَ مِن سَعَةِ ما عِندَكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 55.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ مَقَتُّ نَفسي عَلَيهِ إجلالاً لَكَ ، فَأَظهَرتُ لَكَ التَّوبَةَ فَقَبِلتَ ، وسَأَلتُكَ العَفوَ فَعَفَوتَ ، ثُمَّ مالَ بِيَ الهَوى إلى مُعاوَدَتِهِ طَمَعا في سَعَةِ رَحمَتِكَ وكَريمِ عَفوِكَ ، ناسِيا لِوَعيدِكَ ، راجِيا لِجَميلِ وَعدِكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 56.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يورِثُ سَوادَ الوُجوهِ ، يَومَ تَبيَضُّ وُجوهُ أولِيائِكَ وتَسوَدُّ وُجوهُ أعدائِكَ ، إذ أقبَلَ «بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَلَ_وَمُونَ» (22) ، فَقيلَ لَهُم : «لَا تَخْتَصِمُواْ لَدَىَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ» (23) فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 57.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يَدعو إلَى الكُفرِ ، ويُطيلُ الفِكرَ ، ويورِثَ الفَقرَ ، ويَجلِبُ العُسرَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 58.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يُدنِي الآجالَ ، ويَقطَعُ الآمالَ ، ويَبتُرُ الأَعمارَ ، فُهتُ بِهِ أو صَمَتُّ عَنهُ ، حَياءً مِنكَ عِندَ ذِكرِهِ ، أو أكنَنتُهُ في صَدري ، أو عَلِمتَهُ مِنّي ، فَإِنَّكَ تَعلَمُ السِّرَّ وأخفى ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 59.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يَكونُ فِي اجتِراحِهِ قَطعُ الرِّزقِ ، ورَدُّ الدُّعاءِ ، وتَواتُرُ البَلاءِ ، ووُرودُ الهُمومِ ، وتَضاعُفُ الغُمومِ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 60.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يُبَغِّضُني إلى عِبادِكَ ، ويُنَفِّرُ عَنّي أولِياءَكَ ، أو يوحِشُ مِنّي أهلَ طاعَتِكَ ، لِوَحشَةِ المَعاصي ، ورُكوبِ الحَوبِ (24) ، وكَآبَةِ الذُّنوبِ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 61.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ دَلَّستُ بِهِ مِنّي ما أظهَرتَهُ ، أو كَشَفتُ عَنّي بِهِ ما سَتَرتَهُ ، أو قَبَّحتُ بِهِ مِنّي ما زَيَّنتَهُ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 62.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ لا يُنالُ بِهِ عَهدُكَ ، ولا يُؤمَنُ مَعَهُ غَضَبُكَ ، ولا تَنزِلُ مَعَهُ رَحمَتُكَ ، ولا تَدومُ مَعَهُ نِعمَتُكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 63.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ استَخفَيتُ لَهُ ضَوءَ النَّهارِ مِن عِبادِكَ ، وبارَزتُ بِهِ في ظُلمَةِ اللَّيلِ جُرأَةً مِنّي عَلَيكَ ، عَلى أنّي أعلَمُ أنَّ السِّرَّ عِندَكَ عَلانِيَةٌ ، وأنَّ الخَفِيَّةَ عِندَكَ بارِزَةٌ ، وأنَّهُ لَن يَمنَعَني مِنكَ مانِعٌ ، ولا يَنفَعُني (25) عِندَكَ نافِعٌ ، مِن مالٍ وبَنينَ ، إلّا أن أتَيتُكَ بِقَلبٍ سَليمٍ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 64.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يورِثُ النِّسيانَ لِذِكرِكَ ، ويُعقِبُ الغَفلَةَ عَن تَحذيرِكَ ، أو يُمادي فِي الأَمنِ مِن مَكرِكَ ، أو يُطمِعُ في طَلَبِ الرِّزقِ مِن عِندِ غَيرِكَ ، أو يُؤيِسُ مِن خَيرِ ما عِندَكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 65.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ لَحِقَني بِسَبَبِ عَتبي عَلَيكَ فِي احتِباسِ الرِّزقِ عَنّي ، وإعراضي عَنكَ ومَيلي إلى عِبادِكَ بِالاِستِكانَةِ (26) لَهُم وَالتَّضَرُّعِ إلَيهِم ، وقَد أسمَعتَني قَولَكَ في مُحكَمِ كِتابِكَ «فَمَا اسْتَكَانُواْ لِرَبِّهِمْ وَ مَا يَتَضَرَّعُونَ» (27) ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 66.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ لَزِمَني بِسَبَبِ كُربَةٍ استَعَنتُ عِندَها بِغَيرِكَ ، أوِ استَبدَدتُ بِأَحَدٍ فيها دونَكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 67.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ حَمَلَني عَلَى الخَوفِ مِن غَيرِكَ ، أو دَعاني إلَى التَّواضُعِ لِأَحَدٍ مِن خَلقِكَ ، أوِ استَمالَني إلَيهِ الطَّمَعُ فيما عِندَهُ ، أو زَيَّنَ لي طاعَتَهُ في مَعصِيَتِكَ استِجرارا لِما في يَدِهِ ، وأنَا أعلَمُ بِحاجَتي إلَيكَ ، لا غِنى لي عَنكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 68.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ مَدَحتُهُ بِلِساني ، أو هَشَّت إلَيهِ نَفسي ، أو حَسَّنتُهُ بِفَعالي ، أو حَثَثتُ عَلَيهِ بِمَقالي ، وهُوَ عِندَكَ قَبيحٌ تُعَذِّبُني عَلَيهِ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 69.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ مَثَّلَتهُ فِيَّ نَفسِي استِقلالاً لَهُ ، وصَوَّرَت لِي استِصغارَهُ ، وهَوَّنَت عَلَيَّ الاِستِخفافَ بِهِ حَتّى أورَطَتني (28) فيهِ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِرهُ لي يا خَيرَ الغافِرينَ . [ 70.] اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ جَرى بِهِ عِلمُكَ ، فِيَّ وعَلَيَّ إلى آخِرِ عُمُري بِجَميعِ ذُنوبي لِأَوَّلِها وآخِرِها ، وعَمدِها وخَطَئِها ، وقَليلِها وكَثيرِها ، ودَقيقِها وجَليلِها ، وقَديمِها وحَديثِها ، وسِرِّها وعَلانِيَتِها ، وجَميعِ ما أنَا مُذنِبُهُ ، وأتوبُ إلَيكَ ، وأسأَ لُكَ أن تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وأن تَغفِرَ لي جَميعَ ما أحصَيتَ مِن مَظالِمِ العِبادِ قِبَلي ، فَإِنَّ لِعِبادِكَ عَلَيَّ حُقوقا أنَا مُرتَهَنٌ بِها ، تَغفِرُها لي كَيفَ شِئتَ وأنّى شِئتَ ، يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . (29)

.


1- .الثَّاقِبُ : المُضيء (تاج العروس : ج 1 ص 339 «ثقب») .
2- .اللُّبُّ : العقل (الصحاح : ج 1 ص 216 «لبب») .
3- .في المصدر : «ذكيا» ، والتصويب من بحار الأنوار .
4- .المصباح للكفعمي : ص 92 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 325 ح 14 ؛ شرح نهج البلاغة : ج 6 ص 197 نحوه وليس فيه ذيله من «أستغفر اللّه الذي» .
5- .ينآني : يُبعِدني (اُنظر : لسان العرب : ج 15 ص 300 «نأى») . وفي بحار الأنوار : «ينأى بي» .
6- .الغَيُّ : الضلال والانهماك في الباطل (النهاية : ج 3 ص 397 «غوا») .
7- .التَّلْدُ والتُّلْدُ : ما وُلد عندك من مالك أو نُتج (لسان العرب : ج 3 ص 99 «تلد») . وفي بحار الأنوار : «يمحو البركة» بدل «يمحق التلد» .
8- .«بتكرّم قسمي بك» أي بتنزّهي عن الذنب مقرونا بقسمي وحلفي بك ، يقال : تكرَّم عنه أي تنزَّه أو بإظهار الكرم والجود من الناس وتكلُّفهما بترك الذنب مقرونا بالقسم ، يقال : تكرَّم أي تكلَّف الكرم أو بتكلُّف إظهار كرامة الاسم عنده حيث حلف به ، ولا يبعد أن يكون : «يتكرَّر» بالراءين (بحار الأنوار : ج 87 ص 336) .
9- .«مال إليه» أي إلى الشيطان أو العصيان ، والأوّل أظهر . والخذلان أي خذلانك وسلبك التوفيق مني (بحار الأنوار : ج 87 ص 336) .
10- .في بحار الأنوار : «جاهرت به» بدل «جاهرتك فيه» .
11- .ما ألوتُ جهدا ، أي لم أدع جهدا ، وما ألوتُ الشيء : ما تركتهُ (تاج العروس : ج 19 ص 164 «ألو») .
12- .«ثوَّرك عليّ» أي هيَّجك وأغضبك ، ولعلّ الأظهر : تورَّك . قال الفيروزآبادي : «تورَّك بالمكان : أقام ، وعلى الأمر : قدر ، وورَّكه توريكا : أوجبه ، والذنب عليه : حمله» (بحار الأنوار : ج 87 ص 336) .
13- .البَطَرُ : الطغيان عند النعمة وطول الغِنى (النهاية : ج 1 ص 135 «بطر») .
14- .الأشرُ : البَطَرُ ، وقيل : أشدّ البطر (النهاية : ج 1 ص 51 «أشر») .
15- .هَشَّ لهذا الأمر : إذا فرح به واستبشر (النهاية : ج 5 ص 264 «هشش») .
16- .مالأت : ساعدت أو عاونت (اُنظر تاج العروس : ج 1 ص 253 «ملأ») .
17- .العَطَبُ : الهلاك (النهاية : ج 3 ص 256 «عطب») .
18- .نآني : أبعدني (اُنظر : لسان العرب : ج 15 ص 300 «نأى») .
19- .يتجهَّمُني : أي يلقاني بالغلظة والوجه الكريه (النهاية : ج 1 ص 323 «جهم») .
20- .الكِبْرَةُ : كَالكِبْرِ ، التأنيث للمبالغة (لسان العرب : ج 5 ص 129 «كبر») .
21- .الكَرْبُ : الحُزنُ والغمّ الذي يأخذ بالنفس (تاج العروس : ج 2 ص 366 «كرب») .
22- .القلم : 30 .
23- .ق : 28 .
24- .الحَوبُ : الإثم وتُفتح الحاء وتُضمّ (النهاية : ج 1 ص 455 «حوب») .
25- .في المصدر : «يسعني» ، وما في المتن أثبتناه من بحار الأنوار .
26- .استكانَ : خَضَعَ وذلّ (تاج العروس : ج 18 ص 289 «سكن») .
27- .المؤمنون : 76 .
28- .وَرَطَ : إذا وقع في بليّة يعسر المخرج منها (النهاية : ج 5 ص 174 «ورط») .
29- .البلد الأمين : ص 38 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 326 ح 16 .

ص: 249

امام على عليه السلام_ از دعاى ايشان در سحرگاه هر شب ، پس از نماز صبح _: بار خدايا! براى آنچه از آن توبه كردم ، امّا دگر باره انجامش دادم، از تو آمرزش مى خواهم. براى آنچه قصدم از آن ، رضايت تو بود ؛ امّا غير تو با آن آميخته شد ، از تو آمرزش مى خواهم. براى نعمت هايى كه به من ارزانى داشتى ؛ امّا از آن ، در معاصى تو كمك گرفتم . از تو آمرزش مى خواهم ، از خدايى كه معبودى نيست ، جز او زنده جاويدان و داناى نهان و آشكار و مهرگسترِ مهربان، براى هر گناهى كه انجام دادم و براى هر نافرمانى اى كه مرتكب شدم ، آمرزش مى خواهم. بار خدايا! مرا خِردى كامل و تصميمى روشن و انديشه اى وزين و دلى پاك و دانشى بسيار و ادبى سرآمد ، روزى فرما، و اين همه را به سود من قرار ده و بر زيانم مدار، به رحمتت ، اى مهربان ترينِ مهربانان.

البلد الأمين_ امام على عليه السلام در سحرگاهان هر شب، پس از نماز صبح، هفتاد بار ، آمرزش مى طلبيد _: [1 . ] بار خدايا! تو را ثنا مى گويم ، با آن ثنايى كه به كمك خود تو ، بدان دست يافته ام و در پيشگاه تو ، عليه خود اعتراف مى كنم به چيزى كه تو ، سزاوار آن هستى و مستوجب آنى ، به اندازه نيّت تباه و يقين ضعيفم. بار خدايا! چه نيكو معبودى هستى تو! چه نيكو سَروَرى هستى تو ، و چه بدْ غلامى هستم من! چه نيكو سرورى هستى تو ، و چه بد بنده اى هستم من! چه نيكو مالكى هستى تو . و چه بدْ مملوكى هستم من؛ زيرا، چه بسيار گناهانى كه كردم و تو ، گناهانم را بخشيدى، و چه بسيار جرم ها كه كردم و تو از جرمم در گذشتى، و چه بسيار اشتباهاتى كه از من ، سرزد و تو ، مؤاخذه ام نكردى، و چه بسيار نافرمانى ها كه به عمد ، مرتكب شدم و تو ، از من گذشت كردى، و چه بسيار لغزش ها كه داشتم و تو ، از لغزش هايم چشم پوشيدى و غافلگيرم نساختى! پس، اين منم كه بر خويشتن ، ستم كردم . به گناه خويش ، اقرار دارم و به خطاهاى خود ، معترفم. اينك _ اى آمرزنده گناهان _ ، براى گناهانم از تو آمرزش مى طلبم و براى لغزش هايم ، از تو پوزش مى خواهم . پس، نيكو اجابتم فرما كه تو ، اهل اجابت كردن و شايسته پرهيزگارى و اهل آمرزشى. [2 . ] بار خدايا! من ، از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه بدنم، در سايه عافيت بخشى تو، بر آن توانا گشت، يا توانايى ام به لطف نعمت تو، به آن رسيد، يا دستم را به سبب گشايش روزى تو، به سوى آن دراز كردم، يا بر اثر پرده پوشى تو، مردم ، از آن گناه من ، آگاه نشدند، يا آن گاه كه از آن ترسيدم ، بر شكيبايى تو تكيه كردم، و بردبارى تو ، به من اطمينان داد كه براى آن گناه ، بر من يورش نمى آورى و به عفو كريمانه تو ، پشت گرم بودم . پس، بر محمّد و خاندان او درود فرست و اين گناهانم را بر من ، بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [3 .] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه باعث خشم تو شود، يا به ناخشنودى تو نزديك سازد، يا مرا به آنچه از آن نهى ام كردى ، متمايل گرداند، يا مرا از آنچه بدان فرايم خوانده اى ، دور كند. پس، بر محمّد و خاندان او درود فرست و چنين گناهى را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [4 .] بار خدايا! و از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه با اغواگرى خود ، فردى از آفريدگانت را به آن كشاندم، يا با حيله گرى خود ، او را فريفتم و از آن گناه ، چيزهايى را هم كه او نمى دانست ، به او ياد دادم، يا چيزهايى را كه در باره آن مى دانست ، چشمانش را بر آنها بستم، و فردا[ى قيامت] با بار گناهان خودم و ديگران ، به ديدار تو بيايم. پس، بر محمّد و خاندان او درود فرست و چنين گناهى را بر من بيامرز ، اى بهترين آمرزندگان! [5 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه به گم راهى كشانَد و از راه راست ، به در بَرَد و روزى را بكاهد و بركت از مال و دام ببرد و گم نامى آورد. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و چنين گناهى را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [6 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه شب و روز ، اعضاى بدنم را در آن ، خسته كردم و خود را با پوشش خويش ، از بندگان تو پوشاندم، و در حقيقت ، اين پوشش [و ستّاريت ]تو بود كه مرا پوشانْد [و در ميان مردم ، رسوايم نساخت]. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و چنين گناهى را بر من بيامرز، اى بهترينِ آفرينندگان! [7 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه دشمنانم در آن ، به كمين من نشستند تا رسوايم كنند ؛ ولى تو نيرنگ آنان را از من ، دور ساختى و بر رسوا نمودنم ، كمكشان نكردى ، [چنان كه] گويى من ، دوست تو هستم و يارى ام كردى. تا كى _ اى پروردگار _ ، من تو را نافرمانى كنم و تو مهلتم دهى. بارها تو را نافرمانى كردم و تو ، مرا مؤاخذه نكردى و با همه بدكردارى ام از تو خواستم و تو ، عطايم كردى. پس، كدام شكر است كه از عهده نعمتى از نعمت هاى تو به من بر آيد؟! پس، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و چنين گناهانى را بر من بيامرز ، اى بهترين آمرزندگان! [8 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه از آن ، به درگاه تو توبه آوردم و سوگند خوردم كه از آن ، دورى كنم و دوستان از بندگان تو را هم در اين باره ، گواه گرفتم كه ديگر ، از تو نافرمانى نخواهم كرد ؛ امّا چون شيطان ، با نيرنگ خويش به سراغ من آمد و بى توفيقى هم مرا به سوى او متمايل ساخت و نفسم به نافرمانى فرايم خواند، در پسِ پرده به گناه پرداختم كه از بندگانت شرم كردم ؛ ليكن بر تو گستاخى نمودم، در حالى كه مى دانم هيچ پرده اى و هيچ درى ، مرا از تو نمى پوشانَد، و هيچ حجابى نمى تواند مانع ديدن من به وسيله تو شود؛ ليكن من از تو نافرمانى كردم و به آنچه مرا از آن نهى كرده بودى ، روى آوردم، و با اين حال، آن گاه كه پرده را از من كنار زدى ، خودم را با دوستانت برابر ديدم ، چنان كه گويى همواره فرمان بُردار تو بوده ام و پيوسته ، در انجام دادن فرمان تو مى شتافته ام و از تهديدات تو ، بيمناك بوده ام. از اين رو، بر بندگانت پوشيده ماندم و غير از تو ، كسى سيرت مرا نمى شناسد؛ زيرا مرا با نشانى غير از نشان آنان ، نشاندار نساختى [و نشان نافرمانى و گنهكارى بر من ننهادى كه در نتيجه ، از بقيه متمايز شوم] ؛ بلكه مرا نيز همچون آنان ، غرق در نعمت ها ساختى، و حتّى در اين باره ، بر آنان برترى ام دادى . گويى من در نزد تو ، هم درجه ايشانم. و اين نيست ، جز بر اثر بردبارى تو و به لطف بنده نوازى ات. پس، تو را ستايش ، اى سرور من! از تو درخواست مى كنم _ اى خدا _ تا همچنان كه در دنيا بر من پرده پوشى كردى ، در قيامت نيز رسوايم نگردانى، اى مهربان ترينِ مهربانان! [9 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه شبِ خويش را با حوصله بيدار ماندم تا آن گناه را انجام دهم و بدان ، دست زنم، و چون صبح كردم ، در جامه خوبان ، به سوى تو آمدم، در حالى كه خلاف رضايت تو را در دل مى پروراندم، اى پروردگار جهانيان! پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و چنين گناه مرا بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [10 .] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه به سبب آن ، بر دوستى از دوستانت ستم كردم، يا به دشمنى از دشمنانت يارى رساندم، يا در آن به غيرِ دوستى تو سخن گفتم، يا به غير طاعت تو پرداختم. پس، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و اين گناه مرا بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [11 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه مرا از آن ، نهى كردى و من در آن ، از تو سرپيچى كردم، يا مرا از آن بر حذر داشتى و من به آن پرداختم، يا آن را در نظرم زشت داشتى ؛ ليكن من ، آن را براى خود ، زيبا جلوه دادم. پس، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و اين گناه را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [12 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه من ، آن را فراموش كرده ام و تو ، شماره اش كرده اى و من ، آن را كوچك شمردم و تو ، يادداشتش كردى و من ، در آن با تو پرده درى كردم و تو ، پرده پوشى كردى و اگر از آن به درگاه تو توبه آورده بودم ، بى گمان ، آن را مى آمرزيدى . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز، اى بهترينِ آمرزندگان! [13 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه انتظار داشتم [حتّى] پيش از به پايان رسيدنش، كيفردهى، امّا تو مهلتم دادى و بر من ، پرده پوشى كردى و من ، در پرده درى ، از هيچ كوششى مضايقه نكردم. پس، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [14 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه رحمت تو را از من ، باز مى دارد، يا خشم تو را بر من ، فرود مى آورد، يا مرا از كرامت تو ، محروم مى سازد، يا نعمتت را از من ، زايل مى گرداند . پس، بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [15 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه نيستى بر جاى نهد، يا بلا فرود آورد، يا دشمنان را شاد سازد، يا پرده را كنار زند، يا بارشِ آسمان را بند آورد . پس بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [16 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه مخلوقى از مخلوقاتت را براى آن ، سرزنش كرده ام، يا سر زدن آن را از يكى از آفريدگانت ، زشت شمرده ام، و با اين حال من، از روى دليرى بر نافرمانى تو، گستاخانه ، بر آن اقدام كردم و مرتكبش شدم. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [17 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه از آن به درگاه تو ، توبه آوردم ؛ گناهى كه بر انجام دادن آن ، دلير شده بودم و با اين كه از تو شرم داشتم ، به آن كار پرداختم و در عين آن كه از تو بيم داشتم ، مشغول آن گناه شدم . سپس در باره آن از تو پوزش خواستم ؛ ليكن دوباره به آن روى آوردم. پس، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز، اى بهترينِ آمرزندگان! [18 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه تو را بر من برانگيخت، و براى هر وظيفه اى كه به سبب پيمانى كه با تو بستم، يا قرارى كه با تو نهادم، يا پيمانى كه به خاطر تو با يكى از مخلوقاتت بر عهده گرفتم ، بر من واجب آمد ؛ امّا بى هيچ ضرورتى، بلكه به دلخواه ، آن را نقض كردم و سرمستى ، مرا از پايبندى به آن ، لغزاند و سرخوشى [از نعمت] ، مرا از ايستادن بر سرِ آن ، به زير كشاند. پس، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [19 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه به سبب نعمتى كه به من ارزانى داشتى ، دچارش شدم و به بركت آن نعمت ، بر نافرمانى تو ، توانا گشتم و بر اثر آن ، از فرمان تو سر پيچيدم و به واسطه آن ، گرفتار تهديد تو (كيفر و عذاب) شدم. پس، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [20 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه در آن ، هوس خويش را بر طاعت تو ، مقدّم داشتم و دلخواه خود را بر فرمان تو ، برگزيدم و با به خشم آوردن تو ، خويشتن را خشنود ساختم؛ زيرا تو با نهى خود ، مرا از آن [گناه] ترساندى و پيشاپيش ، براى من عذر آوردى و با تهديد [به عذاب و مجازات] خود ، حجّتت را بر من تمام كردى . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [21 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه از خويش مى دانم، فراموشش كرده باشم يا به يادش داشته باشم، به عمد انجامش داده باشم يا به خطا، و شك ندارم كه تو ، در باره آن ، از من بازخواست خواهى كرد و به سبب آن ، جانم گروگان توست، اگر چه من ، آن را از ياد برده و از آن ، غافل شده باشم. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز، اى بهترينِ آمرزندگان! [22 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه در برابر تو انجامش دادم و يقين داشتم كه تو ، مرا با آن مى بينى، امّا غفلت كردم كه از آن ، به درگاه تو توبه كنم و فراموش كردم كه برايش ، از تو آمرزش بخواهم . پس بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [23 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه وارد آن شدم ، زيرا به تو گمان نيك داشتم كه براى آن ، عذابم نمى كنى و به آمرزش آن ، به تو اميدوار بودم . از اين رو ، به آن اقدام كردم و به شناختم از بزرگوارى تو ، تكيه كردم كه چون آن را بر من پوشانده اى ، ديگر رسوايم نمى كنى. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [24 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه به سبب آن ، از جانب تو مستوجب ردّ دعا و محروميت از اجابت و قطع آرزو و گسيختن رشته اميد گشتم. پس بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [25 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه افسوس در پى دارد و پشيمانى مى آورد و روزى را بند مى آورد و دعا را رد مى كند . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [26 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه بيمارى ها و مرگ را بر جاى مى گذارد و موجب كيفرها و بلا مى شود و در قيامت ، مايه افسوس و پشيمانى است. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [27 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه با زبانم آن را ستوده ام يا آن را در دل ، پرورده ام يا جانم به آن ، شادمان گشته است يا آن را در كردارم آورده ام، يا با دستم نوشته ام. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [28 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه در شب يا روز ، با آن تنها شدم و در زمانى كه تو پرده ها را بر روى من ، فرو افكندى ، آن سان كه مرا ، جز تو كسى نمى ديد ، اى جبّار! پس، نفسم در انجام دادن آن ، دچار دودلى شد و ماندم كه از بيم تو ، آن را واگذارم يا بر اثر خوش گمانى ام به تو، انجامش دهم . نفسم مرا به انجام دادن آن ، وسوسه كرد و من هم انجامش دادم ، در حالى كه مى دانستم با آن كار ، تو را نافرمانى كرده ام. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [29 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم ، براى هر آن گناهى كه آن را اندك شمردم يا بسيار، بزرگ دانستم يا كوچك، يا نادانى ام مرا گرفتار آن كرد. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [30 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه در آن ، ضدّ فردى از مخلوقاتت ، كمك كردم يا به سبب آن ، به يكى از آفريدگانت بدى نمودم يا نفسم آن را در نظرم زيبا نمود، يا آن را به ديگرى توصيه كردم يا ديگرى را به آن ، راه نمايى كردم، يا آگاهانه بر آن ، پاى فشردم، يا ندانسته بر آن ، اصرار ورزيدم. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [31 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه در آن ، به امانتم خيانت ورزيدم يا با انجام دادن آن ، خودم را حقير ساختم يا با آن ، بر بدنم تعدّى كردم يا در آن ، هوس هايم را برگزيدم يا لذّت هايم را مقدّم داشتم يا در آن ، براى غير خودم كوشيدم يا پيروانم را به آن ، اغوا كردم، يا على رغم كسى كه مرا منع كرد ، بيشتر آن را انجام دادم، يا كسى را كه با من ستيزه كرد ، بر آن مجبور ساختم يا با حيله ام ، بر آن چيره آمدم يا گرايشم ، مرا به جانب آن لغزاند. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [32 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه با حيله اى كه به خشم تو نزديك مى گرداند ، بر انجام دادن آن كمك گرفتم، يا با رسيدن به آن ، بر اهل طاعت تو چيرگى يافتم يا به سبب آن ، كسى را به نافرمانى تو متمايل ساختم يا در آن ، با بندگان تو دورويى نمودم يا با كردار خود ، آنان را اغفال كردم. پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و آن را بر من بيامرز اى بهترين آمرزندگان. [35 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه به سبب خودپسندى من ، يا رياكارى يا شهرت طلبى يا تكبّر يا سرخوشى يا كينه توزى يا شنگولى يا سرمستى يا گستاخى يا ننگ داشتن [بى جا ]تعصّب [بى جا] يا خوش حالى يا ناراحتى يا گشاده دستى [بى جا] يا بخل يا ستم يا خيانت يا دزدى يا دروغ يا سخن چينى يا سرگرمى يا بازى يا هر نوع ديگرى كه باعث كسب گناه مى شود و در ارتكاب آن ، هلاكت است ، برايم نوشتى . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان ! [34 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر گناهى كه پيش تر در علم تو گذشته بود كه من ، با قدرت تو كه به سبب آن بر هر چيزى توانايى، آن را انجام خواهم داد. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [35 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه در آن ، از غير تو ترسيدم يا با دوستان تو دشمنى ورزيدم يا با دشمنان تو دوستى نمودم يا در آن ، دوستانت را تنها گذاشتم، يا خود را در معرض چيزى از خشم تو قرار دادم. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [36 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم ، براى هر آن گناهى كه از آن ، به درگاهت توبه كردم . سپس به آن ، باز گشتم و پيمانى را كه ميان من و تو بود، گستاخانه شكستم ، چون كَرَم و عفو تو را مى شناختم . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [37 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه مرا به عذاب تو ، نزديك كرد يا از پاداش تو ، دور ساخت يا رحمتت را از من ، باز داشت يا نعمتت را بر من ، مكدّر ساخت. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [38 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه با آن ، گِرِهى [و قرارى] را كه بسته بودم ، باز كردم، يا خودم را از خيرى كه وعده اش را به من داده بودى ، محروم ساختم . پس، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [39 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه به سبب برخوردارى از عافيت تو، آن را مرتكب شدم، يا به لطف نعمت تو ، بر آن توانا گشتم يا در سايه روزى فراوان تو، از پسِ آن برآمدم، و [آمرزش مى خواهم ]براى هر كار نيكى كه قصدم از آن ، رضاى تو بود ، امّا ناخالصى به نيّت و كردارم راه يافت يا ناچار شدم به نيّت غير تو ، كارى كنم كه بسيارى اوقات ، چنين مى شود . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [40 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه رخصت ، مرا بدان فرا خواند و آن را براى خودم ، روا شمردم، در حالى كه [در واقع] نزد تو حرام بوده است . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [41 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه از خلق تو پنهان است ، ولى از نظر تو دور نمانده و من ، برايش از تو پوزش خواستم و تو ، مرا بخشيدى . پس بدان بازگشتم و تو ، باز آن را بر من پوشاندى . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [42 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه گامم را به سوى آن برداشتم يا دستم را به سوى آن ، دراز كردم يا چشمم به آن نگريست يا با گوشم به آن ، گوش دادم يا زبانم به آن ، گويا شد يا آنچه را تو روزى من كرده بودى ، در راه آن ، خرج كردم . سپس از تو ، روزى خواستم و تو، با وجود نافرمانى ام، روزى ام دادى و من ، باز از روزى تو در نافرمانى تو ، كمك گرفتم و تو بر من ، پرده پوشى كردى. سپس از تو [روزىِ] بيشتر خواستم و تو ، محرومم نكردى و آن گناه را در برابر تو ، انجام دادم و تو ، رسوايم نساختى و من ، پيوسته بر نافرمانى تو ، پاى مى فشارم و تو ، پيوسته ، بردبارى و آمرزشت را شامل حال من مى كنى، اى كريم ترينِ كريمان! پس، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [43 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه كوچك آن ، مرا مستوجب عذاب دردناك تو مى كند و بزرگش ، عذاب سخت تو را بر من ، روا مى سازد و به جا آوردنش ، كيفر تو را شتاب مى بخشد و ادامه دادن به آن ، نعمت ها را به زوال مى آورد . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [44 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه تنها ، تو شاهد آن بوده اى و تنها تو ، آن را مى دانى و تنها بردبارى تو ، مرا از آن مى رهانَد و فقط عفو تو ، آن را در بر مى گيرد . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [45 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه نعمت ها را مى برَد، يا كيفرها[ى الهى] را مى آورد، يا به نابودى و مرگ ، شتاب مى بخشد، يا پشيمانى مى افزايد. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [46 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه كارهاى نيك را از بين مى برد و كارهاى بد را دو چندان مى كند و به كيفرها شتاب مى بخشد و تو را _ اى صاحب آسمان ها _ در خشم مى كند. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان . [47 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه تو به دانستن آن ، سزاوارترى ، چون به پوشاندن آن ، سزاوارتر بوده اى، كه تو اهل پروا و اهل آمرزشى. پس، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [48 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه در آن ، با دوستى از دوستانت ، چهره درهم كشيدم، تا به دشمنان تو ، كمك كرده باشم ، يا با اهل نافرمانى تو ، در برابر فرمان بُرداران از تو ، همراهى كرده باشم. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [49 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه جامه تكبّر بر من پوشاند و غرق شدنم در آن ، مرا به خوارى كشاند يا از وجود رحمت تو ، نوميدم ساخت يا چنان نوميد شدم كه از بازگشت به فرمان تو ، دست شستم، كه مى دانستم جرمم بسى بزرگ است و به خود ، گمان بد داشتم. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [50 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه اگر نبود رحمت تو، مرا به هلاكت در افكنده بود و اگر لطف تو نبود ، مرا به سراى نابودى درآورده بود و اگر راهنمايى تو نبود ، مرا به كج راهه و گم راهى برده بود. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [51 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه مرا به خود ، وا داشت از آنچه بدان، راه نمايى ام كردى يا به آن ، فرمانم دادى يا از آن ، نهى فرمودى يا به آن ، دلالتم كردى و موجب مى شد به خشنودى تو دست يابم و محبّت تو را برگزينم و به تو نزديك شوم، باز داشت . پس، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [52 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه دعاى مرا از درگاه تو ، پس مى زند و اميدم را از تو ، قطع مى كند يا رنج و عذاب ناشى از خشم تو را در من ، به درازا مى كشاند يا آرزوى مرا به تو ، كوتاه مى سازد. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان. [53 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم ، براى هر آن گناهى كه دل را مى ميرانَد و اندوه را بر مى افروزد و شيطان را خشنود مى سازد و خداى مهربان را ناخشنود مى گرداند. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [54 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه يأس از رحمت تو و نوميدى از آمرزشت و محروميت از پاداش ها و نعمت هاى بى كرانى را كه نزد توست ، در پى دارد. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [55 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه به احترام تو، نفسم را از آن متنفّر ساختم و در پيشگاهت ، اظهار توبه كردم و تو پذيرفتى، و از تو بخشش خواستم و تو هم بخشيدى، امّا سپس، هوسم مرا به سوى تكرار آن كشانْد ، از آن رو كه به رحمتِ عالمگير و عفو كريمانه تو ، طمع بستم و تهديدات تو را فراموش كردم و به وعده هاى خوش تو ، اميدوار بودم. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترين آمرزندگان! [56 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه روسياهى مى آورد در آن روزى كه دوستانت ، روسفيد مى شوند و دشمنانت ، سيه روى، آن گاه كه: «بعضى شان ، رو به بعضى ديگر آورند و يكديگر را به نكوهش مى گيرند» و به آنها گفته شود كه: «در پيشگاه من ، با يكديگر ستيزه گرى مكنيد، كه از پيش ، به شما هشدار داده بودم» . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [57 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه به كفر مى خواند و فكر [و خيالات] را به درازا مى كشاند و فقر بر جاى مى گذارد و سختى مى آورد. پس، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [58 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه اَجَل را نزديك، اميد را قطع و عمر را كوتاه مى كند، خواه آن را به زبان آورده باشم يا به خاطر شرم از تو، از ذكر آن ، خوددارى ورزيده باشم، يا در سينه ام نهفته اش داشته باشم و يا تو ، آن را مى دانى؛ چرا كه تو ، هر چيز نهان و نهان تر را مى دانى. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [59 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه در ارتكاب آن ، قطع شدن روزى و رد شدن دعا و پياپى آمدن بلا و هجوم آوردن اندوه ها و چند برابر شدن غم هاست . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [60 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه مرا نزد بندگانت ، منفور مى سازد و دوستانت را از من ، مى رمانَد يا اهل طاعتت را از من ، مى گريزاند ؛ زيرا از نافرمانى ها و بدكردارى، و افسردگى [ناشى از] گناهان گريزان اند. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [61 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه به سبب آن ، آنچه را تو از من آشكار ساخته بودى ، پوشاندم، يا آنچه را تو از من پوشانده بودى ، به سبب آن ، آشكار ساختم، يا آنچه را تو در من زيبا ساخته بودى ، من با [ارتكاب] آن گناه ، زشتش ساختم. پس، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [62 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه با وجود آن ، به عهد [با] تو وفا نمى شود و از خشم تو ، ايمنى نيست و رحمت تو ، فرود نمى آيد و نعمتت ، پايدار نمى ماند. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [63 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه در روشنايى روز ، انجامش ندادم تا از بندگانت بپوشانم و در تاريكى شب ، به جايش آوردم و اين ، گستاخى اى بود از جانب من به تو، با آن كه مى دانم نهان ، در نزد تو آشكار است و پنهان ، در نزد تو پيداست و هيچ چيزى نمى تواند مانع من از تو شود و هيچ چيز، از مال و فرزند، در پيشگاه تو به كار من نمى آيد، جز دل پاك و سالمى كه به نزد تو آورم . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [64 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه فراموشىِ ياد تو را به بار مى آورد و غفلت از هشدار تو را در پى دارد يا [شخص را] دچار احساس ايمنى از عذاب تو مى گردانَد، يا اميد به طلب روزى از نزد غير تو را ايجاد مى كند يا از خيرى كه نزد توست ، نوميد مى سازد. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [65 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه به سبب اعتراضم به تو ، در بازداشتن روزى از من و روى گردانى ام از تو و روى آوردن به بندگانت و خوارى و زارى نمودن در برابر آنها [براى به دست آوردن روزى بيشتر]، گريبانگيرم شد، در حالى كه تو ، گفته ات را در كتاب استوارى به گوش من رساندى كه: «نسبت به پروردگارشان ، خوارى نكردند و به زارى در نيامدند» . پس، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [66 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه به سبب كمك گرفتن از غير تو ، در گرفتارى ها يا مدد جُستن از جز تو در آنها، مرتكب شدم. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [67 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه مرا به ترس از غير تو ، وا داشت يا به فروتنى در برابر مخلوقى از مخلوقاتت خواند يا طمع به داشته هاى او ، مرا به جانب او كشاند يا براى بيرون كشيدن آنچه در دست اوست، فرمانبَرى از او را، با آن كه نافرمانى تو بود، در نظرم نيكو نمود، در حالى كه مى دانم من ، به تو محتاجم و هرگز از تو ، بى نياز نيستم. پس، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [68 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه به زبانم ، آن را ستودم يا جانم به آن ، شاد شد يا با كردارم ، آن را تحسين كردم يا با گفتارم ، به آن ترغيب نمودم، در حالى كه آن گناه ، نزد تو زشت است و مرا بر آن ، عذاب مى كنى. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [69 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه نفسم ، آن را در نظرم اندك آورد و برايم كوچك جلوه داد و سبُك شمردن آن را بر من ، آسان نمود تا آن كه مرا در ورطه آن افكند. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و آن را بر من بيامرز ، اى بهترينِ آمرزندگان! [70 . ] بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه علم تو ، آن را در من و بر من تا آخر عمرم جارى ساخت، براى همه گناهانم، از اوّل تا به آخرِ آنها، عمد و غير عمدش، اندك و بسيارش، ريز و درشتش، قديم و جديدش، پنهان و آشكارش، و براى همه گناهانى كه من ، مرتكب آنها شدم [از تو آمرزش مى خواهم] و به درگاهت توبه مى كنم، و از تو مسئلت دارم كه بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستى و همه حقّ و حقوقى را كه بندگان بر گردن من دارند و تو آنها را بر شمردى ، بر من بيامرزى؛ زيرا بندگانت را بر من ، حقوقى است كه [به جا نياوردم و ادا ننمودم و] گروگان آنها هستم . همه اينها را بر من بيامرز ، هر گونه كه خود مى خواهى و هر زمان كه مى خواهى، اى مهربان ترينِ مهربانان!

.

ص: 250

. .

ص: 251

. .

ص: 252

. .

ص: 253

. .

ص: 254

. .

ص: 255

. .

ص: 256

. .

ص: 257

. .

ص: 258

. .

ص: 259

. .

ص: 260

. .

ص: 261

. .

ص: 262

. .

ص: 263

. .

ص: 264

. .

ص: 265

. .

ص: 266

. .

ص: 267

. .

ص: 268

. .

ص: 269

. .

ص: 270

. .

ص: 271

. .

ص: 272

. .

ص: 273

. .

ص: 274

. .

ص: 275

. .

ص: 276

ج _ مِن استِغفارِهِ في قُنوتِ الوَترِبحار الأنوار عن مصباح الكفعمي والبلد الأمين والاختيار لابن باقي :يُستَحَبُّ أن يَقولَ في قُنوتِ الوَترِ ما كانَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام يَقولُ فِي الاِستِغفارِ : اللّهُمَّ إنَّكَ قُلتَ في كِتابِكَ المُحكَمِ المُنزَلِ عَلى نَبِيِّكَ المُرسَلِ ، وقَولُكَ الحَقُّ : «كَانُواْ قَلِيلاً مِّنَ الَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ * وَ بِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» (1) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (2) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «الصَّ_بِرِينَ وَالصَّ_دِقِينَ وَالْقَ_نِتِينَ وَالْمُنفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ» (3) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَ_حِشَةً أَوْظَ_لَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ يَعْلَمُونَ» (4) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِى الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ» (5) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّ_لَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا» (6) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْ_لِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا» (7) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «أَفَلَا يَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَيَسْتَغْفِرُونَهُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (8) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» (9) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ» (10) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «وَمَا كَانَ لِلنَّبِىِّ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَن يَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُواْ أُوْلِى قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَ_بُ الْجَحِيمِ» (11) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «وَ مَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَ هِيمَ لِأَبِيهِ إِلَا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ» (12) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «وَ أَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَ_عًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِى فَضْلٍ فَضْلَهُ» (13) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّى قَرِيبٌ مُّجِيبٌ» (14) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «وَ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّى رَحِيمٌ وَدُودٌ» (15) وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَ لَا تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِينَ» (16) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «وَ اسْتَغْفِرِى لِذَنبِكِ إِنَّكِ كُنتِ مِنَ الْخَاطِ_ئينَ» (17) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «يَ_أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَ_طِ_ئينَ» (18) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّى إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (19) وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «وَ مَا مَنَعَ النَّاسَ أَن يُؤْمِنُواْ إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى وَ يَسْتَغْفِرُواْ رَبَّهُمْ» (20) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «سَلَ_مٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّى إِنَّهُ كَانَ بِى حَفِيًّا» (21) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (22) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «يَ_قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْلَاتَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (23) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «وَ ظَنَّ دَاوُدُ أَنَّمَا فَتَنَّ_هُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ رَاكِعًا وَ أَنَابَ» (24) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ» (25) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِىِّ وَ الْاءِبْكَ_رِ» (26) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «فَاسْتَقِيمُواْ إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ» (27) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «وَالْمَلَئِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِى الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (28) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَ_هَ إِلَا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَ_تِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ» (29) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَ لُنَا وَ أَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا» (30) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «حَتَّى تُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَا قَوْلَ إِبْرَ هِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَ مَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَىْ ءٍ رَّبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ» (31) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «وَلَا يَعْصِينَكَ فِى مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (32) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْاْ رُءُوسَهُمْ وَ رَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَ هُم مُّسْتَكْبِرُونَ» (33) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ» (34) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا» (35) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «وَ مَا تُقَدِّمُواْ لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَ أَعْظَمَ أَجْرًا وَ اسْتَغْفِرُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيم» (36) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . وقُلتَ تَبارَكتَ وتَعالَيتَ : «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابَا» (37) ، وأنَا أستَغفِرُكَ وأتوبُ إلَيكَ . (38)

.


1- .الذاريات : 17 و 18 .
2- .البقرة : 199 .
3- .آل عمران : 17 .
4- .آل عمران : 135 .
5- .آل عمران : 159 .
6- .النساء : 64 .
7- .النساء : 110 .
8- .المائدة : 74 .
9- .الأنفال : 33 .
10- .التوبة : 80 .
11- .التوبة : 113 .
12- .التوبة : 114 .
13- .هود : 3 .
14- .هود : 61 .
15- .هود : 90 .
16- .هود : 52 .
17- .يوسف : 29 .
18- .يوسف : 97 .
19- .يوسف : 98 .
20- .الكهف : 55 .
21- .مريم : 47 .
22- .النور : 62 .
23- .النمل : 46 .
24- .ص : 24 .
25- .غافر : 7 .
26- .غافر : 55 .
27- .فصّلت : 6 .
28- .الشورى : 5 .
29- .محمّد : 19 .
30- .الفتح : 11 .
31- .الممتحنة : 4 .
32- .الممتحنة : 12 .
33- .المنافقون : 5 .
34- .المنافقون : 6 .
35- .نوح : 10 .
36- .المزّمّل : 20 .
37- .النصر : 3 .
38- .بحار الأنوار : ج 87 ص 282 ح 75 ، البلد الأمين : ص 36 ، المصباح للكفعمي : ص 87 وفيهما «يستحبّ أن يستغفر اللّه تعالى في سحر كلّ ليلة ، ثمّ قل ما كان أمير المؤمنين عليّ عليه السلام يقوله في الاستغفار» .

ص: 277

ج _ از آمرزش خواهى هاى ايشان در قنوت نماز وَتْر

ج _ از آمرزش خواهى هاى ايشان در قنوت نماز وَتْربحار الأنوار_ به نقل از المصباح كفعمى و بلد الأمين و الإختيار ابن باقى _: مستحبّ است در قنوت نماز وَتْر ، آن چيزى گفته شود كه امير مؤمنان ، در طلب آمرزش مى گفت: «بار خدايا! تو در كتاب استوار خود كه بر پيامبر مُرسلت فرو فرستاده شده است ، گفته اى، و گفته تو درست است كه: «اندكى از شب را مى خوابند و در سحرگاهان ، آمرزش مى خواهند» ، و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى آورم. و گفته اى _ اى بلند مرتبه متعالى _ كه: «سپس از آن جا كه مردم مى كوچند، بكوچيد و از خدا آمرزش بخواهيد كه خدا آمرزگارى مهربان است» و من از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلند مرتبه متعالى _ كه: «شكيبايان و راستگويان و فرمان بُرداران و انفاق كنندگان و آمرزش خواهانِ در سحرگاهان» و من از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلند مرتبه متعالى _ كه: «و آنان كه هرگاه كار زشتى (فحشا) كنند يا به خويشتن ستم ورزند ، خدا را ياد كنند و براى گناهانشان ، آمرزش بخواهند و جز خدا ، كيست كه گناهان را بيامرزد. و بر آنچه انجام دادند ، دانسته پاى نفشردند» ، و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى، اى بلندمرتبه متعالى، كه: «از آنان ، درگذر و برايشان آمرزش بخواه و در كارها ، با ايشان ، رايزنى كن و چون تصميم گرفتى ، بر خدا توكّل نما كه خداوند ، توكّل كنندگان را دوست مى دارد» و من از تو، آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «اگر آن گاه كه به خود ستم كردند ، نزد تو مى آمدند و از خدا ، آمرزش مى خواستند و پيامبر [نيز] برايشان آمرزش مى طلبيد ، بى گمان ، خدا را توبه پذيرى مهربان مى يافتند» و من از تو ، آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلند مرتبه متعالى _ كه: «و هر كس بدى كند يا به خود ستم نمايد ، سپس از خدا آمرزش خواهد ، خدا را آمرزگارى مهربان مى يابد» و من از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلند مرتبه متعالى _ كه: «چرا به درگاه خدا ، توبه نمى كنند و از وى ، آمرزش نمى خواهند ، در حالى كه خدا ، آمرزنده مهربان است؟...» و من از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلند مرتبه متعالى _ كه: «و تا آنان ، آمرزش مى طلبند، خدا ، عذاب كننده ايشان ، نخواهد بود» و من از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «براى آنان ، آمرزش خواهى يا برايشان آمرزش نخواهى [فرقى نمى كند] . اگر هفتاد بار هم آمرزش بخواهى ، خدا ، هرگز ايشان را نمى آمرزد» ، و من از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «بر پيامبر و كسانى كه ايمان آورده اند ، سزاوار نيست براى مشركان _ پس از آن كه برايشان آشكار گرديد كه آنان ، اهل دوزخ اند _ ، آمرزش خواهند، هر چند خويشاوند [آنان ]باشند» و من از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلند مرتبه متعالى _ كه: «و آمرزش خواهى ابراهيم براى پدرش ، جز براى وعده اى كه به او داده بود، نبود» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «از پروردگارتان ، آمرزش بخواهيد . سپس به سوى او توبه بريد تا اين كه شما را با بهره مندى نيكويى تا سر رسيدى معيّن ، بهره مند سازد و به هر شايسته نعمتى ، از كَرَم خود ، عطا كند» ، و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلند مرتبه متعالى _ كه: «او شما را از زمين ، پديد آورد و شما را در آن ، استقرار داد . پس ، از او آمرزش خواهيد . سپس به سوى او توبه بريد كه پروردگار من ، نزديك و اجابت كننده است» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «از پروردگارتان ، آمرزش خواهيد . سپس به سوى او توبه بريد كه پروردگار من ، مهربان و صميمى است» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «از پروردگارتان ، آمرزش بخواهيد . سپس به سوى او توبه بريد تا از آسمان ، بر شما بارانِ فراوان فرستد و نيرويى بر نيرويتان بيفزايد ، و تبهكارانه ، روى بر مگردانيد» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «براى گناهت آمرزش بخواه كه تو از خطاكاران بودى» ، و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و [از زبان فرزندان يعقوب] گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «پدرجان! براى گناهان ما آمرزش بخواه كه ما خطاكار بوديم...» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «به زودى ، براى شما از پروردگارم آمرزش مى خواهم كه او آمرزگارى مهربان است» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «و چيزى مانع مردم نشد از اين كه وقتى هدايت به سويشان آمد ، ايمان بياورند و از پروردگارشان ، آمرزش بخواهند» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى، اى _ بلندمرتبه متعالى _ كه: «درود بر تو باد! به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش خواهم كه او همواره با من ، پُرمهر بوده است» و من از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «پس، به هر كه از ايشان خواهى ، اجازه بده و برايش از خدا ، آمرزش بخواه كه خدا ، آمرزگارى مهربان است» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «اى مردم من! چرا پيش از [جُستن] نيكى ، شتابزده ، خواهان بدى هستيد؟ چرا از خدا آمرزش نمى خواهيد ، باشد كه مورد رحمت قرار گيريد» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «و داوود دانست كه ما، در حقيقت، او را آزمايش كرده ايم . پس ، از پروردگارش آمرزش خواست و به رو درافتاد و توبه كرد» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «كسانى كه عرش را حمل مى كنند و آنها كه پيرامون آن اند ، پروردگارشان را تسبيح و ستايش مى گويند و به او ايمان دارند و براى كسانى هم كه ايمان آورده اند، آمرزش مى طلبند» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «پس، شكيبا باش كه وعده خدا ، راست است و براى گناهت ، آمرزش بخواه . پروردگارت را تسبيح و ستايش گوى در شامگاهان و بامدادان» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «پس مستقيما به سوى او بشتابيد و از او آمرزش بخواهيد» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «و فرشتگان ، پروردگارشان را تسبيح و ستايش مى گويند و براى كسانى كه در زمين اند ، آمرزش مى خواهند . بدانيد كه خداوند ، آمرزگار و مهربان است» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «بدان كه معبودى جز خدا نيست و براى گناهت ، آمرزش بخواه و [نيز ]براى مردان و زنان مؤمن . و خدا ، فرجام و مآل شما را مى داند» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «بر جاى ماندگانِ باديه نشين ، به زودى به تو خواهند گفت: اموال ما و كسانمان ، ما را گرفتار كردند . پس برايمان آمرزش بخواه» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «تا وقتى كه فقط به خدا ايمان آوريد، جز در سخن ابراهيم [كه] به [نا]پدر[ى] خود [گفت:] حتما براى تو ، آمرزش خواهم خواست با آن كه در برابر خدا ، اختيار چيزى را براى تو ندارم. اى پروردگار ما! بر تو اعتماد كرديم و به سوى تو باز گشتيم و فرجام ، به سوى توست» و من از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «و در كار نيك ، از تو نافرمانى نكنند، با آنان (زنان) بيعت كن و برايشان آمرزش بخواه كه خدا ، آمرزگارى مهربان است» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «هرگاه به ايشان گفته شود: «بياييد تا پيامبر خدا ، برايتان آمرزش بخواهد»، سرهاى خود را بر مى گردانند و آنان را مى بينى كه تكبّركنان ، روى بر مى گردانند» ، و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «برايشان يكسان است كه براى آنان ، آمرزش بخواهى يا برايشان آمرزش نخواهى . هرگز ، خدا آنها را نمى بخشد» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او بسى آمرزنده است» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «هر آن خوبى كه براى خود پيش فرستيد ، آن را نزد خدا ، بهتر و با پاداشى بيشتر ، خواهيد يافت . و از خدا آمرزش بخواهيد كه خدا ، آمرزگارى مهربان است» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. و گفته اى _ اى بلندمرتبه متعالى _ كه: «پس پروردگارت را تسبيح و ستايش گوى و از او آمرزش بخواه كه او توبه پذير است» و من ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت ، توبه مى كنم. (1)

.


1- .در المصباح للكفعمى (ص 87) آمده است: مستحب است كه در سحر هر شب ، از خداى بزرگ آمرزش بخواهى و سپس آنچه را امير مؤمنان على عليه السلام در استغفار مى گفت، بگويى.

ص: 278

. .

ص: 279

. .

ص: 280

. .

ص: 281

. .

ص: 282

. .

ص: 283

. .

ص: 284

. .

ص: 285

. .

ص: 286

. .

ص: 287

. .

ص: 288

د _ مِن دُعائِهِ بَعدَ صَلاةِ المَغرِبِالإمام عليّ عليه السلام :اللّهُمَّ تَقَبَّل مِنّي ما كانَ صالِحا ، وأصلِح مِنّي ما كانَ فاسِدا . اللّهُمَّ لا تُسَلِّطني عَلى فَسادِ ما أصلَحتَ مِنّي ، وأصلِح لي ما أفسَدتُهُ مِن نَفسي . اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ مِن كُلِّ ذَنبٍ قَوِيَ عَلَيهِ بَدَني بِعافِيَتِكَ ، ونالَتهُ يَدي بِفَضلِ نِعمَتِكَ ، وبَسَطتُ إلَيهِ يَدي بِسَعَةِ رِزقِكَ ، وَاحتَجَبتُ فيهِ عَنِ النّاسِ بِسِترِكَ ، وَاتَّكَلتُ فيهِ عَلى كَريمِ عَفوِكَ . اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ مِن كُلِّ ذَنبٍ تُبتُ إلَيكَ مِنهُ ، ونَدِمتُ عَلى فِعلِهِ ، وَاستَحيَيتُ مِنكَ وأنَا عَلَيهِ ، ورَهِبتُكَ وأنَا فيهِ ، راجَعتُهُ وعُدتُ إلَيهِ . اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ مِن كُلِّ ذَنبٍ عَلِمتُهُ أو جَهِلتُهُ ، ذَكَرتُهُ أو نَسيتُهُ ، أخطَأتُهُ أو تَعَمَّدتُهُ ، هُوَ مِمّا لا أشُكُّ أنَّ نَفسي مُرتَهَنَةٌ بِهِ ، وإن كُنتُ نَسيتُهُ وغَفَلتُ عَنهُ . اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ مِن كُلِّ ذَنبٍ جَنَيتُهُ عَلَيَّ بِيَدي ، وآثَرتُ فيهِ شَهوَتي ، أو سَعَيتُ فيهِ لِغَيري ، أوِ استَغوَيتُ فيهِ مَن تابَعَني ، أو كابَرتُ فيهِ مَن مَنَعَني ، أو قَهَرتُهُ بِجَهلي ، أو لَطُفتُ فيهِ بِحيلَةٍ غَيري ، أوِ استَزَلَّني إلَيهِ مَيلي وهَوايَ . اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ مِن كُلِّ شَيءٍ أرَدتُ بِهِ وَجهَكَ فَخالَطَني فيهِ ما لَيسَ لَكَ (1) ، وشارَكَني فيهِ ما لَم يَخلُص لَكَ ، وأستَغفِرُكَ بِما عَقَدتُهُ عَلى نَفسي ، ثُمَّ خالَفَهُ هَوايَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وأعتِقني مِنَ النّارِ ، وجُد عَلَيَّ بِفَضلِكَ . اللّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ بِوَجهِكَ الكَريمِ الباقِي الدّائِمِ الَّذي أشرَقَت بِنورِهِ السَّماواتُ وَالأَرضُ ، وكُشِفَت بِهِ ظُلُماتُ البَرِّ وَالبَحرِ ، ودُبِّرَت بِهِ اُمورُ الجِنِّ وَالإِنسِ ، أن تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وأن تُصلِحَ شَأني بِرَحمَتِكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . (2)

.


1- .بيان : «فخالطني فيه ما ليس لك» أي نيّة لا ترضاها ، أو لا ترجع إليك كما إذا كان الغرض الجنّة أو الخلاص من النار ، فإنّهما يرجعان إليه تعالى أو بدعة لا توافق أمرك ورضاك ، وكذا الفقرة التي تليها (بحار الأنوار : ج 86 ص 102) .
2- .فلاح السائل : ص 419 ح 289 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 101 ح 7 ؛ كنز العمّال : ج 2 ص 258 ح 3966 نقلاً عن كتاب الفرج بعد الشدّة للتنوخي نحوه .

ص: 289

د _ از دعاى ايشان بعد از نماز مغرب

د _ از دعاى ايشان بعد از نماز مغربامام على عليه السلام :بار خدايا! آنچه از [اعمال] من ، نيك بوده است ، بپذير و آنچه را تباه بوده است ، اصلاح فرما. بار خدايا! مرا بر تباه كردن آنچه تو از من اصلاح كرده اى ، توانايى مده و آنچه را من خود ، تباهش كرده ام ، تو برايم اصلاح فرما . بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه بدن من، به لطف عافيت بخشى تو، بر آن توانا گشت و دستانم، به فضل نعمت تو، به آن رسيد و در سايه گشايش روزى تو ، به آن دست يازيدم و با پرده پوشى تو ، مردم از آن گناه من ، آگاه نشدند و در [ارتكاب] آن ، به گذشت بزرگوارانه تو تكيه كردم. بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه از آن ، به پيشگاه تو توبه كردم و از انجام دادن آن ، پشيمان گشتم و در حالى كه آن را انجام مى دادم ، از تو شرم مى كردم و با آن كه آن را به جا مى آوردم ، از تو مى ترسيدم، به آن باز گشتم و دوباره انجامش دادم. بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه به آن ، آگاهى داشتم يا نداشتم، به يادش داشتم يا فراموشش كرده بودم، به خطا انجام دادم يا به عمد ، مرتكبش شدم . شك ندارم كه جانم، اسير و گروگان چنين گناهى است، اگر چه آن را فراموش كرده يا از آن ، غافل شده بودم. بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن گناهى كه با آن به دست خودم، بر خويش ستم كردم و در آن ، هوسم را برگزيدم، يا در آن ، براى غير خودم كوشيدم يا با آن ، كسانى را كه از من دنباله روى كردند ، به گم راهى كشاندم يا با كسى كه مرا از آن بازداشت ، خيره سرى كردم يا با نادانى خود ، او را شكست دادم يا با حيله گرى ، ديگرى را به آن وا داشتم يا گرايش و هواى نفسم ، مرا به سوى آن ، لغزانْد. بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم براى هر آن چيزى كه قصدم از آن ، تو بودى ؛ امّا آنچه براى تو نيست ، با آن آميخته شد (1) و آنچه خالص براى تو نبود ، در آن [عمل] شريك من شد. و از تو آمرزش مى خواهم براى هر آنچه بر عهده گرفتم، سپس هواى نفسم ، مرا به خلاف آن ، وا داشت. بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و مرا از آتش ، آزاد گردان و فضل خود را بر من ، ارزانى دار . بار خدايا! به روى [ذات] گرامى ماناى پاينده ات كه با نور آن ، آسمان ها و زمين ، روشن شد و تاريكى هاى خشكى و دريا ، برطرف شد و كارهاى جنّ و انس ، اداره شد، از تو مى خواهم كه بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستى و كار مرا به سامان آورى ، به حقّ رحمتت اى مهربان ترينِ مهربانان!

.


1- .«آنچه براى تو نيست با آن ، آميخته شد» ، يعنى نيّتى كه تو آن را نمى پسندى يا به تو باز نمى گردد يا چنان كه هر گاه غرض رسيدن به بهشت يا رهايى از آتش باشد؛ زيرا اين دو ، در نهايت ، به خدا بر مى گردند، يا به معناى بدعتى است كه با فرمان و رضايت تو ، سازگارى نداشته باشد . جمله بعد هم به همين معناست.

ص: 290

ه _ مِن دُعائِهِ إذا حَزَبَهُ أمرٌالإمام عليّ عليه السلام_ كانَ إذا حَزَبَهُ (1) أمرٌ خَلا في بَيتٍ ويَقولُ _: يا كهيعص ، يا نورُ يا قُدّوسُ ، يا حَيُّ يا اللّهُ يا رَحمنُ _ ورَدَّدَها ثَلاثا _ اغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُحِلُّ النِّقَمَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُغَيِّرُ النِّعَمَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تورِثُ النَّدَمَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تَحبِسُ القِسَمَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تَهتِكُ العِصَمَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُنزِلُ البَلاءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُعَجِّلُ الفَناءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُديلُ الأَعداءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تَقطَعُ الرَّجاءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تَرُدُّ الدُّعاءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُمسِكُ غَيثَ السَّماءِ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُظلِمُ الهَواءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تَكشِفُ الغِطاءَ . (2)

.


1- .حَزَبَهُ أمر : أي إذا نزل به مُهمّ أو أصابه غمٌّ (النهاية : ج 1 ص 377 «حزب») .
2- .الفرج بعد الشدّة لابن أبي الدنيا : ص 47 ح 68 عن الحارث العكلي ، كنز العمّال : ج 2 ص 656 ح 4999 ؛ المجتنى : ص 61 عن الإمام الحسن عليه السلام نحوه .

ص: 291

ه _ از دعاى ايشان در هنگام گرفتار سختى و اندوهى شدن

ه _ از دعاى ايشان در هنگام گرفتار سختى و اندوهى شدنامام على عليه السلام_ هرگاه دشوارى و گرفتارى اى برايش پيش مى آمد ، در اتاقى خلوت مى كرد و مى گفت _: اى كاف هاء ياء عين صاد، اى روشنايى، اى پاك، اى زنده، اى خدا ، اى مهرگستر! (و اين كلمات را سه بار مى گفت) بر من ، بيامرز گناهانى را كه خشم و كيفرها[ى تو] را فرود مى آورند. بر من بيامرز گناهانى را كه نعمت ها را مى برند. بر من بيامرز گناهانى را كه پشيمانى بر جاى مى گذارند. بر من بيامرز گناهانى را كه بهره ها[ى تو ]را [از من] باز مى دارند. بر من بيامرز گناهانى را كه پرده ها را مى دَرَند. بر من بيامرز گناهانى را كه بلا ، نازل مى كنند . بر من بيامرز گناهانى را كه مرگ و نابودى را شتاب مى بخشند . بر من بيامرز گناهانى را كه دشمنان را چيره مى گردانند . بر من بيامرز گناهانى را كه اميد را قطع مى كنند. بر من بيامرز گناهانى را كه دعا را بر مى گردانند . بر من بيامرز گناهانى را كه باران ، آسمان را بند مى آورند . بر من بيامرز گناهانى را كه هوا را تيره و تار مى كنند . بر من بيامرز گناهانى را كه پرده را كنار مى زنند [و رسوايى به بار مى آورند].

.

ص: 292

9 / 3الاِستِغفاراتُ المَأثورَةُ عَن فاطِمَةَ الزَّهراءِفاطمة عليهاالسلام_ فِي الدُّعاءِ عَقيبَ العَصرِ _: أنتَ الرَّبُّ الجَوادُ بِالمَغفِرَةِ ، تَجِدُ مَن تُعَذِّبُ غَيري ولا أجِدُ مَن يَغفِرُ لي غَيرَكَ ، وأنتَ غَنِيٌّ عَن عَذابي وأنَا فَقيرٌ إلى رَحمَتِكَ ... . اللّهُمَّ إنّي أستَهديكَ لِاءِرشادِ أمري ، وأعوذُ بِكَ مِن شَرِّ نَفسي . اللّهُمَّ عَمِلتُ سوءا وظَلَمتُ نَفسي ، فَاغفِر لي إنَّهُ لا يَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ ... . اللّهُمَّ إلى رَحمَتِكَ رَفَعتُ بَصَري ، وإلى جودِكَ بَسَطتُ كَفّي ، فَلا تَحرِمني وأنَا أسأَ لُكَ ، فَلا تُعَذِّبني وأنَا أستَغفِرُكَ ، اللّهُمَّ فَاغفِر لي فَإِنَّكَ بي عالِمٌ ، ولا تُعَذِّبني فَإِنَّكَ عَلَيَّ قادِرٌ ، بِرَحمَتِكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . (1)

عنها عليهاالسلام_ في دُعائِها عَقيبَ صَلاةِ المَغرِبِ _: رَبِّ أستَجيرُكَ مِنَ النّارِ فَأَجِرني ، رَبِّ أعوذُ بِكَ مِنَ النّارِ فَأَعِذني ، رَبِّ أفزَعُ إلَيكَ مِنَ النّارِ فَأَبعِدني ، رَبِّ أستَرحِمُكَ مَكروبا فَارحَمني ، رَبِّ أستَغفِرُكَ لِما جَهِلتُ فَاغفِر لي . (2)

9 / 4الاِستِغفاراتُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ زَينِ العابِدينَ عليه السلامالإمام زين العابدين عليه السلام_ فِي المُناجاةِ المَعروفَةِ بِمُناجاةِ الذّاكِرينَ _: إلهي ... أستَغفِرُكَ مِن كُلِّ لَذَّةٍ بِغَيرِ ذِكرِكَ ، ومِن كُلِّ راحَةٍ بِغَيرِ اُنسِكَ ، ومِن كُلِّ سُرورٍ بِغَيرِ قُربِكَ ، ومِن كُلِّ شُغُلٍ بِغَيرِ طاعَتِكَ . (3)

.


1- .فلاح السائل : ص 358 ح 241 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 86 ح 11 .
2- .فلاح السائل : ص 422 ح 290 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 104 ح 8 .
3- .بحار الأنوار : ج 94 ص 151 نقلاً عن بعض كتب الأصحاب .

ص: 293

9 / 3 آمرزش خواهى هاى فاطمه زهرا عليهاالسلام
9 / 4 آمرزش خواهى هاى امام زين العابدين عليه السلام

9 / 3آمرزش خواهى هاى فاطمه زهرافاطمه عليهاالسلام_ در دعاى پس از نماز عصر _: تو پروردگارى هستى كه آمرزش مى بخشى، تو جز من ، كسى را مى يابى كه عذاب كنى ؛ ليكن من ، غير از تو كسى را نمى يابم كه مرا بيامرزد . تو را به عذاب كردن من ، نيازى نيست، در حالى كه من به رحمت تو نيازمندم... . بار خدايا! از تو مى خواهم كه مرا در كارهايم ارشاد و راه نمايى كنى و از شرّ نفسم به تو پناه مى برم. بار خدايا! بد كردم و بر خويشتن ، ستم ورزيدم . پس مرا بيامرز كه گناهان را كسى جز تو نمى آمرزد ... . بار خدايا! به رحمت تو ، چشم دوخته ام و به سوى بخشش تو ، دست گشوده ام. پس مرا كه از تو گدايى مى كنم ، محروم مگردان، و مرا كه از تو آمرزش مى طلبم ، عذاب مكن. بار خدايا! مرا بيامرز كه تو به حال من ، دانايى و مرا عذاب مكن كه تو بر من ، توانايى، به حقّ مهرت ، اى مهربان ترينِ مهربانان!

فاطمه عليهاالسلام_ از دعاى ايشان پس از نماز مغرب _: پروردگارا! در برابر آتش دوزخ ، از تو حمايت مى جويم . پس حمايتم فرما. پروردگارا! از آتش به تو پناه مى برم . پس پناهم ده. پروردگارا! از آتش به سوى تو مى گريزم . پس مرا [از آن] ، دور نگه دار. پروردگارا! من ، غم زده رنجور ، از تو رحم مى خواهم . پس، به من رحم كن . پروردگارا! براى نادانى هايى كه از من سر زده است ، از تو آمرزش مى خواهم . پس مرا بيامرز.

9 / 4آمرزش خواهى هاى امام زين العابدينامام زين العابدين عليه السلام_ در مناجات معروف به «مناجات ذاكران» _: معبود من!... از هر لذّتى كه از غير ياد تو باشد و از هر آرامشى كه از غير انس با تو باشد و از هر شادمانى اى كه از غير نزديك شدن به تو باشد و از هر سرگرمى اى به غير طاعت تو، از تو آمرزش مى طلبم.

.

ص: 294

عنه عليه السلام_ في دُعائِهِ _: اللّهُمَّ إنَّ الاِستِغفارَ لَكَ مَعَ الإِصرارِ عَلَى الذَّنبِ لُؤمٌ ، وإنَّ تَركِيَ الاِستِغفارَ مَعَ عِلمي بِسَعَةِ رَحمَتِكَ عَجزٌ ، فَكَم تَتَحَبَّبُ إلَيَّ وأنتَ الغَنِيُّ عَنّي ، وكَم أتَبَغَّضُ إلَيكَ وأنَا الفَقيرُ إلَيكَ ، فَيا مَن إذا تَوَعَّدَ عَفا ، وإذا وَعَدَ وَفى ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَافعَل بي أولَى الأَمرَينِ بِكَ . (1)

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ إنَّ استِغفاري إيّاكَ وأنَا مُصِرٌّ عَلى ما نَهَيتَ قِلَّةُ حَياءٍ ، وتَركِيَ الاِستِغفارَ مَعَ عِلمي بِسَعَةِ حِلمِكَ (2) تَضييعٌ لِحَقِّ الرَّجاءِ . اللّهُمَّ إنَّ ذُنوبي تُؤيِسُني أن أرجُوَكَ ، وإنَّ عِلمي بِسَعَةِ رَحمَتِكَ يُؤمِنُني أن أخشاكَ . فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وحَقِّق رَجائي لَكَ ، وكَذِّب خَوفي مِنكَ ، وكُن لي عِندَ أحسَنِ ظَنّي بِكَ ، يا أكرَمَ الأَكرَمينَ ، وأيِّدني بِالعِصمَةِ ، وأنطِق لِساني بِالحِكمَةِ ، وَاجعَلني مِمَّن يَندَمُ عَلى ما ضَيَّعَهُ في أمسِهِ ... . (3)

9 / 5الاِستِغفاراتُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ الصّادِقِ عليه السلامالإمام الصادق عليه السلام :يا نورُ يا قُدّوسُ ، يا أوَّلَ الأَوَّلينَ ويا آخِرَ الآخِرينَ ، يا رَحمنُ يا رَحيمُ ، اغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُغَيِّرُ النِّعَمَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُحِلُّ النِّقَمَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تَهتِكُ العِصَمَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُنزِلُ البَلاءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُديلُ (4) الأَعداءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُعَجِّلُ الفَناءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تَقطَعُ الرَّجاءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُظلِمُ الهَواءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تَكشِفُ الغِطاءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تَرُدُّ الدُّعاءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تَرُدُّ غَيثَ السَّماءِ . (5)

.


1- .نزهة الناظر : ص 94 ح 30 ، كشف الغمّة : ج 1 ص 44 ، مصباح المتهجّد : ص 566 من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام وكلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 25 ص 238 ح 21 .
2- .في المصباح للكفعمي : «بسعة رحمتك» .
3- .البلد الأمين : ص 46 ، المصباح للكفعمي : ص 91 ، مصباح الزائر : ص 229 من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 87 ص 285 ح 77 .
4- .الإدالة : الغَلَبةُ (النهاية : ج 2 ص 141 «دول») .
5- .الكافي : ج 2 ص 589 ح 29 عن يعقوب بن شعيب ، تهذيب الأحكام : ج 3 ص 95 ح 257 نحوه ومن دون إسنادٍ إلى الإمام الصادق عليه السلام .

ص: 295

9 / 5 آمرزش خواهى هاى امام صادق عليه السلام

امام زين العابدين عليه السلام_ در دعاى ايشان _: بار خدايا! آمرزش خواستن از تو و ادامه دادن به گناه ، از فرومايگى است و وا نهادن آمرزش خواهى توسّط من ، با آن كه مى دانم رحمت تو گسترده است ، كاهلى است ؛ چه دوستى ها و ابراز محبّت ها كه تو با من مى كنى ، در حالى كه از من ، بى نيازى! و چه دشمنى ها كه من با تو مى كنم ، در حالى كه من به تو نيازمندم! پس ، اى كسى كه هرگاه تهديد كند ، در مى گذرد و هرگاه وعده دهد ، به جا مى آورد، بر محمّد ، درود فرست و آن كارى را كه زيبنده توست ، با من بكن.

امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا! آمرزش خواهى من از تو ، در عين حال، ادامه دادنم به آنچه از آن نهى كرده اى، بى حيايى است و وا نهادن آمرزش خواهىِ من با آن كه مى دانم بردبارى تو گسترده است ، پايمال كردن حقّ اميد است. بار خدايا! [از يك سو] گناهانم مرا از اميدوارشدن به تو ، نوميد مى گرداند و [از سوى ديگر ]علم من به گستردگى رحمتت ، ترسيدن از تو را از دلم مى برَد. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و مرا به خودت اميدوار گردان و ترس مرا از خودت ، بيجا بدار و برايم چنان باش كه بهترين گمانم به توست، اى كريم ترينِ كريمان! مرا در پناه صيانت خود ، قرار ده و زبانم را به حكمت ، گويا ساز و از آنان قرارم ده كه از آنچه در ديروزشان تضييع كرده اند ، پشيمان اند.

9 / 5آمرزش خواهى هاى امام صادقامام صادق عليه السلام :اى روشنايى، اى پاك، اى نخستين نخستينيان ، و اى واپسينِ واپسينيان، اى مهرگستر ، اى مهربان! بر من بيامرز گناهانى را كه نعمت ها را مى برَند، بر من بيامرز گناهانى را كه عذاب ها را فرود مى آورند! بر من بيامرز گناهانى را كه پرده ها را مى دَرَند! بر من بيامرز گناهانى را كه بلا نازل مى كنند! بر من بيامرز گناهانى را كه دشمنان را چيره و پيروز مى گردانند! بر من بيامرز گناهانى را كه مرگ [و نيستى] را شتاب مى بخشند! بر من بيامرز گناهانى را كه اميد را قطع مى كنند! بر من بيامرز گناهانى را كه هوا را تيره و تار مى كنند! بر من بيامرز گناهانى را كه پرده را كنار مى زنند! بر من بيامرز گناهانى را كه دعا را [از درگاه تو ]بر مى گردانند! و بر من بيامرز گناهانى را كه باران آسمان را بند مى آورند!

.

ص: 296

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ إنَّ مَغفِرَتَكَ أوسَعُ مِن ذُنوبي ، ورَحمَتَكَ أرجى عِندي مِن عَمَلي ، فَاغفِر لي ، يا حَيُّ ومَن لا تَموتُ . (1)

عنه عليه السلام_ مِمّا كانَ يَقولُ في سُجودِهِ _: سَجَدَ وَجهِيَ البالي لِوَجهِكَ الباقِي الدّائِمِ العَظيمِ ، سَجَدَ وَجهِيَ الذَّليلُ لِوَجهِكَ العَزيزِ ، سَجَدَ وَجهِيَ الفَقيرُ لِوَجهِ رَبِّيَ الغَنِيِّ الكَريمِ العَلِيِّ العَظيمِ ، رَبِّ أستَغفِرُكَ مِمّا كانَ ، وأستَغفِرُكَ مِمّا يَكونُ . (2)

عنه عليه السلام_ مِن دُعائِهِ بَعدَ صَلاةِ الفَجرِ _: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِر لي مَغفِرَةً عَزما جَزما لا تُغادِرُ لي ذَنبا ولا خَطيئَةً ولا إثما . اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ مِن كُلِّ ذَنبٍ تُبتُ إلَيكَ مِنهُ ثُمَّ عُدتُ فيهِ ، وأستَغفِرُكَ لِما أعطَيتُكَ مِن نَفسي ولَم أفِ لَكَ بِهِ ، وأستَغفِرُكَ لِما أرَدتُ بِهِ وَجهَكَ فَخالَطَهُ ما لَيسَ لَكَ . فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وَاغفِر لي يا رَبِّ ولِوالِدَيَّ وما وَلَدا وما وَلَدتُ وما تَوالَدوا مِنَ المُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ ، الأَحياءِ مِنهُم وَالأَمواتِ ، ولِاءِخوانِنَا الَّذينَ سَبَقونا بِالإِيمانِ ، ولا تَجعَل في قُلوبِنا غِلّاً لِلَّذينَ آمَنوا ، رَبَّنا إنَّكَ رَؤوفٌ رَحيمٌ . (3)

.


1- .الفقه المنسوب للإمام الرضا عليه السلام : ص 141 ، مصباح المتهجّد : ص 173 من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 86 ص 229 ح 51 .
2- .الكافي : ج 3 ص 327 ح 21 ، تهذيب الأحكام : ج 3 ص 99 ح 259 عن إدريس بن عبد اللّه ، مصباح المتهجّد : ص 577 من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 86 ص 234 ح 58 .
3- .مكارم الأخلاق : ج 2 ص 70 ح 2172 ، مصباح المتهجّد : ص 219 ، البلد الأمين : ص 54 كلّها عن معاوية بن عمّار وفي الأخيرين من دون إسنادٍ إلى الإمام الصادق عليه السلام ، بحار الأنوار : ج 86 ص 164 ح 43 .

ص: 297

امام صادق عليه السلام :بار خدايا! آمرزش تو ، گسترده تر از گناهان من است و اميد من به رحمت تو ، بيشتر از اميدم به كردار خويش است . پس مرا بيامرز، اى زنده، اى كسى كه هرگز نمى ميرد!

امام صادق عليه السلام_ از دعاهايى كه در سجودش مى گفت _: روى پوسنده [و نابود شونده] من ، براى روى [ذات ]جاويدان و پاينده و بزرگ تو به خاك افتاده است. روى خوار من ، براى روى ارجمند تو به خاك افتاده است. روى نيازمند من ، براى روى پروردگار بى نياز و بزرگوار و والا و بزرگ من ، به خاك افتاده است. پروردگارا! از آنچه (خطا و گناهى) كه از من سر زده است و از آنچه از من سر خواهد زد ، از تو آمرزش مى خواهم.

امام صادق عليه السلام_ از دعاهاى ايشان بعد از نماز صبح _: بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و مرا بيامرز ؛ آمرزشى قاطع و حتمى كه هيچ گناه و خطا و جرمى را بر جاى نگذارد (/نگذارى) . بار خدايا! براى هر گناهى كه از آن توبه كرده ام و دگر باره انجامش داده ام ، از تو آمرزش مى خواهم. براى هر پيمانى كه با تو بستم و بدان وفا نكردم ، از تو آمرزش مى خواهم و براى هر آن كارى كه خواستم براى تو انجامش دهم ، امّا آنچه براى تو نيست (نيّت غير خدايى) با آن آميخت ، از تو آمرزش مى خواهم. پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و مرا _ اى پروردگار من _ و پدر و مادرم را و فرزندان آنها و فرزندان مرا ، و مردان و زنان مؤمنى را كه فرزندان آنها و من به دنيا آورده اند ، از زنده و مُرده شان ، بيامرز و [نيز بيامرز] برادران مؤمن پيشين ما را، و در دل هاى ما نسبت به كسانى كه ايمان آورده اند ، كينه اى مگذار، اى پروردگار ما! به راستى كه تو رئوف و مهربانى.

.

ص: 298

عنه عليه السلام_ في دُعاءِ يَومِ عَرَفَةَ _: ... صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وَاغفِر لي ذُنوبِيَ الَّتي نَظَرَت إلَيها عَينايَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وَاغفِر لي ذُنوبِيَ الَّتي نَطَقَ بِها لِساني . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وَاغفِر لي ذُنوبِيَ الَّتِي اكتَسَبَتها يَدي ، وَاغفِر لي ذُنوبِيَ الَّتي باشَرَها جِلدي ، وَاغفِرِ اللّهُمَّ ذُنوبِيَ الَّتِي احتَطَبتُ بِها عَلى بَدَني ، وَاغفِرِ اللّهُمَّ ذُنوبِيَ الَّتي قَدَّمَتها يَدايَ ، وَاغفِرِ اللّهُمَّ ذُنوبِيَ الَّتي أحصاها كِتابُكَ ، وَاغفِرِ اللّهُمَّ ذُنوبِيَ الَّتي سَتَرتُها مِنَ المَخلوقينَ ولَم أستُرها مِنكَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِر لي ذُنوبي أوَّلَها وآخِرَها ، صَغيرَها وكَبيرَها ، دَقيقَها وجَليلَها ، ما أعرِفُ مِنها وما لا أعرِفُ . مَولايَ عَظُمَت ذُنوبي وجَلَّت ، وهِيَ صَغيرَةٌ في جَنبِ عَفوِكَ ، فَاعفُ عَنّي فَقَد قَيَّدَتني ، وَاشتَهَرَت عُيوبي ، وغَرَقَتني خَطايايَ ، وأسلَمَتني نَفسي إلَيكَ ، بَعدَما لَم أجِد مَلجَأً ولا مَنجا مِنكَ إلّا إلَيكَ . مَولايَ استَوجَبتُ أن أكونَ لِعُقوبَتِكَ غَرَضا ، ولِنَقِمَتِكَ مُستَحِقّا . إلهي قَد غُيِّرَ عَقلي فيما وَجِلتُ مِن مُباشَرَةِ عِصيانِكَ ، وبَقيتُ حَيرانا مُتَعَلِّقا بِعَمودِ عَفوِكَ ، فَأَقِلني يا مَولايَ وإلهي بِالاِعتِرافِ ، فَها أنَا ذا بَينَ يَدَيكَ عَبدٌ ذَليلٌ خاضِعٌ صاغِرٌ داخِرٌ (1) راغِمٌ ، إن تَرحَمني فَقَديما شَمِلَني عَفوُكَ ، وألبَستَني عافِيَتَكَ ، وإن تُعَذِّبني فَإِنّي لِذلِكَ أهلٌ ، وهُوَ مِنكَ يا رَبِّ عَدلٌ ... . اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ مِن كُلِّ ذَنبٍ قَوِيَ عَلَيهِ بَدَني بِعافِيَتِكَ ، أو نالَتهُ قُدرَتي بِفَضلِ نِعمَتِكَ ، أو بَسَطتُ إلَيهِ يَدي بِسابِغِ رِزقِكَ ، أوِ اتَّكَلتُ عِندَ خَوفي مِنهُ عَلى أناتِكَ ، أو وَثِقتُ فيهِ بِحَولِكَ ، أو عَوَّلتُ فيهِ عَلى كَريمِ عَفوِكَ ، اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ مِن كُلِّ ذَنبٍ خُنتُ فيهِ أمانَتي ، أو نَحَّستُ بِفِعلِهِ نَفسي ، أوِ احتَطَبتُ بِهِ عَلى بَدَني ، أو قَدَّمتُ فيهِ لَذَّتي ، أو آثَرتُ فيهِ شَهَواتي ، أو سَعَيتُ فيهِ لِغَيري ، أوِ استَغوَيتُ فيهِ مَن تَبِعَني ، أو غَلَبتُ عَلَيهِ بِفَضلِ حيلَتي ، أوِ احتَلتُ عَلَيكَ فيهِ مَولايَ ، فَلَم تَغلِبني عَلى فِعلي ، إذ كُنتَ كارِها لِمَعصِيَتي ، لكِن سَبَقَ عِلمُكَ في فِعلي ، فَحَلُمتَ عَنّي ، لَم تُدخِلني يا رَبِّ فيهِ جَبرا، ولَم تَحمِلني عَلَيهِ قَهرا ، ولَم تَظلِمني فيهِ شَيئا . أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن غَمَرَتهُ مَساغِبُ الإِساءَةِ ، فَأَيقَنَ مِن إلهِهِ بِالمُجازاةِ . أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن تَهَوَّرَ تَهَوُّرا فِي الغَياهِبِ (2) ، وتَداحَضَ (3) لِلشِّقوَةِ فِي أوداءِ (4) المَذاهِبِ . أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن أورَطَهُ الإِفراطُ في مَآثِمِهِ ، وأوثَقَهُ الاِرتِباكُ في لُجَجِ جَرائِمِهِ . أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن أنافَ (5) عَلَى المَهالِكِ بِمَا اجتَرَمَ . أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن أوحَدَتهُ المَنِيَّةُ في حُفرَتِهِ ، فَأَوحَشَ بِمَا اقتَرَفَ مِن ذَنبٍ استَكفَفَ ، فَاستَرحَمَ هُنالِكَ رَبَّهُ وَاستَعطَفَ . أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن لَم يَتَزَوَّد لِبُعدِ سَفَرِهِ زادا ، ولَم يُعِدَّ لِمَظاعِنِ تَرحالِهِ إعدادا . أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن شَسَعَت (6) شُقَّتُهُ ، وقَلَّت عُدَّتُهُ ، فَغَشِيَتهُ هُنالِكَ كُربَتُهُ . أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن خالَطَ كَسبَهُ التَّدالُسَ (7) ، وقَرَنَ بِأَعمالِهِ التَّباخُسَ . (8) أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن لا يَعلَمُ عَلى أيِّ مَنزِلَتِهِ هاجِمٌ ، أفِي النّارِ يُصلى ، أم فِي الجَنَّةِ ناعِمٌ يَحيا . أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن غَرِقَ في لُجَجِ المَآثِمِ ، وتَقَلَّبَ في أظاليلِ مَقتِ المَحارِمِ . أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن عَنَدَ عَن لَوائِحِ حَقِّ المَنهَجِ ، وسَلَكَ سَوادِفَ (9) سُبُلِ المُرتَتَجِ . أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن لَم يُهمِل شُكري ، ولَم يَضرِب عَنهُ صَفحا . أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن لَم يُنجِهِ المَفَرُّ مِن مُعاناةِ ضَنكِ المُنقَلَبِ ، ولَم يُجِرهُ المَهرَبُ مِن أهاويلِ عِب ءِ المَكسَبِ . أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن تَمَرَّدَ في طُغيانِهِ عُدُوّا ، وبارَزَهُ بِالخَطيئَةِ عُتُوّا . أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن أحصى عَلَيهِ كُرورَ لَوافِظِ ألسِنَتِهِ ، وزِنَةَ مَخانِقِ (10) الجَنَّةِ . أستَغفِرُ اللّهَ استِغفارَ مَن لا يَرجو سِواهُ . أستَغفِرُ اللّهَ الَّذي لا إلهَ إلّا هُوَ الحَيُّ القَيّومُ مِمّا أحصاهُ العُقولُ ، وَالقَلبُ الجَهولُ ، وَاقتَرَفَتهُ الجَوارِحُ الخاطِئَةُ ، وَاكتَسَبَتهُ اليَدُ الباغِيَةُ . أستَغفِرُ اللّهَ الَّذي لا إلهَ إلّا هُوَ بِمِقدارِ ومِقياسِ ومِكيالِ ومَبلَغِ ما أحصى وعَدِدِ ما خَلَقَ وما فَلَقَ ، وذَرَأَ وبَرَأَ وأنشَأَ وصَوَّرَ ودَوَّنَ . وأستَغفِرُ اللّهَ أضعافَ ذلِكَ ، وأضعافا مُضاعَفَةً ، وأمثالاً مُمَثَّلَةً ، حَتّى أبلُغَ رِضَا اللّهِ وأفوزَ بِعَفوِهِ . وَالحَمدُ للّهِِ الَّذي هَداني لِدينِهِ الَّذي لا يَقبَلُ عَمَلاً إلّا بِهِ ، ولا يَغفِرُ ذَنبا إلّا لِأَهلِهِ . وَالحَمدُ للّهِِ الَّذي جَعَلَني مُسلِما لَهُ ولِرَسولِهِ صلى الله عليه و آله فيما أمَرَ بِهِ ونَهى عَنهُ . (11)

.


1- .الداخِرُ : الذليل المُهان (النهاية : ج 2 ص 107 «دخر») .
2- .الغَيهَبُ : الظلام (النهاية : ج 3 ص 398 «غهب») .
3- .الدَّحض : الزَّلَقُ (لسان العرب : ج 7 ص 148 «دحض») .
4- .الوَدَأ : الهلاك (لسان العرب : ج 1 ص 192 «ودأ») .
5- .أناف على الشيء : أشرف (لسان العرب : ج 9 ص 342 «نوف») .
6- .شاسعُ الدار : أي بعيدها (النهاية : ج 2 ص 472 «شسع») .
7- .التدليس : إخفاء العيب (النهاية : ج 2 ص 130 «دلس») .
8- .البَخس : النقص والظلم . وتباخَسوا : تَغابَنوا (القاموس المحيط : ج 2 ص 199 «بخس») .
9- .السُدفةُ : الظلمة (النهاية : ج 2 ص 355 «سدف») .
10- .المَخْنَقَة : القِلادة ، يقال : في جيدها مخنقة (تاج العروس : ج 13 ص 129 «خنق») .
11- .الإقبال : ج 2 ص 141 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 256 .

ص: 299

امام صادق عليه السلام_ در دعاى روز عرفه _: ... بر محمّد و خاندان او درود فرست و آن گناهان مرا كه با چشمانم مرتكب آنها شده ام ، بيامرز. بر محمّد و خاندان او درود فرست و آن گناهان را كه زبانم مرتكب آنها شده است ، بيامرز! بر محمّد و خاندان او درود فرست و آن گناهان مرا كه با دستانم مرتكب آنها شده ام ، بيامرز، و گناهانى را كه پوستم آنها را لمس كرده است ، بر من بيامرز! بار خدايا! آن گناهان مرا كه آنها را [هيمه وار] بر پشت خود بار كرده ام ، بيامرز. بار خدايا! آن گناهان مرا كه دستانم پيش فرستاده اند ، بر من بيامرز. بار خدايا! آن گناهان مرا كه نوشته تو ، آنها را آمار كرده است ، بر من بيامرز. بار خدايا! آن گناهان مرا كه تو از مردمان پوشاندى و من آنها را از تو نپوشاندم ، بر من بيامرز. بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و گناهان مرا، از اوّل تا به آخر ، و كوچك و بزرگ ، و ريز و درشت، چه آنهايى را كه مى دانم و چه آنهايى را كه نمى دانم، بر من بيامرز. سَروَر من! گناهان من ، بزرگ و سترگ اند ؛ ليكن در كنار گذشت و بخشايش تو خُردند . پس مرا ببخش كه گناهان ، مرا در بند كشيده اند و عيب هايم ، برملا گشته اند و خطاهايم ، مرا غرق در خود ساخته اند و نفسم ، مرا تسليم تو كرده است ، پس از آن كه پناهى و نجاتى از [خشم و عذاب] تو ، جز به خود تو نيافتم. سَروَر من! من ، مستوجب آنم كه هدف كيفر تو و مستحقّ خشم تو باشم. معبود من! ترس از پرداختن به نافرمانى تو ، خِرد مرا دگرگون ساخته است و سرگشته ، به ستون عفو تو چنگ زده ام . پس _ اى سَروَر و اى معبود من _ با اين اعترافم ، از من درگذر. اينك من ، در پيشگاه تو ، بنده اى خوار و خاكسار و زبون و ناچيز و بى اختيارم. اگر بر من رحم آورى [تازگى ندارد ؛ زيرا] از ديرباز ، عفو تو شامل حال من بوده است و جامه عافيتت را بر من پوشانده اى، و اگر عذابم كنى، من ، سزاوار آنم و اين عذاب _ اى پروردگار من _ از جانب تو ، عين عدالت است... . بارخدايا! از تو آمرزش مى خواهم از هر گناهى كه بدنم، به لطف عافيت بخشى تو، بر آن توانا شد، يا توانم، به بركت نعمت تو، به آن رسيد، يا دستانم، در سايه روزى سرشار تو، به آن دراز شد، يا آن گاه كه از آن ترسيدم به بردبارى تو تكيه كردم [و مرتكب آن گناه شدم]، يا به نيروى تو (دگرگون سازى تو) اعتماد كردم، يا به عفو كريمانه تو تكيه نمودم . بار خدايا! از تو آمرزش مى خواهم از هر گناهى كه در آن به امانت خود ، خيانت كردم، يا با انجام دادن آن ، بر خويشتن ستم نمودم يا آن را بر پشت خود جمع كردم، يا در آن ، لذّت خود را مقدّم داشتم، يا هوس خويش را ترجيح دادم، يا در آن براى غير خود كوشيدم، يا با آن ، كسى را كه پيرو من بود ، به گم راهى كشاندم، يا با چاره گرى ام ، بر آن چيره آمدم، يا در آن ، با تو از درِ حيله گرى درآمدم _ اى آقاى من _ در حالى كه تو ، مرا بر كردارم مجبور نساختى؛ زيرا نافرمانىِ مرا ناخوش مى داشتى، امّا پيش تر ، تو از كرده من آگاه بودى و با اين حال ، در باره من ، بردبارى ورزيدى، و مرا _ اى پروردگار من _ به اجبار ، در آن [گناه] درنياوردى، و به زور ، بر آن وادارم نكردى، و از اين بابت ، كمترين ستمى در حقّ من روا نداشتى [بلكه با اختيار خودم به خويشتن ستم كردم]. از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه حرص و وَلَع به بدى كردن ، او را فرا گرفته و يقين يافته كه معبودش ، او را مجازات خواهد كرد. از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه در تاريكى ها فرو رفته و در بيراهههاى هلاكتبار ، فرو لغزيده است. از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه زياده روى در گناهانش ، او را در ورطه نابودى افكنده و فرو رفتن در اعماق جرم هايش ، او را در بند كشيده است. از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه به سبب بزهكارى هايش در آستانه هلاكتگاه ها قرار گرفته است. از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه مرگ ، او را در گورش به دستِ تنهايى سپرده و بر اثر گناهانى كه مرتكب شده است ، وحشتزده است و در آن هنگام ، از پروردگارش طلب رحم و عطوفت مى كند. از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه براى سفر دور و دراز خود ، توشه اى برنداشته و براى مسيرهاى سفرش ، ساز و برگى فراهم نياورده است. از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه راهش دور، و ساز و برگش ، اندك است و غم و اندوه ، او را فرا گرفته است. از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه فريبكارى و تقلّب را در كسب و كارش آميخته و زيانكارى را با اعمالش ، همراه ساخته است. از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه نمى داند در كدام منزلگاهش وارد مى شود : آيا در آتش ، فرو مى افتد يا در بهشت ، آسوده زندگى خواهد كرد؟ از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه در گرداب هاى گناهان ، فرو رفته و در ميان امواج نفرت انگيز حرام ها ، دست و پا مى زند. از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه از جاده روشن حق ، بيرون رفته و راه هاى تنگ و تاريك را پيموده است. از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه سپاس گزارى از مرا ، فرو نگذاشت و از آن ، روى برنتافت . از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه گريختن ، او را از رنج سختى [و تنگى ]بازگشتگاه ، نجات نداد و فرار كردن ، او را از بارهاى وحشتناك دستاوردها[ى اعمالش] پناه نداد. از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه دشمنانه ، در برابر او عَلَم شورش افراشت و سركشانه ، با گناه به مبارزه با او برخاست. از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه [خدا ]سخنانى را كه پياپى از زبان هاى او بيرون آمده ، شماره كرده و وزن گلوبندهاى بهشت را در حساب دارد. از خدا آمرزش مى خواهم ، چونان آمرزش خواهىِ كسى كه به غير او اميد ندارد؛ از خدايى كه جز او زنده جاويدان نيست ، آمرزش مى خواهم از آنچه خِردها و دل نادان ، آن را ضبط كرده اند و اندام هاى خطاكار ، مرتكبشان شده اند و دست تجاوزگر ، كسب كرده است. از خدايى كه معبودى جز او نيست ، آمرزش مى خواهم ، به اندازه و ميزان و پيمانه و قدرِ آنچه شمارش كرده است، و به شمارِ آنچه آفريده و شكافته و پديد آورده و ايجاد كرده و صورت بخشيده و تدوين كرده است. از خدا آمرزش مى خواهم ، چند برابر اينها، و چندين و چند برابر اينها، و هزاران بار بيشتر از اينها، تا آن كه به رضايت خدا دست يابم و عفو او را به دست آورم. ستايش ، خدايى را كه مرا به دين خود ، راه نمايى كرد ، همان دينى كه هيچ عملى را جز با آن نمى پذيرد، و هيچ گناهى را جز از كسى كه پيرو آن است ، نمى آمرزد. ستايش ، خدايى را كه مرا تسليم اوامر و نواهى خودش و پيامبرش قرار داد.

.

ص: 300

. .

ص: 301

. .

ص: 302

. .

ص: 303

. .

ص: 304

9 / 6الاِستِغفاراتُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ الكاظِمِ عليه السلامالإمام الكاظم عليه السلام_ مِن دُعائِهِ في عَمَلِ أوَّلِ لَيلَةٍ مِن رَجَبٍ وهُوَ ساجِدٌ بَعدَ فَراغِهِ مِن صَلاةِ اللَّيلِ _: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ الأَئِمَّةِ يَنابيعِ الحِكمَةِ ، واُولِي النِّعمَةِ ، ومَعادِنِ العِصمَةِ ، وَاعصِمني بِهِم مِن كُلِّ سوءٍ ، ولا تَأخُذني عَلى غِرَّةٍ ولا غَفلَةٍ ، ولا تَجعَل عَواقِبَ أعمالي حَسرَةً ، وَارضَ عَنّي فَإِنَّ مَغفِرَتَكَ لِلظّالِمينَ وأنَا مِنَ الظّالِمينَ ، اللّهُمَّ اغفِر لي ما لا يَضُرُّكَ ، وأعطِني ما لا يَنقُصُكَ ، فَإِنَّكَ الوَسيعُ رَحمَتُهُ ، البَديعُ حِكمَتُهُ . (1)

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ اغفِر لي كُلَّ ذَنبٍ يَحبِسُ رِزقي ، ويَحجُبُ مَسأَلَتي ، أو يَقصُرُ بي عَن بُلوغِ مَسأَلَتي ، أو يَصُدُّ بِوَجهِكَ الكَريمِ عَنّي . اللّهُمَّ اغفِر لي وَارزُقني وَارحَمني وَاجبُرني وعافِني وَاعفُ عَنّي ، وَارفَعني وَاهدِني وَانصُرني ، وألقِ في قَلبِي الصَّبرَ وَالنَّصرَ ، يا مالِكَ المُلكِ ، فَإِنَّهُ لا يَملِكُ ذلِكَ غَيرُكَ ... . (2)

.


1- .مصباح المتهجّد : ص 799 ح 859 ، الإقبال : ج 3 ص 187 كلاهما عن عليّ بن حديد ، بحار الأنوار : ج 98 ص 381 ح 2 .
2- .مصباح المتهجّد : ص 502 ح 583 ، البلد الأمين : ص 88 ، المصباح للكفعمي : ص 139 ، بحار الأنوار : ج 90 ص 135 ح 3 .

ص: 305

9 / 6 آمرزش خواهى هاى امام كاظم عليه السلام

9 / 6آمرزش خواهى هاى امام كاظمامام كاظم عليه السلام_ از دعاى ايشان در اعمال نخستين شب ماه رجب و در سجده پس از اقامه نماز شب _: بار خدايا! بر محمّد و خاندان او، [يعنى] امامان ، چشمه هاى حكمت و صاحبان نعمت و معدن هاى عصمت، درود فرست و به حقّ خاندان آنان ، مرا از هر بدى و گزندى نگه دار، و بى خبر و غافلگير ، بر من متاز، و عاقبت كارهايم را مايه دريغ و افسوس من ، قرار مده و از من خشنود باش، كه آمرزش تو براى ستمكاران [_ِ بر خويش] است و من هم از ستمكارانم. بار خدايا! مرا بيامرز ، كه آمرزيدن من ، به تو زيانى نمى رساند ، و به من عطا كن ، كه عطا كردن ، از تو چيزى نمى كاهد؛ زيرا تو كسى هستى كه رحمتش بى انتهاست و حكمتش نو [و بى مانند] است.

امام كاظم عليه السلام :بار خدايا! بر من بيامرز هر گناهى را كه روزى مرا باز مى دارد ، و مانعِ [اجابت] درخواست من مى شود، يا مرا از رسيدن به درخواستم باز مى دارد، يا روى بزرگوار تو را از من ، بر مى گرداند. بار خدايا! مرا بيامرز و به من روزى ده . بر من رحم آور و احوال مرا اصلاح گردان و به من ، عافيت بخش و از من ، درگذر و مرا رفعت بخش و هدايتم كن و يارى ام ده و شكيبايى و پيروزى را در دلم بيفكن، اى مالك مُلك هستى كه اين همه ، در اختيار كسى جز تو نيست!...

.

ص: 306

9 / 7اِستِغفارُ الخِضرِكنز العمّال عن ابن عمر :كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله كَثيرا ما يَقولُ لَنا : مَعاشِرَ أصحابي ، ما يَمنَعُكُم أن تُكَفِّروا ذُنوبَكُم بِكَلِماتٍ يَسيرَةٍ ؟ قالوا : يا رَسولَ اللّهِ ، وما هِيَ ؟ قالَ : تَقولونَ مَقالَةَ أخِي الخِضرِ . قُلنا : يا رَسولَ اللّهِ : ما كانَ يَقولُ ؟ قالَ : كانَ يَقولُ : اللّهُمَّ إنّي أستَغفِرُكَ لِما تُبتُ إلَيكَ مِنهُ ثُمَّ عُدتُ فيهِ ، وأستَغفِرُكَ لِما أعطَيتُكَ مِن نَفسي ثُمَّ لَم اُوفِ لَكَ بِهِ ، وأستَغفِرُكَ لِلنِّعَمِ الَّتي أنعَمتَ بِها عَلَيَّ فَتَقَوَّيتُ بِها عَلى مَعاصيكَ ، وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ خَيرٍ أرَدتُ بِهِ وَجهَكَ فَخالَطَني فيهِ ما لَيسَ لَكَ ، اللّهُمَّ لا تُخزِني فَإِنَّكَ بي عالِمٌ ، ولا تُعَذِّبني فَإِنَّكَ عَلَيَّ قادِرٌ . (1)

9 / 8سَيِّدُ الاِستِغفارِصحيح البخاري عن شدّاد بن أوس عن النبيّ صلى الله عليه و آله :سَيِّدُ الاِستِغفارِ أن تَقولَ : اللّهُمَّ أنتَ رَبّي لا إلهَ إلّا أنتَ ، خَلَقتَني وأنَا عَبدُكَ وأنَا عَلى عَهدِكَ ووَعدِكَ مَا استَطَعتُ ، أعوذُ بِكَ مِن شَرِّ ما صَنَعتُ ، أبوءُ لَكَ بِنِعمَتِكَ عَلَيَّ ، وأبوءُ لَكَ بِذَنبي ، فَاغفِر لي فَإِنَّهُ لا يَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ . قالَ : ومَن قالَها مِنَ النَّهارِ موقِنا بِها فَماتَ مِن يَومِهِ قَبلَ أن يُمسِيَ فَهُوَ مِن أهلِ الجَنَّةِ ، ومَن قالَها مِنَ اللَّيلِ وهُوَ موقِنٌ بِها فَماتَ قَبلَ أن يُصبِحَ فَهُوَ مِن أهلِ الجَنَّةِ . (2)

.


1- .كنز العمّال : ج 2 ص 700 ح 5126 نقلاً عن الديلمي .
2- .صحيح البخاري : ج 5 ص 2324 ح 5947 ، سنن الترمذي : ج 5 ص 467 ح 3393 ، سنن النسائي : ج 8 ص 279 ، مسند ابن حنبل : ج 6 ص 75 ح 17110 ، صحيح ابن حبّان : ج 3 ص 213 ح 933 كلّها نحوه ، كنز العمّال : ج 1 ص 478 ح 2087 .

ص: 307

9 / 7 آمرزش خواهى خضر عليه السلام
9 / 8 سَرور آمرزش خواهى ها

9 / 7آمرزش خواهى خضركنز العمّال_ به نقل از ابن عمر _: پيامبر خدا ، بارها به ما مى فرمود : «اى ياران من! چرا گناهانتان را با كلماتى اندك ، از بين نمى بريد؟» مى گفتند : آن كلمات چيست ، اى پيامبر خدا؟ مى فرمود: «گفته برادرم خضر عليه السلام را بگوييد». مى گفتيم : او چه مى گفت ، اى پيامبر خدا؟ مى فرمود: «مى گفت : بار خدايا! براى هر آن بدى [و گناهى] كه از آن توبه كردم ، سپس بدان بازگشتم ، از تو آمرزش مى خواهم. براى هر وعده اى كه به تو دادم و به آن عمل نكردم ، از تو آمرزش مى خواهم. براى نعمت هايى كه به من ارزانى داشتى و من از آنها در نافرمانى تو كمك گرفتم ، از تو آمرزش مى خواهم. براى هر كار نيكى كه قصدم از آن تو بودى ، سپس به آنچه براى تو نبود ، آميخته شد ، از تو آمرزش مى خواهم. بار خدايا! مرا خوار و سر شكسته مكن؛ زيرا تو به [منويّات و اعمال] من دانايى، و مرا عذاب مكن؛ زيرا تو بر من ، توانايى ».

9 / 8سَرور آمرزش خواهى هاصحيح البخارى_ به نقل از شداد بن اوس _پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «سَرور آمرزش خواهى، اين است كه بگويى: بار خدايا! تو پروردگار منى . معبودى جز تو نيست . تو مرا آفريده اى و من ، تا بتوانم بر پيمان و وعده ام با تو وفادار مى مانم. از شرّ آنچه به جا آورده ام ، به تو پناه مى برم. به لطف نعمت هاى تو بر من ، به پيشگاهت اعتراف مى كنم و به گناهانم معترفم . پس مرا بيامرز ، كه گناهان را جز تو كسى نمى آمرزد ». [سپس] فرمود : «هر كس در هنگام روز ، اين جملات را با يقين به آنها بگويد و آن روز ، پيش از آن كه شب فرا رسد ، بميرد ، اهل بهشت است و هر كس در هنگام شب و با يقين به اين جملات ، آنها را بگويد و آن شب، پيش از آن كه صبح شود ، از دنيا برود اهل بهشت است» .

.

ص: 308

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :أكثِر مِن قَولِ : «سُبحانَ اللّهِ ، وَالحَمدُ للّهِِ ، ولا إلهَ إلَا اللّهُ ، ولا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ» ، فَإِنَّها سَيِّدُ الاِستِغفارِ ، وإنَّها مَمحاةٌ لِلخَطايا _ أحسَبُهُ قالَ : _ موجِبَةٌ لِلجَنَّةِ . (1)

9 / 9النَّوادِرُرسول اللّه صلى الله عليه و آله_ في دُعاءِ اللَّيلَةِ العِشرينَ مِن شَهرِ رَمَضانَ _: أستَغفِرُ اللّهَ مِمّا مَضى مِن ذُنوبي فَاُنسيتُها وهِيَ مُثبَتَةٌ عَلَيَّ يُحصيها عَلَيَّ الكِرامُ الكاتِبونَ يَعلَمونَ ما أفعَلُ ، وأستَغفِرُ اللّهَ مِن موبِقاتِ الذُّنوبِ ، وأستَغفِرُهُ مِن مُفظِعاتِ (2) الذُّنوبِ ، وأستَغفِرُهُ مِمّا فَرَضَ عَلَيَّ فَتَوانَيتُ ، وأستَغفِرُهُ مِن نِسيانِ الشَّيءِ الَّذي باعَدَني مِن رَبّي . وأستَغفِرُهُ مِنَ الزَّلّاتِ (3) وَالضَّلالاتِ ومِمّا كَسَبَت يَدايَ ، واُؤمِنُ بِهِ وأتَوَكَّلُ عَلَيهِ كَثيرا ، وأستَغفِرُهُ وأستَغفِرُهُ وأستَغفِرُهُ وأستَغفِرُهُ وأستَغفِرُهُ وأستَغفِرُهُ وأستَغفِرُهُ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وأن تَعفُوَ عَنّي وتَغفِرَ لي ما سَلَفَ مِن ذُنوبي ، وَاستَجِب يا سَيِّدي دُعائي ، فَإِنَّكَ أنتَ التَّوّابُ الرَّحيمُ . (4)

صحيح البخاري عن أبي بكر :أنَّهُ قالَ لِرَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله : عَلِّمني دُعاءً أدعو بِهِ في صَلاتي . قالَ [ صلى الله عليه و آله ] : قُل : اللّهُمَّ إنّي ظَلَمتُ نَفسي ظُلما كَثيرا ولا يَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ ، فَاغفِر لي مَغفِرَةً مِن عِندِكَ ، وَارحَمني إنَّكَ أنتَ الغَفورُ الرَّحيمُ . (5)

.


1- .مجمع الزوائد : ج 10 ص 100 ح 16842 نقلاً عن البزّار عن أبي المنذر الجهني .
2- .فُظِعَ الأمر فهو فَظيع : أي شديد شنيع جاوز المقدار (الصحاح : ج 3 ص 1259 «فظع») .
3- .الزَلَلَ : الخطأ والذنب (النهاية : ج 2 ص 310 «زلل») .
4- .الإقبال : ج 1 ص 353 ، البلد الأمين : ص 198 نحوه ، بحار الأنوار : ج 98 ص 51 و ص 78 ح 2 .
5- .صحيح البخاري : ج 1 ص 287 ح 799 ، صحيح مسلم : ج 4 ص 2078 ح 48 ، سنن الترمذي : ج 5 ص 543 ح 3531 ، سنن النسائي : ج 3 ص 53 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1261 ح 3835 ، كنز العمّال : ج 2 ص 199 ح 3739 .

ص: 309

9 / 9 گوناگون

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اين گفتار را بسيار بگو كه : «سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلّا اللّه و لا حول و لا قوّة إلّا باللّه ؛ پاكا خدا، و ستايش ، خداى را! معبودى جز خدا نيست . هيچ نيرو و توانى نيست ، مگر به يارى خدا ؛ زيرا اين گفتار ، سَرور آمرزش خواهى و از بين بَرَنده گناهان است». و گمانم فرمود: «و بهشت را [بر شخص ،] واجب مى گردانَد» .

9 / 9گوناگونپيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ در دعاى شب بيستم ماه رمضان _: براى گناهان گذشته ام كه از يادشان برده ام ، ولى برايم ثبت شده اند و آن نويسندگان گرامى ، هر چه انجام دهم ، مى دانند و آنها را به حساب من نوشته اند، از خدا آمرزش مى خواهم. براى گناهان نابود كننده ، از خدا آمرزش مى خواهم. براى گناهان بس نفرت انگيز و زشت ، از او آمرزش مى خواهم. براى آنچه بر من واجب ساخت و در به جا آوردن آن ، سستى كردم ، از او آمرزش مى خواهم . براى فراموش كردن چيزهايى كه مرا از پروردگارم دور كرده اند ، از او آمرزش مى خواهم. از لغزش ها و گم راهى ها و گناهانى كه انجام داده ام ، از او آمرزش مى خواهم، و به او ايمان دارم و بسيار بر او توكّل مى كنم و از او آمرزش مى خواهم، آمرزش مى خواهم، آمرزش مى خواهم، آمرزش مى خواهم، آمرزش مى خواهم، آمرزش مى خواهم، آمرزش مى خواهم. بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست، و مرا ببخش، و گناهان گذشته ام را بيامرز، و دعايم را _ اى سَرور من _ مستجاب فرما، كه تو بى گمان، توبه پذير و مهربانى.

صحيح البخارى_ در باره ابو بكر _: او (ابوبكر) به پيامبر خدا گفت : مرا دعايى بياموز تا با آن در نمازم دعا كنم. فرمود: «بگو: بار خدايا! من به خود بسى ستم كردم، و تنها تويى كه آمرزنده گناهانى . پس با آمرزشى از نزد خود ، مرا بيامرز و به من رحم كن ، كه به راستى تو آمرزگار و مهربانى » .

.

ص: 310

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :اللّهُمَّ اغفِر لي ذَنبي وخَطَئي وعَمدي . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن قالَ بَعدَ صَلاةِ العَصرِ في كُلِّ يَومٍ مَرَّةً واحِدَةً : «أستَغفِرُ اللّهَ الَّذي لا إلهَ إلّا هُوَ الحَيُّ القَيّومُ ، الرَّحمنُ الرَّحيمُ ، ذُو الجَلالِ وَالإِكرامِ ، وأسأَ لُهُ أن يَتوبَ عَلَيَّ تَوبَةَ عَبدٍ ذَليلٍ خاضِعٍ فَقيرٍ ، بائِسٍ مِسكينٍ مُستَكينٍ مُستَجيرٍ ، لا يَملِكُ لِنَفسِهِ نَفعا ولا ضَرّا ولا مَوتا ولا حَياةً ولا نُشورا» أمَرَ اللّهُ تَعالَى المَلَكَينِ بِتَخريقِ صَحيفَتِهِ كائِنَةً ما كانَت . (2)

الإمام عليّ عليه السلام :مِن أحَبِّ الكَلامِ إلَى اللّهِ عز و جل أن يَقولَ العَبدُ وهُوَ ساجِدٌ : رَبِّ ظَلَمتُ نَفسي فَاغفِر لي . (3)

عنه عليه السلام :مِن كَلِماتٍ أحَبُّ إلَى اللّهِ أن يَقولَهُنَّ العَبدُ (4) : اللّهُمَّ لا إلهَ إلّا أنتَ ، اللّهُمَّ لا أعبُدُ إلّا إيّاكَ ، اللّهُمَّ لا اُشرِكُ بِكَ شَيئا ، اللّهُمَّ إنّي قَد ظَلَمتُ نَفسي فَاغفِر لي ذُنوبي ، إنَّهُ لا يَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ . (5)

.


1- .مسند ابن حنبل : ج 5 ص 489 ح 16269 ، صحيح ابن حبّان : ج 3 ص 183 ح 901 ، المعجم الكبير : ج 9 ص 53 ح 8369 ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 7 ص 62 ح 5 ، الدعاء للطبراني : ص 412 ح 1392 كلّها عن عثمان بن أبي العاص ، كنز العمّال : ج 2 ص 205 ح 3772 .
2- .فلاح السائل : ص 355 ح 239 عن السكوني عن الإمام الصادق عن أبيه عليهماالسلام ، عدّة الداعي : ص 251 عن الإمام الصادق عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله ، مصباح المتهجّد : ص 75 ، البلد الأمين : ص 20 كلاهما من دون إسنادٍ إلى أحد من أهل البيت عليهم السلام فيهما صدره وذيله ، المصباح للكفعمي : ص 548 وفيه «أفضل القنوت ما روي عن النبيّ صلى الله عليه و آله وهو ...» ، بحار الأنوار : ج 86 ص 82 ح 9 .
3- .الدعاء للطبراني : ص 195 ح 608 ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 155 ح 2877 كلاهما عن زرّ بن حبيش ، كنز العمّال : ج 2 ص 676 ح 5048 ؛ بحار الأنوار : ج 86 ص 217 ح 33 نقلاً من خطّ الشهيد .
4- .في الزهد وكنز العمّال : «ما مِن كلماتٍ أحبّ إلى اللّه من أن يقول : . . .» .
5- .المصنّف لابن أبي شيبة : ج 7 ص 84 ح 5 ، الزهد لهنّاد : ج 2 ص 463 ح 925 كلاهما عن ربعي بن خَراش ، كنز العمّال : ج 2 ص 678 ح 5053 ؛ الإقبال : ج 1 ص 326 عن الإمام الكاظم عليه السلام نحوه وليس فيه صدره ، بحار الأنوار : ج 98 ص 131 .

ص: 311

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بار خدايا! گناه مرا و هر آن بدى اى كه به خطا يا به عمد از من سر زده است، بر من بيامرز.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس هر روز بعد از نماز عصر ، صد مرتبه بگويد: «از خدايى كه معبودى نيست ، جز او زنده جاويدان، مهرگسترِ مهربان، خداوندگار شُكوه و ارج، آمرزش مى خواهم و از او درخواست مى كنم كه توبه مرا بپذيرد ؛ توبه بنده خوار و خاكسارِ نادار بينواى مستمندِ بيچاره و پناه خواهى كه براى خود ، اختيار هيچ سود و زيان ، و مرگ و زندگى و رستاخيزى را ندارد» ، خداوند متعال به دو فرشته[ى گماشته شده بر او] مى فرمايد كه نامه [اعمال ]او را پاره كنند، هر چه باشد.

امام على عليه السلام :از محبوب ترين سخنان نزد خداوند عز و جل اين است كه بنده ، در حال سجده بگويد: «پروردگارا! به خودم ستم كردم . مرا بيامرز» .

امام على عليه السلام :از جملاتى كه در نزد خدا محبوب ترند ، اين است كه بنده بگويد: «بار خدايا! معبودى جز تو نيست. بار خدايا! جز تو را نمى پرستم. بار خدايا! چيزى را شريك تو قرار نداده ام. بار خدايا! به خود ستم كرده ام . پس گناهانم را بيامرز، كه گناهان را جز تو كسى نمى آمرزد».

.

ص: 312

عنه عليه السلام_ مِن دُعاءِ الأَمانِ _: ... اللّهُمَّ إنَّكَ قُلتَ في مُحكَمِ كِتابِكَ النّاطِقِ ، عَلى لِسانِ نَبِيِّكَ الصّادِقِ ، صَلَواتُكَ عَلَيهِ وآلِهِ : «فَمَا اسْتَكَانُواْ لِرَبِّهِمْ وَ مَا يَتَضَرَّعُونَ» (1) ، فَها أنَا يا رَبِّ مُستَكينٌ مُتَضَرِّعٌ إلَيكَ ، عائِذٌ بِكَ ، مُتَوَكِّلٌ عَلَيكَ . وقُلتَ يا سَيِّدي ومَولايَ : «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّ_لَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا» (2) ، وأنَا يا سَيِّدي أستَغفِرُكَ وأتوبُ وأبوءُ بِذَنبي ، وأعتَرِفُ بِخَطيئَتي ، وأستَقيلُكَ عَثرَتي ، فَهَب لي ما أنتَ بِهِ خَبيرٌ . وقُلتَ جَلَّ ثَناؤُكَ وتَقَدَّسَت أسماؤُكَ : «يَ_عِبَادِىَ الَّذِينَ أَسْرَفُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (3) ، فَلَبَّيكَ اللّهُمَّ لَبَّيكَ وسَعدَيكَ ، وَالخَيرُ في يَدَيكَ . أنَا يا سَيِّدِي المُسرِفُ عَلى نَفسي ، قَد وَقَفتُ مَوقِفَ الأَذِلّاءِ المُذنِبينَ العاصينَ المُتَجَرِّئينَ عَلَيكَ ، المُستَخِفّينَ بِوَعدِكَ ووَعيدِكَ ، اللّاهينَ عَن طاعَتِكَ وطاعَةِ رَسولِكَ ، فَأَيَّ جُرأَةٍ اجتَرَأتُ عَلَيكَ ! وأيَّ تَغَرُّرٍ غَرَرتُ بِنَفسي ! فَأَنَا المُقِرُّ بِذَنبي ، المُرتَهَنُ بِعَمَلي ، المُتَحَيِّرُ عَن قَصدي ، المُتَهَوِّرُ في خَطيئَتي ، الغَريقُ في بُحورِ ذُنوبي ، المُنقَطِعُ بي ، لا أجِدُ لِذُنوبي غافِرا ، ولا لِتَوبَتي قابِلاً ، ولا لِنِدائي سامِعا ، ولا لِعَثرَتي مُقيلاً ، ولا لِعَورَتي ساتِرا ، ولا لِدُعائي مُجيبا غَيرَكَ يا سَيِّدي ، فَلا تَحرِمني ما جُدتَ بِهِ عَلى مَن أسرَفَ عَلى نَفسِهِ وعَصاكَ ثُمَّ تَرَضّاكَ ، ولا تُهلِكني إن عُذتُ بِكَ ولُذتُ وأنَختُ بِفِنائِكَ وَاستَجَرتُ بِكَ . إن دَعَوتُكَ يا مَولايَ فَبِذلِكَ أمَرتَني وأنتَ ضَمِنتَ لي ، وإن سَأَلتُكَ فَأَعطِني ، وإن طَلَبتُ مِنكَ فَلا تَحرِمني ، إلهي ، اغفِر لي وتُب عَلَيَّ وَارضَ عَنّي ، وإن لَم تَرضَ عَنّي فَاعفُ عَنّي ، فَقَد لا يَرضَى المَولى عَن عَبدِهِ ثُمَّ يَعفو عَنهُ ، لَيسَ تُشبِهُ مَسأَلَتي مَسأَلَةَ السُّؤّالِ ؛ لِأَنَّ السّائِلَ إذا سَأَلَ ورُدَّ ومُنِعَ امتَنَعَ ورَجَعَ ، وأنَا أسأَ لُكَ واُلِحُّ عَلَيكَ بِكَرَمِكَ وجودِكَ وجَنابِكَ مِن رَدِّ سائِلٍ مُستَعطٍ ، يَتَعَرَّضُ لِمَعروفِكَ ، ويَلتَمِسُ صَدَقَتَكَ ، ويُنيخُ بِفِنائِكَ ، ويَطرُقُ بابَكَ . وعِزَّتِكَ وجَلالِكَ يا سَيِّدي ، لَو طَبَّقَت ذُنوبي بَينَ السَّماءِ وَالأَرضِ وخَرَقَتِ النُّجومَ ، وبَلَغَت أسفَلَ الثَّرى ، وجاوَزَتِ الأَرَضينَ السّابِعَةَ السُّفلى ، وأوفَت عَلَى الرَّملِ وَالحَصى ، ما رَدَّنِي اليَأسُ عَن تَوَقُّعِ غُفرانِكَ ، ولا صَرَفَنِي القُنوطُ عَنِ انتِظارِ رِضوانِكَ . إلهي وسَيِّدي دَلَلتَني عَلى سُؤالِ الجَنَّةِ ، وعَرَّفتَني فيهَا الوَسيلَةَ إلَيكَ ، وأنَا أتَوَسَّلُ إلَيكَ بِتِلكَ الوَسيلَةِ مُحَمَّدٍ وآلِهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِم أجمَعينَ . أفَتَدُلُّ عَلى خَيرِكَ ونَوالِكَ السُّؤّالَ ثُمَّ تَمنَعُهُم ، وأنتَ الكَريمُ المَحمودُ في كُلِّ الأَفعالِ ! كَلّا وعِزَّتِكَ يا مَولايَ ، إنَّكَ أكرَمُ مِن ذلِكَ وأوسَعُ فَضلاً . اللّهُمَّ اغفِر لي وَارحَمني ، وَارضَ عَنّي وتُب عَلَيَّ ، وَاعصِمني وَاعفُ عَنّي ، وسَدِّدني ووَفِّق لي وخِر لي ، وَاجعَل لي ذِمَّتَكَ ولا تُعَذِّبني ... . (4)

.


1- .المؤمنون : 76 .
2- .النساء : 64 .
3- .الزمر : 53 .
4- .مصباح الزائر : ص 94 ، بحار الأنوار : ج 100 ص 422 .

ص: 313

امام على عليه السلام_ از دعاى امان _: ... بار خدايا! تو در كتاب استوارِ گويايت ، از زبان پيامبر راستگويت _ كه درودهاى تو بر او و خاندانش باد _ ، فرموده اى: «نسبت به پروردگارشان ، فروتنى نكردند و به زارى در نيامدند» . اينك من _ اى پروردگارم _ ، فروتنانه به تو زارى مى كنم، به تو پناه آورده ام، بر تو توكّل كرده ام. و فرموده اى _ اى آقا و سَرور من _ : «اگر آن گاه كه به خود ستم كردند ، نزد تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پيامبر ، برايش آمرزش مى طلبيد ، بى گمان ، خدا را توبه پذيرى مهربان مى يافتند» ، و من _ اى آقاى من _ ، از تو آمرزش مى خواهم و از گناهانم ، توبه و بازگشت مى كنم، و به خطاهايم اعتراف دارم، و از لغزشم پوزش مى طلبم . پس بر من ببخش آنچه را كه تو خود ، از آن آگاهى. و فرموده اى _ اى آن كه ستايشت بزرگ و نام هايت مقدّس است _ : «اى بندگان من كه بر خويشتن ، زياده روى روا داشته ايد! از رحمت خداوند ، نوميد نشويد . خداوند، همه گناهان را مى آمرزد ، كه او آمرزگار و مهربان است» . به چشم _ اى خداوند _ به چشم! اطاعت مى شود [نوميد نمى شوم] . خوبى، همه در دست توست . سَرورا! من بر خويشتن ، زياده روى روا داشتم. اينك ، چونان زبونانِ گنهكار نافرمان گستاخ بر تو _ همانان كه به نويدها و تهديدهاى تو اعتنا نكردند و به اطاعت از تو و اطاعت از پيامبرت بى توجّهى نمودند _ ، ايستاده ام . چه گستاخى ها كه بر تو نمودم ، و چه فريب ها كه خود را دادم! اينك به گناه خويش معترفم، در گرو كردار خويشم، از راه درست خود ، منحرف گشته ام، در خطاهاى خويش ، فرو رفته ام، در درياهاى گناهانم ، غرقه گشته ام، از پا فتاده ام (/تكيه گاهى جز تو ندارم). آقاى من! جز تو كسى را نمى يابم كه گناهانم را بيامرزد، توبه ام را بپذيرد، آوازم را بشنود، از لغزشم در گُذرد (/ دست من افتاده را بگيرد) ، عيب هايم را بپوشانَد و دعايم را اجابت كند. پس مرا از آنچه به كسى كه بر خويشتنْ زياده روى روا داشت و تو را نافرمانى كرد و سپس خشنودى تو را به دست آورد، جود و بخشش كرده اى ، محروم مگردان و مرا كه به تو پناه آورده ام و به تو متوسّل گشته ام و به آستان تو بار افكنده ام و از تو حمايت خواسته ام ، به هلاكت ميفكن. سَرورا! تو را مى خوانم كه تو خود ، مرا بدان فرمان داده اى و [اجابتم را] براى من ، ضمانت كرده اى. از تو مى خواهم ، پس عطايم فرما. از تو تقاضا مى كنم ، پس محرومم مگردان. مرا بيامرز و توبه ام را بپذيرد و از من ، خشنود شو ، و اگر خشنود هم نمى شوى ، [لااقل] مرا عفو فرما؛ چه گاه سَرور از بنده اش خشنود نمى شود ؛ ليكن او را عفو مى كند. خواهش من ، به خواهش گدايان نمى مانَد؛ زيرا گدا ، هرگاه درخواستى كند و دست رد به سينه او زده شود و از دَهِش به او خوددارى گردد ، دست بر مى دارد و در پىِ كار خويش مى رود، امّا من از تو درخواست مى كنم و پاى مى فِشُرم _ كه تو كريم و بخشنده اى _ ، و از ساحت تو به دور است كه گداى حاجتمندى را كه دست به سوى احسان تو دراز كرده و صدقه تو را مى طلبد و به درگاه تو بار افكنده و درِ خانه تو را مى كوبد، رد كنى. به عزّت و جلالت سوگند _ سرورم _ كه اگر گناهان من ، ميان آسمان و زمين را پُر كنند و از ستارگان درگذرند و [يا ]به زير زمين برسند و از زمين هاى هفتگانه زيرين بگذرند و از شن ها و ريگ ها افزون شوند ، از چشمداشتِ آمرزش تو ، مأيوس نمى شوم و از انتظارِ خشنودى تو ، نوميد نمى گردم. معبودا و سرورا! تو خود ، مرا به بهشت خواهى ره نمون شدى و وسيله رسيدن به آن را به من معرّفى كردى، و اينك ، من با آن وسيله، يعنى محمّد و خاندان او _ كه درود خدا بر همه آنان باد _ ، به تو متوسّل مى شوم . مگر مى شود تو درخواست كنندگان را به احسان و دَهِش خود ، راهنمايى كنى و آن گاه ، آنها را از ايشان ، دريغ دارى، در حالى كه كريمى و در همه كارها[يت] ستوده اى؟! نه . به عزّتت سوگند _ اى سَرور من _ ، تو كريم ترى و فضل و بخشش تو گسترده تر از اين است. بار خدايا! مرا بيامرز و بر من ، رحم آور، و از من ، خشنود شو و توبه ام را بپذير، و مرا مصون بدار و از من ، درگذر، و به راه راستم ببر و توفيقم ده و براى من ، انتخاب كن، و مرا در زنهار خود بدار و عذابم مكن... .

.

ص: 314

. .

ص: 315

. .

ص: 316

الإمام الباقر عليه السلام_ مِن دُعاءٍ كانَ عليه السلام يُسَمّيهِ الجامِعَ _: اللّهُمَّ ما قَدَّمتُ وما أخَّرتُ ، وما أغفَلتُ وما تَعَمَّدتُ ، وما تَوانَيتُ وما أعلَنتُ وما أسرَرتُ ، فَاغفِرهُ لي يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . (1)

الإمام الباقر أو الإمام الصادق عليهماالسلام :اللّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ بِأَنَّ لَكَ الحَمدَ لا إلهَ إلّا أنتَ ، المَنّانُ بَديعُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ذُو الجَلالِ وَالإِكرامِ ، إنّي سائِلٌ فَقيرٌ ، وخائِفٌ مُستَجيرٌ ، وتائِبٌ مُستَغفِرٌ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وَاغفِر لي ذُنوبي كُلَّها ، قَديمَها وحَديثَها ، وكُلَّ ذَنبٍ أذنَبتُهُ ، اللّهُمَّ لا تُجهِد بَلائي ، ولا تُشمِت بي أعدائي ، فَإِنَّهُ لا دافِعَ ولا مانِعَ إلّا أنتَ . (2)

الكافي عن عليّ بن رئاب عن الإمام الكاظم عليه السلام :اُدعُ بِهذَا الدُّعاءِ في شَهرِ رَمَضانَ مُستَقبِلَ (3) دُخولِ السَّنَةِ _ وذَكَرَ أنَّهُ مَن دَعا بِهِ مُحتَسِبا لَم تُصِبهُ في تلِكَ السَّنَةِ فِتنَةٌ ولا آفَةٌ يُضَرُّ بِها دينُهُ وبَدَنُهُ ، ووَقاهُ اللّهُ عَزَّ ذِكرُهُ شَرَّ ما يَأتي بِهِ تِلكَ السَّنَةَ _ : اللّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ بِاسمِكَ الَّذي دانَ (4) لَهُ كُلُّ شَيءٍ ، وبِرَحمَتِكَ الَّتي وَسِعَت كُلَّ شَيءٍ ، وبِعِزَّتِكَ الَّتي قَهَرتَ بِها كُلَّ شَيءٍ ، وبِعَظَمَتِكَ الَّتي تَواضَعَ لَها كُلُّ شَيءٍ ، وبِقُوَّتِكَ الَّتي خَضَعَ لَها كُلُّ شَيءٍ ، وبِجَبَروتِكَ الَّتي غَلَبَت كُلَّ شَيءٍ ، وبِعِلمِكَ الَّذي أحاطَ بِكُلِّ شَيءٍ ، يا نورُ يا قُدّوسُ (5) ، يا أوَّلُ قَبلَ كُلِّ شَيءٍ ويا باقي بَعدَ كُلِّ شَيءٍ . يا اللّهُ يا رَحمنُ يا اللّهُ ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُغَيِّرُ النِّعَمَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُنزِلُ النِّقَمَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تَقطَعُ الرَّجاءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُديلُ الأَعداءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تَرُدُّ الدُّعاءَ وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي يُستَحَقُّ بِها نُزولُ البَلاءِ (6) ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تَحبِسُ غَيثَ السَّماءِ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تَكشِفُ الغِطاءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تُعَجِّلُ الفَناءَ ، وَاغفِر لِيَ الذُّنوبَ الَّتي تورِثُ النَّدَمَ ، وَاغفِر لي الذُّنوبَ الَّتي تَهتِكُ العِصَمَ ... . (7)

.


1- .الكافي : ج 2 ص 589 ح 26 ، تهذيب الأحكام : ج 3 ص 77 ح 234 ، مُهَج الدعوات : ص 218 كلّها عن أبي حمزة الثمالي ، الإقبال : ج 1 ص 108 عن الإمام الصادق عليه السلام ، مصباح المتهجّد : ص 550 من دون إسنادٍ إلى أحد من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 94 ص 270 ح 3 .
2- .تهذيب الأحكام : ج 3 ص 89 ح 248 عن بريد بن معاوية العجلي ، مصباح المتهجّد : ص 565 من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، الإقبال : ج 1 ص 327 عن أحدهما عليهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 98 ص 132 .
3- .مستقبل : هو إمّا بكسر الباء أو بالفتح ، وعلى التقديرين فهو مبني على أنّ السنة الشرعيّة أوّلها شهر رمضان (مرآة العقول : ج 16 ص 219) . وراجع : شهر اللّه في الكتاب والسنّة : (المدخل / خصائص شهر رمضان وبركاته / أوّل السنة) .
4- .دان : ذلّ وأطاع (القاموس المحيط : ج 4 ص 225 «دان») .
5- .القدّوس : الطاهر المنزّه عن العيوب (النهاية : ج 4 ص 23 «قدس») .
6- .في كتاب من لا يحضره الفقيه والإقبال : «واغفر لي الذنوب التي تنزل البلاء» .
7- .الكافي : ج 4 ص 72 ح 3 ، تهذيب الأحكام : ج 3 ص 106 ح 266 ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 2 ص 102 ح 1848 ، المقنعة : ص 320 ، الإقبال : ج 1 ص 115 ، بحار الأنوار : ج 97 ص 341 ح 2 .

ص: 317

امام باقر عليه السلام_ از دعايى كه آن را «دعاى جامع» مى ناميد _: بار خدايا! هر آن گناهى را كه از پيش تاكنون مرتكب گشته ام، و هر آنچه را از سرِ غفلت يا به عمد ، از من سر زده است، و هر آن سستى اى كه كرده ام، و هر آن گناهى را كه در آشكار يا نهان به جا آورده ام، بر من بيامرز ، اى مهربان ترينِ مهربانان!

امام باقر يا امام صادق عليهماالسلام :بار خدايا! از تو مى خواهم . تويى كه ستايش ، از آنِ توست . معبودى جز تو نيست . نعمت بخشى و پديدآورنده آسمان ها و زمين، و خداوندگار شُكوه و ارج . من ، گدايى درويش، ترسان و پناه خواه و توبه گر و آمرزش خواهم. بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و همه گناهان مرا از قديم و جديد، و هر جرمى را كه مرتكب شده ام، بر من بيامرز. بار خدايا! بلا [و گرفتارى ها]ى مرا سخت [و طاقت فرسا] مساز، و دشمن شادم مگردان، كه دفاع كننده و بازدارنده اى جز تو نيست.

الكافى_ به نقل از على بن رئاب _: امام كاظم عليه السلام فرمود : «در ماه رمضان، آغازين ماه سال، (1) اين دعا را بخوان». و فرمود : «هر كس با خلوص نيّت ، اين دعا را بخواند ، در آن سال به فتنه و گزندى كه به دين و جسم او صدمه برسد ، دچار نخواهد شد و خداوند عز و جل او را از شرّ حوادث آن سال ، حفظ خواهد كرد . [بگو : ] بار خدايا! از تو درخواست مى كنم به نام تو كه همه چيز در برابرش خاضع است، و به رحمت تو كه همه چيز را در بر گرفته است، و به عزّت تو كه با آن ، همه چيز را مقهور خود ساخته اى ، و به عظمت تو كه همه چيز در برابرش فروتن است، و به نيروى تو كه همه چيز در برابرش تسليم است، و به جبروت و قدرت تو كه همه چيز را مغلوب كرده است ، و به علم تو كه بر همه چيز ، احاطه دارد، اى روشنايى، اى پاك [از هر عيب]، اى آن كه هيچ چيز نبود و تو بودى، و اى آن كه همه چيز ، نابود مى شود و تو مى مانى! اى خدا، اى مهرگستر ، اى خدا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست، و آن گناهانم را كه نعمت ها را مى بَرَند ، بر من بيامرز . آن گناهانم را كه كيفرها[ى تو] را فرود مى آورند ، بر من بيامرز . آن گناهانم را كه اميد را قطع مى كنند ، بر من بيامرز . آن گناهانم را كه دشمنان را چيره مى سازند ، بر من بيامرز . آن گناهانم را كه دعا را بر مى گردانند ، بر من بيامرز . آن گناهانم را كه به سبب آنها ، فرود آمدن بلا سزاوار مى شود ، بر من بيامرز . آن گناهانم را كه باران آسمان را بند مى آورند، بر من بيامرز . آن گناهانى را كه پرده درى مى كنند ، بر من بيامرز . آن گناهانى را كه مرگ و نابودى را شتاب مى بخشند ، بر من بيامرز . آن گناهانى را كه پشيمانى مى آورند ، بر من بيامرز . آن گناهانى را كه پرده ها را مى دَرَند ، بر من بيامرز... » .

.


1- .سال قمرى بنا به قولى با ماه رمضان آغاز مى شود.

ص: 318

. .

ص: 319

. .

ص: 320

. .

ص: 321

بخش دهم: صلوات فرستادن بر پيامبر و خاندان او و بر ديگر پيامبران عليهم السلام

اشاره

بخش دهم: صلوات فرستادن بر پيامبر و خاندان او و بر ديگر پيامبرانشامل:درآمدفصل يكم: تفسير صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آلهفصل دوم: فضيلت صلوات فرستادن بر پيامبر صلى الله عليه و آله و خاندان او و تشويق به آنفصل سوم: آداب صلوات فرستادن بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهفصل چهارم: بركت هاى صلوات فرستادن بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و اهل بيت او عليهم السلامفصل پنجم: صلوات فرستادن بر پيامبران عليهم السلامفصل ششم: صلوات هاى رسيده از پيشوايان بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و اهل بيت او عليهم السلام

.

ص: 322

. .

ص: 323

درآمد

واژه شناسى «صَلاة»

درآمدواژه شناسى «صَلاة»برخى از واژه شناسان براى مادّه «صلو / صلى» دو معنا ذكر كرده اند : يكى آتش و مشابه آن ، و ديگرى نوعى عبادت . ابن فارس ، در اين باره مى گويد : مادّه «صلى (صاد و لام و حرف معتل)» ، دو اصل معنايى دارد : يكى آتش و مانند آن چون تب و گرما ، و ديگرى از جنس عبادت است . در معناى اوّل گفته مى شود : «صَلَيتُ العود بالنار (چوب را با آتش سوزاندم)» ... معناى دوم ، صَلات به معناى دعا كردن است . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : «هر گاه يكى از شما به غذايى دعوت شد ، اجابت كند . اگر روزه نداشت ، از آن غذا بخورد و اگر روزه داشت برايشان دعاى خير و بركت كند» ... صَلات شرعى ، عبارت است : از ركوع و سجود و ديگر حدود و اركان نماز . صلات از جانب خدا ، به معناى رحمت است ... . (1) راغب نيز در تبيين معناى دعا مى گويد : بسيارى از اهل لغت گفته اند: «صلاة» به معناى دعا و بركت خواستن براى كسى و تمجيد است . گفته مى شود : «صلّيتُ عليه» ، يعنى : برايش دعا

.


1- .معجم مقاييس اللغة : ج 3 ص 300 .

ص: 324

كردم و او را به پاكى ستودم . [ پيامبر خدا] صلى الله عليه و آله فرمود : «إذا دُعِيَ أحَدُكُم إلى طَعامٍ فَليُجِب و إن كانَ صائِماً فَليُصَلِّ ؛ هر گاه يكى از شما به غذايى دعوت شد بپذيرد و اگر روزه داشت براى دعوت كننده ، دعا كند» . جدر قرآن آمده است :ج «وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَوتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ؛ (1) بر ايشان درود فرست كه درود فرستادن تو، مايه آرامش آنان است» و «يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ يَ_أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ؛ (2) بر پيامر درود مى فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده ايد [شما نيز] بر او درود فرستيد» صلوات پيامبر و خدا بر مسلمانان ، در حقيقت ، تزكيه آنهاست ، و مى فرمايد : «أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَ تٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ؛ (3) آنان [كسانى هستند] كه درودها و رحمت از خدايشان بر ايشان باد» . صلوات فرشتگان و مردم ، به معناى دعا كردن و آمرزش خواستن است . خداوند متعال مى فرمايد : «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ؛ (4) خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى فرستند» . صَلات ، به معناى آن عبادت مخصوص (نماز) ، در اصل به معناى دعاست ، و نماز را صلات گفته اند از باب نام گذارى شى ء به اسم جزئى از آن . صلات (نماز) ، از عباداتى است كه در همه شرايع آسمانى وجود داشته است ، هر چند شكل آن در هر شريعتى ، متفاوت با شريعت ديگر بوده است . لذا فرمود : «إِنَّ الصَّلَوةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَ_بًا مَّوْقُوتًا؛ 5 نماز بر مؤمنان، در اوقات معيّن، مقرّرشده بود» . بعضى گفته اند: «صلوة» در اصل از «صلى» گرفته شده است و معناى «صلّى الرجل» ، اين است كه شخص با اين عبادت ، «صُلى» را كه به معناى آتش برافروخته الهى است ، از خود ، دفع كرده است . بناى «صلّى (دور كردن آتش از

.


1- .توبه : آيه 103 .
2- .احزاب: آيه 56 .
3- .بقره : آيه 157 .
4- .نساء: آيه 103 .

ص: 325

صلاة ، در قرآن و حديث

1 . معناى صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله

خود)» مانند «مرّض» است كه به معناى برطرف كردن بيمارى است . (1) بر اين اساس ، مقصود از صلوات (درود) فرستادن بر پيامبر خدا و اهل بيت آن بزرگوار ، دعا كردن براى آنهاست .

صلاة ، در قرآن و حديثبررسى مواردى از قرآن و حديث كه كلمه «صلاة» در آنها به كار رفته ، نشان مى دهد كه معناى جامع اين واژه ، توجّه توأم با ستايش و اظهار تعظيم و تكريم است . علّامه سيّد محمّد حسين طباطبايى رحمه الله در اين باره مى گويد : معناى جامع كلمه «صلاة» آن گونه كه از موارد كاربرد آن استفاده مى شود ، انعطاف است . پس اين معنا برحسب اختلاف مواردى كه به آن نسبت داده مى شود ، فرق مى كند . به همين جهت گفته شده است : «صلاة» از جانب خدا به معناى رحمت است ، و از جانب فرشتگان به معناى طلب آمرزش و از جانب مردم به معناى دعا كردن ؛ ليكن صلاتى كه در قرآن به خدا نسبت داده شده ، به معناى رحمت خاص بر مؤمنان است كه سعادت آخرت و رستگارى ابدى ، بر آن مترتّب است . به همين جهت ، جخداوندج در تعليل صلوات فرستادن خود بر آنان مى فرمايد : «لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّ_لُمَ_تِ إِلَى النُّورِ ؛ (2) تا شما را از تاريكى ها به سوى روشنايى ببرد و خدا نسبت به مؤمنان مهربان است» . (3) پيش از ملاحظه احاديث اين بخش ، چند نكته قابل توجّه است :

1 . معناى صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آلهبر پايه آنچه در تبيين معناى «صلاة» ذكر شد ، معناى صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله ، اظهار

.


1- .مفردات ألفاظ القرآن : ص 490 .
2- .احزاب : آيه 43 .
3- .الميزان فى تفسير القرآن : ج 16 ص 329 .

ص: 326

2 . پيام سياسىِ درود فرستادن بر پيامبر صلى الله عليه و آله

محبّت به پيامبر صلى الله عليه و آله و تعظيم و تكريم ايشان است . از اين رو ، آنچه در احاديث در تفسير صلوات بر ايشان آمده است (مانند : رحمت ، (1) ستايش ، (2) دعا ، (3) پاك دانستن پيامبر صلى الله عليه و آله از كاستى ها و آفات ، (4) و وفا نمودن به پيمان الهى در پذيرفتن نبوّت ايشان (5) ) در واقع ، مصاديق معناى جامع صلوات بر پيامبر خداست .

2 . پيام سياسىِ درود فرستادن بر پيامبر صلى الله عليه و آلهبا اندكى تأمّل در تأكيد و تشويق قرآن و احاديث اسلامى به درود فرستادن بر پيامبر خدا ، بويژه در احاديثى كه در باره كيفيت و ادب صلوات بر ايشان وارد شده و بر ضميمه كردن اهل بيت به پيامبر صلى الله عليه و آله در هنگام فرستادن صلوات تأكيد دارند ، روشن مى گردد كه اين ذكر مبارك ، افزون بر بُعد اعتقادى و معنوى ، داراى بُعد سياسى و حكومتى است ، بدين گونه كه تداوم اظهار محبّت حقيقى اُمّت اسلامى به پيامبر خدا و اهل بيت آن بزرگوار ، زمينه تداوم حاكميت اسلام به رهبرى خاندان رسالت را در جامعه فراهم مى سازد . از اين رو ، صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله تنها يك عبادت نيست ؛ بلكه يك شعار سياسى نيز هست و به همين جهت در حديث نبوى ، بر بلند كردن صدا در گفتن اين ذكر (همانند همه شعارهاى سياسى) تأكيد شده است : اِرفَعوا أصواتَكُم بِالصَّلاةِ عَلَيَّ ؛ فَإِنَّها تَذهَبُ بِالنِّفاقِ . 6 صدايتان را به صلوات بر من بلند كنيد ؛ چرا كه نفاق را از بين مى برد .

.


1- .ر . ك : ص 329 ح 2934 و 2935 .
2- .ر . ك : ص 331 ح 2936 .
3- .ر . ك : ص 331 ح 2937 .
4- .ر . ك : ص 331 ح 2938 .
5- .ر . ك : ص 371 ح 3016 .

ص: 327

3 . حكمت درود فرستادن بر همه انبيا عليهم السلام
4 . مهم ترين بركات درود فرستادن بر پيامبر صلى الله عليه و آله

اين سخن ، بدان معناست كه شخص منافق نمى تواند هميشه اين شعار سياسى را بلند تكرار كند ؛ چرا كه تكرار اين شعار به صورت آشكارا و بلند ، سبب مى گردد بيمارى نفاق به تدريج علاج شود و انسان به ايمان حقيقى دست يابد .

3 . حكمت درود فرستادن بر همه انبيا عليهم السلامدرود فرستادن بر پيامبران سلف ، هر چند پيام سياسىِ درود فرستادن بر خاتم انبيا و خاندان او را ندارد ، متضمّن پيام اعتقادى و اجتماعى مهمّى است ؛ زيرا احترام به همه انبيا ، نشانه عقيده مند بودن مسلمانان به صداقت آنان و زمينه ساز نزديك شدن هر چه بيشتر پيروان اديان به يكديگر است .

4 . مهم ترين بركات درود فرستادن بر پيامبر صلى الله عليه و آلهدر فصل چهارم ، آثار و بركات فراوانى براى صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله ذكر شده است ، مانند : آمرزش گناهان ، عافيت (آسايش) ، اجابت دعا ، درمان بيمارى نفاق ، كفايت امور مادّى و معنوى و . . . ؛ ليكن به نظر مى رسد كه مهم ترين اثر اين ذكر پُربركت ، درود فرستادن خداوند متعال و سلام دادن پيامبر ختمى مرتبت بر صلوات فرستنده است كه در واقع ، بايد گفت ساير بركات صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله نيز ريشه در همين اثر دارد .

.

ص: 328

الفَصلُ الأَوَّلُ : تفسير الصّلاة على النّبيّالكتاب«إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ يَ_أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ وَ سَلِّمُواْ تَسْلِيمًا» . (1)

الحديثمعاني الأخبار عن أبي حمزة :سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام عَن قَولِ اللّهِ عز و جل : «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ يَ_أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ وَ سَلِّمُواْ تَسْلِيمًا» فَقالَ : الصَّلاةُ مِنَ اللّهِ عز و جلرَحمَةٌ ، ومِنَ المَلائِكَةِ تَزكِيَةٌ ، ومِنَ النّاسِ دُعاءٌ . وأمّا قَولُهُ عز و جل : «وَ سَلِّمُواْ تَسْلِيمًا» فَإِنَّهُ يَعنِي التَّسليمَ لَهُ فيما وَرَدَ عَنهُ . (2)

ثواب الأعمال عن ابن المغيرة عن أبي الحسن عليه السلام_ وقَد سُئِلَ عَن مَعنى صَلاةِ اللّهِ وصَلاةِ مَلائِكَتِهِ وصَلاةِ المُؤمِنينَ _: صَلاةُ اللّهِ رَحمَةٌ مِنَ اللّهِ (3) ، وصَلاةُ مَلائِكَتِهِ تَزكِيَةٌ مِنهُم لَهُ ، وصَلاةُ المُؤمِنينَ دُعاءٌ مِنهُم لَهُ . (4)

.


1- .الأحزاب : 56 .
2- .معاني الأخبار : ص 368 ح 1 ، الاعتقادات : ص 25 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 55 ح 27 .
3- .في جامع الأخبار : «رحمة من اللّه له» .
4- .ثواب الأعمال : ص 187 ح 1 عن ابن المغيرة ، جامع الأخبار : ص 159 ح 381 عن أبي المغيرة ، بحار الأنوار : ج 86 ص 95 ح 3 وج 94 ص 58 ح 38 .

ص: 329

فصل يكم: تفسير صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله

فصل يكم: تفسير صلوات بر پيامبرقرآن«خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى فرستند . اى كسانى كه ايمان آورده ايد! [شما نيز ]بر او درود فرستيد و درودى كامل گوييد» .

حديثمعانى الأخبار_ به نقل از ابو حمزه _: از امام صادق عليه السلام در باره اين فرموده خداوند عز و جل پرسيدم كه: «خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى فرستند . اى كسانى كه ايمان آورده ايد! [شما نيز] بر او درود فرستيد و درودى كامل گوييد» . فرمود: «درود ، از جانب خدا رحمت است و از جانب فرشتگان ، تزكيه (1) و از جانب مردم ، دعا». و فرمود: «درودى كامل گوييد» ، يعنى به آنچه مى گويد ، گردن نهيد.

ثواب الأعمال_ به نقل از ابن مغيره _: ابوالحسن عليه السلام ، (2) در پاسخ به پرسش از معناى درود خدا و درود فرشتگانش و درود مؤمنان _ : درود خدا ، رحمت از جانب خداست . درود فرشتگانش ، تزكيه آنها نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله است و درود مؤمنان ، دعاى آنها براى اوست.

.


1- .تزكيه: تأييد و تصديق كردن كسى ؛ گواهى دادن به حقّانيت و اعتبار كسى ؛ امين و درست كردار خواندن كسى.
2- .منظور از ابوالحسن عليه السلام در اين جا امام كاظم يا امام رضا عليهماالسلام است .

ص: 330

الإمام الصادق عليه السلام_ في قَولِ اللّهِ تَعالى : «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ يَ_أَيُّهَاالَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ وَ سَلِّمُواْ تَسْلِيمًا» _: أثنوا عَلَيهِ وسَلِّموا لَهُ . (1)

جمال الاُسبوع عن عبد الرحمن بن كثير :سَأَلتُهُ (2) عَن قَولِ اللّهِ تَبارَكَ وتَعالى : «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ يَ_أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ وَ سَلِّمُواْ تَسْلِيمًا» ، فَقالَ : صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِ تَزكِيَتُهُ لَهُ فِي السَّماءِ . قُلتُ : ما مَعنى تَزكِيَةِ اللّهِ إيّاهُ ؟ قال : زَكّاهُ بِأَن بَرَّأَهُ مِن كُلِّ نَقصٍ وآفَةٍ يَلزَمُ مَخلوقا . قُلتُ : فَصَلاةُ المُؤمِنينَ؟ قالَ : يُبَرِّؤونَهُ ويُعَرِّفونَهُ بِأَنَّ اللّهَ قَد بَرَّأَهُ مِن كُلِّ نَقصٍ هُوَ فِي المَخلوقينَ ، مِنَ الآفاتِ الَّتي تُصيبُهُم في بُنيَةِ خَلقِهِم ، فَمَن عَرَّفَهُ ووَصَفَهُ بِغَيرِ ذلِكَ فَما صَلّى عَلَيهِ . قُلتُ : فَكَيفَ نَقولُ نَحنُ إذا صَلَّينا عَلَيهِم؟ قالَ : تَقولونَ : اللّهُمَّ إنّا نُصَلّي عَلى مُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ كَما أمَرتَنا بِهِ ، وكَما صَلَّيتَ أنتَ عَلَيه ، فَكَذلِكَ صَلاتُنا عَلَيهِ . (3)

الإمام الصادق عليه السلام :مَن صَلّى عَلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله ، فَمَعناهُ : إنّي أنَا عَلَى الميثاقِ وَالوَفاءِ الَّذي قَبِلتُ حينَ قَولِهِ : «أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى» (4) . (5)

.


1- .المحاسن : ج 2 ص 53 ح 1156 .
2- .هكذا جاءت مضمرة .
3- .جمال الاُسبوع : ص 155 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 71 ح 66 .
4- .آل عمران : 172 .
5- .معاني الأخبار : ص 115 ح 1 عن يزيد بن الحسن عن الإمام الكاظم عليه السلام ، فلاح السائل : ص 226 ح 126 ، مختصر بصائر الدرجات : ص 159 كلاهما عن زيد بن الحسن عن الإمام الكاظم عنه عليهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 94 ص 54 ح 25 .

ص: 331

امام صادق عليه السلام_ در باره سخن خداى متعال كه: «خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى فرستند . اى كسانى كه ايمان آورده ايد! [شما نيز] بر او درود فرستيد و درودى كامل گوييد» _: [يعنى] او را بستاييد و در برابرش تسليم باشيد.

جمال الاُسبوع_ به نقل از عبد الرحمان بن كثير _: از امام عليه السلام (1) در باره اين سخن خداوند _ تبارك و تعالى _ پرسيدم: «خدا و فرشتگانش بر پيامبر ، درود مى فرستند . اى كسانى كه ايمان آورده ايد! بر او درود فرستيد و درودى كامل گوييد» . فرمود : درود فرستادن خدا بر او ، تزكيه او در آسمان است». گفتم : تزكيه خدا از او ، به چه معناست؟ فرمود: «تأييد مى كند كه او را از هر كاستى و آسيبى كه لازمه مخلوق است ، مبرّا داشته است» . گفتم : درود فرستادن مؤمنان ، چه؟ فرمود: «او را تبرئه كرده ، چنين معرّفى مى كنند كه خداوند ، وى را از هر نقصى كه خاصّ [ديگر] مخلوقات [انسانى ]است، يعنى از آفت هايى [و امراضى] كه به ساختمان بدنشان مى رسد ، مبرّا كرده است . پس هر كه او را به غير از اين ، وصف و معرّفى كند ، بر او درود نفرستاده است» . گفتم : پس هرگاه بر ايشان درود مى فرستيم، چگونه بگوييم؟ فرمود: «مى گوييد: بار خدايا! ما بر پيامبرت محمّد و بر خاندان محمّد ، درود مى فرستيم، همان گونه كه تو ما را بدان ، فرمان داده اى، و همان سان كه تو خود ، بر او درود فرستاده اى . چنين است درود فرستادن ما بر او» .

امام صادق عليه السلام :هر كه بر پيامبر صلى الله عليه و آله درود فرستد ، معنايش اين است كه: من ، بر آن پيمان و وفايى كه پذيرفتم، هستم ؛ آن گاه كه [خداوند] فرمود: «آيا من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: چرا ...» .

.


1- .منظور در اينجا امام صادق عليه السلام است .

ص: 332

الفَصلُ الثّاني : فضل الصّلاة على النّبيّ وآله والحثّ عليها2 / 1قيمَةُ الصَّلاةِ عَلَى النَّبيِّ وآلِهِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن سَرَّهُ أن يَلقَى اللّهَ غَدا راضِيا فَليُكثِرِ الصَّلاةَ عَلَيَّ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :أولَى النّاسِ بي في يَومِ القِيامَةِ أكثَرُهُم عَلَيَّ صَلاةً . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :صَلاتُكُم عَلَيَّ مُجَوِّزَةٌ لِدُعائِكُم ، ومَرضاةٌ لِرَبِّكُم ، وزَكاةٌ لِأَبدانِكُم . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :ما مِن دُعاءٍ إلّا بَينَهُ وبَينَ السَّماءِ حِجابٌ حَتّى يُصَلِّيَ عَلَى النَّبِيِّ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ ، فَإِذا فَعَلَ ذلِكَ خُرِقَ ذلِكَ الحِجابُ ودَخَلَ الدُّعاءُ ، فَإِذا لَم يَفعَل ذلِكَ رَجَعَ الدُّعاءُ . (4)

.


1- .كنزالعمّال : ج 1 ص 504 ح 2229 نقلاً عن الديلمي عن عائشة .
2- .سنن الترمذي : ج 2 ص 354 ح 484 ، التاريخ الكبير : ج 5 ص 177 الرقم 559 كلاهما عن عبد اللّه بن مسعود ؛ مكارم الأخلاق : ج 2 ص 88 ح 2240 ، جامع الأخبار : ص 153 ح 346 عن عبد اللّه بن مسعود .
3- .الجعفريّات : ص 215 عن الإمام الكاظم عن آبائه عليهم السلام ، جمال الاُسبوع : ص 159 عن السكوني عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ، جامع الأخبار : ص 156 ح 366 وفيهما «لأعمالكم» بدل «لأبدانكم» ، بحار الأنوار : ج 94 ص 64 ح 52 وص 68 ح 56 ؛ فردوس الأخبار : ج 2 ص 546 ح 3554 .
4- .بشارة المصطفى : ص 236 عن الحرث عن الإمام عليّ عليه السلام ، جامع الأخبار : ص 156 ح 367 نحوه ، بحار الأنوار : ج 27 ص 258 ح 7 ؛ الفردوس : ج 4 ص 47 ح 6148 عن الإمام عليّ عليه السلام وليس فيه «وعلى آل محمّد» ، كنزالعمّال : ج 2 ص 88 ح 3270 .

ص: 333

فصل دوم: فضيلت صلوات فرستادن بر پيامبر صلى الله عليه و آله و خاندان او و تشويق به آن

2 / 1 ارزش درود فرستادن بر پيامبر و خاندان او عليهم السلام

فصل دوم: فضيلت صلوات فرستادن بر پيامبر و خاندان او و تشويق به آن2 / 1ارزش درود فرستادن بر پيامبر و خاندان اوپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس دوست دارد كه فردا[ى قيامت] ، خداى را در حالى ديدار كند كه از او خشنود است، بر من بسيار درود بفرستد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :نزديك ترينِ مردم به من در روز رستاخيز ، كسى است كه بيشتر بر من درود فرستد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :درود فرستادن شما بر من ، مجوّز [پذيرفته شدن] دعاى شما و مايه خشنودى پروردگارتان و زكات بدن هاى شماست.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ دعايى نيست ، مگر اين كه ميان آن و آسمان (درگاه خداوند) ، پرده اى است ، تا آن گاه كه بر پيامبر و بر خاندان پيامبر ، درود فرستاده شود . چون اين كار صورت گيرد ، آن پرده مى شكافد و دعا [به درگاه خداوندْ ]داخل مى شود، و اگر اين كار نشود ، دعا برمى گردد.

.

ص: 334

المصنّف لعبد الرزاق عن يعقوب بن زيد التيمي :قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : أتاني آتٍ مِن رَبّي فَقالَ : لا يُصَلّي عَلَيكَ عَبدٌ صَلاةً إلّا صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ عَشرا . فَقالَ رَجلٌ : يا رَسولَ اللّهِ ، ألا أجعَلُ نِصفَ دُعائي لَكَ؟ قالَ : إن شِئتَ . قالَ : ألا أجعَلُ كُلَّ دُعائي لَكَ؟ قالَ : إذا يَكفِيَكَ اللّهُ هَمَّ الدُّنيا وَالآخِرَةِ . (1)

الكافي عن أبي بصير :سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام : ما مَعنى : أجعَلُ صَلَواتي كُلَّها لَكَ؟ فَقالَ : يُقَدِّمُهُ بَينَ يَدَي كُلِّ حاجَةٍ ، فَلا يَسأَلُ اللّهَ عز و جل شَيئا حَتّى يَبدَأَ بِالنَّبيِّ صلى الله عليه و آله فَيُصَلِّيَ عَلَيهِ ثُمَّ يَسأَلَ اللّهَ حَوائِجَهُ . (2)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :لَقِيَني جَبرائيلُ عليه السلام فَبَشَّرَني ، قالَ : إنَّ اللّهَ عز و جليَقولُ : مَن صَلّى عَلَيكَ صَلَّيتُ عَلَيهِ ، ومَن سَلَّمَ عَلَيكَ سَلَّمتُ عَلَيهِ ، فَسَجَدتُ لِذلِكَ . (3)

الإمام عليّ عليه السلام :مَن صَلّى عَلى مُحَمَّدٍ النَّبيِّ صلى الله عليه و آله سَمِعَهُ النَّبيُّ ورُفِعَت دَعوَتُهُ . (4)

عنه عليه السلام :صَلّوا عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل يَقبَلُ دُعاءَكُم عِندَ ذِكرِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ودُعائِكُم لَهُ وحِفظِكُم إيّاهُ صلى الله عليه و آله . (5)

.


1- .المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 215 ح 3114 ، فضل الصلاة على النبيّ صلى الله عليه و آله : ص 28 ح 13 ، تفسير ابن كثير : ج 6 ص 456 كلاهما نحوه .
2- .الكافي : ج 2 ص 492 ح 4 ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 18 ح 2038 عن أبي بصير وابن الحكم ، بحار الأنوار : ج 93 ص 316 ح 21 .
3- .جامع الأخبار : ص 157 ح 371 ، تيسير المطالب : ص 353 عن عبد الرحمن بن عوف ، بحار الأنوار : ج 94 ص 65 ح 52 .
4- .الخصال : ص 630 ح 10 عن أبي بصير ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، عدّة الداعي : ص 152 نحوه ، بحار الأنوار : ج 94 ص 50 ح 14 .
5- .الخصال : ص 613 ح 10 عن أبي بصير ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، تحف العقول : ص 103 وفيه «ورعايتكم له» بدل «ودعائكم له ...» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 309 ح 7 وج 94 ص 50 ح 14 .

ص: 335

المصنَّف ، عبد الرزّاق_ به نقل از يعقوب بن زيد تَيمى _: پيامبر خدا فرمود: «يكى از جانب پروردگارم نزد من آمد و گفت: هر بنده اى بر تو درود فرستد ، خداوند ، ده بار بر او درود مى فرستد » . مردى گفت : اى پيامبر خدا! آيا نصف دعايم را به شما اختصاص ندهم؟ فرمود: «هر طور مايلى» . گفت : آيا همه دعايم را به شما اختصاص ندهم؟ فرمود: «در اين صورت، خداوند ، تو را از دغدغه دنيا و آخرت ، خلاص مى كند» .

الكافى_ به نقل از ابو بصير _: از امام صادق عليه السلام پرسيدم: معناى جمله «همه درودهايم را به شما اختصاص مى دهم» چيست؟ فرمود: «يعنى او را پيشاپيش هر حاجت خود قرار دهد ، و هر چه از خداوند عز و جل درخواست مى كند ، نخست از پيامبر صلى الله عليه و آله آغاز كند و بر او درود بفرستد و سپس حاجت هاى خود را از خدا بخواهد» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :جبرئيل عليه السلام به ديدار من آمد و مرا مژده داد و گفت: خداى عز و جلمى فرمايد: «هر كه بر تو درود بفرستد ، من بر او درود مى فرستم، و هر كه بر تو سلام فرستد ، من بر او سلام مى فرستم» و من به شكرانه آن ، سجده كردم.

امام على عليه السلام :هر كس بر پيامبر ، محمّد صلى الله عليه و آله ، درود فرستد، پيامبر صلى الله عليه و آله آن را مى شنود و دعايش [به درگاه خداوند] بالا برده مى شود.

امام على عليه السلام :بر محمّد و خاندان محمّد ، درود بفرستيد؛ چرا كه در هنگام بردن نام محمّد صلى الله عليه و آله و دعا كردن شما براى او و پاسداشتتان از او، خداوند عز و جلدعايتان را مى پذيرد.

.

ص: 336

عنه عليه السلام :إذا قَرَأتُم : «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ» فَصَلّوا عَلَيهِ ؛ فِي الصَّلاةِ كُنتُم أو في غَيرِها . (1)

عنه عليه السلام :بِالشَّهادَتَينِ تَدخُلونَ الجَنَّةَ ، وبِالصَّلاةِ تَنالونَ الرَّحمَةَ ، أكثِروا مِنَ الصَّلاةِ عَلى نَبِيِّكُم «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ يَ_أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ وَ سَلِّمُواْ تَسْلِيمًا» . (2)

عنه عليه السلام_ لِيَهودِيٍّ قالَ لَهُ : إنَّ آدَمَ عليه السلام أسجَدَ اللّهُ المَلائِكَةَ لَهُ ، فَهَل فَضلٌ لِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله بِمِثلِ ذلِكَ؟ _: قَد كانَ ذلِكَ ، ولَئِن أسجَدَ اللّهُ عز و جللِادَمَ مَلائِكَتَهُ ، فَإِنَّ ذلِكَ لِما أودَعَ اللّهُ عز و جلصُلبَهُ مِنَ الأَنوارِ وَالشَّرَفِ ، إذ كانَ هُوَ الوِعاءُ ، ولَم يَكُن سُجودُهُم عِبادَةً لَهُ ، وإنَّما كانَ سُجودُهُم طاعَةً لِأَمرِ اللّهِ وتَكرِمَةً وتَحِيَّةً ، مِثلَ السَّلامِ مِنَ الإِنسانِ عَلَى الإِنسانِ ، وَاعتِرافا لِادَمَ بِالفَضيلَةِ . ولَقَد أعطى مُحَمَّدا صلى الله عليه و آله أفضَلَ مِن ذلِكَ؛ وهُوَ أنَّ اللّهَ تَعالى صَلّى عَلَيهِ وأمَرَ مَلائِكَتَهُ أن يُصَلّوا عَلَيهِ ، وأمَرَ جَميعَ خَلقِهِ بِالصَّلاةِ عَلَيهِ إلى يَومِ القِيامَةِ ، فَقالَ جَلَّ ثَناؤُهُ : «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ يَ_أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ وَ سَلِّمُواْ تَسْلِيمًا» فَلا يُصَلّي عَلَيهِ في حَياتِهِ أحَدٌ وبَعدَ وَفاتِهِ إلّا صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ بِذلِكَ عَشرا ، وأعطاهُ مِنَ الحَسَناتِ عَشرا بِكُلِّ صَلاةٍ صَلّى عَلَيهِ ، ولا أحَدٌ يُصَلّي عَلَيهِ بَعدَ وَفاتِهِ إلّا وهُوَ يَعلَمُ بِذلِكَ ، ويَرُدُّ عَلَى المُصَلّي وَالمُسَلِّمِ مِثلَ ذلِكَ ، إنَّ اللّهَ تَعالى جَعَلَ دُعاءَ اُمَّتِهِ فيما يَسأَلونَ رَبَّهُم جَلَّ ثَناؤُهُ مَرفوعا مِن إجابَتِهِ ، حَتّى يُصَلّوا فيهِ عَلَيهِ صلى الله عليه و آله ، فَهذا أكبَرُ وأعظَمُ مِمّا أعطَى اللّهُ تَبارَكَ وتَعالى لِادَمَ عليه السلام . (3)

.


1- .الخصال : ص 629 ح 10 عن أبي بصير ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، تحف العقول : ص 119 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 19 ح 9 .
2- .التوحيد : ص 73 ح 27 ، الأمالي للصدوق : ص 399 ح 515 كلاهما عن جابر بن يزيد الجعفي عن الإمام الباقر عن آبائه عليهم السلام ، الكافي : ج 8 ص 19 ح 4 عن جابر بن يزيد عن الإمام الباقر عنه عليهماالسلام وفيه «بالشهادة» ، تحف العقول : ص 92 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 48 ح 3 .
3- .إرشاد القلوب : ص 408 عن الإمام الكاظم عن آبائه عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 94 ص 69 ح 59 وج 16 ص 343 ح 33 .

ص: 337

امام على عليه السلام :هر گاه «خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى فرستند» را خوانديد ، بر او درود فرستيد، در نماز بوديد يا غير نماز.

امام على عليه السلام :با شهادتين ، به بهشت مى رويد و با صلوات (/نماز) ، به رحمت [خداوند] نايل مى شويد . بر پيامبرتان بسيار درود بفرستيد . «خدا و فرشتگان او بر پيامبر ، درود مى فرستند . اى كسانى كه ايمان آورده ايد! [شما نيز ]بر او درود بفرستيد و سلامى كامل بگوييد» .

امام على عليه السلام_ به مردى يهودى كه به ايشان گفت: خداوند براى آدم عليه السلام فرشتگان را به سجده وا داشت. آيا براى محمّد صلى الله عليه و آله چنين امتيازى هست؟ _: چنين است. اگر خداوند عز و جل فرشتگانش را به سجده در برابر آدم وا داشت، به خاطر انوار و شرافتى بود كه خداوند عز و جل در پشت او نهاد؛ زيرا او ظرف بود . و سجده فرشتگان براى پرستش آدم نبود ؛ بلكه سجده شان، در واقع، اطاعت از فرمان خدا و [نوعى ]احترام و درود فرستادن، همانند سلام گويى انسان بر انسان بود و اعتراف به برترى آدم بود. خداوند ، برتر از اين را به محمّد صلى الله عليه و آله عطا فرمود و آن ، اين است كه خداى متعال، خود بر او درود فرستاد و به فرشتگانش فرمود كه بر او درود بفرستند و همه آفريدگانش را نيز دستور داد كه تا روز قيامت بر او درود بفرستند . او _ كه نقّاش بزرگ است _ فرمود: «خدا و فرشتگانش بر پيامبر ، درود مى فرستند . اى كسانى كه ايمان آورده ايد! [شما نيز ]بر او درود بفرستيد و سلامى كامل بگوييد» . پس، هر كه بر او ، چه در زمان حياتش و چه پس از وفاتش، درود فرستد ، خداوند ده بار بر او درود مى فرستد و براى هر درودى كه فرستاده است ، ده حسنه عطايش مى كند. و هر كه بعد از وفات ايشان بر او درود فرستد ، او درود وى را مى فهمد و جواب درود فرستنده و سلام گوينده را به همان سان مى دهد. خداى متعال ، دعاى امّت او را براى آنچه از پروردگارشان عز و جل مى خواهند ، از اجابتْ دور نگه مى دارد تا آن كه در آن دعا بر او درود بفرستند و اين ، بزرگ تر و مهم تر از آن چيزى است كه خداى _ تبارك و تعالى _ به آدم عليه السلام عطا فرمود.

.

ص: 338

جمال الاُسبوع عن أبي عبد اللّه البرقي يرفعه :قالَ رَجُلٌ لِأَبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام : جُعِلتُ فِداكَ ، أخبِرني عَن قَولِ اللّهِ تَبارَكَ وتَعالى وما وَصَفَ مِنَ المَلائِكَةِ : «يُسَبِّحُونَ الَّيْلَ وَ النَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ» (1) ثُمَّ قالَ : «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ يَ_أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ وَ سَلِّمُواْ تَسْلِيمًا» ، كَيفَ لا يَفتُرونَ وهُم يُصَلّون عَلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله ؟ فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام : إنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى لَمّا خَلَقَ مُحَمَّدا صلى الله عليه و آله أمَرَ المَلائِكَةَ فَقالَ : أنقِصوا مِن ذِكري بِمِقدارِ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ ، [ فَقَولُ الرَّجُلِ : صَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ] (2) فِي الصَّلاةِ مِثلُ قَولِهِ : سُبحانَ اللّهِ وَالحَمدُ للّهِِ ولا إلهَ إلَا اللّهُ وَاللّهُ أكبَرُ . (3)

الإمام الصادق عليه السلام :أفضَلُ الدُّعاءِ الصَّلاةُ عَلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله . (4)

عنه عليه السلام :مَن ذَكَرَ اللّهَ كُتِبَت لَهُ عَشرُ حَسَناتٍ ، ومَن ذَكَرَ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله كُتِبَت لَهُ عَشرُ حَسَناتٍ ؛ لِأَنَّ اللّهَ تَعالى قَرَنَ رَسولَهُ بِنَفسِهِ . (5)

الكافي عن عبد السلام بن نعيم :قُلتُ لِأَبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام : إنّي دَخَلتُ البَيتَ ولَم يَحضُرني شَيءٌ مِنَ الدُّعاءِ إلَا الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ . فَقالَ : أما إنَّهُ لَم يَخرُج أحَدٌ بِأَفضَلَ مِمّا خَرَجتَ بِهِ . (6)

.


1- .الأنبياء : 20 .
2- .مابين المعقوفين أثبتناه من بحار الأنوار .
3- .جمال الاُسبوع : ص 156 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 71 ح 66 .
4- .جامع الأحاديث للقمّي : ص 186 عن الإمام الرضا عليه السلام ، الفقه المنسوب للإمام الرضا عليه السلام : ص 345 عن العالم عليه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 296 ح 23 وص 322 ح 35 .
5- .علل الشرائع : ص 579 ح 7 عن عبد الحميد ، بحار الأنوار : ج 94 ص 54 ح 24 .
6- .الكافي : ج 2 ص 494 ح 17 ، ثواب الأعمال : ص 186 ح 2 ، عدّة الداعي : ص 150 عن عبد اللّه بن نعيم ، بحار الأنوار : ج 99 ص 369 ح 5 وج 94 ص 57 ح 34 .

ص: 339

جمال الاُسبوع_ به نقل از ابو عبد اللّه برقى، در حديثى كه سند آن را به امام صادق عليه السلام رسانده است _: مردى به امام صادق عليه السلام گفت : قربانت گردم! مرا از اين سخن خداى _ تبارك و تعالى _ و آنچه در باره فرشتگان فرموده است ، آگاه فرما كه : «شب و روز ، بى وقفه ، تسبيح مى گويند» و سپس [در جايى ديگر ]فرموده است: «خدا و فرشتگانش بر پيامبر ، درود مى فرستند . اى كسانى كه ايمان آورده ايد! [شما نيز] بر او درود بفرستيد و سلامى كامل بگوييد» . چگونه از تسبيح ، باز نمى ايستند ، در حالى كه بر پيامبر صلى الله عليه و آله درود مى فرستند؟ امام صادق عليه السلام فرمود: «خداى _ تبارك و تعالى _ چون محمّد صلى الله عليه و آله را آفريد ، به فرشتگان فرمود: به اندازه درود فرستادن بر محمّد ، از ذكر من بكاهيد . [بنا بر اين، اين گفته آدمى: درود خدا بر محمّد باد] در نماز ، همسنگ اين است كه بگويد : پاكا خدا و ستايش ، خداى را! معبودى جز خدا نيست . خدا بزرگ تر است».

امام صادق عليه السلام :برترين دعا، درود فرستادن بر پيامبر خداست.

امام صادق عليه السلام :هر كه ياد خدا كند ، ده نيكى برايش نوشته مى شود، و هر كه ياد پيامبر خدا كند ، [نيز ]ده نيكى برايش نوشته مى شود؛ چرا كه خداى متعال پيامبرش را در كنار خودش قرار داده است.

الكافى_ به نقل از عبد السلام بن نعيم _: به امام صادق عليه السلام گفتم : من به خانه (كعبه) در آمدم ؛ امّا هيچ دعايى جز درود فرستادن بر محمّد و خاندان محمّد ، به يادم نيامد. فرمود: «بدان كه هيچ كس با چيزى (و پاداشى) برتر از آنچه تو با آن بيرون آمدى ، بيرون نيامده است».

.

ص: 340

تهذيب الأحكام عن أبي بصير :قُلتُ لِأَبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام : اُصَلّي عَلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله وأنَا ساجِدٌ؟ فَقالَ : نَعَم ، هُوَ مِثلُ سُبحانَ اللّهِ ، وَاللّهُ أكبَرُ . (1)

الكافي عن عبد اللّه بن سليمان :سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام عَنِ الرَّجُلِ يَذكُرُ النَّبيَّ صلى الله عليه و آله وهُوَ فِي الصَّلاةِ المَكتوبَةِ إمّا راكِعا وإمّا ساجِدا ، فَيُصَلّي عَلَيهِ وهُوَ عَلى تِلكَ الحالِ؟ فَقالَ : نَعَم ، إنَّ الصَّلاةَ عَلى نَبِيِّ اللّهِ صلى الله عليه و آله كَهَيئَةِ التَّكبيرِ وَالتَّسبيحِ ، وهِيَ عَشرُ حَسَناتٍ ، يَبتَدِرُها ثَمانِيَةَ عَشَرَ مَلَكا أيُّهُم يُبَلِّغُها إيّاهُ . (2)

الإمام الكاظم عليه السلام :أفضَلُ الدُّعاءِ الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِم ، ثُمَّ الدُّعاءُ لِلإِخوانِ ، ثُمَّ الدُّعاءُ لِنَفسِكَ فيما أحبَبتَ . (3)

الكافي عن عبيد اللّه بن عبد اللّه :دَخَلتُ عَلى أبِي الحَسَنِ الرِّضا عليه السلام فَقالَ لي : ما مَعنى قَولِهِ : «وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى» (4) ؟ قُلتُ : كُلَّما ذَكَرَ اسمَ رَبِّهِ قامَ فَصَلّى . فَقالَ لي : لَقَد كَلَّفَ اللّهُ عز و جل هذا شَطَطا (5) ! فَقُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ فَكَيفَ هُوَ؟ فَقالَ : كُلَّما ذَكَرَ اسمَ رَبِّهِ صَلّى عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ . (6)

.


1- .تهذيب الأحكام : ج 2 ص 314 ح 1279 .
2- .الكافي : ج 3 ص 322 ح 5 ، تهذيب الأحكام : ج 2 ص 299 ح 1206 عن عبد اللّه بن سنان .
3- .مكارم الأخلاق : ج 2 ص 238 ح 2577 ، الفقه المنسوب للإمام الرضا عليه السلام : ص 345 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 322 ح 35 وص 296 ح 23 .
4- .الأعلى : 15 .
5- .كَلَّفتَني شَطَطا : أي أمرا شاقّا (مجمع البحرين : ج 2 ص 952 «شطط») .
6- .الكافي : ج 2 ص 494 ح 18 .

ص: 341

تهذيب الأحكام_ به نقل از ابو بصير _: به امام صادق عليه السلام گفتم : در حال سجده، بر پيامبر صلى الله عليه و آله درود بفرستم؟ فرمود: «آرى . آن ، همانند سبحان اللّه و اللّه أكبر است» .

الكافى_ به نقل از عبد اللّه بن سليمان _: از امام صادق عليه السلام پرسيدم: انسان در حال گزاردن نماز واجب، در ركوع يا سجود، نام پيامبر صلى الله عليه و آله را مى برد . آيا در آن حال ، بر او درود بفرستد؟ فرمود: «آرى . درود فرستادن بر پيامبر خدا ، همانند گفتن اللّه أكبر و سبحان اللّه است و ده ثواب دارد و هجده فرشته به سوى آن ثواب ها مى شتابند تا هر يك زودتر از ديگرى آنها را به او برسانند» .

امام كاظم عليه السلام :بهترين دعا، درود فرستادن بر محمّد و خاندان محمّد است _ كه درود خدا بر ايشان باد _ . سپس دعا كردن براى برادران و آن گاه دعا كردن براى خودت در باره آنچه دوست دارى.

الكافى_ به نقل از عبيد اللّه بن عبداللّه _: بر امام رضا عليه السلام در آمدم . به من فرمود: «معناى اين سخن خداوند: «و نام پروردگارش را برد و نماز گزارد» چيست؟». گفتم : يعنى هر زمان كه نام پروردگارش را بُرد ، برخيزد و نماز بگزارد. به من فرمود: «پس خداوند ، تكليف فراتر از توان كرده است!». گفتم : قربانت گردم! پس معنايش چيست؟ فرمود: «يعنى هرگاه نام پروردگارش را برد ، بر محمّد و خاندان او درود رستد».

.

ص: 342

الإمام الرضا عليه السلام :الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ تَعدِلُ عِندَ اللّهِ عز و جلالتَّسبيحَ وَالتَّهليلَ وَالتَّكبيرَ. (1)

الإمام الهادي عليه السلام :إنَّمَا اتَّخَذَ اللّهُ عز و جل إبراهيمَ خَليلاً لِكَثرَةِ صَلاتِهِ عَلى مُحَمَّدٍ وأهلِ بَيتِهِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِم . (2)

راجع : ص 372 (بركات الصلاة على رسول اللّه وأهل بيته) .

2 / 2قيمَةُ الصَّلاةِ عَلَيهِ وعَلى آلِهِ يَومَ الجُمُعَةِ ولَيلَتَهارسول اللّه صلى الله عليه و آله :أكثِروا عَلَيَّ الصَّلاةَ يَومَ الجُمُعَةِ . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :أكثِرُوا الصَّلاةَ عَلَيَّ يَومَ الجُمُعَةِ ولَيلَةَ الجُمُعَةِ ؛ فَمَن صَلّى عَلَيَّ صَلاةً صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ عَشرا . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :أكثِروا مِنَ الصَّلاةِ عَلَيَّ في يَومِ الجُمُعَةِ ولَيلَةِ الجُمُعَةِ ؛ فَمَن فَعَلَ ذلِكَ كُنتُ لَهُ شَهيدا وشافِعا يَومَ القِيامَةِ . (5)

عنه صلى الله عليه و آله :أكثِروا عَلَيَّ مِنَ الصَّلاةِ في كُلِّ يَومِ جُمُعَةٍ ؛ فَإنَّ صَلاةَ اُمَّتي تُعرَضُ عَلَيَّ في كُلِّ يَومِ جُمُعَةٍ ، فَمَن كانَ أكثَرَهُم عَلَيَّ صَلاةً كانَ أقرَبَهُم مِنّي مَنزِلَةً . (6)

.


1- .عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 1 ص 294 ح 52 ، الأمالي للصدوق : ص 132 ح 124 كلاهما عن الحسن بن عليّ بن فضّال ، روضة الواعظين : ص 353 ، جامع الأخبار : ص 155 ح 359 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 47 ح 2 .
2- .علل الشرائع : ص 34 ح 3 عن عبد العظيم بن عبد اللّه الحسني ، بحار الأنوار : ج 12 ص 4 ح 9 .
3- .عمل اليوم والليلة لابن السني : ص 135 ح 379 ، مسند الشاميّين : ج 4 ص 18 ح 26 كلاهما عن أنس ، فضل الصلاة على النبيّ صلى الله عليه و آله للجهضمي : ص 40 عن الحسن ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج 3 ص 205 ح 5338 وفيه «عن أبي عمران الجوني قال : بلغني أنّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله كان يقول ...» .
4- .السنن الكبرى : ج 3 ص 353 ح 5994 ، فضائل الأوقات للبيهقي : ص 136 ح 321 كلاهما عن أنس ، كنزالعمّال : ج 1 ص 494 ح 2179 .
5- .كنزالعمّال : ج 1 ص 489 ح 2142 ، الجامع الصغير : ج 1 ص 209 ح 1405 كلاهما نقلاً عن البيهقي في شُعب الإيمان عن أنس .
6- .السنن الكبرى : ج 3 ص 353 ح 5995 عن أبي اُمامة ، كنزالعمّال : ج 1 ص 488 ح 2141 ؛ بحار الأنوار : ج 89 ص 358 نقلاً عن الرسالة للشهيد الثاني .

ص: 343

2 / 2 ارزش درود فرستادن بر پيامبر و خاندان او عليهم السلام در روز و شب جمعه

امام رضا عليه السلام :درود فرستادن بر محمّد و خاندان محمّد، در نزد خداوند ، همسنگ گفتنِ «سبحان اللّه » و گفتن «لا إله إلّا اللّه » و گفتن «اللّه أكبر» است.

امام هادى عليه السلام :خداوند عز و جل به اين دليل ، ابراهيم عليه السلام را خليل خود كرد كه بر محمّد و خاندان او _ كه درودهاى خدا بر ايشان باد _ زياد درود مى فرستاد.

ر . ك : ص 373 (بركت هاى صلوات فرستادن بر پيامبر خدا و اهل بيت او).

2 / 2ارزش درود فرستادن بر پيامبر و خاندان او در روز و شب جمعهپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در روز جمعه ، فراوان بر من درود بفرستيد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در روز و شب جمعه ، فراوان بر من درود بفرستيد؛ زيرا هر كس بر من يك درود بفرستد ، خداوند ، ده درود بر او مى فرستد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در روز و شب جمعه ، فراوان بر من درود بفرستيد، كه هر كس چنين كند ، در روز قيامت ، گواه و شفيع او مى شوم.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در روزهاى جمعه ، فراوان بر من درود بفرستيد؛ زيرا درودهاى امّتم ، در هر روز جمعه به من ارائه مى شود . پس هر كس بيشتر بر من درود فرستد ، مقامش به من نزديك تر است.

.

ص: 344

عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ مِن أفضَلِ أيّامِكُم يَومَ الجُمُعَةِ ؛ فَأَكثِروا عَلَيَّ مِنَ الصَّلاةِ فيهِ ، فَإِنَّ صَلاتَكُم مَعروضَةٌ عَلَيَّ . (1)

الإمام عليّ عليه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : أكثِروا مِنَ الصَّلاةِ عَليَّ يَومَ الجُمُعَةِ ؛ فَإِنَّهُ يَومٌ تُضاعَفُ فيهِ الأَعمالُ ، وَاسأَ لُوا اللّهَ تَعالى لِيَ الدَّرَجَةَ الوَسيلَةَ (2) مِنَ الجَنَّةِ . قيلَ : يا رَسولَ اللّهِ ، ومَا الدَّرَجَةُ الوَسيلَةُ مِنَ الجَنَّةِ؟ قالَ صلى الله عليه و آله : هِيَ أعلى دَرَجَةٍ فِي الجَنَّةِ لايَنالُها إلّا نَبِيٌّ ، وأرجو أن أكونَ أنَا هُوَ . (3)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ يَومَ الجُمُعَةِ إيمانا وَاحتِسابا ، اِستَأنَفَ العَمَلَ . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ يَومَ الجُمُعَةِ مِئَةَ مَرَّةٍ ، جاءَ يَومَ القِيامَةِ ومَعَهُ نورٌ لَو قُسِّمَ ذلِكَ النُّورُ بَينَ الخَلقِ كُلِّهِم لَوَسِعَهُم . (5)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ يَومَ الجُمُعَةِ مِئَةَ مَرَّةٍ ، قَضَى اللّهُ لَهُ سِتّينَ حاجَةً ؛ ثَلاثونَ مِنها لِلدُّنيا ، وثَلاثونَ لِلآخِرَةِ . (6)

.


1- .سنن أبي داوود : ج 2 ص 88 ح 1531 وج 1 ص 275 ح 1047 ، سنن ابن ماجة : ج 1 ص 524 ح 1636 ، سنن النسائي : ج 3 ص 91 ، صحيح ابن حبّان : ج 3 ص 191 ح 910 ، السنن الكبرى : ج 3 ص 353 ح 5993 كلّها عن أوس بن أوس .
2- .في جامع الأخبار : «الدرجة والوسيلة» .
3- .مسند زيد : ص 156 ، جامع الأخبار : ص 157 ح 370 وراجع دعائم الإسلام : ج 1 ص 179 وبحار الأنوار : ج 94 ص 65 ح 52 .
4- .المحاسن : ج 1 ص 132 ح 161 عن السكوني عن الإمام الصادق عن أبيه عليهماالسلام .
5- .حلية الأولياء : ج 8 ص 47 عن محمّد بن عجلان عن الإمام زين العابدين عن أبيه عن الإمام عليّ عليهم السلام ، كنزالعمّال : ج 1 ص 507 ح 2240 .
6- .ثواب الأعمال : ص 187 ح 1 عن محمّد بن الفضيل عن الإمام الرضا عليه السلام ، المصباح للكفعمي : ص 421 بهامشه ، بحار الأنوار : ج 89 ص 351 ح 28 .

ص: 345

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :يكى از بافضيلت ترين روزهاى شما روز جمعه است . پس در اين روز ، فراوان بر من درود بفرستيد؛ زيرا درود شما به من عرضه مى شود.

امام على عليه السلام :پيامبر خدا فرمود: «در روز جمعه، فراوان بر من درود بفرستيد؛ زيرا جمعه روزى است كه در آن ، اعمال ، دو چندان محاسبه مى شوند. از خداوند بزرگ براى من درجه وسيله را در بهشت ، مسئلت كنيد» . گفته شد: اى پيامبر خدا! درجه «وسيله» در بهشت چيست؟ فرمود: «آن ، بالاترين درجه بهشت است و جز پيامبر ، كسى به آن مقام نمى رسد و اميدوارم كه من ، آن پيامبر باشم» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در روز جمعه ، از روى ايمان و براى رضاى خدا، بر من درود فرستد، كار را از نو آغاز كرده است. (1)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در روز جمعه ، صد مرتبه بر من درود فرستد، روز قيامت با چنان نورى بيايد كه اگر آن نور در ميان همه خلايق تقسيم شود ، همگان را جوابگو خواهد بود.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در روز جمعه صد بار بر من درود فرستد ، خداوند ، شصت حاجت او را برمى آورد : سى حاجت دنيوى و سى حاجت اُخروى.

.


1- .كنايه از اين كه تمام گناهانش آمرزيده شده است.

ص: 346

عنه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ يَومَ الجُمُعَةِ ، كانَت شَفاعَةً لَهُ عِندي يَومَ القِيامَةِ . (1)

الإمام الصادق عليه السلام :إنَّ مِنَ السُّنَّةِ أن تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى أهلِ بَيتِهِ في كُلِّ يَومِ جُمُعَةٍ ألفَ مَرَّةٍ ، وفي سائِرِ الأَيّامِ مِئَةَ مَرَّةٍ . (2)

عنه عليه السلام_ لِعُمَرَ بنِ يَزيدٍ _: يا عُمَرُ ، إنَّهُ إذا كانَ لَيلَةُ الجُمُعَةِ نَزَلَ مِنَ السَّماءِ مَلائِكَةٌ بِعَدَدِ الذَّرِّ ، في أيديهِم أقلامُ الذَّهَبِ وقَراطيسُ الفِضَّةِ ، لا يَكتُبونَ (3) إلى لَيلَةِ السَّبتِ إلَا الصَّلاةَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وعَلَيهِم ، فَأَكثِر مِنها . (4)

2 / 3قيمَةُ الصَّلاةِ عَلَيهِ وعَلى آلِهِ عِندَ الدُّعاءِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :لا تَجعَلوني كَقَدَحِ الرّاكِبِ 5 ؛ فَإِنَّ الرّاكِبَ يَملَأُ قَدَحَهُ فَيَشرَبُهُ إذا شاءَ . اِجعَلوني في أَوَّلِ الدُّعاءِ وفي آخِرِهِ وفي وَسَطِهِ . (5)

.


1- .كنزالعمّال : ج 1 ص 506 ح 2239 نقلاً عن الديلمي عن عائشة .
2- .الكافي : ج 3 ص 416 ح 13 ، تهذيب الأحكام : ج 3 ص 4 ح 9 ، جمال الاُسبوع : ص 124 كلّها عن عمربن يزيد ، جامع الأحاديث للقمّي : ص 158 نحوه ، بحار الأنوار : ج 89 ص 315 ح 24 .
3- .في الكافي : «لا تكتبون» ، والتصويب من بحار الأنوار والمصادر الاُخرى .
4- .الكافي : ج 3 ص 416 ح 13 ، تهذيب الأحكام : ج 3 ص 4 ح 9 ، جمال الاُسبوع : ص 123 كلّها عن عمر بن يزيد ، بحار الأنوار : ج 89 ص 314 ح 24 وراجع كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 424 ح 1251 والخصال : ص 393 ح 95 .
5- .الكافي : ج 2 ص 492 ح 5 عن ابن القدّاح ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 19 ح 2039 كلاهما عن الإمام الصادق عليه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 316 ح 21 ؛ المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 216 ح 3117 ، شُعب الإيمان : ج 2 ص 216 ح 1578 كلاهما عن جابر نحوه ، كنزالعمّال : ج 1 ص 509 ح 2253 .

ص: 347

2 / 3 ارزش صلوات فرستادن بر پيامبر و خاندان او عليهم السلام در هنگام دعا

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در روز جمعه ، بر من درود بفرستد، در روز قيامت ، آن درود ، شفيع او در نزد من خواهد بود (/به واسطه آن ، شفاعتش خواهم كرد) .

امام صادق عليه السلام :از سنّت است كه در هر روز جمعه ، هزار مرتبه و در ديگر روزها ، صد مرتبه بر محمّد و اهل بيت او درود بفرستى.

امام صادق عليه السلام_ به عمر بن يزيد _: اى عمر! چون شب جمعه مى شود ، به شمار مورچگان از آسمان ، فرشته فرود مى آيد و در دستانشان خامه هاى زرّين و كاغذهاى سيمين است و تا شب شنبه ، جز درود بر محمّد و خاندان محمّد _ كه درود خدا به او و بر ايشان باد _ ، چيزى را نمى نويسند . پس فراوان درود بفرست .

2 / 3ارزش صلوات فرستادن بر پيامبر و خاندان او در هنگام دعاپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :مرا به سانِ پياله سواره قرار ندهيد (1) كه هرگاه مى خواهد [و تشنه مى شود] ، پياله اش را پُر مى كند و مى نوشد؛ [بلكه] مرا در آغاز دعا و در پايان و در ميان آن ، جاى دهيد.

.


1- .يعنى براى ياد كردن من ، اهمّيت قائل شويد ، نه اين كه هر گاه دلتان خواست ، به گمان اين كه ياد من اهمّيتى ندارد، از من ياد كنيد .

ص: 348

عنه صلى الله عليه و آله :الدُّعاءُ مَحجوبٌ عَنِ اللّهِ حَتّى يُصَلّى عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ . (1)

الإمام الصادق عليه السلام :كُلُّ دُعاءٍ يُدعَى اللّهُ عز و جل بِهِ مَحجوبٌ عَنِ السَّماءِ ، حَتّى يُصَلّى عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ . (2)

عنه عليه السلام :مَن كانَت لَهُ إلَى اللّهِ عز و جل حاجَةٌ فَليَبدَأ بِالصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، ثُمَّ يَسأَلُ حاجَتَهُ ، ثُمَّ يَختِمُ بِالصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل أكرَمُ مِن أن يَقبَلَ الطَّرَفَينِ ويَدَعَ الوَسَطَ ، إذا كانَتِ الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ لا تُحجَبُ عَنهُ . (3)

عيون أخبار الرضا عليه السلام عن رجاء بن أبي الضحّاك :كانَ [ الرِّضا] عليه السلام يَبدَأُ في دُعائِهِ بِالصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، ويُكثِرُ مِن ذلِكَ فِي الصَّلاةِ وغَيرِها . (4)

راجع : ص 332 (قيمة الصلاة على النبيّ وآله) .

2 / 4قيمَةُ الصَّلاةِ عَلَيهِ وعَلى آلِهِ فِي الكِتابَةِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ في كِتابِهِ ، لَم تَزَلِ المَلائِكَةُ تُصَلّي عَلَيهِ مادامَ اسمي في ذلِكَ الكِتابِ . (5)

.


1- .شُعب الإيمان : ج 2 ص 216 ح 1576 عن الحارث ، كنزالعمّال : ج 2 ص 78 ح 3215 نقلاً عن أبي الشيخ وكلاهما عن الإمام عليّ عليه السلام ؛ عوالي اللآلي : ج 2 ص 223 ح 31 وفيه «كلّ دعاء» بدل «الدعاء» .
2- .الكافي : ج 2 ص 493 ح 10 عن صفوان الجمّال ، ثواب الأعمال : ص 186 ح 3 ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 88 ح 2238 كلاهما عن الحارث الأعور عن الإمام عليّ عليه السلام وليس فيهما «يدعى اللّه عز و جل به» ، بحار الأنوار : ج 27 ص 260 ح 15 ؛ المعجم الأوسط : ج 1 ص 220 ح 721 ، شُعب الإيمان : ج 2 ص 216 ح 1575 كلاهما عن الحارث وعاصم بن ضمرة عن الإمام عليّ عليه السلام وليس فيهما «يدعى اللّه عز و جل به» ، كنزالعمّال : ج 2 ص 269 ح 3988 .
3- .الكافي : ج 2 ص 494 ح 16 عن ابن جمهور عن أبيه عن رجاله ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 19 ح 2040 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 316 ح 21 .
4- .عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 2 ص 182 ح 5 ، بحار الأنوار : ج 49 ص 94 ح 7 .
5- .تاريخ دمشق : ج 6 ص 80 ح 1422 عن أبي هريرة ، تفسير القرطبي : ج 14 ص 235 ؛ جامع الأخبار : ص 157 ح 373 عن أبي هريرة .

ص: 349

2 / 4 ارزش صلوات فرستادن بر پيامبر و خاندان او عليهم السلام در نوشتار

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :دعا به درگاه خدا نمى رسد ، تا آن گاه كه بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستاده شود.

امام صادق عليه السلام :هر دعايى به درگاه خداى عز و جل از رفتن به آسمان ، ممنوع است تا آن گاه كه بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستاده شود.

امام صادق عليه السلام :هر كس به خداوند عز و جل حاجتى داشت ، نخست بر محمّد و خاندان او درود فرستد، سپس حاجت خود را بخواهد و در پايان ، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستد؛ زيرا خداى عز و جل كريم تر از آن است كه دو سوى [دعا ]را بپذيرد و ميان [آن] را وا نهد ؛ چرا كه درود فرستادن بر محمّد و خاندان محمّد ، از درگاه خداوند ، منع نمى شود.

عيون أخبار الرضا عليه السلام_ به نقل از رجاء بن ابى ضحّاك _: امام رضا عليه السلام دعايش را با درود فرستادن بر محمّد و خاندان او آغاز مى كرد و در نماز و غير نماز ، فراوان درود مى فرستاد.

ر . ك : ص 333 (ارزش درود فرستادن بر پيامبر و خاندان او) .

2 / 4ارزش صلوات فرستادن بر پيامبر و خاندان او در نوشتارپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در نوشته اش بر من درود فرستد، تا زمانى كه نام من در آن نوشته باشد ، فرشتگان بر او درود مى فرستند.

.

ص: 350

عنه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ في كِتابٍ ، لَم تَزَلِ المَلائِكَةُ تَستَغفِرُ لَهُ مادامَ اسمي في ذلِكَ الكِتابِ . (1)

2 / 5بُلوغُ صَلاةِ المُؤمِنينَ إلَى النَّبيِّرسول اللّه صلى الله عليه و آله :صَلّوا عَلَيَّ وسَلِّموا ؛ فَإِنَّ صَلاتَكُم وسَلامَكُم يَبلُغُني أينَما كُنتُم . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :حَيثُما كُنتُم فَصَلّوا عَلَيَّ ؛ فَإِنَّ صَلاتَكُم تَبلُغُني . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ عِندَ قَبري سَمِعتُهُ ، ومَن صَلّى عَلَيَّ نائِيا اُبلِغتُهُ . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ للّهِِ مَلائِكَةً سَيّاحينَ فِي الأَرضِ ، يُبَلِّغوني مِن اُمَّتِي السَّلامَ . (5)

.


1- .المعجم الأوسط : ج 2 ص 232 ح 1835 عن أبي هريرة ، ربيع الأبرار : ج 2 ص 248 ، كنزالعمّال : ج 1 ص 507 ح 2243 ؛ منية المريد : ص 347 .
2- .مسند أبي يعلى : ج 6 ص 171 ح 6728 عن العلاء بن عبد الرحمن عن الإمام الحسن عليه السلام ، كنزالعمّال : ج 1 ص 498 ح 2199 نقلاً عن الحكيم عن الإمام زين العابدين عن أبيه عن جدّه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ؛ كنزالفوائد : ج 2 ص 152 عن الأشجّ عن الإمام عليّ عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله ، بحار الأنوار : ج 83 ص 324 ح 24 .
3- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 297 ح 8812 عن أبي هريرة ، المعجم الكبير : ج 3 ص 82 ح 2729 عن الحسن بن الإمام الحسن بن عليّ بن أبي طالب عن أبيه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ؛ كنزالفوائد : ج 2 ص 152 عن الأشجّ عن الإمام عليّ عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله .
4- .شُعب الإيمان : ج 2 ص 218 ح 1583 ، تاريخ بغداد : ج 3 ص 292 كلاهما عن أبي هريرة ؛ الفصول المختارة : ص 130 وفيه «من سلّم» بدل «من صلّى» ؛ الأمالي للطوسي : ص 167 ح 279 نحوه ، بحار الأنوار : ج 100 ص 182 ح 4 .
5- .سنن النسائي : ج 3 ص 43 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 169 ح 4320 وص 146 ح 4210 ، سنن الدارمي : ج 2 ص 773 ح 2672 ، المستدرك على الصحيحين : ج 2 ص 456 ح 3576 ، شُعب الإيمان : ج 2 ص 218 ح 1582 ؛ الأمالي للصدوق : ص 389 ح 501 كلّها عن عبد اللّه بن مسعود .

ص: 351

2 / 5 رسيدن صلوات مؤمنان به پيامبر صلى الله عليه و آله

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در نوشته اى بر من درود فرستد ، تا آن گاه كه نام من در آن نوشته است ، فرشتگان ، پيوسته برايش آمرزش مى طلبند.

2 / 5رسيدن صلوات مؤمنان به پيامبرپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بر من درود و سلام بفرستيد ؛ زيرا درود و سلام شما ، هر كجا كه باشيد ، به من مى رسد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر جا كه بوديد ، بر من درود بفرستيد؛ چون درود شما به من مى رسد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در كنار قبرم بر من درود بفرستد ، آن را مى شنوم و هر كس از دور بر من درود فرستد ، درودش به اطّلاع من رسانده مى شود.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند ، فرشتگانى دارد كه در زمين مى گردند و سلام امّتم را به من مى رسانند.

.

ص: 352

عنه صلى الله عليه و آله :أكثِروا عَلَيَّ الصَّلاةَ في يَومِ الجُمُعَةِ ؛ فَإِنَّهُ لَيسَ أحَدٌ يُصَلّي عَلَيَّ يَومَ الجُمُعَةِ إلّا عُرِضَت عَلَيَّ صَلاتُهُ . (1)

سنن ابن ماجة عن أبي الدرداء :قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : أكثِرُوا الصَّلاةَ عَلَيَّ يَومَ الجُمُعَةِ ؛ فَإِنَّهُ مَشهودٌ تَشهَدُهُ المَلائِكَةُ ، وإنَّ أحدا لَن يُصَلِّيَ عَلَيَّ إلّا عُرِضَت عَلَيَّ صَلاتُهُ حَتّى يَفرُغَ مِنها . قُلتُ : وبَعدَ المَوتِ؟ قالَ : وبَعدَ المَوتِ ، إنَّ اللّهَ حَرَّمَ عَلَى الأَرضِ أن تَأكُلَ أجسادَ الأَنبِياءِ ، فَنَبِيُّ اللّهِ حَيٌّ يُرزَقُ . (2)

الإمام الصادق عليه السلام :صَلّوا إلى جانِبِ قَبرِ النَّبيِّ صلى الله عليه و آله ، وإن كانَت صَلاةُ المُؤمِنينَ تَبلُغُهُ أينَما كانوا . (3)

عنه عليه السلام :مَن صَلّى عَلَى النَّبيِّ وآلِهِ مِئَةَ مَرَّةٍ في كُلِّ يَومٍ ، أسداها (4) سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ يُبَلِّغُها إلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله قَبلَ صاحِبِهِ . (5)

راجع : ص 342 (قيمة الصلاة عليه وعلى آله يوم الجمعة وليلتها) .

.


1- .المستدرك على الصحيحين : ج 2 ص 457 ح 3577 عن أبي مسعود الأنصاري ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 2 ص 399 ح 6 عن الحسن وفيه «فإنّها معروضة عليَّ» بدل «فإنّه ليس ...» ، فضل الصلاة على النبيّ صلى الله عليه و آله للجهضمي : ص 40 عن الحسن وفيه «فإنّها تعرض عليَّ» ، كنزالعمّال : ج 1 ص 494 ح 2178 وص 506 ح 2235 .
2- .سنن ابن ماجة : ج 1 ص 524 ح 1637 ، البداية والنهاية : ج 5 ص 276 ؛ مجمع البيان : ج 10 ص 708 .
3- .الكافي : ج 4 ص 553 ح 7 ، تهذيب الأحكام : ج 6 ص 7 ح 11 كلاهما عن معاوية بن وهب ، الاُصول الستّة عشر : ص 83 عن ذريح المحاربي ، بحار الأنوار : ج 100 ص 156 ح 30 .
4- .السَّدْوُ : مدّ اليد نحو الشيء (لسان العرب : ج 14 ص 374 «سدا») .
5- .جامع الأخبار : ص 155 ح 353 عن أبي بصير ، بحار الأنوار : ج 94 ص 63 ح 52 .

ص: 353

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در روز جمعه ، فراوان بر من درود بفرستيد؛ زيرا هيچ كس نيست كه در روز جمعه بر من صلوات بفرستد ، مگر آن كه درودش به من رسانده مى شود.

سنن ابن ماجة_ به نقل از ابودرداء _: پيامبر خدا فرمود: «در روز جمعه ، فراوان بر من درود بفرستيد؛ زيرا در روز جمعه ، فرشتگان ، همه جا حاضر مى شوند، و هر كس بر من درود فرستد ، درودش به من ابلاغ مى شود ، تا آن گاه كه از درود فرستادن ، فارغ شود» . من گفتم : حتّى بعد از مرگ؟ فرمود: «حتّى بعد از مرگ ؛ [چون] خداوند ، زمين را ممنوع كرده است كه جسدهاى پيامبران را بخورد. پس، پيامبر خدا زنده است و روزى مى خورد» .

امام صادق عليه السلام :در كنار قبر پيامبر صلى الله عليه و آله ، درود بفرستيد، هر چند كه درود مؤمنان ، هر كجا كه باشند ، به ايشان مى رسد.

امام صادق عليه السلام :هر كس در هر روز ، صد مرتبه بر پيامبر صلى الله عليه و آله و خاندان او درود بفرستد ، هفتاد هزار فرشته دست هايشان را به سوى آن صلوات ها دراز مى كنند تا هر يك ، زودتر از ديگرى ، آنها را به پيامبر خدا برسانند.

ر . ك : ص 343 (ارزش درود فرستادن بر پيامبر و خاندان او در روز و شب جمعه) .

.

ص: 354

2 / 6ذَمُّ تَركِ الصَّلاةِ عِندَ ذِكرِ النَّبِيِّرسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ البَخيلَ كُلَّ البَخيلِ الَّذي إذا ذُكِرتُ عِندَهُ لَم يُصَلِّ عَلَيَّ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :كَفى بِهِ شُحّا أن اُذكَرَ عِندَهُ ثُمَّ لا يُصَلّي عَلَيَّ . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :مِنَ الجَفاءِ أن اُذكَرَ عِندَ الرَّجُلِ فَلا يُصَلّي عَلَيَّ . (3)

عنه صلى الله عليه و آله_ في حَديثٍ يَذكُرُ فيهِ أبخَلَ النّاسِ و . . . وأجفَى النّاسِ _: وأمّا أجفَى النّاسِ ، فَرَجُلٌ ذُكِرتُ بَينَ يَدَيهِ فَلَم يُصَلِّ عَلَيَّ . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن ذُكِرتُ عِندَهُ فَلَم يُصَلِّ عَلَيَّ ، دَخَلَ النّارَ فَأَبعَدَهُ اللّهُ . (5)

عنه صلى الله عليه و آله :ناداني جِبريلُ مِن تِلقاءِ العَرشِ ، فَقالَ : يا مُحَمَّدُ ، الرَّحمنُ عز و جل يَقولُ لَكَ : مَن ذُكِرتَ بَينَ يَدَيهِ فَلَم يُصَلِّ عَلَيكَ دَخَلَ النّارَ . (6)

عنه صلى الله عليه و آله :رَغِمَ أنفُ رَجُلٍ ذُكِرتُ عِندَهُ فَلَم يُصَلِّ عَلَيَّ . (7)

.


1- .الإرشاد : ج 2 ص 169 ، معاني الأخبار : ص 246 ح 9 ؛ سنن الترمذي : ج 5 ص 551 ح 3546 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 429 ح 1736 ، المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 734 ح 2015 كلّها عن عبد اللّه بن عليّ بن الحسين عن أبيه عن جدّه عليهم السلام .
2- .المصنّف لابن أبي شيبة : ج 2 ص 399 ح 7 عن الحسن .
3- .المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 217 ح 3121 عن محمّد بن عليّ .
4- .عدّة الداعي : ص 34 ، تنبيه الخواطر : ج 2 ص 237 ، إرشاد القلوب : ص 80 ، بحار الأنوار : ج 84 ص 257 ح 55 .
5- .الكافي : ج 2 ص 495 ح 19 ، الأمالي للصدوق : ص 676 ح 918 ، المحاسن : ج 1 ص 179 ح 280 كلّها عن محمّد بن هارون ، ثواب الأعمال : ص 246 ح 1 عن محمّد بن مروان وكلّها عن الإمام الصادق عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله ، روضة الواعظين : ص 355 ، بحار الأنوار : ج 74 ص 74 ح 62 ؛ صحيح ابن حبّان : ج 3 ص 188 ح 907 عن أبي هريرة ، المعجم الكبير : ج 2 ص 243 ح 2022 عن جابر وكلاهما نحوه .
6- .الفردوس : ج 4 ص 281 ح 6831 عن عبد اللّه بن جراد .
7- .سنن الترمذي : ج 5 ص 550 ح 3545 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 61 ح 7455 ، المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 734 ح 2016 كلّها عن أبي هريرة ؛ جامع الأحاديث للقمّي : ص 83 ، بحار الأنوار : ج 74 ص 86 ح 100 نقلاً عن كتاب الإمامة والتبصرة .

ص: 355

2 / 6 نكوهش صلوات نفرستادن در هنگام برده شدن نام پيامبر صلى الله عليه و آله

2 / 6نكوهش صلوات نفرستادن در هنگام برده شدن نام پيامبرپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بخيل واقعى ، كسى است كه هرگاه نام من در نزد او برده شود ، بر من درود نفرستد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در بُخل شخص ، همين بس كه نام من در نزد او برده شود و بر من ، درود نفرستد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :از بى مهرى [به من] است كه نزد كسى نام من برده شود و او بر من ، درود نفرستد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ در حديثى كه در آن ، بخيل ترينِ مردم و... و بى مهرترينِ آنان را معرفى مى كند _: و بى مهرترينِ مردم ، مردى است كه در حضور او نام من برده شود و او بر من ، درود نفرستد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس نام من در نزد او برده شود و بر من درود نفرستد، به آتش مى رود و خدا او را [از رحمت خود] دور مى كند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :جبرئيل عليه السلام از برابر عرش به من بانگ داد كه: اى محمّد! خداى مهرگستر به تو مى فرمايد: «كسى كه نام تو در حضورش برده شود و بر تو درود نفرستد ، به دوزخ مى رود» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خوار باد آن كه نام من در نزدش برده شود و بر من ، درود نفرستد!

.

ص: 356

عنه صلى الله عليه و آله :مَن ذُكِرتُ عُندَهُ فَلَم يُصَلِّ عَلَيَّ ، أخطَأَ طَريقَ الجَنَّةِ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن ذُكِرتُ عِندَهُ فَنَسِيَ الصَّلاةَ عَلَيَّ ، خُطِئَ بِهِ طَريقَ الجَنَّةِ . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :يا عَليُّ ، مَن نَسِيَ الصَّلاةَ عَلَيَّ فَقَد أخطَأَ طَريقَ الجَنَّةِ . (3)

2 / 7لا صَلاةَ لِمَن لَم يُصَلِّ عَلَى النَّبيِّ وآلِهِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :لا صَلاةَ لِمَن لا يُصَلّي عَلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى صَلاةً لَم يُصَلِّ فيها عَلَيَّ ولا عَلى أهلِ بَيتي ، لَم تُقبَل مِنهُ . (5)

الإمام الصادق عليه السلام :مَن صَلّى ولَم يُصَلِّ عَلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله وتَرَكَ ذلِكَ مُتَعَمِّدا ، فَلا صَلاةَ لَهُ . (6)

.


1- .جامع الأخبار : ص 157 ح 368 ، الجعفريّات : ص 215 عن الإمام الكاظم عن آبائه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله .
2- .الكافي : ج 2 ص 495 ح 19 عن محمّد بن هارون وح20 عن أبي بصير ، ثواب الأعمال : ص 246 ح 1 عن محمّد بن مروان وكلّها عن الإمام الصادق عليه السلام ، بحار الأنوار : ج 94 ص 60 ح 44 .
3- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 4 ص 373 ح 5762 عن حمّاد بن عمرو وأنس بن محمّد عن أبيه جميعا عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، الأمالي للطوسي : ص 145 ح 236 عن بشر بن سالم البجلي ومحمّد بن عمران الذهلي عن الإمام الصادق عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله ؛ سنن ابن ماجة : ج 1 ص 294 ح 908 ، المعجم الكبير : ج 12 ص 139 ح 12819 كلاهما عن ابن عبّاس ، السنن الكبرى : ج 9 ص 481 ح 19177 عن أبي هريرة وليس في الثلاثة الأخيرة «يا عليّ» .
4- .سنن ابن ماجة : ج 1 ص 140 ح 400 ، المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 402 ح 992 ، السنن الكبرى : ج 2 ص 529 ح 3967 ، المعجم الكبير : ج 6 ص 121 ح 5699 كلّها عن سهل بن سعد الساعدي ؛ عوالي اللآلي : ج 2 ص 222 ح 30 .
5- .سنن الدارقطني : ج 1 ص 355 ح 6 عن جابر عن الإمام الباقر عليه السلام عن أبي مسعود الأنصاري ، عوالي اللآلي : ج 2 ص 40 ح 101 عن جابر الجعفي عن الإمام الباقر عليه السلام عن ابن مسعود الأنصاري ، بحار الأنوار : ج 85 ص 279 .
6- .تهذيب الأحكام : ج 2 ص 159 ح 625 وج 4 ص 108 ح 314 ، الاستبصار : ج 1 ص 343 ح 1292 كلّها عن زرارة ، روضة الواعظين : ص 392 ، عوالي اللآلي : ج 2 ص 38 ح 95 عن أبي بصير .

ص: 357

2 / 7 پذيرفته نشدن نماز كسى كه بر پيامبر و خاندان او عليهم السلام صلوات نفرستد

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :كسى كه نام من در حضورش برده شود و بر من درود نفرستد ، از راه بهشتْ دور افتاده است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس نام من در نزدش برده شود و او درود فرستادن بر من را فراموش كند، از راه بهشت ، به بيراهه رفته است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى على! هر كس درود فرستادن بر من را فراموش كند ، راه بهشت را گم كرده است.

2 / 7پذيرفته نشدن نماز كسى كه بر پيامبر و خاندان او صلوات نفرستدپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :نماز كسى كه [در آن] بر پيامبر صلى الله عليه و آله درود نفرستد ، نماز نيست.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :كسى كه نماز بخواند و در آن ، بر من و اهل بيتم درود نفرستد ، نمازش پذيرفته نمى شود.

امام صادق عليه السلام :كسى كه نماز بخواند و [در آن] بر پيامبر صلى الله عليه و آله درود نفرستد و اين كار را عمدا نكند، نمازش نماز نيست.

.

ص: 358

عنه عليه السلام :إذا صَلّى أحَدُكُم ولَم يَذكُرِ النَّبيَّ وآلَهُ صلى الله عليه و آله في صَلاتِهِ ، يُسلَكُ بِصَلاتِهِ غَيرَ سَبيلِ الجَنَّةِ . (1)

الصواعق المحرقة عن الشافعي : يا أهلَ بَيتِ رَسولِ اللّهِحُبُّكُمُ فَرضٌ مِنَ اللّهِ فِي القُرآنِ أنزَلَهُ كَفاكُم مِن عَظيمِ القَدرِ أنَّكُمُ مَن لَم يُصَلِّ عَلَيكُم لا صَلاةَ لَهُ . (2)

.


1- .الكافي : ج 2 ص 495 ح 19 ، الأمالي للصدوق : ص 676 ح 917 ، المحاسن : ج 1 ص 179 ح 280 كلّها عن محمّد بن هارون ، ثواب الأعمال : ص 246 ح 1 عن محمّد بن مروان ، روضة الواعظين : ص 355 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 280 ح 1 .
2- .الصواعق المحرقة : ص 148 ، نور الأبصار : ص 127 .

ص: 359

امام صادق عليه السلام :هر گاه يكى از شما نماز بخواند و در نمازش از پيامبر و خاندان او ياد نكند ، نمازش به سبب آن به راه غير بهشت ، برده مى شود.

الصواعق المُحرِقة_ به نقل از شافعى _: اى خاندان پيامبر خدا! دوست داشتن شما از جانب خدا در قرآنى كه فرو فرستاده ، واجب گشته است. در بزرگى مقام و منزلت شما ، همين بس كه هر كس بر شما درود نفرستد ، نمازش نماز نيست .

.

ص: 360

الفَصلُ الثّالِثُ : أدب الصّلاة على رسول اللّه3 / 1ضَمُّ آلِ النَّبِيِّ إلَيهِ فِي الصَّلاةِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :صَلّوا عَلَيَّ وَاجتَهِدوا فِي الدُّعاءِ ، وقولوا : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ . (1)

صحيح البخاري عن كعب بن عجرة :قيلَ : يا رَسولَ اللّهِ ، أمَّا السَّلامُ عَلَيكَ فَقَد عَرَفناهُ ، فَكَيفَ الصَّلاةُ ؟ قالَ : قولوا : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ كَما صَلَّيتَ عَلى آلِ إبراهيمَ ، إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ ، اللّهُمَّ بارِك عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ كَما بارَكتَ عَلى آلِ إبراهيمَ ، إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . (2)

.


1- .السنن الكبرى للنسائي : ج 6 ص 19 ح 9881 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 423 ح 1714 نحوه وكلاهما عن زيد بن خارجة ، كنزالعمّال : ج 1 ص 492 ح 2169 .
2- .صحيح البخاري : ج 4 ص 1802 ح 4519 وج 3 ص 1233 ح 3190 وج 5 ص 2338 ح 5996 كلاهما نحوه ، صحيح مسلم : ج 1 ص 305 ح 66 و 65 عن بشير بن سعد ، سنن أبي داوود : ج 1 ص 257 ح 976 ، سنن الترمذي : ج 2 ص 352 ح 483 ، سنن ابن ماجة : ج 1 ص 293 ح 904 ، سنن النسائي : ج 3 ص 47 ، سنن الدارمي : ج 1 ص 329 ح 1316 و 1317 عن أبي مسعود الأنصاري ، مسند ابن حنبل : ج 6 ص 320 ح 18127 ، كنزالعمّال : ج 2 ص 275 ح 3994 .

ص: 361

فصل سوم: آداب صلوات فرستادن بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله

3 / 1 ضميمه كردن خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله به پيامبر در صلوات

فصل سوم: آداب صلوات فرستادن بر پيامبر خدا3 / 1ضميمه كردن خاندان پيامبر به پيامبر در صلواتپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بر من درود بفرستيد و در دعا كردن بكوشيد، و بگوييد: «بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست».

صحيح البخارى_ به نقل از كعب بن عُجره _: [به پيامبر خدا] گفته شد: اى پيامبر خدا! سلام كردن بر شما را مى دانيم ؛ درود فرستادن ، چگونه است؟ فرمود: «بگوييد: بار خدايا! بر محمّد و بر خاندان محمّد ، درود فرست ، همچنان كه بر خاندان ابراهيم ، درود فرستادى، كه به راستى ، تو ستودنى و بزرگوارى. بار خدايا! به محمّد و به خاندان محمّد بركت ده ، همچنان كه به خاندان ابراهيم بركت دادى، كه به راستى ، تو ستودنى و بزرگوارى » .

.

ص: 362

صحيح البخاري عن أبي سعيد الخدريّ :قُلنا : يا رَسولَ اللّهِ ، هذَا السَّلامُ عَلَيكَ ، فَكَيفَ نُصَلّي عَلَيكَ؟ قالَ : قولوا : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ كَما صَلَّيتَ عَلى إبراهيمَ ، وبارِك عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ كَما بارَكتَ عَلى إبراهيمَ وآلِ إبراهيمَ . (1)

صحيح البخاري عن عبد الرحمن بن أبي ليلى :لَقِيَني كَعبُ بنُ عُجرَةَ فَقالَ : ألا اُهدي لَكَ هَدِيَّةً سَمِعتُها مِنَ النَّبيِّ صلى الله عليه و آله ؟ فَقُلتُ : بَلى ، فَأَهدِها لي . فَقالَ : سَأَلنا رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَقُلنا : يا رَسولَ اللّهِ ، كَيفَ الصَّلاةُ عَلَيكُم أهلَ البَيتِ ، فَإِنَّ اللّهَ قَد عَلَّمَنا كَيفَ نُسَلِّمُ عَلَيكُم ؟ قالَ : قولوا : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ ، كَما صَلَّيتَ عَلى إبراهيمَ وعَلى آلِ إبراهيمَ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . اللّهُمَّ بارِك عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ ، كَما بارَكتَ عَلى إبراهيمَ وعَلى آلِ إبراهيمَ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . (2)

معاني الأخبار عن أبي حمزة :سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام . . . فَقُلتُ لَهُ : فَكَيفَ نُصَلّي عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ؟ قالَ : تَقولونَ : صَلَواتُ اللّهِ وصَلَواتُ مَلائِكَتِهِ وأنبِيائِهِ ورُسُلِهِ وجَميعِ خَلقِهِ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَالسَّلامُ عَلَيهِ وعَلَيهِم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَكاتُهُ . قالَ : فَقُلتُ : فَما ثَوابُ مَن صَلّى عَلَى النَّبيِّ وآلِهِ بِهذِهِ الصَّلاةِ؟ قالَ : الخُروجُ مِنَ الذُّنوبِ _ وَاللّهِ _ كَهَيئَتِهِ يَومَ وَلَدَتهُ اُمُّهُ . (3)

.


1- .صحيح البخاري : ج 5 ص 2339 ح 5997 وج 4 ص 1802 ح 4520 وفيه «التسليم» بدل «السلام عليك» ، صحيح مسلم : ج 1 ص 305 ح 65 ، سنن الدارمي : ج 1 ص 330 ح 1317 كلاهما عن بشير بن سعد ، سنن النسائي : ج 3 ص 49 والثلاثة الأخيرة نحوه .
2- .صحيح البخاري : ج 3 ص 1233 ح 3190 وج 4 ص 1802 ح 4519 ، صحيح مسلم : ج 1 ص 305 ح 66 ، سنن أبي داوود : ج 1 ص 257 ح 976 ، سنن الترمذي : ج 2 ص 352 ح 483 ، سنن ابن ماجة : ج 1 ص 293 ح 904 كلّها نحوه ؛ روضة الواعظين : ص 353 نحوه وراجع تحف العقول : ص 433 .
3- .معاني الأخبار : ص 368 ح 1 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 55 ح 27 .

ص: 363

صحيح البخارى_ به نقل از ابوسعيد خُدرى _: گفتم : اى پيامبر خدا! در سلام كردن به شما مى گوييم: «السلام عليك» . چگونه بر شما درود بفرستيم؟ فرمود: «بگوييد: بار خدايا! بر بنده و فرستاده ات محمّد ، درود فرست ، چنان كه بر ابراهيم ، درود فرستادى، و به محمّد و خاندان محمّد بركت ده ، چنان كه به ابراهيم و خاندان ابراهيم ، بركت دادى ».

صحيح البخارى_ به نقل از عبد الرحمان بن ابى ليلى _: كعب بن عُجره به من برخورد و گفت: آيا هديه اى تو را ارمغان نكنم كه آن را از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم؟ گفتم: چرا، ارمغانم كن. گفت: از پيامبر خدا سؤال كرديم و گفتيم: اى پيامبر خدا! درود فرستادن بر شما خاندان ، چگونه است ، كه سلام كردن بر شما را خداوند به ما آموخته است؟ فرمود: «بگوييد: بار خدايا! بر محمّد و بر خاندان محمّد ، درود فرست ، چنان كه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم ، درود فرستادى ، كه به راستى ، تو ستودنى و بزرگوارى. بار خدايا! به محمّد و خاندان محمّد بركت ده ، چنان كه به ابراهيم و خاندان ابراهيم ، بركت دادى ، كه به راستى ، تو ستودنى و بزرگوارى» .

معانى الأخبار_ به نقل از ابوحمزه _: از امام صادق عليه السلام پرسيدم ... و گفتم : چه سان بر محمّد و خاندان او درود بفرستيم؟ فرمود: «مى گوييد: درود خدا و درود فرشتگان او و پيامبران و فرستادگان او و همه آفريدگانش بر محمّد و خاندان محمّد باد، و سلام و رحمت و بركات خدا بر او و بر ايشان باد! » . گفتم : پاداش كسى كه با اين درود ، بر پيامبر و خاندانش درود فرستد، چيست؟ فرمود: «پاك شدن از گناهان _ به خدا سوگند _ ، درستْ همانند روزى كه مادرش او را زاييد» .

.

ص: 364

قرب الإسناد عن بكر بن محمّد :سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام يَقولُ وقالَ بَعضُ أصحابِهِ : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ كَما صَلَّيتَ عَلى إبراهيمَ ، فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام : لا ، ولكِن : كَأَفضَلِ ما صَلَّيتَ وبارَكتَ عَلى إبراهيمَ وآلِ إبراهيمَ ، إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ (1) . (2)

الإمام الصادق عليه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ذاتَ يَومٍ لِأَميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام : ألا اُبَشِّرُكَ؟ قالَ : بَلى ، بِأَبي أنتَ واُمِّي! فَإِنَّكَ لَم تَزَل مُبَشِّرا بِكُلِّ خَيرٍ . فَقالَ : أخبَرَني جَبرَئيلُ آنِفا بِالعَجَبِ! فَقالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام : ومَا الَّذي أخبَرَكَ يا رَسولَ اللّهِ؟ فَقالَ : أخبَرَني أنَّ الرَّجُلَ مِن اُمَّتي إذا صَلّى عَلَيَّ ، وأتبَعَ بِالصَّلاةِ عَلى أهلِ بَيتي ، فُتِحَت لَهُ أبوابُ السَّماءِ وصَلَّت عَلَيهِ المَلائِكَةُ سَبعينَ صَلاةً . . . فَإِذا صَلّى عَلَيَّ ، ولَم يُتبِع بِالصَّلاةِ عَلى أهلِ بَيتي ، كانَ بَينَها وبَينَ السَّماءِ سَبعونَ حِجابا ، ويَقولُ اللّهُ جَلَّ جَلالُهُ : «لا لَبَّيكَ ولا سَعدَيكَ ، يا مَلائِكَتي ، لا تُصعِدوا دُعاءَهُ إلّا أن يُلحِقَ بِالنَّبيِّ عِترَتَهُ» ، فَلا يَزالُ مَحجوبا حَتّى يُلحِقَ بي أهلَ بَيتي . (3)

.


1- .قال الشيخ الحرّ العاملي رحمه الله بعد نقل هذه الرواية : المراد من هذه الأحاديث بيان أفضل الكيفيّات ، وهو ظاهر (وسائل الشيعة : ج 4 ص 1214 ح 4) .
2- .قرب الإسناد : ص 40 ح 130 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 49 ح 10 .
3- .ثواب الأعمال : ص 188 ح 1 ، الأمالي للصدوق : ص 676 ح 916 ، جمال الاُسبوع : ص 157 كلّها عن عبد اللّه بن سنان ، روضة الواعظين : ص 354 ، جامع الأخبار : ص 160 ح 383 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 56 ح 30 .

ص: 365

قرب الإسناد_ به نقل از بكر بن محمّد _: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه وقتى يكى از يارانش گفت: بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ، چونان درودى كه بر ابراهيم فرستادى، فرمود: «نه؛ بلكه بگو: چونان برترين درودى كه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم فرستادى و بركتى كه به او و آنها دادى، كه به راستى ، تو ستودنى و بزرگوارى » . (1)

امام صادق عليه السلام :روزى پيامبر خدا به امير مؤمنان فرمود: «آيا تو را نويدى ندهم؟». گفت : چرا، پدر و مادرم به فدايت! شما هميشه نويد به خوبى مى دهى. فرمود: «چند لحظه پيش ، جبرئيل به من خبر شگفتى داد» . امير مؤمنان گفت : چه خبرى به شما داد ، اى پيامبر خدا؟ فرمود: «به من خبر داد كه هر گاه فردى از امّتم بر من درود فرستد و در پى آن ، بر خاندانم درود فرستد، درهاى آسمان برايش گشوده مى شوند و فرشتگان ، هفتاد درود بر او مى فرستند... . و هر گاه بر من درود فرستد و به دنبال آن بر خاندانم درود نفرستد ، ميان درود او و آسمان ، هفتاد پرده قرار مى گيرد و خداوند عز و جل فرمايد: نه، هرگز، اى فرشتگان من! دعاى او را بالا نياوريد ، مگر آن كه عترت پيامبر را نيز به او ملحق كند . پس همچنان درودش در پرده است ، تا آن گاه كه خاندانم را به من ضميمه كند» .

.


1- .شيخ حرّ عاملى، بعد از نقل اين روايت مى گويد: مراد از اين احاديث، چنان كه پيداست، بيان برترين كيفيت درود فرستادن است (وسائل الشيعة : ج 4 ص 1214 ح 24).

ص: 366

الإمام الحسن عليه السلام_ مِن خُطبَةٍ لَهُ لَمّا عَزَمَ عَلَى الصُّلحِ _: وفَرَضَ اللّهُ عز و جلالصَّلاةَ عَلى نَبِيِّهِ صلى الله عليه و آله عَلى كافَّةِ المُؤمِنينَ فَقالوا : يا رَسولَ اللّهِ ، كَيفَ الصَّلاةُ عَلَيكَ؟ فَقالَ : «قولوا : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ» ، فَحَقٌّ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ أن يُصَلِّيَ عَلَينا مَعَ الصَّلاةِ عَلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله فَريضَةً واجِبَةً . (1)

مسند زيد عن أبي خالد :عَدَّهُنَّ في يَدَيَّ زَيدُ بنُ عَليٍّ ، وقالَ زَيدُ بنُ عَليٍّ : عَدَّهُنَّ في يَدَيَّ عَليُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام ، وقالَ عَليُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام : عَدَّهُنَّ في يَدَيَّ الحُسَينُ بنُ عَليٍّ عليه السلام ، وقالَ الحُسَينُ بنُ عَليٍّ عليه السلام : عَدَّهُنَّ في يَدَيَّ أميرُ المُؤمِنينَ عَليُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه السلام ، وقالَ عَليُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه السلام : عَدَّهُنَّ في يَدَيَّ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، وقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : عَدَّهُنَّ في يَدَيَّ جِبريلُ عليه السلام ، وقالَ جِبريلُ عليه السلام : هكَذا نَزَلتُ بِهِنَّ مِن عِندِ رَبِّ العِزَّةِ عز و جل : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ كَما صَلَّيتَ عَلى إبراهيمَ وعَلى آلِ إبراهيمَ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . وبارِك عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ كَما بارَكتَ عَلى إبراهيمَ وعَلى آلِ إبراهيمَ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . وتَرَحَّم عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ كَما تَرَحَّمتَ عَلى إبراهيمَ وعَلى آلِ إبراهيمَ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . وتَحَنَّن عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ كَما تَحَنَّنتَ عَلى إبراهيمَ وعَلى آلِ إبراهيمَ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . وسَلِّم عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ كَما سَلَّمتَ عَلى إبراهيمَ وعَلى آلِ إبراهيمَ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . قالَ أبو خالِدٍ : عَدَّهُنَّ بِأَصابِعِ الكَفِّ مَضمومَةً ، واحِدَةً واحِدَةً مَعَ الإِبهامِ . (2)

.


1- .الأمالي للطوسي : ص 564 ح 1174 عن عبد الرحمن بن كثير عن الإمام الصادق عن أبيه عن جدّه عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 10 ص 141 ح 5 .
2- .مسند زيد : ص 429 ، تيسير المطالب : ص 353 ، مستدرك الوسائل : ج 5 ص 348 ح 6058 نقلاً عن مجموعة الشهيد الأوّل .

ص: 367

امام حسن عليه السلام_ از سخنرانى آن حضرت آن گاه كه تصميم به صلح گرفت _: خداوند عز و جل درود فرستادن بر پيامبرش صلى الله عليه و آله را بر همه مؤمنان ، واجب گردانيد. مؤمنان گفتند : اى پيامبر خدا! درود فرستادن بر شما چگونه است؟ فرمود: «بگوييد: بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست » . بنا بر اين ، وظيفه هر مسلمانى است كه در كنار درود فرستادن بر پيامبر صلى الله عليه و آله ، بر ما نيز درود فرستد و اين ، يك تكليف واجب است.

مسند زيد_ به نقل از ابو خالد _: زيد بن على با دستان من بر شمرد و گفت: [پدرم ]امام زين العابدين عليه السلام با دستان من برشمرد و فرمود: «حسين بن على عليه السلام با دستان من برشمرد و فرمود: امير مؤمنان على بن ابى طالب عليه السلام با دستان من برشمرد و فرمود: پيامبر خدا با دستان من برشمرد و فرمود: جبرئيل با دستان من برشمرد و گفت: اين گونه اينها را از نزد پروردگار عزّت فرود آوردم: بار خدايا! بر محمّد و بر خاندان محمّد درود فرست ، آن سان كه بر ابراهيم و بر خاندان ابراهيم ، درود فرستادى ، كه به راستى ، تو ستودنى و بزرگوارى. و به محمّد و خاندان محمّد بركت ده ، آن سان كه به ابراهيم و خاندان ابراهيم ، بركت دادى ، كه به راستى ، تو ستودنى و بزرگوارى. و بر محمّد و بر خاندان محمّد رحم آور ، آن سان كه بر ابراهيم و بر خاندان ابراهيم ، رحم آوردى ، كه به راستى ، تو ستودنى و بزرگوارى . و بر محمّد و بر خاندان محمّد مهر وَرز ، آن سان كه بر ابراهيم و بر خاندان ابراهيم ، مهر ورزيدى ، كه به راستى ، تو ستودنى و بزرگوارى. و بر محمّد و بر خاندان محمّد درود فرست ، آن سان كه بر ابراهيم و بر خاندان ابراهيم ، درود فرستادى ، كه به راستى ، تو ستودنى و بزرگوارى ». او اين [دعاها] را با انگشتان دست ، در حالى كه آنها را به هم چسبانيده بود، يكى يكى به همراه انگشت شستش، برشمرد.

.

ص: 368

3 / 2النَّهيُ عَنِ الصَّلاةِ البَتراءِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :لا تُصَلّوا عَلَيَّ صَلاةً مَبتورَةً إذا صَلَّيتُم عَلَيَّ ، بَل صَلّوا عَلى أهلِ بَيتي ، ولا تَقطَعوهُم مِنّي ؛ فَإِنَّ كُلَّ سَبَبٍ ونَسَبٍ مُنقَطِعٌ يَومَ القِيامَةِ إلّا سَبَبي ونَسَبي . (1)

الإمام الرضا عليه السلام :حَدَّثَني أبي عَن جَدِّهِ عليهماالسلام أنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله قالَ : . . . مَن ذُكِرتُ عِندَهُ فَصَلّى عَلَيَّ ولَم يُغفَر لَهُ فَأَبعَدَهُ اللّهُ . قيلَ : يا رَسولَ اللّهِ ، كَيفَ يُصَلّي عَلَيكَ ولَم يُغفَر لَهُ؟ فَقالَ صلى الله عليه و آله : إنَّ العَبدَ إذا صَلّى عَلَيَّ ولَم يُصَلِّ عَلى آلي ، لُفَّت تِلكَ الصَّلاةُ وضُرِبَ بِها وَجهُهُ ، وإذا صَلّى عَلَيَّ وعَلى آلي غُفِرَ لَهُ . (2)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ ولَم يُصَلِّ عَلى آلي لَم يَجِد ريحَ الجَنَّةِ ، وإنَّ ريحَها لَيوجَدُ مِن مَسيرَةِ خَمسِمِئَةِ عامٍ . (3)

الإمام الصادق عليه السلام :سَمِعَ أبي رَجُلاً مُتَعَلِّقا بِالبَيتِ ، وهُوَ يَقولُ : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ . فَقالَ لَهُ أبي : يا عَبدَ اللّهِ لا تَبتُرها ، لا تَظلِمنا حَقَّنا ، قُل : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وأهلِ بَيتِهِ . (4)

راجع : ص 356 (لا صلاة لمن لم يصلّ على النبي وآله) .

.


1- .بحار الأنوار : ج 5 ص 209 ح 48 وج 93 ص 14 كلاهما نقلاً عن تفسير النعماني عن إسماعيل بن جابر عن الإمام الصادق عن الإمام عليّ عليهماالسلام .
2- .فضائل الأشهر الثلاثة : ص 115 ح 109 عن الحسن بن عليّ بن فضّال ، بحار الأنوار : ج 97 ص 81 ح 47 .
3- .الأمالي للصدوق : ص 267 ح 291 عن أبان بن تغلب عن الإمام الباقر عن آبائه عليهم السلام ، روضة الواعظين : ص 354 ، بحار الأنوار : ج 8 ص 186 ح 150 .
4- .الكافي : ج 2 ص 495 ح 21 ، عدّة الداعي : ص 149 كلاهما عن ابن القدّاح .

ص: 369

3 / 2 نهى از صلوات فرستادن به طور ناقص

3 / 2نهى از صلوات فرستادن به طور ناقصپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر گاه بر من درود فرستاديد ، درود ناقص نفرستيد ؛ بلكه بر خاندانم نيز درود بفرستيد و آنان را از من نبُريد ؛ چرا كه در روز قيامت ، هر گونه پيوند خويشاوندى قطع مى شود ، جز پيوند خويشاوندى من.

امام رضا عليه السلام :پدرم از جدّش عليه السلام برايم باز گفت كه پيامبر خدا فرمود : «... هر كس نام من در نزدش برده شود و بر من ، درود فرستد ، امّا آمرزيده نشود ، خدايش دور گرداند!». گفته شد: اى پيامبر خدا! چگونه ممكن است بر شما درود بفرستد ؛ امّا آمرزيده نشود؟ فرمود: «بنده ، هر گاه بر من درود بفرستد و بر خاندانم صلوات نفرستد ، آن درود ، مچاله و به صورت او زده مى شود، و هر گاه بر من و بر خاندانم درود فرستد ، آمرزيده مى شود» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس بر من درود بفرستد و بر خاندانم درود نفرستد ، بوى بهشت را _ كه از فاصله پانصد سال راه به مشام مى رسد _ استشمام نمى كند.

امام صادق عليه السلام :پدرم از مردى كه به خانه (كعبه) آويخته بود ، شنيد كه مى گويد: بار خدايا! بر محمّد ، درود فرست. پدرم به او فرمود: «اى بنده خدا! صلواتت را ناقص مكن و در حقّ ما ستم روا مدار (/حقّ ما را تباه مگردان) . بگو: بار خدايا! بر محمّد و خاندان او درود فرست » .

ر . ك : ص 357 (پذيرفته نشدن نماز كسى كه بر پيامبر و خاندان او صلوات نفرستد) .

.

ص: 370

3 / 3رَفعُ الصَّوتِ بِالصَّلاةِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :اِرفَعوا أصواتَكُم بِالصَّلاةِ عَلَيَّ ؛ فَإِنَّها تَذهَبُ بِالنِّفاقِ . (1)

راجع : ص 388 (بركات الصلاة على رسول اللّه وأهل بيته / ذهاب النفاق) .

.


1- .الكافي : ج 2 ص 493 ح 13 ، ثواب الأعمال : ص 190 ح 1 كلاهما عن عبد اللّه بن سنان عن الإمام الصادق عليه السلام ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 88 ح 2243 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 59 ح 41 .

ص: 371

3 / 3 صلوات فرستادن با صداى بلند

3 / 3صلوات فرستادن با صداى بلندپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :صداهايتان را به درود بر من بلند كنيد؛ زيرا اين كار ، نفاق را از بين مى برد.

ر . ك : ص 389 (بركت هاى صلوات فرستادن بر پيامبر خدا و اهل بيت او / زدوده شدن نفاق) .

.

ص: 372

الفَصلُ الرّابِعُ : بركات الصّلاة على رسول اللّه وأهل بيته4 / 1صَلَواتُ اللّهِ عَلَى المُصَلّيرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ صَلاةً ، صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ بِها عَشرا . (1)

سنن النسائي عن أبي طلحة :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله جَاءَ ذاتَ يَومٍ وَالبُشرى في وَجهِهِ ، فَقُلنا : إنّا لَنَرَى البُشرى في وَجهِكَ ! فَقالَ : إنَّهُ أتانِي المَلَكُ فَقالَ : يا مُحَمَّدُ ، إنَّ رَبَّكَ يَقولُ : أما يُرضيكَ أَنَّهُ لا يُصَلّي عَلَيكَ أحَدٌ إلّا صَلَّيتُ عَلَيهِ عَشرا ، ولا يُسَلِّمُ عَلَيكَ أحَدٌ إلّا سَلَّمتُ عَلَيهِ عَشرا؟ (2)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ اللّهَ أعطى مَلَكا مِنَ المَلائِكَةِ أسماءَ الخَلائِقِ كُلِّهِم وأسماءَ آبائِهِم ، فَهُوَ قائِمٌ عَلى قَبري إذا مِتُّ إلى يَومِ القِيامَةِ ، فَلَيسَ أحَدٌ يُصَلّي عَلَيَّ صَلاةً إلّا قالَ : يا مُحَمَّدُ! صَلّى عَلَيكَ فُلانُ بنُ فُلانٍ بِكَذا وكَذا ، وإنَّ رَبّي كَفَلَ لي أن يُصَلِّيَ عَلى ذلِكَ العَبدِ بِكُلِّ واحِدَةٍ عَشرا . (3)

.


1- .صحيح مسلم : ج 1 ص 288 ح 11 ، سنن أبي داوود : ج 1 ص 144 ح 523 ، سنن النسائي : ج 2 ص 25 كلّها عن عبد اللّه بن عمرو بن العاص ، مسند ابن حنبل : ج 4 ص 206 ح 11998 ، المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 735 ح 2018 كلاهما عن أنس ، كنزالعمّال : ج 7 ص 700 ح 20998 .
2- .سنن النسائي : ج 3 ص 44 ، سنن الدارمي : ج 2 ص 773 ح 2671 ، مسند ابن حنبل : ج 5 ص 511 ح 16363 ، المستدرك على الصحيحين : ج 2 ص 456 ح 3575 ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 2 ص 398 ح 1 ، كنزالعمّال : ج 1 ص 503 ح 2222 وراجع الصراط المستقيم : ج 3 ص 201 ح 31 وعوالي اللآلي : ج 1 ص 239 ح 157 .
3- .جمال الاُسبوع : ص 161 عن عمّار بن ياسر ، بحار الأنوار : ج 94 ص 68 ح 56 وراجع مسند البزّار : ج 4 ص 254 ح 1425 .

ص: 373

فصل چهارم: بركت هاى صلوات فرستادن بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و اهل بيت او عليهم السلام

4 / 1 درود فرستادن خدا بر فرستنده صلوات

فصل چهارم: بركت هاى صلوات فرستادن بر پيامبر خدا و اهل بيت او4 / 1درود فرستادن خدا بر فرستنده صلواتپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس بر من يك درود بفرستد ، خداوند در برابر آن ، ده درود بر او مى فرستد.

سنن النسائى_ به نقل از ابو طلحه _: روزى پيامبر خدا با چهره اى نويدبخش آمد. گفتيم : در چهره شما نويد مى بينيم! فرمود: «فرشته نزد من آمد و گفت: اى محمّد! پروردگارت مى فرمايد: آيا اين ، خشنودت نمى سازد كه هر كس بر تو درود فرستد ، من ده درود بر او مى فرستم و هر كس بر تو درود بگويد ، من ده درود بر او مى گويم؟ » .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند به فرشته اى از فرشتگان ، نام هاى همه آدميان و نام هاى پدرانشان را داد و هر گاه من مُردم ، آن فرشته تا روز قيامت بر سر قبرم مى ايستد، و هر كس بر من درودى فرستد، فرشته مى گويد: «اى محمّد! فلان پسر فلان ، چندين و چند درود بر تو فرستاد» و پروردگارم به من ضمانت داده است كه به ازاى هر يك ، ده درود بر آن بنده بفرستد.

.

ص: 374

مسند ابن حنبل عن عبد الرحمن بن عوف :خَرَجَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَتَوَجَّهَ نَحوَ صَدَقَتِهِ ، فَدَخَلَ فَاستَقبَلَ القِبلَةَ ، فَخَرَّ ساجِدا ، فَأَطالَ السُّجودَ حَتّى ظَنَنتُ أنَّ اللّهَ عز و جلقَبَضَ نَفسَهُ فيها ، فَدَنَوتُ مِنهُ فَجَلَستُ ، فَرَفَعَ رَأسَهُ فَقالَ : مَن هذا؟ قُلتُ : عَبدُ الرَّحمنِ . قالَ : ما شَأنُكَ؟ قُلتُ : يا رَسولَ اللّهِ ، سَجَدتَ سَجدَةً خَشيتُ أن يَكونَ اللّهُ عز و جل قَد قَبَضَ نَفسَكَ فيها ! فَقالَ : إنَّ جَبرَئيلَ عليه السلام أتاني فَبَشَّرَني ، فَقالَ : إنَّ اللّهَ عز و جل يَقولُ : مَن صَلّى عَلَيكَ صَلَّيتُ عَلَيهِ ، ومَن سَلَّمَ عَلَيكَ سَلَّمتُ عَلَيهِ . فَسَجَدتُ للّهِِ عز و جل شُكرا . (1)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :ما صَلّى عَلَيَّ عَبدٌ مِن اُمَّتي صَلاةً صادِقا بِها في قَلبِ نَفسِهِ ، إلّا صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ بِها عَشرَ صَلَواتٍ ، وكَتَبَ لَهُ بِها عَشرَ حَسَناتٍ ، ورَفَعَ لَهُ بِها عَشرَ دَرَجاتٍ ، ومَحا عَنهُ بِها عَشرَ سَيِّئاتٍ . (2)

4 / 2سَلامُ النَّبِيِّالإمام الباقر عليه السلام :إنَّ مَلَكا مِنَ المَلائِكَةِ سَأَلَ اللّهَ أن يُعطِيَهُ سَمعَ العِبادِ ، فَأَعطاهُ اللّهُ ، فَذلِكَ المَلَكُ قائِمٌ حَتّى تَقومَ السّاعَةُ لَيسَ أحَدٌ مِنَ المُؤمِنينَ يَقولُ : صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وآلِهِ وسَلَّمَ ، إلّا قالَ المَلَكُ : وعَلَيكَ السَّلامُ ، ثُمَّ يَقولُ المَلَكُ : يا رَسولَ اللّهِ ، إنَّ فُلانا يُقرِئُكَ السَّلامَ ، فَيَقولُ رَسولُ اللّهِ : وعَلَيهِ السَّلامُ . (3)

.


1- .مسند ابن حنبل : ج 1 ص 407 ح 1664 ، السنن الكبرى : ج 2 ص 518 ح 3936 نحوه ، المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 735 ح 2019 وفيه ذيله ، كنزالعمّال : ج 1 ص 502 ح 2220 .
2- .المعجم الكبير : ج 22 ص 196 ح 513 عن أبي بردة ، كنزالعمّال : ج 1 ص 503 ح 2223 ؛ روضة الواعظين : ص 354 وراجع سنن النسائي : ج 3 ص 50 ومسند ابن حنبل : ج 5 ص 509 ح 16352 .
3- .الأمالي للطوسي : ص 678 ح 1437 عن جابر ، عدّة الداعي : ص 152 ، تنبيه الخواطر : ج 2 ص 83 كلاهما عن جابر عن الإمام الصادق عليه السلام ، بحار الأنوار : ج 94 ص 70 ح61 .

ص: 375

4 / 2 درود پيامبر صلى الله عليه و آله

مسند ابن حنبل_ به نقل از عبد الرحمان بن عوف _: پيامبر خدا بيرون شد و به سوى صدقه اش (زكاتش) رفت و به آن در آمد و رو به قبله كرد و به سجده افتاد و سجده اش را چندان به درازا كشانيد كه گمان بردم خداوند عز و جل او را قبض روح كرده است. نزديك ايشان رفتم و نشستم . سرش را برداشت و فرمود: «كيستى؟». گفتم : عبد الرحمان . فرمود: «چه مى خواهى؟». گفتم : اى پيامبرخدا! چنان سجده اى كرديد كه ترسيدم خداوند عز و جل جان شما را در آن حال گرفته باشد! فرمود: «جبرئيل عليه السلام نزد من آمد و مژده ام داد و گفت: خداوند عز و جل مى فرمايد: هر كس بر تو درود فرستد ، من بر او درود مى فرستم و هر كس بر تو سلام فرستد ، من بر او سلام مى فرستم . از اين رو، براى خداوند عز و جل سجده شكر گزاردم» .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر بنده اى از امّتم بر من درود فرستد و در درون جانش به آن باور داشته باشد ، خداوند در برابر آن ، ده صلوات بر او مى فرستد و به ازاى آن ، ده كار نيك برايش مى نويسد و به واسطه آن ، او را ده درجه بالا مى برد و ده گناه از او مى زدايد.

4 / 2درود پيامبر صلى الله عليه و آلهامام باقر عليه السلام :فرشته اى از فرشتگان از خداوند درخواست كرد كه گوش [و شنوايى] بندگان را به او بدهد و خداوند ، آن را به او داد. آن فرشته تا قيام قيامت ، همچنان ايستاده است و هر مؤمنى بگويد: «درود و سلام خدا بر او (پيامبر) و خاندانش باد»، فرشته مى گويد: «و بر تو سلام!» و فرشته سپس مى گويد: «اى پيامبر خدا! فلانى به تو سلام مى فرستد» و پيامبر خدا مى فرمايد: «سلام بر او!»

.

ص: 376

4 / 3صَلَواتُ المَلائِكَةِ وجَميعِ الخَلقِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ ومَلائِكَتُهُ ، ومَن شاءَ فَليُقِلَّ ومَن شاءَ فَليُكثِر . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :ما مِن مُسلِمٍ يُصَلّي عَلَيَّ إلّا صَلَّت عَلَيهِ المَلائِكَةُ ما صَلّى عَلَيَّ ، فَليُقِلَّ العَبدُ مِن ذلِكَ أو لِيُكثِر . (2)

الإمام الصادق عليه السلام :إذا ذُكِرَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله فَأَكثِرُوا الصَّلاةَ عَلَيهِ ؛ فَإِنَّهُ مَن صَلّى عَلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله صَلاةً واحِدَةً صَلَّى اللّهُ عَلَيه ألفَ صَلاةٍ في ألفِ صَفٍّ مِنَ المَلائِكَةِ ، ولَم يَبقَ شَيءٌ مِمّا خَلَقَهُ اللّهُ إلّا صَلّى عَلَى العَبدِ لِصَلاةِ اللّهِ عَلَيهِ وصَلاةِ مَلائِكَتِهِ ، فَمَن لَم يَرغَب في هذا فَهُوَ جاهِلٌ مَغرورٌ قَد بَرِئَ اللّهُ مِنهُ ورَسولُهُ وأهلُ بَيتِهِ . (3)

عنه عليه السلام_ لِاءِسحاقَ بنِ فَرّوخٍ _: مَن صَلّى عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ عَشرا صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ ومَلائِكَتُهُ مِئَةَ مَرَّةٍ ، ومَن صَلّى عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ مِئَةَ مَرَّةٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ ومَلائِكَتُهُ ألفا ، أما تَسمَعُ قَولَ اللّهِ عز و جل : «هُوَ الَّذِى يُصَلِّى عَلَيْكُمْ وَ مَلَئِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّ_لُمَ_تِ إِلَى النُّورِ وَ كَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا» (4) ؟ (5)

.


1- .الكافي : ج 2 ص 492 ح 7 عن ابن القدّاح عن الإمام الصادق عليه السلام .
2- .سنن ابن ماجة : ج 1 ص 294 ح 907 ، مسند ابن حنبل : ج 5 ص 325 ح 15689 ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 2 ص 398 ح 2 نحوه وكلّها عن عامر بن ربيعة ، كنزالعمّال : ج 1 ص 503 ح 2224 وص 499 ح 2201 .
3- .الكافي : ج 2 ص 492 ح 6 ، ثواب الأعمال : ص 185 ح 1 ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 87 ح 2236 ، جمال الاُسبوع : ص 156 كلّها عن أبي بصير ، جامع الأخبار : ص 158 ح 375 ، بحار الأنوار : ج 17 ص 30 ح 11 .
4- .الأحزاب : 43 .
5- .الكافي : ج 2 ص 493 ح 14 عن إسحاق بن فرّوخ مولى آل طلحة .

ص: 377

4 / 3 درود فرستادن فرشتگان و همه خلايق

4 / 3درود فرستادن فرشتگان و همه خلايقپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس بر من درود بفرستد ، خدا و فرشتگانش بر او درود مى فرستند . حال، هر كه مى خواهد ، اندك بگويد و هر كه مى خواهد ، بسيار بگويد .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر مسلمانى بر من درود بفرستد ، تا زمانى كه بر من درود مى فرستد ، فرشتگان بر او درود مى فرستند . حال، بنده خواه اندك بگويد ، خواه بسيار.

امام صادق عليه السلام :هر گاه نام پيامبر صلى الله عليه و آله برده شد ، بر او فراوان درود فرستيد ؛ زيرا هر كس يك درود بر پيامبر صلى الله عليه و آله بفرستد ، خداوند هزار درود در هزار صف از فرشتگان بر او مى فرستد، و به سبب درود فرستادن خدا و فرشتگانش بر او، هر موجودى كه خدا آفريده است نيز بر او درود مى فرستد. پس، هر كه به چنين چيزى راغب نباشد ، نادانى فريب خورده[ى شيطان] است و خدا و پيامبرش و اهل بيت او ، از وى بيزارند.

امام صادق عليه السلام_ به اسحاق بن فَرّوخ _: هر كس بر محمّد و خاندان محمّد ده درود بفرستد ، خداوند و فرشتگانش صد درود بر او مى فرستند و هر كس بر محمّد و خاندان محمّد ، صد بار درود بفرستد ، خداوند و فرشتگانش هزار بار بر او درود مى فرستند. مگر نشنيده اى اين سخن خداى عز و جل را كه: «او و فرشتگانش بر شما درود مى فرستند تا شما را از تاريكى ها به روشنايى برد و خدا به مؤمنان ، مهربان است» ؟

.

ص: 378

4 / 4غُفرانُ الذُّنوبِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ كُلَّ يَومٍ ثَلاثَ مَرّاتٍ ، وكُلَّ لَيلَةٍ ثَلاثَ مَرّاتٍ ، حُبّا بي وشَوقا إلَيَّ ، كانَ حَقّا عَلَى اللّهِ أن يَغفِرَ لَهُ ذُنوبَهُ تِلكَ اللَّيلَةَ وذلِكَ اليَومَ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :أكثِروا الصَّلاةَ عَلَيَّ ؛ فَإِنَّ صَلاتَكُم عَلَيَّ مَغفِرَةٌ لِذُنوبِكُم ، وَاطلُبوا لِيَ الدَّرَجَةَ وَالوَسيلَةَ ؛ فَإِنَّ وَسيلَتي عِندَ رَبّي شَفاعَةٌ لَكُم . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :ما مِن أحَدٍ مِن اُمَّتي يَذكُرُني ثُمَّ صَلّى عَلَيَّ إلّا غَفَرَ اللّهُ لَهُ ذُنوبَهُ وإن كانَ (3) أكثَرَ مِن رَملِ عالِجٍ (4) . (5)

الإمام الحسن عليه السلام :قالوا : يا رَسولَ اللّهِ ، أرَأَيتَ قَولَ اللّهِ عز و جل : «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ» (6) ؟ قالَ : إنَّ هذا لَمِنَ المَكتومِ ، ولَولا أنَّكُم سَأَلتُموني عَنهُ ما أخبَرتُكُم . إنَّ اللّهَ عز و جل وَكَّلَ بي مَلَكَينِ ، لا اُذكَرُ عِندَ عَبدٍ مُسلِمٍ فَيُصَلِّيَ عَلَيَّ ، إلّا قالَ ذاناكَ المَلَكانِ : غَفَرَ اللّهُ لَكَ ، وقالَ اللّهُ ومَلائِكَتُهُ جَوابا لِذَينِكَ المَلَكَينِ : آمينَ . (7)

.


1- .المعجم الكبير : ج 18 ص 362 ح 928 عن أبي كاهل ؛ الدعوات : ص 86 ح 226 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 70 ح 63 .
2- .تاريخ دمشق : ج 61 ص 381 ح 22661 عن أبي صالح عن الإمام الحسن عليه السلام ، كنزالعمّال : ج 1 ص 489 ح 2143 .
3- .في إرشاد القلوب : «كانت» .
4- .عالِج : رمال معروفة بالبادية (لسان العرب : ج 2 ص 327 «علج») .
5- .جامع الأخبار : ص 155 ح 355 عن أنس ، إرشاد القلوب : ص 190 وفيه «مثل» بدل «أكثر من» .
6- .الأحزاب : 56 .
7- .المعجم الكبير : ج 3 ص 89 ح 2753 ، تفسير ابن كثير : ج 6 ص 465 كلاهما عن اُمّ أنيس ، تفسير القرطبي : ج 14 ص 233 ، كنزالعمّال : ج 2 ص 35 ح 3027 ؛ عوالي اللآلي : ج 2 ص 38 ح 97 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 87 ح 6 نقلاً عن الدرّ المنثور عن الإمام الحسين عليه السلام .

ص: 379

4 / 4 آمرزش گناهان

4 / 4آمرزش گناهانپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس از روى محبّت و شوق به من، هر روز ، سه مرتبه و هر شب ، سه مرتبه بر من درود فرستد ، بر خداست كه گناهان آن شب و آن روز او را بيامرزد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بر من ، فراوان درود بفرستيد ؛ زيرا درود فرستادن شما بر من ، مايه آمرزش گناهان شماست، و براى من [از خداوند،] درجه و وسيله درخواست كنيد؛ زيرا وسيله من در نزد پروردگارم، شفاعت كردن براى شماست.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر فردى از امّت من كه نام مرا ببرد و آن گاه بر من درود بفرستد ، بى گمان ، خداوند ، گناهانش را مى آمرزد، اگرچه بيشتر از ريگ هاى ريگزار عالج (1) باشد.

امام حسن عليه السلام :گفتند : اى پيامبر خدا! معناى اين سخن خداى عز و جل چيست: «خدا و فرشتگانش بر پيامبر، درود مى فرستند» ؟ فرمود: «اين ، از نهفتنى هاست و اگر نبود كه در باره آن از من سؤال كرديد ، هيچ گاه به شما خبر نمى دادم. خداى عز و جل دو فرشته براى من گماشته است كه هر گاه نزد بنده مسلمانى نام من برده شود و او بر من ، درود فرستد ، آن دو فرشته مى گويند: خدايت بيامرزد! و خدا و فرشتگانش در جواب آن دو فرشته مى گويند: آمين » .

.


1- .عالج ، ريگزارى است در حجاز .

ص: 380

الإمام الصادق عليه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ذاتَ يَومٍ لِأَميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام : ألا اُبَشِّرُكَ؟ قالَ : بَلى بِأَبي أنتَ واُمّي ، فَإِنَّكَ لَم تَزَل مُبَشِّرا بِكُلِّ خَيرٍ . فَقالَ : أخبَرَني جَبرائيلُ آنِفا بِالعَجَبِ . فَقالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام : ومَا الَّذي أخبَرَكَ يا رَسولَ اللّهِ؟ قالَ : أخبَرَني أنَّ الرَّجُلَ مِن اُمَّتي إذا صَلّى عَلَيَّ وأتبَعَ بِالصَّلاةِ عَلى أهلِ بَيتي ، فُتِحَت لَهُ أبوابُ السَّماءِ وصَلَّت عَلَيهِ المَلائِكَةُ سَبعينَ صَلاةً ، وإنَّهُ لَمُذنِبٌ وخَطّاءٌ (1) ، ثُمَّ تَحاتُّ عَنهُ الذُّنوبُ كَما يَتَحاتُّ الوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ ، ويَقولُ اللّهُ تَبارَكَ وتَعالى : لَبَّيكَ عَبدي وسَعدَيكَ ، يا مَلائِكَتي أنتُم تُصَلّونَ عَلَيهِ سَبعينَ صَلاةً وأنَا اُصَلّي عَلَيهِ سَبعَمِئَةِ صَلاةٍ . (2)

الإمام عليّ عليه السلام :الصَّلاةُ عَلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله أمحَقُ (3) لِلخَطايا مِنَ الماءِ لِلنّارِ ، وَالسَّلامُ عَلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله أفضَلُ مِن عِتقِ رِقابٍ . (4)

الإمام الرضا عليه السلام :مَن لَم يَقدِر عَلى ما يُكَفِّرُ بِهِ ذُنوبَهُ ، فَليُكثِر مِنَ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ؛ فَإِنَّها تَهدِمُ الذُّنوبَ هَدما . (5)

.


1- .في المصدر : «وإنّه للذنب حطّا» ، وهو تصحيف ظاهر ، وقد صحّحناه طبقا لما في جمال الاُسبوع ، وفي الأمالي للصدوق : «وإن كان مذنبا خَطّاءً» .
2- .ثواب الأعمال : ص 188 ح 1 ، الأمالي للصدوق : ص 675 ح 916 ، جمال الاُسبوع : ص 157 كلّها عن عبد اللّه بن سنان ، جامع الأخبار : ص 160 ح 383 ، روضة الواعظين : ص 354 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 56 ح 30 .
3- .المَحْق : النقص والمحو والإبطال (النهاية : ج 4 ص 303 «محق») .
4- .ثواب الأعمال : ص 185 ح 1 عن عاصم بن ضمرة ، جامع الأخبار : ص 158 ح 374 وفيه «وآله» بعد «النبيّ» في كلا الموضعين ، بحار الأنوار : ج 94 ص 57 ح 33 .
5- .عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 1 ص 294 ح 52 ، الأمالي للصدوق : ص 131 ح 123 كلاهما عن الحسن بن عليّ بن فضّال ، تنبيه الخواطر : ج 2 ص 156 ، جامع الأخبار : ص 154 ح 350 ، روضة الواعظين : ص 353 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 47 ح 2 وص 63 ح 52 .

ص: 381

امام صادق عليه السلام :روزى پيامبر خدا به امير مؤمنان فرمود: «آيا خبر خوشى به تو ندهم؟». [امير مؤمنان] گفت : چرا، پدر و مادرم به فدايت ؛ چون شما هميشه خبر خوش مى دهى! فرمود: «چند لحظه پيش ، جبرئيل خبر شگفتى به من داد» . امير مؤمنان گفت : چه خبرى به شما داد ، اى پيامبر خدا؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «به من خبر داد كه هر گاه مردى از امّتم بر من درود فرستد و در پى آن بر خاندانم درود فرستد ، درهاى آسمان برايش گشوده مى شوند و فرشتگان ، هفتاد درود بر او مى فرستند، با آن كه گنهكار و خطاكار است . سپس گناهانش همچون برگ درخت از او فرو مى ريزند و خداى _ تبارك و تعالى _ مى فرمايد: بله بنده ام، بله! اى فرشتگان من! شما هفتاد درود بر او مى فرستيد و من هفتصد درود بر وى مى فرستم » .

امام على عليه السلام :درود فرستادن بر پيامبر صلى الله عليه و آله گناهان را زودتر نابود مى كند تا آب آتش را، و سلام كردن بر پيامبر صلى الله عليه و آله فضيلتش بيشتر از آزاد كردن بنده است.

امام رضا عليه السلام :هر كس توانايىِ دادن كفّاره براى گناهانش را نداشت، بر محمّد و خاندان او فراوان صلوات بفرستد ؛ زيرا درود ، گناهان را به كلّى از بين مى برد.

.

ص: 382

4 / 5العافِيَةُرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ مَرَّةً ، فَتَحَ اللّهُ عَلَيهِ بابا مِنَ العافِيَةِ . (1)

4 / 6زَكاةُ المُصَلّيرسول اللّه صلى الله عليه و آله :صَلّوا عَليَّ فَإِنَّها زَكاةٌ لَكُم . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :أيُّما رَجُلٍ مُسلِمٍ لَم يَكُن عِندَهُ صَدَقَةٌ ، فَليَقُل في دُعائِهِ : «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ ، وصَلِّ عَلَى المُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ ، وَالمُسلِمينَ وَالمُسلِماتِ» ؛ فَإِنَّها لَهُ زَكاةٌ . (3)

4 / 7إجابَةُ الدُّعاءِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :صَلاتُكُم عَلَيَّ إجابَةٌ لِدُعائِكُم ، وزَكاةٌ لِأَعمالِكُم . (4)

.


1- .جامع الأخبار : ص 153 ح 344 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 63 ح 52 .
2- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 292 ح 8778 ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 2 ص 399 ح 10 ، مسند أبي يعلى : ج 6 ص 48 ح 6383 كلّها عن أبي هريرة ، كنزالعمّال : ج 1 ص 492 ح 2167 .
3- .الأدب المفرد : ص 192 ح 640 ، المستدرك على الصحيحين : ج 4 ص 144 ح 7175 ، صحيح ابن حبّان : ج 3 ص 185 ح 903 كلّها عن أبي سعيد الخدري ، كنزالعمّال : ج 4 ص 5 ح 9202 .
4- .الأمالي للطوسي : ص 215 ح 376 عن محمّد بن مروان عن الإمام الصادق عليه السلام ، بحار الأنوار : ج 94 ص 54 ح 22 .

ص: 383

4 / 5 آسايش
4 / 6 رشد يافتن فرستنده صلوات
4 / 7 پذيرفته شدن دعا

4 / 5آسايشپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس يك صلوات بر من بفرستد ، خداوند يك در از عافيت (آسايش) را برايش مى گشايد.

4 / 6رشد يافتن فرستنده صلواتپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بر من صلوات بفرستيد ؛ زيرا صلوات ، مايه رشد شماست.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر مرد مسلمانى كه صدقه [ و زكات براى دادن] نداشت، در دعايش بگويد: «بار خدايا! بر بنده و فرستاده ات ، محمّد ، درود فرست و بر مردان و زنان مؤمن، و بر مردان و زنان مسلمان ، درود فرست» ؛ زيرا اين براى او ، زكات (/مايه رشد) است.

4 / 7پذيرفته شدن دعاپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :درود فرستادن شما بر من ، سبب اجابت دعا مى شود و زكاتِ (/مايه رشدِ) اعمالتان است.

.

ص: 384

الإمام عليّ عليه السلام :مَن قالَ ثَلاثَ مَرّاتٍ : «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ» قَضَى اللّهُ حاجَتَهُ . (1)

مستدرك الوسائل عن تفسير أبي الفتوح الرازي :عَن أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام أنَّهُ قالَ : لا تَدعُ بِدُعاءٍ إلّا أن تَقولَ في أوَّلِهِ : «صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَافعَل بي كَذا وكَذا» . وكانَ عليه السلام يَفعَلُ كَذلِكَ ، فَقيلَ لَهُ في ذلِكَ ، فَقالَ : الدُّعاءُ مَعَ الصَّلاةِ مَقرونٌ بِالإِجابَةِ ، وَاللّهُ تَعالى يَستَحي أن يَسأَلَ عَنهُ العَبدُ حاجَتَينِ يُجيبُ إحداهُما ويَرُدُّ الاُخرى . (2)

الإمام الصادق عليه السلام :مَن دَعا ولَم يَذكُرِ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله رَفرَفَ الدُّعاءُ عَلى رَأسِهِ ، فَإِذا ذَكَرَ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله رُفِعَ الدُّعاءُ . (3)

رسول اللّه صلى الله عليه و آله :لا يَزالُ الدُّعاءُ مَحجوبا حَتّى يُصَلّى عَلَيَّ وعَلى أهلِ بَيتي . (4)

الإمام الصادق عليه السلام :لا يَزالُ الدُّعاءُ مَحجوبا حَتّى يُصَلّى عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ . (5)

عنه عليه السلام :إذا دَعا أحَدُكُم فَليَبدَأ بِالصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ، ويَقولُ : اِفعَل بي كَذا وكَذا؛ فَإِنَّ العَبدَ إذا قالَ : «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى أهلِ بَيتِهِ» اِستَجابَ لَهُ ، فَإِذا قالَ : «اِفعَل بي كَذا وكَذا» كانَ أجوَدَ مِن أن يَرُدَّ بَعضا ويَستَجيبَ بَعضا . (6)

.


1- .مستدرك الوسائل : ج 5 ص 227 ح 5754 نقلاً عن القطب الراوندي في لبّ اللباب .
2- .مستدرك الوسائل : ج 5 ص 227 ح 5756 .
3- .الكافي : ج 2 ص 491 ح 2 عن السكوني ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 18 ح 2036 ، الجعفريّات : ص 216 عن الإمام الكاظم عن آبائه عن الإمام عليّ عليهم السلام ، جمال الاُسبوع : ص 160 عن السكوني عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، عدّة الداعي : ص 154 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 316 ح 21 وج 94 ص 68 ح 56 .
4- .كفاية الأثر : ص 39 ، الصراط المستقيم : ج 2 ص 118 كلاهما عن أبي ذرّ ، بحار الأنوار : ج 94 ص 66 ح 53 .
5- .الكافي : ج 2 ص 491 ح 1 ، الأمالي للطوسي : ص 662 ح 1379 وزاد فيه «عن السماء» بعد «محجوبا» ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 18 ح 2035 ، عدّة الداعي : ص 153 كلّها عن هشام بن سالم ، بحار الأنوار : ج 93 ص 312 ح 16 .
6- .جمال الاُسبوع : ص 160 عن عبدالملك بن عتبة ، بحار الأنوار : ج 94 ص 68 ح 56 .

ص: 385

امام على عليه السلام :هر كس سه بار بگويد: «بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست» ، خداوند، حاجتش را برآورده مى سازد.

مستدرك الوسائل_ به نقل از تفسير ابو الفتوح رازى _: از امير مؤمنان روايت شده است كه فرمود: «هيچ دعايى مكن ، مگر آن كه در آغازش بگويى: بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و با من ، چنين و چنان كن ». خودِ ايشان هم چنين مى كرد. علّت را از ايشان ، جويا شدند . فرمود : «دعاى همراه با صلوات ، اجابت مى شود . خداوند متعال شرم مى كند از اين كه بنده ، دو حاجت از او بخواهد و او يكى را بپذيرد و ديگرى را رد كند» .

امام صادق عليه السلام :هر كس دعا كند و از پيامبر صلى الله عليه و آله ياد نكند، آن دعا بر فراز سر او [مانند پرنده اى] مى چرخد، و چون از پيامبر صلى الله عليه و آله ياد كند (صلوات بفرستد)، دعا بالا مى رود.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :دعا همچنان در حجاب است ، تا آن گاه كه بر من و بر اهل بيت من ، درود فرستاده شود [كه در اين هنگام ، حجاب كنار مى رود و دعا به درگاه الهى مى رود] .

امام صادق عليه السلام :دعا پيوسته در حجاب است ، تا آن گاه كه بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستاده شود.

امام صادق عليه السلام :هر گاه يكى از شما دعا كرد، نخست بر محمّد صلى الله عليه و آله درود بفرستد و آن گاه بگويد: «فلان و فلان حاجتم را بر آور»؛ زيرا بنده چون بگويد: «بار خدايا! بر محمّد و بر خاندان او درود فرست» ، دعايش مستجاب مى شود و چون بگويد: «فلان و فلان حاجت مرا بر آور» ، خداوند ، بخشاينده تر از آن است كه قسمتى [از حاجت او] را رد كند و قسمتى را بپذيرد.

.

ص: 386

4 / 8قَضاءُ الحاجَةِالإمام الصادق عليه السلام :مَن قالَ : «يا رَبِّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ» مِئَةَ مَرَّةٍ ، قُضِيَت لَهُ مِئَةُ حاجَةٍ ؛ ثَلاثونَ لِلدُّنيا وَالباقي لِلآخِرَةِ . (1)

عنه عليه السلام :مَن صَلّى عَلَى النَّبيِّ وآلِ النَّبِيِّ عليهم السلام مَرَّةً واحِدَةً بِنِيَّةٍ وإخلاصٍ مِن قَلبِهِ ، قَضَى اللّهُ سُبحانَهُ لَهُ مِئَةَ حاجَةٍ ؛ مِنها ثَلاثونَ لِلدُّنيا وسَبعونَ لِلآخِرَةِ . (2)

4 / 9كِفايَةُ أمرِ الدُّنيا وَالآخِرَةِالكافي عن مرازم :قالَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام : إنَّ رَجُلاً أتى رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَقالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، إنّي جَعَلتُ ثُلُثَ صَلَواتي لَكَ ، فَقالَ لَهُ خَيرا . فَقالَ لَهُ : يا رَسولَ اللّهِ ، إنّي جَعَلتُ نِصفَ صَلَواتي لَكَ ، فَقالَ لَهُ : ذاكَ أفضَلُ . فَقالَ : إنّي جَعَلتُ كُلَّ صَلَواتي لَكَ ، فَقالَ : إذا يَكفِيَكَ اللّهُ عز و جل ما أهَمَّكَ مِن أمرِ دُنياكَ وآخِرَتِكَ . فَقالَ لَهُ رَجُلٌ : أصلَحَكَ اللّهُ ، كَيفَ يَجعَلُ صَلاتَهُ لَهُ؟ فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام : لا يَسأَلُ اللّهَ عز و جل شَيئا إلّا بَدَأَ بِالصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ . (3)

الإمام الصادق عليه السلام :جاءَ رَجُلٌ إلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَقالَ : أجعَلُ نِصفَ صَلَواتي لَكَ؟ قالَ : نَعَم . ثُمَّ قالَ : أجعَلُ صَلَواتي كُلَّها لَكَ؟ قالَ : نَعَم . فَلَمّا مَضى قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : كُفِيَ هَمَّ الدُّنيا وَالآخِرَةِ . (4)

.


1- .الكافي : ج 2 ص 493 ح 9 ، ثواب الأعمال : ص 190 ح 1 كلاهما عن معاوية بن عمّار ، جامع الأخبار : ص 161 ح 385 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 59 ح 40 .
2- .الدعوات : ص 89 ح 225 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 70 ح 63 .
3- .الكافي : ج 2 ص 493 ح 12 وص 491 ح 3 عن محمّد بن مسلم نحوه ، ثواب الأعمال : ص 188 ح 1 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 60 ح 42 .
4- .الكافي : ج 2 ص 493 ح 11 عن أبي بكر الحضرمي عمّن سمعه .

ص: 387

4 / 8 بر آورده شدن حاجت
4 / 9 كارسازى در دنيا و آخرت

4 / 8بر آورده شدن حاجتامام صادق عليه السلام :هر كس صد بار بگويد: «خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست» ، صد حاجت او برآورده مى شود : سى حاجت براى دنيا و بقيّه براى آخرت.

امام صادق عليه السلام :هر كس با نيّت و اخلاص قلبى، يك بار بر پيامبر صلى الله عليه و آله و خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله درود فرستد ، خداوند پاك ، صد حاجت براى او برمى آورد : سى حاجت از آنها براى دنيا و هفتاد تا براى آخرت.

4 / 9كارسازى در دنيا و آخرتالكافى_ به نقل از مُرازم _: امام صادق عليه السلام فرمود : «مردى خدمت پيامبر خدا آمد و گفت : اى پيامبر خدا! من يك سوم دعاهايم را به شما اختصاص دادم. [پيامبر صلى الله عليه و آله ] فرمود: نيكوست . گفت : اى پيامبر خدا! نصف دعايم را به شما اختصاص دادم. فرمود: اين ، نيكوتر است . گفت : همه دعاهايم را به شما اختصاص دادم. فرمود: در اين صورت، خداوند عز و جل در دنيا و آخرت برايت كارسازى مى كند » . مردى به امام صادق عليه السلام گفت : به سلامت باشيد! چگونه كسى دعاهايش را به ايشان ، اختصاص مى دهد؟ فرمود: «[اين گونه كه] هر حاجتى از خداوند عز و جل خواست ، نخست بر محمّد و خاندان او درود بفرستد» .

امام صادق عليه السلام :مردى خدمت پيامبر خدا آمد و گفت : نصف دعاهايم را به شما اختصاص بدهم؟ فرمود: «آرى» . دوباره گفت : همه دعاهايم را به شما اختصاص بدهم؟ فرمود: «آرى» . چون آن مرد رفت، پيامبر خدا فرمود: «دنيا و آخرتش تضمين شد» .

.

ص: 388

مسند ابن حنبل عن اُبيّ بن كعب :قالَ رَجُلٌ : يا رَسولَ اللّهِ ، أرَأَيتَ إن جَعَلتُ صَلاتي كُلَّها عَلَيكَ؟ قالَ : إذا يَكفِيَكَ اللّهُ تَبارَكَ وتَعالى ما أهَمَّكَ مِن دُنياكَ وآخِرَتِكَ . (1)

سنن الترمذي عن اُبيّ بن كعب :كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله إذا ذَهَبَ ثُلُثَا اللَّيلِ قامَ فَقالَ : يا أيُّها النّاسُ! اُذكُرُوا اللّهَ ، اُذكُرُوا اللّهَ ، جاءَتِ الرّاجِفَةُ تَتبَعُهَا الرّادِفَةُ ، جاءَ المَوتُ بِما فيهِ ، جاءَ المَوتُ بِما فيهِ . قالَ اُبَيٌّ : قُلتُ : يا رَسولَ اللّهِ ، إنّي اُكثِرُ الصَّلاةَ عَلَيكَ ، فَكَم أجعَلُ لَكَ مِن صَلاتي؟ فَقالَ : ما شِئتَ ، قالَ : قُلتُ : الرُّبعَ؟ قالَ : ما شِئتَ ، فَإِن زِدتَ فَهُوَ خَيرٌ لَكَ . قُلتُ : النِّصفَ؟ قالَ : ما شِئتَ ، فَإِن زِدتَ فَهُوَ خَيرٌلَكَ . قالَ : قُلتُ : فَالثُّلُثَينِ؟ قالَ : ما شِئتَ ، فَإِن زِدتَ فَهُوَ خَيرٌ لَكَ . قُلتُ : أجعَلُ لَكَ صَلاتي كُلَّها؟ قالَ : إذا تُكفى هَمَّكَ ، ويُغفَرَ لَكَ ذَنبُكَ . (2)

راجع : ص 334 ح 2943 و 2944 .

4 / 10ذَهابُ النِّفاقِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :الصَّلاةُ عَلَيَّ وعَلى أهلِ بَيتي تَذهَبُ بِالنِّفاقِ . (3)

راجع : ص 370 (أدب الصلاة على رسول اللّه / رفع الصوت بالصلاة) .

.


1- .مسند ابن حنبل : ج 8 ص 50 ح 21300 ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج 2 ص 399 ح 12 ، المعجم الكبير : ج 4 ص 35 ح 3574 عن حبّان بن منقذ نحوه ، كنزالعمّال : ج 2 ص 278 ح 4001 .
2- .سنن الترمذي : ج 4 ص 636 ح 2457 ، المنتخب من مسند عبد بن حميد : ص 89 ح 170 وفيه «ربع» بدل «ثلثا» ، كنزالعمّال : ج 2 ص 276 ح 3997 .
3- .الكافي : ج 2 ص 492 ح 8 عن عبد اللّه بن سنان عن الإمام الصادق عليه السلام .

ص: 389

4 / 10 زدوده شدن نفاق

مسند ابن حنبل_ به نقل از اُبَىّ بن كعب _: مردى گفت: اى پيامبر خدا! آيا اجازه مى دهيد همه دعايم را به شما اختصاص دهم؟ فرمود: «در اين صورت، خداوند _ تبارك و تعالى _ در دنيا و آخرت ، برايت كارسازى مى كند» .

سنن الترمذى_ به نقل از اُبَىّ بن كعب _: دو سومِ شب كه مى گذشت، پيامبر خدا بر مى خاست و مى فرمود: «اى مردم! خدا را ياد كنيد، خدا را ياد كنيد[و براى نماز و نيايش برخيزيد] كه لرزنده آمده است و از پى آن ، لرزه اى دگر خواهد آمد! مرگ با همه پيامدهايش در راه است . مرگ با همه پيامدهايش در راه است!» . گفتم : اى پيامبر خدا! من فراوان بر شما درود مى فرستم. چه قدر از دعايم را به شما اختصاص دهم؟ فرمود: «هر چه خواستى». گفتم : يك چهارم؟ فرمود: هر چه خواستى ؛ امّا اگر بيشتر باشد ، برايت بهتر است». گفتم : نصف؟ فرمود: «هر چه خواستى ؛ ولى اگر بيشتر باشد ، براى تو بهتر است». گفتم : دو سوم؟ فرمود: «هر چه خواستى ؛ امّا اگر بيشتر باشد ، براى تو بهتر است» . گفتم : همه دعايم را به شما اختصاص بدهم؟ فرمود: «در اين صورت ، به مراد خود مى رسى و گناهانت آمرزيده مى شوند».

ر . ك : ص 335 ح 2943 و 2944 .

4 / 10زدوده شدن نفاقپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :درود فرستادن بر من و بر خانواده ام ، نفاق را مى برَد.

ر . ك : ص 371 (صلوات فرستادن با صداى بلند) .

.

ص: 390

4 / 11نورُ يَومِ القِيامَةِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :زَيِّنوا مَجالِسَكُم بِالصَّلَواتِ عَلَيَّ ؛ فَإِنَّ صَلَواتِكُم عَلَيَّ نورٌ لَكُم يَومَ القِيامَةِ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :الصَّلاةُ عَلَيَّ نُورٌ عَلَى الصِّراطِ . (2)

عنه صلى الله عليه و آله :أكثِرُوا الصَّلاةَ عَلَيَّ ؛ فَإِنَّ الصَّلاةَ عَلَيَّ نورٌ فِي القَبرِ ، ونورٌ عَلَى الصِّراطِ ، ونورٌ فِي الجَنَّةِ . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ مَرَّةً ؛ خَلَقَ اللّهُ تَعالى يَومَ القِيامَةِ عَلى رَأسِهِ نورا ، وعَلى يَمينِهِ نورا ، وعَلى شِمالِهِ نورا ، ومِن فَوقِهِ نورا ، ومِن تَحتِهِ نورا ، وفي جَميعِ أعضائِهِ نورا . (4)

4 / 12النَّجاةُ مِن أهوالِ القِيامَةِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :يا أيُّهَا النّاسُ! إنَّ أنجاكُم يَومَ القِيامَةِ مِن أهوالِها ومَواطِنِها ، أكثَرُكُم عَلَيَّ صَلاةً في دارِ الدُّنيا . (5)

.


1- .الفردوس : ج 2 ص 291 ح 3330 عن ابن عمر ، كنزالعمّال : ج 9 ص 141 ح 25415 .
2- .جامع الأخبار : ص 156 ح 363 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 64 ح 52 ؛ الفردوس : ج 2 ص 408 ح 3814 عن أبي هريرة ، كنزالعمّال : ج 1 ص 490 ح 2149 نقلاً عن الدارقطني في الأفراد .
3- .الدعوات : ص 216 ح 581 ، بحار الأنوار : ج 82 ص 64 ح 8 .
4- .جامع الأخبار : ص 155 ح 360 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 64 ح 52 .
5- .الفردوس : ج 5 ص 277 ح 8175 عن أنس ، كنزالعمّال : ج 1 ص 504 ح 2228 .

ص: 391

4 / 11 روشنايى روز رستاخيز
4 / 12 رهايى از هراس هاىِ رستاخيز

4 / 11روشنايى روز رستاخيزپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :مجلس هاى خود را با درود فرستادن بر من ، زينت بخشيد ؛ زيرا درودهاى شما بر من ، در روز رستاخيز ، براى شما نور [و روشنايى] است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :درود فرستادن بر من ، نورى بر روى صراط است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :فراوان بر من درود بفرستيد ؛ زيرا درود فرستادن بر من ، نورى در قبر ، و نورى بر صراط، و نورى در بهشت است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس يك درود بر من بفرستد ، خداوندِ بزرگ در روز رستاخيز ، يك نور بر فراز سرش و يك نور در سمت راستش و يك نور در سمت چپش و يك نور در بالايش و يك نور در پايين پايش و نورى هم در همه اندام هايش مى آفريند .

4 / 12رهايى از هراس هاىِ رستاخيزپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هان ، اى مردم! رهنده ترينِ شما در روز رستاخيز از هراس ها و ايستگاه هاى آن ، كسى است كه در سراى دنيا بيشتر بر من درود بفرستد.

.

ص: 392

4 / 13ثِقلُ الميزانِرسول اللّه صلى الله عليه و آله_ في فَضائِلِ شَهرِ رَمَضانَ _: مَن أكثَرَ فيهِ مِنَ الصَّلاةِ عَلَيَّ ، ثَقَّلَ اللّهُ ميزانَهُ يوَمَ تَخِفُّ المَوازينُ . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :أنَا عِندَ الميزانِ يَومَ القِيامَةِ ، فَمَن ثَقُلَت سَيِّئاتُهُ عَلى حَسَناتِهِ جِئتُ بِالصَّلاةِ عَلَيَّ حَتّى اُثقِلَ بِها حَسَناتِهِ . (2)

الإمام الباقر أو الإمام الصادق عليهماالسلام :ما فِي الميزانِ شَيءٌ أثقَلُ مِنَ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وإنَّ الرَّجُلَ لَتوضَعُ أعمالُهُ فِي الميزانِ فَتَميلُ بِهِ ، فَيُخرِجُ صلى الله عليه و آله الصَّلاةَ عَلَيهِ فَيَضَعُها في ميزانِهِ فَيُرَجَّحُ بِهِ . (3)

الإمام الباقر أو الإمام الصادق عليهماالسلام :أثقَلُ ما يوضَعُ فِي الميزانِ يَومَ القِيامَةِ الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى أهلِ بَيتِهِ . (4)

4 / 14شَفاعَةُ النَّبِيِّرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ حين يُصبِحُ عَشرا ، وحينَ يُمسي عَشرا ؛ أدرَكَتهُ شَفاعتي يَومَ القِيامَةِ . (5)

.


1- .عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 1 ص 296 ح 53 ، الأمالي للصدوق : ص 155 ح 149 ، فضائل الأشهر الثلاثة : ص 78 ح 61 كلّها عن الحسن بن عليّ بن فضّال عن الإمام الرضا عن آبائه عليهم السلام ، المصباح للكفعمي : ص 836 ، روضة الواعظين : ص 379 ، بحار الأنوار : ج 96 ص 357 ح 25 .
2- .ثواب الأعمال : ص 186 ح 1 عن أبي البختري عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، المقنع : ص 297 ، مكارم الأخلاق : ج 2 ص 87 ح 2237 ، جامع الأخبار : ص 158 ح 376 كلاهما عن الإمام الصادق عن أبيه عليهماالسلامعنه صلى الله عليه و آله ، بحار الأنوار : ج 7 ص 304 ح 72 .
3- .الكافي : ج 2 ص 494 ح 15 ، عدّة الداعي : ص 152 كلاهما عن محمّد بن مسلم .
4- .قرب الإسناد : ص 14 ح 45 عن إبراهيم بن عبد الحميد ، بحار الأنوار : ج 94 ص 49 ح 9 .
5- .كنزالعمّال : ج 1 ص 491 ح 2164 نقلاً عن الطبراني عن أبي الدرداء .

ص: 393

4 / 13 سنگين كردن ترازوى اعمال
4 / 14 شفاعت پيامبر صلى الله عليه و آله

4 / 13سنگين كردن ترازوى اعمالپيامبر خدا صلى الله عليه و آله_ در فضايل ماه رمضان _: هر كس در اين ماه ، زياد بر من درود فرستد ، خداوند ، در آن روزى كه ترازوها سبُك اند، ترازوى او را سنگين مى گرداند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در روز قيامت ، من كنار ترازو هستم. هر كس بدى هايش بر خوبى هايش سنگينى كند ، درودى را كه بر من فرستاده است ، مى آورم و با آن، [كفه] خوبى هايش را سنگين مى گردانم.

امام باقر يا امام صادق عليهماالسلام :در ترازو[ى اعمال] ، عملى سنگين تر از درود فرستادن بر محمّد و خاندان محمّد وجود ندارد. آدمى ، اعمالش در ترازو نهاده مى شود و سبك است . پيامبر صلى الله عليه و آله درودهاى او را بيرون مى آورد و در ترازويش مى گذارد و به سبب آن ، سنگين مى شود.

امام باقر يا امام صادق عليهماالسلام :سنگين ترين چيزى كه روز قيامت در ترازو نهاده مى شود ، درود فرستادن بر محمّد و بر اهل بيت اوست.

4 / 14شفاعت پيامبر صلى الله عليه و آلهپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس صبحگاهان ، ده درود و شامگاهان نيز ده درود بر من بفرستد، روز قيامت شفاعتم به او مى رسد.

.

ص: 394

عنه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلى مُحَمَّدٍ وقالَ : «اللّهُمَّ أنزِلهُ المَقعَدَ المُقَرَّبَ عِندَكَ يَومَ القِيامَةِ» وَجَبَت لَهُ شَفاعَتي . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن قالَ : «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ كَما صَلَّيتَ عَلى إبراهيمَ وآلِ إبراهيمَ ، وبارِك عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ كَما بارَكتَ عَلى إبراهيمَ وآلِ إبراهيمَ ، وتَرَحَّم عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ كَما تَرَحَّمتَ عَلى إبراهيمَ وآلِ إبراهيمَ » شَهِدتُ لَهُ يَومَ القِيامَةِ بِالشَّهادَةِ ، وشَفَعتُ لَهُ . (2)

4 / 15دُخولُ الجَنَّةِرسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن صَلّى عَلَيَّ في يَومٍ ألفَ مَرَّةٍ ، لَم يَمُت حَتّى يَرى مَقعَدَهُ مِنَ الجَنَّةِ . (3)

عنه صلى الله عليه و آله :جاءَني جَبرائيلُ عليه السلام وقالَ : إنَّهُ لا يُصَلّي عَلَيكَ أحَدٌ إلّا ويُصَلّي عَلَيهِ سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ ، ومَن صَلّى عَلَيهِ سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ كانَ مِن أهلِ الجَنَّةِ . (4)

عنه صلى الله عليه و آله :مَن كانَ آخِرُ كلامِهِ الصَّلاةَ عَلَيَّ وعَلى عَلِيٍّ ، دَخَلَ الجَنَّةَ . (5)

.


1- .مسند ابن حنبل : ج 6 ص 46 ح 16988 ، مسند البزّار : ج 6 ص 299 ح 2315 ، المعجم الكبير : ج 5 ص 26 ح 4480 و 4481 كلّها عن رُوَيفع بن ثابت ، كنزالعمّال : ج 1 ص 497 ح 2189 .
2- .الأدب المفرد : ص 192 ح 641 عن أبي هريرة ؛ بحار الأنوار : ج 94 ص 87 ح 6 .
3- .الترغيب والترهيب : ج 2 ص 501 ح 22 نقلاً عن أبي حفص بن شاهين عن أنس .
4- .جامع الأخبار : ص 156 ح 364 عن عبد الرحمن بن عوف ، بحار الأنوار : ج 94 ص 64 ح 52 .
5- .عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 2 ص 64 ح 273 عن الحسن بن عبد اللّه بن محمّد بن العبّاس الرازي التميمي عن الإمام الرضا عن آبائه عليهم السلام .

ص: 395

4 / 15 رفتن به بهشت

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس بر محمّد ، درود فرستد و بگويد: «بار خدايا! در روز رستاخيز ، او را در جايگاه نزديك خودت بنشان» ، شفاعتم براى او واجب مى گردد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس بگويد: «بار خدايا! بر محمّد و بر خاندان محمّد ، درود فرست ، چنان كه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم ، درود فرستادى، و به محمّد و خاندان محمّد بركت ده ، چنان كه به ابراهيم و خاندان ابراهيم ، بركت دادى، و بر محمّد و خاندان محمّد رحم كن ، چنان كه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم ، رحم كردى» ، روز قيامت ، به شهادت دادن او ، شهادت مى دهم و برايش شفاعت مى كنم .

4 / 15رفتن به بهشتپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس روزى هزار بار بر من درود فرستد ، نمى ميرد تا آن كه جايگاه خود در بهشت را مى بيند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :جبرئيل عليه السلام نزد من آمد و گفت: هر كس بر تو درود فرستد ، هفتاد هزار فرشته بر او درود مى فرستند، و كسى كه هفتاد هزار فرشته بر او درود بفرستند ، اهل بهشت است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس پايان سخنش ، درود بر من و بر على باشد ، به بهشت مى رود.

.

ص: 396

الفَصلُ الخامِسُ : الصّلاة على الأنبياءرسول اللّه صلى الله عليه و آله :صَلّوا عَلى أنبِياءِ اللّهِ ورُسُلِهِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ بَعَثَهُم كَما بَعَثَني . (1)

عنه صلى الله عليه و آله :إذا صَلَّيتُم عَلَى المُرسَلينَ فَصَلّوا عَلَيَّ مَعَهُم ؛ فَإِنّي رَسولٌ مِن رَبِّ العالَمينَ . (2)

الإمام عليّ عليه السلام_ في كِتابٍ كَتَبَهُ لِابنِهِ الحَسَنِ عليه السلام _: ونَسأَ لُهُ أن يُصَلِّيَ عَنّا عَلى نَبِيِّنا صلى الله عليه و آله وعَلى أهلِ بَيتِهِ وعَلى أنبِياءِ اللّهِ ورُسُلِهِ ، بِصَلاةِ جَميعِ مَن صَلّى عَلَيهِ مِن خَلقِهِ . (3)

عنه عليه السلام_ فِي الدُّعاءِ _: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مَلائِكَتِكَ المُقَرَّبينَ ، وعَلى أنبِيائِكَ ورُسُلِكَ أجمَعينَ . (4)

فاطمة عليهاالسلام_ مِن دُعاءٍ لَها بَعدَ صَلاةِ الظُّهرِ _: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيِّينَ ، وعَلى جَميعِ الأَنبِياءِ وَالمُرسَلينَ ، وعَلَى المَلائِكَةِ أجمَعينَ . (5)

.


1- .شُعب الإيمان : ج 1 ص 148 ح 131 ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 216 ح 3118 وليس فيه «كما بعثني» وكلاهما عن أبي هريرة ، تاريخ بغداد : ج 7 ص 381 عن أنس ، كنزالعمّال : ج 1 ص 492 ح 2170 .
2- .كنزالعمّال : ج 1 ص 507 ح 2244 نقلاً عن الديلمي عن أنس .
3- .تحف العقول : ص 72 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 220 ح 2 .
4- .تهذيب الأحكام : ج 3 ص 83 ح 239 عن عليّ بن عبد اللّه عن أبيه عن جدّه عن الإمام الحسين عليه السلام ، الفقه المنسوب للإمام الرضا عليه السلام : ص 109 ، الإقبال : ج 1 ص 321 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 128 .
5- .فلاح السائل : ص 314 ح 212 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 68 ح 4 .

ص: 397

فصل پنجم: صلوات فرستادن بر پيامبران عليهم السلام

فصل پنجم: صلوات فرستادن بر پيامبرانپيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بر پيامبران و فرستادگان خدا درود بفرستيد؛ زيرا آنها هم مانند من ، فرستاده خدا هستند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر گاه بر فرستادگان خدا درود فرستاديد ، همراه با آن بر من نيز درود بفرستيد؛ زيرا من هم فرستاده پروردگار جهانيان هستم.

امام على عليه السلام_ در نامه اى كه به فرزندش حسن عليه السلام نوشت _: و از او [ خدا] مى خواهيم كه از جانب ما بر پيامبرمان صلى الله عليه و آله و بر اهل بيت او و بر پيامبران و فرستادگانش درود فرستد، با صلوات همه كسانى از آفريدگانش كه بر او درود فرستاده اند.

امام على عليه السلام_ در دعا _: بار خدايا! بر فرشتگان مقرّبت، و بر پيامبران و فرستادگانت، همگى ، درود فرست.

فاطمه عليهاالسلام_ از دعاى ايشان بعد از نماز ظهر _: بار خدايا! بر خاتم پيامبران ، محمّد، و بر همه پيامبران و فرستادگان و بر تمامى فرشتگان ، درود فرست.

.

ص: 398

الإمام زين العابدين عليه السلام :اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وصَلِّ عَلى مَلائِكَتِكَ المُقَرَّبينَ ، وأنبِيائِكَ وَالصِّدّيقينَ ، واُولِي العَزمِ مِنَ المُرسَلينَ ، الَّذينَ اُوذوا في جَنبِكَ ، وجاهَدوا فيكَ حَقَّ جِهادِكَ ، وقاموا بِأَمرِكَ ووَحَّدوكَ وعَبَدوكَ حَتّى أتاهُمُ اليَقينُ . (1)

عنه عليه السلام_ فِي القُنوتِ _: اللّهُمَّ أنتَ المُبينُ البائِنُ ، وأنتَ المَكينُ الماكِنُ المُمَكِّنُ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى آدَمَ بَديعِ فِطرَتِكَ ، ورُكنِ حُجَّتِكَ ، ولِسانِ قُدرَتِكَ ، وَالخَليفَةِ في بَسيطَتِكَ ، وأوَّلِ مُجتَبىً لِلنُّبُوَّةِ بِرَحمَتِكَ ، وساحِفِ (2) شَعرِ رَأسِهِ تَذَلُّلاً لَكَ في حَرَمِكَ لِعِزَّتِكَ ، ومُنشَأٍ مِنَ التُّرابِ نَطَقَ إعرابا بِوَحدانِيَّتِكَ ، وعَبدٍ لَكَ أنشَأتَهُ لِاُمَّتِكَ ، ومُستَعيذٍ بِكَ مِن مَسِّ عُقوبَتِكَ . وصَلِّ عَلَى ابنِهِ الخالِصِ مِن صَفوَتِكَ ، وَالفاحِصِ عَن مَعرِفَتِكَ ، وَالغائِصِ المَأمونِ عَن مَكنونِ سَريرَتِكَ ، بِما أولَيتَهُ مِن نِعَمِكَ ومَعونَتِكَ ، وعَلى مَن بَينَهُما مِنَ النَّبِيِّينَ وَالمُرسَلينَ وَالصِّدّيقينَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ . (3)

عنه عليه السلام_ فِي الصَّلاةِ عَلى آدَمَ عليه السلام _: اللّهُمَّ وآدَمُ (4) بَديعُ فِطرَتِكَ ، وأوَّلُ مُعتَرِفٍ مِنَ الطّينِ بِرُبوبِيَّتِكَ ، وبِكرُ (5) حُجَجِكَ عَلى عِبادِكَ وبَرِيَّتِكَ ، وَالدَّليلُ عَلَى الاِستِجارَةِ بِعَفوِكَ ، وَالنّاهِجُ سُبُلَ تَوبَتِكَ ، وَالوَسيلَةُ بَينَ الخَلقِ وبَينَ مَعرِفَتِكَ ، وَالَّذي لَقَّنتَهُ (6) ما رَضيتَ بِهِ عَنهُ بِمَنِّكَ عَلَيهِ ورَحمَتِكَ لَهُ ، وَالمُنيبُ الَّذي لَم يُصِرَّ عَلى مَعصِيَتِكَ ، وسابِقُ المُتَذَلِّلينَ بِحَلقِ رَأسِهِ في حَرَمِكَ ، وَالمُتَوَسِّلُ بَعدَ المَعصِيَةِ بِالطّاعَةِ إلى عَفوِكَ ، وأبُو الأَنبِياءِ الَّذين اُوذوا في إجابَتِكَ ، وأكثَرُ ساكِني سُكّانِ الأَرضِ سَعيا [ و ]نَشاطا في طاعَتِكَ ، فَصَلِّ أنتَ عَلَيهِ يا رَحمنُ ومَلائِكَتُكَ وساكِنو سَماواتِكَ وأرضِكَ ، كَما عَظَّمَ حُرُماتِكَ ، ودَلَّنا عَلى سَبيلِ مَرضاتِكَ ، يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . (7)

.


1- .مصباح المتهجّد : ص 136 ح 220 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 241 ح 50 .
2- .سَحَفَ رأسه : أي حَلَقَهُ (الصحاح : ج 4 ص 1372 «سحف») .
3- .مُهَج الدعوات : ص 70 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 215 ح 1 .
4- .في المصدر : «اللّهمّ وصَلِّ على آدَمَ...» ، والتصويب من بقيّة المصادر .
5- .البِكْر : أوّل كلّ شيء (القاموس المحيط : ج 1 ص 376 «بكر») .
6- .في المصدر : «لقَّيته» ، والتصويب من بعض النسخ .
7- .البلد الأمين : ص 443 ، بحار الأنوار : ج 100 ص 292 وجاء في أوّله «يناسب أن يتلى عند ضريح آدم عليه السلام أو بعد الصلاة لزيارته الدعاء المرويّ عن سيّد الساجدين صلوات اللّه عليه المشتمل على الصلاة عليه صلّى اللّه عليه ، وهو ممّا اُلحق ببعض نسخ الصحيفة» ؛ ينابيع الموّدة : ج 3 ص 427 .

ص: 399

امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و بر فرشتگان مقرّبت، و بر پيامبرانت و گروندگان راستين، و بر فرستادگان اولو العزم _ همانان كه از بهر تو آزارها ديدند، و در راه تو ، چنان كه بايد ، جهاد كردند، و فرمان تو را بر پا داشتند و تو را به يگانگى شناختند و تا لحظه مرگ ، تو را بندگى نمودند _ درود فرست .

امام زين العابدين عليه السلام_ در دعاى قنوت _: بار خدايا! تو پيدايى و هويدا، و تو توانايى و نيرومند و نيروبخش. بار خدايا! بر آدم، اين آفريده شگفت انگيزت، و ستون حجّتت ، و زبان قدرتت ، و جانشين [تو] در زمينت، و نخستين كسى كه از سر لطف و رحمتت براى پيامبرى برگزيدى، و نخستين كسى كه براى اظهار خوارى براى تو و عزّت تو ، در حَرَمت ، موى سرش را تراشيد، و نخستين كسى كه از خاك ، پديد آمد و زبان به يكتايى تو گشود، و نخستين بنده ات كه براى امّتت ايجادش كردى، و نخستين كسى كه از گرفتار آمدن به كيفر تو به تو پناه بُرد ، درود فرست . و بر فرزندش [محمّد] ، اين برگزيده خالص تو و جستجوگر معرفت تو، و غوّاص امينِ ذات نهان تو _ با لطف و يارى تو كه ارزانى اش داشتى _ درود فرست ، و نيز بر پيامبران و فرستادگان و راست باوران و گواهان و درستكارانى كه ميان آن دو [از آدم تا خاتم صلى الله عليه و آله ] بوده اند ، درود فرست .

امام زين العابدين عليه السلام_ در درود فرستادن بر آدم عليه السلام _: بار خدايا! آدم ، پديده شگفت آفرينش توست، و نخستين موجود خاكى اى كه به پروردگارى تو اعتراف نمود، و آغازين حجّت تو بر بندگان و آفريدگانت، و نشان دهنده راه پناه بردن به بخشايش تو، و پيماينده راه هاى توبه تو، و وسيله ميان خلق و شناخت تو؛ همو كه از سر لطف و مِهرت بر او، آنچه را كه به واسطه آن از او خشنود گشتى ، به وى تلقين و الهام فرمودى ؛ توبه گرى كه بر نافرمانى از تو پاى نفشرد ؛ نخستين كسى كه با تراشيدن سرش در حرم تو [در پيشگاهت] خوارى نمود ؛ نخستين كسى كه پس از نافرمانى، به وسيله فرمان بردارى ، به دامن بخشايش تو چنگ زد ؛ پدر پيامبرانى كه در راه اجابت تو آزارها ديدند ؛ همو كه بيش از همه ساكنان زمين ، در طاعت تو كوشيد و تلاش كرد. پس تو _ اى مهرگستر _ و فرشتگانت و ساكنان آسمان هايت و زمينت ، بر او درود فرستيد، كه او حرمت هاى تو را بزرگ داشت و ما را به راه هاى خشنودى تو ره نمون شد، اى مهربان ترينِ مهربانان! (1)

.


1- .در آغاز اين درود ، آمده است: «مناسب است كه در نزد آرامگاه آدم عليه السلام يا بعد از نماز زيارت ، او دعايى را كه از امام زين العابدين و سيّد الساجدين _ صلوات اللّه عليه _ روايت شد و مشتمل بر درود بر آن بزرگوار است، خوانده شود . اين دعا ، به برخى نسخه هاى صحيفه سجّاديه الحاق شده است.

ص: 400

الأمالي للطوسي عن معاوية بن عمّار :ذَكَرتُ عِندَ أبي عَبدِ اللّهِ الصّادِقِ عليه السلام بَعضَ الأَنبِياءِفَصَلَّيتُ عَلَيهِ ، فَقالَ : إذا ذُكِرَ أحَدٌ مِنَ الأَنبِياءِ فَابدَأ بِالصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ ثُمَّ عَلَيهِ ، صَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ وعَلى جَميعِ الأَنبِياءِ . (1)

الإمام الصادق عليه السلام_ في دُعاءِ اُمِّ داوودَ _: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى أبينا آدَمَ بَديعِ (2) فِطرَتِكَ ، الَّذي كَرَّمتَهُ بِسُجودِ مَلائِكَتِكَ وأبَحتَهُ جَنَّتَكَ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى اُمِّنا حَوّاءَ المُطَهَّرَةِ مِنَ الرِّجسِ ، المُصَفّاةِ مِنَ الدَّنَسِ ، المُفَضَّلَةِ مِنَ الإِنسِ ، المُتَرَدِّدَةِ بَينَ مَحالِّ القُدسِ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى هابيلَ ، وشَيثٍ ، وإدريسَ ، ونوحٍ ، وهودٍ ، وصالِحٍ ، وإبراهيمَ ، وإسماعيلَ ، وإسحاقَ ، ويَعقوبَ ، ويوسُفَ ، وَالأَسباطِ ، ولوطٍ ، وشُعَيبٍ ، وأيّوبَ ، وموسى ، وهارونَ ، ويوشَعَ ، وميشا ، وَالخِضرِ ، وذِي القَرنَينِ ، ويونُسَ ، وإلياسَ ، واليَسَعِ ، وذِي الكِفلِ ، وطالوتَ ، وداوودَ ، وسُلَيمانَ ، وزَكَرِيّا ، وشَعيا ، ويَحيى ، وتورَخَ ، ومَتّى ، وأرمِيا ، وحَيقوقَ ، ودانِيالَ ، وعُزيرٍ ، وعِيسى ، وشَمعونَ ، وجِرجيسَ ، وَالحَوارِيّينَ ، وَالأَتباعِ ، وخالِدٍ ، وحَنظَلَة ، ولُقمانَ . (3)

.


1- .الأمالي للطوسي : ص 424 ح 951 ، الأمالي للصدوق : ص 463 ح 619 ، روضة الواعظين : ص 353 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 48 ح 5 .
2- .البديع : المبتدَع . بَدَعَ الشيء : أنشأه وبدأه (لسان العرب : ج 8 ص 6 «بدع») .
3- .الإقبال : ج 3 ص 244 ، مصباح المتهجّد : ص 808 من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 11 ص 59 ح 65 .

ص: 401

الأمالى ، طوسى_ به نقل از معاوية بن عمّار _: در محضر امام صادق عليه السلام از پيامبرى ياد كردم و بر او درود فرستادم . ايشان فرمود: «هر گاه از يكى از پيامبران ياد شد ، نخست بر محمّد ، درود بفرست و سپس بر او درود خدا بر محمّد و خاندان او و بر همه پيامبران باد!» .

امام صادق عليه السلام_ در دعاى اُمّ داوود _: بار خدايا! بر پدرمان آدم ، اين پديده شگفت آفرينش، همو كه به سجده فرشتگانت گرامى اش داشتى و بهشتت را بر او روا ساختى، درود فرست . بار خدايا! بر مادرمان ، حوّاى پاك از آلودگى، پالوده از پليدى، برگزيده از انسان، رفت و آمد كننده در ميان جايگاه هاى قدسى ، درود فرست. بار خدايا! بر هابيل و شيث و ادريس و نوح و هود و صالح و ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و يوسف و اسباط و لوط و شعيب و ايّوب و موسى و هارون و يوشَع و ميشا و خِضر و ذو القرنين و يونس و الياس و يَسَع و ذو الكِفل و طالوت و داوود و سليمان و زكريّا و شَعيا و يحيى و تورَخ و مَتّى و اَرميا و حيقوق و دانيال و عُزَير و عيسى و شمعون و جرجيس و حواريان و پيروان و خالد و حنظله و لقمان درود فرست.

.

ص: 402

عنه عليه السلام_ فيما يُقالُ عِندَ الاُسطُوانَةِ الخامِسَةِ مِن مَسجِدِ الكوفَةِ _:السَّلامُ عَلى أبينا آدَمَ واُمِّنا حَوّاءَ ، السَّلامُ عَلى هابيلَ المَقتولِ ظُلما وعُدوانا عَلى مَواهِبِ اللّهِ ورِضوانِهِ ، السَّلامُ عَلى شَيثٍ صَفوَةِ اللّهِ المُختارِ الأَمينِ وعَلَى الصَّفوَةِ الصّادقينَ مِن ذُرِّيَّتِهِ الطَّيِّبينَ أوَّلِهِم وآخِرِهِم ، السَّلامُ عَلى إبراهيمَ وإسماعيلَ وإسحاقَ ويَعقوبَ وعَلى ذُرِّيَّتِهِمُ المُختارينَ ، السَّلامُ عَلى موسى كَليمِ اللّهِ ، السَّلامُ عَلى عيسى روحِ اللّهِ ، السَّلامُ عَلى مُحَمَّدٍ حَبيبِ اللّهِ ، السَّلامُ عَلَى المُصطَفَينِ عَلَى العالَمينَ ، السَّلامُ عَلى أميرِ المُؤمِنينَ وذُرِّيَّتِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَكاتُهُ ، السَّلامُ عَلَيكَ فِي الأَوَّلينَ وَالآخِرينَ ، السَّلامُ عَلى فاطِمَةَ الزَّهراءِ ، السَّلامُ عَلى الرَّقيبِ الشّاهِدِ عَلَى الاُمَمِ للّهِِ رَبِّ العالَمينَ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاكتُبني عِندَكَ مِنَ المَقبولينَ ، وَاجعَلني مِنَ الفائِزينَ المُطمَئِنّينَ الَّذينَ لا خَوفٌ عَلَيهِم ولا هُم يَحزَنونَ . (1)

الإمام الرضا عليه السلام :السَّلامُ عَلى أبَوَيَّ آدَمَ ونوحٍ ، السَّلامُ عَلى أبَوَيَّ إبراهيمَ وإسماعيلَ ، السَّلامُ عَلى أبَوَيَّ مُحَمَّدٍ وعَليٍّ ، السَّلامُ عَلى عِبادِ اللّهِ الصّالِحينَ . (2)

.


1- .المزار للشهيد الأوّل : ص 238 ، المزار الكبير : ص 167 ، بحار الأنوار : ج 100 ص 388 ح 11 .
2- .كشف الغمّة : ج 3 ص 55 ، بحار الأنوار : ج 49 ص 171 ؛ مطالب السؤول : ص 86 .

ص: 403

امام صادق عليه السلام_ از زيارتى كه در كنار پنجمين ستونِ (1) مسجد كوفه خوانده مى شود _: درود بر پدرمان آدم و مادرمان حوّا! درود بر هابيل كه از روى ستم و تجاوز به دَهِش هاى خدا و خشنودى او [نسبت به وى ]كشته شد! درود بر شيث ، برگزيده خالص و امين خدا و بر برگزيدگان راستين از نسل پاك او، از اوّلين تا آخرين آنها! درود بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و بر تبار برگزيده آنان! درود بر موسى ، هم سخن خدا! درود بر عيسى ، روح خدا! درود بر محمّد ، دوست و محبوب خدا! درود بر برگزيدگان بر جهانيان! درود بر امير مؤمنان و فرزندان پاك و پاكيزه او، و رحمت و بركات خدا [بر ايشان]! درود بر تو ، در ميان پيشينيان و پسينيان! درود بر فاطمه زهرا! درود بر ناظر و گواه بر امّت ها از بهر خداى پروردگار جهانيان! بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و مرا در نزد خود ، از پذيرفته شدگان ، رقم زن و مرا از رستگارانِ آسوده جان، همانان كه آنان را نه ترسى مى رسد و نه اندوهگين مى شوند ، قرار ده.

امام رضا عليه السلام :درود بر پدرانم ، آدم و نوح! درود بر پدرانم ، ابراهيم و اسماعيل! درود بر پدرانم ، محمّد و على! درود بر بندگان شايسته خدا!

.


1- .پنجمين ستون ، جايگاهى است كه خداوند به آدم عليه السلام توفيق توبه عطا فرمود.

ص: 404

الفَصلُ السّادِسُ : الصّلوات المأثورة عَن رسول اللّه وأهل بيته6 / 1الصَّلَواتُ المَأثورَةُ عَنِ النَّبيِّمسند ابن حنبل عن اُمّ سلمة :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله قالَ لِفاطِمَةَ عليهاالسلام : اِيتيني بِزَوجِكِ وَابنَيكِ ، فَجاءَت بِهِم ، فَأَلقى عَلَيهِم كِساءً فَدَكِيّا ، ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَيهِم ، ثُمَّ قالَ : اللّهُمَّ إنَّ هؤُلاءِ آلُ مُحَمَّدٍ ، فَاجعَل صَلَواتِكَ وبَرَكاتِكَ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ ، إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . (1)

البلد الأمين :دُعاءُ التَّهليلِ مَروِيٌّ عَنِ النَّبيِّ صلى الله عليه و آله : بَسمِل وقُل : لا إلهَ إلَا اللّهُ _ ثَلاثا _ . . . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ _ ثَلاثا _ بِعَدَدِ ما صَلّى عَلَيهِ المُصَلّونَ . (2)

راجع : ص 501 (أدب الصّلاة على رسول اللّه / ضمّ آل النبيّ إليه في الصلاة) .

.


1- .مسند ابن حنبل : ج 10 ص 228 ح 26808 ، المعجم الكبير : ج 3 ص 53 ح 2664 وج 23 ص 336 ح 779 ، تاريخ دمشق : ج 13 ص 203 ح 3182 ، ذخائر العقبى : ص 56 ، كنزالعمّال : ج 13 ص 645 ح 27629 ؛ العمدة : ص 33 ح 13 ، بحار الأنوار : ج 25 ص 242 ح 23 .
2- .البلد الأمين : ص 374 .

ص: 405

فصل ششم: صلوات هاى رسيده از پيشوايان بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و اهل بيت او عليهم السلام

6 / 1 صلوات هاى رسيده از پيامبر صلى الله عليه و آله

فصل ششم: صلوات هاى رسيده از پيشوايان بر پيامبر خدا و اهل بيت او6 / 1صلوات هاى رسيده از پيامبرمسند ابن حنبل_ به نقل از اُمّ سلمه _: پيامبر صلى الله عليه و آله به فاطمه عليهاالسلام فرمود: «شوهرت و دو پسرت را نزد من بياور». او آنان را آورد. پيامبر صلى الله عليه و آله جامه اى فَدَكى بر روى آنان افكند . سپس دست خود را بر ايشان نهاد ، آن گاه فرمود : «بار خدايا! اينان ، خاندان (آل) محمّدند . پس درودها و بركت هايت را بر محمّد و بر خاندان محمّد قرار ده، كه تو ستودنى و بزرگوارى» .

البلد الأمين :دعاى هنگام «لا إله إلّا اللّه » گفتن كه از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده [چنين است] : بگو : «بسم اللّه » و بگو: «لا إله إلّا اللّه ؛ معبودى جز خدا نيست» (سه مرتبه) .... بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست (سه مرتبه). به آن شمار كه درود فرستندگان بر او درود فرستاده اند.

ر . ك : ج 2 ص 501 (آداب درود فرستادن بر پيامبر صلى الله عليه و آله / ضميمه كردن خاندان پيامبر به ايشان در درود) .

.

ص: 406

6 / 2الصَّلَواتُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ عَليِّ بنِ أبي طالِبٍالإمام عليّ عليه السلام_ في دُعائِهِ لِلنَّبيِّ صلى الله عليه و آله _: اللّهُمَّ اقسِم لَهُ مَقسَما مِن عَدلِكَ ، وَاجزِهِ مُضَعَّفاتِ الخَيرِ مِن فَضلِكَ . اللّهُمَّ أعلِ عَلى بِناءِ البانينَ بِناءَهُ ، وأكرِم لَدَيكَ نُزُلَهُ ، وشَرِّف عِندَكَ مَنزِلَهُ ، وآتِهِ الوَسيلَةَ وأعطِهِ السَّناءَ وَالفَضيلَةَ ، وَاحشُرنا في زُمرَتِهِ غَيرَ خَزايا ولا نادِمينَ ، ولا ناكِبينَ (1) ولا ناكِثينَ (2) ، ولا ضالّينَ ولا مُضِلّينَ ولا مَفتونينَ . (3)

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ داحِيَ المَدحُوّاتِ (4) ، وداعِمَ المَسموكاتِ (5) ، وجابِلَ (6) القُلوبِ عَلى فِطرَتِها ؛ شَقِيِّها وسَعيدِها ، اِجعَل شَرائِفَ صَلَواتِكَ ونَوامِيَ بَرَكاتِكَ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ ، الخاتِمِ لِما سَبَقَ ، وَالفاتِحِ لِمَا انغَلَقَ (7) ، وَالمُعلِنِ الحَقَّ بِالحَقِّ ، وَالدّافِعِ جَيشاتِ (8) الأَباطيلِ ، وَالدّامِغِ صَولاتِ الأَضاليلِ كَما حُمِّلَ ، فَاضطَلَعَ قائِما بِأَمرِكَ ، مُستَوفِزا (9) في مَرضاتِكَ ، غَيرَ ناكِلٍ عَن قُدُمٍ ، ولا واهٍ في عَزمٍ ، واعِيا لِوَحيِكَ ، حافِظا لِعَهدِكَ ، ماضِيا عَلى نَفاذِ أمرِكَ ، حَتّى أورى قَبَسَ القابِسِ (10) ، وأضاءَ الطَّريقَ لِلخابِطِ (11) ، وهُدِيَت بِهِ القُلوبُ بَعدَ خَوضاتِ الفِتَنِ وَالآثامِ ، وأقامَ بِموضِحاتِ الأَعلامِ ونَيِّراتِ الأَحكامِ . فَهُوَ أمينُكَ المَأمونُ ، وخازِنُ عِلمِكَ المَخزونِ ، وشَهيدُكَ (12) يَومَ الدِّينِ ، وبَعيثُكَ (13) بِالحَقِّ ، ورَسولُكَ إلَى الخَلقِ . اللّهُمَّ افسَح لَهُ مَفسَحا في ظِلِّكَ ، وَاجزِهِ مُضاعَفاتِ الخَيرِ مِن فَضلِكَ ، اللّهُمَّ وأعلِ عَلى بِناءِ البانينَ بِناءَهُ ، وأكرِم لَدَيكَ مَنزِلَتَهُ ، وأتمِم لَهُ نورَهُ ، وَاجزِهِ مِنِ ابتِعاثِكَ لَهُ مَقبولَ الشَّهادَةِ ، ومَرضِيَّ المَقالَةِ ، ذا مَنطقٍ عَدلٍ ، وخُطبَةٍ فَصلٍ . اللّهُمَّ اجمَع بَينَنا وبَينَهُ في بَردِ العَيشِ ، وقَرارِ النِّعمَةِ ، ومُنَى الشَّهَواتِ ، وأهواءِ اللَّذّاتِ ، ورَخاءِ الدَّعَةِ ، ومُنتَهَى الطُّمَأنينَةِ ، وتُحَفِ الكَرامَةِ . (14)

.


1- .نَكَبَ عن الطريق : عَدَلَ (الصحاح : ج 1 ص 228 «نكب») .
2- .النَّكْث : نَقض العهد (النهاية : ج 5 ص 114 «نكث») .
3- .نهج البلاغة : الخطبة 106 ، بحار الأنوار : ج 16 ص 381 ح 93 .
4- .الدَّحُو : البسط ، والمَدحوّات : الأرضين ؛ أي بسط ووسّع الأرضين (النهاية : ج 2 ص 106 «دحا») .
5- .المسْمُوكات : السماوات السبع (النهاية : ج 2 ص 403 «سمك») .
6- .جَبَلَهُم اللّه تعالى : خَلَقَهُم . وجَبَلَه على الشيء : طَبَعَهُ (القاموس المحيط : ج 3 ص 345 «جبل») .
7- .الفاتح لما انغلق : أي فتحَ ما انغلق واُبهم على الناس من مسائل الدين والتوحيد والشرائع (بحار الأنوار : ج 16 ص 378) .
8- .جَيَشَات : جمع جيشة ، وهي المرّة من جَاشَ ؛ إذا ارتفع (النهاية : ج 1 ص 324 «جيش») .
9- .الوَفز : العَجَلة (الصحاح : ج 3 ص 901 «وفز») .
10- .قال ابن الأثير : ومنه حديث عليٍّ عليه السلام : «حتّى أورى قَبَسا لِقابس» ؛ أي أظهَر نورا من الحقّ لطالبه . والقابِس : طالِب النار ، وهو فاعل من قَبَس (النهاية : ج 4 ص 4 «قبس») .
11- .الخَبْط : المشي على غير الطريق (مجمع البحرين : ج 1 ص 491 «خبط») .
12- .شهيدك يوم الدين : أي شاهدك على اُمّته يوم القيامة (النهاية : ج 2 ص 513 «شهد») .
13- .بعيثُك : أي مبعوثك الذي بعثته إلى الخلق ، فهو فعيل بمعنى مفعول (النهاية : ج 1 ص 138 «بعث») .
14- .نهج البلاغة : الخطبة 72 ، الغارات : ج 1 ص 159 نحوه ، بحار الأنوار : ج 94 ص 83 ح 3 وح 4 ؛ المصنّف لابن أبي شيبة : ج 7 ص 82 ح 3 ، شرح نهج البلاغة : ج 19 ص 135 ، كنزالعمّال : ج 2 ص 270 ح 3989 نقلاً عن المعجم الأوسط وأبي نعيم في عوالي سعيد بن منصور وكلاهما عن سلامة الكندي وكلّها نحوه .

ص: 407

6 / 2 صلوات هاى رسيده از امام على عليه السلام

6 / 2صلوات هاى رسيده از امام علىامام على عليه السلام_ در دعايش براى پيامبر صلى الله عليه و آله _: بار خدايا! از عدل خويش براى او بهره اى [بزرگ ]قرار ده، و از بخشايشت ، چندْ چندان ، نيكى پاداشش ده. بار خدايا! بناى [دين] او را بر بناى بناكنندگان (اديان پيشين) ، بلندى بخش، و از او در نزد خويش ، به گرمى پذيرايى فرما، و منزلت او را بزرگ دار ، و وسيله (بالاترين درجه بهشت) و بلندى و برترى عطا فرما ، و ما را در گروه او محشور كن ، در حالى كه نه سرافكنده باشيم، نه پشيمان، نه منحرف، نه پيمان شكن، نه گم راه، نه گم راه كننده، و نه فريب خورده [و گناه آلود].

امام على عليه السلام :بار خدايا! اى گستراننده گسترده ها (زمين هاى هفتگانه) و اى نگه دارنده افراشته ها (هفت آسمان) ، و اى آفريننده دل ها بر سرشتشان : شوربخت و نيك بخت! درودهاى ارزنده ات را و بركت هاى فزاينده ات را بر محمّد ، بنده ات و فرستاده ات ، قرار ده ؛ همو كه پايان بخش [شرايع] پيشين است و گشاينده بسته ها و آشكار كننده حق با حق، و دفع كننده خروش هاى باطل، و فرو كوبنده يورش هاى گم راهى ، آن گونه كه [مسئوليتش] بر دوش او نهاده شد و قدرتمندانه ، به فرمان تو برخاست (/فرمان تو را اجرا كرد) و در راه خشنودى تو شتافت، بى آن كه گامى به پس رود، يا در عزم او سستى راه يابد ؛ بلكه وحى تو را فرا گرفت و پيمانِ تو را پاس داشت و فرمان تو را به كار بست تا آن كه براى جوينده شعله آتش [معرفت] ، شعله افروخت، و براى آن كه در بيراهه مى رفت ، راه را روشن نمود، و دل هاى فرو رفته در گمراهى ها و گناهان ، به واسطه او هدايت شدند و آن بزرگوار ، نشانه هاى روشنگر و احكام نورانى را بر پا داشت. پس او امانتدارِ مورد اعتماد توست و گنجينه دار گنج دانش تو، گواه تو در روز جزا ، فرستاده بر حقّ تو، و پيك تو به سوى مردمان است . بار خدايا! براى او در سايه ات ، جايى فراخ بگشا و از بخشايشت ، دو چندان ، نيكى پاداشش ده . بار خدايا! بناى [شريعتِ] او را بر بناى [ديگر] بنيان گذاران (پيامبران) ، بلندى بخش، و مقام او را در نزد خويش ، پُر ارج دار، و نورش را كامل گردان ، و پاداش برانگيخته شدنش به رسالت را پذيرفته شدن گواهى، و پسنديدگى گفتار او سخن درست و حكم قطعى قرار ده. بار خدايا! ما را با او در زندگانىِ خوش، و نعمت جاويدان، و خواهش هاى مطلوب، و لذّت هاى خواستنى، و رهايىِ بسيار، و آرامش بيكران، و ارمغان هاى كرامت ، گِرد هم بياور .

.

ص: 408

الإمام عليّ عليه السلام :اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ ونَبِيِّكَ صَلاةً نامِيَةً زاكِيَةً ، تَرفَعُ بِها دَرَجَتَهُ وتُبَيِّنُ بِها فَضلَهُ . وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وبارِك عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، كَما صَلَّيتَ وبارَكتَ وتَرَحَّمتَ عَلى إبراهيمَ وآلِ إبراهيمَ ، إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . (1)

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ ، وأعطِهِ اليَومَ أفضَلَ الوَسائِلِ، وأشرَفَ العَطاءِ وأعظَمَ الحِباءِ وَالمَنازِلِ ، وأسعَدَ الجُدودِ وأقَرَّ الأَعيُنِ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، الَّذينَ أمَرتَ بِطاعَتِهِم ، وأذهَبتَ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرتَهُم تَطهيرا . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، الَّذينَ ألهَمتَهُم عِلمَكَ ، وَاستَحفَظتَهُم كُتُبَكَ، وَاستَرعَيتَهُم عِبادَكَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ وحَبيبِكَ وخَليلِكَ ، وسَيِّدِ الأَوَّلينَ وَالآخِرينَ مِنَ الأَنبِياءِ وَالمُرسَلينَ وَالخَلقِ أجمَعينَ ، وعَلى آلِهِ الطَّيِّبينَ الَّذينَ أمَرتَ بِطاعَتِهِم ، وأوجَبتَ عَلَينا حَقَّهُم ومَوَدَّتَهُم . (2)

.


1- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 432 ح 1263 ، مصباح المتهجّد : ص 383 عن زيد بن وهب ، بحار الأنوار : ج 89 ص 239 ح 68 .
2- .البلد الأمين : ص 93 ، بحار الأنوار : ج 90 ص 140 ح 7 .

ص: 409

امام على عليه السلام :بار خدايا! بر بنده و فرستاده و پيامبرت محمّد ، درود فرست ؛ درودى بالنده و فزاينده و پاك كه با آن ، درجه اش را بالا برى و برترى اش را آشكارا سازى. بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست، و به محمّد و خاندان محمّد ، بركت ده، چنان كه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم ، درود فرستادى و بركت دادى و مهر آوردى، كه تو ستوده خصال و بزرگوارى.

امام على عليه السلام :بار خدايا! بر محمّد ، بنده و فرستاده ات، درود فرست و امروز ، برترين وسيله ها و باارزش ترين دَهِش و بزرگ ترين ارمغان و جايگاه ها، و خوش ترين بخت ها، و روشن ترين چشم ها (شادترين دل ها) را عطايش فرما. بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ؛ همانان كه به فرمان بُردارى از ايشان ، فرمان دادى، و آلودگى را از ايشان برده ، پاكِ پاكشان گردانيدى. بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ؛ همانان كه دانش خود را در اختيارشان نهادى و آنان را نگهبان كتاب هايت و سرپرست بندگانت قرار دادى. بار خدايا! بر محمّد ، بنده ات و فرستاده ات و عزيزت و دوستت و سَرور اوّلين و آخرين آدميان از پيامبران و فرستادگان و همه خلق، و بر خاندان پاك او، همانان كه بر فرمان بُردارى از ايشان فرمان داده، حقّ آنان و دوستى شان را بر ما واجب ساختى، درود فرست.

.

ص: 410

عنه عليه السلام_ فِي الحِكَمِ المَنسوبَةِ إلَيهِ _: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ كُلَّما ذَكَرَهُ الذّاكِرونَ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ كُلَّما غَفَلَ عَن ذِكرِهِ الغافِلونَ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ عَدَدَ كَلِماتِكَ وعَدَدَ مَعلوماتِكَ ، صَلاةً لا نِهايَةً لَها ولا غايَةَ لِأَمَدِها . (1)

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ فَبِدَرَجَتِكَ الرَّفيعَةِ ومَحَلَّتِكَ المَنيعَةِ ، وفَضلِكَ البالِغِ وسَبيلِكَ الواسِعِ ، أسأَ لُكَ أن تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ كما دانَ لَكَ ودَعا إلى عِبادَتِكَ ، وأوفى بِعُهودِكَ وأنفَذَ أحكامَكَ وَاتَّبَعَ أعلامَكَ (2) ، عَبدِكَ ونَبِيِّكَ ، وأمينِكَ عَلى عَهدِكَ إلى عِبادِكَ ، القائِمِ بِأَحكامِكَ ، ومُؤَيِّدِ مَن أطاعَكَ ، وقاطِعِ عُذرِ مَن عَصاكَ . اللّهُمَّ فَاجعَل مُحَمَّدا صلى الله عليه و آله أجزَلَ مَن جَعَلتَ لَهُ نَصيبا مِن رَحمَتِكَ ، وأنضَرَ مَن أشرَقَ وَجهُهُ بِسِجالِ (3) عَطِيَّتِكَ ، وأقرَبَ الأَنبِياءِ زُلفَةً (4) يَومَ القِيامَةِ عِندَكَ ، وأوفَرَهُم حَظّا مِن رِضوانِكَ ، وأكثَرَهُم صُفوفَ اُمَّةٍ في جِنانِكَ ، كَما لَم يَسجُد لِلأَحجارِ ولَم يَعتَكِف لِلأَشجارِ ، ولَم يَستَحِلَّ السِّباءَ (5) ولَم يَشرَبِ الدِّماءَ . (6)

.


1- .شرح نهج البلاغة : ج 20 ص 348 ح 996 .
2- .أعلامَك : أي آثارك وشرائعك وطرائقك الظاهرة (ملاذ الأخيار : ج 5 ص 230) .
3- .السِّجال : جمع السَّجْل ؛ وهو الدلو إذا مُلِئَ ماءً ، وذكره لأنّ غسل الوجه بالماء يوجب النضارة [الحسن والبهاء] (بحار الأنوار : ج 2 ص 344) .
4- .الزُّلفة : المنزلة (القاموس المحيط : ج 3 ص 149 «زلف») .
5- .السِّباء : الخمر (القاموس المحيط : ج 1 ص 17 «سبأ») .
6- .تهذيب الأحكام : ج 3 ص 151 ح 328 ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 528 ح 1501 وفيه «السابغ» بدل «البالغ» ، مصباح المتهجّد : ص 527 ح 611 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 293 ح 2 .

ص: 411

امام على عليه السلام_ در حكمت هاى منسوب به ايشان _: بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ، هر آن زمان كه يادكنندگانْ يادش كنند، و بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ، هر آن زمان كه غافلان از يادش غفلت ورزند. بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ، به شمارِ كلماتت و به عدد معلوماتت ؛ درودى كه مدّت آن را پايانى و انجامى نباشد.

امام على عليه السلام :بار خدايا! به حقّ پايگاه بلندت و جايگاه دست نايافتنى ات و بخشايش فراگيرت و راه پهناورت، از تو مى خواهم بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستى، كه او تو را فرمان بُرد ، و به پرستش تو فرا خواند ، و به پيمان هايت وفا كرد، و فرمان هايت را روان ساخت ، و نشانه هايت را دنبال كرد ؛ بر بنده ات و پيامبرت و امين تو در رساندن پيامت به بندگانت، بر پا دارنده احكامت، و پشتيبان هر آن كه از تو فرمان برَد، و گيرنده عذر [و بهانه] از كسى كه تو را نافرمانى كرد. پس _ اى خداوند _ محمّد صلى الله عليه و آله را برخوردارترينِ كسانى قرار ده كه از رحمت خود ، بهره مندشان ساخته اى، و شادمان ترين كسى كه از دَهِش سرشار تو ، چهره اش شگفته است و در روز قيامت ، او را از همه پيامبران به خود ، نزديك تر گردان، و بهره مندترينشان از خشنودى ات قرار ده، و صفوف امّتش را در پيشگاهت از صنوف امّت هاى آنان ، افزونتر گردان ؛ زيرا او براى سنگى (بُتى) سجده نكرد و درختى را نپرستيد و ميخوارگى را روا نشمُرد و خونى نياشاميد.

.

ص: 412

عنه عليه السلام :الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمينَ ، وصَلَّى اللّهُ عَلى طَيِّبِ المُرسَلينَ مُحَمَّدِ بنِ عَبدِ اللّهِ ، المُنتَجَبِ الفاتِقِ الرّاتِقِ . (1) اللّهُمَّ فَخُصَّ مُحَمَّدا صلى الله عليه و آله بِالذِّكرِ المَحمودِ وَالحَوضِ المَورودِ ، اللّهُمَّ آتِ مُحَمَّدا صَلَواتُكَ عَلَيهِ وآلِهِ الوَسيلَةَ وَالرِّفعَةَ والفَضيلَةَ ، وَاجعَل فِي المُصطَفَينَ مَحَبَّتَهُ ، وفِي العِلِّيّينَ دَرَجَتَهُ ، وفِي المُقَرَّبينَ كَرامَتَهُ . اللّهُمَّ أعطِ مُحَمَّدا صَلَواتُكَ عَلَيهِ وآلِهِ مِن كُلِّ كَرامَةٍ أفضَلَ تِلكَ الكَرامَةِ ، ومِن كُلِّ نَعيمٍ أوسَعَ ذلِكَ النَّعيمِ ، ومِن كُلِّ عَطاءٍ أجزَلَ ذلِكَ العَطاءِ ، ومِن كُلِّ يُسرٍ أنضَرَ (2) ذلِكَ اليُسرِ ، ومِن كُلِّ قِسمٍ أوفَرَ ذلِكَ القِسمِ ، حَتّى لا يَكونَ أحَدٌ مِن خَلقِكَ أقرَبَ مِنهُ مَجلِسا ، ولا أرفَعَ مِنهُ عِندَك ذِكرا ومَنزِلَةً ، ولا أعظَمَ عَلَيكَ حَقّا ، ولا أقرَبَ وَسيلَةً مِن مُحَمَّدٍ صَلَواتُكَ عَلَيهِ وآلِهِ ، إمامِ الخَيرِ وقائِدِهِ وَالدّاعي إلَيهِ ، وَالبَرَكَةِ عَلى جَميعِ العِبادِ وَالبِلادِ ، ورَحمَةٍ لِلعالَمينَ . اللّهُمَّ اجمَع بَينَنا وبَينَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُكَ عَلَيهِ وآلِهِ في بَردِ العَيشِ ، وتَرَوُّحِ (3) الرَّوحِ (4) ، وقَرارِ النِّعمَةِ ، وشَهوَةِ الأَنفُسِ ، ومُنَى الشَّهَواتِ ، ونِعَمِ اللَّذّاتِ ، ورَجاءِ الفَضيلَةِ ، وشُهودِ الطُّمَأنينَةِ ، وسُؤدَدِ (5) الكَرامَةِ ، وقُرَّةِ العَينِ ، ونَضرَةِ النَّعيمِ ، وبَهجَةٍ لا تُشبِهُ بَهَجاتِ الدُّنيا ، نَشهَدُ أنَّهُ قَد بَلَّغَ الرِّسالَةَ ، وأدَّى النَّصيحَةَ ، وَاجتَهَدَ لِلاُمَّةِ ، واُوذِيَ في جَنبِكَ ، وجاهَدَ في سَبيلِكَ ، وعَبَدَكَ حَتّى أتاهُ اليَقينُ ، فَصَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وآلِهِ الطَّيِّبينَ . اللّهُمَّ رَبَّ البَلَدِ الحَرامِ ، ورَبَّ الرُّكنِ وَالمَقامِ ، ورَبَّ المَشعَرِ الحَرامِ ، ورَبَّ الحِلِّ وَالحَرامِ ، بَلِّغ روحَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله عَنَّا السَّلامَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مَلائِكَتِكَ المُقَرَّبينَ ، وعَلى أنبِيائِكَ ورُسُلِكَ أجمَعينَ ، وصَلِّ اللّهُمَّ عَلَى الحَفَظَةِ الكِرامِ الكاتِبينَ ، وعَلى أهلِ طاعَتِكَ مِن أهلِ السَّماواتِ السَّبعِ وأهلِ الأَرَضينَ السَّبعِ مِنَ المُؤمِنينَ أجمَعينَ . (6)

.


1- .الفاتق الراتق : يعني فاتِق الجور وممزّقه ، وراتق الخلل الذي وقع في الدِّين . والكلام استعارة (مجمع البحرين : ج 3 ص 1359 «فتق») .
2- .في الإقبال : «أيسر» بدل «أنضر» .
3- .في الإقبال ومصباح المتهجّد : «برد» بدل «تروّح» .
4- .الرَّوحُ : بَرد نسيم الريح (لسان العرب : ج 2 ص 457 «روح») .
5- .السُّؤْدَدُ : المجد والشرف (تاج العروس : ج 5 ص 32 «سود») .
6- .تهذيب الأحكام : ج 3 ص 83 ح 239 عن عليّ بن عبد اللّه عن أبيه عن جدّه ، الإقبال : ج 1 ص 320 كلاهما عن الإمام الحسين عليه السلام ، مصباح المتهجّد : ص 557 ح 651 من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 98 ص 127 ح 3 ؛ العقد الفريد : ج 3 ص 126 نحوه .

ص: 413

امام على عليه السلام :ستايش ، خداى را كه پروردگار جهانيان است، و درود خدا بر خوب ترين پيامبران، محمّد بن عبد اللّه ، آن برگزيده و رتق و فتق كننده امور . بار خدايا! ياد پسنديده و حوضى را كه [تشنگان] بر آن وارد مى شوند ، بر محمّد ويژه گردان . بار خدايا! به محمّد _ كه درودهاى تو بر او و خاندانش باد _ ، وسيله (بالاترين درجه بهشت) و بلندى و برترى ارزانى دار و او را در ميان برگزيدگان ، محبوب گردان و با بلندپايگان ، هم درجه و در ميان مقرّبان ، گرامى [و ارجمند]. بار خدايا! به محمّد _ كه درودهاى تو بر او و خاندانش باد _ ، از هر كرامتى ، برترين آن را عطا فرما، و از هر نعمتى ، گسترده ترين آن را، و از هر دَهِشى ، فراوان ترين آن را، و از هر آسايشى ، با طراوت ترين آن را، و از هر بهره اى ، بيشترين آن را، چندان كه هيچ يك از آفريدگانت ، نزديك تر از او به تو نباشد، و نه نام و جايگاهش در نزد تو بلندتر، و نه حقّش بر تو بيشتر، نه واسطه اش كوتاه تر از محمّد _ كه درودهاى تو بر او و خاندانش باد _ اين پيشوا و جلودار خوبى ها و دعوت كننده به آنها ، و بركت براى همه بندگان و سرزمين ها، و رحمت براى جهانيان. بار خدايا! ما را در خُنَكاى زندگى، و نسيم رحمت، و جايگاه نعمت ، و خواسته جان ها، و خواسته هاى مطلوب ، و نعمت هاى لذّتبخش ، و اميد برترى ، و رسيدن به آرامش و آقايى كرامت و روشنايى چشم (شادمانى و خوشى) و خرّمى نعمت ها ، و زيبايى و درخشندگى اى كه شبيه زيبايى ها و درخشندگى هاى دنيا نيست ، با محمّد _ كه درودهاى تو بر او و خاندانش باد _ گرد آور. گواهى مى دهيم كه او پيام [تو] را رساند و راه نمايى و خيرخواهى نمود، و براى امّت كوشيد، و از براى تو آزار ديد، و در راه تو جهاد كرد، و تو را پرستيد تا آن گاه كه از سراى دنيا كوچيد. پس درود خدا بر او و خاندان پاكش باد! بار خدايا! اى پروردگار سرزمين حرام (مكّه) ، و اى پروردگار رُكن و مقام، و اى پروردگار مشعر الحرام، و اى پروردگار حلّ و حرام! از جانب ما به روان محمّد، درود رسان. بار خدايا! بر فرشتگان مقرّبت ، و بر پيامبران و فرستادگانت، همگى ، درود فرست . بار خدايا! بر گرامى نگهبانانِ نويسنده (/فرشتگان حافظ و نويسنده اعمال بندگان)، و بر تمامى فرمان بُردارانت از اهل آسمان هاى هفتگانه و زمين هاى هفتگانه، درود فرست.

.

ص: 414

عنه عليه السلام :فَصَلِّ عَلى خِيَرَتِكَ مِن خَلقِكَ وصِفوَتِكَ مِن بَرِيَّتِكَ وأمينِكَ عَلى وَحيِكَ بِأَفضَلِ الصَّلَواتِ ، وبارِك عَلَيهِ بِأَفضَلِ البَرَكاتِ ، بِما بَلَّغَ عَنكَ مِنَ الرِّسالاتِ وصَدَعَ بِأَمرِكَ ودَعا إلَيكَ ، وأفصَحَ بِالدَّلائِلِ عَلَيكَ بِالحَقِّ المُبينِ حَتّى أتاهُ اليَقينُ ، صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ فِي الأَوَّلينَ ، وصَلَّى اللّهُ عَلَيهِ فِي الآخِرينَ ، وعَلى آلِهِ وأهلِ بَيتِهِ الطّاهرينَ ، وَاخلُفهُ فيهِم بِأَحسنِ ما خَلَفتَ بِهِ أحَدا مِنَ المُرسَلينَ بِكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . . . فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وأهلِ بَيتِ مُحَمَّدٍ وصِلهَا اللّهُمَّ بِدَوامٍ وَابدَأها بِتَمامٍ ، إنَّكَ واسِعُ الحِباءِ (1) كَريمُ العَطاءِ . (2)

.


1- .حَبَوتُ الرجلَ حِباءً : أعطيتُه الشيء بغير عِوَض (المصباح المنير : ص 120 «حبا») .
2- .مُهَج الدعوات : ص 155 ، بحار الأنوار : ج 95 ص 404 ح 34 .

ص: 415

امام على عليه السلام :بر منتخب خود از ميان آفريدگانت، و برگزيده ات از ميان مردمانت ، و امين تو بر وحى ات ، برترين درودها را بفرست ، و افزون ترين بركت ها را ارزانى اش بدار، به پاداش پيام هايى كه از جانب تو رساند، و فرمان تو را اجرا كرد و به سوى تو فرا خواند، و نشانه هاى وجود تو را به درستى و آشكارا نشان داد تا آن گاه كه يقين (مرگ) به سراغش آمد. درود خدا بر او در ميان پيشينيان، و درود خدا بر او در ميان پسينيان، و بر خاندان و خانواده پاك او باد! [بار خدايا!] براى او در ميان خاندانش جانشينى كن، بهتر از هر جانشينى كه براى يكى از فرستادگانت كرده اى ، اى مهربان ترينِ مهربانان! بر محمّد و اهل بيت محمّد ، درود فرست و آن را _ اى خداوند _ ، پيوسته برقرار بدار، و به كمال و تمام ، آغازش كن، كه بخشش تو گسترده و دَهِشَت ، كريمانه است.

.

ص: 416

6 / 3الصَّلَواتُ المَأثورَةُ عَن فاطِمَةَ الزَّهراءِفاطمة عليهاالسلام_ مِن دُعاءٍ لَها بَعدَ صَلاةِ العَصرِ _: اللّهُمَّ ذَا الرَّحمَةِ الواسِعَةِ ، وَالصَّلاةِ النّافِعَةِ الرّافِعَةِ ، صَلِّ عَلى أكرَمِ خَلقِكَ عَلَيكَ ، وأحَبِّهِم إلَيكَ ، وأوجَهِهِم لَدَيكَ ؛ مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ ، المَخصوصِ بِفَضائِلِ الرَّسائِلِ ، أشرَفَ وأكرَمَ وأرفَعَ وأعظَمَ وأكمَلَ ما صَلَّيتَ عَلى مُبَلِّغٍ عَنكَ ومُؤتَمَنٍ عَلى وَحيِكَ . اللّهُمَّ كَما سَدَدتَ بِهِ العَمى وفَتَحتَ بِهِ الهُدى ، فَاجعَل مَناهِجَ سُبُلِهِ لَنا سُنَنا ، وحُجَجَ بُرهانِهِ لَنا سَبَبا ، نَأتَمُّ بِهِ إلَى القُدومِ عَلَيكَ . . . اللّهُمَّ وَاجعَل صَلَواتِكَ وبَرَكاتِكَ ومَنَّكَ ومَغفِرَتَكَ ورَحمَتَكَ ورِضوانَكَ وفَضلَكَ وسَلامَتَكَ وذِكرَكَ ونورَكَ وشَرَفَكَ ونِعمَتَكَ وخِيَرَتَكَ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ ، كَما صَلَّيتَ وبارَكتَ وتَرَحَّمتَ عَلى إبراهيمَ وآلِ إبراهيمَ ، إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . اللّهُمَّ أعطِ مُحَمَّدا الوَسيلَةَ العُظمى ، وكَريمَ جَزائِكَ فِي العُقبى ، حَتّى تُشَرِّفَهُ يَومَ القِيامَةِ يا إلهَ الهُدى . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ وعَلى جَميعِ مَلائِكَتِكَ وأنبِيائِكَ ورُسُلِكَ ، سَلامٌ عَلى جَبرَئيلَ وميكائيلَ وإسرافيلَ وحَمَلَةِ العَرشِ ومَلائِكَتِكَ المُقَرَّبينَ والكِرامِ الكاتِبينَ وَالكَرّوبِيّينَ (1) ، وسَلامٌ عَلى مَلائِكَتِكَ أجمَعينَ ، وسَلامٌ عَلى أبينا آدَمَ وعَلى اُمِّنا حَوّاءَ ، وسَلامٌ عَلَى النَّبِيّينَ أجمَعينَ وَالصِّدّيقينَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ ، وسَلامٌ عَلَى المُرسَلينَ أجمَعينَ ، وَالحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمينَ . (2)

عنها عليهاالسلام_ مِن دُعاءٍ لَها بَعدَ صَلاةِ الظُّهرِ _: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيِّينَ وعَلى جَميعِ الأَنبِياءِ وَالمُرسَلينَ وعَلَى المَلائِكَةِ أجمَعينَ ، وعَلى آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ ، وعَلى أئِمَّةِ الهُدى أجمَعينَ ، آمينَ رَبَّ العالَمينَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما هَدَيتَنا بِهِ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما رَحِمتَنا بِهِ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما عَزَّزتَنا بِهِ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما فَضَّلتَنا بِهِ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما شَرَّفتَنا بِهِ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما بَصَّرتَنا بِهِ ، وصَلِّ عَلى مُحمََّدٍ كَما أنقَذتَنا بِهِ مِن شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ . اللّهُمَّ بَيِّض وَجهَهُ ، وأعلِ كَعبَهُ (3) وأفلِج حُجَّتَهُ (4) ، وأتمِم نورَهُ ، وثَقِّل ميزانَهُ ، وعَظِّم بُرهانَهُ ، وَافسَح لَهُ حَتّى يَرضى ، وبَلِّغهُ الدَّرَجَةَ وَالوَسيلَةَ مِنَ الجَنَّةِ ، وَابعَثهُ المَقامَ المَحمودَ الَّذي وَعَدتَهُ ، وَاجعَلهُ أفضَلَ النَّبِيّينَ وَالمُرسَلينَ عِندَكَ مَنزِلَةً ووَسيلَةً ، وَاقصُص بِنا أثَرَهُ ، وَاسقِنا بِكَأسِهِ ، وأورِدنا حَوضَهُ ، وَاحشُرنا في زُمرَتِهِ ، وتَوَفَّنا عَلى مِلَّتِهِ ، وَاسلُك بِنا سَبيلَهُ ، وَاستَعمِلنا بِسُنَّتِهِ ، غَيرَ خَزايا ولا نادِمينَ ولا شاكّينَ ولا مُبَدِّلينَ . (5)

.


1- .الكَرُوبيّون : هم سادة الملائكة ، والمقرّبون منهم (مجمع البحرين : ج 3 ص 1560 «كرب») .
2- .فلاح السائل : ص 360 ح 241 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 87 ح 11 .
3- .وأعل كعبَه : هو دعاء له بالشرف والعلو . والأصل فيه كعب القناة ؛ وهو أنبوبها ، وما بين كلّ عقدتين منها كَعْبٌ . وكلّ شيء علا وارتفع فهو كَعْب (النهاية : ج 4 ص 179 «كعب») .
4- .الفَلْج : الظَّفَر والفَوز (الصحاح : ج 1 ص 335 «فلج») .
5- .فلاح السائل : ص 314 ح 212 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 68 ح 4 .

ص: 417

6 / 3 صلوات هاى رسيده از فاطمه زهرا عليهاالسلام

6 / 3صلوات هاى رسيده از فاطمه زهرافاطمه عليهاالسلام_ از دعاى ايشان پس از نماز عصر _: بار خدايا! اى صاحب رحمتِ گسترده، و درود سودمند رفعت بخش، ارجمندترين و گرامى ترين و بلند مرتبه ترين و بزرگ ترين و كامل ترين درودى را كه بر پيامبرى از پيامبرانت ، و امينى از اُمناى وحى ات فرستاده اى ؛ گرامى ترين و محبوب ترين و معتبرترين آفريده ات در نزدت، محمّد ، بنده ات و فرستاده ات و برگزيده براى [ابلاغ] پيام هاى ارزنده ات، بفرست. بار خدايا! همچنان كه به وسيله او گم راههها به راستى و راه راست را گشودى، راه هاى روشن او را رسم و راه ما، و دلايل آشكار او را دستاويزمان قرار ده تا براى وارد شدن بر تو ، از او پيروى كنيم... . بار خدايا! درودها و بركت هايت را ، و احسان و آمرزش و مِهر و خشنودى و فزونى و سلامتت را ، و يادت را ، و روشنايى و بزرگى و نعمت و خوبى هايت را بر محمّد و بر خاندان محمّد ، قرار ده، چنان كه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم ، درود فرستادى و بركتشان دادى و مورد مهر خود ، قرارشان دادى، كه به راستى تو ستودنى و بزرگوارى. بار خدايا! بزرگ ترين وسيله را و پاداش هاى كريمانه ات را در آخرت ، به محمّد عطا فرما تا در روز رستاخيز ، او را شرافت بخشى، اى خداى هدايت! بار خدايا! بر محمّد و بر خاندان محمّد و بر همه فرشتگانت و پيامبرانت و فرستادگانت ، درود فرست. سلام بر جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و حاملان عرش و فرشتگان مقرّبت و نويسندگان گرامى [اعمال] و كرّوبيان! (1) سلام بر همه فرشتگانت! سلام بر پدرمان آدم و بر مادرمان حوّا! سلام بر پيامبران ، همگى ، و تصديق كنندگان [_ِ پيامبران] و گواهان (/شهيدان) و نيكان! درود بر همه فرستادگان و ستايش ، خداى را كه پروردگارِ جهانيان است.

فاطمه عليهاالسلام_ از دعاى ايشان پس از نماز ظهر _: بار خدايا! بر محمّد ، خاتم پيامبران ، و بر همه پيامبران و فرستادگان ، و بر همه فرشتگان ، و بر خاندان نيك و پاك او، بر همه پيشوايان هدايت ، درود فرست . آمين ، اى پروردگارِ جهانيان! بار خدايا! بر محمّد درود فرست كه به واسطه او ما را راه نمايى فرمودى. بر محمّد درود فرست كه به واسطه او بر ما مهرورزيدى. بر محمّد درود فرست كه به واسطه او ، ما را عزّت بخشيدى. بر محمّد درود فرست كه به واسطه او ، ما را برترى دادى. بر محمّد درود فرست كه به واسطه او ، ما را شرافت دادى . بر محمّد درود فرست كه به واسطه او ، ما را بينايى و بينش بخشيدى . بر محمّد درود فرست كه به واسطه او ، ما را از لبه مَغاكى از آتش رهانيدى. بار خدايا! او را رو سپيد گردان، و مقام و آوازه اش را بلند بخش، و حجّتش را پيروز دار، و روشنايى اش را كامل ساز ، و ترازويش را سنگين كن، و برهانش را بزرگ گردان ، و چندان گشايش عطايش فرما تا راضى شود، و او را در بهشت ، به درجه و وسيله (عالى ترين مقام) برسان . به مقام پسنديده اى كه او را وعده داده اى ، برسان، و او را با منزلت ترين و بلندپايه ترينِ پيامبران و فرستادگان در نزد خودت قرار ده، و ما را دنباله رو او گردان، و از جام او به ما بنوشان و بر حوض [كوثر] او ، واردمان ساز، و در گروه او محشورمان فرما، و ما را بر دين او بميران، و رهرو راه او و عمل كننده به سنّتش، قرارمان ده، و مگذار كه خوار و پشيمان و دودل و تغيير دهنده[ى دين او ]شويم.

.


1- .كروبيان سرور فرشتگان و مقرّبان آنها هستند .

ص: 418

عنها عليهاالسلام_ مِن دُعاءٍ لَها بَعدَ صَلاةِ المَغرِبِ _: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ صَلاةً يَشهَدُ الأَوَّلونَ مَعَ الأَبرارِ ، وسَيِّدِ المُتَّقينَ وخاتَمِ النَّبِيّينَ ، وقائِدِ الخَيرِ ومِفتاحِ الرَّحمَةِ . اللّهُمَّ رَبَّ البَيتِ الحَرامِ وَالشَّهرِ الحَرامِ ، ورَبَّ المَشعَرِ الحَرامِ ، ورَبَّ الرُّكنِ وَالمَقامِ ، ورَبَّ الحِلِّ وَالحَرامِ ، بَلِّغ روحَ مُحَمَّدٍ مِنَّا التَّحِيَّةَ وَالسَّلامَ ، سَلامٌ عَلَيكَ يا رَسولَ اللّهِ ، سَلامٌ عَلَيكَ يا أمينَ اللّهِ ، سَلامٌ عَلَيكَ يا مُحَمَّدَ بنَ عَبدِ اللّهِ ، السَّلامُ عَلَيكَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَكاتُهُ ، فَهُوَ كَما وَصَفتَهُ بِالمُؤمِنينَ رَؤوفٌ رَحيمٌ ، اللّهُمَّ أعطِهِ ما سَأَلَكَ وأفضَلَ ما سُئِلتَ لَهُ وأفضَلَ ما أنتَ مَسؤولٌ لَهُ إلى يَومِ القِيامَةِ ، آمينَ رَبَّ العالَمينَ . (1)

.


1- .فلاح السائل : ص 424 ح 290 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 104 ح 8 .

ص: 419

فاطمه عليهاالسلام_ از دعاى ايشان بعد از نماز مغرب _: بار خدايا! بر محمّد و بر خاندان محمّد ، درود فرست؛ درودى كه نخستينان ، همراه با نيكان و سَرور پرهيزگاران و خاتم پيامبران و پيشرو خوبى و كليد رحمت ، شاهد آن باشند. بار خدايا! اى پروردگار خانه حرام و ماه حرام، و اى پروردگار مشعرالحرام، و اى پروردگار رُكن و مقام، و اى پروردگار حلّ و حرام! از جانب ما به روح محمّد ، تحيّت و درود برسان . سلام بر تو ، اى فرستاده خدا! سلام بر تو ، اى امين خدا! سلام بر تو ، اى محمّد بن عبداللّه ! سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد؛ زيرا او همچنان كه تو [اى خدا] وصفش كرده اى ، نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است. بار خدايا! آنچه را از تو خواسته و برترين چيزى را كه از تو براى او درخواست شده ، و برترين چيزى را كه تا روز قيامت از تو برايت درخواست خواهد شد ، به او عطا فرما. آمين ، اى پروردگار جهانيان!

.

ص: 420

عنها عليهاالسلام_ مِن دُعاءٍ لَها بَعدَ صَلاةِ العِشاءِ _: صَلَّى اللّهُ عَلَى البَشيرِ النَّذيرِ ، وَالسِّراجِ المُنيرِ ، وعَلى جَميعِ المَلائِكَةِ وَالنَّبِيّينَ . اللّهُمَّ داحِيَ المَدحُوّاتِ ، وبارِئَ المَسموكاتِ ، وجَبّالَ القُلوبِ عَلى فِطرَتِها ؛ شَقِيِّها وسَعيدِها ، اِجعَل شَرائِفَ صَلَواتِكَ ، ونَوامِيَ بَرَكاتِكَ ، ورَأفَةَ تَحِيَّتِكَ ، عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ وأمينِكَ عَلى وَحيِكَ ، القائِمِ بِحُجَّتِكَ ، وَالذّابِّ عَن حَرَمِكَ ، وَالصّادِعِ بِأَمرِكَ ، وَالمُشَيِّدِ بِآياتِكَ ، وَالموفي لِنَذرِكَ . اللّهُمَّ فَأَعطِهِ بِكُلِّ فَضيلَةٍ مِن فَضائِلِهِ ، ونَقيبَةٍ مِن مَناقِبِهِ ، وحالٍ مِن أحوالِهِ ، ومَنزِلَةٍ مِن مَنازِلِهِ _ رَأَيتَ مُحَمَّدا لَكَ فيها ناصِرا ، وعَلى كُلِّ مَكروهِ بَلائِكَ صابِرا ، ولِمَن عاداكَ مُعادِيا ، ولِمَن والاكَ مُوالِيا ، وعَمّا كَرِهتَ نائِيا ، وإلى ما أحبَبتَ داعِيا _ فَضائِلَ مِن جَزائِكَ ، وخَصائِصَ مِن عَطائِكَ وحِبائِك ، تُسني (1) بِها أمرَهُ ، وتُعلي بِها دَرَجَتَهُ ، مَعَ القُوّامِ بِقِسطِكَ وَالذّابّينَ عَن حَرَمِكَ ، حَتّى لا يَبقى سَناءٌ ولا بَهاءٌ ولا رَحمَةٌ ولا كَرامَةٌ إلّا خَصَصتَ مُحَمَّدا بِذلِكَ ، وآتَيتَهُ مِنهُ الذُّرى (2) ، وبَلَّغتَهُ المَقاماتِ العُلى ، آمينَ رَبَّ العالَمينَ . (3)

.


1- .أسناه : رفَعَه وأعلاه (الصحاح : ج 6 ص 2384 «سنا») .
2- .ذُرى الشيء : أعاليه (الصحاح : ج 6 ص 2345 «ذرا») .
3- .فلاح السائل : ص 443 ح 303 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 116 ح 2 .

ص: 421

فاطمه عليهاالسلام_ از دعاى ايشان پس از نماز عشا _: درود خدا بر نويددهنده هشداردِه و چراغ تابان ، و بر همه فرشتگان و پيامبران! بار خدايا، اى گستراننده زمين ها و آفريننده آسمان ها و سرشتنده دل ها بر خوشبختى و شوربختى! درودهاى ارزنده و بركت هاى بالنده و درود مهرآميزت را بر محمّد ، بنده ات و فرستاده ات و امين وحى ات، بر پا دارنده حجّتت، و دفاع كننده از حرم [و حريم]ات، و اجرا كننده فرمانت، و معمار نشانه هايت، و عمل كننده به نذرت قرار ده. بار خدايا! براى هر فضيلتى از فضيلت هايش و هر خوبى اى از خوبى هايش، و هر حالى از احوالش ، و هر منزلتى از منزلت هايش كه ديدن محمّد در آنها تو را يارى مى كند، و بر هر بلاى ناخوشايند تو شكيباست، و با دشمن تو ، دشمنى مى ورزد و با دوست تو ، دوستى مى كند ، و از آنچه تو خوشى ندارى ، دورى مى كند، و به آنچه تو دوست دارى ، فرا مى خواند ، از پاداش هاى برترت و دَهِش ها و بخشش هاى ويژه ات ، ارزانى اش دار؛ پاداش ها و دَهِش ها و بخشش هايى كه با آنها ، مقام او را والا گردانى و درجه اش را بالا برى، همراه با بر پا دارندگان عدالتت و دفاع كنندگان از حريمت، تا جايى كه هيچ والايى و تابناكى و رحمت و كرامتى نمانَد ، مگر آن كه آنها را به محمّد ، اختصاص دهى، و بالاترين مرتبه شان را به او دهى، و به مقامات بلندش برسانى . آمين ، اى پروردگار جهانيان!

.

ص: 422

6 / 4الصَّلَواتُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ الحَسَنِ المُجتَبىالإمام الحسن عليه السلام_ مِن دُعاءٍ لَهُ في قُنوتِهِ _: أسأَ لُكَ بِمُغَيَّباتِ عِلمِكَ في بَواطِنِ أسرارِ سَرائِرِ المُسِرّينَ إلَيكَ ، أن تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ صَلاةً يَسبِقُ بِها مَنِ اجتَهَدَ مِنَ المُتَقَدِّمينَ ، ويَتَجاوَزُ (1) فيها مَن يَجتَهِدُ مِنَ المُتَأَخِّرينَ . (2)

6 / 5الصَّلَواتُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ الحُسَينِ سَيِّدِ الشُّهَداءِالإمام الحسين عليه السلام_ مِن دُعائِهِ يَومَ عَرَفَةَ _: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ ونَبِيِّكَ ، وعَلى آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ أجمَعينَ . . . اللّهُمَّ إنّا نَتَوَجَّهُ إلَيكَ في هذِهِ العَشِيَّةِ الَّتي شَرَّفتَها وعَظَّمتَها بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ ورَسولِكَ وخِيَرَتِكَ وأمينِكَ عَلى وَحيِكَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى البَشيرِ النَّذيرِ السِّراجِ المُنيرِ ، الَّذي أنعَمتَ بِهِ عَلَى المُسلِمينَ وجَعَلتَهُ رَحمَةً لِلعالَمينَ . اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ كَما مُحَمَّدٌ أهلُ ذلِكَ يا عَظيمُ ، فَصَلِّ عَلَيهِ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ المُنتَجَبينَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ أجمَعينَ . (3)

6 / 6الصَّلَواتُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ عَليِّ بنِ الحُسَينِ زَينِ العابِدينَالإمام زين العابدين عليه السلام :الحَمدُ للّهِِ الَّذي مَنَّ عَلَينا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ صلى الله عليه و آله دونَ الاُمَمِ الماضِيَةِ وَالقُرونِ السّالِفَةِ ، بِقُدرَتِهِ الَّتي لا تَعجِزُ عَن شيءٍ وإن عَظُمَ ، ولا يَفوتُها شَيءٌ وإن لَطُفَ (4) ، فَخَتَمَ بِنا عَلى جَميعِ مَن ذَرَأَ ، وجَعَلَنا شُهداءَ عَلى مَن جَحَدَ ، وكَثَّرَنا بِمَنِّهِ عَلى مَن قَلَّ . اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ أمينِكَ عَلى وَحيِكَ ، ونَجيبِكَ مِن خَلقِكَ ، وصَفِيِّكَ مِن عِبادِكَ ، إمامِ الرَّحمَةِ ، وقائِدِ الخَيرِ ، ومِفتاحِ البَرَكَةِ ، كَما نَصَبَ لِأَمرِكَ نَفسَهُ ، وعَرَّضَ فيكَ لِلمَكروهِ بَدَنَهُ ، وكاشَفَ فِي الدُّعاءِ إلَيكَ حامَّتَهُ (5) ، وحارَبَ في رِضاكَ اُسرَتَهُ ، وقَطَعَ في إحياءِ دينِكَ رَحِمَهُ ، وأقصَى الأَدنَينَ عَلى جُحودِهِم ، وقَرَّبَ الأَقصَينَ عَلَى استِجابَتِهِم لَكَ ، ووالى فيكَ الأَبعَدينَ ، وعادى فيكَ الأَقرَبينَ ، وأدأَبَ (6) نَفسَهُ في تَبليغِ رِسالَتِكَ ، وأتعَبَها بِالدُّعاءِ إلى مِلَّتِكَ ، وشَغَلَها بِالنُّصحِ لِأَهلِ دَعوَتِكَ ، وهاجَرَ إلى بِلادِ الغُربَةِ ومَحَلِّ النَّأيِ (7) عَن مَوطِنِ رَحلِهِ ومَوضِعِ رِجلِهِ ، ومَسقَطِ رَأسِهِ ومَأنَسِ نَفسِهِ ، إرادةً مِنهُ لِاءِعزازِ دينِكَ ، وَاستِنصارا عَلى أهلِ الكُفرِ بِكَ ، حَتَّى استَتَبَّ لَهُ ما حاوَلَ في أعدائِكَ ، وَاستَتَمَّ لَهُ ما دَبَّرَ في أولِيائِكَ ، فَنَهَدَ (8) إلَيهِم مُستَفتِحا بِعَونِكَ ، ومُتَقَوِّيا عَلى ضَعفِهِ بِنَصرِكَ ، فَغَزاهُم في عُقرِ دِيارِهِم ، وهَجَمَ عَلَيهِم في بُحبوحَةِ (9) قَرارِهِم ، حَتّى ظَهَرَ أمرُكَ وعَلَت كَلِمَتُكَ ولَو كَرِهَ المُشرِكونَ . اللّهُمَّ فَارفَعهُ بِما كَدَحَ فيكَ إلَى الدَّرَجَةِ العُليا مِن جَنَّتِكَ ، حَتّى لا يُساوى في مَنزِلَةٍ ولا يُكافَأَ في مَرتَبَةٍ ، ولا يُوازِيَهُ لَدَيكَ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ ولا نَبِيٌّ مُرسَلٌ ، وعَرِّفهُ في أهلِهِ الطّاهِرينَ واُمَّتِهِ المُؤمِنينَ مِن حُسنِ الشَّفاعَةِ أجَلَّ ما وَعَدتَهُ ، يا نافِذَ العِدَةِ ، يا وافِيَ القَولِ ، يا مُبَدِّلَ السَّيِّئاتِ بِأَضعافِها مِنَ الحَسَناتِ ، إنَّكَ ذُو الفَضلِ العَظيمِ . (10)

.


1- .في بحار الأنوار : « . . . صلاةً نسبق بها . . . ونتجاوز فيها . . . » ، وهو الأنسب .
2- .مُهَج الدعوات : ص 68 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 213 ح 1 .
3- .الإقبال : ج 2 ص 85 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 223 ح 3 .
4- .لَطُفَ : صَغُرَ ودَقّ (القاموس المحيط : ج 3 ص 195 «لطف») .
5- .الحامّة : الخاصّة . وحامّة الرجل : أقرباؤه (الصحاح : ج 5 ص 1907 «حمم») .
6- .أدْأَبَ الرجل الدابّة : أتعبها ، دأب : جدّ وتعب (تاج العروس : ج 1 ص 476 «دأب») .
7- .النَّأْيُ : البُعد (لسان العرب : ج 15 ص 300 «نأي») .
8- .نَهَدَ : نهض (النهاية : ج 5 ص 134 «نهد») .
9- .البُحبُوحة : وسط المَحلّة ، وبُحبُوحَةُ الدار : وسطها (لسان العرب : ج 2 ص 407 «بحح») .
10- .الصحيفة السجّاديّة : ص 25 الدعاء 2 ؛ شرح نهج البلاغة : ج 6 ص 186 عن الإمام عليّ عليه السلام وليس فيه «فختم بنا على جميع ... بمنّه على ما قلّ» .

ص: 423

6 / 4 صلوات رسيده از امام مجتبى عليه السلام
6 / 5 صلوات رسيده از امام حسين عليه السلام
6 / 6 صلوات هاى رسيده از امام زين العابدين عليه السلام

6 / 4صلوات رسيده از امام مجتبىامام حسن عليه السلام_ از دعاى ايشان در قنوتش _: از تو درخواست مى كنم به حقّ علم غيبت از اعماق رازهاى درون نجواكنندگان با تو، از تو درخواست مى كنم كه بر محمّد و خاندان او درود فرستى ؛ درودى كه با آن بر كوشندگان پيشين ، پيشى گيرد و در آن ، از كوشندگان آينده هم بگذرد.

6 / 5صلوات رسيده از امام حسينامام حسين عليه السلام_ از دعاى ايشان در روز عرفه _: بار خدايا! بر محمّد ، بنده ات و فرستاده ات و پيامبرت، و بر خاندان وارسته و پاك او، همگى شان، درود فرست ... . بار خدايا! در اين شامگاهى كه آن را ارج و بزرگى بخشيدى ، به محمّد پيامبرت و فرستاده ات و برگزيده ات و امين تو بر وحى ات، به درگاه تو رو مى كنم. بار خدايا! بر آن نويد بخشِ هشدار دهنده و آن چراغ تابان كه نعمت وجود او را به مسلمانان ، ارزانى داشتى و براى جهانيان ، رحمت قرار دادى ، درود فرست. بار خدايا! بر محمّد و خاندان او درود فرست كه محمّد ، سزاوار آن است، اى بزرگ! بر او و بر خاندان برگزيده و وارسته و پاك او، همگى شان، درود فرست.

6 / 6صلوات هاى رسيده از امام زين العابدينامام زين العابدين عليه السلام :ستايش ، خداى را كه با توانايى اش كه از هيچ چيز و هيچ كارى هر چند بزرگ ، در نمى ماند ، و هيچ چيزى ، هر چند خُرد ، از آن نمى رَهد . پيامبرش محمّد صلى الله عليه و آله را به ما ، نه امت هاى گذشته و نسل هاى پيشين، بخشيد، و ما را [امّت] خاتم همه آفريدگانش قرار داد، و گواهان بر منكران، و به لطف خويش ، ما را بر همگان ، فزونى بخشيد. بار خدايا! بر محمّد ، آن امين وحى ات و مخلوق برگزيده ات و بنده خالصت، پيشواى مهر و پيشاهنگ نيكى، و كليد بركت ، درود فرست كه او همه توان و تلاش خود را در راه فرمان تو به كار گرفت، و به خاطر تو ، تن خويش را آماج هرگونه آزار ساخت و در راه دعوت به سوى تو ، با بستگانش در افتاد، و از براى خشنودى تو با خاندانش جنگيد و براى زنده داشتن دين تو ، از ارحامش بُريد، و نزديكان را چون [تو را ]انكار مى كردند ، از خود دور ساخت، و دوران [و بيگانگان] را از آن رو كه به دعوت تو پاسخ دادند ، به خويش نزديك داشت، و به خاطر تو ، با بيگانگانْ دوستى كرد و با نزديكانْ دشمنى ورزيد . در رساندن پيام تو ، خويشتن را به رنج افكند، و در فراخوانى به آيين تو ، خود را خسته كرد، و به راه نمايى پذيرندگان دعوتت پرداخت، و براى تقويت دين تو و پيروز شدن بر كفرورزانِ به تو ، به ديار غربت و جايگاه دور از خانه و كاشانه و زادگاهش و سرزمينى كه با آن اُنس گرفته بود، هجرت كرد تا آن كه كوشش هاى او در برابر دشمنانت ، بر وفق مراد او شد، و انديشه هايش در باره دوستانت به بار نشست . پس با كمك خواستن از تو و نيرو طلبيدن از يارى تو به سبب ناتوانى اش، به سوى دشمنانت حركت كرد و در عمق خانه هايشان ، بر آنها تاخت و در قلب سرزمينشان ، بر آنها يورش بُرد تا آن كه على رغم خواست مشركان ، فرمانت آشكار شد و دينت چيره گشت. بار خدايا! پس او را به پاداش رنجى كه در راه تو كشيد، به بالاترين درجه بهشتت بر آور، تا هيچ كس در منزلت ، با او برابرى نكند و به مرتبه او نرسد، و هيچ فرشته مقرّب و پيامبر مُرسلى در نزد تو ، همتراز او نباشد، و حُسن شفاعت او را در حقّ خاندان پاك و امّت خداباورش ، بيش از آنچه وعده اش داده اى ، به او نشان بده، اى عمل كننده به وعده ، اى وفا كننده به قول، اى تبديل كننده بدى ها [و گناهان] به چندين برابرشان از خوبى! راستى كه تو ، صاحب بخشش بزرگى.

.

ص: 424

. .

ص: 425

. .

ص: 426

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ اجعَل أكمَلَ صَلَواتِكَ وأشرَفَها ، وأجمَلَ تَحِيّاتِكَ وألطَفَها ، وأشمَلَ بَرَكاتِكَ وأعطَفَها ، وأجَلَّ هِباتِكَ وأرأَفَها عَلى مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيّينَ ، وأكرَمِ الاُمِّيّينَ ، وعَلى أهلِ بَيتِهِ الأَصفِياءِ الطّاهِرينَ ، وعِترَتِهِ النُّجَباءِ المُختارينَ ، وشيعَتِهِ الأَوفِياءِ المُوازِرينَ ، مِن أنصارِهِ وَالمُهاجِرينَ ، وأدخِلنا في شَفاعَتِهِ يَومَ الدَّينِ ، مَعَ مَن دَخَلَ في زُمرَتِهِ مِنَ المُوَحِّدينَ ، يا أكرَمَ الأَكرَمينَ ، ويا أرحَمَ الرّاحِمينَ . (1)

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ وآلِ مُحَمَّدٍ ، صَلاةً عالِيَةً عَلَى الصَّلَواتِ ، مُشرِفَةً فَوقَ التَّحِيّاتِ ، صَلاةً لا يَنتَهي أمَدُها ولا يَنقَطِعُ عَدَدُها ، كَأَتَمِّ ما مَضى مِن صَلَواتِكَ عَلى أحَدٍ مِن أولِيائِكَ ، إنَّكَ المَنّانُ (2) الحَميدُ ، المُبدِئُ المُعيدُ ، الفَعّالُ لِما تُريدُ . (3)

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ كَما بَلَّغَ رِسالَتَكَ ، وصَدَعَ بِأَمرِكَ ، ونَصَحَ لِعِبادِكَ ، اللّهُمَّ اجعَل نَبِيَّنا صَلَواتُكَ عَلَيهِ وعَلى آلِهِ يَومَ القِيامَةِ أقرَبَ النَّبِيّينَ مِنكَ مَجلِسا ، وأمكَنَهُم مِنكَ شَفاعَةً ، وأجَلَّهُم عِندَكَ قَدرا ، وأوجَهَهُم عِندَك جاها . اللّهُمَّ صَلَّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وشَرِّف بُنيانَهُ ، وعَظِّم بُرهانَهُ ، وثَقِّل ميزانَهُ ، وتَقَبَّل شَفاعَتَهُ ، وقَرِّب وَسيلَتَهُ ، وبَيِّض وَجهَهُ ، وأتِمَّ نورَهُ ، وَارفَع دَرَجَتَهُ ، وأحيِنا عَلى سُنَّتِهِ ، وتَوَفَّنا عَلى مِلَّتِهِ ، وخُذ بِنا مِنهاجَهُ ، وَاسلُك بِنا سَبيلَهُ ، وَاجعَلنا مِن أهلِ طاعَتِهِ ، وَاحشُرنا في زُمرَتِهِ ، وأورِدنا حَوضَهُ ، وَاسقِنا بِكَأسِهِ . وصَلِّ اللّهُمَّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، صَلاةً تُبَلِّغُهُ بِها أفضَلَ ما يَأمُلُ مِن خَيرِكَ وفَضلِكَ وكَرامَتِكَ ، إنَّكَ ذو رَحمَةٍ واسعَةٍ وفَضلٍ كَريمٍ . اللّهُمَّ اجزِهِ بِما بَلَّغَ مِن رِسالاتِكَ ، وأدّى مِن آياتِكَ ، ونَصَحَ لِعِبادِكَ ، وجاهَدَ في سَبيلِكَ ، أفضَلَ ما جَزَيتَ أحَدا مِن مَلائِكَتِكَ المُقَرَّبينَ ، وأنبِيائِكَ المُرسَلينَ المُصطَفَينَ ، وَالسَّلامُ عَلَيهِ وعَلى آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَكاتُهُ . (4)

.


1- .بحار الأنوار : ج 94 ص 160 ح 22 نقلاً عن كتاب أنيس العابدين من مؤلّفات بعض قدمائنا .
2- .المَنّانُ : هو الذي يبدأ بالنوال قبل السؤال (مجمع البحرين : ج 1 ص 468 «منن») .
3- .الصحيفة السجّاديّة : ص 115 الدعاء 27 .
4- .الصحيفة السجّاديّة : ص 161 الدعاء 42 ، مصباح المتهجّد : ص 522 ح 603 ، الإقبال : ج 1 ص 453 عن محمّد بن عبد اللّه بن المطّلب الشيباني بإسناده ، المصباح للكفعمي : ص 621 .

ص: 427

امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا! كامل ترين و پُرارج ترين درودهايت، و زيباترين و خوش ترين تحيّت ها و فراگيرترين و مهرآميزترين بركت هايت، و بزرگ ترين و با رأفت ترين دَهِشهايت را براى محمّد ، خاتم پيامبران و گرامى ترينِ درس ناخواندگان، و بر خانواده ناب و پاك او ، و عترت برگزيده و منتخب او، و پيروان وفادار و پشتيبان او از مهاجر و انصار، قرار ده، و در روز رستاخيز ، ما را نيز همانند ديگر يكتاپرستانِ گروه او ، از شفاعتش برخوردار گردان، اى بزرگوارترينِ بزرگوران، و اى مهربان ترينِ مهربانان!

امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا! بر محمّد ، بنده و فرستاده ات و بر خاندان محمّد ، درود فرست ؛ درودى بلندتر از همه درودها و بالاتر از همه درودها ؛ درودى كه نه زمانش به سر آيد ، و نه شمارَش به پايان رسد ؛ درودى چون كامل ترين درودى كه در گذشته بر يكى از دوستانت فرستاده اى، كه به راستى ، تو بسيار بخشنده و ستودنى و آغاز كننده[ى آفرينش] و باز گرداننده اى، و آنچه خواهى ، انجام مى دهى.

امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا! بر محمّد ، بنده و فرستاده ات ، درود فرست كه او پيام تو را رسانيد، و فرمان تو را اجرا كرد، و براى بندگانتْ خيرخواهى نمود. بار خدايا! در روز رستاخيز ، پيامبر ما را _ كه درودهاى تو بر او و بر خاندانش باد _ ، از همه پيامبران به خودت نزديك تر دار، و شفاعتش را پذيرفته تر، و قدر و منزلتش را بزرگ تر، وجاهتش را بيشتر بدار . بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست، و بناى او را بلند گردان ، و بُرهانش را بزرگ دار ، و ترازويش را سنگين كن، و شفاعتش را بپذير، و درجه اش را [به خود] نزديك كن، و او را روسپيد ساز، و نورش را كامل گردان، و درجه اش را بالا ببر، و ما را بر روش او زنده دار، و بر آيين او بميران . ما را در راه او بدار، و در مسير او بِبَر ، و از فرمان بُردارانش قرار ده، و در گروه او محشورمان فرما، و ما را بر حوض او وارد ساز، و از جام او سيرابمان گردان. بار خدايا! بر محمّد و خاندان او ، درود فرست، درودى كه با آن ، او را به برترين نيكى و بخشش و كرامتت كه اميد آن را داشت ، برسانى . به راستى كه تو داراى رحمتِ گسترده و بخششِ بزرگواران هستى. بار خدايا! به پاس آن كه پيام هايت را رسانيد، و آياتت را ابلاغ كرد، و بندگانت را راه نمايى فرمود، و در راه تو كوشش كرد، او را پاداش ده، بهترين پاداشى را كه به يكى از فرشتگان مقرّبت و پيامبران مُرسل و برگزيده ات داده اى. سلام و مهر و نيكى هاى افزون خداوند ، بر او و بر خاندان نيك و پاك او باد!

.

ص: 428

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ المُصطَفى ، وعَلى عَليٍّ المُرتَضى ، وفاطِمَةَ الزَّهراءِ ، وخَديجَةَ الكُبرى ، وَالحَسَنِ المُجتَبى ، وَالحُسَينِ الشَّهيدِ بِكَربَلاءَ ، وعَلى عَليِّ بنِ الحُسَينِ زَينِ العابِدينَ ، ومُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ الباقِرِ ، وجَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ ، وموسَى بنِ جَعفَرٍ الكاظِمِ ، وعَليِّ بنِ موسَى الرِّضا ، ومُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ التَّقِيِّ ، وعَليِّ بنِ مُحَمَّدٍ النَّقِيِّ ، وَالحَسَنِ بنِ عَليٍّ العَسكَرِيِّ ، وَالحُجَّةِ القائِمِ المَهدِيِّ ابنِ الحَسَنِ ، الإِمامِ المُنتَظَرِ ، صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِم أجمَعينَ . اللّهُمَّ والِ مَن والاهُم ، وعادِ مَن عاداهُم ، وَانصُر مَن نَصَرَهُم ، وَاخذُل مَن خَذَلَهُم ، وَالعَن مَن ظَلَمَهُم ، وعَجِّل فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَانصُر شيعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وأهلِك أعداءَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَارزُقني رُؤيَةَ قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَاجعَلني مِن أتباعِهِ وأشياعِهِ ، وَالرّاضينَ بِفِعلِهِ ، بِرَحمَتِكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . (1)

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ نَبِيِّنا وآلِهِ كَما صَلَّيتَ عَلى مَلائِكَتِكَ المُقَرَّبينَ ، وصَلِّ عَلَيهِ وآلِهِ كَما صَلَّيتَ عَلى أنبِيائِكَ المُرسَلينَ ، وَصَلِّ عَلَيهِ وَآلِهِ كَما صَلَّيتَ عَلى عِبادِكَ الصالِحينَ ، وَأفضَلَ مِن ذلِكَ يا رَبَّ العالَمينَ ، صَلاةً تَبلُغُنا بَرَكَتُها ، وَيَنالُنا نَفعُها ، وَيُستَجابُ لَها دُعاؤُنا ، إنَّكَ أكرَمُ مَن رُغِبَ إلَيهِ ، وَأكفى مَن تُوُكِّلَ عَلَيهِ ، وَأعطى مَن سُئِلَ مِن فَضلِهِ ، وَأنتَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ . (2)

.


1- .مُهَج الدعوات : ص 29 وص 281 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 265 ح 1 .
2- .الصحيفة السجّاديّة : ص 179 الدعاء 45 ، مصباح المتهجّد : ص 647 ح 718 ، الإقبال : ج 1 ص 429 كلاهما نحوه ، المزار الكبير : ص 627 ، البلد الأمين : ص 483 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 176 ح 1 .

ص: 429

امام زين العابدين عليه السلام :درود فرست بر محمّد مصطفى ، و بر على مرتضى و فاطمه زهرا و خديجه كبرا و حسن مجتبى و حسينْ شهيد كربلا، و بر على بن الحسين زين العابدين و محمّد بن على باقر و جعفر بن محمّد صادق و موسى بن جعفر كاظم و على بن موسى الرضا و محمّد بن على تقى، و على بن محمّد نقى، و حسن بن على عسكرى و حجّت قائم مهدى بن الحسن، امام منتظر _ كه درودهاى خدا بر همه ايشان باد _ . بار خدايا! آن را كه دوستشان بدارد ، دوست بدار، و آن را كه دشمنشان دارد ، دشمن بدار، و آن را كه يارى شان دهد ، يارى ده، و آن را كه تنهايشان بگذارد ، تنها و [بى يار] گذار ، و آن را كه بر ايشان ستم كند ، نفرين فرما، و هر چه زودتر خاندان محمّد را در گشايش قرار ده، و پيروان خاندان محمّد را يارى بخش، و دشمنان خاندان محمّد را نابود كن ، و ديدن قائم خاندان محمّد را روزى ام فرما، و مرا از پيروان و شيعيانش، و رضايتمندان از كردار او قرار ده، به حقّ مهربانى ات ، اى مهربان ترين مهربانان!

امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا! بر پيامبر ما محمّد و خاندان او ، درود فرست ، چونان كه بر فرشتگان مقرّبت ، درود فرستادى . بر او و خاندانش درود فرست ، چونان كه بر پيامبران مُرسلت درود فرستادى . بر او و خاندانش درود فرست ، چونان كه بر بندگان شايسته ات درود فرستادى، و برتر از آن [درودها] _ اى پروردگار جهانيان، چنان درودى كه بركتش به ما برسد و سودش دست ما را نيز بگيرد و به واسطه آن ، دعاى ما پذيرفته شود . به راستى كه تو كريم ترين كسى هستى كه از او تقاضا مى كنند، و كار سازترين كسى هستى كه بر او توكّل كنند ، و دهنده ترين كسى هستى كه از فضل او درخواست مى كنند ، و تو بر هر چيزى توانايى.

.

ص: 430

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ ، كَصَلَواتِكَ وبَرَكاتِكَ وتَحِيّاتِكَ عَلى أصفِيائِكَ إبراهيمَ وآلِ إبراهيمَ ، وعَجَّلِ الفَرَجَ وَالرَّوحَ وَالنُّصرَةَ وَالتَّمكينَ وَالتَّأييدَ لَهُم . (1)

الإمام الصادق عليه السلام :كانَ عَليُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام إذا زالَتِ الشَّمسُ صَلّى ودَعا ، ثُمَّ صَلّى عَلَى النَّبيِّ وآلِهِ فَقالَ : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ ، ومَوضِعِ الرِّسالَةِ ، ومُختَلَفِ المَلائِكَةِ ، ومَعدِنِ العِلمِ ، وأهلِ بَيتِ الوَحيِ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، الفُلكِ الجارِيَةِ فِي اللُّجَجِ (2) الغامِرَةِ (3) ، يَأمَنُ مَن رَكِبَها ويَغرَقُ مَن تَرَكَها ، المُتَقَدِّمُ لَهُم مارِقٌ (4) ، وَالمُتَأَخِّرُ عَنهُم زاهِقٌ ، وَاللّازِمُ لَهُم لاحِقٌ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، الكَهفِ الحَصينِ ، وغِياثِ المُضطَرّينَ ، ومَلجَأِ الهارِبينَ ، ومَنجَى الخائِفينَ ، وعِصمَةِ المُعتَصِمينَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، صَلاةً كَثيرةً تَكونُ لَهُم رِضىً ولِحَقِّ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ أداءً وقَضاءً ، بِحَولٍ مِنكَ وقُوَّةٍ يا رَبَّ العالَمينَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، الَّذين أوجَبتَ حَقَّهُم ومَوَدَّتَهُم وفَرَضتَ طاعَتَهُم ووَلايَتَهُم . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاعمُر قَلبي بِطاعَتِكَ ولا تُخزِهِ بَمَعصِيَتِكَ ، وَارزُقني مُواساةَ مَن قَتَّرتَ عَلَيهِ مِن رِزقِكَ مِمّا وَسَّعتَ عَلَيَّ مِن فَضلِكَ . الحَمدُ للّهِِ عَلى كُلِّ نِعمَةٍ ، وأستَغفِرُ اللّهَ مِن كُلِّ ذَنبٍ ، ولا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ مِن كُلِّ هَولٍ (5) . (6)

.


1- .الصحيفة السجّاديّة : ص 206 الدعاء 48 .
2- .اِلتجّ البحر : تلاطمت أمواجه (النهاية : ج 4 ص 233 «لجج») .
3- .غَمَرَ الماءُ : كَثُر . وغَمَره الماءُ : غطّاه (القاموس المحيط : ج 2 ص 104 «غمر») .
4- .المَارِقُ : الخارج عن الدين (مجمع البحرين : ج 3 ص 1689 «مرق») .
5- .هالَهُ الشيء : أفزعه (الصحاح : ج 5 ص 1855 «هول») .
6- .مصباح المتهجّد : ص 361 ح 485 ، جمال الاُسبوع : ص 250 ، الإقبال : ج 3 ص 300 عن العبّاس بن مجاهد عن أبيه نحوه وفيه «كان عليّ بن الحسين عليهماالسلاميدعو عند كلّ زوال من أيّام شعبان ، وفي ليلة النصف منه ، ويصلّي على النبي صلى الله عليه و آله بهذه الصلوات ...» ، بحار الأنوار : ج 90 ص 19 ح 3 .

ص: 431

امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست _ به راستى كه تو ستودنى و بزرگوارى _ ، همچون درودها و بركت ها و تحيّت هايت بر برگزيدگانت ابراهيم و خاندان ابراهيم. و هر چه زودتر در كار آنان ، گشايش و شادمانى و يارى و قدرت و تأييد ، عطا فرما.

امام صادق عليه السلام :امام زين العابدين عليه السلام چون خورشيد زوال مى يافت ، نماز مى خواند و دعا مى كرد . سپس بر پيامبر و خاندانش درود مى فرستاد و مى فرمود : «بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست؛ همانان كه درخت نبوّت ، و جايگاه رسالت ، و محلّ آمد و شدِ فرشتگان، و معدن دانش ، و اهل بيت وحى هستند . بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست؛ همانان كه [به سان] كشتى روان در آب هاى انبوه و خروشان اند كه هر كس در آن بنشيند ايمن باشد و هر كس آن را وا گذارد ، غرق مى شود. آن كه از ايشان پيشى گيرد ، از دين خارج مى شود ، و آن كه از ايشان وا پس مانَد ، نابود مى شود، و آن كه همراه ايشان باشد ، به مقصد مى رسد . بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست؛ همانان كه پناهگاه استوارند، و ياريگر درماندگان ، و پناه گريختگان، و نجاتبخش بيمناكان، و حامى پناه جويان اند. بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ؛ درود بسيار كه پسندِ آنان باشد، و حقّ محمّد و خاندان محمّد را به جا آورد و بپردازد ، به نيرو و توانت ، اى پروردگار جهانيان! بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست؛ همانان كه حقّ آنان و دوستى شان را واجب ساختى، و فرمانبَرى از آنان و ولايتشان را لازم شمردى. بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست، و دلم را به طاعتت ، آباد گردان، و آن را با نافرمانى از تو ، خوار و رسوا مكن، و توفيقم ده تا از رزقى كه به فضل خويش بر من وسعت داده اى ، به كسى كه روزى ات را بر او تنگ داشته اى ، كمك رسانم. خداى را بر هر نعمتى ستايش مى گويم، و از هر گناهى از خدا آمرزش مى طلبم، و در برابر هر [ترس و ]هراسى ، جز از نيرو و توان خداوند ، كمك نمى توان گرفت.

.

ص: 432

الإمام زين العابدين عليه السلام :اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ إذا ذُكِرَ الأَبرارُ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ مَا اختَلَفَ اللَّيلُ وَالنَّهارُ ، صَلاةً لا يَنقَطِعُ مَدَدُها ولا يُحصى عَدَدُها ، صَلاةً تَشحَنُ الهَواءَ ، وتَملَأُ الأَرضَ وَالسَّماءَ . صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ حَتّى يَرضى ، وصَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وآلِهِ بَعدَ الرِّضا ، صَلاةً لا حَدَّ لَها ولا مُنتَهى ، يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . (1)

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ في كُلِّ وَقتٍ وكُلِّ أوانٍ وعَلى كُلِّ حالٍ ، عَدَدَ ما صَلَّيتَ عَلى مَن صَلَّيتَ عَلَيهِ ، وأضعافَ ذلِكَ كُلِّهِ بِالأَضعافِ الَّتي لا يُحصيها غَيرُكَ ، إنَّكَ فَعّالٌ لِما تُريدُ . (2)

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ كَما هَدَيتَنا بِهِ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ كَمَا استَنقَذتَنا بِهِ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ صَلاةً تَشفَعُ لَنا يَومَ القِيامَةِ ويَومَ الفاقَةِ إلَيكَ ، إنَّكَ عَلى كُلِ شَيءٍ قَديرٌ ، وهُوَ عَلَيكَ يَسيرٌ . (3)

.


1- .الصحيفة السجّاديّة : ص 134 الدعاء 32 .
2- .الصحيفة السجّاديّة : ص 170 الدعاء 44 .
3- .الصحيفة السجّاديّة : ص 128 الدعاء 31 .

ص: 433

امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا! هر آن گاه كه از نيكان ياد شود ، بر محمّد و خاندان او درود بفرست . تا شب و روز در گردش است ، بر محمّد و خاندان او درود بفرست ؛ درودى بى پايان و بى شمار ؛ درودى كه فضا را آكَنده سازد و زمين و آسمان را پُر كند. درود خدا بر او تا آن كه خشنود شود . درود خدا بر او و خاندانش ، پس از خشنودى ؛ درودى بى كران و بى پايان، اى مهربان ترينِ مهربان!

امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا! بر محمّد و خاندان او درود فرست ، در هر گاه و هر آن و هر حال، به شمار درودهايى كه بر هر كس فرستاده اى، و [بلكه] چندين برابر همه آنها ؛ چندين برابرى كه جز خودِ تو ، كسى از عهده شمارش آنها برنمى آيد ، كه به راستى تو آنچه خواهى ، انجام مى دهى.

امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا! بر محمّد و خاندان او درود فرست، كه ما را به واسطه او هدايت كردى. بر محمّد و خاندان او درود فرست كه به واسطه او ، ما را نجات بخشيدى . بر محمّد و خاندان او درود فرست ؛ چنان درودى كه در روز رستاخيز و روز نيازمندى ما به تو ، ما را شفاعت كند، كه به راستى تو بر هر كارى توانايى، و آن براى تو آسان است.

.

ص: 434

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ أكثَرَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن خَلقِكَ ، وآتِهِ عَنّا أفضَلَ ما آتَيتَ أحَدا مِن عِبادِكَ ، وَاجزِهِ عَنّا أفضَلَ وأكرَمَ ما جَزَيتَ أحَدا مِن أنبِيائِكَ عَن اُمَّتِهِ ، إنَّكَ أنتَ المَنّانُ بِالجَسيمِ ، الغافِرِ لِلعَظيمِ ، وأنتَ أرحَمُ مِن كُلِّ رَحيمٍ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ الأَخيارِ الأَنجَبينَ . (1)

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، كَأَفضَلِ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن خَلقِكَ قَبلَهُ ، وأنتَ مُصَلٍّ عَلى أحَدٍ بَعدَهُ ، وآتِنا فِي الدُّنيا حَسَنَةً وفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً ، وقِنا بِرَحمَتِكَ عَذابَ النّارِ . (2)

عنه عليه السلام :صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ صَلاةً دائِمَةً نامِيَةً ، لَا انقِطاعَ لِأَبَدِها ولا مُنتَهى لِأَمَدِها ، وَاجعَل ذلِكَ عَونا لي وسَبَبا لِنَجاحِ طَلِبَتي ، إنَّكَ واسِعٌ كَريمٌ ، ومِن حاجَتي يا رَبِّ كَذا وكَذا . (3)

عنه عليه السلام :رَبِّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ المُنتَجَبِ المُصطَفَى المُكَرَّمِ المُقَرَّبِ أفضَلَ صَلَواتِكَ ، وبارِك عَلَيهِ أتَمَّ بَرَكاتِكَ ، وتَرَحَّم عَلَيهِ أمتَعَ رَحَماتِكَ . رَبِّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ صَلاةً زاكِيَةً لا تَكونُ صَلاةٌ أزكى مِنها ، وصَلِّ عَلَيهِ صَلاةً نامِيَةً لا تَكونُ صَلاةٌ أنمى مِنها ، وصَلِّ عَلَيهِ صَلاةً راضِيَةً لا تَكونُ صَلاةٌ فَوقَها . رَبِّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، صَلاةً تُرضيهِ وتَزيدُ عَلى رِضاهُ ، وصَلِّ عَلَيهِ صَلاةً تُرضيكَ وتَزيدُ عَلى رِضاكَ ، وصَلِّ عَلَيهِ صَلاةً تُرضيكَ وتَزيدُ عَلى رِضاكَ لَهُ ، وصَلِّ عَلَيهِ صَلاةً لا تَرضى لَهُ إلّا بِها ، ولاتَرى غَيرَهُ لَها أهلاً . رَبِّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ صَلاةً تُجاوِزُ رِضوانَكَ ، ويَتَّصِلُ اتِّصالُها بِبَقائِكَ ، ولا يَنفَدُ كَما لا تَنفَدُ كَلِماتُكَ . رَبِّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ صَلاةً تَنتَظِمُ صَلَواتِ مَلائِكَتِكَ وأنبِيائِكَ ورُسُلِكَ وأهلِ طاعَتِكَ ، وتَشتَمِلُ عَلى صَلَواتِ عِبادِكَ مِن جِنِّكَ وإِنسِكَ وأهلِ إجابَتِكَ ، وتَجتَمِعُ عَلى صَلاةِ كُلِّ مَن ذَرَأتَ وبَرَأتَ مِن أصنافِ خَلقِكَ . رَبِّ صَلِّ عَلَيهِ وآلِهِ صَلاةً تُحيطُ بِكُلِّ صَلاةٍ سالِفَةٍ ومُستَأنَفَةٍ ، وصَلِّ عَلَيهِ وعَلى آلِهِ صَلاةً مَرضِيَّةً لَكَ ولِمَن دونَكَ ، وتُنشِئُ مَعَ ذلِكَ صَلاةً تُضاعِفُ مَعَها تِلكَ الصَّلَواتِ عِندَها ، وتَزيدُها عَلى كُرورِ الأَيّامِ زِيادَةً في تَضاعيفَ لا يَعُدُّها غَيرُكَ . رَبِّ صَلِّ عَلى أطائِبِ أهلِ بَيتِهِ الَّذينَ اختَرتَهُم لِأَمرِكَ ، وجَعَلتَهُم خَزَنَةَ عِلمِكَ ، وحَفَظَةَ دينِكَ ، وخُلفاءَكَ في أرضِكَ ، وحُجَجَكَ عَلى عِبادِكَ ، وطَهَّرتَهُم مِنَ الرِّجسِ وَالدَّنَسِ تَطهيرا بِإِرادَتِكَ ، وجَعَلتَهُمُ الوَسيلَةَ إلَيكَ ، وَالمَسلَكَ إلى جَنَّتِكَ . رَبِّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ صَلاةً تُجزِلُ لَهُم بِها مِن نِحَلِكَ (4) وكَرامَتِكَ ، وتُكمِلُ لَهُمُ الأَشياءَ مِن عَطاياكَ ونَوافِلِكَ (5) ، وتُوَفِّرُ عَلَيهِمُ الحَظَّ مِن عَوائِدِكَ وفَوائِدِكَ . رَبِّ صَلِّ عَلَيهِ وعَلَيهِم صَلاةً لا أمَدَ في أوَّلِها ، ولا غايَةَ لِأَمَدِها ، ولا نِهايَةَ لِاخِرِها . رَبِّ صَلِّ عَلَيهِم زِنَةَ عَرشِكَ وما دونَهُ ، ومِل ءَ سَماواتِكَ وما فَوقَهُنَّ ، وعَدَدَ أرَضيكَ وما تَحتَهُنَّ وما بَينَهُنَّ ، صَلاةً تُقَرِّبُهُم مِنكَ زُلفى ، وتَكونُ لَكَ ولَهُم رِضىً ، ومُتَّصِلَةً بِنَظائِرِهِنَّ أبَدا . اللّهُمَّ إنَّكَ أيَّدتَ دينَكَ في كُلِّ أوانٍ ، بِإِمامٍ أقَمتَهُ عَلَما لِعِبادِكَ ، ومَنارا في بِلادِكَ ، بَعدَ أن وَصَلتَ حَبلَهُ بِحَبلِكَ ، وجَعَلتَهُ الذَّريعَةَ إلى رِضوانِكَ ، وَافتَرَضتَ طاعَتَهُ ، وحَذَّرتَ مَعصِيَتَهُ ، وأمَرتَ بِامتِثالِ أوامِرِهِ ، وَالاِنتِهاءِ عِندَ نَهيِهِ ، وألّا يَتَقَدَّمَهُ مُتَقَدِّمٌ ، ولا يَتَأَخَّرَ عَنهُ مُتَأَخِّرٌ ، فَهُوَ عِصمَةُ الّلائِذينَ ، وكَهفُ المُؤمِنينَ ، وعُروَةُ المُتَمَسِّكينَ ، وبَهاءُ العالَمينَ . اللّهُمَّ فَأَوزِع (6) لِوَلِيِّكَ شُكرَ ما أنعَمتَ بِهِ عَلَيهِ ، وأوزِعنا مِثلَهُ فيهِ ، وآتِهِ مِن لَدُنكَ سُلطانا نَصيرا ، وَافتَح لَهُ فَتحا يَسيرا ، وأعِنهُ بِرُكنِكَ الأَعَزِّ ، وَاشدُد أزرَهُ ، وقَوِّ عَضُدَهُ ، وراعِهِ بِعَينِكَ ، وَاحمِهِ بِحِفظِكَ ، وَانصُرهُ بِمَلائِكَتِكَ ، وَأمدِدهُ بِجُندِكَ الأَغلَبِ ، وأقِم بِهِ كِتابَكَ وحُدودَكَ وشَرائِعَكَ وسُنَنَ رَسولِكَ صَلَواتُكَ اللّهُمَّ عَلَيهِ وآلِهِ ، وأحيِ بِهِ ما أماتَهُ الظّالِمونَ مِن مَعالِمِ دينِكَ ، وَاجلُ بِهِ صَدَأَ الجَورِ عَن طَريقَتِكَ ، وأبِن بِهِ الضَّرّاءَ مِن سَبيلِكَ ، وأزِل بِهِ النّاكِبينَ عَن صِراطِكَ ، وَامحَق بِهِ بُغاةَ قَصدِكَ عِوَجا ، وألِن جانِبَهُ لِأَولِيائِكَ ، وَابسُط يَدَهُ عَلى أعدائِكَ ، وهَب لَنا رَأفَتَهُ ورَحمَتَهُ وتَعَطُّفَهُ وتَحَنُّنَهُ ، وَاجعَلنا لَهُ سامِعينَ مُطيعينَ ، وفي رِضاهُ ساعينَ ، وإلى نُصرَتِهِ وَالمُدافَعَةِ عَنهُ مُكنِفينَ (7) ، وإلَيكَ وإلى رَسولِكَ صَلَواتُكَ اللّهُمَّ عَلَيهِ وآلِهِ بِذلِكَ مُتَقَرِّبينَ . اللّهُمَّ وصَلِّ عَلى أولِيائِهِمُ المُعتَرِفينَ بِمَقامِهِم ، المُتَّبِعينَ مَنهَجَهُم ، المُقتَفينَ آثارَهُم ، المُستَمسِكينَ بِعُروَتِهِم ، المُتَمَسِّكينَ بِوِلايَتِهِم ، المُؤتَمّينَ بِإِمامَتِهِم ، المُسَلِّمينَ لِأَمرِهِم ، المُجتَهِدينَ في طاعَتِهِم ، المُنتَظِرينَ أيّامَهُم ، المادّينَ إلَيهِم أعيُنَهُم ، [ وَاحفَظهُم بِ ] (8) الصَّلَواتِ المُبارَكاتِ الزّاكِياتِ النّامِياتِ الغادِياتِ الرّائِحاتِ ، وسَلِّم عَلَيهِم وعَلى أرواحِهِم ، وَاجمَع عَلَى التَّقوى أمرَهُم ، وأصلِح لَهُم شُؤونَهُم ، وتُب عَلَيهِم إنَّكَ أنتَ التَّوّابُ الرَّحيمُ وخَيرُ الغافِرينَ ، وَاجعَلنا مَعَهُم في دارِ السَّلامِ بِرَحمَتِكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . (9)

.


1- .الصحيفة السجّاديّة : ص 42 الدعاء 6 .
2- .الصحيفة السجّاديّة : ص 87 الدعاء 20 .
3- .الصحيفة السجّاديّة : ص 59 الدعاء 13 .
4- .النِّحْلَة : العَطيّة (لسان العرب : ج 11 ص 650 «نحل») .
5- .النوافل : العطايا والفواضل (لسان العرب : ج 11 ص 672 «نفل») .
6- .أوزعني : أي ألهمني وأولعني (النهاية : ج 5 ص 181 «وزع») .
7- .كَنَفَهُ : صانَهُ وحَفِظَه وحاطَه وأعانه ، كأكنَفَهُ (القاموس المحيط : ج 3 ص 192 «كنف») .
8- .ما بين المعقوفين أثبتناه من الإقبال .
9- .الصحيفة السجّاديّة : ص 189 الدعاء 47 ، الإقبال : ج 2 ص 90 ، المصباح للكفعمي : ص 889 .

ص: 435

امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا! بر محمّد و خاندان او درود فرست ، افزون ترين درودى را كه بر يكى از آفريدگانت فرستاده اى ، و از جانب ما به او عطا فرما، بهترين چيزى را كه به كسى از بندگانت عطا كرده اى، و از جانب ما پاداشش ده ، برترين و ارجمندترين پاداشى را كه به يكى از پيامبرانت از جانب امّتش داده اى، كه به راستى تو بخشنده نعمت هاى سِتُرگى، آمرزنده [گناهان ]بزرگى، و تو مهربان تر از هر مهربانى. پس بر محمّد و خاندان خوب و پاك و نيك و والاى او درود فرست.

امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا! بر محمّد و خاندان او درود فرست، چون برترين درودى كه پيش از او بر آفريده اى از آفريدگانت فرستاده اى و پس از او بر كسى خواهى فرستاد، و در دنيا به ما نيكى عطا كن و در آخرت هم نيكى، و به رحمت خود ، ما را از عذاب آتش ، نگه دار.

امام زين العابدين عليه السلام :بر محمّد و خاندان او درود فرست ؛ درودى پاينده و بالنده و ابدى و پايان ناپذير، و آن را كمك و سببى براى رسيدن به مطلوبم قرار ده ، كه به راستى ، تو گشايش بخش و بزرگوارى . از جمله حاجت هاى من _ اى پروردگار _ ، اين و آن است.

امام زين العابدين عليه السلام :اى پروردگار من! برترين درودهايت را بر محمّد و خاندان محمّد _ كه برگزيده و پسنديده و گرامى و مقرّب [در نزد تو] است _ ، بفرست و كامل ترين بركت هايت را به او ده، و لذّتبخش ترين (پر بهره ترين) رحمت هايت را ارزانى اش دار. پروردگار من! بر محمّد و خاندان او درود فرست ؛ درودى پاك كه پاك تر از آن ، درودى نباشد . بر او درود فرست ؛ درودى بالنده كه بالنده تر از آن ، درودى نباشد . بر او درود فرست ؛ درودى خشنودساز كه بالاتر از آن ، درودى نباشد. پروردگار من! بر محمّد و خاندان او درود فرست ؛ درودى كه او را خشنود و خشنودتر سازد . بر او درود فرست ؛ درودى كه تو را خشنود و خشنودتر سازد . بر او درود فرست ؛ درودى كه تو را از او خشنود و خشودتر سازد . بر او درود فرست ؛ درودى كه جز آن را براى او نپسندى و جز او ، كسى ديگر را شايسته آن نبينى. پروردگار من! بر محمّد و خاندان او درود فرست ؛ درودى كه از خشنودى ات در گذرد و به جاودانگى تو بپيوندد و همچون كلماتت ، پايان ناپذير باشد. پروردگار من! بر محمّد و خاندانش درود فرست ؛ درودى كه درودهاى فرشتگانت و پيامبرانت و فرستادگانت و فرمان بُردارانت را به رشته خود كِشد، و [همه] درودهاى بندگانت، از جنّ و انس و پذيرندگانت را در برگيرد، و درود هر آن كس را كه آفريده اى و پديد آورده اى، از هرگونه مخلوقت، در خود گِرد آور . پروردگار من! بر او و خاندانش درود فرست ؛ درودى كه همه درودهاى گذشته و جديد را در ميان گيرد . بر او و خاندانش درود فرست ؛ درودى كه پسند تو و جز تو باشد، و همراهش درودى پديد آورى كه با آن، آن درودها[ى پيشين ]را چند برابر گردانى و با گردش ايّام ، چندين و چند برابرشان بيفزايى ، كه جز تو ، كسى نمى تواند آنها را بشمارد. پروردگار من! بر پاك ترين خاندانش درود فرست كه آنان را براى كار [و دين] خود برگزيدى و خزانه داران دانشت و نگهبانان دينت و جانشينان خود در زمينت و حجّت هاى خويش بر بندگانت قرارشان دادى، و به خواست خود ، آنان را از پليدى و آلودگى به كلّى پاك گردانيدى، و وسيله اى به سوى خودت و راهى براى رسيدن به بهشتت قرارشان دادى. پروردگار من! بر محمّد و خاندان او درود فرست ؛ درودى كه به سبب آن ، پيشكش ها و ارجداشتت را براى ايشان ، فراوان گردانى، و دَهِش ها و بخشش هايت را به آنان ، كامل سازى، و بهره شان را از سودها و فوايدت ، بسيار كنى. پروردگار من! بر او و بر ايشان درود فرست ؛ درودى كه آغازش را نقطه اى و عمرش را سرآمدى و آخرش را پايانى نباشد. پروردگار من! بر ايشان درود فرست ، به وزن عرشت و آنچه زير آن است، و به حجم آسمان هايت و آنچه بالاى آنهاست ، و به شمار زمين هايت و آنچه زير آنها و ما بين آنهاست ؛ درودى كه آنان را به تو نزديك گردانَد، تو و ايشان را پسند آيد، و تا ابد به همانندهاى آن درودها پيوسته باشد. بار خدايا! تو در هر زمان ، دينت را به وسيله پيشوايى كمك رساندى كه او را نشانه اى براى بندگانت و چراغِ فروزانى در شهرهايت قرار دادى ، پس از آن كه رشته اش را به رشته خودت پيوستى، و او را دستاويزى به سوى خشنودى ات گردانيدى و اطاعتش را واجب ساختى، و از سركشى در برابرش بر حذر داشتى، و به اجراى اوامرش و خوددارى از انجام دادن نهى هايش ، فرمان دادى، و اين كه هيچ كس نبايد بر او پيشى گيرد (به دستور او بايد به هر كارى اقدام كند) يا از او پس مانَد (نبايد خلاف دستورش رفتار كند) . پس او نگهبان پناه جويان، و پناه مؤمنان ، و دستاويز چنگ زنندگان ، و روشنايىِ جهانيان است . بار خدايا! پس ولى [و پيشوايان دين] خود را سپاس گزار نعمت هايى كه به او ارزانى داشته اى ، قرار ده، و ما را نيز سپاس گزار نعمت وجود او بدار (/ ما را نيز در نعمتى كه به ما بخشيده اى ، سپاس گزار قرار ده) ، و از جانب خود ، به او قدرتى (/حجّتى) ياريگر عطا فرما، و برايش فتحى آسانْ فراهم آر، و به نيرومندترين تكيه گاهت ، او را كمك كن، و پشتش را قوى دار، و بازويش را پُرتوان ساز، و از او مراقبت فرما، و با نگهداشت خود ، حمايتش كن، و با فرشتگانت ، يارى اش ده، و با ظفرمندترين سربازانت ، او را مدد رسان ، و به واسطه او كتابت و احكامت و قوانينت و سنّت هاى پيامبرت را _ كه درودهاى تو ، اى خداوند ، بر او و خاندانش باد _ ، بر پا بدار، به وسيله او تعاليم دينت را كه ستمگران ميرانده اند ، زنده گردان، به واسطه او ، زنگارِ كج روى در راهت را بزُداى، به واسطه او سختى (/كورى) را از مسيرت كنار زن، به واسطه او منحرفان از خطّت را نابود كن ، به وسيله او ، آنان را كه خواهان كژى در راه راست تو هستند ، از ميان بردار، او را نسبت به دوستانت ، نرم خو گردان ، و دستش را بر دشمنانت بگشاى، و رأفت و مهربانى و عطوفت و دلسوزى اش را به ما ببخش ، و ما را حرف شنو و فرمان بُردار او و كوشا در جهت جلب رضايت او، و آماده يارى دادن و دفاع از او قرار ده و بدين ترتيب، ما را به خودت و پيامبرت _ كه درودهاى تو ، اى خدا ، بر او و خاندانش باد _ ، نزديك گردان. بار خدايا! بر دوستان ايشان كه به مقام آنان اعتراف دارند، و راهشان را مى پويند، و از پى آنان مى روند، و به دستاويز ايشانْ چنگ مى زنند، و به رشته ولايتشان آويخته اند، و آنان را به پيشوايى خود گرفته اند و به فرمان آنان ، گردن نهاده اند، و در فرمانبرى از آنانْ كوشايند، و چشم به راه دولت آنان هستند، و چشمانشان به سوى آنانْ دوخته شده است، درود فرست، [و آنان را محافظت فرما] با درودهاى خجسته و فزاينده و بالنده و شبانه روزى، و بر آنان و بر جان هايشان ، درود فرست، و آنان را بر پايه پرهيزگارى فراهم آور، و امورشان را سامان ده، و توبه آنان را بپذير ، كه تو توبه پذيرى مهربان و بهترينِ آمرزندگانى، و ما را در سراى بى گزند (بهشت) با آنان قرار ده، به حقّ مهربانى ات ، اى مهربان ترينِ مهربانان!

.

ص: 436

. .

ص: 437

. .

ص: 438

. .

ص: 439

. .

ص: 440

عنه عليه السلام :أشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا نَبِيُّهُ المُرسَلُ ، ووَلِيُّهُ المُفَضَّلُ ، وشَهيدُهُ المُستَعدَلُ ، المُؤَيَّدُ بِالنّورِ المُضيءِ ، وَالمُسَدَّدُ بِالأَمرِ المَرضِيِّ ، بَعَثَهُ بِالأَوامِرِ الشّافِيَةِ ، وَالزَّواجِرِ النّاهِيَةِ ، وَالدَّلائِلِ الهادِيَةِ ، الَّتي أوضَحَ بُرهانَها ، وشَرَحَ بُنيانَها ، في كِتابٍ مُهَيمِنٍ عَلى كُلِّ كِتابٍ ، جامِعٍ لِكُلِّ رُشدٍ وصَوابٍ ، فيهِ نَبَأُ القُرونِ ، وتَفصيلُ الشُّؤونِ ، وفَرضُ الصَّلاةِ وَالصِّيامِ ، وَالفَرقُ بَينَ الحَلالِ وَالحَرامِ فَدَعا إلى خَيرِ سَبيلٍ ، وشَفى مِن هُيامِ الغَليلِ ، حَتّى عَلَا الحَقُّ وظَهَرَ ، وزَهَقَ الباطِلُ وَانحَسَرَ ، صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وآلِهِ ، صَلاةً دائِمَةً مُمَهَّدَةً لا تَنقَضي لَها مُدَّةٌ ، ولا يَنحَصِرُ لَها عِدَّةٌ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، ما جَرَتِ النُّجومُ فِي الأَبراجِ ، وتَلاطَمَتِ (1) البُحورُ بِالأَمواجِ ، ومَا ادلَهَمَّ (2) لَيلٌ داجٍ ، وأشرَقَ نَهارٌ ذُو ابتِلاجٍ ، وصَلِّ عَلَيهِ وآلِهِ ما تَعاقَبَتِ الأَيّامُ ، وتَناوَبَتِ الأَعوامُ ، وما خَطَرَتِ الأَوهامُ ، وتَدَبَّرَتِ الأَفهامُ ، وما بَقِيَ الأَنامُ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ خاتَمِ الأَنبِياءِ ، وآلِهِ البَرَرَةِ الأَتقِياءِ ، وعَلى عِترَتِهِ النُّجَباءِ ، صَلاةً مَعروفَةً بِالتَّمامِ وَالنَّماءِ ، وباقِيَةً بِلا فَناءٍ وَانقِضاءٍ . (3)

.


1- .في المصدر : «طلاطمة» ، والتصويب من الصحيفة السجّاديّة الجامعة : ص 438 .
2- .ادلَهَمَّ الظلام : كثُف (القاموس المحيط : ج 4 ص 113 «دلهم») .
3- .بحار الأنوار : ج 94 ص 154 ح 22 نقلاً عن كتاب أنيس العابدين من مؤلّفات بعض قدمائنا .

ص: 441

امام زين العابدين عليه السلام :گواهى مى دهم كه محمّد ، پيامبر فرستاده شده اوست، و برترين دوست و ولىّ او، و گواه عادل اوست . با نور تابناك ، تأييد شده و با دستور پسنديده ، راه نمايى شده است . [خداوند] او را با فرمان هاى شفابخش و نهى هاى باز دارنده و دليل هاى راه نما فرستاد ، و برهان آنها را روشن نمود و ساختمانشان را تشريح كرد، در كتابى كه حاكم (/نگهبان) بر هر كتابى است و در بردارنده هرگونه درستى و صوابى خبر نسلها [ى پيشين ]و تفصيل امور، و وجوب نماز و روزه، و فرق ميان حلال و حرام در آن آمده است. او به بهترين راه ، فرا خوانْد، و عطش سوزان تشنگان را فرو نشانْد، تا آن كه حق ، برآمد و نمايان شد و باطل ، نابود و ناپديد گشت. درود خدا بر او و خاندانش باد، درودى پاينده و آماده كه مدّتش به سر نمى آيد و به شماره اى محدود نمى شود. بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست، تا هر آن گاه كه ستارگان در برج ها روان اند، و درياها به موج ، خروشان، و تا هر آن گاه كه شبى تار در كار است و روزى روشن مى تابد! بر او و خاندانش درود فرست تا زمانى كه روزها و سال ها از پىِ هم مى آيند، و تا هر آن گاه كه اوهام ، خطور مى كنند و انديشه ها مى انديشند، و مردمان به سر مى برند. بار خدايا! بر محمّد ، خاتم پيامبران ، و بر خاندان پاك و پرهيزگار او، و بر دودمان والاتبارش درود فرست؛ درودى با وصفِ كمال و بالندگى و ماندگار و به دور از نيستى و پايان پذيرى.

.

ص: 442

6 / 7الصَّلَواتُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ مُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ الباقِرِالإمام الباقر عليه السلام :يا اللّهُ الَّذي لَيسَ كَمِثلِهِ شَيءٌ ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ صَلاةً كَثيرَةً طَيِّبَةً مُبارَكَةً ، اللّهُمَّ أعطِ مُحَمَّدا وآلَ مُحَمَّدٍ جَميعَ الخَيرِ كُلِّهِ ، وَاصرِف عَن مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ جَميعَ الشَّرِّ كُلِّهِ . (1)

عنه عليه السلام :إذا صَلَّيتَ العَصرَ يَومَ الجُمُعَةِ فَقُل : «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ الأَوصِياءِ المَرضِيّينَ بِأَفضَلِ صَلَواتِكَ ، وبارِك عَلَيهِم بأَفضَلِ بَرَكاتِكَ ، وعَلَيهِمُ السَّلامُ وعَلى أرواحِهِم وأجسادِهِم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَكاتُهُ» . مَن قالَها في دُبُرِ العَصرِ كَتَبَ اللّهُ لَهُ مِئَةَ ألفِ حَسَنَةٍ ، ومَحا عَنهُ مِئَةَ ألفِ سَيِّئَةٍ ، وقَضى لَهُ مِئَةَ ألفِ حاجَةٍ ، ورَفَعَ لَهُ بِها مِئَةَ ألفِ دَرَجَةٍ . (2)

6 / 8الصَّلَواتُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِالإمام الصادق عليه السلام :إذا صَلَّيتَ العَصرَ يَومَ الجُمُعَةِ فَقُل : «اللّهُمَّ اجعَل صَلَواتِكَ وصَلَواتِ مَلائِكَتِكَ وأنبِيائِكَ ورُسُلِكَ عَلى مُحَمَّدٍ النَّبيِّ الاُمِّيِّ وعَلى أهلِ بَيتِهِ ، وعَلَيهِمُ السَّلامُ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَكاتُهُ» مِئَةَ مَرَّةٍ . (3)

.


1- .مصباح المتهجّد : ص 365 ح 491 ، جمال الاُسبوع : ص 256 كلاهما عن أبي حمزة الثمالي ، بحار الأنوار : ج 89 ص 250 .
2- .تهذيب الأحكام : ج 3 ص 19 ح 68 ، ثواب الأعمال : ص 60 ح 1 ، الأمالي للطوسي : ص 440 ح 986 ، الأمالي للصدوق : ص 484 ح 656 ، جمال الاُسبوع : ص 275 ح 4 كلّها عن ناجية ، مستطرفات السرائر : ص 60 ح 30 عن أبي بصير عن الإمام الصادق عليه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 90 ص 92 ح 5 وج 86 ص 79 ح 4 .
3- .جمال الاُسبوع : ص 278 ح 9 عن زيد الشحّام وص 277 ح 8 عن حفص بن أبي البختري نحوه ، بحار الأنوار : ج 90 ص 91 ح 4 .

ص: 443

6 / 7 صلوات هاى رسيده از امام باقر عليه السلام
6 / 8 صلوات هاى رسيده از امام صادق عليه السلام

6 / 7صلوات هاى رسيده از امام باقرامام باقر عليه السلام :اى خدايى كه هيچ چيز چون او نيست! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ؛ درودى بسيار و پاك و بابركت . بار خدايا! هر چه خوبى است، سراسر، به محمّد و خاندان محمّد ، عطا فرما، و هر چه بدى است ، سراسر، از محمّد و خاندان محمّد ، دور دار.

امام باقر عليه السلام :هر گاه نماز عصر روز جمعه را خواندى ، بگو: «بار خدايا! برترين درودهايت را بر محمّد و خاندان محمّد، اين اوصياى پسنديده، بفرست و برترين بركت هايت را به آنان ، ارزانى دار. درود و رحمت خدا و بركات او بر آنان و بر جان ها و تن هاى آنان باد!» . هر كس بعد از نماز عصر ، اين دعا را بگويد ، خداوند ، صدهزار ثواب برايش مى نويسد، و صد هزار گناه از او پاك كند، و صدهزار حاجت ، از او برآورده سازد، و صدهزار درجه او را بالا مى برد.

6 / 8صلوات هاى رسيده از امام صادقامام صادق عليه السلام :چون نماز عصر روز جمعه را خواندى ، صد مرتبه بگو: «بار خدايا! درودهاى خودت و درودهاى فرشتگانت و پيامبرانت و فرستادگانت را بر محمّد اُمّى و بر خانواده او بفرست . درود و رحمت خدا و بركات او بر ايشان باد!».

.

ص: 444

عنه عليه السلام :مَن قالَ بَعدَ صَلاةِ الفَجرِ أو بَعدَ صَلاةِ الظُّهرِ : «اللّهُمَّ اجعَل صَلَواتِكَ وصَلَواتِ مَلائِكَتِكَ ورُسُلِكَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ» لَم يُكتَب عَلَيهِ ذَنبٌ سَنَةً . (1)

عنه عليه السلام :مَن قالَ بَعدَ صَلاةِ الفَجرِ وبَعدَ صَلاةِ الظُّهرِ : «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّل فَرَجَهُم» لَم يَمُت حَتّى يُدرِكَ القائِمَ . (2)

عنه عليه السلام_ في فَضلِ الصَّلاةِ عَلَى النَّبيِّ وآلِهِ عليهم السلام بَعدَ فَريضَةِ العَصرِ يَومَ الجُمُعَةِ _: إذا كان يَومُ القِيامَةِ بَعَثَ اللّهُ تَعالَى الأَيّامَ ، ويَبعَثُ الجُمُعَةَ أمامَها . . . فَتَقِفُ عَلى بابِ الجَنَّةِ وَالأَيّامُ خَلفَها ، فَيَشفَعُ لِكُلِّ مَن أكثَرَ الصَّلاةَ فيها عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ عليهم السلام . . . تَقولُ : «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّل فَرَجَهُم» مِئَةَ مَرَّةٍ . (3)

عنه عليه السلام :مَن صَلّى عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ عَلَيهِ وعَلَيهِمُ السَّلامُ حينَ يُصَلِّي العَصرَ يَومَ الجُمُعَةِ قَبلَ أن يَنفَتِلَ مِن صَلاتِهِ (4) عَشرَ مَرّاتٍ ، يَقولُ : «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ الأَوصِياءِ المَرضِيّينَ بِأَفضَلِ صَلَواتِكَ ، وبارِك عَلَيهِم بِأَفضَلِ بَرَكاتِكَ ، وعَلَيهِ وعَلَيهِمُ السَّلامُ وعَلى أرواحِهِم وأجسادِهِم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَكاتُهُ» صَلَّت عَلَيهِ المَلائِكَةُ مِن تِلكَ الجُمُعَةِ إلَى الجُمُعَةِ المُقبِلَةِ في تِلكَ السّاعَةِ . (5)

عنه عليه السلام :الصَّلاةُ عَلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله بَعدَ العَصرِ يَومَ الجُمُعَةِ تَقولُ : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وبارِك عَلى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَارحَم مُحَمَّدا وآلَ مُحَمَّدٍ ، وَارفَع مُحَمَّدا وآلَ مُحَمَّدٍ ، الَّذينَ أذهَبتَ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرتَهُم تَطهيرا . (6)

.


1- .مصباح المتهجّد : ص 368 ح 497 ، جمال الاُسبوع : ص 261 ، المصباح للكفعمي : ص 557 ، بحار الأنوار : ج 89 ص 331 ح 4 .
2- .مصباح المتهجّد : ص 368 ح 498 ، جمال الاُسبوع : ص 261 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 77 ح 11 .
3- .جمال الاُسبوع : ص 277 عن عبد اللّه بن سنان ، بحار الأنوار : ج 90 ص 91 ح 4 .
4- .انفَتَلَ فلان عن صلاته : انصرف (لسان العرب : ج 11 ص 514 «فتل») .
5- .جمال الاُسبوع : ص 274 ح 1 عن أبي إسماعيل الصيقل ، بحار الأنوار : ج 90 ص 90 ح 4 .
6- .جمال الاُسبوع : ص 275 ح 3 عن عمر بن يزيد ، مصباح المتهجّد : ص 386 ح 513 من دون إسنادٍ إلى أحد من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 90 ص 90 ح 4 .

ص: 445

امام صادق عليه السلام :هر كس بعد از نماز صبح يا پس از نماز ظهر بگويد: «بار خدايا! درودهاى خودت و درودهاى فرشتگانت و فرستادگانت را بر محمّد و خاندان محمّد بفرست» ، تا يك سال برايش گناهى نوشته نمى شود.

امام صادق عليه السلام :هر كس بعد از نماز صبح و پس از نماز ظهر بگويد: «بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و دولت آنان را شتاب بخش» ، نمى ميرد تا قائم را دريابد.

امام صادق عليه السلام :_ در ارزش درود فرستادن بر پيامبر و خاندان او ، پس از نماز عصر روز جمعه _: چون روز رستاخيز شود ، خداى متعال ، روزها را زنده مى گرداند، و جمعه را پيشاپيش آنها مى فرستد... و او بر درِ بهشت مى ايستد و ديگر روزها ، در پسِ او. براى هر كس كه در آن ، بيشتر بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستاده است ، شفاعت مى كند. [پس بعد از نماز عصر جمعه] صد مرتبه مى گويى: «بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و در فرج آنان ، تعجيل فرما».

امام صادق عليه السلام :هر كس چون نماز عصر روز جمعه راخواند ، پيش از آن كه از حالت نمازش روى گردان شود ، ده بار بگويد: «بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد، اين اوصياى پسنديده [ى خداوند] ، برترين درودهايت را بفرست و برترين بركت هايت را نثار آنان كن . درود و رحمت و بركات خدا بر او و بر ايشان و بر جان ها و تن هايشان باد!» ، فرشتگان ، از آن جمعه تا جمعه آينده ، در همان ساعت بر او درود مى فرستند.

امام صادق عليه السلام :درود فرستادن بر پيامبر صلى الله عليه و آله بعد از نماز عصر روز جمعه چنين است كه مى گويى: «بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست، و به محمّد و خاندان محمّد ، بركت ده، و به محمّد و خاندان محمّد ، رحمت آور، و محمّد و خاندان محمّد را، همانان كه پليدى را از ايشان بُردى و پاكِ پاك شان كردى، بلندى بخش» .

.

ص: 446

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَارحَم مُحَمَّدا وآلَ مُحَمَّدٍ ، وبارِك عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، كَما صَلَّيتَ ورَحِمتَ وبارَكتَ عَلى إبراهيمَ وآلِ إبراهيمَ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الأَوصِياءِ وَالسُّعَداءِ وَالشُّهَداء وأئِمَّةِ الهُدى ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الأَبدالِ (1) وَالأَوتادِ ، وَالسُّيّاحِ وَالعُبّادِ ، وَالمُخلِصينَ وَالزُّهّادِ ، وأهلِ الجِدِّ وَالاِجتِهادِ ، وَاخصُص مُحَمَّدا وأهلَ بَيتِهِ بِأَفضَلِ صَلَواتِكَ ، وأجزَلِ كَراماتِكَ ، وبَلِّغ روحَهُ وجَسَدَهُ مِنّي تَحِيَّةً وسَلاما ، وزِدهُ فَضلاً وشَرَفا وإكراما ، حَتّى تُبَلِّغَهُ أعلى دَرَجاتِ أهلِ الشَّرَفِ مِنَ النَّبِيّينَ وَالمُرسَلينَ وَالأَفاضِلِ المُقَرَّبينَ . اللّهُمَّ وصَلِّ عَلى مَن سَمَّيتُ ومَن لَم اُسَمِّ مِن مَلائِكَتِكَ وأنبِيائِكَ ورُسُلِكَ وأهلِ طاعَتِكَ ، وأوصِل صَلَواتي إلَيهِم وإلى أرواحِهِم ، وَاجعَلهُم إخواني فيكَ وأعواني عَلى دُعائِكَ . (2)

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وأدخِلني في كُلِّ خَيرٍ أدخَلتَ فيهِ مُحَمَّدا وآلَ مُحَمَّدٍ ، وأخرِجني مِن كُلِّ سُوءٍ أخرَجتَ مِنهُ مُحَمَّدا وآلَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وعَلَيهِم ، وَالسَّلامُ عَلَيهِ وعَلَيهِم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَكاتُهُ وسَلَّمَ كَثيرا . (3)

.


1- .الأبدال : قوم بهم يقيم اللّه الأرض ... لا يموت أحدهم إلّا قام مكانه آخر من سائر الناس (القاموس المحيط : ج 3 ص 333 «بدل») .
2- .الإقبال : ج 3 ص 244 ، مصباح المتهجّد : ص 809 ح 872 من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 27 ص 48 وج 98 ص 401 ح 1 .
3- .تهذيب الأحكام : ج 3 ص 72 ح 230 ، الإقبال : ج 1 ص 85 ، مصباح المتهجّد : ص 543 ح 630 من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 97 ص 362 ح 1 .

ص: 447

امام صادق عليه السلام :بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست، و به محمّد و خاندان محمّد ، رحمت آور، و به محمّد و خاندان محمّد ، بركت ده، همچنان كه بر ابراهيم و آل ابراهيم ، درود فرستادى و رحمت آوردى و بركت دادى، به راستى كه تو ستودنى و بزرگوارى. بار خدايا! بر جانشينان و نيك بختان و گواهان و پيشوايان هدايت ، درود فرست. بار خدايا! بر اَبدال (1) و اَوتاد (2) و سائحان (3) و عابدان و مُخلصان و زاهدان و اهل كوشش و تلاش [در عمل و طاعت] ، درود فرست، و برترين درودهايت و بيشترين كرامت هايت را به محمّد و اهل بيت او اختصاص ده، و از جانب من ، به جان و جسم او تحيّت و درود فرست، و بر برترى و بزرگى و بزرگداشت او بيفزاى ، چندان كه او را به بالاترين درجه بزرگانِ از پيامبران و فرستادگان و برترين مقرّبان [درگاهت] برسانى. بار خدايا! بر فرشتگانت و پيامبرانت و فرستادگانت و اهل طاعتت، چه آن كه نام بردم و چه آن كه نام نبردم، درود فرست، و درودهاى مرا به آنان و به روان هايشان برسان، و ايشان را برادران من در راه خودت و كمك كنندگان به من در دعا به درگاه خود ، قرار ده.

امام صادق عليه السلام :بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست، و هر آن خوبى اى كه محمّد و خاندان محمّد را به آن در آوردى، مرا نيز به آن در آور، و هر آن بدى اى كه محمّد و خاندان محمّد را _ كه درود خدا بر او و بر ايشان باد _ ، بيرون بردى ، مرا نيز از آن بيرون بِبَر. درود فراوان و رحمت و بركات خدا بر او و برايشان باد!

.


1- .ابدال ، جماعتى هستند كه خداوند به بركت وجود آنان ، زمين را نگه داشته است .. . و هر يك از آنها بميرد ، ديگرى جاى او را بگيرد .
2- .اوتاد ، در اصل به معناى ميخ هاست و در اصطلاح ، گروهى از اولياء اللّه هستند كه به منزله اركان عالم اند.
3- .سائحان در اصل گردشگران هستند ولى طبق نظر مفسران در قرآن وحديث به معناى روزه داران مى باشد.

ص: 448

جمال الاُسبوع عن حريز :قُلتُ لِأَبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام : جُعِلتُ فِداكَ ، كَيفَ الصَّلاةُ عَلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله ؟ . . . فَقالَ لي : إنَّكَ لَحافِظٌ يا حَريزُ ، فَقُل كَما أقولُ لَكَ : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وأهلِ بَيتِهِ الَّذينَ أذهَبتَ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرتَهُم تَطهيرا . . . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وأهلِ بَيتِهِ الَّذينَ ألهَمتَهُم عِلمَكَ وَاستَحفَظتَهُم كِتابَكَ وَاستَرعَيتَهُم عِبادَكَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وأهلِ بَيتِهِ الَّذينَ أمَرتَ بِطاعَتِهِم وأوجَبتَ حُبَّهُم ومَوَدَّتَهُم . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وأهلِ بَيتِهِ الَّذينَ جَعَلتَهُم وُلاةَ أمرِكَ بَعدَ نَبِيِّكَ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وعَلى أهلِ بَيتِهِ . (1)

تهذيب الأحكام عن عبيد اللّه الحلبي :قالَ (2) في قُنوتِ الجُمُعَةِ : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى أئِمَّةِ المُسلِمينَ ، اللّهُمَّ اجعَلني مِمَّن خَلَقتَهُ لِدينِكَ ، ومِمَّن خَلَقتَهُ لِجَنَّتِكَ . قُلتُ : اُسَمِّي الأَئِمَّةَ؟ قالَ : سَمِّهِم جُملَةً . (3)

الإمام الصادق عليه السلام :اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ البَشيرِ النَّذيرِ ، السِّراجِ المُنيرِ ، الطُّهرِ الطّاهِرِ ، الخَيِّرِ الفاضِلِ ، خاتَمِ أنبِيائِكَ ، وسَيِّدِ أصفِيائِكَ ، وخالِصِ أخِلّائِكَ ، ذِي الوَجهِ الجَميلِ ، وَالشَّرَفِ الأَصيلِ ، وَالمِنبَرِ النَّبيلِ ، وَالمَقامِ المَحمودِ ، وَالمَنهَلِ المَشهودِ ، وَالحَوضِ المَورودِ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما بَلَّغَ رِسالَتَكَ ، وجاهَدَ في سَبيلِكَ ، ونَصَحَ لِاُمَّتِهِ ، وعَبَدَكَ حَتّى أتاهُ اليَقينُ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ الطّاهِرينَ الأَخيارِ ، الأَتقِياءِ الأَبرارِ ، الَّذينَ انتَجَبتَهُم لِدينِكَ ، وَاصطَفَيتَهُم مِن خَلقِكَ ، وَائتَمَنتَهُم عَلى وَحيِكَ ، وجَعَلتَهُم خُزّانَ عِلمِكَ ، وتَراجِمَةَ وَحيِكَ ، وأعلامَ نورِكَ ، وحَفَظَةَ سِرِّكَ ، وأذهَبتَ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرتَهُم تَطهيرا . اللّهُمَّ انفَعنا بِحُبِّهِم ، وَاحشُرنا في زُمرَتِهِم وتَحتَ لِوائِهِم ، ولا تُفَرِّق بَينَنا وبَينَهُم ، وَاجعَلني بِهِم عِندَكَ وَجيها فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ ، ومِنَ المُقَرَّبينَ الَّذينَ لا خَوفٌ عَلَيهِم ولا هُم يَحزَنونَ . (4)

.


1- .جمال الاُسبوع : ص 158 ، الإقبال : ج 2 ص 174 نحوه ، بحار الأنوار : ج 94 ص 67 ح 55 .
2- .كذا جاء مضمرا ، والحلبي من كبار أصحاب الإمام الصادق عليه السلام .
3- .تهذيب الأحكام : ج 3 ص 18 ح 63 .
4- .مصباح المتهجّد : ص 103 ح 172 ، فلاح السائل : ص 424 ح 291 ، المصباح للكفعمي : ص 58 كلّها عن معاوية بن عمّار ، بحار الأنوار : ج 86 ص 108 ح 9 .

ص: 449

جمال الاُسبوع_ به نقل از حريز _: به امام صادق عليه السلام گفتم : فدايت شوم! درود فرستادن بر پيامبر صلى الله عليه و آله چگونه است؟ به من فرمود: «تو حافظه اى نيكودارى ، اى حريز! پس آن گونه بگو كه برايت مى گويم . [بگو:] بار خدايا! بر محمّد و اهل بيت او كه پليدى را از ايشان بُردى و كاملاً پاكشان گردانيدى ، درود فرست... . بار خدايا! بر محمّد و خانواده او كه دانش خود را به ايشان الهام فرمودى و نگهدارى از كتابت و سرپرستى بندگانت را به آنان سپردى ، درود فرست، بار خدايا! بر محمّد و اهل بيت او كه به فرمانبرى از آنان ، فرمان دادى و محبّت و دوستى ايشان را واجب ساختى ، درود فرست. بار خدايا! بر محمّد و اهل بيت او كه آنان را اولياى امر خود پس از پيامبرت _ درود خدا بر او و بر خانواده اش _ قرار دادى ، درود فرست» .

تهذيب الأحكام_ به نقل از عبيد اللّه حلبى (1) _: [امام عليه السلام ] در دعاى قنوت نماز جمعه گفت: «بار خدايا! بر محمّد و بر امامان مسلمانان ، درود فرست. بار خدايا! مرا از كسانى قرار ده كه براى دين خود آفريدى، و از آنان كه براى بهشتت ، خلق كردى» . گفتم : نام امامان را ببرم؟ فرمود: «به طور كلّى از آنها نام ببر». (2)

امام صادق عليه السلام :بار خدايا! درود فرست بر محمّد، آن بشارتگر هشداردهنده، چراغ تابان، پاك و پاكيزه، نيكوكار برجسته، خاتم پيامبرانت و آقاى برگزيدگانت، و ناب ترينِ دوستانت، صاحب روى زيبا، و بزرگى اصيل، و جايگاه والا و شريف، و مقام پسنديده و چشمه همگانى، و حوضى كه [براى سيراب شدن ]بر آن در آيند. بار خدايا! بر محمّد ، درود فرست كه او پيام تو را رسانيد، و در راه تو كوشيد، و امّتش را راه نمايى كرد، و تازنده بود ، تو را پرستيد. بر محمّد و خاندان پاك و نيك و پرهيزگار و نيكوكار او درود فرست ؛ همانان كه ايشان را براى دين خود پسنديدى، و از ميان آفريدگانت برگزيدى، و وحى خود را نزد آنان ، به امانت نهادى، و خزانه داران دانشت و مترجمان وحى ات، و نشانه هاى نورت و نگهداران رازت قرارشان دادى و آلودگى را از ايشان بُردى و پاكِ پاكشان ساختى. بار خدايا! ما را از دوستى آنان ، سودمند دار، و در گروه آنان و زير پرچم ايشان ، محشورمان فرما. ما را از آنان ، جدا مساز، و مرا به واسطه آنان ، نزد خودت در دنيا و آخرت ، آبرومند و از نزديكانى گردان كه بيمى برايشان نيست و اندوهگين نمى شوند.

.


1- .حلبى از اصحاب برجسته امام صادق عليه السلام بوده است.
2- .يعنى: بگو: امامان ؛ همه امامان.

ص: 450

عنه عليه السلام :إذا أرَدتَ أن تَخرُجَ مِن مَكَّةَ وتَأتِيَ أهلَكَ فَوَدِّعِ البَيتَ . . . وَاحمَدِ اللّهَ وأثنِ عَلَيهِ ، وصَلِّ عَلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله ، ثُمَّ قُل : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ ، ونَبِيِّكَ وأمينِكَ ، وحَبيبِكَ ونَجِيِّكَ (1) وخِيَرَتِكَ مِن خَلقِكَ ، اللّهُمَّ كَما بَلَّغَ رِسالاتِكَ ، وجاهَدَ في سَبيلِكَ ، وصَدَعَ بِأَمرِكَ ، واُوذِيَ في جَنبِكَ ، وعَبَدَكَ حَتّى أتاهُ اليَقينُ . . . . (2)

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ وصَفِيِّكَ ونَجِيِّكَ ودَليلِكَ ، وَالدّاعي إلى سَبيلِكَ ، وعَلى أميرِ المُؤمِنينَ وَلِيِّكَ وخَليفَتِكَ مِن بَعدِ رَسولِكَ ، وعَلى أوصِيائِهِمَا المُستَحفَظينَ دينَكَ ، المُستَودَعينَ حَقَّكَ ، وَالمُستَرعَينَ خَلقَكَ ، وعَلَيهِم أجمَعينَ السَّلامُ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَكاتُهُ . (3)

عنه عليه السلام :اللّهُمَّ سامِكَ المَسموكاتِ ، وداحِيَ المَدحُوّاتِ ، خالِقَ الأَرضِ وَالسَّماواتِ ، أخَذتَ عَلَينا عَهدَكَ وَاعتَرَفنا بِنُبُوَّةِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ، وأقرَرنا بِوِلايَةِ عَليِّ بنِ أبي طالبٍ عليه السلام فَسَمِعنا وأطَعنا ، وأمَرتَنا بِالصَّلاةِ عَلَيهِم فَعَلِمنا أنَّ ذلِكَ حَقٌّ فَاتَّبَعناهُ . اللّهُمَّ إنّي اُشهِدُكَ واُشهِدُ مُحَمَّدا وعَلِيّا وَالثَّمانِيَةَ حَمَلَةَ العَرشِ ، وَالأَربَعَةَ الأَملاكَ خَزَنَةَ عِلمِكَ ، أنَّ فَرضَ صَلاتي لِوَجهِكَ ، ونَوافلي وزَكاتي وما طابَ لي مِن قَولٍ وعَمَلٍ عِندَكَ فَعَلى محمّدٍ وآلِ محمّدٍ . وأسأَ لُكَ اللّهُمَّ أن توصِلَني بِهِم وتُقَرِّبَني بِهِم لَدَيكَ ، كما أمَرتَني بِالصَّلاةِ عَلَيهِ ، واُشهِدُكَ أنّي مُسَلِّمٌ لَهُ ولِأَهلِ بَيتِهِ عليهم السلام ، غَيرَ مُستَنكِفٍ ولا مُستَكبِرٍ ، فَزَكِّنا بِصَلاتِكَ وصَلاةِ مَلائِكَتِكَ ، إنَّهُ في وَعدِكَ وقَولِكَ : «هُوَ الَّذِى يُصَلِّى عَلَيْكُمْ وَ مَلَئِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّ_لُمَ_تِ إِلَى النُّورِ وَ كَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا * تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَ_مٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْرًا كَرِيمًا» (4) فَأَزلِفنا (5) بِتَحِيَّتِكَ وسَلامِكَ ، وَامنُن عَلَينا بِأَجرٍ كَريمٍ مِن رَحمَتِكَ ، وَاخصُصنا مِن مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله بِأَفضَلِ صَلَواتِكَ ، «وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَوتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ» (6) ، وزَكِّنا بِصَلاتِهِ وصَلَواتِ أهلِ بَيتِهِ ، فَاجعَل ما آتَيتَنا مِن عِلمِهِم ومَعرِفَتِهِم مُستَقَرّا عِندَكَ ، مَشفوعا لا مُستَودَعا يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . (7)

.


1- .في تهذيب الأحكام : «ونجيبك» .
2- .الكافي : ج 4 ص 530 ح 1 ، تهذيب الأحكام : ج 5 ص 280 ح 957 كلاهما عن معاوية بن عمّار .
3- .الإقبال : ج 1 ص 234 عن عليّ بن ميمون الصائغ أبي الأكراد ، بحار الأنوار : ج 98 ص 7 ح 2 وج 92 ص 208 ح 4 .
4- .الأحزاب : 43 و 44 .
5- .أزلفَ الشيءَ : قرّبه . والزُّلفى : القربى والدرجة والمَنزلة (لسان العرب : ج 9 ص 138 «زلف») .
6- .التوبة : 103 .
7- .جمال الاُسبوع : ص 158 عن عبد اللّه بن سنان ، بحار الأنوار : ج 94 ص 66 ح 54 .

ص: 451

امام صادق عليه السلام :هرگاه خواستى از مكّه خارج شوى و نزد خانواده ات بروى، با خانه [ى كعبه] بدرود گوى... و خداى را بستاى و ثنايش گوى و بر پيامبر صلى الله عليه و آله درود فرست . سپس بگو: «بار خدايا! بر محمّد ، بنده ات و فرستاده ات و پيامبرت و امانتدارت و محبوبت و هم رازت و برگزيده ات ، از ميان آفريدگانت ، درود فرست _ بار خدايا _ ، زيرا او پيام هاى تو را رسانيد، و در راه تو سخت كوشيد، و فرمان تو را به كار بست ، و براى تو آزار ديد، و تازنده بود ، تو را پرستيد... .

امام صادق عليه السلام :بار خدايا! بر محمّد ، پيامبرت و برگزيده ات و هم رازت و راه نمايت و دعوتگر به راهت ، درود فرست، و هم بر امير مؤمنان ، ولىّ تو و جانشينت بعد از پيامبرت ، و بر جانشينان آنان كه نگهبانان دينت قرارشان داده اى و حقّت را به دست آنان سپرده اى و به سرپرستى خلقت گماشته اى _ كه درود و رحمت و بركات خدا بر همه ايشان باد! _ .

امام صادق عليه السلام :بار خدايا، اى بر افرازنده آسمان هاى بلند، و گستراننده زمين هاى پهناور، اى آفريننده زمين و آسمان ها! تو از ما پيمان ستاندى و ما به پيامبرى محمّد صلى الله عليه و آله اعتراف كرديم، و به ولايت على بن ابى طالب اقرار نموديم، و شنيديم و فرمان بُرديم . به ما فرمودى كه بر ايشان ، درود فرستيم و ما دانستيم كه اين ، حقّ است و پيروى اش كرديم. بار خدايا! تو را گواه مى گيرم، و محمّد و على و هشت [فرشته] بردارنده عرش، و چهار فرشته خزانه دار دانش تو را هم گواه مى گيرم كه نمازهاى واجب و مستحبّم ، و زكاتم و هر گفتار و كردار خوبى كه نزد تو دارم ، [همه] از آنِ محمّد و خاندان محمّد باشد . از تو مى خواهم _ اى خداوند _ ، كه مرا به آنان ، بپيوندى و به واسطه ايشان ، در نزد خويش ، مقربّم دارى، همچنان كه مرا به درود فرستادن بر او فرمان دادى. تو را گواه مى گيرم كه من ، تسليم او و اهل بيتش هستم ، بى هيچ سرپيچى و گردنكشى. پس با درود فرستادن خودت و درود فرستادن فرشتگانت [برما ]ما را پاك گردان كه اين خود ، در وعده و گفتار توست: «اوست كسى كه با فرشتگان خود ، بر شما درود مى فرستد تا شما را از تاريكى ها به سوى روشنايى بر آورد و نسبت به مؤمنان ، همواره مهربان است . درودشان ، روزى كه ديدار كنند ، سلام خواهد بود و براى آنان ، پاداشى نيكو آماده كرده است» . پس با درود و سلام خود ، ما را به مقام قُرب رسان ، و پاداشى نيكو از رحمتت به ما ارزانى دار، و برترين درودهايت را توسّط محمّد صلى الله عليه و آله به ما عطا فرما [چرا كه خودت به ايشان فرموده اى:] «و بر ايشان ، درود فرست كه درود فرستادن تو ، مايه آرامش آنان است» . و با درود (دعاى) او و درودهاى اهل بيتش ، ما را پاك گردان و آنچه از دانش و شناخت ايشان به ما داده اى ، نزد خودت ثابت و استوار و شفاعت شده ، و نه عاريتى، نگه دار ، اى مهربان ترينِ مهربانان!

.

ص: 452

عنه عليه السلام :تَقولُ وأنتَ عَلى بابِ المَسجِدِ [ الحَرامِ] : ... اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وبارِك عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَارحَم مُحَمَّدا وآلَ مُحَمَّدٍ ، كَما صَلَّيتَ وبارَكتَ وتَرَحَّمتَ عَلى إبراهيمَ وآلِ إبراهيمَ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، عَبدِكَ ورَسولِكَ ، وعَلى إبراهيمَ خَليلِكَ ، وعَلى أنبِيائِكَ ورُسُلِكَ وسَلِّم عَلَيهِم ، وسَلامٌ عَلَى المُرسَلينَ ، وَالحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمينَ . (1)

.


1- .الكافي : ج 4 ص 402 ح 2 ، تهذيب الأحكام : ج 5 ص 100 ح 328 كلاهما عن أبي بصير .

ص: 453

امام صادق عليه السلام :زمانى كه بر درگاه مسجد [الحرام] قرار گرفتى ، مى گويى: «... بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست . به محمّد و خاندان محمّد ، بركت ده . بر محمّد و خاندان محمّد ، رحمت آور، همچنان كه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم ، درود فرستادى و بركت دادى و رحمت آوردى ، كه به راستى ، تو ستوده و بزرگى. بار خدايا! بر بنده و فرستاده ات محمّد و خاندان محمّد، و بر دوستت ابراهيم، و بر پيامبرانت و فرستادگانت درود و سلام فرست . درود بر فرستادگان، و ستايش ، خداى را پروردگار جهانيان.

.

ص: 454

عنه عليه السلام :الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمينَ وصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيّينَ وعَلى آلِهِ الطّاهِرينَ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ فِي اللَّيلِ إذا يَغشى ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ فِي النَّهارِ إذا تَجَلّى ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ فِي الآخِرَةِ وَالاُولى ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ما لاحَ الجَديدانِ (1) ، ومَا اطَّرَدَ الخافِقانِ (2) ، وما حَدَا الحادِيانِ (3) ، وما عَسعَسَ لَيلٌ (4) وَادلَهَمَّ ظَلامٌ ، وما تَنَفَّسَ صُبحٌ وما أضاءَ فَجرٌ . (5)

عنه عليه السلام :صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ الَّذي صَدَعَ بِأَمرِكَ ، وبالَغَ في إظهارِ دينِكَ ، وأكَّدَ ميثاقَكَ ، ونَصَحَ لِعِبادِكَ ، وبَذَلَ جُهدَهُ في مَرضاتِكَ ، اللّهُمَّ شَرِّف بُنيانَهُ ، وعَظِّم بُرهانَهُ . اللّهُمَّ وصَلِّ عَلى وُلاةِ الأَمرِ بَعدَ نَبِيِّكَ ، تَراجِمَةِ وَحيِكَ ، وخُزّانِ عِلمِكَ ، واُمَنائِكَ في بِلادِكَ ، الَّذينَ أمَرتَ بِمَوَدَّتِهِم ، وفَرَضتَ طاعَتَهُم عَلى بَرِيَّتِكَ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلَيهِم صَلاةً دائِمَةً باقِيَةً . اللّهُمَّ وصَلَّ عَلَى السُّيّاحِ وَالعُبّادِ ، وأهلِ الجِدِّ وَالاِجتِهادِ . (6)

.


1- .الجديدان : الليل والنهار (القاموس المحيط : ج 1 ص 281 «جدد») .
2- .الخافقان : طرفا السماء والأرض ، وقيل : المغرب والمشرق (النهاية : ج 2 ص 56 «خفق») .
3- .الحاديان : هما الليل والنهار ، كأنّهما يحدوان بالناس للسير إلى قبورهم (مجمع البحرين : ج 1 ص 376 «حدا») .
4- .عسعس الليل : أقبل ظلامه أو أدبر (القاموس المحيط : ج 2 ص 231 «عسس») .
5- .مصباح المتهجّد : ص 75 ح 124 ، فلاح السائل : ص 362 ح 242 ، المصباح للكفعمي : ص 52 كلّها عن معاوية بن عمّار ، بحار الأنوار : ج 86 ص 88 ح 12 .
6- .الإقبال : ج 2 ص 150 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 263 .

ص: 455

امام صادق عليه السلام :ستايش ، خداى را كه پروردگار جهانيان است و درود خدا بر محمّد ، خاتم پيامبران و بر خاندان پاك او باد! بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست در شب ، آن گاه كه پرده افكند ، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست در روز ، آن گاه كه روشن شود. بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست در آخرت و دنيا . بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست تا زمانى كه دو نوشونده (شب و روز) ، پديدار شوند و طلوع و غروبى در پىِ هم آيد، و دو ساربان ، حُدى (آواز) مى خوانند ، (1) و تا آن گاه كه شبى فرا رسد و تاريكى ، فرو پوشانَد و تا آن گاه كه صبحى بر دمَد و سپيده اى روشن شود .

امام صادق عليه السلام :بر محمّد ، بنده ات و فرستاده ات ، درود فرست ؛ همو كه فرمان تو را اجرا كرد ، و در آشكار [و پيروز گردانيدن] دين تو ، نهايت كوشش خود را به كار بُرد ، و پيمان تو را استوار ساخت ، و براى بندگانت ، خيرخواهى نمود ، و همه نيروى خود را در راه خشنودى تو صرف كرد ، بار خدايا! بناى او را بلند گردان ، و بُرهانش را عظمت بخش . بار خدايا! بر اولياى امر پس از پيامبرت ، و بيان كنندگان وحى ات ، و خزانه داران دانشت ، و اُمناى تو در شهرهايت ، درود فرست ؛ همانان كه به دوستى شان فرمان دادى و اطاعت از آنان را بر آفريدگانت واجب ساختى . بار خدايا! بر ايشان درود فرست ؛ درودى پاينده و ماندگار . بار خدايا! بر زاهدان و عابدان و اهل كوشش و تلاش [در عبادت ]هم درود فرست .

.


1- .مقصود از دو ساربان ، شب و روز است كه به ساربان تشبيه شده اند كه كاروان آدميان را به سوى گورهايشان پيش مى برند، چنان كه ساربان براى شتاب دادن به حركت قافله اشتران ، برايشان آواز (حُدى) مى خوانند .

ص: 456

عنه عليه السلام :يا أسمَعَ السّامِعينَ ، ويا أبصَرَ النّاظِرينَ ، ويا أسرَعَ الحاسِبينَ ، (و) يا أجوَدَ الأَجوَدينَ ، ويا أكرَمَ الأَكرَمينَ ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، كَأَفضَلِ وأجزَلِ وأوفى وأحسَنِ وأجمَلِ وأكرَمِ وأطهَرِ وأزكى وأنوَرِ وأعلى وأبهى وأسنى وأنمى وأدوَمِ وأعَمِّ وأبقى ما صَلَّيتَ وبارَكتَ ومَنَنتَ وسَلَّمتَ وتَرَحَّمتَ عَلى إبراهيمَ وآلِ إبراهيمَ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . اللّهُمَّ امنُن عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ كَما مَنَنتَ عَلى موسى وهارونَ ، وسَلِّم عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ كَما سَلَّمتَ عَلى نوحٍ فِي العالَمينَ ، اللّهُمَّ وأورِد عَلَيهِ مِن ذُرِّيَّتِهِ وأزواجِهِ وأهلِ بَيتِهِ وأصحابِهِ وأتباعِهِ مَن تَقَرُّ بِهِ عَينُهُ ، وَاجعَلنا مِنهُم ومِمَّن تَسقيهِ بِكَأسِهِ وتورِدُهُ حَوضَهُ ، وَاحشُرنا في زُمرَتِهِ وَاجعَلنا تَحتَ لِوائِهِ ، وأدخِلنا في كُلِّ خَيرٍ أدخَلتَ فيهِ مُحَمَّدا وآلَ مُحَمَّدٍ ، وأخرِجنا مِن كُلِّ سوءٍ أخرَجتَ مِنهُ مُحَمَّدا وآلَ مُحَمَّدٍ ، ولا تُفَرِّق بَينَنا وبَينَ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ طَرفَةَ عَينٍ أبدَا ، ولا أقَلَّ مِن ذلِكَ ولا أكثَرَ . (1)

عنه عليه السلام :يُستَحَبُّ أن يُصَلّى عَلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله بَعدَ العَصرِ يَومَ الجُمُعَةِ بِهذِهِ الصَّلاةِ : اللّهُمَّ إنَّ مُحَمَّدا صلى الله عليه و آله كَما وَصَفتَهُ في كِتابِكَ حَيثُ تَقولُ : «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ» (2) ، فَأَشهَدُ أنَّهُ كَذلِكَ ، وأنَّكَ لَم تَأمُر بِالصَّلاةِ عَلَيهِ إلّا بَعدَ أن صَلَّيتَ عَلَيهِ أنتَ ومَلائِكَتُكَ ، وأنزَلتَ في مُحكَمِ قُرآنِكَ : «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ يَ_أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ وَ سَلِّمُواْ تَسْلِيمًا» (3) لا لِحاجَةٍ إلى صَلاةِ أحَدٍ مِنَ المَخلوقينَ بَعدَ صَلاتِكَ عَلَيهِ ، ولا إلى تَزكِيَتِهِم إيّاهُ بَعدَ تَزكِيَتِكَ ، بَلِ الخَلقُ جَميعا هُمُ المُحتاجونَ إلى ذلِكَ ؛ لِأَنَّكَ جَعَلتَهُ بابَكَ الَّذي لا تَقبَلُ لِمَن أتاكَ إلّا مِنهُ ، وجَعَلتَ الصَّلاةَ عَلَيهِ قُربَةً مِنكَ ووَسيلَةً إلَيكَ وزُلفَةً عِندَكَ ، ودَلَلتَ المُؤمِنينَ عَلَيهِ ، وأمَرتَهُم بِالصَّلاةِ عَلَيهِ لِيَزدادوا بِها اُثرَةً (4) لَدَيكَ وكَرامَةً عَلَيكَ ، ووَكَّلتَ بِالمُصَلّينَ عَلَيهِ مَلائِكَتَكَ يُصَلّونَ عَلَيهِ ويُبَلِّغونَهُ صَلاتَهُم وتَسليمَهُم . . . اللّهُمَّ إنّي أبدَأُ بِالشَّهادَةِ لَهُ ثُمَّ بِالصَّلاةِ عَلَيهِ ، وإن كُنتُ لا أبلُغُ مِن ذلِكَ رِضى نَفسي ، ولا يُعَبِّرُهُ لِساني عَن ضَميري . . . اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ ونَبِيِّكَ ووَلِيِّكَ ونَجِيِّكَ وصَفِيِّكَ وصَفوَتِكَ وخِيَرَتِكَ مِن خَلقِكَ ، الَّذِي انتَجَبتَهُ لِرِسالاتِكَ ، وَاستَخلَصتَهُ لِدينِكَ ، وَاستَرعَيتَهُ عِبادَكَ ، وَائتَمَنتَهُ عَلى وَحيِكَ ، عَلَمِ الهُدى ، وبابِ التُّقى وَالنُّهى ، وَالعُروَةِ الوُثقى فيما بَينَكَ وبَينَ خَلقِكَ ، الشّاهِدِ لَهُمُ المُهَيمِنِ عَلَيهِم ، أشرَفَ وأفضَلَ وأزكى وأطهَرَ وأنمى وأطيَبَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن خَلقِكَ ، وأنبِيائِكَ ورُسُلِكَ ، وأصفِيائِكَ وَالمُخلِصينَ مِن عِبادِكَ . اللّهُمَّ وَاجعَل صَلَواتِكَ وغُفرانَكَ ورِضوانَكَ ومُعافاتَكَ وكَرامَتَكَ ورَحمَتَكَ ومَنَّكَ وفَضلَكَ وسَلامَكَ وشَرَفَكَ وإعظامَكَ وتَبجيلَكَ ، وصَلَواتِ مَلائِكَتِكَ ورُسُلِكَ وأنبِيائِكَ وَالأَوصِياءِ وَالشُّهَداءِ وَالصِّدّيقينَ وعِبادِكَ الصّالِحينَ وحَسُنَ اُولئِكَ رَفيقا ، وأهلِ السَّماواتِ وَالأَرَضينَ وما بَينَهُما وما فَوقَهُما وما تَحتَهُما ، وما بَينَ الخافِقينَ وما بَينَ الهَواءِ وَالشَّمسِ وَالقَمَرِ وَالنُّجومِ وَالجِبالِ وَالشَّجَرِ وَالدَّوابِّ ، وما سَبَّحَ لَكَ فِي البَرِّ وَالبَحرِ وفِي الظُّلمَةِ وَالضِّياءِ بِالغُدُوِّ وَالآصالِ وفي آناءِ اللَّيلِ وأطرافِ النَّهارِ وساعاتِهِ ، عَلى مُحَمَّدِ بنِ عَبدِ اللّهِ سَيِّدِ المُرسَلينَ ، وخاتَمِ النَّبِيّينَ ، وإمامِ المُتَّقينَ ، ومَولَى المُؤمِنينَ ، ووَلِيِّ المُسلِمينَ ، وقائِدِ الغُرِّ المُحَجَّلينَ (5) ، ورَسولِ رَبِّ العالَمينَ إلَى الجِنِّ وَالإِنسِ وَالأَعجَمينَ (6) ، وَالشّاهِدِ البَشيرِ الأَمينِ ، النَّذيرِ الدّاعي إلَيكَ بِإِذنِكَ السِّراجِ المُنيرِ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ فِي الأَوَّلينَ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ فِي الآخِرينَ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ يَومَ الدِّينِ ؛ يَومَ يَقومُ النّاسُ لِرَبِّ العالَمينَ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما هَدَيتَنا بِهِ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَمَا استَنقَذتَنا بِهِ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَمَا أنعَشتَنا (7) بِهِ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما أحيَيتَنا بِهِ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما شَرَّفتَنا بِهِ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما أعزَزتَنا بِهِ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما فَضَّلتَنا بِهِ . . . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وأعطِهِ مِنَ الوَسيلَةِ وَالفَضيلَةِ وَالشَّرَفِ وَالكَرامَةِ ما يَغبِطُهُ (8) بِهِ المَلائِكَةُ المُقَرَّبونَ ، وَالنَّبِيّونَ وَالمُرسَلونَ ، وَالخَلقُ أجمَعونَ . . . اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَارحَم مُحَمَّدا وآلَ مُحَمَّدٍ ، كَأَفضَلِ ما صَلَّيتَ ورَحِمتَ وبارَكتَ عَلى إبراهيمَ وآلِ إبراهيمَ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . اللّهُمَّ وَامنُن عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، كَأَفضَلِ ما مَنَنتَ عَلى موسى وهارونَ . اللّهُمَّ وسَلِّم عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، كَأَفضَلِ ما سَلَّمتَ عَلى نوحٍ فِي العالَمينَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَلى أئِمَّةِ المُسلِمينَ ، الأَوَّلينَ مِنهُم وَالآخِرينَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَلى إمامِ المُسلِمينَ ، وَاحفَظهُ مِن بَينِ يَدَيهِ ومِن خَلفِهِ وعَن يَمينِهِ وعَن شِمالِهِ ومِن فَوقِهِ ومِن تَحتِهِ ، وَافتَح لَهُ فَتحا يَسيرا ، وَانصُرهُ نَصرا عَزيزا ، وَاجعَل لَهُ مِن لَدُنكَ سُلطانا نَصيرا ، اللّهُمَّ عَجِّل فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وأهلِك أعداءَهُم مِنَ الجِنِّ وَالإِنسِ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وأهلِ بَيتِهِ وذُرِّيَّتِهِ وأزواجِهِ الطَّيِّبينَ الأَخيارِ ، الطّاهِرينَ المُطَهَّرينَ ، الهُداةِ المَهدِيّينَ ، غَيرِ الضّالّينَ ولَا المُضِلّينَ ، الَّذين أذهَبتَ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرتَهُم تَطهيرا . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ فِي الأَوَّلينَ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ فِي الآخِرينَ ، وصَلِّ عَلَيهِم فِي المَلَأِ الأَعلى ، وصَلِّ عَلَيهِم أبَدَ الآبِدينَ ، صَلاةً لا مُنتَهى لَها ولا أمَدَ دونَ رِضاكَ ، آمينَ آمينَ رَبَّ العالَمينَ . . . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ الوُلاةِ السّادَةِ الكُفاةِ (9) ، الكُهولِ (10) الكِرامِ ، القادَةِ القَماقِمِ (11) الضِّخامِ ، اللُّيوثِ الأَبطالِ ، عِصمَةً لِمَن اعتَصَمَ بِهِم ، وإجارَةً لِمَنِ استَجارَ بِهِم ، وَالكَهفِ الحَصينِ ، وَالفُلكِ الجارِيَةِ فِي اللُّجَجِ الغامِرَةِ ، الرّاغِبُ عَنهُم مارِقٌ ، وَالمُتَأَخِّرُ عَنهُم زاهِقٌ ، وَاللّازِمُ لَهُم لاحِقٌ ، رِماحِكَ في أرضِكَ ، وصَلِّ عَلى عِبادِكَ في أرضِكَ الَّذين أنقَذتَ بِهِم مِنَ الهَلَكَةِ وأنَرتَ بِهِم مِنَ الظُّلمَةِ ، شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ ومَوضِعِ الرِّسالَةِ ومُختَلَفِ المَلائِكَةِ ومَعدِنِ العِلمِ ، صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وعَلَيهِم أجمَعينَ ، آمينَ آمينَ رَبَّ العالَمينَ . (12)

.


1- .مصباح المتهجّد : ص 63 ح 101 ، فلاح السائل : ص 319 ح 215 ، المصباح للكفعمي : ص 45 كلّها عن معاوية بن عمّار ، بحار الأنوار : ج 86 ص 70 ح 5 .
2- .التوبة : 128 .
3- .الأحزاب : 56 .
4- .الاُثرَةُ والمأثَرَةُ والمَأثُرَةُ : المَكرُمَةُ لأنّها تُؤثَرُ أي تُذْكَرُ ويَأثُرُها قَرنٌ عن قَرنٍ يَتَحَدَّثونَ بها ، وفي المحكم : المكرمة المُتَوارَثَةُ (لسان العرب : ج 4 ص 7 «أثر») .
5- .الغُرّ المُحَجَّلون : أي بيض مواضع الوضوء من الأيدي والوَجه والأقدام ، استعار أثر الوضوء في ف الوجه واليدين والرجلين للإنسان من البياض الذي يكون في وجه الفرس ويديه ورجليه (النهاية : ج 1 ص 346 «حجل») .
6- .يريد بالأعجمين الذين لا يفصحون ، لا العجم الذين هم خلاف العرب ؛ لأنّ العجم من الإنس ، والأعجمي : الذي لا يفصح سواء كان من العرب أو العجم لآفة في لسانه لا يتبيّن كلامه (بحار الأنوار : ج 90 ص 88) .
7- .نَعَشَه اللّه ُ : رَفَعه ، كأنعَشَه (القاموس المحيط : ج 2 ص 290 «نعش») .
8- .يقال : غَبَطتُ الرجلَ أغبِطه غَبطا ، إذا اشتهيت أن يكون لك مثل ما لَه ، وأن يدوم عليه ما هو فيه (النهاية : ج 3 ص 339 «غبط») .
9- .رجلٌ كَفيٌّ : أي كافٍ (لسان العرب : ج 15 ص 227 «كفي») . وقال العلّامة المجلسي قدس سره : الكُفاة : جمع الكفيّ ؛ وهو الذي يكفيك الشرور والآفات ، وفي بعض النسخ : «الكُماة» ؛ وهو جمع الكَمِيّ ؛ وهو الشجاع (بحار الأنوار : ج 90 ص 89) .
10- .الكَهْل : الحليم العاقل (النهاية : ج 4 ص 213 «كهل») .
11- .القَمقام : السيّد . والقَمقام : العدد الكثير ، ويقال : سيّدٌ قمقامٌ لكثرة خيره (الصحاح : ج 5 ص 2015 «قمم») .
12- .مصباح المتهجّد : ص 387 ح 517 ، البلد الأمين : ص 72 ، جمال الاُسبوع : ص 288 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 43 ح 26 نقلاً عن أصل قديم من مؤلَّف قدماء الأصحاب نحوه وكلاهما عن مهران بن جعفر بن محمّد ، وج 90 ص 82 ح 3 .

ص: 457

امام صادق عليه السلام :اى شنواترينِ شنوندگان ، اى بيناترينِ بينندگان ، اى سريع ترينِ حسابگران ، اى بخشنده ترينِ بخشندگان ، و اى بزرگوارترينِ بزرگواران! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ، همانند برترين و بيشترين و كامل ترين و نيكوترين و زيباترين و كريمانه ترين و پاك ترين و ناب ترين و نورانى ترين و والاترين و درخشان ترين و شكوهمندترين و بالنده ترين و پاينده ترين و فراگيرترين و ماندگارترين درود و بركت و لطف و درود و رحمتى كه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم فرستادى ، كه به راستى تو ، ستوده و بزرگوارى . بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، منّت نِه ، چنان كه بر موسى و هارون ، منّت نهادى ، و بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ، چنان كه بر نوح در ميان جهانيان ، درود فرستادى . بار خدايا! از فرزندان او و همسرانش و خانواده اش و يارانش و پيروانش ، كسانى را بر [حوض كوثر] او در آور كه ديدگانش بدانها روشن شود ، و ما را از ايشان و از كسانى قرار ده كه با جام او سيرابشان مى كنى و بر حوض او وارد مى كنى . ما را در گروه او محشور فرما و زير پرچم او در آور ، و ما را در هر آن خوبى اى كه محمّد و خاندان محمّد را به آن داخل كردى ، داخل كن ، و از هر بدى اى كه محمّد و خاندان محمّد را از آن بيرون بردى ، بيرونمان ببر ، و هرگز ما را از محمّد و خاندان محمّد ، چشم بر هم زدنى و نه كمتر و بيشتر از آن ، جدا مكن .

امام صادق عليه السلام :مستحبّ است كه بعد از نماز عصر روز جمعه ، با اين صلوات ، بر پيامبر صلى الله عليه و آله درود فرستاده شود : «بار خدايا! محمّد صلى الله عليه و آله چنان است كه تو ، خود ، در كتابت او را وصف كرده اى ، آن جا كه فرمايى : «براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد . به [هدايت] شما حريص و نسبت به مؤمنان ، دلسوز و مهربان است» . من ، گواهى دهم كه او چنين است ، و تو به درود فرستادن بر او فرمان ندادى ، مگر پس از آن كه تو خود و فرشتگانت ، بر او درود فرستاديد ، و در قرآن محكمت ، فرو فرستادى كه : «خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى فرستند . اى كسانى كه ايمان آورده ايد! شما نيز بر او درود فرستيد و درودى كامل گوييد» ، نه اين كه با وجود درود فرستادن تو بر او ، به درود فرستادن اَحَدى از مخلوقات ، نياز باشد ، و با وجود ستايش تو از او ، به ستايش آنان از او حاجتى باشد ؛ بلكه اين جمله خلايق اند كه به اين كار (درود فرستادن بر او) نياز دارند ؛ زيرا تو ، او (پيامبر) را درگاه خود قرار دادى ، به طورى كه جز آن كس را كه از اين در در آيد ، نپذيرى ، و درود فرستادن بر او را مايه نزديك شدن به خودت و وسيله اى به سويت ، و منزلتى در نزدت قراردادى ، و مؤمنان را بدان راه نمايى كردى ، و به درود فرستادن بر او فرمانشان دادى تا بدان وسيله ، بر ارجمندى و شرافت خويش در پيشگاه تو بيفزايند ، و فرشتگانت را بر درود فرستندگان بر او گماشتى كه بر او درود فرستند و درودها و سلام هاى آنان را به او برسانند ... . بار خدايا! من ، نخست به [نبوّت و حقّانيّت] او گواهى مى دهم . سپس بر او درود مى فرستم ، اگر چه با اين كار ، هنوز به رضايت خاطر نمى رسم و زبانم [چنان كه بايد] ، گوياى دروغ نيست ... . بار خدايا! بر محمّد ، بنده ات و فرستاده ات و پيامبرت و دوستت و هم رازت و برگزيده ات و بهترينت و منتخب تو از ميان آفريدگانت ، درود فرست ؛ همو كه براى [ابلاغ] پيام هايت برگزيدى ، و براى دينت گزينش كردى ، و سرپرستى بندگانت را به او سپردى ، و امين وحى خود قرارش دادى ؛ آن نشانى راه ، و درِ پرهيزگارى و خِردمندى ، و استوارترين دستگيره رشته ميان تو و آفريدگانت ، گواه آنان و نگهبان ايشان ؛ بهترين و برترين و ناب ترين و پاك ترين و بالنده ترين و خوش ترين درودى را كه بر يكى از آفريدگانت و پيامبرانت و فرستادگانت و برگزيدگانت و بندگان مخلصت فرستاده اى . بار خدايا! درودها و آمرزش و خشنودى و عافيت و كرامت و رحمت و لطف و فضل و سلام و ارج و بزرگداشت و گراميداشتت را ، و درودهاى فرشتگان و فرستادگان و پيامبرانت و جانشينان [پيامبران] و گواهى دهندگان و تصديق كنندگان و بندگان شايسته ات _ كه نيكوْ رفيقانى هستند _ ، و اهل آسمان ها و زمين ها و هر آنچه ميان آنها و بالاى آنها و زير آنهاست ، و آنچه ميان مشرق و مغرب و ميان هوا و خورشيد و ماه و ستارگان و كوه ها و درختان و جنبندگان اند ، و آنچه را در خشكى و آب و در تاريكى و روشنايى ، هر بام و شام و در ساعات شب و اوقات روز ، تو را تسبيح مى گويند . [درود همه اينان را] بر محمّد بن عبداللّه قرار ده ، او كه سَرور فرستادگان ، و خاتم پيامبران ، و پيشواى پرهيزگاران ، و آقاى مؤمنان ، و حامى و سرپرست مسلمانان ، و پيشرو بى همتايان ، و فرستاده پروردگار جهانيان به سوى جنّ و اِنس و بى زبانان ، و گواه و بشارتگر و امين و هشدار دهنده و دعوت كننده به سوى تو با اجازه تو ، و چراغ تابان بود . بار خدايا! در ميان نخستينيان ، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست . بار خدايا! در ميان پسينيان ، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ، در روز جزا _ روزى كه مردم در پيشگاه پروردگار جهانيان مى ايستند _ ، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست . بار خدايا! بر محمّد درود فرست كه به واسطه او ، ما را هدايت كردى . بار خدايا! بر محمّد ، درود فرست كه به واسطه او ، ما را نجات بخشيدى . بار خدايا! بر محمّد درود فرست كه به وسيله او ، ما را رفعت بخشيدى . بار خدايا! بر محمّد درود فرست كه به واسطه او ما را زنده ساختى . بار خدايا! بر محمّد ، درود فرست كه به واسطه او ، ما را بزرگى بخشيدى . بار خدايا! بر محمّد ، درود فرست كه به واسطه او ما را عزّت دادى . بار خدايا! بر محمّد ، درود فرست كه به واسطه او ما را برترى عطا كردى ... . بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ، و به او چنان وسيله (منزلت والا) و برترى و بزرگى و ارجمندى عطا فرما كه فرشتگان مقرّب و پيامبران و فرستادگان و همه خلايق ، بر او غبطه بخورند ... . بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ، و بر محمّد و خاندان محمّد ، رحمت آور ، همچون برترين درود و رحمت و بركتى كه نثار ابراهيم و خاندان ابراهيم كردى ، كه به راستى ، تو ستوده و بزرگوارى . بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، منّت نِه ، همچون برترين منّتى كه بر موسى و هارون نهادى . بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ، همچون برترين درودى كه بر نوح در ميان جهانيان فرستادى» . بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد و بر امامان مسلمانان ، نخستين و واپسين آنان ، درود فرست . بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد و بر امام مسلمانان درود فرست ، و او را از پيشِ رو و از پشت سر و از راست و از چپ و از بالا و از پايين [از شش جهت] ، نگهدارى كن و برايش فتحى آسان فراهم آور و به نصرتى نيرومند ، يارى اش ده و از نزد خود ، برايش تسلّطى يارى بخش قرار ده . بار خدايا! به فرج [_ِ دولت ]خاندان محمّد ، شتاب ببخش و دشمنان آنان را ، از جنّ و انس ، نابود كن . بار خدايا! بر محمّد و اهل بيت او و ذريّه و همسرانش درود فرست ، كه خوب و نيك و پاك و مطهّر و هدايتگر و هدايتْ شده اند ، نه گم راه و نه گم راه كننده ، همانان كه پليدى را از ايشان بردى و پاكِ پاكشان نمودى . بار خدايا! در ميان نخستينيان ، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست . در ميان پسينيان ، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست . در جمع آسمانيان ، بر آنان درود فرست . تا هميشه هميشه ، بر آنان درود فرست ؛ درودى كه نهايت و پايانى جز رضايت تو نداشته باشد . آمين ، آمين ، اى پروردگار جهانيان ! بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست ؛ اين خاندانِ فرمان فرما ، آقا ، كفايت كننده ، دانا ، بزرگوار ، پيشوا ، مِهتر ، بزرگ ، شير دل ، پهلوان ، نگهدار كسى كه به آنان پناه برَد ، حامى كسى كه از آنان امان بخواهد ، غار مستحكم ، كشتى روان در آب هاى ژرف و متلاطم ؛ همانان كه هر كس از ايشان روى گرداند ، از دين خارج گشته است و هر كه از آنان واپس ماند ، نابود مى شود و كسى كه همراه ايشان باشد ، به مقصد مى رسد ؛ همانان كه نيزه هاى تو در زمين تو هستند . درود فرست بر آن بندگان خود در زمينت كه به واسطه آنان ، [ديگر بندگانت را] از هلاكت رهانيدى و به نور وجود آنان ، تاريكى را زدودى ؛ همانان كه درخت نبوّت ، جايگاه رسالت ، محلّ آمد و شد فرشتگان ، و كان دانش اند . درود خدا بر او و بر ايشان ، همگى! آمين ، آمين ، اى پروردگار جهانيان .

.

ص: 458

. .

ص: 459

. .

ص: 460

. .

ص: 461

. .

ص: 462

. .

ص: 463

. .

ص: 464

6 / 9الصَّلَواتُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ موسَى بنِ جَعفَرٍ الكاظِمِالإمام الكاظم عليه السلام :مَن قالَ في دُبُرِ صَلاةِ الصُّبحِ وصَلاةِ المَغرِبِ قَبلَ أن يَثنِيَ (1) رِجلَيهِ أو يُكَلِّمَ أحَدا : « «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ يَ_أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ وَ سَلِّمُواْ تَسْلِيمًا» ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ النَّبيِّ وذُرِّيَّتِهِ» قَضَى اللّهُ لَهُ مِئَةَ حاجَةٍ ؛ سَبعونَ فِي الدُّنيا وثَلاثونَ فِي الآخَِرةِ . (2)

.


1- .أراد قبل أن يَصرِف رجلَه عن حالته التي عليها في التشهّد (النهاية : ج 1 ص 226 «ثنى») .
2- .ثواب الأعمال : ص 187 ح 1 عن ابن المغيرة ، جامع الأخبار : ص 159 ح 381 عن أبي المغيرة ، فلاح السائل : ص 408 ح 278 عن معاوية بن عمّار عن الإمام الصادق عليه السلام ، بحار الأنوار : ج 86 ص 95 ح 3 وص 97 ح 5 .

ص: 465

6 / 9 صلوات هاى رسيده از امام كاظم عليه السلام

6 / 9صلوات هاى رسيده از امام كاظمامام كاظم عليه السلام :هر كس در پىِ نماز صبح و نماز مغرب ، پيش از آن كه پاهايش را از حالت تشهّد خارج سازد يا با كسى حرفى بزند ، بگويد : « «خدا و فرشتگان او بر پيامبر درود مى فرستند . اى كسانى كه ايمان آورده ايد! شما نيز بر او درود فرستيد و سلامى كامل دهيد» . بار خدايا! بر محمّد پيامبر و نسل او درود فرست» ، خداوند صد حاجت او را بر مى آورد ؛ هفتاد در دنيا و سى در آخرت .

.

ص: 466

عنه عليه السلام :مِن سِرِّ آلِ مُحَمَّدٍ فِي الصَّلاةِ عَلَى النَّبيِّ وآلِهِ : «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ فِي الأَوَّلينَ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ فِي الآخِرينَ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ فِي المَلَأِ الأَعلى ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ فِي المُرسَلينَ . اللّهُمَّ أعطِ مُحَمَّدا وآلَ مُحَمَّدٍ الوَسيلَةَ وَالشَّرَفَ وَالفَضيلَةَ وَالدَّرَجَةَ الكَبيرَةَ ، اللّهُمَّ إنّي آمَنتُ بِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ولَم أرَهُ ، فَلا تَحرِمني يَومَ القِيامَةِ رُؤيَتَهُ ، وَارزُقني صُحبَتَهُ ، وتَوَفَّني عَلى مِلَّتِهِ ، وَاسقِني مِن حَوضِهِ مَشرَبا رَوِيّا سائِغا هَنيئا لا أظمَأُ بَعدَهُ أبَدا ، إنَّكَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ . اللّهُمَّ كَما آمَنتُ بِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ولَم أرَهُ فَعَرِّفني فِي الجِنانِ وَجهَهُ ، اللّهُمَّ بَلِّغ روحَ مُحَمَّدٍ عَنّي تَحِيَّةً كَثيرَةً وسَلاما» . فَإِنَّ مَن صَلّى عَلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله بِهذِهِ الصَّلَواتِ هُدِمَت ذُنوبُهُ ، ومُحِيَت خَطاياهُ ، ودامَ سُرورُهُ ، وَاستُجيبَ دُعاؤُهُ ، واُعطِيَ أمَلَهُ ، وبُسِطَ لَهُ في رِزقِهِ ، واُعينَ عَلى عَدُوِّهِ ، وهُيِّئَ لَهُ سَبَبُ أنواعِ الخَيرِ ، ويُجعَلُ مِن رُفَقاءِ نَبِيِّهِ فِي الجِنانِ الأَعلى . يَقولُهُنَّ ثَلاثَ مَرّاتٍ غُدوَةً ، وثَلاثَ مَرّاتٍ عَشِيَّةً . (1)

.


1- .ثواب الأعمال : ص 187 ح 1 عن ابن المغيرة ، جامع الأخبار : ص 159 ح 381 عن أبي المغيرة ، المصباح للكفعمي : ص 559 عن الإمام الصادق عليه السلام وفي صدره «من أراد أن يسرّ محمّدا وآله في الصلاة عليهم فليقل : اللّهمّ يا أجود من أعطى ، ويا خير من سئل ، ويا أرحم من استرحم ، اللّهمّ صلّ ...» وليس فيه من «فإنّ من صلّى على النبيّ صلى الله عليه و آله ...» ، بحار الأنوار : ج 86 ص 96 ح 3 وج 94 ص 85 ح 5 .

ص: 467

امام كاظم عليه السلام :از اسرار خاندان محمّد در درود فرستادن بر پيامبر صلى الله عليه و آله و خاندان او [ ، در اين جملات نهفته است] : «بار خدايا! در ميان پيشينيان ، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست . در ميان پسينيان ، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست! در ميان جمع برين (عالم بالا و نزد فرشتگان) ، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست ، و در ميان فرستادگان [الهى] ، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست . بار خدايا! به محمّد و خاندان محمّد ، مقام والاى قرب و بلندْ پايگى و برترى و درجه بزرگ عطا فرما . بار خدايا! من در حالى به محمّد صلى الله عليه و آله ايمان آورده ام كه او را نديده ام ، پس در روز رستاخيز ، مرا از ديدن او محروم مگردان و همراهى با او را روزى ام كن . مرا بر آيين او بميران ، و از حوض او به من بنوشان ؛ نوشى شاداب و لذيذ و گوارا كه پس از آن ، هرگز تشنه نشوم . به راستى كه تو بر هر چيز توانايى . بار خدايا! من در حالى به محمّد صلى الله عليه و آله ايمان آورده ام كه او را نديده ام ، پس در باغ هاى بهشت ، رخسار او را به من بنمايان . بارخدايا! از جانب من ، تحيّت و درود بسيار ، به روان محمّد برسان» . هر كس با اين صلوات ها ، بر پيامبر صلى الله عليه و آله درود فرستد ، گناهانش در هم فرو مى ريزد ، خطاهايش پاك مى شود ، شادمانى اش ماندنى مى شود ، دعايش مستجاب مى گردد ، آرزويش برآورده مى شود ، در روزى اش گشايش داده مى شود ، در برابر دشمنش كمك مى شود ، اسباب هر گونه خير و خوبى ، برايش فراهم مى گردد و در بهشت هاى برين ، از همدمان پيامبرش قرار داده مى شود . اين صلوات ها را سه بار در صبح و سه بار در هنگام شب مى گويد .

.

ص: 468

عنه عليه السلام :يا مَن لا تَخفى عَلَيهِ اللُّغاتُ ، ولا تَتَشابَهُ عَلَيهِ الأَصواتُ . . . أسأَ لُكَ بِغِناكَ عَن خَلقِكَ ، وبِحاجَتِهِم إلَيكَ ، وبِفَقرِهِم وفاقَتِهِم إلَيكَ ، أن تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ خِيَرَتِكَ مِن خَلقِكَ وأهلِ بَيتِهِ الطَّيِّبينَ الأَئِمَّةِ الرّاشِدينَ . . . أسأَ لُكَ أن تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ ونَبِيِّكَ ، وخاصَّتِكَ وخالِصَتِكَ وصَفِيِّكَ وخِيَرَتِكَ مِن خَلقِكَ ، وأمينِكَ عَلى وَحيِكَ ومَوضِعِ سِرِّكَ ، ورَسولِكَ الَّذي أرسَلتَهُ إلى عِبادِكَ وجَعَلتَهُ رَحمَةً لِلعالَمينَ ونورا استَضاءَ بِهِ المُؤمِنونَ؛ فَبَشَّرَ بِالجَزيلِ مِن ثَوابِكَ ، وأنذَرَ بِالأَليمِ مِن عِقابِكَ . اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلَيهِ بِكُلِّ فَضيلَةٍ مِن فَضائِلِهِ ، وبِكُلِّ مَنقَبَةٍ مِن مَناقِبِهِ ، وبِكُلِّ حالٍ مِن حالاتِهِ ، وبِكُلِّ مَوقِفٍ مِن مَواقِفِهِ صَلاةً تُكَرِّمُ بِها وَجهَهُ ، وأعطِهِ الدَّرَجَةَ وَالوَسيلَةَ وَالرِّفعَةَ وَالفَضيلَةَ . اللّهُمَّ شَرِّف فِي القِيامَةِ مَقامَهُ ، وعَظِّم بُنيانَهُ ، وأعلِ دَرَجَتَهُ ، وتَقَبَّل شَفاعَتَهُ في اُمَّتِهِ ، وأعطِهِ سُؤلَهُ ، وَارفَعهُ فِي الفَضيلَةِ إلى غايَتِها . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى أهلِ بَيتِهِ أئِمَّةِ الهُدى ومَصابيحِ الدُّجى ، واُمَنائِكَ في خَلقِكَ وأصفِيائِكَ مِن عِبادِكَ ، وحُجَجِكَ في أرضِكَ ومَنارِكَ في بِلادِكَ ، الصّابِرينَ عَلى بَلائِكَ ، الطّالِبينَ رِضاكَ الموفينَ بِوَعدِكَ ، غَيرَ شاكّينَ فيكَ ولا جاحِدينَ عِبادَتَكَ ، وأولِيائِكَ وسَلائِلِ أولِيائِكَ ، وخُزّانِ عِلمِكَ الَّذينَ جَعَلتَهُم مَفاتيحَ الهُدى ونورَ مَصابيحِ الدُّجى؛ صَلَواتُكَ عَلَيهِم ورَحمَتُكَ ورِضوانُكَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وعَلى مَنارِكَ في عِبادِكَ الدّاعي إلَيكَ بِإِذنِكَ، القائِمِ بِأَمرِكَ المُؤَدّي عَن رَسولِكَ عَلَيهِ وآلِهِ السَّلامُ . اللّهُمَّ إذا أظهَرتَهُ فَأَنجِز لَهُ ما وَعَدتَهُ ، وسُق إلَيهِ أصحابَهُ ، وَانصُرهُ وقَوِّ ناصِريهِ ، وبَلِّغهُ أفضَلَ أمَلِهِ ، وأعطِهِ سُؤلَهُ، وجَدِّد بِهِ عَن مُحَمَّدٍ وأهلِ بَيتِهِ بَعدَ الذُّلِّ الَّذي قَد نَزَلَ بِهِم بَعدَ نَبِيِّكَ؛ فَصاروا مَقتولينَ مَطرودينَ مُشَرَّدينَ خائِفينَ غَيرَ آمِنينَ ، لَقوا في جَنبِكَ ابتِغاءَ مَرضاتِكَ وطاعَتِكَ الأَذى وَالتَّكذيبَ ، فَصَبَروا عَلى ما أصابَهُم فيكَ ، راضينَ بِذلِكَ مُسَلِّمينَ لَكَ في جَميعِ ما وَرَدَ عَلَيهِم وما يَرِدُ عَلَيهِم . اللّهُمَّ عَجِّل فَرَجَ قائِمِهِم بِأَمرِكَ ، وَانصُرهُ وَانصُر بِهِ دينَكَ الَّذي غُيِّرَ وبُدِّلَ ، وجَدِّد بِهِ مَا امتَحى مِنهُ وبُدِّلَ بَعدَ نَبِيِّكَ صلى الله عليه و آله . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَميعِ الأَنبِياءِ وَالمُرسَلينَ؛ الَّذين بَلَّغوا عَنكَ الهُدى وَاعتَقَدوا لَكَ المَواثيقَ بِالطّاعَةِ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلَيهِم وعَلى أرواحِهِم وأجسادِهِم ، وَالسَّلامُ عَلَيهِم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَكاتُهُ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى مَلائِكَتِكَ المُقَرَّبينَ ، واُولِي العَزمِ مِن أنبِيائِكَ المُرسَلينَ ، وعِبادِكَ الصّالِحينَ أجمَعينَ . (1)

.


1- .جمال الاُسبوع : ص 183 عن الحسن بن القاسم العبّاسي ، مصباح المتهجّد : ص 306 _ 310 ح 417 من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 91 ص 195 ح 3 .

ص: 469

امام كاظم عليه السلام :اى كسى كه زبان ها بر او پوشيده نيست و در تشخيص صداها ، دچار اشتباه نمى شود! ... به [حقّ] بى نيازى ات از آفريدگانت و نيازمندى آنان به تو ، و به فقيرى و تنگ دستى آنان نزد تو ، از تو مى خواهم كه بر محمّد ، اين برگزيده تو از ميان آفريدگانت ، و بر خاندان پاك او ، اين پيشوايان ره يافته ، درود فرستى ... از تو مى خواهم كه بر محمّد ، بنده ات و فرستاده ات و پيغامبرت و بنده خاصّ و خالصت و دوست صميمى ات و برگزيده تو از ميان خلقت ، و امين تو بر وحى ات و محرم رازت ، و فرستاده تو كه او را به سوى بندگانت فرستادى و او را رحمتى براى جهانيان قرار دادى و نورى براى مؤمنان كه از روشنايى اش استفاده مى كنند ، و او [مردمان را ]به پاداش فراوان تو بشارت داد و از كيفر دردناكت بيم داد . بار خدايا! پس به ازاى هر فضيلتى از فضايلش و براى هر منقبتى از مناقبش و هر حالى از حالاتش و هر موضعى از مواضعش ، بر او درود فرست ؛ چنان درودى كه با آن ، او را سرفراز كنى و به او درجه و مقام والاى قرب و بلندى و برترى عطا فرمايى . بار خدايا! در رستاخيز ، مقامش را بلند گردان ، بنايش را شكوهمند بدار ، درجه اش را بالا ببر ، شفاعتش را در حقّ امّتش بپذير ، خواسته اش را بر آور ، و او را تا نهايت برترى ، بالا ببر. بار خدايا! درود فرست بر اهل بيت او ، اين پيشوايانِ راهِ راست و چراغ هاى تاريكى ها و اُمناى تو در ميان خلقت و برگزيدگان تو از ميان بندگانت و حجّت هاى تو در زمينت و نشانه هاى تو در شهرهايت ، آنان كه شكيبا بر بلاى تو و جوينده خشنودىِ تو و وفاكننده به وعده تو هستند ، در تو ترديد ندارند و منكر بندگىِ [خود در برابر] تو نيستند ، دوستان تو و فرزندان دوستان تويند ، و خزانه داران دانش تو هستند ؛ همانان كه كليدهاى هدايت و روشنايىِ چراغ هاى تاريكى ها قرارشان دادى . درودهاى تو و رحمت و خشنودى تو ، بر ايشان باد . بار خدايا! درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد ، و بر آن كه نشانه ات در ميان بندگانت و با اجازه تو ، به سوى تو فرا مى خوانَد و فرمان تو را برپا مى دارد و از جانب پيامبرت _ كه بر او و خاندانش درود باد _ انجام وظيفه مى كند . بار خدايا! هر گاه آشكارش نمودى ، وعده اى را كه به او داده اى ، تحقّق بخش و يارانش را به سوى او روان كن ، او را يارى ده و يارانش را نيرو بخش ، او را به بزرگ ترين آرزويش برسان و خواسته اش را به او عطا كن و به واسطه او ، محمّد و خاندانش را _ كه پس از پيامبرت به خوارى افتادند و كشته و رانده و آواره شدند و در ترس و نا امنى به سر مى بردند و به خاطر خشنودى و طاعت تو ، آزارها ديدند و تكذيب شدند ، ولى آنان بر آنچه در راه تو به آنان رسيد ، شكيبايى ورزيدند و بدان راضى بودند و در تمام رنج و گزندهايى كه به آنان رسيد و مى رسد ، تسليم [حكم] تو بودند _ دوباره نيرو و عزّت بخش . بار خدايا! به ظهور قائم آنان _ كه بر پا دارنده فرمان توست _ شتاب بخش و او را يارى ده و به واسطه او ، دينت را كه در آن تغيير و تحوّل داده اند ، يارى كن و به واسطه او ، هر بخشى از دينت را كه پس از پيامبرت صلى الله عليه و آله محو يا جاى گزين شده است ، از نو احيا كن . بار خدايا! بر همه پيامبران و فرستادگان كه از جانب تو هدايت كردند و با تو پيمان طاعت بستند ، درود فرست . بار خدايا! بر ايشان و بر جان و جسم ايشان درود فرست ؛ درود بر آنان باد و رحمت و بركات خدا . بار خدايا! بر محمّد و بر فرشتگان مقرّبت و بر آن پيامبران فرستاده ات كه اولوالعزم بوده اند و بربندگان شايسته ات ، همگى ، درود فرست .

.

ص: 470

6 / 10الصَّلَواتُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ عَليِّ بنِ موسَى الرِّضاالإمام الرضا عليه السلام :أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ وحدَهُ لا شَريكَ لَهُ ، شَهادَةً اُخَلِّصُها لَهُ وأدَّخِرُها عِندَهُ ، وصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ خاتَمِ النُّبُوَّةِ وخَيرِ البَرِيَّةِ ، وعَلى آلِهِ آلِ الرَّحمَةِ وشَجَرَةِ النِّعمَةِ ومَعدِنِ الرِّسالَةِ ومُختَلَفِ المَلائِكَةِ . (1)

.


1- .الكافي : ج 5 ص 373 ح 7 عن معاوية بن حكيم ، مكارم الأخلاق : ج 1 ص 449 ح 1541 وفيه «أئمّة الرحمة ومعادن الحكمة» بدل «آل الرحمة ...» ، بحار الأنوار : ج 103 ص 264 ح 4 .

ص: 471

6 / 10 صلوات هاى رسيده از امام رضا عليه السلام

6 / 10صلوات هاى رسيده از امام رضاامام رضا عليه السلام :گواهى مى دهم كه معبودى جز خدا نيست ، يگانه است و بى انباز ؛ گواهى اى كه آن را از سرِ اخلاص مى گويم و نزد تو اندوخته اش مى كنم . و درودهاى خدا بر محمّد ، خاتم پيامبران و بهترينِ مردمان و بر خاندان او كه خاندان رحمت و درخت نعمت و مهد رسالت و محلّ آمد و شد فرشتگان اند .

.

ص: 472

قرب الإسناد عن أحمد بن محمّد بن أبي نصر عن الإمام الرضا عليه السلام ، قالَ :قُلتُ لَهُ : كَيفَ الصَّلاةُ عَلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله في دُبُرِ المَكتوبَةِ ، وكَيفَ السَّلامُ عَلَيهِ ؟ فَقالَ عليه السلام : تَقولُ : السَّلامُ عَلَيكَ يا رَسولَ اللّهِ ورَحمةُ اللّهِ وبَرَكاتُهُ ، السَّلامُ عَلَيكَ يا مُحَمَّدَ بنَ عَبدِ اللّهِ ، السَّلامُ عَلَيكَ يا خِيَرَةَ اللّهِ ، السَّلامُ عَلَيكَ يا حَبيبَ اللّهِ ، السَّلامُ عَلَيكَ يا صَفوَةَ اللّهِ ، السَّلامُ عَلَيكَ يا أمينَ اللّهِ ، أشهَدُ أنَّكَ رَسولُ اللّهِ ، وأشهَدُ أنَّكَ مُحَمَّدُ بنُ عَبدِ اللّهِ ، وأشهَدُ أنَّكَ قَد نَصَحتَ لِاُمَّتِكَ ، وجاهَدتَ في سَبيلِ رَبِّكَ ، وعَبَدتَهُ حَتّى أتاكَ اليَقينُ ، فَجَزاكَ اللّهُ _ يا رَسولَ اللّهِ _ أفضَلَ ما جَزى نَبِيّا عَن اُمَّتِهِ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ أفضَلَ ما صَلَّيتَ عَلى إبراهيمَ وآلِ إبراهيمَ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ . (1)

6 / 11الصَّلاةُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ مُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ الجَوادِالإمام الجواد عليه السلام :الحَمدُ للّهِِ مُتِمِّ النِّعَمِ بِرَحمَتِهِ ، وَالهادي إلى شُكرِهِ بِمَنِّهِ ، وصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ خَيرِ خَلقِهِ ؛ الَّذي جَمَعَ فيهِ مِنَ الفَضلِ ما فَرَّقَهُ فِي الرُّسُلِ قَبلَهُ ، وجَعَلَ تُراثَهُ إلى مَن خَصَّهُ بِخِلافَتِهِ وسَلَّمَ تَسليما . (2)

.


1- .قرب الإسناد : ص 382 ح 1344 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 24 ح 25 .
2- .كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 3 ص 398 ح 4399 ، مكارم الأخلاق : ج 1 ص 448 ح 1540 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 264 ح 3 .

ص: 473

6 / 11 صلوات رسيده از امام جواد عليه السلام

قرب الاسناد_ به نقل از احمد بن محمّد بن ابى نصر _: به امام رضا عليه السلام گفتم : درود فرستادن و سلام دادن بر پيامبر خدا پس از نماز واجب ، چگونه است؟ فرمود : مى گويى : «درود بر تو ، اى فرستاده خدا! و رحمت و بركات خدا بر تو باد . درود بر تو ، اى محمّد بن عبداللّه . درود بر تو ، اى برگزيده خدا . درود بر تو ، اى محبوب خدا . درود بر تو ، اى دُردانه خدا . درود بر تو ، اى امين خدا! گواهى مى دهم كه تو فرستاده خدا هستى . گواهى مى دهم كه تو محمّد بن عبداللّه اى . گواهى مى دهم كه تو براى امّتت خيرخواهى كردى و درراه پروردگارت جهاد نمودى و سخت كوشيدى و تا زنده بودى ، او را پرستش و بندگى كردى . پس خداوند به تو _ اى فرستاده خدا! _ برترين پاداشى را دهد كه به پيامبرى از جانب امّتش داده است . بار خدايا! برترين درودى را كه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم فرستادى ، بر محمّد و خاندان محمّد بفرست ، كه تو ستوده و بزرگوارى» .

6 / 11صلوات رسيده از امام جوادامام جواد عليه السلام :سپاس و ستايش ، خداى را كه به رحمت خويش ، نعمت ها را [بر بنده اش] تمام مى كند و به لطف خويش ، به سپاس گزارى اش ره نمون مى شود ، و درود خدا بر بهترين آفريده اش محمّد كه هر فضيلتى را كه در پيامبرانِ پيش از او پراكنده بود ، در وجود او يك جا فراهم آورد و ميراث او را به كسى داد كه جانشينى اش را به او بخشيد ، و درود فراوان بر او باد .

.

ص: 474

6 / 12الصَّلَواتُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ عَليِّ بنِ مُحَمَّدٍ الهاديالإمام الهادي عليه السلام :اللّهُمَّ وإنَّ أوَّلَ ما أسأَ لُكَ مِن حاجَتي ، وأطلُبُ إلَيكَ مِن رَغبَتي ، وأتَوَسَّلُ إلَيكَ بِهِ بَينَ يَدَي مَسأَلَتي ، وأتَقَرَّبُ بِهِ إلَيكَ بَينَ يَدَي طَلِبَتي ، الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وأسأَ لُكَ أن تُصَلِّيَ عَلَيهِ وعَلَيهِم كَأَفضَلِ ما أمَرتَ أن يُصَلّى عَلَيهِم ، وكَأَفضَلِ ما سَأَلَكَ أحَدٌ مِن خَلقِكَ ، وكَما أنتَ مَسؤولٌ لَهُ ولَهُم إلى يَومِ القِيامَةِ . اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلَيهِم بِعَدَدِ مَن صَلّى ، وبِعَدَدِ مَن لَم يُصَلِّ عَلَيهِم ، وبِعَدَدِ مَن لا يُصَلّي عَلَيهِم ، صَلاةً دائِمَةً تَصِلُها بِالوَسيلَةِ وَالرِّفعَةِ وَالفَضيلَةِ ، وصَلِّ عَلى جَميعِ أنبِيائِكَ ورُسُلِكَ وعِبادِكَ الصّالِحينَ ، وصَلِّ اللّهُمَّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ وسَلِّم عَلَيهِم تَسليما . اللّهُمَّ ومِن جودِكَ وكَرَمِكَ أنَّكَ لا تُخَيِّبُ مَن طَلَبَ إلَيكَ وسأَلَكَ ورَغِبَ فيما عِندَكَ ، وتُبغِضُ مَن لَم يَسأَلكَ ، ولَيسَ أحَدٌ كَذلِكَ غَيرُكَ ، وطَمَعي يا رَبِّ في رَحمَتِكَ ومَغفِرَتِكَ وثِقَتي بِإِحسانِكَ وفَضلِكَ حَداني عَلى دُعائِكَ وَالرَّغبَةِ إلَيكَ وإنزالِ حاجَتي بِكَ ، وقَد قَدَّمتُ أمامَ مَسأَلَتي التَّوَجُّهَ بِنَبِيِّكَ الَّذي جاءَ بِالحَقِّ وَالصِّدقِ مِن عِندِكَ ، ونورِكَ وصِراطِكَ المُستَقيمِ ؛ الَّذي هَدَيتَ بِهِ العِبادَ ، وأحيَيتَ بِنورِهِ البِلادَ، وخَصَصتَهُ بِالكَرامَةِ وأكرَمتَهُ بِالشَّهادَةِ ، وبَعَثتَهُ عَلى حينِ فَترَةٍ مِنَ الرُّسُلِ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وآلِهِ . اللّهُمَّ وإنّي مُؤمِنٌ بِسِرِّهِ وعَلانِيَتِهِ ، وسِرِّ أهلِ بَيتِهِ _ الَّذين أذهَبتَ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرتَهُم تَطهيرا _ وعَلانِيَتِهِم ، اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ولا تَقطَع بَيني وبَينَهُم فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ ، وَاجعَل عَمَلي بِهِم مُتَقَبَّلاً . (1)

.


1- .مصباح المتهجّد : ص 344 ح 453 ، جمال الاُسبوع : ص 211 كلاهما عن يعقوب بن يزيد الكاتب الأنباري ، بحار الأنوار : ج 90 ص 50 ح 12 .

ص: 475

6 / 12 صلوات هاى رسيده از امام هادى عليه السلام

6 / 12صلوات هاى رسيده از امام هادىامام هادى عليه السلام :بار خدايا! نخستين حاجتى كه از تو مى خواهم و نخستين اميدى كه به تو دارم و پيش از بيان خواسته ام ، به آن توسّل مى جويم و آن را وسيله تقرّبم به درگاهت قرار مى دهم ، درود بر محمّد و خاندان اوست . از تو مى خواهم بر او و بر ايشان درود فرستى ، برترين درودى كه دستور داده اى بر آنان فرستاده شود و برترين درودى كه [تاكنون] آفريده اى از آفريدگانت از تو خواسته است و تا روز قيامت از تو براى او و براى آنان خواسته خواهد شد. بار خدايا! بر آنان درود فرست ، به شمار كسانى كه درود فرستاده اند و به شمار كسانى كه بر ايشان درود نفرستاده اند و به شمار كسانى كه بر ايشان درود نمى فرستند ؛ درودى هميشگى كه آن را به مقام قرب به خداوند و بلندى و برترى ، وصل كنى . همچنين بر همه پيامبران و فرستادگان و بندگان شايسته ات درود فرست و _ خدايا _ بر محمّد و خاندان او درود فرست و سلام شان گوى . بار خدايا! از بخشندگى و بزرگوارى توست كه هر كه را از تو درخواست كرد و آنچه را نزد توست [از ثواب و پاداش و كرامت] آرزو كرد ، ناكام نمى گردانى ، و آن را كه از تو درخواست نكند ، دشمن مى دارى ، و جز تو ، كسى چنين نيست . اى پروردگار من! طمع من به رحمت و آمرزش تو و اعتمادم به نيكى و لطف تو ، مرا وا داشت كه تو را بخوانم و از تو درخواست كنم و نيازم را به نزد تو آورم . پيش از بيان درخواستم ، به پيامبرت توجه نمودم ؛ همو كه از جانب تو ، حق و راستى و نيز روشنايى و راه راستِ تو را آورد ؛ همو كه به واسطه اش بندگان را هدايت كردى ، و با فروغ او ، سرزمين ها را زندگى بخشيدى ، و به او كرامت عطا كردى و به شهادت ، (1) مفتخرش ساختى ، و پس از مدّت ها كه پيامبرى نيامده بود ، او را فرستادى . درود خدا بر او و بر خاندانش باد! بار خدايا ! من به نهان و آشكار او ، و به نهان خاندانش _ همانان كه پليدى را از ايشان بردى و يكباره پاكشان گردانيدى _ و به آشكار آنان ، ايمان دارم . بار خدايا! پس بر محمّد و خاندان او درود فرست و در دنيا و آخرت ، ميان من و آنان جدايى مينداز و به بركت وجود ايشان ، عمل مرا پذيرفتنى دار .

.


1- .شايد به معناى «شهود و اطّلاع از عالم غيب» باشد ، يا «گواهى دادن خداوند بر حقّانيت و نبوّت ايشان» .

ص: 476

عنه عليه السلام_ فِي الزِّيارَةِ الجامِعَةِ _: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ ، أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ ، كَما شَهِدَ اللّهُ لِنَفسِهِ وشَهِدَت لَهُ مَلائِكَتُهُ واُولُو العِلمِ مِن خَلقِهِ ، لا إلهَ إلّا هُوَ العَزيزُ الحَكيمُ ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ المُنتَجَبُ ورَسولُهُ المُرتَضى ، أرسَلَهُ بِالهُدى ودينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ ولَو كَرِهَ المُشرِكونَ . اللّهُمَّ اجعَل أفضَلَ صَلَواتِكَ وأكمَلَها ، وأنمى بَرَكاتِكَ وأعَمَّها ، وأزكى تَحِيّاتِكَ وأتَمَّها عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ ونَبِيِّكَ ونَجِيِّكَ ووَلِيِّكَ ورَضِيِّكَ وصَفِيِّكَ وخِيَرَتِكَ وخاصَّتِكَ وخالِصَتِكَ ، وأمينِكَ الشّاهِدِ لَكَ وَالدّالِّ عَلَيكَ ، وَالصّادِعِ بِأَمرِكَ وَالنّاصِحِ لَكَ ، وَالمُجاهِدِ في سَبيلِكَ وَالذّابِّ عَن دينِكَ ، وَالموضِحِ لِبَراهينِكَ وَالمَهدِيِّ إلى طاعَتِكَ ، وَالمُرشِدِ إلى مَرضاتِكَ وَالواعي لِوَحيِكَ ، وَالحافِظِ لِعَهدِكَ وَالماضي عَلى إنفاذِ أمرِكَ ، المُؤَيَّدِ بِالنّورِ المُضيءِ ، وَالمُسَدَّدِ بِالأَمرِ المَرضِيِّ ، المَعصومِ مِن كُلِّ خَطَأٍ وزَلَلٍ ، المُنَزَّهِ مِن كُلِّ دَنَسٍ وخَطَلٍ (1) ، وَالمَبعوثِ بِخَيرِ الأَديانِ وَالمِلَلِ ، مُقَوِّمِ المَيلِ والعِوَجِ ، ومُقيمِ البَيِّناتِ وَالحُجَجِ ، المَخصوصِ بِظُهورِ الفَلَجِ (2) وإيضاحِ المَنهَجِ ، المُظهِرِ مِن تَوحيدِكَ مَا استَتَرَ ، وَالمُحيي مِن عِبادَتِكَ ما دَثَرَ (3) ، وَالخاتِمِ لِما سَبَقَ وَالفاتِحِ لِمَا انغَلَقَ ، المُجتَبى مِن خَلائِقِكَ وَالمُعتامِ (4) لِكَشفِ حَقائِقِكَ ، وَالموضَحَةِ بِهِ أشراطُ الهُدى ، وَالمَجلُوِّ بِهِ غِربيبُ (5) العَمى ، دافِعِ جَيَشانِ الأَباطيلِ ، ودامِغِ (6) صَولاتِ الأَضاليلِ ، المُختارِ مِن طينَةِ الكَرَمِ وسُلالَةِ المَجدِ الأَقدَمِ ، ومَغرِسِ الفَخارِ المُعرِقِ (7) ، وفَرعِ العُلَا المُثمِرِ المورِقِ ، المُنتَجَبِ مِن شَجَرَةِ الأَصفِياءِ ومِشكاةِ الضِّياءِ وذُؤابَةِ (8) العَلياءِ وسُرَّةِ البَطحاءِ (9) ، بَعيثِكَ بِالحَقِّ وبُرهانِكَ عَلى جَميعِ الخَلقِ ، خاتِمِ أنبِيائِكَ وحُجَّتِكَ البالِغَةِ في أرضِكَ وسَمائِكَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلَيهِ صَلاةً يَنغَمِرُ في جَنبِ انتِفاعِهِ بِها قَدرُ الاِنتِفاعِ ، ويَجوزُ (10) مِن بَرَكَةِ التَّعَلُّقِ بِسَبَبِها ما يَفوقُ قَدرَ المُتَعَلِّقينَ بِسَبَبِهِ ، وزِدهُ بَعدَ ذلِكَ مِنَ الإِكرامِ وَالإِجلالِ ما يَتَقاصَرُ عَنهُ فَسيحُ الآمالِ ، حَتّى يَعلُوَ مِن كَرَمِكَ أعلى مَحالِّ المَراتِبِ ، ويَرقى مِن نِعَمِكَ أسنى مَنازِلِ المَواهِبِ ، وخُذ لَهُ اللّهُمَّ بِحَقِّهِ وواجِبِهِ مِن ظالِميهِ وظالِمِي الصَّفوَةِ مِن أقارِبِهِ . اللّهُمَّ وصَلِّ عَلى وَلِيِّكَ ودَيّانِ دينِكَ ، وَالقائِمِ بِالقِسطِ مِن بَعدِ نَبِيِّكَ ، عَليِّ بنِ أبي طالِبٍ أميرِ المُؤمِنينَ وإمامِ المُتَّقينَ ، وسَيِّدِ الوَصِيّينَ ويَعسوبِ (11) الدّينِ ، وقائِدِ الغُرِّ المُحَجَّلينَ ، قِبلَةِ العارِفينَ وعَلَمِ المُهتَدينَ ، وعُروَتِكَ الوُثقى وحَبلِكَ المَتينِ ، وخَليفَةِ رَسولِكَ عَلَى النّاسِ أجمَعينَ ، ووَصيِّهِ فِي الدُّنيا وَالدّينِ ، الصِّدّيقِ الأَكبَرِ فِي الأَنامِ ، وَالفاروقِ الأَزهَرِ بَينَ الحَلالِ وَالحَرامِ ، ناصِرِ الإِسلامِ ومُكَسِّرِ الأَصنامِ ، مُعِزِّ الدّينِ وحاميهِ ، وواقِي الرَّسولِ وكافيهِ ، المَخصوصِ بِمُؤاخاتِهِ يَومَ الإِخاءِ ، ومَن هُوَ مِنهُ بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن موسى ، خامِسِ أصحابِ الكِساءِ ، وبَعلِ سَيِّدَةِ النِّساءِ ، المُؤثِرِ بِالقوتِ بَعدَ ضُرِّ الطَّوى (12) ، وَالمَشكورِ سَعيُهُ في «هَل أتى» ، مِصباحِ الهُدى ومَأوَى التُّقى ، ومَحَلِّ الحِجى (13) وطَودِ (14) النُّهى (15) ، الدّاعي إلَى المَحَجَّةِ العُظمى ، وَالظّاعِنِ (16) إلَى الغايَةِ القُصوى ، وَالسّامي إلَى المَجدِ وَالعُلى ، وَالعالِمِ بِالتَّأويلِ وَالذِّكرى ، الَّذي أخدَمتَهُ خَواصَّ مَلائِكَتِكَ بِالطّاسِ وَالمِنديلِ حَتّى تَوَضَّأَ ، ورَدَدتَ عَلَيهِ الشَّمسَ بَعدَ دُنُوِّ غُروبِها حَتّى أدّى في أوَّلِ الوَقتِ لَكَ فَرضا ، وأطعَمتَهُ مِن طَعامِ أهلِ الجَنَّةِ حينَ مَنَحَ المِقدادَ قَرضا ، وباهَيتَ بِهِ خَواصَّ مَلائِكَتِكَ إذ شَرى نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِكَ لِتَرضى ، وجَعَلتَ وَلايَتَهُ إحدى فَرائِضِكَ فَالشَّقِيُّ مَن أقَرَّ بِبَعضٍ وأنكَرَ بَعضا . عُنصُرِ الأَبرارِ ومَعدِنِ الفَخارِ وقَسيمِ الجَنَّةِ وَالنّارِ ، صاحِبِ الأَعرافِ وأبِي الأَئِمَّةِ الأَشرافِ ، المَظلومِ المُغتَصَبِ وَالصّابِرِ المُحتَسِبِ ، وَالمَوتورِ (17) في نَفسِهِ وعِترَتِهِ ، المَقصودِ في رَهطِهِ (18) وأعِزَّتِهِ ، صَلاةً لَا انقِطاعَ لِمَزيدِها ولَا اتِّضاعَ لِمَشيدِها . اللّهُمَّ ألبِسهُ حُلَلَ الإِنعامِ ، وتَوِّجهُ تاجَ الإِكرامِ ، وَارفَعهُ إلى أعلى مَرتَبَةٍ ومَقامٍ ، حَتّى يَلحَقَ نَبِيَّكَ عَلَيهِ وعَلى آلِهِ السَّلامُ ، وَاحكُم لَهُ اللّهُمَّ عَلى ظالِميهِ ، إنَّكَ العَدلُ فيما تَقضيهِ . اللّهُمَّ وصَلِّ عَلَى الطّاهِرَةِ البَتولِ ، الزَّهراءِ ابنَةِ الرَّسولِ ، اُمِّ الأَئِمَّةِ الهادينَ ، وسَيِّدَةِ نِساءِ العالَمينَ ، وارِثَةِ خَيرِ الأَنبِياءِ ، وقَرينَةِ خَيرِ الأَوصِياءِ ، القادِمَةِ عَلَيكَ مُتَأَلِّمَةً مِن مُصابِها بِأَبيها ، مُتَظَلِّمَةً مِمّا حَلَّ بِها مِن غاصِبيها ، ساخِطَةً عَلى اُمَّةٍ لَم تَرعَ حَقَّكَ في نُصرَتِها ، بِدَليلِ دَفنِها لَيلاً في حُفرَتِها ، المُغتَصَبَةِ حَقُّها ، المُغَصَّصَةِ بِريقِها ، صَلاةً لا غايَةَ لِأَمَدِها ، ولا نِهايَةَ لِمَدَدِها ، ولَا انقِضاءَ لِعَدَدِها . اللّهُمَّ فَتَكَفَّل لَها عَن مَكارِهِ (19) دارِ الفَناءِ في دارِ البَقاءِ بَأَنفَسِ الأَعواضِ ، وأَنِلها مِمَّن عانَدَها نِهايَةَ الآمالِ وغايَةَ الأَغراضِ ، حَتّى لا يَبقى لَها وَليٌّ ساخِطٌ لِسَخَطِها إلّا وهُوَ راضٍ ، إنَّكَ أعَزُّ مَن أجابَ المَظلومينَ وأعدَلُ قاضٍ ، اللّهُمَّ ألحِقها فِي الإِكرامِ بِبَعلِها وأبيها وخُذ لَهَا الحَقَّ مِن ظالِميها . اللّهُمَّ وصَلِّ عَلَى الأَئِمَّةِ الرّاشِدينَ ، وَالقادَةِ الهادينَ ، وَالسّادَةِ المَعصومينَ ، الأَتقِياءِ الأَبرارِ ، مَأوَى السَّكينَةِ وَالوَقارِ ، وخُزّانِ العِلمِ ومُنتَهَى الحِلمِ وَالفَخارِ ، وساسَةِ العِبادِ ، وأركانِ البِلادِ ، وأدِلَّةِ الرَّشادِ ، الأَلِبّاءِ (20) الأَمجادِ ، العُلَماءِ بِشَرعِكَ الزُّهّادِ ، مَصابيحِ الظُّلَمِ ، ويَنابيعِ الحِكَمِ ، وأولِياءِ النِّعَمِ ، وعِصَمِ الاُمَمِ ، قُرَناءِ التَّنزيلِ وآياتِهِ ، واُمَناءِ التَّأويلِ ووُلاتِهِ ، وتَراجِمَةِ الوَحيِ ودَلالاتِهِ . أئِمَّةِ الهُدى ، ومَنارِ الدُّجى ، وأعلامِ التُّقى ، وكُهوفِ الوَرى ، وحَفَظَةِ الإِسلامِ ، وحُجَجِكَ عَلى جَميعِ الأَنامِ : الحَسَنِ وَالحُسَينِ سَيِّدَي شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ وسِبطَي نَبِيِّ الرَّحمَةِ ، وعَليِّ بنِ الحُسَينِ السَّجّادِ زَينِ العابِدينَ ، ومُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ باقِرِ عِلمِ الدّينِ ، وجَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ الأَمينِ ، وموسَى بنِ جَعفَرٍ الكاظِمِ الحَليمِ ، وعَليِّ بنِ موسَى الرِّضا الوَفِيِّ ، ومُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ البَرِّ التَّقِيِّ ، وعَليِّ بنِ مُحَمَّدٍ المُنتَجَبِ الزَّكِيِّ ، وَالحَسَنِ بنِ عَليٍّ الهادِي الرَّضِيِّ ، وَالحُجَّةِ بنِ الحَسَنِ صاحِبِ العَصرِ وَالزَّمَنِ ، وَصِيِّ الأَوصِياءِ وبَقِيَّةِ الأَنبِياءِ ، المُستَتِرِ عَن خَلقِكَ وَالمُؤَمَّلِ لِاءِظهارِ حَقِّكَ ، المَهدِيِّ المُنتَظَرِوَالقائِمِ الَّذي بِهِ تَنتَصِرُ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلَيهِم أجمَعينَ صَلاةً باقِيَةً فِي العالَمينَ ، تُبَلِّغُهُم (21) بِها أفضَلَ مَحَلِّ المُكَرَّمينَ ، اللّهُمَّ ألحِقهُم فِي الإِكرامِ بِجَدِّهِم وأبيهِم ، وخُذ لَهُمُ الحَقَّ مِن ظالِميهِم _ إلى أن قالَ _ : اللّهُمَّ فَكما وَفَّقتَني لِلإِيمانِ بِنَبِيِّكَ وَالتَّصديقِ لِدَعوَتِهِ ، ومَنَنتَ عَلَيَّ بِطاعَتِهِ وَاتِّباعِ مِلَّتِهِ ، وهَدَيتَني إلى مَعرِفَتِهِ ومَعرِفَةِ الأَئِمَّةِ مِن ذُرِّيَّتِهِ ، وأكمَلتَ بِمَعرِفَتِهِمُ الإِيمانَ ، وقَبِلتَ بِوَلايَتِهِم وطاعَتِهِمُ الأَعمالَ ، وَاستَعبَدتَ بِالصَّلاةِ عَلَيهِم عِبادَكَ ، وجَعَلتَهُم مِفتاحا لِلدُّعاءِ وسَبَبا لِلإِجابَةِ ، فَصَلِّ عَلَيهِم أجمَعينَ ، وَاجعَلني بِهِم عِندَكَ وَجيها فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ ومِنَ المُقَرَّبينَ . (22)

.


1- .الخَطَل : المنطق الفاسد (النهاية : ج 2 ص 50 «خطل») .
2- .الفَلجُ : الظَفَرُ والفوز (الصحاح : ج 1 ص 335 «فلج») .
3- .دَثَرَ : قَدمَ ودَرَس وعفا (تاج العروس : ج 6 ص 392 «دثر») .
4- .المعتام : المختار (مجمع البحرين : ج 2 ص 1300 «عيم») .
5- .الغربيب : الشديد السواد (الصحاح : ج 1 ص 192 «غرب») . أي المكشوف به ظلَم الظلام (بحار الأنوار : ج 29 ص 598) .
6- .في بحار الأنوار : «. . . . دافع جيشات الأباطيل ودافع صولات . . .» ، وهو الأنسب .
7- .أعرق الرجل : صار عريقا ، وهو الذي له عِرقٌ في الكَرَم. وأعرَقَ الشجرُ : امتدّت عروقه في الأرض (تاج العروس : ج 13 ص 328 «عرق») .
8- .الذؤابة : وهي الشعر المضفور من شعر ، وذؤابة الجبل : أعلاه . ثمّ استعير للعزّ والشرف (النهاية : ج 2 ص 151 «ذأب»)
9- .قوله : «وسرّة البطحاء» أي أشرف من نشأ ببطحاء مكّة ؛ فإنّ السرّة في وسط الإنسان ، وخير الاُمور أوسطها (بحار الأنوار : ج 102 ص 186) .
10- .في بحار الأنوار : «ويحوز» بدل «ويجوز» .
11- .اليعسوب : السيّد والرئيس والمقدّم . وأصله : فحل النحل (النهاية : ج 3 ص 234 «عسب») .
12- .طَوَى يطوى فهو طاوٍ : أي خالي البطن جائع لم يأكل (النهاية : ج 3 ص 146 «طوا») .
13- .الحِجَى : العَقْل (المصباح المنير : ص 123 «حجا») .
14- .الطَّوْد : الجبل العظيم (الصحاح : ج 2 ص 502 «طود») .
15- .النُّهى : العقول والألباب ؛ سمّيت بذلك لأنّها تنهى صاحبَها عن القبيح (النهاية : ج 5 ص 139 «نها») .
16- .ظعن : ذهب وسار (لسان العرب : ج 13 ص 270 «ظعن») .
17- .المَوتُور : أي صاحب الوِتْر ، الطالب بالثأر (النهاية : ج 5 ص 148 «وتر») .
18- .المقصود في رهطه : أي الذي يقصده الناس لكشف مشكلاتهم من بين رهطه ، أو يقصده رهطه . ولعلّه تصحيف المقهور (بحار الأنوار : ج 102 ص 186) .
19- .في المصدر : «مكان» ، والتصويب من بحار الأنوار .
20- .اللَّبيب : العاقل ، الجمع ألبّاء (القاموس المحيط : ج 1 ص 127 «لبب») .
21- .في المصدر : «تبلغ» ، والتصويب من بحار الأنوار .
22- .مصباح الزائر : ص 476 ، بحار الأنوار : ج 102 ص 178 .

ص: 477

امام هادى عليه السلام_ در زيارت جامعه _: به نام خداى مهرگستر مهربان . گواهى مى دهم كه معبودى جز خدا نيست و يگانه و بى انباز است ، همچنان كه خدا خود در حقّ خويش گواهى داده است ، و فرشتگانش و آفريدگانِ دانشمندش در حقّ او گواهى داده اند . معبودى جز او _ كه نيرومند و استوار است _ نيست . گواهى مى دهم كه محمّد ، بنده برگزيده و فرستاده پسنديده اوست . او را با راه راست و دينِ درست فرستاد تا آن را بر همه دين ها پيروز گرداند ، هر چند مشركان ، خوش نداشته باشند . بار خدايا! برترين و كامل ترين درودهايت ، و گسترده ترين و فراگيرترينِ آنها ، و افزون ترين و تام ترين سلام هايت را بر آقاى ما ، محمّد قرار ده ؛ همو كه بنده و فرستاده و پيامبر و همراز و دوست و پسند تو و دُردانه و برگزيده و بنده خاص و ناب تو ، و امانتدار تو و گواه و راه نماى به توست ؛ همو كه فرمان تو را به كار بست و براى تو خيرخواهى و راه نمايى كرد ، و در راه تو و دفاع از دين تو ، جهاد [و تلاش] نمود ؛ او كه بيان كننده برهان هاى تو و هدايت شده به طاعت تو ، و ارشاد كننده به موجبات خشنودى تو ، و دريافت كننده وحى تو ، و نگهدار پيمان تو ، و پيگير در اجراى فرمان تو ، تأييدشده به نور تابان ، و راه نمايى (/تقويت) شده با امر پسنديده بود ؛ كسى كه مصون از هر خطا و لغزش ، و پاك از هر آلودگى و ژاژخايى ، و فرستاده شده با بهترين دين ها و آيين ها ، و راست كننده انحراف و كژى ، و اقامه كننده دليل هاى و حجّت ها بود ؛ همو كه مخصوص شده به ظهور پيروزى [حق] و روشن ساختن راه بود و آشكار كننده آنچه از توحيدِ تو پنهان شده بود ، و زنده كننده آنچه از عبادت تو كهنه شده بود ، و پايان دهنده گذشته ، و گشاينده بسته ها ، و برگزيده از ميان آفريدگانت و انتخاب شده براى مكشوف ساختن حقايقت بود ؛ كسى كه به واسطه او نشانه هاى راه هدايت ، پيدا شد و تاريكىِ كورى [و گم راهى ها] زدوده گشت ، و فرو نشاننده جوششهاى باطل ها ، و سركوب كننده يورش هاى گم راهى ها بود ؛ او كه برگزيده از سرشتِ بزرگوارى و تبار بزرگىِ ديرين ، و نهالستان افتخاراتِ ريشه دار ، و شاخه پر بار و برگِ رفعت ، و گلچين شده از درختِ برگزيدگان و چراغدان تابان و كاكُلِ سرافرازى و كانون بَطحا (/وادى مكّه) بود ؛ همان كه فرستاده بر حقّ تو ، و برهان تو بر همه خلق ، پايان بخش پيامبرانت و حجّت رساى تو در زمين و آسمانت بود . بار خدايا! بر او درودى فرست كه هيچ كس به مانند او از چنان درودى بهره مند نشده باشد ، و بركت چنگ آويختن به رشته آن ، از اندازه چنگ زنندگان به آن ، فراتر رود ، و پس از آن بر گراميداشت و بزرگداشت او ، چندان بيفزاى كه در پهنه آرزوها هم نگنجد ، تا آن كه به كَرَم تو ، به بالاترين رتبه ها دست يابد ، و به لطف تو تا بلندترين جايگاه هاى بخشش فراز آيد . بار خدايا! حقّ و وظيفه او را از كسانى كه به او و به بهترين نزديكانش ستم كردند ، بستان . بار خدايا! بر دوستت و داور و فرمان روا در دينت ، و برپا دارنده برابرى و داد بعد از پيامبرت ، بر على بن ابى طالب ، امير مؤمنان و پيشواى پرواپيشگان ، مِهتر اوصيا و پيشواى دين ، رهبر بى همانندان ، قبله عارفان و نشان رهجويان ، دستگيره استوار و رشته محكم تو ، جانشين پيامبر تو در ميان همه مردمان ، وصىّ او در دنيا و دين ، بزرگ ترين تصديق كننده[ى حق] در عالم و روشن ترين جداكننده ميان حلال و حرام ، ياور اسلام و در هم شكننده بت ها ، تقويت كننده و حامى دين ، حافظ و جان فداى پيامبر درود فرست ؛ همان كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز برادرخواندگى ، او را به برادرى خويش برگزيد ، و همان كه براى او چونان هارون براى موسى بود ؛ پنجمينِ ياران كسا و شوهر سرور بانوان ؛ كسى كه با وجود گرسنگىِ شديد خويش ، خوراكش را ايثار كرد ، و كسى كه در سوره «هل اتى» از كار او قدردانى شده است ؛ چراغ راه و مهد پروا ، و جايگاه خِرَد و كوه بلند خردمندى ؛ دعوت كننده به سوى بزرگ ترين مقصد (/راه) ، و حركت كننده به جانب نهايى ترين هدف ، و بالا رونده به سوى بزرگى و بلندى ، و دانا به معنا و باطن [قرآن] ؛ كسى كه فرشتگان مخصوصت را با كاسه و حوله به خدمتش فرستادى تا وضو گرفت ، و خورشيد را كه نزديك غروبش بود ، برايش برگرداندى تا نمازش را اوّل وقت برايت بگزارد ، و آن گاه كه به مقداد ، وام بخشيد ، از خوراك بهشتيان به او خوراندى ، و آن گاه كه جانش را در طبق اخلاص نهاد تا تو خشنود شوى ، به وجود او بر فرشتگان مخصوصت نازيدى ، و ولايت (/دوستى) او را يكى از واجباتت قرار دادى _ و بدبخت ، كسى كه به پاره اى اقرار كند و پاره اى ديگر را انكار نمايد! _ ؛ ريشه خوبان و كان افتخارات و تقسيم كننده بهشت و دوزخ ، صاحب اَعراف (1) و پدر امامان بزرگوار ؛ آن ستم ديده اى كه حقّش غصب شد و براى خدا شكيبايى ورزيد ؛ آن خونخواه انتقام ناگرفته خويش و خاندانش ؛ آن كه در ميان خويشان و عزيزانش مقصود بود (2) ؛ درودى كه افزايش آن ، پايان نپذيرد و بلندىِ آن فرود نمى گيرد . بار خدايا! جامه هاى انعام خويش را بر او بپوشان ، و تاج گراميداشت را بر سرش نِه ، و او را به بالاترين مرتبه و مقام برسان تا آن كه به پيامبرت _ كه بر او و بر خاندانش درود باد _ برسد ، و _ اى خداوند _ در برابر ستمگران بر او ، به سود وى حكم دِه ، كه تو در حكمى كه مى دهى ، دادگرى . بار خدايا! بر آن بانوى پاكِ بريده از دنيا و نورانى ، دخت پيامبر ، مام پيشوايان هدايتگر و سَرور بانوان عالم ، وارث بهترينِ پيامبران ، و همسر بهترينِ اوصيا درود فرست ؛ همان كه در حالى بر تو وارد شد كه از مصيبت پدرش دردمند بود و دادخواه از آنچه غصب كنندگان حقّش بر سر او آورده بودند و ناخرسند از امّتى كه وظيفه الهى خود را در يارى دادنش به جا نياوردند _ و دليلش هم اين است كه شبانه به خاك سپرده شد و حقّش غصب شد ، و از غصّه دق كرد درودى كه زمان آن را پايانى و مدّتش را نهايتى و شمارش را به سر آمدنى نباشد . بار خدايا! به جاى ناملايماتى كه درسراى نابودى كشيد ، بهترين عوض ها را در سراى جاودانگى به او عطا فرما ، و او را در باره كسانى كه با او كينه توزى كردند ، به نهايت آرزوها و غايت خواسته هايش برسان ، تا آن كه هر دوستدار او كه بر اثر خشم او ، در خشم بوده ، خشنود شود ، كه به راستى ، تو قوى ترين كسى هستى كه به دادِ ستم ديدگان رسيده اى ، و دادگرترينِ داورانى . بار خدايا! او را نيز در گراميداشت ، به پايه شوهرش و پدرش برسان و حقّ او را از ستمگران بر او ، بستان . بار خدايا! بر امامان ره يافته و راهبران هدايتگر و مِهتران مصون از خطا ، پرواپيشگان نيكوكار ، مهد آرامش و وقار ، خزانه داران علم و نهايت بردبارى (/خردمندى) و افتخار ، مربّيان بندگان و اركان سرزمين ها و راه نمايان راه ، خردمندان بزرگمنش ، عالمان به شريعت تو و زهدپيشگان ، چراغ هاى تاريكى ها و چشمه هاى فرزانگى ها و صاحبان نعمت ها و پناه امّت ها ، همگِنان قرآن و آيات آن ، و امينان و فرمان روايان تأويل [و معانى باطنىِ] آن ، و مترجمان وحى و دلالت هاى آن ، پيشوايان راه راست و چراغ خانه هاى تاريكى ها و نشانه هاى پروا و پناهگاه هاى مردمان ، و نگهبانان اسلام و حجّت هاى تو بر همه آدميان : حسن و حسين ، سَروران جوانان بهشتى و نوادگان پيامبر رحمت ، و على بن الحسين ، سجّاد زين العابدين ، و محمّد بن على ، شكافنده علم دين ، و جعفر بن محمّد ، آن راستگوى درستكار ، و موسى بن جعفر ، آن فرو خورنده خشم و بردبار ، و على بن موسى ، آن خشنود وفادار ، و محمّد بن على ، آن نيكوكار پرهيزگار ، و على بن محمّد ، آن برگزيده پاك ، و حسن بن على ، آن هدايتگر پسنديده ، و حجّة بن الحسن ، امام روزگار و زمان ، جانشين جانشينان و يادگار پيامبران ، آن كه از خلق تو نهان است و براى پيروز گردانيدن حقّ تو ، بدو اميد بسته شده است ، آن مهدى منتظَر و آن قيام كننده اى كه به واسطه او انتقام خواهى كشيد ، درود فرست . بار خدايا! بر ايشان ، سراسر ، درود فرست ؛ درودى كه در ميان جهانيان ، باقى بماند و با آن ، آنان را به برترين جايگاه گراميان برسانى . بار خدايا! ايشان را در گراميداشت ، به مرتبه جدّشان و پدرشان برسان و حقّ آنان را از ستمگرانشان بستان ... . بار خدايا! تو كه به من توفيق ايمان آوردن به پيامبرت و تصديق دعوتش را دادى ، و نعمت فرمانبرى از او و پيروى از دينش را ارزانى ام داشتى ، و به شناخت او و شناخت امامانِ از نسل او ره نمونم شدى ، و شناخت آنان را شرط كمال ايمان قرار دادى ، و پذيرش اعمال را منوط به ولايت و اطاعت از آنان دانستى ، و بندگانت را به درود فرستادن بر ايشان فرمان دادى ، و آنان را سرآغاز دعا و سبب اجابت نهادى ، بر همه ايشان درود فرست و به واسطه آنان ، مرا در دنيا و آخرت نزد خودت باآبرو و از نزديكان [درگاهت ]قرار ده .

.


1- .اعراف ، مكانى است ميان بهشت و جهنّم .
2- .يعنى كسى كه مردم براى حلّ مشكلات خود ، از ميان خويشاوندانش ، به او مراجعه مى كنند ، يا خويشاوندانش به او رجوع مى كنند . شايد كلمه «مقصود» ، تصحيف شده «مقهور» باشد .

ص: 478

. .

ص: 479

. .

ص: 480

. .

ص: 481

. .

ص: 482

. .

ص: 483

. .

ص: 484

6 / 13الصَّلَواتُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ الحَسَنِ بنِ عَليٍّ العَسكَرِيِّالإمام العسكري عليه السلام :صَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِهِ ورَسولِهِ وخِيَرَتِهِ مِن خَلقِهِ ، وذَريعَةِ المُؤمِنينَ إلى رَحمَتِهِ وآلِهِ الطّاهِرينَ وُلاةِ أمرِهِ . (1)

.


1- .مُهَج الدعوات : ص 85 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 228 .

ص: 485

6 / 13 صلوات هاى رسيده از امام حسن عسكرى عليه السلام
اشاره

6 / 13صلوات هاى رسيده از امام حسن عسكرىامام عسكرى عليه السلام :درود خدا بر محمّد ، بنده و فرستاده و برگزيده او از ميان آفريدگانش ، و وسيله مؤمنان براى رسيدن به رحمت او ، و [درود] بر خاندان پاك او كه اولياى امرِ اويند !

.

ص: 486

مصباح المتهجّد عن أبي محمّد عبد اللّه بن محمّد العابد :سَأَلتُ مَولايَ أبا مُحَمَّدٍ الحَسَنَ بنَ عَليٍّ عليه السلام في مَنزِلِهِ بِ_«سُرَّ مَن رَأى» سَنَةَ خَمسٍ وخَمسينَ ومِئَتَينِ أن يُملِيَ عَلَيَّ مِنَ الصَّلاةِ عَلَى النَّبيِّ وأوصِيائِهِ عَلَيهِ وعَلَيهِمُ السَّلامُ ، وأحضَرتُ مَعِيَ قِرطاسا كَثيرا ، فَأَملى عَلَيَّ لَفظا مِن غَيرِ كِتابٍ :

أ _ الصَّلاةُ عَلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آلهاللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما حَمَلَ وَحيَكَ وبَلَّغَ رِسالاتِكَ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما أحَلَّ حَلالَكَ وحَرَّمَ حَرامَكَ وعَلَّمَ كِتابَكَ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما أقامَ الصَّلاةَ وآتَى الزَّكاةَ ودَعا إلى دينِكَ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما صَدَّقَ بِوَعدِكَ وأشفَقَ مِن وَعيدِكَ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما غَفَرتَ بِهِ الذُّنوبَ وسَتَرتَ بِهِ العُيوبَ وفَرَّجتَ بِهِ الكُروبَ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما دَفَعتَ بِهِ الشَّقاءَ وكَشَفتَ بِهِ الغَمّاءَ (1) وأجَبتَ بِهِ الدُّعاءَ ونَجَّيتَ بِهِ مِنَ البَلاءِ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما رَحِمتَ بِهِ العِبادَ وأحيَيتَ بِهِ البِلادَ وقَصَمتَ بِهِ الجَبابِرَةَ وأهلَكتَ بِهِ الفَراعِنَةَ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما أضعَفتَ بِهِ الأَموالَ وأحرَزتَ (2) بِهِ مِنَ الأَهوالِ وكَسَّرتَ بِهِ الأَصنامَ ورَحِمتَ بِهِ الأَنامَ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما بَعَثتَهُ بِخَيرِ الأَديانِ ، وأعزَزتَ بِهِ الإِيمانَ ، وتَبَّرتَ (3) بِهِ الأَوثانَ ، وعَظَّمتَ بِهِ البَيتَ الحَرامَ ، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وأهلِ بَيتِهِ الطّاهِرينَ الأَخيارِ وسَلِّم تَسليما .

.


1- .في بحار الأنوار : «العماء» بدل «الغمّاء» .
2- .في جمال الاُسبوع وبحار الأنوار : «وحذّرت» بدل «وأحرزت» .
3- .تَبّرَهُ : أي كَسَرَهُ وأهلكه (النهاية : ج 1 ص 179 «تبر») .

ص: 487

الف _ صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله

مصباح المتهجّد_ به نقل از ابو محمّد عبد اللّه بن محمّد عابد _: در سال دويست و پنجاه و پنج ، از آقايم ابومحمّد حسن بن على عليهماالسلام ، در منزل ايشان در سامرّا تقاضا كردم كه درود فرستادن بر پيامبر و اوصياى ايشان را _ كه درود بر او و بر ايشان باد _ به من املا بفرمايد ، و مقدار زيادى كاغذ هم با خودم آورده بودم . ايشان بدون آن كه از روى كتاب و نوشته اى بخواند ، به من ، چنين املا كرد :

الف _ صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله«بار خدايا! بر محمّد درود فرست ، كه او حامل وحى تو بود و پيام هاى تو را [به خلق] رساند . بر محمّد درود فرست كه او حلال تو را حلال و حرام تو را حرام گردانيد و كتاب تو را تعليم داد . بر محمّد درود فرست ، كه نماز گزارد و زكات پرداخت و به دين تو فرا خواند . بر محمّد درود فرست ، كه وعده تو را راست شمرد و از تهديد تو بيم داشت . بر محمّد درود فرست ، كه به واسطه او ، گناهان [بندگانت] را آمرزيدى و عيب ها و بدى ها را پوشاندى و رنج و اندوه ها را زدودى . بر محمّد درود فرست كه به بركت وجود او ، بدبختى را دفع كردى و غم را برطرف ساختى و دعاها[ى بندگان] را اجابت فرمودى و از بلاها رهانيدى . بر محمّد درود فرست ، كه به واسطه او ، بر بندگان ، رحمت آوردى و آبادى ها را زنده گردانيدى و پادشاهان را در هم شكستى و فرعونان را نابود كردى . بر محمّد درود فرست ، كه به واسطه او ، دارايى ها را افزون ساختى و [مردمان را ]از هراس ها نگه داشتى و به واسطه او بت ها را شكستى و به مردم ، مِهر ورزيدى . بر محمّد درود فرست ، كه او را با بهترين دين ها فرستادى و ايمان را تقويت كردى و بت ها را از ميان بردى و بيت الحرام را بزرگ داشتى . بر محمّد و خانواده پاك و نيك او ، درود و سلام كامل فرست» .

.

ص: 488

ب _ الصَّلاةُ عَلى أميرِ المُؤمِنينَ عَليٍّ عليه السلاماللّهُمَّ صَلِّ عَلى أميرِ المُؤمِنينَ عَليِّ بنِ أبي طالِبٍ ، أخي نَبِيِّكَ ووَصِيِّهِ ووَلِيِّهِ وصَفِيِّهِ ووَزيرِهِ ، ومُستَودَعِ عِلمِهِ ومَوضِعِ سِرِّهِ وبابِ حِكمَتِهِ ، وَالنّاطِقِ بِحُجَّتِهِ وَالدّاعي إلى شَريعَتِهِ ، وخَليفَتِهِ في اُمَّتِهِ ومُفَرِّجِ الكَربِ عَن وَجهِهِ ، قاصِمِ الكَفَرَةِ ومُرغِمِ الفَجَرَةِ ، الَّذي جَعَلتَهُ مِن نَبِيِّكَ بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن موسى . اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ ، وعادِ مَن عاداهُ ، وَانصُر مَن نَصَرَهُ ، وَاخذُل مَن خَذَلَهُ ، وَالعَن مَن نَصَبَ لَهُ مِنَ الأَوَّلينَ وَالآخِرينَ ، وصَلِّ عَلَيهِ أفضَلَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن أوصِياءِ أنبِيائِكَ يا رَبَّ العالَمينَ .

ج _ الصَّلاةُ عَلَى السَّيِّدَةِ فاطِمَةَ عليهاالسلاماللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ ، حَبيبَةِ حَبيبِكَ ونَبيِّكَ ، واُمِّ أحِبّائِكَ وأصفِيائِكَ ، الَّتِي انتَجَبتَها وفَضَّلتَها وَاختَرتَها عَلى نِساءِ العالَمينَ . اللّهُمَّ كُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّن ظَلَمَها وَاستَخَفَّ بِحَقِّها ، وكُنِ الثّائِرَ اللّهُمَّ بِدَمِ أولادِها . اللّهُمَّ وكَما جَعَلتَها اُمَّ أئِمَّةِ الهُدى ، وحَليلَةَ صاحِبِ اللِّواءِ ، وَالكَريمَةَ عِندَ المَلَأِ الأَعلى ، فَصَلِّ عَلَيها وعَلى اُمِّها خَديجَةَ الكُبرى ، صَلاةً تُكَرِّمُ بِها وَجهَ أبيها مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ، وتُقِرُّ بِها أعيُنَ ذُرِّيَّتِها ، وأبلِغهُم عَنّي في هذِهِ السّاعَةِ أفضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلامِ .

د _ الصَّلاةُ عَلَى الحَسَنِ وَالحُسَينِ عليهماالسلاماللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الحَسَنِ وَالحُسَينِ عَبدَيكَ ووَلِيَّيكَ وَابنَي رَسولِكَ وسِبطَيِ الرَّحمَةِ وسَيِّدَي شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ ، أفضَلَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن أولادِ النَّبِيّينَ وَالمُرسَلينَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الحَسَنِ ابنِ سَيِّدِ النَّبِيّينَ ووَصِيِّ أميرِ المُؤمِنينَ ، السَّلامُ عَلَيكَ يَابنَ رَسولِ اللّهِ ، السَّلامُ عَلَيكَ يَابنَ سَيِّدِ الوَصِيّينَ ، أشهَدُ أنَّكَ يَابنَ أميرِ المُؤمِنينَ أمينُ اللّهِ وابنُ أمينِهِ ، عِشتَ مَظلوما ومَضَيتَ شَهيدا ، وأشهَدُ أنَّكَ الإِمامُ الزَّكِيُّ الهادِي المَهدِيُّ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلَيهِ وبَلِّغ روحَهُ وجَسَدَهُ عَنّي في هذِهِ السّاعَةِ أفضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلامِ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلىَ الحُسَينِ بنِ عَليٍّ المَظلومِ الشَّهيدِ ، قَتيلِ الكَفَرَةِ وطَريحِ الفَجَرَةِ ، السَّلامُ عَلَيكَ يا أبا عَبدِ اللّهِ ، السَّلامُ عَلَيكَ يَابنَ رَسولِ اللّهِ ، السَّلامُ عَلَيكَ يَابنَ أميرِ المُؤمِنينَ ، أشهَدُ موقِنا أنَّكَ أمينُ اللّهِ وابنُ أمينِهِ ، قُتِلتَ مَظلوما ومَضَيتَ شَهيدا ، وأشهَدُ أنَّ اللّهَ تَعالَى الطّالِبُ بِثارِكَ ، ومُنجِزُ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصرِ وَالتَّأييدِ في هَلاكِ عَدُوِّكَ وإظهارِ دَعوَتِكَ ، وأشهَدُ أنَّكَ وَفَيتَ بِعَهدِ اللّهِ ، وجاهَدتَ في سَبيلِ اللّهِ ، وعَبَدتَ اللّهَ مُخلِصا حَتّى أتاكَ اليَقينُ ، لَعَنَ اللّهُ اُمَّةً قَتَلَتكَ ، ولَعَنَ اللّهُ اُمَّةً خَذَلَتكَ ، ولَعَنَ اللّهُ اُمَّةً ألَّبَت (1) عَلَيكَ ، وأبرَأُ إلَى اللّهِ تَعالى مِمَّن أكذَبَكَ وَاستَخَفَّ بِحَقِّكَ وَاستَحَلَّ دَمَكَ ، بِأَبي أنتَ واُمّي يا أبا عَبدِ اللّهِ ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَكَ ، ولَعَنَ اللّهُ خاذِلَكَ ، ولَعَنَ اللّهُ مَن سَمِعَ واعِيَتَكَ (2) فَلَم يُجِبكَ ولَم يَنصُركَ ، ولَعَنَ اللّهُ مَن سَبى نِساءَكَ ، أنَا إلَى اللّهِ مِنهُم بَريءٌ ومِمَّن والاهُم ومالَأَهُم (3) وأعانَهُم عَلَيهِ ، أشهَدُ أنَّكَ وَالأَئِمَّةَ مِن وُلدِكَ كَلِمَةُ التَّقوى وبابُ الهُدى وَالعُروَةُ الوُثقى وَالحُجَّةُ عَلى أهلِ الدُّنيا ، وأشهَدُ أنّي بِكُم مُؤمِنٌ وبِمَنزِلَتِكُم موقِنٌ ، ولَكُم تابِعٌ بِذاتِ نَفسي وشَرائِعِ ديني وخَواتيمِ عَمَلي ومُنقَلَبي في دُنيايَ وآخِرَتي .

.


1- .التأليب : التحريض والإفساد. وألّب بينهم : أفسد . وهم عليه ألبٌ واحد : أي مجتمعون عليه بالظلم والعداوة (تاج العروس : ج 1 ص 306 «ألب») .
2- .الواعية : الصراخ والصوت (القاموس المحيط : ج 4 ص 400 «وعى») .
3- .مالأهُ على الأمر : ساعدَهُ وشايعه أي أعانه وقوّاه . يقال للقوم إذا تتابعوا برأيهم على أمر : قد تمالؤوا عليه (تاج العروس : ج 1 ص 253 «ملأ») .

ص: 489

ب _ صلوات بر امير مؤمنان على عليه السلام
ج _ صلوات بر فاطمه زهرا عليهاالسلام
د _ صلوات بر امام حسن و امام حسين عليهماالسلام

ب _ صلوات بر امير مؤمنان على عليه السلام«بار خدايا! بر امير مؤمنان ، على بن ابى طالب ، برادر پيامبرت و وصى و يار و دوست خالص و دستيار او ، و مخزن علم و سپردگاه راز و دَرِ [شهرِ] حكمت او ، و بيان كننده حجّت او و دعوت كننده به شريعت او ، و جانشين او در ميان امّتش و زداينده غم از چهره او ، و در هم شكننده كافران و به تسليم كشاننده كجروان ، همو كه او را براى پيامبرت به منزله هارون براى موسى قرار دادى ، درود فرست . بار خدايا! هر كه را دوستش مى دارد ، دوست بدار و هر كه را دشمنش مى دارد ، دشمن بدار ، و هر كه را يارى اش مى كند ، يارى كن و هر كه را وا مى گذاردش ، وا گذار ، و كسانى را كه با او به دشمنى برمى خيزند ، از اوّلين تا آخرين آدميان ، لعنت فرما ، و برترين درودى را كه بر يكى از اوصياى پيامبرانت فرستاده اى ، بر او نيز بفرست ، اى پروردگار جهانيان!» .

ج _ صلوات بر فاطمه زهرا عليهاالسلام«بار خدايا! بر بانوى راستين و پارسا و وارسته ، دوست داشتنى نزد دوست و پيامبرت ، مادر عزيزان و دوستان برگزيده ات ، همو كه او را برگزيدى و بر زنان عالم ، برترى و امتيازش دادى ، درود فرست . بار خدايا! تو خود ، حقّ او را از كسانى كه به وى ستم كردند و حق [و حرمتش] را سبُك شمردند ، بستان و تو خود _ اى خداوند _ انتقام خون فرزندانش را بگير . بار خدايا! تو كه او را مام پيشوايان هدايت ، و همسر پرچمدار [حق] ، و گرامى در نزد فرشتگان عالم بالا قرار دادى ، بر او و بر مادرش خديجه كبرى درود فرست ؛ درودى كه با آن ، پدرش را عزيز دارى و ديدگان فرزندانش را روشن گردانى ، و در اين لحظه از جانب من ، برترين تحيّت و درود را به آن بزرگواران نيز برسان» .

د _ صلوات بر امام حسن و امام حسين عليهماالسلام«بار خدايا! بر حسن و حسين ، اين دو بنده ات و دو دوستت و فرزندان فرستاده ات و نوادگان [پيامبر ]رحمت و دو آقاى جوانان اهل بهشت ، درود فرست ؛ برترين درودى كه بر فرزندى از فرزندان پيامبران و فرستادگانت فرستاده اى . بار خدايا! بر حسن ، فرزند مِهتر پيامبران و وصىّ امير مؤمنان ، درود فرست . درود بر تو ، اى فرزند پيامبر خدا! درود بر تو ، اى فرزند مهتر اوصيا! گواهى مى دهم كه تو _ اى فرزند امير مؤمنان _ امين خدا و فرزند امين خدا هستى ، مظلومانه زيستى و شهيد از دنيا رفتى . گواهى مى دهم كه تو پيشواى پاك و هدايتگر و هدايت شده اى . بار خدايا! بر او درود فرست و در اين لحظه از جانب من ، برترين درود و سلام را به جان و تن او برسان . بار خدايا! بر حسين بن على ، آن ستم ديده شهيد كه با شمشير كافران به قتل رسيد و به دست منحرفان بر خاك فتاده شد ، درود فرست . درود بر تو ، اى ابا عبد اللّه ! درود بر تو ، اى فرزند پيامبر خدا! درود بر تو ، اى فرزند امير مؤمنان! از سر يقين ، گواهى مى دهم كه تو امين خدا و فرزند امين خدا هستى . به ستم ، كشته شدى و شهيد از دنيا رفتى . گواهى مى دهم كه خداى متعال خونخواه توست و وعده يارى و پشتيبانى اى را كه در باره نابودى دشمنانت و آشكار ساختن دعوتت به تو داده بود ، تحقّق بخشيد . گواهى مى دهم كه تو به پيمانت با خدا وفا كردى و در راه خدا كوشيدى و تا زنده بودى ، خدا را با اخلاص پرستيدى . لعنت خدا بر آن مردمى كه تو را كشتند! لعنت خدا بر مردمى كه از يارى رساندن به تو ، خوددارى ورزيدند ، و لعنت خدا بر مردمى كه عليه تو دست به تحريك زدند! من به پيشگاه خدا اعلام برائت مى كنم از كسى كه تو را تكذيب كرد و حق [و حرمتت] را سبك شمرد و [ريختن] خونت را روا دانست . پدر و مادرم به فدايت ، اى ابا عبداللّه ! خدا لعنت كند قاتل تو را! خدا لعنت كند وا گذارنده تو را! خدا لعنت كند كسى را كه فرياد تو را شنيد ؛ ولى آن را پاسخ نداد و يارى ات نرساند ، و خدا لعنت كند كسانى را كه زنان [اهل بيتِ ]تو را به اسيرى بردند! من از آنان و از هر آن كس كه يارى و پيروى شان كرد و در اين كارها به كمك آنان شتافت ، در پيشگاه خدا اعلام بيزارى مى كنم . گواهى مى دهم كه تو و امامان از فرزندان تو ، مظهر پروا و دروازه راه (/هدايت) و دستگيره استوار و حجّت بر مردمان دنيا هستيد ، و گواهى مى دهم كه به شما ايمان دارم و به مقام شما يقين دارم ، و در درون جانم و در احكام دينم و خاتمه هاى كارم و بازگشتم در دنيا و آخرتم ، پيرو شما هستم» .

.

ص: 490

. .

ص: 491

. .

ص: 492

ه _ الصَّلاةُ عَلى عَليِّ بنِ الحُسَينِ سَيِّدِ العابِدينَ عليه السلاماللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَليِّ بنِ الحُسَينِ سَيِّدِ العابِدينَ ، الَّذِي استَخلَصتَهُ لِنَفسِكَ وجَعَلتَ مِنهُ أئِمَّةَ الهُدى الَّذينَ يَهدونَ بِالحَقِّ وبِهِ يَعدِلونَ (1) ، الَّذِي اختَرتَهُ لِنَفسِكَ وطَهَّرتَهُ مِنَ الرِّجسِ وَاصطَفَيتَهُ وجَعَلتَهُ هادِيا مَهدِيّا . اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلَيهِ أفضَلَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن ذُرِّيَّةِ أنبِيائِكَ ، حَتّى يَبلُغَ بِهِ ما تَقَرُّ بِهِ عَينُهُ فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ ، إنَّكَ عَزيزٌ حَكيمٌ .

و _ الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلاماللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ باقِرِ العِلمِ وإمامِ الهُدى ، وقائِدِ أهلِ التَّقوى ، وُالمُنتَجَبِ (2) مِن عِبادِكَ . اللّهُمَّ وكَما جَعَلتَهُ عَلَما لِعِبادِكَ ، ومَنارا لِبِلادِكَ ، ومَستَودَعا لِحِكمَتِكَ ، ومُتَرجِما لِوَحيِكَ ، وأمَرتَ بِطاعَتِهِ وحَذَّرتَ عَن مَعصِيَتِهِ ، فَصَلِّ عَلَيهِ يا رَبِّ أفضَلَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن ذُرِّيَّةِ أنبِيائِكَ وأصفِيائِكَ ورُسُلِكَ واُمَنائِكَ ، يا رَبَّ العالَمينَ .

ز _ الصَّلاةُ عَلى جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ عليه السلاماللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ ، خازِنِ العِلمِ ، الدّاعي إلَيكَ بِالحَقِّ ، النّورِ المُبينِ . اللّهُمَّ وكَما جَعَلتَهُ مَعدِنَ كَلامِكَ ووَحيِكَ ، وخازِنَ عِلمِكَ ولِسانَ تَوحيدِكَ ، ووَلِيَّ أمرِكَ ومُستَحفِظَ دينِكَ ، فَصَلِّ عَلَيهِ أفضَلَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن أصفِيائِكَ وحُجَجِكَ ، إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ .

.


1- .وبه يعدلون : أي وبالحقّ يحكمون ويعدلون في حكمهم (بحار الأنوار : ج 13 ص 172) .
2- .المُنْتَجَبُ : المُختار من كلّ شيء ، وقد انتجب فلانٌ فلانا : إذا استخلصه واصطفاه اختيارا على غيره (لسان العرب : ج 1 ص 748 «نجب») .

ص: 493

ه _ صلوات بر امام زين العابدين عليه السلام
و _ درود بر امام باقر عليه السلام
ز _ صلوات بر امام صادق عليه السلام

ه _ صلوات بر امام زين العابدين عليه السلام«بار خدايا! بر على بن الحسين ، سالار عبادت پيشگان ، درود فرست ؛ همان كه او را براى خود برگزيدى ، و پيشوايان هدايتگر را _ كه به حق هدايت مى كنند و به حق حكم مى كنند _ ، از نسل او قرار دادى ؛ همان كه او را براى خودت انتخاب كردى و از آلودگى پاكش ساختى و او را خالص گردانيدى و هدايتگرى هدايت شده قرارش دادى . بار خدايا! پس برترين درودى را كه بر يكى از فرزندان پيامبرانت فرستاده اى ، بر او بفرست تا با آن به مرتبه اى برسد كه در دنيا و آخرت ، ديده اش روشن [و دلش شاد] گردد ، كه به راستى ، تو نيرومند و دانايى» .

و _ درود بر امام باقر عليه السلام«بار خدايا! بر محمّد بن على ، آن شكافنده دانش و پيشواى هدايت و رهبر تقواپيشگان و برگزيده از ميان بندگانت ، درود فرست . بار خدايا! از آن روى كه او را نشانه راه بندگانت و مناره شهرهايت و سپردگاه حكمتت و مترجم وحيَت قرار دادى و به اطاعت از او فرمان دادى و از نافرمانى اش بر حذر داشتى ، پس _ اى پروردگار من _ برترين درودى را كه بر يكى از فرزندان پيامبران و برگزيدگان و فرستادگان و امينانت فرستاده اى ، بر او نيز بفرست ، اى پروردگار جهانيان!» .

ز _ صلوات بر امام صادق عليه السلام«بار خدايا! بر جعفر بن محمّد صادق ، آن خزانه دار دانش و دعوت كننده به سوى تو با حق ، و آن نور روشنگر ، درود فرست . بار خدايا! از آن روى كه او را كان سخن و وحيت ، و خزانه دار علمت و زبان توحيدت ، و ولىّ امرت و نگهبان دينت قرار دادى ، برترين درودى را كه به يكى از دوستان خالصت و حجّت هايت فرستاده اى ، بر او نيز بفرست ، كه به راستى ، تو ستودنى و بزرگوارى» .

.

ص: 494

ح _ الصَّلاةُ عَلى موسَى بنِ جَعفَرٍ عليه السلاماللّهُمَّ صَلِّ عَلى الأَمينِ المُؤتَمَنِ موسَى بنِ جَعفَرٍ ، البَرِّ الوَفِيِّ ، الطّاهِرِ الزَّكِيِّ ، النّورِ المُبينِ ، المُجتَهِدِ المُحتَسِبِ الصّابِرِ عَلَى الأَذى فيكَ . اللّهُمَّ وكَما بَلَّغَ عَن آبائِهِ مَا استودِعَ مِن أمرِكَ ونَهيِكَ ، وحَمَلَ عَلَى المَحَجَّةِ (1) ، وكابَدَ (2) أهلَ العِزَّةِ (3) وَالشِّدَّةِ فيما كانَ يَلقى مِن جُهّالِ قَومِهِ ، رَبِّ فَصَلِّ عَلَيهِ أفضَلَ وأكمَلَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِمَّن أطاعَكَ ونَصَحَ لِعِبادِكَ ، إنَّكَ غَفورٌ رَحيمٌ .

ط _ الصَّلاةُ عَلى عَلِيِّ بنِ موسَى الرِّضا عليه السلاماللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَليِّ بنِ موسَى الرِّضا ، الَّذِي ارتَضَيتَهُ ورَضِيتَ بِهِ مَن شِئتَ مِن خَلقِكَ . اللّهُمَّ وكَما جَعَلتَهُ حُجَّةً عَلى خَلقِكَ ، وقائِما بِأَمرِكَ ، وناصِرا لِدينِكَ ، وشاهِدا عَلى عِبادِكَ ، وكَما نَصَحَ لَهُم فِي السِّرِّ وَالعَلانِيَةِ ، ودَعا إلى سَبيلِكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ، فَصَلِّ عَلَيهِ أفضَلَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن أولِيائِكَ وخِيَرَتِكَ مِن خَلقِكَ ، إنَّكَ جَوادٌ كَريمٌ .

.


1- .المَحَجّة : جادَّة الطريق (الصحاح : ج 1 ص 304 «حجج») .
2- .كابدتُ الأمرَ : إذا قاسَيت شدّته (الصحاح : ج 2 ص 530 «كبد») .
3- .في جمال الاُسبوع : «الغِرّة» بدل «العِزّة» .

ص: 495

ح _ صلوات بر امام كاظم عليه السلام
ط _ صلوات بر امام رضا عليه السلام

ح _ صلوات بر امام كاظم عليه السلام«بار خدايا! بر امانتدار مورد اعتماد ، موسى بن جعفر ، آن نيكوكار وفادار (/تمام عيار) ، پاكِ وارسته ، نور آشكار و آن كه از بهر تو كوشيد و بر آزارهايى كه در راه تو ديد ، شكيب ورزيد ، درود فرست . بار خدايا! از آن روى كه اوامر و نواهى تو را كه از پدرانش به او سپرده شده بود ، [به مردم] ابلاغ كرد و همگان را به راه روشن وا داشت و از نادانان قدرتمند و زورمند قومش رنج ها ديد ، پس _ اى پروردگار من _ برترين و كامل ترين درودى را كه بر يكى از آنان كه از تو اطاعت كرده و بندگانت را ارشاد كرده اند ، فرستادى ، بر او نيز بفرست ، كه تو آمرزگارى و مهربانى» .

ط _ صلوات بر امام رضا عليه السلام«بار خدايا! بر على بن موسى الرضا كه از او خشنود گشتى و به امامت او براى هر كس از خَلقت كه خواستى ، رضايت دادى ، درود فرست . بار خدايا! از آن روى كه او را حجّت بر بندگانت و برپا دارنده فرمانت و ياور دينت و گواه بر بندگانت قرار دادى ، و از آن روى كه او در نهان و آشكار ، خيرخواهى آنان كرد و با حكمت و اندرز نيكو ، به راه تو دعوت كرد ، پس ، برترين درودى را كه بر يكى از دوستانت و بهترين آفريدگانت فرستادى ، بر او بفرست ، كه به راستى ، تو بخشنده اى بزرگوارى» .

.

ص: 496

ي _ الصَّلاةُ عَلى مُحَمّدِ بنِ عَليِّ بنِ موسى عليه السلاماللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بنِ عَليِّ بنِ موسى ، عَلَمِ التُّقى ، ونورِ الهُدى ، ومَعدِنِ الوَفاءِ ، وفَرعِ الأَزكِياءِ ، وخَليفَةِ الأَوصِياءِ ، وأمينِكَ عَلى وَحيِكَ . اللّهُمَّ وكَما هَدَيتَ بِهِ مِنَ الضَّلالَةِ ، وَاستَنقَذتَ بِهِ مِنَ الحَيرَةِ (1) ، وأرشَدتَ بِهِ مَنِ اهتَدى ، وزَكَّيتَ مَن تَزَكّى ، فَصَلِّ عَلَيهِ أفضَلَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن أولِيائِكَ ، إنَّكَ عَزيزٌ حَكيمٌ .

ك _ الصَّلاةُ عَلى عَليِّ بنِ مُحَمَّدٍ عليه السلاماللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَليِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَصِيِّ الأَوصِياءِ ، وإمامِ الأَتقِياءِ ، وخَلَفِ أئِمَّةِ الدّينِ ، وَالحُجَّةِ عَلَى الخَلائِقِ أجمَعينَ . اللّهُمَّ كَما جَعَلتَهُ نورا يَستَضيءُ بِهِ المُؤمِنونَ ، فَبَشَّرَ بِالجَزيلِ مِن ثَوابِكَ ، وأنذَرَ بِالأَليمِ مِن عِقابِكَ ، وحَذَّرَ بَأسَكَ وذَكَّرَ بِأَيّامِكَ (2) ، وأحَلَّ حَلالَكَ وحَرَّمَ حَرامَكَ ، وبَيَّنَ شَرائِعَكَ وفَرائِضَكَ ، وحَضَّ (3) عَلى عِبادَتِكَ ، وأمَرَ بِطاعَتِكَ ونَهى عَن مَعصِيَتِكَ ، فَصَلِّ عَلَيهِ أفضَلَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن أولِيائِكَ وذُرِّيَّةِ أنبِيائِكَ ، يا إلهَ العالَمينَ . قالَ أبو مُحَمَّدٍ اليَمَنِيُّ : فَلَمَّا انتَهَيتُ إلَى الصَّلاةِ عَلَيهِ أمسَكَ ، فَقُلتُ لَهُ في ذلِكَ فَقالَ : لَولا أنَّهُ دينٌ أمَرَنَا اللّهُ تَعالى أن نَفعَلَهُ (4) ونُؤَدِّيَهُ إلى أهلِهِ لَأَحبَبتُ الإِمساكَ ، ولكِنَّهُ الدّينُ ، اُكتُب :

.


1- .في جمال الاُسبوع : «الجهالة» بدل «الحيرة» .
2- .في جمال الاُسبوع وبحار الأنوار : «بآياتك» بدل «بأيّامك» .
3- .الحَضّ على الشيء : الحَثّ على الشيء (النهاية : ج 1 ص 400 «حضض») .
4- .في جمال الاُسبوع وبحار الأنوار : «نبلّغه» بدل «نفعله» .

ص: 497

ى _ صلوات بر امام جواد عليه السلام
ك _ صلوات بر امام هادى عليه السلام

ى _ صلوات بر امام جواد عليه السلام«بار خدايا! بر محمّد بن على بن موسى ، آن نشانه پروا و نور هدايت و معدن وفا و شاخه پاكان و جانشين اوصيا و امين تو بر وحيت ، درود فرست . بار خدايا! از آن روى كه به واسطه او [مردمان را] از گم راهى به راه آوردى و از سرگردانى نجات بخشيدى و هدايتجويان را ارشاد كردى و طالبانِ پاكى را پاك ساختى ، پس ، برترين درودى را كه بر يكى از اوليايت فرستاده اى ، بر او بفرست ، كه به راستى ، تو قدرتمند و دانايى» .

ك _ صلوات بر امام هادى عليه السلامبار خدايا! بر على بن محمّد ، آن وصىّ اوصيا و پيشواى تقواپيشگان و جانشين (/زاده) پيشوايان دين ، و حجّت بر همه آفريدگان ، درود فرست . بار خدايا! از آن روى كه او را نورى قرار دادى كه مؤمنان از آن پرتو گيرند ، و او به پاداش شايان تو مُژده داد و از كيفر دردناك تو بيم داد ، و از خشم تو بر حذر داشت و روزهاى (/نشانه هاى) تو را يادآور شد ، و حلال تو را حلال و حرامت را حرام شمرد ، و احكام و واجباتت را بيان كرد ، و به عبادتت تشويق نمود ، و به فرمان بردارى از تو فرمان داد و از نافرمانى ات باز داشت ، پس برترين درودى را كه بر يكى از اوليايت و فرزندان پيامبرانت فرستاده اى ، بر او بفرست ، اى معبود جهانيان!» . چون نوبت صلوات بر خود ايشان (امام عسكرى) رسيد ، ادامه نداد . من بر ادامه آن اصرار ورزيدم . فرمود : «اگر نبود كه اين [بيان صلوات ها] از دين است و خداوند متعال به ما فرمان داده است كه آن را به اهلش برسانيم ، دوست داشتم كه ديگر ادامه ندهم ؛ امّا اين ، از دين است . بنويس :

.

ص: 498

ل _ الصَّلاةُ عَلَى الحَسَنِ بنِ عَليِّ بنِ مُحَمَّدٍ عليه السلاماللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الحَسَنِ بنِ عَليِّ بنِ مُحَمَّدٍ ، البَرِّ التَّقِيِّ ، الصّادِقِ الوَفِيِّ ، النّورِ المُضيءِ ، خازِنِ عِلمِكَ ، وَالمُذَكِّرِ بِتَوحيدِكَ ، ووَلِيِّ أمرِكَ ، وخَلَفِ أئِمَّةِ الدّينِ الهدُاةِ الرّاشِدينَ ، وَالحُجَّةِ عَلى أهلِ الدُّنيا ، فَصَلِّ عَلَيهِ يا رَبِّ أفضَلَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن أصفِيائِكَ وحُجَجِكَ وأولادِ رُسُلِكَ يا إلهَ العالَمينَ .

م _ الصَّلاةُ عَلى وِليِّ الأَمرِ المُنتَظَرِ عليه السلاماللّهُمَّ صَلِّ عَلى وَلِيِّكَ وَابنِ أولِيائِكَ ، الَّذينَ فَرَضتَ طاعَتَهُم وأوجَبتَ حَقَّهُم وأذهَبتَ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرتَهُم تَطهيرا . اللّهُمَّ انتَصِر بِهِ لِدينِكَ ، وَانصُر بِهِ أولِياءَكَ وأولِياءَهُ وشيعَتَهُ وأنصارَهُ وَاجعَلنا مِنهُم . اللّهُمَّ أعِذهُ مِن شَرِّ كُلِّ باغٍ وطاغٍ ، ومِن شَرِّ جَميعِ خَلقِكَ ، وَاحفَظهُ مِن بَينِ يَدَيهِ ومِن خَلفِهِ وعَن يَمينِهِ وعَن شِمالِهِ ، وَاحرُسهُ وَامنَعهُ أن يوصَلَ إلَيهِ بِسوءٍ ، وَاحفَظ فيهِ رَسولَكَ وآلَ رَسولِكَ ، وأظهِر بِهِ العَدلَ ، وأيِّدهُ بِالنَّصرِ ، وَانصُر ناصِريهِ ، وَاخذُل خاذِليهِ ، وَاقصِم بِهِ جَبابِرَةَ الكَفَرَةِ ، وَاقتُل بِهِ الكُفّارَ وَالمُنافِقينَ وجَميعَ المُلحِدينَ حَيثُ كانوا وأينَ كانوا مِن مَشارِقِ الأَرضِ ومَغارِبِها وبَرِّها وبَحرِها ، وَاملَأ بِهِ الأَرضَ عَدلاً ، وأظهِر بِهِ دينَ نَبِيِّكَ عَلَيهِ وآلِهِ السَّلامُ ، وَاجعَلني اللّهُمَّ مِن أنصارِهِ وأعوانِهِ وأتباعِهِ وشيعَتِهِ ، وأرِني في آلِ مُحَمَّدٍ ما يَأمُلونَ ، وفي عَدُوِّهِم ما يَحذَرونَ ، إلهَ الحَقِّ آمينَ . (1)

.


1- .مصباح المتهجّد : ص 399 ، جمال الاُسبوع : ص 296 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 73 ح 1 .

ص: 499

ل _ صلوات بر امام حسن عسكرى عليه السلام
م _ صلوات بر ولىّ امر منتظَر عليه السلام

ل _ صلوات بر امام حسن عسكرى عليه السلامبار خدايا ! بر حسن بن على بن محمّد ، اين نيكوكار پرهيزگار ، و راستگوى وفادار ، و نور تابان و خزانه دار دانش تو و يادآور توحيد تو و ولىّ امر تو ، و يادگار پيشوايان هدايتگر و ره يافته دين ، و حجّت [تو] بر مردم دنيا ، درود فرست و _ اى پروردگار من _ برترين درودى را كه بر يكى از برگزيدگانت و حجّت هايت و فرزندان فرستادگانت فرستاده اى ، بر او نيز بفرست ، اى معبود جهانيان!» .

م _ صلوات بر ولىّ امر منتظَر عليه السلام«بار خدايا! بر ولىّ خود و فرزند اولياى خود ، درود فرست ؛ همانان كه اطاعت از آنان را فريضه شمردى و حقّ آنان را واجب دانستى و پليدى را از ايشان بردى و پاكِ پاكشان گردانيدى . بار خدايا! به واسطه او دينت را يارى رسان و به وسيله او دوستان خود و دوستان او و پيروان و طرفدارانش را نصرت بخش و ما را نيز در زمره ايشان قرار ده . بار خدايا! او را از گزند هر ستمگر و سركشى و از گزند همه خَلقت در پناه خويش بدار ، و از پيش رو و از پشت سر و از راست و از چپش محافظتش فرما ، و از اين كه به او بدى رسد ، حراست و نگهدارى اش كن ، و پيامبر و خاندان پيامبرت را در وجود او نگه دار ، و به واسطه او ، عدالت را آشكار گردان ، و او را يارى رسان ، و ياورانش را يارى ده ، و فروگذارندگانش را فرو گذار ، و به واسطه او ، فرمان روايانِ كفر را در هم كوب ، و كافران و منافقان و همه بى دينان را _ هر كه باشند و در هر كجاى زمين ، از شرق و غرب و خشكى و آب ، كه باشند _ به قتل رسان ، و به واسطه او ، زمين را از دادگرى آكنده ساز ، و دين پيامبرت را _ كه بر او و خاندانش درود باد _ آشكار و پيروزگردان ، و مرا _ اى خدا _ از طرفداران و ياران و پيروان و شيعيان او بدار ، و مرا شاهد رسيدن خاندان محمّد به آرزوهايشان و شاهد آنچه دشمنان آنان از آن مى ترسيدند [يعنى نابودى شان ]قرار ده . آمين ، اى معبود راستين !» .

.

ص: 500

6 / 14الصَّلَواتُ المَأثورَةُ عَنِ الإِمامِ المَهدِيِّمصباح المتهجّد :دُعاءٌ آخَرُ مَروِيٌّ عَن صاحِبِ الزَّمانِ عليه السلام ، خَرَجَ إلى أبِي الحَسَنِ الضَّرّابِ الأَصفَهانِيِّ بِمَكَّةَ ، بِإِسنادٍ لَم نَذكُرهُ اختِصارا ، نُسخَتُهُ : بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ سَيِّدِ المُرسَلينَ ، وخاتَمِ النَّبِيّينَ ، وحُجَّةِ رَبِّ العالَمينَ ، المُنتَجَبِ فِي الميثاقِ ، المُصطَفى فِي الظِّلالِ ، المُطَهَّرِ مِن كُلِّ آفَةٍ ، البَريءِ مِن كُلِّ عَيبٍ ، المُؤَمَّلِ لِلنَّجاةِ ، المُرتَجى لِلشَّفاعَةِ ، المُفَوَّضِ إلَيهِ دينُ اللّهِ . اللّهُمَّ شَرِّف بُنيانَهُ ، وعَظِّم بُرهانَهُ ، وأفلِج حُجَّتَهُ ، وَارفَع دَرَجَتَهُ ، وأضِئ نورَهُ ، وبَيِّض وَجهَهُ ، وأعطِهِ الفَضَلَ وَالفَضيلَةَ ، وَالوَسيلَةَ وَالدَّرَجَةَ الرَّفيعَةَ ، وَابعَثهُ مَقاما مَحمودا يَغبِطُهُ بِهِ الأَوَّلونَ وَالآخِرونَ . وصَلِّ عَلى أميرِ المُؤمِنينَ ، ووارِثِ المُرسَلينَ ، وقائِدِ الغُرِّ المُحَجَّلينَ ، وسَيِّدِ الوَصِيّينَ ، وحُجَّةِ رَبِّ العالَمينَ . وصَلِّ عَلى الحَسَنِ بنِ عَليٍّ إمامِ المُؤمِنينَ ، ووارِثِ المُرسَلينَ ، وحُجَّةِ رَبِّ العالَمينَ . وصَلِّ عَلَى الحُسَينِ بنِ عَليٍّ إمامِ المُؤمِنينَ ، ووارِثِ المُرسَلينَ ، وحُجَّةِ رَبِّ العالَمينَ . وصَلِّ عَلى عَليِّ بنِ الحُسَينِ إمامِ المُؤمِنينَ ، ووارِثِ المُرسَلينَ ، وحُجَّةِ رَبِّ العالَمينَ . وصَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ إمامِ المُؤمِنينَ ، ووارِثِ المُرسَلينَ ، وحُجَّةِ رَبِّ العالَمينَ . وصَلِّ عَلى جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ إمامِ المُؤمِنينَ ، ووارِثِ المُرسَلينَ ، وحُجَّةِ رَبِّ العالَمينَ . وصَلِّ عَلى موسَى بِن جَعفَرٍ إمامِ المُؤمِنينَ ، ووارِثِ المُرسَلينَ ، وحُجَّةِ رَبِّ العالَمينَ . وصَلِّ عَلى عَليِّ بنِ مُوسى إمامِ المُؤمِنينَ ، ووارِثِ المُرسَلينَ ، وحُجَّةِ رَبِّ العالَمينَ . وصَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ إمامِ المُؤمِنينَ ، ووارِثِ المُرسَلينَ ، وحُجَّةِ رَبِّ العالَمينَ . وصَلِّ عَلى عَليِّ بنِ مُحَمَّدٍ إمامِ المُؤمِنينَ ، ووارِثِ المُرسَلينَ ، وحُجَّةِ رَبِّ العالَمينَ . وصَلِّ عَلَى الحَسَنِ بنِ عَليٍّ إمامِ المُؤمِنينَ ، ووارِثِ المُرسَلينِ ، وحُجَّةِ رَبِّ العالَمينَ . وصَلِّ عَلَى الخَلَفِ الهادِي المَهدِيِّ إمامِ المُؤمِنينَ ، ووارِثِ المُرسَلينَ ، وحُجَّةِ رَبِّ العالَمينَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وأهلِ بَيتِهِ الأَئِمَّةِ الهادينَ [ المَهدِيّينَ] (1) ، العُلَماءِ الصّادِقينَ ، [ الأَوصِياءِ المَرضِيّينَ] (2) ، الأَبرارِ المُتَّقينَ ، دَعائِمِ دينِكَ ، وأركانِ تَوحيدِكَ ، وتَراجِمَةِ (3) وَحيِكَ ، وحُجَجِكَ عَلى خَلقِكَ ، وخُلَفائِكَ في أرضِكَ ، الَّذينَ اختَرتَهُم لِنَفسِكَ ، وَاصطَفَيتَهُم عَلى عِبادِكَ ، وَارتَضَيتَهُم لِدينِكَ ، وخَصَصتَهُم بِمَعرِفَتِكَ ، وجَلَّلتَهُم بِكَرامَتِكَ ، وغَشَّيتَهُم بِرَحمَتِكَ ، ورَبَّيتَهُم بِنِعمَتِكَ ، وغَذَّيتَهُم بِحِكمَتِكَ ، وألبَستَهُم نورَكَ ، ورَفَعتَهُم في مَلَكوتِكَ ، وحَفَفتَهُم بِمَلائِكَتِكَ وشَرَّفتَهُم بِنَبِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيهِ وآلِهِ . اللّهُمَّ صَلّ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلَيهِم صَلاةً زاكِيَةً نامِيَةً كَثيرَةً دائِمَةً طَيِّبَةً ، لا يُحيطُ بِها إلّا أنتَ ، ولا يَسَعُها إلّا عِلمُكَ ، ولا يُحصيها أحَدٌ غَيرُكَ . اللّهُمَّ وصَلِّ عَلى وَلِيِّكَ المُحيي سُنَّتَكَ ، القائِمِ بِأَمرِكَ ، الدّاعي إلَيكَ ، الدَّليلِ عَلَيكَ ، حُجَّتِكَ عَلى خَلقِكَ ، وخَليفَتِكَ في أرضِكَ ، وشاهِدِكَ عَلى عِبادِكَ . اللّهُمَّ أعِزَّ نَصرَهُ ، ومُدَّ في عُمرِهِ ، وزَيِّنِ الأَرضَ بِطُولِ بَقائِهِ . اللّهُمَّ اكفِهِ بَغيَ الحاسِدينَ ، وأعِذهُ مِن شَرِّ الكائِدينَ ، وَازجُر (4) عَنهُ إرادَةَ الظّالِمينَ ، وخَلِّصهُ مِن أيدِي الجَبّارينَ . اللّهُمَّ أعطِهِ في نَفسِهِ وذُرِّيَّتِهِ وشيعَتِهِ ورَعِيَّتِهِ وخاصَّتِهِ وعامَّتِهِ وعَدُوِّهِ وجَميعِ أهلِ الدُّنيا ما تُقِرُّ بِهِ عَينَهُ ، وتَسُرُّ بِهِ نَفسَهُ ، وبَلِّغهُ أفضَلَ ما أمَّلَهُ فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ ، إنَّكَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ . اللّهُمَّ جَدِّد بِهِ مَا امتَحى مِن دينِكَ ، وأحيِ به ما بُدِّلَ مِن كِتابِكَ ، وأظهِر بِهِ ما غُيِّرَ مِن حُكمِكَ ، حَتّى يَعودَ دينُكَ بِهِ وعَلى يَدَيهِ غَضّا جَديدا خالِصا مُخلَصا ، لا شَكَّ فيهِ ولا شُبهَةَ مَعَهُ ، ولا باطِلَ عِندَهُ ولا بِدعَةَ لَدَيهِ . اللّهُمَّ نَوِّر بِنورِهِ كُلَّ ظُلمَةٍ ، وهُدَّ بِرُكنِهِ كُلَّ بِدعَةٍ ، وَاهدِم بِعِزَّتِهِ كُلَّ ضَلالَةٍ ، وَاقصِم بِهِ كُلَّ جَبّارٍ ، وأخمِد بِسَيفِهِ كُلَّ نارٍ ، وأهلِك بِعَدلِهِ كُلَّ جَورٍ ، وأجرِ حُكمَهُ عَلى كُلِّ حُكمٍ ، وأذِلَّ بِسُلطانِهِ كُلَّ سُلطانٍ . اللّهُمَّ أذِلَّ كُلَّ مَن ناواهُ (5) ، وأهلِك كُلَّ مَن عاداهُ ، وَامكُر بِمَن كادَهُ ، وَاستَأصِل مَن جَحَدَهُ حَقَّهُ ، وَاستَهانَ بِأَمرِهِ ، وسَعى في إطفاءِ نورِهِ وأرادَ إخمادَ ذِكرِهِ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ المُصطَفى ، وعَلِيٍّ المُرتَضى ، وفاطِمَةَ الزَّهراءِ ، وَالحَسَنِ الرِّضا ، وَالحُسَينِ المُصَفّى ، وجَميعِ الأَوصِياءِ ، مَصابيحِ الدُّجى ، وأعلامِ الهُدى ، ومَنارِ التُّقى ، وَالعُروَةِ الوُثقى ، وَالحَبلِ المَتينِ ، وَالصِّراطِ المُستَقيمِ ، وصَلِّ عَلى وَليِّكَ ، ووُلاةِ عَهدِكَ ، وَالأَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ ، ومُدَّ في أعمارِهِم ، وزِد في آجالِهِم ، وبَلِّغهُم أقصى آمالِهِم دينا ودُنيا وآخِرَةً ، إنَّكَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ . (6)

.


1- .أثبتنا ما بين المعقوفين من الغيبة للطوسي وبحار الأنوار .
2- .أثبتنا ما بين المعقوفين من دلائل الإمامة .
3- .تَراجِمة وَحْيك : هي جمع تَرْجُمان ؛ وهو المترجم المفسِّر للِّسان ، يقال : ترجم فلانٌ كلامَه : بيّنه وأوضحَه (مجمع البحرين : ج 1 ص 222 «ترجم») .
4- .في الغيبة للطوسي ودلائل الإمامة : «وادحر» بدل «وازجر» .
5- .ناوأهُ : فاخره وعاداه (القاموس المحيط : ج 1 ص 31 «ناء») .
6- .مصباح المتهجّد : ص 406 ح 534 ، الغيبة للطوسي : ص 277 ح 238 ، دلائل الإمامة : ص 549 ح 524 ، جمال الاُسبوع : ص 304 ، البلد الأمين : ص 79 ، بحار الأنوار : ج 52 ص 20 ح 14 وج 94 ص 81 ح 2 .

ص: 501

6 / 14 صلوات هاى رسيده از امام مهدى عليه السلام

6 / 14صلوات هاى رسيده از امام مهدىمصباح المتهجّد :اين ، دعاى ديگرى است كه از امام زمان عليه السلام روايت شده و از ناحيه ايشان براى ابو الحسن ضرّاب اصفهانى در مكّه فرستاده شده است ، و ما به جهت رعايت اختصار ، اسناد آن را ذكر نمى كنيم . متن دعا ، چنين است : «به نام خداوند مهرگستر مهربان . بار خدايا! درود فرست بر محمّد ، سالار فرستادگان و خاتم پيامبران و حجّت پروردگار جهانيان ، درود فرست ؛ آن كه در همان گاه پيمان ستانى (عهد اَلَست) برگزيده شد ، و در [عالم ]سايه ها [مثال ]گلچين شد ؛ همو كه از هر آفتى پاك ، و از هر عيبى مبرّاست ، و اميد رهايى [از دوزخ ]است ، و چشم شفاعت به او دوخته شده ، و [اختيار ]دين خدا به او سپرده شده است . بار خدايا! بناى [دين] او را بلند، و برهانش را بزرگ ، و حجّتش را آشكار گردان ، و درجه اش را بالا ببر ، و نورش را تابان ، و رويش را سپيد كن ، و برترى و فضيلت و مقام قرب به خداوند و درجه رفيع به او عطا فرما ، و در چنان جايگاه ستودنى اى برانگيزش كه همگان در آن بر او غبطه خورند . و بر امير مؤمنان ، و وارث فرستادگان [الهى] ، و رهبر سرافرازان ، و سالار جانشينان ، و حجّت پروردگار جهانيان ، درود فرست . و بر حسن بن على ، پيشواى مؤمنان ، و وارث فرستادگان ، و حجّت پروردگار جهانيان ، درود فرست . و بر حسين بن على ، پيشواى مؤمنان ، و وارث فرستادگان ، و حجّت پروردگار جهانيان ، درود فرست . و بر على بن الحسين ، پيشواى مؤمنان ، و وارث فرستادگان ، و حجّت پروردگار جهانيان ، درود فرست . و بر محمّد بن على ، پيشواى مؤمنان ، و وارث فرستادگان ، و حجّت پروردگار جهانيان ، درود فرست . و بر جعفر بن محمّد ، پيشواى مؤمنان ، و وارث فرستادگان ، و حجّت پروردگار جهانيان ، درود فرست . و بر موسى بن جعفر ، پيشواى مؤمنان ، و وارث فرستادگان ، و حجّت پروردگار جهانيان ، درود فرست . و بر على بن موسى ، پيشواى مؤمنان ، و وارث فرستادگان ، و حجّت پروردگار جهانيان ، درود فرست . و بر محمّد بن على ، پيشواى مؤمنان ، و وارث فرستادگان ، و حجّت پروردگار جهانيان ، درود فرست . و بر على بن محمّد ، پيشواى مؤمنان ، و وارث فرستادگان ، و حجّت پروردگار جهانيان ، درود فرست . و بر حسن بن على ، پيشواى مؤمنان و وارث فرستادگان ، و حجّت پروردگار جهانيان ، درود فرست . و بر يادگار هدايتگر هدايت شده ، پيشواى مؤمنان ،و وارث فرستادگان ، و حجّت پروردگار جهانيان ، درود فرست . بار خدايا! بر محمّد و اهل بيت او ، اين پيشوايان هدايتگر [هدايت شده] ، و دانشمندان راستگو و راستين [ ، و جانشينان پسنديده] ، و نيكوكاران پرهيزگار ، و ستون هاى دينت ، و اركان توحيدت ، و مترجمان وحيت ، و حجّت هاى تو بر خَلقت ، و يادگاران تو در زمينت ، درود فرست ؛ همانان كه آنان را براى خويش برگزيدى ، و آنان را بر بندگانت برترى دادى ، و آنان را براى دينت پسنديدى ، و شناختت را به آنان بخشيدى (/اختصاص دادى) و خلعت گراميداشتت را بر آنان پوشاندى ، و پرده رحمتت را بر ايشان افكندى ، و آنان را به نعمت خود پروردى ، و با حكمتت تغذيه شان كردى ، و آنان را در نور خود پوشاندى ، و در ملكوت خويش بالايشان بردى ، و آنان را در احاطه فرشتگانت قرار دادى ، و به وجود پيامبرت _ كه درودهاى تو بر او و بر خاندانش باد _ شرافتشان بخشيدى . بار خدايا! بر محمّد و خاندان او درود فرست ؛ درودى فزاينده و بالنده و فراوان و پاينده و پاك ، كه جز تو كسى بر آن احاطه نداشته باشد ، و در علم كسى جز تو نگنجد ، و كسى جز تو از عهده شمارش آن بر نيايد . بار خدايا! و بر ولىّ خود ، آن زنده كننده [آيين و] روش تو ، و برپا دارنده فرمانت ، و فراخواننده به سوى تو ، و راه نما به تو ، و حجّت تو بر خَلقت ، و جانشين تو در زمينت ، و گواه تو بر بندگانت ، درود فرست . بار خدايا! او را نصرتى نيرومند عطا كن ، و عمرش را دراز گردان ، و زمين را به طول عمر او زينت بخش . بار خدايا! او را از حسد حسودان نگه دار ، و از شرّ توطئه گران ، در پناه خويش بدار ، و بدسگالى ستمگران را از او دفع كن ، و از دست خودكامگان ، نجاتش ده . بار خدايا! در باره خودش و فرزندانش و شيعيانش و رعيّتش و خاصّگانش و عموم مردمانش و دشمنانش و همه مردم دنيا به او آن عطا فرما كه با آن ، ديده او را روشن گردانى ، و دل و جانش را شاد سازى ، و او را به برترين آرمان و آرزويش در دنيا و آخرت برسان ، كه به راستى ، تو بر هر چيز ، توانايى . بار خدايا! به واسطه او آنچه از دينت محو شده است ، نو گردان ، و آنچه از كتابت دگرگون شده است ، دوباره زنده كن ، و آنچه از احكامت تغيير داده شده است ، آشكار ساز تا آن كه دين تو به وسيله او و با دستان او ، دگرباره تازه و نو و ناب و پيراسته گردد و هيچ شك و شبهه اى در آن نماند ، و در آن ، هيچ باطل و بدعتى وجود نداشته باشد . بار خدايا! به نور او ، هر تاريكى را روشن گردان ، و با قدرت او ، هر بدعتى را از ميان بردار ، و به نيروى او ، هر گم راهى اى را در هم شكن ، و به وسيله او ، هر زورگويى را در هم كوب ، و با شمشير او ، هر آتشى را خاموش گردان ، و با دادگرى او ، هر بيدادى را نابود كن ، و فرمان او را بر هر فرمانى حاكم گردان ، و با سلطنت او ، هر سلطانى (/سلطنتى) را خوار كن . بار خدايا! هر آن كس را كه با او مى ستيزد ، خوار گردان ، و هر آن كس را كه با او دشمنى مى ورزد ، نابود كن ، و با هر كس كه با او نيرنگ مى زند ، نيرنگ زن ، و هر آن كس را كه حقّ او را انكار مى كند و فرمان او را خوار مى دارد و در خاموش كردن نور او مى كوشد و مى خواهد نام و ياد او را خاموش كند ، ريشه كن فرما . بار خدايا! بر محمّد مصطفى و على مرتضى و فاطمه زهرا و حسن رضا و حسين مصفّا و همه اوصيا ، اين چراغ هاى تاريكى ها و نشانه هاى راه و مناره هاى پروا و دستگيره استوار و رشته محكم و راه راست ، درود فرست ، و بر ولّى خود و اولياى عهدت و امامان از نسل او ، درود فرست ، و زندگى شان را دراز گردان ، و بر عمرهايشان بيفزاى ، و به نهايت آرزوهايشان در دين و دنيا و آخرت برسان ، كه به راستى ، تو بر هر چيز ، توانايى» .

.

ص: 502

. .

ص: 503

. .

ص: 504

. .

ص: 505

. .

ص: 506

الإمام المهديّ عليه السلام :أسأَ لُكَ أن تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ خِيَرَتِكَ مِن خَلقِكَ ، فَصَلِّ عَلَيهِم بِأَفضَلِ صَلَواتِكَ وصَلِّ عَلى جَميعِ النَّبيّينَ وَالمُرسَلينَ الَّذينَ بَلَّغوا عَنكَ الهُدى ، وأعقَدوا لَكَ المَواثيقَ بِالطّاعَةِ ، وصَلِّ عَلى عِبادِكَ الصّالِحينَ . (1)

الإقبال عن أبي عمرو محمّد بن محمّد بن نصر السكوني :سَأَلتُ أبا بَكرٍ أحمَدَ بنَ مُحَمَّدِ بنِ عُثمانَ البَغدادِيَّ أن يُخرِجَ إلَيَّ أدعِيَةَ شَهرِ رَمَضانَ الَّتي كانَ عَمُّهُ أبو جَعفَرٍ مُحَمَّدُ بنُ عُثمانَ بنِ السَّعيدِ العَمرِيُّ يَدعو بِها ، فَأَخرَجَ إلَيَّ دَفتَرا مُجَلَّدا بِأَحمَرَ ، فَنَسَختُ مِنهُ أدعِيَةً كَثيرَةً ، وكانَ مِن جُملَتِها : وتَدعو بِهذَا الدُّعاءِ في كُلِّ لَيلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ؛ فَإِنَّ الدُّعاءَ في هذَا الشَّهرِ تَسمَعُهُ المَلائِكَةُ وتَستَغفِرُ لِصاحِبِهِ ، وهُوَ : اللّهُمَّ إنّي أفتَتِحُ الثَّناءَ بِحَمدِكَ وأنتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوابِ بِمَنِّكَ . . . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ وأمينِكَ وصَفِيِّكَ وحَبيبِكَ وخِيَرَتِكَ مِن خَلقِكَ ، وحافِظِ سِرِّكَ ومُبَلِّغِ رِسالاتِكَ ، أفضَلَ وأحسَنَ وأجمَلَ وأكمَلَ وأزكى وأنمى وأطيَبَ وأطهَرَ وأسنى وأكثَرَ ما صَلَّيتَ وبارَكتَ وتَرَحَّمتَ وتَحَنَّنتَ وسَلَّمتَ على أحَدٍ مِن عِبادِكَ وأنبِيائِكَ ورُسُلِكَ وصَفوَتِكَ وأهلِ الكَرامَةِ عَلَيكَ مِن خَلقِكَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَليٍّ أميرِ المُؤمِنينَ ووَصِيِّ رَسولِ رَبِّ العالَمينَ ، عَبدِكَ ووَليِّكَ وأخي رَسولِكَ وحُجَّتِكَ عَلى خَلقِكَ وآيَتِكَ الكُبرى وَالنَّبَأِ العَظيمِ . (2) وصَلِّ عَلى الصِّدّيقَةِ الطّاهِرَةِ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساءِ العالَمينَ . وصَلِّ عَلى سِبطَيِ الرَّحمَةِ وإمامَيِ الهُدَى الحَسَنِ وَالحُسَينِ سَيِّدَي شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ . وصَلِّ عَلى أئِمَّةِ المُسلِمينَ : عَليِّ بنِ الحُسَينِ ، ومُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ ، وجَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ ، وموسَى بنِ جَعفَرٍ ، وعَليٍّ بنِ موسى ، ومُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ ، وعَليِّ بنِ مُحَمَّدٍ ، وَالحَسَنِ بنِ عَليٍّ ، وَالخَلَفِ المَهدِيِّ (3) ، حُجَجِكَ عَلى عِبادِكَ واُمَنائِكَ في بِلادِكَ ، صَلاةً كَثيرَةً دائِمَةً . اللّهُمَّ وصَلِّ عَلى وَليِّ أمرِكَ القائِمِ المُؤَمَّلِ ، وَالعَدلِ المُنتَظَرِ ، وحُفَّهُ بِمَلائِكَتِكَ المُقَرَّبينَ ، وأيِّدهُ بِروحِ القُدُسِ يا رَبَّ العالَمينَ . (4)

.


1- .مُهَج الدعوات : ص 92 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 235 ح 1 .
2- .في مصباح المتهجّد وتهذيب الأحكام والبلد الأمين لايوجد قوله : «عبدك ووليّك ... العظيم» .
3- .في مصباح المتهجّد وتهذيب الأحكام لايوجد قوله : «عليّ بن الحسين ... المهديّ» .
4- .الإقبال : ج 1 ص 138 ، مصباح المتهجّد : ص 578 ح 690 ، تهذيب الأحكام : ج 3 ص 108 كلاهما من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج 24 ص 166 ح 14 .

ص: 507

امام مهدى عليه السلام :از تو درخواست مى كنم كه بر محمّد و خاندان محمّد ، اين برگزيدگان تو از ميان بر همه آفريدگانت ، درود فرستى . پس برترين درودهايت را بر ايشان بفرست ، و بر همه پيامبران و فرستادگان كه از جانب تو به هدايت پرداختند و برايت [از مردم] پيمان بر طاعت گرفتند ، درود فرست ، و بر بندگان شايسته ات نيز درود فرست .

الإقبال_ به نقل از ابو عمرو ، محمّد بن محمّد بن نصر سَكونى _: از ابوبكر احمد بن محمّد بن عثمان بغدادى خواستم تا دعاهاى ماه رمضان را كه عمويش ابو جعفر محمّد بن عثمان بن سعيد عَمرى ، آنها را مى خوانده است ، در اختيار من بگذارد . او دفترى با جلد قرمز به من داد و من دعاهاى بسيارى را از روى آن نوشتم ، از جمله اين را : اين دعا را در هر شب ماه رمضان مى خوانى ؛ زيرا فرشتگان ، دعا در اين ماه را مى شنوند و براى دعا كننده آمرزش مى طلبند ، و دعا اين است : «بار خدايا! ثناگويى را با ستايش تو آغاز مى كنم ، و تويى كه به لطف خويش ، به راه درست ره نمون مى شوى ... . بار خدايا! بر محمّد ، بنده ات و فرستاده ات و امينت و دوست صميمى ات و محبوبت و برگزيده تو از ميان خَلقت و نگهبان رازت و رساننده پيام هايت [به مردم] ، برترين و نيكوترين و زيباترين و كامل ترين و فزاينده ترين و بالنده ترين و خوش ترين و پاك ترين و عالى ترين و بيشترين درودى را بفرست كه بر يكى از بندگانت و پيامبرانت و فرستادگانت و دوستان صميمى ات و آن كس از خَلقت كه در نزد تو گرامى و ارجمند است ، فرستاده اى و به او بركت داده اى و رحم آورده اى و مهر ورزيده اى و درود فرستاده اى . بار خدايا! بر على ، امير مؤمنان و وصىّ فرستاده پروردگار جهانيان ، آن بنده تو و ولّى تو و برادر پيامبر تو و حجّت تو بر خَلقت و بزرگ ترين آيت تو و آن خبر بزرگ ، درود فرست . و بر آن بانوى راستين ايمان و پاك ، فاطمه ، بانوى زنان عالم ، درود فرست . و بر دو نوه [پيامبر ]رحمت ، و دو پيشواى هدايت ، حسن و حسين ، آقاى جوانان بهشتى ، درود فرست . و بر پيشوايان مسلمانان : على بن الحسين و محمّد بن على و جعفر بن محمّد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمّد بن على و على بن محمّد و حسن بن على و جانشين [او] مهدى ، اين حجّت هاى تو بر بندگانت و معتمدان تو در شهرهايت ، درود فرست ؛ درودى بسيار و پايدار . بار خدايا! بر ولىّ امر خود _ كه همگان آرزوى ظهور او را دارند و در انتظار عدالت اويند _ درود فرست و او را در احاطه فرشتگان مقرّب خود قرار ده ، و با روح القدس ، پشتيبانى اش فرما ، اى پروردگار جهانيان!

.

ص: 508

. .

ص: 509

. .

ص: 510

الاحتجاج عن محمّد بن عبد اللّه بن جعفر الحميري_ مِن تَوقيعٍ خَرَجَ مِنَ النّاحِيَةِ المُقَدَّسَةِ بَعدَ الزِّيارَةِ المَعروفَةِ بِزِيارَةِ آلِ ياسينَ _: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ (1) حُجَّتِكَ في أرضِكَ ، وخَليفَتِكَ في بِلادِكَ ، وَالدّاعي إلى سَبيلِكَ ، وَالقائِمِ بِقِسطِكَ ، وَالثّائِرِ بِأَمرِكَ ، وَليِّ المُؤمِنينَ ، وبَوارِ الكافِرينَ ، ومُجَلِّي الظُّلمَةِ ، ومُنيرِ الحَقِّ ، وَالسّاطِعِ بِالحِكمَةِ وَالصِّدقِ ، وكَلِمَتِكَ التّامَّةِ في أرضِكَ ، المُرتَقِبِ الخائِفِ ، وَالوَليِّ النّاصِحِ ، سَفينَةِ النَّجاةِ ، وعَلَمِ الهُدى ، ونورِ أبصارِ الوَرى ، وخَيرِ مَن تَقَمَّصَ وَارتَدى ، ومُجَلِّي العَمى ، الَّذي يَملَأُ الأَرضَ عَدلاً وقِسطا كَما مُلِئَت ظُلما وجَورا ، إنَّك عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى وَلِيِّكَ وابنِ أولِيائِكَ ، الَّذينَ فَرَضتَ طاعَتَهُم وأوجَبتَ حَقَّهُم ، وأذهَبتَ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرتَهُم تَطهيرا . اللّهُمَّ انصُر[ هُ] وَانتَصِر بِهِ [ لِدينِكَ ، وَانصُر بِهِ] (2) أولِياءَكَ وأولِياءَهُ وشيعَتَهُ وأنصارَهُ وَاجعَلنا مِنهُم . اللّهُمَّ أعِذهُ مِن شَرِّ كُلِّ باغٍ وطاغٍ ، ومِن شَرِّ جَميعِ خَلقِكَ ، وَاحفَظهُ مِن بَينِ يَدَيهِ ومِن خَلفِهِ وعَن يَمينِهِ وعَن شِمالِهِ ، وَاحرُسهُ وَامنَعهُ مِن أن يوصَلَ إلَيهِ بِسوءٍ ، وَاحفَظ فيهِ رَسولَكَ وآلَ رسولِكَ ، وأظهِر بِهِ العَدلَ ، وأيِّدهُ بِالنَّصرِ ، وَانصُر ناصِريهِ ، وَاخذُل خاذِليهِ ، وَاقصِم بِهِ جَبابِرَةَ الكَفَرَةِ (3) ، وَاقتُل بِهِ الكُفّارَ وَالمُنافِقينَ وجَميعَ المُلحِدينَ حَيثُ كانوا في مَشارِقِ الأَرضِ ومَغارِبِها ، بَرِّها وبَحرِها ، وَاملَأ بِهِ الأَرضَ عَدلاً وأظهِر بِهِ دينَ نَبِيِّكَ ، وَاجعَلني اللّهُمَّ مِن أنصارِهِ وأعوانِهِ وأتباعِهِ وشيعَتِهِ ، وأرِني في آلِ مُحَمَّدٍ عليهم السلام ما يَأمُلونَ ، وفي عَدُوِّهِم ما يَحذَرونَ ، إلهَ الحَقِّ آمينَ ، يا ذَا الجَلالِ وَالإِكرامِ ، يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . (4)

.


1- .في بعض نسخ المصدر الخطّية : «اللّهمّ صلّ على م ح م د ابن الحسن المنتظر ...» .
2- .أثبتنا ما بين المعقوفين من بحار الأنوار .
3- .في بعض نسخ المصدر الخطّيّة وبحار الأنوار : «جبابرة الكفر» .
4- .الاحتجاج : ج 2 ص 591 ح 358 ، بحار الأنوار : ج 53 ص 171 ح 5 وج 102 ص 81 ح 1 وراجع مصباح الزائر : ص 430 والمزار الكبير : ص 566 _ 573 .

ص: 511

الاحتجاج_ به نقل از محمّد بن عبد اللّه بن جعفر حميرى ، از توقيعى كه پس از زيارت معروف به «زيارت آل ياسين» از ناحيه مقدّسه صادر شد _: بار خدايا! بر محمّد ، اين حجّت تو در زمينت ، و جانشين تو در سرزمينت ، و دعوت كننده به راه تو ، و برپادارنده عدالت تو ، و خونخواه (/قيام كننده) به فرمان تو ، و سرپرست مؤمنان ، و نابود كننده كافران ، و زداينده تاريكى ها ، و روشن كننده حق ، و برافروزنده [چراغ ]حكمت و راستى ، و كلمه تامّ تو در زمينت ، آن نگران بيمناك ، و دوست خيرخواه ، و كشتى نجات ، و نشان هدايت ، و نور ديدگان مردم ، و بهترين كسى كه پيراهن و ردا بر تن كرده است ، و برطرف كننده كورى ، همان كه زمينِ آكنده از ستم و بيداد را پُر از عدالت و داد مى كند ، درود فرست ، كه به راستى ، تو بر هر چيز ، توانايى . بار خدايا! بر ولىّ ات و فرزند اوليايت ، همانان كه اطاعت از ايشان را فريضه قرار دادى و حقّشان را واجب گردانيدى و پليدى را از ايشان بردى و پاك پاكشان ساختى ، درود فرست . بار خدايا! او را يارى ده ، و به وسيله او [دينت را] يارى رسان و به وسيله او دوستانت و دوستان و شيعيان و هواداران او را [يارى رسان] ، و ما را در زمره ايشان قرار ده . بار خدايا! او را از گزند هر ستمگر و سركشى ، و از گزند همه آفريدگانت ، در پناه خويش دار ، و از پيش رو و از پشت سر و از راست و از چپش او را محافظت فرما ، و از اين كه به او بدى و آسيبى رسد ، پاسدارى و نگهدارى اش كن ، و در وجود او ، پيامبر و خاندان پيامبرت را نگه دار ، و به واسطه او ، عدالت را آشكار گردان ، و با نصرت خويش مددش رسان ، و ياوران او را يارى رسان ، و وا گذارندگانش را وا گذار ، و به وسيله او ، سردمداران كافران را نابود كن ، و كافران و منافقان و همه بى دينان را _ در هر كجاى زمين ، شرق و غرب و خشكى و درياى آن ، كه باشند _ به قتل رسان ، و به واسطه او ، زمين را از عدالت ، آكنده ساز ، و دين پيامبرت را آشكار (چيره) گردان ، و مرا _ اى خداوند _ در زمره ياران و كمككاران و پيروان و شيعيان او در آور ، و مرا شاهد رسيدن خاندان محمّد صلى الله عليه و آله به آرزوهايشان ، و آنچه دشمنانشان از آن بيمناكند قرار ده . آمين ، اى معبود راستين ، اى پروردگار شُكوه و ارج ، اى مهربان ترينِ مهربانان!» .

.

ص: 512

. .

ص: 513

. .

ص: 514

. .

ص: 515

. .

ص: 516

. .

ص: 517

. .

ص: 518

. .

ص: 519

. .

ص: 520

. .

ص: 521

. .

ص: 522

. .

ص: 523

. .

ص: 524

. .

ص: 525

. .

ص: 526

. .

ص: 527

. .

ص: 528

. .

ص: 529

. .

ص: 530

. .

ص: 531

. .

ص: 532

. .

ص: 533

. .

ص: 534

. .

ص: 535

. .

ص: 536

. .

ص: 537

. .

ص: 538

. .

ص: 539

. .

ص: 540

. .

ص: 541

. .

ص: 542

. .

ص: 543

. .

ص: 544

. .

ص: 545

. .

ص: 546

. .

ص: 547

. .

ص: 548

. .

ص: 549

. .

ص: 550

. .

ص: 551

. .

ص: 552

. .

ص: 553

. .

ص: 554

. .

ص: 555

. .

ص: 556

. .

ص: 557

. .

ص: 558

. .

ص: 559

. .

ص: 560

. .

ص: 561

. .

ص: 562

. .

ص: 563

. .

ص: 564

. .

ص: 565

. .

ص: 566

. .

ص: 567

. .

ص: 568

. .

ص: 569

. .

ص: 570

. .

ص: 571

. .

ص: 572

. .

ص: 573

. .

ص: 574

. .

ص: 575

. .

ص: 576

. .

ص: 577

فهرست منابع و مآخذ

فهرست منابع و مآخذ1 . الآداب ، أحمد بن حسين البيهقى (م 458 ق) ، تعليق : أبو عبد اللّه السعيد المندوه ، بيروت :المؤسّسة الثقافية ، 1408 ق/ 1998 م . 2 . إثبات الوصيّة للإمام على بن أبى طالب عليه السلام ، [المنسوب إلى] على بن الحسين المسعودى(م 346 ق ) ، بيروت : دار الأضواء ، 1409 ق ، دوم . 3 . الاحتجاج على أهل اللجاج ، أحمد بن على الطَبَرسى (م 620 ق ) ، تحقيق : إبراهيم البهادرى ومحمّد هادى به ، تهران : دار الاُسوة ، 1413 ق ، اوّل . 4 . إحقاق الحقّ و إزهاق الباطل ، نور اللّه بن السيّد شريف الشوشترى (القاضى التسترى)(م 1019 ق ) ، با تصحيح و تعليق : السيّد شهاب الدين المرعشى ، قم : مكتبة آية اللّه المرعشى ، 1411 ق ، اوّل. 5 . إحياء علوم الدين ، محمّد بن محمّد الغزّالى (م 505 ق ) ، بيروت : دار الهادى ، 1412 ق ، اوّل. 6 . الاءخبار الطِّوال ، أحمد بن داوود الدينَوَرى (م 282 ق ) ، تحقيق : عبد المنعم عامر ، قم : الشريفالرضى ، 1409 ق ، اوّل. 7 . الاختصاص ، [المنسوب إلى] محمّد بن محمّد بن النعمان العكبرى البغدادى (الشيخ المفيد)(م 413 ق ) ، تحقيق : على أكبر الغفّارى ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى ، 1414 ق ، چهارم . 8 . اختيار معرفة الرجال (رجال الكشّى) ، محمّد بن الحسن الطوسى (الشيخ الطوسى) (م 460 ق ) ،تحقيق : السيّد مهدى الرجائى ، قم : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، 1404 ق ، اوّل. 9 . أدب الإملاء و الاستملاء ، عبد الكريم بن محمّد السمعانى (م 562 ق ) ، بيروت : دار الكتبالعلمية ، 1401 ق ، اوّل.

.

ص: 578

10 . الاءدب المفرد ، محمّد بن إسماعيل البخارى (م 256 ق ) ، تحقيق : محمّد بن عبد القادر عطا ،بيروت : دار الكتب العلميّة . 11 . الاءذكار النووية ، محيى الدين أبو زكريا يحيى بن شرف النَّوَوى (م 671 ق) ، بيروت : دار الفكر . 12 . إرشاد القلوب ، الحسن بن محمّد الديلمى (م 711 ق ) ، بيروت : مؤسّسة الأعلمى ، 1398 ق ،چهارم . 13 . الاءرشاد فى معرفة حجج اللّه على العباد ، محمّد بن محمّد بن النعمان العكبرى البغدادى (الشيخالمفيد) (م 413 ق ) ، تحقيق : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، قم : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، 1413 ق ، اوّل . 14 . أسباب نزول القرآن ، على بن أحمد الواحدى النيسابورى (م 468 ق ) ، تحقيق : كمال بِسيونىزُغلول ، بيروت : دار الكتب العلميّة . 15 . الاستبصار فى ما اختلف من الأخبار ، محمّد بن الحسن الطوسى (الشيخ الطوسى) (م 460 ق ) ،تحقيق : حسن الموسوى الخرسان ، تهران : دار الكتب الإسلاميّة ، اوّل . 16 . اُسد الغابة فى معرفة الصحابة ، على بن أبى الكرم محمّد الشيبانى (ابن الأثير الجَزَرى)(م 630 ق ) ، تحقيق : على محمّد معوّض وعادل أحمد عبد الموجود ، بيروت : دار الكتب العلميّة 1415ق ، اوّل. 17 . الاءسماء و الصفات ، أحمد بن الحسين بن علىّ البيهقى ، تحقيق : عبد اللّه بن محمّد الراشدى ،جدّه : مكتبة السوادى . . الاءشعثيّات = الجعفريات . 18 . الاءصابة فى تمييز الصحابة ، أحمد بن على العسقلانى (ابن حجر) (م 852 ق ) ، تحقيق : عادلأحمد عبد الموجود وعلى محمّد معوّض ، بيروت : دار الكتب العلميّة ، 1415 ق ، اوّل. 19 . إصلاح المنطق ، يعقوب بن إسحاق بن السِّكّيت (م 244 ق) ، شرح و تحقيق : أحمد محمّد شاكر ،عبد السلام محمّد هارون ، قاهره : دار المعارف ، 1349 ه . ق _ 1970 م . 20 . الاُصول الستّة عشر ، نخبة من الرواة ، قم : دار الشبسترى ، 1405 ق ، دوم . 21 . الاعتقادات ، محمّد بن على ابن بابويه القمّى (الشيخ الصدوق) (م 381 ق ) ، تحقيق : عاصمعبد السيّد ، قم : المؤتمر العالمى لألفيّة الشيخ المفيد ، 1413 ق ، اوّل. 22 . أعلام الدين فى صفات المؤمنين ، الحسن بن محمّد الديلمى (م 711 ق ) ، تحقيق : مؤسّسة آلالبيت عليهم السلام ، قم : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام .

.

ص: 579

23 . إعلام الورى بأعلام الهدى ، الفضل بن الحسن الطَّبْرِسى (م 548 ق ) ، تحقيق : مؤسّسة آلالبيت عليهم السلام ، قم : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، 1417 ق ، اوّل. 24 . الاءقبال بالأعمال الحسنة فى ما يعمل مرّة فى السنة : على بن موسى الحلّى (السيّد ابن طاووس)(م 664 ق ) ، تحقيق : السيّدجواد القيّومى ، قم : مكتب الإعلام الإسلامى ، 1414 ق ، اوّل. 25 . الزهد ، عبد اللّه بن المبارك الحنظلى المروزى (ابن المبارك) (م 181 ق ) ، تحقيق : حبيبالرحمان الأعظمى ، بيروت : دار الكتب العلميّة . 26 . الاءمالى ، محمّد بن على ابن بابويه القمّى (الشيخ الصدوق) (م 381 ق ) ، تحقيق : مؤسّسة البعثة ،قم : مؤسّسة البعثة ، 1407 ق ، اوّل. 27 . الاءمالى ، محمّد بن الحسن الطوسى (الشيخ الطوسى) (م 460 ق ) ، تحقيق : مؤسّسة البعثة ، قم :دار الثقافة ، 1414 ق ، اوّل. 28 . الاءمالى ، حسين بن إسماعيل المَحاملى (م 330 ق) تحقيق : إبراهيم إبراهيم القيس ، اُردن : المكتبةالإسلامية ، 1412 ق/ 1991 م . 29 . الاءمالى ، محمّد بن محمّد بن النعمان العكبرى البغدادى (الشيخ المفيد) (م 413 ق ) ، تحقيق :حسين اُستاد ولى وعلى أكبر الغفّارى ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى ، 1404 ق ، دوم . 30 . الاءمالى (الأمالى الخميسيّة) ، يحيى بن الحسين الشجرى (م 499 ق ) ، بيروت : عالم الكتب ،1403 ق ، سوم. 31 . الاءمان من أخطار الأسفار و الأزمان ، على بن موسى الحلى (السيّد ابن طاووس) (م 664 ق ) ،تحقيق : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، قم : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام . 32 . الاءولياء ، عبد اللّه بن محمّد القُرَشى (ابن أبى الدنيا) (م 281 ق) ، تحقيق : محمّد السعيد بسيونىزغلول ، بيروت : مؤسّسة الكتب الثقافية ، 1413 ق/ 1993 م . 33 . اهل بيت در قرآن و حديث ، محمّد محمدى رى شهرى ، ترجمه : حميدرضا شيخى و حميدرضاآژير ، قم : دار الحديث ، 1379ش ، اوّل . 34 . أهل البيت فى آية التطهير ، السيّد جعفر مرتضى العاملى ، بيروت : دار الأمير للثقافة والعلوم ، 1413 ق ، اوّل. 35 . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمّة الأطهار عليهم السلام ، محمّد باقر بن محمّد تقى المجلسى (العلاّمة المجلسى) (م 1111 ق ) ، بيروت : مؤسّسة الوفاء ، 1403 ق ، دوم .

.

ص: 580

36 . البداية و النهاية ، إسماعيل بن عمر الدمشقى (ابن كثير) (م 774 ق ) ، تحقيق : مكتبة المعارف ، بيروت : مكتبة المعارف . 37 . البرهان فى تفسير القرآن (تفسير البرهان) ، السيّدهاشم بن سليمان البحرانى (م 1107 ق) ، تحقيق : مؤسّسة البعثة ، 1415ق ، اوّل. 38 . بشارة المصطفى لشيعة المرتضى ، محمّد بن محمّد الطبرى (م 525 ق ) ، نجف : المطبعة الحيدريّة ، 1383 ق ، دوم . 39 . بصائر الدرجات ، محمّد بن الحسن الصفّار القمّى (ابن فرّوخ) (م 290 ق ) ، قم : مكتبة آية اللّه المرعشى ، 1404 ق ، اوّل. 40 . البلد الأمين و الدرع الحصين ، إبراهيم بن على الحارثى العاملى (الكفعمى) (م 905 ق ) . 41 . تاج العروس من جواهر القاموس ، السيّد محمّد المرتضى بن محمّد الحسينى الزَّبيدى (م 1205 ق ) ، تحقيق : على شيرى ، بيروت : دار الفكر ، 1414 ق ، اوّل. 42 . تاريخ أصبهان ، أحمد بن عبد اللّه الأصبهانى (أبو نعيم) (م 430 ق ) ، تحقيق : سيّد كسروى حسن ، بيروت : دار الكتب العلميّة . 43 . تاريخ الطبرى (تاريخ الاُمم و الملوك) ، محمّد بن جرير الطبرى (م 310 ق ) ، تحقيق : محمّد أبو الفضل إبراهيم ، مصر : دار المعارف . 44 . التاريخ الكبير ، محمّد بن إسماعيل البخارى (م 256 ق ) ، بيروت : دار الفكر . 45 . تاريخ المدينة المنوّرة ، عمر بن شَبَّه النَّميرى البصرى (م 262 ق ) ، تحقيق : فهيم محمّد شلتوت ، بيروت : دار التراث ، 1410 ق ، اوّل. 46 . تاريخ بغداد أو مدينة السلام ، أحمد بن على الخطيب البغدادى (م 463 ق ) ، مدينه : المكتبة السلفيّة . 47 . تاريخ دمشق ، على بن الحسن بن هبة اللّه الدمشقى (ابن عساكر) (م 571 ق) ، تحقيق : على شيرى ، بيروت : دار الفكر ، 1415 ق ، اوّل . 48 . تأويل الآيات الظاهرة فى فضائل العترة الطاهرة (كنز جامع الفوائد) ، السيّدعلى الغروى الحسينى الإسترآبادى (م 940 ق ) ، تحقيق : مدرسة الإمام المهدى عليه السلام ، قم : مدرسة الإمام المهدى عليه السلام ، 1407 ق ، اوّل. 49 . التحصين ، على بن موسى الحلّى (السيّد ابن طاووس) (م 664 ق) ، قم : مؤسّسة دار الكتاب ، 1413 ق .

.

ص: 581

50 . تحف العقول عن آل الرسول صلى الله عليه و آله ، الحسن بن على الحرّانى (ابن شُعبة) (م 381 ق ) ، تحقيق : على أكبر الغفّارى ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى ، 1404 ق ، دوم . 51 . تذكرة الخواصّ (تذكرة خواصّ الاُمّة فى خصائص الأئمّة عليهم السلام ) ، يوسف بن فُرُغلى (سبط ابن الجوزى) (م 654 ق ) ، مقدمه : السيّد محمّد صادق بحر العلوم ، تهران : مكتبة نينوى الحديثة . 52 . ترجمه و شرح غرر الحكم و درر الكلم ، آقا جمال خوانسارى ، تحقيق : مير جلال الدين محدّث اُرمَوى ، تهران : دانشگاه تهران ، 1360 ش ، سوم . 53 . الترغيب و الترهيب من الحديث الشريف، عبدالعظيم بن عبد القوى المنذرى الشامى (م 656 . ق) ، تحقيق : مصطفى محمّد عمارة ، بيروت : دار إحياء التراث ، 1388 ق ، سوم . 54 . تفسير ابن كثير (تفسير القرآن العظيم) ، إسماعيل بن عمر البُصروى الدمشقى (م 774 ق ) ، تحقيق : عبد العزيز غنيم و محمّد أحمد عاشور و محمّد إبراهيم البنّا ، قاهره : دار الشعب . . تفسير ابوالفتوح رازى = روض الجنان و روح الجنان . . تفسير البرهان = البرهان فى تفسير القرآن . 55 . تفسير البيضاوى ، عبد اللّه بن عمر البيضاوى (م 685 ق) ، بيروت : مؤسّسة الأعلمى ، 1410 ق/ 1990 م . 56 . تفسير الثعلبى (الجواهر الحسان فى تفسير القرآن) ، عبد الرحمان بن محمّد الثعالبى ، تحقيق : على محمّد معوّض و عادل أحمد عبد الموجود و عبد الفتاح أبو سنة ، بيروت : دار إحياء التراث و مؤسّسة التاريخ العربى ، 1418 ق/ 1997 م . . تفسير الطبرى = جامع البيان عن تأويل آى القرآن . 57 . تفسير العيّاشى ، محمّد بن مسعود السلمى السمرقندى (العيّاشى) (م 320 ق ) ، تحقيق : السيّدهاشم الرسولى المحلاّتى ، تهران : المكتبة العلميّة ، 1380 ق ، اوّل . . تفسير الفخر الرازى = التفسير الكبير و مفاتيح الغيب . . تفسير القرآن العظيم = تفسير ابن كثير . . تفسير القرطبى = الجامع لأحكام القرآن . 58 . تفسير القمّى ، على بن إبراهيم القمّى (م 307 ق ) ، به كوشش : السيّد الطيّب الموسوى الجزائرى ، نجف : مطبعة النجف الأشرف . 59 . التفسير الكبير و مفاتيح الغيب (تفسير الفخر الرازى) ، محمّد بن عمر الرازى (الفخر الرازى) (م 604 ق ) ، بيروت : دار الفكر ، 1410 ق ، اوّل .

.

ص: 582

60 . التفسير المنسوب إلى الإمام العسكرى عليه السلام ، تحقيق : مدرسة الإمام المهدى عليه السلام ، قم : مدرسة الإمام المهدى عليه السلام ، 1409ق ، اوّل. . تفسير الميزان = الميزان فى تفسير القرآن . 61 . تفسير فرات الكوفى ، فرات بن إبراهيم الكوفى (ق 4 ق) ، به كوشش : محمّد الكاظم ، تهران : وزارة الثقافة والإرشاد الإسلامى ، 1410 ق ، اوّل. . تفسير مجمع البيان = مجمع البيان . . تفسير نور الثّقلين = نور الثقلين . 62 . تلخيص الحبير ، أحمد بن على العسقلانى (ابن حجر) (ت 852 ه . ق) ، بيروت : دار المعرفة . 63 . التمحيص ، محمّد بن همّام الإسكافى (ابن همّام) (م 336 ق ) ، تحقيق : مدرسة الإمام المهدى عليه السلام ، قم : مدرسة الإمام المهدى عليه السلام . 64 . التمهيد لما فى الموطّأ من المعانى و الأسانيد ، يوسف بن عبد اللّه الُقرطُبى (ابن عبد البرّ) (م 463 ق) ، تحقيق : مصطفى العلوى و محمّد عبد الكبير البكرى ، جدّه : مكتبة السوادى ، 1387 ق . 65 . تنبيه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورّام) ، ورّام بن أبى فراس الحمدان (م 605 ق ) ، بيروت : دار التعارف و دار صعب . 66 . تنبيه الغافلين ، نصر بن محمّد السمرقندى (م 372 ق ) ، تحقيق : يوسف على بديوى ، بيروت : دار ابن كثير ، 1413 ق ، اوّل. 67 . التوحيد ، محمّد بن على ابن بابويه القمى (الشيخ الصدوق) (م 381 ق ) ، تحقيق : السيّدهاشم الحسينى الطهرانى ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى ، 1398 ق ، اوّل. 68 . تهذيب الأحكام فى شرح المقنعة ، محمّد بن الحسن الطوسى (الشيخ الطوسى) (م 460 ق) ، بيروت : دار التعارف ، 1401 ق ، اوّل. 69 . تهذيب الكمال فى أسماء الرجال ، يونس بن عبد الرحمان المزّى (م 742 ق ) ، تحقيق : بشّار عوّاد معروف ، بيروت : مؤسّسة الرسالة ، 1409 ق ، اوّل. 70 . تيسير المطالب فى أمالى الإمام أبى طالب ، يحيى بن الحسين الزيدى اليمانى (الإمام أبوطالب) (م 384 ق ) ، گردآورى : أحمد بن سعد الدين المسورى (ق 5 ق) ، بيروت : مؤسّسة الأعلمى ، 1395 ق ، اوّل.

.

ص: 583

71 . ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، محمّد بن على ابن بابويه القمى (الشيخ الصدوق) (م 381 ق ) ، تحقيق : على أكبر الغفارى ، تهران : مكتبة الصدوق . 72 . جامع الأحاديث ، جعفر بن أحمد القمّى (ابن الرازى) (ق 4 ق) ، تحقيق : السيّد محمّد الحسينى النيسابورى ، مشهد : مؤسّسة الطبع والنشر التابعة للحضرة الرضويّة المقدّسة ، 1413 ق ، اوّل. 73 . جامع الأخبار أو معارج اليقين فى اُصول الدين ، محمّد بن محمّد الشعيرى السبزوارى (ق 7 ق) ، تحقيق : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، قم : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، 1414 ق ، اوّل. 74 . جامع البيان عن تأويل آى القرآن (تفسير الطبرى) ، محمّد بن جرير الطبرى (م 310ق) ، بيروت : دار الفكر ، 1408ق ، اوّل. 75 . الجامع الصغير فى أحاديث البشير النذير ، عبد الرحمان بن أبى بكر السيوطى (م 911 ق ) ، بيروت : دار الفكر ، 1401 ق ، اوّل. 76 . الجامع لأحكام القرآن (تفسير القرطبى) ، محمّد بن أحمد الأنصارى (م 671ق) ، تحقيق : محمّد عبد الرحمان المرعشلى ، بيروت : دار إحياء التراث العربى ، 1405ق ، دوم . 77 . الجامع لأخلاق الراوى ، أحمد بن على الخطيب البغدادى (م 463 ق) ، تصحيح: محمّد عجاج الخطيب ، بيروت : مؤسّسة الرسالة . 78 . الجعفريّات (الأشعثيّات) ، محمّد بن محمّد بن الأشعث الكوفى (ق 4 ق ) ، تهران : مكتبة نينوى (چاپ شده به همراه : قرب الإسناد) . 79 . جمال الاُسبوع بكمال العمل المشروع ، على بن موسى الحلّى (السيّد ابن طاووس) (م 664 ق ) ، تحقيق : السيّد جواد القيّومى ، قم : مؤسّسة الآفاق ، 1371 ش ، اوّل. 80 . الجمل و النصرة لسيّد العترة فى حرب البصرة ، محمّد بن محمّد بن النعمان العكبرى البغدادى (الشيخ المفيد) (م 413 ق ) ، تحقيق : السيّد على مير شريفى ، قم : المؤتمر العالمى لألفيّة الشيخ المفيد ، 1413 ق ، اوّل. 81 . جوامع الجامع ، الفضل بن الحسن الطَّبْرِسى (م 548 ق) ، تهران: مؤسّسة الطبع والنشر التابعة لجامعة طهران ، 1371 ش . . الجواهر الحسان فى تفسير القرآن = تفسير الثعلبى . 82 . جواهر الكلام فى شرح شرائع الإسلام ، محمّد حسن النجفى الإصفهانى (م 1266 ق) ، بيروت : مؤسّسة المرتضى العالمية .

.

ص: 584

83 . جواهر المطالب فى مناقب الإمام على بن أبى طالب عليه السلام (المناقب لإبن الدمشقى) ، محمّد بن أحمد الباعونى (م 871 ق ) ، تحقيق : محمّد باقر المحمودى ، قم : مجمع إحياء الثقافة الإسلاميّة ، 1415 ق ، اوّل. 84 . جهش ها ، محمّدرضا حكيمى ، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامى ، 1366ش . 85 . الحاوى للفتاوى فى الفقه و علوم القرآن و الحديث و الاُصول و العقائد و التصوّف و النحو و غيرها ، عبد الرحمان بن أبى بكر السيوطى (م 911 ق) ، بيروت : دار الكتاب العربى . 86 . الحدائق الناضرة فى أحكام العترة الطاهرة ، يوسف بن أحمد البحرانى (م 1186 ق) ، تحقيق : محمّدتقى الإيروانى ، نجف : دار الكتب الإسلامية ، 1377 ق . 87 . حلية الأولياء و طبقات الأصفياء ، أحمد بن عبد اللّه الأصبهانى (أبو نعيم) (م 430 ق ) ، بيروت : دار الكتاب العربى ، 1387 ق ، دوم . 88 . حياة الحيوان الكبرى ، محمّد بن موسى الدَّميرى (م 808 ق ) ، بيروت : دار إحياء التراث العربى. 89 . الخرائج و الجرائح ، سعيد بن هبة اللّه الراوندى (قطب الدين الراوندى) (م 573 ق ) ، تحقيق : مؤسّسة الإمام المهدى عليه السلام ، قم : مؤسّسة الإمام المهدى عليه السلام ، 1409 ق ، اوّل . 90 . الخصال ، محمّد بن على ابن بابويه القمّى (الشيخ الصدوق) (م 381 ق ) ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى ، 1414 ق ، چهارم . 91 . الدرّ المنثور فى التفسير المأثور ، عبد الرحمان بن أبى بكر السيوطى (م 911 ق ) ، بيروت : دار الفكر ، 1414 ق ، اوّل. 92 . الدروع الواقية ، على بن موسى الحلى (السيّد ابن طاووس) (م 664 ق ) ، تحقيق : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، قم : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، 1414 ق ، اوّل. 93 . دستور معالم الحكم و مأثور مكارم الشيم ، محمّد بن سلامة (القاضى القضاعى) (م 454 ق ) ، بيروت : دار الكتاب العربى ، 1401 ق ، اوّل. 94 . دعائم الإسلام و ذكر الحلال و الحرام و القضايا و الأحكام ، النعمان بن محمّد التميمى المغربى (القاضى أبو حنيفة) (م 363 ق ) ، تحقيق : آصف بن على أصغر فيضى ، مصر : دار المعارف ، 1389 ق ، سوم . 95 . الدعاء ، سليمان بن أحمد الطبرانى (م 360 ق ) ، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا ، بيروت : دار الكتب العلمية ، 1413 ق ، اوّل.

.

ص: 585

96 . الدعوات ، سعيد بن هبة اللّه الراوندى (قطب الدين الراوندى) (م 573 ق ) ، تحقيق : مؤسّسة الإمام المهدى عليه السلام ، قم : مؤسّسة الإمام المهدى عليه السلام ، 1407 ق ، اوّل. 97 . دلائل الإمامة ، محمّد بن جرير الطبرى الإمامى (ق 5 ق) ، تحقيق : مؤسّسة البعثة ، قم : مؤسّسة البعثة . 98 . دلائل النبوّة ، أحمد بن عبد اللّه الأصبهانى (أبو نعيم) (م 430 ق) تحقيق : محمّد روّاس قلعجى و عبد البرّ عبّاس ، بيروت : دار النفائس ، 1406 ق ، دوم . 99 . ذخائر العقبى فى مناقب ذوى القربى ، أحمد بن عبد اللّه الطبرى (م 693 ق ) ، تحقيق : أكرم البوشى ، جدّه : مكتبة الصحابة ، 1415 ق ، اوّل . 100 . ذم الدنيا ، عبد اللّه بن محمّد القُرَشى (ابن أبى الدنيا) (م 281 ق) ، تحقيق : محمّد السعيد بسيونى زغلول ، بيروت : مؤسّسة الكتب الثقافية ، 1413 ق/ 1993م . 101 . ربيع الأبرار و نصوص الأخبار ، محمود بن عمر الزمخشرى (م 538 ق ) ، تحقيق : سليم النعيمى ، قم : منشورات الشريف الرضى ، 1410 ق ، اوّل. . رجال الكشّى = اختيار معرفة الرجال . 102 . روض الجنان و روح الجنان (تفسير ابو الفتوح رازى) ، حسين بن على رازى (ق 6 ق ) ، مشهد : آستان قدس رضوى ، 1371 ش ، اوّل. 103 . روضة المتّقين ، محمّد تقى المجلسى (م 1070ق) ، تصحيح : السيّدحسين الموسوى الكرمانى و على پناه الإشتهاردى ، تهران : بنياد فرهنگ اسلامى كوشان پور . 104 . روضة الواعظين ، محمّد بن الحسن الفتّال النيسابورى (م 508 ق ) ، تحقيق : حسين الأعلمى ، بيروت : مؤسّسة الأعلمى ، 1406 ق ، اوّل . 105 . رياض السالكين فى شرح صحيفة سيّد الساجدين ، السيّد على خان الحسينى المدنى الشيرازى (م 1120ق) ، تصحيح : السيّد محسن الحسينى الأمينى ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى . 106 . الزهد ، أحمد بن محمّد الشيبانى (ابن حنبل) (م 241 ق ) ، بيروت : دار الكتب العلمية . 107 . الزهد ، حسين بن سعيد الكوفى الأهوازى (ق 3 ق) ، قم : المطبعة العلمية . 108 . سنن ابن ماجة ، محمّد بن يزيد القزوينى (ابن ماجة) (م 275 ق ) ، تحقيق : محمّد فؤاد عبد الباقى ، بيروت : دار إحياء التراث ، 1395 ق ، اوّل. 109 . سنن أبى داوود ، سليمان بن أشعث السجستانى الأزدى (م 275 ق ) ، تحقيق : محمّد محيى الدين عبد الحميد ، بيروت : دار إحياء السنّة النبويّة .

.

ص: 586

110 . سُنَنِ التِّرمِذى (الجامع الصحيح) ، محمّد بن عيسى الترمذى (أبو عيسى) (م 279 ق ) ، تحقيق : أحمد محمّد شاكر ، بيروت : دار إحياء التراث . 111 . سنن الدارقطنى ، على بن عمر البغدادى (الدارقطنى) (م 285 ق ) ، تحقيق : أبو الطيّب محمّد آبادى ، بيروت : عالم الكتب ، 1406 ق ، چهارم . 112 . سنن الدارمى ، عبد اللّه بن عبد الرحمان الدارمى (م 255 ق ) ، تحقيق : مصطفى ديب البغا ، بيروت : دار القلم ، 1412 ق ، اوّل. 113 . السنن الكبرى ، أحمد بن الحسين البيهقى (م 458 ق ) ، تحقيق : محمّد عبد القادر عطا ، بيروت : دار الكتب العلميّة ، 1414 ق ، اوّل. 114 . السنن الكبرى ، أحمد بن شعيب النسائى (م 303 ق) ، تحقيق : عبد الغفار سليمان البندارى ، بيروت : دار الكتب العلمية ، 1411 ق ، اوّل. 115 . سنن النسائى ، أحمد بن شعيب النسائى (م 303 ق) ، بيروت : دار المعرفة ، 1414ق ، سوم . 116 . السنّة ، أحمد بن عمرو الشيبانى (ابن أبى عاصم) (م 278 ق ) ، بيروت : المكتب الإسلامى ، 1413 ق ، سوم . 117 . سير أعلام النبلاء ، محمّد بن أحمد الذهبى (م 748 ق ) ، تحقيق : شُعيب الأرنؤوط ، بيروت : مؤسّسة الرسالة ، 1414 ق ، دهم . 118 . السيرة النبويّة ، عبد الملك بن هشام الحميرى (ابن هشام) (م 218 ق ) ، تحقيق : مصطفى السقّا و إبراهيم الأبيارى ، قم : مكتبة المصطفى ، 1355 ق ، اوّل. 119 . شرح الأخبار فى فضائل الأئمّة الأطهار ، النعمان بن محمّد المصرى (القاضى أبو حنيفة) (م 363 ق) ، تحقيق: السيد محمّد الحسينى الجلالى ، قم: مؤسّسة النشر الإسلامى ، 1412 ق ، اوّل . 120 . شرح الأسماء الحسنى ، هادى بن مهدى سبزوارى (ملاّ هادى) (م 1289 ق ) ، قم : مكتبة بصيرتى ، 1267 ق ، اوّل. 121 . شرح نهج البلاغة ، عبد الحميد بن محمّد المعتزلى (إبن أبى الحديد) (م 656 ق ) ، تحقيق : محمّد أبوالفضل إبراهيم ، بيروت : دار إحياء التراث ، 1387 ق ، دوم . 122 . شرح نهج البلاغة ، ميثم بن على البحرانى (ابن ميثم) (م 689ق) ، بيروت : دار الآثار للنشر ، 1402ق . 123 . شُعب الإيمان ، أحمد بن الحسين البيهقى (م 458 ق ) ، تحقيق : محمّد السعيد بسيونى زغلول ، بيروت : دار الكتب العلميّة ، 1410 ق ، اوّل.

.

ص: 587

124 . الشفا بتعريف حقوق المصطفى ، عيّاض بن موسى اليحصبى (القاضى عياض) (م 544 ق) ، بيروت : دارالكتب العلمية . 125 . الشكر ، عبد اللّه بن محمّد القرشى (ابن أبى الدنيا) (م 281 ق ) ، تحقيق : طارق الطنطاوى ، قاهره : مكتبة القرآن . 126 . شواهد التنزيل لقواعد التفضيل ، عبيد اللّه بن عبد اللّه النيسابورى (الحاكم الحَسَكانى) ( ق 5 ق ) ، تحقيق : محمّد باقر المحمودى ، تهران : مؤسّسة الطبع والنشر التابعة لوزارة الثقافة والإرشاد الإسلامى ، 1411 ق ، اوّل . 127 . الصحاح (تاج اللغة وصحاح العربيّة) ، إسماعيل بن حمّاد الجوهرى (م 398 ق ) ، تحقيق : أحمد بن عبد الغفور عطّار ، بيروت : دار العلم للملايين ، 1410 ق ، چهارم . 128 . صحيح ابن حبّان بترتيب ابن بلبان ، محمّد بن احمد بن حبّان (م 354ق) ، ترتيب : على بن بلبان الفارسى (م 739 ق ) ، تحقيق : شعيب الأرنؤوط ، بيروت : مؤسّسة الرسالة ، 1414 ق ، دوم . 129 . صحيح ابن خزيمة ، محمّد بن إسحاق السلمى النيسابورى (ابن خزيمة) (م 311 ق ) ، تحقيق : محمّد مصطفى الأعظمى ، بيروت : المكتب الإسلامى ، 1412 ق ، سوم . 130 . صحيح البخارى ، محمّد بن إسماعيل البخارى (م 256 ق ) ، تحقيق : مصطفى ديب البغا ، بيروت : دار ابن كثير ، 1410 ق ، چهارم . 131 . صحيح مسلم ، مسلم بن الحجّاج القشيرى النيسابورى (م 261 ق ) ، تحقيق : محمّد فؤاد عبد الباقى ، قاهره : دار الحديث ، 1412 ق ، اوّل. 132 . صحيفة الإمام الرضا عليه السلام ، [المنسوب إلى] الإمام الرضا عليه السلام ، تحقيق : مؤسّسة الإمام المهدى عليه السلام ، قم : مؤسّسة الإمام المهدى عليه السلام ، 1408 ق ، اوّل. 133 . الصحيفة السجّاديّة ، [المنسوب إلى] الإمام على بن الحسين عليه السلام ، تصحيح : على أنصاريان ، دمشق : المستشارية الثقافية للجمهوريّة الإسلاميّة الإيرانيّة ، 1405 ق . 134 . الصراط المستقيم إلى مستحقّى التقديم ، على بن يونس النباطى البياضى (م 877 ق ) ، به كوشش : محمّد باقر البهبودى ، تهران : المكتبة المرتضويّة ، 1384 ق ، اوّل. 135 . صفات الشيعة ، محمّد بن على ابن بابويه القمى (الشيخ الصدوق) (م 381 ق ) ، تحقيق : مؤسّسة الإمام المهدى عليه السلام ، قم : مؤسّسة الإمام المهدى عليه السلام . 136 . صفة الصفوة ، عبد الرحمان بن على (ابن الجوزى) (م 597 ق ) ، تحقيق : عبد السلام محمّد هارون ، بيروت : دار الفكر ، 1413 ق ، اوّل.

.

ص: 588

137 . الصواعق المحرقة فى الردّ على أهل البدع و الزندقة ، أحمد بن حجر الهيثمى الكوفى (م 974 ق ) ، به كوشش : عبد الوهّاب عبد اللطيف ، مصر : مكتبة القاهرة ، 1385 ق ، دوم . 138 . طبّ الأئمّة عليهم السلام ، ابنا بسطام النيسابوريان ، تحقيق: محسن عقيل ، بيروت: دار المحجة البيضاء و دار الرسول الأكرم . 139 . طبّ النبى صلى الله عليه و آله ، جعفر بن محمّد المستغفرى (أبو العبّاس) (5 5 ق) ، بيروت : مؤسّسة أهل البيت عليهم السلام . 140 . الطبقات الكبرى ، محمّد بن سعد (كاتب الواقدى) (م 230 ق ) ، بيروت : دار صادر . 141 . العدد القويّة لدفع المخاوف اليوميّة ، الحسن بن يوسف الحلّى (العلاّمة) (م 726 ق ) ، تحقيق : السيّد مهدى الرجائى ، قم : مكتبة آية اللّه المرعشى ، 1408 ق ، اوّل. 142 . عدّة الداعى و نجاح الساعى ، أحمد بن محمّد الحلّى الأسدى (ابن فهد) (م 841 ق ) ، تحقيق : أحمد الموحّدى ، تهران : مكتبة وجدانى . 143 . العزلة ، حمد بن محمّد الخطّابى البستى (م 388 ق ) ، تحقيق : عبد الغفار بندارى ، بيروت : دار الكتب العلمية . . العسل المصفّى فى تهذيب زين الفتى = زين الفتى . 144 . العقد الفريد ، أحمد بن محمّد الأندلسى (ابن عبد ربّه) (م 328 ق ) ، تحقيق : أحمد الزين و إبراهيم الأبيارى ، بيروت : دار الأندلس ، 1408 ق ، اوّل. 145 . علل الشرائع ، محمّد بن على ابن بابويه القمّى (الشيخ الصدوق) (م 381 ق ) ، بيروت : دار إحياء التراث ، 1408 ق ، اوّل. . العمدة = عمدة عيون صحاح الأخبار فى مناقب إمام الأبرار . 146 . عمدة عيون صحاح الأخبار فى مناقب إمام الأبرار (العمدة) ، يحيى بن الحسن الأسدى الحلّى (ابن البِطْريق) (م 600 ق ) ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى ، 1407 ق ، اوّل. 147 . عمل اليوم و الليلة ، أحمد بن شعيب النسائى (م 303 ق ) ، تحقيق : فاروق حمادة ، بيروت : مؤسّسة الرسالة ، 1407 ق ، سوم . 148 . عمل اليوم و الليلة ، أحمد بن محمّد الدينورى (م 464 ق ) ، تحقيق : حمدى عبد المجيد السلفى ، بيروت : مؤسّسة الكتب الثقافيّة ، 1408 ق ، اوّل. 149 . عوالى اللاّآلى العزيزيّة فى الأحاديث الدينيّة ، محمّد بن على الأحسائى (ابن أبى جمهور) (م 940 ق ) ، تحقيق : مجتبى العراقى ، قم : مطبعة سيّد الشهداء عليه السلام ، 1403 ق ، اوّل.

.

ص: 589

150 . العين ، خليل بن أحمد الفراهيدى (م 175 ق ) ، تحقيق : مهدى المخزومى ، قم : دار الهجرة ، 1409 ق ، اوّل. 151 . عيون أخبار الرضا عليه السلام ، محمّد بن على ابن بابويه القمّى (الشيخ الصدوق) (م 381 ق ) ، تحقيق : السيّد مهدى الحسينى اللاجوردى ، تهران : جهان . 152 . عيون الحكم و المواعظ ، على بن محمّد الليثى الواسطى (ق 6 ق ) ، تحقيق : حسين الحسنى البيرجندى ، قم : دار الحديث ، 1376 ش ، اوّل. 153 . الغارات ، إبراهيم بن محمّد الثقفى (ابن هلال) (م 283 ق ) ، تحقيق : مير جلال الدين المحدّث الاُرموى ، تهران : انجمن آثار ملّى ، 1395 ق ، اوّل. 154 . الغدير فى الكتاب و السنّة و الأدب ، عبد الحسين بن أحمد الأمينى (م 1390 ق ) ، بيروت : دار الكتاب العربى ، 1387 ق ، سوم . . غرر الحكم و درر الكلم ، عبدالواحد الآمِدى التميمى (م 550 ق) = ترجمه و شرح غرر الحكم . 155 . الغيبة ، محمّد بن الحسن الطوسى (الشيخ الطوسى) (م 460 ق ) ، تحقيق : عباد اللّه الطهرانى وعلى أحمد ناصح ، قم : مؤسّسة المعارف الإسلاميّة ، 1411 ق ، اوّل. 156 . فتح الأبواب ، على بن موسى الحلّى (السيّد ابن طاووس) (م 664 ق ) ، تحقيق : حامد الخفّاف ، قم : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، 1409 ق ، اوّل. 157 . الفرج بعد الشدّة ، على بن محمّد التنوخى (م 384 ق ) ، بيروت : مؤسّسة النعمان ، 1410 ق ، اوّل. 158 . الفردوس بمأثور الخطاب ، شيروية بن شهردار الديلمى الهمدانى (م 509 ق ) ، تحقيق : محمّد السعيد بسيونى زغلول ، بيروت : دار الكتب العلميّة ، 1406 ق ، اوّل. 159 . فرهنگ فارسى ، محمّد معين (م 1350ش) ، تهران : اميركبير ، 1371ش . 160 . الفصول المختارة من العيون و المحاسن ، السيّد على بن الحسين الموسوى (الشريف المرتضى) (م 436 ق ) ، قم : المؤتمر العالمى بمناسبة ذكرى ألفيّة الشيخ المفيد ، 1413 ق ، اوّل. 161 . الفضائل ، شاذان بن جبرئيل القمّى (م 660 ق ) ، نجف : المطبعة الحيدريّة ، 1338 ق . 162 . فضائل الأشهر الثلاثة ، محمّد بن على ابن بابويه القمّى (الشيخ الصدوق) (م 381 ق)، تحقيق: غلامرضا عرفانيان، قم : مطبعة الآداب، 1396 ق ، اوّل . 163 . فضائل الأوقات ، أحمد بن حسين البيهقى (م 458 ق) ، تحقيق : عدنان عبد الرحمان مجيد القيسى ، مكّة : مكتبة المنارة ، 1410ق/ 1990 م .

.

ص: 590

164 . فضائل الشيعة ، محمّد بن على ابن بابويه القمّى (الشيخ الصدوق) (م 381 ق ) ، تحقيق : مؤسّسة الإمام المهدى عليه السلام ، قم : مؤسّسة الإمام المهدى عليه السلام ، 1410 ق ، اوّل. 165 . فضائل الصحابة ، أحمد بن محمّد بن حنبل (ابن حنبل) (م 241 ق ) ، تحقيق : وصى اللّه بن محمّد عبّاس ، مكّه : جامعة اُم القرى ، 1403 ق ، اوّل. 166 . فضائل القرآن ، قاسم بن سلام (م 224 ق) ، تحقيق: مروان العطية و محسن ضرابه و وفاء تقى الدين ، دمشق : دار ابن كثير ، 1415 ق/ 1995 م . 167 . فضل الصلاة على النبى ، إسماعيل بن إسحاق (م 282 ق) ، تحقيق : ناصر الدين الآلبانى . 168 . الفقه المنسوب للإمام الرضا عليه السلام ، تحقيق : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، مشهد : المؤتمر العالمى للإمام الرضا عليه السلام . . الفقيه = كتاب من لايحضره الفقيه . 169 . الفقيه و المتفقّه ، احمد بن على الخطيب البغدادى (م 463 ق) ، تحقيق: الأنصارى ، بيروت: دار الكتب العلمية . 170 . فلاح السائل ، على بن موسى الحلّى (السيّد ابن طاووس) (م 664 ق ) ، تحقيق : غلامحسين مجيدى ، قم : مكتب الإعلام الإسلامى ، 1419 ق ، اوّل. 171 . فيض القدير ، محمّد عبد الرؤوف المناوى (ق 10 ق ) ، بيروت : دار الفكر . 172 . القاموس المحيط ، محمّد بن يعقوب الفيروز آبادى (م 817 ق ) ، بيروت : دار الفكر . 173 . قرب الإسناد ، عبد اللّه بن جعفر الحِمْيرى القمّى (م بعد از 304 ق ) ، تحقيق : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، قم : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، 1413 ق ، اوّل. 174 . قصص الأنبياء ، سعيد بن هبة اللّه الراوندى (قطب الدين الراوندى) (م 573 ق ) تحقيق : غلامرضا عرفانيان ، مشهد : مجمع البحوث الإسلاميّة التابع لمؤسّسة الآستانة الرضويّة ، 1409 ق ، اوّل. 175 . الكافى ، محمّد بن يعقوب الكلينى الرازى (ت 329 ه . ق) ، تحقيق : على أكبر الغفّارى ، تهران : دار الكتب الإسلامية ، 1389 ق ، دوم . 176 . كامل الزيارات ، جعفر بن محمّد (ابن قولويه) (م 367 ق ) ، تحقيق : جواد القيّومى ، قم : نشر الفقاهة ، 1417 ق ، اوّل. 177 . الكامل فى التاريخ ، على بن محمّد الشيبانى الموصلى (ابن الأثير) (م 630 ق ) ، تحقيق : على شيرى ، بيروت : دار إحياء التراث العربى ، 1408 ق ، اوّل.

.

ص: 591

178 . كتاب من لايحضره الفقيه ، محمّد بن على ابن بابويه القمّى (الشيخ الصدوق) (م 381 ق) ، تحقيق : على أكبر الغفّارى ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى ، دوم . 179 . الكشّاف ، محمود بن عمر الزمخشرى (م 538 ق ) ، بيروت : دار المعرفة . 180 . كشف الخفاء و الألباس عمّا اشتهر من الأحاديث على ألسنة الناس ، إسماعيل بن محمّد العجلونى الجراحى (م 1162 ق) ، بيروت : دار الكتب العلمية 1408 ق . 181 . كشف الغمّة فى معرفة الأئمّة ، على بن عيسى الإربلى (م 687 ق ) ، تصحيح : السيّد هاشم الرسولى المحلاّتى ، بيروت : دار الكتاب ، 1401 ق ، اوّل. 182 . كشف المحجّة لثمرة المُهْجة ، على بن موسى الحلّى (السيّد ابن طاووس) (م 664 ق ) ، تحقيق : محمّد الحسّون ، قم : مكتب الإعلام الإسلامى ، 1412 ق ، اوّل. 183 . الكشف و البيان ، أحمد بن محمّد الثعلبى (م 427 ق) ، تحقيق : أبو محمّد بن عاشور ، بيروت : دار إحياء التراث العربى ، 1422 ق/ 2002 م . 184 . كفاية الأثر فى النصّ على الأئمّة الاثنى عشر ، على بن محمّد الخزّاز القمّى (ق 4 ق) ، تحقيق : السيّد عبد اللطيف الحسينى الكوه كمرى ، قم : بيدار ، 1401 ق . 185 . كمال الدين و تمام النعمة ، محمّد بن على ابن بابويه القمّى (الشيخ الصدوق) (م 381 ق ) ، تحقيق : على أكبر الغفّارى ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى ، 1405 ق ، اوّل. 186 . كنز العمّال فى سنن الأقوال و الأفعال ، على المتّقى بن حسام الدين الهندى (م 975 ق ) ، تصحيح : صفوة السقّا ، بيروت : مكتبة التراث الإسلامى ، 1397 ق ، اوّل. 187 . كنز الفوائد ، محمّد بن على الكراجكى الطرابلسى (م 449 ق ) ، به كوشش : عبد اللّه نعمة ، قم : دار الذخائر ، 1410 ق ، اوّل. . كنز جامع الفوائد = تأويل الآيات الظاهرة فى فضائل العترة الطاهرة . 188 . لسان العرب ، محمّدبن مكرَّم المصرى الأنصارى (ابن منظور) (م 711 ق ) ، بيروت : دار صادر ، 1410 ق ، اوّل. 189 . لسان الميزان ، أحمد بن على العسقلانى (ابن حجر) (م 852 ق ) ، مؤسّسة الأعلمى ، 1406 ق ، سوم . 190 . لغت نامه ، على اكبر دهخدا و ديگران ، تهران : دانشگاه تهران ، 1373 ش . 191 . مائة كلمة للإمام أميرالمؤمنين على ، عمرو بن بحر الكنانى (الجاحظ) (م 255 ق) ، تحقيق : رياض مصطفى العبداللّه ، دمشق : دارالحكمة ، 1416 ق .

.

ص: 592

192 . مائة منقبة من مناقب أمير المؤمنين على بن أبى طالب و الأئمّة من ولده عليهم السلام ، محمّد بن أحمد القمّى (ابن شاذان) ( ق 5 ق ) ، تحقيق : نبيل رضا علوان ، قم : أنصاريان . 193 . المبسوط فى فقه الإماميّة ، محمّد بن الحسن الطوسى (الشيخ الطوسى) (م 460 ق ) ، تحقيق : محمّد على الكشفى ، تهران : المكتبة المرتضويّة ، 1387 ق ، سوم . 194 . مثير الأحزان ، محمّد بن جعفر الحلى (ابن الحلّى) (م 645 ق) ، قم : مدرسة الإمام المهدى عليه السلام . 195 . المجازات النبويّة ، محمّد بن الحسين الموسوى (الشريف الرضى) (م 406 ق ) ، تحقيق وشرح : طه محمّد الزينى ، قم : مكتبة بصيرتى . 196 . المجتنى من الدعاء المجتبى ، على بن موسى الحلّى (السيّد ابن طاووس) (م 664 ق ) ، تحقيق : صفاء الدين البصرى ، مشهد : مجمع البحوث الإسلاميّة ، 1413 ق . 197 . مجمع البحرين ، فخر الدين الطريحى (م 1085 ق ) ، تحقيق : السيّد أحمد الحسينى ، تهران : مكتبة نشر الثقافة الإسلاميّة ، 1408 ق ، دوم . 198 . مجمع البيان فى تفسير القرآن (تفسير مجمع البيان) ، الفضل بن الحسن الطَبْرِسى (أمين الإسلام) (م 548 ق ) ، تحقيق : السيّد هاشم الرسولى المحلاّتى والسيّد فضل اللّه اليزدى الطباطبائى ، بيروت : دار المعرفة ، 1408 ق ، دوم . 199 . مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، على بن أبى بكر الهيثمى (م 807 ق ) ، تحقيق : عبد اللّه محمّد درويش ، بيروت : دار الفكر ، 1412 ق ، اوّل. . مجموعة ورّام = تنبيه الخواطر و نزهة النواظر . 200 . محاسبة النفس ، عبد اللّه بن محمّد القُرَشى (ابن أبى الدنيا) (م 308 ق) ، تحقيق : مجدى السيّد إبراهيم ، القاهرة : مكتبة القرآن . 201 . المحاسن ، أحمد بن محمّد البرقى القمّى (م 280 ق ) ، تحقيق : السيّد مهدى الرجائى ، قم : المجمع العالمى لأهل البيت عليهم السلام ، 1413 ق ، اوّل. 202 . المحبّة فى الكتاب والسنّة ، محمّد الرَّيشَهرى ، بمساعدة : محمّد التقديرى ، بيروت : دار الحديث ، 1421 ق ، اوّل . 203 . المحجّة البيضاء فى تهذيب الإحياء ، محمّدمحسن بن شاه مرتضى (الفيض الكاشانى) (م 1091 ق ) ، با حاشيه : على أكبر الغفّارى ، قم : جماعة المدرسين فى الحوزة العلمية ، 1383 ق .

.

ص: 593

204 . مختلف الشيعة فى أحكام الشريعة ، حسن بن يوسف الحلّى (م 726 ق) ، تهران : مكتبة نينوى الحديثة ، 1323 ق . 205 . مرآة العقول فى شرح أخبار آل الرسول ، محمّد باقر بن محمّد تقى المجلسى (العلاّمة المجلسى) (م 1111 ق ) ، تحقيق : السيّد هاشم الرسولى المحلاّتى ، تهران : دار الكتب الإسلاميّة ، 1370 ش ، سوم . 206 . المراسيل ، سليمان بن الأشعث السجستانى (م 275 ق) ، تحقيق: عبد العزيز عزّ الدين السيروان ، بيروت: دار القلم ، 1406 ق . 207 . مروج الذهب و معادن الجوهر ، على بن الحسين المسعودى (م 346 ق ) ، تحقيق : محمّد محيى الدين عبد الحميد ، قاهره : مطبعة السعادة ، 1384 ق ، چهارم . 208 . المزار ، محمّد بن محمّد بن النعمان العكبرى البغدادى (الشيخ المفيد) (م 413 ق ) ، تحقيق : محمّد باقر الأبطحى ، قم : المؤتمر العالمى لألفيّة الشيخ المفيد ، 1413 ق ، اوّل. 209 . المزار ، محمّد بن مكّى العاملى (الشهيد الأوّل) (م 786 ق ) ، تحقيق : مدرسة الإمام المهدى عليه السلام ، قم : مدرسة الإمام المهدى عليه السلام ، 1410 ق . 210 . المزار الكبير ، محمّد بن جعفر المشهدى (ق 6 ق) ، تحقيق : السيّدجواد القيّومى الإصفهانى ، قم : قيّوم ، 1419 ق ، اوّل . 211 . مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ، ميرزا حسين النورى الطَّبَرسى (م 1320 ق ) ، قم : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، 1407 ق ، اوّل. 212 . المستدرك على الصحيحين ، محمّد بن عبد اللّه الحاكم النيسابورى (م 405 ق ) ، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا ، بيروت : دار الكتب العلميّة ، 1411 ق ، اوّل. . مستطرفات السرائر = النوادر . 213 . مسكّن الفؤاد ، زين الدين بن علىّ الجبعى العاملى (الشهيد الثانى) (م 965 ق) ، تحقيق: مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، قم: مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، 1412 ق ، دوم . 214 . المسند ، أحمد بن محمّد الشيبانى (ابن حنبل) (م 241 ق ) ، تحقيق : عبد اللّه محمّد الدرويش ، بيروت : دار الفكر ، 1414 ق ، دوم . 215 . مسند ابن جعد ، على بن الجعد الجوهرى (م 230 ق) ، بيروت : مؤسّسة ناور ، 1410ق . 216 . مسند أبى داوود الطيالسى (مسند الطيالسى) ، سليمان بن داوود البصرى (أبو داوود الطيالسى) (م 204 ق ) ، بيروت : دار المعرفة .

.

ص: 594

217 . مسند أبى يعلى الموصلى ، أحمد بن على التميمى الموصلى (أبو يَعلى) (م 307 ق ) ، تحقيق : إرشاد الحقّ الأثرى ، جدّه : دار القبلة ، 1408 ق ، اوّل. 218 . مسند إسحاق بن راهويه، إسحاق بن إبراهيم الحنظلى المروزى (ابن راهويه) (م 238 ق)، تحقيق : عبد الغفور عبد الحق حسين البلوشى ، مدينه : مكتبة الإيمان ، 1412 ق ، اوّل . 219 . مسند الإمام زيد(مسند زيد) ، [المنسوب إلى] زيد بن على بن الحسين عليهماالسلام (م 122 ق ) ، بيروت : منشورات دار مكتبة الحياة ، 1966 م ، اوّل. 220 . مسند البزّار (البحر الزخّار) ، أحمد بن عمرو العتكى البزّار (م 292 ق ) ، تحقيق : محفوظ الرحمان زين اللّه ، بيروت : مؤسّسة علوم القرآن ، 1409 ق ، اوّل. 221 . مسند الحميدى ، عبد اللّه بن الزبير الحميدى (م 219 ق ) ، تحقيق : حبيب الرحمان الأعظمى ، مدينه : المكتبة السلفيّة . 222 . مسند الرويانى ، محمّد بن هارون الرويانى (م 307 ق ) ، تحقيق : أيمن على أبويمانى ، مصر : مؤسّسة قرطبة ، 1416 ق ، اوّل. 223 . مسند الشافعى ، محمّد بن إدريس الشافعى (م 204 ق) ، بيروت : دار الكتب العلمية . 224 . مسند الشاميين ، سليمان بن احمد الطبرانى (م 360 ق) ، تحقيق: حمدى عبد المجيد السلفى ، بيروت: مؤسّسة الرسالة . 225 . مسند الشهاب ، محمّد بن سلامة (القاضى القضاعى) (م 454 ق) ، بيروت : مؤسّسة الرسالة . 226 . مسند أبى حنيفة ، أحمد بن عبد اللّه الأصبهانى (أبو نُعيم) (م 430 ق) ، قاهره: مكتبة الآداب ، 1981 م . 227 . مسند أبى يعلى ، أحمد بن على التميمى الموصلى (أبو يعلى) (م 307 ق) ، دمشق : دار المأمون للتراث ، 1410 ق/ 1989 م . 228 . مشارق أنوار اليقين فى أسرار أمير المؤمنين عليه السلام ، رجب البُرسى ( ق 8 ق ) ، قم : منشورات الشريف الرضى ، 1415 ق ، اوّل. 229 . مشاهير علماء الأمصار ، محمّد بن حِبّان البُستى (م 354 ق ) ، تحقيق : رزوق على إبراهيم ، بيروت : دار الوفاء ، 1411 ق ، اوّل. 230 . مشكاة الأنوار فى غرر الأخبار ، على بن الحسن الطَّبْرِسى (ق 7 ق) ، تحقيق : مهدى هوشمند ، قم : دار الحديث ، 1418 ق ، اوّل.

.

ص: 595

231 . مشكاة المصابيح ، محمّد بن عبد اللّه العمرى الخطيب التبريزى (ق 8 ق) ، تحقيق: محمّد ناصر الدين الآلبانى ، دمشق: المكتب الإسلامى . 232 . مصباح الزائر ، على بن موسى الحلّى (السيّد ابن طاووس) (م 664 ق ) ، تحقيق : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، قم : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، 1417 ق ، اوّل. 233 . مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة ، [المنسوب إلى] الإمام الصادق عليه السلام ، شرح : عبد الرزّاق گيلانى ، (م 1089 ق) ، تصحيح : جلال الدين محدّث اُرموى ، تهران : صدوق ، 1407 ق ، سوم. 234 . مصباح المتهجّد ، محمّد بن الحسن الطوسى (الشيخ الطوسى) (م 460 ق ) ، تحقيق : على أصغر مرواريد ، بيروت : مؤسّسة فقه الشيعة ، 1411 ق ، اوّل. 235 . المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى ، أحمد بن محمّد الفيّومى (م 770 ق ) ، قم : مؤسّسة دار الهجرة ، 1414 ق ، دوم . 236 . المصباح فى الأدعية و الصلوات و الزيارات ، إبراهيم بن على الحارثى العاملى (الكفعمى) (م 900 ق ) ، قم : الشريف الرضى . 237 . المصنَّف ، عبد الرزّاق بن همّام الصنعانى (م 211 ق ) ، تحقيق : حبيب الرحمان الأعظمى ، بيروت : منشورات المجلس العلمى . 238 . المصنَّف فى الأحاديث و الآثار ، عبد اللّه بن محمّد العبسى الكوفى (ابن أبى شيبة) (م 235 ق ) ، تحقيق : سعيد محمّد اللحّام ، بيروت : دار الفكر . 239 . مطالب السؤول فى مناقب آل الرسول ، محمّد بن طلحة النصيبى الشافعى (م 652 ق ) ، تحقيق : ماجد أحمد العطيّة ، بيروت : مؤسّسة اُم القرى ، 1420ق . 240 . المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية ، أحمد بن على العسقلانى (ابن حجر) (م 852 ق ) ، تحقيق : حبيب الرحمان الأعظمى ، بيروت : دار المعرفة ، 1414 ق ، اوّل. 241 . معانى الأخبار ، محمّد بن على ابن بابويه القمّى (الشيخ الصدوق) (م 381 ق ) ، تحقيق : على أكبر الغفّارى ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى ، 1361 ش ، اوّل. 242 . المعجم الأوسط ، سليمان بن أحمد اللخمى الطبرانى (م 360 ق ) ، تحقيق : طارق بن عوض اللّه وعبد الحسن بن إبراهيم الحسينى ، قاهره : دار الحرمين ، 1415 ق . 243 . معجم البلدان ، ياقوت بن عبد اللّه الحَمَوى الرومى(م 626 ق ) ، بيروت : دار إحياء التراث العربى ، 1399 ق ، اوّل.

.

ص: 596

244 . معجم السفر ، احمد بن محمّد السلفى (م 573 ق) ، شرح: عبد اللّه عمر البارودى ، بيروت: دار الفكر ، 1414 ق . 245 . المعجم الصغير ، سليمان بن أحمد اللخمى الطبرانى (م 360 ق ) ، تحقيق : محمّد عثمان ، بيروت : دار الفكر ، 1401 ق ، دوم . 246 . معجم الفروق اللغويّة، حسين بن عبد اللّه العسكرى (أبو هلال) (ق 4 ق) ، تحقيق : مؤسّسة النشر الإسلامى ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى ، 1412 ق. 247 . المعجم الكبير ، سليمان بن أحمد اللخمى الطبرانى (م 360 ق ) ، تحقيق : حمدى عبد المجيد السلفى ، بيروت : دار إحياء التراث العربى ، 1404 ق ، دوم . 248 . المعجم الوسيط ، مجمع اللغة العربية فى القاهرة ، تهران : ناصر خسرو (افست) . 249 . معجم مقاييس اللغة ، أحمد بن فارس الرازى (م 395 ق) ، تحقيق : عبدالسلام محمّد هارون ، مصر : شركة مكتبة مصطفى البابى و أولاده . 250 . معدن الجواهر و رياضة الخواطر ، محمّد بن على الكراجِكى (م 449 ق) ، تحقيق: السيّد أحمد الحسينى ، تهران: المكتبة المرتضوية ، 1394 ق ، دوم . 251 . المغازى ، محمّد بن عمر بن واقد (الواقدى) (م 207 ق ) ، تحقيق : مارسدن جونس ، بيروت : عالم الكتب ، 1404 ق ، سوم . 252 . المغنى ، عبد اللّه بن أحمد الدمشقى (ابن قدامة) (م 620 ق) ، بيروت : دار الكتاب العربى . 253 . المغنى عن حمل الأسفار ، عبد الرحيم بن الحسين العراقى (م 806 ق) ، تحقيق: أشرف بن عبد المقصود ، رياض: مكتبة دار طبرية ، 1415 ق . 254 . مفتاح الفلاح فى عمل اليوم واللّيلة ، محمّد بن حسين العاملى (الشيخ البهائى) (م 1030 ق) ، تحقيق : السيّد مهدى الرجائى ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى ، 1415 ق . 255 . مفردات ألفاظ القرآن ، حسين بن محمّد الراغب الإصفهانى (م 502 ق ) ، تحقيق : صفوان عدنان داوودى ، بيروت : دار القلم ، 1412 ق ، اوّل. 256 . المقنعة ، محمّد بن محمّد بن النعمان العُكْبرى البغدادى (الشيخ المفيد) (م 413 ق ) ، تحقيق : مؤسّسة النشر الإسلامى ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى ، 1410 ق ، دوم . 257 . مكائد الشيطان ، عبد اللّه بن محمّد القُرَشى (ابن أبى الدنيا) (م 308 ق) ، قاهره : مكتبة القرآن . 258 . مكارم الأخلاق ، الفضل بن الحسن الطَّبْرِسى (أمين الإسلام) (م 548 ق ) ، تحقيق : علاء آل جعفر ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى ، 1414 ق ، اوّل.

.

ص: 597

259 . ملاذ الأخيار فى فهم تهذيب الأخبار ، محمّد باقر بن محمّد تقى المجلسى (م 1111 ق) تحقيق : السيّد مهدى الرجائى ، قم : مكتبة آية اللّه المرعشى النجفى ، 1406 ق ، اوّل. 260 . الملهوف على قتلى الطفوف ، على بن موسى الحلّى (السيّد ابن طاووس) (م 664 ق ) ، تحقيق : فارس تبريزيان ، تهران : دار الاُسوة ، 1414 ق ، اوّل. 261 . مناقب آل أبى طالب (المناقب لابن شهرآشوب) ، محمّد بن على المازندرانى (ابن شهرآشوب) (م 588 ق ) ، قم : المطبعة العلميّة . 262 . مناقب الإمام أمير المؤمنين عليه السلام (المناقب للكوفى) ، محمّد بن سليمان الكوفى القاضى (م 300 ق ) ، تحقيق : محمّد باقر المحمودى ، قم : مجمع إحياء الثقافة الإسلاميّة ، 1412 ق ، اوّل . 263 . المناقب (المناقب للخوارزمى) ، الموفّق بن أحمد المكّى الخوارزمى (م 568 ق ) تحقيق : مالك المحمودى ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى ، 1414 ق ، دوم . 264 . مناقب على بن أبى طالب عليه السلام (المناقب لابن المغازلى) ، على بن محمّد الواسطى الشافعى (ابن المغازلى) (م 483 ق ) ، به كوشش : محمّد باقر البهبودى ، تهران : المكتبة الإسلاميّة ، 1402 ق ، دوم . . المناقب لابن الدمشقى = جواهر المطالب فى مناقب الإمام على بن أبى طالب عليه السلام . . المناقب لابن شهرآشوب = مناقب آل أبى طالب . . المناقب للكوفى = مناقب الإمام أمير المؤمنين عليه السلام . 265 . مناقب مرتضوى ، محمّد صالح بن عبد اللّه حسنى ترمذى (م 1060 ق) ، تحقيق : كورش منصورى ، تهران : روزنه ، 1380ش . 266 . المنتخب من مسند عبد بن حُمَيد ، عبد بن حُمَيد (م 249 ق ) ، تحقيق : السيّد صبحى البدرى السامرائى ومحمود محمّد خليل الصعيدى ، قاهره : مكتبة السنّة ، 1408 ق ، اوّل. 267 . المنتقى من أخبار المصطفى ، عبد السلام بن تيميّة الحرّانى (م 652 ق) تصحيح : محمّد حامد الفقى ، بيروت : دار المعرفة . 268 . المنجد فى اللغة ، لويس معلوف ، بيروت : دار المشرق ، 1973 م ، بيست و يكم . 269 . منية المريد ، زين الدين على العاملى (الشهيد الثانى) (م 965 ق ) قم : مكتب الإعلام الإسلامى ، 1415ق . 270 . موارد الظمآن إلى زوائد ابن حبّان ، على بن أبى بكر الهيثمى (م 807 ق) ، تحقيق : عبد الرزّاق حمزة ، بيروت : دار الكتب العلميّة .

.

ص: 598

271 . موسوعة الإمام على عليه السلام فى الكتاب والسنّة والتاريخ ، محمّد الرَّيشَهرى و آخرون، قم و بيروت : دار الحديث ، 1422 ق ، اوّل . 272 . موسوعة العقائد الإسلامية ، محمّد الرّيشهرى ، قم : دار الحديث ، 1425 ق ، اوّل. 273 . الموطّأ ، مالك بن أنس (م 158 ق ) ، تحقيق : محمّد فؤاد عبد الباقى ، بيروت : دار إحياء التراث العربى ، 1406 ق ، اوّل. 274 . مهج الدعوات و منهج العبادات ، على بن موسى الحلّى (السيّد ابن طاووس) (م 664 ق ) تحقيق : حسين الأعلمى ، بيروت : مؤسّسة الأعلمى ، 1414 ق ، اوّل. 275 . المهذّب ، عبد العزيز بن البرّاج الطرابلسى (م 481 ق) ، قم : مؤسّسة النشر الإسلامى التابعة لجماعة المدرّسين ، 1406ق . 276 . الميزان فى تفسير القرآن (تفسير الميزان) ، السيّد محمّد حسين الطباطبائى (م 1404 ق) ، قم : إسماعيليان ، 1394ق ، سوم . 277 . نثر الدرّ ، منصور بن الحسين الآبى (أبو سعيد الوزير) (م 421 ق ) ، تحقيق : محمّد على قرنة ، مصر : الهيئة المصرية العامة ، 1981 م ، اوّل . 278 . نزهة الناظر وتنبيه الخاطر ، الحسين بن محمّد الحلوانى (ق 5 ق) تحقيق : مؤسّسة الإمام المهدى عليه السلام ، قم : مؤسّسة الإمام المهدى عليه السلام ، 1408 ق ، اوّل. 279 . النوادر ، أحمد بن محمّد الأشعرى القمى (م 280 ق)، تحقيق: مؤسّسة الإمام المهدى عليه السلام ، قم: مدرسة الإمام المهدى عليه السلام ، 1408 ق . 280 . النوادر ، فضل اللّه بن على الحسينى الراوندى (م 571 ق) ، تحقيق : سعيدرضا على عسكرى ، قم : دار الحديث ، 1377ش ، اوّل. 281 . نوادر الاُصول فى معرفة أحاديث الرسول ، محمّد بن على بن سورة الترمذى (م 320 ق) ، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا ، بيروت: دار الكتب العلميّة ، 1413 ق ، اوّل . 282 . النوادر (مستطرفات السرائر) ، محمّد بن أحمد الحلّى (ابن ادريس) (م 598 ق) ، تحقيق : مؤسّسة الإمام المهدى عليه السلام ، قم : مؤسّسة الإمام المهدى عليه السلام ، 1408 ق ، اوّل . 283 . نور الأبصار فى مناقب آل بيت النبى المختار صلى الله عليه و آله ، مؤمن بن حسن مؤمن الشبلنجى (م 1298 ق ) ، بيروت : دار الكتب العلميّة ، 1398 ق ، اوّل. 284 . نور الثقلين (تفسير نور الثقلين) ، على بن جعمة العروسى الحويزى (م 1112 ق) ، تحقيق : السيّد هاشم الرسولى المحلاّتى ، قم : إسماعيليان ، 1412ق ، چهارم .

.

ص: 599

285 . النهاية فى غريب الحديث و الأثر ، مبارك بن محمّد الجَزَرى (ابن الأثير) (م 606 ق ) ، تحقيق : طاهر أحمد الزاوى ، قم : إسماعيليان ، 1367 ش ، چهارم . 286 . النهاية فى مجرّد الفقه و الفتاوى ، محمّد بن الحسن الطوسى (الشيخ الطوسى) (م 460 ق) ، بيروت : دار الكتاب العربى ، 1390 ق . 287 . وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة ، محمّد بن الحسن الحرّ العاملى (م 1104 ق ) ، تحقيق : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، قم : مؤسّسة آل البيت عليهم السلام ، 1409 ق ، اوّل. 288 . وقعة صفّين ، نصر بن مزاحم المنقرى (م 212 ق ) ، تحقيق : عبد السلام محمّد هارون ، قم : مكتبة آية اللّه المرعشى ، 1382 ق ، دوم . 289 . الهداية ، محمّد بن على ابن بابويه القمّى (الشيخ الصدوق) (م 381 ق) ، قم و تهران : مؤسّسة المطبوعات الدينية و المكتبة الإسلامية ، 1337 ق . 290 . ينابيع المودّة لذوى القربى ، سليمان بن إبراهيم القُندوزى الحنفى (م 1294 ق ) ، تحقيق : على جمال أشرف الحسينى ، تهران : دار الاُسوة ، 1416 ق ، اوّل.

.

ص: 600

. .

ص: 601

فهرست تفصيلى

فهرست تفصيلى

.

ص: 602

. .

ص: 603

. .

ص: 604

. .

ص: 605

. .

ص: 606

. .

ص: 607

. .

ص: 608

. .

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109