اسناد لانه جاسوسی آمریکا جلد 5

مشخصات کتاب

سرشناسه : ایالات متحده. سفارت (ایران).

عنوان و نام پدیدآور : اسناد لانه جاسوسی آمریکا / دانشجویان مسلمان پیرو خط امام.

وضعیت ویراست : [ویراست 3؟].

مشخصات نشر : تهران : موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، 1386-

مشخصات ظاهری : ج.+ یک لوح فشرده.

شابک : دوره : 9789645645753 ؛ 70000ریال : ج.1 : 9789645645746 ؛ 70000ریال : ج.2 : 9789645645764 ؛ 70000ریال : ج.3 978-964-5645-79-1: ؛ 70000ریال : ج.4 : 9789645645807 ؛ 70000ریال : ج. 5 : 9789645645814 ؛ 70000ریال : ج. 9 : 978-964-5645-88-3 ؛ 70000ریال : ج.10 : 978-964-5645-89-0 ؛ 70000ریال : ج. 11 : 978-964-5645-96-8

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

یادداشت : ص.ع. به انگلیسی: Documents from the U.S. espionage den.

یادداشت : چاپ قبلی: جهان کتاب، 13.

یادداشت : ج. 3 (چاپ اول: 1385) (فیپا).

یادداشت : ج. 4 و 5 (چاپ اول: 1386) (فیپا).

یادداشت : ج. 9 و 10 (چاپ اول: 1386) (فیپا).

یادداشت : ج. 11 (چاپ اول: 1388) (فیپا).

یادداشت : نمایه.

مندرجات : ج. 9. اسناد لانه جاسوسی (روزشمار انقلاب).- ج. 10. اسناد لانه جاسوسی (روزشمار انقلاب).- ج. 11. خلیج فارس

عنوان دیگر : مجموعه اسناد لانه جاسوسی آمریکا.

موضوع : سفارتخانه ها و کنسولگری های آمریکا-- ایران

موضوع : ایران -- روابط خارجی -- ایالات متحده -- اسناد و مدارک

موضوع : ایالات متحده -- روابط خارجی -- ایران -- اسناد و مدارک

موضوع : ایران -- تاریخ -- پهلوی، 1320 - 1357 -- اسناد و مدارک

شناسه افزوده : دانشجو یان مسلمان پیرو خط امام

شناسه افزوده : موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی

رده بندی کنگره : DSR1502/3الف9 الف86 1386

رده بندی دیویی : 327/55073

شماره کتابشناسی ملی : م85-47840

ص: 1

اشاره

ص: 2

فهرست

ص: 3

ص: 4

ص: 5

ص: 6

ص: 7

ص: 8

ص: 9

ص: 10

ص: 11

ص: 12

کتاب چهلم

کویت (2)

ص: 1

ص: 2

احتمال و دورنمای برهم خوردن تولید نفت خام کویت....

سند شماره (32) تاریخ: 16 خرداد ماه 1358طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: احتمال و دورنمای برهم خوردن تولید نفت خام کویت توسط کارگران بسیار ضعیف است.

1. (تمام متن خیلی محرمانه است).

2. خلاصه. آیا کویت نیز که حوزه های نفتی آن تنها چند میل دورتر از حوزه های نفتی ایران است و با تولید 5/2 میلیون بشکه در روز خود در ردیف چهارمین کشور صادر کننده نفت جهان قرار دارد، ممکن است به سرنوشت ایران دچار شود یعنی کارگران تولید نفت آن را کاهش دهند ؟ گزارش و تجزیه و تحلیل زیر عواملی را که ممکن است کارگران را وادار به قطع تولید نفت نماید در نظر گرفته و در پایان به این نتیجه می رسد که احتمال قطع تولید نفت در کویت بسیار بعید است. کویت، 4فدراسیون کارگران نفتی کویت سالهاست که روش اطاعت و حرف شنوی را پیشه خود ساخته و درخواست کنونی آن در مورد افزایش دستمزد و مقرریهای جنبی احتمالاً ظرف چند هفته آینده برآورده خواهد شد. ارتباط بین مدیریت و کارگران در کمپانی نفتی کویت یعنی مهمترین تولید کننده نفت این کشور خوب است. فعالیت معدودی از مبارزین کویت، 4فدراسیون کارگران نفتی کویت و تماسهای آنها با نمایندگان کشورهای کمونیستی تحت کنترل و مراقبت شدید است. احساسات ضد غربی موجود در ایران در اینجا به چشم نمی خورد و حضور افراد غیر عرب در کمپانی نفتی کویت نیز قابل اغماض است. دلیلی در دست نیست که بتوان بر طبق آن ادعا کرد که شیعیان که 10 درصد نیروی کار نفتی را تشکیل می دهند نقشی سازمان یافته در صنعت ایفا می کنند و یا خواهند کرد.

گرچه احتمالاً یک پنجم کارگران کمپانی نفت کویت را فلسطینیها تشکیل می دهند، ولی طی سالها آنان را از بخش های تولیدی به نقاط غیرحساس پالایشی و مدیریت انتقال داده اند، و تولید نفت نیز حالتی ماشینی به خود گرفته است، که احتمال قطع تولید نفت توسط فلسطینیها را تا حدود زیادی کاهش داده است، و با توجه به فایده ای که از یک کویت به اثبات نصیب فلسطینیها می گردد ناظران معتقدند که این کار امکان پذیر نمی باشد. احتمال خرابکاری وجود دارد. لیکن شبکه امنیتی شدیدا برقرار بوده، و احتمالاً خوب و یا حتی بهتر از دیگر نقاط خلیج می باشد. کارگران منطقه مشترک عربستان سعودی و کویت نیز بیشتر سعودی و سازمان نیافته بوده، و علائم نارضایتی در میان آنها به چشم نمی خورد، (پایان خلاصه).

3- مقدمه. کل تولید نفت خام کویت (که به صورت خام و یا فرآورده های نفتی تقریبا به طور کامل صادر می گردد) در حال حاضر در سطح بیش از 5/2 میلیون بشکه در روز ادامه داشته، و کویت را در زمره چهارمین کشور صادرکننده نفت پس از عربستان سعودی، ایران و عراق در آورده است. مطبوعات محلی در 29 ماه مه در مقاله کوتاهی گزارش دادند که نمایندگان کویت، 4فدراسیون کارگران نفتی کویت تقاضاهای خود را درباره افزایش دستمزد و مزایا به نخست وزیر این کشور تسلیم نموده اند. این تقاضاها که به دنبال ماهها قطع تولید نفت ایران توسط کارگران ایران ارائه شده، در گزارش این سؤال را مطرح کرده است که آیا نارضایتی کارگران نفتی کویت نیز خواهد توانست بر تولید نفتی این کشور تأثیر منفی بگذارد. در ذیل ما به مرور بر احتمال بر هم خوردن تولید، با درنظر گرفتن عوامل مهم به وجود آوردن این مسئله مانند تاریخچه فعالیت کارگران تا زمان حال، ترکیب نیروی کار، احساسات ضد غربی به عنوان یکی از عوامل احتمالی «عامل تشیع»، نقش فلسطینیان در نیروی کار، امنیت حوزه های نفتی و وضع منطقه مشترک عربستان

ص: 3

سعودی و کویت، می پردازیم.

4 - کارگران نفتی به عنوان یک نیروی کار سازمان یافته: کویت، 4فدراسیون کارگران نفتی کویت نماینده کارگران تمام کمپانیهای صنعت نفت، تحت کنترل دولت از قبیل: کمپانی صنایع پتروشیمیایی، یعنی بزرگترین تولیدکننده کود شیمیایی و آمونیاک، کمپانی ملی نفتی (کویت 000/500/2 بشکه در روز) که یک پالایشگاه بزرگ نیز به شمار می آید، و کمپانی نفت کویت که مهمترین تولیدکننده و بزرگترین کارفرما به حساب می آید، می باشد. در اوائل سالهای 1970 این اتحادیه تبلیغات زیادی به راه انداخت و به نحو مبارزه طلبانه ای خواستار ملی شدن شرکت نفت کویت و دیگر کمپانیهای تحت کنترل بیگانگان گردید. با وجود اینکه انجام اعتصاب در کویت غیرقانونی است، در سال 1974 کارگران نفتی و پتروشیمیایی تهدید کردند که به خاطر دریافت دستمزد بیشتر دست به اعتصاب خواهند زد، لیکن به علت اقدامات خنثی گرانه تند دولت کویت (از قبیل توقیف، و نمایش قدرت) و بی میلی کارگران عادی مجبور به انصراف و پس گرفتن تهدید خود شدند. در سال 1975 پس از تحویل گرفته شدن شرکت نفت کویت توسط دولت. مسئله ملی شدن برای کارگران نفتی نیز از بین رفت. با وجود اینکه ناصرالفرج یعنی مهمترین وادار کننده کارگران نفتی به اعتصاب به ریاست کل فدراسیون کارگران کویت منصوب گشت و بیانات بسیار تندی در رابطه با مسائل جهان سوم ایراد می داشت، ولی در چهار سال گذشته کارگران نفتی آرام و بی سر و صدا به کار خود ادامه می داده اند. تا آنجا که ما می دانیم در سالهای اخیر دلیلی که نشان دهنده فعالیت مهم کارگران نفتی (از قبیل اعتصاب باشد) وجود نداشته است. در واقع، سفارت شوروی در اینجا نیز معتقد است که در کویت پرولتاریای قابل اهمیتی وجود ندارد.

5 - اگر این مسئله صحت دارد، پس گزارش 29 ماه می درباره تسلیم تقاضای کارگران به نخست وزیر چه معنایی دارد؟ در این مورد از کریم شوا (حفاظت شود) سرپرست بخش نیروی انسانی و نیروی کار وزارت نفت که مردی با تجربه در امور کارگری بوده و از اوائل دهه 30 یعنی آن زمان که او و امیر کنونی که قبلاً در فرمانداری احمدی مشغول به کار بودند و در یک ماشین فورد قدیمی به حوزه های نفتی سرکشی می کردند در همین رشته کار می کرده سؤال نمودیم. شوا اطلاعات ذیل را در اختیار ما قرار داد. از همان اوائل کارگران نفتی حقوقی معادل «دو تا سه برابر حقوق کارمندان دولت دریافت می داشتند، چون آنها هستند که کار واقعی را روزانه به مدت 8 ساعت انجام می دهند، در حالی که کارمندان دولت بیش از 2 یا 3 ساعت در روز کار نکرده و در آن مدت نیز در وزارتخانه ها به صرف قهوه مشغول هستند.» با پیدایش اعلامیه اخیر مبنی بر افزایش حقوق کارمندان دولتی از تاریخ 10 تیر ماه ظاهرا حقوق کارگران نفتی نیز باید افزایش یابد، چون از سال 1354 اضافه حقوقی شامل آنها نشده است. در حقیقت شرکت نفت کویت و وزارت نفت این کشور تلاش می کردند تا قبل از اعلام افزایش حقوق کارمندان دولت حقوق و مزایای کارگران نفتی را بالا ببرند. فدراسیون کارگران نفتی نیز با مطرح کردن این تقاضا که از قبل در جریان بوده صرفا کار خود را انجام داده اند. گرچه بین دولت و اتحادیه روشی برای مذاکرات جمعی و نیز قراردادی در رابطه با دستمزدها و مزایا وجود ندارد، رهبران فدراسیون کارگران نفتی توانسته اند دو بار با وزیر نفت ملاقاتهائی داشته باشند.

شوا که در هر دوی این ملاقاتها حضور داشته گفت علاوه بر افزایش حقوق، پیرامون مسائل پیچیده مانند هماهنگ سازی مزایای کارگران نیز گفتگوهایی به عمل آمد تا در تمام شرکتهای مختلفی که دولت

ص: 4

اختیار آنها را به دست گرفته نوعی همسانی مزایا پدید آید. وزیر نفت نیز در این مورد بر لایحه ای صحه گذاشته که باید شورای عالی نفتی و پس از آن شورای وزیران آن را تصویب نمایند، که مسئله نیز بالاخره حل خواهد شد.

6 - نفوذ چپگرایان، فرج رئیس فدراسیون کارگران نفتی و همکارانش همیشه شعارهای چپگرایانه را به خصوص در روز کارگر به کار می برند (مرجع ه). اغلب اوقات نیز در اجلاسیه های کارگری متشکله توسط کمونیستها شرکت می جویند.

آیا دولت از این فعالیتها نگران است ؟ شوا که به شریک تجاری اش در شرکت CID شیخ مشعل الصباح است پاسخ داد: «می دانیم که سفارتهای خارجی (شوروی و دیگران) با فرج و یارانش تماس دارند، ولی ما او را دقیقا زیر نظر داریم و جای نگرانی نیست.» 7 - احساسات ضد خارجی: با وجود نظارت شدید بر فعالیتهای کمونیستی توسط رهبران کارگران کویت، آیا امکان شیوع احساسات ضد غربی مشابه آنچه در ایران به وقوع پیوست در میان کارگران نفتی کویت پدید نخواهد آمد ؟ در گذشته نیز نسبت به سلطه بیگانگان چه از نظر کنترل حقوقی و چه از نظر نیروی انسانی بر تنها منبع طبیعی کویت یعنی نفت ابزار تنفر می شد. در اواسط دهه 40 کمتر از یک سوم کارمندان شرکت نفت کویت از اتباع کویتی بودند. گرچه شرکت نفت کویت سیاست کویتی سازی شرکت را اتخاذ کرده، ولی کویتیهای تحصیلکرده شرکت نفت کویت احساس می کنند که این امر ساختگی است، چون بسیاری از کویتیهائی که به منظور بالا رفتن درصد میزان کارمندان محلی جذب شده اند از میان بدوی های بی سواد انتخاب شده اند. از سال 1972 کویتی سازی شرکت مفهوم بیشتری به خود گرفته است، چون مدیریت کویتی آن تلاش ویژه ای در راه آموزش انجام داده است. این سیاست دارای نتایج مختلفی بوده است چون جذب کارمندان کویتی در بخش خصوصی دارای مزایای چشمگیرتری می باشد و علاوه بر این با جذب شدن آنها در کارهای دولتی آنها نیازی ندارند که کارهای شاقی انجام دهند، با این وصف تعداد کارمندان کویتی شرکت نفت کویت افزایش قابل ملاحظه ای داشته است. طبق ارقام داخلی شرکت نفت کویت تا تاریخ 11 بهمن ماه 1357، 3/49 درصد از 4647 کارمند شرکت، کویتی بوده و 4/5 درصد دیگر نیز دارای» ملیت مورد تأیید نبوده اند که معمولاً شامل بدویهایی هستند که در نهایت ملیت کویتی را به دست خواهند آورد. بنابراین حدود 55 درصد از کارمندان این شرکت را کویتیها تشکیل می دهند. تقسیم بندی کارمندان تا تاریخ 18 بهمن ماه 1357 به شرح ذیل بوده است:

ملیت- تعداد کارمندان آمریکایی اروپایی هندی / پاکستانی کویتی ملیتهای تأیید نشده دیگر اعراب جمع تعداد کارمندان 200 226 436 2291 249 1427 4647 درصد %4 %4/9 %9/3 %49/3 %5/4 %30/7 %100

ص: 5

8 - همان گونه که از جدول بالا بر می آید، حضور آمریکائیها در شرکت نفت کویت بسیار ناچیز است و حضور «غربیها» که اکثرا انگلیسی هستند (حدود 150 نفر) چندان زیاد نیست. شرکت نفت کویت در حال حاضر یک شرکت کویتی عربی است، و از نظر فرهنگی نیز از کویت جدا نمی باشد، در صورتی که در روزهای گذشته اینچنین بود چون در سفری از شهر کویت به احمدی انسان دائما با سینماها و دیگر سر گرمیهای غربی روبه رو می شد. در حال حاضر پروژه های ساختمانی برای کویتیها تقریبا تا ارتفاع قرارگاههای شرکت نفت در تپه های احمدی بالا رفته، در حالی که در گذشته این تپه ها بسیار دور افتاده به حساب می آمد و کیلومترها صحرای خشک و سوزان آن را از شهر کویت جدا می ساخت. احمد جعفر رئیس شرکت نفت کویت به خاطر شایستگی خود در امور پرسنلی در دهه 50 به سمت کنونی رسیده است.

طبق اطلاع ما او تمام مسائل پرسنلی شرکت حتی تا رده بسیار پایین را در نظر گرفته و بررسی می نماید.

وی که فردی خوش مشرب است با تمام طبقات اجتماعی و ملیتهای موجود در کویت به سهولت کنار می آید. معاونش یعنی ناخدا فیصل الغانم به خاطر 15 سال کار در کشتیهای تجاری به مقام کنونی دست یافته است. کارگران نمی توانند هیچیک از آنها را بوروکراتهای غرب زده ای بنامند، که با علائق و یا سبک زندگی مخصوص به خود بیگانه شده اند.

9 - عامل تشیع: طبق بهترین برآورد ما (به مرجع ج نگاه کنید) 20 درصد جمعیت کویت را شیعیان تشکیل می دهند. از آنجا که 55 درصد کارمندان شرکت نفت کویت را کویتیها تشکیل می دهند می توان گفت که تنها ده درصد نیروی کار را شیعیان تشکیل می دهند (که تعداد شیعیان خارجی نیز بسیار کم است).

ما هرگز نشنیده ایم که کارگران شیعه شرکت نفت کویت به عنوان یک گروه هماهنگ عملی کرده و یا تقاضاهای خاصی داشته باشند و یا تحت تأثیر وقایع ایران قرار گیرند و سبب شوند که در روند تولید وقفه ای ایجاد شود.

به این ترتیب، یکی از تجار مهم شهر به نام عبدالطیف الکاظمی به ما گفته است که شیعیان کویت لزومی نمی بینند که بر اساس مذهب خود بهانه جویی کنند. کویتیها در کشور خود به صورت یک اقلیت زندگی می کنند، بنابراین ایجاد تفرقه برای کویتیها صورت خوشی ندارد. علاوه بر این، کاظمی معتقد است که اصطکاک بین سنی و شیعه در کویت بسیار کم اهمیت و رو به کاهش است چون بالا رفتن سطح سواد باعث از بین رفتن تعصبات فرقه ای ناشی از جهالت می گردد.

10 - کارگران فلسطینی: در سال 1346 کارگران فلسطینی شرکت نفت کویت با تصمیم خود مبنی بر خروج از کویت و رهسپار الجزایر شدند تا بنا به تقاضای الجزایر در جنگ ماه ژوئن به طور داوطلبانه شرکت نمایند، سبب قطع تولید نفت شدند. آیا رویداد خاورمیانه ای مهم دیگری می تواند سبب قطع تولید آن هم به خاطر عدم حضور کارگران فلسطینی گردد ؟ نشریات کامپیوتری این شرکت کارمندانی را که تحت عنوان «دیگر اعراب» آمده به فلسطینی، مصری، سوری و غیره تقسیم بندی نکرده اند. مدیر پرسنلی شرکت نفت کویت به ما گفته است که «اکثریت» کارمندان تحت عنوان «دیگر اعراب» فلسطینی هستند و مصریها، سوریها، لبنانیها و عراقیها و دیگران در مراتب دیگر قرار می گیرند. اگر «اکثریت» به معنای دو سوم دیگر اعراب باشد، می توان گفت که فلسطینیها 20 درصد کارمندان عرب شرکت نفت کویت را تشکیل می دهند. اگر معنای آن سه چهارم باشد می توان گفت که درصد فلسطینیها به 23 می رسد. گرچه فلسطینیها اکثریت چندانی را تشکیل نمی دهند، ولی اگر

ص: 6

سمتهای مهم تولیدی را داشته باشند می توانند سبب قطع کامل یا موقتی تولید بشوند. طبق گفته یکی از مقاماتی که مدت بیست سال در وزارت نفت تجربه کسب کرده فلسطینیها بتدریج و به طور منظم از رده های مهم کنار زده شده اند و به جای آنها کویتیها گمارده شده اند. علاوه بر این، در حدود امکان، تولید به صورت ماشینی درآمده. بطور مثال در سال 1346، مراکز جمع آوری نفت در سه شیفت شبانه روزی به کار می پرداختند و کارگران بایست شیرهای نفتی را باز و بسته کنند تا جریان نفت تحت کنترل در آید. ولی اتوماتیک شدن تولید تنها به درصدی از نیروی کار گذشته نیازمند است، و این کارگران نیز تنها یک شیفت کار می کنند. برای انجام تمام مراحل تولید تنها به 448 کارمند نیاز است. گرچه تعداد فلسطینیهای حوزه های نفتی بسیار ناچیز است، ولی آنها در کنار کویتی های آموزش دیده ای کار می کنند که بعدها باید جایشان را پر کنند. اکثر فلسطینیها از بخش تولیدی شرکت نفت کویت اخراج شده و دارای سمتهای اداری شده اند. در نهایت فلسطینیها به عنوان افراد غیرکویتی می توانند پس از پنج سال کار عضو اتحادیه شوند، ولی نمی توانند سمت مهمی را در اتحادیه داشته باشند کارگران فلسطینی شرکت نفت کویت سازمان یافته نیز نیستند.

11 - خرابکاری. گذشته از آنچه گفته شد، امکان خرابکاری همیشه وجود دارد، شرکت نفت کویت هزینه زیادی در مورد ایجاد امنیت صرف می کند و دستگاهها و تجهیزات پیچیده ای را در سرتاسر حوزه های نفتی نصب کرده. ولی چند نفر می توانند آشکارا خرابکاریهای مهمی را ایجاد نمایند. ولی طبق برداشت ما وضع شرکت نفت کویت خوب است و شاید از نقاط دیگر خلیج امن تر باشد، چون کویت از نظر اقتصادی برای فلسطینیها و نیز خود ساف حائز اهمیت بسیار است.

13 - احتمال قطع تولید نفت در منطقه جدا شده بین عربستان سعودی و کویت. گذشته از تولید 2/2 میلیون بشکه در روز توسط شرکت نفت کویت، کویت نیمی از 000/450 بشکه در روز تولیدی در محل عملیات شرکت نفت عربی را نیز که تأسیسات آن در بخش سعودی ایجاد شده دریافت می کند، و گذشته از این تمام 000/85 بشکه نفت روزانه تولیدی توسط شرکت نفت مستقل آمریکائی ملی شده را نصیب خود می سازد (تأسیسات شرکت آمین اویل در بخش کویتی واقع شده است. کویت از تولیدات شرکت نفت گتی، دیگر صاحب امتیاز این منطقه چیزی به دست نمی آورد. تأسیسات گتی در کویت واقع شده، ولی از سعودیها امتیاز خود را گرفته است).

88 درصد نیروی کار شرکت گتی را نیز سعودیها تشکیل می دهند. این امر می تواند برای کویت مشکلاتی را فراهم آورد لیکن تا به حال در مورد فعالیتهای سازمان یافته در شرکت نفت گتی چیزی نشنیده ایم. و فکر نمی کنیم که مشکلات کارگری بتواند منجر به توقف تولید این شرکت گردد. در مورد شرکت نفتی عربی نیز که اکثریت کارگران آن را سعودیها تشکیل می دهند، همین موضوع صادق است.

(کنسولگری آمریکا در بحرین می تواند در این مورد اظهارنظر نماید). در سال 1346 از 900 کارمند شرکت آمین اویل یک سوم کویتی و بقیه از دیگر اعراب (از جمله فلسطینی و مصری) بوده اند که سال 1346 نیز آخرین سال گزارش سالانه شرکت بود از آن زمان به بعد تعداد کارگران کویتی و دستمزدهای آنها افزایش قابل ملاحظه ای یافته است در مناطق پیشین آمین اویل که اکنون در اختیار شرکت نفت کویت قرار گرفته مشکلات کارگری وجود نداشته است.

14 - اظهارنظر: واضح است که تولید نفت کویت می تواند توسط ناآرامیهای سیاسی ناشی از اوضاع

ص: 7

چون قیام فلسطینیها در نتیجه نارضایتی از عدم تغییر سیاست دولت کویت در قبال آزادی فلسطین متوقف گردد، ولی این امر نیز بعید به نظر می رسد. ولی با درنظر گرفتن رویدادهای ایران که در آن کارگران نفتی نقش تعیین کننده ای در تولید دارند، باید گفت که وضع نیروی کار کویت از ثبات بیشتری برخوردار است و آنها هیچگاه درصدد مبارزه با دولت و انجام اقداماتی جهت قطع تولید نفت که مایه حیات کویت است، بر نخواهند آمد. مائسترون

روابط ایران و عراق و روابط ایران و کویت

سند شماره (33) تاریخ: 21 خرداد ماه 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: روابط ایران و عراق و روابط ایران و کویت 1 - (طبقه بندی نشده) گزارش مطبوعات کویت در 4 ژوئن حاکی از آن است که سخنگوی دولت کویت و وزیر مشاور در امور کابینه عبدالعزیزحسین اتهامات استاندار خوزستان را مبنی بر اینکه کویت به تحریک و آشوب علیه رژیم ایران پرداخته است «بی اساس و نادرست» خواند. بنابر گزارش القبس، حسین گفته است که دولت کویت در نظر ندارد، در مورد اختلافات بین ایران و عراق میانجیگری نماید.

2 - (خیلی محرمانه) در تاریخ 10 ژوئن در گفتگو با مشاور حقوقی وزارت خارجه کویت طارق رازوقی، مقام سیاسی سفارت در مورد روابط ایران با کشورهای همجوار عربی و اینکه عراق در حال ایجاد آشوب در خوزستان است، سؤال نمود. با گفتن این مطلب که «حکومت عراق یک حکومت غیرمذهبی و تحت تسلط اقلیت سنی است رازوقی گفت رهبریت عراق فکر می کند که حکومت شیعی ایران» ممکن است در میان شیعیان عراق آشوب و اغتشاش به پا سازد. و درگیریهای عراق در خوزستان را نیز چندان جدی نگرفته است.

3 - (خیلی محرمانه) رازوقی گزارش داد که کاردار ایران، گل شریفی هفته گذشته به وزیر امور خارجه کویت صباح الاحمد و دیگر مقامات وزارت خارجه در مورد حمایت کویت از اعراب خوزستان طبق گزارش مطبوعات شکایت کرد. گل شریفی به خصوص نگرانی خود را در مورد استفاده از کلمه «عربستان» در کویت ابراز داشته است، و این کلمه حتی در رادیوی کویت نیز به کار رفته بود. وزیر امور خارجه و دیگر مقامات گفتند که مداخله در خوزستان را مغایر با سیاست عدم مداخله در امور دیگر کشورها می دانند. زمانی که سؤال شد که دلیل این شکایتها چه بوده است، رازوقی گفت از گل شریفی خواسته شده بود که به وزارت خارجه آمده در مورد اتهامات مدنی استاندار خوزستان که گفته بود دولت کویت به تحریک و اغتشاش در ایران پرداخته است، پاسخ گوید. گل شریفی گفته بود که احتمالاً استفاده از کلمه «عربستان» در مطبوعات کویت دلیل اصلی بیانیه استاندار بوده است، و طرف صحبت کویتی گفته بود که مطبوعات منعکس سازنده نظریات دولت نمی باشند.

علاوه بر این، وزیر امور خارجه قول داد که به این داستانهای مشکل برانگیز خاتمه داده و تکرار کلمه اعتراض آمیز «عربستان» را نیز مانع شود.

4 - (خیلی محرمانه) با مطلع شدن از حالت غیرخصمانه کویت در این باره و نیز بیانیه دوستانه ای که اخیرا توسط شیخ صباح الاحمد درباره ایران منتشر شده بود، مقام سیاسی پرسید که آیا کویت در نظر دارد

ص: 8

از عراق بخواهد که دست از اعمال خود در خوزستان بردارد یا خیر. رازوقی در پاسخ گفت بعید به نظر می رسد. مائسترون

تمایلات و نفوذ رسانه های گروهی

سند شماره (34) تاریخ: 27 خرداد ماه 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویتبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: ارزیابی دوباره سیاسی: تمایلات و نفوذ رسانه های گروهی 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است).

2 - خلاصه. رسانه های گروهی در حال حاضر بجز در زمینه گزارشهای نادرست در زمینه های دیگر برای ثبات و امنیت کشور و دولت کویت خطری به شمار نمی روند. رسانه های گروهی از قبیل (رادیو و تلویزیون - م) کاملاً تحت کنترل وزارت اطلاعات می باشند. و همه نشریه ها به استثناء نشریات دولتی تحت تملک شهروندان کویتی وفادار به دولت این کشور بوده، فقط پس از انتشار توسط دولت مورد کنترل قرار می گیرد. مطبوعات کویت بیش از هر کشور دیگر عربی حاوی نقطه نظرها و انتقادات سیاسی است، لیکن به جای تمرکز بر مسائل داخلی کویت بر مسائل جهان عرب توجه دارند. به همین دلیل مطبوعات کویتی مورد مطالعه همه جانبه در منطقه است، لیکن خطر به تعلیق درآمدن نشریات و طبق قوانین وضع شده اخیر مطبوعاتی، زندانی شدن ناشران مهاجم سبب شده است که مطبوعات نتوانند مطالبی را منتشر کنند که به روابط بین کویت و کشورهای همسایه آن لطمه وارد می سازد و یا تعقل و اندیشه خانواده حاکمه را به زیر سؤال بکشند. مردم نیز نسبت به تعلیق بعضی از مطبوعات اعتراض نمی کنند و دولت نیز به نوبه خود تا حدود زیادی آنها را تحمل می کند. و اجازه می دهد که از مطبوعات به عنوان یک سوپاپ اطمینان برای کاهش احساسات مردم استفاده شود، همان گونه که از آن برای نشان دادن تنفر جامعه فلسطینی در رابطه با قرارداد صلح مصر و اسرائیل استفاده گردید.

دولت نیز مسائل بسیاری را در مطبوعات مطرح می کند که دعوت اخیر آن به بحث و مناظره پیرامون اعاده مجلس شورای ملی از آن جمله است. مطبوعات کویتی هنوز آماده بحث پیرامون ایجاد تغییر در نحوه حکومت نمی باشند، از آن گذشته صاحبان و یا سردبیران کویتی آنها با سیاستهای کلی دولت مخالفت ندارند و مانند دیگر اقشار کویت معتقدند که موفقیت نظام کنونی در حفظ صلح و کامیابی داخلی باید مورد حمایت مستمر قرار گیرد.(پایان خلاصه).

3 - رسانه های گروهی: تحت تملک کویتیها و تحت کنترل دولت: رادیو و تلویزیون کویت نهادهای دولتی هستند که سیاستهای آنها وسیله وزارت اطلاعات که مسئول رسانه های گروهی این کشور است پی ریزی می شود. بر عملیات رسانه های گروهی چاپی نیز قوانین مطبوعاتی شدیدی حاکم است و اجازه ندارند به سران دولتهای خارجی حمله کرده و یا با دریافت پول از دولتهای بیگانه مطالبی چاپ و منتشر نمایند. گذشته از این خطر به تعلیق در آمدن نشریه و یا طبق قوانین مصوبه مطبوعاتی اخیر، زندانی شدن ناشران مهاجم سبب شده است که از انتشار مطالبی که به امنیت کشور لطمه وارد می سازد خودداری به عمل آید. دولت نیز در اجرای این قوانین تا حدودی خود را کنترل کرده است، در سالهای 1976 و 1977 تنها چند روزنامه برای مدتهای کوتاهی به حالت تعلیق در آمدند. هیچ یک از سردبیران یا نویسندگان

ص: 9

روزنامه ها زندانی نشده اند، فقط اخیرا یکی از روزنامه نگاران خارجی فلسطینی به نام عونی صادق که در روزنامه الوطن به کار مشغول بود، اخراج گردید. و مردم کویت نیز علیه تلاش وزارت اطلاعات در اعاده نظم مطبوعاتی اعتراضی نشان نداده اند.

4 - نشریات دولتی نیز وجود دارند که یکی از آنها نشریه متنفذالعربی است که به وسیله یک ناشر مشهور مصری منتشر می گردد، لیکن نشریات خصوصی همیشه تحت تملک شهروندان کویتی می باشند.

اعراب خارجی از قبیل فلسطینیها، مصریها، سوریها و لبنانیها بخش اعظم کارمندان حرفه ای این نشریات را تشکیل می دهند و آنها هم همیشه منعکس کننده نظریات و منافع جوامع خود بوده اند. از نظر تئوریک، این وضع ممکن است سبب بروز دو رخداد شود: بهره برداری از مطبوعات کویتی برای دامن زدن به اختلاف دو کشور و یا دو جناح در جهان عرب، و یا انتشار شکوائیه های جوامع غیر کویتی علیه دولت کویت.

5 - به امکان اول به طور مؤثر در اوت 1976 پاسخ داده شد و هم زمان با به تعلیق در آمدن مجلس شورای ملی دولت اعلام کرد که مطبوعاتی که با دریافت پول از دیگر کشورها مطالبی منتشر نمایند، شدیدا مجازات خواهند گردید. در آن زمان احساسات درون عربی در مورد جنگ لبنان تحریک شده بود و مطرح شدن آن در بحثهای مجلس شورای ملی و اظهارنظرهای ضد و نقیض مطبوعاتی سبب می شد که کویت علیرغم میل خود به مداخله در مشاجرات درون عربی کشیده شود. و با وجود اینکه هنوز هم نمی توان باور کرد که روزنامه نگاران از بیگانگان هدیه دریافت نمی دارند، لیکن آن روحیه جسورانه ای که در اواسط 1976 بر مطبوعات حاکم بود، از بین رفته است.

6 - در رابطه با امکان مطرح شدن افراد غیر کویتی در کشور علیه دولت در مطبوعات می توان چنین نتیجه گیری کرد که این شکوائیه ها هرچند واقعی باشند، نمی توانند در مورد علاقه و توجه سردبیران و صاحبان کویتی مطبوعات محلی باشند. فلسطینیهای مقیم این کشور همیشه از قوانین و رفتارهای کویتیها شکوه دارند، ولی هیچ یک از آنها به مرحله چاپ هم نمی رسد.

7 - فشار فلسطینیها - و مطبوعات به عنوان یک سوپاپ اطمینان: نظریات فلسطینی و یا به حمایت از فلسطینیها شاید در تلافی شکایات فلسطینیها در مطبوعات کویتی بسیار منتشر می گردد. علیرغم قانون منع حمله و انتقاد به سران دولتهای بیگانه، انتقاد بیش از حد از پرزیدنت سادات مجاز شناخته شد تا به این ترتیب سوپاپ اطمینان باز شده، فلسطینیها بتوانند مقداری از خشونت و خشم خود را بدون وارد آوردن خساراتی ابراز نمایند (مرجع ب). و با محدودیتهای شدید و مبهم موجود در مورد گزارشات تحقیقی و انتقادآمیز از رخ دادهای محلی، مطبوعات مجبورند فقط به امور خارجی و مخصوصا امور خاورمیانه ای بپردازند. در تحقیقی که چند ماه قبل انجام شد 94 تن از 99 سردبیر روزنامه های کویتی به امور خارجی می پردازند. و از 150 مقاله ویژه ای که در همان زمان انتشار یافت فقط 60 مقاله به مسائل داخلی پرداخته بود. بخش اعظم «مقالات متفکرانه» (سرمقاله ها، اظهارنظرها و تجزیه و تحلیلها) به وسیله کویتیها نوشته می شود و اگر هم دارای خطی به حمایت از فلسطینیها باشند نشان دهنده سیاست کلی و رسمی دولتی بوده، منافع صاحبان و سردبیران کویتی را در حفظ حسن نیت جامعه فلسطینی در خارج و داخل کویت در نظر می گیرند. و با وجودی که بسیاری از کویتیها از نفوذ بسیار فلسطینیها متنفر هستند، لیکن در مورد تبلیغ پیرامون انقلاب فلسطین توافق نظر دارند.

ص: 10

8 - دیگر مسائل خارجی نیز برای آزمایش سیاست مطبوعاتی دولت ظاهر می شوند. مثال اخیر آن تظاهرات اعراب ایرانی خوزستان به حمایت از خودمختاری بود. دولت ایران از گزارش و انتقاد مطبوعات کویت پیرامون این قضیه و استفاده از «عربستان» به جای نام ایرانی مورد تأیید «خوزستان» اظهار ناراحتی کرد و دولت کویت نیز به مطبوعات محلی دستور داد که لغات به کار برده را تصحیح نمایند (مرجع پ). و در موارد بسیاری از مشاجرات درون عربی مطبوعات به «دستور» وزارت اطلاعات مطلبی منتشر نکرده اند تا از این اتهام که مطبوعات کویتی نقش پارتیزانی ایفا می کنند، مبرا بمانند.

9 - امور داخلی - جامعه شایعات: از نقطه نظر ثبات و امنیت کشور نقش مطبوعات کویتی در رابطه با سیاستهای داخلی قابل بررسی است. کویتیها اصولاً برای دریافت خبر به مطبوعات متکی نیستند.در «جامعه شایعات» زندگی می کنند، جامعه ای که اخبار خیلی سریعتر از طرق انتشاراتی به وسیله دهان منتقل می گردد. در دفاتر و یا «دیوانیه های» خود کویتی ها آزادانه سخن گفته می شود، البته «نه در مورد مطبوعات» بلکه در مورد خانواده سلطنتی، فساد در مقامات بالا، و یا پیشنهادات مربوط به نهادهای نمایندگی.

10 - با این وصف لازم نیست که مطبوعات به بحث پیرامون امور داخلی ضد و نقیض بپردازند. فقط اشارات کافی است. در مطبوعات با نقل داستانها و مقالات تمثیلی و بدون ذکر نام در مورد خطاها و معمولاً با تکیه بر شایعات محلی در رابطه با اختلاسهایی که یکی از وزرا انجام داده بود و پس از چند هفته منجر به استعفای وی گردید، تذکراتی داده می شود (مرجع ت). و می توان این مطلب را به عنوان قدرت مطبوعات بیان کرد. ولی با در نظر گرفتن ماهیت بسیار به هم پیوسته جامعه کویت معلوم نیست که این اعمال مطبوعات نتیجه خصوصیات سیاسی و اخلاقی است و یا ناشی از اختلافات درون خانوادگی است.

اگر این کارها بر علیه یکی از خانواده های نزدیک یا مورد علاقه امیر انجام گیرد، سریعا سرکوب می گردد.

و ممکن است بسته به این باشد که امیر تشخیص دهد که شخص مورد نظر باید مورد حمله واقع شود و یا اینکه شخص مذکور ارزشش بیش از آن است که فدای آزادی مطبوعات کویتی بشود. مقامات هیئت حاکمه نسبت به انتقاد در روزنامه هایی که در شرق جهان عرب مورد مطالعه قرار می گیرد، حساسیت بسیار نشان می دهند، ولی از مطبوعات کویتی و اعتبار و شهرت آنها به عنوان یکی از آزادترین مطبوعات جهان عرب نیز احساس غرور می کنند.

11 - بحث پیرامون دموکراسی:

مجلس شورای ملی در اوت 1967 به تعلیق درآمد و قول داده شد که حکومت پارلمانی چهار سال بعد اعاده گردد یکی از مهمترین و داغترین مسائل مورد بحث اخیر بوده است. از مدتها پیش انحلال مجلس شورای ملی بزرگترین واقعه سیاسی کویت بوده است. عکس العملهای جزئی نشان داده شد و بسیاری نیز در نتیجه خلاص شدن از عوام فریبی نمایندگان منتخب مردم نفس راحتی کشیدند. و پس از آن انقلاب آیت اللّه خمینی به اوج خود رسید و مشاورین نخست وزیر و ولیعهد کویت به وی گفتند که درباره وفای به عهد پیرامون اعاده حکومت پارلمانی تا اوت 1980 چاره ای بیندیشد. یکی از درسهایی که انقلاب خمینی داد این است که دولتهای باثبات مجامع نمایندگی واقعی دارند. با توجه به تحت فشار قرار گرفتن دولتهای مستبد و برای نشان دادن اعتبار قولی که داده شده بود، دولت کویت از مطبوعات این کشور خواست که درباره نوع مجلسین، نحوه انتخابات، و به طور کلی درباره نوع دموکراسی مورد نیاز کویت به بحث و

ص: 11

تبادل نظر بپردازند.

12 - نتیجه کار انتشار مطالب بسیار در این باره توسط مطبوعات کویت بود، بسته به نوع نشریه، روزنامه ها به انعکاس نظریات مردم و انتشار مقالات میهمانان در مورد نوع دموکراسی مورد نیاز کویت (مرجع ث) پرداختند. برای رژیم فرصت خوبی بود تا حمایت خود از مطبوعات آزاد را نشان دهد، و همه افراد ذی ربط نیز به آن «تن در دادند». هیچ یک از مقالات حاکی از آن نبود که امیریت منسوخ شده است، و برعکس مقالات به انتقاد از نظام کنونی که قانون «هر نفر یک رأی» را که مستلزم قدرت رژیم کنونی است نادیده گرفته اند، پرداختند. بسیاری گفتند که این منتهای زیرکی دولت بوده است که به این ترتیب انتقادها را آشکار سازد، و نتیجه نیز یک جریان خصمانه و ضد رژیمی نبود، بلکه جریانی از نظریات مختلف به وجود آمد که معلوم نبود کویتیها خواستار رأی فردی هستند و یا خواستار سلطه قوه مقننه بر دولت.

13 - خود سانسورسازی از حیثیت کویت در خارج حفاظت می کند: مطبوعات کلاً می دانند که چه زمانی باید خبری یا مطلبی خاص را گزارش کنند، و منتقدین کویتی این را دلیل نبودن آزادی مطبوعات می دانند. بنابراین نمی توان مقالاتی را که مستقیما به اهانت به امیر و وابستگانش می پردازند پیدا کرد و مثلاً در روزنامه ها درباره تظاهرات اخیر نظامیان در مورد شرایط نامناسب زندگی و عدم مشارکت جوانان ثروتمند در ارتش چیزی منتشر نشد (مرجع ج)، لیکن این محدودیت یا عدم آزادی از خارج بر کویت تأثیر می گذارد. شایعه پردازان اخبار مربوط به خانواده سلطنتی را در همه جا منتشر می سازند و تقریبا همه کویتیها از اخبار مربوط به تلاش ارتش در اجراء خدمت نظام وظیفه آگاه می شوند. و بالاخره مطبوعات دیگر نیز همین داستانها را گرفته بر علیه کویت در میان بیگانگان منتشر می سازند.

14 - خود سانسورسازی می تواند سبب ایجاد گزارشهای نادرست نیز بشود. اگر روزنامه نگاری داستانی را منتشر کند می تواند قصر در رود، لیکن اگر قبلاً آن را به مقامات دولتی نشان دهد به هیچ وجه نمی تواند انتظار انتشار آن را داشته باشد به همین دلیل روزنامه نگاران با اتکاء به یک منبع خبری و بدون اینکه سعی کنند صحت و سقم آن را توسط منابع دوم و سومی تایید نمایند به چاپ و درج آن مبادرت می ورزند. نتیجه نوعی سردرگمی است. و با چاپ مجدد آنها در خارج میزان خطا و سردرگمی چند برابر می شود. و اکثر رهبران عربی بر مبنی همین گزارشات عمل می کنند، به طور مثال یک بار مصر روابط خود را با کویت قطع کرد، قبل از اینکه کویت بتواند بیانیه ای رسمی منتشر نماید و نتیجه آن نیز گزارشات کاذب و نادرست مطبوعاتی بود (مرجع چ).

15 - نتیجه گیری: با رشد کویت، در حالی که جمعیت آن یکی از رشدیابنده ترین جمعیتهای جهان است، ماهیت وابسته و شایعه پرداز جامعه آن نیز دستخوش تغییر می گردد. ممکن است زمانی برسد که شایعات جای مطبوعات را نتواند اشغال کند و کویتیها به آزادی مطبوعات بیش از اکنون به عنوان عنصری مهم در زندگی اجتماعی علاقه بسیار نشان دهند. لیکن آن زمان هنوز فرا نرسیده است. صاحبان و سردبیران مطبوعات نیز مانند خانواده حاکمه علاقه مندند که کویت را از تبلیغات مضر مصون نگاهدارند.

اگر دولت به تنبیه یک روزنامه مبادرت ورزد مردم اعتراض نمی کنند و به جرأت می توان گفت که گذشته از اعتراض نمی کنند و به جرأت می توان گفت که گذشته از نتایج منفی حاصله از گزارشات نادرست، اگر خطری متوجه ثبات و امنیت کویت باشد آن خطر از سوی مطبوعات و رسانه های گروهی و تحت حمایت آنها نیست. مائسترون

روابط بین اعراب و ایران

ص: 12

سند شماره (35) تاریخ: 28 خرداد ماه 1358 طبقه بندی: سری از: سفارت آمریکا در کویتبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: روابط بین اعراب و ایران 1 - (خیلی محرمانه) خلاصه: انتقاد خصمانه روزنامه های کویتی علیه ایران آغاز شده است، لیکن کویت از اتفاق ناگواری که برای بحرین رخ داد عبرت نگرفته و با بی اعتنایی به آن می نگرد. در کویت این اندیشه که خمینی در حال از دست دادن حمایت توده ها در ایران است، شدت گرفته است. (پایان خلاصه) 2 - (طبقه بندی نشده) الانباء، روزنامه کویتی در 14 ژوئن در سرمقاله خود با اشاره به خمینی «باامید» فراوان گفته است که عملیاتی که در مرز بین ایران و عراق انجام می شود از «حمایت مردی که از قلب عراق برای آزادسازی کشور خود مبارزه را آغاز کرد، برخوردار نیست.» و همان روز روزنامه القبس اظهار داشت که از نظر اعراب اوضاع بین تهران و بغداد نگران کننده می باشد و از انقلاب ایران خواست که در «روش خود تصحیح و تغییری پدید آورد». به دنبال گزارشهای رسیده پیرامون این مطلب که آیت اللّه ایرانی صادق روحانی، بحرین را «استان چهاردهم» ایران اعلام کرده بود، روزنامه الانباء در 16 آوریل استفاده از کلمه خصومت برانگیز «عربستان» را آغاز کرد و گفت حتی پس از رفتن شاه هم روحیه «حرص و ایجاد وحشت نژادی» در خلیج پایان نپذیرفته است، الانباء گفت اگر ایران به ادعاهای خود درباره بحرین ادامه دهد، کشورهای عربی مجبور خواهند شد قراردادهای قدیمی را که طبق آن ایران ضمیمه «عربستان» است پیش بکشند.

3 - (خیلی محرمانه) زمانی که خواسته شد تا این سرمقاله ها در مورد روابط ایران و عرب به وسیله دولت کویت تحت کنترل درآیند، مشاور حقوقی وزارت امور خارجه کویت طارق رازوقی گفت که بخش اعظم این مطالب از روزنامه های عراق اقتباس شده است. وی گفت که کویت از عامل کنترل و نظارت استفاده می کند، وزارت امور خارجه نیز سرمقاله منتشره الابناء در 16 ژوئن را تأیید کرده بود، و به گفته رازوقی، حتی از استفاده از کلمه تهاجمی «عربستان» نیز ممانعت به عمل نیاورده بود. لیکن وی از روزنامه های کویتی خواسته بود که بیش از این ادعای ایران در قبال بحرین را دنبال نکنند.

4 - (خیلی محرمانه) رازوقی گفت وزیر امور خارجه کویت صباح الاحمد در 16 ژوئن با امیر بحرین تلفنی صحبت می کرد و به دنبال بیانات آیت اللّه روحانی، امیر کویت تصمیم گرفته بود از تعطیلات خود چشم پوشی نموده و به منامه بازگردد. به گفته رازوقی، صباح الاحمد به عموزاده خود گفته بود که خودش را ناراحت نکند، و از طرف سفیر تازه وارد ایران به کویت دکتر علی شمس اردکانی به وی اطمینانهایی داد.

5 - (خیلی محرمانه) اینگونه اطمینانها در همان روز (16 ژوئن) در یک کنفرانس مطبوعاتی از طرف سفیر ایران اردکانی تحقق یافت. وی گفت روحانی یکی از شهروندان عراق است و هر چه بخواهد می تواند بگوید، لیکن نظریات وی به هیچ وجه نشانگر عقاید و نقطه نظرهای دولت انقلابی نیست. طبق اظهارات اردکانی سیاستها و عکس العملهای رسمی ایران فقط توسط وزارت امور خارجه ایران، نخست وزیر این کشور و شورای انقلاب پی ریزی و طراحی می گردد. رازوقی گفت تا موقعی که این سه عنصر با یکدیگر توافق داشته باشند که البته همیشه این طور نیست، این گونه بیانات بسیار مثمرثمر خواهد بود. سفیر اردکانی اعلام داشت که ارتش ایران در مرز ایران و عراق به حال آماده باش در نیامده است. و هنگامی که

ص: 13

از وی درباره سه جزیره عربی که از سال 1971 تحت اشغال ایران بوده است سؤال شده، وی گفت که دولت متبوع وی بیشتر نگران پایگاههای خارجی مستقر در کشورهای عربی است که حرکات «سربازان عربی» را زیر نظر دارند. اردکانی در پایان گفت ایران بر آن است تا بر اساس اخوت اسلامی با کشورهای منطقه رابطه برقرار کند.

6 - (سری) رازوقی در مورد روابط ایران و عراق گفت، اگر عراق مطمئن نبود که خمینی در حال از دست دادن حمایت توده هاست، این طور در مطبوعات خود به حمله علیه ایران ادامه نمی داد. رازوقی اضافه کرد که در کویت بسیاری معتقدند که خمینی دیگر از حمایت «توده های مردمی» که در زمستان گذشته به تظاهرات می پرداختند برخوردار نمی باشد. وی گفت که کویت شاهد ازدیاد پناهندگان ایرانی است و همان طور که در مرجع ب گفته شد، مقامات کویت با کمبود پرسنل گارد ساحلی و سواحل باز روبه رو هستند. وی گفت «ما صدها نفر را باز پس می فرستیم، لیکن تعداد بیشتری بازمی گردند». وی گفت چند هفته قبل کاردار ایران به نام گل شریفی از کویت خواسته بود که نام فراریان ایرانی را در اختیار وی بگذارد، لیکن رازوقی به این بهانه که آنها فهرست اسامی را نگاه نمی دارند از دادن نامها به وی امتناع ورزید. زمانی که مقام سیاسی از وی سؤال کرد که آیا کویت نگران آن است که ممکن است این پناهندگان ایرانی از کویت به عنوان پایگاهی علیه رژیم تهران استفاده کرده خطری علیه ثبات کویت به وجود آورند، وی گفت این امکان نیز وجود دارد، ولی به گفته وی بیشتر پناهندگان به دلایل اقتصادی به اینجا آمده اند، آنها کار می خواهند، فقط همین.

7 - (طبقه بندی نشده) سفیر اردکانی در کنفرانس مطبوعاتی خود به حمله علیه آمریکا پرداخت. وی گفت که اسنادی در مورد همه افراد ایرانی مقیم در کویت که «به وسیله شاه» به عنوان اعضای شبکه ساواک از سفارت ایران در کویت عمل می کنند در دست دارد، لیکن تصمیم گرفته اند که نام آنها را فاش نسازند مگر اینکه زیاده از حد پیش بروند مانند «سناتور جاویتس» که علیه ایران چنگ و دندان نشان می دهد.مائسترون

وزیر نفت کویت امکان کاهش تولید در سال 1980 را مطرح می نماید

سند شماره (36) تاریخ: 29 خرداد 1358 خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی با اولویت موضوع: وزیر نفت کویت امکان کاهش تولید در سال 1980 را مطرح می نماید.

1 - (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- در مذاکرات مقدماتی اخیر برای تجدید قرارداد خرید پنج ساله نفت خلیج علی خلیفه الصباح وزیر نفت کویت اعلام نمود که کویت در نظر دارد سقف تولید شرکت نفت کویت را در سال 1980 از 2 میلیون به 5/1 میلیون بشکه در روز کاهش دهد، وی اعلام کرد که قیمتهای بالای نفت سبب شده است که دولت کویت نیاز کمتری به این عوارض داشته باشد. وی گفت به دنبال افزایش قیمتها در سالهای 74 و 73 باید کاری کرد که این افزایش قیمتها سبب به وجود آمدن تورم نشود. در برابر نمایندگان به حرکت مثل نیروی همین نقطه نظرها را بیان کرد گویا هدف از بیانات وزیر مبنی بر کاهش تولید این است که شرکتهای گلف، بریتیش پترولیوم و شل در آینده با کاهش برداشت مخالفتی نشان ندهند. مجموع کل تولید که بالغ بر

ص: 14

45/1 میلیون بشکه در روز است سبب خواهد شد که کویت نتواند سقف تولید شرکت نفت کویت را خیلی کمتر از سطح 2 میلیون بشکه در روز کاهش دهد. در صورتی که شرکتها در این مورد سؤال کردند آمریکا باید در مقابل اقدامات کویت در جهت کاهش برداشت شرکتهای مهم نفتی مقاومت نماید تا قراردادها به قوت خود باقی بمانند.(پایان خلاصه).

3 - زمینه قبلی: شرکت نفت گلف و شرکت نفت بریتیش پترولیوم که صاحبان اصلی پیشین تولیدکننده اصلی نفت کویت یعنی شرکت نفت کویت می باشند، با کویت قراردادهای پنج ساله عظیم تولیدی بسته بودند (که اساس تولید هر یک به ترتیب 2 میلیون بشکه و 000/450 بشکه در روز بوده است) اکنون به کویت آمده اند تا به تجدید قراردادهای خود که در 31 مارس 1980 پایان می یابد، بپردازند.

نمایندگان گلف در حال حاضر برای آغاز مذاکرات مقدماتی پیرامون قراردادهای خود در کویت به سر می برند. نماینده گلف در این منطقه یعنی سیدنی اندرسون (حفاظت شود) در مورد گفتگوهای گلف در 17 ژوئن اطلاعاتی در اختیار سفیر قرار داد.

4 - امکان کاهش تولید در سال 1980: شیخ علی خلیفه الصباح در مذاکرات خود با نمایندگان گلف گفت «بهتر است» که تولید «عادی» نفت به وسیله شرکت نفت کویت که با سقف 2 میلیون بشکه در روز ادامه داشت (به خاطر اوضاع غیرعادی در سال 1979 به سطح 2/2 میلیون بشکه در روز رسیده بود) به 5/1 میلیون بشکه در روز تقلیل یابد. تولید 2 میلیون بشکه در روز با افزایش قیمتهای اخیر عوارض بیش از حدی را تولید نموده است. وزیر گفت نتیجه این مقدار عوارض ممکن است تکرار رویداد 74 - 1973 باشد که در نتیجه آن چنان تورمی در کویت به وجود آمد که بیشتر مردم از این کشور مهاجرت نمودند.

بنابراین راه حل منطقی برای جلوگیری از این پیشامد کاهش تولید و عوارض اضافی است.

5 - اندرسون اظهار می دارد که دولت کویت در 31 مارس 1980 یعنی زمانی که قراردادهای دو تولید کننده بزرگ نفت کویت یعنی گلف و بریتیش پترولیوم پایان می یابد به کاهش تولید مبادرت خواهد ورزید.

با وضع کنونی بازار نفت، گلف مایل است که به جای کاستن تولید به افزایش آن بپردازد. وزارت نفت از گلف خواسته است که نشان دهد که در چه بخش از نظام خود مایل است عرضه نفت را حفظ نماید. این وزارتخانه نخواهد توانست با قراردادهای شل، گلف و بریتیش پترولیوم برای عرضه نفت و فروش آن به طرف ثالث موافقت نماید. گلف، شل و بریتیش پترولیوم احتمالاً پاسخ خواهند داد که مشتریان کنونی به بیش از نفتی که در حال حاضر تولید می شود، احتیاج دارند. معذالک اندرسون معتقد است که وزارت نفت در نظر دارد قرارداد جدیدی با گلف منعقد سازد که بر اساس آن پایه تولید از 000/500 بشکه به 000/400 بشکه در روز کاهش یابد. لیکن گلف با این کار کویت مخالفت خواهد کرد چون قراردادهای کنونی حاکی از آن است که تجدید قرارداد باید با حداقل تولید 000/400 بشکه در روز انجام گردد. و با این سطح تولید حداقل وی مایل است که مانند شرکت شل که یکی از صاحبان اصلی شرکت نفت کویت نیست و با یک قرارداد سه ساله در اکتبر 1978 حداکثر 405000 بشکه تولید می کند به طور مساوی رفتار شود.

6 - با یادآور شدن پایه قرارداد گلف شل و بریتیش پترولیوم که بالغ بر 3/1 میلیون بشکه در روز می گردد سفیر سؤال کرد که کویت چگونه می خواهد تولید را به 5/1 میلیون بشکه در روز کاهش دهد و در عین حال نفت خام کافی برای برآورد نیاز داخلی و پالایشگاهها تولید نماید و نیز گاز کافی برای

ص: 15

کارخانه های گاز سوز و نیاز برق تأمین نماید. اندرسون پاسخ داد که تمام کارخانه های کنونی طوری ساخته شده اند که از نفت و گاز به عنوان سوخت استفاده نمایند. وزیر نیز پاسخ داده بود که در صورت لزوم کویت یک و یا یک و نیمی از کارخانه های خود را مورد بهره برداری قرار خواهد داد تا نیاز به گاز و نفت تولیدی کمتری باشد. با این وصف برای برآورده ساختن نیاز داخلی حدود 000/400 - 000/300 بشکه نفت در روز لازم است. و این به معنی این است که شرکت نفت کویت باید حدود 6/1 تا 7/1 میلیون بشکه در روز تولید نماید.

7 - نماینده محلی شل (حفاظت شود) نیز تأیید نمود که وزیر نفت در گفتگو با رئیس بازار شل از 5/1 میلیون بشکه در روز صحبت می کرده است.

8 - اظهارنظر: حرکت توأم با قدرت خلیفه و مطرح نمودن کاهش تولید به میزان 5/1 میلیون بشکه در روز توسط گلف نشان دهنده اولین مانع در راه مذاکرات مقدماتی است. شل تا اکتبر 1981 مجبور است به حداکثر تولید خود یعنی 000/405 بشکه در روز ادامه دهد. پس از ملی شدن شرکتهای گلف و بریتیش پترولیوم در سال 1975 به آنها قراردادهای تولیدی پنج ساله قابل تجدید اعطاء شد تا قدری از خسارات وارده بر آنها جبران گردد. آنها می توانند با مطرح ساختن حداقل تولید برای تداوم قراردادها و دیگر اینکه به آنها نباید کمتر از شل نفت داده شود در برابر آن مقاومت نمایند. و این به این معنی خواهد بود که این سه شرکت بزرگ نفتی حدود 2/1 میلیون بشکه در روز تولید خواهند نمود (در صورتی که قراردادهای کنونی تجدید می گردید سه شرکت در مجموع 45/1 میلیون بشکه در روز تولید می کردند). و در صورتی که نیاز داخلی و نیاز پالایشگاهها و تولید انرژی را نیز که معادل 000/400 - 000/300 بشکه در روز است نیز در نظر بگیریم و فرض کنیم که تنها مشتریان کویت این سه شرکت باشند، حداقل تولید 6/1 میلیون بشکه در روز خواهد بود. در واقع کویت با 10 شرکت دیگر بجز شل، بریتیش پترولیوم و گلف قراردادهایی منعقد ساخته است و احتمالاً مایل است انتقال مستقیم نفت به کشورهای کمتر توسعه یافته را ادامه دهد، این قراردادها و قراردادهای مستقیم آتی باعث خواهد شد که شرکت نفت کویت حدود 2 میلیون بشکه در روز تولید داشته باشد مگر اینکه سطح تولید سه شرکت بزرگ نفتی به 000/400 بشکه تقلیل یابد.

9 - گلف مایل نیست که در حال حاضر در مورد مذاکرات پافشاری چندانی بشود و می خواهد تا بهار آینده که دید بهتری از نفت جهان به دست می آید، منتظر بماند. ما معتقدیم که وزارت امور خارجه باید آماده حمایت از شرکت گلف باشد، البته نه تنها به این دلیل که این شرکت آمریکایی است، بلکه به این دلیل که سطح تولید مطرح شده در قراردادهای پنج ساله این سه شرکت مانع از آن است که کویت بتواند سطح تولید شرکت نفت کویت را به 5/1 میلیون بشکه کاهش دهد. مائسترون

حکومت کویت محدودیتهایی را تعیین می کند

سند شماره (37) تاریخ: 30 خرداد ماه 1358 طبقه بندی: سری از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه - واشنگتن دی - سی موضوع: (خیلی محرمانه) جناح مخالف حکومت کویت علنی می شود:

حکومت کویت محدودیتهایی را تعیین می کند (خیلی محرمانه) خلاصه: «یادداشتی» به امضاء 31 نفر از قانون گذاران اسبق کویت ماه گذشته به

ص: 16

ولیعهد کویت ارائه شده که در آن نتیجه گرفته شده که اعاده زندگی پارلمانی در کویت امری قانونی و ضروری است در این یادداشت بسیاری از نکات انتقادآمیز مطروحه در رساله منتشره در ماه سپتامبر 1976 که بلافاصله پس از آن امیر کویت آخرین کویت، 4مجلس شورای ملی کویت را در سال 1976 منحل نمود، دیده می شود. حکومت کویت در مقابل انتشار این دو سند سیاسی عکس العملهای کاملاً متفاوتی نشان داده است. یادداشت ماه گذشته از سوی ولیعهد به نویسندگان آن، عودت داده شد به این علت که لحن سند خشونت آمیز بوده و نمی تواند قابل قبول واقع گردد. دو سال قبل با سازمانهایی که بر این سند صحه گذارده بودند برخورد شدیدی شد. پخش این یادداشت و واکنش ملایم دولت در برابر آن نشان می دهد که زندگی سیاسی در کویت برای مخالفان قدیمی گشوده می شود هرچند که توقیف هفته نامه های الطلیعه و الهدف نشان می دهد که حکومت کویت هنوز حاضر نیست اجازه دهد سیاست رفتار آزادانه ای که قبل از منحل شدن کویت، 4مجلس شورای ملی کویت در اوت 1976 وجود داشت به حالت اول باز گردد. (پایان خلاصه).

(سری) یک یادداشت امضاء شده: یک «یادداشت» مبنی بر تقاضای اعاده مجدد مجمع ملی کویت در اوائل ماه گذشته به شیخ سعد عبداللّه الصباح ولیعهد و نخست وزیر کویت تسلیم شد. این یادداشت از سوی 31 نفر از اعضای سابق مجلس شورای ملی و مجلس مؤسسان این کشور که بسیاری از آنها اعضاء مخالفان دست چپی و گروههای ملی گرا در مجمع ملی قبلی بودند، امضاء شده است ولی حداقل نیمی از آنها نشان داده اند که هنگامی که بر سرکار بودند از نمایندگان هواخواه دولت بشمار می رفتند، مأمور سیاسی سفارت ما از یکی از امضاءکنندگان این سند نسخه ای از آن را به دست آورد که در گزارش قبلی به عنوان یک «عریضه» توصیف شده بود (مرجع الف) با وجود این بررسی متن این سند آشکار می سازد که این سند بیشتر جنبه تأکیدی دارد تا اینکه لحن دعوت داشته باشد.

(خیلی محرمانه) شباهت با سند مخالفین در 1976: مضمون این «یادداشت» شباهت نزدیکی با سندی دارد که اندکی پس از آنکه امیر کویت، 4مجلس شورای ملی کویت را در ماه اوت 1976 به حالت تعلیق در آورد در کویت پخش شده بود. این سند از سوی رهبران چپگرای ملی کنفدراسیون کارگران کویت تنظیم شده و از سوی اعضاء چندین سازمان حرفه ای کویت بر آن صحه گذارده شده بود.

در هفته های بعد حکومت کویت اقدامات تندی علیه حامیان این سند به عمل آورد و این اقدامات همراه با توقیف پنج نشریه بود که فعالیتهای مخالفان را تضعیف کرد و بحثهای سیاسی در کویت را متوقف ساخت. رهبران کارگران برای مدت کوتاهی به اتهام لطمه وارد آوردن به امنیت ملی دستگیر شده و از ترس درباره مسائل ضد و نقیض داخلی ناگزیر به سکوت شدند.

(گزارش 4713 کویت سال 76) این اوضاع هنوز هم بر کویت حاکم است (گزارش کویت 2980) حکومت کویت در عین حال هیئت مدیره جمعیت معلمان کویت (گزارش 5056 کویت در سال 76) و انجمن روزنامه نگاران (گزارش کویت 5198 سال 76) و کانون وکلای دادگستری کویت (گزارش کویت 5347 سال 76) را با استناد به اینکه آنها در پشتیبانی از سند انتقادکننده از تعلیق مجلس شورای ملی از سوی امیر مشارکت داشته اند، منحل کرد. طبق اظهارنظر حکومت کویت یک چنین پشتیبانی نقض کننده قانونی است که طبق آن «چنین جمعیتهای حق فعالیتهای سیاسی ندارند» این قانون در سال 1961 به تصویب رسیده است.

ص: 17

(خیلی محرمانه) نکات حقوقی مندرج در این یادداشت: که به ولیعهد تسلیم شد حاوی همان ایرادهای قانونی نسبت به تعلیق مجلس شورای ملی است که در سند سال 1976 گنجانده شده بود یعنی:

الف: کویت یک دولت واجد قانون اساسی است که در آن اختیارات «مقامات عمومی» از سوی قانون اساسی محدود شده است و امیر سوگند خورده است که از قانون اساسی پشتیبانی کند.

ب: قانون اساسی تنها در زمان حکومت نظامی (که در سال 1976 وضع نشده بود) و بر طبق پیش بینیهای قانونی می تواند به حالت تعلیق در آید.

ج: باید ظرف دو ماه پس از انحلال مجلس شورای ملی انتخاباتی برای تشکیل مجدد آن صورت گیرد.

د: ماده 174 قانون اساسی که هنگام انحلال مجلس شورای ملی به حالت تعلیق در آمده بود پیش بینی می کند که در صورتی که امیر تمایل به اصلاح قانون اساسی داشته باشد این اصلاحات باید از سوی دو سوم اعضاء مجلس شورای ملی تصویب شود.

این نکته آخر ظاهرا اشاره انتقادی به مشورتهای اخیر ولیعهد می باشد که از سوی عبدالعزیز حسین وزیر مشاور در امور کابینه توصیف شده است. عبدالعزیز حسین توضیح داد که برقراری مجدد مجلس شورای ملی دربرگیرنده اصلاحاتی در بعضی از قسمتهای قانون اساسی خواهد بود که برای آن یک «کمیته مؤسسان» تشکیل خواهد شد تا توصیه های لازم را بنماید.

(گزارش 2408 کویت). این روند که در فرمان امیر کویت درباره تعلیق مجلس شورای ملی پیش بینی شده در واقع می تواند منجر به تغییراتی در فرایندهای انتخاباتی و ترکیب نمایندگان مجلس شورای ملی بشود، بدون اینکه از سوی این مجلس تصویب شود این چنین اوضاعی در قانون اساسی کویت پیش بینی نشده است.

(خیلی محرمانه) نکات سیاسی در یادداشت: بر طبق پیش بینیهای قانون اساسی نه تنها اعاده مجلس شورای ملی به نحو قانونی خواسته شده است، بلکه این مجلس یکی از «خواستهای عموم مردم است که چشم امید توده ها بر آن دوخته شده است.» نویسندگان این یادداشت همچنین استدلال می کنند که «دموکراسی که به وسیله قانون اساسی کویت برقرار شده است اندیشه ای نیست که از خارج بر محیط اسلامی عربی کویت تحمیل شده باشد» بلکه یک تحول عربی مطابق با روحیه مناسبات تاریخی بین فرمانروا و اشخاص تابع او می باشد و همین امر خلیفه های «متعصب» در ایام اولیه ظهور اسلام را راهنمایی می کرده است.

(خیلی محرمانه) یکی از امضاءکنندگان این یادداشت بنام جاسم القیطانی به ما گفت که این فقط یک جنبه از کاری بوده که به وسیله او و همکارانش در پیش بینی انتخابات ملی در سال آینده به عمل آمده بود.

قیطانی توضیح داد که گروه او با نهایت فعالیت می کوشند تا اشخاص طرف اعتماد خود را در اعضاء هیئت مدیره جمعیتهای حرفه ای کویت برای انتخابات مجدد سالیانه قرار دهند. سیاستمداران مخالف دولت امیدوارند تا بدین وسیله در میان طبقات تحصیل کرده کویت رای مسلطی داشته باشند و قیطانی انتظار دارد که این مخالفین رهبران افکار توده های بزرگ «دارای در آمد محدود کویت» باشند که برای افزایش تعداد کرسیهای مخالف در مجلس شورای ملی، آراء آنها باید جلب شود. (آنهایی که بطور منظم علیه حکومت در مجلس شورای ملی گذشته رأی داده اند حدود 10 کرسی زا 66 کرسی این مجلس را در دست داشتند) این جمعیتهای حرفه ای همان جمعیتهایی هستند که هیئتهای مدیره آنها در سال 1976 به علت

ص: 18

فعالیت سیاسی منحل شد (پاراگراف 4 در فوق) (خیلی محرمانه) در اوائل همین سال این گروه فعال سیاسی به دقت و مخفیانه تحت عنوان «گروه دموکراتیک» به انتشار نظریات خود پرداخت (کویت 692). در ماه می این گروه با امضاء یادداشتی که مورد قبول ولیعهد قرار نگرفت از پرده برون افتاد. الطلیعه تنها نشریه چپگرای کویت بدون ذکر نام ولیعهد در 15 ماه می اظهار داشت که امتناع از پذیرش یادداشت نشان می دهد که دولت مایل نیست نظریات مختلف را در زمینه آغاز زندگی پارلمانی پذیرا شود و معتقد است که مقامات از فرضیه دموکراسی اطلاعاتی بسیار محدود دارند.

(خیلی محرمانه) تعلیق انتشارات: فعالیتهای سیاسی جناح مخالف بدون عکس العمل دولت ادامه داشت تا اینکه در اواسط ژوئن الطلیعه به اتهام سرپیچی از قانون انتشاراتی به مدت سه ماه به حالت تعلیق در آمد و هفته نامه الهدف نیز به مدت یک ماه معلق گردید. دلیل عمده ممنوع شدن الطلیعه دو مقاله ای بود که در نشریه 12 ژوئن آن به چاپ رسیده و حاکی از آن بود بازدید ملکه الیزابت و انتخاب مارگارت تاچر نشانگر موج جدید «امپریالیسم» در خلیج می باشد. مقاله دوم که در رابطه با ایجاد یک پل شاهراه بین عربستان سعودی و بحرین بود ادعا می کرد که سعودیها می خواهند جای نفوذ پیشین کویت در بحرین را پر کنند. آنچه که در مورد نشریه 12 ژوئن موجبات رنجش خاطر دولت کویت را فراهم آورده بود این است که طبق گفته دو منبع سفارت، در آن علنا دولت کویت به خاطر اخراج روزنامه نگار فلسطینی عونی صدیق در ماه گذشته به عنوان مخالف «وطن پرستان ناسیونالیست» محکوم گردیده بود. عونی صدیق که گزارشگر یک روزنامه کویتی به نام الوطن بود مقاله ای در انتقاد از اتحادیه عربی که در نظر داشت جمهوری دموکراتیک خلق یمن را تحریم نماید، منتشر ساخته بود. دولت کویت در 16 ژوئن به هفته نامه الهدف یکی از نشریات وابسته الوطن نیز حمله کرد. در 14 ژوئن عبداللّه نفیسی (که کتابهایش در اینجا ممنوع الانتشار است) به انتقاد پرداخت. مقالات نفیسی با لحن خصومت بار خواستار سرنگونی ظلم و ظالمین گردیده است و از بازرگانان کویتی، حرص آنها و روحیه غیر سیاسی و غیر اجتماعی آنها بشدت انتقاد کرده است. بنا به اظهارات یکی از منابع ما در دیوان امیر، دولت کویت از هفته ها قبل در نظر داشت اقدامی علیه الطلیعه انجام دهد، و مشاور حقوقی وزارت امور خارجه رازوقی نیز به ما گفته است که در الطلیعه مقالات بسیاری ظاهر گردید که در «امور داخلی» مداخله می کرد. (خیلی محرمانه) اظهارنظر: با وجود عکس العمل ملایم دولت در برابر «یادداشت» که نشانگر تحمل دولت در رابطه با فعالیت سیاسی ممنوع در دو سال گذشته است به تعلیق درآمدن الطلیعه و الهدف ثابت می کند که دولت کویت هنوز آمادگی آن را ندارد که بتواند بازگشت به زندگی آزاد سیاسی را که در کویت قبل از انحلال مجلس شورای ملی در اوت 1976 وجود داشت مجاز بداند. مائسترون سند شماره (38) تاریخ: 30 خرداد ماه 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: ارزیابی دوباره سیاسی: کارگران عنصر بر هم زننده ثبات در کویت بشمار نمی روند 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است).

ص: 19

2 - خلاصه. آنچه در ذیل آمده نشان می دهد که کارگران خطری جدی علیه ثبات دولت کویت به شمار نمی روند. دولت کویت فعالیتهای کارگران سازمان یافته را که رهبریشان کاملاً کویتی است زیر نظر دارد و همیشه توانسته است به سرعت فعالیتهای اتحادیه را که در حال خارج شدن از محدوده کنترل بوده، تحت کنترل درآورد. این کشور به رهبران کارگری اجازه می دهد که از کلمات چپگرایانه استفاده کنند البته تا جائی که هدف آنها مسائل موجود در خارج از کویت باشد. کارگران دیگر کویت، که اکثرا غیر کویتی هستند، آنقدر متفرق و سازمان نیافته هستند که نمی توانند خطری علیه دولت به حساب آیند. کارگران کویتی که در دولت متمرکز هستند از حقوق و مزایای چشمگیری که دریافت می دارند و کار کمی که باید در ازاء آن انجام دهند، راضی هستند. کارگران ناراضی خارجی نیز می دانند که حقوق آنها در کویت بیشتر از هر جای دیگر است و نیز می دانند که اگر مشکلی به وجود بیاورند، خیلی زود اخراج خواهند گردید. با این مقدار تعادل، صحنه کارگری کویت باید آرام باقی بماند. در صورتی که یکی از اتحادیه ها و یا بخش عظیمی از کارگران سازمان نیافته خواستهای بیشتر خود را مطرح نمایند، دولت کویت قادر است آنها را با درآمد بیشتر بخرد، و این عمل یکی از روشهای دیرین کویت در حل مشکلات خود بوده است. (پایان خلاصه).

3 - کارگران به عنوان یک خطر جدی در کویت: حدود کمتر از 30 درصد از نیروی کار 000/300 نفری کویت را کارگران کویتی الاصل تشکیل می دهند. با وجود اینکه غیر کویتیها نیز پس از پنج سال اقامت مداوم در کویت می توانند به عضویت اتحادیه ها در آیند، لیکن فقط کویتی ها حق رأی دادن در انتخابات اتحادیه ای را داشته و تنها همانها می توانند دفاتر اتحادیه ای داشته باشند. در ذیل ما به بحث پیرامون خطر کارگران سازمان یافته (که عمدتا کویتی هستند) و کارگران غیر سازمان یافته که اکثریت آنها غیر کویتی هستند می پردازیم. گروه دوم مرکب از افرادی است که خود را کارگران موقت و «میهمان» کویت می دانند و آنهائی که فلسطینی هستند و به عنوان افراد مقیم دائمی در کویت به شمار می روند.

4 - کارگران سازمان یافته. به استثناء کلوپهای اجتماعی و در مورد فلسطینیها، بعضی از گروههای حرفه ای، اجتماعات بیگانگان ممنوع اعلام شده است. اتحادیه های کارگری با وجود اینکه حق ندارند در احقاق حقوق جمعی شرکت جویند، ولی از جمله سازمانهایی هستند که در کویت می توانند به عنوان یک نیروی سیاسی عمل نمایند. اتحادیه ها در سه بخش از اقتصاد تشکیل شده اند که عبارتند از: دولت، بانکها و صنعت نفت. اتحادیه کارمندان دولتی بوسیله وزارتخانه ها، اتحادیه کارگران نفتی به وسیله شرکتها و اتحادیه کارمندان بانک به وسیله یک اتحادیه در برگیرنده پنج بانک از 7 بانک تجاری کویت سازماندهی می شوند، عضویت در اتحادیه ها داوطلبانه است، و طبق قوانین کویت اعضاء هرگاه که بخواهند می توانند از عضویت خود استعفا نمایند.

5 - همان طور که در مرجع الف گزارش گردید فعالیت اتحادیه ای در کویت سالها آرام بوده است. دولت سخنان چپگرایانه رهبریت کنفدراسیون کارگران کویت (هیئت حاکمه اصلی اتحادیه های کارگری) را تا زمانی تحمل می کند که کلمات آتشین آنها فقط متوجه وقایع بین المللی باشد. ظاهرا دولت و اتحادیه ها توافق کرده اند. این توافق موجب می شود انتقادهای داخلی از بعضی تلاشها مثل تلاش برای تشکیل مجدد مجلس شورای ملی و یا توسعه دامنه منافع اجتماعی به نحوی که کارگران غیر کویتی هم برخوردار شوند، تقلیل یابند.

ص: 20

انتقادهای داخلی نباید از حد خود فراتر رود و وقتی هم که فراتر رفت، دولت وارد معرکه می شود.

6 - با وجود این که اتحادیه ها غیر فعال هستند آیا می توانند در آینده به صورت خطری جلوه گر شوند؟ با نگاهی به سه اتحادیه می بینیم که این امکان خیلی ضعیف است.

(الف) کارمندان دولتی: به کارمندان دولتی که اکثریت (75 درصد) نیروی کاری کویت را تشکیل می دهند،اخیرا اضافه دستمزد و امتیازاتی داده شده است، در حالی که قسمت اعظم این افزایش پرداخت به کم درآمدترین کار می رسد (مرجع الف).

کار برای دولت کویت چندان سخت و طاقت فرسا نیست. ساعات کار رسما از ساعت 5/7 صبح تا 5/1 بعد از ظهر، است ولی در حقیقت از ساعت 5/8 تا 5/12 می باشد، چون هر کس که بخواهد با بخشهای دولتی در خارج از این ساعات تماس بگیرد از این واقعیت باخبر می شود. و اکثر کارمندان نیز حتی همین مقدار ساعت کاری را به مصرف چای و صحبت کردن با همکاران خود می پردازند. حتی در زمان فعالیت چشمگیر اتحادیه های کارگری در سالهای 76 - 1974 هم از اتحادیه های کارگری دولتی خبری نبود. آن طور که از ظواهر امر پیداست این اتحادیه غیر فعالترین اتحادیه هاست و همه کارمندان دولتی نیز عضو آن نمی باشند.

(ب) کارمندان نفتی: اتحادیه های کارگری نفتی که در مهمترین بخش اقتصادی کویت به کار مشغول هستند، اولین و فعالترین اتحادیه های تأسیس شده هستند. یکی از تحقیقات اخیر (مرجع ب) نشان می دهد که دست از کار کشیدن کارگران نفتی غیر ممکن است و افزایشی که در دستمزدها قرار است پدید آید تا مدتی آنان را آرام نگاه می دارد.

(پ) کارمندان بانک: سومین و کوچکترین اتحادیه (2300 عضو) اتحادیه کارمندان بانک است که توانست در سال 1976 میزان حقوق اعضاء خود را بالا ببرد. از آن زمان این اتحادیه بسیار آرام بوده است و یکی از غیر سیاسی ترین اتحادیه های کویتی می باشد (به مرجع الف نگاه کنید).

7 - نقطه نظرات بالا در مورد کارگران غیر کویتی این بخشها نیز مصداق دارد. طبق قوانین جدید خدمات مدنی پایه قدیمی تفاوت حقوق بین کویتی و غیر کویتی از میان برداشته شده و یکی از دلایل عمده نارضایتی کارگران غیر کویتی نیز که بیش از همتاهای کویتی خود کار می کنند از بین رفت. امتیازات اجتماعی کویتی ها خیلی بیشتر از امتیازات غیر کویتیهاست و امتیازات جدید دوباره این وجه تمایز و تفاوت را به وجود آورده است. و چون امتیاز اجتماعی نوعی منافع رفاهی است و با مهارت و اجرای کار ربطی ندارد، رنجش خاطر روانی دریافت حقوق متفاوت برای کار مشابه در نظر غیر کویتی ها نادرست است (به مرجع الف نگاه کنید).

8 - نیروی کار غیر اتحادیه ای: طبق آمارگیری سال 1975، نیروی کاری کویت به طبقات زیر تقسیم شده است (ارقام روند گردیده است).

کویتی 90000 غیرکویتی ها 47500 فلسطینی / اردنی مصری 37500 ایرانی 29000

ص: 21

هندی 18000 سوری 16500 یمنی 11500 پاکستانی 11000 لبنانی 7000 غیره 10500 مجموع غیر کویتی 210000 مجموع کل 300000 اگر لحظه ای از فلسطینیها بگذریم، با نگاهی به کارگران غیر کویتی باید به خاطر داشته باشیم که همه آنها فقط به این دلیل به کویت آمده اند چون بیش از کشور خودشان می توانند، پول در بیاورند. بسیاری از آنها که کارگران نیمه متخصص و یا غیر فنی هستند در اینجا مستقر نشده اند گرچه مدت زیادی در اینجا برای کار می مانند. و در بسیاری از موارد، خانواده این کارگران در وطن خود می مانند و با پولی که توسط سرپرست آنها از کویت برایشان فرستاده می شود، زندگی می کنند. پس یک چنین کارگر تنها به دلایل مادی به کویت آمده است و آشوبهای سیاسی به نفع وی نیست. بازار کاری طوری است که کارگر مزاحم سریعا اخراج شده جای وی را کارگران دیگر پر می کنند. و این مانعی است مهم بر سر راه فعالیتهای کارگری، اگر نخواهیم اسمی از آشوب سیاسی بیاوریم (مرجع الف را نگاه کنید).

9- کارگران پیمانکار: البته نباید چنین تعبیر کرد که دولت کویت نسبت به عظمت نیروی کار غیر کویتی خود بی اعتناست. بلکه این دولت پروژه های پیشنهادی جدیدی را در برآورد نیاز خود به نیروی کار بررسی کرده است و بسیاری از آنها را به این دلیل که سبب وابستگی سنگین آن به نیروی کار بیگانه می شده رد کرده است. کارگران به وسیله پیمانکاران برای کار کوتاه مدت بر سر پروژه های خاص به این کشور وارد می شوند. افزایش چند صد نفری کارگران کره جنوبی به 000/10 نفر در کویت مثال خوبی در این زمینه است. افراد کره جنوبی سبب خوشحالی کویتیها شده اند، چون خیلی منظم بوده و علاوه بر آن کارگرانی ارزان قیمت هستند و در زندگی محلی دخالتی نمی کنند چون در اردوهای دور افتاده به سر می برند. دیگر کارگرانی که به صورت پیمانی وارد کویت می شوند، عبارتند از هندی، پاکستانی، و تا حدی مالزیایی، بنگلادشی، فیلیپینی. پیمانکار هندی مهم اینجا، یعنی پروژه مهندسی هندوستان، در سال قبل مشکل کارگری کوچکی داشت که خیلی سریع به وسیله پلیس سرکوب گردید (مرجع ث) رهبران این اغتشاش دستگیر و اخراج گردیدند و از آن زمان به بعد دیگر اتفاقی رخ نداد. حتی اگر آشوب و ناآرامی جدی هم در میان کارگران پیمانی رخ دهد، نمی تواند خطری جدی علیه ثبات دولت کویت به شمار آید.

اکثریت عربی کارگران کویت به کارگران آسیایی به دیده تحقیر می نگرند و از شکوه های کارگران آسیایی حمایت نمی کنند.

10 - فلسطینیهای مقیم: فلسطینیها حدود یک چهارم جمعیت 2/1 میلیونی کویت و 15 درصد نیروی کار این کشور را تشکیل می دهند و در همه بخشهای زندگی کویت موقعیتهای شغلی مهمی دارند. به عنوان یک گروه ملی فلسطینیها می توانند خطری علیه کویتیها بشمار روند. لیکن بحث ما سبب می شود که نتوانیم پیرامون خطر فلسطینیها صحبت کنیم چون تعداد زیادی از آنها در بخش خصوصی و دولتی شغلهای

ص: 22

مدیریتی و حرفه ای مهمی دارند. جامعه فلسطینی در سطح کاری پراکنده شده است، بنابراین سازماندهی آنها کار ساده ای نیست. و به چند دلیل امکان سازمان یافتن و فعالیت کارگران فلسطینی(از قبیل اعتصاب، تظاهرات، و غیره)، به عنوان یک گروه کاری فلسطینی در مورد مسائل کاری بسیار ضعیف است. جامعه فلسطینی اصولاً حرکت زیادی در این زمینه نداشته است. علاوه بر ساف، سازمانهای فلسطینی محدود به جوامع حرفه ای از قبیل پزشک، دندان پزشک، وکیل، نویسنده) می باشند . فعالیتهای این گروهها نیز دقیقا تحت کنترل دولت قرار داشته و بسیار محدود است. کویت که یکی از وام دهندگان مهم به ساف و دیگر گروههای فرعی آن است میل دارد از صلح و آرامش داخلی برخوردار باشد، و برخوردار نیز می شود. یکی دیگر از عواملی که موجودیت نهضت کارگری فلسطین را از بین می برد، این واقعیت است که آنها در هر یک از بخشهای اقتصادی یک اقلیت را تشکیل می دهند. و اصولاً عملیاتی به وسیله فلسطینیها در زمینه کاری انجام نگرفته است. و بالاخره با وجود تنفر فلسطینیها نسبت به برخورد توام با اولویت با کویتیها متوجه شده اند که زندگی در کویت بهتر از زندگی محدود در هر جای دیگر است.

11 - خلاصه اینکه، نیروی کار کویتی و غیر کویتی نمی تواند خطری علیه دولت کویت به شمار آید.

دولت کویت فعالیت سازمانهای کارگری را دقیقا زیر نظر دارد و در گذشته نیز فعالیتهائی را که خارج از محدوده طاقت مقامات رسمی بوده است، سرکوب نموده. دیپلماتهای اروپای شرقی فعالانه بر روی رهبران کارگری کویت کار می کرده اند، ولی دولت کویت نیز از این واقعیت باخبر است چون استفاده از سخنان چپگرایانه را تا زمانی که متوجه اهداف خارج از کویت باشند، مجاز می داند. دیگر کارگران خارجی نیز چون سازمان یافته نیستند خطری جدی علیه دولت به شمار نمی روند. کارگران کویتی که اکثرشان کارمند دولت هستند، نیز از منافع و امتیازات سخاوتمندانه ای برخوردارند و کار کمی انجام می دهند، بنابراین راضی هستند. شکوه های خارجی نیز با در نظر گرفتن این واقعیت که بیش از هر جای دیگر دستمزد دریافت می دارند و اگر دردسری فراهم کند اخراج می شوند، از بین می رود. بنابراین در کویت صحنه کارگری باید آرام باشد. و در صورتی که یکی از اتحادیه ها و یا بخش عظیمی از نیروی کار مزاحمت فراهم آورد، دولت قادر است آنها را خریداری نماید، همان طور که در گذشته این کار را انجام داده است.مائسترون

اصلاح قانون اساسی

سند شماره (39) تاریخ: 19 تیرماه 1358طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی.

موضوع: اصلاح قانون اساسی 1 - (طبقه بندی نشده) علاوه بر گزارش بیانات ولیعهد و نخست وزیر کویت شیخ سعدالعبداللّه الصباح در رابطه با ضرورت یک استراتژی متحد عربی در مورد صلح خاورمیانه (مرجع الف) و در مورد اهمیت همکاری کشورهای صنعتی و تولیدکننده نفتی در زمینه کاربرد «قدرت و تصرف» (مرجع ب و ج)، مطبوعات محلی آخرین بیانات شیخ سعد را در مورد اصلاح قانون اساسی به چاپ رسانیده اند. وی در پاسخ به سؤال مربوط به امکان اعاده حیات پارلمانی در کویت گفته است «ما با کمال دقت این مسئله حیاتی را مورد بررسی قرار داده و با توجه بسیار و بحث و تبادل نظر بسیار در مورد شکل آن تصمیم

ص: 23

خواهیم گرفت..... کمیته ای از متخصصین حقوق و قانون اساسی به زودی تشکیل خواهد شد تا تغییرات احتمالی را پیشنهاد نماید، که به دنبال آن انتخابات جدید و مجلس ملی جدید برگزار خواهد شد.» که البته این کار تا سال 1359 انجام خواهد شد که در سال 1355 یعنی هنگام انحلال مجلس نیز همین تاریخ تعیین و اعلام شده بود.

2 - (خیلی محرمانه) اقدامات مربوط به تشکیل کمیته تجدیدنظر قانون اساسی که در فرمان امیر در زمان انحلال مجلس ملی در سال 1355 به آن اشاره شده بود در آن موقع با مخالفت شدید روبه رو گردید و بار دیگر در ماه می گذشته 31 قانونگذار پیشین کویتی در یادداشتی به شیخ سعد اطلاع دادند که اصلاح قانون اساسی بدون تصویب مجلس ملی امکان پذیر نیست (مرجع د). به عبارت دیگر قانون اساسی کویت متوسل شدن به کمیته قانون اساسی را پیش بینی نکرده است. علاوه بر این طبق اظهارات راشدالراشد معاون وزیر امور خارجه (حفاظت شود) در گفتگو با سفیر مائسترون در 5 مرداد ماه در صورتی که پارلمان منتخب تصمیم بگیرد، پیشنهادات کمیته قانون اساسی را نپذیرد، کویت دچار آشوب و طغیان خواهد شد.

از نظر الراشد، ابتدا باید مجلس ملی انتخاب گردد تا بتواند با بررسی تجدید نظرهای لازم هر گونه شک و تردید را در مورد مشروعیت آن از میان بردارد.

الراشد اضافه کرد در رابطه با این روش بر خلاف روش مشخص شده در فرمان حمایت زیادی نشان داده شده است.

3 - (خیلی محرمانه) اظهارنظر: در گفتگو با مطبوعات شیخ سعد این اصل کلی را نیز اعلام کرده است که «ما به آزادی و حس مسئولیت احترام می گذاریم.» در این بیانیه مختصر مشکلاتی نشان داده شده است که دولت کویت در احیاء دوباره زندگی پارلمانی در کویت با آن دست به گریبان است. این باور در همه جا شایع شده که برای آزادی بیان مردم کویت شرط اصلی ایجاد دوباره مجلس ملی است، تا مبادا حکمرانان کویت نیز مانند شاه متهم به ظلم و جور شوند.

معذالک دولت کویت میل ندارد به روزهایی در گذشته برگردد که در آن جناحهای کوچک کویتی (حدود 10 درصد نمایندگان پارلمان) از مجلس به عنوان سکوی ابراز انتقاد علیه دولت پیرامون مسائل داخلی و بحث و گفتگو پیرامون مسائل درون عربی استفاده می کردند و موجب تحریک احساسات سکنه عظیم اعراب غیر کویتی این کشور به خصوص فلسطینیها می شدند و یا سبب می شدند که کویت با دیگر کشورهای عربی وارد مشاجره و منازعه گردد. ساترلند

تخلیه اضطراری: تعداد تقریبی تخلیه شوندگان و آمریکاییهای مقیم خارج

سند شماره (40) تاریخ: 25 تیرماه 1358طبقه بندی: محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: تخلیه اضطراری: تعداد تقریبی تخلیه شوندگان و آمریکاییهای مقیم خارج آغاز بخش محرمانه قسمت اول. تعداد تقریبی کسانی که حتما باید تخلیه شوند.

1 - کارمندان وزارت دفاع 37 (افراد کارمند دائمی و موقت)

ص: 24

2 - وابستگان کارمندان وزارت دفاع 66 3 - دیگر کارمندان آمریکایی 40 4 - وابستگان دیگر کارمندان دولت آمریکا 59 5 - افراد آمریکایی مقیم (الف) 2500 6 - توریستهای آمریکایی فصل سوم 100 - " " فصل چهارم 100 - " " فصل اول 150 - " " فصل دوم و دیگر مسافرین موقت 100 7 - دیگر کارمندانی که باید تخلیه شوند (ب)100 8 - مجموع 2902 (الف) در این واحد نام 1700 شهروند آمریکایی مقیم اینجا وجود دارد.

(ب) تعداد تقریبی اعضای بیگانه خانواده های شهروندان آمریکایی که در بخش خانواده کارمندان امریکا گنجانده نشده است، بیست نماینده تجاری کره و وابستگان آنها که در گزارش سال قبل درج گردیده بود حذف شده اند. نمایندگی کره به صورت سفارت در آمده و در حال حاضر چند هزار کره ای (اکثر آنها کارمندان ساختمانی) در کویت به سر می برند. در صورت لزوم تماس با کره ایها و دیگر نمایندگان در مورد نقشه تخلیه اضطراری و نحوه آن سفارت آمریکا در کویت را راهنمایی نمایید. پایان محرمانه بخش طبقه بندی نشده.

قسمت دوم - آمریکاییان غیر دولتی مقیم خارج الف - تاجر 150 ب - کارمند (به استثناء معلمین) 300 پ - دانش آموزان بالای 17 سال 0 ت - میسیونرها و روحانیون 2 ث - وابستگان بالا 1048 ج - بازنشستگان و اقوام آنها 0 چ - افراد دیگر (که عبارتند از معلمین، همسران و فرزندان خارجی آمریکاییها) 1000 ح - جمع افراد غیر دولتی 2500 نفر پایان بخش طبقه بندی نشده ساترلند

گزارش از تهران

سند شماره (41) تاریخ: 25 تیر 1358طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: سفارت آمریکا در تهران موضوع: گزارش از تهران در ده ماه گذشته جریان دائمی اخبار و اطلاعات در مورد اوضاع ایران برای سفارت آمریکا در کویت

ص: 25

از اهمیت بسیار برخوردار بوده است چون رویدادهای ایران بر کویت و خلیج تأثیر بسیار دارد، از سفارت امریکا در تهران خواهشمندیم که در توزیع گزارشهای سیاسی و مطالب مهم دیگر سفارت آمریکا در کویت را نیز شامل فهرست گیرندگان بنمایند. ساترلند

سفر وزیر امور خارجه کویت به ایران

سند شماره (42) تاریخ: 2 مرداد ماه 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: سفر وزیر امور خارجه کویت به ایران 1 - (خیلی محرمانه) خلاصه: سفر وزیر امور خارجه کویت به ایران در تاریخ 22 - 21 ژوئیه، که کویتیها مدتها در فکر آن بودند به منظور توسعه روابط ایران و کویت و هموار نمودن راه برای ایجاد روابط بهتر بین دو کشور صورت گرفت. کویتیها قصد نداشتند در این سفر مسائل نفتی را به مباحثه بگذارند، لیکن آماده بودند مشکلات ایران را در زمینه کمبود مواد پالایشی در زمستان آینده رفع نمایند. مسئله مورد بحث دیگر تجارت دو جانبه غیر نفتی دوستانه ایران و کویت می باشد. یکی از عبارات بیانیه مشترک، طبق معمول نیروهای خارج از منطقه را از شرکت در ایجاد «امنیت» خلیج مستثنی می سازد و با لحنی جدید در مورد آزادی دریانوردی در خلیج سخن می گوید، مشروط بر آنکه این دریانوردی «امنیت و ثبات منطقه را بر هم نزند.» این اولین بازدید کویت از ایران در سطح وزارت از زمان انقلاب فوریه ایران به خاطر این انجام شد که نشان داده شود که کویت حامی ایرانی غیر چپگرا و با ثبات است. (پایان خلاصه).

2 - (طبقه بندی نشده) ترکیب هیئت نمایندگی کویت نشانه دست کم گرفته شدن روابط است. شیخ صباح الاحمد معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه در 22 - 21 ژوئیه از تهران بازدید به عمل آورد. سه تن از مقامات کابینه که اصلیت آنها مربوط به اعراب پارسی جنوب ایران است، یعنی وزیر مشاور در وزارت بازرگانی علی الوزان، وزیر مشاور در وزارت نفت عبدالرزاق ملاحسین، معاون مدیر شرکت ملی نفت کویت عبداللّه القرباسی وی را همراهی می کردند. همچنین شیخ مبارک جابر الاحمد سرپرست دفتر وزارت امور خارجه و فرزند امیر کویت و چند تن از مقامات دیگر کویت به همراه صباح الاحمد وارد این کشور شدند.

3 - (خیلی محرمانه) بیانیه مشترک (مرجع الف) بر منافع مشترک و همکاری «به خصوص در زمینه فرهنگی، اقتصادی، و نفتی» بین دو کشور تأکید دارد. همان طور که در ذیل تشریح می شود برای همکاریهای نفتی و اقتصادی بین دو کشور دلایلی چند وجود دارد. اشاره به همکاری فرهنگی و اظهار خوشحالی کویت در این بیانیه از موفقیت انقلاب اسلامی نشانگر حمایت کویت از دولت اسلامی کنونی (هر چه هست) ایران می باشد. با وجود اینکه بسیاری از کویتیها به نظام چند رهبری حکومت ایران مشکوک بوده و فکر نمی کنند که آیت اللّه ها توان حکومت داشته باشند، ولی مایل نیستند سقوط دولت کنونی ایران را مشاهده نمایند، چون اکثر کویتیها مطمئن هستند که جانشین این دولت یا چپگرا و یا بدتر خواهد بود. بقیه بیانیه و نیز عبارت مربوط به فلسطینیها حاوی همان لحنی است که در بیانیه های کویت به چشم می خورد. عبارت مربوط به «عدم مداخله در امور داخلی دیگران» نیز از منشور سازمان ملل گرفته شده است، لیکن برای کویت مفید خواهد بود، چون می تواند از آن به عنوان وسیله ای برای اطمینان

ص: 26

بخشیدن به بحرین در مورد مقاصد ایران بهره برداری نماید.

4 - (خیلی محرمانه) نفت. هنگامی که کاردار در مورد حضور مقامات بخش نفتی در هیئت نمایندگی سؤال نمود، وزیر نفت کویت علی خلیفه الصباح گفت که کویت فعلاً در نظر نداشت پیرامون سیاستهای نفتی و مسائل مربوط به اوپک گفتگو نماید.

با اشاره به مشکلات فنی که بازده محصولات پالایشگاهی ایران را محدود ساخته احتمالاً میزان نفت حرارتی ایران را نیز پایین خواهد آورد و در صورتی که این مشکلات شدیدتر شود، علی خلیفه گفته است که کویت حاضر است در صورت لزوم قدری از این مشکلات را حل نماید.

علی خلیفه گفت که کویت چند ماه قبل پس از به قدرت رسیدن خمینی اعلام آمادگی کرد که حاضر است از نظر فنی به ایران کمک نماید تا تولید نفت آن از سر گرفته شود. و چون می دانست که ایرانیها از کار کردن با افراد فنی غربی ناراحت هستند، اعلام کرد که حاضر است تعدادی از افراد فنی عربی خود را به آنجا روانه سازد و در عوض تکنیسینهای غربی را در کویت به جای آنها به کار گیرد.

5 - (خیلی محرمانه) تجارت. در گفتگو با معاون نمایندگی پیرامون سفر وزیر امور خارجه در 22 ژوئیه، طارق رازوقی مشاور حقوقی وزارت خارجه گفت که از ماه فوریه روابط بین ایران و کویت محدود شده بود و وزیر امور خارجه فکر می کرد، که زمان آن رسیده است که به «ایرانیها و دولتشان» فرصتی داده شود تا به گسترش روابط با کویت بپردازند و الصباح الاحمد در بیانیه ورودی روز قبل خود به تهران به این مسئله اشاره کرده بود. رازوقی گفت که کمی بعد از انقلاب ایران، گل شریفی کاردار ایران در کویت از رازوقی خواست که از دولت کویت تقاضا نماید که یکی از کارگران ایرانی را که به جرم توزیع اعلامیه های ضد شاهی اخراج کرده بود دوباره بپذیرد، وزیر کشور اظهار داشته بود که درست نیست مردی را که سابقه ایجاد دردسر داشته است بپذیرند، لیکن رازوقی این مطلب را با وزیر امور خارجه مطرح نمود و گفت که این کارگر مسئله را به گوش خمینی رسانده است و او نیز شخصا خواسته است که وی به کویت بازگردد، وزیر امور خارجه تصمیم وزیر کشور را نادیده گرفت و اجازه مراجعت کارگر ایرانی به کویت را صادر نمود. در هفته های بعدی، با ظاهر شدن مسائل دوجانبه - - رازوقی درباره مهاجرت غیر قانونی ایرانیها به کویت و بدهیهای بیش از حد ایران در رابطه با صادرات بازرگانی کویت - - گل شریفی و رازوقی کانالی - برای حل این مسائل گردیدند.

6 - (خیلی محرمانه) رازوقی خاطرنشان ساخت که ایران پس از عربستان سعودی مهمترین خریدار صادرات غیر نفتی (یعنی صادرات دوم) کویت می باشد (بالغ بر 80 میلیون دلار در سال 1976) و برقراری آرام دوباره و دوجانبه روابط بازرگانی به نفع هر دو کشور است. حدود شش هفته قبل رازوقی پیشنهاد کرد که به همراه یک هیئت فنی برای حل این مسائل رهسپار ایران شود، لیکن وزیر امور خارجه گفته بود که مایل است خودش این مأموریت را انجام دهد. و رازوقی گفت کویت مایل است که ثبات ایران بیشتر شود و این بازدید برای نشان دادن حمایت جدی از این مسئله در سطح وزرا انجام گردید، رویدادهای 6 هفته گذشته با رفتن الصباح الاحمد به ایران تداخل یافته است. تیره شدن روابط ایران و عراق (که کویت مایل نیست مستقیما در آن مداخله نماید)، باعث شده است که بیانات انتقادآمیز و تندی از دو طرف ظاهر گردد و معلوم نیست که آیا امیر کویت نیز به ایران سفر خواهد کرد یا نه (مرجع ب) که این موضوع نیز در این تأخیر سهیم بوده است.

ص: 27

7 - (خیلی محرمانه) امنیت خلیج سر و صدایی که در مورد اخطار اخیر وزارت امور خارجه (امریکا- م) در مورد احتمال خرابکاری در کشتیهای در حال آمد و شد از تنگه هرمز به راه افتاده است، و نیز حضور نیروی دریایی فرانسه و آمریکا در حوزه خلیج (مرجع پ) عمل می کنند و غیبت یک لحن تند و یا حتی تذکری درباره این حضور دریایی و یا تشویق گسترش «پایگاههای نظامی آمریکا» بیانیه را در مورد امنیت خلیج (مرجع الف) چندان مضر و برهم زننده آسایش نشان نمی دهد، البته حتی یک عنصر میمون و جدید در آن به چشم نمی خورد. از نظر کویتیها فرمولبندی موجود یعنی امنیت خلیج «مسئولیت منحصر به فرد کشورهای خلیج است» و «مداخله در امور داخلی کشورهای خلیج ممنوع اعلام شده است» تغییری نیافته است. لیکن عبارت جدید همکاری دوجانبه برای تأمین امنیت آزادی دریانوردی در خلیج تا جایی که این دریانوردی امنیت و ثبات منطقه را به خطر نیندازد «در بیانیه های پیشین کویت به چشم نمی خورد و نشان بی گناهی نیز نمی تواند باشد. در این رابطه توجه را به گزارشهایی که دو سال قبل (مرجع های ت و ث) جلب می کنیم که (الف) کشورهای عربی در نظر داشتند فرضیه دریای بسته را در مورد خلیج فارس مورد مطالعه قرار دهند، مشروط بر آنکه کشتیهای جنگی قبل از ورود مقامات مربوطه را مطلع سازند و یا این ورود آنها به دعوت یکی از کشورهای منطقه صورت گرفته باشد (ب) ولی در آن زمان کویت سعی داشت پای خود را به این موضوع نکشاند. تا جایی که می دانیم به علت مخالفت آمریکا این فرضیه مسکوت مانده بود، لیکن حالا که نیروی دریایی ایران از هم پیمانان ما در برقراری امنیت خلیج به شمار نمی رود، احتمالاً با حمایت مشترک اعراب و ایران مسئله دوباره مطرح خواهد گردید.

8 - (خیلی محرمانه) اظهار نظر: کویت در وضعی نیست که بتواند تمام اختلافات موجود بین اعراب و ایران را از میان بردارد، و رازوقی گفته است که کویت تمایلی به میانجیگری در روابط ایران و عراق ندارد (مرجع ث). معذالک، کاهش تشنج در خلیج به نفع ایران است. از نظر کویتیها، دولت کنونی ایران خیلی بهتر از بسیاری از دولتهای چپگراست. به همین دلیل است کویت روابط خود با دولت کنونی ایران را گسترش بخشد. و این کارها حس اعتماد و دلگرمی بحرینیها را نیز در رابطه با کارهای ایرانی ها بالا می برد. در رابطه با بیانات عمومی صباح الاحمد در تهران که «خطر آمریکا را» در اشغال حوزه های نفتی منطقه محکوم کرده بود و به عنوان تیتر اول روزنامه ها منتشر گردید باید گفت که هرگاه گزارشگری از وی بخواهد در مورد «نیروی عکس العمل سریع 000/110 نفری» اظهار نظر نماید وی همچنین جواب را می دهد و از بیانات دیگر وی که نشانگر خط و سیاست کویت می باشد این بود که دفاع از کویت «بر اساس تقویت جبهه داخلی انجام می شود نه بر اساس نظام دفاعی عظیمی» که در برگیرنده سلاحهای پیچیده بسیار باشد و همه این گفته ها احتمالاً در گوش ایرانیها و کویتیها باقی مانده است. ساترلند

وزیر نفت کویت و گفتگو پیرامون برنامه انرژی رئیس جمهور، تولید نفت کویت و...

سند شماره (43) تاریخ: 2 مرداد ماه 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی، با اولویت موضوع: وزیر نفت کویت به گفتگو پیرامون برنامه انرژی رئیس جمهور، تولید نفت کویت، سیاست فروش نفت و ظرفیت تولیدی کویت می پردازد 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است).

ص: 28

2 - خلاصه: وزیر نفت کویت شیخ علی الصباح در بررسی کلی امور با کاردار و مقام اقتصادی در 22 ژوئیه از بیانات رئیس جمهور در زمینه انرژی استقبال کرد وی اظهار داشت که فکر نمی کند به این ترتیب بتوان به اهداف دراز مدت مهمی دست یافت. وی پیش بینی می کند که عرضه و تقاضا در سال 1980 به پایداری و ثبات آن در سال 1979 نخواهد بود و به همین دلیل کویت ممکن است مجبور شود تولید را به میزان 5/1 تا 6/1 میلیون بشکه در روز کاهش دهد. لیکن در صورتی که عرضه و تقاضا در سال 1980 هم تناسب کنونی را داشته باشد کویت به کاهش تولید خود مبادرت نخواهد ورزید. وزیر اعتراف کرد که کویت مقداری از نفت خام خود را در بازار سیاه می فروشد، لیکن به نظر وی به جای بازار سیاه، عدم موازنه عرضه و تقاضا، مسبب و دلیل بالا رفتن قیمتهاست و اگر این موازنه برقرار شود بازار سیاه نیز به خودی خود از بین خواهد رفت. کویت با افزایش تولید به سطح 3 میلیون بشکه در روز (برای آزمایش کارخانه گاز مایع نفتی) منافع چندانی به دست نخواهد آورد، چون حداکثر ظرفیت تولیدی «نفت کویت» (به استثناء منطقه تولیدی جدا شده) فقط 25/2 میلیون بشکه در روز است. و چون کشور در حال حاضر به همین میزان تولید می کند، وزیر معتقد است که ظرفیت تولیدی کویت همین است و بس. (پایان خلاصه).

3 - کاردار به همراه مقام اقتصادی در حال عزیمت به آمریکا، باک در ساعت 8 بعد از ظهر روز 22 ژوئیه با وزیر نفت کویت شیخ علی خلیفه الصباح برای توجیه وی در مورد بیانیه رئیس جمهور در زمینه انرژی (مرجع الف) ملاقات نمودند.

کاردار از افزایش قیمت نفت اوپک اظهار تأسف کرد، لیکن اضافه کرد که ما از اینکه حسین سخنگوی کابینه دولت کویت به سرعت و به طور مثبت به بیانیه رئیس جمهور در زمینه انرژی پاسخ گفته است خوشحال هستیم (مرجع پ). کاردار به شرح تفصیلی برنامه رئیس جمهور پرداخت چون این برنامه به وسیله نامه ای به وزیر ابلاغ شده بود و طبق گفته خود وی، علی خلیفه شب تا دیر هنگام بیدار مانده بود تا به سخنرانی رئیس جمهور آمریکا از رادیو صدای آمریکا گوش فرا دهد.

4 - علی خلیفه از برنامه رئیس جمهور استقبال کرد و گفت که او خلاصه ای از سخنرانی وی را در جلسه عادی کابینه در روز 22 ژوئیه منتشر کرده است. وی امیدوار است که طرحهای رئیس جمهور موفق شود.

لیکن نمی داند که چطور می توان به هدفهای بزرگ دست یافت چون همین سه ماه قبل بود که شاخه اجرائی به کنگره اطلاع داده بود که تا سال 1980 فقط می توان معادل 000/300 بشکه در روز از نوع سوخت ترکیبی تولید نمود. ولی رئیس جمهور در بیانیه اخیر خود صحبت از 5/2 میلیون بشکه در روز تا سال 1990 می کند. البته این برنامه جدید حاکی از سرمایه گذاریهای عظیم است، لیکن هنوز نمی تواند چهره اصلی واقعیت را تغییر دهد. و با صرف فقط پول نمی توان مشکلات را حل نمود. این احتمالاً قضاوت بانکدارها و متخصصین امور مالی بوده است، چون بعد از سخنرانی رئیس جمهور از ارزش دلار نیز کاسته شد. ولی ممکن است که آمریکا بتواند در کوتاه مدت به اهداف خود در زمینه کاهش واردات دست یابد. و چون آمریکا در نیمه اول 1979 کمتر از 2/8 میلیون بشکه در روز وارد می کرد و دچار عقب افتادگی اقتصادی گردید، نمی توان از آن انتظار داشت که در نیمه دوم 1979 بیش از 2/8 میلیون بشکه در روز نفت وارد نماید، و در سال 1980 نیز میزان واردات کاهش خواهد یافت. عقب افتادگی اقتصادی باعث کاهش واردات و افزایش صادرات خواهد گشت، و در نتیجه آن در کسری پرداختهای آمریکا موازنه ایجاد خواهد شد و سرانجام دلار تقویت خواهد گردید.

ص: 29

5 - عرضه و تقاضای جهانی و تولید نفت کویت: طبق پیش بینی شیخ علی، عقب افتادگی اقتصادی امریکا نه تنها در فصل اول بلکه در فصل دوم 1980 نیز ادامه خواهد داشت. تقاضا برای نفت نه تنها در امریکا بلکه در تمام جهان پایین خواهد آمد «و ثبات بازار در سال 1980 از بین خواهد رفت.» در واقع سال 1981 یک «دردسر» خواهد بود چون عرضه بیش از تقاضا خواهد بود. در سال 1980 در آمریکا تقاضا به نسبت یک میلیون بشکه در روز پایین خواهد آمد، البته اروپا به این سرعت عمل نخواهد کرد، و در واردات بعضی از کشورهای کمتر توسعه یافته نیز کاهشی پدید خواهد آمد. در جهان عرب در نتیجه افزایش قیمت در سالهای 74 - 1973 مصرف حدود 10 درصد کمتر شد، و این اتفاق بار دیگر رخ خواهد داد. با عمل متقابل این وقایع «مثبت» سیاهه هایی باید تشکیل شود که احتمالاً با 5/1 میلیون بشکه در روز توأم خواهد بود.

معذالک وضع نفت جهان در سال 1980 چندان هم حاکی از تشنج نخواهد بود و بنابراین کویت می تواند میزان تولید «نفت کویت» را (به استثناء سهم آن کشور از منطقه جدا شده سعودی کویتی) به سطح 5/1 تا 6/1 میلیون بشکه در روز کاهش دهد. برخلاف احساس بعضی نباید فکر کرد که این به معنی 700000 بشکه کاهش است، چون امروزه کویت استثنائا 2/2 میلیون بشکه در روز تولید می کند. سقف عادی تولید نفت کویت 2 میلیون بشکه در روز بوده است، و در سالهای 78 - 1977 تولید بالغ بر 8/1 تا 6/1 میلیون بشکه در روز بود و کاهش به میزان 000/400 - 000/300 بشکه در روز خواهد بود.

6 - کاردار سؤال کرد که آیا درست است که بعضی از کشورهای اوپک تولید را کاهش می دهند تا قیمت را بالا ببرند؟ وزیر پاسخ داد که وی باور ندارد که این موضوع صحت داشته باشد. به طور مثال، حتی عراق تولید خود را افزایش داده است تا بتواند با تولید 5/3 میلیون بشکه در روز به وضع تقاضا رسیدگی نماید.

تولید 2/2 میلیون بشکه در روز کویت در سال 1979 بالاتر از سقف اعلام شده است و بنابراین با در نظر گرفتن هواداری از صرفه جویی در کویت یک مسئله سیاسی حساس است. (وزیر سریعا از ما خواست که موضوع تولید نفت کویت در سطح بیش از 2 میلیون بشکه در روز را محرمانه نگاهداریم.) وی گفت، کویت مجبور است در تولید خود کاهش پدید آورد تا بتواند تنها منبع طبیعی خود را تا حد امکان حفظ نماید. ولی کویت مایل نیست که تقاضا بالاتر از عرضه بشود و منجر به صعود قیمتها گردد. کاهش تولید با در نظر گرفتن تخفیف تشنج در بازار انجام خواهد شد. ولی در صورتی که وضع بازاری سال 1979 در سال 1980 هم ادامه داشته باشد، کویت سطح تولید خود را با آن وفق خواهد داد.

7 - سیاست فروش و فروش در بازار سیاه: وزیر گفت «اگر نفت اضافه داشته باشیم، آن را گاهی به مشتریان قدیمی و گاه به مشتریان جدید می فروشیم. از زمانی که من به وزارت رسیدم یکی از اولویتهای من ایجاد بهبود در کیفیت مشتریهایمان بوده است. در خاتمه قرارداد فروش نفت به بعضی از آنها قطع می گردد. ما به دنبال مشتریان دراز مدت هستیم و مانند گذشته خواستار مشتریانی نیستیم که نمی توانند در زمان پایین بودن تقاضا حداقل خرید خود را انجام دهند. ما مشتریانی می خواهیم که در اوقات خوب و اوقات بد همراه ما باشند، یعنی شرکتهائی که دارای یک میلیارد دلار و یا بیشتر سهام باشند و تعدادی پالایشگاه در اختیار داشته باشند نه مشتریهای بی اهمیت.» 8 - با اشاره به اجلاس توکیو که خواستار از بین رفتن نقش بازار سیاه شده بود، وزیر گفت بازار سیاه عامل افزایش قیمتها نیست. تا زمانی که تقاضا از عرضه بیشتر باشد، مشتریان حاضر و آماده در بازار سیاه

ص: 30

خواهند بود. تلاش برای از بین بردن آن در رتردام نیز مؤثر نیست. نفتهای بفروش رسیده در بازار سیاه به قبرس و جاهای دیگر منتقل می گیرند رد واقع بازار سیاه نیازی به یک محل خاص ندارد، تنها نیاز بازار سیاه یک تلفن و یا یک تلکس است. وزیر گفت «اگر من این نفت را ده دلار گرانتر نفروشم در حالی که می دانم شخص دیگری حتما این کار را می کند، حتما احمق خواهم بود.» تنها راه حل برای این مسئله برقراری موازنه بین عرضه و تقاضا است نه از بین بردن بازار سیاه.

9 - ظرفیت تولیدی کویت: وزیر با کمال تعجب پرسید که چرا مردم فکر می کنند که کویت کمتر از ظرفیت خود تولید می کند. رقم 8/3 میلیون بشکه ای را که «شرکتهای نفتی» در مورد تولید کویت اعلام کرده اند و گاهی ظرفیت تولید کویت را 3 میلیون بشکه در روز هم قلمداد می کرده اند، بسیار نادرست است. ظرفیت تولیدی نفت کویت شامل منطقه قدیمی شرکت نفت وفرا (اگزامین اویل، که اکنون یکی از مهمترین تولیدکنندگان کویت یعنی شرکت نفت کویت باشد) تنها 25/2 میلیون بشکه در روز است. اگر تولید بیش از این رقم ادامه یابد موجب وارد آمدن خسارت به ذخایر و فشار ذخایر می گردد در حقیقت «در هفته گذشته ما سه جلسه ترتیب دادیم که ببینیم آیا می توانیم تولید را از 25/2 میلیون بشکه موقتا به سطح 3 میلیون در روز افزایش دهیم (تا بتوانیم کارخانه گاز مایع نفتی را آزمایش کنیم). و به این نتیجه رسیدیم که برای این کار باید قوانین را زیر پا بگذاریم و من از این کار بسیار متنفرم چون خطر زیادی به همراه دارد، و این بدین معنی است که نمی توان مراکز تجمع گاز را جمع آوری کرد، چون اگر این کار بشود، ولی در تعمیر و نگهداری آن ممارست و پیوستگی وجود نداشته باشد، خالی از خطر نخواهد بود، همان طور که یک مرکز جمع آوری گاز در سال 1978 منفجر گردید. و این گونه اتفاقات نه تنها یک خطر فنی بلکه سیاسی نیز به حساب می آید.» این بحثها سبب شده بود که وزیر متقاعد گردد که ظرفیت تولیدی نفت کویت 25/2 میلیون بشکه در روز می باشد.

10 - اظهارنظر: رقم 25/2 میلیون که به عنوان حداکثر ظرفیت تولیدی نفت کویت توسط وزیر اعلام گردید حتی از 25/2 میلیون بشکه ای که قبلاً (مرجع پ) ذکر گردید کمتر است و از رقم 3 میلیون بشکه ای که درباره آن شایعاتی پراکنده شده بود نیز، خیلی کمتر است. در اظهارنظر پیرامون ظرفیت تولیدی کویت، یکی از مقامات نفتی آمریکا که سالها مقیم کویت است اعلام کرد که باور نمی کند که ظرفیت تولیدی نفت کویت خیلی کمتر از 6/2 میلیون بشکه باشد، مگر اینکه در ذخایر نفتی تغییراتی به وجود آمده باشد. وی گفته است که علاوه بر این دولت کویت مایل نیست به میزان زیاد نفت تولید نماید به همین دلیل در حال تجدیدنظر در مورد ظرفیت تولیدی خود می باشد، تا بتواند به اهداف خود در تعیین خط مشی دست یابد.

با پیچیدگی های منابع، دولت کویت می تواند این کار را انجام دهد و بدون دسترسی به سوابق کامپیوتری دقیق نمی توان با برآوردهای آن مخالفت نمود. البته ممکن است این مقام نفتی درست گفته باشد، لیکن وزیر هم سعی کرد با صداقت اظهار نماید که تولید بیش از 25/2 میلیون بشکه در روز خطرات زیادی را به همراه دارد. رقم اصلی ظرفیت هر چه باشد، با در نظر گرفتن فرضیات وی نمی توان در آینده وی را وادار کرد که به تولید نفت کویت در سطح بیش از 25/2 میلیون بشکه بپردازد. ساترلند

نقطه امید در افق تیره: ناظران می گویند قرارداد کمپ دیوید هنوز زنده و...

ص: 31

سند شماره (44) تاریخ: 2 مرداد 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: نقطه امید در افق تیره:ناظران می گویند قرارداد کمپ دیوید هنوز زنده و به قوت خود باقی است 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است).

2 - خلاصه: کویت همیشه مرکز شایعات است. در تابستان داغ و سوزان بر شایعات پرداخته خود متمرکز است، چون گرما، گرد و خاک و برنامه تعطیلات دسترسی به حقایق را ناممکن می سازد. به این ترتیب کویت مملو از شایعاتی است که نه مورد تأیید مقامات رسمی کویت قرار می گیرد و نه واقعیتی آنها را حمایت می کند و شایعات حاکی از آن است که در زمینه ایجاد صلح در خاورمیانه پیشرفتهای چشمگیری در حال به وقوع پیوستن است. دراماتیکهای وین با شرکت یاسر عرفات مورد بحث است و همه آنها به عنوان پیشرفتهایی در زمینه صلح چه با شرایط فلسطینیها و چه با شرایط آمریکاییها می نگرند. علیرغم عکس العملهای آمریکا نسبت به افزایش قیمت نفت اوپک و اینکه آمریکا ممکن است به کشورهای نفتی حمله ور شود، دوایر محلی کمپ دیوید را مفید می دانند (گرچه در آشکار آن را نمی پذیرند)، و سعی دارند کاری کنند که دیگران اعراب نیز به طور سازنده در قراردادهای کمپ دیوید شرکت نمایند. ولی در حال حاضر کسی آمریکا را به خاطر سیاستهایش در خاورمیانه محکوم نمی کند. ناظران فکر نمی کنند که کمپ دیوید «به رکورد کشیده شده است» بلکه معتقدند تغییر موضع بین دولت آمریکا و ساف می تواند به پیشرفتهای چشمگیر در صلح خاورمیانه منجر شود گرچه ممکن است بعضیها فکر کنند که خاورمیانه نمی تواند درست به مسائل بنگرد، ولی مسئله اصلی این است که آیا تغییری در مواضع تاریخی ساف و آمریکا پدید خواهد آمد و یا اینکه عراق مذاکراتی را که ممکن است منجر به صلح بین اعراب و اسرائیل شود قبول خواهد کرد یا نه. (پایان خلاصه).

3 - هوای تابستانی کویت که توأم با بادهای غبارآمیز و بخار آب است، اخیرا «توأم با شایعاتی شده است که بر اساس آنها معتقدند» در زمینه صلح پیشرفتهای واقعی در حال صورت گرفتن است. اعضاء گروههای دیپلماتیک که رابط هایشان در دولت کویت به تعطیلات تابستانی رفته اند به علت فقدان شواهد مستحکم در این باره توافق چندانی ندارند، چون نمی دانند که آیا ملاقات عرفات در وین با کریسکی وبراند و ورود اشتراوس به روند صلح در اسکندریه و مداخله احتمالی آمریکا برای حفاظت از حوزه های نفتی، و خشم اعراب در رابطه با منفی گرایی بغداد علیه سادات سبب خواهد شد که ساف، اردن و سوریه در «روند صلح» شرکت نمایند و به موازات مذاکرات خودمختاری کمپ دیوید تشکیل سکوی جداگانه را بدهند یا خیر.

4 - البته آنها که ملاقات عرفات در وین را به عنوان پیروزی انقلاب تندرو فلسطینیها در جلب حمایت اروپاییان (و آمریکاییها) می بینند تحت تأثیر کسانی واقع می شوند که معتقدند که گروه میانه رو ساف به رهبری عرفات در موضعی قرار می گیرد که در نتیجه آن آمریکا بتواند با شرایط آمریکایی با فلسطینیها معامله نماید. هیچ کس نمی داند که محتوای ملاقات های وین چیست، لیکن همه معتقدند که هدف رسیدن به صلح است. همه در مورد همکاری آمریکا در برگزاری این ملاقاتها توافق دارند، لیکن نتیجه گرفته اند که آمریکا با این مذاکرات موافقت کرده است چون (الف) می دانسته است که یا ساف تسلیم شرایط آمریکا

ص: 32

می شود و یا (ب) آمریکا تسلیم شرایط ساف می گردد. به طور کلی جو روانی حاکم این است که مذاکرات در زمینه صلح امیدوارکننده است و موضع آنهایی که خواستار رویارویی منافع اعراب با منافع امریکا و اسرائیل هستند تضعیف می گردد. در زمانی که افزایش قیمت نفت اوپک و پاسخ دولت آمریکا باید منجر به بلند شدن سر و صدا در حمایت از استفاده «از نفت به عنوان یک سلاح» بشود، عجیب این است که بعضی از مردم اینجا از این روش اجتناب می ورزند.

5 - گذشته از پاسخ مثبتی که یکی از مقامات برجسته به ما داد (تلگرام مرجع) از دیگر منابع کویتی در این باره اطلاعاتی دریافت ننموده ایم. شیخ صباح الاحمد وزیر خارجه کویت اخیرا (از 9 تا 11 ژوئیه) به سفر به عمان، دمشق و بغداد پرداخت و درباره آن توضیحی نداده است و دیگر منابع ما در وزارت امور خارجه نیز در این باره چیزی نمی دانند. مطبوعات اظهار می دارند چیزی نمی دانند. مطبوعات اظهار می دارند که شیخ صباح در این سفر سعی دارد اعراب را به یک مبارزه سیاسی شدیدتر علیه مصر فرا خواند. لیکن منابع دیگر در امور خارجه معتقدند که شیخ سعی کرده است به سران عراق و سوریه و شاه حسین بفهماند که کمپ دیوید تنها راه حل منطقی و رضایت بخش می باشد. این ناظران می گویند که شیخ احمد احتمالاً از اسد، بکر و حسین خواسته است که به مذاکرات موازی اقدام نمایند و لازم نیست که کمپ دیوید را معتبر بشناسند، بلکه گامی برای ایجاد یک صلح واقعی از طریق این مذاکرات بردارند.

6 - هنگامی که یکی از منابع موجود در دیوان امیر (حفاظت شود) به ما در 21 ژوئیه گفت که وزیر امور خارجه سعی دارد راهی بیابد که بتوان به وسیله آن بین «اعراب» و کمپ دیوید آشتی برقرار سازد. (درست برعکس گفته مطبوعات مبنی بر اینکه وی سعی داشته اعراب را از آن دور سازد) از وی پرسیدیم که چرا وزیر امور خارجه این موضوع را با ما درمیان نمی گذارد تا ما هم در این زمینه اقدامات مؤثری انجام دهیم.

این مشاور گفت کویتیها معتقدند که گفتگوی مستقیم با آمریکا سبب با خبر شدن اسرائیل و خنثی شدن تلاشهای کویت می گردد.

7 - مقامات کارمندی وزارت خارجه پیش بینی می کنند که افق تیره عربی امیدوارکننده تر شده است.

سفیر انگلیس (شدیدا حفاظت شود) که هفته گذشته خواستار یک ملاقات عالیرتبه سیاسی در سطح وزارت خارجه شده بود، موفق به ملاقات با دو تن از سران این وزارتخانه گردید که کاملاً از موضوع بی خبر بودند، و گفتند که وزیر خارجه در این سفر به دیدار دوستان قدیمی پرداخته است. سفیر انگلیس معتقد است که هیچ واقعه امیدوارکننده ای در حال رخ دادن نیست، ولی ما فکر می کنیم که جهالت و بی خبری مقامات وزارت خارجه کویت هیچ موضوعی را ثابت نمی کند.

8 - سفیر سوئیس، ده روز قبل از این مسافرت طولانی گفت در نتیجه قدرت اعراب «اروپا» آماده است تا در روند صلح نقش فعالتری داشته باشد. سفیر گفت اجلاس عرفات در وین نشان داد که ساف مایل است به شرایط منطقی آمریکا تن در دهد باید در شش ماه آینده منتظر اعلامیه حکومت فلسطینی در تبعید باشیم. این واقعه سبب تحکیم موضع ساف به عنوان یک سازمان مشروع و تضعیف مقاومت آمریکا برخورد مستقیم خود با این سازمان می شود. وی در تحلیل خود می گوید، قبول مذاکره با ساف از طرف امریکا فشار زمانی را از بین می برد: ساف مایل به گفتگو خواهد شد، در حالی که افکار عمومی جهان تغییر پیدا می کند و فشارهای سیاسی داخلی اسرائیل نیز با اوضاع بعد از بگین مطابقت پیدا می کند.

سفیر اردن (حفاظت شود) که مردی است شدیدا «صلح طلب» ولی با همه گرایشات محافظه کارانه و

ص: 33

رادیکال عربی در کویت آشناست، به کاردار گفته است که سفر شیخ صباح الاحمد به امان، دمشق و بغداد ممکن است به منظور تشکیل یک اجلاس عربی باشد که منجر به انتشار یک بیانیه حاکی از میانه روی بشود، البته این بیانیه امتیاز آشکاری به کمپ دیوید نخواهد داد، لیکن راه را برای آغاز مذاکرات صلح طلبانه بین اسرائیل از یک طرف و اردن، سوریه و ساف از طرف دیگر فراهم خواهد ساخت. سفیر گفت البته هیچ یک از مقامات کویتی به حمایت از این تحلیل بر نخواهند خواست. وی با مطرح کردن این نظریه که امریکا با زرنگی خاصی در «اعلامیه» خود گفته است که به حوزه های نفتی حمله ور خواهد شد گفت به این ترتیب اعراب میانه رو توانسته اند در برابر رادیکالها وسیله ای پیدا کنند: وی فکر می کند که شیخ صباح الاحمد به عراقیها و لیبیاییها توضیحا می گوید که استفاده از نفت به عنوان یک سلاح سبب می شود که امریکاییهای منفور سرزمینهای ما را اشغال کنند و بنابراین «بهتر است ما هم با آمریکا به بازی مذاکراتی بپردازیم.» 10 - سفیر اردن، که شاید خیلی خوش بین باشد، معتقد است که در جهان اعراب یک جو ضد رادیکال در حال شکل گرفتن است. از آزاد شدن بن بلا از تبعید در الجزیره به عنوان میانه روتر شدن دولت الجزیره سخن می گوید، وی گفت شاه حسین خود او نیز (لطفا حفاظت نمایید) «به ناچار» نخواهد توانست دوستی و حسن نیت خود را با «دروغگویان دمشق و بغداد» ادامه دهد. وی گفت بغداد اخیرا منطقی تر شده است (ولی اظهار نداشت که ممکن است صدام حسین جانشین البکر بشود) دیگر دیپلماتها نیز از همین روند و گرایش صحبت می کنند. کاردار آلمان غربی ملاقات کرایسکی - عرفات را با نقش میانجیگرانه سوسیالیستهای اروپایی در بحران پرتغال در چند ماه گذشته مقایسه می کند. کاردار شوروی از عراق به عنوان مهمترین دولت ارتدادی که دوباره از دیگر اعراب جدا و منزوی شده است سخن می گوید، چون نتوانسته است قطعنامه های ضد مصری را در اجلاس وزرای خارجه تونس به تصویب رساند و دیگر اینکه نتوانسته به اتحاد سیاسی با سوریه نائل آید.

11 - آخر خط: ما دیگر به منفی بافی دیپلماتهای اینجا در مورد سیاست آمریکا در خاورمیانه عادت کرده ایم. ولی در حال حاضر این منفی بافی کم شده و یا محدود به مفسرین حرفه ای منفی باف شده است، گویا تصمیم آمریکا برای ثمر دادن کمپ دیوید همزمان با بهبود (عظیم یا هر طور دیگر) اوضاع در وین و پایتختهای عربی تأثیر خود را گذارده است. خیلیها جرأت ندارند فریاد بزنند، «حق با شما آمریکاییهاست»، ولی بسیاری معتقدند که نام این بازی از کمپ دیوید باید نابود شود به کمپ دیوید باید ساخته شود تغییر کرده است. تا زمانی که ساف حاضر به تندروی باشد همه از آن حمایت خواهند کرد، ولی اگر یک روش ملایمتری را نیز اتخاذ کند هیچ کس مخالفتی نشان نخواهد داد. آنها خوشحال می شوند اگر امریکا بتواند در موقع مناسب اتخاذ چنین روش ملایمتری را سبب شود. بسیاری نمی دانند که چطور ممکن است با حمایت اروپاییها «صلحی منصفانه» با آغاز مذاکرات سوریه، اردن و ساف به وجود آید، لیکن بسیاری معتقدند که با همکاری آمریکا این ناممکن، ممکن می شود. کویت باز هم مانند گذشته مایل نیست در خط مقدم قرار گیرد، شاید تحلیلگران درست گفته باشند که شیخ صباح در نظر دارد با جدا کردن اجلاس بغداد از موضع ارتدادی در قبال کمپ دیوید، موضع میانه روتری را به وجود آورد لیکن دو سؤال بسیار مهم وجود دارد (الف) آیا عرفات فکر می کند در موقعیتی قرار دارد که بتواند با موضع آمریکا سازش نماید تا بتواند سازمان خود را در کمپ دیوید و یا مذاکرات موازی دیگر درگیر نماید، و (ب) آیا

ص: 34

عراق با به قدرت رسیدن صدام حسین به مشورتهای میانه روها حالت دوستانه نشان خواهد داد. در صورتی که جهان عرب به استثناء عراق از اسرائیل تقاضای صلح نماید بین کویتیها و همسایگان مشاورتهای طولانی آغاز خواهد شد و قبل از آن دولت کویت موضع خاصی را اتخاذ نخواهد کرد. آنچه گفته شده ممکن است نتیجه نوزده روز مداوم اصابت شن به چشمها و ریه ها باشد، و با این وصف هیچ کس از مقامات کویتی درباره محتوای آن چیزی نمی داند، لیکن ما با بعضی از رابطهای خود تماس گرفته ایم و معتقد شده ایم که خوش بینی رابطهایمان در اینجا چندان هم بی اساس و بی پایه نیست.

ساترلند

اظهارنظر مثبت مقامات کویتی درباره نقش آمریکا در روند صلح

سند شماره (45) تاریخ: 2 مرداد 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: (خیلی محرمانه) اظهارنظر مثبت مقامات کویتی درباره نقش آمریکا در روند صلح 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است).

2 - خلاصه: گفتگوی 22 ژوئیه بین کاردار و یک مقام مهم وزارت امور خارجه کویت نشانگر نظریات مثبت این کشور پیرامون نقش آمریکا در روند صلح است. (پایان خلاصه).

3 - پس از گفتگو پیرامون مسائل دیگر با مشاور حقوقی وزارت خارجه کویت طارق رازوقی (حفاظت شود)، کاردار از پیشرفتی که توسط سفیر اشتراوس در ایجاد روابط شخصی بین سادات و بگین و ایجاد برنامه کار برای مذاکرات خودمختاری به وجود آمده اظهار خشنودی کرد (مراجع الف و ب) کاردار گفت که مایل است نظر دکتر رازوقی را پیرامون سفر سفیر اشتراوس و ملاقات عرفات در وین بداند. دکتر رازوقی که به وزیر امور خارجه بسیار نزدیک است، گفت به نظر وزارت امور خارجه اجلاس وین تصویری بسیار مثبت از عرفات و ساف به وجود آورد، لیکن وی معتقد است که حتی مهمترین و محترم ترین سیاستمداران اروپایی نیز نمی توانند بیش از این برای روند صلح در خاورمیانه کاری انجام دهند. به نظر وی آمریکا عامل تعیین کننده است: «شما باید با ساف گفتگو نمایید.» وی انتظار دارد که ما این کار را انجام بدهیم.

4 - در این رابطه، وی به گفتگوی اخیر خود با یکی از «سفیران کشورهای سوسیالیست» اشاره کرد که در آن از کویت خواسته شده بود که به اقدامات مشابه خود در کنفرانس بغداد علیه مصر ادامه داده، عربستان سعودی و دیگر کشورهای تولیدکننده نفت شبه جزیره را متقاعد سازد که با استفاده از قیمت نفت، تولید نفت، و اهرم سرمایه گذاریهای خود در آمریکا به این کشور فشار وارد سازند تا اسرائیل به زانو درآید رازوقی که از این پیشنهاد خشمگین شده بود، گفت وی چگونه می تواند چنین پیشنهادی را مطرح نماید در حالی که مهمترین کشور عربی همجوار ما یک دولت مارکسیستی است. رازوقی گفته است، که اصولاً به نفع عربستان سعودی نیست که با اعمال تاکتیکهای این گونه ای آمریکا را از خود دور سازد در حالی که یمن جنوبی را در همسایگی خود و یک دست نشانده روسی دیگر نیز در ورای دریای سرخ دارد.

علاوه بر این رازوقی به عنوان یکی از مقامات کویتی در رتبه سفارت از همتای خود می خواست که توجه کند که آمریکا حداقل سعی دارد که در خاورمیانه راه حلی به وجود آورد، در حالی که شوروی اصلاً به این

ص: 35

اندازه تلاش نمی کند. رازوقی گفت آمریکا در اسرائیل نفوذ دارد و سرانجام با ساف گفتگو خواهد کرد.

علاوه بر این، آمریکا در موقعیتی است که می تواند مسائل اساسی را حل نماید. بالاخره رازوقی به همتای سوسیالیست خود گفت که بر هم زدن وضع اقتصادی آمریکا با این تاکتیک ها اصلاً به نفع مواضع مالی و اقتصادی دراز مدت و یا کوتاه مدت کویت نمی باشد.

5 - کاردار از دریافت این گزارش اظهار تشکر کرد و گفت که ما قصد داریم در روند صلح به طور کامل شرکت نماییم، لیکن این صلح به آسانی و به سرعت به دست نمی آید.

6 - اظهارنظر: بیانات رازوقی...مهمترین نقطه نظر مقامات کویتی که تا کنون شنیده شده است...همزمان با این احساس که در افق ابری صلح خاورمیانه آفتاب در حال ظاهر شدن است، انجام می گیرد. ساترلند

خرید دوجانبه نفت توسط فرانسه

سند شماره (46) تاریخ: 3 مرداد 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: (خیلی محرمانه) خرید دوجانبه نفت توسط فرانسه 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است).

2 - در پاسخ به سؤال ما، مقام اقتصادی سفارت فرانسه (حفاظت شود) گفت که به نظر او بین فرانسه و کویت قراردادهای خرید دوجانبه نفت منعقد نشده و نخواهد گردید. و تا آنجا که می داند بین سفیر فرانسه و وزیر نفت کویت در ملاقات خود در اوائل این سال در این مورد گفتگویی انجام نشده بود. منبع فکر نمی کند که کویت مایل باشد وارد یک قرارداد دوجانبه خرید با فرانسه بشود، چون معمولاً این نوع قراردادها با خرید تجهیزات و خدمات فرانسوی توأم است (مانند عراق) و دولت کویت نیز معمولاً به این نوع قراردادها تمایلی نشان نمی دهد. چنین رویدادی در «زمینه نفت» بین دو کشور تنها ممکن است زمانی صورت گیرد که شرکت فرانسوی بتواند کار گسترش و مدرنیزه سازی پالایشگاه شرکت نفت کویت را انجام دهد البته اگر این پروژه یک میلیارد دلاری مورد تصویب قرار گیرد.

3- اظهارنظر: فروش نفت کویت تحت قراردادهای دراز مدت و کوتاه مدت صورت می پذیرد، در حالی که سه شرکت بزرگ یعنی گلف، شل بریتیش پترولیوم تقریبا بیش از حد معمول تولید می کنند و گاهی مقداری نفت در بازار سیاه بفروش می رسد. و فکر می کنیم حدود 000/100 بشکه در فصل چهارم 1979 باقی بماند، ولی یک شرکت آمریکایی مذاکرات مقدماتی خود را پیرامون این مقدار نفت با کویت آغاز کرده است. البته موفقیت این مذاکرات هم بستگی به این دارد که قراردادهای کنونی تمدید نشود.

حتی اگر فرانسه بخواهد نفت کویتی را بخرد باید منتظر 30 مارس 1980 باشد که در آن قراردادهای پنج ساله گلف و بریتیش پترولیوم برای تمدید آماده می گردد ولی اگر کویت بخواهد در سال 1980 تولید خود را کاهش دهد که احتمال آن نیز زیاد است، (مرجع پ) دیگر چیزی برای خریدن باقی ماند.

ساترلند

وزیر نفت می گوید کارگران نفتی قابل کنترل هستند

ص: 36

سند شماره (47) تاریخ: 3 مرداد 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: وزیر نفت می گوید کارگران نفتی قابل کنترل هستند 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است).

2 - در یک بررسی کلی با وزیر نفت کویت شیخ علی خلیفه الصباح در 22 ژوئیه (مرجع ت) با اشاره به مشکلاتی که کارگران نفتی ایران برای ایران به وجود می آورند، این سؤال مطرح شد که آیا کویت نیز با چنین مسئله و مشکلی درگیر و روبه رو می باشد. شیخ علی گفت «برای توقف تولید نفت در کویت فقط چهل کارگر کافی است» و تنها کاری که آنها می توانند انجام دهند این است که مطابق قوانین کار کنند و فراتر از حوزه کاری خود کاری انجام ندهند. با این وصف، وزیر به سرعت گفت «من در این زمینه مشکلی ندارم»، فقط یک یا دو درصد کارگران نفتی قابل اعتماد هستند و بقیه هم به آسانی راضی نگاهداشته می شوند. «آنها تمایلات شدید سیاسی ندارند و منهم همیشه با آنها در تماس بوده، سعی می کنم راضی بشوند.» و در مورد کارگرانی که تمایلات سیاسی دارند نیز کنترل شدیدی اعمال می گردد.

3 - وزیر خاطر نشان ساخت که روز قبل در کمیسیون خدمات مدنی شرکت کرده و خواستار افزایش دستمزد کارگران نفتی شده بود. قبل از ملی شدن، اتحادیه کارگران نفتی در زمینه دستمزدها به طور جمعی به معامله و چک و چانه زدن می پرداخت. ولی حالا که شرکتهای نفتی در اختیار دولت قرار گرفته اند، مسئله دستمزد و مسائل مشابه دیگر نیز تحت اختیار کمیسیون خدمات مدنی قرار گرفته از حوزه و حدود اختیارات اتحادیه ها خارج گشته است. و کارگران هم هنوز در این باره شکایتی نکرده اند. وزیر گفت «از اتحادیه نامه ای دریافت کردم که باعث شگفتی من گردید، چون فکر می کردم که اتحادیه خیلی خشمگین است به این علت که ما حق مذاکره را از آنها گرفته ایم، ولی آنها اصلاً در این مورد اعتراضی ننموده اند.» 4 - وزیر گفت که کارگران اضافه دستمزد و بیشتر چیزهایی را که خواسته اند دریافت می کنند، و به طور کامل نه، چون اگر دولت به تمام خواسته های کارگران پاسخ مثبت بدهد کارگران باز هم تقاضاهای بیشتر و بیشتری را مطرح خواهند کرد.

5 - اظهارنظر: گفتگوی وزیر با ما مؤید گزارش مرجع پ می باشد، یعنی کارگران نفتی خطری علیه ثبات کویت و یا تولید نفت این کشور به حساب نمی آیند. ساترلند

تأثیر مدرن سازی بر کویت

سند (48) تاریخ: 6 مرداد 1358طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه موضوع: (خیلی محرمانه) ارزیابی مجدد سیاسی: تأثیر مدرن سازی بر کویت.

(تمام متن خیلی محرمانه است).

خلاصه: با صدور اولین محموله نفتی از ماههای نفت کویت یعنی سی و پنج سال پیش روند مدرن سازی کویت آغاز گردید. افزایش شدید ثروت ملی سبب رونق یافتن وضع جمعیت شده و سناریوی اجتماعی قدیمی، ساده و مرتبط با یکدیگر را که در پشت دیوارهایی آجری ایفای نقش می کرد از بین برده

ص: 37

است. خارجیها به تعداد بی شماری وارد کویت شده و کویتیها را به صورت اقلیت در آورده اند و در نتیجه پراکندگی خانواده های سنتی و ورود خانواده های جدید بدوی به مجتمعهای شهری جانشین روستاهای قدیمی تحول جدیدی در میان جامعه کویتی پدید آمده است.

اکثر خارجیهایی که در نتیجه ثروت نفتی کویت جذب شدند به سیاستهای حکومت کویت چندان توجهی ندارند، ولی کارگران ایرانی به خصوص پس از به قدرت رسیدن خمینی در ایران نوعی خطر به حساب آمده، و جامعه فلسطینی کویت که بزرگترین و متحدترین عنصر خارجی به حساب می آید نیز مشکل بسیار غامضی را برای دولت به وجود آورده است.با این وصف میزان ثروت نفتی به حد کافی بوده و رهبریت کویت نیز دارای درایت بسیار است، و ثروت به صورتی در جامعه کویتی توزیع شده که نارساییهای اقتصادی موجود در میان خارجیهای مقیم کشور و کویتیهای نسبتا فاقد امتیاز، محرک خطرات ناشی از نهضتهای سیاسی نمی شود. آخرین طرز تفکر سیاست مداران کویتی تأکید بر حفظ کویت برای «کویتیها» دارد و با وجود به رسمیت شناختن لزوم همیشگی استعداد و نیروی کار خارجی، تلاشهایی در جهت ممانعت از افزایش جامعه خارجیهای مقیم کویت صورت می گیرد. کویتیها به صورت گروهی هنوز هم با یکدیگر متحد هستند، لیکن گسترش پایگاههای فیزیکی آنها و ورود عناصر اجتماعی جدید سبب بروز نارضایتی در قبال روشهای سنتی در جلب آراء عمومی شده، و تلاشی در جهت تشکیل یک مجلس شورای ملی صورت گرفته است. پایان خلاصه.

تأثیرات مدرن سازی در سی و پنج سال گذشته کویت از یک جامعه بندری راکد و متکی بر ماهیگیری و تجارت محدود تغییر و به صورت یک قدرت نفتی و مالی حائز اهمیت جهانی در آمده است. طی روند این تغییر کویت قدیمی کاملاً از بین رفته و کویتیها در کشور خود به صورت یک اقلیت در آمده اند.

در ذیل به بررسی تغییرات، تأثیر آنها بر جامعه محلی، ترکیب در حال تغییر جمعیت، تشنجهای حاصله در داخل جامعه کویت و بین کویتیها و غیر کویتیها، و تأثیر اوضاع کنونی و سیاستهای دولت کویت برای مبارزه با آن، در رابطه با ثبات اجتماعی و سیاسی آتی می پردازیم.

سابقه: کویت «قبل از نفت» کویت قبل از سال 1325 یعنی زمانی که برای اولین بار نفت کویت صادر گردید، بیش از جنبه تاریخی آن حائز اهمیت است. اگر سؤال شود که چه کسی «واقعا اهل کویت» است، کویتیهای متنفذ می گویند اشخاص و یا بازماندگان اشخاصی که قبل از «دوران نفتی» در کویت زندگی و کار می کرده اند کویتی هستند، و معنای آن این است که کسانی که پس از این دوران به کویت آمده اند تا در نتیجه ذخایر نفت به ثروت دست یابند، کویتی به حساب نمی آیند. کل درآمد کویت در سال 1325 کمتر از 5 میلیون دلار و جمعیت آن حدود 000/90 نفر بود که اکثرا اعراب بومی کشور بوده و در شهر محصور با دیوار گلی کویت می زیستند که هنگام غروب نیز دروازه های شهر بسته می شد. علاوه بر خانواده حاکمه صباح، جامعه به سه گروه بزرگ دیگر تقسیم شده بود:

1) 20 خانواده مهم تجارت پیشه ای که کشتیهای ماهیگیری، تجاری و صید مروارید را در تصاحب

ص: 38

خود داشتند.

2) نیروی انسانی قایقها و صنعتگران، و 3) گروه کوچکی از اعراب بدوی که در در خارج از شهر زندگی می کردند، لیکن به واسطه ازدواج به خویشاوندی خانواده های تاجر در آمده بودند. این جامعه از طریق ازدواج و گسترش نظام خانوادگی بسیار به هم پیوسته بود. سه یا چهار نسل در زیر یک سقف و یا در خانه های مرتبط با یکدیگر زندگی می کردند و افراد یک محله نیز با یکدیگر خویشاوند بودند. هر خانواده از خانواده صباح گرفته تا فقیرترین خانواده ها دارای یک اتاق یا دیوانیه بودند که همیشه بروی مسافرین عالیرتبه یا فقیر باز بود. از طریق سیستم دیوانیه ارتباط تمام سطوح جامعه بسیار سریع، مستقیم و به طرزی مؤثر صورت می گرفت. زندگی چندان سهل نبود. هیچ گونه سیستم خنک کننده هوا وجود نداشت تا تحمل گرمای 120 درجه (فارنهایت) را آسان نماید، و امراض سل و آبله بسیار شایع بود، و مرگ و میر اطفال بسیار زیاد و منابع آبی بسیار نادر بود، لیکن تمام سطوح جامعه در این سختیها سهیم بودند.

ثروت نفتی و تخریب خانواده صباح با در اختیار داشتن ثروت نفتی که در عرض چند سال 200 برابر شده بود در اوائل دهه 1330 برنامه وسیعی را آغاز کرد تا کویت را تبدیل به یک جامعه کاملاً مدرن و رفاهی بنماید. در انجام این کار آنها به خرید خانه ها و مساکن قدیمی شهر اولیه آن هم با قیمتهای گزاف پرداختند تا پس از تخریب آنها، ساختمانهای جدیدی را در داخل و خارج از شهر آن هم با شرایط بسیار آزاد بنا نمایند. در همان حال نیز به احداث راههای وسیع، بیمارستان، مدارس و غیره پرداختند. نتیجه آن نیز انتقال عظیم پول از جیب دولت به جیب بخش خصوصی بود. بین سالهای 1325 و 1350 دولت کویت بیش از 3 میلیارد دلار یعنی یک چهارم درآمد نفتی را از طریق برنامه اکتساب زمین (که احیانا یک برنامه عمرانی بوده) توزیع کرد. این برنامه علاوه بر ثروت، نابودی و پراکندگی را نیز به همراه داشت. کسی که امروزه به کویت سفر کند نمی تواند هیچ یک از اماکن مسکونی قدیمی را بیابد. چند ساختمان قدیمی باقیمانده نیز میان محلهای گردآوری زباله ها واقع شده و منتظر تخریب توسط بولدوزر هستند تا جای آنها را نیز یک ساختمان چند طبقه اداری بگیرد. بولدوزر نیز با تخریب اماکن مسکونی پیوستگی فیزیکی نظام گسترش یافته خانواده ای را از بین برده است.

فرزندان پس از ازدواج در ویلاها و یا آپارتمانهایی دور از پدران خود به سر می برند و محله ها آن چنان پراکنده و وسیع است که گویی کویت را مطابق شهر لوس آنجلس طرح ریزی کرده اند.

تغییر جمعیت به منظور تبدیل کویت به یک کشور رفاهی مدرن، دولت مجبور بود به نیروی کار ماهر و غیر ماهر خارجیها متکی باشد. کارگران فلسطینی که بسیاری از آنها به دنبال جنگ اعراب و اسرائیل آواره شده بودند به این کشور وارد شدند تا این نیاز را بر آورده سازند. طی سالها، دهها هزار مصری، ایرانی، هندی، پاکستانی و اتباع کشورهای دیگر به عنوان مهاجرین موقت وارد کویت شدند. همزمان با آن بسیاری از اعراب بدوی نیز به خاطر عمران سریع به کویت هجوم آوردند. در نتیجه میزان جمعیت به سرعت افزایش یافت و در دهه 1330 میزان آن به 16 درصد در سال بالغ گردید. از سال 1325 تا سال 1354 یعنی زمان

ص: 39

آخرین آمارگیری، جمعیت کویت بیش از 1100 درصد افزایش یافته و از 000/90 نفر به بیش از یک میلیون نفر رسیده بود. ترکیب آن نیز از یک گروه متجانس شهری تغییر فاحشی پیدا کرد و کویتیها را (5/47 درصد) در کشور خود به صورت اقلیت در آورد. مهمتر از همه اینکه، تعریف قانونی کویتی بودن نیز تغییر فاحشی یافت. دولت کویت به منظور متوازن ساختن هجوم فلسطینیها، مصریها، ایرانیها، هندیها، و دیگران و نیز به منظور تنظیم وضع آنها، به بسیاری از بدویهای تازه از راه رسیده عنوان ملیت کویتی را تفویض نمود. آماری در دست نیست که نشان دهد چه مقدار از جمعیت کنونی کویت (حدود 000/500 نفر) دارای اصل و نسب بدوی هستند. با این وصف از آنجا که درصد خالص افزایش سالانه جمعیت کویت صد در صد یعنی دو برابر رشد جمعیت دیگر کشورهای منطقه بوده است. می توان گفت که نیمی از رشد جمعیت حاصل این گونه تابعیت می باشد. این نشان می دهد که احتمالاً بخش مهمی از کویتیها یا حدود 50 درصد آنها دارای اصل و نسب بدوی هستند. بدین ترتیب کویتیها از صورت یک گروه متجانس تغییر کرده اند. تشنج محسوس میان کویتیهای «قدیمی» و «جدید» «قبل از دوران نفتی» وجود نداشت.

توزیع درآمد - ثروتهای جدید عدم مساوات بیشتر را به همراه دارد الف: کویتیها. واضح است که ثروت نفتی برای تمام کویتیها رو به افزایش بوده است. تقریبا، در سال 1331 میانگین واردات سرانه معادل 280 دلار بود. در سال 1339 این رقم سه برابر و به 780 دلار سرانه رسید و رد اواسط دهه 1350 این رقم به بیش از4000 دلار سرانه بالغ گردید. افزایش سریع درآمد سرانه، (که در سال 1355 حدود 480/15 دلار برآورد شده بود)، با پیشرفت توزیع درآمد هماهنگ نبوده است .

طبق آخرین تجزیه و تحلیل آماری توسط دانشمندان کویتی و انگلیسی، در حقیقت با گذشت زمان عدم تساوی درآمدها نه تنها بین کویتیها و غیر کویتیها بلکه میان خود کویتیها نیز وسیع و گسترده تر شده است.

بنا به نتایج حاصله از درآمد خانوادگی در سال 52 / 1351، قبل از افزایش عظیم قیمت نفت، در گروه غیر کویتیها حدود 10 درصد از خانواده های غیرکویتی 29 درصد کل درآمد گروه را به خود اختصاص می دادند، در حالی که در گروه کویتیها، 10 درصد رده های بالا 40 درصد کل درآمد کویتیها را به خود اختصاص داده بودند. از آن زمان به بعد، در نتیجه تورم، درصد کل درآمدی که نصیب ثروتمندترین خانواده های کویتی می شد، افزایش یافت، که مطالعات مذکور نیز نشانگر این واقعیت است. (به ضمیمه 2 رجوع شود).

ب: غیر کویتیها. جای تعجب نیست اگر گفته شود که میانگین درآمد غیر کویتیها کمتر از درآمد کویتی هاست. در سالهای 52 / 1351 یعنی آخرین سالهایی که آمارهای مربوط به آن موجود است، میانگین درآمد کویتیها 750 دلار در ماه بود، ولی در رابطه با غیر کویتیها این درآمد معادل 500 دلار بود.

غیر کویتیها قدرت خرید چندانی نداشتند، چون اکثر آنها به عنوان نیروی کار با دستمزد کم استخدام می شدند و علاوه بر این باید اجاره پرداخت می کردند، در حالی که کویتیها از مسکن سوبسید شده دولتی (و درآمد جهت پرداخت اجاره) برخوردار بودند، و دولت نیز در رابطه با استخدام و پرداخت حقوق به اولویت می داد. گرچه آمار دقیقی از زمان افزایش قیمت نفت در سالهای 53 / 1352 در دست نیست، ولی گمان می رود که شکاف درآمد موجود میان کویتی و غیر کویتیها وسیعتر شده است، و علت نیز افزایش نرخ اجاره است که بر غیر کویتیها بیش از کویتیها تأثیر بخشیده، و دیگر اینکه بخش اعظم درآمد ناشی از

ص: 40

قراردادها، پیمانها و غیره نصیب کویتیها گشته است.

ج: لیکن برای همه ثروت کافی وجود دارد. از نظر مقایسه با دیگر کشورهای موجود، ثروت فوق العاده ای که همراه با روند مدرن سازی وارد کویت شده توسط یک طبقه و یا گروه خانوادگی خاص گردآوری نشده است. افزایش توزیع درآمد نامساوی بوده ولی این عمل چندان فاحش نبوده است. آنها که به ثروت جدید دسترسی بیشتری داشته اند سعی کرده اند از افراد تهیدست و ناراضی هیچ کس را از قلم نیندازند و تقریبا همه از خارجیها گرفته تا تازه واردین می بایست بپذیرند که فوائد بسیاری نصیب آنها شده است. این ثروت نفتی آنقدر زیاد بوده است که به عبارت دیگر سهم هر کس کافی است. همیشه شکوه از عدم مساوات وجود داشته و وجود خواهد داشت، لیکن این شکوه ها ناشی از رنج و مشقت نیست.

غیر کویتیها - - یک نیروی بر هم زننده ثبات ؟ مطالب بسیاری اخیرا در مورد جوامع بی ثباتی که متکی به بسیاری از تکنسینها و کارگران دیگر کشورها بوده، و به خصوص در مورد کشورهای حوزه خلیج که معدودی از آنها دارای جمعیت بومی کوچکتری در مقایسه با نیروی کار وارداتی جهت تأمین نیازهای قرن بیستم هستند، نگاشته شده است لیکن این ترس از بی ثباتی زمانی اعتبار می یابد که جوامع خارجی مقیم این کشورها نقش مهمی را در سیاستهای کشور میزبان خود ایفا نمایند. واقعیت این است که بخش اعظم اینگونه جوامع موجود در کویت نسبت به سیاست های کویتی بی تفاوت هستند. توزیع ثروت نیز مسئله ای حاد نیست چون «کارگران مهمان» بیش از نقاط دیگر پول درمی آورند، و قصد ندارند این مرغ تخم طلائی خود را بشکند در عربستان سعودی نیروی کار یمنی بسیار عظیمی مستقر شده است، که در رابطه با سیاستهای عربستان سعودی در قبال یمن شمالی و جنوبی نگرانیهای عمیقی را پدید می آورد، لیکن در کویت نیروی کار خارجی آنقدر نیست که نمایانگر خطری مشابه با خطر یمنی ها در عربستان سعودی باشد. هندیهای بسیاری در کویت هستند (که تعداد آنها از 35000 نفر در سال 1344 به 70000 نفر در حال حاضر رسیده است)، لیکن آنها از تمام بخشهای هند و هر یک دارای مذاهب، زبان و طبقه اجتماعی خاصی می باشند. آنها به جای نگران بودن در مورد سهم مناسب هندیها در کویت، نگران اولویت یافتن در میان هندیها هستند.

اگر انقلاب خمینی که اساس ایده آل گرایی مناسب با خطوط مذهبی ایرانی های کویت را تشکیل می دهد نبود، ایرانیها برای این کشور خطری به حساب نمی آمدند. حداقل می توان گفت که آنها حرکتی در جهت پیدایش هزاره اسلامی در کویت نداشته اند.دولت بیش از هر چیز نگران این جامعه عظیم مسلمان غیر کویتی است، که بسیاری از آنها از موفقیت خمینی به خود می بالند، ولی راضی از این امر است که کارگران ایرانی اینجا امتیازی ندارند، و به محض پیدایش اولین علائم ناآرامی می توان در جهت اخراج آنها از این کشور اقدام به عمل آورد.

سیاستهای عربی در میان خارجیها مهمترین نگرانی مقامات کویت را ابتدا فلسطینیها تشکیل می دهند (که حدود 300000 نفر هستند)، و مصریها، عراقیها، و سوریها در مرحله بعدی بوده، و یمنی ها که کارگران قابل اخراج هستند آخرین عامل نگرانی می باشند. اعراب مقیم این کشور بر خلاف اهالی آسیای جنوبی وارث سنت ناسیونالیستی عربی

ص: 41

هستند، و می توانند با به راه انداختن تبلیغات مدعی مشارکت در موطن عربی باشند که کویت نیز بخش عظیمی از آن را در اختیار دارد. آنها که هوادار شعارهای بعثی هستند می گویند که جهان عرب فاقد حدود و ثغور است، و به همین دلیل ثروت عظیم کویت متعلق به همه اعراب است. فلسطینیها می گویند که آرمان آنها مهمترین آرمان عربی بوده، و به همین جهت ثروت کویت نیز باید در اختیار کسانی قرار گیرد که با نظامی گری در تلاش برای تحقق بخشیدن به آرمان فلسطین هستند. مصریها که بیش از دیگر اعراب به جهانی بودن خود معتقدند، علیرغم تغییرات موجود در جامعه 000/120 نفری خود که دارای حدود نیمی از کارگران و نیمه روشنفکران و تکنوکراتهای معتقد به ایدئولوژی های گوناگون است، معتقدند که کویتیها افرادی بدوی بوده و نباید برای مصر به عنوان منبع نگرانی و حسادت به حساب آیند. در میان جوامع عربی کویت نوعی احساس سرزنش دوجانبه وجود دارد. کویتیها تمام جوامع عربی را مانند آسیاییهای غیر عرب حقیر می شمارند، فلسطینیها معتقدند که خود آنها رنج کشیده تر، تحصیلکرده تر و با تقوی تر از اعراب بدوی و عقب افتاده ای هستند که در تاریخچه نظامیگری و آوارگی آنها سهیم نیستند، عراقیها نسبت به قدرت مخرب خودشان اطمینان دارند، می دانند کویتیها آنان را افرادی فاقد ژرف نگری و کوته فکر به حساب می آورند، و مصریها که به نظر دیگران پست می آیند، خود را برتر می شمارند، چون فراعنه و ناصر افرادی بزرگ بودند و در جهان عرب ملتی به عظمت ملت مصر پدید نیامده است. و به همین دلیل دولت کویت در زمینه مهاجرت اعراب کاهش پدید آورده و جهت تأمین نیروی کار مورد نیاز خود به آسیای جنوبی و خاور دور روی آورده است تا گسترش بیشتر زیربنای ملی را فراهم آورد. اتباع کره جنوبی بسیار منظم بوده و در مطبوعات چپگرا «ارتشی» بسیار خطرناک به حساب می آیند، لیکن در انجام کار خود بسیار با کفایت بوده و پروژه ها را به موقع به پایان می رسانند، و مطلقا علاقه ای به امور درون جهان عرب که بخش اعظم انرژی کار مقامات امنیتی کویت را به خود جذب می کند، نشان نمی دهند و پس از پایان کار به موطن خود باز می گردند.

باید در مورد این جبهه از مطالب بیشتری مطلع شویم، لیکن نتیجه گیری ما در حال حاضر این است که، کویت، 4ایرانیهای مقیم کویت که از حمایت مفروض شیعیان کویتی ایرانی الاصل برخوردارند، در صورت مطرح شدن اهمیت جهانی انقلاب اسلامی و درخواست خمینی و یا دیگر رهبران برجسته ایرانی از ایرانیهای مقیم این کشور جهت تغییر دادن نظام حکومت، کویت می توانند به صورت خطری عظیم علیه دولت کویت درآیند. ولی این مسئله قابل حل است و بهترین رابطهای ما می گویند که اکثر کویتیها و منجمله شیعیان و افراد ایرانی الاصل (شیعی و سنی) خواستار ثبات بوده و از نیروی مخرب اسلامی در جهت از بین بردن استبداد کویتی حمایت نخواهند کرد (1357 کویت 6604).

مسئله جامعه فلسطینی، که سیاست پیشه گان کویت توجه خود را به آن معطوف داشته اند، مسئله ای کاملاً متفاوت است، و کاملاً مدعی تصاحب کامل درآمدهای عمرانی کویت بوده و تا زمانی که تضاد اعراب و اسرائیل ادامه داشته باشد آنها فاقد «ملیتی» اصیل برای بازگشت و یا توسل به آن خواهند بود (1357 کویت 5021). خلاصه اینکه، فلسطینیها می توانند کویت را به عنوان کشور خودشان تلقی کرده، و نمی خواهند از منابع آن بی نصیب بمانند. تا به حال فلسطینیها هیچ علاقه ای در جهت اداره کردن کویت نشان نداده اند. برای آنها فرق نمی کند که چه کسی وارد مجلس شورای ملی شود، و تا زمانی که حقوقشان پرداخت شود و مزایا رضایتبخش باشد، آنها به شکوه کردن در مورد بی کشوری خود قناعت کرده، و سعی

ص: 42

می کنند پس از پایان کارهای خود به جای اخراج شدن از کویت در همان کشور بمانند و در مورد بیانیه های رهبران کویت نسبت به آینده خاورمیانه اظهارنظرهای مختصری بنمایند، ناسیونالیزم فلسطینی و میانه روی کویتیها به گونه ای است، که فلسطینیها هرگز حتی خواب در اختیار گرفتن تمام ثروتهای کویت را نیز نمی بینند. و همین موضوع توجه بسیاری از رهبران ملی کویت را به خود معطوف داشته آن هم از زمان جنگ داخلی اردن در پاییز سال 1349 یعنی زمانی که فکر تصرف قلمرو حسین توسط فلسطینیها منجر به پیدایش خونریزیهای عظیم گردید.

آینده فلسطینی. معمای میزبان و میهمان آینده فلسطینیها در کویت بسیار ابهام آمیز است. فلسطینیها بیش از هر گروه خارجی دیگر در این کشور ریشه دوانیده اند. برعکس 15 - 10 سال پیش که مردان فلسطینی در اینجا کار می کردند و حقوق و مزایای خود را نزد خانواده هایشان می فرستاد، در حال حاضر خانواده هایشان نیز در کویت به سر می برند و فرزندانشان در مدارس خصوصی این کشور تحصیل کرده، و نسل جدیدی از «کویتی - فلسطینیها» در حال به دست گرفتن رهبریت جامعه فلسطینی می باشد.

یاسر عرفات و بسیاری دیگر از رهبران ساف بخش قابل ملاحظه ای از عمر خود را در اینجا صرف کرده، و خویشاوندانشان در اینجا به سر می برند، لیکن تحت عنوان «بیگانه» آن هم به نوعی که نسل آتی به هیچ وجه متوجه آن نخواهد شد. همان گونه که در جاهای دیگر گزارش شده اکثر فلسطینیهای اینجا مردمی صلح طلب هستند و سعی دارند آینده اقتصادی و اجتماعی خود را تضمین کنند، ولی در میدان جنگ به مرگ مبتلا نشوند. آنها به حمایت لفظی و مالی از سازمانهای مقاومت فلسطینی ادامه می دهند، لیکن بیش از آنکه بخواهند «حقوق ملی» از دست رفته را باز گردانند خواستار امنیت هستند. ولی این امر به معنی آن نیست که هویت خود را به عنوان یک جامعه ملی از دست داده اند. اگر دولت کویت از آرمان فلسطین حمایت نکند، دچار دردسر عظیمی خواهد شد. در این صورت نه تنها فلسطینیهای مستقر در سمتهای کلیدی وزارتخانه ها، و آن دسته از افراد مشغول به کار در کارخانه های نمک زدایی و دیگر سمتهای حیاتی ملی انزجار خود را نشان خواهند داد، بلکه محرومیت های جامعه فلسطینی به اشکالی مختلف بروز کرده و موجب دلتنگی رژیم صباح خواهد شد.

اگر فلسطینیها حق انتخاب داشته باشند، این موضوع ثابت خواهد شد. در صورتی که تلاش صلح در خاورمیانه منجر به پیدایش یک دولت و یا کشور فلسطینی شود، کویتیها مجبور نخواهند بود از «قربانیان تهاجم صهیونیستی» پذیرایی کنند. در همان حال، فلسطینیهایی که در پیشرفت کویت به سوی مدرن شدن نقشهای مهمی ایفا کرده اند سمت اقتصادی خود را در خلیج رها کرده و به هموطن خود باز خواهند گشت تا پست هایی را در اختیار گیرند که منافع اقتصادی چندانی برای آنها ندارد. کویتیها به هیچ وجه مایل نیستند فلسطینیها را جذب جامعه واقعی کویتی کنند، لیکن بر مهارتهای جامعه فلسطینی نیازمند خواهند بود. قابل پیش بینی است که کویتیها در تلاشند تا مسئله اشتغال به کار فلسطینیها در کویت از جذابیت کمتری برخوردار شود، و البته فرض بر این است که موجودیت موطنی فلسطینی از نظر سیاسی این کار را امکان پذیر خواهد نمود، لیکن می توان پیش بینی کرد که هزاران فلسطینی که سراسر عمر خود را در کویت گذرانده، ولی در متن اجتماعی سیاسی آن فعالیت نداشته اند ممکن است مجبور شوند بین وفاداری به

ص: 43

فلسطین یا وفاداری به کویت یکی را انتخاب کنند، و بسیاری انتخاب دوم را پیشه خواهند کرد، و بدین ترتیب دولت کویت مجبور خواهد شد اقداماتی را به عمل آورد که بافت ظریف و شکننده اجتماعی اش را به خطر خواهد افکند. تا زمانی که جهان طرفدار فلسطین، فلسطینیهای مقیم کویت را گروهی به حساب آورد که در انتظار نقل مکان به موطن خود هستند، محروم نگاهداشتن فلسطینیهای مقیم از منافع کویتی نه تنها قابل درک نیست، بلکه «وظیفه ملی عربی» حکم می کند که انجام این عمل از جهت دیگر کمک به تضعیف آرمان فلسطین بوده که به عنوان یک نیرو در جهت باز پس گرفتن موطن خود به حرکت در آمده اند. ایجاد یک کشور فلسطینی کویتی ها را وادار خواهد ساخت که نسبت به مفهوم حضور فلسطینیها در کویت تجدیدنظر نمایند.

آینده جوامع خارجی مدرن سازی و شهرسازی هر چقدر ادامه یابد کویتیها بیش از پیش در کشور خودشان به صورت اقلیت در خواهند آمد، چون آنها انگیزه ای برای انجام کارهای پست و یا کارهای بسیار فنی ندارند چون می توانند جهت انجام آن کارها دیگران را به استخدام خود درآورند. و در صورتی که کویت بخواهد اقتصاد نفتی خود را به یک اقتصاد صنعتی تبدیل نماید، باید شهروندان خود را از اقلیت خارج سازد، و با وارد کردن مهارتهای لازم در جهت ایجاد یک صنعت مدرن، و وارد کردن نیروی کار لازم جهت حفظ و تداوم این صنعت آن را تشدید نماید.

به سوی یک سیاست مبتنی بر نیروی انسانی در اواسط سالهای 1350 که کویت مملو از طرحهای صنعتی ایجاد کار از پتروشیمی تا ذوب آهن بود، به نظر می رسید که کویتیها به عنوان درصدی از کل جمعیت کاهش خواهند یافت. بررسی نیروی انسانی سال 1354 با پیش بینی نیاز به نیروی انسانی در سالهای 59 - 1354 بر اساس طرحهای صنعتی سازی سریع چنین نتیجه گرفت که تا سال 1359 بخش کویتی جمعیت از 5/47 درصد به 46 درصد تقلیل خواهد یافت که علت آن هجوم نیروی کار مورد نیاز خارجی می باشد. ولی از آن زمان پروژه ذوب آهن و بسیاری پروژه های جاه طلبانه دیگر یا صریحا رد و یا بایگانی شده اند. مقامات کویت، به سرپرستی شیخ علی خلیفه الصباح، وزیر جدید نفت علنا مخالفت خود را با پروژه های «فیل سفید» اعلام داشته اند، و این مخالفت حتی در موقعی علنی شد که با منافع محلی قدرتمند که خواستار تکمیل و احداث آنها بودند در تضاد بود. مهمتر اینکه خسارات وارده به تولید محلی در نتیجه رقابتهای خارجی، سبب حمایت از ایجاد تعرفه حراست گمرکی شد، و بازرگانانی که خواستار صنعتی شدن در دوران رونق بعد از 1352 بودند نیز اکنون آن را خالی از خطا نمی بینند، و هواداری آنها از این مسئله هم تقلیل یافته است. کویتی ها بیش از پیش از تأثیر منفی پروژه های صنعتی بر کشور کوچک خود آگاهی می یابند، و در نهایت با پیشرفته تر شدن آنها و انجام مسافرتهای متعدد متوجه می شوند که بهتر است در خارج از کشور سرمایه گذاری کنند و نه در کویت.

گرچه مفهوم سیاست نیروی انسانی دولت کویت علنا فاش نشده متخصصین حاضر در یک سمینار منطقه ای مربوط به جمعیت و نیروی انسانی در کویت در اوائل سال جاری و دیگر ناظران مطلع کویتی و

ص: 44

غیر کویتی اظهار داشتند که دولت این کشور در نظر دارد در زمینه صنعتی گرایی و مهاجرت سیاست بسیار محدودی را پیشه خود سازد. کویت در زمینه مسکن، راهسازی، برق، آب و غیره منابع مالی بسیاری را خرج خواهد کرد، لیکن در انجام آن از یک سیاست آگاهانه در زمینه وارد کردن کارگران مورد نیاز بهره برداری خواهد کرد و به جای اعراب به آسیاییها اجازه ورود خواهد داد تا پس از پایان یک پروژه بدون ایجاد مزاحمت به کشور خود باز گردند. بنابراین رشد اقتصادی به تنهایی به افزایش جمعیت غیر کویتی منجر نخواهد شد.

دولت کویت به هر نحوی از انحاء سعی دارد مانع از افزایش جمعیت غیر کویتی مقیم اینجا شود. به ما گفته شده است که فلسطینیهایی که در کویت مستقر نشده اند حتی اگر اقوام نزدیک آنها در اینجا مقیم باشند نیز نخواهند توانست اجازه اقامت دریافت دارند. قانون جدید خدمات مدنی می گوید هیچ گونه منافع و امتیازی به کودکان غیر کویتی متولد پس از 10 تیرماه 1358 تعلق نخواهد گرفت، طی روند موجود کویتیها به اشغال سمتهای غیر کویتیها پرداخته اند که این گونه پستها از شغلهای بسیار فنی تحت نظارت اروپائیان گرفته تا شغلهای متوسط را در بر می گیرد که در حال حاضر این روند کم اهمیت است. قبلاً هم متصدیان بانک و فروشنده ها هندی بودند، ولی تعداد بیشتری از کویتیها اینگونه کارها را نیز عهده دار می شوند. زنان کویتی بیش از گذشته به انجام کارهای منشی گری، تدریس و عهده دار شدن سمتهای فنی که قبلاً تحت اشغال غیر کویتیها بود پرداخته اند. در سال 1344 تعداد کارمندان زن کویتی بالغ بر 092/1 تن از کل تعداد زنان یعنی 297/184 تن بود که معادل 6% نیروی کار می باشد. در سال 1354 تعداد آنها هفت برابر و به 500/7 تن رسید، در حالی که نیروی کار حدود دو برابر (000/305) شده بود، و مشارکت آنها در کل نیروی کاری کویت که 8% بود به 5/2 درصد رسید با افزایش تعداد دانشجویان زن کویتی در دانشگاه کویت، میزان مشارکت زنان کشور در نیروی کار افزایش خواهد یافت، و از میزان کارگران غیر کویتی خواهد کاست.

«کویتی سازی» شغلها یکی از سیاستهای ضمنی دولت بوده است، اما ناظران در مورد امکان موفقیت آن نظریات مختلفی دارند. کسانی نیز هستند که معتقدند سمتهای جذاب بخش دولتی و خصوصی هم اکنون توسط کویتیها اشغال شده است، و سمتهای غیر جذابتر خواهان چندانی در میان کویتیها ندارد و باید توسط غیر کویتیها اشغال گردد، ولی دیگران هنوز هم معتقدند که هنوز هم سمتهای زیادی برای کویتیهای جوان تحصیلکرده در بخشهای مدیریت و فنی وجود دارد که تحت اشغال خارجیها می باشد.

همه معتقدند که کویتیها هیچ گاه جای کارمندان مصری و پاکستانی را در بخش زباله روبی شهرداری نخواهند گرفت و گفته شده که امیر به طور خصوصی اظهار داشته است که کشور همیشه نیازمند مهندسین و مدیران عالیرتبه غربی خواهد بود تا مانع از توقف کار ماشین آلات و سیستم پیچیده صنعتی و اداری شود.

همه جوانان کویتی تحصیلکرده مایل نیستند پس از بازگشت با دریافت حقوقی در سلسله مراتب اداری کار کنند در حالی که می توانند با اقدام به تجارت ثروتمند شوند، ولی به طور کلی معتقدیم که درصد کویتی در نیروی کار دائمی کویت در آینده قابل پیش بینی به تدریج افزایش خواهد یافت، تا از تعداد خارجیها به نسبتی کاسته شود. برنامه ریزی اقتصادی و تغییر نظریات کویتیها در مورد ماهیت رشد آتی سبب تشدید غرایز سیاسی اجتماعی شده و کویتیها را وادار ساخته که از غرق شدن در میان جامعه

ص: 45

خارجیها ممانعت نمایند.

تشنج میان گروههای کویتی همان گونه که فلسطینیها و یا دیگر خارجیهای مقیم این کشور خود را کویتی نمی دانند و یا سعی ندارند تابع کویت شوند (مگر به منظور کسب منافع موجود در کویت)، کویتیها نیز فلسطینیها و دیگر خارجیها را بخشی از هیئت سیاسی کشور به حساب نمی آورند. نکته جالب توجهی که در نتیجه چندین ساعت گوش دادن به مطالب دیوانیه و یا دیگر مباحث دستگیرمان شد، این است که هنگام مباحث سیاسی محلی فقط موضوعات و مسائل کویتی مطرح می شود، به نحوی که گمان می رود اکثریت غیر کویتی اصلاً در این کشور وجود ندارد.

اظهار نظرهای افراد کویتی و مقالات مندرج در روزنامه ها توسط پروفسورهای کویتی در مورد تأثیر مدرن سازی بر گروههای مختلف کویت و تداخل رابطه این گروهها، ما را به نکات زیر رهنمون می سازد:

الف: صباح - سابقه صباح در توزیع ثروت که نمونه آن واریز کردن یک چهارم درآمد کشور به جیب کویتیها از طریق برنامه خرید زمین می باشد، بسیار جالب توجه است. از سال 1352 بازرگانان کویتی از شرکت جوانان صباح در امور تجارتی نارضایتی خود را نشان دادند. ولی بسیاری از صباحها، چون شیخ ناصر، فرزند وزیر خارجه در زمینه سرمایه گذاری در خارج از کشور فعالیت بسیاری نشان داده و نمی توان گفت که سهمیه کویتیها را ربوده است. علاوه بر این، این پدیده نتیجه عادی تحصیلات جوانان صباح است که می خواهند تحصیلات خود را در زندگی به کار گیرند. گذشته از تجارت، تعدادی از آنها به خصوص زنها در چند وزارتخانه در بخشهای فنی به کار پرداخته اند. خلاصه اینکه صباحهای جوانتر به کار خود سرگرم شده اند. اینکه ورود جوانان خانواده صباح مورد انتقاد است نشانگر این واقعیت است که در کویت تجارت تحت کنترل خانواده حاکمه نیست. بر خلاف عربستان سعودی اولین سؤال تاجران بازدید کننده از این کشور این نیست که کدام یک از اعضای خانواده را حاکمه را به عنوان دلال انتخاب کنند تعدادی از اعضای خانواده صباح در شرکتهای تجاری یا ساکت هستند و یا پرسر و صدا و تجار بازدادکننده می توانند شرکتی را انتخاب کنند که در فهرست شرکاء آن یکی از شیوخ الصباح باشد ولی سرعت مدرن سازی کویت سبب نشده که تجارت در انحصار خانواده صباح قرار گیرد (به منظور اطلاع بیشتر در مورد خانواده صباح و موقعیت آنها در کویت به کویت الف - 23 مراجعه کنید). با این وصف بازرگانان کویتی از مشارکت خانواده صباح در زمینه تجارت ناراضی می باشند.

ب: شیعیان. کویت، 4اقلیت شیعی کویت که حداقل 20% (به کویت 6604 مراجعه شود) کل جمعیت کشور را تشکیل می دهند، با یکدیگر وابسته بوده و در نتیجه ثروت ناشی از مدرن سازی بسیار کامیاب شده اند. به دنبال حمایت خانواده صباح و صنایع خود، بسیاری از خانواده های برجسته شیعه ثروت کافی گرد آورده اند. تعصبهای دیرین به سهولت از میان نمی رود و قطعا سنیهای کویت به خصوص افراد بدوی و تحصیل نکرده از رسیدن «آن ایرانیها» به سمتهای مهم ناراضی هستند. افزایش ثروت و تحصیلات همراه با ظهور خمینی سبب مغرور شدن بیش از حد شیعیان شده است. طبق گزارش قبلی (کویت الف 15) شیعیان احتمالاً در مجلس شورای ملی آینده نمایندگان بیشتری خواهند داشت (به پایین رجوع شود). از آنجا که به رسمیت شناختن این جامعه متمول تأثیری بر بقیه هیئت سیاسی کشور نخواهد داشت، گمان

ص: 46

نمی کنیم که ابراز عقیده بیشتر جامعه شیعی سبب بروز اصطکاک با جامعه سنی کشور گردد. در حقیقت یکی از افراد برجسته سنی که دو دخترش را به ازدواج فرزندان یکی از شیعیان ثروتمند درآورده می گوید که این اختلافات در حال از بین رفتن است، ولی پدیده خمینی گرایی نه تنها به شیعیان احساس غرور تازه ای بخشیده بلکه تعصبهای دیرینه سنی ها را نیز برانگیخته است. از دی ماه سال 1358 شعار «همه کویتیها یکسان هستند» کمتر شنیده شده و بالعکس شعار «یک شیعه همیشه شیعه است» بیشتر به گوش می رسد. کویتیها ترس از آن دارند که مبادا شیعیان کویت توسط آرمانهای مذهبی غیر مسئولانه تحریک شوند. معروف ترین رابط های ما پیش بینی می کنند که در صورت وقوع این امر وفاداری آنها نسبت به کویت و الصباح ثابت می شود که هنوز این مرحله به آزمایش گذاشته نشده است.

ج: خانواده های تجار قدیمی در مقابل دیگر «شهرنشینان» کویتی. طبق مطالب آمده در پاراگراف 6 «بالا» مدرن سازی کویت سبب ثروتمندتر شدن بعضی از خانواده های ثروتمند شده است. آیا این موضوع بین خانواده های تجار قدیمی و دیگر شهرنشینان کویتی که به ثروت چندانی دست نیافته اند ایجاد تضاد کرده است؟ کویتیها از پاسخ دادن به این سؤال طفره می روند. آنها خاطرنشان می سازند که وزارتخانه های کویت در سطوح دستیار معاون وزیر، معاون وزیر و حتی وزیر القاب نسبتا ناشناخته ای به خود گرفته اند.

تعدادی از کویتیهائی که از خانواده های مهم نیستند در بازار سهام و بازرگانی به خوبی پیشرفت کرده اند، چون بر خلاف خانواده های تجار قدیمی خود را به خطر می افکند. نهایتا باید گفت که در اقتصاد رو به رشد کویت، نظام قدیمی که در آن چند خانواده تجارت را در اختیار داشته و بر بازار تسلط داشتند، مصداق ندارد.

اقتصاد کشور به مقدار کافی گسترش یافته و نیاز به تخصص را محسوس نموده است. در این گونه اوضاع، جوانان جسورتر به رقابت با نهادهای قدیمی تر مبادرت ورزیده اند. در حقیقت، یکی از اعضاء خانواده های قدیمی به ما گفت امیر در نظر دارد بخش تجاری را در اختیار خانواده های جدیدتر قرار دهد، تا از امتیازات خانواده های قدیمی تر بکاهد «همان گونه که شما اقلیتها و تجارتهای کوچک را رشد می دهید.» بانکداران مطلع کویتی به ما می گویند که اگر یکی از کویتیها بتواند به عنوان عامل چند شرکت موفقیتی کسب کند به اعتبارهای بانکی دست خواهد یافت و ثروت عظیمی را خواهد انباشت. ورود به بخش تجارتی در کویت آزاد بوده و از جذابیت خاصی برخوردار است. الگوی ثروتمندتر شدن ثروتمندان تداوم پیدا می کند. ولی، دولت سعی کرده است اقداماتی به عمل آورد تا همه کویتیها ثروتمند بشوند. به همین دلیل است دولت به احداث یک پروژه مسکن پنج میلیارد دلاری مبادرت ورزید تا کویتیها از مسکن پاکیزه ای برخوردار شده و مجبور نباشند اجاره های سنگینی را بپردازند و به همین ترتیب در مورد غذا، تحصیل رایگان و بهداشت نیز سوبسیدهایی قائل گردید. از نظر کویتیها که پدرانشان صیاد مروارید و یا دروازه بان بودند و دوران کودکی را بدون داشتن آب و برق گذرانیده اند، این پیشرفتها چشمگیر است. تا زمانی که دولت کویت این منافع را تضمین کند، و فضای بازرگانی برای ورود کویتیهای کم سرمایه باز باشد، اختلاف در آمدها تضادی را به وجود نخواهد آورد، ولی موجب پیدایش غرولندها خواهد شد.

د: کویتیهای «شهرنشین و بدویها» - اجداد قدیمترین خانواده های کویت بدوی بودند و آنها از موروثات خود مغرور هستند. با این وصف،هنگامی که امروزه کویتیهای «شهرنشین» از بدویها سخن می گویند، از اجداد نجیب زاده خود حرف به میان نمی آورند، بلکه منظورشان کسانی است که به خاطر

ص: 47

ثروتهای نفتی از صحراها به آنجا آمده اند و به تعداد زیاد تابعیت این کشور را پذیرفته اند. در واقع همانگونه که در فوق اشاره شد حدود 40% کویتیها اصل و نسبشان به بدویهای تابع این کشور و یا فرزندان آنها می رسد، تقریبا تمام کویتیهای تحصیلکرده از «بدویها» به عنوان یک عامل مزاحمت یاد می کنند. با وجود اینکه بسیاری از آنها در دهه 30 و 40 تابع این کشور شدند تا در مجلس شورای ملی بلوکی را تشکیل داده و از خانواده حاکمه در برابر جناح ناسیونالیستی عربی حمایت نمایند، ولی بسیاری از آنها عملکرد خوبی نداشتند. آنها اغلب بیش از جناح مخالف ایجاد ممانعت می کردند و از هر کسی که به آنها وعده می داد، حمایت می کردند. اکنون بسیاری آنها را عامل مزاحمت تلقی می کنند، چون بخش عظیمی از مخارج دولتی را به خاطر کاری که بیش از چای نوشی نبوده به خود اختصاص می دادند.همیشه متقاضی خدمات اجتماعی بوده و با پاسخ بوروکراسی راضی نمی شوند و اغلب شکوائیه های خود را نزد امیر یا ولیعهد می برند، وزارت دفاع که نیروهای آن نیز متشکل از افراد بدوی است، به منظور مبارزه با این روشها دو معبر ورودی در دیوار محوطه وزارتخانه تعبیه کرده تا بدویها بدون هیچ گونه مانعی وارد دیوانیه های وزیر دفاع و رئیس ستاد شوند که آنها نیز بدویها را در روز چهارشنبه می پذیرند.

در دی ماه 1358، امیر در سفر به محله های متعدد شکوائیه هایی از بدویها دریافت نمود که طی آن از کندی پیشرفت در زمینه احداث مسکن و ارائه خدمات عمومی برای این گروه اظهار ناراحتی شده بود. در واقع فهرست انتظار بسیار طولانی است. آنهایی که از سال 1347 تقاضای مسکن ارزان قیمت کرده بودند، هم اکنون آن را دریافت کرده اند. دولت کویت در نیمه راه تکمیل یک پروژه مسکن پنج میلیارد دلاری است و احداث یک نیروگاه 1 / 1 میلیارد دلاری نیز آغاز خواهد شد، و قرار است یک نیروگاه 2 میلیارد دلاری دیگر نیز احداث شود. با وجود این فعالیتهای گسترده به ما گفته شد که شکوائیه های بدویها موجب پیدایش مخارج بیشتر دولتی در زمینه مسکن، آپارتمان سازی، فاضلاب، سیستم های آب رسانی و برق رسانی خواهد شد. اما ثروت کویت آنقدر عظیم است که هیچ یک از افراد «نهادها» از مصرف زیاد منابع پولی در این گونه موارد شکایتی نمی کنند.

با این وصف، کویتیها اساسا متحد هستند: پس از طبقه بندی اختلافات درونی کویت، نباید پیرامون آنها جنجال زیادی به راه انداخت، همین واقعیت که بدویها امکان می یابند و مانند «شهرنشینان» کویتی اتومبیل رانی می کنند و به خرج دولت به خارج سفر می کنند، سبب شده که آنها وارد هیئت سیاسی کشور بشوند. درست است که پس از اسکان در شهر خواهند ماند، که نمونه این گونه بدویها جهاره است که در ظاهر بدوی باقیمانده اند، لیکن در هنگام کار و زندگی روزمره با دیگر کویتیها معاشرت دارند. کویتیها دارای هر اصل و نسبی باشند در خارج لباس غربی بتن می کنند، ولی به محض مراجعت به کویت لباسهای کویتی خود را می پوشند. چرا ؟ یکی از علل آن عادت و سنن است اما علت دیگر آن این است که آنها را از اعراب غیر کویتی متمایز می سازد. مسئله در اقلیت واقع شدن برای کویتیها چندان اهمیت ندارد، چون آنها از روحیه ای حاکی از «ما و آنها» برخوردارند. اختلافات بین اشراف زادگان تاجر و دیگر «شهرنشینان» کویتی و بین «شهرنشینان» کویت و بدویها هر چه باشد، یک موضوع خانوادگی است، به نحوی که همه آنها معتقدند که کویتی بودن با تمام امتیازات و منافع آن خوب است، و دیگر افراد مقیم کویت خوب نیستند.

افرادی بدوی می گویند که وطن پرستی ناشی از 500 هزار دلار منافع حاصل از کویتی بودن در سر تا سر زندگی است. مفهوم آن هر چه باشد باید گفت که یک عامل نیرومند متحد کننده است و بر خلاف تشنجات

ص: 48

ناشی از مدرن سازی، هیچ گونه تضادی میان گروههای کویتی پدیدار نخواهد شد.

گر چه بنا به بیانیه های رسمی کویتیها «یک خانواده» را تشکیل می دهند، ولی کویتیها گویا پذیرفته اند که جامعه آنها از نظر کمی و کیفی رشد کرده و نظام بسته و مشورتی دیوانیه که از طریق آن اخبار به طرز مؤثری به مقامات می رسد تغییر کرده است. کیفیت مذاکره در نتیجه گسترش شهر کویت و پراکندگی خانواده ها در حومه های مختلف و ورود هزاران خانواده جدید بدون رابطه های سنتی، جو شایعه پراکنی کویت قدیمی را تغییر داده است. بنابر این یکی از تأثیرات جالب توجه مدرن سازی کویت افزایش ایمان در قوه مقننه ملی به عنوان وسیله ای جهت ابراز عقیده عناصر متعدد جامعه شده، و نیز سبب شده است که بتوان قوه مجریه را تا حدودی در برابر سیاست و یا نگرشهای آن مسئول دانست. با فرا رسیدن زمان تعیین شده یعنی مرداد 1359 جهت انتخابات مجدد مجلس که در مرداد 1355 منحل شده بود این روحیه بیشتر تقویت شده است. تبدیل منافع عناصر متعدد کویت به صورت یک فرمول قابل قبول توجه مقامات عالیرتبه را در ماههای آتی به خود جلب خواهد کرد. (به کویت 3302) رجوع کنید.

نتیجه گیری فشارهای ناشی از مدرن سازی بافت قدیمی جامعه کویتی را تغییر نداده است. در کویت هیچ گاه روستایی وجود نداشته، بنابراین مشکل جلب روستاییان به شهرها وجود ندارد، که جهت یافتن کار به کارخانه ها بیایند و یا به شعارهای ناسیونالیستی متوسل شوند تا از روستایی بودن خود رها شوند. کویت مرکب از ملیتها و قلمروهای مختلف نیست که هر یک منتظر به قدرت رسیدن خود در دولت باشند تا بتوانند عقاید جدایی طلبانه خود را ابراز دارند. عمران ثروت باد آورده ای را به همراه آورده است، لیکن این ثروت به خوبی در میان جمعیت توزیع شده، چون حکام این ملت سعی کرده اند با توزیع صحیح ثروت از بروز نارضایتیها جلوگیری به عمل آورند. مدرن سازی سبب مهاجرت هزاران کارگر و تکنیسین و سرمایه گذار مختلف به این کشور شده و بعضی از آنها از قبیل فلسطینیها و ایرانیها آن چنان مستعد ذی نفوذ واقع شدن از خارج هستند که دولت باید در مورد آنها چاره ای بیندیشد، آن هم با استفاده از روشهای امنیتی و یا اتخاذ سیاست ملی. آنها امیدوارند که بتوانند آینده ای توأم با حداقل این تشنجها و بحرانها داشته باشند، آن هم از طریق محدود ساختن مهاجرت و برقراری رابطه ای دقیق با دولتهای جوامع خارجی مقیم کویت، ماهیت قدیمی و متجانس کویت «قبل از نفت» تغییر یافته، اما یک نوع «کویتی بودن» خاص وجود دارد که علاوه بر قدیمی ترین خانواده های تاجر با تاریخچه 200 ساله اقامتشان خانواده های بدوی را که تازه معنی زندگی در یک مکان و داشتن شغل دولتی را فهمیده اند در بر می گیرد.

صمیمیت ساده زندگی چهل سال پیش کویتیها در پس دیوارهای گلی تغییر کرده و جای آن را فرهنگ ماشین بیوک گرفته است، که به وسیله آن مردم از یک محله به محله دیگر می روند تا با خانواده هایشان ملاقات نمایند. این تغییر سبب شده است که به منظور حفظ توافق همگانی هر چند یک بار نمایندگان منتخب گرد هم جمع شده و در مورد نظم و شادی آتی جامعه کویتی تصمیم اتخاذ کنند.

ساترلند

ص: 49

طبقه بندی نشده 25 ترکیب جامعه خارجی از نظر ملیت 1354 ٬1349 ٬1354 ضمیمه 1 % 1354 % 1349 % ملیت 1343 39 204178 37/7 147690 31/ اردنی و فلسطینی 4 77712 8/6 45070 10 39066 10/ عراق 5 25897 2/4 12527 2/8 10897 1/ عربستان سعودی 9 4632 4/7 -24776- 6/5- 25387 8/ لبنانی 4 20877 7/8 40962 6/9 27217 6/ سوری 8 16849 11/6 60534 7/8 30421 4/ مصری 4 11021 0/3 1553 0/2 773 0/ سودانی 2 4196 2/4 12332 2/2 8604 1/ جمهوری دمکراتیک یمن 1 2635 0/9 4831 0/ جمهوری عربی یمن 144 6 2363 0/8 4056 1/4 5518 0/ ملیت های عربی خلیج 8 2011 1/4 7313 3/7 14670 7/ مسقطی عمانی 9 19584 0/2 1055 0/1 237 2/ غیره 5 6143 80/1 419187 79/9 312849 75/ اتباع عربی غیر کویتی 9 187923 7/8 40842 10 39129 12/ ایرانی 4 30790 6/1 32105 4/4 17336 4/ هندی 7 11699 4/4 23016 3/8 14712 4/ پاکستانی 7 11735 1/4 7599 1/8 7240 2/ غیره 1 5133 19/8 103562 20 78417 24/ کل ملیتهای غیر عربی 1 59357 100 جمع 522749 100 39126 100 247280 ضمیمه ب عدم تساوی درآمد کویتیها بنا به بررسیهای دانشمندان کویتی به علل زیر رشد یافته است:

آنها که قبل از دوران نفتی کنترل امور را به دست داشتند، صاحبان کشتیها و تجار، بیشتر به وارد کردن کالا با استفاده از درآمدهای نفتی مبادرت می ورزیدند، در حالی که دیگر کویتیها چون بدویها، صنعت گران، ماهیگیران و غیره از سمتهای جدید خود در بخش نفتی و یا دولتی راضی بودند. از آنجا که واردات توسط شرکتهایی صورت می گیرد که 51 % سهام آنها کویتی است تجار در نتیجه گسترش سریع درآمد کویت منافع بسیاری را به جیب زدند. علاوه بر این از آنجا که 8/4 % عمال کویتی 38 % کل کالاها را وارد می کنند، می توان گفت که گروه کوچکی منافع ناشی از رشد سریع درآمدهای کویت را نصیب خود ساخته اند. علاوه بر این، از آنجا که افراد عالیرتبه دولتی از میان تجار انتخاب می شدند، قبلاً از نقشه های دولت در زمینه اکتساب زمین باخبر بوده و سودهای کلانی را نصیب خود ساختند. آنها کسانی بودند که به پیمانکاری پرداختند، و باز هم منافعی به جیبهای خود سرازیر کردند. چون گذشته از واردات، بخش اعظم درآمد دولت صرف احداث ساختمان می شد و نه پرداخت حقوق. نهایتا، تجار عالیرتبه در نتیجه تورم ناشی از افزایش قیمت نفت در سالهای 53 / 1352 سود بردند، چون در زمینه ساختمانهای اداری و

ص: 50

آپارتمان بشدت سرمایه گذاری کرده بودند و می توانستند اجاره بها را تا پنج برابر یا بیشتر بالا ببرند.

کارمندان دولتی متوسط و اول رتبه کویتی و کارگران صنعت نفت مجبور به پرداخت اجاره شده و از تورم موجود بیشتر آسیب می دیدند.

احتمال مذاکره بین 9 کشور اروپایی 9 - ECو خلیج...

سند شماره (49) تاریخ: 16 مرداد 1358طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: احتمال مذاکره بین 9 کشور اروپایی 9 - ECو خلیج عربی 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است).

2 - در حین گفتگویی که در هفتم اوت با شیخ مبارک جابر آل احمد سرپرست دفتر اقدام کننده وزیر امور خارجه داشتم، با اشاره به گزارشات (مختلف) درباره سفر راشد عبداللّه وزیر امور خارجه امارات متحده عربی به کویت در هفته گذشته، درباره امکان برگزاری یک اجلاس عربی یا خلیجی سؤال نمودم.

شیخ مبارک گفت که این بازدید هیچ ربطی با اجلاسی از این گونه نداشته است. بلکه هدف آن دنبال کردن گامی بود که توسط کویت قبل از اجلاس توکیو در اواخر ژوئن برداشته شده بود تا از فرانسه خواسته شود که در مذاکرات پیرامون نفت و قیمت آن بین 9 کشور اروپایی (مترجم 9 - EC) و کشورهای عربی خلیج عمل نماید. به گفته شیخ مبارک فرانسویها این پیشنهاد را با شرکت کنندگان ژاپنی در میان گذاشتند و رئیس جمهور کارتر نیز در بیانات خود از آن حمایت کرده است.

3 - در رابطه با گزارش رسیده از بروکسل، مرجع ب، که من در هنگام این گفتگو آن را مطالعه نکرده بودم، شیخ مبارک گفت هدف این است که فقط کشورهای عربی خلیج به عنوان کشورهای تولیدکننده شرکت نمایند و عراق و ایران که «با حضور خود ایجاد دردسر می کنند» از این اجلاس محروم شوند.

4 - در مورد حمایت سیاسی اروپاییان از موضع اعراب در قبال بحران خاورمیانه و در ازاء سخاوتمندی بخش نفتی، نه شیخ مبارک حرفی زد و نه من چیزی مطرح کردم.

5 - شیخ مبارک گفت که در مورد تشکیل چنین اجلاسی اقداماتی در حال انجام است. وی فکر می کند که اجلاس اوپک در اروپا در ماه سپتامبر احتمالاً مکان تأیید طرحها و برنامه های این اجلاس و گردهمایی خواهد بود. ساترلند

برنامه های بازاریابی و تولید نفت کویت

سند شماره (50) تاریخ: 23 مرداد 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: برنامه های بازاریابی و تولید نفت کویت 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است).

2 - خلاصه. در ملاقاتی که در 12 اوت رئیس کمیته بازاریابی وزارت نفت کویت شیخ علی جابرالعلی الصباح با مقام سفارت داشت، وی اعلام کرد که کویت در نظر ندارد تولید نفت خام خود را کاهش دهد چون از تأثیر منفی آن بر بازار جهان آگاه است. وی گفت تصمیم سعودیها مبنی بر افزایش، تولید وضع بازار

ص: 51

و به خصوص بازار سیاه را آرامش بیشتری بخشیده است، و گفت که کویت اگر به دلایل سیاسی و برای آزمایش تقاضا و آزمایش مشتریان قراردادی خود نباشد وارد بازار سیاه نمی شود. دولت کویت در نظر دارد نقش شرکتهای مهم را به عنوان مشتریان اصلی نفت خام این کشور کاهش دهد و هنگام تجدید قراردادهای آنها در ماه آینده خواستار کاهش برداشت، توسط شرکت گلف و شرکت بریتیش پترولیوم خواهد گردید. کویت در نظر دارد تعداد مشتریان خود را افزایش داده از شرکتهای مستقل و مسئول دولتی استفاده نماید تا بتواند کمبود موجود توسط شرکتهای مهم نفتی در کویت را جبران نماید. و ترجیح می داد که بر اساس روابط تجاری به جای روابط بین دولتین با شرکتهای دولتی معامله نماید. فرانسویها متقاضی خرید نفت کویت شده اند، لیکن کویت هنوز پاسخی به آنها نداده است. (پایان خلاصه).

3 - برنامه تولیدی کویت: مقام سفارت در تاریخ 12 اوت با شیخ علی جابر العلی الصباح، رئیس کمیته بازاریابی وزارت نفت ملاقات کرد تا پیرامون استراتژیهای بازاریابی و تولید نفت خام کویت بحث و گفتگو نماید.هنگامی که از وی در مورد بیانات گزارش شده وزیر نفت شیخ علی خلیفه الصباح مبنی بر کاهش نفت کویت به سطح 5/1 میلیون بشکه در روز سؤال شد، وی اظهار داشت که آن گزارشها نادرست است. به عنوان یک تولیدکننده مسئول، با وضع کنونی بازار،کویت تولید خود را کاهش نخواهد داد. کویت از تأثیر فاجعه آمیز این عمل بر اقتصاد جهانی و منافع خود آگاه است و تا زمان درست شدن وضع بازار به تولید خود به میزان حاضر ادامه خواهد داد. کویت تمایل بسیار به کاهش تولید نفت خود دارد، لیکن قبل از اقدام به این کار کاملاً تأثیرات آن را نیز مورد مطالعه قرار خواهد داد.

4 - وضع کنونی بازار: شیخ علی جابر گفت تصمیم سعودیها مبنی بر افزایش تولید نفت خود سبب آرامتر شدن بازار و کاهش قیمت نفت در بازار سیاه گردید. تصمیم سعودیها مبنی بر افزایش تولید به میزان یک میلیون بشکه در روز دیگر تولیدکنندگان اوپک را دچار حیرت نمود و بر آنها تأثیر منفی به جای گذارد.

5 - در گفتگو درباره استراتژی بازاری کویت، مقام سفارت درباره یکی از مقالات اینترناسیونال هرالد تریبون که در 9 اوت به چاپ رسیده و اظهار نموده بود که کویت در نظر دارد نفت خامی را که شرکتهای شل و بریتیش پترولیوم تولید می کنند و بیشتر از میزان تولیدی تعیین شده در قرارداد آنهاست قطع نماید سؤال کرد. با وجود اینکه قبلاً مصاحبه شیخ علی را انکار کرده بود، سعی کرد از جواب دادن به این سؤال طفره برود. لیکن گفت که دولت کویت در پایان قرارداد شرکتهای گلف و بریتیش پترولیوم در نظر دارد میزان برداشت آنها را کاهش دهد (لیکن به پایان قرارداد شل هنوز دو سال باقی مانده است ). در خاتمه ماه رمضان به آنها گفته خواهد شد که بر اساس هر قرارداد پنج ساله میزان برداشت آنها باید کاهش یابد. دولت کویت می خواست سطح برداشت آنها را به 000/150 بشکه در روز کاهش دهد (سطح کنونی برداشت توسط گلف 000/500 بشکه در روز و توسط بریتیش پترلیوم 000/450 بشکه در روز می باشد). وقتی مقام سفارت از این رقم کاهش برداشت اظهار تعجب نمود، شیخ علی جابر رقم 000/150 بشکه در روز را تکرار نمود. (اظهارنظر: ما فکر می کنیم که منظور شیخ جابر این بوده است که میزان برداشت 000/150 کمتر شود نه اینکه معادل 000/150 بشکه باشد. پایان اظهارنظر). کویت 5/1 میلیون بشکه در روز از نفت تولیدی خود را طبق قراردادهای دراز مدت خواهد فروخت و مازاد آن را قراردادهای کوتاه مدت به فروش خواهد رساند.

ص: 52

این کار سبب می شود که کویت بتواند تولید نفت خود را با تقاضای جهانی وفق دهد. کویت در نظر دارد مشتریهای خود را افزایش دهد و به همین منظور به شرکتهای مستقل نزدیک خواهد شد تا با آنها قراردادهایی منعقد سازد. کویت مایل نیست نفت خود را بر اساس روابط بین دولتین به فروش برساند و ترجیح می دهد که به شرکتهای دولتی بر اساس تجاری نفت بفروشد، که تعدادی از آنها نیز مشتریان فرعی وی بوده اند. فرانسویها برای مذاکره پیرامون خرید نفت وارد شدند، لیکن کویت به آنها هنوز جوابی نداده است. پیرامون بازار سیاه وی گفت که کویت به عوارض مازادی که از بازار سیاه به دست می آید احتیاجی ندارد و تنها به دلایل سیاسی و برای آزمایش تقاضای بازار به این کار مبادرت می ورزد و از بازار سیاه برای آزمایش درجه اعتبار مشتریان پیمانی عمده خود نیز استفاده می کند.

6 - اظهارنظر: نقطه نظرهای شیخ علی جابر در مورد برنامه های تولیدی کوتاه مدت کویت مطابق چیزهایی است که ما از وزیر نفت و دیگران (مرجع الف) شنیده ایم. در ملاءعام هر چه گفته شده باشد، کویت قبل از آرام شدن تقاضاهای جهانی در نظر ندارد، تولید خود را کاهش دهد. لیکن معلوم است که کویت می خواهد مشتریان پیمانی خود را بیشتر کرده و از اتکاء به شرکتهای نفتی مهم ناراحت است. رقم 000/150 بشکه در روز برای گلف و بریتیش پیرولیوم بسیار پایین است (به گفته نماینده گلف در مرجع پ، وی فکر می کند که از این شرکت درخواست خواهد شد که حدود 150 - 100 هزار بشکه در روز کمتر نفت تولید نماید و سطح تولید خود را پایین تر از 000/400 بشکه برساند.) شیخ علی جابر که کمی خسته به نظر می رسید شاید می خواسته بگوید که کویت مایل است تولید نفت این دو شرکت را 000/150 بشکه کمتر نماید به جای اینکه به آنها اجازه دهد فقط 000/150 بشکه در روز برداشت نمایند. به هر حال اگر گلف و بریتیش پترولیوم بخواهند برداشت خود را به وضع کنونی ادامه دهند باید به مذاکراتی سخت تن در دهند. بیانیه عمومی علی خلیفه در زمینه نیاز کویت به کاهش تولید به میزان 5/1 میلیون بشکه در روز شاید برای نرم کردن آنها در این مذاکرات ایراد شده است. کویت مایل نیست به وضع چند سال قبل دچار شود که در آن شرکتها به علت کیفیت پایین نفت کویت از برداشت حداقل خود نیز امتناع ورزیدند. و ظاهرا کویت متقاعد شده است که با افزایش تعداد مشتریان «مسئول» خود می تواند در تولیدهای آتی خود از انعطاف پذیری بسیار برخوردار شود. ساترلند

مذاکرات اعراب خلیج و 9 کشور جامعه اروپایی...

سند شماره (51) تاریخ: 25 مرداد 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: مذاکرات اعراب خلیج و 9 کشور جامعه اروپایی: توجیه هلند در مورد فرضیه کویت و 9 کشور جامعه اقتصادی اروپا 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است) 2 - کاردار هلند در کویت (حفاظت شود) با استفاده از رابطهای خود در بین مقامات دولت کویت و با استفاده از مباحثات 14 اوت که میان نمایندگان 9 کشور جامعه اروپا در اینجا برگزار شده بود به دولت هلند در مورد وضع مذاکرات اعراب خلیج و جامعه اقتصادی اروپا گزارش داده است، و به ابتکار خودش با من ملاقات کرد و درخواست نمود که اقدامات وی با دولتهای عضو 9 کشور جامعه اقتصادی اروپا در

ص: 53

میان گذاشته نشود. بخشی از گفته های وی بی ربط هستند، لیکن به خاطر اهمیت موضوع تحلیلهای ویرا گزارش می کنم:

3 - مقامات وزارت خارجه کویت که در گفتگوهای سپتامبر گذشته که به وسیله پونسه وزیر خارجه فرانسه ترتیب داده شده بود شرکت داشتند، گفته اند که پونسه پیشنهاد کرده است که مذاکراتی بین اعراب و اروپاییان آغاز شود. سفیر فرانسه در کویت در گفتگو با همکاران خود در جامعه اروپا در 14 اوت این موضوع را انکار کرد. سفیر فرانسه گفت شیخ علی خلیفه «به طور ناگهانی» در 25 ژوئن نامه ای را که در 21 ژوئن توسط امیر کویت نوشته شده بود به ژیسکاردستن تحویل داده است. این نامه از تمایل به آغاز «مشورتهای مستمر در مورد انرژی» برای منجر شدن به همکاریهای اقتصادی سخن گفته است. امیر کویت در نامه خود خواستار شرکت دولتهای عراق، کویت، عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی شده است و عمان و بحرین را از شرکت در مذاکرات مستثنی نموده است، لیکن بعدا این دو کشور نیز (احتمالاً با موافقت طرفین) در مذاکرات گنجانده شده اند.نمایندگان 9 کشور جامعه اقتصادی اروپا در کویت معتقدند که عراق شرکت عمان در مذاکرات را به دلیل حمایت آن کشور از قرارداد مصر و اسرائیل وتو خواهد کرد.

4 - فرانسویها پیشنهاد کردند که در ماه سپتامبر اجلاسی در سطح وزرا تشکیل شود. دولت کویت 15 اکتبر را برای اجلاس در نظر گرفت تا کشورهای شرکت کننده خلیج بتوانند افکار و نظرات خود را مشخص نمایند.

5 - نمایندگان ایرلند که از گزارشات رسیده به دوبلین پیرامون مذاکرات پیشنهادی سر در نیاورده بودند، در 8 اوت از جده به کویت وارد شدند. به ادعای کاردار هلند طبق گزارش لاهه، ایرلندیها بدون اطلاع دقیق کویت را ترک کرده اند چون نتوانسته اند افراد ذی صلاح را ملاقات نمایند.

6 - بگفته کاردار هلند، وزیر نفت کویت علی خلیفه معتقد است که مذاکرات پیشنهادی از طریق بازاریابی محصولات نفتی و پتروشیمیائی مشارکت اعراب خلیج در فعالیت بخش نفتی را بالا می برد.

کاردار هلند گفته است که ظرفیت اضافی پالایشگاههای اروپایی دسترسی اعراب خلیج به بازار محصولات اروپایی را غیر ممکن می سازد. به گفته وی،اروپاییها مایلند اطلاعات بیشتری در زمینه جریان نفت خام به دست آورند و برای از بین بردن شگفتی (معتقدند که نمی توانند در مورد قیمت نفت صحبت کنند، چون اعراب خلیج نمی توانند در این زمینه به جای اوپک صحبت نمایند. (در گفتگوی با کاردار هلند اصلاً اشاره ای به تمایل اروپا به افزایش صادرات خود به خلیج نشد) 7 - احتمال محتواتی سیاسی در مذاکرات: مقامات وزارت خارجه به هلند گفته اند که کویت در نظر ندارد در این گفتگوها بحثهای سیاسی را به میان بکشد. نمایندگان 9 کشور جامعه اقتصادی اروپا معتقدند که به محض اینکه مذاکرات آغاز گردد اعراب خواستهای سیاسی خود را مطرح خواهند ساخت. سفیر فرانسه گفته است «اگر مذاکرات به این ترتیب آغاز شود، ما هم سریعا به آن خاتمه خواهیم داد.» 8 - شرکت جامعه اقتصادی اروپا به عنوان یک سازمان مشکلاتی برای طرفین عربی در بر خواهد داشت. چون از یک طرف اعراب خلیج تشکیل یک «سازمان» خاصی چون اوپک و یا جامعه اقتصادی اروپا را نمی دهند. در صورتی که جامعه اقتصادیاروپا تشکیل شود فشار وارده ممکن است سبب شود که اوپک وارد شود یا سازمانی به نام کشورهای عربی صادرکننده نفت به وجود آید که در هر دو حال

ص: 54

کشورهایی وارد مذاکره خواهند شد که کویت مایل به شرکت آنها نیست. لیکن اجتناب از مشارکت توسط کمیسیونر برانر ممکن است انگیزه خوبی برای اعراب و یا حداقل کویت باشد. علی خلیفه گفته است که برانر سه بار به وی توهین کرده است، ولی این بار دیگر فرصتی برای این کار نخواهد داشت.

9 - اظهارنظر: به نظر ما مباحثات پیشنهادی هنوز در مرحله تعیین مسئله مورد بحث است و قبل از تعیین هدف مذاکرات وقت زیادی صرف خواهد شد تا مشخص شود که چه کسی حق شرکت دارد و چه کسی ندارد. وضع این سکوی پیشنهادی طوری نیست که بتوان گفت توافقهایی در زمینه عرضه نفت و یا قیمت آن به وجود خواهد آمد. امکان فعالیت در بازاریابی برای محصولات عربی مدتها در برنامه کار سازمان کشورهای عربی صادرکننده نفت بوده است، لیکن عملی بودن آن بعید به نظر می رسد. به نظر ما کشورهای خلیج نتوانسته اند در میان خودشان به هماهنگی در زمینه تولیدات محصولات پالایش یافته و پتروشیمیایی برسند، لیکن این موضوع نمی تواند برای بازاریابی آتی اروپا مانعی باشد. ولی اعضای 9 کشور جامعه اقتصادی اروپا در نظر دارند در بازار خلیج در زمینه محصولات صنعتی و پروژه های خود سهم بیشتری دریافت دارند که در نتیجه منافع آمریکا به خطر می افتد.

10 - اظهارنظر بعدی: با وجود اینکه طبق ارزیابیها اعراب بالاخره خواهان جلب حمایت اروپاییها از انقلاب فلسطین خواهند شد، ولی در این مورد خاص مصداق ندارد. اعراب بسیار مایل هستند که اروپاییان نیز به همراه اعراب در تضاد خاورمیانه درگیر شوند، لیکن کویتیها نمی توانند منافع و علاقه های خودشان را تا مدت زیاد مخفی نگاهدارند، آن هم با مشارکت دادن 9 کشور جامعه اقتصادی اروپا در بحثهای کاملاً غیر سیاسی در مورد فروش کود شیمیایی و ایجاد و توسعه ذخایر نفتی. ساترلند

حملات روزنامه کویتی علیه ایران و به دفاع از کویت

سند شماره (52) تاریخ: 10 شهریور 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: حملات روزنامه کویتی علیه ایران و به دفاع از کویت 1 - (طبقه بندی نشده) روزنامه الانباء در سرمقاله 9 سپتامبر خود تحت عنوان «آیا اعراب بیدارند و یا خوابیده اند؟» به حمله علیه ایران می پردازد و وفاداری عربی را بر روابط با ایران ارجح می داند. به عنوان عکس العمل در رابطه با داستانهای اخیر شخصیتهای مهم ایرانی که مدعی سلطه بر بحرین هستند، الانباء به ایران اخطار کرده است که سعی نکند با اعلام حمایت از فلسطینیها و اخوت اسلامی سکوت اعراب را در مورد بحرین خریداری نماید. الانباء دیگر از کلمه تهاجمی «عربستان» که سبب شده بود چند ماه قبل صدای اعتراض دیپلماتیک ایران بگوش برسد استفاده نمی کند. لیکن می گوید که «هنوز هم قسمتهایی از سرزمینهای عربی تحت اشغال می باشند که قربانی تهاجم اسرائیل نشده اند.» این روزنامه می گوید «برای به دست آوردن شرف و حیثیت مادر حاضر نیستیم شرف و حیثیت دختر را از دست بدهیم.» 2 - (خیلی محرمانه) الابناء که معروف به انتشار نظریات کویتیها به طور غیر رسمی است اخطارهای محجوبانه کویت را علیه بدرفتاریهای ایران در قبال کشورهای عربی از قبیل عراق و بحرین چاپ کرده است (مرجع ب) رهبران کویت کلاً مایل هستند که مطبوعاتشان به حمله علیه کشورهای دیگر مشغول نشوند، لیکن ما فکر می کنیم که بحرینیها از عکس العمل ایرانیان در رابطه با رفتار بحرین در روز قدس

ص: 55

خمینی آگاه شده اند و می خواهند که با این کار کویت حس اعتمادشان بیشتر بشود. ساترلند

فروش نفت خام در بازار سیاه

سند شماره (53) تاریخ: 21 شهریور 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: فروش نفت خام در بازار سیاه 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است).

2 - مقام سفارت با شیخ علی جابرالعلی، دستیار معاون وزیر (اخیرا به این مقام ارتقاء پیدا کرده است) ، و رئیس کمیته بازاریابی نفتی وزارت امور خارجه ملاقات نمود تا اعتراض مطروحه در تلگرام مرجع را با ایشان درمیان بگذارد. پس از استماع این مسئله که آمریکا حاضر است به سهم خود نوعی میانه روی در بازار سیاه به وجود آورد، شیخ علی جابر گفت که شرکتهای نفتی آمریکایی هنوز هم به خرید فعالانه محموله های نفتی در بازار سیاه مشغول هستند. وی در ادامه گفت بهتر است به «دوستمان نیجریه» اعتراض کنیم نه به کویت، و مقام سفارت پاسخ داد که اعتراض در رابطه با همه کشورهای اوپک مطرح می شود.

2 - وی در مورد فعالیتهای کنونی کویت در بازار سیاه چیزهای زیادی فاش نکرد، لیکن اختلافات عقاید وی در این مورد نشان می دهد که کویت بیش از گذشته بفروش نفت در بازار سیاه اشتغال دارد، شیخ علی جابر با وجود اینکه به مضر بودن بازار سیاه در رابطه با تولیدکننده و مصرف کننده معتقد و معترف بود، می گفت فروش گهگاه محموله ها در بازار سیاه چندان ضرری هم ندارد. البته وزارت امور خارجه به یاد دارد که در ماه ژوئیه وزیر نفت به سفارت اطلاع داده بود که کویت تولید اضافی نفت خود را در بازار سیاه به فروش می رساند.

3 - در رابطه با قیمتها، شیخ علی جابر گفت در نتیجه افزایش قیمت آمریکا خیلی کمتر از دیگر مصرف کنندگان صنعتی (اروپا و ژاپن) که تقریبا به طور کامل به نفت وارداتی متکی هستند، ضربه و زیان دیده است. و با وجود اینکه مقام سفارت وی را در جریان نتایج حاصله از افزایش قیمت نفت در آمریکا قرارداد وی متقاعد نشد. وی گفت که آمریکا نباید نگران فعالیتهایی باشد که (به نظر او) منافع آن را به مخاطره نمی افکند.

4 - اظهارنظر: البته بازده بازار سیاه آنقدر چشمگیر است که کویتیها قادر به مقاومت در برابر آن نیستند، ولی فکر می کنیم که آنها تنها متخلفین موجود در این زمینه نیستند. تا زمانی که وضع تقاضا به همین ترتیب باشد و نیز تا موقعی که بقیه متخلفین به کار خود ادامه می دهند، نمی توان از کویت توقع چشم پوشی از بازار سیاه را داشت. ساترلند

نظرات وزیر نفت کویت درباره سطح تولید و فروش نفت در بازار سیاه

ص: 56

سند شماره (54) تاریخ: 26 شهریور ماه 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: نظرات وزیر نفت کویت درباره سطح تولید و فروش نفت در بازار سیاه 1- (طبقه بندی نشده)، شیخ علی خلیفه الصباح وزیر نفت کویت برای اولین بار اعلام کرد که سطح تولید نفت کویت از محدوده 2 میلیون بشکه در روز تعیین شده توسط دولت فراتر رفته است. طبق مصاحبه مطبوعاتی علی خلیفه در لندن که در 16 سپتامبر در مطبوعات محلی به چاپ رسیده بود، وی اعتراف کرده است که میانگین تولید نفت کویت معادل 2/2 میلیون بشکه در روز است (البته در منطقه جدا شده نیز 000/300 بشکه در روز تولید می شود که در سقف تولیدی کویت به حساب نیامده است )، با این وصف، تصریح ننمود که از اوائل سال تولید به همین وضع ادامه داشته است. علی خلیفه در ادامه گفته است که سقف تولید 2 میلیون بشکه در روز ادامه دارد. «ضرایب فعلی» علتهای این افزایش تولید می باشند.

البته عدم تمایل وی به اعلام افزایش سطح تولید که در گذشته دولت کویت (و خود او) مدعی بودند که تولید بالاتر نرفته است به این علت از بین رفت که بولتن آماری بانک مرکزی، رقم تولید در دو ماه اول سال 1979 را منتشر کرده بود.

2 - (طبقه بندی نشده) علی خلیفه در مصاحبه خود مؤید این واقعیت گردید که کویت نیز از دیگر صادرکنندگان نفتی پیروی کرده و مدت اعتبار خود را از 60 روز به 30 روز کاهش می دهد. وی همچنین گفت که از سه تولید کننده اصلی نفت در کویت یعنی شل، بریتیش پترولیوم و گلف خواسته است که در ازاء نفت مازاد بر تولید خود قیمت بازار سیاه را بپردازند. این بیانات وی ثابت می کند که کویت بیش از پیش به فروش نفت در بازار سیاه مشغول است.

3 - (خیلی محرمانه) اظهارنظر: مسئله سطح تولید فزاینده نفت خام از نظر حامیان صرفه جویی منابع در کویت یک مسئله بسیار حساس است و ناسیونالیستهای کویت، 4مجلس شورای ملی کویت پیرامون آن تبلیغات زیاد به راه می اندازند.

تأیید علی خلیفه در مورد فروش نفت اضافی در بازار سیاه و اینکه سطح 2 میلیون بشکه در روز حفظ خواهد شد مقداری از عکس العملهای بحرانی داخل کویت را کاهش خواهد داد. لیکن مشخص نشدن مدت زمانی که سقف تولیدی 2 میلیون بشکه ای طی آن ادامه خواهد یافت از نظرها پنهان نخواهد ماند.

علی خلیفه به سفارت اطمینان داد که کویت تا زمان پایین آمدن تقاضا در تولید نفت خود کاهشی پدید نخواهد آورد (به تلگرام مرجع مراجعه شود.) و اگر کویت به تولید کنونی ادامه دهد، علی خلیفه نیز شرایط خاص لازم برای ادامه تولید نفت کویت را در بقیه سال مطرح خواهد کرد. ساترلند

پی آمدهای دستگیری آشوبگر شیعه

سند شماره (55) تاریخ: 28 شهریور ماه 1358 طبقه بندی: سری از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن.

موضوع: پی آمدهای دستگیری آشوبگر شیعه 1- (خیلی محرمانه) خلاصه مطلب: دستگیری یک شخصیت شیعه که مشغول تحریک شیعیان به

ص: 57

آشوب بوده با یک اعلامیه سخت و سنگین وزیر راجع به امنیت داخلی کشور همراه بود. اتهامات علیه شخص دستگیر شده (مهری) به اندازه ای جزئی و ناچیز است که آدم متعجب می شود که این همه هیاهو و سر و صدا برای چیست. اما، اولاً مقامات کویتی تمام فعالیتهای آشوبگرانه مُهری را اعلام نکرده اند. دوما، مهری با مخالفان دیرینه سیاسی کویت ارتباط داشته است، ثالثا، مهری علیه قانون اجتماعی کویت که می گوید تمام مردم می توانند به حاکم دسترسی داشته باشند و بحث آزاد وجود دارد و این قانون هم به طور موفقیت آمیزی و بدون تبعیض اجرا شده است، مقابله کرده است و می گوید که دروغ است.

از همه مهمتر این است که تحریکات آشوبگرانه مهری روی شکایت مردم از دولت کویت متمرکز است که این شکایات در حقیقت دارای مقداری پایه و اساس می باشند و ممکن است موجب اتحاد شیعیان متفرق کویت شود و تشکیل یک گروه واحد بدهند که یک رهبر مشترک و یک هدف مشترک داشته باشند.

رهبری کویت ظاهرا نمی خواهد که یک اقلیت قابل ملاحظه به قدرت سیاسی دست یابد. مخصوصا اینکه احتمال دارد که این اقلیت از آنچه که به وسیله رهبری مذهبی ایران دیکته می شود پیروی کند و مقاصد این رهبری در مورد رژیمهای عرب در منطقه مشکوک می باشد. (پایان خلاصه).

2 - (طبقه بندی نشده) - دستگیری روز 9 سپتامبر و ادامه توقیف احمد مهری پسر روحانی معروف شیعه کویت و تاجر جزء کویت شیخ سید عباس سید حسن مهری در تاریخ 10 سپتامبر به وسیله شیخ نواف الاحمد وزیر کشور کویت (و عضو خانواده سلطنتی) اعلام شد. اعلام دستگیری یک روز بعد از اعلامیه تند و سخت، شیخ سعد عبداللّه الصباح نخست وزیر و ولیعهد اتفاق افتاد - در این اعلامیه شیخ الصباح گفته که از این پس دولت در قبال کسانی که رفتار غیر مسئولانه دارند و می خواهند که اهالی کویت اطمینان خودشان را نسبت به دولت از دست بدهند، موضع نرم و انعطاف پذیری نخواهد داشت. و بشدت با کسانی که بخواهند ثبات و امنیت کویت را به خطر بیندازند مقابله خواهد کرد.

موقعی که شیخ نواف خبر دستگیری مهری جوان (منظور پسر شیخ مهری است) را اعلام کرد همان گفته ها و اخطارهای نخست وزیر را تکرار کرد، ولی راجع به کارهای المهری چیز زیادی نگفت مگر غیر از موردی که وی برای یک اجتماع سیاسی که در یکی از مساجد کویت (مسجد حاج الشعبان در شرق که اکثرا شیعه هستند) برگزار شده بود اجازه نگرفته بود و پلیس هم به وی گفته بود که احتیاج به اجازه از دولت دارد و او قول داده بود که این اجازه را بگیرد. اعلام دستگیری و اتهام مهری به قدری جزئی و ناچیز است که انسان متعجب می شود که چرا دو شخص مهم و وزیر کویتی در این مورد اخطار کرده اند.

3 - (سری) - فعالیتهای فعلی مهری ها خیلی بیشتر از یک سخنرانی در مسجد است. بسیاری از سخنرانیها روی نوار ضبط تکثیر شده و در سطح شهر پخش شده است. خلاصه کلام و پیام مهری این است که شیعیان باید علیه تضییقاتی که از طرف سنی ها اعمال و توسط رژیم کویت تقویت گردیده و شدت یافته است، قیام نمایند.

4 - (خیلی محرمانه) - مستضعفین مهری - همان طور که گزارش کرده ایم، شیعیان کویت، ناجور و ناآرام هستند و تعاریف مبهم و گنگ است (مرجع الف). « شیعیان کویتی، شیعیان در کویت» و «ایرانیان در کویت» مفاهیم مترادف نمی باشند. تمام شیعیان در اینجا ایرانی الاصل نیستند و همه شان از منطقه جغرافیایی که اکنون ایران نامیده می شود، نمی آیند. بعضی شان از عراق آمده اند و برخی از ایران و عربهای شیعه هم از کشورهای اطراف خلیج آمده اند. حتی بعضی از این آخری ها از خودشان به عنوان «معاودین»

ص: 58

یاد می کنند و ادعا می کنند که اصلیت آنها عرب است و زمانها پیش به ایران رفته اند، احتمالاً با ارتش عرب که حدود هزار سال پیش به ایران رفت و ایران را اسلامی کرد. واژه های «شیعه» (و یا« جعفری» به اصطلاح محلی) و «ایرانی» غالبا اشتباها با یکدیگر عوض می شوند، حتی به وسیله خود کویتیها چه در صحبت و همچنین به وسیله کویتیها، عربهای قومی و یا اتباعی از کشورهای دیگر خلیج. شیعیان (و یا ایرانیان) در مقامهای بالا و پایین در کویت پیدا می شوند، علاوه بر بعضی از خانواده های تجار معروف و سرشناس (بهبهانی، قبازرد) عده ای هم هستند که در پستهای مهم دولتی و نزدیک به امیر و در کابینه می باشند.

همچنین حدود 000/60 نفر از 000/200 نفر شیعه کویتی ایرانی می باشند که اکثرشان، حمال، رفتگر و کارگر ساختمانی می باشند که به کویت آمده اند تا برای خانواده شان در ایران پول بفرستند. با این همه، گروه بندی که ممکن است آن را «شیعیان کویت»، و یا «ایرانیان» نامید. بعضی مواقع شبیه سالاد میوه است (مترجم - در هم و بر هم است). این شیعیان تا کنون یکدست و همگون نبوده اند و از نظر سیاسی هم یک تشکیلات متحد نبوده اند.

5 - (محرمانه). در بین مطالبی که مهری در سخنرانی عمومی اش به آن اشاره کرد می توان موضوعات زیر را پیدا نمود، روند انتخابات که شیعیان تماما در پارلمان نماینده ندارند، قبول تابعیت همه عربهای بدوی به منظور کم کردن نفوذ شیعه، امتناع از اعطای تابعیت به شیعیان حتی به شیعه هایی که بیشتر از بدویها مقیم کویت بوده اند، ایجاد مزاحمت و دردسر برای شیعیان به وسیله پلیس که راجع به فعالیتهای جاسوسی سفارتخانه های خارجی کاری انجام نمی دهد، عدم تبلیغ فعالیتهای شیعیان در کویت، مقدورات دولتی مبنی بر آموزش اسلام سنی ها در مدارس کویت و سهل انگاری در اجرای قانون شریعت و بالاخره مهری مردم را تشویق به برگزاری تظاهرات اعتراض آمیز در کاخ سیف (دفتر امیر) کرد که به هر حال این تظاهرات انجام نگرفت.

6 - (محرمانه) - اقدامات آشوبگرانه المهری که آشکارا به منظور ایجاد مشکلات داخلی در صحنه سیاست کویت انجام گرفته است در نظر حکام کویت و احتمالاً اکثر کویتیها روشی نیست که بتوان مشکلات کویت را حل نمود. کویتیها شدیدا به جامعه و مخصوصا خانواده ایمان دارند و می توان به طور آزاد راجع به مشکلات بحث نمود و در صورت لزوم به اطلاع امیر رساند. موقعی که از یکی از اعضای خانواده معروف و تاجر بهبهانی که ایرانی الاصل می باشند راجع به اوضاع سؤال شد، وی به ما گفت که اوضاع مثل «طوفان در فنجان چای» می باشد (این ضرب المثل معادل ضرب المثل فارسی است که می گوید مورچه می گوید مورچه چیست که کله پاچه اش باشد. مترجم) آنها اگر مشکلی و یا شکایتی دارند می توانند بروند و حاکم را ببینند. کویتیهای دیگر هم چه شیعه و چه سنی نیز این عقیده را داشتند.

7 - (سری) - ضمن اینکه مقامات کویتی رنجیده و ناراحت شده اند که مهری روش سنتی کویتیها را برای حل شکایات انتخاب نکرده است، ولی این به تنهایی برای توجیه اقدامات شدیدی که شده است کافی نمی باشد. یک نکته قابل توجه تر اتحاد بین مهری و دکتر احمدالخطیب می باشد. دکتر احمدالخطیب زمانی نمک پرورده و تحت الحمایه خانواده حاکم بود و سابقه طولانی مخالفت سوسیالیستی و پان عربی با رژیم موقعی که عضو مجلس شورای ملی بود دارد. تلاش الخطیب در دهم سپتامبر برای برگزاری یک تظاهرات در صبح زود به خاطر اعتراض به دستگیری مهری توسط پلیس در هم شکسته شد. خطیب دستگیر نشد، ولی در تاریخ یازدهم سپتامبر به دفتر وزیر کشور کویت فرا خوانده شد و شدیدا به وی

ص: 59

اخطار شد که دست از تلاشهایش برای رهایی مهری از زندان و تحریک شیعیان برای آشوب در کویت بردارد. مقامات کویتی سالها، الخطیب و سایر مخالفین را بدین گونه محدود کرده اند، ولی معلوم نیست چرا با مهری این طور شدید برخورد می کنند؟ 8 - اعلامیه ای که توسط خبرگزاری پارس ایران منتشر شده و در روزنامه های 17 سپتامبر کویت نیز گزارش شده است، گزارش می کند که آیت اللّه منتظری نسبت به دستگیری مهری اعتراض کرده است و این موضوع باعث شد که در یک اعلامیه ای که دقیقا تنظیم شده بود سخنگوی دولت کویت گفت که گفته های منتظری نظرات یک ایرانی می باشد.

سخنگوی دولت کویت گفت که روابط بین ایران و کویت از کانال دیپلماتیک که خیلی نزدیک و خوب می باشد صورت می گیرد، همان طور که سفر دوستانه وزیر امور خارجه کویت در ژوئیه این موضوع را تأیید می نماید (مرجع) راشدالراشد معاون وزارت خارجه موقعی که در تاریخ 16 سپتامبر از وی راجع به مسئله مهری سؤال شد همان خط را دنبال کرد. الراشد از آن به عنوان یک مسئله کاملاً داخلی یاد کرد که مقامات کویتی با اطمینان این قضیه را در چهارچوب قوانین کویت دنبال می کنند. او همچنین اعلام کرد که اوضاع سیاسی منطقه، فعالیتهایی شبیه فعالیتهای المهری را به وجود آورد. در جواب سؤال مربوط به اتهام گفت که وی اهمیتی را که شش ماه پیش نسبت به روابط ایران و کویت قائل بود اکنون کمتر قائل است.

9 - (خیلی محرمانه - نظریه: با همه این ریشخندها، ماهیت سریع و مصمم عمل هفته گذشته کویتیها نشان دهنده توجه واقعی راجع به فعالیتهای مهری می باشد.

ارزیابی ما این است که آنچه که توجه رهبران کویت و در حقیقت اکثر کویتیها را جلب کرده است عدم انتخاب سیستم شکایتی فعلی کویت توسط مهری برای حل مشکلات می باشد و او در عوض روش آشوب را برگزیده است، روشی که باعث آن چنان خرابی در ایران شده است و باعث خواهد شد که جامعه شیعیان ایرانی کویت که ناآرام و دارای ظرفیت زیاد می باشند یک هویت هماهنگ، فعال و ضد دولتی و سیاسی پیدا کنند. تاکنون ارتباط بین شیعیان در کویت با خمینی یا سایر رهبران مذهبی آرام بوده است.

موقعیت مهری به عنوان نماینده خمینی در کویت ظاهرا تاکنون باعث کارهای سیاسی که توسط آیت اللّه به مهری دستور داده شده باشد، نشده است. به هر حال، هر حرکت در داخل کویت که خواهان اتحاد و همبستگی عوامل شیعه تحت عنوان عدالت برای شیعیان در سیستم کویت باشد، صورت گیرد، اگر رهبران با نفوذ مذهبی ایران بخواهند از آن استفاده کنند زحمت و مشکل آن برای رهبری کویت دو برابر خواهد شد. ساترلند

وزیر، کویت را از اتحادهای امنیتی دور می کند

سند شماره (56) تاریخ: 1 مهر ماه 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی با اولویت موضوع: وزیر، کویت را از اتحادهای امنیتی دور می کند 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است).

2 - کویت با تعجیل در کنار عراق قرار می گیرد و انعقاد هر گونه قرارداد امنیتی با ملل غرب را در مورد خلیج و به خصوص تنگه هرمز رد می کند. بیانات 21 سپتامبر وزیر دفاع و وزیر خارجه کویت شیخ سالم

ص: 60

الصباح که در مقایسه با حمله بیستم سپتامبر ارگان حزب بعث عراق به نام الثوره به «معاهده امنیتی» پیشنهادی عمان بسیار ملایمتر و میانه روتر بود (مراجع الف و ج) نشان می دهد که کویت مایل نیست در انعقاد قراردادهای امنیتی رسمی شرکت نماید و علاوه بر آن نمی خواهد قراردادهای دوجانبه امنیتی با نیروهای بیگانه منعقد سازد. طبق گزارش مطبوعات انگلیسی و عربی محل در 22 سپتامبر، شیخ سالم گفته است که «کویت به پیمانها و بلوک بندیها در خلیج اعتقادی نداشته و آنها را تأیید نمی کند.» وی در ادامه گفت «این پیمانها بیش از آنکه فایده برساند به منطقه زیان می رساند با سیاست عدم تعهد کویت مغایرت دارد.» 3- اظهارنظر: بیانات وزیر دفاع و وزیر خارجه کویت سیاستهای استاندارد کویت را نشان می دهد.

زمان ایراد این بیانات که یک روز بعد از دعوت الثوره از تمام کشورهای خلیج به مردود شمردن و محکوم کردن پیشنهاد عمان (مرجع ج) بود نشان می دهد که کویت نسبت به نظریات عراق بسیار حساس است.

علیرغم رفت و آمدهای سفیران خلیج سفلی در هفته های اخیر در رابطه با ابتکار امنیتی بحرین تا زمانی که عراق اظهارنظر ننمود کویت نیز از تفسیر و اظهارنظر امتناع ورزید. مهمتر از همه این است که در لحن دقیق بیانیه همکاری کشورهای خلیج در برقراری امنیت داخلی نیز مستثنی نشده است، خصوصا اینکه این مسئله نگرانی کشورهای خلیج و عراق را در رابطه با تظاهرات شیعیان در کویت، بحرین و امارات متحده عربی در حمایت از چند آیت اللّه ایرانی برانگیخته است. بالاخره در بیانیه وزیر دفاع که کاملاً به رد اتحاد بین کشورهای خلیج، آمریکا، انگلیس، آلمان غربی و عمان پرداخته، اعتراف شده است که کویت با آمریکا و دیگر کشورهای غربی روابط نظامی دارد. خنده دارتر از همه این است که الثوره گسترش روابط نظامی عمان با همین کشورهای غربی را (که معادل 100 میلیون دلار است) طرحی برای ایجاد اتحاد بین کشورهای خلیج و غرب عنوان کرده است. ساترلند

مسئله تحریکات مهری شیعه به مرحله برخورد علنی بین حکومت...

سند شماره (57) تاریخ: 5 مهر ماه 1358 طبقه بندی: سری از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: (خیلی محرمانه) مسئله تحریکات مهری شیعه به مرحله برخورد علنی بین حکومت کویت و مذهبیون ایرانی نزدیک می شود 1 - (خیلی محرمانه) خلاصه. گزارشهای مطبوعات کویت حاکی از آن است که روحانی شیعی که عامل اصلی آشوبهای شیعی در کویت بوده است، به همراه خانواده اش از تابعیت کویتی خود محروم خواهد شد. علاوه بر این گذرنامه سه تن دیگر از کسانی که در این تحریکات دست داشته اند نیز ضبط خواهد گردید.

در این گزارشها به محاکمات تبلیغاتی دولت کویت اشاراتی شده است، ولی این اشارات ممکن است نشانه آن باشد که حکومت کویت قصد دارد راه را برای اخراج عباس مهری روحانی مورد بحث هموار کند تا او را از پیروان بالقوه خود جدا سازد. یادآوری رسمی رادیو تهران درباره اینکه این روحانی شخصا از سوی خمینی به عنوان، امام جمعه در کویت انتخاب شده است، ممکن است باعث شود که حکومت کویت دچار تردید شود، ولی تدابیر تشدید یافته امنیتی محلی و شواهد حاکی از پشتیبانی متقابل از سوی

ص: 61

کشورهای عربی خلیج چنین القا می کند که کویت ممکن است درباره این موضوع روش خشنی در پیش بگیرد. ماجرای المهری ممکن است، اولین برخورد مستقیم بین خمینیسم و خانواده حاکم بر کویت باشد که عواقبی جدی در رابطه با ناآرامی در کویت خواهد داشت. (پایان خلاصه).

2 - (سری) روزنامه کویتی القبس در روز 25 سپتامبر گزارش داد که دولت کویت تصمیم گرفته است تا تابعیت کویتی عباس المهری را که یک روحانی برجسته شیعی و یک بازرگان جزء کویتی است و شش سال قبل تبعیت کویت را پذیرفته بود، پس بگیرد.

این اقدام در ضمن به منزله پس گرفتن تابعیت کویتی اعضاء خانواده او خصوصا فرزند او احمدعباس المهری که از هشتم سپتامبر به دلیل گرایشهای غیر مجاز سیاسی (تلگراف مرجع الف) در بازداشت به سر می برد نیز خواهد بود. این اقدام علیه خانواده مهری که قبلاً تابعیت ایرانی داشته است حداقل از تاریخ 19 سپتامبر تاکنون تحت بررسی بوده است. (تلگراف مرجع ب) 3 - (خیلی محرمانه) یک منبع قابل اطمینان در دیوان امیری ضمن تأیید چشم انداز اقدام حکومت کویت در تاریخ 25 سپتامبر علیه خانواده المهری، همچنین گزارش روزنامه را مبنی بر اینکه گذرنامه های دکتر محمد حسن نصیر و عدنان عبدالصمد و خالد خلف پس گرفته شده است، تأیید نمود.

یک منبع وزارت کشور نیز به مقام سفارت در 26 سپتامبر در تأیید این مطلب گفت که اسناد تابعیت کویتی مهری لغو و سه گذرنامه مزبور نیز پس گرفته شده است. هر سه آنها کویتیهای متعلق به شیعیان مخالف هستند و از شرکت کنندگان فعال در ایراد نطق در مسجد حاجی شعبان می باشند که محل تحریکات مهری علیه حکومت کویت بوده است. نصیر تا ماه مه اخیر معاون دبیر کل امور اقتصادی در وزارت نفت بود. عبدالصمد نیز درجه معاونت مدیر کل وزارت نفت را زمانی که به عنوان مدیر دفتر وزیر در چند سال قبل خدمت می کرد به عهده داشت. هر دو هنگامی منصوب شده بودند که عبدالمطلب الکاظمی رهبر یکی از خانواده های ثروتمند بازرگانان شیعه کویت، وزیر نفت بود. خالد خلف که نام کامل او عبارت است از خالد الخلف التجلی، وکیل دعاوی جنایی کویت در طی بیست سال اخیر به عنوان نماینده مجلس ملی از منتقدین صریح حکومت بوده است.

چندی قبل در همین سال جاری او به طور رایگان وکالت یک پرونده ارتکاب زنا را که سر و صدایی به راه انداخته بود و مربوط به یک زوج ازدواج نکرده انگلیسی و آمریکایی بود به عهده گرفته بود.

(تلگراف مرجع ج) او اکنون برای انجام یک سفر آموزشی به ایالات متحده با کنسول در تماس است. در حدود 10 سال قبل وی از شش جوان که در توزیع اوراق ضاله و بمب گذاری در کویت شرکت داشتند دفاع کرده بود.

4 - (طبقه بندی نشده) در تلگرافی که در تاریخ 26 سپتامبر در روزنامه القبس منتشر گردید خلف شکایت کرده بود که داستانی که در القبس درج شده افترایی بیش نیست و تهدید کرده بود که علیه آن شکایت خواهد کرد. ولی در ضمن اعتراف نمود که گذرنامه ها ضبط شده اند. در پاسخ، القبس (1) که گفته بود پاسپورت خلف توقیف شده ادعا می کند که منابع مختلفی نیز آن را تأیید کرده اند و (2) یادآور گردید که خلف نیز مسئله توقیف گذرنامه را انکار نمی کند و (3) تهدید نموده که روزنامه نیز علیه وی اقامه دعوی خواهد کرد. با این وصف القبس اظهار نداشت که این اقدام صریحا علیه مهری انجام شده است.

5 - (خیلی محرمانه) - القبس تنها روزنامه عربی است که اقدامات حکومت کویت را گزارش داده است

ص: 62

و این ما را وا می دارد چنین نتیجه بگیریم که حکومت کویت سرگرم مطالعه درباره طرز رفتار مطبوعاتی نسبت به این حادثه است و روزنامه القبس را برای آزمایش قبلی درباره عکس العمل مطبوعات نسبت به چنین تدابیری به کار می برد.

6 - (خیلی محرمانه) تدابیری که علیه مهری تشریح شد با توجه به اینکه حکومت کویت در مورد مشابه ارفاق و تحملی نسبت به مخالفان نشان داده است، بسیار شدید می باشد. پس گرفتن تابعیت از بزرگ خانواده مهری که به بقیه اعضا این خانواده نیز تعلق خواهد گرفت یک مسئله قانون اساسی را (طبق اصل 33 قانون اساسی کویت پیش بینی شده است که چنین مجازاتی جنبه شخصی دارد) در مورد سلب تابعیت پیش می کشد که همچنین مواردی نظیر سلب آزادی مسافرت و آزادی شخصی و مالکیت شخصی و غیره را شامل می شود و از جمله تصمیماتی است که حکومت کویت به ندرت آن را اتخاذ کرده است.

7 - (سری) گزارش اقدام علیه این شخصیتهای شیعی پس از چند روز اتخاذ تدابیر شدید امنیت داخلی در کویت منتشر شده است. بخش امنیتی سفارت گزارش داده است (تلگرافهای مرجع د - ه) که تدابیری برای جلوگیری از نطق شخص نامبرده در مسجد الشعبان در تاریخ 22 سپتامبر اتخاذ شده و همچنین مرخصیهای مأمورین پلیس لغو گردیده و قسمتی از نیروهای نظامی به حالت آماده باش در آمده و اجازه پذیرش بیماران در بیمارستانها نیز محدود شده است. ما همچنین ملاحظه کرده ایم که به عنوان بخشی از تشدید تدابیر امنیتی واحدهای گارد ملی مستقر در نقاط و تأسیسات مختلف اطراف شهر از قبیل وزارت مخابرات و دفتر حفاظت منافع مصر و سفارت آمریکا اکنون تحت نظر یک افسر جزء به جای یک درجه دار قرار گرفته است، در حالی که قبلاً این محلها تحت نظر یک درجه دار محافظت می شد. (اظهارنظر:

کمیته امنیتی سفارت حضور یک افسر گارد ملی را در سفارت به عنوان اینکه خطر نسبت به این سفارت یا آمریکاییها در این سفارت افزایش یافته تلقی نمی کند) علاوه بر این، نیروی هوایی کویت در هفته جاری برای نخستین بار ظرف چند ماه اخیر به حضور و غیاب اعضاء در پایگاه هوایی احمد الجابر در جنوب شهر پرداخت. همه این تدابیر رویهم رفته نشان دهنده آن است که حکومت کویت تصمیم دارد محرکین را سرکوب نماید.

8 - (خیلی محرمانه) تدابیر امنیتی داخلی چنان جنبه همگانی پیدا کرده که نقل مجلس در شب نشینیهای کوکتل پارتی و گپ زدنها در داخل ادارات شده است، ولی در رسانه های گروهی از صحبتی نمی شود. اطلاع وسیع عمومی درباره این تدابیر نیز باعث شایعاتی شده است مبنی بر اینکه «ایرانیان» خود را مسلح می کنند و داستانهایی درباره حمل و قاچاق اسلحه به کویت از طریق سواحل آن نیز شایع شده است. هنوز اطلاعی که قاچاق اسلحه را با فعالیتهای شیعه ربط بدهد به دست نیامده، در واقع تصور می کنیم که رهبران روحانی شیعه دستوراتی درباره اجتناب از خشونت صادر کرده اند (تلگراف مرجع د).

علاوه بر این قاچاق اسلحه در این نقطه از جهان اکنون سالهاست که به صورت یک بیماری مزمن در آمده است.

9 - (خیلی محرمانه) القبس و سایر روزنامه ها نیز روز 26 سپتامبر گزارش دادند که شب قبل رادیو تهران اعلام داشت که خمینی مهری را به عنوان امام جمعه کویت تعیین کرده است. گل شریفی کاردار ایران در پاسخ به سؤال مربوط به این خبر گفت که روزنامه ها خبر رادیو را درست درج کرده اند و خود گل شریفی آن را شنیده است، وی افزود که انتصاب مهری به این سمت ممتاز، یک انتصاب جدید نیست. زیرا اولین

ص: 63

سمت را از مدتی پیش عهده دار بوده است. (گل شریفی از اظهارنظر بیشتر در این باره خودداری کرد.) طبق اظهار رادیو تهران این انتصاب بدان جهت به عمل آمده است تا نیازهای مسلمانان شیعه در کویت بر آورده شود. منبع ما در ایران نیز می گوید که مهری بزرگ مدتی قبل مأموریت یافته بود که خمس مطابق با آئین شیعه را برای انتقال به نجف در عراق جهت انجام امور خیریه اسلامی جمع آوری کند.

10 - (خیلی محرمانه) به دنبال تایپ شدن متن فوق سفارت مطلع شد که خانواده مهری کویت را ترک کرده و یا از کویت اخراج شده است، ولی جزئیات ویژه مربوط این خبر در دست نیست. سلب تابعیت کویتی از مهری یک مقدمه لازم قانونی برای این اقدام غیرعادی از سوی حکومت کویت به شمار می رود.

هنوز روشن نیست که آیا حکومت کویت پس از کسب اطلاع از خبر رادیو تهران درباره اینکه دستگاه مذهبی ایران برای حمایت مهری از هر نوع گزندی اقدام خواهد کرد، اقدام به اخراج خانواده مهری کرده است یا نه. اگر چنین باشد، حکومت کویت ظاهرا به وسیله پشتیبانی متقابل از سوی عراق و سایر کشورهای عربی خلیج مخالف با مداخلات ایران (تلگراف مرجع ز) تقویت شده است. توپ اکنون در دست ایرانیان است و ناظران اینجا با اضطراب در انتظار عکس العمل از جانب پشتیبانان ایرانی رهبر تبعید شده شیعیان کویتی می باشند. ساترلند

ادعای همکاری نیروهای واکنش سریع آمریکا با اسرائیل

سند شماره (58) تاریخ: 17 مهر ماه 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: ادعای همکاری نیروهای واکنش سریع آمریکا با اسرائیل 1 - (خیلی محرمانه) ارشاد فوری آن وزارتخانه در رابطه با این ادعا که دولت آمریکا با اسرائیل در زمینه پشتیبانی لجستیکی برای نیروهای نظامی واکنش سریع آمریکا در خاورمیانه همکاری می کند، دقایقی قبل از ملاقات کاردار با معاون وزیر امور خارجه راشدالراشد در روز یکشنبه 14 مهر ماه دریافت و بسیار مفید واقع گردید.

2 - (خیلی محرمانه) معاون وزیر در رابطه با این مقاله که در روزنامه های کویت در پایان هفته مسلمانان یعنی پنجشنبه و جمعه منتشر شده بود بسیار خشمگین به نظر می رسید. آنچه او می خواست این بود که یا دولت آمریکا صحت آن را سریعا تکذیب نماید و یا توضیح دهد که با افشای این مسائل چگونه می خواهد با کشورهای عربی رابطه حسنه داشته باشد. پس از آنکه کاردار با قرائت راهنمای مطبوعاتی صحت آن را تکذیب کرد، الراشد گفت که احتمالاً این مقاله نیز یکی دیگر از «تحریف اطلاعاتی» اسرائیل بوده است تا توسط آن اعتبار آمریکا نیز نزد اعراب را کاهش دهد. الراشد گفت که وی مایل است که این تکذیب سریعا در مطبوعات کویت منعکس گردد.

3 - (طبقه بندی نشده) معاون وزیر بعدا در یک مصاحبه مطبوعاتی شرکت کرد و گفت که کاردار مقاله اسرائیلی را تکذیب کرده است. این بیانیه، و تکذیب جداگانه سفارت که توسط دفتر روابط عمومی منتشر گردید در تمام روزنامه های کویتی در 15 مهر ماه منعکس گردید.

4 - (محدود به استفاده اداری) کویت تایمز روزنامه متخاصم لیکن کم نفوذ انگلیسی زبان در سرمقاله 16 مهر ماه خود به طور غیر عمد گفته بود که مقاله اسرائیلی دروغ است و ارزش تکذیب کردن را ندارد. با

ص: 64

این وصف این سر مقاله در ادامه با اشاره به کاردار ساترلند می گوید «جالب توجه خواهد بود..... اگر دیپلمات آمریکایی در اینجا می گفت که نیروی 000/100 نفری واکنش سریع مستقر در خلیج فارس جهت حراست» از منافع حیاتی آمریکا «ساخته و پرداخته مطبوعات غیر خلاق است. البته ساترلند این مطلب را نگفته است، و نیروی 000/100 نفری واکنش سریع نیز هنوز یک ایده قابل کاربرد است که مقامات برجسته دولت آمریکا با آن بازی می کنند.» 5 - (خیلی محرمانه) اظهارنظر. سفارت و دفتر روابط عمومی معتقد است که نباید توجه تایمز را به حقایق منتشره در رابطه با نیروی واکنش سریع معطوف داشت. گرچه جای تأسف است که مطبوعات خلیج فکر می کنند که این نیرو صرفا جهت حراست از نفت به کار می رود، و نمی تواند به عنوان یک طرح اضطراری در کاربرد نیرو به حساب آید، ولی باید گفت که گزارشگران مطبوعاتی را نیز نمی توان به این مطلب متقاعد نمود، آنچه مهم است این است که یکی از رهبران مسئول کویت یعنی معاون وزیر امور خارجه، اصلاً در رابطه با نیروی واکنش سریع اظهار نگرانی ننمود، بلکه از اینکه آمریکا ممکن است با همکاری اسرائیل به حمله علیه اعراب دست بزند اظهار نگرانی کرده است. واقعیت طرحهای اضطراری ما در عملیات نظامی به منظور حراست از منافع ملی و دیگر منافع معلوم و مفهوم است اگر چه همه با آن موافق نباشند. لیکن این تصور که ما می خواهیم علیه اعراب با اسرائیل همکاری کنیم، به هر صورت که باشد بر اعتبار ما به عنوان یک ایجادکننده صلح که دائما در پی به دست آوردن همکاری اعراب میانه رو در ایجاد یک صلح همه جانبه است آسیب وارد خواهد نمود. ساترلند

افزایش قیمت نفت کویت

سند شماره (59) تاریخ: 19 مهر ماه 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی به: سفارت آمریکا در کویت، فوری موضوع: افزایش قیمت نفت کویت.

1 - تمام متن خیلی محرمانه است.

2 - سفارت آمریکا در کویت باید در فرصت مناسب سریعا با مقامات دولت کویت در رابطه با افزایش قیمت اخیر نفت کویت تماس حاصل نماید، و نشان دهد که طبق دستور به این کار مبادرت ورزیده است.

سفارتهای مستقر در کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی و نیز آن دسته از کشورهایی که نفت خود را از کویت خریداری می نمایند باید با دولتهای میزبان تماس گرفته آنها را از اعتراض ما مطلع ساخته از آنها بخواهند که همین کار را در مورد کویت انجام دهند.

3 - سفارت مستقر در کویت باید از نکات زیر استفاده نماید.

- - این افزایش قیمت نفت به هیچ وجه به آمریکا در تلاش خود برای بالا بردن ارزش دلار، کاهش تورم، و ایجاد اقتصاد سالم جهانی کمک نمی نماید.

- - ما معتقدیم که کویت نیز در رسیدن به این اهداف شریک است.

- - آمریکا و دیگر ملل وارد کننده نفت، برنامه های مهمی را برای کاهش واردات نفتی، پایین آوردن تقاضا، ایجاد منابع انرژی زای جایگزین و افزایش تولید انرژی داخلی آغاز کرده اند.

- - این برنامه برای به اجرا در آمدن به زمان نیاز دارد، و نشانگر سرمایه گذاریهای عظیم سیاسی (و نیز

ص: 65

مالی) می باشند.

- - امیدواریم کشورهای صادرکننده نفت نیز متوجه شوند که با جلوگیری از افزایش بی رویه قیمتها در این دوران سخت از بازار نفتی بین المللی، برای برقراری یک اقتصاد جهانی منظم و سالم در جهت منافع دراز مدت خودشان نیز عمل کرده اند. ونس

کاهش تولید نفت خام کویت

سند شماره (60) تاریخ: 25 مهرماه 1358طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: کاهش تولید نفت خام کویت 1 - تمام متن خیلی محرمانه است.

2 - منبع ما در وزارت نفت (حفاظت شود) ارقام تولید نفت خام کویت در ماههای ژوئیه، اوت و سپتامبر را در اختیار ما قرار داده است. پس از افزایشی جزئی (000/400 بشکه در روز) از ماه ژوئن تا ژوئیه به سطح 56/2 میلیون بشکه در روز تولید کلی نفت کویت در ماه اوت حدود 000/200 بشکه کاهش پیدا کرد. در ماه سپتامبر تولید 000/100 بشکه در روز افزایش یافت و به سطح 46/2 میلیون بشکه در روز رسید. امسال برای اولین بار تولید ماه سپتامبر این کشور کمتر از تولید آن در ماه سپتامبر سال گذشته شده است. و ظاهرا کویت در پاسخ به کاهش فشار بازار سطح تولید خود را اینقدر پایین آورده است. با این وصف، هنوز هم کویت تولید خود را با بیش از سقف 2 میلیون بشکه ای تولیدی که سیاست سال گذشته دولت در قبال شرکت نفت کویت بوده است ادامه می دهد.

3 - ارقام ریز تولیدی به شرح زیر می باشند:

ماه ژوئیه شرکت نفت کویت 2279972 سهم کویت از نفت منطقه جدا شده تولید:

وفرا 82292 شرکت نفت عربی 198255 جمع 2560519 جمع تولید ژوئیه امسال 31 درصد بیش از ماه ژوئیه سال قبل بوده است.

ماه اوت شرکت نفت کویت 2088272 سهم کویت از نفت منطقه جدا شده تولید:

وفرا 81035 شرکت نفت عربی 189581 جمع 2367888

ص: 66

تولید وفرا و شرکت نفت کویت در مقایسه با اوت سال قبل کاهش یافته است. 14 درصد افزایش تولید شرکت نفت عربی سبب شد که در مقایسه با همین ماه در سال گذشته در تولید کلی 5 درصد افزایش پدید آید.

ماه سپتامبر شرکت نفت کویت 2187632 سهم کویت از منطقه جدا شده تولید:

وفرا 82824 شرکت نفت عربی 197970 جمع 2468426 در مقایسه با همین ماه در سال قبل، به خاطر کاهش تولید شرکت نفت کویت تولید کلی 8/4 درصد کاهش پیدا کرد.

4 - میانگین تولید در سال جاری به عبارت زیر است:

شرکت نفت کویت 257984 سهم کویت از منطقه جدا شده وفرا 84366 شرکت نفت عربی 205880 جمع 2548230 5 - منبع ما در وزارت نفت گفت تولید سپتامبر و اوت گذشته به دلایل بسیار و به خصوص به خاطر بالا رفتن تقاضا در نتیجه وضع ایران به طرز غیرعادی بالا بود. در ماه اکتبر تولید به سطح 1/2 میلیون بشکه در روز کاهش پیدا کرد و به سطح کنونی (7/2 - 6/2 میلیون بشکه در روز) رسید که نشانگر آخرین دو ماه سال گذشته و فصل اول امسال است.

6 - اظهارنظر. کویتیها متوجه شده اند که تقاضا در حال پایین آمدن است به همین دلیل به آرامی درحال کاهش تولید هستند. تولید امسال هنوز 27 درصد بیش از سال گذشته است و فکر نمی کنیم که کاهش عمده مورد ادعای کویتیها قبل از سال آینده پدید آید. کویتیها که اصولا در سیاستهای نفتی خود محتاط هستند کاری نمی کنند که تأثیر منفی مهمی بر بازار جهان داشته باشد. طبق گزارش (مرجع ت) وزیر نفت شیخ علی خلیفه الصباح گفته است که دولت کویت در نظر دارد در اوائل سال آینده در سطح تولید کاهشی به وجود آورد. بنابراین تا قبل از آن زمان نمی توان توقع داشت که تغییرات عمده ای صورت گیرد.

ساترلند

مذاکرات خلیج و جامعه اروپا «استفاده از نفت به عنوان یک سلاح»

ص: 67

سند شماره (61) تاریخ: 26 مهر ماه 1358 خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی، فوری موضوع: مذاکرات خلیج و جامعه اروپا «استفاده از نفت به عنوان یک سلاح» 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- خلاصه. وزیر نفت علی خلیفه به کاردار اطلاع داد که مذاکرات بین اعراب خلیج و جامعه اروپایی بر همکاری اقتصادی متمرکز خواهد گردید. وی گفت ایجاد روابط خاص در زمینه عرضه نفت در کار نیست و اعراب خلیج در نظر ندارند، کشورهای جامعه اروپایی را به حمایت از ساف وادار سازند. وزیر گفت درست نیست که از نفت به عنوان سلاحی در پیشبرد اهداف سیاسی استفاده شود. (پایان خلاصه).

3 - در 16 اکتبر در ملاقات با وزیر نفت شیخ علی خلیفه الصباح برای بحث پیرامون سیاستهای دولت کویت در قیمت گذاری نفت و تولید آن، کاردار نظریات وی را در مورد برنامه کار پیشنهادی مذاکرات خلیج و جامعه اروپایی جویا شد. علی خلیفه گفت موضوع اصلی عرضه نفت جهانی نیست، بلکه بحث بر سر همکاریهای اقتصادی بین کشورهای خلیج و جامعه اروپا می باشد. وی انتظار دارد که کمکهای فنی، سرمایه گذاری خارجی و استراتژی تجاری و دوجانبه در کمک به کشورهای غیر تولیدکننده نفتی جهان سوم موضوعات اصلی مورد بحث باشند.

4 - کاردار گفت که دولت آمریکا از بهبود وضع مذاکرات بین کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده حمایت می کند. لیکن وی گفت که به عقیده بعضی از ناظران اعراب می خواهند رابطه خاصی در عرضه نفت به اروپاییان به وجود آورند تا آنها را وادار به حمایت از موضع اعراب در قبال مسئله فلسطین نمایند.

علی خلیفه در پاسخ گفت وی انتظار ندارد که صحبتی پیرامون ایجاد چنین رابطه ای بشود. کشورهایی چون فرانسه که بر اساس قراردادها بین دولتین در عرضه نفت عمل می کند در مذاکرات دوجانبه بیش از چنین اجلاسی موفقیت به دست خواهند آورد. و انتظار ندارد که مسئله فلسطین در این مذاکرات مورد بحث قرار گیرد، این اجلاس بین متخصصین اقتصادی برگزار می شود که صلاحیت اظهارنظر پیرامون مسائل سیاسی را ندارند و وی فکر نمی کنند که از نفت به عنوان یک سلاح استفاده شود. وی گفت عراقیها که خودشان حامی استفاده از نفت به عنوان یک سلاح هستند، تولید امسال خود را 70 درصد افزایش داده اند، بنابراین نمی توانند چندان جدی باشند.

5 - کمیته کاری تشکیل شده در طائف و اجلاس وزیران عربستان سعودی در 23 سپتامبر در 15 اکتبر در وزارت نفت کویت ملاقات کردند تا پیش نویس برنامه کار مذاکرات اعراب خلیج و جامعه اروپایی را تهیه نمایند. پیش نویس برنامه کار توسط وزیران کشورهای عربی در اجلاسی که در ماه نوامبر برگزار خواهد شد مورد بررسی قرار خواهد گرفت علی خلیفه گفت نمی تواند به تفصیل درباره برنامه کار نظر خود را ارائه دهد چون تا 17 اکتبر هنوز مطلبی منتشر نشده است.

گزارشات مطبوعاتی 17 اکتبر حاکی از آن است که کار این کمیته بیشتر جنبه تعمقی دارد و درباره محتوای سیاسی برنامه کار نیز اختلاف نظر وجود دارد. علی خلیفه گفت برای اجلاس اول نمایندگان اعراب خلیج و جامعه اروپایی هنوز تاریخی تعیین نشده است.

6 - اظهارنظر: انکار علی خلیفه در مورد دادن «نقش سلاح به نفت» باعث تعجب ما گردید. شب گذشته

ص: 68

یکی از نزدیکان وزیر نفت کویت که درباره مسئله خاورمیانه با کاردار گفتگو می کرد بی اختیار فاش ساخت که علی خلیفه شخصا مخالف استفاده از نفت برای تنبیه غرب می باشد. وی گفت همان طور که علی خلیفه استفاده از نفت به عنوان یک سلاح را خلاف منافع کویت می داند، آمریکا و دیگران نیز نباید انتظار داشته باشند که علی خلیفه با یک سیاست «سخاوتمندانه» نفتی در قبال امتیازات سیاسی آمریکا در خاورمیانه پاسخ بدهد. وی گفت علی خلیفه بر خلاف عربستان سعودی نفت را از سیاست جدا می داند.

این نکات نظر سفارت (پاراگراف 10 کویت 3853) را تأیید می کند که گفته شده بود کویت سعی خواهد کرد از وارد کردن مسائل سیاسی در مذاکرات اقتصادی مورد بحث با 9 کشور عضو جامعه اروپا خودداری ورزد. واقعیتها بر خلاف برنامه های کار کنفرانس حاکی از آنند که بین بحران خاورمیانه و شرایط عرضه نفت رابطه ای وجود دارد، چون بسیاری از طرفین درگیر در هر دو مسئله منافع بسیار دارند، گفته های وزیر در مورد عراق که زیاد حرف می زند ولی کم عمل می کند، ما را به یاد سفر وزیر بازرگانی ژاپن به خاورمیانه انداخت که در آن کویت بازرگان منش از سیاستهای مبهم ژاپن در قبال فلسطین ناراحت شده بود، در حالی که عراقیهای تندرو از نظر ایدئولوژیک وی را به گرمی مورد استقبال قرار دادند و فقط با وی در زمینه تجارتی بحث و گفتگو کردند. ساترلند

نظریات وزیر خارجه کویت درباره امور جاری....

سند شماره (62) تاریخ: 29 مهر ماه 1358 طبقه بندی: سری از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: نظریات وزیر خارجه کویت درباره امور جاری اجتناب از محکوم شمردن موافقت نامه کمپ دیوید 1 - (خیلی محرمانه) خلاصه. وزیر امور خارجه کویت در ملاقات اخیر خود با سردبیران روزنامه های کویتی از افزایش قیمت نفت اوپک دفاع کرد، و از پرداختن برنامه کار اجلاس عربی به مسائلی و رای مسئله لبنان حمایت نمود، به گفتگو پیرامون میانجیگری کویت بین عمان و جمهوری دموکراتیک خلق یمن پرداخت، و اظهار «امیدواری» کرد که جمهوری دموکراتیک خلق یمن به دنبال عقد قرارداد با شوروی به حل اختلافات خود با عمان و عربستان سعودی بپردازد. و اخراج عراق را از کنفرانس وزیران خارجه خلیج چندان با اهمیت تلقی ننمود. ورود نیروهای بیگانه به منطقه باز هم «مردود» شناخته شد و گفتگو پیرامون تهدید تنگه هرمز و حوزه های نفتی خلیج نیز غیر قابل قبول خوانده شد. وزیر خارجه همچنین اعتراف کرد که بین کشورهای تولیدکننده نفت خلیج بر سر تبدیل مسائل سیاسی به مذاکره با کشورهای اروپایی اختلاف نظر وجود دارد. و احتمالا مهمترین نکته جالب توجه در سخنان وزیر امور خارجه عدم اشاره به موافقتنامه های کمپ دیوید و سه طرف درگیر در آن می باشد. (پایان خلاصه).

2 - (طبقه بندی) قبل از عزیمت برای تعطیلات یک هفته ای به سومالی، معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه کویت شیخ صباح الاحمد با مهمترین سردبیران کویت برای اولین بار پس از تعطیلات سال قبل خود در ماه اوت ملاقات کرد. گزارشات مطبوعاتی پیرامون این ملاقات (که در مرجع الف خلاصه شده است) که در 28 اکتبر منتشر گردید، نشان از آن دارد که وزیر امور خارجه درباره بسیاری از مسائل سیاست خارجی که کویت در آن درگیر است به استثناء قرارداد صلح خاورمیانه گفتگو کرده است.آنچه در

ص: 69

این گزارشها به چشم نمی خورد لحن صحبت خاص شیخ صباح الاحمد در هاوانا درباره شرکت کویت در اجلاس بغداد و لحن ملایمتر لیکن منفی وی در مجمع عمومی سازمان ملل درباره موافقتنامه های کمپ دیوید می باشد (مرجع الف).

3 - (طبقه بندی نشده) قیمت نفت: وزیر به سبک همیشگی خود به دفاع از افزایش اخیر قیمت نفت اوپک پرداخت و کشورهای صنعتی را برای عدم توانایی در کنترل تورم مقصر دانست و به شنوندگان یادآور شد که نفت تنها منبع درآمد مهم کویت برای نسلهای آتی بوده و منبعی غیر قابل تجدید و تمدید می باشد.

4 - (خیلی محرمانه) امنیت خلیج و شبه جزیره: وزیر امور خارجه فاش نساخت که جمهوری دموکراتیک خلق یمن از کویت خواستار میانجیگری شده است ولی گفت که کویت با هر دو کشور در تماس بوده و سعی دارد بر اساس احترام به حاکمیت ارضی بین آنها تفاهم ایجاد نماید. وی امیدوار است که بعد از تعطیلات عید قربان نتایج خوبی به بار آید. وزیر امور خارجه همچنین اظهار داشت که امیدوار است اسماعیل رئیس جمهور جمهوری دموکراتیک خلق یمن از عربستان سعودی بازدید بعمل آورده درباره مسائل مهم به خصوص پس از عقد پیمان دوستی با شوروی، به گفتگو بپردازد. بار دیگر برای چندمین بار اعلام کرد که «اخطارهای آمریکا» درباره اینکه نهضت مقاومت فلسطین ممکن است تنگه هرمز را مسدود نماید و پیشنهاد این کشور برای ورود نیروهای بیگانه به منطقه خلیج را مردود شمرد. وی گفت کشورهای ساحل خلیج نیز به اندازه کشورهای صنعتی از عبور آزاد در تنگه هرمز سود می برند. «دفاع منطقه صرفا مسئولیت نیروهای واقع در خلیج می باشد.» این مهمترین بیانیه عمومی وی در رد پیشنهاد امنیت تنگه هرمز توسط عمان است.

5 - (خیلی محرمانه) اجلاس عربی: وی با تأیید زمان برگزاری اجلاس که بیستم نوامبر است گفت ترجیح می دهد که برنامه کار اجلاس فقط محدود به مسئله لبنان نباشد. این رجحان منعکس سازنده اشارات پیشین وزارت امور خارجه (کویت 4804) است که در آنها گفته شده تصمیمات اتخاذ شده سال قبل در اجلاس بغداد باید تهیه کننده چهارچوب اجلاس تونس باشد. بیانات کلی وزیر امور خارجه تصریح نکرد که کویت در برنامه کار مایل است به مبارزه علیه کشور مصر و موافقت نامه کمپ دیوید که در اجلاس بغداد آغاز گردید ادامه دهد.

6 - (خیلی محرمانه) کنفرانس وزیران خارجه خلیج در طائف: وزیر خارجه مطالب زیادی در این باره فاش نساخت فقط گفت که در اجلاس وزیران امور خارجه پیشنهادی مبنی بر تشکیل فدراسیونی به نام «کشورهای متحده عربی» که در برگیرنده همکاری در زمینه های بسیار از قبیل تولید نفت و بازاریابی است مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است. وی گفت که کویت از حساسیت عراقیها در رابطه با این کنفرانس آگاه است. وی خاطر نشان ساخت که سفر وی به بغداد در 20 اکتبر برای این بوده است که به صدام حسین بفهماند که «خلیج بدون عراق و عراق بدون خلیج نمی تواند به کار خود ادامه دهد.» 7 - (طبقه بندی نشده) مذاکرات خلیج و جامعه اروپایی (EC): گر چه در مرجع الف یادآوری نشده است، لیکن وزیر خارجه به بحث درباره مذاکرات جامعه اروپایی EC و کشورهای خلیج پرداخت و گفت اجلاس وزیران نفت خلیج در سپتامبر گذشته بر سر مشمول ساختن مسائل سیاسی به خصوص مسئله فلسطینیها توافق نداشت.

ص: 70

8 - (سری) اظهارنظر: به هنگام ملاقات من با وزیر خارجه در 23 اکتبر جهت تقدیم نسخه های از اعتبارنامه ها فرصت نشد که درباره سفر وی به بغداد صحبت کنیم، ولی موضوع امنیت خلیج فکر وی را اشغال کرده بود و همان نکات آمده در پاراگراف 4 را بیان نمود. از آن زمان به بعد بلوین سفیر فرانسه اظهار داشت که سعودیها مایلند عراق در اجلاس طائف در 16 اکتبر شرکت نماید، لیکن کویت نسبت به این مسئله اعتراض کرده است. کویت فکر می کند که با شرکت یافتن عراق اجلاس رنگ و لحن ضد ایرانی به خود می گیرد. ولی در همان حال نگران است که مبادا عراق فکر کند که اجلاس طائف علیه عراق برپا شده است. بنابراین به محض خاتمه یافتن اجلاس شیخ صباح به بغداد رفت تا چنین شک و شبهه ای را از میان بردارد. بلوین گفت مذاکرات جامعه اروپایی (EC) - خلیج پیشرفتی نداشته است چون (الف) کویت نمی داند که این مذاکره از چه چیزی باید تشکیل شده باشد (ب) عراقیها اسرار داشته اند که دیگر اعراب تولیدکننده نفت عراق را باید در تمام گفتگوهای سیاسی و اقتصادی شرکت دهند و (پ) عربستان سعودی اصلاً مایل نیست در این ابتکار درگیر شود.

9 - (طبقه بندی نشده) اظهارنظر بعدی: بیانیه وزیر خارجه از آن زمان سبب درج مقاله ای در السیاسه در 29 اکتبر شده است که در آن پیش بینی می کند که قرار است اسماعیل به ریاض سفر کند و پیامی از طرف برژنف به رهبریت عربستان سعودی تسلیم نماید. این مقاله در ادامه می نویسد سعودیها به هواپیمایی شوروی ایرفلوت اجازه عبور و پرواز از عربستان سعودی را داده اند، روابط تجاری بین شرکتهای دولتی شوروی و بازرگانان سعودی در حال از سر گرفته شدن است، و مطبوعات شوروی با نظر لطف درباره مسائل سیاسی و نفتی دولت عربستان سعودی سخن رانده اند. (پایان اظهارنظر).

دیکمن

تصمیم کویت مبنی بر کاهش قراردادهای مهم نفت خام خود

سند شماره (63) تاریخ: 2 آبانماه 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: تصمیم کویت مبنی بر کاهش قراردادهای مهم نفت خام خود 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است) 2 - خلاصه: تلگرامهای مرجع به بحث پیرامون برنامه های کویت به منظور کاهش تولید نفت خام در سال 1359 و تأثیر این کاهش تولید بر شرکت نفتی گلف و قراردادهای بریتیش پترولیوم که در 12 فروردین 1359 تجدید خواهد شد، پرداخته است. طبق ارزیابیهای پیشین سفارت با استفاده از بیانیه های دولت کویت در جهت کاهش سقف تولید شرکت نفت کویت، این امر در جهت انعطاف پذیر ساختن شرکت گلف و بریتیش پترولیوم در پذیرش کاهش برداشتهای قراردادی آنها صورت گرفته است. سفارت مصرانه (مرجع ب) از دولت آمریکا درخواست نمود که از درخواست شرکت گلف مبنی بر امضاء قرارداد دراز مدت 000/400 بشکه در روز حمایت کند، که هنگام ملی شدن منافع گلف و ادغام آن در شرکت نفت کویت همین مقدار برداشت نیز تصریح شده بود، لیکن صحنه تغییر کرده است. دولت کویت ظاهرا در تصمیم خود مبنی بر ایجاد یک چهارم تولید کاهش جدی است و از طرف دیگر شرکت گلف نیز حاضر شده است کاهش برداشت تصریح شده در قرارداد خود را بپذیرد. در صورتی که دولت کویت موضع خود

ص: 71

را شدت بیشتری نبخشد و شرکت گلف نیز از ما بیش از این کمک نخواهد، لازم نیست دولت امریکا در مذاکرات آتی نقش مهمی را به عهده گیرد. (پایان خلاصه).

3 - بر اساس قرارداد جاری گلف می تواند روزانه تا 000/550 بشکه نفت برداشت نماید. آندرسون نماینده شرکت گلف (حفاظت شود) در تاریخ 24 مهر ماه به ما گفت که گلف در نظر ندارد در تاریخ 12 فروردین 1359 با برداشت پایه 000/400 بشکه در روز قرارداد خود را تمدید نماید که با قرارداد کنونی گلف قرارداد ملی شدن سال 1354 شرکت نفت کویت نیز مطابقت دارد. وی گفت در حال حاضر دولت و وزیر نفت کویت در نظر دارد، طی قرارداد جدید به گلف اجازه دهد حدود 000/150 تا 000/200 بشکه در روز برداشت نماید که گلف نیز در نهایت آن را خواهد پذیرفت.

4 - آندرسون گفت گر چه کاهش 000/550 بشکه در روز به 000/200 بشکه در روز بسیار فاحش است، لیکن چندان خطیر نیز نیست. گلف برای تأمین نیازهای نظام خود به بیش از 000/250 بشکه نفت خام کویتی احتیاج ندارد و 000/150 بشکه نفت دیگر نیز را جهت ارسال به پالایشگاه مشترک گلف و دولت کره نیاز دارد. بر اساس طرحهای کنونی گلف 50 درصد سهام خود در شرکت پالایشی کره را خواهد فروخت، و کویت 5/12 درصد سهام آن را به دست خواهد آورد و ملزم خواهد شد که روزانه 000/150 بشکه نفت را مستقیما به کره ارسال دارد، و مسئولیت گلف را نیز به عهده گیرد. علاوه بر این گلف مانند گذشته و بر اساس سیاست بازاریابی کویت تحویل نفت کویت را به طرفین ثالث متوقف خواهد ساخت، بنابراین اختلاف موضع کویت و نیاز پیش بینی شده گلف تنها اختلاف بین 000/200 - 000/150 بشکه در روز پیشنهادی علی خلیفه و نیاز گلف به 000/250 بشکه در روز است.

5 - آندرسون گفت کویتیها (طبق عادات خود) در رابطه با منافع زودگذر بسیاری به خرج می دهند.

بنابراین آندرسون ترس از آن دارد که دولت کویت نیز مانند دیگر تولیدکنندگان خواستار تضمین قرارداد شود. تلاش نهایی و غیر قابل قبول کویت تحمیل بیانیه تحریم شدید مانند قراردادهای عراق خواهد بود.

(اظهار نظر: آندرسون و سفارت فکر نمی کنند که هیچ یک از این خواستها مورد بررسی باشد پایان - اظهارنظر) 6 - آندرسون تقاضا کرده است که سفارت در این باره مداخله ننماید. وی گفت شرایط پس از امضا قرارداد 000/500 بشکه در روز تغییر کرده است، و گلف معتقد است که اتکا بیشتر به دولت کویت در این زمینه مفید نخواهد بود.

7 - اظهارنظر: نکات مطروحه توسط آندرسون تأیید کننده صحت مطالبی است که دو ماه قبل آنها را باور نداشتیم. یعنی دولت کویت در نظر دارد علاوه بر کاهش تولید در برداشت شرکتهای مهم نیز کاهشی پدید آورد. جای تأسف است که شرکت نفت شل طبق قرارداد خود تا سال 1360 اجازه دارد 000/405 بشکه در روز برداشت نماید، در حالی که صاحبان اصلی شرکت نفتی کویت یعنی گلف و بریتیش پترولیوم اجازه ندارد در فروردین آتی بیش از نیمی از قرارداد خود را برداشت کنند. در صورتی که گلف بعد از مشکلات مذاکراتی آتی گزارش ندهد، و یا در صورتی که شرایط تحریم جدیدی وضع نگردد، سفارت معتقد است که دولت آمریکا نباید در مذاکرات کنونی و 11 فروردین حمایت چندانی از شرکت گلف به عمل آورد. دیکمن

اقدامات و سیاستهای بازاریابی نفتی کویت

ص: 72

سند شماره (64) تاریخ: 2 آبان 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: اقدامات و سیاستهای بازاریابی نفتی کویت 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است) 2 - خلاصه: نماینده شرکت گلف اوائل (حفاظت شود) گفت وزارت نفت کویت در حال حاضر در زمینه قیمت و عرضه به قراردادهای خود عمل می کند. وی معتقد است که فعالیت کویت در بازار سیاه چندان شدید نیست، و نیز اجازه نداده است که سودجویی خصوصی در آنجا افزایش یابد.وی گفت هدف سیاست نفتی کویت نادیده گرفتن عرضه کنندگان نفت به طرفین ثالث و افزایش فروش نفت خامی است که دولت کویت مستقیما به پالایشگاهها می فروشد. (پایان خلاصه).

3 - سید آندرسون (حفاظت شود)،نماینده محلی شرکت گلف اوائل در تاریخ 24 مهر ماه در رابطه با اقدامات و سیاستهای بازاریابی نفتی کویت اطلاعات زیر را در اختیار سفارت قرار داد:

4 - بر خلاف بعضی دیگر از تولید کنندگان، کویت در حال حاضر سعی دارد به تعهدات خود مبنی بر عرضه نفت با قیمتهای جاری عمل کند. به طور مثال، به شرکت گلف که حق دارد طبق قرارداد روزانه 000/50 بشکه نفت علاوه بر 000/500 بشکه در روز و به طور دلخواه برداشت کند، اجازه داده شده که کل 000/550 بشکه در روز خود را به قیمتهای تصریح شده در قرارداد برداشت نماید. برداشت بیش از 000/550 بشکه در روز امکان پذیر است ولی تنها از طریق ته مانده نفتی کویت و آن هم در بازار سیاه. در اوائل سال جاری کویت به سه شرکت مهم برداشت کننده نفتی اش یعنی گلف، بریتیش پترولیوم، و شل اجازه داد که بر اساس همین شرایط هر یک 000/40 بشکه در روز بیشتر برداشت نمایند. شرکت گلف این پیشنهاد را به خاطر غیر اقتصادی بودن نپذیرفت، ولی بنا به گفته آندرسون شرکتهای بریتیش پترولیوم و شل این پیشنهاد را پذیرفته اند.

5 - نماینده شرکت گلف معتقد است که کویت در بازار سیاه نفت چندانی را نمی فروشد. برخلاف سال 1357 خریداران طبق قراردادهای خود حداکثر نفت مورد نیاز را خریداری می کنند. پالایشگاههای محلی نیز در حال حاضر به طور کامل به عملیات خود ادامه می دهند. این دو عامل نشان می دهد که بخش اعظم افزایش تولید روزانه روزانه 000/520 بشکه ای کویت در سال جاری بر اساس قیمتهای مطروحه در قرارداد و نه در بازار سیاه فروخته می شود. ولی، ظاهرا دولت کویت در همین اواخر و برای اولین بار با ارائه شصت درصد از کل سهم نفتی خود از منطقه بی طرف شرکت نفت عربی به بازار سیاه از حقوق کامل خود در این نقطه بهره برداری کرده است (این مقدار نفت قبلاً به شرکت نفت عربی فروخته می شد)، این مقدار نفت نیز که طبق قرارداد معادل 000/120 بشکه در روز است ظاهرا به وسیله دولت کویت به بازار سیاه ارسال می گردد، و بخش اعظم فروشهای گران قیمت کویتی را تشکیل می دهد.

6 - کویت ظاهرا در نظر دارد شرکتهای بزرگ نفتی را که قبلاً تمام نفت خام کویت را دریافت می کردند نادیده گرفته و با پالایشگاهها مستقیما وارد معامله شود. دولت کویت هنوز هم مایل به فروش نفت به شرکتهای بزرگ است، ولی حاضر است تنها نیاز خود نظام خریدار را برآورده سازد. در غیر این صورت، کویت مایل است با مشتریانی وارد معامله شود که دارای حیثیت اعتباری و اعتمادی باشند. شرکت ایده

ص: 73

میتسوی ژاپن و شرکت نفت چینی تایوان ظاهرا به نظر دولت کویت در این دسته قرار دارند. با وجود اینکه بسیاری از نمایندگان شرکتهای نفتی و تجاری کوچک از وزارت نفت کویت دیدار می کنند، ولی آندرسون فکر نمی کند که آنها بتوانند نفت مورد نیاز خود را به دست آورند.

دولت کویت ظاهرا میل ندارد با این سازمانها و حتی با قیمتهای گزاف بازار سیاه به معامله بپردازد.

7 - آندرسون اضافه کرد که به نظر وی نفت کویت برای دوباره فروشی در بازار سیاه فروخته نمی شود.

از وی سؤال شد که آیا شنیده است که افراد کویتی نفت را به حساب خود بفروشند، وی در پاسخ جواب منفی داد. وی گفت به نظر وی دلیلی ندارد که وزیر نفت کویت به کویتیهای بخش خصوصی اجازه دهد که از نفت دولتی به نفع خود بهره برداری کنند. وی گفت اگر در بازار تاجران کویتی وجود داشته باشند، حتما محموله های منابع دیگر را به فروش می رسانند.آندرسون گفت شیخ علی خلیفه الصباح وزیر نفت کنونی کویت شهرت این وزارتخانه را در معاملات مستقیم بالا برده است، در حالی که عبدالمطلب کاظمی و دست پروردگانش به این ترتیب عمل نمی کردند. دیکمن

فرار سرمایه از کویت

سند شماره (65) تاریخ: 5 فروردین 1358طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: فرار سرمایه از کویت عطف به: کویت 0701 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است).

2 - رابط های ما در وزارت دارایی،در بخش بانکداری و بازرگانی می گویند که فرار سرمایه از کویت هنوز هم ادامه دارد، لیکن علت این فرار سرمایه عوامل سیاسی نیست. معاون رئیس بانک مرکزی کویت و مدیر آگاه دومین بانک بازرگانی کویت به طور جداگانه علل زیر را اساس فرار منابع مالی از کویت اعلام داشته اند:

3 - از زمان پیدایش اقدامات آمریکا مبنی بر حمایت از دلار در تاریخ 10 آبان 1357 ارزش دلار به تدریج بالا رفته و حس اعتماد سرمایه گذاران را نسبت به خود جلب نموده است. نرخ بهره نیز در آمریکا و نیز بازار اروپایی دلار (5/12 درصد) بالا رفته در حالی که نرخ بهره آن در کویت هنوز هم همان ده درصد سابق است، و اکثر وامهای تجاری از سقف بهره 5/8 درصدی برخوردار می باشد، بنابراین تفاوت وسیع نرخ بهره و نیز بالا رفتن ارزش دلار سرمایه گذاری در بازارهای آمریکا و اروپا را جذابیت خاصی می بخشد. مهمترین صاحبان حسابهای بانکهای تجاری سهم کویت که بسیاری از آنها دارای مقادیر قابل توجهی ارز هستند، در زمینه سرمایه گذاری به دلار فعالیت چشمگیری دارند. اگر همین سرمایه گذاران به خاطر نگرانی از اوضاع ایران و منطقه خلیج سرمایه های خود را از کویت خارج نمایند بازار سهام کویت نیز دستخوش تأثیرات منفی آن خواهد شد، چون با خروج سرمایه هیچ گونه سهامی خریداری نمی شود و در نتیجه قیمت سهام نیز کاهش می یابد. لیکن واقعیت نشان می دهد که نرخ سهام کویت در تمام طول سال 1357 رو به افزایش بوده و در سه ماهه اخیر نیز بالارفته است که نشانگر اعتماد موجود نسبت به اقتصاد داخلی است. پولی که از کشور خارج می گردد «مازاد» و یا سرمایه گذاری محتاطانه نام دارد و پول یا

ص: 74

سرمایه تجار محلی نگران از وضع آتی خود نیست.

4 - اظهار نظر: با وجود اینکه رویدادهای ایران موجبات نگرانی بسیاری را فراهم آورده، بازگشت خمینی به ایران مسائل اصلی را حل کرده و تا حدودی اوضاع را در برابر دیدگان ناظران کویتی آرامش بخشیده است. در دی ماه موضوع اصلی گفتگوها در کویت به خصوص در میان بانکداران و دیگران موضوع ایران بود. در اوائل فروردین ماه ایران هنوز هم در اذهان مردم جای خود را حفظ کرده است، لیکن بانکداران و بازرگانان آن را از یاد برده و به موضوع مورد علاقه خود می پردازند، یعنی در کجا بهتر می توان سرمایه گذاری کرد. گزارش سالیانه مربوط به سال 1357 و عظیم ترین مؤسسه سرمایه گذاری کویت شرکت سرمایه گذاری کویت، که اخیرا منتشر شده، در بخشی تحت عنوان «دور نمای سال 1358» پیش بینی می کند که کسری حساب جاری آمریکا «بهبود چشمگیری» خواهد یافت و این امر «همراه با نرخ بهره بالاتر آمریکا، موضع دلار را در برابر ارزهای مهم دیگر تقویت خواهد نمود.» از نظر کویتیها منافع حاصله از یک ارز رو به بهبود جذابتر است، بنابراین بر طبق همین اصل عمل می نمایند. ساترلند سند شماره (66) کویت سری مساحت:

مساحت 16058 کیلومتر مربع (شامل منطقه بی طرف نمی شود ولی شامل جزایر می شود)، مقدار کمی جنگل، تقریبا تمامی مساحت آن بیابان، موات یا شهرنشین است.

طول مرز زمینی = 459 کیلومتر آبها:

محدوده آبهای داخلی (ادعا شده) 12 میل دریایی ساحل آبی = 499 کیلومتر مردم:

جمعیت = 000/278/1 (ژوئیه 1979)، رشد متوسط سالانه جمعیت 9/5 % (در حال حاضر) ملیت:

اسم - کویتی (ها)، صفت - کویتی تقسیمات نژادی:

83 % عرب، 15 % ایرانی، هندی و پاکستانی، کویتیهای اصیل در اقلیت هستند.

دین = 99 % مسلمان، 1 % مسیحی، هندو، پارسی و غیره زبان = عربی، زبان خارجی که معمولاً استفاده می شود انگلیسی است.

سطح سواد = حدود 40%

ص: 75

نیروی کار = 000/360 (تخمین 1978)، 74 % در قسمت خدمات 11 % در قسمت صنایع، 11 % در قسمت ساختمان، 70 % کارگران کویتی نیستند.

نیروی کار سازمان یافته: اتحادیه کارگران برای اولین بار در سال 1964 قانونی شده، و در بین کارگران صنایع نفت و کارمندان ادارات دولتی تشکیل شد.

حکومت نام قانونی = دولت کویت نوع = پادشاهی انتصابی بر اساس قانون اساسی پایتخت = کویت تقسیمات فرعی سیاسی = 3 فرمانداری، 10 حوزه رأی گیری سیستم حقوقی = حقوق مدنی با قوانین اسلامی مؤثر و با نفوذ در مسائل شخصی قانون اساسی از سال 1963 به اجرا درآمد، قوانین اصلی مربوط به انتخابات مجلس ملی در اوت 1976 به صورت تعلیق در آمد، بررسی مجدد قضائی قوانین مخصوص قانونگذاری هنوز در نظر گرفته نشده است، و هنوز قضاوت اجباری دادگاه بین المللی را قبول نکرده است.

تعطیل ملی = 25 فوریه شعبات = شورای وزیران رئیس دولت = امیر جابرالاحمد الصباح شرکت در انتخابات عمومی = برای بومیان، و اشخاص مذکری که تابع دولت کویت شده اند و سن 21 سال یا بیشتر است. کسب تابعیت مستلزم 20 سال اقامت در آن کشور پس از احراز آن است.

انتخابات = مجلس ملی در تاریخ اوت 1976 به وسیله حکم امیر کویت منحل اعلام شد.

احزاب و رهبران سیاسی = شرکت در گروهای سیاسی ممنوع است ولی چند گروه مخفی کوچک فعالیت دارند.

کمونیستها = خیلی کم گروههای سیاسی یا با نفوذ دیگر = وجود ندارد.

اقتصاد:

تولید خالص داخلی = 8/12 میلیارد دلار (1977)، درآمد سرانه 10666 دلار برآورده شده است.

کشاورزی = تقریبا چیزی ندارد، وابسته به محصولات غذایی وارداتی است.

تقریبا 75 % از آب آشامیدنی باید تقطیر بشود یا از خارج وارد گردد.

صنایع مهم = تولید نفت خام در سال 1977 بالغ بر 92/1 میلیون بشکه در روز.

درآمد دولت از منابع مالیاتی و حق الامتیازات در تولید، تصفیه و مصرف 9 میلیارد دلار، تخمین ابتدایی برای سال 1976 تولید پالایشگاه 132 میلیون بشکه (1977)، ظرفیت میانگین پالایشگاه برابر است با 000/645 بشکه در روز. در پایان سال 1976، صنایع مهم دیگر شامل تهیه کود، مواد شیمیایی، مصالح ساختمانی، آسیاب گندم می شود.

نیروی الکتریسیته = 000/200/2 کیلو وات ظرفیت در سال (1978)، 7 میلیارد کیلو وات ساعت در سال (1978) تولید شده، سرانه 5640 کیلو وات ساعت.

ص: 76

صادرات = 1/9 میلیارد دلار (1977 قیمت تا لنگرگاه) که از این مقدار در حدود 90 % از نفت، و صادرات غیر نفتی بیشتر وارداتی هستند که دوباره صادر می شوند، 800 میلیون دلار (تخمین سال 1977) واردات = 8/4 میلیارد (تخمین 1977 با هزینه و بیمه و باربری)، کشورهای مهم صادرکننده به کویت عبارتند از: آمریکا، ژاپن، انگلستان، آلمان غربی.

کمکها = کویت به عنوان یک کشور کمک کننده در بین سالهای 1977 - 1974 قول کمکهای معادل 4785 میلیون دلار را داده است (سری و غیر قابل رأیت برای بیگانگان).

بودجه = (1977) 9/7 میلیارد دلار درآمدها، و هزینه ها بالغ بر 3/5 میلیارد دلار، سرمایه 2/1 میلیارد دلار.

نرخ برابری دینار کویت = یک دینار کویت برابر است با 63/3 دلار آمریکا (در سال 1978) سال مالی = اول ژوئیه تا 30 ژوئن.

ارتباطات:

راه آهن = ندارد.

شاهراه = جمعا 2545 کیلومتر. 2255 کیلومتر آسفالت، 290 کیلومتر خاکی، ماسه ایی و سنگریزه.

خط لوله = برای نفت خام، 877 کیلومتر، برای محصولات پالایش شده 40 کیلومتر، برای گاز طبیعی، 121 کیلومتر.

بندرها = 3 بندر بزرگ (شویخ، الشعیبه، میناالاحمدی)، 4 بندر کوچک.

ناوگان بازرگانی = 102 کشتی (هر کدام 1000 تنی یا بیشتر) مجموعا 000/370/2 تن،700/949/3 بار، شامل 2 کشتی مسافربری، 76 کشتی باربری، 14 نفتکش، 6 کشتی باربری مخصوص، 3 کشتی برای حمل و نقل گاز مایع، یک فروشنده کانتینر (خیلی محرمانه) هواپیمای کشوری = 17 هواپیمای بزرگ باربری که شامل 4 هواپیمای کرایه شده می باشد.

فرودگاه = جمعا 11 فرودگاه، 6 فرودگاه قابل استفاده، 4 فرودگاه با باند دائمی، 3 فرودگاه با باندهای به طول بین 3659 - 2440 متر، 2 فرودگاه با باندهای به طول بین 1439 - 1220 متر.

شبکه مخابراتی = تسهیلات عالی تلفن بین المللی و داخلی با کیفیت مناسب، 140000 تلفن (هر 100 نفر 13 تلفن)، سه موج آ. ام و یک موج اف. ام و سه ایستگاه تلویزیونی، یک ایستگاه قمر مصنوعی با آنتن با اقیانوس هند و اقیانوس آرام.

نیروهای دفاعی:

نیروی انسانی ارتش = ذکور 15 تا 49 ساله در حدود 000/314 نفر، در حدود 000/184 نفر برای خدمت نظام مناسب هستند.

پرسنل = نیروی زمینی 8511، نیروی دریایی 180 نفر، نیروی هوایی 2000 (90 خلبان) نیروی پلیس کشور 200/15 (سری) واحدهای زمینی عمده = 3 تیپ (که 2 تیپ مخلوطی از پیاده و زرهی و یک تیپ زرهی می باشند، هر کدام از تیپهای مختلط یک گردان زرهی و یک گردان پیاده دارد) تیپ زرهی تشکیل شده از یک مرکز فرماندهی، سه گردان زرهی، و یک گردان پیاده موتوری)، یک گردان

ص: 77

محافظ امیر، و یک گردان دژبانی (سری).

هواپیما = 122 (83 جت، 4 هواپیمای حمل و نقل، 35 هلیکوپتر) (سری) گارد ساحلی = 22 قایق گشتی، 8 قایق امنیت بندری، 3 فروند قایق تخلیه به خشکی (سری).

تدارکات = بیشتر وابسته به انگلستان، ولی به بلژیک، فرانسه و آلمان غربی همچنین به سنگاپور برای قایقهای گشتی وابستگی دارد، توپخانه صحرایی، راکت و سکوی راکتها از شوروی وارد می شود.

بودجه نظامی = برای سال مالی که در 30 ژوئن 1980 به پایان می رسد مبلغ 330 میلیون دلار، که 4 % بودجه دولت مرکزی است.

اطلاعات و امنیت:

سرویس امنیت کویت (همچنین به آن «مدیریت امنیت کشوری» نیز گفته می شود) (فعالیت) داخلی و منطقه ای، شعبه مخصوص اداره تحقیقات جنایی پلیس کشوری کویت (فعالیت) داخلی، و شعبه مخصوص نیروی زمینی کویت (فعالیت) داخلی. (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان).

سند شماره (67) طبقه بندی: گزارش سری هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است.

غیر قابل رؤیت برای بیگانگان، پیمانکاران و مشاورین پیمانکار پخش و اقتباس خبر تحت نظر تهیه کننده پخش: انحصارا برای مخاطبین ذکر شده در پاراگراف آخر.

کشور: کویت / هلند موضوع: نظریات وزیر نفت کویت در مورد قیمت نفت و مذاکرات اروپا و خلیج همان گونه که با سفیر هلند در میان گذاشته شده است. (تاریخ اطلاعات: 28 مهر ماه 1358) منبع: یکی از مقامات مهم دولت کویت که به اطلاعات وزارت نفت دسترسی دارد، گزارشهای وی به طور کلی معتبر شناخته شده اند.

خلاصه: در طول ملاقات 28 مهر ماه 1358 شیخ علی خلیفه الصباح وزیر نفت کویت نظرات خود را درباره قیمت نفت و مذاکرات جامعه اروپا و خلیج با سفیر هلند در میان گذاشت. علی خلیفه گفت که امکان دارد که کویت بار دیگر قیمت نفت خود را افزایش دهد. وی گفت زمانی که تولیدکنندگان دریای شمال و دیگران قیمتهای خود را بالا می برند، نمی توان از کویت انتظار داشت که رفتار معقول و منطقی داشته باشد.

در رابطه با مذاکرات جامعه اروپا و خلیج علی خلیفه گفت که قیمت نفت موضوع مورد مذاکره نخواهد بود.

وی یادآور شد که مسائل سیاسی اجتناب ناپذیر است، لیکن در برنامه کار این مذاکرات قرار ندارد. وی گفت که اگر شرکت کنندگان بتوانند مطالب یکدیگر را درک نمایند اساس مذاکرات وسیعتر درباره روشهای نفتی، کشورهای پیشرفته و در حال پیشرفت پی ریزی خواهد شد. (پایان خلاصه).

1 - در تاریخ 28 مهر ماه 1358، وزیر نفت کویت شیخ علی خلیفه الصلاح با سفیر هلند در کویت....

دبلیو بندلن که قبل از بازگشت از کویت در یک جلسه تودیع با وزیر شرکت کرده بود ملاقات نمود. در

ص: 78

پاسخ به سؤال سفیر، علی خلیفه گفت که افزایش قیمت نفت خام کویت به سطح 43/21 دلار در محدوده قیمت گذاری اوپک می باشد. لیکن، علی خلیفه گفت، کشورهای دیگر از جمله عراق قیمت خود را به صورت صعودی بالا برده اند، بنابراین کویت نیز ممکن است همین عمل را انجام دهد.

2 - سفیر سؤال نمود که آیا عاقلانه نیست که قیمتهای کنونی مدتی ثابت بماند تا کشورهای واردکننده بتوانند اقتصادهای خود را با این افزایش قیمتها مطابقت دهند. علی خلیفه گفت که کویت میل داشت که قیمت نفت خود را تا مدت 3 ماه ثابت نگه دارد. لیکن 3 ماه قبل از افزایش قیمت نفت کویت، حوزه های نفتی دریای شمال، لیبی، الجزیره، عراق و ایران قیمتهای نفتی خود را در مقایسه با قیمتهای نفتی کویت خیلی افزایش دادند، کویت تا مدتی این روش را پذیرفت، ولی زمانی که تمام دیگر کشورها قیمت خود را افزایش می دهند نمی توان از کویت خواست که تنها کشور معقول در این زمینه باشد.

3 - سفیر گفت نگرانی کشور متبوع وی در مورد تغییر قیمتها مربوط به مشکلی است که در رابطه با برنامه ریزیهای اقتصادی ایجاد می شود. وی سؤال کرد که اگر قیمتها دائما در حال تغییر باشد چطور می تواند به برنامه ریزیهای اقتصادی و صرفه جویی انرژی دست پیدا کرد؟ علی خلیفه گفت که او با سفیر در این زمینه صد درصد موافق است و گفت که کویت تلاش کرده است که افزایش قیمت طبق برنامه ریزی دراز مدت انجام گیرد، در حال حاضر، کشورهای تولیدکننده میل دارند بازار را وادار به راهنمایی خود نمایند، لیکن اگر این کار زمانی انجام شود که قیمتها افزایش می یابند درست مانند زمانی که بازار تقاضای کمتری دارد خطرناک خواهد بود. علی خلیفه گفت، سال بعد، بازار دچار نوعی کندی خواهد شد و قیمتها یعنی قیمتهای بازار کاهش خواهند یافت. و این مسئله سبب خواهد شد که بار دیگر کشورهای مصرف کننده مسئله صرفه جویی انرژی را از یاد ببرند.

4 - سفیر یادآور شد که کویت همیشه در زمینه قیمت گذاری نفتی نقش میانه روی داشته و امیدوار است که این مسئله همیشه ادامه داشته باشد. علی خلیفه گفت که کویت سعی دارد باز هم میانه رو باشد، لیکن این کشور نمی تواند مرتکب حماقت گردد، اگر کشور دیگری قیمت نفت خود را بالا برده باشد، هلند نیز در نتیجه آن متأثر شده است، لذا فرق نمی کند که کویت، 4کویت قیمت نفت خود را بالا ببرد یا نبرد، اگر کویت این کار را نکند، کشورهای دیگر منافع حاصله را به جیب خواهند زد. بنابراین کویت نمی تواند پولی را که متعلق به مردم خودش است از دست بدهد.

5 - در این رابطه، علی خلیفه گفت که با همکاران خود در کابینه که مایل هستند میانه روی بیشتری در پیش گرفته شود، دچار تضاد شده است، لیکن به آنها یادآور شده که آنها نباید از وی انتظار داشته باشند که به مردم کویت هجویات را توضیح دهد. علی خلیفه گفت که ممکن است فرد عامی سواد خواندن و نوشتن نداشته باشد، لیکن بسیار تیزهوش است و مطالب را درک می کند. به او نمی توان گفت که ایران و الجزیره و دریای شمال این مقدار پول در ازاء نفت خود دریافت می کنند، ولی کویت نباید همان مقدار را دریافت دارد سفیر گفت که تمام بیانات علی خلیفه صحیح و بجا هستند لیکن نتیجه این عمل ضعف بیشتر دلار است که کشور متبوع وی را به خود مشغول داشته است.

6 - پس از آن گفتگو درباره مذاکرات کشورهای خلیج و جامعه اقتصادی اروپا گردید، سفیر پرسید که آیا مسئله قیمت نفت نیز در آنجا مطرح خواهد گردید. علی خلیفه گفت که پیرامون قیمت نفت مذاکره انجام نخواهد شد. وی گفت موضوعات قابل بحث می تواند در برگیرنده نیاز اروپا به انرژی و تجارت بین دو

ص: 79

منطقه، سرمایه گذاری و مسائل امنیتی باشد.

سفیر گفت که شنیده است که کشورهای خلیج مایلند نظریات سیاسی نیز مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد. علی خلیفه گفت از این مسئله اجتناب نمی توان کرد، لیکن در برنامه کار مذاکرات قرار ندارد.

7 - علی خلیفه گفت که کشورهای خلیج مذاکرات خلیج و جامعه اروپایی را با اهمیت تلقی کرده و امیدوارند که جو موجود در آن شرکت کنندگان را به تفاهم برساند. اگر آنها بتوانند درباره گروهی از مسائل به این نتیجه برسند، پایه مذاکرات وسیعتری که در برگیرنده کشورهای بیشتری.... از قبیل کشورهای تولیدکننده نفت کشورهای رو به رشد و کشورهای پیشرفته باشد، پی ریزی شده است. این مذاکرات باید سبب شود که هر طرف مسائل طرف دیگر را درک نماید، مسائل را به مرحله آزمایش و بررسی گذاشته و نحوه برخورد با آنها و با یکدیگر را انتخاب نماید.

8 - بالاخره، سفیر گفت که هلند اصولاً معتقد است که بر خلاف گزارشات مطبوعاتی نمی توان کمپانیهای نفتی بین المللی را مسئول همه چیز دانست. علی خلیفه نیز با این گفته سفیر موافقت کرد. وی گفت که او معتقد است که شرکتهای بین المللی نفت پول زیادی به جیب می زنند. لیکن این کار ناشی از اعمال خودشان نیست. آنها این مشکل را به وجود نیاورده اند. لیکن فرصتی به آنها دست داد و آنها نیز تلاش می کنند که حداکثر منافع را نصیب خود سازند.

9 - این ملاقات با تبادل هدایایی پایان یافت و در طول آن علی خلیفه یادآور شد که وی ممکن است در ماه شهریور به آفریقای شمالی و اروپا سفر کند. سفیر گفت که اگر علی خلیفه از هلند بازدید نماید، دولت متبوع وی مایل به گفتگو با وزیر خواهد بود.

سفیر در پایان گفت که امیدوار است روابط بین علی خلیفه، هلند و کمپانی بین المللی نفتی اش با موفقیت بیشتر همراه باشد.

10 - محل کسب اطلاعات: کویت، کویت (10 آبان 1358) شماره از حوزه فعالیت.

11 - پخش از حوزه فعالیت: سفارت در کویت (فقط به مقامات ارشد) به ابوظبی، الجزیره، کاراکاس ، ژنو، لاهه، جاکارتا، جده، لاگوس، اویتا، تهران، تریپولی، وین (فقط مقامات ارشد) فرستاده شده است.

12 - حوزه پخش از واشنگتن وزارت خارجه: منحصرا ریاست دفتر اطلاعات و پژوهشها وزارت خزانه داری: منحصرا برای دستیار ویژه دبیر خزانه داری (امنیت ملی) به: منحصرا برای معاونت ارشد دبیر روابط بین الملل وزارت بازرگانی: منحصرا برای ریاست دفتر رابط اطلاعاتی طبقه بندی گزارش سری - هشدار - شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است - غیر قابل رؤیت برای بیگانگان - غیر قابل رؤیت برای پیمان کاران یا مشاوران پیمانکار - پخش و اقتباس خبر تحت نظر تهیه کننده تا تاریخ 12 آبان 78 در بایگانی ضبط شود.

طبقه بندی توسط مأمور گزارشگر ثبت شده - تمام اجزاء حاوی طبقه بندی و قیود کل سند است.

امکان کاهش تولید نفت کویت و لیبی در آذر ماه 1358

ص: 80

سند شماره (68) 79 - 1909/315 - توزیع 8 آبان 58 این یک گزارش خبری است که به سنجش اطلاعاتی نهائی نرسیده است.

طبقه بندی گزارش: سری، هشدار - شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. غیر قابل رؤیت برای بیگانگان - پیمانکاران یا مشاوران پیمان کار - پخش و اقتباس خبر تحت نظر تهیه کننده.

موضوع: امکان کاهش تولید نفت کویت و لیبی در آذر ماه 1358 - (شهریور - آبان 1358) منبع: یکی از تجار عرب که دارای دوستان، آشنایان و وابستگان تجاری متعدد در دولتهای عربی است.

وی اطلاعات ذیل را از طریق یکی از مشاورین فنی شرکت ملی نفت کویت به دست آورده است.

هنوز میزان صحت گزارشگری این تجار مشخص نشده است، و مخبرین مشاورین فنی و رابط هایش را نیز تنها از طریق مشخصات ارائه شده توسط این بازرگان می شناسیم.

خلاصه: حاکم کویت، امیر جابر احمد الصباح از پیشنهاد دولت کویت مبنی بر کاهش تولید نفت خام این کشور به مقدار یک میلیون بشکه در روز از تاریخ 24 آبان 1358 حمایت کرده است. مقامات عالیرتبه دولت و شرکت نفت کویت هنوز هم در حال بررسی جنبه های فنی پیشنهاد و به خصوص تأثیر فنی این کاهش بر انگلستان، یعنی مهمترین تدارک کننده تسلیحات کویت، می باشند. کویت تولید نفت خام خود را کاهش خواهد داد. لیبی نیز در نظر دارد که یا تولید نفت خام خود را کاهش داده و یا صدور نفت خود به آمریکا را متوقف سازد. دو کشور دارای انگیزه های متفاوت هستند، یعنی کویت می خواهد با کاهش تولید منابع اقتصادی خود را حفظ کند و حال آنکه لیبی می خواهد مانند گذشته به آمریکا فشار وارد آورد. ولی هدف آنها تصادفا همسانی یافته است. (پایان خلاصه).

1 - (توضیح ستاد: گر چه قابل اعتماد بودن منبع گزارش حاضر مشخص نشده و از نظر تأیید نیز مورد جزئیات ارائه شده اقدامی صورت نگرفته است، معذالک آن را به صورت سابقه یا اطلاعاتی کلی ارسال می داریم، چون دیگر گزارشات جداگانه با روندهای موجود در این گزارش منافاتی ندارند، یعنی کاهش تولید نفت در کویت تحت بررسی است و لیبی نیز می خواهد با استفاده از نفت بر سیاست آمریکا اعمال نفوذ نماید.) 2 - حاکم کویت، امیر جابرالاحمد الصباح از پیشنهاد مربوط به کاهش تولید نفت خام کویت به مقدار یک میلیون بشکه در روز از تاریخ 24 آبان 1358 حمایت کرده است. این کاهش پیشنهادی که تولید نفت خام کویت به سطح 2/1 میلیون بشکه در روز خواهد رساند به منظور حراست از اوضاع مالی دولت کویت صورت می پذیرد. این پیشنهاد به دنبال یکی از مطالعات دولت در اواسط سال 1358 مطرح شد که طی آن نتیجه گرفته شد که به خاطر سقوط ارزش دلار، دولت کویت در بازارهای جهان مقادیر بسیاری ضرر مالی را متحمل شده است و دیگر اینکه اگر نفت کویت در زمین باقی بماند ارزش آن بالا خواهد رفت، طبق توصیه این مطالعه، دولت کویت باید تولید نفت را کاهش و قیمت آن را افزایش دهد تا بتواند منافع مالی خود را حفظ کند. طبق نتیجه گیری این بررسی، قیمتهای نفتی باید آنقدر افزایش یابند تا هزینه اهداف عمرانی تأمین گردد. (توضیح ستاد: در تلگرام سفارت آمریکا در کویت به شماره 4856 مورخ 30 مهر ماه 1358 مطالبی که شیخ علی خلیفه الصباح وزیر نفت کویت به سفیر گفته بود گزارش می شود که چنین است «آمریکا نباید متعجب شود، اگر دولت کویت قیمت نفت خود را به 90/22 دلار در هر بشکه افزایش دهد.»

ص: 81

سفیر نیز گفته است که به احتمال زیاد و به زودی کویت قیمت نفت خود را افزایش خواهد داد. وی معتقد است که افزایش قیمت نفت کویت معتدل خواهد بود و این کشور از اعضای دیگر اوپک چون لیبی در زمینه افزایش قیمت پیروی نخواهد کرد.) 3 - گر چه امیر الصباح از حمایت وزیر دفاع السالم الصباح در زمینه کاهش تولید برخوردار است ولی دیگر مقامات کویتی از قبیل وزیر نفت، مدیر فروش بین المللی شرکت نفت کویت و شیخ جابر علی با وی موافق نیستند. مقامات کویت از آن می ترسند که مبادا اجرای پیشنهاد کاهش تولید سبب بروز عکس العمل خصمانه آمریکا از قبیل مداخلات نظامی گردد. علاوه بر این مقامات مذکور از تأثیر این کاهش تولید بر روابط بین کویت و انگلستان نگران شده اند، چون انگلستان تجهیزات و مصالح نظامی مورد نیاز کویت، 4کویت را تأمین می نماید. کویتیها معتقدند که این امر بر مصرف داخلی انگلستان تأثیر منفی نخواهد بخشید، ولی توانایی بریتیش پترولیوم در فروش نفت به دیگر عرضه کنندگان، کاهش خواهد یافت.

تصمیم نهائی کویت در مورد کاهش تولید در اولین هفته آبان 1358 اتخاذ می گردد، چون تا آن زمان مطالعات مربوط به بررسی تأثیر این امر بر انگلستان نیز به پایان رسیده است. (توضیح ستاد: تلگرام سفارت آمریکا در کویت به شماره 4774 مورخ 24 مهرماه گزارش داد که طی مصاحبه ای در 24 مهرماه علی خلیفه گفته است که تولید نفت خام کویت از دی ماه 1359 کاهش خواهد یافت. تلگرام سفارت آمریکا در کویت به شماره 4795 مورخ 28 مهرماه اطلاعاتی را در مورد کاهش تولید نفت خام کویت در ماههای تیر، مرداد و شهریور ارائه می دهد.) 4 - در صورتی که کویت کاهش تولید نفت پیشنهادی خود را عملی سازد، لیبی نیز همان کار را خواهد کرد یعنی یا تولید خود را پایین خواهد آورد و یا صدور نفت خود را به آمریکا متوقف خواهد ساخت تا توانسته باشد علاوه بر اعمال فشار بر آمریکا حمایت خود را از آرمان فلسطین نیز نشان داده باشد.

(موضوع حمایت لیبی از کاربرد نفت عربی جهت اعمال نفوذ بر سیاست خارجی آمریکا در گزارشات دیگر نیز منعکس شده است (توضیح ستاد. به طور مثال به «گزارش و یادداشت النهار» مورخ 16 مهرماه 1358 رجوع کنید) 5 - گر چه پیشنهاد لیبی مبنی بر اعمال فشار بر آمریکا با اهداف کویت یکسان نیست، ولی برنامه اساسی لیبی جهت کاهش تولید و بالا بردن قیمتها با هدف کویت مبنی بر حراست از منافع مالی اش به طور تصادفی مطابقت یافته است.

6 - به دست آمده در: (22، 24 مهر 1358) 7 - پخش از حوزه فعالیت: به جده، ریاض، طرابلس، تهران، لندن، قاهره، رباط، الجزیره، تونس، ابوظبی، امان، بیروت و دمشق فرستاده شد.

طبقه بندی گزارش سری - هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است غیر قابل رؤیت برای بیگانگان - - غیر قابل رؤیت برای پیمانکاران، یا مشاوران پیمانکار - - پخش و اقتباس خبر تحت نظر تهیه کننده است.

تا تاریخ... مهر 1378 در بایگانی ضبط شود. طبقه بندی توسط مأمور گزارشگر ثبت شده. تمام اجزاء حاوی طبقه بندی و قیود کل سند می باشند.

کتاب چهل و یکم

ترکیه

ص: 82

ص: 83

ص: 84

مقدمه از آنجا که استفاده بهتر از اسناد نیاز به داشتن اطلاعاتی هر چند اندک راجع به کشور مربوطه دارد، ذیلاً اطلاعاتی هر چند خلاصه را درباره اوضاع سیاسی اجتماعی، اقتصادی کشور ترکیه می آوریم تا خوانندگان محترم با داشتن این اطلاعات بتوانند استفاده بهتر از اسناد این مجموعه به عمل آورند.

نام قانونی: جمهوری ترکیه نوع: جمهوری پایتخت: آنکارا تقسیمات فرعی سیاسی: 67 استان سیستم حقوقی: سیستم حقوقی ترکیه از سیستمهای حقوقی اروپا استخراج شده و قانون اساسی در سال 1961 به اجرا درآمد. رئیس جمهور در مجلس انتخاب می شود.

نخست وزیر توسط رئیس جمهور از میان نمایندگان مجلس انتخاب می گردد. کابینه به وسیله نخست وزیر و تایید رئیس جمهور تعیین و باید از حمایت اکثریت نمایندگان مجلس برخوردار باشد.

مساحت خشکی: 766640 کیلومتر مربع - 35% زمین کشاورزی 25% علفزار و مرتع - 23% جنگل - 17% انواع دیگر.

مرزهای خشکی: 2574 کیلومتر آبها: محدوده قلمرو آبی (طبق ادعا) 6 میل دریایی به جز دریای سیاه که محدوده آن 12 میل دریایی می باشد.

نوار ساحلی: 7280 کیلومتر مردم: جمعیت 000/236/44 نفر (ژوئیه 1976)، میزان میانگین رشد سالانه 5/2% (جاری) تقسیمات نژادی: 85% ترک - 12% کرد - 3% بقیه متفرقه مذهب: 99% مسلمان (اکثراً سنی) 1% سایر مذاهب (اکثراً مسیحی و یهودی) زبان: ترکی - کردی - عربی سطح سواد: 55% نیروی کار: 2/17 میلیون. 57% کشاورزی، 18% کارخانجات، 25% خدمات کمبود قابل توجه کارگر ماهر - کارگر عادی به مقدار زیاد، نیروی کارگر سازمان یافته 25% نیروی کار.

احزاب و رهبران سیاسی

حزب عدالت - سلیمان دمیرل، حزب جمهوریخواه خلق - بولنت اجویت، حزب رستگاری ملی - نجم الدین اربکان، حزب دمکرات - فاروق ساخان. حزب اعتماد جمهوریخواه - ترهان فیض اوغلو،

ص: 85

حزب حرکت ملی - آلپ ارسلان ترکش.

حزب کمونیست - غیر قانونی کمونیستها: قدرت و طرفدار ناچیز تاریخچه سیاسی معاصر:

رهبرانی که تاکنون بر ترکیه حکومت کرده اند:

1- مصطفی کمال (آتاترک) از 1923 تا 1938 2- عصمت اینونو از 1938 تا 1950 3- جلال بایار از 1950 تا 1960 4- جمال گورسل (توسط کودتا) از 1960 تا 1965 5- سلیمان دمیرل از 1965 تا 1971 6- فخری کورترک (توسط کودتای نامرئی) از 1971 تا 1973 7- بولنت اجویت از 7/1/74 تا 18/9/74 سقوط در اثر وقایع قبرس 8- سلیمان دمیرل از 1975 تا 1977 9- بولنت اجویت از 1978 تا 1979 10- سلیمان دمیرل از 1979 تا 1980 11- کنان اورن (توسط کودتا) از 1980 تا کنون کشاورزی: محصولات عمده: پنبه - تنباکو - غله - چغندر قند - میوه جات - محصولات دامی. از نظر مواد غذایی به طور متوسط خودکفا.

صنایع مهم: نساجی - کنسرو مواد غذایی - معدن (زغال سنگ اسید کرومیک - مس - معادن بر) فولاد - نفت فولاد خام: 9/1 میلیون تن در سال 1976 تولید شده است. تولید سرانه - 45 کیلو صادرات: 2288 میلیون دلار (تا بندرگاه سال 1978) پنبه - تنباکو - میوه جات - خشکبار - آهن آلات - محصولات گوشتی - منسوجات پارچه واردات: 4599 میلیون دلار (سال 1978 هزینه خود کالا، بیمه و باربری) نفت خام - ماشین آلات - وسایط نقلیه - آهن آلات سوخت معادن - کود شیمیایی و مواد شیمیایی طرفهای مهم تجاری: 1/22% آلمان غربی - 3/9% ایتالیا 9/6% آمریکا - 2/6 % سوئیس - 4/5% فرانسه (سال 1977) کمکها: در زمینه اقتصادی آمریکا 535 میلیون دلار (سال مالی 1977 - 1970) بقیه کشورهای غربی ODA,OOF 1130 میلیون دلار (سال 1977 - 1970) کشورهای کمونیستی 1094 میلیون دلار (1977-1970)، اوپک و ODA 362 میلیون دلار (1977 - 1974) کمکهای نظامی، آمریکا 1414 میلیون دلار بودجه: (سال مالی 1978) عواید حاصله 1/13 میلیارد دلار مخارج: 7/14 میلیارد دلار - کسری بودجه: 6/1 میلیارد دلار نرخ تبدیل ارز: یک دلار آمریکا=25/25

ص: 86

لیره ترک (ژوئیه 1978) ارتباطات:

راه آهن: 8253 کیلومتر 143 کیلومتر ریل دو طرفه 72 کیلومتر برقی شده است.

شاهراهها: جمعاً 000/60 کیلومتر 21000 آسفالت سرد، 28000 کیلومتر شوسه درجه 1و2- 2500 کیلومتر خاکی هموار، 8500 کیلومتر خاکی ناهموار راههای آبی داخل خشکی: تقریباً 1689 کیلومتر خط لوله: 1288 کیلومتر لوله نفت خام - 2055 کیلومتر محصولات پالایش یافته.

بنادر: 10 بندر بزرگ و 35 بندر کوچک.

ترکیه دریچه ای دیگر بر روی جنایتهای آمریکا

مجموعه اسنادی که در پیش روی دارید، اسناد موجود در رابطه با کشور ترکیه است که در لانه جاسوسی باقیمانده است. این اسناد نظیر آنچه که تاکنون افشا و در دسترس شما مردم شهیدپرور قرار گرفته است، هر کدام ورقی است که بر غارتگری، چپاول، جنایت، وحشیگری و ددمنشی استکبار جهانی به سرکردگی شیطان بزرگ گواهی می دهد. اسناد بیان تازه ای است از آنچه که ما بر آن روشها و منشهای استکباری آمریکای جهانخوار نام می نهیم و عمدتاً شواهد ارزنده ای هستند بر:

استفاده از آمریکا از سران ارتشهای وابسته جهت تثبیت منافع خویش.

به کار گرفتن ثروتها و منابع مردمان محروم کشورهای جهان سوم جهت تحقق اهداف جاه طلبانه آمریکایی.

- وابستگی و دلدادگی دولتمردان و رجال سیاسی غربزده در کشورهای جهان سوم به آمریکا.

- رواج فرهنگ بی بند و باری غرب و استعمار فرهنگی توسط اردوگاه استکباری غرب.

- وابستگی اقتصادی و صنعتی و تکنیکی ملل محروم و مستضعف.

بی گمان مردم مستضعف کشورهای جهان سوم و به خصوص ملت مسلمان و شهید داده ما موضوعات بالا را با گوشت و پوست خود لمس و احساس کرده اند و در طول 50 سال ستمشاهی رضاخان و پسرش و علی الخصوص در طول ربع قرن اخیر از سال 1332 تا 1357 ما شاهد ترکتازیها و قلدریهای مزدوران آمریکایی در سرزمین وسیع ایران بودیم و به یمن انقلاب مقدسمان بود که توانستیم دست آمریکا را از این مرز و بوم کوتاه کنیم.

با نگاه مختصری به تاریخ معاصر کشور ترکیه و حتی به نحوه روی کار آمدن رهبرانی که بر آن حکومت کرده اند، می توانیم دریابیم که در ترکیه تا کنون قدرت اصلی که بوده است و چه کسانی همواره سر رشته امور را به دست داشتند؟ 3 کودتایی که تاکنون در این سرزمین انجام گرفته است، نشان می دهد که هرگاه آمریکا کوچکترین احساس خطری در رابطه با تضعیف موقعیتش در منطقه می کرده است، از چماق همیشگی خویش - ارتشهای وابسته - استفاده و مسیر را به نفع خود عوض کرده است.

در اخبار روزانه ای که درباره کودتاها می شویم، همواره کودتاچیان ادعا می کرده اند که برای حفظ ثبات و امنیت و استقلال کشور و بیرون راندن اجنبی ها و متجاسرین دست به اقدام زده اند و کمتر صحبتی از دخالت بیگانه و یا قدرت خارجی به میان آمده است. اما در اسناد پیش رویتان می بینید که ارتش ترکیه،

ص: 87

که از نیروی زمینی آن به عنوان قویترین نیرو پس از آمریکا در ناتو نام برده می شود، چگونه با رگ و پی به آمریکا وابسته است و ژنرالهای آن از پشت صحنه به وسیله کارگردانان آمریکایی هدایت می شوند. در اسناد می خوانیم:

«با اظهار نگرانی از اینکه ممکن است یک اقدام نظامی در افق سیاسی ترکیه صورت گیرد وی (نماینده حزب جمهوریخواه خلق - م) سؤال کرد که آیا حقوق بشر آمریکا برای چنین دولتی که سابقه خوبی در رعایت حقوق بشر ندارد مشکلاتی فراهم خواهد کرد یا خیر هنگامی که مقام سفارت پاسخ داد که اقدام نظامی خالی از دردسر نیست و آمریکا نیز از چنین حرکتی حمایت نخواهد کرد، اریلدیز گفت که لازم است دولت آمریکا این مسئله را مستقیما با رهبریت ارتش ترکیه در میان بگذارد».

با عنایت به اینکه زمان گفتار مربوط به 21 سپتامبر 1979 (30/6/58) و کمی از قبل کودتای 1980 ترکیه بوده است و در آن زمان حزب حاکم، حزب جمهوریخواه خلق بوده است و شخصی که درخواست می کند تا آمریکا مسئله کودتای نظامی را مستقیما با رهبریت ارتش ترکیه در میان بگذارد نماینده این حزب می باشد، عمق وابستگی ارتش ترکیه به آمریکا مشخص می شود. مسئله آنجا دردناکتر می نماید که دریابیم که نخست وزیر وقت ترکیه هیچ اقتدار و سلطه ای بر ارتش نداشته و با ضعف تمام که وسیله نماینده حزب از سفارت آمریکا در آنکارا درخواست می کند که جلو ارتش را بگیرد. از سوی دیگر نیرنگ بازی و حیله گری شیطان بزرگ نیز اینجا آشکار می شود که نماینده سفارت اظهار می دارد که دولت آمریکا از چنین حرکتی حمایت نخواهد کرد. ولی پس از وقوع کودتای 1980 ترکیه و وزارت امور خارجه آمریکا اعلام می دارد که از وقوع چنین جریانی قبلاً اطلاع داشته است.

در جای دیگر می خوانیم:

«یک افسر دستگاه امنیت ملی ترکیه در اکتبر سال 1973 اظهارنظر کرد که... هر چند اجویت ممکن است خود را یک آلنده ترکیه تصور کند، ولی نظامیان ترکیه مانند نظامیان شیلی نیستند که قبل از اقدام دو سال انتظار بکشند.» در سند دیگری می بینیم:

«معذالک اجویت می داند که ارتش قبل از اینکه خود را کنار بکشد باید متقاعد شود که فعالیت حکومت او ثبات و امنیت کشور را به خطر نخواهد انداخت».

این گفته ها و این اسناد به همراه حمامهای خونی که هر روز در جریان کودتاها در گوشه و کنار جهان توسط سلاخان کاخ سفید به راه می افتد، همه گواهی است بر آلت دست بودن ژنرالهای ارتشهای وابسته به استکبار جهانی. هر چند که بودجه این ارتشها و سلاحهای آنها از دسترنج مردم محروم و مستضعف فراهم می شود، ولی در نهایت فقط و فقط در راه حفظ سلطه آمریکا به کار گرفته می شوند. اما از سویی شاید این سؤال پیش آید که چه انگیزه هایی باعث سرمایه گذاری وسیع آمریکا جهت وابسته نگهداشتن ارتشها می شود؟ و این سؤال شاید در مورد ارتشهای منطقه خاورمیانه به نحو بارزتری جلوه کند. عمده ترین دلیل همان است که اشاره شد و آن استفاده آمریکا از ارتشهای وابسته به عنوان اهرمهای قدرت است. اما این اهرمهای قدرت در جهات مختلفی به کار گرفته شده و در هر جهت کارآیی جداگانه دارد. یکی از میدانهای عمل در رابطه با مسائل داخلی کشور قربانی شونده است که آمریکا در همه موارد ارتش را همچون شمشیری تیز بر سر مردم و دولت گرفته و از آن برای تثبیت منافع و حفظ سلطه استفاده می نماید. اما میدان

ص: 88

عمل دیگر به کارگیری این اهرم در جهت سیاستهای نظامی و تجاوزکارانه آمریکا در مناطق مختلف است.

آمریکای جنایتکار بنا به اهداف استراتژیک خویش ارتشها را همچون مهره و ابزاری در جهت سازماندهی و تجهیز ماشین جنگی خویش که آلت قتاله اهداف امپریالیستی اوست به کار می گیرد و یکی از این اهداف، مقابله وی با ابرقدرت شرق می باشد. از دیر باز یکی از آرزوهای بزرگ و شیرین روسها، دسترسی به آبهای گرم جنوب روسیه بوده است که شامل دریای مدیترانه، خلیج فارس، دریای عمان، اقیانوس هند و آبهای جنوب شرقی آسیا می باشد. دسترسی داشتن به این آبها به خاطر اهمیت فراوان در رابطه با اهداف نظامی، تجاری و اقتصادی حائز اهمیت فراوانی برای روسها است و آمریکاییها برای دور نگهداشتن روسها از این منبع حیاتی از زمانهای قدیم طرح خاصی را اجرا کرده اند و آن دکترین جانسون است.

دکترین جانسون این بود که در جنوب روسیه و کشورهای اروپای شرقی یک کمربند تدافعی کشیده شود،که این کمربند روسیه را محاصره کرده و آبهای گرم را از دسترس این بلوک دور نگهدارد. حلقه های این کمربند از غرب به شرق عبارتند از: پیمان ناتو، پیمان سنتو، پیمان سیتو، پیمان ناتو در برگیرنده کشورهای اروپایی و پیمان سنتو شامل کشورهای آسیای میانه (ترکیه، ایران، پاکستان) و پیمان سیتو کشورهای آسیای جنوب شرقی را شامل می شود. این پیمانها مانند حلقه های یک زنجیر، روسیه و کشورهای اروپای شرقی را در پیمان گرفته و در مقابل آنها یک سد تدافعی و یا به عبارت دیگر خط تهاجمی می سازند. اما پیمان سنتو به خاطر حساسیت منطقه که از لحاظ ژئوپلیتیکی حائز اهمیت فراوانی می باشد، یکی از مهمترین این حلقه ها بود و آمریکا روی کشورهای تشکیل دهنده این پیمان و ارتشهای آنها سرمایه گذاری فراوانی کرده است و ارتش ترکیه نیز قربانی همین سیاست امپریالیستی می باشد و در ادامه همین سیاست است که دسترنج و حاصل عرق جبین مردم مسلمان ترک صرف مخارج ارتشی می شود، که به مانند تیغ دو لبه است. یک لبه تیز تیغ بر گردن مردم محروم نشسته و لبه دیگر نیز در جهت اهداف استراتژیک و استکباری آمریکای جهانخوار عمل می کند.

اما این تنها طریقه چپاول و استثماری نیست که کلاشان آمریکایی به کار می گیرند. شیوه دیگری که به کار گرفته می شود، آن است که مشکلات اقتصادی کشورهای تحت سلطه را که به خاطر وابستگی آنها پیش آمده است و ممکن است به بر هم خوردن نظم و ثبات ساختگی آنها منجر شده و در نهایت به ضرر آمریکا تمام شود، با منابع مالی و پولی کشورهای تحت سلطه دیگر بر طرف نمایند.

در اسناد می بینیم که:

«در نظر داریم در موقعیتهای مناسب با کشورهای دوست در منطقه چون ایران نشان دهیم که همدردی با مشکلات ترکیه به نفع خود آنهاست. ولی نمی خواهیم.... در زمینه صادرات آمریکا امتیازاتی از دست بدهیم».

«دولت آمریکا ممکن است با استفاده از نفوذ خود در ایران بخواهد که این کشور علاوه بر ارسال نفت بیشتر مهلت بازپرداختهای نفتی ترکیه را نیز تمدید نماید. این امر سبب از بین رفتن و یا محدود شدن نفوذ شوروی در ترکیه و تخفیف بحران مالی در ترکیه خواهد شد.» «با در نظر گرفتن شرایط بالا نیمتس (به اردلان مشاور وزیر خارجه ایران در سال 56 - م) پیشنهاد کرد که بهتر است ایران و دیگر کشورهایی که میل دارند گرایش غربی ترکیه حفظ شود با مقامات ترکیه پیرامون

ص: 89

نگرانیهایشان اظهار همدردی نمایند.» در بررسی این موضوع به نکته ظریف و جالب توجه دیگری برخورد می کنیم: کشورهای مرتجع عرب قبل از انقلاب اسلامی به دلایل مختلف از دادن کمکهای مالی به ترکیه طفره رفته و از این کار سرباز می زدند. بعضی از این دلایل می تواند اختلافات تاریخی و دعاوی ارضی بین طرفین باشد، اما در رأس آنها باید از فشار شدید افکار عمومی مردم منطقه نام برد. زیرا ترکیه به دلیل روابط سیاسی خویش با رژیم اشغالگر قدس که همواره تحت فشار آمریکا مجبور به حفظ آن بوده است به عنوان تنها کشور اسلامی مرتبط با اسرائیل مورد انتقاد قرار می گرفته است. در اسناد در این رابطه می خوانیم:

«ترکها به شرکت کنندگان (در کنفرانس اسلامی - م) اخطار کرده بودند که آنها نمی توانند با اسرائیل قطع رابطه کنند.....» «ترکها تهدید کرده بودند که اگر قرار باشد ترکیه به عنوان تنها کشور اسلامی مرتبط با اسرائیل مورد انتقاد قرار گیرد، از اجلاس کنفرانس اسلامی بیرون خواهند رفت.» «وی (وزیر خارجه ترکیه - م) گفت که کشورهای عربی از ترکیه خواسته اند که با اسرائیل قطع رابطه نماید، ولی وی اطمینان داد که اجازه نخواهد داد تا چنین واقعه ای رخ دهد.» به هر صورت در همین رابطه هاست که در 3 فروردین 57 سعودیها در پاسخ به توصیه آمریکاییها برای کمک به ترکها این گونه برخورد می کنند که:

«با اضافه کردن این عوامل به خونسردی دولت عربستان سعودی نسبت به گرایشات سیاسی اجویت، باید گفت که امکان ارائه کمک از طرف سعودیها بسیار محدود خواهد بود.» ولی بعد از انقلاب اسلامی ایران به خاطر زمین لرزه ای که در منطقه اتفاق افتاده بود و همچنین لوث شدن مسئله ارتباط با دشمن صهیونیستی به خاطر پیمان ننگین کمپ دیوید و خیانت سادات معدوم، شیوخ مرتجع عرب به خاطر ترس از رشد انقلاب اسلامی در منطقه و واژگون شدن پایه های پوشالین حکومتشان، دایه مهربانتر از مادر شده و کمکهای خود را به سوی ترکیه سرازیر می کنند.

«این واقعیت که کویت یعنی کمک دهنده بزرگ عربی قرار است به ترکیه کمک نماید، بسیار بااهمیت تر از میزان کمک آن می باشد.» اما به گمان ما، زمین لرزه سخت تر از آن است که آمریکا و همپالگی هایش بتوانند آن را مهار کنند.

انقلاب اسلامی ایران در پیشاپیش نهضت جهانی اسلامی، می رود تا کاخ شیطان و مزدوران مرتجع شیطان را بر سرشان خراب نموده و تشبثات و دست و پا زدنهای هیچ قدرت طاغوتی را یارای آن نخواهد بود که طاغوتیان را از گرداب مرگ برهاند.

امید است که کلیه ملل مسلمان و مستضعف با یگانگی و یکدلی، دست اتحاد به یکدیگر داده و دست و پای شیطان را در مرز و بوم خویش قطع نموده، و زمینه را برای ظهور حضرت بقیه اللّه الاعظم (عج) ارواحنا و ارواح العالمین له الفداء آماده نمایند.

و ما النصر الامن عندا... العزیز الحکیم خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار دانشجویان مسلمان پیرو خط امام

یادداشت بیوگرافیک در مورد اسیراوغلو، فخری کورترک و نعیم تالو

ص: 90

سند شماره (1) زمان و مکان: 2 مرداد 1351، دفتر سفیر اسیراوغلو در تهرانخیلی محرمانه یادداشت مکالماتی شرکت کنندگان: وهاب اسیر اوغلو، دبیرکل سازمان همکاری و عمران منطقه ای آندرو.آی، کیلگور، مشاور سفارت در امور سیاسی طی ملاقاتی که با سفیر اسیراوغلو داشتم، وی به من گفت که از چهارده ماه قبل به عنوان دبیر کل سازمان همکاری و عمران منطقه ای برگزیده شده است. وی گفت با وجود اینکه به ارزش این سازمان واقف نبوده است ولی واقعیت این است که این سازمان چندان موفق نیز نبوده است. از طرف سه کشور عضو این سازمان به خصوص پاکستان، موفقیتهای این سازمان مورد انتقاد قرار گرفته است. ولی اسیراوغلو یادآور شد که یکی از صادقانه ترین ارزیابیها در مورد این سازمان در روزنامه انگلیسی زبان 2 مرداد ماه کیهان چاپ شده است، که ما نیز آن را در پاراگرافهای زیر به نظر شما می رسانیم. سفیر اسیراوغلو گفت وی مطالبی در اختیار کیهان گذاشته بود که مطالب مندرج در آن بر اساس همین موضوعات چاپ شده است. وی این کار را به این دلیل انجام داده بود، چون معتقد بود که نگاهی صادقانه به کوتاهیهای این سازمان می تواند راه را برای موفقیتهای آتی آن هموار سازد.

نقل قول: سازمان همکاری و عمران منطقه هشتمین سالگرد خود را جشن می گیرد و این فرصتی است که ما باید بتوانیم طی آن به ارزیابی عملکرد و امکانات آن بپردازیم.

با گردهم آوردن ایران، ترکیه و پاکستان، سازمان همکاری و عمران منطقه ای تلاش کرده است به یک نظریه اصیل جامه عمل بپوشاند. اگر موقعیت این سازمان بیشتر شود می تواند به عنوان هسته همکاری گروه بزرگتری در منطقه در راه صلح و همکاری درآید. از نظر سیاسی نیز این سازمان می تواند به عنوان یک عامل ایجاد کننده ثبات در منطقه ای که دستخوش رقابت و تلاش برای به دست گیری قدرت درست عمل کند. لیکن قبل از آنکه سازمان بتواند نقشی اینچنین وسیع را عهده دار شود، باید موفقیت بیشتری به دست آورد. ولی در حال حاضر قادر نیست این موفقیت را کسب کند و تقصیر نیز متوجه سازمان نیست.

یک سازمان بین المللی را اعضای آن محتوا می بخشند و نمی تواند شخصیتی جدای از خود دارا باشد.

فقدان موفقیت نسبی سازمان همکاری و عمران منطقه ای تنها مربوط است به مشکلاتی که پاکستان با آن دست به گریبان است. اعضا باید طرز برخورد خود را تغییر دهند. در چند ماه گذشته علایمی از این تغییر طرز برخورد خود پیدا شده بود، ولی تا به حال هیچ گونه حرکت قاطعی در این جهت صورت نگرفته است.

بنابراین بهترین راه برای جشن گرفتن تولد سازمان همکاری و عمران منطقه ای تلاشی است در جهت گسترش اختیارات و قدرت آن، چون تنها همین عوامل می توانند موجبات موقعیت بیشتر سازمان را فراهم آورند. (پایان نقل قول) اسیراوغلو گفت هدف سازمان همکاری و عمران منطقه ای دستیابی به همکاری اقتصادی، صنعتی و فرهنگی بود، ولی همکاری اقتصادی به هیچ وجه پیشرفتی ننموده است. هدف سازمان در این زمینه کاهش تعرفه وارداتی بین سه کشور عضو بود، ولی در این زمینه نیز موفقیتی به دست نیامده است. یکی از دلایل عمده مانع این موفقیت نیز این است که تجارت بین سه کشور تنها درصد کوچکی از تجارت کل این کشورها را در بر می گیرد.

اسیراوغلو در ادامه گفت همکاری صنعتی میان اعضای سازمان نیز شدیدا مأیوس کننده بوده است.

ص: 91

کارخانه بلبرینگ سازی که توسط ژاپنیها در کراچی ساخته شده نشانگر مشکلات و شکستهای سازمان در بخش صنعتی است. پاکستان بخش اعظم سهام کارخانه را در اختیار داشت و ترکیه و ایران هر کدام 10 درصد سهام کارخانه، را خریداری کرده بودند. در صورت مرغوب بودن کیفیت و قیمت کالاهای تولیدی این کارخانه، ترکیه و ایران نیز مجبور می شدند مقداری از آن را خریداری نمایند. ولی بنا به دلایل متعدد بلبرینگهای تولیدی این کارخانه تا به حال وارد بازارهای ایران و ترکیه نشده است.

اسیراوغلو گفت در نتیجه اوضاع پاکستان قدری خوش بینی پدید آمده است. حال که بنگلادش استقلال یافته، از نظر سفیر سازمان همکاری و عمران منطقه ای، پاکستان با نظری واقعگرایانه تر با جهان برخورد خواهد کرد. پاکستان دریافته است که قادر نیست به صورت رقیب هند درآید و به همین دلیل از کشورهای مسلمان ترکیه و ایران خواستار حمایت سیاسی و روانی شده است. اسیراوغلو گفت که قرار است در تاریخ 3 مرداد ماه برای گفتگو با مقامات پاکستان به اسلام آباد برود. وی خوش بین است و معتقد است که آنها این بار در رابطه با اهداف قاطع سازمان همکاری بیشتری ارائه خواهند کرد.

دبیر کل سازمان همکاری و عمران منطقه ای گفت که در اظهار خوش بینی پیرامون آینده سازمان، میل ندارد چنین برداشت شود که موانع مهمی بر سر راه سازمان وجود ندارد. وی گفت که در ترکیه و ایران، موفقیت سازمان مورد شک و تردید است. در کشور خویش بسیاری از مردم، از جمله مقامات بلند پایه ترکیه به سازمان همکاری و عمران منطقه ای اعتقادی ندارند، این مقامات ترکیه را بخشی از اروپا می دانند.

این مقامات معتقدند که به عنوان یک عضو بی چون و چرای جامعه اقتصادی اروپا، آینده اقتصادی ترکیه در اروپای غربی پایه گذاری شده و نه در کشورهای رو به رشد شرق.

سفیر اسیراوغلو در ایران چنین برداشت کرده است که ایران به ترکیه و پاکستان نیازی ندارد. علت مطروحه توسط ایرانیها نیز این است که ایران در نتیجه صادرات نفتی خود سرمایه هنگفتی را فراهم آورده است. این سرمایه به افزایش خود ادامه خواهد داد و اقتصاد ایران نیز بدون نیاز به کمک سازمان همکاری و عمران منطقه ای رونق خواهد یافت. به عبارت دیگر، ایران می خواهد تکروی کند. متأسفانه بعضی از ایرانیها این طور فکر می کنند. که علت وجودی پاکستان و ترکیه در سازمان همکاری و عمران منطقه استخراج منافع از جیب ایرانیهای ثروتمند است.

اسیراوغلو گفت که وی برای منتقدین ایران و ترکیه یک پاسخ دارد و آن این است که موفقیت سازمان همکاری و عمران منطقه ای خواهد توانست موجبات جذب سرمایه های خارجی را فراهم آورد. کل جمعیت سه کشور بالغ، بر 120 میلیون نفر است، هر قدر که این مردم بتوانند در زمینه اقتصادی و صنعتی بیشتر همکاری نمایند، سرمایه گذاران خارجی را به این منطقه بیشتر جذب کرده اند. در این رابطه است که دبیر کل سازمان، وی با مشکلات بسیار جدی رو به رو است. ولی، او مشکلات را دوست دارد و مطمئن است که بر خلاف گذشته خواهد توانست موفقیتهای بیشتری را نصیب این سازمان نماید.

پاورقی گذشته از نظر ایرانیها در مورد سازمان همکاری و عمران منطقه ای، در ضیافت پر جنجال سفیر اسیراوغلو در هتل اینترکنتینانتال در تاریخ 1 مرداد ماه به مناسبت هشتمین سالگرد سازمان، ما اینچنین برداشتی در مورد نظریات ایرانیها نداشتیم. نخست وزیر هویدا، وزیر خارجه خلعتبری با تعداد زیادی از

ص: 92

مقامات و رهبران بخش خصوصی ایرانی در ضیافت حضور یافتند. ایرانیها خیلی زود از راه رسیدند و تا زمانی که عکاسها مشغول عکسبرداری بودند در آنجا ماندند. بنابر این می توان گفت که از نظر ضیافتی و روانی سازمان همکاری و عمران منطقه ای برای دولت ایران حائز اهمیت است.

یادداشت بیوگرافیک در مورد اسیراوغلو وی فردی است بالای 50 سال و کمی مسن تر. زبان انگلیسی را بسیار خوب می داند و گرایشی دوستانه نسبت به آمریکا و آمریکاییها دارد. بسیار صریح و بی پرده سخن می گوید. صادق، رک گو و خالی از تزویر است. کلیگور

گزارش بیوگرافیک در مورد: بولنت اجویت - نخست وزیر جدید ترکیه

سند شماره (2) سازمان مرکزی اطلاعات (سیا)ژوئن 73 - شهریور 52 گزارش بیوگرافیک: رهبران جدید ترکیه فخری کورترک رئیس جمهوری و نعیم تالو نخست وزیر اخطار این سند حاوی اطلاعاتی است که در دفاع ملی ایالات متحده تأثیر دارد و انتقال یا افشای محتویات آن و یا دریافت آن توسط اشخاص غیر مجاز طبق قانون ممنوع است.

مقدمه این گزارش شامل شرح حال فخری کورترک و نعیم تالو، به ترتیب رئیس جمهوری و نخست وزیر ترکیه است.

زمینه روز 13 مارس 1973 مجمع بزرگ ملی ترکیه رأی گیری جهت رئیس جمهوری جدید را آغاز کرد.

سران نیروهای مسلح می خواستند ژنرال فاروق گورلر که از سمت رئیس ستاد نیروهای مسلح ترکیه استعفا داده بود کاندیدای ریاست جمهوری شود، ولی ژنرال فاروق گورلر اکثریت آراء را به دست نیاورد.

رأی گیری چندین بار تکرار شد و برنده ای در میان نبود، هنگامی که مدت قانونی جویت سونای به عنوان رئیس جمهوری در تاریخ 28 مارس سپری شد و جانشینی برای او در پیش نبود، تاکین آری برون رئیس مجلس سنا کفالت ریاست جمهوری ترکیه را به عهده داشت. کوششها برای یافتن یک کاندیدای مورد قبول طرفها تا تاریخ 6 آوریل ادامه داشت. در پانزدهمین رأی گیری سه حزب عمده یعنی حزب جمهوریخواه خلق و حزب عدالت و حزب اتکاء جمهوری، درباره سناتور فخری کورترک با یکدیگر توافق کردند. وی 365 رأی بدست آورد که 47 رأی بیشتر از 318 رأی لازم بود. وی برای مدت 7 سال رئیس جمهور ترکیه خواهد بود.

روز 7 آوریل فرید ملن از سمت نخست وزیری استعفا داد و بحث درباره انتخابات نخست وزیر آینده آغاز شد. حزب جمهوریخواه خلق که دومین حزب بزرگ ترکیه است از همگامی با دو حزب دیگر خودداری کرد و این دو حزب نعیم تالو را برای نخست وزیری انتخاب کرده اند و در تاریخ 12 آوریل،

ص: 93

کورترک از تالو خواست تا حکومت جدیدی تشکیل دهد. تالو تنها تا انتخاب اکتبر 1973 نخست وزیر خواهد بود.

حکومت جدید روز 14 آوریل تالو و رؤسای دو حزب یک پروتکل ده ماده ای را امضاء کردند. در این دو پروتکل از جمله مطالب دیگر پیش بینی شده است که حکومت جدید از دو حزب عدالت و اتکاء جمهوری تشکیل خواهد شد و انتخابات به طور قاطع در تاریخ 14 آوریل 1973 انجام خواهد گرفت و قوانین اعلامی پیشنهادی به تصویب خواهد رسید و حکومت علیه قیمتهای بالا و فقر و بیکاری و کمونیسم مبارزه خواهد کرد.

در روزهای بعد تالو یک کابینه 24 نفری را تشکیل داد که 14 نفر آنها از حزب عدالت و 5 نفر آنها از حزب اتکاء جمهوری و سه نفر افراد مستقل و 2 نفر اشخاص غیر سیاسی بودند. (قانون اساسی ترکیه ایجاب می کند قبل از انتخاب ملی، وزارتخانه های کشور و دادگستری و ارتباطات در دست افراد مستقل باشد). دو عضو غیر سیاسی این کابینه یعنی ملوک بایولکن و ایهان ازتراک، وزیر مشاور از کابینه سابق به نخست زیری فرید ملن، به این کابینه منتقل شده اند. 11 تن از این وزیران حقوقدان هستند و 5 نفر دیگر آنها پزشک و 4 نفر آنها مدیر و 2 نفر آنها صاحبان کارخانه می باشند. کابینه همچنین شامل یک جنگلدار و یک جغرافیدان و 2 استاد دانشگاه و یک دیپلمات است. این گروه با تجربه ترین کابینه ترکیه را از زمان وادار کردن سلیمان دمیرل به استعفا از نخست وزیری در مارس 1971 تشکیل می دهد. نیمی از اعضای این کابینه در کابینه های قبلی دیگر خدمت کرده اند. سن متوسط آنها 53 سال است. روز 26 آوریل کابینه تالو به آسانی از مجمع بزرگ ملی با اکثریت 261 رأی در مقابل 94 رأی مخالف رأی اعتماد به دست آورد.

فخری کورترک رئیس جمهوری ترکیه روز 6 آوریل سال 1973 مجمع بزرگ ملی ترکیه سناتور فخری کورترک را برای مدت 7 سال به ریاست جمهوری ترکیه انتخاب کرد. با انتخاب او بن بستی که مدت 25 روز در میان سیاستمداران و سران نظامی بر سر گزینش یک رئیس جمهوری جدید به وجود آمده بود، پایان یافت. قانون اساسی ترکیه اختیارات رئیس جمهور را محدود کرده است. ولی دو رئیس جمهور اخیر ترکیه به عنوان عامل حائل بین نظریات مخالف، میان نظامیان و رهبران غیر نظامی کشور نقش مهمی را ایفا کرده اند، انتظار می رود رئیس جمهور جدید این نقش را همچنان ادامه دهد.

روش نسبت به ایالات متحده کورترک که سابقاً (1960-1957) فرمانده نیروی دریایی ترکیه بود تماسهای نزدیکی با افراد نیروهای مسلح آمریکا در سالهای بین جنگ جهانی دوم و 1960 داشته است و در سال 1958 به عنوان میهمان رئیس عملیات نیروی دریایی آمریکا در این کشور بود و در حالی که در آمریکا به سر می برد، از مدرسه تفنگداران آمریکایی در کوانیکو ایالت ویرجینیا دیدن کرده بود. مناسبات او با مقامات آمریکایی قبل از سال 1960 تا اندازه ای تیره بود. معذالک هنگامی که او در سال 1960 تا 1964 سفیر ترکیه در

ص: 94

اتحاد جماهیر شوروی بود موضع او نسبت به آمریکا اندکی مساعدتر شد.

اوائل زندگی و حرفه فخری کورترک در سال 1903 در استامبول در خانواده عثمان ثابت به دنیا آمد (نام کورترک به معنای مدافع ترکها در سال 1935 از سوی کمال آتاترک بنیانگذار ترکیه معاصر به او داده شده بود). کورترک در سال 1916 وارد آکادمی ترکیه شد و در سال 1923 از آن فارغ التحصیل گردید. او آن گاه بر روی عده ای از کشتیها و زیردریایی ها در مأموریتهای مختلف از جمله در سمت آموزشی خدمت کرد. قسمتی از آموزش او در این دوره در آلمان صورت گرفت. (او در جریان جنگ جهانی دوم به عنوان هواخواه آلمانی تلقی می شد.) کورترک در سال 1924 درجه ستوانی جز و در سال 1927 درجه ستوانی عادی و در سال 1933 درجه ستوانی ارشد را داشت. او در سال 1934 به ستاد نیروهای مسلح منتقل شد و در سال 1935 وابسته دریایی ترکیه در رم بود. او از سال 1937 تا 1938 به عنوان معاون فرمانده در سمت دریایی وابسته در برلین خدمت می کرد و حوزه مأموریت او استکهلم (پایتخت سوئد) و اسلو (پایتخت نروژ) را نیز در بر می گرفت. در سال 1938 او رئیس ستاد و ناوگان زیر دریایی بود. نخستین سمت فرماندهی پست او در زیردریایی دون لوپیتار در سال 1940 بود. در سال 1941 به درجه فرماندهی ارتقاء یافت و کفیل فرماندهی ناوگان یک زیر دریایی شد.

کورترک در سال 1942 با سمت وابسته دریایی به برلین بازگشت در سال 1943 به درجه ناوسروانی ارتقاء یافت و فرماندهی ناوگان 2 زیر دریایی به او داده است.

در سال 1944 او سمت مربی در آکادمی جنگی دریائی را به عهده داشت. و یک سال بعد ریاست آن را به عهده داشت او در سال 1947 دوباره به ناوگان زیردریایی بازگشت. در سال 1948 او مدیر بخش یک ناوگان ترکیه بود و آنگاه به عنوان رئیس ستاد فرماندهی سپاه آموزش دریائی گردید. او در سال 1949 رئیس ستاد فرمانده ناوگان ترکیه شد.

در سال 1950 به درجه دریابانی (با یک ستاره) ارتقاء یافت و کفیل فرمانده نیروهای دریایی در استانبول شد و سپس به فرماندهی ناوگان زیر دریایی منسوب گردید. سه سال بعد پس از آنکه به درجه دریابانی (دو ستاره) ارتقاء یافت او فرمانده ناوگان جنگی شد. در سال 1954 او در راس فرماندهی آموزش قرار گرفت و در سال 1955 به عنوان رئیس اطلاعات در ستاد منصوب گردید و بعداً در همان سال فرمانده ناوگان شد.

در سال 1956 پس از آنکه فخری کورترک به درجه دریاداری ارتقاء یافت، فرمانده فرماندهی دفاعی تنگه و دریای مرمره شد. در سال 1957 او کفالت فرماندهی نیروی دریایی را به عهده گرفت و در سال 1959 به درجه دریاسالاری ارتقاء یافت و به فرماندهی کل نیروی دریایی ترکیه منصوب شد. او این سمت را تا تاریخ وقوع کودتا در ماه می 1960 همچنان به عهده داشت.

ملوانی که دیپلمات شد پس از وقوع کودتا کمیته وحدت ملی که کشور را اداره می کرد، بلافاصله بسیاری از همکاران

ص: 95

کورترک را در ستاد کل به اتهام داشتن ارتباط با رژیم ادنان مندرس تصفیه کرد. کورترک از این تصفیه جان سالم به در برد و در کابینه جدید، سمت وزارت امور خارجه را به عهده گرفت. ولی چند ساعت پس از این انتصاب هنگامی که مأموران وزارت امور خارجه اصرار داشتند که یک نفر غیر نظامی باید این سمت را به عهده بگیرد، از سمت خویش استعفاء داد و بعد از آن او به عنوان سفیر ترکیه در اتحاد شوروی به مسکو اعزام شد.

سالهایی که کورترک در مسکو بود برای او بسیار دشوار گذشت. مانند بسیاری از افراد نظامی دیگر ترکیه در محیطی به بار آمده بود که شورویها را دشمن خود می دانستند. او همواره نسبت به روسها بدگمان بود و از آنها ترس داشت. ولی می خواست وقار و شخصیت یک دیپلمات ترک را ارائه دهد.

(او در میان چند دیپلمات ترکیه بود که در بازار آزاد دلارها را خرد نمی کرد.) او به عنوان یک افسر مغرور و یک ضدکمونیست ثابت قدم باقی ماند؛ ولی در عین حال موفقیتهای جزئی در برقراری مناسبات بهتر با اتحاد شوروی به دست آورد.

معذالک مسئله قبرس، مسئله دشواری بود. کورترک موضع گیری شوروی را درباره قبرس مورد انتقاد قرار می داد و به ویژه سخن پراکنیهای ضد آمریکایی شوروی را که در رادیو در جهت ترکیه پخش می شد، محکوم می کرد. در ماه اوت سال 1964 او به کشورش احضار شد که قسمتی از علل آن اختلاف نظر بین روسیه و ترکیه بر سر قبرس بود و علل دیگر به خاطر کسالت مزاج وی بود.

هنگام بازگشت به ترکیه کورترک خواست باز نشسته شود ولی جمال گورسل رئیس جمهوری ترکیه که نسبت به او علاقه خاصی داشت از او تقاضا کرد تا به عنوان سفیر ترکیه به مادرید برود. کورترک موافقت کرد، ولی یک اختلال عصبی او را ناگزیر کرد تا بدون تسلیم استوارنامه های خود به کشورش بازگردد و در ژوئیه 1965 از خدمات دولتی بازنشسته شد. از آن زمان تا ماه ژوئن 1968 هنگامی که جودت سونای رئیس جمهور ترکیه او را به سناتوری از جانب رئیس جمهور منصوب کرد اطلاعاتی درباره او در دست نیست.

سناتور در مجلس سنا کورترک به عنوان یک شخص میانه رو که از هرگونه وابستگی و یا پیوندهای نزدیک و صمیمانه با هر حزبی اجتناب می کرد شناخته شد.

هنگامی که او یکی از چند نفر معدود بود که علیه اصطلاح قانون اساسی برای برقراری دادگاههای امنیتی دولتی رأی داد و مورد پسند اندیشمندان چپگرا قرار گرفت از سوی دیگر او طرفدار استفاده از ارتش برای سرکوبی افراطیون چپگرا بود. کورترک ابتدا بدون اینکه حادثه ای ایجاد کند در مجلس سنا خدمت می کرد و سپس به ریاست هیئت ریاست جمهوری در سال 1972 برگزیده شد. پس از استعفای حکومت نهاد اریم در آوریل 1972 بعضی از ناظران معتقد بودند که کورترک نامزد نخست وزیری از سوی جودت سونای رئیس جمهوری خواهد بود؛ ولی سمت نخست وزیری نصیب فریدملن شد، زیرا کورترک با این استدلال که سمت نخست وزیری انرژی بیشتری از آنچه او بتواند به کار ببرد لازم داشت، سمت نخست وزیری را رد کرد.

ص: 96

اطلاعات شخصی کورترک که ظاهرش همیشه مرتب است، 5 فوت و 5 اینچ قد دارد و سبک رفتار بوده و موی سرش رو به ریزش است. تأثیری که او در اولین ملاقات می گذارد بسیار خوب است. روش شق و رفتار نظامی او ظاهرا از زمانی اقتباس شده است که او در آلمان تعلیمات نظامی می گرفت. در جریان خدمت او در نیروی دریایی، افسران جوان او را به عنوان یک مرد با شخصیت مورد تحسین قرار می دادند و او شهرت یک مرد درست و بی عیب و نقص را داشت. کورترک مؤدب و آرام و خویشتن دار است و مراودات اجتماعی کمتر دارد. ولی او همچنین می تواند در صورت لزوم گفتگوهای مؤدبانه داشته باشد. او زبانی آلمانی را به روانی صحبت می کند و معلومات انگلیسی او به اندازه کافی است و اندکی ایتالیایی بلد است. رئیس جمهور از موسیقی کلاسیک غربی و موسیقی ترکی خوشش می آید و به قرائت بسیار علاقه دارد. او دریا را دوست می دارد و از ورزشهای دو و میدانی لذت می برد و خود او در جوانی به این ورزش اشتغال داشت. او در نیروی دریایی فوتبال بازی می کرد و هنگامی که در مسکو بود به تماشای مسابقات فوتبال می رفت.

خانواده همسر رئیس جمهوری، بنام امل 55 ساله به یک خانواده سابق حاکم عثمانی وابسته است. او بسیار باوقار است و نسبت به هر کس لطف و ملاحت دارد. او دارای چشمان بزرگ خاکستری متمایل به آبی است و پوست صورتش قهوه ای رنگ روشن و هیکلش بسیار کوچک و ظریف است. او فارغ التحصیل دبیرستان نوتردام دوسیون در استانبول است. او در ژنو به مدرسه هنرهای زیبا و آکادمی هنرهای زیبا رفته است. خانم کورترک هنوز هم به هنر علاقه دارد و نقاشی می کند، ولی خود را نقاش نمی شمارد و نسبت به بحث درباره آثارش بی میل است. او زبان فرانسوی را به روانی صحبت می کند ولی انگلیسی بسیار کم می داند.

زوج کورترک سه فرزند دارند زوج کورترک سه فرزند دارند. فرزند ارشد 28 ساله فارغ التحصیل مدرسه حقوق است. او اکنون سرگرم انجام خدمت نظامی است و علاقه مند به حرفه سیاسی می باشد. فرزند دوم به نام صلاح 24 ساله دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه آنکارا است. دختر رئیس جمهور به نام آیسه 17 ساله بوده و در یک دبیرستان در استامبول سرگرم تحصیل است.

برادر ناتنی کورترک به نام سعدی، کورو، در دانشگاه فلوریدا در گینس ویل معماری تدریس می کند.

مادر ناتنی او، نوریه 100 ساله است. او هنگامی با پدر کورترک ازدواج کرد که کورترک 5 ساله بود.

نعیم تلو نخست وزیر ترکیه در روز 12 آوریل 1973 فخری کورترک نخست وزیر از سناتور نعیم تلو دعوت کرد تا به اقامتگاه ریاست جمهوری در جانگایا بیاید و از او تقاضا کرد تا یک حکومت جدید تشکیل دهد. دو روز قبل رئیس جمهوری استعفاء فریدملن، نخست وزیر سابق را که در 7 آوریل تقدیم داشته بود پذیرفت. در کابینه فرید ملن، نعیم تلو سمت وزیر بازرگانی را داشت. مدت مأموریت تلو به عنوان نخست وزیر تنها تا تاریخ

ص: 97

انتخابات ترکیه در اکتبر 1973 خواهد بود.

تلو از لحاظ سیاسی میانه رو است. او از لحاظ تکنیکی یک فرد مستقل بوده ولی به لحاظ نقطه نظرات سیاسیش روابط نزدیکی با حزب عدالت و سلیمان دمیرل نخست وزیر سابق (71-1965) دارد. (دمیرل در انتخاب کابینه تلو نفوذ قابل ملاحظه داشت و اعضای کابینه نعیم تلو بیشتر از همکاران دمیرل تشکیل شده است). بولنت اجویت، رئیس حزب جمهوریخواه خلق، با تلو مخالف بوده و او را متهم کرده است به اینکه آلتی در دست بازرگانان کلان است.

اوائل زندگی و حرفه نعیم تلو در سال 1919 در استانبول به دنیا آمده است. او فارغ التحصیل دبیرستان کاباتاش و دانشکده اقتصاد استانبول، 4دانشگاه استانبول است پس از فراغت از تحصیل او وظایف نظامی خود را انجام داد. او خدمات دولتی خود را در سومر بانک آغاز کرد و در سال 1946 به بانک مرکزی منتقل شد و پس از خدمت در سمتهایی، در سال 1965 معاون مدیر بانک شد، در سال 1966 او کفیل مدیر کل بانک شد و 1967 به مدیر کلی رسید و در سال 1970 رئیس کل بانک گردید.

در اوت 1970 در دوران نخست وزیری سلیمان دمیرل، تلو یکی از طرفداران پایین آمدن نرخ لیره ترک شد. او در کابینه نهاد داریم در دسامبر سال 1971 سمت وزیر بازرگانی را به عهده گرفت و خرید ملن نیز که جانشین نهاد اریم بود در ماه 1972 او را به همین سمت برگزید. در ژوئیه 1972 جودت سونای رئیس جمهوری، او را به عنوان سناتور از جانب ریاست جمهوری برگزید.

مسافرتها از سال 1965 به بعد تلو در اجتماعات سالیانه صندوق بین المللی پول به عنوان نماینده ترکیه شرکت کرده بود؛ بیشتر این اجتماعات در واشنگتن صورت گرفت و یکی از آنها هم در ریودوژانیرو (برزیل). در فوریه سال 1967 تلو برای مذاکرات جهت وامی به ترکیه از موافقتنامه پولی اروپا (IME) به سوئیس مسافرت کرد. او در ژانویه سال 1971 نماینده ترکیه در اجتماع موافقتنامه پولی اروپا (FMI)بود.

اطلاعات شخصی تلو در رژیم غذایی خود اندکی وسواس دارد، او به روانی انگلیسی صحبت می کند. نخست وزیر ترکیه متأهل است. همسر او، گوهر، در سال 1920 در استانبول بدنیا آمده است. او فارغ التحصیل دانشکده حقوق استانبول، 4دانشگاه استانبول بوده و به عنوان وکیل مشاور جهت راه آهن دولتی ترکیه از سال 1944 تا سال 1971 که بازنشسته شد خدمت کرده است. خانم تلو جذاب و صمیمی است و از مراوده با زنان آمریکایی لذت می برد. خانواده تلو به سینما و تئاتر و موسیقی و شنا علاقه مند هستند. آنها به ویژه از بازی بریج لذت می برند. زوج تلو دارای دو دختر می باشد. تولین فارغ التحصیل در رشته روانشناسی از دانشگاه حاجت تپه است و برای تلویزیون آنکارا کار می کند. سه روز قبل از اینکه به تلو سمت نخست وزیر پیشنهاد شود او نخستین نوه تلو را به دنیا آورد. دختر دیگر به نام فسون، شاگرد دبیرستان است. 14 ژوئن 1973

ص: 98

سند شماره (3) سازمان مرکزی اطلاعات (سیا)سری تاریخ تنظیم: فوریه 1974 - بهمن 1352 گزارش بیوگرافیک در مورد: بولنت اجویت - نخست وزیر جدید ترکیه (افشاء غیر مجاز این سند مشمول مجازات جنایی خواهد بود.) ترکیه نخست وزیر بولنت اجویت در تاریخ 25 ژانویه 1974 به نخست وزیری رسید. او با اعلام تشکیل یک حکومت ائتلافی به رهبری حزب جمهوریخواه خلق که دارای تمایلات چپ میانه رو می باشد و خود او رئیس آن است، به بحران سه ماهه این کشور خاتمه داد. حزب مردم گرای رستگاری ملی با جهت گیریهای اسلامی در این ائتلاف شرکت دارد. اجویت که مردی روشنفکر می باشد، چه در مسائل داخلی و چه در زمینه امور بین المللی اطلاعات کافی دارد. معذالک تجربه عملی او در درجه اول در امور داخلی بوده است هر چند او در جریان مذاکره بین عصمت اینونو، نخست وزیر سابق، در اوائل دهه 1960 با ایالات متحده آمریکا سمت مترجمی داشته است.

ائتلاف ناآرام اجویت که از ماه مه سال 1972 ریاست حزب جمهوریخواه خلق را داشت، در انتخابات پارلمانی 14 اکتبر سال 1973 حق تشکیل یک حکومت را از طریق رهبری حزب به یک تجمع به دست آورد. اندکی بعد از انتخابات او کوشید تا به حزب رستگاری ملی ائتلافی تشکیل دهد، ولی این کوشش به جایی نرسید، زیرا رهبران حزب رستگاری ملی درباره کنترل بعضی از وزارتخانه ها با او توافق نداشتند و بعضی از نمایندگان بسیار محافظه کار حزب رستگاری ملی با بعضی از برنامه های مترقی حزب جمهوریخواه خلق مخالف بودند.

در جریان ماههای نوامبر و دسامبر، احزاب میانه رومتمایل به راست به رهبری حزب عدالت سلیمان دمیرل، کوشیدند تا ائتلافی تشکیل دهند، و در ماههای دسامبر و ژانویه کورترک کوشید تا تشکیل یک کابینه مرکب از احزاب عدالت و جمهوریخواه خلق و یا یک حکومت با شرکت همه احزاب را ایجاد نماید.

در تاریخ 15 ژانویه از اجویت خواسته شد تا در راه تشکیل یک حکومت بکوشد. ده روز مذاکره با رهبران حزب رستگاری ملی منجر به تشکیل یک حکومت جدید شد که تنها هشت کرسی را در پارلمان در اختیار خود داشت.

سوسیالیست اجویت یک سوسیالیست میانه رو است که ظاهرا نسبت به اصول دمکراسی و عدالت اجتماعی و تغییر مسالمت آمیز به طور قاطع و صمیمانه پایبند است. یک عامل اصلی در وابستگی نیرومند او به سوسیالیسم اعتقاد او به این اندیشه است که پیروی از آن برای حمایت از دمکراسی در ترکیه و عقب راندن کمونیسم ضرورت اساسی دارد. به همین دلیل او از اقدامات رژیمهای دیگر، مانند رژیم نعیم تلو نخست وزیر از (آوریل 1973 تا ژانویه 1974) و عدنان مندرس (از ماه می سال 1950 تا ماه می 1960) به خاطر پیروی

ص: 99

از سیاستهایی که با منافع بازرگانان بزرگ جانبداری می کرد و منافع ملت را به طور کلی نادیده می گرفت انتقاد می کرد.

منتقدین به علت تمایلات چپگرایانه اجویت او را به داشتن گرایشهای مخفی کمونیستی یا بدتر از آن متهم می کنند. جستجو در نوامبر 1972 یک منبع نظامی ترکیه به طور محرمانه گفت که مقامات حکومت نظامی شواهدی در دست دارند که نشان می دهد اجویت یک کمونیست است. یک افسر دستگاه امنیت ملی ترکیه در اکتبر سال 1973 اظهار نظر کرد که اجویت بیش از آنچه که از نطقهای انتخاباتی اش بر می آید یک چپگرای افراطی است. این افسر افزود که هرچند اجویت ممکن است خود را یک «آلنده ترکیه» (مقصود مرحوم سالوادور آلنده رئیس جمهوری شیلی است که در سپتامبر 1973 از صحنه رانده شد) تصور کند، ولی نظامیان ترکیه مانند نظامیان شیلی نیستند که قبل از اقدام دو سال انتظار بکشند. برای تأیید این گفته شواهد عینی در دست نیست.

نقشه ها و مواضع داخلی مأموران سفارت آمریکا معتقدند که اجویت در آغاز حکومت خود به حل مشکلات متعدد داخلی ترکیه و نیرومندتر ساختن پشتیبانی عمومی از خود در پارلمان خواهد پرداخت. معذالک در زمینه داخلی و همچنین در صحنه بین المللی اجویت ممکن است در نتیجه پایگاه محدود پشتیبانی سیاسی که حکومت او از آن برخوردار است و اختلافات موجود در بطن حکومت ائتلافی اندکی تحت فشار قرار گیرد.

عفو عمومی اجویت از زمانی که انتخاب شده است به کرات گفته است که نخستین لایحه قانونی که حکومت او به پارلمان تسلیم خواهد کرد، لایحه ای درباره عفو عمومی برای زندانیان سیاسی خواهد بود. این عفو عمومی شامل آنهایی نیز خواهد بود که به «جنایات فکری» جستجو ترجمه و انتشار ادبیات نمونه مارکسیستی که هم اکنون در اغلب کتابخانه های غربی موجود است و نیز افرادی که به تخلفات سیاسی متهم شده اند، ولی آنهایی را که به جرم فعالیتهای تروریستی محکوم شده اند در بر نخواهد گرفت.

اقتصاد اجویت از لحاظ اصولی با بخش خصوصی مخالف نیست، ولی تصور می شود که او مایل است مقررات شدیدتر دولتی و مداخله قابل ملاحظه دولت در اقتصاد عملی شود. اجویت مانند بسیاری از اندیشمندان متمایل به سوسیالیست، به اصلاحات ارضی از جمله تدابیری برای محدود کردن تملک زمین و توزیع مجدد زمین بین افراد بی بضاعت و بی زمین معتقد است. اجویت توصیه کرده است که «بازرگانی آزاد و دموکراتیک» در ترکیه برقرار شود، یعنی در عین حال این بازرگانی آزاد تحت تنظیم دولت باشد و با «بازرگانی آزاد انفرادی» تفاوت داشته باشد.

گرایش به سوی سوسیال دمکراسی در سیاست اقتصادی نخست وزیر جدید که هنوز کامل نشده است مشهود است. او گفته است که میل دارد یک نقشه منطقی جهت به کار بردن ذخایر ارزی خارجی که ازناحیه بسیاری از کارگران غیر متخصص ترک در اروپا واریز شده تنظیم کند و راههایی برای مهار کردن تورم و

ص: 100

کاهش واسطه ها که به عقیده او تعدادشان به ویژه در کشاورزی بسیار زیاد است. پیدا کند. او اعلام داشته است که حکومتش برای کمک به کشاورزان جهت متشکل کردن خودشان، اعتبارهایی را ارائه خواهد کرد.

چنین تصور می شود که اجویت نسبت به بخش خصوصی ظنین است. در مبارزه انتخاباتی پاییز 1973 او همچنان در مخالفت با «سرمایه انحصاری» چه خارجی و چه داخلی سخنرانی می کرد و این مسئله ای است که او لااقل از سال 1967 به آن پرداخته است. از زمان انتخاب به بعد او نوشته است که نادیده گرفتن سیاستهای استثماری از سوی نهادهای خصوصی به امید رشد سریع ملی بدون شک راه را به سوی استثمار خارجی خواهد گشود؛ زیرا صاحبان مؤسسات خصوصی برای به دست آوردن وزنه ای در مقابل حکومت خود از پشتیبانی خارجی استفاده می کنند. به عقیده اجویت این امر منجر به ادغام صنایع داخلی در کمپانیهای بیگانه خواهد شد و این ادغام اقتصاد ملل ضعیف را به صورت وابسته های اقتصادی کشورهای نیرومند در خواهد آورد.

یک مأمور سفارت آمریکا اظهار نظر کرده است که اجویت ممکن است از کمپانیهای خارجی بخواهد تا ماهیت ترکیه ای بیشتری داشته باشند و حتی موانعی در قبال سرمایه گذاری خارجی در ترکیه ایجاد خواهد کرد. (برنامه انتخاباتی حزب جمهوریخواه خلق که به طور عمده منعکس کننده نظریات اجویت بود، خواستار ملی کردن منابع نفتی ترکیه بود که بخشی از آنها تا مدتی تحت کنترل کشورهای بیگانه بود پروتکل ائتلافی حزب جمهوریخواه خلق و حزب رستگاری ملی از شدت چندانی برخوردار نیست و تنها خواستار تجدید نظر در قوانین مربوط به نفت و ایجاد تغییرات لازم می باشد.) اجویت ممکن است با این گونه مسائل به طور عملی برخورد داشته و در قبال سرمایه گذاری خارجی و عملیات کمپانیهای خارجی بر طبق نیازهای کلی سیاست خارجی، موانعی ایجاد کند.

ارتش و سیاست اجویت از قدرتمند شدن نظامیان است می ورزد و بسیار مایل است تا شاهد انصراف از پرداختن به امور سیاسی پس از تقریباً سه سال مداخله غیر مستقیم باشد. معذالک اجویت می داند که ارتش قبل از اینکه بخود را کنار بکشد، باید متقاعد شود که فعالیت حکومت او ثبات و امنیت کشور را به خطر نخواهد انداخت.

نقشه ها و مواضع بین المللی مأمورین سفارت آمریکا انتظار ندارند که اجویت به این زودیها دست به ابتکارات مهم در سیاست خارجی یا هر گونه تغییر در سیاست خارجی بزند. (در واقع در پروتکل حزب جمهوریخواه خلق و حزب رستگاری ملی اظهار شده است که جهت گرایی سیاست خارجی ترکیه همچنان بدون تغییر خواهد ماند.

معذالک نخست وزیر جدید با دید انتقادی بیشتری به مواضع سیاست خارجی که تاکنون ترکیه داشته است خواهد نگریست.

ص: 101

ایالات متحده اجویت اصولاً طرفدار غرب است، ولی در عین حال بر طبق دفاعش از ناسیونالیسم (ملیت گرایی) خواستار اتکاء کمتری به ایالات متحده آمریکا شده است. او تماسهای متعددی با ایالات متحده و آمریکایی ها داشته است، ولیکن همواره در پی آن بوده است که به منظور حفظ آزادی خود در تهیه فرمول سیاسی و تقویت حزب خود نه به عنوان حامی و نه به عنوان مخالف با این کشور شناخته شود. برنامه سیاسی حزب جمهوریخواه خلق مبنی بر در پیش گرفتن برداشت مستقل تر در دفاع مشترک است. این امر ممکن است به اجویت امکان دهد تا در ترتیبات دفاعی آمریکا و ترکیه تجدید نظر کند، هر چند او همواره مراقب آن بوده است تا نیاز ترکیه را به اتحاد با ایالات متحده مورد تأکید قرار دهد.

اجویت آشکارا متعهد به تجدید نظر در منع تولید خشخاش که آمریکا مشوق آن است می باشد (در عمل این تصمیم از ژوئیه سال 1971 گرفته شده است). او ظاهرا میل ندارد بر خلاف احساسات آمریکایی ها و کشورهای اروپایی درباره این مسئله رفتار کند، ولی چنین احساس می کند که ترکیه باید گشت خشخاش را تا اندازه ای قانونی سازد. او از سوی کشاورزان سابق تحت فشار قرار گرفته است زیرا وسائل معیشت این کشاورزان در نتیجه منع کشت شدیداً تحت تأثیر قرار گرفته است و آنها هنوز شغل دیگری که باعث خرسندی آنها شود پیدا نکرده اند.

اجویت پیشنهاد کرده است که تدابیر فنی و دولتی در جریان فصل کشت برای جلوگیری از سوءاستفاده محصول خشخاش به مورد اجرا گذارده شود. او ممکن است همچنین دولت ایالات متحده را برای فراهم آوردن پول بیشتری جهت اجرای برنامه های جایگزین محصول و جبران خسارات وارده کشاورزان تحت فشار قرار دهد.

ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) از اواخر دهه 1960 اظهارات اجویت در محافل عمومی و خصوصی نشان داده اند که وی در مورد ارتباط با سازمان ناتو جانب احتیاط را در پیش گرفته است. معذالک وی هنوز راه دیگری را که قابل دوام باشد پیدا نکرده است. در جریان یک مصاحبه مطبوعاتی در اکتبر 1973 او اعلام داشت که در نظر دارد ترکیه را در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی نگه دارد. علاوه بر این به موجب اظهار یک ناظر سیاسی قابل اطمینان او در نظر ندارد هیچ کدام از پایگاههای ناتو را تعطیل کند.چنین گمان می رود که اجویت احساس می کند ترکیه نباید برای دفاع از خود بر ناتو متکی باشد و اینکه ترکیه باید علاقه بیشتری را در حرکت به سوی هماهنگی اقتصادی و سیاسی اروپایی نشان دهد.

جامعه اقتصادی اروپا اجویت بر ادامه ارتباط ترکیه با جامعه اقتصادی اروپا اهمیت بسیاری قائل است؛ ولی او درباره خط و مشی تحولات آینده جانب احتیاط را رعایت می کند. اجویت اظهار نظر کرده است که اقتصاد ترکیه هنوز کوشش لازم را جهت شرکت کامل در جامعه اقتصادی اروپا به عمل نیاورده، همچنین معتقد است ترکیه تاکنون امتیازات بسیاری به جامعه اقتصادی اروپا داده است (به ویژه در مورد محدود کردن صدور منسوجات و میوه های ترکیه) در حالی که در مقابل امتیازات بسیار ناچیزی به دست آورده است. به نظر

ص: 102

می رسد که اجویت خواستار تجدید نظر در پروتکل بین ترکیه و جامعه اقتصادی اروپا به ویژه در ارتباط با آن بخشهایی که با دوران انتقال ترکیه از عضویت وابسته به عضویت کامل و محدود کردن بازرگانی ترکیه با کشورهای غیر جامعه اقتصادی اروپا می باشد.

مناسبات با یونان و قبرس اجویت اعلام داشته که قبرس ریشه اختلاف نظرهای بین ترکیه و یونان است. او ظاهرا معتقد است که این دو کشور علائق متقابلی فراتر از مسئله قبرس با یکدیگر دارند و باید این مسئله را هر چه زودتر حل کند. او ظاهرا از مذاکراتی که میان یونانیها و ترکها و قبرسیهای یونانی و ترک جریان دارد پشتیبانی می کند.

دانشجو و روزنامه نگار بولنت اجویت در روز 28 مه سال 1924 در استامبول به دنیا آمده است. خانواده او در سال 1929 به آنکارا منتقل شد، زیرا پدر او به عنوان نماینده از سوی حزب جمهوریخواه در مجمع بزرگ ملی انتخاب شده بود. اجویت به مدرسه ابتدایی معمار کمال (تا سال 1936) و دبیرستان آتاترک آنکارا می رفت، تا اینکه وارد استامبول، 4کالج رابرت استامبول شد. خانواده او میل داشتند که او معماری یا مهندسی یا حقوق بخواند، ولی اجویت در عوض رشته هایی را انتخاب کرد که او را به سوی حرفه روزنامه نگاری و نوشتن خلاقانه هدایت می کرد.

اجویت پس از دریافت درجه لیسانس در سال 1944 دوباره به آنکارا بازگشت و مدتی به عنوانی مترجم شفاهی در وزارت مطبوعات و رادیو و جهانگردی کارکرد. در عین حال او به تحصیل زبان و ادبیات انگلیسی در دانشکده زبان و تاریخ و جغرافیا در دانشگاه آنکارا پرداخت. هنگامی که رئیس او در وزارتخانه در سال 1946 به عنوان دبیر مطبوعاتی به لندن اعزام شد، اجویت نیز به عنوان دبیر این شخص به لندن فرستاده شد. اجویت در اوقات فراغت به تحصیل خود ادامه داد و در دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن به تحصیل زبانهای سانسکریت و بنگالی و تاریخ هنر پرداخت و در عین حال در مؤسسه کوتو به تحصیل مشغول گردید.

در سال 1949 اجویت به درجه وابسته مطبوعاتی ارتقاء یافت و در همین سمت تا سال 1950 در لندن باقی ماند و آن گاه به ترکیه بازگشت. در همان سال او به عضویت حزب جمهوریخواه خلق درآمد و به عنوان سردبیر خارجی وارد هیئت تحریریه به روزنامه اولوس که ارگان تبلیغاتی حزب جمهوریخواه بود شد. اجویت در سال 1951 و 1952 برای انجام خدمت وظیفه به عنوان افسر احتیاط در بخش تشریفات ستاد ارتش ترکیه از این روزنامه مرخصی گرفت.

در سال 1952 اجویت به روزنامه اولوس بازگشت و در جریان نه سال بعد، او مدیر اجرایی و سرانجام مدیر سیاسی آن شد. در همین سمت او روزانه تفسیرهای سیاسی می نوشت، که اغلب از رژیم عدنان مندرس که در آن زمان نخست وزیر ترکیه بود، انتقاد می کرد. علیرغم اینکه مندرس در سال 1953 روزنامه اولوس را به طور موقت تعطیل کرده بود.

در جریان سالهای 1954 تا 1957 هنگامی که اجویت ابتدا با بورس تحصیلی وزارت امور خارجه به عنوان نویسنده مهمان روزنامه ژورنال و سنتینل به ایالات کارولینای شمالی سفر کرد و سپس با استفاده از

ص: 103

بورس بنیاد راکفلر در دانشگاه هاروارد برای تحصیل تاریخ عثمانی سفر کرد. افقهای فعالیت روزنامه نگاری اجویت توسعه یافت. بین سالهای 1950 و 1957 اجویت مقدار زیادی از وقت خود را به کارهای ادبی غیر روزنامه نگاری وقف کرد و به عنوان یک مدرس، مترجم، نویسنده و منتقد شهرت قابل ملاحظه ای به دست آورد.

حزب جمهوری خواه خلق در سال 1957 اجویت با موفقیت برای احراز یک کرسی نمایندگی در مجمع بزرگ ملی از شهر آنکارا از سوی حزب جمهوریخواه خلق فعالیت کرد. او به زودی یکی از اعضای جوان این حزب شد و وارد شوراهای عالی این حزب گردید. چند عامل به ترقی سریع او در حزب کمک کرد که از جمله آنها مناسبات حسنه او باعصمت اینونو رهبر این حزب و استعداد او در سازمان دادن شاخه جوانان حزب و سمت برجسته او به عنوان سخنگوی مطبوعاتی حزب و علاقه فعالانه او در کمیته سیاست خارجی مجمع بزرگ ملی وعضویت او در کابینه «سایه» و کمیته پژوهش بود.

پس از کودتای نظامی در ماه می سال 1960، حزب جمهوریخواه خلق اجویت را به عنوان عضو مجمع مؤسسان انتخاب کرد این مجمع از سوی حکومت نظامی در ژانویه 1961 مأمور تنظیم یک قانون اساسی جدید بوده در اکتبر 1961 اجویت بار دیگر به عنوان نماینده از آنکارا در حزب جمهوریخواه خلق انتخاب شد و در هیئت مرکزی اداری این حزب سمتی به دست آورد.

وزیر کار و مرد دست راست اینونو در نوامبر سال 1961 اجویت در کابینه ائتلافی تحت ریاست اینونو سمت وزارت کار را به دست آورد.

کابینه ائتلافی مرکب از حزب جمهوریخواه خلق و حزب عدالت بود (در این اوضاع احوال او به علت نداشتن وقت از کار خود در روزنامه اولوس کناره گیری کرد). اجویت علیرغم نداشتن تجربه در امور کارگری یک وزیر بسیار قابل از آب درآمد و در جهت پیشبرد حقوق کارگران و پشتیبانی از قوانین ترقی خواهانه کار کرد. در جریان ترمیم کابینه در ماه ژوئن 1962 اینونو از او خواست که در سمت وزیر کار باقی بماند.

ایثار اجویت به آرمان کارگران بدون شک صمیمانه بود. معذالک انگیزه اش، میل سیاسی او برای تقلیل نفوذ حزب کارگر ترکیه بود. در پایان دوران وزارت او در فوریه سال 1965، اجویت در میان دانشجویان و کارگران پیروان متعددی را به دست آورد و موقعیت او به عنوان سخنگوی حزب جمهوریخواه خلق به خوبی مستحکم شد. او همچنین از طریق اجتناب از مانورهای زیرکانه و محیلانه و از حملات شخصی علیه سایر اعضاء احترام زیادی در حزب به دست آورد و جایگزین تورخان فیض اوغلی به عنوان سخنگوی اندیشمندان جوان حزب جمهوریخواه خلق گردید (فیض اوغلی اکنون رهبر حزب اتکاء جمهوریخواه است).

از سال 1961 عصمت اینونو اعتماد بسزایی نسبت به اجویت داشت. در دوران 1963 تا 67 مناسبات شخصی این دو بقدری نزدیک بود که اظهارات عمومی اینونو به منزله طنین اظهارات اجویت تلقی می شد.

در فوریه سال 1966 فتحی چلیکباش رهبر حزب جمهوریخواه خلق اجویت را به عنوان بانفوذترین

ص: 104

مشاور اینونو می شناخت.

میانه رو چپگرا سیاستهای اجویت در جریان مدتی که وی وزیر کار بود گرایشهای چپی داشت. اجویت از پایگاه جدید سیاسی خود به عنوان حزب جمهوریخواه خلق از زونگولداک (که در پاییز سال 1965 انتخاب شده بود) شروع به دفاع از برنامه های سوسیالیستی در برنامه های حزبی کرد. در سال 1966 اجویت عصمت اینونو را متقاعد کرد تا از او فرقه چپگرای او به جای فیض اوغلی پشتیبانی کند. فیض اوغلی اصرار داشت که حزب در مرکز طیف سیاسی باقی ماند. اجویت معذالک بسیار مواظب بود که بین سوسیالیزم از نوعی که او طرفداری می کرد و سوسیالیزم حزب کارگر ترکیه که دارای تمایلات افراطی چپی بود، تفاوت قائل شود. او تأکید کرد که جنبش چپ میانه رو او صرفاً مجری اصول سوسیال دمکراسی بود که توسط انقلاب سال 1960، تبلیغ می شد.

در اکتبر 1966 اجویت به دبیر کلی حزب جمهوریخواه خلق انتخاب شد و به اتفاق حامیان خود سیاست حزبی را به سوی چپ میانه رو تغییر داد. این حرکت به سوی چپ بدون مبارزه از سوی مخالفان باقی نماند. در ماه می 1967 عده ای از انتقاد کنندگان از اجویت، به عنوان اعتراض علیه سیاست حزب کناره گیری کردند و حزب اتکا را تشکیل دادند. علیرغم یک چنین اختلافی برنامه اجویت و حیثیت و قدرت او در داخل حزب در کنوانسیونهای حزبی در سالهای 1967 و 1970 تأیید شود. در اواسط 1968 اجویت به نحو وسیعی به عنوان برجسته ترین مدعی ریاست حزب جمهوریخواه خلق در صورت کناره گیری یا مرگ اینونو تلقی شد؛ هرچند بعضی از رهبران حزب او را جوانتر و کله شق تر از آن می دانستند که بتواند پشتیبانی عناصر محافظهکارتر حزب را جلب کند. اینونو در آن زمان درباره آینده اجویت در حزب شک و تردیدهایی پیدا کرده بود، ولی انتخاب کنندگان اجویت در حوزه انتخابی زنگولداک با انتخاب مجدد او به عنوان نماینده در پاییز سال 1969 پشتیبانی خودرا از او به اثبات رساندند.

استعفا هنگامی که اینونو در ماه مارس 1971 تصمیم گرفت به اعضای حزب جمهوریخواه خلق اجازه دهد در کابینه نهاد اریم سمت وزارت کسب کنند. بولنت اجویت علیرغم مناسبات شخصی بسیار نزدیک با اینونو و احترام نسبت به اینونو از سمت خود به عنوان دبیر کل حزب استعفا داد. او استدلال کرد که حکومت اریم که یک حکومت («مافوق سیاست» طبق تقاضای سران نظامی است، در واقع بدان منظور تشکیل شده است تا «خوشایند سرمایه داران بیگانه و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و بازار مشترک اروپا» باشد و بنابر این به نفع دمکراسی ترکیه نیست. اجویت به دنبال استعفای خود کوشید تا از بدتر شدن قطع مناسبات خود با اینونو اجتناب کند و از محیط سیاست آنکارا خارج بوده و در عوض به تحکیم موقعیت برجسته خود در سطوح محلی و ایالتی حزب جمهوریخواه خلق بپردازد. معذالک شکاف بین این دو مرد (مقصود اجویت و اینونو) وسیعتر شد و با خودداری اجویت

ص: 105

رئیس حزب جمهوریخواه خلق کوششهای اجویت چنان موفقیت آمیز بود که در کنوانسیون این حزب در ماه می 1972 اجویت به ریاست این حزب انتخاب شد. اینونو پس از آنکه در کوششهای خود برای بر کنار کردن پشتیبانهای اجویت از مواضع قدرت در حزب شکست خورد، از سمت خود استعفا داد. انتخاب اجویت ضربه جدی به ثبات کوتاه مدت حزبی بود. بسیاری از اعضای پیرتر و محافظه کارتر حزب تهدید به تشکیل یک حزب جدید کردند که به دقت می توان گفت منعکس کننده نظریات سیاسی آنها بود. بسیاری از دیگران معتقد بودند که تغییر در رهبری حزب مشخص کننده پایان حزب جمهوریخواه خلق بر اساس ماهیت اولیه خود می باشد. عده ای از ژنرالهای ارشد ارتش همچنین انتخاب اجویت را آشوب انگیز تشخیص دادند. این ژنرالها که نسبت به اجویت به عنوان یک مرد چپگرا اعتماد نداشتند، به ممدوح تخماق، رئیس ستاد ارتش ترکیه توصیه کردند تا برای جلوگیری از روی کار آمدن در انتخاب عمومی آینده تدابیری اتخاذ کند.

در پاسخ به این تحولات اجویت کوشید تا یک چهره دولتمردانه از خود ایجاد کند و نشان بدهد که او یک رادیکال لجام گسیخته نیست و درصدد التیام - زخمهای حزب جمهوریخواه خلق است. او تأکید کرد که حزب جمهوریخواه خلق فقط اندکی به چپ متمایل شده است و خواهد کوشید آنرا در همان جهت پیش ببرد معذالک اجویت که در ماه ژوئیه بار دیگر ریاست حزب انتخاب شده و از این انتخاب تشویق شده بود برای نشان دادن کنترل خود بر روی حزب فرصت را از دست نداد. در نوامبر 1972 او سیاست اینونو را در پشتیبانی حزب جمهوریخواه خلق از ائتلاف مافوق سیاست معکوس کرد و برنامه پنجساله اقتصادی را که اخیرا به تصویب رسیده بود، مورد انتقاد قرار داده و فرید ملن و نخست وزیر وقت را متهم کرد که بیش از اندازه تحت تأثیر احزاب دست راست ائتلافی قرار گرفته است. در پاسخ اینونو 25 نماینده از حزب جمهوریخواه خلق استعفا کردند.

در ماه دسامبر اجویت اعلام داشت که حکومتهای غیر حزبی فاقد کارآیی هستند و توصیه کرد که حکومت سیاسی هر چه زودتر باز گردد.

در ماه ژانویه 1973 او مناسبات بین حکومت و مقامات حکومت نظامی را (که در بهار1971 به دنبال اخراج سلیمان دمیرل نخست وزیر با دادن اتمام حجت از سوی نظامیان برقرار شده بود) مورد انتقاد قرار داد. با چنین کاری او رضایت بدون سرو صدای نظامیان ترکیه را که علیرغم مداخله خود، شکلهای دمکراتیک را در سیاست ترکیه حفظ کرده بودند، به مبارزه برانگیخت. تحت راهنمایی اجویت در انتخاب ریاست جمهوری در مارس 1973 حزب جمهوریخواه خلق به عنوان اعتراض علیه فشار نظامیان جهت انتخاب ژنرال فاروق گورلر از دادن رأی امتناع کرده بود، ولی هنگامی که یک کاندیدای دیگر به نام فخری کورترک که به هیچ کدام از احزاب تعلق نداشت و در نتیجه سازش بین طرفین پیشنهاد شده بود در انتخاب ریاست جمهوری شرکت کرد و نعیم تلو در ماه آوریل حکومتی تشکیل داد. حزب جمهوریخواه خلق تصمیم گرفت تا در صف مخالفین باقی بماند.

در همان دوران 1972 و 73 در حالی که اجویت از حکومت تحت سرپرستی نظامیان انتقاد می کرد، نظامیان بیش از پیس نسبت به اجویت ظنین شدند. یک منبع نظامی موثق گزارش داد که مقامات حکومت نظامی در نوامبر 1972 سرگرم بررسی نطقهای علنی ضبط شده اجویت شدند تا ببینند که آیا او قانونی را نقض کرده است یا خیر. این منبع همچنین گزارش داد که صحبت از برچیدن مصونیت پارلمانی اجویت در

ص: 106

میان بوده تا او را به خاطر انتقاد از حکومت نظامی تحت تعقیب قانونی قرار دهند. یک منبع نظامی دیگر در ماه دسامبر گزارش داده بود که همین مقامات در نظر دارند، اجویت را به اتهام تشویق به مخالفت علیه نظام کنونی تحت تعقیب قانونی قرار دهند؛ ولی ظاهرا این فعالیتهای نتیجه ای نداده است.

مسافرت اجویت در اروپا بسیار سفر کرده است. او در سال 1951 به عنوان عضو هیئت مطبوعاتی به دعوت وزارت امور خارجه به انگلیس از این کشور دیدن کرد و در سال 1953 به عنوان عضو هیئت مطبوعاتی تحت سرپرستی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) از فرانسه، پرتغال و ایتالیا بازدید به عمل آورد. در سال 1958 به عنوان عضو هیئت نمایندگی مجمع بزرگ ملی وابسته به مجمع مشورتی اروپا به شهر استراسبورگ رفت. او همچنین در سال 1964 به عنوان وزیر کار برای تحقیق درباره اوضاع کارگران ترکیه در خارج در سراسر اروپا سیر و سیاحت کرد. گفته می شود که او در کشورهای غربی احساس ترغیب نمی کند.

سبک بعضی از ناظران، اجویت را به عنوان یک مرد خوشایند و خوش رفتار توصیف کرده اند. دیگران وضع روحی او را اندکی فاقد خوش مشربی تشخیص می دهند و شخصیت جذاب ظاهری او را به عنوان یک سادگی و صمیمیت مطالعه و حساب شده تلقی می کنند. اجویت به نظر یک مأمور سفارت آمریکا یادآور یک شاگرد مدرسه با استعداد درخشان و خوش رفتاری است که از میان همشاگردیهایش برای نشان دادن به بازدید کنندگان خارجی انتخاب می شود. موضع و ژستهای او گاهی چنین القاء می کنند که فاقدآسودگی خاطر بوده و همواره در حال تشنج به سر می برد.

در مبارزات سال 1973 حامیان اجویت لقب کارا اوغلان را به او دادند کارا اوغلان یکی از قهرمانهای فولکلور ترکیه است که شبیه رابین هود، عیار و قلدر تاریخ انگلستان است. آنها این لقب را مناسب اجویت می دانستند، زیرا قهرمان آنها دارای شهامت و سجایای اخلاقی بوده و رنگ چهره و موهای سیاه و قیافه پسرانه او با تصویر آنها از کار اوغلان جور در می آید.

اجویت اندیشمند اجویت اندیشمندی است که علائق او از سیاست فراتر می رود و به هنر و ادبیات نیز علاقه دارد. او نسبت به دوره رنسانس و بشردوستی و فلسفه هند علاقه خاصی نشان داده است. او از اوان کودکی شعر می گفته و بعضی از آثار او به عنوان شاعر و مقاله نویس و منتقد به انگلیسی ترجمه شده اند. آثاری که او از منتشر شده شامل ترجمه هایی از انگلیسی به ترکی از «کوکتل پارتی» تی.اس.الیوت و «زن آندروس» اثر تورنتون و ایلدر و دو اثر از رابیندرانات تاگور شاعر هندی به نام «گیتانجالی» و «آواره کوشلاو» می باشد.

در سال 1954 اجویت یکی از صاحبان و ویراستاران نشریه فرهنگی و سیاسی «فوروم» بود که در آن زمان تازه تأسیس شده بود.

اجویت که یکی از اعضای جامعه اندیشمندان ترکیه است، برای رهبری اندیشمندان اهمیت

ص: 107

فوق العاده ای قائل است. او رهبری را به عنوان وظیفه اندیشمندان تلقی می کند تا امتیاز آنان. اجویت به لحاظ نظرهای ناشی از تعقل دقیق شهرت دارد و به عنوان یک مرد سازمان یافته، کارا و پر انرژی توصیف شده است.

در سال 1952 اجویت یکی از بنیانگذاران جمعیت هنری «هلیکون» در آنکارا بوده است. از سال 1963 او عضویت «آنکارا، 4جمعیت روزنامه نگاران آنکارا» و «جمیعت منتقدان هنری بین المللی» و «مؤسسه مطبوعاتی بین المللی» را دارا می باشد.

نخست وزیر به عنوان یک ناطق خوب شناخته شده است. او به سینما بسیار علاقه دارد. مبتلا به زخم معده است و مشروبات الکلی نمی نوشد؛ هر چند به مهمانان خود مشروبات الکی تعارف می کند. اجویت به زبان انگلیسی به خوبی صحبت می کند.

خانواده هنرمندان رخصان اجویت 51 ساله که از سال 1945 همسر نخست وزیر است، فارغ التحصیل رابرت کالج استامبول می باشد که در همان دانشکده با اجویت آشنا شده بود. یک منبع گزارش می دهد که او سیاست را به عنوان یک عامل نفوذی مخرب تلقی می کند. از تغییراتی که سیاست در زندگی او به وجود آورده خوشش نمی آید. این منبع همچنین تأکید می کند که خانم اجویت روزنامه نگاری خالص و نوشتن خلاقه را شغل طبیعی همسر خود می داند و امیدوار است که همسرش روزی این کار را از سر گیرد. معذالک یک منبع مدعی است که خانم اجویت قوه محرکه حرفه سیاسی شوهرش می باشد. خانم اجویت باهوش و خوشایند و نسبتا آرام است، او نقاشی نسبتا بااستعداد است و به زبان انگلیسی به نحو بسیار خوبی صحبت می کند. اجویت ها فرزند ندارند.

نازلی مادر نخست وزیر نیز یک نقاش نسبتا برجسته است و به تدریس هنر مشغول است. مادر نخست وزیر از اعضای بنیانگذار شاخه زنان حزب جمهوریخواه خلق است که در سال 1952 تأسیس شد و از همان زمان رئیس این سازمان در شعبه ایالتی اسکودار بوده است. 11 فوریه 1974

روابط ایران و ترکیه

سند شماره (4) تاریخ: 13 اسفند ماه 1356- 5 مارس 1978طبقه بندی: خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.به: سفارت آمریکا در تهران، با اولویت 2888 موضوع: روابط ایران و ترکیه 1- در تاریخ 9 اسفندماه مشاور سیاسی ایران، اردلان با نیمتس مشاور وزارتخانه جهت انجام تبادل نظر کلی پیرامون روابط ایران و ترکیه ملاقات نمود.

2- اردلان از نیمتس خواست که در مورد سفرش به ترکیه مختصر توضیحی بدهد. نیمتس از سیاستهای اجویت در قبال قبرس، یونان و مشکلات اقتصادی تمجید کرد. وی گفت دولت اجویت دریافته است که مشکلات اقتصادی وخیمتر از آن است که تصور می کرده است و برداشت جامعه بین الملل از ترکیه به خاطر مشکلات مربوط به قبرس و یونان، حل مشکلات اقتصادی و امنیتی این کشور را پیچیده تر کرده است. بخش اعظم گفتگو در آنکارا به تمایل ترکیه به دریافت کمک اقتصادی متمرکز بود تا بافت اجتماعی

ص: 108

دمکراتیک بتواند در برابر اقدامات توأم با صرفه جویی مقاومت نماید.

3- آمریکا با ترکیه احساس همدردی نموده و اظهار داشت که میل دارد ترکیه را در حل مشکلات یاری دهد و گرایش آن را نیز به سوی غرب حفظ کند. در همان حال، توافق ترکیه و صندوق بین المللی پول و دیگر اعتبار دهندگان مهم خارجی ضرورت بسیار دارد. نیمتس یادآور شد که اولین سفر وی به آنکارا مصادف بود با سفر جلود، نخست وزیر لیبی به این کشور. اجویت از لیبی خواستار حمایت اقتصادی شده بود و با وجود آشکار نشدن پاسخ لیبی، اجویت ظاهرا از سفر جلود خوشحال به نظر می رسید.

4- مشاور ایرانی گفت که اجویت کلاً با کشورهای بیطرف مراوده دارد و تا حدودی جذب قذافی رهبر لیبی شده است. وی گفت بسیاری از مقامات ترک میل دارند که این کشور با شوروی به توافق بیشتری دست یابد.

5- با در نظر گرفتن شرایط بالا،نیمتس پیشنهاد کرد که بهتر است ایران و دیگر کشورهایی که میل دارندگرایش غربی ترکیه حفظ شود، با مقامات ترکیه پیرامون نگرانیهایشان اظهار همدردی بنمایند.

6- اردلان در پاسخ گفت از جنگ جهانی دوم، ایران رسما با هم پیمان سنتو یعنی ترکیه، روابط حسنه ای برقرار کرده است. در واقع انزوای ترکیه و ناسیونالیزم درونگرای آن و تاریخ عثمانی و رقابت پارسی سبب شده است که بین دو کشور فاصله ایجاد شود .

7- اردلان چندین بار موضوع صحبت را عوض کرد و به «مسائل مهم مورد نگرانی ایران» اشاره نمود.

وی این مسائل را تحت عنوان شاخ آفریقا، و بن بست حاضر در مذاکرات مصر و اسرائیل توصیف نمود.

وی گفت ادامه وخامت موضع غرب در شاخ آفریقا، سرانجام بر تصور سعودیها از غرب تأثیر خواهد گذارد و منجر به ارزیابیهای دوباره ای خواهد شد که در نتیجه آن ضربات سنگینی به مواضع اقتصادی غرب، وارد خواهد آمد. وی گفت ترس از آن دارد که شکست ابتکار صلح سادات منجر به تندروی در خلیج و خاورمیانه شده و خساراتی را به ایران و آمریکا وارد سازد.

8- در این لحظه نیمتس گفت پس از جنگ جهانی، ترکیه یکی از همسایگان آرام، با ثبات و دارای گرایش غربی ایران بوده است. هر دو گفتند که این روند باید ادامه یابد.

9- اظهار نظر: نیمتس هنگام اقامت در آنکارا از مقامات بلند پایه ترکیه سؤال کرد که آیا با وجود مشکلات جاری ترکیه آنها هرگز به فکر افتاده اند که از همسایگان دوست خود چون ایران و عربستان سعودی خواستار کمک شوند؟ در صورتی که مخاطبین بتوانند در این زمینه اظهار نظر بنمایند، موجبات امتنان این وزارتخانه فراهم خواهد گردید. کریستوفر

ترکیه خواستار تمدید مهلت بازپرداخت نفتی خود شده است

سند شماره (5) تاریخ: 15 اسفند ماه 1356 - 6 مارس 1978طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - فوری رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: ترکیه خواستار تمدید مهلت بازپرداخت نفتی خود شده است خلاصه: دبیر کل وزارت امور خارجه ترکیه در بخش امور اقتصادی دوجانبه، بهیک هزار، به مشاور اقتصادی گفت که ترکیه از شوروی و ایران خواسته است که مهلت بازپرداختهای نفتی این کشور را تمدید

ص: 109

نمایند، و همچنین از لیبی خواستار خرید نفت بیشتر شده است. هزار معتقد است که شوروی نفت خود را به طور نسیه در اختیار ترکیه قرار خواهد داد، ولی ایران این کار را نخواهد کرد. لیبی قادر نیست نفت بیشتری به ترکیه بدهد، ولی اظهار داشته است که مایل است پیرامون مسائل اقتصادی دیگر از جمله تمدید مهلت بازپرداخت نفتی به مذاکره بنشیند. گرچه توافق با عراق در زمینه بازپرداختهای نفتی به نتیجه نرسیده است، منابع جدید حاضر نیستند به جای عراق به این کشور نفت ارسال دارند، ولی خواهند توانست مصرف روزافزون را تأمین نمایند. در تلاشی برای تمدید مهلت بازپرداخت، ترکها سعی دارند در مدیریت قروض خود انعطاف پذیری خاصی را پدید آورند. سفارت پیشنهاد می کند که شاید بهتر باشد دولت آمریکا با استفاده از نفوذ خود در ایران، از این کشور بخواهد که مهلت بازپرداخت نفتی ترکیه را تمدید نماید. (پایان خلاصه) 1- در تاریخ 10 اسفندماه مشاور اقتصادی با بهیک هزار دبیر کل امور اقتصادی دوجانبه وزارت امور خارجه ترکیه ملاقات نمود تا پیرامون جنبه های اقتصادی سفر جلود نخست وزیر لیبی به آنکارا گفتگو نماید. هزار اطلاعات تلگرام مرجع را تأیید نمود. پس از آن بحث پیرامون واردات نفتی ترکیه متمرکز گردید. هزار گفت که ترکیه در نظر دارد از شوروی و ایران نفت خریداری نماید و نفت دریافتی خود از لیبی را افزایش دهد و در عین حال خواستار تمدید مهلت بازپرداخت نفتی خود در رابطه با این سه کشور و عراق است.

2- برای محو کمبودهای مزمن خود، از مدتها پیش ترکیه میل داشته است که از شوروی نفت خریداری نماید؛ چون از نظر جغرافیایی یک منبع مناسب است. در مذاکرات تجاری اوت و دسامبر گذشته ترکیه از شوروی خواست که به این کشور نفت بفروشد، لیکن شوروی تقاضای آن را رد کرده بود. ولی بنا به گفته هزار، شوروی در ماه اوت اعلام کرده بود که در سال 1980 قادر خواهد بود به ترکیه نفت بفروشد.

هزار گزارشی را که در نشریه 10 اسفند ماه روزنامه طرفدار دولت به نام ملیت، مبنی بر ورود هیئت تجاری شوروی به آنکارا در اواسط مارس برای فروش نفت نسیه توسط شوروی به ترکیه چاپ شده بود تأیید کرد. وی گفت دولت ترکیه مایل است که این معامله بر اساس تهاتری صورت گیرد. وقتی گفتیم که شوروی خود با کمبود نفت رو به روست، هزار به مقاله ای در نیوزویک در رد این ادعا اشاره کرد، لیکن اعتراف نمود که طبق اظهار جلود، شوروی سالانه 6 میلیون تن نفت از لیبی خریداری می کند.

3- هزار به ما گفت که دولت ترکیه میل دارد سالی یک میلیون تن نفت از ایران خریداری کند. وی گفت با ایرانیها در این زمینه تماس حاصل شده، لیکن به نظر وی این مذاکرات نیز به خاطر شرایط باز پرداخت مانند گذشته شکست خواهد خورد؛ چون دولت ترکیه میل دارد به صورت نسیه از ایران خرید نماید. شاه همیشه خواستار بازپرداخت به صورت نقد بوده است.

4- هزار در مذاکرات اخیر بین جلود و نخست وزیر اجویت (تلگرام مرجع) حضور داشت. وی گفت ترکیه از جلود خواسته است که علاوه بر 3 میلیون تن نفتی که سالانه به ترکیه می فروشد، سالانه 6 تا 7 میلیون تن نفت اضافی نیز در اختیار این کشور قرار دهد. ترکیه امیدوار بود که حداقل 3 میلیون تن نفت اضافی از طریق لیبی به دست آورد، لیکن جلود به آنها گفته بود که به خاطر تعهدات دیگر لیبی این کار عملی نخواهد بود. ولی جلود توافق کرد که پیرامون تمدید مهلت بازپرداخت نفتی ترکیه، صدور اعتبار دراز مدت برای ترکیه و خرید موارد کشاورزی ترکیه حتی بیش از نیاز لیبی را مورد بحث قرار دهد. هزار

ص: 110

گفت امکان دارد که لیبی از گندم ترکیه به عنوان «کمک خارجی» استفاده کند. طبق اظهارات هزار، اجویت از وزارت امور خارجه ترکیه خواهد خواست که در اواخر ماه جاری در این مذاکرات که در سطوح فنی بین ترکیه و لیبی انجام خواهد گرفت به توافق دست یابد. باطرح این سؤال که آیا ممکن است این توافقها طبق بیانیه جلود در هنگام بازدید اجویت از لیبی امضاء شود یا خیر، هزار گفت وی انتظار دارد که این کار قبل از آن انجام گیرد.

5- هزار اعتراف کرد که در زمینه تهدید مهلت بازپرداخت ترکیه و عراق به توافق نرسیده اند و میزان این بازپرداختها حدوداً معادل 300 میلیون دلار می باشد. معذالک وی گفت که دولت ترکیه در نظر ندارد از منابع جدید به جای عراق نفت خریداری نماید: ولی وجود منابع جدید برای تأمین نفت وارداتی 17 میلیون تنی سال 1978 ضروری است؛ در حالی که میزان واردات نفتی ترکیه در سال 1977 معادل 15 میلیون تن بود.

6- اظهار نظر: دولت اجویت در تلاش برای تمدید مهلت بازپرداخت خود می باشد تا بتواند در مشکلات مربوط به قروض خود نوعی انعطاف پذیری را پدید آورد. قروض کوتاه مدت ترکیه که باید در سال 1978 بازپرداخت گردد، حدود 3-2 میلیارد دلار می باشد. متأسفانه هزینه تأمین تمدید مهلت بازپرداخت نفتی، افزایش وابستگی این کشور به نفت شوروی و دیگر اقمار آن می باشد، که برای هم پیمانان غربی ترکیه موجبات نگرانی بسیاری را فراهم آورده است. توافق بین شوروی و ترکیه در مورد خرید نفت به چند دلیل تحقق نخواهد یافت. ما می دانیم که شوروی در رابطه با تعهدات صادراتی خود با کمبود نفت روبه روست؛ و میدانیم که ترکیه از کشیده شدن به زیر سلطه همسایه شمالی خود می ترسد. ولی معلوم نیست که شورویها تا چه حد حاضرند منابع نادر نفتی را فدای امتیازات سیاسی در ترکیه بنمایند.

7- اقدام مقتضی: دولت آمریکا ممکن است با استفاده از نفوذ خود در ایران بخواهد که این کشور علاوه بر ارسال نفت بیشتر مهلت بازپرداختهای نفتی ترکیه را نیز تمدید نماید. این امر سبب از بین رفتن و یا محدود شدن نفوذ شوروی در ترکیه و تخفیف بحران مالی در ترکیه خواهد شد.

8- پیام بالا قبل از دریافت مرجع ب تهیه شده بود. سفارت میل دارد امکان ارسال نفت توسط ایران به ترکیه بر اساس تمدید مهلت بازپرداخت در رابطه با گفتگو مشاور نیمتس و مشاور سیاسی ایران، اردلان و تقاضای وزارتخانه پیرامون اظهارنظر در رابطه با پاراگراف 9 مرجع ب مطرح نماید. اسپیرز

روابط اقتصادی ایران و ترکیه

سند شماره (6) تاریخ: 16 اسفند 1356-7 مارس 1978طبقه بندی: محرمانه از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - موضوع: روابط اقتصادی ایران و ترکیه خلاصه: روابط دو جانبه اقتصادی بین ایران و ترکیه هنوز هم با مانعی چون اختلاف موجود پیرامون دریافت مالیات توسط ترکیه از کامیونهای ترانزیت حامل علامت تی. آی. آر روبرو می باشد. حتی اگر این مانع نیز از میان برداشته شود، منابع دولت ایران معتقدند که ایران 2/1 میلیارد دلار اعتبار سال 1975 را در اختیار ترکیه قرار نخواهد داد. تحلیل موجود مرجع الف و مراجع پیشین از قبیل غرور و عصیان دو جانبه استوار بر عوامل فرهنگی و تاریخی هنوز هم مصداق می یابد. (پایان خلاصه)

ص: 111

1- اولین و تنها اجلاس کمیته مشترک وزیران ترکیه و ایران پیرامون همکاریهای اقتصادی و فنی در آنکارا در اکتبر سال 1975 برگزار گردید. این گردهمایی منجر به امضای یک پروتکل اقتصادی دو جانبه گردید که طی آن ایران ملزم به صدور 2/1 میلیارد دلار اعتبار به ترکیه می گردد تا نیمی از آن در عمران تأسیسات ترابری ترکیه به کار برود. وضع مالیات غیرمنتظره از طرف ترکیه در قبال کامیونهای حامل علامت تی.آی.آر. در ژانویه 1976 سبب شد که کامیونهای ایرانی مجبور شدند در ازای هر تن کیلومتر 40 قروش مالیات به ترکیه بپردازند چون در این زمینه قرار دارد دو جانبه ای امضاء نشده بود. ایران که طبق قرارداد دو جانبه قبلی حدود 9 قروش مالیات می پرداخت از ترکیه می خواهد که با همسایه خوب خود گرچه حاضر نیست اعتبار مهمی به این کشور بدهد، بهتر از اینها رفتار نماید. در همین حال شرکتهای حمل و نقل ایرانی نیز یا با شرکتهای خارجی دیگر شریک شده اند تا بیش از 25 قروش مالیات نپردازند و یا طبق گزارش سفیر به صورت یک شرکت جداگانه در ازای هر کامیون 19 تا 20 تنی حدود 2600 تا 2700 مارک آلمانی می پردازند. طبق اظهارات منابع ایرانی، به ایرانیها اذیت و آزار می شود و در ترکیه از دریافت ریال ایرانی به عنوان مالیات کامیونها ممانعت به عمل می آید و از کامیونهای ایرانی که وارد ترکیه می شوند خواسته می شود که مالیات خود را به دلار یا ارزهای معتبر دیگر بپردازند. علاوه بر این گفته می شود که ترکیه از بازنگهداشتن گمرک مرزی ترکیه به طور شبانه روزی امتناع می ورزد، در حالی که ایران گمرک خود را بیست و چهار ساعته باز نگهداشته است و همین امر از جانب ترکیه سبب شده است که صف طویلی از کامیونداران در آن سوی مرز ترکیه منتظر صدور اجازه ورود معطل بمانند.

2- میربها دبیر کل امور اقتصادی و مالی مسئول امور بین المللی آسیا و آفریقا در مورد روابط دو جانبه با مقام اقتصادی در تاریخ 15 اسفند ماه گفتگو کرد. وی گفت روابط از طریق سازمان همکاری و عمران منطقه ای و سنتو به خوبی در جریان است، لیکن روابط دوجانبه از اکتبر 1975 متوقف مانده است. او با سفیر ترکیه به کرات ملاقات می کند ولی در رابطه با بن بست اساسی ترانزیت تا به حال هیچ گونه گشایشی پدید نیامده است. وی گفت مهمترین مانع همکاری اقتصادی یعنی مالیات ترانزیت از نظر مالی برای ایران حائز اهمیت نیست. لیکن طرز برخورد ترکیه را در روابط بین دو کشور نشان می دهد. دولت ایران آماده است با تشکیل اجلاس دیگری در سطوح وزیران این مانع را از میان بردارد، لیکن سفیر ترکیه طفره می رود و به سفر ناموفق وزیران ترابری و مالی به تهران در نوامبر 1976 اشاره می کند (گزارش مرجع الف) میربها می گوید بنا به اعتقاد دولت ایران دو وزیر مزبور قادر هستند که یا میزان مالیات را کاهش دهند و یا کشوری را از پرداخت آن معاف نمایند. به هر حال، برنامه ای برای مذاکرات بیشتر در نظر گرفته نشده و میربها فکر نمی کند که پیشرفتی در این زمینه حاصل آید، که خود شرط اصل پیشرفت در زمینه های دیگر اقتصادی است.

3- میربها به دو مسئله مربوط دیگر که باید حل شود تا اعتبار مشخص شده در پروتکل به ترکیه داده شود اشاره کرد که عبارتند از:

الف) دولت ایران اصرار دارد که مطالعات امکان پذیری هر پروژه مندرج در پروتکل، قبلاً تسلیم این دولت شود.

ب) دولت ایران نیز مطابق با گزارش پیشرفت پروژه ها این اعتبار را صادر خواهد کرد و به دولت ترکیه اجازه نخواهد داد که به دلخواه خود از این اعتبار استفاده کند.

ص: 112

4- میربها گفت که دولت ایران به اوضاع اقتصادی ترکیه که کاملاً واقف است و اگر دولت ترکیه حسن نیت نشان دهد، دولت ایران نیز به پروتکل خود عمل خواهد کرد. دولت ایران فکر می کند که دولت ترکیه می خواهد از این اعتبار در موازنه پرداختهای خود استفاده کند و نمی خواهد از آن در زمینه احداث و پیشبرد پروژه ها بهره برداری نماید. طبق اظهارات اظهارات میربها، ایران به ترکیه گفته است: «اگر شما در زمینه موازنه پرداخت خود به کمک احتیاج دارید (یعنی حدود 100 تا 200 میلیون دلار) این موضوع را اعلام نمایید.» این به معنی آن نیست که دولت ایران آماده ارائه کمک در این زمینه است؛ ولی میل دارد دولت ترکیه را وادار کند که اهداف مربوط به قروض خود را مشخص نماید و با این کار ایران در نظر دارد نقش کمک دهنده را ایفا کرده باشد.

5- اظهار نظر پیرامون نکات خاص مطروحه در گزارش آنکارا 1657 در پیام جداگانه خواهد آمد.میکلوس

تعویق مهلت پرداخت به ایرانیها

سند شماره (7) تاریخ: 18 اسفند 1356-9 مارس 1978طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در تهران به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - فوری موضوع: روابط ایران و ترکیه: تعویق مهلت پرداخت به ایرانیها خلاصه: به نظر ما در حال حاضر ایده ارسال نفت توسط ایران به ترکیه بر اساس امتیاز و یا تعویق مهلت پرداخت امکان پذیر نیست. این نتیجه گیری بر چند دلیل استوار است که به تعدادی از آنها در گزارشهای آنکارا 1722 و آنکارا 1657 و نیز تهران 2332 اشاره شده است. ایران اصولاً می داند که برقراری روابط بهتر با ترکیه به نفع آن کشور است و بدون شک به همین دلیل بوده است که شاه از سفیر خود در آنکارا خواسته است که در جهت بهبود روابط تلاش نماید. ولی به نظر ما حداقل در کوتاه مدت، شاه نسبت به ماحصل این روابط چندان خوش بین نیست. ایران مشکل ترکیه را آنقدر بنیادین و پیچیده می داند که فکر نمی کند با کمکهای اقتصادی لیبرال حل گردد. این کشور از آشفتگی صحنه سیاسی ترکیه و خشونت و ناآرامی حاصل از بی نظمی سیاسی نگران است و احتمالاً با محدودیتهای رهبران ترکیه نیز در پاسخگویی به تقاضای ایران، به طرز واقعگرایانه ای برخوردار می کند، ولی در رابطه با کمکهای ایران خواستار دریافت امتیازاتی از سوی ترکیه نیز می باشد. به نظر ما مداخله در مسئله ارسال نفت ایران به ترکیه ثمر نخواهد داشت و طرز تفکر طرفین را نسبت به یکدیگر چندان تغییر نخواهد داد. (پایان خلاصه) 1- در همان حال که سفارت در نتیجه تلاشهای دیپلماتهای ایرانی در آنکارا در جهت بهبود روابط بین ایران و ترکیه ترغیب به همکاری می شود و معترف است که حسن نیت ما در اینجا ممکن است به بهبود روابط اندکی کمک نماید ولی فکر نمی کنیم که گفتگوهای ما با دولت ایران جهت تمدید مهلت بازپرداخت ترکیه در ازای نفت خام ایران (که مداخله ها باید در سطوح بالا صورت گیرد) ثمری به بار آورد. واقعیت این است که تخفیف قیمت نفت اوپک و تمدید مهلت بازپرداخت به خاطر حساسیت و وسواس ایرانیها باید از طریق سیاستهای مربوط به قیمت نفت تعیین و مشخص گردد. ایرانیها در گذشته نیز میل نداشته اند اعتبار دراز مدت و یا میان دوره ای به خریداران نفتی بدهند (گذشته از تخفیفهای جزئی در معاملات که آن هم ناشی از اوضاع خاص بازار است) مگر در موارد بسیار استثنائی چون مشکلات عمیق مربوط به موازنه

ص: 113

پرداختهایی که می تواند ثبات یک کشور همسایه را به مخاطره افکند. ایران در مورد کشورهایی که از شرکت ملی نفت ایران تمدید مهلت بازپرداخت دریافت می کنند اطلاعاتی فاش نمی کند که احتمالاً چهار کشور (و احتمالاً سودان) یعنی هند، سری لانکا، پاکستان و بنگلادش به این هدف دست یافته اند. تنها اطلاعات دقیق موجود در رابطه با هند است، یعنی به محض دریافت نفت یک سوم قیمت قبلاً پرداخت می گردد و دو سوم باقیمانده در مدت 5 یا 6 سال با نرخ بهره ممتاز قابل بازپرداخت خواهد بود. حتی اگر دولت ایران متقاعد شود که باید با ترکیه نیز مانند هند و بنگلادش رفتار نماید، طرز عملکرد ترکیه در مورد مالیات ترانزیت تی. آی. آر. و طرز برخورد آنها با 2/1 میلیارد دلار اعتبار سال 1975 طبق نظر ایرانیها و همان گونه که در تلگرام مرجع ب مورد بحث قرار گرفته، دست آخر از نظر ایرانیها به ناگزیر بن بستی را پدید می آورد. مشکل دیگر این است که کاهش ارزش دلار از نظر شاه سبب شده است، که قدرت خرید ایران بیست درصد کاهش یابد. البته در اینجا قصد نداریم سیاستهای دولت ترکیه را توجیه نماییم. ولی می خواهیم با واقعگرایی و عینیت کافی با آن برخورد کرده باشیم.

2- بعضی از ایرانیها در خفا خواهند گفت که البته نظریه ترکیه درست است، یعنی آنهایی که از شاهراههای ترکیه استفاده می کنند، باید برای بازسازی آنها هزینه ای بپردازند، ولی، ایران رسما و در رابطه با مذاکرات خود با ترکیه خواستار یک امتیاز شده است. عوامل روانی و تاریخی مطروحه در مرجع الف نیز بدون شک در تشکل نظریه ترکیه نقش داشته اند. رفتار ایرانیها در مذاکرات مربوط به کامیونها در چند سال گذشته نیز احتمالاً ترکیه را به این نتیجه رسانیده که ایران می خواهد با ترکیه مانند یکی از خویشاوندان دور و فقیر خود برخورد نماید. ولی به نظر ما، این نظریه خالی از مبالغه نیست.

3- ولی بنا به اعتقاد ما، مهمترین مسئله درک ایران از تواناییهای ترکیه در انجام کار برای خود، ایفای نقش نیرومند اشتراکی آن می باشد. درست است که درمورد طرز فکر ایران درباره دولت اجویت سند معتبری در دست نداریم، ولی بدون شک این کشور از ناآرامیهای اخیر زندگی سیاسی ترکیه بسیار ناراضی و نگران بوده است. این کشور همیشه امیدوار بوده است که رهبریت ترکیه بتواند این آشوب را به نظم تبدیل کرده و با مشکلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ترکیه با قاطعیت تمامتر برخورد نماید. ایران آماده است با رهبریتی اینچنین وارد همکاری شود، که در این زمینه می توان از کمکهای سخاوتمندانه آن به بنگلادش، هند و مصر به عنوان مصداق بارز یاد کرد.

از نظر ایران، رهبریت این گونه ای خواهد توانست تصمیمات قاطعی را بگیرد و مواضع وابسته ایران و ترکیه را در جهان واقعی به طرز واقعگرایانه تری منعکس نماید. معلوم نیست که آیا ایران فکر می کند این رهبریت در ترکیه به وجود آمده یا خیر. به نظر ما ترکیه باید تلاشهای بسیاری به خرج دهد تا طرز تفکر و برداشت ایران تغییر نماید. این تلاش عبارت است از تمایل ترکیه به ایجاد نظم داخلی و به رسمیت شناختن ایرانی نیرومندتر و متنفذتر از ترکیه. با وجود مشکلات گذشته این برخورد به زودی تحقق نخواهد یافت.

4- بالاخره ایران تقصیر بعضی از فجایع ترکیه را به گردن آمریکا می اندازد. به خصوص به طرز تلقی کنگره از همکاری نظامی آمریکا و ترکیه تکیه می کند و معتقد است که این زخمی است که به دست خودشان وارد شده است. به نظر ایران منافع ما در رابطه با یک ترکیه نیرومند و قابل اعتماد با عدم توانایی مان در حمایت از ترکیه در زمینه حیاتی آن سازگار نیست. بنابر این، در ایفای نقش واسطه به منظور حل مشکلات مالی ترکیه، آمریکا نخواهد توانست نقش متقاعد کننده ای داشته باشد.میکلوس

شرایط تمدید مهلت بازپرداخت نفتی

ص: 114

سند شماره (8) تاریخ: 22 اسفند ماه 1356-14طبقه بندی: محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. مارس 1978به: سفارت آمریکا در آنکارا، با اولویت رونوشت: به سفارت تهران موضوع: شرایط تمدید مهلت بازپرداخت نفتی در نظر داریم در موقعیتهای مناسب با کشورهای ذیربط دوست در منطقه چون ایران، نشان دهیم که همدردی با مشکلات ترکیه به نفع خود آنهاست (مرجع - ب). ولی نمی خواهیم خود را درگیر روابط دوجانبه ترکیه تا حدودی نماییم که مجبور به انجام اقدامات ویژه در زمینه هایی که امکان بروز پاسخ مثبت بعید به نظر می رسد، شده و یا در زمینه صادرات آمریکا امتیازاتی را از دست بدهیم. بنابر این، میل نداریم با دولت ایران درباره احتمال عرضه نفت به ترکیه بر اساس تمدید مهلت بازپرداخت وارد مذاکره شویم.ونس

روابط ایران و ترکیه

سند شماره (9) طبقه بندی: خیلی محرمانه تاریخ: 3 فروردین 1357 - 23 مارس 1978 از: سفارت آمریکا در جدهبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

رونوشت: سفارت آمریکا - ایران موضوع: روابط ایران و ترکیه به نظر ما سعودیها مایلند به توضیحات دولت ترکیه پیرامون مشکلات اقتصادی این کشور گوش فرا دهند. ولی، سعودیها، که در محاصره همسایگان عربی دارای مشکلات موازنه پرداخت قرار گرفته اند، میل ندارند در این زمینه به هیچ کشور دیگر و حتی مصر کمک نمایند. آنها ترجیح می دهند که از طریق منابع مالی سعودی برای عمران و یا دیگر راههای چندجانبه چون بانک عمران اسلامی، صندوق عربی و یا صندوق اوپک به پروژه ها کمک نمایند. با اضافه کردن این عوامل به خونسردی دولت عربستان سعودی نسبت به گرایشات سیاسی اجویت، باید گفت که امکان ارائه کمک از طرف سعودیها بسیار محدود خواهد بود. ولی وامهای ناچیز، چه به طور مستقیم و چه چندجانبه، می تواند از حمایت سعودیها برخوردار باشد.

وایلی

ملاقات بین وزیر دارایی ترکیه و وزیر خزانه داری آمریکا

سند شماره (10) تاریخ: 15 فروردین 1357-4 آوریل 1978 خیلی محرمانه از: وزارت خارجه در واشنگتن دی. سی. به: سفارت آمریکا در آنکارا موضوع: ملاقات بین وزیر دارایی ترکیه و وزیر خزانه داری آمریکا 1- وزیر بلومنتان روز پنج شنبه 3 فروردین ماه با مؤذن اوغلو وزیر دارایی ترکیه ملاقات نمود. ورال گوگساواس مدیر کل خزانه داری و سفیر اسنبل نیز در این ملاقات حضور داشتند. در گروه آمریکایی دستیار وزیر، برگستن و ریچارد فیشر، معاون ویژه وزیر شرکت داشتند.

2- وزیر دارایی، در آغاز گفت که همان روز بعدازظهر یک نامه تفاهم با صندوق بین المللی پول امضاء

ص: 115

خواهد کرد. سپس به شرح مشکلات اقتصادی ترکیه و راه حلهای دولت در برخورد با آنها پرداخت. وی گفت برنامه مربوط بمدت دو سال اجرا می شود و شامل 300 میلیون دلار سنتو (حدود 360 میلیون دلار) خواهد بود. علاوه بر این ترکیه احتمالاً از طریق مؤسسه ویتهوین مقادیر نامشخصی کمک مالی دریافت خواهد کرد. دستیار وزیر یعنی برگستن گفت پاسخ مؤسسه ویتهوین سه ماه طول خواهد کشید، که در اینجا وزیر دارایی ترکیه متعجب شد.

3- وزیر خزانه داری سؤال کرد که آیا به نظر او این روشها می تواند تغییری در وضع موجود پدید آورد.

وزیر دارایی اظهار امیدواری نمود، لیکن گفت مایل است از حمایت دولت آمریکا نیز برخوردار شود. وی سپس به ذکر نوعی عملیات «مانند عملیات پرتغال» در رابطه با ترکیه پرداخت و گفت که دولت باید در این مورد به کنگره رجوع کند که خالی از اشکال نیز نمی باشد. معذالک وی سؤال کرد که آیا در «موقع مناسب» می توان این عملیات را انجام داد؟ وی یادآور شد که ترکیه نه تنها در سال جاری بلکه در سال آتی نیز به اینگونه کمکها نیازمند خواهد بود. وی سپس به طور غریبی از خزانه داری آمریکا خواست تابه بانکهای بخش خصوصی برای وام دادن به ترکیه «چراغ سبز» نشان دهد.

4- وزیر بلومنتال گفت که بانکهای خصوصی خود تصمیمات مربوط به خودشان را اتخاذ می نمایند.

دولت آمریکا نمی تواند به آنها دستور دهد که در نقاط خاصی سرمایه گذاری نمایند. عکس این موضوع نیز صادق است یعنی نمی تواند مانع از سرمایه گذاریهای آنها در نقاط خاصی بشود. ولی در صورتی که بانکها بخواهند می توانیم در مورد شرایط نظر دهیم و بانک های خصوصی اگر مطلع شوند که ترکیه برای حل مشکلات خود برنامه ای تهیه کرده بیشتر توجه خواهند کرد. در مورد کمک وزیر گفت که توجه کنگره به مؤسسه ویتهوین و بودجه اختصاصی آی. اف. اس. معطوف شده است.

با وجود اطلاع از برخورد کنگره نسبت به موضوع کمکها، وی اظهار داشت که چون ارائه اعتبار ای.اس.اف. و یا کمک دوجانبه به تصویب کنگره نیازمند است، فکر نمی کند امکان ارائه این گونه کمکها وجود داشته اند.

5- دستیار وزیر یعنی برگستن به دقت موضوع کمک چندجانبه برای پرتغال را بررسی کرد و آن را موردی «بسیار غیر عادی» خواند و یادآور شد که هدف از ادامه این اعتبار ای. اس. اف. از بین بردن عدم توازن بازپرداخت در کوتاه مدت بوده است. وزیر بلومنتال بار دیگر تأکید نمود که کمک چه به صورت اعتبار ای. اس. اف باشد و چه به صورت کمک دوجانبه باید به تصویب کنگره برسد که کاری است بس دشوار.

6- وزیر دارایی گفت که علت هواداری وی از عملیاتی مشابه «عملیات پرتغال» در ترکیه دلایل سیاسی بسیار مبرهن است. وی سؤال کرد که آیا دولت آمریکا نمی تواند اعلام کند که هیچ گونه «تحریم اقتصادی» علیه ترکیه وجود ندارد. بلومنتال به وزیر دارایی اطمینان داد که هیچ گونه تحریمی علیه ترکیه به کار گرفته نشده و گمان می کند که مطرح کردن علنی موضوع، این فکر را در اذهان به وجود می آورد که شاید موضوع تحریم اقتصادی علیه ترکیه تا به حال صحت داشته است، وی گفت سعی می کنیم در فرصتی بایسته این مطلب را اعلام نماییم.

7- وزیر دارایی سپس خواستار حمایت دولت آمریکا در نهادهای بین المللی شد، ولی مسئله خاصی را عنوان ننمود، وزیر بلومنتال گفت ما می توانیم وامهای اعطایی بانک بین المللی بازسازی و توسعه را

ص: 116

مورد تجدید نظر قرار دهیم و تا حدود امکان مفید واقع شویم، ولی نمی توانیم یک «چک سفید امضاء» به این کشور بدهیم.

8- وزیر دارایی پس از آن موضوع مربوط به سازمان توسعه همکاریهای اقتصادی را عنوان کرد. وزیر بلومنتال گفت ما در اجلاسیه شرکت خواهیم کرد، ولی طبق برداشت وی این کنسرسیوم فعالیت چندانی ندارد. وزیر دارایی گفت این موضوع درست است لیکن دولت ترکیه امیدوار است منابع مالی مورد نیاز پروژه های خود را از طریق این کنسرسیوم تأمین ساخته و قروض خود را نیز برنامه ریزی مجدد نماید.

برگستن گفت ما با مقامات دیگر کشورها در مورد تهیه یک طرح مؤثر چند جانبه برای ترکیه تبادل نظرهایی داشته ایم. به نظر ما خود مکانیزیم مهم نیست بلکه مؤثر بودن حائز اهمیت است. وزیر دارایی گفت دولت ترکیه با تعداد دولتهای درگیر در این قرارداد دوجانبه مخالف نیست، ولی ترس از آن دارد که روند حاضر زمان بسیاری را تلف کند. برگستن گفت برای حل این مسئله تلاش بسیاری خواهیم کرد.

9- وزیر بلومنتال گفت که به نظر او بانکهای خصوصی در صورت اطلاع از برنامه دولت ترکیه برای حل مشکلات از این دولت حمایت خواهند کرد. وزیر دارایی ترکیه نیز گفت که تبادل نظرهای وی با وزیر بلومنتال و حمایت وزیر از برنامه اقتصادی دولت ترکیه در این زمینه مؤثر واقع خواهد شد.ونس

هزینه اقتصادی حضور ترکیه در قبرس

سند شماره (11) تاریخ: 11 آوریل 1978-23 فروردین 1357طبقه بندی: سری موضوع: هزینه اقتصادی حضور ترکیه در قبرس تهیه شده از سوی وزارت امور خارجه آمریکا دفتر اطلاعات و پژوهشها ترکیه برای نگهداری موقعیت ویژه خود در قبرس متحمل هزینه های گوناگون می شود، بعضی از این هزینه ها مستقیم و لااقل از لحاظ امکانات بالقوه قابل اندازه گیری است و برخی دیگر غیر مستقیم بوده و اندازه گیری آن عملاً غیر ممکن است. معذالک در سبک و سنگین کردن گزینشهای سیاسی، آنکارا (ترکیه) عوامل مربوط به شرافت ملی و نظامی را همزمان با هزینه های اقتصادی و سودها در نظر می گیرد.

در میان هزینه های مستقیم اقلام زیر در اولویت قرار می گیرد.

- کمک خارجی به دولت فدرال ترک جزیره قبرس.

- هزینه اضافی حفظ نیروهای نظامی ترکیه در قبرس.

- هزینه پرسنل غیر نظامی که به وسیله ترکیه عرضه می شود.

- از این سه عامل فقط عامل اول به دقت معلوم شده است.

کمک به دولت فدرال ترک جزیره قبرس که از فوریه سال 1975 اعلام شده، ظاهرا به طور متوسط حدود 45 میلیون دلار در سال است هر چند دشواریهای جاری اقتصادی در ترکیه احتمالاً این مبلغ را کاهش داده اند.

برای محاسبه هزینه های نظامی اضافی معقول به نظر می رسد که فرض کنیم، این هزینه ها برای ترکیه حدود 15% از نگهداری همین اندازه واحدهای نظامی در خاک خود ترکیه تمام می شود.

این تناسب بدان معنا است که ترکها شاید سالیانه بیش از یک هزار دلار اضافه برای هر سرباز در قبرس خرج نمی کنند. این محاسبه القاء می کند که هزینه اضافی نیروهای نظامی ترکیه در قبرس سالیانه بالغ بر

ص: 117

30 میلیون دلار است.

سرانجام از اطلاعات مختصری که در دست است، چنین به نظر می رسد که ترکها برای حفظ پرسنل غیرنظامی خود در قبرس بیش از 5 میلیون دلار در سال خرج نمی کنند این سه مقوله مخارج نشان می دهد که ترکیه سالیانه 80 میلیون دلار خرج می کند. به هر صورت مخارج مستقیم به اندازه قابل ملاحظه ای بیش از 50 میلیون دلار، ولی کمتر از 100 میلیون دلار است.

مخارج مستقیم کمک خارجی ترکیه. حکومت ترکیه هم لیره ترک برای پشتیبانی از بودجه و هم ارز خارجی برای دولت فدرال ترک قبرس فراهم می کند. بر طبق ارقامی که توسط قبرسیهای ترک منتشره شده کمک حکومت ترکیه در سال 1975 مبلغ 470 میلیون لیره ترک (5/32 میلیون دلار) بوده است. در سال 1976 کمک ترکیه 459 میلیون لیره ترک (6/28 میلیون دلار آمریکایی) و در سال 1977 این مقدار بالغ بر 451 میلیون لیره ترکی (1/25 میلیون دلار) گشته است. این ارقام رسمی شاید مبالغ واقعی را کمتر نشان داده است، زیرا بیشتر احتمال می رود که کمک ترکیه به بودجه قبرس سالیانه به 40 میلیون دلار بالغ شده است.

علاوه بر این در سالهای 1975 و 1967 حکومت ترکیه 15 میلیون دلار شکل ارز خارجی که مورد نیاز مبرم ترکهای قبرسی بوده است فراهم کرده، زیرا دولت فدرال ترک قبرس از لحاظ موازنه نامساعد بازرگانی و به علت نداشتن ارز خارجی از منابع دیگر در مضیقه بوده است.

در نتیجه این دشواریهای مالی حکومت ترکیه ممکن بود، نتوانسته باشد در جریان سال گذشته تعهدات خود را که مبنی بر کمک دولت فدرال ترک قبرسی انجام دهد. در اواخر ماه دسامبر یک منبع مخفی گزارش داد که از 451 میلیون لیره ترک که حکومت ترکیه به ترکهای قبرس در سال 1977 وعده داده است، تنها 170 میلیون لیره ترک (4/9 میلیون دلار) عملاً تا آن تاریخ به ترکهای قبرس پرداخت شده است.

هزینه های اضافی حفظ نیروهای نظامی ترکیه در قبرس ترکیه حدود 30 هزار نفر پرسنل نظامی در ترکیه دارد. هزینه حفظ این نیرو در زمینه های پرسنل و تجهیزات لجستیکی و آمادگی رزمی است. بر اساس این عوامل، معقول به نظر می رسد که فرض کنیم که هزینه اضافی نگهداری نیروی ترکیه در قبرس حدود 15% بیشتر از هزینه مستقر کردن چنین نیرویی در خود سرزمین ترکیه است. این برآورد تقریبی از عوامل زیر اقتباس شده است زیرا اطلاعات دقیق درباره هزینه نگهداری نیرویی به همین اندازه در ترکیه در دست نیست:

* = لیره ترک به نرخ مبادله کنونی طبق نرخهایی که از سوی صندوق بین المللی پول منتشر شده تبدیل می شود.

از آنجایی که نیروهای مسلح ترکیه دچار مازاد نیروی انسانی ناشی از برنامه خدمت نظامی همگانی می باشد، نیروی 30 هزار نفری ترکیه تقریبا به طور یقین نماینده نیروی انسانی است که در هر صورت می بایستی به خدمت نظامی فرا خوانده شود و به طور ویژه برای خدمت در قبرس احضار نشده است. از آنجایی که 90 درصد این افراد سربازان وظیفه بوده و می باشند که (حقوق پایه آنها یک دلار در ماه است) هزینه پرسنلی بسیار نازل است: تنها افسران و درجه داران برای خدمت در قبرس مقرری فوق العاده

ص: 118

می گیرند که برای هر یک از آنها بین 8 تا 16 دلار در ماه است.

هزینه لجستیکی نسبتا زیاد است، زیرا همه سربازان و تقریباً همه آذوقه آنها باید از سرزمین ترکیه به قبرس با کشتی حمل شود. علاوه بر این برای حفظ یک نیروی 30 هزار نفری در وضع آمادگی رزمی هزینه بیشتری لازم است تا آنکه اگر آنها در وضع آموزشی یا آمادگی عادی نگهدارند.

پرسنل غیرنظامی که بوسیله ترکیه را فراهم می شود ترکیه انواع مستشاران غیر نظامی را برای دولت فدرال ترک قبرس فراهم می کند، که عبارت است از مدیران و کارشناسان فنی که برای مدت زمانی در قبرس مانده اند که مدت اقامت آنها ممکن است بین چند روز تا چندین سال نوسان داشته باشد. درباره تعداد چنین پرسنلی اطلاعات دقیقی در دست نیست؛ هر چند، چند صد یا شاید چند هزار نفر از سال 1974 در این برنامه شرکت داشته اند. بعضی از اینها بدون شک کارمندان دولت ترکیه بوده اند، برخی دیگر به عنوان مشاور از سوی دولت فدرال ترک قبرس استخدام شده، ولی حقوق آنها از سوی حکومت ترکیه پرداخت شده است. در میان این گروهها شاید بعضی ترکهای قبرسی هم وجود داشته باشد که در سرزمین اصلی ترکیه اقامت داشته و فرصت آن را یافته اند تا به موطن خود بازگردند.

مخارج غیر مستقیم شاید مخارج غیر مستقیم مربوط به درگیری ترکیه در قبرس اثرات اقتصادی مؤثرتری از مخارج مستقیم فوق الذکر داشته باشد. این مخارج غیر مستقیم شامل موارد زیر می باشد:

- سرمایه گذاریهای خارجی، پرداختها به کارگران و عایدات توریستی که از سال 1974 به علت بلاتکلیفیهای سیاسی مداوم ناشی از درگیری ترکیه در قبرس بوده است.

- هزینه ناشی از منع سلاحهای آمریکایی و مدت زمان و انرژی که مسئله قبرس و انعکاسهای امور خارجی از سایر مسائل فوری خارجی و داخلی داشته است.

معذالک ترکها به درگیری خود در قبرس به عنوان مقایسه هزینه ها و سودها در درجه اول نگاه نمی کنند.

به نظر ترکها قبرس در درجه اول یک مسئله شرافت ملی و تعهد است. هنگامی که در سال 1974 آنها در قبرس مداخله کردند، انگیزه اقدام آنها نگرانی برای خویشاوندان ترک قبرسی خود بوده است و ناشی از تصمیم آنها به خودداری از تسلیم در برابر تحریکات فرضی یونان و از ترس محاصره قبرس از سوی یونانیها، حتی بعد از آنکه ترکیه امنیت قبرسیهای ترک را تأمین کرد و مانع آن شد که یونانیها خاک اصلی قبرس را به دست بگیرند، شرافت ملی ترکیه عمیقا در این موضوع در میان بود. این امتیازات با خون ترکها به دست آمد و قبرس این امکانات بالقوه را داشت که در مدت کوتاهی به عنوان یک مسئله عمده ترکیه در صحنه رقابتهای داخلی در این کشور جلوه کند.

تهیه شده به وسیله استفان - ار - اسنو

اختلاف ایران و ترکیه پیرامون مالیات ترانزیت ترکیه و...

ص: 119

سند شماره (12) طبقه بندی: خیلی محرمانه مکان: محل اقامت سفیر کانادا، هنگام صرف شام زمان: 10 اردیبهشت 1357، 30 آوریل 1978 صورت مذاکرات شرکت کنندگان: رحیم گمرک اوغلو سفیر ترکیه در ایران کلاید د. تایلور، دبیر اول اختلاف ترکیه و ایران پیرامون مالیات ترانزیت ترکیه موضوع: اختلاف ایران و ترکیه پیرامون مالیات ترانزیت ترکیه و در طرح ترکیه در رابطه با سفارت جدید در تهران در پاسخ به سؤال مربوط به دلایل واقعی بن بست موجود بین دو کشور بر سر مالیات ترانزیت ترکیه، سفیر گفت که به نظر وی هیچ راه حل رسمی در این زمینه وجود ندارد. وی گفت که پیرامون اولین قرارداد در سال 1963 با ایران مذاکره کرده بود که از طریق آن ایران در مقایسه با دیگر کشورها از امتیازات ویژه ای برخوردار می شود. در طول سالهای مدید در مورد این ترانزیت با 22 کشور قرارداد به امضاء رسانده بود و به همین دلیل با آن کاملاً آشناست. وی گفت در این زمینه ترکیه با پاناما شباهت بسیار دارد، یعنی به خاطر مواهب طبیعی با اروپا مرتبط شده است، ولی بعضی از کشورهای خلیج مانند عراق و ایران می خواهند از این تأسیسات ترابری سوء استفاده کنند و حاضر نیستند در رابطه با هزاران تصادفی که رخ می دهد، ترافیک سنگین، تعمیر و مرمت جاده ها و هزینه سنگین آسفالت، چیزی بپردازند.

وی گفت که در رابطه با تاکتیکهای مالیات جاده که در ژانویه 1976 وضع شده، دولت خود را بی تقصیر نمی داند، ولی احساس می کند که دولت ترکیه برای رسیدن به توافق با ایران امتیازات زیادی را از دست داده است. وی گفت به محض اعلام قوانین مالیاتی جدید پیش نویس تعویض پروتکل مربوط به جاده را از طریق دیپلماتیک تسلیم ایران کرده بود. تنها کاری که ایران می بایست انجام دهد، رسمی اعلام نمودن این پیش نویس ها بود و پس از آن می توانست مالیات کمتری در قبال استفاده از این جاده بپردازد. وی گفت نتیجه گیری من مبنی بر اینکه ایران در مقایسه بادیگر کشورهای طرف قرارداد دولت ترکیه خواستار امتیاز بیشتری است، صحت دارد. وی گفت از وزیر هوشنگ انصاری و چند مقام برجسته دیگر دولت ایران شنیده است، که آنها می خواهند راههای دیگری بین ایران و اروپا به وجود آورند و وی به همه آنها پاسخ داده بود که ترکیه به این تجارت علاقه مند نیست و اگر آنها می خواهند کامیونهای خود را از طریق بلغارستان و یا از طریق دریا به عراق آورده و از آنجا به ایران برسانند، هیچ اشکالی از نظر ترکیه وجود ندارد. در واقع ارقام مربوط به تناژ عبور داده شده به ایران از طریق شاهراه ترکیه را دریافت کرده است که نشانگر 50 درصد افزایش یا112 میلیون تن بیش از سال قبل از آن می باشد. بنابر این، این ادعا که مقدار زیادی از کالاها از طریق راههای دیگر به ایران وارد می گردد، صحت ندارد. سفیر گفت، در حقیقت اکثر کالاهای ایران و احتمالاً حدود 97-95% آن توسط کامیونهایی به این کشور آورده می شود، که از آن کشورهایی هستند که با ترکیه قرارداد ترانزیت بسته و از مالیات 25 قروش برای هر تن بر کیلومتر استفاده می کنند.

راه حلی که وی یافته است و مطمئن است تحقق خواهد یافت، راه حلی است که نه تنها منافعی از طریق ایران کسب نمی کند، بلکه با آن نیز رابطه ندارد. این راه حل عبارت است از یک شاهراه شش خطه که به وسیله گروه کنسرسیوم اروپایی یا شرکتهای ترابری در ترکیه احداث خواهد شد. این شاهراه خواهد

ص: 120

توانست در مسیر 300 کیلومتر کاهش مسافت پدید آورد. هزینه احداث آن 7 میلیارد دلار است و قراردادهای مربوط به آن نیز مورد مذاکره قرار گرفته است. وی گفت پس از احداث این شاهراه از دولتش خواهد خواست که از کامیون عابر مقدار معینی عوارض دریافت گردد.

در رابطه با 2/1 میلیارد دلار اعتبار امضاء شده توسط ایران و ترکیه در اکتبر سال 1975، سفیر گفت که این اعتبار «ماهیت خارجی خود را از دست داده است.» سفیر گفت که نمی داند در عدم اجرای این پروتکل ایران چه انگیزه دیگری می تواند داشته باشد.

سفارت جدید پیشنهادی ترکیه در ایران سفیر پس از گفتگو پیرامون این مذاکرات بی ثمر در مورد مالیات ترانزیت و نیز احتمالاً برای مشخص کردن نحوه معامله در ایران به تاریخچه تلاش خود در تعویض محل سفارت ترکیه و انتقال آن به بخش مرکزی شهستان پهلوی اشاره کرد. (دولت ایران در نظر دارد شمالی ترین نقطه شهر تهران را به صورت یک منطقه مرکزی در آورد، که علاوه بر وزارتخانه ها و آژانسهای مهم نمایندگیهای دیپلماتیک نیز در آنجا سکنی خواهند گزید. احداث شهستان پهلوی هم اکنون آغاز شده است). وی گفت که اولین نمایندگی مستقر در تهران، سفارت ترکیه بود که به شهرداری مراجعه کرده است تا محل آن در این منطقه تعیین شود و زمینه خرید زمین لازم نیز فراهم آید. (دولت ایران موافقت کرده است که سفارت کنونی ترکیه در خیابان فردوسی را خریداری کرده و به صورت موزه و پارک درآورد.) در زمان شهردار نیک پی، وی قطعه زمینی به دست آورده بود و پس از تکمیل نقشه برداری آن در نظر داشت دور آن را دیوار بکشد و دو باغبان را به طور تمام وقت در آنجا بکار بگمارد تا قبل از احداث ساختمان سفارت مناظر اطراف آن دلپسند شده باشد. در طول ملاقات رئیس جمهور ترکیه با شاه، او این موضوع را با وی در میان گذاشته و حدود 30 میلیون لیره از طرف دولت ترکیه دریافت داشته بود که طبق گفته سفیر در دولت ترکیه این مقدار پول به آسانی استخراج نمی شود.

پس از برکناری شهردار نیک پی در سال 1977 و روی کار آمدن شهردار شهرستانی، او با شهردار جدید ملاقات کرد تا کار خود را در مورد سفارت ادامه دهد. ولی شهردار جدید و کارمندان وی نتوانستند پرونده های مربوط به فروش زمین به سفارت ترکیه و انتقال آن را به شهستان پهلوی پیدا کنند. سفیر این موضوع را در وزارت امور خارجه مطرح کرد و از وی خواسته شد که مختصراً و کتباً مطلب را گزارش کند.

پس از آن دو یادداشت دیگر نیز ارسال داشته است، ولی هنوز از وزارت امور خارجه در این زمینه چیزی نشنیده است. وی پس از آن گفت: «اکنون من به آنکارا چه جوابی بدهم؟ آیا به آنها بگویم که با یک عده احمق طرف شده ام؟ چطور ممکن است که موضوعی بین سران دولت تا این حد مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد و ناگهان همه جزئیات آن از بین برود؟»

ملاقات نخست وزیر اجویت و وزیر خزانه داری آمریکا، بلومنتال

ص: 121

سند شماره (13) تاریخ: 1 تیرماه 1357 - 22 ژوئن 1978طبقه بندی: محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.به: سفارت آمریکا در آنکارا با اولویت رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: ملاقات نخست وزیر اجویت و وزیر خزانه داری آمریکا، بلومنتال 1- نخست وزیر اجویت در تاریخ 15 خرداد با وزیر خزانه داری بلومنتال ملاقات کرد. طرف ترک ملاقات، وزیر خارجه آگان، وزیر دفاع السیک، وزیر خزانه داری ژنرال کوکساواس، و سفیر اسنبل شرکت داشتند. در بخش آمریکایی ملاقات معاون وزیر خزانه داری سولومون، سفیر اسپایرز، دستیار ویژه وزیر فیشر و بلیک مقام رابط خزانه داری در ترکیه حضور داشتند.

2- نخست وزیر با نگرشی کلی به اوضاع اقتصادی ترکیه بحث را آغاز نمود. وی گفت که ترکیه در حال گذار از یکی از وخیمترین بحرانهای اقتصادی تاریخ خود می باشد و به نظر وی بحران به اوج خود رسیده است. وی این بحران را ناشی از چند عامل خارجی و داخلی دانست. در بخش داخلی، عدم مدیریت صحیح اقتصادی نقش مهمی را به عهده دارد و در بخش خارجی عواملی چون افزایش قیمت نفت، تورم جهانی و عقب افتادگی اقتصادی و «تاثیرات جنبی» تحریم تسلیحاتی نیز تأثیر بسزایی داشته اند.

3- نخست وزیر تلاش دولت خود را در حل این بحران، افزایش پس انداز و انتقال آنها به بخشهای مولدتر توصیف کرد. وی گفت در نتیجه این تلاشها اعتماد جامعه بین الملل به ترکیه بیشتر می شود و در این رابطه به نقش مهم قرارداد صندوق بین المللی اشاره کرد.

4- نخست وزیر به تفصیل به شرح امکانات اقتصادی ترکیه پرداخت و از دورنمای صنعتی، جامعه باز، منابع طبیعی «معقول» و جهانگردی صحبت کرد. وی گفت که دولتش در نظر دارد از این امکانات به سرعت استفاده کند.این امر نیز دوباره سازماندهی اقتصاد را در صادرات و حذف مشکلات در برمی گیرد.

وی از تأکید دولت ترکیه بر ایجاد صنایع جایگزین کننده واردات که به نظر وی در بسیاری موارد «همان ادامه دهنده سیاست وارداتی است» انتقاد کرد.

5- با پرداختن به اقدامات اجرایی مورد نظر دولت، نخست وزیر از اصلاح قوانین مالیاتی گسترده، گفتگو با بزرگترین اتحادیه کارگری ترکیه در مورد «یک قرارداد اجتماعی» و فعال سازی دوباره کنسرسیوم سازمان همکاری و عمران اقتصادی یاد کرد. نخست وزیر گفت مقادیر هنگفتی از اعتبارهای تضمین نشده هنوز به صورت یک مشکل عظیم باقی مانده و او امیدوار است که اعضای کنسرسیوم سازمان همکاری و عمران اقتصادی بتوانند در این زمینه مثمرثمر واقع شوند و در رابطه با حل این مشکل از یک «نهاد مالی» تحت الحمایه خزانه داری آمریکا یاد کرد.

6- نخست وزیر گفت که مذاکرات با بانکهای خصوصی ادامه دارد و نسبت به نتایج آنها خوش بین است. وی از وام احتمالی 500 میلیون دلاری اروپا به عنوان حداقل نیاز برای اعاده تولید یاد کرد و گفت که امیدوار است وزارت خزانه داری آمریکا بانکهای آمریکایی را به دادن وام در این جهت تشویق نماید. وی گفت، بانک مرکزی ترکیه در رابطه با گرفتن وام با بانک بین المللی تماس گرفته است و بانک فدرال آمریکا نیز می تواند در این زمینه نقش خطیری را به عهده گیرد. وی از خزانه داری خواستار کمک در زمینه دوباره فعال شدن بانک صادرات و واردات در ترکیه شد. این گونه اقدامات می تواند ترکیه را در حل مشکلات

ص: 122

مربوط به ارز خارجی یاری دهد.

7- وزیر بلومنتال گفت آمریکا از اینکه ترکیه، با صندوق بین المللی پول به توافق رسیده بسیار خشنود است و به نظر وی همین توافق کلید تمام کمکهای مالی دیگر است. وی پس از آن از نخست وزیر پرسید که دستیابی به اهداف صندوق بین المللی پول تا چه حد مشکل است. نخست وزیر اجویت پاسخ داد که ترکیه قبلاً نیز نشان داده است که قدرت صرفه جویی و «کانالیزه کردن» اعتبار را دارد. به نظر وی مهمترین اقدام افزایش ارز خارجی ترکیه در جهت از بین بردن مشکلات واردات می باشد.

8- وزیر بلومنتال یادآور شد که گویا نخست وزیر اجویت از طرز برخورد بانکداران نیویورک در رابطه با کمک به ترکیه خوشحال است. معاون وزیرکوکساواس گفت که بانکهای مهم در مدت کوتاهی پیشنهادات خود را مطرح خواهند کرد. معاون وزیر سولومون سؤال کرد که آیا ترکیه از دولتهای اروپایی نیز درخواست کمک کرده است. نخست وزیر گفت که آلمان غربی و اتریش پیشنهاد کمک کرده و صندوق بازسازی و عمران بین المللی نیز قرار است به ترکیه وامی بدهد.

9- وزیر بلومنتال گفت که آمریکا تا جایی که بتواند کمک خواهد کرد و قرارداد صندوق بین المللی پول و اجزای آن نیز از اهمیت بسیار برخوردار است، چون کارهای دیگر را امکان پذیر ساخته است. نخست وزیر گفت که صادرات ترکیه در آوریل و می سال جاری افزایش یافته و پولهای ارسالی کارگران ترکیه از خارج نیز رو به افزایش است. وی گفت که دولتش در نظر دارد کارگران صاحب ارزهای خارجی را به سرمایه گذاری در ترکیه تشویق نماید. وزیر بلومنتال گفت در حالی که بخش اعظم پولهای کارگران از آلمان غربی می رسد، تسریع فعالیت اقتصادی در این کشور به ترکیه کمک خواهد کرد و نخست وزیر نیز با این عقیده ابراز توافق نمود.

10- معاون وزیر سولومون در مورد مشکلات مربوط به اجرای قرارداد صندوق بین المللی پول سؤال کرد. نخست وزیر گفت مردم از زمان به قدرت رسیدن دولت تأثیر افزایش قیمتها را احساس کرده و قبول دارند که تقصیر پیدایش تورم متوجه دولت وی نیست. وی گفت که بنا به عقیده وی مردم در بقیه طول سال این وضع را خواهند پذیرفت، ولی لازم است که وضع بهبود بیشتری پیدا کند. وی باز دیگر اقدامات مورد نظر دولت خود را گوشزد کرد و گفت که باید موانع موجود بر سر راه صادرات از بین برود. وی گفت که دولتش از حمایت «اکثریت» برخوردار است و با مردم رابطه خوبی برقرار کرده.

11- معاون وزیر سولومون از نخست وزیر سؤال کرد که دولت وی برای بازسازی میان مدت و درازمدت اقتصادی چه برنامه هایی دارد. نخست وزیر پاسخ داد که این بازسازی از طریق گسترش صادرات صورت خواهد گرفت تا ترکیه بتواند از موقعیت جغرافیایی خود که همانا نزدیکی به بازار خاورمیانه است، بهره برداری نماید. بخش خصوصی نیز می تواند نقش مهمی را ایفا کند و دولت وی نیز در رابطه با همکاری بخشهای خصوصی خارجی «دچار عقده» نیست. وزیر بلومنتال سؤال کرد که کدامیک از صادرات خاص ترکیه می تواند به بازار خاورمیانه راه یابد. نخست وزیر پاسخ داد که صنایع فولاد و ذوب آهن، صنایع ساختمانی و الکترونیک مهمترین صادرات این کشور می باشند.وی گفت ترکیه می تواند از همکاری در زمینه تولید تجهیزات نظامی نیز سودمند گردد. وی در همین زمینه با وزیر دفاع آمریکا، براون گفتگو کرده بود.

12- وزیر بلومنتال در مورد برنامه های دولت ترکیه در برخورد با تورم سؤال کرد. نخست وزیر گفت

ص: 123

که شرح این برنامه مشکل است و بستگی به «توازن عرضه و تقاضا» در منطقه دارد. ارز خارجی بیشتر اوضاع را آرام تر خواهد کرد و اجازه خواهد داد که واردات ضروری در زمینه تولید تأمین شود. وی گفت میزان تورم در سال گذشته حدود 50 درصد بوده و او امیدوار نیست که «نتایج بسیار مثبتی» در سال جاری پدید آید.

13- وزیر بلومنتال در مورد بررسی صندوق بین المللی پول از عملکرد ترکیه سؤال کرد. نخست وزیر گفت که صندوق بین المللی پول اوضاع را زیر نظر خواهد گرفت و معاون وزیر کوکساواس گفت که نمایندگان مالی در آخر سال جاری بررسیهای جدیدی را به عمل خواهند آورد. معاون وزیر سولومون گفت که در بسیاری موارد صندوق بین المللی پول با تأخیر عمل می کند. نخست وزیر توافق کرد و گفت دولت پیشین حدودا یک سال را تلف کرده بود.

14- وزیر بلومنتال به عنوان حسن ختام گفت آمریکا هر کاری خواهد کرد. تا بتواند به ترکیه کمک کند. ما اوضاع را از نزدیک زیر نظر داشته و امیدواریم بانکهای خصوصی نیز بتوانند کمک کنند. وزیر خارجه آکان سؤال کرد که آیا آمریکا نمی تواند از ایران و کویت بخواهد که کمکهای مالی در اختیار ترکیه قرار دهند. وزیر بلومنتال گفت که این کشورها خودشان در این رابطه تصمیم می گیرند. نخست وزیر اجویت گفت وزیر دارایی ترکیه با وزیران دارایی کویت و عربستان تماس گرفته و تلاشهای آمریکا در این زمینه مفید واقع نخواهد شد. وزیر بلومنتال گفت اگر کویت و عربستان سعودی کمک مالی به ترکیه می دادند ما مشکلی نداشتیم. ولی در هر حال این کشورها خودشان باید تصمیم بگیرند. اگر این کشورها از ما نظرنخواهی کنند، ما به آنها جواب مثبت خواهیم داد.ونس

قرارداد تجاری جدید ایران و ترکیه

سند شماره (14) تاریخ: 15 تیر ماه 1357- 6 ژوئیه 1978طبقه بندی: محرمانه از: سفارت آمریکا در تهران به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - فوری موضوع: قرارداد تجاری جدید ایران و ترکیه 1- نمایندگان ایران و ترکیه در اینجا به خاطر انعقاد قرارداد تجاری جدید و مهم بین دو کشور که طی آن ایران به مدت یکسال حدود یک میلیون تن نفت خام و نیم میلیون تن نفت سوختی در ازای محصولات کشاورزی و مقداری محصولات صنعتی (شیشه و سیمان) به ترکیه خواهد داد، جشن گرفته اند. این قرار داد در مطبوعات انگلیسی زبان 5 ژوئیه تهران گزارش شده که وزیر امور اقتصادی ترکیه حکمت ستین و وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران یگانه آن را امضاء کرده اند.

2- معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی به مقام سفارت گفت قرارداد مزبور یک قرارداد تهاتری نیست.

وی گفت دولت ایران در مورد کمیت، تاریخ تحویل و قیمت محصولات ترکیه که به ایران صادر خواهد شد باید به توافق برسد. در همان حال نمایندگان ترکیه نیز باید پیرامون تاریخ ارسال و جزئیات نفت خام (نسبت اختلاط نفت سنگین و سبک) و سوخت ایرانی مذاکره نمایند. قیمت نفت خام همان قیمت تعیین شده توسط اوپک خواهد بود لیکن قدری «هزینه مالی» در اختیار ترکیه قرار داده خواهد شد (به صورت تخفیف جزئی). ارزش کل این قرارداد حدود 150-140 میلیون دلار است و باید در مدت یک سال کاملاً به اجرا درآید. ناس

پیشرفت مذاکرات ترکیه و عرضه کنندگان نفتی

ص: 124

سند شماره (15) تاریخ: 22 تیرماه 1357-13 ژوئیه 1978طبقه بندی: محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: پیشرفت مذاکرات ترکیه و عرضه کنندگان نفتی خلاصه: ترکیه در تلاش است تا با انعقاد قراردادهای پرداخت دوجانبه، تداوم واردات نفتی خود را تضمین نماید. ایران توافق کرده است که در رابطه با نفت خام و نفت سوختی ایرانی به ترکیه اعتبار دهد، و صادرات ترکیه را نیز بپذیرد. ترکیه با یک هیئت نمایندگی عراقی در حال مذاکره است و امیدوار است بتواند حدود نیمی از قروض نفتی خود به عراق را از طریق صادرات خود بپردازد. (پایان خلاصه) 1- پس از امضای یک قرارداد پنجساله دو جانبه تجاری و اعتباری با لیبی در ماه می و قرارداد سه ساله تجارت تهاتری با شوروی در ماه ژوئن، ترکیه جهت تضمین ادامه واردات نفتی خود به دو کشور نفتی دیگر روی آورده است. ایران در تاریخ 13 تیرماه توافق کرد که در سال آتی صدور 5/1 میلیون تن نفت خام و نفت سوختی خود به ترکیه را از نظر منابع مالی تضمین نماید و مقادیر نامشخصی از صادرات ترکیه را نیز بپذیرد. در تاریخ 19 تیر ماه ترکیه مذاکرات خود را با یک هیئت عراقی به این امید که بتواند حدود نیمی از بدهیهای نفتی ترکیه را در دو سال آتی از طریق صدور کالاهای ترکیه و تأمین منابع مالی باقیمانده بپردازد، آغاز نمود. ترکیه می خواهد عراق را که مهمترین تأمین کننده نفتی آن کشور است متقاعد سازد که صادرات نفتی به ترکیه را که آغاز سال 1978 متوقف شده بود، از سر بگیرد.

2- یک هیئت ترکیه ای به سرپرستی ستین وزیر کشور ترکیه در تاریخ 13 تیرماه در تهران سه قرار اقتصادی را امضاء نمود. طبق این قراردادها ایران علاوه بر فروش نفت به ترکیه، اعتبار لازم را جهت صادرات ترکیه به ایران، و همکاری نزدیکتر دوجانبه اقتصادی دو کشور نیز افزایش خواهد یافت.

3- طبق قرارداد عرضه نفت منعقد بین پالایشگاه دولتی ترکیه (ایرپاس) و شرکت ملی نفت ایران، ایران تصمیم گرفته است در 12 ماه آینده یک میلیون تن نفت خام و 000/500 تن سوخت نفتی به ایرپاس یعنی بزرگترین پالایشگاه نفتی ترکیه بفروشد. در این قرارداد کیفیت نفت ایران و مقررات حمل و نقل نیز مشخص شده است. نفت به قیمت تعیین شده توسط اوپک خریداری خواهد شد.

4- بر اساس یک قرارداد اعتباری، وزارت دارایی ایران و مدیر کل همکاریهای فنی صنعتی به بانک مرکزی ترکیه اعتباری معادل تمام هزینه خرید نفتی ترکیه از ایران خواهد داد. طبق این قرارداد بانک مرکزی ترکیه موظف خواهد بود، چهارده ماه پس از دریافت هر محموله نفتی هزینه کامل و بهره مورد نظر هر محموله را بپردازد. نرخ بهره سالانه 6 درصد خواهد بود.

5- چهارچوب قرار داد بین دولت ترکیه و ایران خواستار صدور کالاهای ترکیه به ایران و همکاری اقتصادی دوجانبه شده است. ترکیه امیدوار است که با صدور سالانه سیمان، شیشه، گندم، جو و مرکبات، گوشت و گوسفند زنده به ایران حدود 100 میلیون دلار عاید خود سازد. رابطهای سفارت در تأیید این مطلب گفته اند که قیمت صادرات در رابطه با قیمت مورد توافق، کیفیت، و کمیت (مرجع الف) پرداخت خواهد شد. دو دولت مزبور در زمینه جهانگردی، مخابرات، ترابری، و پرورش دام، همکاری خواهند کرد.

6- در بخش دیگر، یک هیئت عراقی به سرپرستی معاون وزیر بازرگانی با دولت ترکیه در تاریخ 23-19 تیرماه در آنکارا پیرامون صادرات ترکیه به عراق در دو سال آتی به گفتگو نشسته است، که این

ص: 125

خبر نیز توسط نیلوفر یاسین که یک منبع مؤثق است در یکی از مقالات روزنامه طرفدار دولت بنام ملیت در تاریخ 21 تیرماه درج شده است. بنا به گزارش یاسین هیئت عراقی موضوع باز پرداخت 330 میلیون دلار قروض نفتی ترکیه را به اجلاس بعدی خود در بغداد موکول نمود. علاوه بر این، به گفته وی، تا زمانی که رابطه های سیاسی در سطوح عالیرتبه برقرار شود، عراق صدور نفت خام به ترکیه را از سر نخواهد گرفت. بنا به گزارش ترکها سعی دارند در دو سال آتی حدود 150 میلیون تا 160 میلیون دلار کالا را به عراقی صادر نمایند، که نیمی از مقداری است که عراقیها قادرند در «سال جاری» خریداری نمایند. طبق اظهارات یاسین، عراقیها به سیمان و مواد غذایی ترکیه نیاز دارند، لیکن ترکها سعی دارند عراق را به وارد کردن کالاهای با دوام مصرفی از ترکیه متقاعد سازند.

7- اظهار نظر ایران متخصص امور نفتی وزارت خارجه سانلی ترپوزکوغلو گفت که قراردادهای نفتی و اعتباری منعقد با ایران به محض تکمیل «اقدامات رسمی دولتی» به اجرا در خواهد آمد. و این کار احتمالاً حدود 2 تا 3 هفته به طول خواهد انجامید. توپوز اوغلو که از مذاکرات مربوطه در تهران بازگشته تا به مذاکره با عراق بپردازد، انتظار دارد که تانکرهای نفتکش ترکیه در مدت کوتاهی عازم خلیج فارس شوند. گرچه این گونه قراردادها فوراً در مطبوعات ترکیه منعکس می گردد، ولی وی فکر نمی کند که قراردادهای ایران و ترکیه منتشر شوند. با این حال مشاورین حقوقی ترکیه خواهند توانست پیرامون آن اظهار نظر نمایند. بر اساس مرجع ج ما فکر می کنیم که ایران به جای ترکیه خواهان محرمانه ماندن این قراردادها شده است.

8- ترکیه ظاهرا با انعقاد این قراردادها توانسته است بر وقفه پیش آمده بر روابط اقتصادی خود با ایران فائق آید. تاکنون ایران اصرار داشته است که ترکیه در ازای نفت ایران وجه نقد بپردازد (مرجع ج). ترکیه نیز موفق شده است مهلت بازپرداخت را تا چهارده ماه دیگر تمدید نماید که در رابطه با پرداختهای نفتی ترکیه حدود 135 تا 150 میلیون دلار خواهد بود. این گونه اعتبار کوتاه مدت همان چیز مورد نظر ترکیه است و نرخ بهره 6 درصد نیز بسیار پایین است. ولی هنوز معلوم نیست که ایران آیا مایل است به قراردادهای پرداختی دراز مدت تری که ترکیه و لیبی و شوروی منعقد ساخته اند تن دهد یا خیر (محض اطلاع شما: در تاریخ 20 تیرماه مطبوعات ترکیه گزارش دادند که برنامه اعتباری نامحدود 100 میلیون دلاری لیبی تا 9 مرداد ماه با نرخ بهره 5/8 درصد ارائه خواهد شد و قرارداد سه ساله تجاری ترکیه و شوروی در تاریخ 29 مردادماه منعقد خواهد شد.) 9- میزان نفتی که ایران تأمین منبع مالی آن را به عهده گرفته 15 درصد کمتر از واردات نفتی ترکیه از ایران در سال گذشته (8/1 میلیون تن) می باشد. اگر ترکیه تنها نفت پیشنهادی ایران را خریداری می کرد، صادرات ایران 8 درصد واردات نفت خام سالانه و حدود 30 درصد واردات سالیانه نفت سوختی ترکیه را شامل می باشد. برای اولین بار بخشی از صادرات نفتی ایران به ترکیه را نفت سوختی تشکیل خواهد داد.

صدور 000/500 تن سوخت نفتی ایران به ترکیه اجازه خواهد داد که واردات خود را به سطح 50 درصد بیش از 1977 برساند و روند چند سال گذشته را نیز حفظ کند. (محض اطلاع شما سوخت نفتی اصولاً در رابطه با تأمین نیروی برق و حرارت مورد نیاز منازل استفاده می گردد).

10- بنا به گفته توپوز اوغلو قرارداد ترکیه و ایران رابطه مستقیمی بین صادرات نفتی ایران به ترکیه و صادرات ترکیه به ایران ایجاد نمی کند. در نتیجه قراردادهای ایرانی از نظر سفارت نوعی قرارداد تهاتری

ص: 126

مشابه قرارداد ترکیه و لیبی که در آن میزان کالاهای صادراتی ترکیه به لیبی مشخص شده، نمی باشد (مرجع د). السیل اویمن دبیر کل خزانه داری ترکیه در گفتگوی اخیر خود با مقام سفارت گفت که قراردادهای ترکیه با لیبی و ایران در رابطه با وارد کردن نفت و صدور کالاهای دیگر نباید موجبات نگرانی صندوق بین المللی پول را فراهم آورد، چون آنها اعضای همین صندوق هستند.

11- تنها نشانه تعهد ترکیه در قبال ایران در ازای این اعتبارهای نفتی در اشاره به همکاری دوجانبه در بخش ترابری مشهود است. ممکن است ترکیه توافق کرده باشد که در رابطه با کامیونهای ایرانی که از شاهراههای ترکیه عبور می کنند به ایران امتیازی بدهد. همین موضوع در زمینه روابط ایران و ترکیه موجب رنجش خاطر بسیار شده بود و باعث شده بود که 2/1 میلیارد دلار وام عمرانی ایران به ترکیه صادر نگردد.

12- عراق. با وجود اینکه قراردادهای ترکیه و ایران به وضوح نوعی موفقیت را نشان می دهد، لیکن مهمترین تأمین کننده نفتی ترکیه عراق است که در سال 1977 معادل 56 درصد از نفت خام ترکیه (6/6 میلیون تن) را تأمین می کرده است. از زمان توقف صدور نفت عراق به ترکیه در آغاز سال 1978 ترکیه مجبور شده است بخش اعظم واردات نفتی خود را از طریق بازار سیاه تهیه نماید. به همین دلیل، گفتگوهای جاری عراق و ترکیه بسیار بحرانی و خطیر می باشند. این گفتگوها در مقایسه با ایران در سطح پایین تری صورت می گیرد و عنوان «مذاکرات فنی» به خود گرفته است. مطبوعات ترکیه نیز با خوش بینی خاص خود امیدوارند که خط لوله نفتی عراق به ترکیه تا اواخر ژوئیه کار خود را از سر بگیرد. ولی سفارت معتقد است که حل مشکلات مالی و بازرگانی عراق و ترکیه چندین ماه طول خواهد کشید.

13- نماینده محلی سیتی بانک در تاریخ 19 تیر ماه به مقام سفارت گفت که وی فکر می کند، دو طرف ممکن است درباره دریافت وام از این بانک توسط بانک مرکزی ترکیه گفتگو نمایند، تا تمام و یا بخشی از هزینه نفتی عراق پرداخت گردد. سیتی بانک نیز از عراق خواسته است که این وام را تضمین نماید. اگر یاسین درست گفته باشد این موضوع در آنکارا مطرح نخواهد گردید. ترکمن در تاریخ 21 تیر ماه گزارش داد که دنیز بیکال، وزیر انرژی دعوت شده است تا جهت بحث و تبادل نظر پیرامون وام نفتی به بغداد سفر کند.

14- سفارت اطلاعاتی در مورد نتیجه مذاکرات با عراق به دست خواهد آورد و گزارش خواهد نمود.

دیلون

تورگوت تولومن، سفیر جدید ترکیه در ایران

سند شماره (16) تاریخ: 22 تیر ماه 1357 - 13 ژوئیه 1978طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: سفارت آمریکا در تهران موضوع: تورگوت تولومن، سفیر جدید ترکیه در ایران 1- برای تورگوت تولومن که یک دیپلمات 49 ساله استثنائی است و در دو سال گذشته یکی از مهمترین شغلهای وزارت خارجه ترکیه را در رابطه با امور قبرس و یونان عهده دار بوده، تهران اولین پست سفارت می باشد. وی به ما گفته است که بهبود روابط ترکیه و ایران را ارجح می داند و تصمیم گرفته است که برای پیدایش این بهبود از هیچ کاری فروگذار ننماید. وی در ماه اوت جهت عهده دار شدن سمت جدید

ص: 127

رهسپار تهران خواهد گردید.

2- سوابق شخصی تولومن مشابه مشخصات افراد ترکیه ای موجود در بخش شرقی آمریکاست. وی در استانبول متولد شده و تحصیلات متوسط را در استانبول، 4گالاتاساوی لیسه استانبول گذرانیده و در دانشگاه آنکارا در دانشکده علوم سیاسی تحصیل نموده است. پس از پیوستن به وزارت امور خارجه در سال 1952 وی تجارب بسیاری در زمینه اقتصادی، سیاسی، مطبوعاتی و امور ناتو کسب کرده است. وی در خارج از ترکیه در واشنگتن، نیکوزیا، آتن و بروکسل (ناتو) خدمت کرده است. وی در سال 1973 سرپرستی هیئت نمایندگی ترکیه را در مذاکرات مقدماتی کاهش توازن نیروی دو جانبه به عهده داشت، و در سالهای 76-1974 معاون سخنگوی وزارت امور خارجه ترکیه بود.

3- هنگام تصدی دبیر کل امور قبرس یونان در سال 1976، او به ما گفته بود که ما می توانیم روی پر کاری وی در حل مسئله قبرس حساب کنیم، وی گفت که تلاش خواهد کرد روشهای انعطاف جویانه تری را پدید آورد. به نظر ما در رابطه با محدودیتهای سیاسی و تصمیم گیری محافل ترکیه وی تا حدود زیادی به این وعده خود عمل کرده است. معذالک وی را یک چک و چانه زن بسیار سرسخت یافته ایم، که تحت فشار تسلیم نمی شود. گرچه روش او در رابطه با بعضی مسائل بسیار تندتر بوده است. ولی وی شدیدا تلاش کرده است که یک توافق بوروکراتیک در حمایت از انعطاف پذیری و سازش پدید آورد. وی بیش از اکثر همکارانش در جستجوی ابتکارهای خلاق است و در بسیاری از موارد ما و او توانسته ایم بحثهای مفیدی انجام داده و توصیه های مثمر ثمری را در رابطه با اقدامات در سطوح عالیرتبه ارائه نماییم. او به آسانی خشمگین می شود و با صراحت از سیاستهای آمریکا انتقاد می کند. ولی لحن انتقاد وی توأم با یأس است نه سرزنش و بدون عصبانیت به انتقادهای طرف مقابل گوش می دهد. او با صحت تمام موضع دولت ترکیه را منتقل کرده و ظاهرا موضع ما را نیز بدون کم و کاست گزارش می کند. او دارای نظریات بسیار وسیع و کامل سیاستگرایانه است و در مورد نحوه کار دولتش نیز اطلاع کامل دارد.

4- هواداری حزبی تولومن روشن نیست. در امور مربوط به قبرس و یونان، و با دولتهای دو حزب مهم همکاری بسیار صمیمانه داشته است. با وجود اینکه همیشه یکی از عکسهای نخست وزیر پیشین دمیرل را در اتاق پذیرایی خود دارد، ولی با نخست وزیر اجویت نیز که تلاش کرده است، شخصاً نقشی نیرومند را در تصمیم گیری پیرامون مسئله قبرس و روابط ترکیه و یونان ایفا نماید، همکاری صمیمانه داشته است.

5- تولومن و همسرش به خوبی به زبان انگلیسی تکلم می کنند. همسر وی یک میزبان خوب و متعادل است، تنها فرزند آنها که یک دختر 23 ساله است یک هنرمند با ذوق است (وی اخیرا به کمک ما نمایشگاهی از آثار خود را در انجمن ترکیه و آمریکا برگزار کرد) و به همین زودیها ازدواج خواهد کرد.

خانواده تولومن از آرامش بسیار خوششان می آید و از هنر و موسیقی کلاسیک لذت می برند، و میهمانیهای زیادی برگزار می کنند و مانند تمام مردم ترکیه عاشق ورق بازی هستند.

6- تولومن در انتصاب جدید خود از هوش و ذکاوت، تجربه، صراحت، حس سیاسی و اطلاعات مربوط به نحوه انجام کار در آنکارا استفاده خواهد کرد. وی احتمالاً از حمایت اجویت نیز برخوردار خواهد بود. به نظر ما، شما از همکاری و آشنایی با وی لذت خواهید برد. دیلون

بهبود روابط ترکیه با عرضه کنندگان نفت

ص: 128

سند شماره (17) تاریخ: 6 مرداد 1357 -28 ژوئیه 78طبقه بندی: محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: بهبود روابط ترکیه با عرضه کنندگان نفت خلاصه: در بهبود بخشیدن به روابط اقتصادی خود با سه کشور صادر کننده نفت (لیبی، ایران، و شوروی) ترکیه پیشرفتهایی کرده است. لیکن روابط ترکیه و عراق که تا سال جاری مهمترین صادر کننده نفت به این کشور به حساب می آمد، پیشرفت چندانی نداشته است. ترکیه در حال حاضر از لیبی به طور نسیه نفت دریافت می کند و شورای وزیران ایرانی نیز گویا اعطای 150 میلیون دلار اعتبار نفتی به ترکیه را تصویب کرده است. و ترکیه نیز به زودی از شوروی نفت وارد خواهد کرد. در همین حال، روابط ترکیه و عراق ظاهرا متوقف شده است تا دو کشور بتوانند پیرامون قیمت کالاهای صنعتی و کشاورزی صادراتی توسط ترکیه در سفر هیئت نمایندگی بازرگانی عراق در تاریخ 23-19 تیرماه به توافق دست یابند. پایان خلاصه 1- تلاش ترکیه در بهبود روابط اقتصادی خود با ایران، لیبی و شوروی در حال به ثمر رسیدن است، لیکن در رابطه با عراق این پیشرفت با کندی بسیار رو به تحقق است.

2- ترکیه بر اساس قرار داد 5 ساله تجاری و اعتباری منعقد با لیبی در خرداد ماه (مرجع ج) از این کشور نفت خام دریافت می کند. معاون سرپرست بانک مرکزی ترکیه، ناسی تیبت جزئیات ذیل را در مورد توافق اعتباری در اختیار مقام سفارت قرار داد.

(1) بانک عرب - ترکیه در تاریخ 9 مرداد ماه 1357 در استانبول افتتاح خواهد شد (2) لیبی درنظر دارد مفاد قرارداد را تا 16 مرداد ماه در اختیار این بانک قرار دهد تا این بانک نیز بتواند در تاریخ 19 مرداد ماه معادل 100 میلیون دلار اعتبار نامحدود به ترکیه بدهد.

(3) این اعتبارها به منظور نیازهای ضروری ترکیه مورد استفاده واقع نخواهد شد؛ (4) نرخ بهره 75% بیش از 5/8 درصد گزارش شده در مرجع الف خواهد بود.

(5) این اعتبار در طول پنج سال آتی باز پرداخت خواهد شد.

3- مطبوعات ترکیه در تاریخ 29 تیرماه گزارش کردند که شورای وزیران ایران صدور اعتبار 150 میلیون دلاری را جهت بانک مرکزی به منظور تأمین هزینه واردات نفتی ترکیه از ایران که در تاریخ 16 تیر ماه (مرجع الف) پیرامون آن توافق شده بود تصویب کرده اند. ولی دولت ترکیه هنوز در رابطه با اینکه دولت ایران این مقدار اعتبار نفتی را به ترکیه خواهد داد اطلاعیه رسمی دریافت نکرده است.

4- معاون رئیس شرکت نفت ترکیه اسماعیل کافه سی اوغلو در تاریخ 4 مرداد ماه به مقام سفارت گفت که در طول سفر نخست وزیر اجویت به مسکو احتمالاً شوروی و ترکیه پیرامون جزئیات صادرات نفتی شوروی به توافق دست خواهند یافت (مراجع، د، ه، و، ز). کافه سی اوغلو گفت در قرارداد سه ساله تجاری که وزیر بازرگانی ترکیه قبلاً به مطبوعات در تاریخ 29 تیرماه وعده اعلام آن را داده بود، به توافق برسند (مرجع الف) 5- پس از یک هفته مشورت در آنکارا با دولت ترکیه در تاریخ 23-19 تیر ماه (مرجع الف) یک هیئت

ص: 129

میان پایه بازرگانی عراق چون نتوانسته بود پیرامون قیمت کالاهای صادراتی صنعتی و کشاورزی ترکیه به عراق در دو سال آتی به توافق دست یابد به بغداد بازگشت. منبع این اطلاعات سانلی توپوز اوغلو، متخصص نفتی وزارت امور خارجه است. در طول این مشورتهای بازرگانی، عراق توافق کرد که 000/400 تن گندم ترکیه را به همراه 60 دستگاه اتوبوس به همراه مقادیر کمی عدس، فندق، پسته، و مقادیر نامشخص از ماشینها و یخچالهای ساخت آن کشور را خریداری نماید. منبع به مقام سفارت در تاریخ 2 مرداد ماه گفت که طرفین توانسته اند تنها در زمینه 5 میلیون دلار کالای صادراتی به توافق برسند.

وی گفت دولت ترکیه اکنون منتظر دریافت پیشنهاد از سوی عراق در مورد قیمت گندم، سیمان، شیشه و اتومبیل ترکیه می باشد.

6- طبق اظهارات توپوز اوغلو مذاکرات ترکیه و عراق شدیداً تجاری بوده و بین منافع صادراتی ترکیه و قروض نفتی این کشور به عراق رابطه ای ایجاد نشده است. وی در تاریخ 3 مرداد ماه به مقام سفارت گفت تا زمانی که مذاکرات مربوط به بدهیهای نفتی ترکیه آغاز نشده، این رابطه نیز برقرار نخواهد شد. در مورد تخمین تاریخ آغاز این مذاکرات وی زحمت حدس زدن را به خود نخواهد داد، چون دعوت عراق از دنیز بیکال وزیر انرژی ترکیه برای سفر به عراق «در اولین فرصت» با تأخیر روبه رو شده است.

7- توپوز اوغلو گزارش می دهد که معلوم نیست که عراق بار دیگر نفت خود را از طریق خط لوله به ترکیه ارسال خواهد نمود یا خیر؟ تنها واردات نفتی ترکیه از عراق از ابتدای سال جاری از طریق بازارهای سیاه (پرداخت وجه نقد) تأمین شده است که بنا به توضیح وی از طریق خط لوله به این کشور ارسال نمی گردید.

8- یکی دیگر از منابع می گوید که ترکیه در زمینه ارتباط راه آهن بین عراق و ترکیه (مرجع ب) همیشه منتظر دریافت پیشنهاد از طرف عراق است. اردل کازکان سر مهندس وزارت ترابری در 2 مرداد ماه به مقام سفارت گفت که قرار است یک گروه متخصص ترابری عراق در آینده از آنکارا بازدید کند تا پیرامون احداث خط آهن 130 کیلومتری بین موصل عراق و نوصیبین ترکیه مذاکراتی به عمل آید. این راه آهن بین عراق و اروپا رابطه را که در آبان 1356 با اقدام سوریه در بستن راه آهن به روی قطارهای عازم عراق قطع شده بود، بار دیگر برقرار خواهد کرد. این راه آهن برای ترکیه بسیار حائز اهمیت است، چون پر کردن شکاف توسط کامیونهای ترکیه در برنامه کار تأخیرهایی ایجاد می کند.

9- اظهار نظر: با وجود اینکه ترکیه در دعوی دسترسی به منابع نفتی خارجی پیشرفت می کند، ولی تا زمانی که نتواند قراردادهای اعتباری با عرضه کنندگان نفتی مهم چون عراق که 65 درصد نیاز نفتی این کشور را در سال 1356 تأمین می کرد منعقد سازد، مجبور خواهد بود به بازار سیاه نفتی روی آورد. ترکیه علاوه بر تمایل خود به کاهش مخارج خود در زمینه ارز خارجی برای نفت، بنا به گفته معاون رئیس شرکت نفت ترکیه، این کشور به سه دلیل درنظر دارد با عراق قراردادهای مالی و بازرگانی نیز منعقد سازد:

(1) می خواهد به این ترتیب از پرداخت هزینه اضافی در بازار سیاه جلوگیری به عمل آورد.

(2) می خواهد عملکرد خط لوله ترکیه و عراق را به حداکثر ظرفیت برساند تا میزان عواید دریافتی از این طریق افزایش یابد.

(3) و خطر تحت فشار قرار گرفتن فعالیت اقتصادی ترکیه را با جلوگیری از قطع عرضه نفت که 86 درصد آن در حال حاضر وارد می شود، کاهش دهد.

ص: 130

10- حسن کمال از بغداد در تاریخ 1 مرداد ماه در نشریه چپگرای جمهوریت از بغداد «23 ژوئیه» گزارش داد که دورنمای روابط عراق و ترکیه در بغداد مانند دورنمای آن در آنکارا چندان نوید بخش نیست. تحت عنوان «بادهای سرد و زنده در بغداد به جای آنکارا»، کمال می نویسد که به چند دلیل زیر یک دیوار سیاسی بین آنکارا و بغداد به وجود آمده است که عبارتند از: بدهیهای نفتی ترکیه، منحرف ساختن جریان آب دجله و فرات توسط ترکیه، عدم پیشرفت در توافق پیرامون خط آهن، و مشکلات مربوط به خط ترانزیت کامیونهای تی. آی. آر. طبق اظهارات کمال، احمد کیلالی وزیر فرهنگ ترکیه اخیرا به بغداد فرستاده شده بود، تا دلیل تعطیل مرکز فرهنگی ترکیه در کرکوک را جویا شود. با این وصف در این مقاله در مورد توضیحات ارائه شده و تمایل جاری عراق به همکاری ترکیه در کنترل کردهای ساکن مرز عراق و ترکیه مطلبی نوشته نشده است.

11- مطبوعات ترکیه در تاریخ 4 مرداد ماه گزارش خوش بینانه ای را منتشر کرده اند. در این گزارش آمده است که معاون دبیر کل حزب خلق جمهوریخواه کازکان قره گزاوغلو با دعوتنامه عراق از نخست وزیر، اجویت برای بازدید از عراق در رابطه با حیات تازه بخشیدن به روابط عراق و ترکیه از بغداد بازگشته است. قره گزاوغلو که سرپرستی هیئت ترکیه را در جشن دهمین سالگرد جمهوری عراق به عهده داشت گفته است که وی با مقامات عراق مذاکرات وسیعی انجام داده است، که طی آن شورای فرماندهی انقلابی عراق تصمیم گرفته اند، روابط عراق و ترکیه را بهبود بخشند. وی معتقد است که عراق دیون نفتی ترکیه را بار دیگر زمان بندی خواهد کرد و ارسال نفت از طریق خط لوله نفتی عراق و ترکیه را از سر خواهد گرفت.

12- بیانات قره گزاوغلو امیدوار کننده است. ولی سفارت یادآور می شود که مطبوعات ترکیه فعلاً اعلام کرده بودند که مشورتهای 23-19 مردادماه سرانجام در پایان تیرماه منجر به راه افتادن جریان نفت از طریق این خط لوله خواهد شد (مرجع الف). طبق انتظار سفارت رفع مشکلات مالی و بازرگانی ترکیه و عراق چندین ماه به طول خواهد انجامید. ولی دلیلی نداریم که پیرامون این گفته توپوز اوغلو که گفته بود، عراق و ترکیه باید اختلاف خود را در مورد قیمت صادرات ترکیه حل کنند، تردید داشته باشیم. همین بیانیه در تاریخ 4 مرداد ماه توسط یلدریم آلپرگون مدیر فروش دفتر محصولات خاکی ترکیه تأیید شده است و وی اصرار داشت که ترکیه در صدور 000/400 تن گندم مورد توافق به عراق از طریق راههای خشکی و دریایی مشکلی نخواهد داشت و ترکیه به قدر کافی گندم در اختیار دارد که بتواند به تعهد خود در این زمینه عمل کند. دیلون

ترکیه با عراق قرارداد اقتصادی امضاء می کند

سند شماره (18) تاریخ: 6 شهریور ماه 1357-28 اوت 78طبقه بندی: محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. فوری رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: ترکیه با عراق قرارداد اقتصادی امضاء می کند 1- طبق تأیید وزارت خارجه، ترکیه امروز یک قرارداد اقتصادی با عراق امضاء نمود (3 شهریور 1357) که بر اساس آن عراق صدور نفت به ترکیه را فوراً از سر خواهد گرفت و بعضی از صادرات ترکیه را

ص: 131

نیز خواهد پذیرفت و علاوه بر این برای بازپرداخت قروض نفتی ترکیه به خود برنامه ریزی جدیدی را در پیش خواهد گرفت. مقام سفارت این اطلاعات را از طریق فرات اتمان، معاون سرپرست بخش امور نفتی اداره روابط دوجانبه اقتصادی وزارت امور خارجه به دست آورد که در مذاکرات دوجانبه مورخ 6-4 شهریور ماه نیز شرکت کرده بود. اتمان گفت که ترکیه و عراق بر سر اصل بهبود روابط دو جانبه سیاسی توافق کرده اند، ولی وی گفت در این قرارداد از طرف ترکیه هیچ گونه تعهدی نسبت به میزان آبی که باید از دجله و فرات وارد عراق شود نیامده است.

2- رادیو و تلویزیون ترکیه امروز گزارش داد که انعقاد این قرارداد به ترکیه اجازه می دهد که از هم اکنون تا سال 1358 معادل 2/6 میلیون تن نفت خام از عراق وارد کند. بر اساس همین قرار داد 320 میلیون دلار قروض نفتی ترکیه به عراق از طریق صدور کالاهای کشاورزی و صنعتی به عراق پرداخت خواهد شد.

3- مطبوعات محلی در تواریخ 6 و 7 شهریور ماه جزئیات ذیل را منتشر نمودند. هیئت نمایندگی عراقی به سرپرستی عدنان حسین حمدانی وزیر نفت این کشور که عضو شورای فرماندهی انقلابی عراقی نیز می باشد، در تاریخ 6-4 شهریور ماه از آنکارا دیدار به عمل آوردند. این سفر به طور ناگهانی صورت گرفت و قبلاً پیش بینیهایی در مورد آن به عمل نیامده بود. دنیز بیکال، وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه از این هیئت در فرودگاه استقبال نمود و پس از آن وزیر کشور حکمت ستین و وزیر امور خارجه گوندوز آکان با این هیئت مذاکره نمودند.

4- اخبار مطبوعاتی حاکی از آن است که در هیئت نمایندگی عراق افراد متخصص نیز وجود داشتند که در مباحثات فنی کمیته های مربوطه شرکت جستند. این کمیته ها به ترتیب در مورد روابط اقتصادی، همکاری کشاورزی و عرضه نفت و آب تبادل نظرهایی انجام دادند.

5- اظهار نظر: دولت ترکیه معتقد است که بالاخره توانسته است وقفه ای را که در روابط خود با عراق به وجود آمده بود به طور کامل از میان بردارد و امیدوار است که نفت عراق بار دیگر از طریق خط لوله کرکوک - اسکندرون در پایان ماه اوت به سوی ترکیه روان گردد. سفارت مطمئن است که عراق در ازای این امتیاز قیمتی را دریافت خواهد، کرد. ولی هنوز نمی دانیم که این قیمت چیست. ترکیه نیز بنا به گزارش قول داده است که نیازهای آبی عراق را «درک» نماید. ولی این تضمین عادی نخواهد توانست شیرهای نفت را به احتمال زیاد باز کند. سفارت سعی خواهد کرد که قبلاً در مورد این قرارداد که در روزنامه گازت منتشر خواهد شد، اطلاعات بیشتری برای شما تهیه نماید.

6- پاورقی ذیل می تواند جالب باشد. مخبر آسوشیتدپرس در آنکارا که همسر سرمهندس خط لوله است، به مقام سفارت در هفته گذشته گفت که در خط لوله مشکلات فنی به وجود آمده است. در واقع همسرش به آنجا اعزام شده تا این مشکلات را مرتفع سازد. وی اظهار داشت که علیرغم استفاده از بهترین مصالح در این خط لوله و تکمیل کار پس از مدت یک سال عملیات خط لوله به راحتی به راه نیافتاده است.

مدت زیادی است که از این لوله نفتی عبور نکرده است. وی گفت ترکها مصرانه از عراق می خواستند که علیرغم عدم عبور نفت از این خط لوله، عراقیها نرخ ترانزیت را بپردازند. ظاهرا همین موضوع نیز در مذاکرات مورد بحث قرار گرفته است. دیلون

قرارداد اقتصادی ترکیه و عراق

ص: 132

سند شماره (19) تاریخ: 9 شهریور ماه 1357-31 اوت 1978طبقه بندی: محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - فوری رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: قرارداد اقتصادی ترکیه و عراق 2 خلاصه: در ازای تضمین شفاهی ترکیه که عراق را از آب مورد نیاز محروم نخواهد کرد و مبنی بر قرارداد کتبی که قروض نفتی خود به این کشور را از طریق صدور کالا خواهد پرداخت و هزینه خریدهای نفتی جاری خود را 60 روز پس از دریافت محموله به عراق استرداد خواهد کرد، عراق نیز تقبل کرده است که نقش خود را به عنوان مهمترین صادر کننده نفت به ترکیه در سال 1358 بار دیگر از سر بگیرد. قرار دادن مربوط به نفت، آب و حل مشکلات باز پرداخت سبب شده است که در روابط اقتصادی و سیاسی عراق و ترکیه روحی تازه دمیده شود. به همین دلیل نخست وزیر اجویت در دو ماه آینده از عراق بازدید به عمل خواهد آورد. لیکن اگر ترکیه نتواند به تعهدات خود در زمینه مقررات بازپرداخت بدهیها عمل کند، بهبود در روابط ممکن است از بین برود. (پایان خلاصه) 1- بنا به اظهارات فرات اتمان مقام نفتی وزارت خارجه ترکیه، عراق نیز در مذاکرات انجام شده در آنکارا در تاریخ 31 مرداد تا 3 شهریور ماه در قبال توافقهای شفاهی - کتبی بین دو کشور شرایط سختی را به ترکیه تحمیل کرده است.

2- قراردادهای شفاهی: با وجود اینکه در مورد حقوق آبی عراق کتبا چیزی نوشته نشده (مرجع الف) ولی دولت ترکیه طی تضمینهای شفاهی اعلام کرده است که با احداث سد مورد نظر خود بر روی کراکیه نمی خواهد به عراق و یا یک کشور ثالث دیگر لطماتی را وارد سازد. ترکیه به عراق اطمینان داده است که از سد کراکیه تنها برای تولید نیروی برق استفاده خواهد کرد و نه برای آبیاری و علاوه بر این همین سد مانند سدکبان که احداث شده نقش کنترل کننده سیل را در مورد فرات سفلی ایفا خواهد کرد.

(اظهار نظر: سفارت یاد آور می شود که منبع موجود در وزارت خارجه ممکن است از حدود تعهدات ترکیه در مورد مسئله آب با خبر باشد، چون وی قبلاً اظهار داشته بود که ترکیه و عراق در این مورد به توافق نرسیده اند (مرجع الف). ترکیه نیز در سال 1358 تنها به خاطر تضمینهای ارائه شده در مورد سد کراکیه از عراق نفت دریافت خواهد کرد. برای تمدید تاریخ صدور نفت نیز عراق ممکن است در مورد هر سد جدیدی که بخواهد توسط ترکیه ساخته شود، مایل به کسب امتیاز شود: چون ترکیه در نظر دارد یک برنامه وسیع را در زمینه آبیاری و تولید برق به مرحله اجراء در آورد. ولی دادن امتیاز ممکن است از نظر اقتصادی و سیاسی چندان هم به نفع ترکیه نباشد.) 3- عراق نیز شفاها به ترکیه قول داد که با وجود عملکرد خط لوله با تمام ظرفیت عوارض لازم را خواهد پرداخت، و این امر در صورتی که عراق قادر به تداوم آن باشد یا نباشد ادامه خواهد یافت.

4- قرارداد کتبی: در قرارداد کتبی دولت ترکیه تعهد کرد که هزینه نفت دریافتی خود را بر اساس شرایط بازرگانی که تنها، دارای دو ماه اعتبار است پرداخت نماید. ولی در این توافق میزان نفت عراقی که ترکیه وارد خواهد کرد، مشخص نشده است. وزارت خارجه گفت که میزان 2/1 میلیون تن در سال 1357 و 5 میلیون تن در سال 1358 که از طرف منبع مطبوعات به نقل از وزیر انرژی ترکیه دنیز بیکال عنوان شده،

ص: 133

ممکن است بر تفاهم و توافق شفاهی استوار باشد (مرجع الف).

5- منبع گفت بر خلاف ادعای مطبوعات، ترکیه توافق نکرده است که بدهیهای موجود نفتی خود به عراق (حدود 300 میلیون دلار) را تا سال 1360 پرداخت نماید. وی گفت قادر نیست در مورد برنامه بازپرداخت نفتی ترکیه به عراق که در مورد آن توافق نشده، تبادل نظر نماید.

6- طبق گفته اتمان، قرارداد کتبی بین بانکهای مرکزی دو کشور یک مکانیزم پرداختی ویژه را ایجاد می کند که بر اساس آن ترکیه از طریق منافع صادراتی خود، بدهیهای نفتی را به عراق پرداخت خواهد کرد.

وی گفت این نوعی قرارداد پایاپای نیست بلکه مشابه قراردادهای ترکیه با ایتالیا و لیبی (مرجع ج) است.

7- وزیر انرژی ترکیه در یک کنفرانس مطبوعاتی پس از تشریفات امضای قرارداد در 3 شهریور ماه گفت که ترکیه قروض نفتی خود به عراق را از طریق گندم،نخود، لوازم خانگی و اتوبوس پرداخت خواهد کرد. صادرات گندم قرار است در سال 1358 به 000/400 تن و در طول هر دو سال بعدی سالانه به 000/300 تن برسد، مگر آنکه وضع محصول به ترکیه امکان دهد که میزان آنها را افزایش دهد.

8- بازدید آتی اجویت از عراق. مطبوعات ترکیه در تاریخ 5 شهریور ماه گزارش دادند که نخست وزیر ترکیه، بولنت اجویت، با سرپرست هیئت عراق ملاقات و توافق کرد که در دو ماه آینده به عراق سفری انجام دهد. یکی دیگر از کسانی که به عراق سفر می کند وزیر بازرگانی تئومان کوپرولولر خواهد بود که در تاریخ 7 مهرماه تا 9 مهر ماه به منظور بازگشایی نمایشگاه تجاری ترکیه به عراق سفر خواهد نمود.

9- اظهار نظر: این قراردادها حاکی از آن است که اگر ترکیه بتواند به تعهد خود نسبت به پرداخت هزینه نفتی دو ماه پس از دریافت هر محموله به سرعت اقدام نماید، عراق نیز در سال 1358 نقش خود را به عنوان مهمترین عرضه کننده نفت به این کشور ایفا خواهد نمود. تقبل پرداخت هزینه عبور نفت از خط لوله در صورتی که عملکرد آن کامل باشد یا نباشد (حدود 45 میلیون دلار در سال) بخشی از این هزینه های نفتی را جبران خواهد کرد. ولی بعید به نظر می رسد که عراق میزان صادرات نفتی خود به ترکیه را به سطح مربوط به سالهای 1353 تا 1356 (6 میلیون تن) برگرداند، تا چه برسد به ده میلیون تن مورد نظر در سالهای 1356 تا 1358؛ آن هم بر اساس قرارداد خط لوله منعقده بین عراق و ترکیه در شهریور سال 1352.

10- در تاریخ 7 شهریور ماه رادیو و تلویزیون ترکیه به نقل از وزیر این کشور گزارش داد که وی در سخنرانی خود در ازمیر گفته است که ترکیه نیازهای نفتی خود را تا پایان سال 1358 تأمین خواهد نمود.

همین طرز برخورد نیز توسط عبدی ایپکی، یکی از مهمترین روزنامه نگاران ترکیه در روزنامه ملیت طرفدار دولت در تاریخ 5 شهریور ماه عنوان شده است. وی گفت بر اساس قراردادهای تجاری ترکیه با عراق (5 میلیون تن) و لیبی (3 میلیون تن)، شوروی (3 میلیون تن) و ایران (یک میلیون تن) ترکیه خواهد توانست در سال 1358 نیز مانند سال 1357 (12 میلیون تن) نفت مورد نیاز خود را تأمین نماید. به نظر سفارت این اظهارات قدری خوش بینانه است. علاوه بر این شوروی توافق کرده است که تنها تقاضای ترکیه را در مورد 3 میلیون تن نفت مورد نیاز در سال 1358 مورد بررسی قرار دهد و تاکنون در قبال آن تعهدی نکرده است.

11- علیرغم تکذیب اتمان مبنی بر اینکه ترکیه و عراق قرارداد پایاپای امضا نکرده اند تا مشکل موجود پیرامون قروض نفتی جاری ترکیه حل شود، وی اعتراف می کند که بانکهای مرکزی دو کشور

ص: 134

برنامه بازپرداختی مشابه قرارداد ترکیه و لیبی (مرجع ج) را تهیه خواهند کرد.

در نتیجه، قرارداد پرداخت ترکیه و عراق ممکن است بر خلاف موازین تعهد ترکیه به بانک صندوق بین المللی پول در 13 اردیبهشت 1357 باشد که در آن ترکیه موظف است با هیچ یک از دیگر اعضای صندوق بین المللی قرار داد پرداخت دو جانبه جدیدی را امضا نکند. در واقع بنا به گزارشهای رسیده، وزیر انرژی ترکیه به مطبوعات در تاریخ 3 شهریور ماه گفته است که «ترکیه خواهد توانست از طریق صدور کالاهای مورد قبول دیون نفتی خود را به عراق بپردازد».

12- در پایان مذاکرات، بیانیه و یا خبر مطبوعاتی خاصی منتشر نگردید. ممکن است چند ماه دیگر این قرارداد کتبی در روزنامه رسمی گازت منتشر شود چون قبل از انتشار باید توسط شورای وزیران به تصویب برسد.دیلون

قراردادهای تجاری دوجانبه

سند شماره (20) تاریخ: 12 مهر ماه 1357 - 4 اکتبر 1978طبقه بندی: محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

رونوشت: سفارت آمریکا - تهران موضوع: قراردادهای تجاری دوجانبه 1- خلاصه: مدیر کل قرارداد تجاری وزارت بازرگانی به وابسته بازرگانی گفت که قراردادهای اخیر تجاری منعقده توسط ترکیه نشانگر تغییرات اساسی در سیاست تجاری کشور نیست، بلکه نیاز کشور را در تلاش برای تأمین واردات حیاتی به خصوص در زمینه مواد نفتی و تضمین بازارهای صادراتی نشان می دهد. وی انعقاد قراردادهای اضافی را در رابطه با معاهده های تجاری منعقده با کشورهای اوپک و نیز انعقاد قراردادهای تجاری تهاتری دیگر را پیش بینی نمی کند. (پایان خلاصه) 2- وابسته بازرگانی با مدیر کل قراردادهای تجاری، اردوگان کوکوراوغلو در وزارت بازرگانی ملاقات کرد تا پیرامون قراردادهای تجاری اخیرا منعقد شده توسط ترکیه بحث و تبادل نظر نماید.گفتگو با بحث پیرامون پروتکل قرارداد تجاری تهاتری این کشور با شوروی که در تاریخ 7 مهرماه 1357 در آنکارا امضاء شده بود، آغاز گردید. کوکوراوغلو گفت که این پروتکل دنباله قرارداد موجود این کشور با شوروی می باشد. (تنها قرارداد دیگر رسمی تهاتری ترکیه با آلبانی منعقد شده است.) ترکیه در نظر دارد بخش عمده نیاز نفتی خود را از شوروی در ازای محصولات کشاورزی و صنعتی تأمین نماید. وی گفت قیمت کالاهایی که باید در ازاء نفت به شوروی صادر گردد قیمت آنها در بازارهای جهانی در هنگام انعقاد قرارداد، خواهد بود.

3- کوکوراوغلو در ادامه موضوع تأمین محصولات نفتی مورد نیاز گفت: «از طریق انعقاد قراردادهای تحکیم قروض ویژه با چند کشور اوپک (عراق، ایران و لیبی) ترکیه نه تنها خواهد توانست نفت کافی تأمین نماید، بلکه بازارهای مربوط به صادرات ترکیه نیز تضمین شده است. وی یاد آور شد که درگذشته جهت تأمین بازار برای صادرات خود ترکیه با مشکلات روبرو بوده است. این کالاها به قیمت مرسوم در بازارهای جهانی در هنگام انعقاد قرارداد، به طور تهاتری صادر خواهد گشت.

4- کورکوراوغلو گفت که ترکیه به هیچ وجه این قراردادهای دوجانبه تجاری ویژه را دوست ندارد،

ص: 135

لیکن در حال حاضر چاره دیگری نیز جز پذیرفتن آنها ندارد. او فکر نمی کند که ترکیه قراردادهای دیگری در رابطه با بازپرداخت قروض نفتی و یا تهاتری با کشورهای اوپک منعقد سازد. وقتی که از وی سؤال شد که دلیل آن چیست، وی گفت که صدور اعتبارهای جدید از طرف کشورهای اعتبار دهنده به دنبال برنامه ریزی درباره قروض، این امکان را محدود ساخته است.

5- در هنگام صحبت پیرامون معاهده تجاری ترکیه با جمهوری خلق چین، کوکورواغلو گفت که بازدید اخیر هیئت تجاری چین از ترکیه منجر به انعقاد یک پروتکل جدید علاوه بر تجارت آزاد بین دو کشور گردید. اهداف تجاری آمده در پروتکل تجاری مشابه 35 پروتکلی است که این کشور منعقد ساخته است یعنی اهداف نشانگر تعهد نیست، بلکه نشانگر میزان دلخواه تجارت می باشد.

6- اظهار نظر: بیانات کوکوراوغلو با نظرات وزیر بازرگانی کوپرولولر مطابقت دارد، چون وی به یک مجله یانکی گفته بود که قراردادهای منعقد تجاری ترکیه و کشورهای سوسیالیست نشانگر قطع رابطه با غرب نیست، بنابر این غرب نباید نگران باشد. وزیر تأکید نموده بود که ترکیه به این دلیل این قراردادها را منعقد ساخته است تا بتواند به بازارهای جدید راه پیدا کند. وی گفت این گونه قراردادها با کشورهای خاورمیانه ای و آفریقایی و نیز با کشورهای سوسیالیست به همین منظور منعقد گردیده است.

7- کوکوراوغلو در بحث پیرامون قراردادهای تجاری و به خصوص قراردادهایی که مطبوعات آنها را به عنوان «معاملات پایاپای» عنوان کرده بودند بسیار صریح و بی پرده سخن می گفت. وی تلاش می کرد به کشورهای غربی و صندوق بین المللی پول اطمینان دهد که این اقدامات برای برآورد سریع نیازهای اضطراری صورت گرفته است. وی در گفته های خود شدیداً تأکید می کرد که ترکیه در این زمینه وارد قراردادهای دیگری نخواهد شد.

8- با وجود ناپسند بودن این قراردادها، فقدان اعتبار اضافی از طرف منابع «بازار آزاد» ممکن استترکیه را وادار به پذیرش آنها سازد. قطعا ملل عرضه کننده نفت نیز از ترکیه خواهند خواست که در ازاء نفت آنها وجه نقد و یا تضمین پرداخت ارائه نماید. خطر دیگر این است که ترکیه ممکن است متوجه شود که این قراردادها راه بهتری برای تأمین حداکثر صادرات بوده، و از رقابت در بازارهای جهانی برای این کشور بهتر است.

افزایش نگرانیهای ترکیه در مورد ایران

سند شماره (21) تاریخ: 11 بهمن 1357-1 فوریه 79طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - فوری رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: افزایش نگرانیهای ترکیه در مورد ایران.

1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- این یک پیام خبری است، و مقتضی اقدام نیست.

3- خلاصه: مقامات و خبرنگاران ترکیه در روزهای اخیر در مورد اینکه رویدادهای ایران تعادل استراتژیک را به ضرر غرب دگرگون سازد، اظهار نگرانی کرده اند. گزارش خبری پیرامون تجزیه طلبی اکراد ایران نیز نگرانی هایی را در اینجا پدید آورده است؛ چون امکان وارد شدن تأثیرات جنبی سیاسی به

ص: 136

ترکیه نیز هست. اجویت در مصاحبه با مجله «اشپیگل» از عدم توانایی شاه در پیاده کردن همزمان اصلاحات دموکراتیک و عمران اقتصادی انتقاد کرد و از پیدایش «تغییرات تند» در منطقه اظهار نگرانی نمود. (پایان خلاصه) 4- در چند ماه گذشته دولت ترکیه از اظهار نظر پیرامون ایران با دقت خودداری کرده است، ولی مقامات ترکیه در اختفا از تأثیرات بی ثباتی ایران بر منافع ترکیه اظهار نگرانی کرده اند. ترکها معتقدند که از پویایی سیاسی موجود در ایران برداشت درستی نداشته اند و معتقدند که اگر هم بخواهند نمی توانند روند مثبتی را در وقایع آن کشور پدید آورند. ترکیه، به عنوان همسایه ای که مجبور است با هر رژیمی که در ایران روی کار آید تفاهم داشته باشد، به این نتیجه رسیده است که باید احترام خود را حفظ کند.

5- با این وصف در گفتگوهای اخیر خود با مقامات عالیرتبه و رهبران سیاسی ترکیه شاهد ابراز نگرانیهای عمیق بوده ایم. ژنرال ساهنیکایا رئیس ستاد نیروی هوایی در تاریخ 9 بهمن ماه در ضیافتی با مشاور سیاسی ملاقات و یک گفتگوی طولانی با وی داشت.

ساهنیکایا گفت که وضع کنونی ایران برای ترکیه یک «فاجعه استراتژیک» است، و خود او شخصاً ترس از برنده شدن کمونیسم دارد. او رویدادهای ایران را در متن تعادل قدرت منطقه ای و جهانی می بیند و سؤال کرد که آمریکا در حفظ تعادل به نفع خود چه کاری انجام خواهد داد.

سناتور کامبن ایفان رهبر حزب عدالت در تاریخ 10 بهمن ماه نقطه نظرات مشابهی را ارائه کرد و گفت اقدامات و بیانیه های آمریکا مبنی بر بهره برداری شوروی از اوضاع ایران مبهم بوده است. وی این وضع را دارای اهمیت استراتژیک بسیار می داند و از آمریکا می خواهد که خود را بیش از حد با مسائل دموکراسی مشغول ندارد و به شوروی در این زمینه اخطار نماید.

6- به دنبال انتشار گزارش مطبوعات 10 بهمن ماه (تلگرام مرجع) در مورد تشکیل «شورای وحدت کردستان» در ایران، سناتور انیان و دیگر میهمانان ضیافت، از ما سؤال کردند که آیا ما این خبر را تأیید می کنیم. سناتور محسن باتور مقام، متنفذ در حزب خلق جمهوریخواه نگرانی عمیق خود را در مورد پیدایش دولتهای مستقل آذری و کرد در ایران ابراز داشت و گفت این ایالات تحت کنترل شوروی در خواهد آمد. مقام وابسته دفاعی دریافته است که به دنبال انتشار خبرهای مطبوعاتی در مورد «کردستان» در تاریخ 10 بهمن ماه ستاد عمومی ترکیه جلسه ای تشکیل داد تا پیرامون اهمیت این رویداد برای ترکیه بحث و تبادل نظر نماید.

7- در همین حال، در شماره جاری «اشپیگل» نخست وزیر اجویت به طرز غریبی به روند رویدادهای ایران اشاره کرده است. طبق ترجمه رسمی این مقاله به زبان انگلیسی (گویا مجله نکات مطروحه توسط وی را منتشر خواهد کرد) اجویت از شاه به خاطر عدم ارتقا ارزشهای دموکراتیک همگام با مدرن سازیهای اقتصادی و اجتماعی که می توانست مانع بی ثباتیهای کنونی باشد انتقاد نمود. اجویت گفته ترکیه در برابر مشکلات مشابه مصون خواهد بود، چون نهادهای دموکراتیک نیز به طور همزمان پیدایش یافته اند و حتی فراتر از تغییرات اقتصادی رفته اند. اجویت گفت «نظام قدیم» در ایران پایان یافته است، لیکن نهادهای تغییر دهنده نظم سیاسی هنوز ظاهر نشده است.

اجویت با یادآور شدن این مطلب که منطقه خاورمیانه بسیار بحرانی است و آتش بس و صلح بر «موازنه قدرت دقیق» استوار است گفت «تغییرات تند» رو به هر سمت، نه تنها برای منطقه بلکه برای تمام

ص: 137

جهان مخاطراتی را به همراه خواهد داشت.

8- اظهار نظر: با نتیجه گیری بر اساس پوشش مطبوعاتی محدود در اینجا، ایران تا همین اواخر برای آمریکا بیش از ترکیه یک مشکل در سیاست خارجی بود. ولی این امر گویا تغییر کرده است. ما فکر می کنیم که ترکیه سیاست عدم مداخله هر چند ظاهری خود را حفظ نخواهد کرد، ولی بیانات ترکیه موضع ترکیه را بیش از پیش روشن می سازد.

اجویت ظاهرا انقراض سلطنت ایران را پذیرفته است (او از دیرباز به طور پنهانی از شاه انتقاد می کرد) و حامی یک راه حل دموکراتیک است و در مورد «تغییرات تندگرای انه» نیز اظهار نگرانی کرده است. ولی نگفته است که این نکته آخر به چه معنی است. اظهارات غیر علنی دیگران نشانگر نگرانی ترکیه در مورد تجزیه شدن ایران و یا تحت کنترل شوروی درآمدن آن می باشد.دیلون

وضع تدارک نفتی ترکیه

سند شماره (22) تاریخ: 30 بهمن ماه 1357-9 فوریه 79طبقه بندی: محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی، فوری رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: وضع تدارک نفتی ترکیه 1- تلگرام، اقدام مقتضی 2- خلاصه: یکی از سرویسهای خبری محلی مدعی است که لیبی در نظر دارد به یک تحریم نفتی جهانی مبادرت ورزد. با وجود دور از واقعیت بودن، این مطلب توجه را به ناهنجاری وضع ترکیه در تأمین نفت مورد نیاز خود معطوف می دارد.

ارسال هرگونه اطلاعات موجود مبنی بر تکذیب یا تأیید این گزارش موجب امتنان سفارت خواهد بود. (پایان خلاصه) 3- ملیت، روزنامه طرفدار دولت ترکیه در تاریخ 20 بهمن ماه گزارش داد که لیبی فروش نفت خود به تمام نقاط جهان را متوقف ساخته است. بر اساس گزارش یک سرویس خبری محلی در آنکارا (بنام آنکا)، این مقاله معتقد است که لیبی این تصمیم را به حمایت از خمینی در ایران اتخاذ نموده است.

4- روزنامه فوق گزارش داد که تصمیم لیبی «بحران» نفتی موجود در جهان را که نتیجه توقف صدور نفت ایرانی پدید آمده بود، تشدید خواهد کرد. این مقاله در ادامه می گوید تصمیم لیبی شامل ترکیه نیز می شود، چون ترکیه در سال 1978 با لیبی قراردادی را منعقد ساخته بود تا طی آن سه میلیون تن نفت دریافت دارد که تا به حال حدود 4/2 میلیون تن آن ارسال گردیده است.

5- در تاریخ 20 بهمن ماه، مقام سفارت با معاون مدیرکل بازاریابی شرکت نفت ترکیه (گولتکین یوکسل) تماس گرفت تا پیرامون این گزارش خبری گفتگو نماید. یوکسل به مقام سفارت گفت که وی بیش از آنچه در گزارش خبری آمده، در این زمینه اطلاعی ندارد. وی اضافه کرد پالایشگاه ایپراس ترکیه که در رابطه با نفت خام لیبی با شرکت بازاریابی نفتی پرگای لیبی قرارداد بسته بود، پس از پیدایش گزارش خبری سعی کرده است از طریق تلکس با لیبی تماس بگیرد.

پرگا علاوه بر عدم پاسخ، دریافت تلکس را نیز تأیید نکرده است و وی پیشنهاد کرد که پرگا امروز

ص: 138

تعطیل خواهد بود، چون روز جاری یکی از روزهای تعطیل مذهبی می باشد.

6- مقام سفارت از یوکسل پرسید که وضع نفتی پالایشگاه ایپراس تا چه حد بحرانی است، چون در نشریه ملیت مورخ 19 بهمن گزارش شده بود که این پالایشگاه تنها معادل یک روز مصرف خود، نفت خام در اختیار دارد. وی گفت در زمان درج خبر این موضوع صحت داشت، لیکن محدودیت نفتی پالایشگاه با ورود تانکر نفتی جدید در غروب روز بعد (19 بهمن ماه) از بین رفته است. نفت وارد شده توسط این تانکر ادامه کار پالایشگاه را به مدت هفت روز دیگر ممکن خواهد ساخت.

7- یوکسل گفت که منطقه ساحلی استانبول و دریای سیاه که توسط پالایشگاه ایپراس تدارک می گردد تا ده روز دیگر سوخت نفتی مصرفی و تا 5 روز دیگر سوخت دیزل مصرفی خود را خواهد داشت. وی اضافه کرد که در رابطه با محصولات دیگر از قبیل بنزین محدودیتی وجود ندارد، فقط در رابطه با توزیع مشکلاتی وجود دارد.

8- مقام سفارت از یوکسل خواست که پیرامون تدارک نفتی ترکیه به طور کلی اظهار نظر نماید. وی گفت پالایشگاههای ترکیه در وضع خوبی به سر نمی برند. ترکیه در نظر داشت حدود 2 میلیون تن نفت مورد نیاز خود را در سال 1979 از طریق بازار سیاه به دست آورد، ولی این کار نیز مشکل خواهد بود».

وی گفت با این وصف، ترکیه قادر خواهد بود در اکثر مواقع پالایشگاههای خود را مشغول به کار نگاهدارد، ولی ممکن است این عملکرد باظرفیت کامل همراه نباشد.

9- اظهار نظر: وضع ترکیه از نظر نفتی چندان خوب نیست، ولی ترکیه به این نحوه زندگی بخور و نمیر عادت کرده است. ولی در صورتی که لیبی بخواهد تحریم نفتی خود را طبق گزارش سرویس خبری آنکا به اجرا درآورد، ترکیه به آسانی نخواهند توانست نفت دیگری را جایگزین نفت لیبی نماید. از زمان سفر نخست وزیر اجویت به لیبی در ماه گذشته ترکیه فکر می کرد که لیبی در سال 1979 چهار میلیون تن نفت به این کشور صادر خواهد کرد. در صورتی که لیبی به این تعهد خود عمل نکند، تنها منبع قابل اعتماد نفتی دیگر ترکیه پنج میلیون تن نفتی خواهد بود که از عراق دریافت خواهد کرد. در نتیجه، تحریم نفتی لیبی ترکیه را وادار خواهد ساخت که برای تأمین 6 میلیون تن نفت مورد نیاز خود به بازار سیاه روی آورد، تا بتواند سطح وارداتی 1978 (11 میلیون تن) خود را حفظ کند. ولی رابط شرکت موبیل در استانبول به سرکنسول اطلاع داده است که ترکیه در یافتن منابع نفتی دیگر در بازار سیاه به سه دلیل با مشکلاتی رو به رو شده است:

(1) قیمت نفت در بازار سیاه به علت محدودیت عرضه بسیار بالا است.

(2) تأمین کنندگان نفت بازار سیاه ترجیح می دهند به مشتریانی نفت بفروشند که بیش از ترکیه در بازار سیاه فعالیت دارند.

(3) تأمین کنندگان نفت بازار سیاه ترکیه را متهم به «تحریم» آژانس انرژی بین المللی کرده اند و حال آنکه ترجیح می دهند نفت خود را به اعضای این آژانس بفروشند.

10- خبر مربوط به تحریم نفتی توسط لیبی واقعگرای انه به نظر نمی رسد. اگر واقعیت داشته باشد، قذافی آن را به طرز فاحش تر از آنچه که در صفحه هشتم ملیت آمده اعلام می کرد.

11- اقدام مقتضی: ارسال هر گونه اطلاعات در رد یا تأیید این گزارش موجبات امتنان سفارت را فراهم خواهد آورد.

اولین کمک کویت به ترکیه

ص: 139

سند شماره (23) تاریخ: 2 اردیبهشت 1358-22 آوریل 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در کویت به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: اولین کمک کویت به ترکیه 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- آژانس کمکهای رسمی عمرانی کویت، صندوق کویتی عمران اقتصادی عربی، علیرغم عنوان خود از سال 1974 به کشورهای غیر عربی کمکهایی ارائه کرده است. مقامات مالی کویت در گذشته نیز خاطر نشان ساخته اند که به ترکها گفته اند که مایلند به تقاضای ترکیه در زمینه کمکهای عمرانی پاسخ گویند، لیکن گویا ترکها هیچ گاه این امکان را مورد بهره برداری، قرار نداده اند.

3- اوضاع داخلی ترکیه احتمالاً در طرز تفکر دولت ترکیه نسبت به کمکهای عربی تغییر داده است. در تاریخ یکم اردیبهشت مقام مالی کویت با اشاره به سند کمک دراز مدت روی میز خود گفت، هیئت مدیره این صندوق اخیرا اعطای 4 میلیون دینار وام کویتی (معادل 5/14 میلیون دلار) را در قبال پروژه 55 میلیون دلاری برق کیلکی که در بسفر واقع شده تصویب کرده است. در رابطه با امضای قرارداد باید با مقامات ترکیه مذاکره گردد.

4- مقام صندوق کویتی گفت که از طرف این صندوق تیمی به آنکارا رفته است تا تقاضای کمک ترکیه را در مورد یک پروژه تأمین آب در آنکارا مورد مطالعه قرار دهد. تاکنون میزان سرمایه گذاری کویت در این پروژه مشخص نشده است.

5- اظهار نظر: این واقعیت که کویت یعنی کمک دهنده بزرگ عربی قرار است به ترکیه کمک نماید، بسیار بااهمیت تر از میزان کمک آن می باشد. 5/14 میلیون دلار در مقایسه با بهره ماهانه قروض خارجی ترکیه که طبق برآورد کویت حدود 60 میلیون دلار است بسیار بسیار کم اهمیت می باشد. ولی نکته مهم دیگر این است که ترکیه برای جلب کمکهای مورد نیاز خود تلاش بیشتری را انجام داده است.

مائسترون

اجلاس سفیران خاورمیانه ای ترکیه

سند شماره (24) تاریخ: 14 اردیبهشت 1358-4 مه 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارا به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. فوری رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: اجلاس سفیران خاورمیانه ای ترکیه 1- (طبقه بندی نشده) این یک پیام اطلاعاتی است و نیازی به اقدام ندارد.

2- (خیلی محرمانه) خلاصه: کنفرانس خاتمه یافته اخیر سفیران ترکیه در کشورهای اسلامی به این دلیل تشکیل گردید تا سیاست ترکیه در قبال خاورمیانه و کنفرانس آتی وزیران خارجه اسلامی مورد بحث قرار گیرد. گزارش مطبوعاتی نشانگر آن است که سفیران مزبور از ترکیه خواسته اند که روابط اقتصادی، تجاری و سیاسی خود را با کشورهای همجوار گسترش دهد. در مورد عدم توانایی و موفقیت رژیم ایران

ص: 140

در تحکیم قدرت و کاهش اعتماد کشورهای میانه رو عربی نسبت به آمریکا نیز نگرانی هایی ابراز گردیده است. یکی از منابع ما در وزارت امور خارجه اطلاع داد که مسئله مناطق کردنشین هسته اصلی بحثهای اجلاس را تشکیل می داده است. (پایان خلاصه) 3- (طبقه بندی نشده) در تاریخ 29-27 آوریل وزارت امور خارجه ترکیه اجلاس سه روزه ای را با شرکت سفیران خود در 9 کشور اسلامی (ایران، عراق، کویت، سوریه، افغانستان، پاکستان، لبنان، عربستان سعودی و مصر) تشکیل داد. این اجلاس که شامل نمایندگان همه وزارتخانه های مسئول در امور اقتصادی و خارجی و نیز رئیس ستاد مشترک ترکیه ژنرال اورن و رئیس سازمان اطلاعاتی ترکیه ژنرال ارسوز بود، جهت بررسی سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه انعقاد یافته بود. طبق گزارش مطبوعات از سفیران خواسته شده بود تا نظریات و پیشنهادات خود را در مورد سیاستهایی که باید در قبال کنفرانس آتی وزیران خارجه کشورهای اسلامی اتخاذ شود ارائه دهند.

4- (طبقه بندی نشده) سخنرانی نخست وزیر اجویت دردومین روز اجلاس مقامات و سفیران که در مطبوعات نیز درج گردیده است خواستار گسترش روابط، همکاری و همبستگی با کشورهای منطقه می باشد. با اشاره به بیانات پیشین خود در مورد مداخله «امپریالیست» و «کاپیتالیست» در خاورمیانه، نخست وزیر اظهار داشت: «هنوز کسانی هستند که می خواهند مانع گسترش همکاریهای ما و قطع صمیمت (تاریخی) ما در گذشته باشند و این تلاشها ممکن است ادامه یابد. علاوه بر این، بعضی از آنها می خواستند نفاق و تردید را در میان کشورهای منطقه پرورش دهند. ما معتقدیم که کشورهای منطقه با توسل به اتحاد و همکاری می توانند بر این تلاشهای منفی چیره شوند. تنها کشورهای این منطقه هستند که می توانند برای مشکلات منطقه راه حلهای مناسبی فراهم آورند.» 5- (طبقه بندی نشده) اجویت در سخنرانی خود تأکید خاصی بر ایجاد همکاریهای اقتصادی صمیمانه نمود. او به سفرا گفت: «ما نمی توانیم میان مسائل اقتصادی و سیاسی اولویتی قائل شویم. ولی به نظر ما اگر از همکاریهای اقتصادی شروع کنیم، راه حلهای مناسبی برای مشکلات سیاسی نیز فراهم خواهد آمد.» وی در این رابطه گفت اگر منابع صنعتی و طبیعی و کشاورزی ترکیه و نیروی کار صادراتی این کشور با منابع طبیعی - نفت - و امکانات مالی کشورهای منطقه ترکیب گردد، همه کشورهای منطقه از آن سود خواهند برد.

6- (طبقه بندی نشده) با گزارش پیرامون نتایج کنفرانس در اول ماه می در روزنامه ملیت طرفدار دولت، خبرنگار دیپلماتیک مطلع نیلوفر یاسین اطلاع داد که سفیران در هفت مورد توافق دارند و به عنوان پیشنهادات خود آنها را تسلیم دولت خواهند کرد. این پیشنهادات عبارتند از:

- دولت تلاش نماید روابط اقتصادی، تجاری و فنی خود را با کشورهای همجوار افزایش دهد. سفیران از نحوه برخورد ترکیه در استفاده از بازارهای منطقه ای انتقاد کرده اند.

- اکنون جو مناسبی فراهم آمده است و ترکیه می تواند با اکثر کشورهای خاورمیانه ای روابط نزدیکی برقرار سازد.

- آنها معتقدند که ترکیه باید از درگیر شدن در اختلافات اعراب اجتناب ورزیده و طرف گیری نیزننماید. علاوه بر این، ترکیه باید از انقلاب راستین اعراب حمایت نماید. در رابطه با کنفرانس وزیران خارجه اسلامی، ترکیه باید در مقابل توسل به اقدام، مقاومت نموده و روابط خود با مصر را قطع نموده و در

ص: 141

تحریمهای اقتصادی شرکت جوید.

- ترکیه باید تماسهای خود با عربستان سعودی را افزایش دهد البته بر اساس تصمیم سیاسی سعودی مبنی بر دادن کمک به ترکیه.

- بازدیدهای مقامات باید افزایش یابد.

- ترکیه باید اقدامات جدیتری در قبال قاچاق انجام دهد تا تجارت قانونی با کشورهای همجوار به جریان افتد.

- دیپلماتهای ترکیه در خاورمیانه باید در زمینه های اقتصادی و تجاری تجربه و آموزش داده شوند.

6- (طبقه بندی نشده) در رابطه با اوضاع ایران و طبق گزارش روزنامه ملیت، سفیران از اینکه رژیم ایران موفق نشده است قدرت خود را تحکیم بخشد، اظهار نگرانی کرده اند. سفیران از دولت خواسته اند که وقایع ایران و خصوصا تلاشهای اقلیتهای ایرانی را در کسب خودمختاری زیر نظر داشته باشد. آنها نگران این هستند که مبادا از طریق ایران اسلحه به گروههای موجود در ترکیه برسد.

7- (طبقه بندی نشده) سفیران یاد آور شدند که به خاطر طرز فکر ضعیف آمریکا در قبال وقایع ایران که منجر به سقوط شاه گردید، کشورهای میانه رو خاورمیانه در حال حاضر به آمریکا اعتماد کمتری دارند.

سفیران اظهار داشتند که اگر این بحران اعتماد افزایش و شدت یابد روسها نیز سعی خواهند کرد با تلاش خود خلأ ایجاد شده، توسط آمریکا را پر نمایند. بنا به گزارشها نمایندگان دولت ترکیه در این مورد نگرانی عمیق ابراز داشته و گفته اند که خاورمیانه مهمترین منطقه مبارزه نفوذی ابرقدرتهاست و همیشه یکی از آنها سعی دارد، خلأ ایجاد شده به وسیله دیگری را پر سازد.

8- (خیلی محرمانه) اظهار نظر: چند روز قبل از این اجلاس سه روزه بسیاری از مطبوعات اظهار نظر داشتند که در نتیجه این اجلاس تغییرات مهمی در سیاست ترکیه در قبال خاورمیانه به وقوع خواهد پیوست. بر اساس گزارش یاسین، که کامل سرپرست امور سیاسی وزارت خارجه صحت آن را در گفتگو با کاردار آلمان غربی تأیید کرده است، این تغییرات رخ نداده اند. بیانات اجویت، که در آن از استمرار صمیمت و ایجاد روابط با دولتهای همسایه صحبت کرده، نشانگر عقب نشینی ناچیز وی در محکوم شمردن مداخله کاپیتالیستها در منطقه است (آنکارا 3288). اجویت خیلی میل دارد به عراق و عربستان سعودی نزدیک شود، چون این دو از نظر نفت و امور مالی می توانند به ترکیه کمکهای بسیار بنمایند.

9- طبق اظهارات باتو سرپرست بخش امور قبرس و یونان وزارت امور خارجه ترکیه که در کنفرانس شرکت جسته بود، مسئله روابط ترکیه با اسرائیل و نحوه برخورد با آن در کنفرانس آتی وزیران خارجه کشورهای اسلامی اجلاس چندان مطرح نگردید. باتو گفت مشکلات امنیتی جدید ترکیه به دنبال سقوط شاه در ایران و به خصوص خطر بروز ناسیونالیسم کردی و روشهای مبارزه با این خطر برای حفظ تمامیت ارضی ترکیه مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.

اسپیرز

نظریات هیئت نمایندگی ترک در مورد کنفرانس اسلامی

ص: 142

سند شماره (25) تاریخ: 27 اردیبهشت 1358-17 مه 1979 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - با اولویت رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: نظریات هیئت نمایندگی ترک در مورد کنفرانس اسلامی 1- تمام متن خیلی محرمانه است.

2- یکی از اعضای هیئت نمایندگی ترکیه در کنفرانس فز (کنفرانس اسلامی- م) با خوشحالی گفت ترکیه توانسته است بدون مصالحه در مورد مواضع خود در قبال خاورمیانه در مورد قبرس قطعنامه ای به تصویب برساند. تندروها از ترکیه نخواسته بودند که با اسرائیل قطع رابطه کند، ولی ترکها احساس کردند که نباید در مورد به تعلیق در آمدن عضویت مصر سر و صدا راه بیندازند. ترکها معتقدند که سعودیها بر ساف نفوذ بسیار دارند و هیئت نمایندگی ایرانی از هیچ گونه عمقی برخوردار نبودند. (پایان خلاصه) 3- متخصص امور قبرس در هیئت نمایندگی ترکیه در کنفرانس اسلامی، اینال باتو، به مقام سفارت (پک) گفت که ترکها از اینکه توانسته اند بدون اینکه مجبور باشند مورد سیاستهای معتدل خاورمیانه ای خود سازش نمایند، قطعنامه ای را در مورد قبرس به تصویب برسانند، خوشحال هستند. در مشورتهای پیشین و در اجلاس افتتاحیه کنفرانس، ترکها به شرکت کنندگان اخطار کرده بودند که آنها نمی توانند با اسرائیل قطع رابطه کنند. باتو گفت که ترکها تهدید کرده بودند که اگر قرار باشد ترکیه به عنوان تنها کشور اسلامی مرتبط با اسرائیل مورد انتقاد قرار گیرد از اجلاس بیرون خواهند رفت. باتو گفت این پایداری قوی سبب شد که رادیکالهای عرب در این مورد به ترکیه فشار وارد نیاورند.

4- پس از پیروزی در مورد این مسئله ترکها متوجه شدند که برای به دست آوردن قطعنامه ای مثبت در مورد قبرس آنها باید به رادیکالهای عرب در مورد به تعلیق درآمدن عضویت مصر امتیازی بدهند. بنابر این ترکیه در این مورد با اکثریت آراء مخالفتی ننمود و بدون اینکه «سخنی بگوید» آن را پذیرفت.

5- ترکیه از تصویب قطعنامه قبرس به وسیله کنفرانس بسیار خوشحال بود. پیش نویس اولیه ترکیه در کمیته مسدود گردید، ولی ترکها توانستند موجبات تصویب آن را فراهم آورند. تنها الجزیره و یمن جنوبی در این مورد اعتراض کرده بودند. الجزیره تلاش بسیار کرد تا به طرفداری از موضع ترکیه قطعنامه ای صادر نشود، ولی ترکیه از طرف پاکستان و بنگلادش و عربستان سعودی کمک زیادی دریافت نمود. باتو معتقد است که سعودیها ساف را آرام نگاهداشتند تا در برابر موضع ترکیه مخالفت چندانی نشان ندهد.

6- باتو گفت قطعنامه مربوط به قبرس بسیار شبیه قطعنامه های پیشین کنفرانس است و تفاوت آن در دو پاراگرافی است که در انتها آورده شده (متن برای INR/ DDR/ RWE فرستاده شده است). دو پاراگراف نهایی به شرح زیر است:

- از دو جامعه دعوت می شود که با برقراری آتش بس از طریق مذاکره مشکلات خود را به طرز مسالمت آمیز حل نمایند.

- از اعضای کنفرانس اسلامی می خواهد که از حسن نیت خود استفاده کرده و هر کاری که از آنها برمی آید انجام دهند تا جامعه مسلمانان ترک قبرسی از کمکهای بین المللی استفاده برند و کمکهای لازم را به آنها بنمایند تا اقتصادشان که در نتیجه تحریمها متوقف شده، فعال گردد.

ص: 143

7- باتو گفت به طور کلی ترکها معتقدند که سعودیها از نفوذ بیش از حد خود بر ساف استفاده کردند و توانستند عامل مهمی را در پیدایش این نتیجه مثبت برای ترکیه سبب شوند. باتو گفت هیئت نمایندگی ایرانی در کنفرانس تا آنجا که ترکیه می داند نقشی نداشت. ایرانیها دیرتر از موعد در اجلاس حاضر شدند (در روز سوم) و به هیچ یک از زبانهای غربی سخن نمی گفتند و به همین جهت نتوانستند با هیئتهای نمایندگی غیر عربی رابطه برقرار سازند. (آنها ظاهرا به عربی صحبت می کرده اند.) باتو گفت بین این هیئت نمایندگی ایرانی و هیئتهای پیشین که بسیار عالی و از نظر دیپلماتیک صیقل یافته بودند، تفاوت زیادی وجود داشت. ایرانیان مانند آیت اللّه ها لباس پوشیده بودند و نمی دانستند چه کاری باید انجام بدهند.

اسپیرز

کسب اجازه ورود به آمریکا برای وزیر کشور پیشین ایران، حسن زاهدی

سند شماره (26) تاریخ: 14 خرداد 1358 - 4 ژوئن 1979 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارا به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - فوری رونوشت: به سفارت آمریکا در تهران موضوع: کسب اجازه ورود به آمریکا برای وزیر کشور پیشین ایران، حسن زاهدی 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) تلگرام اقداماتی 2- وزیر امور خارجه آکان در وزارت امور خارجه امروز صبح با سفیر اسپیرز ملاقات نمود و از دولت آمریکا خواست تا بدون سر و صدا با وی همکاری نماید تا وزیر کشور پیشین ایران حسن زاهدی را از ترکیه خارج نموده و به آمریکا نزد دخترش برساند. بنا به گفته آکان، زاهدی چهار روز قبل در «لباس مبدل» وارد ترکیه شد و اکنون در اختفا به سر می برد. آکان قرار است در نهم ژوئن از ایران بازدید به عمل آورد و می خواهد در آن زمان بتواند ادعا کند که زاهدی در ترکیه نمی باشد. بنا به گفته آکان، زاهدی دارای پاسپورت دیپلماتیک ایرانی است و تا سال 1981 نیز روادید آن اعتبار دارد. وی گفت در صورت لزوم دولت ترکیه می تواند جواز سفر در اختیار زاهدی قرار دهد.

3- سفیر گفت لازم است از واشنگتن دستور بگیرد و بعدا نزد وی باز خواهد گشت. پس از این گفتگو، به نظر ما بهترین راه حل این است که به آکان بگوییم که زاهدی چون پاسپورت و روادید آمریکا دارد می تواند به آمریکا بیاید و دولت آمریکا باید وسیله مسافرت او را با هواپیما فراهم نماید. در صورتی که آن وزارتخانه دستور دیگری ندهد. ما فردا این کار را خواهیم کرد.اسپیرز

سفر وزیر خارجه ترکیه به ایران

سند شماره (27) تاریخ: 24 خرداد 1358-14 ژوئن 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - فوری رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: سفر وزیر خارجه ترکیه به ایران 1- پیام حاضر پیام خبری است.

2- خلاصه: در طول بازدید سه روزه از ایران، وزیر امور خارجه ترکیه پیرامون همکاریهای اقتصادی،

ص: 144

بازرگانی و فنی گفتگو کرد.

بیانیه مشترک ایران و ترکیه که در 22 خرداد (پس از بازگشت آکان به آنکارا) منتشر گردید، مدعی است به نتایج قاطعی دست یافته شده است. بنا به گفته ترکها، مهمترین موفقیت این مذاکرات 60 درصد افزایش نفت خامی بود که ایرانیها در سال 1358 در اختیار ترکیه قرار خواهند داد.

در صورتی که ایران به تعهد خود عمل کند 10 درصد از نفت وارداتی ترکیه را مانند سال 1357 تأمین خواهد کرد. (پایان خلاصه) 3- در تاریخ 21 خرداد ماه، وزیر امور خارجه ترکیه گوندوزآکان در یک کنفرانس مطبوعاتی در تهران گفت که ایران توافق کرده است محموله نفت ارسالی خود به ترکیه در سال 1358 را بیش از سطح مورد توافق در اوائل خرداد (پاراگراف 3 مرجع الف) افزایش داده و بنا به اظهارات مطبوعات ترکیه، قرار است میزان این نفت صادراتی در سال 1359 نیز افزایش یابد. سرپرست بخش امور نفتی وزارت خارجه ترکیه عمر زیتین اوغلو در گفتگو با مقام سفارت این گزارش را تأیید نمود و اضافه کرد که ایران نفت صادراتی خود به ترکیه را در سال 1358 معادل 6 درصد بیش از میزان مورد توافق در اوائل خرداد افزایش خواهد داد، (معادل 300000 تن) و میزان سوخت ارسالی به این کشور را نیز 50 درصد (000/100 تن) افزایش خواهد داد و مقادیر نامشخصی گاز خالص مایع وسوخت هواپیما نیز در اختیار این کشور قرار خواهد داد.

در نتیجه، کل نفت صادراتی ایران به ترکیه (برحسب تن) بشرح زیر خواهد بود:

1358 - 1359 نفت خام - 000/800 - 0000/500 نفت سوختی - 000/300 - 000/500 گاز خالص مایع - 000/30 - 000/50 سوخت هواپیما - 000/5 - 000/10 4- آکان به مطبوعات گفت که در طول سفر سه روزه خود به ایران در رابطه با نفت ارسالی ایران به ترکیه در سال 1358 با رئیس شرکت ملی نفت ایران حسن نزیه به نتایج قاطعی دست یافته است. وزیر خارجه گفت احتمالاً در اواخر تیرماه یک هیئت نمایندگی ترکیه ای به ایران سفر خواهند کرد تا ایران نیز در اوائل مرداد ماه کار ارسال نفت را آغاز نماید.

5- ترکیه انتظار دارد که شرایط باز پرداخت عادی اوپک در مورد این خرید نفتی مصداق پیدا کند، یعنی قیمت کامل (دلار برای هر بشکه) 45 روز پس از تحویل نفت پرداخت گردد. با این وصف، آکان به مطبوعات اظهار داشت که شرایط دقیق باز پرداخت هنوز روشن نشده است.

6- ایران از ترکیه خواستار صدور گندم، گوشت، دام زنده، تخم مرغ و پنیر بر اساس یک قرارداد دراز مدت شده است.

ترکیه نیز توافق کرده است که 000/50 تن از محصول گندم سال 1357 را به ایران صادر نماید و پیرامون امکانات صادراتی دیگر نیز بررسی و تحقیق نماید. همچنین توافق شد که بخشهای خصوصی و دولتی دو کشور با یکدیگر جهت انجام مقاصد تجاری تماس برقرار نمایند.

7- هیئت نمایندگی ترکیه خواستار امضای یک قرارداد چهارچوب بازرگانی و فنی و یک قرارداد

ص: 145

فرهنگی گردید. لیکن طرفین ایرانی که برای امضای چنین قراردادهای همه جانبه ای آمادگی نداشتند اظهار داشتند که این پیشنهادات را مورد بررسی قرار خواهند داد. آکان به مطبوعات گفت که ترکیه قبول کرده است پیرامون یک پروژه خاص به تحقیق بپردازد.

این پروژه عبارت است از احداث یک خط لوله گازی و نفتی از ایران به دریای سیاه به مقصد مدیترانه.

8- در تاریخ 22 خرداد ماه به طور همزمان در دو کشور ایران و ترکیه یک خبر مطبوعاتی منتشر گردید و گشایش یک دوره جدید در روابط ایران و ترکیه را تبریک گفت. مطبوعات با اعتراف به این واقعیت که هنوز اساس همکاریهای اقتصادی روشن نشده، اظهار داشتند که این «ملاقات نتایج بسیار موفقیت آمیزی را به همراه داشت که جو تفاهم و روحیه اخوت اسلامی بر آن حاکم بود».

9- اظهار نظر: سفر وزیر خارجه ترکیه به ایران موفقیت آمیزتر از سفر وی به عراق، عربستان سعودی، و امارات متحده عربی در اوائل خرداد بود (مرجع ب، پاراگراف 12). در این سفر آکان نه تنها زمینه همکاریهای اقتصادی صمیمانه تر را فراهم آورد. بلکه به ایجاد کارهای روبنایی نیز دست زد. او موفق شد به هدف ترکیه در متقاعد ساختن ایرانیها به دوباره از سر گرفته شدن صدور نفت به ترکیه دست یابد. اگر ایران بتواند در سال 1358 به تعهد خود عمل نماید، بار دیگر خواهد توانست 10 درصد از نفت وارداتی و محصولات پالایشی مورد نیاز ترکیه را تأمین نماید. زیتین اوغلو گفت فکر نمی کند که ایران قادر باشد در سال 1359 معادل 5 میلیون تن نفت به ترکیه صادر نماید. لیکن گفت اگر ایران این مقدار نفت را به ترکیه بدهد، ترکیه در سال 1359 در این رابطه به شوروی متکی نخواهد بود، البته در صورتی که عراق و لیبی نیز به تعهد عمل خود عمل کرده و به ترتیب 5 میلیون تن نفت مورد توافق را به ترکیه صادر نمایند.

10- اگر این بیانات صمیمانه با عمل توأم گردد، روابط اقتصادی ایران و ترکیه در همان جا که در سال 1357 قطع گردیده بود از سر گرفته خواهد شد. به احتمال بسیار همکاریهای بازرگانی، اقتصادی و فنی بین دو کشور همسایه افزایش خواهد یافت، لیکن هنوز معلوم نیست که انقلاب ایران اجازه تحقق این امکانات را بدهد. (پایان اظهار نظر) 11- ما از طریق دیگر افراد ترک شرکت کننده در این سفر اطلاعات بیشتری کسب خواهیم کرد و برای شما گزارش ارسال خواهیم نمود. اسپیرز

سفر وزیر خارجه ترکیه به ایران

سند شماره (28) تاریخ: 29 خرداد 1358-19 ژوئن 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - با اولویت رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: سفر وزیر خارجه ترکیه به ایران 1- تمام متن خیلی محرمانه است. پیام حاضر اطلاعاتی است.

2- خلاصه: وزیر خارجه آکان معتقد است که توانسته است با رژیم انقلابی ایران «گفتگوهای حسنه ای» را آغاز نماید.توافقهایی در زمینه گسترش همکاریهای اقتصادی و فنی به وجود آمده است ولی به موارد خاص آن اشاره ای نشده است.

آکان معتقد است که ایرانیها می خواهند روابط بهتری با آمریکا برقرار سازند، ولی در این زمینه سوءظن و

ص: 146

تردید دارند. آنها نسبت به شوروی و اسرائیل با تندی رفتار کرده اند. نشانی از علاقه به گسترش همکاری منطقه ای (بین پاکستان، ایران و ترکیه) و حمایت اخلاقی از شورشیان افغانی به چشم نمی خورد. (پایان خلاصه) 3- بنا به درخواست سفیر، وزیر خارجه آکان گزارش مفصلی از سفر خود به ایران در تاریخ 11-9 ژوئن ارائه نمود. وزیر خارجه گفت در این سفر به هدف اصلی یعنی آغاز گفتگوهای حسنه با رژیم انقلابی ایران دست یافتیم و توانستیم راه را برای گسترش همکاریهای اقتصادی و فنی هموار سازیم. ایرانیها نیز به تمایل سیاسی ترکیه به برقراری همکاریهای صمیمانه تر پاسخ مثبت دادند. ولی وزیر امور خارجه نتوانست بگوید که وقایع چگونه پیش خواهند رفت، چون ایرانیها آمادگی تمرکز بر موارد خاص از قبیل تشکیل کمیسیون مشترک را ندارند. نگرانی اصلی آنها بیشتر مربوط به امور داخلی می شد تا امور خارجی. گرچه ایرانیها وانمود می کردند که کنترل امور را در دست دارند، ولی آکان چندان هم خوش بین نبود.

4- معاون وزیر خارجه و وزیر خارجه یزدی درطول اقامت وی حدود یک روز و نیم با وی همراه بود.

علاوه بر این وزیر امور خارجه توانست حدود 40 دقیقه با نخست وزیر بازرگان و حدود یک ساعت و نیم با آیت اللّه خمینی ملاقات نماید. همچنین ملاقاتی با تعدادی از وزیران از قبیل سرپرست شرکت ملی نفت ایران نیز صورت گرفت.

5- برداشتهای آکان:

- خمینی: وی که یک انقلابی سرسخت اسلامی است و حاضر نیست به ایدئولوژیهای دیگر میدان بدهد، با آکان در مورد اسقف ماکاریوس گفتگو کرد. او با غرب به دلایل فرهنگی و مذهبی بسیار مخالف است. ملاقات با آیت اللّه بسیار غیر عادی بود چون خبرنگاران تلویزیونی و مطبوعات در سراسر ملاقات حضور داشتند.

- یزدی: رفتار یزدی بسیار خوب است. نحوه برخورد وی «مدرن» بود ولی در آن رنگ شدیدی از ایدئولوژی اسلامی نیز مشاهده می شد. در حال حاضر وی رابط بین خمینی و دولت بازرگان است و روابط موجود با نخست وزیر نیز صمیمانه است. ولی معلوم نیست در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد. آکان فکر می کند که یزدی مخالف غرب نیست و می خواهد با آمریکا روابط بهتری برقرار گردد (دستیار آکان یعنی ادیمن در مورد این نقطه نظر وزیر تردید دارد).

- بازرگان: وی که یک سیاستمدار مسن است. حامی همکاری با ترکیه است و از اینکه مذاکراتی در این جهت آغاز شده اظهار خوشحالی نمود. نحوه برخورد وی با مسائل بیش از یزدی توأم با مادیگرایی بود.

و - شریعتمداری: آکان در میان ایرانیها به ایشان علاقه بسیار دارد. او این آیت اللّه ترکی الاصل را بیش از خمینی دموکراتیک و انساندوست می داند و معتقد است که روابط بین این دو آیت اللّه چندان خوب نیست و آنها دائما با یکدیگر در مورد مسائل قانون اساسی مشاجره دارند.

6- مسائل عمده:

- روابط با آمریکا: برداشت آکان این است که ایرانیها مایلند با آمریکا روابط حسنه برقرار سازند، ولی نسبت به انتقادهای سنا در مورد مسائل حقوق بشر بسیار حساسیت به خرج می دهند. آکان از آمریکا می خواهد که با احتیاط و آرامی برخورد کرده و به ایرانیها بفهماند که همکاری به نفع هر دوی آنهاست.در

ص: 147

این رابطه وی گفت امیدوار است ما سفیر جدیدی به ایران بفرستیم. سفیر گفت که ایرانیها پس از آنکه پذیرش سفیر کاتلر را تصویب کرده بودند آن را رد نمودند که واشنگتن نمی تواند با این گونه اعمال کنار بیاید. علاوه بر این سفیر گفت دولت کارتر در انتقاد از عدم رعایت حقوق بشر در ایران انقلابی محتاطانه عمل کرده است، در حالی که از دولت شاه نیز در مورد همین مسئله انتقاد می کرد.

- روابط با روسیه: آکان گفت که احساس می کند ایرانیها مایل به برقراری روابط با شوروی نیستند.

ایرانیها معتقدند که شوروی به گروههای مخالف یاری می رساند. آکان گفت که ایرانیها گفته اند که به نظر آنها آمریکا در مسائل جاری مداخله ای ندارد. - اسرائیل: ایرانیها نسبت به اسرائیل، به سخت ترین نحوی عکس العمل نشان داده اند. ایرانیها شدیدا معتقدند که اسرائیل با بقایای ساواک همکاری می کند تا در میان گروههای مخالف شورش ایجاد نماید. - عراق: ایرانیها از موضع عراق بخصوص در استان خوزستان که مخالفین آنجا از عراق کمک دریافت می کنند، سر در نیاورده اند.

- افغانستان: ایرانیها با شورشیان اسلامی افغانستان اظهار «همبستگی اخلاقی» کرده اند. ایرانیها معتقدند که دولت ترکی با مشکلات شدیدی مواجه است.

- سازمان گسترش همکاری منطقه ای: ایرانیها مایل نیستند از این سازمان در بالا بردن میزان همکاری منطقه ای استفاده کنند و مایل هستند به طور دوجانبه عمل نمایند.

- فرستاده جدید برای ترکیه: در نظر دارند یک کاردار جدید به آنکارا و یک سرکنسول به استانبول بفرستند. آکان نمی داند که چرا آنها به جای ارسال سفیر، کارداری به آنجا می فرستند.

- نفت: آکان گفت از گفتگوهای موجود در مورد نفت بسیار «راضی» است و اضافه کرد که سال 1980 شاهد گسترش تجارت در زمینه نفت و دیگر محصولات خواهد بود. (آنکارا 4538) 7- اظهار نظر: برداشتهای آکان در اختفاء برخلاف گزارش های مثبت مطبوعات درباره سفر وی به ایران چندان هم امیدوارکننده نیست. دولت اجویت سعی دارد بیشترین استفاده را ببرد. البته با گذشت زمان معلوم خواهد شد که مذاکرات مربوط به همکاری اقتصادی و فنی تا چه حد می تواند موثر از آب درآید.اسپیرز

وضع ملت، روحیه نگران کننده

سند شماره (29) تاریخ: 12 تیر 1358-3 ژوئیه 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: وضع ملت، روحیه نگران کننده 1- تمام متن خیلی محرمانه است.

2- این یک پیام گزارشی است و به اقدامی نیاز ندارد.

3- خلاصه: با خالی شدن شهرها و ادارات دولتی در طول تعطیلات تابستان، روحیه تعطیلاتی در ترکیه به چشم نمی خورد. ملت دارای روحیه ای افسرده است؛ تقریباً هر کس در مورد یک مسئله سیاسی، اقتصادی اظهار ناراحتی می کند و نسبت به رهبریت کنونی علاقه چندانی وجود نداشته و میزان وفاداری نسبت به آن نیز کاهش یافته است. در همان حال تعداد خیلی کمی از افراد چشم امید به رهبریت جایگزین دوخته اند و علیرغم جریان کمکهای اضطراری، تنها افرادی که خیلی خوش بین هستند باور دارند که وضع

ص: 148

اقتصادی بهتر خواهد شد. گرچه هم از حکومت نظامی استقبال می کنند، ولی نمی توان امیدوار بود که این وسیله بتواند خشونتهای داخلی را از میان بردارد. سیاست خارجی نیز توجه عموم را به خود جلب نمی کند. (پایان خلاصه) 4- بخش اعظم این افسردگی و ناامیدی ناشی از مشکلات اقتصادی است. کمبودها، توزیع نادرست، تورم، کاهش تولید و بیکاری رو به افزایش، شاخصهای اقتصاد ترکیه شده اند. بسیاری از بازرگانان معتقدند که یا کمکهای آمریکا به موقع نخواهد رسید و یا اینکه در استفاده از آن درایت لازم معمول نخواهد شد. در محافل تجاری این نگرانی وجود دارد که علی رغم «پول جدید» سیر نزول اقتصاد ترکیه ادامه خواهد یافت. و بسیاری نیز معتقد نیستند که دولت بتواند برنامه اصلاحی اقتصادی صندوق بین المللی پول را به مرحله اجرا درآورد.

5- بسیاری از ناظران سیاسی ترکیه اعتراف می کنند که بی تفاوتی سنتی ترکیه در مورد شیوع تظاهرات خشونت بار ناشی از محرومیت اقتصادی قابل کاربرد نیست، ولی بسیاری از آنها نیز در مورد تأثیرهای احتمالی زمستان آتی نگران هستند و معتقدند که کمبود سوخت و بعضی از مواد غذایی در زمستان نیز ادامه خواهد یافت. بعضی از ناظران معتقدند که کمبود گازوئیل و کود اجازه کشت پاییزه را نخواهد داد.

6- علیرغم موفقیت محدود حکومت نظامی در مهار کردن تروریسم داخلی، اکثریت جامعه ترک خواهان ادامه یافتن آن هستند. حکومت نظامی اجویت را بیش از حکومت نظامیهای پیشین انسان دوستانه می دانند. دادگاههای حکومت نظامی به سرعتی بیش از دادگاه مدنی به کار خود ادامه می دهند.

در نقاطی که حکومت نظامی مستقر نشده مانند ازمیر، بسیاری خواهان گسترش حکومت نظامی تا آنجا نیز هستند.

7- گرچه مردم حکومت نظامی را تأیید می کنند، ولی علائم موجود نشان می دهد که خود ارتش از نقش کنونی خویش چندان هم راضی نیست. گزارشات بسیاری دریافت کرده ایم که نشان می دهد بسیاری از افسران از تأثیر حکومت نظامی بر آمادگی و آموزش ارتش نگران هستند. علاوه بر این، گرچه تاکنون حکومت نظامی اثر منفی بر ارتش نداشته است، ولی بعضی از افسران معتقدند که اگر باز هم نتوانند میزان خشونتها را کاهش دهند به ارتش و احساسات آن آسیب وارد خواهد آمد.

8- بسیاری از ترکها احساس می کنند که نخست وزیر اجویت در رأس یک دولت بی کفایت قرار گرفته است. همه معتقدند که حزب عدالت 4 کرسی از 5 کرسی مجلس شورای ملی را در انتخابات میان دوره ای خواهد ربود و خواهد توانست رای اعتماد مجلس شورا را به نفع خود و بر له اجویت در اولین مجمع مجلس پس از انتخابات کسب نماید و تعداد کمی از ترکها معتقدند که دمیرل خواهد توانست دولتی تشکیل دهد. در محافل سیاسی و تجاری بسیاری معتقدند که پس از سقوط اجویت دولتی که باید ضرر و زیانهای وارده را جبران نماید، به وجود خواهد آمد.

9- نظریه مخالف آنچه گفته شد مربوط به گروه کوچک لیکن رو به رشدی است که فکر می کنند اجویت می تواند تا سال 1981 بر سر پا بایستد. اجویت توانسته است کمک اقتصادی عمده ای دریافت نماید واین خود سبب خواهد شد که اقتصاد بهبود بیشتری یافته و خسارات وارده سیاسی را جبران خواهد کرد.

بعضی نیز از ائتلاف حزب جمهوریخواه ملی و حزب رستگاری ملی برای ارجاع انعطاف پارلمانی بیشتر برای اجویت سخن می گویند. بنابر این گرچه اجویت دیگر شهرت و اعتبار خود را از دست داده است، ولی

ص: 149

اقلیتی معتقد است که نباید تدریجا اجویت را در بازگشت و نجات دولت خود دست کم گرفت. مهمترین نکته مثبت این است که همه معتقدند که هیچ کدام از جانشینان وی بهتر از خود او نیستند.

10- افسردگی و یأسی که در ماههای اخیر زیاد شده، سبب شده است که محافل نخبه ترکیه به صحبت پیرامون نیاز ترکیه به یک رهبریت قوی و نیرومند بپردازند. البته بعضیها آشکارا می گویند که ارتش باید مداخله کند و برای مدتی کوتاه آزادیهای دموکراتیک لغو شوند «تا همه چیز درست شود»، ولی ما فکر نمی کنیم که ارتش بخواهد در صحنه سیاسی مداخله نماید. چون ارتش نیز فکر نمی کند که بتواند بیش از همتای مدنی خود مشکلات اقتصادی و سیاسی ترکیه دست و پنجه نرم کند. علاوه بر این، بحرانی به وجود نخواهد آمد که این حرکت ارتش را ضروری و مشروع نمایان سازد.

11- مردم در حال حاضر به سیاست خارجی توجه چندانی ندارند، مسائلی از قبیل یو-2، قبرس، روابط ترکیه با غرب و خاورمیانه و ناآرامیهای ایران، معمولاً در روزنامه ها گزارش می شوند، ولی مردم توجه چندانی به آنها ندارند.

ترکها از نظر سنتی بسیار درونگرا هستند و مشکلات فزاینده داخلی و اقتصادی نیز این روحیه آنها را تقویت کرده است.

12- کنسولگریهای آدانا، استانبول و ازمیر نیز در این ارزیابی سهیم بوده اند. نسخه ای از گزارشات آنها نیز، به آن وزارتخانه ارجاع خواهد گردید.اسپیرز

عکس العمل های سیاسی ترکیه در قبال آمریکا

سند شماره (30) تاریخ: 3 مرداد 1358-25 ژوئیه 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - با اولویت رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: عکس العمل های سیاسی ترکیه در قبال آمریکا 1- تمام متن خیلی محرمانه است. این پیام اطلاعاتی است.

2- خلاصه: پس از لغو تحریم تسلیحاتی اوت 1978 توسط کنگره، فکر می کردیم که تیرگی موجود در روابط ترکیه و آمریکا از بین خواهد رفت و بایستی کارهایی در این جهت صورت گیرد. وقایع سال گذشته نشان داد که این برآورد درست نبوده است. گرایش و تمایل ترکیه به غرب و عضویت آن کشور در ناتو هنوز هم سیاست مورد قبول و مورد حمایت عناصر اصلی دولت ترکیه است. با این وصف تماسهای ما حاکی از آن است که عناصر سیاسی ترکیه از روند روابط ناراضی و ناراحت هستند. (پایان خلاصه) 3- لغو تحریم در سال گذشته رنجشهای خاطر اصلی را از میان برداشت، لیکن چند عامل بر عکس العمل های ترکیه در قبال آمریکا تأثیر منفی گذارده است.

- اشکالات متعدد اداری مانع تلاش ما در تسریع تجدید جریان کمک نظامی آمریکا به ترکیه گردید.

تلاشهایی برای از میان برداشتن این موانع صورت می گیرد، ولی عدم تصویب کنگره از کمک 50 میلیون دلاری برنامه کمکهای نظامی، این سوءظن را پدید آورده است که گویا آمریکا سعی دارد در مورد مسائلی از قبیل تقاضای آن کشور جهت دریافت هواپیماهای یو - 2 به ترکیه فشار وارد آورد. در حال حاضر گزارشات خصمانه مطبوعات سعی دارد به مردم بفهماند که 50 میلیون دلار کمک نظامی که به وسیله

ص: 150

کنگره تصویب نشده است، کل کمکهایی بوده است که آمریکا مایل به ارائه آن به ترکیه بوده است.

- حملات اجویت در پاییز و زمستان به صندوق بین المللی پول و عکس العمل غرب در مقابل مشکلات اقتصادی ترکیه نشان می دهد که با وخیمتر شدن بحرانهای اقتصادی داخلی آتش کینه نیز شعله ورتر خواهد گشت. همه باور کرده اند که به خاطر تلاشهای یونان در آمریکا قرار است یک تحریم اقتصادی علیه ترکیه به کار گرفته شود.

- نگرانی ترکیه از قابل اعتماد بودن آمریکا به عنوان یک همپیمان که ناشی از تحریم و ناشی از عدم توانایی ما در مخالفت از سقوط شاه ایران و این فرضیه که آمریکا در برابر شوروی در حال از دست دادن قدرت می باشد، شدت بیشتری یافته است.

- ترکها به مقایسه میلیاردها دلاری که آمریکا حاضر است به اسرائیل و مصر کمک نماید و آنچه که حاضر است برای ترکیه انجام دهد، پرداخته و معتقدند که در زمانی که دموکراسی آنها با بحرانهای بسیار عمیق سیاسی و اقتصادی با سابقه روبرو شده، این کمکها بسیار ناچیز است.

- ورود یونان به بازار مشترک اروپا این تصور را در اذهان ترکها پدید آورده که این عمل به هر حال به ضرر ترکیه خواهد بود. دیگر مسائل مربوط به یونان از قبیل مسئله ورود دوباره آن به سازمان ناتو و مسئله قبرس نسبتا در عکس العمل ترکیه در قبال آمریکا تأثیر چندانی نداشته اند، ولی هنوز هم ممکن است به متشنج تر شدن روابط منجر شوند.

4- از نظر دورنمای سیاسی، عکس العملها در قبال آمریکا و گرایش غربی ترکیه متفاوت است. در انتهای چپ، گروههای کمونیست و مارکسیست لنینیستی بر سیاستهای خارجی و امنیتی تأثیر چندانی ندارد. لیکن این مسئله در مورد (روشنفکران چپگرا که در جناح چپ حزب جمهوریخواه خلق، حرفه ایهای چپگرای مؤسسات، فدراسیون تجارت دیسک چپگرایان و بسیاری از محوطه های دانشگاه و در ستونهای ضد آمریکایی جمهوریت که مورد مطالعه روزمره روشنفکران ترکیه می باشد، مصداق ندارد. این محافل گرایش غربی ترکیه را به دیده تردید نگریسته و خواستار سیاستی دیگر بر اساس بهبود روابط با جهان سوم، کشورهای عرب همجوار ترکیه و بلوک شرق می باشند. آنها شدیداً ضد آمریکایی بوده و مایل هستند بدون خارج کردن کامل ترکیه از ناتو آن را وادار به اتخاذ یک سیاست بیطرف بنمایند.

5- چپ مرکزی: چپهای میانه رو و مرکزی حزب جمهوریخواه که تحت رهبری نخست وزیر اجویت هستند، از نظر سیاسی اهمیت بیشتری دارند. گرچه خواهان پیروی از یک سیاست خارجی انعطاف پذیرتر که موجب نزدیکی بیشتر با کشورهای جهان سوم و بلوک شرق بشود، هستند ولی از اتحاد ترکیه در ناتو نیز به عنوان زیر بنای سیاست امنیتی ترکیه حمایت می نمایند. قبل از اجلاس ماه می سازمان توسعه و همکاری اقتصادی این گروه احساس می کرد که غرب با کندی ارائه کمکهای اضطراری اقتصادی این کشور را تنها گذاشته است. سیاستمداران حزب جمهوریخواه خلق معتقدند که ما خیلی دیر و خیلی ناچیز به مشکل آنها علیرغم اتحاد ترکیه در ناتو و اهمیت استراتژیک این کشور، پاسخ داده ایم. افرادی مانند سناتور ضیا گوکالپ ملایم، سرپرست کمیته روابط خارجی سنا، می گویند که اگر ما باز هم نسبت به نیازهای ترکیه بی تفاوتی نشان دهیم، بنا به ضرورت ترکیه در گرایش غربی خود تغییری خواهد داد. لیکن بسیاری از آنها این تغییر را در نتیجه سقوط حزب جمهوریخواه خلق و سیاستهای خودشان امکان پذیر می دانند.

ص: 151

6- راست مرکزی: عناصر محافظه کارتر حزب جمهوریخواه خلق و جناح میانه رو حزب عدالت که شامل رهبر حزب سلیمان دمیرل است احساس نزدیکی با آمریکا کرده و در گفتگوهای خصوصی از آن حمایت می کنند. ولی همینها می بینند اگر در انظار با این مسائل مخالفت کنند به نفعشان می باشد. بنابر این دمیرل نیز در مورد مسئله یو - 2 به انتقاد شدید از آمریکا پرداخته است.

علاوه بر این به دنبال انقلاب ایران حس اعتماد به آمریکا کمتر شده است، و تنفر از تحریم تسلیحاتی این تصور را در آنها پدید آورده که آمریکا در مورد قبرس نیز به آنها فشار وارد خواهد آورد. نکته جالب توجه اینجاست که با وجود اینکه طرفداران اجویت از مشکلات سالهای اخیر ترکیه در برابر بازار مشترک شکوه می کنند، دمیرل معتقد است که ترکیه باید به دلایل سیاسی خود را آماده پیوستن به این بازار بنماید. و علیرغم اجویت که مایل است با کشورهای رادیکال عرب از قبیل لیبی روابط حسنه به وجود آورد، دمیرل این گونه کشورها را جالب توجه نمی داند.

7- حزب راستگرای جمهوریت: جناح محافظهکارتر و ناسیونالیست حزب جمهوریت از آمریکا به خوبی یاد نمی کند. این جناح از غربگرایی چندان دل خوشی نداشته و مایل است با کشورهای عربی نیز روابط حسنه برقرار شود. حتی بیش از خبرگان سنتی طرفدار اروپای متمرکز در حزب جمهوریخواه خلق در مورد اختلافات مسلمانان ترکیه و غرب مسیحی حساسیت نشان می دهد خصوصا اگر قرار باشد یونان نیز وارد صحنه بشود.

8- حزب ناسیونالیست فعال ترکیه: راستگرایی رادیکال ناسیونالیزم ترکیه در حزب ناسیونالیست فعال ترکیه به صورت ضدیت عمیق با کمونیسم و شوروی تجلی می یابد. بنابر این حزب خواستار بازگشت ارزشها و معیارهای جنگ سرد بوده و نسبت به روابط حسنه چه با شوروی و چه با یونان اظهار تردید و بدبینی می کند. نظریات آنها در دراز مدت درد سرهایی برای ما فراهم می آورد، ولی در کوتاه مدت و در صورتی که به عنوان یک ضریب سیاسی در حاشیه عمل نمایند هیچ گونه خطری به همراه ندارد.

9- حزب رستگاری ملی: حزب رستگاری ملی اربکان که از نظر مذهبی راستگراست، تاریخی مملو از حمایت و طرفداری از اسلام دارد. در حال حاضر، حزب رستگاری ملی نیروی سیاسی رو به ضعف به حساب می آید. ولی در صورتی که بتواند در دولت وارد ائتلاف گردد، نظریات آن گرایشهای طرفداری عربی و جهان سوم را تشدید خواهد کرد و در مورد قبرس نیز مشکلاتی پدید خواهد آورد.

10- خدمات خارجی و ارتش: ارتش و خدمات خارجی ترکیه مهمترین عناصری هستند که بر سیاست خارجی و امنیتی ترکیه نفوذ دارند. مطبوعات ترکیه نیز در این زمینه بسیار مؤثر هستند، ولی چون نظریات حزبی را منعکس می سازند آنها را نیز می توان در زمره عکس العملهای سیاسی احزاب به حساب آورد.

11- خدمات خارجی و ارتش حرفه ای هنوز هم از نظریات سنتی آتاتورک حمایت می کنند. گرچه تأثیر منفی تشنج دهساله قبرس و تحریم تسلیحاتی 78-1975 بسیار زیاد است، ولی آنها به روند اروپایی سازی و رابطه با آمریکا و ناتو به عنوان اساس سیاست خارجی ترکیه می نگرند. هیچ یک از این گروهها نسبت به طرز فکر چپگرایانه فرهنگیان و روشنفکران احساس همدردی نمی کند، ولی افراد جوان این گروهها احتمالاً تحت تأثیر این طرز تفکرها قرار گرفته اند. آنها بر خلاف ارشدهای خود به سیاست ما قبل جنگ جهانی دوم ترکیه به عنوان راهنمای سیاست خارجی آتی ترکیه بدیده تردید می نگرند.

ص: 152

12- معذالک خدمات خارجی و ارتش نیز تاحدودی در افسردگی دیگران در قبال پاسخ آمریکا به نیازهای کنونی ترکیه سهیم هستند. و ظاهرا از میزان اعتماد به خواست توانایی آمریکا کاسته و آن را نشانی از سقوط نفوذ غرب در آسیای غربی نمایانده است.

13 - اظهار نظر: این بررسی طرز تفکر نشان می دهد که با وجود گرایش غربی ترکیه علایم نارضایتی در صحنه سیاسی زیادتر می گردد و این نارضایتی مشکل جدیدی نیست و علیرغم لغو تحریم ناشی از وقایع اواسط سالهای 1960 می باشد. متخصص امور خارجی ترکیه صیفی تاشان، اخیرا در دیس پولیتیکا نوشته است که حمایت ملی در قبال سیاست خارجی غربگرایی که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت رو به نقصان و کاهش است. تحلیلهای ما نیز این نظریه را تأیید می نمایند گرچه آمریکا در سال گذشته تلاشهای بسیار نمود تا با ارائه کمکهای بیشتر به ترکیه کارهای مثبتی انجام دهد.

14- این پیام حاوی نظریات کنسولگریها نیز می باشد و چون وسیله تعیین نظریات عمومی در ترکیه وجود ندارد، این گزارش با استفاده از تماسهای شخصی سفارت و مقامات کنسولی تهیه شده است.

اسپیزر

نظریات وزارت امور خارجه ترکیه پیرامون ایران

سند شماره (31) تاریخ: 17 مرداد 1358-8 اوت 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: نظریات وزارت امور خارجه ترکیه پیرامون ایران 1- تمام متن خیلی محرمانه است.

2- مقامات وزارت خارجه ترکیه در گفتگوهای جداگانه با مقام سفارت در روز 7 و 8 اوت به اظهارنظر پیرامون وقایع ایران پرداختند. در بخش ایران و آسیای جنوبی نظر سرپرست بخش محیطات بالکان، این است که دولت ایران «تلاش معقول» برای برگزاری منصفانه انتخابات مبذول داشته است لیکن عدم مشارکت گروههای مخالف به خصوص در مناطق دارای اقلیتهای غیر فارسی زبان نشانگر تردید در قابل قبول بودن انتخابات می باشد. بالکان مطمئن نیست که نتیجه این انتخابات می تواند به عنوان حمایت فعال از خمینی و یا به عنوان «عدم تمایل» و عدم توانایی عناصر ناراضی در تشکیل یک جناح متحد مخالف تلقی گردد.

3- سرهنگ سلیم سرپرست امور سیاسی دو جانبه وزارت امور خارجه معتقد است که در حال حاضر اوضاع منطقه کردنشین ایران آرام است - نیروهای خمینی ظاهرا توانسته اند کنترل منطقه را بدست گیرند و کردها نیز فعلاً سعی دارند از درگیر شدن با قدرت تهران امتناع ورزند. به نظر سلیم، مهارت دولت ایران در برخورد با شکوائیه های اقلیتها نشان خواهد داد که این آرامش تا چه حد دوام پیدا خواهد کرد. وی که اعتراف می کند که عبور مرزی و حمل و نقل سلاح در مرز ایران و ترکیه شدت پیدا کرده است معتقد است که رابطه آنچنانی بین گروههای کرد ترکیه و ایرانی وجود ندارد. دولت ترکیه نیز مطمئن است که کنترل اوضاع بخش ترکیه ای مرز خود را در دست دارد. اسپیرز

اوضاع امنیتی شرق ترکیه

ص: 153

سند شماره (32) تاریخ: 19 شهریور 1358-10 سپتامبر 1979طبقه بندی: سری از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. فوری رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: اوضاع امنیتی شرق ترکیه 1- (تمام متن سری است) 2- خلاصه: این پیام حاوی ارزیابی اوضاع سیاسی و امنیتی شرق ترکیه است. دولت ترکیه برای کنترل منطقه کردنشین شرق ترکیه از روش طعمه و شلاق استفاده می کند، یعنی به جلب همکاری رهبران و مالکان پرداخته و حضور نظامی خود را نیز افزایش می دهد. در سالهای اخیر، این روش در نتیجه بروز تمایلات سیاسی کردها، افزایش آگاهی نژادی و درگیری بعضی از جوانان تحصیلکرده حول و حوش فعالیتهای انقلابی مارکسیستی، تجزیه طلبانه و تروریستی، بی تأثیر مانده است.

دولت اجویت در برخورد با وقایع شرق ترکیه «ملایمت» را پیشه خود ساخته و اجازه داده است، که نظریات متخاصم ابراز شود و در ازای آن سعی کرده است سازمانهای حقوقی و اجرای قانون را نیز در نقاط تقویت نماید. این «ملایمت برخورد» مورد حمایت رهبریت مهم ارتش ترکیه است، ولی کمالیستهای محافظه کار و فرماندهان بعضی از واحدهای مستقر در شرق ترکیه را نگران کرده است، چون آنها مایلند که مخالفین را با قدرت بیشتر سرکوب نمایند. با وجود اینکه فرماندهان نظامی نگران قیام تجزیه طلبانه کردها هستند. ولی ما فکر نمی کنیم که گروههای رادیکال کرد ترکیه بخواهند با قدرت غالب ارتش ترکیه در منطقه کردنشین مایل به مبارزه باشند. احتمالاً دولت ترکیه به «ملایمت برخورد» خود ادامه خواهد داد، مگر اینکه در رهبریت سیاسی ترکیه تغییری پدید آید و یا پیروزی کردها در ایران تمامیت ارضی ترکیه را به خطر افکند. (پایان خلاصه) 3- کردها اکثریت ساکنین استانهای شرق و جنوب شرقی ترکیه حدود 90 درصد جمعیت بعضی از استانها از قبیل دیار بکر را تشکیل می دهند. از پنجاه سال قبل یعنی زمانی که دولت مدرن ترکیه تأسیس گشت، دولت ترکیه توانسته است منطقه را با اتخاذ سیاستهایی از قبیل همکاری سیاسی و اقتصادی مالکین کرد و رهبران قبیله ای کنترل کرده و حضور نظامی خود را افزایش بخشد. با وجود اینکه بسیاری از کردها وارد زندگی سیاسی و اقتصادی ترکیه شده اند، ولی به منطقه کردنشین توجه نشده و میزان بیسوادی، درآمد سرانه و سطح زندگی در آنجا خیلی ناچیز است و چون در اوائل جمهوری ترکیه کردها دست به انقلاب زده بودند، دولت ترکیه نسبت به وفاداری کردها بسیار مردد است.

آنها همیشه با استفاده از قدرت نظامی موفق به برقراری صلح و سرکوب نهضتهای جدایی طلب شده اند. سرمایه گذاری، ساختن مدارس و پیشرفتهای زیربنایی با نوعی کینه توزی توأم بوده و منطقه مزبور از آناتولی غربی و مرکزی بسیار عقب افتاده تر است.

4- در سالهای اخیر، حزب جمهوریخواه خلق و حزب رستگاری، ملی به خاطر حمایت از افزایش سرمایه گذاری و برنامه های اقتصادی مورد علاقه کردها واقع شده اند. کردها عنصر مهمی را در حمایت از اجویت تشکیل می دهند. در ده سال گذشته، کردهای جوان تحصیلکرده نوعی بازگشت به خویش کرده و از سیاستهای توأم با غفلت در منطقه آبا و اجدادی خود آگاه شده اند.بسیاری از آنها مارکسیسم انقلابی را

ص: 154

شعار خود ساخته که نوعی خطر برای دولت محافظه کار و ارتش ترکیه به حساب می آید، و علاوه بر این بسیاری از آنها به سازمانهای ضربتی چپگرای رادیکال پیوسته اند و در درگیریهای تروریستی مشارکت جسته و علنا خواستار تجزیه طلبی کردها گشته اند.

5- علیرغم احساسات ناسیونالیستی کردها و افزایش تقاضا برای کمکهای اقتصادی، نهضت کردهای ترکیه راه زیادی را باید طی کند تا بتواند یک سیاست هماهنگ و یا یک جهت مشخص را پیشه خود سازد.

رهبران قبیله ای و زمین داران خود را با دولت سیاسی ترکیه همپیمان دانسته و غالبا هم پاداش این وفاداری را دریافت می دارند.

گروههای چپگرای تندرو نیز که به نظر ما از حمایت مردمی برخوردار نیستند، دائما در معرض انشعاب بوده و با یکدیگر در مبارزه هستند.

6- در سال گذشته، دو واقعه مهم تأثیر فاحشی بر تصورات ترکیه از وقایع استانهای شرقی به جای گذاشت:

الف) ایران: عدم موفقیت خمینی در تحکیم قدرت به دنبال انقلاب موفقیت آمیز خود و شیوع جنگ داخلی در استانهای کردنشین موجبات نگرانی سیاسی ترکها را فراهم آورده است. این تصور که رژیم ضعیف ایران ممکن است مجبور شود به کردهای ایران مقداری خودمختاری بدهد و یا یک دولت کرد مستقل ممکن است ظهور نماید، موجبات نگرانی عمیق را فراهم آورده است.

ب) افزایش آگاهی نژادی: نگرانی ترکیه در مورد وقایع استانهای شرقی بخصوص در اثر افزایش آگاهی نژادی در ترکیه و بخصوص در بخش شرقی شدت بیشتری یافته است. بسیاری از ترکها معتقدند که دولت اجویت با تحمل ابراز عقاید متخاصم موجب می شود که مشکلات ترکیه در زمینه امور نژادی بیشتر شود. با وجود اینکه نخبگان ترکیه نیز به هیچ وجه از خلوص نژادی برخوردار نیستند، ولی همه آنها فرضیه «ترک بودن» آتاتورک را به عنوان شیرازه اتحاد گروههای فرهنگی و نژادی مختلف کشور خود می نگرند. بسیاری از این نخبگان به ما گفته اند که می ترسند این آزادی ابراز کرد بودن و اعتراف به این حقیقت که کردها از نظر جغرافیایی و نژادی ممتاز هستند، موجبات تجزیه ترکیه را فراهم آورد. نگرانی خبرگان طرفدار آتاتورک در سخنرانی پیروزی 30 اوت پرزیدنت کوروتورک که در آن وی اخطار کرده است که «سران تجزیه طلب به زودی سرکوب خواهند شد» نشان داده شده است.

7- کاهش تدریجی احترام برای کارآیی دولت ترکیه در سالهای اخیر در نتیجه مشکلات سیاسی و اقتصادی داخلی کشور نیز از همین میزان اهمیت برخوردار است. این پدیده را در همه نقاط کشور می توان به چشم دید. گرچه مناطق غربی و مرکزی نیز توأم با شورش بوده است، ولی تقویت حضور رسمی در شرق مشروعیت دولت ترکیه را به زیر سؤال کشیده است.

در گذشته اعمال قدرت توسط مقامات ترکیه و ارتش کشور در شهرها و شهرکها بیشتر بود و در مناطق روستایی چندان شدت نداشت. با ضعف کلی اختیارات مدنی، به خصوص سیاسی شدن پلیس و بوروکراسی ترکیه، گروههای ضربتی چپگرای رقیب از قبیل آپوکولار، سیوانسیلار، و دیگران توانسته اند به طور موقت مناطقی را که خارج از حیطه اختیارات روزمره مقامات ترکیه بوده تحت کنترل درآورده و از مردم در ازای حراستی که به عمل می آورند، پول دریافت نمایند. فعالیت این گروهها از نظر منطقه ای وزمانی محدود است، لیکن ظهور آنها و گرایشهای، مارکسیستی انقلابیشان و شعارهای

ص: 155

تجزیه طلبانه شان، واحدهای نظامی را که مسئول حفظ قانون ترکیه در این نقاط کردنشین هستند، نگران کرده است.

8- پاسخ دولت اجویت به افزایش آگاهی نژادی کردها و ظهور احساسات ناسیونالیستی شبه نظامی، بردباری، اتکاء شدید به شرایط قانونی و تقویت نیروهای مجری قانون در آن نقاط بوده است. این «ملایمت برخورد» حاکی از تعهدات دموکراتیک اجتماعی اجویت و وابستگی وی به نمایندگان کرد حزب جمهوریخواه خلقی و مستقل برای حفظ اکثریت طرفدار خود در پارلمان است. همان طور که در گفتگوی اخیر با سفیر اشاره شد (تلگرام مرجع ه) مقام عالی ارتش ترکیه یعنی ژنرال کنان اورن نیز مانند اجویت خواستار ادامه یافتن «ملایمت برخورد» می باشد. با وجود اینکه اورن معتقد است که تأخیر اصلاحات ارضی موجب شورش کردها شده است، ولی وی فکر می کند «مسئله» کردها در صورت امکان باید بدون توسل به «جبر» حل گردد.

9- البته روش اجویت - اورن چندان هم منحصر به فرد نیست و ما گزارشهایی را مشاهده کرده ایم که بر اساس آنها بسیاری با این روش مخالف هستند. افسرانی که نظریات آنها در مورد اوضاع امنیتی شرق در گزارش اطلاعاتی اخیر ضبط گردیده (مرجع ب) ظاهرا خواستار اعمال روشهای سنتی و تند می باشند.

آنها معتقدند که اگر نتوان اعمال قدرت مطلق نمود، کنترل کاملاً از دست خارج خواهد گردید. شرح آنها از اوضاع امنیتی بدون شک تحت تأثیر عقاید آنها در مورد نحوه کنترل است، ولی کاملاً در نقطه مقابل نظریات اجویت - اورن قرار دارد.

10- به نظر ما حداقل در کوتاه مدت امکان آن وجود ندارد که نهضت ناسیونالیستی کرد بتواند انقلابی را در ترکیه به وجود آورد. هنوز شرایط برای این کار مناسب نیست. نهضت ناسیونالیستی که کوچک و تجزیه شده است. تعداد نیروهای نظامی ترکیه در شرق نیز بسیار زیاد است. گروههای رادیکال کرد احتمال دارد که در محاسبه نیرو، ضعف و مصمم بودن ارتش ترکیه راه خطا بروند، ولی امکان آن نیز بسیار ناچیز است.

11- به نظر ما دولت ترکیه سعی خواهد کرد «ملایمت برخورد» اجویت را دنبال نماید. در صورتی که اجویت در ماههای آتی سقوط نماید و یا وقایع ایران و عراق موجب از بین رفتن این «ملایمت برخورد» شود ارتش ترکیه به منظور حاکمیت ترکیه و سرکوب نیروهای منطقه اقداماتی انجام خواهد داد. به نظر ما این تلاش توأم با اقدامات شدید و خالی از تبعیض خواهد بود و احتمالاً در کوتاه مدت سبب از بین رفتن مخالفت و مخفی شدن رادیکالها خواهد گردید. ولی در دراز مدت بهترین راه حل تسریع پیشرفت اقتصادی در شرق ترکیه است تا در شاخصهای اقتصادی این بخش همیشه در انتهای فهرست اقتصادی مهم قرار نداشته باشد.اسپیرز

نظریات تورگوت اوزال، رهبر حزب رستگاری ملیپ

ص: 156

سند شماره (33) تاریخ: 26 شهریور 1358-17 سپتامبر 1979 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزیر امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: نظریات تورگوت اوزال، رهبر حزب رستگاری ملی 1- تمام متن خیلی محرمانه است.

2- خلاصه: این یک پیام اطلاعاتی است و به هیچ گونه اقدامی نیازمند نیست. تورگوت اوزال رهبر حزب رستگاری ملی معتقد است، که اجویت در انتخابات آینده دارای وضع بهتری خواهد بود، لیکن به هرحال دولت وی سقوط خواهد کرد. اوزال معتقد است که ائتلاف حزب رستگاری ملی و PRP(حزب جمهوریخواه خلق) امکان پذیر نیست. اگر رهبر حزب عدالت یعنی دمیرل نخواهد قدرت را به دست گیرد اوزال معتقد است که دولتی مرکب از تکنیسینها امور را در ترکیه به دست خواهد گرفت. اوزال می گوید که اوضاع امنیتی بخصوص در نقاط کردنشین خیلی بدتر از آن چیزی است که دولت توصیف می کند. وی فکر می کند که روش «معتدل» برخورد با مخالفین کرد سرانجام منجر به اغتشاشات جدی نژادی می گردد.

(پایان خلاصه) 3- در مروری بر صحنه سیاسی ترکیه با مشاور سیاسی، تورگوت اوزال، رقیب اربکان رهبر حزب رستگاری ملی اظهار بدبینی می نمود. وی معتقد است که در انتخابات آینده وضع اجویت بهتر خواهد شد، ولی دولت وی نخواهد توانست در دوران بعد از انتخابات دوام بیاورد. اوزال در این مسئله که رهبریت نیرومند مورد نیاز ترکیه وجود ندارد، که بتواند مشکلات سیاسی و اقتصادی داخلی آن کشور را حل نماید اظهار نگرانی کرد.

4- اوزال گفت که امکان ندارد که حزب رستگاری ملی با اجویت به ائتلاف دست بزند. او با این مسئله مخالف است و معتقد است که نیمی از 24 عضو حزب رستگاری ملی گروه پارلمانی با وی در این امتناع همگام خواهند شد. وی گفت حتی اگر اربکان بتواند نیم دیگر حزب رستگاری ملی را با اجویت ائتلاف دهد باز هم وضع توأم باثبات نخواهد بود و اوزال فکر نمی کند که اجویت بتواند 226 رای لازم را به دست بیاورد.

5- اوزال می گوید که به نظر او هدف حزب عدالت یعنی برگزاری انتخابات جدید موضوع مناسبی نیست و فکر می کند که در پارلمان اکثریتی در حمایت از این هدف وجود ندارد، خصوصا اینکه حزب جمهوریخواه مترقی و حزب رستگاری ملی با این مسئله مخالف هستند.

6- اوزال شخصا ترجیح می دهد که دولتی تحت رهبری دمیرل از حزب عدالت و با حمایت حزب رستگاری ملی و حزب NAP ترکیه تشکیل شود. اوزال فکر می کند که شرکاء جبهه ملی پیشین دمیرل ممکن است متقاعد باشند که بدون شرکت در دولت وی، از او حمایت نمایند. در همان حال، اوزال می گوید که سقوط اجویت سبب ایجاد بی نظمی در حزب جمهوریخواه خلق گردیده و باعث می شود که این حزب نتواند خطری علیه ثبات دولت به شمار آید. ولی در حال حاضر دمیرل حاضر نیست قدرت را در دست گیرد.

7- اوزال معتقد است که تحت این شرایط و پس از این بحرانهای کنونی دولتی حکومتی متشکل از

ص: 157

تکنسینها امور را به دست خواهند گرفت. او شخصا این روش را دوست ندارد ولی فکر می کند که به عنوان یک اقدام موقت تا انتخابات سال 1981 ضروری باشد. اوزال می گوید اگر در این دولت افراد مناسبی انتخاب شوند، این دولت خواهد توانست بیش از هر دولت سیاسی با مشکلات اقتصادی و خشونتهای سیاسی دست و پنجه نرم کند. اوزال از نحوه مبارزه اجویت با خشونتهای سیاسی انتقاد می کرد و می گفت اظهارات وی در مورد اوضاع امنیتی اغراق آمیز بوده است. اوزال با یادآور شدن اغتشاشات موجود در راه پیماییهای انتخاباتی گفت احترام مردم نسبت به اختیارات و حاکمیت دولت بسیار کاهش یافته است.

8- او همچنین از افزایش آشوب در مناطق کردنشین و برخورد بین کردها و ترکها در نقاط دیگر ترکیه اظهار نگرانی نمود . وی گفت برخورد «معتدل» اجویت با مخالفین کرد که اکثرشان چپگرا هستند اشتباه بسیار بزرگی است و در آینده مشکلات جدی به بار خواهد آورد. اوزال گفت اجویت اصولاً با انگیزه های سیاسی کار می کند. وی فکر می کند که اگر روش خشن تری در پیش گیرد از حمایت نمایندگان کردها محروم شود و در نتیجه موجبات سقوط زودتر از موعد مقرر دولت خود را فراهم می آورد.اسپیرز

نماینده حزب چپگرای جمهوریخواه خلق پیرامون انتخابات و...پ

سند شماره (34) تاریخ: 30 شهریور - 21 سپتامبر 1979طبقه بندی: سری از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - با اولویت رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: نماینده حزب چپگرای جمهوریخواه خلق پیرامون انتخابات و وضع امنیتی شرق ترکیه اظهارنظر می نماید 1- تمام متن سری است.

2- این یک پیام گزارش است و به اقدامی نیاز ندارد.

3- خلاصه: نماینده میانه رو حزب جمهوریخواه خلق چپگرا، سمیح اریدیز، در گفتگویی در 18 سپتامبر اظهار داشت که اگر در انتخابات اجویت شکست بخورد، تعجبی نخواهد کرد. اریدیز ادعا می کند که چپگرایان کرد سعی دارند ارتش ترکیه را تحریک نمایند تا موجب تعارض سیاسی گردند و کردهای مخالف مورد حمله واقع شوند، چون فکر می کنند که این مسئله کردهای نامتعهد را به تند روی وادار خواهد کرد. اریدیز به مذاکرات دفاعی آمریکا و ترکیه نیز اشاره ای نمود (پایان خلاصه) 4- انتخابات: سمیح اریدیز نماینده حزب جمهوریخواه خلق ترکیه در آنکارا (حفاظت شود) در گفتگو با مقام سفارت (کریستی) در 18 سپتامبر از ادامه پیش بینی در مورد انتخابات آینده امتناع ورزید. وی صریحاً اظهار داشت که اگر دولت پس از انتخابات 14 اکتبر سقوط کند نه متعجب می شود و نه نگران. با این وصف وی فکر می کند که انتخابات ملی طبق برنامه در سال 1981 برگزار خواهد گردید.

5- امنیت انتخابات: هنگام اظهار نظر پیرامون امنیت انتخابات اریدیز خاطر نشان ساخت که در پایان هفته آنکارا، را ترک خواهد کرد تا برای حزب جمهوریخواه خلق در ایالات یوزکات به مبارزات انتخاباتی دست بزند. اریدیز اعتراف کرده که علت اینکه وی برای کار در ایالت یوزکات توسط قرارگاه حزب جمهوریخواه خلق برگزیده شده، این است که بارهبریت حزب در دومین اجلاس سالانه حزبی در ماه می سال کنونی آشکارا مخالفت ورزیده است. هیچ کس از انجام مبارزات انتخاباتی در ایالات

ص: 158

یوزکات خوشش نمی آید و این کار برای سیاستمداران حزب جمهوریخواه خطرهای امنیتی جدی به بار خواهد آورد. چون ایالت یوزکات تعداد قابل ملاحظه ای شبه نظامی حزبی دارد، اریدیز نگران امنیت شخصی خود در طول 25 روز مبارزه انتخاباتی می باشد. معذالک او به حزب وفادار است و حاضر است این خطر را به جان بخرد.

6- اوضاع شرق ترکیه: طبق اظهارات اریدیز رادیکالهای کرد با استفاده از فنون کلاسیک انقلابی در جنوب شرقی ترکیه می خواهند وضعی را به وجود آوردند که در نتیجه آن نیروهای مسلح ترکیه به مداخله سیاسی و از بین بردن نهضت ناسیونالیستی کردها مبادرت ورزند. اریدیز گفت هدف گروههای تندرو کرد این است که ارتش اقدامات شدیدتری را انجام دهد چون فکر می کنند که با این کار می توانند کردهای نامتعهد را وادار به تندروی بنمایند.

7- اریدیز می گوید که شوروی حداقل از یکی از این گروهها یعنی آپوکولار پشتیبانی می نماید. وی در ادامه گفت طبق شواهد موجود مداخله شوروی در امور داخلی ترکیه افزایش یافته است. گرچه اریدیز آمریکا را آشکارا متهم به مداخله ننمود، ولی پس از ابراز اطمینانهای مقام سفارت او نیز مطمئن شد که آمریکا از سیاست «عدم مداخله» در مورد مسئله کردها استفاده می کند.

8- اریدیز گفت نگران این است که مبادا کردهای تندرو موفق شوند موجبات اشغال نظامی راستگرایانه ای را فراهم سازند. اریدیز گفت که این دولت در از بین نبردن آثار ناسیونالیسم کردی به طرز غیر دموکراتیک و با گشاده دستی عمل می کند و ظهور این چنین دولتی نوعی عقب نشینی و شکست برای دموکراسی ترکیه به حساب خواهد آمد.

9- از نظر اریدیز، یک نهضت تجزیه طلب کردی نمی تواند موفق شود. ولی اگر ده سال قبل چنین نهضتی پدید می آمد احتمال موفقیت آن بیشتر می شد. ولی دیگر زمان برای موفقیت نهضت ناسیونالیستی کردها مناسب نیست و اکثر کردها و علاوه بر آن رهبران سازمانهای رادیکال کرد نیز این واقعیت را دریافته اند. معذالک وی معتقد است که بعضی از گروههای کرد به فعالیتهای تجزیه طلبانه خود برای بی اعتبار کردن رژیم دموکراتیک ترکیه ادامه می دهند.

10- اریدیز گفت اگر تاکتیکهای چپگرایان کرد با موفقیت روبرو شود، هر رژیم تحت حمایت نظامی مانند رژیم جونتای یونان به عنوان وسیله و مخلوق آمریکا شناسایی خواهد گردید. با اظهار نگرانی از اینکه یک اقدام نظامی در افق سیاسی ترکیه صورت گیرد، وی سؤال کرد که آیا حقوق بشر آمریکا برای چنین دولتی که سابقه خوبی در رعایت حقوق بشر ندارد مشکلاتی فراهم خواهد کرد یا خیر؟ هنگامی که مقام سفارت پاسخ داد که اقدام نظامی خالی از دردسر نیست و دولت آمریکا نیز از چنین حرکتی حمایت نخواهد کرد، اریدیز گفت که لازم است دولت آمریکا این مسئله را مستقیما با رهبریت ارتش ترکیه درمیان بگذارد.

11- مذکرات دفاعی: با اشاره مختصر پیرامون مذاکرات دفاعی ترکیه و آمریکا، اریدیز گفت که سیاستمداران حزب جمهوریخواه خلق در مورد این مذاکرات اطلاعاتی کامل دارند. وی خصوصا یادآور شد که از مذاکره میان وزیر خارجه آکان و معاون وزیر دفاع سیینا و سفیر اسپیرز (آنکارا 6832) اطلاع دارد که در آن آکان اظهار داشته است که ترکیه یک «مورد خاص» است و آمریکا می تواند یک برنامه پنج ساله کمک مالی را نیز در صورت تمایل در قراردادها بگنجاند.

ص: 159

12- اظهار نظر: اریدیز 32 ساله رهبر اصلی جناح چپگرای جوانان حزب جمهوریخواه ملی است اعضای آن در اواخر سالهای 1960 یعنی هنگامی که اجویت دبیر کل حزب جمهوریخواه گردید و آن را به چپ متمایل گردانید و جذب آن شدند. و چون از عملکرد حزب جمهوریخواه تحت رهبری حامیان اجویت به نام «جهان سومی ها» ناراحت بودند، اریدیز و تعدادی از سیاستمداران حزب در اوائل سال کنونی، از رهبریت حزب جدا شده و به همکاری با ماشین سیاسی مستقر در استانبول وزیر تعاون و روستا یعنی علی توپوز مبادرت ورزیدند. و به علت اختلاف وی با رهبریت حزب، اریدیز موقعیت خود را در هیئت مدیره حزب در اجلاس ماه می از دست داد. او دیگر درگیر امور اداری حزبی نیست ولی ظاهرا از مواضع حزب پیرامون مسائل داخلی و خارجی به خوبی مطلع می باشد. اریدیز در سال 1978 و از طریق یک بورسیه بین المللی آمریکایی موفق شد به آمریکا سفر کند.

13- اظهارات اریدیز در مورد مقاصد گروههای رادیکال کرد احتمالاً نشانگر نگرانی وسیع اعضای چپگرای حزب جمهوریخواه است در همین رابطه وی از برخورد به اصطلاح «میانه رو» اجویت در قبال استانهای جنوب شرقی ترکیه به عنوان نوعی مصالحه برای جلوگیری از به خطر افتادن امنیت در منطقه یاد می کند و اظهار اطمینان می کند که این کار سبب شده است که از تندروی کردهای تجزیه طلب نیز جلوگیری به عمل آید.اسپیرز

نظریات ترکیه در مورد روابط ایران و آمریکاپ

سند شماره (35) تاریخ: 6 مهر 1358-28 سپتامبر 1979 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در آنکارابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: نظریات ترکیه در مورد روابط ایران و آمریکا 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- پیام اطلاعاتی 3- در هنگام ملاقات مقام سیاسی سفارت در مورد مسائل دیگر در 28 سپتامبر، سرپرست بخش خاورمیانه ای وزارت امور خارجه آلپ کارا اعثمان اوغلو در مورد اوضاع سفارت آمریکا در تهران سؤال نمود. وی با یاد آور شدن سردی اخیر در روابط بین شوروی و ایران از آمریکا خواست که با استفاده از فرصت در تقویت روابط خود با ایران تلاش نماید.

وی گفت اگر آمریکا در حال حاضر نمی خواهد سفیری به ایران بفرستد، حداقل یکی از «مقامات عالیرتبه » را برای دیدار دوستانه به این کشور بفرستد. وی گفت سفیر یانگ انتخاب مناسبی در این زمینه است، چون او در این بخش از جهان از شهرت و اعتبار خاصی برخوردار است.

4- اظهار نظر: کارا عثمان اوغلو که یکی از رابطین مطلع و صمیمی سفارت است اظهار داشت که گفته های وی بیش از یک اظهار نظر شخصی است.اسپیرز

نقطه نظرات ترکیه در مورد دولت ایرانپ

ص: 160

سند شماره (36) خیلی محرمانه مکان و زمان: سفارت آمریکا - 19 مهر ماه 1358 - 11 اکتبر 1979 صورت مذاکرات شرکت کنندگان: تورگوت تولومن سفیر ترکیه ویلیام دارتی، مقام سیاسی موضوع: نقطه نظرات ترکیه در مورد دولت ایران در ملاقات با سفیر ترکیه در سفارت آمریکا در تاریخ 19 مهرماه وی قبل از سوار شدن به اتومبیل خود نکات ذیل را در مورد دولت ایران مطرح نمود که به گفته خودش از طریق منابع موثّق دولتی به آن پی برده است:

- پس از تصویب قانون اساسی جدید، یزدی سعی خواهد کرد نخست وزیر ایران بشود.

- یزدی، چمران، قطب زاده و یک نفر دیگر (احتمالاً طباطبائی) در لبنان آموزش دیده اند و در محافل عالی ایران به عنوان هیئت حاکمه به رسمیت شناخته شده اند.

- یزدی شخصاً چمران را به عنوان وزیر دفاع برگزیده است.

- خمینی به رهبران غیر مذهبی دیگر مانند «هیئت حاکمه» بیش از رهبران مذهبی چون بهشتی که به روایتی از وی متنفر است، اعتماد دارد. اظهار نظر: نکات بالا با وجود جالب بودن، جای تعمق بسیار دارد.

- هیئت حاکمه سرانجام جای روحانیون را در دولت خواهد گرفت.

گفتگوهای دو جانبه وزیر خارجه (آمریکا) با وزیر خارجه ترکیهپ

سند شماره (37) تاریخ: 24 مهر 1358-16 اکتبر 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.به: سفارت آمریکا در آنکارا رونوشت: سفارت آمریکا در تهران گفتگوهای دو جانبه وزیر خارجه با وزیر خارجه ترکیه: مسائل بین المللی 1- (تمام متن خیلی محرمانه است).

2- تلگرام مرجع جنبه های مدیترانه شرقی گفتگوهای دوجانبه وزیر خارجه ونس با وزیر خارجه ترکیه آکان را در تاریخ 4 و 5 اکتبر تشریح می نماید. این پیام حاوی مسائل دیگر مطرح شده در تاریخ 5 اکتبر است.

3- آکان خاطر نشان ساخت که دفتر ساف در آنکارا نیز در همین روز (5 اکتبر) افتتاح خواهد گردید.

وی گفت که کشورهای عربی از ترکیه خواسته اند که با اسرائیل قطع رابطه نماید، ولی وی اطمینان داد که اجازه نخواهد داد چنین واقعه ای رخ دهد. وی گفت که نمایندگان ساف از وی خواسته اند که دو مسئله را پاسخ گفته و یک نکته را به شرح زیر با وزیر خارجه در میان بگذارد:

الف) منظور آمریکا از اینکه تا دو ماه دیگر در مورد خاورمیانه تصمیمی اتخاذ خواهد شد چیست؟ ب) موضع آمریکا در قبال تمامیت ارضی لبنان چیست؟ ج) ساف مایل است به طور رسمی و غیر رسمی با وزیر خارجه تماس برقرار سازد.

در مورد نکته آخر آکان گفت آنکارا می تواند محل این ملاقات باشد و خود او نیز به عنوان کانال ارتباطی عمل خواهد کرد.

ص: 161

4- وزیر خارجه گفت که ساف از طریق کشورهای دیگر نیز پیامهای مشابه این نکات را برای وی فرستاده است. به نظر ما در روند صلح خاورمیانه بر اساس موافقت نامه های کمپ دیوید گامهایی برداشته خواهد شد که منجر به حل کامل تمام جنبه های مسئله خاورمیانه بشود. عنصر اولیه قرارداد سینا است.

عنصر دوم برخورد با مسئله فلسطینیها از طریق مذاکرات به اصطلاح «خود مختاری» است. واضح است که وضع کرانه غربی و نوار غزه مسائل مهمی را پدید آورده است، و ملت فلسطین نیز باید در راه حل نهائی شرکت داشته باشند و آنچه هم اکنون انجام می شود، با این روند مغایرت ندارد. مسئله دیگر این است که چه زمانی موضوع خود مختاری با دیگر عناصر راه حل تداخل پیدا خواهد کرد.

5- وزیر خارجه گفت در مورد لبنان باید سعی کنیم بیش از آتش بس ظریف کنونی ایجاد ثبات نماییم.

فرصتهایی پیش آمده که می توان از طریق آنها به این هدف نائل آمد و بد نیست که به مرحله آزمایش گذارده شوند.

6- در مورد ایران، آکان گفت ترکیه وقایع ایران را به خصوص در رابطه با مسئله کردها زیر نظر گرفته است. وی گفت تلاش هر قدرت بزرگ یا قدرت کوچکی چون اسرائیل برای بر هم زدن تعادل منطقه خطری علیه صلح و ثبات به شمار رفته و بازی با آتش تلقی می گردد. ترکیه از تمامیت ارضی ایران حمایت می کند و امیدوار است با دولت کنونی که ضد مارکسیست و ضد شوروی است همکاری نماید. علاوه بر این مایل است، با دیگر ملل دموکراتیک نیز همکاری نماید آکان گفت وی شخصا با وزیر خارجه یزدی روابط صمیمانه ای برقرار کرده است.

7- وزیر خارجه گفت آمریکا نیز کاملاً معتقد است که نیروهای بیگانه نباید در امور داخلی ایران مداخله نمایند. ما به شوروی اطلاع داده ایم که مداخله نیروهای خارجی وضع خطرناکی را به وجود خواهد آورد. همین موضوع را به ایرانیها نیز اطلاع داده ایم. البته فکر نمی کنیم که آنها حرف ما را باور کنند.

آنها هنوز هم فکر می کنند که ما در مسائل کردستان دخالت داریم.

وزیر امور خارجه گفت این مسئله اصلاً صحت ندارد. وزیر خارجه در ادامه گفت ما آماده ایم تا برای ایجاد روابط دوستانه بین دو کشور همکاری نماییم. از نظر وزیر خارجه مسائل موجود بین دو کشور مانند قراردادهای تجاری جزئی و کم اهمیت هستند. البته باید بتوان این اختلافات را ریشه کن کرد و تصمیمات سیاسی لازم را جهت ایجاد روابط حسنه اتخاذ نمود. آمریکا انقلاب را به عنوان یک واقعیت می پذیرد و آماده همکاری رژیم کنونی می باشد.

8- در مورد صحرای غربی وزیر خارجه ونس گفت که وی به الجزایر و مراکش گفته است که در این مسئله آمریکا دخالتی ندارد. ما خواستار ایجاد روابط حسنه با هر دو کشور هستیم، به عنوان دوست هر دو کشور از آنها خواسته ایم که این مسئله را قبل از آنکه خطرناکتر شود بین خود حل نمایند. ما امیدواریم که این دو کشور به مذاکره همت ورزند. وزیر خارجه آکان گفت دورنمای آغاز گفتگو بین الجزایر و شاه حسن بسیار ضعیف و مأیوس کننده است. وزیر خارجه آمریکا گفت امیدوار است این طور نباشد و اظهار داشت که با وارد کردن طرفین دیگر گفتگوهای دوجانبه آغاز خواهد گردید.

9- آکان گفت وی سعی کرده است با استفاده از کانال رومانیها بین کره جنوبی و شمالی میانجگیری نماید. وی گفت امیدوار بود که با گردهم جمع کردن دو خانواده بتواند موجبات تفاهم بیشتر بین دو ملیت کره ای را فراهم آورد. وزیر امور خارجه ونس گفت ما نیز با کشورهای متعددی که مایلند روابط حسنه بین

ص: 162

کره جنوبی و شمالی برقرار شود، این موضوع را در میان گذاشته ایم. ونس

اوضاع امنیتی شرق ترکیه

سند شماره (38) تاریخ: 24 مهر 1358-16 اکتبر 1979طبقه بندی: سری از: کنسولگری آمریکا در آدانابه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: اوضاع امنیتی شرق ترکیه 1- (تمام متن سری است) 2- خلاصه: نظریات اصلی مقام کنسولی در مورد امنیت شرق ترکیه در نتیجه سفری که به این منطقه در تاریخ 27-17 سپتامبر انجام داده، عبارتند از:

(1) ارزیابی پیشین سفارت آمریکا در آنکارا مورد تأیید است.

(2) حاکمیت مرکزی ترکیه کنترل را به دست گرفته است.

(3) ارتش ترکیه در شرایط حاضر می تواند شورشها را خاموش سازد، ولی دیگر نیروهای امنیتی قادر به مبارزه مؤثر با تروریسم نیستند.

(4) فعالیت ارتش ترکیه در شرق و به خصوص در استان مرزی ایران و عراق به نام حکاری افزایش یافته است.

(5) سیاست دولت مبنی بر تسریع گسترش اقتصادی و ملایمت برخورد مورد حمایت شدید مقامات ترکیه و سیاستمداران کرد شرقی است و آنها معتقدند که مطبوعات غرب ترکیه در مورد مسائل امنیتی شرق ترکیه مبالغه بسیار می کنند.

(6) افزایش کمکهای دولت برداشت محصول خوب در شرق مقداری امیدواری به وجود آورده است.

(7) سیاستمداران محلی معتقدند که اگر شورش تحت الحمایه روسها در کردستان ایران افزایش یابد منطقه شرق دچار آن نخواهد گردید.

(8) گذشته از این رخدادها ما در آینده نزدیک منتظر بروز اعمال تروریستی هستیم و دولت مرکزی منطقه را تحت کنترل دارد. (پایان خلاصه) 3- مقام اصلی به همراه همسر و دو کارمند ترک بخش اعظم استان شرق را که شامل شهرهای اورفا، دیاربکر، سیرت، بیلتیس، تاتوان موس، وان، حکاری، و ماردین می باشد از 17 تا 27 سپتامبر مورد بازدید قرار داد. در این نقاط ما با همه بجز یک فرماندار (معاون جانشین فرماندار) مصاحبه کردیم هشت شهردار یک معاون شهردار، شش سیاستمدار، مستقل، حزب جمهوریخواه خلق، حزب رستگاری ملی و حزب جمهوریت به استثناء دو نفر تمام سیاستمدارها یا کرد و یا از نژاد مختلط ترک و کرد بودند. با مقامات امنیتی افسران ارتش و ژاندارمری ترکیه، و کارمندان نظامی آمریکا در دیار بکر و تعدادی از شهروندان ترک صبحت کردیم. هدف ما این بود که ارزیابی دقیق از اوضاع امنیتی سیاسی شرق تهیه کرده و پاسخ سؤالات سفارت آنکارا را بدهیم.

4- به طور کلی نتوانستیم مسئله مغایر با ارزیابی آنکارا 6660 بیابیم که در گزارشهای پیشین ما (آدانا 191-187، وزارت امور خارجه 189) نیز آمده بود. قدرت مرکزی ترکیه کنترل را در دست دارد، و

ص: 163

اکثریت کردها خواهان یک کردستان تجزیه شده نیستند، و ارتش ترکیه نیز می تواند شورشها را خاموش سازد، ولی قادر نیست با فعالیتهای تروریستی به نحو مؤثر مبارزه نماید.

5- متوجه شدیم که دولت مرکزی در استفاده از نیروهای ارتش «ملایمت برخورد» را پیشه خود ساخته (ارتش و ژاندارمری در 5 حکومت نظامی و ژاندارمری در سه استان حکومت غیر نظامی). در منطقه حکاری مجاور مرز ایران و عراق عملیات گشتی و دیگر فعالیتهای نظامی به دقت افزایش یافته است. به نظر ما این فعالیتها برای کاهش قاچاق اسلحه و دیگر عملیات تجزیه طلبانه کردها در ورای مرزها صورت می گیرد.

6- ما متوجه شدیم که دولت در سال گذشته از نظر اقتصادی کمکهای زیادی کرده است و شهرداریهایی را که در نتیجه گسترش سریع شهرها آسیب دیده اند، از نظر مالی نجات داده است این کمکها و همراه با برداشت خوب محصول سبب شده که مردم و مقامات امیدوارتر بشوند.

7- مقامات و سیاستمداران می گویند که مطبوعات غرب ترکیه درباره امنیت شرق ترکیه بسیار مبالغه می کنند. چند فرماندار اظهار داشتند که این گونه شایعه پراکنی مطبوعات می تواند انگیزه ای برای حرکات منفی امنیتی و کاهش سرمایه گذاری اقتصادی باشد (به گزارش آنکارا 7104 مراجعه شود).

8- در این استانها به انتخابات میان دوره ای بیش از استانهای غربی چشم دوخته شده و امکان بروز خشونت در آنجا بیشتر است.

9- کلاً از اینکه طبق ارزیابی نتیجه گیری شده که گروه «چپگرای تجزیه طلب» توسط سازمانهای سیاسی، قبیله ای و خانواده ها قدرتمند حمایت می شوند، تعجب کرده ایم. به طور مثال ما دریافتیم که فعالیتهای آپوکولار «تجزیه طلب» بیشتر ناشی از رقابتهای خانوادگی و سیاستهای حزبی است.

10- احساسات تجزیه طلبی در دو جهت وجود دارد. جهت اول این است که این احساسات بیشتر جنبه استقلال فرهنگی و کنترل محلی منابع در مراحل طرح و برداشت دارد و اکثریت کردها خواهان و هوادار این اصول هستند، ولی به نحوی نیست که بخواهند به فعالیتهای تروریستی متوسل شوند. جهت دوم این است که آنها خواهان استقلال سیاسی تحت رهبری یک دولت سوسیالیست هستند و بیشتر از خشونت و شورش برای رسیدن به این هدف استفاده می کنند و بیشتر این گروهها فرصت طلب و انشعاب یافته هستند.

روی هم رفته این گروهها بخش کوچکی از اجتماعات اینجا را تشکیل داده و تعداد هواداران آنها نیز به ده درصد جمعیت این منطقه نیز بالغ نمی گردد. این گروهها را اکثرا خطرناک و تحت الحمایه روسیه می دانند در مقام مقایسه شهرها و شهرکهای مورد بازدید به استثناء سیوارک اکثر شهرها آرام و روابط تجاری مانند آدانا جریان داشت و مشکلات کردها چندان چشمگیر نبود که درست بر خلاف غرب ترکیه است.

11- مدیران ترک استانها که سخت به کار مشغول هستند ظاهرا در سطح فرماندار معاونینی بسیار حرفه ای هستند و فقط در سطوح پایین مقداری عدم کارآیی مشاهده می گردد. حتی بهترین فرماندارها نیز درگیر سنتهای بوروکراتیک و سیاستهای قبیله ای و خانوادگی و پارتی بازی و فساد هستند. پلیس ضعیف ترین رابط بوروکراسی استان است که در رأس هرم سرپرستان امنیتی استان و بعد از آن افراد نیمه باسواد و پلیسهای کم حقوق قرار دارند. و رابطه خوبی نیز بین پلیس اطلاعاتی و ضد تروریسم وجود دارد.

ص: 164

احتمالاً گروههای تروریستی شرق نیز آنقدر رشد خواهند یافت که (الف) یا بوسیله گروههای دیگر جذب شوند و یا (ب) به وسیله ارتش از میان برداشته شوند. ولی به طور کلی باید گفت که نیروهای امنیتی ترکیه توانایی قابل ملاحظه ای دارند.

12- مهمترین پاسخ این مسئله در ژاندارمری نهفته است آنها اصولاً به کارهای پلیسی مشغول بوده و کارهای اطلاعاتی در سطح استان انجام می دهند، و ترکها نیز برای افراد نظامی یونیفورم پوش احترام قائل هستند و مهمتر از همه سیاست زده نیستند. آنها اصولاً در شرق ترکیه به کارهای پلیسی اشتغال داشته و اگر آموزش و تجهیزات مناسب داشته باشند، می توانند اقدامات ضد تروریستی نیز انجام دهند. گذشته از این ژاندارمری خواهر خوانده نامناسب ارتش ترکیه است و منابع در دسترس آن کافی نیست، و بیشتر تجهیزات آن نیز قدیمی می باشد.

13- ملازمین امنیتی ما و فرمانداران در مقایسه با سفرهای قبلی خیلی کمتر بودند. ما و دیگر اعضاء ترک که با ناراحتی به این سفر آمده بودند، در راه رفتن ها و به چاپخانه ها سر کشیدن دچار ناراحتی نشدیم. سربازان ترک به مرخصی آمده در حالی که یونیفورم به تن داشتند با مردم آزادانه معاشرت می کردند و همه آگهیها و تابلوی مغازه ها به زبان ترکی نوشته شده بود.

14- بسیاری از سیاستمداران و کردهای ترکیه ای که با ما صحبت کردند، از وقایع ایران طرفداری می کردند ولی هیچ یک از آنها میل نداشتند از مرز گذشته و در کنار کردهای ایران مبارزه نمایند و نیز فکر نمی کنند که حتی اگر قیام کردهای ایران با موفقیت رو به رو شود باز هم می تواند بر شرق ترکیه تأثیر بگذارد. البته این حرفها خالی از سوءظن نیز نمی باشند، و ما فکر می کنیم که وفاداری کردها به ترکیه چندان هم خالی از شک و تردید نیست. در صورتی که کردستان مستقل تحت الحمایه روسیه در ایران پا بگیرد و از طرف مرز نیز اسلحه به کردهای اینجا برسد، شورش کردهای اینجا نیز جنبه وسیعتری به خود خواهد گرفت آشفتگیهای سیاسی و اقتصادی ممکن است دست به دست یکدیگر داده و گروههای تجزیه طلب را متحد و آن را به صورت یک خطر جدی علیه ترکیه درآورد. گذشته از این وقایع دراماتیک، ما علیرغم کنترل دولت مرکزی ترکیه منتظر افزایش فعالیتهای تروریستی در آینده نزدیک هستیم.

کتاب چهل و دوم

فلسطین (1)

ص: 165

ص: 166

بخش اول: فلسطین (1)

ص: 167

ص: 168

سخن در باب فلسطین و فلسطینیها بسیار گفته شده است. حدیث مظلومیت این ملت، حدیث کهنه ای است که باید بر آن خون گریه کرد. قصه آوارگان فلسطین، سرزمینهای غصب شده، کشتارهای دسته جمعی دیریاسین، کفرقاسم، صبرا و شتیلا، زندانیان اسیر در دست صهیونیستها و دیگر ستمهایی که بر این مردم قهرمان و مقاوم رفته است هر یک دفتری است که برگ برگ آن سند استضعاف این ملت و جنایتهای بی شمار صهیونیستها و حامیان امپریالیست آنهاست.

در این مقال مختصر بر آن نیستیم که سوار کلام را در این وادی بی انتها به حرکت درآوریم و در سوگ این عزا مرثیه بسراییم. امت مسلمان و قهرمان ما به مسائل فلسطین آگاه است و همدردی خویش را قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن در شعارها و حرکتهای خویش با این مردم آواره اعلام کرده و عزم خویش را جزم کرده است که انتقام خون فرزندان اسلام را در سرزمینهای اشغالی از دشمن صهیونیستی بگیرد. این امت آزادی قدس را جزء اهداف بنیانی و استراتژیک خویش اعلام کرده و بر سر این میثاق با خون نشسته است. فرزندانش در جبهه های عزت و شرف عاشقانه با آرزوی آزادی مسجدالاقصی شهید شده اند و می شوند و امام عزیز خمینی بت شکن فرموده اند:

«باید برای آزادی قدس از مسلسلهای متکی بر ایمان و قدرت اسلام استفاده و بازیهای سیاسی را که از آن بوی سازشکاری و راضی نگهداشتن ابرقدرتها به مشام می رسد، کنار گذاشت.» جوانان شهادت پیشه این امت نیز با لبیک گفتن به ندای امام بیدار دل، در آرزوی روزی هستند که با شکست ارتش رو به زوال صدام، مهیای جهاد عظیم برای نابودی اشغالگران قدس شده و نماز را به امامت خمینی کبیر در قدس به جای آورند انشااللّه اما در اینجا شما را به شنیدن ماجرای فلسطین به روایت آمریکایی آن دعوت می کنیم. در لابلای اسناد به جامانده در لانه جاسوسی به اسنادی برمی خوریم که مجموعه خبرها، تحلیلها و شرح ملاقاتهای مقامات آمریکایی و همپالکیهای آنها است که در آنها موضوع مسئله فلسطین است.

در این اسناد به پشتیبانی همه جانبه آمریکا از اسرائیل برمی خوریم که نیازی به شرح و بسط آن دیده نمی شود. این موضوع به صورت کامل در کتابهای شماره های 11، 19، 36 نمایانده شده و از خوانندگان محترمی که مایل به تحقیق در این زمینه می باشند، دعوت می کنیم به آن کتابها از انتشارات «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» مراجعه نمایند.

ص: 169

در این اسناد می بینیم که جنایتکاران آمریکایی که بوق و کرنای حقوق بشرشان گوش فلک را کرده است، چگونه بر اشغال سرزمینهای فلسطینی صحه گذاشته و علنا ظالم را تأیید و مظلوم را به ستم پذیری فرا می خوانند. در اسناد به نقل از کارتر رئیس جمهور مخلوع آمریکا که سیاست خویش را طرفداری از حقوق بشر، اعلام کرده بود می بینیم که:

«ما هرگز خواستار تشکیل یک دولت فلسطینی نبوده ایم و قصد نداریم در این موضع خود تغییری پدید آوریم.» قاعدتا وضع و حال جنایتکاران جمهوریخواه که قداره را از روبسته اند به راحتی معلوم است. در سندی دیگر آمریکاییها موضع خود را با وقاحت تمام این گونه اعلام می نمایند و فلسطینیها را به انظلام و ستم پذیری فرا می خوانند:

«دولت آمریکا از تماس و مذاکره با ساف آن هم تا زمانی که این سازمان موجودیت اسرائیل را به رسمیت نشناخته قطعنامه های 242 و 338 سازمان ملل را نپذیرفته است، امتناع می ورزد.» در پایان این مقدمه، متن قطعنامه های 242 و 338 آورده شده است که از نظر شما خواهد گذشت.

قطعنامه 242 در 22 نوامبر 1967 (اول آذرماه 1346) یعنی پس از پایان تهاجم صهیونیستی به سرزمینهای اعراب و اشغال اراضی بیشتر صادر شده است. صدور قطعنامه 338 نیز پس از پایان جنگ رمضان 73 و شکست ارتش صهیونیستی صورت گرفته است که قطعنامه 338 نیز موضوع تازه ای نداشته و عمدتا خواستار اجرای قطعنامه 242 شده است. اما نگاهی به مفاد قطعنامه 242 می افکنیم تا دریابیم که اصرار و تلاش آمریکا برای قبولاندن این ظلمنامه به ساف چه بوده است؟ قطعنامه در ابتدا هدفش را تأمین امنیت و آرامش برای هر دولت در منطقه و لزوم تلاش در راه صلحی عادلانه و پایدار برای تأمین آن امنیت اعلام می دارد. دولتهای عربی منطقه به هر صورت در امنیت زندگی می کرده اند و باید دید که مخل این امنیت و آرامش چه چیزی بوده است؟ آیا سرطان صهیونیستی با غصب ظالمانه اراضی به کمک حامیان غربی و شرقی اش این امنیت را برهم نزده است؟ چرا و چگونه است که شورای امنیت سازمان ملل به جای محکوم کردن عامل ناامنی، تلاش برای تأمین امنیت آن دارد و آن حمله وحشیانه و تهاجمی ژوئن 67 را محکوم نکرده و با تعبیر بیرنگ و بسیار ملایم «عدم قبول تصرف اراضی از طریق جنگ» از کنار آن می گذرد؟ قاعدتا وقتی تنظیم کنندگان سیاست شورای امنیت و تأمین کنندگان سلاح سرطان صهیونیستی یکی باشند جز این نمی توان انتظار داشت؟ با کمک سلاح، اراضی غصب می شود و مسلمانان به خاک و خون کشیده می شوند و به یاری قطعنامه بر روی این جنایات سرپوش گذاشته شده و امنیت برای متجاوز تأمین می گردد.

در چند سطر بعدی در قسمت 1- ب ، شورا خواستار شناسایی حاکمیت و تمامیت ارضی و استقلال سیاسی هر دولت در منطقه می شود و پر واضح است که از این نمد کلاه برای چه کسی ساخته می شود و سر چه کسی بی کلاه می ماند؟ سپس وقاحت قطعنامه نویسان بیشتر شده و پس از اینکه استقلال سیاسی متجاوز را تأمین کردند، آن گاه قصد فراهم آوردن صلح در داخل مرزهای امن و شناخته شده را برای وی می نمایند و بی شرمی را به نهایت می رسانند.

بعد دیگر این بررسی به برخورد قطعنامه با ملت فلسطین مربوط می شود. در قسمت 2-ب، قطعنامه لزوم مورد «نیل به یک راه حل عادلانه مسئله پناهندگان» را تأیید نموده است و تمام قضیه به همین جا ختم

ص: 170

می شود.

فاجعه آنچه بر فلسطین و فلسطینیها رفته است، فراموش می شود،هیچ صحبتی از حق و حقوق آنها نمی شود، هیچ کس حتی اظهار تأسف به خاطر آنچه بر اینان رفته است، نمی کند و حتی یک کلمه برای محکومیت عاملین جنایت گفته نمی شود و فقط، برای آنکه قطعنامه ظاهر وجیه المله و فریبنده خودش را حفظ نماید، از یک ملت به عنوان «پناهندگان» یاد می شود و اینجاست که باید به آیه شریفه استرجاع پناه برد. انااللّه و اناالیه راجعون.

و نتیجه آنکه آیا قطعنامه های 242 و 338 سازمان ملل به چیزی به جز به رسمیت شناختن موجودیت صهیونیستی تأکید دارند و هدفشان چیزی به جز نادیده انگاشتن حقوق مسلم فلسطینیها است. آیا جنایتی از این بالاتر وجود دارد که مظلوم را به تبعیت از ظالم فرا خوانند و او را وادارند که از حقوق حقه خویش صرف نظر کند؟ چگونه کسی که زمین خویش را از دست داده است می تواند با غاصب زمین خویش از در مصالحه درآید؟ مادران فلسطینی که خون فرزندانشان به خاطر آزادی وطنشان و لبیک به ندای اسلام بر زمین ریخته است، چگونه می توانند با قاتلین آنها سازش نمایند؟ و اصولاً آمریکا به چه جرأتی فلسطینیها را به این سازش دعوت می کند؟ این زمینه از کجا فراهم شده است و چه کسانی به آمریکا چراغ سبز نشان داده اند، تا قدرت برخورد این گونه را با انقلاب فلسطین در خویش بیابد؟ می باید به دنبال عوامل انحراف گشت و آنها را شناسایی کرد. و ما می توانیم با توجه به همین اسناد دریابیم که آمریکا به چه دلیل طمع در این انقلاب نموده است و با تمام قوا بر آن شده است تا آن را به بیغوله سازش سوق دهد.

برای هر مسلمان در سراسر دنیا و برای هر فلسطینی به خصوص مسلم شده است که قدس را جز با سلاح متکی بر ایمان نمی توان آزاد کرد. رمز پیروزی انقلاب فلسطین در مقاومت مسلحانه مبتنی بر قدرت اسلام است و اشغالگران را جز با سرب داغ نمی توان به زانو درآورد.

آن توطئه گرانی که به ظاهر در رهبری انقلاب فلسطین قرار دارند و دل به بازیهای سیاسی بسته و به تعبیر امام عزیزمان از اعمال آنها بوی سازشکاری و راضی نگه داشتن ابرقدرتها به مشام می رسد، کسانی هستند که سرچشمه انحراف را باید در اعمال آنها جستجو کرد و چراغ سبز از جانب اینان برای آمریکا روشن می شود. توجه فرمایید که عامل موفقیت در نظر آمریکاییها از زبان خود آنها چگونه است:

«عامل اصلی موفقیت توقف فعالیتهای تروریستی و مقاومت سازمان فتح در اسرائیل و ساحل غربی است.» و به دنبال آن:

«به هر حال ما مایلیم که بتوانیم فلسطینیها را به منظور ایجاد یک آتش بس دائمی آن هم از طریق طرفین ثالث به همکاری راغب نماییم.» به جای موضعگیری قاطع و کوبنده از جانب انقلاب فلسطین کسانی که به ناحق مسند رهبری آن را اشغال کرده بودند دست به تلاشهای بسیار مبتذل و عاجزانه می زنند. اختیار خود را تمام و کمال در اختیار غاصبین قرار داده و آن گاه به دنبال آن هستند که حقوق آنها در مذاکرات نادیده گرفته نشود:

«وی (نشاشیبی دبیر کمیته اجرائی ساف) گفت عرفات به سعودیها بیشتر متکی خواهد شد تا آنها بر آمریکا فشار بیشتری وارد سازند تا حقوق فلسطینیها در حین مذاکرات نادیده گرفته نشود.» آیا این سعودیها همان طرف ثالثی که آمریکاییها از طریق آنها می خواهند فلسطینیها را به همکاری

ص: 171

ترغیب نمایند، نیستند؟ و آیا فلسطینیها خود با پای خویش به تله ای که آمریکا بر سر راه آنها درست کرده است نیفتاده اند؟ و در پی همین مسائل است که خود را آماده گردن گذاشتن به خفت بارترین پیمانها می نمایند و دبیر کمیته اجرائی ساف این چنین اظهار نظر می کند که:

(«وی گفت ... ساف نخواهد توانست از اجرای قراردادی که با نظریه آمریکایی و مصری در زمینه خودمختاری و استقلال - مطابقت دارد، سرباز زند».

متعاقب همین برخوردهای سازشکارانه است که منش سیاسی عرفات باب میل آمریکاییها می شود و با خشنودی اظهار نظر می نمایند که: «عرفات ظاهرا» در حال پی بردن به این مطلب است که تروریسم مانع جلب حمایت دیپلماتیک در اروپای غربی و آمریکا خواهد شد.») این خیانتها به آرمان فلسطین هرگز قابل بخشش نیست و خائنین که بسیار نابجا امور اجرائی انقلاب را به عهده گرفته اند به هیچ وجه شایستگی آن را ندارند که مقدرات انقلابی را تعیین کنند، که فرزندان آن انقلاب شایستگی خویش را در عرصه های مختلف به ثبوت رسانیده اند. ملت فلسطین در طول 36 سال مقاومت سرسختانه خود نشان داده است که می تواند یک ملت مسلمان انقلابی باشد و لیاقت آزاد کردن قدس را دارد و در این راه کوله باری از تجارب اندوخته و توانمندیهای فوق العاده ای نیز پیدا کرده است که همگان به آن واقفند و آمریکاییها نیز به آن معترف.

در مجموعه اسنادی که تحت نام «تروریسم بین المللی» جمع آوری شده و در این کتاب عرضه می شود، شما به راحتی اعتراف عاجزانه آمریکاییها را به تواناییها و امکانات فلسطینیها مشاهده می نمایید و هراس آنها را از این همه توش و توان انقلابی به عیان می بینید، آشکارا دیده می شود که هرگاه تصمیمی به مقاومت و تهدید منافع امپریالیزم و صهیونیزم گرفته شده است و در این راه سرمایه گذاری شده است، چگونه خرمن هستی موجودیت صهیونیستی و حامیانش در معرض شعله های آتش قرار گرفته است. و عجز و ناتوانی مستکبرین در مقابله با این مقاومتهای انقلابی قابل انکار نیست.

به راستی چه چیزی است که می تواند این توانمندیها و امکانات را در بازوان یک ملت زجر دیده جمع آوری کرده و آنها را بسان پیکری واحد متحد کرده و مشت کوبنده آنها را بر فرق دشمنان فلسطین فرود آورد؟ آیا این انتظار را از سازمانهای پراکنده که هر یک سر در آخور دولتی مرتجع یا به ظاهر انقلابی دارند می توان داشت؟ آیا می توان انتظار داشت طرز فکری که کاسه تدلیس را پیش هر کس و ناکسی دراز می کند، با شرافتمندی یک مسلمان انقلابی دست به یک کارزار همه جانبه علیه دشمنان ملت بزند؟ جواب مشخص است. در این اسناد شما عملکرد کشورهای مختلف را در رابطه با مسئله مطروحه می بینید. از عراقی که گلوله هایش جز به نفع صهیونیزم و بر علیه ملت فلسطین شلیک نشده است تا دولتهای مرتجع عربی که وابستگی مالی انقلاب فلسطین به آنها جز فاجعه برای آن به بار نیاورده است همه و همه سنگهای بزرگی هستند که در این راه قرار گرفته اند و این ملت چاره ای ندارد جز آنکه هرچه مصمم تر در راه پالایش از هر آنچه وابستگی است و چنگ زدن به ریسمان الهی و افراشتن دوباره پرچم اسلامی مقاومت تا آزادی قدس و تمامی سرزمینهای اشغالی قدم بردارد. چرا که نتایج پیکار این گونه را اکنون در جنوب لبنان مشاهده می کنیم. شیعیان لبنان فقط با اتکاء به اسلام و بدون شعارهای فریبنده ناسیونالیستی که راه جز به بیراهه نمی برد، دست به مقاومت همه جانبه بر علیه اشغالگران زده اند و دیدیم

ص: 172

که چگونه با روحیه شهادت طلبی تجاوزگران را از بیروت بیرون راندند و فقط یک عمل انقلابی آنها لرزه بر اندام آمریکاییهای قلدر انداخت و با فضاحت تمام به ناوهای خود پناهنده شدند.

راهی که این مسلمانان مخلص در پیش گرفته اند، بی شک همان صراط مستقیم الهی و طریق فلاح است. دل خوش کردن به ناسیونالیزم عربی و دیگر طرز فکرهای انحرافی دردی را از ملت فلسطین دوا نمی کند. این طرز فکر تاکنون حاصلی جز بی حاصلی به بار نیاورده است و فرزندان قهرمان این ملت راه خویش را پیدا کرده اند و آن مقاومت اسلامی همه جانبه مبتنی بر روحیه شهادت طلبی و ایثارگری است واین همان چیزی است که صهیونیستها و حامیان آنها بشدت از آن واهمه دارند و در نهایت شیشه عمر آنها را همین سنگ خواهد شکست. در این اسناد به نقل از یک فرمانده نظامی صهیونیستی می بینیم:

«سرپرست فرماندهی شمال اسرائیل یعنی سرلشگر آویگداربن گال در تاریخ 18 مرداد 58 گفت که اعراب جلیله یک غده سرطانی در بدن اسرائیل هستند.» ما نیز با نظر این سرلشگر موافقیم. این سرطان سرانجام رگ و ریشه صهیونیستها و موجودیت کثیف صهیونیستی را سوزانده و نابود خواهد کرد و ملت فلسطین با اتکال به خداوند تبارک و تعالی خواهد توانست پرچم فلسطین آزاد را در قدس به اهتزاز درآورد و بیگمان امت شهید پرور ایران نیز در این جهاد مقدس همان گونه که تا به حال نشان داده اند در کنار آنها خواهند بود.

به امید پیروزی نهائی اسلام و برافراشته شدن پرچم لااله الااللّه برفراز گیتی و ظهور امام عصر(عج).

و ما النصر الامن عندا... العزیز الحکیم دانشجویان مسلمان پیرو خط امام

متن قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل متحد

شورای امنیت(22 نوامبر 1967) با اظهار نگرانی نسبت به اوضاع وخیم خاورمیانه با تأکید بر عدم قبول تصرف اراضی از طریق جنگ و لزوم تلاش در راه صلحی عادلانه و پایدار که هر دولت در منطقه بتواند در امنیت و آرامش زندگی کند.

و با تأکید بیشتر بر این نکته که تمام دول عضو (ملل متحد) در قبول منشور ملل متحد تعهد نموده اند که برطبق ماده 2 منشور اقدام نمایند.

1- تأیید می نماید که اجرای اصول منشور ملل متحد مستلزم برقراری صلح عادلانه و پایدار در خاور میانه است که این صلح باید اجرای دو اصل زیر را در برداشته باشد:

الف: عقب نشینی نیروهای مسلح اسرائیل از سرزمینهایی که در مناقشه اخیر اشغال نموده است.

ب: خاتمه تمام ادعاها و حالت جنگ و احترام و شناسایی حاکمیت و تمامیت ارضی و استقلال سیاسی هر دولت در منطقه و حق آن دولتها به زندگی در صلح در داخل مرزهای امن و شناخته شده که از تهدیدات و یا اعمال زور آزاد باشد.

2- و لزوم موارد زیر را تأیید نماید:

الف: تضمین آزادی کشتیرانی از راههای آبی بین المللی در منطقه.

ب: نیل به یک راه حل عادلانه مسئله پناهندگان.

ج: تضمین غیرقابل نقض بودن (غیر قابل تجاوز بودن) سرزمین و استقلال سیاسی هر دولت در منطقه

ص: 173

از طریق اقداماتی از جمله تأسیس مناطق غیر نظامی.

3- از دبیر کل سازمان ملل متحد می خواهد که نماینده ویژه ای را به منظور نیل به توافق و کمک به تلاشهای حل مسالمت آمیز و مورد قبول بر طبق مفاد و اصول این قطعنامه و برقراری تماس با دول ذی ربط در خاور میانه اعزام دارد.

4- از دبیرکل می خواهد که پیشرفت تلاشهای نماینده ویژه را در اسرع وقت ممکن به شورای امنیت گزارش کند.

قطعنامه 338 شورای امنیت سازمان ملل 22 اکتبر 1973 از سال 1967 تا اکتبر سال 1973 قطعنامه های سازمان ملل مؤید قطعنامه 242 شورای امنیت بوده است. در تلاش برای پایان بخشیدن به جنگ چهارم خاورمیانه که در تاریخ ششم اکتبر 1973 بین اعراب و اسرائیل درگرفت، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه زیر را تصویب نمود.

شورای امنیت 1- از تمام طرفین درگیریهای کنونی خواستار توقف آتش بس و اختتام تمام فعالیت های نظامی آن هم 12 ساعت پس از اتخاذ این تصمیم، در مواضعی که هم اکنون تحت اشغال آنهاست، می باشد.

2- پس از آتش بس از تمام طرفین می خواهد که قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل (1967) را بطور کامل اجرا و رعایت نمایند.

3- تصمیم بر این گرفته است که دقیقا و همزمان با آتش بس مذاکراتی بین طرفین ذی ربط آغاز گردد تا صلحی پایدار و عادلانه در خاور میانه برقرار شود.

منبع: سند سازمان ملل PR/73/29/(1973) لازم به تذکر است که براساس قطعنامه 339 شورای امنیت سازمان ملل این سازمان موظف گردیده است برای رعایت آتش بس ناظرانی را به منطقه اعزام دارد.

صدور روادید برای اردنیها و فلسطینیها

سند شماره (1) تاریخ: 25 آذر 1350 - 16 دسامبر 71طبقه بندی: خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سیبه: تمام واحدهای دیپلماتیک و کنسولی موضوع: صدور روادید برای اردنیها و فلسطینیها 1- این وزارتخانه از تلاشی که در جهت به قتل رساندن زید، ریفائی سفیر اردن در لندن صورت گرفت مطلع شده است. ماجرا حدود ساعت 1 بعدازظهر 24 آذر ماه در نزدیکی سفارت اردن رخ داد. طبق اطلاعات ما به ریفایی تنها جراحاتی جزئی وارد گردید، لیکن گلوله های بسیاری بر روی اتومبیل وی شلیک شده بود. این رویداد که به دنبال قتل نخست وزیر تل در قاهره صورت گرفت، نشان می دهد که فداییان تصمیم گرفته اند به کشتار شخصیتهای مهم دولت اردن ادامه دهند. بنا به گزارشات قبلی ، جناح افراطی فتح اجرا کننده این طرحها می باشد.

2- بدین ترتیب ما در رابطه با سیاست صدور روادید خود افرادی را زیر نظر می گیریم که در گذشته و یا

ص: 174

حال با سازمانهای فلسطین مرتبط بوده اند. به زودی این موضوع تجدید و دستورات وسیعتری ارائه خواهد گردید. در حال حاضر واحدها قبل از صدور روادید جهت اتباع اردنی و یا فلسطینی (به استثناء مقامات دولت اردن) باید از سفارت آمریکا در امان تاییدیه ای دریافت دارند. علاوه بر این واحدها باید به یاد داشته باشند که فداییان در گذشته نیز همواره با در اختیار داشتن پاسپورتهای سوری و الجزایری اقدام به سفر می کرده اند.راجرز

تقاضا نامه های اعضای ساف

سند شماره (2) تاریخ: 4 آذر 1355 - 25 نوامبر 1976طبقه بندی: خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سیبه: تمام واحدهای دیپلماتیک و کنسولی موضوع: تقاضا نامه های اعضای ساف 1- اخیرا دو تن از اعضای سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) ویزا گرفته اند. صبری جیریس که در تاریخ 4 دسامبر 1938 در جلیله متولد شده ، در نیکوزیا در تاریخ 16 مهرماه ویزا دریافت داشته است.

جیریس که اکنون به VLO افزوده شده است، ظاهرا دارای گذرنامه ای اصیل از سودان بود که آن را با نام صبری الیاس گیراس با تاریخ و محل تولد 12 دسامبر 1928 خارطوم ، سودان ارائه کرده است. وی خود را در آنجا مشاور حقوقی یکی از مراکز تحقیقاتی بیروت لبنان معرفی نموده است. روادید اعطا شده به وی از نوع ب - 12 می باشد تا بتواند به مدت یک ماه در نیویورک به سر برد. و از کتابخانه کنگره برای تحقیقات خود استفاده کند.

2- حسام سرطاوی متولد سال 1931 در نابلس اردن نیز همراه جیریس سفر می کرده است. او نیز در زمره VLO ها درآمده و وزارتخانه نمی داند که در چه زمان و از کجا رویداد را دریافت کرده است. از تمام واحدها تقاضا می شود که به بایگانی روادید مراجعه کرده و ببینند که آیا کسی با نام سرطاوی، سیرطاوی یا آرطاوی، یا سیطاوی تقاضای ویزا کرده است یا خیر. از واحدهایی که بایگانی آنها براساس ترتیب تاریخی تشکیل یافته وزارتخانه تقاضای بررسی بیشتری دارد. به نظر می رسد که ویزای جیریس در 16 مهرماه صادر شده و وی اکنون وارد کشور شده است و احتمالاً همراه با سرطاوی این کار را انجام داده آن هم در تاریخ 27 مهرماه . سرطاوی نیز احتمالاً با یک گذرنامه سودانی مبادرت به این کار کرده است.

3- تلاش جیریس و سرطاوی در زمینه بازگشایی یکی از دفاتر اطلاعاتی ساف در واشنگتن توجه مطبوعات را جلب کرده و این سؤال را مطرح کرده است که چگونه اجازه ورود به آمریکا به آنها داده شده است. روادید جیریس پایان یافته و گمان می رود که سر طاوی کشور سرطاوی کشور را ترک کرده است.

تمام واحدها باید متوجه باشند که سرطاوی، یا جیریس تحت همین نامها و نامهای دیگری باز هم تقاضای ویزا خواهند کرد. جیرس ممکن است به صورت جیریوس یا جیرجیس نیز نوشته شود. اگر یکی از واحدها تقاضانامه ای از طرف فردی مشابه با جیریس یا سرطاوی دریافت کرد، سریعا و در ابتدای عمل موضوع را با وزارت خارجه درمیان می گذارد.رابینسون

راهنمای مربوط به تماسهای مقامات آمریکایی با ساف

ص: 175

سند شماره (3) تاریخ: 27 اردیبهشت 1356 - 17 مه 1977طبقه بندی: خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سیبه: تمام واحدهای دیپلماتیک و کنسولی عطف به: ژنو 3814 (کتبی) موضوع: راهنمای مربوط به تماسهای مقامات آمریکایی با ساف 1- چند مورد مبنی بر تماس نمایندگان سازمان آزادیبخش فلسطین با مقامات آمریکایی خارج از کشور مورد توجه وزارتخانه قرار گرفته است در این رابطه ، به نظر ما مفید است که به واحدهای مخاطب ، سیاست دیرین آمریکا در رابطه با تماسهای بین مقامات آمریکایی و نمایندگان ساف یادآوری گردد.

2- همان گونه که سخنگوی وزارت خارجه در موارد بسیاری آن هم در سالهای گذشته اعلام کرده است، سیاست آمریکا در قبال مقامات آمریکایی این است که از انجام و برقراری هرگونه تماس مستقیم و مهم با نمایندگان ساف اجتناب ورزند. این سیاست تماس مستقیم وعده با دیگر سازمانهای وابسته به ساف از قبیل گروههای فدایی چون فتح ، جبهه دموکراتیک خلق آزادیبخش فلسطین جبهه خلق آزادیبخش فلسطین و غیره را نیز در بر می گیرد.

3- طرز برخورد کلی ما در رابطه با ساف هنوز نکرده است دولت آمریکا از تماس و مذاکره با ساف آن هم تا زمانی که این سازمان موجودیت اسرائیل را به رسمیت نشناخته و قطعنامه های 242 و 338 شورای امنیت سازمان ملل را نپذیرفته است، امتناع می ورزد، به همین دلیل مقامات آمریکایی خارج از کشور نیز باید از انجام هر گونه اقدامی که بتواند به عنوان تغییر و یا انعطاف پذیری بیشتر در این سیاست تلقی گردد، خودداری ورزند.

4- واضح است که ممکن است شرایطی پیش آید که طی آن تماسهای غیر عمده بین مقامات آمریکایی و نمایندگان ساف ضروری یافته و قابل اجتناب نباشد.(به طور مثال می توان از تماسهای برقرار شده در سازمان ملل در مورد مسائل اداری و امنیتی که بر وضع هیئت ناظر ساف در نیویورک تأثیر می بخشد و نیز تماسهایی که در سال 1355 در بیروت صورت گرفت، تا تخلیه مقامات آمریکایی و خارجی از منطقه تحت کنترل ساف در لبنان با موفقیت انجام شود.) در صورتی که واحدهای مخاطب با شرایط این گونه ای روبه رو شدند، باید نحوه خاص شرایط را با وزارت خارجه در میان گذاشته و خواستار ارشاد در مورد نحوه برخورد شوند.

5- ما نیز معترف هستیم که مقامات آمریکایی خارج از کشور کاملاً قادر نیستند از تماس اجتماعی و گهگاه و غیر مترقبه با اشخاصی که به نحوی دارای تماس مستقیم با ساف هستند، خودداری ورزند. در صورتی که تلاش آنها مبنی بر اجتناب از تماس ناگهانی با این اشخاص ممکن است مورد توجه اجتماع حاضر قرار گیرد، مقامات آمریکایی نباید در نشان دادن عکس العمل افراط به خرج دهند. بلکه باید کمال ادب را رعایت کرده و متوجه باشند که تماس آنها با نمایندگان ساف طولانی و یا مهمتر از آنچه که هست، نباشد.کریستوفر

تهدیدهای ساف نسبت به منافع آمریکا

ص: 176

سند شماره (4) تاریخ: 4 مهر 1357 - 26 سپتامبر 1978طبقه بندی: خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سیبه: تمام واحدهای دیپلماتیک و کنسولی، فوری عطف به: تلگرام وزارتخانه 236773 موضوع: تهدیدهای ساف نسبت به منافع آمریکا 1- تلگرام مرجع به واحدهای سرویس خارجه آمریکا توصیه کرد که با هشیاری اقدامات امنیتی مناسب را علیه تهدیدهای مطرح شده از طرف فلسطینیها و اعراب به دنبال قرارداد کمپ دیوید در قبال منافع آمریکا به عمل آورند.

2- واحدها باید آگاه باشند که این تهدیدها علیه منافع آمریکا توسط رهبران فلسطین چون رهبر فتح یعنی یاسر عرفات، و رهبر جبهه خلق آزادیبخش فلسطین جورج حبش مطرح شده است. عرفات در دامور در تاریخ 30 شهریور گفت. «امضاء کارتر به قیمت منافع آمریکا در منطقه عربی تمام خواهد شد.» حبش در دمشق در تاریخ 30 شهریور در اجلاسیه «وحدت و رویارویی» گفته است که از نظر جبهه خلق آزادیبخش فلسطین» تمام منافع آمریکا (چون نفت) در منطقه عربی به صورت اهداف مشروع نهضتهای انقلابی عربی و فلسطین درخواهند آمد.» 3- گرچه لحن این تهدیدها آشکار است، ولی دارای ماهیتی کلی هستند. تاکنون، ما هیچ گونه اطلاعات مشخصی در مورد خطرات مفروض علیه واحدها یا دیگر مقامات آمریکایی و یا آمریکاییهای بخش خصوصی و مستقیم کشورهای خارج به دست نیاورده ایم. معذالک این وزارتخانه مایل است به هشدار تلگرام مرجع تأکید نماید و از تمام واحدها می خواهند که اقدامات احتیاطی مناسب را به عمل آورند، تا از اقدامات احتمالی خشونت بار جلوگیری به عمل آید.

کریستوفر

احتمال بروز اقدام تلافی جویانه گروههای تروریستی خاورمیانه ای

سند شماره (5) تاریخ: 6 بهمن 1357 - 26 ژانویه 79 طبقه بندی: محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی . سیبه: تمام واحدهای دیپلماتیک و کنسولی با اولویت موضوع: احتمال بروز اقدام تلافی جویانه گروههای تروریستی خاورمیانه ای 1- در تاریخ 2 بهمن 1357 علی حسن سلامه (ابوحسن) در بیروت لبنان، به وسیله یک بمب کنترل شونده از راه دور به قتل رسید. سلمه یکی از اعضای فتح که در ارتباط با گروه سپتامبر سیاه کار می کرد و گویا حمله به المپیک 1972 را طراحی کرده بود، رئیس امنیت یاسر عرفات و از دوستان نزدیک وی به شمار می آمد. ساف سازمان اطلاعاتی اسرائیل را مسئول قتل وی اعلام کرده است.

2- امکان دارد که ساف، فتح و، یا گروه سپتامبر به خاطر انتقام قتل سلمه دست به یک اقدام تلافی جویانه بزنند گرچه چندین سال است که گروه سپتامبر سیاه (نهفته) بود و فتح نیز از سال 1974 از دست زدن به اقدامات تروریستی در خارج از اسرائیل و سرزمینهای اشغالی ممانعت به عمل می آورده است. ولی امکان کنار گذاشتن این روش وجود دارد.

3- در حال حاضر این وزارتخانه نشانه هایی دال بر اینکه پرسنل و یا تأسیسات آمریکایی مورد هدف

ص: 177

واقع خواهند شد در دست ندارد، و همچنین در مورد دیگر اهداف احتمالی نیز اطلاعاتی به دست نیاورده است این پیام در اختیار تمام واحدها قرار داده می شود تا آنها نیز هشیاری خود را به تناسب افزایش دهند.

از آنجا که یک اقدام تلافی جویانه بالقوه به طرح ریزی همه جانبه نیاز دارد واحدها نباید گمان کنند که این اقدام فورا صورت خواهد گرفت.ونس

عضو کمیته اجرائی ساف می گوید ساف باید به مذاکرات خود مختاری...

سند شماره (6) تاریخ: 13 اردیبهشت 1358 - 3 مه 1979خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در دمشقبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: عضو کمیته اجرائی ساف می گوید ساف باید به مذاکرات خود مختاری آمریکا/ مصر اجازه موفقیت بدهد 1- تمام متن خیلی محرمانه است.

2- خلاصه: دبیر کمیته اجرائی ساف یعنی نشاشیبی گفت اگر نظریه خود مختاری ساحل غربی مطروحه توسط آمریکا و مصر بر نظریه بگین غالب گردد، او از ساف خواهد خواست که از رویارویی اجتناب ورزد، و اجازه دهد که حامیانش در انتخابات ساحل غربی شرکت جسته و احتمالاً پس از دوسه سال در یکی از کنفرانسهای از نوع ژنو برای گسترش چهارچوب در برگیرنده ساف شرکت نمایند. وی گفت عرفات این سیاست توأم با خونسردی را نخواهد پذیرفت یا امتیازاتی خواهد داد که بتواند در مذاکرات مستقیما شرکت جوید و یا تلاشهای آمریکا و مصر را تخریب خواهد کرد. به گفته نشاشیبی این کار اشتباه است چون ساف در صورت ایجاد مانع بر سر راه خود مختاری به روش آمریکا و مصر بازی را خواهد باخت، وی گفت جریان کنونی تروریسم ساف در اسرائیل فاجعه آمیز و مخرب است به جای آن ساف باید به یهودی نشینهای اسرائیل در ساحل غربی حمله ور شود و توجه جهان را به اقدامات بگین جلب کند. (پایان خلاصه).

3- در تاریخ 11 اردیبهشت ماه استرالیاییها در مورد نکات ذیل با دبیر کمیته اجرائی ساف یعنی نشاشیبی مذاکراتی طولانی به عمل آوردند:

الف) روند صلح:

- نشاشیبی در مورد توان و یا امکان ایفای نقش مستقیم ساف درروند مذاکرات ساحل غربی اظهار تردید نمود. وی گفت همه چیز بستگی به کاربرد نظریه بگین و یا آمریکا و مصر در مورد خودمختاری فلسطینیها دارد. اگر نظریه بگین چیره گردد روند متوقف خواهد شد، لیکن اگر آمریکاییها و مصریها بتوانند اسرائیل را به پذیرفتن نظراتشان متقاعد سازند، ساف نخواهد توانست از اجرای قرارداد جلوگیری نماید.

- نشاشیبی شخصا معتقد است و در کمیته اجرائی نیز گفته است که اگر روش آمریکا و مصر غالب شود و در صورتی که خود مختاری واقعی و خروج اسرائیل از ساحل غربی و نوار غزه تحقق یابد بهترین کار برای ساف این است که برای دو یا سه سال نقش نظاره گر را ایفا کرده و اجازه دهد که حامیانش در منطقه اشغالی در روند مزبور شرکت جویند. این مشارکت بر اساس انتخابات شهرداری در سال 1355 صورت خواهد گرفت. نشاشیبی گفت ساف نباید مستقیما وارد این روند شود، لیکن باید وظایف خود را به عنوان

ص: 178

سخنگو و نماینده فلسطینیها به نحو احسن انجام دهد. اگر قراردادهای جدید قابل اجرا باشد ساف خواهد توانست در کنفرانس آتی ژنو و یا مجمع عمومی زمان ملل و یا اجلاس شورای امنیت از آنها بهره برداری کند. نشاشیبی نگران این نیست که مبادا ساف در برابر یک رهبریت احتمالی در ساحل غربی و نوارغزه از صحنه خارج شود. وی گفت حمایت از ساف بسیار شدید است و تا زمانی که این سازمان وجهه بین المللی خود را حفظ نماید و از حمایت کشورهای عربی برخوردار باشد، هیچ یک از مسئولین ساحل غربی نخواهند توانست نقش ساف را غصب کنند. در این رابطه باید اردن را از صحنه این مذاکرات خارج کرد.

وی گفت طرز برخورد سوریها نسبت به این روش انتقاد آمیز خواهد بود، ولی او نمی داند سوریها چه موضعی را اتخاذ خواهند کرد.

- نشاشیبی گفت وی از آن می ترسد که مبادا عرفات در دورهای بعدی مذاکرات قادر به خودداری نباشد. وی گفت عرفات برای حفظ وحدت ساف و تضمین تداوم رهبریش به وجهه خود به عنوان یک فرد فعال متکی است. وی نمی تواند این انتقاد را بپذیرد که وی کاری انجام نمی دهد. بنا به گفته نشاشیبی، به همین دلیل عرفات هر کاری خواهد کرد تا ساف در مراحل بعدی عقب نماند. وی گفت عرفات به سعودیها بیشتر متکی خواهد شد تا آنها بر آمریکا فشار بیشتری وارد سازند تا حقوق فلسطینیها در حین مذاکرات نادیده گرفته نشود. نشاشیبی ترس از آن دارد که مبادا این فشار خود تحمیل شده برای ادامه نقش فعالانه ساف منجر به این شود که عرفات امتیازات «غیر مسئولانه ای»بدهد، یعنی قطعنامه 242 را بپذیرد تا امتیازات مهم کسب شده توسط مصریها و یا آمریکاییها را خنثی سازد. وی گفت که روش دوم غیر واقعگرایانه می باشد چون ساف نخواهد توانست از اجرای قراردادی که با نظریه آمریکایی و مصری در زمینه خود مختاری و استقلال مطابقت دارد، سر باز زند.

ب) گامهای بعدی و تروریسم ساف:

- نشاشیبی گفت وی مایل است که ساف در چند ماهه آینده تلاش کند تا فشار بین المللی بر علیه نظریه بگین در مورد خود مختاری در ساحل غربی و نوار غربی متمرکز گردد. تلاشهای بگین در تغییر ماهیت آماری، انسانی ساحل غربی به منظور تخریب اساس قرارداد کمپ دیوید باید متوقف گردد. نشاشیبی از تروریسم کنونی علیه اسرائیل انتقاد کرد و گفت که این گونه اقدامات توجه جامعه بین المللی را از «جنایات» اسرائیل در ساحل غربی منحرف می سازد.

- گرچه اقدامات ساف علیه اسرائیل همیشه محکوم می گردد، ولی در رابطه با اقدام نظامی علیه یهودی نشینها انتقاد بین المللی چندانی بروز نخواهد کرد، چون آنها نامشروع بوده و موانعی بر سر راه صلح به حساب می آیند. مسئله اینجاست که امنیت اسرائیل در آبادی نشینهای ساحل غربی اینگونه اهداف را برای ساف غیر قابل دسترس می سازد.

ج) کنفرانس اسلام و جنبش غیر متعهدها:

- نشاشیبی گفت که اخراج مصر از جنبش غیر متعهدها هیچ گاه تحقق نخواهد یافت و حتی انجام همین کار در کنفرانس اسلامی نیز مشکوک به نظر می رسد.

د) ایران:

- نشاشیبی خمینی را در سفر اخیر خود به ایران ملاقات کرد و مجذوب وی شد. لیکن وی چنین برداشت کرده است که خمینی میل ندارد بر ایران حکمروایی کند ولی به دیگران نیز اجازه این کار را

ص: 179

نمی دهد وی گفت ایرانیها در هواداری از ساف زیاده روی می کنند و حتی گفته اند که حاضرند نظامیان خود را به کمک «فلسطین» بفرستند. نماینده ساف اظهار داشت که هنوز موقع این کار نرسیده است. آنها از ایران چیزی بیش از حمایت سیاسی و اقتصادی نمی خواهند. نشاشیبی ترس از آن داشت که مبادا ساف در نتیجه این استقبال گرم، بیش از حد در ایران بماند وی گفت عرفات سعی دارد از رابطه ساف با ایران در جهت تقویت نیروهای محافظه کار (فتح) و اضمحلال مترقی ها (حبش) بهره برداری کند.

و) اجلاس شورای مرکزی:

- نشاشیبی به صورت اختصار گفت که آخرین اجلاس شورای مرکزی در اوائل آوریل موفقیت چندانی کسب نکرد. گمان می رود که جبهه مبارزه خلق و جبهه آزادیبخش فلسطین نیز در این اجلاس به عنوان سازمانهای عضو ساف شناخته شوند. ولی در این مورد بعدا تصمیم گرفته خواهد شد.نیوتون

روابط ایران - عرب

سند شماره (7) تاریخ: 17 خرداد 1358 - 7 ژوئن 79 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: وزارت خارجه آمریکا - واشنگتنبه: سفارت آمریکا در تهران - فوری موضوع: روابط ایران - عرب 1- تمام متن خیلی محرمانه 2- گزارشی به ما رسیده است که دولت موقت ایران نماینده سازمان آزادیبخش فلسطین از اهواز را بیرون کرده است. البته معلوم نیست که او ایران را ترک کرده باشد. اگر اطلاعاتی در این مورد یا گزارش مختصری از هر گونه تغییری در نقطه نظرهای رهبران ایران نسبت به ساف و کشورهای عربی بفرستید، متشکر می شویم. ونس

سفارت ایران یادداشتی را در مورد رویداد تروریستی فرودگاه بروکسل...

سند شماره (8) تاریخ: 20 خرداد 1358 - 10 ژوئن 79طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در مسقطبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی رونوشت: سفارت آمریکا - تهران موضوع: سفارت ایران یادداشتی را در مورد رویداد تروریستی فرودگاه بروکسل، منتشر می سازد سفارت جمهوری اسلامی ایران یک یادداشت دیپلماتیک را در اختیار تمام نمایندگیهای دیپلماتیک مستقر در مسقط قرار داده است. ما نیز این یادداشت را برای شما ارسال می داریم تا شاید مورد توجه مخاطبها قرار گیرد. تاریخ یادداشت 13 خرداد ماه است. اصل متن نیز به شرح زیر است.

آغاز متن سفارت جمهوری اسلامی پس از احترام به تمام واحدهای دیپلماتیک کنسولی مستقر در سلطان نشین عمان افتخار داد که بیانیه زیر را به سمع و نظر آنها برساند:

بیانیه وزارت امور خارجه

ص: 180

بسمه تعالی بیانیه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در مورد پاسپورتهای جعلی ایرانی که توسط دو تن از مهاجمین فرودگاه بروکسل استفاده شده بود.

به دنبال حمله به فرودگاه بروکسل در تاریخ 27 فروردین 1358 از طرف گروههای غیر متعهد و افراطی که خود را فلسطینی می خوانند،آژانسهای خبری رویتر و فرانسه گزارش دادند که دو تن از مهاجمین پاسپورت ایرانی داشته اند.متعاقبا، سفارت جمهوری اسلامی ایران در بروکسل با مقامات بلژیک تماس گرفت و بررسی کامل پاسپورتها با در نظرگرفتن موارد فنی نشان داد که اینها کاملاً جعلی هستند.به خاطر روشن شدن اذهان عمومی ، وزارت خارجه جمهوری اسلامی در عین محکوم شمردن فعالیتهای تروریستی و غیر انسانی این گونه ای، لازم به یادآوری می داند که پاسپورتهای به اصطلاح ایرانی دو تن از مهاجمین جعل و غیرقانونی می باشند.

علاوه بر این باید به یاد داشت که سازمان آزادیبخش فلسطین نیز حمله کنندگان را از آن خود ندانسته و اقدام آنان را محکوم شمرده است. سفات جمهوری اسلامی ایران مایل است با استفاده از این فرصت مراتب احترامات عمیق خود را نسبت به تمام واحدهای دیپلماتیک و کنسولی مستقر در سلطان نشین عمان ابراز دارد. پایان متن(1) سایزر

استفاده از پاسپورتهای ایرانی و دیگر کشورهای خاورمیانه توسط گروههای فلسطینی

سند شماره (9) تاریخ: 27 ژوئن 79 - 7 تیر 1358طبقه بندی: سری از: وزارت خارجه واشنگتن دی - سیبه: کلیه پست های دیپلماتیک و کنسولی موضوع: استفاده از پاسپورتهای ایرانی و دیگر کشورهای خاورمیانه توسط گروههای فلسطینی 1- تمام متن سری است.

2- وزارت خارجه مطلع شده است که کارگران فلسطینی به پاسپورتهای ایرانی دسترسی پیدا کرده اند، ما همچنین به یاد مأمور کنسولی می آوریم که پاسپورتهای لیبیایی - تونسی - کویتی و سوری و اردنی و الجزایری و سودانی و لبنانی و عراقی و اسرائیلی توسط اعضاء گروههای تروریستی خاورمیانه مورد استفاده قرار گرفته است.

3- از پستها تقاضا می شود که توجه خاصی به حاملین پاسپورتهای ایرانی که ظاهرا مشکوک به نظر می رسند (گرچه ممکن است آنها به عنوان افراد حرفه ای و تاجران قابل احترامی معرفی شوند) مبذول دارند.

4- ما اطلاعی نداریم که پاسپورت ویژه ای را مشخص کنیم، اما ممکن است که پاسپورتها یا در ایران یا در یکی از پستها در خارجه صادر شده باشند. حامل می تواند مرد یا زن باشد.

5- ما به مأمورین کنسولی یادآوری می کنیم که پاسپورتها باید برای تاریخ و محل صدور و سفر به کشورهای دیگر و مهرهای ورود به کشوری که تقاضای ویزا از آن شده چک شود در موارد مشکوک متقاضیان ایرانی، اسناد مسافرت و دیگر اوراق هویت (مثل شناسنامه که کارت شناسایی ملی ایران است)

ص: 181


1- سند انگلیسی این متن یافت نشد.

باید امتحان شود. با مواظبت زیادتر و سؤالاتی که درباره آنها پرسیده می شود تا کشف شود که آیا جوابهای متقاضی معتبر و سازگار می باشد یا نه.

6- از آنجایی که پیدا کردن یک ناشایستگی که در قسمت (212) (A) (27) ذکر شده (توضیح مترجم:

قسمت 212(A)(27) در کتاب ویزاها به عنوان ممنوع بودن ویزا برای کسانی است که مأمور کنسولی می داند یا دلایلی بر این موضوع دارد که شخصی که می خواهد به آمریکا وارد شود فعالیتهایی بر علیه منافع عمومی در آمریکا می خواهد داشته باشد یا رفاه و امنیت آمریکا را به خطر می اندازد) هر مورد مشکوکی باید به وزارت خارجه معرفی شود. لطفا وزارتخانه را در این مورد مطلع گردانید همچنین برای اف بی آی هم بفرستید. تلگرام شما باید شامل شماره پاسپورت به ضمیمه نام و تاریخ و محل تولد و شغل باشد. مأمور کنسولی باید مورد عمل را تا دریافت جواب از وزارتخانه متوقف سازد.کریستوفر

مشورتهای منیز با دولت ایرلند در مورد سی و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل

سند شماره (10) تاریخ: 21 تیر 1358 - 12 ژوئیه 79طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در دوبلینبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی با اولویت رونوشت: سفارت آمریکا - تهران موضوع: مشورتهای منیز با دولت ایرلند در مورد سی و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل: خاورمیانه 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- در ملاقات 20 تیرماه با معاون وزیر سی. دبلیو منیز، معاون وزیر خارجه ایرلند، نوئل دور «در مورد چگونگی پیشرفت مسئله خاورمیانه در سازمان ملل سؤال کرد. حق اعراب میانه رو نیز علیه پیمان مصر و اسرائیل صف آرائی کرده اند و رفتار جاری «و غیر مسئولانه» اسرائیل نیز نشانگر آن است که این کشور مصر را در نتیجه این پیمان «خنثی» شده تلقی می کند. دولت آمریکا نیز ظاهرا نیاز به حضور نیروهای سازمان ملل در سینا را حس کرده است، لیکن بعضی از کشورها معتقدند که این مسئله می تواند به تعویق افتد.

3- منیز گفت بعضی از رهبران میانه رو عربی با تبلیغ پیرامون این قرارداد مخالفند، لیکن در اختفا به ما می گویند که امیدوارند ما در روند صلح بهبود بیشتری پدید آوریم گرچه آنها در این مورد تردید دارند.

سادات بر اهمیت درگیری مستقیم دولت آمریکا در روند صلح تأکید دارد و در حقیقت خاورمیانه و مذاکرات محدودیت سلاحهای استراتژیک دو سیاست مهم خارجی ما را تشکیل می دهند. مع الوصف سیاستهای سادات سبب تجدید طرز تفکر اساسی در اسرائیل شده است، بعضی از احزاب جناحهای مخالف از استقلال فلسطین سخن می گویند، لیکن در اختفا می گویند که در نهایت با پیدایش یک کشور مستقل فلسطین موافق هستند. مسئله این است که آیا جهان زمان کافی در اختیار قرار خواهد داد تا روند صلح به جریان بیفتد یا خیر.

4- منیز گفت تداوم «حضور» سازمان ملل (و نه «نیرو») در صحرای سینا از نظر آمریکا ضروری است.

ولی می توان حضور آن را کاهش داد و آن را مسلح به سلاحهای سبک نموده و نقش آن را نیز تغییر داد.

یعنی تنها به از بین بردن اختلافات بپردازد و موجب پیدایش توافق با پیمان (کمپ دیوید- م) شود. نقش این

ص: 182

حضور برای اعراب بیشتر اهمیت دارد تا برای اسرائیل چون تنها خط رابط با قطعنامه 242 مجمع عمومی سازمان ملل می باشد. اگر این ارتباط نیز از میان برود، اسرائیل نیز به قطعنامه 242 اهمیت نخواهد داد، چون معتقد خواهد شد که جامعه بین المللی به آن وقعی نمی نهد. منیز با تأکید گفت آمریکا برای حضور نیروهای اضطراری سازمان ملل رای خواهد داد. اعضای سازمان ملل نیز باید علنا موضع خود را در قبال این موضوع مهم اعلام کنند.

5- دور سؤال کرد که آیا دولت آمریکا با ساف تماس برقرار خواهد کرد. منیز پاسخ داد که ساف یک سازمان منسجم نمی باشد و به کرات در اختفا به بعضی از دولتهای عربی گفته است که اقداماتی در این زمینه به عمل خواهد آورد، ولی هیچ عملی انجام نمی دهد.

6- منیز قبل از عزیمت این پیام را دریافت ننمود. راشینگ

خلاصه اطلاعات 872 (لبنان)

سند شماره (11) تاریخ: 19 مرداد 1358 - 10 اوت 79طبقه بندی: سری از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سیبه: مجمع گردآوری خلاصه اطلاعات، با اولویت موضوع: خلاصه اطلاعات 872 - 19 مرداد 1358 (پاراگرافهای 4-1 سری هستند) 1- لبنان: تجاوز به منطقه نیروهای میانجیگر سازمان ملل با ادامه درگیریها در بین یاهون، درگیری کوچکتری نیز در ریشاف آغاز شده است (شرق 11-35، شمال 09-33) اوضاع مشابه آغاز درگیریهای بیت یاهون است. در پایان ماه ژوئیه، نیروهای میانجیگر سازمان ملل در روستای خالی از سکنه ریشاف با اشغال این روستا از طرف شبه نظامیان مسیحی به مخالفت برخواسته اند. این مخالفت با چند رویداد جزئی ادامه یافته که عبارتند از: مین گذاری در جاده ریشاف و تیراندازیهای پراکنده از سوی مسیحیان.

2- در تاریخ 16 مرداد فلسطینیها به مواضع مسیحیان در ریشاف حمله ور شدند. این حمله نیز به چطرز شگفت آوری مشابه حمله فلسطینیها به مواضع مسیحیان در بیت یاهون به تاریخ 4 مرداد بود. بنابه گزارش، مسیحیان بر روی مواضع نیروهای میانجیگر سازمان ملل آتش گشوده بودند، چون فکر می کردند که حمله از سوی نیروهای سازمان ملل صورت گرفته است.

3- طی یکی از همین فعالیتها، شبه نظامیان مسیحی در منطقه نیروهای سازمان ملل یعنی برفراز تپه جبل باسیل موضع گرفتند. شبه نظامیان حداد قبلاً نیز این موضع را اشغال کرده بودند.

4- اگر از بیت یاهون تا جبل باسیل خطی کشیده شود میزان تجاوز به منطقه عملیاتی نیروهای میانجیگر را یک یا 2 کیلومتر نشان می دهد. و نشانگر نوعی گسترش از شرق به غرب است که نیروهای میانجیگر قادر به متوقف ساختن آن نبوده اند. ظاهرا هدف از این طرح گسترش منطقه عملیاتی مسیحیان است، تا نیروهای حداد بتوانند با تسلط بر بلندیهای بیت یاهون و جبل باسیل نوعی برتری تاکتیکی به دست آورند؛ و مهمتر از همه، ایجاد یک جاده کوتاهترو یک خط ارتباطی کوتاه بین مارجون در شرق و ناقوره در مدیترانه را ممکن می سازد. روستاهای بعدی که تحت فشار مسیحیان قرار خواهد گرفت عبارتند از یاطار (شرق 20-35. و شمال 09-33) حریص، وبراشیت.

5- (طبقه بندی نشده) مصر - اسرائیل - نفت: یکی از مقالات مندرج در مطبوعات قاهره در تاریخ 18 مرداد مدعی است که توافق مصر به فروش نفت به اسرائیل شامل فروش آن با قیمتهای بین المللی است

ص: 183

(طبق ادعای این مقاله مصر در ازاء هر بشکه نفت خود بیش از 30 دلار دریافت می کرده است) و مصر مجبور نیست، مقدار نفتی خاص و یا نفت چاه به خصوصی را در این مورد به فروش برساند.

در چند روز گذشته مصر و اسرائیل بر سر فروش نفت مذاکره کرده و برخلاف ادعای مقاله منا، اسرائیلیها از قیمت، مقدار و منبع نفت مطلع شده اند.

6- (طبقه بندی نشده) مطبوعات اسرائیل: مطبوعات اسرائیلی مورخ 18 مرداد ماه به درج مطالبی پیرامون ضیافت شام «غیرعادی» کارتر و سفیر اورون پرداختند. بعضی از گزارشات از «وعده های» داده شده توسط رئیس جمهور به اورون سخن می گویند. اصل مطلب تمام این گزارشات این است که با وجود بهتر شدن جو موجود، اختلافات همچنان به قوت خود باقی است. معاریو در سر مقاله خود عنوان کرد که «در تعهدات آمریکا نسبت به اسرائیل تغییری پدید نیامده است» و این نوعی توطئه است چون آنها (دولت آمریکا) می خواهند از تضاد آشکار با اسرائیل اجتناب ورزند تا عکس العمل احتمالی یهودیان آمریکا و دوستان اسرائیل در کنگره آمریکا را فراهم نیاورند.

7- (طبقه بندی نشده) اسرائیل - اعراب اسرائیلی: بنابه گزارش رادیو اورشلیم: سرپرست فرماندهی شمال اسرائیل یعنی سرلشگر آویگدار بن گال، در تاریخ 18 مرداد گفت که اعراب جلیله یک غده سرطانی در بدن اسرائیل هستند، طبق این گزارش وی گفته است که حدود نیم میلیون عرب در جلیله منتظر موقع مناسب هستند، تا به ما کلک بزنند. بن گال گفته است که اعراب اسرائیلی از نهضت ملی گرایی عربی حمایت می کنند و از طرف ساف و کشورهای عربی نیز حمایت می شوند.

8 - (خیلی محرمانه) را بین - پرز: بنابه گزارش سفارت آمریکا در تل آویو، کتابچه خاطرات نخست وزیرپیشین را بین که در آن شدیدا به شیمون پرز، وزیر اسبق دفاع و رهبر حزب کارگر حمله شده، در حزب کارگر طوفانی مشابه طوفان موجود در لیکود را برخواهد انگیخت. تلویزیون اسرائیل در تاریخ 18 مرداد گزارش داد که را بین در این کتاب نوشته است. پرز نه تنها سعی در خرابکاری علیه من بلکه علیه تمام دولت داشته است و همیشه این شعار بلشویک را در مد نظر داشته که «هرچه اوضاع وخیم تر شود، به نفع پرز است» را بین دیگر رهبران حزب کارگر از جمله آهارون بارک دبیر کل پیشین حزب را نیز مورد انتقاد شدید قرار داده است. سفارت گزارش داد که عکس العمل اولیه پرز این است که نسبت به اتهامات مطروحه در این کتاب تبلیغات چندانی به راه نیفتد ولی این نشریه به طور حتم به عنوان یک راه حل جذاب. برای لیکود جناح بندی شده، به حیثیت حزب کارگر لطمه وارد خواهد کرد.

9- (طبقه بندی نشده) اسرائیل - اردن - تانکهای اسرائیلی: رادیو اورشلیم در تاریخ 18 مرداد گزارش داد که دولت اسرائیل در نظر دارد یک «مبارزه عمومی را» در آمریکا علیه فروش تانکهای ام-60 به اردن آغاز کند بنابه گزارش ما دولت از این نگران است که مبادا فروش این تانکها «تمایلات تهاجمی» جبهه شرقی را تقویت کند.

10- (خیلی محرمانه) عراق - سخنرانی صدام: در تاریخ 17 مرداد رئیس جمهور عراق صدام حسین هنگام سخنرانی در برابر راه پیمایان سعی در از بین بردن شک و تردید نسبت به رهبری خود پس از اعدام و یا زندانی نمودن بیش از 50 مقام دولتی کرد. وی افزایش حقوق کارمندان دولت، عفو عمومی که شامل کردها بالاخص و کاهش دوره زندان توطئه گران را اعلام کرد.

صدام به تمجید از ارتش پرداخت در حالی که با آن رابطه چندان مستحکمی ندارد. وی به سوریه اشاره

ص: 184

نکرد، ولی بیانات وی در مورد مداخله خارجی در توطئه پنج ساله با دوران خصومت سوریه و عراق مطابقت دارد. دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد گزارش داد که تنها توطئه گر محکوم به اعدام احتمالاً به سوریه گریخته و موجبات رنجش خاطر دیگری را در رابطه دو جانبه در کشور پدید آورده است.

11- (خیلی محرمانه یمن جنوبی - تغییر کابینه: خبرگزاری عراق در تاریخ 18 مرداد گزارش داد که چهارتن از وزراء یمن جنوبی از جمله موتی وزیرخارجه این کشور از سمتهای خود برکنار شده اند. این گزارش در صورت صحت نشانگر تداوم تغییرات درون دولتی است که طی آن مقامات دارای اصل و نسب یمن جنوبی رودروی مقامات دارای اصل و نسب یمن شمالی قرار می گیرند.

12- (طبقه بندی نشده) عربستان سعودی- نفت - روند صلح: بنابه گزارش مورخ 18 مرداد آسوشیتدپرس، وزیر خارجه سعودی سیاست نفتی را با پیشرفت مذاکرات صلح خاورمیانه مرتبط دانست، بنابه همین گزارش شاهزاده سعودالفیصل گفته است که عربستان سعودی به برقراری یک صلح عادلانه و منصفانه «در خاورمیانه که بتواند موجبات خودمختاری فلسطینیها را پدید آورد امیدی نداشت.

وی در ادامه گفت عربستان سعودی از تمام منابع خود استفاده خواهد کرد، تا برای پیشرفت خودمان وسایل ضروری را به دست آوریم» وی اظهار داشت که سیاست اسرائیل در لبنان سبب پیدایش یک جنگ جدید در منطقه خواهد شد.

13- (طبقه بندی نشده) ساف - قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل: رئیس شورای ملی فلسطین (پارلمان ساف) خالد فهوم بار دیگر اعلام کرد که ساف قطعنامه های 242 و 338 سازمان ملل را نمی پذیرد، چون در آنها با مشکل فلسطینیها به عنوان یک حق ملی برخورد نشده است. در حین مصاحبه با روزنامه سعودی الریاض، فهوم گفت که ساف نمی تواند در مورد قطعنامه های شورای امنیت اظهار نظر کند، مگر آنکه شورای ملی فلسطین آن را مورد بررسی قرار داده باشد.

14- (خیلی محرمانه) ساف - سازمان ملل: کاردار نمایندگی سوئد در سازمان ملل به نمایندگی در سازمان ملل واقع در نیویورک گفت ترزی نماینده ساف گفته است که اگر آمریکا قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل را که حقوق فلسطینیها را به رسمت خواهد شناخت رد کرده و یا به آن رأی ممتنع بدهد.

ساف نیز احتمالاً در اجلاس غیرمتعهدها در هاوانا خواستار تشکیل اجلاس ویژه مجمع عمومی سازمان ملل در مورد فلسطین خواهد شد. ما این گزارش را از دیگر منابع دیپلماتیک عربی نیز شنیده ایم.

15- (طبقه بندی نشده) آلمان غربی - ساف: بنابه گفته رویتر پس از دو دوره مذاکرات انجام شده بین یاسر عرفات و یورگن موله مان از پارلمان آلمان غربی که متخصص امور خارجی حزب دموکراتیک آزاد است، خواستار تماس بیشتر با ساف گردید. وی گفت کشورش تا به حال ساف را نادیده گرفته بود،موله مان در یک مصاحبه مطبوعاتی در بیروت گفت که تبادل نظرهای وی با عرفات استوار بر یک طرح هشت ماده ای بود، که توسط حزب دموکراتیک آزاد طرح ریزی گشته بود. وی گفت که اگر این طرح از طرف وزیر خارجه گنشر و رهبر حزب دموکراتیک آزاد تأیید نشده بود آن را مطرح نمی کرد. بنابه گزارش رویتر، این طرح خواستار به رسمیت شناخته شدن حقوق خود مختاری ساف توسط همه کشورها منجمله اسرائیل شده است. این سفر وی احتمالاً روابط آلمان غربی و اسرائیل را تیره تر خواهد ساخت و به ساف اجازه خواهد داد تا حیثیت و وجهه بیشتری برای نهضت خود از سوی کشورهای اروپایی آن هم به دنبال ملاقات عرفات، با کرایسکی و ملاقات رئیس اداره سیاسی یعنی قدومی با وزیر خارجه فرانسه کسب کند.

ص: 185

16- (محرمانه) ساف - شورای مرکزی: بنا به گزارش رویتر، شورای مرکزی 55 نفره فلسطین (یعنی پارلمان ساف) در تاریخ 19 مرداد در دمشق تشکیل جلسه خواهد داد. به نظر ما این شورا پیرامون ابتکار یک جانبه دیپلماتیک عرفات و نیز ملاقاتهای وی با کرایسکی و برانت و تلاش وی برای تغییر قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل بحث و تبادل نظر خواهد کرد.کوپر

راهنمای مطبوعاتی در مورد ملاقات یانگ و ترزی

سند شماره (12) تاریخ: 20 مرداد 1358 - 11 اوت 79طبقه بندی: خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سیبه: سرپرست هیئت هواپیمایی آمریکا - فوری موضوع: راهنمای مطبوعاتی در مورد ملاقات یانگ وترزی 1- آنچه در زیر آمده راهنمای مطبوعاتی تصویب شده است که توسط وزارت خارجه در رابطه با شایعه ملاقات مخفی بین سفیر یانگ و نماینده ساف به نام ترزی در نیویورک مورد استفاده قرار می گیرد.

س. آیا واقعیت دارد که سفیر آمریکا در سازمان ملل با آقای ترزی نماینده ساف در آنجا ملاقاتی مخفیانه داشته است؟ ج. سفیر یانگ با آقای ترزی و یا هیچ یک از دیگر نمایندگان ساف مخفیانه ملاقات نکرده است.

سیاست آمریکا در مورد تماس با ساف دستخوش تغییری نشده است.

واقعیت امر به شرح زیر است:

- - سفیر کویت یعنی بشاره در تاریخ 1 مرداد ماه به سفیر یانگ پیشنهاد کرد که شب همان روز سفیر یانگ به انتخاب خود به محل اقامت وی بیاید تا در مورد مسائل شورای امنیت با یکدیگر گفتگو کنند.

سفیر یانگ آن روز عصر همراه فرزندش به گردش رفت و تصمیم گرفت به محل اقامت سفیر بشاره برود.

- - در حین گفتگو ناگهان آقای ترزی وارد منزل بشاره شد. سفیر یانگ نمی دانست که او نیز به آنها خواهد پیوست. سفیر یانگ به منظور رعایت سیاست ما در قبال تماس با ساف، پس از تعارفات اجتماعی حدود پانزده دقیقه بعد محل را ترک گفت.

- - تأکید من این است که این ملاقات اتفاقی بوده است. سفیر یانگ با آقای ترزی وارد مذاکره و یا گفتگوی جدی نشد، و سفیر کاملاً مطابق با سیاست جاری دولت آمریکا عمل کرده است.

س. چرا سفیر یانگ فرزندش را نیز به منزل بشاره برده بود؟ ج. خانواده بشاره نیز فرزندی هم سن و سال فرزندان سفیر یانگ دارند که این دو هیچگاه یکدیگررا ملاقات نکرده بودند. سفیر فکر کرد که موقعیت برای تحقق این ملاقات مناسب است.

س. آیا سفیر قبلاً ترزی را ملاقات نموده است؟ ج. سفیر و مقامات آمریکا در سازمان ملل در ضیافتهای اجتماعی با آقای ترزی رویارویی دوستانه ای داشته اند.

- - بر طبق سیاست ما، آنان نیز همان کاری را کرده اند که سفیر در این موقعیت انجام داده است.

- - تکرار می کنم - سیاست آمریکا بر این است که تماس عمده و مهم با ساف برقرار نگردد.

س. سفیر یانگ و بشاره در مورد کدام مسائل شورای امنیت صحبت کرده بودند؟ ج. ما نمی توانیم وارد جزئیات گفتگوهای دیپلماتیک خود شویم. ولی تأکید می کنم که آقای ترزی به

ص: 186

هیچ وجه در گفتگوی سفیر یانگ و سفیر بشاره شرکت نداشت.

خلاصه اطلاعات 874 (آلمان غربی اسرائیل)

سند شماره (13) تاریخ: 23 مرداد 1358 - 14 اوت 79طبقه بندی: خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سیبه: مجمع گردآوری خلاصه اطلاعات، با اولویت موضوع: خلاصه اطلاعات 874 - 23 مرداد 1358(پاراگرافهای 9-1 خیلی محرمانه هستند) 1- آلمان غربی - اسرائیل: مسئله تعادل: گرچه در نحوه برخورد آلمان غربی با مسئله اعراب و اسرائیل تغییری اساسی پدید نیامده، لیکن در ماههای گذشته در روش و لحن آن تغییرات مهمی رخ داده است. این تغییرات مربوطه به شمول فلسطینیها در روند صلح می باشد. نشانه های این تغییرات عبارتند از:

الف) نقش فعال آلمان غربی در خرداد گذشته در فرمول بندی بیانیه جامعه اقتصادی اروپا در قبال خاورمیانه.

ب) سفرهای جاری وزیر خارجه گنشر به خاورمیانه.

ج) بیانات صدراعظم اشمیت.

مطبوعات غرب نیز همین حرکت را بسیار دراماتیک نشان داده اند و این امر نگرانی اسرائیل را سبب شده است.

2- موضع اساسی بن همان تداوم نقش حمایت از اسرائیل در جبران دوران نازی است و نیز تضمین خطوط ارتباطی با تولید کنندگان نفت عربی و حفظ ثبات در خاورمیانه است. آلمان غربی علاوه بر این نمی خواهد به خاطر منافع خود در خاورمیانه بر واشنگتن پیشدستی کند.

3- در همین رابطه، بن مایل است شاهد رشد و پویایی کمپ دیوید باشد. اما اشمیت و گنشر معتقدند که به رسمیت شناختن موجودیت اسرائیل توسط فلسطینیها در اختتام موفقیت آمیز مذاکرات بسیار حائز اهمیت است. آنها علاوه بر این مایلند مذاکرات آمریکا و ساف سهولت بیشتری پیدا کند.

4- خودداری اشمیت و گنشر در اعمال فشارمستقیم بر آلمان غربی به منظور ایجاد تغییر در سیاستهای آن کشور و نیز تمایل آن به حفظ روابط نیرومند با اعراب شدیدا مورد تأیید آراء عمومی آلمان غربی است به استثناء محافل محافظه کار، نگرانی بن در مورد حقوق فلسطینیها مغایر با اصول پنداشته نمی شود. اکثر منتقدین آلمان معتقدند که بن نیازی به پذیرش خالی از تعصب سیاستهای اسرائیل ندارد.

5- ولی تلاشهای اشمیت و گنشر در حفظ موازنه در مورد مسائل خاورمیانه با بحثهای عمومی آلمان غربی در زمینه مسئله فلسطینیها پیچیده تر شده است. ملاقات عرفات با کرایسکی و برانت در وین نشان می دهد که بن مایل است ساف با سرعت بیشتری وارد، روند مذاکرات گردد. مشارکت برانت در این ملاقات به عنوان سرپرست بین الملل سوسیالیست مورد اعتراض اشمیت واقع نشد. برانت در وین نقش پرجنجالی نداشت، لیکن از آنجا که وی نماینده گروههای حامی اسرائیل است، همین حضور وی به اسرائیل فهمانده است که حتی بهترین دوستانش نیز هوادار ایجاد تغییر هستند.

6- سفر گنشر به جهان عرب تمام رژیمهای عربی دارای تمایلات سیاسی گوناگون را در برگرفت که مورد انتقاد مطبوعات آلمان غربی نیز واقع گردید. ولی با ملاقات موشه دایان در بن در شهریور ماه تماسهای خود با اعراب را متعادل خواهد ساخت. لیکن اشمیت هنوز هم به دعوت سه ساله بازدید از

ص: 187

اسرائیل پاسخ مثبت نداده است این تأخیر در آلمان غربی نو اعمال فشار بر تل آویو تلقی می شود تا اسرائیل در خروج از سرزمینهای اشغالی تلاش بیشتری از خود نشان دهد. صدراعظم آلمان نیز مایل است «مانعی در این راه» ایجاد ننماید.

7- اشمیت و نیز گنشر قطعا از دیدار «متخصص» حزب دموکراتیک آزاد یعنی موئله مان با عرفات در اواخر مرداد احساس شرمساری می کنند. موئله مان یکی از دوستان گنشر بود و یکی از معدود دموکراتهای آزادی است که در امور بین المللی مجرب است.ولی نظر ما این است که وی از انجام دستورات گنشر فراتر رفته است. به هر حال گویا گنشر انتظار داشته است که همکارانش در پیشنهاد صلح خود او به ایفای نقش بسیار بپردازند. که در عین حال با مشارکت دیگران نیز تفاوت چندانی ندارد.

8- بنابراین بیانیه گنشر در 18 مرداد مبنی بر اینکه قصد ندارد، حضور عرفات را در این زمینه گسترش دهد هنوز هم معتبر است، پس از هیجان ناشی از ملاقات برانت و موئله مان با رهبر ساف، گنشر نیز احتمالاً هنگام توقف در لبنان در اواخر ماه جاری همین کار را انجام خواهد داد.

9- معذالک، بن نخواهد توانست به آسانی تل آویو را متقاعد سازد، که سیاستهای آلمان غربی دستخوش هیچ گونه تغییری نشده است. گرچه نمی توان به طور قطع گفت که اسرائیل آلمان غربی را به عنوان یک عامل خنثی کننده فرانسه در جامعه اروپا از دست داده است، ولی همین تغییر روش و لحن آنقدر مهم است که اسرائیل نمی تواند آن را نادیده انگارد. و تل آویو با احتیاط کاریهای گنشر در اجتناب از ملاقات مستقیم با عرفات نیز دلخوش نخواهد شد.

10- (طبقه بندی نشده) را بین - پرز - حزب کارگر: یکی از سخنگویان حزب کارگر در تاریخ 22 مرداد گفت که حزب را بین نخست وزیر پیشین را به خاطر انتقاد از شیمون پرز در یک کتاب جدید، سرزنش کرده است. را بین پرز را متهم به دروغگویی،منحرف ساختن دولت و انتشار اخبار طبقه بندی شده نمود.

11- (طبقه بندی نشده) اسرائیل - اعتصابات: گزارشات خبری حاکی از آن است که حدود یک میلیون کارگر اسرائیل (که در صورت صحت گزارشات یک سوم جمعیت این کشور را تشکیل می دهند) در تاریخ 22 مرداد در اعتراض به افزایش قیمتها دست به اعتصاب زده اند:

12- (طبقه بندی نشده) سیاست اسرائیل - آمریکا - لبنان:، بنابه گزارش رادیو اورشلیم، وزیر خارجه دایان در مصاحبه ای به تاریخ 22 مرداد گفت که سیاست اسرائیل در قبال لبنان «کاملاً مورد قبول آمریکا می باشد.» وی گفت اسرائیل «وظیفه» و «حق» دارد که «پایگاههای تروریستی را به ابتکار خود درهم کوبد و به انتظار اقدامات تلافی جویانه و امثال آنها نباشد». وی گفت آمریکا تنها نگران آسیب پذیری غیرنظامیان در این گونه حملات است «به خصوص زمانی که این کار با تجهیزات آمریکایی صورت می گیرد.» 13- (طبقه بندی نشده) مطبوعات اسرائیل: اورشلیم پست گزارش داد که بگین در تاریخ 21 مرداد به کابینه گفته است که موضع شدید اسرائیل «علیه فرسایش سیاست واشنگتن به ثمر رسیده است». چون آمریکا نشان داد که به تعهدات خود در قبال اسرائیل پای بند خواهد بود. بنابه گزارش بگین پیش بینی کرد که آمریکا برای ممانعت از تغییر قطعنامه 242 ازهیچ کاری فروگذار نخواهد کرد. یکی از خبرنگاران نشریه ها آرتز اظهار داشت که دایان به کابینه گفته است که یهودیان آمریکا و دوستان اسرائیل در آمریکا در این زمینه از اسرائیل حمایت خواهند کرد. هاآرتز همچنین گزارش داد که وزیر «برگ» از اینکه اورون

ص: 188

سفیر اسرائیل به یکی از مقامات آمریکایی گفته است که وی (اورون) با موضع اسرائیل در مورد مذاکرات خودمختاری آشنایی ندارند، شکوه کرد.

14- (طبقه بندی نشده) دولت هلند - تحریم عربی: رویتر به تاریخ 22 مرداد گزارش داد که دولت هلند اعلام کرده است که از شرکتهای هلندی نخواهد خواست که از پاسخ مثبت به تحریم اسرائیل توسط اعراب دست بردارند.

15- (خیلی محرمانه) عراق - فلسطینیها: سفیر عراق در لبنان زمانی که یک گلوله آرپی جی و گلوله های تیربار به ماشین حامل وی در تاریخ 22 مرداد اصابت نمود، از یک جریان سوءقصد جان سالم به در برد. این حمله یک روز پس از سخنرانی عمومی یکی از مقامات چپگرای فتح صورت گرفت که در آن عراق متهم به کشتن یک روزنامه نگار فلسطینی در لبنان شده بود، وی همچنین اعدامهای جمعی در بغداد را محکوم کرد. این اتهامات موجب پیدایش مناقشاتی بین عراق و فتح گردید. ولی، فاروق قدومی سرپرست سیاسی ساف از دیپلمات عراق در بیمارستان عیادت نمود و ساف این حمله را محکوم نمود.

عراق همچنین به خاطر قطع رابطه با یمن جنوبی با گروههای چپگرای فلسطینی و لبنانی درگیر شده است، و کمونیستهای عربی از سرکوب حزب کمونیست عراق توسط دولت این کشور خاطره خوشی ندارند. بنابراین ممکن است این گروهها دست به دست داده و به این حمله مبادرت ورزیده باشند. ولی این حمله ممکن است منجر به شیوع کشتارهای تازه ای بین عراق و مخالفین عربی آن شود که نمونه آن درگیری عراق و سازمان فتح در بهار و تابستان سال 1357 می باشد.

16- (طبقه بندی نشده) سوریه آمریکا: بنا به گزارش رویتر، اسد، رئیس جمهور سوریه آمریکا و مصر را متهم به خرابکاری در تلاشهای مربوط به استقرار صلحی همه جانبه در خاورمیانه کرده است. اسد در ضیافتی که به افتخار رئیس جمهور رومانی یعنی چائوشسکو برگزار شده بود این مطلب را بیان نمود.

17- (خیلی محرمانه) اعراب - آمریکا - قطعنامه 242: وزیر نفت کویت شیخ علی خلیفه الصباح، طی یک گفتگوی طولانی با سفیر دولت در محل اقامت شیخ یمانی گفت که وی ترس از آن دارد، که مبادا در ماه جاری روابط آمریکا و اعراب در مورد قطعنامه شورای امنیت پیرامون حقوق فلسطینیها دستخوش بحران گردد. شیخ علی گفت این قطعنامه یک قطعنامه کویتی نیست، لیکن از حمایت همه کشورهای عربی برخوردار است. طبق پیش بینی وزیر نفت آمریکا این قطعنامه را رد خواهد کرد. وی گفت، این امر سبب آسیب پذیری جبران ناپذیر وجهه آمریکا نه تنها در برابر دولتهای عربی بلکه در برابر عامه اعراب خواهد شد، چون امتناع از پذیرش این قطعنامه نشانگر تغییر موضع شدیدا اخلاقی آمریکا در امور بین المللی خواهد بود. ونس

قطعنامه سازمان ملل در مورد مسئله فلسطین

سند شماره (14) از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سیتاریخ: 27 مرداد 1358 - 18 اوت 1979 به: تمام واحدهای دیپلماتیک مستقر در خاور نزدیک و آسیای جنوبیطبقه بندی: خیلی محرمانه موضوع: (خیلی محرمانه) قطعنامه سازمان ملل در مورد مسئله فلسطین 1- (تمام متن خیلی محرمانه است).

2- برای نمایندگی آمریکا در سازمان ملل: لطفا پس از تماس با بشاره و چوفی نکات ذیل را مطرح

ص: 189

نمائید.

3- برای وزارتخانه / دراپر: لطفا با جان رابینسون در سفارت انگلستان تماس گفته و نکات زیر را به اطلاع وی برسانید: نمایندگی آمریکا در سازمان ملل می تواند همکاران انگلیسی را در همین رابطه توجیه نماید.

4- واحدهای اقدام کننده نیز باید از نکات ذیل استفاده کنند. مخاطبها نیز می توانند بنابه صلاحدید خود از این نکات استفاده کنند:

- - در تاریخ 26 مرداد یعنی روز جمعه سفیر اشتراوس در اسرائیل مطالب ذیل را علنا اظهار داشته است: ما با (دولت اسرائیل) در مورد امکان ارائه قطعنامه ای (در رابطه با مسئله فلسطین) توسط ملت ما در سازمان ملل گفتگو کرده ایم، و امیدواریم که این قطعنامه مورد تصویب و تأیید دوستان اسرائیلی مان قرار گیرد.

- - آمریکا صریحا اعلام داشته است که قطعنامه های آن بر قطعنامه 242 و 338 استوار بوده و کاملاً مطابق با اصول قرارداد کمپ دیوید خواهد بود. آمریکا با هر گونه قطعنامه ای که هدف آن اصلاح و یا تعویض قطعنامه 242 باشد که اساس صلح در خاورمیانه است، مخالفت خواهد ورزید.

- - ما امیدواریم که در صورت ادامه یک قطعنامه سازنده جهت بررسی در شورای امنیت سازمان ملل، بتوانیم به پیشبرد و استقرار صلح در خاورمیانه کمک کنیم.

- - سفیر اشتراوس مایل است که شخصا به این نکات واقف باشید. وی هنوز هم در خاورمیانه در حال مشورت با طرفین ذی ربط است و در صورت پیدایش پیشرفتهای دیگر ما با شما تماس خواهیم گرفت.

5- وزارتخانه باید با اعضاء منتخب کنگره در این مورد تماس حاصل کند. کریستوفر

تظاهرات موگادیشو به حمایت از آرمان فلسطین

سند شماره (15) تاریخ: 29 مرداد 1358 - 20 اوت 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در موگادیشوبه: وزارت امور خارج در واشنگتن دی - سی رونوشت: سفارت آمریکا - تهران موضوع: تظاهرات موگادیشو به حمایت از آرمان فلسطین 1- صبح روز 27 مرداد در موگادیشو تظاهراتی برپا شد. گرچه برخلاف ادعای رسانه های سومالی تعداد تظاهرکنندگان به صدها هزار نفر نمی رسید، ولی با در نظر گرفتن معیارهای موگادیشو تعداد آنها زیاد و احتمالاً بیش از ده هزار نفر بود. بنابه اظهارات آژانس خبری ملی سومالی، تظاهرکنندگان پلاکارتهایی به همراه داشته و با شعارهای خود «سیاست توسعه طلبانه اسرائیل» را محکوم می کردند و اعلام می داشتند که اورشلیم باید از کنترل اسرائیل آزاد شود.

2- مقامات دولتی، اعضای کمیته مرکزی حزب سوسیالیستی انقلابی سومالی و دیپلماتهای کشورهای مسلمان نیز در این تظاهرات حضور داشتند. احمدشیرمحمد وزیر دادگستری و امور مذهبی در این تظاهرات سخنرانی کرد. متن و موضوع اصلی سخنرانی وی این بود که دولت سومالی از حقوق خلق فلسطین برای رسیدن به خودمختاری حمایت می کند و خواستار بازگردانیدن اورشلیم «به دامان» اسلام است.

ص: 190

3- اظهار نظر: مسئله اورشلیم به هیچ وجه عامه اهالی سومالی را هیجان زده نمی کند. انگیزه دولت در سازماندهی این تظاهرات این بوده است که به کشورهای عربی و به خصوص عربستان سعودی نشان داده شود که علیرغم دوستی با مصر، سومالی از آرمان عربی حمایت می کند. قطعا سومالی نیز خواسته با دیگر کشورهای عربی همگام شود و به ندای آیت اللّه خمینی که خواسته است که تمام دولتهای مسلمان آخرین جمعه ماه رمضان را روز قدس (اورشلیم) اعلام کنند، پاسخ داده باشد. علاوه بر این، تظاهرات احتمالاً پاسخی بوده است به انتقاد عربستان سعودی از رژیم زیاد مبنی بر اینکه این رژیم از امور مذهبی اسلامی حمایت کافی ننموده است.(1) پیترمون

مشاورت امنیتی (استرداد عربی به نام زید محمد احمد تریف)

سند شماره (16) تاریخ: 7 شهریور 1358 - 29 اوت 1979خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سیبه: تمام واحدهای دیپلماتیک و کنسول با اولویت موضوع: مشاورت امنیتی 1- (تمام متن خیلی محرمانه است).

2- این یک پیام اطلاعاتی است. واحدها باید بدانند که یکی از اتباع عربی که از طرف دولت اسرائیل تحت تعقیب است و در حمله تروریستی اردیبهشت 1358 دست داشته در زندان شیکاگو به سر می برد و احتمالاً به اسرائیل استرداد خواهد شد. شواهد موجود نشان می دهد که بخشهایی از جامعه عربی مقیم آمریکا قصد دارند «رسانه های گروهی علیه استرداد عربی که گویا نام وی زید محمد احمد تریف است تبلیغ نمایند. وزارتخانه به عنوان یک اقدام احتیاط آمیز این موضوع را به واحدها یادآوری می کند تا مراقب اقدام تلافی جویانه فلسطینی باشند. این یک پیام مشورتی است و نشانگر هیچ گونه گزارش اطلاعاتی نمی باشد. ونس

اوضاع جنوب لبنان

سند شماره (17) تاریخ: 9 شهریور 1358 31 اوت 1979طبقه بندی: سری از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سیبه: سفارت آمریکا در عمان، فوری رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: اوضاع جنوب لبنان 1- تمام متن سری است.

2- از طریق تلگرام جداگانه ارسالی از نمایندگی آمریکا در سازمان ملل متن بیانیه سفیر یانگ در اجلاس مورخ 7 شهریور شورای امنیت را در مورد اوضاع لبنان رؤیت خواهید نمود. این بیانیه موضع آمریکا را در دو مورد روشن می سازد: ابتدا، موضع ما را در محکوم شمردن تروریسم ساف استراژی حملات پیشگیرانه اسرائیل در لبنان، و اقدامات نظامی و عملیات توپخانه شبه نظامیان لبنانی هم پیمان با اسرائیل و نیز خود اسرائیل روشن می کند. ثانیا ، این بیانیه خواستار متوقف گشتن خشونت در این منطقه می باشد. در اینجا ما در مورد چیزی بیش از یک آتش بس صرف صحبت می کنیم. منظور ما پایان دائمی

ص: 191


1- سند انگلیسی این متن یافت نشد.

خشونت در این منطقه است. عنصر اصلی اجرای قرارداد منعقده توسط ساف در تاریخ 15 تیرماه است، تا براساس آن از جنوب رودخانه لیطانی عقب نشینی نماید.

3- آن گونه که ظواهر امر نشان می دهد رهبریت اصلی فلسطینی در فتح بیش از گذشته مایل است که آتش بس طویل المدت تر و پر معنی تر برقرار شده و نفوذ و حملات تروریستی خود را علیه نیروهای حداد در جنوب لبنان و نیز علیه اسرائیل متوقف سازد. خصوصا اینکه،برداشتهای آنها از رویدادهای اخیر می تواند جنبه های مثبتی بر کاهش خشونت داشته باشد به هر حال، ما مایلیم که بتوانیم فلسطینیها را به منظور ایجاد یک آتش بس دائمی آن هم از طریق طرفین ثالث، به همکاری راغب نماییم.

4- برای بیروت، دمشق، جده، امان و کویت، باید در اسرع وقت با مقامات ذیربط دولتهای میزبان خود تماس گرفته و در مورد بیانیه مهم ما پیرامون اوضاع لبنان آنها را توجیه کرده و خواستار حمایت آنها از تلاشها در جهت پدید آوردن یک آتش بس دائمی و اختتام خشونت در جنوب لبنان شوید.

در این رابطه از نکات مهم ذیل استفاده کنید:

- - آمریکا شدیدا تلاش خواهد کرد تا اقدامات نظامی اسرائیل و حداد که در چند ماه گذشته شاهد آن بوده ایم، خاتمه یابد. با این وصف استقرار یک آتش بس دائمی ممکن نخواهد بود، مگر با همکاری فلسطینیها و جلوگیری از حملات آنها علیه نیروهای حداد و اسرائیل.

- - از دولتهای میزبان می خواهیم که با استفاده از نفوذ خود روی عرفات و رهبریت ساف/فتح و نیز از نفوذ خود روی دیگر گروههای شبه نظامی، توقف کامل خصومتها را خواستار شده و اجرای قرارداد 15 تیرماه مبنی بر خروج نیروهای مبارز از جنوب لبنان را متضمن شوند. خروج نیروهای فلسطینی از قلمرو عملیاتی نیروهای میانجیگری سازمان ملل نیز حائز اهمیت است.

- - دولتهای میزبان باید از عرفات و رهبریت فتح بخواهند که دیگر گروههای شبه نظامی که همیشه از دستورات ساف پیروی نمی کنند، وادار به همکاری شده تا رعایت این آتش بس دائمی شود. فتح دارای روشهایی است که می تواند با کاربرد آنها به این هدف نائل آید.

- - عامل اصلی موفقیت توقف فعالیتهای تروریستی و مقاومت سازمان فتح در اسرائیل و ساحل غربی است ما از دولتهای میزبان می خواهیم که این مرحله را نیز بر فتح تحمیل نمایند که در نتیجه وضعیت به طور عمده ای تغییر پیدا خواهد کرد.

- - ملاحظات بشر دوستانه به تنهایی توجیه گر این اقدامات از سوی دولتهای میزبان می باشد. علاوه بر این، گسترش موج خشونت ممکن است سبب درگیری مستقیم نیروهای اسرائیل و حداد با نیروهای سوری در لبنان شود، که می تواند به نوبه خود سبب گسترش تضادها شده و تأثیر بسیاری بر روی منطقه به همراه داشته باشد.

- - در گفتگوهای بین دولتهای میزبان و فلسطینیها یک جنبه دیگر نیز باید در نظر گرفته شود. در ماههای اخیر رویدادهای مهمی به وقوع پیوسته که می تواند بر آینده فلسطینیها و حل مسئله فلسطینیها در مذاکرات صلح تأثیر بگذارد. فرضیه عدم خشونت به عنوان وسیله ای برای دستیابی به اهداف سیاسی در بسیاری از نقاط جهان حامیانی برای خود دست و پا کرده است.

5- برای نمایندگی آمریکا در سازمان ملل: باید با نمایندگان دولتهای عربی نیز تماس گرفته و از نمایندگان کشورهای شرکت کننده در نیروهای میانجیگر سازمان ملل و اعضای 9 کشور اروپایی در نقاط

ص: 192

ذی ربط از نفوذ خود بهره برادری کنند.

6- برای امان: با درنظر گرفتن تبادل نظرهای اخیر حسین و عرفات، امیدواریم که حسین بتواند با فلسطینیها در مورد تلاش ما به بحث و مذاکره بنشیند.

7- برای پایتختهای 9 کشور اروپایی و پایتخت کشورهایی که در نیروهای میانجیگری سازمان ملل شرکت دارند. با استفاده از نکات فوق می توانید تلاشهای آمریکا را برای دولتهای مربوطه تشریح کرده و آنها را ترغیب نمایید که با استفاده از نفوذ خود در رابطه با اسرائیل، فلسطینیها، و دولتهای میانه رو کمک کنند تا آتش بسی پایدار ایجاد شود.

8- برای هاوانا: بسیاری از سیاست پیشه گان عرب مرتبط با این موضوع هم اکنون جهت شرکت در اجلاس غیرمتعهدها در هاوانا به سر می برند. ما می دانیم که شما به آنها دسترسی نخواهید داشت، لیکن با بشاره سفیر کویت تماس گرفته و پس از توجیه کامل وی در رابطه با نکات مطروحه در پاراگراف 4، متن بیانیه سفیر یانگ را در اختیار وی بگذارید. در مقام تأکید به بشاره بگویید که می تواند با استفاده از موقعیت خود با همکارانش در مورد تأثیر مثبت میانه روی فلسطینیها بر آراء عمومی آمریکایی و غربی تبادل نظر نماید.

9- برای تل آویو: لطفا مقامات اسرائیلی را کالاً در جریان تلاشهای مهم ما در جهت جلب همکاری فلسطینها برای استقرار یک آتش بس دائمی قرار دهید. ما نمی توانیم موفقیت آن را تضمین کنیم، ولی تصریح نمایید که تلاشهای ما ادامه خواهد یافت.ونس

قطر، جامعه فلسطین و آمریکا

سند شماره (18) تاریخ: 10 شهریور 1358 - 1 سپتامبر 1979طبقه بندی: سری از: سفارت آمریکا در دوحهبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی عطف به: (الف) دوحه 0050رونوشت: به سفارت آمریکا در تهران موضوع: قطر، جامعه فلسطین و آمریکا 1- (تمام متن سری است).

2- آغاز خلاصه: جامعه فلسطینی عظیم و استقرار یافته قطر در مورد تلاش آمریکا در جهت حل اختلاف اعراب و اسرائیل با بدبینی می نگرند. آنها اینگونه تلاشها را ناموفق خوانده و بروز جنگ دیگری را بین اعراب و اسرائیل اجتناب ناپذیر می دانند. علی رغم نگرانیهای ناشی از دست دادن موطن خود، فلسطینیها معتقدند که از هواداری و دوستی اصیل و واقعی، امیر خلیفه، امیر قطر برخوردارند، چون او شدیدا وابسته به مهارتهای فلسطینیها و رابطه با غرب است آنها معتقدند (از نظر سفارت نیز این اعتقاد بجاست) که اگر قرار باشد نمایش قدرتی صورتی گیرد، خلیفه صدور نفت به آمریکا را متوقف خواهد ساخت تا موجبات تغییر سیاست آمریکا در خاورمیانه پدید آید.

این امر بر خلاف احترام شدید و اساسی امیر نسبت به آمریکا بروز خواهد کرد. علیرغم این واقعیت که فلسطینیها سیاست آمریکایی را به طرز فاحشی در حمایت از اسرائیل تلقی می کنند، جامعه فلسطینیهای قطر نسبت به آمریکاییها و آمریکا نظر خوشی دارند. بسیاری از آنها نیز امید دارند که بتوانند تبعه آمریکا بشوند. (پایان خلاصه).

ص: 193

3- جامعه 000/20 نفری فلسطینیهای قطر (که از این پس فلسطینیها خوانده می شود) پرجمعیت ترین گروه عربی خارجی (مصریها بالغ بر 000/17 نفر می باشند) بوده و مهمترین و متنفذترین عامل و عنصر خارجی به حساب می آیند. گروه پاکستانی 000/75 نفری و 000/40 تا 000/45 نفری ایرانی تعدادشان از فلسطینیها بیشتر است، ولی این گروهها و به خصوص گروه ایرانی متشکل از کارگران عادی می باشند، گرچه بعضی از ایرانیها به خوبی به کار تجارت مشغولند، ولی به دولت قطر آن چنان مرتبط نبوده، و رابطه آنها با بومیان قطر نیز از اختلافات مذهبی و خلق و خوی جدا سازنده اعراب و پارسی ها مصون نمی باشد. از طرف دیگر، قطری ها فلسطینیهای این کشور را نیز عرب و دارای همان تشابه مذهبی می دانند که به نظر آنها در مورد آنها بی عدالتی عظیمی روا داشته شده و باید نسبت به آنها حمایت و همدردی به عمل آید. با وجود اینکه موفقیت فلسطینیها حسادتهایی را برانگیخته، ولی این امر با الطاف و مراحم مخصوص دولت قطر نسبت به فرزندان بومی این شیخ نشین خنثی می گردد.

4- این فلسطینیها، برخلاف کسانی که در اردوگاههای پناهندگان لبنان و سوریه بسر می برند، مأیوس و نومید نیستند. واقعیت این است که آنها در دولت، بخش حرفه ای و تجاری پستهای مهمی را اشغال کرده اند. به طور مثال: وزیر دارایی این کشور و نیز سرپرست بانک ملی قطر و مشاور اصلی امیرخلیفه در امور مهندسی و پیمانکاری همه فلسطینی هستند سردفتر وزارت دارایی و وزارت نفت نیز فلسطینی بوده، و بسیاری از پزشکان، حسابداران، اساتید، معلمین، وکلا، قضات، پیمانکاران، بازرگانان و مدیران عالیرتبه بازرگانی فلسطینی می باشند. (مصریها همین نقش را در زمینه آموزش و پرورش ایفاء می کنند) بسیاری از آنها فارغ التحصیل دانشگاه آمریکایی بیروت و یا دانشگاههای آمریکا می باشند. فلسطینیها به کاربرد زبان انگلیسی از روزهای سلطه انگلستان بر فلسطین خوگرفته و با سرسختی و عزمی راسخ تحصیلات و فراگیری زبانهای خارجی و به خصوص زبان انگلیسی را دنبال می کنند. بسیاری از آنها از رابطه خوبی و دوستی با آمریکا برخوردار بوده و روحیه مسالمت جویانه آمریکا را نیز به خوبی درک نمایند. نکته نسبتا مضحک مسئله این است که بسیاری از قطریها و به خصوص افراد سالخورده تر، فلسطینیها را غربی به شمار می آورند و واقع امر این است که فلسطینیها نیز در مورد خودشان همین گونه فکر می کنند، و در همان حال معتقدند که غربیهای اصلی یعنی آمریکاییها نمی خواهند حقوق فلسطینیها را به رسمیت بشناسند. انگیزه نهفته در ورای آن نیز اختلاف اعراب و اسرائیل است.

5- فلسطینیهای اینجا نظر مساعدی نسبت به آمریکا داشته و بسیاری از آنها یا در حال خرید اقامتگاهی در آمریکا بوده و یا خریده و یا در آینده قصد خرید آن را دارند و مایلند که فرزندانشان در آنجا به تحصیل مشغول شوند. فلسطینیها می آیند و یا قصد آمدن دارند چون معتقدند که می توانند خانه ای خریداری کرد و در آمریکا پذیرفته شوند. از این نظر آنها متمایل به آمریکا هستند، گرچه این طرفداری و تمایل توام با عصبانیت شدید آنها نسبت به حمایت آمریکا از اسرائیل می باشد. و علاوه بر این اکثر فلسطینیها اینجا ظاهرا طرفدار سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) بوده و درصدی از حقوق و دستمزدهای خود را به این سازمان می دهند. یاسین شریف، نماینده ساف در دوحه مورد احترام جامعه فلسطینیهای قطر است. فلسطینیها تلاشهای آمریکا را در جهت استقرار صلح در خاورمیانه ناموفق خوانده و بروز جنگ پنجم اعراب و اسرائیل را اجتناب ناپذیر می دانند. از نظر آنها رئیس جمهور کارتر به خاطر سیاستهای داخلی آمریکا نمی تواند به حل همه جانبه این اختلاف نائل شود.

ص: 194

آنها معتقدند که در جنگ جدید قطر و دیگر صادرکنندگان نفت خلیج فارس منجمله ایران صدور نفت خود به آمریکا را قطع خواهند کرد.

6- فلسطینیهای اینجا به کابوسهای تبلیغاتی اخیر مبنی بر اینکه تروریستهای فلسطینی نفتکشها را در تنگه هرمز غرق خواهند ساخت، تا صدور نفت از آنجا غیرممکن گردد، توجه نمی کنند. با اعتراف به این واقعیت که افراد درمانده احتمالاً به هر کاری دست خواهند زد، آن را یک اقدام نادرست می خوانند. آنها معتقدند که در ژاپن و اروپا آرمان آنها در حال تحقق است و نمی خواهند به حیثیت امیر خلیفه و دیگر رهبران کشورهای صادر کننده نفت خلیج که از جمله هوادارانشان به حساب می آیند آسیب برسد.

7- سؤال این است که آیا فلسطینیها اقدامات احتمالی امیرخلیفه یعنی قطع صدور نفت به آمریکا آن هم طبق انتظار آنها هنگام بروز جنگ پنجم اعراب اعراب و اسرائیل را دقیقا ارزیابی و پیش بینی کرده اند، به نظر سفارت پاسخ این است که فلسطینیها درست پیش بینی کرده اند، این موضوع آن بخش از جنبه روانی و شخصیت ناشناخته و ابهام آمیز حکمران قطر را نشان می دهد. امیر خلیفه در سال 1930 و در خاتمه دوران رونق اوضاع خلیج فارس در نتیجه تجارت مروارید،متولد شد. اما در سال 1932 ژاپنی ها خود به پرورش مروارید پرداختند که صنعت مروارید محل را ورشکسته ساخت و قطر با سالهای توأم با فقر رو به رو گردید. امیر خلیفه در فقر به سر برد. و دقیقا معنی تهیدستی را می داند. انگلیسیها فرمانروا بودند و برخلاف گفتار آنها نژاد پرستی را اختراع نکردند، ولی قطریهای نسل خلیفه به یاد می آورند که فرمانروایان استعماری انگلیس آنها را تنها گذاشته بودند، ولی به عنوان یک فرد عرب زیردستی را احساس کرده است.

8- تنها در سال 1949 بود که صادرات نفت و سیل پولهای ناشی از آن به جریان افتاد، و در همان سال بسیاری از فلسطینیها آواره شدند، و اولین گروه آنها به عنوان اعراب قربانی سیاست انگلستان به دوحه آمدند. یکی از اینها یعنی مرحوم داود فانوس بافت دولتی را در قطر سازمان داد و به عنوان مدیر پرسنلی دولت قطر تا زمان بدرود حیات خدمت کرد. فانوس چندان مورد علاقه نبوده، ولی در عین حال فردی درستکار بود. حکمروایان پیشین قطر از او تمجید کرده و فلسطینیهای با استعداد دیگر را به کار گرفتند و چیزی رخ داد که بی شباهت به همزیستی مسالمت آمیز نبود. امیر به جامعه فلسطینی بسیار با استعداد خود شدیدا متکی است، که این اتکاء با روابطی چون زبان و تاریخ عربی محکم تر شده، که شیرازه این اتکاء نیز زبان انگلیسی و تمایل به جهان غرب می باشد. آنها هم نه تنها به خاطر کسب و کار پررونق خود، بلکه به خاطر هواداری و حمایتش نسبت به او وفادارند.

9- این تصور که امیر خلیفه و دیگر افراد مانند او تنها به خاطر ترس خود از آرمانهای ملی گرایانه عربی حمایت می کنند، تنها یک تصور صرف است. امیر قطر از فقری که بر سرتاسر زندگیش حاکم بود بیرون آمده و ناگهان به ثروتی افسانه ای و اعجاب آور دست یافته است، اینکه چه انگیزه روانی سبب شده که وی متقاعد به حمایت از آرمان فلسطین شود، نیز قابل تعمق است. شاید او نیز مانند دیگر کسانی که به ثروتی عجیب دست یافته اند، سعی دارد آرمانی عظیم تر را بیابد و با حمایت از آن، به خدا به خاطر نزول باران رحمتش بر شخصی زشت و کج پا سپاسگزاریش را نشان دهد، و شاید یک وظیفه عالی خاورمیانه ای به صورت انگیزه خلیفه درآمده است، و چون می تواند به فلسطینیها کمک کند، به این کار مبادرت ورزیده است.

10- کسانی که با چشمان خونبار خلیفه روبه روشده و سؤالات وی را شنیده اند که «در مورد اورشلیم

ص: 195

چه می گویید؟ و بر سر حقوق فلسطینیها چه می آید؟ کسانی هستند که به این نتیجه رسیده اند که او از ترس پنهانی به حمایت از آنها دست زده است تا اقدام تلافی جویانه فلسطینیها را برای خود تضمین ننماید. این سؤالات و سؤالات مشابه دیگر در گفتگو با امیر خلیفه پیرامون قرارداد کمپ دیوید و یا پیمان مصر و اسرائیل همیشه حاکم بوده است علاوه بر این، نمی توان از یاد برد که خلیفه کمک 250 میلیون دلار در سال خود به سادات را قطع نمود، چون متقاعد شده بود که مصریها به منافع فلسطینیها نمی اندیشند.

خلیفه سادات را بهترین دوست عرب خود تلقی می کرد و بقای او را با بقای سیاسی خود مرتبط می دانست. و بدون شک امیر، آمریکایی نیرومند و موفق را تنها مانع مهم علیه کمونیسم و شوروی می داند.

تنها ماندن سادات از طرف خلیفه (و دیگر رهبران عربی) اقدامی است که حمایت خلیفه را از فلسطینیها و آرمان آنها نشان می دهد. اگر ما نتوانیم راه حل رضایتبخش برای تضاد اعراب و اسرائیل بیابیم گمان نمی کنیم که وی باز هم به آمریکا روی آورد.کیلگور

خلاصه اطلاعاتی 888 (ملاقات سفیر یانگ با ترزی)

سند شماره (19) تاریخ: 14 شهریور 1358 - 5 سپتامبر 1979طبقه بندی: سری از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سیبه: مجمع گردآوری خلاصه اطلاعات با اولویت هشدار اطلاعاتی: حاوی منابع و روشهای حساس اطلاعاتی غیر قابل رؤیت برای بیگانگان است.

موضوع: خلاصه اطلاعاتی 888 - 13 شهریور 1358 1- تمام متن سری است.

2- ملاقات سفیر یانگ با ترزی، به دنبال ملاقات عرفات با کرایسکی و برانت احتمالاً جنبه های مثبتی به ساف داده است، نحوه برخورد بعضی از کشورها با اینگونه رویدادها سبب شد که بسیاری ازآنها در تلاش برای مستحکم تر کردن روابط خود با ساف برآمده و یا تماسهای خود با نمایندگان این سازمان را گسترش دهند. عرفات نیز معتقد است که برای خودش احترام و مقبولیت بسیاری دست و پا کرده است.

علاوه بر این وی به ارزیابی مجدد نقش خشونت در دستیابی به اهداف ساف/فتح پرداخته است.

3- اخیرا ساف متوجه افزایش تحرک تبلیغات دیپلماتیک خود شده است:

- - فرانسوا پونسه وزیر خارجه فرانسه با رئیس اداره سیاسی ساف یعنی فاروق قدومی ملاقات پرجنجالی داشت. (عرفات امیدوار است که به زودی به فرانسه سفر کند. لیکن فرانسه امکان سفر وی را بعید می داند).

- - در رابطه با حل مسئله تصرف سفارت مصر در آنکارا، ترکیه توافق نمود که به ساف اجازه دهد یکی از دفاتر خود را که از حقوق کامل دیپلماتیک برخوردار باشد در آنجا تأسیس نماید - - که این اولین حرکت این گونه ای یکی از کشورهای عضو ناتو می باشد.

- - چائوشسکو از رومانی در طول 9 روز دوبار با عرفات ملاقات کرد و واضح است که به سوی ساف گرایش یافته است. و در همان حال حمایت خود را از قرارداد کمپ دیوید مسکوت گذارده است.

- - شورای فدرال سوئیس علنا اعلام کرده است که حاضر است به وزیر خارجه کشورش اجازه دهد که با قدومی علیرغم مخالفت داخلی ملاقات نماید.

- - تولبرت رئیس جمهور لیبریا نیز توافق کرده است که یکی از فرستادگان ساف را به حضور بپذیرد.

ص: 196

گرچه در مونرویا دفتر ساف تأسیس نشده است.

4- استراتژی عملگرایی ساف ظاهرا دارای دو جنبه است.

- - حرکت در وراء وجهه تروریستی ساف و کسب اعتبار دیپلماتیک در غرب.

- - تحکیم وجهه جدید برای شکستن مقامات آمریکا در برابر مذاکرات.

5- در تعقیب این اهداف، عرفات به اجلاس غیرمتعهدها رفت. وی انتظار دارد که قطعنامه ای پدید آید که شدیدا پیمان مصر و اسرائیل را مورد انتقاد قرار داده و تشکیل یک اجلاس ویژه مجمع عمومی سازمان ملل را موجب گردد. وی احتمالاً امیدوار است که بتواند به نیویورک بیاید تا پیرامون این جلسه تبادل نظر نماید.

6- علاوه بر این، عرفات در ظاهر آماده است تا برخلاف گذشته گروههای چریکی تندروتر موجود در ساف و نیز ضعف دولت سوریه را نادیده بگیرد (دمشق از آن می ترسد که مبادا عرفات در روابط دیپلماتیک خود نیاز به آن کشور را از دست بدهد).

وی به ظاهر تروریسم بین المللی فتح را متوقف ساخته است. وی در هنگام تهاجم اسرائیل و حداد به جنوب لبنان نیز اقدامی به عمل نیاورد. فعالیت نظامی فتح علیه اسرائیل نیز ظاهرا به رویدادهایی که توسط فلسطینیهای ساحل غربی انجام می گیرد محدود شده است در حالی که جناحهای رادیکال ساف ب فلسطینیهایی از لبنان و یا عملیات نفوذی حمایت می کنند.

7- دعوت از سفیر یانگ و دیگر رهبران سیاه پوست برای بازدید از منطقه نیز بخشی از استراتژی جدید عرفات را در جلب آراء آمریکاییان نشان می دهد. عرفات بار دیگر خاطر نشان ساخت که موجودیت اسرائیل را به رسمیت خواهد شناخت، آن هم مشروط بر آنکه آمریکا و یا اسرائیل خودمختاری ساف و فلسطینیها را به رسمیت بشناسند.

8- عرفات ظاهرا در حال پی بردن به این مطلب است که تروریسم مانع جلب حمایت دیپلماتیک در اروپای غربی و آمریکا خواهد شد. ولی گمان نمی رود که او عملیات فلسطینیهای تحت اشغال را نیز تروریسم بخواند، گرچه همین عملیات به غیر نظامیان نیز لطماتی وارد می سازد.

9- در نهایت، عرفات امیدوار است که آمریکا علیرغم مخالفت راسخ اسرائیل و حامیانش، ضرورت مذاکره با ساف را بپذیرد. خوش بینی وی بر موارد ذیل استوار است:

- - آنچه که به نظر او رشد اختلاف بین کشورهای اروپایی غربی و آمریکا در زمینه سیاست خاورمیانه ای می باشد.

- - تمایل آشکار تولید کنندگان نفت عربی به استفاده از نفوذ و اهرم اقتصادی خود به خاطر آرمان فلسطین.

10- تقاضای کمک اسرائیل از آمریکا: بنابه اظهارات اورشلیم پست، اسرائیل در نظر دارد از آمریکا 3 تا 5/3 میلیارد دلار کمک مالی در سال جاری دریافت نماید. این مقدار که یک میلیارد دلار بیش از کمکهای قبلی است براساس کسری تجاری صورت می گیرد که می تواند حدود 5/4 تا 5 میلیارد دلار به خصوص در رابطه با واردات نظامی گردد. علیرغم ابراز اطمینانها با خزانه داری، مصرف بخش خصوصی و دولتی در سال گذشته فراتر از حد تعیین شده رفت. منابع دولتی اخطار کردند که اگر بودجه دولت سریعا کاهش نیابد اقتصاد کشور با عقب افتادگی غیرقابل کنترل دست به گریبان خواهد شد.

ص: 197

در بهمن ماه اسرائیل از کنگره خواهد خواست که در مورد استرداد وامهای گرفته شده در مورد صف آرایی در صحرای سینا تجدید نظر نماید، چون بنابه استدلال اسرائیل خروج نیروهایش از سینا بار سنگینی را بر دوش کشور گذاشته است.

11- یکی از مشاورین اقتصادی وزارت خارجه اسرائیل در تأیید به سفارت آمریکا در تل آویو گفت در بخشهای عالیرتبه دولت اسرائیل، پیرامون کمکهای درخواستی اسرائیل از آمریکا در سال مالی 1981، مشورتهایی در حال انجام است. اواخر شهریور ماه زمانی است که باید صورت کمکهای درخواستی اسرائیل در واشنگتن و تل آویو مطرح گردد. در یکی از مقالات نشریه داور آمده است که تقاضای کمک اسرائیل معادل 5/2 میلیارد دلار خواهد بود گزارش «داور پیش بینی کرد که مبارزه سختی با دولت آمریکاآغاز خواهد شد که علت آن نیز شرایط اقتصادی آمریکا است. این نشریه می گوید تلاش بسیار وسیعی باید در آمریکا انجام شود، تا تقاضای کمک مزبور تصویب گردد، و این تلاش وسیله دان هالپرین وزیر اقتصاد اسرائیل در واشنگتن هدایت خواهد شد.

12- سفارت آمریکا در تل آویو اظهار داشت که اسرائیلیها امیدوارند 5/2 میلیارد دلار کمک در سال مالی 1360 از آمریکا دریافت نمایند، و فرض بر اینکه در میزان کمک درخواستی کاهش پدید خواهند آورد، ولی ابتدا درخواست 8/2 تا 3 میلیارد دلار خواهند نمود. طبق برآورد سفارت این درخواست به صورت 7/1 میلیارد دلار برای فروش نظامی خارجی و 1/1 تا 3/1 میلیارد دلار برای کمک اقتصادی تقسیم خواهد شد.

13- وایزمن و اف - 18 های آمریکایی: اورشلیم پست در تاریخ 12 شهریور گزارش داد که در یکی از جلسات کابینه، وایزمن وزیر دفاع اسرائیل برنامه مشارکت اسرائیل را در ساخت جنگنده های اف-18 مشخص کرد. وایزمن گفت که وی در نظر دارد طی ملاقات ماه جاری خود در آمریکا این برنامه را ارائه کند. این روزنامه در ادامه اظهار داشت صنایع هواپیماسازی اسرائیل در این مورد نظر نخواهد داد تا اینکه تجزیه و تحلیل خود را در موارد جنبه های فنی، مالی و نیروی انسانی که حدود 4 تا 5 ماه طول خواهد کشید به پایان برساند.

14- اسرائیل - حزب سیاسی جدید: رادیو اورشلیم در تاریخ 9 شهریور گزارش داد که یک حزب سیاسی جدید به نام تنوات هاثیه (نهضت تجدید حیات) در اسرائیل تشکیل شده است. رهبریت آن متشکل از اعضای نهضت اسرائیل بزرگتر یعنی ائتلافی از وفاداران، به اسرائیل بزرگتر (ارتز اسرائیل)، گاش آمونیوم، و هاگ آن ورد می باشد. در هفته دوم اکتبر قرار است یک گردهمایی برای تأسیس این حزب تشکیل گردد.

15- اسرائیل - کشورهای عربی. مطبوعات مقالات متعددی را در مورد آخر هفته روز کارگر و تماس احتمالی اسرائیل با کشورهای عربی و یا شرکت اعراب در مذاکرات درج کردند. رویتر یکی از مقالات معاریو را گزارش کرد که در آن به نقل از وزیر کشور اسرائیل یعنی برگ گفته شده بود که وی بنابه دلایل معقولی فکر می کند که اردن نیز به زودی در مذاکرات صلح شرکت خواهد کرد.برگ به یک هیئت اروپائی دیدار کننده از اسرائیل گفت «رویدادهای خوشایندی در شرف وقوع است».

16- رویتر به نقل از دستیاران بگین گزارش داد که بگین چندین بار برای حافظ اسد رئیس جمهور سوریه دعوتنامه فرستاده بود تا بلکه بتواند با وی در مورد استقرار صلح بین اسرائیل و مصر گفتگو نماید.

ص: 198

در مورد نحوه و یا مکان صدور دعوتنامه مطلبی فاش نشد.

پاسخ دستیاران نیز ظاهرا به آن دسته از گزارشات مطبوعات اسرائیل بوده است که اظهار داشته اند، یکی از فرستادگان رومانی از طرف رئیس جمهور چائوشسکو به بگین گفته بود که سوریه آماده ورود به روند مذاکرات صلح می باشد، مشروط بر آنکه اسرائیل از ارتفاعات جولان کاملاً خارج گردد و به فلسطینیها خودمختاری تفویض نماید. در تاریخ 10 شهریور یکی از روزنامه های کویتی یک گام فراتر رفت و گفت که رومانیایی ها یک ملاقات مخفی بین اسرائیلی ها و نمایندگان سوریه را پیشنهاد کرده بودند و این موضوع بنابه درخواست آمریکا عنوان شده بود.

17- ساف - آمریکا بنابه گزارش رویتر، عبدالمحسن ابومیزر سخنگوی ساف در مصاحبه با یک روزنامه سوری گفته است که ساف هر گونه مذاکره با آمریکا را رد می کند. ابومیزر گفت «برای هزارمین بار ما به قطعنامه 242 و هر گونه مذاکره با آمریکا که لازمه پذیرش قطعنامه توسط ساف باشد پاسخ منفی می دهیم.» 18- دایان - فلسطینیها: بنابه گزارش سفارت آمریکا در تل آویو ملاقات پرجنجال دایان با مهمترین شخصیت ساف در نوار غزه یعنی دکتر حیدر عبدالشفیع همراه با سفر وایزمن به ساحل غربی، نشانگر این است که او و وایزمن در نظر دارند روزهای آتی بر عامل فلسطینی و به خصوص جنبه غزه ای آن تمرکز نمایند. ملاقات دایان در غزه یک روز پس از شرکت وی در اجلاس وزیران در مورد مذاکرات خودمختاری صورت گرفت و ظاهرا نشان می دهد که وی قصد دارد نقش نیرومندتری را ایفا نماید.

19- دکتر به خاطر ملاقات با دکتر حیدر عبدالشفیع عذرخواهی نکرد. بلکه به مطبوعات گفت که وی عمدا قصد داشت با کسانی ملاقات کند که هم طرفدار ساف و هم از شخصیتهای مهم غزه به حساب می آیند. وی گفت در آینده نیز ملاقاتهای مشابهی را انجام خواهد داد. به نظر سفارت آمریکا در تل آویو دایان احتمالاً به این نتیجه رسیده است که با آغاز مذاکرات اسرائیل با رهبران غربی و نوار غزه او می تواند بر حرکت آمریکا به منظور وارد کردن ساف در روند مذاکرات صلح پیش گیرد.

20- در مورد نحوه برخورد دایان با ساف، اورشلیم پست به نقل از وزیر خارجه گزارش داد که این امر ممکن است متناقض به نظر آید، اما بهبود وجهه و حیثیت ساف این امکان را به اسرائیل می دهد که نقطه نظرات خود را مطرح سازد و تأکید نماید که قرارداد کمپ دیوید امکان ایجاد یک کشور فلسطینی را از بین می برد ... در یکی از سرمقالات اورشلیم پست گفته شده که دایان ظاهرا معتقد است «بگین باید درک کند که صحبت با مقامات نزدیک به ساف تنها راه مؤثر واقع شدن مذاکرات خودمختاری می باشد.» سردبیر داور می گوید که هیچ کس از ملتی انتظار ندارد که کسانی را به رسمیت بشناسد که نمی خواهند آن ملت را بپذیرند، اما گفتن این مطلب که اسرائیل با ساف وارد مذاکره نخواهد شد حتی اگر این سازمان تروریسم را کنار بگذارد و یا مقررات خود را تغییر دهد نیز احمقانه است.

21- مصر مراکش منای قاهره در تاریخ 19 شهریور گزارش داده، سادات قول حمایت آن هم حمایت نظامی از شاه حسن و مراکش را علیرغم اختلافات بین دو کشور عنوان کرد.

سادات طی یک کنفرانس مطبوعاتی در حضور گنشر وزیر خارجه آلمان غربی اعلام کرد که «علیرغم طرز برخورد و تفکر شاه حسن و علیرغم روشهای سیاستمداران مراکش در گمراه ساختن مردم مراکش، اگر این کشور «متقاضی کمک شود» مصر از آن حمایت خواهد کرد. بنابه گزارش منا، سادات از پاسخ به

ص: 199

این سؤال که آیا منظور وی تقاضای کمک نظامی مراکش از مصر است، یا خیر طفره رفت.

22- سادات - فلسطینیها - سادات در حین یک سخنرانی و طی یک کنفرانس مطبوعاتی گفت که تا پایان سال جاری فلسطینیها به خودمختاری کامل خواهند رسید و گفت که در هفته جاری پیرامون مسئله فلسطین و اورشلیم با بگین در حیفا گفتگو خواهد کرد. دفتر آن بی سی در قاهره در هنگام پایان کنفرانس مطبوعاتی به سفارت ما گفت که بنابه گفته سادات ملاقات بین ترزی نماینده ساف و سفیر یانگ اولین تماس بین دولت آمریکا و ساف نبوده است. وی گفت مذاکرات در هنگام تصدی امور وزارت خارجه توسط کی سینجر در مراکش صورت گرفته بود.

23- سادات در تشریح اهداف خود در رابطه با مسئله فلسطین گفت که در حیفا وی به عنوان نماینده فلسطینیها سخن نخواهد گفت چون این کار تنها از عهده فلسطینیها برمی آید. وی گفت مذاکرات آتی در حیفا «به منظور هموار ساختن راه برای خودمختاری فلسطینیها صورت خواهد گرفت که دربرگیرنده موارد زیر خواهد بود:

- خودمختاری فلسطینیها ظرف پنج سال آینده - آزادی زندانیان فلسطینی از زندانهای اسرائیل - تأسیس یک دولت فلسطینی «و یک» نیروی پلیس فلسطینی - خروج اسرائیلی ها به «نقاط امنیتی» ساحل غربی و نوار غزه - پایان حکومت نظامی و غیرنظامی اسرائیل درست پس از تأسیس یک حکومت فلسطینی 24- سادات گفت که ملاقاتهای متعدد وی با بگین در سال جاری وی را قادر به ادای این مطلب کرده است که آنها به راه حلی که در زمینه خودمختاری فلسطین و مسئله اورشلیم دست خواهند یافت.

25- خشونت حرفه ای نه چندان وسیع در سوریه: بنابه گزارش سفارت آمریکا در دمشق، برخلاف ادعای مخالفین ضد رژیم مبنی بر آغاز کشتار علویها پس از ماه رمضان، اوضاع داخلی سوریه نسبتا آرام است. در آلپو، حما، و لتاکیه اخیرا خشونتهای حرفه ای رخ داده است. این آرامش احتمالاً ناشی از سرکوب انجام شده توسط نیروهای امنیتی آن هم پس از کشتارهای آلپو می باشد، اما به علت افراط کاریهای نیروی امنیتی سوریه امکان بروز خشونت همیشه وجود دارد.

26- عربستان سعودی - فلسطینیها - لبنان: یکی از مقامات وزارت خارجه سعودی پس از شنیدن نقطه نظرات آمریکا در مورد جنوب لبنان از طرف سفارت آمریکا در جده، گفت که لبنانیها از عربستان سعودی خواستار کمک در زمینه جلب توافق و همکاری فلسطینیها در رابطه با آتش بس و اجتناب از فعالیتهای تروریستی شده اند. مقام سعودی گفت که این موضوع با وزیر دفاع لبنان یعنی ژوزف اسکاف مورد بحث و تبادل نظر بیشتر قرار خواهد گرفت.ونس

فرستاده ساف با شاه حسن در مورد لبنان، آشتی مغرب، و سفر آتی عرفات...

سند شماره (20) تاریخ: 21 شهریور 1358 - 12 سپتامبر 79طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در رباطبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی، با اولویت رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: فرستاده ساف با شاه حسن در مورد لبنان، آشتی مغرب، و سفر آتی عرفات سخن می گوید:

1- متعاقب ملاقات رئیس ساف یعنی عرفات با نخست وزیر مراکش بوعبید و وزیر خارجه این

ص: 200

کشوریعنی بوستا در هاوانا، هانی الحسن نماینده ساف در تهران هنگام بازگشت به تهران، در اینجا یعنی الفرین با استقبال گرم شاه حسن دوم در تاریخ 19 شهریور روبه رو گردید. این ملاقات که حدود دو ساعت به طول انجامید، در حضور متخصص امور عربی حسن، مشاور دربار احمد بن سودا، و معتمد دیرینش یعنی مشاور دربار احمدرضا قدیره صورت گرفت. الهانی در گفتگوی مطبوعاتی خود اعلام داشت که وی با شاه در مورد اوضاع خاورمیانه گفتگویی مطبوعاتی داشته است، و در آن بر اوضاع جنوب لبنان تأکیدی خاص مبذول شد، و شاه به آن اظهار علاقه کرده بود. الهانی پیرامون رابطه ساف و مراکش و درایت شاه سخنانی ایراد کرد.

2- (چهار روز قبل، شاه حسن، فرستاده شخص سرکیس رئیس جمهور لبنان یعنی دکتر زکی مضبدی را به حضور پذیرفته بود. دکتر مضبدی در این ملاقات از طرف سرکیس نامه ای به شاه داده بود و قول داده بود که نقطه نظرهای حسن را به بیروت برساند).

3- در مصاحبه اختصاصی منتشره در نشریه «لواوپینیون» از حزب استقلال بوستا، الهانی اظهار داشته بود که ملاقات وی با شاه حسن پیرامون اوضاع لبنان دور می زد. وی موضع ساف را برای شاه حسن تصریح کرده بود؛ و گفته بود که اتحاد تمام لبنانیها با ساف و دولت مشروع لبنان و حمایت سوریه شرط اصلی رویارویی با تهاجم صهیونیستها در جنوب لبنان است، که حضور ساف در آنجا انگیزه آن نیست.

الهانی گفت، ساندرز یکی از اعضای کنگره آمریکا اظهار داشته است که «اسرائیل می خواهد آبهای رودخانه لیطانی را تحت کنترل درآورد» الهانی اظهار داشت که استعفای سفیر یانگ نشان می دهد که رئیس جمهور کارتر نمی تواند بر مقاصد مثبت در قبال فلسطینیها تأثیر مثبتی بگذارد، الهانی متذکر شد که امکان پیدایش یک دولت فلسطینی در تبعید به وجود آمده است و خاطرنشان ساخت که «هنوز موقع مناسب برای» برداشتن این گام فرا نرسیده است.

4- الهانی اظهار داشت که «برادر ابوعمار (عرفات) به زودی پس از سفر خود به اروپا به مراکش خواهد آمد» 5- الهانی به شاه حسن گفت، با وجود اینکه فلسطینیها می دانند که مسئله صحرا مهمترین نگرانی مراکش را تشکیل می دهد،لیکن وی نباید اجازه دهد که رئیس جمهور کارتر با این مسئله به طور جداگانه برخورد نماید بنابه گفته الهانی، شاه به وی اطمینان داده است که قطعنامه بغداد را مد نظر داشته و از فلسطینیها حمایت خواهد کرد.

6- الهانی اظهار داشت که همه باید تلاش خود را در جهت پایان بخشیدن به تضاد موجود در آفریقای شمالی به کار گیرند، چون این تضاد برای آرمان فلسطین تأثیری منفی دارد و به سادات فرصت می دهد تا در منطقه مانورهایی انجام دهد: «و به همین دلیل ساف به دنبال پیدا کردن راه حلی است تا تمام طرفین موجود در آفریقای شمالی را راضی نماید.» 7- الهانی در پایان در مورد ایران به تفصیل سخن راند و از ساف خواست که ایرانیها و اعراب را با یکدیگر متحد ساخته و جبهه متحدی را در برابر صهیونیستها پدید آورد.

8- اظهار نظر: با قضاوت پیرامون نکات مطروحه توسط الهانی، سفر عرفات به مراکش به منظور نیل به دو هدف می باشد: اولاً از بین بردن همکاری مصر و مراکش و ترغیب مراکش به آشتی با الجزیره. اگر قرار باشد به شایعات دیپلماتیک عرفات اعتباری داده شود، همین اهداف توسط عبداله عبدالعزیز شاهزاده

ص: 201

سعودی در سفر خود به اینجا نیز دنبال می شده است (رباط 6387).موفات

سفر رئیس ساف به مراکش

سند شماره (21) تاریخ: 26 شهریور 1358 - 17 سپتامبر 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در رباطبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: سفر رئیس ساف به مراکش 1- رئیس کمیته اجرائی ساف یعنی یاسر عرفات (ابوعمار) از الجزیره در ساعت 1 صبح روز 25 شهریور همراه با اعضای کمیته اجرائی یعنی عبدالمحسن ابومیضر و سخنگوی ساف محمد اللبادی وارد رباط گردید.

2- به محض ورود، عرفات خاطر نشان ساخت که این سفر ناشی از ملاقات وی با نخست وزیر بوعبید در هاوانا که در چهارچوب مشورتهای ساف با دولتهای عربی در مورد اوضاع جهان عرب صورت گرفته بود. دفتر ساف در رباط در تاریخ 24 شهریور اعلام کرده بود که سفر عرفات به اینجا با نقش میانجیگیری ساف ارتباط دارد (سرویس خبری خارجی لندن 161216 زد شهریور 1358 کتبی) و اظهار نظرهای فرستاده پیشین ساف یعنی هانی الحسن را بار دیگر منعکس ساخت 0رباط 6420).

3- شاه حسن دوم در کاخ کوهستانی خود در ایفراین در تاریخ 25 شهریور عرفات را به حضور پذیرفت. بوعبید و متخصص شاه در امور عربی یعنی احمد بن سودا نیز در این ملاقات حضور داشتند.

عرفات در بیانیه مطبوعاتی خود اظهار داشت که «پیرامون بخش غربی جهان عرب» گفتگوهایی به عمل آمده است. عرفات مراکش را در اواخر روز 25 شهریورماه ترک نمود.

4- به خاطر نبودن خبری دیگر در این مورد، خبرنگار محلی فرانس پرس در مقاله ای به مالیات تنباکو و بلیط سینما در مراکش اشاره کرد که از ده سال پیش تاکنون جمع آوری و به عنوان کمک در اختیار ساف قرار داده می شود؛ فلسطینیها مدعی هستند که اگر میانجیگری آنها نبود ایران به خاطر اقامت شاه در مراکش با این کشور قطع رابطه می کرد، و ساف معتقداست که نباید بین مراکش و الجزیره برخوردی صورت گیرد، چون کمک لیبی به الجزایر ممکن است عکس العمل شدید مصر را در قبال لیبی به همراه داشته باشد. موفات

تقاضای ساف برای استفاده از جزایر تنب و ابوموسی

سند شماره (22) تاریخ: 28 شهریور 1358 -19 سپتامبر 79طبقه بندی: سری از: سفارت آمریکا در مسقطبه: وزارت امور خارجه آمریکا در واشنگتن دی - سی رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: تقاضای ساف برای استفاده از جزایر تنب و ابوموسی 1- تمام متن سری است.

2- در خلال مذاکره در مورد تنگه هرمز در عمان در 18 سپتامبر، یوسف ال - علوی وزیر خارجه عمان به سفیر آمریکا گفت که عمان در گزارش اخیرش از یک منبع موثق فلسطینی سطح بالا در ساف (لطفا

ص: 202

کاملاً محفوظ بماند). مطلع شده است که هانی الحسن نماینده ساف در تهران از مقامات ایرانی درخواست کرده است که اجازه دهند تا ساف تجهیزات خود را در جزایر تنب و ابوموسی مستقر کند. علوی از پاسخ ایرانیان به تقاضای ساف مطلع نیست، ولی بیان داشت که اگر این تقاضا مطرح شده باشد، مسئله ای نگران کننده است. سفیر موافقت کرد و قول داد که هر چگونه اطلاعات موجود را در این مورد تهیه کنیم.

اقدام مقتضی: از وزارت خارجه و یا سفارت آمریکا می خواهیم که اطلاعات موجود در این زمینه را در اختیار ما قرار دهند. وایلی

رابطه ساف با اردن

سند شماره (23) از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سیتاریخ: 4 مهر 1358 - 26 سپتامبر 1979 به: مجمع گردآوری خلاصه اطلاعات 903 - 3 مهرماه 1358طبقه بندی: سری هشدار اطلاعاتی: این گزارش حاوی منابع و روشهای حساس اطلاعاتی غیرقابل رؤیت برای بیگانگان - هم پیمانان و یا هم پیمانان و مشاورین می باشد.

(پاراگراف 8-1 سری غیر قابل رؤیت برای بیگانگان 1- رابطه ساف و اردن: امیدهای عرفات: مهمترین هدف عرفات در ایجاد رابطه همکاری با شاه حسین این است که وی را از هر گونه اقدامات یک جانبه که منجر به از بین رفتن ریاست عرفات در کشور مستقل فلسطین شود باز دارد. بدین ترتیب، با وجود اینکه مذاکره ساف و اردن تا پایان سال 1357 ادامه یافت، ولی تا قبل از امضاء قرار داد کمپ دیوید پیشرفت چندانی کسب نکرد. از آن زمان به بعد، عرفات چندین بار با حسین ملاقات نمود و در ماه جاری نیز پس از نه ماه برای اولین بار به امان رفت. شواهد موجود حاکی از آن است که این دو رهبر زمینه های مشترکی برای همکاری یافته اند.

2- علیرغم این جبهه مشترک، ما گمان نمی کنیم که عرفات به تبعیت از شاه حسین در یک کنفدراسیون تن داده باشد. عرفات و محفل درونی اش از اواخر دهه 1950 سعی داشته اند یک کشور فلسطینی را ایجاد نمایند. و در حال حاضر آماده پذیرش اطاعت از سلطنت هاشمی نیستند.

3- از طرف دیگر عرفات فردی است علمگرا، او می داند که یک میلیون فلسطینی مستقر در اردن (ساحل شرق) بخش لاینفک و مهمی از مردم فلسطین را تشکیل می دهند. اکثر فلسطینیها معتقدند که حتی اگر فلسطینیها به خودمختاری در یک کشور مستقل فلسطینی نیز دست یابند، نوعی رابطه فراتر از رابطه دولتین باید بین آن کشور و اردن به وجود آید.

4- عرفات همچنین به این نتیجه رسیده است که اگر اردن در این زمینه نقشی نداشته باشد، نقطه نظرات اسرائیل و آمریکا رسیدن او را به یک چنین دولت یا کشوری دشوار خواهد ساخت. وی احتمالاً در روابط احتمالی کشور فلسطینی با اردن و استراتژیهای دیپلماتیک برای بازپس گرفتن ساحل غربی و نوار غزه با حسین گفتگو کرده است. علاوه بر این عرفات می داند که اگر آرمانهای فلسطین نوعی خطر علیه حکومت هاشمیها در اردن تلقی شود، حسین قادر به حمایت از این آرمانها نخواهد بود.

5- با این وصف بسیاری از فلسطینیها نه تنها در صورت مصالحه عرفات با هدف تشکیل یک دولت فلسطینی خود مختار عکس العمل منفی نشان خواهند داد، بلکه بسیاری از جناحهای درونی ساف نیز با مذاکرات کنونی وی با اردن مخالفت نشان می دهند.

ص: 203

آنها معتقدند که حسین به فداییان اجازه بازگشایی پایگاهها و یا عملیات سیاسی در اردن را نداده است.

6- در تاریخ 30 شهریور ماه، صدای فلسطین گزارش مربوط به توافق پیرامون تشکیل کنفدراسیون را تکذیب نمود. قبلاً یک روزنامه کویتی به نقل از منابع فلسطینی گزارش داده بود که ساف فکر تشکیل یک دولت مستقل را از سر بیرون نکرده است.

7- هر دوی این گزارشات احتمالاً واقعیت دارند. در همان حال، رهبران اردنی و فلسطینی بر میزان همکاری موجود بین اردن و ساف تأکید داشته اند.

ب. عرفات احتمالاً از آنچه که در نتیجه رابطه با حسین به دست آورده راضی است. شاه حسین - م) نیز اقدامات ذیل را انجام داده است:

الف) بر موجودیت ساف و تأسیس یک دولت مستقل صحه گذاشته است.

ب) خود را از چهارچوب قرارداد کمپ دیوید دور نگاهداشته و بدبینی خود را نسبت به مذاکرات خودمختاری که برای تمام اهالی ساحل غربی معروف است، حفظ کرده است.

ج) تعدادی از زندانیان فلسطینی را آزاد و نمایندگی ساف را در امان افزایش داده است.

9- (طبقه بندی نشده) سیر صعودی قیمت کالاهای مصرفی در اسرائیل: سفارت آمریکا در تل آویو گزارش داد که آمار بانک مرکزی اسرائیل نشان می دهد، که قیمت کالاهای مصرفی در مردادماه 4/8 درصد افزایش داشته که بیشترین افزایش در تاریخ اسرائیل و یکی از بزرگترین افزایش قیمتها پس از تشکیل این کشور به شمار می آید. این اعلامیه افزایش قیمت را در دوازده ماهه گذشته به 83 درصد رسانیده است. در میان این کالاها، مواد غذایی بیشترین مقدار افزایش یعنی 16 درصد را به خود اختصاص داده است.

10- اتیان - موضوع پنیتو: بنابه اظهار رادیو اورشلیم در کابینه اسرائیل به تاریخ 2 مهرماه در مورد موضوع پنیتو بحث و گفتگوئی پیش نیامد. رئیس کابینه یعنی آرید نائور گفت تا آنجا که به دولت مربوط است موضوع به دنبال بیانات وزیر دفاع در حمایت از رئیس ستاد و بیانات اخیر ایشان خاتمه یافته است.

11- (طبقه بندی نشده) سادات به سؤالات مربوط به مصاحبه مهرماه پاسخ می گوید: بنابه گزارش رادیو قاهره، سادات در مصاحبه ای گفته بود که از آمریکا درخواست کمک بیشتری برای دفاع از مصر و کمک به برادران عرب خود کرده است. ولی بالاخص به شاه حسن اشاره کرد و گفت آنچه در مراکش رخ می دهد یک مبارزه استقلال طلبانه نیست، در جبهه پولیساریو تعداد کوباییها بیش از مزدورانی است که به حسن حمله ور می شوند و مراکشیها را به قتل می رسانند. سادات افزود که با این وصف از حسن نخواهد خواست که روابط دیپلماتیک خود را با مصر برقرار سازد.

12- (طبقه بندی نشده) طرح عمان برای حفاظت از تنگه هرمز: بنابه گزارش مطبوعات دوحه، سفیر حبیب، سرپرست اداره سیاسی وزارت خارجه عمان اظهار داشته است که حراست از تنگه هرمز در حیطه مسئولیت عمان است و عمان طرح پیشنهادی خود را به اتمام کشورهای دوست خود در خلیج و آمریکا، ژاپن و کشورهای اروپایی استفاده کننده از تنگه در میان گذاشته است.

13- (خیلی محرمانه) سفر کاسترو به خاورمیانه: بنابه گزارش دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد، رادیو کویت اعلام کرده است که کاسترو دعوت سفر به سوریه در پائیز جاری را پذیرفته و به چند پایتخت

ص: 204

دیگر عربی نیز سفر خواهد کرد. دفتر حفاظت ما معتقد است که رهبر جدید غیرمتعهدها سعی دارد به خاطر منافع غیرمتعهدها در میان گروههای دیگر بین سوریه و عراق آشتی برقرار کند.

14- (طبقه بندی نشده) مقام فلسطین در مورد رابطه ساف اردن گفتگو می کند: بنابه گزارش رادیو دمشق، خالد الفهوم سرپرست شورای ملی فلسطین گفت که اردن طرح جدیدی را برای حل مسئله خاورمیانه ارائه نکرده و در مقام تأکید گفت که اردن به قطعنامه های کنفرانس بغداد احترام خواهد گذاشت.

الفهوم خاطر نشان ساخت که هماهنگی سیاسی میان اردن و ساف باید پیش از همه دربرگیرنده سوریه که زیربنای مقاومت علیه قرارداد کمپ دیوید و توطئه خودمختاری است، باشد.

15- (طبقه بندی نشده) نقطه نظرات کرایسکی در مورد اسرائیل ساف: بنابه گزارش مطبوعات وین، کرایسکی صدراعظم اطریش، اسرائیل را متهم به شایعه پراکنی تبلیغاتی علیه عرفات کرد و معتقد است که اسرائیل نمی خواهد ساف را به رسمیت بشناسد، تا بتواند به سیاست سرسختانه خود ادامه دهد.

16- (طبقه بندی نشده) آتش توپخانه در شمال لبنان: بنابه گزارش رویتر، چند گلوله توپ در روستای کوهستانی آمیون در شمال لبنان به تاریخ 2 مهرماه در اوائل جشن یادبود کشته های سوریه در جنگ داخلی لبنان که توسط حزب سوسیالیست ملی سوریه برگزار شده بود، منفجر گردید. تعداد کشته ها مشخص نشده است؛ ولی اعلام شده که چهار نفر کشته و هشت نفر مجروح شده اند.

17- (طبقه بندی نشده) مروری بر جنوب لبنان: بنابه گزارش رویتر، رادیوی دولتی بیروت در تاریخ 2 مهرماه اعلام کرد که چند نفر بر زرهی اسرائیل از مرز لبنان گذشته و به سمت روستای جنوب لبنانی کفرکیتا رفتند که در آنجا چند وسیله نقلیه اسرائیل مستقر شده است، بنابه اظهار همین رادیو، جنگلهای مجاور روستای مرزی کفر حمان در بخش شرق نیز در تاریخ 2 مهرماه هدف آتشبارهای اسرائیلی قرار گرفت و سه قایق توپدار اسرائیلی در نزدیکی طایر رؤیت گردید. در تل آویو، یک سخنگوی نظامی گفت که نظامیان اسرائیلی در منطقه مرزی دست به هیچ گونه اقدامی نزده اند.

18- (خیلی محرمانه) نیروهای ویژه سوریه در لبنان: بنابه گزارش وابسته دفاعی ما در دمشق، نه تنها تمام بلکه هیچ یک از نیروهای ویژه سوریه از لبنان خارج نشده اند. وابسته دفاعی با کمال اطمینان می گوید که عناصر نیروی ویژه سوریه و واحدهای نیروی دفاع رفعت الاسد در حومه بیروت و ماسیف لبنان حضور دارند. آنها فرض را بر این قرار داده اند که بین اوضاع داخلی سوریه و گزارشات مربوط به خروج نیروهای سوریه ارتباطی وجود دارد، و احتمالاً نوعی تعویض عادی نیرو صورت گرفته است.

19- (محرمانه) عکس العمل نسبت به سخنرانی سرکیس: بنابه گزارش سفارت آمریکا در بیروت، سخنرانی سرکیس در 31 شهریورماه به مناسبت سومین سالگرد ریاست جمهوری اش عکس العملهای متفاوت سیاستمداران لبنان را به همراه داشت: الف) پیر جمیل رهبر فالانژها به عنوان «بیانگر احساس هر لبنانی صادق» استقبال کرد. ب) فرزند جمیل رهبر فرماندهی جبهه لبنانی راستگرا، یعنی بشیر جمیل از سرکیس به خاطر عدم کمک به لبنان انتقاد کرد. ج) رهبر حزب ملی لبنان یعنی کامیل شمعون از سرکیس «به خاطر اینکه اذعان نداشته بود، که فلسطینیها تمام زوایای لبنان را تحت اشغال خود درآورده اند»، بشدت انتقاد کرد. د) نخست وزیر پیشین رشید کرامی از این سخنرانی استقبال کرد، اما اظهار داشت که سرکیس می بایست طرح خود را در زمینه تشنج زدایی ملی «قبل از سقوط کلی کشور» ارائه می کرد و سرکیس را متهم به عدم خاطر نشان سازی» نقش آمریکا در توطئه جاری نمود.

ص: 205

ه) نهضت ملی که چپگرا و عمدتا مسلمان است با انتشار بیانیه ای دولت را به امتناع از متحد ساختن کشور براساس غیرمتضاد متهم ساخت و از سرکیس خواست که به تحت الحمایه گان اسرائیلی فشار وارد سازد (نهضت ملی همیشه فالانژها را تحت الحمایگان اسرائیل خوانده است).

20- (طبقه بندی نشده) اسرائیل - سوریه - تضاد بر سر لبنان طبق مفاد یک اعلامیه اسرائیلی، جنگنده های اف - 15 اسرائیل چهار فروند میگ 21 سوریه را بر فراز خاک لبنان در تاریخ 2 مهرماه سرنگون ساختند.

کریستوفر

اظهار نظر ناظر عمانی در مورد روابط ایران و ساف

سند شماره (24) تاریخ: 4 مهرماه 1358 - 26 سپتامبر 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در مسقطبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی. با اولویت عطف به: مسقط 1681 (کتبی) موضوع: اظهار نظر ناظر عمانی در مورد روابط ایران و ساف 1- (تمام متن خیلی محرمانه است).

2- ملالاه حبیب سرپرست امور سیاسی وزارت خارجه عمان یکی از ناظران متخصص بر روابط ایران و عرب است. و سه سال گذشته را به عنوان سفیر عمان در ایران گذرانده است (قبل از آن سفیر عمان در قاهره بود). وی پیرو مذهب تشیع است و اخیرا (21-19 سپتامبر) به تهران رفته بود. تا پیشنهاد عمان را در مورد امنیت تنگه هرگز به دولت ایران تقدیم نماید (تلگرام جداگانه) در ملاقات با معاون نمایندگی در تاریخ 3 مهرماه وی در مورد تقاضای گزارش شده مبنی بر استفاده از جزایر تنب و ابوموسی توسط ساف (تلگرام مرجع) و روابط ایران و ساف به طور کلی مطالب زیر را بیان داشت.

3- حتی اگر تقاضای ساف برای دسترسی و استفاده از جزایر تنب و ابوموسی و مطرح شدن آن صحت داشته باشد، گمان نمی رود که مقامات ایرانی با این کار موافق باشند، به محض اینکه خمینی به قدرت رسید بین گروه خمینی و ساف به خاطر حمایت ساف در گذشته «ماه عسلی» برگزار شد. ولی این دوران خوش به زودی پایان یافت.

پیشنهاد ساف مبنی بر استفاده از متخصصین ساف به جای متخصصین غربی در حوزه های نفتی ایران جدی تلقی نشده بود. دولت ایران تقاضای ساف را مبنی بر گسترش «مراکز فرهنگی و خبری» ساف در خارج از اهواز و خرمشهر نپذیرفت. دولت ایران رابطه با ساف و به خصوص فعالیت آن در داخل خاک ایران را نوعی مزاحمت تلقی کرده است. به همین دلیل مقامات ایرانی تصمیم گرفته اند که از سیاست حمایت از ساف در مجامع بین المللی پیروی کرده و در عین حال همکاری مؤثر خود با این سازمان را محدودنمایند. شاید به خاطر اینکه این تنها روش مؤثر است گروه خمینی از ارائه کمک به شیعیان جنوب لبنان از طریق ساف خودداری کرده است. خلاصه اینکه برخلاف گزارش مطبوعات و اعلامیه های عمومی روابط ایران و ساف چندان صمیمانه نیست.

4- اظهار نظر: قضاوت پیرامون صحت نقطه نظرات حبیب در مورد رابطه 1 ران، 4ایران و 1 ف، 4ساف را به ناظران مجرب تر در مورد امور 1 ران، 4ایران واگذار می کنیم. به نظر ما وی به عنوان یک دیپلمات شیعه عرب که پس از به قدرت رسیدن 1 ینی، 4خمینی در 1 ران، 4ایران اقامت داشته قادر است، این موضوع را به خوبی دنبال کند.وایلی

فعالیتهای ساف در ایران

ص: 206

سند شماره (25) تاریخ: 9 مهر 1358 - 1 اکتبر 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در 1 ران، 4تهرانبه: وزارت امور خارجه در 1 شنگتن دی - سی، 4واشنگتن دی - سی با اولویت عطف به: مسقط 1737 موضوع: فعالیتهای 1 ف، 4ساف در 1 ران، 4ایران 1- تمام متن خیلی محرمانه است.

2- سفارت آمریکا در 1 ران، 4تهران، با نحوه توصیف و تشریح روابط 1 ف، 4ساف و 1 ران، 4ایران توسط مقام وزارت خارجه عمان موافق است 1 ران، 4ایران بدون چون و چرا و با کمال هم دردی از 1 مان فلسطین، 4آرمان فلسطین حمایت می کند. با این وصف ایران به 1 ف، 4ساف اجازه دخالت در امور داخلی کشور و به خصوص امور 1 زستان را، 4خوزستان را نمی دهد.

3- با وجود اعلام محکومیت 1 رائیل، 4اسرائیل و حمایت از «فلسطین» توسط مقامات دولت 1 ران، 4ایران و نیز 1 ینی، 4خمینی، در مورد 1 ف، 4ساف حرف چندانی زده نمی شود. شایعاتی از طریق جامعه یهودیت 1 ران، 4ایران به گوش سفارت آمریکا در 1 ران، 4تهران رسیده که نشان می دهد که 1 ران، 4ایران از طریق بانک ملی خود 80 میلیون دلار به حساب 1 ف، 4ساف منتقل خواهد کرد. شایعات آنقدر زیاد است که ما فکر می کنیم مقداری پول به آنها داده شده است.

4- بنابه گفته منابع دیپلماتیک موجود در 1 ران، 4تهران (ژاپنیها و استرالیائیها) دفاتر 1 ف، 4ساف در اهواز و خرمشهر به صورت دائمی به کار نیفتاده و احتمال تعطیل آنها وجود دارد. علاوه بر این، 1 ف، 4ساف از سفارت پیشین اسرائیل در 1 ران، 4تهران خارج و به ساختمانی دیگر نقل مکان کرده است و ژاپنیها فکر می کنند که آنها وادار به این کار شده اند. منبع موجود در سفارت استرالیا گمان نمی کند که از طرف 1 ران، 4ایران پولی به 1 ف، 4ساف داده شده باشد.

5- سفارت آمریکا در اینجا نشنیده است که 1 ف، 4ساف خواستار استفاده از جزایر تنب و ابوموسی شده باشد و یا شواهدی دال بر توافق 1 ران، 4ایران با این تقاضای 1 ف، 4ساف به دست نیاورده است.

6- گمان نمی کنم که 1 ران، 4ایران به 1 ف، 4ساف اجازه استفاده از این جزایر را بدهد. لینگن

خلاصه اطلاعات 909 (جامعه اروپایی و خاورمیانه)

سند شماره (26) تاریخ: 12 مهر 1358 - 4 اکتبر 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در 1 شنگتن دی - سی، 4واشنگتن دی - سیبه: مجمع گردآوری خلاصه اطلاعات با اولویت موضوع: خلاصه اطلاعات 909 - 11 مهر 1358 (پاراگرافهای 10-1 خیلی محرمانه 1- جامعه 1 وپا، 4اروپایی و خاورمیانه: ثبات در میان تشنج: علیرغم تمایل شدید جامعه 1 وپا، 4اروپا به تغییر موضع خود در قبال خاورمیانه ، وزیر خارجه ایرلند یعنی اوکندی که به عنوان سخنگوی جامعه 1 وپا، 4اروپا در مجمع عمومی سازمان ملل به تاریخ 3 مهرماه شرکت جسته بود، در سخنرانی خود موضع دیرین این جامعه را بار دیگر بدون تغییر نشان داد. نکات اصلی موضع جامعه 1 وپا، 4اروپایی عبارتند از: راه حل استوار بر قطعنامه 242 و 338 و چهار اصل مطروحه در بیانیه مورخ 8 تیرماه 1356 گروه 9 جامعه 1 وپا، 4اروپایی.

2- اوکندی در خطابه خود به سازمان آزادیبخش فلسطین اشاره کرد و گفت که این سازمان نیز باید به عنوان یکی از طرفین چهارچوب اساسی راه حل مسالمت آمیز را بپذیرد. و بالاخص به اورشلیم اشاره کرد و گفت از نظر جامعه 1 وپا، 4اروپایی تضمین دسترسی به تمام اماکن مقدسه شرط اساسی هر گونه قرارداد، باید باشد.

ص: 207

3- سخنرانی اوکندی نشانگر ضرورت تداوم موضع جامعه اروپا از سال 1352 است. لیکن به جای منعکس ساختن موضع اساسا تغییر نیافته، به عدم توانائی جامعه مذکور در دستیابی به یک توافق همه جانبه و جسورانه گواهی می دهد. و تمایل رو به افزایش بسیاری از 9 عضو گروه اروپایی را در جهت به رسمیت شناختن ساف پنهان می سازد.

4- سالهااست که بر این 9 عضو فشار وارد شده تا موضع خود را تغییر دهند. تلاشهای اعراب در به حرکت درآوردن این 9 عضو در اجلاسیه های «مذاکرات اروپایی و عربی» در بروکسل به سال 1356 و در دمشق به سال 1357 به خوبی قابل رؤیت بود.

اصرار اعراب بر به رسمیت شناخته شدن ساف توسط جامعه اروپایی منجر به صدور بیانیه هایی مشترک در پایان اجلاسیه های 1356 و 1357 گردید که طی آن مواضع جامعه اروپایی و اعراب به طور جداگانه اعلام شد.

5- در اوائل سال 1358، مخالفت جامعه اروپایی با ساف ظاهرا فرسایش یافته بود. در آن زمان در کمیته گروه کار جامعه اروپایی تغییر موضعها آشکارتر شد. کارمندان این جامعه معتقد بودند که امتناع رؤسا از تغییر موضع جامعه اروپایی، با نپذیرفتن معتدل تر ساف توسط آنها توام خواهد بود و رفته رفته به حمایت از ساف منجر خواهد شد.

6- تبلیغات عرفات سرپرست ساف در اروپا طی تابستان جاری شدت یافته و مسئله را بغرنج تر ساخته است. ملاقات عرفات با کرایسکی و ویلی برانت در وین، سفر وی به اسپانیا و توافق ساف به بازگشایی دفتر خود در آنکارا، هم نشانگر قابلیت پذیرش ساف در اروپا می باشد. کشورهای عضو گروه 9 بیانات عرفات در مادرید را که حل تضاد خاورمیانه را با عرضه نفت مرتبط اعلام کرده بود، و نیز بیانیه معتدل تر یمانی وزیر نفت سعودی را در کپنهاک یادآور شده اند.

7- به عنوان بخشی از تغییرات رو به انجام، در مورد نحوه برخورد با مسئله ساف عدم توافقهای روزافزونی در میان اعضاء جامعه اروپایی پدید آمده است. گنجانده شدن ساف در سخنرانی اوکندی آن هم به عنوان یکی از طرفین، حاصل مذاکرات طولانی و دشوار در میان اعضای جامعه اروپایی بوده است.

8- گمان می رود که فرانسویها محرک اصلی به رسمیت شناخته شدن، ساف بوده باشند، هلندیها که زمانی سرسخت ترین مخالف ساف به حساب می آمدند، آنقدر موضع خود را تغییر داده اند که همراه با انگلیسیها از جمله کسانی به حساب می آیند که میانه روترین مواضع را اتخاذ کرده اند. می گویند آلمانیها و بلژیکیها، با تماس رسمی با ساف مخالف هستند، ولی لوکزامبورگ از تأخیر جامعه اروپایی در پاسخ دادن به خواستهای اعراب نگران شده است.

9- بنابراین می توان گفت که پیرامون وضع موجود هنوز تصمیم خاصی اتخاذ نشده است. کشورهای جامعه اروپایی که از یک طرف با فشار کشورهای عربی و خطر نفتی و از طرف دیگر با ملاحظات داخلی و تمایل به دور نشدن از آمریکا مواجه هستند، در واقع با یک معمای عجیب رو به رو شده اند.

10- به طور مثال، درست است که فرانسه در اروپای غربی در رأس کسانی قرار گرفته که خواهان مصالحه با ساف هستند، ولی مقامات فرانسوی ترس از آن دارند که مبادا این عمل پدید آورنده تشنج به خصوص در میان گروههای بهبودی فرانسه باشد.

نخست وزیر کوسیگا در مردادماه در پارلمان ایتالیا گفت که ایتالیا مدتهااست که ساف را «به عنوان

ص: 208

یک نیروی مهم سیاسی به رسمیت شناخته» و با نمایندگان آن از سال 1353 تماس داشته است.

11- (طبقه بندی نشده) مطبوعات ساحل غربی: القدس در تاریخ 10 مهرماه اظهار داشت که منابع دیپلماتیک عرب در یافته اند که سوریه می خواهد تا قبل از پایان سال جاری نیروهای خود را از لبنان خارج سازد. منابع مذکور می گویند علت این خروج احتمالی نیاز روزافزون به تقویت نیروی نظامی این کشور جهت کنترل ناآرامیهای سیاسی داخلی سوریه است. همان روز الفجر، هاآرتز را متهم به حمله به شهرداران رام اللّه و هبرون به خاطر ملاقاتشان با مقامات ساف و نیز به خاطر بیانات ضداسرائیلی شان، نمود.

12- (طبقه بندی نشده) ساف ترکیه: رادیوی داخلی ترکیه اعلام کرده است که عرفات در تاریخ 13 مهرماه و بنابه دعوت شخص اجویت به ترکیه سفر خواهد کرد.

13- (طبقه بندی نشده) مطبوعاتی مصر: روزنامه های مصری مطالب خود را بر بیانیه سادات که گفته بود، روابط قطع شده، کشورهای عربی با مصر تنها با رعایت شرایط مصری به حالت اول باز خواهد گشت، متمرکز کرده اند. سادات اعلام کرد که ابتکار صلح وی به این دلیل پدید آمد تا عدم اتحاد اعراب را از بین ببرد، لیکن اختلافات اعراب ظاهرا شدیدتر از تضاد اعراب و اسرائیل است. در گزارشهای دیگر، مطبوعات مصر از خطر ایران در قبال ثبات کشورهای خلیج فارس یاد کرده و اظهار داشتند که مصر به بحرین در قبال فشارهای اعمالی از طرف ایران پیشنهاد کمک داده است.

14- اسرائیل وسینا: رادیو اورشلیم در تاریخ 10 مهرماه گزارش داد که کابینه اسرائیل نتوانسته است در مورد طرح بازگرداندن سینا که وزیر دفاع وایزمن و وزیر خارجه دایان در واشنگتن در مورد آن به توافق رسیده بودند، به نتیجه ای برسد. منابع دولت اسرائیل گفتند که از این طرح پیشنهادی «انتقاد شدیدی» به عمل آمد و چند وزیر خواستار اصلاح این طرح گردیدند.

15- (طبقه بندی نشده) اردن - آمریکا: روزنامه اردنی الدستور گزارشات خود را بر وخامت اوضاع روابط آمریکا و اردن متمرکز ساخت و آن را ناشی از عوامل ذیل اعلام نمود:

الف) سیاست کلی خاورمیانه آمریکا و به خصوص قرارداد کمپ دیوید.

ب) موضع آمریکا که استوار بر حمایت از اسرائیل است.

ج) «تخلف» آمریکا از قرارداد تسلیحات نظامی خود با اردن به خصوص در رابطه با فروش تانکهای ام-60 و هواپیمای اف-16 و د) افزایش سوءظن ناشی از «توطئه گری» آمریکا در شبه جزیره عربی و خلیج فارس.

16- (خیلی محرمانه) جسی جکسون - سادات - ساف: سفارت در قاهره و دیگر منابع گزارش داده اند که سادات طی ملاقات دوم خود در مهرماه به کشیش جسی جکسون گفته است که اگر سرپرست ساف به روند صلح بپیوندد، وی آماده است که او را «مانند برادری در آغوش بگیرد.» همچنین سادات اظهار داشت که ساف از نظر وی تنها نماینده رسمی مردم فلسطین است. در یک کنفرانس مطبوعاتی دیگر، جکسون گفت که سادات از وی خواسته است که پیامی از طرف وی برای عرفات ببرد، تا ساف عملیات نظامی خود را علیه اسرائیل متوقف سازد.

17- (طبقه بندی نشده) فلسطینیها / اردن / آمریکا: بنابه گزارش آژانس خبری قطر، العال ناجی، مرد شماره 2 جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل از اردن خواسته است که روابط دیپلماتیک و

ص: 209

اقتصادی خود را با آمریکا قطع نماید.

18- (خیلی محرمانه) ساف - مجمع عمومی سازمان ملل: نماینده بنگلادش در مجمع عمومی سازمان ملل به سفارت آمریکا در داکا اطلاع داد که نماینده ساف به وی گفته است که ساف معتقد است فعالیتهای جسی جکسون و دیگر رهبران سیاه پوست طرز تفکر آمریکا را در قبال ساف دستخوش تغییر می سازد. به همین علت ساف در نظر دارد. کاری کند که در مهرماه سازمان ملل قطعنامه ای را تصویب ننماید، و در عوض ناظر رویدادهای آتی در طرز تفکر آمریکا باشد.

19- (خیلی محرمانه) لبنان «در نبرد 10 مهرماه در منطقه کوره که ظاهرا بین فالانژها و حامیان رئیس جمهور پیشین یعنی فرنجیه در گرفته بود، پنج تن کشته شدند. شبه نظامیان فالانژ در تاریخ 10 مهرماه در نبرد دیگری در یکی از حومه های بیروت با اعضای یک گروه ملی نیز درگیر شده بودند. در این نبرد نیز دو نفر کشته و سه نفر زخمی شده بودند. در تاریخ 10 مهرماه نبرد دیگری بین سازمان فتح و سازمان شیعی امل در گرفته بود و تعدادی از افراد طرفین کشته شدند.

20- (طبقه بندی نشده) اجلاس لیبیائی و عربستان سعودی: در بیانیه صادره در پایان سفر شاه خالد به لیبی، عربستان سعودی و لیبی عدم پذیرش قرارداد کمپ دیوید «و حمایت» خود را از ساف بار دیگر مورد تأیید قرار دادند. در این بیانیه گفته شده است که خالد و قذافی اجرای قطعنامه های مصوبه در اجلاس عربی اسفندماه را که خواستار تحریم اقتصادی، مالی، و دیپلماتیک مصر شده مورد تجدید نظر و بررسی قرار داده اند.

21- (خیلی محرمانه) مواضع عراق در مصاحبه مطبوعاتی مورخ 11 مهرماه؛ رویتر به نقل از وزیر خارجه عراق حمادی گزارش داد که کشورهای عربی تولید کننده نفت در قبال کشورهایی که با تقاضاهای سیاسی آنها مخالفت می ورزند دست به یک رشته اقدامات تحریم آمیز خواهند زد، بنابه گزارش رادیو بغداد، حمادی در همین مصاحبه گفته است، که عراق در صورت تداوم تورم در کنفرانس آتی اوپک از افزایش قیمتهای نفتی حمایت خواهد کرد. رادیو بغداد همچنین گزارش داد که بغداد به هیچ وجه با طرح عمان برای امنیت تنگه هرمز موافق نیست.کریستوفر

خلاصه اطلاعات 913 (عرفات بیدی که با هر بادی به لرزه در می آید)

سند شماره (27) تاریخ: 18 مهر 1358 - 10 اکتبر 1979 طبقه بندی: سری از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی .سی به: مجمع گردآوری خلاصه اطلاعات، با اولویت موضوع: خلاصه اطلاعات 913 - 18 مهر 1358 پاراگرافهای 6-1 سری است) 1- عرفات: بیدی که با هر بادی به لرزه در می آید: اعلامیه مورخ 13 مهرماه عرفات مبنی بر اینکه ساف آتش بس را در جنوب لبنان رعایت خواهد کرد، اصولاً نشانگر سیاست کلی آغاز شده توسط اوست عرفات ظاهرا تصمیم گرفته است که تلاشهای خود را در جبهه دیپلماتیک متمرکز سازد و نه جبهه نظامی، لیکن، برای حفظ اعتبار انقلابی خود و فتح مسؤلیت عملیات انجام شده از ساحل غربی را به عهده گرفته است.

2- معذالک، این اعلامیه حائز اهمیت چشمگیری نیست. تا همین اواخر، عرفات از جنوب لبنان برای حملات خود علیه اسرائیل استفاده می کرد. حمله خونین علیه اتوبوس اسرائیلی در بهمن ماه 1357 از

ص: 210

جنوب لبنان آغاز شده بود فتح در چند جنگ با شبه نظامیان حداد و نیروهای اسرائیلی از توپخانه و خمپاره انداز استفاده کرده است.

3- سؤال این است که آیا عرفات در داخل نهضتی که به روشهای دیپلماتیک وی اعتمادی ندارد و میل دارد با ایجاد اشتیاق انقلابی در جهان عرب فلسطین را «بازپس گیرد»، میانه روی را به گروههای تندرو فلسطین تحمیل خواهد کرد. علاوه بر این عرفات اعلام داشته است که رعایت آتش بس از طرف ساف مشروط به رعایت آتش بس از طرف اسرائیل است. انفجار بمبی در اسرائیل که منجر به کشته شدن غیرنظامیان گردد، می تواند دور جدیدی از خشونت را در جنوب پدید آورد.

4- به عرفات فشار بسیاری وارد می شود تا به ارتش لبنان اجازه دهد که نظامیان بیشتری در جنوب مستقر سازد. دولت سرکیس مایل است حضور یکی ازگردانهای خود را در منطقه نیروهای میانجیگر سازمان ملل گسترش داده و یک گردان دیگر را در منطقه طایر و احتمالاً نبطیه و آرنون مستقر سازد. با وجود سوءظن فداییان نسبت به ارتش لبنان و عدم تمایل آنها به از دست دادن کنترل منطقه مستقل عملیاتیشان عرفات تا حدودی به کاربرد این نیروهای لبنانی رضایت خواهد داد. عواملی که عرفات را وادار به این مصالحه خواهد کرد عبارتند از:

الف) دیدارهای اخیر رهبران حقوق مدنی سیاه پوستان.

ب) تمایل عرفات به بهره برداری از فرصت قبل از آنکه انتخابات آمریکا به رسمیت شناخته شدن ساف را در اروپای غربی گسترش دهد.

ج) تقاضای وزیر خارجه پطروس در مجمع عمومی سازمان ملل در جهت خودداری و خویشتن داری ساف.

د) تعهد عرفات در تاریخ 15 خرداد مبنی بر اینکه نیروهای ساف از مراکز پرجمعیت جنوب لبنان خارج خواهند شد.

ه) نگرانی شیعیان از اینکه چرا آنها باید خسارات ناشی از عزم راسخ ساف برای ضربه زدن به اسرائیل از خاک لبنان را به جان خریدار شوند.

5- در چند هفته گذشته عرفات با رئیس جمهور سرکیس، نخست وزیر الحوث، کمال اسد سخنگو و ویکران در مورد ایجاد اثبات در جنوب لبنان ملاقات و گفتگوهایی داشته است. گرچه این ملاقاتها هیچ گونه بیانیه رسمی را به دنبال نداشته، ولی در سرتاسر کشور همه توقع دارند. که قدرت دولت مرکزی تا حدودی افزایش یابد. این توقعها نیز با تردیدهای مربوط به شکل ابتکار آمریکایی در قبال لبنان، شدت می یابد.

6- با این وصف چنین به نظر می رسد که حتی اگر نظامیان ارتش لبنان وارد پادگانهای طایر شده و اکثر فداییان نیز از آنجا خارج شوند، چریکها باز هم کنترل اوضاع جنوب را در اختیار خواهند داشت آنها قادر به این کار هستند چون در داخل و در اطراف اردوگاههای پناهندگان در طایر مستقر بوده و نظامیان ارتش لبنان نیز اگر به جنوب بروند نخواهند خواست با درگیر شدن با آنها خود را به مخاطره بیندازند.

7- (طبقه بندی نشده) حزب جدید اسرائیلی: خبرگزاری رویتر در تاریخ 16 مهرماه گزارش داد که یک حزب سیاسی مافوق ناسیونالیستی اسرائیلی جدیدا تشکیل شده که می تواند به راحتی به داخل هیئت حاکمه لیکود و شریک مؤتلفه آن یعنی حزب ملی مذهبی رخنه کند، حدود 3000 نفر در اجلاس افتتاحیه

ص: 211

تولد دوباره حزب شرکت جستند. تعدادی از اعضای کنست چون گولاکوهن و موشه شامیر که از لیکود خارج شده اند در این اجلاسیه سخنرانی کردند. حزب تهیا خواستار اجراء حقوق و قوانین یهودیت «در تمام جنبه های فلسطین توراتی و نیز ساحل غربی و نوار غزه شده اند. انتظار می رود که گوش امنییوم نیز به این حزب جدید بپیوندد.

8- (طبقه بندی نشده) سرباز گمشده اسرائیلی: یکی از سخنگویان ارتش اسرائیل در تاریخ 15 مهرماه گزارش داد که جسد یکی از سربازان گمشده اسرائیلی که در گورستان مسلمین در نوار غزه دفن شده بود کشف گردیده است. یک گروه کماندویی فلسطین اعلام کرده بود که این سرباز را در «سرزمینهای اشغالی» قبل از فوت وی به اسارت گرفته بود.

9- (طبقه بندی نشده) مطبوعات اسرائیلی: مطبوعات مورخ 15 و 16 مهرماه پیرامون تصمیم «یک جانبه» کابینه برای مطلع ساختن آمریکا از اینکه اسرائیل آخرین مرحله خروج از صحرای سینا را در غیاب یک نیروی نظامی به مرحله اجرا درنخواهد آورد، گزارشات خود را متمرکز ساختند. به دنبال تشکیل جلسه کابینه در تاریخ 15 مهرماه، تلویزیون اسرائیل گزارش داد که اسرائیل از آمریکا خواهد خواست که در تضاد بین اسرائیل و مصر بر سر قیمت نفت مصر نقش داور را ایفاء نماید.

هآرتز نیز در یکی از مقالات خود به نقل از چند مقام برجسته آمریکا گزارش داده که برخورد با مشکلات خاورمیانه با منزوی ساختن ساف کاری بس دشوار است و آمریکا در نظر دارد با ابتکار جدیدی در مورد جنوب لبنان پای ساف را نیز به میان بکشد.

10- (خیلی محرمانه) نقطه نظرهای دایان در مورد سینا، سفارت آمریکا در تل آویو گزارش داد که دایان در کنفرانس مطبوعاتی 16 مهرماه گفته است که کابینه اسرائیل طرح نظارت بر صحرای سینا را «محتاطانه» پذیرفته و متقاضی هیچ گونه تغییری نشده است. وی افزود که اسرائیل از آمریکا می خواهد که چند نکته مربوط به قرارداد را «تصریح» نماید.

11- (طبقه بندی نشده) کویت قیمت نفت خود را بالا می برد: آسوشیتدپرس و رویتر در تاریخ 16 مهرماه گزارش دادند که کویت قیمت نفت خود را 10 درصد افزایش داده است، که این افزایش از تاریخ 10 مهرماه مؤثر خواهد بود. قیمت جدید 34/21 دلاری کویت هنوز هم کمتر از قیمت 50/23 دلاری تعیین شده توسط اوپک در کنفرانس ژنو در چهارماه گذشته است.

12- (طبقه بندی نشده) کانادا - اورشلیم: نخست وزیر جوکلارک در تاریخ 17 مهرماه علنا «مشروعیت شکوائیه های فلسطینیها» را به رسمیت شناخت لیکن اعلام کرد که کانادا زمانی با ساف کنار خواهد آمد که این سازمان اسرائیل را به رسمیت بشناسد. در همان مصاحبه کلارک در مقام اعتراف گفت که وی عکس العمل اعراب را در قبال انتقال سفارت کانادا از تل آویو به اورشلیم و نیز مشکلات ناشی از آن را که در رابطه با تجارت کانادا در خاورمیانه به وجود می آمد درست تخمین نزده بود.

13- (طبقه بندی نشده) ساحل غربی - ساف: بنابه گزارش رویتر، فهد قواسمه شهردار هبرون گفته است که گمان نمی کند، ساف نصایح کشیش جسی جکسون را در رابطه با اتخاذ روش فاقد خشونت در قبال مسئله فلسطین را بپذیرد. طبق پیش بینی قواسمه، تا زمانی که اهداف فلسطینی تحقق نیافته تروریسم علیه اسرائیل ادامه خواهد یافت.

14- (طبقه بندی نشده) اسرائیل -انتخابات ساحل غربی: در تاریخ 17 مهر آسوشیتدپرس به نقل از

ص: 212

هاآرتز گزارش داد که دولت اسرائیل انتخابات شهرداریها در فروردین 1359 مربوط به مناطق اشغالی ساحل غربی را لغو خواهد کرد. بنابه اظهار هاآرتز کاندیداهای تحت الحمایه ساف از هم اکنون به سازماندهی برای انتخابات فروردین ماه پرداخته اند، تا سمتهای بیشتری را اشغال نمایند. مقامات اسرائیل معتقدند که پیروزیهای بیشتر انتخاباتی کاندیداهای تحت الحمایه ساف (که در سال 1354 در اکثر مبارزات انتخاباتی پیروز شده بودند). یافتن رهبران میانه روی ساحل غربی را که بتوانند در مذاکرات خود مختاری شرکت جویند دشوار خواهد ساخت. پس از درج گزارش هاآرتز یکی از سخنگویان حکومت نظامی در ساحل غربی گفت که در مورد لغو انتخابات هنوز تصمیمی اتخاذ نشده است.

15- (طبقه بندی نشده) انفجار در نزدیکی هبرون: در تاریخ 17 مهرماه بمبی در هبرون منفجر و منجر به کشته شدن دو جوان عربی شد، که سعی داشتند آن را در نزدیکی مقبره یکی از روحانیون اعظم کار بگذارند.

16- (طبقه بندی نشده) آدم ربایی فالانژها: خبرگزاریها گزارش دادند که در تاریخ 16 مهرماه فالانژهای - مسیحی 50 تن از غیرنظامی شمال شرقی لبنان را ربوده اند. بنابه گزارش آسوشیتدپرس، 15 تن از آنان آزاد شده اند، لیکن 30 تن از آنان که اکثرشان از جمله حامیان سلیمان فرنجیه رئیس جمهور پیشین هستند، هنوز در اسارت به سر می برند. ونس

ساف در ایران

سند شماره (28) تاریخ: 22 مهر 1358 - 14 اکتبر 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی با اولویت عطف به: تهران 10513 (کتبی) موضوع: ساف در ایران 1- (تمام متن خیلی محرمانه است).

2- وزیر خارجه یزدی در کنفرانس مطبوعاتی مورخ 18 مهرماه رسما اعلام کرد که دولت ایران به ساف اجازه نمی دهد که در دفاتر خود در اهواز و خوزستان عمل کند.

3- یزدی گفت «ما چنین نتیجه گرفتیم که وجود دفتر ساف در اهواز نه به نفع ما و نه به نفع ساف است، چون وضع کشور این گونه ایجاب می کند. ما این موضوع را مورد تبادل نظر قرار دادیم و آنها تصمیم گرفتند که دفتر خود را در آنجا تعطیل نمایند».

4- ورود نماینده ساف به تهران در تاریخ 20 مهرماه توجه مطبوعات را احتمالاً جلب کرده و موجب پیدایش مطالبی در مورد ساف شده است. هیئت چهارنفره به سرپرستی خلیل وزیر (معروف به ابوجهاد) بنابه گزارش مطبوعات وارد تهران گردید تا در مورد همکاری صمیمانه تر و مثمرثمرتر میان ایران و ساف تبادل نظر نماید. این هیئت با وزیر خارجه یزدی در فرودگاه ملاقات کرد و بنابه گزارش قرار است در طول این سفر با خمینی، یزدی و چمران وزیر دفاع ملاقاتهایی داشته باشد.

5- همان روز، فرمانده سپاه پاسداران یعنی ابوشریف که در گروه امل فلسطین آموزش نظامی دیده است در یک مصاحبه مطبوعاتی نارضایتی خود را از سیاست خارجی ایران در قبال ساف اعلام کرد.بنابه گزارش شریف گفته است «تا آنجا که به انقلاب فلسطین مربوط است سیاست خارجی ایران بنابه دلایل

ص: 213

شناخته شده برای پیروان این سیاست، انقلابی یا تأثیر گذار نبوده است. وی گفت نکات خاصی وجود دارد که بنابه دلایل تاکتیکی نمی توان آنها را فاش ساخت.

6 - در بیانیه مطبوعاتی دیگری به تاریخ 18 مهرماه مجاهدین نیز حمایت خود را از ساف اعلام نموده و از خمینی خواسته اند که از نظر مالی به ساف کمک نماید.

7- اظهار نظر: سفارت معتقد است که سفیر اخیر ساف به ایران تغییری در سیاست اساسی ایران پدید نخواهد آورد، لیکن ما رویدادها را دقیقا تحت نظر خواهیم داشت. لینگن

ساف در ایران

سند شماره (29) تاریخ: 24 مهر 1358 - 16 اکتبر 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی عطف به: تهران 10924 موضوع: ساف در ایران 1- (تمام متن خیلی محرمانه است.

2- هفتگی نامه انگلیسی زبان «اکسکلوسیو» مورخ 21 مهر در مقاله ای اظهار داشت که بخشی از سفر معاون نخست وزیر یعنی طباطبائی به لبنان سبب انعقاد قراردادی شد که براساس آن رهبران فلسطینی به پاسداران انقلابی ایران در زمینه نبردهای چریکی کوهستانی، آموزش خواهند داد. در این مقاله گفته شده است که طباطبائی از مستشاران نظامی برای دیدار از ایران دعوت کرده است.

3- نشریه «اکسکلوسیو» در ادامه می گوید که دولت سوریه به طباطبائی اطمینان داده است که «صاعقه» یعنی گروه تندرو فلسطینی در ناآرامیهای خوزستان دخالت نداشته و علاوه بر این سوریه قول داده است که برای جلوگیری از مداخله این گروه در منطقه با جورج حبش وارد مذاکره خواهد شد.

4- اگر مخاطبها بتوانند اطلاعات بیشتری در این زمینه ارسال دارند موجبات امتنان سفارت فراهم خواهد شد. لینگن

ملاقات ساندرز با سفیر انگلستان: گفتگو در مورد لبنان و ایران

سند شماره (30) تاریخ: 28 مهر 1358 - 20 اکتبر 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سیبه: سفارت آمریکا در لندن با اولویت رونوشت: سفارت آمریکا در تهران بیروت موضوع: ملاقات ساندرز با سفیر انگلستان: گفتگو در مورد لبنان و ایران 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- هندرسن سفیر انگلستان با ساندرز معاون وزیر خارجه در امور خاور نزدیک در تاریخ 23 مهرماه ملاقات نمود تا در مورد اوضاع لبنان به گفتگو بپردازد. وی علاوه بر این در مورد ایران و شبه جزیره عربی نیز تبادل نظر نمود.

3- هندرسن با این سؤال که آیا هدف از تلاش لبنان، خارج کردن سوریهااست یا درگیر ساختن فلسطینیها در مذاکره به طور غیرمستقیم آغاز سخن کرد. ساندرز در پاسخ گفت این اهداف ممکن است در

ص: 214

دراز مدت در مد نظر باشد، لیکن هدف اصلی ما ایجاد صلح در لبنان به خاطر خود آن است. میزان خشونت ماههای اخیر در آنجا طاقت فرسا شده و امکان گسترش تضاد را افزایش داده است.

4- در پاسخ به سؤال مربوط به نحوه اجرا، ساندرز گفت ما هنوز در مرحله تصمیم گیری هستیم. در چند روز آینده تصمیم مربوط به نحوه شروع کار اتخاذ خواهد شد. سفیر دین نیز اکنون که به بیروت باز گشته ممکن است. از نحوه اجرا با خبر بوده و به ارزیابی اوضاع مشغول شود. مهمترین حرکت، هم آهنگ سازی دولت لبنان و سازمان ملل می باشد تا آمریکا نیز بتواند به عنوان «نیروی محرک» عمل کند.

همه چیز بستگی به رهنمودها و ارشادهای دولت لبنان دارد. در رابطه با زمان مناسب، سفیر دین در اواخر هفته جاری با رئیس جمهور سرکیس ملاقات خواهد کرد تا پیرامون نکات مهم تفحص به عمل آید. در هفته آینده نیز، سفیر حبیب به منطقه (بیروت، دمشق، تل آویو، و احتمالاً ریاض) سفر خواهد کرد تا با لبنانیها و اسد گفتگو نماید. ساندرز خواستار محرمانه ماندن سفرحبیب شد.

5- هندرسن سؤال کرد که در چه موقع و چگونه به طرز تفکر فلسطینیها پی خواهیم برد. ساندرز گفت ما در حال حاضر با اعراب میانه روی که با فلسطینیها رابطه دارند، تماس برقرار کرده ایم. می دانیم که ساف در پی آن است تا با استفاده از فرصت موجود از اختیارات بهتر سیاسی خود استفاده کند. ساندرز یادآور شد که با قضاوت پیرامون عکس العملهای اولیه، می توان گفت که اکثر دولتهای عربی به این نتیجه رسیده اند که موقع مناسب برای به عمل آوردن اقدامی در مورد لبنان فرا رسیده است، هیچ یک از آنها با اهداف ما مخالف نیستند.

6- هندرسن خواستار افشاء جزئیات بیشتر شد. ساندرز گفت ما در نظر داریم پیرامون جزئیات با دولت لبنان، سازمان ملل و دیگر طرفین دولت صحبت کنیم. سفیر سعودی در بیروت می تواند یکی از این طرفین باشد. طرز تفکر کنونی ما این است که در نهایت به پنج «شاخه» قراردادی دست پیدا کنیم:

الف) توافق دو جانبه در میان طرفین موجود در جنوب از جمله اسرائیلیها با این امر که از حمله به یکدیگر دست بردارند. اسرائیلیها نیز باید عملیات حداد را محدود سازند. مهمترین عنصر موجود در این روش این توافق خواهد بود که نیروهای میانجیگری سازمان ملل اصلی ترین عامل اجرائی به حساب آیند و در صورت شیوع و یا آغاز تضاد ابتدا باید در جریان گذاشته شوند.

ب) تخلیه طایر توسط ساف، و بازگشت غیرنظامیان به موطنهای قبلی خود در جنوب ج) خروج نیروهایی چون نیروهای حداد، ساف و چپگرایان لبنان از منطقه نیروهای میانجیگر سازمان ملل.

د) خروج محدود نظامیان سوریه، به خصوص از محدوده بیروت. این امر سبب افزایش قدرت و اختیارات دولت سرکیس شده و هنگام سفرمان به اسرائیل مفید واقع خواهد شد.

ه ) تخفیف امکان زد و خورد بین نیروهای اسرائیلی و سوری، به طور مثال، ما امیدواریم که ماهیت شناسایی هوایی اسرائیل را تغییر دهیم. این امر متضمن قراردادهای بی قید و شرط به جای قراردادهای رسمی می باشد.

7- هندرسن در مورد ایران به ارائه نظر دولت متبوع خود پرداخت و گفت اوضاع آنجا صریحا ناآرام است، ولی معلوم نیست که آیا کسی می تواند خمینی را به سقوط بکشاند یا خیر. ساندرز نیز گفت که با عقیده وی موافق است، ولی ما در این مورد نقشی نداریم. روحیه انقلابی ایرانی ما را به خاطر بیست سال

ص: 215

حمایت از شاه مخفی کارانی غیرقابل قبول قلمداد می کند. ایرانیها گذشته را از بین می برند، ولی ما باید اساس آینده را پی ریزی کنیم. ولی باید چند اقدام مختلف صورت گیرد تا کمونیستها نتوانند به نحو مؤثری وارد صحنه شوند. در پاسخ به سؤال هندرسن مبنی بر اینکه آیا به نظر او پس از سرکوب کردها روحیه ارتش بالا رفته است یا نه، ساندرز گفت به علت بی نظمی کلی این موضوع قابل نتیجه گیری نیست.

8- هندرسن سؤال کرد که آیا به نظر ساندرز نظر عمومی آمریکا در آینده نزدیک متمایل به اعراب خواهد شد یا متمایل به اسرائیل. ساندرز گفت به نظر عموم آمریکاییان شرکتهای نفتی و دولت آمریکا مسؤل افزایش قیمتها هستند، نه اعراب. وی گفت. تغییر طرز تفکر سیاهان و یهودیان متمایل به بهبود روابط شده است. ساف نیز ظاهرا این نتیجه رسیده است که با روشهای دیپلماتیک بهتر از نظامیگری می تواند پیام خود را به جهانیان برساند، ولی نمی دانیم که سرانجام چه خواهد کرد.

9- هندرسن در مورد «نیروی واکنش سریع» مذکور در گزارشات مطبوعاتی سؤال کرد. وی گفت فکر می کند که منظور حضور «در افق» باشد تا تشکیل نیرویی که قادر به مداخله عظیم باشد چون مداخله زمینی مشروط بر همکاری دشوار کشورهای منطقه و پایگاههای مستقر در آن می باشد. ساندرز گفت به دنبال مطالعات شدید انجام شده در تابستان گذشته، ما به این نتیجه رسیدیم که حضور خود را در افق حفظ کنیم. این امر موجب افزایش تعداد ناوها، و نیز توانائی تهاجمی ما می باشد. ارسال هواپیماهای اف-15 به عربستان سعودی در جنگ یمن مقدمه ای بر این کار بوده است. در پاسخ به سؤالات دیگر هندرسن، ساندرز گفت این امر افزایش توانایی حمل و نقل ما را در درازمدت ضروری می سازد. وی افزود ما در حال بهبود وضع خود در زمینه کاربرد سریع نیروها هستیم ولی هیچ گونه «واحد تهاجمی» در رابطه با خاور میانه تشکیل نشده است. گزارش اخیر مندرج در مطبوعات اسرائیل مبنی بر اینکه آمریکا واحدهایی را در اسرائیل مستقر کرده تا در خلیج به کار برده شوند، کذب محض می باشد.

کریستوفر

نظریات یزدی در مورد لبنان و فلسطینیها

سند شماره (31) طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در تهرانتاریخ: 1 آبان 1358 - 23 اکتبر 79 به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی - سفارت آمریکا در بیروت تل آویو موضوع: نظریات یزدی در مورد لبنان و فلسطینیها 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- طی ملاقات کاردار و مقام وزارتخانه با وزیر امور خارجه نیروی ما به طور مختصر به تلاشهای آمریکا در جهت ایجاد ثبات در لبنان اشاره کردیم. یزدی گفت که اوضاع شمال لبنان برای شیعیانی که در نظر دارند علیه اسرائیلیها و مسیحیان به فلسطینیها بپیوندند غیرقابل تحمل شده است. آمریکا باید برای توقف حملات اسرائیل به این دولت فشار آورد.

3- ما پاسخ دادیم که آمریکا سعی دارد اسرائیل را از این کار بازدارد، لیکن تغییر روش اسرائیل توقف حملات تروریستهای فلسطینی را ایجاب می کند. به نظر ما، انقلاب ایران که تمام مردم را به صورت مسالمت آمیز به نشان دادن اراده سیاسی واداشت باید نمونه و سرمشق برای فلسطینیها باشد. یزدی گفت

ص: 216

که ایرانیها به همین منظور با ساف همکاری می کرده اند.

ایرانیها از ساف می خواستند که از وحدت اسلامی بیشتری در رسیدن به آرمانهای خود استفاده کند.

اگر ساف به روش غیرمذهبی خود ادامه دهد. پیروزی تضمین نخواهد شد. اگر ساف یک دولت فلسطینی کاملاً مادیگرا به وجود آورد، فلسطینیهای مارکسیست و تندرو سریعا قدرت را به دست خواهند گرفت.

یزدی ظاهرا فکر می کند که ایرانیها بر فلسطینیها تا حدودی تأثیر گذاشته اند. وی با صراحت گفت که ایران خود را در قبال آرمان فلسطین متعهد می داند: «ما به آنها کمک کرده ایم و در آینده نیز آنها را یاری خواهیم داد.»لینگن

نگرانی وزرای خارجه کشورهای خلیج در مورد رابطه ساف با دولت ایران

سند شماره (32) تاریخ: 5 آبان 1358 - 27 اکتبر 1979طبقه بندی: سری از: سفارت آمریکا در دوحهبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی رونوشت: سفارت آمریکا در تهرانعطف به: الف - منامه 2118 ، ب - دوحه 1213 موضوع: نگرانی وزرای خارجه کشورهای خلیج در مورد رابطه ساف با دولت ایران 1- (تمام متن سری است).

2- سفیر آلمان غربی، هلنر در مورد گفتگوی اخیر خود با وزیر کشور قطر در امور خارجی یعنی شیخ احمد بن سیف الثانی با من صحبت کرد، که گویا شیخ احمد با وی در مورد تبادل نظر اجلاس وزیران خارجه کشورهای خلیج در طائف در تاریخ 24 مهرماه در رابطه با نگرانی آنها از رابطه دولت ایران و ساف که احتمالاً منجر به فرسایش نفوذ آنها در ساف خواهد شد، سخن گفته بود. وابستگی مالی شدید ساف به کشورهای عربی صادرکننده نفت سبب پیدایش میانه روی بیشتری در ساف شده که در غیر آن صورت امکان پذیر نبود. اما رژیم جدید اسلامی تهران از منابع مالی سرشاری برخوردار بود و نیز برای اورشلیم در جهان اسلام اهمیت بسیاری قائل است. این امر سبب اعمال نفوذ تهران بر فلسطینیها می شود که بنابه گفته سفیر آلمان غربی، مواضع بسیار حساسی را در کشورهای خلیج اشغال کرده اند. هلنر گفت علت این گفتگو این بود که شیخ احمد بن سیف از جامعه اقتصادی اروپا خواستار به رسمیت شناختن دیپلماتیک ساف شده بود. منطق و استدلال شیخ در به رسمیت شناختن ساف توسط جامعه اقتصادی اروپا این است که این امر سبب اجتناب ساف از خشونت و پناه بردن آن به دیپلماسی دریافتن راه حلی مناسب برای مسئله فلسطین خواهد شد.

3- همان گونه که در گزارشات پیشین اشاره شد، جمعیت فلسطینی نیرومند 000/20 نفره قطر بسیار مرفه و دارای موقعیتهای استراتژیک می باشند. فلسطینیهای اینجا طبقه بالای متوسط و عناصرروشنفکر این جامعه عجیب را تشکیل می دهند. اکثر آنها نیز از حمایت اقتصادی و سیاسی آرمان فلسطینیها توسط دولت قطر راضی هستند. بنابراین نگرانی قطر و دیگر کشورهای خلیج از ایران اسلامی و اینکه احتمالاً کمک ارائه شونده از سوی ایران بیش از کمک سایر اعراب خواهد بود، بی مورد می باشد.

کیلگور

عطیبه مذاکره جامعه اقتصادی اروپا و کشورهای خلیج را به مسئله ساف ربط می دهد

ص: 217

سند شماره (33) تاریخ: 5 آبان 1358-27اکتبر79 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی به: سفارت آمریکا در ابوظبی با اولویت رونوشت: سفارت آمریکا در تهران موضوع: عطیبه مذاکره جامعه اقتصادی اروپا و کشورهای خلیج را به مسئله ساف ربط می دهد خواهشمند است در اولین فرصت با عطیبه تماس گرفته و در مورد بیانات مطبوعاتی وی در مورد ارتباط حقوق فلسطینیها در تشکیل یک دولت مستقل در ساحل غربی و نوار غزه و مباحثات نفتی کشورهای خلیج با جامعه اقتصادی اروپا شرح و توضیح بخواهید. در تشریح موضع آمریکا برای او از تلگرام مرجع وزارتخانه استفاده کنید و مخالفت آمریکا را با گنجانیدن هرگونه مسائل سیاسی در مذاکرات انرژی اعلام نمایید.کریستوفر

عرفات به عراق سفر می کند

سند شماره (34) تاریخ: 8 آبان 1358 - 30 اکتبر 1979طبقه بندی: خیلی محرمانه از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغدادبه: وزارت امور خارجه واشنگتن دی - سی با اولویت موضوع: عرفات به عراق سفر می کند 1- (طبقه بندی نشده) سرپرست ساف یاسر عرفات در تاریخ 5 تا 7 آبان همراه با عبدالرحیم عمر دبیر کل جبهه آزادیبخش عربی و سرپرست روابط خارجی فتح یعنی محمد ابومیزر از بغداد دیدار به عمل آورد، معاون نخست وزیر و سرپرست فرماندهی کل و نبرد مسلحانه فلسطینی یعنی نعیم حداد میزبان رسمی عرفات و تنها عراقی بود که در ملاقات چهار ساعت و نیمه عرفات با صدام حسین شرکت داشت.

2- (خیلی محرمانه) عرفات در آبان 1357 برای شرکت در اجلاسیه بغداد و در اسفندماه نیز برای شرکت در این اجلاسیه در سطح وزراء به عراق رفته بود. ولی پس از سالها این اولین سفری است که به منظور انجام امور دو جانبه صورت گرفته است. برخلاف سفرهای گذشته، این بار برای اولین بار به جای فلسطینیهای «رام شده عراقی» ، نماینده جبهه آزادیبخش عرب به عنوان عضو هیئت نمایندگی ساف شرکت جسته بود. با گذاشتن مسؤلیت میزبانی به عهده حداد، دولت عراق از پذیرش عرفات به عنوان رئیس یک دولت خودداری ورزیده است که به هیچ وجه از دید وی (عرفات - م) پنهان نخواهد ماند.

3- (خیلی محرمانه) گرچه اطلاعات چندانی در مورد ملاقات صدام و عرفات تراوش نکرده، ولی مدت غیرعادی آن توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. بیانیه های عمومی بر «هماهنگی» تدارک اجلاسیه عربی درست مانند بیانیه های صادره در هنگام سفر شاه حسین تأکید داشتند. یکی از موارد مهمی که باید در مورد آن به تفاهم دست یافته شود، اختلاف سوریه و عراق است که مشکلاتی را برای عراق (و حتی اردن) در رابطه با منزوی شدن آنها از اجلاس طائف در تاریخ 24 مهرماه پدید آورده است.

4- (خیلی محرمانه) با مقایسه گزارشات صدای فلسطین و خبرگزاری عراق در مورد مصاحبه تلویزیونی عرفات متوجه می شویم که لبنان یکی ازموضوعات مهم بحث و تبادل نظر را تشکیل می داده است. عراق هنوز هم موضع محدود خود را در مورد برنامه کار اجلاسیه عربی (مرجع ج) مورد تأکید قرار می دهد، اما مروری بر مطالب صدای فلسطین نشان می دهد که عرفات نیز در این زمینه شدیدا با عراق

ص: 218

مخالفت می ورزد.

5- (خیلی محرمانه) نگرانی قابل ملاحظه دیگر عراق گرایش کند و غیر قابل قبول عرفات، به میانه روی موجود در ابتکار اروپایی است. به همین دلیل بسیاری از همکاران دیپلماتیک ما معتقدند که به طور حتم به عرفات مطالبی در مورد رعایت اصول قطعنامه بغداد گفته شود که همانا حفظ جبهه متحد علیه مشارکت در مذاکرات خاورمیانه است. (و گمان می کنیم که عرفات نیز برای نشان دادن اعتبارهای خود در زمینه تندروی نماینده جبهه آزادیبخش عربی را به همراه آورده است. شایعه موجود حاکی از آن است که ملاقاتهای عرفات و شاه حسین با صدام آنها را موظف به تأیید مجدد قطعنامه بغداد در اجلاسیه بعدی و نمایش وحدت عربی علیه قرارداد و پیمان کمپ دیوید کرده است.

6- (خیلی محرمانه) اظهار نظر: تعمق قابل ملاحظه لیکن کاملاً نامربوطی در مورد مواضع احتمالی عرفات و حسین در زمینه هدف از این مذاکرات در قبال مذاکرات خود مختاری وجود دارد. اکثرا معتقدند که این مذاکره سرانجام موجب پیدایش نوعی فرمول مذاکره اشتراکی خواهد شد، لیکن معترفند که با عراق مخالفت خواهد شد و وضع و شرایط موجود مذاکرات خودمختاری زمان نامناسبی را برای پیدایش ابتکار اردن و ساف فراهم آورده است. سند ناتمام است

یک دولت فلسطینی باید تشکیل گردد

سند شماره (35) یک دولت فلسطینی باید تشکیل گردد هنری اس. سایزرسفارت آمریکا در مسقط به علت آنکه یکی از ناظران کوتاه مدت تضاد اعراب و اسرائیل بوده ام، از درج مطالب ناچیز خود در گفتگو درنگ می ورزم، قطعا بیش از آنچه که در تلگرامهای محل خدمت کنونی می بینیم، رویدادهایی در شرف وقوع است. با این وصف من از بن بست بی پایان موجود در امر مسئله خطیر فلسطینیها و تمایل بیانیه های رسمی آمریکا به حرکت در مسیرهای متناقض در این زمینه رنج بسیار می برم. بیانیه های ما گهگاه طوری طرح ریزی می شوند که گویا هدف آن اجتناب از مطالعه دقیق موضوع است و گاهی نیز موجب اتخاذ موضعی می شود که ظاهرا هدف آن نیز شانه خالی کردن است. نقطه نظرات زیر در رابطه با آن آشفتگی مطرح شده و امید است، تأثیری سازنده داشته باشد.

معمای واشنگتن اگر نتیجه گیری من از بیانیه های چند سال گذشته و یا مذاکرات فشرده آمریکا درست باشد، سیاست ما در مورد مسئله فلسطین شامل عناصر ابهام آمیز زیر است.

- ما معتقدیم که صلحی مداوم به وجود نخواهد آمد مگر آنکه «مسئله فلسطین و تمام جنبه های آن حل شود» و این راه حل باید حقوق مشروع مردم فلسطین را به رسمیت بشناسد. تا اینجا مطلب درست است، لیکن از محتوای چندانی برخوردار نیست. یعنی تنها به ذکر این مطلب پرداخته ایم که از نظر ما مسئله فلسطین بخش مهمی از تضاد موجود است. استفاده از عبارت «حقوق مشروع» که به طور جدی تا قبل از روی کار آمدن دولت کارتر از آن اجتناب می شد، و اشاره به «مردم» فلسطین خالی از اهمیت نیست لیکن تعریفی از سیاست موجود در این زمینه پدید نیامده است.

ص: 219

- ما معتقدیم که فلسطینیها باید در تعیین سرنوشت آتی خود شرکت کنند، ولی معنی آن چه می تواند باشد. این عین مطالب ایراد شده توسط رئیس جمهور کارتر در آسوان بود که کاخ سفید نیز آن را به دقت در پایان سفر سادات تکرار نمود. بنابه گزارش، این لحن محافظه کارانه نشانگر تمایل ما به یافتن یک وسیله مشترک برای مذاکره است و اگر این موضوع صحت داشت باشد، متوجه می شویم که چقدر کورکورانه به دنبال یک توافق به راه افتاده ایم.

- ما از پیدایش موطن فلسطینی حمایت می کنیم. این موضع که اتخاذ آن به اسفند 1356 برمی گردد، شبیه به یک موضع واقعی است، اما ممکن است معانی متعددی داشته باشد. این عنوان به اعلامیه بالغور در سال 1296 اشاره دارد که طی سه دهه پرآشوب منجر به پیدایش کشور و دولت اسرائیل شد ما می گوییم که «تمامیت» فلسطین را آن طور که طرفین توافق کنند می پذیریم، ولی ترجیح می دهیم که این تمامیت با اردن مرتبط باشد و چندان مستقل نیز نباشد. هنگام نوشتن این مطلب رئیس جمهور کارتر این رحجان را با گفتن این موضوع که ما هرگز خواستار تشکیل یک دولت مستقل فلسطین نبوده ایم و قصد نداریم در این موضع خود تغییری پدید آوریم، تشدید کرده است.

یکی از «تأییدیه های» بعدی رسمی در رابطه با بیانات رئیس جمهور نشان می دهد که او مطلب جدیدی را عنوان نکرده است، بلکه به وضوح تنفر ابهام آمیزمان را از یک حکومت فلسطین نشان داده است. حداقل این است، که این سیاست به رسمیت شناخته می شود. ولی، ماهیت «موطن» غیرمستقل فلسطینیها هنوز هم در پرده ابهام مانده است.

- ما اصرار داریم که کسی باید سخنگوی فلسطینیها باشد. مذاکره با نمایندگان ذی صلاح مردم فلسطین عین مطلبی بود که در بیانیه مشترک رئیس جمهور کارتر و چائوشسکو در تاریخ 24 فروردین عنوان گردید. ولی ما هنوز هم از پذیرش مهمترین عامل ایفاء کنده این نقش یعنی ساف امتناع می ورزیم. ما رسما با ساف گفتگو نخواهیم کرد، ولی همیشه علنا اعلام می کنیم که هرگاه آنها قطعنامه های 242 و 338 شورای امنیت سازمان ملل را به رسمیت بشناسند که همان به رسمیت شناختن موجودیت اسرائیل است ما نیز با آنها وارد مذاکره خواهیم شد. این سیاست کلی قبل از ریاست جمهوری کارتر پدید آمد و به کرات توسط او و دیگر رهبران دولت مورد تأیید قرار گرفت.این سیاست همیشه با انتقاد شدید نخست وزیر بگین روبه رو بود، آن هم به خصوص از زمان پیدایش تعریف انعطاف پذیر آن در اواسط سال 1977 کارتر در مرداد ماه گذشته گفت آمریکا با ساف وارد گفتگو خواهد شد حتی اگر تأیید قطعنامه 242 و 338 را ضروری بداند و این قطعنامه ها به خاطر اشاره صرف خود به «پناهندگان» تأثیر چندانی نداشته باشند.

ماندل معاون و رئیس جمهور نیز در تلاش اولیه خود برای پدید آوردن این مصالحه در خرداد گذشته گفته بود که ساف باید «نشان دهد که مایل است» در صلح و صفا با اسرائیل زندگی کند. ولی ساف هنوز هم شرایط آمریکا را قبول نکرده و یا بنابه دلایل داخلی نمی تواند، این کار را انجام دهد. نتیجه نیز این شد که همه چیز به حالت تعلیق درآمده و طرفین ناراضی شده اند.

این سرگشتگی مأیوس کننده است، ولی می توان به مشکلات دولت کارتر نیز پی برد. رئیس جمهور هدفی بسیار جاه طلبانه را در پیش گرفته که در فرض عالی است، لیکن واقعیتها امکان دستیابی به آن را دشوار می سازد. با کنار گذاشتن سیاست گام به گام و محتاطانه کی سینجر، کارتر به تنهایی درصدد استقرار صلحی همه جانبه در خاور نزدیک برآمد، وی مانند دیگر سیاستهایش سعی کرد عوامل محدود کننده

ص: 220

گذشته را از میان برداشته و طرز تفکری تازه را پدید آورد. با در نظر گرفتن خطر جدی نهفته در تضاد اعراب و اسرائیل علیه صلح جهانی و پیدایش مناسبترین زمان برای یک راه حل اصیل از آغاز تضاد اعراب و اسرائیل نمی توان دولت آمریکا را به خاطر این تصمیم گیری مقصر دانست، ولی این دولت متوجه نشده است که برای عوامل محدود کننده گذشته نیز دلایل موجهی وجود داشته است. ناگزیری واشنگتن از وادار ساختن اسرائیل و فلسطین در به رسمیت شناختن یکدیگر و یا بهتر است گفته شود عدم تمایلمان به قبول فلسطینیها مهمترین موانع موجود در راه پیدایش یک راه حل است به نظر من، رؤسای جمهوری پیشین به همین دلیل و به خاطر اینکه این موانع را مشاهده کرده بودند، از تغییر سیاست دوری می جستند.

رئیس جمهور کارتر، با کنار گذاشتن احتیاط کاریهای گذشتگان با واقعیتهای سختی روبرو گشته است.

باید اعتراف کرد که اکثر رهبران فعال فلسطینی افراد تنفرآمیزی بوده و نباید آنان را مؤدبانه به رسمیت شناخت. اگر در این مورد تردیدی وجود داشت، حمله به غیرنظامیان شمال تل آویو در اسفند گذشته می بایست تاکتیکهای فلسطینیها را تحقق می بخشید. تدارک کننده این عمل سازمان فتح یا بزرگترین گروه کماندویی ساف بود. اسرائیل حق دارد که آن را یک سازمان «تروریستی خوانده و با آن به عنوان یک خطر امنیتی برخورد نماید. اسرائیلیها از دست فلسطینیها عصبانی هستند، و حمایت تاریخی آمریکا از اسرائیل نیز موجب خشم آمریکاییها شده است به همین دلیل است که واشنگتن از مذاکره با ساف امتناع می ورزد تا این سازمان نیز دورنمای خود را کاملاً تغییر دهد. این امتناع به خصوص با حرکتهای عجیب ارتدادیون فلسطینی که «میانه روهایی» چون عرفات به آسانی و بنابه دلایل خاصی نمی توانند از آنها فاصله بگیرند، شدت بیشتری یافته اند، علت این کار عرفات نیز عصیان واشنگتن است وضع موجود نیز بسیار اسف بار است، زیرا هیچ یک از طرفین به سوی یکدیگر حرکت نمی کنند، چون طرف دیگر حاضر نیست گام اول را بردارد.

به نظر من، به همین دلیل، تروریسم ساف بن بست کارتر را شدیدتر می سازد. فلسطین مهمترین شکنجه را در طول مذاکرات همه جانبه صلح که وی مجبور به آغاز آن شده بود متحمل شد. ولی حالا که امکان آن از بین رفته، چاره ای ندارد مگر آنکه با آن به طرز واقع گرایانه ای برخورد نماید. خصوصا آنکه روند این مذاکرات معجزه سفر سادات به اورشلیم را پدید آورده است. من نمی دانم که آیا دولت انتظار چنین رویدادی را داشت یا نه، ولی مسؤلیت اخلاقی آن بر دوش ما گذاشته شده، ما نمی توانیم سادات را تنها بگذاریم. مشاجره اخیر وی با فلسطینیها که ناشی از قتل یوسف صبائی در قبرس بود، در عین آشفته ساختن صحنه، تغییری در این امر اساسی پدید نیاورده است.

برای اعراب که این گونه ژستهای عاطفی معانی و مفاهیم بسیاری دارد، عدم پاسخ به سادات قابل قبول نیست. اعراب تندرو می گویند ما قبلاً به شما گفته بودیم و از این خشم عمومی اعراب یک جنجال سیاسی درست خواهند کرد. به همین دلیل سعی خواهند کرد مانع از پاسخگویی به سادات شوند تا پیشگویی آنها درست از آب درآید.

منافع آمریکا همراه با آرمان میانه روی در نقاط دیگر آسیب خواهد دید. ما باید جلو این آسیب رابگیریم. مانند دولود در نمایشنامه مرغزار سبز، آمریکا باید برگردد و معجزه دیگری را پدید آورد تا معجزه اول درست از آب درآید حال بن بست وجود داشته باشد، یا نداشته باشد.

ص: 221

مبارزه با آرمانهای فلسطین یکی از دیپلماتهای میانه رو عرب که گهگاه با او به صحبت پیرامون اختلاف اعراب و اسرائیل می نشینم می گوید پیمان ساف برای نابود ساختن اسرائیل مانند تهدیدی است که از طرف یک کودک در قبال یک فرد بالغ عنوان می شود، عکس العمل اسرائیل نیز توام با رویگردانی فرد بالغ از کودک است: «من با تو درگیر نخواهم شد.» همکار من می افزاید، اسرائیل این موضوع را بسیار بزرگ جلوه می دهد، ولی در عین حال می گوید که با اعراب وارد مذاکره خواهد شد.

باید اذعان داشت که این دیپلمات به نگرانی اسرائیلیها در قبال ساف پی نبرده است. اسرائیل نمی پذیرد که نباید مقاصد ساف را چندان جدی گرفت، باید به حمله اخیر اسرائیل به جنوب لبنان فکر کرد تا به عمق نظریه اسرائیل در این خصوص پی برد. مطالب عنوان شده توسط نخست وزیر بگین طی ملاقات با وزیر امور خارجه ونس در اورشلیم به تاریخ 18 مرداد نیز موضوع را بیشتر روشن می کند: نخست وزیر گفت ساف ممکن است ضعیف باشد، اما می خواهد اسرائیل را نابود سازد و این درست همان حرفی است که هیتلر در اوائل سالهای 1930 یعنی زمان ضعف خود در مورد یهودیان زده بود. من تا حدودی با این نظریه موافق هستم، ولی فلسطینیها به هیچ وجه قابل مقایسه با نازیها نیستند. باید به طرز روشنفکرانه ای حقوق فلسطینیها را از خطاهایشان و توانائیهایشان را از مقاصدشان جدا نمود، حتی اگر انجام آن برای اسرائیلیها و یا ضد تروریستهای جهان دشوار باشد. گذشته از آن اسرائیل باید بیش از همه به قدرت خود اعتماد پیدا کند. همان گونه که همکار عرب من می گوید، اسرائیلیها باید خودشان پی برده باشند که فلسطینیها قادر به سرنگونی آنها نیستند.

علاوه بر این، اسرائیل باید اعتراف کند که در روابط اسرئیل و اعراب تغییرات بسیاری پدید آمده است.

یعنی اعراب به طور کلی پذیرفته اند که اسرائیل در اینجا خواهد ماند. سفر سادات به اورشلیم نیز نقطه آغاز این تغییر بود. برای آن دسته از ما که شاهد عصیان ملی گرایی اعراب در 15 یا 30 سال پیش یعنی زمانی که اسرائیل «غاصب خاک اعراب» شناخته شده بودیم، سفر سادات یک رویداد شگفت انگیز به شمار می آید.

برای اعراب که از دیرباز یکی از طرفین سرسخت این تضاد را تشکیل می دادند، این حرکت یک نوع تغییر روانی است.

همراه این تغییر نیز کاهش تدریجی ندای اتحاد عربی بود که ظهور عینی آن پس از جنگ 1967 در موضوع عهده دار شدن آرمان توسط فلسطینیها تجلی یافته است. بنابراین آنچه که رئیس جمهور مصر در مورد حق حیات اسرائیل می گوید خیلی کمتر از زمان ناصر مورد قبول فلسطینیها قرار می گیرد با این وصف رابطه پیچیده بین ناسیونالیزم فلسطینی «عربی» نتایج مختلطی داشته است. فلسطینیها نشان داده اند که می خواهند خودشان سخنگوی خود باشند، ولی نتوانسته اند در مورد موضع جدید خود سرمایه گذاری کنند. واقع امر این است که آنها نیرومندتر از گذشته نشده اند؛ ولی اختلاف موضوع در اینجاست که آنها بیشتر شبه نظامی شده و اهداف و شعارهایشان را تحت کنترل درآورده اند.

وابستگی آنها به یک یا چند دولت عربی هنوز کامل است. به همین علت است که می توان سفر سادات را نوعی حرکت عربی تصور کرد، و باید از آن طوری بهره برداری کرد که بهانه ای برای اقلیت اعراب تندرو پیدا نشود. چک و چانه زدنهای تاریخی به رسمیت شناخته شدن اسرائیل و اعراب موفق خواهد شد، در صورتی که اسرائیلیها شکل یا ظواهر امر (یعنی عصیان فلسطینی) را به خاطر محتوای آن (یعنی

ص: 222

انعطاف پذیری (اعراب) نادیده بگیرند.

بنابراین امیدوارم متوجه شویم که باید هر کاری را انجام دهیم تا اسرائیل از موضع شدید و سرسختانه خود در قبال خطر فلسطین دست بردارد. می دانم که قبلاً نیز ناظران همین موضوع را توصیه کرده اند، ولی این بار پویایی تلاش جاه طلبانه دولت آمریکا در گروه آن است. ساده تر بگوئیم یا باید اسرائیل دست از سیاست سرسختانه اش بردارد و یا اینکه روند صلح شکست بخورد، آن هم با نتایج بسیار فاجعه آمیز.

درست است که باید فلسطینیها نیز حرکتی را در پیش گیرند تا بگین نیز مایل به انجام آن شود، ولی به نظر من تغییر موضع اساسی باید از طرف وی صورت گیرد ما باید این حرکت و چاره را بیابیم و او (بگین - م) نیزآن را به کار خواهد برد.

در رابطه با خودمان، من می گویم بهتر است از ساف مصرانه نخواهیم که از ادعای خود مبنی بر نابودسازی اسرائیل دست بردارد تا با آن وارد مذاکره شویم. واقعیت این است که سادات از طرف آنها این کار را کرده است. گرچه به نظر من استدلال علیه این موضع تکرار شده آمریکا بی نتیجه است و با ماندل موافقم که باید از ساف خواست که «مایل» به دست کشیدن از اسرائیل بشود، ولی ایدئولوژی ساف رسما از بین نخواهد رفت، مگر آنکه به عنوان یکی از بخشهای راه حل نهائی گنجانده شود. و ارتباط علنی قطعنامه های 242 و 338 به تغییر مورد نظر ما در ساف، سبب شده است که ما نتوانیم از ساف انتظار داشته باشیم که در پیروی از این سیاستها بیانیه ای منتشر سازد، چون همه خواهند گفت که تحت فشار آمریکا این کار را کرده است. به همین دلیل پیشنهاد می کنم که به ساف کاملاً فهمانده شود که منظورمان از «نمایش» چیست و قبل از آنکه آن را علنا فاش سازیم منتظر شویم تا خود ساف آن را انجام دهد. در مورد حمایت ساف از ابتکار سادات چه می گوئید؟ اگر قرار باشد روند صلح ادامه یابد، به هر حال این حمایت نیز باید نشان داده شود و شاید به طور همزمان. اگر ساف این کار را انجام داد، ما می توانیم چنین نتیجه گیری کنیم که ساف موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخته و می توانیم مذاکره آمریکایی- فلسطینی را که از دیرباز به تأخیر افتاده شروع کنیم. در واقع همین امر سبب می شود که بگین نیز به راحتی کنار بیاید.

تلاش فلسطین برای دستیابی به استقلال مذاکره با فلسطینیها البته یک امر حاشیه ای است. موفقیت بستگی به حل مسائل عمده دارد. رمز آن نیز این است که دریابیم فلسطینیها چه می خواهند، چون علیرغم ضعف خود آنها قدرت نپذیرفتن راه حل را دارند و یکی از طرفین مهم را تشکیل می دهند، که باید ارضا شوند.

من نیز اعتراف می کنم که فلسطینیها تنها به یک منظور به مبارزه برخواسته اند. که همانا دستیابی به یک کشور مستقل است. ولی اگر فکر کنیم که آنها با چیزی کمتر از استقلال راضی می شوند، اشتباه کرده ایم.

البته فلسطینی که چندان مستقل نباشد نیز از جذابیت قابل ملاحظه ای برخوردار است. تصور پیدایش یک دولت میانه رو فلسطینی در بهترین، شرایط نیز دشوار است. یک نوع تعصب ضدغربی و رعایت جناح تندرو گروه جهان سوم از طریق هرگونه رهبریت احتمالی فلسطین سر خواهد زد، حال معنی آن در رابطه با آراء سازمان ملل و غیره هرچه می خواهد باشد. از طرف دیگر شاه حسین اردنی یکی از تحکیم کنندگان «مطمئن آراء فلسطین است و به این موضوع این واقعیت را نیز بیفزائیم که زمانی ساحل غربی از آن اردن بود و بسیاری از فلسطینیها خواستار ارتباط با اردن هستند و ما قبلاً این ایده را پیش بینی کرده ایم.

ص: 223

لیکن به نظر من روند تاریخی به این طرح ضربه های وحشتناکی وارد می سازد. همان گونه که جنبش صهیونیستی در صحنه بین المللی در نیمه اول قرن بیستم منجر به تشکیل یک دولت مستقل اسرائیلی شد، منطق نیمه دوم قرن آمرانه حکم می کند که یک کشور مستقل فلسطینی نیز پدید خواهد آمد. مسیر ضداستعماری را چه در شکل حقیقی و چه در شکل خیالی آن در سالهای اخیر در نظر بگیرید. کشورهای مستقل پدید آمده روحیه عصر حاضر را نشان می دهد. رنگ ضد غربی اکثر آن نیز بخشی از این عصر و نیز عدم توانایی غرب در فرونشاندن این موج به صورت سنتی نیز همین طور است. دولت کارتر باید این موضوع را بهتر از دیگران بداند، چون یکی از اصول راهنمای آن به رسمیت شناختن همین روند است.

منظور من این است که فلسطینیها نیز به طرزی قابل توجیه و برعکس مانند اکثریت سکنه آفریقای جنوبی در جنگ علیه سلطه سفیدپوستان و یا مانند پانامائی که خواستار انعقاد پیمان جدیدی در مورد کانال پاناما هستند، بخشی از این موج را تشکیل می دهند، آنها «حق حاکمیت» خود را به دست خواهند آورد ولی سؤال این است که آیا آنها آن را با توافق ما به دست خواهند آورد تا منافع ما نیز حفظ شود یا بدون توافق ما آن را به دست خواهند آورد تا طرز تفکر ضدامپریالیسم آنها نیز به نوبه خود شدت یابد.

به نظر من، علیرغم تمایل احتمال اکثریت سکنه ساحل غربی به پذیرش چیزی کمتر از استقلال کامل با پیوند با اردن، این موضوع روی خواهد داد. بسیاری از فلسطینیها از ساف خشمگین هستند چون این سازمان به هدفی دست نیافته بلکه چند دولت عربی را کاملاً از خود رنجانیده است. ولی در اوضاع سیاسی جاری این حالت روشنگر چیزی نیست. یک اقلیت پر سر و صدا همیشه سرنخ را به دست دارد، در میان فلسطینیها این اقلیت اگر جبهه ارتدادی نباشد ، همان سازمان آزادیبخش فلسطین است. این اکثریت نیز امیدوار است تنها قادر به ایجاد یک تأثیر آن هم از نظر تعداد باشد یعنی بتواند پایگاه ساف را به طور جزئی گسترش بخشیده و به تدریج سیاست آن را در جهت خلاف عصیان علیه اسرائیل تغییر دهد. پدید آمدن این گونه تغییر آرزوی همه است ، لیکن آنها کنترل شبه نظامیان را بر مردم فلسطین کاهش نخواهند داد. به طور کلی، این اکثریت مانند بازیچه های استعمار در انقلاب آمریکایی فاقد کارایی خواهند بود. همان گونه که سام آدامز، پاتریک هنری ، و تام پین صحنه آمریکا را در یک موقعیت خطیر 200 سال قبل به دست گرفتند، افراد کله شق ساف نیز موفق به این کار خواهند شد، و اگر کسی به حرف آنها گوش نداد، ارتدادیون صحنه را به دست خواهند گرفت. تأسف بار است که اشخاصی چون هامیلتون یا جفرسون در رده های فرماندهی ساف وجود ندارند، ولی این موضوع حائز اهمیت چندانی نیست. بیایید خدا را شکر کنیم که عرفات جورج حبش نیست.

معجزه «حاکمیت» می توان گفت که «حاکمیت» آن چنان فرضیه فراری است که نمی تواند فکر فلسطینیها را به خود مشغول بدارد. در واقع یک فرضیه بسیار عجیب است. یک دولت حاکمه «یک فرد مختار که حاکمیت خود را بر تمام اشخاص موجود در مرزهای خود اعمال می کند. آن هم بدون دخالت و کنترل مستقیم یک نیروی بیگانه» تعریف شده است، ولی بر دولتهای حاکمه موجود در جهان محدودیتهای چندی اعمال شده که عبارتند از تضمین بی طرفی و محدود ساختن نیروهای نظامی (که اطریش و ژاپن از جمله نمونه های بارز عصر حاضر می باشند). علاوه براین در مورد تمام کشورهایی که خود را با منشور سازمان ملل مرتبط

ص: 224

می دانند نیز محدودیتهای کلی اعمال می شود. گذشته از محدودیتهای عملی و قابل بازگویی دیگری که توسط ماهیت تداخلی جهان مدرن تحمیل می گردد.

مهمترین مطلبی که می توان در مورد حاکمیت در حقوق بین المللی گفت این است که همه نسبت به بعضی از «مشخصات» موجودیت آن معترفند که عبارتند از: یک پرچم ، حق ارسال و دریافت دیپلماتها ، حق انتقاد پیمان بنام خود ، توانایی ارسال هیئتهای نمایندگی به کنفرانسهای بین المللی براساس تساوی رسمی با دیگر مشارکت جویان و غیره . گذشته از آن، این فرضیه بیشتر جنبه روانشناسانه دارد: یعنی هنگامی که حق حاکمیت دارید نسبت به آن آگاهید ولی نمی توانید بگویید که چیست.

این امر چندان مهم نیست، اما قرنهااست که در این زمینه تضادهای پدید آمده و پدید خواهد آمد. گاهی جامعه تصور می کند که خود همان «مردم» است و با چنگ و دندان برای رسیدن به حاکمیت بر ملتها مبارزه می کند. فلسطینیها نیز هم اکنون در حال انجام همین کار هستند. آنها احتمالاً در مورد یک دولت غیرمذهبی مسلمان ، مسیحی و یهودی و یا دیگر ایدئولوژیها سخن می گویند، ولی هدف اصلی آنها به دست آوردن قطعه زمینی در فلسطین است تا بتوانند پرچم خود را در آنجا به اهتراز درآورند. در حالی که آمریکا آنها را «مردمی» خوانده که شایسته داشتن «موطن» هستند، آنها از اینکه در زیر آفتاب به آنها زمین داده نمی شود، عصبانی شده اند.

بجز تداوم بحران لبنان هیچ عامل دیگر نمی تواند تأثیر این تکذیب را بر روحیه فلسطینیها نشان دهد.

فلسطینیهای بیشمار لبنان گروهی بی خانمان هستند. از آنجا که به آنها حق زندگی در آنجا داده نشده، در جایی که خود و یا والدینشان متولد شده اند، بیگانه به حساب می آیند. در نتیجه به عنوان یک نیروی مخرب تعادل ظریف و شکننده سیاست لبنان را برهم می زنند. اگر یک دولت فلسطین به وجود نیاید که بتواند برای آنها گذرنامه صادر نماید. این مشکل به زودی حل نخواهد شد. تنها در این صورت است که در جهان دارای هویتی خواهند بود و موطنی خواهند داشت که هرگاه بخواهند به آن باز می گردند. حتی اگر هزاران فلسطینی موجود در لبنان به حیات خود ادامه دهند باز هم لبنان خواهد توانست مسائل خود را حل کند. بعضیها می توانند به صورت شهروندان لبنانی درآیند، ولی اکثر آنها افراد «خارجی» مقیم این کشور به حساب می آیند، که این برچسب بدون کلمه «وطن» نمی تواند یک مرجع باشد.

به نظر من، ما و اسرائیلیها نباید از این کیفیت عرفانی حاکمیت فلسطینی ناراضی باشیم چون در آن فرصتهای مغتنمی وجود دارد. پس از پیروزی ، می توان استقلال یک کشور را با اجبارهای متعدد سیاسی محدود کرد ولی تصور حاکمیت باید حفظ گردد، حضور نیروهای حافظ صلح و نیز پیمان اتحاد اقتصادی از همین گونه وسایل است. به نظر من اگر اسرائیل درست ایفاء نقش نماید. خواهد توانست، تمام تضمینهای عملی مورد نیاز خود را در رابطه با امتیاز انتزاعی حاکمیت تحصیل نماید. در مورد اردن نیز همین امر صادق است. البته در صورتی که این کشور هم سعی کند به یک ارتباط عملی با ساحل غربی دست پیدا کند.

علاوه بر این ، من فکر می کنم که امتیاز حاکمیت در جنبه های دیگر روند راه حل یابی به نتایج شگفت آوری منتهی خواهد شد که عبارتند از:

- فلسطینیها به محض اینکه حاکمیت خود را به دست آورند، مایل به تغییر مرزهای سال 1967 به نفع اسرائیل خواهند شد، حتی ممکن است که با به دست آوردن ساحل غربی موافقت کرده و نوار غزه را به حال خود بگذراند، چون امکان پیدایش کشور فلسطینی بیشتر است، آن هم در صورتی که در مناطق

ص: 225

غیربومی از «پاکستانی سازی» ممانعت به عمل آید. ولی این نکته جای بحث بسیار دارد و من فقط از آن به عنوان یک امکان یاد می کنم.

- معمای اورشلیم اگر حل نشود، حداقل قابل بحث است. در این موضوع عاطفی نکاتی نهفته است که از حوصله این رساله خارج است، ولی اگر فلسطینیها در ساحل غربی حق حاکمیت خود را به دست آورند، با مسئله اورشلیم با شدت کمتری برخورد خواهند کرد.

- مسائل حساس مربوط به اعراب مقیم اسرائیل و یهودی نشینهای اسرائیل در ساحل غربی نیز می تواند از طریق رژیمهای دوجانبه «یهودیان فلسطین» و اعراب اسرائیلی «یعنی جوامع خارجی که از طریق انعقاد پیمانهایی از وضع خاصی برخوردار شده اند، حل گردد. این اندیشه نیز جای بحث بسیار دارد و ممکن است بر عواطف مربوط به حاکمیت اسرائیل لطمه بزند، ولی به نظر من این کار تنها راه حل مسئله مزبور می باشدم.

من نمی گویم که اگر قول کشوری به فلسطینیها داده شود همه مشکلات حل خواهد شد، و یا فلسطین حاکمه که پس از دستیابی به راه حل معقولانه عمل خواهد کرد. واضح است که حاکمیت حتی اگر به دقت کنترل شود، باز هم از مقداری استقلال سیاسی برخوردار خواهد بود که اگر بخواهد می تواند آشوب به پا کند. آنچه من می گویم این است که فلسطین غیرحاکمه در مجاورت اسرائیل بسیار خطرناکتر است و نمی توان آن را به سهولت وارد جامعه جهانی ساخت.

وجود دو طرف برای آشتی ضروری است اگر فلسطینیها واقعا به دنبال به دست آوردن حق حاکمیت هستند، بنابراین تمام فرمولهایی که این موضوع را در نظر نگرفته اند بی فایده می باشند. به این ترتیب برای اسرائیل فایده ای ندارد که ما با لحن آرامش بخشی از چگونگی کنترل اماکن مقدسه توسط آن سخن بگوییم. البته ممکن است این کار در بعضی مراحل مذاکرات لازم باشد، ولی موضوع اصلی نیست. موضوع این است که پرچم چه کسی باید برفراز اماکن مقدسه و دیگر سرزمینهای مورد اختلاف به اهتراز درآید: در اتخاذ تصمیم مربوط به اینکه آیا پرچم فلسطینی باید در آنجا به اهتراز درآید، ما باید به دقت به خطرهای ناشی از یک فلسطین مستقل در قبال تمامیتهای غیرحاکمه مرتبط با اردن یا اسرائیل بنگریم. ارتباط شدید اسرائیل به هیچ وجه آتش فلسطینیها را خاموش نخواهد کرد. و روابط بین کشوری جهان عرب نیز رابطه شدید با اردن را تغییر خواهد داد، حتی اگر رهبران فلسطین این وابستگی را بپذیرند که بعید به نظر می رسد. رک و راست گفته شود، سرنوشت سلطنت هاشمی در دراز مدت به هیچ وجه برای اسرائیل خالی از خطر نیست، به خصوص اگر نقش هیئت حاکمه بر فلسطینیهای حساس را نیز عهده دار شود. به هر حال ، دورنمای موجود بسیار مبهم است و دلیل ندارد که کنفدراسیونی به سرپرستی اماکن تشکیل نشود که به خاطر امنیت اسرائیل به ساحل غربی مستقل نظارت نداشته باشد. حقیقت این است که امنیت اسرائیل در برابر فلسطینیها در یک فضای خالی قابل تصور نیست، و مانند این است که بگوییم چگونه می توان آنها را تحت کنترل درآورد.رغبت کشورهای بزرگتر عربی به خطا کاری به منظور بهره برداری از طرز تفکر فلسطینیها نیز باید به حساب آید. به همین دلیل حمایت از اعراب میانه رو حائز اهمیت است. اعراب به طور کلی موافق با تفویض «حاکمیت» به فلسطینیها هستند، و اگر میانه روها به این هدف نرسند، تندروها این کار را خواهند کرد. بدین ترتیب همه

ص: 226

چیز به یک دولت فلسطین ختم می شود، و یا حداقل ما و اسرائیلیها باید اعتراف کنیم که ایجاد این دولت بخشی از راه حل نهائی را تشکیل می دهد. باید کاری کرد که نخست وزیر بگین در پاسخ به ابتکار سادات این موضوع را پیشنهاد نماید. رهبر اسرائیل در تلاش برای به رسمیت شناخته شدن دو جانبه اعراب و اسرائیل در طول سه دهه گذشته ، از طرف اعراب دست دراز کرده است، و اعراب نیز منتظر دراز شدن دست اسرائیل هستند. ولی این انتظار طولانی نخواهد بود. اگر رئیس جمهور کارتر بطور جدی گفته باشد که نباید مانعی بر سر راه حل نهائی و منصفانه قرار گیرد، باید، کاری کند که دو طرف حداقل یکدیگر را به رسمیت بشناسند.

فعالیت فلسطینیها در ایران

سند شماره (36) طبقه بندی: سری فعالیت فلسطینیها در ایران 1- کوششهای فداییان فلسطین برای به دست آوردن نفوذ در ایران منعکس کننده رقابت بین عناصر میانه روتر به رهبری یاسر عرفات رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین و گروههای رادیکال به ویژه جبهه خلق برای آزادی فلسطین است.

الف: عرفات ظاهرا موفق شده است، در اینکه سازمان خویش یعنی الفتح در فعالیتهای خود در ایران تسلط داشته باشد و او به ممانعت از اینکه گروههای رادیکال نقش مهمی را داشته باشند کمک کرده است.

ب: معذالک تماسهایی که اکنون چندین سال است بین سازمانهای رادیکال فلسطین و دست چپیهای ایران وجود داشته، همچنان ادامه دارد.

ج: جبهه خلق برای آزادی فلسطین مدت پنج سال با چریکها پیوند داشته و آنها را در پایگاههایی در لبنان آموزش داده است. نمایندگی دو گروه هم در جریان چند ماه گذشته برای بحث درباره همکاریهای بیشتر چندین بار با همدیگر ملاقات کردند.

1) جبهه خلق برای آزادی فلسطین نیز تماسهایی با سایر چپگرایان ایران به ویژه در خوزستان و شاید با عناصر ضد خمینی (مجاهدین) داشته است.

2) گزارشهای تأیید نشده ای وجود دارد مبنی بر این که جرج حبش رهبر جبهه خلق برای آزادی فلسطین مخفیانه با چپگرایان در اوایل تابستان در آبادان ملاقات کرده است.

3) جبهه خلق برای آزادی فلسطین از قرار معلوم عده ای از اشخاص و تعدادی اسلحه را به طور مخفیانه به ایران فرستاده و این فعالیتها ظاهرا مرکزشان در خوزستان است. حداکثر تعداد اعضاء جبهه خلق برای آزادی فلسطین که مخفیانه به ایران رخنه پیدا کرده اند، احتمالاً از 270 نفر تجاوز نمی کند و عملاً ممکن است کمتر باشند. مأموریت آنها ظاهرا برانگیختن مردم و سازمان دادن کارگران صنایع نفت و آموزش دادن کاربرد اسلحه و مواد منفجره به کارگران است.

د: مقاصد حبش درباره به کاربردن متحدین و امکاناتش در ایران هنوز کاملاً روشن نیست.

1) ما معتقدیم که او از هم اکنون درباره برقراری روابط حسنه با چریکها به جای اینکه با خمینی روابط حسنه برقرار کند ، نادم است.

2) حبش امیدوار بود که گروههائی که او از آنها پشتیبانی می کرد بتوانند قدرت را به دست گرفته و یا

ص: 227

لااقل در دوران بعد از شاه نفوذ قابل ملاحظه ای در دست داشته باشند. از آنجایی که این اهداف کاملاً عملی نشده است، او ظاهرا می کوشد نفوذ خود را در صفوف ناراضیان توسعه دهد تا بتواند منافع آن را در صورتی که متفقین دست چپی او موقعیت خود را تحکیم بخشند، به دست آورد.

3) حبش میل داشت تحویل نفت ایران به غرب بر هم بخورد، ولی احتمال نمی رود که اکنون او امکانات خود را در خوزستان برای حمله به تأسیسات نفت به کار برد. او ترجیح می داد که ایران راسا قطع تحویل نفت را ترجیح دهد.

4) معذالک حبش ممکن است متمایل باشد که کمک خود را به ناراضیان خوزستان افزایش دهد در صورتی که این ناراضیان عملیات برجسته ضد دولتی از خود نشان دهند.

5) همواره این خطر وجود دارد. هر چند در حال حاضر ممکن است خطر حاشیه ای باشد، که جبهه خلق برای آزادی فلسطین تصمیم بگیرد امکانات خود را برای انجام عملیات خرابه کارانه به منظور برهم زدن جریان نفت ایران به غرب به کار برد اگر احتمال خطر حملات در ایران زیاد باشد، جبهه خلق برای آزادی فلسطین ممکن است بکوشد تا عمال خود را به طور قاچاقی وارد کشتی کرده تا عملیات خرابه کاری یا کشتی ربایی را در دریا انجام دهند.

ه : سه گروه کوچک رادیکال سازمان آزادیبخش فلسطین علاقه فعالانه ای نسبت به ایران نشان داده اند.

1) جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین گروهی که نزدیکتر از همه به اتحاد شوروی است و به چپگرایان ایران کمک کرده است. این جبهه ظاهرا با حزب توده و با حزب دموکرات کردستان روابط حسنه دارد. جبهه خلق برای آزادی فلسطین به طور تقریب یقینا با چریکها و شاید با مجاهدین تماسهایی دارد.

2) جبهه آزادی بخش عرب و جبهه مبارزه خلق که هر دو آنها به توسط عراق کنترل می شوند و ظاهرا عده معدودی از اعضاء خود را مخفیانه به ایران فرستاده اند، ولی ما درباره دامنه فعالیت آنها اطلاعات کمی در دست داریم.

کتاب چهل و سوم

فلسطین (2)

ص: 228

ص: 229

پیشگفتار

ص: 230

(محرمانه) علیرغم تلاشهای پیگیر و متعدد دولتی جهت مقابله با تروریسم، تروریسم هنوز در صحنه بین المللی باقی مانده است. از نظر آژانس اطلاعات دفاعی، گروههای قابل توجهی هستند که در خارج از حوزه ملی فعالیت کرده، با همتاهای خود در کشورهای دیگر ارتباط برقرار نموده و خطری جدی و بالقوه علیه آمریکا و یا منافع و پرسنل و همپیمانان آن به شمار می روند.

(محرمانه) این گزارش که بخشی از تلاش مداوم در جهت درک تروریسم بین المللی به صورتی که در اروپای غربی، خاورمیانه، آمریکای لاتین و آمریکاست، به این دلیل در دسترس قرار داده می شود تا به عنوان یک مرجع مورد استفاده قرار گیرد.

این گزارش شامل چهار جلد بوده که هر یک مربوط به منطقه ای خاص می باشد و هر شش ماه یک بار انتشار می یابد.

(محرمانه) فلسطین و ایران مناطق مورد مطالعه در این گزارش است. اسامی گروههای مربوطه نیز در آن آورده شده و به شرح آنها نیز پرداخته شده است. پس از یک شرح مختصر پیرامون هر گروه، به ارائه اطلاعات پیرامون عناوین زیر می پردازیم:

اهداف و تمایلات، نیروی تقریبی، رهبران مهم باسوابق بیوگرافیک در صورت امکان، سابقه (شامل تاریخ معاصر، شاخه ها، گروههای مقدم و روابط درونی، فنون و روشهای عملیاتی، سازمان، قرارگاهها و پایگاهها، آموزش، تسلیحات، امورمالی، ارتباطات بین المللی، تحلیل رخدادها و فعالیتهای چشمگیر - چشمگیر از نظر پیشرفت و تأثیر گروه بر تصورات بین المللی - با توضیحاتی پیرامون عملیاتی پیچیده تر.

(محرمانه) محدودیتهای چنین کاری به خودی خود مشهود است. چون گروهها اغلب مخفی هستند،همیشه یک نوع شکاف اطلاعاتی ایجاد می گردد و بعضی جزئیات عملیات درونی و ارتباطهای خارجی ناشناخته می ماند.

(طبقه بندی نشده) از مخاطبین تقاضا می شود که در صورت امکان اطلاعاتی را که می توانند تکمیل کننده و یا تصحیح کننده این گزارش باشند ارسال دارند. سئوالات و اظهار نظرها باید به طور کتبی به آژانس اطلاعاتی دفاعی ارجاع گردد (توجه: DN-2)، واشنگتن دی. سی. 20301.

فلسطینیها الفتح / سازمان سپتامبر سیاه

ص: 231

شرح مختصر (طبقه بندی نشده) نماینده جریان اصلی میانه رو سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف)، فتح، از ایجاد یک حکومت فلسطینی در ساحل غربی رود اردن و نوار غزه حمایت می کند. پس از ابتکار صلح سادات در نوامبر 1977 و پس از انتشار چهارچوب صلح کمپ دیوید در سپتامبر 1978، این گروه حالت نظامی تری به خود گرفت و با تعیین سرنوشت ملت فلسطین بدون حضور خود و یا با حضور دیگر گروههای فدایی شبه نظامی مخالفت ورزید.

(سری / در دسترس بیگانگان و همپیمانان قرار داده نشود/ هشدار اطلاعاتی) فتح که حدود 8000 تا 000/10 عضو دارد تقریبا چهار برابر مهمترین سازمان فلسطینی بعدی بوده و نماینده عمده ساف به شمار می رود. دارای هرم سازمانی بسیار پیشرفته ای است که یک کمیته مرکزی بسیار نیرومند در رأس آن قرار دارد و اجلاسهایی با شرکت اعضای چپی و دست راستی تشکیل می دهد. منابع مالی و تسهیلاتی فتح نیز از سایر گروههای فدایی چشمگیرتر است. این سازمان دارای برنامه آموزشی وسیع نظامی و سیاسی است که دربرگیرنده انواع آموزشها از نظامی گرفته تا تکاوری و تروریستی می باشد. نیز فتح به وسیله بعضی از کشورهای عربی عضو پیمان ورشو در زمینه خلبانی هلیکوپتر، جت های جنگنده، عملیات زیرآبی، امنیتی و جاسوسی آموزش می بیند. نیروی آتش فتح، که پیچیده ترین نوع در نهضت مقاومت فلسطین است، از سلاحهای مختلفی برخوردار است که شامل کلاشینکف، نارنجکهای دستی، توپخانه های کششی 155 میلیمتری، موشکهای زمین به هوا و مواد منفجره احتراق شدید می باشد.

گزارشات رسیده در سال 1978 حاکی از آن است که سازمان فتح به زودی صاحب هواپیماهای باری و زیر دریاییهای کوچک خواهد شد.

(محرمانه / در دسترس بیگانگان قرار نگیرد) هیچ واقعه تروریستی بین المللی به نام فتح صورت نگرفته است. در این گونه عملیات، در اوائل سالهای 1970 از عنوان سازمان سپتامبر سیاه استفاده شده بود و از سال 1975 این عنوان دیگر به هیچ وجه مورد استفاده قرار نگرفت. امروزه سازمان فتح بر عملیات درون اسرائیل و سرزمینهای اشغالی متمرکز گردیده است. چون در ماه مارس 1978 حمله اسرائیل به جنوب لبنان، دست فلسطینیها را از شمال لبنان کوتاه کرده بود، سازمان فتح اغلب اوقات به حملات نفوذی خود از طریق دریا دست می یازید. عملیات این سازمان بیشتر به منظور گروگانگیری جهت تعویض، با زندانیان فدایی یا کشتار اسرائیلیها و همکاران آنها بود و میزان کشتار نیز بسیار بالا بوده است. اخیرا، سازمان فتح با تأکید بر «مبارزه مشروع مسلحانه» خود سعی در برهم زدن آرامش زندگی روزمره اسرائیلی داشته است. به این هدف نیز به وسیله بمب گذاریهای کوچک در مکانهای عمومی دست می یابد. این عملیات نیز سبب کشته شدن اسرائیلیها و همکارانشان می گردد.

اهداف و تمایلات (طبقه بندی نشده) سازمان فتح مهمترین و نیرومندترین گروه فدایی در سازمان آزادیبخش فلسطین

ص: 232

(ساف) است. (ساف یک پوشش سیاسی - قانونی است که فعالیتها را هماهنگ کرده، در تضادهای عقیدتی میانجیگری می نماید و به عنوان یک دولت در تبعید «بدون استفاده از این عنوان» عمل می کند.) فتح نماینده موضع میانه رو ساف بوده و سعی بر آن دارد تا یک دولت فلسطینی مستقل در ساحل غربی رود اردن و نوار غزه ایجاد نماید. لیکن در نوامبر 1977 پس از ابتکار صلح سادات نظامیگری جدید دیگری از سازمان فتح بروز کرد. در ماه دسامبر، این گروه در اجلاس برخورد و مقاومت در تریپولی شرکت جست و سوگند یاد کرد که اسرائیل را نه به رسمیت بشناسد و نه بر سر میز مذاکره با آنها بنشیند و نه از در صلح با آنها درآید. در همان حال یک اعلامیه اتحاد جداگانه فلسطینی سبب آشتی بین سازمان فتح و گروههای رادیکال تر فلسطینی که در زمره ارتدادیون درآمده بودند گردید.

(طبقه بندی نشده) در سال 1978، کمیته مرکزی فتح بیانیه شدیداللحن دیگری انتشار داد که در آن خاطر نشان ساخته بود که «رخدادها ثابت کرده اند ...(که) بدون زور و مبارزه نمی توان به صلحی عادلانه دست یافت. بلکه سرانجام آن تسلیم خواهد بود» و به دنبال انتشار چهارچوب صلح کمپ دیوید، کمیته مرکزی از همه فلسطینیها خواست تا «این خودمختاری پیشنهادی را به این دلیل اشغال صهیونیزم را محترم شمرده است، رد نمایند، و انتخابات در سرزمینهای اشغالی را تحریم کنند. چون نمایندگان انتخابی حافظ منافع امپریالیسم خواهند بود، و هرگونه سازش و معامله با دشمن صهیونیستی را تحت عنوان کمپ دیوید و تحت نفوذ سادات نپذیرند.» (طبقه بندی نشده) در همان حال که سازمان فتح اعراب و فلسطینیان را به اتحاد فرامی خواند، سعی برآن دارد که از سلطه یافتن دولتی عربی و یا گروههای چپگرا بر نهضت مقاومت فلسطین جلوگیری به عمل آورد. ناسیونالیزم بسیار شدید نیز از اصول حاکم بر این نهضت می باشد.

(طبقه بندی نشده) تحت پوشش میانه روی و با استفاده از اسم مستعار سپتامبر سیاه، سازمان فتح به بهره برداری از عملیات تروریستی بین المللی پرداخت. با وجود اینکه این سازمان مسئولیت عملیات انجام شده در اسرائیل و سرزمینهای اشغالی را به عهده گرفته و به عملیات انتقام جویانه خود در عراق مشغول است، هنوز مسئولیت هیچ یک از عملیات بین المللی در خاک بیگانه را تحت عنوان نام خود قبول نکرده است. از زمان پیدایش کمپ دیوید چند تن از رهبران فتح منافع آمریکا در خاورمیانه را مورد تهدید قرار داده اند، ولی عملاً کاری انجام نداده اند.

نیروی تقریبی (طبقه بندی نشده) 000/8 تا 000/10 نفر (طبقه بندی نشده) سازمان سپتامبر سیاه: در اوج فعالیتهای خود در سال 73-1972 تعداد 300 نفر نیرو داشته است.

رهبران اصلی:

(طبقه بندی نشده) یاسر عرفات (ابوعمار). در سال 1929 در اورشلیم متولد گردید.

(طبقه بندی نشده) عرفات که یکی از اعضای قبیله حسینی و خویشاوند دور مفتی اعظم فقید است در جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1948 شرکت داشت. خانواده او به نوار غزه پناهنده شدند و خود او در

ص: 233

دانشگاه قاهره به تحصیل پرداخت و در همان جا ریاست فدراسیون دانشجویان فلسطینی را به عهده گرفت. رئیس جمهور مصر یعنی ناصر تصمیم گرفت حملات فدائیون را از نوار غزه به داخل خاک اسرائیل تحت کنترل درآورد و به این ترتیب عرفات زندانی گردید. او بعدها آزاد شد و در خدمت ارتش مصر در جنگ سوئز در سال 1956 شرکت جست.

(طبقه بندی نشده) عرفات به کویت رفت و با گروه کوچکی از پناهندگان فلسطینی سازمان فتح را با هسته هایی مخفی در جبهه آزادیبخش ملی الجزایر تأسیس نمود. در سال 1964 وی تمام مشاغل دیگر خود را ترک گفت تا تمام زندگیش را وقف انقلاب فلسطین سازد. وی دارای زندگی شخصی نیست. از زمان آغاز به کار در اول ژانویه 1965 عرفات در طرح و هدایت بسیاری از عملیات چریکی فتح دست داشت. به دلیل نبرد مسلحانه فتح و رهبری وی در این هسته بسیار فعال، عرفات توانست نظارت شدیدی بر سازمان ساف که بسیار ضعیف شده بود در سال 1969 اعمال نماید.

(محرمانه / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) به خاطر استعداد دیپلماتیک و سیاسیش به عنوان رهبر مقاومت فلسطین، عرفات توانسته است جان سالم به در ببرد. تنها معیار مشخص کننده سیاست خارجی او در قبال دیگر ملل برخورد آنها با انقلاب فلسطین است. وی اساسا فردی است فاقد یک ایدئولوژی و بسیار فرصت طلب که سعی دارد با همه کشورهای عربی چه محافظه کار و چه پیشرو روابط حسنه برقرار سازد، تا از حمایت مالی، اخلاقی، دیپلماتیک و تسلیحاتی آنها جهت پیشبرد انقلاب ملی بهره برد. عرفات که میل دارد بین متحدین عربی خود فرقی قائل نشود، به فعالیتهای مستقلی نیز دست زده است که همردیفان خود را بسیار عصبانی کرده است. عرفات که همیشه سعی دارد کاری انجام دهد که فلسطینیها نیز در مراحل صلح و نتایج آن شرکت داشته باشند و سوریها نیز بر نهضت مقاومت و فعالیتهای او نتوانند تسلط پیدا کنند. مدتها بعد از اینکه دیگر اعضای نهضت و دیگر افراد جهان عرب با لحنی تند با سادات و مصر برخورد می کردند، وی با لحن و عملی حاکی از احتیاط با این موضوع روبرو می شد. وی اعلامیه اتحاد میان فلسطینیها را با این ادعا که وی به عنوان رهبر ساف بالاتر از گروههاست امضا نکرد و این کار وی گویا از لحن تهاجمی اعلامیه علیه تلاشهای سادات سرچشمه می گیرد.

(محرمانه / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) روابط عرفات با سوریه نیز تابع سیاست واقعی است. در مراحل اولیه جنگ 76-1975 لبنان، که در آن سوریه به حمایت از مسیحیان دست راستی علیه مسلمان دست چپی و متحدین فلسطینی شرکت داشت، این طور به نظر می رسید که عرفات و حافظ اسد رئیس جمهور سوریه دشمنان آشتی ناپذیر باشند. ولی عرفات با تلاش خود نهضت مقاومت را از صحنه برخورد مسیحی / سوری کنار نگهداشت و با سوریه علیه عراق و گروههای مخالف آن متحد گردید. پیوند منافع عرفات و اسد،سبب مداومت تسلط «محافظه کارانه» عرفات بر ساف شده است.

(طبقه بندی نشده) سفر عرفات به همراه رهبر لیبی معمرقذافی به اردن در سپتامبر سال 1978 سبب بروز نارضایتی دیگر گروههای فلسطینی و همکاران فتح گردید که علت این نارضایتی نیز عدم مشورت با این گروهها بوده است. عصبانیت آنها به این جهت بود که درباره ملاقات با شاه حسین، فردی که مسئول اخراج هزاران چریک فلسطینی در سال 71-1970 بود به آنها اطلاعی داده نشده بود. احیای روابط بین فلسطین و اردن که به صورت یک طرفه از جانب عرفات صورت گرفته بود هنوز هم موضوع مورد اختلاف درون فلسطین می باشد.

ص: 234

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) در سال 1978، مانورهای سودجویانه عرفات در چند واقعه بعد از جنگ لبنان، مخالفت شدیدی از طرف رفقای افراطی تر وی بروز داد و باعث شد تا وی از شدیدترین بوته های آزمایش سیاسی موفق بیرون آید. برای اولین بار عرفات دستور داد تا علیه مخالفین درون سلسله مراتب فتح، عملیات نظامی اجرا گردد. در نتیجه، سازمان فتح به یک سری عملیات تروریستی علیه عراق دست زد. چون این کشور از سازمان ژوئن سیاه قنبری النباء که میانه روهای فتح را مورد حمله قم قرار داد و به تحریک چپیهای فتح پرداخته بود، حمایت می کرد. بنابراین عرفات که مهمترین حامی اتحاد بین اعراب و فلسطینیهاست به خاطر محکم کردن سلطه خود در فتح و نهضت کلی فلسطینیها با اعراب و فلسطینیها به مبارزه پرداخت. موضع رهبری که از مدتها پیش به علت مهارتهای سیاسی وی اشغال شده بود به علت پیشدستی او در به کار گرفتن زور علیه مخالفین کوچکتر محفوظ ماند.

(طبقه بندی نشده) در سال 1978 سلسله مراتب تصمیم گیری ساف به وسیله دیگر گروههای فلسطینی که بیشتر خواهان تصمیم گیری به روش همکاری و «دموکراتیک» هستند مورد انتقاد قرار گرفت. با وجود اینکه از عرفات با ذکر نام یاد نشده بود، ولی روشن است که تحمیل روش محافظه کارانه در لبنان و نیز اعمال انضباطی «دیکتاتورمآبانه» او اهداف اصلی مورد انتقاد بوده است. عرفات که خود را تجسم عینی انقلاب فلسطینی می داند، منتقدانی را که مخالفت خود را اعلام می دارند، نادیده می انگارد.

(طبقه بندی نشده) عرفات که دائما در حال سفر است گاهی به نظر می رسد که از سفر به عنوان وسیله فرار از مشکلات درونی فلسطین استفاده می کند. اعلام رسمیت همه جانبه ای که در حمایت از ساف شده است. بیشتر مرهون مهارتهای وی در تلاش و روابط عمومی می باشد. او تاکنون به عنوان سرپرست یک هیئت فلسطینی چندین بار به شوروی سفر کرده است. درآوریل 1977 ، وی برای اولین بار به طور رسمی با برژنف ریاست حزب کمونیست شوروی ملاقات نمود. در ماه مه 1978 عرفات از شوروی به عنوان رهبر فتح دیدار نمود. خلاصه اینکه وی فقط در سال 1978 سه بار به مسکو سفر نمود.

(طبقه بندی نشده) عرفات از تروریسم بین المللی حمایت نمی کند، چون آن را عامل مداخله گر در تلاشهای دیپلماتیک برای پیشبرد آرمان فلسطین می داند. چون شایع شده بود که وی به هنگام کشتاری که توسط سازمان سپتامبر سیاه در خارطوم در مارس 1973 رخ داد در یک پایگاه مخابراتی فتح حضور داشته است، تا مدتی به شهرتش لطماتی وارد شده بود. با این وصف، عرفات اعلام می دارد که عملیات سازمان فتح علیه اسرائیل و مناطق اشغالی بخشی از نبرد مسلحانه مشروع فلسطینی هاست و اخیرا پیشنهاد کرده است که در صورتی که فلسطینیها را وادار به پذیرفتن طرح خودمختاری ساحل غربی و نوار غزه بنمایند، چریکها منافع آمریکا در خاورمیانه را مورد تهاجم قرار خواهند داد. وی به یک نماینده کنگره آمریکا اطمینان داد که ایجاد یک دولت فلسطینی در قلمرو محدود باعث خواهد شد که در استفاده از روشهای خشونت بار جهت توسعه قلمرو خود محدودیتهایی به وجود آورد و علاوه بر این باعث خواهد شد که اسرائیل بی قید و شرط به رسمیت شناخته شود. نظریات عرفات و دیگر همکارانش درباره عملیات احتمالی ملی فلسطینی چندان نیز واضح نیست.

(طبقه بندی نشده) به عنوان رئیس کمیته مرکزی فتح، ریاست کمیته اجرائی ساف، و فرماندهی کل نیروهای انقلاب فلسطین، عرفات نیرومندترین رهبر فلسطینی می باشد.

(طبقه بندی نشده) صلاح خلف (ابوایاد). در سال 1933 در شهر یافا متولد شده است.

ص: 235

(طبقه بندی نشده) خلف در سال 1948 اسرائیل را به قصد نوار غزه ترک نمود. پس از آن به دانشگاه قاهره رفت و با عرفات آشنا شد و به عنوان دستیار وی در فدراسیون دانشجویی فلسطینی به فعالیت پرداخت. خلف از اولین پایه گذاران فتح است و کمکهای شایانی در تشکیل اولین هسته های مخفی آن نموده است. تا سال 1967 در کویت کار می کرد و پس از آن به فعالیت تمام وقت در فتح پرداخت. در سال 1970 خلف در اردن دستگیر شد. لیکن وساطت ناصر، رهبر مصر باعث ممانعت از اعدام وی گردید.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه / هشدار اطلاعاتی) خلف که معمولاً از او به عنوان دومین شخصیت نیرومند فتح یاد می شود. مطمئنا در رأس سازمان قرار دارد و احتمالاً مهمترین رهبر سازمان سپتامبر سیاه که اکنون در خفا به سر می برد، بوده است. او به این علت که در وطن فرصت مبارزه نبود، حامی تروریسم بین المللی شده بود. نام خلف در رابطه با عملیات سپتامبر 1972 در المپیک مونیخ، توطئه برای سرنگونی شاه حسین اردنی در اکتبر 1974 و تصرف سفارت مصر در مادرید در سپتامبر 1975 برده می شود. هرگاه که یکی از فرماندهان مورد اعتماد خلف سفری داشته باشد شایع می شود که تروریسم بین المللی سازمان سپتامبر سیاه هنوز پایان نیافته است.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه و همپیمانان آنها / هشدار اطلاعاتی) خلف عملیات رباط را مستقلاً به عهده گرفت، چون کمیته مرکزی فتح در طول 6 ماه قبل از آن عملیات وی را فاقد هرگونه نقش در ساف اعلام کرده بود. عرفات به سازمان سپتامبر سیاه دستور داده بود که عملیات خود را در سپتامبر 1974 متوقف سازد. بعضی از دولتهای عربی نیز که به اعتبار چپگرایانه خلف علاقه مند بودند، به قولی اصرار داشته اند که وی این عملیات را ادامه دهد. از طریق انجام عملیات رباط، خلف قصد داشته است ثابت کند که در رابطه با نهضت فلسطینی وی دارای قدرتی بی چون و چرا می باشد. پس از فاش شدن این توطئه و به دنبال آن چند هفته غیبت محتاطانه، خلف دوباره در مرکز ساف با نقشی مهمتر و خطیرتر ظاهر گشت.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه و همپیمانان آنها / هشدار اطلاعاتی) خلف نیز مانند عرفات در روابط خود با دولت های عربی و گروههای فلسطینی مستقل و با انعطاف پذیری عمل می کند. وی اولین شخصیت فلسطینی بود که با رهبر لیبیایی یعنی قذافی تماس برقرار ساخت و چندین بار کمکهای مالی و تسلیحاتی از وی دریافت نمود. پس از کناره گیری از قذافی، احتمالاً خلف با عناصر رهبریت مصر ارتباطهایی برقرار کرده است. پس از آن به اتحاد با سوریه دست زد: وی نقش بسیار مهمی در مذاکرات سوریه و لبنان ایفا کرد و به حمایت از مخالفت سوریه علیه ابتکار (صلح-م) سادات پرداخت و خواستار سرنگونی رئیس جمهوری مصر گردید.

(طبقه بندی نشده) در بهار سال 1978 به هنگام بروز مشاجرات درونی فتح وی رفتار مشابه دیگری نیز بروز داد. اصولاً در ماه آوریل خلف با همکاری با نیروهای سازمان ملل که می خواستند عقب نشینی اسرائیل را سهولت ببخشند، مخالفت ورزید. ظاهرا وی از چپیهای فتح که می خواستند به اسرائیل به هنگام عقب نشینی حمله نمایند، حمایت می کرد. هنگامی که عرفات و دیگر متحدینش با چپیها برخورد قاطع نشان دادند، او نیز به جای مخالفت، به تأیید میانه روهای مسلط پرداخت و مشکلات فتح را به گردن «عراقیهای خرابکار» انداخت و به طور موقت از لبنان خارج شد و پس از خاتمه طوفان دوباره مراجعت نمود.

ص: 236

(طبقه بندی نشده) اخیرا، خلف در لبنان نقش واسطه یا میانجی را ایفا می کرده است: وی برخلاف تمایل رادیکالهای فلسطینی با نخست وزیر لبنان ملاقات نمود و خواستار تشکیل اجلاسی بین نمایندگان ساف و راست گرایان لبنان گردید. خلف اظهار داشت که فلسطینیها و لبنانیها هر دو در این بحران لبنان درگیر هستند و این جنگ نیز به وسیله آمریکا ترتیب داده شده، تا ساف نابود شود.

(طبقه بندی نشده) تمایل خلف به اشاعه افکار و اعمال به طرقی که عرفات «دیپلمات» و یا «سیاستمدار»اصلاً موافق آنها نیست، سبب شده است که عرفات از این وضع کاملاً بهره برداری نماید. در اجلاس تریپولی در سال 1977 خلف بود که به جای عرفات اسناد رسمی سازمان فتح را امضاء کرد و به این وسیله خود را از همکاری با مرتدین مبرا نمود. ولی چون در سازمان فتح خلف نیز دارای پایگاه قدرت مخصوص به خودش می باشد و منابع مالی مخصوص به خود نیز دارد، عرفات سعی دارد به نحوی بر عملیات وی کنترل و نظارت اعمال نماید.

(طبقه بندی نشده) یاداشتهای خلف، به صورت کتابی به نام فلسطینی آواره در فوریه سال 1978 منتشر گردید.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه و همپیمانان آنها / هشدار اطلاعاتی) خلف رئیس دفتر امنیتی متحده و نیز عضو کمیته مرکزی سازمان فتح می باشد.

(طبقه بندی نشده) خلیل ابراهیم الوزیر (ابوجهاد). در سال 1931 یا 1941 در غزه متولد گردیده است.(؟) (سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) وزیر که مردی است کم سروصدا و معمولاً دور از انظار عموم به سر می برد با خواهر عرفات ازدواج کرده است و یکی از مؤسسین اصلی سازمان فتح می باشد. وی آموزشهای نظامی خود را در جمهوری خلق چین دیده است و به عنوان کلنل در ارتش آزادیبخش فلسطین خدمت می کرده است. وی همیشه عضو یکی از هیئت های نمایندگی فتح در سفر به چین بوده و به دیگر کشورهای کمونیستی آسیا نیز سفر کرده است. وزیر در ژوئیه سال 1975 به سرکردگی یک هیأت بسیار نیرومند از طرف ساف به چین سفر کرد تا علاوه بر مستحکم کردن روابط، سلاح و دیگر حمایتهای لازم را از آنجا به دست آورد.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) علاوه بر همبستگی بسیار نزدیک وی با عرفات، وزیر از جهت نقشی که در عملیات و امور نظامی عهده دار است در سازمان فتح دارای اهمیت است. زمانی، وی مسؤل گردآوری سلاح و مواد برای فتح بود. بنابه گزارشات رسیده وی در سالهای 73-1972 رهبر مهم سازمان سپتامبر سیاه بوده است. در حال حاضر، وی عضو کمیته مرکزی فتح و رئیس دفتر امور غربی این سازمان که بر عملیات درون اسرائیل و مناطق اشغالی نظارت دارد بوده و نیز فرمانده العاصفه که شاخه نظامی فتح است می باشد. وزیر شخصا مسئول طراحی و نظارت بر آموزش در مورد عملیات هتل ساووی تل آویو در مارس 1975 و تروریسم در جاده بین تل آویو-حیفا در مارس 1978 بوده است.

(طبقه بندی نشده) وزیر که به عرفات وفادار است ظاهرا از مواضع محافظه کارانه ریاست فتح حمایت کرده و از نیروهای العاصفه جهت سرکوب مخالفین فتح در آوریل 1978 استفاده کرد و مسئول تلاشهایی در به وجود آوردن تسلط راستگرایان فلسطینی در جنوب لبنان در اواخر همان سال می باشد.

(طبقه بندی نشده) در تاریخ دهم اکتبر 1978 یک بمب الکترونیک در کنار جاده ای که وی از طریق

ص: 237

آن در حال سفر بود، منفجر گردید و شیشه جلوی ماشین وی را در هم شکست، ولی وزیر از چنگال مرگ گریخت.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) چون پایگاه قدرت وزیر به عنوان بخشی لاینفک از ساخت سازمان فتح نگریسته می شود، همه او را به عنوان دومین شخصیت نیرومند فتح می شناسند و رقیب بالقوه ای برای خلف به شمار می رود.

سوابق:

(طبقه بندی نشده) سازمان فتح که در اوائل دهه 1950 توسط تبعید شدگان فلسطینی در کویت تشکیل شد، در سال 1959 وارد صحنه شد و دست به یک سری شبیخونهای کماندویی در اسرائیل در تاریخ اول ژانویه 1965 زد. پس از جنگ شش روزه سال 1967، فتح به سرعت رشد یافته دیگر سازمانهای فدائی را تحت الشعاع قرار داد. در سال 1969 یاسر عرفات رهبر سازمان فتح ریاست ساف را نیز به عهده گرفت.

(طبقه بندی نشده) حملات تلافی جویانان اسرائیل باعث شد تا نبرد 1968 در کرامه درگیر شود که در آنجا فتح به مدت 3 روز با حمایت ارتش اردن با اسرائیل به جنگ پرداخت. لیکن در سال 1970 ، در نتیجه عملیات تروریستی که همیشه در اردن پایان می پذیرفت اردنیها حضور فلسطینیها را خطری علیه رژیم خود به حساب آوردند. در تابستان 1970 (سپتامبر سیاه) و 1971 همه سازمانهای چریکی فلسطینی به زور از اردن اخراج گردیدند و اکثر دفاتر و فعالیتها به لبنان منتقل گردید.

(طبقه بندی نشده) چون انجام عملیات علیه اسرائیل از درون کشورهای عربی مجاور دچار محدودیت روز افزون شده بود، سازمان فتح در نوامبر 1971 توسط سازمان سپتامبر سیاه با به قتل رساندن نخست وزیر اردن به تروریسم بین الملی دست زد.

(طبقه بندی نشده) پس از جنگ خاورمیانه در اکتبر سال 1973 سازمان فتح اهداف خود را قدری سبک و سنگین نمود و اینچنین به نظر می رسید که این سازمان پذیرفته است که دیگر به هیچ وجه امکان ندارد بتوان تمام منطقه فلسطینی مذکور در قرارداد انگلیسی - فلسطینی را با نبرد مسلحانه همان طور که در منشور ملی فلسطین آمده آزاد ساخت. به رهبری سازمان فتح، ساف به صدور یک دستور کار دست سازد و اهداف زمینی محدود خود را بیان داشت و اظهار نمود که مایل است در کنفرانس صلح ژنو حضور به هم رساند. (آن تعداد از گروههای فدائی که طرح 1974 ساف / فتح را قبول نکرده بودند در زمره ارتدادیون درآمدند.) (سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه و همپیمانان آنها / هشدار اطلاعاتی) پس از جنگ نیز عملیات نظامی فتح علیه اسرائیل محدود به عملیات نفوذی از طریق لبنان گردید و لبنان نیز متحمل عملیات تلافی جویانه اسرائیل گردید.

مشاجرات پیشین فلسطینی لبنانی بر سر چنین عملیاتی نیز به وسیله معاهده قاهره در سال 1969 و پروتکل ملکارت در 1973 تخفیف داده شد. هدف این قراردادها نظم بخشیدن به حضور فلسطینیها در لبنان بود، لیکن سبب شد که لبنانیها نیز از طریق بازگذاردن مرزهایشان جهت انجام عملیات کماندویی درگیر شوند. به همین جهت، فلسطینیها نیز مدعی هستند که قرارداد قاهره حق آنها در باقی ماندن در

ص: 238

جنوب لبنان را مشروعیت بخشیده است. در نتیجه مشکلات چند برابر شد چون حضور فلسطینیها در لبنان تعادل نظام سیاسی فرقه ای لبنانیها را به خطر می انداخت و سبب بروز جنگی در آوریل 1975 گردید. سازمان فتح نیز دوشادوش نهضت ملی لبنان (مسلمان، چپی) جنگید،شبه نظامیان این نهضت را مسلح کرده آموزش داد و در بعضی از آنها نیز علاوه بر شرکت در مبارزه به رهبری پرداخت. نیروهای امنیتی فتح فرمانده پادگان بیروت را تحریک کردند تا به «کودتا از طریق تلویزیون» در مارس 1976 دست بزند. در ژوئن 1976 با پیوستن به مسیحیان راستگرا وارد صحنه گردید. فلسطینیها برای حفظ آخرین جبهه ای که هم مرز وطنشان بود جنگیدند.

در اکتبر 1976 ، اجلاس عربی ریاض نقش سوریه را مشروعیت بخشید، ولی مانع از آن شد که سوریه در لبنان و در نهضت فلسطین نقش مسلط را داشته باشد. معذالک فلسطینیها وارد شدند تا به دستورات سوری (عربی) تن در دهند.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه / .../...) علیرغم آتش بس و نیروهای بازدارنده عربی در لبنان، گاه و بیگاه حملاتی نیز رخ می داد. گاهی نیز سازمان فتح برای جلوگیری از اعمال تحریک آمیز ارتدادیون و در نتیجه اوج گرفتن جنگ دست به عملیاتی می زد و زمانی دیگر نیز با ارتدادیون در جنگ علیه شاخه صاعقه و نیروهای بازدارنده تحت فرمان سوریه شرکت می جست تا اتحاد و قاطعیت فلسطینیها باقی ماند.

با تداوم جنگ، تضاد بین مسیحیان تحت الحمایه اسرائیل و سوریها و نیروهای بازدارنده یا فلسطینیها بسیار آشکار گشت و عملیات فتح، قابل تمایز از عملیات دیگر نهضتهای مقاومت نگردید.

(طبقه بندی نشده) در ژوئیه سال 1977 قرارداد اشتوره جهت آرام ساختن اوضاع از طریق تعیین مدت زمانی جهت اجرای معاهده قاهره 1969 و تنظیم حضور فلسطینیها برای بار دیگر در لبنان منعقد گردید. این طرح خواستار عقب نشینیفلسطینیها از نقاط غربی و مرکزی جنوب لبنان و ایجاد یک نوار امنیتی در طول مرز اسرائیل گردید. مشروط بر اینکه این نوار به وسیله نیروهای ارتش لبنان پاسدرای شود. ولی تا نوامبر همان سال معلوم شد که قرارداد اشتوره نیز قابلیت کاربرد ندارد. ارتش ناتوان لبنان نمی توانست نقش خود را در جنوب ایفا نماید و فلسطینیها نیز از عقب نشینی کامل و ایجاد یک خلأ در جبهه امتناع می ورزیدند. علاوه بر اینها به علت ابتکارات سادات سوریه نیز از وادار ساختن به همکاری فلسطینیها با توسل به زور خودداری کرد. خشونتهای مرگباری که تا مارس 1978 ادامه داشت، نشانه وجود یک بن بست بود.

(طبقه بندی نشده) ابتکار سادات نیز تأثیراتی بر موضع فلسطینیها در لبنان، وحدت درونی فتح، و روابط فتح با دیگر گروههای فلسطینی و دولتهای عربی به خصوص عراق، بر جای نهاد. در اعتراض به ابتکار صلح سازمان ژوئن سیاه در فوریه 1978 سردبیر الااهرام، یوسف الصیبایه را که دوست صمیمی پرزیدنت سادات مصری بود به قتل رسانده، به گروگانگیری دست زد و هواپیمایی را در نیکوزیا در قبرس ربود.

(طبقه بندی نشده) سازمان فتح که مایل نبود دیگر مخالفین ابتکارصلح با عملیات خود، گوی سبقت را از وی بربایند، در مارس 1978 در جاده تل آویو - حیفا به یک سری عملیات مبادرت ورزید. به عنوان تلافی نیروهای دفاعی اسرائیل به لبنان هجوم آوردند تا جنوب رودخانه لیطانی را از وجود پایگاههای

ص: 239

چریکی پاک سازند. فلسطینیها نیز که منتظر چنین حمله ای بودند به عقب نشینی منظم مبادرت ورزیده و از نقاط استراتژیک پیشروی اسرائیل را متوقف ساختند. فلسطینیها توانستند نیروهای اسرائیلی را در مدت زمان خیلی بیشتر از آنچه که نیروهای مصری در 1956 و نیروهای مرکب عربی در 1967 توانسته بود متوقف سازند. بنابه گزارشات خسارات فلسطینیها حدود نیمی از آنچه بود که قبلاً پیش بینی شده بود.

به عبارت دیگر فلسطینیها از نظر خودشان پیروز شده بود.

(محرمانه / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) حمله اسرائیل سبب به وجود آمدن نیروهای میانجیگر سازمان ملل و قرار گرفتن آنها بین مرز اسرائیل و فلسطینیها گردید. عرفات از ساف خواست تا از تلاشهای نیروهای میانجیگر سازمان ملل که عقب نشینی اسرائیل از لبنان را سهولت می بخشید، حمایت نمایند. لیکن فلسطینیها مصرانه اعلام می داشتند که هیچ یک از قطعنامه های سازمان ملل و یا مفاد نیروهای میانجیگر این سازمان قادر به تغییر قرارداد قاهره نمی باشد؛ و بنابراین آنها از حق بازگشت خود به جنوب دست برنخواهند داشت. لیکن فلسطینیها بر سر زمان بازگشت به آنجا با یکدیگر به مخالفت برخواستند. چپگرایان سازمان فتح و گروههای ارتدادیون به عملیات علیه نیروهای اسرائیلی در حال عقب نشینی دست زدند و سعی کردندهمکاری عرفات با نیروهای میانجیگر سازمان ملل را با حمله به نیروهای این سازمان از اعتبار ساقط سازند.

(طبقه بندی نشده) یک هفته قبل از حمله اسرائیل، عرفات سعی کرد علیه مخالفین با تمام قوا اقداماتی انجام دهد. کلنل علی سلیم حمد (ابوسعید) سرکرده گروه ضربتی فتح به نام الثوره (فتح انقلابی) به اتهام تلاش جهت به قتل رساندن عرفات و ربودن یک هواپیمای عربی در 1977 به طور مرموزی به دام افتاد.

ابوسعید در مقایسه با دیگران فقط یک حرکت جزئی در برابر محافظه کاران فتح نشان داده بود.

(طبقه بندی نشده) آتش مخالفتهای شدیدتر هنوز در زیر خاکستر پنهان بود. در جنگ لبنان، به فرماندهان فتح قدرت و اختیارات مستقل در واحدهای نظامی شان اعطا شده بود. یکی از چپگرایان فتح به نام محمد داود عوده (ابوداود) سعی کرد تصمیم عرفات در قبال نیروهای میانجیگر سازمان ملل و جنوب لبنان را نادیده گرفته عملیات را تا آن سوی مرزهای اسرائیل ادامه دهد. وی حدود 120 تن که اکثرشان عضو سازمان ژوئن سیاه بودند را گرد خود جمع کرد و تصمیم گرفت که به اسرائیلیها حمله نماید.

عرفات دستور دستگیری آنها را صادر کرد و مبارزه ای در گرفت. محمد صالح (ابوصالح) و مجید ابوشراره به طور همصدا و صالح خلف به طور ضمنی از داود و متحدش ناجی آلوش اعلام حمایت کردند.

عرفات نیز از طرف خلیل الوزیر و هایل عبدالحمید حمایت شد و وزیر، حمله به افراد داود را فرماندهی نمود. پس از درگیری یک سری عملیات درون گروهی دیپلماتیک و اجلاسهای پشت سر هم فتح، بیانیه سیاسی کمیته مرکزی در سوم ماه می صادر شد و به چشم پوشی از اختلافها ولی مقصر شناختن شبه نظامیان منجر گردید. اکثر دستگیر شدگان آزاد گردیدند.

(طبقه بندی نشده) لیکن عرفات به تلاش خود برای ایجاد نظم و انضباط در سازمان فتح و نهضت مقاومت فلسطین ادامه داد. در ماه می 1978 وی سعی کرد فرماندهان نظامی همپیمان با صالح و خلف را برکنار سازد. با واگذاری مسئولیت تصمیم گیری پیرامون شرایط نظامی در لبنان به وزیر از صدور فرامین نظامی مستقل جلوگیری به عمل آورد. در ماه ژوئن، عرفات دستور تشکیل یک اجلاس انقلابی فوق العاده را صادر کرد که در طی آن دو تن ازفلسطینیها را به جرم خیانت در امور حفاظتی به اعدام محکوم نمودند.

ص: 240

داود این عمل اجلاس را محکوم شمرد و اعلام کرد که آن دو «شهید» از زمره دستگیر شدگان در ماه آوریل بوده اند.

(طبقه بندی نشده) با مشاهده مشاجرات درونی فتح، جبهه ارتدادی و جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین بیانیه ای مشترک صادر کردند و طی آن حمله به نیروهای داود و مقابله های نظامی بین گروههای فلسطینی را به این بهانه که دشمن را دلگرم می سازد، محکوم نمودند. همین گروهها به تصمیمات عرفات در قبال جنوب لبنان اعتراض کرده و پیشنهاد کردند که فرماندهان کل همه گروهها و نمایندگان کمیته مرکزی فتح و دیگر عناصر ناسیونالیست، رهبریت انقلاب فلسطینی را به دست گیرند. ولی عرفات نیزبا یک ضدپیشنهاد مبنی بر اینکه یک ارتش خلقی با فرماندهی مرکزی در لبنان ایجاد شود تا بر اجزاء مختلفه نهضت مقاومت نظم و انضباط حاکم سازد، پیشنهاد آنها را خنثی نمود.

(طبقه بندی نشده) عرفات نه تنها با سازمان فتح و دیگر ارتدادیون فلسطینی، بلکه با رژیمهای حامی آنها چون رژیم عراق نیز برخورد می نمود. پس از 1976 زمانی که عراق به تلاش اجلاس ریاض مبنی بر تحمیل صلح در لبنان اعتراض نمود، وی (عرفات) از بغداد بازدید ننمود. عراقیها هرگونه صلح با اسرائیل را رد می کنند و خواهان ادامه جنگ علیه دولت یهود از لبنان به هر قیمتی که شده می باشند. آنها بخصوص نسبت به کنار آمدن عرفات و حافظ اسد سوری و رژیم رقیب بعثی خود مظنون بودند. در پاییز 1976 عراق با توسل به سازمان ژوئن سیاه دست به یک سری عملیات خرابکارانه علیه سوریه زد. در سال 1978، فرستادگان و دفاتر خارجی ساف / فتح هدف عملیات تروریستی تحت حمایت عراق قرار گرفت و یک سری عملیات با کشتار محافظه کار ساف سعیدحمامی در لندن در ژانویه 1978 آغاز گردید.

سازمان فتح و ساف پیرامون ارتباط عراق با این عملیات سکوت اختیار کردند تا اینکه در ژوئن 1978 ریاست دفتر ساف در کویت نیز به قتل رسید. در ژوئیه، کمیته اجرائی ساف یادداشتی به دولت عراق فرستاد و از آن دولت خواست تا البناء رهبر سازمان ژوئن سیاه را تحویل داده، ایستگاه رادیویی وی را تعطیل نماید. ساف «مایل بود که عراق به جای اینکه پایگاهی برای نابودی انقلاب فلسطین باشد، پایگاهی برای استمرار انقلاب فلسطین باقی بماند».

(طبقه بندی نشده) سازمان فتح که دچار تنگنا شده بود، در برابر عملیات و کشتار خرابکارانه تحت حمایت عراق آن کشور را با عملیات تلافی جویانه مورد تهدید قرار داد. در ماه ژوئیه و اوت و سازمان فتح یک رشته عملیات تروریستی را علیه عراق در کشورهایی از انگلستان گرفته تا پاکستان به مرحله اجرا گذاشت. و همزمان، این سازمان با چند گروه ارتدادی تحت الحمایه عراق از قبیل جبهه آزادیبخش عربی، جبهه پایداری ملی، و جبهه آزادیبخش فلسطین در لبنان برخوردهای شدیدی نمود. سازمان فتح حتی به دفاترا رتدادیون در لیبی نیز حمله کرد.

(طبقه بندی نشده) سفیر الجزایر در لبنان از طرف رئیس جمهور الجزایر بومدین به وساطت پرداخت.

عرفات موافقت کرد که تمام تبلیغات خود را متوقف ساخته، همه عملیات و حملات تروریستی خود را علیه سازمانهای ارتدادی در لبنان پایان بخشیده و به مذاکره مستقیم بین ساف و عراق تن در دهد. پس از انفجار عظیمی که در اواسط ماه اوت در بیروت در یکی از پایگاههای مشترک فلسطینیها صورت گرفت، نمایندگان فتح و نمایندگان همه دیگر گروههای فدائی به اجلاسهای دوجانبه وارد شدند موافقتنامه کمپ دیوید نیز در ماه سپتامبر آشتی میان آنها را تسریع نمود، چون آنها متوجه شدند که ایجاد یک جبهه

ص: 241

متحد عربی جهت مخالفت با صلح مصر و اسرائیل از هر مسئله و مشاجره دیگر ضروری تر می باشد. در سرتاسر پاییز رهبران فلسطینی جهت اتحاد، با یکدیگر ملاقات نمودند و یک حسن تفاهم میان سوریها، عراقیها و فلسطینیها در نتیجه این گردهماییها ظاهر گشت. تنها صدای اعتراض از طرف جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطینی در رابطه با عمل اردن در ماه نوامبر به عنوان مخالفت شدید، بلند شد.

(طبقه بندی نشده) انتظار می رفت که اجلاس شورای ملی فلسطین در ژانویه 1979 «آغازی برای یک اتحاد پر سروصدا» باشد، ولی بیشتر به صورت تلاشی برای کسب قدرت درآمد. برای اولین بار سازمان فتح در این اجلاس شورای ملی فلسطین شرکت جست و در آن حتی یک گروه دیگر فلسطینی با وی متحد نشد، بقیه که در نتیجه اختلافشان علیه فتح متحد شده بود در ساف نقش مسلط یافته بودند.

رهنمود گروههای ارتدادی، بخصوص جبهه مردمی آزادیبخش فلسطین به کمیته اجرائی هدف اصلی اجلاس شده بود. ولی فتح هر گونه فرمول دوباره سازماندهی را رد کرده، می خواست به جای عضویت گرفتن نمایندگان ارتدادیون که باعث کاهش قدرتش می شد، تعداد نمایندگان خود را در کمیته اجرائی افزایش دهد. گروههای دیگر نیز مصرانه از پذیرش آن انکار می کردند و در پایان، کمیته اجرائی ترکیب قبل از اجلاس شورای ملی فلسطین را که به نفع فتح بود، حفظ نمود. یکی دیگر از نتایج نافع به حال فتح تصاحب منافع مادی از طریق این اجلاسها بود. چون فتح مایل بود که منابع مادی از طریق نهادهای تحت کنترل ساف توزیع گردد. در حالی که دیگران مایل بودند این توزیع براساس ویژگیهای گروهی انجام گردد.

ولی اکنون کمیته اجرائی راهی بین نهادها و سازمانها را اختیار خواهد کرد؛ و سازمان فتح نیز براین کمیته اجرائی تسلط دارد.

(طبقه بندی نشده) شورای ملی فلسطین، بیانیه عرفات به اردن را که از شاه حسین خواسته است که اجلاس بغداد را که در آن ساف به رسمیت شناخته شده و به عنوان تنها نماینده فلسطینها در درون و بیرون از مناطق اشغالی پذیرفته است به دیده احترام بنگرد، مورد تصویب قرار داد. فتح استدلال می کند که گفتگوهای دوجانبه با اردن برای دور نگهداشتن این کشور از قرارداد صلح ضروریست، یعنی دیپلماسی به خاطر دیپلماسی. دیگر گروههای فدائی خواستار نتایج واقعگرایانه تر از قبیل پایگاه، دفاتر و حق عضوگیری در اردن هستند، در حالی که با این نحوه تسلیم آنها معتقدند که فقط از نظر سیاسی چیزهایی به دست خواهند آورد. روابط فلسطینی - اردنی هنوز هم در جوامع فلسطینی، ضد و نقیض است.

(طبقه بندی) به طور کلی، ممکن است فلسطینیها و نیز فتح یک ارزیابی مثبت از اجلاس شورای ملی فلسطین بنمایند. این اجلاس بالاخره سبب شد که گروههای دارای تضاد فلسطینی به تلاشها و مباحثاتی جهت رسیدن به اتحاد دست بزنند. در اواسط فوریه 1979 ، خطر یک صلح خاورمیانه آرامش را به درون فلسطینیها بازگرداند.

(محرمانه / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) برای سازمان فتح افکار صلح آمیز می تواند، محرک افکار تروریسم بین المللی باشد. در نوامبر 1978 بنابه گزارشات رسیده به سازمان سپتامبر سیاه دستور داده شده بود تا به تجدید حیات هسته های خود در اروپا بپردازد. عدم کفایت اطلاعات موجود، با این وصف مانع از آن است که بتوان درباره میزان خطرات تروریستی از این منبع نتیجه گیری کرد.

ص: 242

فنون و روشهای عملیاتی (محرمانه) اصولاً سازمان فتح سعی دارد عملیات خود را در اسرائیل و سرزمینهای اشغالی با نفوذ از خشکی و نفوذ فزاینده از طریق دریا متمرکز سازد. مأموریتهای اصلی آنها اغلب گروگانگیری بود تا آنجا را به موقع با فداییانی که در زندانهای اسرائیل به سر می برند معاوضه سازند و کشتار اسرائیلیها نیز شامل این مأموریتها نیز می شود.

حملات دراماتیکی که توسط سازمان فتح در اسرائیل صورت می گیرد، سبب می شود که این سازمان در میان دیگر گروههای چریکی که به خطر شدیدتر درگیری با دشمن در خاک دشمن در مقایسه با حملاتی که در قلمرو بین المللی انجام می شود واقف هستند، موقعیت بسیار مهم خود را حفظ نماید.

معمول تر از همه مأموریتها این است که نفوذ کنندگان و تروریستهای مناطق اشغالی، اعرابی را که به همکاری با اسرائیلیها پرداخته اند، یا مؤسساتی چون تبادل کارگر و وسایط نقلیه ای را که کارگران فلسطینی حمل می کنند و در رابطه با حاکمیت اسرائیل هستند، مورد حمله قرار می دهند. بمب گذاری و حملات موشکی بسیار مورد حمایت قرار می گیرند، در حالی که بمب گذاری در بازارهای شلوغ انجام می شود و هدف حملات موشکی نیز یهودی نشینهای شمال اسرائیل می باشند. در اواخر 1978 تعداد حملات تروریستی علیه یهودی نشینهای اسرائیلی ساحل غربی به شدت فزونی یافت. حتی اگر در اثر این حملات مناطق غیرنظامی نیز مورد اصابت قرار گیرد، سازمان فتح مدعی می شود که اهداف وی تنها مناطق نظامی بوده و می باشد.

(طبقه بندی نشده) سازمان فتح را مسئول اکثر وقایعی که در اسرائیل و مناطق اشغالی رخ می دهد می دانند و آن را با نام کلی ساف شناسایی می کنند.

(محرمانه) با وجود اینکه چند سال است که سازمان سپتامبر سیاه، کاری انجام نداده است، هنوز هم گزارشاتی مبنی بر آغاز عملیات توسط آنها دریافت می گردد. سازمان سپتامبر سیاه در روزهای اوج عملیات خود بیشتر از کارهای دراماتیک مرکب از فعالیتهای مختلفی چون کشتار، هواپیماربایی، گروگانگیری و خرابکاری حمایت می کرد. در این گونه عملیات مقامات و عمال اسرائیلی در خارج، مراکز تجاری یهودیان، شرکتها و پایگاههای غربی و اردنیهامعمولاً اهداف اصلی را تشکیل می دادند. طرح مأموریتهای سازمان سپتامبر سیاه به دقت ریخته می شد و نیروی انسانی لازم برای انجام این مأموریتها نیز از میان افراد تحصیل کرده ای که معمولاً به چند زبان آشنایی داشته و از سلسله مراتب گروههای چریکی مختلف به شمار می رفتند و یا از میان هواداران آنها برگزیده می شدند. این افراد منتخب آموزشهای ویژه می دیدند و اسناد جعل شده ای دریافت می داشتند و معمولاً از طریق بیروت پس از طی یک مسافرت پیچیده و گمراه کننده به مقصد اعزام می شدند. افراد عملیات سازمان سپتامبر سیاه در بعضی موارد حتی نمی دانسته اند که هدف نهائی آنها کدام است و یا حتی در ابتدای امر واقف نبوده اند که به یک مأموریت انفرادی اعزام گشته اند. فقط به هنگام رسیدن به مقصد درباره طرح موجود توجیه می شده و به آنها اسلحه تحویل داده می شده است.

طبقه بندی نشده ناظران تروریسم اظهار می دارند که مبارزات ضدعراقی سازمان فتح در تابستان 1978 فاقد

ص: 243

پیچیدگی عملیات مربوط به سازمان سپتامبر سیاه بوده است.

سازمان (محرمانه) کمیته مرکزی با یازده عضوی که هر یک وظیفه ای به عهده دارند و عرفات مسئولیتهایی به آنها واگذار می کند، هفته ای یک بار جلساتی تشکیل می دهد و ساخت هرم مانند سازمان فتح را تشکیل داده بر کمیته های منطقه ای موجود در هر یک از اردوگاههای آوارگان فلسطینی نظارت و حاکمیت خویش را اعمال می کند. شورای انقلاب که دارای 120 عضو می باشد، یک هیأت میانجیگر بسیار نیرومند است که کنترل مخارج و نظارت بر کارآیی سازمانهای اداری سازمان فتح را عهده دار می باشد.

شورای عمومی بزرگتر، نوعی پارلمان است که به طور نامنظم اجلاسهایی تشکیل می دهد. هر منطقه دارای یک واحد مربوط به خود است که هیئتهای سیاسی و نظامی و مرکز اطلاعات مخصوص به خود را نیز دارا می باشد. هسته ها در قاعده هرم جای گرفته اند که دربرگیرنده هر آردوی اوارگان فلسطینی، دانشگاههای شامل دانشجویان فلسطینی و کارخانه های دربرگیرنده کارگران فلسطینی می شوند. العاصفه، بازوی نظامی سازمان فتح بود و دربرگیرنده هنگ یرموک که به گردان و گروهان تقسیم بندی می شود و نیز دربرگیرنده نیروهای القسطال و کرامه که به واحدهای عملیاتی تقسیم بندی شده اند می گردد.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) دفتر شماره 17 سازمان امنیتی ویژه عرفات است که مسئولیت آن تأمین امنیت شخصیتهای مهم سازمان فتح می باشد. به عقیده بسیاری، عرفات از دفتر شماره 17 به عنوان یک وسیله جاسوسی درون سازمانی و احتمالاً به عنوان نیروی ضربتی علیه مخالفین سیاسی خود سود می جوید.

(محرمانه) عناصر سازمان سپتامبر سیاه معمولاً تشکیل هسته های پنج نفره را می دادند؛ که چهار نفر آنها مجریان عملیات بوده و نفر پنجم بین هسته های خود با دیگر هسته های سری رابطه ایجاد می کرده است. تنها رهبر سازمان بود که باید رهبران دیگر هسته ها را می شناخت و یا با آنها تماس می گرفت. بسته به شرایط موجود حجم هسته ها گسترش یا کاهش می یافت. در 1974 و 1975 هسته ها و یا تیمهای 15 نفره نیز عملیات را به مرحله اجرا می گذاردند.

قرارگاهها / پایگاهها (طبقه بندی نشده) قرارگاه سازمان فتح در غرب بیروت است. فدائیون آژانسهای مساعدت مالی و کار سازمان ملل اردوگاههای آوارگان واقع در لبنان و سوریه را تحت کنترل قرار داده و از آنها برای ایجاد دفاتر و دادن آموزش استفاده می کند.

(طبقه بندی نشده) منطقه ارغوب که صد میل مربع مساحت داشته و در جنوب لبنان قرار دارد، به عنوان سرزمین فتح مشهور است. هدف اصلی حمله اسرائیل در مارس 1978 این بود که چریکها را از این منطقه و دیگر مناطق مرزی بیرون رانده و به ایجاد یک کمربند ایمنی مرکب از مسیحیان لبنانی در مجاورت مرز اسرائیل مبادرت ورزد. اسرائیلیها موفق شدند مرکز فعالیتهای چریکی را به منطقه ای در شمال بین رودخانه ظهرانی و لیتانی بکشانند. در جنوب رودخانه لیتانی فلسطینیها فقط توانستند یک منطقه پیشین خود را که تایر نام داشت، حفظ نمایند. بندر تایر که به وسیله سازمان فتح کنترل می شود

ص: 244

مهمترین منطقه ای است که فدائیون از طریق آن در لبنان سلاح به دست می آورند.

(محرمانه / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) سازمان فتح و دیگر شبه نظامیان فلسطینی که در 11 ماه گذشته نتوانسته اند فعالیت چندانی نشان دهند، بیشتر در تلاش بوده اند که برای بار دیگر در جنوب لبنان مستقر شوند. این تلاش با افزایش جمعیت اردوگاههای آوارگان رشیدیه، برج الشمالی، و الباس در اطراف تایر همراه و آغاز شده است. اسرائیلیها اظهار داشته اند که در اردوگاه رشایا الفخار در شرق و اردوگاههای غنا و صدیقین در غرب فعالیتهای چریکی باز هم تجدید شده است. همان طوری که مشاهده می شود فلسطینیها اصرار دارند که مفاد عهدنامه قاهره حق آنها را در دست یافتن به منطقه مرزی تأمین نماید؛ ولی همکاری آنها با نیروهای میانجیگر سازمان ملل در لبنان سبب شده است که آنها نتوانند به این حق خود دست یابند.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه و همپیمانان آنها / هشدار اطلاعاتی) فعالیتهای اسرائیلیها در مارس 1978 نابودی بسیاری از پایگاههای فلسطینیها و سازمان فتح از قبیل مناطق آموزشی، پایگاههای فرماندهی مغازه ها و دفاتر واقع در دیگر نقاط لبنان را فراهم نیاورد. بلکه احتمالاً موجب تقویت آنها شد تا در آینده به تلافی و جبران شکستهای وارده در جنوب لبنان بپردازند. فلسطینیها در منطقه الدامور و نبطیه فرودگاههای اضطراری و دیگر تسهیلات مربوط به خود را دارا هستند. تسهیلات واقع در این مناطق در برگیرنده قرارگاههای اصلی و محل تمرکز بوده که در آنجا تعداد کارمندان و موشکها در اوائل 1979 افزایش یافته است. در اواخر سال 1978 تغییر مکان توپخانه ها در آرنون و حمدیه افزایش یافته بود.

(محرمانه) احتمالاً نیروهای نظامی سازمان فتح در البدوی، الدلهامیه، برج الشمالی، الساقی، و الطیبه استقرار یافته اند. پایگاهها و تسهیلات دریایی آنها در القاسمیه، العاصیه (همان طور که گزارش شده)، نهر البریه، العقبیه، ادلون و سرافند واقع شده اند.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه و همپیمانان آنها / هشدار اطلاعاتی) از جنگ اکتبر 1973 به این طرف حکومت سوریه گاهی محدودیتهای شدیدی را علیه فعالیتهای فلسطینیها در سوریه اعمال می داشته است. پس از قرارداد متارکه سوری - اسرائیلی سال 1975 در جنگ لبنان و به خاطر برقراری روابط حسنه بین سوریه و اردن در سالهای 77-1976 و به عنوان یک فشار سیاسی قبل از اجلاس شورای ملی فلسطینی در سال 1977 کنترل شدیدتری برقرار گردید. با وجود این محدودیتها سازمان فتح توانسته بود دفاتر، پایگاههای لجستیکی، مناطق آموزشی و محلهای بازپرسی اطلاعاتی خود را در محلهای مورد تأیید دور از خطوط آتش بس و مرز اردن حفظ نماید. گاهی هم بعضی از دفاتر و پایگاههای آموزشی تعطیل می گردید و بعضی از مقامات این سازمان دستگیر می شدند و به افراد کادر سازمان فت اجازه حمل اسلحه داده نمی شد. ولی عملیات سازمان فتح در سوریه هیچ گاه به طور کامل متوقف نگردید.

دفاتر سازمان فتح در دمشق همیشه باز بوده و مدرسه نظامی این سازمان در القوته افسر بیرون می داد.

(محرمانه / غیرقابل انتشار برای ملل بیگانه) پس از ابتکارات سادات محدودیتها علیه فلسطینیهای سوریه کاهش یافت و این روند در سرتاسر سال 1978 ادامه یافت. دپوهای تسلیحاتی و انبارها به سازمان فتح تحویل داده شدند و بنابه گزارش اسرائیلیها دو تا سه پایگاه فلسطینی در جنوب سوریه «مجاورت مرز اردن تشکیل گردید. ایستگاه رادیویی فلسطینیها که در قاهره به حالت تعطیل درآمده بود،

ص: 245

در دمشق جایگاه جدیدی یافت.

(محرمانه / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) پس از حمله اسرائیل به جنوب لبنان در سال 1978 سوریه اجازه نفوذ بیشتر به درون اردن را داد و از در میان گذاردن اطلاعات مربوط به عملیات چریکهای فلسطینی با اردن امتناع ورزید. شاه حسین نیز اجازه نمی دهد که فلسطینیها در اردن پایگاههایی برای خود تأسیس نمایند و امنیت نیز در آنجا به طرز بسیار شدیدی حکمفرماست.

(محرمانه) سازمان فتح که از انقلاب ایران حمایت می کند، احتمالاً در سیست زانب/ زین (طبق گزارش) در سوریه و برج الشمالی لبنان به آموزش دادن ایرانیها می پردازد (ارتباط نامعلوم است).

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه / وهم پیمانان آنها / هشدار اطلاعاتی).

موقعیت سازمان فتح در لیبی نیز دستخوش تغییرایت بوده است. در ماه می 1977 زمانی که رژیم لیبی که طرفدار جبهه ارتدادیون است، دو اردوی نظامی را به جبهه ملی آزادی فلسطین منتقل نمود ورق به ضرر سازمان فتح برگشت. سازمان فتح بر دو پایگاه دیگر که یکی از آنها در تریپولی بود و دیگری در نزدیکی بن غازی می باشد، کنترل بسیار شدیدی اعمال نمود.

(محرمانه) به دنبال حمله ای که سازمان فتح به یکی از دفاتر سازمان ژوئن سیاه در تریپولی در ژوئیه 1978 نمود، حکومت لیبی تمام فعالیتهای گروهی مقاومت فلسطینی را در دفتر ساف ادغام نمود که در نتیجه یک پیروزی برای سازمان فتح که کنترل کننده آن دفتر است به حساب آمد و اوضاع سازمان فتح در لیبی نیز دستخوش بهبود گشت.

(محرمانه / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) سازمان فتح در مناطق اشغالی ساحل غربی و نوار غزه هسته های بسیار فعالی را داراست. بعضی از هسته ای مکشوفه ظاهرا از روشها و سلاحهای بسیار پیچیده استفاده می کرده اند. و بعضی از آنها نیز کارگاهای سلاح سازی دارند.

(سری) بنابه گزارشات رسیده العاصفه ازطریق کویت عملیات مناطق اشغالی را هدایت می کرده است.

(محرمانه / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) در نوامبر 1978 ظاهرا به سازمان سپتامبر سیاه مسئولیت داده شده که به ایجاد هسته هایی در انگلیس، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، سوئیس و آلمان غربی بپردازد.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه و همپیمانان آنها / هشدار اطلاعاتی) از اوائل دهه 1970 سازمان سپتامبر سیاه در قبرس پایگاهی داشته است. چند گروه فلسطینی این جزیره را به عنوان یک پایگاه لجستیکی و یک نقطه آغاز عملیات خود علیه اسرائیلیها مورد استفاده قرار می دهند. سازمان فتح بسیار فعال است و از قبرس تجهیزات، سلاح، غذا و نیروهای انسانی به لبنان فرستاده است و طبق گزارشات واصله این سازمان در نیکوزیا، فاماگوستا، لارناکا و لیماسول انبارهای تسلیحاتی دارد.

سازمان فتح سعی دارد جلو فعالیتهای شبیه به فعالیتهای مسیحیان لبنان را در این جزیره بگیرد.

(محرمانه / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) گزارشاتی که پیرامون وجود مراکز آموزشی فداییان در قبرس رسیده هنوز مورد تأیید واقع نشده اند.

آموزش:

(طبقه بندی نشده) سازمان فتح برای خرابکاران، آدمکشها و آدم ربایان دوره های آموزشی عمومی

ص: 246

در مورد فنون نظامی، کماندو و آموزشهای ویژه تروریستی ارائه می دهد. آموزش سیاسی نیز در برنامه کار گنجانده شده است. این چهارچوب مرکب از آموزش سیاسی و نظامی به درون اردوگاهها نیز برده می شود تا پسران 10 تا 14 ساله را که اشبال یا شیربچه نامیده می شوند، در برگیرد.

(محرمانه) مهمترین برنامه آموزشی در لبنان انجام می شود. در اینجا کادرهای نظامی به فراگیری ورزیدگی، سازماندهی نظامی، راه رفتن درشب، گماردن محافظ و درگیر شدن، حفر تونلها و گودالها، زندگی در شرایط سخت، آشنایی با سلاحها که شامل استفاده از سلاحهای سنگین و توپخانه نیز می شود، می پردازند. تروریستهای وابسته به خلیل الوزیر ناظر عملیات درون اسرائیلی و درون مناطق اشغالی آموزشهای مربوط به نحوه استفاده از سلاح، شنا، قایقرانی، فراگیری قطب نما و نقشه و نیز نحوه متکی بودن به خود را یاد می گیرند.

(محرمانه) پس از انتشار چهارچوب کمپ دیوید، کمیته مرکزی سازمان فتح تصمیم به آموزش 1000 نفر تکاور ویژه گرفت. گروههای منتخب در نوامبر 1978 جهت دریافت دستورات به خارج فرستاده شدند؛ از این گروهها 20 گروه به شوروی 30 گروه به چین، 30 گروه به کوبا، و 30 گروه به ویتنام فرستاده شدند و بجز 100 گروهی که قرار شد جهت دریافت برنامه ها در الدامور لبنان بمانند بقیه گروهها نیز به الجزایر و عراق روانه گردیدند.

(محرمانه) با وجود اینکه سازمان فتح برای دادن آموزش به گروههای خود تا حدود زیادی به کشورهای دوست متکی است، با این وصف در سال 1973 به ابتیاع دانشکده نظامی مختص خود در دره دمشق پرداخت تا در این رشته نیز کاملاً خودکفا گردد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر هم پیمانان / هشدار اطلاعاتی) یک پایگاه سوری، چند سال قبل پیشنهاد کرد که دوره هایی را در رشته جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیکی و نیز نحوه استفاده از خمپاره، سلاحهای ضد تانک و موشکهای زمین به هوا در اختیار آنها قرار دهد. درباره برنامه های علمی گزارشات دیگری نرسیده است، ولی احتمالاً برنامه های کاملاً نظامی امروزه در دسترس آنها قرار دارد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان آنها / هشدار اطلاعاتی) فداییان در لیبی در زمینه فنون پیاده نظام، مخابرات، نحوه استفاده توپخانه های ضد هوایی، مبارزه تن به تن، نحوه حمل و نقل و فنون مربوط به چتربازی و غواصی آموزش دیده، تعالیم ویژه ای نیز در زمینه چگونگی استفاده از موشکهای سام-7 (استرلا / گریل) دریافت داشته اند. در آوریل 1977 اعضای سازمان فتح هنوز هم در لیبی به دریافت آموزشهایی در زمینه خلبانی و هدایت هلیکوپترها و هواپیماهای جنگنده و عملیات زیر آبی مشغول بوده اند.

(محرمانه / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه) خلبانان سازمان فتح قادر به پرواز با میگ - 17 ، 19 و 21 بوده و با هلیکوپترهای سی - 4 و می 8 نیز قادر به پرواز می باشند.

(طبقه بندی نشده) در بهار سال 1978 نهضت مقاومت فلسطین تعدادی از داوطلبین فارغ التحصیل دانشگاهی را به لیبی فرستاده تا آموزشهای هوایی ببینند. عناصرسازمان فتح چند سال قبل نیز در الجزایر به طی دوره مشابه ای دست زدند.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه - غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) متخصصین روسی نیز

ص: 247

قبل از جنگ لبنان پیشنهاد ارائه آموزش در زمینه سلاحهای دفاع هوایی در چند اردوگاه آوارگان را دادند.

(محرمانه) بسیاری از فرماندهان محلی در لبنان نیز معمولاً به مدت 6 ماه برای دریافت آموزش به شوروی فرستاده می شوند و جای آنها را افرادی که تازه از سفر بازگشته اند، می گیرند. درماه اوت 1978 بنابه گزارشات رسیده 32 خلبان و 60 مهندس تعمیر و نگاهداری دوره های آموزشی خود را در شوروی.

آلمان شرقی و چکسلواکی طی کرده بودند.

(طبقه بندی نشده) دیگر خلبانان فلسطینی نیز در اوگاندا آموزش دیده اند.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در ماه ژوئیه 1978 بین سازمان ساف و آلمان شرقی یک قرارداد همکاری نظامی و سیاسی همه جانبه منعقد گردید که یکی از شرایط آن آموزش افراد کادر بود.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) کشور یوگسلاوی نیز در سال 1976 قبول کرد که اعضای آن سازمان را جهت طی یک دوره ششماهه خلبانی هلیکوپتر پذیرا گرددد. در ماه ژوئیه همان سال کره شمالی مشغول دادن آموزش فنون چریکی به 180 نفر عضو فداییان در منطقه پیونگ یانگ بود. کشور رومانی نیز که منحصرا با سازمان ساف معامله می کند، قول آموزش در امور اداری را داده است.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) فلسطینیها تحت پوشش دانشجویان دانشگاههای غیر نظامی در پاکستان نیز به گذراندن دوره های عمومی نظامی می پردازند. در پاکستان نیروی هوایی این کشور خلبانان فدائی را آموزش می دهد. در تابستان سال 1978 سازمان فتح 15 دانشجوی دانشکده افسری خود را برای طی دوره های آموزشی در نیروی دریایی به پاکستان فرستاد، تخصص آنها می بایستی دربرگیرنده ناوچه های گشتی کوچک، ناوچه های بزرگتر و ارتباطات دریایی باشد.

(طبقه بندی نشده) تعداد کمتری از خلبانان فلسطینی در کوبا آموزش می بینند. گزارشهایی که درباره استفاده وسیع از آموزش دهندگان کوبایی در لبنان رسیده بود هرگز مورد تأیید قرار نگرفته اند.

(طبقه بندی نشده) منابع اسرائیلی گفته اند که مصر تا اواخر دسامبر 1978 هم به آموزش غواصان سازمان فتح در پایگاه دریایی اسکندریه مشغول بوده است.

تسلیحات (محرمانه / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه) سازمان فتح اصولاً متکی به سلاحهای ساخت شوروی و اروپای شرقی است که عبارتند از: نارنجکهای دستی اف-1 ، کلت اتوماتیک 62/7 میلیمتری توکارف، تفنگهای کلاشینکف 47-آکا، مسلسلهای 62/7 میلیمتری گوریانف، زیو 23 میلیمتری، انواع سلاحهای ضدهوایی، خمپاره اندازهای 60 میلیمتری 81 میلیمتری، 82 میلیمتری، و 120 میلیمتری توپهای 122 میلیمتری، تفنگهای بدون عقب نشینی 73 میلیمتری، موشک اندازهای ضد تانک 35 میلیمتری، 75 میلیمتری، 106 میلیمتری و تفنگهای تک تیرانداز، توپهای کششی 105 ، 122، 130 و 155 میلیمتری، کاتیوشا و موشک اندازهای مرکب 102 میلیمتری، موشک اندازهای سام - 7 و مهمات مربوط به همه آنها.

ص: 248

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) بنابه گزارشهای رسیده در فوریه 1978 سازمان فتح از شوروی موشکهای زمین به هوا با برد 5/4، 5/7 و 5/17 کیلومتر را نیز دریافت نموده است. به قولی، سازمان فتح تنها سازمان فلسطینی است که موشک و توپهای هویتزر در اختیار دارد.

(محرمانه / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه) در دسامبر 1978 منابع مورد تأیید قرار نگرفته بیان داشتند که شوروی در حال تحویل دو هواپیمای باری متوسط آنتونوف، مشابه هواپیماهای باری ترانسال سی-160 به سازمان ساف می باشد، تا در پایگاهها در یمن جنوبی جهت آمزوش مورد استفاده قرار گیرند.

(محرمانه / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه) سلاحها از طریق چند کشور عربی به فلسطینیها و سازمان فتح می رسند. تلاش برای ارسال این سلاحها پس از اجلاس وحدت و اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل اصولاً از طریق لیبی و سوریه انجام می گرفت. کشتیهای لیبیایی از طریق قبرس به تایر وارد می شدند و سازمان فتح که دریافت تمام محموله ها را در آنجا تحت کنترل خود داشت سلاحها را دریافت کرده و به دیگر گروههای خود تحویل می داد. سوریه نیز علاوه بر تحویل موشک و تفنگ و مواد منفجره کنترل تحویل سلاحهایی را که از طریق شبه جزیره عربی و عراق برای فلسطینیهای لبنان می رسید نیز به عهده داشت. با وجود اینکه عراق از محدودیتهای ایجاد شده برای عبور سلاحهای توسط سوریه شکوه می کرد، ولی کامیونهای حاوی انواع سلاحهای عراق به لبنان گسیل می شدند.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه / غیرهمپیمانان / هشدار اطلاعاتی) کشور لیبی نفربرهای زرهی، لندرور، کامیون، مسلسل و تفنگهای بدون عقب نشینی و مهمات در اختیار این سازمان قرار می دهد. این کشور همچنین یک گیرنده بیسیم بسیار قوی با قرارگاه رادیویی آن را نیز در اختیار سازمان فتح قرار داد. صالح خلف نیز در طول جنگ لبنان محموله مربوط به خود را که عبارت بود از خمپاره مسلسل و مهمات از لیبی دریافت نمود.

(طبقه بندی نشده) سازمان فتح از طریق کشور لیبی تفنگهای ساخت انگلیس را دریافت نمود و علاوه بر آن این کشور ترتیبی اتخاد نمود تا هفت تیرهای آمریکایی اسمیت و وسون نیز به دست این سازمان برسد. فلسطینیها در سال 1979 منتظر دریافت یک زیردریایی کوچک از لیبی هستند تا در دریای مدیترانه به کار گرفته شود.

(سری/ غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) بعضی از توپهای 155 میلی متری سازمان فتح نیز ساخت کشور فرانسه می باشند.

(طبقه بندی نشده) سازمان فتح مدعی است که خود نارنجک انداز ضد تانک آرپی جی 7 را می سازد و به مقدار زیاد از این سلاحها مهمات ضدتانک را در اختیار دارد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) متخصصین لهستانی در ایجاد یک کارخانه تولید سلاح آرپی جی 7 و مهمات آن در اردوگاه برج الشمالی نظارت داشته و به آموزش کارمندان سازمان فتح در ساخت این سلاحها از سال 1977 به مدت یکسال مشغول بوده اند. یکی دیگر از کارخانه های زیرزمینی تولید مهمات و سلاح واقع در اردوگاه رشیدیه قرار بود در سپتامبر 1977 تولید را آغاز نماید. درباره وضع این عملیات گزارش نرسیده است، چون ممکن است در اثر حمله اسرائیل

ص: 249

در ماه مارس 1978 این مناطق نیز از بین رفته باشند.

(طبقه بندی نشده) تفنگهای آمریکایی ام-16 نیز در دست فداییان مشاهده شده است. اسرائیلیها اظهار داشته اند که تروریستهای جاده تل آویو- حیفا از سلاحهای آمریکایی که علامت ارتش عربستان سعودی را داشته و شامل تفنگهای ام-16 ، سلاحهای سبک ضدتانک و مواد منفجره می شده اند استفاده می کرده اند.

(محرمانه) در ژانویه 1978 ، عربستان سعودی 150 دستگاه جیپ تویوتا برای سازمان فتح ارسال داشت. تحویل این سلاحها و وسایل نقلیه از طرف عربستان سعودی نشانگر تغییر در نحوه کمکهای این کشور است که قبلاً فقط شامل حمایتهای مالی و دیپلماتیک می گردد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان) در سپتامبر 1973 گزارش گردید که پایگاههای دریایی سازمان فتح حداقل پنج ناوچه سریع السیر را که مسلح به موشک اندازهای زمین به زمین موشکهای 140 میلی متری می باشند در تصرف خود دارد.

(طبقه بندی نشده) تروریستهای سازمان فتح برای رسیدن به سواحل اسرائیل از قایقهای فرانسوی زودیاک استفاده می کرده اند.

(طبقه بندی نشده) تروریستهایی که به عملیاتی در اسرائیل و مناطق اشغالی دست می زنند، معمولاً از کلاشینکف، بازوکا، نارنجک دستی، دستگاههای انفجار، موشک، مین و بمب استفاده می کنند. بعضی از بمبها در هسته های زیرزمینی واقع در مناطق اشغالی ساخته می شود. وسایلی که در اوائل 1979 در ساحل غربی به خصوص در داخل و خارج اورشلیم مورد استفاده قرار گرفت به وسیله یک ماده منفجره بسیار خوب و دارای میزان کارایی بالا به نام سیم تکس از چکسلواکی و یک ماده منفجره پیچیده دیگر به نام PDX که هر دو قویتر از دیگر مواد منفجره مورد استفاده می باشند، ساخته شده بود.

(طبقه بندی نشده) طبق تأیید وزارت خارجه آمریکا کشورهای چین و کره شمالی نیزسلاح در اختیار فداییان قرار می دهند. چینیها در جنگ لبنان و پس از حمله اسرائیل سلاحهای سبک به این سازمان تحویل دادند. منابع طبقه بندی شده خاطر نشان ساختند که چین به دنبال یک قرارداد تسلیحاتی در ژوئیه 1975 ممکن است، موشکهای زمین به زمین با برد 25 کیلومتر را نیز در اختیار ساف قرار دهد.

(طبقه بندی نشده) عربستان سعودی، ابوظبی، کویت و عراق نیز از طریق دمشق غذا و دارو ارسال داشته اند.

(سری / غیر قابل رویت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) امارات متحده عربی نیز 70 تن دارو، 20 دستگاه وسیله نقلیه نظامی (کامیون) و هفت ماشین (گویا آمبولانس) برای این سازمان فرستاده است.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در جنگ لبنان کلیسای واتیکان به طرفین مقداری دارو تحویل داد که سازمان فتح از طرف فلسطینیها سهم خود را دریافت نمود.

(سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) بین سالهای 1970 و 1977 سازمان سپتامبر سیاه از پاسپورتهای جعلی مربوط به 16 ملت بهره برداری نمود. بسیاری از آنها در اواخر 1972 جعل گردیده بود.

با پیدایش دو سند جعلی دیگر در سال 1978 شواهدی مبنی بر توانایی سازمان سپتامبر سیاه در تولید اسناد جعلی مسافرت بدست آمد. بخش اعظم منابع مالی ساف به سازمان فتح اختصاص داده شده است

ص: 250

که این سازمان نیز به نوبه خود آن را میان گروههای عضو ساف توزیع می نماید. سازمان فتح حدود 75 درصد این منبع مالی را در اختیار خود حفظ می نماید.

(طبقه بندی نشده) در سال 1976 بنابه گزارشات رسیده در آمدهای مالی ساف بالغ بر 90 میلیون دلار گردیده بود. قسمت اعظم این پول از طریق دولتهای عربی چه به طور انفرادی و چه به طور مشترک از طریق اتحادیه عربی تأمین می گردید. اتحادیه عربی در سال 1978 یک صندوق هماهنگ شده عربی ایجاد کرد، تا از طریق آن اوضاع ملی، اجتماعی و اقتصادی فلسطینیهای تحت اشغال حمایت شود و از ضمیمه شدن مناطق اشغالی به اسرائیل نیز جلوگیری به عمل آید. برای سالهای 1978 تا 1982 این حمایت مالی بالغ بر 1147 میلیون دلار می شده که قرار است 28/182 میلیون دلار آن در سال 1979 مصرف گردد. سازمان ساف در هیأت حاکمه این صندوق نیز نماینده دارد.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) به هنگام جنگ در لبنان ریاست بانک ملی فلسطین دستور انتقال کمک مالی عظیمی را که از طرف ابوظبی به ساف شده بود به حساب سازمان فتح در یکی از بانکهای سوییس صادر نمود. البته ممکن است این عمل چندان هم غیر عادی نباشد.

(سری / غیر قابل انتشار برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) چند مکانیزم جذب منابع مالی نیز وجود دارد. فلسطینیهایی که در امور دولتی و یا بخشهای خصوصی در کشورهای عربی به خصوص در حوزه خلیج فارس کار می کنند باید عوارضی تحت عنوان «مالیات آزادی» بپردازند. با این وصف همه این دولتها این مالیات سرانه را به این سازمان تحویل نمی دهند. کویت دارای یک رابطه بسیار پیچیده با ساف می باشد و این منابع مالی را از طرف ساف نگاهداری می کند و در مواقع حساس از طریق مصرف آن فشارهایی بر این نهضت وارد می سازد. مقامات کویتی به گمان اینکه فلسطینیها می خواهند دست به اقدامات ضدکویتی بزنند، موقتا به تعلیق کامل این گونه کمکها مبادرت می ورزیده اند. از طرف دیگر، مقامات کویتی تصمیم گرفتند که در گردآوری اعاناتی که از نظر فنی در رابطه با حملات اسرائیل به لبنان جنبه غیر قانونی ممکن است داشته باشد، دخالت ننمایند. در جامعه فلسطینیها آن دست از تجاری که به دفاتر محلی ساف چندان اعتماد ندارند، همیشه ترجیح می دهند که اعانات خود را مستقیما به لبنان منتقل سازند.

(سری / غیر قابل رویت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) معروف است که دولت دوبی عوارضی را که در حمایت از انقلاب فلسطینی جمع آوری می گردید، برای خود به مصرف می رسانده است. در ماه مارس 1978، دولت امارات متحده عربی مبلغ 000/10 دلار برای ساف فرستاد، ولی به این شرط که در آنجا تظاهراتی برگزار نشود.

(طبقه بندی نشده) عربستان سعودی مهمترین منبع حمایت مالی ساف می باشد. این کشور سالانه مبلغی بالغ بر 40 میلیون دلار استعانت می کند، که ترکیبی از کمکهای ارائه شده از طرف خانواده سلطنتی و 5 درصد مالیاتی است که اعضای ساف مقیم در این پادشاهی باید بپردازند.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در ماه اوت 1975 عراق شروع به پرداخت ماهانه مبلغ 000/300 دلار به سازمان فتح نمود، تا به این ترتیب به عملیات ضدنفوذی سوری در لبنان دست زده باشند. ولی به نظر نمی رسد که سازمان فتح در مرافعه تابستان 1978

ص: 251

از سوی عراق کمکی دریافت کرده باشد. ولی تلاشهایی که در جهت آشتی دادن این دو صورت گرفت ممکن است، سرازیر شدن دوباره کمکهای ارائه شده از سوی عراق را نیز سبب شده باشد.

(طبقه بندی) دفاتر سازمان ساف، که گاهی به صورت جبهه هایی برای عملیات تروریستی در می آید و فرستادگان سازمان فتح نیروی انسانی لازم برای آن عملیات را تشکیل می دهند نیز، به وسیله اتحادیه عرب و نیز به وسیله دولتهای میزبان آنها حمایت مالی می شود.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) منابع مالی مورد نیاز مربوط به عملیات سازمان سپتامبر سیاه و حملات سازمان فتح به داخل اسرائیل به وسیله سازمان فتح تأمین می گردد که آن نیز به نوبه خود پولهایی را دریافت می کند، که به طور مؤکد به عملیات تروریستی اختصاص داده شده است. لیبی در زمره این گونه اعانه دهندگان در می آید، ولی این کشور دردادن اعانات خود ثابت قدم نیست. در نوامبر 1976 به دنبال اعلام نارضایتی لیبی از روش سازمان فتح که در آن برای پایان بخشیدن جنگ درلبنان به سیاستهای اجلاس ریاض متکی است، مقداری از کمکهای لیبی به این سازمان ساف نیز قطع گردید. لیبی در فوریه 1977 یک میلیون دلار به سازمان ساف کمک کرد، منتهی مشروط بر اینکه این پول توسط سازمان فتح و یا هر سازمان دیگری که تحت سلطه فتح قرار دارد مورد استفاده واقع نشود. در ژوئن 1977 ، لیبی کمکهای معمول خود به ساف را از سر گرفت.

(طبقه بندی نشده) مشهود است که لیبی در ژوئن 1978 به سازمان فتح، حزب آزادیبخش فلسطین و فرماندهی کل حزب آزادیبخش فلسطین پیشنهاد کرد که حاضر است 40 میلیون دلار کمک نماید تا آنها دست به عملیات مسلحانه در سرزمینهای اشغالی بزنند. و بنابه گزارشات رسیده این کشور گفته است که حاضر است منبع مالی مورد نیاز برای معاملات تسلیحاتی فلسطینیها و آلمان شرقی را نیز تأمین نماید.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / هشدار اطلاعاتی) موسسه الشهداء سازمان فتح (بنیاد شهید) برای اینکه بتواند به خانواده های آن دسته از فداییان که در عملیات کشته شده اند کمکهای مالی بنماید به سرمایه گذاریهای انتفاعی مبادرت می ورزد، این مؤسسه چند صنعت کوچک را در لبنان اداره می کند و در زمینه کشاورزی نیز در چند کشور آفریقایی سرمایه گذاری کرده است. در سالهای 79-1977 طرحهای زیادی جهت توسعه این تلاشها ارائه گردید.

(محرمانه / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه) در اواسط سال 1978 یک منبع مورد تأیید واقع نشده سرمایه گذاریهای سازمان فتح را در زمینه و محلهای زیر تشریح نمود: مزارع گندم و سبزیجات در سوریه؛ مزارع سبزیجات در لبنان؛ باغهای میوه و خرما و کارخانه کنسروسازی در عراق؛ مزارع سبزیجات در الجزایر به مزارع تولید موز و تنباکو و سهام در یک کارخانه تنباکوسازی، چند دامداری و یک کارخانه کنسرو گوشت سازی در سودان؛ گندم زارها و چند مزرعه سبزیجات درسومالی و موریتانی؛ باغهای میوه و سبزیجات در لیبی مزارع سبزیجات در کشور چاد، کارخانه های سلاح سازی، مزارع سبزیجات، دامداریها و کارخانه های چوب بری در اوگاندا؛ مزارع سبزیجات در تونس و مراکش و تصاحب قسمتی ازسهام یک کارخانه ساردین سازی در مراکش.

(طبقه بندی نشده) دانشجویان کشورهای خاورمیانه ای که در آمریکا مشغول به تحصیل هستند بین سالهای 1971 . 1976 حدود 5 میلیون دلار از طریق بیمه های مشروع جمع آوری کرده، آن را به سازان ساف و دیگر گروههای ناسیونالیستی تحویل دادند.

ص: 252

(طبقه بندی نشده) به روایتی، هدف اصلی قاچاق مواد مخدر از لبنان شمالی به اروپای غربی از طریق بلغارستان تأمین منابع مورد نیاز مالی ساف بوده است. (محرمانه) چند گروه بین المللی نیز به ساف کمک می کنند.

روابط بین المللی:

علاوه بر روابطی که از نظر قرارگاهها، پایگاهها، تسلیحاتی، آموزشی و مالی بین این سازمان و دولتهای خارجی و بیگانگان که در بالا متذکر شدیم وجود دارد، سازمان فتح و ساف روابط بین المللی بسیار وسیعتر و پیچیده تر نیز دارند.

(طبقه بندی نشده) ساف که به وسیله 100 ملت و چند سازمان بین المللی به عنوان نماینده بر حق خلق فلسطین به رسمیت شناخته شده، از نظر فیزیکی به نحوی در 61 کشور نمایندگی داشته، حق نظارت در مجمع عمومی سازمان ملل را دارد ودر شورای اقتصادی آسیای غربی سازمان ملل که یک کمیته فرعی یونسکو می باشد و دیگر ارگانهای و آژانسهای مخصوص سازمان ملل عضو دائمی می باشد. ساف همیشه نمایندگانی را به کنفرانسهای بین المللی جهت مأموریتهای حسن نیت و جلب کمکها ارسال می دارد. و سازمان فتح به عنوان مهمترین و متنفذترین عضو ساف که بخش اعظم نیروی انسانی دیپلماتیک را نیز در اختیار دارد از این گونه روابط بدون شک بهره های فراوانی می برد.

(طبقه بندی نشده) دفاتر سازمان فتح در کشورهای عربی در زمینه ایجاد ارتباط با رهبران داخلی دولت، احزاب سیاسی، گروههای مخالف و آشوبگران از امتیازات دیپلماتیک خاصی برخوردار می باشد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر هم پیمانان / هشدار اطلاعاتی) در کویت سازمان فتح از طریق خانواده خالد و هانی الحسن دو تن از رهبران مهم سازمان فتح دسترسی و نفوذ زیادی که گاهی خالی از اشکال نیز نمی باشد به خانواده سلطنتی دارد. از جنگ لبنان به این طرف و درگیری یکی از بخشهای سازمان فتح در ژوئن 1976 در فعالیتهای ضد رژیمی و دستگیری چند عضو سازمان فتح در ارتباط با بمب گذاریها، همه گروههای فلسطینی در کویت مورد سوءظن و تردید واقع شده اند، نحوه استفاده این دولت از اهرم مالی در بالا شرح داده شده بود.

(محرمانه) بنابه روایتی، قطر برای اعضای ساف پاسپورت یا گذرنامه صادر کرده است. بعضی از آنها نیز با دردست داشتن گذرنامه های کشور جمهوری عربی یمن به سفر مبادرت می نمایند.

(طبقه بندی نشده) پس از کشته شدن رؤسای جمهوری کشورهای جمهوری عربی یمن و کشور جمهوری دمکراتیک خلق یمن سخنگویان سازمان فتح نسبت به قطع روابط با جمهوری دموکراتیک خلق یمن توسط اتحادیه عربی، دست به اعتراض زدند.

(سری) در اوائل سالهای 1970 نیز شایع شده بود که چریکهای ایرانی نیز به سازمان فتح و سپتامبر سیاه در زمینه فراهم آوردن برنامه سفرها، اسناد جعلی و به دست آوردن سلاح کمک کرده بودند تا آنها نیز در عوض به ایشان آموزش بدهند.

(طبقه بندی نشده) در اوایل سال 1968 ، آیت اللّه روح اللّه خمینی رهبر انقلابی مذهبی ایران نیزحمایت خود از سازمان فتح را اعلام کرده بود و چند مقاله نوشت که در آن اسلام را به انقلاب فلسطین ربط داده بود.

(سری/ غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) پس از ورود آیت اللّه به فرانسه در اکتبر 1978 ساف نیز به ایجاد روابط بسیار نزدیک با ایشان پرداخت. پس از پیشرفت دگرگونیهای ایران، خمینی از شبکه ساف واقع در منطقه خلیج فارس برای ایجاد ارتباط با ایرانیانی که در آن منطقه اقامت داشتند پرداخت، تا از آن طریق کمک مالی مورد نیاز برای نهضت خود را فراهم آورد.

(طبقه بندی نشده) خمینی قبل از مراجعه به ایران قول داد که اجازه خواهد داد که ساف در تهران دفتری باز نماید و دیگر اینکه وعده داد که او از تشکیل یک کشور فلسطینی مستقل نیز حمایت خواهد کرد.

ص: 253

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / هشدار اطلاعاتی) پس از مراجعت خمینی به ایران، سازمان ساف نقش یک واسطه را بین او و چند کشور عربی ایفا می نمود.

(محرمانه / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیرهمپیمانان / هشدار اطلاعاتی) عرفات نیروهای فلسطینی را به ایران فرستاد تا آیت اللّه را در برخورد با گروههای عصیانگر سرسخت یاری دهند.

(طبقه بندی نشده) در سال 1978، چاپخانه های سازمان ساف در بیروت به چاپ انتشارات حزب توده ایران (کمونیست) پرداخت.

(محرمانه / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه) در نوامبر 1978 گزارشهای رسیده حاکی از آن بود که کارگران تونسی در لیبی پس از طی دوره های آموزشی برای جنگ در کنار فلسطینیها به لبنان فرستاده می شدند. قذافی سعی دارد هسته مرکزی جبهه آزادیبخش تونس را از همین افراد بسازد.

(سری / غیر قابل رویت برای ملل بیگانه / غیرهمپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در ازاء دریافت جواز تأسیس یکی از دفاتر ساف در نیکوزیا، سازمان فتح موافقت کرد که قبرسیهای یونانی را در زمینه فنون تروریستی آموزش دهد. اعضای واسوس لیساریوس از اتحادیه دموکراتیک واحد مرکزی (EDEK) که یک حزب سیاسی سوسیالیستی بود و مأموریت آنها تشکیل گروههای مسلح در قبرس در سال 1975 بود، آموزشهای نظامی خود را در سازمان ساف دیده بودند. لیساریوس هنوز هم نزدیکترین حامی (همکار؟) سازمان فتح / ساف در قبرس می باشد.

(محرمانه) در سال 1971 و 1972 سازمان فتح دانشجویان رادیکال ترکیه ای را آموزش داد که آنها بعدها در خط مقدم گروههای چپی خشونت گرا در ترکیه وارد عمل شدند.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان) سازمان فتح سلاح نیز در اختیار ارتش آزادیبخش خلق ترکیه و احتمالاً در اختیار فدراسیون جوانان انقلابی ترکیه قرار می داده است.

(محرمانه) بنابه روایتی، اعضای ارتش جمهوریخواه مشروط ایرلند نیز در سال 1978 در اردوگاههای فلسطینی آموزش می دیده اند. در سال 1977 اعضای جمهوریخواه ایرلند از سازمان فتح سلاحهای پیچیده ساخت شوروی، دریافت کرده بودند و سخنگویان فلسطینی اعلام داشتند، که انقلاب ایرلند را شبیه انقلاب خودشان می دانند.

(سری / غیر قابل رویت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در تابستان سال 1978 سازمان فتح در لبنان اردویی را ایجاد کرد تا از طریق آن بتواند از کشورهای سوئد، نروژ، هلند، آلمان غربی، فرانسه و ایتالیا جلب کمک نماید.

(محرمانه) دو بخش وابسته به سازمان فتح یعنی اتحادیه عمومی دانشجویان فلسطینی و اتحادیه

ص: 254

عمومی کارگران فلسطینی شعبه های بسیار وسیعی در آلمان غربی دارند که به عنوان انجمن دانشجویان عرب، کارگران عرب اشتوتکارت، گیسن، فرانکفورت، کارلسروهه یا بن، و غیره عمل می نمایند. با کمکهای مالی که از طریق سفارتهای عربی واقع در بن دریافت می دارند، گروههای دانشجویی به تبلیغات و ایجاد تظاهرات وسیع دست می زنند. اتحادیه عمومی دانشجویان فلسطینی در ایتالیا، انگلستان، یونان و فرانسه نیز شعبه هایی دارند. یکی از هسته های بسیار قوی سازمان فتح دراشتوتکارت فعالیت می کند.

گروههایی چون فدراسیون جوانان فلسطینی، کارگران، دانشجویان و مراجعت کنندگان به انجام فعالیت در میان مهاجرنشینان آلمان غربی می پردازند.

(محرمانه) رادیکالهای آلمان غربی به حمایت اخلاقی و مادی از نهضت مقاومت فلسطینی می پردازند و چند گروه تروریستی آلمان غربی از نظر عملیات ارتباطهایی با چند گروه فلسطینی و نیز سازمان فتح دارند. چپگرایان آلمان غربی به همراه اتحادیه عمومی دانشجویان فلسطینی و اتحادیه عمومی کارگران فلسطینی علیه تظاهراتی که پس از کشتار مونیخ برگزار شده بود، به مبارزه پرداختند. اتحادیه ضد امپریالیسم با ساف بی ارتباط نیست و اتحادیه کمیته کشورهای کمونیستی خاور نزدیک آلمان غربی نیز از نظر مالی به ساف کمکهایی نموده است. نهضت دوم ژوئن از سازمان فتح در زمینه آن دسته از کشورهای عربی که پس از آدم ربایی فوریه 1975 در برلن غربی حاضر به دادن پناهندگی به آنها شده بودند، اطلاعاتی دریافت نمود. یکی از اعضای پیشین حزب کمونیست آلمان / مارکسیست - لنینستی که با سازمان فتح در ارتباط بوده است، در ماه می 1976 پس از انفجار بمبی که در فرودگاه بن گوریون تل آویو به همراه داشت، به قتل رسید.

(محرمانه) اعضای سازمان تروریستی اسپانیایی مائوئیستی، جبهه ضدفاشیستی و انقلاب وطنی، به انجام تظاهرات به طرفداری از فلسطینیها در آلمان غربی مبادرت ورزیدند.

(سری) کمیته صلح و عدالت در خاورمیانه که کمیته بلژیکی فلسطینی نیز عضو آن می باشد، که نهضت صلح طلب تحت کنترل کمونیستهاست که برای فلسطینیها نیز یک سکو ایجاد کرده است. سازمان اتحاد با انقلاب فلسطینی و خلق عرب در بلژیک نیز طرفدار ساف می باشد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) دفتر ساف در سوئد از فدراسیون اتحادیه تجاری سوئد نیز حمایت مالی دریافت می نماید.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) دفتر ساف در رم محل اصلی دریافت اسناد تروریستی در اروپا می باشد.

(محرمانه) نهضت دانشجویان ایتالیایی و نیروی کارگران (پرتواوپرایو) نیز با ساف در سوئیس و آلمان شرقی ارتباطهایی داشته اند.

(سری) سازمان فتح به دادن آموزش و کمک به جبهه آزادیبخش ملی چاد (فورلینات) نیز می پردازد.

(طبقه بندی نشده) در اواسط سال 1978 کمیته اجرائی سازمان فتح به روایتی تصمیم گرفت علیه زوال تدریجی موضع سازمانهای آزادیبخش اریتره وارد عمل شده آنها را متحد و هماهنگ سازد. در ژوئیه 1978 محمد صالح به جمهوری دموکراتیک خلق یمن فرستاده شد، تا به بحث پیرامون طرقی که یک سازمان متحد اریتره ای می تواند به مذاکره با اتیوپی مبادرت ورزد، بپردازد.

(محرمانه / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه) در تابستان سال 1977 فلسطینیها آنقدر اسلحه در

ص: 255

اختیار داشتند که می توانستند آنها را به مقدار زیاد و همزمان با سوریه به جبهه آزادیبخش اریتره و نیروهای آزادیبخش خلقی بفروشند.

(سری / غیر قابل رویت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) سازمان فتح با سومالی نیز روابط بسیار صمیمانه ای برقرار کرده است و حدود 800 نفر از کارگران فلسطینی را برای کار به آنجا روانه نموده است. فعالیتهای دیگری از قبیل سرمایه گذاری تجاری و کشاورزی در افریقا نیزقابل توجه می باشند.

(طبقه بندی نشده) کشوراوگاندا نیز 27 پاسپورت اوگاندایی برای فلسطینیها و نیز یکی از تروریستهای معروف سازمان فتح صادر نموده است.

(سری / غیر قابل رویت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در آوریل 1978 نیروهای نظامی ساف از لیبی به اوگاندا فرستاده شدند، تا امنیت داخلی را به نفع عیدی امین برقرار سازند.

ولی معلوم نیست که در آنجا چقدر مانده بودند. روابط آموزشی اوگاندا با این سازمان نیز در بالا ذکرشده بود.

(طبقه بندی نشده) عرفات در سال1978 یک قرارداد همکاری نظامی با ابعاد نامعلوم را با فیدل کاسترو رئیس جمهور کوبا منعقد ساخت.

(طبقه بندی نشده) فلسطینیها به مونتونروهای آرژانتینی سلاح و آموزش می دهند و در عوض فورمول یک ماده منفجره پلاستیکی جدید را دریافت کرده اند. رئیس نظامی مونتونرو، مندیزابل، در ژوئن 1978 به لبنان سفر کرد و با خلیل الوزیر همتای خود ملاقات و پیرامون همکاری با فتح به بررسی پرداخت. در سپتامبر 1978 نیز یک بار دیگر به دعوت ساف همین سفر را انجام داد و با وزیر به گفتگو پرداخت. در آمریکای لاتین تماسهای بین ساف و مونتونروها در مکزیکوسیتی انجام می گرفت.

(سری / غیر قابل رویت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) بنابه گزارشهای رسیده جونتاهای مسلط بر انقلاب آرژانتین با سازمان فتح ارتباط دارند.

(طبقه بندی نشده) در سال 1965، جمهوری خلق چین مهمترین حامی نهضت ناسیونالیستی فلسطینی ها گردید. روابط بین چین و سازمان فتح هنوز هم دوستانه بوده و بعضی از آنها در رابطه با آموزش و سلاح قبلاً تشریح شده است.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در ژوئن 1977 یکی از اعضاء گروه آزادیبخش انقلاب تامیل در لندن با ساف پیرامون در اختیار قراردادن سلاح به این گروه توسط نمایندگان ساف در کلمبو و سریلانکا به بحث و تبادل نظر پرداخت. بنابه روایتی سازمان ساف در ژوئن 1976 تعهد کرده بود که در زمینه مالی، آموزشی و تسلیحاتی به رادیکالهای تامیل کمکهایی بنماید.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / هشدار اطلاعاتی) جامعه فلوتینگ کریستانتموم ژاپنی که یک گروه دست راستی است که از سال 1972 با ساف ارتباط برقرار کرده، کمک مالی نیز نموده است.

جامعه فرهنگی عرب - ژاپن، جامعه دوستی فلسطین - ژاپن، حزب کمونیست ژاپن و کمیته وحدت آن با خلق فلسطین، مرکز حمایت از خلق فلسطین و جامعه تبادل افکار ژاپن و عرب از مهمترین گروههای چپگرا هستند که از نظر تبلیغاتی، ایجاد وحدت، در زمینه مادی و مواد دارویی به ساف یاری می دهند.بعضی از گروههای ارتش سرخ ژاپن نیز در زمره حمایت کنندگان این سازمان درآمده اند.

ص: 256

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه) در ژوئن 1973 گزارشاتی مبنی بر وجود مشاورین ویت کنگ در اردوگاههای سازمان فتح در لبنان و سوریه دریافت گردید.

(سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) واحدهای سری فتح که مرکب از شش تا هشت عضو می باشند در الجزیره، مصر، هند، ایتالیا، پاکستان، یوگسلاوی و احتمالاً در گواتمالا به فعالیت مشغول هستند.

(محرمانه) روابطی که بین این سازمان و شوروی، اروپای شرقی، کوبا و جمهوری خلق چین وجود دارد و در بخشهای قبل نیز درباره آنها صحبت به میان آورده شده بود، به طرز بسیار پیچیده ای با رخدادهای سیاسی بین المللی پیوند دارد، و سبب پیدایش و تکامل سیاستهای فلسطینی و شرایط نظامی موجود شده است. جالب توجه است که سازمان فتح توانسته است، روابط بسیار چشمگیری را با دو کشور شوروی و چین برقرار سازد.

(طبقه بندی نشده)نماینده ساف درشوروی به عضویت کمیته وحدت خلق آفریقا آسیا درآمده است.

در مسکو از طرف سازمان فتح یک نماینده مستقل وجود ندارد، ولی رهبریت این سازمان سفرهای مکرری را به آنجا انجام می دهد.

تحلیل وقایع:

(طبقه بندی نشده) تا سال 1975 وقایع مربوط به سازمان فتح و سازمان سپتامبر سیاه در چند کشور غیر خاورمیانه ای به خصوص اروپایی به این ترتیب بود، که در آنها تروریستها اغلب سلاحهای سبکی از قبیل تفنگ، سلاح سبک دستی، نارنجک دستی به همراه داشتند. درسال 73 - 1972 چند عمل متهورانه و دراماتیک شامل هواپیما ربایی، آدم ربایی، و کشتار صورت گرفت. به موازات اسرائیلیها و منافع آنها منافع غیر اسرائیلی و افراد غیر اسرائیلی نیز هدف این حملات واقع می گردیدند. هدف اصلی این عملیات آزادی همکاران تروریستی بود که در زندانهای اروپایی به سر می بردند و دست یابی به اهداف سیاسی نیز گاهی منظور این عملیات عنوان می گردید. چند واقعه سبب شد که تروریستها بتوانند به چند کشور عربی پناهنده شوند، وقایع دیگر نیز با کشته و یا زخمی شدن تروریستها توسط ضد تروریستهای غیر متخصص پایان یافت.

(طبقه بندی نشده) با فرا رسیدن مارس 1975 وقایعی که طرح آنها به وسیله خلیل الویزر ریخته می شد سبب مسلط شدن سازمان فتح بر سازمان سپتامبر سیاه گردید. هدف این طرحها در درون اسرائیل واقع شده بود، و تروریستها از طریق دریا به داخل اسرائیل نفوذ می کردند. سلاحهای بسیار پیچیده ای از قبیل بازوکا و خمپاره انداز و نیز مواد منفجره بسیار قوی در این عملیات به کار گرفته می شد. کسانی که به این عملیات می پرداختند، سعی داشتند بیشترین تعداد غیر نظامیان اسرائیلی را کشته و یا بیشترین تعداد تروریستها را از زندانهای اسرائیلی آزاد سازند. پاسخهای ضد تروریستی ویژه نیز بسیار شدید بود.

عملیات تروریستی سازمان فتح که در حوزه بین المللی در تابستان 1978 به مرحله اجرا در آمد، به طور مختص به هدفهای دولتی عراق می پرداخت.

ص: 257

فعالیتهای ویژه:

(طبقه بندی نشده) در حالی که جزئیات وقایع گروگانگیری، متناوب و آنها که در عنوان مطبوعات منعکس می گردد، می تواند در بالا بردن چشمداشتهای فعالیتهای تروریستی و ایجاد طرحهای ضدتروریستی مؤثر افتد، ولی امروزه سازمان فتح دیگر مانند گذشته، حامی چنین فعالیتهایی نمی باشد.

تأکید خود سازمان فتح بر «حمله مسلحانه مشروع» علیه دشمن در قلمرو تحت اشغال دشمن می باشد.

روند کلی این وقایع بر ایجاد اختلال در زندگی روزمره اسرائیلیها و کشتار اسرائیلیها متمرکز است. وقایع دیگری چون بمب گزاریهای ناچیز، که به دفعات رخ داده و دارای اهمیت چندانی نیز نمی باشند، هسته اصلی تروریسم فلسطینی را تشکیل می دهد. این نحوه «جنگ» با افزایش رخدادهای صلح ساز که فلسطینیها را از تصمیم گیری پیرامون سرنوشت خودشان مستثنی می سازد. افزایش و انگیزه می یابد. با مبادرت به تروریسم فداییان سعی دارند یا خودشان را وارد روند ایجاد صلح نمایند و یا اینکه آن را نابود سازند.

ژانویه 1965 - (طبقه بندی نشده) یک ایستگاه پمپ آب اسرائیلی را که به روایتی جهت منحرف ساختن آب رودخانه اردن ایجاد شده بود، منفجر ساختند. (سازمان فتح) نوامبر 1971 - (طبقه بندی نشده) نخست وزیر اردن وصفی الطال را در قاهره به قتل رساندند.

(سازمان سپتامبر سیاه) دسامبر 1971 - (طبقه بندی نشده) سعی شد تا سفیر اردن در لندن نیز به قتل برسد. (سازمان سپتامبر سیاه) فوریه 1972 - (طبقه بندی نشده) پنج فرد اردنی را در آلمان غربی به قتل رساندند.

- (طبقه بندی نشده) یک کارخانه در هامبورگ آلمان غربی مورد حمله واقع گردید و یکی از تأسیسات گاز طبیعی در همان شهر منفجر گردید.

- (طبقه بندی نشده) یکی از مناطق صنعتی در هلند هدف تخریب واقع گردید. (سازمان سپتامبر سیاه) مه 1972 - (طبقه بندی نشده) یکی از هواپیماهای ال عال را که از طریق بروکسل به تل آویو می رفت ربودند و آن را وادار به فرود اجباری در تل آویو نمودند. چهار تروریست مسلح به نارنجک و سلاحهای دستی سبک 101 نفر را گروگان گرفتند. آنها خواستار آزادی 317 فلسطینی از زندانهای اسرائیل و اجازه ورود به مصر برای آنها شدند. مذاکراتی انجام شد، مدت زمانی که در ابتدا به وسیله تروریستها تعیین شده بود تمدید گردید. حدود 23 ساعت پس از فرود هواپیما، حدود 12 نفر چترباز نیروی دفاعی اسرائیل به هواپیما حمله ور شده× تروریستها را شگفت زده کردند. دو تن از تروریستها کشته، یک تن زخمی و دو تن دیگر دستگیر شدند. یکی از گروگانها کشته شد و چهارتن دیگر زخمی شدند. (سازمان سپتامبر سیا) اوت 1972 - (طبقه بندی نشده) ترمینال نفتی ترانس - آلپاین در تریست را تخریب نمودند. (سازمان سپتامبر سیاه) سپتامبر 1972 - (طبقه بندی نشده) به کشتار و ربودن دسته جمعی ورزشکاران اسرائیل در المپیک مونیخ مبادرت ورزیدند. به این ترتیب که در سپیده دم هشت تروریست مسلح به تفنگهای اتوماتیک و نارنجکهای دستی محوطه مخصوص اسرائیلی ها را در دهکده المپیک اشغال کرده، دو تن از اسرائیلیها را

ص: 258

کشته و 9 نفر دیگر را گروگان گرفتند. تروریستها خواستار آزادی 200 فلسطینی از زندانهای فلسطینی و خروج امن آنها از کشور شدند. مذاکرات آغاز گردید، مقامات آلمان امتیازی ندادند، فقط اعلام کردند که حاضرند یک اتوبوس و چند هلیکوپتر برای بردن تروریستها و گروگانهایشان به فرودگان فورستن فلدبروگ بفرستند، تا از آنجاآنها به مصر فرستاده شوند. این حادثه در ساعت 3 صبح روز دوم زمانی که پلیس محلی مونیخ تحت حمایت چند نظامی به تروریستها حمله کردند، خاتمه یافت. تک تیراندازها از نقاط استراتژیک مبادرت به تیراندازی کردند ولی علیه هلیکوپترهایی که تروریستها و گروگانهایشان را حمل می کرد، هیچ تلاشی انجام نشد. در این اثنا یکی از هلیکوپترها وسیله تروریستها منفجر شد و در نتیجه همه گروگانهای آن نیز کشته شدند. 5 تن از تروریستها کشته، و سه تن از آنان زخمی و دستگیر شدند. یکی از اعضاء مهاجم آلمانی کشته و یک تن دیگر زخمی گردید.

- (طبقه بندی نشده) مسئولیت ارسال یک نامه حاوی بمب را که منجر به قتل یک دیپلمات اسرائیلی در لندن شد به عهده گرفتند. (سازمان سپتامبر سیاه) اکتبر 1972 - (طبقه بندی نشده) یک هواپیمای جت لوفت هانزا ربوده شد و اعلام شد که هواپیما با 20 سرنشین آن منفجر خواهد گردید، مگر اینکه تروریستهای متهم به کشتار مونیخ آزاد گردند. دولت آلمان غربی با آزادی زندانیان موافقت نمود و تروریستها نیز به هواپیما اجازه فرود در مونیخ را دادند.

حضور تعداد زیادی از افراد پلیس در فرودگاه تروریستها را از این کار منصرف کرد و آنها در عوض به طرف زاگرب در یوگسلاوی پرواز کردند. زمانی که آزادی زندانیان توسط دولت آلمان غربی تأیید گردید، تروریستها و گروگانهایشان به طرف لیبی به پرواز درآمدند، گروگانها نیز سالم آزاد گردیدند. (سازمان سپتامبر سیاه) دسامبر 1972 - (طبقه بندی نشده) سفارت اسرائیل در بانکوک را اشغال کرده، شش گروگان گرفتند چهار تروریست مسلح به سلاحهای دستی سبک خواستار آزادی 36 فلسطینی از زندانهای اسرائیل شدند و مدت زمانی را نیز برای انجام آن تعیین کردند. سفیر مصر و مقامات تایلندی از آنها خواستند که گروگانها را تهدید به مرگ ننمایند و آنها هم در عوض قول دادند که به آنها اجازه دهند به مصر بروند. روز بعد تروریستها و گروگانها به فرودگاه منتقل گردیند. گروگانها آزاد شدند و تروریستها به همراه سفیر مصر و دو تن از مقامات تایلندی به طرف مصر پرواز کردند. ولی اسرائیل هیچ یک از زندانیان را آزاد ننمود.

(سازمان سپتامبر سیاه) ماه مارس 1973 - (طبقه بندی نشده) سفارت عربستان سعودی در خارطوم را اشغال کرده 5 دیپلمات را گروگان گرفتند. تروریستها خواستار آزادی تروریستها و جانیانی که در زندانهای اردن، آلمان غربی، اسرائیل و آمریکا بودند و نیز سرهان سرهان شخص متهم به قتل رابرت کندی شدند. روز بعد پس از رد خواسته هایشان آنها هم یک دیپلمات بلژیکی و دو دیپلمات آمریکایی را به قتل رساندند. آنها یک دیپلمات سعودی و یک دیپلمات اردنی را تا 2 روز بعد گروگان گرفتند و سپس آنها را آزاد ساختند.

(سازمان سپتامبر سیاه) ژوئیه 1973 - (طبقه بندی نشده) احتمالاً در قتل یک وابسته نظامی اسرائیل در واشنگتن دی - سی دست داشته اند (سازمان سپتامبر سیاه) ژوئن 1974 - (طبقه بندی نشده) یک خانواده اسرائیلی را در نهاریه اسرائیل به قتل رساندند. سه

ص: 259

تروریست مسلح به نارنجک و سلاحهای سبک دستی آپارتمان آنها را اشغال کرده، خانواده چهار نفره را به گروگان گرفته، سپس آنها را به قتل رسانده اند. قبل از حمله نظامیان اسرائیل به ساختمان و کشته شدن سه تن از تروریستها هیچ تقاضایی نشده بود. یکی از اعضاء نیروهای اسرائیلی کشته و 5 نفر از آنها زخمی شدند. (سازمان فتح) اکتبر 1974 - (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) طرح کشتار اجلاس اعراب در رباط ریخته شد، ولی این توطئه خنثی گردید (سازمان سپتامبر سیاه) مارس 1975 - 0طبقه بندی نشده) به انجام آدم ربایی، حمله و بمب گذاری در هتل ساووی تل آویو مبادرت ورزیده شد. هشت تروریست با دو قایق پلاستیکی به وسیله یک کشتی در 25 میلی تل آویو به آب انداخته شد. تروریستها که لباس نظامیان اسرائیلی را به تن داشتند در ساحل به وجودشان پی برده شد و یکی از سربازان درحال استراحت اسرائیلی یکی از قایقها را منفجر کرد و کشته شد. تروریستها به خشکی گام نهادند و به مردمی که در حال خروج از سینما بودند، شلیک کردند. در هتل ساووی 10 نفر را گروگان گرفتند.

تقاضاهای آنها عبارت بود از: یک هواپیمای سازمان ملل آنها و گروگانها را به دمشق ببرد، میانجیگری وسیله فرانسویها، یونانیها و یا سفرای واتیکان، آزادی اسقف کاپوچی و دیگر اینکه سفیر فرانسه آنها را همراهی نماید. پلیس اسرائیل اطراف هتل را محاصره کرد منطقه را ممنوع الورود اعلام نمودند، ولی تروریستها که مسلح به مواد منفجره و نارنجک دستی و سلاحهای سبک دستی بودند و از پشت بامها به سوی آنها تیراندازی می کردند، اجازه نزدیک شدن را به آنها نمی دادند. صدها سرباز اسرائیلی دست به کار شدند و 6 ساعت پس از آغاز این حمله یک واحد به ساختمان حمله برد. پس از اندکی تیراندازی تروریستها انفجاری به راه انداختند. هفت تن از تروریستها سه تن از گروگانها و سه تن از سربازان اسرائیلی کشته شدند. بسیاری نیز مجروح گردیدند، یکی از تروریستها نیز به اسارت گرفته شد.

(سازمان فتح) سپتامبر 1975 - (طبقه بندی نشده) سفارت مصر در مادرید را اشغال کردند. چهار تروریست سفیر، کنسول، وابسته مطبوعاتی و شش تن از کارمندان اسپانیایی سفارت را گروگان گرفتند. گروگانهای اسپانیایی فورا آزاد گردیند، ولی سه تن مصری را گروگان نگاه داشتند. تروریستها تهدید کردند که اگر مصر موافقتنامه آتش بس صحرای سینا را نادیده بگیرد، آنها گروگانها را به قتل خواهند رساند. آنها به خصوص از مصر خواستند که هیچ گونه سندی را امضاء ننماید. و از آن دسته مقاماتی که در مذاکرات ژنو شرکت جسته بودند، خواستند که با صدور یک بیانیه عمومی این موافقتنامه را خیانتی به مصریها و خلق عرب قلمداد نمایند و دیگر اینکه مصر سریعا اجلاس ژنو را ترک گوید. تروریستها اعلام کردند که در مدخلهای ورودی و پنجره های سفارت مواد منفجره کار گذاشته، و خودشان نیز مسلح به مواد منفجره و چاقو می باشند. سفرای الجزیره، عراق، کویت و اردن مذاکراتی را آغاز نمودند. صبح روز بعد، تروریستها و گروگانهایشان به همراه سفرای عراق و الجزیره با نظارت پلیس به فرودگاه برده شدند. یک هواپیما آنها را به الجزیره برد و گروگانها نیز در آنجا آزاد شدند. (سازمان سپتامبر سیاه) ژوئن 1976 - (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان / غیرهم پیمانان / هشدار اطلاعاتی) گروه جوانان سازمان فتح در مشق اقدام به بمب گذاریهای متعدد کردند. (سازمان فتح)

ص: 260

نوامبر 1977 - (طبقه بندی نشده) چند موشک شلیک گردید و به دنبال آن در نهاریه اسرائیل یک نفر کشته و 5 نفر زخمی گردیدند. (سازمان فتح) فوریه 1978 - (طبقه بندی نشده) یکی از افراد برجسته ساحل غربی را به اتهام همکاری با اسرائیلیها در رامله به قتل رسانیدند. (ساف) - (طبقه بندی نشده) در یکی از اتوبوسهای مملو از مسافر در اورشلیم اقدام به بمب گذاری کردند و در نتیجه آن 2 نفر کشته و 46 نفر زخمی شدند. (ساف) مارس 1978 - (طبقه بندی نشده) به یک حمله دسته جمعی به جاده تل آویو - حیفا مبادرت ورزیدند. سیزده تروریست که از طریق یک کشتی باری یونانی با استفاده از دو قایق لاستیکی وارد یکی از بنادر ماهیگیری لبنان شده بودند، از آنجا حمله خود را آغاز کردند. به هنگام حرکت یکی از قایقها واژگون شد و دو تن از تروریستها غرق شدند. در ساحل آنها یک زن آمریکایی را دستگیر کرده و درباره موقعیت خود از او سؤالاتی نمودند و سپس او را به قتل رسانیدند. در شاهراه آنها به طرف چند وسیله نقلیه تیراندازی کردند و یکی از تاکسیها را متوقف کرده، راننده آن را به قتل رساندند و به اتوبوسی نیز تیراندازی کردند که آن هم با یک اتوبوس دیگر برخورد نمود. مسافرین را در یک اتوبوس گردآوردند. اکنون آنها روی هم رفته صد گروگان در اختیار داشتند. تروریستها به سلاحهایی از قبیل کلاشینکف، ام-16، آر پی جی، خمپاره انداز ساخت چکسلواکی نارنجک و مواد منفجره مسلح بودند. آنها برگه هایی به همراه داشتند که در آنها خواستار آزادی اعراب زندانی از زندانهای اسرائیل شده بودند. منظور اصلی آنها تصرف یک هتل در تل آویو و سپس مذاکره با سفرای انگلیس و رومانی و مقامات سازمان ملل بود، تا به این ترتیب بتوانند یک هواپیما و 5 تن از رفقایشان را که در زندان بسر می بردند، بدست بیاورند. با نزدیک شدن اتوبوس حاوی گروگانها به تل آویو تروریستها بر روی یک جیپ پلیس که سعی داشت جاده را مسدود نماید، آتش گشودند. چند قدم دورتر دو واگن پلیس توانسته بودند، جاده را کاملاً مسدود نمایند.

با کاهش سرعت اتوبوس پلیس مرزی به طرف چرخهای اتوبوس تیراندازی نمود. در یک نبرد ده دقیقه ای نارنجک یکی از فلسطینیها منفجر گردید. خسارات وارده عبارت بودند از: 34 اسرائیلی کشته، 80 نفر زخمی (یک پلیس کشته و 9 نفر زخمی شدند)، 9 تن از تروریستها کشته و 2 تن از آنها دستگیر شدند.

آوریل 1978 - (طبقه بندی نشده) به وسیله یک بمب اتوبوس حامل داوطلبان کیبوتز آلمان غربی را که به سیاحت مشغول بودند، منفجر ساختند، که منجر به کشته شدن یک نفر و زخمی شدن پنج نفر دیگر گردید.

ژوئن 1978 - (طبقه بندی نشده) به وسیله یک خمپاره انداز 81 میلی متری یک اتوبوس را به انفجار کشیدند که منجر به کشته شدن 5 نفر (شامل یک آمریکایی) و زخمی شدن بیست نفر در اورشلیم شد.

(الفتح) (طبقه بندی نشده) به حمله به یک مجتمع مسکونی اسرائیلی مبادرت ورزیدند. در این حمله چهار تروریست از رود اردن گذشته، پس از پاره کردن سیم خاردار اطراف محوطه با تفنگ و نارنجک به محافظین روستا حمله ور شدند.

(طبقه بندی نشده) بمبی را در بازار مهانه یهودا واقع در غرب اورشلیم منفجر ساختند، که منجربه

ص: 261

کشته شدن دو نفر و زخمی شدن 37 نفر گردید. این واقعه مصادف با سفر ماندیل معاون رئیس جمهور بود.

(فتح) ژوئیه 1978 - (طبقه بندی نشده) با پرتاب یک نارنجک به طرف ماشین حامل سفیر عراق در لندن اقدام به قتل وی نمودند. اما سفیر در آن هنگام در آن ماشین نبود، ولی دو نفر از عابرین زخمی شدند. (فتح) (محرمانه / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) حمله به سفارت عراق در پاریس. دو تروریست وارد سفارت شدند. به محض مواجهه با محافظین سفارت، آنها مسلسل دستی و هفت تیر خود را بیرون کشیده به طرف یکی از محافظین که می خواست، آنها را خلع سلاح نماید تیراندازی کردند. پس از اینکه یکی از عراقیها فرار کرد تا پلیس را در جریان بگذارد، یکی از تروریستها نیز پا به فرار گذاشت. تروریست دیگر در سفارت ماند و پس از انفجار یک نارنجک دستی پنج نفر را گروگان گرفت. او تقاضای یک هواپیما کرد تا بتواند به لندن بگریزد، در ضمن تقاضای آزادی یکی از زنان را که در این رابطه با آنها همکاری کرده بود نمود. تروریست را متقاعد کردند که خود را به پلیس فرانسه تسلیم نماید. هنگامی که این گروه به طرف ماشین پلیس در حرکت بود، محافظ سفارت عراق به روی آنها آتش گشود: یک بازرس پلیس فرانسه کشته و دو پلیس دیگر زخمی شدند، تروریست زخمی شد، یکی از محافظین عراق کشته و دیگری زخمی شد. (فتح) اوت 1978 - (طبقه بندی نشده) حمله به کنسولگری عراق در کراچی. دو مرد مسلح در حالی که سوار بر موتور سیکلت بودند، سعی کردند به دنبال ماشین سرکنسول وارد محوطه کنسولگری بشوند. یکی از محافظین در محل درب ورودی مانع آنها شد، یکی از آنها محافظ را که توانسته بود با سرنیزه یکی از تروریستها را بکشد، به قتل رساند. یکی از دستیاران اداری که در ماشین کنسول بود مجروح گردید.

(طبقه بندی نشده) به انفجار بمبی حاوی میخ و ساچمه های بلبرینگ در بازار کارمل در تل آویو مبادرت ورزیده موجب کشته شدن یک نفر و زخمی شدن 48 نفر گردیدند (ساف و جبهه آزادیبخش خلق فلسطین مسئولیت این انفجار را به عهده گرفتند).

سپتامبر 1978 - (محرمانه) به ارسال نامه های حاوی بمب به نمایندگی های دیپلماتیک عراق در بن، لندن و واشنگتن مبادرت ورزیدند، لیکن هیچ کدام از آنها منفجر نگردید.

سپتامبر 1978 - (طبقه بندی نشده) تلاش برای منفجر ساختن قایقی که 42 موشک 122 میلی متری را در ساحل ایالت در خود حمل می نمود کردند. قایقی که 9 تروریست و مهمات آنها را در خود داشت به دستورات ناوگشتی اسرائیلی در خلیج عقبه حدود 100 کیلومتری جنوب ایالات وقعی ننهاده، توقف نکردند. اسرائیلیها بر روی آنها آتش گشودند که منجر به منفجر شدن قایق گردید. در این واقعه دو تن از تروریستها کشته شدند، هفت نفر اسیر شدند که در میان آنها سه نفر نیز زخمی شده بودند. نوامبر 1978 - (طبقه بندی نشده) اتوبوس حامل توریستها و اسرائیلیها را که بین جریکو و اورشلیم در ساحل غربی در رفت و آمد بود، منفجر کردند که منجر به کشته شدن 4 نفر و مجروح شدن 40 نفر دیگر شد. این واقعه به مناسبت سالگرد سفر سادات به اورشلیم رخ داد.

ژانویه 1979 - (طبقه بندی نشده) بمبی را در پایین شهر نتانیا منفجر ساختند که منجر به کشته شدن دو نفر و زخمی شدن 51 نفر که در میان آنها یک توریست انگلیسی نیز وجود داشت، گردید.

الصاعقه

ص: 262

الصاعقه که به وسیله بعث سوریه به وجود آمده است در نهضت مقاومت فلسطین دارای اهداف و تمایلاتی است که با منافع ملی سوریه سازگار است. الصاعقه بجز مشارکت در برخورد سوریه و فلسطینیها در لبنان درسال 1976 به طرفداری از سوریه، همیشه نمایانگر یک جریان محافظه کارانه در سازمان آزادیبخش فلسطین بوده است. هدف الصاعقه ایجاد یک کشور فلسطینی در غرب رود اردن و نوار غزه است.

(سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان و همپیمانان) صاعقه با 2500 عضو خود که نیمی از آنها از اعضاء نیروهای مسلح سوریه می باشند، دومین گروه فدائی بزرگ به حساب می آید. سازمان منشعب آن قابل تطابق با سازمان ارتش سوریه می باشد، آنها به وسیله ارتش سوریه و معلمین آنها و مستشاران شوروی آموزش می بینند. سلاحها عبارتند از: سلاحهای روسی و سلاحهای پمان ورشو و نوع سوریه ای و در برگیرنده موشکهای سام-7 و سلاحهای ضد هوایی و ضد تانک می باشند.

(طبقه بندی نشده) صاعقه به خاطر روابطش با سوریه به انجام عملیات در اسرائیل و مناطق اشغالی دست نزده است.

تنها عملیات تروریستی بین المللی آن برای جلوگیری از مهاجرت یهودیان شوروی انجام گردید و در اروپای غربی به وقوع پیوست.

اهداف و گرایشها:

(طبقه بندی نشده) این سازمان نقش اسب تروا را برای مانورهای سوریه در نهضت فلسطینی ایفا می نماید. اهداف صاعقه همیشه مطابق اهداف سوریه بوده است. بنابراین با آشنایی در زمینه سیاست سوریه می توان به اهداف و تمایلات صاعقه نیز پی برد. صاعقه و سوریه باحرکت ساف در پذیرفتن یک کشور فلسطینی در ساحل غربی رود اردن و نوار غزه و شرکت آن در کنفرانس ژنو موافق بودند. صاعقه از حملات سوریه به خاک لبنان حمایت کرد و به همین دلیل خود را از بسیاری دیگر از گروههای فلسطینی جدا ساخت. آشتی زمانی بین آنها انجام شد که همگی با ابتکار صلح سادات مخالفت ورزیده، رهبران صاعقه از ارتش مصر خواستند که رئیس جمهور خود را سرنگون کرده یا به قتل رسانند. توافقی که بین سوریه و عراق پدید آمد به بهبود روابط بین صاعقه و گروه فدایی تحت الحمایه عراق به خصوص جبهه آزادیبخش عربی منجر گردید.

نیروی تقریبی:

(طبقه بندی نشده) 000/25 نفر رهبر اصلی:

ظهیر محسن. حدودا در سال 1936 در تولکوام متولد گردید. (محرمانه) محسن در سنین نوجوانی به حزب بعث پیوست و هنگام ممنوع اعلام شدن حزب بعث درسال 1957، محسن نیز به وسیله مقامات اردنی دستگیر شد. بعدها در یکی از مدارس قطر به تدریس پرداخت، ولی او را به بهانه فعالیتهای سیاسی

ص: 263

غیرقانونی اخراج نمودند. محسن تا سال 1967 در کویت به سر برد و پس از آن به دمشق رفته در سیاستهای حزب بعث به عنوان حامی صالح جدید فعالیت نشان داد.

(محرمانه) محسن به محض تشکیل صاعقه در 1967 بدان پیوست و در سال 1968 رهبر نیروهای صاعقه در لبنان و معاون ریاست شورای ملی فلسطین گردید.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) پس از کودتای اسد در سال 1971، محسن سریعا با رهبر جدید ارتباط برقرار کرده کنترل کامل صاعقه را به دست گرفت.

(محرمانه) در سال 1971، او به عضویت کمیته اجرائی ساف درآمد و فرماندهی دپارتمان نظامی را در سال 1971 به عهده گرفت.

(محرمانه) محسن در رابطه با مسائل فلسطین و مسائل خاورمیانه کاملاً مطیع اوامر سوریه است. این رابطه سبب شد که وی به عنوان بازیچه سیاستهای سوریه در لبنان معروف گردد. ولی به خاطر این طرز رفتار همه گروههای فدائی و رهبران آنها (استثناء جبهه آزادیبخش خلق فلسطین و احمد جبرئیل) از او متنفر گشتند. پس از ابتکار صلح سادات، محسن با بسیاری از این رهبران از قبیل عرفات آشتی نمود.

سوابق:

(محرمانه) صاعقه در سال 1966 در نهمین کنگره حزب بعث سوریه به وجود آمد، و به دستور سوریه وارد خاک لبنان گردید تا حضور خود را در آنجا نشان دهد. مهمتر از همه اینکه پس از جنگ 1967 صاعقه عملیات خود علیه اسرائیل را در اواخر سال 1969 آغاز کرد.

(طبقه بندی نشده) در تمام طول جنگ لبنان صاعقه به طرفداری از سوریه پرداخت. و به خاطر همین سیاست بود که از دیگر گروههای فدائی به خصوص گروههای ارتدادی منزوی گردید و برخورد میان آنها تا اوائل سال 1978 ادامه داشت. اولین مرحله آشتی پذیری بین صاعقه و دیگر گروههای فلسطینی پس از قرارداد اشتورا در ژوئیه 1977 صورت گرفت که طبق آن صاعقه به مشارکت در گشتها با سازمان فتح با از یاد بردن خصومتهای دیرین پرداخت. در ماه مه 1978 ظهیر محسن - به همراه دیگر گروههای اتدادی از قبیل جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین با تصمیم گیری «یک جانبه» ساف به مخالفت برخواست و به این ترتیب به جریان اصلی مخالفت در درون فلسطین پیوست.

(طبقه بندی نشده) صاعقه اجلاس شورای ملی فلسطین در ژانویه سال 1979 را مورد ستایش قرار داده از همه اجزاب و طرفین خواست که به گفتگوهای دموکراتیک خود ادامه دهند. این گروه نسبت به آینده اتحاد بین سوریه و عراق و نیز بین تمام کشورهایی که از گروههای فدائی حمایت می کنند، خوش بین است.

تاکتیکها و روشهای عملیاتی:

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) بنا به گزارشهای رسیده پس از انعقاد قرارداد عدم تجاوز بین اردن و سوریه در ژانویه 1976 صاعقه به عملیات خود در درون اردن خاتمه داده عملیات تروریستی را انجام نخواهد داد. حملات تکاورانه آن علیه اسرائیل و دیگر مناطق اشغالی از اهمیت خاصی برخوردار نیست.

ص: 264

به این گروه اجازه انجام هر گونه عملیاتی در خاورمیانه و اروپای غربی داده شده بود و احتمالاً طرحهای این عملیات نیز به وسیله رکن 2 ارتش سوریه ریخته می شد. عملیات نفرت انگیز صاعقه علیه مهاجران یهودی روسیه و طرحهایی از این قبیل را تحت عنوان «سازمان سری» انجام می دادند.

سازمان:

(سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) صاعقه دارای نوعی فرماندهی نظامی بوده. شاخه های اداری، امنیتی، امور فنی، امور تسلیحاتی و عملیات مخصوص به خود را نیز داراست. اقداماتی در نوامبر 1976 در زمینه دوباره سازمان دهی انجام گرفت که هدف آن محکمتر کردن روابط این گروه با حزب بعث سوریه بوده است.

(محرمانه / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) نظارت بر این گروه از طرف رکن 2 ارتش سوریه انجام می گردد. و تقریبا 50 درصد افراد سلسله مراتب فرماندهی و 75 درصد افسران، عضو نیروهای ارتش سوریه می باشند.

قرارگاهها و پایگاهها:

(طبقه بندی نشده) صاعقه که در دمشق و بیروت قرارگاههایی مستقر کرده، در اردوگاههای آوارگان لبنانی نیز پایگاههایی دارد، ولی تمرکز نیروهای آن در بیروت و تریپولی می باشد.

(محرمانه / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه) پس از اینکه صاعقه به طور موقت در نتیجه یک برخورد نامناسب بین سوریه و فلسطینیها از بعضی از مناطق لبنان اخراج گشت، دوباره توانست خود را در آنجا مستقر سازد. در اوائل ماه مارس، برای دومین بار وارد اردوگاههای آوارگان طایر شد و دفاتر خود را آنجا بازگشایی نمود. در همان حال بخشهای نیرومند صاعقه را در نزدیکی بنت جبیل و رأس مارون مستقر گردانید. با حمله اسرائیل در اواسط مارس، صاعقه مرکز فرماندهی و نیروهای خود را به شهر نبطیه که تا مدتها یک منطقه تدارکاتی مهم بود، منتقل کرد و پس ازآن مقداری از نیروها نیز به سمت زیفتا در جنوب شرقی نبطیه رفتند.

(محرمانه ، غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان) پایگاههای نظامی صاعقه در دمشق و ذخیره گاههای آن در سوریه است.

آموزش:

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) فرماندهان دسته و دیگر اساتید ارتش سوریه که در شوروی دوره دیده اند، به اعضای این گروه آموزشهای چریکی داده، آنها را با طرز کار سلاحهای ضدهوایی آشنا می سازد.

سلاح:

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان) دولت سوریه تقریبا همه نوع سلاح در اختیار آنها قرار می دهد، که شامل موشکهای سام-7 (که به وسیله پرسنل ارتش سوریه کنترل می شوند)

ص: 265

سلاحهای ضدهوایی، موشک اندازهای 122 میلیمتری، نارنجک اندازهای آرپی جی7 ، موشکهای هدایت شونده ضد تانک 3، سلاحهای ضدتانک و منورهای بلژیکی، و موشکهای ضد تانک آلمانی کبرا می باشد. این دولت همچنین کامیونهای رومانی، جیپ، پتو و مواد غذایی و درمانی مناسب نیز در اختیار این گروه قرار می دهد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در آوریل 1978 برای مقامات نظامی صاعقه برنامه ای تهیه شد تا به الجزیره رفته سلاحهای روسی دلخواه خود را انتخاب نمایند.

منافع مالی:

(سری / غیرقابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان) اعضای ارتش سوریه و بازنشستگانی که در صاعقه خدمت می کنند، ماهانه حداکثر 135 دلار حقوق دریافت می دارند. دیگر اعضای صاعقه و سازمان آن از طرف دولت سوریه کمکهای مالی دریافت می دارند.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان) بنابه گزارشات مختلف بعضی از هسته های امنیتی صاعقه به فروش مواد مخدر مبادرت می ورزند و با دیگران نیز در اقدامات حفاظتی از سوداگران این مواد شرکت می نمایند.

روابط بین المللی:

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در مورد روابط بین الملی صاعقه اطلاعاتی در دست نیست. سفر پیشنهادی این گروه به الجزیره جهت دریافت سلاح ممکن است آغازی بر این روابط باشد و احتمالاً دیگر اعضاء جبهه مقاومت نیز با آن به همکاری خواهند پرداخت. امکان ایجاد روابط با لیبی نیز خیلی زیاد است.

تحلیل وقایع:

(طبقه بندی نشده) تنها عملیات اصلی و مهم صاعقه که کشف و خنثی نیز گردید، توطئه هایی بود که هدف آنها جلوگیری از مهاجرت یهودیان شوروی به اسرائیل بود. از اوائل سالهای 1929، مسئله مهاجرت، مرکز و هسته تضاد اعراب و اسرائیل بوده است؛ و ظاهرا تنها گروه صاعقه توانسته است به اهمیت آن پی ببرد. مهاجرین تنها منبع تقویت خصومت اسرائیل بوده اند. ولی چون در سالهای گذشته شوروی اجازه داده است که مهاجرت به میزان قابل ملاحظه ای انجام شود، نمی توان انتظار داشت که عملیات صاعقه از سرگرفته نشوند. (طبقه بندی نشده) هدف همیشگی صاعقه قطارها بوده اند.

فعالیتهای مهم:

سپتامبر 1973 - (طبقه بندی نشده) سه مهاجر یهودی روسیه ای و یک مقام گمرک اطریشی را از قطاری که از مسکو به طرف وین درحرکت بود، ربودند و به وسیله یک ماشین سواری به طرف فرودگاه

ص: 266

وین رفتند. دو تروریست اعلام کردند که اگر به آنها هواپیمایی داده نشود تا به وسیله آن به یک کشور عربی نامعلوم بروند، خود و همراهانشان را خواهند کشت. آنها همچنین خواستار تعطیل کمپ ترانزیت اطریشی که مخصوص مهاجران یهودی شوروی برپا شده بود، شدند، سرانجام به تروریستها اجازه داده شد که به وسیله یک هواپیمای کوچک کشور را ترک نمایند و آنها هم پس از توقف در یوگسلاوی، سیسیل و ساردنی در لیبی به زمین نشستند. بالاخره دولت اطریش اعلام کرد که به منظور حفظ جان گروگانها آن کشور موافقت کرده است که تسهیلات قلعه شونو را که از طریق آن یهودیان شوروی به اسرائیل می رفتند، تعطیل اعلام نماید. دولت لیبی احتمالاً تروریستها را آزاد نموده است.

سپتامبر 1975 - (طبقه بندی نشده) تصمیم گرفتند یک قطار هلندی را بربایند و به این ترتیب دولت هلند را وادار نمایند که از حق مهاجرت یهودیان شوروی به اسرائیل حمایت ننماید، ولی این توطئه هرگز به مرحله اجرا درنیامد.

فوریه 1976 - (سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / هشدار اطلاعاتی) دفاتر روزنامه جبهه مخالفت حامی عراق در لبنان را غارت و نابود کردند.

جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین خلاصه:

(طبقه بندی نشده) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین یک سازمان مارکسیستی طرفدار شوروی است که خواستار انقلاب طبقه کارگر در خاورمیانه است و در نهضت مقاومت فلسطین به طور مستقل عمل می کند. جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطینی را نمی توان جزو ارتدادیون دانست، زیرا این گروه تشکیل یک کشور فلسطینی را در هر یک از سرزمینهای آزاد شده پذیرفته است. ولی چون دارای یک چهارچوب ایدئولوژیکی بسیار شدید است و دائما نیز تظاهر می کند که بزرگترین گروه مورد قبول فدائی است و اصولاً از نحوه تصمیم گیری ساف و گفتگوی آن با اردن انتقاد می نماید، نمی توان آن را در زمره گروههای میانه رو ساف نیز به حساب آورد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین که مانند یک حزب کمونیستی. سازماندهی شده و دارای پولیت بورو، کمیته مرکزی و هسته های مشابه آن می باشد، معروف است که دائما و شدیدا از نظر ایدئولوژیکی خود را مورد انتقاد قرار می دهد.

(محرمانه / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) بسیاری از 500 یا 600 تن از اعضاء این گروه در شوروی، آلمان شرقی، عراق یا کوبا آموزش دیده اند. با وجود اینکه در مورد سلاحهای این گروه اطلاعی در دست نیست، ولی می توان گفت که سلاحها از طریق منابع کمونیستی به آنها می رسد.

(طبقه بندی نشده) تقریبا تمام عملیات تروریستی جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین در اسرائیل و مناطق اشغالی انجام گرفت در سال 1974 به اقداماتی در زمینه گروگانگیری در اسرائیل دست زد و کشتاری نیز انجام داد، و هدف هر دو رخداد بدست آوردن آزادی رفقای اسیر در زندانهای اسرائیل بود. با وجود تلاشهای بعدی نتوانستند آن شاهکارها را بار دیگر انجام دهند.

جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین

ص: 267

در نشریات پیشین از آن به عنوان جبهه دموکراتیک خلقی برای آزادی فلسطین (PDFLEP) یاد شده بود.

اهداف و تمایلات:

(طبقه بندی نشده) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین که سر سپرده اصولی مارکسیسم است، معتقد است که جدا از انقلاب طبقه کارگر نمی توان به اهداف ملی فلسطینیها دست یافت. علاوه بر این کادر نخبه گان نیز نباید جدا از توده های مردم به سر ببرند و ابتدا باید سوسیالیزم واقعی را به طبقات پایین آموخت تا آماده مبارزه شوند.

(طبقه بندی نشده) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین که نه در شمار میانه روها و نه در شمار ارتدادیون قرار دارد، از نوعی تمایلات خاص در خط مشی خود برخوردار است، یعنی سعی دارد تمام تغییر رخدادهای خاورمیانه ای را از طریق چهارچوب از پیش تعیین شده ایدئولوژیکی خود تعبیر و تفسیر نماید.

(طبقه بندی نشده) در اجلاس شورای ملی فلسطین که در بهار سال 1977 تشکیل گردید ، جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین به طور کامل از برنامه های ملی فلسطین حمایت نمود و خواستار تشکیل یک کشور فلسطینی در مناطق آزاد شده گردید و تمایل ساف به حضور در کنفرانس صلح ژنو را نیز مورد تأیید قرار داد. پذیرش یک مرحله میان دوره ای در تشکیل یک کشور قبل از دست یابی به هدف نهائی که همانا یک کشور دموکراتیک، متحد در تمام خاک فلسطینی به روایت انگلیس است می تواند، تنها دلیل اختلاف بین جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین و جبهه ارتدادیون باشد، که تحت عنوان جبهه خلقی برای آزادی فلسطین عمل می کنند.

(طبقه بندی نشده) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین ابتکار صلح سادات را «تسلیم کامل به اسرائیل» نامید و همکاران سادات را تهدید به مرگ نمود. جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین باور ندارد که ساف نمی توانسته است به اقدامات شدیدتری علیه سادات دست بزند و معتقد است که گرایشهای ساف متمایل به منافع عربستان سعودی و اجلاس وحدت و توافق بین سوریه و عراق می باشد.

(طبقه بندی نشده) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین گفتگوی بین اردن و ساف را مردود می داند، چون معتقد است که این موضوع به شاه حسین اجازه می دهد که به عنوان نماینده مردم فلسطین در کنار ساف وارد عمل شود. آنها فکر می کنند که حسین می خواهد ساحل غربی رود اردن را دوباره پس بگیرد و از فعالیتهای ساف در میان توده های فلسطینی اردن ممانعت به عمل آورده و اجازه انجام فعالیتهای نظامی علیه اسرائیل را از خاک لبنان ندهد - که جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین با همه اینها مخالف است.

(طبقه بندی نشده) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین به طور مکرر «خصومت و مقاومت خود علیه سیاستهای آمریکا در خاورمیانه را اعلام کرده» از جنبش غیرمتعهدها حمایت می کند و با تمام جنبش های آزادیبخش ملی که علیه امپریالیسم و نژادپرستی مبارزه می کنند نیز اعلام وحدت می نماید.

(طبقه بندی نشده) جبهه دموکراتیک آزادیخبش فلسطین از ساف می خواهد که با «نیروهای یهودی پیشرو و دموکراتیک ضد صهیونیست» رابطه برقرار نماید.

نیروی تقریبی:

ص: 268

(طبقه بندی نشده) 500 یا 600 نفر رهبران اصلی:

(طبقه بندی نشده) نایف حواتمه (ابونئوف) متولد در السالت اردن در سال 1931 (طبقه بندی نشده) در سال 1954، حواتمه به جنبش ناسیونالیست عربی که به وسیله جرج حبش که اکنون ریاست جبهه خلقی آزادیبخش فلسطینی را برعهده دارد، ایجاد شده بود، پیوست. در سال 1957 ، به خاطر فعالیتهای سیاسی حواتمه در اردن زندانی شد و پس از آن از این کشور اخراج و تبعید گردید. وی به عراق رفت و در آنجا نیز زندانی شد. در سال 1963، پس از آزادی به بیروت رفت و در دانشگاه عربی به هنگام تحصیل به فعالیت خود در زمینه جذب اعضاء پرداخت در سال 1967، حواتمه به جمهوری دموکراتیک خلق یمن که به تازگی استقلال یافته بودرفت تا با رهبران آنها مشورت نماید. و بعدها درباره این تجربه خود کتابی نوشت. در سال 1968 به خاطر یک قرارداد عدم تعارض کلی توانست به وطن خود اردن بازگردد.

(طبقه بندی نشده) حواتمه به جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین که شاخه ای از جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین در سال 1968 بود پیوست. وی که یک انقلابی مخلص بود، با رهبران جبهه خلق آزادیبخش فلسطین دارای اختلافات ایدئولوژیک و شخصی بود. در حال حاضر حواتمه دبیرکل جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین است. وی در این سازمان دارای موقعیتی بسیار مهم از نظر تصمیم گیری می باشد.

(طبقه بندی نشده) «عمر ادیب» عبید رابوح (ابویاسر) متولد در سال 1941.

(محرمانه) رابوح نیز یکی از اعضای جنبش ناسیونالیست عربی بود و بنابه گزارشات متعدد به جرج حبش در تأسیس جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در سال 1967 یاری داده بود. ولی در سال بعد او به همراه حواتمه جبهه خلق آزادیبخش فلسطین را ترک گفت تا به تشکیل جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین مبادرت ورزد و در حال حاضر وی معاون دبیر کل این جبهه است.

(محرمانه) رابوح نماینده جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین در کمیته اجرائی فلسطین بود، ریاست اداره اطلاعات ساف را نیز بر عهده دارد. وی در هیأت نمایندگیهای ساف به سفرهای بسیاری رفته است که مهمترین آنها عبارتند از شرکت در اجلاس اعراب در رباط در سال 1974، شرکت در مجمع عمومی سازمال ملل در سال 1977 و انجام چند مأموریت در شوروی.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیرهمپیمانان / هشدار اطلاعاتی) طریق حمدان نمام مستعاری است که رابوح در هنگام امضاء مقالات خبری منعکس کنده نظریات رهبریت جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین استفاده می نماید.

سابقه:

(طبقه بندی نشده) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین در فوریه سال 1969 به وسیله تحصیل کنندگان رادیکال از جبهه خلق آزادیبخش فلسطین که از نظر ایدئولوژیکی بسیار خبره بودند،

ص: 269

منشعب و تشکیل گردید.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در جنگ لبنان، جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین با جنبش ملی لبنان، حزب کمونیست لبنان، و سازمان فعالیت کمونیستی همکاری می نمود. این گروه در جنگ از نظر سیاسی و نظامی نقش مهمی ایفا کرد، و چنین به نظر می رسید که از نظر استعدادهای نظامی به چنان کیفیتی رسیده باشد که بتواند بعد از فتح موقعیت گروه بعدی را در ساف به دست آورد. گروه صاعقه سوری در اجلاس شورای ملی فلسطین در مارس 1977 مانع از آن شد که این موضوع واقعی یابد. معذالک جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین به کار کردن با عرفات و سوریه راضی شده است.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در سال 1977 و اوائل 1978 جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین خواستار حضور نظامی نامحدود فلسطینیها در جنوب لبنان جهت جنگ با اسرائیل و عدم محدودیت تسلیحاتی فلسطینیها در لبنان گردید. پس از حمله اسرائیل در مارس 1978، جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین به مخالفت با عرفات در به میانه روی کشانیدن فعالیتهای فداییان جنوب و نیز تلاش وی برای سرکوبی مخالفین خود در سازمان فتح پرداخت. در ماه می، این جبهه بیانیه جبهه ارتدادیون را به عنوان اعتراض به تصمیم گیری «یک جانبه» ساف امضاء نمود. پس از آن هم، به تشکیل اجلاس هماهنگی با جبهه آزادیبخش فلسطین و جبهه مبارزات خلقی مبادرت ورزید.

در اجلاس شورای ملی فلسطین در ژانویه 1979 نمایندگان جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین با نمایندگان جبهه خلفی آزادیبخش فلسطین در کمیته اجرائی در یک جناح قرار گرفتند.

(طبقه بندی نشده) برخوردهای مسلحانه ای بین نیروهای فتح و نیروهای جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین در نحرالبارید، البداویه، و صیدا در ژانویه 1979 پیرامون گفتگو با اردن درگرفت.

فنون و روشهای عملیاتی:

(طبقه بندی نشده) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین در قسمت اعظم تاریخچه خود از مبادرت به فعالیتهای «تروریستی» اجتناب می ورزید. لیکن درسال 1974 این گروه اقدام به چند عملیات نفوذی در اسرائیل نمود. که در یکی از این اقدامات 23 کودک دبستانی اسرائیل در مالوت کشته شدند، اسرائیل و مناطق تحت اشغال آن هنوز هم از اهداف این گروه به شمار می رود؛ و جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین ممکن است مسئول تعدادی از بمب گذاریهای سالهای 79-1977 بوده باشد هسته های جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین در اسرائیل و ساحل غربی سبب شده است که این گروه بتواند به حملاتی علیه اهداف نظامی اسرائیل نیز مبادرت ورزد.

سازمان:

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر هم پیمانان / هشدار اطلاعاتی) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین به وسیله یک هیئت سیاسی ده نفره و یک کمیته مرکزی با حمایت سازمانهای کوچکتر محلی رهبری می گردد. شاخه های محلی گزارشات و اطلاعات سیاسی را از کمیته مرکزی دریافت کرده نظریات و اطلاعات به دست آمده را دوباره به آن ارسال می دارند. هسته های هر منطقه به

ص: 270

تناسب عضوگیری و فعالیت درجه بندی شده است.

هسته ها و نیز گروههای زنان و دانشجویان دانشگاهی تحت نظارت کمیته ها عمل می کنند. رهبران مرکزی نقشهای عملی نیز برعهده دارند.

قرارگاهها و پایگاهها:

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) دفاتر قرارگاه جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین در لبنان است، در حالی که در جنگ لبنان دفاتر مهم دیگر آن در سوریه تعطیل اعلام گردید. با وجود اینکه این جبهه در نظر داشت به عراق برود، ولی معلوم نیست که این مسئله صورت گرفته باشد و آشتی دوباره سوریه و فلسطینیها ممکن است این نیاز را برطرف کرده باشد.

شاخه های منطقه ای این جبهه در لبنان، سوریه، اردن، کویت، عراق، جمهوری دموکراتیک خلق یمن، قبرس و مناطق تحت اشغال اسرائیل وجود دارند. واحدهای کوچکتر آن مانند شعبه های این سازمان دررم و میلان در صحنه بین المللی پراکنده است.

(محرمانه / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین یک نیروی اضطراری مرکب از 100 عضو در نزدیکی نبطیه در لبنان دارد.

آموزش:

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / هشدار اطلاعاتی) با وجود اینکه آموزش دهندگان کشورهای کمونیستی در پایگاه جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین به ارائه آموزش مبادرت می ورزند، ولی قسمت اعظم آموزشهای نظامی در شوروی، آلمان شرقی و عراق انجام می گیرد.

(طبقه بندی نشده) به طور مثال، در اوائل بهار 1978 23 تن از کادر این جبهه به شوروی رفتند تا به طی یک دوره 6 ماهه آموزش پیاده بپردازند. به این دانشجویان قبل از عزیمت در امور لبنان دوره های فشرده معارفه ارائه شد. بعضی از این کماندوها در کلاسهای مؤسسه لنین در رشته اقتصاد در شوروی نیز شرکت می جویند.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در ژوئیه 1976، دولت کوبا مخارج مربوط به آموزش اعضای این جبهه را در زمینه تعمیرات وسایط نقلیه و سلاح در کوبا را تقبل نمود. یک قرارداد آموزشی با کوبا در ژانویه 1977 منعقد گردید. در مورد شرایط آن اطلاعی در دست نیست.

تسلیحات:

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در مورد سلاحهای اکتسابی توسط جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین اطلاعی در دست نیست. حواتمه در ژانویه 1977 یک قرارداد در زمینه تأمین سلاح با کوبا منعقد نمود که از جزئیات آن اطلاعی در دست نیست.

ص: 271

امور مالی:

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) عراق و لیبی تنها کشورهای عربی هستند که به این جبهه از نظر مالی کمک می کنند. به منظور قدردانی از حواتمه و جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین از برخورد بین لیبی و مصر در تابستان 1977 ، لیبی کمک ماهانه خود را به 000/280 دلار افزایش داد. ولی مشهور است که لیبی کمکهای معمول خود را یک ماه یا دو ماه دیرتر از موعد مقرر ارسال می دارد. در سال 1977 عراق ماهانه به طور میانگین 000/50 دلار به این جبهه کمک می نمود. در ژوئیه 1978 به منظور حمایت از گرایش جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین به جبهه ارتدادی و به منظور تشدید انشعابهای درونی ساف، عراق کمکی معادل 5/3 میلیون دلار به این جبهه نمود تا به «انقلاب» خود و مخالفت با سازمان فتح ادامه دهد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین از طریق اعضا، وضع عوارض مخصوص در مورد فروش الحریه (روزنامه این جبهه) و فروش تقویم بنیه مالی خود را تقویت می نماید.

منابع مالی این جبهه در حسابهای سپرده بانکهای کویت قرار داده شده است.

روابط بین المللی:

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) شاخه های بین المللی این جبهه در الجزیره، بلژیک، آلمان غربی، فرانسه، یونان، هند، ایتالیا، لیبی، کویت، مراکش، پاکستان، اسپانیا، شوروی، امارات متحده عربی، انگلیس، آمریکا، آلمان غربی و یوگسلاوی عمل می کنند.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) نزدیکی ایدئولوژیک، سفر رهبران این جبهه به شوروی و طی دوره های آموزش در شوروی و کمکهای آن کشور سبب تقویت روابط بین آنها شده است. جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین در تماس بین شوروی و دولتها و انقلابیون کشورهای خلیج سهولت ایجاد می کند. حواتمه بنابه درخواست شوروی به مأموریتی به منظور ایجاد صلح میان سومالی، اتیوپی و جمهوری دموکراتیک خلق یمن و نیز بین دولت یمن و اریتره ایها در ژوئن و ژوئیه 1977مبادرت ورزید.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین متخصصین تسلیحاتی و کماندویی خود را در اختیار ارتش لیبی قرار داد تا در برخورد لیبی با مصر در تابستان 1977 ، آنها را یاری دهند.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین با گروههای چپگرای خلیج فارس نیز رابطه خوبی برقرار کرده و خدمات مورد نیازی از قبیل چاپ اعلامیه ها در مطبوعات لبنانی، قراردادن دفاتر حریه در اختیار آنها انتشار تبلیغاتی در جهان عرب، و جلب کمکهای مالی و جنسی برای آنها انجام می دهد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین در ژوئیه 1973 آموزش دهندگانی را برای جبهه خلقی آزادیبخش عمان، آماده نمود.

(طبقه بندی نشده) به ابتکار شوروی، نمایندگان این جبهه با یهودیان اسرائیلی ضدصهیونیست، دارای

ص: 272

گرایشات کمونیستی در اروپای شرقی ملاقات نمود.

(طبقه بندی نشده) حواتمه با اعضای ملازم آیت اللّه روح اللّه خمینی ایرانی روابط نزدیک داشته سعی داشتند، نهضت انقلابی و مذهبی او را به حزب توده نزدیک سازند. هسته های جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین به نام خمینی در میان مهاجران کارگر شیعی در کشورهای عربی خلیج به جمع آوری پول مبادرت می ورزیدند.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان) چریکهای ترکیه در دوره های آموزشی جبهه دموکرات آزادیبخش فلسطینی که در آن مدرسین چین و کره شمالی حضور داشتند شرکت می کردند.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) جبهه دموکراتی آزادیبخش فلسطین با حزب کمونیست قبرس که به حمایت از فعالیتهای اداری این جبهه درقبرس در شدیدترین مرحله جنگ لبنان دست زده بود ، روابط بسیار نزدیک و صمیمانه برقرار کرده است.

(سری / غیر قابل رویت برای ملل بیگانه / غیرهمپیمانان / هشدار اطلاعاتی) جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین با حزب کارگر اسپانیا نیز رابطه دارد .

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) پس از ایجاد رابطه نزدیک با حزب کمونیست لبنان، جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین روابط کاری بسیار نزدیکی با هئأت اصلی چپهای فرانسوی به خصوص با رهبریت کمونیست و سوسیالیست آن کشور ایجاد کرد. پس از آغاز جنگ در لبنان کمونیستهای فرانسوی از نظر دارویی و مالی به آن کمک رسانده، اعلامیه های این جبهه را در فرانسه پخش می کردند.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) برای برقراری هماهنگی سیاسی با حزب کمونیست ایتالیا به طور رسمی تماس حاصل شد. ولی چون سران این جبهه متعصب تر از حزب کمونیست ایتالیا در موضع مارکسیست لنینیستی هستند، همکاری شاخه ای بین این دو سازمان خیلی کم است.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) با حزب کارگر سوئیس نیز تماسهایی برقرار شده است.

(محرمانه) به ابتکار جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین در شهر کلن آلمان غربی در اوائل سال 1976 یک کمیته خاور نزدیک ایجاد گردید. عضوگیری برای این کمیته توسط اتحادیه کمونیستی آلمان غربی انجام می گردد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / هشدار اطلاعاتی) آلمان شرقی از نظر مالی، آموزشی و سیاسی کمکهای نامعلومی به این جبهه می نماید.

(طبقه بندی نشده) در اوائل سال 1976 ، با جبهه خلق برای آزادی ساقیات الحمراء و ریو دواورو (جبهه پولیساریو) که پایگاه آنها در الجزایر بوده و دارای اهداف ناسیونالیستی در صحرای غربی است رابطه برقرار گردید. جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین با پولیساریو دارای روابط حسنه بوده و امیدوار است بین ساف و پولیساریو نیز این گونه روابط بوجود آید.

(طبقه بندی نشده) دوستی با کوبا در نتیحه تماسها و کمکهای مهمی که به بعضی از آنها در بالا اشاره

ص: 273

شد، شکوفا گشت. کوبا رابطه بین جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین و جبهه آزادیبخش ملی ساندنیست نیکاراگوئه را سبب شد و این دو سازمان حمایت دو جانبه خود را اعلام داشتند.

تحلیل وقایع:

(طبقه بندی نشده) واقعه گروگانگیری عمده در مالوت در 1974 نقطه عطفی در عملیات جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین بود، واقعه ای که این گروه بسیار مایل است آن را تکرار نماید. در اوائل سال 1979، عملیات مشابه دیگری در مالوت انجام گرفت. که در آن تعداد کمی از تروریستها (3) سلاحهای سبک دستی و نارنجک حمل می کردند، ولی نگهبانان نیروی دفاعی اسرائیل موفق به دفع آنها شدند. و چون تمام گروههای فلسطینی به عنوان عکس العمل در رابطه با قرارداد صلح مصر و اسرائیل مایل به تشدید مبارزات مسلحانه خود هستند، باید انتظار داشت که جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین نیز از موقعیت عالی و تماشایی بهره برداری نماید.

فعالیتهای چشمگیر:

(طبقه بندی نشده عملیات سال 1974 همچنان به عنوان یک نقطه عطف باقی مانده است، چون تروریستهای جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین قادر به از بین بردن موانعی که نیروهای امنیتی اسرائیل و اردن بر سر راه آنها ایجاد کرده اند، نبوده اند. بنابراین به جای اینکه به این گونه عملیات مبادرت ورزد، این جبهه از عملیات کم خطرتر از قبیل بمب گذاری درمکانهای عمومی استفاده می کند:

می 1974 - (طبقه بندی نشده) اشغال مدارس و قتل عام در مالوت اسرائیل انجام شد. در این عملیات سه تن از تروریستها در جایی که لباس نظامیان نیروهای دفاعی اسرائیل را به تن داشته، به زبان عبری نیز سخن می گفتند، از طریق مرز لبنان وارد اسرائیل گشتند. آنها به کامیونی که زنانی را از حیفا به جای دیگر می برد حمله برده، دو تن را کشته و 6 تن از آنان را مجروح ساختند. به محض ورود به مالوت آنها ابتدا وارد یک آپارتمان شده سه نفر را به قتل رساندند و مدرسه ای را که تعدادی از نوجوانان اسرائیلی شب را در آنجا می گذراندند، به تصرف درآوردند. تعدادی از کودکان از طریق پنجره ها فرار کردند ولی 86 تن از آنان گروگان گرفته شدند. تروریستها که مسلح به سلاحهای سبک و نارنجک دستی بودند، اعلام نمودند که اگر مقامات اسرائیل 20 تا 23 تروریستی را که در زندانهای اسرائیل بسر می برند آزاد ننموده و روانه دمشق ننمایند، همه نوجوانان را خواهند کشت. سفیران فرانسه و رومانی به عنوان میانجی و تضمین کننده عبور امن تروریستها وارد عمل شدند. این سفیران سریعا به مالوت آورده شدند.

مقامات اسرائیلی اعلام داشتند که به منظور حفظ جان کودکان، آنها با تقاضا موافقت می کنند. ولی با نزدیک شدن پایان وقت تعیین شده در مورد انتقال کلمه رمز، پریشانی و مشکلات قابل ملاحظه ای به وجود آمد و این طور به نظر می رسید که وقت تعیین شده برای پرواز زندانیان به دمشق و انتقال کلمه رمز که نشانگر آزادی آنها می باشد، کافی نبوده است. غیر ممکن است که بتوان گفت که چه کسی ابتدا مبادرت به تیراندازی نمود ولی سربازان اسرائیلی که ساختمان را محاصره کرده بودند به طرف ساختمان حمله بردند.

ولی این حمله زمانی صورت گرفت که تروریستها سلاحهای خود را متوجه نوجوانان کرده، 16 تن از آنان را کشته و 70 تن از آنان را مجروح کرده بودند. ظاهرا در نتیجه تیراندازی، مواد منفجره تروریستها

ص: 274

آتش گرفته خودشان نیز کشته شده بودند. یکی از اعضاء حمله کننده نیز کشته شده است.

نوامبر 1974 - (طبقه بندی نشده) به اردوگاه یهودی نشین بت شین در اسرائیل حمله شد. سه تن از تروریستها در حالی که نارنجک و کلاشینکف و اعلامیه هایی به زبان عبری حمل می کردند و در آنها خواستار آزادی 16 تروریست فلسطینی از جمله اسقف کاپوچی از زندانهای اسرائیل شده بودند مبادرت به حمله کردند. پس از سه ساعت درگیری 4 نفر کشته و 23 نفر زخمی که در میان آنها کودک نیز دیده می شد. برجای گذاشتند تروریستها گروگان نگرفتند و در آپارتمانی که در محاصره پلیس بود، سنگر گرفته به تیراندازی ادامه دادند تا اینکه یک واحد نظامی مکانیزه به محل وارد گردید. در پوشش تیراندازی پلیس سربازان به طبقه بالا رفته وارد آپارتمان شدند و سه تروریست را به قتل رساندند.

اوت 1976 - (طبقه بندی نشده) عضو جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین در توطئه ای به منظور به قتل رسانیدن نخست وزیر پیشین جمهوری دموکراتیک خلق یمن در قاهره، محمد علی هیثم، دست داشت.

ژوئیه 1977، (طبقه بندی نشده) به انفجار یک بمب لوله ای در بازار سبزی فروشان پتاتیکوا در حوزه تل آویو مبادرت ورزیده شد، باعث کشته شدن یک نفر و مجروح شدن 20 نفر شدند.

(طبقه بندی نشده) در بازار شهرداری بیر شوا بمبی را کار گذاشتند که منجر به مجروح شدن 28 نفر گردید.

(طبقه بندی نشده) بمبهای دیگری نیز در اورشلیم و تل آویو کار گذاشتند.

دسامبر 1977 - (طبقه بندی نشده) بمبی را در بازار اصلی ناتانیا کار گذاشتند که در نتیجه آن دو نفر کشته و دو نفر مجروح گردیدند.

نوامبر 1978 - (طبقه بندی نشده) مسؤلیت بمب کار گذاشته شده در سوپر مارکت اردوگاه یهودی نشین قیریاط اربع را که در ساحل غربی و در مجاورت هبرون واقع شده به عهده گرفتند، ولی تلفاتی وارد نیامد.

(طبقه بندی نشده) این جبهه نظامیان اردنی را متهم کرده بود که به هنگام ورود به ساحل غربی از دره شمال اردن یکی از اعضاء این جبهه را کشته و یک تن دیگر را مجروح نموده اند.

ژانویه 1979 - (محرمانه غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه) سعی کردند 230 تن از غیر نظامیان موجود در یکی از میهمانخانه های مالوت را دستگیر نمایند. سه تروریست مسلح به کلاشینکف و نارنجک دستی وسیله یکی از گشتیهای نیروی دفاعی اسرائیل کشته شدند. یکی از زنان اسرائیلی و سه تن دیگر از آنان به هنگام فرار به ترتیب کشته و زخمی شدند.

جبهه خلقی آزادیبخش فلسطینی

خلاصه مطلب:

(طبقه بندی نشده) جبهه خلق آزادیبخش فلسطین که شدیدا طرفدار عقاید مارکسیستی است. انقلاب در نهضت فلسطین را پیش درآمدی بر انقلاب کشورهای عربی می داند. این جبهه که مؤسس جبهه ارتدادی است از سازش در مورد آزادسازی تمام وطن فلسطینیها (در قرارداد انگلیس) و یا نابودی اسرائیل امتناع می ورزد. ولی رهبران جبهه خلق آزادیبخش فلسطین درسالهای 79-1978 یک سیاست

ص: 275

نظامیگری تدریجی را مد نظر قرار دادند، تا قبل از مبادرت به جنگ علیه اسرائیل، پایگاهها و شرایط لازم برای مبارزه مسلحانه را فراهم آورند.

(طبقه بندی نشده) جبهه خلق آزادیبخش فلسطین اولین گروه فلسطینی بود که به عملیات بین المللی مبادرت ورزید. از سال 1970 تا 1977 به سرپرستی وادی حداد یکی از مهمترین طراحان تروریسم و با همکاری دیگر تروریستهای خارجی، جبهه خلق آزادیبخش فلسطین عملیاتی موفقیت آمیز را در زمینه هواپیما ربایی و گروگانگیری در رابطه با اهداف سیاسی ارتدادی و ضد اسرائیلی انجام داد. پس از درگذشت حداد، عملیات تروریستی بین المللی این جبهه از پیچیدگی کمتری برخوردار بود و فعالیتهای آن بیشتر در اسرائیل و مناطق اشغالی متمرکز بوده است.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین 1000 عضو داشته، دارای نوعی بافت سازمانی حزبی کمونیستی می باشد. عراق و جمهوری دموکراتیک خلق یمن به این جبهه آموزشهای تخصصی ویژه تروریستی می دهند و آموزشهای دیگر نظامی در چین، کوبا، و کره شمالی به آنها داده می شود. نیروی آتش این گروه مرکب از توپخانه، موشک، موشکهای سام-7 ، مسلسل دستی، و مواد منفجره می باشد.

اهداف و گرایشها:

(طبقه بندی نشده) جبهه خلق آزادیبخش فلسطین که شدیدا مارکسیستی است انقلاب در نهضت فلسطین را به عنوان پیش درآمدی برانقلاب مارکسیستی در کشورهای عربی می نگرد، تداوم خشونت انقلابی در همه سطوح را راهی برای بقای انقلاب فلسطین، آزادی وطن فلسطین (قرارداد انگلیس)، نابودی اسرائیل، و ایجاد یک دولت و جامعه دموکراتیک بر خرابه های آن می دانند. تروریسم بین المللی نیز بخشی از جنگ آزادیبخش ملی به حساب می آید.

(طبقه بندی نشده) جبهه خلق آزادیبخش فلسطین به عنوان مؤسس جبهه ارتدادی در سال 1974 موضع «کاپیتولاسیونیستی» ساف را در پذیرش یک دولت و کشور محدود فلسطین در ساحل غربی و نوار غزه رد کرد. ولی در سال 1977، بسیاری از رهبران این جبهه اعلام کردند که آنها نیز ایجاد یک دولت خودمختار فلسطینی را در هر بخش از فلسطین می پذیرند. تا به عنوان پایگاه مبارزه مسلحانه علیه اسرائیل از آن استفاده کنند.

(طبقه بندی نشده) هدف همه ابتکارات صلح مشخص کردن و تأمین امنیت مرزهای اسرائیل است، بنابراین جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین با همه آنها مخالفت ورزیده، خواستار وحدت بیشتر در برابر خطری است که ابتکار صلح سادات برای انقلاب فلسطین به وجود آورده است. در دسامبر 1977 در اجلاس مقابله و وحدت تریپولی همه گروههای فلسطینی از سیاست عدم مذاکره، به رسمیت نشناختن اسرائیل، و عدم پذیرش قطعنامه 242 سازمان ملل توسط جبهه ارتدادی پیروی کردند.

(طبقه بندی نشده) با وجود اینکه گروههای ارتدادی که جبهه خلق آزادیبخش فلسطین نیز جزو آنهاست، اعلام کرده بودند که اگر جناحهای مقاومت توسط شورای ملی فلسطین در برنامه ملی فلسطین گنجانده نشود آنها نیز به ساف نخواهند پیوست، ولی همه آنها در اجلاس ژانویه 1979 شورای ملی فلسطین که اهداف آن مغایر اهداف آنها بود شرکت نمودند. و جبهه خلق آزادیبخش فلسطین با اعلام

ص: 276

نارضایتی از نتایج حاصله از شورا، به طور کلی از «وحدت» موجود در نهضت فلسطین ستایش نمود.

(طبقه بندی نشده) بخشی از تمایلات تدریج طلبانه جبهه خلق آزادیبخش فلسطین یا فرضیه استراتژیک این جبهه که به وسیله رهبر آن جورج حبش توصیف شده، در عکس العمل توام با میانه روی این جبهه در رابطه با اجلاس شورای ملی فلسطین نشان داده شده است. از او ساف خواسته است که در برنامه تجهیز و برخورد همه جانبه سیاسی اقتصادی، فرهنگی علیه دشمن صهیونیست به سوریه و عراق بپیوندد.

ولی در همان حال اعلام می دارد که این بدان معنی نیست که همه گروهها نیروهای نظامی خود را متحد کنند تا به یک جنگ فوری علیه اسرائیل مبادرت ورزند. «ما معتقدیم که این جنگ با در نظر گرفتن توانایی عظیم نظامی اسرائیل به نفع اعراب نخواهد بود. مهمترین عنصر این ابتکار این است که یک برنامه برخورد مؤثر را طرحریزی می کند.» حبش ضرورت ایجاد پایگاه، شرایط و نیازهای لازم برای یک برخورد انقلابی و استراتژیک را دارای اهمیت بسیار تلقی نمی کند. این برنامه دراز مدت به جریان اصلی اعتقادات ساف نزدیکتر است تا نظریات پیشین جبهه خلق آزادی بخش فلسطین.

(طبقه بندی نشده) ولی در دیگر سیاستهای انعطاف ناپذیر جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین تغییراتی بوجود نیامده است، این گروه همکاری با نیروهای سازمان ملل در لبنان را به عنوان مانعی برای ورود به میدان مبارزه محکوم می شمارد و مذاکره با اردن را به این بهانه که شاه حسین با برقراری انقلاب فلسطین و عملیات آن در خاک اردن مخالفت می ورزد رد کرده، مخالفت وی را با قرارداد کمپ دیوید «بی اساس» می نامد. پس از قرارداد کمپ دیوید، جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین اعلام کرد که رهبریت کنونی آمریکا به خاطر توطئه علیه انقلاب و مردم فلسطین بهای گزافی را باید بپردازد و سوگند یاد کرد که به منافع و پایگاههای آمریکا در همه نقاط جهان حمله نماید.

نیروهای تقریبی:

(طبقه بندی نشده) 1000 نفر (محرمانه / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین - عملیات ویژه (انتقام آکاالعصب) 100 نفر رهبران اصلی:

(طبقه بندی نشده) جورج حبش (ابوحکیم) در شهر لود فلسطین در سال 1926 متولد گشت.

(طبقه بندی نشده) حبش در اواخر سالهای 1940 نهضت ناسیونالیستی عربی را در دانشگاه عربی بیروت تأسیس نمود. این سازمان که اصولاً دارای گرایشهای عربی بود، رفته رفته تمایلات چپگرایانه یافت و به مسائل فلسطین متوجه گردید. در سال 1967 حبش جبهه خلق آزادیبخش فلسطین را تأسیس نمود. وی در سال 1968 در دمشق زندانی گردید و یکی از دلایل زندانی شدن وی اختلاف موجود بین جنبش ناسیونالیستی عربی و ایدئولوژی بعثی بود. وی در یک عملیات متهورانه که طراحی آن به وسیله وادی حداد صورت گرفته بود و از طریق آن به حبیبی که وی را برای بازجویی به دادگاه می برد حمله گردید، موفق به فرار گردید. حبش دیگر به سوریه نیامد تا اینکه اجلاس جبهه برخورد و وحدت در

ص: 277

سپتامبر 1978 تشکیل شد و در این زمان حبش با رئیس جمهور سوریه اسد به طور خصوصی گفتگو نمود.

(طبقه بندی نشده) حبش در سال 1972 دچار یک حمله شدید قلبی گردید و مدت یک سال به خاطر تحت معالجه بودن در شوروی و گذراندن دوران نقاهت در بلغارستان از صحنه کنار رفت. در مارس 1973 بار دیگر ظاهر گردید و خواستار وحدت و هماهنگی در نهضت فلسطین گردید، که مدت زیادی دوام نیافت. پس از جنگ اکتبر، مذاکره جهت دستیابی به یک راه حل در خاورمیانه را مردود اعلام نمود و خواستار ادامه جنگ خلقی آزادیبخش برای جلوگیری از نفوذ آمریکا، از طریق سیاستهای پیچیده در جهان عرب گردید. سازش ناپذیری او پیرامون دستیابی به یک راه حل سبب شد که بین او و شوروی در تابستان 1974 اختلافاتی بروز نماید. به هنگام تحت درمان قرار گرفتن او در شوروی که احتمالاً منظورهای سیاسی نیز در آن نهفته بود. برخی از این اختلافات از میان برداشته شد. در نوامبر 1978 برای اولین بار پس از دو سال به دعوت سازمان وحدت خلق آسیا و آفریقا از شوروی دیدار به عمل آورد، وی در این سفر با مقامات عالیرتبه شوروی ملاقات نمود. به روایتی حبش موافقت کرد تا در عقاید مارکسیستی خود جانب میانه روی را اتخاذ نماید، تا بتواند از طرف لیبی کمک دریافت دارد.

(طبقه بندی نشده) در محیطی که سخن وسیله نقلیه قدرت است، حبش به عنوان یک شخصیت با نفوذ یک سخنور برجسته از مهمترین و قدرتمندترین رهبران فلسطین به شمار می آید. وی قدرت خود را در بسیاری از مصاحبه ها و سخنرانیهای پس از ابتکار صلح سادات نشان داد. با وجوداینکه حبش به مسافرت چندان علاقه ندارد، ولی شخصا در تمام جلسات وحدت شرکت نمود، در آوریل 1978 به کوبا سفر کرد و به مسکو نیز همان گونه که در قبل اشاره شد سفر نمود. وضع مزاجی او ظاهرا خوب است.

(طبقه بندی نشده) محمدتیسیرقبا. متولد در قلقیلیا در سال 1938.

(سری / غیرقابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیرهمپیمانان / هشدار اطلاعاتی) قبا در سال 1967 به جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین پیوست. درهمان سال، وی به وسیله اسرائیل دستگیر و به مدت سه سال زندانی گردید. در سال 1972 ، قبا با وادی حداد طراح فقید تروریسم جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در طراحی عملیات همکاری نمود. در حال حاضر وی عضو هیئت مدیره اصلی جبهه گرداننده کمیته عملیات خارجی، مسئول زیربنای خارجی جبهه خلق آزادیبخش فلسطین می باشد. قبا به عراق بسیار سفر می کند و با حبش درآوریل 1978 و نوامبر 1978 به کوبا و مسکو سفر کرد.

سابقه:

در سال 1967 ، جبهه آزادیبخش خلق نهضت ناسیونالیستی عربی، قهرمانان رجعت و انتقامجویان جوان در یک گردهمایی جبهه خلق آزادیبخش فلسطین را تأسیس نمودند که تا سال 1970 اولین گروه فلسطینی تروریستی بین المللی بحساب می آمد.

(محرمانه) پس از جنگ اکتبر 1973، جبهه خلق آزادیبخش فلسطین خواستار تجهیز و مبارزه مسلحانه همه فلسطینیها گردید. در سپتامبر 1974 عضویت خود را در کمیته اجرائی ساف به تعلیق در آورد و یکی از مهمترین اعضاء جبهه ارتدادی گشت. در سالهای 76-1975 به دنبال پیروزی کامل در لبنان به همراه سازمان فتح به کمک جنبش ملی لبنان شتافت. جبهه خلق آزادیبخش فلسطین خواستار

ص: 278

اخراج صاعقه از ساف گردید، چون معتقد بود ه این سازمان همکار سوریه بوده نقش شریرانه سوریه در لبنان را ایفا می نماید. علی رغم پذیرش قرارداد اشتورا در ژوئیه 1977، این جبهه از تداوم اقامت سلاحهای فلسطین در جنوب لبنان حمایت کرده، با ورود نیروهای میانجیگر سازمان ملل در لبنان به جنوب این کشور مخالفت ورزیده و حتی هنگام به مخاطره افتادن راه های نفوذی آنها را مورد هدف قرار می داده است.

(طبقه بندی نشده) پس از ابتکار صلح سادات،جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین تلاشهای تحکیم بخش خود را آغاز کرد و با شرکت در اجلاسها به گفتگوی دو جانبه با ساف و رهبران عربی پرداخت. در دسامبر 1977، عرفات در جشن دهمین سالگرد تأسیس این جبهه شرکت کرد و از اینکه پس از 5 سال برای اولین بار توانسته است به همراه حبش در یک سکو قرار گیرد اظهار شادمانی نمود. در نتیجه حمله اسرائیل در مارس 1978 به لبنان روابط بین جبهه خلق آزادیبخش فلسطین و سوریه نیز دستخوش بهبود گردید. جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین به دنبال حمایت حامیان عراقی خود از سوریه خواسته است که رهبری بلوک ضد اسرائیلی را به عهده داشته باشد.

(طبقه بندی نشده) ولی گویا وحدت نهائی فلسطینیها غیرقابل دسترس است. جبهه خلق آزادیبخش فلسطین که یکی از امضاء کنندگان قرار داد ماه مه 1978 به حمایت از تصمیمگیری جمعی و دموکراتیک در ساف بود، با قدرت نهائی عرفات در سازمان فتح و علیه گروههای ارتدادی مخالفت ورزید و دفتر خود در البداویّه را قبل از اینکه به تصرف سازمان فتح درآید، منفجر نمود. جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین که از خونریزیهای داخلی اظهار تأسف می کرد، سعی نمود تا در مسئله مورد اختلاف بین فتح و عراق میانجیگری نماید، که البته از طریق حسن نیت مؤثر الجزیره به آن خاتمه داده شد. این جبهه بیش از جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین و الصاعقه به سازمان فتح نزدیک شده و ظاهرا درحال بوجود آوردن یک بلوک ضد فتح یا (ضد عرفات) در ساف می باشد. موضعگیری سازش ناپذیرانه فتح درمورد کمیته اجرائی ساف در اجلاس شورای ملی فلسطین در ژانویه 1979 نشانگر آگاهی از خطری است که این بلوک می تواند علیه سلطه آن در ساف به وجود آورد.

(سری / غیرقابل رؤیت برای ملل بیگانه / هشدار اطلاعاتی) لیبی کماندوهای جبهه خلق آزادیبخش فلسطین را به استخدام خود درآورد، تا وی را در تضاد با مصر در تابستان سال 1977 یاری دهند.

(طبقه بندی نشده) به علت وجود رهبریت متغیر در زمینه های ایدئولوژیک، استراتژیک و تاکتیکی و به علت منازعات درونی مداوم، جبهه خلق آزادیبخش فلسطین دربسیاری از گروههای فلسطینی ریشه دوانده و بر نهضتهای آزادیبخش عربی نیز تأثیر گذاشته است. این گروهها و نهضتها عبارتند از: جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین، جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل، جبهه ملی جمهوری دموکراتیک خلق یمن، جبهه خلقی آزادیبخش عمان و نهضت ناسیونالیستی کویتی - عربی .

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان هشدار اطلاعاتی) وادی حداد سالها طراح اصلی عمیات تروریستی جبهه خلق آزادیبخش فلسطین بود. طبق گزارشات رسیده وی در 28 مارس 1978 دراثر بیماری سرطان در آلمان شرقی در گذشت. شایع شده بود که حداد رهبری گروهی مانند گروه جوانان ناسیونالیست عربی آزادیبخش فلسطین در سالهای 74-1973 را به کمک مالی لیبی به عهده داشته است. در سال 1974 حبش دستور داد که به منظور حفظ اعتبار و جلوگیری از اقدامات ضد جبهه

ص: 279

ارتدادی به وسیله دیگر سازمانهای ساف در عملیات تروریستی بین المللی توقفی پدید آید. پس از عملیات موگادیشو در اکتبر 1977 جبهه خلق آزادیبخش فلسطین اعلام کرد، که حداد را از کمیته مرکزی خود به علت سرپیچی از تصمیم ضد تروریستی اخراج نموده است.

بین سالهای 1976 و 1978 گزارشات بسیاری حاکی از اختلاف در روابط بین حداد و حبش بود.

روابط حداد با جبهه خلق آزادیبخش فلسطین از استحکام سابق برخوردار نبود. او کادر تروریستی مخصوص خود را که مرکب از افراد ملل مختلف بود داشته، که تحت عنوان جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - عملیات ویژه عمل می کردند. بهره برداری وی از بیگانگان و فلسطینیها در ردیف کارهای کارلوس (ایلیچ رامیرز سانچز) قرار داده شد. وقایعی که به وسیله جوانان ناسیونالیست عربی (در بالا ذکر آن رفته است)، گارد انقلابی لبنان، فرزندان مناطق اشغالی، گروه کماندو محمد بودیا، سلاح انقلاب عربی و سازمان مبارزه علیه امپریالیسم جهانی صورت گرفت احتمالاً به وسیله حداد طراحی شده بود. ولی هیچ گاه گزارش یا تأییدی به دست نیامد که بر اساس آن بتوان ادعا کرد که حداد جدا از جبهه خلق آزادیبخش فلسطین عمل می کرده است. بلکه، حداد با رهبران این جبهه دائما در تماس بود و اجزاء این جبهه از وی حمایت می کرده اند. پس از مرگ حداد، و در رابطه با ابتکار صلح سادات و بن بست لبنان، جبهه خلقی که اکنون به حمایت از عملیات خارجی تن در داده سعی کرده تا یاران و پیروان حداد را در جبهه خلق آزادیبخش فلسطین گردآورد. در گزارشات مختلف از یک فرد خالص به عنوان جانشین حداد یاد نشده است.

(سری / غیرقابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیرهمپیمانان / هشدار اطلاعاتی) بنا به گزارشات رسیده، در عراق، حداد با جبهه آزادیبخش فلسطین و سازمان ژوئن سیاه صبری البنا روابط نزدیک برقرار کرده بود.

تاکتیکها و روشهای عملیاتی:

(طبقه بندی نشده) جبهه خلق آزادیبخش فلسطین (حداد) طرفدار اجرای عملیات طرح ریزی شده بسیار دقیق با همکاری ملیتهای مختلف در بسیاری ازنقاط جهان بوده است. عملیات بسیار مهم این جبهه شامل هواپیما ربایی، آدم رباییهای جمعی، بمب گذاری و کشتار بوده است.

(محرمانه / غیرقابل رؤیت برای ملل بیگانه) حمله به مسافرین ال عال در فرودگاه اورلی درماه می 1978 اولین عملیات این جبهه پس از مرگ حداد بود و مسلما از مهارت وی برخوردار نبود. یک گزارش تأیید نشده حاکی از آن بود که این عملیات یک مأموریت انتحاری بوده است، تا به این ترتیب قاتل ملوی، سفیر آمریکا در لبنان، نیز نابود گردد.

(طبقه بندی نشده) پس از قرارداد کمپ دیوید، جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین سوگند یاد کرده که به فعالیتهای خود دراسرائیل و مناطق اشغالی شدت بخشیده «به پروژه های صهیونیستی ضربه کاری وارد سازد» ولی در میزان بمب گذاریهای این جبهه افزایش چشمگیری مشاهده نشده است.

سازمان:

(طبقه بندی نشده) این جبهه دارای بافت سازمانی مشابه با حزب کمونیست شوروی است که یکی

ص: 280

کمیته مرکزی رهبری را به عهده داشته هسته های رهبری آن به پایگاهها نیز کشیده می شود.

عملکرد ادارات شامل عملیات، تبلیغات، مدیریت و جمع آوری کمکهای مالی می شود.

(سری /غیرقابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر هم پیمانان هشدار اطلاعاتی) اسرائیلیها گزارش داده اند که یکی از بازوهای نظامی جبهه خلق آزادیبخش فلسطین عملیات خروجی و درون اسرائیلی را در بیروت هماهنگ می کند.

قرارگاهها / پایگاهها:

(محرمانه) قرارگاه آن در بیروت بود لیکن دراردوگاههای عین در نزدیکی المنصور در شمال بغداد عراق ایجاد کرده بود و به بیگانگان تحت سرپرستی خود در آنجا تعلیم می داد. جلسات آشتی پذیری بین حداد و حبش به روایتی در عراق صورت می گرفت. حداد از اردوهای تروریستی واقع در لیبی و جمهوری دموکراتیک خلق یمن که در آن برای بیگانگان نیز برنامه هایی تشکیل شده بود استفاده می کرد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) گفته شده است که یکی از هسته های مخفی جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین درجده عربستان سعودی مسئولیت بمب گذاری در دفتر هواپیمای مصر را در سپتامبر 1977 به عهده گرفته است.

و بسیاری از فلسطینیها نیز هنگامی که سعی داشتند مواد منفجره را به طور قاچاق وارد عربستان سعودی بنمایند، دستگیر شدند مقامات سعودی چنین می پندارند که این افراد، یا عضو جبهه ارتدادی بود و یا از عمل کنندگان و مزدوران جبهه خلق آزادیبخش فلسطین به شمار می روند.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر هم پیمانان / هشدار اطلاعاتی) در ژانویه 1977، جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین از قبرس به عنوان پایگاهی جهت انتقال کمکهایی از قبیل تجهیزات غذا، سلاح و داوطلب استفاده می کرد. در میزان این بهره برداری کاهشی پدید آمده، ولی متوقف نشده است.

(محرمانه) به روایتی سفارت الجزیره در بروکسل از هسته های جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در این شهر و در لاهه و مونیخ و رم حمایت می کند.

آموزش:

ص: 281

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر هم پیمانان / هشدار اطلاعاتی) جبهه خلق آزادیبخش فلسطین علاوه بر استفاده از الحلوه، بعلبک، برج البراجنه، شتیلا، نحرالبارد، والبلادی نیز مراکز نفوذ و دفاتری دارد. این جبهه در اردوگاههای نوار غزه ساحل غربی و اردن از حمایت زیادی برخوردار بوده و هسته های مخفی بسیاری در آنجا مستقر کرده است و در 17 کشور عربی نیز شبعه دارد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) قبل از حمله اسرائیل به جنوب لبنان، جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در بخش عظیمی از قسمت جنوب شرقی جنوب لبنان کنترل امور را در دست داشت. علیرغم عقب نشینی در برابر اسرائیل، جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در ژوئن 1978 بار دیگر در منطقه با ریش در جنوب رودخانه لیطانی مستقر گردید و به عملیات نفوذی ماوراء مرزی خود ادامه داد.

(طبقه بندی نشده) جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در ژانویه 1979 در دمشق دفتری تأسیس نمود.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر هم پیمانان / هشدار اطلاعاتی) جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در عدن و جمهوری دموکراتیک خلق یمن پایگاههایی داشته، در عراق نیز مرکز آموزشی ایجاد کرده است. قبل از رویداد موگادیشو در نوامبر 1977 این جبهه در سومالی نیز مرکزی داشت.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر قابل پیمانان هشدار اطلاعاتی) در ماه می 1977، سازمان فتح کنترل دو اردوی آموزشی جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در لیبی را به دست گرفت که یکی از آنها در خومز در شرق تریپولی قرار دارد و دیگری بین جانزور و زاویه در غرب تریپولی واقع گردیده است. جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در رأس الهلال لیبی نیز یک مرکز آموزشی دارد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) وادی حداد یک مرکز مخصوص به خود در اردوی انقلاب اردوگاههای پناهندگان به عنوان مراکز آموزشی از منازل مسکونی و روستاهای لبنان به عنوان پایگاههای تخصصی بهره برداری می نماید. قبل از جنگ لبنان، اردوی بعلبک حاوی برنامه های مشترک آموزشی جبهه خلق آزادیبخش فلسطین و ارتش سرخ ژاپن بود. برنامه آموزش این جبهه شامل مبارزه تن به تن، مبارزه خیابانی و نحوه کاربرد مواد منفجره و سلاحهای انفرادی می باشد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان هشدار اطلاعاتی) عناصر عملیاتی این سازمان در بسیاری از کشورهای عربی همان گونه که قبلاً ذکر گردید و در خارج آموزش می بینند. در نوامبر 1976 اعضاء جبهه خلقی آزادیبخش فلسطینی جهت طی یک دوره زبان خارجی و نظامی به چین عزیمت نمودند. کره شمالی نیز آموزشهایی ارائه نموده است.

(محرمانه / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه) به هنگام بازدید حبش از هاوانا در آوریل 1978، کوبا موافقت کرد که برای 200 تن از اعضاء جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین در کوبا و یا یک کشور سوم آموزشهای ویژه تهیه ببیند.

علاوه بر این یک گروه 10 نفره کوبایی در بهار 1978، به عنوان آموزش دهندگان جبهه خلق آزادیبخش فلسطین وارد لبنان گردید.

تسلیحات:

(سری) قبل از حمله اسرائیل در مارس 1978، طبق گزارشات عظیمترین انباراسلحه در جنوب لبنان از آن جبهه خلق آزادیبخش فلسطین بود. (البته جبهه خلق و سازمان فعالیت کمونیستی لبنان هر دو به طور مشترک از آن استفاده می کردند.) در این انبار موشکهای «گراد» روسی، موشکهای مالیوتکا، توپخانه 120 و 155 میلیمتری ، خمپاره اندازهای 81 و 82 میلی متری، تفنگهای بدون عقب نشینی 72 و 106 میلیمتری، مسلسلهای کالیبر 50 مسلسلهای متوسط دگتاریف، کلاشینکفهای آلمان شرقی که نارنجکهای انرجا پرتاب می کنند، موشک اندازهای آر پی جی 7، انواع دیگر مسلسل دستی، هفت تیر، مهمات و کامیون وجود داشت. در ماههای اول سال 1978 عراق به تجهیز همه جانبه جبهه خلق آزادیبخش فلسطین پرداخت. انبار طایر ممکن است یکی از آثار این تجهیز بوده باشد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) عراق و لیبی مهمترین تهیه کنندگان اسلحه برای این جبهه می باشند. نیروهای عراقی به هنگام خروج از لبنان به جبهه خلق

ص: 282

آزادیبخش فلسطین 18 تن موشک و مهمات و اسلحه سبک و سنگین دادند. لیبی نیز کمیت های مشابهی را تهیه می نماید؛ سلاحهای سنگین برای این جبهه ارسال نمود، و تعداد 000/20 تفنگ ام-6 (1 آمریکایی برای جبهه ارتدادیون تهیه نمود. سلاحهای استفاده شده در عملیات تروریستی بین المللی از قبیل عملیات حمله به فرودگاه اورلی در 20 مه 1978 به وسیله فرماندهی نیروهای مسلح لیبی در سال 1975 خریداری شده بود.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در دیگر عملیات تروریستی این جبهه از مواد منفجره پلاستیکی و بمبهای ساخته شده توسط خود که از مکانیزم زمانی پیچیده ای برخوردار است استفاده می کردند.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در ماه اوت 1978 یکی از اعضاء اردنی جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در حومه آتن به قتل برسید. آپارتمان وی حاوی 200 کیلو مواد منفجره بود. در محل اقامت یکی از بستگان وی مقداری دیگر مواد منفجره، سلاح و یک موشک سام-7 یافته شد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) ممکن است که الجزیره تجهیزاتی از قبیل کامیون، لندرور و نفربرهای زرهی و سلاح و مهمات در اختیار این جبهه قرار داده باشد.

(محرمانه / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه) کوبا مقدار زیادی شکر به سوریه صادر می کند و در ازاء پولی که باید پرداخت شود، از سوریه می خواهد که مقداری از سلاحها و مهمات ساخت کارخانه های کوچک سلاح سازی سوریه را در اختیار جبهه خلق آزادیبخش فلسطین قرار دهد.

(طبقه بندی نشده) اسرائیلیها معتقدند که این گروه دارای یک سیستم مرکزی جعل اسناد از قبیل پاسپورت، روادید و گواهینامه رانندگی نیز می باشد.

منابع مالی:

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) لیبی مهمترین حامی مالی جبهه خلق آزادیبخش فلسطین است. از بدو تأسیس جبهه ارتدادی این کشور کمکهای زیادی کرده است.

در سال 1977، کمک معمولی 000/310 دلاری لیبی ادامه داشت. مهمترین کمک مالی لیبی عبارت بود از یک کمک 10 میلیون دلاری قبل از عملیات اوپک در 1975، تا سپتامبر 1976، عراق ماهانه مبلغ 600/202 دلار به جبهه خلق آزادیبخش فلسطین کمک می نمود. یک روزنامه گردآوری اعانات و صندوقهای کمکی مخصوص برای حبش و حداد در عراق ایجاد گردید. سفارت عراق در بیروت در هنگام جنگ لبنان هزینه های استثنایی عملیاتی در اختیار این جبهه قرار داد. ولی در پاییز 1977 روابط بین دولت عراق و جبهه خلق آزادیبخش فلسطین تیره گشت. چون این جبهه از کمبود کمکهای مالی عراق شکوه می کرد و عراق نیز اعلام می کرد که قادر نیست در میزان کمکهای خود افزایشی به وجود آورد.

احتمالاً از این زمان به بعد این جبهه بیشتر به لیبی و الجزیره متکی گشته است.

ص: 283

روابط بین المللی:

(طبقه بندی شده درباره شعبه های جبهه خلقی آزادیبخش، فلسطین در میان بسیاری از ملل، روابط آنها با گروههای آزادیبخش، آموزش، تسلیحات و کمکهای مالی این جبهه قبلاً یادآوری شده است.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) رهبران جمهوری دموکراتیک خلق یمن حبش را یک مبتکر سازمانی و ایدئولوژیکی خلاق به حساب آورده، در امور سیاسی با او مشورت کرده، خواستار میانجیگری او در تضادهای داخلی خود هستند. در عوض او را تحت پوشش دیپلماتیک قرار داده، پناهگاه و دیگر کمکهای اساسی برای جبهه خلق آزادیبخش فلسطین هم پیمانان و عناصر عملیاتی خارجی آن فراهم می سازند. پس از هواپیما ربایی 1973، حبش مقداری از پول هنگفت به دست آمده را به جمهوری دموکراتیک خلق یمن داد تا بتواند از بخشی از این کشور به عنوان پناهگاه و مرکز آموزشی استفاده نماید. با وجود اینکه در اوت 1976 فعالیتهای حداد توام با محدودیت گردید، ولی این محدودیتها در مورد جبهه خلق آزادیبخش فلسطین عملی نبود. معذالک لیبی از جمهوری دموکراتیک خلق یمن به عنوان مرکز آموزشی و پناهندگی فراتر رفت. پس از تغییر رهبریت یمن در 1978 در روابط بین این جبهه و یمن تغییراتی به وجود نیامد.

(طبقه بندی نشده) در جنگ لبنان میان سوریه و جبهه خلق آزادیبخش فلسطین درگیریهایی پیش آمد. تمایل سوریه به همکاری با همه گروههای فلسطینی موجود در لبنان در نتیجه حمله اسرائیل به لبنان و ابتکار صلح سادات به وجود آمد. با وجود اینکه عدم اعتماد دو جانبه غیرقابل ریشه کن شدن است، ولی پراگماتیسم فزاینده به منافع جبهه خلقی آزادیخبش فلطسین در رابطه با حامیانش ضرر وارد می سازد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی). اعضای دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه کویت احتمالاً از رهبران جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در حوزه خلیج فارس می باشند در حالی که رهبران اتحادیه دانشجویان فلسطینی در کویت از اعضای این جبهه به شمار می روند. جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در دفاتر روزنامه الطلیعه کویت مکاتبات و سوابق خود را بایگانی می نمایند. اخراج فلسطینیها توسط دولت کویت خطری جدی علیه هسته مرکزی رهبریت این جبهه در کویت به شمار می رفت. اعضای اعلامیه هایی را در اعتراض به سیاست اخراج نهائی منتشر نمودند. بدبینی و محدودیتهای ایجاد شده توسط رژیم نیز به عنوان موانعی بر سر راه فعالیتهای سازمان جبهه خلق آزادیبخش فلسطین به حساب می آید.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) تعداد کمی از پیروان جبهه خلق آزادیبخش فلسطینی مخفیانه در بحرین به سر برده، احتمالاً روابطی با جبهه آزادیبخش ملی بحرین و عناصر متعدد بحرینی طرفدار عراق برقرار کرده اند.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی). جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در برلن غربی، مونیخ، وپرتال و دوسلدورف آلمان غربی هسته هایی دارد. اعلامیه های تبلیغاتی این جبهه در سفارت عراق در بن چاپ می گردد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) جبهه خلق آزادیبخش فلسطینی با گروههای تروریستی آلمان غربی نیز از نظر حمایت و عملیاتی روابطی دارد. در سال 1970، عناصر گروه بادرماینهوف در خاور میانه توسط جبهه خلق آزادیبخش فلسطین آموزش تسلیحاتی

ص: 284

دیدند. بعدها گروه با در ماینهوف اسناد جعلی هویت در اختیار افراد عملیاتی این جبهه قرار دارند. این جبهه (حداد) به حمایت از تقاضاهای بادرماینهوف (ارتش سرخ) در رابطه با آلمان غربی هواپیمای لوفت هانزا را در اکتبر 1977 ربود. در ماه دسامبر 1977 جورک لانکژ یکی از رهبران مهم گروه بادرماینهوف (از نسل هاگ) به همراه یکی از مقامات جبهه خلق آزادیبخش فلسطین از بیروت به لیبی رفت. پیروان گروه بادرماینهوف به وسیله این جبهه درجمهوری دموکراتیک خلق یمن آموزش داده می شد.

(طبقه بندی نشده) آلمانها مهمترین گروه خارجی را تشکیل می دهند که توسط این جبهه آموزش می بینند.

(محرمانه) دیگر عناصر «چپ جدید» آلمان غربی به لبنان سفر می کنند تا با آوارگان فلسطین گفتگو نموده به وسیله کماندوهای جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین آموزش داده شوند. اتحادیه مائوئیست کارگران انقلابی عرب در برلن غربی با این جبهه رابطه دارد. جنبش دوم ژوئن مستقیما با حبش تماس گرفت تا مخفیگاههایی را در عمان، سوریه، عراق، لبنان، یا جمهوری دموکراتیک خلق یمن برای آنها ایجاد نماید. به روایتی با پرداخت مبلغ هنگفتی خواستار ایجاد یک منطقه پناهندگی در جمهوری یمن گردید. اعضای جبهه خلق آزادیبخش فلسطین سعی داشتند به گروههای مذهبی اجتماعی آلمانی از قبیل جامعه رفاه عربی اسلامی، انجمن اسلامی آلمان و انجمن حمایت از اعراب نیوآیزنبرگ بپیوندند تا در آنجاها سکویی برای خود ایجاد نمایند. تروریستهای آلمانی در تعدادی از عملیات جبهه خلق آزادیبخش فلسطین شرکت کردند که حمله به اوپک و هواپیما ربایی که به انتبه ختم گردید از جمله آن عملیات می باشد.

(طبقه بندی نشده) نظامیگران ارتش جمهوریخواه ایرلند به همراه جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در سالهای 1968 و 1969 در اردوگاههای اردنی آموزش دیدند و این جبهه نمایندگانی را جهت شرکت در کنفرانس گروههای چریکی در دوبلین در ماه می 1972 به این کشور اعزام نمود.

(طبقه بندی نشده) رادیو اسرائیل گزارش داده است که گروه جنگجویان اسپانیایی پاد شاه کریست که یک گروه دست راستی (نئونازی؟) است به کادر جبهه خلق آزادیبخش فلسطین آموزش می دهند.

(طبقه بندی نشده) در سال 1969، اعضاء جبهه آزادیبخش کوبک در جبهه خلق آزادیبخش فلسطین آموزش دیدند.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) درآمریکای لاتین نیز رابطه و سازمانهایی ایجاد شده است. در آوریل 1974 ارتش انقلابی آرژانتین با فلسطینیها که احتمالاً از همین جبهه می باشند، رابطه نزدیک برقرار کرده و در آلمان غربی مبادرت به خرید اسلحه برای ERP نموده اند. رابطه بین این جبهه و نهضت انقلابی چپگرای شیلی (که پایگاه آن در آرژانتین است) موجب همکاری دوجانبه در به دست آوردن پاسپورتهای شیلی و پرو و آموزش دیدن اعضای این نهضت توسطجبهه خلق آزادیبخش فلسطین گردید. چند سال قبل، کمیته انقلابی آمریکایی لاتین که پایگاه آن در پاریس بود و آلمان غربی آن را از نظر مالی تأمین می کرد و اعضا آن نیز شامل رهبران تبعیدی آمریکای لاتین و برزیل بود، حمایت مخفیانه خود را از جبهه خلق آزادیبخش فلسطین اعلام نمود. اعضا آمریکای لاتین در عملیات تروریستی خارجی به سرپرستی این جبهه و نیزدر گردآوری اطلاعات تاکتیکی شرکت نمودند. جوامع فلسطینی و عربی موجود در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین از این جبهه حمایت

ص: 285

می کنند.

(طبقه بندی نشده) در آوریل 1978 در پاسخ - دعوت رسمی دولت کوبا، حبش از این کشور دیدار به عمل آورد. در پایان دیدار، بیانیه ای مبنی بر تأیید و حمایت کوبا از آزاد سازی فلسطین از طریق مبارزه مسلحانه صادر گشت. و به این ترتیب برای اولین بار یک کشور سوسیالیستی کمونیستی به حمایت از اهداف تندروانه فلسطینیها مبادرت ورزید. درباره حمایتها و پشتیبانیهای قابل لمس کوبا نیز در بخشهای قبلی اشاراتی رفت.

(طبقه بندی نشده) جبهه خلق آزادیبخش فلسطین سالها از جبهه آزادیبخش اریتره پشتیبانی نمود و احتمالاً بسیاری از اعضای این جبهه را نیز آموزش داده است ولی در 30 آوریل 1978 یکی از سخنگویان نیروهای خلق آزادیبخش اریتره جبهه خلق آزادیبخش فلسطین را متهم به برانگیختن خصومت در سلسله مراتب جبهه اریتره نمود تا به این ترتیب بتواند از مراحم و الطاف رژیم اتیوپی برخوردار گردد.

جبهه خلق آزادیبخش فلسطین با دیگر جناحهای اریتره از قبیل جبهه خلق آزادیبخش اریتره و شورای انقلابی جبهه خلق آزادیبخش اریتره روابط صمیمانه برقرار کرده است.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان) در مارس 1978، یکی از افراد کشور چاد که اجدادش فلسطینی بوده اند و از سال 1970 با جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در رابطه بوده است، طبق گزارشات تصمیم می گیرد با حمایت لیبی یک پایگاه عملیاتی در کوههای تیبستی ایجاد نماید.

(خیلی محرمانه / غیر قابل رؤیت برای اتباع خارجی) این جبهه با گروههای چپگرای ژاپنی نیز روابطی مستحکم برقرار کرده است. از سال 1974جناح سرجنیگ ویو، اتحادیه کمونیستی و مرکز اطلاعات جبهه انقلاب بین المللی به جبهه خلق آزادیبخش فلسطین یاری می داده است. مرکز پشتیبانی خلق فلسطین در توکیو در زمینه تبلیغات و از نظر غذایی، مالی و پوشاک کمکهایی ارائه می نماید. در پاییز 1978 یک گروه 16 نفره ژاپنی که احتمالاً بسیاری ازآنها از هوادارن ارتش سرخ ژاپن بوده اند،از تسهیلات موجود در اردوگاههای آوارگان و اردوهای چریکی در لبنان دیدار به عمل آوردند. وابستگان جامعه وحدت فلسطین و سانتاما برای جبهه خلق آزادیبخش فلسطین پیامهایی ارسال داشته است. در ژانویه 1979، روزنامه مردم که یک روزنامه چپگرای ژاپنی است یکی از تقاضاهای جبهه خلق آزادیبخش فلسطین را چاپ و منتشر نمود تا «گزارشها» اعلامیه ها و بعضی از عملیات مبارزه آمیز در ژاپن انجام شود؛ پاسخ مربوط به این تقاضا دربرگیرنده انتشارات بیش از 30 گروه ژاپنی بود.

(محرمانه) از سال 1971 ، جبهه خلق آزادیبخش فلسطین با ارتش سرخ ژاپن نیز رابطه نزدیک برقرار کرده بود. گاهی به این نتیجه می رسیم که ارتش سرخ فرانسه یکی از ثمرات یا نتایج جبهه خلق آزادیبخش فلسطین است، که دارای ماهیت و موجودیتی جداگانه است. نقل کامل روابط بین ارتش سرخ ژاپن و جبهه خلق آزادیبخش فلسطین درخلاصه مطلب بخش آسیایی این کتاب آمده است.

(محرمانه) ایلچ رامیرز سانچز (کارلوس ماتینز) که برزیلی و در شوروی تحصیل کرده است، در سال 1971 به استخدام جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین درآمد. بعدها به عنوان وابسته این جبهه با گروههای تروریستی اروپایی همکاری می کرد و سرپرست یکی از هسته های تروریستی جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در پاریس بود. گروههایی که با او در ارتباط بودند عبارتند از: ارتش جمهوریخواه ایرلند، ارتش سرخ ژاپن، بقایای گروه با در ماینهوف، رهبران جنبش دوم ژوئن، رادیکالهای ترکیه عوامل اطلاعاتی کوبا

ص: 286

و آمریکای لاتین.

(سری / غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) احتمالاً جناح حداد در جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین به کارلوس در زمینه های ارشادی، گردآوری اطلاعات، طراحی عملیاتی، تسلیحاتی، اسناد سفر و امور مالی و پناهگاه و غیره کمک می کرده است، تا هشتم ژانویه 1977کارلوس در تریپولی تحت حمایت مستقیم معمر قذافی به سر می برده است. هنوز هم وی با سازمان اطلاعاتی لیبی در تماس مستقیم است. در نوامبر 1978 ، بنابه گزارشهای رسیده وی به عراق رفت و دو تن از پیروان حداد را به استخدام خود درآورد. در ژانویه 1979، وی به مالت رفت. وی هنوز هم روابط وسیع بین المللی خود را حفظ کرده است.

(طبقه بندی نشده) گزارشات مطبوعاتی حاکی از آن است که کارلوس به وسیله جراحی پلاستیک چهره خود را کاملاً تغییر داده است.

تحلیل وقایع:

(طبقه بندی نشده) عملیات جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین به سرپرستی حداد از طرحهای بسیار دقیق برخوردار و دارای انگیزه های سیاسی روشن بود. هدف اصلی این عملیات ایجاد تغییر در سیاستهای دولتهای طرفدار اسرائیل و پیوند دادن دولتهای عربی میانه رو با ارتدادیون بوده است. عملیاتی انجام گرفت تا از طریق آنها هم پیمانان و یا همکاران زندانی آزادی خود را به دست آورند. که تروریستهای اروپایی و ژاپنی با وجود اینکه الزاما با جبهه خلق آزادیبخش فلسطین همکاری نداشته اند در زمره این افراد به حساب می آیند، گرچه خود حداد مایل به انتقاد و بهره برداری از خارجیها و فلسطینیها نیز بوده است.

در این گونه عملیات به هواپیما ربایی، کشتار در سالنهای انتظار فرودگاهها، و حمله علیه هواپیماهای در حال پرواز مبادرت ورزیده می شد. در هنگام هواپیما ربایی، تروریستها تهدید می کردند که هواپیما را منفجر خواهند ساخت، تعداد زیادی را گروگان می گرفتند و گاهی هم مسافرین هواپیما را با مقامات هواپیمایی و یا دیپلماتها معاوضه می کردند. و در بعضی از موارد تروریستها موفق می شدند در کشورهای عربی پناهگاه به دست آورده یا آزادی خود را به دست آورند. (طبقه بندی نشده) با وجود اینکه جبهه خلق آزادیبخش فلسطین دیگر به هواپیماربایی تن در نمی دهد، ولی در حوزه بین الملی عمل می کند. در اعمال خشونت یا اهداف وضوح خود را از دست می دهند و یا نوعی پریشانی در درک آن به وجود می آورند. ولی پس از مرگ حداد معلوم نیست که همکاران نزدیکش تا چه حد نسبت به او وفادار مانده باشند. اگر هنوز هم در جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین به فعالیت مشغول باشند، بنابراین این نیروی بالقوه را حفظ کرده اند و این دوره را می توان یک دوره گذار و انتقالی به حساب آورد. و در غیر این صورت باید منتظر بود که یک سازمان تروریستی فلسطینی، بین المللی بسیار فعال به وسیله آنها به وجود آید.

فعالیتهای مهم:

(طبقه بندی شده) از سال 1970 تا 1977 جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین بیش از هر گروه تروریستی بین المللی دیگر به هواپیما ربایی مبادرت ورزید. در مورد پیچیدگی این عملیات در ذیل سخن

ص: 287

رانده شده است. ولی پس از بیماری و مرگ حداد ، جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین نتوانست چنین شاهکارهایی را انجام دهد.

1971 - (طبقه بندی نشده) به طور هماهنگ به ربودن چهار هواپیمای اروپایی و آمریکایی و نابودسازی آنها در اردن پرداخته شد. تروریستها در این واقعه 300 نفر را گروگان گرفتند و خواستار آزادی تروریستهای عربی از زندانهای سوئیس، انگلیس و آلمان غربی شدند. با آزاد شدن بعضی از افراد مورد نظر، گروگانها نیز آزاد شدند.

1971 - (سری - غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه) به کشتی تانکر اسرائیلی به نام کورال سی حمله کردند.

می 1972 - (طبقه بندی نشده) طراحی کشتار در فرودگاه لود (اسرائیل) که به وسیله اعضای ارتش سرخ ژاپن به مرحله اجرا درآمد و در نتیجه آن 25 نفر کشته و 76 نفر زخمی گردیدند.

آوریل 1973 - (طبقه بندی نشده) حمله به محل اقامت سفیر اسرائیل و یک هواپیمای اسرائیلی در نیکوزیا و قبرس ژوئیه 1973 - (طبقه بندی نشده) با همکاری ارتش سرخ ژاپن یک هواپیمای 747 خطوط هوایی ژاپن را ربوده و به دوبی بردند و پس از 4 روز آن را نابود ساختند. در این عملیات پنج تروریست شامل یک زن آمریکای لاتین، سه تروریست عرب و یک ژاپنی هواپیما را به همراه 137 مسافر و خدمه آن ربودند. پس از سه روز مذاکره، هواپیما به طرف لیبی پرواز داده شد و پس از آنکه تروریستها تهدید کردند که آن را در هوا منفجر خواهند ساخت به آن اجازه فرود داده شد. پس از پیاده کردن مسافرین و خدمه هواپیما را منفجر ساختند. درباره انگیزه و تقاضاهای اصلی آنان مطلبی انتشار نیافت، لیکن بعدها هواپیمایی ژاپن اعلام کرد که قبلاً یادداشتی دریافت کرده بود که در آن خواستار 30 میلیون ین ژاپنی و آزادی سه تن از اعضای ارتش سرخ ژاپن از زندانهای این کشور شده بودند. ولی این شرکت به علت کمبود وقت نتوانسته بود این تقاضاها را مطرح نماید و در نتیجه هواپیما نابود گردید.

اوت 1973 - (طبقه بندی نشده) کشتار در فرودگاه آتن. در این عملیات دو تروریست با پرتاب نارنجک و شلیک مسلسل دستی سه نفر را کشتند که دو نفر آنها آمریکایی بودند و 55 نفر را در سالن انتظار فرودگاه آتن زخمی نمودند. پس از آن تروریستها 35 نفر را گروگان گرفتند و دو ساعت بعد خود را به پلیس تسلیم کردند.

نوامبر 1973 - (طبقه بندی نشده) یک هواپیمای ک. ال. ام 437 را که از آمستردام عازم توکیو بود به همراه 271 مسافر و خدمه آن ربودند. تروریستها از دولت هلند خواستند که در موضع خود در قبال اسرائیل تغییر ایجاد کرده و به یهودیان روسی جهت مهاجرت به اسرائیل مساعدت ننماید. در چند نقطه برای سوخت گیری توقف شد و بعضی از کشورهای خاورمیانه ای به هواپیما ربایان اجازه فرود ندادند. به هنگام توقف در نیکوزیا، قبرس، تروریستها برای رئیس جمهور ماکاریوس یادداشتی فرستاده خواستار آزادی سه تن از رفقای زندانی خود شدند، ولی قبل از اینکه در این مورد اقدامی شود، هواپیما پرواز خود را از سر گرفت. پس از دو روز مسافرین و خدمه های زن هواپیما را در کشور مالت آزاد ساختند. و در عوض مدیر ک. ال. ام و کاردار مصر در این جزیره را گروگان گرفتند. هواپیما ربایان سرانجام در دوبی پس از دریافت امان نامه خود و دیگر گروگانها را تسلیم نمودند.

ص: 288

دسامبر 1973 - (طبقه بندی نشده) کشتار در فرودگاه فومینیکو (رم). پنج تروریست پس از بیرون کشیدن سلاح از محموله های خود در سالن انتظار فرودگاه شروع به تیراندازی کردند. پس از به اسارت درآوردن افراد پلیس ایتالیا به طرف یک جت پان آمریکن که آماده پرواز به طرف بیروت بود دویدند و با پرتاب یک بمب آتش زا به درون آن موجب کشته شدن 30 نفر شامل چند آمریکایی و چهارتن از مقامات مراکشی شدند. یکی از افراد پلیس نیز هنگامی که سعی داشت از هدایت هواپیمای لوفت هانزا توسط تروریستها ممانعت به عمل آورد کشته شد. در این هواپیما ربایی 12 نفر گروگان گرفته شدند. پس از آنکه بیروت به این هواپیما اجازه فرود نداد، به طرف آتن پرواز کردند. هواپیماربایان به مدت 14 ساعت با مقامات یونانی مذاکره کردند تا آزادی دو تن از همکاران خود را که در کشتار ماه اوت دست داشتند، به دست آورده گروگانهای خود را نیز با دیپلماتهای عربی معاوضه نمایند. پس از پایان یافتن زمان تعیین شده، تروریستها ادعا کردند که تعدادی از گروگانهای خود را کشته اند، ولی بعدا معلوم شد که این ادعا صحت نداشته است. هواپیما پس از آن در دمشق توقف کرد تا غذا، سوخت، و نقشه تهیه نماید، مقامات سوری نیز نتوانستند تروریستها را متقاعد به آزاد ساختن گروگانها نمایند. سرانجام علیرغم تلاش کویتیها برای ممانعت از فرود، هواپیما در کویت بر زمین نشست تروریستها گروگانها را آزاد ساخته خود را تسلیم نمودند.

ژانویه - فوریه 1974 - (طبقه بندی نشده) بمب گذاری (با همکاری ارتش سرخ ژاپن)، هواپیماربایی، آدم ربایی در مسیر سنگاپور به کویت . دو ژاپنی ودو عرب یک قایق را کرایه کردند تا به منظور ماهیگیری به بندر سنگاپور بروند. پس از نزدیک شدن به جزیره ای که پالایشگاه وانبار شرکت نفت شل در آن قرار داشت یکی از تروریستها با وارد کردن یک ضربه قایقران را بی هوش نمود. ولی قبل از آنکه بتوانند به جزیره برسند، قایق با صخرهای تصادف نمود. یکی از قایقهای مسافری ناآگاهانه به کمک آنها شتافت و آنها را به ساحل جزیره رساند و آنها هم مواد منفجره پلاستیکی را به تانکرهای نفتی متصل کردند. یکی از تانکرها آتش گرفت و در دو تانکر دیگر سوراخهای کوچکی تعبیه گردید.

تروریستها پس از آن به طرف لنگرگاه دویده یک قایق مسافربری دیگر را با پنج خدمه آن به کار گرفتند، قایقهای مسلح دولت سنگاپور آنهارا به سرعت محاصره کرد . تروریستها خواستار عبور به یک کشور عربی شدند و از سفیر ژاپن خواستند که به همراه یکی دیگر از مقامات ژاپنی ترتیب این کار را داده به جای گروگانها در سفر با آنها همراهی نمایند. مقامات ژاپن و سنگاپور با این تقاضا به منظور حفظ جان گروگانها موافقت کردند. در حالی که در مشرق زمین در مورد این مسئله مذاکره می شد، پنج تروریست دیگر در کویت سفیر ژاپن و چند تن از همکاران وی در این کشور را گروگان گرفتند. تقاضای آنها این بود که یک هواپیمای ژاپنی چهارهمکار آنها در سنگاپور را به کویت بیاورد. دولت کویت اعلام کرد که در صورتی که گروگانها را آزاد نمایند به تروریستها در خاک این کشور امان داده خواهد شد، ولی به هیچ یک از هواپیماهای ژاپنی اجازه فرود درخاک کویت را نداد. از طرف دیگر دولت ژاپن اعلام کرد که با تقاضای تروریستها موافق است. و چون کویتی ها با یک عمل انجام شده روبرو شده بودند. ژاپنیها یکی از هواپیماهای خود را به سنگاپور فرستادند و پس از آزادی گروگانها چهار تروریست را از آنجا به کویت منتقل ساختند. پس از آزاد شدن گروگانها در کویت دولت این کشور نیز با بی میلی اجازه فرود هواپیما را صادر کرد. 9 تروریست فورا به طرف عدن پرواز کردند و در آنجا به آنها اجازه داده شد که هر وقت مایل

ص: 289

باشند این کشور را ترک نمایند.

مارس 1974 - (طبقه بندی نشده) یک جت انگلیسی را که از بمبئی عازم لندن بود به همراه 102 نفر مسافر آن ربودند و پس از آنکه آتن به آنها اجازه فرود نداد در آمستردام به زمین نشستند. به مسافرین و خدمه اجازه داده شد که فرار کنند و پس از آن آتشی ایجاد گردید. پلیس هلند دو تن از تروریستها را که مسلح به تفنگ و نارنجک دستی بودند، در هنگام فرار دستگیر نمود. در تمام طول عملیات فقط یک تیر از طرف تروریستها شلیک شد، ولی در این واقعه کسی آسیب ندید.

مه 1974 - (طبقه بندی نشده) خرابکاری در خطوط نفتی عربی (تاپ لاین).

اوت 1974 (" ") بمب گذاری در دفاتر روزنامه های فرانسوی طرفدار اسرائیل در پاریس.

سپتامبر 1974 - (سری ، غیرقابل رویت برای ملل بیگانه ، غیر هم پیمانان) تخریب و نابود سازی یک هواپیمای خطوط هوایی بین المللی.

برفراز دریای ایونی (در آسیای صغیر - م).

دسامبر 1974 - (طبقه بندی نشده) با استفاده از نارنجک به یک سینما در تل آویو حمله برده، موجب قتل دو نفر و زخمی شدن 38 نفر گشتند.

دسامبر 1975 - (طبقه بندی نشده) به اسارت گرفتن اعضای اوپک (سازمان کشورهای صادر کننده نفت) در وین و انتقال آنها به تریپولی (لیبی) و الجزیره . شش تروریست در حالی که مواد منفجره و مسلسل سبک دستی را در کیفهای مخصوص لوازم ورزشی حمل می کردند، برای آغاز یک عملیات ده روز وارد ساختمان اوپک شده و در راهرو به تیراندازی پرداخته یکی از افراد پلیس اطریش و یکی از گاردهای امنیتی عراق را به قتل رساندند. و پس از ورود به جلسه وزرا 60 نفر را گروگان گرفتند که در میان آنها یازده نماینده رسمی دیده می شد. در مبارزه ای که در این حال در گرفت یکی از مقامات نفتی لیبی کشته شد. از طریق یکی از زنانی که به گروگان گرفته شده بودند، تروریستها خواستار دریافت: طناب قیچی و نوار چسب برای بستن گروگانها، و یک اتوبوس پرده دار برای اینکه صبح روز بعد آنها و گروگانها را به فرودگاه ببرد شدند، در حالی که یک هواپیمای دی سی - 9 هم منتظر آنها باشد و نیز از سفیر لیبی در اطریش برای انجام مذاکرات دعوت شود. چند ساعت بعد از وزیر منابع ونزوئلا خواسته شد که یک رادیو تهیه نماید. بعدا یکی از اعضاء هیئت نمایندگی عراقی یادداشتی برای پخش از رادیو از طرف تروریستها آورد. در این یادداشت تروریستها تقاضای سیاسی خود را اعلام کردند که عبارت بودند از:

«تأیید مجدد سه اصل مطرح شده در اجلاس عربی خارطوم یعنی عدم مذاکره، عدم توافق، و عدم شناسایی رسمی مهاجم صهیونیست. دیگر اینکه اعضاء اوپک» همه موافقت نامه ها و طرحهای سیاسی را که معادل به رسمیت شناخته شدن موجودیت اسرائیل باشد مردود اعلام نمایند. و دیگر اینکه «خلق عرب و دیگر خلقهای جهان سوم» در مورد منابع نفتی خود نقشی داشته باشند. ساختمان به محاصره 600 پلیس اطریش درآمد در حالی که صدراعظم اطریش کرایسکی و وزیر امورخارجه الجزیره بوتفلیکا مذاکره را آغاز کردند.

همان گونه که تقاضا شده بود، به وسیله یک اتوبوس تروریستها به فرودگاه برده شدند. در حالی که 41 تن از گروگانها از جمله وزرا را در اختیار خود نگاه داشته بودند و یکی از همکاران زخمی خود را به یک پزشک اطریشی سپردند تا از وی مراقبت به عمل آورد. هواپیما به الجزیره رفت و تروریستها در آنجا

ص: 290

وزرای اکوادور ، گابن، اندونزی، نیجریه، و ونزوئلا را آزاد کردند. وزیر نفت الجزایر برای نشان دادن اتحاد با همکاران خود از هواپیما خارج نشد. پس از آن هواپیما به تریپولی رفت و وزرای نفت الجزایر و لیبی و چند تن دیگر از گروگانها نیز در آنجا آزاد شدند. پس از آنکه با تقاضای آنها مبنی برقرار دادن یک هواپیمای دیگر در اختیار آنها مخالفت گردید و پس از اینکه بغداد و تونس نیز به آنها اجازه فرود نداد، هواپیما به طرف الجزیره رفت و در آنجا بقیه مقامات اوپک را سالم آزاد نمودند. هفته بعد گزارش انتشار یافت که براساس آن دولت الجزیره به تروریستها به عنوان مبارزین انقلاب فلسطین پناهندگی اعطا کرده است. منابع الجزیره ای اظهار داشتند که تروریستها به وزیر امور خارجه الجزایر پیرامون آزادی خود وآزادی گروگانها مذاکره کرده بودند.

ژانویه 1976 - (طبقه بندی نشده) سعی کردند به وسیله موشک به یک هواپیمای ال عال در فرودگاه نایروبی حمله نمایند.

ژوئن 1976 - (سری - غیر قابل رؤیت برای ملل بیگان غیرهمپیمانان / هشدار اطلاعاتی) همکاری وابستگان لبنانی جبهه خلقی آزادیبخش فلسطینی در ربودن و قتل سفیر آمریکا در لبنان و مشاور اقتصادی و راننده اش.

ژوئن - ژوئیه 1976 - (طبقه بندی نشده) یکی از هواپیماهای هواپیمایی فرانسه را درمسیر تل آویو - پاریس ربوده، آن را ابتدا به بن غازی در لیبی بردند و پس از آن در کشور اوگاندا در فرودگاه انتبه خارج از شهر کامپالا بر زمین نشستند. تروریستها که مسلح به تفنگ، مسلسل دستی و مواد منفجره بودند 275 نفر را گروگان گرفته خواستار آزادی 53 تروریست از زندانهای اسرائیل ، فرانسه، کنیا، سوئیس، و آلمان غربی شدند و اعلام کردندکه تا قبل از اول ماه ژوئیه باید آنها را به فرودگاه انتبه منتقل سازند. پس از چند ساعت، تروریستها و گروگانها را از هواپیما به یک ساختمان قدیمی فرودگاه منتقل ساختند. در آنجا اسرائیلها و یهودیهای دارای ملیتهای مختلف را از بقیه گروگانها جدا نمودند. در 30 ژوئن هواپیما ربایان 47 زن، کودک، و افراد مریض را آزاد ساختند. روز بعد پس از اینکه دولت اسرائیل اعلام کرد که در سیاست عدم مذاکره خود تغییر ایجاد کرده، حاضر است در مورد آزادی بعضی از تروریستهای زندانی در اسرائیل در ازاء آزادی گروگانها مذاکره کند، زمان تعیین شده تا 4 ژوئیه تمدید گردید و حدود 100 نفر دیگر از گروگانها آزاد گردیدند. مذاکرات اسرائیلیها از طریق دولت فرانسه در اوگاندا انجام می گرفت.

سفیر سومالی در اوگاندا که یکی از دیپلماتهای مهم آنجا بود به عنوان نماینده تروریستها واردعمل شد. در تاریخ 4-3 ژوئیه چتربازان و افراد پیاده نظام برجسته اسرائیل به هنگام سپیده دم به حمله دست زدندو گروگانها را آزاد ساختند. حداقل هفت تن از تروریستها و یکی از سربازان اسرائیلی و سه تن از گروگانها در این واقعه کشته شدند. حدود 20 سرباز اوگاندایی در حمله اسرائیلیها کشته و تعداد زیادی از آنها زخمی شدند.

ژوئیه 1976 - (سری - غیرقابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) دفتر هواپیمایی سوریه درکویت را به وسیله بمب به آتش کشیدند.

ژوئیه - اوت 1976 - (سری، غیرقابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیرهمپیمانان هشدار اطلاعاتی) بمب گذاری در نمایشگاه بین المللی ، هتل مهم توریستی و دیگر مناطق دمشق.

اوت 1976 - (طبقه بندی نشده) حمله مسلحانه به مسافرین هواپیمای ال عال در فرودگاه یسیلکو

ص: 291

استانبول . دو تن از تروریستهای این عملیات که به حبس ابد محکوم شده بودند در ژانویه 1979 از زندانترکیه گریختند.

سپتامبر 1976 - (طبقه بندی نشده) یکی از هواپیماهای ک . ال . ام را در اروپا ربوده، آن را ابتدا وادار به سوختگیری درتونس و سپس وادار به فرود در قبرس نمودند. دراین عملیات سه تروریست 82 مسافر و خدمه هواپیما را گروگان گرفته از اسرائیل خواستند، هشت زندانی فلسطینی را آزاد نماید. آنها تهدید کردند که در صورت مخالفت با تقاضاهایشان هواپیما را منفجر خواهند ساخت. لیکن 4 ساعت بعد از فرود، گروگانها را آزاد ساخته، خود را با دریافت امان نامه تسلیم مقامات یونانی، قبرس کردند.

اکتبر 1977 - (طبقه بندی نشده) یک هواپیمای لوفت هانزا را در مسیر ماجورکا به فرانگفورت ربوده آن را وادار به فرود در موگادیشوی سومالی کردند. چهارتروریست این عملیات در حالی که به تفنگ ، مواد منفجره پلاستیکی و مهمات ماکاروف 9 میلی متری مسلح بودند 87 نفر را گروگان گرفتند. آنها ابتدا خواستار آزادی 11 زندانی از زندانهای آلمان غربی (همین فهرست وسیله ربایندگان هانس مارتین اشلایر در آلمان غربی ارائه شده بود) و دو تن از همکاران جبهه خلق آزادیبخش فلسطین از زندانهای ترکیه شد. در قبال آزادی گروگانها خواستار دریافت 15 میلیون دلار و امان نامه برای پرواز به یک کشور نامعلوم گردیدند.

برای برآورده شدن تقاضا مدت زمان تعیین گردید. با وجود تماس مقامات با هواپیماربایان، امتیازی دریافت نشد و زمان تعیین شده به پایان رسید. یک واحد پلیس ویژه مرزی آلمان فدرال مرکب از 61 نفر به یک ضد حمله دست زد. سه تن از تروریستها کشته و یکی از آنها به اسارت گرفته شد. 9 تن از گروگانها زخمی، ولی هیچ یک از آنها کشته نشدند. قبل از حمله، خلبان به وسیله تروریستها کشته شده بود. (جناح حداد) دسامبر 1977 - (سری ، غیرقابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) بمب گذاری در دفتر هواپیمایی مصر در شارجه.

آوریل 1978 - (خیلی محرمانه - غیر قابل رؤیت برای ملل خارجی) سفیر پیشین لبنان در امارات متحده عربی و کویت را که عضو یکی از خانواده های نیرومند شیعی بود به قتل رساندند. حبش یکی دیگر از اعضاء این خانواده را متهم به قتل یکی از دوستان نزدیک خود درحمله اسرائیل در ماه مارس کرد.

می 1978 - (طبقه بندی نشده) سه تروریست مسلح به سلاحهای سبک و نارنجک دستی به طرف مسافرینی که آماده سوارشدن بر یک هواپیمای ال عال در فرودگاه اورلی خارج از پاریس بودند آتش گشودند.

درهنگام مبادله آتش تروریستها و یکی از اعضاء امنیتی کشته شدند، دو پلیس فرانسوی ، یکی از میهمانداران زن و یکی از مسافرین مجروح شدند. بنا به گزارشهای رسیده تروریستها قصد ربودن هواپیمارا نداشتند، بلکه می خواستند، مسافرین را به قتل برسانند.

اوت 1978 - چهار نفر با پرتاب نارنجک و تیراندازی با سلاحهای اتوماتیک به طرف اتوبوسی که 21 نفر از خدمه هواپیمایی ال عال را به طرف هتلی در لندن می برد حمله بردند. یکی از زنان میهماندار اسرائیلی کشته، دو تن از آنان مجروح شدند و در این واقعه هفت نفر از عابرین انگلیسی نیز زخمی شدند و یکی از تروریستها در اثر اصابت یکی از قطعات نارنجک کشته شد. دو تن از تروریستها دستگیر و یکی از

ص: 292

آنها موفق به فرار گردید.

نوامبر 1978 - (طبقه بندی نشده) بمب گذاری در یکی از اتوبوسها در نزدیکی جریکو. پس از پرتاب بمب به داخل اتوبوس در یک توقفگاه یک توریست بلژیکی و سه اسرائیلی کشته شدند و بیش از 30 نفر مجروح گردیدند که در میان آنها 5 نفر سوئدی، 3 نفر کانادایی و 2 نفر آمریکایی نیز به چشم می خورد.

تروریستها به وسیله اتومبیلی که در آنجا پارک شده بود فرار کردند.

جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل

خلاصه مطلب:

(طبقه بندی نشده) این جبهه به وسیله احمد جبریل که یکی از استراتژی دانان مهم فلسطین است به وجود آمد، وی گرایشات این جبهه را از نظامیگری مستقل ضد اسرائیلی تغییر داده، آن را متمایل به سیاستهای سوریه نموده است. جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل با ابتکار سادات و اقدامات صلح خاور میانه با سرسختی مخالفت می ورزد.

(خیلی محرمانه، غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه) پشتیبانی جبریل از مداخله سوریه در لبنان در سال 1976 علیه نهضت مقاومت فلسطین سبب شد که در داخل این جبهه منازعاتی در گرفته انشعابی به وجود آید: اعضاء مخالف ، جبهه آزادیبخش فلسطین را تشکیل دادند. از آن زمان، در شهرت و نیروی جبهه خلق آزادیبخش فلسطین فرماندهی کل خدشه وارد شد. اعضاء کنونی آن 200 تا 300 نفر هستند. این جبهه که از نظر سازمانی چندان پیچیده نیست، اصولاً به سوریه در به دست آوردن سلاحهای روسیه متکی بوده و به لیبی نیز در زمینه آموزش کماندو و خلبان وابسته است. و به علت دوستی و صمیمیت بین جبریل و معمرقذافی، کمک های زیادی از طرف لیبی به این گروه می شود.

(طبقه بندی نشده) در سالهای 69-1968 به چند عملیات هواپیماربایی مبادرت نمود و موفق شد بزرگترین کشتار را در سال 1974 دراسرائیل به وجود آورد. از آن زمان بود در صحنه تروریستی فعالیت چندانی نداشته و گمان نمی رود که دیگر خطری داشته باشد.

اهداف و تمایلات:

(طبقه بندی نشده) از سال 1968 تا ژوئن 1976 جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل خود را از سازمانهای چریکی دیگر کنار کشید و مداخله در امور داخلی کشورهای عربی را نپذیرفت و با اجتناب از ایدئولوژی همیشه از یک خط رادیکال نظامی علیه اسرائیل حمایت می کرد. پس از عضویت کوتاه مدت آن در کمیته مرکزی ساف یکی از اعضاء سرسخت و نیرومند جبهه ارتدادی گردید، و راه حلهای سیاسی را در قبال مسئله خاور میانه نپذیرفت، و قرار داد متارکه بین سوریه و مصر را محکوم اعلام کرد و سیاست ساف رامبنی بر پذیرش یک دولت محدود در نوارغزه و ساحل غربی مردود شمرد و خواستار سرنگونی دولتهای عربی دست راستی شد.

(طبقه بندی نشده) پس از مداخله سوریه در لبنان در ژوئن 1976 در جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل انشعاب به وجود آمد. جناحی که از فعالیتهای سوریه حمایت می کرد، نام جبهه خلق

ص: 293

آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل را برخود ابقاء کرد و موافقت خود را با سیاستهای سوریه اعلام نمود.

در اجلاس شورای ملی فلسطین در مارس 1977 این جبهه به برنامه ملی فلسطین مورد تأیید سوریه که همانا ایجاد یک کشور فلسطینی مستقل در کرانه غربی رود اردن و نوار غزه و شرکت ساف در کنفرانس صلح ژنو بود، رأی داد. لیکن در ماه می 1977 احمد جبریل رهبر این گروه با مخالفت با «راه حل کاپیتولاسیونیستی و تلاش برای خروج از سرزمینهای عربی» به موضع ارتدادی خود رجعت نمود. و در ماه سپتامبر سوگند یاد کرد که آنقدر به مبارزه ادامه دهد، تا فلسطین به طور کلی آزاد شود.

(طبقه بندی نشده) جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل با خشم تمام با ابتکار سادات برخورد نموده، با تمام مراحل آن بنای مخالفت گذارد.

نیروی تقریبی:

(خیلی محرمانه، غیرقابل رؤیت برای ملل بیگانه، هشدار اطلاعاتی) 300-200 نفر رهبران اصلی:

(طبقه بندی نشده) احمد جبریل (ابوجهاد). متولد در رامله در سال 1936.

(طبقه بندی نشده) خانواده جبریل در سال 1948 فلسطین را ترک گفت و در شهر قنیطره در سوریه مسکن گزید. در 19 سالگی وی وارد ارتش سوریه شد و در گروه مهندسی به درجه سروانی رسید. جبریل که در اوائل سالهای 1960 با اتحاد بین سوریه و مصر مخالفت می ورزید دستگیر و سه سال در زندان به سر برد. در سال 1963 او به این اتهام که دارای «فعالیتهای سوسیالیستی انقلابی و فلسطینی تندرو است» از ارتش اخراج گردید.

(طبقه بندی نشده) جبریل مدعی است که وی اولین گروه کماندویی خود را درسال 1959 به وجود آورده است، ولی تابستان 1964 کسی وی را به عنوان فرمانده چریکی نمی شناخت. در سال 1967 او اعضاء خود را با جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین ادغام نمود. ولی به علت اختلافات مشخص با حبش این ادغام دیری نپایید و جرئیل در سال 1968 جدا شد تا فرماندهی کل را تشکیل دهد.

(سری، غیرقابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیرهمپیمانان) جبریل درمبارزه ای که در آوریل 1976 بر سرحومه هتل بیروت درگرفت از ناحیه پا مجروح گشت. پس از بهبود به حمایت از سوریه پرداخت و از مداخله این کشور در لبنان در ژوئن 1976 پشتیبانی نمود. اعضاء دیگر این جبهه تحت سرپرستی محمد العباس (ابوالعباس) با سیاست جبریل مخالفت ورزیدند و در سپتامبر 1976 سعی کردند وی را به این اتهام که با همکاری با سوریه علیه نهضت مقاومت فلسطین قیام کرده است، از جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل اخراج نمایند. پس از پایان این جنگ درونی، جبریل رهبری یکی از جناحهای ضعیف این جبهه را به عهده گرفت.

(طبقه بندی نشده) جبریل که مردی بسیار مرموز است در پاییز 1977 با ظاهر شدن مکرر درانظار عموم، شرکت در راهپیماییها و ایراد سخنان آتشین در روش های خود تغییراتی ایجاد کرد.

(طبقه بندی نشده) جبریل یکی از بهترین استراتژی دانان نهضت فلسطین به شمار می رود. او مورد احترام آندسته از رهبران عربی است که دارای سوابق نظامی هستند و از دوستان بسیار نزدیک قذافی از

ص: 294

لیبی بشمار می رود. در اوائل 1976 او یکی از اولین رهبران تندرو بود که پس از تشکیل جبهه ارتدادی از شوروی دیدار نمود.

(طبقه بندی نشده) طلال ناجی. متولد در سال 1930 (محرمانه) ناجی معاون دبیرکل جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل، به عنوان اولین نماینده این گروه در کمیته مرکزی ساف در ژوئن 1974 برگزیده شد و بعدها ریاست اداره آموزش عالی ساف را نیز بر عهده گرفت.

(سری ، غیرقابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیرهمپیمانان) در اکتبر 1974 ناجی به عنوان یکی از اعضاء هیئت نمایندگی ساف در اجلاس رباط شرکت جست، و در نوامبر 1974 به همراه رئیس کمیته مرکزی ساف یعنی عرفات به مسکو سفر کرد.

(محرمانه) به گفته بسیاری ناجی در سالهایی که جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل به جبهه ارتدادی پیوست نیز در کمیته مرکزی ساف فعالیت می کرد. او ممکن است به خاطر اینکه یکی از سیاستمداران برجسته نهضت فلسطین بوده است، از مقداری استقلال سیاسی و شخصی در مواضع خود برخوردار باشد.

(سری غیرقابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیرهمپیمانان / هشدار اطلاعاتی) به هنگام انشعاب در جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین فرماندهی کل، ناجی به طرف گروه طرفدار سوریه جبریل رفت و سخنگوی این جناح گردید. در نوامبر 1976 ، ناجی به عنوان یک میانجی کوتاه عمل کرد، تا بلکه بتواند دوباره جناحهای سازمان را متحد سازد، ولی موفق نشد.

(محرمانه) ناجی به عنوان مارکسیست شناخته شده است.

سابقه:

(طبقه بندی نشده) همان گونه که قبلاً اشاره شد، جبریل از جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین جدا شد تا جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین فرماندهی کل را تشکیل دهد. تمام فعالیتهای اولیه این گروه علیه اسرائیل انجام می شد.

(سری، غیرقابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیرهمپیمانان هشدار اطلاعاتی) . گفته می شود که این گروه از تخصص نظامی بسیار عالی برخوردار است. مراحل اولیه جنگ درسالهای 1975 و 1976 در نهضت ملی لبنان نقش بسیار خطیری را بر عهده داشت. استراتژی دانان آن تلاشهای نظامی را هماهنگ کرده، نا آرامی را درمیان شهرنشینان برانگیختند و به طور سازنده لیبی را وارد درگیری نمودند.

(سری، غیرقابل رؤیت برای اتباع بیگانه / غیرهمپیمانان / هشدار اطلاعاتی) مداخله سوریه در لبنان در ژوئن سال 1978 بر جبهه خلق آزادیبخش فلسطین فرماندهی کل تأثیری فاجعه آمیز داشت چون ئسبب شد که یکی از جناحهای طرفدار جبریل در برابر یکی از جناحهای طرفدار ابوالعباس قرار گیرد. در آوریل 1977 یاسرعرفات تصمیم گرفت که این گروه را رسما به دو گروه جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل و جبهه آزادیبخش فلسطین تقسیم نماید. ولی تضاد ادامه یافت چون جبریل با کمک الصاعقه و نیروهای ویژه ارتش سوریه سعی داشت، کنترل کامل گروه خود را به دست آورد در حالی که ابوالعباس و همپیمانان ارتدادی اش با این تلاشها مخالفت می ورزیدند در تابستان 1977 بین طرفین

ص: 295

صلحی ناپایدار به وجود آمد، ولی هنوز هم برخوردهایی به وجود می آید. آخرین برخورد که پیرامون یک موضع دریایی در طایر بود در سپتامبر 1978 درگرفت.

(سری) در ژوئن 1978 جبهه آزادیبخش عربی به دفتر جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل در اردوگاه پناهندگان عین الحلوه حمله کرد. نبردی که در این اثناء درگرفت یکی از خونین ترین نبردهایی است که بین نمایندگان طرفدار عراق و طرفدار سوریه در نهضت فلسطین به وجود آمد.

(سری، غیرقابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) کماندوهای این گروه در لیبی و نیز تعدادی از متخصصین تسلیحاتی و خلبانان این گروه به لیبی در جنگ با مصر در تابستان 1977 کمک کردند، در ژانویه 1978 یک گروه رزمنده از لیبی در لبنان پیاده شدند که تعدادی از آنها عضو سازمان جبریل بوده اند. شاید با این عمل می خواسته اند، تعداد اعضاء جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل را که از نظر تعداد اعضاء و شهرت پس از انشعاب دچار خسران شده بود، افزایش دهند.

فنون و روشهای عملیاتی:

(طبقه بندی نشده) حملات موشکی از مرز لبنان به اسرائیلیها و مناطق اشغالی بیشتر از هواپیماربایی و خرابکاری هواپیماها حائز اهمیت بود. جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل در مبارزات درونی فلسطینیها در لبنان درگیر بود و به نیروهای فرانسوی و نیروهای سازمان ملل طرفدار فرانسه نیز حمله می برد.

سازمان:

(سری، غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه) این گروه هرگز سازمان یافته نبود. عملیات همبستگی را موجب می گردد و تداوم این همبستگی نیز بسته به اقتدار شخصی جبریل می باشد.

قرارگاهها و پایگاه ها:

(سری، غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیرهمپیمانان / هشدار اطلاعاتی) این گروه در بیروت، تریپولی (لبنان) و دمشق دفاتری دارد، تا ماه می 1977 جبریل دفاتر جبهه خلق آزادیبخش فلسطین -فرماندهی کل در عین الحلوه لبنان را اشغال کرده بود و بعدها برای حفظ آنها به درگیریهایی تن در داد.

این گروه در سوریه اردوگاه و تسهیلات آموزشی برقرار کرده است. مبارزه بین این گروه و جبهه آزادیبخش فلسطین اصولاً برای به دست گرفتن کنترل پایگاهها در جنوب لبنان آغاز شده بود، لیکن پس از حمله اسرائیل به این منطقه در مارس سال 1978 معلوم نیست بر سر این پایگاهها چه آمد و احتمالاً مقداری از اختلافات تا حدودی از میان رفته است.

(سری، غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه، غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) در نوامبر 1974 به این گروه اجازه داده شد، که در شهر تریپولی، لیبی یک دفتر افتتاح نماید و احتمالاً در سالهای 78-1977 این دفتر تحت تسلط جبریل بود. لیکن در ژوئیه 1978 لیبی تصمیم گرفت که تمام دفاتر فلسطینی را در دفتر ساف ادغام نماید. معلوم نیست که این تصمیم بر این گروه چگونه تأثیری داشته است.

ص: 296

(سری، غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان) در سال 1975 در ایربید، امان و اردن پناهگاهی ایجاد گردید، تا در مورد عملیات ساحل غربی مورد استفاده قرار گیرد.

(محرمانه) این گروه احتمالاً در اروپای شرقی مراکز تدارکاتی و ارتباطی ایجاد کرده است. ولی معلوم نیست که کدام یک از جناحهای این گروه این مرکز را تحت کنترل دارد.

آموزش:

(سری، غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) جبهه خلق کماندویی، بعضی از اعضای در لیبی در زمینه خلبانی آموزش یافته اند.

تسلیحاتی:

(سری، غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه / غیر همپیمانان / هشدار اطلاعاتی) جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل سلاحهای روسی استفاده می کند که با به وسیله سوریه و یا از طریق آن کشور در اختیار آن قرار داده می شود. در جنگ لبنان، این گروه مسئول دریافت سلاح و تجهیزات از لیبی و توزیع عادلانه آنها بین گروههای چپگرا بود.

(سری، غیر قابل رؤیت برای ملل بیگانه، غیر هم پیمانان، هشدار اطلاعاتی) این گروه در صیدای لبنان کارخانه هایی دارد که در آنها سلاحهای ضد تانک آرپی جی7 و تفنگ کلاشینکف را مونتاژ کرده سلاحهای ضد یا می سازد.

مالی:

سوریه تا حدودی به این گروه کمک می کند. در سال 1975 قذافی رهبر لیبی به حمایت از انقلاب ارتدادی 13 میلیون دلار به این جبهه داد. کمکهای لیبی به این گروه به خصوص پس از کمکی که به لیبی در جنگ با مصر نموده، هنوز هم ادامه دارد.

روابط بین المللی:

(طبقه بندی نشده) گذشته از کمکهایی که از طرف سوریه و لیبی به این گروه می شود، فلسطینیها کویت، و افسران ارتش سوریه که جبریل را از روزهای خدمتش در ارتش می شناسند نیز از وی حمایت می کنند.

(سری) جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین-فرماندهی کل به ارتش آزادیبخش خلق ترکیه، حزب دهقانان و کارگران انقلابی ترکیه کمک کرده و بعضی از اعضاء آن را در اردوگاههای خود واقع در سوریه و یا لبنان آموزش داده است. این گروه هر ماه با این گروهها تماس برقرار می کرد. ولی در مورد این تماسها و روابط پس از انشعابات رخ داده در این گروه اطلاعاتی در دست نیست.

تحلیل وقایع:

(طبقه بندی نشده) گذشته از هواپیماربایی سال 69-1968، این گروه مسئولیت هیچ یک از تروریستهای بین المللی را به عهده نگرفته است. عملیات ضداسرائیلی در قیریات شمونه بدون شک

ص: 297

دارای اهداف سازمانی بود و مشابه تلاشهای جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین در مالوت می باشد، لیکن عملیات مشابه و قابل مقایسه دیگری از طرف این گروه انجام نگرفته است. ربودن یکی از کلنلهای ارتش آمریکا در سال 1975 در نتیجه ایجاب فرصت انجام گرفت و گرنه یک توطئه از قبل طرحریزی شده نبود. علاوه بر این از زمان انشعاب در سال 1976 ، شایستگی عملیاتی این گروه مورد آزمایش قرار نگرفته و احتمالاً مورد تردید می باشد.

فعالیتهای مهم:

(طبقه بندی نشده) با بررسی تمام عملیات این گروه که در ذیل آمده، نمی توان به یک الگوی خاص عملیاتی دست یافت ژوئیه 1968 یکی از هواپیماهای ال عال را که از رم به تل آویو می رفت ربودند و آن را وادار به پرواز به طرف اسرائیل نمودند، تروریستها خواستار آزاد شدن 1000 فلسطینی از زندانهای اسرائیل شدند. بجز 21 گروگان بقیه آزاد شدند. 5 روز بعد 9 تن دیگر از گروگانها آزاد گردیدند. 5 هفته بعد الجزیره 12 گروگان باقیمانده را نیز آزاد نمود. در عوض، اسرائیل نیز قول داد که یک عمل «انسان دوستانه» انجام دهد و پس از آن 16 تن از اعراب محکوم را که قبل از جنگ 1967 دستگیر و زندانی نموده بود آزاد کرد. فوریه 1969 - یکی از هواپیماهای ال عال را که در حال حرکت از زوریخ به تل آویو بود به رگبار گلوله بستند.

اوت 1969 - یک هواپیماهای تی-دبلیو-آ در راه آتن به تل آویو ربودند و آن را وادار به فرود در دمشق کردند و پس از خارج کردن مسافرین این هواپیما را به وسیله یک بمب ساعتی منفجر ساختند. دو نفر از تروریستها 113 نفر را گروگان گرفته، اعلام کردند که این عمل آنها در اعتراض به فروش فانتوم به اسرائیل توسط آمریکا صورت گرفته است. همه گروگانها به جز شش نفر به وسیله دولت سوریه آزاد شدند و آن شش نفر به همراه تروریستها تا مدتی قبل از آزاد شدن در زندان بسر بردند.

آوریل 1974 - حمله به روستای قیریات شمونه در اسرائیل. سه تروریست مسلح به تفنگ، مواد منفجره و نارنجک دستی در صبحدم از طریق لبنان وارد این روستا شدند. پس از تیراندازیهای بی هدف خیابانی به یک آپارتمان حمله برده 18 نفر را کشتند و 16 نفر را مجروح گردانیدند. بیانیه های این گروه که از بیروت و دمشق منتشر می گردید، خواستار آزاد شدن 100 نفر از فلسطینیها از زندانهای اسرائیل در ازاء گروگانهای قیریات شمونه شدند. نظامیان اسرائیل تروریستها را به مدت 4 ساعت به تیراندازی مشغول نمودند. تروریستها احتمالاً در نتیجه منفجر شدن نارنجکهای خودشان کشته شدند. و دو تن از نیروهای اسرائیلی نیز در این حمله به هلاکت رسیدند.

ژوئن - ژوئیه 1975 - با همکاری جبهه مبارزات خلقی یک سرهنگ ارتش آمریکا در بیروت را ربودند. این گروه که خود را سازمان فعالیتهای انقلابی سوسیالیستی می نامید، اعلام کرد که اگر یکی از نقاط فقیرنشین بیروت و غذا و پوشاک توزیع نشود گروگان خود را خواهند کشت.

مدتی گذشت تا اینکه 20 تن مواد غذایی در محل تعیین شده تحویل داده شد. دولت لبنان اظهار داشت که غذا را به عنوان بخشی از تقاضا تهیه نموده است. روز بعد سرهنگ را به یک محل سری آوردند و تحویل یکی از رهبران مذهبی مسلمان دادند و او نیز پس از رفتن به محل اقامت نخست وزیر آزاد گشت. ساف و دولت سوریه سعی کردند با استفاده از نفوذ خود در این گروه موجبات آزادی گروگان را فراهم آورند. روی

ص: 298

هم رفته سرهنگ مدت سه هفته را به عنوان گروگان گذرانده بود.

جبهه آزادیبخش فلسطیی

خلاصه مطلب:

(طبقه بندی نشده) جبهه آزادیبخش فلسطین که کاملاً ارتدادی است، هدف محدود ایجاد یک کشور فلسطین در ساحل غربی و نوار غزه را نمی پذیرد. این گروه که متشکل از 100 نفر از مخالفین انشعابی از جبهه خلق آزادیبخش فلسطین-فرماندهی کل می باشد، دارای مواضع و فعالیتهایی است که ظاهرا نوعی عکس العمل علیه خصوصیات و تاریخچه جبهه خلق آزادیبخش فلسطین-فرماندهی کل به حساب می آید. این گروه با سوریه که از جبهه خلق آزادیبخش فلسطین- فرماندهی کل، پشتیبانی می کند. شدیدا مخالفت ورزیده، با عراق روابط بسیار مستحکمی ایجاد کرده، از آن کشور در زمینه آموزش و تسلیحات کمک می گیرد. طرح رهبریت جایگزین احتمالاً در پاسخ به تسلط احمد جبریل در گروه خود، درجبهه آزادیبخش فلسطین پیاده شده است.

(محرمانه) تنها عمل تروریستی که تاکنون به وسیله جبهه آزادیبخش فلسطین به اجراء درآمد طرحی بود که این گروه می خواست به وسیله گروگانگیری و کشتار «موفقیت آمیز» جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل در سال 1974 را تکرار نماید، که البته موفقیتی به دست نیاورد. لیکن، به نظر نمی رسید که این گروه فاقد توانایی و ظرفیت لازم جهت انجام اقدامات موفقیت آمیز نباشد.

جبهه آزادیبخش فلسطین اهداف و تمایلات:

(طبقه بندی نشده) جبهه آزادیبخش فلسطین کاملاً ارتدادی بوده و با برنامه ملی فلسطین مبنی بر ایجاد یک کشور محدود فلسطینی در ساحل غربی و نوار غزه مخالفت می ورزد. این گروه با سوریه به علت انجام اقدامات ضدفلسطینی در جنگ لبنان و حمایت آن کشور از گروه رقیب خود جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل ضدیت می ورزد. سخنگویان ساف اعلام داشته اند که جبهه آزادیبخش فلسطین تنها به دستور عراقیها عمل می کند: با وجود اینکه نمی توان به این ادعا بدون شک و تردید نگریست، ولی باید اعتراف کرد که جبهه آزادیبخش فلسطین علاوه برایجاد روابط مستحکم با عراق با سیاستهای این کشور نیز موافق است. جبهه آزادیبخش فلسطین با تمام جنبه های ابتکار صلح سادات مخالف است.

نیروهای تقریبی:

(C/NOFORN/WINTEL) 100 نفر رهبران اصلی:

(طبقه بندی) طلعت توفیق (آکاطلعت یعقوب) (طبقه بندی نشده) توفیق که احتمالاً دبیر کل جبهه آزادیبخش فلسطین است، از طرف این گروه بیانیه های اجلاس تحکیم وحدت در تریپولی را امضاء نمود.

ص: 299

(طبقه بندی نشده) محمد العباس (ابوعباس).

(طبقه بندی نشده) ابوعباس که قبلاً دومین شخصیت مهم جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل بود، پس از رهبری جناح مخالف، حمایت احمد جبریل از مداخله سوریه در لبنان، معاون دبیر کل جبهه آزادیبخش فلسطین شده است. از او جهت شرکت در اجلاس شورای ملی فلسطین در سال 1979 به عنوان یک فرد و نه به عنوان نماینده جبهه آزادیبخش فلسطین دعوت گردید، تا در مورد به رسمیت شناختن سازمانی این گروه، بعدها، ساف تصمیم گیری نماید.

(طبقه بندی نشده) ابوعباس که همیشه طرفدار نظامیگری است در عملیات ربودن سرهنگ ارتش آمریکا در سال 1975 توسط جبهه خلق آزادیبخش فلسطین-فرماندهی کل دست داشته است.

سابقه:

(طبقه بندی نشده) ابوعباس و تعداد زیادی از اعضاء، جبهه خلق آزادیبخش فلسطین-فرماندهی کل به حمایت احمد جبریل از حمله سوریه به لبنان در ژوئن 1976 مخالفت ورزیدند. در سپتامبر 1976 سعی کردند وی را به اتهام همکاری علیه نهضت مقاومت فلسطین اخراج نمایند و ظاهرا کنترل جبهه خلق آزادیبخش فلسطین-فرماندهی کل را نیز به دست گرفته بودند. در حالی که برای برقراری آتش بس در لبنان و جلب مخالفت کشورهای عربی علیه فعالیتهای سوریه در این کشور تلاش می شد، الصاعقه ارتش سوریه سعی کردند کنترل جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل را بار دیگر به دست احمد جبریل بدهند و جناح ابوعباس را سرکوب نمایند. ابوعباس و هم پیمانان ارتدادی خود علیه این تلاشها مبارزه کردند. در آوریل 1977، یاسرعرفات این گروه را رسما به دو گروه جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل و جبهه آزادیبخش فلسطین تقسیم نمود. استمرار فعالیتهای جبریل علیه ابوعباس و ادامه مخالفت ورزی جبهه آزادیبخش فلسطین علیه الصاعقه و سوریه سبب شد، که این تضاد و مبارزه از بین نرود. (S/NOFORM/NOCON TRACT/WNIN)پس از اعلام آشتی بین ابوعباس و بعضی از رهبران الصاعقه در تابستان 1977 بین طرفین صلحی ناپایدار برقرار گردید.

(طبقه بندی نشده) ادامه آرامش بین این دو جناح احتمالاً نتیجه قرارداد متارکه سوریه و عراق می باشد. معذالک برای به دست گرفتن مراکز و تسهیلات درگیریهایی در سپتامبر 1978 داد. و در آن زمان، بر سر یک موضع دریایی در حوزه طایر نزاعهایی به وقوع پیوست.

(طبقه بندی نشده) در سال 1978، اختلاف بر سر سیاستها در جنوب لبنان و در رابطه با نیروهای سازمان ملل، جبهه آزادیبخش فلسطین را رو در روی عرفات و سازمان فتح قرار، داد رهبر ساف مصمم به تحمیل میانه روی در جنوب شده بود و بر آن بود تا از ایجاد مزاحمت علیه نیروهای میانجیگر سازمان ملل در لبنان ممانعت به عمل آورد. در ماه ژوئیه جبهه آزادیبخش فلسطین تعداد زیادی از سربازان نیروهای میانجیگر سازمان ملل در لبنان را ربود، ولی سازمان فتح موجبات، آزادی آنها را فراهم نمود. مبارزه ای که بین این دو گروه بر سر آزادی آنها درگرفت، یکی از خونبارترین درگیریهای درون- فلسطین بوده است.

برخورد میان فتح و جبهه آزادیبخش فلسطین را می توان ناشی از اختلاف بین فتح و عراق دانست، که بالاخره موجب شد فتح تصمیم بگیرد گروههای تحت الحمایه عراق را که این اعمال غیرمسئولانه از آنها سر می زند سرکوب نماید.

ص: 300

(طبقه بندی نشده) در 13، اوت، 1978، جبهه آزادیبخش فلسطین در اثر انفجاری که منجر به نابودی ساختمان مرکز فرماندهی این گروه در حوزه فخانی بیروت شد، 75 نفر از مبارزان خود را از دست داد. این انفجار در مدت زمان کوتاهی که در آن گفتگوهای دوجانبه و صلح آمیز بین جناحهای مختلف فلسطین آغاز شده بود. به وقوع پیوست،ولی در نوامبر 1978 ، درگیریهای دیگری رخ داد، که این بار در نتیجه مخالفت جبهه آزادیبخش فلسطین با گفتگو و مذاکره فتح با شاه حسین اردنی به وجود آمد و در انتها یکی از اعضاء جبهه آزادیبخش فلسطین کشته، چهارتن زخمی و 16 نفر از انها دستگیر شدند.

(طبقه بندی نشده) ولی برای شرکت یافتن در اجلاس شورای ملی فلسطین در ژانویه 1979، بار دیگر آرامش برقرار گردید. در این اجلاس، جبهه آزادیبخش فلسطین نمایندگی خود را در کمیته اجرائی پذیرفت، تا بلکه به این ترتیب بتواند مواضع خود و دیگر ارتدادیون را در این گردهمایی بیان دارد. ولی این سازش نتوانست این گروه را به علت تعداد کم اعضاء در برابر گروه فتح قرار دهد. بنابراین جبهه آزادیبخش فلسطین هنوز هم از کمیته اجرائی منزوی است.

فنون و روشهای عملیاتی:

(طبقه بندی نشده) جبهه آزادیبخش فلسطین با وجود اینکه ممکن است، قدرت انجام عملیات تروریستی علیه اسرائیل را داشته باشد، ولی تاکنون به چنین اقدامی مبادرت نورزیده است. عملیات سپتامبر 1978 به پیروی از گروگانگیری 1974 جبهه خلق آزادیبخش فلسطین-فرماندهی کل در قیریات شمونه را می توان شاخص برای عملیات آتی به حساب آورد.

(S/NOFORN/NOCON/WNINT) جبهه آزادیبخش فلسطین مسئول غارتها و اقدامات تحریک آمیز در لبنان بوده است.

سازمان (S/NOFORN/NOCON/WNINTEL) در اواخر ژانویه 1978 فرماندهی کل جبهه آزادیبخش فلسطین تصمیم گرفت سمت دبیرکل این گروه را هر شش ماه دراختیار یکی از چهار نفر که دو تن از آنها طلعت توفیق و محمدالعباس هستد، قرار دهد. بنابراین رهبر یکی از چهار نفر می تواند باشد، که نیروی مافوق سه نفر دیگر ندارد. علیرغم این تصمیم از توفیق همیشه به عنوان دبیر کل و از ابوعباس همیشه به عنوان معاون وی یاد می شود.

قرارگاهها و پایگاهها:

(S/NOFORN/NOCON/WNIN) جبهه آزادیبخش فلسطین و جبهه خلق آزادیبخش فلسطین-فرماندهی کل در بغداد دارای دفتری مشترک هستند. و اردوی ابوقریب در جنت زوار در غرب بغداد در اختیار پیروان ابوعباس قرار داده شده است.

(C/NOFORN) جبهه آزادیبخش فلسطین احتمالاً در نزدیکی اردوگاه پناهندگان صبرای لبنان نیز پایگاهی دارد.

ص: 301

آموزش:

(طبقه بندی نشده) در این مورد اطلاعاتی در دست نیست: احتمالاً عراق آموزش دهنده اصلی است.

تسلیحات:

(طبقه بندی نشده) جبهه آزادیبخش فلسطین علیه جبهه خلق آزادیبخش فلسطین-فرماندهی کل الصاعقه، و نظامیان ارتش سوریه از سلاحهای سنگین استفاده می کرد. این سلاحها احتمالاً توسط نیروهای عراق که در آن موقع در لبنان بسر می بردند، در اختیار آنها قرار داده شده است. علاوه بر این سلاحهای سبک و نارنجک دستی نیز جهت استفاده در عملیات تروریستی در اختیار دارد مالی:

(S/NOFORN/NOCONTRACT/WNINTEL)در جنگ لبنان، گروه ابوعباس بانکهای حومه بیروت را تحت کنترل داشت و احتمالاً حدود 16 میلیون دلار ازچند بانک دریافت کرده است.

(" / " / " / ") کشور لیبی و سفارت عراق در بیروت به جبهه آزادیبخش فلسطین از نظر مالی کمک می کنند.

روابط بین المللی:

(طبقه بندی نشده) گذشته از حمایتهای مالی و تسلیحاتی مذکور اطلاعات دیگری در دست نیست.

احتمالاً جبهه آزادیبخش فلسطین با بعضی از روابطهای بین المللی جبهه خلق آزادیبخش فلسطین-فرماندهی کل ایجاد ارتباط نموده است.

تحلیل وقایع:

(طبقه بندی نشده) این عمل ممکن، نیست چون جبهه آزادیبخش فلسطین نتوانسته است به عملیات موفقیت آمیزی مبادرت ورزد، علاوه بر این در صحنه بین المللی نیز به قدرت نمای پرداخته است.

فعالیتهای مهم:

ژوئیه 1978 - (طبقه بندی نشده) در طایر 51 سرباز نیروهای میانجیگر سازمان ملل در لبنان را ربود؛ ولی چند ساعت بعد سازمان فتح آن را وادار به آزاد ساختن آنها نمود.

سپتامبر 1978 - (محرمانه) سه تروریست مسلح به سلاح و نارنجک دستی به جنوب اسرائیل نفوذ کرده سعی داشتند، با اشغال شهرداری قیریات شمونه و گروگان گرفتن کارمندان آن آزادی ده تن از همکاران زندانی خود را به دست آورند. دو تن از آنان در نتیجه مداخله یک گشتی ارتش اسرائیل تسلیم گردیدند. نفر سوم پس از درگیری زیاد اسیر گردید.

جبهه آزادیبخش عربی

ص: 302

خلاصه مطلب:

(طبقه بندی نشده) جبهه آزادیبخش عربی یکی از گروههای ارتدادی است که به وسیله عراق تشکیل شده، و از منافع عراق در نهضت مقاومت فلسطین حمایت می کند. ولی سیاستهای آن چندان با مواضع عراق هماهنگی ندارد، چون به طرز نامعلوم و نامشخصی با عراق، 4حزب بعث عراق وابستگی دارد.

(S/NOFORN/NOCON/WNINT) اعضاء این گروه که مرکب از 100 تا 300 نفر هستند، به وسیله ارتش عراق و به وسیله آموزش دهندگان تیپ عین جالوت از ارتش آزادیبخش فلسطین در عراق آموزش می یابند. عراق سلاحهایی از قبیل تفنگ، مسلسل دستی، نارنجک انداز، توپخانه و موشک در اختیار این گروه قرار می دهد.

(طبقه بندی نشده) این گروه که تنها در سال 1975 اقدام به یک عملیات گروگانگیری مهم در اسرائیل نموده بود مسئولیت چند بمب گذاری و اقدامات دیگر در اسرائیل و مناطق اشغالی را به عهده گرفته است، لیکن این ادعاها مورد تأیید واقع نشده اند.

اهداف و تمایلات:

(طبقه بندی نشده) جبهه آزادیبخش عربی به وسیله عراق و به منظور منافع آن کشور در نهضت مقاومت فلسطین به وجود آمد و تنها به وسیله دولت همین کشور کنترل و ابقاء می گردد. این گروه که متمایل به بعثیسم عراق است، خود را وقف مبارزات چریکی تمام عربی نموده است و اظهار می دارد که آزادسازی فلسطین نه تنها وظیفه فلسطینیها بلکه وظیفه تمام اعراب است، رنگ عربی زدن به نهضت فلسطین مشخص می کند که فلسطین در صورتی که به وجود آید، بخشی از ملیت بزرگتر عربی خواهد بود و نه یک دولت مستقل عربی دیگر.

(طبقه بندی نشده) جبهه آزادیبخش عربی ارتدادی است. ولی در اجلاس شورای ملی فلسطین در مارس 1977 نمایندگان این گروه به برنامه ملی فلسطین که حاکی از میانه روی است رأی داده، حمایت خود را از تشکیل یک کشور فلسطین در ساحل غربی رود اردن و نوار غزه اعلام نموده اند. این رأی احتمالاً در رابطه با وضع داخلی عراق یک انحراف موقت بود، چون دیری نگذشت که این گروه بار دیگر مواضع ارتدادی پیشین خود را اتخاذ کرد. جبهه آزادیبخش فلسطین نیز با تمام جنبه های ابتکار صلح سادات مخالفت می ورزد.

نیروی تقریبی:

(C/NOFORN/WNINT) 300 - 100 نفر رهبر اصلی:

(طبقه بندی نشده) عبدالرحیم احمد (ابواسماعیل).

ص: 303

سابقه:

(طبقه بندی نشده) جبهه آزادیبخش عربی در سال 1969 به وسیله عراق تشکیل گردید. در سال 1974، پس از اتخاذ سیاست میانه روی توسط کمیته اجرائی ساف در قبال ایجاد یک کشور «فلسطین» در قلمرو محدود، جبهه آزادیبخش عربی عضویت خود در کمیته اجرائی را به حالت «تعلیق» درآورد و به ارتدادیون پیوست. پس از اجلاس شورای ملی فلسطین در مارس 1977 این گروه موافقت خود را مبنی بر مشارکت در کمیته اجرائی ساف اعلام نمود. ولی جالب اینجاست که این گروه علاوه بر عضویت در کمیته اجرائی در جناح ارتدادیون نیز عضویت دارد.

(طبقه بندی نشده) در جنگ لبنان، اعضاء جبهه آزادیبخش عربی سرسخت ترین فعالان میدان بودند و به نفع دولت عراق اوضاع را گرم نگاه می داشتند و پس از حمله سوریه به لبنان از دولت عراق خواستند، که اقدام به مداخله نظامی مستقیم بنماید.

(S/NOFORN/NOCON/WNINTEL) این گروه که قبلاً تعداد اعضایش به 100 نفر از عراقیها و اردنیها می رسید. در لبنان با پیوستن و کمک نیروهای عراقی،عراقیهای پیشین عضو عراق، 4حزب بعث عراق، غیر نظامیان جدیدا آموزش یافته عراقی، و اعضاء جناح لبنانی عراق، 4حزب بعث عراق، در تعداد اعضاء خود افزایش به وجود آورد. در اواخر سال 1976 تعداد اعضای جبهه آزادیبخش عربی بین 1300 تا 300 نفر بود. در ژانویه 1977 ، نیروهای عراق رسما از لبنان خارج گردیدند و تنها افزایش جزئی در نیروی جبهه آزادی بخش عربی باقی ماند.

(طبقه بندی نشده) با وجود اینکه جبهه آزادیبخش عربی با بی تفاوتی آتش بس اکتبر 1976 لبنان را پذیرفته بود، ولی در زدو خوردهایی که به وسیله الصاعقه سوری و نیروهای بازدارنده عربی در سال 1977 صورت می گرفت، شرکت می کرد.

(C/NOFORN) پس از حمله اسرائیل به جنوب لبنان در مارس 1978، جبهه آزادیبخش عربی بار دیگر تندروی اتخاذ کرد و در زمره اولین گروههایی درآمد که سعی کردند در اواخر آوریل به حنوب لبنان نفوذ نمایند.

(طبقه بندی نشده) به منظور تحمیل میانه روی در قبال اوضاع جنوب لبنان و نیز در قبال نیروهای سازمان ملل در این کشور سازمان فتح با چند گروه تحت الحمایه عراق از قبیل جبهه آزادیبخش عربی درگیریهایی پیدا کرد.

فنون و روشهای عملیاتی (طبقه بندی نشده) این گروه که اصولاً در جنگهای درون فلسطین و اردن - عربی از طرف شرکت می جسته است، به جرئت می توان گفت که حتی بیش از اسرائیل به نیروهای الصاعقه، جبهه خلق آزادیبخش فلسطین - فرماندهی کل، نیروهای سوریه در لبنان حمله ور شده است، و به چند حمله کماندویی در اسرائیل و مناطق اشغالی دست زده است، که هیچ کدام موفقیتی به همراه نداشت و مسئولیت تعدادی از بمب گذاریها و عملیات را به عهده گرفته است که هیچ یک از آنها نیز مورد تأیید واقع نشده اند.

(S/NOFORN / NOCONTRACT / WNINTEL) در مارس 1978 در عملیات جبهه آزادیبخش عربی بصیرتی جدید پدید آمد. یکی از اعضاء این جبهه که از سال 1969 در قطر بسر می برد، دستگیر و از

ص: 304

این کشور اخراج گردید. وی به عنوان یک خوابیده بسر می برده است و منتظر تصمیم گیری عراق و جبهه آزادیبخش عربی برای فعال شدن بود، که وی را شناسایی کرده بودند. بنابراین ممکن است که جبهه آزادیبخش عربی در خرابکاریهای خیلی وسیعتر از آنچه پیش بینی می شد، دست داشته باشد.

سازمان:

(طبقه بندی نشده) بافت سازمان جبهه آزادی بخش، بدون دریافت دستور و تأیید از رژیم عراق عمل نمی کند، و ممکن است بخشی از فرماندهی تمام عربی عراق، 4حزب بعث عراق در نهضت فلسطین و یا حداقل پاسخگو در برابر آنان در اواخر 1975 تغییرات ایجاد شده در عراق، 4حزب بعث عراق سبب شد، که دبیر کل جبهه آزادیبخش عربی نیز تعویض گردد.

(S/NOFORN/NOCONTRCT/WNINTEL)جبهه آزادیبخش عربی در لبنان تا سال 1977 احتمالاً تحت کنترل ارتش خلق عراق که یک نیروی شبه نظامی عراق، 4حزب بعث عراق است قرار داشته است.

قرارگاهها و پایگاهها:

(S/NOFORN/NOCON/WNIN) قرارگاه جبهه آزادیبخش عربی در بغداد است و دفاتری نیز در سفارت عراق در بیروت دارد، علاوه بر این پایگاههایی در جبل منصور و رشید عراق، و وادی الاسواد لبنان، یعنی شمال رودخانه لیطانی داشته و دارای مراکز آموزشی در منطقه الدامور لبنان نیز می باشد.

آموزش:

(S/NOFORN/NOCON/WNINTEL) ارتش عراق و تعلیم دهندگان تیپ عین جالوت از ارتش آزادیبخش فلسطین به این گروه در زمینه جنگهای چریکی، فنون واحدهای کوچک، فنون نفوذی،نحوه استفاده از سلاحهای کوچک و مواد منفجره، مبارزه تن به تن و بدن سازی آموزش می دهند. زمانی که در رابطه با جبهه آزادیبخش عربی کار می کنند، در نبردهای نزدیک در لبنان نیز شرکت جسته اند.

(S/NOFORN/NOCON/WNINTEL) یکی از اعضاءجبهه آزادیبخش عربی که در قطر کشف شد در شوروی دوره هایی را گذرانده بود.

(طبقه بندی نشده) چند سال قبل مطبوعات گزارش نمودند که 200 تن از کوباییها در یکی از اردوگاههای عراقی به اعضاء جبهه آزادیبخش عربی در زمینه فنون خرابکارانه آموزش می داده اند.

تسلیحات:

(S/NOFORN/NOCON/WNINTEL)سلاحهای جبهه آزادیبخش عربی مرکب از تفنگهای کلاشینکف، مسلسلهای سبک، موشک، نارنجک اندازهی آرپی جی7 و تعداد محدودی از خمپاره انداز، توپخانه و موشکهای زمین به زمین 107 میلی متر می باشد. احتمالاً در جنگ لبنان نیروهای عراق سلاحهای سنگین را در اختیار جبهه آزادیبخش عربی قرار داده اند.

ص: 305

مالی:

(S/NOFORN/NOCON/WNINTEL) اعضاء جبهه آزادیبخش عربی که در عراق به سر می برند حقوق، کمک هزینه تحصیل، مسکن و اتومبیل مجانی دریافت می نمایند. در جنگ لبنان به هر عضوجدید ماهانه 100 دلار پرداخت می گردید. به اعضاء جبهه آزادیبخش عربی که قبلاً در ارتش عراق خدمت می کردند، مزایای ارتش آنها نیزپرداخت می شود. زنان همکار با این جبهه ماهانه 100 دلار دریافت می دارند. این گروه ماهانه کمکی جداگانه نیز دریافت می دارد.

روابط بین المللی:

(S/NOFORN/NOCON/WNINTEL) جبهه آزادی بخش عربی در کویت اقدام به فعالیتهایی علیه رژیم آن کشور می نمود. اعضاء این گروه در کویت عضو عراق، 4حزب بعث عراق بوده، پاسپورت عراقی دارند و در سازمانهای دانشجویی فعالیت دارند. و در آنجا دفتر جداگانه ندارند و همیشه سعی دارند با جامعه در آمیزند.

(S/NOFORN) در ژوئن 1973 گزارشات مختلف حاکی از آن بود که جبهه آزادیبخش عربی با جامعه دانشحویان عرب در شهر پروجیای ایتالیا رابطه برقرار کرده است.

(طبقه بندی نشده) درباره فعالیت آموزش دهندگان کوبایی نیز قبلاً صحبت شد:

تحلیل وقایع:

(طبقه بندی نشده) تنها عملیات مهم جبهه آزادیبخش عربی در سال 1975 علیه غیرنظامیان اسرائیلی صورت گرفت، ولی موفقیتی به همراه نداشت و تکرار هم نشد.

فعالیتهای مهم (همه عبارات طبقه بندی نشده است):

دسامبر 1954 - بمب گذاری در هانیتای اسرائیل.

ژوئن 1975 - مبادرت به آدم ربایی در کیبوتس کفریووال اسرائیل. چهار تروریست مسلح به کلاشینکف و نارنجک انداز از طریق لبنان نفوذ کرده، این یهودی نشین را مورد حمله قرار داده، یک خانواده را به گروگان گرفتند. دو ساعت بعد از حمله خواستار آزادی 12 زندانی و نیز اسقف کاپوچی از زندانهای اسرائیل شدند. یهودیان مسلح و نیروهای دفاعی اسرائیل خانه ای را که گروگانها در آن قرار داشتند، محاصره کردند و نیروی کمکی نیز از راه رسید. نیم ساعت پس از اعلام تقاضا نیروی دفاعی اسرائیل به همراه سرپرست خانواده به محل اقامت گروگانها حمله ور شدند، که در نتیجه سرپرست خانواده کشته شد. سه تن از تروریستها در مراحل اول و یکی از آنها در مراحل بعدی کشته شدند. یکی از زنان اسرائیلی در نتیجه جراحات وارده کشته شد. یکی از سربازان نیروی دفاعی اسرائیل که در مرخصی به سر می برد، در حالی که سعی داشت مانع تروریستها بشود و در حالی که اعضای خانواده می خواستند خود را پنهان سازند کشته شد.

ژوئن 1977 - سعی کردند رئیس جمهور سوریه، حافظ اسد، را به قتل برسانند.

اوت 1977 - سعی کردند با نفوذ خود به حمله به آشدوت یاکف اسرائیل بپردازند ولی موفق نشدند.

جبهه مبارزات خلقی

ص: 306

خلاصه مطلب:

(S/NOFORN/NOCON/WNINTEL) جبهه مبارزات خلقی که دارای 200 تا 300 نفر عضو است از گروههای غیرفعال ارتدادی به شمار می رود و خواستار آزادسازی فلسطین بود. با ایجاد یک کشور کوچک فلسطینی مخالفت است. تعدادی موشک و موشک انداز در اختیار داشته، احتمالاً علاوه بر اتکاء به عراق و سوریه به دیگری سازمانهای جبهه ارتدادی نیز وابسته است.

اهداف و تمایلات:

(طبقه بندی نشده) جبهه مبارزات خلقی که از اولین گروههای تشکیل دهنده جبهه ارتدادی است، خواستار مبارزه مسلحانه برای آزاد سازی فلسطین، نابودی اسرائیل، و ایجاد یک دولت دموکراتیک غیرمذهبی در قلمرو یاد شده در قرارداد انگلیس است، و با شدت با ایجاد یک کشور کوچک در نوار غزه و ساحل غربی رود اردن مخالفت می ورزد.

نیروی تقریبی:

(C/NOFORN/WNINTE) 200 تا 300 نفر.

رهبر اصلی:

(طبقه بندی نشده) دکتر سمیر قوشاه (قوش) (طبقه بندی نشده) دو دبیر کل جبهه مبارزات خلق و دبیر جبهه ارتدادی است.

سابقه:

(طبقه بندی نشده) بهجت ابوغربیه، یکی از فعالان فلسطینی غیرنظامی جبهه مبارزات خلقی را در ژوئیه 1967 با همکاری سرگرد فایز حمدان از ارتش آزادیبخش فلسطین تأسیس نمود (حمدان در حمله هوایی اسرائیل به اسالت اردن در سال 1968 کشته شد) ابوغربیه در هبرون در سال 1948 علیه انگلیس و اسرائیل مبارزه کرده بود و یکی از اعضای اولین رهبریت ساف در سال 1964 بود. بعد از به قدرت رسیدن عرفات در سال 1969 نیز وی در کمیته اجرائی ساف باقی ماند. به دلیل کسالت و به علت عدم تأیید روشی که برای رسیدن به اهداف فلسطین در پیش گرفته شده بود، ابوغربیه فعالیتهای جبهه مبارزات خلقی و شرکت در کمیته مرکزی را پس از حملات سرکوبگرانه اردن در 1970 به حالت تعلیق درآورد. پس از جنگ اکتبر 1973 جبهه مبارزات خلقی بار دیگر ابقاء گردید.

(طبقه بندی نشده) در سال 1974، ابوغربیه از فعالیتهای خود کناره گرفت. و شاه که همکاری نزدیک با نهضتهای چپگرا و چریکی را حمایت می کرد و جبهه مبارزات خلقی را وارد جبهه ارتدادی نمود جانشین وی گردید.

ص: 307

فنون و روش عملیاتی:

(طبقه بندی نشده) جبهه مبارزات خلقی به چند عملیات نفوذی در اسرائیل و مناطق اشغالی مبادرت ورزید و علاوه بر آن مسئولیت بسیاری از عملیات دیگر را نیز به عهده گرفت، لیکن مورد تأیید واقع نشد.

ربودن یکی از افسران ارتش آمریکا در سال 1975 ظاهرا اتفاقی بود و از طراحی پیچیده و عمیق برخوردار نبوده است.

سازمان:

(طبقه بندی نشده) در این مورد اطلاعی در دست نیست.

قرارگاهها و پایگاهها:

(C/NOFORN/NOCONTRACT/WNINTEL)قرارگاه جبهه مبارزات خلقی در منطقه طریق الجدیده بیروت قرار داشته و تمام پایگاههای آن نیز در لبنان می باشد.

(طبقه بندی نشده) قبل از جنگ لبنان، اعلامیه های جبهه مبارزات خلقی از دمشق منتشر می گردید.

تعدادی از هسته های این گروه در شرق اورشلیم کشف گردید.

آموزش:

(طبقه بندی نشده) در این زمینه نیز اطلاعاتی در دست نیست.

تسلیحات:

(S/NOFORN/NOCON/WNINTEL) تا ژانویه 1977، پست فرماندهی جبهه مبارزات خلق در بیروت خمپاره اندازهای 60 و 81 میلی متری، موشک، نارنجکهای تفنگی، و موشکهای ضدتانک بی اس-7 در اختیار داشت.

مالی:

(طبقه بندی نشده) لیبی و عراق به این گروه کمک مالی می کنند.

روابط بین المللی:

(طبقه بندی نشده) در این زمینه نیز اطلاعاتی در دست نیست.

تحلیل وقایع:

(طبقه بندی نشده) قابل کاربرد نیست.

فعالیتهای مهم ماه می 1975 - بمب گذاری در عین فشهایکی از مناطق تفریحی اسرائیل.

ص: 308

ژوئن - ژوئیه 1975 - یکی از سرهنگهای ارتش آمریکا را در بیروت ربوده، او را به جبهه خلق آزادیبخش فلسطین فرماندهی کل سپردند. (جزئیات تحت عنوان جبهه خلق آزادیبخش فلسطین فرماندهی کل).

سازمان ژوئن سیاه

خلاصه مطلب:

(طبقه بندی نشده) سازمان ژوئن سیاه که یک سازمان ارتدادی سرسخت است، خواستار این است که تمام تلاشهای اعراب و فلسطینیها در مبارزه مسلحانه علیه دشمن صهیونیست به کار گرفته شده، رژیمهای «ارتجاعی» عرب را نابود ساخته، رهبران میانه رو سازمان آزادیبخش فلسطین را از میان بردارند.

این سازمان که اصولاً توسط مخالفین و ناراضیان سازمان فتح به وجود آمده بود (و در حال حاضر 500 عضو دارد)، رهبریت سازمان فتح را شدیدا مورد انتقاد قرار داده است. چون به ادعای او این سازمان دیگر از اشتیاق انقلابی برخوردار نبوده، دنبال کننده مبارزه مسلحانه نیز نمی باشد.

(طبقه بندی نشده) پس از مبادرت ورزیدن به یک عملیات تروریستی، یعنی هواپیماربایی در سال 1974، سازمان ژوئن سیاه به صورت وسیله دست عراق درآمد تا از آن علیه اعراب و فلسطینیها میانه رو استفاده کرده، در حمله به دیپلماتها و سفارتخانه های سوریه و کشتار مقامات ساف از آن بهره برداری نماید. با آشتی سوریه، عراق و فلسطین پس از ماجرای کمپ دیوید ، سازمان ژوئن سیاه احتمالاً دیگر روزهای پر جنجال خود را پشت سرگذاشته است.

(S/NOFORN/NOCONTRACT/WNINTEL)عراق در زمینه هواپیماربایی، تسلیحاتی، و در موارد دیگر به این سازمان آموزش می دهد. سلاحها و وسایل مورد استفاده سازمان ژوئن سیاه در عملیات بسیار پیچیده بوده و شامل تنفگهای تک تیرانداز، دارای دوربین مادون قرمز دید در شب و کیسه های پلاستیکی که سلاحها را از چشم دستگاه اشعه ایکس پنهان می سازد، بوده است. با وجود اینکه در مورد سازمان این گروه اطلاعات چندانی در دست نیست، ولی بسیاری از افراد عملیاتی در هسته ها و یا تیمهای کوچک فعالیت می کرده اند. سازمان ژوئن سیاه از یک سلاح مهم یعنی تبلیغات سرزنش آمیز نیز استفاده می کرد.

اهداف و تمایلات:

(طبقه بندی نشده) سازمان ژوئن سیاه که یک سازمان شدیدا ارتدادی است، با راه حلهای سیاسی برای تضاد خاورمیانه مخالف بوده، معتقد است که مبارزه مسلحانه علیه دشمن صهیونیستی باید در سرلوحه اهداف نهضت مقاومت فلسطین قرار گیرد. و نیز به طور همزمان خواهان نابودی رژیمهای حاکمه «ارتجاعی» مصر، اردن، کویت، لبنان، عربستان سعودی و شیخ نشینهای خلیج است و از میانه روی کلی ساف و عدم موجودیت پایگاه و اشتیاق انقلابی آن انتقاد می کند. در نتیجه سازمان ژوئن سیاه معتقد است که از طریق تروریسم درون عربی و درون فلسطینی می توان به آن چنان انقلاب همه جانبه عربی دست یافت که تنها عامل و وسیله آزادسازی فلسطین می باشد.

(طبقه بندی نشده) این سازمان که توسط عراق به عنوان وسیله ای علیه اعراب و فلسطینیهای میانه رو

ص: 309

به کار رفته با عراق، 4حزب بعث عراق و شبکه جاسوسی و اطلاعاتی و سیاستهای دارای اولویت این نهادها مرتبط است.

(S/NOFORN/NOCON/WNINTEL) سازمان ژوئن سیاه که از سازمان فتح ریشه گرفته، خطیرترین نوع رابطه را با این مهمترین گروه فداییان دارد. سازمان ژوئن سیاه سازمان فتح را به این دلیل که از سازمان 1971 در کمیته مرکزی آن انتخابات برگزار نشده، غیر قانونی اعلام می کند. علاوه بر این، چون عرفات با مبارزه مسلحانه مخالف بوده و به انقلاب فلسطین خیانت کرده است، باید کشته شود. سازمان ژوئن سیاه از عنوان فتح استفاده می کند، شورای انقلاب در بیانه های رادیویی خود اعلام کرده است، که با سازمان فتح رابطه داشته، سعی دارد آن را رادیکالیزه نماید و تفاوت میان خود و میانه روی سازمان مادر را اعلام می دارد. همچنین این سازمان اعلام می کند که چون رهبران غیرقانونی فتح وارد ساف شده اند، ساف نیز غیرقانونی است.

نیروی تقریبی:

(طبقه بندی نشده) 500 نفر (؟) رهبر اصلی:

(طبقه بندی نشده) صبری خلیل البناء (ابونیدال). متولد در 1938 در یافا.

(طبقه بندی نشده) خانواده البنا، در سال 1948 به اردن گریخت، و او بعدها در انگلیس فارغ التحصیل گشت. در اوائل سالهای 1960 در اردن به سازمان فتح پیوست و نام جنگی ابونیدال را انتخاب کرد و بعدها در سلسله مراتب آنچنان بالا رفت تا به عضویت پارلمانی گروه یعنی شورای انقلاب درآمد. با وجود اینکه گزارشها، حاکی از فعالیت وی در جهازالرصد یعنی متخصص اطلاعاتی فتح است، ولی معلوم نیست که آیا ابونیدال در سازمان سپتامبر سیاه که به وسیله رصد تشکیل شده بود درگیر بوده است یا خیر؟ پس از سرکوب شدن نهضت فلسطین در سال 1970 در اردن وی به حمایت از یک خط رادیکال پرداخت و خواستار استفاده از تروریسم علیه اهداف عربی و بیگانه شد. معلوم نیست درچه زمانی وی از سازمان فتح جدا شد، ولی احتمالاً در آن موقع به عنوان نماینده فتح در بغداد به سر می برده است.

(S/NOFORN/NOCONTRACT/WNINT) پس از اتخاد یک برنامه توأم با میانه روی توسط شورای ملی فلسطین در ژوئن 1974 ابونیدال، به مخالفین با این برنامه پیوست و گروهی جداگانه به رهبری وی تشیکل گردید. در اکتبر 1974 دادگاه انقلابی فتح ابونیدال را به اتهام برانگیختن شورش مسلحانه در سازمان و اقدام به قتل مقامات مهم فتح به طور غیابی به مرگ محکوم کرد. از نظر عموم، ابونیدال پس از این محاکمه قرارگاه خود در بغداد را ترک نگفته است.

(طبقه بندی نشده) در ژوئیه 1978، ساف با تسلیم بیانه ای به عراق از این کشور خواست تا ابونیدال را برای محاکمه به این سازمان تحویل داده عملیات وی را خاتمه بخشد. عراق با این بیانیه موافقت نکرد و مشاجره فتح - عراق - سازمان ژوئن سیاه در طول تابستان آن سال ادامه داشت. به دنبال میانجیگری سفیر الجزایر در بیروت بین سازمان فتح و عراق صلح برقرار شد و ابونیدال اعلام کرد که برای جلوگیری از برادرکشی او به اقدامات تلافی جویانه دست نخواهد زد، البته در صورتی که سازمان فتح نیز از اینگونه

ص: 310

اقدامات امتناع ورزد. از آن زمان تاکنون سازمان ژوئن سیاه فعالیتی ننموده است.

در دسامبر 1978 یک روزنامه کویتی اعلام نمود که در نتیجه صلح بین عراق و فتح و عدم سلامت البناء وی رهبریت خود را در سازمان ژوئن سیاه از دست داده است، ولی این گزارش مورد تأیید قرار نگرفته است.

سابقه:

(S/NOFORN/NOCONTRACT) در تابستان 1974 پس از اتخاذ برنامه توأم با میانه روی توسط شورای ملی فلسطین مخالفین جوان فتح که بعضی از آنها اعضاء العاصفه (شاخه کماندویی فتح) بودند و با رهبریت و اقدامات عرفات برای ایجاد راه حل مسالمت آمیز مخالف بودند، به وسیله ابونیدال تندرو جذب گردیدند. در سپتامبر 1974 پیروان احمد الغفور، ارتدادی مقتول نیز به البناء پیوستند. تعدادی ازواحدهای تیپ قادسیه ارتش آزادیبخش فلسطین که پایگاهشان در عراق بود نیز در سال 1976 به این سازمان پیوسته نیروی آن را تقویت نمودند.

(طبقه بندی نشده) این گروه پس از آنکه سالها نام البناء را بر خود داشت، به عنوان یادبود و سوگواری درباره مداخله سوریه به حمایت از مسیحیان راستگرا علیه مسلمانان چپگرا و یاران فلسطینی آنها در ژوئن 1976 عنوان ژوئن سیاه را برخود گذاشتند.

(S/NOFORN/NOCONTRACT/WNIN) در فوریه 1977، دفتر فرماندهی سیاسی ملی عراق، 4حزب بعث عراق به رهبران سازمان ژوئن سیاه در بغداد اخطار نمود که بدون اطلاع دفاتر اطلاعاتی عراق علیه سوریه و اردن به اقدامات تروریستی مبادرت نورزند. سازمان ژوئن سیاه احتمالاً به خاطر سیاستهای عراق تقریبا در سال 1977 غیرفعال بود.

(طبقه بندی نشده) معذالک، پیروان ابونیدال افزایش یافت و عملیات سازمان ژوئن سیاه علیه میانه روهای فلسطینی و میانه روی در سال 1978 فزونی گرفت. در ماه آوریل 130 چریک به همراه رهبر فتح محمد داود اودا (ابوداود) که قصد داشتند دستورات عرفات را نادیده گرفته در پشت خطوط اسرائیل در جنوب لبنان دست به عملیات بزنند دستگیر شدند. بنابه گزارشات آنها به وسیله ابونیدال فرستاده شده بودند تا علاوه بر تقویت چپگرایان فتح کنترل فتح را نیز از دست عرفات بیرون بیاورند.

در شش ماه اول 1978 سازمان ژوئن سیاه سه تن از مهمترین میانه روهای ساف و هم پیمانان عرفات را به قتل رسانید و این سازمان مهمترین عامل ایجاد ترور بین فتح و عراق بود که تا اوت 1978 ادامه یافت.

در ژوئیه 1978 شبه نظامیان فتح دفاتر ژوئن سیاه در تریپولی، لیبی را مورد حمله قرار دادند، در پاییز، قرارداد متارکه جنگ توسط عراق و فتح و انتشار چهارچوب صلح کمپ دیوید تفاهم بین عراق، سوریه و ساف را به همراه داشت. این واقعه بر عملیات ژوئن سیاه تأثیری عظیم گذاشت و باعث توقف آنها گردید.

بنابراین یک بار دیگر سیاستهای عراق این گروه را وادار به عدم فعالیت نموده است.

فنون و روشهای عملیاتی:

(طبقه بندی نشده) سازمان ژوئن سیاه در سال 1974 اقدام به یک هواپیما ربایی نمود. ابونیدال اعلام کرد که گروه وی دیگر به این گونه عملیات مبادرت نخواهد ورزید، چون جنبه «فردی» داشته و مفید

ص: 311

نمی باشند. در عوض این گروه اقدام به حمله علیه نمایندگیهای سوریه، اردن و ساف نمود و به کشتار مقامات فلسطینی و عربی پرداخت پس از 1976، سازمان ژوئن سیاه در تروریسم عربی و فلسطینی تخصص یافت و علیه اسرائیل دشمن هیچ گونه عملیاتی انجام نداد.

(سری) در اوائل سال 1978، سازمان ژوئن سیاه فهرستی از اسامی مقامات ساف را انتشار داده، اعلام کرد که قصد دارد، آنها را به قتل برساند و از دیگر رهبران فلسطینی نیز خواست که به حمایت از مذاکرات اقدامات و یا بیاناتی ایراد ننمایند. این معیارها شاخص اهداف این سازمان است.

سازمان:

(طبقه بندی نشده) معمولاً در عملیات بسیار بزرگ از تیمهای 4 یا 5 نفره تروریستی استفاده می شود، ولی برای کشتارها از یک یا دو نفر از اعضاء ژوئن سیاه استفاده می شود.

قرارگاهها و پایگاهها:

(طبقه بندی نشده) سازمان ژوئن سیاه یک سازمان کاملاً زیرزمینی است.

(S/NOFORN/NOCONTRACT/WNINTEL) قرارگاه این گروه در بغداد است و علاوه بر آن در حبانیه، نزدیک رامادی، و در حومه حیت عراق نیز اردوگاه ومراکز آموزشی دارد. علاوه بر این دفتری نیز در کویت دارد.

(طبقه بندی نشده) منابع تأیید نشده مصری گفته اند که سازمان ژوئن سیاه دفاتری در الجزیره، بیروت و عدن داشته در نظر دارد، شبکه خود را به عمان، دمشق، کازابلانکا، رم، لندن، پاریس، بلگراد، ژنو و بن گسترش دهد.

(طبقه بندی نشده) پس از مورد حمله قرار گرفتن توسط فتح یکی از دفاتر سازمان ژوئن سیاه به وسیله مقامات لیبی در تریپولی در ژوئیه 1978 تعطیل اعلام گردید.

(طبقه بندی نشده) ابونیدال در انگلیس بیش از هر کشور دیگر اروپایی طرفداران فلسطینی پروپا قرص دارد.

آموزش:

(S/NOFORN/NOCONTRACT/WNINTEL) این گروه در مدت 45 روز در زمینه سیاسی و نیز در مورد نحوه استفاده از سلاحهای کوچک، مین و مواد منفجره آموزش می دهد. البته یک دوره ویژه هواپیماربایی نیز تهیه دیده شده بود که در آن آموزش دهندگان ژاپنی، آلمانی کوبایی و عرب در مورد ساختمان هواپیماهای تجاری و هواپیماهای مسافربری و قراردادهای امنیتی هوایی سخنرانی می کردند.

(S/NOFORN/NOCON/WNINTEL) تعدادی از پیروان ژوئن سیاه به وسیله پاکستانیها یا درپاکستان تعلیم دیده اند.

تسلیحات:

(S/NOFORN/NOCONTRACT/WNINTEL)عراق و لیبی مهمترین عرضه کنندگان سلاح هستند.

ص: 312

سیاهه تسلیحاتی سازمان ژوئن سیاه شامل کلت های توکاروف، مسلسلهای دستی سبک، نارنجک و تک تیراندازهای دارای دوربین دید در شب مادون قرمز می باشد. عراق کیسه های پلاستیکی خاص روسی در اختیاراین گروه قرار می دهد که می تواند سلاح را از دید دستگاه اشعه ایکس مخفی سازد.

آتشبار این گروه شامل سلاحهای ضد تانک و توپخانه سبک است.

(محرمانه) در سال 1978 بنابه گزارشات رسیده اعضاء تیپ قادسیه نحوه ساختن بمب را به وسیله مواد موجود در داروخانه ها، مشروب فروشیها و ابزارفروشیها فراگرفتند. کودهای شیمیایی، پودر رنگ، پودر آلومینیوم، گاز اکتان شدید الااحتراق، توپکهای پنبه ای، اسید نیتریک، و مشروبات الکلی خالص، از جمله مواردی است که در ساختن مواد منفجره قوی و یا آتش زا استفاده می گردد. از باطریهای دوربین و فلاش عکاسی به عنوان نیروی لازم برای انفجار استفاده کرده، از ساعتهای مچی برای مشخص کردن زمان انفجار و از فیوز و چاشنی هم استفاده می گردد.

(طبقه بندی نشده) یکی از تروریستهای سازمان ژوئن سیاه یک تفنگ دستی کالیبر 32/0 با خود حمل می کرد.

(طبقه بندی نشده) اسناد هویت جعلی به وفور در اختیار آنها قرار دارد.

(طبقه بندی نشده) قبل از آشتی کردن عراق و ساف، سازمان ژوئن سیاه از یک سلاح تبلیغاتی بسیار مهم استفاده می کرد. به این ترتیب که ایستگاه رادیویی گروه به پخش تهمتهای ناروا و دروغین می پرداخت.

و روزنامه های دولتی عراق نیز در صفحات اول خود به راستگراهای ساف حمله می کردند. احتمالاً در حال حاضر اینگونه فعالیت وجود ندارد.

امور مالی:

(S/NOFORN/NOCONTRACT/WNINTEL)اعضاء گروه ماهانه 100 دینار عراقی (330 دلار آمریکایی) به علاوه کمکهای خانوادگی ماهانه و مزایای استعلاجی دریافت می دارند.

(طبقه بندی نشده) ساف ادعا می کند که به دانشجویان فلسطینی کمک هزینه برای تحصیل در اروپا می دهد، تا بتوانند وارد گروه ابونیدال و سازمان اطلاعاتی عراق بشوند.

(طبقه بندی نشده) مصر و لیبی نیز به سازمان ژوئن سیاه کمک می کنند.

روابط بین المللی:

(S/NOFORN/NOCONTRACT/WNIN)سازمان ژوئن سیاه نمایندگان خود را وارد جوامع فلسطینی قطر و امارات متحده عربی می کند. در کویت جایی که سازمان ژوئن سیاه در میان دانشجویان فلسطینی پایگاهی قوی دارد، سلاح به مقدار زیاد ذخیره سازی شده است. این سازمان در میان آن دسته از دانشجویان فلسطینی که در پاکستان تحصیل می کنند نیز نفوذ زیادی دارد. این دانشجویان از طرف عراق کمک مالی دریافت کرده به بغداد رفته به استخدام سازمان ژوئن سیاه درمی آیند و پس از آن برای تحصیل به پاکستان فرستاده می شوند.

(طبقه بندی نشده) رابطه با دانشجویان کشورهای دیگردر شبکه بین المللی سازمان ژوئن سیاه در بخشهای پیشین تشریح گردیده بود.

ص: 313

(S/NOFORN/NOCONTRACT/WNINTEL) کمک نامحدود جمهوری دموکراتیک خلق یمن به میزان کمکهایی که از طرف عراق و لیبی به این سازمان می شود می افزاید.

(محرمانه) در نوامبر 1976، دو تروریست ایتالیایی در مرز آلمان غربی و هلند دستگیر شدند. آنها نام تعدادی از افراد عملیاتی سازمان ژوئن سیاه را که در رابطه با حمله به سفارت سوریه در بن دراکتبر 1976 به زندان افتاده بودند، همراه داشتند. احتمالاً ایتالیاییها که رابطه شان با این سازمان هنوز مشخص نشده، تصمیم داشته اند فلسطینیها را آزاد سازند.

(طبقه بندی نشده) در آوریل 1978، مقامات مصری یک سازمان تروریستی بین المللی به نام الخال الصحیح الفتح (راه صحیح فتح) را نابود کردند. به گفته مصریها، این گروه بخشی از سازمان ژوئن سیاه بوده است و در نظر داشته به منظور از بین بردن اعتبار قرارداد صلح مصر و اسرائیل به خرابکاری و کشتار دست بزند. دانشجویان فلسطینی و اردنی اکثریت اعضاء این گروه را تشکیل داده و با آنارشیستهای سوئیس و آلمان غربی در رابطه بوده اند.

(طبقه بندی نشده) در زمان ربوده شدن سیاستمدار ایتالیایی آلدومورو، مطبوعات مطالب واقعی و کاذب را به طرز پیچیده و عمدی با یکدیگر قاطی می کردند. ولی یکی از این روایات که سازمان ژوئن سیاه را به بریگاد سرخ و جریان کنونی با درمانیهف و جناح ارتش سرخ ربط می داد، احتمالاً خالی از اعتبار نمی تواند باشد.

(طبقه بندی نشده) مصریها گفته اند که قبل از به قتل رسیدن یوسف الصبایی، ابونیدال، باتروریست بین المللی کارلوس (ایلیچ رامیرزسانچز) ملاقات نموده است. با وجود اینکه این روایت مورد تأیید قرار نگرفته است، ولی می توان گفت که به علت روابط کارلوس با جناح حداد از جبهه خلق آزادیبخش فلسطین در بغداد احتمالاً این ملاقات صورت گرفته است.

تحلیل وقایع:

(طبقه بندی نشده) در تنها عملیات هواپیما ربایی که توسط سازمان ژوئن سیاه انجام گرفته، درخواستهای سیاسی اعلام نشد. تروریستها تنها خواستار آزادی دوستان خود شده بودند که با طولانی شدن مدت عملیاتی در تعداد آنها و در تعداد کشورهای محل زندانی آنها افزایش چشمگیر به وجود آمد.

هواپیماربایی و گروگانگیری که در سوریه انجام شد، در اصل کار یک تیم چهار نفره بوده است. تروریستها معمولاً با یک همکار خاص کار می کرده اند.

از سال 1976 همه اقدامات سازمان ژوئن سیاه علیه میانه روهای عربی و فلسطینی انجام می گرفت.

فعالیتهای مهم:

نوامبر 1974(S/NOFORN/NOCONTRACT/WNIN) ربودن یک هواپیمای شرکت هوایی خارجی انگلیس در راه دوبی به تونس، چهار تروریست مسلح به مسلسل سبک دستی و نارنجک و کلت در حالی که لباس مکانیکها را به تن داشتند از نرده امنیتی فرودگاه بین المللی دوبی گذشته سریعا سوار هواپیما شدند. در هنگام ورود به هواپیما دو نفر مجروح گردیدند. هواپیما با 47 مسافر به طرف غرب پرواز کرد و پس از سوخاتگیری در تریپولیِ لیبی به تونس رفت. در ابتدا هدف این هواپیماربایی مشخص

ص: 314

نبود. پس از فرود به وزیر کشور تونس اطلاع داده شد که در ازاء آزادی هشت تروریستی که در رابطه با به قتل رسانیدن سفیر آمریکا و معاون رئیس نمایندگی سودان در مارس 1973 درمصر زندانی شده بودند و نیز 5 خرابکار دیگری که یک هواپیمای آمریکایی را در رم در دسامبر 1973 به آتش کشیده بودند، گروگانها و خدمه هواپیما را آزاد خواهند ساخت. علاوه بر این تروریستها خواسته بودند که به آنها اجازه داده شود که به هر جا که می خواهند پرواز کنند و نیز تهدید کردند که با گذشتن هر مدت زمان تعیین شده گروگانها را تک تک خواهند کشت. دولت مصر از مذاکره امتناع ورزید. صالح خلف یکی از رهبران سازمان سپتامبر سیاه و فتح به تونس رفت تا به نمایندگی از طرف ساف با تروریستها سخن بگوید. وقتی که او تنها و بدون زندانیهای مورد تقاضا ظاهر شد تروریستها یکی از مسافرین آلمان غربی را کشته بدن او را از هواپیما بیرون انداختند. در هنگام انتظار برای زندانیان رم، دوازده گروگان زن آزاد گردیدند. و تقاضای دیگری مبنی بر آزاد سازی دو تروریست دستگیر شده توسط هلند در رابطه با ربوده شدن هواپیمای انگلیسی در سال 1973 ارائه گردید. در چهارمین روز حادثه هلندیها این تقاضا را برآورده ساختند. هواپیما ربایان همه گروگانها را به جز سه تن خدمه هواپیما آزاد ساخته، اعلام کردند که اگر دولت تونس به آنها پناهندگی آزاد اعطا نکند هواپیما را منفجر خواهند ساخت، پس از دریافت این اطمینان که به ساف تحویل داده نخواهد شد هواپیما را ترک نمودند. دو هفته بعد، مقامات تونس اعلام کردند که چهار هواپیما ربا به همراه هفت تن از همکاران آزاد شده شان، آزاد شده، تونس را ترک گفته اند.

سپتامبر 1976 - (طبقه بندی نشده) تصرف یک هتل مجلل در دمشق و گرفتن 90 نفر به عنوان گروگان. چهار تروریست مسلح به مسلسل دستی و نارنجک دستی خواستار آزادی 35 زندانی (احتمالاً فلسطینی) از زندانهای سوریه شده و بیانیه ای اعتراض آمیز در رابطه با عملیات نظامی سوریه در لبنان منتشر نمودند. پس از ورود تروریستها به هتل حدود 200 نفر از نیروهای ویژه ارتش سوریه هتل را محاصره کردند، و به 50 تن از آنان دستور حمله به هتل داده شد. درگیری حدود سه ساعت طول کشید، در پایان یک توریست کشته و سه تن دیگر دستگیر گردیدند. و 4 گروگان کشته و 34 نفر مجروح گردیدند، چند تن از نیروهای سوری نیز مجروح شدند.

اکتبر 1976 - (طبقه بندی نشده) سفارتهای سوریه در رم و اسلام آباد را در یک روز مورد حمله قرار دادند.

نوامبر 1976 - (طبقه بندی نشده) حمله به هتل بین المللی عمان دسامبر 1976 - (طبقه بندی نشده) سعی کردند وزیر امور خارجه سوریه، خدام را به قتل برسانند.

اکتبر 1977 - (طبقه بندی نشده) مسئولیت کشته شدن وزیر امور خارجه امارات متحده عربی را در هنگام تلاش خالی از موفقیت برای کشتن خدام به عهده گرفتند.

ژانویه 1978 - (طبقه بندی نشده) نماینده ساف سعید حمامی در لندن را به قتل رسانیدند. یکی از تروریستها که ظاهرا با این دیپلمات فلسطینی قرار ملاقات داشت، وی را به وسیله یک تفنگ سه بار موردهدف قرار داد.

فوریه 1978 - (طبقه بندی نشده) یوسف الصبایی دبیر کل سازمان وحدت خلق آفریقا و آسیا و ناشر روزنامه الاهرام و دوست سادات را در نیکوزیا به قتل رسانده، هواپیمایی را ربودند. دو تروریست وارد محل برگزاری جلسه سازمان وحدت خلق آفریقا و آسیا در هتل شده یوسف الصبایی را به قتل رساندند. و

ص: 315

پس از آن وارد جلسه شده 30 نفر را که اکثر آنها نمایندگان کنفرانس بودند به گروگان گرفتند. با ایجاد پایگاهی در یکی از قهوه خانه های هتل اعلام کردند که در ازاء یک هواپیمای قبرسی و اجازه عبور از کشور تعدادی از گروگانها را تحویل خواهند داد. هواپیما به همراه 11 گروگان و یک خدمه داوطلب از قبرس به پرواز درآمد، ولی لیبی، کویت ، سومالی، اتیوپی، و یمن جنوبی به آن اجازه فرود ندادند. و جیبوتی تنها اجازه سوختگیری به هواپیما داد. هواپیما به فرودگاه لارناکا قبرس بازگشت و در آنجا تروریستها با مقامات بلندپایه قبرسی به مذاکره پرداختند. ظاهرا تروریستها قبول کردند که در ازا دریافت پاسپورت و امان نامه، گروگانها را آزاد سازند. ولی در این موقع یک ضد حمله مصری که با مخالفت قبرسیها روبه رو شد، آغاز گردید. در پایان 15 سرباز مصری کشته و 16 تن از آنان زخمی شدند، شش تن از اعضاء پلیس و گارد ملی قبرس مجروح گردیدند و یک هواپیمای سی - 130 مصری نیز نابود گشت. تروریستها خود را به دولت قبرس تسلیم کردند و هنوز هم در توقیف بسر می برند.

اوت 1978 - (طبقه بندی نشده) نماینده ساف در پاریس عزالدین خالق را به قتل رسانیدند. در این واقعه دو تروریست وارد ساختمان اتحادیه عربی شده، با بیرون کشیدن سلاحهای خود به افرادی که در آنجا منتظر بودند دستور دادند که وارد یکی از اتاقهای آنجا بشوند. پس از آن وارد دفتر خالق شده بطرف وی تیر اندازی کردند. بهنگام ترک آنجا، تروریستها نارنجکی به درون دفتر پرتاب کردند که سبب کشته شدن معاون خالق و مجروح شدن دیگران گردید.

- (طبقه بندی نشده) حمله به دفاتر ساف در اسلام آباد، پاکستان، چهار تروریست مسلح به مسلسل های سبک و نارنجک وارد دفتر ساف شده یک گرداننده رادیویی، دو دانشجوی فلسطینی و یک پلیس محافظ پاکستانی را به قتل رسانیدند. تروریستها موفق به فرار شدند.

کتاب چهل و چهارم

فلسطین (3)

ص: 316

ص: 317

مقدمه

ص: 318

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، شرق و غرب را به حیرت افکند و آمریکا بیش از پیش به ضعف دستگاههای جاسوسی خود که برای تنظیم سیاستهای خویش و جلوگیری از وقوع انقلابها، بدانها متکی است پی برد. سازمان جاسوسی آمریکا «سیا» با همه پیچیدگی و وسعت امکانات و تجربیات چندین ساله نتوانست تحلیل به موقع و درستی از چگونگی رشد انقلاب اسلامی، تشکیلات آن، نحوه رهبری و چگونگی نفوذ آن در میان مردم ارائه دهد. اتحاد بی نظیر امت و ایمان آنها به پیروزی در پرتو درایت و هوشیاری حضرت امام مدظله، الگوی بی مانندی را برای پی ریزی و پیشبرد یک انقلاب اسلامی، به جهانیان عرضه کرد. در کتابهای مختلف اسناد منتشره، به وضوح این معنی که آمریکا دچار نوعی غافلگیری در مقابل حرکت انقلاب اسلامی شده بود، دیده می شود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی آمریکاییها تکانی خورده و به خود آمدند. ظاهرا کلیه کانالهای رسمی آنها شامل مقامات لشکری و کشوری رژیم طاغوت و دوستان قدیمی کارایی خود را از دست داده بودند.

دوستان دیگر امثال دار و دسته نهضت آزادی هم که دانسته یا ندانسته انواع و اقسام خبرها را طی ملاقاتها و برخوردهای رسمی و غیررسمی در اختیار آنها قرار می دادند، نتوانسته بودند نیازهای جاسوسی آمریکا را برآورده سازند.

دشمنی دیرین و افزایش یافته آنها با اسلام و انقلاب اسلامی لزوم اتخاذ تدابیری برای مقابله با آن را ایجاب می نمود و اتخاذ تدابیر و طرح نقشه های مدافعه، بیش از هر چیز نیاز به اطلاعات اساسی و جامع درباره کلیت انقلاب داشت.

شناخت شکافهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک در درون صفوف انقلاب، اولین قدم اساسی هر جریان ضد انقلابی است و به همین دلیل سعی اولیه زخم خورده درجه اول انقلاب بر آن بود تا این شکافها و تنشها را شناسایی نماید. این موضوع فقط در مورد انقلاب ما صادق نیست، بلکه هر قیام مردمی در سراسر گیتی با آن مواجه است و قدرتهایی که منافع آن ها به واسطه این قیامها در معرض تهدید قرار می گیرد، از انجام اقدامات فوق الذکر این اهداف را تعقیب می نمایند:

الف) شناسایی کامل چهره های انقلاب و سپس کسانی که به ظاهر در صف انقلاب قرار داشته، اما طرز فکری غیرانقلابی دارند.

ب) به کارگیری مجموع اطلاعات کسب شده در تمام زمینه ها برای طرح و نقشه ها و توطئه ها در جهت انحراف مسیر انقلاب در تلاشی که به این منظور انجام می گیرد. قاعدتا کسانی که همخوانی و هماهنگی بیشتری با باورهای غرب دارند، امیدهای درجه یک محسوب شده، روی آنها سرمایه گذاری زیادی

ص: 319

می شود تا مصادر و مناصب اجرائی و کلیدی انقلاب را به عهده گیرند.

ج) استفاده از اطلاعات برای برخوردهای حاد و حذفی با انقلاب که عمدتا شامل براندازی، تهاجم نظامی و ترور رهبران می شود.

د) هدف چهارم جاسوسی، مطلع ساختن متحدین سیاسی قدرتی است که منافع وی در معرض خطر قرار گرفته است. اشتراک منافع و اهداف سیاسی، منجر به ایجاد اتحادهای کوتاه مدت و در بسیاری مواقع بلند مدت، مابین کشورها و قدرتهای مختلف می شود. به تبع این اتحاد و تشکیل جبهه واحد بر علیه انقلاب است که نقشه ها و توطئه های مشترک چیده شده و این طرحها و نقشه ها می بایست تالی هماهنگیها و وحدت نظر پیشین باشد به منظور کسب این اتفاق، دشمنان اخبار خویش را با یکدیگر در میان گذاشته و دست به تبادل آنها می زنند. یکی از اسناد مندرج در این مجموعه بهترین مثالی است که موضوع فوق را روشن می کند. این سند مربوط به گزارش یک جلسه توجیهی است که برای شخصی به نام «زیوالون» نماینده موساد (سازمان جاسوسی اسرائیل) برگزار می شود. همبستگی نزدیک و تنگاتنگ سیا و موساد و اهداف مشترک آنها در جهت جاسوسی برای نابودی و به انحراف کشانیدن انقلاب فلسطین باعث می شود که مرزبندیهای ظاهری میان آمریکا و اسرائیل و آژانسهای جاسوسیِ هر یک برداشته شده و بسان یک تشکیلات واحد، اجزای مختلف خویش را جهت اجرای یک برنامه هماهنگ نمایند.

یکی از مؤثرترین روشهای جاسوسی از درون یک تشکیلات، داشتن منابع خبری در درون آن می باشد. کشف و شناسایی و استخدام منابع یکی از مهمترین و مؤثرترین اقداماتی است که سیا در جهت انجام آن ظریفترین و پیچیده ترین شیوه ها را به کار می گیرد. شناسایی یک منبع بالقوه، معمولاً توسط دیگر جاسوسان و منابع انجام می شود و بعد از تحقیقات لازم در مورد پیشینه فرد، اقدامات لازم برای شکار وی به مرحله اجرا درمی آید. علائمی هستند که سیا روی آنها حساس بوده و با مشاهده آن در افراد مناسب، نسبت به آنها علاقه مند می شود. این علائم خود نتیجه و نشانه وجودخصایص و ویژگیهایی در افراد مورد بحث هستند، که همینها نیز از طرفی شخص را وامی دارند تا اقدام به همکاری با کسانی بنماید که تا دیروز آنها را دشمن و رقیب خود می پنداشت. عمده این علائم به قرار زیر هستند:

1 - اشتراکها در عقاید سیاسی، در بسیاری موارد دلایل اساسی و شاید مهمترین آنها برای پیوستن افراد به سیا می باشند. اینها که به دلیل دلبستگی به مرام و مسلک سیاسی و طرز تفکر غرب بر آن باورند تا در جهت پیاده کردن آن ارزشها در جامعه خویش قدم بردارند، به عنوان گامی در این راه تن به جاسوسی و خبرچینی برای سیا می دهند. از میان افرادی که می شناسیم، امیر انتظام عضو و سخنگوی دولت موقت و مقدم مراغه ای از این دست افراد بودند که اطلاعات خویش را بیدریغ در اختیار مأمورین سیا می گذاشتند.

2 - سرخوردگیهای ایدئولوژیک. افرادی که در طرز فکر سازمان و یا ایدئولوژی خویش اشکالاتی مشاهده می نمایند و در صورتی که این اشکالات به حدی برسد که پاسخی برای آن نیابند، جذب قطب مخالف می شوند. تعداد زیادی از منابع سیا، کمونیستهای دو آتشه ای بوده اند، که بعد از بریدن توسط سیا جذب و استخدام شده اند.

3 - احتیاجات مالی. کمبودهای مادی و گاهی زیاده طلبیها باعث می شود که فردی برای رفع این مشکل خویش تن به جاسوسی بدهد. مأموران سیا در برخورد با اکثر منابعشان، حتی آنان کمبود مالی چندانی ندارند، سعی می نمایند تا با عادت دادن آنها به گرفتن هدیه و دستمزد، وابستگی مالی بین منبع و

ص: 320

خودشان به وجود آورده و به این ترتیب ضریب اطمینان لازم را برای ادامه همکاری منبع به دست آورند.

هرچند موارد بالا، تمامی شگردهای سازمانهای جاسوسی را در بر ندارند، اما زمینه مناسب را برای معرفی کتاب فلسطین (3) فراهم می سازند.

کتاب 44 - فلسطین (3) این کتاب مجموعه اسنادی است در ارتباط با یکی از عملیات سیا برای جمع آوری خبر و اطلاعات از درون انقلاب اسلامی. عامل اصلی این قضیه شخصی است که هویت اصلی وی ناشناخته مانده است. اما در تشکیلات سیا به اسم رمز «ام. جی. بارج /1»(1) یا به اختصار «ب / 1» نامیده شده است. در مجموع، مطالب اسناد حاکی از اطلاعات زیر در مورد وی می باشند:

1 - عضویت در سازمان فتح. ب / 1 در تشکیلات فتح از اعضای بلندپایه بوده و شاید یکی از دلایلی که سیا به شکار نامبرده اقدام نموده است، همین مسئله باشد. تخصص وی در امور آموزش نظامی می باشد. در اسناد می بینیم:

«ب / 1 و ام / 1 قطعا در مقامی هستند که از هر گونه آموزش نظامی فتح مطلع باشند». ام/1 نام اختصاری جاسوس دیگری با اسم رمز «ام. جی. ماریتر / 1» بوده است که ارتباط وی با ب /1 را در قسمتهای بعدی خواهید دید.

2 - تاریخ استخدام نامبرده مشخص نیست اما نوع گزارشها می رساند که وی باید یکی از منابع قدیمی باشد. البته لازم به تذکر است که بخش عمده اسناد این کتاب به فعالیت این فرد در ایران اختصاص دارد و مدارک و گزارشهای وی در غیر این زمینه به خاطر آنکه ارتباطی به ایستگاه سیا در تهران نداشته است و به دلیل مرزبندی اطلاعاتی، در ایستگاه تهران وجود ندارد.

3 - چگونگی آمدن بارج به ایران به این قرار است: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حمایتهای آشکار جمهوری اسلامی از انقلاب فلسطین، موجد همکاریهایی بین انقلاب اسلامی و سازمان آزادیبخش فلسطین گشت. به دلیل وجوب آموزش نظامی پاسداران انقلاب اسلامی و دیگر نیروهای انقلاب، هیئتی از طرف سازمان آزادیبخش فلسطین جهت آموزش نظامی به ایران اعزام می شود و در چند نقطه به آموزش پاسداران می پردازد. بارج یکی از اعضای بلندپایه این هیئت و احتمالاً مسئول آن بوده است.

4 - در یکی از اسناد آمده است که بارج دارای تعصب ضدکمونیستی می باشد. این گرایش وی در بعضی گزارشها قابل مشاهده می باشد. البته در اسناد، دلایل این تعصب و اینکه چه عواملی باعث ایجاد این روحیه در نامبرده شده اند، وجود ندارد؛ ولی به هر حال می توان حدس زد که این مطلب یکی از عو امل مؤثر در غلتیدن وی به دامان سیا بوده است.

5 - حقوق بارج قبل از اول خرداد 58، معادل 2000 لیره لبنانی بوده است. اما به دلیل مشکلات مالی که برای بارج پیش می آید، سیا حقوق او را به دو برابر یعنی 4000 لیره لبنانی و معادل 000/ 100 ریال افزایش می دهد، که البته مخارج دیگر وی برای انجام مأموریتهای محوله از طرف سیا پرداخت می شده است.

6 - به لحاظ حساسیت فوق العاده ارتباط بارج با سیا، با اینکه محل اصلی فعالیت وی در سال 58 ایران

ص: 321


1- در اسناد سیا جاسوسان فلسطینی با کد ام. جی. مشخص می شوند. همچنان که جاسوسان ایرانی با کد اس. دی. مشخص می گردند.

بوده است، ولی وظیفه ارتباط با بارج به ایستگاه سیا در تهران واگذار نگردیده و ایستگاه بیروت از طریق فرد دیگری ارتباط با بارج را حفظ می نموده است. رابط بارج با سیا جاسوس دیگری به نام ام. جی.

مارتیر/ 1 بوده است. این شخص گزارشهای بارج را که با ادوات مخفی نویسی و یا دیگرشیوه ها نوشته می شده است، از وی تحویل می گرفته و سپس طی ملاقاتهای حضوری، به مقامات سیا مسترد می نموده است.

7 - بارج به دلیل مأموریت مهم خویش و اینکه از اعضای مهم فتح بوده است با سفارت فلسطین در تهران نیز ارتباط داشته است.

8 - ارتباطات کاری بارج باعث می شده است که وی با قسمتهای مختلف سپاه رفت و آمد داشته و در همین رابطه اطلاعات مورد نیاز سیا را نیز جمع آوری نماید.

نظری اجمالی بر مطالب اسناد می تواند فهرست زیر را از عمده اطلاعات مورد نیاز سیا برای ما فراهم آورد که به فراخور در مورد هر یک توضیح داده می شود:

الف - سپاه، سازماندهی آن، تعداد افراد، سلاحها، نوع آموزش، افراد برجسته، خاستگاه اجتماعی و جغرافیایی پاسداران. از آنجا که سپاه به مثابه خط مقدم جبهه انقلاب اسلامی در رویارویی با ضد انقلاب قرار داشته و دارد، هر نیرویی که قصد تهاجم، ضربه زدن و یا هر مقابله دیگری را با انقلاب اسلامی داشته باشد، در اولین مرحله حتی هنگام طرح نقشه، سپاه را چون خاکریزی استوار در مقابل خود می یابد و برای گذر از این خاکریز، چاره ای نمی بیند جز آنکه اطلاعات اساسی در مورد این ساختار را به دست آورد، سیا به عنوان فعالترین جبهه اطلاعاتی ضد انقلاب خارجی هر چه سریعتر می خواست درباره این نهاد تازه تأسیس آگاهیهای لازم را کسب نماید.

از این رو فرصت را غنیمت شمرده و از رابطه بارج با سپاه بهره برداری می نماید. البته اگر بتوان بر اطلاعات مبادله شده و موجود در این اسناد استناد نمود، باید گفت که کند ذهنی بارج، ناآشنایی وی با فرهنگ و روحیات انقلابیون مسلمان و عدم هدایت صحیح وی توسط سیا، باعث شده که سیا آنچنان که روی این جاسوس خویش در این مورد حساب باز نموده بود، نتواند کامیاب شود.

ب - سیستم قدرت و حاکمیت در ایران، اختلافات میان دولت موقت و رهبری انقلاب، نظر روحانیون بزرگ نسبت به امام. ساخت نوبنیاد جمهوری اسلامی و رهبریهای بی نظیر امام که باعث تثبیت آن گشت، به همراه آنچه که از سرعت انقلاب و پویندگی عجیب آن در دنیا منتشر شد همواره یکی از مایه های بروز شگفتی برای کسانی بوده است که قصد تحلیل این انقلاب را داشته اند. این عوامل از یک سو و از سوی دیگر اتحاد و یگانگی شگرفی که امت ما در عرصه های مبارزه برای پیروزی انقلاب به نمایش گذاشتند، طراحان براندازی انقلابها را در مورد طرحهای استاندارد و قدیمیشان به تجدید نظر واداشت. به همین خاطر است که تحلیلگران سیا برای سردرآوردن از این کلاف سردرگم خود دست به دامان بارج می شوند تا وی به سبب نزدیکی که با محافل انقلابی دارد بتواند دستمایه های لازم را برای آنان تهیه نماید. در همین رابطه موضوعاتی که در این بند ذکر شد جزء شرح وظایف اصلی وی قرار می گیرد. اما دقت در مطالب مطروحه مؤید این مطلب است که عدم برخورد پویا با رخدادها و تأثیر زیاده از حد دید شخصی بارج، باعث شده است که سیا در این مورد نیز چندان طرفی نبندد.

ج - گزارش عمومی از اوضاع ایران و انقلاب، مسائل خوزستان، اوضاع کردستان.

ص: 322

اگر از مسئله خوزستان که بارج به لحاظ ارتباط با دفتر ساف در آنجا، به گمان سیا می توانسته است مثمر ثمر واقع شود، صرف نظر نماییم، موارد دیگر این بند جزء دستور کار عادی ب / 1 قرار می گیرد. زیرا هر فرد مرتبط با سیا قاعدتا موظف است برداشتهای خود را از محیط فعالیت و آنچه در حول و حوش وی می گذرد، گزارش نماید. گزارشهایی که در این باره وجود دارد با توجه به برداشتهای شخصی بارج از وقایع و رویدادها تنظیم گشته اند و اشکالات زیادی در آنها وجود دارد.

تنها موردی را که می توان استثنا کرد تحلیلی از فعالیتهای حزب توده است که شاید با توجه به دقت بارج در این مورد که ناشی از تعصب ضدکمونیستی وی بوده است، بتوان ارزیابی دیگری برای آن ارائه داد.

نگاهی کلی به مسئله:

همان گونه که ذکر شد موضوع کلی کتاب «ماجرای جاسوسی یک عضو سازمان آزادیبخش فلسطین، شاخه الفتح، برای سازمان جاسوسی آمریکا است. دقت پیرامون این موضوع به همراه یادآوری شرح فعالیتهای بارج و مرتبه وی در ساف ذهن را به کند و کاو پیرامون علت اصلی قضیه وامی دارد. چرا فردی در شعار و حرف مبارزه با صهیونیزم و حامی آن آمریکا را می پروراند، ولی در عمل جاسوسی مستقیم برای آمریکا و غیرمستقیم برای صهیونیزم را پیشه خود قرار می دهد؟ تفاوت حرف تا عمل در کجاست؟ مگر صهیونیزم دشمن اصلی ملت فلسطین و غاصب سرزمینهای آنها نیست؟ اگر بخواهیم علاوه بر دلایلی که در ابتدای این مقدمه صحبت آن رفت، کنکاش بیشتری پیرامون موضوع داشته باشیم، محور عمده بحث ما «عمل زدگی یک فرد در جریان فعالیتهای بی هدفش» خواهد بود. در مقدمه کتاب شماره 42 فلسطین (1) - و در اسناد آن کتاب عملکرد ساف و طرز فکر حاکم بر رهبریت آن مشاهده شد. سیاست زدگی، وابستگی، بی هدفی و تلاشهای عبث افراد و گروههای سازشکار حاکم بر رهبری ساف دیده شد که به جای در پیش گرفتن مبارزه مستقیم و رویارو با دشمنان مردم فلسطین به بند و بستهای سیاسی دل خوش کرده و دنباله روی از سیاستهای دول مرتجع عرب را در پیش گرفته اند.

واقعیت آن است که تا روندهای سیاسی گروههای فلسطینی این گونه است، ملت فلسطین باید مطمئن باشد که اینها بزرگترین ضربه را بر انقلاب رهایی بخش قدس وارد خواهند ساخت. رخنه سیا و عناصری چون بارج در رده های بالای تصمیم گیری این گروهها نتیجه نهایی فقدان ایمان اسلامی در آنهاست.

اگر بازنگری و تجدید نظری اساسی از جانب مسلمانان انقلابی فلسطین در مورد گروههای بناحق حاکم بر سرنوشت آنها صورت نگیرد و اگر اقدامی در جهت تصفیه و پالایش اساسی این گروهها صورت نگیرد، ملت فلسطین باید مطمئن باشد که این گروهها لانه های امنی برای فعالیت و توطئه عناصر نابابی همچون بارج و ماریتر باقی خواهند ماند.

در چند سال اخیر ادامه فعالیتهای این گونه عناصر تأثیرات بسیار نامطلوبی را بر انقلاب فلسطین به جای گذاشته است. موارد زیر نشانه های بارز و آشکار به سازش کشانیده شدن این انقلاب است:

- کنار نهادن تدریجی مبارزه مسلحانه و تن دادن هر چه بیشتر به بازیهای سیاسی - عدم برخورد قاطع با توطئه کمپ دیوید و منحصر کردن برخورد به سخن پراکنیهای سیاسی - پذیرفتن طرح فهد به مثابه قبول تلویحی توطئه کمپ دیوید

ص: 323

- مذاکرات نزدیک با عمال مستقیم آمریکا نظیر ملک حسین در مورد تشکیل کنفدراسیون مشترک اردنی - فلسطینی - ترک بیروت و واگذاری آن به صهیونیستها - روابط بسیار نزدیک با حاکمیت مصر، امضاء کننده قرارداد کمپ دیوید و واسطه گری برای بازگرداندن مصر به جرگه کشورهای اسلامی - ضدیت با کشورهای مترقی عضو جبهه پایداری یقینا ملت فلسطین از نگرش به افق تیره و تاری که این تلاشها برایش تصویر کرده است بسیار دل نگران است. ولی بی شک وعده نصر خداوند تبارک و تعالی تحقق خواهد یافت و فرزندان دلاور وقهرمانان گمنام این ملت راه واقعی خویش را که به تعبیر امام عزیزمان «استفاده از مسلسلهای متکی بر ایمان» است، خواهند یافت.

به امید آن روز و به امید پیروزی نهائی اسلام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام

چند سند

ص: 324

سند شماره (1) سری - 21 اردیبهشت 58 اعضا - 11 مه 79 از بیروت 53896 به رئیس رونوشت برای تهران هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. ام. جی. بارج - ام. جی. ماریتر عطف به: الف: بیروت 53820، ب: تهران 53008 1 - شب 20 اردیبهشت در ملاقات مختصری که در اتومبیل با ام. جی. ماریتر/ 1 داشتیم مطابق نظر پاراگراف 1 ب تلگرام مرجع ب از او خواستیم که درباره قوای پاسداران انقلاب (گارد جمهوری) توضیح دهد.

2 - ام. جی. ماریتر / 1 با مطابقت اظهاراتش بر مکالماتی که با ام. جی. بارج /1 داشته بشرح ذیل درباره اوضاع توضیح داد:

الف: رقم 5000 نفر داده شده در تلگرام مرجع ب به عنوان قوای پیش بینی شده گارد جمهوری اشتباه بود. قوای پیش بینی شده (پس از تکمیل آموزش پرسنل که دو تا سه سال طول می کشد) 000/50 نفر است. از این تعداد 000/10 نفر حقوق کامل خواهند گرفت و به طور دائم حفظ خواهند شد.

ام. جی. بارج /1 سعی خواهد کرد در بازگشت به ایران مکانها و قوای پیش بینی شده را مشخص کند.

000/40 نفر باقیمانده، در حکم نوعی نیروی ذخیره خواهند بود. ام. جی. ماریتر / 1 آن را «میلیشیایی» دانست که فقط هنگام کفایت نکردن تعداد نیروی دائم در اجرای مأموریت خود، فراخوانده می شوند.

ب: مأموریت گارد جمهوری، امنیت داخلی در شهرهای بزرگ ایران می باشد. (اسم شهرها را نداریم) نظر خمینی این است که آنها عمدتا علیه «کمونیستها» و میلیشیای چپ تحت الحمایه کمونیستها بکار گرفته شوند. اما این حرف شایدانعکاس دهنده قدری از تعصب ضد کمونیستی ام. جی. بارج /1 باشد.

قطعا آنها برای مبارزه با کمونیستها و چپیها و به گفته ام.جی. ماریتر / 1 همچنین سایر اقلیتها به کار گرفته خواهند شد. قراراست که گارد جمهوری فقط در شهرها مورد استفاده قرار گیرد و به مشکلات برون شهری کار نداشته باشد.

ج: گاردهای جمهوری آموزش سلاحهای..... را نخواهند دید و آنها را دریافت هم نخواهند کرد. آنها خمپاره خواهند داشت اما فقط تا 82 میلیمتری... سلاحهای ضد تانک PGR(احتمالاً آر.پی. جی - مترجم) خواهد بود. آنها 7/12 میلیمتری خواهند داشت. آموزش آنها درباره این سلاحها، به علاوه جنگ خیابانی می باشد. (بعدا بیشتر درباره آموزش آنها گفته خواهد شد.) 3 - ام. جی. ماریتر/1 همچنین گفت که خمینی نه تنها بر گارد جمهوری بلکه بر نیروی هوایی هم احاطه مستقیم دارد. نیروی زمینی تحت کنترل دولت است.

4 - خواسته های تلگرام مرجع ب، به علاوه آنچه در تلگرام رئیس 435188 آمده، به ام. جی .ماریتر / 1 داده شد تا به ام. جی. بارج / 1 برساند. ما آنها را به عربی ترجمه کرده بودیم.

5 - پرونده: 946977 - 201، 921451 - 201. تا تاریخ 21 اردیبهشت 78 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری

ص: 325

سند شماره (2) سری 1 خرداد 58 اعضا - 22 مه 79 از: بیروت 53948 به: رئیس تهران هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اطلاعاتی آر. آر. جوس - ام. جی. بارج عطف به: الف: رئیس 53861 ب: تهران 53008 1 - در آخرین ملاقات با ام. جی. بارج / 1(ب / 1) ما خواسته های اطلاعاتی مطرح شده در تلگرامهای مرجع را.... او جدیت خواهد کرد درباره خواسته هایی که نتوانست جواب دهد، خبر جمع آوری کند.

2 - مکانهای آموزش ساف در کجا واقع شده اند؟ تیم آموزش ساف در حال حاضر در «اردوگاه ارتش عباس آباد» آموزش می دهد. معذالک، این مکان.... است و ب / 1 پیش بینی می کند که مکان اصلی آموزش بالاخره به یک محل که هنوز مشخص نشده، انتقال یابد.

3 - وظیفه دفتر ساف در اهواز- خوزستان - چیست؟ ب /1 وظیفه دقیق این دفتر را نمی داند وی علاوه بر آن نمی داند که این دفتر در آنجا مشغول چه فعالیتهای خاصی است یا چه تعداد فلسطینی به آنجا فرستاده شده اند. ب / 1 فقط توانست توضیح کلی درباره فعالیتهای فلسطینیها در خوزستان بدهد یعنی گفت که آنها «نقش خوبی» را ایفا می کنند. ب/1 گفت که بطور کلی کوششهای فلسطینیها در خوزستان در این جهت بوده که به عنوان میانجی بین مردم از یک طرف و خمینی و دولت از طرف دیگر عمل کنند. مقصد کوششهای فلسطینیها بازداشتن اوضاع خوزستان از رسیدن به «حالت انفجار» بود. ب/ 1 شک داشت که در خوزستان کوششی برای جلب طرفداران ایرانی جهت مبارزه در فلسطین صورت بگیرد. به هر صورت ب/1 از هیچ موردی از این قبیل خبر نداشت. معذالک به گفته ب/1 تعداد (کثیری) از ایرانیان به دفتر ساف در تهران روی آورده و داوطلب رفتن به فلسطین جهت مبارزه شده اند.

این افراد همگی ثبت نام شده اند اما در حال حاضر طرحی برای اعزام آنها به فلسطین وجود ندارد. با وجود این، ساف طرح اضطراری برای استفاده از آنها را تهیه می بیند. ب/1 تکرار کرد که از طرف ساف هیچ کوشش فعالانه ای در ایران جهت استخدام مبارز وجود ندارد بنحوی که وی از آن مطلع باشد. خمینی پیشنهاد حمایتهای دیگری (بیش از این مشخص نشد) به فلسطینیها داده، اما عرفات نپذیرفته است. ب/1 اطلاع جزئی در این خصوص ندارد. ولی گفت که هانی الحسن فعالانه تلاش کرده بود که روی خمینی اعمال نفوذ کرده تا مناسبات دیپلماتیک با مصر را قطع کند.

4 - ب/1 نتوانست آن طور که باید و شاید درباره انتصاب یزدی به سمت وزارت خارجه اظهار نظر کند. با این حال ب/1 گفت که یزدی با بازرگان، که دوست خوب نخست وزیر بختیار بوده، نزدیکی دارد و هیچ یک از اینها نزد پاسداران محبوبیت ندارند.

5 - ب/1 گفت که به عقیده چهره های دولتی / مذهبی، ترور کنندگان مطهری یا اعضای سابق ساواک یا کمونیستها بوده اند. ب/1 خبر قابل اتکائی درباره هویت ایشان نداشت. وی گفت که دولت / خمینی در نظر دارند در مورد این گروهها «اقدام تنبیهی» (بیش از این مشخص نشد) پیش گیرند.

6 - ب/1 می گوید که بین خمینی و بازرگان اختلافهای جدی وجود دارد، اما وی (ب/1) از دامنه این اختلافها خبر ندارد. به هر حال یکی از اختلافهای اصلی بر سر حضور، استفاده و نفوذ پاسداران انقلاب و

ص: 326

کمیته های انقلاب بود. بازرگان می خواست اینها را کنار بگذارد چون دولت عملاً فاقد قدرت بود. خمینی در این مورد تسلیم بازرگان نمی شد همچنین ب / 1 گفت که بازرگان می خواهد نفوذ ساف در بین پاسداران انقلاب و بر خمینی را تقلیل دهد.

بازرگان همچنین می خواهد که به ارتش وظیفه مهمتری بدهد. ب/1 می گوید در حالی که بازرگان یک حامی پر حرارت ساف نمی باشد، ولی مخالف با آن هم نیست.

7 - بگفته ب/1 خمینی به نظر می رسد که در سلامتی بسیار خوبی به سر می برد. او ظاهرا..... و قوی می باشد. ب/1 معتقد است که خمینی «مدت مدیدی» عمر خواهد کرد. برنامه غذایی خمینی عمدتا شامل شیر و گندم و کمی از چیزهای دیگر است. او خیلی کم گوشت می خورد.

8 - ب/1 اطلاعی درباره جنبشهای خودمختاری و اقلیتها نداشت. ب/1 اظهار داشت که سیاست فعلی ساف مبنی بر جانبداری از خمینی و نه پشتیبانی از اقلیتهاست.

9 - پاسداران انقلاب اینک در اردوی عباس آباد آموزش می بینند. در دانشکده جنگ نیز تعدادی آموزش داده می شوند. طرحی جهت احداث یک ناحیه آموزشی برای مشهد در دست تهیه است و عاقبت در سرتاسر ایران مکانهای آموزشی برقرار خواهند شد.

10 - هیچ یک از اعضای تیم آموزش ساف در محوطه حوزه خلیج (محل سابق مستشاری - م) بسر نمی برند و ب/1 چنین خبری نشنیده است. در رابطه با تأسیساتی که وی دیده است (عباس آباد) ب/1 اظهار می دارد که تمامی دفاتر را (به زور) گشوده اند. بعصی از صندوقها هم گشوده شده اند، اما اکثر آنها دست نخورده مانده اند. اقدام صورت گرفته برای گشودن آنها غالبا با تیراندازی به قفل رمزی بوده است.

ب/1 سعی خواهد کرد در این مورد بیشتر اطلاع حاصل کند.

11 - تیم آموزش ساف در حال حاضر در سه محل جای داده شده؛ یک گروه در منطقه تجریش به سر می برد، گروه دیگری در منطقه شمیران و ویلایی که ستاد این هیئت قرار دارد و ب/1 هم در آن زندگی می کند، در خیابان فرشته در اول خیابان جردن واقع شده است.

12 - ب/1 گفت که ساف به عنوان...نفوذ کلمه ای در مورد مأموریت دادن به کارشناسان فلسطینی برای کار در حوزه های نفتی ندارد، اما ساف برای کسب چنین نفوذی تلاش می کند. آنها پیش بینی می کنند که خمینی تقریبا در آینده نوعی اختیارات در این مورد بدهد.

13 - ما جزئیات مربوط به آموزش و تشکیلات پاسداران انقلاب را در تلگرام جداگانه ای عنوان می کنیم.

14 - پرونده. 945977 - 201 تا تاریخ 30 اردیبهشت 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری سند شماره (3) از: رئیس 443665سری 1 خرداد 58 اعضا - 22 مه 79 هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. آ. آر. جوس - ام. جی. بارج عطف به: بیروت 53949 1 - پیشنهاد می شود که به ترتیب زیر ام.جی. بارج / 1 را در مضیقه مالی که دارد کمک کنیم:

الف: حقوق وی را در مدت زمانی که در ایران است دو برابر کنیم و به 000/4 لیره لبنانی، تکرار

ص: 327

می شود 4000 لیره لبنانی برسانیم. (از زمان اولین ورود وی به ایران محاسبه شود) ب: 000/30 ریالی را (معادل..../ (؟) دلار آمریکا) که باید از حقوق ماهانه او جبران شود پیش پرداخت کنیم.

ج: به او بگوییم که از حقوق افزایش یافته خود، ضمن اقامت در تهران با نرخ 2000 لیره لبنانی تکرار می شود 2000 لیره لبنانی در ماه پیش حقوق خود را بازپرداخت کند. اگر به طور PCS قبل از پیش پرداخت از تهران مراجعت می کند، شرایط بازپرداخت موازنه پیش حقوق از حقوق عادی ماهانه 2000 لیره لبنانی را مورد مذاکره قرار دهیم.

2 - اگر موارد فوق برای قرارگاه و ام. جی. بارج / 1 قابل قبول باشد، یادداشت تعهد شفاهی وی را تصحیح می کنیم، تا مطالب فوق در آن منعکس شوند. لطفا اطلاع دهید.

3 - پرونده: 946977 - 201 تا تاریخ 1 خرداد 78 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری سری سند شماره (4) سری 2 خرداد 58 اعضا - 23 مه 79 از: بیروت 53953 به: رئیس رونوشت برای تهران هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اطلاعاتی. ام.جی. بارج عطف به: رئیس 435188 1 - جوابهای ام.جی. بارج /1 (ب / 1) به خواستهای اطلاعاتی طرح شده در پاراگراف 2 تلگرام مرجع در رابطه با فعالیتهای حامیان خمینی در لبنان در زیر عنوان شده است.

آگاهی ب/ 1 درباره این موضوع نسبتا کم و محدود است.

2 - ب/1 اظهار می دارد که «جنبش العذار... قه» یک جنبش اسلامی متشکل از پیروان فارسی زبان خمینی است. او نتوانست در مورد ارتباط این جنبش با «امل» یا تشریح جزئیات حمایتی که از خمینی به عمل می آورد، اطلاعی دهد.

3 - ب/ 1 جز آنکه گفت حسن الحسینی رابطه «خوبی» با خمینی دارد، نتوانست توضیح بیشتری بدهد.

4 - ب/ 1 می گوید که خمینی و شورای انقلاب قصد دارند انقلاب خود را به تمام کشورهای مسلمان صادر کنند.

ب/1 از خمینی شنیده که درباره این موضع صحبت کرده و خمینی از صدور انقلاب، نه تنها به لبنان بلکه به عراق، هند پاکستان، آفریقا (به طور کلی) و «حتی به فیلیپین» حرف زده است. ب/1 نمی داند شناخت خمینی از اوضاع لبنان چگونه است و همین طور از نقشی که خمینی برای شیعیان لبنان در نظر دارد بی اطلاع است.

5 - ب/1 گفت که بین فتح و «امل» هماهنگی یا همکاری نظامی کمی وجود دارد. روابط سیاسی بین این دو البته، کمی قویتر از روابط نظامی است. ب/1 نتوانست درباره قدرت «امل» تخمینی بزند، اما می داند که پس از ناپدید شدن موسی صدر این قدرت کاهش چشمگیری یافته است.

ص: 328

6 - ب/1 فکر می کند که شیعیان ایران به طور مستمر به لبنان می روند تا اوضاع را بررسی کنند. اما در مورد صحت این مطلب اطلاع قطعی ندارد.

7 - به گفته ب/1 خمینی هیچ نماینده.... رسمی در لبنان ندارد. معذالک، شیعیان لبنان (ب/1 هویت آنها را نمی دانست) درباره اوضاع لبنان به خمینی گزارش می دهند. این شیعیان از امل و هم از غیر آن می باشند.

8 - موضع خمینی در قبال سوریه چندان موافق نیست، زیرا وی علویان را مرتد به حساب می آورد.

ب/1 می گویند هانی الحسن به وی گفته که مقصود مسافرت احمد اسکندر احمد به تهران در اواسط آوریل، اقدام به بهبود بخشیدن به مناسبات بین سوریه و خمینی بوده است. (حسن برای خوشامدگویی به احمد به فرودگاه رفته بود.) ب/1 نتوانست درباره نتیجه این مسافرت اظهار نظر کند.

9 - ب/1 همچنین گفت که خمینی از عراق خشنود نیست. این ناخشنودی مبتنی بر همکاری عراق با شاه در چند سال گذشته می باشد. خمینی معتقد است که شیعیان عراق تحت تهدید رژیم عراق قرار دارند.

10 - ما همچنان ب/1 را وادار خواهیم کرد سعی کند تا به خواستهای اطلاعاتی طرح شده در تلگرام مرجع با تفصیل بیشتری پاسخ دهد.

11 - پرونده: 946977 - 201 تا تاریخ 2 خرداد 78 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری سری سند شماره (5) سری 3 خرداد 58 اعضا - 24 مه 79 از: بیروت 53957 به رئیس رونوشت برای تهران هشدار. شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. آ. آر. جوس ام. جی. بارج عطف به: الف: رئیس 443665، ب: بیروت 53949 1 - از پاسخ سریعی که داده شد و پیشنهاد ستاد درباره مسائل مالی ام. جی. بارج/1 (ب/1) متشکریم.

لطفا تعهدنامه ب/1 را تصحیح کنید تا پیشنهاد تلگرام مرجع الف که به نظر قرارگاه و ب/1 قابل قبول ترین پیشنهاد است، در آن انعکاس یابد.

2 - در 3 خرداد ب/1 گفت که از او خواسته شده است ظرف ده تا بیست روز به تهران باز گردد. قرار بوده ملاقات بعدی ما در 21 خرداد صورت پذیرد و در صورتی که ب/1 پیش از آن تاریخ عزیمت کند، وی از طرح تماس تلفنی استفاده خواهد کرد. او سعی خواهد کرد سه یا چهار روز پیش از عزیمت تماس بگیرد.

3 - پرونده: 946977 - 201. تا تاریخ 3 خرداد 78 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری

ص: 329

سری سند شماره (6) سری - 7 مرداد 58 اعضا - 29 ژوئیه 79 از: تهران 53784 به بیروت: رونوشت برای رئیس هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. ام. جی. بارج عطف به: بیروت 54314 1- امکان دارد بعضی از سؤالات ذیل پیش از ورود رئیس فعلی قرارگاه تهران جواب داده شده باشند.

در این صورت ممنون می شویم که ستاد مرکزی مکاتبات مربوطه را دوباره ارسال کند، از بیروت درخواست می شود احتیاجات اطلاعاتی را که تاکنون جواب داده نشده اند و مناسب می دانید بفرستد.

الف) ام. جی. بارج / 1 با چه کسی در دولت موقت و یا قم سرو کار دارد؟ اگر با هردو، کدام یک تصمیمات سیاسی تعیین کننده را اتخاذ می کند؟ با توجه به روابط ب/1 با مقامات مختلف ایرانی، تلقی او این است که نفوذ کلمه دولت موقت در رابطه با خمینی افزایش می یابد یا کاهش؟ در رابطه با کل شورای انقلاب (توجه داشته باشید که چند تن از اعضای شورای انقلاب به مقامات پایین تر از کابینه منصوب شده اند)؟ در رابطه با پاسداران و کمیته های اسلامی استان و محل؟ ب) برنامه آموزش برای پاسداران چیست؟ چقدر موفقیت داشته است؟ تعداد پاسداران چقدر است و قوای انسانی و تسلیحاتی پیش بینی شده چقدر است؟ خاستگاه اجتماعی و جغرافیایی آنها کجاست و آیا چهره های برجسته در سطح رهبری به عنوان واسطه بین....و خمینی وجود دارند؟ چه کسانی هستند؟ ج) مناسبات بین گروه ب/1، پاسداران، ارتش، پلیس و ژاندارمری چگونه هستند؟ (تا حدی در پاراگراف 2 ب تلگرام مرجع جواب داده شده) د) انضباط بین پاسداران چگونه است و موضع پاسداران در رابطه با اعزام نیرو علیه مخالفان قومی در کردستان و خوزستان چیست؟ ه): هویتها و تکلیفهای تمامی پرسنل ساف که ب/1 اطلاع دارد در ایران کار می کنند، چیست؟ و) عراقیها در خوزستان و کردستان چه می کنند؟ 2 - بدون پرونده. تا تاریخ 6 مرداد 78 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری سری

جلسه توجیهی درباره خاورمیانه

سند شماره (7) سری 20 مرداد 58 - 11 اوت 79 تلگرام غیر فوری از: واشنگتن 493393به: تل آویو رونوشت برای عمان، بیروت، قاره، دمشق، بیت المقدس، تهران موضوع: هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. جلسه توجیهی درباره خاورمیانه 1 - جلسه توجیهی درباره خاورمیانه به تاریخ 9 اوت 1979 برای زیو الون نماینده موساد برگزار شد.

از دستورالعمل ارتباط وای. کی/ 2آ/ 836/ 79 به عنوان مبنای این توجیه استفاده گردید.

2 - پیش از ملاقات، رئیس بخش خاور نزدیک / اسرائیل به الون توضیح داد که ما می خواهیم بحث قسمت مربوط به مصر و قطعنامه 242 سازمان ملل را حذف کنیم، چون این یک امر سیاسی حساسی است که مقامات دیگر آن را در دست دارند و شایسته نخواهد بود که ما اظهار نظر کنیم.

ص: 330

اخوان المسلمین 3 - در جواب به یک سؤال درباره وجود اخوان المسلمین در ترکیه که از جلسه قبل مانده بود، تحلیلگر مرکز سنجش خارجی کشور گفت که از هیچ راهی نمی توان حضور آنها را تأیید کرد. باید توانایی اخوان المسلمین برای حضور در آنجا را با توجه به خود دولت و جمعیت علوی بومی در ترکیه مورد مطالعه قرار داد. از عوامل موجود در آنجا یکی وجود سنی هاست که از لحاظ دینی محافظه کارند و دوست دارند اخوان المسلمین حضور داشته باشد. به هر حال دولت فعلی دولتی بسیار متزلزل است که برای تأمین پشتیبانی خود به علویان که عقایدشان با عقاید عموم متفاوت است و جهت گیری شیعی دارند، اتکا دارد.

اگر قرار باشد دولت فعلی ترکیه به اخوان المسلمین پناه بدهد یا به این مطلب اشاره کند، پشتیبانی صمیمی گروه علوی را از دست خواهد داد. علت اینکه علویان این قدر حساسیت دارند این است که وضع حکومت نظامی جاری عملاً بر اثر برخوردهای بین افراطیون سنی دست راستی و علویان در مشرق ترکیه به وجود آمد. اگر دولت فعلی ترکیه سقوط کند و یک دولت محافظهکارتر بر سر کار آید، احتمال تأسیس اخوان المسلمین به اندازه سابق ضعیف خواهد بود، زیرا ارتش یک نیروی بسیار غیر دینی است و پشت پرده اعتراضاتی خواهد کرد.

4 - بگفته تحلیلگر مرکز، رئیس جمهور سوریه، حافظ اسد، احساس نموده که برخوردهای واقع در ترکیه به تشنجات سنی علوی در سوریه دامن زده اند. علویان ترکیه و علویه (سوریه) بزرگترین عنصر غیر سنی را تشکیل می دهند. این امر بسیار مشهود است و اسد از آن غافل نیست. سوریه و ترکیه هر دو دارای اکثریت سنی هستند. تحلیلگر مرکز گفت هر گونه پناهگاه غیر رسمی که ممکن است اخوان المسلمین در ترکیه پیدا کنند، در ناحیه استانهای جنوبی که بلاواسطه با سوریه مجاورت دارند، واقع خواهد بود. قاچاقچیان این ناحیه احتمالاً خود را نه ترک و نه سوری محسوب می دارند و احتمال داده می شود، آنها گروهی باشند که به اخوان المسلمین پناه دهند.

سازمان آزادیبخش فلسطین 5 - در رابطه با سؤال نماینده، درباره دست داشتن سازمان آزادیبخش در مطرح شدن اقدامات و نظریاتی که در مذاکرات گنجانده شوند، تحلیلگر گفت که ما دخالت فعلی سازمان آزادیبخش را در حوزه وسیعتری می بینیم. ما احساس می کنیم که ابتکارات سیاسی در سازمان ملل و در اروپای غربی عمدتا توسط عرفات که مشورت بسیار اندک با سایر رهبران سازمان آزادیبخش داشته، صورت گفته است. یکی از مقاصد عرفات این است که در جریانات صلح حداکثر راه حلهای ممکن را پیش رو داشته باشد. اگر چه ابتکار سیاسی در سازمان ملل مقبولیت یافته و قطعنامه به تصویب رسیده است، ولی ممکن است که هیچ حرکت بلافاصله ای جهت مشارکت در جریانات صلح مشاهده نکنیم.

محتمل است که مسائل دیگر، اول حل و فصل شوند.ممکن است نظرگاههای عرفات با آنچه که سایر رهبران سازمان آزادیبخش منظور دارند فرق داشته باشد، اما پیش از آنکه بتوانیم از نظرگاههای سایر مقامات سازمان آزادیبخش اطلاع حاصل کنیم باید صبر نماییم تا قطعنامه عملاً به تصویب برسد.

6- در 11 اوت شورای مرکزی سازمان آزادیبخش اجلاس خواهد داشت. به گفته تحلیلگر، عرفات واقف است به اینکه پیشنهاد مشارکت سازمان آزادیبخش در گفتگوهای خودمختاری موجب شکاف در

ص: 331

سازمان خواهد شد. ما فکر نمی کنیم که این امر اتفاق افتد. ما فکر می کنیم که عرفات می خواهد راههای اضطراری برای پیشبرد حقوق سیاسی فلسطینیها را پیدا کند، تا در صورت عدم موفقیت گفتگوهای خودمختاری، آنها را به کار گیرد. مقصود عرفات این است که نزد غرب وسیعا رسمیت یافته و تماسها با غرب افزایش یابند. عرفات با نظر به بن بستی که در ماه می در گفتگوهای خودمختاری روی داد دو نتیجه ممکن را در صورت عدم موفقیت گفتگوها در رسیدن به یک توافق قابل قبول برای فلسطینیها، پیش بینی می کند:

الف) ایجاد یک موضع امتناع قویتر که علیه ایالات متحده نیز جهت گیری دارد.

ب) تسلیم شدنی که عرفات را رهبری ضعیف جلوه خواهد داد. به این دلیل عرفات می خواهد راههای ادامه مشارکت خود و افزایش امکان حاصل شدن یک توافق از راه مذاکره در زمانی دیگر را پیدا کند. به این ترتیب عرفات کوشش می کند تا شناسایی ایالات متحده را جلب کند و تماسهای با غرب و سران اروپا را افزایش دهد.

7 - در مورد اقداماتی که سازمانهای مخالف ابتکار عرفات اتخاذ می کنند، تحلیلگر مرکز گفت که موضع گروههای مخالف در رابطه با مذاکرات جاری نیست بلکه به قطعنامه 242 می پردازد. در مورد سؤال مربوط به اینکه چه گروههای مخالفی به عرفات خواهند پیوست، تحلیلگر مرکز گفت که این بستگی خواهد داشت به توافقاتی که غرب در صورت پذیرش قطعنامه 242 از جانب عرفات تن در خواهد داد.

سوریه و صاعقه کلید پذیرش پیشنهاد عرفات درباره قطعنامه 242 در سازمان آزادیبخش خواهند بود.

بدون همراهی سوریه و صاعقه، عرفات اکثریت نخواهد آورد. اما اگر سوریه بپذیرد،احتمال اینکه قطعنامه سازمان ملل در سازمان آزادیبخش پذیرفته گردد، قوی است.

8 - در مورد خواستهای حداکثر و حداقل ابتکارعرفات، تحلیلگر گفت که به رسمیت شناخته شدن توسط ایالات متحده یا برقراری قدری گفتگو بین ایالات متحده و سازمان آزادیبخش حداکثر مطلوب است. در محدوده سازمان ملل، به رسمیت شناخته شدن حق استقلال تصمیم گیری و ایجاد حکومت مستقل حداکثر مطلوب است. به رسمیت شناخته شدن حق فلسطینیها به استقلال تصمیم گیری حداقل خواستهاست. هر گونه تعبیری که از این کلی تر باشد جلب نظر موافق در سازمان آزادیبخش را برای عرفات مشکل خواهد نمود.

9 - تحلیلگر مرکز گفت که در سازمان آزادیبخش یا سایر کشورهای عرب در رابطه با ابتکار سیاسی در سازمان ملل واکنش فراوانی مشاهده نکرده ایم. به هر حال، وقوع این اختلاف نظر منطقا بعید نمی باشد.

کشورهای محافظه کار آن را به منزله چیزی باارزش به حساب می آورند. اما بر سر تعبیرات آن مباحثه زیادی روی خواهد داد. تصور می کنیم که عراق موضع امتناع خود را حفظ کند. برای سوریه، لحن آن خطیر خواهد بود. عملاً هیچ احتمالی برای حمایت عراق تصور نمی شود، اما امکان حمایت سوریه وجود دارد. به این معنی که سوریه فعالانه با این ابتکار مخالفت نورزد.

ما فکر می کنیم که اتحاد شوروی نسبت به ابتکارات عرفات در سازمان ملل در اروپای غربی عکس العمل منفی داشته است. شورویها بیم آن دارند که سازمان آزادیبخش بطرف ایالات متحده نزدیکتر شود و آن دسته از اعراب که با پیمان های کمپ دیوید مخالفت ورزیدند فرسایش یابند عرفات میل دارد که برای ادامه ابتکارات خود حمایت کافی دریافت دارد. بدون اینکه خود را وارد مخاطره ایجاد یک شکاف

ص: 332

کامل در سلسله مراتب سازمان آزادیبخش کند.

10 - الون پرسید واسطه عرفات در سازمان ملل کیست و تحلیلگر مرکز گفت که به احتمال قوی کویتیها هستند، چون آنها عضو شورای امنیت می باشند. الون پرسید آیا در این مورد تماسهایی بین سازمان آزادیبخش و مصر صورت پذیرفته؟تحلیلگر مرکز پاسخ داد که حدس می زنیم حداقل به شکل تماسهای غیر رسمی همین طور باشد؛ اما راست بگوییم نمی دانیم این تماسها تا چه سلسله مراتبی پیش رفته است.

عراق - سوریه 11 - در رابطه با حوادث اخیر عراق، تحلیلگر مرکز گفت: ما این حوادث را بیشتر یک رو در رویی سیاسی می بینیم تا اینکه به عنوان یک طرح کودتا به آنها بنگریم. تأثیر این حوادث تاکنون این بوده اند که موجب سردی روابط عراق و سوریه شده اند. بر طبق تفسیری که ما از حوادث داریم، فکر می کنیم که اینها چندان طول نکشد. رو در رویی سیاسی یک مشکل داخلی است و دخالت سوریه عامل مهمی نخواهد بود.

آنچه که تشخیص مشکل است طرز تلقی عراق و خصوصا صدام حسین از جمهوری سوریه است.

تا اکتبر گذشته هر یک از دو کشور در تماس با گروههای مخالف کشور دیگر و حمایت از آنهابود.

سوءظنهای قدیمی دیر از بین می روند و ما تصور می کنیم که حسین می پندارد سوریه از گروههای مخالف در عراق حمایت می کند. ما تصور نمی کنیم که اسد اخیرا مشغول حمایت فعالانه از ناراضیان عراق بوده باشد. اینکه ما برای این امر شاهدی نمی یابیم، ما را وامی دارد باور کنیم که تأمین فعالیتهای مخالفین کشورهای یکدیگر با پیدایش روابط حسنه در پاییز گذشته خاتمه یافت. عللی که در پائیز گذشته سوریه و عراق را به یکدیگر نزدیک کرد هنوز وجود دارند، اما این رویداد آخری نشان دهنده شکنندگی این رابطه است. باقیمانده خصومت گذشته هنوز وجود دارد. یک شکاف آشکار بین دو کشور به نفع هیچ یک نخواهد بود و عراق ظاهرا با امتناع خود از نام بردن آن عناصر خارجی به این امر واقف است؛ اگر چه هرکسی تصور می کند که عنصر خارجی مشخص نشده سوریه است.

12 - تحلیلگر مرکز گفت که هنوز خیلی زود است عواقب دراز مدت را محاسبه کنیم. در مورد عواقب کوتاه مدت محاسبه ما این است: تا زمانی که تشنج جدی بین این دو وجود دارد تشکیل یک گردهمایی نهائی دیگر عرب مشکل خواهد بود.

بنابراین محتمل نخواهد بود که اعراب به اقدامات هماهنگ برای اتخاذ پیشگیریهای جدید مثل تهیه مصوبات بیشتری علیه مصر دست زنند. با این وجود درباره مصوبات جاری بین اعراب یک اتفاق آراء وجود دارد. کوششهای یکجانبه برای اینکه میانه روهای عرب در خط بمانند با هیچ عامل بازدارنده ای روبه رو نیستند و اینها در صورتی که فشار هماهنگ باشد، احتمالاً دارای همان شبکه خواهند بود.

13 - تحلیلگر مرکز گفت که در میان مدت، محاسبه غیر قطعی ما این است که رویدادهای اخیر عراق تأثیر اندکی بر سیاست بین العربی عراق خواهد داشت یا اصلاً بی تأثیر خواهند بود. همچنین این رویدادها هیچ تأثیری بر سیاست سوریه در لبنان نخواهد داشت، چون علل ماندن یا عقب نشینی (از آنجا) از روابط با عراق ناشی نمی شوند. به همین نحو ما احساس می کنیم که رویدادهای عراق تأثیری بر موضع سوریه در قبال مذاکرات سیاسی نخواهند داشت. اگر چه روابط با عراق برای سوریه اهمیت دارد،

ص: 333

اما مسئله پیوستن سوریها به مذاکرات آنقدر مهم است که سوریها (فقط) هنگامی اقدام خواهند کرد که مصالح سوریه اقتضا کند؛ بدون اینکه به مقاصد عراق توجه نمایند.

14 - پرونده: 6/8 - 2-95 تا تاریخ 18 مرداد 88 در بایگانی ضبط شود.سری سند شماره (8) سری - 11 شهریور 58 اعضاء - 2 سپتامبر 79 از: تهران؟ 5410به: فوری بیروت - رونوشت برای رئیس هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. ام. جی. بارج عطف به: بیروت 54880 1 - علاوه بر خواسته های خبری که تاکنون داده ایم، مایلیم بدانیم ام. جی. بارج / 1 چه اطلاعی درباره حزب کارگران سوسیالیست دارد یا می تواند به دست آورد. دوازده نفر که ادعا شده اعضای آن حزبند، در اهواز به مرگ محکوم شده اند. آیا این حزب ارتباطی با فلسطینیها، احتمالاً جبهه خلق برای آزادی فلسطین دارد؟ ترکیب اعضاء، اهداف و فعالیتهای آن چگونه است؟ 2 - شنیده ایم که دفتر ساف در اهواز در اواخر تیر بسته شد. آیا ب / 1 می تواند این را تأیید کند و شرایط منجر به تعطیلی را توضیح دهد. هیچ احتمالی برای بازگشایی آن وجود دارد؟ 3 - بدون پرونده. تا تاریخ 11 شهریور 78 در بایگانی شود.

تماما سری سری سند شماره (9) سری - 14 شهریور 58 اعضاء - 5 سپتامبر 79 از: بیروت 54563 به: رئیس - رونوشت برای تهران، لندن هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. پی. ای. افورت 1 - پی. ای. افورت به ما خبرهایی داده که از هانابریدی رکن 2 حزب فالانژ گرفته و به آموزش ایرانیان در جنوب لبنان توسط فلسطینیها مربوط می شوند. به گفته بریدی، یک امر بر از جانب سرگرد سعد حداد، رهبر شیعه نظامیان دست راستی در جنوب لبنان در 28 مرداد به شورای نظامی جبهه لبنانی گفت که 150 ایرانی نزدیک رود لیتانی تحت آموزش فتح قرار دارند. آن ایرانیها فقط به عنوان طرفدار خمینی توصیف شده بودند.

2 - ما به دفعات از ام.جی. بارج / 1، ام. جی. ماریتر / 1و ام. جی. بریج / 1 درباره آموزش فلسطینیها به ایرانیها در جنوب لبنان سؤال کرده ایم. هر سه آنها تکذیب می کنند که چنین آموزشی جریان داشته باشد.

ام.جی. بارج / 1 و ام. جی. ماریتر / 1 قطعا در مقامی هستند که از هر گونه آموزش فتح مطلع باشند و آنها تاکنون از دادن هرگونه خبر درباره ایران، یا درباره آموزش فتح به سایر گروهها اکراه نداشته اند. ام. جی.

بریج / 1 هر هفته دو بار به جنوب لبنان مسافرت می کند و او می گوید که تمام مراکز تعلیمی در جنوب به علت گلوله باران و بمباران اسرائیل در آنجا که از فروردین ادامه داشته، تعطیل بوده اند. ام. جی. بریج/1 می گوید که اگر آموزشی برای ایرانیان در جریان باشد باید محل آن در سوریه یا در جنوب لبنان (مثلاً دره

ص: 334

بقاع) باشد، چون وقوع آن در جنوب فعلاً محتمل نیست.

3 - صادقانه بگویم ما تردید داریم که خبر پاراگراف 1 حقیقت داشته باشد.

4 - پاراگراف 1 را می توان به سازمان اطلاعات انگلیس رد کرد.

5 - پرونده: بعدا تعیین می شود. تا تاریخ 14 شهریور 1378 ضبط شود.

تماما سری سری سند شماره (10) سری - 14 شهریور 58 اعضاء - 2 سپتامبر 79 از: بیروت 54565به: رئیس - رونوشت برای تهران هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. ام. جی. بارج عطف به: الف - تهران 54880 ب - بیروت 54480 ج - رئیس 475714 1 - در ملاقات 12 شهریور ام. جی. ماریتر / 1 خبر داد که ام. جی. بارج / 1 به عنوان نماینده فتح در یک جلسه شورای انقلاب (لیبی) به لیبی رفته است. به همین دلیل ما نمی توانیم همراه با ام. جی.بارج / 1 پاسخ مکتوب او به سؤالات مندرج در تلگرام مرجع ج را مرور کنیم. برای آنکه بیش از این به امید آنکه ام.

جی. بارج / 1 بتواند درباره جوابهای خود توضیح دهد وقت خود را تلف نکنیم، جوابهایش را در شکل گزارش عملیاتی امروز خواهیم فرستاد.

2 - طی ملاقات، ام. جی. ماریتر / 1 گزارشهای مکتوب دیگری درباره رویدادهای ایران را که ام. جی.

بارج / 1 پیش از عزیمت به لیبی تهیه کرده بود به ما داد. ما اینها را هم در شکل عملیاتی ارسال خواهیم کرد.

3 - ام. جی. ماریتر / 1 می گوید که ام. جی. بارج / 1 هنوز پیش بینی می کند که پس از بازگشتش از لیبی، به تهران باز گردد. ما سؤالات مندرج در تلگرام مرجع الف را به ام. جی. ماریتر / 1 دادیم که به ام.

جی. بارج / 1 برساند.

4 - پرونده: بعدا تعیین شود. تا تاریخ 14 شهریور 1378 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری سری سند شماره (11) سری -14 شهریور 58 اعضاء - 5 سپتامبر 79 از: بیروت 54566به: رئیس رونوشت برای تهران هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. ام. جی. بارج عطف به: الف - رئیس 4751414 ب - بیروت 54480 ج - بیروت 54565 1 - متن ذیل پاسخ مکتوب ام. جی. بارج / 1 (ب/1) به بعضی از سؤالات مندرج در تلگرام مرجع است.

2 - مناسبات بین نیروهای سیاسی

ص: 335

الف: در ایران تصمیمات توسط آیت اللّه خمینی و پس از مشورت با آیت اللّه منتظری و سایر آیت اللّه های عضو جمع داخلی خمینی اتخاذ می شود. به خمینی به دیده پدر روحانی مملکت نگریسته می شود و ارتباط بین دولت و خمینی این طور است که دولت باید تصمیماتی را که خمینی گرفته اجرا نماید. شورای انقلاب در مقام فرماندهی، بلافاصله پس از خمینی قرار دارد و در اتخاذ تصمیمات شرکت دارد. دولت قدرت تصمیم گیری ندارد و موجودیت آن صرفا برای اجرای تصمیماتی است که خمینی و شورای انقلاب گرفته اند.

ب: رابطه بین خمینی و مهدی بازرگان نخست وزیر به جهت عدم توافق در بعضی موارد گاهی نیمه گرم و در سایر موارد خوب است. در مجموع می توان گفت که رابطه آنها «بد نیست». موارد عدم توافق بین خمینی و بازرگان عبارتند از:

(1) دخالت «روحانیون» در همه امور کوچک و بزرگ.

(2) مخالفت بازرگان با اعدامها که نتیجه محاکمات مستمر روحانیون است.

(3) اعمال عناصری از پاسداران انقلاب (بیش از این مشخص نشده).

(4) اصرار خمینی به اینکه پاسداران انقلاب،تشکیلات مسئول امنیت داخلی هستند.

(5) موضع خمینی در طرفداری از فلسطین، نظریاتش درباره خاورمیانه و نحوه برخورد وی با مصر.

(6) اوضاع ارتش و بازسازی آنجا؛ بازرگان یک عقیده دارد و خمینی عقیده ای دیگر.

(7) تصمیمات قاطعی که توسط خمینی اتخاذ می شوند و بازرگان آنها را تا حدی ارتجاعی می داند.

ج: ستاد شورای انقلاب در قم واقع است، اما مرکز فعالیتهای آن در تهران است. این شورا در تمام مناطق به نحوی نمایندگی دارد و متشکل از تعداد نامعلومی است، اما به هر حال این تعداد تکافوی نظارت داشتن بر تمام را می کند. ریاست آن با خمینی است. سایر اعضای عالیرتبه آن عبارتند از. آیت اللّه منتظری، آیت اللّه (...الیستی؟)، احمدالخمینی، آیت اللّه خلخالی، اشراقی (احتمالاً اشراقی)، سرهنگ (فقید) نامجو، ابواحمد منتظری و سایر کسانی که نامشان معلوم نیست. شورای انقلاب بر مبنای اقتضای جلسه تشکیل می شود. ماهانه یک جلسه با خمینی برگزار می شود.

3 - خمینی:

الف: پایگاه دائمی خمینی قم است. وی اغلب در مدرسه است. از وی به خوبی محافظت می شود و محافظین وی خوب آموزش دیده اند. بخش وسیعی از این محافظین کارکنان سابق نیروی هوایی هستند.

یک دفتر مدیریت، یک اداره امنیت و یک اداره شکایات در آنجا واقع است.

ب: خمینی همیشه توسط فرزندش - احمد - همراهی می شود. دیگر اغلب با خمینی هستند عبارتند از:

ملکوکرنی (عینا نقل قول) ،منتظری، بهشتی و اشراقی (شراقی) کسان دیگری نیز با او هستند.

ج: فداییان اسلام یک فرقه بسیار افراطی هستند. خلخالی رابطه خیلی محکمی با آنها دارد و ممکن است رهبر آنها باشد. هدف آنها این است که هر کس را که با شاه همکاری کرده تصفیه کنند و خمینی را به «اتخاذ تصمیمات قاطعانه تری» وادارند. تعداد آنها زیاد نیست.

د: رابطه بین خمینی و مرعشی نجفی «خوب نیست». آنها موارد اختلاف نظر بسیاری دارند.

ه : رابطه بین خمینی و مرعشی نجفی «بد نیست».

و: هر آیت اللّه برای خود یک حوزه دارد که در آنجا اقامت می کند و مدرسه و طلاب و طرفداران و

ص: 336

نظریات خاص خود دارد. هریک از آنها برای خود محافظ شخصی دارد. بین گروههای مختلف محافظین خصومت وجود دارد، ولی این امر به خوبی مخفی نگاه داشته می شود و به آسانی مشخص نمی گردد.

ز: خمینی هیئتهای رسمی نمایندگی و ملاقات کنندگان رسمی را در جلسات کوچک می پذیرد. در هر صورت موافقت قبلی باید حاصل گردد و قرار گذاشته شود.

ح: سلامت خمینی «بد نیست». وی 79 سال دارد.

ط : اگر زمانی خمینی ناگهانی بمیرد ضربه شدیدی به مردم و انقلاب وارد خواهد شد. به هر حال، کس دیگری به جای او نخواهد نشست. شورای انقلاب بجای خمینی اختیار امور را به دست خواهد گرفت و انقلاب مسیر فعلی خود را ادامه خواهد داد. آنها که ایفاگر مقامات اصلی خواهند شد عبارتند از:

آیت اللّه منتظری، آیت اللّه طالقانی، احمدالخمینی، خلخالی و اشراقی (اشراقی؟) ی: پایگاه (عینا نقل قول) پاسداران انقلاب در قم قرار دارد. آنها توسط اعضای پیشین نیروهای مسلح ایران آموزش می بینند.

4 - مخالفت با خمینی:

الف: شریعتمداری بسیار به بازرگان نزدیک است و از خمینی متمایز است. شریعتمداری یک سیاستمدار زیرک و در حقوق و الهیات خبره است. از جانب شریعتمداری برای دولت خطر بزرگی وجود ندارد، زیرا وی از رو در رویی می ترسد. وی ماجراجویی (عینا نقل قول) را نمی پسندد و اهل خشونت نیست.

ب: طالقانی چپی نیست ولی با چپها همراهی می کند. فرزندانش اعضای سازمانهای چپی هستند.

جناح چپ از مواضع طالقانی بهره برداری می کند.

ج: فعالیتها و طرحهای ضد انقلابی از برگزاری تظاهرات و پخش اعلامیه و چند ترور گاه و بیگاه تجاوز نمی کند.

د: حزب کمونیست ایران (توده) مشغول تلاشهای متعدد و پیچیده ای است. آنها در حال نفوذ اعضای توده به تمام سازمانهای چپی و صفوف کارگران و دانشجویان هستند. آنها همچنین مشغول رخنه کردن به میان اقلیتها، خصوصا کردها و عربها و صفوف ارتش هستند. در ارتش تلاش آنها حول افشاندن تخم نارضایتی و استخدام افسران و درجه داران متمرکز است. حزب توده هر گاه که فرصت می یابد، مشغول اتحاد با تمام گروههای چپ می شود. حزب توده مواضع و مقاصد متعددی دارد که مهمترینشان دگرگون کردن اوضاع فعلی تا آنجاست که ایران علنا در کنار چپ بین الملل و اتحاد شوروی بایستد. اعضای توده تمام انواع اسلحه خصوصا سلاحهایی را که ساخت بلوک شرق می باشند، آموزش می بینند. تعداد نامعلومی از اعضای توده در کشورهای سوسیالیست مشغول تعلیم هستند. آنها توسط سفارتخانه ها در تهران و از طریق مرزهای عراق و افغانستان با حزب خود در ایران ارتباط سری دارند.

5 - کمیته های انقلاب:

الف: کمیته های انقلاب پل ارتباطی بین شورای انقلاب و مردمند. کمیته ها نظارت و تنظیم امور امنیتی ایران را بر عهده دارند و به حل مشکلات مردم کمک می کنند.

ب: بین کمیته ها سلسله مراتب وجود ندارد. رابطه بین کمیته های مختلف رابطه هماهنگی است. هر کمیته به کمیته اصلی در تهران متصل است که از آن طریق تمام کمیته ها به قم متصل می شوند.

ص: 337

ج: بخشی از هر کمیته ای را اعضای تمام وقت تشکیل می دهند و اینها حقوق ماهانه دریافت می دارند.

تمام رؤسای کمیته ها به کمیته مرکزی تهران مربوط می شوند و از طریق آن می توانند پس از اقدام از طریق شورای انقلاب با خمینی ارتباط برقرار کنند. تمام کمیته های انقلاب نهایتا به خمینی مرتبط می شوند.

د: خمینی علیرغم آنکه تصمیمات نامقبول فراوانی برای اکثر مردم داشته، هنوز قویترین عاملی است که در توده های ایرانی نفوذ دارد. علیرغم رفتارهایی که (بیش از این مشخص نشد) بعضی افراد برای ایجاد مسئله داشته اند اختلافات بین کمیته ها سطحی است و به سطوح بنیادی نمی رسد. این افراد شامل عوامل سابق ساواک و چپ می شوند و آنها اشتباهات را بزرگ می کنند و مسائل را «می ترکانند» برای آنکه برای انقلاب مسئله ایجاد کنند (توضیح: منع تظاهرات یک قدم اولیه در جهت رام کردن (عینا نقل قول) چپ در ایران است) .

6 - هر گونه انتشار (این گزارش) به ستاد واگذار می شود.

7 - پرونده: بعدا تعیین می شود.تا تاریخ 13 شهریور 1378 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری سری سند شماره (12) سری - 14 شهریور 58 اعضاء - 5 سپتامبر 79 از: بیروت 54567به: رئیس رونوشت برای تهران هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است - ام. جی. بارج عطف به: بیروت 54565 1 - ام.جی. ماریتر / 1 در اوائل شهریور گزارش مکتوب ذیل را درباره ایران از ام. جی. بارج / 1 به ما داد.

2 - متعاقب انتخابات اخیر و پیروزی کاندیداهای طرفدار خمینی نیروهای مخالفین که شامل جناح چپ، حزب توده، بعضی اعضای طبقه روشنفکر و عناصر طرفدار شریعتمداری بودند (که مورد حمایت بعضی سیاستمداران.... از جمله بازرگان که هنوز موضع آشکاری نگرفته، می باشند)، تظاهرات پرخشونتی را در ایران به راه انداختند. نیروهایی که این تظاهرات را اداره کردند با کردها نیز هماهنگی کردند و از آنها خواستند که حرکت کنند. هدف آنها این بود که قدرت حاکمه، خصوصا خمینی را که هنوز نیروی برتر ایران محسوب می شود، تحت فشار قرار دهند و آن را تضعیف کنند.

3 - در نتیجه این تحولات خمینی به سرعت جنبید و به پاسداران انقلاب دستور داد که با تظاهرات کردها مقابله کنند. پاسداران انقلاب آن گاه به دفاتر چپ در تهران که مراکز عمده نارضایتی علیه انقلاب ایران به حساب می آیند، حمله بردند.

پاسداران انقلاب در این دفاتر اعلامیه، مطبوعات و اسلحه به چنگ آوردند. سپس دستوراتی صادر شد که تظاهرات را منع می کرد و پاسداران انقلاب را مأمور می ساخت با هرگونه تظاهرات با خشونت مقابله کنند.

4 - خمینی نیروی زمینی راهم مأمور ساخت تا شورش کردها را«به هر قیمت» سرکوب کند.

مرزهای مشترک با عراق بسته شد تا از ورود کسانی که از ایران می گریزند به آن کشور و همچنین از قاچاق اسلحه توسط عراق به کردها جلوگیری کند. (عینا نقل قول)

ص: 338

5 - محاسبه فتح در مورد اوضاع ایران آنست که خمینی قویترین عامل در ایران می ماند و شورش و چپ را نیز اگر اصرار داشته باشند که موجب ناراحتی وی باشند، در هم خواهد شکست. فتح همچنین فکر می کند که اگر عراق حمایت از کردها را ادامه دهد، خمینی از جمعیت شیعه عراق خواهد خواست که علیه دولت عراق حرکت کنند. شورش در سنندج نیز سرکوب خواهد شد. خمینی از حرکات اقلیت عرب در عربستان واهمه دارد. اما فتح حسابش این است که خمینی هنوز از محبوبیت وسیعی در بین توده ها برخوردار است که او را قادر می سازد مقابل تمام «طرحها و رویدادها» بایستد.

6 - ام. جی. ماریتر/ 1 در همان زمان که گزارش حاوی پاراگرافهای 2 تا 5 را رد کرد، گزارش مکتوب دیگری به ما داد که حاوی خبرهای گزیده ذیل درباره ایران بود:

الف: یک سازمان جدید موسوم به سازمان عشریوار 17 تل زعتر، توسط عناصری که سابقا در یک جبهه پایداری بودند که بعدها به حزب توده پیوست تشکیل شده است. این سازمانی است که عملیات ایجاد رعب، خشونت، ترور انجام می دهد و اخیرا هم سعی نمود دادستان انقلاب را بکشد.

ب: بین اعضای مطبوعات و ناشرین خشم و اعتراض علیه حجت الاسلام علی کادموس (قدوسی - مترجم) که در حال بستن روزنامه ها و مجلات است جریان دارد. وی احتمالاً ترور خواهد شد.

ج: طبقه تحصیلکرده طرفدار شریعتمداری است. آنها بختیار را نیز می خواهند. معهذا این گروه اقدام صریح و قاطعی انجام نخواهد داد. بلکه خاموش خواهد ماند. در رأس این طبقه شریعتمداری قرار دارد که به خشونت به عنوان چاره حل مسائل اعتقاد ندارد.

د: یک تیمسار (بیش از این مشخص نشد) طرفدار خمینی اخیرا جایگزین فرمانده نیروی هوایی ایران شده است.

ه : افراد بسیاری از افغانستان در لزون (لویزان - مترجم) واقع در شمال تهران تحت آموزش کادرها و متخصصین نیروی زمینی ایران که سابقا در انقلاب فلسطین بوده اند (عینا نقل قول) قرار دارند. این متخصصین شامل جیوارا، ابوشریف، ابوالقاسم و دیگران می شوند.

و: همچنین در تمام مناطق ایران افسران جزء از نیروی زمینی ایران مشغول تعلیم عناصری از پاسداران انقلاب می باشند. فقط تعداد کمی از مربیان فلسطینی در ایران باقی می مانند. اما ام. جی. بارج /1 فکر می کند که تعداد آنها به زودی افزایش خواهد یافت.

ز: اوضاع در اهواز آرام نیست و ممکن است از هم بپاشد. این نظر را سرگرد محمد ثابت افسر مسئول دفتر سازمان آزادیبخش در اهواز اظهار کرد.

7 - هر گونه انتشار گزارش را به ستاد واگذار می کنیم.

8 - نام ثابت در فهرست ثبت شود.

9 - پرونده: بعدا تعیین شود. تا تاریخ 14 شهریور 1378 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری

ص: 339

سری سند شماره (13) سری - 15 شهریور 58 اعضاء - 6 سپتامبر 79 از: بیروت 54572به: رئیس رونوشت تهران هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است - ام. جی. بارج عطف به: بیروت 54565 1 - متن زیر ترجمه گزارش ام. جی. بارج / 1 درباره ایران است که ام. جی. مارتیر / 1 در 12 شهریور به ما داد.

2 - بنابر خبرهایی که فتح در اختیار دارد عراق از شورشیان کرد در کردستان که برای کسب خودمختاری مبارزه می کنند، حمایت می کند. نه تنها صدام حسین مستقیما به نحوه عملیات نظارت دارد، بلکه عراق افسران عالیرتبه ای را همراه با سایر افسران از پستهای خود برداشته (عینا نقل قول) و آنها را مأمور فعالیت با شورشیان کرد کرده است. افسران جزئی هم مأمور راهنمایی قوای کرد شده اند.

3 - آیت اللّه روح اللّه الخمینی یک دعوت عام برای سرکوب شورشیان صادر کرد، و نیروی زمینی ایران و پاسداران انقلاب در بیشتر مناطق کردنشین وارد شدند تا «طناب دور گردن کردها را محکم کنند».

تعداد کثیری از کردها کشته و مجروح شدند و اعدامهای متعددی صورت پذیرفت. مابقی شورشیان به کوهها و سایر مناطق دور از دسترس گریختند و از آنجا با پشتیبانی عراق یک جنگ پارتیزانی را از سر خواهند گرفت.

4 - برای نجات بقیه کردها بعضی از «عاقله مردها» و سران مذهبی آنها با آیت اللّه طالقانی تماس گرفتند و آیت اللّه طالقانی هم با خمینی تماس گرفت. در نتیجه این تماسها کمیته ویژه ای از افراد متشخص عالیرتبه که به خمینی نزدیکی دارند، به منطقه جنگ اعزام شدند. این کمیته توانست اوضاع منطقه را با دادن این قول که پس از قطع کامل درگیری، خواستهای کردها فورا مورد تجدید نظر قرار خواهند گرفت آرام کند.

5 - آیات منتظری، خلخالی، طباطبایی (عینا نقل قول) و اشراقی (عینا نقل قول) نقش عمده ای در آرام کردن اوضاع کردستان ایفا نمودند. معهذا، خمینی (با اقداماتش) بار دیگر تأکید نمود که قویترین فرددر ایران و رهبر اصلی است. وی به تنهایی می تواند بدون ترس با تمام ورقها بازی کند (عینا نقل قول) 6 - اما نیروهای چپ تحت رهبری حزب توده و فداییان خلق ایران، مشغول نظم دادن به امور نظامی و تشکیلاتی خود هستند. این کار در خفا صورت می پذیرد و آنها اکنون از ترس ضربه خوردن و سرکوب شدن توسط خمینی به فعالیت زیرزمینی رو می آورند.

7 - تغییرات فراوانی (بیش از این مشخص نشد) در ارتش و در سطوح کشوری و دولتی صورت خواهد پذیرفت. فرماندهی انقلاب پیش بینی می کند مشکلاتی در عربستان پیش آید و فکر می کند که عراق هم این رویدادها را «پشتیبانی» خواهد کرد.

به هر حال، اوضاع ایران هنوز مستلزم کار مبتنی بر مطالعه اوضاع و برنامه ریزی دقیق برای آینده می باشد چون اوضاع هنوز پوشیده و در ابهام است.

8 - وضع سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) در ایران خیلی خوب است و مناسبات با فرماندهی در قم خیلی قوی است. آخرین نامه (بیش از این مشخص نشد) (رئیس کمیته اجرایی ساف یاسر) عرفات به

ص: 340

خمینی تأثیر بسیار خوبی داشت و به آرام کردن اوضاع کردستان کمک نمود. ملاقات نماینده ساف با طالقانی و بعد با خمینی مقدار فراوانی به توقف درگیری کمک کرد و با رضایت کردها روبه رو شد. بنابر این ساف قادر است نقش مهمی در رویدادهای جاری در ایران ایفا کند و می تواند «نقشه های نقاشانی را که دائما برای ضربه زدن به انقلاب ایران و فلسطین، فعالیت می کند بر آب کند. (عینا نقل قول).

9 - فتح، خبرهای ذیل را نیز دریافت داشته است.

الف: شریعتمداری دست اندرکار تماسهای فشرده ای با تمام نیروهای است که در وقایع دست دارند و یا خمینی نیستند، می باشد.

ب: (نخست وزیر پیشین) بختیار در تماس باشریعتمداری می باشد و آنها مشغول هماهنگ کردن اقدامات خود می باشند. آنها با بعضی عناصر ارتشی (بیش از این مشخص نشد) هم ارتباط دارند. با این وجود فتح حدس می زند که خمینی از «این چیزها» (الف و ب) اطلاع دارد و پیش از آنکه آنها حرکت کنند، سرکوبشان خواهد کرد. فتح این را باور دارد چون خلخالی در اواخر مرداد ماه طی گفتگو با نمایندگان فتح (بیش از این مشخص نشد) گفت که ما «کارکُردهارا تمام خواهیم کرد، اما مسائل دیگری پیش خواهد آمد.

فکر این هم شده و ما هر توطئه و توطئه گر را درهم خواهیم شکست». هنگامی که درباره تجدید فعالیت بختیار سؤال شد، خلخالی گفت که بختیار «فقط زبان دارد و نخواهد توانست کاری بکند چون اکثریت مردم ایران با انقلابند» 10 - هرگونه انتشار گزارش را به رئیس واگذار می کنیم.

11 - پرونده: بعدا تعیین شود. تا تاریخ 15 شهریور 1378 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری سند شماره (14) سری - 20 شهریور 58 اعضاء - 11 سپتامبر 79 از: بیروت 54606به: رئیس رونوشت برای تهران، تریپولی هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است - ام. جی. بارج 1 - در ملاقات خیلی مختصری که شب شهریور با ام. جی. بارج (ب / 1) در اتومبیل داشتیم ب / 1 گفت که در 21 شهریور عازم تهران خواهد شد. او حدس می زند که در اواسط مهر (اوائل اکتبر) به بیروت باز گردد. ب/1 پیش از مراجعت به بیروت به جمهوری دموکراتیک یمن و اسپانیا مسافرت خواهد کرد.

2 - ب/1 به تازگی از لیبی بازگشته بود. وی گفت هنگامی که در آنجا بود از مقدار تسلیحات پیشرفته ای که دیده شگفت زده شده بود. او می گوید که شخصا نُه میگ - 27 و همچنین تعداد کثیری میگ - 25 و میگ - 23 به علاوه موشکها (بیش از این مشخص نشد) و مقادیر فراوانی تانکهای تی - 72 مشاهده کرد.

به علاوه ب/ از تعداد کوباییهایی که در لیبی دیده بود متعجب شده بود. هنگامی که به وی اصرار شد تعداد آنها را ذکر کند فقط توانست بگوید: «خیلی،....» وی گفت در آنجا هم مستشار و هم «کارشناسان» نظامی کوبایی هنوز حضور داشتند.

ب/1 می گوید که کوباییها عمیقا دست اندرکار آموزش آفریقاییها در لیبی هستند.

ص: 341

ب/1 می گوید که رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح لیبی به او گفته که 30000 آفریقایی در لیبی تحت آموزش نظامی هستند. به گفته ب/1 این رقم شامل.... از اوگاندا، زیمبابوه، صحرای اسپانیا و امپراطوری آفریقای مرکزی می شود.

3 - ب/1 همچنین به ما گفت که فتح اینک به 25 ایرانی در لبنان در تسهیلات آموزش کماندویی برج البراجنه آموزش می دهد. ایرانیها در معیت یکی از یاران خمینی به نام (رفیق) منتظر بودند (خویشاوند آیت اللهی که همین نام را دارد نیست). منتظر به گفته ب/1 با خمینی در پاریس بوده و به آیت اللّه خیلی نزدیک است، به ب/1 گفته که خمینی.... که نخست وزیر بازرگان مجبور خواهدشد برود؛ در این مورد اطلاعات بیشتری دراختیار نداریم.

4 - پرونده: 946977 - 201. تا تاریخ 20 شهریور 1378 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری سری سند شماره (15) سری - 21 شهریور 58 اعضاء - 12 سپتامبر 79 از: بیروت 54624به: رئیس، تهران هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است - ام. جی. بارج، ام. جی. ماریتر عطف به: بیروت 54606 1 - ام. جی. ماریتر / 1 در بغداد 20 شهریور به ما خبر داد که ام. جی. بارج در 21 شهریور عازم تهران خواهد شد. سرتیپ سعد سایل (ابوولید)،.... اتاق عملیات (نظامی فتح) همراه ام. جی. بارج / 1 خواهد بود. آنها باید یک هفته تا ده روز در آنجا بمانند.

2 - ام. جی. ماریتر / 1 همچنین گزارشهای مکتوب ام. جی. بارج / 1 را از سفرش به لیبی و درباره ایران به ما داد. ما مشغول.... آنها هستیم.

3 - پرونده: 946977 - 201. تا تاریخ 21 شهریور 1378 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری سری سند شماره (16) سری - 29 شهریور 58 اعضاء - 20 سپتامبر 79 از: بیروت 54688به: تهران، رونوشت برای رئیس، تریپولی هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. ام جی. بارج عطف به: تهران، 54236 1 - حداکثر سعی خود را به عمل خواهیم آورد تا «منتظر» را دقیقتر شناسایی کنیم. معهذا مأمور مربوطه ای که اطلاعات را از ام. جی. بارج / 1 (ب/1) گرفت تا حدود 23 مهر در قرارگاه نخواهد بود. طی این مدت به اقتضای چندین عامل، منجمله عدم تمایل ب/1 به ملاقات با یک مأمور موقت در این ماه ممکن است که ما ملاقات حضوری با وی نداشته باشیم. سؤالات ما برای ب/1 به صورت مکتوب از

ص: 342

طریق ام. جی. ماریتر / 1 رد خواهد شد.

قرار است که ملاقات آینده با ام. جی. ماریتر/1 در 3 مهر صورت پذیرد. شما را در جریان خواهیم گذارد.

2 - بدون پرونده. تا تاریخ 29 شهریور 1378 در بایگانی ضبط شود. تماما سری سند شماره (17) سری - 12 مهر 58 اعضاء - 4 اکتبر 79 از: بیروت؟ 5478به: تهران رونوشت برای رئیس هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است - ام. جی. بارج عطف به: الف - تهران 54236 ب - بیروت 54688 ج - بیروت 54783 1 - همان طور که در تلگرام مرجع ج مطرح شد ام. جی. بارج / 1 (ب/1) از آخرین دیدار خود از تهران بازگشت. در جواب به درخواست ما برای خبرهای دیگری درباره «منتظر»، ب/1 گزارش مکتوب کوتاهی تهیه کرد که قدری... جزئیات است. شاید برای گیرندگان این تلگرام مطلب ذیل در شناسایی این شخصیت صعب الوصول مفید باشد.

2 - منتظر، شیخ محمد منتظری که به ابواحمد هم معروف است و پسر آیت اللّه حسینعلی منتظری می باشد، نیست. منتظر به نام «منتظری» شناخته نمی شود. منتظر از بخش T.TIGRIتهران است. او فقیر و... می باشد. در رژیم شاه وی بیش از دوبار به زندان رفت او یک مبارز سرسخت، و یک مؤمن و از نزدیکان خمینی است. او نزد انقلابیون و.... آیت اللّه های ایران فردی مشهور است. او در... پاریس مدت مدیدی همراه خمینی بود و با او به ایران بازگشت. او یکی از شاعران انقلاب به حساب می آید.

سند شماره (18) سری - 18 مهر 58 اعضاء - 10 اکتبر 79 از: بیروت 54836به: رئیس ،تهران هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است - اس. دی. ولید عطف به: الف - رئیس 528725 ب - تهران 54407 1 - اگر اصفهانی یاد شده در تلگرامهای مرجع از 9 مهر به لبنان آمده، او فعالیت خیلی کمی داشته است.

تا آنجا که ما می دانیم تاکنون در مطبوعات خبری از آن جناب درج نشده است (توضیح مترجم: عنوان مندرج در متن معمولاً برای اشاره به کاردینالها به کار می رود). در ملاقات 18 مهر از ام. جی. بریج / 1 سؤال کردیم؛ او از اصفهانی چیزی نشنیده بود. ام. جی بریج / 1 تحقیق خواهد کرد تا اطمینان حاصل شود که فرصت ملاقات را از دست نخواهیم داد.

2 - دیدار دکتر صادق طباطبایی معاون نخست وزیر که 15 مهر وارد لبنان و 17 مهر عازم شد در مطبوعات انعکاس چشمگیری داشته است. ما منابع ذخیره مناسب را موظف کرده ایم که هر گونه تحولات مهم غیرعلنی در رابطه با این دیدار را گزارش کنند و در صورت به دست آوردن نتایج، آن را در اختیار مخاطبین قرار خواهیم داد.

ص: 343

3 - لطفا اطلاع دهید آیا تهیه خلاصه فعالیتهای علنی طباطبایی در اینجا به شما کمک خواهد کرد.

4 - بدون پرونده. تا تاریخ 18 مهر 1378 در بایگانی ضبط شود. تماما سری سند شماره (19) سری - مورخ 20 مهر 58 از: رئیس........ به:.............

................/1 ....اما فقط جهت سابقه به مرکز تحلیلهای خارجی کشور ارسال می شود.... پیشنهاد می کند که قرارگاه به تهیه تلگرامهای زی. آر. واهو برای تمام گزارشهای ب/1 ادامه دهد و علت ذکر شده در آنها را برای بررسی ستاد به مناسبت ارتباط مفاد گزارش با کشور ثالث ذکر کند.

2 - نظرمان در رابطه با تلگرام مرجع به تفصیل در زیر آمده.

راجع به پاراگراف شش: اگر چه دولت موقت قصد خود را به اینکه اصول انقلاب اسلامی را با وسعت هر چه تمامتر گسترش دهد روشن ساخته، و اگر چه معمر قذافی رهبر لیبی نیز بسیار علاقه مند به تبلیغ ایدئولوژی اسلامی است ما خبری در تأیید این ادعا که ایران و لیبی وارد یک «همکاری تنگاتنگ» در جهت اشاعه افکار اسلامی شده اند در دست نداریم و همچنین نمی توانیم تأیید کنیم که غرض دیدار محمد منتظری از لیبی در اواخر خرداد 1358 این بوده است. در واقع، به قول تلگرام سفارتخانه تریپولی شماره 1077 مورخ 14 تیر 1358 «منتظری فراوان سخن راند، اما چندان چیزی نگفت».

راجع به پاراگراف نه: ما همچنان شایعات کمک ایران.... را دنبال می کنیم..........

3 - خبر درباره اوضاع ایران.... اداره مراجعات مرکزی بخصوص بابت خبر داده شده.... چمران تشکر داشت. تهیه هر اطلاع بیوگرافی بیشتر درباره او موجب امتنان خواهد بود.

4 - با تثبیت دسترسی ب/1 به چهره های بلند پایه مذهبی، منجمله آیت اللّه خمینی، پیشنهاد می شود که قرارگاه از خواسته های اطلاعاتی ذیل که با تجدید نظر مرکز تحلیلهای خارجی کشور تهیه شده بنا به مناسبت استفاده جوید.

الف - مناسبات بین خمینی و شریعتمداری در چه وضعی است؟ اکنون که به نظر می رسد ماده 5 قانون اساسی رهبری حکومت به دست روحانیون را تثبیت می کند، آیا شریعتمداری با فعالیت بیشتری به حمایت از یک گروه میانه رو به مخالفت خواهد پرداخت؟ در حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان شریعتمداری با چه کسی کار می کند؟ آیا شریعتمداری با بختیار تماس دارد؟ نظرش نسبت به فعالیتهای بختیار چیست؟ ب - تأثیر فوت طالقانی بر جامعه روحانی چگونه بود؟ آیا اکنون کشمکشهای بین دار و دسته آیت اللّه های عالیرتبه قم (شریعتمداری، گلپایگانی، مرعشی نجفی) و دار و دسته خمینی علنی تر است؟ ج - آیا آنها مصمم هستند که پراگماتیستهای غیرمذهبی تر، میانه رو و... مثل نزیه را ناچار به ترک دولت کنند و خود به اداره امور بپردازند؟ اگر آری، سران روحانی بلندپایه مثل شریعتمداری چه عکس العملی در نظر دارند؟ د - خمینی سایر رهبران روحانی (به غیر از شریعتمداری) را تحت چه نوع فشارهایی قرار داده است؟

ص: 344

مثلاً تغییر مقام طالقانی پیش از فوتش چه بوده است؟ ه - آیا خمینی با تامل سعی دارد مردم را متقاعد کند که امام زمان است؟ 5 - درخواست می شود که قرارگاه تلگرام مرجع الف را در شکل اطلاعاتی و همراه با هر گونه توضیح یا نکات اضافی که ام. جی. ماریتر / 1 می تواند در ملاقات 21 مهر بدهد مجددا ارائه کنید.

6 - پرونده: 946977 - 201. تا تاریخ 20 مهر 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری سند شماره (20) سری - 3 آبان 58 اطلاعاتی - 25 اکتبر 79 از: بیروت 54965 به: فوری رئیس رونوشت برای عمان، دمشق، تل آویو، تهران هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است - ام. جی. بارج جزئیات تکمیلی: زی. آر.واهو برای تصویب حذف محل دستیابی و تصویب توصیف منبع اقدام عملیاتی: آ. آر. بلیت. منبع: ام. جی. بارج / 1 به گزارش بیروت 54964 که در حوزه انتشار نیست مراجعه کنید. (یکجانبه). به دست آمده توسط باناسکو.

هدف: دی - 1 به سازمان دیگر داده نشود. بدون نام. تعیین حوزه انتشار نظامی به رئیس واگذار می شود. طبقه بندی توسط 038464 شماره حوزه فعالیت 18962 - NLB شماره پرونده: بعدا تعیین می شود.

توضیح: این تلگرام در رابطه با گزارش خبری بعدی است و توضیحاتی درباره نکات فنی و عملیاتی آن می دهد. آنچه در مجموع از متن فوق دریافت می شود این است که در گزارش مذکور محل اخذ گزارش و توصیفی که معمولاً برای گزارشهای این منبع (ام. جی. بارج / 1) درج می شده حذف و تغییر داده شده.

این گزارش ام. جی. بارج / 1 و فعالیت وی با سازمان اطلاعاتی کشور میزبان مطرح نشده (یک جانبه است). نام رمز مأمور مربوطه او باناسکو بوده است. در این گزارش نام خاصی برای ثبت در بایگانی نبوده و پخش این گزارش به مراکز نظامی را باید مرکز تعیین کند. شماره گزارش 18962 - NLBاست.

اظهارات آیت اللّه خمینی درباره انتقال سیستمهای سلاحهای پیشرفته از ایران...

سند شماره (21) سری هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. غیر قابل رؤیت برای اتباع بیگانه. غیر قابل رؤیت برای پیمانکاران یا پیمانکاران مشاور و پخش و اقتباس اطلاعات تحت نظر تهیه کننده است.

پخش: انحصارا برای مخاطبین که در پاراگراف آخر ذکر شده اند. کشور: ایران منبع: یک افسر نظامی عرب که گزارشهایش در سایر زمینه ها اغلب مورد تأیید قرار گرفته اند.

موضوع: اظهارات آیت اللّه خمینی درباره انتقال سیستمهای سلاحهای پیشرفته از ایران به کشورهای عرب (تاریخ اطلاعات: اوائل مهر 1358) 1 - در اوائل مهر پس از نبرد هوایی 2 مهر بر فراز لبنان بین هواپیماهای سوری و اسرائیلی، رهبر دینی ایران آیت اللّه روح اللّه خمینی درباره امکان انتقال هواپیماهای پیشرفته، منجمله هواپیماهای اف - 14 و اف - 16 ساخت آمریکا از ایران به سوریه یا کشورهای عرب دیگری که رو در روی اسرائیل هستند اظهار نظر

ص: 345

کرد. خمینی گفت مادامی که مسئله کردها در ایران باقی است، نمی توان انتقال چنین هواپیماهایی را در نظر آورد، چرا که ایران خود به هواپیماها نیاز خواهد داشت. معهذا خمینی افزود همین که مسئله کردها تمام شد، آن گاه وی درباره این انتقال «فکر خواهد کرد». خمینی همچنین گفت که اگر هواپیما انتقال داده شود، این حرکت شامل خلبان، پرسنل پشتیبانی زمینی و نگهداری خواهد بود.

2 - به دست آمده در (2 آبان 1358) (24 اکتبر 1979) 3 - انتشار از حوزه فعالیت: فرستاده شده به عمان، دمشق، تل آویو، تهران (فقط برای رؤسای هیئتهای نمایندگی و وابستگان دفاعی) 4 - انتشار از واشنگتن: به وزارت خارجه. منحصرا برای رئیس اداره اطلاعات و تحقیقات به سازمان اطلاعات دفاعی منحصرا برای رئیس سازمان اطلاعات دفاعی.

طبقه بندی گزارش: سری. هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. غیر قابل رؤیت برای اتباع بیگانه.

غیر قابل رؤیت برای پیمانکاران یا پیمانکاران مشاور - اقتباس و پخش اطلاعات تحت نظر تهیه کننده است.

سند شماره (22) سری 8 آبان 58 اعضاء - 30 اکتبر 79 از: بیروت 55013 به: رئیس رونوشت برای تهران هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است - ام. جی. بارج 1 - در ملاقات 7 آبان خود با ام. جی بارج / 1 (ب/1) درباره کمک ایران به سازمان فتح و ساف پرسیدیم ب/1 با آنکه اطلاع دقیقی نداشت گفت ایران موافقت کرده بود مقداری سلاح به فلسطینیها به عنوان کمک بدهد. او از تفنگ 106، مین و مواد انفجاری در این کمک یاد کرد. در جواب به سؤال ما اظهار داشت ایران قصد ندارد اسلحه پیشرفته مثل تانک، نفربر یا موشک به فتح بدهد و افزود که توپخانه سنگین هم نخواهند داد. او گفت فتح ذخیره چشمگیری از اسلحه در اختیار دارد و آنچه می خواهد برای افزایش ذخیره تسلیحاتی خود است. وی همچنین گفت که در فتح تقریبا هیچ کس دوره اسلحه غربی ندیده و تهیه قطعات یدکی این گونه سلاحها در صورتی که به زرادخانه فلسطینیها راه یابند، خود مشکلی خواهد بود.

2 - ب/1 افزود که تا به امروز کمک مالی چشمگیری از ایران به فتح نشده و حداقل تا آینده نزدیک هم چنین چیزی مطرح نیست.

3 - شماره پرونده بعدا تعیین می شود. تا تاریخ 9 آبان 78 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری سری

هیئت نمایندگی اعزامی سازمان آزادیبخش به ایران

ص: 346

سند شماره (23) سری - 9 آبان 58 تلگرام غیرفوری. 31 اکتبر 79 از: تهران 54635 به: واشنگتن رونوشت برای بیروت هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است موضوع: هیئت نمایندگی اعزامی سازمان آزادیبخش به ایران 1 - فهرست کامل اسامی اعضای هیئت نمایندگی اعزامی سازمان آزادیبخش در اواخر مهر (نیمه اکتبر) هیچ گاه در اینجا انتشار نیافت.

اس. دی. ترمپ / 1 در 7 آبان این فهرست را در اختیار گذارد که جهت ضبط در سوابق ارسال می شود:

ابوجهاد، نفر دوم در فرماندهی پس از عرفات ابوولید، که به عنوان دفتر عملیات نظامی «انقلاب فلسطین» از او نام برده شده.

ضحار ابونظار که به عنوان هیئت مدیره فتح، مسئول عملیات نظامی در جنوب لبنان وصف شده.

سرهنگ فخرالحسینی که به عنوان یکی از فرماندهان صاعقه از او نام برده شده.

هانی الحسن، نماینده سازمان آزادیبخش در تهران.

2 - ت / 1 گفت که خبرنگار وفا در تهران به وی گفت که خمینی در تهیه کمک مالی به سازمان آزادیبخش مساعدت نموده است (بیش از این مشخص نشد).

3 - بدون پرونده. تا تاریخ 9 آبان 1378 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری سری سند شماره (24) سری - 10 آبان 58 اعضاء - 1 نوامبر 79 از: رئیس 544529 به: بیروت رونوشت برای تهران هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است -. ام. جی. بارج عطف به: بیروت 54965 NLB-18692 1 - می خواهیم به مناسبت به دست آوردن گزارش مرجع به باناسکو تبریک بگوییم. این گزارش درباره موضوعی است که بسیار مورد علاقه است و بسیار به موقع بود. این گزارش در یادداشتهای صبحگاهی مدیر اطلاعات مرکزی در یک یادداشت به مدیر مرکز تحلیل خارجی کشور و در یک ضمیمه توجیه روزانه رئیس جمهور به کار رفت. به این گزارش یک نمره «10» داده خواهد شد. نیازی به گفتن ندارد که از ادامه تهیه گزارش درباره این عنوان استقبال می شود.

2 - پرونده: 946977 - 201. تا تاریخ 10 آبان 1378 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری

ص: 347

سری سند شماره (25) توزیع: 10 آبان 1358 - اول نوامبر 79 این یک گزارش خبری است که مورد سنجش نهائی اطلاعاتی قرار نگرفته است.

طبقه بندی گزارش: سری.

هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است - غیرقابل رؤیت برای اتباع بیگانه - غیر قابل رؤیت برای پیمانکاران مشاور - پخش و اقتباس اطلاعات تحت نظر تهیه کننده می باشد.

کشور: ایران / لیبی / ممالک غربی موضوع: مشاهداتی از اوضاع ایران (تاریخ اطلاعات اواخر شهریور - اوائل مهر 1358) منبع: یک افسر نظامی غیر ایرانی که گزارشهایش در سایر زمینه ها عموما مورد تأیید بوده اند. او این خبرها را در مکالماتش با مقامات ایرانی در مشاهده شخصی خود به دست آورده.

1 - اوضاع داخلی ایران آنقدر که وسایل ارتباط جمعی مخالفین وصف می کنند بی قرار نیست. به استثنای کردستان در مابقی نقاط کشور امنیت برقرار شده است. به نظر ایرانیها ناآرامی آن منطقه در نتیجه حمایت صدام حسین، رئیس جمهور عراق، از کردهاست. ایرانیها او را تنها آشوبگر اوضاع کردستان می دانند.

2 - بعضی ایرانیها اظهار داشته اند که ممکن است در آینده نزدیک بسیاری از مقامات دولت ایران عوض شوند و نخست وزیر مهدی بازرگان ممکن است در بین آن مقامات باشد. این ایرانیها پیش بینی می کنند فضای (سیاسی) قدری تغییر کند، اما این تغییر پیش از همه به نفع آیت اللّه روح اللّه خمینی خواهد بود که قویترین فرد ایران است. یک مقام ایرانی اظهار داشت که در هفته های اخیر دولت ایران از «کثرت امور شگفت انگیز» اطلاع پیدا کرده است. بنابر این ایرانیها انتظار دارند که ماههای آتی پردردسر و دشوار باشند؛ اما در انتها به نفع ایران، توده های آن و جنبش انقلابی تمام شود.

3 - مقامات ایرانی درباره ارتباط بین نخست وزیر پیشین شاهپور بختیار، آیت اللّه سید کاظم شریعتمداری و کانون وکلای رادیکال که رئیس پیشین شرکت ملی نفت یکی از اعضای آن است، اظهار نگرانی کرده اند که ایرانیها عزم آن را دارند که این ارتباط را در هم بشکنند و هم اکنون برای چنین اقدامی دست به کار شده اند. ایرانیها همچنین قصد دارند که حضور کمونیستها را در ایران و سایر کشورهای مسلمان ریشه کن کنند.

ایرانیها به سختی مشغول تصفیه ارتش و تجدید سازمان آن می باشند. وزیر دفاع جدید دکتر مصطفی چمران یک فرد غیر نظامی است که سابقا در آمریکا بوده است. چمران در سال 1350 به لبنان رفت و به پیروان امام موسی صدر پیوست. در سازمان امل صدر وی به عنوان یک مقام نظامی منصوب شد و با آن جنبش تا هنگام پیروزی انقلابیون ایران ماند. او فعالانه در انقلاب شرکت جست و به پیروزی آن مدد رساند. هنگامی که در لبنان بود، وی در یک مدرسه در تیره درس می داد. ایرانیها او را زیرک، صادق و دارای ملاکهای روحی بالا می دانند. وی یک کارگر بدون خستگی است و شکایات کمی ابراز می کند. او حدودا 47 ساله، قد بلند، سبزه و کمی طاس است. اگر که شرایط و زمان اجازه دهد انتظار زیادی از فعالیت او در ارتش می رود.

5 - ایرانیها لیبی را یک زرادخانه تسلیحات به حساب می آورند آنها از حضور کوباییها، شورویها،

ص: 348

بلغاریها، یوگسلاویها، ترکها و اتباع سایر کشورها و در اکثریت بودن کوباییها و شورویها اطلاع دارند. در لیبی تعداد زیادی هم آفریقایی هستند که آموزش می بینند و پیش از بازگشت به کشورهای خود اسلحه دریافت می دارند. (توضیح ستاد: لیبیاییها به فلسطینیها و احتمالاً آمریکای جنوبیها و اروپاییها هم آموزش می دهند.) ما از حضور پرسنل نظامی کوبایی در آنجا خبری نداریم. با این وجود، تقریبا 300 نفر پرسنل پشتیبانی درمانی و تعدادی کارگر ساختمانی کوبایی ممکن است در آینده به آنجا بیایند.

6 - به دست آمده در (25 مهر 1358) 7 - انتشار از حوزه فعالیت: فرستاده شد به امان، بیروت، قاهره، دمشق، بیت المقدس، جده، کویت، تهران، تل آویو، کابل، تریپولی، منامه.

طبقه بندی گزارش: سری هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است غیرقابل رؤیت برای بیگانگان / غیر قابل رؤیت برای پیمانکاران یا مشاوران پیمانکار پخش و اقتباس خبر: تحت نظر تهیه کننده تا تاریخ 10 آبان 78 در بایگانی ضبط شود. طبقه بندی توسط مأمور گزارشگر. تمام اجزاء گزارش حاوی طبقه بندی و قیود کل سند می باشند.

کتاب چهل و پنجم

پاکستان (1)

ص: 349

ص: 350

پیشگفتار

ص: 351

ص: 352

با شروع مبارزات آزادیخواهانه مردم شبه قاره هند علیه کمپانی هند شرقی و انگلیس و دوام این مبارزات و نیاز به تأسیس دولتی مستقل جهت پشتیبانی از مصالح مسلمین بر پایه فرهنگ اسلامی و تبلیغ و گسترش این طرز تفکر توسط بزرگانی چون علامه اقبال لاهوری، بالاخره در سال 1326 شمسی کشور پاکستان تأسیس گردید.

بعد از فوت محمدعلی جناح، رهبر پاکستان، این کشور صحنه مبارزات سیاسی شد تا سال 1349 که ژنرال یحیی خان مقدمات انتخابات عمومی را فراهم آورد و در نتیجه آن «ذوالفقار علی بوتو» در پاکستان غربی و «مجیب الرحمن» در پاکستان شرقی به پیروزی رسیدند. به دنبال جنگ هند و پاکستان (1350) و استقلال بنگلادش یحیی خان در مقابل فشار افکار عمومی زمام امور را به بوتو واگذار نمود.

در سال 1352 قانون اساسی پاکستان به تصویب رسید و بوتو از ریاست جمهوری کناره گیری کرد و سمت نخست وزیر را به عهده گرفت.

تقلب وی در انتخابات سال 1356 منتهی به شورش سراسری مردم و تقاضای اسلامی کردن حکومت، گردید که نهایتا منجر به کودتای نظامی ژنرال ضیاءالحق شد.

97 درصد از جمعیت 80 میلیونی پاکستان را مسلمانان تشکیل می دهند. اقتصاد این کشور متکی بر کشاورزی است به طوری که 60 درصد نیروی کار این کشور از کشاورزان تشکیل شده است. این رقم در بخش صنعت به 16 درصد می رسد که عمدتا در بخشهای نساجی پنبه، تهیه مواد غذایی، تنباکو، مهندسی، شیمیایی، گاز طبیعی و... مشغول به کارند.

اسناد مندرج در این کتاب از نظر زمانی محدود به سالهای 1356 تا 7 آبان 1358 که عمدتا شامل تجزیه و تجزیه و تحلیل اوضاع اقتصادی، سیاسی، امنیتی و روابط خارجی حکومت ضیاءالحق و شرح دیدارها و ملاقاتهای مسئولین کشوری یا سران احزاب و گروههای فعال در پاکستان با کارمندان سفارت آمریکا در پاکستان و مسئولین حکومتی آمریکاست.

با توجه به اسناد مندرجه، مشکلات و اهم مطالب مربوط به پاکستان در چند محور زیر خلاصه می شود:

مسائل اقتصادی، سیاست خارجی، اوضاع اجتماعی و سیاست داخلی حکومت ژنرال ضیاءالحق مسائل و مشکلات اقتصادی اقتصاد بیمار پاکستان که متکی بر وامهای خارجی است، نقش و ماهیت کشورهای وام دهنده به

ص: 353

پاکستان، همچنین کسری بودجه عظیم و برنامه بودجه سال 80-79 از اهم مسائل مطرح شده در بعد اقتصادی اسناد است. به طورکلی پاکستان در جبهه اقتصادی با چندین مشکل روبروست که مهمترین عامل آن کسری بودجه عظیم دولت است که ناشی از سوبسیدهای عظیم مواد مصرفی و بودجه سنگین نظامی و گسترش بافت بوروکراتیک دولت می باشد و همین امر علت عمده وابستگی شدید اقتصاد پاکستان به وامهای خارجی است.

التقاط دیدگاههای مبتنی بر سرمایه داری و اسلام در بعد اقتصادی و ارائه آن تحت عنوان اسلامی کردن اقتصاد پاکستان، نتوانسته و نخواهد توانست اقتصاد بیمار این کشور را نجات دهد.

عدم شناخت و اعتقاد برنامه ریزان اقتصادی این کشور به اصول اسلام به ویژه اصول اقتصادی اسلام، عدم دخالت و طرد مسلمانان انقلابی و آگاه، وابستگی فرهنگی و اعتقادی آنان به غرب موانع اصلی در جهت رسیدن به یک اقتصاد سالم هستند. ارائه برنامه های اقتصادی تحت عنوان اسلامی کردن اقتصاد پاکستان را نیز می توان ناشی از تلاش حکومت در استفاده از احساسات اسلامی مسلمانان این کشور در جهت همکاری و همگامی با دولت برای جبران کسری بودجه تلقی کرد. البته وخامت اوضاع فعلی اقتصاد تنها مربوط به دوران حکومت ضیاء نبوده و مشکل مبتلا به پاکستان در خلال زمامداری حاکمان مختلف بوده است؛ ولی برخورد و ارائه روشهای غلط در مقابله با این مشکلات نیز نجات بخش اقتصاد وابسته به وامهای خارجی این کشور نخواهد بود. به بیانی دیگر فرهنگ و ایدئولوژی متکی به غرب، اقتصادی مستقل و سالم به بار نخواهد آورد.

سیاست خارجی موقعیت خاص جغرافیایی پاکستان یعنی همسایگی با چین، افغانستان، ایران و هندوستان و همسایگیِ با واسطه با روسها و اقیانوس هند به سیاست خارجی این کشور ویژگی خاصی بخشیده که به تبع این ویژگی روابط و برخوردهای پاکستان با کشورهای دیگر و به ویژه ابرقدرتها و همسایگانش از جهات گوناگون مورد توجه قرار می گیرد.

روابط پاکستان با آمریکا و شوروی با توجه به اسناد مندرجه شامل مطالب زیر است:

روابط با آمریکا اختلافات دیرینه بین هند و پاکستان از دیرباز این دو کشور را در مقابل هم قرار داده و به خاطر نوع روابط هند با شوروی، پاکستان به طرف آمریکا سوق داده شده است. همچنین تجاوز روسها به افغانستان و حمایت از رژیم دست نشانده کابل به اضافه علایق و کششهای قلبی و اعتقادی زمامداران پاکستان زمینه ساز و بهانه ارتباطات بسیار نزدیک با آمریکا بوده اند. حضور آمریکا در صحنه های سیاسی و اقتصادی پاکستان نیز متضمن منافع این جنایتکار در منطقه و در این کشور می باشد، لیکن مشکل به ظاهر عمده در از سرگیری روابط حسنه و عالی با حکومت ضیاء ظاهرا گسترش تسلیحات هسته ای از سوی پاکستان می باشد که این سیاست از زمان بوتو شروع شده و رئوس کلی این سیاست توسط حکومت ضیاء حفظ گردیده است. مخالفت آمریکا با سیاست هسته ای پاکستان به عنوان جلوگیری از گسترش تسلیحات هسته ای به عنوان بهانه ای برای عدم فروش تجهیزات و تسلیحات نظامی و واگذاری وام به این کشور

ص: 354

قلمداد می شد و ارسال وسایل و واگذاری وامها را در حد پایینی محدود کرده بود.

البته عامل اصلی امتناع آمریکا از کمک به پاکستان را می توان ترس آمریکا از عدم امکان بازپرداخت وجوه تجهیزات و وامها به خاطر اوضاع بد اقتصادی این کشور، یافتن امکان مناسب برای اعمال نفوذ مستقیم تر در امور داخلی پاکستان و بروز حوادث غیرقابل پیش بینی و غیرقابل کنترل نظیر آنچه در ایران واقع شده بود دانست.

پاکستانیها نیز نیاز خود به بمب و سلاحهای اتمی را این گونه توجیه می کردند که مجهز بودن به یک نیروی هسته ای نه تنها ثبات منطقه را به هم نمی زند بلکه ثبات را در منطقه افزایش می دهد. البته پاکستانیها هرگز صراحتا نیاز خود را به بمب اتمی بیان نمی کردند و تداوم کار تأسیسات مربوط به تسلیحات هسته ای را با نیاز به استفاده صلح آمیز از نیروی اتمی توجیه می کردند، ولی همه اینها در اصل مقابله و برابری بود با تسلیحات و قدرت تهاجمی و دفاعی هندوستان. فرانسه نیز که یکی از طرفهای قرارداد و دخیل در ایجاد و راه اندازی این تأسیسات بود، ظاهرا تحت فشار آمریکا از انجام این قرارداد سرباز زده بود و در این رابطه تعدادی از اسناد این مجموعه به گفتگوهای طرفهای فرانسوی و آمریکایی در جلوگیری پاکستان از ادامه کار مجتمع هسته ای و امکان ادامه کار این مجتمع به وسیله خود پاکستانیها مربوط است. پاکستان نیز طبق اسناد ادامه کار مجتمع را با خرید لوازم و دستگاههایی از ایتالیا ادامه داده بود و در طول زمان همراه با تهیه مقدمات لازم برای خرید وسایل در منطقه ای بنام کاهوتا اقدام به ساختن دستگاه غنی سازی اورانیوم در جهت تکمیل پروژه و راه اندازی مجتمع هسته ای نموده بود.

پاکستانیها در اکثر ملاقاتها با مقامات آمریکایی با اصرار و شدت زیاد خواستار تضمینهای امنیتی از جانب مقامات آمریکایی و سلاحهای پیشرفته و استراتژیک بودند، تا علیه تهاجم هند خود را مجهز نمایند، این امر با تهاجم روسها به افغانستان و استقرار رژیم وابسته به شوروی در کابل شدت بیشتری پیدا کرد. به طورکلی هندوستان و سیاستهای متخذه از طریق دولتهای مختلف هندی یکی از قویترین عوامل تعیین کننده سیاست خارجی پاکستان به خصوص در رابطه با نیازهای تسلیحاتی سیاست خارجی پاکستان بخصوص در رابطه با نیازهای تسلیحاتی آن کشور بوده است. تأکید پاکستان برگرفتن تضمینهای امنیتی از آمریکا تکیه و استناد به قرارداد دوجانبه پاکستان و آمریکا بود که برمبنای آن در صورتی که پاکستان از طرف یک کشور کمونیست یا یک کشور وابسته به کمونیستها مورد تهاجم قرار می گرفت آمریکا ملزم به عکس العمل نظامی بر علیه کشور مهاجم می گردید. البته پاکستان مدعی بود که در صورتی که پاکستان از طرف یک کشور غیرکمونیستی (چون هند) نیز مورد هجوم قرار گیرد آمریکا بایستی طبق مفاد قرارداد دوجانبه عکس العمل مناسب نشان دهد که آمریکاییها اظهار می داشتند که قرارداد دوجانبه 1959 هیچ گونه تعهدی را در قبال تضاد هند و پاکستان برای ما پدید نمی آورد.

روابط با شوروی کمکهای نظامی اقتصادی به هند که مهمترین دشمن پاکستان قلمداد می شود، از عوامل عمده روی آوری پاکستان به سمت آمریکا بوده است، ولی به خاطر سرخوردگی پاکستان از آمریکا بر سر مسائل ذکر شده و احتمالاً به عنوان چراغ قرمزی به آمریکا، حرکت مبنی بر سازش با شوروی که از زمان بوتو شروع شده بود در دوران حکومت ضیاء ادامه یافت. تجاوز شوروی به افغانستان و روانه شدن سیل پناهندگان و

ص: 355

آوارگان افغانی به پاکستان و مشکلات امنیتی و سیاسی ناشی از این امر، عامل دیگری بود که ترس دیرینه پاکستان را که از امیال و آرمانهای شوروی در جهت دستیابی به اقیانوس هند از طریق پاکستان ناشی می شد، شدت بخشد. بدین جهت پاکستان سعی می نمود که از یک طرف حمایت آمریکا مبنی برگرفتن تضمین های امنیتی در قبال تجاوزات روسها یا کشورهای متحد آن به دست آورد و از طرف دیگر به خاطر وضع بد اقتصادی و عدم حمایت کامل مالی و لجستیکی آمریکا و اعلام سرخوردگی خویش از آمریکا، زمامداران پاکستانی هیئتهایی را روانه شوروی نمود؛ از جمله هیئتی شامل آقاشاهی که توانست نظر مثبت روسها را مبنی بر کمک بیشتر شوروی در زمینه راه اندازی کارخانه ذوب آهن کراچی به دست آورد و وامی به مبلغ 220 میلیون دلار برای هزینه های این پروژه دریافت دارد. پاکستانیها موضع مثبت شوروی را از دو جنبه تحلیل می کردند: یکی به عنوان عاملی در جهت خنثی سازی نگرانیهای پاکستان در رابطه با مقاصد و اقدامات شوروی در افغانستان و دیگر نگرانی شوروی در مورد راستگرا شدن کشورهای آسیای جنوب غربی چون هند (در زمان موراجی دسای)، پاکستان، بنگلادش و سریلانکا.

مسئله آوارگان افغانی پناهنده شده به پاکستان نیز از مواردی بود که پاکستان را با افغانستان و به بیانی با روسها درگیر می ساخت. مشکلات اقتصادی که این آوارگان به وجود می آوردند از طریق توسل پاکستان به سازمانهای بین المللی تا حدودی مرتفع می شد. در ضمن پاکستان از بهره برداری از گروههای افغانی که این کشور را محل تجمع مکانی برای دایر کردن دفاتر سیاسی خویش نموده بودند، جهت مقاصد سیاسی غافل نبود و علیرغم اختلاف نظر مقاماتِ مختلف این کشور مبنی بر همکاری، از کمک به گروههای همفکر و هم عقیده با خودش خودداری نمی ورزید و به عنوان کانالی که از طریق آن کمکهای عربستان سعودی و کشورهای دیگر به گروههای خاص افغانی می رسید عمل می نمود و در این میان خود نیز بی نصیب نمی ماند.

سیاست و امنیت داخلی پیچیدگیهای سیاست داخلی پاکستان را می توان ناشی از نقش عناصر متناقض و گوناگون ملی در این کشور دانست و بررسی اجمالی وضع اجتماعی این کشور می تواند ریشه آشفتگیها و پیچیدگیهای مرتبط به سیاست داخلی را روشن کند.

ملت پاکستان با 17% باسواد، در کل مردمی مستضعف و رشد نایافته هستند که اکثرا مسلمان و اهل سنت می باشند. گرایش به اسلام، هر چند اسلام سنتی، نقش فعالی در تشکیلات و گروههای سیاسی بازی کرده و اکثر احزاب موجود تحت رهبری افرادی با وجهه و شخصیت مذهبی هستند و مبنای تشکیل نیز ظاهرا اعتقادات مذهبی است. دولتمردان و حاکمان پاکستان نیز از این احساس کلی مردم غافل نبوده، لهذا سعی نموده اند که با تظاهر به اسلام و تظاهر به گسترش احکام اسلام در امور حکومتی از جمله گرفتن زکات و تأسیس بانکهای بدون بهره به اضافه یک سری اصلاحات رفرمی، خود را با تفکر و اعتقاد کلی مردم هماهنگ نشان دهند. همین امر یعنی تظاهر به اسلام و رابطه بین دولتمردان (به خصوص ضیاء) و رهبران احزاب مذهبی وابسته به آنان مانع از رشد تفکر صحیح اسلامی و نگرشی پویا و انقلابی به اسلام و احکام اسلام در این کشور بوده و این تنها منحصر به برادران اهل سنت نیست بلکه توجه به ظواهر و آداب و رسوم در بین شیعیان به مراتب رشدی قویتر از توجه به محتوای عمیق قرآن و درکی صحیح از احکام

ص: 356

اسلام داشته است و همین سطحی نگری و توجه به ظواهر، درگیریها و برخوردهای شیعه و سنی را رواج داده که این درگیریها هم باعث تداوم تمسک به ظواهر است و هم برآورنده اهداف استعمار مبنی بر تفرقه بین مسلمین.

گذشته از ویژگیهای مذهبی، بافت قبیله ای و عشیره ای پاکستان و پیوند این قبایل با جریانات سیاسی داخلی و خارجی بر شدت پیچیدگی سیاست داخلی پاکستان افزوده است. به عنوان مثال ایالت بلوچستان پاکستان با توجه به تعدد قبایل، سوابق نفوذ شوروی، افزایش فعالیت حزب خلق بوتو بعد از اعدام وی، حضور پناهندگان افغانی، بافت خان خانی و تأثیر آن بر عامه مردم این ایالت و مسائلی دیگر، به صورت یکی از آسیب پذیرترین ایالات و از جمله مشکلات مبتلا به حکومت ضیاء است.

کودتای نظامی و روی کارآمدن ژنرال ضیاء و به دنبال آن تشکیل حکومت نظامی، مشکلات متعددی را برای این کشور به وجود آورد.

علیرغم قول ضیاء مبنی بر برگزاری انتخابات آزاد تا مدتها چنین امری به وقوع نپیوست. عدم برگزاری انتخابات از سویی باعث بی اعتباری و بی حیثیتی ضیاء و دولت وی می شد و از سوی دیگر ضیاء را وادار به اعمال انفعالی در مقابل واکنشهای جامعه، احزاب و مطبوعات می نمود و سیاست دولت را هر چه بیشتر به سوی نظامیگری و اعمال زور سوق می داد.

احزاب وابسته یا مخالف رژیم و کشمکشها و درگیریهای آنان با یکدیگر، بوتو، اعدام وی و فعالیتهای حزب خلق بوتو و نقش همسر و دختر وی، نقش مطبوعات و رسانه های گروهی و برخورد حکومت نظامی با آنها، فعالیتهای سیاسی دانشجویان، به اضافه مشکلات و مسایل مرقوم و به ویژه مشکلات و بحران اقتصادی، سیاست داخلی این کشور را با عدم ثبات و بحران شدید روبرو ساخته بودند. مطالب مندرج در اسناد در مجموع تشریح مطالب فوق است.

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام

پاکستان (اطلاعات کلی)

ص: 357

سند شماره (1) پاکستان خشکی 803000 کیلومتر مربع (شامل بخش پاکستانی جامو - کشمیر)، 40% قابل کشت، شامل 24% زمینهای کشت شده، 23% نامناسب برای زراعت، 34% دارای وضع نامشخص که احتمالاً لم یزرع می باشد، 3% پوشیده از جنگل.

طول مرزهای خشکی: 5900 کیلومتر آبها محدوده قلمرو آبی (طبق ادعا): 12 میل دریایی (محدوده ماهیگیری 200 میل دریایی، به اضافه 100 میلی دریایی منطقه حفاظت شده فراتر از قلمرو دریایی)، منطقه انحصاری اقتصادی 200 میل دریایی.

طول خط مرزی ساحلی: 1046 کیلومتر مردم جمعیت: 80171000 نفر به استثنای جوناگاد، ماناوادر، گیلگیت بالتستان و منطقه مورد اختلاف جامو - کشمیر، (ژوئیه 1979). میانگین میزان رشد سالانه: 3% (جاری).

ملیت: نام - پاکستان، صفت - پاکستانی.

مذهب: 97% مسلمان، 3% مذاهب دیگر.

زبان: اردو زبان رسمی است، کل زبانهای محاوره ای - 7% اردو، 64% پنجابی، 12% سندی، 8% پشتو، 9% زبانهای دیگر، انگلیسی زبان مشترک به حساب می آید.

سطح سواد: حدود 17% نیروی کار: 22 میلیون نفر (آمار 1978)، 60% کشاورزی، 16% صنعت، 7% تجارت، 15% خدمات،2% بیکار.

نیروی کار سازمان یافته: 5% نیروی کار دولت نام قانونی: جمهوری پاکستان نوع: جمهوری فدرال پارلمانی، ارتش در 14 تیرماه 1356 قدرت را به دست گرفت و موقتا بعضی از مفاد قانون اساسی را به حالت تعلیق درآورد.

پایتخت: اسلام آباد.

تقسیمات فرعی سیاسی: 4 ایالت - پنجاب، سند، بلوچستان، و ایالت مرزی شمال غربی - و قلمرو پایتخت یعنی اسلام آباد و مناطق قبیله ای تحت کنترل حکومت مرکزی. پاکستان مدعی است که منطقه آزاد کشمیر به دنبال حل اختلاف پاکستان و هند مستقل است، لیکن در حقیقت تحت کنترل پاکستان می باشد.

نظام حقوقی: استوار بر قانون عوام انگلستان، مقررات اجباری دادگاه بین المللی را با حفظ بعضی اختیارات می پذیرد، حکومت ضیاء دادگاههای اسلیاریا (Sliaria)ی اسلامی را به محاذات دادگاههای غیرنظامی تأسیس کرده و برای جرایم جنحه مجازاتهای قرآن را در نظر می گیرد.

ص: 358

روز تعطیل ملی: روز پاکستان، 3 فروردین ماه.

رهبر دولت: رئیس جمهور و رئیس حکومت نظامی ژنرال محمد ضیاءالحق.

شرکت در انتخابات: برای تمام افراد از 18 سال به بالا آزاد است.

انتخابات: مخالفت با تحریف انتخابات در فروردین 1356 منجر به کودتای نظامی گردید. ارتش قول داد که انتخابات جدید ملی و ایالتی را در مهرماه 1356 برگزار نماید، لیکن بعدها آن را به تعویق انداخت و اکنون تاریخ برگزاری انتخابات را 26 آبان 1358 اعلام کرده است.

احزاب و رهبران سیاسی: حزب خلق پاکستان، جناح حامی بوتو، خانم ز، الف، بوتو؛ جناح میانه رو، مولانا کوثر نیازی؛ طریق استقلال، اصغر خان؛ حزب ناسیونال دموکرات، شربازمزاری (در سال 1354 توسط اعضای حزب غیرقانونی ملی عوام، عبدالوالی خان که رهبر بی قید و شرط حزب ناسیونال دموکرات است تأسیس گردید).

جمعیت العلمای پاکستان، مولانا شاه احمد نورانی؛ اتحاد ملی پاکستان ائتلاف از شش حزب شامل اتحادیه مسلمان پاکستان - گروه پیرپاگارا، جمعیت اسلامی، طفیل محمد، جمعیت العلمای اسلام، مفتی محمود.

کمونیستها:

تعداد اعضای حزبی بسیار ناچیز است، لیکن هواداران آنها حدود چند هزار نفر برآورده شده اند.

دیگر گروههای سیاسی یا جوساز: ارتش مهمترین نیروی سیاسی به حساب می آید.

عضو سازمانهای زیر می باشد:

بانک عمران آسیایی، طرح کلمبو، سازمان مواد غذایی و کشاورزی، قرارداد عمومی تعرفه و تجارت، گروه 77، آژانس انرژی اتمی بین المللی، بانک بازسازی و عمران بین المللی، ICAC، سازمان بین المللی کارگر، سازمان مشاوره دریایی بین دولتین، صندوق بین المللی پول، اتحادیه تجاری بین الملل، شورای غله بین الملل، سازمان همکاری و عمران منطقه ای، سازمان ملل، یونسکو، اتحادیه پست جهانی، سازمان بهداشت جهانی، سازمان هواشناسی جهانی، WTD , WSG اقتصادی تولید ناخالص ملی: (برآورد مربوط به سال مالی 1978) 15 میلیارد دلار، تولید ناخالص سرانه 200 دلار، میانگین رشد واقعی سالانه 4% (78-1970) کشاورزی: بهره ور از سیستم آبیاری وسیع، محصولات اصلی: گندم، برنج، پنبه؛ کمبود مواد غذایی، 3/2 میلیون تن در سال مالی 1979 وارد کرده است.

ماهیگیری: میزان صید 197550 تن (برآورد سال 1978) صنایع مهم: نساجی پنبه، تهیه مواد غذایی، تنباکو، مهندسی شیمیایی، گاز طبیعی.

نیروی برق: 3495000 کیلووات ظرفیت (1978) به 9/15 میلیارد کیلووات ساعت تولید شده (1978)، 205 کیلووات ساعت سهم تولید سرانه برق.

نیروی برق صادرات: 1342 میلیون دلار (با احتساب هزینه حمل تا مقصد در سال 1978)، شامل پنبه (خام و صنعتی)، برنج.

ص: 359

واردات: 2738 میلیون دلار با احتساب هزینه کالا و بیمه در سال 1978، حبوبات، روغن خوراکی، نفت خام، ماشین آلات، تجهیزات ترابری، مواد شیمیایی.

طرفهای مهم تجاری: آمریکا، انگلستان، ژاپن، آلمان غربی.

کمکها (شامل بنگلادش قبل از سال 1972): اقتصادی - آمریکا (سالهای مالی 77-1970) 5/1 میلیارد دلار (به استثنای آنچه اکنون بنگلادش نامیده می شود)، شوروی (77-1970) 8/495 میلیون دلار، چین (77-1970) 7 میلیون دلار، چین (77-1970) 352میلیون دلار، اروپای شرقی (77-1970) 19 میلیون دلار، کمک اقتصادی اوپک (78-1974) 6/1 میلیارد دلار (سری/غیرقابل رؤیت برای بیگانگان).

بودجه: مخارج، سال مالی 1978 - مخارج جاری، 7/2048 میلیون دلار، هزینه سرمایه 2/1717 میلیون دلار.

نرخ تبدیل ارز: 9/9 روپیه = یک دلار آمریکا (از فوریه 1973) سال مالی: اول ژوئیه = 30 ژوئن.

شبکه های ارتباطی راه آهن: جمعا 8816 کیلومتر (1979)، 446 کیلومتر با وسعت ریل استاندارد (1متر)، 7758 کیلومتر ریل پهن (676/1متر)، 2/6 کیلومتر ریل باریک (762/0% متر)؛ 1022 کیلومتر ریل مضاعف 286 کیلومتر راه آهن برقی. راه آهن این کشور دولتی می باشد.

شاهراهها: جمعا 87472 کیلومتر (1978)، 26855 کیلومتر آسفالته، 19500 کیلومتر شوسه، 3100 کیلومتر خاکی هموار، 38017 کیلومتر خاکی ناهموار.

راههای آبی داخل خشکی: 1850 کیلومتر.

خطوط لوله: 230 کیلومتر خط لوله نفت خام، 1931 کیلومتر خط لوله گاز طبیعی.

بنادر: یک بندر بزرگ، 5 بندر کوچک.

ناوگان تجاری: شامل 49 کشتی (با تناژ ثبت شده ناخالص 1000 یا بیشتر) بالغ بر تناژ ثبت شده 435400، تناژ کلی 599200 شامل 47 کشتی باربری، یک کشتی باربری غول آسا، یک تانکر.

(خیلی محرمانه) هواپیمایی کشوری: 27 هواپیمای بزرگ ترابری فرودگاهها: جمعا 108 فرودگاه دارد که 101 فرودگاه آن قابل استفاده است. 63 فرودگاه باند ثابت، یک فرودگاه با باند 3660 متری 25 فرودگاه با باندهای فرود و پرواز 3659-2440 متری، 47 فرودگاه با باندهای فرود و پرواز 2439-1200 متری.

شبکه ارتباط از راه دور: سرویس ارتباط رادیویی بین المللی خوب میکروویو و ماهواره ای، ارتباط رادیویی داخلی چندان خوب نیست، سرویس انتشاراتی آن بسیار خوب است، 300000 تلفن (تقریبی) دارد (4/0 تلفن برای هر 100نفر)، 27 ایستگاه ا - ام، فاقد ایستگاه اف - ام، 16 ایستگاه تلویزیون، و 4 ایستگاه تقویت کننده و یک ایستگاه ماهواره زمینی نیز دارد.

دفاع نیروی انسانی نظامی: مذکر 49 - 15 ساله، 17814000 نفر، 10591000 نفر مناسب برای خدمات

ص: 360

نظامی، سالانه 954000 نفر در سن 17 سالگی آماده خدمت در ارتش می شوند.

پرسنل: 408000 نفر نیروی زمینی، 9900 نفر نیروی دریایی، حدود 17600 نفر نیروی هوایی (550 خلبان) 71800 نفر نیروهای مسلح شهری (سری).

مهمترین واحدهای نیروی زمینی: 6 قرارگاه سپاه، 16 لشکر پیاده، 2 لشکر زرهی، 4 تیپ مستقل پیاده، 6 تیپ توپخانه، 4 تیپ مستقل زرهی، 6 هنگ زرهی شناسایی (با استعداد گردانی)، 2 تیپ توپخانه پدافند هوایی، 6 اسکادران موشکهای سام، و یک گروه خدمات ویژه و یک جناح هوا نیروز (خیلی محرمانه).

کشتیهای نظامی: یک ناو سبک کرویزر، 6 ناو از نوع مخرب، گشتی ساحلی، 7 ناو جنگ افزار مین، 3 ناو کمکی (سری).

هواپیماهای نظامی: 585 فروند (364 جت جنگنده، 14 فروند هواپیمای توربین ملخدار، 101 هواپیمای ملخی، 106 فروند هلیکوپتر) دارای آمادگی عملیاتی (سری / غیرقابل رؤیت برای بیگانگان).

تدارکات: تسلیحات پیاده نظام و مهمات مورد نیاز را تا کالیبر 106 میلیمتر تولید می کند. آمریکا و اروپای غربی تا سپتامبر 1975 مهمترین منابع تدارکات نظامی به شمار می آمدند. از آن زمان به بعد چین و پس از آن فرانسه به صورت مهمترین منابع درآمده اند. در مارس 1975 مذاکراتی با آمریکا آغاز شد؛ در سالهای اخیر تسلیحات و مهمات پیاده نظام را چین و ترکیه در اختیار این کشور قرار می داده اند؛ چین تانک و توپخانه متوسط، کره شمالی توپخانه و مهمات، ایران نفربرهای زرهی و خدمات تعمیراتی تانکها، چین، فرانسه، سوئد و انگلستان هواپیما، شوروی، آمریکا، فرانسه هلیکوپتر، چین، شوروی، ایران و چکسلواکی وسائط نقلیه ترابری، فرانسه 3 زیر دریائی، 85 فروند جت جنگنده میراژ به این کشور داده است، چین بیش از 200 جت جنگنده و آموزشی، 12 قایق گشتی از نوع شانگهای دوم، 2 ضد زیردریایی هانیان، و 4 ناوچه اژدرانداز هوچان به این کشور داده است. اخیرا پرتغال نیز یک زیردریایی به این کشور داده است. دیگر ناوهای نیروی دریایی آن از طریق انگلستان و آمریکا تأمین گردیده است (سرّی).

بودجه نظامی: 15/1 میلیارد دلار برای سال مالی که در 30 ژوئن 1979 پایان می یابد، که حدود 28% بودجه دولت مرکزی را در برمی گیرد.

امنیت و اطلاعات اداره اطلاعاتی نیروهای مسلح، نظامی، داخلی و خارجی، دفتر اطلاعاتی پاکستان، داخلی/خارجی، آژانس تحقیقات فدرال - داخلی، آژانس تحقیقات جنایی - داخلی (سری / غیرقابل رؤیت برای بیگانگان).

چارلی عزیز

ص: 361

سند شماره (2) اداری - غیر رسمیتاریخ: 12 دی 1356 - 2 ژانویه 78 سفارت آمریکا در تهران ایران چارلز دبلیو. ناس سرپرست بخش امور ایرانسری وزارت امور خارجهواشنگتن، دی. سی چارلی عزیز در اجلاس اخیر رؤسای نمایندگیها که اخیرا در نپال برگزار شده بود، ما منشأ نگرانیهای پاکستان را در مورد روابط خود با آمریکا مورد بحث قرار دادیم. در آن گفتگو آرت هومل خاطرنشان ساخت که پاکستانیها معتقدند که در درگیری نظامی اخیر میان هند و پاکستان، ما پاکستانیها، را تنها گذاشته ایم.

بنا به گفته هومل، در نتیجه این واقعیت که تضمینهای آمریکا بسیار فراتر قرارداد دو جانبه پاکستان و آمریکا در سال 1959 می رود این احساس تشدید شده است. همان طور که به یاد دارید این قرارداد دوجانبه (که شاید قرارداد دوجانبه آمریکا و ایران است) مشخص می سازد که عکس العمل نظامی ما تنها زمانی صورت خواهد گرفت که پاکستان از طرف یک کشور کمونیست و یا کشوری که از «الهام کمونیستی» برخوردار است مورد تهاجم قرار گرفته باشد.

طبق گفته هومل، به سفیر والتر مک کاناهی در طول خدمتش در پاکستان اجازه داده شده بود که به این کشور اطلاع دهد که در صورتی که پاکستان از طرف یک کشور غیرکمونیستی (چون هند) نیز مورد حمله واقع شود، آمریکا طبق مفاد قرارداد دوجانبه عکس العمل مناسبی را نشان خواهد داد. ظاهرا این روند رویدادها این احساس را در میان پاکستانیها پدید آورده است که هنگام بروز حمله واقعی هند، ما قول خود را زیر پا گذاشته ایم.

تمام ما که در اجلاس نمایندگیها، از جمله اسپایک دابز، حضور داشته ایم از این تفسیر تاریخی در شگفت فرو رفتیم. اگر صحت داشته باشد، این موضوع نشانگر امتداد تضمینهایی است که در مقایسه با ایران برای پاکستان هیچ سودی به همراه نداشته است. علاوه بر این، در گفتگو پیرامون ماهیت تعهدات خود در قبال پاکستان با شاه، من دائما یادآور شدم که قرارداد دو جانبه 1959 هیچ گونه تعهدی را در قبال تضاد هند و پاکستان برای ما پدید نمی آورد. اگر در این مورد به خطا رفته ام و یا شاه به طریقی از تضمینهای ارائه شده توسط مک کاناهی به پاکستان آگاه شده باشد، آشکارا موجبات شرمساری اینجانب فراهم شده است.

هنگامی که همگی با هرمل در مورد گفته هایش بحث کردیم. وی پیشنهاد کرد که با وزارت خارجه مشورت کرده و مخصوصا متن یادداشت تهیه شده توسط دفتر مشاور حقوقی را در مورد اتهامات مطروحه توسط بوتو در بهار سال 1977 مبنی بر اینکه دولت آمریکا به پاکستان خیانت کرده است، بدست آوریم. به روایتی این یادداشت متن کامل گفتگوهای مک کاناهی و مجوزهایی را که از واشنگتن قبل از گفتگو در پاکستان دریافت کرده، در بردارد.

به همین ترتیب، سپاسگزار خواهم شد اگر شما با «ال » تماس بگیرید و یک نسخه از یادداشت مزبور را دریافت کرده و مطالب مربوطه را برای اینجانب ارسال دارید. در عین حال، بد نیست اگر ببینید که آیا در همان زمان و یا موقعی دیگر آمریکا به ایران نیز تضمینهای مشابهی داده است. البته چون شاه با من در این مورد صحبت کرده است، فکر نمی کنم این کار صورت گرفته باشد. ولی، علیرغم آماده سازیهای وی در دو

ص: 362

ملاقات خود با رئیس جمهور، احساس می کنم که در آینده وی در مورد نگرانیها و ثبات ما تردید خواهد کرد و امیدوارم آنقدر آماده باشم که بتوانم به موقع با آنها برخورد نماییم.

نیازی نیست گفته شود، که سفر اخیر رئیس جمهور، همراه با سفر شاه به واشنگتن در ماه نوامبر، در مورد ماهیت پیمان «تزلزل ناپذیرمان» وی را متقاعد ساخته است. معذالک، لازم است گاهی معالجه ادامه یابد.

ارادتمند ویلیام اچ. سولیوان

تضمین امنیتی آمریکا به پاکستان

12 دی 1356خیلی محرمانه تقریبا در تمام ملاقاتهای مقامات عالیرتبه پاکستان و تصمیم گیرندگان آمریکایی نسل گذشته، پاکستانیها تلاش کرده چه به طور پنهانی و چه با صدور بیانیه های مشترک ناشی از این مقامات از آمریکا تضمینهای امنیتی به دست آورند. علیرغم عدم تجانس موجود در جلسه ای که ظاهرا به بحث پیرامون مداخلات و توطئه های آمریکا در جناح مخالف اختصاص یافته بود. وزیر امور خارجه گویا روش قدیمی را دنبال خواهد کرد و خواستار جلب تضمینهای امنیتی خواهد شد. از اوایل سالهای 1960 ما چیزی به تضمینهای امنیتی رسمی و غیر رسمی خود در قبال پاکستان اضافه نکرده ایم ولی به جای آن در بیانیه ها فرمول بندیهای گوناگونی را در مورد اهمیت استقلال امنیت و تمامیت ارضی پاکستان برای آمریکا گنجانده ایم.

با خروج پاکستان از پیمان سیتو تنها تکلیف قانونی ما در قرارداد 1959 پا برجا مانده است که مربوط به سنتو بوده و از طریق نظریه آیزنهاور محدود به مواردی است که در آن کشور پاکستان از طرف کمونیست ها مورد تهاجم قرار گیرد در اینگونه موارد ما متعهد هستیم که اقدامات متناسب از قبیل کاربرد مورد توافق دوجانبه نیروهای مسلح خودمان را به عمل آوریم و طبق قطعنامه مشترک، صلح و ثبات را در منطقه خاورمیانه ارتقاء دهیم.

در اصل، این موضوع نوعی تعهد است که تنها باید مورد مشورت قرار گیرد و بس. در سال 1970، دولت به کنگره اطلاع که به نظر وی قطعنامه مشترک مربوط به ارتقای صلح و ثبات در خاورمیانه که در رابطه با بحرانی خاص پدید آمده، اعتبار کافی را برای کاربرد نیروهای مسلح آمریکا به وجود نمی آورد.این جنبه قطعنامه خاورمیانه مورد تأیید قطعنامه 1973 قدرتهای جنگی قرار گرفته است.

پاکستان بیشتر خواستار جلب تضمینهای امنیتی علیه تهاجم هند بوده است تا علیه تهاجم کشورهای کمونیستی. نمایندگان این کشور چند تضمین شفاهی و کتبی از ما دریافت داشته و همیشه با دقت بسیار آنان را متذکر می شوند.

سند اصلی مورد تذکر آنها یک یادداشت کمکی است که توسط آمریکا در تاریخ 5 نوامبر به پاکستان داده شده است و اظهار می دارد که.... آمریکا تضمینهای پیشین خود را تأیید می کند که در صورت تهاجم هند علیه پاکستان به کمک پاکستان خواهد شتافت.

لیکن، بیانیه عمومی آمریکا در تاریخ 17 نوامبر1962 خاطر نشان می سازد که آمریکا به هند و پاکستان اطمینان داده است که اگر کمکهای ما توسط یکی از این دو کشور به درستی مورد استفاده قرار

ص: 363

نگرفت و یا در تجاوز علیه دیگری به کار رفت، آمریکا سریعا بر طبق اختیارات قانونی اقدامات ضروری را در داخل و خارج از سازمان ملل به منظور متوقف ساختن تهاجم به کار خواهد گرفت.از طریق تبادل بیانیه در تواریخ 19و28 نوامبر 1962 تضمینهای 5 نوامبر صریحا با بیانیه عمومی 12 نوامبر مرتبط گردید. بدین ترتیب، این تضمین که به هر حال تعهد خاصی را در قبال وضعی که دیگر وجود ندارد و طی آن آمریکا به هند کمک نظامی داده بود، پدید نمی آورد. با تغییر مهم این وضع سیاسی، تضمینهای 1962 ما در روابط با تهاجم هند تأثیرات حقوقی خود را از دست داد. آنچه در ذیل می آید خلاصه ای است از سوابق رسمی تضمینهای ما:

سابقه رسمی - تضمینهای امنیتی آمریکا به پاکستان در اسناد ذیل مطرح شده است:

- - امنیت دو جانبه: قرارداد کمک پشتیبانی دفاعی که در کراچی به تاریخ 11 ژانویه 1955 منعقد گردید، با ذکر علاقه دوجانبه در گسترش توان پاکستان در حفظ استقلال و امنیت خود براساس مقررات و منابع مالی موجود، آمریکا را متعهد می سازد که تجهیزات ،خدمات و دیگر کمکهای مورد نیاز دولت پاکستان و معتبر شناخته شده توسط دولت آمریکا را در اختیار دولت پاکستان قرار دهد.

- - عضویت آمریکا در کمیته های مهم سنتو، و مشارکت ما در تمام فعالیت و تمرینهای مهم سنتو، نشانگر تعهد بیشتر آمریکا در دفاع از پاکستان است (ولی تنها بر علیه تهاجم کشورهای کمونیستی).

- - یادداشت 15 آوریل 1962 ما را موظف ساخته است تا در صورت تهاجم مسلحانه به طرزی سریع و مؤثر به کمک پاکستان بشتابیم که با اشاره به نظریه آیزنهاور، قرارداد سنتو و منشور سازمان ملل نیز یکی از شرایط این کار شناخته شده است. علاوه بر این ما اظهار داشتیم که هر گونه تهدید علیه تمامیت و استقلال پاکستان از نظر آمریکا بسیار با اهمیت تلقی خواهد شد. (وزیر خارجه وقت دالس در گفتگوهای خصوصی خود با مقامات پاکستانی این شرایط را نادیده می گرفت.) - - یادداشت کمک 5 نوامبر1962 و بیانیه 17 نوامبر 1962 در رابطه با تهاجم از طرف هند، نیز در بالا ذکر گردیده است.

- - تبادل بیانیه های 19 نوامبر و 28 نوامبر 1962 نیز که در بالا مطرح شد، یادداشت کمکی را نوعی تضمین علیه کاربرد غلط کمک نظامی آمریکا توسط هند مطرح ساخت.

علیرغم تفسیرات پاکستانیها از این اسناد و شکوه های علنی گهگاه بوتو، آمریکا توسط هیچ یک از این قراردادها و یا تفاهم نامه های دیگر موظف نیست که در ازای دریافت وجه نقد و یا به طور نسیه سلاح در اختیار پاکستان قرار دهد.

فرمولهای بیانیه به دنبال سفر بوتو به آمریکا در سال 1973، ما امنیت پاکستان را زیربنای سیاست خارجی آمریکا توصیف کردیم. بیانیه مشترک صادره به مناسبت توقف کیسینجر وزیر خارجه در اسلام آباد در سال 1974 متذکر می شود که بنا به گفته رئیس جمهور آمریکا به حمایت از حاکمیت و تمامیت ارضی...

پاکستان... ادامه خواهد داد...، بیانیه مشترک صادره پس از سفر ماه فوریه بوتو به آمریکا یادآور شده که بنا به گفته رئیس جمهور فورد، حمایت از استقلال و تمامیت ارضی پاکستان مهمترین اصل سیاست خارجی آمریکا را تشکیل می دهد. در اوت 1976 در خاتمه سفر کیسینجر به پاکستان، فرمول «مهمترین

ص: 364

اصل» بار دیگر به کار برده شد.

توقف شاه ایران برای صرف نهار

سند شماره (3) تاریخ: 20 بهمن 1356 - 9 فوریه 78خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن. دی - سی با اولویت موضوع: توقف شاه ایران برای صرف نهار 1- خلاصه: در طول توقف پنج ساعته در اسلام آباد در تاریخ 16 بهمن ماه، شاه با ژنرال ضیاء در مورد گفتگوهای خود با هند صحبت کرد و طرح بازار مشترک خود را عنوان نمود. لیکن در مورد آن پافشاری چندانی ننمود و پس از آن با رهبران مهم سیاسی حزب خلق پاکستان ملاقات کرد و به آنها و (ژنرال ضیاء) اطلاع داد که به تمامیت ارضی پاکستان علاقه مند است. پاکستانیها ظاهرا از نتایج این سفر خوشحالند.

لیکن در مورد روابط دراز مدت ایران و هند و تأثیر آن بر منافع پاکستان اظهار نگرانی کرده اند. پایان خلاصه).

2- شاه ایران در ساعت 11 صبح روز 16 بهمن ماه از دهلی وارد پاکستان شد و قبل از ترک آنجا در ساعت 16 با رئیس جمهور، رئیس حکومت نظامی ژنرال ضیاء ملاقات نمود و در ضیافت نهار رئیس جمهور شرکت کرد. قبل از نهار وی به مدت پنج دقیقه با رهبران سیاسی از قبیل ولی خان و رهبران بلوچ که بسیاری از آنها به نهار دعوت شده بودند گفتگو کرد.

3- شاه با ضیاء گفتگویی خصوصی داشت که وزارت خارجه در مورد این گفتگوها کاملاً توجیه نشده است. در همان حال، تیم ایرانی به رهبری وزیر خارجه خلعتبری با مقامات پاکستان از جمله آقاشاهی، وزیر خارجه پاکستان ملاقات نمود. بر اساس گزارش مطبوعات و گفتگوهای ما در سفارت ایران و وزارت خارجه ظاهرا عناوین ذیل در هر دو ملاقات مطرح گردیده است.

- - توجیه در مورد سفر به هند: بنا به گزارش، شاه در بخش اعظم ملاقات خود با ضیاء به توجیه (و مطمئن سازی) وی در مورد گفتگوهایش با رهبران هندی پرداخته بود. موضوعات مورد بحث عبارت بودند از: اقیانوس هند، کمک ایران به چند پروژه در هند، و دور نمای تجاری ایران و هند.

- - بازار مشترک: بنا به گزارش، شاه طرح بازار مشترک خود را با بی تفاوتی با ضیاء در میان گذاشت.

موضع وی که در گفتگوهای خلعتبری و آقاشاهی منعکس شده، حاکی از آن است که همکاری بیشتر اقتصادی به نفع تمامی منطقه است، دولت پاکستان نباید فکر خود را بسته نگاه دارد فقط باید در مورد نحوه نیل به همکاری بیشتر بررسی نماید.

- - تسهیلات ترانزیت: وزارت خارجه اظهار داشت که مسئله ترانزیت به صورت کلی در بحث پیرامون بازار مشترک مطرح گردید.

تلگرام جداگانه پیرامون امکان حمایت ایران از بهبود بیشتر نظام ترابری پاکستان گزارش می دهد.

- - گفتگو با رهبران سیاسی: شاه با بسیاری از رهبران سیاسی غیر از رهبران حزب خلق پاکستان، ملاقات کرد و با هر یک از آنها به مدت پنج دقیقه قبل از نهار گفتگو نمود. بنا به گزارش وی شخصا تحت تأثیر ولی خان قرار گرفته بود، ولی این تأثیر به حدی نبود که تمایلات «جدایی» ولی خان را از یاد وی ببرد. در گفتگو با هر یک شاه گفته بود که تمامیت ارضی پاکستان برای ایران اهمیت قابل ملاحظه ای دارد.

ص: 365

- - کمک ایران به پاکستان: معاون ریاست سفارت ایران اظهار داشت که شاه به ضیاء گفته است که اگر پاکستان از ایران انتظار کمک بیشتری دارد باید عملکرد اقتصادی خود را بهبود بخشد.

- - برنامه ریزی دوباره: دبیر کل وزارت خارجه (افغانستان ایران، ترکیه) امیر عثمان بما می گوید که شاه توافق کرده است، بازپرداخت وام 580 میلیون دلاری را دو سال دیگر به تأخیر بیندازد. قرار بود اولین بازپرداخت توسط پاکستان در سال جاری صورت گیرد. وزارت خارجه و سفارت ایران اظهار می دارند که گذشته از این تعویق دوساله در دیگر شرایط وام تغییری پدید نیامده است.

- - وام سیتی بانک: عثمان گفت که وام 300 میلیون دلاری سیتی بانک که توسط ایران تضمین شده است، هنوز به قوت خود باقی است. شاه به ضیاء در طول آخرین سفر خود به تهران گفته بود که این وام تصویب خواهد گردید و در گفتگوی خصوصی اخیر آنها نیز این امر تأیید گردید. ولی عثمان یادآور شد که در «سطح کاری» در رابطه با «پیچیدگیهای فنی» وام، مشکلاتی پدید آمده است. مهمترین مشکل، تقاضای سیتی بانک است که معادل 6/1 درصد هزینه مدیریت می باشد که این امر خود مورد قبول دولت ایران نیست. عثمان گفت نمی داند این مسائل در چه زمانی حل خواهد شد.

4- اظهار نظر: دولت پاکستان از اینکه سفرهای وجپازی و شاه به خوبی صورت گرفت و موجب قطع روابط پاکستان با دو همسایه بزرگ خود نشد آسوده خاطر شده است. بسیاری از افراد موجود در دولت پاکستان نگران از این بودند که مبادا ایران و هند طی توطئه ای در مورد بازار مشترک و مسئله ترانزیت در طول این سفرها به اسلام آباد فشار وارد آورند. گسترش تبلیغات دهلی بر ترس آنها در این مورد افزوده بود. بعضی از دیپلماتهای اینجا معتقدند که دولت پاکستان به مطبوعات خود دستور نشان دادن عکس العمل شدید را داده بود تا ثابت کند که آرای عمومی پاکستان این طرح دهلی و شاه را نخواهد پذیرفت.

5- به نظر وزارت امور خارجه، پاکستان از این دو بازدید بدون برخورد و رویارویی بیرون آمد. ترس دراز مدت پاکستان، ناراحتیها و سوءظن از این امر که مبادا ایران و هند به ضرر پاکستان به همکاری بپردازند هنوز از بین نرفته است و عکس العمل پاکستان را در قبال پیشنهادات مطروحه توسط دو کشور شکل خواهد داد.هومل

مسئله مجتمع هسته ای پاکستان

سند شماره (4) تاریخ: 1 اردیبهشت 1357 - 21 آوریل 78سرّی از: وزارت امور خارجه در واشنگتن. دی - سیبه: سفارت آمریکا در پاریس - فوری موضوع: مسئله مجتمع هسته ای پاکستان 1- سؤالی که شما در مورد همین موضوع در پاراگراف 6 تلگرام مرجع الف مطرح کرده بودید مورد تفحص بسیار از سوی ما قرار گرفته است.

واضح است که اگر فرانسه بخواهد قرارداد را لغو نماید، ما نیز مایل هستیم از تصمیم پاکستان برای اجرای قرارداد، به طور یکجانبه چه مخفی و چه آشکار جلوگیری نماییم. اصلاحیه گلن در مورد تمام کشورهایی که تجهیزات و تکنولوژی این مجتمع را از خارج دریافت می دارند صادق است، لیکن اگر پاکستان بر آن شود که این تأسیسات را به تنهایی احداث نماید، ما قطعا در سیاستهای خود در رابطه با

ص: 366

روابط آتی از قبیل کمکهای اقتصادی و فروش تسلیحات با مشکلاتی روبرو خواهیم شد.

2- در صورتی که رژیم ضیاء به فشارهای وارده از طرف آمریکا و فرانسه تن دهد، از نظر سیاسی مورد تهاجم گروههای سیاسی داخلی قرار خواهد گرفت. بنابراین به احتمال بسیار دولت ضیاء سعی خواهد کرد سریعا اعلام نماید که کشورش در نظر دارد (بدون در نظر گرفتن نتایج احتمالی) کار احداث مجتمع را به تنهایی آغاز نماید. در این رابطه اگر استدلال فرانسه را مد نظر قرار ندهیم، تردید خواهیم داشت که دولت پاکستان بتواند کار احداث این مجتمع را به تنهایی جهت عملیات بازرگانی آغاز کرده و یا بتواند از یک منبع خارجی دیگر در این راه کمک بگیرد. معذالک، پاکستانیها ممکن است با احداث یک کارخانه کوچک و غیر مجهز جهت تولید پلوتونیوم خالص کار خود را آغاز نمایند، که هدف آن نیز بر همه روشن است.

3- با در نظر گرفتن این مسئله، در نظر داریم با همکاری فرانسه راهی بیابیم تا از طریق آن بتوانیم دولت پاکستان را از اتخاذ تصمیم عجولانه در صورت لغو قرارداد توسط فرانسه بازداریم. ما به مشکلات موجود در زمینه هماهنگ سازی تاکتیکها با فرانسویها قبل از اتخاذ تصمیم در مورد قرارداد توسط آنها به خوبی واقف هستیم. معذالک در این مرحله بهتر است که شما با فرانسویها در مورد نحوه کناره گیری از قرارداد گفتگو نمایید تا به اتفاق و یا به طور جداگانه، برطبق مطالب مندرج در پاراگراف 1- ج تلگرام مرجع بتوانیم انگیزه های مهمی را در برابر دولت پاکستان قرار دهیم تابه تنهایی کار احداث مجتمع را آغاز ننماید.

4- عکس العمل شما نسبت به مطالب بالا مورد امتنان خواهد بود.کریستوفر

مسئله مجتمع هسته ای پاکستان

سند شماره (5) تاریخ: 1 اردیبهشت 1357 - 21 آوریل 78سری از: سفارت آمریکا در پاریسبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. فوری موضوع: مسئله مجتمع هسته ای پاکستان 1- به نظر ما، در صورتی که ژیسکار به این نتیجه رسیده باشد که راههای پیشنهادی در برنامه فرانسه - آمریکا که در پاراگراف اج مرجع درج شده، خواهد توانست دولت پاکستان را از تصمیم خود مبنی بر احداث مجتمع منصرف نموده و نشان دهد که این فعالیتها درگیری و روابط همزمان فرانسه آمریکا را با پاکستان ایجاب خواهد کرد، وی خواهد توانست تصمیم لغو قرارداد مربوط به این کارخانه را اتخاذ نماید.

2- فرانسویها: ژاکومت می گوید که در صورت خروج فرانسویها، پاکستان خواهد توانست این کارخانه را به نحوی تا چند سال آینده به پایان برساند، بنا به گفته ژاکومت، دو مهندس فرانسوی در حال حاضر در محل احداث کارخانه کمکهای فرانسوی را ارائه می کنند و او گزارش می دهد که این کارخانه طبق مشخصات لازم با چند ماه تأخیر احداث خواهد شد. بنابر این ژاکومت معتقد است که اگر دولت فرانسه قرارداد را لغو نموده و دولت پاکستان به تنهایی کار را ادامه دهد، کارخانه به نحوی عملیات خود را آغاز خواهد کرد که تحت کنترل فرانسه نخواهد بود و ضربه عظیمی به اهداف عدم تکثیر اتمی وارد خواهد آمد. فرانسه از پاکستان خارج خواهد شد و به اعتبار آن کشور در برابر دیگر مشتریان تجهیزات هسته ای لطماتی وارد خواهد شد. بنابراین لغو قرارداد نفعی به همراه نخواهد داشت بلکه خساراتی را نیز پدید

ص: 367

خواهد آورد.

3- در جلسه توجیه NYE در مورد احتمال همکاری آمریکا فرانسه در 31 مارس که با ژاکومت صورت گرفت (مرجع د)، ژاکومت به ادامه این بحث و تبادل نظر علاقه بسیاری نشان داد. وی در «رساله راه چاره» خود جهت گزارش به ژیسکارد که احتمالاً در دو یار سه هفته آتی تهیه خواهد گردید توجه بسیار مبذول خواهد داشت.

4- در صورتی که وزارتخانه توافق نماید و اطلاعات بیشتری را در مورد تاکتیکها و انگیزه های احتمالی در اختیار ما قرار دهد، ژاکومت از آنها استقبال خواهد کرد و علاوه بر این در گفتگو با ژاکومت و دیگران در وزارت امور خارجه در مورد خصوصیات کلی این فنون و انگیزه ها نیز دولت آمریکا را یاری خواهد داد. آنها احتمالاً در چند روز آینده راههای چاره این مورد را بررسی خواهند کرد «تا همین راههای حل» که برای ژیسکار گزارش خواهند شد تمام منافع و علایق دولت فرانسه را نیز در عین حال تأمین نمایند. این سناریو ممکن است سبب شود که فرانسویها قبل از اعلام علنی تصمیم توسط ژیسکار از آمریکا بخواهند که در مورد آن تضمین قطعی بدهد. بد نیست مسئله این مجتمع پاکستانی را در برنامه کار گفتگوی تلفنی (یا ملاقات) ژیسکار و کارتر در آمریکا در اواخر ماه مه بگنجانیم و قبلاً از وزارت خارجه فرانسه بخواهیم که «رساله راههای حل» را قبل از موعد ملاقات به دست ژیسکار برسانند.گامون

مسئله مجتمع هسته ای پاکستان

سند شمار (6) تاریخ: 5 اردیبهشت 1357 - 25 آوریل 78سری از: سفارت آمریکا در اسلام آباد به: وزارت امور خارجه در واشنگتن. دی سی. - فوری موضوع: مسئله مجتمع هسته ای پاکستان 1 - اینجانب با پیشنهاد مطروحه در تلگرام مرجع (الف) مبنی بر تهیه طرحی در مورد نحوه همکاریمان در صورت توافق و تطابق تصمیم پاکستانیها با خواسته های ما (یعنی در صورتیکه فرانسویها تصمیم بگیرند قرارداد مربوط به کارخانه را لغو نمایند) موافق بوده، و با تلگرام مرجع (ب) نیز در ارتباط با وارد کردن فرانسویها در این طرح قبل از اتخاذ تصمیم در مورد لغو با پاکستان دو چیز است:

الف: ما می خواهیم در دراز مدت مطمئن شویم که پاکستانیها چه با همکاری فرانسویها و چه به تنهایی (در صورت ادعای فرانسویها) و یا با همکاری منابع دیگر کار احداث کارخانه را از سر نخواهند گرفت. ما تنها بر آن نیستیم که بر سر راه تولید تسلیحات هسته ای توسط پاکستان موانعی ایجاد کنیم؛ ما می خواهیم اصولاً حق این کار را از آنها بگیریم.

ب: در کوتاه مدت نیز می خواهیم مانع از آن شویم که دولت پاکستان علنا اعلام نماید که می خواهد به تنهایی کار احداث مجتمع را به پایان برساند، چون در غیر این صورت روابط آمریکا و پاکستان پیچیده تر شده و دولت پاکستان نخواهد توانست به آسانی حرف خود را پس بگیرد.

3 - گفتگوهای فرانسه و آمریکا با پاکستانیها باید به تنهایی و به طور جداگانه صورت پذیرد. این عمل نه تنها بحث در مورد محتوای روش ما را ممکن خواهد ساخت، بلکه سبب خواهد شد که به موقع از اخطار دولت پاکستان به فرانسویها مطلع شده و سریعا در صدد ممانعت از عکس العمل نابجا و پر دردسر پاکستان برآییم.

ص: 368

4 - ما از ارائ-ه وعده و وعید حتی به طور ضمنی نیز باید خودداری کرده، طبق توان خود قول بدهیم.

علاوه بر این نباید به کمکهای آمریکا بیش از آنچه در ذهن پاکستان شکل گرفته ارزش و بها بدهیم.

5 - لازم است قبل از آنکه من بتوانم با ژنرال ضیاء صحبت کنم فرانسویها ابتدا به ژنرال ضیاء در مورد لغو قرارداد اطلاع خواهند داد و به وی پیشنهاد همکاری در زمینه احداث یک راکتور نیروی دیگری را ارائه خواهند کرد. نکات مورد نظر اینجانب می تواند مسائل زیر را در برگیرد:

الف: ما متوجه هستیم که دیگر نباید نگران کاربرد مقررات اصلاحیه گلن باشیم.

ب: ما امیدواریم که روابط صمیمانه تری از سر گرفته شود. ما به سهم خود آماده ایم تا:

- - 40 تا 45 میلیون دلار باقیمانده از برنامه کمکهای سالانه گذشته را ارائه کرده، و مقادیر دیگری را نیز از سال مالی جاری تأمین نماییم.

- - طرح بهره برداری از برنامه حدودا 100 میلیون دلاری آتی خود را سریعا آغاز نمائیم.

- - قراردادهای دیگر 40-PL را نیز مورد بررسی قرار دهیم.

- - با پاکستان گفتگو کرده و تقاضاهای این کشور را در مورد نیاز مشروع دفاعی در رابطه با ناوها و هواپیماهای مدرن مورد بررسی قرار دهیم.

- - برنامه IMET را از قبیل گسترش معتدل برنامه ای مشابه حداقل هزینه تورم ادامه دهیم.

- - با دولت پاکستان در مورد تضمینهای امنیتی دولتهای موافق عدم تکثیر تسلیحات هسته ای گفتگو نماییم.

- - گفتگوهای خود با دولت پاکستان را به زمینه هایی بکشانیم که دولت پاکستان از طریق آنها میل دارد روابطمان از صمیمیت بیشتر برخوردار گردد.

ج: توانایی ما در بررسی تمام این مسائل و انجام اقدامات مثبت جهت بهبود همکاری دوجانبه و روابط فی مابین، البته به تمایل پاکستان در پذیرش تصمیم فرانسه و عدم گسترش تا تکمیل مجتمع هسته ای در پاکستان بستگی دارد.

6- نکته دیگر این است که راه حلی طرح شود تا به پاکستانیها نشان داده شود که ما آماده ایم به کشور در زمینه رفع نیازهای انرژی هسته ای کمک نماییم تا همکاری آنها با آمریکا در رابطه با عدم تکثیر هسته ای، آنها را از منابع تکنولوژی هسته ای با مقاصد صلح آمیز محروم ننماید.

7- در گفتگو با فرانسویها، ما باید تا آنجا که ممکن باشد منافع بازرگانی فرانسوی در اینجا را نیز در نظر بگیریم. ما ممکن است نتوانیم در رابطه با قراردادهای کامیون ساویم و اتوبوس هوایی الف - 300 که بنا به گفته پاکستانیها با لغو قرارداد مجتمع قربانی خواهند شد فرانسویها را یاری دهیم. مثلاً هر چند مدعی باشیم که ما از فرصتهای موجود در رابطه با محصولات آمریکایی و به خصوص هواپیماهای آمریکایی بهره برداری نخواهیم کرد، فرانسویها آن را به آسانی نخواهند پذیرفت.

مهمترین راه برای متقاعد ساختن فرانسه به لغو قرارداد این است که آمریکا گسترش برنامه فروش رآکتور به پاکستان را مورد حمایت قرار دهد. ما می توانیم فرانسه را در تأمین هزینه های مالی چه از طریق منابع دولت آمریکا و چه منابع اوپک چون ایران و عربستان سعودی یاری دهیم.

8- یادآور می شوم که بعضی از تلگرامهای مربوط به تهران ارجاع شده ولی بعضی دیگر ارسال نشده است. پیشنهاد من این است که تلگرام های اخیر به بیل سولیوان داده شود تا او نیز در مورد نقش شاه از

ص: 369

نتایج حاصله از افشای سناریوی بالا بتواند نظریات خود را ارسال دارد.هومل

پاکستان، ایران و مجتمع هسته ای

سند شماره (7) تاریخ: 27 اردیبهشت 1357 - 17 می 78سری از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - ی.

موضوع: پاکستان، ایران و مجتمع هسته ای 1- ما در مورد مسائل مطروحه در پاراگراف سوم تلگرام الف نظریات و نتایج متفاوتی داریم. پاکستان به هیچ وجه به لغو قرارداد مجتمع هسته ای از طرف فرانسه تن نخواهد داد. در حقیقت دولت پاکستان در مورد پیمان شکنی فرانسویها و غیرمنصفانه بودن فشارهای وارده از طرف آمریکا به فرانسه و پاکستان جنجال بسیاری به پا خواهد کرد. سرنوشت بوتو هر چه باشد، دولت کنونی می خواهد به پاکستانیها بفهماند که به هیچ وجه مایل نیست این قرارداد لغو گردد.

2- همان طور که گفته ایم برنامه کمک اقتصادی و احتمالاً نظامی پیشنهاد آمریکا می تواند دو هدف تاکتیکی را دنبال کرده باشد: (الف) کاهش خشونت عکس العمل پاکستان تا حد ممکن، و (ب) حصول اطمینان از این مسئله که دولت پاکستان سریعا اعلام نخواهد کرد که آماده است به تنهایی کار احداث کارخانه را ادامه دهد؛ چون اعلام این مطلب موانع بسیاری را بر سر راه تواناییمان در ادامه کمک قرار خواهد داد. برنامه کمکها طوری طرح ریزی نخواهد شد که دولت پاکستان را به «توافق» به لغو قرارداد که به نظر ما غیرممکن است وادار سازد.هومل

تضمین وام بانکی تجاری به پاکستان توسط ایران

سند شماره (8) تاریخ: 17 تیر 1357 - 8 ژوئیه 78خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی سیبه: سفارت آمریکا در تهران، فوری موضوع: تضمین وام بانکی تجاری به پاکستان توسط ایران نسخه ذیل از مطالبی که در رابطه با تضمین وام بانکی تجاری به پاکستان توسط ایران برای معاون وزیر نیوسام تهیه شده جهت اطلاع در اختیار شما گذارده می شود.

زمینه قبلی:

در دو سال گذشته بین پاکستان و سندیکای بانکهای خصوصی به (ریاست سیتی بانک) مباحثات بسیاری پیرامون امکان اعطای 300 میلیون دلار وام بانکی تجاری صورت گرفت. موعد پرداخت این وام 6 تا 7 سال دیگر خواهد بود و ایران آن را تضمین خواهد کرد. به خاطر ناامنیهای سیاسی و اقتصادی پاکستان و مشکلات مربوط به حل جنبه های فنی این وام، بانکهای خصوصی در پرداخت وام تأخیر روا داشته اند. در نتیجه پاکستان شروع به گردآوری قروض کوتاه مدت (یکساله و یا کمتر) کرد تا هزینه یا سرمایه مورد نیاز خود را به این طریق گردآوری نماید.

ظاهرا در ماههای اخیر دولت پاکستان با دولت ایران در مورد 300 میلیون دلار وام مورد نیاز وارد مذاکره شده است؛ لیکن دولت ایران نیز با خونسردی از اتخاذ تصمیم تا حل شدن مسئله بوتو امتناع می ورزد. معذالک، مشکلات مربوط به موازنه بازپرداختهای پاکستان کاهش یافته است، که دلیل اصلی

ص: 370

آن ارسال پول توسط کارگران از خارج می باشد. (ارسال پول از خارج کارگران از 600 میلیون دلار در سال مالی 1977 به 2/1 میلیارد دلار در سال مالی 1978 رسید.) مذاکرات بین صندوق بین المللی پول و دولت پاکستان نشانگر نیاز موجود جهت کاهش قروض جدید است. دولت پاکستان در نظر دارد قروضی را که موعد بازپرداخت آنها کمتر از 5 سال است ممنوع اعلام کرده (وامهای مربوط به وارد کردن مواد غذایی از این قاعده معاف می باشند) و وامهایی را که مدت بازپرداخت آنها نیز کمتر از 15 سال است محدود خواهد نمود. طبق اظهارات ستادصندوق بین المللی پول، طبق ملاحظات کنونی وام بانکی تجاری 300 میلیون دلاری نیز ممنوع خواهد بود. پاکستان از نتایج نشست ماه ژوئن کنسرسیوم کمکی بانک توسعه و بازسازی بین المللی بسیار ناراحت بود، چون کنسرسیوم اعلام کرده بود که وضع بازپرداختیهای پاکستان سبب شده است که این بانک نتواند بهترین وام را در اختیار این کشور قرار دهد.

دولت پاکستان نیز معتقد است که در حال حاضر قادر است آنقدر ارز خارجی به دست آورد که بتواند هزینه واردات سنگین غیرمنتظره، از قبیل حدود دو میلیون تن گندم، در 12 ماه آتی را بپردازد.

(کنسرسیوم اعتباردهندگان، بی ثباتی وضع بازپرداختی پاکستان را به رسمیت شناخته و قول داد که نیاز این کشور را به وام در نظر داشته باشد.) دولت پاکستان به صندوق بین المللی پول یادآور شده است که در نظر دارد در قوانین و مقررات مربوطه جرح و تعدیلهایی را به وجود آورد تا در صورت توافق کنسرسیوم با شرایط آنان نیز مطابقت داشته باشد. شاید دولت پاکستان به این نتیجه رسیده است که باید موضوع وام 300 میلیون دلاری را بار دیگر مطرح سازد. معذالک بانکهای خصوصی، تا زمانی که مقاصد ایرانیان روشن نشود، به این مسئله توجه بیشتری نخواهند کرد.

وضع و دورنمای اقتصادی پاکستان افزایش قروض تجاری عمده را توجیه نمی کند. اقتصاد آن تا سرحد امکان باید متکی به کمکهای امتیازی باشد. تنها سود عاید از این وام تجاری می تواند بازپرداخت قروض عمده کوتاه مدت یا جایگزین ساختن وامهای دشوارتر (چون وام CCC) باشد. به هر حال، بهبود وضع بازپرداختی موقتی پاکستان و تلاش صندوق بین المللی پول در محدود کردن وابستگی این کشور به وامهای تجاری نشان می دهد که دولت آمریکا نباید ایران را به شرکت در مسئله این وام در زمان حاضر ترغیب نماید.

تذکر: اولین قسط (85 میلیون دلاری) از وام 580 میلیون دلاری سال 1974 ایران به پاکستان توسط ایران به تعویق افتاد (لیکن لغو نگردید). انتظار می رفت که قسط دوم (85 میلیون دلاری) که می باید در 30 ژوئن 1978 پرداخت شود نیز به تعویق افتد. ایرانیان امیدوار بودند که بانک توسعه و بازسازی بین المللی در اجلاس ماه ژوئن با پرداخت این وام در صورت عدم ارائه وام از طرف کنسرسیوم، موافقت نمایند.

(قرض پاکستان به کنسرسیوم با شرایط امتیازی بیشتری در مقایسه با شرایط وام ایران به پاکستان تمدید شده است.) تا 30 ژوئن 1977، میزان قروض پاکستان به کنسرسیوم دارای یک عنصر اعطایی 61 درصد بود که طی آن به میزان 64 درصد به آمریکا مقروض می شد. در حالی که عنصر اعطایی و مهم ایران تنها 32 درصد بود.

بعضی از گزارشات حاکی است که قسط مذکور 58 میلیون دلار بوده نه 85 میلیون دلار.

ونس

اداره اطلاعات عالی مجتمع هسته ای پاکستان

ص: 371

سند شماره (9) از: سفارت آمریکا در پاریسسری به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی سی.برای اداره اطلاعات و پژوهشها پودلر، ساندرز، جری اسمیتتاریخ: 27 تیر 1357 - 18 ژوئیه 78 موضوع: اداره اطلاعات عالی مجتمع هسته ای پاکستان ای کسانی که کم ایمانید، بدم نمی آید که (در مرخصیهای تابستانی) به من بگویید که چه چیز عجیبی سبب شد که فکر کنید فرانسویها این کار را انجام نخواهند داد. می دانم که هیچ یک از شما فکر نمی کنید که آقای دوپان یک فرد ایده آلیست نگران بشریت است، لیکن آیا اطلاعات ما نیز بر این گونه ذهنیات استوار است؟هارتمان

سفر اسحاق خان و آقا شاهی به مسکو

سند شماره (10) تاریخ: 13 مرداد 1357 - 4 اوت 78خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در مسکوبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: سفر اسحاق خان و آقا شاهی به مسکو خلاصه: مقام سفارت پاکستان اظهار می دارد که اسحاق خان و آقاشاهی در سفر خود به مسکو موفق شدند جهت کارخانه ذوب آهن کراچی از طرف شوروی کمکهای بیشتری تأمین نمایند. وی این مورد را موضع مثبت دیگر شوروی در قبال پاکستان عنوان کرده است. شاید علت آن نیز تمایل شوروی به برطرف ساختن نگرانیهای پاکستان در مورد مقاصد روسیه در افغانستان باشد و یا شاید نشانگر نگرانیهای پاکستان در مورد مقاصد روسیه در افغانستان باشد و یا شاید نشانگر نگرانی شوروی از راستگرا شدن بسیاری از کشورهای آسیایی چون، پاکستان، هند، بنگلادش و سریلانکا، بوده باشد. (پایان خلاصه) 1 - کمال، دبیر سفارت پاکستان در مورد سفر وزیر دارایی، برنامه ریزی و هماهنگی ایالتی، اسحاق خان (که در تاریخ 1 مرداد ماه وارد مسکو شد) و وزیر کشور در امور خارجی یعنی آقاشاهی (که در تاریخ 4 مردادماه وارد مسکو شده بود) با مقام سفارت گفتگو کرد. هر دوی آنها در تاریخ 8 مردادماه مسکو را به قصد پاکستان ترک نمودند.

2 - کمال اظهار داشت که مذاکرات خان بر نیاز پاکستان برای کمک مالی بیشتر شوروی در زمینه کارخانه ذوب آهن کراچی متمرکز بود. کمال گفت وضع بسیار تأسف بار اقتصادی پاکستان، وزارت دارایی را به این نتیجه رساند که پاکستان قادر نیست هزینه های محلی لازم برای پروژه را تأمین نماید. در این مذاکرات روسها توافق کردند که 220 میلیون دلار کمک اضافی تأمین نمایند که چهل درصد آن به صورت وام بدون بهره، 40 درصد آن به صورت وام تجاری با پنج درصد نرخ بهره (کمال گفت روسها معمولاً برای وامهای خود شش درصد نرخ بهره دریافت می دارند) خواهد بود که باید در عرض شش سال بازپرداخت گردد و بیست درصد باقیمانده از اعتبارات استفاده نشده ارائه شده توسط شوروی به پاکستان مورد استفاده قرار خواهد گرفت. وی گفت مهم این است که شوروی تعهد کرده است که تولید مازاد بر احتیاج پاکستان توسط کارخانه ذوب آهن را به صورت بازپرداخت وامهای پرداختی خریداری نمایند.

3 - کمال گفت آقاشاهی با باکولف ملک معاون وزیر خارجه شوروی به مدت شش ساعت گفتگو کرد.

ص: 372

شاهی بخش اعظم گفتگوها را انجام داد و نظر پاکستان را در مورد مسائل منطقه ای و بین المللی ارائه کرد.

ملک در تمام مدت گوش می داد ولی در مورد مواضع یا مقاصد شوروی سخنی به میان نمی آورد.

4 - کمال گفت شوروی توافق کرده است که:

(الف) شرایط تعیین شده در اولین سفر وزیران پاکستان به مسکو از زمان سقوط بوتو، را بپذیرد، و (ب) کمک بیشتری در اختیار کارخانه ذوب آهن کراچی قرار دهد که نشانگر «موضع» مثبت شوروی در قبال پاکستان می باشد. وی گفت «مواضع» دیگر شوروی نیز مشابه قرارداد پیشین شوروی و پاکستان در ماه مارس (تلگرام مرجع) است و نشان می دهد که شوروی میل دارد یک نیروگاه نیز در پاکستان احداث نماید (که گویا نیروگاه حرارتی گونرو می باشد).

5 - در پاسخ به یک سؤال، کمال خاطرنشان ساخت که مواضع شوروی می تواند بر نگرانیهای کلی شوروی در زمینه گرایش راستگرایانه تعدادی از کشورهای آسیای جنوبی چون هند، پاکستان، بنگلادش و سریلانکا استوار بوده باشد. این نگرانیها نیز ممکن است ناشی از تشدید فعالیت گروههای محافظه کار اسلامی چون گروه برادری و اخوت اسلامی باشد. کمال گفت شورویها ارائه کمک بیشتر در زمینه کارخانه ذوب آهن را عاملی در جهت خنثی سازی نگرانیهای پاکستان در رابطه با مقاصد شوروی در آسیای جنوبی به دنبال کودتای افغانستان به حساب می آورند.تون

آشکار شدن مسئله مجتمع هسته ای فرانسه - پاکستان

سند شماره (11) تاریخ: 2 شهریور 1357 - 24 اوت 78خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در پاریس به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - فوری موضوع: آشکار شدن مسئله مجتمع هسته ای فرانسه - پاکستان 1 - از نقطه نظر فرانسه و آمریکا، اولین روز گزارش مطبوعات فرانسوی در مورد مکاتبه بین سیا و ژیسکارد مثبت بوده است. روزنامه های لوموند و لوفیگارو با تأکید بر ارزش تصمیم فرانسه در رابطه با عدم تکثیر هسته ای اعلام داشته اند که به همین دلیل است که این کشور میل دارد در مورد قرارداد مذاکره نماید. عنوان صفحه اول لوفیگارو در تاریخ 2 شهریور ماه مدعی بود که ژیسکارد در جهت عدم تکثیر هسته ای گامی دیگر برمی دارد. در صفحه اول لوموند آمده است که بیانات ضیاء نشانگر پایان یک تاریخ طولانی است؛ لوموند محکومیت آن را پیروزی شعور حسنه نامید. هر دو روزنامه یادآور شده بودند که پاکستان تنها به منظور تهیه پلوتونیوم خالص جهت بهره برداری نظامی خواستار ایجاد و تأسیس این مجتمع بوده است.

2 - کاخ الیزه در غروب روز یکم شهریور ماه اعلام داشت که:

- - هدف نامه ژیسکارد به ضیاء این بوده است که پاکستان چگونگی تطابق مفاد عدم تکثیر هسته ای را با اجرای قرارداد 1976 مورد بررسی قرار دهد.

- - فرانسویها میل دارند جهت تجدید نظر در قرارداد مذاکرات خود را آغاز نمایند.

- - فرانسه پیشنهاد کرده است که یک مجتمع مشترک عاری از عدم تکثیر هسته ای در پیش گرفته شود و معتقد است که این مسئله می تواند شرایط عدم تکثیر هسته ای را با حق همه کشورها در استفاده از تکنولوژی هسته ای با مقاصد صلح آمیز تطابق دهد.

ص: 373

3 - در رابطه با آمریکا، مطبوعات فرانسه اصولاً از فشار وارده از طرف آمریکا به فرانسه سخنی به میان نیاوردند. فیگارو یادآور شد که سیاست عدم تکثیر هسته ای فرانسه در سال 1976 و قبل از ریاست جمهوری کارتر اعلام شده بود. لوموند به نگرانی آمریکا در مورد این قرارداد و فشار آمریکا به پاکستان (نه فرانسه) اشاره ای داشت. لوموند یادآور شد که آمریکا و فرانسه در مورد عدم تکثیر قطعا به توافق دست خواهند یافت. همچنین یادآور شد که پایان مسئله پاکستان - فرانسه بار دیگر بین واشنگتن و بن در مورد قرارداد احداث مجتمع هسته ای در برزیل 4 - طبق پیش بینی ما، گلیستها نیز صدماتی به دولت فرانسه وارد خواهند کرد. لیکن ژیسکارد خواهد توانست آنها را به سهولت ترمیم نماید. این واقعیت که این مسئله در تعطیلات ماه اوت فاش شده به قوت خود باقی است. بد نیست بدانیم که فیگارو که گرایشهای گلیستی دارد به تصمیم فرانسه با نظر موافق می نگرد. ولی معلوم نیست که دولت پاکستان این اشارات دولت فرانسه را که در مطبوعات منعکس شده و گویای آن است که پاکستان می خواسته از این کارخانه به منظور تولید سلاحهای اتمی بهره برداری نماید.

هارتمان

عکس العمل مطبوعات و دولت پاکستان نسبت به لغو قرارداد احداث هسته ای..

سند شماره (12) تاریخ: 8 شهریور 1358 - 30 اوت 78 خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: عکس العمل مطبوعات و دولت پاکستان نسبت به لغو قرارداد احداث هسته ای به طور شگفت آوری ملایم بوده است.

1 - خلاصه: تا به حال عکس العمل نسبت به تصمیم فرانسه مبنی بر لغو قرارداد نیروگاه هسته ای خود با پاکستان و نسبت به فشارهای وارده از طرف آمریکا که در رابطه با اقدام فرانسه مؤثر بوده، به طرز شگفت آوری ملایم بوده است. عکس العمل رسمی نسبت به لغو این قرارداد (که هرگز به رسمیت شناخته نشده است) محدود به بیانات ژنرال ضیاء در یک کنفرانس مطبوعاتی در 23 اوت (مرجع ب) و بخشهایی از سخنرانی طویل مشاور وزارت امور خارجه آقاشاهی در مورد عدم تکثیر هسته ای در 29 اوت بوده است.

سفارت دریافته است که مقامات دولت پاکستان در حال تهیه بیانیه ای در روشن کردن موضع رسمی خود می باشند، ولی الزاما نباید چنین فکر کرد که آنها موضع تهاجمی تری را اتخاذ خواهند نمود.

تفاسیر و تعابیر بخش خصوصی توسط مقالات و نقدهای سردبیری نشان داده شده که در آنها مداخله آمریکا و فرانسه در ایجاد بی توجهی نسبت به این مسئله محکوم شمرده شده است. مطبوعات الهام گرفته از طرف مقامات رسمی (اگر تحت کنترل آنها نباشد) جنبه های تأسف آمیز تنها ماندن و جدا شدن پاکستان از دوست بزرگ پیشین خود (آمریکا) را مورد تأکید قرار داده و از نقش ما در این مسئله و محکومیت آن حرفی به میان نیاورده است. لیکن همه مطبوعات موجود اعلام کرده اند که ملت پاکستان همیشه مورد بدرفتاری و بیمهری از سوی قدرتهای بزرگ واقع شده که این بار نیز به صورت ممانعت از گسترش نیروی هسته ای آن جلوه گر شده است. ولی تا به حال از سوی مقامات رسمی بیانیه ای مبنی بر تدارک دیدن ظرفیت هسته ای منتشر نشده است. (پایان خلاصه)

ص: 374

2 - سفارت دقیقا مراقب عکس العمل مطبوعات پاکستانی و نیز محافل رسمی نسبت به تصمیم فرانسه مبنی بر لغو قرارداد مجتمع هسته ای پاکستان بوده است. تا به حال عکس العمل تمام بخشهای عمومی و خصوصی به طرز شگفت آوری معتدل و ملایم بوده است. عکس العمل رسمی دولت پاکستان محدود به کنفرانس مطبوعاتی ژنرال ضیاء در 23 اوت (گزارش مرجع ب) و سخنرانی 29 اوت مشاور وزارت امور خارجه آقاشاهی در مجمع فدرالیستهای پاکستان بوده است. در هیچ یک از این بیانات مطلبی نیست که نشان دهد پاکستان تصمیم گرفته است به «تنهایی» پروژه مجتمع را به پایان برساند و یا تکنولوژی لازم را از منابع خارجی دیگر تأمین نماید.

3 - بیانیه رئیس جمهور: ژنرال ضیاء در پاسخ به سؤال مطروحه در کنفرانس مطبوعاتی 23 اوت در رابطه با احتمالاً کمک در زمینه این مجتمع گفت که پاکستان با هیچ یک از منابع خارجی دیگر در مورد احتمال تحصیل تکنولوژی لازم مذاکره نکرده است. در پاسخ به یک سؤال مستقیم دیگر مبنی بر اینکه آیا پاکستان در نظر ندارد این مجتمع را تکمیل نماید، ژنرال ضیاء مطلب را در یک جواب طولانی به این شرح روشن ساخت: پاکستان تصمیم گرفته است که در زمینه تکنولوژی هسته ای پیشرفت نماید. پاکستان به جامعه بین المللی اعلام کرده است که با تکثیر هسته ای و سوء استفاده از انرژی هسته ای مخالف است.

- - با وجود اینکه تا به حال نتوانسته ایم نسخه کامل بیانات 23 اوت رئیس جمهور را به دست آوریم (و گمان می کنیم که دولت پاکستان توزیع این گونه نسخ را ممنوع کرده باشد) ولی ترجمه نسبی ما از گزارشات رسیده نشان می دهد که ضیاء در سه مورد نظر دارد لیکن در مورد تکنولوژی لازم برای مجتمع سخنی به میان نیاورده است.

- - در کنفرانس مطبوعاتی 23 اوت نقش آمریکا در وارد کردن فشار بر فرانسه نیز محکوم اعلام نشده است.

4 - سخنرانی آقاشاهی: تنها بیانیه رسمی منتشره دیگر، سخنرانی مشاور وزارت خارجه آقاشاهی در 29 اوت بوده است. آقا شاهی در کراچی و در مجتمع فدرالیستهای جهان، از یک سیاست وسیع در جهت عدم تکثیر هسته ای و انتقال سلاح و منطقه عاری از سلاحهای هسته ای صحبت کرد. او با عصبانیت از عهدشکنی بعضی از کشورهای دارای ظرفیت هسته ای و همپیمانانشان (؟) که مانع از انتقال تکنولوژی هسته ای به منظور استفاده در راههای در جهان سوم... سخن گفت. آقاشاهی به حضار خود اطمینان داد که پاکستان اصول عدم تکثیر هسته ای را رعایت کرده و به امنیت بین المللی به طور کامل سرسپرده است. پس از آن وی به نقاط کور قدرتهای بزرگ در عدم کاربرد صحیح سیاست عدم تکثیر اشاره کرد که نیروی هسته ای را به طور یکسان در اختیار تمام کشورها قرار نمی دهند (و در این زمینه از آفریقای جنوبی و اسرائیل نام برد).

- - آقاشاهی بخش اعظم سخنرانی خود را به بحث پیرامون تمام جنبه های عدم تکثیر هسته ای اختصاص دارد که عبارتند از: اقیانوس هند به عنوان یک منطقه عاری از سلاحهای هسته ای، حمایت از پیشنهاد سازمان ملل به منظور بهره برداری صلح آمیز از انرژی هسته ای در سطح بین المللی، و تلاش برای محدود ساختن تسلیحات قراردادی. مشاور از آمار و ارقام عظیمی در این زمینه استفاده کرد (مثلاً گفت که مقدار پول مصرف شده توسط سازمان بهداشت جهانی برای ریشه کن کردن مالاریا بوده است) تا نشان دهد که با مسابقه تسلیحاتی موجود در جهان مخالف است و قول داد که پاکستان سعی خواهد کرد منابع

ص: 375

محدود خود را در زمینه های سازنده تری به کار برد.

5- بیانیه رسمی آتی: سفارت از طریق منابع موثق دریافته است که دولت پاکستان در حال آماده کردن بیانیه ای رسمی در رابطه با مسئله مجتمع است. ما دریافته ایم که مشاور آقاشاهی، وزیر خارجه شهنواز و نیاز نایک دبیر دیگر از تهیه پیش نویس امتناع ورزیده اند. تهیه پیش نویس بیانیه در این مرحله به عهده منیر اکرم رئیس امور سازمان ملل در وزارت خارجه گذاشته خواهد شد. هنوز معلوم نیست که این بیانیه در چه زمانی انتشار خواهد یافت.

6- عکس العملهای نیمه رسمی: عکس العمل مطبوعات نسبت به لغو قرارداد مجتمع می تواند به دو طبقه تقسیم گردد. مهمترین طبقات نظریه نیمه رسمی مطبوعات ملی تحت کنترل دولت پاکستان است.

موضعتر است مطبوعاتی ملی به رهبری «تایمز پاکستان» تا به حال معتدل بوده و از بر پا کردن جنجال ورزیده اند. «تایمز پاکستان» در سر مقاله خود هر گونه شک و شبهه را در مورد ماهیت واقعی نامه ژیسکارد به ضیاء با بیان این مطلب که «گذشته از تعارفات و ابهامات دیپلماتیک این (نامه) بدین معنی است که پاریس می خواهد به تعهدات پیشین خود عمل نماید.» همین سرمقاله از «دستپاچه شدن فرانسه در برابرفشارهای وارده از طرف آمریکا» اظهار تأسف می کند.

- - تایمز و دیگر روزنامه های تراست به طرز غریبی از ایراد سخنان انتقادآمیز در رابطه با فرانسه و آمریکا خودداری کرده و از اقدامات تلافی جویانه دولت پاکستان نیز سخنی به میان نیاورده اند.

7- عکس العمل مطبوعات مستقل: مطبوعات مستقل موجود در پاکستان نشانگر بعد وسیعی از منافع سیاسی، فرهنگی و اقتصادی هستند. لیکن در محکوم نمودن لغو قرارداد از سوی فرانسه جنجال زیادی به راه نینداخته اند. تلخی و اشتیاق هر یک به انتقاد کردن در این زمینه متفاوت و در نوسان است. بسیاری از نشریات متوسط طوری وانمود کرده اند که معنی آن این است که ما می دانستیم که این اتفاق رخ خواهد داد.

- - نشریات مسلمانان سنت گراور است افراطی جنبه ضد اسلامی و حمایت از اسرائیل لغو قرارداد را مطرح کرده اند. ولی این انتقاد نیز چندان شدید نبوده است.

- - مهاجم ترین منتقدین این تصمیم - همکاری آمریکا فرانسه - نشریات جناح چپ بودند که بسیاری از آنها حامیان سرسخت رئیس جمهور اسبق بوتو می باشند. کمیته اجرایی حزب خلق بوتو در 27 اوت تصمیم گرفت از ژنرال ضیاء بخواهد که جزئیات قرارداد مربوط به مجتمع هسته ای را منتشر سازد. طبق این تصمیم خواسته شد که اسناد مربوط به گفتگوهای بوتو و نحوه برخورد ژنرال ضیاء با وزرای خارجه و سفیران آمریکا در ارتباط با این مجتمع منتشر گردد. این تصمیم توجه چندان زیادی را از طرف مطبوعات حامی حزب خلق بوتو برنینگیخته است.

8- تذکر: هیچ گاه انتظار نداشتیم که در خارج از سفارت شاهد اجتماع تظاهر کنندگان در پاسخ به همکاری آمریکا و فرانسه در لغو این قرارداد باشیم ؛ لیکن فکر نمی کردیم که احساس اضداد نیز اینگونه تحریک گردد. عناصر مختلف بخش خصوصی عکس العملهای کش و قوس دار نشان داده و دولت پاکستان نیز در بیانات رسمی خود اشاراتی به این مطلب کرده است. آمریکا و فرانسه (و نیز ژنرال ضیاء) مورد انتقادهای شدید به خاطر برقراری حکومت نظامی قرار گرفته اند لیکن هیچ یک از ما در این زمینه متنبه نشده است. اعتدال کلی عکس العمل نشانگر ماهیت ضدجوی اعلامیه و این واقعیت است که مقداری از این خشونت در رابطه با تعلیق کمکهای آمریکا نشان داده شده است. ضیاء این خبر را زمانی اعلام نمود

ص: 376

که کابینه جدید خود را اعلام می کرد و این به نفع ما بود.

گفتگوهای خصوصی ما با دولت پاکستان نشان می دهد که این دولت برای ارائه پاسخ به فرانسه با آرامی و با احتیاط هر چه بیشتر حرکت می کند. با گذشت حرارت وحدت اولیه عکس العمل، دولت پاکستان می تواند پاسخ دقیق و سنجیده ای به دولت فرانسه بدهد. رهبریت دولت پاکستان از تأثیر گفته های خود بر محافل بین المللی آگاه بوده و احتمالاً با در نظر گرفتن نتایج احتمالی پاسخ خود را عرضه خواهد داشت.

این خبر که موضع رسمی دولت به وسیله یک مقام رسمی متوسط رتبه که از نظر ما یک دیپلمات ذیصلاح است تهیه می شود نیز ارائه احتمالی پاسخی معتدل را محتمل تر می سازد. به نظر ما احتمال ندارد که ژنرال ضیاء پیمان شکنی فرانسه و مداخله آمریکا را مورد عتاب و سرزنش قرار دهد. از طرف دیگر، انتظار نداریم که در این بیانیه اعلام شود که پاکستان در پیشبرد اهداف هسته ای خود از مجتمع چشم خواهد پوشید. مسئله مجتمع و نقش دولت آمریکا در آن، تا مدتها نقش یک فوتبال سیاسی را خواهد داشت و روابط پاکستانیها با آمریکا را نیز مشخص خواهد کرد. لیکن وضع می توانست بدتر از اینها نیز باشد.هومل

بازدید ریاست بخش اتمی پاکستان از ایتالیا

سند شماره (13) تاریخ: 28 شهریور 1357 - 19 سپتامبر 78خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: بازدید ریاست بخش اتمی پاکستان از ایتالیا 1- در گفتگو با همکار خود در سفارت ایتالیا، مقام سیاسی سفارت مطلع شد که منیرخان، سرپرست کمیسیون انرژی اتمی پاکستان برای تاریخ 13 سپتامبر از این سفارت روادید سفر به ایتالیا دریافت داشته است. منیر به ایتالیاییها گفت که در این سفر سعی دارد در زمینه همکاری انرژی هسته ای «خریدهایی» انجام دهد.

2- منیر نگفته است که در ایتالیا با چه کسی ملاقات خواهد کرد. لیکن سفارت فکر می کند که وی با سازمانهای انرژی و احتمالاً شرکتهای خصوصی نشستهایی خواهد داشت. ولی این مسئله تنها در سطح حدسیات باقی مانده است.

3- منیرخان در اصل یک رویداد محدودالمدت دریافت کرده بود؛ لیکن وی پاسپورت خود را به سفارت ایتالیا ارجاع داده و طی یادداشتی خاطر نشان ساخته بود که میل دارد رویداد چهارساله دریافت دارد چون به خاطر اهداف و مقاصد رسمی مجبور است مرتبا به ایتالیا سفر کند. ویزای دراز مدت نیز صادر گردید.

4- در مورد سفر منیر مطلبی اعلام نشده است.کنستابل

از سرگرفته شدن کمکهای آمریکا به پاکستان

ص: 377

سند شماره (14) تاریخ: 14 مهر 1357 - 6 اکتبر 78خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در پاریسبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: از سرگرفته شدن کمکهای آمریکا به پاکستان 1- ما مشاور عدم تکثیر هسته ای وزارت امور خارجه، یعنی ژاکومت را در 14 مهر در مورد محتوای تلگرام مرجع الف توجیه نمودیم.

ژاکومت از ظرافت نحوه اداره مشاورتهای کنگره قدردانی کرد و گفت لازم نبوده است که از ابراز اطمینانهای فرانسه صحبتی به میان آورده شود. علاوه بر این وی گفت که آمریکا در آغاز برنامه کمکی به سرعت عمل کرده است و همین امر سبب خواهد شد که پاکستان خیال احداث مجتمع را از سر بیرون کند.

2- ژاکومت با اشاره به مقاصد پاکستان گفت که پاکستانیها در تلاش برای به دست آوردن تجهیزات مربوط به مجتمع از چند منبع اروپای غربی و ژاپن با استقبال گرمی روبرو نشده بودند. وی به طور محرمانه به ما گفت که تکنیسین های فرانسوی موجود در پاکستان به دولت فرانسه اعلام کرده اند که بدون تجهیزات مورد لزومی که فرانسه از ارسال آنها امتناع ورزیده است پاکستانیها نخواهند توانست این مجتمع هسته ای را به پایان برسانند.

3- ژاکومت گفت که ضیاء هنوز هم به برنامه ژیسکارد پاسخی نداده است. طبق نتیجه گیری فرانسویها، آقاشاهی در آینده نزدیک به فرانسه خواهد آمد و پاسخ ضیاء را نیز به همراه خواهد آورد.

4- ما در مورد گزارشات مطبوعاتی بیانیه بوتو قبل از سقوط خود که گفته بود پاکستان با خرید این مجتمع از فرانسه ظرفیت نیروی اتمی خاصی را کسب خواهد کرد صحبت کردیم (تلگرام مرجع ب).

ژاکومت که این مطلب را خوانده بود، گفت که این امر می تواند به عنوان دلیلی دیگر برای تلاش پاکستان در جهت ساختن سلاحهای اتمی، کار دولت را در آرامتر ساختن اوضاع ناشی از لغو قرارداد در داخل فرانسه سهولت بیشتری ببخشد.هارتمان

نقطه نظرات سفیر پاکستان در فرانسه در مورد مجتمع هسته ای

سند شماره (15) تاریخ: 29 مهر 1357 - 21 اکتبر 78خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در پاریسبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی.سی.

موضوع: نقطه نظرات سفیر پاکستان در فرانسه درمورد مجتمع هسته ای 1- اقبال احمد آخوند سفیر پاکستان (لطفا منبع حفاظت شود) روز قبل به من گفت که پاکستان در نظر دارد مجتمع هسته ای را به تنهایی تکمیل کند. وی گفت اگر دولت فرانسه کمک نکند احداث آن بیشتر طول خواهد کشید، لیکن دولت پاکستان مصمم است که این کار را انجام دهد. وی گفت تکمیل احداث این مجتمع توسط پاکستان مغایر با قانون آمریکا (یعنی اینکه اصلاحیه گلن تنها در مورد انتقال تجهیزات، مصالح یا تکنولوژی بین کشوری مصداق دارد) نمی باشد. وی گفت آمریکا شیفته عدم تکثیر اتمی شده و به مسائل با بیطرفی نمی نگرد. او با صراحت اعتراف کرد که منظور از احداث این مجتمع رسیدن به یک هدف نظامی بوده است تا مردم پاکستان، هند و دیگران به قدرت و توانایی نظامی پاکستان واقف شوند. لیکن وی به توجیه برنامه به نحوی دیگر پرداخت و مصرانه گفت پاکستان مسئله عدم تکثیر اتمی را به خوبی درک

ص: 378

می کند. وی گفت از نظر پاکستان اوضاع هند و افغانستان نیاز پاکستان را به توانایی و کسب تسلیحات اتمی ایجاب می کند. این نباید به آن معنی باشد که پاکستان می خواهد بمبی را منفجر سازد، ولی معنی آن این است که پاکستان باید این قدرت و نیرو را در اختیار داشته باشد.

2- در پاسخ به تمامی اینها من اظهار داشتم که بهترین راه برای حفظ امنیت پاکستان جلب نظر دوستانش است. گفتم اگر پاکستان بخواهد به تنهایی این کار را ادامه دهد آمریکا به آسانی نخواهد توانست رابطه دوجانبه خود را در حراست از امنیت پاکستان حفظ نماید. من همان طور که در واشنگتن، نیویورک و اسلام آباد گفته شده بود، گفتم در صورت تکمیل این مجتمع توسط پاکستان با در نظر گرفتن اصلاحیه گلن نخواهیم توانست به پاکستان کمک نماییم.هارتمان

مقاصد پاکستان در رابطه با انرژی اتمی

سند شماره (16) تاریخ: 1 آبان 1357 - 23 اکتبر 78خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: سفارت آمریکا در پاریس موضوع: مقاصد پاکستان در رابطه با انرژی اتمی 1- من طی یک عملیات گام به گام به دولت پاکستان نشان خواهم داد که ما از فعالیتها و مقاصد آن دولت در رابطه با انرژی اتمی مطلع بوده و آنان را نسبت به خطرات و مجازاتهای موجود واقف خواهم ساخت.

2- تلگرام شما خواستار آن است که ما سفیر آخوند را به عنوان منبع حفاظت نماییم. ولی به نظر من بد نیست در گفتگوهای خصوصی سطوح بالا از بیانات وی نیز صحبتی به میان کشیده شود، البته ضرورتی ندارد. تا نظر شما چه باشد.هومل سند شماره (17) تاریخ: 28 آذر 1357 - 19 دسامبر 78سری از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. با اولویت موضوع: (سری) گفتگو با مقام فرانسوی پیرامون مسائل انرژی اتمی 1- ژان فورلوت، دبیر اول سفارت فرانسه که از مدتها قبل با وی در مورد مسائل انرژی هسته ای صحبت می کرده ایم، با مشاور سیاسی در 28 آذر تماس گرفت تا پیرامون چند مسئله، از جمله احداث ساختمانی «بسیار عجیب» و «با سرعت بسیار» در روستای کاهوتا در جنوب شرقی اسلام آباد که در هنگام تجزیه نقش عظیمی در کشتار هندوها داشته، صحبت کند.

2- فورلوت گفت وی حدود شش ماه قبل به این منطقه که گویا با انرژی اتمی بی ارتباط نیست، سرزده است و از آن موقع تا به حال 10 ساختمان شامل یک ساختمان مثلثی شکل بسیار عظیم با سرعت بی سابقه ای آغاز شده است. در اطراف این منطقه نرده کشی شده، لیکن علائم مشخصه پروژه در هیچ نقطه آن نصب نگردیده است.

پس از تفحص بیشتر، فورلوت گفت که فرانسویها دریافتند که یکی از شرکتهای کراچی قرارداد تهویه این پروژه را به ارزش 5 میلیون دلار در اختیار گرفته است. او چند قطعه عکسی را که خودش و معاونت

ص: 379

نمایندگی استرالیا از منطقه برداشته بودند (مشابه عکسهایی که استرالیاییها به مقام سفارت داده و به قرارگاههای سیا ارسال شده است) نشان داد. وی خاطرنشان ساخت که ممکن است این نقطه محل تأسیسات غنی سازی اورانیوم باشد. سفیر فرانسه به فورلوت گفت که فکر کردم بهتر است قبل از ارسال آنها جهت تجزیه و تحلیل از طریق کانال وابسته نظامی به پاریس آنها را به ما نیز نشان بدهد.

3- در پاسخ به یک سؤال مشاور سیاسی گفت که در مورد احداث این ساختمان در کاهوتا چیزهایی شنیده است ولی اعتراف کرد که اطلاعات وی بسیار محدود است. وی از اینکه فورلوت عکسها و نقطه نظرات خود را به وی ارائه کرده است قدردانی نمود.

4- فورلوت در رابطه با مجتمع گفت که از دو تکنسین فرانسوی مقیم پاکستان، تکنیسین شیمیدان، در تاریخ 2 ژانویه به فرانسه باز خواهد گشت؛ لیکن همکارش که یک مهندس ساختمان بود هفته گذشته به کشورش بازگشته است. مهندس مزبور گفته است که اگر فرصتهای کاری در فرانسه جذاب نباشند سعی خواهد کرد از طریق بخش خصوصی به پاکستان برگردد. ولی فورلوت فکر نمی کند که این مهندس به پاکستان برگردد، چون همسر و فرزندانش در اینجا احساس ناراحتی بسیار می کردند و سوگند خوردند که به اینجا بازنگردند. مهندس ناظر پروژه که بین فرانسه و پاکستان در آمدوشد بود، ماه گذشته در کراچی به سر می برد و قرار نیست به این زودی باز گردد. تنها یک فرانسوی دیگر مقیم در لاهور وجود دارد که متخصص اتمی «نیست ولی یک مهندس مشاور ساختمانی است که از طرف شرکت» S.E.E.E به پاکستان فرستاده شده است. فورلوت گفت که وی نیز در این پروژه کار می کرده و گاهی در مورد مسایل ساختمانی مورد مشاوره قرار می گیرد و ظاهرا در پاکستان خواهد ماند.

5 - فورلوت گفت که به نظر وی پاکستانیها کار احداث پروژه را به تنهایی ادامه خواهند داد، ولی مدتهای مدیدی طول خواهد کشید، و با صرف هزینه های زیاد شاید نتیجه ای به دست دهد. فورلوت در مورد محتوای صحبتهای منیرخان با مقامات فرانسه چیزی نگفت.هومل

اقتصاد اسلامی: تکامل نه انقلاب

سند شماره (18) تاریخ: 29 آبان 1357 - 20 نوامبر 78خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: اقتصاد اسلامی: تکامل نه انقلاب 1- پروفسور خورشید احمد وزیر فدرال آمار و معاون جدید کمیسیون برنامه ریزی در کنفرانس مطبوعاتی اخیر خود گفت که پاکستان به صورت تکاملی و نه به صورت انقلابی به اقتصاد اسلامی روی خواهد آورد. (رئیس جمهور ضیاء رئیس کمیسیون برنامه ریزی است، لیکن معاون وی سرپرست روزانه کمیسیون است.) خورشید احمد گفت هدف اقتصاد اسلامی تأکید بر رفاه مردم، در صورت لزوم، به قیمت از دست رفتن مقداری از رشد اقتصادی است.

2- پروفسور احمد در نظر دارد برنامه پنجساله پاکستان را که قبل از فرا خوانده شدن وی پس از پنج سال تدریس در انگلستان جهت ریاست کمیسیون برنامه ریزی صادر شده بود، به عنوان چهارچوب انتقالی تکامل اسلامی مورد بهره برداری قرار دهد. پروفسور احمد یادآور شد که در کمیسیون برنامه ریزی حدود 20 کمیته وجود دارند که هر یک به مطالعه جنبه ای از برنامه پرداخته تا نحوه اجرای بانک بدون

ص: 380

بهره، زکات (مالیات بر ثروت اسلامی)، و عشر (مالیات کشاورزی اسلامی) را طرح ریزی نمایند. وی در ادامه گفت که جهت ادامه این اقدامات تاریخ خاصی معین نشده است، لیکن در پاسخ به یک سؤال وی گفت که این امور در سال تقویمی جاری تحقق نخواهد یافت.

3- در رابطه با سیستم بانکی بدون بهره، پروفسور احمد گفت پاکستان به آرامی در جهت اقتصادی استوار بر تساوی اقتصادی گام بر خواهد داشت و از اقتصاد وامی کناره خواهد گرفت. لغو بهره و ربا در سه مرحله صورت می گیرد: ابتدا در مورد وامهای مصرفی، سرمایه گذاری و نهادهای سرمایه گذار، ثانیا در مورد بانکهای تجاری به طورکلی و در نهایت، در مورد وامهای بین المللی. با این وصف وی تأکید کرد که پاکستان به تمام قراردادهای خارجی خود عمل خواهد کرد.

4- تذکر: در حال حاضر ظاهرا پروفسور احمد سخنگوی دولت پاکستان در اقتصاد اسلامی است. وی یکی از اساتید رشته اقتصاد است که به مدت ده سال در لستر انگلستان در مورد مسائل اسلامی تدریس می کرده است. ظاهرا مراجعت وی به پاکستان مصادف شده است، با اعلام تمایل دولت به اینکه پاکستان را به صورت یک جمهوری واقعا اسلامی درآورد.

5- در سخنرانی یکی از مقامات اقتصادی سازمان عمران اقتصادی در اوایل هفته گذشته، وی در مورد بسیاری نکات مطروحه در کنفرانس مطبوعاتی به طورکلی و فیلسوف مآبانه سخن گفت. بسیاری از کسانی که با وی صحبت کرده اند، می گویند پروفسور احمد به نظامی مصطفی و سیستم بانکی بدون بهره بسیار علاقه مند است. وی در این مورد چند رساله منتشر ساخته و با صراحت معترف است که مشکلات اداری مربوط به سیستم بانکی بدون بهره، زکات و عشر بسیار زیاد است ولی در همان حال معتقد است که بالاخره حل خواهند شد.

6- ما نسخه هایی از پوشش مطبوعاتی و حداقل یکی از مقالات نوشته شده توسط پروفسور احمد را در مورد اقتصاد اسلامی برایتان ارسال می داریم.هومل

روابط ایران و پاکستان، سنتو و سازمان همکاری و عمران منطقه ای

سند شماره (19) تاریخ: 28 اسفند 1357 - 19 مارس 79خیلی محرمانه به: سفارت آمریکا در اسلام آباداقدام کننده: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: روابط ایران و پاکستان، سنتو و سازمان همکاری و عمران منطقه ای 1- تمام متن خیلی محرمانه است.

2- خلاصه: در گفتگو با رحیم (حفاظت شود) از سفارت پاکستان در تاریخ 28 اسفندماه، تامست مقام سیاسی به تفسیر سفر هفته گذشته آقا شاهی به ایران، خروج پاکستان از پیمان سنتو و موضع پاکستان در قبال تداوم و گسترش احتمالی سازمان همکاری و عمران منطقه ای پرداخت. (پایان خلاصه) 3- رحیم گفت سفارت وی در حدود تابستان گذشته متوجه شده بود که برنامه آزادی مورد نظر شاه برای ایران و مخالفتهایی که علیه وی ابراز می شد ایران را به صورت جدیدی در خواهد آورد که کشورش نیز باید با آن سر و کار داشته باشد. آنها هرگز فکر نمی کردند پایان رژیم پهلوی به این زودی فرا رسد؛ و بختیار به جای وی نشانده شود و سرانجام دولت موازی تحت سرپرستی بازرگان تشکیل شود؛ این خود برخلاف تجارب آنها در بنگلادش بود (که در آن رحمان توانسته بود بخش اعظم تجهیزات دولتی را سالم

ص: 381

به دست بیاورد). در نتیجه، سفارت از طرف اسلام آباد تأییدیه ای مبنی بر به رسمیت شناختن حکومت بازرگان را به دست آورد و در همان موقع رویداد 22 بهمن ماه در دوشان تپه موجبات سقوط نهایی رژیم پهلوی را فراهم آورد.

4- سفارت پاکستان در دست در روبروی پادگان جمشیدیه واقع شده است. هنگامی که در 23 بهمن ماه پس از یک درگیری مختصر در ساعت 10 صبح این پادگان سقوط کرد، از رحیم خواسته شد که به قرارگاه بازرگان در مدرسه رفاه رفته و اعلام دارد که حکومت متبوع وی دولت بازرگان را به رسمیت می شناسد. وی گفت هنگام ورود وی حتی بازرگان نیز باور نکرده بود که پیروز شده است. (در واقع بازرگان با صراحت به رحیم گفته بود که فکر نمی کرد پایان واقعه این گونه باشد.) به بازرگان توضیح داده شد که پاکستان رابطه خود با ایران را، رابطه بین دو ملت می داند تا بین دو حکومت. رحیم گفت به رسمیت شناختن به موقع این دولت از طرف پاکستان، راه را برای سفر شاهی به این کشور در چند هفته بعد هموار کرده بود.

5- رحیم در رابطه با خروج پاکستان از سنتو گفت که دولت متبوع وی و دولت بازرگان چنین نتیجه گرفته بودند، که مدتهاست که این پیمان منافع اعضای منطقه ای را در نظر نگرفته است. بلکه برعکس، ادامه عضویت در این سازمان و ارتباط آن با رقابت بین شوروی و غرب تا آنجایی که به دیگر کشورهای رو به رشد و غیر متعهد مربوط است مسؤلیتهایی را متوجه پاکستان می سازد. وی گفت عضویت در این سازمان برای پاکستان به عنوان «پرچم سرخی» در برابر دیگر کشورها می ماند که اگر این پرچم نباشد پاکستان می تواند با آنها روابط صمیمی برقرار سازد. رحیم در ارتباط با روابط پاکستان و آمریکا و انگلستان گفت که خروج از سنتو نباید به معنی کاهش علاقه کشورش به همکاریهای صمیمانه تلقی گردد. برعکس، پاکستان به این نتیجه رسیده بود که این همکاری از طریق روابط دوجانبه بهتر انجام می گیرد.

6- در مورد امکان گسترش سازمان همکاری و عمران منطقه ای، رحیم گفت که پاکستان نیز مانند ایران معتقد است که اعضای دیگر می توانند جذب این سازمان شوند، لیکن به سرعت اضافه کرد که دولت وی معتقد است که اقتصاد کشورهای عضو تقریبا باید همان باشد.

پاکستان میل دارد افغانستان را «به دلایل ژئوسیاسی» در این سازمان بپذیرد و حال آنکه می داند اقتصاد آن کشور خیلی بدوی تر از اقتصاد اعضای کنونی سازمان و یا دیگر اعضای احتمالی چون عراق می باشد. مع الوصف، پاکستان این امتیاز را به هند نخواهد داد. رحیم یادآور شد که اقتصاد هند علیرغم فقر آن یکی از پیچیده ترین و نیرومندترین اقتصادهای جهان است و به همین دلیل در صورت عضویت آن، اقتصاد دیگر کشورهای عضو به ناگریز تحت سلطه اقتصاد هند در خواهد آمد.

7- رحیم گفت از نظر پاکستان منطقی نیست که عضو سازمانی باشد که هدف آن پرورش همکاری اقتصادی با هند است، در حالی که اختلافات سیاسی بسیار عمیق نیز بین دو کشور وجود دارد. وی گفت ابتدا باید این اختلافات را از میان برد و پس از آن به همکاری عظیم تر اقتصادی پرداخت.

8- رحیم گفت آمریکا باید در متکی بودن به اعضای به اصطلاح «ذینفوذ منطقه ای» در گسترش سیاست های امنیتی خود رعایت کمال احتیاط را بنماید. وی گفت احمقانه است که بگوییم هند نیرومند نیست ولی در عین حال همسایگان هند را وادار کنیم تا با هند ارتباط برقرار کنند که این کار به ثبات منطقه کمک نخواهد کرد. هند نمی تواند بدون همکاری تمام کشورهای منطقه نقش پلیس منطقه را ایفا کند و اگر

ص: 382

آمریکا غیر از این فکر می کند سخت در اشتباه است.

علاوه بر این، آمریکا با این فکر که می توانست با امتیازاتی که به شاه داده بود سیاستهای هند را معتدل تر سازد، نهایت ساده اندیشی را نشان داده است. وی مدعی است که سیاستهای هند بر منافع ملی هند بخصوص برداشت هندو از مادر هند که در غرب زیاد به آن پرداخته نمی شود استوار است. وی گفت که امیدوار است که آمریکا از طریق دولت جدید ایران نیز مانند رژیم شاه همان سیاستها را در قبال هند ادامه ندهد، لیکن هند را به صورتی که هست بپذیرد و مستقیما با آن معامله کند.

9- رحیم به طور خلاصه گفت که از نظر پاکستان گسترش همکاری منطقه ای امکان پذیر و مورد علاقه است؛ لیکن مرز شرقی سازمان گسترش یافته همکاری و عمران منطقه ای نباید فراتر از مرز هند و پاکستان برود.سولیوان

پروتکل تجاری پاکستان و شوروی برای سالهای 59 - 1358

سند شماره (20) تاریخ: 22 فروردین 1358 - 11 آوریل 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: پروتکل تجاری پاکستان و شوروی برای سالهای 59 - 1358 1- در هفته 5 فروردین 1358 در اسلام آباد، معاون وزارت بازرگانی خارجی شوروی آی. تی.

گریشین و مقام دولت پاکستان پروتکل تجاری پاکستان و شوروی برای سالهای 59-1358 را منعقد ساختند.

قبل از امضای این پروتکل به مدت دو هفته (از 20 اسفند تا 1 فروردین) بین دولت پاکستان و یک هیئت نمایندگی شش نفره روسی گفتگو به عمل آمد تا جزییات پروتکل تجاری جدید پایاپای مشخص گردید. توافق جدید مطابق توافق سال قبل است و روندهای جدیدی در آن مشهود نیست.

2- گرچه جزییات چندانی از این قرارداد جدید پایاپای فاش نشده، در تاریخ 20 فروردین ماه مقام سفارت با آقای اعتزازالدین وزیر مشاور وزارت بازرگانی (حفاظت شود) پیرامون شرایط کلی قرارداد جدید گفتگوهایی انجام داد.

پروتکل بازرگانی 59-1358 از یک سقف 26 میلیون دلاری در زمینه تبادل کالاها در طول 12 ماهه آتی برخوردار است. گرچه ارزشها و هزینه های شرایط از طرف دولت پاکستان طبقه بندی شده اعلام گشته است، ولی براساس شرایط جدید بخش اعظم خریدهای پاکستان را ماشین آلات و مواد خام بخش کشاورزی تشکیل خواهد داد مهمترین موارد موجود در زمینه فهرست واردات پاکستان عبارت است از:

تراکتورهای کشاورزی (به پاراگراف 5 پایین مراجعه شود) و «7 میلیون دلار » بابت خرید کود شیمیایی اوره، و قطعات یدکی ماشین آلات کشاورزی و ماشین آلات مربوطه دیگر، دیگر موارد مهم عبارتند از ماشین آلات مربوط به کارخانه ذوب آهن کراچی (که گویا قسمتی از آن از طریق «اعتبار» و قسمتی دیگر به صورت «خرید مستقیم» تأمین می گردد)، تجهیزات و قطعات یدکی مربوط به کارخانه توسعه گاز و نفت(این کارخانه از کمک فنی شوروی و ماشین آلات ساخت این کشور بهره برداری می کند)، نفت، الیافت پنبه نسوز، تجهیزات راه سازی و ساختمان سازی، پولاد، و خرید کمی ابزار و تجهیزات تعمیرگاهی ماشین آلات، ورق شیشه و رادیو و تلویزیون.

ص: 383

3- پاکستان نیز محصولات سنتی خود را مانند گذشته در اختیار شوروی قرار خواهد داد که عبارتند از: پنبه، منسوجات، جامه های کشباف، نخ بافندگی،پوشاک، فرش، محصولات چرمی رنگ شده مانند کفش، وسایل جراحی، قاب عینک، کارهای دستی و غیره.

4- دولت پاکستان اظهار داشته است که میل دارد قراردادهای لجستیکی موجود در این توافق را سهولت بخشد و این برنامه در مذاکرات آتی آنها با روسها گنجانده خواهد شد. در سفر هیئت نمایندگی روسی، در زمینه رادیو و تلویزیون و آموزش و پرورش و انعقاد قراردادهای جداگانه بحث شد. (در تاریخ 5 فروردین، امضای قرارداد دوساله همکاری و تبادل نظر بین کمیته رادیو و تلویزیون شوروی و تلویزیون پاکستان توسط مطبوعات اعلام گردید.) 5- در تاریخ 10 فروردین مطبوعات پاکستان اعلام داشتند که مقام بازدید کننده روسی، میشکوف یعنی رئیس موسسه صادرات تراکتور شوروی با شرکت تراکتور پاکستان قراردادی را منعقد ساخته است تا از طریق آن 4500 تراکتور و 300 دستگاه خیش طبق قرارداد تجاری 59-1358 تحویل پاکستان داده شود. آقای میشکوف در مصاحبه ای یادآور شد که ارزش بازرگانی تراکتورها 20 میلیون دلار است. (در این مقاله یادآوری شده است که شوروی در سال 1357 تعداد 4000 تراکتور به پاکستان تحویل داده است.)هومل

دولت پاکستان از سازمان ملل خواستار کمک در زمینه پناهندگان افغانی شده است

سند شماره (21) تاریخ: 29 فروردین 1358 - 18 آوریل 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی.سی.

موضوع: دولت پاکستان از سازمان ملل خواستار کمک در زمینه پناهندگان افغانی شده است 1- روزنامه تایمز پاکستان در تاریخ 28 فروردین ماه با گزارشی مختصر اظهار داشت که دولت پاکستان رسما از سازمان ملل خواستار کمک در رابطه با هزاران پناهنده افغانی که از طریق مرز وارد پاکستان شده اند، گردید. این مقاله یادآور شده است که خبرنگار بی.بی. سی در پاکستان تعداد پناهندگان را 45000 نفر برآورد کرده، در حالی که برآوردهای غیررسمی تعداد آنها را خیلی بیش از این می دانند.

2- (طبقه بندی نشده) تا آنجا که سفارت می داند، این اولین باری است که دولت پاکستان در رابطه با پناهندگان افغانی از سازمان ملل تقاضای کمک کرده است.

3- (خیلی محرمانه) منبع اطلاعاتی بیگانه - لطفا حفاظت شود: در مشورت با کمیسیون عالی پناهندگان، سازمان ملل تقاضای کمک دولت پاکستان را مورد بررسی قرار خواهد داد. معاون سرپرست کمیسیون عالی پناهندگان در بخش اسکان اظهار داشت، که این کمیسیون به زودی یکی از نمایندگان خود را جهت ارزیابی وضع پناهندگان به پاکستان گسیل خواهد داشت. معاون سرپرست برنامه عمرانی سازمان ملل که در اسلام آباد اقامت دارد در تاریخ 28 فروردین 1358 گفت که کمیسر عالی سازمان ملل و سفیر پاکستان در ژنو اخیرا در مورد نحوه گفتگو کرده اند. برداشت مقام سفارت در نتیجه ملاقات با نماینده برنامه عمران سازمان ملل در اسلام آباد و ملاقات انجام شده ملل در پاکستان محدود خواهد بود به ادامه کمک به پناهندگان از قبیل ارسال مواد مورد نیاز، ولی اسکان دوباره پناهندگان در کشورهای ثالث را در برنخواهد گرفت. پایان (محض اطلاع شما)

تأثیرات اقتصادی - بعد از بوتو

ص: 384

سند شماره (22) تاریخ: 3 اردیبهشت 1358 - 23 آوریل 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی.سی.

موضوع: تأثیرات اقتصادی - بعد از بوتو 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- خلاصه: با گذشتن بیش از دو هفته از اعدام بوتو، آرامش نسبی به پاکستان بازگشته است، و ما هیچ گونه گزارشی در مورد ناآرامیهای داخلی که بر فعالیت اقتصادی تأثیر شدید بگذارد، دریافت ننموده ایم. هنوز موقع آن نرسیده است که به مقاصد تجاری دوران بعد از بوتو پی ببریم، لیکن خروج وی از صحنه بر موضع سرمایه گذاران داخلی تأثیری مثبت خواهد داشت، چون آنها می ترسیدند که وی بار دیگر به قدرت برسد و بر سر سرمایه های آنها بلایی بیاورد. البته عواملی دیگر نیز وجود دارد که تردیدهایی را در میان سرمایه گذاران پدید آورده است که عبارت است از عدم قاطعیت و اطمینان در مورد نوع برنامه های اسلامی و اصلاحیه های اقتصادی ضیاء و تردید در مورد سیاستهای اقتصادی یک دولت در نهایت منتخب. این نگرانیها ممکن است در تلاشهای انتخاباتی نهفته باشد. این که ضیاء در چه زمانی و به چه نحو متقاعد کننده ای آغاز روند سیاسی را مجاز خواهد شمرد، نیز اهمیت دارد. سهولت نسبی که رئیس جمهور ضیاء از طریق آن اداره وقایع فاحش 15 فروردین را به عهده گرفت ظاهرا اعتماد وی را نسبت به تواناییش در اداره کشور و اتخاذ تصمیمات اقتصادی افزایش بخشیده است. توانایی ضیاء در حفظ قانون و نظم پس از یک دوره آزمایش قدرت عزم راسخ وی را در اتخاذ اقدامات دشوار مربوط به بودجه تقویت نموده است.

دولت پاکستان قیمت جیره گندم را افزایش داده است که گویا در حال حاضر توانسته است کاهش سوبسید عظیم گندم داخلی را سبب شود، و کاهش دیگر سوبسیدها را نیز احتمالاً به دنبال خواهد داشت.

این حرکات گرچه برای ثبات اقتصادی دراز مدت پاکستان ضروری است ولی نارضایتی عمومی را فراهم آورد. اجرای زکات و عشر که مهمترین عنصر سیاست اسلامی سازی دولت پاکستان است، چندان تحت تأثیر واقع نخواهد شد. از نظر بین المللی نارضایتی مربوط به اعدام، ظاهرا به صورت تشنجهای اقتصادی در نخواهد آمد. نارضایتی اعراب ممکن است بر زمان ارائه کمکها تأثیر بخشد، ولی به طورکلی در این زمینه تأثیری منفی نخواهد داشت. (پایان خلاصه) 3- با گذشتن بیش از دو هفته از اعدام رئیس جمهور سابق ذوالفقار علی بوتو، کشور نسبتا آرام است و فعالیت اقتصادی به نحو حادی قطع نگشته است. دولت پاکستان دارای «وضعی عادی» است و وضع غذا، صنایع و قانون و نظم نیز طبیعی است. در مورد اعتصابات عمومی و یا دیگر مشکلات صنعتی گزارشی دریافت ننموده ایم و چنین به نظر می رسد که اغتشاشات مربوط به اعدام از نظر قانونی پایان یافته است.

جامعه تجاری نیز نسبت به اعدام بوتو عکس العمل علنی نشان نداده است. ولی ظاهرا ترس از ملی سازی دوباره که در جان جامعه تجاری مأوا داشت، همراه با جسد بوتو به گور سپرده شده است. آنچه را که همه مانع اصلی بر سر راه سرمایه گذاری در پاکستان به حساب می آورند، اکنون از بین رفته است، ولی به نظر ما در کوتاه مدت عوامل بسیار باید حل شود تا سرمایه گذاریهای داخلی به جریان افتد. تأثیر جمعی افزایش قیمتها بر طرز تفکر عمومی در نتیجه کاهش سوبسید، احساسات کنونی ضد دولتی و عکس العمل ضیاء در

ص: 385

قبال آزادسازی فعالیتهای سیاسی هنوز ابهام آمیز است و در مورد اوضاع نظم و قانون تردیدهایی را پدید آورده است.

علاوه بر این سیاستهای اقتصادی وسیله فعالیت احزاب سیاسی تحت الشعاع قرار خواهد گرفت و سیاستهای کابینه جدید ضیاء (اسلام آباد 4573) منبع تردید دیگری خواهد بود که سرمایه داران را به احتیاط کاری در برنامه های آتی کشور وا خواهد داشت. بالاخره مقررات بیش از حد دولت بر فعالیت تجاری مانع از آن خواهد شد که سرمایه داران تصمیم به سرمایه گذاری را اتخاذ نمایند.

4- پایان مسئله بوتو و آرامش نسبی بعدی ظاهرا ضیاء را مطمئن ساخته است که می تواند مشکلات اقتصادی موجود در برابر دولت را با نزدیک شدن آن به مرحله فرمول بندی بودجه سال 59-1358، از میان بردارد. گرچه ماجرای بوتو هنوز ادامه دارد، ولی مقامات وزارت دارایی به ما گفته اند که پیشنهاد آنها مبنی بر اصلاح کسری بودجه در حال رشد از طرف سطوح عالی دولتی با موانعی روبرو می گردد. ولی، حتی دو هفته پس از اعدام، دولت گامی برداشت که به نظر بسیاری از نظر سیاسی خیلی حساس بود، چون دولت قیمت جیره گندم را که بیشتر توسط شهرنشینان استفاده می شد، 40 درصد افزایش داد. این کار سوبسید بیش از حد گندم داخلی را حذف کرد و کسری بودجه را به مقدار یک میلیارد روپیه در سالهای 59/1358 کاهش خواهد داد. گزارش مطبوعات و گفتگو با مقامات دولت پاکستان نشان می دهد، که قرار است روغن خوراکی و کود نیز تحت کنترل درآید.

5- درست است که کاهش سوبسید غذایی مهمترین و مشکلترین بخش استراتژی بودجه ای دولت پاکستان را تشکیل می دهد، ولی اقدامات دیگری در راه است تا منابع داخلی بودجه به حرکت درآمده و مخارج سوبسیددار و غیرسوبسیددار نیز کاهش یابند. اما امیدواریم که این اقدامات تحقق یابند چون فشار مربوط به کسری بودجه آنقدر شدید است که می تواند فشارهای سیاسی بعد از بوتو (و قبل از انتخابات) را خنثی سازد. در کوتاه مدت، هر گونه مقررات جدید مالیاتی، که احتمالاً تا دو ماه دیگر وضع نخواهد شد، بر صنعتگران متمول تأثیر خواهد گذارد و ممکن است اقداماتی نیز در جهت تشدید تأثیر افزایش قیمت جیره گندم بر شهروندان صورت پذیرد.

6- عکس العمل اصلی اقتصادی منفی در جامعه بین المللی ممکن است از طرف کشورهای اسلامی بروز کند. شایع شده است که کمکهای نفتی عربی تا مدتی به سوی پاکستان سرازیر نخواهد شد، ولی در نهایت نصیب پاکستان خواهد شد. در حقیقت گزارش مطبوعاتی از بغداد (اسلام آباد 4381) حاکی از آن است که دولتهای عربی توافق کرده اند که جای خالی کمکهای عمرانی آمریکا به پاکستان را پر کنند. زکات احتمالی سعودی و امارات متحده عربی که معادل یک کمک 200 میلیون دلاری است، هنوز به پاکستان داده نشده، ممکن است تحت تأثیر بسیاری واقع گردد. لیکن اشتیاق اسلامی سعودی و رابطه اساسی سعودی و پاکستان احتمالاً بر تأسف ناشی از مرگ بوتو خواهد چربید. عکس العمل خصمانه ایران نسبت به این اعدام نیز می تواند بر برنامه ریزی دوباره وامهای پاکستان تأثیر بخشد. درست است که ایران کمکهای جدیدی به پاکستان نخواهد داد، ولی ممکن است راهی برای عدم اصرار در بازپرداخت وام پاکستان یافته شود.هومل

انتخابات هیئت های محلی: طوفان سیاسی بعدی

ص: 386

سند شماره (23) تاریخ: 16 اردیبهشت 1358 - 6 می 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی.سی.

موضوع: انتخابات هیئت های محلی: طوفان سیاسی بعدی؟ 1- (خیلی محرمانه) خلاصه: علائم مربوط به برگزاری انتخابات محلی قبل از انتخابات ملی ماه نوامبر توسط دولت پاکستان فاش شده است. مطبوعات 26 آوریل نیز حاوی مطالبی در حمایت از انتخابات محلی از طرف دو وزیر فدرال و روزنامه معتبر تایمز پاکستان بوده است. سیاستمداران پاکستان که شخصا با انتخابات محلی قبل از موعد مخالف هستند با مطبوعات درگیر شده اند. ضیاءالحق نیز مانند گذشته گویا می خواهد در این زمینه بار دیگر حرف خود را به کرسی بنشاند. دلایلی که رئیس جمهور در این مورد مطرح کرده این است که وی مایل است قبل از آغاز انتخابات ملی با برگزاری انتخابات محلی برای تجربه دموکراسی پاکستان یک پایگاه مستحکم پدید آورد، لیکن مخالفین معتقدند که ضیاء می خواهد به این ترتیب میزان حمایت ملی را در به تعویق افتادن انتخابات محلی دریابد. (پایان خلاصه) 2- (طبقه بندی نشده) علائم پیدایش یک طوفان سیاسی در پاکستان نشانگر این است که بار دیگر یک تضاد بزرگ سیاسی پدید خواهد آمد: معلوم نیست که انتخابات هیئتهای محلی «بدون درنظر گرفتن اساس غیرحزبی در ماه اوت یا سپتامبر قبل از انتخابات کاملی ملی ماه نوامبر برگزار شود.

3- (طبقه بندی نشده) نظریه برگزاری انتخابات محلی و شهری قبل از برگزاری انتخابات ملی و مجالس ایالتی سال گذشته از طرف رئیس جمهور ضیاء (مراجع - ب، ج) مطرح شده بود. این پیشنهاد ضیاء قبل از تعیین کرسیهای کابینه اتحاد ملی پاکستان در سپتامبر و حتی پس از آن تضادهایی را به وجود آورد.

4- (طبقه بندی نشده) رئیس جمهور ضیاء شدیدا حامی برگزاری انتخابات محلی قبل از انتخابات ملی است. وی در طول دو سال گذشته حکومت خود و حتی در زمان انتصاب کابینه جدید خود در 21 آوریل (مرجع الف) بارها به نظریه خود مبنی بر برگزاری انتخابات ملی، در مطبوعات اشاره کرده است.

5 - (طبقه بندی نشده) به دنبال تذکرهای ضیاء در نشست کابینه، انتخابات محلی ضربه دیگری خورد.

یکی از مقالات مهمی که در روزنامه اردوزبان نوای وقت در 26 آوریل منتشر شده و اعضای مطبوعات نیز با آن به خوبی آشنا هستند اعلام داشته است که انتخابات محلی در ماه اوت 1979 برگزار خواهد شد. در این مقاله گفته شده بود که نباید ترس از آن داشت که انتخابات محلی بر برنامه انتخابات عمومی تأثیر بگذارد.

6- (طبقه بندی نشده) سیاستمداران کشور بار دیگر با قدرت تمام به مخالفت با این نظریه پرداختند و از ضیاء مصرانه خواستند که به پیمان خود وفادار بوده و انتخابات ملی را طبق برنامه برگزار نماید. وزیر فدرال ف. الف. چیشتی که هنگام عهده دار بودن ریاست بخش انتخابات کابینه در دوره قبل موجب پیدایش این نظریه شده بود، در تاریخ 30 آوریل به مطبوعات گفت دولت به برگزاری انتخابات محلی قبل از انتخابات ملی اهمیت بسیار می دهد، تا به این ترتیب پایه و اساس دموکراسی در کشور استحکام بیشتری یابد. چیشتی گفت که سیاستمداران کشور نباید از انتخابات محلی ترسی به دل راه دهند. چون 17 نوامبر تاریخی است که توسط رئیس جمهور برای برگزاری انتخابات محلی تعیین شده است. بیانات

ص: 387

چیشتی نیز در 2 ماه مه توسط وزیر فدرال میرعلی احمدتالپور که گفته بود انتخابات محلی «عامل اصلی استحکام دموکراسی» است بار دیگر انعکاس بیشتری یافت. روزنامه دولتی تایمز پاکستان نیز در تاریخ 4 ماه مه حمایت خود را از انتخابات اعلام داشت.

7- (خیلی محرمانه) اظهار نظر: احتمالاً سیاستمداران کشور در چند روز آتی به حمایتهای اعلام شده از انتخابات محلی حمله ور خواهند شد و خواهند گفت که انتخابات ملی تنها راه خروج شرافتمندانه دولت نظامی و اعاده تمام بافتها و تصمیمات حکومتی اساسی به یک دولت منتخب می باشد. سیاستمدارانی که دارای حافظه قوی هستند در این حرکت تجربه ایوب خان را در به اصطلاح دموکراسی به یاد می آورند که در آن نظام انتخاباتی در سطوح محلی آغاز می شد، و در سطوح بالاتر انتخابات غیرمستقیم را به دنبال داشت. رهبران نظامی که تماما دوستان ایوب خان از افسران متوسط الرتبه بودند، به خوبی می دانند که سیاستمداران به آنهااعتماد ندارند، چون حرکات آتی آنها به هیچ وجه قابل پیش بینی نمی باشد. واگذاری تصمیم گیری به سیاستمداران در مورد برگزاری انتخابات محلی نیز سبب عدم برگزاری انتخابات شده است. هیئتهای محلی در اختیار افراد منصوب، سرسپرده و نسبتا فاقد کفایت مانده است تا جایی که دولت پاکستان از همان اوان به یک دولت مسئول نیاز داشته ولی از آن محروم بوده است.

8- (خیلی محرمانه) در رابطه با اصرار ضیاء (و همکارانش در کابینه) در مورد برگزاری انتخابات محلی حمایت و مخالفت بسیار مشاهده می شود:

- - حامیان ضیاء، از قبیل چیشتی و تالپور، معتقدند که دموکراسی تنها با وجود یک پایگاه قوی می تواند رشد کند و درست نیست که در کشوری که تجارب دموکراتیک آن محدود است، تلاش شود تا دموکراسی از راههای بالا به جامعه تزریق شود. ضیاء و حامیانش معتقدند که برای جلوگیری از بروز احساست وطن پرستانه بهتر است انتخابات محلی به صورت غیرحزبی برگزار گردد.

- - براساس یک فرضیه دیگر، ضیاء که بشدت مراقب شهرت خود در بنگلادش است مایل است موجبات بازگشت بنگلادش را فراهم آورد، که وسایل این بازگشت نیز انتخابات محلی، رفراندوم و انتخابات ملی است تا منجر به حکومتی دست نشانده در آن کشور گردد. بسیاری نیز یادآور می شوند که ضیاءالحق که بسیار سیاستمدار است (علیرغم تکذیبهایش) ممکن است بخواهد از ضیاءالرحمن در بنگلادش پیروی کند تا مانند او یک مجلس ملی را به وجود آورد تا با تمایل کامل ریاست جمهوری و حکومت نظامی وی را مشروعیت بخشد. - - مخالفین نیز معتقدند که ضیاء می خواهد انتخابات هیئتهای محلی را بهانه کرده و یا انتخابات ملی را لغو و یا به تعویق اندازد و می گویند اگر انتخابات محلی با موفقیت برگزار شود، ضیاء خواهد توانست ادعا کند که حکومت نظامی باید تا چندی دیگر پابرجا بماند. ولی اگر انتخابات با موفقیت توام نباشد، و یا اگر قرار باشد اعضای حزب خلق پاکستان که توسط نخست وزیر پیشین بوتو ایجاد شده، انتخاب شوند، ضیاء می تواند ادعا کند که کشور آماده قبول انتخابات ملی متضمن «اهداف مثبت» مورد نظر وی نمی باشد.

هومل

نمایندگان پاکستان در کنفرانس فاس

ص: 388

سند شماره (24) تاریخ: 16 اردیبهشت 1358 - 6 می79 از: سفارت آمریکا در اسلام آباد فاسبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی - با اولویت موضوع: نمایندگان پاکستان در کنفرانس فاس 1- نجم الثاقب (Najmus sapib) وزیر مشاور وزارت خارجه به مشاور سیاسی در هنگام صرف شام در سوم ماه مه گفت که پاکستان نمایندگان خود را جهت شرکت در کنفرانس فاس تعیین کرده است.

آقاشاهی مشاور وزارت خارجه که سرپرستی گروه را به عهده خواهد داشت، به وسیله نایز نایک نماینده دایمی پاکستان در سازمان ملل، س.ا.پاشا دبیرخانه و فضل مقدم خان سفیر پاکستان در قاهره (سرلشگر بازنشسته)، سفیر پاکستان در جده و دو مقام وزارت خارجه در سطح دبیر همراهی خواهد شد. سفیر پاکستان در رباط یعنی س. غیاث الدین احمد نیز احتمالاً سرپرستی هیئت نمایندگی را به عهده خواهد داشت.

2- ثاقب - سفیر اسبق پاکستان در کویت - از این نشست هواداری چندانی نمی کند و متذکر مشکلاتی می شود که مسائل عربی برای کشورهای اسلامی غیرعربی پدید می آورند. وی گفت در هفته جاری از اندونزی و مالزی به وی تلفن شده است و ضمن آنها سؤال شده که با وجود این فشارها پاکستان چگونه می تواند دست خود را رو کند. وی نگفت که پاسخ وی به آنها چه بوده ولی از بسیاری از آنها که مایل بودند این اجلاس به تعویق افتد طرفداری کرده است. وی اکنون با ناراحتی اظهار می دارد که دیگر وقت برای به تعویق انداختن آن باقی نمانده است.

3- ثاقب گزارش داد که س.ا. پاشا نیز در اوایل و یا اواسط ماه ژوئن پس از کنفرانس فاس و یکی دو هفته مرخصی کار خود را در قاهره از سرخواهد گرفت. وی گفت پاکستان در حال حاضر در قاهره علاوه بر حراست از منافع مصر، بحرین و احتمالاً یمن جنوبی، نماینده عربستان سعودی، اردن و بحرین نیز خواهد بود. وی گفت از منابع پاکستانی حداکثر استفاده برای انجام این وظایف مازاد به عمل خواهد آمد.

(معاف)هومزر

وقایع پس از بوتو: نزدیک شدن چهلمین روز

سند شماره (25) تاریخ: 17 اردیبهشت 1358 - 7 می79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی.سی - با اولویت موضوع: وقایع پس از بوتو: نزدیک شدن چهلمین روز 1- اوضاع نظم و قانون علیرغم ناآرامی موجود توأم با آرامش است. اغتشاشات جزیی با شرکت جناح چپ، عناصر دانشجویی طرفدار بوتو و سرسختانه محافظه کار اسلامی «جماعت اسلامی» به وقوع پیوست و دولت پاکستان به آرامی بسیاری از پیروان حزب خلق پاکستان را که مؤسس آن نخست وزیر اسبق فقید بود، از حبس آزاد می کند. دولت آماده مبارزه با تجدید احتمالی اعتراضات است، که تاریخ احتمالی برگزاری اعتراضات در حمایت از بوتو و مخالفت با رژیم روز عزاداری سنتی اسلامی معروف به چهلم است که با چهلمین روز فوت وی مرتبط می گردد.

2- در مورد نخست وزیر پیشین بوتو، چهلم روز دوشنبه 14 ماه مه خواهد بود، لیکن خانواده اش اعلام

ص: 389

کرده اند که میل دارند روز چهلم درگذشت وی روز جمعه 11 مه باشد که در آن روز تعداد زیادی از مردم در مساجد تجمع می کنند. مهمترین تظاهرات ضد رژیم دو روز پس از اعدام نخست وزیر اسبق در روز جمعه ششم آوریل برگزار گردید.

3- مراسم روز 11 مه قرار است شامل فاتحه خوانی و به نمایش گذاشتن عزاداری عمومی باشد. قرار است تظاهرکنندگان شور و حال خود را از مساجد به خیابانها کشانیده و مقامات مجبور خواهند بود در برابر بعضی از عزاداران و آنها که با اهداف سیاسی میل دارند از این امور و نشان دادن ضدیت خود با رژیم و یا حزب خلق پاکستان بهره برداری کنند، قدرت نمایی بکنند.

4- همسر و دختر بوتو در زندان سپهسالار در خارج از راولپندی به سر می برند و گویا تا آخر ماه مه در آنجا خواهند ماند. آنها عزاداری چهلم را به صورت خصوصی برگزار خواهند کرد.

5- رهبر حزب خلق پاکستان در پنجاب از ادامه زندانی شدن همسر و دختر بوتو (و افزایش میزان عطا (ATTA) انتقاد کرده است، لیکن از چهلم و یا عزاداری دیگر محاکمه یادی ننموده است دیگر رهبران حزب ازقبیل ممتاز بوتو و حافظ پیرزاده به خاطر ترس از توقیف دوباره حرفی نمی زنند و به طورکلی رهبریت حزب دچار بی نظمی و آشفتگی شده است. بند 144 قانون جزا که تجمع بیش از 5 نفر را ممنوع اعلام می کند در سرتاسر سند (شامل منطقه اطراف محل سکونت خانواده بوتو و مقبره وی در لارخانه) به اجرا گذارده شده و ممکن است تجمع خانواده ها را در بزرگداشت این حادثه در برنگیرد.

6- به نظر ما تلاشی در جهت ایجاد آشوب و برگزاری تظاهرات صورت خواهد گرفت؛ لیکن نه ما و نه دولت پاکستان منتظر تبدیل چهلم به یک آشوب و بی نظمی عظیم در پاکستان نیستیم. معذالک از آمریکاییها می خواهیم از وارد شدن در اجتماعات و گردهماییهای عمومی در روز جمعه 11 ماه مه خودداری ورزند.هومل

دیپلمات پاکستانی به بحث پیرامون روابط شوروی و پاکستان و اوضاع افغانستان...

سند شماره (26) تاریخ: 18 اردیبهشت 158 - 8 می 79خیلی محرمانه - غیرقابل رؤیت برای بیگانگان از: سفارت آمریکا در مسکوبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی.سی موضوع: (خیلی محرمانه) دیپلمات پاکستانی به بحث پیرامون روابط شوروی و پاکستان و اوضاع افغانستان می پردازد 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- یک دیپلمات پاکستانی (حفاظت شود) در مورد روابط پاکستان و شوروی و اوضاع افغانستان در گفتگو با مقام سفارت مطالب زیر را بیان نمود:

3- در مورد روابط پاکستان و شوروی وی گفت:

- - سفیرخان اخیرا از طرف ژنرال ضیاء نامه ای برای کاسیگین برده است. پس از تقدیم پیام، خان با استفاده از این ملاقات گفت که پاکستان میل دارد با شوروی و افغانستان روابط حسنه برقرار سازد. وی گفت که کشورش آوارگان افغانی را نمی خواهد و حتی آنها را دعوت نیز نکرده است. اگر آوارگان به موطن خود بازگردند، پاکستان بسیار خوشحال خواهد شد. شوروی و افغانستان در داخل خاک افغانستان می توانند برای ممانعت از ورود آوارگان به پاکستان هر کاری انجام دهند و حتی یک دیوار بین دو کشور

ص: 390

ایجاد کنند. وی گفت علت: این گونه مهاجرتهای دسته جمعی تنها اوضاع داخلی افغانستان است و پاکستان مسئول پیدایش آن نیست. پاکستان فقط یک وظیفه انسانی و بشردوستانه دارد و آن این است که به آوارگان غذا و دیگر مایحتاج آنها را برساند.

- - پاسخ کاسیگین بسیار «معتدل» بود. وی گفت ادعای افغانها خلاف چیزهایی است که سفیرخان مطرح کرده است. وی گفت، اگر علل نگرانیهای افغانها از بین برود وضع بهتر خواهد شد.

- - سفیر شوروی در اسلام آباد با صراحت بیشتری سخن گفته است. در پاسخ به ادعای همکاری پاکستان با فعالیتهای مخالفین ضد جمهوری دموکراتیک افغانستان که از اردوگاههای آوارگان سرچشمه سرچشمه می گیرد، وی گفت دولت پاکستان سلاح در اختیار آوارگان گذاشته، و بازنشستگان ارتشپاکستان را به آموزش دادن آوارگان گمارده، و تبلیغات «رسمی» پاکستان نیز دائما به انتقاد از جمهوری دموکراتیک افغانستان می پردازند.

- - با وجود عدم تمایل به گرفتن نتیجه مشخص، سفارت پاکستان در مسکو معتقد است که مسکو هنوز هم به برقراری روابط حسنه با اسلام آباد علاقه مند است و ممکن است مانع از آن شود که کابل در مرز پاکستان مشکلات مرزی به وجود آورد. در همان حال، سفارت نگران این است که مبادا با تغییر اوضاع در افغانستان موضع شوروی نیز تغییر پیدا کند.

- - گذشته از این موارد، روابط دوجانبه بهبود بسیار یافته است. در رابطه با مراسلات و قراردادهای کنسولی مذاکراتی صورت گرفته است. همکاری در زمینه کارخانه ذوب آهن روسی به خوبی ادامه دارد.

یک قرارداد در زمینه آموزش و پرورش در پایان ماه مه یا آغاز ماه ژوئن منعقد خواهد شد.

4- در مورد افغانستان، منبع پاکستانی اظهار داشت:

- - مقامات جاسوسی پاکستان از طریق بوروکرات های پایین رتبه افغانی مطلع شده اند که مقامات مهم جمهوری دموکراتیک افغانستان به دنبال سفر ژنرال یلپیشف روحیه توأم با اعتماد بیشتری یافته اند. ولی جزییات مربوط به این سفر فاش نشده است. یلپیشف تنها با دو یا سه مقام برجسته دولتی ملاقات کرده است. نتایج این ملاقاتها بسیار مخفی نگهداشته شده است.

- - بعید به نظر می رسد که افغانها از هلیکوپترهای اخیر برای سرکوب ناآرامی جلال آباد استفاده کرده باشند، چون از ورود این هلیکوپترها به کابل دیری نمی گذرد. احتمالاً خلبانان آنها روسی بوده اند.تون

«چهلم» بوتو بدون رخداد خاصی سپری می گردد

سند شماره (27) تاریخ: 24 اردیبهشت 1358 - 14 می 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: «چهلم» بوتو بدون رخداد خاصی سپری می گردد 1 - جمعه 11 مه - روز منتخب توسط خانواده بوتو به مناسبت پنجاهمین روز درگذشت (چهلم) نخست وزیر پیشین پاکستان - با گزارش مربوط عزاداریهای متعدد لیکن فاقد خشونت سپری شد.

2 - در منطقه اسلام آباد راولپندی، چند همکار در مراسم فاتحه خوانی شرکت جسته، و به دنبال آن به مساکین غذا داده شد. شعارهای حمایت از رهبر فقید شامل کلماتی چون شهید بود که با کاربرد آن بوتو شناخته می شود. گرچه این عزاداریها نشانگر تخلف فنی از برقراری مقررات منع عبور و مرور یا تجمعهای

ص: 391

سیاسی بود، لیکن در مورد درگیری پلیس و یا دستگیری افراد در منطقه پایتخت گزارشی نشده است.

3 - در مقبره خانوادگی بوتو در نائودرو در سند تعداد کثیری از وفاداران و پیروان بوتو و بسیاری از شخصیتهای حزب خلق پاکستان که در زندان به سر نمی بردند، در صبح روز 11 ماه مه گرد آمدند تا احترامات لازم را در برابر مؤسس فقید حزب بجای آورند. گروه بزرگتر ولی آرامتری در اطراف منزل بوتو در کلیفتون کراچی گرد آمدند و احترامات فائقه را بجا آوردند و در اواسط روز متفرق گردیدند. همه رهبران با صراحت اعلام داشتند که نگوم نصرت بوتو که در زندان سپهسالار در پنجاب به سر می برد باید آزاد شود، و واتو دبیر کل حزب خلق پاکستان نیز در نوادرو تأیید کرد که بیوه بوتو رهبر حزب می باشد.

4 - در نقاط دیگر پاکستان نیز برگزاری مراسم «چهلم» بدون خشونت بود، در حالی که دولت پاکستان نیز به مقدار کم به نمایش قدرت پرداخته بود.

5 - اظهار نظر: برداشت ما این است که با وجود گذشت توأم با آرامش «چهلم» که باعث خشنودی خاطر دولت پاکستان شده، نوعی نارضایتی در میان اعضای حزب خلق پاکستان وجود دارد که ناشی از عدم تجلی حس انتقامجویی در عزاداری بوده است. کنستابل

ضیاء در مصاحبه با رادیو بی بی سی گفت امیدوار است انتخابات در ماه نوامبر برگزار شود

سند شماره (28) طبقه بندی: 3 تیرماه 1348 - 24 ژوئن 79 از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: ضیاء در مصاحبه با رادیو بی بی سی گفت امیدوار است انتخابات در ماه نوامبر برگزار شود 1 - (طبقه بندی نشده) در مصاحبه رادیویی که قبلاً جهت انتشار در 20 ژوئن توسط بی بی سی ضبط شده بود، رئیس جمهور ضیاءالحق گفت تصمیم دارد پاکستان را به دست یک دولت غیر نظامی بسپارد. بنا به گزارش، رئیس جمهور گفته است وی هنوز امیدوار است که انتخابات عمومی در 17 نوامبر برگزار گردد.

2 - (طبقه بندی نشده) مطبوعات انگلیسی زبان در صفحات اول خود در 21 ژوئن به انعکاس مصاحبه ضیاءالحق در لندن پرداختند که وی گفته بود امیدوار است که انتخابات موجبات پیدایش دولتی را فراهم آورد، که حداقل در کوتاه مدت بتواند کشور را با رعایت اصول دموکراسی اداره کند.

3 - (طبقه بندی نشده) در مورد مسائل دیگر بنا به گزارشهای رسیده ضیاء گفته است که با نخست وزیر پیشین قبل از مجازات بدرفتاری نشده و او نیز از بوتو معذرت خواهی نکرده است، چون نمی خواست کسی بدون مجازات از ارتکاب جنایت فرار کند. وی گفت در تصمیم گیری در مورد بوتو وی هیچ گونه تردیدی به خود راه نداده است. ضیاء از معارفه اصول اسلامی به کشورش دفاع کرده و گفت به علت عدم سرسپردگی دولت پیشین به اسلام و قبول نفوذ غربیها توسط آنها مملکت از همبستگی کافی برخوردار نبوده است.

4 - در پاسخ به یک سؤال ضیاء گفت که به نفع پاکستان است که به کشورهای مشترک المنافع بپیوندد، لیکن وی اضافه کرد که این پیوستن باید شرافتمندانه باشد. طبق اظهارات مقاله وی این مسئله را زیاد بزرگ نشان نداده است.

5 - (محرمانه) اظهارنظر: به نظر بعضی از ناظران رئیس جمهور ضیاء موضع پیشین خود را در مورد

ص: 392

برگزاری انتخابات ماه نوامبر تخفیف کرده است. ولی نظریه واقعگرایانه تر این است که ضیاء موضع مبهم پیشین خود را صراحت بخشیده است و به عبارت دیگر اعلام کرده است که اگر وضع احزاب اوضاع سیاسی مناسب باشد انتخابات برگزار خواهد شد. لیکن راههای مورد نظر وی بسیار است (مرجع، مصاحبه بی بی سی را برای سفارت تهیه کند. در صورتی که موفق نشود آیا سفارت آمریکا در لندن می تواند متن مصاحبه رادیویی ضیاء با بنازیر را برای ما تهیه و ارسال دارد؟کینگ

نظم و قانون در بلوچستان - افزایش نگرانیها در مورد بحران افغانستان...

سند شماره (29) تاریخ: 3 تیر 1358 - 24 ژوئن 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: نظم و قانون در بلوچستان - افزایش نگرانیها در مورد بحران افغانستان 1 - تمام متن خیلی محرمانه است.

2 - خلاصه: هجوم اخیر آوارگان افغانی به بلوچستان موجبات افزایش نگرانی را در مورد جنگ موجود در آن سوی مرز فراهم آورده است. مشاجره و مناظره در مورد آن چه حکومت نظامی انجام می دهد و باید در قبال افغانستان انجام دهد موجب شده است که در داخل ایالت و بین ایالت و دولت مرکزی اختلافاتی پدید آید. در همین مشاجرات، خود آوارگان نیز یک مسئله خاص را تشکیل داده اند.

البته با آغاز انتخابات بعید به نظر می رسد که بحران موجود در افغانستان، بروز خشونت در بلوچستان را ممکن سازد. عمده این امر نیز بستگی به درک صحیح از تعهد آمریکا در قبال پاکستان دارد.

عامل تشدیدکننده بحران 3 - پنج ماه قبل از انتخابات ملی، گفتگوهای ما با رؤسای بلوچستان نشانگر نگرانی بیش از حد آنها نسبت به مسئله پناهندگان افغانی بود و در رابطه با انتخابات اظهار نگرانی نمی کردند. وقایع آن سوی مرز واقعی و محسوس است لیکن انتخابات 17 نوامبر از نظر آنها وعده و وعیدهای مشکوکی به نظر می رسد.

در ورای نگرانی مردم این اعتقاد به چشم می خورد که درگیری پاکستان در افغانستان می تواند عامل تشدید کننده بحران در بلوچستان به علت عدم ثبات داخلی این استان باشد.

هجوم پناهندگان 4 - تا قبل از بهار کنونی، موج پناهندگان از شمال و غرب خط دوراند وارد شمال غربی این استان مرزی می شدند. پس از آن در ماههای آوریل یا مه، سیل پناهندگان در جنوب راه دیگری یافتند که احتمالاً نشانگر تغییر جغرافیایی نبردها در منطقه مرزی می باشد.

بنا به گزارشها در یک روز تنها 12000 نفر پناهنده از مرز گذشته و وارد بلوچستان شدند. استاندار این ایالت اظهار می دارد که در حال حاضر در مرز و در استان بلوچستان حدود 100000 نفر پناهنده جای گرفته اند. دیگران رقمی پایین تر لیکن عمده را در مورد بلوچستان به کار می برند.

5 - هجوم پناهندگان افغانی با اختلاف نظر فزاینده در مورد نقش دولت در برخورد با شورشیان مصادف گردید. در مورد آنچه که اسلام آباد انجام می دهد و باید انجام دهد، سلیقه و نقطه نظرهای متفاوتی

ص: 393

وجود دارد. این مشاجرات و مناظرات منعکس کننده و تشدیدکننده اختلاف درون ایالتی و بین ایالت و دولت مرکزی می باشد.

اختلاف نظرها 6 - اختلاف نظرها ظاهرا از الگوی چپ به راست تبعیت می کند. اعضای حزب خلق پاکستان و حزب ملی پاکستان در بخش مترقی قلمرو سیاسی، معتقدند که حکومت نظامی به مجاهدین در مبارزه شان برای سرنگونی رژیم کابل یاری می دهد. یکی از رؤسای اسبق شهری و حزب خلق پاکستان گفت. اگر حکومت نظامی در تکذیب حمایت خود از شورشیان صادق باشد، باید با جدیت تمام مرز را مسدود نماید. وی می گوید دولت می تواند اردوهای پناهندگان را به پنجاب یا سند منتقل نماید تا آنها نتوانند به صورت یک نیروی محرک برای کابل عمل کنند. نقطه نظر مخالف این است که حکومت نظامی به مجاهدین کمک می کند، لیکن این کمک کافی نیست؛ که این نظر اعضای اتخاذ ملی پاکستان و احزاب محافظه کار این کشور است. به طور مثال، دستیار شخصی رئیس حزب طریق استقلال، اصغرخان، از ما سؤال کرد که چرا سازمان سیای آمریکا علیه تره کی کودتایی را سازمان نداده است.

تفرقه و سوابق تاریخی آن 7 - بخشی از تفرقه ایجاد و تشدید شده توسط افغانستان ریشه ای تاریخی دارد. گرچه هنوز کسی مستقیما از ایجاد یک بلوچستان بزرگ با ما صحبت نکرده است، لیکن استاندار پیشین بلوچستان اکبرخان بوگتی و دیگران به ما گفته اند که بسیاری از بلوچها هنوز با جاه طلبی بسیار میل دارند بلوچستان ایران، افغانستان و پاکستان و احتمالاً سند را به صورت یک ملت واحد درآورند. بوگتی می گوید این افراد معتقدند که انقلاب افغانستان موضع آنها را تقویت کرده و آنها به طور پنهانی یا آشکار از رژیم ترکی کمک خواهند گرفت و سعی خواهند کرد از ناآرامیهای سیاسی موجود در پاکستان در مبارزه علنی خود علیه حکومت نظامی این کشور بهره برداری کنند. بلوچهای دیگری که مایلند از طریق قانونی و مشروع خودمختاری بیشتری برای بلوچستان کسب کنند، به ما گفته اند که حکومت نظامی پاکستان با کمک خود به شورشیان افغانستان موجبات اقدامات تلافی جویانه شوروی در بلوچستان را فراهم آورده است.

بسیاری از آنها معتقدند که این استان به صورت میدان مبارزه ابرقدرتها در خواهد آمد. چون خودبینی و بی منطقی شدیدا حکمفرماست، این اشخاص میل ندارند ورود لشگرهای تانک و پیاده شوروی به کویته را برای رسیدن به بنادر موجود در آبهای گرم به زیر سؤال بکشند.

عوامل جامعه شناسی 8 - تفرقه های دیگر از نوع مربوط به جامعه شناسی است. بلوچستان یک جامعه قبیله ای است که با خطر تغییر رو به روست. از یک طرف ما با رهبران قبیله ای صحبت کردیم که می گویند نبرد موجود در افغانستان جهاد در راه حفظ اسلام و یک سبک زندگی است؛ از طرف دیگر، با اشخاصی صحبت کردیم که از حکومت غیر عادلانه رهبران و رؤسای قبیله ای ابراز انزجار کرده و تلاشهای دولت ترکی را در از بین بردن قبیح ترین جنبه های نظام قبیله ای در افغانستان می ستودند. آنچه واضح است، این است که مردم

ص: 394

بلوچستان از این برخورد نیز معلول طرز فکر آنها در قبال بافت اجتماعی موجود در بلوچستان است.

عوامل نژادی 9 - با وجود مبهم بودن شواهد، ما در نتیجه گفتگوهای خود در کراچی و کویته به این نتیجه رسیده ایم که علیرغم مسائل مطروحه انقلاب افغانستان نیز سبب تفرقه میان نژاد بلوچ و پتان شده است. در گفتگوهای مذکور رقابت بین این دو گروه نژادی موجود در این استان آشکار می گردید. در میان 50 درصد جمعیت بلوچ این استان میزان حمایت از تره کی خیلی بیشتر از 40 درصد جمعیت پتان این ایالت است. جالب توجه اینکه، بیشترین تمرکز پناهندگان در بخش شمالی استان یعنی در ناحیه پتانها قرار گرفته است. چون پناهندگان برای رسیدن به بخش بلوچی این استان مجبورند، از یک کویر غیر قابل عبور بگذرند.

احتیاطات دولتی 10 - دولت می داند که در برخورد علنی با شورشیان در افغانستان باید احتیاط بسیار به خرج دهد.

وزیر اسبق فدرال هیئتهای محلی خان محمد زمان خان آقاقاضی به ما گفت که حکومت نظامی تا کنون به بهترین وجه ممکن عمل کرده است. در این رابطه وی به کمکهای بشر دوستانه محدود به مداخله دولت اشاره کرد. ولی بسیاری از مخالفان حکومت نظامی، به ما گفته اند که مطمئن نیستند موضوع به این ترتیب باشد. آنها می گویند رئیس جمهور ضیاءالحق که از خانواده مولوی هاست، از نظر عقیدتی به عصیانگران اسلامی کمک می کند و ارتش پاکستان زمانی که فرصت برای از بین بردن یک رژیم متخاصم همجوار موجود است نمی تواند دست روی دست گذاشته و کاری انجام ندهد.

مسئله پناهندگان 11 - در رابطه بین دولت و مردم بلوچستان مسئله پناهندگان نیز به صورت مشکلی درآمده است. با وجود تشکیل اردوگاههای خاص بسیاری از افغانها در خارج از اردوگاههای خود به سر می برند.

حیوانات احتیاج به چراگاه دارند و پناهندگان هر چه بیشتر بز و گوسفند داشته اند با خود به این سوی مرز منتقل کرده اند. زندگی آنها در خارج از اردوگاهها سبب پیدایش این شک و تردید شده است که دولت نمی خواهد آنان را کنترل نماید، چون در این صورت کنترل آنها نیز کاری بس دشوار است. علاوه بر این بین پاکستانیها و افغانها در مورد چراگاهها نیز اختلافاتی به وجود آمده است. چراگاههای موجود در این منطقه قادر نیست کفاف ساکنین اصلی آن را بدهد. تا به حال میهمان نوازی بومیان بر رنجش خاطر آنها غلبه کرده است، لیکن اگر تعداد آنها افزونتر و مدت اقامت آنها طولانی تر شود، دولت مجبور است جهت اسکان آنها در مناطق وسیعتر اقداماتی به عمل آورد.

سرپیچی از انتخابات 12 - امکان تبدیل شدن افغانستان به صورت عامل ایجاد خشونت در بلوچستان با آغاز انتخابات کاهش خواهد یافت. بازرس کل پلیس استان در گفتگو با ما بی پرده گفت اگر انتخابات به تعویق افتد نظم و قانون در این استان بهتر برقرار خواهد شد. بیانات اخیر میرغوث بوکس بیزنجو رهبر حزب ملی پاکستان

ص: 395

نشانگر نوع بیاناتی است که می تواند محرک خشونت باشد. در اجتماع حزب ملی پاکستان در یکم ژوئن بیزنجو گفته است در صورتی که ضد انقلابیون از اقدامات خود دست برندارند، مترقیان و دموکراتهای پاکستانی به دفاع از انقلاب خلق افغانستان قیام خواهند کرد. خیربوکس مری، رهبر قبیله مهم مردی که گویا خود را چه گوارای بلوچستان می داند، از رهبران مهم شورش چریکی به شمار می آید. نارضایتی اقتصادی نیز می تواند موجبات پیدایش شورشها را فراهم آورد. ولی این استان تا به حال آرام بوده است.

آمریکا 13 - پیدایش اغتشاش در بلوچستان به درک افراد عصیانگر از شدت تعهدات آمریکا نسبت به پاکستان بستگی دارد. این باور که آمریکا، پاکستان را به حال خود رها کرده است، افرادی چون بیزنجو را ترغیب می کند که با شوروی وارد پیمان شوند. متأسفانه بسیاری از کسانی که ما با آنها در بلوچستان صحبت کرده ایم فکر می کنند که آمریکا دوستان خود را تنها گذاشته است. دلایل ارائه شده توسط آنها نیز فقدان حمایت آمریکا از پاکستان در سال 1965 و 1971، شکست آمریکا در برابر شوروی در حمایت از آنگولا، اتیوپی و افغانستان و مخالف آمریکا با مسلمانان جهان و قطع کمک به پاکستان می باشد.

14 - علیرغم این انتقادات، همه نسبت به آمریکا حسن نیت دارند. بخش اعظم جامعه بلوچستان ادامه ارتباط حسنه با آمریکا را ترجیح می دهند. این افراد عبارتند از مقامات دولتی (اکثرا اهل پنجاب) بازرگانان و رؤسای قبایل. آنها با وجود انتقاد از اقدامات اخیر آمریکا امیدوارند که در صورت حمله و یا تحریک به خرابکاری توسط شوروی، آمریکا به یاری پاکستان بشتابد. اثبات این قضیه که آمریکا به تمامیت ارضی، استقلال و ثبات پاکستان علاقه دارد، بدون اینکه به حکومت نظامی پاکستان وابسته باشد کاری است بس دشوار. این کار با تلاشهای دولت ضیاء در نشان دادن طرفداری خود از آمریکا و مذاکرات آن برای ورود به نهضت غیر متعهدها دشوارتر می گردد؛ دشوار از این جهت که حکومت نظامی پاکستان حمایت ما را رد می کند و دیگر اینکه مشکلات موجود در روابط ضیاء با ما سبب شده است که بسیاری از آنها فکر کنند ما با تعویض و جایگزین شدن این رژیم موافق هستیم. مهمترین ضربه در دراز مدت عدم تواناییمان در کمک به پاکستان طبق قرارداد دوجانبه 1959 خواهد بود. اگر پاکستانیها دستشان رو شده باشد، آمریکا نخواهد توانست اقدامی به عمل آورد. کینگ

بازدید فرماندهی نیروهای آمریکا در خاورمیانه منعکس کننده حمایت شدید...

سند شماره (30) تاریخ: 3 تیر 1358 - 24 ژوئن 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: بازدید فرماندهی نیروهای آمریکا در خاورمیانه منعکس کننده حمایت شدید نیروهای نظامی از روابط آمریکا و پاکستان 1- تمام متن خیلی محرمانه است 2- در پایان ساموئل اچ. پیکر، فرمانده نیروها در خاورمیانه در تاریخ 20-16 ژوئن به بازدید تودیعی از پاکستان پرداخت. این بازدید چهار روزه در سطوح عالی نشانگر صمیمیت و احترام شدید رؤسای نظامی پاکستان نسبت به ارتش آمریکا به طورکلی و به ویژه نیروی دریایی آمریکا بود.

ص: 396

3- پیکر از کراچی به اسلام آباد، لاهور و پیشاور در طول اقامت خود بازدید نمود و در هر مرحله از طرف نظامیان این کشور مورد استقبال قرار گرفت. وی توسط سه دریابد عالیرتبه نیروی دریایی پاکستان و رؤسای نیروی دریایی پذیرایی شد. در ضیافتهای شام رؤسای نیروی دریایی شخصیتهای مهم غیرنظامی پاکستان چون دریابان جانجوآ، وزیر عدلیه شرکت داشتند. در این ضیافتها، فرماندهان نیروی دریایی از روابط گرم و صمیمانه بین نیروی دریایی پاکستان و آمریکا یاد کرده و در رابطه با تداوم آن اظهار امیدواری کردند.

4- در گفتگوهای خصوصی با پیکر، فرمانده نیروی دریایی دریابد نیازی از احتیاج مبرم نیروی دریایی به ناوهای جنگی گیرینگ صحبت کرد و گفت بدون چهار ناوی که طبق قرارداد به نیروی دریایی پاکستان داده خواهد شد، این نیروی دریایی تنها به دو بخش عملیاتی رزمی سطحی تبدیل خواهد شد.

خنده آور اینجاست، که دو ناو تحویل داده شده از نوع گیرینگ می باشند. رؤسای نیروی دریایی پاکستان به پیکر، گفتند که از نظر عملیاتی ورود ناوهای آمریکا به آبهای پاکستان می تواند ادامه یابد، لیکن از نظر دولت پاکستان افزایش این دید و بازدیدها توأم با مشکلات بسیاری می باشد. ولی معلوم نشده است که منظور آنها مشکلات سیاسی است یا مشکلات فیزیکی که به بندرو تأسیسات کراچی تحمیل می گردد.

5 - در رابطه با مسئله نیروی هسته ای، مقامات مهم نیروی دریایی پاکستان از تصمیم آمریکا با تأسف و «ناخشنودی» یاد می کردند پیکر و مقامات سفارت گفتند که این مسئله نه تنها در نتیجه تصمیم آمریکا بلکه در نتیجه تصمیم دولت پاکستان به کسب ظرفیت هسته ای پدید آمده است؛ در حالی که در ارتباط با آنها مخالفت و خطرات زیادی برای آمریکا وجود دارد که سبب شده است آمریکا در زمینه کمکهای خود تصمیمی اتخاذ نماید. نیازی نیز مانند دیگر افراد تصمیم گیرنده پیرامون مسئله اتمی (مانند بسیاری از رابطها) اظهار داشت که آمریکا می تواند در برابر پیروزیهای شوروی در اینجا و آنجای منطقه از نگرانیهای خود در رابطه با عدم تکثیر تسلیحات هسته ای چشم پوشی نماید.

6- اظهار نظر: این بازدید از نظر انعکاس حسن نیت نیروی دریایی پاکستان بسیار قابل ملاحظه بود.

در ظاهر آنها مایل به دریافت ناوهای گیرینگ هستند، ولی خواستهای آنها عمیقتر گردیده است. رابطه نیروهای دریایی دو کشورمان اصولاً نیرومند و پایدار است.

حتی در این مرحله، تلویزیون و رادیوهای پاکستان برای اولین بار در شش ماه گذشته پیرامون این بازدید اخباری منتشر ساختند.

- نیروی دریایی و ارتش به طورکلی درباره سخنان ضیاء در ضیافت اخیر روز ملی مان که در مورد رابطه بین آمریکا و پاکستان و تداوم آن اظهار امیدواری کرده بود چندان حساب نمی کنند.کینگ

تبادل نظر دولت پاکستان و سفارت آمریکا در مورد چاد

سند شماره (31) تاریخ: 5 تیرماه 1358 - 26 ژوئن 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: (خیلی محرمانه) تبادل نظر دولت پاکستان و سفارت آمریکا در مورد چاد 1 - تمام متن خیلی محرمانه است.

2 - شرمن مقام سفارت در مورد محتوای مرجع ب مورخ 26 ژوئن با سرپرست بخش آفریقایی

ص: 397

وزارت خارجه، معین جان نعیم (شدیدا حفاظت شود) گفتگو کرد. نعیم که از گزارش صورت وضعیت بسیار قدردانی می کرد درباره پیش نویسی که برای رئیس جمهور ضیاء در دست تهیه دارد با ما صحبت کرد.

3 - محتوای گزارش وزارت امور خارجه در مورد چاد، بر دو نگرانی مهم پاکستان در آن منطقه تأکید داشت: (1) نگرانی از خطری که علیه نظامیان و غیرنظامیان پاکستانی در لیبی در صورت درگیر شدن آنها در جنگ وجود دارد، (2) نارضایتی بیشتر آنها از مداخلات لیبی در آفریقای غربی - مرکزی و تأثیر آن بر روابط پاکستان در آفریقا.

- در مورد نکته اول، نعیم گفت که در گزارشش نیز منعکس شده است) دولت پاکستان هر روز منتظر و نگران است که گزارشاتی مبنی بر درگیر شدن افراد خود در چاد و یا به طور ناخواسته طبق برنامه لیبیاییها دریافت دارد. نعیم گفت که اخیرا در طول مدت تسویه حساب نیروهای ایمن در اوگاندا، وزارت خارجه پاکستان چند شب را بدون استراحت سپری کرد. وی گفت ترس از آن بود که ممکن بود چند پاکستانی به وسیله نیروهای مهاجم تانزانیایی کشته شده باشند. (تذکر: نعیم گفت پاکستان به لیبی رسما اجازه نداده بود که از پاکستانیها در اوگاندا استفاده کند و علاوه بر این وزارت امور خارجه نیز از شرکت آنها در این نبرد بی اطلاع بود.) - در مورد نکته دوم، نعیم با لحن شدیدی چه در گفته ها و چه در گزارش خود بدرفتاری قذافی را در را در منطقه نشان داده است. وی رهبر لیبی را «مردی دیوانه» می خواند که اعتبار و حیثیت خود را در آفریقای مادون صحرا به قیمت از بین رفتن حیثیت ما از دست داده است. نعیم نقشه ای را که در اواسط سال 1970 توسط لیبیاییها چاپ شده بود و نشانگر یک لیبی بزرگتر شامل، چاد، نیجر، بخشهایی از دلتای علیا، بخشهایی از الجزایر، تونس و صحرای اسبق اسپانیا بود به ما نشان داد. نعیم گفت هدف قذافی از مداخله در چاد رسیدن به این هدف بزرگ است.

4 - نعیم به یادآوری مشکلات وزارت خارجه در به دست آوردن اطلاعات دقیق در مورد رویدادهای چاد پرداخت. وی گفت ارتباط عادی تنها از طریق سفارت پاکستان در خارطوم که مسئول انجام آن نیز هست صورت می گیرد. ولی سفیر پاکستان حدود یکسال است که نتوانسته است به چاد سفر کند و سفیر چاد در خارطوم نیز، بنا به گفته نعیم، در همین مدت با پایتخت در تماس نبوده است. نعیم معتقد است که به مقامات سفارت چاد در خارطوم اصلاً حقوقی پرداخت نمی شود و دولت سودان از آنها حمایت می کند.

چاد در سال گذشته در هیچ یک از کنفرانسهای اسلامی و در جلسات غیر متعهدها نماینده ای نداشته است.

دولت پاکستان نیز بنا به گفته نعیم نتوانسته است به علت عدم شرکت چادیها در جلسات سازمان ملل با آنها تماس حاصل کند و آنها با سازمان ملل جداگانه ارتباط برقرار می کنند.

5 - اظهار نظر: کاربرد عبارت «مرد دیوانه» توسط نعیم برای توصیف قذافی و تشریح نگرانیهای دولت پاکستان مشابه اظهارات مقامات دیگری است که در رابطه با لیبی هستند. مقامات پاکستانی، با اعتراف به منافع اقتصادی حاصله از این تماس و ارتباط، ظاهرا نگران خطرات احتمالی موجود علیه روابط خارجی دولت پاکستان هستند. به خصوص آنها میل دارند از مجروح شدن و یا درگیری پاکستانیهای موجود در لیبی ممانعت به عمل آورند. علاوه بر این، آنها می ترسند که مبادا در اجلاسهای آتی سازمان ملل و غیر متعهدها آنها نیز به همراه قذافی به یک خطا متهم شوند.کینگ

سفر سردبیر ریدرز دایجست، ویلیام گریفیث به پاکستان

ص: 398

سند شماره (32) تاریخ: 6 تیر 1358 - 27 ژوئن 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: سفر سردبیر ریدرز دایجست، ویلیام گریفیث به پاکستان 1 - (طبقه بندی نشده) پیام حاضر نیاز به اقدام مقتضی دارد.

2 - (محرمانه) اطلاع حاصل کرده ایم که سردبیر نشریه ریدرز دایجست ویلیام ئی. گریفیث در تاریخ 10 - 6 ژوئیه به پاکستان سفر خواهد کرد و با وی در آنجا به عنوان یک شخصیت مهم رفتار خواهد شد و وی خواهد توانست با مقامات عالیرتبه دولت پاکستان ملاقات نماید. ما نیز در همین رابطه اقدام مقتضی را به عمل خواهیم آورد.

3 - (محرمانه) در صورتی که به سفارت پاکستان در واشنگتن در سطح بالا در مورد این سفر و سوابق گریفیث اطلاع داده شود تا آن سفارت نیز به نوبه خود از طریق ارسال تلگرام، دولت پاکستان را در جریان امر قرار دهد، ما خواهیم توانست با مقامات عالی رتبه این کشور با سهولت بیشتر تماس حاصل نماییم.

(معاف)کینگ

ضرب و شتم دیپلماتهای فرانسوی در نزدیکی مجتمع اتمی

سند شماره (33) تاریخ: 7 تیر 1358 - 28 ژوئن 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - با اولویت موضوع: ضرب و شتم دیپلماتهای فرانسوی در نزدیکی مجتمع اتمی 1 - تمام متن خیلی محرمانه است 2 - خلاصه: سفیر فرانسه در اسلام آباد، لوگوریرک و دبیر اول خود (سیاسی) ژان فورلوت هنگام رانندگی در نزدیکی دهکده کاهوتا در غروب روز 5 تیرماه از طرف عده ای مورد حمله قرار گرفتند.

فورلوت، که در طول این حمله بیهوش شده بود، می گوید این حمله توسط دولت پاکستان ترتیب داده شده بود تا خارجیها از سفر به اطراف مجتمع غنی سازی هسته ای در کاهوتا منصرف گردند. (پایان خلاصه) 3 - ژان فورلوت به مقام سفارت در هفتم تیرماه توضیح داد که در تاریخ پنجم تیر حدود ساعت 45/6 دقیقه بعدازظهر او و سفیر فرانسه لوگوریرک که از مسافرت به کاهوتا (حدود 30 میلی اسلام آباد) باز می گشتند توسط چند چماق به دست متوقف و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. فورلوت قبلاً نیز در سال 1357 به این منطقه سفر کرده بود و همکار استرالیایی وی از مجتمع احتمالی هسته ای این منطقه عکسبرداری نموده بود. (مرجع الف) فورلوت و سفیر در مورد این مجتمع در ملاقات با سفیر جامعه اروپا در هفته گذشته که موضوع اصلی مورد بحث مقاصد دولت پاکستان در زمینه تسلیحات هسته ای بود گفتگو کرده بودند. فورلوت داوطلب شده بود که سفیر را به این منطقه ببرد تا خود عینا مجتمع را و حتی مناظر زیبای آنجا را نیز ببیند. فورلوت یادآور شد که این جاده برای استفاده عموم است و در کتاب جهانگردی اسلام آباد نیز از آن به عنوان یک جاده خوش آب و هوا یاد شده است.

4 - این گروه کوچک در حدود ساعت 4 اسلام آباد را به قصد کاهوتا ترک گفت و در مناطق خوش منظره توصیه شده نیز توقف نمود. آنها دوربین عکسبرداری به همراه نداشته و از ماشین نیز پیاده

ص: 399

نشده بودند. هنگام مراجعت از کاهوتا به قصد اسلام آباد، فورلوت (که در ماشین خودش با نمره سرکنسولگری رانندگی می کرد) متوجه شد که یک ماشین ژاپنی زرد رنگ باچهار سرنشین در تعقیب آنهاست. او از سرعت ماشین کم کرد تا آنها بتوانند عبور کنند.

در نقطه ای خلوت بین کاهوتا و سیهالا، او بار دیگر همان ماشین را دید که کمی جلوتر توقف کرده است. کامیونی نیز در جهت مخالف درست به موازات همان ماشین توقف کرده و جاده را به طرز مؤثری مسدود کرده بود. فورلوت توقف کرد و می خواست با استفاده از دنده عقب جهت ماشین را تغییر دهد که دو نفر سوار بر موتور سیکلت از پشت سر راه فرار را بر آنها بستند.

5 - چهار نفر از داخل ماشین و دو نفر موتور سوار به ماشین نزدیک شده و سعی کردند در ماشین را باز کنند و موفق شدند سرنشینان ماشین را پیاده کنند. فورلوت می گوید که توسط یک ضربه بیهوش شده بود.

او تنها به خاطر می آورد که مهاجمین شلوار به تن داشتند (لباس سنتی) و آنقدر قوی نبودند. چون چند نفر از آنها سعی کرده بودند سفیر مسن و مریض حال را از ماشین بیرون بکشند، و به هیچ وجه از اسلحه استفاده نکردند. فورلوت می گوید که آنها ظاهری «نظامی» نداشتند ولی شباهت بسیاری به «راهزنها» داشتند.

6 - در توضیح ضرب و شتم وارده به خودش و سفیر، فورلوت گفت که آنها ظاهرا مهاجمین حرفه ای بودند، چون ضربات خود را به نقاطی از بدن وارد می ساختند که خسارت ظاهری نداشته باشد. یکی از دندانهای سفیر شکسته و چند جای بدنش کبود شده است ولی فورلوت علاوه بر نقاط کبود شده جمجمه اش نیز شکسته است.

7 - فورلوت می گوید پس از ده دقیقه به هوش آمد و متوجه شد که مهاجمین رفته اند و سفیر مشغول مراقبت از زخمهایش است. عینک فورلوت از بین رفته بود ولی به ماشین خسارتی وارد نیامده بود. آنها سوئیچ را از نقطه ای که مهاجمین آن را پرتاب کرده بودند یافته و به طرف اسلام آباد رانندگی کردند. از محل اقامت فرانسویها آنها از پلیس دعوت کردند تا این واقعه را گزارش نماید. پلیس با آنها اظهار همدردی کرده و اظهار داشت که به تحقیقات کامل مبادرت خواهد ورزید. سرپرست پروتکل و رئیس جمهور ضیاء تلفنا با سفیر در مورد این رویداد اظهار ناخشنودی کردند.

8 - گذشته از این بیانیه های دولت پاکستان و پوشش مطبوعاتی در رابطه با شکار مهاجمین، فورلوت معتقد است که یکی از مقامات دولت پاکستان این افراد شرور را به سراغ آنها فرستاده است. وی می گوید که مهاجمین فریاد می زدند: «خارجیها! در اینجا چه می کنید؟» و «خارجیها! گم شوید» و به این ترتیب انتخابی بودن خود را نشان می دادند. این افراد شرور پس از بیهوش کردن یک فرد جوان و نیرومند و رو به رو شدن با یک فرد مسن و ضعیف پا به فرار گذاشته بودند. آنها چیزی ندزدیده و به اتومبیل خسارتی وارد نیاوردند. از نظر فورلوت آنها فقط مأموریت داشتند همین کار را انجام داده و مانع از سفر بیگانگان کنجکاو جهت بازدید از مجتمع کاهوتا که بنا به گزارش مطبوعات نقش مهمی در برنامه کلی هسته ای پاکستان ایفا می کند، شوند.

9- فورلوت گفت در مجتمع کاهوتا از زمان سفر گذشته اش تغییرات بسیاری ایجاد شده است. به طور مثال، تابلوی تعمیرگاه اساسی نظامی بر روی آن نصب شده، علاوه بر این، مجتمع توسط وسایط نقلیه غیرقابل استفاده نظامی محصور شده است تا نشان داده شود که نیاز به تعمیر دارند. لیکن به جای سیم خاردار یک دیوار سنگی ساخته خواهد شد تا کسی نتواند مجتمع را از طریق جاده رؤیت نماید.

ص: 400

10- اظهار نظر: اگر دولت پاکستان می خواست ورود خارجیها و دیپلماتها را به منطقه کاهوتا محدود نماید کافی بود که آن را به لیست مناطق ممنوعه (بلوچستان، منطقه روستایی سند و غیره) اضافه کند.

ضرب و شتم دیپلماتها و ایجاد وقایعی که پای دیپلماتها در آن به میان کشیده شود افراطی گری است. به نظر ما دولت پاکستان نمی تواند فرانسوی ها را به عنوان افراد مورد ضرب و شتم انتخاب نماید.

یک تشریح احتمالی این است که مؤسسات امنیتی دستور داشته اند که در حراست از تأسیسات کاهوتا طوری عمل می کنند که مخالفت مطبوعات در رابطه با برنامه هسته ای پاکستان مطرح نشود. در انجام این کار احتمالاً یک افسر بسیار علاقه مند پا را از اختیارات خود فراتر گذاشته و دستور اجرای این نقشه را صادر کرده است.کینگ

نظم و قانون در بلوچستان - افزایش نگرانی و تشنج در مورد افغانستان

سند شماره (34) تاریخ: 10 تیرماه 1358 - 1 ژوئیه 79طبقه بندی: خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.به: وزارت سفارت آمریکا در اسلام آباد موضوع: نظم و قانون در بلوچستان - افزایش نگرانی و تشنج در مورد افغانستان 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- به خاطر دریافت گزارش اندیشمندانه و مطلع سازنده در مورد بلوچستان متشکریم. این گزارش حاوی نکاتی جدید و تحریک کننده پیرامون تأثیر اوضاع افغانستان و هجوم پناهندگان بر اوضاع داخلی بود.

3- باید گفته شود که ما گمان نمی کنیم که انفجار بلوچستان بستگی به نحوه تفکر آشوبگران در رابطه با مقدار حمایت آمریکا از پاکستان داشته باشد. ناآرامیهای گذشته صرفا ناشی از اوضاع سیاسی و اقتصادی داخلی این ایالت بوده و تعهدات آمریکا در این زمینه نقشی نداشته است.

4- یادداشت بیوگرافیک، بیانیه و پاراگراف 10 که در آن گفته شده، ضیاء فرزند مولوی است برای ما بسیار جالب است. OIL/B JNR/ سعی کرد این موضوع را دنبال کند، ولی نتوانست شواهدی دالّ بر آن بیاید. پرونده های ما نشان می دهد که ضیاء به مدارس غیرمذهبی رفته است و پدرش یعنی محمد اکبر نیز احتمالاً یکی از کارمندان دون رتبه دولتی بوده است. در صورتی که سفارت و یا ادارات تابعه آن بتوانند اطلاعات بیشتری در این زمینه به ما بدهند بسیار ممنون خواهیم شد چون JNR/OIL/Bمی خواهد بیوگرافی کاملتری را از ضیاء منتشر سازد.

5 - بار دیگر از ارسال گزارش قبلی بسیار متشکر هستیم. خوانندگان شما در واشنگتن به بلوچستان علاقه و توجه خاص مبذول می دارند.کریستوفر

بودجه پاکستان برای سالهای مالی 80/1979، چندان تفاوتی نداشته است

سند شماره (35) تاریخ: 10 تیرماه 1358 - 1 ژوئیه 79تاریخ: 12 تیر 1358 - 3 ژوئیه 79 از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: بودجه پاکستان برای سالهای مالی 80/1979، چندان تفاوتی نداشته است.

1- وزیر دارایی، غلام اسحاق خان در سخنرانی خود در مورد بودجه در 28 ژوئیه از دولت کنونی

ص: 401

طوری صحبت کرد که با هفت سال مدیریت نادرست اقتصاد روبرو بوده و با مبارزه با تمام مشکلات درصدد است، وضع پاکستان را از نظر اوضاع مالی در داخل و خارج بهبود بخشد. غلام اسحاق در توصیف مشکلات اقتصادی از چند چیز به درستی یاد کرد، لیکن در این زمینه از ارقام مربوط به بودجه استفاده نکرده است. اسناد بودجه مربوط به سالهای مالی 80/1979 کل دریافتیهای قابل پیش بینی را 41 میلیارد روپیه (9/9 روپیه معادل یک دلار آمریکا) و هزینه ها یا مخارج را معادل 1/52 میلیارد روپیه نشان می دهد که کسری بودجه نیز معادل 1/11- میلیارد روپیه خواهد بود. در حالی که ارقام بودجه ای تجدید نظر شده سال گذشته کل دریافتی را 2/39 میلیارد روپیه و مخارج را 3/46 میلیارد روپیه و کسری بودجه را 1/7 میلیارد روپیه نشان داده بود، و حال آنکه برخلاف کسری بودجه اعلام شده 3/2 میلیارد روپیه ای، کسری بودجه واقعی 5 میلیارد روپیه بیشتر می باشد. قرار است عوارض لازم برای سال جاری حدودا از 1/5 میلیارد روپیه به 1/46 میلیارد روپیه افزایش و کسری بودجه را به 6 میلیارد روپیه تقلیل دهد.

2- غلام اسحاق در کنفرانس مطبوعاتی گفت دولت پاکستان سعی خواهد کرد با جذب منابع مالی بیشتر خارجی از کشورهای کنسرسیوم دیگر کشورهای دوست و در صورت لزوم بازار سرمایه بین المللی، شکاف 3 میلیارد روپیه ای بودجه خود را کمتر کند. در صورت جذب این سرمایه، قروض جدید، وامهای جدید، علاوه بر تأمین دوباره مالی 3 میلیارد روپیه ای برای وامهای کوتاه مدت، توانایی پاکستان را در اداره و بازپرداخت قروض خارجی سالهای آتی مشکلتر خواهد نمود.

3- علت وجود کسری بودجه عظیم سال گذشته و کسری بودجه سال جاری مخارج و درآمدهای بودجه است. غلام اسحاق اعتراف کرد که پس انداز داخلی پاکستان و مالیات تولید ناخالص ملی کمترین میزان را در سطح جهانی داشته ولی مخارج دولت در بودجه سالهای 80/1979 که به گفته او تا حد امکان کاهش یافته، نشانگر افزایش مطلق در زمینه وسیعی است و از مبالغی که ممکن است در نتیجه افزایش مالیاتها گرد آید فراتر رفته است. با در نظر گرفتن درآمد اضافی 1/8 میلیارد روپیه ای در نتیجه کمکها و مالیاتهای جدید، دریافتیها به سطح 5/21 میلیارد روپیه بیش از 4/40 میلیارد روپیه سال 79/1978 بالغ خواهد شد در حالی که مخارج 22 درصد بیش از 7/42 میلیارد روپیه ژوئیه 1978 افزایش خواهد داشت.

4- در برآورد بودجه سال جاری، مخارج بیش از بودجه 79/1978 افزایش می یابد و بیشتر در زمینه دفاعی (از 5/1 میلیارد روپیه، به 7/11 میلیارد روپیه) خدمات وامی (از 1/1 میلیارد روپیه به 5/7 میلیارد روپیه)، سوبسید (از 5/1 میلیارد روپیه به 9/3 میلیارد روپیه) است در حالی که سوبسید گندم 1 میلیارد روپیه کاهش یافته است و مخارج عمرانی هیئتهای خودمختار چون ذوب آهن کراچی و کارخانه های سیمان و کود (از 36/1 میلیارد) روپیه به 9/10 میلیارد روپیه) افزایش یافته است، سوبسیدها، خدمات دامی و بودجه دفاعی و ذوب آهن کراچی و بندر قاسم سبب شده اند که مخارج بالا برود و تقریبا نیمی از بودجه عمرانی را به خود اختصاص داده اند. مخارج بخش اجتماعی مردمی، بهداشت، آموزش و پرورش، عمران روستایی و رفاه اجتماعی هنوز هم 5 درصد بودجه دولتی یا کمتر از 5/2 درصد کل مخارج را مانند سال گذشته در برمی گیرد.

5 - مالیاتهای اضافی 1/5 میلیارد روپیه ای قرار است از طریق جیره بندی بافت مالیات بر درآمد (که

ص: 402

براساس آن بعضی از پرداخت کنندگان مالیات بر درآمد کم درآمدترین سود خواهند برد) و افزایش قیمت برق، کرایه قطار و چند محصول سوبسیددار مانند روغن نباتی و محصولات نفتی تأمین گردد. بخش کشاورزی تقریبا به خاطر ورود زکات و عشر چندان تغییر نکرده است لیکن بعدها در سال مالی جاری تغییراتی ایجاد خواهد شد گرچه جمع آوری این مالیاتها مستقیم با بودجه مرتبط نخواهد شد.

6- این بودجه به طورکلی برای همه و حتی کشورهای کمک کننده، ناراحت کننده است که در کنسرسیوم پاریس نیز این نگرانی نشان داده شده است و از طرف احزاب سیاسی نیز مورد انتقاد قرار گرفته و آن را بودجه ای «بی روح و بوروکراتیک» نام نهاده اند. اتحاد ملی پاکستان می گوید اگر در انتخابات پیروز شود، مالیاتهای جدید را لغو خواهد کرد.

7- ما چند نسخه از اسناد بودجه را به همراه سخنرانی مربوط به بودجه به طور خلاصه و مفصل برای واشنگتن ارسال می داریم؛ تحت گزارش سالیانه.کینگ

پیدایش طوفان در مورد نقش زن در سیاست

سند شماره (36) تاریخ: 14 تیر 1358 - 5 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: پیدایش طوفان در مورد نقش زن در سیاست 1 - در آغاز مشاجره در مورد مشخص نمودن شکل سیاسی آتی کشور که با زمان تعیین تاریخ انتخابات مصادف شده است، ظاهرا در مورد نقش زن در سیاست طوفانی بر پا شده است. این گزارش نوعی پاورقی برای تلگرام مرجع وضع زنان در پاکستان و اظهار نظری بر رنجهای فزاینده ناشی از اسلامی سازی و نگرانی خاص در مورد نقش آتی همسر و دختر بوتو در سیاست می باشد.

2 - در تاریخ 2 ژوئیه مولانا مفتی محمود ریاست اتحاد ملی پاکستانی ضد بوتو که خود علاوه بر اینکه یک رهبر مذهبی است، ریاست جمعیت علمای اسلامی محافظه کار را نیز بر عهده دارد این مسئله را در سخنرانی خود مطرح کرد. طبق معمول مخاطب سخنان مفتی حزب خلق پاکستان و نخست وزیر پیشین بوتو بودند. او با تأکید بسیار از ضربات و خسارات وارده توسط نخست وزیر فقید بر کشور سخن گفت و اعلام داشت که از تورم تا تولید رو به کاهش و کلاً هر مشکلی که کشور با آن دست به گریبان است، ناشی و نتیجه سالها حکومت بوتو بوده است.

3 - وی پس از آن با اشاره به انتخابات ماه نوامبر گفت که امکان ندارد حزب خلقی پاکستان پیروز شود. وی با استناد به قرآن گفت پیغمبر با صراحت رهبریت و حکومت زنان را رد کرده است. معذالک حزب خلق پاکستان به رهبری نصرت بوتو همسر بوتو (و یا احتمالاً دختر بوتو، به نام بی نظیر) نخواهد توانست در انتخابات پیروز گردد. وی با کمال خشونت گفت: این حزب یک اسب مرده است. و مرده ها امکان بازگشت ندارند.

4 - در رد تعابیر ارتجاعی مفتی، رئیس نشریه طریق استقلال در پنجاب، ملک وزیر علی توجه مولانا را به قانون اساسی سال 1973 پاکستان معطوف داشت که خود مفتی نیز بر آن صحه گذاشته و در آن هیچ زنی را که شهروند و مسلمان باشد از مقامات دولتی و حتی اشغال بالاترین مقام در دولت منع نمی کند.

علاوه براین، او به مفتی خاطر نشان ساخت که تمام احزاب دوستدار اسلام پاکستان از دوشیزه فاطمه

ص: 403

جناح برای رسیدن به ریاست جمهوری در هنگام مخالفت با رئیس جمهور ایوب خان در سال 1964 حمایت کرده بودند.

5 - اظهار نظر: با نزدیکتر شدن دوران ماقبل انتخابات بخصوص اگر حزب خلق پاکستان در رهبریت خود تغییراتی داده و زنان بوتو رهبریت را به دست گیرند از این گونه مسائل بسیار خواهیم شنید. در میان اسلامیهای محافظه کار، پیام مفتی در مورد زنان از اهمیت بسیار برخوردار است. قانون اساسی سال 1973 و نظریات معتدلانه تر افرادی چون وزیر علی تأثیری نخواهد داشت. عملاً تنها مانع برای رسیدن زنان بوتو به ریاست جمهوری، سن بی نظیر بوتو می باشد. در سن 25 سالگی وی نمی تواند رئیس جمهور (45) استاندار (35) یا سناتور (30) شود، معذالک او با این شرایط سنی می تواند در هر مجلسی - چه ملی و یا استانی - شرکت نموده و چون غیر از آن شرط دیگری برای نخست وزیر نیست، وی می تواند به عنوان رهبر منتخب اکثریت مؤتلفه حزبی نخست وزیر کشور گردد. کینگ

اختلافات سنی - شیعه پیرامون اسلامی ساختن کشور، دولت پاکستان را...

سند شماره (37) تاریخ: 17 تیر 1358 - 8 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: اختلافات سنی - شیعه پیرامون اسلامی ساختن کشور، دولت پاکستان را با مشکلات و خطراتی روبرو ساخته است 1 - تمام متن خیلی محرمانه است.

2 - خلاصه: اقدامات دولت جهت تبدیل جامعه پاکستانی به یک الگوی اسلامی (نظامی اسلامی / نظام مصطفی) موجبات افزایش تضاد و تشنج بین جامعه اکثریت سنی و اقلیت شیعی در این کشور را فراهم کرده است. البته در جامعه سنی نیز اختلافات درونی در مورد این موضوع وجود دارد؛ لیکن زمینه یک توافق اساسی بین سنی ها و شیعیان که از تعابیر مختلف شریعت الهام می گیرند، به هیچ وجه وجود ندارد.

تعهدات دولت مبنی بر محترم شمردن حقوق شیعیان با اتخاذ تصمیمات سیاسی، یا اقدامات و بیانیه های رهبران سنی ها که از نظر جامعه شیعه چیزی نیست، مگر تحمیل نظر اکثریت سنی در زمینه شریعت بر تمام مسلمانان کشور، دائما تضعیف می گردد.

3 - راه حل موقتی پیشنهادی توسط دولت در ماه مه (تلگرام مرجع الف) در مدت یک ماه با بیانیه نیرومند سرپرست اتخاذ ملی پاکستان (و سخنگوی سنی ها) مولانا مفتی محمود که گفته بود قانون پاکستان نمی تواند بر دو تعبیر (سنی و شیعه) شریعت استوار باشد و باید تنها بر تعابیر اکثریت سنی / حنفی قائم باشد، اعتبار خود را از دست داد. رابطه نزدیک اتحاد ملی پاکستان و مفتی با ژنرال ضیاء بیانیه وی را از آنچنان اعتبار خاصی برخوردار ساخت که خشم جامعه شیعه را برانگیخت. خشم مفتی در 24 ژوئن با اعلام بافت پنجگانه دولتی جهت جمع آوری مالیاتهای رفاهی زکات و عشر که عوارض مازاد بودجه ای بود و تنها برنامه دولت را در سوق دادن پاکستان به سوی نظام اسلامی نشان می دهد، ظاهر گردید (تلگرام مرجع ب) اختلافات اساسی شیعه در مورد زکات و عشر در پیشنهادات دولت مورد ملاحظه قرار نگرفته بود و شیعیان گمان می کردند که بار دیگر دولت برخلاف گفته خود عمل کرده است.

4 - مسئله مربوط به جامعه و عدم همبستگی لازم در دولت می باشد. ضیاء رهبری دولتی را به عهده

ص: 404

دارد که اغلب بیش از تواناییهای خود وعده و وعید می دهد و در رابطه با مسئله سنی و شیعه نیز همین مطلب صادق است. سنی ها بر این روند سلطه داشته و سعی نیز سعی خواهند کرد ضیاء را وادار کنند که به تعهدات خود در زمینه رعایت حقوق هر دو مذهب عمل کند. لیکن شیعیان اعتقاد و ایمان خود به ضیاء را از دست داده اند. آنها سعی دارند در این بازی وقفه ای ایجاد کنند و به آینده چشم دوخته اند تا دولتی بر سر کار آید که در جامعه اسلامی پاکستان از نظریات فرقه گرایی کمتر و مادی گرایی بیشتری بهره برداری کند.

با این وصف، در پاییز جاری احتمال بروز خشونت بین سنی و شیعه وجود دارد. (پایان خلاصه) 5 - حکومت نظامی رئیس جمهور ضیاءالحق در فرمول بندی پیشنهادات مربوط به ایجاد یک سبک جدید زندگی اسلامی (نظام اسلامی) در پاکستان به خاطر اختلافات فرقه ای بین اکثریت (80-75 درصد) سنی و اقلیت (25-20 درصد) شیعی با مشکلاتی روبه رو شده است و جامعه شیعی نیز گمان نمی کند رئیس جمهور ضیاء بتواند، به تعهد خود مبنی بر محترم شمردن سنتها و عقاید آنها عمل کند.

آنچه مشخص نیست، این است که آیا می توان راهی یافت که از طریق آن دو نوع قانون اسلامی در این کشور اجرا شود. یعنی، آیا نظام اسلام می تواند در برگیرنده تعابیر مختلف اسلامی باشد؟ یا سنی ها سعی خواهند کرد با استفاده از نظام اسلامی در پاکستان تعابیر خود را از سنت شریعت بر اقلیت شیعه تحمیل کنند، و در این راه نه تنها شرایط تاریخی که بافت جامعه پاکستانی را در نظر بگیرند؟ 6- آتش بس بین دو جامعه که در ماه مه (تلگرام مرجع الف) گزارش شده بود، در اصل موقتی بود.

اختلاف دیرین بین دو مذهب برجسته در مورد شکل جامعه اسلامی پاکستان بار دیگر به زخمی تاریخ مبدل شده است که گویا حکومت نظامی تحت سلطه سنی ها و احزاب سیاسی موجود بر آن نمک می پاشند.

7- در تاریخ 10 ژوئیه، عدم اتفاق با شیعیان طیف سیاسی، در بیانیه عمومی مولانا مفتی محمود، سرپرست اتحاد ملی پاکستان که گفته بود قانون عمومی پاکستان باید بر فقه حنفیه سنی استوار باشد «چون اکثریت پاکستانیها پیرو این مذهب هستند»نشان داده شد. وی گفت امکان ندارد که بتوان دو نوع قانون را در این کشور (تلگرام مرجع الف) به مرحله اجرا گذارد.

8 - این بیانیه - که توسط یک رهبر حزبی (و مذهبی) برجسته نزدیک به حکومت نظامی ایراد شده بود - جامعه شیعی را خشمگین نمود. اتهاماتی از قبیل «گاوبندی» و بدتر، از طرف سخنگویان دین اقلیت به وی وارد گردید.

آقا مرتضی پویا، ناشر روزنامه «سلمان» که یکی از مهمترین میانه روهای شیعه است، با انتشار دو مقاله از افراطی گرایی بیانیه مفتی سخن گفت. پویا و دیگران پیش بینی کردند که این گونه محدودیت فکری سنی ها به رؤیای ایجاد یک نظام واقعی اسلامی، - یعنی نظام اسلام که پاکستانیها بدان دل بسته اند، به طرز فلاکت باری پایان خواهد داد.

9- در همین حال، دولت ضیاءالحق به شیعیان (حداقل به طور پنهانی) اطمینان داد که بیانیه مفتی به هیچ وجه نمایانگر سیاست دولت پاکستان نیست. ضیاء به رهبران شیعه گفت مسئله نظام قضایی به وسیله کمیته ای که قبلاً و در مذاکرات اولیه منصوب شده بود (تلگرام مرجع الف) مورد بررسی است و هنوز در مورد آن تصمیمی اتخاذ نشده است؛ لیکن این تعهد دولت پاکستان علنا اعلام نشده است و گویا دولت از عکس العمل جامعه سنی این کشور هراسناک است.

ص: 405

10- در تاریخ 24 ژوئن پس از اعلام رسمی بافت پنجگانه عوارض جدید اسلامی «زکات» و «عشر» (تلگرام مرجع ب) توسط دولت پاکستان، این مصالحه با ضربه دیگری مواجه گردید. طبق برداشت حکومت نظامی، این مالیاتها با سنت شیعه کاملاً اختلاف دارند - لیکن در برنامه جدید بر همه باید تحمیل می شد و دولت نیز سعی نکرده بود شیعیان را از این قاعده مستثنی سازد.

11- عکس العمل شیعیان در این رابطه توأم با خشونت و افراط بود. مفتی جعفر، یکی از رهبران برجسته جامعه شیعی، از اعضای فرقه خود خواست که پولهای خود را از بانکها بیرون کشیده و «زکات» و «عشر» را نپردازند. ولی پاسخگویی به ندای وی بسیار محدود بود و جعفر در درخواست خود اعتدال را پیشه کرد. در تاریخ 2 ژوئیه، وی اعلام کرد که چون دولت به وی اطمینان داده بود که از کسر نمودن مالیاتهای حسابهای بانکی به طور مستقیم خودداری خواهد کرد، وی نیز درخواست خود را برای بیرون کشیدن پولهای بانکی پس گرفته است.

با این وصف جعفر در سخنرانی دوم ژوئیه خود بار دیگر اعلام کرد که جامعه اش مصمم است در برابر تحمیل نظام اجتماعی - اقتصادی سنی مقاومت به خرج دهد. علاوه بر این جعفر اعلام کرد که جناح رادیکال وی در جامعه شیعه به تحریک فعالیتهای کمیته فرعی شورای ایدئولوژی اسلامی که تلاش می کند روش مصالحه بین فرقه ها را بیابد، ادامه خواهد داد.

12- عناصر معتدل تر شیعه، به رهبری پویا، به طرز سنجیده تری در رابطه با اعلامیه 24 ژوئن عکس العمل نشان دادند. پویا در خفا خاطر نشان می سازد که او و دیگر رهبران از طرف دولت پاکستان اطمینان یافته اند که اجرای طرح «زکات» و «عشر» به طور اجباری و کورکورانه تحمیل نخواهد شد. پویا در 2 ژوئیه به مقام سفارت گفت که او شخصا به این نتیجه رسیده است که حکومت نظامی ضیاءالحق بر نحوه اجرای نظام اسلامی در پاکستان تأثیر نخواهد گذاشت. وی معتقد است که این پیشنهادات «عالیه و ظریف» از حکومت نظامی ناشی می شود؛ لیکن به نظر وی تغییرات چندانی پدید نخواهد آمد. پویا می گوید: «هیچ پیشرفت حقیقی برای رسیدن به یک سبک زندگی اسلامی موفق نخواهد شد، مگر آنکه یک دولت منتخب مردمی روی کار بیاید. «وی پیش بینی می کند که حتی در آن موقع نیز نمایندگان واقعا اسلامی در مجلس ملی در اقلیت قرار خواهند گرفت و گمان نمی کند که چنین هیئتی بتواند در ایجاد مدینه فاضله مورد نظر ضیاء سرعت عمل داشته باشد. وی یادآور شد که هیچ یک از هیئتهای سیاسی موجود در تاریخ، آزادانه به سبک زندگی اسلامی تن نداده است. از جمله مناطقی که نظام اسلامی غالب است، می توان کشورهایی را نام برد که شعائر اسلامی را از رده های بالا بر جامعه و از طریق یک حاکم موروثی تحمیل می کنند (مانند عربستان سعودی کویت، و غیره) در حالی که تحمیل این شعائر به وسیله رژیمهای نظامی (چون عراق، لیبی و غیره) نوعی تقلید در پیاده کردن نظام اسلامی به حساب می آید. پویا معتقد است که عناصر آرایشی «نظام واقعی» برای جامعه به هیچ وجه کافی نیست.

13- عکس العمل دو لبه جامعه شیعه نسبت به این رخدادها از نظر بسیاری یک مانور هماهنگ است.

مقاومت رادیکال جعفر (که تا به حال موفقیت آمیز نبوده است) که تلاش در تحریک جامعه دارد با میانه روی و منطق پویا معتدل می گردد. ولی نتیجه آن ازدیاد فشار وارده بر حکومت نظامی ضیاءالحق می باشد که اگر ادامه یابد، مانع از اجرای این موارد قبل از انتخابات ماه نوامبر خواهد گردید. طبق گفته پویا ممکن است در نتیجه این امر از بدترین لحظه ها، بهترین بهره برداری شود (البته به طور ضمنی). یعنی همه

ص: 406

متقاعد شوند که به جای قبول نظامی دارای گرایشات سنی تحمیلی بهتر است هیچ گونه «نظام» خاصی نداشته باشند.

14- رهبریت سنی به سرکردگی سیاستمدارانی چون مفتی محمود به طرز غیرتشکیلاتی سعی دارد قبل از انتخابات نوعی «نظام» خاص را تدوین نماید. آنها ترس از آن دارند که مبادا حضور سیاسیشان در یک دولت آزادانه انتخاب شده کمتر از حضور کنونیشان و یا «همکاریشان» با حکومت ضیاء باشد.

15- اظهار نظر: پویا در گفتگو با مقام سفارت به خوبی نظر خود را در مورد مشکلات موجود در برابر منافع فرقه ای جهت تغییر سبک زندگی در پاکستان ابراز داشت و گفت: «احزاب مذهبی نمی توانند اعتقادات فرقه ای خود را بدون پذیرفتن برداشت عمومی مادی گرایی بقبولانند.» درست است که هیچ یک از احزاب در دستیابی به این هدف موفق نشده اند، ولی شیعیان در برابر سنی ها که از نظر سیاسی در احزابی چون جمعیت اسلامی، جمعیت العلمای پاکستان و جمعیت علمای اسلام مفتی سازمان یافته اند، موفقیت بیشتری خواهند داشت؛ چون خسارات بیشتری به آنها وارد خواهد شد. فلسفه شیعی نیز در این کشور بهتر با جنبه مادی برخورد می کند چون از افراد عامی کشور توقع چندانی ندارد.

16- تضاد ادامه خواهد داشت. شیعیان وعده های ضیاء را برای دستیابی به یک راه حل جهت کاربرد هر دو سیستم قضایی به وی گوشزد خواهند کرد، تا هیچ یک از آنها به سلطه مورد نظر دست پیدا نکنند.

سنی ها نیز تقاضاهای بر حق خود را در مورد نظام اسلامی مورد نظر خود به رخ خواهند کشید و به دولت فشار وارد خواهند کرد، تا قبل از انتخابات به وعده های خود در مورد نظام اسلامی عمل نماید.

17- دولت ضیاء با یک مشکل واقعی رو به روست. با قرنها تضاد سنی ها که از گذشته به آنها به ارث رسیده، به شیعیان در مورد این مسئله که به گمان آنها بنیادی است فشارهایی وارد می گردد. آنان نیز با سرسختی به تلاش خود ادامه خواهند داد و به دولت نظامی فشار وارد خواهند آورد تا به تعهدات خود در مورد نظام اسلامی عمل کند. با ادامه روند اسلامی سازی، رهبران شما نیز در هر فرصت سعی خواهند کرد موانع موجود بر سر راه خود را از میان بردارند. در نتیجه این اقدامات سرعت سیر روند کاهش خواهد یافت، لیکن رنج و عذاب ضیاء که به گمان بسیاری ابعاد مسئله را درک می کند و به گمان بسیاری دیگر سعی دارد با حربه دو دوره بازی به شیعیان حیله زده و اکثریت سنی را راضی نگه دارد، طولانی تر خواهد شد. برای کسانی که به ضیاء شک دارند این توهم پیش می آید که وی بیش از توانایی خود، وعده و وعید می دهد و نخواهد توانست راه حلی را بیابد.

میانه روی وی در مورد این مسئله از حمایت عمومی برخوردار است، لیکن رهبریت سنی قادر است جامعه را در این مورد تحریک نماید.

18- رابطه میان این دو جامعه در پاکستان نیز مانند دیگر کشورها توأم با تضاد بسیار است. معمولاً در پاکستان در ماه رمضان که در ماه اوت آغاز می گردد. احساسات فرقه ای تحریک می گردد و در ماه محرم که در پایان نوامبر سال جاری انشاءاللّه بسته به رؤیت ماه آغاز خواهد شد، تشنج بین سنی و شیعه به اوج خود خواهد رسید. با این وصف فرا رسیدن انتخابات نیز به این تشنجات دامن خواهد زد. شیعیان دیگر به ضیاء و حکومت نظامی به عنوان حافظ منافع خود ایمانی ندارد. آنها سعی دارند تصمیم گیری مربوط به اجرای نظام اسلامی را تا زمانی که یک دولت منتخب قدرت را در دست نگرفته با تأخیر و تعویق روبرو سازند. ولی سنی ها نیز که گمان می کنند که حکومت نظامی تحت سلطه تسنن از آنها حمایت می کند، ممکن

ص: 407

است کاسه صبرشان لبریز شده و به اقدامات مستقیم تر و یا حتی خشونت بار متوسل شود. همین امر ممکن است تأثیر عمیق بر رابطه سنی و شیعه داشته باشد و بر آینده نظام اسلام، آینده حکومت نظامی و در واقع به آینده پاکستان خساراتی بزند.کینگ

اظهار نظر مقامات وزارت خارجه در مورد سفر دوست (شاه محمددوست -م) و...

سند شماره (38) تاریخ: 17 تیر 1358 - 8 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - با اولویت موضوع: (سری) اظهار نظر مقامات وزارت خارجه در مورد سفردوست ( شاه محمددوست -م) و روابط افغانستان و پاکستان 1- (سری) تمام متن: اطلاعات کشور بیگانه حفاظت شود.

2- مقامات سفارت در هفتم ژوئیه فرصتی داشتند تا درباره سفر هفته گذشته محمد دوست، معاون وزیر خارجه افغانستان به پاکستان و ملاقات وی با امیر عثمان دبیر کل امور افغانستان، ایران و ترکیه که در گفتگوها شرکت داشت بحث و تبادل نظر نمایند. صحنه گفتگو ضیافت شامی بود که وسیله کاردار در رابطه با پرفسور ویلیام گریفیت استاد دانشگاه فلتچر ترتیب داده شده بود.

3- عثمان گفت که دولت پاکستان در رابطه با سفر دوست توقعهای بسیاری نداشت و به همین دلیل از نتایج معتدل حاصله از این ملاقات چندان ناراحت نیست. دوست یک مقام حرفه ای بود و یکی از چهره های انقلابی نمی باشد. گفتگوها صمیمانه و عاری از مشاجرات لفظی بود و با تأکید بر مسائل ناشی از فرار 100000 پناهنده افغانی به پاکستان، نوعی تبادل نظر را شامل می گردید. مهمترین انتقادی که دوست در رابطه با متهم ساختن پاکستان به مداخله در امور افغانستان مطرح کرد اشاره کلی تحت عنوان «مداخله خارجی» بود.

4- عثمان گفت که گفتگوهای بین دوست و وزیر خارجه شهنواز راه را برای «ادامه مذاکرات» بین مقامات عالیرتبه «هموار» کرده است. وی به دعوت مشاور وزارت خارجه آقاشاهی (که هم اکنون در رباط به سر می برد) برای سفر به کابل و تکرار دعوت از سوی تره کی برای سفر رئیس جمهور ضیاءالحق به افغانستان اشاره کرد. عثمان گفت که امکان دارد آقاشاهی قبل از ماه رمضان به کابل سفر کند، لیکن وی گفت که در مورد زمان دقیق این سفر با مشاور وزارت امور خارجه صحبت نشده است.

5- مسئله اصلی مورد بحث در اسلام آباد، پناهندگان افغانی بود که دوست از آنها در پاکستان با عنوان «فراری» یاد کرده است. فرستاده افغانی سؤال کرده است که چرا دولت پاکستان قادر به کنترل تبعیدشدگان نیست تا آنها نتوانند علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان تبلیغات به راه بیندازند و یا در حمایت از شورشیان وارد افغانستان شوند؟ با استفاده از استدلالهای جاری، دولت پاکستان به تکالیف مسلمانان در ارائه کمکهای بشردوستانه به پناهندگان و مشکلات موجود دولت پاکستان در بستن مرزها برای جلوگیری ازترک افغانستان و ورود آنها به مناطق قبیله ای این سوی مرز اشاره کرد. وزیر امور خارجه این اتهام را که دولت پاکستان تسلیحات و آموزش در اختیار پناهندگان شورشیان قرار داده تکذیب کرد و گفت حاضر است به هر یک از افراد مورد نظر جمهوری دموکراتیک افغانستان اجازه دهد که از اردوگاههای آوارگان و مناطق این سوی مرز بازدید

ص: 408

به عمل آورد. پاسخ دوست به این پیشنهاد فاش نشده است.

6- دولت پاکستان جمهوری دموکراتیک افغانستان را مسئول مشکلات پناهندگان دانست. وزیر خارجه گفته بود که جمهوری دموکراتیک افغانستان آنچنان شرایطی را در افغانستان به وجود آورده که افغانها هزار هزار به کشور همجوار یعنی پاکستان می گریزند و بسیاری از آنها نیز دارای پیوندهای قبیله ای هستند و تنها دولت جمهوری دموکراتیک افغان است که می تواند شرایطی را فراهم آورد که موجب بازگشت پناهندگان و تبعیدشدگان به افغانستان گردد. اگر جمهوری دموکراتیک افغانستان بخواهد می تواند با کمک دولت پاکستان مرزها را مسدود نماید؛ گرچه مشکلات دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان نیز با مشکلات دولت پاکستان یکسان خواهد بود.

7- وزیر خارجه به مشکلات مربوط به اذیت و آزار کارمندان سفارت پاکستان توسط جمهوری دموکراتیک افغانستان و حملات تبلیغاتی آن علیه پاکستان اشاره کرد و گفت که هر دو طرف می توانند به این بازیها ادامه دهند. دولت پاکستان مخصوصا توجه افغانها را به قرارداد 1976 که بین دو کشور جهت از بین رفتن تبلیغات خصمانه منعقد شده بود جلب نمود.

8- در مورد کارمندان سفارت، عثمان یادآور شد که شرایطی که تحت آن به سفارت دولت پاکستان در کابل اجازه داده شده که با کارمندان پاکستانی که طبق ادعای جمهوری دموکراتیک افغانستان خواستار پناهنده شدن در افغانستان هستند، مصاحبه کند کاملاً رضایت بخش نبوده است. دولت پاکستان به تلاشهای خود در زمینه آزادسازی کارمندی که بنا به گفته عثمان از قبیله پتان و احتمالاً ختاک اهل کوهات است ادامه خواهد داد. عثمان گفت علاوه بر این دیپلمات افغانی که به اینجا پناهنده شده است (مرجع ج) یک نفر دیگر نیز در راه است که به خاطر سفر دوست و امید آزاد شدن کارمندان پاکستانی در کابل درباره آن تبلیغاتی صورت نگرفته است. وی اضافه کرد که مسئله پناهندگی در پاکستان واقعیت دارد و در رابطه با آدم رباییهای موجود در کابل صحنه سازی نشده است.

9- عثمان یادآور شد که تبلیغات ضدپاکستانی به محض توافق در مورد بازدید دوست از پاکستان کاهش یافت. و باید دید که پس از مراجعت دوست به کابل نیز این کاهش تبلیغات ادامه خواهد یافت یا خیر. (باید گفته شود که روزنامه اردوزبان جنگ در مقاله خود در 16 تیر عنوان کرده است که تبعیدشدگان افغانی سفرای خود را نزد پادشاه پیشین افغانستان یعنی ظاهر شاه فرستاده و از وی خواسته اند که فرماندهی تبعیدشدگان را در دست بگیرد.) 10- در پاسخ به سؤال گریفیث عثمان یادآور شد که جمهوری دموکراتیک افغانستان با مشکلات بسیار حادی رو به روست و مسکو اقدامات لازم را تا حد تعویض تره کی و یا ارسال نظامیان انجام خواهد داد تا منافع شوروی حفظ گردد (گرچه این اقدامات تا به حال مشکلات مالی و خونریزی های زیادی را از طرف مسکو به همراه داشته است). با این وصف وی خطری جدی را برای رژیم کابل پیش بینی نمی کند و معتقد است که شورش ادامه خواهد یافت و بسته به هوا، محصول، پول، وضع تسلیحاتی و فشارهای وارده از طرف جمهوری دموکراتیک افغانستان در شدت وحدت آن کاهش و افزایش پدید خواهد آمد.کینگ

پاکستان و ضیاءالحق در پایان حکومت دو ساله

ص: 409

سند شماره (39) تاریخ: 20 تیر1358 - 11 ژوئیه 79سری از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: (طبقه بندی نشده) پاکستان و ضیاءالحق در پایان حکومت دو ساله 1- (تمامی متن سری) 2- (خلاصه): اکنون در روزهای اولیه سال سوم حکمرانی خویش ژنرال محمد ضیاءالحق می تواند با غرور و افتخار به بسیاری از کارهای انجام یافته خویش به عنوان رئیس حکومت نظامی و رئیس جمهوری بنگرد. این کارها ممکن است شامل جلوگیری از بروز جنگ داخلی در این کشور 80 میلیون نفری و حفظ صلح (و خونسردی) در داخل و خارج در جریان دورانی از بلاتکلیفی های فزاینده در منطقه و فراهم کردن یک حکومت صلاحیت دار و مسئول در پاکستان باشد. معذالک کشور در آشوب به سر می برد و به همان ترتیب پاکستان به سوی انتخابات پیش می رود که ضیاءالحق برای ماه نوامبر تعیین کرده است، چشم انداز بعد از آن در مورد واگذاری امور به یک حکومت انتخابی و میراث کلی سالهای حکومت ضیاء جنبه های مختلطی دارد. «شکستهای» ضیاء ظاهرا به نظر ما (و به نظر بسیاری از دیگران) بر «موفقیتهای» او می چربد. این پرونده می کوشد تا پرونده ضیاء را در انتهای دو سال حکومت وی صورت بندی کرده و موقعیت وی و روحیه ملی پاکستان را ارزیابی کند و نظری نیز به آینده بیفکند. این گزارش به چنین نتیجه ای می رسد که آینده پاکستان چندان درخشان نیست و بلاتکلیفیهای معمولی که با هر گونه دوران انتخاباتی ارتباط دارد، در حال حاضر بزرگتر جلوه گر شده و در پاکستان با عوامل زیر ارتباط پیدا کرده است:

(الف) تاریخ اسفناک انجام انتخابات در این کشور تاکنون، (ب) سوءظن وسیع در مورد اینکه انتخابات سرانجام به تعویق خواهد افتاد، (ج) فقدان ایمان به فرایند انتخابات و ترس از نتایج محتمل و رویدادهای حاصله از برگزاری انتخابات، (د) تشدید بحران اقتصادی که کشور را به سوی ورشکستگی ملی سوق می دهد، (ه••• ) نگرانی فزاینده و جنون آمیز درباره تهدیدهای قریب الوقوع نسبت به امنیت پاکستان، (و) نگرانی توأم با خشم و نفرت از بیگانگان ناشی از رویارویی پاکستان بر سر مسئله مجتمع هسته ای یا ایالات متحده که قدیمی ترین حامی آن به شمار می آید، (ز) فقدان فزاینده ایمان و اعتقاد از سوی مردم این کشور و عناصر ترکیبی منطقه ای و سیاست آن به طورکلی در توانایی پاکستان برای به حرکت انداختن آن به عنوان یک ملت. با توجه به مراتب فوق انتخابات حتی اگر هم طبق برنامه انجام گیرد ممکن است به صورت یک تمرین توخالی پایان پذیرد. (پایان خلاصه) 3- محمد ضیاءالحق 52 ساله رئیس ستاد و اجراکننده حکومت نظامی و وزیر بهداری و وزیر امور خارجه و از مرداد سال 1357 به بعد رئیس جمهور پاکستان. در تاریخ 14 تیر 1358 دوران دو ساله خود را که بر مسند قدرت بود به پایان رسانده است. هنگامی که ژنرال ضیاءالحق و توطئه کنندگان نظامی همرزم او تصمیم گرفتند ذوالفقار علی بوتو را که سابقا نخست وزیر بود، به منظور اجتناب از جنگ داخلی در تیرماه 1356 از کار برکنار کنند، انتظار نداشتند که به مدت دو سال بر مسند قدرت تکیه زنند. اگر ضیاء طبق وعده هایی که داده است انتخابات را که برای 26 آبان 1358 پیش بینی شده و 20 هفته بیشتر به انجام آن باقی نمانده، برگزار کند، این آخرین سالگرد ضیاءالحق و همرزمان او بر مسند قدرت و این ارزیابی

ص: 410

شش ماهه نیز آخرین ارزیابی درباره حکومت وی خواهد بود.

4- ما در این تجزیه و تحلیل در نظر داریم، پاکستان و حکومت نظامی ضیاءالحق را در پایان حکومت دو ساله او در آستانه آنچه که ممکن است منجر به تفویض قدرت به یک حکومت منتخب و یا تصمیم تعمدی برای تجدید دوران حکومت نظامی بشود، مورد مطالعه قرار دهیم. بیشتر آنچه که برای گفتن درباره ضیاءالحق به عنوان رهبر و سیاستمدار و یک شخصیت داریم، قبلاً در گزارشهای شش ماهه قبل و نظرگاههای متعدد ما درباره برنامه کار و مشکلات و باند او گفته شده است. ما قصد داریم در پایان دو سال، سیاهه ای از موجودی او تنظیم کنیم و این سیاهه البته هم در مورد کوتاهی ها (نکات منفی) و هم مازادها (نکات مثبت) خواهد بود و شکستها و موفقیتهای او را نیز در برخواهد گرفت. آن گاه به طور مختصر به پایگاه قدرت او و نیروهای مخالف نگاه خواهیم کرد و خواهیم کوشید تا درباره آینده او قضاوتهایی انجام دهیم.

5- سیاهه برداری:

(الف) جنبه های مثبت سالهای حکومت ضیاء: محمد ضیاءالحق افسر سپاه زره پوش، نرم زبان که در جولوندور به دنیا آمده و در مدارس نظامی آمریکایی تحصیل کرده و در جریان دو جنگ با هند و انجام وظیفه با اردنیها از سوی ذوالفقار علی بوتو به ریاست ستاد ارتش تعیین شده بود زیرا بوتو او را خطری علیه حکومت غیرنظامی (که توسط بوتو اداره می شد) به حساب نمی آورد در جریان این دو سال به شکل یک سیاستمدار زیرک و حیله گر و روی هم رفته خوش اقبال درآمده است. ضیاءالحق خود را با روحیه ملی تطبیق داده و رژیم خود را که حوزه انتخاباتی اساسی او می باشد پرورش داده و آنهایی را که ممکن بود علیه او ائتلاف کنند، با وعده های بازگشت به حکومت منتخب مشغول کرده است. این وضع اکنون اندکی تغییر کرده است، زیرا واقعیتهای اقتصادی و تقاضاهای سیاست انتخاباتی دست به دست یکدیگر داده و دامنه پشتیبانی از او را تنگ تر کرده و کار او را دشوارتر ساخته است. اگر همه این عوامل را در یک جمله خلاصه کنیم، موفقیتهای ضیاء بسیار چشمگیر به نظر می رسد، زیرا کاملاً منصفانه می شود گفت که در ظرف دو سال اخیر ضیاءالحق:

- - کشور را از پرتگاه جنگ داخلی نجات داده و نظم و قانون را اعاده کرده است.

- - با موفقیتهای مختلطی کوشیده است تا بدترین هرج و مرج را که بر اقتصاد کشور مستولی شده بود، بی اثر کند.

- - بر روندی از «محکوم شمردنها» به منظور افشا و مجازات خطاکاریهای سالهای حکومت بوتو، و خطاکاریهای خود نخست وزیر پیشین نظارت نموده است.

- - با اتحادیه ملی پاکستان یک ائتلاف بی سر و صدا تشکیل داده،و مخالفان خود را دچار تفرقه کرده و اطمینان حاصل نموده که در هنگام ممانعت از تخفیف دادن میزان مجازات بوتو این تنها ارتش نیست که در کنار او مانده است.

- - به حالت عصیان و اشغال ایالت بلوچستان توسط ارتش پایان داد.

- - یک مبارزه قاطع برای ساختن یک جامعه جدید اسلامی که به عقیده او از لحاظ اخلاقی سالم بوده و پایگاه بالقوه ناسیونالیسم جدید می باشد به راه انداخت.

- - با اندکی موفقیت فرآیند متارکه خصومت منطقه ای در آسیای جنوبی را حفظ کرد و هنگامی که

ص: 411

انقلاب آوریل 1978 در کابل نزدیک بود این فرآیند را از هم بپاشد، او توانست نیروهای خود را نگهداری کرده و با اوضاع امنیتی که برای پاکستان در داخل منطقه و قسمتهای غربی آن خطرناک بود دست و پنجه نرم کند.

- - پس از شکستهای موقت و چشمگیر ناشی از خطرهای مفروض و حقیقی از طرف حامیان بوتو علیه نظم و قانون و حقوق بشر در پاکستان توانسته است، سانسور مطبوعات را از بین برده، و تمام افراد بوتو و اکثر زندانیان سیاسی طرفدار وی را آزاد سازد.

- - از طریق تدارک طومارهای رأی دهندگان و تعیین حدود و حوزه های انتخاباتی و سرانجام تعیین تاریخ، فرآیند انتخابات جدید را به راه انداخت.

- - مقررات و دستورات جدیدی وضع کرد و سیستم جدیدتری از انتخابات هیئتهای محلی به منظور برقراری دمکراسی در پایین ترین سطح قدرت در این کشور را به مورد اجرا گذارد.

- - رئوس کلی سیاست خارجی دوران نخست وزیر بوتو را که از جمله شامل دوستی بسیار صمیمانه با اعراب و چینیها، خروج از پیمان سنتو، عضو شدن در نهضت غیر متعهدها، سرخوردگی از ایالات متحده، سازش با اتحاد جماهیر شوروی و گسترش یک سیاست مستقل هسته ای بود، حفظ کرد. این مطالب را نمی توان موفقیتهای ناچیزی برای یک رهبر کشور جهان سوم که فاقد تجربه سیاسی و مشروعیت در ظرف یک مدت دوساله بود به حساب آورد.

(ب) نکات منفی سالهای حکومت ضیاء: ناکامیهای ضیاء جدی تر است هر چند تعداد آنها ممکن است کمتر از موفقیتهای او باشد. بیشتر این ناکامیها البته ناشی از محدودیتهایی است که پاکستان برای جولان دادن به عنوان یک کشور فقیر جهان سوم، صرف نظر از اینکه چه کسی آن را انجام می دهد یا مسئله بر سر چیست، دارد. ناکامیهای دیگری از قبیل آنهایی که مدافعین او می خواهند گوشزد کنند، نتیجه درهم ریختگی عظیمی است که او هنگام به دست گرفتن قدرت در دو سال پیش با آن مواجه بود، و این استدلال اندکی نیز حقیقت دارد. بعضی از دشواریهای او منعکس کننده عوارض جنبی نامطلوب سیاستهایی است که به طورکلی در ستون موفقیتهای او قرار گرفته است. بسیاری از ناکامیهای او تنها به خود او مربوط است و نتیجه محدودیتهای او به عنوان یک رهبر یا محدودیتهای گروه تابع او به عنوان مدیران و طراحان و مأموران اجرایی می باشد. اگر بخواهیم اینها را خلاصه کنیم منصفانه می توان گفت که او:

- - نتوانسته است شالوده نهادهای ثابت دمکراتیک را فراهم آورد تا بتواند چهارچوب ضروری برای برقراری یک حکومت واقعا منتخب و ایجاد ثبات در کشور را پدید آورد.

- - او باعث شده است که پاکستان با نیازهای فراتر از امکانات خود زندگی کند و بدین ترتیب پاکستان را به لبه پرتگاه ورشکستگی از طریق تأکید مداوم بر طرحهای بسیار گران و جلب کننده سرمایه، رسانده است (هر چند به وعده های خود وفا کرده و پروژه های جدیدی را آغاز نکرده است).

- - عامل زمان بیشتر را نادیده گرفته است و به اخطارهای خشمگینانه جوامع کمک دهنده مبنی بر اینکه از تأمین مالی صرف و اسراف به جای رشد، به جان آمده است توجه ننموده است.

- - احساس تسلط خواهی پنجابی را به جای آنکه کاهش دهد، تشویق کرده و ساکنان مناطق غیرپنجابی را از خود بیگانه کرده است که شاید این امر اثر اساسی بر بافت و ترکیب ملی داشته است.

- - نتوانسته است یک حالت روحی اعتماد و اطمینان را نسبت به آینده ایجاد کند.

ص: 412

- - با نهایت بی پروایی از یک سیاست مستقل گسترش تسلیحات هسته ای به قیمت از بین رفتن مناسبات خود با آمریکا که هنوز هم مهمترین حامی پاکستان به شمار می آید پیروی کرده است.

- - در نتیجه یک چنین سیاستی بعضی از قسمتهای نیروهای مسلح خود را با اتکاء بر تجهیزاتی که بد نگهداری شده و اغلب کهنه شده نسبت به خود دلسرد کرده است.

- - علاوه بر این ممکن است توانایی نیروهای مسلح خود را در انجام وظایف اولیه دفاعی خویش زیان رسانده باشد و این به علت درگیری نیروهای مسلح در انجام وظیفه حکومت نظامی و پراکنده شدن این (رو به فساد کشیده شدن) نیروها می باشد(ODPR). در این مورد متوجه شده است که حتی در میان افسران ارشد ستاد ارتش یک نوع حالت آسودگی خاطر و کوتاهی در گرفتن تصمیم از سوی نیروهای مسلح به وجود آمده است. همچنین بسیاری از افسران ظاهرا قادر نیستند اقداماتی بسیار ابتدایی بدون بررسی نزدیک از سوی پرسنل اطلاعاتی به عمل آورند و افسران ارشد نیروی دریایی و هوایی در انجام وظایف مربوط به حکومت نظامی شرکت ندارند، و ظاهرا این افراد مشمول محدودیتهای حکومت نظامی قرار نگرفته اند.) - - هیچ گونه اثری بر بار سنگین فساد در این جامعه نداشته است و حکومت نظامی پاکستان قشرهای جدید و شبکه های تازه ای را به بازیگری قدیمی افزوده است که در نتیجه آن به میزان بدبینیهای جامعه ای که قبلاً نیز دچار این خصیصه بدبینی بوده افزوده است.

- - نتوانسته است مشکلات موجود سیاسی و مربوط به قانون و نظم عمومی را که به وسیله پیروان عصبانی و سرخورده نخست وزیر فقید پاکستان به وجود آمده بدون توسل به دستگیریها و بازداشتهای به مقیاس وسیع، هر چند کوتاه مدت و گاهی نیز با اعمال سانسور مستقیم و اغلب غیرمستقیم و محدود نمودن آزادی بیان و اجتماعات و احزاب از میان بردارد.

- - در کوششهای مکرر خود نتوانسته است به نحوی حکومت نظامی را از نظر سیاسی تحت کنترل درآورد تا قدرت سیاسی و درایت آن افزایش یابد و در صورت از بین رفتن حکومت نظامی فرصتی پیش آید تا یک رهبریت سیاسی دیگر قدرت را به دست گیرد.

- - مجازاتهای سنتی خشن از قبیل قطع عضو بدن یا سنگسار کردن و شلاق زدن را به عنوان عواملی در مسیر اسلامی کردن کشور به کار بسته است. ولی بیش از همه بزرگترین شکست ضیاء در این فهرست، عدم توانایی وی در فراهم آوردن زمینه برای پیاده شدن خود و همکارانش از پشت ببری است که از سال 1356 بر آن سوار بوده اند. ضیاءالحق مورد اعتماد نیست. او اغلب حرفهایی می زند که بعدا آن را تغییر می دهد. او نتوانسته است سوءظنی را که مردم این کشور به او دارند برطرف کند و سوءظن مردم از این بابت است که او تمایلی برای رها کردن زمام قدرت ندارد و بسیاری فکر می کنند که او تعمدا صحنه را برای تعویق مجدد انتخابات فراهم می کند. بسیاری ازپاکستانیها انتظار دارند که او را در پایان سال 1979 و فراتر از آن تا ماه ژوئیه 1980 سوار بر مسند قدرت ببینند.

6- این سوءظن در تجربه 32 ساله خودمختاری پاکستان ریشه دوانده است و در این مدت مشاهده نشده است که هیچ یک از رهبران پاکستان به میل خود از مقام خود کناره گیری کنند و معمولاً این وضع به معنای نوعی فرمانروایی خودکامانه یا حکومت نظامی و متکی بر ارتش برای حفظ اوضاع و اداره کشور بوده است.

ص: 413

7- این سوءظن همچنین در شک و تردید مربوط به نتایج حاصله از انتخابات سال 1979 ریشه دوانده است. رهبری سیاسی در ورطه ای از مسائل نامربوط شناور است و علت آن نیز عدم تماس وی با مردم و گرفتاری فکری بیش از حد او به کسب سمت و اختلافات ناچیز فرقه ای می باشد. سیستم سیاسی که هم اکنون در این کشور وجود دارد، ظاهرا قادر نیست یک اجماع آرای حاکم را با به کار بردن مقررات اساسی فرآیندهای غربی و پارلمانی دمکراتیک سازمان بدهد و بیشتر بازیگران آن اشخاص طرفدار افراد برگزیده ای هستند، که صراحتا نسبت به اراده مردم که به وسیله رأی گیری همگانی به دست می آید، بی اعتماد می باشند.

8 - علاوه بر سوءظن مربوط به کناره گیری داوطلبانه ضیاء از قدرت و عدم ایمان به توانایی این نظام در ارائه نتیجه ای مستحکم، کسانی نیز هستند که در پایان ممکن است با انتخابات مخالفت ورزند، چون فکر می کنند که حزب خلق پاکستان به رهبری همسر و دختر بوتو پیروز خواهد شد، و آنها نیز در نهایت به خاطر اعدام یا کشتار رهبر، همسر و پدرشان مسیر انتقامجویی را در پیش خواهند گرفت.

9- به طورکلی، به عنوان نمونه این نیروهای ضد بوتو می توان از جماعت اسلامی محافظه کار که مهمترین عضو ضد بوتوی اتحاد ملی پاکستان و حامی سرسخت حکومت نظامی قبل و حتی بعد از ائتلاف حکومت نظامی و اتحاد ملی مسلمانان در مرداد 1357 تا اردیبهشت 1358 بود، نام برد. در صورت روبه رو شدن با آشفتگی سیاسی و یا بدتر از آن یعنی پیروزی حزب خلق پاکستان، جماعت اسلامی - که از اسلامی سازی ضیاء، سیاست مستقل خارجی و مسائل اتمی و دلبستگی آن به سرمایه گذاری آزاد و نظم و ترتیب حکومت نظامی شدیدا حمایت می کند - حاضر خواهد بود رهبریت ضیاء و عدم موفقیتهای سیاستهایش و حیله گریهای گهگاه و اقدامات نیم بند اقتصادی وی را توجیه نماید و جماعت اسلامی نیز احتمالاً از آن چنان نظم و ترتیب سازمانی و نیروی خیابانی برخوردار است که خواهد توانست با تحریک و یا بدون تحریک شدن از طرف حکومت نظامی بی نظمی لازم را به وجود آورده و خواستار تجدید نظر در انتخابات گردد. یک حکومت نظامی، که با کمبودهای مالی شدیدی روبه روست و متقاعد شده است که تنها از طریق اصلاحات سیاسی بسیار سریع می تواند کشور را نجات دهد، با وجود اینکه این اقدامات را ممکن است بین زمان حال و نوامبر انجام ندهد، ممکن است از به تعویق افتادن انتخابات استقبال کند (و یا آن را ترغیب نماید) تا بتواند تصمیمات اکیدی را که یک ائتلاف ضعیف و یا حتی حزب خلق پاکستان محبوب خواهد توانست اتخاذ نماید، خود بدان دست یابد. ولی این آمریکا حکومت نظامی مصممتر از آن چیزی را می خواهد که در دو سال گذشته شاهد آن بوده ایم.

10- پایگاه قدرت ضیاء: چند ماه قبل ما تصور می کردیم که به محض اینکه لحظه اعدام بوتو بگذرد، ضیاءالحق ممکن است خود را در معرض خطر ببیند. منطق ما آن نبود که حزب خلق پاکستان به قدرت خواهد رسید تا ضیاء را سرنگون کند، بلکه آن بود که ائتلاف ضدبوتو که ضیاءالحق در رأس آن قرار گرفته و اکنون 21 ماه است آن را در دست دارد، به محض اینکه احساسات ضد بوتو که آنها را به هم پیوند می داد ضعیف تر شود، از هم خواهد پاشید. ما معتقد بودیم که برای ضیاءالحق اهمیت خواهد داشت که هر چه زودتر تاریخی برای انتخابات تعیین کرده و خود را پای بند به انجام آن بداند تا کانون توجه را به چیزی غیر از حکومت نظامی معطوف کند.ولی ضیاءالحق یک گام پیشتر رفت و حتی قبل از اعلام تصمیم در مورد بوتو خود را متعهد به انجام انتخابات در 26 آبان قلمداد کرد و به سرعت تصمیم گرفت واکنش عمومی را

ص: 414

در قبال اعدام بوتو از طریق بازداشت هزاران تن از رهبران حزب خلق پاکستان و کارگران آن و «اشغال » موقت منطقه سند که موطن بوتو می باشد، به وسیله ارتش مهار کند.

11- او همچنین به مرور زمان اجازه داد که سیاست بازی به نحو فعالانه ای صورت گیرد و خود او نیز دست به سیاست بازی زد و سانسور را برچید و به کرات تعهد خود را درباره کناره گیری پس از انتخابات وعده داده شده در ماه آبان اعلام داشت. این عدم کنترل شدید اوضاع اثرات خود را بخشید، و جو صف بندیهای سیاسی بعد از بوتو و موضع گیریهای قبل از انتخابات به نحو محسوسی آزاد و بی نظم و ترتیب گردید. نیروهای امنیتی (و وضع فکری که آنها در آن خلاصه می شوند) موجودیت دارند و همان طوری که یک روزنامه نگار گفته است ضرب و شتم غیرمسئولانه و بی معنی خبرنگار خارجی و دیپلماتهای خارجی که به محل مجتمع هسته ای بسیار نزدیک شده بودند، تنها نشان دهنده نوع خشونت مأمورین پلیس است که پاکستانیها باید لااقل به نحو بالقوه تمامی وقت با آن روبرو باشند.

12- پیام ضیاءالحق برای انتخابات محلی (مثلاً شهرداریها و کمیته های بخش) قبل از برگزاری انتخابات عمومی که قرار است در ماه نوامبر انجام گیرد، شاید از اشتباهات جزیی وی می باشد.

همان طوری که ما در گزارش خود خاطر نشان کرده ایم سیاستمداران از آن سوءظن دارند که رأی دهندگان در معرض رفتار کنترل نشده قرار گیرند و آنها همچنین نسبت به انگیزه های ضیاءالحق ظنین هستند و از آن بیم دارند که ضیاءالحق انتخابات عمومی را پس از اتمام انتخابات محلی لغو کند.

هدف ضیاء این است که دمکراسی در پایین ترین سطح خود آغاز شود و ما معتقدیم که ضیاء قصد دارد جریانهای انتخاباتی را آزمایش کند تا ببیند آنهایی که به رهبری حزب خلق پاکستان وابسته هستند چگونه رفتار خواهند کرد. ولی ضیاء گویی یک لانه زنبور را علیه این اقدام به عنوان اعتراض برانگیخته است، به طوری که همه سیاستمداران اعم از اینکه با این حزب ارتباط داشته یا نداشته باشند با او درافتاده اند. معذالک ما معتقدیم اعم از اینکه انتخابات محلی عملاً قبل از انتخابات عمومی انجام بگیرد یا نگیرد، اقدام اصلی هنوز صورت نگرفته است و پیشنهادهای ضیاء در میان رأی دهندگان عادی استقبال مثبت داشته است.

13- تصمیم ضیاء در رابطه با لغو سوبسید گندم در مغازه های جیره بندی که بابت بالا رفتن میزان کمک دولت به اشخاص عادی شده و با تورم همراه بوده است و همچنین مالیاتهای جدیدی که او وضع کرده (تلگراف جداگانه) که در یکی از روزنامه ها به عنوان «آخرین بودجه حکومت نظامی» توصیف شده است، همچنین مشکلی را ایجاد کرده است که ضیاء نسبت به آن در تنهایی قرار گرفته و بقیه طیف سیاسی در برابر او صف بندی کرده اند.

14- ولی پایگاه اصلی قدرت او لایتغیر مانده است و مهمترین سمت او عبارت است از ریاست ستاد ارتش و اگر سنت وفاداری به این مقام رعایت شود، این همان نهادی است که قدرت واقعی او از آن ناشی می شود. در حالی که در آغاز او برجسته ترین فرد در میان هم رتبه های خود در دو سال قبل بود به مرور زمان او بیشتر برجسته شده است ولیکن هرگز نسبت به همقطاران نظامی خود چندان فاصله ای نگرفته است که آنها را وادار کند علیه او متحد شوند. ظرف دو سال گذشته او عملاً همه افسران ارشدی را که در دوران حکومت بوتو با آنها ارتباط داشته است تغییر داده یا بازنشسته کرده است، سران نیروی هوایی و دریایی و اعضای همکار در شورای نظامی به استثنای بازیگران غیر جوی حکومت نظامی جا به جا شده و

ص: 415

درجه ها به سه ستاره کاهش یافته اند. بیشتر فرماندهان سپاه در سال 1356 تغییر یافته (بعضیها بازنشسته شده اند)، و همه فرماندهان سپاه اکنون سمتهای مهم غیرنظامی نیز دارا می باشند و دو نفر از آنها به عنوان وزیران فدرال انجام وظیفه می کنند و چهار نفر دیگر فرمانداران ایالات هستند. همچنین تغییر دیگری که ممکن است قریب الوقوع باشد مربوط به سپهبد جیلانی است که اکنون وزیر دفاع است و از قرار معلوم به ریاست کمیته ستاد نیروهای مشترک که سمتی معادل ژنرال چهار ستاره است درخواهد آمد. این سمت حائز چندان قدرت و اختیاراتی برای صاحب آن نیست و چنین به نظر می رسد که سپهبد اقبال کلید احتمالی هر حرکتی از درجات ارشد برای از جا برکنار کردن ضیاء در سمت خودش به عنوان نایب رئیس ستاد ارتش منصوب شود. هر چند ضیاء از قرار معلوم از اوایل سال می کوشید تا او را به سمت دیگری منصوب کند، چنین به نظر می رسد که اقبال از سمت خود راضی است و تا آن اندازه که ما اطلاع داریم او به «رئیس خود» مانند افسران دیگر در سمتهای بالا از قبیل سپهبد چیشتی که از همکاران جولوندوری است، وفادار مانده است.

15- رحیم الدین خان فرمانده سپاه در کویته و فرماندار بلوچستان که اکنون از طریق سببی قوم و خویش ضیاءالحق شده است چنین به نظر می رسد که از آنهایی است که در دایره داخلی دستگاه قدرت در پاکستان وارد خواهد شد و در ضیافتی که ضیاءالحق به افتخار کنستابل وزیر مختار آمریکا که مدت مأموریتش تمام شده و عازم کشورش بود ترتیب داده بود در سمت راست ضیاء قرار گرفته بود.

16- به علت فعالیتهای دولت پاکستان به منظور ممانعت از دسترسی ما و به منظور حصول اطمینان از آنچه در آنجا می گذرد، ما نتوانسته ایم با سطوح پایین تر نظامی تماس چندانی برقرار سازیم. تنها چیزی که می توانیم بگوییم این است که از نظر ما تلاش مهمی علیه ضیاء در این سطوح انجام نگرفته است، تنها نشانه های موجود نارضایتی بعضی از آنها در رابطه با تصمیم ضیاء مبنی بر اعدام بوتو بود که آنها با ایجاد تغییراتی در سطوح افسران دو ستاره خاموش شد. تا آنجا که ما می دانیم ارتش در رابطه با تعهد او در برگزاری انتخابات از وی حمایت می کند، بیشتر افراد ارتش می خواهند از اداره امور و انجام وظیفه دستگاه حکومت نظامی بر کنار باشند. این امر لااقل نشان دهنده اندیشه متعارفی در اسلام آباد است و هر چند در قابلیت دسترسی ما به مقامات بالاتر شکافهایی وجود دارد، ما درباره مدعی بالقوه جدی در برابر ضیاء یا همکاران ارشد بلافصل او که معتقد به ادامه حکومت ارتش یا از کار برکنار کردن ضیاء در آینده نزدیک باشند اطلاعی نداریم.

17- معذالک همه از قرار معلوم درباره اثرات انتخاب یک عنصر انتقامجو از حزب خلق پاکستان نسبت به سمتهای خویش نگرانند و از قرار معلوم بسیاری حاضر خواهند بود، در پشتیبانی از اقدامات ضیاء از قبیل ممنوع کردن حزب خلق پاکستان یا محروم کردن رهبران عمده آنها به عنوان عنصر واجد شرایط و جلوگیری از آنچه که ممکن است اتفاق بیفتد با ضیاء همکاری کنند. در صورتی که احساس کنند که چنین عواقبی در انتظار آنهاست، ممکن است حتی حاضر باشند که بپذیرند انتخابات به تعویق بیفتد و یا اصلاً لغو شود.

18- تا آنجایی که ما اطلاع داریم سیاست ضیاءالحق نسبت به نیروی اتمی مسئله ای نیست که ضیاء را از ارتش و کارمندان غیرنظامی ارشد یا مردم به طورکلی جدا کند، سیاست هسته ای ضیاءالحق که ما او را متهم به پیروی از آن می کنیم ضیاء را در موضع مساعدی از سوی مردم یعنی هر چه باداباد قرارمی دهد.

ص: 416

19- پایگاه قدرت ضیاءالحق فراتر از قلمرو نظامی نسبت به آنچه قبلاً تقریبا هر کس را که تمایلات ضد بوتو داشت در برمی گرفت، کاهش یافته است و به همان سرعتی که سیاستمداران و مردم عادی آماده می شوند تا حکومت نظامی را در رابطه با مشکلات پاکستان مقصر اعلام کنند این پایگاه قدرت نیز کاهش می یابد. سروصدای جاری درباره بودجه (تلگراف جداگانه) یکی از موارد محسوس است. اگر ضیاء هم اکنون اعلام می کرد که انتخابات عمومی به تعویق می افتد پشتیبانی از او در میان مردم به اندازه قابل ملاحظه ای کاهش می یافت. یک موج عمومی دامنه دار علیه ضیاءالحق پیرامون این مسئله اگر همراه با خشونت باشد ممکن است به صورت عاملی درآید که سران نظامی پاکستان را وادار کند تا جانشینی برای ضیاء از میان خودشان انتخاب کنند. ما اکنون تصور می کنیم که تقریبا هر جانشین دیگری از قبیل اقبال یا چیشتی یا جیلانی یا عباسی یا حتی رحیم الدین به نحو چشمگیری از یک سیاست مشابه پیروزی خواهند کرد و تمایل آن را خواهند داشت تا قدرت را به یک حکومت غیرنظامی به محض اینکه امکان آن پیش آید واگذار کنند. این هم بار دیگر یک نوع خرد متعارفی است ولی خردی است که از شالوده کمی برای حدس در مورد راههای چاره دیگر برخوردار است.

20- جناح مخالف: اکثر احزاب سیاسی موجود را با تشدید تب انتخاباتی می توان در جناح مخالف طبقه بندی کرد. البته حزب خلق پاکستان مهمترین مخالف ضد حکومت نظامی، ضد ارتش و ضد ضیاء به حساب می آید. پیروزی حزب خلق پاکستان در انتخابات احتمالاً سبب فرار ضیاء و خانواده اش از کشور خواهد شد. احزاب دیگر و حتی آنهایی که علنا با ضیاء متحد شده اند و یا از تلاشهای ضیاء حمایت کرده اند نیز سعی دارند بین خود و حکومت نظامی فاصله ایجاد کنند.

حتی جماعت اسلامی نیز که خواستار به دور انداخته شدن بودجه بوده است، شدیدا به انتقاد از ژنرال نپرداخته است.

21- ضیاء به مذاکرات بی پایان خود با رهبران ادامه می دهد و گهگاه شایع می گردد که طرح جدیدی پدید آمده است تا مثلاً شخصی مانند ولی خان (و یا دیگری) به سمت نخست وزیری حکومت مؤتلفه منتخب و یا کمک حکومت نظامی درآید و احتمالاً ضیاء به عنوان رئیس جمهور منتخب بر سر قدرت بماند تا به هدف خود در مستقیما مرتبط ساختن ارتش با رئیس جمهور در قانون اساسی آتی دست یابد. ولی گذشته از حزب خلق پاکستان بقیه احزاب از کارآیی لازم برخوردار نیستند، چون رهبران آنها یا به صورت بازیچه درآمده، یا از مردم دور شده و یا به هر دو صورت می باشند. لیکن در زمان حاضر تنها اتحاد ملی پاکستان که در سرتاسر طیف سیاسی دارای قدرت است، می تواند خطری علیه ضیاء به حساب آید، ولی تا زمانی که در انظار عموم متعهد به برگزاری انتخابات عمومی نشان داده شود، این گونه اقدامات از طرف این حزب حتی علیه بودجه نیز صورت نخواهد گرفت. احزاب چپگرا نیز تجزیه شده و فاقد کارآیی در امور خویش هستند، ولی امکان دارد به عنوان «نیروهای مترقی» با حزب خلق پاکستان ائتلاف نمایند.

22- آینده: آینده پاکستان در این برهه از زمان چندان درخشان به نظر نمی آید و گویا زمانه بر ضد حکومت نظامی پاکستان کار می کند. البته زمانه تقریبا علیه هر حکومتی در اسلام آباد کار می کند و بیشتر علیه حکومتی که چشم انداز کوتاه مدت را در نظر گرفته و فاقد مشروعیت است می باشد. زمانه همچنین ممکن است در صورتی که ائتلاف منافعی که ضیاءالحق را سرپا نگه داشته است فرو بپاشد، علیه ضیاء نیز

ص: 417

کار بکند و آن در صورتی است که ضیاء به نحو فزاینده ای به عنوان مظهر همه چیزهایی که به زیان پاکستان است درآمده باشد. اگر ضیاء به وعده انتخاباتی خود، همچنان پای بند باشد، ما هیچ گونه تهدیدی نسبت به توانایی او برای نگه داشتن خود بر مسند قدرت تا زمانی که انتخابات انجام بگیرد و زمام قدرت را به یک حکومت انتخاب شده واگذار کند - البته در صورتی که اوضاع و احوال انجام چنین انتخاباتی را اجازه داده و رأی دهندگان یک نتیجه به هم پیوسته و به اندازه کافی ایجاد کنند که تشکیل حکومت را ممکن سازد - نمی بینیم.

23- مشکلاتی که پاکستان و ضیاء با آنها مواجه هستند از قرار زیر است:

- - برای پاکستان به طورکلی یک بحران بزرگ اقتصادی پدیدار شده است. ناشکیبایی جامعه وام دهنده بین المللی و خشم داخلی بر سر تأییدات بودجه جدید فدرال تنها عکس العملهایی است که در نتیجه مشکلات ناشی از ادامه حیات پاکستان فراتر از امکانات خود پدید آورده است. مهمترین عوامل تشدیدکننده این عکس العمل میزان زاد و ولد این کشور است که در جهان بیسابقه است و سطح زندگی این کشورها هنوز هم در سطح بسیار پایینی قرار دارد.

- - در روابط پاکستان با قدیمیترین حامی او یعنی ایالات متحده بر سر مسئله سلاحهای هسته ای بحرانی آغاز شده است. این دشواری هیچ گونه علائمی مبنی بر حل مشکلات یا کاهش آن نشان نمی دهد، در حالی که نیروی غیرقابل مقاومت سیاست اشاعه سلاحهای هسته ای پاکستان در عمل با سیاست آمریکا در مورد سیاست عدم اشاعه نیروی هسته ای آمریکا در تضاد شدید قرار می گیرد.

- - بی ثباتی در منطقه رو به افزایش است و این یکی از نتایج فرعی انقلاب در ایران و ادامه اقدامات ضد شورشی در افغانستان (و قدرت فزاینده) هند می باشد. پاکستان بنابه ضرورت در برابر این شرایط تنها مانده است و اگر قرارداد 1959 را در نظر نگیریم این تنهایی پاکستان ناشی از سیاست سرسختانه عدم تکثیر سلاحهای هسته ای از طرف ما و پیگیری سلاحهای هسته ای از طرف پاکستان است که به نظر ما آنها قادرند احساس ناامنی آنها را تخفیف دهند.

این احساس «تنهایی» نیز ناشی از عدم توانایی آن در کسب سلاحهای مدرن، بی اعتمادی به دوستان عرب و فشار سازش ناپذیر شوروی، و میزان محدود کمکها و تضمینهای چین می باشد؛ البته اگر در این زمینه گزارش مربوط به ارسال 20 فروند میگ 19 را نادیده بگیریم.

- - در داخل کشور هیچ گونه راه حلی در چشم انداز نیست و هیچ گونه پیشرفت واقعی در راه انسجام ملی حاصل نشده است.

هر چند عصیان و شورش در بلوچستان در جریان نیست، این استان مانند همیشه در وضع سرخوردگی به سر می برد و اگر افغانستان وضع خود را جمع و جور کند این استان در معرض مداخله افغانستان قرار خواهد گرفت.

محاکمه طولانی بوتو و تشنجات در ایالت پنجاب و طرفداران ضدپنجاب در کشور و دست حکومت نظامی پاکستان در یورش سنی ها در ایالت پنجاب بسیار سنگین بوده است و باعث مزاحمت غیرپنجابیها و اهل تشیع و دیگران بوده است. همچنین علاوه بر اقدامات برنامه ریزی انتخاباتی هیچ گونه پیشرفتی در راه سیر تکامل اجماع آراء درباره شکل آینده نهادهای ایجاد شده در نتیجه انتخابات و یک سیستم فدرال که بتواند منافع و فشارهای منطقه ای را سر و سامان دهد و نوعی احساس هویت ملی که انتقال به یک

ص: 418

حکومت جدید مشروع را تضمین کند و به امید توانایی انجام وظیفه بدون ایجاد بی ثباتی و بی نظمی و فرمانروایی حکومت نظامی، به وجود نیامده است. بدون فرمانروایی حکومت نظامی حتی اگر هم انتخابات طبق برنامه پیش بینی شده انجام گیرد و همان طوری که ضیاء وعده داده است آزاد باشد یک تمرین بسیار توخالی و بی ثبات کننده خواهد بود.

24- این ارزیابی با اعضای مربوطه گروهی که بر روی این کشور کار می کنند تطبیق شده و تصویب آنها را به دست آورده است.کینگ

تعداد تقریبی افراد تخلیه شونده و آمریکاییهای غیردولتی مقیم خارج

سند شماره (40) تاریخ: 20 تیر 1358 - 11 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: کنسولگری آمریکا در لاهوربه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: برنامه اضطراری و تخلیه افراد: تعداد تقریبی افراد تخلیه شونده و آمریکاییهای غیردولتی مقیم خارج بخش اول: تعداد تقریبی تخلیه شدگان 1- پرسنل وزارت دفاع 2- وابستگان پرسنل وزارت دفاع 3- دیگر پرسنل دولت آمریکا18 4- وابستگان دولت آمریکا38 (الف) 5 - آمریکاییان مقیم 215 (ب) 6- جهانگردان آمریکایی:

فصل سوم25 فصل چهارم25 فصل اول25 فصل دوم25 7- دیگر تخلیه شوندگان احتمالی15 (همسران پاکستانی شهروندان آمریکایی) 8 - جمع 311 نفر (الف) تا اکتبر 1979 بخش اعظم برنامه کمکها در پاکستان متوقف خواهد شد و پرسنل دولت آمریکا به 13 نفر و وابستگان آنها به 25 نفر تقلیل خواهند یافت. در صورت توقف برنامه تسلیحات هسته ای دولت پاکستان، زمینه برای از سر گرفته شدن کمکهای آمریکا در پاکستان فراهم و تعداد پرسنل آمریکایی و وابستگان آنها افزایش خواهد یافت.

لیکن این مسئله در سالهای 80-1979 تحقق نخواهد یافت.

(ب) در واقع 176 آمریکایی ثبت نام کرده اند.

پایان بخش محرمانه آغاز بخش طبقه بندی نشده

ص: 419

بخش دوم: آمریکاییان غیردولتی مقیم خارج الف: بازرگانان 6 ب : کارمندان 4 ج : دانشجو (18 ساله به بالا)5 د : میسیونر55 ه : وابستگان بالا40 و : بازنشستگان و وابستگانشان0 ز : دیگران105 (ج) ح : جمع215 ط : 75 تن از آنها همسران و فرزندان شهروندان پاکستانی هستند.

فولر

کتاب چهل و ششم

پاکستان (2)

ص: 420

ص: 421

دانشجویان در مرکز نشریه «مسلمان» به تظاهرات می پردازند

ص: 422

سند شماره (41) تاریخ: 21 تیر 1358- 12 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: دانشجویان در مرکز نشریه «مسلمان» به تظاهرات می پردازند 1- (طبقه بندی نشده) روزنامه جدید و دارای صراحت لهجه انگلیسی زبان «مسلمان» در صفحه اول خود گزارش داد که قربانی حمله فعالان دانشجویی مرتبط با جمعیت طلاب محافظه کار اسلامی شده است. طبق اظهارات مقاله، 100 دانشجوی دانشگاه قائد اعظم توسط یکی از اتوبوسهای متعلق به دانشگاه در تاریخ 10 ژوئیه (روز تعطیل که تنها معدودی از کارمندان کار می کردند) از راه رسیدند.

دانشجویان شعارهای اعتراض آمیزی را تکرار می کردند و به یکی از گزارشگران زن توهین کرده و پس از آن به زور وارد طبقه اول مرکز این روزنامه شدند.

2- (طبقه بندی نشده) به نقل از مقاله، این گروه در دفاتر روزنامه «مسلمان» به مدت 30 دقیقه ماندند و سعی کردند وارد بخش سردبیری شوند. در تمام مدت یک جیپ حامل پلیس در محل متوقف بود لیکن برای ممانعت از دانشجویان اقدامی به عمل نیاورد. این مقاله گزارش می دهد که دانشجویانی که به زور وارد مقر روزنامه «مسلمان» شده بودند همان دانشجویانی هستند که در برابر سفارتهای آمریکا و هند تظاهرات می کردند (مرجع الف).

3- (محرمانه) اظهارنظر: صبح روز 12 ژوئیه پیرامون این «حمله» توسط روزنامه های اردو و انگلیسی زبان مطالبی منتشر نشد (در تاریخ 11 ژوئیه نیز به علت روز TG روزنامه ای منتشر نشده بود) روزنامه «پاکستان تایمز» تحت کنترل دولت پاکستان نیز مطلبی پیرامون تظاهرات ضد آزمایشگاه فضایی در سفارت آمریکا در دهم ژوئیه نوشته بود لیکن به ادامه تظاهرات اشاره ای نکرده بود.

- این حمله در روزی صورت گرفت که رهبران شیعه آن را به خاطر «بدرفتاری» علیه خود از طرف اکثریت سنی (مرجع ب) «روز اعتراض» نامیده بودند. به نظر ما تصادفی نیست که جمعیت طلاب دارای گرایشات شدید سنی در این روز متعلق به شیعیان به یک روزنامه تحت کنترل آنها حمله کنند. نکته جالب این است که روزنامه «مسلمان» نتوانسته بود در گزارش خود این دو موضوع را به یکدیگر ربط دهد، و شاید علت آن نیز این بوده است که در تحریک فرقه ای، نفعی عایدش نمی شده است.کینگ

برنامه های اضطراری و تخلیه افراد...

سند شماره (42) تاریخ: 24 تیر 1358- 15 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: کنسولگری آمریکا در کراچیبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: برنامه های اضطراری و تخلیه افراد: تعداد تقریبی تخلیه شوندگان احتمالی و آمریکاییهای مقیم خارج. (گزارش و- 77) بخش اول: تعداد تقریبی تخلیه شوندگان 1- پرسنل وزارت دفاع10 2- وابستگان پرسنل وزارت دفاع9 3- دیگر پرسنل دولت آمریکا52

ص: 423

4- وابستگان پرسنل دولت آمریکا 100 5 - آمریکاییان مقیم 395 6- توریست های آمریکایی فصل سوم 150 فصل چهارم 170 فصل اول 200 فصل دوم 215 7- دیگرتخلیه شوندگان احتمالی 35 8- جمع 771 بخش دوم: آمریکاییان بخش خصوصی مقیم خارج الف - بازرگانان 11 ب - کارمندان 35 ج - دانشجویان (18 ساله و مسن تر) 5 د - میسیونرها و روحانیون 41 ه- وابستگان افراد بالا 60 و - بازنشستگان و وابستگان آنها 0 ز - غیره 60 ح - جمع شهروندان بخش خصوصی در این منطقه 212 بریمز

25000 نفر دیگر به پناهندگان افغانی افزوده می گردد

سند شماره (43) تاریخ: 24 تیر 1358- 15 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن. دی. سی موضوع: 25000 نفر دیگر به پناهندگان افغانی افزوده می گردد 1- (طبقه بندی نشده) دولت پاکستان در مورد تعداد پناهندگان افغانی موجود در پاکستان ارقام جدیدی را منتشر کرده است تعداد پناهندگان در حال حاضر 125000 نفر و رو به افزایش است. در رابطه با استانها این رقم به صورت زیر سرشکن می گردد: بلوچستان 39616 نفر، ایالت شمال غربی مرزی 85.

68 نفر. افزایش تعداد آنها نشانگر این واقعیت است که هجوم پناهندگان به نسبت 5000 نفر و بیشتر در هفته های ماه مه 1979 هنوز هم ادامه دارد.

2- (خیلی محرمانه) رابط مطلع بلوچ در کنسولگری کراچی به معاون مقام ریاست و مشاور سیاسی در کراچی در 14 ژوئیه گفت که دولت پاکستان در نظر دارد حدود 25000 نفر از پناهندگان افغانی در بلوچستان را از این ایالت به طور کامل خارج سازد. وی گفت پناهندگان در اردوگاهی در غرب پنجاب اسکان خواهند یافت، که برای ما خبری جدید است لیکن به بررسی بیشتر آن خواهیم پرداخت.

کینگ

عکس العمل پاکستان نسبت به سقوط دولت موراجی دسای

ص: 424

سند شماره (44) تاریخ: 26 تیر 1358- 17 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در دهلی نو- فوریبه: سفارت آمریکا در دهلی نو- فوری موضوع: عکس العمل پاکستان نسبت به سقوط دولت موراجی دسای 1- عکس العمل پاکستان نسبت به رخدادهای دهلی نو به انتظار توأم با دقت شباهت دارد، که در آن در مورد دگرگون شدن ناگهانی وقایع و سرنگون شدن دولت غیرخصمانه دسای هیچ گونه نگرانی نشان داده نمی شود، لیکن برای تصمیم گیرندگان سیاستهای آمریکا یک علامت سؤال جدید پدید آورده است. هیچ یک از سخنگویان دولت پاکستان در این زمینه اظهارنظر نکرده و احتمالاً نخواهد کرد.

2- پوشش مطبوعاتی در دهلی بسیار وسیع و واقعگرایانه است؛ ولی در آنها از هیچ یک از نامزدها- جاگجیوان رام یا چاران سینگ - به عنوان جانشین احتمالی دسای یاد نشده است تا به منافع پاکستان یا دوستی پاکستان و هند لطمه ای وارد نشود. در مورد عناصر جاناتا چون جاناسانگ و غیره نیز مطلبی گفته نشده است.

3- جنگ و نوای وقت - دو نشریه اردوزبانی که همیشه بیش از مطبوعات انگلیسی زبان، نسبت به وقایع هند حساسیت نشان می دهند - در سرمقالات خود علت حساسیت خود را این می دانند که اکثر افرادی که در سال 1947 به پاکستان آمده بودند به زبان اردو صحبت می کنند. جنگ در کتاب نیز جنگ است معتقد است که با وجود «لکه دار شدن حیثیت» دولت دسای به خاطر شورش هندوها و مسلمانان، دوران حکومت دسای در دهلی دوران افزایش همکاریهای دوجانبه بین هند و پاکستان بوده است. جنگ در ادامه می نویسد نخست وزیر بعدی هند نیز باید «سیاستهای دسای را در قبال پاکستان ادامه دهد»، و در این رابطه کلمه «انشاءاللّه» را که همراه این گونه بیانات می آید حذف کرده است.

4- نوای وقت نیز از دوران حکومت دسای به خوبی یاد کرده و اظهار امیدواری می کند که جانشین دسای نیز سیاستهای وی را دنبال کند. احتمالاً با اشاره به اتحاد ملی پاکستان که معادل سیاسی جاناتا در هند است، نوای وقت می نویسد سقوط دولت دسای نشان می دهد که «اتحاد استوار بر اقتضای سیاسی همیشه کوتاه عمر است و سرانجام شکست می خورد».هومل

تلاش و تبلیغات روابط عمومی پاکستان در مورد مسئله تسلیحات هسته ای

سند شماره (45) تاریخ: 28 تیر 1358- 19 ژوئیه 79سری از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. با اولویت موضوع: (سرّی) تلاش و تبلیغات روابط عمومی پاکستان در مورد مسئله تسلیحات هسته ای 1- (تمام متن سری است) 2- شواهد موجود در نقاط بسیار پراکنده (مراجع الف و ب) تکذیب اتهامات در مورد برنامه تسلیحات هسته ای و تلاش برای «راست و ریست کردن امور»، اولین تجلیات تصمیم گیری دولت پاکستان است که در کنفرانس یک هفته ای رؤسای نمایندگیهای پاکستان به ریاست رئیس جمهور ضیاءالحق در اسلام آباد در اوایل ماه ژوئیه اتخاذ شده بود (مرجع ج) سروصدا و جنجالها تا مدتها به طول خواهد انجامید.

3- گزارش حساس سیا در مورد کنفرانس رؤسای نمایندگی حاکی است که تصمیم اتخاذ شده صریحاً

ص: 425

توسط سخنگوی دولت اعلام خواهد گردید و با وجود اینکه بسیاری از رؤسای نمایندگیها در اختفا از خط واقعی دولت پاکستان اظهار تردید می کردند، معدودی نیز نگران برنامه های هسته ای پاکستان بوده اند.

هومل

ضیاءالحق، انتخابات و اوضاع هند

سند شماره (46) تاریخ: 28 تیر 1358- 19 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: (خیلی محرمانه) ضیاءالحق، انتخابات و اوضاع هند 1- (طبقه بندی نشده) تمام روزنامه های انگلیسی زبان صبح امروز مقالاتی در مورد مکالمه کوتاه تلفنی رئیس جمهور ضیاءالحق در مصاحبه اخیر خود با خبرنگار نیوزویک تونی کلیفتون نوشته اند.

مسائل مطروحه در این مصاحبه عبارتند از انتخابات ملی و هیئتهای محلی همسر و دختر بوتو، حزب خلق پاکستان، و آینده شخصی ژنرال.

2- (طبقه بندی نشده) ضیاء در پاسخهای خود:

- تصمیم گرفته است در سال جاری انتخابات عمومی را برگزار نماید، حتی اگر به قیمت به تعویق افتادن انتخابات محلی و شهرداری تمام بشود (مرجع الف).

- وی اعتراف کرد که البته شرایطی چون بی نظمی داخلی و یا خطرات خارجی می تواند بر روی برنامه انتخابات تأثیر بگذارد، لیکن وی گفت که در حال حاضر وی رویداد چنین شرایطی را پیش بینی نمی کند.

- وی بار دیگر وفاداری و ایمان خود را نسبت به سیستم انتخابات هیئتهای محلی ابراز داشت و گفت به این ترتیب دموکراسی در اعماق جامعه عمل خواهد کرد، لیکن از مخالفت اکثریت سیاستمداران ملت یاد کرد و گفت به نظر او آنها می خواهند ابتدا در سطوح ملی انتخاب شوند تا بتوانند بر نتیجه انتخابات هیئتهای محلی تأثیر بگذارند.

- وی گفت حزب خلق پاکستان با آزادی تمام خواهد توانست در انتخابات شرکت نماید و ادعا کرد که تفوق و برتری قانون را در کشور پیاده کرده است و در ادامه گفت اگر کسی او را خیانتکار یا غاصب می داند می تواند آزادانه وی را محاکمه و حتی اعدام نماید.

- وی گفت آزاد شدن نصرت، همسر بوتو و بی نظیر، دختر بوتو به معنی «تبرئه شدن» آنها نیست. وی علیه بی نظیر اتهاماتی را مطرح نکرد، ولی گفت نصرت به علت عدم استفاده صحیح از قدرت در اقدامات نادرستی شرکت داشته است.

- پیش بینی کرد که پس از انتخابات بازنشسته خواهد شد. لیکن گفت که قانوناً می تواند به عنوان رئیس ستاد ارتش تا پایان مارس 1980 به کار خود ادامه دهد. لیکن به نظر وی بهتر است که دولت منتخب، رئیس ستاد ارتش خود را نیز منصوب نماید.

3- (خیلی محرمانه) اظهارنظر: ما تاکنون متن کامل گزارش نیوزویک را ندیده ایم ولی چون مطبوعات رسمی آن را جهت رؤیت پاکستانیها منتشر کرده اند، برای شما نیز آن را ارسال می داریم. حرفهای ضیاء همان حرفهای گذشته است، بنابراین اظهارنظرها نوعی اطمینان به عموم است و تنها مورد استثناء تزلزل وی در مورد انتخاب هیئتهای محلی است.

ص: 426

4- (خیلی محرمانه) طبق شواهد اخیر رئیس جمهور در نظر دارد به بهترین وجه موضع بسیار حساس پیشین خود را در مورد انتخاب هیئتهای محلی اتخاذ نماید. گفته شده است که وی احتمالاً حاضر است در ازای نرمتر شدن فشارهای سیاستمداران در مورد مسأله بودجه از برگزاری انتخابات محلی دست بردارد (مرجع ب) که این حالت دائماً تخفیف می یابد. این معامله چه صورت بگیرد و چه نگیرد، سیاستمداران تمایل وی را در دست کشیدن از انتخابات محلی به خاطر همان دلایلی که ضیاء اشاره می کند مورد بهره برداری قرار خواهند داد. (مرجع ج) 5- (خیلی محرمانه) آنچه باید مورد ارزیابی قرار گیرد تأثیر وقایع هند بر صحنه سیاسی اینجاست.

همه هشیار و مراقب هستند، همه از سقوط موراجی دسای غمگین شده اند، که توأم با نگرانی در مورد تأثیرات سقوط وی و رضایت از این امر است که هند نیز بالاخره مشکلاتی دارد. اگر همان گونه که از مقامات مطبوعاتی اینجا برمی آید، رئیس جمهور هند نشان دهد که هیچ رهبر دیگری نمی تواند قبل از تصمیم گیری پیرامون انتخابات میان دوره ای رأی اکثریت را به دست آورد، تأثیر آن بر انتخابات اینجا نیز مهم خواهد بود. اکثر رابطهای ما معتقدند که تصمیم هند جهت رفتن به پای صندوقهای رأی در 8 هفته آتی، سبب خواهد شد که رئیس جمهور ضیاءالحق یا همکاران و حامیان سیاسی وی بدون در نظر گرفتن نتایج انتخابات در هند، نتوانند به سهولت انتخابات ملی پاکستان را با تأخیر روبه رو سازند.

برنامه های اضطراری و تخلیه افراد: تعداد تقریبی تخلیه شوندگان احتمالی و...

سند شماره (47) تاریخ: 1 مرداد 1358- 23 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سی موضوع: برنامه های اضطراری و تخلیه افراد: تعداد تقریبی تخلیه شوندگان احتمالی و شهروندان آمریکایی بخش خصوصی مقیم خارج (سال مالی - 1358) بخش اول: تعداد تقریبی تخلیه شوندگان احتمالی 1- پرسنل وزارت دفاع25 2- وابستگان پرسنل وزارت دفاع34 3- دیگر پرسنل دولت آمریکا89 4- وابستگان پرسنل دولت آمریکا162 5- آمریکاییان مقیم 339 (افراد مقیم ثبت شده 292) 6- جهانگردان آمریکایی:

فصل سوم20 فصل چهارم8 فصل اول8 فصل دوم8 7- دیگر تخلیه شوندگان احتمالی20 8- جمع689 پایان بخش محرمانه/ آغاز بخش طبقه بندی نشده:

ص: 427

بخش دوم: آمریکاییان بخش خصوصی مقیم خارج الف - بازرگانان19 ب - کارمندان14 ج - دانشجویان (18 ساله و مسن تر)0 د - میسیونرها40 ه- وابستگان افراد بالا104 و - بازنشستگان و وابستگان آنها72 ز - افراد دیگر90 (معلمین مدارس و وابستگان آنها، و وابستگان ثبت نشده تبعه پاکستان) ح - جمع339 هومل

سفر شاهی به کابل احتمالاً قبل از سپتامبر صورت نخواهد گرفت

سند شماره (48) تاریخ: 2 مرداد 1358- 24 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: (خیلی محرمانه) سفر شاهی به کابل احتمالاً قبل از سپتامبر صورت نخواهد گرفت 1- (خیلی محرمانه) تمام متن، اطلاعات کشور بیگانه، حفاظت شود.

2- در ملاقات 23 ژوئیه و گفتگو پیرامون اوضاع افغانستان، وزیر خارجه شهنواز متن گفتگوی خود را با معاون وزیر خارجه افغانستان، دوست، که قبلاً توسط مدیرکل وزارت امور خارجه امیر عثمان در اختیار ما گذاشته شده بود، تأیید نمود. وی گفت علت آنکه آنها نتوانسته اند بیانیه های خود را منتشر سازند عدم توافق آنها پیرامون نحوه بیان عبور 140 هزار افغانی است که بنا به ادعای وی از آوریل 1978 از مرز گذشته و وارد پاکستان شده اند. دوست اصرار داشت که برای تشریح آنها از کلمه «فراریان» استفاده شود.

پاکستان نیز نمی توانست این کلمه را بپذیرد و در نتیجه دوست تمام فرمول بندیهای پیشنهادی را رد کرد.

وزیر خارجه به دوست گفته بود مهم نیست که شما آنها را چه می نامید، آنها از افغانستان گریخته اند، تعدادشان بسیار است و باری بر دوش پاکستان هستند.

3- وزیر خارجه گفت سفر آقاشاهی به افغانستان قبل از ماه رمضان صورت نخواهد گرفت و خاطرنشان ساخت که آقاشاهی از اول سپتامبر درگیر اجلاس جنبش غیرمتعهدها خواهد بود. به همین دلیل آقاشاهی وقت نخواهد داشت که به کابل سفر کند و سفر وی تا اواسط یا اواخر سپتامبر به تعویق خواهد افتاد.

رئیس جمهور ضیاءالحق در اجلاس جنبش غیرمتعهدها در هاوانا شرکت خواهد جست

سند شماره (49) تاریخ: 2 مرداد 1358- 24 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: رئیس جمهور ضیاءالحق در اجلاس جنبش غیرمتعهدها در هاواناشرکت خواهد جست 1- (خیلی محرمانه) تمام متن، اطلاعات کشور بیگانه، حفاظت شود.

2- در ملاقات خود با وزیر خارجه شهنواز در تاریخ یکم مرداد 1358 پیرامون مسائل دیگر IBN-

ص: 428

3 $-34، 3، 34 95 59086 و از جمله اجلاس آتی غیرمتعهدها در هاوانا گفتگو کردیم.

3- وزیر خارجه یمن گفت پاکستان همان گروهی را که به کلمبو فرستاده بود، یعنی سفیر آخوند، نایک، و ثاقب را در سطح رسمی در اواخر اوت و مشاور خارجی آقاشاهی را در حدود یکم سپتامبر برای اجتماع وزیران خارجه، به هاوانا گسیل خواهد داشت. وی پس از آن گفت رئیس جمهور ضیاءالحق از چهارم تا هفتم سپتامبر در این کنفرانس شرکت خواهد کرد.

4- در رابطه با این سؤال من، که آیا در مورد حضور ضیاء تصمیم قطعی گرفته شده یا نه، وزیر خارجه با کمال سادگی لبخندی زده و گفت اکنون که ما به عضویت کامل جنبش عدم تعهد درآمده ایم او «حتما» باید در آن شرکت نماید. وی گفت به زودی یکی از وزیران کوبایی همراه با دعوتنامه رسمی وارد این کشور خواهد گردید.

5 - اظهارنظر: طبق اطلاع وزارتخانه، همسر و دو دختر ضیاء به علت معالجات پزشکی مورد نیاز دختر جوانتر در واشنگتن به سر می برند. آنها در اواسط ژوئیه برای صرف مدت 45 روز یعنی تا اول سپتامبر وارد واشنگتن شدند. گفته می شود که ممکن است ضیاء بخواهد آنها را در آمریکا ملاقات نماید.

به نظر من به احتمال قوی ضیاء در مسیر سفر خود به هاوانا یا جهت دیدار با خانواده اش (و احتمالاً مقامات آمریکایی) یا برای آنکه آنان را به همراه خود به هاوانا ببرد به واشنگتن وارد خواهد شد.

خورشید احمد بودجه سالهای مالی 80/1979 را مورد بررسی قرار می دهد

سند شماره (50) تاریخ: 3 مرداد 1358- 25 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: خورشید احمد بودجه سالهای مالی 80/1979 را مورد بررسی قرار می دهد 1- در تاریخ یکم مردادماه، پروفسور خورشید احمد سرپرست و معاون اسبق ریاست کمیسیون برنامه ریزی و سرپرست کنونی مؤسسه جدید انستیتوی مطالعات خط مشی ها، تحلیل و توصیه های خود را در مورد بودجه سالهای 80/1979 علنا اعلام کرد. گزارش پروفسور خورشید نشانگر افکار وی به عنوان یک اقتصاددان و نظریات بنیادگرایانه اسلامی او می باشد.

با حمایت از ایجاد یک استراتژی جدید اقتصادی برای پاکستان که بر رشد و تساوی حاصل از توزیع دوباره ثروت، رجعت به سبک زندگی توأم با صرفه جویی بیشتر، و تأکید بر رفاه اجتماعی و تأمین نیازهای اساسی انسانی استوار باشد، وی انتقادهای قابل درک تر و نظریات مفهوم تری را در رابطه با این بودجه مطرح می سازد. وی این بودجه را در رابطه با مخارج عادی سنگین اعلام کرد و گفت که بودجه کنونی ادامه سیاستهای رژیم گذشته در مخارج عمرانی و سیاست مالیاتی و وارداتی کهنه بوده و نمی تواند مصرف کالاهای تجملاتی را کاهش داده و بیشترین فشار را بر کسانی وارد می آورد که قادر به پرداخت هزینه ها نیستند. در رابطه با اصول اسلامی، گزارش بودجه مزبور را «نقطه اوج اعلامیه دوازدهم ربیع الاول» می خواند (اعلام نظام اسلامی در پاکستان) که بخصوص در رابطه با زکات و عشر که بنا به اعتقاد خورشید در نظام مالی یک دولت دارای گرایشات اسلامی و سیستم بانکی بدون بهره که در بودجه کنونی عنوان نشده باید جای داشته باشد. توصیه های مطروحه در گزارش به مخارج ناشی از این بودجه توجه داشته، و نشانگر خواست خورشید در کاهش یافتن قسمتهای به هدر رفته بودجه و عدم توزیع

ص: 429

صحیح مصارف می باشد. او میل دارد که میزان کاهش برابر با 6 میلیارد روپیه شود و با استفاده از بخشهای خصوصی شکاف مالی 1/11 میلیارد روپیه ای به 5/2 - 2 میلیارد روپیه کاهش پیدا کند.

2- خورشید احمد توصیه می کند که مخارج غیر عمرانی (مخارج عادی) از 1/29 میلیارد روپیه به 1/27 میلیارد روپیه کاهش پیدا کند، لیکن با وجود اینکه به اهمیت دفاع واقف است، توصیه می کند که مخارج دفاعی حدود 40 درصد مخارج عادی را تشکیل داده و حدود 2 درصد (5/23 میلیون روپیه) کاهش پیدا کند تا نشان دهد که ارتش نیز مایل است که مخارج به طور کلی کمتر شود. وی مایل است که تمام موارد دیگر نیز 10 درصد کاهش یابند تا 275 میلیون روپیه صرفه جویی شود. وی 726 میلیون روپیه نیز در سوبسیدها و منجمله سوبسید گندم و حذف سوبسید کشاورزی در مورد مزارع کمتر از 25 هکتار، کاهش توصیه کرده است. وی در رابطه با سوبسیدها می گوید: در پاکستان از نظر اقتصادی و اجتماعی سوبسیدها قابل توجیه نیستند. با این وصف وی از جرح و تعدیل سوبسید کود شیمیایی در بودجه عمرانی مانند سوبسیدهای مخارج عادی حمایت می کند که تا 97 میلیارد روپیه کاهش پیدا کند (معذالک گذشته از شایستگی نظام قیمت گذاری دوگانه، مشکلات مربوط به مدیریت تفویض سوبسید کشاورزی به کشاورزان کوچکتر بسیار زیاد بوده و احتمالاً عمل نخواهد شد). علاوه بر این وی یادآور می شود که مدیریت مدنی به عنوان درصدی از هزینه های تولید ناخالص ملی دو برابر مدیریت مدنی هند و چند برابر مدیریت کشورهای رو به رشد است.

3- وی توصیه می کند که سطح مخارج عمرانی معادل 19 میلیارد روپیه سال گذشته شود، یعنی ترکیبی از: 1) کاهش یکسان 5 درصدی یا 1/1 میلیارد روپیه ای، 2) کاهش 2 میلیارد دلاری چند پروژه از قبیل ذوب آهن و کارخانه سیمان و کود شیمیایی و پروژه های دیگری که همچون مجتمع ورزشی اسلام آباد و چند ساختمان دیگر ضرورت چندانی ندارند و 3) کاهش سوبسید کود شیمیایی که در بالا گفته شد. در کنفرانس مطبوعاتی 22 ژوئیه، پروفسور خورشید احمد گفت با بهبود مدیریت پروژه ها و بدون ضربه زدن به پیشرفت پروژه ها می توان کاهش های پیشنهادی وی را عملی کرد. وی گفت که در زمان ریاست کمیسیون برنامه ریزی، شاهد آن گونه مصارف و فسادهایی بوده است که بالاخره دریافته است که با کنترل دقیق پروژه ها از به هدر رفتن پولهای زیادی می توان جلوگیری به عمل آورد.

4- پروفسور خورشید تأثیر کلی تورم ناشی از نظام مالیاتی بودجه کنونی را حدود 30-25 درصد برآورد کرده و می گوید: «در انتخاب این مفادی که مالیات در مورد آنها وضع شده، طراحان بودجه بر کالاها و خدماتی انگشت گذاشته اند که بر افراد عامی تأثیر می بخشد.» وی سیاست دولت را در مورد واردات (اسلام آباد 7510) محکوم کرده و می گوید که این سیاست نمی تواند مصرف کالاهای تجملی را محدود نماید و علاوه بر این اعلام می دارد که بودجه جدید وابستگی پاکستان را به کمکهای خارجی افزایش می دهد، در حالی که این کشورها روزبه روز از تمایلشان به افزایش کمکها به پاکستان کاسته می گردد. او هیچ گونه توصیه کمی را در رابطه با کاهش مربوط به مشکلات منابع مطرح نمی سازد ولیکن می گوید که باید به بخش خصوصی اجازه داده شود تا از پاکستانیهای مقیم خارج پولهای بیشتری را جذب نموده و تحرک بخشند. اگر وجود مالیاتهای جدید ضرورت یابد، سیاست کلی مالیاتی باید اصلاح گردد تا ارزیابیها دقیق تر و مالیاتها مترقی تر گردد. ولی گزارش وی اصلاً به مطرح کردن مالیات بر درآمد کشاورزی که می تواند تا حدودی شکاف موجود یعنی کمبود منابع را پر سازد نمی پردازد.

ص: 430

5- اظهارنظر: گزارش وی همان چیزهایی را مطرح می کند که جامعه بین المللی از مدتها قبل در مورد مخارج و هزینه های سنگین دولتی، سوبسیدهای بسیار و وابستگی بیش از حد به منابع خارجی به دولت پاکستان گوشزد می کرده است. توصیه های مطروحه در گزارش در مورد مخارج به پروژه های خاصی می پردازد که عملی نیستند. در رابطه با منابع، او به جزئیات نمی پردازد. خورشید نیز مانند بسیاری از منتقدین بودجه خواستار بودجه فاقد افزایش مالیات (بخصوص افزایش بودجه ای که بر فقرا و تهیدستان یعنی تقریباً همه افراد کشور فشار وارد می آورد) می باشد، لیکن پیشنهادات وی که بر ترغیب بر سرمایه گذاریها استوار است برای رسیدن به این هدف آنقدر قانع کننده نیست، که بتواند منابع موجود بخش خصوصی را با عدم اطمینان موجود در زمینه های سیاسی و اقتصادی تحرک بخشد.

6- نسخه هایی از خلاصه گزارش 35 صفحه ای خورشید به بخشهای خاور نزدیک/ دفتر روابط عمومی، روابط بین المللی EB/ OMA/ REC و و خزانه داری، OASIA(مک فادن) ارسال می گردد.

ادامه مقاومت اقلیت شیعه در برابر اسلامی شدن به سبک مذهب تسنن

سند شماره (51) تاریخ: 3 مرداد 1358- 25 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: ادامه مقاومت اقلیت شیعه در برابر اسلامی شدن به سبک مذهب تسنن 1- مطبوعات اردوزبان پاکستانی دوم مرداد گزارش می دهند که مالیاتهای اجتماعی «زکات» و «عشر» که پیروان مذهب تسنن به جمع آوری آن معتقد هستند (تلگرام مرجع الف) به علت مقاومت جامعه اقلیت شیعه در آینده نزدیک جمع آوری نخواهد شد.

2- اظهارنظر: این گزارش نشان می دهد که برنامه مقاومت شیعیان (حداقل به طور موقت) در برابر اسلامی شدن کشور براساس مذهب تسنن تا حدودی موفقیت آمیز بوده است.

3- بنا به گفته منابع شیعه برنامه زکات و عشر به وسیله شورای ایدئولوژی اسلامی دولت پاکستان بار دیگر مورد بررسی قرار گرفته و پیشنهادات آن برای بررسی مجدد به کابینه ارجاع خواهد شد. این روند ممکن است تغییر عمده ای پیدا نکند، ولی یک وسیله بازدارنده مؤثر است تا موقع برگزاری انتخابات. با کاملتر شدن روند سیاسی، شیعیان گویا احساس می کنند که پیشنهاد سنی ها یک مسئله حساس سیاسی را به وجود خواهد آورد که مجلس آن را جدی نخواهد گرفت. ولی موفقیت آمیز بودن نهایی این تاکتیک شیعیان بعدا معلوم خواهد شد؛ ولی در حال حاضر از نظر تعویق زمانی موفقیت لازم را به دست آورده است. (پایان اظهارنظر)

سفر وزیر کوبایی

سند شماره (52) تاریخ: 7 مرداد 1358- 29 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: سفر وزیر کوبایی 1- (طبقه بندی نشده) آنتونیو اسکیوال، وزیر صنایع شیمیایی و فرستاده ویژه کاسترو در تاریخ 5 مرداد وارد پاکستان شد. اسکیوال در همان روز با مشاور وزارت خارجه آقاشاهی ملاقات و عصر همان روز

ص: 431

رهسپار اسلام آباد شد.

2- (طبقه بندی نشده) آقاشاهی پس از ملاقات با اسکیوال به مطبوعات گفت که گفتگوهای آنها بر برنامه کار اجلاس هاوانا و روابط دوجانبه کوبا و پاکستان متمرکز بود. تنها موضوع خاص مورد تبادل نظر این بود که وزیر کوبایی خواستار کسب پذیرش برای سفیر کوبا در پکن شده بود تا وی بتواند هم زمان سفیر کوبا در پاکستان نیز باشد.

3- (طبقه بندی نشده) آقاشاهی به مطبوعات گفت وی در آخرین هفته ماه اوت رهسپار هاوانا خواهد شد.

4- (طبقه بندی نشده) اسکیوال در تاریخ 6 مرداد ماه در راولپندی با رئیس جمهور ضیاءالحق شام صرف کرد و بنا به گزارشها به ضیاء اطمینان داد که کوبا از عضویت پاکستان در جنبش غیرمتعهدها حمایت خواهد کرد. وی نامه کاسترو را که در مورد محتویات آن اطلاعی در دست نیست، ولی گویا همین پیمان را با پاکستان بسته است، به ضیاء تقدیم کرد.

5- (محرمانه) اظهارنظر: پاکستان شدیداً تصمیم گرفته است که به عضویت کامل نبش غیرمتعهدها درآید و ورود قبل از موعد آقاشاهی به هاوانا نیز نشانگر آن است که این کشور مصمم است مقدمات احتمالی ورود به این گروه را فراهم آورد.

6- (محرمانه) سفر هیئت نمایندگی کوبایی بنا به گفته یکی از مقامات وزارت خارجه به طور ناگهانی صورت گرفت و این مقام در تاریخ 5 مرداد به مقام سفارت گفت که تنها چند ساعت قبل از ورود اسکیوال و چهار کوبایی دیگر مقدمات مربوط پروتکل فراهم آمده بود. (پایان اظهارنظر)

ضیاء بودجه را کمی تغییر می دهد

سند شماره (53) تاریخ: 7 مرداد 1358- 29 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: ضیاء بودجه را کمی تغییر می دهد.

1- رئیس جمهور ضیاءالحق در سخنرانی وعظ گونه خود پیرامون بودجه مورد انتقاد در 5 مرداد، به دفاع از بودجه وزیر دارایی خود پرداخت و از ملت خواست که به پاکستان کمک کنند تا بتواند مدیریت بد اقتصادی رژیم گذشته را جبران نماید و بدون پرداختن به جزئیات در میزان مالیاتها و مخارج کاهشی پدید آورد (البته در یک مورد در مخارج افزایشی ایجاد کرد). وی گفت باید از حاکمیت پاکستان و ظاهرا عملیات اتمی آن (مرجع ب) با کاهش وابستگی آن به کمکهای خارجی حراست شود. رئیس جمهور ضیاء افزایش قیمت نفت و گاز طبیعی مصرفی منازل را لغو کرد و مالیات شیرخشک وارداتی را بالا برد. وی همچنین در میزان مالیات بر ثروت، کاهشی پدید آورد و شهروندان اصلی را از پرداخت مالیات معاف نمود و به حقوق کارمندان دولتی که ماهانه 1500 روپیه یا کمتر دارند 40 روپیه مزایای زندگی اضافه کرد. طبق شواهد مقدماتی، تأثیر خالص این اقدامات، بخصوص افزایش دستمزدها، سبب افزایش کمی در کسری بودجه خواهد شد.

2- بدون پرداختن به جزئیات، وی اعلام کرد که در مخارج غیرعمرانی (عادی) حدود 500 میلیون روپیه (یا 2 درصد) کاهش، و در بودجه عمرانی نیز 800 میلیون دلار (یا 5/3 درصد) کاهش پدید آورده

ص: 432

است. دکتر اچ.ام. قاضی، عضو کمیته بررسی بودجه به ما گفته است که کاهش پدید آمده در مخارج عادی نزدیک به 650 میلیون روپیه نسبت به کاهش بودجه پیشنهادی توسط کمیته بوده است، که بودجه دفاعی را نیز در بر می گیرد. کاهشهای اعلام شده در مخارج عمرانی پیشنهاد 2 میلیارد روپیه ای کمیته را که سبب کاهش هزینه های دولتی و بعضی پروژه ها به استثنای هزینه های مربوط به ذوب آهن کراچی، بندر قاسم، کارخانه های تهیه کود شیمیایی و یا کاهش سوبسید کود شیمیایی می شد، در بر نمی گیرد. هنوز از نحوه توزیع این کاهشها اطلاعی نداریم، ولی فکر نمی کنیم که این کاهش بر پروژه های مذکور تأثیری بگذارد.

3- ضیاء گفت به منظور کاهش هزینه های دولتی، پاکستان تلاش خواهد کرد تعداد سفارتخانه های خود در خارج از کشور را کاهش دهد (مرجع ب). وی علاوه بر این ممنوعیت استخدام دولتی، منع وارد کردن ماشین آلات رسمی دولتی بالغ بر 1600 سی سی را اعلام کرد و از تمام آژانسهای دولتی خواست که در انجام وظایف خود کمال سادگی را رعایت نمایند.

4- جزئیات مربوط به این کاهش بودجه هنوز افشا نشده است ولی به محض دسترسی این اطلاعات را برای شما ارسال خواهیم داشت.

بودجه مخارج، بودجه مربوط به سوبسید، دفاع و قروض و...

سند شماره (54) تاریخ: 9 مرداد 1358- 31 ژوئیه 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: بودجه مخارج، بودجه مربوط به سوبسید، دفاع و قروض بخش عمده ای را در بر می گیرند 1- خلاصه: علیرغم اقدامات جدید و افزایش مالیاتها به منظور افزایش عوارض مالیاتی از 13 درصد به کمتر از 14 درصد تولید ناخالص ملی، کسری بودجه پاکستان باز هم دو برابر کسری بودجه سال قبل خواهد بود؛ چون در مخارج عادی و عمرانی افزایش چشمگیری ایجاد شده است. رقم 13 درصدی ما بیشتر از رقم 12 درصدی مورد استفاده توسط غلام ایشاو در سخنرانی بودجه ای خود می باشد، چون او از رقم تجدیدنظر شده در بودجه 79/1978 استفاده کرده، ولی ما برآورد بودجه اصلی را به کار گرفته ایم.

رقم مورد استفاده ما در رابطه با تولید ناخالص ملی در سالهای 80/1979 با در نظر گرفتن نرخ تولید ناخالص ملی حدود 14 درصد رشد را نشان می دهد. بخش اعظم افزایش بودجه عمرانی به سوبسید کود شیمیایی، هزینه های مربوط به مؤسسات دولتی مانند کارخانه ذوب آهن کراچی و پروژه های آب و برق اختصاص یافته است. (پایان خلاصه) 2- تحرک و تجهیز منابع در رابطه با بودجه سال جاری، ظاهرا عظیمترین تلاش در تاریخ پاکستان است. در نتیجه مالیاتهای جدید و افزایش یافته، مالیاتهای بودجه طوری تعیین شده که 24 درصد افزایش یابد، که اگر این رقم تحقق یابد قطعا از نرخ جاری تولید ناخالص داخلی فراتر خواهد رفت. دیگر درآمدها طوری برنامه ریزی شده تا 11 درصد کاهش یابد و علت آن نیز دریافت کمتر کمک خارجی است تا بدین ترتیب جمع درآمدها تنها 9 درصد بیش از بودجه اصلی سال گذشته باشد.

حجم عظیم مالیاتها بشدت تنفر پاکستانیها را برانگیخته است، لیکن می بایست تلاشی باشد، در جهت ادامه حیات پاکستان نسبت به استطاعت خود آن کشور که امری است که همیشه از طرف جامعه کمک دهنده توصیه می شود. مع الوصف و متأسفانه،افزایش بودجه در بخش مخارج تأثیرات خیرخواهانه

ص: 433

(ناپسند داخلی) را بیش از حد از میان برداشته است. در این بودجه مخارج 21 درصد افزایش خواهد داشت تا کسری بودجه در مقایسه با کسری بودجه اولیه (که به طرز کاذبی میزان کسری آن پایین بود) سالهای 79/1978 دو برابر شود. این پیام افزایشهای عمده را مشخص می کند و اساس آن نیز بودجه ای است که در 28 ژوئن ارائه شده است. تغییرات پیشنهادی رئیس جمهور ضیاء در 27 ژوئیه هنوز تحت بررسی است، و بر نتیجه این پیام تأثیر چندانی نخواهد داشت.

3- رشد مخارج در بودجه عادی بیشتر از بودجه عمرانی است و علیرغم افزایش اخیر در نرخ گندم در جیره گاهها، بخش اعظم افزایش کسری بودجه حاصل سوبسیدهای زیاده از حد است. قروض بیشتر در زمینه خدمات مربوط به وامها (17 درصد)، مخارج دفاعی (15 درصد) و سوبسید (61 درصد) حدود چهار پنجم افزایش کلی غیرعمرانی را در بر می گیرد. (رقم مربوط به سوبسید دربرگیرنده سوبسید کود شیمیایی که در بودجه عمرانی گنجانده شده، نمی باشد) در حالی که درصد افزایش بودجه دفاعی کمتر از درصد افزایش کل بودجه بوده است. معذالک حدود 150 میلیون روپیه یعنی بیشترین افزایش موجود در بودجه را شامل می گردد. در رابطه با نیازهای نظامی، و آمادگی ارتش پاکستان، رقم مذکور بدون شک معتدل است. افزایش مخارج مربوط به نیروهای مسلح غیرنظامی و پناهندگان افغانی هزینه های امنیتی را برابر با 220 میلیون روپیه خواهد نمود.

4- در حالی که افزایش بودجه دفاعی و قروض بر استحکام بودجه تأثیر می گذارد، رقم عظیم سوبسید نشانگر بیماریهای اقتصاد پاکستان است. حدود 65 میلیون روپیه در رابطه با صدور منسوجات کنار گذاشته شده تا رقابت در این زمینه افزایش یابد، در حالی که مقدار مشابهی نیز به منظور سوبسید صادرات پنبه خام کنار گذاشته شده است. 32 میلیون روپیه برای جبران اقدام بانک هایی که با نرخ بهره کمتری به تجارت پیشگان وام می دهند به عنوان انگیزه یا وسیله ترغیب کنار گذاشته شده است. سوبسید روغن خوراکی برای پایین نگه داشتن قیمت آن به 324 میلیون روپیه بالغ شده است.

5- یک پنجم باقیمانده افزایش در مخارج عادی یعنی 900 میلیون روپیه در رابطه با مواردی از قبیل انتقال هزینه دانشگاهها و دانشکدهها از ایالات (224 میلیون روپیه) به دولت مرکزی، افزایش کمک دولت به شرکتهای ملی نفتی (95 میلیون روپیه)، مخارج بخش لجستیکی ملّی که توزیع کننده واردات گندم و کود (166 میلیون روپیه) می باشد و انرژی اتمی (13 میلیون روپیه) و زمینه های دیگر (400 میلیون روپیه) پدید آمده است.

6- مخارج عمرانی، برابر با 23 میلیارد روپیه در رابطه با بودجه اولیه سالهای 79/1978، 21 درصد افزایش یافته است. حدود نیمی از 4 میلیارد روپیه افزایش مربوط به افزایش سوبسید کود (73 درصد)، مخارج قدیمی و جدید تأسیسات دولتی (30 درصد) و پروژه های آب و برق (36 درصد) می باشد.

مهمترین افزایش در بخش بودجه عمرانی در رابطه با سوبسید کود است که بالغ بر 700 میلیون روپیه بوده است. مخارج مربوط به کارخانه ذوب آهن کراچی حدود 250 میلیون روپیه یا 8 درصد و مخارج مربوط به پروژه های دیگر مربوط به آن مانند بندر قاسم به سطح 290 میلیون روپیه رسید که 30 درصد افزایش یافته است. دیگر مخارج عمده صنعتی در رابطه با مؤسسات گسترش گاز و نفت حدود 50 درصد افزایش و به 750 میلیون روپیه بالغ گشته و ادامه اکتشاف و گسترش منابع و شرکتهای راهسازی از 50 میلیون روپیه سال گذشته به 290 میلیون روپیه بالغ شده، که علت آن نیز احتمالاً نیاز به خرید اتوبوسهای جدید

ص: 434

برای جایگزین شدن اتوبوسهای قدیمی بین شهرهای بزرگ پاکستان بوده و حدود 100 میلیون روپیه نیز برای هریک از کارخانه های کود فوجی و مؤسسه اتومبیل سازی پاکستان اختصاص یافته است. افزایش پروژه های آب و برق 300 میلیون روپیه در رابطه با برق رسانی به 2000 دهکده و 123 میلیون روپیه نیز در رابطه با پروژه های کنترل پیشرفت نمک و بازسازی زمینها اختصاص یافته است.

تظاهرات اسلامی در دانشگاه پیشاور

سند شماره (55) پاسخ به: مسعود اکرم، مشاور اقتصادیخیلی محرمانه به: داگلاس بی. آرچارد، مدیرتاریخ: 10 مرداد 1358- 1 اوت 79 موضوع: تظاهرات اسلامی در دانشگاه پیشاور تظاهرات سه روزه جمعیت طلبه های اسلامی Jamiati Tolaba از 30 تیر 1358 در محوطه دانشگاه پیشاور به رهبری حزب شاخه استان مرزی شمال غربی برگزار گردید. اقدامات بسیاری انجام گرفت تا نمایندگان تظاهرات، که از سرتاسر کشور از راه می رسیدند، در تظاهرات مزبور پذیرفته شوند. هریک از کارکنان هوادار جمعیت طلاب دانشگاه پیشاور اقداماتی در زمینه تهیه وسایل حمل و نقل و غذاخوری و محل سکونت به عمل آورده اند. مشکل بتوان تعداد شرکت کنندگان خارج از شهری را در تظاهرات برآورد کرد. برآوردها از 500 تا 1000 نفر در نوسان است. نمایندگان مزبور یک هیئت نمایندگی بیست نفره از عربستان سعودی را نیز در بر می گرفت. جمع حضار در بعضی از جلسات بالغ بر 3000 نفر بود.

بنا به گفته شبیر احمد دانشجوی پزشکی دانشگاه پیشاور، و ارشاد الحق بازرگان، که هردو از هواداران جماعت اسلامی بوده و در تظاهرات شرکت کرده اند، هدف از تظاهرات تزریق روحیه اسلامی در جوانان پاکستانی و آماده کردن نسل جوان برای اداره و بر عهده گرفتن یک جامعه اسلامی می باشد. به همین منظور، علمای اسلامی آگاه و رهبران جماعت اسلامی در جلسات مختلف به سخنرانی پرداخته و جلساتی نیز برای قرائت و تفسیر قرآن ترتیب داده شده بود. نمایشگاهی نیز از تاریخ انقلاب در ایران، پاکستان و افغانستان برگزار شده بود.

در این تظاهرات پیام حسن نیت مولانا مودودی مؤسس جماعت اسلامی قرائت گردید که در آن رستاخیز و برتری نهایی اسلام را پیش بینی کرده بود. تعدادی از رهبران برجسته جماعت اسلامی نیز در تظاهرات سخنرانیهایی ایراد کردند. این رهبران عبارت بودند از پروفسور غفور، پروفسور خورشید، میان طفیل محمد، قاضی حسین احمد و دیگران. از جمله رهبران برجسته دانشجویی می توان لیاقت بلوچ، شبیر احمد، ارباب آفریدی، و ظفر جمال بلوچ را نام برد. عملاً تمام رهبران جماعت اسلامی در سخنرانیهای خود به سه نکته اساسی پرداختند: (1) عظمت اسلام در حل مسائل امروز جهان بخصوص پاکستان، (2) وضع اقتصاد ملی نابسامان پاکستان، و (3) جهاد و رستاخیز اسلامی.

به طور مثال، پروفسور خورشید گفت که اسلام تنها دینی است که همه چیز را تحت الشعاع قرار داده و به انسان درس انقلابی زیستن را می دهد. وی گفت هر پاکستانی حدود ده هزار روپیه مقروض است. وی سعی کرد مسئولیت تهیه بودجه جدید دولت فدرال را از دوش اتحاد ملی پاکستان بردارد. سرپرست جماعت اسلامی افغانستان، پروفسور برهان الدین ربانی و سرپرست حزب اسلامی افغانستان، گلبدین حکمتیار نیز در این تظاهرات سخنرانی کردند. ربانی از انقلاب اسلامی ایران تجلیل بسیار به عمل آورد.

ص: 435

وی تلاش پاکستانیها را در وارد کردن نظام اسلامی در کشور مورد ستایش قرار داد. او بر اهمیت وقف زندگی در راه دین و مذهب تأکید کرد و گفت این تلاشها همیشه مثمر ثمر واقع می گردد. ربانی به تشریح بدرفتاریهایی که با علمای مذهبی و مؤمنین افغانی توسط دولت تره کی می شود پرداخت. حکمتیار سخنان خود را به تشریح انقلاب اسلامی در افغانستان محدود نمود، و گفت که مردم افغانستان فداکاریهای بسیاری به خرج می دهند تا دین خود را در برابر کمونیسم حفظ کنند. وی تلاش جمعیت طلاب اسلامی را در راه خدا و اسلام ستود.

گنجدوست کاردار ایران، نمایشگاه مربوط به مبارزات انقلاب اسلامی در ایران، افغانستان و پاکستان را افتتاح کرد. وی انقلاب اسلامی اخیر ایران را تشریح کرد و اسلام را تنها نظامی خواند که قادر است با مشکلات امروز دست و پنجه نرم کند. وی گفت هیچ کس نمی تواند مانع از انقلاب و رستاخیز اسلامی بشود.

یکی از اعضای برجسته دانشگاه پیشاور در گفتگو با من در مورد تظاهرات با انزجار گفت که این تظاهرات محوطه دانشگاه را کثیف کرده است. وی گفت تعداد کمی از دانشجویان محلی در این تظاهرات شرکت کرده اند. وی گفت اکثر حضار مرکب از افراد طبقه چهار (یعنی زارعین و دهقانها) و جوانان روستاهای مجاور بوده اند که به خاطر دریافت غذای مجانی در تظاهرات شرکت کرده بودند. وی گفت طرز برخورد کلی دانشجویان جماعت اسلامی شبه نظامی است. وی گفت این افراد در سیاستهای دانشگاه پیشاور نقشی ندارند، چون دانشجویان حزب خلق پاکستان و پشتو مهمترین و نیرومندترین گروههای دانشجویی اینجا هستند.

شایعه توافق با آمریکا جهت نجات بوتو و متوقف نمودن برنامه هسته ای

سند شماره (56) تاریخ: 21 مرداد 1358- 12 اوت 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - با اولویت موضوع: (طبقه بندی نشده) شایعه توافق با آمریکا جهت نجات بوتو و متوقف نمودن برنامه هسته ای 1- (طبقه بندی نشده) تایمز پاکستان روزنامه تحت کنترل دولت در تاریخ 20 مرداد در سرمقاله خود تحت عنوان «قرارداد بی نظیر با آمریکا» گزارش کرده است که بی نظیر بوتو، دختر نخست وزیر فقید «با آمریکا به توافق رسیده است که در ازای حمایت آن کشور (در دنباله مبارزات اعتدالی پدرش) مانع از ادامه پیشرفت توانایی کشورش در زمینه تسلیحات هسته ای گردد».

2- (طبقه بندی نشده) در این سرمقاله آمده است: «استراتژی اتخاذ شده به وسیله دوشیزه بی نظیر قرار بود آمریکا و جهانیان را متقاعد سازد که پاکستان در نظر دارد یک بمب اتمی تولید کند، تا پس از به صدا درآوردن این زنگ خطر، بتواند حمایت دولت آمریکا را بر طرفداری از بوتو جلب نماید.» این مقاله به عنوان شاهدی بر این مدعا از نامه ای یاد می کند که بی نظیر به برادرش مرتضی پس از متهم شناخته شدن پدرش و محکوم شدن وی به مرگ توسط دادگاه لاهور، نوشته بود.

3- (طبقه بندی نشده) این مقاله می گوید دولت آمریکا باید دیوانه باشد که به این قرارداد تن در دهد، چون نخست وزیر بوتو به طرز غیرقابل بخششی به آن«حمله ور» شده بود و آن را متهم به طرح توطئه های شیطانی... برای سرنگونی خود کرده بود... و گفته بود تنها زمانی دولت آمریکا می تواند پیروز بشود که

ص: 436

دلیل قاطعی ارائه کند. تمایل خانواده بوتو به چشم پوشی از قرارداد مجتمع غنی سازی هسته ای فرانسوی برای به دست آوردن یک نفع دیگر پدید آمده است.

4- (طبقه بندی نشده) این مقاله در ادامه می نویسد، این طرح نتوانست بوتو را نجات دهد، لیکن «قطعا تبلیغات غربی» را علیه پاکستان پیرامون مسئله اتمی تجهیز کرده است نویسندگان این مقاله تقاضای آمریکا را برای جلوگیری از اعدام بوتو و توطئه سکوت بوتو را در مورد فشارهای آمریکا علیه تلاش پاکستان برای دستیابی به تکنولوژی هسته ای، شواهدی دیگر بر این مدعا می خوانند.

5- (طبقه بندی نشده) این مقاله در پایان رابطه آمریکا را با خانواده سوموزا در نیکاراگوئه نمونه ای از تمایل آمریکا به انعقاد قرارداد با یک خانواده متنفذ می نامد.

6- (طبقه بندی نشده) سفارت راهنمایی مطبوعاتی زیر را برای تمام واحدهای خود ارسال می دارد تا در صورت مورد پرسش واقع شدن در این زمینه از آن استفاده نمایند. ما نمی توانیم در مورد ماهیت وجودی این نامه بین بی نظیر بوتو و برادرش طبق ادعای مقاله 11 اوت تایمز پاکستان اظهارنظر کنیم، ولی آنچه که می توانیم بگوییم این است که در مورد این گونه برقراری ارتباط با دولت امریکا هیچ گونه اطلاعی نداریم و با قاطعیت می توانیم بگوییم که بین دولت آمریکا و هیچ یک از اعضای خانواده بوتو چنین توافقی پدید نیامده است.

7- (خیلی محرمانه) اظهارنظر: این مقاله ضربه سنگین و تندی است که ابتدا علیه خانواده بوتو و ثانیاً علیه آمریکا به کار رفته است. از نظر ما، این یک تلاش ناپخته از طرف حکومت نظامی پاکستان است تا حیثیت بی نظیر و مادرش (سرپرست حزب خلق پاکستان که در روز چهاردهم از حالت عزاداری خارج خواهد شد) را با استفاده از بن بست هسته ای حاصله با آمریکا لکه دار نماید. البته این کار به تلاش بسیاری نیازمند است و شکاف موجود در نقل وقایع و منطق مقاله تأثیر آن را کاهش می دهد. از زمان پیدایش و انتشار این مقاله روزنامه های دیگر در مورد آن کنجکاوی به خرج نداده اند و حتی روزنامه راستگرای اردوزبان نوای وقت نیز اعلام داشته است که پس از استماع توضیحات بی نظیر در این مورد اظهارنظر خواهد کرد.

8- (خیلی محرمانه) با این وصف این مقاله حاکی از تلاش شدید علیه بوتو در زمانی بود که دیوان عالی قضایی پژوهش حکم دادگاه لاهور را مورد بررسی قرار می داد. این امور تنها حاکی از آن است که حکومت نظامی سعی دارد با شدت بسیار علیه حزب خلق پاکستان و به خصوص زنان بوتو یا خانواده اش در هفته های اخیر اقداماتی به عمل آورد، تا انتخابات مانع از بازگشت حزب خلق پاکستان به قدرت گردد.

هومل

انتخابات 1979: آیا حزب خلق پاکستان در انتخابات شرکت خواهد کرد

سند شماره (57) تاریخ: 22 مرداد 1358- 13 اوت 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: (خیلی محرمانه) انتخابات 1979: آیا حزب خلق پاکستان در انتخابات شرکت خواهد کرد؟ 1- (تمام متن خیلی محرمانه است).

2- خلاصه: بیگم نصرت بوتو، بیوه نخست وزیر پیشین بوتو، در سی و دومین سال بزرگداشت استقلال

ص: 437

پاکستان، در تاریخ 14 اوت 1979 (22 مرداد 1358) عزاداری خود را پایان خواهد بخشید. نصرت که در طول مدت عزاداری خود به عنوان رئیس حزب خلق پاکستان که مؤسس آن شوهر فقیدش بود، برگزیده شد و با این گوشه گیری خود ادعای را در مورد «جانشینی خانوادگی» تقویت نمود و در همان حال از جناح بندیهای موجود در مورد آینده، برنامه و رهبریت ثانی حزب اجتناب ورزید.

3- طبق شواهد موجود تلاش جهت تقویت ادعای جانشینی خانوادگی با موفقیت روبرو شده است. با وجود گذشت چهار ماه از مرگ نخست وزیر پیشین، هنوز هم در رابطه با رهبریت و نام او موجی از احساسات و عواطف برانگیخته می شود. اصطلاح «پدیده بوتو» تحت عنوان شهادتی آمیخته با صوفیگری، اندوه و بازیهای سیاسی، به خصوص در منطقه روستایی سند واقعیت یافته است. با برگزاری جلسات متعدد، زنان بوتو، یعنی بی نظیر دخترش در جبهه مقدم و مادرش نصرت در پشت صحنه نقش مهمی در متحد ساختن حزب در دوران هیجان زدگی و یأس و نومیدی پس از محاکمه بوتو بازی کرده اند.

آنها در هدایت حزب در ماههای خطیری که در پیش است و در برابر فشارهای وارده از طرف حکومت نظامی و دیگر احزاب (تلگرام سپتامبر) و تفرقه های حقیقی درون حزبی و نیاز حزب به رهبریتی نیرومند و انجام دادن کار سازمانی، وظیفه بسیار دشواری را بر عهده دارند. لیکن در این مرحله همه و حتی حکومت نظامی نیز حزب خلق پاکستان را حزبی توسری خور به حساب آورده و همین امر می تواند حزب خلق پاکستان را به صورت پیشگام ترین حزب در زمانی درآورد، که انتخابات پاکستان برگزار خواهد شد.

(پایان خلاصه) 4- حزب خلق پاکستان امروزی: این حزب در حالی که بیگم نصرت بوتو در 14 اوت رهبری آن را فعالانه به عهده خواهد گرفت، می داند که محبوبیتش رو به افزایش است و با وجود امیدواری که به انتخابات ماه نوامبر دارد با دو مسئله بسیار مهم روبرو می باشد:

- اولاً، «پدیده بوتو» که ظاهرا سبب همبستگی و وحدت حزب شده، ممکن است زودگذر و موقتی باشد. قبل از ماه آوریل، گمان نمی رفت که خانواده بوتو بتواند عناصر مختلف حزبی را متشکل نماید.

محبوبیت و هواداری توأم با گوشه گیری خانم بوتو ظاهرا سبب شده است که زنان بوتو رهبریت حزب را در دست بگیرند. لیکن هنوز نتایج قطعی آشکار نشده است. آینده نشان خواهد داد که کنترل رهبر حزب یعنی بیگم بوتو تا چه حد قادر است نظام درهم شکسته حزبی را همبسته نگهدارد. تا به حال ظاهرا بی نظیر، توانسته است به طرز مؤثری از حیثیت مادرش جهت به دست گرفتن رهبریت حزب بهره برداری کند، معذالک گزارشهای موجود حاکی از آن است که بین رادیکالها و «محافظه کاران» در داخل حزب تفرقه ایجاد شده است. کارگران حزبی «وفادار» نیز که در زمان زندانی شدن بوتو به مقاومت در برابر حکومت نظامی پرداخته بودند بسیار نیرومند بوده، و با «زمین داران فئودال فرصت طلب» که در این اواخر به حزب خلق پاکستان بوتو پیوسته اند، مخالفت می ورزند. ولی فئودالها در کمیته مرکزی حزب نمایندگان خود را جای داده اند.

- ثانیاً، حزب با مسئله چگونه فعال کردن خود برای انتخابات بدون درگیری مستقیم با حکومت نظامی که می تواند منجر به ممنوعیت حزب و بر باد رفتن حیثیت رهبریت حزب گردد روبه روست. ظاهرا فرماندهی کل حزب خلق پاکستان تصمیم گرفته است تا فرا رسیدن انتخابات حرکات دقیقی را انجام دهد که شالوده آن را «فئودالها» پی ریزی کرده اند و این کار احتمالاً تا ماه سپتامبر ادامه خواهد یافت تا

ص: 438

محدودیتهای موجود بر سر راه حزب از میان برداشته شود. زنان بوتو و رهبران رده های بالای حزبی میل ندارند روزهای ناراحت کننده قبل از اعدام بوتو را که در آن، حکومت نظامی چندین بار با برکنار کردن صدها تن از رهبران حزب به طور موقت موجبات فلج موقت حزبی را پدید آورده بود به دست فراموشی بسپارند. به منظور ممانعت از برخورد و فراموش نکردن محبوبیت حزب، باید از طرف بی نظیر و مادرش اقدامات متوازن کننده دقیق لیکن ممکن، در چند ماه آتی صورت پذیرد، ولی این گونه محافظه کاری به هیچ وجه با روحیه تندروها و خود بی نظیر سازگار نیست.

5- ماههای آتی: با نزدیک شدن ماه نوامبر، باید تصمیمات مهم سازمانی و تاکتیکی اتخاذ گردد. پس از 23 مرداد معلوم خواهد شد که با وجود عناصر ایدئولوژیکی ناامید حزب و به خصوص در صورتی که رهبریت بیگم بوتو مورد سؤال قرار گیرد، آیا باز هم بیگم بوتو و بی نظیر خواهند توانست حزب را متحد نگهدارند یا خیر؟ تمایل به درگیریهای کوچک در مورد استراتژیهای داخل سازمانی و یا مبارزاتی در صورت بی نصیب ماندن ائتلاف قدیمی ملاکین روستایی و شهری می تواند منجر به تضعیف حزب گردد.

فرصت طلبی در سیاستهای پاکستان به ترتیبی است که اگر زنان بوتو محبوبیت را از دست ندهند، احتمالاً خواهند توانست تا بعد از انتخابات وحدت حزب را حفظ کند.

زمین داران، که نفعشان در این است که همیشه با برندگان باشند، به بی نظیر و مادرش احتیاج دارند چون فقط آنها قادرند طرفداران بوتو را به پای صندوقهای رأی بکشانند. زنان بوتو نیز به ائتلاف قدیمی احتیاج دارند تا نظام حزبی سالم بماند، تا حداقل بتوانند محبوبیت خود را حفظ کرده و توازن ایدئولوژیکی درون حزبی را حفظ نمایند.

6- بی نظیر و مادرش نیز باید سعی کنند عنصر چپگرایی درون حزب را به اعتدال بکشند. ولی هنوز معلوم نیست که آیا حزب خلق پاکستان (آن طور که شایع شده است) نظریات چپگرایانه ای را اقتباس کرده است یا خیر؟ با این وصف، ندای «همکاری با همفکران حزبی» ظاهرا در مورد راستگرایان حزبی به کار نرفته است و بخش اعظم مذاکرات با چپگرایان حزب صورت گرفته است.

«تندروها» از برخورد فعالانه تر با حکومت نظامی حمایت کرده و خواستار آنند که تا دیر نشده چپگرایان نیز با آنها متحد شوند. لیکن میانه روها به خاطر ترس از اقدامات تلافی جویانه دولت و نارضایتی خود از چپگرایان در برابر این خواست مقاومت نشان می دهند. اگر بی نظیر به پنجاب سفر کند همه چیز روشن خواهد شد. گزارش مطبوعات حاکی از آن است که این سفر صورت خواهد گرفت، لیکن سرکنسولگری کراچی از طریق رابطهای خود دریافته است که سفر بی نظیر به این استان احتمالاً صورت نخواهد گرفت. چون وی نمی خواهد بهانه ای برای حکومت نظامی به وجود آورد تا یا سبب به تعویق افتادن انتخابات یا توقیف شدن بی نظیر گردد.

7- انتخابات و بعد از آن: در پاکستان هم در مورد انتخابات پیش بینیهایی می کنند، لیکن همه در یک چیز مشترکند و آن این است که انتخابات چه به نحو حاضر اجرا شود و چه به صورت انتخاب نمایندگان به نسبت جمعیت باشد، حزب خلق پاکستان اکثریت کرسیهای پارلمانی را به خود اختصاص خواهد داد. اگر آنها پیروز شوند و او از رهبریت حزب برکنار نشود و یا فاقد شرایط لازم برای آن شناخته نشود، بیگم بوتو نخست وزیر جدید پاکستان خواهد بود. لیکن اگر بیگم بوتو فاقد شرایط لازم اعلام شود و بی نظیر وارد معرکه شود، مسئله سن وی مانعی برای نخست وزیر شدنش نخواهد بود، لیکن جوانی و بی تجربگی وی

ص: 439

می تواند شانس وی را کاهش دهد.

8- گذشته از اینکه در صورت پیروزی حزب خلق پاکستان چه کسی نخست وزیر خواهد شد، موانع دیگری نیز وجود دارد. یکی از منابع نزدیک به بی نظیر، به سرکنسولگری کراچی گفته است که این حزب انتقامجویی را پیشه نخواهد کرد. بی نظیر نیز به نیوزویک گفته بود: «ژنرالها نباید از چیزی بترسند.» این شاخه زیتون ضعیف می تواند علامتی باشد برای برگزاری مذاکرات صلح جویانه با ارتش در جهت انتقال قدرت. حزب خلق پاکستان به هیچ وجه با ضیاء وارد مذاکره نخواهد شد، بنابراین باید ترتیب دیگری برای این کار داد. (واقعیت جالب توجه این است که تیمسار تیکاخان که یکی از هواداران برجسته حزب خلق پاکستان بود، زمانی فرمانده چهره های مهم حکومت نظامی چون تیمسار چیشتی و جیلانی بوده است.) 9- یک مشکل جدی تر و درازمدت تر توانایی حزب خلق پاکستان در حکومت بر ملتی است که با مشکلات دیرین اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دست به گریبان بوده است. آنها انتظارات بسیاری دارند و این انتظارات را نمی توان به سهولت برآورده ساخت. انتخابهای سختی که باید صورت گیرد تا بحرانهای اقتصادی کنترل شود به یک رهبری سرسخت نیازداشته، و می تواند موجبات تفرقه ایدئولوژیکی حزبی را فراهم آورد. بسیاری از ناظران معتقدند که حزب خلق پاکستان به صورت کنونی قادر نیست تا پس از انتخابات دوام بیاورد. ولی این گونه نظریه ها بسیار ضعیف هستند. واضح است که هدف اصلی حزب خلق پاکستان به دست گرفتن قدرت است. مسئله چگونگی و توانایی آن در حکومت پس از انتخابات معلوم خواهد شد؛ ولی به نظر ما حزب خلق پاکستان در موضعی است که خود می تواند این سؤال را مطرح نماید.

10- مراجع الف تا 3 نشانگر تلاش مهم کنسولگری هایمان در لاهور و کراچی در تهیه این گزارش می باشد.

عکس العمل مربوط به مقاله نیویورک تایمز در مورد مسئله تسلیحات هسته ای...

سند شماره (58) تاریخ: 23 مرداد 1358- 14 اوت 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - فوری موضوع: عکس العمل مربوط به مقاله نیویورک تایمز در مورد مسئله تسلیحات هسته ای وخیم ترمی گردد 1- تمام متن خیلی محرمانه است.

2- جشنهای استقلال ملی طبیعتاً موقعیتهای مناسبی برای ابراز احساسات شدید ناسیونالیستی می باشد و مقاله ریچارد برت در نیویورک تایمز پیرامون مسئله تسلیحات هسته ای که بر خطر اقدام یکجانبه نظامی آمریکا علیه تأسیسات غنی سازی پاکستان تأکید نموده بود نیز، محتوای اصلی سخنرانی 30 ثانیه ای متحد کننده و به موقع بزرگداشت استقلال را در بر می گرفت.

3- نشریه رسمی تایمز پاکستان تکذیب مختصر سخنگوی وزارت امور خارجه را مبنی بر اینکه هیچ گونه «اقدام مخفیانه ای» طرح ریزی نشده است، در یکی از مربعهای کوچک صفحه اول منعکس نمود.

لیکن بخش باقیمانده روزنامه مملو از سخنان تند و پرخاشگرانه چهره های برجسته پاکستانی در ارتباط با «تهدید» مطرح شده در مقاله روزنامه نیویورک تایمز می باشد. عامل متحدکننده این است که باید در

ص: 440

برابر این گونه فشارهای خارجی حتی اگر از طرف ابرقدرتها اعمال شود، ایستادگی کرد. تنها معدودی از چهره های مردمی از این موقعیت در به رخ کشیدن «عهدشکنیهای» گذشته آمریکا در مورد پاکستان با اشاره به سالهای 3/1962، 1965، و 1971 یعنی نمونه سالهایی که در آن آمریکا به انجام تعهدات دوستی و اتحاد خود با پاکستان پایدار نبود، بهره برداری نکرده اند.

4- با مروری بر اظهارنظرها شاهد نگرانیهایی هستیم که مربوط است به رابطه بین «تهدید» مطرح شده در مقاله برت و سیل گزارشهای ارسالی از واشنگتن، پیرامون طرح دولت آمریکا در مورد افزایش حضور نظامی خود در این نقطه از جهان و تدارک یک نیروی ضربتی متحرک عظیم که بتواند به سرعت در این منطقه درگیر شود. در همین زمینه تلاش ظریفی به کار رفته است تا تهدید برت با گزارش پیشین قرارداد دولت آمریکا و بی نظیر، پیرامون تسلیحات هسته ای ربط داده شود و علاوه بر زنده نگهداشته شدن این شایعه، حیثیت حزب خلق پاکستان نیز لکه دار شده و همین حزب مسئول فشارهای کنونی وارده از طرف آمریکا شناخته شود.

5- (اسلام آباد 9210) نمونه ای از عکس العملهای گزارش شده در مطبوعات 23 مردادماه به شرح زیر است:

- در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران در مورد مقاله نیویورک تایمز، تالپور وزیر دفاع تأیید کرده است که پاکستان در برابر اعمال فشارهای خارجی مقاومت خواهد کرد و کاملاً آماده است از منافع حیاتی خود دفاع نماید.

- رئیس حزب ناسیونال دموکرات شرباز مزاری با یادآوری «نتایج خطرناک ناشی از این گونه اقدامات احمقانه» گفته است: «روزهای دیپلماسی جبر تسلیحاتی به پایان رسیده است.» مزاری با اشاره به «شوکی» که در نتیجه خواندن مقاله به او دست داده به طور مبهم به شکست و عدم موفقیت آمریکا در خلیج خوکها و غیره اشاره کرد، و گفت که اقدامات آمریکا در این منطقه تنها به نفع «یهودیان» است و بس.

- رهبر طریق (و دریابد پیشین پاکستان) مظفر حسن گفت: «حرکت گزارش شده بسیار تأسف بار و اضطراب آور است... (و منجر به) به غیرقانونی بودن و توطئه های بین المللی می گردد.»

عکس العملهای منفی در رابطه با پیشنهاد ژنرال ضیاء مبنی بر...

سند شماره (59) تاریخ: 24 مرداد 1358- 15 اوت 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - با اولویت موضوع: عکس العملهای منفی در رابطه با پیشنهاد ژنرال ضیاء مبنی بر انتخاب نمایندگان به نسبت جمعیت آشکار می گردد 1- (خیلی محرمانه) خلاصه: با به پایان رسیدن 23 مرداد یعنی آخرین مهلت تعیین شده توسط ژنرال ضیاء در رابطه با برگزاری انتخابات نمایندگان به نسبت جمعیت هر منطقه (مرجع الف)، تقریباً تمام سیاستمداران پاکستان به نحوی از انحاء با این نظریه وی مخالفت خود را نشان داده اند. علیرغم تلاش حکومت نظامی در جهت اطمینان دادن به هیئت سیاسی از اینکه انتخاب نمایندگان به نسبت جمعیت موجب به تأخیر افتادن انتخابات ملی و یا اصلاح قانون اساسی نخواهد شد، پیشنهاد ضیاء تنها براساس همین دلایل و نه به خاطر محتوای نظریه، پذیرفته نشده است.(پایان خلاصه)

ص: 441

2- (طبقه بندی نشده) همان گونه که انتظار می رفت، پیشنهاد رئیس جمهور ضیاءالحق مبنی بر برگزاری انتخابات آتی به سبک آلمانی، یعنی انتخاب نمایندگان به نسبت جمعیت موجب بروز تناقض قابل ملاحظه ای شده است. تنها یکی از احزاب معروف پاکستان به نام جماعت اسلامی از نظریه رئیس جمهور حمایت کرده است و حتی این حمایت نیز در نتیجه تصمیم اتحاد ملی پاکستان که جماعت اسلامی عضو آن است لگدمال شد و سبب شد که این تصمیم پذیرفته نشود.

3- (طبقه بندی نشده) احزاب مخالف با این نظریه عبارتند از: اتحاد ملی پاکستان، یعنی ائتلافی که در ابتدا برای مخالفت با نخست وزیر پیشین پدید آمده بود، حزب ناسیونال دموکرات شرباز مزاری، و میرغوث بیزنجو و حزب ملی پاکستان، حزب دموکراتیک پاکستان، حزب طریق استقلال اصغرخان، و طبق انتظار حزب خلق پاکستان نخست وزیر پیشین بوتو که تصمیم گرفته است، به درخواست کتبی رئیس جمهور مبنی بر اظهارنظر پیرامون این نظریه پاسخ ندهد.

4- (خیلی محرمانه) اظهارنظر: مخالفت با نظریه انتخاب نمایندگان به نسبت جمعیت که از طرف رئیس جمهور ضیاء مطرح شده، تمام محافل سیاسی پاکستان را از احزاب چپگرا، محافظه کار، و نیز احزاب ملی و منطقه ای در بر می گیرد، تلاش دولت برای جلب حمایت عموم (مرجع ب) نیز با اعلام مطالبی چون انتخابات ملی به تأخیر نخواهد افتاد و نیازی به اصلاح قانون اساسی نیست، و تغییرات لازم در مورد حوزه های انتخاباتی نیز می تواند به سرعت انجام گیرد، با موفقیت چندانی روبرو نبوده است.

5- (خیلی محرمانه) اکثر احزاب نه به جهت صحت این پیشنهاد و یا تأثیر احتمالی آن بر امتیازات خود، بلکه به علت نگرانی آنها از این امر که اجرای این نظریه ممکن است انتخابات را به تعویق اندازد با آن به مخالفت پرداخته اند. ثانیاً، همه نگران از این هستند که دولت نظامی ممکن است قانون اساسی 1973 را متحمل فرسایش بیشتری نماید. اظهارنظر مطبوعات نیز با وجود تحلیل متفکرانه و عمیق نقش نمایندگی به نسبت جمعیت در نظام سیاسی پاکستان، تأثیر آن را بر برنامه انتخابات و مشروعیت آن مورد سؤال و تردید قرار داده اند. رئیس جمهور ضیاء بار دیگر با موانع شدید و بار دیگر با هیئت سیاسی بسیار مرددی روبرو شده است. در همین حال، مقدمات انتخابات آماده می گردد (مرجع ج)، و موانع موجود بر سر راه فعالیتهای سیاسی به طور نسبی از میان برداشته خواهد شد و برنامه انتخابات حدود سه ماه دیگر آغاز خواهد شد. (پایان اظهارنظر)

ضیاءالحق سپهبد اقبال را در غیاب خود به عنوان معاون خود برگزیده است

سند شماره (60) تاریخ: 29 مرداد 1358- 20 اوت 79سری از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: ضیاءالحق سپهبد اقبال را در غیاب خود به عنوان معاون خود برگزیده است.

1- (تمام متن سرّی است) 2- رئیس جمهور ضیاءالحق در حرکتی که باعث شگفت زدگی ناظران گردید، معاون خود در ستاد ارتش یعنی سپهبد محمد اقبال را به عنوان معاون خود انتخاب کرد تا در مدتی که وی در تاریخ 21-19 اوت در عربستان سعودی به سر می برد به رتق و فتق امور بپردازد.

3- علت این حرکت نیز ظاهرا عدم توانایی رئیس قوه قضائیه پاکستان، که از نظر قانون اساسی

ص: 442

جانشین منصوب رئیس جمهور است، به بازگشت به پاکستان می باشد. چون وی در حال حاضر در انگلستان به سر می برد تا معالجات سرطانی همسرش به پایان برسد. چون سرپرست دیوان عالی قضایی نیز یک فرد غیرمسلمان است، طبق قانون اساسی نمی تواند به عنوان رئیس جمهور خدمت کند. ضیاء به سرعت قانون اساسی را اصلاح کرد تا او بتواند معاون خود را به سرعت انتخاب کند. طبق اصلاحیه 1978 ضیاء به عنوان رئیس حکومت نظامی اختیار دارد خود و یا فرد دیگری را پس از استعفای رئیس جمهور وقت به عنوان رئیس جمهور اعلام نماید.

4- تعیین اقبال به عنوان معاون رئیس جمهور بسیاری را به این فکر انداخته است که در رده های بالا احتمالاً تغییراتی به وجود خواهد آمد. اقبال یکی از دو یا سه ژنرال عالیرتبه ای است، که در اخراج ذوالفقار علی بوتو با ضیاء در ژوئیه 1977 همکاری داشته و همه معتقدند که اگر رهبریت ارتش تصمیم به تعویض ضیاء بگیرد، وی حتما به عنوان جانشین وی عمل خواهد کرد.

5- علاوه بر این شایع شده بود که احتمالاً یک «دولت ملی» به ریاست یک مقام نظامی عالیرتبه به غیر از ضیاء منصوب خواهد شد تا در دوران انتخابات امور را در دست بگیرد. شایعات دیگری نیز ساخته شده که حکایت از آن دارد که ضیاء می خواهد با توسل به همکاران خود در ارتش کشور را رها سازد، ولی در عین حال آن را به دست یک رهبریت غیرنظامی نسپارد. بعضی خبرنگاران نیز گزارشهای تأیید نشده ای را ذکر می کنند که طی آنها ضیاء املاکی را در ساکرامنتوی کالیفرنیا خریداری و قبل یا بعد از انتخابات به همراه خانواده اش به آنجا خواهد گریخت.

6- البته همیشه در مورد رهبران پاکستان این گونه شایعات رواج می یابد، لیکن در این زمان و در حالی که همسر و دختران ضیاء در آمریکا به سر می برند، انتصاب اقبال به سمت معاونت ریاست جمهوری این شایعات را اعتبار و قوت بیشتری می بخشد.

7- از طرف دیگر، ما (با استفاده از منابع خود) توضیح رسمی رضایتبخشی را در مورد تعیین اقبال به عنوان معاون رئیس جمهور و معاون رئیس حکومت نظامی دریافت کرده ایم. در سفرهای قبلی ضیاء به خارج از کشور، وی همیشه رئیس دیوان قضائی را به عنوان جانشین ریاست جمهور و مهمترین عضو شورای نظامی را به عنوان معاون خود در حکومت نظامی برمی گزید. به عنوان معاونت ستاد ارتش، اقبال عالیرتبه ترین مقام نظامی پاکستان است و با وجود غیبت رئیس دیوان قضایی وی مناسبترین شخص برای احراز معاونت ریاست جمهور و معاونت حکومت نظامی می باشد.

8- سفر ضیاء به عربستان سعودی نیز گویا بسیار مهم است و نمی تواند به تعویق افتد علاوه بر انجام فرایض عمره، وی گویا می خواهد با کمک پولهای عربستان سعودی مشکلات اقتصادی کنونی پاکستان را از بین ببرد. سعودیها هنوز 200 میلیون دلاری را که قرار بود به عنوان زکات به پاکستان بدهند، تأمین نکرده اند. وی اگر می توانست سفر خود را به تعویق اندازد حتما این کار را می کرد و تمام اختیارات را به فردی که می تواند آنان را تحت کنترل داشته باشد نمی داد. لیکن هنگامی که لازم باشد برای یک مدت 10 روزه به هاوانا برود، باید تصمیم دیگری را اتخاذ نماید.

9- به نظر ما مسئله انتصاب جانشین تنها یک مسئله موقتی است و موضوع دیگری نمی تواند باشد.

ص: 443

سند شماره (61) تاریخ: 30 مرداد 1358- 21 اوت 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آباد به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: مطبوعات «قرارداد اتمی» بی نظیر بوتو را منتشر می کنند 1- (طبقه بندی نشده) مطبوعات بین المللی پاکستان در تاریخ 29 مرداد نسخه ای از سندی را که (به NEA/ PAB ارسال شده) گویا نامه بی نظیر بوتو با تاریخ 26 مارس 1978 به برادرش می باشد، منتشر کرده اند. وی در این نامه به برادرش پیشنهاد کرده است که برای جلب حمایت آمریکا به خاطر پدرشان قدرت اتمی پاکستان را به معامله بگذارد (مرجع الف).

بخشی از این نامه در صفحه اول روزنامه دولتی تایمز پاکستان مورخ 29 مرداد نیز به چاپ رسیده است. بیگم نصرت بوتو مادر بی نظیر بوتو قبلاً ماهیت وجودی این نامه را تکذیب کرده بود و از مطبوعات بین المللی پاکستان خواسته بود که اگر آن را در اختیار دارند منتشر سازند (مرجع ب).

2- (طبقه بندی نشده) مهمترین بخش این نامه حاکی از آن است که بی نظیر از مرتضی بوتو خواسته است، که با تلاشهای خود در زمینه روابط عمومی و دیپلماتیک سعی کند موجبات حمایت از نخست وزیر پیشین ذوالفقار علی بوتو را فراهم آورد. در این نامه بی نظیر اظهار داشته است که می ترسد که دیوان عالی قضایی نیز بر تصمیم دولت مبنی بر اعدام بوتو صحه بگذارد. بی نظیر در ادامه می نویسد که چون به قوه قضائیه اعتماد ندارد، فشارهای بین المللی و به خصوص آمریکا را علیه رئیس جمهور ضیاء تنها عامل نجات بوتو می پندارد.

3- (طبقه بندی نشده) در این پیام طولانی بخشهایی از نامه که قبلاً در (مرجع الف) مطرح شده در مطبوعات دولتی نیز منتشر گشته و مدعی هستند که بی نظیر با آمریکا به توافق رسیده است. خطوط «اصلی» تنها عبارت از چهار یا پنج جمله در نامه دوازده صفحه یی می باشد.

4- (خیلی محرمانه) اظهارنظر: در نامه بی نظیر به هیچ وجه یادی از مسئله اتمی نشده است. معذالک از «سیاست بوتو به هنگام نخست وزیریش» سخن به میان آمده است... که «بر ضد آمریکا نبود لیکن آمریکایی ها فکر می کردند که بر ضد آنهاست». البته، بوتو در سال 1971 و قبل از پیدایش موضوع تسلیحات اتمی نخست وزیر شده بود. به نظر ما محتوای مطلب این است که حزب خلق پاکستان براساس آنچه منتشر شده حاضر است در قبال جلب حمایت آمریکا مسئله تسلیحات هسته ای را کنار بگذارد.

5- دولت به اهداف تبلیغاتی خود دست یافته است. چون بیگم نصرت بوتو وجود این نامه و رابطه با آمریکا را قبلاً تکذیب کرده بود. نمی توان گفت که نسخه منتشره در مطبوعات بین المللی پاکستان معتبر است، لیکن ظاهرا نامه ای واقعی است و دست خط آن نیز شناخته شده است. بنابراین زنان بوتو در دامی گرفتار آمده اند که می تواند در تبلیغات ضد حزب خلق پاکستان توسط دولت مورد بهره برداری بیشتر قرار گیرد.

سفر معارفه/ مشاوره در مورد استفان آر. گرومان

ص: 444

سند شماره (62) تاریخ: 30 مرداد 1358- 21 اوت 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. با- اولویت موضوع: سفر معارفه/ مشاوره در مورد استفان آر. گرومان 1- تمام متن خیلی محرمانه است.

2- ما از سفر گرومان به پاکستان به گرمی استقبال کرده و امیدواریم که انشاءاللّه بتواند برنامه ای ارائه کند که نیازهای مطروحه در نامه جورج گریفیث در تاریخ 18 ژوئیه خطاب به هاگرتی مشاور سیاسی برآورده گردد. مقام کنترل سفر گرومان افسر سرویس خارجی دیوولش خواهد بود.

3- سفارت با گرومان در راولپندی ملاقات و وی را یاری خواهد داد و وسایل راحتی و آسایش وی در آپارتمانهای موقتی محوطه سفارت فراهم آمده است. امیدواریم گرومان دعوت ما را در مورد اقامت آپارتمان هاگرتی در 4 سپتامبر بپذیرد؛ این کار سبب خواهد شد وی بتواند با بسیاری از شخصیتهای دیپلماتیک، دولتی و سیاسی راولپندی/ اسلام آباد ملاقات نماید. آقا مرتضی پویا، سرپرست نشریه مسلمان احتمالاً با گرومان ملاقات خواهد کرد. ما در وزارت خارجه ملاقاتها و قرارهای دیگری نیز تدارک می بینیم.

4- سرکنسول آمریکا در لاهور نیز برای روز ششم سپتامبر برای ملاقات رهبران شیعه با لوئیس دوپری و دیگران وقت تعیین می کند، در حالی که سرکنسول فولر، ایزنبراون DPO، و مشاور سیاسی در این مدت در اینجا نخواهند بود. ایزنبراون روز ششم به اینجا خواهد آمد و صبح روز بعد با گرومان ملاقات خواهد کرد. راننده سرکنسول نیز با وی ملاقات خواهد کرد و وی را یاری خواهد داد. علاوه بر این وی را در مورد برنامه گرومان در لاهور توجیه خواهیم کرد. در مورد تهیه وسایل آسایش وی در هتل نیز اقداماتی در دست انجام است.

5- با وجود اینکه کنسول آرچارد در تاریخ 9-7 سپتامبر در پیشاور نخواهد بود، ولی فکر می کنم بروس فلاتین معاون ریاست نمایندگیمان در کابل در پیشاور در روز هشتم در محل اقامت آرچارد به سر خواهد برد. آرچارد امیدوار است که گرومان از محل اقامت وی استفاده کند. اگر برنامه به هم نخورد، گفتگو با فلاتین امکان پذیر خواهد بود.

مشاور سیاسی کنسولگری برنامه ملاقاتهای محلی را تهیه می کند. کنسول نیز گرومان را در فرودگاه ملاقات خواهد کرد.

6- سرکنسولگری آمریکا در کراچی نیز ساعت 9 صبح را برای ملاقات آقای گرومان و سرکنسول، آقای آر. ا. آخوند، وزیر مشاور در برنامه ریزی و عمران در ساعت 1 بعد از ظهر و با آقای م. جی. م اختر سرپرست عمران صنعتی پاکستان در ساعت 1 بعدازظهر دوشنبه 10 سپتامبر تعیین کرده است. علاوه بر این آنها در نظر دارند ترتیب ملاقات وی را با منور علی خان عضو کمیته انتخاباتی سند، علامه طالب جوربی و رهبران سیاسی برجسته بلوچ چون بیزنجو، مزاری، و منگال بدهند. در این مدت DPOبریمز، گرومان را همراهی خواهد کرد. بریمز نیز از گرومان خواسته است تا به محل اقامت وی بیاید. وی گرومان را در فرودگاه ملاقات خواهد کرد.

7- به محض ورود برنامه به طور مفصل در اختیار وی قرار داده خواهد شد.

اجلاس غیرمتعهدها در هاوانا- مسئله صهیونیسم و نژادپرستی...

ص: 445

سند شماره (63) تاریخ: 31 مرداد 1358- 22 اوت 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: اجلاس غیرمتعهدها در هاوانا- مسئله صهیونیسم و نژادپرستی 1- تمام متن خیلی محرمانه است.

2- در ملاقات با وزیر خارجه دولت پاکستان شهنواز در تاریخ 31 مردادماه، من با وی در مورد لحن پیش نویس کوبا در رابطه با صهیونیسم و نژادپرستی گفتگو کردم. من نکات مطروحه در تلگرام مرجع را ارائه نموده و توضیح دادم که در گفتگوهای پیشین خود با وزیر مشاور ثاقب در مورد پیش نویس کوباییها (تلگرام مرجع ب) این نگرانیها را یادآور شده بودم.

3- شهنواز با کلی گرایی گفت که نمایندگان دولت پاکستان پیش نویس کوباییها را به دقت مطالعه کرده و از نقایص آن در بسیاری موارد آگاه هستند. وی گفت «هر کاری از ما برآید انجام خواهیم داد»، «البته زمانی که بحث و تبادل نظر پیرامون پیش نویس آغاز گردد». وی گفت مسئله صهیونیسم و نژادپرستی در رابطه با پاکستان از حساسیت خاصی برخوردار است چون این کشور نمی خواهد که در سیاستهایش که در کنفرانسهای اسلامی مطرح شده تناقضی دیده شود. وی به جزییات بیشتری نپرداخت.

4- با ناراحتی گفتم که سفیر یوگسلاوی در حال حاضر در اینجا نیست وگرنه او می توانست در مورد غیرمتعهدها به طور کلی و در مورد پیش نویس کوباییها بالاخص، مطالبی را مطرح نماید. شهنواز عمیقاً با نگرانیهای من موافق است، لیکن می گوید که کاردار یوگسلاوی تنها منعکس سازنده نقطه نظرات دولت یوگسلاوی می باشد.

5- موضوع جدید: برنامه مسافرت ضیاء به جنبش غیرمتعهدها: آخرین خبری که از وزارت خارجه به دست آورده ایم، حاکی از آن است که ضیاءالحق در ساعت 30/16 دقیقه بعد از ظهر یکم سپتامبر به وسیله هواپیمای مخصوص وارد نیویورک خواهد شد. او از نیویورک احتمالاً برای دیدن همسر و فرزندانش در ساعت 10 به تنهایی به واشنگتن خواهد رفت و پس از آن با یک پرواز مستقیم در دوم سپتامبر در ساعت 10 صبح به تنهایی به هاوانا خواهد رفت. برنامه های او برای بعد از اجلاس هاوانا فاش نشده است.

سند شماره (64) سری - غیرقابل رؤیت برای بیگانگان غیرقابل رؤیت برای پیمانکاران و مشاوران پیمانکار 2 شهریور 58- 24 اوت 79پخش و اقتباس خبر تحت نظر تهیه کننده (طبقه بندی نشده) دورنمای کوتاه مدت پاکستان خلاصه (سری) شانس رئیس جمهور ضیاءالحق در به پایان رسانیدن سال جاری به عنوان رهبر پاکستان توأم با تردید است.

او تاریخ 26 آبان ماه را به منظور برگزاری انتخابات اعلام کرده است، ولی جای تعجب نخواهد بود اگر آن را به تأخیر و یا تعویق بیندازد. البته با این کار وی در معرض خطر قرار خواهد گرفت، چون حکومت نظامی محبوبیت چندانی ندارد و او با ناآرامیهای فزاینده ای روبه رو خواهد گردید.

ص: 446

(سری) تشنج مابین استانها تلاش ضیاء را در پدید آوردن توافق ملی در مورد نوع حکومت مورد نیاز پاکستان خنثی خواهد نمود. تا پایان سال 1358 در اوضاع آشفته پاکستان بهبودی پدید نخواهد آمد. از طرف دیگر، ضیاء نیز راههای بسیاری در پیش رو ندارد، و ارتش نیز حداقل تا زمانی که اوضاع کشور آرام باشد از وی پیروی خواهد کرد.

(خیلی محرمانه) در جبهه اقتصادی، پاکستان با چند مشکل روبه روست. میزان کسری موازنه پرداخت، سبب شده است که پاکستان به دوباره برنامه ریزی وامهای خود روی آورد.

(خیلی محرمانه) مسائل خارجی نیز مشکلاتی را در برابر ضیاء به وجود آورده است. او مایل است از آمریکا به عنوان یک وزنه علیه شوروی استفاده کند، لیکن تصمیم وی مبنی بر تکمیل مجتمع غنی سازی اتمی، روابط اسلام آباد و واشنگتن را دچار تیرگی ساخته است. برنامه اتمی کنونی پاکستان ممکن است سرانجام سبب وخامت روابط بهبود یافته آن با هند شود، در حالی که در تاریخ اخیر این روابط به بهترین نحوی برقرار شده است. بالاخره، رابطه پاکستان باافغانستان نیز توأم با آشفتگی و تشنج بسیار خواهد گردید.

مشکلات سیاسی ضیاء (خیلی محرمانه) فقدان رهبریتی قاطع بر مردم پاکستان تأثیری عمیقاً منفی به جای گذاشته است.

گرچه ضیاء چندان مورد تنفر نیست و حکومت نظامی وی نیز چندان سخت نمی باشد، ولی معمولاً وی را فردی می شناسند که قادر نیست خود و یا کشورش را از معضلات جاری برهاند. در میان طبقات بالا و متوسط فرار سرمایه و مغزها رایج است که برای آینده سیاسی و ثبات اقتصادی پاکستان چندان خوشایند نخواهد بود.

(طبقه بندی نشده) مهمترین مخالفت سیاسی علیه ضیاء از جانب حزب خلق پاکستان نخست وزیر اسبق بوتو، که در ماههای گذشته ثابت کرده که قادر است سازمان یافته ترین حزب سیاسی تاریخ پاکستان را به تحرک درآورد، اعمال می گردد. رهبران حزبی با وجود ضربه ای که در نتیجه اعدام بوتو به آنها وارد شده مطمئن هستند، که در صورت برگزاری انتخابات منصفانه در پاکستان به پیروزی خواهند رسید.

(خیلی محرمانه) بنا به گزارشها، استراتژی آنها در رسیدن به این هدف اجتناب از جنجال و برخورد با حکومت نظامی و ارائه دادخواستهای خود به ملت می باشد. در همان حال که حزب در رابطه با رهبریت خود دچار مشکلاتی شده، ولی همسر بوتو اعلام کرده است که رهبری آن را به عهده خواهد گرفت. او ممکن است بتواند وحدت مورد نیاز حزبی را برای رقابت در انتخابات فراهم آورد، لیکن رهبریتش بیشتر جنبه سمبلیک خواهد داشت.

(طبقه بندی نشده) ضیاء از طرف بعضی از حامیان گذشته خود نیز با مخالفت روبه رو شده است.

ائتلاف نه چندان نیرومند احزابی که منجر به سرنگونی بوتو در سال 1356 گردید، حمایت خود را از حکومت نظامی جانشین وی اعلام کرد. لیکن، این احزاب در منازعه خود با ضیاء پیرامون مسائل مختلف دچار تفرقه گردیدند، که درست یک ماه پس از اعدام بوتو، منجر به خروج کامل همکاران سیاسی غیر نظامی از حکومت ضیاء گردید. در حال حاضر آنها به حزب خلق پاکستان پیوسته و با مخالفت با حکومت نظامی خواستار برگزاری انتخابات شده اند.

ص: 447

(طبقه بندی نشده) جناح گرایی و فقدان رهبریت قاطع گروههای سیاسی پاکستان را دچار فاجعه ساخته است. یکی از سازمانهای پیشین مخالف نیرومند، یعنی حزب ناسیونال دموکراتیک دارای پایگاه قبیله ای اخیرا بر سر تضاد موجود پیرامون شخصیتها و میزان اختیارات ایالتی مورد نظر به تجزیه دچار گردید.

مسئله انتخابات (خیلی محرمانه) هنوز معلوم نیست که ضیاء انتخابات را برگزار نماید. تا اواخر 22 ژوئیه، وی می گفت که انتخابات در ماه نوامبر برگزار خواهد شد. لیکن وی مایل است که اکثریت کرسیها نصیب احزاب مرکزی و راستگرا شود، تا بتوانند یک حکومت مؤتلفه را تشکیل دهند، که نیروی نظامی بسیار قدرتمندی نیز به عنوان ناظر نظم لازم را برقرار سازد. لیکن پیروز شدن حزب خلق پاکستان آزادی فردی ضیاء را به خطر خواهد انداخت و سیاستهایی را تقویت خواهد کرد که به نظر وی در گذشته موجب ورشکستگی اخلاقی و اقتصادی کشور شده بود.

(خیلی محرمانه) پس از جرح و تعدیل انتخابات که مخالفت را به ضعف خواهد کشید، ضیاء ممکن است به برگزاری انتخابات بپردازد. وی اعلام کرده است که نه تنها قدرت را به دولت منتخب خواهد داد، بلکه از ریاست ستاد ارتش و فعالیتهای عمومی نیز کناره گیری خواهد کرد. ولی گمان نمی رود که او خود را به طور کامل از زندگی عمومی کنار بکشد.

(خیلی محرمانه) علیرغم اظهار اطمینانهای وی مبنی بر برگزار شدن انتخابات، بعید نیست که ضیاء به خاطر ترس از تقویت ناگهانی جناح مخالف عقیده اش را تغییر دهد. و بنا به دلایل دیگر از قبیل ناآرامیهای قبل از انتخابات، و یا حتی بنا به اعتقاد دیگران، برای ماندن در موقعیت کنونی می تواند انتخابات را لغو نماید.

(سرّی) در صورتی که ضیاء به وعده خود مبنی بربرگزاری انتخابات عمل نکند، باید انتظار بروز ناآرامیهای فزاینده عمومی را داشت. حزب خلق احتمالاً رهبری جناح مخالف را برای سرنگون ساختن وی به دست خواهد گرفت. او از داخل ارتش نیز تحت فشار است. چند تن از ژنرالهای وی احساس می کنند که حکومت نظامی بیش از حد درگیر اداره کشور شده است و اگر انتخابات را به زودی برگزار نکند، ممکن است او را وادار به کناره گیری نمایند. ولی احتمالاً ضیاء خواهد توانست در برابر این فشارها مقاومت به خرج دهد؛ البته در صورتی که به طور هم زمان با ناآرامیهای شدید داخلی روبه رو نباشد.

(خیلی محرمانه) مشکلات اقتصادی دورنمای تأسف بار اقتصادی پاکستان منعکس کننده فقدان رهبریتی نیرومند است. با وجود اینکه بی اعتمادیهای سیاسی مانع از سرمایه گذاریهای بخش خصوصی می شود، ولی تولید صنعتی از رکود دوران بوتو بیرون آمده است. عملکرد کشاورزی نیز مختلط است. تولید گندم بیسابقه بوده و سطح تولید برنج نیز دائماً رو به افزایش بوده است. از طرف دیگر، پنبه هم که از نظر نساجی داخلی و هم از نظر صادرات نقشی حیاتی دارد، با رکود تولیدی بیسابقه ای روبه رو شده است. رشد کلی تولید ناخالص داخلی در سالهای 58- 1357 حدود 6 تا 7 درصد در طول دو سال متوالی بود، در حالی که میزان رشد آن در سال

ص: 448

آخر حکومت بوتو 2- تا 3- درصد بود.

در همان حال، پاکستان به سرعت وارد یک بحران مالی می شود و رهبران آن بار دیگر خواستار برنامه ریزی دوباره وامهای خود شده اند. مهمترین، کسری بودجه عظیم دولت است که ناشی از سوبسید عظیم مصرفی و مخارج سنگین پروژه های صنعتی نامناسب عمومی، برنامه اتمی، و بودجه دفاعی عظیم می باشد.

در نتیجه این امور میزان تورم افزایش یافته و موازنه پرداخت مسئله ای حاد را به وجود آورده است. در سال گذشته تنها ارسال پول توسط کارگران پاکستانی مقیم خارج از کشور مانع از بروز بحران موازنه پرداخت گردید. در همین حال، سرویس قروض خارجی به سرعت افزایش می یابد و سبب فرسایش شدید جریان کمکهای خارجی می شود، احتمالاً در سال آینده لازم خواهد بود که قروض خارجی دوباره جزء برنامه بعدی شود، لیکن اعتباردهندگان رسمی پاکستان نمی خواهند بهپاکستان امتیاز مالی خاصی بدهند، تا دولت نشان دهد که مصمم است در محدوده تواناییهای خود به حیات خود ادامه دهد.

معادله خارجی (S/ NF/ NC/ NO) روابط توأم با آشفتگی پاکستان و آمریکا فکر رهبران پاکستان را به خود مشغول کرده است، ولی ضیاء نخواهد توانست اختلافات موجود را تا حدود زیادی از بین ببرد. در عوض، وی به تبلیغات ضد آمریکایی دامن خواهد زد تا از بروز انتقادات داخلی علیه خود ممانعت به عمل آورد.

(S/ NF/ NC/ NO)(1) مسئله برنامه اتمی پاکستان مهمترین موضوع مورد اختلاف با آمریکاست.

امکان دارد که اسلام آباد مخفیانه در تلاش به دست آوردن تسلیحات انفجاری اتمی باشد. و ظاهرا می خواهد این تلاش خود را با عنوان «عمران و تحقیقات» ادامه دهد. پاکستانیها نیز گویا می خواهند با وارد مذاکره شدن با آمریکا و دیگر کشورهای غربی فرصت بیشتری برای دانشمندان خود به وجود آورند. گزارشهای ضد و نقیضی در مورد زمان آماده بودن این آزمایش از نظر فنی رسیده است. بعضی از گزارشها حاکی از آن است که اسلام آباد ممکن است تا اوائل پاییز جاری بمبی را منفجر سازد. ولی پاکستان مانند سال گذشته، در سال جاری نیز نخواهد توانست این توانایی را به دست آورد. (خیلی محرمانه) یکی دیگر از مشکلات موجود در رابطه آمریکا و پاکستان عدم کنترل کشت خشخاش در مناطق قبیله ای پاکستان و در مجاورت مرز افغانستان است. سال گذشته میزان بازده این منطقه پاکستان حدود 400 تن بود. اگر تولید منطقه مجاور افغانستان را نیز به حساب آوریم، کل تولید این منطقه بیش از تولید «مثلث طلایی»(2) خواهد بود. قدرت پالایشی پاکستان نیز بسیار پیچیده و پیشرفته شده است.

(خیلی محرمانه) اقتدار پاکستانیها که در مناطق قبیله ای چندان نیرومند نبوده است، در حال حاضر در کنترل تولید تریاک و قاچاق آن به خاطر شورش موجود در مرز افغانستان ضعیفتر شده است. علاوه بر این، با تصویب قانون اسلامی و منع مواد مخدر در ماه فوریه وسایل کنترل مواد مخدر با از بین رفتن مکانیزمهای اجرائی و فقدان روشهای جدید در هم ریخته شد.

ص: 449


1- مخفف کلماتی است که ترجمه آنها به ترتیب عبارت است از: S/ NF/ NC/ NO -1 حروف سری غیرقابل رؤیت برای بیگانگان غیر قابل رؤیت برای پیمانکاران و مشاوران پیمانکار پخش و اقتباس خبر تحت نظر تهیه کننده- مترجم.
2- مثلث طلایی به فلات صعب العبور و کوهستانی شای که از شمال شرقی برمه تا تایلند ٬ لائوس و چین ادامه دارد اطلاق می گردد.

(خیلی محرمانه) در شش ماه آتی افغانستان مهمترین مشکل سیاست گذاری خارجی پاکستان را تشکیل خواهد داد. تا به حال، اسلام آباد در رابطه با فشار حدود 140000 پناهنده افغانی در داخل مرزهای خود، تبلیغات خصمانه از طرف کابل و مسکو و رویدادهای مرزی از قبیل پرواز جت های جنگنده و بمباران گهگاه، خونسردی نشان داده است. اصرار اسلام آباد برای کمک به مخالفین در سرنگون کردن رژیم متخاصم تره کی / امین ممکن است بیشتر شود، لیکن با وقوف به این واقعیت که افغانها و روسها با مداخله در بلوچستان می توانند مشکلات بسیاری برای پاکستان به وجود آورند، از این کار اجتناب خواهند ورزید.

(خیلی محرمانه) پاکستان احتمالاً به دنبال اجلاس غیرمتعهدها در سپتامبر در هاوانا موفق خواهد شد به این جنبش به پیوندد. اسلام آباد تلاشی وسیع و مؤثر به خرج داده است تا به عضویت سازمان مزبور پذیرفته شود. حتی با وجود مخالفت افغانستان، پاکستان به عضویت جنبش درخواهد آمد، البته افغانها تهدید کرده اند که به مخالفت خود ادامه خواهند داد. پس از انحلال پیمان سنتو در اوائل سال جاری هند نیز مخالفت خود را با پیوستن پاکستان به این جنبش کنار گذارد.

(خیلی محرمانه) روابط این کشور با هند تنها نقطه امیدوارکننده در اوضاع جاری پاکستان است. در 33 سال گذشته از ماهیت جداگانه این کشور این روابط بهتر از پیش بوده است. نه تنها روابط کنونی و دیپلماتیک بلکه روابط هوایی، مخابراتی و تجاری نیز برقرار شده است. مسئله لاینحل کشمیر نیز گویا کنار گذاشته شده، و هر یک از این دو کشورها، گویی تصمیم گرفته اند در امور داخلی و خارجی یکدیگر مداخله ننمایند. رهبریت پاکستان با مشاهده خونسردی هند در برابر اعدام بوتو بسیار راضی شده است. با وجود عدم اعتماد اسلام آباد به دهلی نو به خاطر روابطش با رژیم تره کی در کابل، پاکستان به نحوی از انحاء به هند به عنوان یک منبع پشتیبانی می نگرد.

(سرّی) لیکن این هماهنگی و همزیستی ادامه نخواهد یافت. خروج دسای و جانشین شدن چاران سینگ قطعا سبب به قدرت رسیدن یک دولت ایده الیست و ناسیونالیست در هند خواهد گردید.

سیاستهای هند به هیچ وجه با پاکستان خصومت آمیز نیست، لیکن حساسیت هند در مورد تسلیحات اتمی ممکن است این خصومت را بار دیگر پدید آورد. اگر دهلی نو متوجه شود که پاکستان در تأمین تسلیحات اتمی جدی است، روابط دو کشور قطعا به تیرگی خواهد گرایید. با آماده شدن هند برای برگزاری انتخابات در ماه نوامبر، دولت سینگ هیچ گونه اقدامی که منجر به قطع روابط شود انجام نخواهد داد، گرچه در بعضی از قسمتهای سخنرانی انتخاباتی مجبور خواهد بود به «بمب» پاکستانی نیز اشاره هایی بنماید.

تهیه کننده: کارن لنگه تیگ تصویب کننده: جورج هاریس

فشرده اطلاعات دولت پاکستان برای کدل ولف

سند شماره (65) تاریخ: 25 شهریور 1358- 27 اوت 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی.سی.

موضوع: فشرده اطلاعات دولت پاکستان برای کدل ولف 1- جلسه سه ساعته در وزارت خارجه در تاریخ 16 اوت به صورت بحث و توجیه سپری شد:

ص: 450

توجیه کنندگان از سوی دولت پاکستان عبارت بودند از سپهبد اختر، رئیس اطلاعات، غلام اسحاق خان، وزیر دارایی و آقاشاهی مشاور رئیس جمهور در وزارت امور خارجه (وزیر خارجه بدون قید و شرط)، شاهی ریاست این هیئت را به عهده داشت. بخشهای توجیهی کامل، و تبادل نظرها با خوشحالی صورت گرفت.

2- توجیه اطلاعاتی: اطلاعات ارائه شده توسط سپهبد اختر عبارت بود از خطراتی که از طرف همسایگانش یعنی هند و افغانستان امنیت پاکستان را تهدید می کند و نیز نقش شوروی در اوضاع جاری افغانستان. وی یادآور شد که انقلاب آوریل 1978 کابل سبب شد که شوروی با یک جهش از اوکسوس به خیبر برسد. وی پس از آن به شرح وقایع پس از آن پرداخت و اوضاع شورشها در 24 و 28 استان و جزییات سلاحهای ارسالی شوروی را تشریح نمود. اختر از هند به عنوان یک قدرت «برجسته» منطقه ای یاد کرد، رابطه هند و شوروی را با تضاد شوروی و چین مرتبط دانست و بر برتری نظامی هند نسبت به دیگر همسایگان خود تأکید نمود، و پاکستان را یک «مانع کوچک» در برابر «غرور هند» و نقش آن در منطقه که مورد تأیید آمریکا و شوروی است، دانست. در مورد تواناییهای نظامی و صنعتی هند، بدون اشاره به مقاصد آن صحبتها و سخنان زیادی ایراد گردید.

3- اطلاعات ارائه شده توسط شاهی: مشاور وزارت خارجه آقاشاهی در سخنان خود سعی کردنشان دهد که در طول سالها در روابط آمریکا و پاکستان نقاط اصطکاکی وجود داشته است، لیکن در رابطه با روابط آتی اظهار امیدواری کرد و گفت پاکستان در نظر ندارد قدرت اتمی برای خود پدید آورد.

4- با مروری مختصر به وقایع تاریخی، شاهی به مطالب زیر پرداخت. (الف) کمک نظامی آمریکا به هند در سال 1962، (ب) عدم نارضایتی آمریکا ازصمیمانه تر شدن روابط بین چین و پاکستان در سالهای 1960؛ (ج) اقدامات آمریکا در درگیری پاکستان و چین در سال 1965 و تحریم تسلیحاتی که ادعا کرد (به خطا) که تا سال 1975 ادامه یافته بود. (د) عدم نارضایتی پاکستان در رابطه با پیمان سنتو و عملکرد کمکهای نظامی و اقتصادی آمریکا (در مقایسه با تعهدات سال 1954 و توافقهای 1959)؛ (ه) رد تقاضای مربوط به 7- A؛ (و) تضاد ایجاد شده در مورد قرارداد مجتمع هسته ای فرانسه در پاکستان (که بنا به گفته وی به خاطر اصرار آمریکا لغو گردید در حالی که آمریکا اعلام کرده بود که قراردادهای منعقده در مورد تارپور هند به قوت خود باقی است)؛ و، (ز) کاربرد کنونی اصلاحیه سیمینگتون در مورد غنی سازی هسته ای (و یادآور شد که این معیاری مضاعف در مقایسه با ادامه فروش سوخت غنی شده به هند توسط امریکاست که خود باعث منفجر شدن تأسیسات هسته ای گشته است). در این رابطه، شاهی با صراحت تمام گفت «که پاکستان جدیداً تأسیسات غنی سازی اورانیوم را تأمین کرده است». در پاسخ به این سؤال کدل که چرا با وجود نیاز صلح آمیز پاکستان به اورانیوم غنی شده، این تأسیسات تأمین شده است؟ شاهی گفت پاکستان تصمیم گرفته است سوخت کامل را تهیه کند تا از فشارهای خارجی وارده از کانوپ و کاناداییها مصون بماند. وی با صراحت گفت «پاکستان در نظر ندارد بمبی تولید کند».

5- شاهی گفت پاکستان حاضر است کارخانه فرانسوی خود و پلوتونیوم حاصله از آن را در کنترل جامعه بین المللی قرار دهد. او به تلاشهای پاکستان در زمینه فراهم آوردن یک منطقه عاری از تسلیحات هسته ای براساس منطقه ای، شامل سانوفز آن و پیشنهاد آن به هند جهت بررسی دوجانبه اشاره کرد. وی گفت پاکستان با وجود هند «یعنی خطر قدیمی» و افغانستان یعنی «خطر جدید»، «و ابرقدرتهایی که با ما

ص: 451

مخالف هستند» در منطقه کاملاً تنهاست. وی گفت: «اما پاکستان مغرور است»، «تلاشهای ملامت آمیز مطبوعاتی آمریکا موجب پیدایش دوستانی در اینجا نخواهد شد.» شاهی گفت احتمال دارد که پاکستان به شوروی نزدیک شود، چون بسیاری از روشنفکران با آن موافق هستند.

6- پیرامون شایعات بمب اسلامی، شاهی گفت: «ما تکنولوژی لازم برای ساختن بمب را در اختیار نداریم. ما نه درخواست کمک کرده ایم و نه در برنامه اتمی خود از دیگر کشورهای مسلمان کمک گرفته ایم. نیل به هدف مورد نظر در پاکستان در برنامه(مسالمت آمیز) یک هدف مهم برای پاکستان بوده و پاکستان را به صورت یک عرضه کننده در بازار درخواهد آورد. ما قصد نداریم سلاح بسازیم.» چندی بعد، شاهی به طور ضمنی پرسید که آیا آمریکا می تواند ثابت کند که پاکستان از لیبی و یا کشورهای دیگر در رابطه با برنامه اتمی پول دریافت کرده است؟» وی گفت که این نظریه که لیبی ممکن است بخواهد از یک بمب غیرمجرب پاکستانی برای جهاد علیه یهودیان و مسیحیان استفاده کند تنها «جنبه تخیلی» دارد و بس.

7- سرپرست ولف، با اعلام اینکه مقاله برت «نادرست» بوده است، گفت هیئت نمایندگان خود در کنگره با «کماندوهای صلح» نامگذاری کرده است، که به روابط درازمدت با پاکستان علاقه مندند و نمی خواهند که عامل پیوندشان تنها دشمنان مشترک باشد. او اظهار داشت که تنها به «ثبات منطقه» که به نفع پاکستان و آمریکاست، توجه دارد. وی گفت مسئله اتمی در منطقه اختلافات و تشنجهایی را پدید خواهد آورد. وی به صحبت پیرامون طرز فکر کنگره در مورد عدم تکثیر اتمی پرداخت، و از اصلاحیه سیمینگتون حمایت کرد و سعی کرد موارد استفاده روشهای مختلف را در کشورهای گوناگون بسته به مراحل اتمیشان برای ما توضیح دهد.

9- ولف بر نیاز به اعتماد در روابط پاکستان و آمریکا تأکید کرد و یادآور شد که قراردادهای 1954 و 1959 به قوت خود باقی است (و آنها را مردود نشمرد)، و از نیاز به چشم پوشی از مقالات نادرست که هدفشان تنها به فروش رفتن روزنامه است سخن گفت، و به شاهی اطمینان داد که آمریکا در نظر ندارد در امور داخلی پاکستان مداخله نماید و گفت که آمریکا میل دارد به هر طریق که شده به پاکستان کمک نماید.

ولی وی به محدودیتهای موجود در قوانین (و سیاستهای) آمریکا اشاره کرد و گفت که شخصاً متعهد شده است، که تکثیر تسلیحات اتمی را تحت کنترل درآورد.

10- دیگر اعضای کنگره در همان حال که اختلاف نظرات موجود پیرامون این مسئله را بین خود مطرح می کردند، در گفتگوهای خود نیز از موضع ولف حمایت می نمودند. بون و لارگومارسینو از دولت پاکستان می خواستند که به آمریکا کمک کند تا این وضع را پشت سر بگذارید. گایر بر نیاز به پیشرفت اقتصادی تأکید می کرد و استارک و دورنان نیز از پاکستان می خواستند. که در برنامه های خود پیرامون تأمین توانایی اتمی تجدیدنظر نماید.

11- غلام اسحاق در پاسخ به ولف خاطرنشان ساخت که پاکستان در نظر دارد «مهارت لازم برای تولید سوخت اتمی» را به دست آورد، تا بتواند نیاز آتی خود را در زمینه انرژی تأمین نماید؛ وی گفت، این امر بین 5 تا 10 سال طول خواهد کشید. وی گفت کارخانه های بعدی پاکستان عبارت خواهند بود از راکتورهای مولد که حتما به سوخت غنی شده نیاز خواهند داشت. وی در ادامه گفت: «ما کشوری فقیر و کوچک هستیم، ولی غیرمشمول نیستیم. پاکستان در یک جنگ اتمی کاملاً محو خواهد شد.»

ص: 452

12- گفتار غلام اسحاق خیلی مختصر بود؛ غلام اسحاق خان وزیر دارایی به کرات از مواضع استاندارد دولت پاکستان پیرامون اوضاع اقتصادی یاد می کرد. او گفتار خود را با ذکر این مطلب که دولت کنونی یک اقتصاد «آشفته» را به ارث برده و در دو سال گذشته اقدامات بسیاری در جهت نجات آن انجام داده است، آغاز کرد.

وی گفت: نتیجه آن دو سال رشد اقتصادی مولد در بخشهای تولیدی بوده است، که کاملاً با هفت سال قبل که در همه بخشها به استثنای بخش خدمات توأم با رکود بود، مغایرت دارد. دولت نیز سعی کرده است با مسئله بودجه با قوت تمام برخورد نماید، که حاصل آن را می توان در انتقاد شدید از افزایش مالیاتها مشاهده کرد. مدتی نیز طول خواهد کشید تا وضع موازنه پرداخت بهتر شود. برای به دست آوردن فرصت بیشتر، دولت پاکستان در دو اجلاس اخیر کنسرسیوم کمک به پاکستان، خواستار برنامه ریزی دوباره دیون خود گردید. وی گفت هدف «دستیابی» به 75/0 درصد تولید ناخالص ملی بر DCS برای کمکهای خارجی است. وی گفت که آمریکا بیش از 20% تولید ناخالص ملی را به کمک خارجی اختصاص نداده است. در نتیجه عدم درک صحیح از رویدادهای کنسرسیوم، اسحاق مدعی است که هر دو بار تقاضای پاکستان در کنسرسیوم توسط آمریکا رد شده است. وی گفت که اگر پاکستان کمک بیشتری دریافت نکند و یا وامهای آن دوباره برنامه ریزی نشود، پیشرفت آن متوقف و بیچارگی ملت پاکستان رو به فزونی خواهد گذاشت، معذالک وی چنین وانمود نکرد که علت آن ناشی از بحران موازنه پرداخت بوده است. به نظر ما وی می خواسته است در برابر این حضار منطقی باشد و حالت تهدیدکننده نداشته باشد.

13- گزارش مربوط به گفتگوهای هیئت نمایندگان کنگره پیرامون مواد مخدر در تلگرام جداگانه مطرح خواهد گردید.

14- این گزارش، تکرار می کنم به وسیله نمایندگان کنگره مشاهده نشده است.

مطبوعات پاکستان وام 200 میلیون دلاری عربستان سعودی به پاکستان را تأیید می کنند

سند شماره (66) تاریخ: 19 شهریور 1358- 10 سپتامبر 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: مطبوعات پاکستان وام 200 میلیون دلاری عربستان سعودی به پاکستان را تأیید می کنند 1- (طبقه بندی نشده) روزنامه پاکستان تایمز در شماره 9 سپتامبر خود گزارش داده است که پاکستان اکنون موافقتنامه ای را با عربستان سعودی جهت یک وام بدون بهره 200 میلیون دلاری که به اقساط در جریان سال مالی کنونی بازپرداخت خواهد شد، منعقد ساخته است. این مقاله همچنین حاکی از آن است که 100 میلیون دلار از این وام در هفته آخر ماه جاری و 100 میلیون دلار دیگر در ماه ژوئن آینده پرداخت خواهد شد. در این مقاله گزارش شده است به این وام بهره ای تعلق نخواهد گرفت و ظرف یازده سال پس از یک مهلت چهارساله معافیت از پرداخت، بازپرداخت خواهد شد.

2- (محرمانه) اظهارنظر: این مقاله که به قلم اسلام شیخ یک روزنامه نگار معمولاً قابل اعتماد در مورد مسائل اقتصادی نوشته شده است، تأییدکننده شایعاتی است که ما شنیده ایم، مبنی بر اینکه آفتاب، وزیر اقتصاد در جریان سفر اخیر خود به عربستان سعودی این قرارداد را امضاء کرده است و مقامات بانکی و وزارت دارایی گفته اند که انتظار دارند اولین 100 میلیون دلار این وام در ماه سپتامبر دریافت گردد. این

ص: 453

وام کمک مؤثری به اصلاح موازنه بازرگانی پاکستان خواهد کرد. (پایان اظهارنظر) 3- (طبقه بندی نشده) نسخه هایی از این گزارش به وزارت امور خارجه ارسال می گردد.

سفر فرمانده نیروهای آمریکا در خاورمیانه

سند شماره (67) تاریخ: 28 شهریور 1358- 19 سپتامبر 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: (طبقه بندی نشده) سفر فرمانده نیروهای آمریکا در خاورمیانه (خیلی محرمانه) 2- دریابد رابرت دبلیو. چونینگ فرمانده نیروهای خاورمیانه ای در تاریخ 19-15 سپتامبر (28 - 24 شهریور) از پاکستان بازدید به عمل آورد. در این مدت چونینگ سه روز در اسلام آباد به سر برد و با مقامات نظامی و غیرنظامی دولت پاکستان ملاقات کرد. این گزارش محتوی ملاقاتهای دریابد با مشاور وزارت خارجه آقاشاهی و وزیر خارجه شهنواز است. ملاقاتهای وی با رئیس جمهور ضیاءالحق در تلگرام سپتامبر گزارش شده است.

3- دریابد چونینگ در صبح روز 26 شهریور ماه به وزارت امور خارجه رفت تا با وزیر خارجه شهنواز ملاقات نماید. به محض ورود به وزارتخانه، شهنواز گفت که آقاشاهی مشاور وزارت خارجه با وی گفتگو خواهد کرد، و او نیز در این گفتگو شرکت خواهد کرد. مقام سفارتی نیز به عنوان منشی وی را همراهی می کرد.

4- آقاشاهی ظاهرا می خواست در مورد نقل و انتقالات کشتیهای شوروی و MTER PICTIVITY در اقیانوس هند گفتگو نماید. وی از دریابد چونینگ سؤال کرد که آیا ناوهای شوروی دائماً ناوهای آمریکایی را تعقیب کرده و با آنها در تماس هستند. وی همچنین در مورد فعالیتهای شوروی در بنادر اقیانوس هند چون سوکوترادو دماغه کامراهن سؤالاتی را مطرح کرد. در رابطه با دماغه کامراهن وی گفت چینیها معتقدند که شوروی یک پایگاه دریایی در آنجا ایجاد کرده و در رابطه با مقاصد شوروی در آسیای جنوب شرقی و اقیانوس هند این نقطه از اهمیت استراتژیکی برخوردار است.

5 - دریابد چونینگ گفت این شایعه که شاهزاده رشید در ابوظبی یک پایگاه دریایی می سازد تا توسط آمریکا مورد استفاده قرار گیرد و آقاشاهی نیز آن را شنیده است، صحت ندارد. وی همچنین در مورد فعالیتهای نیروی دریایی شوروی در منطقه توضیحات مفصلی به آقاشاهی داد و گفت با وجود رفت و آمد مکرر ناوهای شوروی به بنادر اقیانوس هند، شواهدی وجود ندارد که بتوان گفت آنها تأسیساتی در این بنادر دایر کرده اند. وی پیرامون تأسیسات و ناوهای فرماندهی نیروهای آمریکا در خاورمیانه به آقای شاهی توضیح داد و نیروهای خود را با نیروهای شوروی در منطقه مقایسه نمود.

6- در پاسخ به مشاور وزارت خارجه آقاشاهی، دریابد چونینگ به تشریح کلی ترکیب نیروهای آمریکا در سطح جهان و تشریح نقطه مسئولیت هر ناوگان پرداخت. بنا به درخواست آقاشاهی وی گفت که ایران ناوهای جنگی مورد درخواست خود را به آمریکا پس داده است. شاهی ظاهرا از نحوه تشریح دریابد در مورد تکنولوژی ناوهای اسپروآلن در شگفت مانده بود و به نحوی معتدل موضوع ناوهای نوع گیرینگ پاکستان را مطرح نمود. دریابد چونینگ بدون صحبت از تحویل احتمالی آتی (و یا فقدان تحویل) ناوهای گیرینگ گفت دو ناو تحویل داده شده مناسب با نیاز پاکستان می باشند. شاهی در همین جا به موضوع خاتمه داد.

پیش بینی موازنه پرداخت های جدید- سالهای مالی 80/1979

ص: 454

سند شماره (68) تاریخ: 28 شهریور 1358- 19 سپتامبر 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - با اولویت موضوع: پیش بینی موازنه پرداخت های جدید- سالهای مالی 80/1979 خلاصه: ما پیش بینی ماه مارس موازنه پرداختهای سال مالی 80/1979 (مرجع الف) را دوباره بررسی کرده و آن را با پیش بینی موازنه پرداخت جاری وزارت دارایی مقایسه نموده ایم. با وجود تغییرات، نتیجه خالص، ناچیز ولیکن در همان حال عمده است، که نوعی شکاف خالی از منابع مالی به حساب می آید و علت آن نیز این است که انتظار داریم در کوتاه مدت در میزان قروض کاهش پدید آید. گمان نمی کنیم که افزایش قیمت نفت تأثیر چندانی بر آن داشته باشد، چون قدری صرفه جویی در رابطه با پروژه های عمرانی به عمل آمده است، طبق برآورد ما، میزان صادرات برخلاف پیش بینی دولت پاکستان که 95/1 میلیارد دلار بوده است، حدود 2 میلیارد دلار خواهد بود که البته بستگی به عملکرد خوب صادرات پنبه و برنج دارد. واردات، به خاطر افزایش قیمت نفت و قیمت کالاهای دیگر حدود 4 میلیارد دلار خواهد بود. برآورد دولت پاکستان 2/4 میلیارد دلار است، لیکن از نظر ما این روش واردات بخش عمومی را بیش از حد برآورد نموده است. مازاد حساب نامریی حدود یک میلیارد دلار خواهد بود و علت آن نیز ارسال حدود 6/1 میلیارد دلار پول توسط کارگران از خارج خواهد بود. دولت پاکستان کسری بودجه جاری را 2/1 میلیارد دلار برآورد کرده، ولی به نظر ما این کسری بیش از یک میلیارد دلار نخواهد بود. طبق برآورد ما جریان سرمایه خالص در درازمدت پس از کسر بازپرداختها حدود 540 میلیون دلار خواهد بود، در حالی که دولت آن را 577 میلیون دلار اعلام کرده است. پیش بینی اولیه ما در مورد کسری بودجه 438 میلیون دلار بود که کمی کمتر از برآورد دولت پاکستان بوده و علت آن نیز اختلاف موجود در واردات بوده است. علاوه بر این، در سال گذشته وامی معادل 285 میلیون دلار دریافت شده که باید بازپرداخت گردد. دولت پاکستان در نظر دارد با استفاده از 175 میلیون دلار ارز وارده در کوتاه مدت حدود 460 میلیون دلار وام کوتاه مدت و اعتبارعرضه کنندگی به دست آورد.به نظر ما آنها در این زمینه موفقیت چندانی نخواهند داشت و رقمی معادل 400 میلیون دلار را در نظر دارند، که بسیار زیاد و سنگین است. البته در پیش بینیهای خود رقم 90 میلیون دلاری را که پاکستانیها قرار است از صندوق بین المللی پول وام دریافت دارند، وارد نکرده ایم. با اضافه کردن وامهای کوتاه مدت صندوق بین المللی پول، وامهای کمکی (از ایران، انگلستان و غیره) شاهد یک شکاف فاقد منابع مالی 219 میلیون دلاری خواهیم بود که دولت پاکستان آن را 294 میلیون دلار اعلام کرده است.

200 میلیون دلار وام زکات عربستان سعودی را نیز به علت عدم اطمینان در مورد دریافت و حتی زمان دریافت آن در برآوردهای خود وارد ننموده ایم. در صورتی که پاکستان 100 میلیون دلار را در ماه سپتامبر و 100 میلیون دلار دیگر را در ماه ژوئن دریافت کند، وضع مالی آن کشور تا مدتی بهبود خواهد یافت. (پایان خلاصه) 1- ما پیش بینی و برآوردهای خود را در مورد موازنه پرداختهای سال مالی 80/1979 تجدید و آن را

ص: 455

با برآوردهای وزارت دارایی مقایسه کرده ایم. این برآوردها به چند سؤال مطروحه اخیر توسط واشنگتن (تلگرام مرجع ب) پاسخ می دهد. طبق برآورد ما میزان رشد صادرات بیش از واردات خواهد بود، ولی سرعت آن به قدری نخواهد بود که بتواند کسری تجاری را جبران نماید. برآورد ما در مورد صادرات 2 میلیارد دلار یعنی 17 درصد بیش از 7/1 میلیارد دلار مشروط سال مالی 79/1978 می باشد و کمی بیش از برآورد 95/1 میلیارد دلاری دولت پاکستان است. به علت علائم خوب مربوط به برداشت پنبه گمان می کنیم که میزان صادرات پنبه خام و برنج بیشتر از برآورد پیشین ما باشد.

2- برآورد ما در مورد واردات 4 میلیارد دلار یا 10 درصد بیش از برآورد سالهای مالی 79/1978 که 3675 میلیون دلار بود، می باشد. کسری تجارت سالهای 80/1979 حدود 2 میلیارد دلار است که کمی بیش از سال گذشته است، ولی در عین حال کمتر از برآورد 2/2 میلیارد دلاری دولت پاکستان است.

3- علت اختلاف موجود بین ارقام ما و ارقام دولت پاکستان در واردات بخش عمومی نهفته است. از نظر ما دولت پاکستان واردات بخش عمومی را به خصوصی در حالی که دولت سعی دارد کسری بودجه را با کاهش هزینه های عمرانی و کاهش پیشرفت پروژه های موجود جبران سازد، بیش از حد برآورد کرده است.

4- ارسال پول نقد توسط کارگران مقیم خارج در سالهای 79/1978 حدود 4/1 میلیارد دلار، یعنی 20 درصد بیش از سال مالی 78/1977 بوده است. این روند سیر نزولی دارد و به نظر ما حدود 7 درصد افزایش خواهد داشت و با در نظر گرفتن 100 میلیون دلار ارز ارسالی حدود 6/1 میلیارد دلار خواهد شد. طبق برآورد ما دیگر ارقام نامریی (هزینه بیمه و حمل کالا، نرخ بهره، هزینه سفر، هزینه های دولتی و غیره)، حدود 560 میلیون دلار کسری به بار خواهد آورد و بالغ بر یک میلیارد دلار خواهد گردید. در این رابطه ما نیز با دولت پاکستان هم عقیده هستیم که کسری جاری 980 میلیون دلار در مقایسه با 2/1 میلیارد دلار کسری برآورد دولت می باشد.

5- ورود سرمایه در درازمدت (کمک و سرمایه های بخش خصوصی) حدود یک میلیارد دلار، و کمی پایین تر از برآورد 05/1 میلیارد دلاری دولت پاکستان خواهد بود. اختلاف موجود نیز مربوط به برآورد زیاده از حد دولت پاکستان در مورد واردات کمکی است. رهن وامهای درازمدت، از قبیل پازپرداخت وامهای نفتی صندوق بین المللی پول، 375 دلار در برآورد ما و دولت پاکستان است.

بنابراین برآورد ما در مورد سرمایه های درازمدت 542 میلیون دلار و در برآورد دولت پاکستان 577 میلیون دلار می باشد. با جمع بندی حساب سرمایه ای و جاری کسری موازینه حدود 438 میلیون دلار است، در حالی که موازنه پرداخت دولت پاکستان نسبت به سال گذشته حدود 285 میلیون دلار افزایش یافته است. دولت امیدوار است بتواند 460 میلیون دلار پول از طریق اعتبار عرضه کنندگی، وامهای بانکی حاصله از طریق اقدامات بانکهای خارجی و پاکستانی فراهم آورد. به نظر ما این مقدار پول فراهم نخواهد آمد و تنها حدود 400 میلیون گردآوری خواهد شد، که آن هم در رابطه با ناراحتیهای جامعه بانکداران نسبت به پاکستان بعید به نظر می رسد.

7- دولت پاکستان با امتیازات خاص برداشت می تواند از صندوق بین المللی پول 900 میلیون دلار دریافت دارد، ولی فکر نمی کنیم که دولت پاکستان بتواند شرایط مورد نیاز صندوق بین المللی پول را در انجام «تلاش معقول و منطقی» برای ثابت نگاهداشتن اقتصاد داخلی تأمین کند، و بنابراین این رقم را در

ص: 456

برآوردهای خود وارد ننموده ایم. با اضافه کردن موازنه اصلی، قراردادهای صندوق بین المللی پول، وامهای کوتاه مدت و قروض احتمالی (از ایران، انگلستان، سوئیس و غیره) برخلاف برآورد 294 میلیون دلاری دولت پاکستان طبق برآورد ما شکاف مالی فاقد منابع پولی، 219 میلیون دلار خواهد بود.

8- ما 200 میلیون دلار زکات عربستان سعودی را به علت عدم اطمینان مقامات دولت پاکستان در مورد دریافت آن در برآوردهای خود به حساب نیاورده ایم، ولی اگر 100 میلیون دلار آن در سپتامبر دریافت شود، شکاف مالی فاقد منابع پول به 119 میلیون دلار تقلیل خواهد یافت و اگر 100 میلیون دلار دیگر نیز در ماه ژوئن دریافت گردد، این شکاف فقط به 19 میلیون دلار تقلیل خواهد یافت. با اینوصف، ارز خارجی دولت پاکستان حتی قبل از دریافت 100 میلیون دلار ثانی به پایان خواهد رسید.

9- پیش نویس ما با پیش نویس صندوق بین المللی پول و پیش نویس دولت پاکستان مطابقت دارد.

اطلاعاتی دقیق تر سبب شده است که ما بتوانیم وامهای درازمدت و بهره و سرویس وامهای کوتاه مدت را در زیر خط موازنه اصلی قرار دهیم.

10- برآورد ما در مورد بازپرداخت به همراه برآوردمان در ماه مارس به منظور مقایسه در سه جدول آمده است.

الف - جدول موازنه پرداخت، ب - حساب تجاری، ج - منابع مالی کوتاه مدت. در ستون جداگانه جدیدترین برآورد وزرای دارایی را نیز وارد کرده ایم. توضیحات لازم در مورد هر جدول نیز داده شده است.به علت تجدیدنظر در مورد پیش نویس، تمام ارقام مربوط به پیش بینی «ماه مارس سفارت» مستقیماً با ارقام مرجع الف قابل مقایسه نخواهد بود.

جدول الف 1979 برآوردهای مربوط به موازنه پرداخت / سال مالی 80 (تمام ارقام به میلیون دلار آمریکا) برآورد سفارت در ماه مارس برآورد سفارت در ماه سپتامبر برآورد دولت پاکستان موازنه تجاری (جدول ب) خارجی به علاوه داخلی انتقال سرمایه های خصوصی غیره بهره (شامل نرخ بهره صندوق بین المللی پول) نامرئی موازنه حساب جاری سرمایه های بخش خصوصی سرمایه های بخش دولتی (پیشنهادی) غیرپروژه ای 1840 365 1400 120 300 588 985 52 985 (685) 300 2000 400 1600 120 300 1020 980 52 965 (685) 280 2250 400 1600 120 300 1020 1230 32 1020 (740) 280

ص: 457

وامهای محدود (اصلی) حساب مالی نفتی صندوق بین المللی پول حسابهای سرمایه ای درازمدت موازنه اصلی منبع تأمین:

صندوق بین المللی پول اختصاص به امتیازات ویژه برداشت برنامه ریزی دوباره وامها کوتاه مدت خاص (جدول ج) شکاف فاقد منابع مالی 400 59 587 407 50 63 0 294 400 75 542 438 34 63 122 219 400 75 577 655 90 34 63 172 294 جدول ب 1979 موازنه پرداخت حساب تجاری / سال مالی 80 (تمام ارقام به میلیون دلار آمریکا) سفارت مارس سفارت سپتامبر دولت پاکستان گندم روغن خوراکی کود شیمیایی نفت بخش عمومی بخش خصوصی بخش عمومی کل واردات پنبه خام نخ پارچه برنج غیره کل صادرات موازنه تجاری 160 220 170 700 1400 1000 3650 110 250 220 286 950 1810 1840 130 230 215 855 1400 1170 4000 115 240 220 400 985 2000 2000 132 247 219 854 1278 1470 4200 110 230 220 400 990 1950 2250

ص: 458

جدول ج 1979 برآورد موازنه پرداخت منابع مالی خالص / سال های 80 کوتاه مدت تمام ارقام به میلیون دلار آمریکا دولت پاکستان سفارت خالص کوتاه مدت قروض مهم (بازپرداخت) وام گندم سیتی بانک اعتبار عرضهکنندگی اعتبار مربوط به کود بانک عمران اسلامی منابع پول احتمالی سیتی بانک ICCD اعتبار مربوط به کود اعتبار عرضهکنندگی بانک عمران اسلامی بانکهای پاکستانی 172 285 55 136 80 15 485 100 100 100 53 40 65 122 286 55 136 80 15 408 75 75 100 53 40 65 14 توضیحات مربوط به واردات 0 میلیون تن گندم را با نرخ 174 دلار 14- توضیحات مربوط به واردات گندم: به علت وضع جاری محصول گندم دولت پاکستان 75/0 میلیون تن گندم را با نرخ 174 دلار برای هر تن به خارج صادر خواهد کرد، در حالی که گمان می کردیم این مقدار 1 میلیون تن با نرخ 160 دلار هر تن باشد.

روغن خوراکی: انتظار داریم که ارقام دولت پاکستان در رابطه با روغن خوراکی ثابت بوده و قیمت هر تن آن نیز 600 دلار باشد.

کود: واردات دولت پاکستان در زمینه کود مطابق با برآورد کمک دولت بوده و قیمتها کمی بیشتر خواهد شد یعنی 000/000/5 تن به قیمت تنی 230 دلار 000/200 تن کود نیتروفسفات به قیمت تنی 215 دلار، و 000/190 تن کود اوره به قیمت تنی 170 دلار وارد خواهد کرد. این ارقام خیلی دقیقتر از ارقام مورد استفاده در برآورد مارس (1 میلیون تن به قیمت هر تن 170 دلار) می باشد.

نفت بخش عمومی: ما برآوردهای دولت پاکستان را پذیرفته ایم.

واردات بخش خصوصی: صرفه جویی کلی ناشی از کمبود ارز خارجی، حدود 100 میلیون دلار از برآورد قبلی را از بین خواهد برد.

واردات بخش عمومی: گرچه ما برآورد قبلی خود را کمی بالا برده ایم لیکن کند شدن و کاهش یافتن

ص: 459

پروژه های عمران واردات این گونه ای را کمتر از برآورد دولت پاکستان نشان خواهد داد.

15- توضیحات مربوط به صادرات: پنبه خام: شواهد موجود که حاکی از خوب بودن محصول است نشانگر آن است که 000/800 جوال پنبه، به جای برآورد 000/600 جوال پیشین ما صادر خواهد شد، به قیمت حدود هر پوند 55/0 دلار، در صورتی که میزان برداشت بیش از 000/800 جوال باشد ما برآورد خود را نیز بعدا تغییر خواهیم داد.

نخ پنبه: برآورد زیاده از حد سال گذشته ارقام مربوط به آن را کاهش داده است.

برنج: قیمت برنج در فصل آخر سال 79/1978 بیشتر تقویت خواهد شد و میزان صادرات را به 340 میلیون دلار بالغ خواهد کرد.

غیره: تورم نیز نسبت به برآوردهای گذشته مان افزایش خواهد یافت.

16- توضیحات مربوط به مواد نامرئی: هزینه حمل کالا و بیمه: مانند برآورد قبلی است یعنی 10 درصد کل واردات را در بر می گیرد.

انتقال سرمایه بخش خصوصی: انتقال این سرمایه ها کاهش خواهد یافت و حدود 100 میلیون دلار خواهد بود.

بهره: ارقام ارائه شده توسط دولت در مقایسه با برآوردهای قبلی ما تغییر نکرده است.

دیگر موارد نامرئی: ما استنباط های خود را بر روند پنج ساله استوار کرده ایم. چون قبلاً از طریق کاربرد نادرست ارقام، رقم مربوط به دیگر موارد نامریی برابر با صفر بوده و حال آنکه پس از تجدید نظر مثبت و حدود 100 میلیون دلار می گردد.

17- توضیحات مربوط به حساب سرمایه: سرمایه های بخش دولتی: ارقام اخیر دولت پاکستان در مورد کمکهای غیر پروژه ای دقیقتر از ارقام آن در ماه مارس است. لیکن بهره برداری از کمکهای غیر پروژه ای دولت کمتر از پیش خواهد بود.

تأسیسات نفتی صندوق بین المللی پول: رقم ماه مارس به دلار تبدیل نشده است.

امتیازات ویژه برداشت: دولت پاکستان اختصاص یافته های جدید را دریافت خواهد کرد.

وامهای کمکی: تنها وامهای کمکی قطعی را در برآوردها به حساب آورده ایم.هومل

اجلاس غیرمتعهدها- دو نظریه پاکستانی

سند شماره (69) تاریخ: 29 شهریور 1358- 20 سپتامبر 79 از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: اجلاس غیرمتعهدها- دو نظریه پاکستانی 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- ضیاء رئیس جمهور پاکستان، در یک ملاقات تشریفاتی با دریاسالار چونینگ، به همراه سفیر، مطالب زیر را در مورد اجلاس غیرمتعهدها مطرح ساخت. ضیاء گفت که شدیداً در رابطه با خبرگی لجستیکی کوباییها، بخصوص در زمینه تأمین وسایل آسایش، و نقل و انتقال مردم و وسایط نقلیه تحت تأثیر قرار گرفته است. با این وصف از لفاظیهای همه و استفاده دائمی از کلماتی چون امپریالیسم، استعمارگری، سوسیالیسم و غیره به ستوه آمده بود. ضیاء گفت عدم تعهد برای توصیف این جنبش که از

ص: 460

اهداف اصلی خود دور شده است، عنوان صحیحی نیست. ضیاء گفت احتمالاً هریک از کشورهای شرکت کننده از کمکهای آمریکا برخوردار است، لیکن چون نان را به نرخ روز می خورند نخواسته اند از آمریکا به خوبی یاد کنند. او با لحنی ملایم و سرزنش بار گفت که آمریکا پیشاهنگ جهان آزاد است و به همین دلیل این کشور باید در سیاستهای خود تجدیدنظر کند تا در حمایت از دوستانش نقش نیرومندتری را ایفا نماید.

3- آقای اقبال بوت، سرپرست وزارت اطلاعات که همراه ضیاء به کوبا رفته بود نیز در یک گفتگوی خصوصی با سفیر همان مطالب را مطرح نمود. بوت می گوید این کنفرانس برای روسها حدود 100 میلیون دلار خرج برداشته و سرمایه گذاری خوبی بوده است، چون جنبش به طرف آنها متمایل شده است. با این وصف بوت برای نقش پاکستان و دیگر میانه روها در مقابله با افراط گرایی بلوک کمونیسم قدری اعتبار قائل است، لیکن با نظریه سفیر مبنی بر اینکه کوباییها و روسها با اتخاذ یک موضوع افراطی غیر قابل تحقق به هدفی که می خواسته اند دست یافته اند نیز، مخالف نیست. سفیر گفت، تا حدودی امکان جدا کردن جنبش از تمایلات روسی آن به وجود آمد، لیکن این عمل به هیچ وجه نتوانست موجبات نارضایتی کوباییها را فراهم آورده و این حرکات قوی نبود که بتواند جنبش را واقعاً غیرمتعهد بنمایاند.

4- اظهارنظر: ضیاء و بوت البته چیزهایی را که می خواهیم بشنویم به ما می گویند. در همان حال هردوشان با ما رفتاری صمیمانه دارند و به نظر ما ضیاء ناراحت است از اینکه بالاخره پس از این همه تلاش و کوشش، در چنین سازمانی پذیرفته شده است. مشاور وزارت خارجه آقاشاهی گذشته از وابستگی به آمریکا، از دیرباز مایل به پیوستن به این جنبش و سازمانهای چندجانبه بوده است. ما امیدواریم که ضیاء و مقامات عالیرتبه اش با تجربه ای که از عدم توافقها و تفرقه های موجود در جنبش داشته اند، بیش از آقاشاهی در سیاستهای دولت پاکستان واقعگرایی به خرج دهند.

بوقلمون صفت

سند شماره (70) تاریخ: 7 مهرماه 1358- 29 سپتامبر 79کراچی، پاکستان صورت مذاکرات سرکنسولگری آمریکاخیلی محرمانهمکان: دفتر اقبال در کویته شرکت کنندگان: فیض اقبال، سردبیر بلوچستان تایمز. جان اس. بریمز، مقام سیاسی / اقتصادی، کراچی موضوع: بوقلمون صفت؛ پس از سقوط تره کی، بلوچها نفسی به راحتی می کشند. تغییر در ایران توافق مری (MARRI) با حکومت نظامی پاکستان؟، بیگم بوتو در بورخه (لباس سنتی زنان پاکستان - م) تلاش برای جلب وفاداری هیئتهای محلی منتخب، ارجحیتهای ضیاء؛ بوروکراتها- نقاط ضعف ضیاء نسخه های ارسالی برای: اسلام آباد (2)، لاهور، پیشاور، کابل، تهران.

بوقلمون صفت فیض اقبال طوری رفتار می کند که گویا همه را می شناسد و به طرز صمیمانه لیکن توطئه گرانه ای نظریات خود را در تطابق با نظریات افراد مورد اعتمادش بیان می کند و مهم نیست که این افراد چه کسانی باشند، به هرحال او نظریات آنها را در برابر نظریات تمام دیگر افرادی که می شناسد، مطرح می کند. اگر او در برابر افرادی که با آنها اختلاف نظر و سلیقه دارد قرار گیرد، آن چنان در برابر آنها تعظیم می کند که گویی

ص: 461

فاقد ستون فقرات است. خلاصه اینکه او فردی چاپلوس، به طرز نامطلوب و غریبی چرب زبان است. با این وصف فردی دوست داشتنی است و با وجود اینکه بعضی از حرفهایش خیالی به نظر می رسد، ولی منبع اطلاعاتی خوبی است.

بلوچها پس از سقوط ترکی نفس راحتی می کشند، تغییر در ایران...

فیض گفت پس از سقوط نورمحمد تره کی در افغانستان و به این علت که کودتا پایگاه انقلاب خلق را متزلزل کرده است، اوضاع کنونی کویته بسیار آرام شده است. فیض به عنوان منبع اطلاعاتی خود از قول یکی از سرهنگهای ارتش افغان گفت که سقوط تره کی سبب به وجود آمدن تفرقه در ارتش شده است.

فیض به زور تأیید آنچه که دیگران به من گفته بودند اظهار داشت که پس از رویدادهای 23 شهریور ماه در کابل طرز فکر و طرز برخورد بلوچهای کمونیست نیز تغییر کرده است. به طور مثال، وی گفت که رئیس حزب ملی پاکستان یعنی غوث بکس بیزنجو، دیگر کورکورانه به توجیه اقدامات جمهوری دموکراتیک افغانستان نمی پردازد. گویا تمام امیدهای بیزنجو در مورد آینده در دریایی نامتلاطم محو و نابود شده اند.

فیض گفت بلوچها از به ضعف کشیده شدن افغانستان بسیار خوشحال هستند. حامیان پتان نیز بنا به گزارشات رسیده از اقدامات امین که نوعی بی احترامی غیرقابل بخشش در برابر یک رهبر بزرگ است، بسیار عصبانی شده اند.

رویدادهای بلوچستان ایران نیز بد نبوده است. می گویند بلوچها از طریق جبهه دموکراتیک بلوچها با آیت اللّه خمینی قراردادی بسته اند، تا استان بلوچستان ایران از مقداری خودمختاری بهره مند باشد. فیض گفت در شش ماهه گذشته در بلوچستان حتی یک رویداد به وقوع نپیوسته است. تمام عو امل ساواک از این استان خارج شده اند. بلوچها موقعیتهای مهمی را اشغال کرده اند. همه این اقدامات سبب آرام شدن مرز بلوچی ایران و پاکستان و آرامتر شدن رهبریت بلوچها شده است.

عدم موفقیت شوروی در ایجاد ناآرامی در بلوچستان ایران و در واقع حمله ضربتی علیه بلوچهای متمایل به کمونیسم سبب شده است که بسیاری به این سوی مرز پاکستان بگریزند. یکی از افراد تازه از راه رسیده شاعر بلوچ جمعه خان است که حامی نهضت بلوچستان آزاد می باشد.

در همین حال، مهاجرت و فرار عظیم پناهندگان افغانی ادامه دارد. از تاریخ 24 شهریور تنها 000/25 نفر با استفاده از جیپ، واگنهای تراکتور و یا پیاده وارد بلوچستان شده اند. بسیاری از آنها از ترس امین، و بسیاری دیگر به خاطر فرا رسیدن زمستان پا به فرار گذاشته اند.

توافق مری و حکومت نظامی پاکستان؟ فیض گفت که رئیس جمهور ضیاء اعتبار و شهرت خود را از دست داده و علت آن نیز اصلاح مکرر قوانین و مقررات انتخاباتی و بدبینی آشکار وی در رابطه با سیاست است.

فیض در تاریخ 4 مهرماه به منظور صرف قهوه بعد از شام با ضیاء ملاقات کرده بود. ضیاء از فیض خواسته بود که در مورد اوضاع بلوچستان و به خصوص طرز تفکر و برخورد بیزنجو و خیر بکس مری ارزیابیهای خود را به وی ارائه دهد.

فیض به من گفت که به نظر وی ضیاء با مری به توافق رسیده است. وی مدعی است که نزدیکترین

ص: 462

دوست ضیاء، یعنی رحیم الدین استاندار بلوچستان در رابطه با مری نقش سرکوبگرانه ای دارد و قبل از استقلال نیز هردوی آنها با تجزیه و جدایی بلوچستان مخالفت می ورزیدند. فیض خاطرنشان ساخت که مری حدود یک هفته قبل پس از دریافت اجازه خروج از پاکستان از طرف حکومت نظامی به لندن رفته است، و نماینده او یاشر محمد مری («ژنرال شروف» که اصطلاحا به چه گوارای پاکستان معروف است) نیز منتظر کسب اجازه خروج از کشور می باشد. خروج آنها از کشور مصادف با برگزار شدن انتخابات خواهد بود. ظاهر امر این است که مری ها با حکومت نظامی پاکستان معامله کرده اند. فیض گفت که در حال حاضر قبیله مری در وضع خوبی به سر می برد. فیض گفت که یکی دیگر از نشانه های این فرضیه این است که بین خیر بکس مری و از طرف دیگر بین بیزنجو و عطاءاللّه منگال عضو حزب ملی پاکستان جدایی افتاده است.

فیض معتقد است که مری هیچ گاه به بیزنجو اعتقاد نداشته است، چون همیشه او را یک فرد عامی به حساب می آورده است.

بیگم بوتو در بورخه...، تلاش برای جلب وفاداری...

فیض پرسید که آیا خبر دارم که بیگم بوتو جهت شرکت در کمیته اجرایی مرکزی حزب خلق پاکستان در اواخر اوت به طور ناشناس به کویته آمده است؟ او با پوشیدن لباس بورخه و با هواپیما وارد آنجا شده بود. همان روز عصر وی با عدم موفقیت در ملاقات خود با خیر بکس مری از وی خواسته بود که در بلوچستان شورشی را به راه اندازد. (من این مطلب را به عنوان شایعه با استاندار اسبق اکبرخان بوگتی در میان گذاشتم، او اظهار داشت که شایعه بسیار مضحکی است. وی گفت دبیر کل حزب خلق پاکستان فرخ لاقاری با مری ملاقات کرده بود. بوگتی گفت مری یک هفته قبل به لندن نرفته است و در تأیید این مطلب گفت که در تاریخ 9 مهرماه شام را با مری صرف کرده بود.) تلاش برای جلب وفاداری هیئتهای محلی منتخب فیض با اشاره به انتخابات محلی گفت که در این انتخابات تقلب شده است، ولی این کار توسط ارتش صورت نگرفته است.

وی گفت بوروکراتها و سردمداران صندوقهای رأی با احزاب سیاسی و یک یک کاندیداها دست به دست داده بودند تا نتیجه دلخواه را به دست آورند.

به عقیده فیض حزب خلق پاکستان تنها 10 تا 15 درصد کرسیهای بلوچستان را به خود اختصاص داده است، در حالی که تعداد کرسیهای انتخاباتی ربوده شده در سند به 60 تا 70 درصد و در پنجاب به 45 درصد می رسد. علیرغم پیروزیهای چشمگیر حزب خلق پاکستان در اکثر نقاط، این حزب نخواهد توانست به افرادی که تحت حمایتش کرسیها را ربوده اند، متکی باشد. تمام افراد تحت الحمایه حزب خلق پاکستان جوان هستند. آنها تحت حمایت خانواده بوتو به قدرت رسیده اند، لیکن از طریق ضیاء آن را حفظ خواهند کرد.

ضیاء امیدوار است که با تفویض قدرت آنها را به خود مشغول دارد. ولی اگر انتخابات عمومی برگزار نشود طرح ضیاء بسیار مؤثر واقع خواهد شد، چون قدرت مجالس ملی و ایالتی از هیئتهای محلی سرچشمه می گیرد.

ارجحیتهای ضیاء، بوروکراتها - نقاط ضعف ضیاء، انتخابات سال 1979

ص: 463

فیض با استنباط از گفتگوهایشان اظهار داشت که ضیاء از طریق استقلال، اتحادیه مسلمان پاکستان و جماعت اسلامی طرفداری می کند. ضیاء به وی گفته است که برای اصغرخان احترام زیادی قائل است.

علاوه بر این، ضیاء از پیر پاگارا و قیوم خان نیز به خوبی یاد کرده است.

ضیاء به طور کاملاً محرمانه نظریات خود را با فیض در میان گذاشته است. رئیس جمهور با مبالغه گفته بود که وی راههای زیادی در پیش رو دارد که یکی از آنها این است که در صورت ضعف احزاب در حکومت، خواهد توانست انتخابات را ملغی اعلام کند.

بوروکراتها - نقاط ضعف ضیاء؟ فیض معتقد است که بوروکراسی ممکن است ضیاء را تنها بگذارد. وی قبلاً نیز به کمک بوروکراتها به حزب خلق پاکستان در برگزاری انتخابات محلی اشاره کرده بود. وی گفت که ضیاء با متحد شدن با بوروکراتها و تحریک آنها از طریق انتصاب نظامیان به شغلها و موقعیتهای غیرنظامی، خود را در معرض خطر قرار می دهد. فیض گفت به عنوان مثال حدود 32 سرتیپ ارتشی به عنوان کمیسیونر در پاکستان عمل می کنند. از 11 کمیسیونر موجود در بلوچستان شش نفر آنها سرتیپ هستند.

سند شماره (71) تاریخ: 16 مهر 1358- 8 اکتبر 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: انتخابات سال 1979 (1358)؛ قرارداد اتحاد ملی پاکستان و حکومت نظامی این کشور در مورد انتخابات؛ اتحاد ملی پاکستان در انتخابات شرکت خواهد کرد، تاریخ آن نیز به تعویق خواهد افتاد 1- خلاصه: مفتی محمود، سرپرست اتحاد ملی پاکستان در تاریخ 15 مهر به مقام سفارت گفت که وی با رئیس جمهور ضیاءالحق معامله ای کرده است که طی آن اتحاد ملی پاکستان نیز، مجاز به شرکت در انتخابات عمومی خواهد بود. خبر مطبوعاتی دولت در تاریخ 15 مهر با تبلیغ پیرامون برنامه جدید ماقبل انتخابات، جزئیات این قرارداد را مورد تأیید قرار داده است. مفتی گفت: این توافق سبب می گردد که اتحاد ملی پاکستان بتواند از ثبت نام «غیردموکراتیک» تحمیلی ضیاء استفاده ننماید. احزابی که توانسته اند نیازهای مالی لازم را تأمین کنند، تنها با پاسخگویی به یک پرسشنامه ساده می توانند به انتخابات راه یابند. مفتی خاطرنشان ساخت که این قراردادها سبب خواهد شد که تأخیر ناچیزی در انتخابات روی دهد و با وجود اینکه می توان آن را در اواخر دسامبر برگزار کرد، وی ترجیح می دهد که انتخابات در مارس 1980 برگزار شود. «این قرارداد» برای حزب ممنوعه خلق پاکستان، حزب دموکراتیک ملی، و حزب ملی پاکستان نفعی در بر ندارد. (پایان خلاصه) 2- مقام سفارت در تاریخ 15 مهر با رئیس اتحاد ملی پاکستان مولانا مفتی محمود چند ساعت قبل از انتشار گزارش مطبوعاتی در مورد قرارداد بین اتحاد ملی پاکستان و حکومت نظامی که سبب می گردد، اتحاد ملی پاکستان به ثبت نرسیده، بتواند در انتخابات ماه نوامبر شرکت نماید، ملاقات کرد.

3- به گفته مفتی، اتحاد ملی پاکستان تصمیم گرفته است به پرسشنامه کمیسیون انتخاباتی پاسخ دهد.

ص: 464

این پرسشنامه که خود نوعی «ثبت نام» است اساس قرارداد یا توافق مفتی با رئیس جمهور را تشکیل می دهد. ضیاء که تلاش می کرد به طرقی مشارکت در انتخابات را گسترش دهد، در همان حال به حزب خلق پاکستان اجازه نداد که در آن شرکت جوید. پرسشنامه برای تمام احزابی که بیانیه مالیشان مورد تأیید دولت پاکستان قرار گرفته، ارسال خواهد شد (مرجع ح).

4- مفتی گفت که بین توافق جدید و روش ثبت نام پیشین یک تفاوت ظریف وجود دارد، و آن نیز اختلاف بین «تقاضا برای دریافت اجازه مشارکت از دولت» و صرفاً تسلیم سوابق اساسی حزبی می باشد.

وی گفت روش کسب «مجوز» غیردموکراتیک است، چون دولت هرگاه بخواهد، می تواند آن را لغو نماید.

لیکن روش پرسشنامه ای هر حزبی را که دارای حداقل شرایط باشد، مجاز به مشارکت می داند. مفتی گفت ضیاء به وی اطمینان داده است که هر پرسشنامه ای که دارای بیانیه مالی باشد، مورد تصویب قرار خواهد گرفت. ولی وی نتوانست بگوید که آیا این روش برای احزاب غیر از اتحاد ملی پاکستان نیز تأثیر خواهد بخشید یا خیر. تنها 16 حزب از 56 حزبی که خواستار ثبت نام شده بودند مورد تصویب قرار گرفته اند.

5- مفتی محمود گفت که ضیاء به وی قول داده است که دوران مبارزات انتخاباتی را به 60 روز افزایش دهد (که قبلاً 30 روز بوده است). مقام سفارت گفت این امر سبب خواهد شد که تاریخ انتخاباتی یعنی 17 نوامبر به قوت خود باقی نباشد.

مفتی گفت: «گرچه ضیاء در تئوری خواهد توانست انتخابات را در 17 نوامبر برگزار کند، لیکن احزاب چند روز دیگر نیز فرصت خواهند داشت که پرسشنامه ها را تکمیل نمایند، و بنابر این مقداری تأخیر پیش خواهد آمد.» مقام سفارت یادآور شد که مطبوعات اظهار داشتند که انتخابات در اواخر دسامبر ممکن است برگزار شود. مفتی گفت روند جدید و دوره 60 روزه مبارزات انتخاباتی می تواند در پایان دوره عزاداری ماه محرم (سومین هفته یا غیره) پایان یابد. وی پس از آن گفت به علت هوای سرد برگزاری انتخابات در ماه دسامبر کار درستی نیست. وی با تعمق گفت به نظر وی مارس 1980 بهترین موقع برای برگزاری انتخابات می باشد. مفتی گفت در تاریخ 8 یا 9 اکتبر رئیس جمهور ضیاء تاریخ دقیق انتخابات را اعلام خواهد کرد.

6- مقام سفارت سؤال کرد که آیا پیشنهاد مفتی مبنی بر اینکه کاندیداهای مستقل دارای اکثریت آراء نیز باید حق شرکت در انتخابات را داشته باشند، هنوز به قوت خود باقی است؟ وی گفت که ضیاء این بار به تعهدات پیشین خود عمل خواهد کرد. وی اضافه کرد که اعضای حزب خلق پاکستان (و یا هر حزب به ثبت نرسیده دیگر) در صورت تعلق داشتن به حزب دو ماه قبل از تصویب اصلاحیه از شرکت در انتخابات به طور مستقل ممنوع خواهند بود. (مرجع ط) لیکن وی گفت اگر آنها بخواهند حتی بعد از تصویب اصلاحیه با پیوستن به حزبی دیگر در انتخابات شرکت نمایند، مانعی برای آنها وجود ندارد. وی گفت به طور مثال اگر کاندیداهای حزب خلق پاکستان بخواهند به حزب مترقی خلق (کوثر نیازی) بپیوندند مانعی بر سر راه آنها وجود ندارد.

7- مقام سفارت سؤال کرد که آیا قرارداد مفتی با ضیاء برای حزب خلق پاکستان، حزب دموکراتیک ملی و حزب ملی پاکستان «ممنوعه» حقوق و امتیازاتی به همراه دارد؟ وی گفت: «بگذار خودشان نزد ضیاء بروند، دلیلی ندارد که من به جای آنها مبارزه کنم.» وی تأیید کرد که جماعت اسلامی از اتحاد ملی پاکستان جدا شده و بین آنها آشتی صورت نخواهد گرفت.

ص: 465

8- در تاریخ 16 مهر روزنامه های بامداد به نقل از خبر مطبوعاتی حکومت نظامی، مطالب مربوط به توافق مفتی - ضیاء را که دیروز به ما گفته شده بود گزارش کرده اند. متن پرسشنامه منتشر شده و شامل سؤالات ساده ای چون نام، تاریخ تشکیل حزب و فهرست مقامات حزبی و غیره می باشد. خبر مطبوعاتی حکومت نظامی 15 مهر نیز اعلام داشته است که انتخابات احتمالاً به تأخیر خواهد افتاد، لیکن «در سال 1358» برگزار خواهد شد.

9- اظهارنظر: ظاهرا ضیاء توانسته است به هدف خود یعنی مشمول نمودن اتحاد ملی پاکستان در انتخابات برسد. انجام این کار نیز به قیمت تأخیر در انتخابات تمام شده است و این تأخیر با انتقاد روبرو خواهد شد، ولی اقدامات خشونت باری به همراه نخواهد داشت. رهبران حزب دموکراتیک ملی پاکستان و حزب خلق پاکستان این قرارداد را که تنها به نفع اتحاد ملی پاکستان است، مورد انتقاد قرار داده اند.

برنامه تجدیدنظر شده به احزاب «اخراجی» وقت بیشتری می دهد، تا استراتژیهای خود را یا برای شرکت (مثلاً به طور مستقل) و یا بر هم زدن روند انتخابات پیش بینی کنند. ضیاء و حکومت نظامی نیز در این میان قدری از اعتبار خود را از دست داده اند، ولی تا به حال گویا مصمم هستند تا در صورت امکان، از طولانی شدن تأخیر در به راه انداختن انتخابات خودداری ورزند. (پایان اظهارنظر)

مشورتهای پاکستان آمریکا در واشنگتن

سند شماره (72) تاریخ: 17 مهر 1358- 9 اکتبر 79 از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: مشورتهای پاکستان - آمریکا در واشنگتن 1- تمام متن خیلی محرمانه است. در مورد این پیام اقدام مقتضی به عمل آید.

2- بشیرخان بابر، مدیر کل (بخش آمریکا) وزارت امور خارجه به ما گفته است که سرپرستی هیئت نمایندگی پاکستان در تاریخ 16- 15 اکتبر در آمریکا به عهده مشاور وزارت خارجه آقاشاهی خواهد بود شامل سپهبد محمد جیلانی دبیر کل دفاع، آقای اس. شهنواز وزیر خارجه، آقای طریق مصطفی یکی از سرپرستان وزارت دفاع (تولیدات دفاعی) و دو سه تن دیگر از وزارت خارجه خواهد بود. بشیر که قرار است به عنوان سفیر به کانادا برود در این مذاکرات شرکت نخواهد کرد. لیکن نجم الدین شیخ که سرپرست کل بخش آسیای جنوبی است و قرار است به عنوان سفیر پاکستان در واشنگتن جای حیات مهدی را بگیرد، در همان جا از هیئت نمایندگی جدا خواهد شد.

3- بشیر از مشاور سیاسی در 19 مرداد سؤال کرد که آیا وزارت خارجه میل ندارد در مورد این مذاکرات خبر مطبوعاتی ارسال دارد؟ وی علاوه بر این سؤال کرد که آیا در آمریکا مردم نیز از این مذاکرات خبر دارند یا خیر؟ وی گفت وزارت خارجه یک خبر مطبوعاتی اضطراری در آن زمینه تهیه کرده است. لیکن متن آن هنوز مورد تأیید نهایی قرار نگرفته و هنوز تصمیمی گرفته نشده است که آیا باید در این باره خبری در مطبوعات درج گردد یا خیر. وی گفت قبلاً همه میل داشتند که این موضوع پنهان بماند.

مشاور سیاسی گفت آقا شاهی علنا گفته است که با ونس ملاقات خواهد کرد و تا آنجا که می داند پیرامون این موضوع نه سؤالی مطرح شده و نه خبری در مطبوعات منتشر شده است. مشاور سیاسی از بشیر خواست که به محض تصویب خبر مطبوعاتی یک نسخه از آن را در اختیار وی بگذارد.

ص: 466

4- اظهارنظر: البته تا مدتها می دانستیم که پاکستان قصد دارد جیلانی را نیز در این هیئت قرار دهد، چون اهمیت جیلانی در وزارت دفاع مانند اهمیت آقاشاهی در وزارت خارجه است، یعنی وی یکی از وزرای بی قید و شرط این وزارتخانه است. کار شهنواز چندان روشن نبوده است، چون قرار بود به عنوان یک سفیر برجسته منصوب گردد. همه فکر می کردند که او به جای سفیر آخوند به پاریس خواهد رفت، لیکن سفیر فرانسه هفته قبل به سفیر هومل گفت که امکان این امر بعید به نظر می رسد.

5- اضافه شدن طریق مصطفی به این هیئت چیز تازه ای است. در پنتاگون و محافل دیگر مصطفی را فردی می شناسند که از همه افراد دیگر در زمینه نیاز تسلیحاتی پاکستان مطلع تر است. حداقل با در نظر گفتن حضور وی در این هیئت، برداشت ما این است که، آنها سعی دارند طرفهای آمریکایی خود را با نیازهای تسلیحاتی دیرین پاکستان آشنا سازند. (پایان اظهارنظر) 6- اقدام مقتضی: آیا وزارتخانه می خواهد یک خبر مطبوعاتی در مورد مشاورتهای پاکستان - آمریکا منتشر سازد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا وزارتخانه متن آن را با متن پاکستانیها هماهنگ خواهد کرد؟ سند شماره (73) تاریخ: 18 مهر 1358- 10 اکتبر 79خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. به: سفارت آمریکا در اسلام آباد- فوری موضوع: مشورتهای پاکستانیها و آمریکاییها در واشنگتن 1- تمام متن خیلی محرمانه است.

2- در نظر نداریم در مورد مشورتهای آمریکا پاکستان در مطبوعات مطلبی منتشر کنیم. گفتگوها در مورد مطالب عمومی است و احتمالاً در هفته آتی راهنمای مطبوعاتی را تهیه خواهیم کرد. ما راهنمای مطبوعاتی خود را در مورد سفارت پاکستان در واشنگتن هماهنگ کرده و از طریق تلگرام فوری شما و دیگر نمایندگیها را در جریان امر قرار خواهیم داد.ونس

انتخابات سال 1358: برهم خوردن توافق حکومت نظامی و اتحاد ملی پاکستان

سند شماره (74) تاریخ: 22 مهر 1358- 14 اکتبر 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - فوری موضوع: انتخابات سال 1358: برهم خوردن توافق حکومت نظامی و اتحاد ملی پاکستان 1- (طبقه بندی نشده) خلاصه: توافق بین سرپرست اتحاد ملی پاکستان مفتی محمود و رئیس جمهور ضیاءالحق که هفته گذشته، ظاهرا سبب ورود اتحاد ملی پاکستان به روند انتخابات احتمالی و برگزاری آن شده بود، در پایان هفته برهم خورد. تاریخ ثبت نام 13 اکتبر برای کاندیداهای جدید بدون ورود کاندیداهای عناصر اتحاد ملی پاکستان و بدون هیچ گونه حرکتی از طرف حکومت نظامی در تأیید برگزاری انتخابات در 17 نوامبر و یا تاریخی دیگر، سپری شد.

2- (خیلی محرمانه) به دنبال آن بین حکومت ضیاء و حزب پرهیاهو و ضعیف، از نظر سیاسی، اتحاد ملی پاکستان فاصله افتاد و دولت و احزاب قدری از اعتبار و شهرت خود را از دست دادند و امکان دارد که

ص: 467

انتخابات فراتر از پایان سال جاری به تعویق افتد. حکومت نظامی و اتحاد ملی پاکستان هرکدام سعی دارند دیگری را مسئول وقایع جاری بدانند و ضیاء نیز با ژنرالهای خود در تدارک یک سخنرانی برای اواسط هفته است و نحوه برخورد ضعیف وی در ارتباط با وقایع ممکن است سبب تضعیف موقعیتش به عنوان رئیس ستاد ارتش و حکومت نظامی شده باشد. (پایان خلاصه) 3- (طبقه بندی نشده) تمدید مدت ارائه مدارک کاندیداهای جدید برای عضویت احزاب جدیداً تأیید شده، جهت شرکت در روند انتخابات در 13 اکتبر بدون پیوستن نامزدهای جدید عضو اتحاد ملی پاکستان سپری شد. در این تاریخ حکومت نظامی نیز بیانیه ای مبنی بر تعیین تاریخ انتخابات ایراد ننمود. مفتی محمود سرپرست اتحاد ملی پاکستان به مطبوعات اظهار داشت که وی به همپیمانان خود دستور داده است که از تسلیم مدارک نامزدی خود امتناع ورزند، چون حکومت نظامی از تأیید تاریخ 17 نوامبر یا تاریخی دیگر جهت برگزاری انتخابات خودداری کرده است.

4- (خیلی محرمانه) بنابراین توافق بین اتحاد ملیپاکستان و... ژنرال ضیاء در هفته گذشته که متضمن شرکت اتحاد ملی پاکستان در انتخابات شده بود به ثمر نرسید و احتمال برخورد دیگری بین حکومت نظامی و احزاب سیاسی پیش آمد و احتمال برگزاری انتخابات نیز بعید به نظر می رسد.

5- (خیلی محرمانه) در همین حال، گزارش شده است که رئیس جمهور ضیاء و فرماندهان لشکرها و استانداران در آخر هفته به ارزیابی اوضاع سیاسی و نظم و قانون پرداختند. این فرمول بندی که به کرّات استفاده شده، نشانگر آن است که دولت سعی دارد به دنبال تصمیمهای غیر مردمی تأثیرات آنها را بر نظم و قانون ارزیابی کند. در گزارش مطبوعاتی این گردهمایی درباره انتخابات چیزی گفته نشده، لیکن احتمالاً ضیاء در اواسط هفته - یا هفدهم ماه جاری - برنامه های خود را قرار است اعلام کند. روزنامه دولتی پاکستان تایمز که گویا می خواست نشان دهد که وی در چه زمانی سازش خواهد کرد، امروز صبح در یک سرمقاله عمیق و طولانی تحت عنوان «راه حل چیست؟» اظهار داشت که برگزاری انتخابات چندان نیز مورد پسند نیست.

6- (طبقه بندی نشده) این سرمقاله خاطرنشان می سازد که انتقال قدرت به یک حکومت غیرنظامی، در زمانی که تعداد احزاب شرکت کننده بسیار محدود است و نظریات عمومی نیز در آن به طرز محدودتری منعکس می گردد، تنها می تواند موجب بروز اغتشاش بشود. که پیامد آن شبیه همان وضعی است که دو سال قبل علت به قدرت رسیدن حکومت نظامی گردید.

احزاب قدرتمند نخواهند توانست اوضاع را کنترل نمایند و ارتش نیز از انجام وظایف خود و حفظ نظم خودداری نخواهد کرد. این سرمقاله در ادامه اظهار می دارد. «بنابراین موقع آن رسیده که با واقعیات صریحاً روبرو شده و اعتراف نماییم که روند سیاسی هنوز آنقدر پخته نیست که بتواند به صورت یک شکل مثبت درآید.» در ادامه پیشنهاد می کند که تنها راه «خروج از این آشفتگی در پیش گرفتن آغازی جدید و متفاوت است تا نظام سیاسی متناسب با نبوغ ملی پدید آید.» گذشته از این پیشنهاد که این نظام باید با اسلام هماهنگی داشته باشد، در مورد جزییات این نظام سخنی به میان نیامده است.

7- (خیلی محرمانه) اظهارنظر: انتخابات به موقع -سال جاری - ظاهرا قربانی اصلی تضادهای سیاسی در هفته گذشته بوده است. قربانیهای دیگر عبارتند از: شهرت و اعتبار رئیس جمهور، نظام حزبی و روند انتخاباتی که از زمان اعلام تاریخ آن توسط ضیاء در مارس گذشته، ملت بدان چشم دوخته بود.

ص: 468

8- (خیلی محرمانه) ضیاء در حالتی قرار گرفته که گویا می خواهد تصمیم حیاتی خود را بگیرد و احتمالاً همان گونه که قبلاً گفته بود، حکومت نظامی خود را برای مدتی نامعلوم تمدید نماید، تا رهبریت نظامی بار دیگر سعی نماید راهی بیابد و یک حکومت معتبر و مسئول غیر نظامی را به وجود آورد.

حکومت نظامی مقررات منع عبور و مرور شدیدتری را در پیش می گیرد

سند شماره (75) تاریخ: 25 مهر 1358- 17 اکتبر 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - فوری موضوع: (خیلی محرمانه) حکومت نظامی مقررات منع عبور و مرور شدیدتری را در پیش می گیرد 1- (خیلی محرمانه) تمام متن، تنها پاراگراف 10 دارای طبقه بندی غیر قابل رؤیت برای بیگانگان می باشد.

2- خلاصه: در طول هیجده ساعتی که از اعلام تصمیم رئیس جمهور ضیاء مبنی بر به تعویق افتادن انتخابات 17 نوامبر برای مدت نامعلوم و تشدید کاربرد مقررات منع عبور و مرور گذشته، اقدامات دولت وی بسیار سریع و دراماتیک بوده است. بسیاری از رهبران سیاسی در منازل در توقیف به سر می برند و حداقل دو روزنامه تعطیل گردیده عکس العمل عمومی تا به حال آرام بوده است.

3- سخنرانی ضیاء و اجرای سریع تغییرات اعلام شده، ظاهرا مدت حکومت نظامی ضیاء را نامحدود کرده است. در مرحله بعدی اقدامات شدیدتری اتخاذ خواهد شد. (پایان خلاصه) 4- حکومت نظامی رئیس جمهور ضیاءالحق سریعاً به اجرای اقدامات اعلام شده در سخنرانی 16 اکتبر رئیس جمهور مبادرت ورزید. عکس العمل عمومی آرام و توأم با شگفتی در قبال ماهیت همه گیر اقدامات حکومت نظامی بوده است.

5- توقیف سیاستمداران: درست پس از سخنرانی ضیاء ظاهرا عملیات گردآوری رهبران سیاسی از تمام طیفهای سیاسی آغاز شده و بسیاری از آنها برای مدتی حدود سه ماه در محل سکونت خود در توقیف به سر خواهند برد. اصغرخان سرپرست حزب طریق استقلال حدود نیمه شب در لاهور دستگیر و به محل سکونت خود در ABBOTTABAD منتقل گردید. بیگم نصرت بوتو و دخترش بی نظیر و رهبران دیگر حزب خلق پاکستان در کراچی و لاهور در منازل خود در توقیف به سر می برند. با دیگران نیز رفتار مشابهی شده است: میان طفیل امیر جماعت اسلامی، نواب زاده نصراللّه خان، معاونت اتحاد ملی پاکستان، مولانا مفتی محمود رهبر اتحاد ملی پاکستان، و حنیف رامی از حزب موسوی. هنوز معلوم نشده است که برای سیاستمداران مهم دیگر از قبیل پیرپاگارا رهبر مسلم لیگ پاکستان، میرغوث بیزنجو رهبر حزب ملی پاکستان و رهبران حزب ناسیونال دموکراتیک چه رخ داده است.

6- تعطیل روزنامه ها: با ترس از خطر سانسور، روزنامه های غیروابسته مانند «روزنامه مسلمان» اسلام آباد در تاریخ 17 اکتبر سرمقاله «ملایمی» را منتشر نمود. در یک حرکت ناگهانی دیگر، حکومت نظامی اقدام به تعطیل دو روزنامه دیگر حزب خلق پاکستان با نامهای «مساوات» و «صداقت» در لاهور و کراچی نمود. دیگر روزنامه های مخالف با حکومت نظامی در تاریخ 17 اکتبر منتشر شدند، لیکن قرار است روزنامه های بیشتری تعطیل گردد.

7- تعطیل دفاتر احزاب سیاسی: بنا به گزارشهای رسیده، در شبهای 16 و 17 اکتبر حکومت نظامی

ص: 469

اقدام به تعطیل دفاتر احزاب سیاسی و مصادره نمودن اموال حزبی در سرتاسر کشور نمود.

8- تشنجات ماقبل سخنرانی: ساعاتی قبل از ایراد سخنرانی توسط ضیاء، مقام سفارت با ژنرال و (وزیر فدرال) فیض علی چیشتی و سرپرست مسلم لیگ پاکستان پیرپاگارا گفتگو کرد. ژنرال چیشتی به سرپرست وابسته نظامی آمریکا که در حال عزیمت از آن کشور بود گفت که ضیاء قانون اساسی را به حالت تعلیق درخواهد آورد، که ظاهرا اشاره ای بود به تشکیل دادگاههای نظامی با تفوق در امور قضائی، دیگر نکات مطروحه نیز در تلگرام مرجع (الف) و سخنرانی ضیاء آمده است. چیشتی گفت او در تهیه پیش نویس سخنرانی ضیاء کمک کرده بود، و گفت که حکومت نظامی «انعطاف بسیاری» از خود نشان داده و این اقدامات می بایستی مدتها قبل صورت می گرفت. چیشتی گفت که در تاریخ 17 اکتبر با ضیاء در مورد تغییرات انجام شده در حکومت نظامی ملاقاتی خواهد داشت.

9- در ملاقات صبح روز قبل (16 اکتبر) پیرپاگارا به مقام سفارت گفت که او نیز مانند دیگران منتظر لغو انتخابات به دستور ضیاء بوده است. وی گفت به نظر او ضیاء بالاخره تصمیم به تشکیل یک «حکومت ملی» خواهد گرفت، تا بر کشور تا زمان رسیدن موقع مناسب برای برگزاری انتخابات (اواخر سال 1981 یا 1982) حکومت کند. وی گفت اعضای این حکومت ملی احتمالاً عناصر مرکزی طیف سیاسی چون خودش به صورت یک حزب خواهند بود. پاگارا پیش بینی کرد که ضیاء در تاریخ 16 اکتبر برنامه تشکیل حکومت ملی را اعلام نخواهد کرد، چون به گفته وی، ضیاء جرئت ندارد تمام برنامه های خود را به یکباره اعلام نماید.

10- اظهارنظر: تحلیل تأثیرات حرکات دراماتیک ضیاء در تلگرام سپتامبر خواهد آمد. در حال حاضر هدف تقویت حکومت نظامی و ایجاد یک نظم تحمیلی به دنبال آشفتگی و عدم اطمینان چند هفته و چند ماه اخیر است. پیش بینی پیرپاگارا در مورد تشکیل احتمالی حکومت ملی توسط ضیاء در گزارشهای سازمان سیا (و دیگران) منعکس شده است، که نشانگر احتمال عقب نشینی سمبلیک حکومت نظامی در موضع قدرت و یا خروج افرادی چون ضیاء از ارتش برای اداره حکومت جدید خواهد بود.

11- واضح است که مرحله اول حکومت نظامی دوران مابعد از بوتو که یک رژیم واسطه یا میان دوره ای بود، علیرغم 28 ماه حکومتش به پایان رسیده است. سپیده دم مرحله دوم نیز با آغاز کار جمعیت 75 میلیونی پاکستان به طرز عادی در صبح روز 17 اکتبر شروع شده است. هنوز گزارشی حاکی از وجود اغتشاشات نرسیده است، لیکن هنوز معلوم نیست که اگر کسی بخواهد به این اقدامات غیر قانونی بپردازد آیا با دولت نظامی مصمم تر و خشن تر از گذشته درگیر خواهد شد. گذشته از انتخابات واقعی، مرحله دوم از استبداد بیشتری برخوردار خواهد بود، و آنها که کنترل امور را به دست دارند می خواهند آنقدر بر اریکه قدرت باقی بمانند تا بتوانند بر صحنه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این کشور فقیر و ناامن تغییراتی را تحمیل نمایند.

نظم و قانون در بلوچستان، تخفیف جزیی در تشنجات بر سر مسئله افغانستان...

ص: 470

سند شماره (76) تاریخ: 25 مهر 1358- 17 اکتبر 79خیلی محرمانه از: کنسول آمریکا در کراچیبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: نظم و قانون در بلوچستان، تخفیف جزیی در تشنجات بر سر مسئله افغانستان 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- خلاصه: نگرانی در بلوچستان بر سر اختلاف مرزی به دنبال سرنگون شدن نورمحمد تره کی به طور کلی تخفیف یافته است. گفته می شود، باصطلاح ترقیخواهان از پشتیبانی آشکارا از کابل دست برداشته اند معذالک همه معتقد نیستند که دردسرهای شوروی در افغانستان دستهای اتحاد جماهیر شوروی را خواهد بست.

3- نتیجه گیریهای دیگری که از دیدار اخیر در بلوچستان به دست آمده عبارتند از: 1) انتخابات محلی این ایالت را به دو قسمت تقسیم کرده که یک قسمت حزب خلق پاکستان است که علم عصیانگری برافراشته و قسمت دیگر سردارها که هنوز قدرت را در دست دارند. هرچند که سردارها به عنوان یک نهاد ممکن است ضربه کاری خورده باشند. 2) ضیاءالحق رئیس حکومت نظامی ظاهرا مردم بلوچستان را از لحاظ روانی جهت به تعویق انداختن یا لغو انتخابات آماده کرده است. ولی این مردم درباره اینکه عدم اجرای انتخابات منجر به رویارویی با حکومت نظامی پاکستان خواهد شد موافق نیستند 3) علیرغم کاهش ظاهری تشنجات بر سر افغانستان موضعگیری مردم نسبت به ایالات متحده همچنان توأم با عصبانیت است.

4- ما درباره دیدار از اردوگاههایی که آوارگان و چریکهای افغانستان در آن اسکان داده شده اند جداگانه گزارش خواهیم داد. (پایان خلاصه) جو توأم با آرامش 5- سه ماه قبل خطر افغانستان تحت سلطه شوروی باعث بروز تشنج در بلوچستان شد (تلگرام مرجع). ما اکنون دریافته ایم که این نگرانی تخفیف یافته و این امر منعکس کننده ناکامیهایی است که شوروی و همپیمانان خلقیشان در این دوران متحمل شده اند. این یکی از نتیجه گیریهایی است که ما پس از مذاکره با طبقات مختلف مردم در کویته و پیشین و چمن در روزهای 29 سپتامبر تا 3 اکتبر به دست آورده ایم.

6- در حالی که اوضاع قبل از کودتا در افغانستان تفرقه بین دو گروه مهم در جمعیت این ایالت یعنی بلوچها و پتان ها و همچنین بین چپگرایان و راستگرایان را تشدید کرده بود، ولی چنین به نظر می رسد که اکنون این مسئله تفرقه انگیز تخفیف بسیاری یافته است.

7- پتانها به ما گفتند که از قتل تره کی سخت خشمگین شده اند. (آنها مرگ تره کی را پذیرفته اند.) یک نفر از افراد پتان توضیح داد که در حالی که پتان ها اغلب بدون مجازات شدن اعضای خانواده های خود را به مرگ می رسانند، به ندرت اتفاق می افتد که آنها قتل یک رهبر مورد احترام را نادیده بگیرند. از سویی دیگر بلوچها به طور ساده ظاهرا عوامل جدید را در نتیجه سرنگون شدن تره کی به حساب آورده، نتیجه گرفته اند که سیر سیاست آینده افغانستان به امواج دریاهای نامتلاطم سپرده شده است. رهبر حزب ملی

ص: 471

دموکراتیک در بلوچستان حتی درباره متلاشی شدن افغانستان نیز پیش بینیهایی می کرد.

8- ما همچنین از چندین منبع دریافتیم که به اصطلاح ترقیخواهان شامل غوث بخش بیزنجو، رهبر حزب ملی پاکستان از پشتیبانی علنی خود از کابل صرف نظر کرده است. (اینها مطالبی است که یکی از نزدیکان بیزنجو اخیرا به ما گفته و سفارت نیز طوری وانمود کرد که این مطالب را باور کرده است.) احتیاط مداوم 9- معذالک همه آنهایی که ما با ایشان صحبت کرده ایم معتقد نیستند که دردسرهای شوروی در افغانستان دست و پای اتحاد جماهیر شوروی را خواهد بست. سرهنگ عبدالرئوف خان، وزیر کشور گفت که اگر آسودگیهایی از تشنج درباره افغانستان پدید آید تنها در نتیجه مرور زمان خواهد بود. مردم به این واقعیت که شوروی آن طرف مرز قرار گرفته عادت کرده اند و معتقدند که باید با وجود این واقعیت به زندگی خود ادامه دهند. او و سایرین معتقدند که شوروی گذشته از موفقیت یا شکست خود در جاهای دیگر به فعالیت خود در بلوچستان ادامه خواهد داد، و او شخصاً حفیظ اللّه امین را خطرناکتر از تره کی به حساب می آورد. وزیر کشور گفت در حالی که بلوچستان در آرامش به سر می برد برای بعضی از عناصر در این ایالت «پول نامرئی» می رسد. معذالک او معتقد است که این مشکل قابل حل است. داودجان خان کلات، گزارش ویژه ای از قاچاق اسلحه به ما داد. او گفت که گروهی از اعضای چپگرای قبیله مری و عده ای بیگانه که ظاهرا باید از اروپای شرقی باشند از طریق سراوان و جهالاوان و کلات در تابستان امسال گذشته اند، و کلاشینکف و سایر سلاحها و مواد منفجره پلاستیکی و پول و آذوقه توزیع کرده اند. گویا این مسافران پیش بینی می کردند که در آینده نزدیک بین افغانستان و پاکستان جنگ شروع خواهد شد. به آنهایی که اسلحه می دادند توصیه می کردند تا زمان آغاز عملیات خصمانه این سلاحها را پنهان کنند و آن گاه این سلاحها را علیه خطوط تدارکاتی پاکستان به کار ببرند.

حزب خلق پاکستان شکافی در بلوچستان ایجاد می کند 11- نتیجه گیری دیگر از مذاکرات ما در بلوچستان این است که انتخابات هیئتهای محلی که در 27 سپتامبر در این ایالت انجام گرفت، این ایالات را به دو قسمت بین حزب عصیانگر خلق پاکستان و سردارهایی که هنوز قدرت را در دست دارند تقسیم کرد. هرچند بعضی از ناظران مدعی هستند که سردارها به عنوان یک نهاد عملاً ضربه کاری خورده اند.

12- به طور کلی پذیرفته شد که حزب خلق پاکستان کاری را که در دوران زندگی ذوالفقار علی بوتو نتوانست انجام دهد، انجام داد و در بلوچستان به نحو قابل احترامی اظهار وجود کرد. حتی مخالفان حزب خلق پاکستان گفتند که اعضای آن حدود 15 عدد از کرسیها را به دست آورده اند (خود حزب خلق پاکستان مدعی بود که حدود 50 تا 60 درصد کرسیها را به دست آورده است که قابل تردید است).

موفقیتهای این حزب که بیش از همه درباره آن صحبت شده در حوزه هایی بوده که قبلاً در قلمرو رهبران حزب ملی پاکستان بوده است و حزب خلق پاکستان اکثریت کرسیها را در مکران (زادگاه بیزنجو) و لسبلا (حوزه عطاءاللّه منگال) به دست آورده است.

13- نیروی سردارها در سرزمینهای متعلق به قبیله های مری و بوگتی ظاهر شده است و در آنجا به

ص: 472

مردم به طور کلی اجازه نداده اند که اخذ آراء صورت بگیرد. در مناطق قبیله ای که در آنجا اخذ آراء صورت گرفت گروهی از سردارهای مهم (از قبیل داودخان سرک زایی و بنی بوکس زهری و شیخ عمر، و تاج محمد جمالی و نواب زاده شیر علی خان) که از حکومت نظامی پشتیبانی می کنند، شرکت فعالانه داشته اند و کاندیداهای آنها تعداد قابل ملاحظه ای از کرسیها را نصیب خود نمودند.

14- برندگان واقعی در انتخابات محلی را شاید بتوان افراد ناشناسی نامید که بر چهره های صاحب نام و نشان و یا نامزدهای آنان عملاً در هر گوشه ای از ایالت فائق شده اند. بسیاری از این چهره های جدید به حزب خلق پاکستان متعلق هستند و انتظار می رود ضیاءالحق رئیس حکومت نظامی پاکستان بکوشد با اعطای اختیارات و نفوذ به آنها، وفاداری آنها را به حزب خلق پاکستان خنثی کند. ولی حزب خلق پاکستان برای اجتناب از چنین امکانی کاندیداهایی را برگزیده است، که از دستگاه حکومت نظامی پاکستان متضرر شده اند.

15- چندین نفر خاطرنشان ساخته اند که پیروزی این همه اشخاص ناشناس ضربه ای است که بر سردارها به عنوان یک نهاد وارد آمده است، زیرا در موارد متعدد قبایل علیه رهبران خود رأی داده اند.

خان کلات گفت که نسل جدیدی از ناسیونالیستها پا به عرصه وجود می گذارند و از ناکامیهای دستگاه رهبری قبلی بیزار شده و حاضرند برای کمک به منابع خارج از این قبایل متوسل شوند. او خاطرنشان ساخت که در گزارشی در مورد گروهی که در پاکستان سفر می کرد و اسلحه توزیع می نموده چیزی که اهمیت داشت این بود، که اشخاصی که گروه با آنها تماس داشت چپگرایان سرشناس مانند «ژنرال» شیراوف مری نبودند بلکه افراد ساده قبیله ای بودند. او معتقد است که کنار گذاشتن رهبران خطرناکتر است زیرا برای حکومت جمع آوری اطلاعاتی در مورد فعالیتهای قبایلی که در مناطق وسیع سکنی دارند بسیار دشوارتر از زیر نظر داشتن فعالیت افراد برجسته است.

مسئله انتخابات...

16- ضیاءالحق درست دو روز قبل از ورود ما به کویته از این شهر دیدن کرده بود. به طوریکه گفته می شود با بیش از پنجاه شهروند برجسته ایالت بلوچستان علنا یا به طور خصوصی دیدار کرده، و نظرات پرجنجال خود را در رابطه با تردید در مورد برگزاری انتخابات با آنها در میان گذاشته است. (اسلام آباد 36/11) اعضای این گروه که از سوی ساکنان محلی به عنوان اشخاص سرشناس نام گرفته اند، بیشترشان از پشتیبانان برگزیده حکومت نظامی پاکستان می باشند. از بیست نفری که اجازه داشتند از ضیاءالحق سؤال کنند نوزده نفرشان از ضیاء خواسته بودند که انتخابات را لغو کرده و بر مسند قدرت باقی بماند.

17- در جریان یک مکالمه محرمانه با فیض اقبال سردبیر روزنامه تایمز بلوچستان، ضیاء از اقبال خواسته بود که با توجه به تأکید بر موضع بیزنجو و خیربوکس مری اوضاع بلوچستان را ارزیابی کند. اقبال در پایان گفت که ضیاء با قبیله مری زدوبند کرده و برای تأیید این فرضیه خود این حقیقت را عنوان کرده است که حکومت نظامی پاکستان اخیرا به خیربوکس مری و ژنرال شراوف اجازه داده است که کشور را ترک کنند. هاشم غلیظی رئیس حزب دمکراتیک ملی در پاکستان مدعی شد، که ضیاء سازمان دانشجویان بلوچستان را که بسیار رادیکال می باشند با دادن امتیازات به سوی خود جلب کرده است.

ص: 473

او گفت که سازمان اطلاعات فدرال پاکستان هشت نفر از اعضای سازمان دانشجویان بلوچستان را اجیر کرده است و حکومت ایالتی یک ماه قبل، سازمانی را تأسیس کرده تا برای دانشجویان بلوچی کارها و مشاغلی دست و پا کند.

18- اعم از اینکه ضیاء چنین زدوبندهایی کرده باشد یا خیر چنین به نظر می رسد که ضیاء مردم بلوچستان را از لحاظ روانی بر این اعلام تعویق یا حتی لغو انتخابات آماده کرده است. بیشتر اشخاصی که ما با آنها صحبت کرده ایم، گفته اند که انتخابات صورت نخواهد گرفت. معذالک همه آنها معتقد نیستند که این امر موجب بروز زدوخورد بین استان و حکومت نظامی پاکستان خواهد شد.

... و رویارویی 19- رهبران قبیله سلحشور هزاره که بخش مهمی از جمعیت کویته را تشکیل می دهند، معتقد بودند که عدم مشارکت حزب خلق پاکستان و حزب ناسیونالیست دمکرات پاکستان و همچنین حزب ملی پاکستان عملاً حق رأی دهندگان بلوچستانی را برای رأی دادن ضایع خواهد کرد. به طوری که اگر انتخابات تنها با شرکت احزاب کنونی انجام گیرد مردم بلوچستان دست به عصیان خواهند زد.

نواب اکبرخان بوگتی فرماندار سابق بلوچستان گفت که مردم از حکومت نظامی این کشور به تنگ آمده اند و اگر کوششی برای تمدید آن صورت گیرد، واکنش شدیدی نشان خواهند داد. غلام سرورخان یک عضو سابق حزب خلق پاکستان که اخیرا بدون برخورد با مخالفت، به عضویت شورای محلی در پیشین انتخاب شده بود، معتقد بود که اگر انتخابات صورت نگیرد احزاب به خیابانها سرازیر خواهند شد.

20- آنهاییکه معتقد بودند که هیچ گونه رویارویی روی نخواهد داد استدلال کرده اند که افراد قبیله ای که بار سنگین عصیان در مقابل ذوالفقار علی بوتو را از سال 1973 تا سال 1977 به دوش کشیده اند، به اندازه کافی صدمه دیده و خسته تر از آن هستند که به مخفیگاههای خود در کوهستانها بازگردند. خود بوگتی در تأیید عدم موفقیت رویارویی گفت اتحاد ملی پاکستان که مخالفت خود را با بوتو به طرز موفقیت آمیزی در بهار سال 1977 نشان داده بود، این بار به خیابانها نخواهد ریخت، چون سرنگونی حکومت نظامی تنها به نفع گروه مخالف اتحاد ملی پاکستان یعنی حزب خلق پاکستان بوتو خواهد بود.

محمد صالح مندخل یکی از همکاران دیرین ولی خان و معاون دبیر کل حزب دموکراتیک ملی گفت که حزب او به احزاب دیگر در رویارویی با دستگاه حکومت نظامی نخواهد پیوست. زیرا حزب دموکراتیک ملی مخالف ضیاء که برخلاف بوتو کاری علیه حزب دموکراتیک ملی انجام نداده، نیست. سرانجام بیشتر اشخاصی که ما تماس گرفتیم درباره توانایی حزب خلق پاکستان در سازمان دادن یک اعتراض مؤثر شک داشتند.

21- ما نیز با آنهایی که معتقدند در بلوچستان خطری جدی حکومت نظامی را تهدید نمی کند موافق هستیم؛ چون استدلال آنها نیرومندتر از اظهارات افرادی است که تنها می گویند رویارویی صورت خواهد گرفت. مقصود ما این نیست که خشونت رخ نخواهد داد، بلکه منظور این است که دستگاه حکومت پاکستان قادر خواهد بود آن را مهار کند.

ص: 474

موضعگیری در قبال آمریکا 22- علیرغم کاهش ظاهری تشنجات بر سرافغانستان موضعگیری نسبت به ایالات متحده همچنان گزنده است. مردم آمریکا همچنان از دوستی و همدردی اکثریت مردمی که ما با آنها صحبت کردیم، برخوردارند. لیکن اقدامات اخیر کارتر رئیس جمهوری آمریکا برای اعمال یک حضور نیرومندتر در اقیانوس هند و خاور نزدیک نتوانسته است این اعتقاد را تقویت کند، که ایالات متحده در رقابت با اتحاد جماهیر شوروی زمینه را باخته است. مثلاً وزیر کشور که یک سرهنگ سابق و مسئول امنیت بلوچستان است، ایالات متحده را به خاطر ناتوانی در پیش بینی تغییرات در افغانستان و ایران و عدم اقدام برای خنثی کردن این تغییرات مورد انتقاد قرار داده است. او و دیگران از مخالفت آمریکا با توسعه تکنولوژی هسته ای پاکستان که به طرز مبهمی آن را صلحجویانه می خواندند عصبانی هستند، و در همان حال از ما می پرسند که چرا ما آمریکاییها نمی خواهیم که پاکستان بمب اتمی داشته باشد. عمرخان افریدی دبیر برنامه ریزی و عمران در ایالت بلوچستان از بی ثباتی شبه قاره هند ناراحت است و از اینکه با وجود قرار گرفتن شوروی در موضع تعرض، آمریکا از خود عدم قاطعیت نشان می دهد، ابراز نگرانی کرده است. بوگتی درباره کوتاهی آمریکا در پشتیبانی از متحدین خود به ما درس می داد.

23- معذالک دریافتیم که بسیاری از انتقادها براساس سوء اطلاعات بوده است و هنگامی که انتقادکنندگان در مقابل واقعیات قرار می گرفتند، آنها به اشتباهات خود اعتراف می کردند. مثلاً نقش ایالات متحده در مذاکرات صلح خاورمیانه مورد رضایت کلی آنها بود و حتی این شرط که سازمان آزادیبخش فلسطین باید اسرائیل را به رسمیت بشناسد، برای آنها خوشایند بود. در حالی که بعضیها تصور می کردند که ایالات متحده باید از مجاهدین افغانستان علیه رژیم مستقر در کابل پشتیبانی کند، دیگران معتقد بودند که خودداری از مداخله کار عاقلانه تری است. تنها پیشنهاد ویژه ای که ما درباره کمک آمریکا دریافت کردیم، از برنده کرسی شورای ملی در پیشین بود. او مصراً تقاضا داشت که مساعدت اقتصادی خود را متوجه عمران مناطق قبیله نشین کنیم، تا جذابیت حکومت افغانستان را در راه تشکیل پشتونستان بزرگ تضعیف کند. این یک پیشنهاد متواضعانه از منبعی بود که تنها در فکر منافع و مصالح خود بود.

جلسه کنفرانس مطبوعاتی وزرای امور خارجه...

سند شماره (77) تاریخ: 25 مهرماه 1358- 17 اکتبر 79خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی.سی.به: سفارت آمریکا در امان - فوری موضوع: جلسه کنفرانس مطبوعاتی وزرای امور خارجه - 25 مهرماه س. آیا در مورد تأخیر انتخابات و سرکوب احزاب، اتحادیه ها و مطبوعات سیاسی توسط رهبریت پاکستان نظری دارید؟ ج. آمریکا در موارد مختلف اظهار داشته که ما امیدواریم که انتخابات دموکراتیک هرچه زودتر برگزار شود و یک حکومت غیر نظامی بر این کشور حاکم گردد. به همین علت از اینکه ژنرال ضیاء انتخابات را برای مدت نامعلومی به تعویق انداخته و فعالیتهای سیاسی را تحت کنترل نظامی درآورده نگران هستیم.

پاکستانیها نیز از این موضوع به خوبی آگاه هستند. ما این موضوع را به آنها گوشزد کرده ایم.

س. در کجا؟ در حین گفتگوهای دیروز؟

ص: 475

ج. بگذارید بگویم که این موضوع را فقط به آنها گوشزد کرده ایم. اضافه می کنم که کاردار ما در پاکستان نیز نقطه نظرهای ما را به سمع دولت آن کشور رسانیده است.

س. آیا این موضوع بر تقاضاهای تسلیحاتی و یا دیگر تقاضاهای آن کشور نیز تأثیر خواهد بخشید؟ ج. خیر، همان طور که می دانید آمریکا هیچ گونه کمک جدید عمرانی در اختیار پاکستان قرار نداده است، نمی خواهم پیرامون موارد مطروحه صحبت کنم، چون اصلاحیه سیمینگتون را از فروردین گذشته به مرحله اجرا گذارده ایم. ما هنوز هم برای مردمان گرسنه مواد خوراکی ارسال می داریم. با کمال صراحت می گویم که این کار را ادامه خواهیم داد.

در رابطه با کمکهای نظامی گمان نمی کنم که چیزی به پاکستان ارائه شود.

س. آیا این کار نوعی دخالت در امور داخلی یک کشور بیگانه به حساب نمی آید؟ ج. خیر. چون پاکستان نیز همواره با چند کشور دیگر اسنادی را امضاء کرده است، می توان گفت از جمله مسئولیتهای ما اظهارنظر در این امور است.

س. در مورد این گفتگوها که گویا امروز به پایان خواهد رسید، آیا...

ج. درست است جیم این گفتگوها امروز بپایان می رسد.

س. دیروز به ما گفته شد که ملاحظات امنیتی پاکستان مورد بحث قرار گرفته است. آیا این ملاحظات شامل درخواست کمک نظامی از آمریکا نیز بوده است؟ ج. اجازه دهید بگویم در رابطه با نتایج این ملاقاتها مطلب دیگری ندارم که بگویم و نمی خواهم مطالب مندرج در گفتگوها را برای شما بازگو نمایم. شاید بعدها و یا در پایان این ملاقاتها در بعد از ظهر امروز این کار را انجام دهم.

س. آیا تصمیم دولت پاکستان در رابطه با برقراری حکومت نظامی بر تصمیمات آمریکا در زمینه ملاحظات امنیتی تأثیر خواهد بخشید؟ ج. نمی توانم در مورد مسئله ای که از وقوع آن اطمینان ندارم، اظهارنظر نمایم. یعنی تقاضای خاصی مطرح نشده است؟ سؤال خوبی است، ولی بهتر است پس از پایان ملاقاتها مطرح گردد، تا بتوانیم به نتایجی دست پیدا کنیم. در این مورد در حال حاضر نمی توانم مطلبی ارائه دهم.

س. آیا شما می خواهید بگویید که استدلال دولت پاکستان را در مورد ادامه حکومت نظامی و تعویق انتخابات قبول ندارید؟ ج. خیر، نمی خواهم در مورد منطق نهفته در مسئله تعویق سخن بگویم، موضوع مشخص است.

س. آیا شواهدی در دست دارید که بر طبق آنها بتوان گفت کار نیروگاه هسته ای پاکستان اخیرا متوقف شده است چون ما در مطبوعات این طور گفته ایم؟ ج. در این باره اطلاعی ندارم. خیر.

س. آیا چین به خاطر پاکستان و در مورد تقاضای کمک نظامی آن کشور میانجیگری کرده است؟ ج. در مورد گفتگوهای دیپلماتیکمان نمی توانم چیزی بگویم.

س. شما در اطراف پاسخهای خود چهارچوبی قرار می دهید و می گویید که نمی توانید در مورد منطق اقدام پاکستان حرفی بزنید. عکس العمل آمریکا نیز قطعا دارای پارامترهایی می باشد، بنابراین بگویید در رابطه با آنچه در پاکستان رخ می دهد عکس العمل آمریکا چه بوده است؟

ص: 476

ج. پارامترهای مورد نظر همان چیزهایی است که گفته ام. باز هم تکرار می کنم، از زمان تصرف حکومت پاکستان توسط نظامیان ما امیدوار بوده ایم، که در کشور حکومتی دموکراتیک به سرعت روی کار آید. واضح است که تعویق تاریخ انتخابات و تحمیل مجدد حکومت نظامی و سرکوب احزاب سیاسی برای ما کاملاً غیرمنتظره بوده است.

س. آیا معنی آن این است که بنا به اعتقاد دولت آمریکا اوضاع پاکستان منجر به پیدایش یک حکومت دموکراتیک خواهد شد؟ ج. معنی آن این است که دولت آمریکا شدیداً نگران اعلام این مطلب است. معنی آن این است.

س. آیا می توانید بگویید که تأثیر این رویداد و عکس العمل شما بر مذاکرات جاری چگونه بوده است؟ ج. خیر. نمی خواهم در این مورد چیزی بگویم. مذاکرات هنوز ادامه دارد. قرار است امروز بعد از ظهر نیز جلساتی تشکیل شود.

س. آیا جو موجود به نحوی تغییر کرده است؟ ج. من در مذاکرات شرکت نداشته ام ولی می توانم آن را برای شما توصیف کنم. مذاکرات کاملاً عمیق بوده است.

س. آیا مذاکرات بیش از این به طول خواهد انجامید؟ ج. خیر.

س. امروز شنیدم که قرار بود مذاکرات امروز صبح خاتمه یابد.

ج. خیر. تا آنجایی که من می دانم برنامه شامل ملاقات با وزیر در بعد از ظهر امروز نیز بوده است.

س. شنیده ام که وزیر امور خارجه وارن کریستوفر و نیوسام امروز صبح ملاقاتی خارج از برنامه با شاهی داشته اند.

ج. این ملاقات نیز در ادامه گفتگو با او بوده است.

س. ولی در برنامه وزیر خارجه ذکری از آن به میان نیامده.

ج. درست است، ولی بسیاری از مطالب در برنامه ذکر نمی شود. مذاکرات با او پیوسته ادامه داشته است.

س. می دانیم که طبق گزارش علی بوتو، کیسینجر به وی گفته بود که اگر طرحهای هسته ای صلح آمیز را رها کند، مقادیر زیادی تسلیحات مرسوم به وی خواهد فروخت. علی بوتو با این پیشنهاد توافق نکرد و همه از پیامدهای آن نیز باخبر هستیم. چندی پیش از کمیته ویژه ژوارد سی. اسمیت گزارشی در مورد نحوه برخورد با نیروگاههای هسته ای پاکستان دریافت نمودیم. یعنی آنها هم حاضر شده بودند، در همین رابطه پیشنهاد مشابهی را مطرح سازند. البته این سؤال با گفتگوهای کنونی ارتباطی ندارد ولی می توانید بگویید که این امر یکی از موارد گفتگو توسط کمیته ویژه بوده است؟ آیا در این مورد می توانید چیزی بگویید؟ ج. من آن گزارش را تأیید یا تکذیب نمی کنم، چون هدف اظهارنظر پیرامون آن نیست.

س. چرا در رابطه با نیروی صحرای سینا تعللی پدید آمده؟ در آنجا چه می گذرد؟ ج. تعللی پدید آمده؟ س. ما فکر کردیم که اورون و ونس حدود یک هفته قبل می بایست ملاقات کرده باشند، ولی بولتن

ص: 477

برنامه های شما چیزی در این مورد نشان نمی دهد.

ج. فکر نمی کنم که در این مورد مشکلی وجود داشته باشد.

س. در مورد فروش سلاح به مراکش می توانید چیزی بگویید؟ ج. خیر.

س. یزدی وزیر خارجه ایران گفت که شرایط موجود در رابطه تسلیحاتی آمریکا غیر قابل قبول بوده و تهدید کرده است که از نفت به عنوان یک سلاح استفاده خواهد شد، آیا در این مورد نظری دارید؟ ج. خیر. گزارشی دیده ام که براساس آن سفیر اشتراوس در اواخر ماه جاری به لندن خواهد رفت، تا با نخست وزیر خلیل ملاقات نماید. هنوز معلوم نیست که اسرائیلیها نیز در این ملاقات حضور داشته باشند، در حالی که گویا قرار است پیشرفت مذاکرات خودمختاری پس از شش ماه مورد بررسی قرار گیرد.

س. آیا در این مورد نظری دارید؟ ج. فقط می توانم بگویم که دلیلی برای مخالفت با آن نمی بینم.

س. آیا این ملاقات چندجانبه است؟ آیا اسرائیلی ها هم در آن شرکت خواهند نمود؟ ج. فکر می کنم بهتر باشد که بعدا در این مورد گفتگو کنیم.

س. آقای اشتراوس امروز صبح این موضوع را در برنامه کار خود قرار داده است؟ ج. اگر این طور است آن را به یاد خواهم سپرد ولی می گویم که سه طرف مورد نظر در هفته آتی ملاقات خواهند کرد، آنها فقط به بررسی وضع موجود خواهند پرداخت. این ملاقات چندان مهم نیست و نمی خواهند که پیرامون آن سر و صدایی برپا شود. به هرحال این مقدمات در لندن صورت خواهد گرفت چون نخست وزیر خلیل قبلاً ترتیب ورود خود به این نقطه را داده بود.

س. شرکت کنندگان دیگر چه کسانی هستند؟ ج. شرکت کنندگان معمول در این سطوح.

س. منظور این است که از طرف اسرائیل دایان شرکت خواهد کرد؟ ج. بستگی دارد. این تداوم مذاکرات خودمختاری است بنابراین آقای بورگ حتما شرکت خواهد کرد.

س. آقای بورگ؟ ج. بلی دکتر بورگ.

س. بنا به گزارش رسیده از امان تالکوت سیلیه سفیر آمریکا در دمشق به مدت 45 دقیقه با یکی از چهره های مهم ساف یعنی محمود عباس گفتگو داشته. می توانید این گزارش را تأیید کنید؟ ج. این ملاقات در چه زمانی صورت گرفته است؟ س. در حین سفر جسی جکسون به سوریه.

ج. چند هفته پیش؟ س. تقریباً حدود دو هفته پیش.

ج. او دریافت که چنین شخصی حضور دارد. او با آن شخص به مدت 45 دقیقه گفتگو نکرده است. این موضوع از قبل طرح ریزی شده بود و یکی دو نشریه نیز پیرامون آن تبلیغاتی به راه انداختند. ولی گفتگویی صورت نگرفت و تماس نیز جنبه رسمی نداشت. حتی قرار نبود که به طور غیر رسمی نیز صورت بگیرد.

س. متشکرم.ونس

تشدید قوانین منع عبور و مرور

ص: 478

سند شماره (78) تاریخ: 26 مهر 1358- 18 اکتبر 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - فوری موضوع: تشدید قوانین منع عبور و مرور 1- (خیلی محرمانه) خلاصه: با آغاز دومین روز اعلام مقررات منع عبور و مرور توسط دولت ژنرال ضیاءالحق، شدت کنترل این قانون در پاکستان نیز بیشتر می شود. هیچ اقدام خشونت باری گزارش نشده، و اوضاع نظم و قانون آرام است. بسیاری از اشخاص و چهره های سیاسی یا در اختفا یا در حال بازداشت در محل سکونت یا در زندان به سر می برند. دفاتر اکثر احزاب ممنوعه سیاسی نیز مهر و موم شده است.

دادگاههای نظامی ویژه تشکیل شده و متهمین بار دیگر در ملأعام تنبیه و تأدیب می گردند. رئیس جمهور ضیاء شخصاً چند سفیر (و نیز کاردار) را در روز 17 اکتبر در مورد سخنرانی خود در روز 16 اکتبر و دلایل موجود برای این تصمیم گیری خود توجیه کرده است. (پایان خلاصه) 2- (طبقه بندی نشده) روز اول تشدید قانون منع عبور و مرور شاهد چند نمونه از طرز برخورد رژیم ضیاء با احزاب، سیاستمداران و مطبوعات بود:

- حکومتهای ایالتی اعلام کرده اند که طبق قانون منع عبور و مرور (12) 50 نفر در ایالت سند و 40 نفر در ایالت شمال غربی مرز به خاطر فعالیتهای مضر برای برقراری نظم عمومی بازداشت شده اند. رهبر حزب خلق پاکستان یعنی جی. ام. جاتویی نیز از این جمله است. آمار رسمی مربوط به پنجاب و بلوچستان منتشر نشده است، لیکن گمان می کنیم که حدود دستگیرشدگان این دو ایالت 200 نفر شامل رهبران و کارگران از جمله تیکاخان یکی از دبیران حزب خلق پاکستان باشد، که هنگام پیاده شدن از هواپیمای پاکستان در راولپندی دستگیر گردیده است.

- حکومت ایالت پنجاب در مورد دستگیری میان طفیل، مفتی محمود و نواب زاده نصراللّه خان رهبران جماعت و اتحاد ملی پاکستان توضیحاتی داده است، گویا همه آنها آزاد شده اند و گزارشات مطبوعاتی مربوط به دستگیری آنها تکذیب شده است.

- پاکستان با تصحیح کلمه «ممنوع» نشان داده است که استفاده از این کلمه در تاریخ 17 اکتبر در مورد اقدامات حکومت نظامی علیه احزاب سیاسی نتیجه ترجمه نادرست از زبان اردو به زبان انگلیسی بوده است. این روزنامه می نویسد احزاب «منحل» شده اند. شواهد دیگر دال بر این مسئله کلمه «مرده یا متوفی» است که در مطبوعات در برابر هر حزب به کار رفته است.

دو روزنامه کویته ممنوع اعلام شده است.

3- (طبقه بندی نشده) حکومت نظامی سعی کرده است وسایل کنترل نظم عمومی خود را شدیدتر نماید.

- امریه هایی منتشر شده تا مردم سلاحهای غیر قانونی و غیر مجاز خود را به مقامات حکومت نظامی تحویل دهند، کیفر عدم همکاری بسیار شدید است، و به تیمهای تجسسی اجازه داده شده است که سلاحهای این گونه ای را بیابند.

- مقامات حکومت نظامی ایالت پنجاب و بلوچستان نیز با صدور بیانیه های تند (در صفحات اول تایمز پاکستان) اعلام داشته اند که احتکار، گرانفروشی، رباخواری و دیگر جنایات دارای مجازاتهای

ص: 479

بسیار شدیدی خواهند بود.

- در راولپندی دادگاههای بسیاری ایجاد شده که به سرعت متهمین را محاکمه و به مجازات می رسانند. گزارشهایی نیز در مورد این دادگاههای نظامی رسیده که شخصی را پس از متهم شدن در همان نقطه و در انظار عموم شلاق می زنند.

4- (خیلی محرمانه) سرکنسولگری کراچی گزارش داده است که عکس العمل عمومی نسبت به اقدامات شدید اخیر در 17 اکتبر بجای شورش توأم با نوعی بی تفاوتی و رضا بوده است. رؤسای بخشهای تجاری از اولویتهای جدید اقتصادی رئیس جمهور تمجید کرده و تایمز پاکستان نیز اظهارنظرات موافق رئیس اتاق بازرگانی و صنایع را در 17 اکتبر به چاپ رسانیده بود. لیکن در رابطه با سیاستمداران آزاده، یا آنها با مطبوعات سخن نمی گویند و یا مطبوعات از انتشار مطالب سیاسی امتناع می ورزند. سرکنسولگری کراچی گزارش داد که رابط های وی از به تعویق افتادن انتخابات چندان متعجب نشده اندلیکن ممنوعیت فعالیتهای سیاسی آنها را شگفت زده کرده است. طبق گزارش پیشاور شبانگاه در محوطه دانشگاه پوسترهای ضد رژیم چسبانده شده است و در شب 17 اکتبر نیز در خوابگاه دانشجویان شعارهای ضد دولتی بگوش می رسید.

5- (محرمانه) سرکنسولگری لاهور گزارش داد که امروز کارها به نحو عادی از سر گرفته شد و دیروز نیز آرام بود. در گفتگوهای محرمانه «نسبت به بازیهای آشکار ضیاء با روند سیاسی و اینکه حکومت نظامی در درازمدت به جای آرام نمودن سبب تشدید تشنجهای سیاسی خواهد شد، با عصبانیت سخن گفته می شود». گزارش کنسولگری در ادامه اظهار می دارد: «مردم از افزایش قیمتها، فساد اداری و وقوع جنایتهای خشونت بار در مورد انتخابات نگران بوده، و همه ترس از آن دارند که اگر حکومت نظامی ضیاء نتواند این مشکلات اقتصادی و اجتماعی را از میان بردارد، درست مانند سالهای 1960 که حکومت نظامی ایوب خان شورش و حتی جنگهای داخلی را پدید آورده بود، در این زمان نیز وقوع یک انفجار سیاسی اجتناب ناپذیر خواهد بود.» 6- (خیلی محرمانه) علاوه بر کاردار کینگ، رئیس جمهور شخصاً سفرای شوروی، چین، هند و انگلستان، کانادا، ژاپن، عربستان سعودی، و فرانسه را در رابطه با تصمیمات خود توجیه نمود. همه کسانی که ما با آنها صحبت کرده ایم ژنرال ضیاء را مردی شکست خورده توصیف می کنند. یکی از سفرا بعدها به مشاور سیاسی گفت که ضیاء به طور محرمانه به وی گفته است که جماعت اسلامی قبل از سخنرانی از وی خواسته بود که بدون در نظر گرفتن اقدامات و تدارکات عمومی این جماعت، انتخابات را لغو نماید.

7- (طبقه بندی نشده) عکس العمل مطبوعات نسبت به سخنرانی و اقدامات اجرایی طبق پیش بینی محتاطانه بوده است. روزنامه های اردوزبان نوای وقت و جنگ که هردوی آنها غیر دولتی و دارای تیراژ انتشاراتی وسیع می باشند، با اشاره به اینکه اقدامات ضیاء غیر منتظره بوده اند از ایراد انتقادات خودداری می ورزند، لیکن هردوی آنها در کمال استغاثه خواستار اینند که مدت برقراری مقررات منع عبور و مرور تا حد امکان کوتاهتر بشود. روزنامه دولتی تایمز پاکستان نیز در سرمقاله خود (که متن آن به طور جداگانه برای وزارتخانه و دیگران ارسال شده است)به عذرخواهی در قبال اقدامات دولت و به خصوص ضیاء پرداخته و از استقامت و تلاشهای مصرانه وی در جهت برگزاری انتخابات قبل از اتخاذ «تصمیم اجتناب ناپذیرش» قدردانی می کند. این سرمقاله پس از این تعظیم و تکریمها یادآور می شود که ممنوعیت

ص: 480

احزاب و غیره در این زمینه کافی نیست، و این امر تنها یک «صلح و آرامش موقتی» را پدید می آورد که «پاکستان آن را بارها تجربه کرده» لیکن پس از آن «طوفان» آغاز می شود. این روزنامه از دولت و مردم مصرانه می خواهد که با تلاش یکدیگر «برای پدید آوردن سیاستی مناسب با نبوغ ملی از این فرصت موجود استفاده کنند»، که قبلاً نیز این روزنامه همین فرمول بندی را به کار برده است.

480 PL منع صدور از طرف پاکستان

سند شماره (79) تاریخ: 29 مهرماه 1358- 21 اکتبر 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. - فوری موضوع: 480 PL منع صدور از طرف پاکستان 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- با کمال امتنان میل داریم از نقطه نظرات سفارت در اسلام آباد در مورد تصمیم ایران مبنی بر خرید بذر گندم از منابع بازرگانی به جای خرید از دریافت کنندگان 480 PL مطلع شویم. با این وصف قبل از رد تقاضای پاکستان برای ابطال صدور، لازم است جنبه هایی از اوضاع و شرایط موجود مورد بررسی قرار گیرد.

3- بنا به دلایل سیاسی دولت کنونی ایران ترجیح می دهد طوری عمل کند، که نشانگر کاهش وابستگی ایران به غرب و بخصوص به آمریکا باشد. با این حال، رژیم جدید این امر را وظیفه دشواری می یابد، و فکر می کند که ما عواملی را به وجود می آوریم تا تلاشهای آنها به نتیجه نرسد.

4- در همین رابطه دولت ایران میل دارد بذر گندم خود را از پاکستان خریداری کند. با تأیید این فروش ما با اهداف انقلاب همدردی کرده ایم، حال آنکه ما را متهم به این می کنند که تمام وقت حرف زده ایم و عمل نکرده ایم. با این کار در واقع چیزی را از دست نداده ایم.

5- با رد کردن و نپذیرفتن این فروش ما بهانه ای برای آنهائی که دائماً ادعا می کنند ما در ادعای خود جهت همکاری با رژیم جدید صادق نیستیم فراهم کرده ایم. دولت کنونی ایران بالاخره خواهد فهمید که گرچه منبع فروشنده آمریکا نبوده است، لیکن عامل ممانعت کننده از فروش ما بوده ایم. هیچ کس قبول نخواهد کرد که علت آن این بوده است که پاکستان بذر گندم را با شرایط غیر بازرگانی خریداری می کند و نباید آن را بار دیگر به فروش برساند.لینگن

ضیاء تصمیم دارد پس از به رفراندوم گذاشتن حکومت اسلامی...

سند شماره (80) تاریخ: 29 مهر 1358- 21 اکتبر 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: سفارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: روزنامه نگار می گوید ضیاء تصمیم دارد پس از به رفراندوم گذاشتن حکومت اسلامی یک حکومت ملی را تشکیل دهد.

1- (خیلی محرمانه) م. الف. منصوری، خبرنگار روزنامه «سپیده دم» اسلام آباد که از جمله مطلع ترین و معتبرترین روزنامه نگاران شهر است... در تاریخ 27 مهر به شرمن مقام سفارت گفت که رئیس جمهور ضیاءالحق در نظر دارد در اوائل سال جدید در پاکستان یک «حکومت ملی» به وجود آورد. منصوری

ص: 481

گفت روش دستیابی به این هدف این است که طی یک انتخابات مقدماتی از رأی دهندگان پاکستان خواسته خواهد شد، که یا به حکومت اسلامی و یا به یک حکومت غیراسلامی رأی دهند. منصوری این انتخابات را «انتخاباتی با نتیجه از پیش معلوم» توصیف کرد و گفت همین طور که آمریکاییها نمی توانند از شیرینی کیک سیب چشم پوشی کنند، پاکستانیها نیز قادر نیستند علیه اسلام رأی بدهند.

2- (خیلی محرمانه) منصور گفت پس از پایان رفراندم، رئیس جمهور ضیاء خواهد توانست ادعا کند که برای تشکیل یک دولت، رأی اکثریت را در اختیار دارد. پس از آن رهبران سیاسی و نظامی را گرد هم خواهد آورد تا «حکومت ملی» مورد نظر خود را تشکیل دهد.

3- (خیلی محرمانه) منصوری اظهار داشت که ضیاء از قبل توافق رهبریت نظامی را برای این اقدام خود جلب کرده است و برای جلب حمایت ژنرالهای عالیرتبه در خصوص لغو انتخابات عمومی 24 مهر به آنها «باج» داده است. ولی ژنرالها مصرانه از وی خواسته اند (و توافق خود ضیاء را نیز به دست آورده اند) که از اعضای حکومت ملی بخواهد که روابط خود را با ارتش مستحکم نمایند. منصوری گفت این توافق خود ضیاء را که باید از مقام خود به عنوان ریاست ستاد ارتش کناره گیری کند، نیز در بر می گیرد. طبق گزارش ضیاء نیز موافقت کرده است، مشروط بر اینکه فرمانده ستاد ارتش را خود منصوب نماید، که البته الزاما نباید از نظر رتبه نظامی پایین تر ازاو باشد. منصوری گفت ضیاء می خواهد ریاست ستاد ارتش را به بهترین دوست خود، یعنی سپهبد رحیم الدین که در حال حاضر استاندار بلوچستان و فرماندار لشکر دوم در کویته است (و پدر همسر فرزند ضیاء نیز می باشد) واگذار نماید.

4- (خیلی محرمانه) منصوری گفت نشانه ای مربوط به برنامه رفراندوم در ملاقات ضیاء با سردبیران پاکستان در تاریخ 26/27 مهرماه آشکار گشته است. او پیشنهادات مربوط به این مسئله را از طریق منابع نزدیک به حکومت نظامی کسب کرده و می گوید که جزئیات برنامه حکومت ملی نیز از طریق همان منبع فاش شده است.

5- (طبقه بندی نشده) روزنامه «سپیده دم» در تاریخ 28 مهرماه در مورد ملاقات ضیاء با سردبیران گزارش داده است. در آن از برنامه رفراندوم در متن بیانات ضیاء که گفته است «او از مردم رأی خواهد گرفت» تا اقدامات لازم جهت حراست از نظام جدید 24 مهر ماهش فراهم آید، سخن به میان آورده است.

6- (خیلی محرمانه) اظهارنظر: منصوری گفت که بقیه مقاله را چاپ خواهد کرد، چون قوانین سانسور و افزایش شلاق زدنهای مردم در سرتاسر کشور بسیار حساس شده است. (تا آنجا که می دانیم تا به حال هیچ یک از روزنامه نگاران شلاق نخورده اند. معذالک مطبوعات صبح امروز گزارش کردند که سه مأمور امنیت به خاطر دریافت رشوه در ملأ عام شلاق خورده اند.) 7- (خیلی محرمانه) اطلاعات ارائه شده توسط منصوری در مورد تشکیل حکومتی ملی از نوع جدید، با اطلاعات دریافتی مان از منابع دیگر مطابقت دارد (مرجع ب). ضیاء و دیگران علاقه زیادی به این نوع حکومت غیر حزبی نشان داده اند و در گذشته نیز او حکومتی مانند حکومت اداره کننده انگلستان، در طول جنگ جهانی دوم را در نظر داشته است. تلاش وی برای تشکیل یک حکومت ملی در مذاکرات درازمدت با احزاب در سال 1357 با موفقیت روبرو نشد.

8- (خیلی محرمانه) ضیاء به سهولت نخواهد توانست از ریاست ستاد ارتش کناره گیری نماید. ارتش واقعی ترین حامی و مهمترین پایگاه قدرت وی به حساب می آید. او همیشه سعی خواهد کرد در مقام

ص: 482

ریاست ستاد ارتش رقیبی برای خود پدید نیاورد، که اگر سپهبدهای عالیرتبه را به این مقام منصوب دارد، این مشکل برای او به وجود خواهد آمد. چون خود او نیز هنگامی که در سال 1354 به سمت ریاست ستاد ارتش از طرف نخست وزیر وقت بوتو انتخاب گردید، از آنها ارشدتر نبود. رحیم الدین و ضیاء به یکدیگر نزدیک هستند و رابطه خانوادگی آنها مانند رابطه خانوادگی ایوب خان و فرمانده نظامی اش ژنرال حبیب اللّه همان قدر که برای ضیاء خوشایند است، برای دیگران ناراحت کننده است. البته امکان دارد که در این زمینه مصالحه شود، لیکن حدس این است که اگر وی بخواهد این کار را انجام دهد، عجله ای به خرج نخواهد داد. (پایان اظهارنظر) 9- (طبقه بندی نشده) در همین حال شایعاتی پیرامون انجام تعویض هایی در کابینه درگرفته است و روزنامه اردوزبان نوای وقت نیز اظهار داشته است که تعداد مقامات نظامی در کابینه دور جدید کمتر خواهد بود (ولی مستثنی نخواهد شد). انتصاب استانداران غیر نظامی نیز گویا به زودی آغاز خواهد گشت.کینگ

مذاکرات آمریکا و پاکستان: مسائل منطقه

سند شماره (81) تاریخ: 2 آبان 1358- 24 اکتبر 79خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.به: سفارت آمریکا در اسلام آباد با اولویت موضوع: مذاکرات آمریکا و پاکستان: مسائل منطقه 1- تمام متن خیلی محرمانه است 2- خلاصه: بیش از نیمی از گفتگوهای نمایندگان پاکستان و آمریکا در تاریخ 25-24 مهر در واشنگتن مربوط به مسائل منطقه می شد. ارزیابیهایمان در مورد افغانستان مشابه بود، لیکن آنها خطر را جدی تر از ما تلقی می کردند. پاکستانیها در مورد وضع روابط خود با هند نسبتاً خشنود هستند، لیکن هنوز هم هند را خطر اصلی در درازمدت می دانند. در مورد ایران، شاهی بر اهمیت برقراری توازن شخصی با خمینی تأکید داشته و اظهار داشت که پاکستان سعی دارد علیرغم مخالفت ایران، سازمان همکاری و عمران منطقه ای را حفظ نماید. آمریکا بر حمایت خود از امنیت پاکستان بار دیگر تأکید کرد. لیکن اظهار داشتیم که به علت اختلافاتمان بر سر مسائل انرژی اتمی میزان حمایتمان در عمل محدود خواهد گردید.

آمریکا همچنان اعلام داشت که در صورت تهاجم افغانستان قرارداد دوجانبه 1959 قابلیت کاربرد خواهد داشت (تلگرام سپتامبر). گفتگوهای مربوط به مسائل انرژی اتمی، چین و اقیانوس هند در تلگرامهای جداگانه مطرح گردیده است. (پایان خلاصه) 3- اولین روز گفتگوها بین نمایندگان آمریکا و پاکستان در وزارت خارجه (24 مهرماه) معطوف به مسائل منطقه بود. در بخش پاکستانی، گفتگوها توسط آقاشاهی، و دبیر وزارت خارجه شهنواز، و با کمک دبیرکل وزارت دفاع سرلشگر غلام جیلانی خان انجام می گرفت. در بخش آمریکا وزیر امور خارجه بیانات افتتاحیه را ایراد (تلگرام الف) و در بسیاری از بخشهای گفتگو شرکت داشت. معاون وزیر نیوسام به طور کلی در مورد منافع آمریکا در منطقه گفتگو کرد.

4- افغانستان: دو هیئت نمایندگی به مبادله ارزیابیهای خود پیرامون اوضاع داخلی افغانستان و خطر آن علیه امنیت پاکستان پرداختند. شاهی گفت که انقلاب افغانستان بر پاکستان تأثیری ژرف داشته است.

ص: 483

دیگر پاکستان نقش دافع تاریخی خود را دارا نیست و از نظر آمادگی و تجهیزاتی قدرت مقابله با این خطر نظامی را ندارد. پاکستان انتظار یک حمله آنی را ندارد، ولی عمیقاً نگران امکان خرابکاریهای نفوذی مرزی در درازمدت است.

5- اوضاع داخلی: شاهی گفت که رژیم مارکسیستی کابل در برابر تداوم شورش و اختلافات درون حزبی و درون ارتش قادر به حفظ «تعادل» خود نیست، و به دنبال کودتای داخلی توسط امین، پایگاه سیاسی رژیم لرزان تر شده است. با این وصف قدرت سیاسی و نظامی شوروی در افغانستان شدیدتر و رو به افزایش است. شوروی برای تحکیم انقلاب فعالیت کرده و به شخصیتها اهمیتی نمی دهد. پوزانف سفیر شوروی به پیراشا سفیر پاکستان که در حال ترک افغانستان بود گفته بود که پاکستان باید سیاست خود را در قبال افغانستان تغییر دهد، چون شوروی تصمیم گرفته است که از انقلاب آن دفاع نماید. پوزانف گفته بود که شوروی تا بهار آینده یک «ارتش نوین افغانی» را پدید خواهد آورد، تا بتواند مبارزات نظامی مؤثری را علیه شورشیان به راه اندازد.

6- شاهی استدلال می کرد که اگر رژیم مزبور موقعیت خود را مستحکم نماید، استعداد جدید نظامی خود را متوجه پاکستان خواهد ساخت. پاکستان با در نظر گرفتن روند تحکیم داخلی افغانستان خطر مزبور را با یک یا دو سال دورتر می پندارد، ولی در حال حاضر باید اقدامی علیه آن انجام داد.

7- پاکستانیها اظهار داشتند که فرمانروایی یک تنه امین، بیش از حکومت رژیم پیشین آنها را نگران کرده است. با وجود اینکه امین احتمالاً بنا به دستور شوروی در بیانیه های عمومی خود خواستار بهبود در روابط شده بود، ولی در بعضی مواقع عکس آن را نیز مطرح کرده بود. پاکستانیها بخصوص از حضور رهبر ناسیونالیست تبعیدی پشتوها در کابل یعنی اجمل اخاتک نگران هستند که در یک مجمع عمومی جهت طرح قانون اساسی به او نیز مقام نمایندگی دیپلماتیک اعطا شده بود. شهنواز رژیم کابل را مخلوطی از میهن پرستی پشتووار و اشتیاق ایدئولوژیک میسیونری که یک خطر مضاعف را علیه منافع پاکستان به وجود می آورد توصیف کرد.

8- پاکستانیها به گفتگوهای دیپلماتیک خود با افغانستان چندان امیدوار نبودند، لیکن اعلام داشتندکه به تلاش خود ادامه خواهند داد. شاهی گفت که نمی داند که آیا دعوت از وی برای دیدار از کابل تجدید خواهد شد یا خیر. به هرحال، گویا این مذاکرات بیشتر به نفع افغانستان است تا پاکستان. افغانیها می خواستند پاکستان را وادار کنند که پناهندگان را از مرزهای خود به عقب بازگردانند. شهنواز به طور خصوصی گفت که افغانها در واقع میل دارند که پاکستان رهبران شورشی را اخراج کند، و در مورد گفتگو پیرامون مسائل دیگر آمادگی جدی نداشتند. آنها می خواهند با یک تیر دو نشان بزنند. ابتدا با این کار می خواهند با از بین بردن مسئله پناهندگان پاکستان با شورشیان به نحو بهتری مبارزه کنند، ثانیاً می خواهند وضعی را پیش آورند که در آن به عنوان قهرمان ناسیونالیزم پشتو قد برافرازند. اگر آنها موفق شوند پاکستان را مجبور به رها کردن پناهندگان کنند، اعتبار پاکستان از بین خواهد رفت و افغانستان در درازمدت خواهد توانست با قبایل مختلف هم پیمان گردد.

9- وزیر خارجه سؤال کرد که آیا به نظر پاکستان خطر افغانستان نوعی خرابکاری درازمدت یا نوعی تهاجم نظامی مستقیم می باشد؟ شاهی گفت که هردوی آنها مورد نظر است، ولی به تفضیل در مورد جنبه خرابکارانه آن سخن گفت. وی گفت، افغانها امید خود را نسبت به نسل کهنسال تر پشتوهای ناسیونالیست

ص: 484

از دست داده و تلاشهای خود را بر نسل جدیدی از جوانان ناسیونالیست پشتو و بلوچ که دارای گرایشات مارکسیستی هستند متمرکز ساخته است. انحراف روشنفکرانه مردم پاکستان نشانه هایی از موفقیت را به همراه دارد و بسیاری از پاکستانیها به سوی افغانستان گرایش پیدا کرده اند. هنگام وقوع کودتا در افغانستان، در پاکستان از کمک به پناهندگان و یاری رساندن به شورشیان شدیداً حمایت می شد. لیکن در حال حاضر بسیاری به این نتیجه رسیده اند که باید با افغانستان و شوروی از طریق افغانستان «مصالحه ای» صورت گیرد، چون نتوانسته است حمایت خارجی کافی را جلب نماید. بسیاری از قبایل معتقدند که وظیفه پاکستان است که علیه رژیم ضد اسلامی و مارکسیستی کابل مبارزه کند. لیکن اگر در انجام این کار از روسها می ترسد باید با شوروی از در صلح درآید. رهبران پاکستانی گفتند اگر افغانستان بخواهد در اوضاع کنونی به پاکستان فشار وارد آورد (مثلاً از طریق سیاست تعقیب شدید مرزی، توزیع سلاح در بلوچستان و یا تحریک شورشیان)، پاکستان در موقعیت سختی قرار خواهد گرفت.

10- سؤال کردم که آیا پاکستان فکر می کند که نظامیان شوروی نیز مستقیماً جهت سرکوب شورشیان پا به صحنه خواهند گذاشت؟ شهنواز گفت در این باره نمی تواند پاسخ قطعی و دقیقی ارائه کند. وی گفت شوروی هرگونه کمک لازم را از قبیل کمک نظامی در اختیار افغانستان قرار خواهد داد. وی معتقد است که روسها سعی خواهند کرد مشارکت نظامیان خود را محدود به سطوح مستشاری و لجستیکی نمایند.

سؤال شد که آیا پاکستانیها شاهدی مبنی بر استفاده از نظامیان آسیای مرکزی شوروی همراه با نظامیان افغانستان یافته اند؟ شهنواز یادآور شد که شوروی این توانایی را دارد. وی گفت بعید به نظر می رسد که شوروی از کوبایی ها در افغانستان استفاده کند، چون آنها نظامیان آسیای مرکزی خود را که از نظر فرهنگی نیز با افغانها وجوه تشابه دارند در اختیار دارند.

11- سؤال شد که آیا به نظر پاکستانیها چین در محدود کردن نفوذ شوروی در افغانستان نقش مهمی را ایفا می کند؟ شاهی به این سؤال جواب منفی داد. در چند مورد آنها با چینیها پیرامون افغانستان گفتگو کرده بودند. لیکن چینیها با استفاده از تحلیلهای ایدئولوژیک می گفتند که خلق افغانستان بالاخره پیروز خواهند شد. چینیها در این رابطه از سیاست عدم مداخله پیروی کردند. شایعه شده بود که شورشیان از چین اسلحه دریافت می کنند، لیکن پاکستان شاهدی برای اثبات آن نداشت.

12- هند: تبادل نظرهای پیرامون هند شامل نکات شگفت انگیزی نبود. پاکستانیها در مورد مقاصد هند در درازمدت نیز اظهار نگرانی می کردند، و اظهار می داشتند که هنوز هم هند را خطر اصلی در برابر امنیت پاکستان به حساب می آوردند، گذشته از آنکه مشکلات بیشتری در کوتاه مدت در رابطه با افغانستان دارند.

13- شاهی گفت که روابط پاکستان و هند بیش از گذشته «عاری از تشنج» است. آنها از نخست وزیر پیشین دسای به خوبی یاد می کردند، و به خصوص از مقاومت دسای در برابر برژنف و کاسیگین در مسکو که از وی خواسته بودند که در رابطه با افغانستان فشار بیشتری بر پاکستان وارد کند، قدردانی می کردند.

شاهی گفت این وضع نشانگر یک «بهبود در روابط سالم» بود. لیکن پاکستانیها در مورد سیاستهای دولتی که در انتخابات بعدی هند پیروز خواهد شد، اظهار نگرانی می کردند.

14- شهنواز گفت که پاکستان در ماههای اخیر تلاش کرده بود، که در رابطه با افغانستان روابط خود با هند را تا حد امکان حسنه نگهدارد. وی گفت در سفر خود به دهلی نو در ماه مه، وی برای اولین بار با

ص: 485

مقامات هند به بحث و تبادل نظر همه جانبه پرداخت. مقامات هندی در اظهارنظر پیرامون مسائل هند بیشتر جانب احتیاط را می گرفتند، تا مبادا نظراتشان با نظرات شوروی مطابقت یابد. شهنواز گفت هندیها احتمالاً از پیشرفتهای شوروی در افغانستان نگران شده اند و از اینکه افغانستان در حال حاضر حائلی بین آنها (هند و شوروی) نیست ناراحت هستند. معذالک تبادل نظر پاکستان و هند در این مورد تأثیراتی داشته است. سؤال شد که آیا هند نگرانی خود در مورد افغانستان را به شوروی گوشزد کرده است؟ و شهنواز گفت که به نظر او این کار را نکرده اند، ولی با مقامات در برابر درخواست شوروی مبنی بر فشار وارد کردن پاکستان نگرانیهای خود را به شوروی نشان داده اند.

15- پاکستانیها اظهار داشته اند که با مقامات هند به طور کامل و صریح در مورد مسئله اتمی گفتگو کرده اند و هند مقاصد صلح جویانه اتمی پاکستان را ظاهرا پذیرفته است. شاهی به گفتگوهای خود با وزیر خارجه هند مشیرا در هاوانا و نیویورک اشاره کرد، که در این گفتگوها وی گفته بود در صورت تردید هند نسبت به برنامه اتمی پاکستان، این کشور حاضر است هرگونه تضمین لازم را به هند بدهد. شاهی گفت که از بیانیه چاران سینگ در ردفورت نیز ابراز نگرانی کرده است. طبق گزارش میشرا به وی پاسخ داده بود که این امر تنها در محتوای فرضی برنامه تسلیحاتی اتمی پاکستان می گنجد. شاهی گفت که میشرا از ابراز اطمینانهای پاکستان خشنود بوده است.

16- شهنواز گفت که بیانیه ردفورت تنها چند روز پس از سخنرانی سناتور پرسی در کلکته در رابطه با خطری که متوجه شهرهای هند از یک بمب پاکستانی است، ایراد شده بود. (گرچه وی به نتیجه گیری صریح در این مورد نپرداخت، لیکن وی ظاهرا می خواست به طور ضمنی بگوید که آمریکا مسئول خشمگین شدن چاران سینگ می باشد.) 17- شهنواز به تفصیل در مورد گفتگوهای خود با رهبران هند از قبیل نخست وزیر پیشین دسای پیرامون مسئله اتمی در ماه مه گذشته سخن گفت. وی گفت که دسای با یک بیانیه صریح و بی پرده گفته بود که از ابراز اطمینانهای پاکستان بسیار خشنود شده است. شهنواز به مکاتبات ضیاء - دسای در همین مورد اشاره کرد که در آن ضیاء پیشنهاد کرده بود که یک بیانیه مشترک در محکوم شمردن تسلیحات اتمی منتشر نمایند و دسای نیز گفته بود که انتشار یک بیانیه یک جانبه نیز مانند انتشار یک بیانیه مشترک می باشد.

شهنواز گفت علت خشنودی هندیها این بوده است که دسای و ضیاء اعلام کرده بودند، که به هیچ وجه قصد ندارند تسلیحات اتمی تولید نمایند.

18- ایران: نیوسام گفت که آمریکا تلاش کرده است به دولت جدید به فهماند که ما انقلاب را پذیرفته ایم. وی گفت که ما هنوز به طور مستقیم با خمینی تماس نگرفته ایم. پذیرفته نشدن سفیر ما از سوی ایران مشکلات جدیدی بر سر راه ایجاد ارتباط به وجود آورد و ادامه اعدامها نیز در مسائل مربوط به روابط عمومیمان موانعی ایجاد کرده است. نیوسام گفت که روابط شوروی و ایران «توأم با تشنج» است.

19- در پاسخ شاهی بر اهمیت ایجاد یک توازن شخصی با خمینی و امتناع سرسختانه آیت اللّه در زمینه ادامه برنامه ها یا سیاستهای شاه تأکید کرد. وی معتقد است که ارسال یک هیئت نمایندگی نزد خمینی تنها راه بهبود بخشیدن به روابط آمریکا و دولت کنونی ایران است، لیکن وی اعتراف کرد که این امر می تواند از نظر عموم آمریکاییان مشکلاتی را فراهم آورد.

20- شاهی گفت سوءظن دولت کنونی ایران نسبت به هرچیزی که توسط شاه ایجاد شده، سبب شده

ص: 486

است که آنها مبادرت به لغو سازمان همکاری و عمران منطقه ای کنند. وی گفت پاکستان سعی داشت این سازمان را نجات دهد. پاکستان به ارزیابی نقش سازمان همکاری و عمران منطقه ای پرداخته و سعی داشت به ایرانیها نشان دهد، که سازمان همکاری و عمران منطقه ای در پیشبرد همکاریهای اقتصادی منطقه ای می تواند مفید واقع گردد.

21- در پاسخ به یک سؤال، شاهی گفت ایجاد یک نهاد اقتصادی منطقه ای دیگر آسان نخواهد بود.

شیخ نشینهای خلیج فارس که حتما در سازمان جدید گنجانده خواهند شد، در رابطه با انقلاب ایران نگران هستند و بنابراین از هر سازمانی که سبب شود ایران در آن باشد و یا از موضع رهبری در آن برخوردار شود اجتناب خواهند ورزید.

22- پاکستان: با آغاز گفتگو پیرامون نیازهای امنیتی پاکستان، نیوسام گفت ما می خواهیم بدانیم که از نظر دولت پاکستان چگونه خواهیم توانست این کشور را یاری دهیم. «در صورتی که بتوانیم مسائل موجود خود را از میان برداریم» نیوسام خاطرنشان ساخت که از نظر آمریکا نیازهای امنیتی پاکستان به سه بخش تقسیم می گردد:

(الف) گسترش یک هیئت سیاسی سالم و تلاش برای ایجاد توازن در عمران اقتصادی در رابطه با امنیت کشور اهمیت بسیار دارد. واضح است که تنها پاکستانیها می توانند در این باره تصمیم بگیرند، لیکن کشورهای دیگر نیز قادرند برای تحقق این اهداف کمکهای اقتصادی و فنی ارائه نمایند.

(ب) «بنیه دفاعی و نظامی کافی» برداشت ما از کلمه تا حدودی با برداشت شما تفاوت دارد، لیکن ما نیز معتقدیم که تجهیزات موجود باید به سرعت مدرن شده و کارایی آنها بالا برود. لیکن این نیازها باید در برابر نیاز به عمران اقتصادی صحیح نیز سبک و سنگین شود.

(ج) در صحنه دیپلماتیک، کشوری چون پاکستان که منابعش محدود است، می تواند با ابقای شبکه ای از روابط خارجی در حفظ توازن نیروهایی که با منافع پاکستان حالتی خصمانه دارند، امنیت خود را به طرز چشمگیری گسترش دهند. در طول سالها پاکستان الزاما اختلاطی از دیپلماسی رادیکال را در محدود کردن رویارویی با همسایگانش و تلاش برای جلب حمایت دیپلماتیک نیروهای خارجی دنبال می کرده است.

23- گرچه در بعضی از نقاط پاکستان مجبور است تنها به منابع موجود خود متکی باشد، ولی آمریکا نیز در گذشته سعی کرده است در تمامی این سه مورد آماده پاسخگویی باشد. تا جایی که کل روابطمان اجازه دهد ما در هریک از این نکات که یاد شده به حمایت خود ادامه خواهیم داد.

24- با اشاره به اقدامات «مختلط» نظامی و دیپلماتیک، شاهی سؤال کرد که آمریکا در نظر دارد برای افزایش بنیه دفاعی پاکستان چه اقداماتی را در پیش گیرد؟ نیوسام به محدودیتهای قانونی برنامه های کمکی و مشکلات موجود در رابطه با فروشهای عمده نظامی که به رضایت و توافق کنگره وابسته است اشاره کرد. پاکستانیها خاطرنشان ساختند که هند هنوز تهدیدکننده اصلی علیه پاکستان به شمار می آید و پاکستان باید بنیه دفاعی خود را در برابر آن تقویت کند، و توصیه کرد که در غیاب هواپیماهای جنگنده خوبی چون اف - 16 ضعف دفاعی آنها بسیار مشهود خواهد بود. در گفتگو پیرامون عناصر امنیتی دیپلماتیک پاکستان، آمریکاییها تأکید نمودند که پاکستان باید منافع خود را در روابط خود با قدرتهای شبه قاره آسیا در نظر بگیرد. ما علاوه بر این اظهار داشتیم که از نفوذ خود در دهلی نو بهره برداری خواهیم

ص: 487

کرد تا موجبات همکاری و تعاون هند و پاکستان فراهم آید. در مورد افغانستان ما گفتیم که از تمام اهرمهای موجود خود در کابل استفاده خواهیم کرد، تا از اقدامات افغانستان علیه پاکستان ممانعت به عمل آوریم، و سعی خواهیم کرد به شوروی نشان دهیم که باید استقلال افغانستان را محترم شمرده و از مداخله در امور داخلی آن اجتناب ورزد. طرف آمریکایی اظهار داشت که در صورت آغاز تهاجم از سوی افغانستان آمریکا قرارداد دوجانبه 1959 پاکستان را محترم خواهد شمرد. (گفتگوی کامل پیرامون این موضوع در تلگرام جداگانه مطرح شده است.)ونس

علنی شدن شرایط وام ایرانی

سند شماره (82) تاریخ: 7 آبان 1358- 29 اکتبر 79خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در اسلام آبادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: علنی شدن شرایط وام ایرانی 1- شرایط برنامه ریزی دوباره وام 580 میلیون دلاری ایران، علنا اعلام شده است. طبق شرایط اولیه وام می بایست پس از سه سال به صورت 10 قسط سالانه بازپرداخت گردد. مدت سه سال اکنون به پنج سال تبدیل شده و در دسامبر 1979 به پایان خواهد رسید و برنامه بازپرداخت جدید نیز شامل 22 قسط سالانه می باشد.

2- این شرایط همان شرایطی است که قبلاً (تلگرام مرجع الف) در جریان آن قرار گرفته بودیم و توسط اطلاعاتی که دولت پاکستان در اختیار ما گذاشته بود آن را در حساب قروض و پیش بینی موازنه پرداخت وارد کرده ایم (تلگرام مرجع ب).

3- با استفاده از برنامه بازپرداخت جدید و نرخ بهره 5/2 درصد، هر قسط بازپرداختی سالانه حدود 3/30 میلیون دلار خواهد بود.

هومل

کتاب چهل و هفتم

شوروی «شرق تجاوزگر» بخش اول (1)

ص: 488

ص: 489

مقدمه491

ص: 490

حاصل 25 سال روابط حکومت شاه با آمریکا، کشوری به غارت رفته بود با منابعی تهی، خرمنهای سوخته و پلاسیده، دشتهایی لم یزرع و بی حاصل، ارتشی تا بن دندان مسلح و بی اراده، صنایعی مونتاژ و وابسته و جامعه ای لبریز از مصرف، فساد و تباهی. آمریکا در تار و پود رژیم شاه ریشه دوانده بود و به تبع آن ملت را همسان ارزشهای خویش از خود بیگانه ساخته و با اتکاء بر بریدگی مردم از اعتقادات و شرافتهای انسانی - اسلامیشان به غارت و چپاول این کشور مشغول بود.

شیوه های نفوذ، طرق اعمال قدرت و خلاصه روشهائی که آمریکا جهت یغمای ایمان، شرافت و ذخایر این ملت به کار می برد در مجموعه های قبل به کرات ذکر شده است. کنکاش در این شیوه ها راهنمایی است بر درک حرص و آز سیری ناپذیر انسان که در پی کمال به بیراهه رفته و گم شده، جهالت به انحرافش کشیده و لجاجت به قساوتش واداشته است. در این بیراهه هر کس، یافته را کمال پنداشته و با تمام واژه ها به توجیه نشسته تا قساوت و سودجویی را لعاب رأفت و خیرخواهی و جهالت و سرمایه اندوزی را لباس علم و شرافت بپوشاند و چون این پنداشته ها نقش کمال پذیرفته، کبر و برتری طلبی تقدس یافته و به دنبال آن به خاطر سرمایه اندوزی سرمایه داران، نان گرسنگان به غارت رفته (و می رود) و منابع خداداد به چپاول.

انسان و تفکر انسان به بردگی کشیده شده (و می شود) و....نهایتا تمام اسباب و وسایل با تمام توجیهات و فریبها به کمین نشسته اند تا حرص پایان ناپذیر انسان گمراه را ارضاء کنند.

امپریالیسم و کمونیسم دو واژه به ظاهر متضاد، جدای از مفاهیم کلامیشان دو نمود از یک انگیزه اند و برای یک هدف تلاش می کنند و آن قطع انسانیت از انسان است و هدایت به وادی حیوانیت. هر دو افکار را به بردگی خود و بریدگی از خدا می کشند و تفاوتی نمی کند که این بردگی، بردگی آمریکا باشد یا شوروی، بردگی امپریالیزم یا بردگی کمونیسم.

همسانی هدف دو ابرقدرت شرق و غرب مبنی بر به غارت بردن هر چه بیشتر منابع جهان زمینه ساز رقابتی عظیم بین آنها شده و این دو در انظار جهانیان با توجیهات و فریبهای اصطلاحا «ایدئولوژیک» کوشیده اند این رقابت را جنگ صلح ناپذیر بین دو نگرش به جهان سوسیالیزم و سرمایه داری قلمداد کنندو ظاهرا هر کدام در پی رهنمونی انسانی به بهشت خیالی خود هستند. اما اساسا این امر وسیله ای است تا این رسولان فقر و فساد با ساختن مترسکی زمینه نفوذ در کشوری را فراهم نمایند. طلسم آمریکا یعنی مترسک کمونیسم در کشورهای تحت سلطه اش عاملی است که از طریق آن نه تنها حضور خود بلکه تمام جنایتها، سرکوبها، پیمانها و فروشهای نظامی را نیز توجیه می کند و دقیقا مشابه همین عمل از سوی شوروی نیز در اقمارش به وقوع می پیوندد. در تکاپوی این تبلیغات و ضد تبلیغات بودجه های عظیم

ص: 491

کشورهای تحت سلطه است که بازار زرادخانه و کالاهای این دو ابرقدرت را گرم نگه میدارد و کوخهای مستضعفان این کشورهاست که برای آبادانی کاخهای ابرقدرتها ویران تر می شود.

در این کشمکش هر جا که منافع اقتضا کند برای تقسیم غنائم بر سر میز مذاکره می نشینند و نرد عشق می بازند و در حالیکه کشورهای تحت سلطه انبار مهمات و سلاحهای اتمی و غیراتمی می شود دم از خلع سلاح می زنند. آنچه به ظاهر جنگ بین دو ابرقدرت و در اصل رقابت بین آنها نامیده می شود تظاهر این امر است که استکبار اساسا رقیب بردار نیست و هر کدام می خواهد که بر سر خوان نعمت دنیا دیگری را نبیند و در به غارت بردن جهان شریکی نداشته باشد.

با توجه به دیدگاههای مذکور و تأمل در اسناد این مجموعه ها به راحتی می توان دریافت که امیال و مقاصد شوروی و عملکرد آن در قبال ایران و حوادث آن از چهارچوب مباحث مربوط به حضور 25 ساله آمریکا خارج نمی شود.

قطب بندیها و بلوک بندیهای جهان، ایران را در کنار آمریکا و در همسایگی شوروی به نحوی قرار داده که نه تنها ایران تبدیل به یک پایگاه نظامی - تجاری آمریکا شده بود بلکه عمده عملیات جاسوسی آمریکا علیه شوروی از طریق ایران انجام می گرفت. با وجود این مراتب و ماهیت رژیم شاهنشاهی و در محدوده بلوک بندیهای جهان، شوروی مطلقا ایران را با تمام مسائل و مصائبش به عنوان یک کشور مترقی و رو به رشد و در آستانه تمدن بزرگ پذیرفته بود و می خواست بر سر این خوان نعمت بدون کوچکترین گوشه چشمی به اصول بنیادین مارکسیسم و خدشه بر ماهیت رژیم به یغما بنشیند و در عین حال و به عنوان یک کار جنبی به کسب اطلاعات و تا حدی پرورش و رشد جناح طرفدار خود بپردازد. امام درباره وضعیت ایران در زمان شاه و اهداف دو ابرقدرت شرق و غرب فرمودند: ما یک مملکتی داریم برای خودمان می خواهیم، ما نمی خواهیم آمریکا سرپرستمان باشد، ما نمی خواهیم همه منافع ملت به آمریکا برود، همه منافع را مملکت شوروی ببرد، گاز را شوروی ببرد و نفت را آمریکا، یک سفره باز باشد تا هر کس هر چه بخواهد، بخورد. ما نمی خواهیم این طور باشد. امام با این بیان نه تنها خط مشی و سیاست خارجی را مطرح میکند بلکه موضع گیری این دو ابرقدرت در قبال ایران را نیز تشریح می کنند.

مترقی بودن رژیم نیز توجیه مارکسیستی می شد و ارتباط و وابستگی صریح و آشکارش به امپریالیسم آمریکا نیز به عنوان واقعیتی که باید پذیرفت مطرح می گشت. این همه مقدماتی بودند که کانال نفوذی ایجاد کنند و اهداف و مقاصد سودجویانه خویش را برآورده کنند. در این تلاشها شوروی چندان هم بی نصیب نمی ماند و یک سری قراردادهای نظامی و اقتصادی نیز ره آورد این تلاشها بود. جنایات و آدمکشیهای رژیم توسط بلندگوهای تبلیغاتی شوروی به عنوان از بین بردن مرتجعین و کوته فکران مخالف ترقی قلمداد می شد. امام در پاسخ خبرگزاری رویتر که پرسیده بود «شما درباره شوروی چه فکر می کنید؟ فرموده بودند: «شوروی از رژیم شاه حمایت می کند، حتی نمایندگانش در سازمان ملل از شاه دفاع کرده اند. شوروی چون آمریکا و انگلیس برای بلعیدن سرمایه های ایران دست به هر جنایتی زده و می زند». تداوم این سیاساتها یعنی فداکردن مصالح ملتها و خلقها در قبال سودجویی صرف و ایجاد سلطه در قلمرو کشورهای اسلامی و جهان سوم تمام حیثیت روسها و ادعاهای طرفداری از خلقهای تحت سلطه را به زیر سئوال می برد و چهره پلید و استعمار گر آنها را بر جهانیان روشن می کند. امام در برابر سئوالی در مورد تعویض لحن مطبوعات شوروی در مور اینکه اوضاع ایران به وضوح بهم خورده به

ص: 492

صراحت پرده از سیاستهای فرصت طلبانه شوروی برداشته و روش آنها را در قبال اوضاع ایران و سیاست کلی روسها بیان می کنند و می فرمایند:

«شوروی با سیاستهای فرصت طلبانه خود در بسیای از جاها حیثیت خود را از دست داده است و او به خیال این است که همیشه می توان از آب گل آلود استفاده کرد. ما دست سودجویان شوروی را از ایران قطع خواهیم کرد...شوروی با روشی که در پیش گرفته است و ملل مسلمان را به زیر سلطه خویش درآورده است، دیگر حتی شایستگی دعوی طرفداری از مظلومیت و مخالفت با استثمار را نیز ندارد.» با شروع تظاهرات و آغاز حرکتهای کوبنده است مسلمان بر علیه حضور آمریکا و ماهیت ضداسلامی رژیم، ایران از دو سو کانون عمده توجه خارجی قرار گرفت. یکی آمریکائیها که در جهت بقای خویش مذبوحانه تلاش می کردند و دیگر روسها که می خواستند از این میان آنچه بهتر منافع آنان را تأمین می کند برگزینند. عدم شناخت صحیح از ماهیت انقلاب اسلامی همان گونه که آمریکا را تا مدتهای مدید در گیجی و بلاتکلیفی و عدم ارائه تحلیل صحیح از اوضاع کشاند روسها را نیز در مخمصه ای قرار داد که حتی تا حوالی 22 بهمن نیز قادر به موضع گیری مشخص در برابر جریانات موجود در ایران و نقش عظیم مذهب در انقلاب و رهبری سازش ناپذیر امام نبودند، ولی در زمستان 57 چون دیدند که حزب روسی توده به خاطر یک عمر خیانت و جنایت در ایران اعتبار خود را از دست داده و گروه پیشرفته سیاسی دیگری نیز وجود ندارد که بتواند تشکیلات سیاسی منسجمی که قادر به مقابله با توده مسلمان و رهبری آن و آماده کار با روسها باشد ایجاد نماید، به ناچار تصمیم گرفتند به ظاهر انقلاب را بپذیرند و مواضع ضدامپریالیستی آن را تأیید کنند البته به این امید که با فرصت طلبی در آینده بتوانند با اتکاء بر این موضعگیری جای پایی برای خویش باز کنند. سیر وقایع و برخوردهای قاطع رهبر انقلاب در مواجهه با سیاستهای ابرقدرتها اعم از شرقی و غربی که تداوم شعار امت مسلمان بود و همچنین تضاد آشتی ناپذیر اسلام با استکبار در تمام چهره هایش باعث شد که شوروی در ظاهر تحت پوشش مخالفت با دولت موقت و ایجاد روابط با آمریکا و در باطن به خاطر احساس خطری که از گسترش تفکر اسلامی داشت میزان حمایت زبانی و تبلیغاتی خود را تحت شرایط و اوضاع روز به نوسان درآورد.

با استقرار جمهوری اسلامی و قطع دست امپریالیسم و ایادی آن از میهن اسلامی، عظیم ترین پایگاههای جاسوسی آمریکا که بر علیه شوروی از خاک ایران فعالیت می کردند برچیده شد و شبکه عظیم سیا در ایران که بخش عمده ای از آن به فعالیتهای ضدروسی می پرداختند از بین رفت. در پی این فرصت گرانبها، شوروی که در طی قرون متمادی آرزوی دستیابی به آبهای خلیج و منابع سرشار ایران را در سر می پروراند با اتخاذ سیاستهای مذبذب و در ظاهر طرفداری از جمهوری اسلامی سعی بر آن داشت تا گروههای وابسته به مسکو را رشد داده و در موقع مقتضی با استفاده از تاکتیکهای خاص خویش آنها را به حاکمیت برساند. از وفادارترین گروههای طرفدار مسکو حزب توده با سابقه طولانی خیانت بود که برخلاف اکثر نیروهای چپ که متناسب با شرایط سیاسی و اجتماعی شیوه ها و تاکتیکهای گوناگون اتخاذ می کردند، همواره از یک موضع گیری سیاسی و تبلیغاتی استفاده می کرد که از سوی کرملین انشاء می شد.

با اتخاذ سیاست همگانی با جمهوری اسلامی، این گروه گذشته از پیروی از سیاستهای کرملین در پی آن بود که وازدگی و نفرت مردم را نسبت به اعمال این حزب و کمونیستها کاهش دهد.

با وجود دسایس و فریبکاریها از جانب استکبار جهانی و ابرقدرتها، انقلاب اسلامی، پویا و پرتوان به

ص: 493

پیش می رود و نقاب تزویر از چهره تمام سیاستهای به ظاهر خیرخواهانه و در اصل غارتگرانه ابرقدرتها برمی دارد و بانگ رهایی خلقها را از سلطه شرق و غرب سرمی دهد و می رود تا نویدبخش مستضعفانی باشد که برای رهایی خویش از سلطه ابرقدرتها راه استقلال و آزادی را برگزیده اند و امید به حمایت شرق و غرب را از افکار خویش زدوده اند.

پیش از آنکه به تشریح اسناد این مجموعه پرداخته شود بخشی از پیام امام به طبقات مختلف مردم در 13 صفر 1393 آورده می شود تا همانگونه که چراغی فرا راه آینده این ملت شد نوری باشد روشنگر راه رهایی مستضعفان تحت سلطه از چنگال استعمارگران.

«بیدار شوید و خفتگان را بیدار کنید، زنده شوید و مردگانرا حیات بخشید و در تحت پرچم توحید برای درهم پیچیدن دفتر استعمار سرخ و سیاه خود فروختگان بی ارزش فداکاری کنید. این نفتخواران بی شرف و عمال بی حیثیت آنها را همانند زباله از کشورهای اسلامی بیرون ریزید، از جشنهای پایان ناپذیر آنها که در حقیقت چراغهائی است که در گورستان می افروزند دوری نمائید. امید است شما عزیزان من مرگ استعمار و عمال آن را به زودی بگیرید، اگر ما پیران نبینیم شما جوان ها ببینید...» اسناد مربوط به شوروی در چند جلد تدوین شده که شامل 4 بخش عمده است.

بخش اول مشتمل است بر:

1- گزارشات و اطلاعات بیوگرافیک در مورد شخصیتهای سیاسی و مأموران دیپلماتیک شوروی:

هدف عمده از جمع آوری این بیوگرافیها کسب اطلاعات راجع به افراد روسی مأمور بهکار و ارزیابی نقاط قوت و ضعف آنها و در صورت امکان بکارگیری و رشد آنها در جهت مقاصد اطلاعاتی و جاسوسی و یا بهره برداری سیاسی است.

2- شرح ملاقاتها و مذاکرات مأمورین سفارتخانه های آمریکا و شوروی. اهداف عمده این ملاقاتها صرفنظر از جنبه تهیه بیوگرافی، ارزیابی و به دست آوردن مواضع روسها نسبت به مسائل جاری ایران و جهان و همچنین کسب اطلاعات راجع به مسائل داخلی شوروی و رخدادهای دیپلماتیک می باشد. نکته نهفته در این ملاقاتها جدای از محتوای سیاسی مورد گفتگو واقع شده وقاحت در پرونده پوشی، دروغ گویی و نادیده گرفتن مصائبی است که از سیاستهای استعمارگرانه این دو ابرقدرت بر ملل محروم وارد می شود و تمام جنبه های انسانی را در چهارچوب روابط فیمابین و توجیهات سیاسی به مسخره می گیرد.

3- مسائل و درگیریهای امنیتی رژیم پهلوی با شوروی و عملیات جاسوسی آنها در ایران و ارسال اطلاعات از وی آمریکا در مورد جاسوسان روسی شغال در ایران به ساواک و شاه 4- بررسی و ارزیابی تحولات اقتصادی و نظامی و سیاسی بین ایران و شوروی قبل و بعد از انقلاب اسلامی و موضع ایران نسبت به این تحولات 5- تشریح وضعیت سلطه سیاسی و نظامی شوروی در جهان و به ویژه اقیانوس هند و اطلس. این اسناد بیشتر به تشریح تلاشها، موفقیتها و ناکامیهای شوروی در عرصه رقابت با آمریکا می پردازد. از جمله این اسناد، سندی است با موضوع «موضع شوروی در جهان سوم» که به بررسی وضعیت شوروی، میزان نفوذ و مشارکت نظامی - سیاسی آنها در کشورهای آفریقائی (موزامبیک، اتیوپی و آنگولا)، عراق، افغانستا، خلیج فارس و غیره می پردازد. محتوی این سند تشابه هدفهای امپریالیستی روسها با آمریکائیها را نشان

ص: 494

می دهد، البته سند مربوط به وضعیت روسهاست ولی آگاهی ملتهای جهان سوم از میزان تسلط آمریکا بر کشورهایشان راهنمای این مقایسه است.

6- تأثیر انقلاب اسلامی بر روند تفکرات و موضعگیریهای روسها نسبت به ایران و تأثیر این امر بر ملیتهای مسلمان شوروی بخش دوم شامل 3 قسمت است:

1- نگرشی بر صنعت نفت و گاز و خطوط لوله گاز شوروی: این اسناد حاصل فعالیتهای اطلاعاتی جاسوسان سیا در بخش های مربوط به تکنولوژی و صنایع است که تحولات صنعتی و تکنولوژیکیشوروی را زیر نظر دارد. جزوه های فوق مشتمل بر وضعیت نفت، گاز، کیفیت محصولات، نیازهای تکنولوژیکی و تجهیزاتی، کمبودها و نقصانهای روسها در راه اندازی این صنایع می باشد.

2- گسترش اقتصادی سیبری: این جزوه نیز حاصل تلاش جاسوسان سیا برای دستیابی به اطلاعات صنعتی و تکنولوژیکی است و شامل وضعیت منابع طبیعی سیبری و کیفیت و وضعیت صنایعی که در این رابطه در سیبری فعالیت می کند می باشد.

3- تعدادی اسناد در رابطه با روابط ایران و شوروی و همچنین کشورهای بلوک شوروی در ابعاد اقتصادی، نظامی و مبادلات آموزشی و فرهنگی است.

بخش سوم - این بخش نیز به طور عمده شامل سه قسمت است:

1- یکی جزوه که توسط سیا گردآوری شده تحت عنوان «عملیات اطلاعاتی شوروی علیه آمریکائیها» که به طور کلی بیانگر تلاشهای اطلاعاتی شوروی برای بدست آوردن اطلاعات مخفی از طریق بکارگیری آمریکائیها و رخنه در تأسیسات آمریکا در خارج و ذکر شواهد و مثالهایی از این گونه فعالیتها می باشد. شیوه و عمل و روشهایی که روسها در کسب اطلاعا به کار می برند همچنین هدفها و آماجهای آمریکایی و تشریح وضعیت کلی شهروندان آمریکا در خارج از آن کشور در این جزوه مورد بحث قرار گرفته است.» سند دیگری مشابه سند قبل نیز تحت موضوع «توجیه های امنیتی - خلاصه پرونده های اخیر و مهم SAS» وجود دارد که ذکر شواهدی است از عملیات اطلاعاتی روسها علیه آمریکائیها.

2- چند سند در رابطه با دستورالعملها. ضوابط امنیتی و شغلی است که از سوی مقامات آمریکایی برای تماس و نحوه آن با مأموران دیپلماتیک یا غیردیپلماتیک شوروی و کشورهای بلوک کمونیست تهیه شده است.

3- سه پرونده از اداره تحقیقات ویژه نیروی هوایی (یعنی تنها واحدی از وزارت دفاع آمریکا در ایران که کار تحقیقاتی امنیتی انجام می داد و مسئول امنیت نظامیان آمریکایی و تهیه پوشش ضداطلاعاتی دفاعی برای شرکتهای آمریکایی پیمانکار پروژه های نظامی و کمک ضدتروریستی به آنها بوده است) می باشد. این پرونده ها متعلق به اشخاصی به نام بیل کرین، لاری جیل و چند نمونه دیگر می باشد که کلاً متضمن مطالبی در شرح فعالیتهای جاسوسان آمریائی برای بکارگیری اطلاعایت افراد روسی و ارتباط این اداره با سیا است. همچنین چند سد رشته بازسازی شده می باشد که متعلق به بخش سیا در سفارت

ص: 495

آمریکا بوده و شامل اطلاعات متفرقه ای است که سیا در مورد افراد روسی و اطلاعات اخذ شده از آنان تهیه کرده است.در ضمن سند دیگری با عنوان شوروی و اروپای شرقی موجود است که شرح تلاش های ماهواره ای جاسوسی آمریکا و اطلاعات نظامی بدست آمده از این تلاش می باشد.

بخش چهارم - این بخش شامل 2 قسمت عمده است 1- تعاریف مصطلح و اهداف عملیاتی به نام پناهندگان خارجی. این اسناد پرده از چهره پرفریب و سالوس ابرقدرتها به ویژه آمریکا در رابطه با پناهندگان سیاسی و تبلیغات و ریاکاریهای این رژیمها برای فریب مردم خود و مردم جهان برمی دارد. ایجاد انگیزه در مأموران و صاحب منصبان و تبعه های کشورهای کمونیست یعنی چین، شوروی و بلوک شوروی برای بهره برداری اطلاعاتی در درجه اول و استفاده روانشناسانه و به بیانی دیگر بهره برداریهای تبلیغاتی و سیاسی در مرحله دوم و کلیه روشها و دستورالعملهایی که بر اساس آن واژه ای به نام پناهندگی شکل گرفته در این اسناد منعکس است.

2- دستورهای اجرایی، فرمها و مکالمات کتبی مورد لزوم به زبانهای انگلیسی، چینی و روسی و ابلاغ و ارسال آنها به واحدهای مربوطه مستقر در سفارتخانه های آمریکا برای برخوردی حساب شده و جذب کننده با پناهندگان و همچنین روشهای ایجاد تماسهای اضطراری اعم از کاربن نویسی یا مکالمات تلفنی یا ملاقاتهای مخفی از جمله مواد مندرج در این بخش از اسناد است.

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام

شوروی (اطلاعات کلی)

ص: 496

سند شماره (1) شوروی خشکی 22274000 کیلومتر مربع، 3/9% زیر کشت، 1/37% جنگل و بوته زار، 6/2% شهری، صنعتی و ترابری، 8/16% مراتع و یونجه زارهای طبیعی، 2/34% کویر، باتلاق و یا لم یزرع.

طول مرزهای خشکی 20619 کیلومتر.

آبها محدوده قلمرو آبی: 12 میل دریایی (محدوده ماهیگیری 200 میل دریایی).

خط ساحل: 46670 کیلومتر (شامل ساخلین) مردم جمیعت: 263818000 نفر (ژوئیه 1979)، میانگین میزان رشد سالانه 9/0% (جاری) ملیت: نام - روسی، صفت - روس تقسیمات نژادی: 74% اسلاو، 26% متشکل از 170 گروه نژادی مختلف.

زبان: بیش از 200 زبان و لهجه وجود دارد که (حدود 18 تای آنها هر یک بیش از یک میلیون سخنگو دارد)، 76% گروه زبان اسلاوی، 8% دیگر گروههای هند - اروپایی، 11% آلتیک، 3% اورالیایی، 2% قفقازی.

سطح سواد: 5/98% جمعیت (سنین 94-9) نیروی کار: غیرنظامی 138 میلیون نفر (اواسط سال 1978)، 25% کشاورزی، 75% صنعت و دیگر حوزه های غیر کشاورزی، میزان بی کاری گزارش نشده است، کمبود کارگران متخصص و ماهر.

دولت نام حقوقی: اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی نوع: حکومت کمونیستی پایتخت: مسکو تقسیمات فرعی سیاسی: 15 اتحادیه جمهوری، 20 جمهوری خود مختار، 6 کری، 121 اوبلاست و 8 اوبلاست خود مختار.

نظام حقوقی: نظام مدنی حقوقی توسط تئوری حقوق کمونیستی تغییراتی یافته است، قانون اساسی تجدید نظر شده در سال 1977 تصویب گردید، لوایح قانونی اساسی تجدید نظر شده در سال 1977 تصویب گردید، لوایح قانونی مورد بررسی حقوقی قرار نمی گیرد، تحصیلات حقوقی در 18 دانشگاه و 4 مؤسسه حقوقی امکان پذیر است. مقررات اجباری دادگاه بین المللی را نپذیرفته است.

روز تعطیلی ملی: 7 نوامبر روز انقلاب اکتبر شعبات: شورای وزیران (مجریه)، دیوان عالی شوروی (مقننه)، دیوان عالی قضائی شوروی (قضائیه).

رهبران دولت: لئونید آی. برژنف، دبیر کل کمیته مرکزی حزب کمونیست و رئیس پرزیدیوم دیوان عالی شوروی. آلکسی ان. کاسیگین، سرپرست شورای وزیران شوروی.

شرکت در انتخابات: برای تمام افراد 18 ساله به بالا و مستقیما و به طور مساوی آزاد است.

ص: 497

انتخابات: انتخابات دیوان عالی شوروی (قوه مقننه - م) هر پنج سال یک بار برگزار می گردد که در سال 1979 برای همین دیوان 1500 نماینده انتخاب گردیدند که 7/71% آن اعضای حزبی هستند.

حزب سیاسی: حزب کمونیست شوروی تنها حزب مشروع کشور می باشد. قدرت آراء (انتخاب سال 1979): 174944173 نفر دارای سنین بالای 18 سال، ظاهرا 99/99% رأی داده اند.

کمونیستها: حدود 16 میلیون نفر عضو حزبی.

دیگر گروههای سیاسی یا جو ساز: کومسومول، اتحادیه های تجاری و دیگر سازمانهایی که کنترل و نظارت کمونیستی را سهولت می بخشند. عضویت در سازمانهای بین المللی: شورای کمک اقتصادی دو جانبه، کنفرانس خلع سلاح ژنو، آژانس انرژی اتمی بین المللی، سازمان هواپیمایی بین المللی مدنی، شورای بین المللی اکتشاف دریایی، سازمان بین المللی کار گروه تحقیق بین الملل سرب و زینک، سازمان مشاوره دریایی بین دولتین، اتحادیه پست جهانی، سازمان تحقیقات استاندارد بین المللی ITC، اتحادیه تجاری بین المللی، کمیسیون بین الملل صید نهنگ، شورای غله بین الملل، سازمان ملل، یونسکو، اتحادیه جهانی پست، پیمان ورشو، سازمان بهداشت جهانی WPIO، سازمان جهانی هواشناسی، WTO.

اقتصاد تولید ناخالص ملی: 5/1066 میلیارد دلار (1978) با در نظر گرفتن قیمتهای آمریکا (در سال 1977)، 4080 دلار تولید ناخالص سرانه، درصد سهام در سال 1978 عبارت بودند از 56% مصرف، 34% سرمایه گذاری، 10% بخشهای دولتی و غیره، شامل دفاع (بر اساس تولید ناخالص ملی سال 1970 به روبل)، میانگین میزان رشد سالانه واقعی (77-1971) 8/3% میانگین میزان رشد سالانه (78-1976) 6/3%.

کشاورزی: محصولات غذایی عمده - غله (به خصوص گندم)، سیب زمینی، مهمترین محصولات صنعتی - قند، پنبه، تخم آفتابگردان و الیاف کتان به میزان خودکفایی، بستگی به نوسانات برداشت محصول دارد. کالری مصرفی 3250 کالری روزانه برای هر نفر در سالهای اخیر.

ماهی گیری: میزان صید 7/9 میلیون تن (1977)، صادرات 403800 تن (1977)، واردات 32500 تن (1977).

صنایع مهم: صنایع تولید سرمایه بسیار پیشرفته و متنوع، صنایع کالاهای مصرفی در مقایسه چندان پیشرفته نیست.

کمبودها: لاستیک طبیعی، بوکسیت و آلومینیوم، تانتالیم، قلع، تنگستن، فلورواسپار، و مولیبدن.

فولاد خام: 163 میلیون ظرفیت تولید تا یکم ژانویه 1979، در سال 1978 معادل 151 میلیون تن تولید گردیده، که سهم تولید سرانه 578 کیلوگرم می باشد.

نیروی برق: 249500000 کیلووات ظرفیت (1978)، 1202، میلیارد کیلو وات ساعت تولید شده (1978)، 4580 کیلووات ساعت سهم سرانه.

صادرات: 6/52392 میلیون دلار (با احتساب هزینه حمل تا مقصد، 1978)، سوخت (به خصوص مواد نفتی و مشتقات آن)، فلزات، محصولات کشاورزی (الوار، غله)، و انواع کالاهای پیش ساخته (به خصوص کالاهای صنایع سرمایه ای).

واردات: 8/50794 میلیون دلار (با احتساب هزینه حمل تا مقصد 1978)، ماشین آلات و تجهیزات ویژه

ص: 498

و پیچیده، الیاف نساجی محصولات مصرفی،محصولات محصولات پولاد، (به خصوص لوله های قطور) و هرگونه کمبود در تولید داخلی (از قبیل، گندم وارداتی پس از برداشت محصول نه چندان خوب داخلی).

طرفهای مهم تجاری: 2/103 میلیارد دلار (کل منافع سال 1978)، 60 درصد تجارت با کشورهای کمونیستی، 28% با کشورهای صنعتی غرب و 12% با کشورهای رو به رشد.

کمک: اقتصادی - 3707 میلیون دلار کل کمکهای اقتصادی ارائه شده به کشورهای رو به رشد (1978)، کل کمکهای اقتصادی (78-1957)، 1/17 میلیارد دلار: نظامی - کل کمکهای ارائه شده (1978)، 8/1 میلیارد دلار.

نرخ رسمی تبدیل ارز: 6811/0 روبل = یک دلار آمریکا (میانگین تبدیل در سال 1978). سال مالی:

سال تقویمی.

ارتباطات راه آهن: جمعا 140504 کیلومتر؛ 138671 کیلومتر ریل پهن (524/1 متر)؛ 1833 کیلومتر ریل باریک (750/0 متر)؛ 110015 کیلومتر ریل پهن تک ریل؛ 40941 کیلومتر راه آهن برقی؛ این آمار خطوط راه آهن صنعتی را در برنمی گیرد (1978).

شاهراهها جمعا 1564000 کیلومتر؛ 322000 کیلومتر آسفالته بتونی و یا بلوکهای سنگی، 372000 راههای آبی داخل خشکی، 146400 کیلومتر به استثناء دریای خزر (1979).

خطوط لوله: 57000 کیلومتر نفت خام؛ 13000 کیلومتر محصولات - پالایش یافته؛ 115000 کیلومتر گاز طبیعی.

بنادر: 52 بندر بزرگ (که مهمتر از همه؛ لینگراد، مورمانسک، اودسا، نووروسیک، ایلی شوسک، ولادی وستوک، ناخودکا، آرخانگلسک، ریگا،تالین، کانسیگراد، لیپاجا، ونتسپلیز، نیکولایف، سواستوپول)؛ 116 بندر کوچک منتخب. مهمترین بنادر داخل: روستوف، ولگوگراد، گورکیف، خاباروسک، کیف و مسکو (1979).

میزان بار حمل شده: راه آهن - 3758 میلیون تن، 3426 میلیارد تن بر کیلومتر (1978)؛ شاهراهها - 7/22 میلیارد تن 380 میلیارد تن بر کیلومتر (9770%)؛ راههای آبی - 520 میلیون تن، 231 میلیارد تن بر کیلومتر به استثناء دریای خزر که دارای 16000 وسیله باربری آبی به ظرفیت 000/7000 میلیون تن می باشد (1978).

ناوگان تجاری: 1737 کشتی (1000 تن ثبت شده و بیشتر) و با تناژ ثبت شده کلی 13504800 و تناژ کامل 18676400، شامل 69 کشتی مسافر بری، 1201 باربری، 19 کانتین، 36 باربری غول آسا، 291 تانکر، 8 کشتی مخصوص حمل گاز مایع، 93 کشتی باربری بزرگ 8 کشتی مخصوص حمل نفت / سنگ آهن، 12 کشتی هواپیمابر ویژه، 646 کشتی تجاری در دریای سیاه، 392 کشتی در دریای بالتیک، 445 کشتی در بخش خاور دور و شوروی، و 244 کشتی دربارنتس / دریای سفید مستقر شده است (خیلی محرمانه).

هواپیمایی کشوری: 1251 هواپیمای بزرگ حمل و نقل (1977) سرّی.

فرودگاهها: جمعا 3535 فرودگاه، 765 فرودگاه دارای باند پرواز دائمی، 55 فرودگاه با باندهای بیش از 3500 متر، 387 فرودگاه با باندهای 3499-2500 متر، 1078 فرودگاه با باندهای 2499-1000 متر،

ص: 499

2015 فرودگاه با باندهای کمتر از 1000 متر، 37 فرودگاه مخصوص هلیکوپتر (سرّی).

ارتباط راه دور: سیستم ارتباط داخلی و بین المللی نسبتا مدرن جهت استفاده دولت، 3/19 میلیون شماره تلفن، حدود 37000 تبدیل تلفن، 83100 دفتر تلگراف اصلی و شعبه ای، حدود 135 شبکه انتشار رادیویی /ا - ام، 280 ایستگاه اف - ام و 40000 ایستگاه انتشاراتی با سیم، 8/59 میلیون رادیو و 56 میلیون گیرنده رادیویی با سیم، 1620 ایستگاه تلویزیونی و ایستگاه رله تلویزیونی، 55 میلیون گیرنده تلویزیونی (خیلی محرمانه) نیروهای دفاعی(سری - غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) نیروی انسانی نظامی، مذکر، 49-15 ساله، 67982000 نفر، 54220000 نفر مناسب برای خدمت نظامی، 2367000 نفر سالانه در سن 17 سالگی آماده خدمت در ارتش می شوند. (خیلی محرمانه) پرسنل: (تقریبی تا مارس 1979) 2453400 نفر نیروی زمینی، 424100 نفر نیروی دریایی (به استثناء گارد مرزی دریایی)، 513200 نفر نیروی هوایی، 344600 نفر نیروهای موشک اندازاستراتژیک، 625700 نفر نیروهای پدافند هوایی، 470200 نفر نیروهای شبه نظامی، توزیع این نیروها به ترتیبی که با برنامه دفاعی آمریکا به جای بافت نظامی شوروی تطابق داشته باشد، به شرح زیر است:

تخمین کل نیروهای نظامی و شبه نظامی(سری) فرماندهی و پشتیبانی عمومی 1307300 نیروهای زمینی ویژه 1693000 نیروهای دریایی ویژه 308300 نیروهای هوایی ویژه 297800 نیروهای تهاجمی استراتژیک 267400 نیروهای دفاعی استراتژیک 498900 نظامیان مرزی 159500 نظامیان داخلی 299000 جمع 4831200 تخمین کل نیروهایی که در 5 سال گذشته به صورت ذخیره درآمده اند. (سری) فرماندهی و پشتیبانی عمومی 2415000 نیروهای زمینی ویژه 3210000 نیروهای دریایی ویژه 500000 نیروهای هوایی ویژه 565000 نیروهای تهاجمی استراتژیک 5600000 نیروهای دفاعی استراتژیک 925000 نظامیان مرزی 295000 نظامیان داخلی 510000 جمع 8980000

ص: 500

واحدهای مهم نیروی زمینی: نیروهای زمینی ویژه - 24 ارتش، 10 سپاه، 173 لشگر، به اضافه 12 لشکر توپخانه، 150 تیپ، 250 هنگ و بسیاری واحدهای پشتیبانی رزمی دیگر (سری) ناوهای نظامی: زیر دریایی، 70 زیر دریایی اتمی حامل موشک های، بالستیک، 16 زیر دریایی حامل موشکهای بالستیک، 44 زیر دریایی اتمی موشک انداز، 24 زیر دریایی تهاجمی موشکی، 45 زیر دریایی اتمی تهاجمی، 144 زیر دریایی تهاجمی، 4 زیر دریایی ساحلی، یک زیر دریایی کمکی، 4 را دارای، 4 زیر دریایی آموزشی.

ناوهای جنگی سطح آب: 2 ناو هواپیمابر VTDL دارای موشکهای هدایت شونده، 2 ناو حامل موشکهای هدایت شونده، 25 ناو حامل موشکهای هدایت شونده دوربرد، 10 ناو حامل موشکهای سبک دوربرد، 32 ناو شکن حامل موشکهای هدایت شونده، 36 ناو شکن، 24 ناوچه حامل موشکهای هدایت شونده، 104 ناوچه سبک، 123 ناوچه گشتی رزمی، 96 ناو جنگی دوزیستی، 162 ناو مین یاب، 444 ناوچه کشتی ساحلی و رودخانه ای، 82 ناوچه ضد جنگ افزارهای دوزیستی، 238 ناوچه مین یاب، 84 ناو دافع، 66 ناو پشتیبانی، 135 ناو پشتیبانی ناوگان، 457 ناو کمکی دیگر (سری) هواپیماهای نظامی: 15125 واحد عملیاتی، تعداد هواپیما نسبت به هر نیرو به شرح زیر است:

هواپیماهای دور برد 869 فروند (239 بمب افکن دوربرد، 630 بمب افکن میان برد). بخش هوایی دفاع هوائی، 2653 جنگنده، 9 بخش هشدار دهنده و نظارت هوابرد، بخش هوایی تاکتیکی شوروی، 4538 هواپیمای رزمی (3750 جنگنده، 106 بمب افکن برد متوسط، 633 هواپیمای شناسائی، 49 هواپیمای جنگهای الکترونیک). بخش هوایی نیروی دریایی، 1121 بمب افکن، 511 بمب افکن / تانکر / شناسایی میان برد، 71 فروند جنگنده و بمب افکن جنگنده، 375 فروند هواپیمای ضد زیر دریایی شامل 203 هلیکوپتر، 77 هواپیمای مختلف آموزشی)، نیروی پشتیبانی هوایی: 5935 هواپیمای ترابری و هلیکوپترها: (ترابری: 1635 فروند است که 119 فروند آن دو برد و 905 فروند آن میان برد، و 611 فروند آن کوتاه برد می باشد) هلیکوپترها: 4300 فروند (2033 رزمی تهاجمی، 2267 اداری و رابط) (سری) موشکهای دفاعی: تاکتیکی - حدود 3 گردان سام - 2، 37 گردان سام - 3، 135 گردان سام - 4، 40 هنگ سام - 6، 13 هنگ سام - 8 در نیروهای رزمی شوروی و نیروهای آن در آلمان شرقی، چکسلواکی، مجارستان، لهستان و مغولستان به کار گرفته شده است. در هنگ مانوری نیز حدود 225 واحدهای سام - 9 و 20000 واحد موشکهای سام - 7 موجود است. بعضی از این سیستمهای سام می توانند نیروهای ملی پدافند هوایی را در موقع بروز بحران تقویت نماید. استراتژی کل نیروی موشکی دفاعی عبارت است از 999 سکوی موشکی زمین به هوا (12172 ریل پرتاب)، 56 سکوی پرتاب سام - (3242 ریل پرتاب) که تنها در مسکو مستقر گردیده است 481 سکوی سام - (2886 ریل پرتاب) دفاع از اهداف استراتژیک و موانع دفاعی کشور را ممکن می سازد. 337 سکوی سام - 3 (628 ریل مضاعف و 720 ریل چهار گانه) و 4136 ریل پرتاب نیز برای پوشش دفاع هوایی کم ارتفاع به کار گرفته شده است.

125 مجتمع سام - 5 (1908 ریل پرتاب) دفاع از موانع و مناطق حیاتی دفاعی سرتاسر شوروی را به عهده دارند. 8 سکوی موشک 1- ABM (64 سکوی پرتاب) نیز در اطراف شهر مسکو مستقر گردیده است. (سری - غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) موشکهای تهاجمی استراتژیک: حدود 1400 موشک انداز ICBM و حدود 600 موشک انداز

ص: 501

MR/IRBM (سری) تسلیحات اتمی: نیاز اصلی نیروهای شوروی را تأمین می کند. (خیلی محرمانه) تدارکات: نیاز داخلی خود را به طور کامل تأمین می کند و انواع جنگ افزارها را نیز جهت صدور تولید می نماید. کشورهای عضو پیمان ورشو بخش اعظم کشتیهای دوزیستی و کمکی و نیز آموزشی و هواپیماهای سبک را تأمین می نمایند.

بعضی از نفربرهای زرهی سبک به عنوان یک اقدام اقتصادی از کشورهای اروپایی شرقی تأمین می گردد. (خیلی محرمانه) بودجه نظامی (اعلام شده): برای سال مالی که در 31 دسامبر 1979 پایان می یابد تنها رقم 2/17 میلیارد روبل منتشر شده است. این رقم به دلایل سیاسی تحریف شده و تنها میزان ناچیزی از بودجه نظامی را در بر می گیرد، هزینه کل فعالیتهای نظامی به استثناء مستعمره ها در سال 1978 معادل 55/146 میلیارد دلار بوده است (با در نظر گرفتن نرخ تبدیل دلار در سال 1978). (سری) امنیت و اطلاعات:

کمیته امنیتی دولت (کا.گ.ب): داخلی/خارجی، سرپرست اداره اطلاعات، ستاد عمومی وزارت دفاع، مجمع گردآوری اطلاعات در خارج، نیروی ارتشی نیز عناصر اطلاعاتی جهت گردآوری اطلاعات رزمی دارند، وزارت امور داخلی، آژانس پلیس عمومی، نظامیان داخلی، نیروهای آتش نشانی، زندانها و اردوگاهها. (سری/ غیر قابل رؤیت برای بیگانگان)

اطلاعات بیوگرافیک درباره دانیل سیمونوویچ کومیساروف

سند شماره (2) پست هواییسری20 مارس 1950 - 29 اسفند 1328 تهران 311 اطلاعات بیوگرافیک درباره دانیل سیمونوویچ کومیساروف طبق اطلاعات موجود در نامه هوایی وزارتخانه به شماره 63-A و به تاریخ 22 فوریه 1950، آنچه در ذیل آمده در حال حاضر تنها اطلاعات موجود در این سفارتخانه درباره دانیل سیمونوویچ کومیساروف دبیر اول سفارت شوروی، می باشد.

سن: حدود 42 سال.

ظواهر فردی: بلند قد، نیمه تاس، رنگ موی قهوه ای تیره، رنگ چشم آبی تیره، خوش برخورد.

شخصیت: ظاهرا دوستانه و خوش برخورد است. ایرانیها وی را خیلی دوست دارند می گویند در کار خود بسیار تیزهوش، سنگدل و بسیار دقیق است.

شغل قبلی: در جنگ گذشته به عنوان وابسته مطبوعاتی به سفارت شوروی آمد و به طور کلی در امور مربوط به روزنامه و تبلیغات خیلی ماهر است. در مراحل تشکل حزب دموکرات و حکومت ملی آذربایجان وی در تبریز به سر می برد. بعدا برای مدتی در رضاییه به عنوان کنسول کار کرد. بنا به گزارشات رسیده در ناحیه رضائیه در میان قبایل کرد کار می کرده است.

فعالیتهای کنونی: عنوان شغلی او دبیر اول سفارت در امور مطبوعاتی می باشد. ولی واقعیت این است که وی در سلسله مراتب سفارت شوروی موقعیت مهمتری را دارد. بنا به گزارشات رسیده وی در حال مذاکره با مقامات ایرانی ناشناس بوده است تا بلکه بتواند روابط بین ایران شوروی را بهبود بخشد.

گفته می شود که وی در تجدید سازمان مخفیانه حزب توده دست داشته است.

ص: 502

نکته مهم: وی بدون لهجه به فارسی سخن می گوید.جان. سی. وایلی

سفیر شوروی در ایران

سند شماره (3) تاریخ: 4 ژوئن 1963 - 14 خرداد 42سری از: وزارت امور خارجهبه: سفارت آمریکا، تهران محل کسب اطلاعات: بغداد، مسکو موضوع: سفیر شوروی در ایران اطلاعات زیر نباید در اختیار ملل بیگانه قرار داده شود.

در پاسخ به تلگرام مرجع، اطلاعات زیر درباره گریگوری تیتوویچ زایتسف که مطبوعات ایران اعلام کرده اند قرار است به زودی به جای ن - م پگف سفیر شوروی در ایران بشود ارسال می گردد. زایتسف از سپتامبر سال 1961 تاکنون ریاست بخش کشورهای خاورمیانه ای وزارت امور خارجه شوروی را عهده دار است و از وی غالبا به عنوان یک دانشمند امور عربی، متخصص در امور اقتصادی، و خبره در قوانین بین المللی یاد می کنند. وی از سال 1944 در وزارت امور خارجه به سر برده است و به عنوان رئیس هیئت شوروی به انگلیس و جمهوری عراق، و به عنوان سفیر شوروی در هلند انجام وظیفه نموده است. به استثناء سفر اخیر وی بقیه کارهای او در وزارت امور خارجه در امور عربی انجام شده است.

زایتسف که در سال 1902 در مسکو متولد شده بود بنا به گزارشها در انستیتو اقتصاد و انستیتو مطالعات شرق در مسکو به تحصیل پرداخت و در سال 1933 فارغ التحصیل گردید. وی در سالهای 34-1933 بدون تعیین سمت به تهران اعزام گردید. در اوایل 1930 وی در چند کنفرانس اقتصادی شرکت کرد و بعدها در بخش تجارت خارجی خلق شوروی به کار مشغول شد، تا اینکه در سال 1944 به وزارت امور خارجه منتقل گردید و در بخش مربوط به شرق در موقعیّت مهمی به کار مشغول گردید. در اواخر همان سال زایتسف به عنوان وزیر به کشور پادشاهی عراق رفت و تا اوت 1948 در آنجا ماند.

بنا به گزارشات رسیده وی در این دوران در گروههای خرابکار عراق به فعالیت پرداخت. همچنین وی علیه اعدام کمونیستهای محلی توسط دولت آشکارا دست به اعتراض زد و اعلام نمود که مقامات شوروی حالت خصمانه حکومت عراق را تحمل نخواهند کرد. زمانی که در اواسط 1948 نام زایتسف را به عنوان وزیر جدید شوروی به مصر ارائه دادند، دولت مصر از قبول تقاضا نامه وی به این دلیل که او در عراق «دردسر درست می کرده است» سرباز زد. مسکو نیز مجبور شد به بهانه کسالت شدید از فرستادن زایتسف امتناع ورزد. زایتسف گویا به مسکو بازگشت تا در وزارت امور خارجه به کار مشغول گردد و در دسامبر 1948 عنوان وزیر درجه اول را دریافت نمود. در 1949 زایتسف به سمت سفیر در هلند منصوب گردید و در آنجا به تبلیغ پرداخت و به موازات آن به آزاد سازی زندانیان جنگی هلندی از روسیه پرداخت. در تابستان 1953 هلند را ترک کرده ریاست وزارت امور خارجه در بخش دپارتمان کشورهای خاور نزدیک و میانه را عهده دار گشت. در همین مقام زایتسف به همراه شپیلف وزیر امور خارجه در ژوئن 1956 به مصر و سوریه سفر کرد. در اوت همان سال و در کنفرانس لندن پیرامون مسئله سوئز شرکت جست و در اکتبر 1956 به عنوان عضو نمایندگی شوروی در شورای امنیت سازمان ملل جهت شرکت در بحث پیرامون بحران سوئز شرکت نمود. کمی پس از بازگشت به مسکو وی به ریاست بخش کشورهای خاور نزدیکِ یکی از دو شعبه (پادگان کشورهای خاور نزدیک و میانه، به هنگام سازمان دهی دوباره در

ص: 503

1957 رسید. در ژوئیه 1958 وی سفیر شوروی در جمهوری عراق گردید که اولین سفیر شوروی در دولت جدید عراق و رئیس هیئت دیپلماتیک شوروی به این کشور نیز محسوب می گردید. زایتسف به فعالیت شدید در امور عراق پرداخت که در آن کارمندان سفارتی بسیار زبده در امور منطقه و عملیات اطلاعاتی وی را یاری دادند. زایتسف تا سال 1961 در عراق بود و پس از بازگشت وی سمت حاضر را دریافت کرد، در دسامبر 1962 وی به عنوان عضو هیئت نمایندگی شوروی به ایران سفر کرد و به مبادله اسناد در رابطه با قرارداد مرزی بین ایران و شوروی با نمایندگان دولت ایران پرداخت. زایتسف که در ظاهر بسیار حرفه ای است به عنوان یک فرد خوش سخن و نسبتا منطقی تعریف می شود. دانش او درباره زبان انگلیسی بسیار محدود است ولی او زبان عربی، آلمانی و فرانسه می داند و زبان فارسی را خیلی خوب می داند. همسرش کلاودیا، دارای شخصیتی اجتماعی و دوستانه و قدری شوخ طبع است؛ او به زبان فارسی و انگلیسی خوب صحبت می کند. پسرشان یوری که وارد بیستمین سال شده است در مسکو تحصیل می نماید. راسک

اظهار نظر درباره گریگوری زایتسف

سند شماره (4) تاریخ: 6 ژوئن 1963 - 16 خرداد 42 از: هنری آل. دیویسبه: دفتر حفاظت منافع و سفارت آمریکا موضوع: اظهار نظر درباره گریگوری زایتسف آنچه در ذیل می آید گزارشی است از گفتگویی که در تاریخ 5 ژوئن 1963 بین آقای رضا امینی مشاور روابط عمومی دفتر حفاظت منافع آمریکا و وابسته مطبوعاتی پیشین ایران در مسکو، آقای بهرام بوشهری پور که به اصرار دولت شوروی در سال 1962 مجبور به ترک این کشور گردید صورت گرفته است:

آقای بهرام بوشهری پور امروز صبح به دفتر من آمد تا یک رونوشت از سخنرانی پرزیدنت کندی را که در 11 آوریل 1962 در ضیافت شامی که به افتخار شاهنشاه در کاخ سفید ایراد شده بود دریافت نماید.

آقای بوشهری پور درباره مأموریتش در مسکو دارد کتابی تحت عنوان «در شکم خرس» می نویسد. این کلمات به وسیله پرزیدنت کندی در اثناء همین ضیافت برای تشریح شرایط سختی که شاه ایران همیشه تحت آن به سر برده است، استفاده شده بود. پرزیدنت گفته است «ما خودمان نیز در شرایط آسانی به سر نمی بریم ولی در شکم خرس هم زندگی نمی کنیم. ولی او (اشاره به شاه) سالهاست که در شکم خرس به سر می برد ولی کشورش هنوز آزاد است».

چون بوشهری پور اطلاعات زیادی درباره فعالیتهای شوروی در ایران دارد از او پرسیدم که درباره گریگوری زایتسف که می گویند سفیر جدید شوروی به ایران است آیا چیزی می داند؟ آقای بوشهری پور گفت که او را به خوبی می شناسد چون در حین خدمت به عنوان وابسته مطبوعاتی در مسکو چندین بار با وی صحبت کرده است. او چند قطعه کاغذ از جیب خود بیرون کشید و چند تاریخ و اظهار نظر به من داد:

گریگوری تیتویویچ زایتسف در سال 1944 وارد وزارت امور خارجه گردید. البته به عنوان وزیر و کار خود را به عنوان معاون رئیس بخش خاورمیانه آغاز کرد. آقای بوشهری پور در ادامه گفت: «چون او صاحب نظر در امور خاورمیانه است و نیز از دانشکده امور باختری دانشگاه مسکو فارغ التحصیل شده

ص: 504

بود با سمت وزیر کار خود را آغاز کرد، و گرنه مانند دیگران به عنوان وابسته کارش را شروع می کرد».

زایتسف در سال 1949-1945 یعنی سالهایی که در آن حزب توده کاملاً متشکل و فعال شده بود در ایران خدمت می کرد. در هنگام اقامتش در ایران او ریاست واقعی سفارت شوروی را به عهده داشت و با روشنفکران و روزنامه نگاران متنفذ ایران هم تماسهایی چند برقرار کرده بود.

زایتسف در سال 1949 به مسکو بازگشت تا به کار خود در بخش خاورمیانه وزارت امور خارجه ادامه دهد تا اینکه در سال 1951 به عنوان سفیر شوروی روانه هلند گردید. در سال 1953 وی ریاست بخش خاورمیانه ای را عهده دار گشت. در هنگام عهده دار بودن این تصدی وی از مصر، سوریه و لبنان بازدید کرد. در همه مذاکرات بین شوروی و کشورهای عربی شرکت داشت. او همراه شپیلف به مصر رفت و به مذاکره درباره کمکهای شوروی پیرامون سد آسوان پرداخت. بوشهری پور گفت: رفیق زایتسف ید طولانی در تشکل بخشیدن به احزاب سیاسی و ایجاد آشوب دارد. پس از کودتایی که در 1958 منجر به به قدرت رسیدن قاسم در عراق شد، زایتسف نیز به عنوان سفیر شوروی در رژیم جدید به عراق رفت.

مأموریتش این بود که یک حزب نیرومند کمونیستی را در عراق ایجاد کند و موفق هم شد. در سال 1961 او به شغل قبلی اش یعنی ریاست بخش خاورمیانه بازگشت. در همین حال با ترتیب دادن ضیافتهای حداقل هفته ای یک بار توانست با دیپلماتهای کشورهای خاورمیانه تماس برقرار سازد. بوشهری پور اظهار داشت: «زایتسف در روسی به معنی مادر خرگوش است ولی او واقعا یک مارد... است. پس از ورود او به ایران باید منتظر بروز مشکلات و ناراحتیهایی باشیم چون او به عنوان یکی از اعضای کومسومول (سازمان جوانان کمونیست) خیلی خوب می داند که چگونه افراد ناراضی را یکجا جمع کند و آنها را به صورت یک نیروی مخرب علیه ایران درآورد.»

ملاقات دوستان سفیر شوروی

سند شماره (5) تاریخ: ساعت 10 صبح 11 سپتامبر 1963 - 20 شهریور 42محرمانه از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه صورت مذاکرهمکان: دفتر سفیر هولمز شرکت کنندگان: سفیر آمریکا، جان ا. آرمیتاژ - دستیار ویژه سفیر آقای تورینوف - مترجم سفیر شوروی (گریگوری زایتسف) موضوع: ملاقات دوستان سفیر شوروی سفیر جدید شوروی آقای گریگوری زایتسف همراه مترجم خود رأس ساعت 10 صبح جهت یک ملاقات دوستانه حضور به هم رسانیدند. حدود 40 دقیقه در اینجا ماند که از این مدت حدود 35-30 دقیقه فقط او صحبت می کرد و مدت کوتاهی مکث می نمود تا سفیر هولمز پاسخ کوتاهی بتواند ارائه نماید.

زایتسف اکثر اوقات به روسی حرف می زد و سعی می کرد از مترجمش استفاده کند ولی ظاهر قضیه این بود که وی از بسیاری از گفته های سفیر هولمز به انگلیسی چیزهایی می فهمید.

صحبتهای زایتسف پیرامون چند موضوع دور می زد. وی ابتدا پیرامون امضاء قرار داد منع آزمایشهای هسته ای گفتگو کرد و اینکه او نیز در مسکو پیرامون این مذاکره سهیم بوده است. او گفت که این قرارداد گامی مثبت در جهت بهبود روابط آمریکا و شوروی است که امیدوار است بهتر از این هم بشود. و این نکته

ص: 505

را چندین بار در طول صحبتهای خود تکرار کرد. سفیر هولمز نیز درباره بهبود روابط صحبت کرد وگفت که او نیز تجاربی در مذاکرات خلع سلاح دارد و گفت که بهبود واقعی در کاهش تسلیحاتی، مسئله بازرسی دو جانبه را پیش می کشد که مسئله ای بسیار ضروری است؛ اگر هدف کنترل تسلیحاتی باشد. سفیر شوروی این موضوع را دنبال نکرد و در عوض درباره ضرورت گامهای میانجیگرانه عملی صحبت کرد. وی درباره استفاده از قراردادی در زمینه کاهش یا عدم افزایش بودجه نظامی سخن راند. سفیر زایتسف گفت:

تضادهای بین آمریکا و شوروی آن چنان مستقیم نیست که منجر به یک فاجعه بین این دو شود، بلکه این تضاد از جنبه های وسیع و کلی برخوردار است. او برای بشریت سخن گفت و اظهار داشت که بودجه را می توان به جای استفاده در مقاصد نظامی به منظورهای بهتر استفاده کرد.

سفیر شوروی گفت که او و سفیر هولمز البته در وهله اول علاقه مند به اوضاع ایران هستند. وی اظهار داشت که امیدوار است، بهبود در روابط آمریکا و شوروی در اینجا هم منعکس شود و دیگر اینکه آمریکا نباید نسبت به بهبود روابط شوروی و ایران حسادت ورزد و به سفیر اطمینان داد که این بهبود روابط «نتایج بدی به همراه» نخواهد داشت. با وجود اینکه، چندین بار سفیر هولمز اظهار داشت که آمریکا خواهان ایجاد روابط بد بین ایران و شوروی نیست و اصلاً نگران بهبود روابط بین شوروی و ایران نمی باشد، ولی سفیر شوروی چندین بار این موضوع را تکرار کرد. سفیر شوروی گفت که شوروی خوشحال می شود که تداوم و یا افزایش کمکهای آمریکا به ایران را شاهد باشد، چون باعث می شود که مخارج شوروی در ایران کمتر بشود. وی خاطر نشان ساخت «ما جاهای دیگر برای پول خرج کردن داریم.» سفیر شوروی گفت امیدوار است وی و سفیر هولمز بیشتر یکدیگر را ملاقات کرده به تبادل عقاید و نظرات بپردازند. ممکن است این عقاید و نظریات یکسان نباشند ولی برای ایجاد تفاهم دو جانبه مفید است. سفیر هولمز نیز اظهار داشت که چنین ملاقاتهایی سودمند و دلخواه می باشد.

در مورد مثبت بودن کاهش مخارج نظامی، سفیر زایتسف گفت این گونه کاهشهای بودجه می تواند آمریکا را در مورد مشکل خروج طلای خود یاری دهد، چون این امر نمی تواند تا ابد ادامه یابد. سفیر هولمز سعی کرد نظریه سفیر شوروی را مبنی بر اینکه مخارج نظامی مسبب اصلی مشکل خروج طلای آمریکاست، تصحیح نماید و گفت که برای آمریکا مهم نیست که این مشکل حل نشود. ولی سفیر شوروی درباره نظریه خود پافشاری می کرد.

در یک نقطه از بحث، سفیر هولمز سهوا به روابط بین شوروی و چین اشاره کرد و سفیر شوروی داوطلبانه به ارائه پاسخ پرداخت. وی گفت برخوردهای سختی بین دو دولت درنظر گرفته است، هر کس هم که قدری شعور داشته باشد این موضوع را می فهمد. این برخوردها سبب شده است تا دو دولت مواضع سیاست خارجی خود را روشن سازند. حالا حتی آنها که فکر می کرده اند که سیاست «همزیستی مسالمت آمیز» شوروی تنها یک مانور سیاسی بوده است، باید قبول کنند که برعکس، اساس و پایه سیاست خارجی شوروی را تشکیل می دهد.

سفیر شوروی اظهار داشت که شوروی اصرار داشته است که حتی اگر به قیمت از بین رفتن روابط کمونیستی بین چین و شوروی هم تمام بشود این خط مشی را در سیاست خود دنبال نماید. بنابراین دنیا هم باید آگاه باشد که شوروی اهمیتی اساسی برای سیاست همزیستی مسالمت آمیز خود قائل است.

در پاسخ به سؤال سفیر هولمز، سفیر شوروی گفت که پکف سفیر پیشین شوروی در اینجا هنوز هم در

ص: 506

مرخصی به سر می برد و معلوم نیست به کجا فرستاده شود. زایتسف گفت برژنف در 15 نوامبر به ایران خواهد آمد و شش روز در اینجا به سر خواهد برد. سفیر هولمز گفت در نظر داشته در این تاریخ به مرخصی برود، ولی سعی دارد برنامه خود را تغییر داده حداقل دو روز اول بازدید برژنف از ایران را در اینجا بماند.

سفیر شوروی گفت که او کمی با زبان فرانسوی آشناست و در زمان تصدی وی به عنوان ریاست بخش کشورهای خاور نزدیک و میانه در وزارت امور خارجه زبان فارسی را نیز می آموخت، ولی فرصت تمرین پیدا نکرده است. ظاهرا او کمی با انگلیسی آشناست ولی درک وی از این زبان بسیار وسیع است.

سند شماره (6) تاریخ: 5 می 64-15 اردیبهشت 1343خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزیر امور خارجه در واشنگتن در عرشه بن هوم ریچارد، در دوم ماه مه، شاه درباره گفتگویی که با سفیر شوروی انجام داده بود با من صحبت کرد. شاه صحبتش را با انتقاد شدید از ناصر، جاه طلبیها و فعالیتهایش که موجب به خطر افتادن صلح در خاورمیانه بود و خطر جدی را متوجه منطقه می ساخت آغاز کرده بود. وی شورویها را به خاطر حمایت از چنین فرد دردسرسازی که به عنوان رئیس جمهور جمهوری متحده عربی مسئولیت سرش نمی شود به باد انتقاد گرفت. شاه به زایتسف گفت که به نظر وی ناصر مسئول همه تبلیغات عرب علیه ایران است. سفیر شوروی در پاسخ گفته بود که احتمالاً مسئول، ناصر نیست بلکه شرکتها نفتی ممکن است مسئول باشند. شاه گفت که این اظهار نظر «کاملاً بی ربط» است. وی ظاهرا خوشحال بود از اینکه توانسته است با این لحن با سفیر شوروی حرف بزند.هولمز

مربوط به گزارش بیوگرافی مقامات بلوک شوروی

سند شماره (7) تاریخ: 2 مارس 1966 - 11 اسفند 1344سری از: GTEبه: تمامی پستهای دیپلماتیک و کنسولی موضوع: مربوط به گزارش بیوگرافی مقامات بلوک شوروی موضوع این بخشنامه بسط دادن دستورالعملهایی می باشد که در مآخذ گنجانیده شده است و این به خاطر تأکید دوباره بر سر مهم بودن جمع آوری بیوگرافیهای گزارش شده در رابطه با مقامات بلوک شوروی می باشد. دستورالعملهای مختلف قبلی تأکیدشان بر سر ارزش تماس با مقامات بلوک شوروی بود. این مطلب چندین بار تکرار شده است که این چنین تماسهایی به وسیله کارمندان حوزه ای اگر بر مبنای انتخابی باشد و سپس گزارش شود و به طور مرکزی به وسیله پست حوزه ای مورد کنترل قرار بگیرد، می تواند یک منبع مهم و با ارزش اطلاعاتی باشد. علاوه بر مفید بودن در زمینه های اطلاعاتی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و بقیه زمینه های مربوط خصوصا خیلی مهم خواهد بود که به طور کامل از این تماسها استفاده گردد، تا از این فرصتی که دست می دهد برای جمع آوری اطلاعات بیوگرافی مقامات بلوک شوروی استفاده بشود. به خصوص این نوع اطلاعات در بیشتر قسمتها در منابع اسنادی مورد دسترسی نمی باشد در حالی که بیشتر گزارشهایی که نتیجه این تماسها می باشد و در گذشته دریافت گردیده است، اطلاعات بیوگرافی مفیدی را در برداشته خیلی از کارمندان سعی در محصور نمودن گزارششان فقط در

ص: 507

رابطه با مطالب مورد مذاکره می نمایند و فراموش می نمایند که مطالب بیوگرافی را که در تمام طول ملاقات اتفاق می افتد ذکر نمایند. اطلاعات اصلی بیوگرافی که مورد علاقه ما می باشد شامل مطالبی است از قبیل:

تاریخ و محل تولد، سن تخمینی، شرح اوضاع بدنی و طبیعی شخص، خانه و محیط کودکی، خانواده و تحصیلات و افراد با نفوذی را که با او در تماس می باشند. به علاوه، مسائل مشاهده شده به وسیله کارمند گزارش دهنده در مورد شخصیت طرف گفتگو کننده که از بلوک شوروی است، علایق که او نشان می دهد یا استعدادهای مشخصه او یا حالت طبیعی او در حال خیانت مورد علاقه ما می باشد. بر اساس همین گزارش تقاضا می گردد که تلاش مخصوصی برای گنجاندن چنین اطلاعاتی در آینده وقتی چنین تماسهایی عملی می گردد بشود. اگر تماس با همان یک شخص برای مدتی ادامه یابد کارمند تماس گیرنده باید یک ارزشیابی شخصیت بر اساس تجربیات تماسهای گذشته اش با مقام بلوک شوروی ارائه بدهد.

راسک سند شماره (8) صورت مذاکرهخیلی محرمانه شرکت کنندگان: ویکتور جی. اوزی پف، دبیر دوم سفارت شوروی در تهران، والتر جی. رمزی، دبیر دوم سفارت آمریکازمان: 9 آوریل 1966 - 20 فروردین 45 مکان: سفارت آمریکا، تهران آقای اوزی پف به درخواست خودش با من ملاقات کرد. آخرین بار وی را در ضیافت روز ملی مجارستان که در سفارت این کشور در تهران در 4 آوریل برگزار شده بود، مختصرا ملاقات کرده بودم و در آنجا او از من خواست که زمانی تعیین شود تا به تلافی ملاقات من با او در 12 فوریه در سفارت شوروی، دوباره با من ملاقات نماید. گفتگوی ما حدود 50 دقیقه به طول انجامید و کاملاً به فارسی صورت گرفت.

نکات زیر در این گفتگو مطرح گردید:

1- پس از تعاریفهای معمول، به اوزی پف گفتم که چون ما در اینجا اتاق پذیرایی خاصی تهیه ندیده ایم مجبورم از وی در یکی از دفاتر استفاده شده (اتاق بایگانی شماره 105) پذیرایی نمایم. این موضوع باعث شد که چند دقیقه ای هم درباره هنرهای معماری به کار رفته در سفارت شوروی که به سبک قدیمی ساخته شده و با ساختمان مدرن سفارت آمریکا فرق دارد صحبت کنیم. اوزی پف از من پرسید که آیا به «کلوپ» شوروی رفته ام. پس از سؤال و جوابی که در نتیجه آن معلوم شد منظورش کدام کلوپ است (کلوپ ویژه کارمندان سفارت شوروی در خیابان استالین)، من گفتم که یک بار حدود یک سال قبل برای دیدن یک فیلم لهِستانی به آنجا رفته بودم. اوزی پف پرسید که آیا مایلم بار دیگر به آنجا سری بزنم. من جواب مشخص ندادم او هم در این باره اصرار نورزید.

2- بیست و سومین کنگره حزب کمونیست: پرسیدم که آیا سفیر زایتسف به تهران بازگشته است و گفتم که گمان می کنم که وی نماینده بیست و سومین کنگره حزب کمونیست در مسکو بوده است. اوزی پف نمایندگی ما در کنگره را تأیید کرده گفت که وی به علت ادامه بحث پیرامون مسائل اقتصادی و غیره در مسکو، تا چند روز دیگر باز نخواهد گشت. به نرمی اظهار تعجب کردم چون کنگره در روز قبل خاتمه یافته بود. اوزی پف شرح داد که «گفتگوها»ی نمایندگان کنگره، تا چند روز بعد، به خصوص پیرامون مسائل

ص: 508

اقتصادی ادامه خواهد داشت و محدود به امور داخل شوروی نیز نمی شود. شوروی مصمم است به همه کشورهای سوسیالیستی «که برای استقلال خود مبارزه می کنند» کمک نماید و این شامل ویتنام نیز می شود. بمباران ویتنام شمالی توسط آمریکا خطر تشدید برخوردها را به همراه دارد و ممکن است موجب رویارویی نیروهای آمریکا و شوروی گردد.

وی گفت خوشبختانه نیروهای شوروی و آمریکا مستقیما با یکدیگر درگیر نشده اند و بهتر است وضع به همین منوالی باقی بماند. در ادامه گفت که به نظر او آمریکا فقط جهت حفظ «حیثیت» خود به جنگ در ویتنام ادامه می دهد (در اینجا از کلمه انگلیسی استفاده کرد) حال آنکه اگر از ویتنام خارج شود «بر حیثیت» خود افزوده است.

به اوزی پف گفتم که اگر فکر می کند که آمریکا صرفا به خاطر حفظ و حراست از آبروی خود در ویتنام درگیر است کاملاً اشتباه می کند و واقعیت دارد که آمریکا باید به ویتنام جنوبی در جهت حفظ استقلال خود یاری دهد تا نشان بدهد که ما در آینده نیز بر معاهدات خویش خواهیم ماند. نکات مهم عبارتند از:

الف - تصمیم ما مبنی بر اینکه به ویت کنگ ها نباید اجازه داده شود که برای رسیدن به یک راه حل به زور متوسل شوند.

ب - دیگر اینکه همه ویتنام نباید در حوزه نفوذ چین کمونیست قرار گیرد.

در رابطه با بمباران ویتنام شمالی توسط آمریکا به اوزی پف گفتم که 39 روز است که ما بمباران هایمان را متوقف کرده ایم و تلاشهای زیادی به خرج داده ایم تا جهت مذاکره پیرامون مشکلات ویتنام راهی گشوده شود. از طرف ویتنام شمالی ذره ای علاقه به حل و فصل مسائل از طریق مسالمت آمیز ندیده ایم. به همین دلیل دیگر نمی توان به آمریکا گفت که به مذاکره بپردازد. آمادگی ما برای مذاکرات در گذشته نیز نشان داده شده است.

اوزی پف باز هم به تشدید بحران اشاره کرد و گفت که آیا سخنرانی مارشال مالینوسکی در بیست وسومین کنگره حزبی را شنیده ام. وقتی که جواب منفی مرا شنید به توضیح خلاصه توانایی ها و آمادگیهای شوروی در همه جوانب صنایع نظامی پرداخت.

برای عوض کردن موضوع، از اوزی پف پرسیدم که آیا رضا رادمنش هم به عنوان نماینده حزب توده به کنگره راه یافته است. با خنده جواب مثبت داد ولی گفت که او در مجمع به ایراد سخنرانی نپرداخته است و اضافه کرد که این کنگره متشکل از احزاب سیاسی بوده، نه دولتها. بنا بر این عادی است که حزب توده نیز نماینده ای به آن گسیل دارد.

اوزی پف دفعتا به بحث یکجانبه ای درباره پیشرفتهای اقتصادی و افزایش بنیه صنعتی شوروی پرداخت. از آغاز برنامه 5 ساله در 1928 تولید آهن شوروی در سال گذشته از 12 میلیون تن به 81 میلیون تن افزایش یافته و تولید نفت نیز به 250 میلیون تن رسیده است. در حالی که تولید کلی ملی شوروی به میزان 8 تا 10 درصد در سال افزایش می یابد تولید کلی ملّی آمریکا فقط 2 درصد است. که البته در مورد رقم آخر من رقمی را که او داده بود تصحیح کردم.

در اینجا من بحث را قطع کرده گفتم از آنجا که هردویمان در ایران به سر می بریم، بهتر است درباره ایران صحبت کنیم. از او پرسیدم که حالا که روابط بین ایران و شوروی عادی تر شده است آیا دولت شوروی در نظر ندارد از ایرانیها بخواهد که محدودیتهای خود را علیه حزب توده کاهش دهند؟ اوزی پف در جواب

ص: 509

گفت «نه»، در ادامه از او پرسیدم که به نظر او مردم شوروی درباره دولتشان که کمکهای اقتصادی به یک دولت سلطنتی که مخالف حزب کمونیستی داخلی آن است می دهد چگونه فکر می کنند. در جواب گفت که مردم شوروی از اینکه کشورشان با ایران که به رهبری شاه سریعا در حال پیشرفت است روابط خوبی برقرار کرده خوشحال هستند. وی خاطر نشان ساخت که با وجود اینکه هر دو کشور ایران و افغانستان سلطنتی هستند ولی شوروی خوشحال می شود که به آنها از نظر اقتصادی کمک نماید. دولت متبوع وی درباره حزب توده ایران صحبتی نخواهد کرد به این دلیل که (1) روابط شوروی با ایران بر اساس اصول سیاسی و اقتصادی است نه بر اساس اصول ایدئولوژیک، (2) برای شاه و دیگر احزاب سیاسی مانند حزب توده قابل تحمل نیست، بنابراین این فایده ای ندارد.

به هنگام خداحافظی، اوزی پف گفت که امیدوار است باز هم با یکدیگر ملاقات کرده به تبادل نظریات مفید بپردازیم. وی گفت که ممکن است برای یک سفر کوتاه مدت در چند روز آینده به کرمان برود و بنابراین بعد از آن با یکدیگر ملاقات خواهیم کرد. ولی بعد از آن فورا حرف خود را پس گرفت و گفت که سفری به «خارج از تهران» خواهد کرد. و از من پرسید که آیا می توانم برایش تمبرهای پستی باطل شده چه آمریکایی و چه مربوط به دیگر کشورها را تهیه کنم تا برای کلکسیون فرزندش بفرستد. گفتم سعی می کنم این کار را انجام دهم. کاملاً سعی داشتم طوری رفتار کنم که گویا مایل به ملاقات دوباره وی نیستم.

نظریات: مطالعه مطالب بالا بایستی در رابطه با مشکلات موجود در زمینه ارتباطی صورت پذیرد. زبان فارسی مقام گزارشگر خیلی خوب نیست و فارسی صحبت کردن اوزی پف با وجود اینکه لغت زیاد می داند بین بد و نامفهوم نمره می گیرد. اوزی پف سعی داشت موضع خودش یا شوروی را در قبال ویتنام مشخص سازد و اگر من هم با او در ادامه بحث در این باره همراهی می کردم حتما تمام بحث ما پیرامون ویتنام دور می زد. ولی او به هنگام بیان نظریات خود به هیچ وجه خشن و دارای حالت تهاجمی نبود بلکه نکات مطرح شده را با شوخ طبعی مورد بحث قرار می داد. فکر نمی کنم که اوزی پف می خواست با بحث پیرامون ویتنام و بیاناتش مرا تحت تأثیر قرار بدهد، بلکه فکر می کنم که او بیشتر مایل به ملاقات با من و ادامه «تماس» خود بوده است و پس از اینکه موفق به ملاقات شد چنین تصمیم گرفت که با اعلام عدم توافق بر سر ویتنام می تواند بحث را به پیش ببرد و از مطرح شدن هرگونه بحث دیگری که سخت باشد جلوگیری به عمل آورد.

اخراج سه دیپلمات روسی از ایران

سند شماره (9) کشور: ایران. شورویتاریخ: 9 آوریل 1966 - 20 فروردین 1345 سری - غیر قابل انتشار برای بیگانگانمحل و تاریخ: ایران، تهران (12 آوریل 1966) منبع و ارزیابی: یک سرویس رسمی ایرانی موضوع: اخراج سه دیپلمات روسی از ایران 1- در 9 آوریل 1966 سازمان امنیت و اطلاعات ملی (ساواک) فیکرت اسفندیار اقلی افندیوف وابسته کنسولی شوروی را در تهران، در یک ملاقات مخفیانه با یک جاسوس ایرانی که کارمند دولت بود دستگیر نمود. ساواک افندیوف را به وزارت امور خارجه برد و در آنجا او را بازرسی نمودند. آنها دریافتند که او حامل 15000 ریال و 3 پاسپورت است که به نامهای جاسوس ایرانی و خانواده اش صادر شده بود.

ص: 510

دفتر وزارت امور خارجه، کاردار شوروی پاول پترویچ زوتف را احضار نمود و اعلام کرد که آفندیوف پرسونا نان گراتا باید ایران را ترک کند. او همچنین در نظر دارد که نامه ای به سفارت شوروی بفرستد و درخواست اخراج ویکتور نیکلایویچ اسپل نیکوف دبیر اول و اسماعیل مرتضی اقلی علیوف دبیر سوم را به خاطر عواقب ماجرای بالا، بنماید. آفندیوف درخواست خروج در تاریخ 12 آوریل نمود (اظهار نظر حوزه ای: افندیوف، اسپل نیکوف و علیوف هر سه نفر مأموران کا.گ.ب می باشند. زوتف پک مأمور در اداره اطلاعایت ارتش سرخ شوروی GRU می باشد).

2- ساواک به طور نزدیک ماجرا را از سال 1962 وقتی که اسپل نیکوف برای اولین بار این جاسوس را ملاقات نمود و شروع به کار کردند تحت نظر داشت. او کارش را در سال 1964 به علیوف و سپس در اواسط سال 1965 به افتدیوف واگذار نمود و این در وقتی بود که آن جاسوس به طور رسمی برای دادن اطلاعات در مورد ساواک استخدام شده بود. بر طبق دستورالعمل ساواک این جاسوس اطلاعات کنترل شده ای را به روسها می داد تا اینکه مقامات ایرانی با اجازه شاه تصمیم به خاتمه دادن به ماجرا و دستگیر نمودن افراد بالا نمودند.

15000 ریال پیدا شده در جیب علیوف پولی بود که می بایستی به جاسوس مربوطه پرداخت گردد.

پاسپورتهای ذکر شده به خاطر حفاظت او در موقعی که ساواک موضوع را دریابد تهیه شده بود.

3- وزارت امور خارجه به سفیر ایران در مسکو، احمد میرفندرسکی دستورداده است که یک نامه اعتراض آمیز در مورد این موضوع به وزارت امور خارجه شوروی ارسال دارد.

4- اظهار نظر حوزه ای: این موضوع هنوز روشن نشده است که آیا اخراج این سه دیپلمات روسی در مجامع عمومی ذکر می شود یا نه. نعمت اللّه نصیری، رئیس ساواک تمایل به افشای این موضوع در مجامع عمومی دارد و احتمالاً در تاریخ 14 آوریل این تمایلش را به شاه سفارش خواهد نمود.

5- حوزه پخش: (بخش پرسنلی) نیروی هوایی و دریایی کشوریCINCMEAFSA ، CINCSOUTH، CINCUSNAREUR به لندن نیز فرستاده شده است.

نگرانی مقامات درباره تبلیغات شفاهی روسها در ایران

سند شماره (10) کشور: ایران - شوروی سری - غیرقابل انتشار برای بیگانگان منبع: یکی از مقامات ایرانی ساواک تاریخ: 16 آوریل 1966 - 27 فروردین 45 موضوع: نگرانی مقامات درباره تبلیغات شفاهی روسها در ایران 1- مقامات برجسته سازمان ساواک ایران از شایع نمودن اخبار بی اساس در طبقات مختلف مردم تهران توسط روسها اظهار نگرانی نموده اند. از نظر آنها این یک تلاش هماهنگ از طرف شورویهاست بر اینکه بتوانند با ایجاد سوء ظن و نارضایتی در افکار مردم ایران به روابط ایران و غرب خدشه وارد سازند.

2- دو تن از فعالترین مقامات روسی شناخته شده در این تلاش عبارتند از فدور الکسیویچ سالچنکف، مشاور سفارت و ویکتوریاکفلویچ اوزی پف، دبیر دوم سفارت شوروی. تلاشهای این دو پیرامون دو موضوع متمرکز گردیده است. الف - امروز دیگر پیمان سنتو بی فایده است و ایران باید از آن خارج گردد. به عنوان دلیل نیز از عدم مساعدت سنتو به پاکستان در جنگ بین پاکستان و هند یاد می نمایند.

ب - بین شرکت ملی نفت ایران و کنسرسیوم نفتی اختلافات زیادی وجود دارد و کنسرسیوم در نظر ندارد

ص: 511

میزان تولید نفت را به مقدار دلخواه دولت ایران افزایش دهد. قرارداد بین ایران و کنسرسیوم به هیچ وجه سودمند نیست و در این میان فقط کنسرسیوم و شرکتهای نفتی غرب از آن بهره می برند.

3- اظهار نظر حوزه - گمان می رود که سالچنکف یک مقام اطلاعاتی شوروی و اوزی پف یکی از افسران سازمان جاسوسی کا. گ. ب باشد.

سند شماره (11) تاریخ: 19 آوریل 1966 - 30 فروردین 1345خیلی محرمانه صورت مذاکرهمکان: محل اقامت آقای ی. ساهنی، دبیر اول سفارت هند شرکت کنندگان: گرانت وسکانیان، دبیر اول سفارت شوروی وسکانیان در یک گفتگوی 30 دقیقه ای نظرات زیر را ابراز داشت که من هم پس از ارائه پاسخ مناسب به طور فشرده و مختصر در اختیار شما قرار می دهم:

1- ایران: در حالی که شوروی در زمینه اقتصادی و دیگر جنبه های مفید به یاری ایران پرداخته است، آمریکا فقط این کشور را مجهز به تسلیحات نظامی از قبیل اف - 5 می نماید.

2- اتحادیه سنتو: وسکانیان فکر می کند که این به اصطلاح اتحادیه در حال نابودی است و حداکثر تا دو سال دیگر دوام نخواهد داشت. وی گفت «بالاخره ایرانیها متقاعد شده اند که خطر حمله ای از طرف شوروی آنها را تهدید نمی کند» (وی سعی داشت مرا وادار سازد که درباره اجلاس اخیر کمیته نظامی سنتو در تهران ونیز موارد مطروحه در کنفرانس وزیران در ترکیه صحبت کنم. من نیز صرفا باحالت تمسخر به او جواب دادم که همان طور که او نیز می داند این موضوعات «سری» بوده و او نیز صد درصد می داند که چرا من نمی توانم درباره آنها صحبتی به نمایم. او نیز دیگر این موضوع را پیش نکشید.) 3- معاهده اسلامی: در این باره وی به توضیح پیرامون خط شوروی پرداخت، ولی من گفتم که فکر نمی کنم اتحادی در پیش باشد بلکه فقط جنبه یک اجلاس را داشته است و گفتم که حملات تبلیغاتی کمونیستی باید به نفع اجلاس تمام شده باشد و ممکن است خیلیها را که حتما به فکر انعقاد چنین معاهده اسلامی نیفتاده بودند به فکر آن بیندازد. وی مصرا اظهار می داشت که این توطئه ظریف است که از ط رف شما انگلیسیها طرح ریزی شده است.

4- ویتنام: آمریکا هر چه زودتر باید خود را از شر این مشکل رها سازد و در صورتی که مایل به ترک ویتنام باشد باید مسئله آبرو و حیثیت را کنار بگذارد. فرانسویها نیز نه تنها هند و چین بلکه الجزیره و دیگر نقاط آفریقا را ترک کردند، ولی حیثیت آنها برباد نرفته است. آمریکا نباید تصمیم شوروی را مبنی بر مقابله در جنگ ویتنام نادیده بگیرد.

5 - پارلمان ایران: وی گفت که مرا در جلسات مجلس و سنا در هفته های اخیر ندیده است. فکر نمی کنم موضوعات مورد علاقه چندانی در آنها مطرح شده باشد. مثل اینکه در ادامه گفت که جذب نمایندگان مجلس نمی تواند فایده چندانی در برداشته باشد.

اخیرا یکی از نمایندگان مجلس به نام عبداللّه والا و چند تن دیگر به دعوت شوروی از این کشور بازدید به عمل آوردند. ولی وسکانیان گفت والا نمی تواند دوست ما باشد، چون هنوز هم در روزنامه اش به حمله علیه ما ادامه می دهد. (اظهار نظر: والا عضو حزب مردم و ناشر مجله تهران مصور می باشد.)

ص: 512

6- موارد دیگر: فکر می کنم با مطرح کردن بحث پارلمانی که از طریق رادیو پیک ایران (12 آوریل) شنیده بود، وسکانیان را حسابی ناراحت کردم، این موضوع درباره نحوه برخورد شوروی با روشنفکران سیناوسکی و دانیل بود که وسکانیان گفت که این دو به عنوان شایعه پردازان در خارج به سزای اعمال خویش رسیده اند و این حقیقتی است چون همسران دیپلماتهای شوروی اجازه خروج همراه آنها را ندارند.

7- اظهار نظر: تقریبا نیمی از مباحث ما به بحث پیرامون فلسفه آزادی اختصاص یافت که برای هردویمان جالب بود و وسکانیان گفت که بهتراست در یک موقع مناسب به بحث درباره آن بپردازیم. به او گفتم که هرجا و هر زمانی را که انتخاب نماید من نیز آماده هستم.بخش سیاسی: سی - ان، راسیاس سند شماره (12) سری ژانویه 1968 - بهمن 46 ولادیمیر یاکولویچ یروفیف سفیر شوروی در تعدادی از تغییرات دیپلماتیک شوروی که در ژانویه 1968 صورت پذیرفت ولادیمیریاکولویچ یروفیف به عنوان سفیر شوروی در ایران انتخاب گردید، که این پس از انتصاب وی به عنوان ریاست نمایندگی شوروی در قاهره از سال 1959 تا 1965 اولین انتصاب وی در خارج می باشد. یروفیف که قبلاً متخصص امور انگلیس بود، پس از اشتعال به کار وی به عنوان ریاست وزارت امور خارجه در بخش کشورهای خاورمیانه ای در سال 1958 به کار پیرامون خاورمیانه پرداخت. در همان حال با حفظ سمت در وزارت امور خارجه نمایندگی شوروی را در چند کنفرانس و سازمانهای بین المللی نیز عهده دار بوده است.

یروفیف در 24 مه 1909 در مسکو متولد گردید و تحصیلات عالیه خود را در انستیتو ماشین آلات مسکو دریافت کرد و به پایان رساندن سه واحد در سال 1938 نائل آمد.

پس از خدمت به عنوان معاون ریاست و بعدها ریاست امور کنسولی بخش کمیسری امور خارجه خلق در 1939 و 1940 و کنسول سفارت شوروی در ترکیه از سال 1940 تا 1942 گردید و در همان سال به قسمت معاونت ریاست بخش دوم اروپا (انگلیس و کشورهای مشترک المنافع) وزارت امورخارجه انتخاب و آن مقام را تا سال 1948 حفظ نمود. از سال 1948 تا 1949 برای مدت کوتاهی به عنوان رئیس وزارت امور خارجه در بخش کشورهای آمریکای لاتین انتخاب گردید. به هنگام سفری که به عنوان مشاور سفیر شوروی در لندن از 1949 تا 1952 نمود یروفیف حداقل یک بار در غیاب سفیر شوروی در این کشور به عنوان کاردار عمل نمود. در اوت 1952 انتصاب وی به عنوان سفیر شوروی در اوروگوئه موجب بروز اختلافات سیاسی و داخلی در آن کشور گردید. گفته می شد که وی یک دیپلمات کار کشته نبوده و فقط به منظور تشدید بحران و تبلیغات به آنجا فرستاده شده بود. وی دیگر نتوانست آن مقام را حفظ نماید. بعدها به عنوان مشاور سفیر در امور فرهنگی سفارت شوروی در پاریس از ژانویه 1954 تا اوایل 1955 به کار مشغول شد. در اوت 1955 وی به سمت ریاست بخش دوم کشورهای اروپایی انتخاب شد و تا اواخر سال 1958 در آن پست باقی ماند و پس از آن به عنوان رئیس بخش خاور نزدیک وزارت

ص: 513

امور خارجه انتخاب گردید.

یروفیف در کنفرانسهای بین المللی بسیاری نیز شرکت جسته است. وی از ماه مه تا اوت 1946 به عنوان مشاور در کنفرانس صلح پاریس و از اکتبر تا دسامبر همان سال به عنوان مشاور هیئت نمایندگی شوروی در اولین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل شرکت یافت. در مارس همان سال به عنوان معاون دبیر کل هیئت نمایندگی شوروی در شورای وزرای امورخارجه مسکو و نیز در کنفرانس وزرای امور خارجه لندن در نوامبر و دسامبر 1947 شرکت جست. در سپتامبر 1948 وی ریاست هیئت نمایندگی شوروی در سومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در پاریس را عهده دار بود. یروفیف در اوایل 1954 ریاست نمایندگی شوروی در اجلاس وزرای خارجه چهار ابرقدرت در برلین را به عهده داشت و در ژوئیه 1955 نیز در کنفرانس ژنو همان سمت را عهده دار بود. در اواخر همان سال در کنفرانس وزرای امور خارجه در ژنو نیز حاضر شد. در سال 1955 وی نماینده دائمی شوروی در سازمان آموزشی علمی و فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) گردید.

مهمترین انتصاب یروفیف تا حال حاضر انتصاب وی به عنوان سفیر در جمهوری متحده عربی بوده است. (در قسمتی از این دوران - اوت 1959 تا ژوئیه 1962 - وی با حفظ سمت به عنوان ریاست نمایندگی شوروی در یمن نیز فعالیت می کرد).

به هنگام کار در قاهره، یروفیف مجبور بود با محافظه کاری بسیاری میان دو خط مخالفت شوروی با برنامه های اتحاد جمهوری متحده عربی و خط حمایت محافظه کارانه این جمهوری از سوسیالیزم فعالیت نماید. با وجود اینکه پس از قرارداد 1960 شوروی در مرحله دوم سد آسوان کمکهای اقتصادی جدیدی را عرضه نداشت ولی کمکهای نظامی شوروی به قاهره پس از مداخلات جمهوری متحده عربی در یمن در 1963 بشدت افزایش پیدا کرد. در ژوئن 1965 یروفیف از پست خود فراخوانده شد گویابه این دلیل که می خواستند وی به وزارت امور خارجه باز گردد؛ گرچه از آن زمان تا انتصاب کنونیش درباره فعالیتهای وی چیزی در دست نیست.

یروفیف و همسرش تامارا ایوانوا، دارای دو دختر هستند که یکی از آنها در 1940 و دیگری در 1954 متولد شده است. یکی از آنها یعنی اوکسانا به همراه والدینش به قاهره رفت. یروفیف به زبان انگلیسی به خوبی مسلط است و قدری هم فرانسه می داند. وی دارای قدی متوسط، موهای تیره و کم پشت و چشمانی آبی است. در 1945 وی مدال کار پرچم سرخ را در قبال خدمات زمان جنگ نسبت به دولت شوروی دریافت نمود.

پیشرفت پروژه های اقتصادی شوروی در ایران

سند شماره (13) تاریخ: 12 فوریه 1970 - 23 بهمن 1348 خیلی محرمانه شرکت کنندگان: سرگئی اسمولیناکف، کنسول سفارت شوروی، نیکولاس جی. تاچر، معاون ریاست نمایندگی ویلیام دبلیو. لهفلد، مشاور سفارت در امور اقتصادی موضوع: پیشرفت پروژه های اقتصادی شوروی در ایران آقای اسمولیناکف که برای یک دیدار غیر رسمی نزد من آمده بود گفت که حدود یک ماه قبل به طور کلی به منظور در دست گرفتن امور اقتصادی سفارت شوروی وارد تهران شده است. وی اضافه کرد که

ص: 514

مسئولیتهای وی در برگیرنده جنبه های سیاسی امور اقتصادی است. چون روسها در تهران دارای یک نمایندگی اقتصادی هستند، که اصولاً خارج از سفارت واقع شده و با نظارت عمومی بر اموری چون ساختمان کارخانه ذوب آهن، پروژه بند ارس و دیگر پروژه های اقتصادی شوروی در ایران سروکار دارد.

آقای اسمولیناکف اظهار داشت که در اوایل دهه 50 نیز در ایران خدمت می کرده است و نیز قبل از ورود به تهران در سفارت شوروی در بانکوک مشغول به کار بوده است. در اواخر دهه 50 نیز در افغانستان عهده دار کارهایی بوده است. آقای تاچر در باره پیشرفت کلی پروژه های مهم شوروی در ایران سؤال نمود. آقای اسمولیناکف با وجود اینکه اعتراف می کرد که هنوز نتوانسته است از آنها بازدید مکانی به عمل آورد ولی در این باره راضی است. لیکن دو مشکل مهم بر سر راه این کارها وجود دارد: مشکل اول کندی ایرانیها در تهیه ریالهای لازم جهت پرداخت هزینه مستقیم تحت مسئولیتشان است و مشکل دیگر پیداکردن ایرانیهای مجرب و ایجاد برنامه های آموزشی برای تربیت متخصصین فنی است که در به کار انداختن پروژه وجودشان ضروری می نماید. وقتی که از او پرسیده شد که آیا روسها در نظر دارند با فرستادن تعداد بیشتری از ایرانیان جهت دریافت آموزش به روسیه این مسئله راحل نمایند یا نه؟ وی در جواب گفت که در حال حاضر هم تعداد ایرانیانی که برای آموزش به شوروی رفته اند خیلی کم است و ایران در نظر ندارد تعداد بیشتری از آنها را به آنجا بفرستد.با لحنی که حاکی از اطمینان کامل نبود اسمولیناکف گفت که به نظر وی کارخانه ذوب آهن به موقع به پایان خواهد رسید. وقتی که درباره خط لوله گاز صحبت به میان آورده شد وی قاطعانه تأیید کرد که کارها به خوبی به پیش می رود. البته در آن قسمت از پروژه که مربوط به شوروی می شود و قطعا طبق برنامه به پایان خواهد رسید. مشکلاتی که در ساختمان آن بخش از این پروژه که مربوط به ایرانیان می شود وجود دارد بی شمار مربوط به هزینه سرسام آور موادی است که از منابع غربی دریافت می دارند. اسمولیناکف درباره فعالیتهای اقتصادی آمریکا در ایران پرسید و به وی گفته شد که ما در سفارت دارای یک بخش اقتصادی هستیم، که با امور تجاری سروکار دارد و دیگر اینکه دارای یک سازمان منفک اقتصادی نیستیم؛ چون دو سال قبل پس از تعطیل نمایندگی کمکهای این سازمان نیز حذف گردید. کمکهای اقتصادی دولت آمریکا به ایران بیشتر به صورت وامهایی است که به وسیله بانک صادرات و واردات واشنگتن داده می شود.

اظهارنظر: شایان توجه است که این دومین مقام مهم سفارت شوروی است که در سه ماه گذشته به ملاقات غیر رسمی با مشاور سفارت پرداخته است. ملاقات وزیر مختار شوروی در اواسط نوامبر 1969 صورت پذیرفت ولی در چهار سال قبل چنین ملاقاتهایی اصولاً صورت نمی گرفت. اسمولیناکف نسبتا به زبان انگلیسی مسلط است. او برعکس بسیاری از مقامات روسی به سهولت و به طور عادی با خارجی ها ایجاد رابطه می کند. مشکل است که پس از یک مصاحبه اینقدر کوتاه بتوان میزان هوش و ذکاوت وی را در مورد قضاوت قرار داد. چون گفته های وی نشانگر هیچ موضوع غیرعادی نبود، او قد کوتاه بوده دارای موهای بلند که به سفیدی گراییده است می باشد. چند دندان طلا ، صورتی رنگ پریده و لهجه ای خوشایند دارد. تقریبا در پایان مصاحبه یک سؤال بسیار استعاره ای را مطرح نمود: چرا گاهی شوروی و آمریکا در سیاست های مبنی بر همکاری و به موازات هم به خوبی باهم کنار می آیند و بعد یکباره با عدم توافقها و اختلافهای جدید از هم جدا می شوند؟ آقای تاچر سعی کرد به آن جواب دهد ولی اشاره به موضوعات دیگر بحث را منحرف نمود ولی اسمولیناکف به هنگام عزیمت با خنده قول داد که در آینده ای نزدیک این

ص: 515

سؤال را باز هم با ما درمیان بگذارد.

سند شماره (14) تاریخ: 20 اوت 1970 - 29 مرداد 49 (تهران، ایران)خیلی محرمانه صورت مذاکره شرکت کنندگان: اچ. ای. ولادیمیر یروفیف سفیر شوروی، سفیر داگلاس مک آرتور دوم یروفیف سفیر شوروی امروز با من ملاقات کرد تا به قول خودش، قبل از اینکه برای یک مرخصی 45 روزه به شوروی بروم به پاس ملاقاتی که با من به هنگام ورودتان به تهران داشتید با شما ملاقات نمایم. با وجود اینکه یروفیف مشهور است به اینکه در مذاکرات و مباحثات خود با مقامات مهم ایرانی و اعضای کابینه بسیار تندرو است ولی به نظر من بسیار ضعیف می رسد.

وی ابتدا از من پرسید که آیا درباره گزارش مطبوعات مبنی بر اینکه 4 ابرقدرت در نیویورک به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد سازمان ملل اجلاسی تشکیل خواهند داد تأییدیه ای به دست آورده ام یا نه؟ پاسخ دادم که گذشته از شایعات و گزارش مطبوعات در این باره چیزی نشنیده ام. وی گفت که او نیز همین وضع مرا دارد و دیگر اینکه، این گونه موضوعات در شوروی تا زمانی که تأییدیه رسمی به دست نیامده کاملاً به طور محرمانه حفظ می شود.

با اشاره به اجلاس 4 ابرقدرت، وی اصل و ایجاد شورای وزرای امور خارجه در 1945 را خاطر نشان ساخته و گفت که در آن زمان تنها شوروی به حضور نماینده چیانک کای چک در جلسه تصمیم گیری شورا در لندن اعتراض کرده بود. یروفیف با لبخندی ادامه داد اکنون مائوتسه تونگ هم برای ما همان مشکلات چیانک کای چک را ایجاد کرده است.

بعدا به بحث درباره سفر وی به نقاط مختلف ایران پرداختیم متذکر شدم که در ماه ژوئن من در آذربایجان شرقی و غربی سفرهای زیادی انجام دادم و او نیز حتما به این منطقه آشناست. وی گفت که فقط دو روز در تبریز اقامت کرده بود و به نقاط دیگر آذربایجان سفر نکرده بود چون به قول خودش مردم آن منطقه از ایران ما را زیاد دوست ندارند. (که اشاره ای به تلاش شوروی در روی کار آوردن و ایجاد یک جمهوری سوسیالیستی دست نشانده آذربایجان در سال 1946 بوده است.) یروفیف گفت که در اواسط اکتبر به ایران باز خواهد گشت تا در جشن افتتاحیه آغاز کار لوله های گاز ایران به شوروی شرکت نماید. وی گفت با وجود اینکه گاز در اصل در ماه سپتامبر به سوی شوروی سرازیر خواهد شد، دکتر اقبال (ریاست شرکت ملی نفت ایران) به وی قول داده است که جشن افتتاحیه در اکتبر برگزار گردد. پس از آن مدتی نیز به گفتگو درباره مشکلات در زمینه اتصال خطوط لوله و مشکلات در زمینه جور در آوردن تجهیزاتی که شوروی تا مرز خود کشیده است، با تجهیزاتی که غربیها در اختیار ایران قرار داده اند، پرداخت.

یروفیف به مشکلاتی چون انقلاب جوانان و الکلیسم که جهانگیر هستند نیز پرداخت. وی فکر می کند که مشکل جوانان این است که آن محدودیت و نظم و انضباط پیشینیان خود را نداشته اند و بنابر این دست به اعتراض و ایجاد مشکلات می زنند. وی متذکر گردید که گرچه مسئله مواد مخدر در غرب مشکل اصلی است ولی در شوروی این چنین نیست. ولی در شوروی مشکل الکلیسم وجود دارد و بسیاری از کارگران

ص: 516

در شوروی تمایل به مشروب خوری پیدا کرده اند که نتیجه آن عدم حضور به موقع در محل کار و کارایی خیلی بد می باشد.

نظرات وابسته مطبوعاتی سفارت شوروی سیرویژکین پیرامون روابط ایران و شوروی

سند شماره (15) یادداشت برای: بخش سیاسی از: CAS (منبع کنترل شده آمریکایی) موضوع: نظرات وابسته مطبوعاتی سفارت شوروی سیرویژکین پیرامون روابط ایران و شوروی اطلاعات زیر از یک منبع موثق به دست آمده و فقط جهت اطلاع و استفاده شماست و لازم نیست به CAS نسبت داده شود:

سیر ویژکین وابسته مطبوعاتی سفارت شوروی پیرامون روابط ایران و شوروی به اظهارنظر پرداخت.

وی سیاستهای تبلیغاتی دولت ایران را شدیدا مورد انتقاد قرار داده و گفت: وزارت اطلاعات ایران در اصل شاخه ای از بخش اطلاعات آمریکا بوده و خطوط کلی سیاستهای تبلیغاتی این وزارتخانه به وسیله آن دسته از مقامات ایرانی که در دفتر حفاظت منافع آمریکا کار می کنند، طرح ریزی می شود. اطلاعات و اخبار مربوط به شوروی و کشورهای بیطرف به نحو خصمانه ای در مطبوعات منتشر می گردند، در حالی که اخبار مربوط به آمریکا و کشورهای غربی با تزئینات خاص تحویل مردم می گردند.

سیر ویژکین خاطرنشان ساخت که اخیرا یک کنفرانس ضدکمونیستی در توکیو برگزار شده بود، که نمایندگی ایران در این کنفرانس را رحیم زهتاب فرد، ناشر اداره آذربایجان و یک فرد دیگر عهده دار بودند.

روزنامه اطلاعات نیز بیانات خواهر فیدل کاسترو را که حمله ای بی مهابا به کمونیسم بود و در این کنفرانس ایراد شده بود چاپ کرده است.

وی در ادامه گفت نمی توان درباره هدف این روزنامه ها در چاپ این گونه مطالب تحریک آمیز نتیجه گیری کرد، مگر اینکه بگوییم که کار، کار خرابکاران آمریکایی است که به روزنامه های ایرانی پول می دهند تا چنین مقالاتی را به چاپ برسانند.

پس از آن سیر ویژکین به صحبت در مورد انتشار کتابی پیرامون اوضاع روستاهای ایران پرداخت که کتاب ممنوع الانتشار اعلام شده و نویسنده نیز دستگیر گردیده است. یکی دیگر از نویسندگان مشهور که نام مستعارش به آذین است ولی نام اصلیش محمود اعتمادزاده می باشد، در مقاله به تحسین کتاب مزبور پرداخته و محتوای این کتاب را تأیید نموده است و او نیز دستگیر شده است.

در ادامه گفتگوها، سیر ویژکین درباره سفر شاچیکف رئیس کمیته دولتی شوروی در امور اقتصادی خارجی و اختتام برنامه 15 ساله قرارداد همکاری فنی و اقتصادی بین ایران و شوروی صحبت کرد. سیر ویژکین گفت آینده توسعه روابط بین دو کشور بسیار درخشان و امیدوارکننده است و در پایان چنین نتیجه گیری کرد که حتی ما هم نمی توانستیم انتظار داشته باشیم، به چنین موفقیتهایی در زمینه اقتصادی ایران دست پیدا کنیم.

گفتگو با ولادیمیرولاسوف دبیر اول سفارت شوروی

ص: 517

سند شماره (16) خیلی محرمانه تاریخ: 20 آوریل 1972 - 31 فروردین 1351قابل توجه کاردار: آقای هک رونوشت برای: آقای مک کاسکیل مأمور سیاسی جهت بیوگرافی آقای هالا، رایزن اقتصادی آقای اسکودرو گفتگو با ولادیمیرولاسوف دبیر اول سفارت شوروی 1- جوانان شوروی و مواد مخدر: همسر ولاسوف قرار است در پایان ماه مه برای ترتیب دادن ورود فرزندانش به دانشگاه در مسکو عازم اتحاد جماهیر شوروی شود. من از او پرسیدم که آیا او از آن نگران نیست که فرزندانش با مواد مخدر آلودگی پیدا کنند و یا وارد جریانهای افراطی سیاسی شوند هنگامی که این همه مدت از خانه و خانواده خود دور هستند؟ او در پاسخ گفت که هرچند آنها با والدین بزرگ خویش زندگی می کنند او درباره آنها نگرانی دارد، همان طوری که والدین دیگر نیز ممکن است داشته باشند. او اظهار داشت که تنها اقلیت ناچیزی از دانشجویان شوروی با مواد مخدر آلودگی پیدا کرده اند و این امر او را ناراحت نمی کند، زیرا احتمال اینکه چنین آلوده گی دامنگیر فرزندان او بشود بسیار بعید است. معذالک او تا اندازه ای نگران است از اینکه فرزندانش ممکن است افکار عجیب و غریبی در دانشگاه کشف کنند و یادآور شد هرچند که او یک فردی با افکار منزه ممکن است نباشد ولی مایل نخواهد بود که فرزندان او در معرض افکار ناباب قرار گیرند.

2- روسیه در خلیج (فارس): ولاسوف درباره اثرات پیمان اخیر شوروی و عراق در ایران و برداشت ایران از هدفهای شوروی در خلیج (فارس) کاملاً نگران بود. او گفت که سفیر شوروی قبل از ناآرامیهای اخیر مرزی بین ایران و عراق با خلعتبری وزیر امور خارجه ملاقات کرده است تا به او توضیح دهد که پیمان شوروی و عراق به هیچ وجه متوجه ایران نیست و اینکه اتحاد شوروی مایل است دو کشور (مقصود ایران و عراق) اختلافات خود را به نحو دوستانه حل و فصل کنند. وزیر امور خارجه ایران از این خبر بدون هیچ گونه شور و شوقی استقبال کرد و گله کرد از اینکه به نظر می رسد ایرانیان حتی در وزارت امور خارجه دامنه تماسهای مأمورین سفارت شوروی را محدود کرده اند (او در این باره نیز قبلاً گله کرده بود).

او خاطر نشان ساخت که اکنون 3 ماه است در تهران به سر می برد و تاکنون فقط یک بار با رئیس بخش مسئول اتحاد شوروی و کشورهای بلوک شوروی ملاقات کرده است. او بار دیگر از من پرسید که آیا ما نیز مشکلات مشابهی داریم یا خیر؟ و من متأسفانه هنگامی که به او گفتم که ما عملاً با عده بسیار زیادی از مأمورین ایرانی آشنایی داریم و اغلب از آنها در خانه خود پذیرایی می کنیم یا آنکه خودمان در خانه آنها پذیرایی می شویم، حسرت او را برانگیختم.

او خاطرنشان ساخت که اعدام اخیر مارکسیستهای ایرانی تا اندازه زیادی خدعه آمیز بوده است و اظهارنظر کرد که این اقدام را به عنوان پاسخی به شورویها و عراقیها تلقی می کند و اینکه شورویها درباره شکاف ایدئولوژیک موجود بین ایران و شوروی کاملاً تسلیم شده اند معذالک او اظهار عقیده کرد که ایرانیان ممکن است روزی به سوی شوروی متمایل شوند و از غرب دوری کنند و از من پرسید که اگر چنین اتفاقی روی دهد نظر من چه خواهد بود؟ من گفتم به عقیده من چنین پیشامدی رخ نخواهد داد، زیرا ایرانیان درباره تاریخ دیرینه جاه طلبیهای شوروی در منطقه خلیج فارس آگاهی کامل دارند و آن گاه درباره نمونه هایی در این باره به بحث پرداختیم که از زمان سلطنت پطر کبیر می شود (او ظاهرا از موادی که در پیمان منعقده با آلمان نازی زمان هیتلر وجود داشت اطلاعی نداشت.) همسر ولاسوف پذیرفت که

ص: 518

من یک امتیاز از او گرفتم و موضوع صحبت را تغییر دادم.

او بار دیگر از من پرسید که آیا من تصور نمی کنم که رقابت ایران و عربستان سعودی ممکن است یک روز آرامش منطقه خلیج را برهم بزند؟ من بار دیگر پاسخ دادم که به عقیده من ایران و عربستان سعودی بیشتر با توجه به دشمن مشترک خودشان - عراق - احتمال می رود که با یکدیگر همکاری کنند. او همچنین پرسید که آیا دیدار نیکسون رئیس جمهوری آمریکا از ایران در حالی که از عربستان سعودی قصد دیدار ندارد اختلاف نظر بین دو کشور را تیره تر نخواهد کرد. من در پاسخ گفتم که من دلیلی نمی بینم که چنین باشد زیرا نیکسون صرفا انجام دهنده قولی است که از مدتهاقبل در پاسخ به دیدار شاه از ایالات متحده داده است. ولاسوف آن گاه پرسید که آیا این دیدار جنبه تشریفاتی خواهد داشت یا مسائل مهمی مورد بحث قرار خواهد گرفت؟ من در پاسخ گفتم که اطلاعی ندارم که برنامه مذاکرات او چه خواهد بود ولی افزودم که هر موضوعی که مورد علاقه متقابل باشد جهت بحث بین دو رئیس کشور مناسب خواهد بود. ولاسوف آن گاه پرسید که آیا در مورد میزان رسوخ شوروی در منطقه خلیج فارس که ما آن را اجازه بدهیم حدودی وجود دارد یا خیر و پرسید که خط این رسوخ فرضی در کجا قرار خواهد گرفت؟ من گفتم که از نظر من احمقانه خواهد بود اگر بگویم که ما درباره رسوخ شوروی در یک چنین منطقه حیاتی نگرانی نشان ندهیم. ولی مناسبات کشورهای خلیج فارس با اتحاد شوروی یا یک کشور دیگری مربوط به خودشان است و من نمی توانم بگویم که ما به چه ترتیبی مداخله خواهیم کرد؛ او اظهارات مرا باور نکرد.

ویتنام: او از من پرسید که درباره اوضاع کنونی در ویتنام نظر من چیست و من در پاسخ گفتم که مایه شرمساری است که ویتنام شمالی به ویتنام جنوبی حمله برده است، زیرا ما و ویتنام جنوبی اکنون لازم می دانیم آنها را به تعداد زیاد بکشیم و این امر به زیانهای قابل ملاحظه ای برای ویتنام شمالی نیز منجر می شود. او اظهار نظر کرد که مهاجمین در واقع ویت کنگها هستند ولی من گفته او را رد کردم و آن گاه او پرسید برای اینکه ما از ویتنام به میز مذاکرات بازگردیدم چه چیزی لازم است؟ او گفت که اگر مذاکرات از سرگرفته شود بهتر خواهد بود که درباره مسائل مشخص یک به یک بحث شود بی آنکه طرفین یکدیگر را به تجاوز متهم کنند.

او آن گاه از من پرسید که مردم آمریکا نسبت به تجدید بمباران ویتنام شمالی چه احساسی دارند و من در پاسخ به این سؤال از او پرسیدم که مردم روسیه درباره چکسلواکی در سال 1968 چه احساسی داشتند. او گفت که بجز یک اقلیت کوچکی همه مردم روسیه از اقدام شوروی پشتیبانی می کنند. آن گاه او اظهارنظر کرد که تعیین زمان شورش یک نوع اشتباه - خیر نه یک اشتباه بلکه شاید یک محاسبه غلط - بوده است زیرا ارتش سرخ بایستی قبل از اینکه اوضاع به چنین مرحله برسد وارد چکسلواکی می شد.

تعاونی (تعاونی سفارت - م): ولاسوف از من درباره کارتهای اعتبار پرسید و پس از اینکه من توضیح دادم این کارتها چگونه به کار برده می شود و از کاتالوگ چگونه برای سفارش استفاده می شود از او پرسیدم که آیا او هم از این مزایا برخوردار است ؟ او در پاسخ گفت در مغازه های شوروی اشیا نسیه فروخته می شود ولی چنین تسهیلاتی برای آنهایی که خارج از اتحاد شوروی هستند داده می شود.

شورویها در تهران تعاونی ندارند و اقلام از مسکو با هواپیما به فواصل زمانی به تهران می رسد و آن گاه به اعضای سفارت فروخته می شود. من درباره تعاونی خودمان (یک نوع کارپردازی. م) به او توضیحاتی دادم و (طبق پیشنهاد هالا) به او پیشنهاد کردم که او از اقلام گنجانده شده در تعاونی یا چیزهایی که از

ص: 519

آمریکا سفارش داده می شود در صورتی که مورد نیازش باشد استفاده کند. او چندان علاقه ای به این موضوع نشان نداد.

شخصی:

ولاسوف یک اتومبیل جدید از نوع دوج دارت به رنگ سفید که داخل آن آبی است دارد. او از این اتومبیل خوشش می آید ولی هنوز به دستگاه اتوماتیک آن عادت نکرده است.

همسر ولاسوف هنوز هم دچار مشکلات جزئی در بیمارستان شوروی است. حجم کار بیش از حد مورد انتظار است و او همه نوع موارد بیماری را می پذیرد بدون آنکه قبلاً درباره این بیماریها مشورت به عمل آورده باشد. در اتحاد جماهیر شوروی او به عنوان متخصص اعصاب تنها بیمارانی را می پذیرفت که قبلاً نزد پزشک عمومی مراجعه کرده و موضوع بیماری آنها مورد بحث قرار گرفته بود. ولی کارهای هفتگی آنها با یکدیگر متفاوت است و روزهای مرخصی آنها با یکدیگر فرق می کند به طوری که آنها فقط عصرها یکدیگر را می بینند.

ما بار دیگر در روز 4 ماه مه برای صرف شام در آپارتمان من با یکدیگر ملاقات خواهیم کرد. ولاسوف می خواهد که همسر او نیز همراه او باشد ولی از آنجایی که همسر او روسی و فرانسه (زبان اخیر را نه چندان خوب) صحبت می کند او امیدوار است که همسر او و همسر من خواهند توانست با یکدیگر کنار بیایند.

همسر من زبان فرانسه را به طور ضعیف صحبت می کند و فارسی بهتر بلد است. بنابر این من پیشنهاد کردم که یک نفر دیگر را که همسرش در زبان فرانسه یا روسی مهارت داشته باشد دعوت کنم. این ملاقات در رستوران چینی در خیابان پهلوی نزدیک آریامهر صورت گرفت و برای ولاسوف یکهزاروپنجاه و پنج ریال خرج برداشت، ولاسوف انعام دهنده دست و دلبازی نیست. او فقط بیست ریال روی میز گذاشت.

سند شماره (17) تاریخ: 13 ژوئن 1972 - 23 خرداد 1351 خیلی محرمانه از: استان اسکودرو مأمور سیاسیبه: آقای هالارایزن اقتصادی رونوشت به: آقای توساینت مأمور سیاسی موضوع: گفتگو با ولادیمیرولاسوف دبیر اول سفارت شوروی.

چنین به نظر می رسید که ولاسوف امروز برای اینکه جذاب به نظر برسد کوشش زیادی به خرج می داد. او با یک دنیا تظاهر از من خواست تا او را ولادیمیر خطاب کنم و از من پرسید که آیا او می تواند مرا استان خطاب کند. بعدا او دعوت پرآب و تاب خود را برای دیدار از او در محل اقامت خود در محله ییلاقی سفارت شوروی پس از بازگشت من از بلوچستان تکرار کرد.

در گفتگوی بین ما که دامنه بسیار وسیعی داشت ولاسوف ظاهرا درباره سه موضوع عمده در گفتگوهای خود تأکید کرد بدین ترتیب: دیدار پرزیدنت نیکسون از ایران، سفر قریب الوقوع شاه به بریتانیای کبیر و مناسبات بین کشورهای خلیج (فارس) با یکدیگر.

درباره موضوع اول ولاسوف مستقیما پرسید که آیا ایران در جریان دیدار نیکسون از اینجا خواستار وام گیری جدیدی از آمریکا شده بود یا خیر و اینکه آیا مسئله کمک های اضافی نظامی یا فروش اسلحه به ایران مورد بحث قرارگرفته یا خیر؟ او همچنین اطلاع نداشت آیا ملاقاتهای بین نیکسون و شاه در حضور

ص: 520

مشاوران بوده است یا اینکه کاملاً به طور خصوصی. من درباره همه این مسائل اظهار بی اطلاعی کردم.

ولاسوف (و به طور کلی می توان گفت که شورویها) به آن مظنون هستند که یکی از مقاصد دیدار اخیر رئیس جمهور آمریکا از ایران این است که شالوده یک نوع ترتیبات غیر رسمی باشد که به موجب آن بین ایالات متحده و بریتانیا و ایران توافق حاصل شود که ایران ثبات منطقه خلیج فارس را تأمین کند در حالی که ایالات متحده و بریتانیا مشترکا دفاع از اقیانوس هند و به ویژه راههای ورود به خلیج فارس را تضمین کنند. به عقیده ولاسوف این یکی از دلایل عمده سفر قریب الوقوع شاه به بریتانیا است. ولاسوف استدلال کرد که کمتر مسائل اقتصادی برای بحث بین آنها وجود دارد. بجز مواضع دو کشور درباره ملی کردن داراییهای شرکت نفت عراق، اگر دلایل مهم سیاسی برای این سفر وجود نمی داشت شاه به دنبال مقالات انتقادی از وی از قبیل مقالاتی که اخیرا در نشریه های اکونومیست و تایمز مالی منتشر شده است اقدام به سفر به انگلستان نمی کرد.

من در پاسخ گفتم که به عقیده من شاه و حکومت او بین اظهارات یک حکومت غربی و مندرجات نشریات آن تفاوت قایل هستند و من درباره توافقهای مورد بحث او اطلاعی ندارم و با توجه به محیط سیاسی کنونی در ایالات متحده من شخصا شک دارم از اینکه فرصتی برای تحمل چنین توافقی از سوی کنگره آمریکا وجود داشته باشد. من در عین حال از او پرسیدم که به فرض چنین توافقی حاصل شده باشد موضعگیری شوروی در قبال آن چه خواهد بود.

ولاسوف در پاسخ گفت که اتحاد جماهیر شوروی ترجیح می داد که چنین توافقی درباره امنیت خلیج فارس بین همه کشورهای ساحلی آن و به ویژه عراق منعقد شود و من در پاسخ گفتم که از لحاظ امکانات عملی آماده کرده چنین ترتیباتی باید دشوار باشد. او اظهار موافقت کرد، ولی خاطرنشان ساخت که یک چنین سازمان امنیت منطقه ای دسته جمعی با اصل اعلام شده از سوی برژنف جهت سازمان امنیت دسته جمعی کشورهای آسیایی تطبیق می کند و اینکه گروههای کوچکتر مشابه شاید در آسیای جنوبی و آسیای جنوب شرقی تشکیل شود و شاید بعدا همه این ترتیبات به صورت یک سازمان واحد دربیاید.

ولاسوف آن گاه خاطرنشان ساخت که اظهارات راجرز وزیر امور خارجه آمریکا در پایان اجلاسیه سنتو دلالت بر آن می کند، که ایالات متحده در نظر دارد حضور خود را در خلیج فارس و اقیانوس هند تقویت کند. او این امر را به عنوان یک پشتیبانی از تز زدوبند سه قدرت در منطقه تلقی می کند. من پاسخ دادم که وزیر امور خارجه آمریکا درباره افزایش سطح قدرت صحبت نکرده است، بلکه درباره جایگزین کردن کشتیهای جدید به جای کشتیهای قدیم و تکمیل سایر فعالیتهایی که در جریان است صحبت کرده است و افزودم که تا آنجایی که اطلاع دارم وارد کردن عناصر جدیدی در میان نیست.

ولاسوف آن گاه پرسید که من درباره موضعگیری ایران نسبت به ملی کردن شرکت نفت عراق چه فکر می کنم. من گفتم از آنجایی که اوپک از عراق پشتیبانی می کند من می توانم تصور کنم که ایران نیز به عنوان عضو اوپک از این تصمیم پشتیبانی خواهد کرد. او در پاسخ اظهار توافق کرد که این امر به عنوان یک اصل عمومی حقیقت دارد، ولی آیا من تصور نمی کنم که ایرانیان برداشت خود را به منظور بهره برداری از خلأ حاصل از کنار کشیدن عرضه نفت عراق به وجود آمده افزایش نخواهند داد. من در پاسخ گفتم که نفت در حیطه کارشناسی من نیست، ولی معلوم نیست که مشکلات فنی مربوط به افزایش برداشت نفت به مقادیر زیاد به مرور زمان از میان برود و امکان بدهد که ایرانیان خلأ به وجود آمده از سوی عراق را پرکنند، حتی

ص: 521

اگر هم بخواهد چنین کاری بکنند.

من آن گاه از او پرسیدم که آیا او با این اصل موافق نیست که عراقیها از زمانی که دو قرارداد با اتحاد شوروی امضا کرده اند طرز رفتارشان تغییر کرده است؟ او موافقت کرد که چنین است و آن گاه من پرسیدم که آیا او می تواند یک نسخه از قرارداد بازرگانی اخیر بین اتحاد شوروی و عراق یا لااقل آن قسمتهایی از این قرارداد را که ممکن است منتشر شود به من بدهد. او در پاسخ گفت که حتما چنین کاری خواهد کرد ولی از آنجایی که او هنوز مدارک مربوطه را درباره گزارش تحولات در این باره از مسکو دریافت نکرده است این موضوع تا بازگشت من از بلوچستان به تأخیر خواهد افتاد و آنگاه او امیدوار است چیزی را که من می خواهم در اختیار خواهد داشت.

ضمن بحث درباره اوضاع امارات متحده عربی ولاسوف اظهارنظر کرد که ایرانیان حتما از عملکرد شیخ زائد (بن سلطان آل نهیان) رئیس امارات متحده عربی ناراضی هستند. ولی او یقین نداشت که آیا ایرانیان برای جایگزینی او به وسیله شخص دیگری کاری عملی انجام می دهند یا خیر؟ معذالک او معتقد بود که شیخ فجیره به عنوان رهبر امارات متحده عربی بیشتر مورد قبول حکومت ایران است. درباره امکان یک انقلاب سوسیالیستی در یکی از کشورهای ساحلی خلیج فارس ولاسوف گفت که اتحاد جماهیر شوروی ناگزیر خواهد بود از شورشیان چه از لحاظ معنوی و چه از لحاظ مادی پشتیبانی کند و خاطرنشان ساخت که چنین موضعی یکی از دلایلی است که چرا او و همکاران او مورد پذیرایی بهتری در ایران قرار نمی گیرند. من پرسیدم که اگر چنین شورشی روی دهد در یکی از کشورهایی که وابسته به سازمان امنیت دسته جمعی که او پیش بینی کرده است چه رخ خواهد داد به ویژه اگر این سازمان امنیت دسته جمعی همچنان که مورد انتظار است اعلام بدارد که مایل به حضور یک قدرت بزرگ در قلمرو آن نیست. ولاسوف در پاسخ گفت که بهتر خواهد بود اگر مسئله امور داخلی حکومتهای عضو یک چنین سازمان امنیت دسته جمعی موضوع بحث در میان سایر کشورهای عضو نباشد، بلکه هر کشور انفرادی عضو ترتیباتی بدهد که خود مایل باشد (به عبارت دیگر اتحاد شوروی در صورتی که در برابر چنین اوضاعی قرارگیرد کاری را که تصور می کند می تواند انجام دهد و مقرون به عقل باشد و انحراف از اصول آن نباشد انجام خواهد داد - اظهارنظر من).

ولاسوف بقیه فصل تابستان را تنها در ایران به سر خواهد برد و آن گاه در اوایل پاییز به همسر خود در مسکو ملحق خواهد شد آنها در نظر دارند تعطیلات خود را در کالوواری که یک چشمه آب معدنی در کشور چکسلواکی است بگذرانند و سپس به ایران بازگردند.

ما با یکدیگر موافقت کردیم که روز چهارشنبه 28 ژوئن در رستوران یونانی با یکدیگر ملاقات کنیم.

شما مبلغ 800 ریال بابت نهار و سلف سرویس در رستوران مکزیکی به من مدیون هستید.

بازدید شاه از روسیه. اوضاع داخلی روسیه. ایستگاه رادیویی روسیه در باکو...

ص: 522

سند شماره (18) تاریخ: 25 اکتبر 72- 3 آبان 1351خیلی محرمانه مکان: رستوران مهاراجه به هنگام صرف نهار صورت مذاکرات شرکت کنندگان: ولادیمیر ولاسف، دبیر اول سفارت روسیه. استانلی اسکودرو، مقام سفارت موضوع: بازدید شاه از روسیه. اوضاع داخلی روسیه. ایستگاه رادیویی روسیه در باکو، وقایع داخلی سفارت روسیه در تهران، اطلاعات بیوگرافیک 1- سفر شاه به روسیه ولاسف تأیید کرد که موضوع عراق در ملاقات بین شاه و رهبران روسیه مطرح نگردید. او از اینکه شاه این موضوع را مطرح نکرده است اظهار تعجب کرد، ولی فکر می کند که این موضوع به خاطر حفظ روند دوستانه مذاکرات حذف شده است. وی گفت که مقامات شوروی نیز اجباری در طرح مسئله نداشته اند.

ولاسف معتقد است که شاه نمی خواهد از روسها در مسئله عراق کمک بگیرد تا به این ترتیب به همسایه شمالی خود مدیون شود. ولاسف می گوید که ایران دارد نقش یک ملت نیرومند را ایفا می کند که در روابط خود با قدرتهای بزرگ جهان یکسان برخورد می کند. نمونه این برخوردها عبارت است از سفر شاه به انگلستان، چین، شوروی و سفر نیکسون به ایران. تقاضای کمک از روسیه تصویر یکسان برخورد کردن در روابط را از بین می برد.

برای مذاکرات بین رهبران دو کشور یک برنامه سه روزه ترتیب داده شده بود، ولی همه موارد مهم در دو روز خاتمه یافت و در روز سوم بحث پیش کشیده نشد. بقایای اقامت شاه در شوروی به بازدید از مناظر و آثار تاریخی صرف گردید.

تمام روز اول را شاه صرف این کرد که توضیحاتی درباره پیشرفت و گسترش داخلی در ایران بدهد، ولی در روز دوم برژنف خواستار آن شد که درباره مسائل بین المللی مورد علاقه دو کشور صحبت نمایند.

شاه می خواست بداند که آیا منظور مناطقی است که در آنها سیاستهای متفاوتی اتخاذ شده ولی برژنف اظهار داشت که می خواهد درباره مسائل بین المللی مورد علاقه دوجانبه بحث نماید. در این مرحله از مذاکرات هر دو طرف توافق کردند که اوضاع در منطقه باید آرام گردد و مسائل خلیج فارس نیز باید بدون دخالت قدرتهای خارجی حل شود.

ولاسف گفت که درباره مفاد 5 و 6 معاهده 1921 دوستی بین روسیه و ایران اصولاً بحث پیش کشیده نشد. (اظهار نظر: ما اطلاعاتی موثق داریم که عکس این موضوع را ثابت می کند.) به ابتکار شاه این معاهده 15 ساله پیش کشیده شد. ولاسف از اینکه این معاهده در این برهه از زمان منعقد شده بود اظهار شگفتی کرده و گفت که وی فکر می کرده است که این موضوع مورد بررسی بیشتر قرارخواهد گرفت، و بنابه پیشنهاد شاه به این سند عنوان معاهده به جای قرارداد داده شد، تا از اهمیت ویژه سیاسی نیز برخوردار باشد. به گفته ولاسف روسها درباره ویتنام و ایجاد یک کنفرانس امنیت آسیایی صحبت کردند. شاه پیشنهاد دوم را استقبال کرد ولی گفت که با وجود اینکه از نظر اصولی این موضوع بسیار شایسته است ولی زمان را مناسب برای این کار نمی داند. علاوه بر اینها شاه فکر می کرد که قبل از آنکه خود کنفرانس به طور جدی مورد بحث قرار گیرد بعضی از مسائلی که باید در برنامه کار آن مطرح

ص: 523

گردد باید مورد ملاحظات جدی قرارگیرد.

در رابطه با دعوت از پادگورنی برای سفر به ایران، ولاسف گفت که پادگورنی تا به حال چندین سفر به ایران داشته و زیاد سفر کردن از اهمیت موضوع خواهد کاست. وی فکر می کند که کسی دیگر به جای پادگورنی دعوت را قبول نماید که شاید کاسیگین باشد. به هر حال، شخص مزبور برژنف نخواهد بود چون دعوت از ریاست حزب کمونیست به جای یک مقام دولتی از نظر سیاسی مشکلاتی را به همراه خواهد داشت.

2- اوضاع داخلی در روسیه پس از توضیح پیرامون وخامت اوضاع کشاورزی در شوروی، ولاسف اظهار داشت که کاهش محصول گندم به موقعیت برژنف به عنوان مرد نیرومند شوروی صدمه وارد نخواهد کرد. علیرغم خروشچف که از طریق کشاورزی و روابط بد با چین صدمات زیادی دید، برژنف شخصیت خود را در انظار عموم شبیه به شخصیت استالین ارائه نداده است. کار آخر در رابطه با خروشچف بیشتر از خسارات کشاورزی به سقوط وی کمک کرد.

3- ایستگاه رادیویی شوروی در باکو همانگونه که انتظار می رفت، ولاسف وجود یک ایستگاه رادیویی در باکو را که برای ایران برنامه هایی پخش می کند انکار کرده گفت: چنین کاری تلاشهای دقیق چندساله را که در جهت بهبود روابط با ایران انجام شده بود به هدر می دهد. وی اظهار داشت که علیرغم گفته های مقام سفارت که چنین برنامه هایی دائما از خلیج عرب یاد می کنند، سیاست رسمی شوروی این آبها را به عنوان خلیج فارس می شناسد.

4- وقایع داخلی سفارت شوروی در تهران معاون وابسته نظامی (نامش معلوم نیست) که در طبقه پنجم آپارتمانی در سفارت روسیه در پایین شهر به سر می برد از نظر شغلی ترفیع گرفته است. او و ولاسف دوستانی صمیمی هستند چون ولاسف در طبقه زیرین به سر می برد.

یک متخصص زبان فارسی به نام خارساروف (؟) اخیرا به سفارت آمده است. این سومین باری است که وی به ایران می آید و او زبان فارسی را آن چنان خوب صحبت می کند که مترجم شخصی پادگورنی در سفر اخیرش به ایران شده بود.

هیچ کدام از سفارتهایی که ولاسف در آنها خدمت می کرد حتی سفارت شوروی در تهران پرونده های بیوگرافیک از کارمندان ندارند. یک چنین اطلاعاتی زمانی در اختیار قرار می گیرد که کتبا از مسکو درخواست شود که از طریق وزارت امورخارجه و یا دیگر مؤسسات تحقیقاتی متعدد در اختیار گذاشته می شود. ولاسف به سفیر خود چند بار پیشنهاد ایجاد یک چنین پرونده هایی را داده و گفته است که حاضر است یک بایگانی مانند بایگانی آمریکا در سفارت خود ایجاد کند او از مقام گزارشگر که (برحسب اتفاق هماهنگ کننده اطلاعات بیوگرافیک سفارت آمریکا است خواست تا نمونه ای از پرونده های بیوگرافیک را برای او بیاورد تا او نیز به سفیر خود برای آغاز کار نشان بدهد. ولی ولاسف جواب قطعی در این باره

ص: 524

دریافت نکرد.

5 - سوابق بیوگرافیک همان طور که انتظار می رفت در امتحانات ورودی دانشگاه دختر ولاسف با نمرات عالی قبول شد. او حالا نگران پسرش است که به خوبی دخترش درس نمی خواند. در صورتی که نمرات پسرش برای ورود به دانشگاه خوب نباشد ولاسف او را در سالهای بین فارغ التحصیلی از دبیرستان و ورود به خدمت در ارتش به کارخانه ای برای کارآموزی خواهد فرستاد.

همسرش از شوروی برگشته است و اینک در تهران به سر می برد. آنها تعطیلات خود را در ماه اکتبر برای رفتن به شوروی به تعویق انداخته اند و امیدوارند بعد از جشنهای ماه نوامبر به وطن بازگردند.

ولاسف اصلاً ناراحتی خود را از کار در ایران مخفی نمی کند. وی یک بار دیگر از مشکلات خود در ایجاد ارتباط با ایرانیها سخن گفت و اظهار داشت که با تغییراتی که در اداره دوم سیاسی صورت گرفته باید همه چیز را از اول آغاز کند. وی ادعا می کند که با گروههای دیپلماتیک تماسهایی برقرار کرده است.

وی یک بار دیگر به مقام گزارشگر پیشنهاد کرد که به هنگام مراجعت به آمریکا در شوروی با وی ملاقات کند. موافقت شد که پس از پایان تعطیلات یعنی هفتم نوامبر ولاسف با وی تماس حاصل نماید.اسکودرو

تجهیز تسلیحاتی ایران، روابط بین ایران و شوروی و بازدید کاسیکین...

سند شماره (19) تاریخ: 9 آوریل 1973- 20 فروردین 1352خیلی محرمانه صورت مذاکرات مکان: رستوران مکزیکی جهت صرف نهار شرکت کنندگان: ولادیمیرولاسف دبیر اول سفارت شوروی - استانلی اسکودرو، مقام سفارت موضوع: 1- تجهیز تسلیحاتی ایران 2- روابط بین ایران و شوروی و بازدید کاسیکین 3- روابط بین سفارت شوروی و دولت ایران 4- روابط بین آمریکا و سفارتخانه های شوروی 5- اطلاعات بیوگرافیک 1- تجهیز تسلیحاتی ایران موضوع اصلی بحث مطروحه توسط ولاسف موضع هند در قبال پیشرفت سریع در تجهیز ایران از نظر تسلیحاتی بود. به همان نحوی که توسط کاردار هند پراکاش شاه ابراز شده بود و قبلاً نیز در (تلگرام مرجع الف) گزارش شده بود ولاسف نیز اظهار می دارد که قطعا ایران نیز نقش اسب تراوا را برای آمریکا بازی خواهد کرد که در شکم آن به جای سرباز، اسلحه جهت توزیع به دیگر دولتهای منطقه وجود خواهد داشت. به ولاسف گفته شد که دریافت کنندگان اسلحه چون ایران مجاز نخواهند بود که اسلحه های دریافتی از آمریکا را به کشور سومی بدهند، مگر اینکه قبلاً این اجازه توسط دولت آمریکا به آنها داده شده باشد. ولی ولاسف ابراز داشت که ایفای یک چنین نقشی توسط ایران نه تنها موافقت بلکه تأیید و تشویق آمریکا را نیز به همراه داشته و دارد. از نظر او این نقشه بسیار منطقی است چون گسیل داشتن مخفیانه سلاح از طریق ایران به خصوص برای پاکستان، آمریکا را قادر خواهد ساخت تا در حالی که به حفظ روابط حسنه با هند می پردازد به تجهیز متحد آسیای شمالی خود نیز ادامه دهد. مقام گزارشگر اظهار

ص: 525

داشت که ارسال هرگونه تجهیزات آمریکایی به پاکستان چه در زمان حال و چه در آینده (که اینگونه تجهیزات حتما خالی از خطر خواهد بود) در نتیجه تماس مستقیم آمریکا و دولت پاکستان صورت خواهد گرفت و دیگر اینکه نقشه ولاسف گرچه غیرمنطقی نیز به نظر نمی رسد، ولی به دلایل مشروحه زیر عملی نمی باشد: ما اصولاً نمی توانیم از ایران بخواهیم دست به عملی بزند که موجب تیره شدن روابط بین ایران و هند و در نتیجه موجب وخیم تر شدن روابط بین آمریکا و هند می شود. برنامه تجهیز تسلیحاتی قابل اختفا نبوده و هرگاه که هند از وجود یک چنین برنامه ای آگاه شود به تیره شدن روابط ما منجر خواهد شد، با وجود شرایط سیاسی کنونی مرز پاکستان و ایران اصولاً ممکن نیست که بتوان محموله های عظیم تسلیحاتی را در اختفا از ایران به پاکستان منتقل نمود، بالاخره از همه مهمتر آمریکا خواستار حل و فصل صلح آمیز اختلافات در منطقه است و در شرایط کنونی، تجهیز همه جانبه پاکستان از نظر تسلیحاتی نمی تواند ما را در نیل به این هدف یاری دهد.

پس از آن ولاسف به استفاده از سلاحهای ایرانی در خلیج فارس پرداخت و بیان داشت که در حالی که هم جده و هم تهران می خواهند نقش فعالی در خلیج فارس داشته باشند به وجود آمدن رقابت میان این دو اجتناب ناپذیر خواهد بود. شیخ نشینها از افزایش قدرت ایران می ترسند و همان طور که پیشنهاد شوروی مبنی بر ایجاد یک امنیت جمعی در آسیا به عنوان سلطه شوروی برداشت شد. پیشنهاد ایران در همین زمینه برای دولت های خلیج نیز او نظر شیخ نشینها تلاشی است برای تأمین برتری و تسلط ایران در منطقه.

لیکن، با وجود اینکه بسیاری از امارات و سلطان نشینها از شاه ایران دل خوشی ندارند، ولی نسبت به شاه فیصل نیز اصلاً اعتماد ندارند چون او به آنها نزدیکتر و خطری حتمی تر می باشد. هر حرکت تحریک آمیز از طرف جده شیخ نشینها را به طرف ایران جهت جلب حمایت خواهد کشاند و زمینه را برای بدتر کردن روابط بین ایران و عربستان سعودی آماده کرده و به تشدید تضادهای طبیعی بین این دو قدرت منطقه کمک خواهد کرد. نگرانی در مورد مقاصد ایران و عربستان سعودی آنقدر زیاد است که وقتی که کویت با خطر حمله نظامی عراق رو به رو گردید به جلب کمک از هیچ کدام از این دو کشور نپرداخت.

مقام گزارشگر ابراز داشت که موارد اختلاف بین ایران و عربستان سعودی آنقدر ناچیز است که به راحتی می توان آنها را در صورت بروز خطری جدی برای هرکدام از دولت های خلیج از طرف سازمانهای چون PFLOAG و شورشیان ظفار و یا از طرف عراق، برطرف و حل و فصل نمود. علاوه بر اینها هیچ گونه عملی از طرف ایران و عربستان سعودی باعث نخواهد شد که به ایجاد سازمانی برای برقراری امنیت در خلیج فارس منجر شود. معذالک در صورتی که شوروی معتقد به تضاد طبیعی بین این دو کشور است، به نظر ما بهترین راه حل، کاهش کمک شوروی به سازمانهای خرابکار می باشد که در نتیجه فرصت می یابیم منتظر وقوع حوادثی باشیم که به وخیم تر شدن روابط میان دولتهای خلیج کمک می کند. در رابطه با برخورد میان عراق و کویت، در صورتی که تمام اعراب اعمال عراق را محکوم نمایند و اعلام دارند که نه عربستان سعودی و نه ایران می توانند اجازه دهند که عراق کویت را به تصرف خود درآورد باعث خواهد شد که دیگر کسی برای جلب حمایت یکی از این دو اقدامی ننماید.

بنا به اظهارات ولاسف میزان نفوذ چینیها در این سازمانهای چریکی باعث می شود که شوروی نتواند حمایت خود را حتی اگر لازم هم باشد بقدر کافی کاهش دهد. در حقیقت نفوذ چینیها از طریق پاکستان در خلیج فارس رو به افزایش است. ولاسف اظهار داشت که دولت متبوع وی و دولت هند از این پیشرفتها

ص: 526

بسیار نگران هستند ولی گویا ایران اصلاً ناراحت نبوده و حضور چینیها را به عنوان حرکتی در برابر هند تلقی می کند.

اظهار نظر: همان طور که در گزارشات پیشین به اطلاع رسید، موضوع امکان رقابت بین ایران و عربستان سعودی موضوعی است که بسیار مورد علاقه ولاسف است. تکرار مکرر این موضوع توسط او آدم را به این فکر می اندازد که نکند شوروی می خواهد از شیخ نشینها جهت ایجاد تفرقه بین ایران و عربستان سعودی استفاده کند.

2- روابط بین ایران و شوروی و بازدید کاسیگین در پاسخ به یک سؤال، ولاسف اظهار داشت که اعمال اخیر عراق خطوط تیره ای را در روابط بین ایران و شوروی به وجود آورده است. او نمی داند که آیا دولت ایران واقعا با این نظر موافق است که روسیه سعی داردتوسط عراق و هند این کشور را به محاصره درآورد. وقتی که مقام گزارشگر گفت که احتمالاً دولت ایران یک چنین عقیده ای دارد، ولاسف گفت که تمام این موضوع به وسیله مقاله ای که در اکونومیست به چاپ رسیده بود به وجود آمد.

به هر حال اوضاع آن چنان وخیم شده بود که تصمیم گرفته شد که نخست وزیر کاسیگین برای بازدید کارخانه ذوب آهن اصفهان به ایران بیاید، تا بلکه بتواند بعضی مسائل را با شاه حل و فصل نماید. (ظاهرا ولاسف می خواست بگوید که سفر کاسیگین قبلاً برنامه ریزی شده بود ولی بعدا به تعویق افتاده بود.) ولاسف که می گفت به موضوعات مورد بحث در این ملاقات واقف نبوده است اظهار داشت که گفتگو در محیطی بسیار دوستانه انجام گرفت، لیکن روسها نمی دانند که چه مقدار از حرفهایی که شاه به کاسیگین زده است صادقانه بوده و یا در زمره تعارفات فارسی به شمار می آید.

3- روابط بین سفارت شوروی در ایران با دولت ایران ولاسف گفت که روابط شخصی بین کارمندان سفارت شوروی و مقامات ایرانی بسیار محدود گشته است. او و همکارانش جهت انجام مذاکرات تجاری با مقامات مربوطه در وزارت امورخارجه دسترسی دارند ولی در ساعات غیر اداری تماسهای شخصی غیرممکن است. وی از مقام گزارشگر خواست که نام او را نیز برای ضیافتهای کوکتل در فهرست اسامی اضافه کند.

ولاسف برای بار دوم از ما خواست که به او کمک کنیم تا با هرمز چمن آرا که یکی از مقامات وزارت امور خارجه شاغل در بخش سازمان های بین المللی است ملاقاتی به عمل آورد. چون بنا به ادعای او این شخص می خواهد درباره موضع ایران پیرامون عبور آزاد ایران از تنگه های بین المللی قبل از وضع قانون کنفرانس دریاها به بحث بنشیند.

مقام گزارشگر گفت که این شخص دیگر در بخش مذکور مشغول به کار نبوده و نیز با این پیشنهاد ولاسف که ممکن است چمن آرا با یکی از مقامات آمریکایی تماس بگیرد موافقت اعلام کرد.

4- روابط بین آمریکا و سفارتخانه های شوروی ولاسف از وقفه ای که در انجام ملاقاتهایمان پیش آمده بود عذرخواهی کرد و تأخیر را مربوط به

ص: 527

تعطیلات نوروز دانست. مقام گزارشگر توجه کرده است که روابط بین آمریکا و مقامهای شوروی بسیار کاهش یافته است. زمانی بود که ما اغلب در ملاقات اجتماعی شرکت می کردیم لیکن از زمان عزیمت آقای نکراسف دعوتنامه های ما مورد قبول واقع نشده است. آیا تغییری در سیاستها پیش آمده است؟ ولاسف گفت ممکن است که دعوتنامه ها به شخص مورد نظر ارسال نشده باشد، چون مشکل است گفته شود که چه کسی جانشین نکراسف شده است. سه تن از مشاورین که دو تن از آنها سیاسی و یک تن اقتصادی بودند، تعویض و به جای آنها سه مشاور سیاسی وارد شده است، تا کارها بتواند بین آنها تقسیم گردد. امور اقتصادی سفارت شوروی در حال حاضر توسط یک دبیر اول (مجهول الهویه) صورت می پذیرد که در بازدید اخیر کاسیگین نقش مترجم را ایفا می کرد. به هر حال ملاقاتهای ما به هنگام صرف نهار باید ادامه پیدا کند و بنابه پیشنهاد ولاسف 23 آوریل به عنوان روز برگزاری جلسه بعدی ما انتخاب گردید. اظهارنظر: اینکه ولاسف نمی داند چه کسی جایگزین نکراسف شده خالی از اغراق نیست، چون نکراسف رئیس محلی ولاسف بود. وی چنین وانمود کرد که دعوتنامه های ارسالی جهت ملاقاتهای روسی آمریکایی با امتناع رو به رو خواهد گردید.

5- سوابق بیوگرافیک ولاسف درباره کار در یک کشور باثبات سخن به میان آورد و گفت مهم نیست که فرد چقدر زحمت بکشد چون به هر حال وزارت امور خارجه از گزارشات او حتما انتقاد به عمل می آورد. مقام گزارشگر خاطرنشان ساخت که از اینکه ولاسف به ایران بازگشته بسیار در شگفت شده است چون به نظر او ولاسف سعی داشت خود را به جای دیگر منتقل نماید. در پاسخ لبخندی حاکی از تمسخر زده شد و اظهار شد که این کار در وزارت امورخارجه شوروی به آسانی صورت پذیر نیست. الین، دختر او از عهده وظایفش در دانشگاه به خوبی برآمده و پس از خاتمه کلاسها و امتحانات نهایی انتظار می رود که همراه یک گروه باستان شناس جهت حفاری به نزدیکیهای نوگاردیا کریمه اعزام گردد. پسرش که دانشجوی خوبی نیست دارد خود را برای امتحانات آماده می کند که نتیجه این امتحانات نشان خواهد داد که آیا او قادر به ادامه تحصیل هست یا خیر. در 4 ماه مه همسر ولاسف به شوروی خواهد رفت تا در این موقعیت خطیر با فرزندش باشد.

کنفرانس رؤسای نمایندگیهای آمریکا، روابط ایران و هند...

سند شماره (20) تاریخ: 28 آوریل 1973- 18 اردیبهشت 1352خیلی محرمانه صورت مذاکرهمکان: رستوران چاتانوگا به هنگام صرف نهار شرکت کنندگان: ولادیمیرولاسف، دبیر اول سفارت شوروی - استانلی اسکودرو، مقام سفارت موضوع: 1- کنفرانس رؤسای نمایندگیهای آمریکا 2- روابط ایران / هند 3- برخوردهای بین عراق وکویت 1- کنفرانس رؤسای نمایندگیهای آمریکا ولاسف طبیعتا سؤالات بسیاری را در رابطه با کنفرانس رؤسای نمایندگیهای آمریکا در تهران مطرح ساخت لیکن مقام گزارشگر از جواب دادن به آنها طفره رفت و اظهار داشت که او تنها در زمینه ستادی و

ص: 528

تهیه و تدارک لوازم و شرایط مورد نیاز مأموریت داشته و از محتوای این اجلاس خبری ندارد. ولاسف اظهار داشت که شاید این کنفرانس تصمیماتی در زمینه خط مشی سیاسی اتخاذ نکرده باشد، ولی حتما توصیه ها و پیشنهاداتی به واشنگتن نموده است. وی خاطرنشان ساخت که سفارت شوروی در تهران پیشنهاداتی چند برای کشور متبوع خود فرستاده است، تا بلکه کنفرانسی از سفرای روسها در خاورمیانه تشکیل گردد. محل برگزاری این کنفرانس نیز به جای تهران یا مسکو خواهد بود و یا یکی دیگر از پایتختهای خاورمیانه ای. ولاسف و سفیرش از این نظریه حمایت می کنند، لیکن دیگر سفرای روسی همان روش جاری یعنی مشاورتهای فردی در هنگام بازگشت به شوروی جهت مرخصی و یا تعویض مأموریت را ترجیح می دهند. تاکنون از طرف وزارت امور خارجه شوروی درباره برگزاری یک چنین کنفرانسی خبری دریافت نشده است.

2- روابط ایران و هندوستان امکان رقابت بیشتر بین ایران و هند قبلاً توسط ولاسف مطرح شده بود، لیکن او در این اندیشه است که ادامه روابط بین این دو قدرت منطقه ای در آینده چگونه خواهد شد. اصولاً او این دو کشور را به صورت دو رقیب می نگرد، ولی بعدا با مقام گزارشگر موافقت نمود که بهتر است آمریکا و شوروی ایران و هند را وادار به همکاری نمایند. وی خاطرنشان ساخت که هند نگران تجهیز روزافزون نظامی ایران است و به نظر او هندیها درباره ماجراجوییهای ایران در عمان نیز حتما نگران خواهند شد. به نظر ولاسف شرکت ایران در عمان بیشتر جنبه سیاسی دارد تا جنبه نظامی. یعنی آزمایشی است از توانایی نظامی ایران و نیز زمینه ای است برای آموزش عملی نظامیان سلطنتی، لیکن به نظر او تهران این مداخله را به عنوان یک حرکتی می نگرد که می تواند نشانگر بعد حرکت آنها باشد، بدون اینکه انتقاد دهلی و یا دیگر پایتختهای عربی را علیه خود برانگیزد. او به طور مختصر گفت که ایرانیانی که درباره پایگاه کوچکی در خلیج فارس نزدیکیهای عمان و در تنگه هرمز توسط او مورد سؤال قرار گرفته اند پاسخ داده اند که این پایگاه چیزی نیست مگر یک محل سوختگیری کشتیها که در آنجا نظامیان جدید پیاده شده و نظامیان دیگر را برای مراجعت به ایران سوار می کنند. به ولاسف گفته شده است که تهران سربازان خود را بیش از 6 هفته یا دو ماه در عمان نگاه نمی دارد، به همین دلیل عملیات جایگزین سازی مکرر، بسیار ضروری می گردد.

در همین رابطه، ولاسف از رابطه بین ایران و پاکستان سخن به میان آورد. ولاسف که همه چیز را توطئه می داند چنین فرض کرد که آقایان روش و سیسکو پس از صحبت با شاه به پاکستان خواهند رفت تا با پرزیدنت بوتو به گفتگو نشسته و نقطه نظرهای شاه و نتایج کنفرانس تهران را با این کشور مورد بحث و بررسی قرار دهند. او تقریبا داشت به این نتیجه می رسید که ممکن است در آینده بین شاه و بوتو قراردادی امضاء شود تا در صورتی که خصومتهای دیرینه بین ایران و پاکستان دوباره بروز کند ایران کمکهایی ارسال دارد. وی اظهار داشت که اکنون ایران مانند یک قدرت بزرگ عمل می کند، بنابر این ما باید منتظر یک چنین حرکاتی باشیم. او بیان داشت که از نظر ژئوپلیتیک (که او همیشه براساس ژئوپلیتیک سخن می گوید) این موافقتنامه بسیار منطقی خواهد بود، چون این دو کشور به این ترتیب خواهند توانست نه تنها خلیج فارس بلکه دریای عمان و بخشی از دریای عربی را نیز کنترل نمایند. لیکن ولاسف نمی داند که آیا شاه حاضراست خود را در موقعیتی قرار دهد که باعث شود خصومت های هند نسبت به او تحریک شود یا

ص: 529

خیر. لیکن توضیح نداد که منظور او از حاضر بودن شاه آمادگی نظامی بوده و یا شرایط سیاسی داخلی.

3- برخورد بین عراق و کویت در رابطه با اوج مشاجرات مرزی عراق و کویت، ولاسف تعجب کرده است که چرا ایران طرف کویت را نگرفته است. چون به نظر او سخنرانی اخیر نخست وزیر هویدا در لندن به این معنی بود که کویت می تواند از ایران کمک بخواهد. اینکه کویتیها این کار را نکرده اند نشانگر عمق عدم اعتماد آنها نسبت به ایرانیهاست، ولی ممکن است که آنها تصمیم گرفته باشند به این اختلافات با عراق از طریق مذاکره پایان بخشند. طبیعی است که ولاسف حضور کشتیهای جنگی روسی را در بنادر عراق در رابطه با حمله عراق نمی داند. وی در واقع اصرار داشت که اعمال عراقیها در نظر شوروی بسیار شرم آور بوده است. استانلی اسکودرو

ارتباط درونی سفارت شوروی، نفوذ چین در پاکستان، امور داخلی ایران

سند شماره (21) تاریخ: 26 سپتامبر 1973- 4 مهر 1352خیلی محرمانه صورت مذاکره مکان: کلوپ تهران برای صرف نهار شرکت کنندگان: ولادیمیر ولاسف، دبیر اول سفارت شوروی - استانلی اسکودرو، مقام سفارت موضوع: 1- ارتباط درونی سفارت شوروی 2- نفوذ چین در پاکستان 3- امور داخلی ایران 1- ارتباطات داخلی سفارت شوروی در بحث پیرامون اوضاع افغانستان، ولاسف اظهار داشت که سفارت او در تهران اطلاعات زیادی در دست ندارد. چون سفارت شوروی در کابل تمام گزارشات مربوطه را به مسکو ارسال می دارد و وزارت امور خارجه تصمیم می گیرد که چه اطلاعاتی باید به دیگر سفارتها ارسال شود. بنابه گفته وی ، حتی در مواقع اضطراری نیز تماس مستقیم بین سفارتخانه های شوروی برقرار نمی گردد. ولاسف این طریقه را بسیار منطقی می داند چون وزارت امور خارجه تمام اطلاعات لازم را در اختیار دارد و در صورت لزوم آنها را به صورت گزارشات تحلیلی به نقاطی که باید در جریان باشند ارسال می دارد.

2- نفوذ چینی ها در پاکستان ولاسف با خوشحالی اظهار داشت که آمریکا تقاضای رئیس جمهور پاکستان بوتو را در طول بازدیدش از واشنگتن مبنی بر کمک تسلیحاتی به این کشور رد کرده است. در تکرار موضوعی که قبلاً نیز بیان شده بود، وی اظهار داشت که شاید آمریکا به این ترتیب به چینیها چراغ سبز نشان داده است تا نیازهای تسلیحاتی پاکستان را برآورده سازند. من در جواب گفتم که ما اصولاً چنین رابطه ای با پکن نداریم و نمی خواهیم در این گونه کشورها با مسابقات تسلیحاتی رو به رو شویم. ولی او پاسخ داد که نیاز این کشور به سلاح امری است بسیار مسلم و قطعی و چین نیز می تواند برآورنده منطقی این نیاز باشد.

3- امور داخلی ایران در بحثی که پیرامون بیانیه اخیر حزب غیرقانونی توده (کمونیست) که در آخرین کنگره این حزب در عراق منتشر شده بود، پیش آمد ولاسف اظهار داشت که حزب توده در نظر دارد به ایران بازگشته، به عنوان

ص: 530

یک حزب مشروع عمل کند ولی شاه این موضوع را نمی پذیرد. در رابطه با تولد حزب مردم، ولاسف خاطرنشان ساخت که سفارت او دقیقا اعمال مخالفین را تحت نظر دارد. به نظر مقامات شوروی شاه می خواهد از حزب مردم به عنوان ناظر بر اعمال نخست وزیر هویدا و حزب ایران نوین او استفاده کند تا در صورت لزوم بتواند از آن به عنوان یک ضربه قطعی علیه هویدا و حزب ایران نوین استفاده نماید.

حضور سازمان جاسوسی روسیه در ایران

سند شماره (22) تاریخ: 2 ژوئن 1974- 12 خرداد 1353سری از: الف. ی . کالاهان یادداشت به: سفیر موضوع: انتقال گزارشات نوشتار حاضر رونوشتی از گزارشات پیرامون حضور شوروی و سازمان جاسوسی آن کشور در ایران است که به شاه، ساواک، رکن 2 و پلیس ملی ارائه داشته ایم. نکته بسیار جالب این است که در 29 ماه مه هنگامی که من با ژنرال نصیری از ساواک ملاقات کردم تا نسخه مربوط به او را به او بدهم متوجه شدم که شاه یک رونوشت از گزارشی را که در همین زمینه در 28 ماه مه به او داده بودم در اختیار ایشان گذاشته است.

یک رونوشت از این گزارش را نیز برای هاوک میلز می فرستم.

ضمیمه:

1- گزارش یا اعلامیه توجه: آقای میلز ملاحظه فرمایند.سری حضور سازمان جاسوسی روسیه در ایران الف: حضور کلی 1- اطلاعاتی که تا ماه مه 1974 به دست ما رسیده حاکی از آن است که حدود 5000 شهروند روسی در ایران اقامت دارند. این رقم در برگیرنده اقوام و بسیاری از متخصصین اعزامی در کوتاه مدت (یکسال یا کمتر) می باشد. در این گروه 67 نفر به عنوان مأموران اطلاعاتی (جاسوسی - مترجم) شناسایی شده اند.

2- مهمترین مراکز محل تجمع روسها را می توان تهران و اصفهان نام برد که این رقم به 1000 نفر به (همراه خانواده هایشان) در هر شهر می رسد. اکثر روسهایی که در اصفهان به سر می برند به نحوی در ارتباط با کارخانه ذوب آهن آریامهر می باشند.

3- تأسیسات تجاری و نمایندگی دائمی دیپلماتیک شوروی و دیگر تأسیسات این کشور در تهران عبارت است: سفارت (که در برگیرنده دفتر نیمه مستقل کنسول اقتصادی نیز می باشد). نمایندگان تجاری، بیمارستان شوروی، دفتر هواپیمائی اروفلوت، دفتر خبرگزاری تاس، شرکت بیمه شوروی، بانک ایران و روس و شرکت حمل و نقل ایران و شوروی.

علاوه بر اینها، در رشت و اصفهان کنسولگریهای روسی نیز وجود دارد و دفاتر بسیار محدودی در تبریز، مشهد، بندر پهلوی و جلفا نیز ایجاد شده است. روی هم رفته در کل این نمایندگیهای دائمی 300 کارمند شوروی به کار مشغول هستند.

ص: 531

4- دفتر مشاور اقتصادی شوروی در تهران از کمیته دولتی روابط اقتصادی خارجی (GKES) در مسکو تبعیت می نماید. این دفتر بر همه کمکهای اقتصادی و نظامی روسیه در ایران نظارت می نماید. به سرپرستی این دفتر حدود 100 نفر از افسران روسی در قرارگاههای واقع در تهران در ارتباط با مؤسسه ملی آهن ایران و سازمان ملی گاز ایران و دیگر سازمانهای مربوطه عمل می نمایند، اینها کارهای متخصصین روسی در سرتاسر این کشور را زیر نظر دارند.

5- 67 افسر متخصص امور نظامی روسی معمولاً در حومه و یا منطقه تهران به کار گرفته شده اند.

6- در خارج از تهران، متخصصین روسی مختلفی در رابطه با شرکت شیلات شمال در بندر پهلوی، کارخانه ماشین سازی اراک، در چند معدن زغال سنگ از امتداد خطوط گاز ایران، در کارخانه ذوب آهن آریامهر و پروژه های ساختمان آریاشهر به کار مشغول هستند. عده ای دیگر نیز در زمینه تجسسی معادن، در پرورش خاویار، در ایجاد سردخانه ها و سیلوهای گندم و دیگر پروژه های مربوطه کار می کنند.

ب: اعضای اطلاعاتی (جاسوسی - م) روسیه 7- بنابه گزارشات اطلاعاتی رسیده 67 تن از افراد روسی که در ایران به کار مشغول هستند احتمالاً و یا مطمئنا از افسران اطلاعاتی (جاسوسی - م) کا. گ . ب و یا جی . آر . یو. (G.R.U) می باشند. به منظور رعایت امور امنیتی این افسران در کلیه مؤسسات روسی در ایران پراکنده شده اند.

مؤسسه تعداد عناصر اطلاعاتی شناخته شده سفارت:

ریاست 27 نفر کنسولگری در تهران 4 نفر دفتر وابسته نظامی 8 نفر دفتر مشاور اقتصادی (کمیته روابط اقتصادی خارجی و SMAP) 5 نفر کنسولگری اصفهان 3 نفر کنسولگری رشت 2 نفر نمایندگی خبرگزاری تاس 1 نفر دفتر هواپیمایی روسی اروفلوت 1 نفر شرکت بیمه شوروی (تهران، تبریز، مشهد)1 نفر بانک ایران و روس 1 نفر نمایندگی تجاری روسیه 11 نفر بیمارستان شوروی 3 نفر جمع 67نفر 8- با این حال نباید رقم 67 را به عنوان تعداد قطعی عناصر جاسوسی شوروی در ایران قبول داشت. بنا به اطلاعات ما بسیاری از عناصر اطلاعاتی روسی که به ایران مأمور شده اند بنا به دلایل بسیار در آنها

ص: 532

درگیر عملیاتی فنی چون ایجاد اختلالات رادیویی در داخل روسیه بوده، بعضی دیگر مأمورین امنیتی هستند که مواظب دیگر اتباع روسی هستند. عده ای دیگر نیز عبارتند از عناصر بسیار جوانی که اولین سفر آشنائی با کار خود را در ایران می گذرانند که البته این کشور توسط شوروی همیشه برای شروع کار مأموران اطلاعاتی خود مورد استفاده قرار می گرفته است.

9- بسیار جالب است بدانید که تعداد مقامات روسی در کنسولگری اصفهان 16 نفر می باشد که از این عده 3 تن به عنوان عناصر جاسوسی شناسایی شده اند که باید به جمع و جور کردن امور مربوط به حدود 1000 فرد روسی مشغول به کار در آنجا بپردازند.

رابط روسی و موضوعات سیاسی مختلف..

سند شماره (23) صورت مذاکره خیلی محرمانه شرکت کنندگان: دکتر گنادی کازانکین، دبیر دوم سفارت روسیه - جان دی. استمپل، مقام سیاسی زمان و مکان: 14 آوریل 1976- 25 فروردین 1355، رستوران پیتزاروما موضوع: رابط روسی - موضوعات سیاسی مختلف کازانکین حدود 5 روز قبل مرا به نهار دعوت کرده بود. اوامر به رستوران پیتزاروما در خیابان کریمخان زند نزدیکیهای بیمارستان شوروی که قبلاً در آنجا بود، برد. در طول بحثهایمان به نکات زیر پرداختیم:

1- قطع روابط دیپلماتیک بین ایران و کوبا کازانکین پرسید چرا ایران روابطش را قطع کرده است؟ گفتم حتما به خاطر نارضایتی شاه از فعالیتهای کوبا در آنگولا و ظفار بوده و به طور کلی ایران می خواسته نشان بدهد که مداخله دنیای کمونیست در امور دیگران برای ایران قابل قبول نیست. نظر روسیه در این باره چه بوده است ؟ وی گفت (با اعتماد کافی) به هنگام دیدار هویدا از عربستان سعودی ایران روابط خود با کوبا را قطع نمود تا به عربستان سعودی نشان بدهد که لجبازترین ضد کمونیست خلیج فارس است. کازانکین گفت ایرانیها می خواهند نشان دهند که برای عربستان سعودی منزوی ساختن ایران از امور خلیج فارس کاری است بسیار احمقانه. او اضافه کرد می دانی، سعودیها بر سر نام خلیج عرب مشکلات زیادی را دارند ایجاد می کند. وقتی که گفتم که ایجادکنندگان اصلی مشکلات عراقیها هستند، وی گفت عراقیها نمی توانند از این مسئله نفعی ببرند، بلکه این سعودیها هستند. گفتم که عقیده اش بسیار خام است و موضوع را به همین جا خاتمه دادیم.

2- لبنان نظریات کازانکین درباره لبنان چه بود؟ به نظر او شرایط بسیار پیچیده است و راه حل ساده ای به نظر نمی رسد وجود داشته باشد. گفتم که انتظار داشتم توضیحات بیشتری بشنوم چون روسها و سوریها دوستان بسیار نزدیکی هستند. وی گفت حتی سوریها نیز نمی دانند چه اتفاقی در حال رخ دادن است.

ص: 533

- سفر راکفلر کازانکین که متوجه دگمه سردستهای معاون ریاست جمهوری من شده بود (که مخصوصا آنها را آورده بودم) گفت که منظور راکفلر از سفر به جزیره کیش چه می تواند باشد؟ گفتم که یک سفر حسن نیت است و نه چیز دیگر. معاون ریاست جمهور به شاه اطمینان داد که علیرغم اختلاسهایی که در (پرداخت پول سلاحها) صورت گرفته آمریکا دوست دیرین ایران است. پس از آن کازانکین با اشاره به بعضی شایعات - در حالی که صدایش را مانند یک توطئه گر پایین آورده بود - گفت که شاه قرار بود از راکفلر تقاضای وام نماید. گفتیم که چرا ایرانیها باید نیاز به وام داشته باشند و اضافه کردم که شاید شاه درباره قیمت نفت با راکفلر گفتگو کرد باشد. کازانکین گفت شایع شده است که راکفلر از شاه خواسته است که سلاحهای ایرانی به مصر بدهد.

خندیدم و گفتم ممکن نیست چون یک چنین توافق هایی باید به تصویب کنگره آمریکا برسد و با مشاجرات زیادی که بر سر شش محموله اسلحه درگرفته فکر نمی کنم کنگره انتقال این سلاحها را تصویب نماید.

4- سلاحهای روسی به مصر به همان روش مشابه از او سؤال کردم که چرا روسها انتقال لوازم یدکی هندی به مصر را تصویب نکردند تا بهانه ای برای قطع روابط از طرف سادات باشد. کازانکین گفت که این شاید یازدهمین یا دوازدهمین دلیل برای این کار بوده باشد. چه دلایل دیگری وجود داشت ؟ کازانکین جواب داد همه می دانند که آمریکایی ها می خواهند کاری کنند که مصریها روسها را بیرون کنند. هردو خندیدیم.

5- روابط ایران و آمریکا در جواب سؤال وی درباره مشکلات موجود در روابط آمریکا گفتم به جز مشکلات کوچکی که بین دو کشور بسیار صمیمی وجود دارد، مشکل اصلی دیگری دیده نمی شود. او مصرانه از من جواب خواست و من گفتم تعداد آمریکاییها در ایران زیاد است و مشکلاتی را در بین ایرانیها به وجود آورده است همان نوع مشکلاتی که در رابطه با روسیه در مصر وجود داشت. با افسردگی لبخندی بر لب آورد و سعی کرد که یک بار دیگر موضوع را مطرح کند ولی من شانه خالی کردم.

6- تروریسم کازانکین می خواست بداند که در رابطه با تروریستها آیا مشکلی برایمان پیش آمده است. گفتم در دو ماه گذشته همه چیز آرام بود ولی ما هنوز هم نگران هستیم. اینکه نظر او درباره کمک ساف به تروریستهای ایران چیست ؟ وی گفت این حقیقت ندارد گرچه تعدادی از ایرانیها در مراکزی در خارج آموزش می بینند.

کازانکین اعتراف کرد که نمی داند این مراکز در کجا هستند. او نظر من را درباره حمله به اوپک و اینکه آیا می دانم کارلوس چه کسی است جویا شد. گفتم که کارلوس یک فرد اهل ونزوئلا است که شدیدا در کنترل لیبی است. کازانکین گفت که فکر می کرده است که قدرتهای غربی از آدم ربایی کارلوس در اوپک حمایت می کرده اند تا وحدت اوپک را از هم بپاشند. با خنده گفتم اصلاً باورکردنی نیست چون هیچ چیز بهتر از این عمل نمی توانست وحدت اوپک را بیشتر کند. به نظر من تمام عملیات از حمایت لیبی برخوردار بود و با

ص: 534

زیرکی گفتم اگر سازمان کا. گ. ب. و سیا می خواهند کار مفیدی انجام دهند بهتر است علیرغم خواست کنگره این مزاحمها را از بین ببرند. کازانکین خندید و در کمال تعجب موافقت خود را اعلام نمود.

7- شخص کازانکین در نتیجه یک عمل جراحی جهت مداوای خونریزی داخلی، نصف معده کازانکین برداشته شده بود.

عکس العمل معده اش در برابر پیتزای مخصوصی که سفارش داده بود بسیار آشکار بود. حالت بازی معده اش به خاطر فلفل و ادویه جات زیاد پیتزا حاکی از فعل و انفعالات شدید بود. وی گفت که همسرش یلینا در ویتنام تحصیل کرده و در روزهای قبل از آن در لائوس به سر می برده است. 16 سال پیش هر دوی آنها در مؤسسه امور خارجه مسکو تحصیل می کردند که منجر به ملاقات و ازدواج آنها گردید. آنها یک دختر 13 ساله دارند که در ژوئن آینده به ایران خواهد آمد و یک پسر 8 ساله و یک کودک 8 ماهه دارند.

کازانکین خیلی اصرار داشت که یک بار دیگر با هم نهار بخوریم و با هم تاریخ 28 آوریل را انتخاب کردیم. او دو بروشور حاوی سخنان برژنف و کاسیگین را به مناسبت بیست و پنجمین کنگره CPSU به من داد. ظاهرا من جایگزین اسکودرو به عنوان رابط بین سفارت شوروی و سفارت آمریکا شده ام.

جان دی. استمپل

تبادل نظر پیرامون موضوعات سیاسی...

سند شماره (24) سرّی / غیر قابل انتشار برای بیگانگان صورت مذاکره شرکت کنندگان: دکتر گنادی کازانکین دبیر دوم سفارت روسیه - جان دی. استمپل، مقام سیاسی زمان و مکان: 28 آوریل 1976- 8 اردیبهشت ماه 1355، رستوران تیفانی و استیک هاوس تهران موضوع: تبادل نظر پیرامون موضوعات سیاسی کازانکین که در خارج از سفارت منتظر من بود، اظهار داشت که اشتباها کلید ماشین را در داخل ماشین گذاشته و درب آن را قفل کرده است و نمی تواند آن را باز کند. او از من خواست که به جای اینکه به سفارت تلفن بزنم تا کلید اضافی را بیاورند از مکانیک سفارت خودمان بخواهیم که درب ماشین را باز کند. پس از بررسی با OR از مکانیک خودمان خواستم که درب ماشین را باز کند. چون متخصص آنها برای صرف نهار رفته بود، کازانکین و من به رستوران تیفانی رفتیم. بعدا مکانیک درب ماشین را باز کرده بود و آن را به پارکینگ سفارت آورده بود و کلید را برایمان در آنجا گذاشته بود. در حالی که سوار ماشین می شد به او گفتم که حتما ماشین مورد بازرسی دقیق قرار خواهد گرفت. او با خنده گفت حتما.

کازانکین در طول نهار بسیار عصبی و دچار حواس پرتی شده بود. بعدا پیشنهاد کرد که پس از صرف نهار به استیک هاوس تهران رفته یک فنجان قهوه صرف کنیم. از آنجایی که من صورتحساب نهار را پرداخته بودم فکر می کنم او هم می خواست رسیدی به دست آورد تا عذری موجه برای بیرون ماندنش از ماشین داشته باشد. به هنگام جدایی، او با دقت تاریخ 12 ماه مارس را به عنوان روز ملاقات بعدی تعیین کرد و با خنده گفت که این بار حتما کلیدش را به همراه خواهد آورد. فکر نمی کنم که او داوطلبانه به سفارت خودش بگوید که چرا ماشینش از پارکینگ ما سر درآورده است.

نهار به خوبی صرف شد و صحبت با گفتگو درباره زندگی در تهران آغاز گردید. کازانکین از من پرسید

ص: 535

که چه موقع از تعطیلاتم استفاده خواهم کرد و من گفتم در اواخر ماه اوت. وی گفت که در ماه سپتامبر به روسیه خواهد رفت تا دو فرزند بزرگتر خود را در مدرسه بگذارد. بعد از اینکه فهمید که ما می خواهیم با قطار از ترکیه و اروپا بگذریم پیشنهاد کرد که حتما سری هم به مسکو بزنیم. از او پرسیدم که چقدر خرج برمی دارد او گفت که قطار درجه یک از مسکو به تهران 50 روبل هزینه برمی دارد و پیشنهاد کرد که با آژانس مسافرتی گلف که برای توریستها جا رزرو می کند مشورت کنم. گفتم بد نیست این کار را بکنم ولی ما بیشتر مایلیم ترکیه را ببینیم. واضح بود که کازانکین می خواست پیرامون دو موضوع مهم در طول نهار گفتگو کند.

الف: کنفرانس اخیر عمران منطقه ای در ازمیر کازانکین درباره ارزیابی ما از اجلاس اخیر کنفرانس عمران منطقه ای پرسید. جواب دادم که این کنفرانس جو خوبی را ایجاد کرده است ولی از محتوای مهمی برخوردار نیست. ظاهرا همبستگیهای متقابل میان سه کشور عضو زیاد بوده است ولی این سازمان نتوانسته است قدمهای جدیتری در جهت محکمتر کردن روابط بردارد. گفت که نظر روسها نیز همین است و پرسید که آیا موافقتهای نظامی جدیدی نیز از این کنفرانس حاصل شده است.

جواب دادم که شخصا فکر نمی کردم و فکر نمی کنم که یک چنین چیزی وجود داشته باشد. گفتم که سه کشور عضو مایل هستند باهم متحد باشند و حاضر نیستند گامهای جدیتری بردارند مگر آنکه تهدیدی متوجه آنها باشد. شاید از طرف یک همسایه بزرگتر. کازانکین لبخندی زده موضوع را رها ساخت.

ب: آینده ایران در پایان صرف قهوه در استیک هاوس تهران، کازانکین درباره آینده روابط ایران و آمریکا سؤال کرد و بعد پرسید که در صورتی که شاه برود در ایران چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ گفتم که روابط ایران و آمریکا خوب است و به نظر ما خوب خواهد بود و اضافه کردم که ایران بدون شک آمریکا را وزنه ای در برابر نفوذ خارجیها در ایران می بیند. کازانکین گفت اما این شما آمریکاییها هستید که در ایران نفوذ دارید و به شاه می گوئید که چه باید بکند. باخنده گفتم که آیا او جدا این طور فکر می کند. با شرمساری گفت گاهی این طور به نظر می رسد. چون ایران پس از حمله شفاهی پرزیدنت فورد به کوبا ظرف دو روز روابط خود با کوبا را قطع کرد. گفتم که این صرفا یک تصادف بوده است ولی به نظر من این عمل غیرمنطقی نیز نیست، چون ایران از حضور خارجی کوباییها در مناطقی که منافع ایران در آنها تهدید می شود. نگران است.

بعد کازانکین به آینده ایران پرداخت. گفتم که اطمینان زیادی وجود ندارد که پس از ترک شاه چه اتفاقاتی در ایران رخ می دهد. کازانکین گفت: نه، نه، منظورم این است که اگر در صورت یک رخداد شاه از صحنه خارج شد چه اتفاقی خواهد افتاد. جواب دادم بسته به شرایط است. گفتم در صورتی که سوءظنی وجود نداشته باشد شهبانو و شورای سلطنتی زمام امور را به دست خواهند گرفت. آمریکا نیز جانشین مشروع بر تاج و تخت را مورد حمایت قرار خواهد داد.

کازانکین حرفم را قطع کرد و گفت: آیا شما در حال حاضر خودتان را آماده برای گام بعدی نکرده اید؟

ص: 536

جواب: البته که نه، ما آمریکاییها خیلی پراگماتیست هستیم. به عبارت دیگر آیا این مارکسیست - لنینیست ها نیستند که برنامه های دراز مدت را برای آینده تهیه می کنند؟ کازانکین پرسید که آیا به نظر ما شهبانو فرح قدرت کافی برای کنترل امور را دارد. گفتم که فرح بسیار مستعد است و اخیرا نیز بسیار در انظار عموم ظاهر می شود ولی نقش نهایی او بسته به شرایط است. در حقیقت مسئله جانشینی بیش از هر کشور دیگری با ابهام و پیچیدگی رو به روست.

در جواب به سؤال من در مورد نظر روسیه در باره آینده ایران کازانکین گفت شوروی می خواهد که مردم خودشان فرم حکومتی دلخواه خودشان را انتخاب کنند. من هم گفتم: « حتما با کمی کمک از طرف کوباییها»؟ کازانکین: «نه، ما مطمئن هستیم که اراده مردم در اتفاقات نقش تعیین کننده دارد.» وی اضافه کرد که شوروی واقعا نمی داند چه اتفاقی خواهد افتاد. به نظر من جواب وی بسیار تکراری به نظر می رسید.

کازانکین در کمال آرامش به مقاله گزارش شده توسط آسوشیتد پرس درباره دپارتمان کشتار کا.گ.ب. پرداخت، وقتی که درباره حقیقت داستان از او پرسیدم و نیز خواستم بدانم که چه تعداد نفرات در واقع به این مأموریتها اعزام می شوند، کازانکین با آرامش (گویی جواب انکارآمیز قبل مورد تمرین قرار گرفته بود) گفت که البته یک چنین دپارتمانی در سازمان کا. گ.ب. وجود ندارد. از او پرسیدم که آیا می توانم به سفیرمان اطمینان بدهم که گفته او حقیقت دارد؟ وی پرسید که آیا من تمام ملاقاتهایمان را به سفیر گزارش می کنم. گفتم نه، گزارش به خصوصی نیست ولی مختصر گزارش برای به وجود آوردن یک بایگانی دیپلماتیک تهیه می شود تا در صورتی که با سفارت روسیه تماس گرفتم بدانم با چه کسی صحبت کرده ام. کازانکین مثل همیشه فورا این جواب را پذیرفت و گفت که او نیز از اطلاعات حاصله در گزارشات مختلف در مواردی چون «کنفرانس عمران منطقه ای» استفاده می کند و بالاخره موافقت کردیم که بله این کار از نظر دیپلماتیک بسیار عادی و معمولی است.

کازانکین گفت که از صرف نهار با من بسیار لذت برده است چون رابطهای او چندان خوب نبوده اند :

«ایرانیها نمی خواهند با ما صحبت کنند و شما با داشتن گروههایی مانند انجمن ایران و آمریکا کارتان بسیار ساده شده است.» گفتم از آنکه روسیه از این انجمنهای دوستانه در ایران ندارد تعجب می کنم چون اکثر کشورها از این گونه مؤسسات دارند.کازانکین گفت ایرانیها به این گونه انجمنها علاقه ندارند.

اظهار نظرات اضافی مختلف در طول گفتگوهایمان، کازانکین موارد زیر را ارائه نمود:

الف: حدود 50 خانواده روسی در محوطه سفارت روسیه و حدود 10 خانواده خارج از محوطه زندگی می کنند و تعداد کمی از همسران کار می کنند.

ب: کازانکین و همکارانش اغلب اوقات در استیک هاوس تهران غذا صرف می کنند. او خدمتکاران و غیره را می شناسد و در جواب به سؤال من گفت که اغلب به اینجا می آید.

ج: او یک نسخه از کتاب CPSU را به من داد: مراحل تاریخ (CPSU)، یکی از انتشارات آژانس مطبوعاتی نوستی است که بر موفقیتهای حزب کمونیست از دیدگاه کنگره حزبی مروری دارد. از او پرسیدم که آیا وی یک حزبی فعال است و یا یک عضو معمولی. وی گفت او یک عضو عادی است چون

ص: 537

کارهای دیپلماتیک وقتی باقی نمی گذارد، و از من پرسید که آیا من در آمریکا عضو حزبی هستم. گفتم مفهوم «عضویت» در آمریکا فرق می کند چون صورت اسامی رسمی اعضاء در آنجا وجود ندارد و در موارد مختلف هم به عنوان یک دموکرات و هم به عنوان یک جمهوریخواه ثبت نام کرده ام تا در انتخابات ایالتی ایندیانا رأی بدهم. او پس از چند لحظه مکث پرسید چه کسی در انتخابات آینده آمریکا پیروز خواهد شد. گفتم هنوز نمی توان پیش بینی کرد ولی کارتر کاندید حزب دموکرات است و گفتم که به نظر فرقی نمی کند که کارتر و یا همفری از حزب دموکرات پیروز شوند ولی مسلم است که انتخابات نزدیک است.

بازدید مطبوعات روسی

سند شماره (25) تاریخ: 6 ژوئن 76-16 خرداد 55محرمانه از: ریچارد ماکس مک کارتی از طریق: گوردون وینکلر به: آقای هاوتون او. میلز موضوع: بازدید مطبوعات روسی دبیر دوم سفارت روسیه و وابسته مطبوعاتی ولادیمیر فنوپتوف به عنوان «بازدید دوستانه» به دفتر من در سرویس خبری ایالات متحده در ساعت 3 بعد از ظهر 23 ماه مه در حالی که همسرم الن نیز حضور داشت آمدند. فنوپتوف که مردی سیاه مو و عینکی و اهل لنینگراد است با یک پزشک ازدواج کرده و فرزندی ندارند. او آزادانه پیرامون بعضی از مسائل منطقه اظهارنظر کرد:

1- برای او مشکل است که از ایرانیها بخواهد که از مؤسسات خبری روسیه و دیگر مطبوعات منتشره روسی استفاده کنند.

2- او مطبوعات روزانه محلی را از نظر گذرانده ترجمه می کند و در آنها «تحریف»های بسیار مشاهده می کند. او علت این موضوع را ناشی از این حقیقت می داند که مطبوعات ایرانی عمدتا از نسخه های سرویس تلکس خبری آمریکا استفاده می کنند.

3- همان طور که خانم گاندی گفته است: «ما پایگاهی در اقیانوس هند نداریم و برای سوخت گیری از سومالی استفاده می کنیم.» 4- او از رادیوهای مخفی که در ایران کار گذاشته سخن گفت.

5- روسها از قیام موجود در آنگولا حمایت می کنند چون «نهضتی» است با پایه وسیع.

6- نیروهای مخالف در ایران آنقدر وسیع و گسترده نیستند که بتوان بر آنها عنوان «نهضت» را گذاشت.

7- وقتی که از او پرسیدم که در صورتی که عناصر مخالف به صورت آنچه که آنها آن را «نهضت» می نامند درآید آیا شوروی از آن حمایت خواهد کرد؟ چند جواب نامفهوم ایراد کرده و جواب روشنی نداد.

کشتار مذهبی اصفهان، روابط عراق و روسیه، بازدید سادات از ایران

ص: 538

سند شماره (26) صورت مذاکرهخیلی محرمانه شرکت کنندگان: دکتر گنادی کازانکین، دبیر دوم سفارت روسیه - جان دی. استمپل، دبیر اول زمان و مکان: 16 ژوئن1976 -26 خرداد 55 رستوران شبهای شیراز (در زرگنده) موضوع: کشتار مذهبی اصفهان، روابط عراق و روسیه، بازدید سادات از ایران.

طبق معمول من در خارج از سفارت سوار ماشین کازانکین شدم. همراه او دو فرزندش بودند که صبح در محوطه سفارت روسیه بازی می کردند که یکی از آنها بوریس 9 ساله و دیگری ناتاشا 13 ساله است.

آنها را به خانه شان در محوطه تابستانی سفارت روسیه در خیابان زرگنده بردیم و خودمان برای صرف نهار به یکی از رستورانها در همان نزدیکیها رفتیم. گذشته از خوش وبش ها، موضوعات زیر مورد علاقه ما بود:

کشتار مذهبی در اصفهان کازانکین می خواست نظر مرا درباره قتل آیت اللّه شمس آبادی (مراجعه شود به گزارش تهران شماره الف - 1، 1-1976) و تشنجی که به دنبال دستگیری قاتلین به وجود آمده بداند. او سه یا چهار بار به این موضوع پرداخت، در حالی که می دانست من هفت روز در اصفهان به سر برده ام، گفتم که مایه تعجب است که اصلاً این موضوع چندان مورد توجه واقع نشده چون اکثر اصفهانیها فکر می کنند که مسببین اصلی این جنایت دستگیر شده اند. در جواب به سؤال من که او چه چیزهایی را شنیده است، وی گفت که بسیاری از چهره های مذهبی مخالف دولت هستند. گفتم که چگونه است که داستان به طور کامل فاش نشده، ولی بیشتر به آن نپرداختم. وی اضافه کرد که مبارزه شدیدی بین رهبران مذهبی و دولت در گرفته است که جه بسا به طور مخفی است. گفتم که البته نارضایتیهایی از تغییر تاریخ اسلامی به تاریخ پارسی وجود دارد ولی از او خواستم که به جزئیات بیشتری بپردازد. وی گفت که علایم ناراحتی در قم دیده شده و هر دو موافقت کردیم که در صورتی که این علامات در مشهد نیز دیده شود دارای اهمیت فوق العاده خواهد بود. (مشهد، قم و اصفهان مرکز حمیت و سازمان مذهبی در ایران هستند).

روابط روسیه و عراق کازانکین اصرار می کرد نظر «سفارت ما را» درباره روابط روسیه و عراق بداند. گفتم که زیاد علاقه ای به این موضوع نداریم فقط می خواهیم که شوروی در تجهیز بغداد میانه روتر باشد. گفتم که دفعه بعد با تحلیل بهتری از این موضوع نزد او خواهم آمد.

بازدید سادات از ایران بحث ما بالاخره به بازدید رئیس جمهور مصر سادات از ایران کشیده شد. پس از صحبت و جواب درباره اینکه آیا روسیه و یا آمریکا دوست واقعی مصراست، کازانکین گفت که سادات به ایران آمده است تا کمک اقتصادی و نظامی از ایران دریافت نماید. جواب دادم تقاضای کمک اقتصادی منطقی است ولی تقاضای کمک نظامی از طرف مصر از ایران فکر نمی کنم صورت پذیرد. چون شاه در حال بازسازی

ص: 539

نیروهای خودش می باشد. کازانکین با خنده گفت: «خوب، آیا فکر نمی کنید که مصریها از طریق معامله ای بین شما و ایران این کمک نظامی را دریافت دارند ؟» گفتم که کنگره آمریکا هیچگاه از این طریق کمکی نخواهد کرد و درباره مشکلات تحویل 6 فروند هواپیمای سی - 130 صحبت کرد. او فهمید و به علامت مثبت سری تکان داد.

در جواب این سؤال من که ایران در صورت کمک نظامی به مصر چه سودی خواهد برد، کازانکین گفت حمایت سیاسی دولتهای عربی را کسب خواهد کرد. مصر از نفوذ خود در سیاست خلیج فارس ایران استفاده خواهد کرد و عراق را وادار خواهد کرد که به طرفداری از این سیاست بپردازد. گفتم به نظر من ایده خوبی است ولی در صورتی که به سود ایران نباشد ایرانیان به مصر کمکی نخواهند کرد. کازانکین گفت آمریکا «بدون شک به شاه خواهد گفت » که به مصر کمک نماید. گفتم که ممکن است روسیه از آن طریق با کشورهای اروپای شرقی کار کند، ولی در رابطه با نارضایتی ایرانیها از قیمتهای نفت و میزان فروش حتی اگر ما بخواهیم یک چنین کاری بکنیم عملی نیست.

موارد مختلف (بیوگرافیک و غیره) کازانکین موافقت کرد که خانواده اش را برای صرف نهار در هفتم ژوئیه به منزل من بیاورد، ولی صرف نهار در رستوران ما در سفارت آمریکا را قبول نکرد و خواستار «محل بی طرفی» برای ملاقات شد. وقتی که گفتم که می توانم او را با ماشین از مقابل سفارت روسیه به محل صرف نهار ببرم امتناع ورزید و گفت که «ایرانیها همیشه در تعقیب ما هستند.» دختر او انگلیسی را خیلی خوب صحبت می کند ولی خجالتی است.

او در داخل ماشین به زبان روسی به پدرش گفت که انگلیسی صحبت کردن او همراه با «لهجه ای کاملاً روسی است.» کازانکین در مورد اعمال تروریستها این بار برخلاف دفعه قبل علاقه ای نشان نداد (مراجعه شود به یادداشت مکالماتی من در 12 ماه مه) و تأیید کرد که در 27 اوت به مدت چند هفته جهت گذراندن تعطیلات به روسیه خواهد رفت. فشار خون او پایین آمده بود و می توانست ودکای خود را همراه با آبجو بنوشد. به هنگام بازگشت به سفارت کازانکین اظهار داشت که صحبت کردن با من برایش بسیار راحت بوده است در حالی که اصلاً نمی توانست با مشاور اسکوتزکو (که در خانه اش من با کازانکین آشنا شدم) به این راحتی سخن بگوید که به نظر او اسکوتزکو «خیلی جدی است.» گفتم: «اسکاتی به نظر من این طور نیست» و به موضوع خاتمه دادیم.استمپل

علاقه شوروی در مورد دیدار احتمالی کیسینجر و سایر امور سیاسی

سند شماره (27) تاریخ: 12 ژوئیه 1976-21 تیر 1355خیلی محرمانه صورت مذاکرهمکان: استیک هاوس تهران شرکت کنندگان: دکتر گنادی کازانکین، دبیر دوم سفارت اتحاد جماهیر شوروی - جان دی. استمپل، دبیر اول سفارت آمریکا موضوع: علاقه شوروی در مورد دیدار احتمالی کیسینجر و سایر امور سیاسی بر سر میز نهار امروز کازانکین به نحو غیر عادی لحن استقبال کننده داشت و بیشتر آمادگی داشت که درباره مسائل مختلف بحث کند که در گذشته وضع چنین نبود. این امر ممکن بود بدان جهت باشد که برنامه

ص: 540

این نهار ده روز به تأخیر افتاده بود و او چند نکته ویژه داشت که می خواست در میان بگذارد. ما درباره مطالب زیر بحث کردیم:

دیدار احتمالی کیسینجر از ایران کازانکین در مورد گزارش روزنامه رستاخیز در شماره اول ژوئیه مبنی بر اینکه کیسینجر وزیر امور خارجه آمریکا قرار است به ایران بیاید بسیار کنجکاوی نشان می داد. من در پاسخ گفتم که ما هم این شایعات را شنیده ایم ولی هنوز مطلب قطعی درباره این دیدار احتمالی در دست نداریم. کازانکین مدت چند دقیقه مرا سؤال پیچ کرد و پرسید که اگر کیسینجر به ایران بیاید برای چه منظوری می آید؟ من در پاسخ گفتم او اگر به ایران بیاید این یک دیدار ساده برای نشان دادن حسن نیت خواهد بود زیرا ما مسائل عمده ای در مناسبات ایران و آمریکا نداریم.

دیدار حافظ اسد رئیس جمهوری سوریه از ایران کازانکین پرسید که آیا من اطلاعی درباره دیدار قریب الوقوع اسد از ایران دارم؟ من در پاسخ گفتم که حتی چیزی در این باره نشنیده ام. او با کمال اطمینان گفت اسد ظرف 5 یا 6 روز آینده به ایران خواهد آمد.

در پاسخ به پرسش من در مورد «به چه منظوری؟» «کازانکین گفت اسد در پی دوستانی می گردد تا درلبنان به کمک او بشتابند. من به کازانکین گفتم او باید پاسخ این پرسش را بداند زیرا اتحاد شوروی و سوریه دوستان خوبی هستند و سلاحهای شوروی در لبنان به کار برده می شود. او یک واکنش دفاعی از خود نشان داد و گفت اسد در مورد سیاستش در لبنان با اتحاد شوروی مشورت نکرده است. او افزود که شورویها از جنگ سوریه علیه فلسطینی ها چندان دل خوشی ندارند. او همچنین از مرگ ملوی سفیر اظهار تأسف کرد.

معامله نفتی ایران با اکسیدنتال معامله نفتی پیشنهادی اکسیدنتال با ایران مورد توجه کازانکین قرار گرفت. او از من خواست تا نظر خود را در این باره بگویم (چنین چیزی معمولاً به نشانه یک پرسش آمده شده است). من گفتم سفارت درباره این مطلب اعم از اینکه مثبت یا منفی باشد مطالب کمی شنیده است. چنان که او بدون شک درباره معامله نفتی اکسیدنتال و شوروی آگاهی داشت. آرماند هامر به طور کلی به تنهایی کار می کند. من ندیده بودم درباره این معامله مخالفت علنی شده باشد هرچند این امر در حیطه فعالیت من قرار نگرفته است. تا آنجایی که من اطلاع دارم این معامله رسما تصویب شده بود. کازانکین گفت که این نخستین بار است به غیر از ایران با اتحاد شوروی حقوق اکتشافی در منطقه دریای خزر به دست می آورد و می خواستم بدانم که آیا این موضوع اهمیت دارد یا خیر؟ من گفتم این یک معامله صرف است و فاقد هر گونه اهمیت سیاسی است.

کشته شدن یک راننده روسی در پاسخ به سؤالی از سوی کازانکین درباره «اوضاع در ایران» من اظهار خشنودی کردم از اینکه این

ص: 541

همه تروریست دستگیر شده اند. کازانکین در پاسخ گفت که به عقیده او «تهدید به اصطلاح تروریستی» همچنان ادامه خواهد داشت و با یک لحن حاکی از اینکه به عقیده او این یک امر مسلم است به مرگ یک راننده شوروی در نزدیکی قزوین در حدود 10 روز یا دو هفته قبل اشاره کرد. جسد این راننده پیدا شده و هیچ گونه نشانه مشهودی از اینکه برای سرقت بار کامیون حامل کشمش کوشش شده است وجودنداشت.

حدس شورویها این است که آنها یا راهزنان یا تروریستها بوده اند.

متفرقه هنگامی که ما صورت حساب را می پرداختیم کازانکین از من پرسید که حکومت آمریکا چه مبلغ پول برای پذیراییها به من می دهد. من در جواب گفتم که موارد فرق دارد ولی حدود 125 دلار در هر سه ماه می باشد. هر چند من همیشه بیشتر از این مبلغ خرج می کنم. کازانکین گفت او کمتر از این مبلغ دریافت می دارد، ولی تقریبا همیشه بیشتر پول را از جیب خود خرج می کند. او همچنین کنجکاو به نظر می رسید از اینکه چرا من سه عدد مداد در جیب خودم دارم (من معتقدم به اینکه او همیشه تصور کرده است که یکی از این مدادها نقش «استراق سمع» را ایفا می کند). من 1) قلم خودکار 2) مداد مکانیکی دولت آمریکا که ارزش یک شی ء آنتیک دارد 3) قلم ماژیک صلیب شکل خود را به آن نشان دادم و توضیح دادم که چرا سه مداد به کار می برم. کازانکین ممکن بود تردستی مرا مورد تحسین قرار داده باشد. ولی هنوز به نحو قطعی متقاعد نشده بود و فکر می کرد که حمل سه مداد یک امر مضحکی است.جی. دی. استمپل

مسائل مختلف سیاسی: دیوید راکفلر

سند شماره (28) صورت مذاکرهخیلی محرمانه شرکت کنندگان: دکتر گنادی کازانکین دبیر دوم سفارت شوروی - جان دی. استمپل، مأمور سیاسی مکان و تاریخ: استیک هاوس تهران، 18 اکتبر 1976-26 مهر 1355 موضوع: مسائل مختلف سیاسی کازانکین که یک هفته قبل پس از مرخصی 50 روزه در اتحاد شوروی بازگشته بود سرحال بود. او بخشی از تعطیلات خود را در یک تندرستی گاه گذرانده بود و این امر به او امکان داده بود که زخم معده اش کاملاً معالجه شود و فشار خونش پایین بیاید. او این فرصت را با سفارش دادن ودکا «برای نخستین بار از ماه ژوئن» جشن گرفت. در جریان گفتگو ما درباره مطالب زیر بحث کردیم:

دیوید راکفلر کازانکین درباره دیدار اخیر دیوید راکفلر از تهران کنجکاوی ویژه ای نشان داد. من توانستم فقط این موضوع را به او بگویم که به عقیده من راکفلر مدت کوتاهی در اینجا بود و حالا دیگر رفته است کازانکین در جریان صرف نهار 3 بار به این موضوع اشاره کرد (ظاهرا این موضوع برای دستگاه اطلاعاتی شوروی از اولویت برخوردار است). من درباره پذیرفتن ارتباط سنتی مارکسیستی بین سرمایه بزرگ و حکومت بزرگ او را سرزنش کردم، و او در پاسخ با همان حالت انبساط خاطر کلمات معمولی پدر مآبانه خود را درباره اینکه آمریکاییها هرگز از ارتباط «بنیادی» بین سرمایه بزرگ و حکومت آگاهی ندارند تکرار کرد.

ص: 542

من گفتم که راکفلر فقط از این کشور عبور می کرده است. کازانکین دوبار از من پرسید که آیا راکفلر شاه را دیده است؟ من به او گفتم که درباره این دیدار بیش از این واقعیت که راکفلر در اینجا بوده است و من هنگامی که شب گذشته به خانه می رفتم در یک مکالمه تصادفی از این امر اطلاع یافتم، اطلاعی دیگری در این باره ندارم.

دیدار ژیسکاردستن، مناسبات ایران و شوروی، سیاست داخلی ایران

کازانکین همچنین درباره نتایج دیدار رئیس جمهوری فرانسه کنجکاوی نشان می داد. علیرغم اظهارات من مبنی بر اینکه همه چیز در جراید منعکس شده است یک و 2 یا 3 مرتبه به این موضوع بازگشت در مرتبه سوم توجه او معطوف به مسئله عمل آوردن سوخت هسته ای بود. (او درباره اصطلاح دقیق آگاهی نداشت و هنگامی که من «غنی کردن مجدد مواد زائد هسته ای» را به کار بردم او با این اصطلاح آشنایی پیدا کرد.) من تصور می کنم فرانسویان از بحث اساسی با ایران درباره این مسئله اجتناب کرده و موافقت کرده اند که فقط 2 راکتور هسته ای به ایران بفروشند. من یادآوری کردم که براساس یک اظهار نظر رسمی فرانسه در روزنامه هرالد تریبیون چند روز بعد گمان می کنم که فرانسویان درباره کنترل مواد زائد هسته ای به موضع ما در این باره نزدیک تر شده اند.

مناسبات ایران و شوروی از آنجایی که کازانکین مدتی خارج از ایران بود او همچنان از من می پرسید که در اینجا چه وقایعی رخ داده است؟ من از این فرصت استفاده کرده به تیرگی مناسبات شوروی و ایران و از جمله مقاله روزنامه تهران جورنال درباره فروش اسلحه شوروی به عراق اشاره کردم و خواستار واکنش او شدم. کازانکین روابط شوروی و ایران را «نه خوب و نه بد» توصیف کرد. او اظهار داشت که مناسبات اقتصادی همچنان ادامه دارد و همچنین گفت در نتیجه دیدار وزیر بازرگانی شوروی یک موافقتنامه جدید اقتصادی 5 ساله که تقریبا 2 برابر سطح کنونی داد و ستد ایران و شوروی است منعقد خواهد شد. (یادداشت: این مطلب در روزنامه بامدادی روز بعد منعکس شده بود). کازانکین درباره ترکیب این داد و ستد اظهار بی اطلاعی کرد ولی در ضمن گفت که این موافقتنامه شاید صرفا توصیه ترتیبات موجود باشد.

در نتیجه پرسشهای من کازانکین پذیرفت که روسها در مورد معاملات مربوط به اسلحه ایران با ایالات متحده نظر انتقادی دارند و از من پرسید که چرا به عقیده من ایران نیاز به سلاحهای پیشرفته و پیچیده دارد.

من در پاسخ گفتم که ایرانیان معتقدند که این سلاحها را برای دفاع از خودشان در برابر عراق که سلاحهای پیچیده از شوروی دریافت می کنند لازم دارند. کازانکین در برابر این پرسش پاسخی نداشت و به مهارت به موضوع دیگری پرداخت. (قبلاً او از این عقیده دفاع کرده بود که عراق چندان توانایی حمله به ایران را ندارد ولی این بار او این موضوع را به طور ساده کنار گذاشت.) سیاست داخلی ایران ضمن یک بحث کلی درباره امور سیاسی ایران کازانکین گفت که سفارت شوروی به موضوع انتخابات شوراهای محلی توجهی نکرده است زیرا به عقیده سفارت شوروی این انتخابات فاقد اهمیت هستند. او

ص: 543

این نظر را ابراز داشت که هویدا همچنان نخست وزیر باقی خواهد ماند و خاطرنشان ساخت که فریدون مهدوی به احتمال زیاد دبیرکل حزب رستاخیز خواهد شد. من استدلال کردم که مهدوی یک کاندیدای جدیدی است، ولی گفتم من نام چند نفر دیگر را شنیده ام. او پذیرفت که نامهای مجیدی و باقری را به عنوان کاندیداهای احتمالی شنیده است، ولی داوطلب ذکر نامهای دیگر نشد. کازانکین گفت به عقیده سفارت شوروی در اوایل ماه نوامبر تغیراتی در کابینه رخ نخواهد داد و اظهار نظر کرد که اگر قرار باشد کس دیگری به جای هویدا منصوب شود انصاری به احتمال به این پست گماشته خواهد شد. من با او اظهار موافقت کردم که احتمال نمی رود کس دیگری جای هویدا را بگیرد، ولی گفتم که به عقیده من نه انصاری و نه آموزگار به جانشینی هویدا در صورتی که هویدا کنار رود منصوب نخواهند شد. زیرا چنین کاری به منزله جانبداری از یک جناح حزب در مقابل جناح دیگر خواهد بود. کازانکین اهمیت جناحها را مورد تمسخر قرارداد و گفت این جناحها درباره انتصابات آینده و یا سیاست به طور کلی هیچ گونه اثری نخواهند داشت.

یادداشت: کازانکین مسئله پناهندگی سیاسی احتمالی زاسیموف، خلبان هواپیمای پستی شوروی را در آمریکا که از 24 سپتامبر در دست ایرانیان است به هیچ وجه در میان نگذاشت. او حتی ذکری هم از این مسئله نکرد در صورتی که من انتظار داشتم که او لااقل به مسئله اشاره کند.جی. دی. استمپل

نامه خبری دریاسالارها

سند شماره (29) تاریخ: 15 نوامبر 1976-24 آبان 1355سری ریاست عملیات نیروی دریاییدر دسترس بیگانگان قرار داده نشود سری - قابل رؤیت فقط برای دریاسالارها موضوع: نامه خبری دریاسالارها 1- اخیرا از تصمیم خود مبنی بر ایجاد نامه خبری دریاسالاری که از طریق آن می توانم اخبار را برسانم با شما مشورت کردم. این یادداشت در ادامه همان مشاوره هاست.

2- در 29 اکتبر 1976 سرهنگ ویکتور بلنکو خلبان میگ 25 روسی که به آمریکا پناهنده شده بود، از کشتی استقلال آمریکا بازدیدی به عمل آورد. این بازدید تأثیر بسیار بر سرهنگ بلنکو داشت و همراهی افسر نیروی هوایی آمریکا از وی نشانگر اهمیت اقامت وی در آمریکا می باشد.

3- فکر کردم که شاید شما علاقه داشته باشید اظهار نظرات سرهنگ بلنکو را پیرامون عملیات و زندگی در دریا بدانید بنابراین نکات مهم اظهارات وی را برایتان ارسال می دارم.

4- چون هر دو نکته گویای این حقیقت هستند که بلنکو از ناو آمریکایی بازدید کرده است لذا این اطلاعات با عنوان حساس طبقه بندی شده اند. به همین جهت من نیز تصمیم گرفتم این اطلاعات را با عنوان قابل رؤیت فقط برای دریاسالارها برایتان بفرستم. لیکن در صورتی که شما نیز مایل باشید به نظر من اشکالی ندارد که بعضی از مطالب را به صورتی طبقه بندی شده و شفاهی به بعضی از زیردستان خود انتقال بدهید.جی. ال. هالووی سوم دریاسالار نیروی دریایی آمریکا

ص: 544

نکاتی مهم از اظهارات سرهنگ بلنکو - بلنکو رویهم رفته از تماشای سرعت و هماهنگی فعالیتها در از سرگیری و آغاز عملیات لذت می برد وی اظهار داشت: «آنچه که من هم اکنون شاهد آن بوده ام بسیار عالی است و گویا من از یک سیاره دیگر بازدید می کنم. این مهمترین اجرای حرفه ای است که تاکنون دیده ام. هرکس به کار خودش وارد است و بدون اینکه یک مقام بالاتر به او دستوری بدهد کار خودش را انجام می دهد. من تعجب می کنم که این همه آدم در چند نقطه مربوط به پرواز فعالیت می کنند بدون اینکه فریاد بزنند و یا با یکدیگر بحث کنند. شرط می بندم که روسها حاضرند همه چیر را بدهند و آنچه را که من دیده ام آنها نیز ببینند.» پس از صرف شام، بلنکو را به مرکز عملیات بردند و به او نشان دادند که چگونه می توان یک هواپیما را دنبال کرد. او عملیات پروازهای شبانه را از کابین کاپیتان مشاهده کرد. در تمام طول مشاهدات وی از میزان کارایی، انضباط و مهارت کافی در اداره سیستمهای ناوی و هوایی در شگفت بود. او چند بار اعلام کرد که تا به حال چنین مهارت و کارایی را ندیده است.

- بلنکو وقتی فهمید که تمام تعمیرات و بازدیدهای هواپیما در روی عرشه ناو هواپیمابر انجام می شود اظهار تعجب کرد: «منظورتان این است که شما هیچ هواپیمایی را برای تعمیر به کارخانه نمی فرستید؟ قابل قبول نیست - کاملاً باورنکردنی است. من با جهانی کاملاً متفاوت مواجه شده ام اگر من بتوانم شما را به کشورم ببرم و نشان بدهم طرز کارمان را و اینکه چگونه سازمان داده شده ایم و اینکه چگونه با افراد رفتار می کنیم شما حرفهای مرا باور نخواهید کرد، همان طور که من آنچه را که می بینم باور نمی کنم. ولی می دانم که آنچه را که می بینم یک اجرای نمایشی نیست. می بینم که 4500 نفر در هماهنگی کامل به کار مشغول هستند، حرفه ایهایی که شغل خود را به خوبی وارد هستند و همه کارشان را با اعتماد کامل انجام می دهند.» - غذا یکی از موضوعات جالب توجه او در ناو بودن در سالن مخصوص افسران، بلنکو نگران مقدار غذایی بود که می توانست بخورد. وقتی که به او گفتند که محدودیتی وجود ندارد، او بشقاب خود را پر از غذا کرد. وقتی که علامت 75 دلار را روی دیوار دید به او توضیح داده شد که صورتحساب ماهانه غذایی افسران 75 دلاراست. «یک سرهنگ چقدر درآمد دارد؟» حدود 1200 دلار و شما می گویید که یک افسر از این مبلغ هنگفت فقط 75 دلار برای غذا می پردازد؟» دیگر موارد موجود در سالن نیز اصولاً برای بلنکو قابل درک نبود. علاوه بر لذتی که از کیفیت و مقدار غذا برد از اینکه می شنید که سالن هیچ گاه تعطیل نبوده و افسران حتی به هنگام عملیات نیز می توانند برای صرف غذا به اینجا بیایند تعجب کرد. او با شتاب موضوع را پیگیری می کرد.

در آخرین صبح اقامتش، پناهنده عملیات سوخت رسانی را مشاهده کرد، یکی از هواپیماها را که به محوطه پرواز آورده می شد، نگاه کرد و از قسمت لباسشویی، PX، بخش دریاگرفتگی، محوطه استراحت و سالن دریانوردان نیز بازدید کرد. پس از مشاهده سالن دریانوردان گفت که انواع غذا در اینجا بیشتر و متنوع تر از انواع غذا در سالن افسران است.

وقتی که از او پرسیده شد که در طول بازدید چه چیزی بیشتر بر او تأثیر گذاشته بود، بلنکو گفت:

«تخصص، آگاهی از کار، حالت اجرای کار و سرسپردگی افراد دیگر ». بلنکو دائما می گفت که وی هرگز مهارت و کارایی موجود مشابه در ناو استقلال را در جای دیگر ندیده است.

ولادیمیر میخائیلویچ وینوگرادوف، سفیر جدید شوروی در ایران

ص: 545

سند شماره (30) تاریخ: 3 فوریه 1977-14 بهمن 55سری یادداشت جهت: کاردارمأمور سیاسی از: SRF (سیا - م) موضوع: ولادیمیر میخائیلویچ وینوگرادوف، سفیر جدید شوروی در ایران به پیوست یک خلاصه از شرح زندگی ولادیمیر میخائیلویچ وینوگرادوف همراه با نسخه ای از بیوگرافی ضبط شده وینوگرادوف که در سال 1967 تهیه شده ارسال می شود.(1) سری - غیر قابل دسترسی برای بیگانگان ولادیمیر میخائیلویچ وینوگرادوف معاون وزارت امورخارجه اتحاد جماهیر شوروی وینوگرادوف که یک اقتصاددان و کارمند با تجربه بازرگانی است، در آوریل 1967 پس از بیش از 4 سال خدمت به عنوان سفیر شوروی در ژاپن به معاونت وزارت امورخارجه شوروی منصوب شده است. تا انتصاب قبلی، او هرگز در وزارت امورخارجه سمتی نداشته هرچند مسئولیتهای بازرگانی او مستلزم سفرهای مکرر به خارجه بوده است. وینوگرادوف که یک مرد نسبتا جوانی است ظاهرا در عملکرد اخیرش در توکیو دستگاه رهبری شوروی را تحت تأثیر قرارداده است.

وینوگرادوف در تاریخ اوت 1921 در شهر وینیتسا واقع در جمهوری اوکراین به دنیا آمده است. اندکی پس از اتمام تحصیلات در آکادمی بازرگانی خارجی اتحاد شوروی در سال 1948 وارد بازرگانی خارجی شد. از سال 1948 تا 1952 وینوگرادوف به عنوان رئیس بخش پژوهش تجارت اقتصادی وزارت بازرگانی خارجی و سپس به عنوان کفیل نماینده بازرگانی در سفارت شوروی در لندن خدمت می کرد. سپس او به ترتیب در سمتهایی از قبیل کفیل ریاست اداره صادرات و رئیس اداره بازرگانی با کشورهای غربی در وزارت بازرگانی خارجی از سال 1952 تا 1956 انجام وظیفه کرده است. او تا سپتامبر سال 1962 در این سمت باقی بود و آن گاه به ریاست سیاسی شوروی در توکیو منصوب شد.

وینوگرادوف در کشورهای غربی به کرات سفر کرده است. در سال 1954 از کشورهای آرژانتین و اوروگوئه و دانمارک دیدن کرد و پس از اینکه مناسبات شوروی و یوگسلاوی از سرگرفته شد، ریاست نخستین هیئت نمایندگی شوروی در یوگسلاوی را به عهده گرفت. سفرهای دیگر از سال 1954 تا 1956 شامل مأموریتهای بازرگانی به مکزیک، اطریش، فرانسه بود. وینوگرادوف به عنوان اقتصاددان و شخصیت شماره دو در هیئت بازرگانی شوروی در سال 1956 قرارداشت. این گروه مرکب از کارشناسان صلاحیت دار عالی منطقه ای بود. در سال 1959 او همراه ان. اس. خروشچف (زمامدار شوروی قبل از برژنف - م) به ایالات متحده رفت، و برای مأموریتهای رسمی به نروژ و ایتالیا سفرکرد. وینوگرادوف در سال 1961 به همراهی خروشچف به وین رفت و در همان سال در رأس یک هیئت نمایندگی به ایتالیا سفر کرد. جدیدترین سفر او در مارس و آوریل 1967 بود، هنگامی که او همراه کوزنتسوف معاون وزارت امور خارجه شوروی به یک سفر موقتی مأموریتی به واشنگتن و سازمان ملل متحد در نیویورک رفت.

انتصاب وینوگرادوف به عنوان سفیر شوروی در ژاپن ظاهرا به معنای تمایل شوروی به تسریع

ص: 546


1- به خاطر تشابه شرح زندگی با بیوگرافی ضمیمه شده از چاپ خلاصه شرح زندگی صرف نظر شد. م

بازرگانی در این کشور و در عین حال خنثی کردن دشواریهای بالقوه در این منطقه با بازار مشترک و اروپا بوده است. روش خوشایند و توانایی ماهرانه او در مذاکرات، درست در نقطه مقابل برداشت استهزاآمیز سلف او بود که ژاپنی ها را مطلقا از خود دورکرده بود. تماسهای وینوگرادوف با رهبران حکومتی و بازرگانی راه را برای یک موافقتنامه ساله که در فوریه 1963 بین اتحاد جماهیر شوروی و ژاپن امضا شد، هموار نموده بود. علیرغم تأثیرات مساعدی که در نتیجه فعالیتهای علنی وینوگرادوف ایجاد شده بود فعالیتهای پشت پرده او با گروههای دست چپی ژاپن باعث شد که بعضی از ناظران غربی معتقد شوند که وینوگرادوف یک مأمور اطلاعاتی است. به هر صورت دوران خدمت او در ژاپن مملو از کارایی فزاینده و فعالیتهای ارتباطی مکرر از سوی کادرهای سفارت بود.

وینوگرادوف که یک مرد درشت اندام، با نگاههای نافذ می باشد دارای موی قهوه ای رنگ و چشمان آبی و رنگ خوشایند پوست صورت است. وینوگرادوف به عنوان شخصی خوش مشرب توصیف شده است و شهرت دارد که در مذاکرات همه جوانب را رعایت می کند، ولی در عین حال مذاکرات را به طول و تفصیل می کشاند. او انگلیسی را به روانی صحبت می کند و دانش محدودی درباره زبان ژاپنی دارد و از قرار معلوم اندکی اسپانیولی بلد است. همسر او یلنا آناتولیونا که در سال 1919 به دنیا آمده است زبان ژاپنی را روان تکلم می کند. این زوج یک دختر دارند به نام یلناولادیمیرونا.14 ژوئیه 1967

خاورمیانه، شاخ آفریقا، سفر پرزیدنت کارتر و اعضای کنگره...

سند شماره (31) صورت مذاکره خیلی محرمانه زمان و مکان: چهارشنبه 14 دسامبر 1977-23 آذر 56، استیک هاوس تهران شرکت کنندگان: گنادی کازانکین، دبیر اول سفارت روسیه - جان. دی.استمپل، دبیر اول سفارت آمریکا، تهران موضوع: خاورمیانه، شاخ آفریقا، سفر پرزیدنت کارتر و اعضای کنگره، گسترش مخالفتها، توطئه ها و موضوعات مختلف.

پس از مراجعت از وطن در ماه سپتامبر این دومین باری است که کازانکین را ملاقات می کنم. در رابطه با وقایع اخیر (پرواز غیرمشروع روسیه بر فراز اتیوپی و منفی جلوه دادن مواضع خاورمیانه ای آمریکا توسط پراودا و غیره) از او سؤالاتی کرده و عدم نارضایتی خود را از سیاست کنونی روسیه بدون اینکه مستقیما توهینی کرده باشم ابراز داشتم. گفتگوها در رابطه با موضوعات در زیر خلاصه شده است:

خاورمیانه بدون مقدمه از او پرسیدم که آیا روسیه می داند که بر سر صلح در خاورمیانه دارد چه می آورد. در جوابم گفت ظاهرا آمریکاییها اجلاس قاهره را خوب به پیش برده اند. جواب من این بود که تشکیل آن به درخواست دو طرف بود نه فقط به خواست آمریکا و درباره بدگونه جلوه دادن بیانات آقای ونس توسط پراودا حمله کردم (مسکو 17870). با بی میلی گفت: «من چیزی در این مقال نمی دانم» و من صحبت در این موضوع را با «بهتر است بدانی، جون دولت شما در این باره اصلاً کمک کننده نیست. بهتراست از بد جلوه دادن مواضع ما دست بردارید ». خاتمه دادم.

ص: 547

سفر کارتر به ایران کازانکین می خواست بداند که پرزیدنت درباره چه چیزی می خواهد با شاه گفتگو نماید. گفتم که سفر بسیار کوتاه است و تنها رؤسا می دانند که درباره چه چیزی بحث خواهند کرد. کازانکین گفت که بازدید شاه از واشنگتن خیلی بد برگزار شد که مربوط به تظاهرات می شد و من گفتم که برعکس فرصت بسیار خوبی برای دو رهبر بود تا با هم نشسته و به تبادل نظر عقاید شخصی که در واشنگتن ایجاد شده بود بپردازند. کازانکین گفت: «پس همه چیز رو به راه است؟» گفتم: «ظاهرا که این طور است.» گسترش مخالفت کازانکین زحمت بسیار کشید و درباره تظاهرات و سخنرانیهای اخیر و غیره به صحبت پرداخت. به آرامی به او گفتم که حتما همانطور که گفته شده او نیز به من خواهد گفت که این تظاهرات به وسیله قدرتهای بیگانه تشکیل شده است.

با صدایی حاکی از پارسایی و رنجش خاطر، او از هرگونه ارتباط با تظاهرات و تظاهرکنندگان امتناع ورزیده گفت که اینها ممکن است نشانگر «اراده مردم» و یا شاید «طرح شده به وسیله شما» باشد. من خندیدم و با سرپیچی از روند بحث عبارت «شما بهتر می دانید» را تحویل دادم. ظاهرا فعالیتهای اخیر محوطه دانشگاه روسها را شگفت زده کرده بود و چون کازانکین درباره جزئیات تظاهرات حتی از طریق مطبوعات نیز چیزی نمی دانست، من نیز سعی در مطلع ساختن او ننمودم.

سفر اعضای کنگره علاوه بر سفر کارتر و فعالیتهای مخالفین، ظاهرا کازانکین علاقه دارد درباره «گزارشهایی» که درباره سفر نمایندگان کنگره به ایران شده چیزهایی بداند. او گفت که قرار بود یک سفر قبل از کریسمس صورت بگیرد. گفتم: «نه این طور نیست.» ولی با حالتی حاکی از عدم اطمینان گفتم که ممکن است «چند» نفر بعد از کریسمس بیایند. وقتی که در این باره از شخصی به نام زابلوکی نام برد گفتم بعد از سفر پرزیدنت قرار است دو یا سه سفر ترتیب داده شود ولی درباره جزئیات دقیق آن چیزی نمی دانم. (اظهارنظر: کازانکین دیگر درباره اختلافات بین قوه مجریه و مقننه سؤال نکرد، ولی مسلم است که به عنوان شاخصهای اختلاف بین کاخ سفید و کنگره آنها مایل به دانستن چیزهای زیادی درباره سفر اعضای کنگره هستند.) توطئه های نظامی کازانکین از شایعه ای مبنی بر یک توطئه نظامی به منظور سرنگونی رژیم و متعاقب آن دستگیری 26-25 افسر ارتش که شنیده بود سؤال کرد. گفتم که در این باره چیزی نمی دانم ولی او به طور مداوم سؤال می کرد که آیا می دانم چه افسر یا افسرانی در رابطه با جاسوسی دستگیر شده اند؟ گفتم که در این زمینه شایعاتی شنیده ام ولی هنوز نتوانسته ام درباره آنها تحقیق کنم.

اظهارنظر: در 15 دسامبر یک روزنامه فارسی گزارش کرد که سرهنگ مقربی به جرم جاسوسی «برای یک قدرت خارجی» محاکمه شد، ولی نه در دنباله و نه بعدا درباره این حقیقت که وی جاسوس روسها بود چیزی نوشته نشد.

ص: 548

پروازهای غیرقانونی روسیه بر فراز اتیوپی تقریبا در پایان نهار گفتم که از یک چیز دیگر بسیار ناراحت شده ام و آن این است که نمی دانم روسیه بر سر صلح در شاخ آفریقا چه می خواهد بیاورد. وی گفت که روسیه اصرار دارد که اتیوپیائیها در برابر تهاجمات سومالیائیها ایستادگی نمایند. گفتم که این هفته ظاهرا هفته خوبی برای روسها نیست چون اول درباره بیانات وزیر امورخارجه دروغ پردازی کرده اند و حالا هم به طور غیرقانونی بر فراز کشورها پرواز می کنند تا ابتکارات صلح منطقه از طریق سازمان وحدت آفریقا را به انحراف بکشانند. گفتم نمی دانم این کارها بر دتانت آمریکا و شوروی در درازمدت چه اثری خواهد داشت. با خاطرنشان ساختن این موضوع که اینها فقط نظرات شخصی من و بسیاری از افراد دولت من است، گفتم که درباره این پروازها چیز زیادی نمی دانم ولی بهتر است که او در این باره اطلاعاتی به دست آورد، و به همکارانش نیز اطلاع دهد که آمریکاییها و احتمالاً کشورهای دیگر خیلی خوشحال نیستند و احتمالاً بد نخواهد بود اگر «روسیه تجاوز به حریم هوایی یک کشور دیگر را به منظور پیشبرد اهداف توسعه طلبانه خود کنار بگذارد.» کازانکین که از این جواب من در رابطه با پرچم سرخش خوشش نیامده بود با بی اعتنایی گفت: «خوب، این نظر توست ولی نظر من کاملاً فرق می کند.» ما بحث را با اظهار نظر من مبنی بر اینکه بهتر است که روسیه نیز حرکات خود را با احتیاط بیشتر انجام داده و از به هم زدن روند ابتکار صلح سازمان وحدت آفریقا خودداری کند به پایان بردیم. با کمال تعجب کازانکین در این باره نظری اظهار نکرد.

موضوعات مختلف در طول صرف نهار، کازانکین از اینکه با اعضای بیشتری از سفارت آمریکا آشنا نیست اظهار ناراحتی کرد. من گفتم که کارمندان ما در چند شیفت کار می کنند و او فورا درباره ولادیمیر اسکوترکوورابرت لزارد سؤال کرد. گفتم که آنها اینجا را ترک کرده اند و جایگزین آنها از راه خواهند رسید. به هنگام صرف نهار قبلی کازانکین مرا به حمام سونای کمیسیون تجاری سفارت روسیه دعوت کرده بود. من طفره رفته بودم ولی با تکرار این دعوت گفتم که تا پایان دیدار پرزیدنت از اینجا امکان پذیر نیست. ضمنا نمی دانم هدف از این دعوت به سونا چیست. او با حالت تدافعی گفت: «اگر می ترسی می توانی یکی از افرادت را نیز با خودت بیاوری.» در جواب گفتم که آیا برای آمدن به رستوران ما در سفارت آمریکا اجازه گرفته است و اگر بخواهد می تواند یکی از « مأمورین امنیتی خود را همراه بیاورد. » کازانکین خندید و گفت: «تنها می آیم.» من هم گفتم سال بعد وقتی که او به رستوران ما آمد و غذا خوردیم من هم به حمام سونای آنها خواهم رفت. او زیر لب گفت که ترتیب این برنامه داده خواهدشد. (اظهارنظر:

کازانکین اصولاً آماده این تندروی از طرف من نبود و حتی برخلاف معمول نتوانست در برابر عملهای من عکس العملی فوری نشان دهد. در پایان نهار، شدیدا عرق می ریخت (ممکن است زخم معده اش عود کرده باشد) و فراموش کرد که وعده ای برای نهار دیگر بگذارد که قبلاً همیشه قرار را می گذاشت. کلاً با یک نیمه لبخند و حالتی حاکی از رنجش و یا خشم توأم با ادب علیه دولت روسیه برخورد می کردم بدون اینکه به شخص کازانکین توهینی کرده باشم. ولی رفتارم حاکی از این بود که وی یک مقام سیاسی بسیار ضعیفی است، چون راجع به موضوعاتی که من درباره آنها بحث می کردم، چیزی نمی دانست.

کتاب چهل و هشتم

شوروی «شرق تجاوزگر» بخش اول (2)

ص: 549

ص: 550

کتابچه بیوگرافی

ص: 551

ص: 552

غیرقابل رؤیت برای بیگانگان سریآژانس مرکزی اطلاعات (CIA) ایالات متحده آمریکاآوریل 1977 اتحاد جماهیر شوروی، ضمیمه شماره 4اطلاعات حفاظتی امنیتی ملی استفاده غیرمجاز باعث محکومیت جنائی خواهد بود

مقدمه

برنامه کتابچه بیوگرافی، که توسط اداره مرکزی مراجعات دنبال می شود، هدفش این است که در مورد هر کشوری از زندگینامه و بیوگرافی اشخاص مهم کتابچه ای تهیه کند که به طور مستمر تجدید نظر گردد.

اهمیت زندگی جاری اشخاص تنها دلیل برای آوردن ایشان در کتابچه است. بسته به اهمیت منافع آمریکا در آن کشور مورد نظر، تعداد اشخاص نام برده شده متفاوت است. مثلاً در مورد شوروی و چین حدود 200 شخصیت را نام برده ایم که بیشترین رقم می باشد.

چنانچه امکانات پرسنلی داشته باشیم هر 3 سال یکبار کلیه کتابچه را تعویض خواهیم کرد. ضمنا ضمیمه هایی هم هرچند وقت یکبار اضافه خواهند شد که بسته به شرایط خاص یا تغییر و تبدیل شخصیت ها می باشد، به هنگام تجدید نظر کلی بسته به وضع شخصیتها در کشور مورد بحث بعضی شخصیتها حذف، بعضی ها تجدید نظر، و بعضی کلاً اضافه می گردند. اشخاصی که از این گزارشات استفاده می کنند بسته به فکر خودشان می توانند گزارشات قدیمی را نگهداری کنند یا از بین ببرند معذالک اداره مرکزی مراجعات پرونده های کلیه اشخاص را نگهداری می کند.

این ضمیمه از 21 شخصیت برجسته شوروی گزارشی داده است که به صورت ترتیب الفبایی منظم شده اند. در انتهای این نشریه یک فهرست اعلام نیزوجود دارد. استفاده کنندگان چنانچه اطلاعات بیشتر یا بهتری دارند یا اشخاصی برای الحاق در این گزارش به نظرشان می رسد گزارش کنند تا اقدام شود.

فهرست مطالب:

ویکتور گریگوریویچ افاناسیف سردبیر پراودا

آندره میخایلویچ الکساندرف - اگنتف. سرمنشی برژنف و آجودان حزب کمونیست شوروی (CPSU) ولادیمیر سرجیویچ آلخیموف. رئیس هیئت مدیره بانک دولتی.

آلکسی کنستانتینویچ آنتونوف، 31 کسی کنستانتینویچ آنتونوف، 3. وزیر کارخانجات و صنایع برقی ادوارد آساتورویچ آیکازیان. رئیس کمیته دولتی برای علوم و تکنولوژی، مدیریت روابط خارجی، قسمت آمریکا.

ایوان ایوانویچ بودیول. منشی اول کمیته مرکزی حزب کمونیست مولداویا.

کنستانتین اوستینویچ چرننکو منشی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی (CPSU) رئیس اداره کل کمیته مرکزی (CPSU) حزب کمونیست شوروی.

نیکولای تیموفیویچ گلاشکوف. رئیس کمیته دولتی قیمتها.

الکساندر اکیمویچ ایشکوف. وزیر صنایع شیلات لئونید ویتالیویچ کافتورویچ. رئیس دانشکده مدیریت اقتصاد ملی.

قسمت آزمایشگاه ریاضی - اقتصادی و تحقیق عملی.

ص: 553

میخائیل استپانویچ کاپیتسا. رئیس اداره خاور دور، وزارت امور خارجه گریگوری آرکادیویچ کاراوایف. وزیر ساختمان گریگوری مارکویچ کورنینکو. معاون وزارت خارجه آلکسی نیکلایویچ مانژلو. معاون وزارت بازرگانی خارجی ایگور دیمتریویچ مانژلو. معاون اول کمیته دولتی نیروی اتمی ویکتور نیکلایویچ پولیاکوف. وزیر صنایع متحرکه.

یاکوف پترویچ ریابوف. منشی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی.(CPSU) ادوارد آموروسیویچ شواردنادزه. منشی اول کمیته مرکزی حزب کمونیست گرجستان کیریل استپانویچ سیمونوف. رئیس اداره ارتباطات و ترابری، کمیته مرکزی (CPSU) نیکلای ایوانویچ اسمیرنوف. معاون اول فرمانده نیروی دریائی.

سمن کوزمیچ تسویگون. معاون اول رئیس کمیته دولتی امنیتی.

اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستیخیلی محرمانه ویکتور گریگوریویچ افاناسیف سردبیر پراودا نامبرده از سال 1976 سردبیر پراودا بوده است. پراودا ارگان رسمی حزب کمونیست شوروی است. او پس از اینکه میخائیل زیمیانین به سمت عضو کمیته مرکزی معاونت که بالاترین مقام اجرائی حزب کمونیست است ارتقاء یافت، به این سمت رسید. افاناسیف سابقا سمت سردبیری جریده تئوری حزب کمونیست را به نام کمونیست از سال 1974 داشته است. شغلی که بعد از 6سال کار زیر نظر زیمیانین با سمت معاون سردبیر به دست آورد. در سال 1976 افاناسیف به عنوان یک عضو رأی دهنده حزب کمونیست شوروی، کمیته مرکزی، درآمد. پس از زیمیانین به سمت رئیس هیئت مدیره اتحادیه روزنامه نگاران شوروی درآمد.

پاداش اعتدال و میانه روی اگرچه از نظر شغلی افاناسیف هیچ ارتباطی با هیچ یک از هیئت های رهبری شوروی ندارد، ولی وی احتمالاً در بین ایشان چندین بدگو و افترازن دارد. وی در سالهای اخیر استوار و پابرجا بوده و عقایدش با توافقهای رسمی دولتی هماهنگ بوده است. این هماهنگی یا به علت عقاید شخصی وی و یا به علت پی بردن به حقایق سیاسی می باشد. یک نمونه از روش متعادل وی، استفاده از تکنولوژی در اقتصاد کشور می باشد. از جمله، وی شدیدا از نظریه استفاده از کامپیوتر در مدیریت حمایت می کند و معتقد است که تکنسینهایی که این کامپیوترها را اداره می کنند باید از نزدیک زیر نظر حزب کار کنند. وی همچنین نویسنده کتاب درسی اصول علم فلسفه که یک کتاب مارکسیستی است می باشد. از دیگر نوشته های وی رسالاتی است تحت عناوین: اداره علمی جامعه، مشکلات کمال در فلسفه و بیولوژی، کمونیسم علمی. او از سال 1972 یک عضو مکاتبه ای آکادمی علمی شوروی و یک عضو هیئت تحریریه ارگان همان آکادمی به نام سؤالات فلسفه بوده است.

ص: 554

سوابق حرفه ای و زندگی وی در 18 نوامبر 1922 در روستای آکتانیش درجمهوری خودمختار تاتار متولد شد. او از 1940 تا 1953 در خدمت ارتش شوروی بود و در سال 1950 از مؤسسه آموزش و پرورش کودکان به نام چیتا فارغ التحصیل شد. بعد از فراغت از خدمت در ارتش، معلم مؤسسه آموزش کودکان به نام چلیا بینسک گردید. در سال 1960 به مقام معاونت مؤسسه رسید و از سال 1960 تا 1968 وی به عنوان رئیس قسمت کمونیزم علمی آکادمی علوم اجتماعی حزب کمونیست شوروی مشغول کار بود. در سال 1968 او معاون سردبیر پراودا برای سؤالات تئوری گردید؛ مقامی که ظاهرا فقط برای او به وجود آمده بود و سپس به مقام معاون اول سردبیر ارتقاء یافت.

مسافرتها وی در سال 1970 و 1975 به ایتالیا و در 1971 و 1976 به فرانسه سفر کرده است. در 1975 جهت شرکت در سمینار بین آمریکا و شوروی که درباره برنامه ریزی بود به آمریکا آمد.

مشخصات فردی بنابر گفته بوریس استرلینکوف، ناقد پراودا در امور آمریکا، افاناسیف سر زبانها است. طرز لباس پوشیدن، رفتار با زنان، سلیقه در غذا، رفتار کلی و ... سایر مشخصات وی نقل مجالس است. بوریس در عین حال اضافه کرد که وی سردبیر بسیار قابلی است.1 آوریل 1977 خیلی محرمانه

آندره میخایلویچ الکساندرف آگنتوف

آجودان دبیر کل حزب کمونیست شوروی (برژنف) می باشد و رئیس مشاورین برژنف در امور سیاست خارجی است. ضمنا یکی از پنج آجودان شناخته شده برژنف است. وی همچنین به عنوان یکی از برجسته ترین سخنرانی نویسهای برژنف است و در اکثر سفرهای خارج همراه وی است. از سال1971 به بعد الکساندرف در کلیه سفرهای برژنف به آمریکا، به انضمام کنفرانس سال1973، وی را همراهی کرده است. الکساندرف تقریبا 15 سال از نزدیک با برژنف کار کرده است و یک ناظر، این رابطه را جمع بین ضدین می داند. برژنف از فطرت آرام و متواضعی برخوردار است و الکساندرف خیلی مؤدب و مدل یک دیپلمات قرن 19 است.

در شبحی که از تقسیم کار بین آجودانهای برژنف به دست آمده است، الکساندرف ظاهرا به مسائل و امور آمریکا و مسائل بزرگتر بین شرق و غرب، به انضمام محدودیت سلاحها می پردازد. وی به عنوان رئیس مشاورین برژنف در امور سیاست خارجی، همچنان کلیه اطلاعات واصله از سازمانهای مختلف شوروی را هماهنگ می نماید. این سازمانها که به نحوی کارشان به سیاست خارجی مربوط می شود عبارتند از: وزارت امور خارجه، K.G.B، مؤسسه مطالعات خارجی و بعضی از سازمانهای مرکزی حزب کمونیست شوروی. نظر به اینکه وی در زمینه های وسیعی قدرت و اختیار دارد، به ناچار اصطکاکهایی بین وی و سایر مقامات وزارت خارجه به وجود آمده است. از جمله یکی از مقامات بالای سابق وزارت

ص: 555

خارجه لهستان گفته است که وی برای خود دشمنان زیادی درست کرده است. ولی در عین حال موقعیت وی نزد برژنف همچنان مستحکم و استوار است. مضافا اینکه در ماه مارس 1976 وی توسط برژنف به مقام (عضو بدون حق رأی) کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی ارتقاء یافت.

سوابق زندگی و حرفه ای وی در 16 آوریل سال 1918 در آلتای کرای سیبری متولد شد و زبان آلمانی و اسکاندیناوی را در دانشگاه ایالتی لنینگراد آموخت. سپس در سال 1942 به وزارت خارجه ملحق شد. وی خدمت دیپلماتیک را در استکهلم آموخت. استاد وی الکساندرا کلونتای یکی از همکاران سابق لنین و اولین زن دیپلمات در شوروی بود. او از سال1950 تا سال 1958 یعنی زمانی که وی به عنوان یک مشاور و متخصص در کنفرانسهای مختلف بین المللی شرکت می کرد، مأمور به سازمان شماره 3 اروپا (اتریش و آلمان) در وزارت خارجه شد. به عنوان مثال در سال 1960 در کنفرانس بی نتیجه بین شوروی و آمریکا در پاریس شرکت کرد و سپس به همراه نخست وزیر وقت شوروی - خروشچف - به آمریکا جهت شرکت در 15 اجلاسیه عمومی سازمان ملل سفر کرد.

ملحق شدن به باند برژنف الکساندرف مانند کنستانتین چرننکو، که یکی از یاران قدیمی برژنف می باشد، هنگامی که در سال 1960 برژنف به عنوان صدر هیئت رئیسه شوروی انتخاب شد، وی یکسال بعد از انتخاب برژنف به عنوان معاون هیئت رئیسه درآمد. در سال 1963 وقتی که برژنف به عنوان معاون دبیر کل حزب انتخاب شد، الکساندرف را به عنوان آجودان شخصی خود انتخاب کرد. در سال 1966 پس از بیست و سومین اجلاس حزب کمونیست شوروی، نام الکساندرف به عنوان یک عضو کنگره به مردم شناسانده شد. در اجلاس بعدی حزب در سال 1971 الکساندرف به عضویت کمیسیون مرکزی بازرسی حزب درآمد.

مشخصات فردی الکساندرف ظاهرا شبیه به یک دانشمند ریاضت کشیده است ولی در باطن یک مصاحب ورزیده و خوش برخورد می باشد. او به زبانهای آلمانی، فرانسه و انگلیسی و سه زبان اسکاندیناوی بدون عیب و نقص صحبت می کند و از باله لذت می برد.

وی متأهل است. همسرش آنا واسیلیونا یک کارمند وزارت خارجه است که متولد 1920 می باشد.

آنها 2 دختر دارند که به ترتیب در سالهای 1945 و 1953 متولد شده اند. دختر جوانتر ویکتوریا نام دارد که در مؤسسه بین المللی حرکات کارگران تحقیق می کند. وی سمت راهنمای جوانان شوروی که از آمریکا در سال 1973 بازدید کردند را بر عهده داشت. در سال مشغول نوشتن یک تز در مورد اتحادیه های تجاری آمریکا بوده است.1 آوریل 1977

ولادیمیر سرجیویچ آلخیموف

رئیس هیئت مدیره بانک دولتی است و یک شخصیت مهم در وزارت بازرگانی خارجی برای بیش از

ص: 556

ده سال می باشد. وی در سال 1976 به این سمت منصوب شد. این انتصاب برای بعضی از مقامات شوروی و بعضی مقامات تجاری بین المللی تعجب آور بود. زیرا آنها انتظار داشتند که وی به جای وزیر تجارت خارجی - نیکلای پاتولیچف - یا معاون اول وزارت تجارت خارجی - میخائیل کوزمین - انتصاب شود.

وی علاوه بر نظارت بر اداره ارز خارجی و بانک تجارت خارجی به عنوان معاون وزارت تجارت خارجی از سال 1967 مسئول جنبه های بین المللی تجارت خارجی بوده است.

وی همچنین نقش مهمی در سال 1974 و 1975 در اعطای اعتبار به ژاپن و کشورهای اروپای غربی داشته است.

طرفدار روابط آمریکا - شوروی آلخیموف رئیس انجمن اقتصادی و بازرگانی آمریکا - شوروی و عضو کمیسیون مشترک بازرگانی آمریکا - شوروی بوده است. وی یک فرد معتدل است و همیشه هوادار روابط گسترده بازرگانی با آمریکا بوده است. او به یک مقام بازرگانی آمریکایی گفته است که مهمترین مسئله در سال 1975 اعتباراتی است که به شوروی داده می شود و چند ماه بعد گفته است که شوروی با جلوگیری از مهاجرت مردم چیزی عایدش نمی شود و این قانون باید برداشته شود.

وی هم در مسکو و هم در آمریکا با مقامات رسمی آمریکا طرف بوده است. او در ماههای مه و ژوئن 1973 به آمریکا آمد تا مقدمات سفر دبیرکل حزب کمونیست شوروی - برژنف - را فراهم سازد. در همان زمان در مذاکراتی شرکت کرد که منجر به امضای عهدنامه های مالیاتی بین دو کشور شد و نتیجتا بانک صادرات و واردات آمریکا 180 میلیون دلار اعتبار به شوروی داد. او دوبار در سالهای 1974 و 1975 از واشنگتن به عنوان رئیس انجمن تجارت و اقتصاد شوروی - آمریکا از واشنگتن بازدید کرده است، در سپتامبر و اکتبر 1975 او در یک تیم مذاکراتی شوروی شرکت داشت که با مقامات آمریکایی در مسکو مقالات کرد و منجر به یک معاهده 5 ساله بازرگانی شد. مجددا در ژوئن سال 1976 در لندن در مذاکرات بیمه کالاهای دریایی با مقامات آمریکایی ملاقات کرد. در نوامبر سال 1976 با وزیر دارایی وقت آمریکا، ویلیام سیمون، قبل از شروع مذاکرات انجمن اقتصادی و بازرگانی در مسکو ملاقات کرد.

سوابق حرفه ای و زندگی آلخیموف در 25 اکتبر سال 1919 در سمولنسک ابلاست در جمهوری روسیه متولد شد. او در سال 1938 از مدرسه فنی اقتصادی و مالی سمولنسک فارغ التحصیل شد و سپس به مؤسسه اقتصادی و مالی لنینگراد رفت و تا شروع جنگ جهانی دوم آنجا بود. در طول جنگ به عنوان افسر توپخانه در جبهه های مختلف جنگید و در سال 1965 قهرمان شوروی شناخته شد.

پس از جنگ خواست که سمتی در بازرگانی خارجی داشته باشد. نتیجتا در آکادمی بازرگانی خارجی ثبت نام کرد و در سال 1950 فارغ التحصیل شد. سپس به مدت 7 سال به عنوان مؤسسه علمی برای تحقیقات بازاریابی وزارت بازرگانی خارجی مشغول کار بود. در سال 1956 به عنوان یک طرفدار تغییر سیستم قیمت گذاری شوروی، یک مقاله به چاپ رساند که باعث شد اذهان عمومی متوجه این مسئله شود. در همان زمان بود که وی تز دکترایش را درباره سیستم بانکی در انگلستان نوشت. در طول سال

ص: 557

1956 وی همچنین به عنوان یک عضو هیئت تحریریه روزنامه روسی به نام «اقتصاد جهان و روابط بین الملل» بود.

آلخیموف در بازرگانی خارجی شوروی دخالتی نداشت تا اینکه در دسامبر 1957 به عنوان سفیر تجاری شوروی به واشنگتن فرستاده شد. پس از مراجعتش از آمریکا به عنوان رئیس مدیریت ارز خارجی وزارتخانه منصوب شد (سال 1960). در سال 1963 او به انجمن بانک تجارت خارجی ملحق شد.

آلخیموف که در حیطه کارش بسیار مسافرت می کند، در جلسات مختلف تجارت خارجی سازمان ملل شرکت کرده است. او نوشته های زیادی در ارتباط با تجارت جهانی دارد و اخیرا در یک مقاله اش تکیه زیادی بر روشهای جدید تجارت خارجی و روابط اقتصادی نموده است.

مشخصات فردی آلخیموف بسیار باهوش است و حافظه خوبی دارد. ضمنا خوش برخورد و خوشمزه هم می باشد. در ضیافتهای ناهار و شام خیلی کم مشروب می خورد و کلیه مذاکرات را دقیقا دنبال می کند. مقامات آمریکایی معتقدند که وی از آنچه که به آن معتقد است شدیدا طرفداری و حمایت می کند.

وی متأهل است. همسرش - آنتونیا - و خودش انگلیسی را به راحتی صحبت می کنند. آنها دو دختر و یک نوه دارند.1 آوریل 1977

آلکسی کنستانتینویچ آنتونوف

خیلی محرمانه وزیر صنایع و تجهیزات برقی. از سال 1965 وی به عنوان وزیر صنایع و تجهیزات برقی بر این قسمت از صنایع شوروی که مرتبا در حال توسعه و گسترش نیز می باشد، بوده است. یک مدیر قابل احترام باتجربه در رشته مهندسی است. کلیه امور مختلف وزارتخانه را زیر نظر دارد. مخصوصا در قسمتهای تولید و انتقال نیروی برق. مقالات وی در رابطه با مدیریت وزارتخانه در مطبوعات شوروی به چاپ رسیده اند.

وی به عنوان شخص مسئول در امور موفقیت آمیز و همچنین نارساییهای وزارتخانه شناخته می شود. وی از سال 1940 عضو حزب کمونیست شوروی بوده است و از سال 1971 یک عضو با حق رأی در کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی بوده است.

وزارت صنایع برق در اقتصاد شوروی نقش مؤثری دارد. پیشرفت این وزارتخانه در زمینه های توسعه و تولید و به مقدار زیاد وسایل و تجهیزات برقی نقش مؤثری در پیشرفت صنایع مخصوصا در مناطق سیبری و آسیای مرکزی دارد. تحت ریاستهای آنتونوف پیشرفت روشهای سنتی در صنایع برقی ادامه دارد. همچنان که تحقیقات در زمینه های جدید و مدرن نیز رو به جلو می رود. ارزیابی واقع بینانه آنتونوف از رقابت و استعداد و توانایی صنایع برق شوروی باعث شده است که وی با شرکتهای غربی تماس نزدیکی داشته باشد تا بتواند احتیاجات وزارتخانه اش را تأمین کند.

ص: 558

سوابق حرفه ای و زندگی وی در 8 ژوئن 1912 در گرودنو در بلوروسیا متولد شد. فرزند یک معلم بود. در اوایل دهه 1930 وی به عنوان یک مکانیک مشغول کار بود. در سال 1935 از مؤسسه فنی لنینگراد فارغ التحصیل شد. از سال 1937 تا 1957 به ترتیب مشاغل زیر را در کارخانجات صنایع هواپیمایی عهده دار بود: مهندس، رئیس آزمایشگاه، معاون رئیس طراحان، رئیس کارگاه تولید و یک سرمهندس. هنگامی که نخست وزیر سابق، نیکیتا خروشچف در سال 1957 اکثر وزارتخانه ها را تعطیل اعلام کرد تا شوراهای محلی اقتصاد ملی تشکیل یابند، آنتونوف به عنوان سرپرست شورای مشهور لنینگراد منصوب شد. او در آنجا با عناوین زیر خدمت کرد: سرمهندس (سال 59 - 1957)، معاون رئیس (61 - 1959) و رئیس (65 - 1961). او همچنین در سالهای 61 تا 1964 یک عضو دایره حزب کمونیست لنینگراد ابلاست و از سال 1961 تا 1971 یک عضو بدون حق رأی کمیته مرکزی حزب کمونیست بود. پس از مرگ خروشچف، جانشینان وی در سال 1965 دوباره نظام وزارتخانه ها را روی کار آوردند و آنتونوف به شغل فعلیش گمارده شد. در سال 1974 آنتونوف به عنوان رئیس انجمن بین المللی سازمانها برای تحقیقات علمی و اقتصادی در صنایع برق انتخاب شد.

مسافرتها از زمانی که وی در سال 1965 وزیر شد، رئیس هیئتهای نمایندگی شوروی به بلغارستان، چکسلواکی، آلمان شرقی، مجارستان، لهستان و رومانی بوده است. خارج از بلوک شرق او از هندوستان (سال 69 و 1964) فرانسه (1967)، ژاپن (1975)، بازدید کرده است. وی فقط یک مرتبه به آمریکا مسافرت کرده است (1970)؛ زمانی که در صدر یک هیئت روسی از تأسیسات برقی دیدن به عمل آورد.

مشخصات فردی مشخصه های فردی وی نقش مهمی در موفقیتهای شغلی وی داشته است. مطمئن، پرانرژی، پرقدرت با ظاهری سالم و سرحال است. یکی از مقامات سفارت آمریکا ذکر کرده است که وی در صحبت کردن آتشی و مختصر است. وی متأهل است و به نظر نمی رسد که انگلیسی صحبت کند. از جوایزی که وی برده است، جایزه درجه سوم استالین است. در سال 1950 به مناسبت ساختن لوازم جدید و اتوماتیک اندازه گیری، دیگر از مدالهای وی در سال 1957 مدال افتخار، در سال 1976 مدال لنین و مدال انقلاب اکتبر است. وی از سال 1962 به عنوان معاون شورای عالی شوروی بوده است.

1 آوریل 1977

ادوارد آساتورویچ آیکازیان

خیلی محرمانه رئیس قسمت آمریکا در اداره روابط خارجه، از کمیته دولتی برای علوم و تکنولوژی. وی در سال 1972 به این قسمت ملحق شد. در سالهای 73 - 1972 به عنوان معاون رئیس بود و اکنون به عنوان رئیس قسمت آمریکا می باشد. وی به عنوان رابط هیئتهای علمی و بازرگانی آمریکایی که به شوروی می روند

ص: 559

می باشد. او یک مذاکره کننده بسیار ماهری است و مسئول کلیه مدیریتها و تحولات روزانه بین آمریکا و شوروی که قرارداد همکاری در سال 1972 در این زمینه بسته اند می باشد. وظایف وی طیف وسیعی دارد، از مسائل پیش پا افتاده مثل رزرو هتل برای هیئتهای آمریکایی گرفته تا مذاکره در مورد خرید وسائل و تجهیزات پیچیده آمریکایی.

غالبا وی به عنوان میانجی و متعادل کننده خوبی در از بین بردن موانع و قوانین دست وپاگیر اداری در تبادل هیئتهای روسی و آمریکایی مورد استفاده قرار می گیرد. بسیار مشتاق است که روابط اداری و شغلی خوبی با همتاهای آمریکاییش داشته باشد و مصمم است که کاغذبازی و موانع اداری را از جانب روسها از بین ببرد و همیشه موقعی که آمریکاییها درخواست بازدید از تأسیسات تحقیقاتی روسها را کرده اند، سریعا و بی درنگ پاسخ داده است.

روابط سطح بالا در طول خدمتش در قسمت آمریکا به عنوان رئیس، وی روابط نزدیک نفوذی و شغلی و شخصی خوبی با معاون رئیس کمیته دولتی برای علوم و تکنولوژی برقرار کرده است. این شخص ژرمن گیویشیانی نام دارد که داماد نخست وزیر شوروی - آلکسی کاسیگین - است. گیویشیانی نقش مهمی در ایجاد موافقتهایی بین شوروی و آمریکا در امور بازرگانی و فنی داشته است. بنابر اظهارات مقامات آمریکایی آیکازیان مرتب از جانب مربیش به قدرت و اقتدار بیشتری دست می یابد و معمولاً قبل از مذاکرات رسمی خلاصه نامه هایی برای گیویشیانی تهیه می کند.

آیکازیان همیشه از جزئیات و ریزه کاریهای مذاکرات مذاکرات فنی بااطلاع است. وی همیشه با زرنگی خاص از طرح سؤالاتی که موقعیت چانه زنانه شوروی را به خطر اندازد خودداری می کند و معمولاً بدون موافقت مقامات بالاتر، از طرح زمینه های خاص همکاری جدید خودداری می کند. وی به خوبی از خط مشی و تولیدات کمیته دولتی مطلع است و به سرعت خاطرنشان می سازد که کمیته نقش مؤثری در انتخاب پروژه های همکاری و تبادل موافقتنامه ها دارد. او خاطرنشان می سازد که همکاری، زیر چنین چتری بدون تأیید کمیته دولتی برای علوم و تکنولوژی امکان پذیر نیست.

سوابق حرفه ای و زندگی آیکازیان در 7 اکتبر 1928 در شهر لنیناکان در ارمنستان متولد شد. از ابتدای زندگی شغلیش چیز کمی می دانیم. وی یک مهندس شیمی تجربی است و مقالات متعددی درباره الکتروشیمی از دانشگاه ایالتی مسکو (59 - 1954) و مؤسسه شیمی آلی در ایروان (65 - 1960) نوشته است. او کاندیدای مدرک علوم شیمی است. در ژانویه 1967 وی به عنوان مشاور هیئت نمایندگی بازرگانی شوروی در لندن، وارد خدمت دیپلماتیک خود شد. معذالک خدمت وی در انگلستان در سپتامبر 1971 پایان یافت. زمانی که وی به همراه گروه زیادی از مقامات رسمی شوروی به عنوان جاسوس از انگلستان اخراج شد، وی پس از مراجعت به پایتخت شوروی به کمیته دولتی برای علوم و تکنولوژی ملحق شد. وی در ملاقاتهای کمیسیونهای همکاری بین شوروی و آمریکا در زمینه های علوم و تکنولوژی از سال 1973 شرکت داشته است. در همان سال بود که وی به همراه ولادیمیر تراپزنیکوف معاون اول کمیته دولتی برای علوم و

ص: 560

تکنولوژی جهت شرکت در اولین جلسه کمیسیون همکاری به آمریکا سفر کرد. از آن تاریخ به بعد وی سه بار به آمریکا سفر کرده است که آخرین بارش در آوریل 1975 بود؛ زمانی که در جلسه انجمن اقتصادی و بازرگانی آمریکا - شوروی در نیویورک شرکت نمود.

مشخصات فردی وی متأهل است و نام همسرش آدمینا کاروپتوونا می باشد. مقامات آمریکایی تشخیص داده اند که وی چشمش به دنبال خانمهاست. انگلیسی را به راحتی صحبت می کند. اگرچه در بحثهای ثقیل سیاسی وی وانمود می کند که زبان را خوب نمی داند.1 آوریل 1977

ایوان ایوانویچ بودیول

دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست مولداویا.

ایوان بودیول که متخصص در رشته کشاورزی است از ماه مه سال 1961 دبیر اول حزب کمونیست مولداویا بوده است. از نظر حرفه ای او و لئونید برژنف، دبیر کل حزب کمونیست شوروی، در سالهای 1950 زمانی که برژنف دبیر اول حزب کمونیست مولداویا بود و بودیول ریاست یکی از کمیته های حزبی محل را عهده دار بود، بین آنها همکاری و آشنایی نزدیک پیش آمد. امروزه بودیول به عنوان یکی از سرسخت ترین حامیان دبیر کل شناخته شده است و این اعتبار در سال1971 زمانی که وی برژنف را به عنوان «رهبر حزب کمونیست و دولت» توصیف نمود، فزونی گرفت (در حالی که نیکولای پادگورنی ریاست هیئت دولت را عهده دار بود).

مبتکر در رشته کشاورزی مولداویا اصولاً دارای مدرک اقتصادی کشاورزی است و بودیول علیرغم محافظه کاریهایی که در مناطق دیگر به خرج داده است، یکی از مبتکرترین رهبران شوروی در امور کشاورزی به حساب می آید.

در سال 1969 وی پیشنهاد کرد که به جای بوروکراسی کشاورزی کنترل شده از مرکز، یک شورای منتخب محلی زراعی تولیدی در مولداویا ایجاد شود که این شورا از همان زمان در مولداویا مشغول به کار است. در سالهای 1970 به منظور بالا بردن میزان هماهنگی در بین شرکتهای مختلف کشاورزی وی به سازماندهی مجتمعهای کشاورزی - صنعتی شوراهای تولیدی جمعی و زراعت کاریهای دولتی دست زد.

در سال 1973 مقامات کنجکاو مناطق دیگر به بازدید از مولداویا پرداختند تا به بررسی و مطالعه شوراهای جمعی زراعی این جمهوری و دیگر ابتکارات کشاورزی بپردازند. بودیول نیز شاد از اینکه ابتکارات وی توجه ملی را جلب کرده اند آنها را همراهی می کرد. در ژوئن 1976 ابتکارات این جمهوری بسیار شایان توجه واقع گردید و کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی به سازمانهای دولتی و حزبی دستور داد که هرچه سریعتر به ایجاد مجتمعهای کشاورزی - صنعتی و مؤسسات میان زراعی همت ورزند در این دستور از جمهوری بودیول به عنوان اولین منطقه از مناطق چندگانه ای که در آنها این گونه تجارب به آزمایش گذاشته شده است نام برده شده است.

ص: 561

محافظه کار از نظر ایدئولوژیک در مقایسه با تندرویهایش در زمینه کشاورزی، نظریات بودیول پیرامون موارد دیگر خالی از ابتکار و ابداع است. او کومسومول (سازمان جوانان کمونیست - م) را متهم به کم کاری در زمینه آموزشهای سیاسی جوانان کرد و از آن خواست تا وطن پرستی روسی را با تلاش بیشتر در آنها به وجود بیاورد. بودیول نویسندگان لیبرال را نیز شدیدا مورد انتقاد قرار می داد، به طوری که در سال 1966 وی اظهار داشت که درست است که هنرمندان ادبی شوروی حق دارند به خلقِ آنچه که مایلند بپردازند، ولی سازمانهای حزبی و دولتی هم باید حق داشته باشند که به آنچه که مجاز می دانند اجازه چاپ بدهند.

مسئله بساراب علاوه بر مسائل دیگر، این رئیس حزب مولداویا خود را ملزم به دفاع از هستی جمهوری خود می بیند.

مولداویا که در قرن نوزدهم متصل و متعلق به شوروی شده، در سالهای 40 - 1919 یکی از ایالات رومانی به حساب می آمد و زمانی که قرارداد عدم تهاجم بین آلمان و شوروی (41 - 1939) منعقد گردید، شوروی این بخش را به عنوان یک منطقه مورد معامله از نازیها تصاحب نمود. امروزه رهبران رومانی عدم مشروعیت این عمل نازیها را در این معامله متذکر می شوند، ولی بودیول همیشه به شرح روابط بین مولداویا و خلق شوروی و دولت شوروی پرداخته است.

ناظران خارجی غالبا از تکرار این نکات به وسیله او درباره این موضوع حساس به تغییر میزان تشنج در روابط شوروی و رومانی پی می برند.

سوابق حرفه ای و زندگی ایوان ایونویچ بودیول در 3 ژانویه 1918 در اوکراین متولد شد. پدرش اهل مولداویا و مادرش اهل روسیه بود. او از یک مدرسه کشاورزی فارغ التحصیل گردید و بعدها در یک کارخانه ماشین و تراکتورسازی به عنوان آگرونومیست (خاک شناسی کشاورزی - م) مشغول به کار گردید. پس از ورود به ارتش شوروی در سال 1938، از یکی از آکادمیهای دامپزشکی نظامی فارغ التحصیل شد و به عنوان سرپرست خدمات دامپزشکی چند واحد بزرگ ارتشی مشغول به کار گردید. بودیول زمانی که در این آکادمی به سر می برد به حزب کمونیست شوروی پیوست. پس از خاتمه خدمت نظام در سال 1946، بودیول معاون مدیر کشاورزی در شورای وزیران مولداویا شد. بعدها به عنوان نماینده جمهوری مولداویا در شورای امور جمعی زراعی شوروی (که اکنون منحل شده است) که سازمانی است که فعالیتهای همه آژانسهای دولتی را که در رابطه با زندگی و زراعتهای جمعی کار می کنند هماهنگ می کند، شرکت جست.

بودیول کار تمام وقت حزبی خود را از سال 1951 آغاز کرد. از ابتدا به عنوان دبیر اول تعدادی از کمیته های حزبی مولداویا فعالیت کرد. در سال 1958 او از مدرسه حزبی عالی مسکو در رشته علوم فلسفی، یک درجه تحصیلی کسب کرد و از عضویت در کمیسیون حسابرسی حزب مولداویا به عضو رأی دهنده در کمیته مرکزی ارتقاء یافت. سال بعد پس از آنکه مدت کوتاهی در یکی از دپارتمانهای نامعلوم کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی تدریس نمود، بودیول به عنوان دبیر دوم و عضو هیئت مدیره کمیته مرکزی حزبی مولداویا برگزیده شد و در سال 1961 یکی از اعضای دارای حق رأی در کمیته

ص: 562

مرکزی حزب کمونیست شوروی گردید و از سال 1958 وی معاونت ریاست دیوان عالی شوروی کمونیستی را عهده دار بوده است.

سفرها و سوابق شخصی بودیول متأهل است. همسرش کلاودیا پترونا در دسامبر 1925 متولد شده است. خانم بودیول بنابه یکی از گزارشها بسیار زیباست و خیلی جوانتر از همسرش به نظر می رسد و به زبان انگلیسی نیز نسبتا مسلط است. خانواده بودیول دارای دو فرزند دختر هستند. مقاماتی که به جمهوری بودیول مسافرت کرده اند، این دبیر اول را مدیری بسیار هراس انگیز و رعب آور توصیف می کنند و معتقدند که شباهت زیادی به یک «گروهبان مشقی امریکایی» دارد. او بسیار سخت کوش است و علاقه دارد نتایج مثبت مشاهده نماید. بودیول به زبان روسی و رومانی صحبت می کند ولی هیچ کس ندیده است که او انگلیسی صحبت کند. بودیول در اروپا مسافرتهای زیادی نموده است، او از کانادا، مراکش، شیلی و برمه نیز بازدیدهایی به عمل آورده است. او چند جایزه نیز دریافت کرده که عبارتند: از دو ستاره سرخ، نشان افتخار و مدال لنین.اول آوریل 1977

کنستانتین یوستینویچ چرننکو مورخ حزبی

دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی، رئیس دپارتمان عمومی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی.

کنستانتین چرننکو که یکی از نزدیکان دبیر کل لئونیدبرژنف است، از ماه مارس 1976 سمت دبیری کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی را عهده دار بوده است. وی در ژوئیه 1965 ریاست دپارتمان عمومی کمیته مرکزی را نیز به عهده داشته است. مسئولیتهای چرننکو در سلسله مراتب ریاست حزبی در تعریف نمی گنجد ولی انتخاب وی در این هیئت احتمالاً اهمیت و اختیارات دپارتمان عمومی را که شاخص اصلی در ترکیب فرماندهی حزب کمونیست شوروی است افزایش داده است.

تسریع در اخذ تصمیمات در زمینه سیاستها چرننکو به عنوان ریاست دپارتمان عمومی بر همه ارتباطات و مکاتباتی که از طریق هیئت سیاسی حزب کمونیست شوروی و دیگر سازمانهای مهم حزبی انجام می شود نظارت دارد. یکی از مهمترین مسئولیتهای او هماهنگ کردن یادداشتها، تهیه سخنرانیها و دیگر اسناد مهم از طریق مکانیزم تصمیم گیری حزبی است که البته در نظامی که تصمیمات اصولاً به مقامات بالا ارجاع می شود کاری آسان نیست.

دپارتمان چرننکو چند عمل حساس دیگر نیز انجام می دهد که عبارتند: از ارسال شکوائیه های شهروندان به مقامات بالای حزبی، صدور و حفظ کارت عضویت حزبی، و نگهداری و حراست از مواد آرشیوی حزب کمونیست شوروی.

مورخ حزبی در سالهای اخیر چرننکو نقش مهمی در انتشار اکثر مجموعه اسناد رسمی حزب کمونیست شوروی

ص: 563

ایفا کرده است. او مهمترین عضو هیئت سردبیران نشریه راهنمای کارگران حزبی (یک نشریه مرجعی مهم است که اسناد مهم دولتی و حزبی فهرست وار در آن آورده می شود) از 1966 تا 1969 بود تا اینکه مسئولیتهای او به معاون اولش - کلاودی بوگولیوبو - محول گردید. یکی از دلایلی که برای این تغییر مسئولیت وی می آورند، ظاهرا این است که در سال 1970 چرننکو به پترفدوسیف رئیس وقت انستیتوی مارکسیسم - لنینیسم پیوست تا با وی در نشر قطعنامه ها، تصمیماتکنگره ها و کنفرانسها و صورت جلسه های کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی که یک نشریه غول آسای چند جلدی و مجموعه ای از اسناد منتشره حزبی از سال 1898 می باشد بپردازد. در سال 1974 چرننکو را «مسئول انتشار» یک جلد از سخنرانیهای برژنف دانستند که معمولاً به وسیله یاران شخصی برژنف این کار انجام می شد و در ژوئیه 1975 وی با برژنف به هلسینکی رفت تا ظاهرا به ضبط جلسه نهایی کنفرانس امنیت و همکاری در اروپا بپردازد.

سوابق حرفه ای و زندگی کنستانتین یوستینویچ چرننکو در 24 سپتامبر 1911 در محلی که امروزه به نام کراسنویارسک شناخته می شود متولد گشت. در سن 18 سالگی به کومسومول (سازمان جوانان کمونیست) پیوست و مدتی نگذشت که ریاست بخش را در رده های پایین سازمانی عهده دار شد. چرننکو در سال 1931 به حزب کمونیست شوروی پیوست. بنابه آنچه در یک بیوگرافی روسی آمده است، او منشی سازمان حزبی با تجارب نظامی مرزی در سالهای 1930 بود و بعدها به عنوان رئیس بخش یکی از رده های پایین کمیته حزبی برگزیده شد. در سال 1943 چرننکو به مسکو رفت تا در مدرسه عالی سازماندهی حزبی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی شرکت جوید. پس از فارغ التحصیلی در سال 1954 به عنوان دبیر کمیته حزبی پنزااوبلاست انتخاب گردید. در آن زمان فدورکولاکف عضویت دفتر سیاسی و سرپرستی دپارتمان کشاورزی اوبلاست را عهده دار بود.

روابط او با برژنف در سال 1948 او رئیس دپارتمان تبلیغات و تظاهرات کمیته مرکزی حزب مولداویا شد و تا سال 1956 همان سمت را حفظ نمود و احتمالاً روابط او با برژنف نیز از همین زمان آغاز گردید. چون برژنف از سال 1950 تا 1952 دبیر اول کمیته مرکزی حزب مولداویا بود، در سال 1949 چرننکو به عنوان یک عضو دارای حق رأی در کمیته مرکزی انتخاب شد و تا سال 1956 نیز به وسیله کنگره حزبی دوباره انتخاب گردید. در همان زمان که در مولداویا به سر می برد از انستیتو پداگوژیکی (تعلیم و تربیتی - م) کیشینف نیز فارغ التحصیل گردید.

در 1956 چرننکو به عنوان رئیس بخش در دپارتمان تبلیغات و تظاهرات کمیته مرکزی به مسکو منتقل گردید و احتمالاً برژنف که خود چندی قبل در همان سال به عنوان دبیر و عضو پرزیدیوم حزب کمونیست شوروی به مسکو رفته بود، او را برای این کار انتخاب کرده است. چرننکو در سال 1960 دستیار برژنف در امور اجرائی در دستگاه اداری عالی شوروی گردید و در فوریه سال بعد به همراه یک هیئت نمایندگی به سرپرستی برژنف به گینه، مراکش و غنا سفر کرد. در ژوئیه 1965 کمتر از یکسال پس از

ص: 564

انتخاب برژنف به عنوان دبیر اول حزب کمونیست شوروی، چرننکو رئیس دپارتمان عمومی کمیته مرکزی شد و در سال 1966 به عنوان عضو فاقد حق رأی در کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی و در سال 1971 به عنوان عضو دارای حق رأی این کمیته برگزیده شد.

سفر به آمریکا چرننکو یکی از معدود رؤسای دپارتمان های کمیته مرکزی است که به امریکا سفری داشته است. او در آوریل 1974 به عنوان یکی از اعضای هیئت نمایندگی شوروی در جلسه ویژه مجمع عمومی سازمان ملل به این کشور وارد شد. در زمان اقامتش به وزارت خارجه رفت تا از مراحل اداری، نحوه مدیریت سیستم اتوماتیک گردآوری اطلاعات و سوابق بازدید به عمل آورد. آن دسته از مقامات امریکایی که با چرننکو در آن زمان ملاقات کردند او را فردی متوجه محیط و خیلی ساده که حاضر است به صحبتهای جزئی نیز بپردازد، یافتند. او به زبان انگلیسی صحبت نمی کند.

پاداشها و جوایز چرننکو از سال 1966 معاونت ریاست دیوان عالی شوروی را عهده دار بوده است. در سال 1949 و 1957 نشان کار پرچم سرخ و در سال 1971 نشان لنین را دریافت کرد. در مارس 1976 - یعنی چند روز قبل از انتخاب وی به عنوان دبیر حزب کمونیست شوروی - به خاطر «زحماتی که برای حزب کمونیست و دولت شوروی متحمل شده بود» دومین نشان لنین، مدال طلای داس و چکش و عنوان قهرمان کار سوسیالیستی را دریافت نمود.

لئونید ویتالیویچ کانتوروویچ

رئیس آزمایشگاه مسائل روشهای اقتصادی - ریاضی، انستیتو مدیریت اقتصاد ملی لئونید کانتورووویچ آکادمیسین که در صحنه بین المللی به عنوان یک نابغه خلاق در امور ریاضیات و کاربرد کامپیوتر الکترونیک در امور اقتصادی شناخته شده از سال 1971 در انستیتو اقتصاد ملی به کار مشغول بوده است.

از 15 سالگی درگیر تحقیقات در امور ریاضی پیشرفته بوده است. وی در 1939 برنامه ریزی مستقیم یا خطی را که یکی از مهمترین ابداعات وی در مدیریت اقتصادی در قرن بیستم است اختراع نمود.

کانتوروویچ بخش اعظم زندگی خود را صرف مبارزه ای کرد تا از طریق آن بتواند فرضیه انقلابی خود را در زمینه بوروکراسی اقتصادی و آکادمیک شوروی مورد قبول واقع سازد؛ تا سال1965 که کانتوروویچ جایزه لنین را برای کارهایش دریافت نمود. مقامات کشورش نتوانسته بودند ارزش برنامه ریزی مستقیم یا خطی را در امور اقتصادی شوروی دریابند. در اکتبر 1975 نیز پس از اینکه کانتوروویچ جایزه نوبل را در اقتصاد به همراه تی سی کوپمان، اقتصاددان امریکایی هلندی الاصل که همان فرضیه وی را به طور مستقل چند سال بعد از کانتوروویچ کشف کرده بود دریافت نمود، دنیای بین الملل توانست ارزش او را بشناسد.

کانتوروویچ علاوه بر تحقیق ریاضیاتش مستقیما در تلاش بوده است تا طرح بهتری برای

ص: 565

کامپیوترهای دیجیتال سریع العمل ارائه نماید که البته می توان چنین نتیجه گیری کرد که انگیزه چنین تلاش وی نیاز شوروی به کامپیوترهای بهتر در حل مسائل عظیم مطروحه اقتصادی بوده است.

انستیتو مدیریت اقتصاد ملی انستیتو اقتصاد ملی بدین جهت تأسیس گردید تا به آموزش مدیران صنعتی و اقتصادی در روشهای مدرن مدیریت، سازمانهای تولیدی و استفاده از روشهای ریاضی - اقتصادی و طرح ریزی به وسیله کامپیوتر بپردازد.

نخست وزیر آلکسی کاسیگین و آندره کیریلنکو دبیر حزب در گشایش این انستیتو در 1971 شرکت جستند تا اهمیتی را که دولت شوروی و حزب در کاربرد فنون مدیریت مدرن در رابطه با طرح ریزی اقتصادی و مدیریت صنعتی شوروی قائل هستند بیشتر نمایانگر سازند.

مختصری درباره برنامه ریزی مستقیم یا خطی برنامه ریزی مستقیم یا خطی یک روش حل مسئله ریاضی است که سعی دارد مولدترین نحوه استفاده از منابع کمیاب و نادر را پیدا کند. در رابطه با کاربرد آن در کامپیوتر در زمینه مشکلات اقتصادی مناسب است و در غرب که مطالعه اقتصادی از همان ابتدا، مطالعه چگونگی تقسیم و توزیع منابع کمیاب بوده است، برنامه ریزی مستقیم یا خطی از اوایل سالهای 1950 مورد استفاده بوده است.

در شوروی تا مدتها چنین می پنداشتند که فرضیه ندرت اقتصادی تنها در مورد ساختمان طبقه بندی شده سرمایه داری و نه در جامعه شوروی، قابل کاربرد است. کانتوروویچ تلاش خود را بر آن داشت تا به رهبریت شوروی عکس این قضیه را ثابت سازد. علیرغم موفقیت ظاهریش هنوز هم روش او دارای مخالفین بسیار نیرومند است. اینها همان مقاماتی هستند که در رابطه با بوروکراسی برنامه ریزی اقتصادی کار می کنند و ترس از آن دارند که استفاده همه جانبه از روشهای مدرن در شوروی در زمینه تصمیم گیری اقتصادی این کشور، مقام و موقعیت آنها را به خطر افکند.

الطاف رسمی کانتوروویچ از قوم یهود است، لیکن ارزش او برای دولت شوروی آنقدر زیاد است که او در حرفه اش حتی در دوران اوج احساسات ضدیهودی رسمی توانست محبوبیت به دست آورد. به طور مثال در 1949 او در قبال «کار در زمینه آنالیز عملی» جایزه استالین را دریافت کرد.

بنابر یک گزارش به هنگام بروز یک بحران اقتصادی ضدیهود در 1968، کانتوروویچ به عنوان مشاور طرح ریزی اقتصادی در «رتبه های بالای رهبریت شوروی» انتخاب گردید.

مانند همه آکادمیسین های شوروی کانتوروویچ از امتیازات مخصوص اعضای مهم جامعه شوروی برخوردار است. آپارتمان او در مسکو مملو از لوازم بسیار گرانبها، چینی های زیبا و یک دستگاه تلویزیون بزرگ است و بیشتر شبیه عکسهایی است که در مجله های دکوراسیون منازل مشاهده می شود.

کانتوروویچ خیلی سعی دارد که موقعیت و امتیازات خود را به خطر نیندازد. به هنگام ملاقات با امریکاییها در شوروی در سخن گفتن و در عمل کردن وی نوعی احتیاط و عصبیت مشاهده می شده است؛

ص: 566

ولی در 1973 و 1975 او در زمره آکادمیسین هایی بود که از امضای فرمان صادره از طرف آکادمی حزبی مبنی بر محکومیت فیزیکدان مخالف - آندره ساخاروف - امتناع ورزیدند.

مراحل اولیه زندگی لئونید ویتالیویچ کانتوروویچ که فرزند یک دکتر است، در 19 ژانویه 1912 در سن پترزبورگ (لنینگراد کنونی) متولد گشت. در 1926 در سن 14 سالگی در دپارتمان ریاضیات دانشکده فیزیک ریاضی دانشگاه دولتی لنینگراد به تحصیل پرداخت، و یک سال بعد، اولین کار تحقیقاتی خود را آغاز کرد.

در سال 1930 پس از فارغ التحصیل شدن، کانتوروویچ جوان به تدریس در انستیتو مهندسین ساختمان صنعتی لنینگراد پرداخت. در 1932 به دانشگاه دولتی لنینگراد بازگشت تا در آنجا نیز به تدریس بپردازد.

در عرض 2 سال او به درجه پروفسوروی رسید و در 1935 بدون اینکه مجبور به دفاع از تز خود باشد، درجه دکترا را در رشته فیزیک در ریاضیات دریافت نمود. تا آن زمان (در سن 23 سالگی) 40 نشریه حرفه ای به نام او چاپ شده بود.

به استثناء سالهای 44 - 1941 کانتوروویچ تا سال 1960 در دانشگاه دولتی لنینگراد به تدریس مشغول بود. ولی در همان دوران با سازمانهای دیگری نیز وابستگی پیدا کرد. او در 1939 انستیتوی مهندسین ساختمان صنعتی لنینگراد را ترک گفت تا ریاست دپارتمانی را در مدرسه عالی فنی - مهندسی ایمنی پومان مسکو عهده دار شود. تا سال 1948 در آن سمت باقی ماند. وی در یکی از شعبه های انستیتو ریاضیات ایمنی استکلف در لنینگراد وابسته به آکادمی علوم شوروی در سالهای 1940 و 1941 نیز تدریس می کرد. در سال 1945 وی ریاست دپارتمان محاسبات تقریبی انستیتو استکلف را متقبل شد. در سال 1960 یعنی همان سالی که دانشگاه لنینگراد را ترک گفته بود، به همراه یک گروه از اقتصاددانان ریاضی که خود آنها را در لنینگراد آموزش داده بود، انستیتو استکلف را نیز ترک گفت و به نووسی بیرسک رفت.

کانتوروویچ تا سال 1971 در نووسی بیرسک به عنوان دستیار مدیر انستیتو ریاضیات دپارتمان آکادمی علوم سیبری و به عنوان رئیس این مؤسسه در دپارتمان اقتصادی - ریاضی به کار مشغول گشت.

او همچنین به عنوان رئیس دپارتمان ریاضی ارقامی دانشکده ریاضیات و مکانیک دانشگاه دولتی نووسی بیرسک انجام وظیفه می نمود. تا زمانی که به موقعیت کنونیش رسید، کانتوروویچ حدود 200 نشریه تولید کرده بود.

کانتوروویچ در سال 1958 به عنوان عضو مسئول آکادمی علوم شوروی و به عنوان یک عضو فعال در 1964 انتخاب گردید. وی که رسما یکی از اعضای دپارتمان ریاضیات این آکادمی است، در کار دپارتمان اقتصاد نیز شرکت می جوید.

سفرها کانتوروویچ آکادمیسین، در چند اجلاس بین المللی اروپا در زمینه اقتصاد و ریاضیات شرکت جست که عبارتند: از اجلاسهای بوداپست (1963)، لندن (1966 و 1964) و ورشو (1966).

در سال 1975 دولت شوروی به وی اجازه داد تا برای دریافت جایزه نوبل به استکهلم سفر نماید. ولی

ص: 567

از آمریکا هیچ گونه بازدیدی به عمل نیاورده است.

سوابق شخصی کانتوروویچ به زبان انگلیسی بسیار مسلط نیست و هنگام ملاقات با آمریکاییها به یک مترجم متکی است. او متأهل است. همسرش ناتالیا ولادیمیروفنا که در 1910 متولد شده یک پزشک است.

علاوه بر جوایز لنین و استالین، کانتوروویچ چند مدال و نشان دیگر نیز دریافت کرده است که شامل نشان لنین در سال 1967 در قبال تلاش وی برای بهبود بخشیدن به دپارتمان سیبریایی آکادمی علوم در نووسی بیرسک می شوند. او چند درجه دکترای افتخاری نیز از چند دانشگاه خارجی دریافت داشته است و عضو افتخاری آکادمی علوم مجارستان (بوداپست) و آکادمی هنر و علوم آمریکا (بوستون) می باشد.

الکساندر آکیموویچ ایشکف وزیر صنایع ماهی گیری

الکساندر ایشکف یکی از مهمترین مدیران صنایع ماهیگیری شوروی از سال 1939 بوده است. وی در مقام وزارت و یا نظیر آن مدت 30 سال باقی مانده است. در اکتبر 1965 برای سومین بار به عنوان وزیر صنایع ماهیگیری انتخاب شد. ایشکف از انتقادات عمومی بسیاری جان سالم بدر برد و هنوز ریاست صنعتی را عهده دار است که دارای یک نیروی کار انسانی 000/700 نفری و 000/18 دستگاه کشتی می باشد.

از سال 1956 یکی از اعضای فاقد حق رأی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی بوده است.

توسعه عملیات در دهه گذشته، صنعت ماهیگیری شوروی حوزه عملیات خود را دائما توسعه و گسترش بخشیده است. بخشی از این توسعه مرهون قراردادهایی است که با کشورهای کمتر پیشرفته بسته شده است که مسکو در ازای امتیازاتی که در زمینه کشتیرانی و ایجاد پایگاههای تعمیراتی دریافت کرده به آن کشورها وامها و اعتباراتی می دهد. این گونه اقدامات به شوروی اجازه داده است که وارد آبهای جدید و به خصوص در نیمکره جنوبی شود. در حالی که قراردادهای مناطق اقتصادی 200 میلی و حفاظتی سعی بر آن دارد که فعالیتهای شوروی را محدود به مناطق ماهیگیری سنتی نماید.

زندگی اولیه الکساندر آکیموویچ ایشکف در 30 اوت 1905 در شهر استاوروپول که بین دریای سیاه و دریای خزر واقع شده متولد گردید. در 14سالگی او به عنوان شاگرد در یک فروشگاه الکتریکی به کار مشغول و بعدها به مقام دستیار سرپرست کارگران رسید. در سالهای 30 - 1924 ایشکف به عنوان دبیر اداره تبلیغات و تظاهرات یک کمیته حزبی محلی و به عنوان دبیر کمیته کومسومول (سازمان جوانان کمونیست) برگزیده شد.

ص: 568

ماهیگیری به عنوان یک حرفه اطلاعات مفصلی درباره حرفه های اولیه ایشکف در دست نیست ولی بیوگرافی های روسی حاکی از آنند که وی در سال 1930 در سن 25 سالگی علاقه خود را به کار حزبی از دست داد و شروع به کار در صنعت ماهیگیری کرد. معلوم نیست که چطور شد که او به این رشته علاقه مند گردید شاید مسئولیتهای حزبی و کومسومولی او در منطقه ای در مجاورت دریا به عهده او گذاشته بود. بهرحال، در سالهای 1930 در سازمانهای محلی و اتحادیه ای صنعت ماهیگیری کار کرد و مدیریت چند تراست ماهیگیری را به عهده گرفت. او در منطقه دریای سیاه و شاید کراسنودارکری به همه موقعیتهای اولیه مدیریتی دست یافت؛ به عنوان معاون رئیس اتحادیه ماهیگیران شمال قفقاز، مدیر اتحادیه ماهیگیران کوبان، رئیس تراست اصلی ماهیگیری دریای آزو - سیاه و سرانجام به عنوان مدیر تراست ولگا - کاسپین کار کرد.

ایشکف نیز مانند بسیار دیگری از جوانان آن دوره که ظاهرا در وفاداریشان نسبت به نخست وزیر استالین نمی شد شک کرد، وارد یک بوروکراسی دولتی شد که ضداستالینی ها به دفع آن پرداختند. در سال 1939 او به سمت معاون کمیسر صنایع ماهیگیری خلق در مناطق غربی دست یافت. یک سال بعد ایشکف 35 ساله، به مقام کمیسری خلق که اصولاً یکی از مهمترین پستهای مدیریت دولتی در صنعت ماهیگیری و نظیر مقام کنونیش می باشد، دست یافت. او در جنگ دوم جهانی نیز در همین سمت باقی ماند و هنگامی که پستهای کمیسری خلق به نفع وزرا ملغی گردید، ایشکف نیز به عنوان وزیر صنایع ماهیگیری در مناطق غربی انتخاب گردید.

بین سالهای 1948 و 1946 دو وزارت صنایع ماهیگیری وجود داشت، ولی پس از ادغام این دو وزارتخانه در 1948 ایشکف باز هم به وزارت رسید. احتمالاً به علت گزارش عدم موفقیت وزارتخانه وی در تولید کافی در سال 1950 ایشکف به سمت معاونت وزیر در این صنایع پایین آورده شد. به دنبال فوت استالین در سال 1953 یک سازمان دولتی دیگر نیز وجود داشت که به حذف صنایع ماهیگیری پرداخت.

در اینجا ایشکف به سمت معاونت اول وزارت صنایع غذایی رسید. پس از آنکه وزارت صنایع ماهیگیری برای بار دیگر در سال 1954 گشایش یافت دیگر کسی نتوانست با ایشکف به رقابت برخیزد. بین همان سال و 1965 به ترتیب در چند سازمان دولتی دیگر نیز کار کرد و در سه پست او احتمالاً وظایف مشابهی را دارا بوده است: وزارت صنایع ماهیگیری (57 - 1954)، سرپرستی اداره ماهیگیریهای کمیته ژ دولتی (62 - 1957)، و سرپرستی کمیته دولتی صنایع ماهیگیری (65 - 1962)، و در اکتبر 1965 دوباره به سمت کنونیش دست یافت.

انتقادهای عمومی ایشکف از سال 1941 توانسته است از دست انتقادهای عمومی جان سالم به در ببرد. از او انتقاد شده است که نتوانسته است طرحهای پیش بینی شده را جامه عمل بپوشاند و در همان حال متخصصین حفاظت محیط زیست و ماهیگیران شوروی وی را به نابودسازی منابع طبیعی در آبهای شوروی متهم کرده اند. در 1970 مطبوعات شدیدا به انتقاد از ایشکف پرداختند چون او 50 میلیون روبل را برای ساختن بزرگترین کشتی ماهیگیری روسی به نام وستوک که 600 خدمه دارد، صرف کرده بود. با این پول روسها می توانستند 15 یا 16 کشتی عظیم دیگر تولید کنند که بهتر از وستوک نیز به صید بپردازند.

ص: 569

سبک مذاکرات بازرگانان امریکایی که با ایشکف در سالهای 1960 ملاقات کرده اند، او را یکی از مؤثرترین سخنگویان شوروی - توانا، دارای قابلیت تهاجمی، مطمئن و رک گو توصیف کرده اند. در سال 1973 چنین به نظر می رسید که ایشکف به جای اینکه ابتکار به خرج دهد در زمینه خط مشی ها تنها یک اجراکننده است. به هنگام مذاکراتش با مقامات خارجی اغلب او یک موضوع را کنار می گذاشت و می گفت که چون دارای یک جنبه سیاسی است، بنابراین در شایستگی و صلاحیت او نیست که درباره آن تصمیم بگیرد.

سوابق شخصی و سفرها ایشکف به شرابهای گئورگیا علاقه دارد و ظاهرا می تواند به مقدار زیاد مشروب بنوشد بدون اینکه دچار ناراحتی شود. او متأهل است و سه فرزند دارد که شامل دو دختر و یک پسر می باشد. در سال 1965 ایشکف دچار یک حمله قلبی ملایم شد و در اواخر 1972 در بیمارستانی به خاطر یک بیماری فاش نشده بستری گردید.

در اوایل 1973 هنگامی که در حال بازدید از پایگاههای ماهیگیری شوروی بود، به علت بیماری مجبور شد سفر به اسپانیا را به تعویق بیندازد. به عنوان یکی از مذاکره کنندگان شوروی درباره قراردادهای متعدد ماهیگیری شوروی، ایشکف مجبور بوده به سفرهای زیادی مبادرت ورزد تا با همتاهای محض در کشورهای دیگر ملاقات نماید. او سه بار به آمریکا سفر کرده است که دو بار در 1958 و یک بار در سال 1971 به هنگام سفر بین شیلی و کانادا بوده است.1 آوریل 1977

میخائیل استپانوویچ کاپیتسا رئیس اداره اول خاور دور، وزارت امور خارجه

میخائیل کاپیتسا از سال 1970 رئیس اداره اول خاور دور در وزارت امور خارجه و نیز عضو هیئت طرح ریزان سیاست در این وزارتخانه بوده است. او که متخصص مهم در امور چین است، تجارب خود را در امور آسیایی در نتیجه بیش از بیست سال کار دیپلماتیک تحصیل نموده است. قبلاً او ریاست اداره امور آسیای جنوب شرقی وزارت امور خارجه را عهده دار بود (70 - 1966) و در طول 61 - 1960 سفیر شوروی در پاکستان بود.

کاپیتسا در حال حاضر مسئول بخش چین، کره و مغولستان است.

به عنوان عضو هیئت مذکور، وی به هماهنگی مسائل سیاست عمومی که به وسیله سه اداره آسیایی دیگر وزارت امور خارجه اداره می گردد، می پردازد.

دانشمند و دیپلمات حرفه ای کاپیتسا که بیش از هریک از مقامات دیگر شوروی قابلیت ایجاد ارتباط دارد و دارای سبک شخصی خود است، سعی می کند بیش از موضع رسمی کشورش را بیان کند. از نظر جسمانی بسیار بزرگ است - حدود 2 متر قد دارد - و دارای حالتی مختار و پرخاشگر است. وی که از اعتماد به نفس بسیار بالا

ص: 570

برخوردار است، اغلب در مباحثات خود با مقامات آمریکایی به هنگام ارائه نظریات خود پیرامون چین و مسائل مربوط به چین دیدی وسیع و پرجنجال دارد. به گفته مقامات خارجی، کاپیتسا یکی از مهمترین متخصصین امور آسیایی شوروی، بسیار پرحرف و احساساتی است که ارزش دارد حرفهایش شنیده شود.

کاپیتسا که دکتر علوم تاریخی است، کار دیپلماتیک خود را با حرفه آکادمیک خود آمیخته است؛ در سال 1961 او پروفسور انستیتوی زبانهای شرقی در دانشگاه دولتی مسکو گردید. او در هیئت سردبیری مجله مشکلات خاور دور خدمت می کند و کتابها و مقالات زیادی در مورد چین نوشته است. کاپیتسا تحت نامهای مستعاری که یکی از آنها «ام. یوکرانتسف» است به نگارش می پردازد.

در سال 1968 اثری به نام «سمت چپ شعور جاری» نوشت که پیشرفتهای خط مائوئیستی را از سال 1949 بررسی می کند. در آن نشریه او به توصیف موضع دائما رو به تزاید ضد شوروی در رهبریت چین پرداخت و اظهار داشت که چین مهمترین مشکل اتحاد جماهیر شوروی است. در 1969 کاپیتسا تحت عنوان «PRC: دو دهه، دو خط مشی» به حمله شدیدی علیه چین دست یازید. کاپیتسا چندبار نامزد عضویت مسئول آکادمی علوم شوروی شد، ولی هیچ گاه انتخاب نگردید.

سوابق حرفه ای و زندگی میخائیل استپانوویچ کاپیتسا در 5 نوامبر 1921 در یورکوفتسی (که امروز موگیلف - پودولسکی است) اوکراین متولد گشت. او از انستیتو زبانهای خارجی در 1941 فارغ التحصیل گردید و دو سال بعد وارد کارهای دیپلماتیک شد. از حدود سال 1944 تا 1946 به عنوان دبیر دوم سفارت شوروی در چین به کار مشغول و در یک دانشگاه چینی تحصیل کرد. کاپیتسا در سال 1948 از مدرسه عالی دیپلماتیک مسکو فارغ التحصیل گردید. احتمالاً در 6 سال بعدی در وزارت امور خارجه در زمینه امور آسیایی به کار مشغول بوده است. در سال 1954 پس از اینکه به عنوان یک فرد متخصص در هیئت نمایندگی شوروی در کنفرانس ژنو پیرامون آسیا شرکت جست به درجه دبیر اول ارتقاء یافت.

کاپیتسا در دپارتمان خاور دور وزارت امور خارجه، حداقل از سال 1954 تا 1960 و به عنوان معاون رئیس دپارتمان در 60 - 1956 مشغول به کار بوده است. در 1957 و 1958 به آمریکا سفر کرد تا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت جوید.

سفیر شوروی در پاکستان انتصاب بعدی کاپیتسا به عنوان سفیر در پاکستان بسیار کوتاه (1961 - 1960) ولی واقعه برانگیز بود.

به محض ورود از چشم دولت میزبان خود افتاد؛ چون در یک کنفرانس مطبوعاتی به وزیر امور خارجه پاکستان حمله نمود. در یک برخورد بعدی با وزیر امور خارجه، او از معذرت خواهی امتناع ورزید و هنوز یک هفته از اقامت وی در آن کشور نگذشته بود که تقریبا پذیرش وی در حال لغو شدن بود. در طول یک سال و نیم بعدی او سعی کرد بین خود و مقامات پاکستانی صمیمیتی ایجاد کند، ولی اکثر پیشنهادات وی در زمینه کمک اقتصادی مورد قبول واقع نشد و سفر او در داخلپاکستان نیز با محدودیتهایی روبرو گردید.

هنگام اقامت در کراچی کاپیتسا سعی کرد دیپلماتهای آمریکایی را به کار گیرد. چون آنها او را علیرغم

ص: 571

مانورهایش فردی جالب می یافتند.

در مراجعت به مسکو، کاپیتسا در یک حرفه دوگانه آکادمیک - دیپلماتیک، عضو انستیتو زبانهای خاوری و مشاور وزارت امور خارجه در دپارتمان خاور نزدیک به کار مشغول شد. در سال 1966 به عنوان رئیس دپارتمان آسیای جنوب شرقی برگزیده شد. در 5 سال بعدی چند سفر تحقیقی از آسیای جنوب شرقی به عمل آورد و در سپتامبر 1969 با آلکسی کاسیگین به پکن رفت تا با چوئن لای ملاقات نماید. در سال 1970 دپارتمان خاور دور وزارت امور خارجه دوباره سازماندهی شد تا به توسعه روابط شوروی با ژاپن بپردازد. کاپیتسا به عنوان رئیس اداره اول خاور دور که امور مربوط به چین، کره و مغولستان را اداره می کند، انتخاب گردید.

سوابق شخصی سفیر به زبان فرانسه، انگلیسی و چینی مسلط است. او به ورزش علاقه دارد. در طول اقامتش در کراچی اکثرا به شنا و ماهیگیری می پرداخت. در آوریل 1970 گزارش شد که او دچار یک حمله قلبی شده و بستری گردید، چون تا آن زمان کاپیتسا زیاد مشروب می خورد و سیگار می کشید.

کاپیتسا متأهل است. همسرش لیدیاایلینیچنا اهل ازبکستان است که در اوائل 1960 به عنوان کسی توصیف شده که بسیار اجتماعی است و به سبک غربی لباس می پوشد.

خانواده کاپیتسا یک فرزند پسر دارند که در سال 1949 متولد شده و دارای یک فرزند دختر به نام لاریسا هستند که در سال1944 متولد گشته است. لاریسا از انستیتو روابط بین الملل در 1967 فارغ التحصیل گشت و در سال 1970 به قاهره رفت تا پیرامون رساله خود تحت عنوان «اقتصاد کشورهای عربی» به تحقیق بپردازد.

نیکولای تیموفویچ گلوشکف رئیس کمیته دولتی قیمتها

نیکولای گلوشکف که قبلاً مدیر صنایع فلزات غیرآهنی شوروی بود، در اوت 1975 به ریاست کمیته دولتی قیمتها برگزیده شد. چون ولادیمیر استنین در اواسط 1974 از کار برکنار شده بود، لذا این سمت حدود یک سال توسط کسی اشغال نشده بود. گلوشکف احتمالاً از طرف ولادیمیر دولگیخ که یکی از دبیران حزب کمونیست شوروی در صنایع سنگین بود و با او در منطقه کراس نویارسک شوروی در سالهای 1960 خدمت می کرد، حمایت و پشتیبانی می شد.

این کمیته دولتی مسئول تعیین قیمتها با هماهنگی با کمیته طرح ریزی دولتی (گوسپلان) در مورد تولیدات اصلی صنایع سنگین، غذاها و پوشاک اصلی، و چند کالای مصرفی دیگر می باشد. این کمیته در سال 1965 در رابطه با یکی از اصلاحیه های ملی اقتصادی که سعی داشت علاوه بر چیزهای دیگر بر قیمتها به عنوان یکی از انگیزه های کارایی بهتر اقتصادی، بهبود تکنولوژیک و کیفیت کالا و تولیدات متکی باشد به وجود آمد.

کمیته دولتی قیمتها که قبلاً وابسته به گوسپلان بود، در اواخر 1969 تحت فرمان شورای وزیران درآمد.

ص: 572

کار در سیبری در حال حاضر درباره میزان تحصیلات و کارهای اولیه و حتی سن گلوشکف نیز اطلاعاتی در دست نیست. برای اولین بار مطبوعات شوروی در سال 1961 از وی به عنوان معاون ریاست کراس نویارسک (سیبری مرکزی) شورای اقتصاد ملی که بخشی از یک نظام ناظر اقتصادی منطقه ای است - که در سالهای 65-1957 وجود داشت - نام بردند. گلوشکف حداقل تا سال 1974 در کراس نویارسک سونارخوز به سر برد تا اینکه به سمت معاونت اول در این سازمان رسید. احتمالاً او در همین زمان با دولگیخ که بعدها در منطقه کراس نویارسک به عنوان مدیر مجتمع معدنی و فلزات نوریلسک به کار مشغول شد، همکاری می کرده است.

تا سال 1968 گلوشکف به مسکو رفته بود و به عنوان رئیس اداره اصلی طرح ریزی اقتصادی وزارت فلزات غیرآهنی انتخاب گردید. در سال1974 وی به سمت معاون وزیر رسید. در این مقام او حداقل سه بار با نمایندگان کارخانه های امریکایی برای مذاکره پیرامون پروژه های فلزی در شوروی شرکت نمود.

این پروژه ها شامل پیشنهاد ایجاد کارخانه آلومینیوم سازی در شمال قزاقستان یا در شبه جزیره کولاویک، محل ذوب آلومینیوم در نزدیکیهای کراس نویارسک و ایجاد یک کارخانه کاهش دهنده میزان SO2 در کارخانه ذوب مس نوریلسک بود.1 آوریل 1977

گئورگی مارکویچ کورنیینکو معاون وزیر امور خارجه

در اکتبر 1975 گئورگی کورنیینکو که از سال1966 رئیس اداره مربوط به آمریکا در وزارت امور خارجه بود و حداقل از سال1968 عضو هیئت پایه گذاران سیاست این وزارتخانه بوده است، به مقام معاونت وزارت امور خارجه ارتقاء یافت و یکی از ده معاون این وزارتخانه است. ولی هنوز هم با امور مربوط به آمریکا سروکار دارد و دلیل این ارتقاء او نیز ظاهرا اهمیتی است که رهبریت شوروی در مورد روابط او با واشنگتن قائل بوده و می خواهد اهمیت نقش کورنیینکو را بالا ببرد.

ولادیمیر سیمینوف معاون وزیر امور خارجه، سرپرست هیئت نمایندگی شوروی در مذاکرات محدودیت سلاحهای استراتژیک (سالت)، کورنیینکو را مردی «مبارز» که نفوذی بیش از مقام خود به عنوان ریاست این اداره دارد توصیف کرده است. می گویند که رهبران کمیته مرکزی و دفتر سیاسی حزب کمونیست به خاطر نحوه تفکر صحیح کورنیینکو در امور مربوط به آمریکا او را بسیار ستایش می کنند.

بنابر گزارشات، کورنیینکو در تصمیم گیریهای درونی شوروی پیرامون مذاکرات محدودیت سلاحهای استراتژیک نقش فعال داشته است.

کورنیینکو که به زبان انگلیسی خیلی خوب صحبت می کند، از زمان تصدی سفارت شوروی در واشنگتن در سالهای 65-1960 با مقامات امریکایی سروکله می زده است. او از سال 1972 در همه اجلاسهای ناگهانی بین آمریکا و شوروی حضور داشته و به کرّات در ملاقاتهای بین وزیر امور خارجه شوروی، آندره گرومیکو و وزیر امور خارجه وقت آمریکا، هنری کیسینجر شرکت داشته است. همکاران روسی اظهار داشته اند که از نظر کورنیینکو روابط بین آمریکا و شوروی حاکی از یک رقابت شدید است که در آن تغییر سیاستها تحت الشعاع منافع ملی بوده و هر کشور سعی دارد بدون دادن امتیازی یکجانبه

ص: 573

موقعیت و وضع خود را بهبود بخشد.

کورنیینکو مردی هوشیار و منطقی است و قدرت تمیز اطلاعات و تحلیلهای باارزش را دارد. در سال 1969 زمانی که کورنیینکو به عنوان سرپرست هیئت نمایندگی شوروی در مذاکرات «سالت» انتخاب شد، آناتولی دوبرینین سفیر شوروی در آمریکا او را مردی کم حرف توصیف کرد که بیانات همتاهای آمریکایی خود را پیرامون «سالت» به خوبی درک می کند.

چه بفهمد و چه نفهمد باید گفت که کورنیینکو یک مذاکره کننده سرسخت است، مقامات آمریکایی پس از مذاکراتی طولانی که با او در سال1974 داشتند او را فردی توصیف کردند که بر سر بعضی از مسائل «سرسختی معمولی خود را» حفظ کرده است.

سوابق حرفه ای و زندگی گئورگی مارکویچ کورنیینکو در 13 فوریه 1925 متولد گشت. در سالهای 47-1943 در ارتش شوروی خدمت کرد و احتمالاً در موطن خود اوکراین نیز مبارزه کرده است. از سال 1947 زمانی که به وزارت امور خارجه پیوست تا زمانی که به واشنگتن به عنوان کنسول سفارت در سال 1960 فرستاده شد، درباره حرفه های او اطلاعاتی در دست نیست. او به عنوان مشاور هیئت نمایندگی شوروی در کنفرانس ژنو پیرامون آسیا (1954) و در چهاردهمین جلسه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک (1959) شرکت یافت. کورنیینکو می گوید که در دانشگاه دولتی مسکو قبل از انتصاب در آمریکا در رشته قانون نیز تحصیل می کرده است.

کورنیینکو در طول 5 سال اقامتش در واشنگتن به مقام وزارت رسید و در غیاب سفیر دوبرینین، در نقش کاردار انجام وظیفه می نمود (رئیس سابق او یعنی دوبرینین در حال حاضر مسئول ارسال گزارشات پیرامون آمریکا به معاون وزیر امور خارجه، کورنیینکو می باشد). اولین کار او در سفارت این بود که به امور مربوط به کنگره آمریکا و امور کلی داخلی این کشور بپردازد. ولی تا سال 1962 او ظاهرا یکی از متخصصین سفارت در امر خلع سلاح گردیده بود. اغلب به نقاط مختلف آمریکا برای گفتگو سفر می کرد.

کورنیینکو در سال 1965 به مسکو بازگشت تا به عنوان معاون وزارت امور خارجه در اداره مربوط به آمریکا انجام وظیفه نماید و در اوایل 1966 به ریاست این اداره رسید.

از سال 1969 کورنیینکو سمت سفیر را حفظ کرده است. او یکی از نمایندگان اصلی در مرحله اول اجلاس مقدماتی «سالت که در ماههای نوامبر و دسامبر 1969 در هلسینکی برگزار گردید، بود. در سال 1973 او به عنوان یک عضو هیئت نمایندگی شوروی به کنفرانس پاریس پیرامون مسئله ویتنام رفت.

اغلب به آمریکا می آمد تا در جلسات مجمع عمومی سازمان ملل شرکت جوید.

سوابق فردی حداقل از سال 1967 وضع مزاجی سفیر چندان قابل تعریف نبوده است، در همان سال او بیمار گردید و یکی از همکاران گفت که او از فشار خون و یک مرض قلبی رنج می برد. فشار خون بالا و سنگ کلیه باعث شد که کورنیینکو، هلسینکی را در دسامبر 1969 ترک گوید و شرکت پیش بینی شده خود را در اجلاسهای بعدی «سالت» به تعویق بیندازد.

ص: 574

در اوایل 1976 نیز به مدت چند هفته به علت بیماری در سر کار خود نتوانست حاضر شود، و مشکلات مربوط به وضع سلامت وی احتمالاً مانع از آن خواهد شد که به خارج از شوروی فرستاده شود.

علاوه بر تخصص وی در امور مربوط به آمریکا کورنیینکو یک مدیر مجرب است. او در روابط اجتماعی خود با آمریکاییها دچار نوعی ناراحتی می شود و برایش مشکل است که در صحبتهای جزئی بخصوص با زنها درگیر شود.

سفیر متأهل است. همسرش لنینا نیکولایونا، در اواسط سالهای 1960 مریض شد و احتمالاً دچار خردشدگی عصبی شده بود. خانواده کورنیینکو دارای دو فرزند پسر هستند که یکی از آنها الکساندر است که در سال 1953 متولد شده و دیگری آندره که در سال 1961 در واشنگتن متولد گشته است.

گئورگی آرکادیویچ کاراوایف وزیر ساختمان

گئورگی کاراوایف که یک بوروکرات حرفه ای در امر ساختمان سازی است، از سال 1967 وزیر ساختمان بوده است. کاراوایف ابتدا در اوایل سالهای 1950 در سمت معاون وزیر و بعدها دوبار (67-1963 و 61-1953) به عنوان مرد شماره 2 کمیته دولتی در امور ساختمانی (گوستروی) انجام وظیفه نمود. او که از سال1940 عضو حزب کمونیست شوروی بود، در سال 1976 به عنوان یکی از اعضای دارای حق رأی کمیته مرکزی حزب برگزیده شد.

کاراوایف که بر یک نیروی کار نیم میلیون نفری سرپرستی دارد، در ضعیف ترین و بی کفایت ترین بخش اقتصادی کشورش مشغول به کار است. صنعت ساختمان سازی شوروی مملو از مشکلاتی از قبیل پروژه های به تأخیر افتاده، کمبود مهارت مدیریتی، بی توجهی در کار، مواد دارای کیفیت ضعیف، و عرضه کالاهای ساختمانی به مناطق به طور نامنظم می باشد. رکود سازمانی محل کار، مشکلات این سازمان را چند برابر کرده است. علاوه بر وزارتخانه کاراوایف، هشت وزارتخانه دیگر (وزارت ساختمان صنعتی، وزارت ساختمان صنایع سنگین، وزارت ساختمان روستایی، وزارت ساختمان صنایع نفت و گاز، وزارت راه و ترابری، وزارت نیرو و برق، وزارت کارهای ساختمانی ویژه و پایگاهها، وزارت زمین و منابع آبها) نیز در اجرای صنعت ساختمان سازی شرکت دارند. وظیفه گوستروی هدایت و هماهنگ ساختن کار این وزارتخانه هاست.

نحوه تقسیم کار و مسئولیت میان آژانسهای مختلف ساختمانی شوروی بسیار پیچیده است. به طور مثال وزارت ساختمان، وزارت ساختمانهای صنعتی، وزارت ساختمانهای روستایی هر سه سیلوی گندم هم می سازند. وزارت ساختمانهای صنعتی خانه های مسکونی می سازد، بیمارستانها به وسیله وزارت راه و ترابری ایجاد شده اند، معادن زغال سنگ وسیله وزارت ساختمان و بالاخره کودکستانها نیز به وسیله ساختمانهای صنعتی نفت و گاز ساخته شده اند.

در محیطی چنین وسیع از نظر برخوردهای درونی بوروکراتیک و ایجاد ساختمانهای عظیم و علیرغم کمبودهای این صنعت، کاراوایف توانسته است حداقل پست و مقام خود را به مدت یک دهه حفظ نماید.

در سال 1971 زمانی که به عنوان یک عضو فاقد حق رأی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی برگزیده شد اولین مسئولیتهای حزبی را نیز بدوش گرفت. دو سال بعد در شصتمین سال تولدش و در قبال

ص: 575

«خدماتش به دولت شوروی» نشان لنین را دریافت نمود.

سوابق حرفه ای و تحصیلی گئورگی آرکادیویچ کاراوایف در سوم آوریل 1913 در شهر سن پترزبورگ (لنینگراد کنونی) متولد گشت، در سن 16 سالگی به کار مشغول شد. پس از فارغ التحصیل شدن از انستیتو مهندسی حمل ونقل آب لنینگراد، در سال 1935 وارد کار ساختمانی شد. بین 1937 و 1951 در یک تراست ساختمانی مجهول الهویه به عنوان سرپرست کارگری مشغول به کار شد و تا سمت مدیریت این تراست ارتقاء درجه یافت.

در 1940 کاراوایف، به حزب کمونیست که در تلاش بود لنینیست های وفادار را به درون حزب جذب نماید ولی دراثر بحران سالهای 1930 موفق نشد، پیوست. فعالیتهای وی در طول جنگ جهانی دوم حائز اهمیت نبود ولی در بیوگرافی رسمی روسی او اشاره به آن نشده است که آیا در کار و حرفه ساختمانی وی انقطاع به وجود آمده است یا نه.

در سال 1951 کاراوایف در وزارت ساختمان صنایع سنگین ریاست اداره اصلی ساختمان سازی صنعتی در مناطق جنوبی را عهده دار شد.

در سال بعد او به سمت معاونت وزیر رسیده بود. در 1954 او معاون وزیر در بخش ساختمانهای فلزی و مواد شیمیایی شد. در همان سال وی به ورشو فرستاده شد تا در کار ساختمان قصر فرهنگی و علمی ایوسیف استالین نظارت داشته باشد که پس از اتمام منتقدان غربی این بنا را مخوفترین نمونه سبک «استالینی» معماری شوروی دانستند.

وظایف منطقه ای: ارتباط احتمالی با کیریلنکو در 1957 کاراوایف شغل خود را ترک گفت تا پس از وزارت های ساختمانی، معاونت ریاست امور ساختمانی اسوردلوفسک سونار خوز (شورای اقتصاد ملی) را که یک سازمان ناظر اقتصادی منطقه ای و بخشی از چنین سازمانهای ملی است، در سالهای 65-1957 عهده دار شود. کاراوایف 2سال در این شغل باقی ماند و امکان دارد که در همین زمان با آندره کیریلنکو رئیس کمیته حزبی اسورد لوفسک اوبلاست در 62-1955 ارتباطهایی برقرار ساخته باشد. کیریلنکو در حال حاضر دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی و جانشین مسلّم دبیر کل حزب کمونیست شوروی لئونید برژنف می باشد.

مراجعت به مرکز کاراوایف در سال 1959 به مسکو بازگشت تا معاون اول ریاست گوستروی شود. در اواخر 1961 او به عنوان ریاست بانک «آن یونیون» انتخاب شد تا در زمینه صنایع مادر به تزریق سرمایه بپردازد، پس از این مقام او به وزارت رسید. در 1963 او دوباره به سمت معاون اول ریاست گوستروی برگزیده شد. در 1965 دولت شوروی عنوان وزیر را از کسانی که مستقیما در وزارتخانه ها کار نمی کردند (از قبیل کاراوایف) گرفت، ولی در سال 1967 با ارتقاء یافتن به مقام وزارت ساختمانی، عنوان وزارت خود را دوباره دریافت نمود. کاراوایف از سال 1970 عضو دیوان عالی شوروی بوده است.

آلکسی نیکولاویچ مانزولو معاون وزیر تجارت خارجی

ص: 576

الکسی مانزولو از سال 1970 معاون وزیر تجارت خارجی بوده است. وی قبلاً از سال 1962 در این وزارتخانه به عنوان رئیس اداره تجارت با کشورهای غربی کار می کرده است. او که یکی از ده معاون این وزارتخانه است، بر امور تجاری مربوط به اروپای غربی، آفریقا، آمریکای جنوبی و شمالی و سازمان بین المللی اقتصادی نظارت دارد. وی همچنین مسئول نظارت بر قراردادهای تجاری دوجانبه با کشورهای سرمایه داری است. به علت داشتن مسئولیتی این چنین وسیع از نظر جغرافیایی، مانزولو بارها به کشورهای مختلف جهان سفر کرده است.

روابط او با آمریکائیها تلاشهای مانزولو در زمینه بالابردن روابط بین آمریکا و شوروی از سال 1959 آغاز گردید که در آن سال او سرپرست یک نمایشگاه علمی و فرهنگی شوروی در شهر نیویورک بود و شخصا پرزیدنت آیزنهاور را در این نمایشگاه مربوط به شوروی همراهی می کرد. چهار سال بعد، مانزولو در یک هیئت نمایندگی شوروی جهت خرید گندم از آمریکا وارد این کشور گردید. در سال1972 وی در جلسات گروه ویژه قراردادهای تجاری بین آمریکا و شوروی شرکت جست و در همان سال (در ماه ژانویه و دسامبر) دوبار به آمریکا سفر کرد تا با مقامات دولت آمریکا مذاکراتی انجام دهد.

در فوریه 1975 مانزولو به عنوان رئیس هیئت نمایندگی شوروی در اولین اجلاس «گروه ویژه قراردادهای تجاری بین آمریکا و شوروی» که در سال 1974 ایجاد شده بود تا همکاری اقتصادی، صنعتی و فنی بین دو کشور را ممکن سازد، در مسکو شرکت جست. دو ماه بعد او وزیر خزانه داری ویلیام سیمون را که به شوروی رفته بود در اجلاس بازرگانی مشترک همراهی نمود. در ماه اوت مانزولو در آمریکا با مقامات شرکت تجارت امریکا و شوروی (ساترا) که یک شرکت آمریکایی برای بهبود وضع تجاری با شوروی است ملاقات نمود. معاون وزیر در جلسات مجمع عمومی سازمان در آوریل 1974 و سپتامبر 1975 شرکت جست.

نظریات پیرامون تجارت بین امریکا و شوروی یکی از بازرگانان آمریکایی در سال 1975 مانزولو را مردی توصیف کرد که بسیار مایل است روابط تجاری با غرب برقرار گردد. در آوریل 1976 مانزولو مقاله ای در sovietskayaro تحت عنوان «تحقق دتانت» نوشت که در آن به دفاع از گسترش روابط و افزایش روابط اقتصادی با کشورهای سرمایه داری پرداخته بود. در این مقاله او به شِکوه از محدودیتهای اعتباری «بانک واردات و صادرات آمریکا» و عدم اعطای امتیاز مهمترین ملت به روسیه پرداخته است، ولی گفته است که «تحقق گسترش روابط نیاز مهم زمان ما است و کشور ما با صبر و پافشاری سعی خواهد کرد راههای جدیدتری بیابد» تا آن را بیشتر ممکن سازد.

ص: 577

زندگی اولیه الکسی نیکولایویچ مانزولو در 15 سپتامبر 1913 در لوکانسک که در حال حاضر اوکراین است متولد گردید. بنابر گفته خودش والدین او کارگران کارخانه بودند و حتی قبل از انقلاب بلشویک در نوامبر 1917 عضو حزب کمونیست بوده اند. پدرش در سال 1941 فوت کرد. درباره زندگی اولیه مانزولو اطلاعات واضحی در دست نیست. او به دیپلماتهای غربی گفته است که هنگام برداشت محصول در 1929 او روی یک تراکتور جان دیر رانندگی می کرد. او در سال 1936 از انستیتو مهندسی مسکو فارغ التحصیل گردید و پس از آن در مسکو به عنوان یک مهندس ماشین آلات مشغول به کار گردید. به هنگام جنگ جهانی دوم به آکادمی تجارت خارجی وارد شد و زبان انگلیسی را فرا گرفت.

حرفه او در تجارت خارجی بعد از جنگ جهانی در سال 1945 مانزولو به همراه یک کمیسیون خریدار روسی از طریق آلاسکا به آمریکا فرستاده شد.

سه انتصاب خارجی دیگر نیز به وی واگذار گردید که عبارتند از: معاون نماینده تجاری در انگلیس در سالهای 51 - 1948، نماینده بازرگانی در بوینس آیرس از سال 1953 تا 1957، و کارمند نمایندگی تجاری شوروی در هاوانا از اوایل سال 1961 تا ژوئیه 1962. در زمان بین این سفرها او در مقّر وزارت تجارت خارجی در مسکو به عنوان معاون رئیس یک اداره مجهول الهویه (53 - 1951) و به عنوان معاون رئیس اداره ویژه تجارت با کشورهایی که مردمشان دارای مرام دموکراسی هستند، کار می کرد (1961 - 1957).

سوابق فردی یکی از مقامات امریکایی مانزولو را فردی بسیار خوش برخورد و پیچیده توصیف کرده است. دیگر نمایندگان امریکا معتقدند که او مذاکره گری قابل اعتماد و مؤثر است. در خارج از خانه او دوست دارد به شکار، ماهیگیری و کوهنوردی بپردازد. او به موسیقی یونانی خیلی علاقه دارد و هوادار هنرپیشه یونانی ملینا مرکوری است. مانزولو دوبار ازدواج کرده است. همسر اولش برتا در سال 1955 به هنگام وضع حمل فوت نمود. از آن ازدواج یک دختر به نام مارینا باقی مانده است که در سال 1945 در نیویورک متولد شده است. نادژدا همسر کنونی مانزولو که یک پزشک است به ندرت در محافل دیپلماتیک مسکو دیده می شود. این دو دارای فرزند پسری هستند که در سال 1965 متولد شده است. مانزولو به زبان انگلیسی و اسپانیایی کاملاً مسلط است و قدری فرانسه هم می داند.1 آوریل 1977

ایگور دیمیتریویچ موروخوف

معاون اول ریاست کمیته دولتی بهره برداری از انرژی اتمی ایگور موروخوف که دارای درجه دکترا در علوم فنی است، یکی از مهمترین اداره کنندگان و سخنگوی اصلی برنامه های شوروی در زمینه انرژی اتمی داخلی و بین المللی است. وی از سال 1960 معاون اول ریاست کمیته دولتی بهره برداری از انرژی اتمی بوده و از سال 1966 به عنوان یکی از نمایندگان شوروی در هیئت مدیره، «آژانس انرژی اتمی بین المللی» شرکت داشته است.

ص: 578

موروخوف که 15ماه بیشتر از رئیس کمیته دولتی بهره برداری انرژی اتمی - آندرونیک پتروسیانتس - با این کمیته سروکار داشته، دارای منافع و مسئولیتهای بسیار وسیعی در امور مربوط به انرژی اتمی می باشد وی در غیاب پتروسیانتس به عنوان رئیس این کمیته فعالیت می کند. مسئولیتهای مهم او عبارتند:

از طرح و به اجرا درآوردن قراردادهایی در زمینه بهره برداری مسالمت آمیز از انرژی اتمی با حکومتهای خارجی که شامل مواردی چون انفجارات هسته ای مسالمت آمیز، عدم تکثیر سلاحهای هسته ای و محافظت از اطلاعات و مواد اتمی می باشد. او در برنامه های هسته ای شوروی دارای آن چنان نقش مهمی است که همکاران وی در شوروی او را «آقای انرژی اتمی» می نامند.

با وجود اینکه موروخوف علاقه مند به عدم تکثیر و محدودیت در ساختن سلاحهای هسته ای است، ولی یکی از حامیان سرسخت استفاده مسالمت آمیز از انرژی اتمی که شامل استفاده از انفجارات اتمی برای حفر کانالهای جدید و ایجاد شکافهای زباله دانی اتمی در مخازن یا ذخایر عظیم نمک می باشد. بنابه عقیده ای، بسیاری از نظریات پیرامون امور هسته ای که به وسیله موروخوف ارائه می شود، تحت نام الیاس. آی دیمتریف در مطبوعات شوروی به چاپ می رسد. نظریات و بیانات شخصی موروخوف احتمالاً یک معیار بسیار دقیق را در مورد موضع کرملین پیرامون اکثر امور هسته ای به دست می دهد، وی به هنگام بحث پیرامون سیاستهای انرژی اتمی کاملاً از خط مسکو پیروی می کند و بدون شک خود او نقش مهمی در ایجاد آن سیاستها دارد.

مذاکره گر ماهر یکی از مهمترین کارهایی که موروخوف تا به امروزانجام داده این است که وی به عنوان رئیس هیئت نمایندگی شوروی در مذاکرات «قرارداد منع آزمایش های هسته ای» و «قرارداد انفجارات هسته ای صلح آمیز» بین آمریکا و شوروی که در ماه مه 1976 پس از 18 ماه مذاکرات وسیع در مسکو منعقد گردید، شرکت داشت. وی در حال حاضر مسئول مشارکت شوروی در مذاکراتی است که در لندن و وین میان تولیدکنندگان انرژی هسته ای به اصطلاح کلوپ لندن- جریان دارد تا شاید بتوان به یک قرارداد چندجانبه در مسائلی چون عدم تکثیر، حفاظت فیزیکی، بهره برداری دوباره از سوخت، مراکز سوخت منطقه ای، و مدیریت بین المللی پلوتونیوم دست یابد. با این حال موروخوف به مقامات آمریکایی گفته است که با وجود اینکه درگیر مذاکرات بین المللی است، باید به انجام وظایف خود در کمیته دولتی بهره برداری انرژی اتمی بطور تمام وقت نیز ادامه دهد، و معتقد است که این مذاکرات علاوه بر فراهم آوردن یک زمینه آموزشی مفید، باعث شده است که چیزهای زیادی را درباره سمبلها و زمینه های فنی و ریاضی جدید نیز فرا گیرد.

موروخوف که یک مذاکره گر بسیار ماهر است، بر دیگر اعضای گروه خود گذشته از رتبه و موقعیتشان تسلط کافی اعمال می کند. وی همیشه تأکید می کند که لحن و نحوه بحث آنها با همتاهای خارجی خود باید دوستانه و سازنده باشد و اغلب نظریات خود را حتی درباره موضوعاتی که در برنامه رسمی مطرح نشده نیز اعلام می نماید.

به دنبال خاتمه مذاکرات «منع آزمایشهای هسته ای» و «قرارداد انفجارات هسته ای صلح آمیز» او از اینکه روابط کاری آنچنان صمیمانه بین آمریکا و شوروی به وجود آمده بود قدردانی کرد. در مناسبتها و موارد دیگر نیز اظهار داشته است که باید در زمینه مسائل اتمیک مشورتهایی بین امریکا و شوروی انجام

ص: 579

گیرد و این تمایل خود را با این گفته نشان داده است که «با وجود اینکه با یکدیگر هماهنگی نداریم ولی معلوم است که همیشه تفاهم داریم.» ناظران آمریکایی معتقدند که موروخوف متوجه زمینه سیاسی چنین مذاکرات فنی مهمی است. در طول مذاکرات منع آزمایش هسته ای و انفجارات صلح آمیز وی گفته است که جنبه سیاسی این مذاکرات مهمتر از جنبه فنی آنهاست و بهتر است میزان تبلیغات کاهش داده شود تا رهبران سیاسی هردو ملت در انعقاد قرارداد نهایی فرصت کافی داشته باشند.

سوابق علمی موروخوف علاوه بر مهارت در زمینه مذاکرات، مقامات آمریکایی را با اطلاعات دقیق و مفصل خود درباره تکنولوژی هسته ای نیز تحت تأثیر قرار داده است. ظاهرا تخصص وی در این رشته بیشتر از طریق تجربه کاری حاصل شده تا از طریق آموزشهای رسمی. با یک سری اطلاعات کلی در رشته مهندسی موروخوف کار خود را در انستیتو هوائی مسکو آغاز کرد و در موتورهای جت متخصص گردید. هنگامی که شوروی برای اولین بار برنامه های انرژی اتمی خود را آغاز نمود، افراد بااستعداد از رشته های مختلف بسیاری انتخاب شدند تا این برنامه را به راه بیندازند.

احتمالاً موروخوف نیز به همین ترتیب در طول جنگ جهانی دوم انتخاب شده بود. درباره فعالیتهای ابتدایی او در زمینه انرژی اتمی اطلاعاتی در دست نیست، ولی احتمالاً در تأسیسات طبقه بندی شده منطقه سیبری و اورال، قبل از انتخاب به عنوان معاون ریاست کمیته دولتی بهره برداری از انرژی اتمی در سال 1960، کار می کرده است.

در حال حاضر دکتر علوم فنی و پرفسور نیمه وقت (احتمالاً در انستیتو انرژی اتمی ایمنی کورچاتف مسکو) است. موروخوف در اموری چون، تکنولوژی رآکتور، جداسازی ایزوتوپها، عکس العمل ترمو هسته ای کنترل شده، هیدرودینامیک و مراحل سوخت هسته ای تخصص می بیند.

سوابق فردی ایگور دیمترویچ موروخوف در 19 اوت 1919 در ایوانف متولد گردید. علاوه بر سفرهای متعدد وی به وین به منظور شرکت در اجلاس آژانس انرژی اتمی بین المللی وی اغلب به عنوان رئیس هیئت نمایندگی انرژی اتمی شوروی به کشورهای غربی و بلوک شوروی سفر می کند. تنها سفر وی به آمریکا در ژوئیه 1971 برای شرکت در سومین اجلاس مذاکرات فنی شوروی و آمریکا درباره انفجارات صلح آمیز هسته ای که در واشنگتن انجام شد صورت گرفت.

موروخوف که حتما دیدش در اثر سفرها و روابط خارجی و سمتهایش در «آژانس انرژی اتمی بین المللی» در وین وسیعتر شده بنابر گفته بسیاری ازمقامات غربی یک فرد مغایر با همه بوروکراتهای روسی است.

او قدری شوخ طبع است گرچه همیشه در زمینه مذاکرات فنی جدی و راستگو بوده است. او بیش از حد شراب می نوشد ولی گویا اصلاً تحت تأثیر واقع نمی شود. احتمالاً در حدود 1960 موروخوف دستخوش یک حمله قلبی شده بود. او به عکاسی خیلی علاقه دارد او و همسرش دو دختر و یک پسر

ص: 580

دارند. موروخوف تا حدی آلمانی و تا حد خیلی کمی انگلیسی می داند ولی به هنگام مذاکرات رسمی احتیاج به مترجم دارد.

ویکتور نیکولایویچ پولیاکوف وزیر صنایع ماشین آلات

ویکتور پولیاکف یکماه پس از مرگ الکساندر تاراسف وزیر پیشین به وزارت صنایع ماشین آلات در ژوئیه 1975 منصوب گردید. پولیاکف که مدت 10 سال به عنوان معاون وزیر خدمت می کرد، درست قبل از درگذشت تاراسف به سمت معاون اول وزیر ارتقاء یافت. شاید وی مهمترین نقش را در زمینه طرح ریزی، سازماندهی و هدایت کارخانه وسیله نقلیه موتوری ولگا در تولیاتی داشته باشد که در سال 1970 به تولید ماشینهای سواری پرداخت. در سال 1974 وی مدیر کل مؤسسه تولید ولگا که عبارت: از مجموعه ای از شرکتهای ماشین آلات روسی و نیز کارخانه تولیاتی است گردید.

اتکا به تکنولوژی غربی پولیاکف ریاست وزارتخانه ای را عهده دار است که به طور عمده ای در چند سال گذشته متکی به تکنولوژی غربی در زمینه ایجاد تسهیلات تولیدی مدرن بوده است. به عنوان مدیر کارخانه ولگا وی در ایجاد طرح و فرضیه های تولیدی ایتالیایی وسیله شرکت فیات نظارت داشته است. مقامات این وزارتخانه با شرکتهای آمریکایی در مورد خرید تکنولوژی و تجهیزات کارخانه های عظیم وسیله نقلیه موتوری کاما در نبرژنیه چلنی مذاکره کرده اند. تزریق فنون غربی منجر به افزایش عجیب تولید اتومبیل شده است، طرحهایی در پیش است تا به وسیله آنها یک ماشین روسی به نام ژیگولی در بازارهای امریکا به معرض فروش گذاشته شود.

سوابق حرفه ای ویکتور نیکولایویچ پولیاکف در تامسک - سیبری مرکزی - در تاریخ 3 مارس 1915 متولد گردید. او که یک مهندس آموزش دیده است، در ژانویه 1954 ریاست اداره تحقیق و طرح ریزی را در کارخانه وسیله نقلیه استالین موتور در مسکو عهده دار گردید. در سالهای 57-1954 مطبوعات شوروی پولیاکف را به عنوان مهمترین طراح کارخانه کوچک وسیله نقلیه موتوری که امروزه به نام کارخانه وسیله نقلیه موتوری مسکویچ معروف است معرفی کردند. او که به عنوان مدیر کارخانه مسکویچ جانشین وی. پی ایوانف شده بود، از سال1960 به مدت 4 سال تولید اتومبیلمسکویچ را اداره نمود.

در اوایل 1964 پولیاکف به طور موقت در شورای اقتصاد ملی مسکو (سونارخوز) که یکی از هیئتهای ناظر اقتصادی منطقه ای است که به وسیله نخست وزیر وقت نیکیتا خروشچف تأسیس شده بود، به کار اداری پرداخت. وی که به عنوان معاون اول رئیس سونارخوز مسکو به کار مشغول شده بود یک سال بعد ریاست آن را بر عهده گرفت که احتمالاً سبب شد وی نقش مهمی را در سیاست اقتصادی منطقه داشته باشد. ولی در اواخر 1965 شوراهای اقتصادی وسیله جانشین خروشچف ملغی گردید و پولیاکف به کار تمام وقت در کار اداری صنایع ماشین آلات پرداخت در سال1966 وی به سمت معاون وزیر در صنایع

ص: 581

ماشین آلات دست یافت و مسئولیتهایی به عنوان مدیر کل کارخانه وسیله نقلیه موتوری ولگا نیز بر دوش وی نهاده شد.

سفرها پولیاکف در رابطه با وظایف خود سفرهای زیادی انجام داده است. در سالهای 1960 حداقل چهاربار از کارخانه اتومبیل سازی فیات واقع در تورین ایتالیا بازدید نمود. او در آوریل 1975 برای بازدید از تسهیلات تولیدی ماشین سازی و یک نمایشگاه ماشین آلات در نیویورک به آمریکا سفر نمود. پولیاکف از کشورهای اروپای غربی نیز چند بار دیدار کرده است.

نشریه ها و جوایز پولیاکف در نشریات فنی شوروی درباره خصوصیات و عملکرد موتور اتومبیل مسکویچ چند مقاله نوشته است. وی عنوان قهرمان کار سوسیالیستی را دارا می باشد. و ظاهرا به زبان انگلیسی قادر به مکالمه نیست.

یاکوف پترویچ ریابف دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی

یاکوف ریابف پس از آنکه از ژانویه 1971 به عنوان دبیر اول حزبی در اسورلوسک اوبلاست که یکی از مناطق مهم صنعتی دارای سازمان های حزبی وسیع شوروی است خدمت کرده بود، در اکتبر 1976 به عنوان دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی انتخاب گردید. ظاهرا از وظایف ریابف در سمت دبیری حزبی نظارت بر صنایع دفاع می باشد. با انتخاب وی تعداد دبیران حزبی، به یازده نفر بالغ می شوند در حالیکه ریابف که متولد در سال1928 است جوانترین آنها می باشد.

پس از انتخاب ریابف به عنوان دبیر حزب باید او را دقیقا زیر نظر داشت. چون او نه تنها یکی از اعضاء والارتبه حزبی در هیئت اجرائیه است، بلکه یکی از دست پروردگان عضو دفتر سیاسی یعنی آندره کیریلنکو است که به نظر بسیاری جانشین لئونید برژنف به عنوان رهبر حزب کمونیست شوروی خواهد بود. خود کیریلنکو نیز در حزب اسورد لوسک اوبلاست به عنوان یکی از اعضای فاقد حق رأی حزب خدمت کرده است و هنوز هم با این منطقه در رابطه است.

روابط ریابف با کیریلنکو هرچه باشد وی به عنوان یک رهبر مستعد و توانا در مکان خود اعتباری به هم زده است. ریابف از طریق مدیریت مؤثر شرکتهای صنعتی اسوردلوسک میلیونها روبل صرفه جویی کرده است. او یکی از نویسندگان مهم پیرامون مواردی از قبیل مولد بودن کار، بهبود فنی، طرحهای مرکزی در مقابل طرحهای منطقه ای، مؤسسات تولیدی، و نقش سازمانهای حزبی در بازسازی صنایع شوروی می باشند.

وی از آوریل 1971 یکی از اعضای دارای حق رأی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی بوده است.

ص: 582

ابتکارات صنعتی و نظریات اقتصادی در سالهای اخیر ریابف در رابطه با برنامه ای که برای افزایش تولیدات صنعتی از طریق تعویض مدل، و توسعه کارخانه های موجود با حداقل سرمایه گذاری داشته شهرت زیادی کسب کرده است. کیریلنکو این فعالیتها را در مقاله ای که در مارس 1975 در مجله کمونیست (که بوسیله کمیته مرکزی منتشر می گردد) مورد قدردانی قرار داد و خاطرنشان ساخت که ابتکارات ریابف از طریق یکی از فرامین کمیته مرکزی مورد تأیید قرار گرفته اند. در مصاحبه ای که ریابف با پراودا در سال 1976 انجام داد اظهار داشت که برنامه او در اوبلاست باعث شده است که در مدت 5 سال با تغییر مدل کارخانه ها به جای ایجاد کارخانه های جدید 600 میلیون روبل صرفه جویی شود.

ریابف پیرامون امور اقتصادی در نشریات مقاله های بسیار معتبری را منتشر ساخته است. یکی از برداشتهایی که از نوشته های اخیر وی می شود این است که مداخله حزبی در امور اقتصادی محلی در مقایسه با مدیریت دولتی تأثیر بیشتری دارد. مثلاً در سال 1975 او مقاله ای را در اکونومیچکایاگازتا پیرامون تغییر مدل چند شرکت کشاورزی و صنعتی بچاپ رساند که در آن چند وزارتخانه خاص را مورد انتقاد قرار داده بود. یک سال بعد ریابف درحالیکه از بیست و پنجمین کنگره حزبی سخن می گفت آشکارا به انتقاد از گوسپلان و وزارتخانه های مرکزی پرداخت که در مقایسه با کار مؤثر حزب، کار دولت در امور اقتصادی بسیار رضایتبخش نبوده است.

سوابق حرفه ای و زندگی یاکوف پترویچ ریابف در 24 مارس 1928 متولد شد. او اکثر زندگیش را به کار در اسورلوسک اوبلاست پرداخت. در اواخر سال های 1940 و اوایل 1950 در کارخانه موتورهای توربینی اسوردلوسک به عنوان یک طراح کار می کرد و شبها در انستیتو پلی تکنیک اورال به تحصیل اشتغال داشت. در سال 1952 از انستیتو فارغ التحصیل و در کارخانه ابتدا به عنوان مهندس، و به عنوان رئیس فروشگاه و پس از سال 1957 به عنوان دبیر کمیته حزب مشغول به کار گردید. در سال1960 ریابف یکی از دبیران حزبی اوردژونیکی ایدزاسوردلوسک اوبلاست شد و از سال 1963 تا 1966 به عنوان دبیر کمیته حزبی شهر اسوردلوسک انتخاب شد و کار کرد. ریابف بخشی از اوقات خود را به کار با آندره کیریلنکو که از سال 1955 تا 1962 دبیراول حزب اسوردلوسک اوبلاست بود می گذراند. پس از رفتن کیریلنکو به مسکو، ریابف نیز زیرنظر جانشینی کیریلنکو یعنی کنستانتین نیکولایف پیشرفت کرد. نیکولایف چند روش و برنامه جدید را در رشته اقتصادی ایجاد کرد و ریابف نیز که به عنوان دبیر دوم اوبلاست از 1966 تا 1971 خدمت می کرد، ظاهرا مطالب زیادی از وی آموخت.

در اواخر 1960 ریابف بکرات درباره استفاده تجربی خود از یک برنامه در اوبلاست به منظور سازماندهی علمی کار سخن گفت. در 1970 او یک برنامه تجربی بسیار مهم را تحت بررسی قرار داد که با منطقه شبحنیکو رابطه داشت و در آن از کاهشهای تدریجی در نیروی کار کارخانه برای پرداخت به بقیه کارگرها به منظور افزایش تولید استفاده می شد. ریابف همچنین در کاربرد و به وجود آوردن مؤسسات تولیدی که یکی از تجارب اقتصادی مهم دیگر می باشد نیز سهمی به سزا داشته است. بنابراین پس از بازنشست شدن نیکولایف و انتخاب وی به عنوان جانشین او در اوبلاست در سال 1971 اسوردلوسک

ص: 583

در آن چنان برنامه ابتکاری و پیشرفتهای اقتصادی سرگرم بوده است که نظیر آن فقط در لنینگراد که یک منطقه دارای نفوذ سیاسی است دیده شده است. از سال 1971 تا زمانی که در اکتبر 1976 به عنوان دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی انتخاب گردید ریابف به روشهای ابتکاری خود در اسوردلوسک ادامه داد و اوبلاست به همین دلیل به رقابت با لنینگراد پرداخت. در اکتبر 1976 پس از انتخاب وی به سمت دبیری حزب، نشان لنین را در ازای کار خود در اسوردلوسک بخصوص به خاطر کمکهایش در دست یافتن به اهداف برنامه پنج ساله دریافت نمود.

سوابق فردی و سفرها ریابف متأهل است. او عضو یا رئیس چند هیئت نمایندگی حزب کمونیست شوروی به کشورهای خارجی بوده است. در 1971 همراه برژنف به چکسلواکی و همراه کیریلنکو به مغولستان سفر کرد. در 1972 همراه دبیر حزب میخائیل سوسلو به فرانسه رفت و در سال 1973 به عنوان سرپرست یک هیئت نمایندگی حزب کمونیست شوروی به بلژیک سفر نمود.

در سال بعد ریابف به همراه همسرش به گذرانیدن تعطیلات در ایتالیا پرداخت، ظاهرا ریابف انگلیسی نمی داند.

این اسناد ترجمه نشده است

ادوارد آمورسیویچ شواردنادزه دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست گئورگیا

ادوارد شواردنادزه که یکی از جوانترین رهبران حزب منطقه ای شوروی است. در سپتامبر 1972 در سن 43 سالگی دبیر اول حزب کمونیست گئورگیا گردید. وی که قبل از تصدیِ این سمت 7 سال به عنوان وزیر این جمهوری در امور داخلی مسئولیت حفظ نظم و قانون را بر عهده داشت. در سلسله مراتب حزبی گئورگیا یک تازه وارد است. تجربه شواردنادزه به عنوان یک مدیر پلیس می تواند دلیل اصلی ارتقاء یافتن وی به سمت کنونی باشد.

در شوروی، گئورگیا به عنوان منطقه ای شناخته شده است که در آن سطح زندگی بسیار بالا بوده و روبل نیز از ارزش خوبی برخوردار است. مهمترین فعالیت اقتصادی گئورگیا که تولید شراب است، یکی از قدیمی ترین و دوست داشتنی ترین بخش کشاورزی این منطقه است. اهالی گئورگیا مردمی آزادی پرست و فردگرا هستند و برخلاف دیگر ملل روسیه آنها قانون را چندان محترم نمی شناخته اند، چون اولاً نخست وزیر پیشین آیوسف استالین (که خود نیز اهل گئورگیاست) آنها را این گونه بار آورده بود و ثانیا به خاطر اینکه این روش از دیرباز در آنجا جا افتاده بوده است.

فردی منظم در یک جمهوری نامنظم شواردنادزه رئیس پلیس پیشین که همه او را به صورت فردی مصمم و منظم می شناسند (گئورگیائی ها او را رئیس صدا می زنند)؛ از سال1972 سعی داشت عادت سرسری گرفتن مسائل، فساد سیاسی، سرمایه داری زیرزمینی و مشروبخواری بی حدوحصر توسط نسلها را تغییر دهد. ولی اهالی گئورگیا به

ص: 584

آسانی دستخوش تغییرات نمی شوند. تلاش شواردنادزه جهت پاکسازی، اوایل با بی میلی روبه رو شد و در اولین سال رهبری وی در حزب گئورگیا وی با مخالفت بوروکراتیک زیادی روبرو شد. در مجمع حزبی در اوت 1973 سخنگویان اشاره به بی نظمی شدید عمومی کردند و شایعاتی مبنی بر وجود خطر علیه شوادنادز و خانواده اش در تمام طول سال 1973 به گوش می خورد.

اخیرا چند واقعه حاکی از آن است که تلاش شواردنادزه در جهت پاکسازی در گئورگیا، بسیار شدید، وسیع و مستمر بوده است. یکی از نشریات زیرزمینی شوروی که در سال1975 ظاهر شده بود، ادعا می کرد که در دو سال گذشته 25000 نفر توقیف شده اند. (یکی از افراد شوروی که به گئورگیا در سال 1974 سفری داشته بود گزارش داده است که 13000 عضو حزبی و کومسومولی بازداشت شده بودند.) علاوه بر اینها آلبرت چرکین دبیر دوم این جمهوری نیز در آوریل 1975 به دلایل خطاها و اشتباهات فاحش اخراج گردید.

در سال 1976 نیز به دنبال استمرار تلاش همه جانبه شواردنادزه علیه فساد، ناسیونالیسم و انحرافات ایدئولوژیکی در جمهوری، یک سری آتش سوزی و بمب گذاری انجام شد. ممکن است که با این حملات می خواسته اند ثابت کنند که شواردنادزه قادر نیست شرایط و اوضاع گئورگیا را تحت کنترل خود درآورد، شایعاتی نیز پخش شده بود که دبیر اول به علت این بی نظمی ها در حال اخراج است. گزارش تند و طویلی که در ژوئیه 1976 توسط شواردنادزه ارائه شد، نشان داد که علیرغم این آشوبها او هنوز هم آنجا را تحت کنترل دارد؛ ولی او که اغلب یادآور می شد که مقامات مسکو تلاشهای وی را تأیید نموده اند، سبب شد که در مورد قدرت وی در جمهوری قدری نگرانی پیش بیاید.

نظریات در مورد کشاورزی در سال 1975 زمانی که گئورگیا نیز از کمبود محصولات عمومی شوروی رنج می برد، شواردنادزه چند ایده جدید را در مورد کشاورزی مطرح نمود، در گزارشی که به یک اجلاس حزبی محلی تسلیم داشت وی به حمله به برنامه موجود برای ساختن تسهیلات دامداری مکانیزه پرداخت - این پروژه مورد علاقه شدید مقامات مهم کشاورزی شوروی است - و پیشنهاد کرد که به جای آن بهتر است بخشی از بودجه و مواد برای ایجاد بهبود در اساس غذایی این منطقه مصرف گردد. شواردنادزه چند پیشنهاد نیز به منظور تقویت مواضع افراد زارع ارائه نمود. به طور مثال پیشنهاد کرد که تضمین شود به فردی که دامدار است، حتما علیق لازم رسانده خواهد شد، و آن قسمت از زمین (زمینهای باتلاقی و صخره ای) که دلخواه نیست همراه با کمکهای فنی و کودهای لازم به مردم داده شود و دیگر اینکه زارعین، یک مؤسسه تعاونی ایجاد نمایند. از سال 1975 در مورد این پیشنهادات چیزی شنیده نشد، ولی همین پیشنهادات حاکی از سبک پراگماتیک رهبری شواردنادزه است که در برابر مشکلات سیاسی روزافزون در این جمهوری می تواند باعث بقای وی شود.

سوابق حرفه ای و زندگی ادوارد آمورسیویچ شواردنادزه در 25 ژانویه 1928 در گئورگیا متولد گردید. وی فرزند یک معلم بود و در یک انستیتو پداگوژیکی به عنوان یک مورخ تحصیل نمود، ولی در سال 1946 کار خود را در

ص: 585

کومسومول آغاز نمود. او پله های ارتقاء رتبه را سریعا پیمود و در دسامبر 1957 به عنوان دبیر اول کمیته مرکزی کومسول گئورگیا برگزیده شد و در سال 1958 شواردنادزه به عنوان عضو فاقد حقّ رأی هیئت کمیته مرکزی حزب گئورگیا انتخاب شد، و سه سال بعد عضو دارای حق رأی کمیته مرکزی تمام متّحد کومسومول گردید.

شکست سیاسی و بهبود شواردنادزه در سال 1961 از سمت خود به عنوان رئیس کومسومول در هیئت حزبی بدون هیچ گونه توضیحی برکنار شد. وی که در سیاست شکست خورده بود مدت سه سال در موقعیت حزبی بسیار کم اهمیت در تبلیسی پایتخت گئورگیا به کار مشغول گردید. در سال 1965 رجعت سیاسی خود را با انتصاب به عنوان وزیر حفظ نظم عمومی در گئورگیا که بعدها این عنوان به وزیر امور داخلی تغییر داده شد، آغاز کرد.

ممکن است این رجعت مرهون رابطه وی با الکساندر شلپین که در آن زمان یکی از اعضای دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی بود، باشد.

زمانی که شواردزنادز رئیس کومسومول گئورگیا شد، شلپین دبیر اول تمام متحد کومسومول بود و هنگامی که شواردنادزه به وزارت رسید شلپین در اوج نفوذ خود در مسکو به سر می برد.

در ژوئیه 1972 شواردنادزه به عنوان یک عضو دارای حق رأی هیئت حزبی این جمهوری و دبیر اول کمیته حزبی شهر تبلیس برگزیده شد. شواردنادزه هنوز مدت زیادی به عنوان دبیر اول خدمت نکرده بود که پس از دو ماه به عنوان رئیس حزب گئورگیا برگزیده شد. وی از سال 1974 نماینده دیوان عالی شوروی بوده است.

سفرها زمانی که شواردنادزه دبیر اول کومسومول بود برای شرکت در چند کنفرانس جوانان سفرهایی به بلژیک، تونس و فرانسه نمود. و از زمان اشغال تصدی دبیر اولی جمهوری روابط خود با مقامات خارجی را از طریق سفرها و بازدیدهای رسمی گسترش بخشیده است. در سال 1974 وی به عنوان رئیس هیئت نمایندگی شوروی به کنگره حزب کمونیست اطریش رفت و در ضیافت شامی که در مسکو توسط لئونید برژنف به مناسبت ورود رئیس جمهور فرانسه ترتیب داده شده بود، شرکت یافت.

با سناتور ادوارد کندی در گئورگیا ملاقات نمود و با عضو دفتر سیاسی یعنی نیکلای پادگورنی به صوفیا سفر نمود. وی در مارس 1975 به همراه برژنف در کنگره حزبی مجارستان شرکت جست.

شواردنادزه برادری به نام اییپوکرات دارد که در حزب گئورگیا بسیار فعال بوده است. در مورد شواردنادزه اطلاعات دیگری در دست نیست.

نیکولای ایوانویچ اسمیرنف معاون اول فرمانده نیروی دریایی

دریاسالار نیکولای اسمیرنف به عنوان معاون اول فرمانده نیروی دریایی شوروی در اکتبر 1974

ص: 586

انتخاب شد. به عنوان دومین شخصیت فرماندهی، اسمیرنف وظایف روزانه را نظارت می کند و بسیاری از تصمیمات عملیاتی را اتخاذ می نماید. اسمیرنف که در امور زیردریایی متخصص، است از سال 1969 تا سال 1974 به عنوان فرمانده ناوگان اقیانوس آرام نظارت و سرپرستی عظیم ترین ناوگان رودریایی و دومین ناوگان زیردریایی عظیم شوروی را بر عهده داشت. بسیاری از ناظران غربی معتقدند که پس از بازنشست شدن دریاسالار - شوروی سرگئی گورشکف - وی جانشین او خواهد گردید.

سوابق حرفه ای و زندگی اسمیرنف که در یک خانواده روستایی روسی در دهم سپتامبر 1917 متولد گردیده بود، در سال 1937 به نیروی دریایی پیوست. وی در سال 1939 از مدرسه عالی نیروی دریایی ایمنی فرونز (آکادمی نیروی دریایی شوروی) فارغ التحصیل گردید و به انجام وظایف در خط مقدم که عبارت بود از فرماندهی زیردریایی در ناوگان اقیانوس آرام در جنگ جهانی دوم، پرداخت. او در سال 1942 به حزب کمونیست شوروی پیوست. درباره محلهای خدمت وی پس از جنگ جهانی دوم اطلاعی در دست نیست. بین او و یک کاپیتان دوم (به نقل از معاون فرمانده دریایی آمریکا) با همان نام که در ناوگان دریای سیاه شوروی در سواستپول در ژوئیه 1947 خدمت می کرد شباهت زیادی وجود دارد. بیوگرافی روسی اسمیرنف حاکی از آن است که وی پس از جنگ در ناوگان های دریای سیاه و بالتیک سمت فرماندهی داشت و از سالهای 1945 تا 1957 از سمت فرماندهی یک زیردریایی به سمت رئیس ستاد یک واحد زیردریایی ارتقاء یافته است. مقاله ای که در یک روزنامه استونیا در سال 1966 به چاپ رسیده بود از وی به عنوان عضو پیشین شورای نظامی «جبهه بالتیک» که در هنگام جنگ به دفاع از شهر پایتختی تالینن مشغول بود، نام برده است.

اسمیرنف احتمالاً در سالهای 1950 در یک آکادمی عمومی ستادی (یک دانشکده جنگ خدمات مشترک با دوره دوساله در آموزشهای مقدماتی و کلی)در مسکو به تحصیل مشغول بوده است. در حدود سال 1960 به عنوان ریاست ستاد ناوگان دریای سیاه منصوب گردید، وی زمانی که گواهینامه فوت افسری را که فرمانده این ناوگان بود امضاء کرد به فرماندهی این ناوگان برگزیده شد. اسمیرنف تا سال 1964 در ناوگان دریای سیاه باقی ماند تا اینکه به عنوان معاون دریاسالار به پایگاه ستادی نیروی دریایی در مسکو فراخوانده شد، تا احتمالاً به عنوان معاون عملیاتی به کار بپردازد. او تا ماه مه 1966 در پایگاه ستادی نیروی دریایی باقی ماند تا اینکه مطبوعات شوروی از او به عنوان فرمانده کل ناوگان اقیانوس آرام در خاباروسک یاد کردند. اسمیرنف در سال 1970 به درجه دریاسالاری و در نوامبر 1973 به درجه دریاسالاری ناوگان ارتقاء یافت. او تا سال 1974 در ناوگان اقیانوس آرام باقی ماند تا اینکه به سمت معاون فرمانده کل نیروی دریایی شوروی منصوب گردید.

یک دریاسالار سیاسی نوشته ها و بیانات اسمیرنف بیشتر جنبه کلی، تاریخی و تبلیغاتی دارند تا اینکه به تاکتیکها و استراتژی های خاص نیروی دریایی بپردازد. در سال 1970 به عنوان نماینده دیوان عالی شوروی انتخاب شد و در سال 1971 هنگامی که فرماندهی ناوگان اقیانوس آرام را بر عهده داشت به عنوان عضو فاقد حق

ص: 587

رأی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی انتخاب گردید. در کنگره حزبی بعدی اسمیرنف به هنگام تصدی امور به عنوان معاون فرمانده کل نیروی دریایی دیگر به عنوان عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی برگزیده نشد. (معمولاً افرادی که در موقعیت او قرار دارند به عضو کمیته مرکزی حزب در نمی آیند در حالی که فرمانده ناوگانها برای عضویت انتخاب می گردند).

سفرها گذشته از سفرهای دریایی، اسمیرنف به ندرت به خارج از شوروی سفر کرده است. او در سال 1967 به عنوان عضو هیئت نمایندگی نیروی دریایی شوروی به یوگسلاوی سفر کرد و با وزیر دفاع وقت آندره گرچکو در مارس 1969 به پاکستان و هند سفر نمود. اسمیرنف در ماههای آوریل و مه 1972 در یک مأموریت حسن نیت از سری لانکا دیدار به عمل آورد.

سوابق فردی بنا به گزارش وابسته نظامی آمریکا در مسکو، اسمیرنف دارای قدرت ابتکاریه ای است که وی را از فرماندهان دیگر شوروی متمایز می سازد. در سال 1965 هنگامی که در پایگاه ستادی نیروی دریایی در مسکو به سر می برد بسیاری از وابستگان نظامی خارجی او را فردی خوش برخورد، تیزهوش و قابل اعتماد توصیف کرده اند؛ یکی از دریاسالارهای وقت شوروی از او به عنوان یک جوان مطلع یاد کرده است.

وابستگان نظامی آمریکایی که توانسته اند با وی گفتگوهایی انجام دهند معتقدند که او درباره سوسیالیزم شوروی قدری ایده آلیست است، ولی علیرغم کم حرفی و انزواطلبی اش بسیار رک گو و خوش برخورد می باشد. او ظاهرا آمریکایی ها را دوست دارد و به آنها به دیده احترام می نگرد.

اسمیرنف بسیار تنومند و دارای بدنی مستحکم است. او متأهل است و یک دختر دارد. به زبان انگلیسی نیز نمی تواند صحبت کند.

سمن کوزمیچ تسویگون معاون اول ریاست کمیته امنیت دولتی

سرهنگ تمام سمن تسویگون که یک مقام اطلاعاتی است، از سال 1967 معاون اول ریاست کمیته امنیت دولتی یعنی ک.گ.ب. بوده است. به عنوان مهمترین معاون رئیس ک.گ.ب. - یوری آندروپف - او فرمانده دوم سازمانی است که مسئول امنیت داخلی (شامل پلیس مخفی) و فعالیتهای جاسوسی خارجی می باشد. از سال 1971 تسویگون عضو فاقد حق رأی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی بوده است که بسیاری از پیشینیان او نتوانستند این عضویت را دارا شوند.

جانشین آندروپف؟ بسیاری از ناظران معتقدند که تسویگون جانشین مسلم آندروپف رئیس ک.گ.ب. می باشد.

تسویگون که یکی از «افراد مورد علاقه برژنف می باشد (چون از نظر شغلی و احتمالاً از نظر خانوادگی با

ص: 588

دبیرکل لئونید برژنف وابسته است)، در غیاب آندروپف به عنوان رئیس ک.گ.ب. فعالیت می کند و معمولا به عنوان یک مقام ک.گ.ب.در ضیافتهای عمومی شرکت می کند و حتی اخیرا به نوشتن کتاب نیز دست زده است. ولی برخلاف معمول تسویگون ارتقاء نیافت، چون آخرین رئیسی که برای ک.گ.ب. از میان این سازمان انتخاب گردید یعنی لاورنتی بریا به خاطر جاه طلبی های سیاسی در سال 1953 اعدام گردید.

همبستگی ظاهری تسویگون با برژنف نیز می تواند مانع از این انتخاب شده باشد. اگر رهبری جمعی خواهان آن بوده باشد که مقامات مهم ک.گ.ب. از نظر سیاسی خنثی باقی بمانند.

رمان نویس و ناظر تسویگون که در میان مقامات مهم ک.گ.ب. به نگارش علاقه بسیار دارد در نوشته هایش تنها از یک روش طرفداری می کند. چالاکی در برابر خرابکاریهای داخلی و خارجی. گرچه دیگر مقامات این سازمان نیز طرفدار این آهنگ هستند ولی گویااو بیشتر و با عدم تردستی آنرا اعلام می کند. در سالهای اخیر تسویگون کمک بسیاری در نشر یک مجله حزبی به نام liticheskoye - Samoobrazovaniye (خودآموز سیاسی)، آشوبگر و کمونیست نموده است. او مؤلف دو کتاب با نامهای MyVernemsya(ما باز خواهیم گشت) در سال 1971 و یک کتاب نیمه اتوبیوگرافیک درباره جنگ پارتیزانی در اوکراین و کتاب TaynyyFront(جبهه مخفی) در سال 1973 که گویای عملیات جاسوسی غرب علیه شوروی است می باشد. در سال 1971 یکی از مخالفین در مسکو هنگام توصیف آندروپف به معنی «لیبرال» با استانداردهای ک.گ.ب، درباره تسویگون گفت: «جانشین آندروپف چیز دیگری است ... اگر او جانشین شود یک جو شدیدتر به وجود خواهد آمد.» سوابق حرفه ای و زندگی سمن کوزمیچ تسویگون در 27 سپتامبر 1916 در اوکراین متولد گشت. پس از فارغ التحصیل شدن از انستیتو تعلیمی آموزشی اودسا در سال 1937 مدّت کوتاهی به عنوان دبیر و مدیر یک دبیرستان در اودسا اوبلاست - قبل از اشتغال به کار اطلاعاتی در سال 1939 - پرداخت. تسویگون در سال 1940 به حزب کمونیست شوروی پیوست. گذشته از خدمت در ارتش شوروی (45-1941) درباره فعالیتهای دیگر وی در دهه بعد اطلاعی در دست نیست.

بین سال 1951 و 1967 تسویگون در سه جمهوری شوروی موقعیتهای اطلاعاتی مهمی را اشغال نمود. از سال 1951 تا 1955 به عنوان معاون ریاست اطلاعاتی مولداویا (که هم مرز رومانی است) کار کرد در حالی که سال اول، دبیر اول حزبی این جمهوری برژنف بود.

تسویگون بعدها پس از آنکه برژنف دبیر حزب کمونیست شوروی در مسکو گردید و به حمایت او در مولداویا پرداخت به عضویت هیئت حزبی مولداویا درآمد. تسویگون در سال 1955 به عنوان رئیس ک.گ.ب به جمهوری تاجیکستان (هم مرز افغانستان و چین) رفت و دو سال بعد سمت ریاست را بدست آورد. در سال 1963 تسویگون رئیس ک.گ.ب در آذربایجان هم مرز ایران شد و تا سال 1967 همین سمت را حفظ کرد تا اینکه به مسکو رفت تا به سمت معاونت آندروپف درآید. در نوامبر 1967 تسویگون معاون اول ریاست این سازمان گردید.

ص: 589

جوایز و پاداشها تسویگون از سال 1966 نماینده دیوان عالی شوروی بوده است. او دو جایزه دریافت کرده است: یک مدال کار، که در سال 1957 زمانی که وی معاون ریاست ک.گ.ب در تاجیکستان را عهده دار بود به او داده شد، و یک تقدیرنامه که در سال 1966 در پنجاهمین سالگرد تولدش به وی داده شد.

سوابق خانوادگی بنابه گزارشات تأیید نشده، تسویگون یکی از خویشاوندان سببی همسر برژنف می باشد. او و همسرش روزا میخایلونا دو فرزند دارند: که یکی از آنها دختری است به نام ولا و دیگری پسری است به نام میخائیل که ازدواج کرده است. این پسر که حدودا در سال 1944 متولد شده بود و در سال 1968 از دانشکده روابط بین المللی دانشگاه دولتی مسکو فارغ التحصیل شده بود. به عنوان وابسته و مترجم در سفارت شوروی در بیروت در سالهای 1968 تا 1972 خدمت می کرده است.

کیریل استپانویچ سیمونف رئیس اداره حمل و نقل و ارتباطات

کیریل سیمونف پس از آنکه 20 سال در راه آهن شوروی کار کرد؛ به ریاست اداره حمل ونقل و ارتباطات کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی در ژوئن 1962 رسید؛ وی که در اوایل سالهای 1940 یک مهندس و سرپرست ایستگاه بود، در میان محققین و مدیران راه آهن شوروی، با فرا رسیدن سالهای 1960 اهمیت ویژه ای پیدا کرد. سیمونف در موقعیت کنونیش به عنوان یک کانال حزبی در پیاده کردن سیاست حزبی در زمینه خطوط دریایی، راه آهن، حمل ونقل خشکی و دریایی و سیستمهای ارتباطی چون رادیو، تلفن و تلویزیون عمل می کند. او که از سال 1943 عضو حزب کمونیست شوروی بوده است، در سال 1966 به عضویت کمیسیون حسابرسی مرکزی درآمد.

کارهای اولیه در راه آهن کیریل استپانویچ سیمونف در 17 آوریل 1917 در پتروگراد (که اکنون لنینگراد است) متولد گردید.

بنابه گزارشها در سال 1939 در جنگ بین روسیه و فنلاند او یک افسر سیاسی بوده است، ولی محتمل تر این است که او در آن زمان در انستیتو راه آهن لنینگراد که از آن در سال 1940 فارغ التحصیل شده بود، مشغول تحصیل بوده است. سال بعد برای کار عازم راه آهن اکتبر همان شهر گردید و حرفه خود را در زیر بمبارانهای زمان جنگ فراگرفت. در سال 1947 رئیس قسمتی از راه آهن شده بود. کمی بعد از وزارت راه آهن، یک پست اداری را اشغال نمود. وی که در سال 1949 جهت دیدن آموزشهای بیشتر انتخاب شده بود، از آکادمی حمل ونقل راه آهن مسکو در سال 1951 فارغ التحصیل گردید و درجه علوم فنی و عنوان استادیار را دریافت کرد. سیمونف در سال 1951 به وزارت راه آهن بازگشت. یک سال بعد به عنوان رئیس بخش انستیتو تحقیقات مرکزی علمی این وزارتخانه انتخاب شد. در سال 1955 وی سرپرست مهندسین اداره مرکزی ترافیک راه آهن گردید.

ص: 590

گسترش نفوذ در 1957 کار سیمونف در وزارت راه آهن بالا گرفت. او ابتدا به عنوان معاون رئیس و کمی بعد درهمان سال به عنوان معاون اول رئیس در شورای فنی و علمی وزارتخانه انتخاب شد. در همان زمان به سفرهای رسمی خارجی پرداخت. در یکی از همین سفرها یکی از همکاران اعلام داشت که نفوذ سیمونف بیشتر از موقعیت شغلی اوست و او را «شخص شماره 3» وزارت راه آهن که مسئول انستیتوهای آموزش عالی در زمینه تربیت و آموزش مهندسین راه آهن و انستیتو تحقیقات علمی این وزارتخانه و صدها آزمایشگاه تحقیقاتی و تجربی راه آهن می باشد، توصیف نمود. نوشتارهای سیمونف در آن زمان نیز حاکی از حوزه وسیع نفوذ اوست.

در 1958 و 1960 مقالاتی درباره سیستم راه آهن انگلیس و سوئد نوشت و کارهای مهمی در زمینه مشکلات سازمانی ترافیک راه آهن در 1961 انجام داد.

در کار حزبی در سال 1961 سیمونف بدون هیچ گونه توضیحی از وظایف وزارتی خود برکنار شد و به عنوان رئیس راه آهن گورکی انتخاب شد که مسئولیتهای سنگینی را متوجه او می ساخت که امتیازات موقعیت پیشین او در مسکو را دارا نبود، ولی در سال بعد پیشرفت از طریق دیگری حاصل شد و سیمونف به عنوان معاون ریاست اداره حمل ونقل و ارتباطات در کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی به پایتخت فراخوانده شد، و کمی بعد ریاست همین اداره را عهده دار شد. پیشرفت سریع سیمونف خیلی عجیب است، چون او هیچ گاه به عنوان رئیس یک وزارتخانه یا معاون وزیر عمل نکرده بود ولی یک سال پس از آنکه مسئولیت یک شبکه راه آهن ایالتی را عهده دار شد او ناظر حزبی در کل سیستم حمل ونقل و ارتباطات شوروی گردید که شامل وزارت راه آهن، صنایع اتومبیل سازی، ناوگانهای دریایی، ارتباطات و ناوگانهای رودخانه ای می باشد.

چنین پیشرفتهایی اکثرا از طریق خویشاوندی با یکی از اعضای مهم گروه رهبری حاصل می شود، در حالی که سیمونف دارای چنین امتیازی نیست.

سفر و سمتهای سیمونف به عنوان عضو نمایندگی راه آهن شوروی در نوامبر و دسامبر 1960 از آمریکا بازدید کرد و از کانادا در سال 1967 دیدار نمود. در اوایل سالهای 1970 سیمونف به مغولستان رفت تا کارهای حزبی را مطالعه نماید (1971) و ریاست هیئت نمایندگی حزب کمونیست شوروی به مجارستان را نیز بر عهده داشت (1972). اخیرا وی به همراه دبیر اول حزب پترماشروف از بلوروسیان برای شرکت در کنفرانس اروپایی وحدت با دموکراتهای شیلی به پاریس رفت. (1974) وی که یکی از نمایندگان دیوان عالی شوروی و پارلمان از سال 1967 بوده است، به عنوان عضو کمیسیون حمل ونقل و ارتباطات از سال 1971 تا 1975 نیز عمل می کرده است.

ص: 591

یک بورکرات فعال ناظران سیاسی با سیمونف برخورد زیادی نداشته اند. یکی از میزبانان آمریکاییش در سال 1960 او را فردی مطلع، مدیری با استعداد و دارای نیروی محرکه قوی توصیف کرده است.

سیمونف در آن زمان خیلی به گفتگو تمایل نشان می داد گرچه درباره خودش حرفی نمی زد. او قدری انگلیسی می دانست و خیلی زود دچار هیجان می شد و گاهی هم صدایش را بلند می کرد. یکی از مقامات که با سیمونف به زبان آلمانی صحبت کرده بود گفت: «تکلم خوب وی به این زبان باید حاصل اقامت طولانی وی در آلمان بوده باشد».

سیمونف و همسرش، که معلم زبانهای انگلیسی و آلمانی در سال 1960 بود، یک دختر دارند که در سال 1944 متولد شده است.

بازدید ریاست جمهور از ایران و مذاکرات خاورمیانه

سند شماره (32) خیلی محرمانهزمان و مکان: چلوکبابی برادران در امیراتابک، 9ژانویه 1978 19 دی 1356 شرکت کنندگان: گواننادی کازانکین، دبیراول سفارت روسیه جان.دی.استمپل از سفارت آمریکا در تهران موضوع: بازدید ریاست جمهور از ایران و مذاکرات خاورمیانه بازدید رئیس جمهور کارتر از ایران پس از ضیافت اولین روز سال نو، این اولین باری بود که کازانکین را ملاقات می کردم. او از دیدار رئیس جمهور بسیار خوشحال و نسبت به آن علاقه مند بود. او با اظهار این موضوع که انتظار داشتیم چه چیزهایی کسب کنیم ولی در واقعیت نتایج چه بود بحث را آغاز کرد. با خنده به او گفتم که بهتر است فهرستی از سؤالات مورد علاقه اش را در اختیارم بگذارد، چون در آن صورت بهتر خواهم توانست به آنها پاسخ دهم، او ظاهرا خجلت زده شد و گفت که دیگر سؤالی ندارد. به او گفتم که بازدید رئیس جمهور یک موفقیت زودرس بود و کل سفر ایشان بخصوص به لهستان نتایج بسیار چشمگیری برای دولت به همراه داشت.

مذاکرات صلح خاورمیانه نکته شگفت آور این است که کازانکین در مورد مذاکرات بین پرزیدنت کارتر و شاه حسین اصلاً به سؤال نپرداخت. او به صحبت درباره اجلاس آسوان پرداخت و من از روی لاقیدی از او درباره شایعه (کاذب) پرواز قذافی رهبر لیبی به آسوان سؤال کردم. کازانکین گفت که در این باره چیزی که نمی داند هیچ بسیار گیج هم شده است. هربار که سعی می کرد درباره نقش آمریکا در مذاکرات کنونی خاورمیانه سؤالی به میان بکشد، من در جواب سؤال می کردم که نقش قذافی چه خواهد بود و حتی پیشنهاد می کردم که حافظاسد از سوریه ممکن است پنهانی به «اجلاس» بپیوندد. پس از تکرار این سؤالات برای بار سوم او تقریبا داستان را باور کرده بود و باورش تا آن اندازه بود که از دیگران درباره آن حتما سؤال خواهد کرد.

سوابق بیوگرافیک در طول گفتگو کازانکین گفت که در ماه مه یا ماه ژوئن 1979 ایران را ترک خواهد گفت. وقتی که از او

ص: 592

درباره محل کار آینده اش سؤال کردم، جواب داد که نمی خواهد در هیچ جا خارج از وطنش کار کند. او امیدوار است بتواند در «مؤسسه روابط خارجی» به کار مشغول شود تا اینکه بتواند تحصیلات خود را در بخش دکترا به پایان برساند. وی گفت که در این زمینه فقط امیدوار است چون اخذ درجه دکترا مستلزم آن است که شخص کتابی را که حاوی عقاید جدید شخص باشد انتشار دهد و به تدریس، به قول معروف «شاگردان خود نیز پرداخته باشد». ما با بی تفاوتی درباره معادل بودن این دکترا با همان درجه در آمریکا به سخن پرداختیم. نتیجه این بود: که با هم تفاوت دارند. وی اظهار داشت که یلنا همسرش نیز مایل است به روسیه برگردد، او مایل است شغل روزنامه نگاری خود را از سر بگیرد. به گفته وی همسرش برای نشریات مختلف نگارشهایی داشته که از آن جمله است مجله لایف روسی (زنان روسی) که به زبان انگلیسی نیز منتشر می گردد.

وقتی که از او رسما دعوت کردم که در رستوران کاروانسری سفارت آمریکا با هم غذا بخوریم، (برای اولین بار) قبول کرد، بنابراین روز 5 فوریه موقع نهار را انتخاب کردیم، و من نیز در عوض موافقت کردم که در حمام سونایی که در کمیسیون بازرگانی روسیه، دایر است (سیاست عرق ریزی؟) شرکت نمایم.

نظریات روسیه درباره خاورمیانه، شاخ آفریقا و تظاهرات اخیر قم...

سند شماره (33) صورت مذاکرهخیلی محرمانه شرکت کنندگان: گواننادی کازانکین، سفارت روسیه جان دی. استمپل، سفارت آمریکا زمان و مکان: 5 فوریه 1978 - 16 بهمن 56، رستوران کاروانسرا، و کمیسیون بازرگانی روسیه، تهران - ایران موضوع: نظریات روسیه درباره خاورمیانه، شاخ آفریقا و تظاهرات اخیر قم و حمام سونای جدید روسی کازانکین و من در رستوران کاروانسرا در سفارت آمریکا نهار خوردیم و بعد به کمیسیون بازرگانی روسیه رفتیم تا حمام سونای جدیدا تأسیس شده را آزمایش کنیم. روسها از حمام جدید سونایی که احداث کرده اند و در آن از چوبهای فنلاندی در داخل و چوبهای روسی برای اتاقهای انتظارورختکن استفاده کرده اند بسیار احساس غرور می کنند. کازانکین گفت که کمیسیونر بازرگانی روسیه این حمام را احداث کرده است و از سفیر فنلاند و آلمان شرقی دعوت کرده است تا برای استفاده آن بیایند. ساختمان حمام سونا کاملاً تمام شده است، لیکن استخر کوچک ورودی آن هنوز ناتمام است. کازانکین خیلی سعی داشت مرا به آن حمام سونا دعوت کند ولی من نپذیرفتم تا اینکه دعوت مرا در مورد صرف نهار در رستوران کاروانسرا پذیرفت.

علاوه بر مورد مربوط به روابط آمریکا و شوروی کازانکین درباره سه موضوع صحبت به میان آورد.

تضاد میان اتیوپی و سومالی ما تا حدی راجع به شاخ آفریقا بحث کردیم. من از نقل و انتقالات هوایی روسیه در آنجا انتقاد کردم و کازانکین اصرار داشت که این کار انجام نگرفته است. کازانکین دوبار از من سؤال کرد که آیا ایران به سومالی کمک خواهد کرد. من گفتم که در این باره چیزی نمی دانم ولی حتما بستگی به ادامه کمک روسیه به اتیوپی دارد. وی گفت که روسها به اتیوپی به منظور حراست از مرزشان کمک می کنند و در صورتی که آنها وارد مرز سومالی شوند ما به سومالیائیها نیز برای دفاع از مرزشان کمک خواهیم کرد. من ناباوری

ص: 593

خود را از این گفته ابراز کردم و گفتم بهترین راه برای حل این مسئله حمایت از سازمان وحدت آفریقا (OAU) می باشد.

وضعیت در خاورمیانه کازانکین اصرار داشت که صلح در خاورمیانه ممکن نیست مگراینکه همه در ژنو به مذاکره بنشینند.

من سؤال کردم که آیا روسیه مایل است درباره مذاکرات سادات و بگین در ژنو به مذاکره بنشیند و وی گفت امکان مذاکره درباره هرچیزی هست ولی مهم رفتن به ژنو است. این موضع او از یک ماه پیش خیلی شدیدتر شده است.

تظاهرات در قم تنها مورد در رابطه با اوضاع داخلی که ظاهرا مورد علاقه کازانکین بود، همان تظاهرات 9-7 ژانویه در قم بود. او از نظر من در این باره پرسید و من گفتم همه اینها مربوط به عکس العمل بیش از حد پلیس است، در جواب این سؤال من که به نظر او چه کسی رهبری کننده این تظاهرات است، وی گفت که احتمالاً متعصبین مذهبی این کار را می کنند. او یا نمی دانست و یا نمی خواست بیشتر از این جواب بدهد و ظاهرا این طور معلوم می شد که روسها درباره کارکرد داخلی وضعیت قم چیزی نمی دانند. او چندبار از من پرسید که چطور افرادی به نظر من در این تظاهرات شرکت دارند و من گفتم که ظاهرا رهبران مذهبی هستند ولی گفتم که درباره اصول اعتقادی آنها چیزی نمی دانم.

کازانکین گفت که سفارت روسیه چند اعلامیه از «اتحادیه نیروهای جبهه ملی» دریافت کرده است. در جواب سؤالات من به توضیح درباره اعلامیه ها پرداخت که ظاهرا همانهایی هستند که سفارت ما نیز دریافت داشته است. من خاطرنشان ساختم که ما اصلاً درباره این گروه چیزی نشنیده ایم و ظاهرا او باید خیلی سعادتمند باشد که این اخبار را از طریق پست بدست آورده. او خندید.

نکات بیوگرافیک در طول دو ساعتی که در حمام سونا صرف کردیم او اطلاعات زیر را درباره خودش و چند کارمند دیگر روسی در اختیار من گذاشت.

کازانکین یک بازیگر بسکتبال بود ولی از زمانی که به خاطر جراحتی در سال 1975 از تیم انستیتو وزارت خارجه کنار رفته بود دیگر بازی نکرده است زمانی که مچ پایش شدیدا در رفته بود با همسرش یلنا آشنا شد و سه سال قبل از ازدواج در 1960 با او دوست بود. او از ملاقاتهایش با عبارت انگلیسی «جور درآمدن» یاد کرد که سبب شده بود مقدمات را به خوبی پشت سر بگذارند. کازانکین دوباره اظهار امیدواری کرد که به روسیه برگردد و در انستیتو خارجه این وزارتخانه تحصیلات خود را در رشته دکترا به پایان برساند. او اصلاً مایل نیست که در خارج از روسیه خدمت کند و از کار فعلی خود نیز بسیار ناراضی است. او از اظهار نظر پیرامون ازدواجش امتناع ورزید، و با وجود اینکه فرصتی چند پیش آمد ولی من اصرار زیادی نکردم.

با وجود اینکه کمیسیون بازرگانی روسیه این حمام سونا را ایجاد کرده، ولی سفیر شوروی زیاد به آن

ص: 594

اهمیت نمی دهد. کازانکین گفت که این حمام سونا به وسیله کارمندان سفارت در اوقات بیکاری ساخته شده است. (جالب است! ما هم باید از یک چنین کار داوطلبانه استفاده کنیم)، کمیسیون بازرگانی در محوطه خود چند زمین والیبال و یک زمین کهنه استفاده نشده تنیس و فضای سبز زیادی دارد. و در شمال بازار در کوچه باریکی به نام پورمداری در محوطه ای که سفارت روسیه در آن قرار داشت واقع شده است.

تا اینکه سفارت جدید در سال 1965 ساخته شد.ج. دی. استمپل سند شماره (34) صورت مذاکره خیلی محرمانه شرکت کنندگان: جان دی. استمپل مقام سیاسی سفارت آمریکا، گواننادی کازانکان (کازانکین - م) سفارت روسیه، تهران زمان و مکان: 19 مارس 1978 - 28 اسفند 1356، چلوکبابی برادران، خیابان امیراتابک از پنجم فوریه به بعد این اولین باری بود که با کازانکان ملاقات می کردم. او یکبار به علت سرماخوردگی از ملاقات امتناع ورزید. گذشته از صحبتهای معمولی، نکات زیر از اهمیت و علاقه ای برخوردار بود.

پایگاههای اتمی آمریکا در ایران کازانکین بسیار کنجکاو بود شرایط فروش این کارخانه های انرژی اتمی آمریکا به ایران را بداند. وی گفت که شنیده است موافقت نامه های مربوطه قرار است در آخر مارس به امضاء برسد و خواستار ارائه جزئیات بیشتر شد. من به طور مشروح از بی خبری خود از این موضوع سخن گفتم و درباره تصویب لایحه عدم تکثیر پایگاههای اتمی در آمریکا اشاره کردم و گفتم که بنابراین راه برای از بین رفتن اگرها و اماها باز است.

شایعات در تهران کازانکان و من به بحث درباره شایعات رایج در تهران درباره حمله هایی که علیه ایرانیها و خارجی ها در 2، 3 هفته گذشته شده پرداختیم. به کازانکان درباره داستان گزارش شده وسیله خبرگزاری تاس مبنی بر مورد تجاوز قرار گرفتن سه آمریکایی گفتم، او حالت تدافعی گرفته گفت که چینیها این اخبار و شایعات را ایجاد می کنند. گفتم ممکن است این طور باشد ولی من درباره تعریف این داستان از طریق خبرگزاری تاس از چند نفر شنیده ام. از او خواستم که درباره آن تحقیق کرده از آنها بخواهد که این کارها را نکنند. هر وقت من این طور مسائل را پیش می کشم او فورا جواب می دهد که کار، کار چینیهاست.

شاخ آفریقا ما خیلی مختصر درباره شاخ آفریقا گفتگو کردیم. من از موضع اصلی آمریکا که عبارت بود از ماندن «ارتش روسی - کوبائی» در بخش اتیوپیائی مرز برایش گفتم، و او از اینکه رویه صحبت بنابه دلخواهش پیش می رود خشنود بود گفت که چینیها شایعاتی در مورد مداخله شوروی در آنجا پخش کرده اند.

ص: 595

دولت آموزگار کازانکان عقیده ام را نسبت به دولت آموزگار سؤال کرد. من نظر او و اینکه چرا می خواهد نظر مرا بداند سؤال کردم. وی گفت که سفارت (شوروی - م) مروری بر امور داخلی ایران دارد ولی به نظر ما هنوز موقع این کار نرسیده است. انتظار داشتم که وی بگوید که آموزگار عامل امریکاست ولی او اصلاً اشاره ای به این موضوع ننمود.ج. دی. استمپل سند شماره (35) صورت مذاکرهخیلی محرمانه شرکت کنندگان: ویکتور کازاکف، از سفارت شوروی، تهران رالف بولیس، سفارت امریکا، تهران زمان و مکان: 3 آوریل 1978 - 14فروردین 57، چاتانوگا خیابان خردمند سوابق:

کازاکف جوانی است بسیار جسور، از اعضای سازمان ک.گ.ب که حدود دو یا سه سال است که در ایران بسر می برد. او سی ساله بوده و با همسرش (که در شوروی معلم زبان آلمانی بود) و یک فرزند سه ساله در اینجا بسر می برد. او از سال 1955 در سازمان خدمات خارجی روسیه به کار مشغول بود تا اینکه در سن 18 سالگی به انستیتو امور بین المللی مسکو پیوست. قبل از اینجا در کابل به کار مشغول بوده است.

ما در ضیافت نهار ماه مارس کنسولگری با هم آشنا شدیم. در آن موقع، او پیشنهاد کرد که در ایام نوروز با هم ملاقات کنیم. حدود یک هفته بعد، او به خانه ام تلفن زد (در ساعت 11 بعدازظهر) و خواست که قراری برای صرف نهار بگذاریم. ما تاریخ 27مارس در چاتانوگارا قبول کردیم، لیکن در ساعت مقرر حاضر نشد. دو روز بعد او (از یک تلفن عمومی) با من تماس گرفت و عذرخواهی کرد. ظاهرا تلفنهای سفارت روسیه از کار افتاده بود و به همین جهت نتوانسته بود مرا از اینکه نمی تواند در نهار شرکت کند، آگاه سازد. او مصرا عذرخواهی می کرد و بالاخره قرار گذاشتیم که در همان زمان و مکان در سوم آوریل با یکدیگر ملاقات نماییم.

برای اینکه ثابت کند که خیلی از این سر وقت حاضرنشدن قبلی ناراحت است یک شیشه ودکای استولیچنایا را که به صورت هدیه بسته بندی کرده بود برایم آورد. علیرغم معروفیتش به حالت تهاجمی، وی در آن جلسه بسیار متواضع بود و من در اکثر موارد سکان بحث وگفتگو را هدایت می کردم.

ناآرامی در ایران پس از مقایسه کوتاهی از خدمات خارجی و بحثمسکو و واشنگتن و مشکلات انتصابی دیپلماتها، ما به صحبت پیرامون ناآرامی در ایران پرداختیم. من از او خواستم تا تحلیلی از این ناآرامیها بدهد، و وی از توضیحات کتابهای رایج یعنی قیام توده های مظلوم برای به انهدام کشیدن و دورانداختن زنجیرهای اسارتشان و غیره سخن گفت. من در جواب گفتم که ایران آن طور هم که او تصور می کند محیطی آکنده از ظلم نیست و درباره دوستان ایرانیم صحبت کردم که به خانه ام می آیند و بالاخره به انتقاد از شاه

ص: 596

می پردازند. اگر ترس از ساواک آن طور که ویکتور می ساخت و می پرداخت در همه جا وجود داشت چرا آنها در خانه یک دیپلمات خارجی به انتقاد دست می زدند.

دیپلماتهای روسی در ایران بالاخره بحث به مشکلاتی کشید که دیپلماتهای روسی با آن در ایران برخورد می کنند او از محدودیتهایی که درباره مسافرت در داخل ایران وجود داشت، و عدم حمایت دولت ایران (مثلاً، مسئله کارنکردن تلفن در سفارت روسیه) تفتیش به وسیله مأمورین ساواک، و غیره سخن گفت. او از اینکه می شنید که دیپلماتهای آمریکایی حتما لازم نیست از حرکاتشان در داخل ایران وزارت امور خارجه را باخبر سازند، ظاهرا بسیار تعجب می کرد.

روابط ایران و آلمان شرقی سپس درباره خروج سفیر ایران از آلمان شرقی صحبت کردیم. ویکتور گفت که «اوباش» ایرانی توسط آلمان غربی به برلین شرقی فرستاده شده بودند تا روابط بین ایران و آلمان شرقی را تیره و قطع سازند. وی این روش خلاف «دتانت» را محکوم نمود. از او پرسیدم که آیا وجود جاسوسهای آلمان شرقی در رده های بالای حکومت آلمان غربی مغایر با «دتانت» نیست. وی از این داستان جاسوسی به عنوان وسیله ای در منحرف ساختن افکار عمومی آلمان غربی توسط دولت این کشور از تورم و بیکاری نام برد. علاوه بر اینها وی گفت، در صورتی که یک مقام دولتی بخواهد با ارائه بعضی از اسناد پولی دربیاورد این مسئله «فقط مربوط به خود اوست.» ویکتور صورتحساب را پرداخت و قبل از جدا شدن قرار گذاشتیم که در دهم آوریل در غذاخوری کنسولگری با یکدیگر مقالات نماییم.آر. ال. لویس

کودتا در افغانستان و اختلالات موجود در ایران

سند شماره (36) صورت مذاکرهخیلی محرمانه شرکت کنندگان: گواننادی کازانکان (کازانکین)از سفارت روسیه در تهران - ایران جان. دی. استمپل سفارت امریکا در تهران - ایران زمان و مکان: 16 می 1978 - 26اردیبهشت 57، چلوکبابی برادران موضوع: کودتا در افغانستان و اختلالات موجود در ایران نهار امروز تقریبا باعجله برگزار شد، ولی خیلی راحت بود و اصلاً آثاری از ناراحتی و فشار عصبی در او دیده نمی شد. تنها سؤال او مربوط به ناآرامی های اخیر در ایران بود. من جوابهای بسیار ساده ای به او دادم و از نفوذ مذهب و این امکان که عمّال آموزش یافته روسیه در آن شرکت دارند، چیزی به میان نیاوردم. کازانکین اظهار داشت که شوروی کاملاً خود را کنار کشیده است، چون دقیقا تحت کنترل است.

وقتی که درباره خروج دیپلماتهای روسی بحث به میان کشیدم او با یک حالت تدافعی گفت که اینها نقل و انتقالات عادی هستند، و خیلی سریع اظهار داشت که نمی خواهد اسامی افراد مشخصی را به بحث بکشند.

ص: 597

افغانستان وقتی که از او به این دلیل که حکام افغانستان به وسیله روسها شناخته شده اند، درباره اتفاقات افغانستان سؤال کردم، جواب داد که «آنها افراد حزبی هستند» و قطعا تحت کنترل روسیه قرار ندارند (اظهار نظر: ما هم باور کردیم!). کازانکین با خاطرنشان ساختن این نکته که ترکی برای سفارت آمریکا کار می کرده به صحبت ادامه داد و حتی گفت او «عامل شماست». ما از این بیهودگی سخن هردو به خنده افتادیم. کازانکین (در سالهای 67-1965 در افغانستان خدمت می کرد.) گفت که فکر می کرد افغانها قدری ناسیونالیست باشند و امیدوار بود که روابط بین روسیه و افغانستان بهتر باشد. از نکات مسخره ای که به میان می آورد معلوم بود که وقایع اخیر افغانستان به دلخواه کرملین بوده است.

کارمندان سفارت روسیه کازانکین نمی دانست که آیا مقام سفارتی روسیه کاپیشین اینجا را ترک کرده است یا نه ولی فردی آقای پلاختی را که یک مشاور سیاسی روسی بود معرفی کرده. کازانکان بدون توضیح گفت که سه مشاور سیاسی روسی در حال حاضر در اینجا حضور دارند و آنقدر مبهم صحبت کرد که بالاخره نتوانستم بفهمم این پلاختی یک مقام سازمان ک.گ.ب است یا خیر. کازانکان اعتراف کرد که از شنیدن این لغت بسیار حیرت زده شده است و وقتی که به خصوص درباره رهبر ک.گ.ب سخن به میان آوردم ظاهرا از تعجب نزدیک بود شاخ دربیاورد و حالت بسیار خنده داری بخود گرفت.

کازانکان پیشنهاد کرد بهتر است قبل از اینکه او برای تعطیلات تابستانی اینجا را ترک کند. یکبار دیگر یکدیگر را ببینند ولی زیاد هم اصرار نداشت. ما درباره رفتن به حمام سونا به همراه همسرانمان صحبت کردیم ولی باز هم در این مورد زیاد پافشاری به خرج ندادیم.جی. دی. استمپل سند شماره (37) خیلی محرمانه غیرقابل رویت برای بیگانگانصورت مذاکره تاریخ و محل: 18 ژوئیه 1978 - 27 تیر57، رستوران چینی، خیابان پهلوی شرکت کنندگان: گواننادی کازانکین - سفارت شوروی، تهران جان دی. استمپل - سفارت امریکا، تهران موضوع: حقوق بشر، افغانستان و امور سیاسی داخلی ایران نیت از نهار هنگامی که استمپل از کازانکین دعوت کرد تا اسچارانسکی را به عنوان یک میهمان اضافی همراه خود بیاورد کاملاً تعیین شد.

کازانکین پرسید اسچارانسکی کیست و استمپل گفت او خوشوقت خواهد بود در سر میز نهار این موضوع را به او بگوید. در جریان ملاقات نکات زیر مورد توجه قرار گرفت.

حقوق بشر، افغانستان و امور سیاسی داخلی ایران

استمپل بلافاصله دست به حمله نیمه محتاطانه ای درباره سیاست شوروی نسبت به ناراضیان زد. چرا اتحاد شوروی تا این اندازه از روی تعمد موجبات تحریک را فراهم می کند؟ آیا کازانکین درک می کند که محاکمات اخیر شوروی تا چه اندازه پوچ و بی معنی بوده و نتایج معکوسی داشته است؟ کازانکین کوشید

ص: 598

که با یک پاسخ به اندازه کافی محکم سیاسی حمله استمپل را خنثی کند و بگوید که این طرز رفتار شوروی است و آنگاه به سرعت موضوع را به اظهارات اندرویانگ (سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد - م) درباره زندانیان سیاسی در ایالات متحده کشاند. پس از مقدار قابل ملاحظه ای بحث ضد و نقیض صحبت درباره حقوق بشر تقریبا محو شد. کازانکین در ایجاد ارتباط بین اظهارنظرهای اندرویانگ و انتقاد آمریکاییان از فعالیتهای مخالفان در شوروی مهارت فوق العاده ای از خود نشان داد.

افغانستان کازانکین که در اواخر سالهای دهه 1960 در افغانستان خدمت کرده بود گفت شورویها یک روش صبر و انتظار نسبت به رژیم جدید (افغانستان) در پیش گفته اند، هنگامی که استمپل با لحن خشکی پرسید که آیا مأمور کردن مستشاران شوروی در وزارتخانه ها حتی تا سطح نظافتچیهای توالتها یک روش صبر و انتظار است. کازانکین گفت اینها همه کارشناسان فنی هستند و مستشار نیستند. استمپل در مقابل استدلال او قیام کرد و از او خواست تا درباره حدود 24 موافقتنامه اقتصادی که شورویها با حکومت جدید افغانستان امضاء کرده اظهارنظر کند. کازانکین گفت شورویها به افغانستان کمک می کنند زیرا آنها احساس می کنند که این حکومت بیش از حکومتهای قبلی برای مردم افغانستان کار می کند. او گفت مناسبات شوروی با دو رژیم قبلی افغانستان نیز عالی و خوب بوده است.

استمپل خاطرنشان ساخت که در بیشتر محافل درباره فعالیت شورویها در افغانستان مقدار زیادی سوءظن وجود دارد. کازانکین درباره کسب نظر ایران نسبت به این موضوع پافشاری کرد. استمپل تنها این نکته را گفت که ایرانیان ظنین هستند. کازانکین برنامه حکومت جدید افغانستان را به عنوان یک برنامه خوب (بورژوازی دمکراتیک) توصیف کرد و در مقابل حملات استمپل درباره نفوذ کمونیستی در افغانستان با ناراحتیهای جزئی مقاومت کرد.

سیاست داخلی ایران در چندین مرحله کازانکین جویای نظریات استمپل درباره صحنه سیاست داخلی ایران شد. استمپل با پیش کشیدن این عذر که اخیرا از مرخصی بازگشته است، تنها این موضوع را گفت که سیستم سیاسی در ایران بازتر می شود. کازانکین اظهارنظر او را به عنوان یک استدلال مسخره تلقی کرد و گفت، «اگر تا سال دیگر شاه در میان باشد در همه چیز از سوی دولت تقلب خواهد شد.» استمپل کلمه «اگر» را مورد استناد قرار داده و پرسید کازانکین خبرهایی دارد که طور دیگری تعبیر شود، او گفت آیا شورویها نقشه ای درباره ایران طرح کرده اند؟ کازانکین گلوی خود را پاک کرده و این شایعه را به استمپل گوش زد کرد که شاه از قرار معلوم دچار سرطان یا یک بیماری دیگر خونی است (این شایعه در بسیاری از محافل رخنه کرده و ممکن است از شوروی الهام گرفته شده باشد).

کازانکین گفت که او شنیده است که ایلات متحده می کوشد تا دکتر علی امینی را بار دیگر به نخست وزیری برساند. استمپل این موضوع را با یک خرخر استهزائی تکذیب کرد و گفت که ایالت متحده خوشوقت است از اینکه سیستم سیاسی ایران بازتر می شود، ولی ایالات متحده کاندیدایی که ترجیح دهد، ندارد.

ص: 599

دیدارکنندگان استمپل و کازانکین درباره دیدارکنندگانی از کشورهای خود از ایران به بحث پرداختند و این امر بین آنها به صورت مراسم عادی درآمده بود. کازانکین خاطرنشان ساخت که رئیس اتاق بازرگانی شوروی در اواسط ماه ژوئیه به ایران آمده و ایران و اتحاد جماهیر شوروی موافقت کرده اند یک اتاق بازرگانی مشترک شوروی و ایران افتتاح کنند. کازانکین ظاهرا درباره دیدار نیوسام معاون وزارت خارجه آمریکا چندان علاقه ای نداشت و همچنین درباره اقامت کوتاه مدت یوجین روستوف در ایران. (اظهار نظر: شاید دستگاه اطلاعاتی شوروی درباره حوادث اخیر چندان وارد نبوده است و از سوی دیگر شاید آنها احساس می کنند که هرچه را درباره این دیدار لازم دارند، می دانند. بی علاقگی کازانکین نسبت به این دو دیدار غیرعادی بود).

یادداشت بیوگرافیک کازانکین قرار است روز دوم اوت برای گذراندن مرخصی به روسیه برود. او خانواده استمپل را برای یک ضیافت نهار و شنا در تاریخ 27 ژوئیه دعوت کرد. (اظهار نظر: مأمور گزارشگر خاطرنشان می سازد که این یک اقدام غیرعادی است زیرا کمتر مأمور آمریکایی تاکنون به زرگنده که محوطه تابستانی شورویها است دعوت شده است)، کازانکین همچنین برای دیدن مقالات روز نشریه های آمریکایی مانند... (سیاست خارجی) که درباره ایران و خاورمیانه بحث کرده است اظهار علاقه کرد، استمپل قول داد که چند شماره از این نشریه را فراهم کند.

اظهارنظر سفارت شوروی پیرامون بازدید هواکفنگ از ایران

سند شماره (38) تاریخ: 7 سپتامبر 1978 - 16شهریور 57طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی خلاصه: شورویها از بازدید هوا از ایران اظهار نگرانی کرده، امکان قراردادهای نظامی اعلام نشده بین ایران و چین را پیش بینی می کنند.

موضوع: اظهارنظر سفارت شوروی پیرامون بازدید هوا از ایران 1 - مقام سیاسی عامل در سر میز شام به همراه یک مقام سیاسی روسی دیگر به نام ولادیمیر گولووانف (که یک افسر شناخته شده کا.گ.ب است) در 6 سپتامبر در محل اقا به نام دار فنلاند نشسته بود. پس از گفتگوهای معمولی پیرامون کشورهای درگیر در آشوبها، گولووانف اصرار داشت نظرات آمریکا را درباره بازدید هوا از ایران در 29 اوت تا اول سپتامبر بداند. مقام سفارت اظهار داشت که این فقط یک گردهم آیی عادی بین دو کشور در رابطه با فعالیت دیگران در منطقه می باشد. به نظر ایران روابط با چین می تواند به عنوان وزنه ای علیه فشارهای احتمالی شوروی و درگیریهای وی با مخالفین در ایران باشد. گولووانف نیز موافق بود که بازدید خیلی خوب پیشرفته است و اظهار داشت که روابط با چین می تواند وزنه ای علیه نفوذ آمریکا در ایران نیز باشد. گولووانف بعدا پرسید که آیا به نظر یک مقام سفارتی قراردادهای نظامی بین ایران و چین صورت گرفته است یا خیر؟ مقام سفارت جواب منفی داد و گفت که با شرایط کنونی امکان چنین کاری خیلی کم است.

ص: 600

گولووانف پافشاری بیشتری به خرج داده و گفت که ایران ممکن است قدری از صنایع پیشرفته آمریکا را جهت دریافت کمک در ساختن سلاحهای هسته ای به چین بدهد. مقام سفارت موضوع این معامله را رد کرد و گفت که موضع ایران در قبال انرژی هسته ای تغییرناپذیر است.

گولووانف این پا و آن پا کرد و گفت که روسیه از «ایران نمی ترسد حتی اگر این کشور 120 بمب اتمی» داشته باشد ولی خود ایرانیها ممکن است احتیاج به یک بمب داشته باشند. مقام سفارت این عقیده را غیرممکن اعلام کرده و موضوع عوض شد.

2- همسر گولووانف که یک زن زیبای بلوند است نیز در ضیافت حضور داشت و انگلیسی را نسبتا خوب به کار می برد. آنها یک فرزند 12 ساله دارند که در حال حاضر در مسکو در حال تحصیل است.

خانواده گولووانف پس از صرف دو سال در لبنان و یک سال در شوروی اکنون یک سال و نیم است که به ایران آمده اند. قبل از آنهم آنها پنج سال را در ایران گذرانده بودند. گولوانف به زبان انگلیسی خوب مسلط است و فارسی را به نحو احسن صحبت می کند.سولیوان

حوادث اخیر در ایران

سند شماره (39) صورت مذاکرهخیلی محرمانه شرکت کنندگان: گواننادی کازانکین، سفارت شوروی - تهران جان دی استمپل، سفارت آمریکا - تهران تاریخ و محل: 11 سپتامبر 1978 - 20شهریور 57، رستوران بریج هتل موضوع: حوادث اخیر در ایران کازانکین یک هفته قبل پس از بازگشتن از مرخصی در روسیه، دو هفته قبل از موعد به من تلفن کرده بود. او می خواست که ما هرچه زودتر با یکدیگر ملاقات کنیم «برای شنیدن نظریات شما» ولی من این ملاقات را یک هفته عقب انداخته بودم.

او از من خواست تا درباره تحولات در زمانی که او «غایب» بوده است گزارش دهم. من به سبک نگارش یک روزنامه حوادث را برای او تا زمان تغییر دولت و اعلام حکومت نظامی شرح دادم. او چندین بار با اصرار هرچه بیشتر جویای نظریات من درباره اوضاع جاری شد و من در پاسخ گفتم که از قرار معلوم دولت با حکومت نظامی خود اوضاع را تحت کنترل دارد. من آنگاه اعلامیه آسوشیتدپرس را درباره پیام تلفنی کارتر به شاه به او دادم و این امر اثر انفجار یک بمب در او راداشت، او دچار وضع نامعلومی شده بود و هنگامی که من از او پرسیدم که برژنف چه وقتی درنظر دارد چنین پیام تلفنی به او بدهد با حالتی طنزآمیز به من پاسخ نداد.

او در حالی که می کوشید عواقب پیام کارتر را به دقت مورد توجه قرار دهد گفت شورویها شاه را کلید اوضاع می شمارند و معتقدند که مخالفان «چندان قدرتی را تشکیل نمی دهند» در پاسخ به پرسش من درباره دست داشتن کا.گ.ب در آشوبهای اخیر او خندید و گفت اینهم نظیر شایعاتی است که درباره مداخلات سیا در دولت پخش می شود. او گفت ما قبول داریم که شاه نیرومند است به ویژه اکنون که شما از او پشتیبانی می کنید» (اظهار نظر: اشاره او حاکی از آن بود که مکالمات تلفنی بین کارتر و شاه یک موضوع غافلگیر کننده بود و اینکه آنها قبلاً متوجه شده بودند که ما پشتیبانی رسمی از آنها نمی کنیم).

کازانکین چنان عجله داشت به سفارت برگردد که ما صرف نهار را اندکی زودتر به پایان رساندیم،

ص: 601

یعنی قبل از آنکه او درباره کنفرانس سران کمپ دیوید سؤالاتی کرده باشد. معذلک او پرسید که علی امینی، وزیر دربار خواهد شد یا خیر و آنگاه به شوخی گفت که شاه باید آیت اللّه خمینی را به این سمت تعیین کند. من با صراحت اعلام داشتم که علی امینی یک کاندیدای منطقی برای وزارت دربار نیست.

هنگام خداحافظی کازانکین اظهار ناراحتی کرد از اینکه من در این ملاقات 15 دقیقه دیرتر از وقت آمده ام و چندین بار به من اصرار کرد که قرار ملاقاتی را برای 2 یا 3 هفته بعد بگذارم.

من بالاخره موافقت کردم که بار دیگر در تاریخ دوم اکتبر با او ملاقات کنم و در صورتی که دلیلی برای اینکه این کار را نکنم وجود نداشته باشد، این ملاقات را لااقل یک یا دو هفته به تعویق خواهم انداخت.

جی. دی. استمپل

اوضاع ایران

سند شماره (40) صورت مذاکراتخیلی محرمانه شرکت کنندگان: گواننادی کازانکین - سفارت شوروی، تهران جان. دی. استمپل - سفارت آمریکا، تهران تاریخ و محل: 13 نوامبر 1978 - 22 آبان 57، رستوران بریج استریت موضوع: اوضاع ایران کازانکین نسبت به دفعات گذشته اندکی افسرده تر بود شاید به علت آنکه به تازگی از بیمارستان خارج شده و دچار فشار خون و تپش قلب بوده است. موضوعات جالب زیر درمیان گذاشته شدند:

اوضاع کنونی ایران: ما با یکدیگر توافق داشتیم که حکومت نظامی ظاهرا نظم و قانون را مجددا مستقر کرده است، کازانکین گفت اتحاد شوروی امیدوار است اوضاع ایران به وضع ثابتی برسد. تحویل گاز طبیعی از طریق خط لوله به علت اعتصاب متوقف شده بود. او آنگاه این نظریه رسمی شوروی را عنوان کرد که ایالات متحده برای کمک به شاه به اندازه کافی کار نمی کند. من در مقابل از او پرسیدم که شورویها برای مهارکردن حزب توده که در آشوبهای اخیر فعالیت داشته است چه کاری انجام داده اند. او با یک قیافه جدی گفت که سیاست سفارت این است که هیچ گونه تماس رسمی با حزب توده نداشته باشد.

هنگامی که او می خواست دریاسالار ترنر رئیس سیا را به خاطر اینکه شوروی را به مداخله در ایران متهم کرده بود مورد حمله قرار دهد من به زحمت جلوی خنده خود را گرفتم. من به مدت سه دقیقه به حرفهای او که به شدت دیگر بخار از زبان او خارج می شد گوش کردم و گفتم دشوار است از اینکه درباره دخالت شوروی با توجه به آنچه که در هفته قبل اتفاق افتاده بود ظنین نشویم. ما با توافق متقابل این موضوع را کنار گذاشتیم. کازانکین جویای نظریه ایالات متحده درباره اوضاع کنونی با ارتباط به قیمت نفت اوپک شد و من اعلام داشتم که چیزی در این باره نمی دانم ولی حدس می زنم که قیمت نفت اوپک بین پنج تا هشت درصد بالا رود. کازانکین به طور روشنی درپی اطلاعات درباره مخالفان رژیم می گشت ولی هیچ گونه پاسخی از من نشنید، معذلک هنگامی که او نام خمینی را برد، من خاطرنشان ساختم که آیت اللّه، اتحاد شوروی و همچنین انگلیس و ایالات متحده را مورد حمله قرار داده است. او ظاهرا در این باره علاقه زیادی نشان داد و از من پرسید که آیا می توانم گزارشی از اخبار درباره فعالیتهای خمینی به او بدهم.

ص: 602

موقعیت روسها در ایران کازانکین گفت که حوادثی بر ضد روسها در ایران اتفاق نمی افتد، هرچند بعضی از آنها در خیابانها اوراق ضد شاه و ضد خارجی بدست آورده بودند. مدرسه روسها همچنان باز است، هرچند کارمندان شوروی از اینکه در خیابانها در جریان اعتصابات دیده شوند نگرانند. در پاسخ به سؤال من او گفت در ایران 5000 نفر از اتباع شوروی که شامل خانواده های آنها نیز می شود وجود دارند. او ظاهرا درباره نشنیدن حوادث ضدآمریکایی علاقه نشان می داد ولی من وارد، جزئیات نشدم و صرفا گفتم که آمریکاییان مانند دیگران اوراق ضد خارجی دریافت کرده اند.

دیدارکنندگان آمریکایی وقتی که نهار داشت تمام می شد، کازانکین قطعه روزنامه ای درباره دیدار اخیر دونکان معاون وزارت دفاع و کوپر معاون وزارت امور اقتصادی به من نشان داد و درباره این دیدارها از من پرس وجو می کرد. من در پاسخ گفتم که دیدار دونکان برای آن بوده است که ما درباره نقشه های ایران جهت بدست آوردن سلاحهایی در آینده اطلاع حاصل کنیم. او به طور وضوح می خواست نتایج مذاکرات را بداند و همچنان مرا تحت فشار قرار داده و می پرسید بعد چه شد؟ من در پاسخ گفتم که از جزئیات اطلاع ندارم ولی معتقدم که خرید بعضی از اقلام به تأخیر خواهد افتاد. او حواس خود را جمع کرد و می خواست بداند که آیا «آواکس» هم جزء آنها هست یا خیر ولی از من جوابی نشنید. در مورد دیدار کوپر من به او گفتم که این دیدار فرصتی بود برای مبادله نظریات درباره مسائل مالی جهانی و هیچ گونه برنامه ای یا قراردادی از این مذاکرات حاصل نشده است. او با این بیان «که من حقیقت را نمی گویم» درباره سخن اظهار شک کرد و من تنها به گفتن این نکته اکتفا کردم که «گواننادی آیا من به شما دروغ می گویم؟».

هنگامی که پس از صرف نهار وارد خیابان شدیم تعداد زیادی از اتومبیلها به ما نزدیک شدند و کازانکین گفت برای او در جریان تظاهرات کار بسیار آسان است و او می تواند داد بزند «شوروی». من از او پرسیدم که آیا این بدان معنی است که او را خواهند بوسید یا به او لگد خواهند زد. او کمی خندید و به من نگاه کرد. گویی من چیزی را می دانستم که او نمی داند ولی چیزی نگفت.جی. دی. استمپل

حضور شوروی در ایران

سند شماره (41) سری14 نوامبر 1978 - 23 آبان 57 حضور شوروی در ایران 1- مجموعه موقعیتهایی که توسط دولت ایران برای پرسنل آژانسهای حکومت شوروی ایجاد شده بود به 325 فقره بالغ می گردد. لیکن برآوردهایی شده که نشان می دهد در سالهای 1978 و 1977 این موقعیتها به تعداد 25 فقره افزایش یافته است و چون این رقم شامل وابستگان نمی شود، 350 نفر به عنوان همسر و 100نفر به عنوان فرزندان این پرسنل باید درنظر گرفته شوند که در نتیجه رقم کلی را به 800 می رساند. جدول زیر با درنظر گرفتن محل آژانس گسترش حضور مقامات شوروی در ایران را نشان می دهد.

ص: 603

تهران سفارت شوروی دفتر سفارت 73 نفر بخش کنسولی 70 نفر دفتر وابسته نظامی 8 نفر دفتر کنسول اقتصادی 26 نفر نمایندگی تجاری شوروی 66 نفر بیمارستان شوروی 66 نفر خبرگزاری تاس 2 نفر هواپیمای اروقلوت 4 نفر اینگستراخ (شرکت بیمه حکومت شوروی 5 نفر بانک ایران و روس 5 نفر ایرسات (شرکت سهامی ایران و روسیه) 9 نفر جمع حاضر در تهران 271 نفر آستارا نمایندگی تجاری روسیه 3 نفر شرکت سهامی ایران و روسیه 2 نفر اصفهان سرکنسولگری شوروی 13 نفر بانک ایران و روسیه 2 نفر رشت سرکنسولگریشوروی 10 نفر نمایندگی تجاری شوروی 1 نفر اینگستراخ 1 نفر مشهد اینگستراخ 1 نفر بندر پهلوی موروفلوت (آژانس تجاری دریایی) 3 نفر شرکت سهامی ایران و روسیه 7 نفر

ص: 604

نمایندگی تجاری روسیه 2 نفر جلفا شرکت سهامی ایران و روسیه 7 نفر نوشهر شرکت سهامی ایران و روسیه 2 نفر جمع کل افراد در خارج از تهران 54 نفر جمع کل افراد در ایران 325 نفر 2- وظیفه برنامه کمک نظامی شوروی در ایران این است که به ایرانیان در مورد استفاده و تعمیر توپخانه، وسایل حمل ونقل و تجهیزات مهندسی که از طریق شوروی در اختیار نیروهای ایران قرار داده می شود آموزش داده شود. در حال حاضر احتمالاً حدود 120متخصص نظامی تحت این پروژه به مناطقی از ایران از قبیل کارخانه بابک (تعمیر و نگهداری وسایط نقلیه در حومه تهران)، مرکز توپخانه اصفهان، و گروه لجستیکی نیروی زمینی سلطنتی، به کار مشغول هستند. تحت پوشش همین پروژه گروهی ازمتخصصین خانه های پیش ساخته نیز در تهران، کرمانشاه، اهواز، و جلفا اسکان داده شده اند.

3- دفتر کنسول اقتصادی، که ظاهرا وابسته به سفارت شوروی است ولی در حقیقت تابع کمیته دولتی روابط اقتصادی خارجی GKES در مسکو می باشد، دفتر ناظر بر تمام پروژه ها (اقتصادی و نظامی شوروی) در ایران است. کنترل همه متخصصین و پروژه های روسی در ایران از طریق یک گروه مدیریتی در GKES(تهران) که حدود 100نفر کارمند روسی (که شامل 26نفر عضو سفارت نیز هست) دارد، صورت می گیرد. پروژه های تحت نظارت این دفتر فعالیت وسیع ایران و روسیه را که شامل بانکداری، بیمه، کارخانه ذوب آهن، گاز و نفت، نیروگاهها، اکتشافات معادن و منابع، معادن زغال سنگ، شیلات، سیلوهای گندم، سردخانه، برقی کردن راه آهن، پروژه خانه های پیش ساخته، و مراکز آموزشهای حرفه ای می باشد دربر می گیرد. فهرست زیر نشانگر ارقام پرسنلی طرحهای شوروی و تغییرات و توسعه آنها از زمان تهیه آخرین گزارش (الف 175 نوامبر 1977، ضمیمه الف) می باشد.

کارخانه ماشین آلات اراک: حدود 45نفر متخصص روسی در اینجا به کار مشغول هستند. دو کارخانه دیگر نیز قرار است احداث شود که سبب افزایش تعداد پرسنل روسی می گردد.

معادن زغال سنگ: تا دسامبر 1975 پرسنل روسی مشغول به کار در معادن زغال سنگ بالغ بر 410 نفر بود.

سردخانه ها تا ژانویه 1976 تعداد 76 متخصص روسی در 5 سردخانه مشهور به کار مشغول بودند و گمان نمی رود که در تعداد آنها تغییری داده شده باشد.

ص: 605

شیلات 44 نفر متخصص روسی در شیلات ایران و روسیه به کار مشغول هستند.

خط لوله گاز و نفت در دسامبر 1975 یک قرارداد در رابطه با گاز توسط ایران، آلمان غربی و روسیه به امضاء رسید، برای احداث خط لوله احتیاج به 200 نفر از پرسنل روسی بود، تا این تاریخ هنوز معلوم نشده است که چند نفر جهت احداث این خط لوله که شامل هشت ایستگاه خط لوله گازی است که به کار مشغول هستند.

سیلوهای گندم در سال 1975 چهار سیلوی گندم افتتاح گردید (نیام، شاهگرد، داراب، و بردیجان) سه سیلوی دیگر در حال ساختمان است (ساری، سمنان و فسا)، و سه نقطه دیگر نیز انتخاب شده است. تنها رقم مربوط به متخصصین روسی مشغول به کار در این طرحها که موجود است رقم 25 می باشد.

پروژه های خانه سازی در سپتامبر 1976 حدس زده می شد که 150 متخصص روسی در کارگاههای خانه های پیش ساخته که بزرگترین آنها پروژه خانه های پیش ساخته آریاشهر در اصفهان است، به کار مشغول باشند. متخصصین نظامی روسیه نیز در پروژه ای برای ایجاد خانه های پیش ساخته برای نیروهای مسلح ایران در تهران کار می کردند. در اواخر 1976 یا اوایل 1977 قرار بود پروژه هایی در اهواز و تبریز دنبال شود، که سبب می شود رقم متخصصین شوروی در این زمینه به 200 برسد.

معادن تعداد متخصصین روسی که به عنوان مشاور و تکنسین در صنعت معادن یا محققین منابع یا جستجوگر به کار مشغول هستند به 180 نفر می رسد.

نیروگاهها علاوه بر نیروگاهی که در اهواز وجود دارد، ساختمان یک نیروگاه در اصفهان نیز آغاز شده است.

پروژه دوم گویا بعد از شش سال تکمیل خواهد شد. تنها رقم موجود پرسنل روسی در رابطه با این پروژه 229 نفر می باشد.

راه آهن به طور تقریبی مجموع 152 متخصص روسی در تبریز و مرند اسکان یافته اند، حدس زده می شود که سرانجام به منظور تکمیل همین پروژه حدود 500 نفر پرسنل روسی به اینجا وارد شوند.

ص: 606

کارخانه ذوب آهن کارخانه ذوب آهن آریامهر اصفهان بیشترین رقم متخصصین روسی را به خود جذب کرده است که رقم 1586 می باشد. در اوایل 1978 بررسی برای توسعه کارخانه انجام گرفت که این رقم را به 1640 نفر می رساند مراکز آموزش حرفه ای تعداد 70 نفر متخصص روسی در 16 مدرسه آموزش حرفه وفن که به طور مشترک به وسیله شوروی و وزارت آموزش و پرورش ایران اداره می شود وجود دارد.

4- باید خاطرنشان ساخت که تعداد متخصصین شوروی در ایران دائما دستخوش تغییر است. با این وصف با استفاده از ارقام موجود و یا تعداد تقریبی پرسنل روسی در پروژه های متعدد نظامی و اقتصادی جمع کل افراد به 3500 متخصص روسی می رسد. در صورتی که این رقم را با درنظر گرفتن همسران دو برابر کرده و تعداد پرسنل رسمی شوروی یعنی 800 نفر را نیز به آن اضافه کنیم جمع کل افراد روسی حاضر در ایران قریب 8000 نفر می شود. در حالی که این رقم بسیار محافظه کارانه ارائه شده، ولی بیانگر افزایش تعداد پرسنل نسبت به سال قبل می باشد.

نامه برژنف

سند شماره (42) تاریخ: 22 نوامبر 78 - 1 آذر 57خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتنبه: سفارت آمریکا در تهران با اولویت موضوع: نامه برژنف مطالب مطبوعاتی زیر در 19 نوامبر تهیه گردیده است. در جلسه توجیه ظهر استفاده نشده است. پایگاه به هر نحو که بخواهد می تواند از آنها استفاده نماید.

سؤال: آیا آمریکا طرحی اضطراری در صورت سقوط دولت شاه دارد؟ جواب - هریک از سفارتهای آمریکا طرحهای اضطراری جهت حراست از آمریکایی های مقیم در خارج در صورت بروز اتفاقات دارند. یک چنین طرحی نه تنها در تهران بلکه در هریک از دیگر پایتختهای جهان وجود دارد. ما هنوز اقدامی در جهت به کار گرفتن چنین طرحی در ایران انجام نداده ایم.

سؤال: ولی آیا آمریکا طرحی اضطراری در دست دارد که بتواند از طریق آن بقای شاه را تضمین نماید؟ جواب: همانگونه که رئیس جمهور ابراز داشته اند، ما درنظر نداریم که در امور داخلی هیچ یک از کشورها مداخله کنیم. ما خاطرنشان می سازیم که شاه در یکی از مصاحبات مطبوعاتی اخیر خود گفته است که از کشورهای دوست می خواهد که در امور داخلی به خاطر او مداخله نکنند.

سؤال: از مداخله شوروی در ایران چه می دانیم؟ جواب: رئیس جمهور در 13نوامبر به این سؤال پاسخ داد. وی گفت: «ما دلیلی در دست نداریم که نشان بدهد که روسها مایل به سرنگونی سازمان حکومتی کنونی ایران و یا منبع خشونت در این کشور باشند.» به نظر من آنها می دانند که دارای مرزی مشترک و طولانی با ایران هستند و یک کشور باثبات با هر رهبری که باشد برایشان خیلی مهم است. «ممکن است این وضع تغییر یابد. در صورتی که روشن شود که

ص: 607

شاه سقوط خواهد کرد و نیروهای دیگری قدرت را به دست خواهند گرفت. روسیه نیز ممکن است موضع خود را تغییر بدهد. ولی برداشت کنونی ما این است.» سؤال: بیانیه درباره اعطای آزادی در ایران سخن نمی گوید بلکه از حمایت از تلاش شاه برای ایجاد نظم و آرامش در داخل صحبت می کند. آیا این نشانگر تغییر در سیاست آمریکاست؟ جواب: حمایت ما از تلاش شاه برای اعطای آزادیهای سیاسی در ایران شهرت دارد. در مواقع مختلف رئیس جمهور و وزیر خارجه ونس به کرّات درباره این موضع سخن گفته اند. بیانیه وزیرخارجه در 19 نوامبر نشان دهنده تغییر در سیاست آمریکا نیست.

سؤال: آیا بیانیه آمریکا درباره ایران با بیانیه برژنف ایراد شده بود؟ جواب: بله.

سؤال: آیا از خط مستقیم استفاده شده است یا اینکه رئیس جمهور به طریقی دیگر با برژنف درباره ایران تماس گرفته است؟ جواب: درباره وسایل ارتباطی رئیس جمهوری نباید اظهارنظر کرد.

سؤال: چرا در آن موقع برژنف این بیانیه را ابراز داشته است؟ جواب: ما صلاحیت نداریم که درباره اقدامات شورویها اظهارنظر نماییم.

سؤال: برای حفظ منافع خود در ایران، آمریکا درنظر دارد چه اقداماتی را «انجام داده و دنبال کند»؟ جواب: بیانیه روشن می کند که ما مشکلات ایران را یک موضوع داخلی می دانیم. بدون اینکه در امور داخلی ایران مداخله کنیم، سعی داریم همکاری و تعاون خود را به میزان وسیعی با ایران حفظ کرده، گسترش دهیم. این منافع دربرگیرنده برنامه های رسمی همکاری، در زمینه سیاسی و دفاعی و نیز در رابطه با تعداد زیادی پروژه هایی است که شرکتهای خصوصی آمریکایی در ایران دارند. کریستوفر

ارزیابی موضع گیری و مقاصد شوروی درباره اوضاع ایران

سند شماره (43) تاریخ 23 نوامبر 78 - 2 آذر 58سری از: وزارت امور خارجه، واشنگتنبه: همه قرارگاههای دیپلماتیک خاور نزدیک و آسیای جنوبی موضوع: ارزیابی موضع گیری و مقاصد شوروی درباره اوضاع ایران 1- مطالب زیر یک تجزیه و تحلیل اطلاعاتی و پرژوهشی درباره موضع گیری و مقاصد شوروی نسبت به اوضاع ایران است. شما می توانید در مکالمات خود با حکومتهای میزبان در صورت اقتضاء از این تجزیه و تحلیل سود بجویید. شما در بحثهای خود باید ارزیابی و نظرات حکومت میزبان را درباره انگیزه ها و برداشتهای شوروی جویا شوید.

2- آغاز متن. مقدمه اظهارات برژنف درباره ایران در روز یک شنبه تأکید برنگرانی فزاینده اتحاد شوروی نسبت به حوادث ایران و بلاتکلیفی درباره تدابیری که ایالات متحده ممکن است درنظر گرفته باشد، دارد. تعیین زمان اظهارنظرهای برژنف این عقیده را القاء می کند که این اظهارات برای خنثی کردن بازیهای مطبوعاتی اخیر غربی درباره دخالتهای شوروی در کوبا بوده است و منعکس کننده حساسیت شوروی درباره هرگونه اظهار عقیده ای است که اتحاد جماهیر شوروی در آشوبهای کنونی ایران دست دارد. ما احساس می کنیم که در حالی که شورویها ممکن است وسوسه شوند تا مداخله کنند، آنها دچار بی تصمیمی هستند و احتمالاً همچنان به دفع الوقت مشغولند.

3- اظهارات برژنف. ما معتقدیم که اخطار برژنف منعکس کننده نگرانی واقعی شوروی بر سر اوضاع

ص: 608

ناپایدار که در مرزهای جنوبی آن حاکم است و همچنان ادامه دارد، نیست. این اخطار ممکن است یکنوع هشدار نه چندان زیرکانه به واشنگتن باشد مبنی بر اینکه اتحاد جماهیر شوروی مانند ایالات متحده منافع مشروع امنیتی در مرزهای جنوبی خود دارد، ولی از لحاظ سنتی خویشتن داری قابل ملاحظه ای نشان داده است و انتقادهایی از درگیریهای ایالات متحده در ایران نشان داده است و این امر برخلاف روش ایالات متحده نسبت به کوبا است. تأکید برژنف بر این نکته که آشوبهای ایران یک امر داخلی بوده و اتحاد شوروی با مداخله یک قدرت خارجی در امور داخلی یک کشور دیگر مخالف است؛ شاید به منزله کوششی از سوی شورویها برای فاصله گرفتن علنی از اوضاع باشد تا بدین ترتیب از اتهامات مبنی بر درگیری شورویها بکاهد.

4- واکنش شوروی در مورد آشوبها. تا همین اواخر ما از بی سروصدایی شوروی درباره آنچه که در ایران اتفاق می افتد در حیرت فرو رفتیم. تا اواخر اکتبر انعکاس مسائل مربوط به ایران در رسانه های گروهی شوروی محدود به اظهارات ملایم حاکی از همدردی نسبت به مخالفان و وضع فلاکت بار ایرانیان متوسط الحال و بحثهایی درباره مشکلات اجتماعی و اقتصادی ایران بوده است. تنها مورد مهم استثنایی، مصاحبه روزنامه پراودا با رئیس حزب توده بوده است، ولی حتی این مصاحبه نیز در انتهای بحث دیگری قرار گرفته و تقصیر حوادث ایران به گردن ساواک و نارضائی عمومی نسبت به سیاستهای شاه گذارده شده است. از اواخر ماه اکتبر در رسانه های گروهی شوروی مسئله پشتیبانی آمریکا از شاه مورد بحث قرار گرفته و از حکومت نظامی در ایران انتقاد شده است. تفسیر شوروی حادتر و انتقادآمیزتر شده است.

معذالک رسانه های گروهی شوروی هنوز به شاه حمله نکرده و از مخالفان او علنا پشتیبانی نکرده اند.

ما معتقدیم که این خویشتن داری در ابتدا در نتیجه اعتقاد شوروی به این امر بوده است که با توجه به ماهیت چند پارچه مخالفان شاه و پشتیبانی دستگاه نظامی و ایالات متحده شاه خواهد توانست بقای خود را حفظ کند ولی اخیرا لحن خشن تر شورویها این اندیشه را القا می کند که موقعیت شاه ناامن تر شده است.

5- پشتیبانی از مخالفان. ما هنوز مدرکی در دست نداریم، تا از نسبتها و اتهامات حجیمی مبنی بر اینکه شورویها از مخالفان مذهبی یا چپ گرایان حمایت می کنند، پشتیبانی کنیم. گزارشهای مربوط به نقش و انتقالات سربازان شوروی در مرز ایران و حمل قاچاق اسلحه به ایران براساس شواهدی که در دست داریم مورد تأیید قرار نمی گیرد. ما در این باره از نزدیک مراقب اوضاع هستیم. ما شواهدی مبنی بر اینکه مسکو می کوشد تا آشوبهای ایران را از طریق حزب توده تشدید کند در دست نداریم، هر چند با توجه به قبول حزب توده از سوی دانشجویان ایران این حزب، ممکن است هوس چنین کاری را داشته باشد.

رهبری حزب توده همچنان در آلمان شرقی مستقر است و چنین تصور می شود که تقریبا تماما تحت کنترل شوروی است. معذالک ما درباره دامنه کنترل رهبران تبعیدی حزب توده بر اعضای خود که هنوز در ایران هستند اطلاعی نداریم، ولی معتقدیم که این کنترل برای اینکه به میزان مطلق برسد راه طولانی در پیش دارد. اگر مسکو تصمیم گرفته باشد که شیوه ای با مشارکت حزب توده اتخاذ کند، در این صورت اتحاد شوروی ممکن است خویشتن داریهای سابق را در مورد حزب توده کنار بگذارد و تا آن اندازه پیشروی کند که همکاری حزب توده را با خمینی و سایر رهبران مخالف تشویق کند، تا از عنوان شدن شبح خطر سرخ در ایران اجتناب کند. مسکو ممکن است امیدوار باشد که حزب توده در آینده راهی برای نفوذ پیدا کند.

ص: 609

6- مقاصد شورویها. اوضاع ایران شوروی را بر سر یک دو راهی قرار داده است؛ الف - ادامه ناآرامی یا سقوط شاه ممکن است فرصتهای جدیدی را برای اتحاد شوروی در خلیج فارس ایجاد کند.

ب - ولی اتحاد جماهیر شوروی نمی خواهد در مرزهای آن بی ثباتی حکم فرما شود؛ مبادا این بی ثباتی به آسیای میانه شوروی سرایت کند و بدین جهت شوروی جانشینان احتمالی شاه را به ویژه اگر نظامیان محافظه کار یا حکومت اسلامی باشند، به عنوان یک عامل ایجاد خطر در مناسبات کاری و جاری بین مسکو و تهران که ظرف 10سال اخیر به وجود آمده و شامل واردات گاز از ایران و سایر پیوندها است، تلقی می کند.

روی هم رفته ما معتقدیم که آنچه که شوروی ترجیح می دهد این است که یک سلطنت مشروطه ضعیف در ایران لااقل برای آینده کوتاه مدت برقرار شود. این تا اندازه ای ثبات را تأمین خواهد نمود، ولی جاه طلبی های نظامی شاه را محدود خواهد کرد و بدین ترتیب راه گشای نفوذ شوروی در ایران و منطقه شاید از طریق حزب قانونی توده خواهد بود.

به هر صورت شورویها همچنان به استفاده از احساسات ضدآمریکایی چه در جناح راست و چه در جناح چپ خواهند پرداخت. به غیر از این مطلب ما انتظار داریم که شورویها دست به بازی صبر و انتظار بزنند و ما شک داریم که شورویها در حال حاضر هرگونه درگیری مستقیم را به علت خطرات و هزینه ای که ممکن است در بر داشته باشد درنظر بگیرند.ونس

فعالیت نیروی دریایی شوروی در اقیانوس هند

سند شماره (44) فعالیت نیروی دریایی شوروی در اقیانوس هند 1- یگان دریایی روسی مستقر در اقیانوس هند مرکب است از 21-18 کشتی که شامل یک زیردریایی، سه یا چهار ناو جنگی دریایی، یک کشتی دارای قابلیت تهاجمی زیاد، و یک یا دو کشتی مین جمع کن و 12-8 کشتی پشتیبانی می باشد (جدول 1: حضور جنگی نمونه شوروی).

- اکثر این کشتیها از نیروی دریایی شوروی در ولادی وستوک اقیانوس آرام به اینجا آورده شده اند تا مدت 5 یا 6 ماه به انجام وظیفه در اقیانوس هند بپردازند.

- علاوه بر اینها، بعضی از کشتیهای نیروی دریایی روسیه در غرب برای مدت زمانی خاص به این یگان می پیوندند و با کشتیهای اقیانوس آرام تعویض می شوند، در این مورد کشتی وی/ استول مینسک که به این یگان به همراه سه کشتی مربوط به خود پیوسته بود در بهار امسال به مدت چند هفته انجام وظیفه بنماید صدق می کند. کشتی مینسک از آن زمان سفر خود به ولادی وستوک را به پایان رسانده است. (سری) 2- در سال 1968 نیروی دریایی شوروی حضور مداوم خود در اقیانوس آرام را آغاز کرد. این حضور به تدریج تا سال 1972 افزایش یافت که به طور میانگین تعداد ناوهای این کشور بین 21-18 بالغ می گردید که حتی در مواقع عادی نیز این رقم پایین نرفته است.

- عملکرد این یگان در منطقه در رابطه با عملیات مخصوص به طرز فاحشی افزایش یافته است، مثلاً در جنگ هند و پاکستان در سال 1971 این یگان در جمع آوری مینها و عملیات خرابکارانه در بندر چیتاگونگ بنگلادش شرکت داشت. علاوه بر اینها تعداد ناوهای این یگان در طول جنگ خاورمیانه در

ص: 610

1973 افزایش یافت و پس از آن به گردآوری مینهای اسرائیلی در کانال سوئز پرداخت.

- در یک برهه از زمان در اوایل سال 1978، زمانی که تجهیزات نظامی گسترده ای به اتیوپی در جنگ علیه سومالی جهت کنترل اوگادن فرستاده می شد تعداد ناوهای این یگان در اقیانوس هند به رقم 31 ناو رسید. (سری) 3- به دلیل جنگ بین اتیوپی و سومالی ناوهای شوروی در سال 1978 از نظر مدت زمانی 18 درصد بیشتر از 1977 در اقیانوس هند ماندند. همانطور که در این جدول آمده (جدول 2 را نشان دهید): مدت زمانی که در سال 1974 ناوهای شوروی در اقیانوس هند ماندند بیشترین میزان را داراست که بیشتر به خاطر اشتغال این یگان در جمع آوری مینها و عملیات خرابکاری در بنگلادش و سوئز می باشد.

4- همانطور که این جدول نشان می دهد (جدول شماره 3 را نشان دهید)، مدت زمانی که ناوهای شوروی در خارج از حوزه خود اقامت داشتند، نیروی دریایی شوروی 50000 روز ناوی را در هر سال خارج از شوروی صرف می کند. (ما هر ناو نیروی دریایی شوروی را که از آبهای شوروی خارج شود یک روز ناوی حساب می کنیم) به طور کلی تعداد روزهای مصرف شده در سال 1978، 4 درصد بیش از سال 1977 بوده است. (سری) 5- همچنین متوجه خواهید شد که اقیانوس هند از نظر حضور نیروی دریایی روسیه در آن رتبه سوم را در میان مناطق جهان کسب کرده است. بیشترین تعداد ناوها که حدود 45 ناو است در هر روز در دریای مدیترانه به کار مشغول هستند. تعدادی از ناوها نیز به آبهای شمالی و مرکزی آتلانتیک و اقیانوس هند و اقیانوس آرام گسیل می شوند. تعداد کمتری نیز به آبهای آفریقای غربی فرستاده می شوند که حدود 7 تا 5 ناو را تشکیل می دهد گرچه در حال حاضر تعداد 12 ناو در این مناطق دیده شده است. (سری) 6- قسمت اعظم یگان اقیانوس هند در حال حاضر در دریای سرخ و خلیج عدن مستقر می باشد.

بعضی از این کشتیها به حمل تجهیزات نظامی به اتیوپی کمک می کنند ولی این یگان قسمت اعظم اوقات خود را در لنگرگاهها صرف می کند. (سری) 7- روسها دسترسی به تسهیلات بندری در تعدادی از کشورهای واقع در حوزه اقیانوس هند داشته اند که از مهمترین آنها می توان بنادر تشکیل شده در سومالی از سالهای 1972 تا 1977 را نام برد (جدول شماره 4 را نشان دهید: نقشه اقیانوس هند).

- از زمان اخراج از سومالی، یگان دریایی شوروی اغلب اوقات به استفاده از عدن، جنوب یمن، جزیره ضحلک از کشور اتیوپی و یک لنگرگاه در مجاورت یمن جنوبی به نام جزیره سوکوتورا پرداخته است.

- علاوه بر این، این ناوها اکثرا به بنادری از قبیل: ام قصر در عراق، ماپوتوو ناسالا در موزامبیک، بندر لوئیس در موریتوس، و ویکتوریا در سی شلز به سرمی برند.

- در اقیانوس هند نیروی دریایی روسیه مانند دیگر مکانها از نظر لجستیکی متکی به ناوچه های رابط و کشتیها تجاری مربوطه می باشد. به خاطر پیگیری از چنین سیاست است که بیش از نیمی از یگان مستقر در اقیانوس هند مرکب از کشتیهای نفتکش، کشتیهای بادی، کشتیهای تعمیرگاه و دیگر کشتیهای پشتیبان می باشد. (سری) 8- از اواخر سال 1978، هواپیماهای شناسائی نیروی دریایی روسیه سه بار به عدن و یمن جنوبی رفته اند تا از طریق آنها به پروازهای شناسائی بر فراز اقیانوس هند اقدام نمایند. (سری)

ص: 611

جدول 1 - حضور رزمی عادی شوروی مدیترانه افریقای غربیاقیانوس هندMediterranean (2) ---زیردریاییهای مجهز به سلاحهای هدایت شونده (6) زیردریاییهای اژدر افکنناوهای رزمی با ظرفیت بیش از 10000 تن(3) ناوهای رزمی با ظرفیت 10000 - 3100 تن(2) * (2) * ناوهای رزمی 3000 تنی (2) (2) ناوچه های مین یابناوهای خاکی، آبی این گونه ترکیب عادی است. تعداد دائما در تغییر است، مثلاً تعداد ناوهای مستقر در دریای مدیترانه در طول زمستان کمتر از تابستان است، و یگان اقیانوس هند شش ماه از سال را به گشت می پردازد. در بقیه سال دو جنگنده 10000 - 3000 تنی در اقیانوس هند به گشت می پردازد.سری جدول 2 - روزهای ناوی در اقیانوس هندی واحد روزهای ناوی (به هزار) 10 8 6 4 2 0 78 77 76 75 1974 ناوهای پشتیبانی هوایی و هیدروگرافیک ناوهای کمکی زیردریاییها ناوهای مین جمع کن ناوهای خاکی، آبی ناوهای تمام رزمی ارقام حاصله در سال 1974 شامل 2727 روز است که صرف جمع آوری مین و عملیات خرابکارانه در بنگلادش و کانال سوئز شده بود که این اعمال در بخش رزمی و مین یابی طبقه بندی می شود.سری

ص: 612

جدول 3 - انجام وظیفه ناوها در خارج از آبهای روسیه واحد روزهای ناوی (به هزار) برای هر منطقه 50 40 30 20 10 0 78 77 76 75 1974 اقیانوس هند اقیانوس آرام آبهای غرب افریقا کارائیب آتلانتیک مدیترانه جمع آوری مین و عملیات خرابکارانه در بنگلادش و کانال سوئز

شوروی در جهان سوم

سند شماره (45) سری غیرقابل رویت برای بیگانگان موضوع: شوروی در جهان سوم 1- روسها در روابط خود با آمریکا و جمهوری خلق چین دچار ناکامیهایی شده، و شکافهای ایجاد شده در پیمان و نهضت کمونیستی را نتوانسته اند ترمیم نمایند، لیکن در جهان سوم، به خصوص آفریقا، خاورمیانه، آسیای جنوبی و جنوب شرقی به امتیازاتی دست یافته اند. بعضی از این امتیازات کم اهمیت بوده است، لیکن اگر با مهارت مورد بهره برداری واقع شود، حتما سبب نیل به پیروزیهای بزرگتری خواهد شد.

2- در سالهای اخیر، میزان و حدود مداخله و درگیریهای شوروی در آفریقا چشمگیری یافته است.

الف: شمار مستشاران روسی - چه نظامی و چه غیرنظامی در 29 کشور افریقایی، هم اکنون بالغ بر 8000 نفر، و شمار مستشاران کوبایی قریب به 50000 نفر است.

ب: شوروی با آنگولا، اتیوپی و موزامبیک پیمانهای دوستی منعقد ساخته است - لیکن در همین دوران یکی از همین پیمانها توسط سومالی در سال1977 ملغی اعلام گردید.

ج: شوروی تنها حامی دولتهای آنگولا و اتیوپی به شمار می آید، و عمیقا با جبهه وطن پرستان رودزیایی که یک نهضت چریکی است همکاری می نماید.

3- البته عظیمترین موفقیت مسکو در آفریقا، در اتیوپی تحقق یافته است.

الف: بدون ارشاد، کمک فنی، و حمایت لجستیکی شوروی، منگیستو هرگز نمی توانست به موقعیت نظامی خود در اوگادن و پیروزی محدودتر خود در اریتره دست یابد. جنگ اوگادن نیز تنها به وسیله یک افسر عادی روسی طراحی و هدایت می شد، که خود نشانگر مداخلات شوروی در جهان سوم است، و حدود 15000-12400 نظامی کوبائی مسلح به تجهیزات روسی نیز در آن شرکت داشتند.

1- روسها تقریبا 2000 مستشار نظامی و غیرنظامی در اتیوپی مستقر ساخته و انعقاد پیمان دوستی میان شوروی و اتیوپی در ماه نوامبر نیز نشانگر آن است کهمسکو در نظر دارد مدتهای مدیدی در این

ص: 613

کشور بماند.

2- احتمال دریافت امتیازات مربوط به ایجاد پایگاههایی جهت جایگزین شدن پایگاههای از دست رفته در سومالی.

الف: جزیره ضحلک با اسکله و کرجی های شناور، ب: لیکن اتیوپی هنوز مستقل است و متکی بر خصوصیات قومی خود. اگر در روابط موجود چند مورد اختلاف پدید آید روسها مجبور خواهند شد همان گونه که مصر را ترک گفتند اینجا را نیز به حال خود رها سازند.

1- قراردادهای اقتصادی حکایت از آن دارد که روسها تلاش بسیاری را برای آوردن نیازهای مهمتر اتیوپی به کار خواهند برد، تا حضور مسکو در درازمدت تضمین گردد.

4- روابط بین مسکو و آنگولا نیز خوب است و نشانه ای از اختلافات سیاسی حاد در آن به چشم نمی خورد.

الف: پیمان دوستی شوروی - آنگولا زمینه را برای تقویت همکاری نظامی «براساس قراردادهای منعقده» هموار ساخته است، که خود یک فرمول بندی عجیب در پیمان دوستی شوروی است. (1000 مستشار نظامی روسی، 26000 - 19000 نظامی کوبائی).

1- تا به حال مهمترین وسیله باارزش نظامی شوروی در آنگولا را یک خط ارتباطی ساحلی بین قرارگاههای نیروی دریایی در مسکو و لوآندا تشکیل می داده است. بنابر گزارشهای رسیده روسها پایگاه دریایی لوآندارا طوری اداره می کنند که کشتی های ماهیگیری، تجاری و نیروی دریایی آنها هرگاه که بخواهند وارد و یا از آنجا خارج می گردند. یک کشتی تعمیرگاه از نوع آمور در این پایگاه مستقر شده و تا به حال چند ناو روسی و زیردریایی های گشتی دیزلی منطقه را تعمیر کرده است. از سال 1977، هواپیمای دوربرد تی یو - 95 روسی مرتبا وارد فرودگاههای لوآندا شده تا عملیات شناسائی خود را بر روی جنوب آتلانتیک و اطراف دماغه امید انجام دهد.

2- ناو هواپیمابر مینسک نیز اخیرا وارد آنگولا و موزامبیک گردید.

ب: کمک نظامی اساس نفوذ شوروی در آنگولاست، لیکن روسها سعی کرده اند نفوذ خود را در وزارتخانه های مهم بازگانی و دارایی نیز محسوس نمایند.

ج: گزارشاتی مبنی بر وجود اصطکاک میان آنگولایی ها، روسها و کوبایی ها در سطوح مختلف کاری رسیده است، لیکن تابه حال این امور منجر به پیدایش اختلافات حاد بین دو دولت نشده است.

5- روسها مایلند در رودزیا نیز نقش متنفذتر و مهمتری را عهده دار شوند، چون بر این باورند که حکومتهای اکثریتی که از طریق مبارزات نظامی به قدرت می رسند بیشتر به شوروی متکی خواهند بود و نفوذ غربی را کمتر پذیرا خواهند شد.

الف: به منظور نیل به این هدف روسها:

1- از جبهه وطن پرستان خواسته اند که عملیات نظامی خود را علیه رودزیا گسترش دهند.

2- افزایش تجهیزات نظامی ارسالی به جبهه وطن پرستان و افزایش تعداد مستشاران روسی و کوبایی را در زامبیا و موزامبیک پیشنهاد کرده اند.

3- جناحهای مهم جبهه وطن پرستان را به متحد ساختن سازمانهای خود و تشکیل یک دولت در تبعید

ص: 614

تشویق و ترغیب کرده اند.

4- مراسلات نظامی خود به زامبیا و موزامبیک را نیز گسترش و افزایش داده اند.

ب: لیکن، کشورهای خط مقدم و جبهه وطن پرستان، هردو به انگیزه های شوروی به دیده تردید می نگرند.

ج: تاکنون ثابت شده است که کمک نظامی کلید موفقیتهای شوروی در آفریقا بوده است، لیکن ضعف عملکرد اقتصادی احتمالاً منجر به از بین رفتن این موفقیتها و کاهش چشم اندازهای شوروی در نیجریه و گینه یعنی نقاطی که در آنها به کمکهای نظامی اولویت کمتری داده شده، خواهد شد. توزه (سکوتوره- م) حضور شوروی را به طرز قابل ملاحظه ای کاهش داده است.

1- نیجریه نیز به خصوص از عملکرد اقتصادی شوروی ناراضی است.

6- تمایل رئیس جمهور سادات به انعقاد یک قرارداد جداگانه با اسرائیل می تواند فرصتی را در اختیار روسها قرار داده باشد تا عملکرد توام باناخشنودی اخیر خود را در خاورمیانه تغییر دهند.

الف: در سالهای اخیر، روسها شاهد موارد ذیل بوده اند.

1- زوال کامل روابط خود با مصر - یعنی کلید اسبق موضع شوروی در جهان عرب.

2- وخامت روابط شوروی و سوریه به علت مداخله سوریه در لبنان علیه یکی دیگر از موکلین شوروی یعنی ساف.

3- افزایشی انعطاف پذیری عراق که مهمترین نشانه های آن انجام خریدهای اقتصادی و نظامی در غرب و اعدام مهمترین افراد کمونیست در عراق بوده است.

ب: علاوه بر این، روندهای موجود در منطقه به نفع روسهاست:

1- هم اکنون آمریکا و اروپای غربی با قیمتهای گران تر نفت که به نفع مسکو می باشد، روبرو هستند.

2- موکلین شوروی در منطقه - به خصوص لیبی تندرو، یمن جنوبی مارکسیست و فلسطینی های بی وطن - به عنوان واسطه یا حداقل سخنگویان شوروی عمل می کنند.

3- تارهای قدرت ایجاد شده توسط دولتهای منطقه شکننده تر شده و با محدودتر شدن پایگاه قدرت فرصت، بهره برداری توسط روسها بیشتر می شود.

4- انقراض سنتو.

ج: روسها مجبورند برای بهره برداری از این فرصت های جدید محتاطانه تر عمل کنند، چون دولتهای مهم عربی نسبت به گسترش نفوذ شوروی در منطقه هشیاری بسیار یافته اند. به طور مثال، عدم امنیت سعودی و عراق درنتیجه رویدادهای زیر تشدید شده است:

1- سرنگونی دولت غیرمتعهد افغان در آوریل 1978 توسط یک ارتش آموزش دیده توسط شوروی و معدودی از کمونیست های محلی.

2- کشته شدن رئیس جمهور یمن شمالی توسط یک فرد از یمن جنوبی، و کودتای یمن جنوبی در ژوئن 1978 که منجر به به قدرت رسیدن رهبریت متمایل به رهبریت شوروی گردید.

3- حمایت لجستیکی شوروی از یمن جنوبی در حمله اخیر جمهوری دموکراتیک خلق یمن علیه یمن شمالی.

د: روسها نیز سعی خواهند کرد از مقاومت اعراب در برابر انعقاد یک قرارداد جداگانه بین مصر و

ص: 615

اسرائیل به خصوص در میان سوریها، عراقیها و لیبیایی ها بهره برداری نمایند.

1- حتی عربستان سعودی نیز ایده تماسهای دیپلماتیک با شوروی را در سر می پروراند، چون نفوذ وسیع شوروی را در منطقه به رسمیت شناخته است.

7- علاقه مسکو به آسیای جنوبی کمتر از علاقه آن به خاورمیانه است لیکن این منطقه به شوروی نزدیک است و روسها نمی خواهند که از آنها به منظور انجام عملیاتی علیه روسیه بهره برداری شود.

الف: دولت افغان همیشه به حمایت سیاسی، نظامی و اقتصادی شوروی نیاز داشته است، لیکن افزایش صمیمیت روابط با مسکو استقلال افغان و آزادی عمل رئیس جمهور ترکی را مورد تهدید قرار داده و سبب افزایش نارضایتی های مردمی خواهد گردید. تعداد مستشاران روسی از زمان وقوع کودتای ترکی احتمالاً دو برابر و به 3500 تن با درنظر گرفتن 1200 مستشار نظامی رسیده است.

1- رژیم تحت الحمایه روسی ترکی با مخالفت شدید انقلابیون مسلمان که مسکو را وادار به مداخله مستقیم در روی کار نگاهداشتن دولت کرده اند، روبرو شده است.

2- مستشاران نظامی شوروی به نیروهای دولتی کمک کرده اند تا با شورشیان در شرق افغانستان به مبارزه بپردازند، و بنابر گزارشهای رسیده خلبانان روسی هلیکوپترهای توپدار سی - 24 را در طول مرز افغانستان و پاکستان به پرواز درآورده اند.

3- احتمالاً مستشاران روسی در بمباران اخیر مواضع شورشیان در هرات شرکت داشته اند، و چند مستشار نظامی و غیرنظامی روسی نیز توسط چند نیروی ضد دولتی به قتل رسیده اند.

4- تلاش شوروی جهت حراست از منافع خود در افغانستان ممکن است سبب پیچیدگی روابط شوروی با هند و پاکستان شده، و حتی امکان تأیید و تصویب سنا را در مورد قرارداد سالت 2 به مخاطره افکند.

8- به دنبال ترک خصومت چین و ژاپن، عادی شدن روابط چین و آمریکا و لغو پیمان دوستی چین و شوروی توسط پکن، شوروی بر آن شده است تا مواضع خود در آسیا را تقویت نماید. روسها ظاهرا باور کرده اند که موضع نیرومندتر نظامی در منطقه دردرازمدت می تواند ملتهای آسیای شمالی را وادار کند تا منافع شوروی را نیز درنظر داشته باشند.

الف: تکان دهنده ترین حرکتهای شوروی در اقیانوس آرام صورت گرفته است.

1- هم اکنون روسها ناو هواپیمابر مینسک را در ناوگان اقیانوس آرام مستقر ساخته اند.

2- نیروهای شوروی در طول مرز چین و شوروی تقویت شده، و در اوایل سال جاری، روسها وسیعترین تمرین نظامی بی سابقه را در طول مرز انجام دادند.

3- بنابه گزارشات رسیده ژنرال پتروف به سمت فرماندهی کل قرارگاه فرماندهی خاور دور منصوب و در مانور نظامی مزبور شرکت جسته است.

ب: تداوم افزایش نیروهای شوروی در آسیا موجبات موفقیت فعالیت فشرده دیپلماتیک شوروی در منطقه را فراهم نخواهد آورد.

1- حضور شوروی در ویتنام سبب رنجش خاطر دیگر کشورهای آسیای جنوب شرقی و پیچیده تر شدن روابط دوجانبه شوروی و آنها خواهد گردید.

2- فعالیت شوروی در قلمروهای شمالی به مزاق ژاپنی ها سازگار نخواهد آمد، چون آنها از آن نقاط به

ص: 616

منظور توجیه افزایش بودجه نظامی و همکاری دفاعی صمیمانه تر خود با آمریکا بهره برداری می کرده اند.

3- موضع خصمانه شوروی در مرز چین، احتمالاً در رابطه با مذاکراتی که قرار است در اواسط سپتامبر در مسکو برگزار شود، نتیجه خوبی به همراه نخواهد داشت.

الف: به طور مثال ممکن است در رابطه با شرایط چین جهت خروج شوروی از مغولستان، آرایش قوای شوروی در طول مرز چین شوروی- مغولستان، در مراحل اولیه مذاکرات موانع بی چون و چرایی را پدید آورد.

ب: رویداد مرزی اخیر بین چین و شوروی نیز می تواند منجر به، به تأخیرافتادن مذاکرات گردد.

ج: بنابراین، فعالیت شوروی می تواند برخلاف میل مسکو منجر به افزایش شتاب همکاری میان چین - آمریکا و ژاپن گردد.

سند شماره (46) طبقه بندی: سریتاریخ: ژانویه 79 - دی و بهمن 1357 غیرقابل رویت برای بیگانگان - هشدار اطلاعاتی 1- (طبقه بندی نشده) کشور: ایران / شوروی(1) 22- جزییات:

الف: (طبقه بندی نشده) این گزارش حاوی اطلاعات ارزیابی نشده است. به همین دلیل نباید براساس آن طرح و یا سیاستهایی را پی ریزی و یا جرح و تعدیل نمود.

ب: (سری غیرقابل رویت برای بیگانگان) منبع ارائه کننده فهرست دیپلماتهای روسی مستقر در ایران گفت: «این فهرست صرفا مربوط به زمان حال نیست چون کسب اطلاعات مربوط به خروج و ورود افراد روسی از ساواک بسیار دشوار است»، ولی این سند آخرین محصول قابل انتشار است. (تاریخ کسب: بهمن 1357، تاریخ و محل کسب اطلاعات: 5 بهمن 1357، تهران ارزیابی سند - 2 منبع: 7200(CALL- IEI) ساترین اولویس حومه 72).

ج: (سری / غیرقابل رویت برای بیگانگان) بررسی این فهرست در مقایسه با بایگانی AFOSI مطالب زیر را فاش ساخت.

1- (سری / غیرقابل رویت برای بیگانگان - هشدار اطلاعاتی) افرادی که قبلاً به عنوان افسران اطلاعاتی شناسائی نشده بودند:

گورباچف، م. الف - سفارت (تاریخ و محل تولد: 17 اکتبر 1924 استکتوزاود)، یروف، جی، پی. KES (تاریخ و محل تولد: 1926، لنینگراد).

(2)- (سری - غیرقابل رویت برای بیگانگان - هشدار اطلاعاتی).

افرادی که قبلاً به عنوان مقامات خبری شناسایی نشده بودند، برعکس این سند:

فنوپتوف، وی. جی. سفارت (احتمالاً عضو سازمان کا.گ.ب).

پولونین آی. اف. سفارت (دارای کد شناسایی سازمان کا.گ.ب.).

زوبکوف آی.ا. سفارت (احتمالاً عضو کا.گ.ب).

ص: 617


1- ترجمه نشده است. B *- این سند از اینجا به بعد تا انتهای مطلب

دیاتلوف وی. آی. کنسولگری تهران (احتمالاً عضو کا.گ.ب خط ک.آر).

اوزیپوف، وی. ای کنسولگری اصفهان (احتمالاً عضو کا.گ.ب).

واژنیک ا.ان، کنسولگری اصفهان (احتمالاً عضو کا.گ.ب).

ریابوفالوف، دی. آی، TORGPREDSTOV (احتمالاً عضو سازمان جی، آر، یو.).

موسین، آر. ا، تاس (احتمالاً عضو جی. آر. یو.).

(3)- (سری - غیر قابل رویت برای بیگانگان - هشدار اطلاعاتی) قبلاً در فهرست افراد مستقر در ایران بوده اند ولی این کشور را ترک گفته اند.

براترسکی وی.ا. سفارت، (تاریخ عزیمت: 23مارس1978) (براترسکی یکی از عمال ضدجاسوسی بوده که موقتا پس از موضوع مقربی به ایران آمده و گمان می رفت که به طور دائمی در اینجا خواهد ماند)، پاتوشکف وی. بی. سفارت (تاریخ عزیمت: نوامبر1977).

4- (سری - غیرقابل رویت برای بیگانگان - هشدار اطلاعاتی).

افرادی که ایران را ترک کرده و لیکن نام آنها هنوز هم در فهرست آمده است:

رامکف، ا، م، بیمارستان (اس ا سولیوان).

د: (سری - غیرقابل رویت برای بیگانگان - هشدار اطلاعاتی).

با منبع بار دیگر تماس گرفته شد و تاریخ عزیمت و تولد مقامات اطلاعاتی که ایران را ترک کرده اند و نیز افرادی که به تازگی به ایران وارد شده اند در اختیار وی قرار داده شد. منبع افزود یکی از علل نقایص موجود در پاراگراف ج، سانسور اسامی موجود در فهرست می باشد که ناشی از نحوه توزیع گزارش به دفاتر خاص است که هریک باید شامل اسامی افراد خاص اطلاعاتی باشد. علاوه بر این منبع گفت که اخبار اخیرعمدتا مقامها و پستهای اطلاعاتی افراد ذیل را مشخص ساخته است:

فادیف ، آی. ا، سفارت (رئیس کا.گ.ب)، اوستروفنکو، وای. سفارت (قبلاً گمان می رفت که رئیس کا.گ.ب باشد ولی اکنون سمت معاونت را دارا است)، سلیوانف ،وای.تی.، سفارت (معاون ریاست بخش گذرنامه ای کا.گ.ب).

(تاریخ کسب اطلاعات: ژانویه 1979، تاریخ و محل ورود 4/2/1979 تهران، ارزیابی: الف -2؛ منبع: (1) CAC - 1E72000، س اترنس. جی. اولیس، حومه 72).

اظهارنظر مستخرج: (طبقه بندی نشده) این گزارش به منظور تصحیح اطلاعات حضور 436 نفر در ایران تهیه شده است.

یک مقام دانشگاهی شوروی درباره ایران سخن می گوید

سند شماره (47) خیلی محرمانهتاریخ: 12 ژانویه 79 - 22 دی 57 از: سفارت آمریکا در مسکوبه: وزارت خارجه واشنگتن موضوع: یک مقام دانشگاهی شوروی درباره ایران سخن می گوید.

1- (تمام متن خیلی محرمانه است) در تاریخ 10 ژانویه مأمور سفارت بایوری گنکفسکی، رئیس قسمت آسیای میانه در انستیتو اورینتال

ص: 618

(مؤسسه خاورشناسی) ملاقاتی انجام داد تا با وی مسائل مربوط به افغانستان را مورد بحث قرار دهد.

گنکفسکی که معمولاً به تنهایی با مأمور سفارت به گفتگو می نشیند (این بار) توسط یکی از «محققین» روسی مؤسسه مزبور همراهی می شد که نکات مورد گفتگو را یادداشت می کرد.

2- پیدا بود که به گنکفسکی دستور داده شده بود نظرات آمریکا را در مورد ایران جویا شود. وی به سرعت جهت مکالمه را از افغانستان برگرداند و جویای ارزیابی و محاسبات آمریکا در مورد امکان وقوع یک کودتای نظامی در ایران و دورنمای احتمالی بقای دولت بختیار گردید. مأمور سفارت پاسخ داد که به اعتقاد آمریکا این تنها ایرانیها هستند که قادرند مسائل خود را حل وفصل نمایند و دولت آمریکا برای دولت بختیار که برطبق مراحل مندرج در قانون اساسی ایران در حال شکل گیری است آرزوی پیروزی کرد.

3- مأمور سفارت در ادامه این پاسخ از شدت روزافزون اتهامات مطروحه توسط رسانه های گروهی شوروی در زمینه دخالت آمریکا در ایران انتقاد کرد و در این مورد توضیح خواست. گنکفسکی نیز اتهامات مشابهی را مطرح ساخت که در مطبوعات آمریکا درباره اتحاد شوروی منتشر می شود. وی همچنین «دیدار یک ژنرال امریکایی» از ایران و اعزام کشتیهای نیروی دریایی آمریکا به اقیانوس هند را عنوان کرد.

4- گنکفسکی اظهار داشت که، در عین حالی که پیش بینی آینده و سرنوشت تلاش بختیار غیرممکن است، بقای دولت وی را نمی توان تضمین کرد و وقوع یک کودتای نظامی را نباید غیرممکن انگاشت.وی خاطرنشان ساخت که بختیار خود هفت بار به دست شاه زندانی شده است و به همراه سایر رهبران «لیبرال» جبهه ملی از قبیل سنجابی، مسئول (برنامه) توقف کار در ایران بوده است. تاکتیکهایی که جهت ایجاد توقف کار (یا دست کشیدن از کار) به کار برده شده مبتنی بر اعمال زور بوده است، کارگران را تهدید می کنند که در صورت عدم همکاری با اعتصاب کنندگان مورد آسیب بدنی قرار گرفته یا منازل آنان به آتش کشیده خواهد شد.

5- گنکفسکی اعتراف کرد که (حزب) توده در ایجاد تشنج تشریک مساعی می کند. وی اظهار داشت که البته تنها چیزی که خوشنودی (حزب) توده را فراهم می سازد، (بروز) دردسر برای شاه است.

مع الوصف همانند سایر روسها، وی تأکید کرد که (حزب) توده «بسیار ضعیف» بوده و برای کسب قدرت در ایران به عنوان یک مبارز جدی به حساب نمی آید. (تمام متن خیلی محرمانه)

گفتگوی متخصص امور ایران در وزارت خارجه شوروی در مورد ایران

سند شماره (48) تاریخ: 13 ژانویه 79 - 23 دی 57خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در مسکوبه: وزیر امور خارجه در واشنگتن دی - سی فوری 1484 موضوع: گفتگوی متخصص امور ایران در وزارت خارجه شوروی در مورد ایران - آغاز خلاصه (خیلی محرمانه): به هنگام ملاقات مأمور سفارت با متخصصین امور ایران در وزارت خارجه شوروی موارد زیر مورد بحث قرار گرفت.

- عکس العمل مطبوعات شوروی پیرامون سیاست آمریکا در قبال ایران در پاسخ به مأمور سفارت که گفته بود این مقالات اصلاً در شرایط بسیار جدی کنونی «مفید نیستند»، مقام روسی توافق خود را مبنی بر

ص: 619

اینکه اینگونه مقالات نسبت به امریکا بسیار سختگیری می کنند اعلام کرده گفت: آنها منعکس کننده نگرانی شوروی درباره اعمال واشنگتن و گزارشهایی است که از واشنگتن درباره طرحهای اضطراری آمریکا در ایران می رسد.

خیلی محرمانه - قرارداد 1921 ایران و شوروی. مقام روسی به دفاع از قابلیت کاربرد این قرارداد پرداخت و گفت که دولت ایران هرگز آن را ملغی اعلام نکرده است. وی گفت که اشاراتی که در مطبوعات درباره این معاهده شده به این معنی نیست که شوروی می خواهد در ایران مداخله نماید.

- شاه. مقام روسی در حالی که با عبارت «بین خودمان باشد» شروع می کرد گفت که مأمور سفارت نیز حتما موافق است که شاه دیگر نقشی ندارد و یا اگر داشته باشد این نقش آنقدر محدود و کوچک است که نمی توان آنرا به عنوان یک ضریب تعیین کننده در آینده به شمار آورد.

- دولت بختیار. مقام روسی خاطرنشان ساخت که انتقاد شوروی از بختیار و تلاشهایش جهت تشکیل یک دولت جدید به طور «غیرمستقیم» انجام گرفته ولی قبول دارد که این انتقاد بسیار شدید و به طور مداوم صورت گرفته است. وی در خاتمه گفت، بختیارشانس باقی ماندن ندارد.

- توقف ارسال گاز به شوروی. مقام روسی اذعان داشت که گاز ایران در مناطقی از شوروی که از آن استفاده می کرده اند «اشکالاتی چند» به وجود آورده است.

- شایعه صف آرایی نظامی شوروی در منطقه مرزی جنوب. وقتی که درباره شایعات موجود درباره حرکت نظامیان شوروی در ناحیه مجاور مرز ایران سؤال شد، وی پاسخ داد که وی درباره چنین عمل غیرعادی اطلاعی در دست ندارد. پایان خلاصه.

1- (تمام متن خیلی محرمانه) در دوازدهم ژانویه طبق معمول مأمور سفارت با مشاور ان.آی. کوزیرف متخصص امور ایران در وزارت خارجه شوروی ملاقات نمود. در این جلسه اشخاص دیگری حضور نداشتند که از سخنان آنها یادداشت برداری نمایند و مأمور سفارت وکوزیرف به یکدیگر اطمینان دادند که ملاقات آنها «غیر رسمی» بوده و بنابه دستور نمی باشد. قبل از آغاز بحث اصلی، مقام سفارتی یک نسخه از بیانات و نظرات سخنگوی وزارت امور خارجه در دهم ژانویه پیرامون تحویل اف15- به عربستان سعودی و نیز یک نسخه از بیانات وزیر امور خارجه در کنفرانس مطبوعاتی یازدهم ژانویه را به کوزیرف تسلیم نمود. در مورد مطلب دوم مقام سفارت به خواندن کلمه به کلمه آن موضوع در رابطه با ایران پرداخت تا مطمئن شود که کوزیرف مطلب را هم به انگلیسی و هم به روسی به خوبی فهمیده است. به هنگام بحث موارد زیر مورد گفتگو قرار گرفت.

برخورد وسایل ارتباط جمعی شوروی با سیاست آمریکا در قبال ایران 2- مأمور سفارت اظهار داشت که از نکات هیستریک موجود در مقالات اخیر مطبوعات شوروی پیرامون سیاست آمریکا در ایران به خصوص مقالاتی که به وسیله نویسنده معتبر ویتالکی کوبیش در دهم ژانویه در نایاگازتا چاپ شده و مقاله دیگری که شاید تحت نام مستعار الف. پتروف در یازدهم ژانویه در پراودا منتشر شده و نیز مقاله ای که به وسیله پیتروینو گرادوف در یازدهم ژانویه در کراسنایا زوزدا منعکس گردیده، بسیار متأسف شده است. این مقالات در شرایط بسیار حساس کنونی «اصلاً مفید» نبوده و

ص: 620

نمی توانند در کاهش تشنج بین آمریکا و شوروی در اوضاع کنونی مفید واقع گردند.

3- کوزیرف در جواب گفت در همان حال که مطبوعات شوروی منعکس سازنده سیاست شوروی هستند ولی نمی توان گفت که الزاما با آن متشابه هستند. وی گفت «خودمانی تر بگوییم، مقالات اخیر نسبت به آمریکا خیلی سختگیری» کرده اند و خالی از اغراق نیز نبوده اند.

مطبوعات شوروی می خواهند مردم این کشور را نسبت به اوضاع کنونی خطرناک ایران مطلع ساخته، سعی در منعکس ساختن «سیل» مقالاتی دارند که در آمریکا و اروپای غربی منتشر می شود. آن مقالات که بعضی هایشان ظاهرا معتبر نیز هستند، مملو از گزارشاتی مبنی بر طرحهای اضطراری آمریکا در ایران می باشند. در همین رابطه، مطبوعات آمریکایی و اظهارنظرهای دولتی نیز درباره طرحهای شوروی بسیار مضر بوده و مطبوعات شوروی باید برای آنها پاسخی داشته باشند.

4- مأمور سفارت به طور مؤکد درباره تبلیغات مطبوعات شوروی پیرامون «مداخله» آمریکا در ایران سخن گفت. او گفت آیا بعضی از ناظران حاضر در مسکو چنین باور نخواهند کرد که این تبلیغات خود می تواند مؤید «مداخله» شوروی در آینده به نحوی نامعلوم باشد. کوزیوف گفت که به نظر وی عکس قضیه کاملاً درست است، یعنی اینکه آمریکا سعی دارد «خطر شوروی» را تبلیغ کند تا در آینده فعالیتهای خود را جامه تأیید بپوشاند. وی اضافه کرد که با وجود اینکه آمریکا اذعان داشته است که درباره مداخله شوروی شاهدی در دست ندارد، ولی شوروی شاهد افزایش کارمندان سفارت آمریکا در تهران، تحرک کشتیهای آمریکایی در منطقه، بازدید ژنرال هایزر از ایران، تحویل اف15- به عربستان سعودی، و دیگر درگیریهای ذهنی آمریکا با ایران از قبیل تشکیل اجلاس پیرامون ایران که در آن رئیس جمهور، وزیر امورخارجه وزیر دفاع براون، و برژنیسکی مشاور امنیت ملی شرکت داشته اند، بوده است. وی تأکید کرد که موضع شوروی در این باره کاملاً روشن است. همان طور که برژنف در 19نوامبر به خبرنگار تاس «جواب» داد شوروی مایل است که هیچ کس در امور ایران مداخله ننماید.

معاهده 1921 ایران و شوروی 5- مأمور سفارت درباره اهمیت اشارات مطبوعات شوروی به تداوم کاربرد معاهده 1921 ایران و شوروی سؤال کرد. کوزیرف گفت که نباید این اشارات را به عنوان تأییدیه ای بر احتمال مداخله شوروی طبق مفاد بند 5 و 6 این معاهده به حساب آورد. او در ادامه گفت که این اشارات مطبوعات به معنی زنگ خطر نبوده است؛ بلکه برای این بوده است که به ایران و آمریکا خاطرنشان بشود که همانطور که آمریکا با ایران قراردادهایی در زمینه نظامی و غیره دارد شوروی هم قراردادهایی دارد و بنابراین منافعی وجود دارد که باید در همه حال نظر گرفته شود.

6- مأمور سفارت خاطرنشان ساخت که در ایران این فکر تعمیم پیدا کرده است که هم زمان و هم قراردادهای دیگر گوی سبقت را از معاهده 1921 را بوده اند. کوزیرف اعتراف نمود که مطبوعات ایران و نیز دفتر وزارت امور خارجه ایران گاه و بی گاه کارآیی معاهده 1921 را مورد سؤال قرار داده اند، ولی در ادامه گفت که دولت ایران این معاهده را هیچ گاه ملغی ننموده است. بنابراین مانند همه دیگر قراردادهای بین المللی به قوت خود باقی است. او همچنین به تبادل تلگرامهای شاه و پادگورنی به مناسبت پنجاهمین سالگرد این معاهده در 26 فوریه 1971 اشاره کرد.

ص: 621

نقش شاه 7- با تأکید بر اینکه «این حرف بین خودمان باشد» کوزیرف از مأمور سفارت پرسید که آیا وی نیز معتقد است که نقش شاه در ایران پایان یافته و شاه یا ایران را ترک خواهد کرد و یا اینکه نقش سیاسی آنچنان محدودی به وی داده خواهد شد که فقط جنبه سمبلیک داشته باشد. مأمور سفارت اظهار داشت که با وجود اینکه واضح است که شاه دیگر نخواهد توانست آن نقش پیشین را ایفا نماید، ولی وی اطلاعات دیگری در دست ندارد و بنابراین نمی تواند پیرامون این موضوع به اظهارنظر بیشتر بپردازد.

دولت بختیار 8- مأمور سفارت از اینکه مطبوعات شوروی از بختیار و تلاش وی برای تشکیل حکومتی جدید انتقاد می کنند، اظهار تعجب کرد. گوزیرف گفت که تاکنون انتقادها به صورت غیرمستقیم انجام شده است ولی قبول دارد که مسکو نسبت به بختیار خوشبین نیست و احساس می کند که وی از حمایت توده مردم در ایران برخوردار نمی باشد. وی در توضیح گفت آنچه بختیار در حال انجام آن است این واقعیت است که وی سعی در جذب بورژوازی ملی و عناصر مذهبی می نماید و در همان حال در تلاش است تا کارگران تندرو و چپی ها را منزوی سازد. او گفت مسکو چگونه می تواند از چنین سیاستی حمایت به عمل آورد، و در ادامه گفت به هر حال نقش شاه هنوز بر پیشانی بختیار وجود دارد، جبهه ملی (که یک گروه بورژوازی ملی است) از وی حمایت نمی کند، و مهمتر از همه خمینی هم با او مخالف است.

توقف ارسال گاز به شوروی 9- در پاسخ به سؤال مأمور سفارت کوزیروف گفت که توقف ارسال گاز ایران در آن بخش از شوروی که از این گاز استفاده می کرده اند «اشکالاتی چند» را به وجود آورده است. وقتی که مأمور سفارت از کوزیرف پرسید که آیا این اشکالات نگرانی دولت شوروی را افزایش داده است وی فقط پاسخ داد «ما چه کاری می توانیم انجام بدهیم؟».

شایعات مربوط به صف آرایی نظامی شوروی 10- مأمور سفارت از کوزیرف پرسید که درباره شایعات موجود در مسکو و دیگر نقاط جهان مبنی بر اینکه شوروی در حال انجام اقداماتی نظامی در منطقه نزدیک به مرز ایران است چه می گوید. کوزیرف گفت «رک بگویم» فکر نمی کنم در این رابطه عمل «غیرعادی» رخ داده باشد.

او گفت که مقداری از فعالیتهای نظامی در مرزی که حدود 1200 کیلومتر طول آن است امری عادی است و به نظر وی کسانی این شایعات را پراکنده می کنند، می خواهند حرکات نظامی خودشان را توجیه نمایند.

مأمور سفارت گفت که اگر منظور کوزیرف آمریکا است، مطمئنا اشتباه می کند.

کتاب چهل و نهم

شوروی «شرق تجاوزگر» بخش اول (3)

ص: 622

ص: 623

تبادل نظر با شورویها درباره ایران

ص: 624

سند شماره (50) تاریخ: 3 فوریه 79 - 14 بهمن 57خیلی محرمانه از: وزیر امور خارجه در واشنگتنبه: سفارت آمریکا در تهران موضوع: تبادل نظر با شورویها درباره ایران 1- ماگومد (شکل روسی اسم محمد) عثمانف دبیر سوم سفارت شوری به تقاضای خود بار دیگر با مأمور وزارت امور خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک و ایران در تاریخ اول فوریه برای تبادل نظر درباره اوضاع ایران ملاقات کرد. مأمور وزارتخانه تقاضای عثمانف را برای اظهار نظر درباره نتایج احتمالی بحران جاری در ایران رد کرد. او به عثمانف توضیح داد که ایالات متحده بدون اینکه در امور داخلی ایران مداخله کند کوشیده است تا همه طرفهای درگیر را به برقراری تماس با یکدیگر به منظور نیل به یک راه حل قابل قبول برای مردم ایران از طریق مشورتها و مذاکرات به جای رفتن به خیابانها تشویق کند. مأمور سفارت افزود که ایالات متحده همچنین کوشیده است تا همه طرفهای درگیر را درباره لزوم خویشتن داری و اجتناب از تحریکات تحت تأثیر قرار دهد، تا راه حلهایی از طریق یک روند قانونی منطبق بر قانون اساسی به دست آید.

2- عثمانف در پاسخ به پرسشی درباره تغییر جهت گیری جزئی به نفع خمینی در رسانه های گروهی شوروی اظهار عقیده کرد. رسانه های گروهی شوروی اکنون در تجزیه و تحلیل تحولات در ایران «بی نظیرتر و عینی تر» است. او گفت شورویها به این نتیجه رسیده اند که خمینی نماینده گرایشهای «ترقی خواهانه» می باشد و این نتیجه از پشتیبانی قاطع اکثر مردم ایران آشکار می شود. عثمانف در عین حال افزود که اتحاد شوروی می کوشد تا در برابر خمینی یک روش «بیطرفانه» اتخاذ کند، زیرا شورویها درباره خمینی تردیدها و قیود احتیاطی زیادی دارند.

شورویها امیدوارند که به محض اینکه خمینی با طرز فکر پیروان اصلی و بستگانش در ایران مواجه شود، بعضی از نقطه نظرها و مواضع خود را ملایمتر خواهد کرد. در عین حال شورویها درباره تحولات در ایران بسیار نگرانند و از آن بیم دارند که اوضاع در این کشور به مبارزه مسلحانه و جنگ داخلی منجر شود. علیرغم این نگرانی که عثمانف آن را به عنوان یک نگرانی «مشروع» با توجه به اینکه ایران با اتحاد شوروی هم مرز است قلمداد کرد، شورویها احساس نمی کنند که راه دیگری بجز صبر و مشاهده تحولات داشته باشند. عثمانف همچنین داوطلبانه پذیرفت که شورویها نیز معتقدند که ایالات متحده دارای منافع مشروع مهمی در ایران است.

3- عثمانف درباره اوضاع کنونی تأسیسات خبرگیری سمعی اطلاعاتی آمریکا در ایران و محل احتمالی این تأسیسات از نظر آمریکا در آینده پرس و جو کرد. مأمور وزارتخانه درباره این دو موضوع کاملاً اظهار بی اطلاعی کرد. عثمانف آن گاه اظهار عقیده کرد که شاید این تأسیسات به اتحاد شوروی منتقل شود. هنگامی که مأمور وزارتخانه به او گفت که او درباره این امور کارشناسی ندارد، معذالک افزود که نظریات عثمانف ممکن است با ارزش باشد، عثمانف بلافاصله گفت منظور او تنها یک مزاح بوده است.

4- مأمور وزارتخانه به عثمانف گفت که در حالی که نگرانی حکومت ایالات متحده نسبت به حملات رسانه های گروهی شوروی علیه نقش ایالات متحده در ایران مورد توجه سطوح عالی مقامات شوروی قرار گرفته است، او در عین حال قصد دارد اثرات منفی و خطرناک اینگونه حملات را درباره ایمنی

ص: 625

آمریکاییهای مقیم ایران مورد تأکید قرار دهد. عثمانف مدعی شد که نگرانی ما در این زمینه کاملاً قابل توجیه است و قول داد که این مسئله را به مقامات بالاتر از خود اطلاع دهد. او گفت که همه افراد خانواده های مأمورین شوروی از ایران به خارج منتقل شده اند و بیشتر رایزنان شوروی در زمینه های مختلف ایران را ترک کرده و تعداد مقامات رسمی شوروی در ایران کاهش یافته است.

5- مأمور وزارتخانه به عثمانف تأکید کرد که باید از هرگونه سوءتفاهمی درباره سیاستها و اقدامات دو حکومت شوروی و آمریکا اجتناب کرد، و بنابراین ادامه تماسها و مطرح کردن نگرانیهای احتمالی به نفع هر دو حکومت است. عثمانف موافقت کرد و پیشنهاد کرد که این تماس حفظ شود.ونس

نامه تهدید آمیزی که احتمالاً از تحریکات شوروی ناشی می شود

سند شماره (51) تاریخ: 9 آوریل 79 - 20 فروردین 58سری از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزیر امور خارجه، واشنگتن موضوع: نامه تهدید آمیزی که احتمالاً از تحریکات شوروی ناشی می شود 1- (تمام متن سری است).

2- در تاریخ هشتم آوریل مشاور سیاسی نامه ای دریافت کرد که حاوی هشدار آشکاری بود درباره دوستی بین چین و آمریکا و اینکه «متجاوزین آمریکایی» و «متجاوزین چینی» بدون استثناء مورد «تنبیه شدید» قرار خواهند گرفت. نامه دارای حاشیه سیاه رنگی بود که در آن اسامی حدود 36 پایتخت از کشورهای دنیا، در اروپا، آسیا و آمریکای لاتین، به چشم می خورد و در بالای نامه سرخط: «سازمان جهانی و سری مجازات» نوشته شده بود که از قرار معلوم نام سازمان تهدید کننده را مشخص می کرد. نامه مزبور از وین و به نام مشاور سیاسی فرستاده شده بود، لیکن مقام وی در متن آدرس ذکر نشده بود. تاریخ پست شدن نامه در مبدأ 6 مارس و رسیدن آن از طریق پست به اینجا 6 آوریل می باشد.

3- از آنجایی که روابط چین با آمریکا کوچکترین اهمیتی برای هیچ یک از گروههای تروریستی در ایران ندارد، (لذا) نامه مذکور فقط می تواند از منابع شوروی الهام گرفته باشد. این نامه جهت تحقیقات و بررسیهای دقیق تر از طرق دیگر به واشنگتن ارسال شده است. این حقیقت که نامه مزبور به عنوان مشاور سیاسی در اینجا فرستاده شده، یکی از نکاتی است که این سؤال کلی را مطرح می سازد که آیا سفارت شوروی در تهران مدتها نقش هماهنگ کننده مبارزات تهدیدآمیز علیه عده ای از آمریکاییهای دستچین شده را به عهده نداشته، یا (حداقل) در آن دست نداشته است؟ که این عمل خود می تواند در زمره سایر تلاشهای شوروی در جهت ایجاد رعب در افراد دیگر قرار گیرد، که شرح آن جداگانه گزارش شده است.سری

مهاجرت یهودیان شوروی: روند، فشار، دورنما

سند شماره (52) (طبقه بندی نشده) خیلی محرمانه خلاصهغیر قابل رویت برای بیگانگان (طبقه بندی نشده) مهاجرت یهودیان شوروی: روند، فشار، دورنما حرکت مسکو در جهت همکاری در زمینه لایحه جکسون - وانیک در رابطه با لایحه تجاری 1974

ص: 626

مسئله تأثیر عدم تصویب لایحه را بر سیاست مهاجرت شوروی مطرح می نماید. در هفت ماه گذشته مقامات شوروی سطح مهاجرت یهودیان را به میزان 4000 نفر در ماه حفظ کرده اند که در سال 1358 تعداد مهاجرین 48000 نفر بوده است. این رقم در مقایسه با 17000 نفر سال 1356، 30000 نفر سال 1357 و 34000 نفر سال 1352 بالاترین رقم مهاجرت به حساب می آید. (خیلی محرمانه) دورنمای تداوم مهاجرت با میزان بالا تا پایان سال 1359 خوب است. عدم تصویب این اصلاحیه نیز ظاهرا در این دوره بر روند مهاجرت تأثیری منفی نخواهد داشت.

(طبقه بندی نشده) این نتیجه گیری بر ملاحظات ذیل استوار است:

تصمیم شوروی مبنی بر مجاز دانستن مهاجرت یهودیان ناشی از فشارهای داخلی بود. در اواسط دهه 1330 یهودیان شوروی بازگشت به هویت خویش را شدیدا احساس کردند، جنبش جهت کسب امتیاز مهاجرت از پویایی بسیاری برخوردار شد.

ولی، هنگامی که آمریکا موضوع مهاجرت را یکی از شرایط مذاکره پیرامون مسائل مربوط به «تشنج زدایی» اعلام کرد، ملاحظات مربوط به سیاست خارجی نیز به صورت عوامل مهمی درآمد. با به بازی گرفتن میزان مهاجرت یعنی افزایش آن به منظور جلوگیری از تصویب اصلاحیه جکسون - وانیک، و کاهش آنها به عنوان اقدامی تلافی جویانه در قبال تصویب این لایحه رهبران شوروی دریافتند که مسئله مهاجرت بر کل روابط آنها با آمریکا تأثیر می بخشد و نمی توان آن را صرفا با لایحه مرتبط دانست. پس از قطع مهاجرت در سالهای 54-1353 ، ملاحظات سیاست خارجی و نیز فشارهای داخلی مسکو را بر آن داشت تا میزان مهاجرت را به سطوح قبلی بازگرداند.

مقامات شوروی در بررسی سیاست مهاجرتی خود فوائد و هزینه های افزایش میزان مهاجرت را متعادل می نمایند:

- تعداد یهودیان شوروی که خواستار مهاجرت بودند در اواخر سال 1357 افزایش یافت و به هیچ وجه سیر نزولی پیدا نکرد.

- ثابت نگاهداشتن مهاجرت - حتی معادل سطوح افزایش یافته جاری - - صف متقاضیان را فشرده تر خواهد کرد. این افراد از نظام موجود بیگانه شده و موجبات نارضایتی دیگر یهودیان را فراهم می آورند، لیکن ایجاد تساوی بین مهاجرت و متقاضیان نیز مسائل و دشواریهایی را پدید می آورد:

- حزب و بوروکراسی دولت با افزایش مهاجرت مخالف است، چون آن را انعکاس نارضایتی از نظام شوروی تلقی می کند.

- کاهش گروه کاردان و فنی نیروی کار در زمانی پیش می آید که کمبود نیروی انسانی در بخشهای اروپایی شوروی بسیار مشهود است.

- افزایش مهاجرت یهودیان می تواند دیگر گروههای نژادی و مذهبی را تحریک نماید تا درصدد کسب امتیاز و حق مهاجرت برایند.

- گرچه اکثر یهودیان شوروی هنوز هم مایل به اقامت در شوروی به عنوان شهروندان این کشور هستند، ولی افزایش مهاجرت می تواند در نهایت سبب مهاجرت عمده و گروهی یهودیان گردد.

در نحوه برخورد با ضد یهودیگری، مقامات شوروی عامل شکست و عدم موفقیت خود هستند. آنها از این امر برای نشان دادن خصومت خود با یهودیان مهاجر استفاده می کنند، لیکن نمی دانند که همین امر

ص: 627

تنها موجب افزایش فشار مهاجرت می گردد.

به همین علت، رهبران شوروی دلایل قاطعی برای احتیاط کاری در اداره سیاست مهاجرت خود دارند. میزان مهاجرت کنونی نشانگر تصمیم واضح آنها در متعادل ساختن ملاحظات داخلی و خارجی است.

(خیلی محرمانه) افزایش اهمیت نقش مناظره پیرامون سیاست مهاجرت شوروی و تأثیر لایحه جکسون - وانیک از طرف اعضای جامعه ممنوع المهاجرت شوروی (یعنی آن دسته از یهودیان شوروی که اجازه ندارند از این کشور مهاجرت کنند) به رسمیت شناخته شده است. آنها این لایحه را تنها عامل بالا برنده میزان مهاجرت یهودیان شوروی دانسته، و به شدت با عدم تصویب آن مخالفت می ورزند. ولی به خاطر بالا رفتن مهاجرت و تبدیل آن به صورت یکی از شرایط اساسی در روابط آمریکا و شوروی این استدلال آنها ارزش خود را از دست داده است. مقامات شوروی با قطع مهاجرت نخواهند توانست به آسانی پاسخگوی عدم تصویب اصلاحیه باشند، چون شوروی مطمئن است که این عمل اقدامی تلافی جویانه آمریکا را به همراه خواهد داشت.

* * * * (طبقه بندی نشده) میزان مهاجرت یهودیان از شوروی از 17000 نفر در سال 1356 به 30000 نفر در سال 1357 افزایش یافت. مقایسه میزان مهاجرت ماهانه 1357 و 1358 نشان می دهد که سال 1358 بیشترین رقم مهاجرت را همراه خواهد داشت که احتمالاً معادل 50000 نفر می باشد. در نتیجه مقایسه در می یابیم که در سال 1352 حدود 34800 نفر از یهودیان شوروی را ترک گفته اند که تا به حال بیشترین رقم مهاجرت سالانه به حساب می آید.

(خیلی محرمانه) امکان ادامه مهاجرت به میزان نسبتا زیاد تا سال 1359 خوب است. فشار وارده بر مقامات شوروی در حفظ و تداوم مهاجرت به میزان بالا ظاهرا ناشی از ملاحظات داخلی و خارجی است، ولی ممکن است توأم با نوساناتی نیز باشد.

چرا مهاجرت؟ علل و هم ربطی ها (طبقه بندی نشده) تصمیم شوروی مبنی بر مجاز شمردن مهاجرت یهودیان شوروی ناشی از فشارهای داخلی بود. در سالهای 1330، یهودیان روسی - که شاید بتوان آنها را از متشکل ترین اقلیتهای شوروی به حساب آورد - در نتیجه چند عامل احیای مجدد «هویت» یهودی خود را به شدت تجربه کردند: کشش مغناطیسی اسرائیل، آزادی های دوران بعد از استالین، و پیدایش سیاستهای ضد یهودی در سیاستهای شوروی و طرز تفکر مردم این کشور. در اواخر دهه 1330، مقامات شوروی در برابر تلاش همه جانبه یهودیان شوروی به منظور کسب حق مهاجرت تسلیم شدند.

(طبقه بندی نشده) در اوایل سالهای 1340 مسکو پیگیری «تشنج زدایی» را آغاز کرد و متوجه شد که آرای عمومی آمریکا که توسط کنگره منعکس می گردد مهاجرت را یکی از شرایط تشنج زدایی به حساب می آورد، و به همین دلیل ملاحظات سیاست خارجی نیز نقش مهمی در این زمینه به عهده گرفت، در حالی که، مقامات شوروی به اعتراض اعراب در قبال هجوم یهودیان شوروی به اسرائیل وقعی نمی نهادند.

(خیلی محرمانه) رهبران شوروی به دنبال تجربه ای که از اصلاحیه جکسون-وانیک بدست آوردند،

ص: 628

آموختند که نادیده گرفتن ارتباط مهاجرت و تشنج زدایی می تواند منافع مهم شوروی را به مخاطره افکند و بر روابط دو جانبه تأثیری منفی بگذارد. علاوه بر این، بازی با میزان مهاجرت، ابتدا به عنوان عامل محرک و پس از آن به عنوان یک اقدام تلافی جویانه، عدم توانایی مسکو در حفظ موضوع خود و عدم کارآیی استفاده از مهاجرت به عنوان یک سلاح در مسائل دوجانبه، را نشان داد.

پس از کاهش شدید مهاجرت در سالهای 54-1353 دیگر فشارهای تعیین کننده مسکو را سریعا بر آن داشت تا میزان مهاجرت را به وضع اولیه برگرداند.

(طبقه بندی نشده) پس از کاهش در سال 1354، مهاجرت تا حدودی در سال 1355 افزایش و در سال 1356 سرعت بیشتری پیدا کرد و در سال 1357 تقریبا دو برابر شد. نکاتی که بر سیاست مهاجرتی شوروی در این سه سال و سنگینی نسبی آنها تأثیر می بخشید به دقت قابل سنجش نمی باشد. لیکن بعضی از هم ربطی های موجود میان رویدادهای داخلی و خارجی و میزان مهاجرتها حاوی مطالب بسیاری می باشد.

(طبقه بندی نشده) هنگام تشکیل کنفرانس بلگراد در فروردین ماه 1357 سیر صعودی مهاجرت به هیچ وجه دستخوش تغییر منفی نشد در حالی که مسکو می توانست با افزایش بیشتر آن توجه کنفرانس را به خود معطوف نماید. در نتیجه مهاجرت در سال 1357 به 30000 نفر بالغ و آن را به صورت بهترین سال پس از سال 1352 درآورد.

(طبقه بندی نشده) هم ربطی بین کنفرانس بلگراد و شدت سرکوب مخالفت سازمان یافته، توسط شوروی الگوی متفاوتی را ظاهر می سازد، آغاز کنفرانس نیزسبب شد که مقامات شوروی در مبارزات مخالفین خود که از اواخر سال 1355 آغاز شده بود وقفه ای پدید آورند. ولی این وقفه تنها تا پایان اجلاسیه کنفرانس دوام یافت. یعنی درست یک روز پس از اختتام کنفرانس، مبارزه و سرکوب با قدرت هرچه تمامتر از سرگرفته شد. اختلاف در روند مهاجرت در تابستان 1357 بیش از همیشه مشهود بود، یعنی با وجود محاکمه علنی فعالترین اعضای حقوق بشر، مهاجرت دائما رو به افزایش بود.

(طبقه بندی نشده) بدین ترتیب واضح است که مقامات شوروی سیاست مهاجرتی و سرکوب مخالفین خود را طبقه بندی کرده و در رابطه با هر یک اقدام متفاوتی را بکار می گرفته اند.

رابطه میان تشنج زدایی، مهاجرت و مخالفت (خیلی محرمانه) زمانی که روابط دو جانبه آمریکا و شوروی به دنبال مداخله شوروی در آفریقا، حقوق بشر و دیگر موارد، رو به وخامت نهاد، روسیه به این فکر افتاد که مبادا روی گردانی آمریکا از تشنج زدایی مذاکرات محدودیت تسلیحات استراتژیک (سالت - م) را به مخاطره افکنده و واشنگتن را به چین نزدیکتر سازد.

(خیلی محرمانه) این فشارها که در سال 1354 شدت یافته بود در سالهای 1355 و 1356 افزایش بیشتری پیدا کرد. مقامات شوروی که با قطع سیل مهاجرت به اقدام تلافی جویانه علیه اصلاحیه جکسون - وانیک دست زده بودند، دریافتند که اقداماتشان در جهت حفظ منافع گسترده تر شوروی نیست. از آنجا که بازگرداندن میزان مهاجرت به سطوح قبلی نشانه ای از پذیرش شکست تلقی می شد، روسها در سالهای

ص: 629

1355 و 1356 میزان مهاجرت ماهانه را بالا و پایین می بردند.(1) پس از آن نیز کنفرانس بلگراد سبب شد که سیر مهاجرت را افزایش دهند. با پایان گرفتن کنفرانس، نگرانیهای مربوط به تشنج زدایی تا آنجا شدت یافته بود که مسکو متوجه شد که وضع موجود به افزایش مهاجرت نیازمند است و نه کاهش آن.

(طبقه بندی نشده) اگر مهاجرت برای رهبران شوروی مسئله ای شده بود که می توانستند از طریق آن امتیازاتی را از دست بدهند، مخالفت سیاسی سازمان یافته چنین کاری را ایجاب نمی کرد. علیرغم مقیاس معتدل آن (که از نظر غربیها بسیار ناچیز است)، مقامات شوروی با این گونه مخالفتها به عنوان یک خطر جدی علیه انحصار قدرت خود برخورد می کردند. تبدیل یکی از مسائل حقوق بشر چون مهاجرت یهودیان توسط آمریکا به عنوان یکی از ضرائب تعیین کننده سیاست آمریکا در قبال شوروی، برای رهبران شوروی مشکل بسیار ظریف و حساسی را ایجاد نمود. آنها که میل نداشتند تغییر عمده ای در طرز برخورد و سیاست خود پدید آورند، صرفا به تدابیر روبنایی و آرایشی متوسل شدند که عبارتند از:

- جرح و تعدیلهای موقتی تاکتیکی (مانند زمان تشکیل کنفرانس بلگراد).

- ضد حمله های تبلیغاتی (که شوروی را مدافع حقوق بشر، و آمریکا را مهاجم به آن قلمداد می کرد)، - توسل به منافع عظیم تر مشترک (که در آن سیاست حقوق بشر آمریکا را ناقض رابطه تشنج زدایی عنوان می کرد).

- ژستهای به دقت محاسبه شده (یعنی، تعیین مجازاتهای شدید لیکن کمتر از حداکثر برای ناراضیان محکوم یا اجازه مهاجرت به افراد ممنوع المهاجرت یا مخالفین در پاسخ به عکس العمل آمریکا).

(طبقه بندی نشده) سیاست برخورد جداگانه با مهاجرت یهودیان و ناراضیان داخلی در سال 1356 و به خصوص طی محاکمات شدید مخالفین در بهار و تابستان آن سال مشهود نبود. این محاکمات(2) نارضایتی شدیدی را در آمریکا و اروپای غربی برانگیخت. و این واقعیت که بعضی از محاکمه شوندگان یهودی بودند نیز خشم خارجیها را نسبت به ضدیهودی گرایی تحریک می کرد و وجهه منافع مسکو را به مخاطره می افکند، لیکن با تداوم مهاجرت یهودیان و حتی افزایش میزان آن در طول محاکمات شوروی، این عکس العمل خصمانه را خنثی می نمود. میزان مهاجرت حتی پس از محاکمات نیز افزایش یافت و نشان داد که با در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی دیگر از جنبه تبلیغاتی آن حداکثر بهره برداری می شود.

فشارهای داخلی (طبقه بندی نشده) بدون شک یهودیان شوروی در اواخر 1356 به تعداد روزافزون خواستار مهاجرت شده بودند؛ - دوران کنفرانس بلگراد (آبان 1356 تا اسفند 1357) از نظر بسیاری از یهودیان موقعیتی مناسب به

ص: 630


1- گمان نمی رود که این نوسانات منعکس سازنده کار دفاتر مهاجرت منطقه ای متعدد با رعایت یک الگوی درهم ماهانه پاسخ به تقاضا نامه ها باشد. با وجود حساسیت شوروی در مورد سیاست مهاجرت ٬ نمی توان گفت که میزان مهاجرت ماهانه و سالانه به طور اتفاقی تعیین شده است. این نام اداره روادید و ثبت احوال وزارت کشور شوروی یعنی اداره مسؤول امور OVIR . ها می باشد OVIR موضوع احتمالاً حاصل سهمیه بندی مهاجرت است.
2- این محاکمات شامل محاکمات پرچنجال یوریواوریف (گروه هلسینکی مسکو) ٬ ازدیاد گاماخوردیا (گروه هلسینکی گئورگیا) ٬ اناتولی شارانسکی (یهودی ممنوع المهاجرت شوروی و عضو گروه هلسینکی مسکو) ٬ الکساندر گینزپرگ (گروه هلسینکی مسکو و مدیر صندوق مالی سولژینستین) ٬ الکساندر پودرابنیک (عضو گروه پیشگیری سوءاستفاده روانی) و بسیاری از چهره های کمتر شناخته شده دیگر.

حساب می آمد.

- شایع شده بود که میزان مهاجرت افزایش یافته و سیر صعودی خود را دنبال می کند، به همین دلیل بسیاری از یهودیان تقاضای مهاجرت نمودند.

- محاکمات سیاسی 1357، تلاش شدید رسمی علیه «صهیونیزم» و رنگ ضد یهودی گرایی مقامات در زمینه استخدام و آموزش و پرورش احتمالاً بسیاری از یهودیان شوروی را متقاعد ساخته بود که آنها در شوروی آینده ای ندارند.

- مذاکرات نهایی سالت 2 از نظر یهودیان شوروی یکی از عواملی بود که سبب پیدایش انعطاف پذیری مقامات در تأیید تقاضای مهاجرت یهودیان می شد.

(طبقه بندی نشده) به هر حال،گزارشات رسیده از شهرهای مختلف مبین صفوف طولانی متقاضیان و صحنه های پرتشنج در برابر ادارات روادید و ثبت احوال می باشد. مقامات شوروی نیز به فشار ناشی از متقاضیان با مدرنیزه کردن دفاتر روادید و ثبت احوال در بعضی از شهرها و گشایش دفاتر جدید برای برآورد خواست متقاضیان رو به افزایش پاسخ داده اند.

(طبقه بندی نشده) اما اگر مقامات شوروی میزان مهاجرت را به خاطر تأثیر آن بر ملاحظات سیاسی تعیین می کنند، چگونه است که تعداد روادید خروج صادره از نوسانات موجود در میزان متقاضیان تأثیر می پذیرد؟ (طبقه بندی نشده) واضح است که ملاحظات راهنمای یهودیان شوروی در اتخاذ تصمیم به مهاجرت یا عکس آن و انتخاب بهترین موقعیت برای مطرح ساختن تقاضاهای خود با ملاحظات مورد نظر مقامات مبنی بر افزایش و یا کاهش مهاجرت در یک زمان خاص، مطابقت ندارند. متقاضی احتمالی سعی می کند مقاصد مقامات را قبلاً پیش بینی کند، وی علاوه بر این تحت تأثیر روندهای اخیر مهاجرت و تجویزات سیاسی خود قرار دارد.

(طبقه بندی نشده) مقامات می توانند مهاجرت را افزایش و یا کاهش دهند، آن هم با در نظر گرفتن میزان متقاضیان جاری و توانایی اداره روادید و ثبت احوال در راه اندازی آنها. عملاً میزان مهاجرت را می توان به طرق زیر به بازی گرفت:

- مداخله در امر ارسال دعوت نامه ها از طریق پست شوروی.

- طولانی کردن و دشوار ساختن روند تقاضاها.

- مرعوب ساختن متقاضیان احتمالی با نتایج ممکنه اقدامات خود و - کنترل مطابق نیاز و میزان تقاضانامه های ردی.

(طبقه بندی نشده) هنگام صدور جواز خروج، مقامات شوروی اولویت را به یهودیانی می دهند که از تحصیلات کمتری برخوردار و بخصوص ساکن نواحی یهودی نشین باشند. اکثر متقاضیانی که در حال حاضر روادید خروج دریافت می دارند، یهودیان ساکن اوکراین غربی و جنوبی، گئورگیا، و آسیای مرکزی هستند. یهودیان تحصیل کرده تر، یهودیان شهرنشین ساکن مسکو و لنینگراد به این ترتیب و با رعایت تساوی روادید خروج دریافت ننموده اند.

(طبقه بندی نشده) افزایش ناگهانی و شدید میزان متقاضیان، مقامات را با مشکلی عجیب روبرو می سازد. بعضی از سخنگویان جامعه یهودیان شوروی می گویند که مقامات شوروی تنها با چند روش

ص: 631

غیرقانونی قادر به کاستن از تعداد متقاضیان هستند، آن هم حد و حدودی دارد. یعنی اداره روادید و ثبت احوال قادر نیست با عدم توسل به اقدامات تند مانع از هجوم سیل آسای متقاضیان گردد. سخنگویان مزبور مدعی هستند که اگر مقامات درصدد ایجاد شکافی عظیم بین میزان مهاجرت و میزان تقاضانامه های روی هم انباشته شده باشند، با شرایط و وضع دشواری روبه رو خواهند بود. (طبقه بندی نشده) شهروند شوروی وقتی تصمیم به مهاجرت می گیرد که برای او همه درهای بازگشت بسته باشد، یعنی وی به نقطه ای از شکست روانی می رسد که در آن بی تفاوتی به رد آشکار نظام شوروی تبدیل می گردد. در این حالت مقامات شوروی وی را طرد شده و آشوبگر و فردی غیرقابل تطابق با جامعه سوسیالیستی به حساب می آورند. مجاز شمردن پیدایش تشکل این گروه عظیم ناراضی در میان شهروندان شوروی عوامل زیر را پدید خواهد آورد:

- گسترش از خود بیگانگی - پیدایش بازگشت به خویشتن یهودی در میان یهودیانی که می توانند بدون نیاز مبرم به مهاجرت از جمله شهروندان شوروی به حساب آیند و - ترغیب احساسات ضدیهودیت و کمک به پیدایش فشارهای صعودی مهاجرت.

(خیلی محرمانه) برای نشان دادن مشکلات موجود در برابر مقامات، یهودیانی که حق مهاجرت ندارند گزارش می دهند که یهودیانی که در مسکو متقاضی مهاجرت هستند کمتر با از دست دادن شغل خود روبه رو می شوند. بنابه گزارشهای رسیده، گریشین رئیس حزبی مسکو به مقامات محلی حزب دستور داده است که از اخراج یهودیانی که خواستار مهاجرت هستند خودداری ورزند مگر آنکه سمت آنها حساس باشد. علت؟ آنها با یافتن شغلی دیگر مخالفت خود را گسترش خواهند داد.

(طبقه بندی نشده) بدین ترتیب، مقامات باید فواید و هزینه های بالا رفتن مهاجرت را متعادل سازند.

(طبقه بندی نشده) یهودیان فاقد حق مهاجرت یک مشکل ویژه را به وجود آورده اند. اینها یهودیانی هستند که بنابه دلایلی چون حفظ امنیت دولت، و یا ناراضی ساختن مقامات به عللی دیگر و یا تحت تأثیر ابهامات موجود در بوروکراسی شوروی از حق مهاجرت محروم شده اند. مهمترین بخش آن نیز احتمالاً گروه کوچکی متشکل از هزار نفر از افراد حرفه ای شهری و نیز دانشمندان می باشد.

(طبقه بندی نشده) رفتار مکرر توأم با نارضایتی و عدم قضاوت صحیح مقامات شوروی با یهودیان فاقد حق مهاجرت نشان می دهد که نظام شوروی از این یهودیان به عنوان یک راه فرار استفاده می کند و خشم خود را بر سر آنها فرود می آورد:

- این یهودیان درس عبرتی می شوند برای یهودیان تحصیل کرده دیگر تا از تقاضای مهاجرت چشم بپوشند.

- علاوه بر این با استفاده از آنها نشان داده می شود که شوروی به فشارهای بیگانه پاسخ نمی دهد و حاکمیت خود را در تعیین سیاست مهاجرت اعمال می نماید.

(طبقه بندی نشده) در همین حال، یهودیان فاقد حق مهاجرت در جامعه یهودیت نقشی بسیار حیاتی ایفا می کنند:

- یعنی رهبریت جامعه را به عهده گرفته.

- منابع و ابتکارات مربوط به تجدید هویت فرهنگ یهودیت را در میان یهودیان شوروی گسترش

ص: 632

می دهند.

- و به عنوان یک سازمان غیررسمی لیکن بسیار موثر در زمینه انتشار اخبار و بالا بردن منافع یهودیان در داخل شوروی و خارج از آن عمل می کنند.

بسیاری از همین یهودیان فاقد حق مهاجرت با دریافت مجوز خروج ناگهانی و یا اسارت در اردوگاههای کار اجباری دور افتاده تأثیر و کارایی خود را نشان داده اند.

گناه مهاجرت (طبقه بندی نشده) صرفا پیدایش میل به مهاجرت با غرایز مقامات شوروی مخالف است.حتی زمانی که مهاجرت به عنوان یک واقعیت نپذیرفته شده بود نیز بوروکراسی اداره روادید و ثبت احوال به کندی عمل می کرد. دامهای متعدد ایجاد شده در روند مهاجرت طوری طرح ریزی شده بود تا نهادهای متعدد بتوانند یک متقاضی خاص را رد نمایند، ولی همین امر نشانگر خصومت کلی نهادها با کسانی است که می خواهند از سوسیالیزم بگریزند. موضوع دیگر مورد انزجار مقامات شوروی این است که یهودیان پس از خروج از کشور، از حقوقی برخوردار می شدند که هیچ یک از گروههای روسی از آن برخوردار نیستند.

(طبقه بندی نشده) مهاجرت مهمترین عاملی است که نشان می دهد هزاران تن از شهروندان شوروی زندگی در این کشور را بر خلاف بهشت گونه توصیف شدن آن، دوست ندارند. در نتیجه، تمایل به مهاجرت نوعی عدم وفاداری تلقی می گردد. به عنوان مثال، این شرط که تقاضانامه های مهاجرت باید همراه با اسناد و استشهاد نامه های مهم (یعنی اسپراودکی مشهور) باشد، بدین معنی است که متقاضی باید مورد لطف و مرحمت مقامات مهم لیکن مرعوب در نظام قرار گیرد. آنها نیز از صدور سندی در این رابطه امتناع می ورزند تا نشان دهند که آنها به یک خائن به ایدئولوژی کمک نکرده اند.

(خیلی محرمانه) این گونه طرز برخوردهای موجود در بوروکراسی راه اندازی تقاضانامه های مهاجرت را آنقدر محدود می کند تا مقاصد مقامات بالاتر نیز بی اثر گردد، ناظران گفته اند که بعضی از دفاتر اداره روادید و ثبت احوال (که معمولاً در مناطقی مستقر هستند که احساسات ضدیهودیت شدید است) به خاطر تعداد زیادی تقاضانامه های مهاجرتی پذیرفته نشده شهرت عجیبی پیدا کرده اند، ولی دفاتری که در ایالات بالتیک مستقر هستند به لیبرال بودن نسبی معروف شده اند.

(خیلی محرمانه) اگر تنوع و گوناگونی منعکس سازنده روحیه مقامات محلی با کنترل مرکزی اعمالی از طریق امریه ها و تحلیل سهمیه ها متناقض باشد، با واقعیات مهمتر زندگی شوروی کاملاً تطابق دارد. در شوروی، روش بوروکراسی برای منحرف ساختن سیاستهای ناشایست معمولاً یک مرحله جلوتر از روشهای مورد استفاده توسط تصمیم گیرندگان است. مقامات دفاتر اداره روادید و ثبت احوال منطقه ای نیز در تخلف از امریه های مرکز مانند مدیران شرکتهای اقتصادی شوروی که با اهداف تعیین شده تولیدی بازی می کنند، عمل می نمایند.

(خیلی محرمانه) در حقیقت، مقامات برجسته بر اجرای سیاست مهاجرتی خود نه تنها به خاطر تأثیر آن بر ملاحظات مربوط به سیاست خارجی نظارت دارند، بلکه می دانند که این امر با ارزشها و روش عملکرد نظام شوروی مغایرت دارد و در صورتی که به جلو رانده شود متوقف خواهد شد.

ص: 633

یهودیان شوروی به عنوان جوسازان و متخصصین تاکتیک (طبقه بندی نشده) اعضای برجسته جامعه یهودیت شوروی به ملاقات مقامات آمریکایی، اعضای کنگره، دانشمندان و دیگر افراد برجسته آمریکا با خود در سفرهایشان به مسکو عادت کرده اند. آنها با نمایندگان جامعه یهودیان آمریکا وروزنامه نگاران و دیپلماتهای آمریکایی در مسکو تماس دارند. به این ترتیب آنها از نقش مسائل یهودیت در سیاستهای داخلی آمریکا به خوبی آگاه می شوند، لیکن سعی می کنند با ارائه نظرات خود به تصمیم گیران سیاسی و آرای عمومی سیاست آمریکا را تحت نفوذ قرار دهند. این نظریات گهگاه به صورت بیانیه های کتبی ناشی از مباحثات طولانی در می آید که اعضای عالیرتبه یهودیان فاقد حق مهاجرت نیز بر آن صحه گذاشته اند.

(خیلی محرمانه) سالهاست که یهودیان فاقد حق مهاجرت شوروی به حمایت از لایحه جکسون - وانیک به عنوان مؤثرترین اقدام در وادار ساختن روسها به مجاز شمردن مهاجرت یهودیان پرداخته اند.

امکان جرح و تعدیل و یا عدم پذیرش این لایحه توسط کنگره نگرانی آنها را برانگیخته است. در نامه ای به تاریخ 22 بهمن 1357 ، 68 تن از برجسته ترین یهودیان فاقد حق مهاجرت شوروی از کنگره خواسته اند که این لایحه را تصویب نماید و برای بیان علت نیز گفته اند که «این لایحه تنها مصوبه قانونی است که حداقل تا حدودی، مانع از بروز ستم لجام گسیخته مقامات شوروی در سیاست مهاجرتی آنها می گردد».

(طبقه بندی نشده) لیکن با بالا رفتن میزان مهاجرت، این موضع روشنفکران نیز فرسایش یافته است.

یهودیان فاقد حق مهاجرت، علت افزایش مهاجرت را از یک طرف افزایش میزان تقاضا نامه ها می دانند که به نظر آنها از طرف مقامات شوروی قابل کنترل نیست. ولی دفاع آنها از لایحه جکسون - وانیک نیز بر این فرضیه استوار است که مقامات شوروی اگر بخواهند می توانند بنابه میل خود در میزان مهاجرت افزایش یا کاهشی را پدید آورند.

(طبقه بندی نشده) در نامه مورخ 22 بهمن ماه این تضاد به رسمیت شناخته شده، لیکن حل نشده است:

«در حین مباحثات پیرامون لایحه و پذیرش آن در تعداد مجوز خروجهای صادره و نیز اقدامات سرکوبگرانه کاهش و افزایش وجود داشت و لیکن ما که تمام زندگیمان را در این کشور گذرانیده و سالهاست که تغییرات ناشی از تندبادهای سیاسی رهبران این کشور را بر گرده خود حس کرده ایم، شدیدا پی برده ایم که لایحه جکسون - وانیک نقش مهم و مثبتی را در جلوگیری و ممانعت از بروز شدیدترین و سرکوبگرانه ترین اقدامات از طرف مقامات شوروی ایفا کرده، می کند و امیدواریم در آینده نیز همین نقش را داشته باشد».

(طبقه بندی نشده) استدلال یهودیان فاقد حق مهاجرت به یک نکته منفی غیرقابل اثبات می رسد، یعنی در عین حال که لایحه جکسون - وانیک ممکن است به بهبود اوضاع کمک نکرده باشد، ولی از وخامت بیشتر آن جلوگیری کرده است. بسیاری از یهودیان شوروی معتقدند که عدم تصویب لایحه جکسون - وانیک کاهش شدید مهاجرت یهودیان را به دنبال خواهد داشت و رهبران شوروی به محض دستیابی به اهداف خود نیازی به افزایش میزان مهاجرت نخواهند داشت. منطق نهفته در این طرز استدلال مشکوک به نظر می رسد. گمان نمی رود که مسکو بخواهد به یک امتیاز مورد نظر آمریکا طوری پاسخ دهد که اقدام تلافی جویانه آمریکا را به همراه داشته باشد.

(طبقه بندی نشده) تضاد موجود پیرامون لایحه جامعه یهودیان فاقد حق مهاجرت را شدیدا دچار

ص: 634

تفرقه نموده است. بعضی از اعضاء این جامعه نامه مورخ 22 بهمن ماه را امضاء نکردند چون به نظر آنها لحن نامه مناسب حال کنگره آمریکا نیست.

بعضی از آنها نیز معتقدند که نگرانی مربوط به مهاجرت باید در قوانین و قراردادهای بین المللی گنجانده شود، نه در لوایح قانونی که بر روابط دو جانبه تأثیر می بخشد.

(طبقه بندی نشده) به هر حال، این واقعیت که سخنگویان جامعه یهودیت شوروی دیگر میزان مهاجرت را معیار اصلی قضاوت پیرامون عملکرد شوروی نمی دانند، سبب شده است که آنها توجه خود را بر روش مهاجرت معطوف نمایند. در نامه مورخ 9 دیماه 1357 به رئیس جمهور کارتر، کنگره آمریکا و «تمام مردم خوش طینت» عضو جامعه یهودیان فاقد حق مهاجرت و گروه هلسینکی گئورگیا یعنی آیسای گلدمان استدلال کرده است:

«معیار اصلی نتیجه گیری پیرامون سیاست و روش مهاجرت نباید تعداد واقعی مجوز خروجهای صادره باشد، بلکه معیار اصلی باید توقف صدور ستمگرانه و مستبدانه جواز خروجها و پایان اذیت و آزاد تقاضا کنندگان باشد».

(طبقه بندی نشده) اصلاحیه های پیشنهادی یهودیان فاقد حق مهاجرت عموما عبارت از موارد ذیل است:

- تجدید نظر در روش امتناع از صدور روادید که بیشتر در برگیرنده نهادهاست و نه کسی که از صدور آن امتناع ورزیده است.

- تدوین قوانین و مقررات مربوط به تمام جنبه های روند مهاجرت.

- ایجاد طبقه بندی امتناعها به دلایل امنیتی که مدت زمان امتناع هر یک از طبقات را مشخص سازد.

- انتصاب افراد نظامی متقاضی مهاجرت به سمتهای غیرمرتبط با اطلاعات طبقه بندی شده، تا امکان امتناع از صدور روادید خروج از بین برود.

(طبقه بندی نشده) تأکید کنونی بر اصلاح روشها برای یهودیان فاقد حق مهاجرت که در نهایت قربانی استبداد شده اند حائز اهمیت بسیار است. تبلیغات و فشارها ممکن است، به موقع، موفق به کاهش بعضی از سوءاستفاده ها در روشهای مهاجرت شوروی گردد، ولی دستیابی به اصلاحات کار دشواری است، چون استبداد از جمله عناصر اصلی و متشکله نظام شوروی می باشد، و حذف آن حتی در یکی از بخشهای نظام، موجب پیدایش ضرورت اصلاح در خود رژیم می گردد.

(طبقه بندی نشده) در این مرحله، یهودیان شوروی به یک چهار راه تاکتیکی می رسند که در آنجا منافع آنها با منافع اعضای فعال حقوق بشر شوروی ادغام می گردد. روابط بین این دو گروه صمیمانه و حاکی از حمایت متقابل بوده است، گرچه تاکتیکهای آنها به خاطر اختلاف اهداف ضرورت تفاوت را ایجاد کرده است. چون یک گروه سعی دارد نظام شوروی را تغییر دهد و گروه دیگر سعی دارد خود را از سلطه آن رهایی بخشد. این موضوع از دیرباز توسط افراد فعال یهودی مورد بحث بوده و بعضی از آنها خواستار اقدام مشترک با فعالان حقوق بشر بوده اند و بعضی دیگر از افراد گفته اند که بهتر است از اعضاء حقوق بشر فاصله بگیرند تا موجبات خشم غیرضروری مقامات را نسبت به خود برنینگیزند. بعضی از یهودیان فاقد حق مهاجرت چون شاکارانسکی - عضو گروه هلسینکی مسکو - خود را عضو هر دو گروه می داند. دیگر یهودیان برجسته شوروی احساس می کنند که یهودیان فاقد حق مهاجرت برجسته توجه بسیاری به

ص: 635

مسئله مهاجرت معطوف داشته و منافع یهودیانی را که مایلند در شوروی بمانند؛ البته در صورتی که از حقوق شهروندان شوروی در ابراز و حفظ هویت گروهی برخوردار باشند، نادیده گرفته اند.

(طبقه بندی نشده) بعضی از یهودیان فاقد حق مهاجرت نیز در مورد ارزش درازمدت وادار ساختن رهبران غربی به تلاش در مورد افراد ویژه و یا گروهی از افراد ویژه احساس بدبینی می کنند. به نظر آنها، این گونه تلاشها هیچ اثری در جهت کاهش استبداد روسها در تصمیم گیری یا بهبود وضع کلی یهودیان فاقد حق مهاجرت و مهاجران احتمالی ندارد. با پاسخگویی به فشارهای غربی در موارد خاص، مقامات شوروی زندگی فرد فرد متقاضیان مهاجرت را به بازی می گیرند.

(محرمانه) مقامات شوروی از مداخله خارجی به خاطر افراد ناراضی، چه به صورت فشار عمومی توأم با تبلیغات باشد و چه از طریق مذاکرات خالی از جنجال دو جانبه خوششان نمی آید. لیکن اگر آنها بخواهند از دو فشار بالا یکی را بپذیرند، پذیرش روش دوم را غیرمعترضانه تر می یابند. آنها می دانند که برآوردن خواهش یکی از بازید کنندگان مهم می تواند وجهه آنها را بالا ببرد. با تشویق زیرکانه مقامات خارجی به پذیرش کارایی دیپلماسی آرام، رهبران شوروی می توانند امید جلوگیری از تلاشهای عمومی را داشته باشند چون این کار برای آنها موجب شرمساری بسیار بوده و مقاومت در برابر آن دشوار خواهد بود.

تاکی؟ (طبقه بندی نشده) در ادواری که طی آنها میزان مهاجرت کاهش یافته بود، رسانه های شوروی اغلب ذکر می کردند که این کاهش نشانگر خروج اکثر یهودیان متقاضی و کم شدن تعداد تقاضا نامه ها می باشد. با پیدایش این مطالب یهودیان نگران شدند که مبادا مقامات می خواهند با کاهش تدریجی میزان مهاجرت آن را خاتمه داده و علت را نبودن متقاضی عنوان کنند. شایعات سال 1357 مبنی بر اینکه مهاجرت در تاریخ 11 دیماه 1357 خاتمه خواهد یافت، سبب شد که در اواخر سال 1357 تعداد متقاضیان افزایش بسیاری یابد که این امر بر فشار تقاضانامه ها در اوایل سال 1358 تأثیری نگذاشت.

(خیلی محرمانه) نگرانی موجود مبنی بر اینکه مهاجرت تحت تأثیر بازیهای المپیک 1359 شوروی واقع خواهد شد قابل قبول نیست، فشار وارده بر وسائط نقلیه و دیگر تسهیلات ممکن است عامل تعیین کننده در این زمینه باشد، ولی شواهد موجود حاکی از آن است که مقامات در نظر دارند مسکو و دیگر مناطق المپیک را از وجود فعالان یهود و دیگر مخالفین پاکسازند آن هم برای مدت بازیها.

(طبقه بندی نشده) حدود 180000-175000 نفر از یهودیان از شوری مهاجرت کرده اند، لیکن آمار سال 1349 شوروی تعداد یهودیان مهاجر را 1/2 میلیون نفر عنوان نمود، نتایج آمار دی ماه 1357 هنوز منتشر نشده است.

طبق یکی از برآوردها، حدود 9/1 میلیون نفر از تعداد یهودیان شوروی کاسته شده است. این رقم نمی تواند قابل اطمینان و اعتماد باشد، چون نه تنها نشانگر تأثیر مهاجرت است بلکه می تواند نشانگر تغییر هویت پاسخ دهندگان به آمار باشد. اینکه چه بخش از این رقم کلی دربرگیرنده مهاجرین است، نه تنها توجه ناظران غربی و مقامات اسرائیلی، بلکه بدون شک توجه مقامات شوروی را نیز به خود معطوف داشته است.

ص: 636

(طبقه بندی نشده) با این وصف نیروی موج مهاجرت تحلیل نرفته، بلکه رو به گسترش بیشتر است.

خانواده هایی که کشور را ترک گفته و در خارج اسکان می یابند، وابستگان و دوستان خود را نیز به این کار ترغیب می کنند. ترسها و عدم اطمینان های یهودیان شوروی که ناشی از آینده آنها پس از مهاجرت می باشد، با نفوذ اخبار مربوط به زندگی و فرصتهای موجود در غرب از میان می رود.

(طبقه بندی نشده) ولی تعداد یهودیانی که علاقه به مهاجرت نداشته و ترجیح می دهند به عنوان شهروند شوروی در این کشور بمانند مشروط بر آنکه بتوانند بدون تبعیض و یا کیفر به زندگی و کار بپردازند هنوز هم زیاد است. طرز فکر آتی آنها اصولاً با تجارب شخصی و برداشت آنها از روندهای جاری، شکل خواهد گرفت و بخصوص ارزیابی آنها در مورد امکان از بین رفتن و یا تشدید تنفر ضدیهودی در شوروی که ناشی از تمایل آنها به مهاجرت است نیز به همین ترتیب شکل خواهد گرفت. با قضاوت پیرامون عملکرد گذشته، مقامات شوروی به فشارهای ناشی از مهاجرت خواهند افزود و آن را تقلیل نخواهند بخشید.

معمای ضدیهودیت (طبقه بندی نشده) طرز برخورد و فکر مقامات شوروی در قبال یهودیان بدون شک نوعی عقده مملو از ابهامات و تضاد است. در حقیقت هر مشکلی با ضریب دائمی ضدیهودیت تشدید می گردد.

(طبقه بندی نشده) شناخت دوگونه ضد یهودی گری شوروی مفید است، گرچه وجه تمایز موجود قابل رؤیت نیست و گهگاه به هیچ وجه نمی توان به آن پی برد. اولین گونه آن توسط مقامات شایع می گردد و نشانگر تنفر ایدئولوژیکی آنها از «صهیونیزم» و خصومت آنها در قبال یهودیان مهاجر است. این طرز فکرها به ناچار سبب سوءظن و تبعیض علیه تمام یهودیان می شود و عملاً از نوع دوم ضدیهودی گری که از نوع مردمی است قابل تمیز نیست. اقدامات رسمی اغلب به بهره برداری یا انعکاس طرز فکرهای ضدیهودی گری خلقی حساب شده و یا ناشی از ابراز نظر ضدیهودی گری شخصی در اقدامات رسمی خود می پردازند. در همان حال، مقامات از ضد یهودی گری خلق و ماهیت انفجارگونه آن خسته می شوند، چون این گونه اعمال به هیچ وجه نشانگر طرز فکر همزمان خلقی نیست.

(طبقه بندی نشده) مقامات شوروی باید بعضی از مقررات را نیز رعایت کنند، چون قانون شوروی ابراز خصومت ملی و یا نژادی را ممنوع کرده است. علاوه بر این، ضد یهودی گری آشکار در خارج از کشور خشم مردم را برمی انگیزد و وجهه شوروی را لکه دار می سازد. دولت به دقت وانمود می کند که یهودیان شوروی فرهنگ ملی خود را گسترش داده و عمدا شواهد دال بر درخشش فرهنگ یهودیان را به نمایش در داخل و خارج می گذارد.

(طبقه بندی نشده) در عمل مقامات متوجه می شوند که اقدامات و طرز فکر آنها نتایج مخالف نتایج مورد نظر آنها را تولید کرده است.

(طبقه بندی نشده) دولت امیدوار است مهاجرت را با متقاعد ساختن یهودیان به اینکه زندگی در شوروی بهتر از زندگی در خارج است کاهش دهند. ولی روشهای متقاعدسازی مورد استفاده آن، روشهای مخرب تبلیغاتی، ارعاب و تهدید است. در نتیجه رهبران شوروی با امکان مهاجرت توده ای یهودیان روبه رو هستند.

ص: 637

(طبقه بندی نشده) علیرغم روشهای مخرب، دولت دلایل قاطعی برای جلوگیری از مهاجرت توده ای دارد:

- براساس درصد جمعیت، یهودیان شوروی کمک مهمی به فرهنگ، علم، و اقتصاد شوروی کرده اند، و ذوق و استعداد آنها به رسمیت شناخته شده است.

- آنها به طور پراکنده در طبقات فنی، اقتصادی و حرفه ای نیروی کار شوروی به کار مشغولند، - با در نظر گرفتن کمبود نیروی انسانی مجرب شوروی بخصوص در مناطق اروپایی آن و امکان وخامت بیشتر آن در دهه آتی، خروج یهودیان از نیروی کار می تواند تأثیری جدی بر طرحهای عمرانی و اقتصادی و افزایش تولید داشته باشد.

- در نهایت، مهاجرت توده ای یهودیان ممکن است سبب تحریک دیگر گروههای ملی و مذهبی شود تا درصدد کسب امتیاز و حقوق مهاجرت برآیند.

- (طبقه بندی نشده) برای متوقف ساختن سیر صعودی مهاجرت، مقامات مجبورند اقداماتی به عمل آورند که گویا هنوز ضرورت و یا قابلیت پذیرش آن را حس نکرده اند:

- ابراز اطمینان به یهودیان شوروی که در زمینه کار، فرصتهای شغلی، ارتقاء و آموزش شامل آموزشهای تخصصی عالی در مورد آنها تبعیض قائل نخواهد شد و اعمالی حاکی از آنکه تبعیض کنونی خاتمه خواهد یافت.

- محکوم شمردن علنی ضد یهودی گری و اجرای قوانین موجود در منع آن.

- مجاز شمردن تجدید حیات و تداوم هویت فرهنگی یهودیت با ارائه حقوق و فرصتهایی مساوی با دیگر ملیتهای روسی، شامل کاربرد یهودیت و استفاده از تدریس زبان عبری و یدیش.

(طبقه بندی نشده) چند اقدام اخیر، لیکن غیر مکفی، نشانگر این واقعیت است که مقامات به ضرورت این گونه اقدامات پی برده اند. این اقدامات عبارتند از سازماندهی یک گروه تئاتر موزیکال یهودی سیّار (دربیروبیدژان) که پیرامون آن تبلیغات زیادی شده است و انتشار یک رمان که از تجارب یهودیان شوروی در طول جنگ جهانی دوم با همدردی یاد می کند، گونه های حمایت از زبان یدیش در انتقاد از زبان عبری به عنوان یکی از زبانهای بیگانه و وارداتی (صهیونیستی) و ظهور مقالات مطبوعاتی که گویا توسط یهودیان «وفادار» تدوین شده و به شرح فرهنگ یهودیان شوروی و درخشش آن می پردازد.

گرچه این اقدامات نتوانسته فراغ خاطر یهودیان شوروی را فراهم آورد، ولی در خارج پیرامون آنها تبلیغات زیادی شده است.

یک دورنمای بسیار دور (طبقه بندی نشده) آنچه باید توسط آینده روشن شود این سؤال است که رویدادهای خاورمیانه بر مهاجرت یهودیان چه تأثیری خواهد داشت. (محرمانه) اگر قرارداد صلح مصر و اسرائیل منجر به عادی شدن تدریجی روابط اعراب و اسرائیل شود و اسرائیل را به صورت مقصدی جذاب تر درآورد، تعداد یهودیانی که مایل به عزیمت به آنجا هستند افزایش چشمگیری خواهد یافت. در حال حاضر، حدود 65 درصد یهودیان شوروی که با روادید اسرائیل وارد وین می شوند، مسیر خود را عوض می کنند. اکثر آنهایی که این کار را انجام می دهند نیز به آمریکا می روند. افراد این گروه، مدعی هستند که وابستگانشان در آمریکا به سر می برند. (طبقه بندی نشده) ولی اگر ثبات خاورمیانه نیز منجر به برقراری روابط شوری و

ص: 638

اسرائیل گردد، تأثیر آن هم بر مهاجرت شدید خواهد بود امکان مهاجرت مستقیم به اسرائیل نیاز یهودیان شوروی به مسافرت به وین را از بین خواهد برد. این عمل نیز به نفع اسرائیل و شوروی خواهد بود، لیکن به نفع آن دست از یهودیان شوروی که می خواهند مهاجرت کنند اما میل ندارند به اسرائیل بروند نیست.

(طبقه بندی نشده) در حال حاضر، به این مهاجرین در وین کمک می شود تا به هر جا که می خواهند بروند؛ وضع آنها دشوارتر خواهد شد اگر الزاما مجبور به مهاجرت به اسرائیل شوند و نخواهند توانست به محض ورود به اسرائیل از رتبه پناهندگی برخوردار شوند. از مقامات اسرائیل نیز نمی توان انتظار داشت که به تمایل آنها به ادامه سفر پاسخ دهند. بنابه قوانین اسرائیل، اگر آنها در موقع ترک اسرائیل تأخیر نمایند به طور اتوماتیک به شهروندی اسرائیل در می آیند.

تهیه شده توسط: آی. بلویویچ 29204× تصویب شده توسط: آر. باراز 29194× ضمیمه آمارهای مهاجرت:

(خیلی محرمانه / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) موجودیت دو روش اساسی در تخمین تعداد اتباع روسی که شوروی را با روادیدهای اسرائیلی ترک می گویند، پدید آورنده نقائص آماری ناشی از منابع مختلف است. دولت شوروی آمارهای دوره ای را در رابطه با روادیدهای خروج صادره به مقصد اسرائیل منتشر نمی سازد، ولی تعداد روادیدهای اسرائیلی صادره توسط سفارت هلند به عنوان نماینده منافع اسرائیل در مسکو این موضوع را به طور کلی نشان می دهد. تشخیص سفارت هلند به عنوان منبع این آمار و نیز خود آمار، در صورتی که دارای اعداد اعشاری نباشند، طبقه بندی شده به حساب می آیند.

(طبقه بندی نشده) از آنجا که تمام دارندگان روادید اسرائیلی ابتدا به وین می روند، تعداد افراد وارده به وین در یک مدت خاص می تواند تعداد یهودیان شوروی مهاجر را نیز مشخص سازد.

(خیلی محرمانه) نقائص موجود در دو رقم حاصل نشانگر این واقعیت است که تعداد افراد وارده به وین در یک دوره خاص، روادیدهای خود را در دوره قبل از آن دریافت داشته اند. بدین ترتیب تعداد افراد دارای مجوز خروج روسی که در سفارت هلند در یک ماه خاص روادید اسرائیلی دریافت می دارند، واقعیت آن در یک یا دو ماه بعد با ورود همین افراد به وین قابل رویت و لمس خواهد بود.

(خیلی محرمانه) بنابراین، درست است که آمار افراد وارده به وین تعداد مهاجرین خارج شده از شوروی را در یک زمان خاص نشان می دهد، ولی ارقام سفارت هلند با دقت بیشتری سیاست مهاجرت شوروی و نوسانات آن را منعکس می سازد. ولی هیچ یک از این دو رقم نمی تواند کل یهودیان روسی مهاجر را ارائه و نشان دهد.

(طبقه بندی نشده) بعضی از یهودیان شوروی با روادید آمریکایی مهاجرت می کنند تا به شهروندان آمریکایی و یا وابستگان دور و مقیم خود در آمریکا بپیوندند. در این گروه که تمام ملیتهای روسی را در برمی گیرد، یهودیان در سه سال گذشته 25 درصد را تشکیل می داده اند.

(3/25 درصد کل) 650 یهودی - 1355 (8/24 درصد) 493 یهودی - 1356

ص: 639

(1/25 درصد) 430 یهودی - 1357 (خیلی محرمانه) علاوه بر این، بسیاری از غیر یهودیان نیز با روادید اسرائیلی مهاجرت می کنند که عبارتند از:

- اعضای ازدواجهای مختلط (مانند ازدواج یهودی و غیر یهودی - م).

- افرادی که توسط مقامات شوروی وادار می شوند که از کانال یهودیان مهاجرت نمایند و - غیر یهودیانی که روادید یهودی دریافت داشته و سپس موفق می شوند مقامات شوروی را متقاعد سازند که واجد شرایط مهاجرت می باشند.

تعداد ویزاهای اسرائیلی (خیلی محرمانه) - طبقه بندی نشده) غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) - تعداد افراد وارده به وین 1349 حدود 1000 نفر 14000- 1350 نفر -13022 13601 -31413-1351 33461- 24780- 1352 20700- 20200- 1353 13290 -13209- 1354 14273- 14064- 1355 16737- 17146- 1356 28864- 30379 -1357 ماهانه 1357 ژانویه 1946 فوریه 2131 مارس 1835 آوریل 1870 می 1919 ژوئن 1943 ژوئیه 2211 اوت 2540 سپتامبر 2845 اکتبر 4087 نوامبر 3427 دسامبر 4645

ص: 640

ماهانه 1978 ژانویه 4040 فوریه 4126 مارس 40149 آوریل 5000

کارمند میز ایران در وزارت امور خارجه شوروی، پیشرفتهای ایران...

سند شماره (53) تاریخ: 8 ژوئن 79 - 18 خرداد 58خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در مسکوبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن با اولویت موضوع: (خیلی محرمانه) کارمند میز ایران در وزارت امور خارجه شوروی، پیشرفتهای ایران را مورد بحث قرار می دهد 1- (تمام متن خیلی محرمانه) 2- در گفتگوی پنجم ژوئن بین مأمور سفارت و مشاور وزارت امور خارجه در امور کشورهای خاورمیانه ای ن.ی.کوزیرف (ایران)، مقام فوق نکات زیر را بیان داشت:

- مقامات شوروی امیدوار بودند که گفتگوهای شاخف (رئیس سازمان کمکهای اقتصادی شوروی) در ایران مفصل تر باشد، لیکن درست نیست که آن را عامل شکست بنامیم، چون این مباحثات فقط دارای ماهیت اکتشافی بوده اند. مقامات ایرانی گفته اند که به خاطر وضع خاص کنونی اقتصاد ایران برایشان مشکل است پیرامون نکات مخصوصی بحث نمایند.

موضوع قیمت گاز صادره به شوروی نیز اصلاً مطرح نشد، در حالی که مقامات شوروی حتم دارند که ایرانیها درخواست پول بیشتری برای این گاز می کنند.

- میزان صدور گاز به شوروی به 70-50 درصد میزان معمولی می رسد. علت ارائه نکردن رقم دقیق این است که در تولید نفت ایران تغییرات فاحشی رخ داده است. علاوه بر اینها یکی از لوله های انتقال گاز اخیرا بسته شد، در حالی که وسیله بازرسی نیز در آن به کار انداخت شده بود.

- روسها از افزایش آشوبهای سیاسی در ایران آگاهاند و به طور قطع نمی دانند که آینده چه چیزی را به همراه خواهد آورد. اوضاع کنونی حاکی از آشفتگی است. مشکلاتی از قبیل اختلافات درونی در رده رهبران مهم مذهبی وقایعی هستند که روسها نمی توانند آنها را ارزیابی نمایند. روسها همچنین معتقدند که مسئله ناسیونالیزم نیز از طرف اقلیتهای ایران می تواند عامل انفجارانگیز علیه رهبریت ملی باشد. مسکو آگاه است که سلاحهای روسی در اختیار اعراب خرمشهر قرار داده شده بود، ولی آن را محکوم نیز نکرده است. علاوه بر اینها مسکو اطلاعاتی در دست ندارد که بتواند ثابت کند که عراق منبع اصلی بوده است، گرچه معلوم است که عراق از یک سیاست تحریک آمیز علیه ایران استفاده می کرده است. تفنگهای اتوماتیک کلاشینکف در همه جای منطقه دیده می شود و بسیاری از «دشمنان» انقلاب ایران نه تنها راغب به ایجاد مشکلات برای مقامات ایرانی هستند، بلکه میل دارند اختلاف بین روسیه و ایران را نیز دامن بزنند.

- یک نکته بسیار حساس مسئله کردها می باشد، چون سیاست ایران علیه کردها بر طرفداران کردها

ص: 641

در ترکیه و عراق نیز تأثیر می بخشد، و منطقی نیست که فکر کنیم که شوروی از ایجاد خشونت علیه کردهای ترکیه حمایت می کند، چون مسکو به ظاهر سعی در برقراری و بهبود روابط براساس دولت با دولت در تمام کشورهایی که کردها در آن زندگی می کنند داشته است.

3- اظهار نظر: علیرغم تلاش کوزیرف در اثبات سخنان شاخف به عنوان یک پیروزی، هنوز معتقدیم که این مذاکرات مایه ناراحتی روسها بوده است (تلگرام عطف). سفارت انگلیس در اینجا (حفاظت شود) به ما اطلاع داد که سفیر شوروی به سفیرشان (سفیر انگلیس - م) گفته بود که مذاکرات شاخف نتیجه ای به بار نیاورده و دیگر اینکه وی همیشه علیه این سفر رأی داده است.

4- کوزیرف در این گفتار کوتاه چیز دیگری ارائه نکرد و موقعی که بحث به سازمان تروریستی ایرانی فرقان و انتشار وسیع این خبر توسط مطبوعات روسیه که ایران با سازمان سیا درگیر است کشید، کوزیرف به طور آشکار به بحث خاتمه داد.تون

منافع بلوک شرق در ایران

سند شماره (54) تاریخ: 13 ژوئن 79 - 23 خرداد 58خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه واشنگتن - فوری موضوع: منافع بلوک شرق در ایران 1- (تمام متن خیلی محرمانه - تلگرام گزارش) 2- در مهمانی کوچکی که دبیر اول سفارت جمهوری دمکراتیک آلمان به مناسبت عزیمت کارمند سیاسی - آقای استمپل - ترتیب داده بود، مقامهای سیاسی سفارت، استمپل و گارت به وسیله چهار پنج نفر از مقامات اطلاعاتی و سیاسی بلوک شرق برای به دست آوردن نقطه نظرهای آمریکا درباره ایران و اهمیت تحولات اخیر درباره نامزدی کاتلر به مقام سفارت (سفیری)، احاطه شدند.

ارتباط طولانی استمپل با گنادی کازانکین روسی، نقش بخصوص و اساسی در این کاوش پیرامون نظریات آمریکا داشت. همچنین سفرای چکسلواکی و رومانی علاقه زیادی نشان می دادند و مقامات سیاسی ما را پیوسته در طول شب مشغول کرده بودند. سؤالات در اطراف این مسئله دور می زد که آمریکا چه خواهد کرد؟ (مقامات سفارت جوابهای استاندارد شده ای را در مورد بهبود تدریجی روابط، که با تحریکات تند علیه تبلیغات شوروی در مورد دخالت آمریکا عجین شده بود می دادند، یا اینکه دولت آمریکا تکامل انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی می کند. هم سؤالها و هم نظرات مأمور بلوک شرق نشان دهنده این بود که شوروی و دوستانش به خودشان مطمئن نیستند و تا حدودی در مورد ارزیابی انقلاب اسلامی سرگردان مانده اند و حرص شدیدی به دانستن نظرات آمریکا دارند.

3- مقامات روسی که حاضر بودند نسبت به تکامل انقلاب اسلامی اظهار امیدواری می کردند و کازانکین گفت که او سفرش را تا تابستان تمدید خواهد کرد تا اینکه برای انقلاب اکتبر ایران در اینجا باشد، کازانکین گفت که انقلاب خمینی یک انقلاب بورژوا دمکراتیک است، ولی پذیرفت که شوروی با تعطیل پایگاههای استراق سمع آمریکا در مرز خود در موقعیت بهتری قرار گرفته است. مقام جدید روسی نیکلای ان.کروشف به عنوان یک شخصیت علمی منطقه معرفی شد. او قبلاً معاون آکادمی علوم شوروی بوده است و درباره مشکلات محیط دریایی تحقیق کرده است. او قرار است سه سال در ایران سفر نماید و

ص: 642

از مصاحبتهای خودش با جیمز ویلکینسون که به عنوان معاون کارشناس مسائل شوروی در وزارت خارجه آمریکا معرفی کرد به خوبی یاد می کند.

4- سفیر رومانی گئورگ کریسان، که تا حدودی از اشتیاق شوروی رنجیده شده بود، مشروب زیادی نوشیده بود و بدبینی سخت بالکانیها را در مورد ارزش احتمالی انقلاب ایران از نظر مارکسیست - لنینیستها به عنوان «شوک آینده» نشان داد. تاس

مجوز پروژه تحقیقی وزارت امور خارجه «نمایش خطر شوروی در خاورمیانه»

سند شماره (55) تاریخ: 13 ژوئن 79 - 23 خرداد 58خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجهمتن تحقیقی با توزیع محدود به: آدیس آبابا، عمان، بغداد، قاهره، دمشق، اسلام آباد، جده، کابل، کویت، موگادیشو، مسکو، تهران، تل آویو، تریپولی موضوع: مجوز پروژه تحقیقی وزارت امور خارجه «نمایش خطر شوروی در خاورمیانه» این وزارتخانه نظارت وزارت دفاع در پروژه مزبور را تأیید می کند مشروط بر اینکه قسمت اعظم کار به وسیله اعضای کشور سوم انجام شود و مشروط بر اینکه 1- قبلاً درباره سفر محققین آمریکا به منطقه به این وزارتخانه اطلاع داد شود و 2- گزارشات نهایی در طبقه بندی «خیلی محرمانه» یا بالاتر قرار گیرد.

به وزارت دفاع خاطر نشان شده است که به دنبال قرارداد صلح مصر و اسرائیل بسیاری از کشورهای عربی حساسیت شدیدی نسبت به پیشنهاد آمریکا برای ایجاد یک محور امنیتی برای مصر و اسرائیل نشان داده اند، تبلیغات شوروی بیشتر روی این نکته که آمریکا در نظر دارد به ایجاد پایگاههایی در منطقه دست بزند متمرکز شده است. این پروژه در مراحل مقدماتی می تواند به طور منفی از طرف آمریکا تلقی شود و بر مذاکرات ساحل غربی رود اردن و نوار غزه تأثیر بگذارد و علاوه بر اینها تبلیغات شوروی را نیز باید در نظر گرفت.

به پیوست یک نسخه از پروژه پیشنهادی جهت اطلاع پایگاههای مخاطب فرستاده می شود. به پایگاههای مربوطه درباره سفر شرکت کنندگان آمریکایی مربوطه اطلاع داده خواهد شد. در صورتی که محققین کشورهای سوم قرار شد با پایگاهها تماس بگیرند، توجیه آنها براساس غیرمحرمانه باید صورت پذیرد.یادآوری شود که مجوز مشروط این پروژه،ارزش، نحوه و یا نیاز این پروژه را در برنمی گیرد.

به پیوست: پروژه پیشنهادی نمایش خطر شوروی در خاورمیانه پیشنهادی از طرف HERO هدف سازمان تحقیق و ارزیابی تاریخی (HERO)که بخشی از مؤسسه T.N.Dupuy (TNDA) است پیشنهاد کرده است که به ارزیابی دوباره اهداف شوروی و اقدامات احتمالی آن در خاورمیانه از طریق پیشرفتهای سیاسی کنونی و فرضیه هایی که به وسیله دانشمندان و مقامات دولتی درباره خطر آن در این

ص: 643

شرایط که شامل استفاده احتمالی از سلاحهای هسته ای به وسیله هر یک از طرفین ذینفع می باشد بپردازد.

سابقه مدیر اجرایی TNDA در سفر اخیر خود (سپتامبر - اکتبر 1978) به مصر یا اردن و اسرائیل، مشکلات استراتژیک مداخله شوروی در خاورمیانه و کشورهای آفریقایی همسایه را با چند تن از دانشمندان، متخصصین نظامی، و مقامات دولتی به بحث کشید. بخشی از اظهار نظرات آنها در ذیل می آید:

مقام عالیرتبه و طراح مهم ستادی مصر: آمریکا به خوبی از خطر نفوذ شوروی در یمن جنوبی و رابطه آن با اتیوپی، ظفار، ایران و در منطقه ما - باب المندب - آگاه نیست. اقدام فوری و عاجل لازم است.

مقام نظامی مهم در اتحادیه عرب: «ما مایل هستیم با سازمان شما در مطالعات استراتژیک همکاری کنیم، و بیشتر در زمینه تهدیداتی غیر از اسرائیل مایل به این کار هستیم».

ریاست انستیتوی مطالعات استراتژیک در قاهره: ما مایل به همکاری با سازمان شما در زمینه مطالعات دفاعی و استراتژیک پیرامون مسائلی از قبیل (امنیت خاورمیانه) هستیم».

سازمان ضداسرائیلی، ضد کمپ دیوید یا فلسطینی خارج از ساف، وابسته به دولت اردن: «خطر شوروی که اکنون در یمن جنوبی حاضر است خیلی بیشتر از خطر صهیونیزم است».

ریاست انستیتو تحقیقی آکادمیک اسرائیلی: مانگران آنچه در افغانستان و ایران می گذرد و رابطه آن با یمن جنوبی، و اتیوپی هستیم و مایل به همکاری با سازمان HERO درباره چنین مسائلی هستیم.

هرگونه تغییر در اوضاع سیاسی خاورمیانه به علاوه وقایع جاری در ایران می تواند مورد بهره برداری از طرف شوروی واقع شود. شکی نیست که از طریق خرابکاری، تبلیغات، و حتی مداخله های مستقیم یا غیرمستقیم هنگامی که اهداف ایجاب نماید، کرملین نه تنها به حمایت از نهضتهای انقلابی رادیکال چپی بلکه به حمایت از گروههای ماورای محافظه کار و بنیادگرایان مذهبی خواهد پرداخت. سقوط دولتی که دوست آمریکا باشد به خودی خود یک پیروزی برای شوروی به شمار می رود و چنین تغییری در اوضاع یک کشور تولید کننده نفت می تواند به طور جدی سلامت و امنیت ملی آن کشور را به خطر اندازد.

سالهاست که در مطبوعات عمومی نگرانی زیادی از تصاحب سلاحهای هسته ای توسط اسرائیل نشان داده شده است. حتی گزارشاتی رسیده است که حاکی از تلاش بعضی از کشورهای عربی برای خرید سلاحهای هسته ای بوده است. روشن است که یک چنین کار مطبوعاتی باعث می شود که دانشمندان عربی و اسرائیلی را به فکر وادارد که این سلاحهای هسته ای نه تنها ممکن است در خصومت اعراب و اسرائیل به کار گرفته شود، بلکه امکان کاربرد آن در هرگونه تضاد در خاورمیانه نیز هست. توانایی بی چون و چرای شوروی و آمریکا در دستیابی به خاورمیانه به وسیله سلاحهای هسته ای مستقر در خاک خود و منافع شناخته شده و مرتبط به هم که هند، پاکستان و ایران در به دست آوردن سلاحهای هسته ای دارند - به روشنی چنین فرضیه هایی را تحت تأثیر قرار می دهند.

در چند سال گذشته ستاد HERO از طریق چند پروژه در کشورهای خاورمیانه ای تماسهای نزدیکی با دانشمندان و عالمان مصری، اردنی و اسرائیلی که اطلاعات کافی درباره امور منطقه دارند برقرار کرده است. تی. ان. دوپوی، بازنشسته در آمریکا، مدیر اجرایی HERO به هنگام تحقیق برای نوشتن کتاب اخیر خود پیروزی زودگذر جنگهای اعراب و اسرائیل، 1974-1947 ، سفرهای زیادی در خاورمیانه

ص: 644

نمود و با بسیاری از رهبران سیاسی و نظامی مصاحبه کرد که در حال حاضر بسیاری از آنها دوستان شخصی و حرفه ای وی شده اند. چه در مصر و چه در اسرائیل اعضای مؤسسات تحقیقی اظهارتمایل به همکاری با سازمان HERO در پروژه های آینده کرده اند.

قضیه در جهت مساعدت به طراحان سیاست آمریکا برای به نمایش گذاردن اهداف مهم و دراز مدت شوروی در خاورمیانه و اقدامات نظامی و یا منحرف کننده شوروی در منطقه، سازمان HERO پیشنهاد می کند که مطالعه ای از خطرهای استراتژیک شوروی در خاورمیانه از دید دانشمندان، خبرگان، مقامات دولتی مسؤول عرب و اسرائیل، متخصصین و مشاورین خود سازمان HERO در رابطه با استفاده احتمالی از سلاحهای هسته ای توسط هر یک از طرفین ذینفع بشود.

سازمان HERO تلاشهای مساعدت آمیز اعضای انستیتو مطالعات استراتژیک و سیاسی الاهرام در قاهره، مرکز مطالعات استراتژیک در تل آویو، مؤسسه مطالعات شوروی و اروپای شرقی و مرکز مطالعات آفریقایی و خاورمیانه شیلوح در دانشگاه تل آویو، و دیگر افراد مطلع مصر، اردن و اسرائیل را جلب خواهد کرد. از هر یک از آنها تقاضا خواهد شد که درباره سؤالات کلی و مخصوص کتبی مربوط به موضوعات مختلف اظهار نظر نموده یک رساله تحقیقی ارائه دهند. با مطالعه این رساله ها سازمان پ ت أا رساله ای دیگر را تهیه خواهد کرد که در آن خلاصه، قیاس و تضاد عقاید و نظرات شرکت کنندگان پیرامون جنبه های مختلف ارزیابی مسائلی که شامل و نه محدود به موضوعات زیر است خواهد آمد:

- میزان حضور و نفوذ شوروی در خاورمیانه.

- رابطه تضاد اعراب و اسرائیل با این خطر روسی مفروض.

- تأثیر عقد قرارداد صلح بین اسرائیل و مصر.

- تأثیر وقایع اخیر ایران.

- ثبات دولتهای کنونی منطقه، و قابلیت اعتماد روابط بین این کشورها با آمریکا و غرب.

- اهداف و اقدامات احتمالی شوروی بخصوص در منطقه خلیج فارس.

- امکان استفاده تروریستی ، و یا تهدید به استفاده از سلاحهای هسته ای.

- راه حلهای موجود برای ملل خاورمیانه ای و آمریکا (جداگانه یا مشترک) جهت خنثی سازی اهداف خصمانه شوروی، با در نظر گرفتن استفاده از سلاح هسته ای.

با وجود اینکه فهرست بالا چندان جامع نیست، ولی هر یک از موارد مذکور در ذیل به طور مختصر شرح داده می شود تا به انگیزه اصلی مطالعه پی برده شود. باید در نظر داشته شود که بررسی این موضوعات حتما باید از دید شرکت کنندگان خاورمیانه ای باشد، در حالی که اعضای HERO نیز در جای مناسب و در صورت ضرورت به اظهار نظر خواهند پرداخت.

میزان حضور و نفوذ شوروی در ایران بر فعالیتهای پنهانی، رسمی و غیررسمی شوروی در خاورمیانه یا در رابطه با خاورمیانه مرور خواهد شد تا دانسته شود که آیا شوروی فقط به استفاده از فرصت مشغول است یا اینکه فعالیتهای انقلابی به نفع

ص: 645

خودش را هدایت و حمایت می کند. این بررسی بخصوص در برگیرنده نحوه عملیات نمایندگان دیپلماتیک، نظامی، بازرگانی و گروههای مشاور غیرنظامی و نظامی و تبادلات فرهنگی، اهمیت مؤسسات ایجاد دوستی محلی شوروی، تبلیغات رادیویی شوروی، موجودیت مؤسسات آکادمیک روسی برای دانش آموزان، دانشجویان و رده های بالاتر از فارغ التحصیلان می باشد.

احساسات مقامات محلی و دیگر شهروندان در رابطه با رفتار، حالات، و حضور شوروی باید مورد ارزیابی قرار گیرد. در صورت امکان هویت گروهها و سازمانهایی که شوروی بر آنها متکی است تا از طریق آنها بر وقایع خاورمیانه تأثیر بخشد، شناسایی گردد. نحوه تماس کرملین با نهضتهای مختلف سیاسی، اجتماعی و مذهبی از انقلابیون چپی تا بنیادگرایان مذهبی و دست راستیهای محافظه کار نیز مورد بررسی قرار گیرد. البته باید توجه زیادی نیز به میزان نفوذ شوروی در آشوبها و قیامها در کشورهایی از قبیل ایران و یمن شمالی و اینکه حضور نظامیان کوبایی در اتیوپی و دیگر نقاط منطقه تا چه حد خطر کلی شوروی را افزایش داده معطوف گردد.

برای اینکه مطالعه ای همه جانبه از نفوذ شوروی در منطقه ارائه شود، سازمان HERO موقعیت کشورهای همسایه و حاشیه ای به علاوه افغانستان، پاکستان، اتیوپی و سومالی را بررسی خواهد کرد و به بحث پیرامون کمکهای اقتصادی و نظامی شوروی به اتپوپی که برای چهره مسکو در دنیای عرب تأثیر بخشیده است خواهد پرداخت و توجه خاصی نیز به تأثیر وقایع اریتره در کشورهای همجوار مسلمان معطوف خواهد گردید.

رابطه تضاد اعراب و اسرائیل و خطر شوروی از نظر آمریکا از چند طریق تضاد اعراب و اسرائیل با خطر شوروی رابطه دارد. مثلاً:

- تداوم این تضاد به نفوذ هرچه بیشتر شوروی در لیبی، سوریه و عراق کمک خواهد کرد.

- رسیدن به یک راه حل در تضاد اعراب و اسرائیل فرصت اجرای مقاصد شوروی را از بین برده و یا آن را کاهش خواهد داد.

- تمرکز بر مشکلات اعراب و اسرائیل ممکن است به نادیده گرفتن فعالیتهای روسی و یا نفوذ شوروی در منطقه منتهی گردد.

- دستیابی به یک راه حل حداقل ثبات نسبی در یک بخش از منطقه را تأمین کرده و همکاری با دولتهای عربی در دیگر مناطق خاورمیانه را امکان پذیر خواهد کرد.

از شرکت کنندگان خاورمیانه ای خواسته خواهد شد که این مسائل و دیگر موارد قابل مقایسه را از دید خود مورد بررسی قرار دهند.

تأثیر وقایع اخیر در ایران روشن است که شوروی در رابطه با وقایع انقلابی اخیر ایران در عملیات و مواضع پنهانی خود با احتیاط بسیار عمل کرده است. با وجود اینکه شک داریم که شرکت کنندگان خاورمیانه ای در این مطالعه بتوانند اطلاعاتی را بگنجانند که به دست دولت آمریکا نرسیده، ولی با این حال آنها خواهند توانست به طور فردی یا جمعی بینش و نظریات خود را در این زمینه ارائه دهند، تا به ارزیابی بهتر آنچه که شوروی

ص: 646

انجام داده و یا انجام نداده و اینکه در آینده در این کشور آشفته شورویها دست به چه اقدامی خواهند زد، منجر شود.

ثبات کنونی و روابط با آمریکا و غرب توان و قدرت نیروهای مخالف در کشورهای خاورمیانه ای و نیز تأثیر کارگران خارجی (به خصوص فلسطینیها) بر سیاستهای داخلی، ایدئولوژیهای رقیب و خصوصیات رهبران جدید در حال ظهور، و ضرائب برهم زننده ثبات فعالیتهای شوروی ارزیابی خواهد شد. نظریات اعراب و اسرائیل پیرامون ایجاد روابط محکم با آمریکا نیز ارزیابی شده و وقایعی که ممکن است به تغییر این حالتها منجر شود نیز مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.

اقدامات احتمالی شوروی اهداف احتمالی شوروی و مراحلی که ممکن است به سقوط رژیم های میانه روی طرفدار غرب در منطقه منجر شود نیز ارائه خواهد گردید. اهداف و اقدامات شوروی از دید هر کشور فرق می کند بنابراین این مطالعه در این زمینه هر کشور را جداگانه مورد بررسی قرار خواهد داد. علاوه بر اینها، چون چنین ضرائب مشترکی در رابطه با کل منطقه در زمینه بی ثباتی، صدمه پذیری و موقعیت استراتژیک نقش دارند به شرح اهداف شوروی در منطقه به طور کل نیز باید پرداخته شود.

اهداف ماکزیمم و مینیمم و نیز اهداف کوتاه مدت و دراز مدت شوروی نیز به طور دقیق مطالعه شده، نتیجه گیری خواهد شد. به بیانیه های حاکی از نگرانی عمیق رهبران، محققین و دانشمندان سیاسی و نظامی اعراب و اسرائیل در گذشته درباره این امکان که کشورهای نفتی ممکن است ابتدا در محاصره دولتهای طرفدار شوروی درآمده بعدا کمونیستی شوند، حتما باید توجه خاصی مبذول گردد. باید از شرکت کنندگان خواسته شود تا به طور کافی به اینگونه مسائل بپردازند.

اقدامات مخالفت آمیز با اهداف شوروی از شرکت کنندگان عربی و اسرائیلی خواسته خواهد شد تا به طور دقیق و روشن توضیح دهند که از نظر آنها آمریکا و دولتهای محلی جهت جلوگیری از نفوذ و کاهش نفوذ شوروی در خاورمیانه باید دست به چه اقداماتی بزنند. چون در رابطه با یک گروه از کشورهای خاورمیانه نمی توان از یک نوع اقدام استفاده کرد بهتر است چند نمونه ارائه شود.

تأثیر سلاحهای هسته ای یک مسئله مهم در این تحلیل بینش شرکت کنندگان خاورمیانه ای درباره تصاحب سلاحهای هسته ای توسط کشورهای طرفدار شوروی و در صورت تشدید مخاصمات به دنبال فعالیتهای شوروی و یا کشورهای حامی آن در منطقه امکان استفاده از سلاحهای هسته ای می باشد. موارد ذیل در رابطه با همین ملاحظات است:

الف: موجودیت مفروض ظرفیت هسته ای اسرائیل.

ص: 647

ب: امکان دست یافتن طرفداران شوروی به سلاحهای هسته ای (با تأیید و یا بدون تأیید و طرح ریزیهای شوروی) بخصوص کشوهای نفت خیزی چون عراق و لیبی.

ج: امکان دست یافتن به سلاحهای هسته ای توسط دولتهایی که خود را اولین هدف شوروی می دانند از قبیل کشورهای نفت خیزی چون عربستان سعودی، کویت، و امارات عربی خلیج.

د: امکان استفاده از تروریسم هسته ای.

کلی سازمان HERO باید سعی کند که شرکت کنندگان خاورمیانه ای اظهارات خاص و مشخصی ارائه کنند نه اینکه بیاناتی کلی چون «آمریکا باید توجه بیشتری به خاورمیانه بنماید»، «یا آمریکا باید با قدرت بیشتری عمل کند» اظهار نمایند. مثلاً گفته شود که آیا بهتر است حضور نظامی یا اقتصادی بیشتر شود؟ چه نوع حضوری در مد نظر است؟ چه نوع کمک اقتصادی می تواند به کشورهایی که در حال حاضر از نظر نفتی غنی هستند بشود؟ چه موارد بخصوصی برای آمریکا دارای اهمیت است؟ چهره آمریکا را چگونه می توان در اذهان بالا برد؟ آمریکا چگونه می تواند نقش فعال تری داشته باشد تا گروههای مخالف این همکاری را به عنوان امپریالیسم ننگرند؟ پاسخ به این و دیگر سؤالات و اظهارات به وسیله سازمان HERO به نحو محدودی زمان بندی شده مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.

روش و طرح کاری چون این پروژه بسیار ضروری است، سازمان HERO سعی خواهد کرد تا آنجا که ممکن است آن را در مدت کوتاهی به پایان برساند. از زمان عقد قرارداد تا ارائه پایان نامه 6 ماه وقت داده می شود. پس از گذشت چهار ماه و نیم از آغاز کار گزارش میان دوره ای ارائه خواهد شد. در صورتی که ضرورت داشته باشد جلسات توجیهی غیررسمی برگزار خواهد شد. برنامه زمانی نیز در ضمیمه الف نشان داده شده است.

سه نوع اطلاعات مورد استفاده از خاورمیانه وجود خواهد داشت:

1) رساله های شرکت کنندگان آکادمیک مؤسسات.

2) رساله هایی از افراد منتخب.

3) مصاحبه ها با اشخاص با نفوذ در مصر، اردن، و اسرائیل که به دلایلی یا نمی توانند نظریات خود را به طور کتبی ارائه دهند و یا مانند (بعضی از مقامات دولتی) نمی خواهند سندی در اختیار دیگران بگذارند.

در صورت امکان، سازمان HERO از طریق رابطین خود در مصر و اردن تماس برقرار خواهد کرد که در این صورت برای ارائه منابع باید از سوابق و نقل قولها استفاده شود. قابلیت اعتماد منابع نیز باید ارزیابی گردد.

در همان حال مشورتهای مقدماتی با افرادی که مورد مصاحبه قرار خواهند گرفت درباره موضوعاتی که در آینده باید بر سر آنها نظر بدهند خواهد شد. پس از بازگشت شرکت کنندگان سازمان HERO از خاورمیانه به آمریکا این سازمان گزارشی مختصر از اقدامات انجام شده و نتایج مباحثات مقدماتی ارائه خواهد نمود. در صورت لزوم جلسات توجیهی غیررسمی نیز می تواند برگزار شود.

ص: 648

نه هفته پس از آغاز کار پروژه به وسیله شرکت کنندگان خاورمیانه ای (در آغاز کار چهارده هفته ای مطالعات) اعضای سازمان HERO از مصر، اردن و اسرائیل بازدید به عمل خواهند آورد تا از نحوه پیشرفت کار مطلع شده و رساله های تکمیل شده توسط شرکت کنندگان را دریافت نمایند، تغییرات لازم را بدهند و درباره کارشان به بحث و تبادل نظر بپردازند. با افراد مناسب مصاحبه نیز خواهد شد.

از اطلاعات حاصله از طریق مصاحبات، مرور مقدماتی بر رساله های تهیه شده به وسیله شرکت کنندگان خاورمیانه ای و تحلیل یادداشتها و رساله های مصاحبه ای، سازمان HERO در پایان مطالعه هیجده هفته ای گزارش میان دوره ای و جلسه توجیهی خود را ارائه خواهد کرد. نظرات و پیشنهادات ارائه شده از طرف موکلین نیز در مرحله نهایی کار مورد عمل واقع خواهد شد.

از رساله های متعدد و یادداشتهای مصاحباتی گردآوری شده به عنوان اساس گزارشاتی که باید به موکل ارائه شود استفاده خواهد شد و (به طور کامل و یا جزئی) به همه شرکت کنندگان در پایان 22 هفته ارسال خواهد شد. اعضای سازمان HERO در طول هفته بیست و سوم و بیست و چهارم به خاورمیانه خواهد رفت تا در مورد گزارش با شرکت کنندگان و مصاحبه شوندگان بحث و تبادل نظر نماید - اظهار نظرها و عدم توافقها نیز باید در گزارش نهایی و احتمالاً به صورت ضمیمه گنجانیده شود.

در طول بیست و ششمین هفته باید منتظر دریافت نظرات موکل بود. در پایان هفته سی ام و یا 4 هفته پس از دریافت نظرات موکل یک گزارش نهایی تسلیم خواهد شد. باید آماده بود تا پس از تسلیم گزارش در صورت نیاز یک جلسه توجیهی ترتیب داد.

انجام یک چنین مطالعه ای نیاز به 390 روز کار حرفه ای در یک دوره شش ماهه دارد.

شرکت کنندگان از سازمان HERO:

تی. ان. دوپوی، کلنل، آمریکا، بازنشسته، مدیر اجرایی سازمان HERO.

گریس پی. هیز، مدیر گروه تحقیق، پول مارتل، هماهنگ کننده مطالعات، جی ام. هامرمان، سردبیر اصلی، ماری. ا. اشماروک، دستیار تحقیق، رابرت او. فریدمان، دکترا، مشاور، گوردون اس. براون، مشاور.

(جهت مطالعه خلاصه سوابق شرکت کنندگان عضو HERO به ضمیمه ب مراجعه شود).

شرکت کنندگان خاورمیانه ای مؤسسه مطالعات استراتژیک و سیاسی الاهرام در قاهره.

مؤسسه مطالعه شوروی و اروپای شرقی دانشگاه تل آویو.

مرکز مطالعات آفریقایی و خاورمیانه شیلوح در تل آویو.

انستیتو مطالعات استراتژیک در تل آویو.

ص: 649

افراد شرکت کننده از فهرست زیرین انتخاب خواهند گردید.

مصر سید یاسین، دکترا، مدیر مؤسسه الاهرام.

حسن البدری، مورخ، مقام بازنشسته نظامی.

ام. دی. زهدی، مقام بازنشسته نظامی.

طه المقدوب، سفیر.

عدلی حسن السید، دبیر نظامی اتحادیه عربی.

عادل یوسری، معاون ریاست مرکز تحقیقات غربی نظامی اتحادیه عربی.

سمیع صادق، مدیر بخش سیاسی اتحادیه عرب.

حوسان حسنی وزیر بخش تحقیقی نیروهای مسلح مصر.

اردن هایل سرور، شیخ مهم قبیله جبلی.

عطاعلی، مقام بازنشسته نظامی.

جورج هانا، مقام بازنشسته نظامی.

یوسف حاواش، مقام بازنشسته نظامی.

عامر ب . خاماش، مقام مهم دربار سلطنتی.

حسن اس. دیا، از نیروهای مسلح سلطنتی اردن.

فؤاد طاهبوب، رهبر فلسطینی.

آنتون عطالاه، دکتر، رهبر فلسطینی.

اسرائیل زیو شیف، مؤلف.

مایر پیل، عضو کنست، رهبر سیاسی.

آهارون یاریف، مدیر مرکز مطالعات استراتژیک.

شلوموشامیر، دکترا، مدیر مؤسسه شیلوح.

یاکو روی، دکترا، مدیر مرکز مطالعات شوروی و اروپای شرقی.

ماتی تیاهو میزل، دکترا، تحلیل گر سیاسی و نظامی.

الیزور ریمون، از نیروهای دفاعی اسرائیل.

داوسیون، از نیروهای دفاعی اسرائیل.

آریوشالو، مقام بازنشسته نظامی.

اسقف اسماهیت لوکا، کلیسای ارتدکس سوری، اورشلیم.

پس از مشورت با متخصصین خاورمیانه اسامی دیگری نیز به این فهرست اضافه خواهد شد.

بودجه بودجه کلی برای تکمیل این مطالعه در مدت زمانی شش ماه با استفاده از 390 روز کاری 79760 دلار خواهد بود (به ضمیمه پ مراجعه شود). سازمان HERO پیشنهاد می کند که این کار براساس یک

ص: 650

بودجه ثابت انجام شود، در حالی که شش قسط ماهانه 10500 دلار پرداخت شود و به هنگام تسلیم گزارش نهایی نیز 16760 دلار پرداخت گردد.

هفته 1 - 2 - 3- 4 - 5-6 - 7 - 8 - 9 - 10 - 11 - 12 -13 - 14 - 15 - 16 - 17 -18 - 19- 20 - 21 -22 - 23 - 24 25 -26 - 27 - 28- 29- 30 - سازماندهی تلاش .........10 کنفرانس با شرکت کنندگان خاورمیانه ........20 تهیه رساله ها ........................................................220 تهیه مصاحبه ها .........................................10 گردآوری رساله و بحث پیرامون آنها ................15 انجام مصاحبه ها ................15 تهیه گزارش و جلسه توجیهی میان دوره ای ..................20 تهیه پیش نویس گزارش نهایی .......................30 مشورت با شرکت کنندگان ...................20 تهیه گزارش و جلسه توجیهی نهایی ..........................30 تهیه گزارشهای میان دوره ای، نهایی .... درباره پیش نویس نهایی (از استفاده کننده)390 ضمیمه «ب» بودجه مخارج مستقیم کار حرفه ای 390 روز کار حرفه ای، 80 دلار برای هر روز31200 دلار دیگر هزینه های مستقیم12450 دلار- سفر: محلی و به خاورمیانه - 4000 دلار کل دوره: 98 روز، 75 دلار برای هر روز - 7350 دلار تولید دوباره اسناد - 100 دلار تهیه گزارش نهایی - 1000 دلار هزینه های غیرمستقیم- سرانه 5/92% کار حرفه ای28860 دلار جمع کل هزینه های مستقیم و غیرمستقیم72510 دلار نرخ 10% هزینه های مستقیم و غیرمستقیم7250 دلار

ص: 651

قیمت کلی79760 دلار * این بودجه با در نظر گرفتن نرخهای پرواز هوایی، در نظر گرفتن مدت زمان سه هفته مهلت و رزرو جا تهیه شده است.

مقاله نیمه معتبر پراودا پیرامون وقایع ایران

سند شماره (56) تاریخ: 18 ژوئن 79 - 28 خرداد 57 خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در مسکو به: وزیر امور خارجه در واشنگتن دی - سی با اولویت موضوع: (طبقه بندی نشده) مقاله نیمه معتبر پراودا پیرامون وقایع ایران.

1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- این سفارت توجه وزارت امور خارجه و سفارت آمریکا در تهران را به مقاله ای که در تاریخ 17 ژوئن در پراودا توسط «الف. پتروف» (نام مستعاری که برای مقالات نیمه معتبر بکار می رود) پیرامون ایران نوشته شده است جلب می نماید. این مقاله که با حالتی بسیار محافظه کارانه نگارش یافته، افرادی را مورد انتقاد قرار می دهد که هویتشان فاش نشده و نقش مهمی در انقلابی که باعث سرنگونی شاه شد داشته اند ولی تاکنون همین افراد از دوستان خودشان (یعنی مسکو) روی گردانده و به دشمنان پیشین خود (یعنی واشنگتن) روی آورده اند. در ادامه، پتروف شایعات مربوطه به دخالت «نامرئی» مسکو در اغتشاشات ایران و انتقال سلاحهای روسی به این کشور را رد کرده است.

3- اظهارنظر: در ظاهر، این چنین به نظر می رسد که پتروف آیت اللّه خمینی را عمدا از فهرست اسامی این افراد بی وفا به مسکو مستثنی نموده است. ولی، آنهائی که با سخنرانی اخیر خمینی برای سفیر وینوگرادوف آشنائی دارند (تلگرام عطف) متوجه می شوند که حتی اگر این مقاله، پتروف، خمینی را مورد حمله قرار نداده است حداقل صحنه را برای انتقاد از مینی در صورتی که وی بخواهد به آنهائی که به قول پتروف «می خواهند منطق پیشرفت را تغییر بدهند.» بپیوندد آماده ساخته است.

4- یکی از دیپلمات ایرانی با خوشحالی به ما گفته است که خمینی از وینوگرادف خواسته است که با وی در قم در ساخت 8 ملاقات نماید. یعنی اینکه وی باید ساعت 4 صبح تهران را به قصد قم ترک می کرد که اضافه بر این ناراحتی، خمینی نیز با وی با لحن بسیار تندی برخورد نمود و محتوای متن برخوردار نیز فورا در روزنامه های منتشر گردید. با وجود اینکه هنوز در این باره با مقامات مطلع شوروی صحبت نکرده ایم ولی مطمئن هستیم که مسکو درباره موضوع بسیار عصبانی است.

5- بنابراین مقاله پتروف خصوصا جالب است در صورتی که، اگر نظریه ما درست باشد، این مقاله نمایانگر عکس العمل محافظه کارانه و نابجای مسکو در برخورد با ملاقات وینوگرادوف - خمینی بوده باشد. تعبیر ما از این مقاله این است که مسکو دیگر پذیرفته است که منافع بسیار مهمی در ایران دارد و باید اکنون این سختی ها را متحمل شود تا پس از بهبود اوضاع بتواند نفوذ خود را بر وقایع اعمال نماید. ژرمن

گزارش خلاصه اطلاعاتی فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا (شوروی، یمن شمالی و...)

ص: 652

سند شماره (57) از: ستاد فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا، واهینیگین ، آلمانسری به: AIG 449تاریخ: 22 ژوئن 79 - 1 تیر 58غیرقابل رؤیت برای بیگانگان موضوع: گزارش خلاصه اطلاعاتی فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا خلاصه گزارش اطلاعاتی اروپا در 22 ژوئن شامل چهار مطلب است:

1- شوروی: تولید تسلیحاتی (1978) (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان).

2- یمن شمالی: حمایت تندروهای عرب (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان).

3- دیگر وقایع مهم: (خیلی محرمانه / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان).

4- شرایط اخطار و هشدار: تغییر نکرده است. (طبقه بندی نشده) 1- (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان - همه عبارات) شوروی:تولید تقریبی تسلیحاتی در روسیه افزایشی برابر نزدیک سه درصد در سال 1978 نسبت به سال گذشته را نشان می دهد.

تولید کلی تقریبی به بیش از 83000 سلاح در سال 1978 می رسد که از نظر مقایسه این میزان در سال 1977 به 80500 سلاح می رسد.

اختلاف در سطوح تقریبی منعکس کننده کاهش در تولید ICBM از 305 فقره در سال 1977 به 205 فقره در سال 1978 می باشد، چون تولید سری SS-16و SS-11 به پایان رسیده است. در همان حال، تولید SS-20 از نوع IRBM تقریبا مضاعف شده و به تعداد 130 سلاح بالغ گردیده است. تولید SS-21 و SS-22 از نوع SRBM نیز افزایش یافته است، در حالی که تولید SS-X-23هنوز در مراحل تولید آزمایشی است.

با وجود اینکه تولید کلی ICBM کاهش یافته است، ولی تولید جدیدترین نوع SLBM یعنی SS-N-18به میزان 5 برابر یعنی از 20 فقره در 1977 به 180 فقره در سال 1978 افزایش یافته است.

و نیز افزایش مهمی در تولید سلاحهای سام پیش بینی می شود که از تولید کلی 50700 سلاح در سال قبل به 53400 سلاح در سال 1978 رسیده است.

در تولید سلاحهای دریایی و سلاحهای ضد تانک، یا سلاحهای هوا به زمین، تغییری حاصل نشده است. هنوز رقمی در رابطه با تولید سلاحهای هوا به هوا به دست نیامده است (منبع: آژانس اطلاعاتی دفاعی).

2- (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان - همه پاراگرافها) یمن شمالی: عراق و لیبی اخیرا و به طور غیرمنتظره ای اعلام کمک مالی برای یمن شمالی را نمودند. گویا این مسئله برای یمن شمالی خیلی حیاتی بوده است و ممکن است باعث شود که صنعا به تعادل روابط با عربستان سعودی و آمریکا بپردازد.

در اوایل ماه ژوئن، الغانی نخست وزیر یمن شمالی از عراق یک کمک 300 میلیون دلاری به مدت 5 سال دریافت کرد. بنابه اظهارات بسیاری از منابع بهبود روابط بین عراق و یمن شمالی که نشانگر نارضایتی بغداد از فعالیت شوروی در یمن شمالی بود، تمایل بغداد را به حمایت از صنعا در تضادش با عدن نشان می دهد. اخیرا الغانی سفری به لیبی داشت که پس از روبرو شدن با استقبالی گرم به امضای چند قرارداد در زمینه کمک های فنی و اقتصادی پرداخت لیبی در ماه اکتبر اخیر در تلاش برای سقوط دولت صنعا دست داشت، این صمیمیت وی با صنعا بسیار شگفت انگیز و جالب است.

به نظر آژانس اطلاعاتی دفاعی عراق و لیبی حداقل تا حدی به وسیله خواست مشترکشان در محدود

ص: 653

ساختن نفوذ سعودی و آمریکا در یمن شمالی تحریک شده اند و می خواهند مطمئن شوند که او نیز به محور ضدساداتی بغداد می پیوندد.

رئیس جمهور صالح که در مورد کارآیی حمایت سعودی و آمریکا خوش بین است ممکن است به وسیله تندروهای عرب مجبور شود روابط میانه روتری را با واشنگتن در پیش گیرد و منبع سلاحهای خود را در جای دیگری انتخاب کند (منبع: آژانس اطلاعاتی دفاعی).

3- (خیلی محرمانه / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) دیگر وقایع مهم:

الف: (خیلی محرمانه) منطقه پیشرو: دیروز ستاد فرماندهی نیروها GSFG در 79-001 جنوب غربی آلمان شرقی منطقه را محدود اعلام کرد که از 22 ژوئیه تا 2 ژوئن طول می کشد. از ژوئیه 1978 این اولین باری است که شوروی منطقه را محدود اعلام کرده است (USAREUER).

ب: (طبقه بندی نشده) پرتغال / یوگسلاوی: رئیس جمهور پرتغال اینز، در 28-25 ژوئیه سفری رسمی به یوگسلاوی خواهد کرد (مطبوعات) ج: (خیلی محرمانه) ترکیه: با آخرین تغییر ریاست مستقل در حزب حاکم جمهوری خواه خلقی، دولت و مخالفین هر یک 222 کرسی را در اختیار گرفته اند، حالا به نظر می رسد که توان مخالفین در به سقوط کشانیدن دولت اجویت قبل از تابستان یعنی 3 ژوئیه تخفیف یافته است. (سفارت آمریکا در آنکارا).

د: (خیلی محرمانه) ایران: کسب اطلاعات بیشتر درباره دستگیری ژنرال طوفانیان نشان داد که برادرش هادی به وسیله نیروهای انقلابی دستگیر شده است. دلیلی نداریم که بگوییم ژنرال طوفانیان هنوز در ایران به سر می برد (دفتر وابسته دفاعی ایالات متحده، تهران - ستاد فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا).

ه : (خیلی محرمانه / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) اوگاندا: حدود 5000 نفر اوگاندایی دیروز به طرفداری از رئیس جمهوری پیشین لول به تظاهرات پرداختند. دولت تظاهرات را غیرقانونی خوانده و برخورد با آنها را نیز در همان روال اعلام کرده است.

گزارش مطبوعاتی حاکی از هفت نفر زخمی هنوز تأیید نشده است. بنابه گزارشها گروهی در ساختمان پارلمانی تجمع کرده اعلام اعتصاب عمومی در سرتاسر منطقه جنوبی اوگاندا کردند. (آژانس اطلاعاتی دفاعی) 4- (طبقه بندی نشده) هشدار و اخطار: در بخش هشدارها و اخطار امروز یعنی 22 ژوئن 1979 تغییری حاصل نشده است (منبع: ستاد فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا J2).

ملاقات مقام سفارت شوروی

سند شماره (58) تاریخ: 22 ژوئن 79 - 1 تیر 58 خیلی محرمانه از: وزیر امور خارجه در واشنگتن دی .سی به: سفارت آمریکا در مسکو با اولویت موضوع: ملاقات مقام سفارت شوروی 1- (تمام متن خیلی محرمانه) 2- دبیر اول سفارت شوروی گورووی با مسؤول امور خاور نزدیک / ایران (پرشت) تماس گرفت تا به بحث و تبادل نظر درباره شرایط و اوضاع ایران بپردازد. طبق معمول او چیز جدیدی برای ارائه نداشت.

ص: 654

پس از سؤال پیرامون مطالبی که در مطبوعات به طور عمده به چشم می خورد (انتصاب کاتلر به عنوان سفیر، قطعنامه سنا، و غیره) وی به مطرح نمودن سه سؤال که گویا دلیل ملاقاتش بوده است پرداخت:

- آیا دولت کنونی ایران با آمریکا بر سر لغو قرارداد 1959 رابطه خصمانه دارند؟ ما گفتیم که جز بیانیه یزدی مبنی بر اینکه این قرارداد نیز مانند قرارداد 1921 شوروی هنوز تحت بررسی است اطلاع دیگری در دست نداریم. گورووی از اینکه ممکن است ایرانیها قرارداد 1921 را در سفارت شوروی مطرح کرده باشند یا نه اظهار بی اطلاعی نمود.

- بر سر روابط تجاری آمریکا با ایران چه آمده است؟ گفتیم که فروش گندم و دیگر مواد غذایی طبق معمول ادامه دارد، ولی کارهای دیگری نیز در پیش است. گورووی معتقد است که روابط تجاری بین شوروی و ایران از سر گرفته نشده و تکنسینهایی که فرا خوانده شده بودند هنوز بازنگشته اند، ولی بعضی از این متخصصین در طول بحران نیز در محل کار خود مانده اند. گورووی اظهار داشت که شوروی مایل است کمکهای فنی و تجاری خود را از سر گیرد ولی منتظر است ایران نیز در قبال فروش گاز همکاری نماید.

- آیا ما بر سر این موضع که نفوذ خمینی دچار فرسایش شده است هم عقیده هستیم؟ بر سر این موضع که در نهضت انقلابی شکافهایی ایجاد شده هم عقیده بودیم، ولی معتقد نیز بودیم که قدرت خمینی هنوز هم به قوت خودش باقی است. گورووی سعی کرد درباره زخم زبانهایی که خمینی به سفیر شوروی وینوگرادوف زده است صحبت به میان نیاورد.ونس

بحث های رایزن سیاسی درباره ایران

سند شماره (59) تاریخ: 27 ژوئیه 79 - 5 مرداد 58خیلی محرمانه از: هیئت نمایندگی آمریکا در سازمان پیمان آتلانتیک شمالیبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن موضوع: بحث های رایزن سیاسی درباره ایران 1- (تمامی متن خیلی محرمانه) 2- در جلسه کمیته سیاسی در تاریخ 26 ژوئیه نماینده بلژیک گفت که سفارت بلژیک در مسکو گزارشی دریافت کرده است مبنی بر اینکه سفارت ایران در آنجا یک پیام شخصی از آیت اللّه خمینی به برژنف فرستاده است، ولی او نتوانسته است مفاد پیام گزارش شده را به دست بیاورد. او پرسیده بود که آیا متفقین اطلاعی ندارند که این گزارش را تأیید کند.

3- علاوه بر این نماینده دولت آلمان غربی مطلب زیر را درباره نظر شوروی نسبت به ایران منتشر کرده است.

4- اقدام مقتضی: در صورتی که واشنگتن یا سفارت آمریکا در مسکو در رابطه با پیام خمینی به برژنف اطلاعی در دست دارند برای ما نیز ارسال نمایند.

5 - آغاز متن رساله دولت آلمان:

الف: در حال حاضر موضع شوروی درباره ایران پر از تضاد است و در مجموع روشن نیست. بدین ترتیب این پیام منعکس کننده چشم اندازی مبهم درباره تحولات سیاسی داخلی در آینده ایران و گرایشهای سیاست خارجی ایران است. همدردی بدون قید و شرط شوروی نسبت به انقلاب ایران که در ابتدا وجود داشت جای خود را به نگرانی بیشتری درباره این واقعیت می دهد که دستگاه رهبری

ص: 655

نامتجانس ایران آماده پذیرفتن فتح بابهای سیاسی و اقتصادی شوروی تا آن اندازه ای که شورویها بدان امیدوار بوده اند، نیست.

ب: بدین ترتیب بیشتر و بیشتر روشن می شود که تقریبا تنها عنصر تصمیم گیری درباره یک موضع مثبت شوروی نسبت به انقلاب ایران این واقعیت است که انقلاب باعث از دست رفتن مواضع غرب در ایران و منطقه شده است معذالک این امر در مقابل نگرانی شوروی در قبال تحولات سیاست داخلی ایران و خطرات ناشی از آن نسبت به منافع منطقه ای شوروی (مثلاً افغانستان و عراق) قرار گرفته است.

ج: اصرار مکرر و موکد شوروی درباره مداخله سایر کشورها در امور داخلی ایران شاید در مرحله ای ختم می شود که منافع شوروی در رابطه با ایران در آن مرحله آغاز می گردد. در چنین اوضاعی ممکن است جالب باشد نظریات چند مقام شوروی را ذکر کنیم و آن اینکه تحولات ایران در حال حاضر موجب نگرانی کشورهای غربی و کشورهای سوسیالیستی است و تمایل خمینی به ایجاد یک کشور اسلامی به کمک یک حزب وحدت طلب اسلامی از لحاظ تاریخی، گامی رو به عقب به شمار می آید.

د: این نظر فراتر از آن می رود که بتوان براساس اظهارات مقام های رسمی شوروی به عنوان یک آغاز محتاطانه سرخوردگی شوروی نسبت به «دستگاه رهبری» کنونی ایران تلقی شود. بعضی از اشارات روحانیت ایران و حکومت ایران از جانب رسانه های گروهی شوروی به عنوان شالوده ای برای انتقاد فزاینده آشکار از گروههای نزدیک به دستگاه رهبری کنونی ایران نقل قول شده است. در عین حال رسانه های گروهی شوروی می کوشند تا درباره بعضی از حوادث ایران اظهار نظرهای مثبتی بنمایند که از آن جمله تصمیمات مربوط به ملی کردن بعضی از صنایع، به عنوان ثابت کننده هواخواهی مداوم شوروی از انقلاب ایران است.

ه : در حالی که فعلاً خمینی در رسانه های گروهی شوروی آشکارا مورد حمله و انتقاد قرار نمی گیرد، نام خمینی به زحمت برده می شود و به زحمت از اظهارات خمینی به مفهومی که برای اتحاد شوروی جنبه مثبت داشته باشد نقل قول می شود. انتقاد رسانه های گروهی شوروی علیه مشاوران وی است. هرچند اتحاد شوروی دلایل کافی برای انتقاد از خمینی در دست دارد، این خویشتن داری شوروی دارای ماهیت تاکتیکی است و مسئله اصولی نیست. طرف شوروی هیچ وجه مشترکی از لحاظ ایدئولوژی با خمینی و انقلاب اسلامی او ندارد. از دیدگاه شوروی هنگامی که خمینی به برکنار کردن نفوذ غرب در ایران کمک کرد، نقش «پیشرو» خود را جهت اتحاد شوروی ایفا کرد و زمانی که انقلاب اسلامی خطری علیه منافع شوروی پدید آورد، شوروی نیز رسما خمینی را نادیده خواهد گرفت. این وضع را می توان از انتقادات مکرر شوروی علیه شایعه مداخله ایران در امور افغانستان مشاهده نمود.پایان متن

تلگرام خلاصه اطلاعاتی فرمانده کل نیروهای آمریکا در اروپا

(سند شماره 60) از: فرمانده کل نیروهای آمریکا در اروپاسری به: AIGتاریخ: 15 ژوئیه 79 - 14 تیر 58 موضوع: تلگرام خلاصه اطلاعاتی فرمانده کل نیروهای آمریکا در اروپا 1- اتحاد جماهیر شوروی 2- فرانسه 3- سایر تحولات مهم 4- وضع IW 1- (شوروی، تمام پاراگرافها سری). در ظرف ماه گذشته شوروی بار دیگر آرایش هواپیماهای حمل

ص: 656

و نقل نظامی را در خارجه افزایش داده و هشت فروند هواپیمای حمل و نقل 12-VTA را در افغانستان مستقر کرده است و بدین ترتیب جمع کل هواپیماهای شوروی که در افغانستان مستقر شده اند به 35 فروند رسیده است.

در حالی که این رقم فقط جزئی از موجودی 560 فروند هواپیمای حمل و نقل و بخش کوچکتری از بیش از 700 فروند هواپیماهای حمل و نقل متوسط و سنگین است که به VTAاختصاص داده شده، در عین حال این بزرگترین رقم هواپیماهای حمل و نقل شوروی است که در خارج از کشور مستقر شده است.

همچنین به نظر می رسد که اعتماد مسکو به عملیات VTA در خارج رو به افزایش است و اینکه شوروی همچنان این نیرو را به عنوان یک ابزار کاملاً مشهود و نسبتا کم خطر برای پشتیبانی از کشورهای خریدار به کار خواهد برد و نفوذ شوروی را در جهان سوم پیش خواهد برد و جای پایی برای حضور نظامی شوروی فراهم خواهد کرد و فرصت را برای تعهد عمیق تر فراهم خواهد نمود (منبع آژانس اطلاعاتی دفاعی).

2- (تمام پاراگرافها سری) فرانسه: هرچند ارتش فرانسه در سال 1976 تجدید سازمان شد و 20 هزار سرباز فرانسوی برای مداخله در کشورهای خارج تعیین شده و نقش اولیه آنها تقویت ارتش اول در صورت بروز یک کشمکش در ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) است، ارتش همچنین امکانات بالقوه واکنش سریع را برای مداخله در جهان سوم حفظ کرده است. از آنجایی که قسمت اعظم نیروهای مداخله گر هوا برد و یا آبی خشکی هستند، بنابراین مجهز به اسلحه سبک و با تحرک زیاد بوده و این نیروها برای ایفای نقش تقویتی خود بسیار مناسب هستند. معذالک این نیروها در صورت بروز یک درگیری به مقیاس وسیع کمتر قدرت ماندن خواهند داشت، زیرا این نیروها فاقد تجهیزات و لجستیک برای انجام عملیات مستقل در خارج در مقابل یک حریف عمده هستند، دو لشگر فرانسوی یعنی لشگر یازدهم هوابرد و لشگر نهم پیاده نظام دریایی به اضافه گروهی از لژیونرهای خارجی تشکیل دهنده نیرویی هستند که برای مداخله در خارج اختصاص یافته اند. لشکر یازدهم هوابرد مستقیما تحت کنترل مقام فرماندهی ملی است و یک گروهان برای آرایش در خارج به حالت آماده باش درآمده اند. هرچند لژیونهای خارجی کمتر از 20% نیروی مداخله گر فرانسه را تشکیل می دهند، این نیروها از جمله حرفه ای ترین نظامیان فرانسوی به شمار می روند. یکی از هنگهای لژیون خارجی ظرف چند ساعت پس از تصمیم برای کمک به زئیر در سال 1978 با چتر در سرزمین کلوزی فرود آمد. بیش از چهار هزار نفر از این سربازان به صورت دوره ای در مستعمرات سابق فرانسه و سرزمین های متعلق به فرانسه در خارج از کشور در پادگانها مستقر شده اند. این تجربه باعث می شود که نیروی لژیون خارجی فرانسه در مناطقی که سربازان ممکن است بعدا برای مداخله به آنجا فرستاده شوند، با محلها آشنا شده و در آن آموزش ببینند. آموزش آنها به اندازه ای جامع است که این نیروها می توانند مثلاً بین تاکتیکهایی که قرار است در مقابل نیروی عرب در مغرب یا ژاندارمهای سابق کاتانگایی در زئیر به کار برند وجه تمایزی قائل شوند. ضعف اساسی این نیرو این است که فرانسه نمی تواند این نیروها را در مسافتهایی بیش از دو هزار مایل مستقر سازد و این به علت کمبود وسائط نقلیه جنگی برای مسافتهای دور است.

به همین ترتیب 48 فروند جنگنده بمب افکن جاگوار که برای پشتیبانی از نیروهای مداخله گر اختصاص یافته اند باید از فرودگاههای نظامی کشورهای دوست وارد عمل شوند و این به علت نقائص

ص: 657

ناوگان نفتکش فرانسه است، زیرا تعداد زیادی از هواپیماهای فرانسه نمی توانند همزمان در خارج مستقر شوند. فرانسویها در پی یافتن راه حلهایی در مقابل این نقائص هستند که از جمله آنها خرید احتمالی هواپیماهای بزرگ حمل و نقل 130 C - و 141C - است. علیرغم این کمبودها و نقصها انتخاب خیالی تاکتیکها و آموزش واقع گرایانه به اضافه تجربیات جنگی اخیر در آفریقا به حفظ کارایی فرانسه در مداخله در کشورهای خارج کمک می کنند، به علاوه ژیسکاردستن رئیس جمهور فرانسه شخصا درباره نیروهای مداخله گر در خارج علاقه خاصی نشان می دهد و این نیروها را یک سرمایه بزرگ تلقی می کند که باید در پشتیبانی از سیاست خارجی فرانسه به کار رود.

3- (سری، غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) سایر تحولات مهم:

الف: (طبقه بندی نشده) الجزایر: مطبوعات فرانسه آزاد شدن احمد بن بلا رئیس جمهوری سابق الجزایر را از زندان (در محل سکونت خود) اعلام کردند.

احمد بن بلا از تاریخ ژوئن 1965 که حکومتش به وسیله بومدین رئیس جمهور فقید الجزایر ساقط شد در یک خانه زندانی شده بود.

ب: (طبقه بندی نشده) غنا: دانشجویان به پشتیبانی از ادامه اعدامها در شهر کوماسی در روز دوشنبه دست به تظاهرات زدند و یک اتمام حجت مشتمل بر هشت ماده در محکوم کردن مداخله بیگانگان در امور غنا تسلیم نماینده FARC کردند (مطبوعات).

ج: (طبقه بندی نشده) سودان: نمیری کشف یک توطئه ضد دولتی برای احیاء کشمکش شمال و جنوب را اعلام کرد (مطبوعات).

د: (طبقه بندی نشده) زیمبابوه: شورشیان سیاهپوست خانه اسقف اعظم ارتدکس یونانی شهر سالیسبوری را روز سه شنبه با سلاحهای کوچک و یک آرپی چی هفت مورد حمله قرار دادند. سپهبد والز فرمانده نیروهای مسلح کشور در فاصله 500 متری از محل حمله که از قرار معلوم علیه او بوده است زندگی می کند (مطبوعات).

ه : (سری - غیرقابل رویت برای بیگانگان) افغانستان: علیرغم بسط عملیات شوروی در بیرون از شهرها چنین به نظر نمی رسد که مخالفان تهدید قریب الوقوعی را برای رژیم به وجود آورند. همچنین از قرار معلوم برژنف گفته است که شوری اجازه نخواهد داد که کابل سقوط کند و اگر پاکستان به مداخله خود ادامه دهد، شوروی مداخله نظامی خواهد کرد (سفارت آمریکا در کابل و آژانس اطلاعاتی دفاع).

و: (محرمانه، غیر قابل رویت برای بیگانگان) اردن: قراردادی برای خرید 36 فروند میراژ اف-1 به ارزش 750 میلوین دلار منعقد شده است که تحویل بخش اول آن ظرف هفده ماه خواهد بود 4- (طبقه بندی نشده) وضع توصیه ها و اخطار (IW): درباره بخش وضع IW برای امروز تغییراتی حاصل نشده است، 5 ژوئیه 1979.

سند شماره (61) تاریخ: 30 ژوئیه 79 - 8 تیر 58قابل توجه سفارتخانه های مسکو و تهران از: هیئت نمایندگی آمریکا در ناتوبه: نمایندگی های وزارت امور خارجه آمریکا به پیوست رساله تهیه شده از انگلیس درباره اثرات بنیادگرایی اسلامی در اتحاد جماهیر شوروی که از

ص: 658

سوی هیئت نمایندگی انگلیس به اعضای کمیته سیاسی داده شده است ارسال می گردد.

خیلی محرمانه هیئت نمایندگی انگلیس در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بنیادگرایی اسلامی و اتحاد شوروی 1- در جریان دیدار لرد کارینگتون وزیر امور خارجه انگلیس از دهلی نو در تاریخ دوم و سوم ژوئیه آقای واج پایی وزیر امور خارجه هند به او گفت که هنگامی که او در ماه گذشته در مسکو بوده است او و آقای دسای (نخست وزیر پیشین هند - م) متوجه نشانه هایی شدند که روسها درباره بنیادگرایی اسلامی نگران هستند. آنها ناراحت بودند از اینکه این ویروس (مقصود بنیادگرایی اسلامی است - م) ممکن است در میان جمعیت مسلمان شوروی پخش شود (واج پایی معتقد بود که این استدلال صحیح است).

2- نظر انگلیس این است که احتمال سرایت تجدید حیات اسلامی در ایران در بین جمعیت مسلمان شوروی و در جاهای دیگر به طور عمده به دلیل شرایط اجتماعی متفاوت در اتحاد جماهیر شوروی و با توجه به اینکه شیعیان بخش کوچکی از مسلمانان شوروی را تشکیل می دهند بسیار کم است. معذالک روسها هر چند وانمود می کنند که از خمینی پشتیبانی می نمایند، به روشنی درباره تحولات ایران ناراحتی نشان می دهند و سخن پراکنیهای رادیو ایران به عربی در انتقاد از وضع اسلام در اتحاد شوروی را چندان هم از روی مهربانی تلقی نمی کنند. رئیس بنگاه سخن پراکنی ایران در ماه مه گذشته گله کرده بود از اینکه اتحاد شوروی در طول موجهای رادیویی ایران با استفاده از دستگاههای فرستنده قوی پارازیت پخش می کند. او به ویژه مدعی شد که در جریان یکی ازسخنرانیهای خمینی در تلویزیون در آذربایجان (مقصود جمهوری آذربایجان شوروی است) پارازیت پخش شده است. اگر این داستان حقیقت داشته باشد این عمل بدان معنی است که برای جلوگیری از اینکه مسلمانان ساکن آذربایجان شوروی (که شیعه هستند) به سخنان آیت اللّه توجه کنند تلاش می شود.

3- اظهارات شورویها درباره اثرات احتمالی تجدید حیات اسلامی در ساکنان مسلمان اتحاد شوروی هرچند کم است، معذالک آغاز به آشکار شدن کرده است. بر طبق گزارشی که در تاریخ یازده ژوئن در روزنامه سوئدی (DagensNyheter) منتشر شده اللخشوکور (اللّه شکور) پاشایف امام بزرگترین مسجد باکو و نایب رئیس امور روحانی قفقاز برای روزنامه نگاران در باکو در حضور نمایندگان دایره مطبوعات وزارت امور خارجه شوروی یک کنفرانس مطبوعاتی تشکیل داد. اللّه شکور از جمله مطالب دیگر چین گفت:

الف) مداخله در امور منطقه ای و سیاست جمهوری به کار مسلمانان مربوط نیست و ارگانهای دیگر و اشخاص برگزیده دیگری وجود دارند که به امور سیاسی می پردازند.

ب) مسلمانان باکو شادی خود را از آنچه در ایران اتفاق افتاده است پنهان نمی دارند. آنها هنگامی که خمینی به ایران بازگشت یک تلگرام تبریکی فرستاده و به خمینی خیرمقدم گفتند و هنگامی که رژیم سلطنتی در ایران سرنگون شد تلگرام دیگری فرستادند.

ج) من دلیلی نمی بینیم که حوادث ایران بدان معنی باشد که اسلام راههای جدیدی را برای نفوذ در اتحاد شوروی باز کند. ما نیازی به جمعیتهای سری نداریم. ما با صوابدید مقامات، کاملاً آشکارا فعالیت می کنیم.

ص: 659

4- گزارش دیگری که اخیرا در برنامه سوئدی رادیو مسکو پخش شد حاکی از این است که یک روزنامه نگار از رهبر مسلمانان کازاخستان (جمهوری قزاقستان یا کازاخستان در آسیای میانه واقع شده است - م) پرسیده بود که آیا اسلام در اتحاد جماهیر شوروی به علت حوادث در ایران و افغانستان یک دوران تجدید حیات را طی می کند یا خیر. این رهبر مسلمانان کازاخستان گفته بود که تعداد مؤمنین به (اسلام) چندان افزایش جدی نداشته است، هرچند موفقیت مسلمانان در کشورهای مجاور یقینا مورد خوشایند مسلمانان (کازاخستان) است.

5- این اظهارات نشان می دهد که مقامات شوروی می خواهند درباره امکان اثرگذاری جدی حوادث ایران و افغانستان در میان مسلمانان شوروی خود را آسوده خاطر جلوه گر سازند. برنامه های اخیر رادیویی که مرتب تکرار می شود و آزادیهایی که ادعا می شود مسلمانان شوروی از آن برخوردارند و احترام به میراث فرهنگی اسلام را از جانب مقامات شوروی (از قبیل احیای مساجد و برگزاری جشن به مناسبت قرن جدید اسلامی) مورد تأکید قرار می دهد، این پیام تاریخی را القا می کند: تقاضاهای معنوی و فرهنگی مسلمانان شوروی از هم اکنون برآورده می شود و بنابراین هیچ گونه ترسی از نفوذهای خارجی لزومی ندارد. معذالک در مقاله ای که اخیرا در نشریه «کمونیست» (شماره 5 سال 1979) از سوی دبیر اول کمیته محلی داغستان نوشته شده نشانه هایی وجود دارد که مقامات حزبی شوروی همچنان در قبال اثرات احتمالی خارجی در مسلمانان شوروی حساسیت نشان می دهند. اوماخانوف از این گله می کند که «تبلیغات امپریالیستی» اخیرا به نحو فعالانه تری درباره احساسات و پیش داوریهای ناسیونالیستی حدسیاتی می زنند، تا ملل سوسیالیست را به جان یکدیگر بیندازد. «مراکز ایدئولوژیک کشورهای امپریالیستی و سازمانهای ناسیونالیستی در تبعید که در خدمت بورژوازی قرار دارند از عقاید پان اسلامیسم و پان ترکیسم به منظور تشدید فعالیتهای براندازی علیه خلقهای قفقاز شمالی استفاده می کنند. آنها درباره مذهب و کاربرد آن بر علیه منافع شوروی تردیدی ندارند. مثلاً رادیوی بورژوازی در برنامه های خود درباره احساسات مذهبی مسلمانان معتقد و مؤمن تأکید می کند.» این چنین اظهار نگرانیها تازگی ندارد (هرچند اشاره هایی به پان اسلامیسم و پان ترکیسم کمتر به چشم می خورد) و به احتمال انگیزه آنها حوادث ایران و افغانستان نبوده است.

6- تمامی این مطالب بر آگاهی ما چیزی نمی افزاید و ما همچنان در حال حاضر تمایلی نداریم به اینکه قضاوتهای قبلی خود را مورد تجدید نظر قرار دهیم. معذالک اوضاع ممکن است تغییر یابد هر چند مدارکی درباره نفوذ بنیادگرایی اسلامی در مسلمانان شوروی به دشواری ممکن است به دست آید. تعبیر آن بسیار دشوار است. ما از نظریات سایر متفقین خود استقبال خواهیم کرد.

نامه خمینی به برژنف

سند شماره (62) تاریخ: 1 اوت 79 - 10 مرداد 58خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در مسکوبه: وزیر امور خارجه در واشنگتن دی. سی با اولویت موضوع: (خیلی محرمانه) نامه خمینی به برژنف 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- گزارش پیام شخصی خمینی به برژنف که در مباحثه مشاورین سیاسی درباره ایران مطرح شده بود

ص: 660

(تلگرام عطف)، در میان گروههای دیپلماتیک شوروی نیز در جریان است، ولی هیچ کس، حتی رؤسای اجلاس نمایندگی چهار جانبه نیز از محتوای آن اطلاعی ندارند. بنابه گزارشات رسیده این پیام توسط سفیر ایران به و. و. کوزنتسف معاون ریاست عالی شوروی در جلسه ای که سه ساعت به طول انجامیده تقدیم شده است.

3- یکی از دیپلماتهای پاکستانی که مستقیما در این باره از سفارت ایران سؤال کرده بود اخیرا در 31 ژوئیه تأیید نمود که پیامی از طرف خمینی به کوزنتسف داده شده است، ولی وی گفت که سفارت از سخن گفتن پیرامون محتوای آن پیام خودداری می ورزد. گاریسون

مکاتبه بین خمینی و برژنف

سند شماره (63) از: هیئت نمایندگی آمریکا در ناتو (پیمان آتلانتیک شمالی)خیلی محرمانه به: وزیر امور خارجه در واشنگتن دی - سی با اولویتتاریخ: 6 اوت 79 - 16 مرداد 58 موضوع: (خیلی محرمانه) مکاتبه بین خمینی و برژنف 1- (تمام متن خیلی محرمانه) 2- نمایندگان هم پیمان در مشاوره سیاسی اول اوت درباره محتوای نامه خمینی به برژنف صرفا اظهار بی اطلاعی کرده اند (تلگرام عطف). ولی نماینده ایتالیایی گزارش داد که مکالمه ای بین سفارت ایتالیا و مقامات سفارت شوروی در تهران صورت پذیرفته است. به گفته مقامات روسی، برژنف نیز برای خمینی نامه ای فرستاده است. مقامات روسی درباره نامه خمینی یا محتوای نامه برژنف حرفی به میان نیاوردند، ولی به ایتالیاییها گفتند که شوروی در رابطه با چند عمل رژیم خمینی که به روابط دو جانبه «لطماتی» وارد می کند چندان خوشحال نیست. یکی از فعالیتهایی که سبب نارضایتی روسها شده عبارت است از تبلیغات «حکومت اسلامی» که از شوروی انتقاد می نمایند. گیلتمن

بحثهای مشاوران سیاسی و روابط ایران و شوروی

سند شماره (64) تاریخ: 7 اوت 79 - 16 مرداد 58خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در تهرانبه: نمایندگی آمریکا در سازمان ناتو آمریکا موضوع: بحثهای مشاوران سیاسی و روابط ایران و شوروی 1- (تمام متن خیلی محرمانه است).

2- پیامی که نماینده بلژیک به آن اشاره می کرد احتمالاً همان پیامی است که وسیله سفیر ایران در مسکو محمد مکری در بازگشت اخیرش به مسکو رسانده شده است: متن پیام به شرح زیر است: «بسمه تعالی: 23 ژوئن 1979، حضرت لئونید برژنف ریاست جمهور شوروی. از پیام محبت آمیز و علاقه ای که نسبت به جمهوری اسلامی ایران ابراز داشته اید کمال امتنان را دارد. از خداوند متعال موفقیت و حسن نیت مردم روسیه را خواستار بوده و امیدوارم که جمهوری اسلامی ما که براساس وحدت کلمه و انقلاب اسلامی عزیزمان و ملغی ساختن رژیم شیطانی پایه گرفته نقش مهمی را در اتحاد و اتفاق ملل دنیا ایفا کرده، صلح و کامیابی به همراه آورد، همان طور که آرزوی ملت ما و اسلام است.

روح اللّه موسوی خمینی»

ص: 661

3- نامه دولت آلمان فدرال که در اجلاس 26 ژوئیه ارائه شد از نظر ما بسیار جالب بود. از نظر ما هم روسیه در ایران مواجه با یک اشکال شده است. از نظر ما دلایل احتمالی بسیاری سبب شده بود تا آنها روابط خود با شاه را قطع کرده، به اتحادی نامیمون با خمینی و نهضت اسلامیش دست بزنند. این دلایل عبارتند از:

- وجود نداشتن راه حل دیگر. در زمستان گذشته ظاهرا تمام برگهای برنده در دست خمینی بود. حزب توده (کمونیست) طرفدار مسکو در ایران تضعیف شده بود و اعتبار خود را نیز از دست داده بود. «گروه» پیشرفته سیاسی دیگری نیز وجود نداشت که آن قدر قدرت داشته باشد. که با خمینی مبارزه کرده و یا آماده کار با روسها علیه او باشد.

- امید به دست آوردن سود به ضرر ما. ما به خاطر حمایت و ارتباط طولانی با شاه دشمن شماره یک خارجی نیروهای ضد شاه به شمار می رفتیم. روسها نیز از این نظر مصون نبودند، ولی میزان این مصونیت در مقایسه با ما خیلی کم بود. کاهش نفوذ قابل ملاحظه ما از نظر شورویها بسیار خوشایند است، حتی اگر کسب نفوذ در ایران توسط خود آنها نیز با اشکال مواجه شود.

- ترس از عدم ثبات در بخش جنوبی شوروی. از نظر ما اوضاع طوری است که با وجود آماده بودن شوروی در بهره برداری از آشفتگیها، مسکو در نظر ندارد به خاطر آشوب از آشفتگی بهره برداری نماید. با رفتن شاه، نهضت اسلامی خمینی امکان ایجاد یک حکومت مرکزی قوی را دارد.

- تمایل به حفظ منافع اقتصادی خود در ایران. در سالهای اخیر شوروی با ایران روابط تجاری بسیاری برقرار ساخته بود که البته قابل مقایسه با این روابط از طرف بعضی از ملل غربی اصلاً نیست. گازی که از طریق IGAT-I منتقل می شد و سهم عمده ساختمان IGAT-II که فقط برای روسها نگاهداشته شده بود و منافعی که از طریق این تجارت سه جانبه عاید می شد دارای اهمیت بسیار برای مسکو بود.

4- هنوز هم راه حل قطعی برای خمینی وجود ندارد، که به نظر ما تنها دلیل مبنی برآن است که شوروی تاکنون خمینی و نهضت او را مردود نشمرده است. البته دلایل بسیاری وجود دارد که براساس آنها می توان احتمال داد که آنها هرگاه بخواهند می توانند علیه او عمل نمایند. مثلاً در حالی که مقامات جدید ایران با شوروی و آمریکا علیرغم نحوه مرسوم در زمان شاه به طور یکسان برخورد کرده اند، این کارها نمی تواند تسلی خاطر شوروی را فراهم کند، چون در اکثر مواقع این هر دو در اجتماعات اسلامی مورد انتقاد قرار می گیرند. علاوه بر اینها، واقعیت شرایط ایران حداقل بر دولت موقت ایران تأثیر می گذارد و دولت موقت می فهمد که موضعگیری او در ایران به نفع روسیه نیز نمی باشد. در این رابطه می توان از آشوب در کردستان نام برد که نیاز به یک نیروی نظامی در برخورد با آن را مبرم ساخته است، که این نیز به نوبه خود تجدید روابط نظامی با آمریکا را لازم ساخته است. علاوه بر این با وجود گذشت 6 ماه از انقلاب اوضاع سیاسی همچنان آشفته است. دولت موقت ایران برتری خود را در اداره امور دولتی و سازمان غیر رسمی دولت، کمیته های انقلاب و شعبات آن که اغلب قدرت سیاسی اعمال می کنند را نتوانسته نشان دهد و ظاهرا نمی تواند از نظر فنی به اداره امور ایران در سطح ملی بپردازد. روسها حتما این عدم ثبات درونی ایران را در نظر گرفته اند بخصوص که همین بی ثباتی می تواند تهدیدی بر منافع روسیه در مکانهایی از قبیل افغانستان باشد.

6- بالاخره، ظاهرا روسها بیشتر از هرکس دیگر در معاملات با ایران بعد از انقلاب سود برده اند. انتقال

ص: 662

گاز از طریق IGAT-I هنوز به سطح قبل از انقلاب نرسیده است. علاوه بر این، ایرانیها از روسیه خواسته اند که قیمت پرداختی برای گاز را بالاتر ببرد و ساختمان IGAT-II نیز ممکن است اصلاً آغاز نگردد.

7- ما نیز با گزارش دولت آلمان فدرال موافق هستیم که «خمینی رسما وسیله روسها زمانی که انقلاب اسلامی به تهدید منافع شوروی بپردازد مردود شمرده خواهد گردید». لیکن، ایجاد یک چنین خطی به آسانی قابل تشخیص نیست. ما احساس می کنیم که روسها به تجدید نظر در سیاست خود در قبال خمینی پرداخته اند، ولی هنوز نتوانسته اند بفهمند که زمان تغییر سیاست فرا رسیده است. نتیجه این است که تا زمانی که اوضاع به همین آشفتگی چند ماه اخیر باقی بماند از طرف روسها همین سردرگمی در قبال ایران و انقلاب اسلامی نشان داده می شود. لینگن

عقیده مأمور سیاسی شوروی در رابطه با ایران و افغانستان

سند شماره (65) تاریخ: 10 اوت 79 - 19 مرداد 58خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در مسکوبه: وزیر امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: عقیده مأمور سیاسی شوروی در رابطه با ایران و افغانستان 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- خلاصه: در هشتم اوت یکی از مقامات کمیته دولتی روابط اقتصادی بین المللی شوروی در جلسه ای با حضور مقامات سفارت اظهار داشت که همکاریهای اقتصادی ایران و شوروی از زمان تغییر رژیم حکومتی در تهران کاهش یافته است. در رابطه با انتقال گاز ایران به شوروی وی گفت که اکنون شوروی دیگر فکر نمی کند که انتقال گاز مربوطه از طریق خط لوله IGAT-I به میزان قبلی برسد. وی اظهار داشت که هنوز نتوانسته اند نظر نهایی ایرانیها را در رابطه با خط لوله IGAT-IIبدانند. پیرامون روابط اقتصادی شوروی با افغانستان با خوش بینی صحبت کرده گفت که درباره حاد بودن اوضاع داخلی این کشور اغراق زیادی شده است و کار پیرامون پروژه های همیاری مهم به هیچ وجه متوقف نشده است. پایان خلاصه 3- مقامات سفارت در هشتم اوت با نامیک یاکوبف رئیس دپارتمان کمکهای اقتصادی دپارتمان کشورهای غربی و خاورمیانه که برنامه های کمک اقتصادی و نظامی خارجی شوروی را اداره می کند تماس گرفتند. در این جلسه پل یاکون مقام دفتر مربوط به آمریکا و آفونین از قسمت اروپای غربی حضور داشتند. آنچه در ذیل می آید نکات مهمی از این بحث است که اصولاً بر روابط اقتصادی بین شوروی و ایران و افغانستان استوار است.

4- یاکوبف اظهار داشت که درست است که «وقایع اخیر ایران» سبب کاهش روابط اقتصادی شوروی با این کشور شده است، ولی باعث نشده است که شوروی تکالیف خود را در قبال ایران انجام ندهد. چون رژیم جدید تهران هنوز در حال شناخت اولویت در زمینه پیشرفت است که البته این تصمیماتی درونی هستند و شوروی به آنها احترام می گذارد. در حال حاضر ایران به این کمیته پیشنهاد پروژه همکاری را نداده است (یاکوبف خاطر نشان ساخت که بازدید یک عده از نمایندگان متخصص در امور فلزات در ماه ژوئیه فقط در رابطه با جنبه های فنی کارخانه های ذوب آهن اصفهان صورت گرفته است)، در تهران با

ص: 663

شاچکف ریاست این هیئت نمایندگی تنها در مورد تکمیل پروژه ها بحث شده بود. ولی نکات موجود حاکی از آن است که ایرانیها مایل به همکاری در زمینه انرژی الکتریکی و حمل و نقل می باشند (.... مدرن سازی و تولید ماشین سواری). یاکوبف در ادامه خاطر نشان ساخت که برخلاف کمکهایی که از طرف غرب می شود کمکهایی که از طرف شوروی می شود و بیشتر بر ایجاد اهداف صنعتی مورد نیاز متمرکز است و برای ایرانیها حتما خالی از منافع نخواهد بود.

5- زمانی که در مورد آینده حمل گاز ایران به آمریکا از وی سؤال شد (0- (9؟7،- 8 - 5 - 5 - 8، 8 - 5/443، 5891 -/94)(1) ایران تولید نفت خام خود را بین 5/3 تا 4 میلیون بشکه در روز کاهش می دهد، که حمل (5 -87 - 497 - 5 - 53 - 8 - 0 - 91) را به ناچار پایین خواهد آورد. این موضوع مستقیما در رابطه با تصمیم گیریهای داخلی ایران است که خالی از تبعیض نیز نخواهد بود. وی درباره مذاکرات پیرامون قیمتها اظهار نظر ننمود. در رابطه با IGAT وی گفت که دولت ایران هنوز پیرامون احداث خط لوله IGAT-IIتصمیم نهایی را نگرفته است. وی تأثیر عدم احداث خط لوله IGAT-IIرا بر شوروی کم اهمیت تلقی کرد گفت که قرار داد حمل گاز سه جانبه باعث شده است که قسمت اعظم گاز ایران به کشورهای اروپای غربی صادر شود، در حالی که فقط «عایدات بسیار جزئی» نصیب شوروی می گردد. ولی اعتراف نمود که نتیجه لغو قرارداد احداث این خط لوله این خواهد بود که شوروی نتواند به تعهدات صادراتی خود به غرب و نیز به تعهدات درونی خود در رابطه با گاز عمل نماید.

6- یاکوبف درباره افغانستان موضع شدیدتری اتخاذ کرده گفت بر خلاف بیانات ناظران غربی رژیم افغانستان از ثبات بیشتری برخوردار است، ولی آنچه مسلم است اوضاع داخلی حاضر به هیچ وجه بر رخدادهای همکاری اقتصادی بین شوروی و افغانستان تأثیر نمی گذارد. ایجاد یک مجتمع بر رودخانه KDCHKA (که بنا به گزارشات اخیر مطبوعاتی دربرگیرنده ساختمان یک سد، یک مخزن نفتی، یک کارخانه سیمان سازی، یک پارک موتوری و دیگر پروژه ها می باشد) و بهره برداری از یک مخزن نفتی که اخیرا در شمال افغانستان کشف شده (که یاکوبف آن را نه چندان بد» توصیف کرده است) و تأسیس نیروگاهها قسمت اعظم تلاش را به خود معطوف ساخته است. اعتبارات «مورد لزوم» برای این پروژه ها حتما تأمین خواهد گردید.

درباره چند قرارداد اقتصادی دوجانبه ای که در MRRمنعقد شده بود از وی سؤال شد. یاکوبف در جواب گفت درباره ارزش و ترکیب مناسبات تجاری دوجانبه هنوز اطلاعی در دست نیست، ولی در رابطه با برنامه پنج ساله جدید افغانستان این مناسبات هماهنگی خواهند یافت. کالاهایی که برای تحویل در این قراردادها آمده عبارتند از قند، غله، محصولات نفتی، و دیگر مواد خام صنعتی. در رابطه با غله وی گفت که روسها موافقت کرده اند حدود یکصد هزار تن غله به افغانستان ارسال دارند، ولی درباره رقم دقیق این محموله اطلاعی در دست ندارد چون تصمیم نهایی به وسیله وزارت بازرگانی خارجی اتخاذ می گردد. وی اضافه کرد نیاز افغانستان به گندم چندان مشخص نیست چون «امسال آنها محصول خوبی را» برداشت می کنند.

7- یاکوبف گفت که واقعیت دارد که شوروی پرداخت وامهای اقتصادی خود به این کشور را ده سال به تعویق انداخته است، ولی وی گفت که این کار برای افغانستان منافع بسیار ناچیزی به همراه خواهد داشت،

ص: 664


1- اعداد و ارقام موجود در متن سند مربوط به ارقامی است که به خاطر اشکال در دستگاه تلکس تبدیل به حروف نشده اند.

چون افغانها در گذشته ادعا می کردند که شوروی از آنها هیچ گاه برای پرداخت دیون خود ارز دریافت کرده است. بنابراین تعویق و یا تمدید مدت بدهی به این معنی است که شوروی صادرات افغانستان به این کشور را نیز کاهش خواهد داد.

(اظهار نظر: در صورتی که این موضوع صحت داشته باشد افغانها باید بازاری برای فروش صادراتی که قبلاً قرار بود به شوروی بفرستند پیدا کنند).گاریسون

مسائل و مشکلات قومی و ملیتی در اتحاد شوروی

سند شماره (66) تاریخ: 27 اوت 79 - 5 شهریور 58سری از: وزارت امور خارجه - واشنگتنبه: سفارت آمریکا در کابل رونوشت به تهران موضوع: مسائل و مشکلات قومی و ملیتی در اتحاد شوروی 1- تمام متن - سری 2- دولت ایالات متحده درگیر تلاش طویل المدتی است که از اواسط سال 1978 جهت بالا بردن سطح آگاهی و شناخت دولت ایالات متحده از اقلیتها و اقوام و ملیتهای مختلف موجود در شوروی آغاز شد.

بیش از یکصد قوم مختلف در داخل مرزهای شوروی زندگی می کنند. با توجه به تحولات اجتماعی و جمعیتی که در حال حاضر در اتحاد شوروی صورت می گیرد اهمیت اقوام اقلیت احتمالاً افزایش خواهد یافت و ممکن است برای رهبران اتحاد شوروی دردسرهایی تولید کند. اخیرا در مقاله مهمی که در روزنامه پراودا به چاپ رسید اهمیت تداوم مسئله ملیت و قومیت برای رهبران شوروی، حقیر و ناچیز جلوه داده شد.

3- به منظور بالا بردن سطح آگاهی دولت ایالات متحده از مسائل مربوط به ملیت و قومیت (در شوروی)، به سفارت (آمریکا) در مسکو و ادارات مربوطه رهنمودهای کلی داده شده است تا در این زمینه گزارش دهند. این رهنمودها جهت اطلاع گیرنده های فوق الذکر تکرار می گردد 4- یکی از موضوعاتی که در مورد آن اطلاعاتی مورد نیاز است هر نوع رابطه ای است که عملاً یا احتمالاً (مثلاً در زمینه های سیاسی، اقتصادی - اجتماعی یا فرهنگی) بین اقلیتهای قومی و گروههای خارج از اتحاد جماهیر شوروی وجود دارد. (بدین وسیله) از گیرندگان (این نامه) درخواست می گردد تا مراقب ارتباطات و روابط بین ملتهای مختلف در اتحاد شوروی و گروههای ساکن در کشورهای میزبان بوده و در این زمینه گزارشهای لازم را ارسال دارند.کریستوفر

عکس العمل تبلیغاتی مسکو در رابطه با «نیروهای واکنش سریع»

سند شماره (67) محرمانه عکس العمل تبلیغاتی مسکو در رابطه با «نیروهای واکنش سریع»:27 اوت 79 - 5 شهریور 58 از زمانی که قرارداد سینای یک موجب ورود یک گروه ناظر آمریکایی به خاورمیانه جهت اجرای قرارداد گردید، روسها نسبت به افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه حساسیت بسیار نشان داده اند.

یکی از علل تشدید حساسیت آنها نیز بحث و گفتگوهای مطبوعاتی مداوم بوده است که هدف از این حضور نظامی را تصرف حوزه های نفتی عربی بیان می کنند.

ص: 665

ولی روسها بالاخره دریافته اند که مداخله خود آنها در منطقه (یعنی یمن جنوبی) ممکن است این تمایل را در آمریکا پدید آورده باشد که بخواهد با قدرت تمام به نقاطی وارد شود که آمریکا در آنجا منافعی دارد.

آنها باید همیشه این احتمال را در مد نظر داشته باشند که ارسال ناو کانستلیشن به دریای سرخ در بحران یمن اولین گام این گونه ای می باشد.

حساسیت شوروی درباره «نیروهای واکنش سریع» پیشنهادی پنتاگون نشانگر این ترسها و سوءظن می باشد و بالاخره نشانگر این سوءظن است که شاید آمریکا تصمیم گرفته است در رقابت برای گسترش نفوذ در خاورمیانه میزان تضاد را تشدید نماید و شوروی را با وادار کردن به پیروی از یک سیاست فعال در آنجا به مخاطره بیفکند.

تبلیغاتی که علیه نیروهای واکنش سریع به راه افتاده و استدلالهایی که در محکومیت آنها به کار می رود، نشانگر این واقعیت است که این موضوع در محاسبات شوروی از حساسیت و اهمیت بسیاری برخوردار است. البته موضوع اصلی تبلیغات سنتی شوروی لکه دار نمودن تصویر «امپریالیسم» آمریکا بوده است. لیکن شوروی نگران از این است که مبادا نیروهای واکنش سریع اقدامی جدید از طرف آمریکا در قدرت نمایی علیه منافع جهانی شوروی باشد. با در نظر گرفتن گسترش استعداد نظامی و سیاسی شوری (و کوبا)، این قدرت نمایی امکان برخورد مستقیم ابرقدرتها را تشدید خواهد نمود.

خط تبلیغاتی طبق خط جاری تبلیغاتی شوروی، آمریکا «مدتی» پس از شکست در ویتنام رسما اعلام کرد که «ویتنام دیگری» ایجاد نخواهد کرد و از مداخله نظامی مستقیم و همه جانبه در خارج از آمریکا خودداری خواهد کرد، ولی در حال حاضر عقیده مداخله نظامی بار دیگر توجه را به خود معطوف کرده است. آمریکا سیاست خارجی «دوران بعد از ویتنام» را در مورد تجدید نظر قرار داده و یا بهتر است گفته شود در نظر دارد سیاستهای قبل از ویتنام خود را به کار گیرد و با استفاده از نیروهای مسلح خود به اهداف سیاسی نائل آید.

بنابه تعبیر شوروی، گذشت «فاجعه ویتنام» و بازگشت استراتژی مداخله نظامی ناشی از زوال نفوذ آمریکا در خاورمیانه بوده است. سرنگونی شاه مسئله دسترسی به منابع نفتی را به طرز حادی برای واشنگتن پیش کشید و نگرانی در مورد سرنوشت منابع انرژی خاورمیانه موجب شد که واشنگتن رسما اعلام نماید که قصد دارد یک نیروی واکنش سریع 110000 نفری آموزش دیده و مجهز را آماده کند تا در صورت لزوم حوزه های نفتی را تصرف نماید.

ستاره سرخ (21 مرداد 1358) این «سپاه» را متشکل از لشگر 82 هوا برد، لشگر متحرک هوایی 101، 2 لشگر دریایی و عناصر پشتیبانی نیرومندی چون جت جنگنده، بمب افکن، هواپیماهای ترابری، ناوهای هواپیما بر و ناوشکن، تانکر و ناوهای نیروبر به عنوان بخشی از نیروهای مداخله گر آمریکا توصیف کرده است. این نشریه می گوید، نیروی بزرگتر مرکب از 600000 نفر است که حدود 22 درصد از کل بودجه دفاعی آمریکا در زمینه آن مصرف می گردد.

بنابه گفته منابع روسی، ایجاد این نیروی واکنش سریع، تنها بخشی از استراتژی کلی آمریکا در قبال خاورمیانه را نشان می دهد. بنابه گزارش مسکو، مطبوعات آمریکایی از طرح مربوط به ایجاد یک ناوگان

ص: 666

پنجم جهت استقرار در شمال غربی اقیانوس هند و نزدیکی شبه جزیره عربی، گسترش پایگاههای دریایی آمریکا در جزیره بحرین در خلیج فارس، و تأسیس یک پایگاه دریایی عظیم در دیه گوگارسیای اقیانوس هند سخن گفته اند.

جاه طلبی های خاورمیانه از نظر شوروی، ضرورت گسترش قدرت همه جانبه دریایی آمریکا در خلیج فارس مستقیما از وخامت اوضاع آمریکا در این منطقه ناشی می گردد. پنتاگون «طرح مربوط به مستقر نمودن نیروهای مسلح آمریکا در شبه جزیره عربی و منطقه خلیج فارس» را در طول تضاد یمن در اوایل سال 1358 مورد بحث و تبادل نظر قرارداد (ایزوستیا 12 تیرماه 1358).

لیکن با «تقاضای آمریکا مبنی بر ایجاد پایگاههای نظامی در کشورهایی چون عربستان سعودی»، «واشنگتن در اکثر موارد مجبور شده است از حضور نظامی خود در مناطق مجاور، استفاده کند.» (پراودا 16 مرداد 1358).

طبق نظریه مسکو، مأموریت نیروهای واکنش سریع، گرچه در اصل صف آرایی در خاورمیانه است تا سیل نفت از خلیج فارس قطع نگردد و نیز کشورهای خاورمیانه با ایجاد نوعی تهدید واقعی در رابطه با مداخله نظامی متوحش «شوند»، ولی مأموریت کلی این نیرو فراتر از این منطقه را نیز در برمی گیرد (رادیو مسکو، 14 مرداد 1358).

برژنسکی مشاور امنیت ملی گویا این مطلب را در سخنرانی 11 مرداد ماه عنوان کرده است. در این بیانیه وی گویی گفته است که «تلاش کرده است که آمریکا بار دیگر نقش پلیس جهانی خود را ایفا کند» و ظاهرا از «مسؤولیت استراتژیک» واشنگتن نه تنها در قبال خاور نزدیک بلکه در قبال اروپای غربی و خاور دور و نیمکره غربی سخن گفته است. برژنسکی تحت عنوان «شرایط اضطراری» نیروهای واکنش سریع را عامل حمایت از «منابع آمریکا» در تمام «نقاط مشوش» زمین توصیف کرده است (ستاره سرخ، 21 مرداد 1358).

در اینجا نیز ، نیروهای آمریکایی باید در تمام نقاط جهان تحت حمایت دریایی واقع شوند. اعلامیه اخیر پنتاگون مبنی بر اینکه ناوها و هواپیماهای آمریکایی از محدوده مرسوم آبی سه میلی استفاده خواهند کرد به معنی آن است که «ناوهای جنگی آمریکا علیرغم محدودیتهای موجود در سواحل کشورهای مختلف پهلو خواهند گرفت و پرچم آمریکا را به اهتزاز در خواهند آورد...» (نشریه قبلی).

طبق اظهارات رادیوی صلح و پیشرفت (22 مرداد 1358)، هدف آمریکا نه تنها حراست از «نیروهای ضربتی آمریکا در حمله و تصرف حوزه های نفتی دیگر کشورهاست»، بلکه می خواهد با این کار و با نزدیک ساختن نیروهای دریایی آمریکا به سواحل کشورهای مستقل علاوه بر باج دادن، آنها را متوحش نیز بنماید.

تاس (18 مرداد 1358) خاطر نشان ساخت: «آمریکا در نظر دارد با استفاده از ناوهای جنگی خود نه تنها کشورهای «مصمم» جهان سوم را بترساند، بلکه می خواهد به این ترتیب رژیمهایی را که علنا به دستورات آمریکا گردن نهاده اند حمایت نماید.»

ص: 667

اتخاذ دوباره سیاست مداخله نظامی شوروی موضع «جدید» آمریکا را ناخوشایند یافته و آن را ریاکارانه و بد یمن خوانده است. مفسرین روس مدعی شده اند که که این امر نشان گر تمایل دولت آمریکا به گسترش نفوذ در رویدادهای مناطق سرتاسر جهان که به دلخواه آنان را مناطق حیاطی برای منافع آمریکا طبقه بندی کرده است ... از طریق قدرت نظامی آمریکا می باشد». (ستاره سرخ، 21 مرداد 1358) سیاستهای آمریکا به گونه های زیر توصیف می کند:

- «مملو از ماجراجویی های خطرناک نظامی جدید» (ستاره سرخ 10 تیرماه 1358). به طور مثال امکان دارد که آمریکا می خواهد با استفاده از نیروهای ویژه خود به تانکرهای نفتکش در تنگه هرمز حمله نماید و تقصیر را به گردن فلسطینیها بیندازد و سپس به عنوان بهانه تلاش آمریکا را در ایجاد کنترل نظامی در اطراف منابع نفتی شامل منطقه خلیج فارس» توجیه نماید، (ایگور الکساندرف، رادیو مسکو، 25 مرداد 1358).

- یک توطئه انتخاباتی از طرف یک دولت ضعیف از نظر سیاسی جهت نمایش قدرت» و نشان دادن این واقعیت که «از دست رفتن منافع آمریکا به هیچ وجه قابل تحمل نمی باشد.» (رادیو مسکو، 14 مرداد ماه 1358).

- ایجاد تبلیغات ضد روسی همه جانبه. به منظور توجیه «جنگ طلبی و مداخله نظامی آشکار آمریکا در امور دیگر کشورها»، واشنگتن مجبور شده است «خطر تخیلی نظامی شوروی را» در اذهان پدید آورد (رادیو مسکو، 25 مرداد 1358).

خلاصه اینکه مسکو مدعی است که «استراتژی چماق به دستی جهانی آمریکا» تنها موجب «تشدید عدم ثبات در جهان خواهد گردید.»(ایزوستیا، 12 تیرماه 1358) و همین امر یکی از نشانه های خطرناک تشدید روندهای تهاجمی در سیاستهای آمریکا می باشد (رادیو مسکو، 14 تیرماه 1358).

سیاست شوروی در قبال ایران

سند شماره (68) تاریخ: 30 اوت 79 - 8 شهریور 58خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه - واشنگتن موضوع: سیاست شوروی در قبال ایران 1- (تمام متن خیلی محرمانه) 2- براساس گزارشهای FBIS از رسانه های گروهی شوروی (رسانه های گروهی آزاد و رسانه های گروهی زیرزمینی) این تصور برای ما پیش آمده است، مسکو در حال تجدید نظر در سیاست خود نسبت به ایران می باشد. در حالی که شخص خمینی از انتقاد به دور و مصون است، دولت موقت ایران دیگر از چنین مصونیتی برخوردار نیست. مسئولیت و گناه همه چیز، از تعطیل روزنامه حزب توده گرفته تا جنگ در کردستان و خیانت به انقلاب از طریق انجام مذاکره با آمریکا جهت خرید اسلحه همه و همه به گردن دولت موقت ایران نهاده شده است.

3- چنین به نظر ما می رسد که احتمالاً مسکو در نظر دارد سیاست پیشین خود را که مبتنی بود بر حمایت بی قید و شرط از انقلاب اسلامی تغییر داده و موضعی در پیش گیرد که در برخورد با اوضاع جاری

ص: 668

در ایران که کماکان بسیار بی ثبات است دارای انعطاف پذیری بیشتری باشد. عدم تمایل مسکو به حمله به شخص خمینی حاکی از اذعان شوروی به این حقیقت است که وی هنوز مقتدرترین شخصیت سیاسی در صحنه می باشند. با این حال از تمایل روز افزون مسکو در جهت حمایت از اهداف کردها و عناصر «مترقی» غیر اسلامی چنین برمی آید که مسکو به این واقعیت بیشتر پی می برد که خمینی و سایر ایدئولوگهای اسلامی انعطاف ناپذیر تاکنون قادر نبوده اند با مجتمع ایدئولوژیهای مختلف موجود در ایران کنار آیند. اگر این ارزیابی و تحلیل صحیح باشد این سؤال پیش می آید که ایا این سرآغاز تمایل بیشتر مسکو نسبت به آنچه که تاکنون از خود نشان داده است در جهت تلاش برای تأثیر گذاشتن بر سیر وقایع ایران است؟ 4- خوشحال خواهیم شد اگر وزارت امور خارجه (آمریکا) و سفارت آمریکا در مسکو نظر خود را در این مورد ابراز دارند. تامست

در مورد ملیتهای روسی: پخش قرائت قرآن توسط رادیوهای خارجی

سند شماره (69) از: سفارت آمریکا در مسکوخیلی محرمانه به: وزیر امور خارجه در واشنگتن دی - سیتاریخ: 6 سپتامبر 79 - 15 شهریور 58 موضوع: در مورد ملیتهای روسی: پخش قرائت قرآن توسط رادیوهای خارجی 1- (تمام متن خیلی محرمانه) 2- در رابطه با عملیات نفوذی ارتباطی بین شوروی و گروههای خارج از شوروی رهبران مذهبی مسلمانان آنجا به دو مقام سفارتی بازدیدکننده از ماخاچکالا و بویناکسک از داغستان آذربایجان شوروی پنهانی گفته اند که تعدادی از مومنین به برنامه های قرائت قرآن که توسط رادیو قاهره و تهران پخش می شود گوش می دهند. مفتی اعظم (حفاظت شود) که رهبر معنوی مسلمانان در شمال قفقاز است به مقام سفارتی در ماخاچکالا گفت که به ندرت بتوان رادیو را روشن کرد و برنامه قرائت قرآن را استماع ننمود. وی خصوصا درباره برنامه های منتشره از تهران و قاهره صحبت می کرد. مفتی اعظم اضافه کرد که او و دیگران به برنامه های مذهبی صدای آمریکا گوش می کنند.

3- در طول دیداری که از یک مسجد در بویناکسک به عمل آمد، ریش سفیدان مسلمان آنجا نیز اذعان داشتند که برنامه های مذهبی منتشره از خارج شوروی به انقلاب آنها کمک می کند. وقتی که یکی از مقامات سفارتی از آنها پرسید که آیا وقایع ایران و افغانستان را آنها هم دنبال می کنند آنها فورا جواب دادند، البته، این مردم برادران مسلمان ما هستند.

4- مقام سفارت به طور جداگانه و در اسرع وقت درباره سفر اخیرشان به داغستان و چچن اینگوش در جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی به آن وزارتخانه گزارشاتی ارسال خواهند داشت.تون

سیاست شوروی نسبت به ایران، روابط ایران و شوروی

ص: 669

سند شماره (70) تاریخ: 10 سپتامبر 79 - 19 شهریور 58خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا، مسکوبه: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی.

موضوع: (طبقه بندی نشده) سیاست شوروی نسبت به ایران 1- (محرمانه) مقاله ای که توسط الکساندر بووین مفسر سیاسی در شماره اخیر نشریه «ندلیا» (که نشریه جنبی و مکمل روزنامه «ایزوستیا» می باشد و روزهای یکشنبه منتشر می گردد) به چاپ رسید، مبین افزایش شدید انتقاد اتحاد شوروی از سیر تحولات در ایران است. در این مقاله اساس ولایت فقیه در ایران به باد حمله گرفته شده و نام شخص خمینی نیز به میان آورده شده است. به عقیده بووین:

- انقلاب به هیچ وجه نتوانسته است امید به بهبود اقتصاد کشور، دموکراتیک کردن حیات سیاسی و حمایت از حقوق اقلیتهای قومی را جامه عمل بپوشاند.

- مسئله صرفا بر سر ارتکاب خطاهای منفرد و جسته گریخته و برداشتن گامهای غلط نیست.

- فضای معنوی (و سیاسی) حاکم بر ایران در حال حاضر در سخنرانیهای خمینی (در مورد ضرورت پیروزی اسلام در کلیه کشورها و ریختن خون در راه اسلام) و سخنرانی آیت اللّه منتظری (در زمینه نهضت آزادیبخش اسلامی در افغانستان و تبانی ابرقدرتها علیه ملل مستضعف) منعکس و مشهود است.

- توانایی «حکومت الهی (ولایت فقیه) در کشور» برای تبدیل ایران به یک کشور مدرن و مرفه مورد تردید است.

- تشدید تعصبات مذهبی و شور و هیجان ضدکمونیستی و تلاش جهت واژگونه نشان دادن سیاست و مقاصد کشورهای دوست برای مردم ایران نفعی در برنخواهد داشت.

- دولت موقت، دولتی که قدرتی نداشته و تمایلی به اعمال قدرت نیز ندارد، در عمل فلج است.

2- (خیلی محرمانه) نظریه: این مقاله که توسط یکی از معتبرترین و بی باکترین مفسرین سیاسی مسکو نوشته شده است موید این تصور سفارت (آمریکا) در تهران است که مسکو در سیاست خود (نسبت به تحولات ایران) آغاز به تجدید نظر کرده است، به ویژه اکنون که خمینی دیگر (به اندازه گذشته) منزه (از خطا) نیست. بووین از مدتها پیش (در کار خود) تکرو و مستقل بوده است، همان گونه که خود اذعان داشته است که انقلاب سفید شاه نتایج مثبت بسیاری را در ایران به بار آورده بود.

سند شماره (71) تاریخ: 11 سپتامبر 79 - 19 شهریور 58خیلی محرمانه از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی - سیبه: سفارت آمریکا در تهران - فوری موضوع: روابط ایران و شوروی 1- (تمام متن خیلی محرمانه) 2- دبیر اول سفارت شوروی، گروهی با مقام وزارت امور خارجه در دهم سپتامبر دیدار کرد. در جلسات قبلی گرووی در طرح سؤالات درباره «رژیم خمینی» اظهار بیطرفی می کرد، لیکن امروز خط خصومت بار جدید شوروی را منعکس نمود.

3- در جواب به سؤال، گرووی گفت که تغییر در عکس العمل مسکو علیه ایران ناگهانی نیست،بلکه از

ص: 670

مدتها پیش در حال شکل گرفتن بوده است. مقامات ایرانی حالت دوستانه ساختگی در برابر شوروی اتخاذ کرده بودند که به تدریج این احساسات آشکار گشته بود. گرووی گفت که قبلاً هم خاطر نشان ساخته بود که دین اسلام «بسیار سرسخت است و مشکل بتوان با آن کنار آمد». او نگرانی خود را از نفوذ روحانیون ایران بر مسلمانان شوروی (که به قول خودش از موفق ترین گروه ملت هستند) و یا بر وقایع افغانستان (که به همین زودیها قرار است اصلاحات ارضی ترکی اجرا شود) آشکار نساخت.

4- ظاهرا مشکل اصلی حالت خصمانه ایرانیان علیه مسکو (مثلاً وارد کردن این اتهام که شوروی به حمایت از کردها و دیگر مخالفین می پردازد) بی ثباتی رژیم می باشد. خمینی اشتباه بزرگ را زمانی مرتکب شد که تصمیم به سرکوبی کردها و دیگر اقلیتهای ملی گرفت. موضوع قومیت گرایی (ناسیونالیسم) مشکل جدی هر انقلابی بوده است و خمینی بی جهت آن را تحریک کرده است. انقلاب ایران هنوز کامل نشده و رهبری خمینی ممکن است دوامی نداشته باشد. تشنج بین تهران، قم و مسکو خیلی زود آشکار خواهد شد. به نظر تنها در دراز مدت امکان برقراری روابط صمیمانه بین گرووی تنها در دراز مدت امکان برقراری روابط صمیمانه بین ایران و شوروی وجود دارد.

5- گرووی گفت که تحویل گاز به شوروی به میزان 50 درصد مقدار قبلی ادامه دارد و از آن جهت که تحویل آن بستگی به تولید نفت دارد، نمی تواند امید افزایش مقدار آن را در آینده نزدیک داشت. وی اظهار داشت که ایرانیها مسئله «نرخ جهانی گاز» را مطرح کرده اند که اصلاً قبل از این سابقه نداشته است.

6- با عقد قرارداد با دولت کنونی ایران، پروژه های نیمه تمام شوروی در ایران باید کامل شوند، ولی دیگر پروژه هایی که هنوز به مرحله نیمه تمام نرسیده اند رها خواهند شد؛ در نتیجه تکنسینهای جدید روسی به ایران باز خواهند گشت.

7- گرووی سؤالاتی درباره فروش نفت قابل مصرف برای سوخت و قطعات یدکی نظامی به ایران که گزارش شده بود مطرح کرد و گفت که گویا دولت آمریکا می خواهد به حمایت فعال از دولت کنونی ایران بپردازد، ما سعی کردیم پیرامون این گسترشها به بحث و تبادل نظر بپردازیم. ونس

سیاست شوروی نسبت به ایران

سند شماره (72) تاریخ: 17 سپتامبر 79 - 26 شهریور 58خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا، مسکوبه: وزارت امور خارجه، واشنگتن موضوع: سیاست شوروی نسبت به ایران 1- تمامی متن خیلی محرمانه 2- خلاصه: حدسیات اخیر درباره تغییر در سیاست شوروی نسبت به ایران ظاهرا آن قدرها رسا نیست. شورویها در کوشش برای اینکه سیاست رسمی خود را از تفسیرهای انتقادی مطبوعات خود درباره ایران متمایز سازند، به سرعت اقدام می کنند. در این مورد به ویژه مقاله شخصی به نام بووین در نشریه ندلیا قابل توجه است.

دفتر امور ایران در وزارت امور خارجه اتحاد شوروی وجود تغییراتی در سیاست شوروی نسبت به ایران را قویا تکذیب کرد. پیامهای کاسیگین به بازرگان و خمینی شاید به قصد از بین بردن این اظهار نظر که اتحاد شوروی سیاست حفظ مناسبات رسمی دوستانه با ایران بعد از انقلاب را کنار گذاشته نیز می باشد.

ص: 671

حوادث اخیر در ایران بدون شک نگرانی شوروی را نسبت به اوضاع در ایران افزایش داده است، ولی ما این امر را یک نوع تغییر جزیی در روش همیشه ناپایدار شوروی نسبت به انقلاب اسلامی خمینی تلقی می کنیم تا اینکه تغییر در سیاست اساسی شوروی باشد. اتحاد شوروی همچنان ساخت سیاسی کنونی ایران را یک امر گذرا تلقی می کند و در انتظار آن است که ببیند که بعدا چه پیش خواهد آمد، قبل از اینکه ارزیابی جدی از سیاست شوروی نسبت به ایران به عمل آید. پایان خلاصه 3- همان طوری که در مرجع الف خاطر نشان شد تفسیرهای اخیر مطبوعات شوروی نسبت به ایران زمینه هایی فراهم کرده اند که ممکن است چنین فرض کرد که سیاست شوروی نسبت به ایران در شرف ارزیابی مجدد است. این امر به ویژه در مورد مقاله بووین در نشریه ندلیا صدق می کند. (مرجع ب) در این مقاله انقلاب اسلامی مورد حمله قرار گرفته و خمینی (از طریق نقل قولهایی از اظهارات خود) به عنوان یک مرد متعصب مذهبی خطرناک توصیف شده است.

گفتگوهای گرووی با مأمور وزارت امور خارجه (مرجع ج) همچنین این اندیشه را که سیاست جدیدی از سوی شوروی نسبت به ایران پیش گرفته خواهد شد تقویت می کند.

4- معذالک تحولات چند روز گذشته تغییر جزئی در سیاست رسمی شوروی نسبت به ایران را رد می کند. روزنامه پراودا در یازدهم سپتامبر پیامهای جداگانه ای را که کاسیگین هنگام پرواز بر فراز ایران به مقصد اتیوپی به عنوان بازرگان و خمینی فرستاده بود چاپ کرده است. در هر دوی این پیامها تعهد شوروی به پرورش مناسبات حسن همجواری مورد تأکید قرار گرفته و در تلگرام به عنوان خمینی، شالوده عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر مورد تأکید قرار گرفته است.

5- استانسیلاو کنستاتینویچ کاوریگین رایزن وزارت امور خارجه شوروی رئیس بخش ایران روز 12 سپتامبر به مأمور سفارت گفت که در سیاست شوروی نسبت به ایران مطلقا هیچ تغییری روی نداده است.

او گفت اظهارات اساسی مربوط به سیاست شوروی همانهایی است که در اعلامیه برژنف در تاریخ 19 نوامبر 1978 و 2 مارس 1979 گنجانده شده است. وی همچنین گفت مناسبات شوروی با ایران براساس روابط حسن همجواری و احترام متقابل در مورد حق حاکمیت و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر استوار است. کاوریگین همچنین تکذیب نامه خبرگزاری تاس را که در شماره پنجم سپتامبر روزنامه پراودا درج شده است، مبنی بر رد اتهامات مداخله شوروی در کردستان که از سوی چهره های سیاسی و مطبوعات ایران به عمل آمده معتبر قلمداد کرد.

6- در پاسخ به پرسشی درباره انتقاد اخیر از ایران در مطبوعات شوروی، کاوریگین وجود انتقاد در مطبوعات شوروی را تکذیب کرد و گفت که مطبوعات شوروی صرفا خبرهای ایران را گزارش می دهد، همان طوری که مطبوعات غربی این کار را انجام می دهد و اما درباره مقاله بووین، کاوریگین اظهار داشت که بووین نظریات شخصی خود را بیان داشته است و نشریه ندلیا برعکس روزنامه پراودا یک نشریه صاحب نظر نیست.

7- خود بووین به یک روزنامه نگار آمریکایی (فاش نشود) در یک مصاحبه خارج از برنامه در تاریخ دوازدهم سپتامبر گفت که نوشته های او منعکس کننده نظریات خود او می باشد و نه اینکه لزوما نظریات دولت شوروی باشد.

او گفت مقاله او در نشریه ندلیا درباره ایران به معنای ارزیابی مجدد سیاست شوروی درباره ایران

ص: 672

نیست. او حتی گفت که نمی داند سیاست شوروی درباره ایران چیست. بووین نشریه ندلیا را به عنوان یک نشریه عمومی مخصوص روزهای یکشنبه وابسته به روزنامه ایزوستیا توصیف کرد و گفت این نشریه به هیچ وجه نظرگاه رسمی نیست.

8- روزنامه ایزوستیا در تاریخ 13 سپتامبر مقاله مفصلی به قلم خبرنگار خود در تهران را منتشر کرد.

در این مقاله بسیاری از نکاتی که در مقاله بووین مورد بحث قرار گرفته بود به طور تلویحی رد شده است.

این مقاله تحت عنوان «ایران: فرایندهای نوآوری» حاوی مطالب زیر است:

- توجیه مشکلات اقتصادی کنونی ایران و اظهار اینکه برای دوران ابتدایی هر انقلابی این مشکلات طبیعی است و این مشکلات همچنین نتیجه ترک ایران از سوی هم پیمانهای اقتصادی غربی سابق است.

- همچنین گفته شده است که جهت گیری ضدامپریالیستی ایران از پشتیبانی جهانی برخوردار است.

- از ایران دعوت شده است تا پیوندهای نظامی و اطلاعاتی خود را با ایالات متحده به عنوان یک عامل مثبت در جهت تشنج زدایی عمومی و صلح ترک کند.

- اعلام شده است که اتحاد شوروی در پشتیبانی از انقلاب ایران موضع گرفته و حاضر است فعالانه با ایران نوین همکاری کند.

- و سرانجام اعلام داشته است که مردم شوروی مشکلاتی را که ایران با آن مواجه است با احساس تفاهم درک می کنند و برای مردم دوست ایران خواهان حل این مشکلات هستند.

9- اظهار نظر: شورویها ظاهرا به سرعت از اثراتی که در نتیجه مقاله بووین به وجود آمده مبنی بر اینکه اتحاد شوروی سرگرم ارزیابی مجدد در سیاست خود نسبت به ایران است خود را کنار می کشند، معذالک ما این گونه اظهارات را به مفهوم واقعی آن تلقی نمی کنیم و معتقد نیستیم که بووین تنها «نظریات شخصی» خود را بیان داشته است. البته این امر صحت دارد که نشریه ندلیا کمتر از پراودا صاحب نظر است و اینکه بووین یک مرد تکرو است، ولی بووین همچنین به عنوان شخصی تلقی می شود که با رهبران شوروی وابسته است، مقاله های او شاید منعکس کننده دقیق ناراحتیهای شوروی درباره بعضی از حوادث در ایران است که عبارتند از بکار بردن زور علیه کردها و سرکوبی چپگراها از جمله حزب توده، پشتیبانی ایران از شورش اسلامی در افغانستان و همچنین لغو پیمانهای مربوط به تحویل گاز و بالاتر از همه اتهامات علیه اتحاد شوروی از سوی چهره های سیاسی و مطبوعات ایران.

10- ما حاضر نیستیم که چنین نتیجه بگیریم که این امر به منزله تغییر در سیاست شوروی است.

معذالک همان طوری که در مرجع د گفته شده است موضعگیری شوروی نسبت به انقلاب اسلامی ایران دستخوش دوگانگی بوده است. ما از علامتهایی که اخیرا از سوی شوروی نشان داده شده چنین نتیجه گیری می کنیم که این دوگانگی در سیاست شوروی همچنان حفظ شده است هرچند جنبه های منفی روش شوروی ممکن است اکنون اندکی بیشتر از سابق باشد. مقاله پروین و سایر انتقادهایی که از ایران به عمل آمده است، باید به عنوان اخطار و هشداری تلقی گردد که اگر رهبران سیاسی ایران و مطبوعات این کشور به حملات خود علیه شوروی ادامه دهند شورویها نیز ممکن است متقابلاً حمله کنند. از سوی دیگر این گونه انتقادها ممکن است به منزله یک محکی برای آزمایش واکنشها نسبت به تغییر احتمالی در سیاست شوروی باشد. اگر این امر صحیح باشد شورویها ظاهرا از عکس العملی که این مقاله در مطبوعات غربی و ایران ایجاد کرده است غافلگیر شده اند و اکنون می کوشند تا از اهمیت آن بکاهند.

ص: 673

11- اتحاد شوروی همچنان ساخت سیاسی کنونی ایران را به عنوان یک پدیده گذرا تلقی می کند و به احتمال قوی در انتظار خواهد بود تا ببیند بعدا چه خواهد شد، قبل از اینکه سیاست شوروی نسبت به ایران دستخوش ارزیابی جدی قرار بگیرد. کاوریگین مأمور امور ایران وزارت امور خارجه شوروی به مأمور سفارت گفت که آینده ایران به قانون اساسی جدید بستگی دارد و به اینکه چه کسی در رأس نهادهای جدید قدرت سیاسی قرار خواهد گرفت او افزود که این «نظر شخصی» اوست که تمامی مشکلات جاری ایران ناشی از ماهیت موقتی دولت موقت ایران است. او عقیده داشت که روحانیون همچنان نیرومندترین گروه در کشور پس از تصویب قانون اساسی خواهند بود. او در عین حال درباره ساخت سیاسی آینده ایران اظهار خوش بینی ملایم کرد. هنگامی که از وی پرسیده شد که آیا شخصیتهای مذهبی دیگری را که دارای نفوذ سیاسی بزرگی مانند خمینی یا طالقانی باشند در ایران می بیند یا خیر، کاوریگین گفت چنین شخصیتی در نظر نمی آید. او در پایان این بحث تأکید کرد که آینده سیاسی ایران مربوط به خود ایرانیان است که تصمیم بگیرند و اینکه اتحاد شوروی شدیدا پایبند سیاست عدم مداخله خود در امور داخلی ایران است.

12- به طور خلاصه ما معتقدیم که اتحاد شوروی به سیاست خود درباره ادامه روابط حسن همجواری با ایران در حال حاضر متعهد است. شورویها بدون شک ترجیح می دادند که در ایران یک حکومت نیرومندتر و غیرمذهبی بر سر کار باشد، ولی آنها قبول دارند که خمینی نیرومندترین شخصیت سیاسی ایران است و با دیگران فاصله زیادی دارد و شورویها همچنین کمتر امکان آن را می بینند که این واقعیت تغییر یابد. آنها می دانند که خمینی 79 ساله است و نمی تواند برای ابد دوام داشته باشد. لااقل تا زمانی که خمینی بر زندگی سیاسی ایران تسلط دارد ما معتقدیم که مسکو همچنان عدم خشنودی خویش را از سیاست ایران و اظهاراتی که به منافع شوروی لطمه می زند ابراز خواهد داشت و در کمین فرصتهایی خواهد بود تا نفوذ خود را در ایران گسترده تر کند. معذالک ما احساس می کنیم که مسکو از اقدامات مستقیم برای تحت تأثیر قرار دادن حوادث در ایران خود داری خواهد کرد. تون

سخنگوی جامعه زینانیه (ZNANIYE)لنینگراد در یک سخنرانی تحت عنوان..

سند شماره (73) تاریخ: 19 سپتامبر 79 - 28 شهریور 58محرمانه از: کنسولگری آمریکا در لنینگرادبه: وزارت امور خارجه واشنگتن دی. سی.

موضوع: سخنگوی جامعه زینانیه (ZNANIYE)لنینگراد در یک سخنرانی تحت عنوان سیاست کشورهای تولید کننده نفت خلیج فارس درباره روابط با ایران صحبت می کند 1- خلاصه: در 16 سپتامبر سخنگوی لنینگراد (اوژن اوستروژنیه) سیاست شوروی در قبال ایران را به عنوان روابطی «بسیار محتاطانه» براساس احترام بر استقلال و تمامیت ارضی ایران مطرح نمود. در پاسخ به یک سؤال، وی گفت که کردستان یک «فلسطین ثانی» می باشد و کردها نیز خواهان یک دولت ملی می باشند و روابط شوروی با کردها نباید بر روابط شوروی با ایران تأثیر بگذارد. با خاطرنشان ساختن اینکه نفوذ آمریکا در عربستان سعودی کاهش یافته است وی گفت ایجاد روابط با عربستان سعودی «یک پیروزی بزرگ» خواهد بود و در حال حاضر «یک گروه» روسی در این رابطه دست به کارهای مهمی زده است. پایان خلاصه

ص: 674

2- در سخنرانی 16 سپتامبر جامعه زینانیه تحت عنوان: «مشکلات سیاستهای نفتی کشورهای حوزه خلیج فارس» ال. و کارناکف به مستمعین خود درسهایی اساسی درباره سیاست نفت ارائه داد. این سخنرانی در سالن اصلی لنینگراد، سازمان تبلیغاتی شوروی ایراد شد در حالی که 100 نفر در آن حضور داشتند. سخنران، که ظاهرا یکی از خبرگان امور خاورمیانه ای بود آمارهای متعددی را جهت به نمایش گذاشتن نقش کشورهای حوزه خلیج فارس در عرضه نفت به کشورهای غیرسوسیالیستی ارائه داد. وی که مطالب خود را با قراردادهای بین شرکتهای اصلی و کشورهای تولید کننده در قبل از جنگ جهانی دوم آغاز کرده بود، به توضیح تغییرات سیاسی اقتصادی پرداخت که در سالهای 1970 موجب تضعیف کنترل کاپیتالیستی بر منابع نفتی این حوزه شده است. مرکز ثقل تمام این تغییرات انقلاب ایران نامیده شد. عوامل جهانی مهمی که سبب تغییر در تعادل بین کشورهای تولید کننده و مصرف کننده شده اند؛ همانا از یک طرف کمپ سوسیالیستی است که مداخله مستقیم غرب را به منظور «حراست از منافع حیاتی» خود در حوزه مانع شده و از طرف دیگر افزایش تقاضای نفتی که سبب به وجود آمدن بازار فروش شده است، معرفی گردید.

3- با وجود اینکه سخنگو اشاراتی نیز به تأثیر ثروت جدید بر شرایط زندگی محلی و روابط اجتماعی درونی کرده بود، ولی گویا هم سخنران و هم شنوندگان (با بررسی سؤالات مطرح شده) از یاد برده اند که این حوزه به دلیل نقش استراتژیک بین شرق و غرب دارای اهمیت می باشد. نکات جالب دیگری که به وسیله سخنگو مطرح شده بود عبارتند از:

الف) رابطه شوروی با ایران بایستی توأم با «احتیاط زیاد» باشد. چون ایران هم ضد شوروی و هم ضدآمریکا است. ما باید بر احترام خود به استقلال و تمامیت ارضی ایران تأکید بنماییم.

ب) در پاسخ به سؤالی در زمینه کردستان (که در سخنرانی اصلاً بدان اشاره نشده بود) سخنگو از آن به عنوان یک «فلسطین ثانی» نام برد و گفت که مشکل فلسطین حل نخواهد شد مگر اینکه یک دولت فلسطینی به وجود آید. وی خاطر نشان ساخت که ایرانیان نمی خواهند ترکیب چند ملیتی دولت را به رسمیت بشناسند، در حالی که در واقع «ایرانی» وجود ندارد، بلکه پارسیها، آذربایجانیها و غیره هستند که وجود دارند. با این وصف سخنگو اضافه نمود که «ما نمی توانیم بگذاریم که روابط ما با کردها به روابطمان با ایران لطمه وارد سازد».

ج) در پاسخ به این سؤال که آیا ایران تحت یک حکومت خداسالاری است، این سخنگو جواب داد که این کشور چنان پیشرفته است که نمی تواند یک سیستم سیاسی قرون وسطی را داشته باشد.

د) با خاطر نشان ساختن این موضوع که در این اواخر تسلط آمریکا بر عربستان سعودی تضعیف شده است (عدم حمایت از قرارداد کمپ دیوید و خاتمه حمایت از مصر را به عنوان مثال ذکر نمود) وی گفت که برای شوروی برقراری روابط دیپلماتیک با عربستان سعودی یک «پیروزی بزرگ» به شمار خواهد آمد.

وی اضافه کرد که یک گروه روسی در این رابطه در حال انجام کارهای مهمی می باشد.

4- سخنگو گفت که کشورهای جهان سوم نیز مانند غرب از قیمتهای نفتی اوپک آسیب دیده اند، ولی کشورهای تولید کننده نفت صندوق پولی را به منظور کاهش این خسارات تأسیس نموده اند و وی همچنین خاطر نشان ساخت که غرب سعی کرده است به این بهانه که کشورهای جهان سوم مسئول به وجود آمدن این وضع هستند بین آنها و اوپک تفرقه بیندازد.

ص: 675

5- اظهار نظر: سخنرانان زینانیه به دو گروه تقسیم می شوند، گروه اول مبلغین حرفه ای هستند که معمولاً با خبرگی به انحرافات خط موجود می پردازند و گروه دوم خبرگانی چون کارناکف هستند که بیاناتشان تضاد بین قضاوتهای خودشان و آنچه را که سیاست از آنها می خواهد بازگو کنند آشکار می کنند. مقایسه ای را که کارناکف بین فلسطین و کردها انجام داده باید از این گونه به شمار آورد.

بوچانان

اوضاع در ایران و افغانستان

سند شماره (74) تاریخ: 25 سپتامبر 79 - 3 مهر 58خیلی محرمانه صورت مذاکرهمکان: وزارت امور خارجه شرکت کنندگان: واسیلی. ک. گورووی، دبیر اول سفارت شوروی در واشنگتن دی- سی استپان گرومان، ایران شناس تاریخ: 24 سپتامبر 1979 موضوع: اوضاع در ایران و افغانستان این چنین به نظر می رسد که گورووی می خواهد پیرامون سه موضوع بحث را به میان بکشد. موضوع اول روابط فیمابین ایران و آمریکا بود. در پاسخ این سؤال گفتم که ابتدا قبل از اینکه هرگونه رابطه توام با تفاهمی برگزار شود، ایرانیها باید اختلافات سیاسی خود را کنار بگذارند. دیگر اینکه سرعت عمل در این مرحله بستگی به ایرانیها دارد.

گورووی بعدا درباره تحویل لوازم یدکی از طرف ما به نیروی هوایی ایران سؤال کرد. به او گفتم که ما همان لوازم یدکی را که قبل از انقلاب وجوه آنها پرداخته شده بود به ایرانیها تحویل داده ایم. در ادامه گفتم که ما هنوز در حال بررسی چند قرارداد دیگر با ایرانیها هستیم.

پس از آن گورووی درباره اقلیتهای نژادی سؤال نمود. در جواب گفتم که ظاهرا اعراب خوزستان جدیدترین خطر علیه رژیم خمینی به حساب می آیند. ظاهرا گرووی تعجب کرد و درباره نقش کردها پرسید. با وی در این مسئله که کردها نیز یک خطر جدی به شمار می آیند موافقت کردم، ولی گفتم که آنها قادر نیستند که رژیم کنونی را فلج نمایند، بلکه در صورتی که اوضاع خوزستان از کنترل خارج شود آنها نیز خواهند توانست این کار را انجام دهند. گورووی اظهار داشت که خمینی خیلی بهتر از قبل می توانست شرایط را تحت کنترل درآورد، ولی تاکتیکهای وی نشانگر قضاوت ضعیف وی می باشد. من نیز موافقت خویش را با این نکته اعلام داشتم.

گورووی پس از آن به بحث پیرامون به قول خودش «وضع غم انگیز» مذاکرات اقیانوس هند بین آمریکا و شوروی پرداخت. وی با عجز و لابه گفت عجیب است که پس از آن همه پیشرفت حاصله در گذشته اکنون به محض آغاز، این مذاکرات به حالت تعلیق درآمده و ما نمی توانیم راهی را که رفته ایم ادامه دهیم. وی قبول دارد که ترکیب سیاسی منطقه تغییر کرده است، لیکن می گوید که این واقعیت نباید این حقیقت را که هر دو کشور دارای منافع مشترک در از سر گرفتن مذاکرات هستند تغییر دهد.

در جواب گفتم که بهترین راه برای آغاز مذاکرات این است که شورویها مداخله نظامی خود در افغانستان را متوقف کرده و یا نظامیان خود را از کوبا فرا خوانند. گورووی اظهارات مرا بدون پاسخی

ص: 676

محکم و به طور ضمنی قبول نمود.

پس از آن از گورووی پرسیدم که آیا مقاله رمضانی را در فصلنامه امور خارجه پیرامون امنیت خلیج فارس مطالعه کرده است (رمضانی پیشنهاد می کند که اکنون موقع مناسبی فرا رسیده است تا قرارداد امنیت میان کشورهای همجوار خلیج فارس منعقد گردد). وی پاسخ داد که این خلیج بخشی از اقیانوس هند است و امنیت خلیج نیز فقط می تواند از طریق امنیت اقیانوس هند برقرار گردد.

پس از آن، من خواستار نظریات گورووی درباره اوضاع کنونی ایران شدم، گذشته از مفاهیم مارکسیستی گورووی معتقد است که:

- انقلاب هنوز در مسیر خود قرار نگرفته است.

- خمینی هنوز هم مهمترین قدرت است و هیچ گروه دیگر قادر به مبارزه با وی نمی باشد، به نظر وی بختیار مبارزی جدی به حساب نمی آید.

گورووی پرسید که آیا به نظر من خمینی انقلاب خود را صادر خواهد کرد. وی متذکر شد که گویا تناقضی میان سیاست عدم مداخله در امور ملل دیگر که از طرف ایران اعلام شده و اعلام حمایت آن کشور از گروههای مسلمان شورشی وجود دارد. وی این حرفها را به خصوص درباره افغانستان به میان می آورد.

من در جواب گفتم که خمینی قطعا در حال آماده ساختن زمینه برای یک سیاست خارجی فعال می باشد، ولی در حال حاضر به جای عمل بیشتر از حرف چیزی دیده نمی شود.

در پاسخ به سؤالی در زمینه روابط بین ایران و شوروی گورووی با حالتی تهاجمی اظهار داشت که شوروی هنوز هم سیاست خود را در قبال ایران دستخوش تغییرات نکرده است (همان گونه که بعضیها براساس اظهارات مطبوعات ممکن است معتقد باشند) و شورویها خواستار ایجاد روابط حسنه با رژیم کنونی می باشد. گورووی احساس می کند که شوروی قادر است پروژه های عمرانی را که حدود 50 درصد آنها تکمیل شده به پایان برساند. زمانی که از او پرسیدم که منظورش کدام پروژه های عمرانی است، گفت که درباره جزئیات اطلاعی ندارد. پروژه هایی که کمتر از 50 درصد انجام شده اکنون متوقف گردیده اند.

افغانستان به طور مختصر به امور افغانستان نیز پرداختیم. گورووی معتقد است که اوضاع دیگر به نفع کابل است و سرانجام دهقانها خواهند فهمید که رژیم کنونی با ارتجاعیون فئودال صددرصد مخالفت می ورزد. وی اظهار داشت که مسکو آماده است به کابل کمک کند تا اینکه روستاییان واقعیت را درک کنند.

گورووی سؤال نمود که آیا ما در حال تغییر موضوع در قبال کابل هستیم. گفتم که من از تغییر در این زمینه کاملاً بی اطلاع هستم.

بیوگرافی گورووی در مسکو بزرگ شده است، ولی اصولاً اهل اوکراین است (او به زبان اوکراینی آشنا نیست).

وی ده سال در کره به سر برده و به قول خودش کره ای بلد است. او در زمینه مذاکرات اقیانوس هند نیز فعالیت داشته است. وی از ماه اوت سال 1978 در واشنگتن به سر می برد.

خلاصه اطلاعات کمیته اروپا و آمریکا

ص: 677

سند شماره (75) طبقه بندی: سری، غیرقابل رؤیت برای بیگانگانتاریخ: 13 مهرماه 1358 - 15 اکتبر 79 از: فرماندهی نیروهای آمریکا و اروپا در واهینیگین آلمانبه: مجمع گردآوری اطلاعات آمریکا موضوع: خلاصه اطلاعات کمیته اروپا و آمریکا شامل پنج مورد ذیل است:

1- شوروی: ایل - 86 (خیلی محرمانه).

2- شوروی: سخنرانی برژنف (خیلی محرمانه / غیرقابل رؤیت برای بیگانگان).

3- غنا: مشکلات بعد از دوران انتقال (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان).

4- دیگر رویدادهای مهم. (سری) 5- علائم و هشدارهای اطلاعاتی: تغییری نکرده است.

1- (تمام پاراگرافها خیل محرمانه است) شوروی: دریافت اولین فروند هواپیمای ایلیوشین - 86 توسط هواپیمایی ایرفلوت، نشان دهنده تمایل شدید شوروی به ساختن یک هواپیمای عظیم الجثه در رابطه با عملیات المپیک سال 1980 (1359) می باشد.

ایلیوشین - 86 که در سال 1971 موجودیت آن اعلام گردید در سال 1976 برای اولین بار پرواز نمود به علت عدم تصمیم گیری پیرامون طرح و تغییر شکل هواپیما و نیاز به یک نیروگاه بی سروصدای بزرگ و با سوخت مؤثر دچار تأخیر گردید. بالاخره طراحان شوروی یک طرح سنتی را مد نظر قرار داده و آن را برای 350 نفر مسافر در نظر گرفتند، لیکن هنوز نتوانسته مسئله مربوط به موتور آن را حل نمایند. تلاش برای تولید موتور فشار قوی و در عین صرفه جویی از نظر بازرگانی در مصرف سوخت در داخل کشور با شکست رو به رو شده است، و مذاکرات متعدد با سازندگان موتورهای غربی نیز نتیجه ای نبخشیده است.

عدم موفقیت آنها در تحصیل نیروگاه لازم سبب شد که مدل کنونی ایلیوشین - 86 تنها بردی معادل 1800 میل دریایی داشته باشد؛ که معادل یک سوم برد هواپیماهای این گونه ای آمریکایی می باشد.

علیرغم محدودیتهای عملیاتی این هواپیما روسها از آن در رابطه با المپیک استفاده خواهند کرد تا علاوه بر به نمایش گذاشتن ایلیوشین - 86 موجب به رسمیت شناخته شدن عملکرد کل ایرفلوت نیز بشوند. این خط هوایی خود را تحت عنوان «حامل رسمی المپیک» پوشانده است و این عبارت به زبان انگلیسی بر روی بسیاری از هواپیماهای جدید آن چاپ شده است. به دنبال آزمایشهای بیشتر و آشناسازی خدمه پرواز، ایلیوشین - 86 در بهار آتی آماده پرواز خواهد شد که پس از انجام عملیات پرواز داخلی، در خطوط بین المللی اروپای شرقی و غربی نیز به کار خواهد پرداخت. تصور می رود که هنگام بازگشایی المپیک ده فروند از این هواپیماها عملیات خود را آغاز نمایند.

با وجود اینکه هواپیماهای ایلیوشین-86 از پوشش مطبوعاتی کافی برخوردار خواهند بود، لیکن برد کوتاه آن و تعداد غیرمکفی آن مانع از گسترش پروازهای آن در المپیک خواهد گردید. به جای آن ایرفلوت از تعدادی از هواپیماهای دوربرد اس ال-62 و هواپیمای میان برد تی یو-154 در زمینه بالا استفاده خواهد کرد. (آقای شکلفورد، پی ام، 6288) (منبع: کمیته اروپا و آمریکا جی 2، متعدد).

2- (خیلی محرمانه / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان - تمام پاراگرافها) شوروی: سفارت آمریکا در مسکو معتقد است که شوروی به میزان تبلیغات عمومی خود علیه کاربرد موشکهای پرشینگ 2 و

ص: 678

موشکهای کروز در اروپای غربی افزوده است. سفارت با خاطرنشان ساختن نکات مطروحه در سخنان برژنف در روز دوشنبه در برابر هیئت نمایندگان سوسیالیست بین المللی و گزارش هفته جاری پراودا در مورد طرح مدرن سازی نیروهای اتمی ناتو، نشان می دهد که مسکو می خواهد صحنه را برای سخنرانی برژنف در برلن در شنبه آتی آماده کند. مسائل امنیتی اروپا یکی از موضوعات این سخنرانی خواهد بود.

هشدار 19 سپتامبر شوروی در پراودا که طی آن مسکو در رابطه با موشکهای غربی به رقابت خواهد پرداخت دیروز توسط عضو کمیته مرکزی زاگلدوین در یک کنفرانس مطبوعاتی در مسکو تکرار شد. طبق برآورد پیشین سفارت در مسکو مبنی بر اینکه روسها در این لحظه از لحن بدون تهدید استفاده خواهند کرد تا بر غرب تأثیر مثبتی بگذارند ممکن است صحت نداشته باشد. لحن و محتوای سخنرانی فردای برژنف مقاصد شوروی را در این رابطه روشن خواهد ساخت (خانم بلیس، پی ام، 6285).

(منبع: سفارت آمریکا در مسکو، دفتر اطلاعاتی خارجی، کمیته اروپا آمریکا ج 2).

3- (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان - تمام پاراگرافها) غنا: علیرغم انتقال آرام به حکومت غیرنظامی در 24 سپتامبر، بوروکراسی غنا هنوز با وقفه هایی رو به رو می باشد. پارلمان نیز انتصاب وزارت رئیس جمهور سلیمان را تأیید ننموده و مکانیزم دولتی را بدون رهبریت به حال خود رها کرده است. سلیمان نیز در مورد بافت شکننده سیاسی نگرانیهایی دارد. سرپرست پیشین یعنی راولینگ هنوز غنا را ترک نگفته است. او هنوز هم یک چهره محبوب عمومی است و هنوز هم مانعی بر سر راه رژیم ضعیف سلیمان به شمار می آید.

در اواخر هفته گذشته بین پرسنل نظامی و پلیس غنا در تاکورادی برخوردهایی در گرفته است. پلیس دو عضو نیروی هوایی را به علت بی نظمی و حدود 200 پرسنل نیروی هوایی را به خاطر راه پیمایی علیه پلیس و پادگانهای نظامی دستگیر نمود در حالی که دو فروند هواپیما در سطح پایین به پرواز درآمده بودند و چند تیر هشدار دهده نیز شلیک گردیده بود. تعداد بی شماری از افراد پلیس مضروب گردیده و پنج نفر از آنها به قرارگاه هوایی تاکورادی منتقل گردیدند. بنابه گزارش یکی از افراد پلیس بعدا در گذشته است.

دیروز، پلیس غنا به عنوان اعتراض دست به یک اعتصاب عمومی زد و بانکها و دیگر نهادهای حساس عمومی را فاقد حفاظت به حال خود رها نمود. اگر این اعتصاب ادامه یابد وضع امنیتی دوباره رو به وخامت خواهد نهاد. شایعات مربوط به اینکه عناصر نظامی در نظر دارند بار دیگر کنترل کامل را به دست گیرند نمی تواند بی پایه باشد. خشونت اخیر، حضور راولینگ و عدم توانایی سلیمان در به کار انداختن مکانیزم دولتی سبب خواهد شد که مشکلات غنا به این زودیها حل نگردد (منبع: آژانس اطلاعاتی دفاعی).

4- (سری) دیگر رویدادهای مهم:

الف: (طبقه بندی نشده) یمن شمالی و جنوبی: در بیانیه مشترک اتحاد تنها یادآوری شده که کمیته ها جلسات خود را تشکیل خواهند داد. هنوز در جهت متحد ساختن دو یمن پیشرفتی حاصل نشده است (مطبوعات).

ب: (سری) نیجریه: نیجریه تانکهای تی-55 خریداری شده از شوروی را دریافت می کند. تا به حال پنج تانک دریافت شده و 60 تانک دیگر در آینده دریافت خواهد گردید. خدمه های مربوطه نیز در هند و

ص: 679

شوروی آموزش می بینند (آژانس اطلاعاتی دفاعی، دفتر وابسته دفاعی آمریکا در لاگوس).

5- (طبقه بندی نشده) علائم و هشدارهای اطلاعاتی: در رابطه با وضع علائم و هشدارهای اطلاعاتی تا امروز 13 مهرماه 1358 تغییری پدید نیامده است (منبع: کمیته اروپا آمریکا جی 2).

سند شماره (76) از: فرماندهی قوای آمریکا در اروپا در واهینیگین آلمانسری به: مجمع گردآوری خلاصه های اطلاعاتی 994تاریخ: 9 اکتبر 79 - 17 مهر 58 غیر قابل رؤیت برای بیگانگان، غیر قابل انتشار برای پیمانکاران و مشاوران پیمانکار، هشدار اطلاعاتی هشدار اطلاعاتی شامل شیوه ها و منابع حساس اطلاعاتی است 1- (تمام پاراگرافها سری هستند) شوروی: در ضیافتی که جهت بزرگداشت سی امین سالگرد جمهوری دموکراتیک آلمان برپا شده بود، رئیس جمهوری شوروی برژنف اعلام داشت که شوروی به طور یک جانبه حدود 20000 «خدمه» و 1000 تانک خود را در دوازده ماه آینده از آلمان شرقی فرا خواهد خواند. برژنف اظهار داشت که این نیروها از اروپای مرکزی فرا خوانده خواهند شد، ولی درباره ترکیب و یا محل تمرکز دوباره آنها سخنی به میان نیاورد.

همچنین برژنف اظهار داشت که حاضر است تعداد سلاحهای هسته ای برد متوسط خود را در غرب روسیه کاهش دهد، به شرط آنکه غرب نیز در قبال سیستمهای مشابه خود دست به چنین عملی بزند. وی همچنین اظهار داشت که حاضر است درباره تمرینها و حرکات نظامی پیشنهادی به طرق زیر به مذاکره بپردازد: تعداد نظامیان را در مانورها از 25000 نفر به 20000 تن کاهش دهد؛ درباره نقل و انتقالات نظامی با استعداد بیش از 20000 نفر اطلاعاتی منتشر سازد و مانورهای نظامی در برگیرنده بیش از چهل هزار تا پنجاه هزار نفر را حذف نماید.

در روز یکشنبه خبرگزاری تاس اظهار داشت که انتظار می رود که غرب نیز به دنبال شوروی امتیازهای مشابهی را اعطا نماید. نقاط مبهمی که در این اعلامیه عقب نشینی و نیز خواستار عمل تلافی جویانه شدن وجود دارد این است که بعضی از جنبه های پیشنهادات شوروی از قبیل تعداد واقعی نظامیان یعنی «20000 نفر» و اعلام مقصد آنها بستگی به عکس العمل غرب دارد. مهمتر از همه اهداف نظامی این عقب نشینیها پیشنهادی بسیار مهم است. در صورتی که این رقم از نیروی زمینی کاسته شود، که 20000 نفر تشکیل دهنده 20 لشگر شوروی می باشد، حدود پنج درصد نیروی زمینی شوروی را تشکیل می دهد، این رقم کاسته شده می تواند با تأثیر کمتری پراکنده گردد. علاوه بر این ممکن است این افراد را از حالت فعال بیرون بیاورند، ولی باز هم در جمهوری دموکراتیک آلمان نگهدارند.

هزار دستگاه تانک پیشنهادی نیز که تشکیل دهنده تانکهای سه لشکری باشد می تواند از گروه تانکهایی انتخاب شود که جای خود را به تانکهای مدرنتری داده اند، ولی هنوز به شوروی بازگردانده نشده اند و یا از واحدهای آموزشی فرا خوانده شوند بدون اینکه قدرت فعال نیروی تانکی را کاهش دهند.

احتمالاً شوروی می خواهد به تجدید سازمان دست بزند و فرمانده قوای آمریکا در اروپا درباره هرگونه تغییر نیرو در پاییز آینده که نشانه افزایش و یا کاهش نیرو باشد گزارش خواهد داد.

ص: 680

رهبران اروپا در انظار عام و یا به طور خصوصی جنبه های ظاهرا مثبت سخنرانی برژنف را قبول کرده اند، ولی در اصل معتقدند که چنین اعلامیه ای در نظر دارد طرحهای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی را در جهت بالا بردن بنیه دفاعی متوقف سازد و در عوض نیروی پیمان ورشو را در اروپای شرقی افزایش بخشد (سرگرد فریمان، پی ام 6182) (منبع: ریاست آژانس اطلاعاتی، نمایندگی آمریکا در ناتو، نیروی هوایی آمریکا در اروپا، فرماندهی قوای آمریکا در اروپا 2-J).

2- (همه پاراگرافها سری / غیرقابل رؤیت برای بیگانگان) رودزیا موزامبیک: نیروهای امنیتی رودزیایی وارد سومین ماه حملات خود علیه اهداف درون موزامبیک شده اند. آخرین حمله نفوذی به مرز در 27 سپتامبر آغاز و تا اول اکتبر ادامه یافت. هدف این حمله بزرگترین اردوگاه زانو در 40 مایلی شمال شرقی اوتمالی در موزامبیک مرکزی بود. گزارشات رسیده از سالیسبوری حاکی از آن است که مقاومت زانو شدیدتر از آنی بود که انتظار می رفت، ولی حملات هوایی و جبهه ای سبب شد که مدافعین به تونلها و پناهگاههای اردوگاه که حدود 25 میل مربع مساحت دارد رفته پنهان شوند. تعداد کشته شدگان چریکها حدود 1000 نفر تخمین زده شده است.

پناهنده شدن دو تن از نظامیان موزامبیک که یکی از آنها یک افسر بود احتمالاً در موفقیت این حمله نقش به سزایی داشته است، چون وی اطلاعات مهمی را درباره این هدف در اختیار قرار داده بود. مقدار زیادی اسناد، مهمات و تجهیزات نظامی از قبیل تفنگهای ضدهوایی به غنیمت گرفته شده یا نابود شدند.

تنها درگیری که نیروهای موزامبیکی در آن شرکت یافتند حمله نیروی مرکب از شش تانک تی - 34 بود که آنها را هم نیروهای رودزیایی توسط سلاحهای ضدتانک به غنیمت گرفته عقب راندند.

این حمله آخر با حمله قبلی که در سپتامبر صورت گرفت و طی آن امکانات موزامبیکی متحمل خسارات سنگینی شدند قابل مقایسه است. در حملات قبلی نیز پلها، خطوط راه آهن و دیگر عناصر زیربنایی نقل و انتقالاتی که توسط چریکهای موزامبیک مورد استفاده لجستیکی قرار می گرفت تخریب گردیده بود. بدون شک مقامات موزامبیک در نتیجه این حملات بسیار خشمگین شده اند و ادامه این حملات باعث شده است که ماپوتو تقاضای کمک از خارج داشته باشد. مقامات موزامبیکی احتمالاً ترس از آن دارند که زانو مذاکرات لندن را نادیده بگیرد که البته گزارش رسیده در امروز صبح حاکی از آن است که به بن بست رسیده است. یک بار دیگر نیروهای رودزیایی از حمله به نیروهای زاپو در زامبیا امتناع ورزیده اند.

نفوذ نیروهای زاپو به درون رودزیا هنوز هم ادامه دارد، ولی تماس و برخورد میان نیروهای زاپو و نیروهای رودزیایی در همان میزان حداقل باقی مانده است. ظاهرا نکومو رهبر زاپو نیروهای خود را متوقف نموده است و به انتظار نتیجه مذاکرات لندن است و فقدان حملات رودزیا علیه زاپو این تردید را برمی انگیزد که شاید نکومو در سلسله مراتب رودزیایی دست به معامله ای زده است، یعنی نیروهای خود را متوقف ساخته است تا حمله از طرف رودزیاییها علیه اردوگاه زاپو در زامبیا صورت نپذیرد.

3- (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان - غیر قابل انتشار برای پیمانکاران و مشاوران پیمانکار - هشدار اطلاعاتی) دیگر رخدادهای مهم:

الف: (سری) شوروی کوزموس 1139 که یک قمر عکسبرداری ژئوفیزیکی است در 5 اکتبر وارد مدار نموده است، در حالی که یک قمر عکسبردار دیگر نیز در مدار دارد.

ص: 681

ب: (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) شوروی: این کشور به آزمایش یک سلاح هسته ای صلح آمیز در اعماق زمین در شوروی مرکزی در تاریخ چهارم اکتبر دست زد. قدرت تقریبی آن 39 کیلو تن می باشد.

پ: (سری) آلمان شرقی: جشن «روز ملی» در هفتم اکتبر برگزار گردید. در این جشن همان گونه که انتظار می رفت تانکهای تی-72 نیز به چشم می خورد. موشکهای سام-9 نیز دیده می شد، که احتمالاً اینها از نیروهای شوروی قرض گرفته شده است.

ت: (سری) فرانسه: ظاهرا در نظر دارد AGI بری را به مدت یک ماه به جزایر کارائیب بفرستد تا علیه کوبا مورد استفاده قرار گیرد. اساسا مأموریت آن مداخله گری و نیز سعی در شناخت نقاط استراق سمع در مارتینیک و گوادلوپ می باشد. دیگر اعمال آن عبارت خواهند بود از کنترل نقل و انتقالات در رابطه با نیروهای نظامی کوبا و اهداف واقع در آفریقا.

ث: (سری غیر قابل رؤیت برای بیگانگان - غیر قابل انتشار برای پیمانکاران و مشاوران پیمانکار، هشدار اطلاعاتی) ترکیه: ارتش اقدامات امنیتی را در رابطه با انتخابات 14 اکتبر افزایش داده است .به طوری که یک سوم ارتش مأمور است تا به برقراری امنیت در ایالاتی که قرار است محل برگزاری انتخابات باشد بپردازد. (فرمانده قوای آمریکا در اروپا).

ج: (طبقه بندی نشده) ترکیه: گونز وزیر کشور در پایان هفته گذشته استعفای خود را تسلیم اجویت نمود. این حرکت که گویا یک حرکت سیاسی است به خاطر روابط عشقی وی با یک خواننده رخ داده است. بنابه گزارشات رسیده وزیر جنگل، لیهان به جای گونز انتخاب شده است.

چ: (طبقه بندی نشده) لبنان: در روز دوشنبه 40 نفر ربوده شده اند که در میان این گروه 7 نفر از اعضای رئیس جمهور پیشین فرنجیه نیز وجود داشته اند و 7 نفر نیز به قتل رسیده اند. این واقعه می تواند بیدار کننده خصومت درون مسیحی باشد.

4- (سری - غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) شرایط هشدار دهنده: (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) اوضاع سیاسی و نظامی همه کشورهای در حوزه مسؤولیت فرمانده قوای آمریکا در اروپا به استثنای موارد زیر از نقطه نظر اطلاعاتی عادی ارزیابی شده است:

الف کشور / طبقه بندیاوضاعکنونیاوضاع گذشتهتاریخ تغییر اوضاعاوضاع ایران / سیاسی 22 فوریه 1979بی ثباتی کامل لبنان - اسرائیل / نظامی 43آوریل 1976تشنج / برخوردهاسوریه - اسرائیل / نظامی 4 514 ژانویه 1978امکان وقوع برخوردهای دیگرلبنان / سیاسی 4517 نوامبر 1978کاهش تشنجیمن جنوبی / سیاسی4513 اوت 1979شورش ب. دیگر کشورها ناتوترکیه / سیاسی 4526 دسامبر 78شورشهای داخلی مدیترانه / شمال آفریقامصر - لیبی / نظامی 45ژوئیه 78 درگیریهای مرزی

ص: 682

الجزایر - مراکش / نظامی 4323 مارس 1976امکان درگیری نظامی بر سر صحرای غربیموریتانی / نظامی 4323 مارس 76عملیات علیه چریکها در صحرای غربی دیگر کشورهااتیوپی / سیاسی 4319 ژوئن 1978حملات خرابکارانه در شمال اتیوپی - سومالی / نظامی 4315 ژوئن 1978حملات تحت الحمایه سومالی در منطقهاوگادن اتیوپی ادامه داردچاد / نظامی 4515 دسامبر 1978حملات چاد / سیاسی 43دوم آوریل 1979شورشهای درونی اوگاندا / سیاسی 45پانزدهم آوریل عدم1 عدم ثبات رودزیا / نظامی 4514 دسامبر 1978حملات رودزیا / نظامی 4513 آوریل 1979تشدید حملات در داخل رودزیاآنگولا 45اول / / 1979عدم اطلاع

گفتگو با سفیر شوروی

سند شماره (77) تاریخ: 9 اکتبر 79 - 17 مهر 58محرمانه شرکت کنندگان: عالیجناب ولادیمیر وینوگرادف سفیر اتحاد جماهیر شوروی در ایران ال. بروس لینگن کاردار موقت سفارت آمریکا در تهران ایران صورت مذاکره موضوع: گفتگو با سفیر شوروی من یک دیدار تشریفاتی از سفیر شوروی در اقامتگاه او در محل سفارت شوروی (به مساحت 10 هکتار) در مرکز تهران به عمل آوردم. سفیر شوروی به زبان انگلیسی به نحو عالی تکلم می کند. او تقریبا پنجاه و پنج ساله است، لحن بسیار ملایم و آسوده ای دارد و یک مرد بسیار دوستانه ای است. او اکنون 5/2 سال است که در تهران اقامت دارد. قبلاً او سفیر شوروی در ژاپن بوده است(بارایشاور) و قبل از آن نیز سفیر شوروی در قاهره. از قاهره او به عنوان رئیس مشترک (بابونکر) در مذاکرات کنفرانس ژنو درباره خاورمیانه فرستاده شده بود.

همسرش همراه اوست. او سه فرزند بالغ دارد که همگی در علوم فیزیک کسب تحصیل کرده اند. او سه نوه دارد. او اخیرا در بیمارستان شوروی در تهران تحت عمل جراحی آپاندیس قرار گرفته بود.

سفیر گفت در حال حاضر حدود 2500 روسی در ایران با خانواده هایشان اقامت دارند. قسمت اعظم آنها در کارخانه ذوب آهن در اصفهان و در یک نیروگاه برق در اهواز اقامت دارند، این نیروگاه اخیرا در اهواز در دست ساختمان است و یک طرح بسیار بزرگی است که پس از اتمام همه کارها به مقامات ایران تحویل داده خواهد شد. او گفت بجز «چند کارشناس فنی» در شیراز در ایران هیئت نظامی ندارند و تنها سفارت شوروی یک مدرسه چهار کلاسه در محوطه سفارت دارد.

من درباره تجربیات شورویها در ایران نسبت به ظرفیتها و تواناییهای ایران در مورد نگهداری پرسشهایی کردم. سفیر شوروی ظاهرا مواظب آن بود که از هرگونه اظهار نظر انتقادی اجتناب کند مفاهیم نگهداری حفاظتی به ویژه در مورد طرح اهواز با مشکلاتی رو به رو شده بودند. او ذخایر سنگ آهن ایران را دارای کیفیت عالی توصیف کرد و مشکل موجود در اصفهان را به تولید کک از زغال سنگ مربوط دانست و گفت که یکی از دشواریها وادار کردن ایرانیان به کار مؤثر در معادن زیرزمینی است.

ص: 683

سفیر ظاهرا در مورد تعداد بزرگی از ایرانیان که در حال حاضر برای رفتن به ایالات متحده در پی گرفتن روادید هستند کنجکاوی نشان داد، او با انبساط خاطر درباره تضاد بین این موضوع و برداشتهای انتقادی مطبوعات ایالات متحده اظهار نظر کرد.

او ملاقات نیمه شب خود را با طالقانی در همان شبی که طالقانی فوت کرد توصیف نمود. سفیر به تازگی از مسکو بازگشته بود و برای تشریح سیاست شوروی برای طالقانی و به ویژه رد اتهاماتی که به موجب آنها شورویها در کردستان آشوب برمی انگیزند، تقاضای ملاقات با طالقانی را کرده بود. او به طالقانی گفته بود که شورویها در کمک به تجزیه ایران که ممکن است منجر به آن شود که چند حکومت کوچک و ضعیف در مرز جنوبی شوروی به وجود آید نفعی ندارند. او گفت بسیار بهتر است یک ایران مستقل و نیرومند و البته دوست اتحاد شوروی وجود داشته باشد، او از طالقانی پرسیده بود که چه مدرکی درباره درگیری شوروی در این باره وجود دارد. او اشاره طالقانی را به مسلسلهای کلاشینکف مورد طنز قرار داد و گفت این گونه سلاحها ساخته و همه جا پیدا می شود. او از طالقانی خوشش آمده بود زیرا طالقانی شخصی بود که می شد با او گفت و شنود داشت. پس از این ملاقات نیمه شب طالقانی حاضر شده بود مطلب مثبتی درباره منافع شوروی در ایران بگوید و مرگ طالقانی مانع چنین اظهار نظری شده بود.

سفیر درباره بالا گرفتن موج دشواریها در کردستان اظهار سردرگمی کرد. او گفت که انتظار نمی رفت در حال حاضر چنین وضعیتی پیش آید. سفیر اظهار داشت که اطلاعات بسیار ناچیزی درباره دستگاه رهبری کردها دارد.

سفیر گفت که اگر رژیم ایران با کارایی بیشتری با مسئله ملیتها رو به رو نشود ایران در آینده مشکلات جدیدی در مورد «ملیتها» خواهد داشت. او گفت که سعی کرده است وزیران دولت موقت ایران از جمله یزدی را متقاعد سازد. یزدی تأکید کرده بود که درباره حساسیتهای کردها، رژیم ایران آگاهی کامل دارد و در قانون اساسی پیش بینیهایی درباره شوراهای محلی و زبان محلی و غیره به عمل آمده است که انتظارات کردها را رفع خواهد کرد، ولی سفیر گفته بود که اینها همه کافی نیست.

سفیر شوروی آنگاه برداشت مسئله ملیتها را از سوی لنین در اتحاد شوروی برای من به تفسیر تشریح کرد و گفت که این برداشت بعدا ثابت کرد که صحیح بوده است .لنین درباره حق جمهوریها برای جدا شدن پافشاری کرده بود؛ ولی بعد تشخیص داده بود که این جمهوریها نباید جدا شوند، ولی متقاعد شد که دادن حق جدا شدن به آنها برای راضی نگهداشتن آنها لازم است. این مطالب و همچنین تصریحات مفصل دیگری جهت خودمختاری در اتحاد شوروی تا این تاریخ مسئله ملیتها را تحت کنترل نگهداشته است و امروز تحول جامعه شوروی بدون ایجاد مزاحمتی ناشی از مسائل مربوط به ملیتها نشان دهنده عاقلانه بودن برداشت لنین می باشد.

این خطی است که او با ایرانیان در میان گذارده است، ولی متأسفانه آنها قادر نیستند مشکلاتی را که با آنها مواجه هستند به نحو صحیح درک کنند و یا نیاز به برداشت دیگری را در نظر داشته باشند. سفیر، خمینی را به عنوان یک شخصیت سرسخت و غیرقابل انعطاف توصیف کرد و اظهار داشت گفت و شنود با چنین شخصی دشوار است، ولی خمینی در عین حال یک مرد توانایی است. او (وینوگرادف-م) دولت اسلامی را به عنوان یک دولت غیر واقع بین در آینده دراز مدت توصیف کرد و گفت اسلام به عنوان یک نیروی متحد کننده و حکومت کننده در کشوری مانند ایران یک ایدئولوژی کافی نیست.

خلاصه های اطلاعاتی ستاد فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا

ص: 684

سند شماره (78) از: ستاد فرماندهی آمریکا در اروپا، واهینیگین آلمانسری به: مجمع گردآوری خلاصه های اطلاعاتیتاریخ: 17 اکتبر 1979 - 25 مهر 58 غیر قابل رؤیت برای بیگانگان - هشدار اطلاعاتی موضوع: خلاصه های اطلاعاتی ستاد فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا

روسیه: تولید هواپیماهای حمل و نقل، پیشرفتهای مهم دیگر

موضوع: 1 - روسیه: تولید هواپیماهای حمل و نقل (سری - غیرقابل رؤیت برای بیگانگان هشدار اطلاعاتی) 2- پیشرفتهای مهم دیگر (سری) 3- علائم و هشدارهای اطلاعاتی: بدون تغییر (طبقه بندی نشده) 1- تولید هواپیماهای حمل و نقل روسی در خلال نیمه اول 1979 مجموعا به 180 فروند رسید، ادامه کاهشی که برای اولین بار در 1977 مشاهده شد. این کاهش براساس یک مأخذ سالانه در مجموع به 9 درصد در سال جاری رسیده است و این به حمل و نقلهایی به فواصل کوتاه منحصر شده است، اگرچه تولید هواپیمای CURL در همان حدود 100 فروند در هر سال باقی مانده است، برنامه های تولید زغال سنگ و هیدروکربور دوره اش به سر رسیده و تولیدات زغال سنگ می تواند تا به حال به پایان رسیده باشد.

تولید یک هواپیمای دوربرد دیگر: تولید هواپیمای عکسبرداری شناسایی نیز امسال ممکن است به پایان برسد. در مقایسه با این هواپیماهای کوچک ساختن جتهای دوربرد و برد متوسط دیگری به طور ثابت و یکنواخت آغاز شده است. محصولاتشان در خلال 6 سال گذشته به بیش از دو برابر رسیده است و اکنون به میزان 180 فروند در سال در این برنامه های دراز مدت و میان مدت رسیده است.

برنامه تولید جت های حمل و نقل نظامی دوربرد که از نیرو و اهمیت ویژه ای برخوردارند، هنوز نسبت به رقمهای سالهای اخیر در حال پیشرفت است و است.

بیشتر برنامه های باقیمانده اساسا تغییری نکرده اند. تولید هواپیماهای دوربرد و میان برد کمی صعود کرده است، ولی تولید دو هواپیمای دیگر دوربرد مدل کلاسیک و میان برد CRUSTY (غول پیکر) به همان تعداد سالهای اخیر باقی مانده است.

هواپیماهای حمل و نقل سوپرسونیک در ابتدای 1979 کامل شد که مجموع تولیدات آن را به 13 فروند رساند. این برنامه همچنین هنوز با مشکلاتی برخورد می کند و ممکن است به زودی به پایان رسد.

هواپیماهای حمل و نقل جدید متعددی در دست تکمیل هستند، ولی پیشرفت محدودی در هر یک از برنامه ها دیده شده است. فقط 2 CUMBER اتوبوسهای هوایی مسافربری با ظرفیت 350 نفر در 1979 تولید شده اند. رقم آن جمعا به 4 می رسد و بیشتر انتظار می رود در رابطه با المپیک 1980، شرکت هوایی شوروی (ایرفلوت) از آن استفاده کند. ولی یقین می رود که مشکلاتی در رابطه با این برنامه وجود داشته باشد. هواپیما ابتدا در سال 1975 مشغول پرواز شد، ولی طبق گزارشهای رسیده تولید سریهای جدید تا سال دیگر شروع نخواهد شد.

شورویها در برنامه های دیگر گزارش می دهند که یک COALER دومی ساخته شده است. این هواپیمای سبک و سریع پرواز و سریع نشین در حال حاضر به وسیله روسها به عنوان یک هواپیمای مدل آزمایشی تلقی می شود و قبل از اینکه تصمیمی در مورد تولید زنجیره ای آنها گرفته شود سالها باید آزمایش بشوند. هیچ نشانه ای از پیشرفت در مورد برنامه CLINE مشاهده نشده است (این هواپیماها با

ص: 685

تغییراتی در سیستم CURI ساخته شده است و اصلاً برای صدور در نظر گرفته شده اند). در مجموع تا زمانی که مسئله سوخت هواپیماها حل نشود تولید هواپیماهای حمل و نقل کاهش خواهد یافت.

2- (سری) پیشرفتهای مهم دیگر؛ A - (سری) روسیه: دومین دوره ماهواره تقویت کننده نیروی دریایی خود را در 16 اکتبر وارد مدار نمود. در حال حاضر 6 دستگاه مشغول کار هستند.

B - (طبقه بندی نشده) اسرائیل: نیروهای امنیتی سه خانه متعلق به اعضای جبهه آزادیبخش عرب را در غزه منفجر کردند که یکی از آنها اقرار به کشتن یک سرباز اسرائیلی در ژانویه کرده بود.

C - (خیلی محرمانه) صحرای غربی: در 14 اکتبر جبهه پولیساریو به پایگاه مراکشی در محبس حمله کرد و به آن آسیب رساند. جزئیات گزارش نشده اند.

D - (خیلی محرمانه) زامبیا: در 12 اکتبر دو پل مهم بر روی رود چابزی در شمال غربی زامبیا منفجر شد که خط آهن اصلی و جاده مربوط به دارالسلام را از هم جدا کرد. لوزاکا به طور علنی کماندوهای رودزیایی را مسؤول این حمله دانست. این زامبیا را مجبور به اتکای بیشتری بر روی راههای حمل و نقل رودزیا خواهد کرد.

3- (طبقه بندی نشده) علائم و هشدارهای اطلاعاتی هیچ تغییری برای قسمت «وضع هشدارها و نشانه ها» امروز 17 اکتبر 79 نکرده است.

نظر شوروی درباره ایران

سند شماره (79) تاریخ: 24 اکتبر 79 - 2 آبان 58خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه - واشنگتن - فوری موضوع: نظر شوروی درباره ایران 1- (تمام متن خیلی محرمانه) 2- «وینوگرادوف» سفیر روسیه در ایران که تقریبا با تمام رهبران اصلی ایران ملاقات کرده است اخیرا در صحبتهایش در سر میز شام صادقانه از دولت ایران یاد کرد. به قول امیر انتظام «اگر یک در را (به روی روسها) ببندی، از در دیگر با پیشنهاد یا مطالعه وارد می شوند».

3- وینوگرادوف تا به حال چهار بار با خمینی دیدار داشته است. وی از خمینی به عنوان مرد بزرگ راستی و معلم بی میل به پذیرفتن (نظرها) یا پست و مقام و متخصص در مسائل سیاسی داخلی و بین المللی یاد کرد. به عقیده وی طالقانی واقعگراتر از خمینی است. وینوگرادوف معتقد است که بهشتی با هوش ترین و از نظر سیاسی متخصص ترین رهبر مذهبی ایران است. وی از بنی صدر با استهزاء یاد کرد.

4- روسها معتقدند که خطرناکترین مشکل دولت ایران در شورش کردستان به دلیل اقتصاد راکد این کشور است. سفیر روسیه احساس می کند که ایرانیها سعی می کنند که مسئله کردستان را با زور و اقتصاد این کشور را با تئوریهای خیالی اسلامی حل کنند که هیچ کدام (به نظر وی) به نتیجه نخواهد رسید. اگر چه مسئله کردستان نهایتا حل خواهد شد، ولی چشم انداز واقعی کمبودها، بیکاری و دیگر نابرابریهای جدی اقتصادی منجر به نارضایتی طبقه پایین تر از خمینی می شود. این مسائل که اخیرا شروع شده، چند سال بیشتر دوام نخواهد داشت. وی اظهار تردید کرد که ممکن است عراقیها در مسائل کردها و اعراب ایرانی

ص: 686

دخالت داشته باشند و این نظر را که ممکن است روسیه برای جلوگیری از دخالت عراق در مسائل داخلی ایران اعمال نفوذ نماید رد کرد. لینگن

گزارش ویژه مرکز خبری مراقبت اقیانوسی ناوگان در اقیانوس آرام

سند شماره (80) از: مرکز خبری مراقبت اقیانوسی ناوگان در اقیانوس آرام - پرل هاربرسری به: مجمع گردآوری اطلاعات آمریکا چهار، شش، هشتتاریخ: 31 اکتبر 79 - 9 آبان 58 گزارش ویژه مرکز خبری مراقبت اقیانوسی ناوگان در اقیانوس آرام (طبقه بندی نشده) 1- (خیلی محرمانه) اطلاعات زیر حاوی مطالبی است که در آن درباره میزان نیروهای دریایی شوروی در اقیانوس هند سخن رفته است.

2- (سری) حضور دریایی شوروی در اقیانوس هند در ده سال گذشته از یک نیروی نمایشی کوچک به یک نیروی دائما در حال گسترشی که سطح ثابت آن حدودا دارای 18 تا 19 ناو جنگی و کمکی است افزایش یافته است. نقش این نیرو این است که منافع شوروی در منطقه اقیانوس آرام را حراست و حفاظت نماید. به عنوان یکی از وسایل سیاست خارجی شوروی، شویندرون (احتمالاً نام این نیرو است - م) سعی در افزایش اعتبار و نفوذ شوروی داشته و به طور کلی تصویر شوروی را به عنوان یک ابر قدرت خالی از ابهام می نماید. از نظر نظامی، این نیرو دیگر نیروهای دریایی موجود در منطقه را که ممکن است در زمان افزایش تشنج ملزم به برخورد با آنها شود زیر نظر گرفته و درباره آنها اطلاعات جاسوسی گردآوری می نماید. علاوه بر این، امکانات ایجاد کنترل محلی، دخالت در اوضاع محلی و حفاظت از منابع شوروی در منطقه را فراهم می آورد. عملیات عادی این ناوهای جنگی محدود می شود به خلیج عدن و منطقه جنوبی دریای سرخ و حرکات هزار چندی یک بار به سوی خلیج فارس، دریای شمالی عرب و سرزدن به بنادر متعددی از کشورهای واقع در حوزه اقیانوس هند (از قبیل موزامبیک، و سی شل ناوگانهای کوچکتر و ناوهای مین جمع کن معمولاً به عملیات گشتی در تنگه باب المندب می پردازند. در حال حاضر هواپیماهای آب و خاک نشین شوروی نقش تدارکاتی را ایفا می نمایند. اطلاعات حاصله حاکی از آن است که این هواپیماها بین عدن و جمهوری دموکراتیک خلق یمن اعمال تدارکاتی انجام می دهند، تا کشتیهای تجاری شوروی در کمال امنیت به تخلیه کالاهای خود بپردازند و نیز این کار در بنادر اتیوپی، ماساوانا و آسب نیز صورت می گیرد. زیر دریاییهای شوروی نیز گویا ترجیح می دهند که در مناطق عملیاتی خالی از تراکم و باز خلیج شرقی عدن و غرب دریای عرب انجام وظیفه نمایند. گاهی هم جسارت به خرج داده وارد آبهای جنوبی دریای سرخ می شوند. شویندرون برنامه های تمرینی و آموزشی زیادی ندارد و قسمت اعظم اوقات خود را در لنگرگاههای ایجاد شده به وسیله شوروی می گذرانند.

3- (سری) از سال 1974 سطح نیروی شویندرون از نظر زیردریایی به تعداد 460 روز دریایی ثابت مانده است؛ ناوگانهای جنگی، هواپیماهای آب - خاک نشین، و ناوهای مین جمع کن در سطح تقریبی 2100 روز دریایی حفظ شده است، ولی در 1978 تعداد هواپیماهای آب - خاک نشین از میزان 490 روزدریایی تجاوز کرده، دو برابر گردید. این افزایش را مربوط به عقب نشینی شوروی از سومالی و حمایت شوروی از اتیوپی در جنگ علیه سومالی می دانند. در رابطه با این دو واقعه و افزایش عملیات موقت، افزایشی نیز در نیروی دریایی اقیانوس هند و نسبت یک سوم سال قبل انجام گردید. شویندرون

ص: 687

اصولاً مرکب از ناوگان اقیانوس آرام می باشد. چنین انتظار می رود که شوروی از ناوگان اقیانوس آرام جهت نمایش حضور خود در اقیانوس هند باز هم ادامه دهد و در همان حال از کانال سوئز برای تجدید و افزایش قوا بهره برداری خواهد کرد.

4- (سری) تعداد روزهای دریایی اسکادران شوروی در اقیانوس هند:

1978 - 1979 (تا 30 سپتامبر) زیر دریای - 467 - 365 ناو جنگی سطح آبی - 1462 - 1478 آب - خاک نشین / مین جمع کن - 1555 - 848 کمکی / پشتیبانی - 4959 - 3487 افزایشی که در سطح ناوهای جنگی در 1979 مشاهده می شود مربوط به حرکات بین - ناوگانی می باشد.

5- (سری) نقطه اوج افزایش نیروی دریایی شوروی در اقیانوس هند در رابطه با بحرانهای منطقه و نقل و انتقالات بین ناوگانها بوده است. بحرانهای منطقه ای مربوطه عبارتند از، خروج شوروی از سومالی، جنگ اتیوپی و سومالی، بحران ایران، برخورد بین جمهوری دموکراتیک خلق یمن و جمهوری عربی یمن، در ماههای تابستان و پاییز 1979 روسها 7 ناو جنگی و 2 ناوچه را به اضافه ناومینسک به اقیانوس آرام منتقل نمودند.

6- (خیلی محرمانه) سطح کنونی نیروی دریایی شوروی در اقیانوس هند (5 ناو جنگی و 8 ناوچه) برابر است با میزان نیروی این کشور در زمانهای غیر بحرانی و کمی پایین تر از حالت عادی است.

الف: کاهش مربوطه ناشی از خاتمه کار کشتیهایی است که خطر نظامی ندارند (مانند کشتیهای هیدروگرافیک، کشتیهای پشتیبانی هوایی، کشتیهای جمع کننده اجسام شناور).

ب: سطح کشتیهایی که خطر نظامی دارند سه رقم از سطح عادی و معمول کمتر شده است. برای این کشتیها (2 ناو جنگی و یک زیر دریایی) در هنگام زمستان جایگزین فرستاده خواهد شد.

7- (سری) عواملی که می توانند سطح نیروی شوروی در اقیانوس هند را در آینده تغییر دهند عبارتند از:

الف: دسترسی به مراکز پشتیبانی در جزیره ضحلک و عدن که باعث می شود نیاز به کشتیهای لجستیکی کاهش پیدا کند، ب: ناوگان شویندرون از طریق کانال سوئز با ارسال نیروهای موجود در دریای سیاه و مدیترانه می تواند افزایش پیدا کند، ج: حضور فزاینده شوروی در دریای جنوب چین و نیز دسترسی آن به پایگاههای SRVسبب شده است که این کشور در مواقع لزوم بتواند سریعا اقیانوس هند را تقویت نماید، د: اوضاع نظامی - سیاسی منطقه اقیانوس هند در حال حاضر باثبات است.

سخنرانان لنینگراد به بحث پیرامون خاورمیانه می پردازند

ص: 688

سند شماره (81) تاریخ: 2 نوامبر 79 - 11 آبان 58خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در لنینگرادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی موضوع: سخنرانان لنینگراد به بحث پیرامون خاورمیانه می پردازند 1- آغاز خلاصه متن: در تاریخ 15 و 28 اکتبر در تالار مرکزی سخنرانی لنینگراد سخنرانان در بحث پیرامون سیاست خارجی به خاورمیانه توجه زیادی معطوف داشتند. آنها سعی داشتند به حضار بقبولانند که سیاست آمریکایی «کمپ دیوید» در حال سقوط است؛ موضوع دولتهای عربی محافظه کار منطقه در حال تغییر است و رهبریت اسلامی در ایران به انقلاب خیانت کرده و «انفجارات» جدید دیگری در پیش است و دیگر اینکه در رابطه با مرگ ترکی در افغانستان معلوم نیست واقعیت ماجرا چه بوده است. چند اظهار نظر مطروحه فردی نیز قابل توجه است: به طور مثال، سازمان ساف به رهبری عرفات در تلاش است تا به طریقی اسرائیل را به رسمیت بشناسد؛ عربستان سعودی از پیشنهاد ارسال «داوطلبین» مصری به افغانستان استقبال کرده است، و با قرار دادن منابع مالی در اختیار آمریکا سبب شده است که کمکهای نظامی آمریکا به مراکش علیه پولیساریو افزایش یابد و به رئیس جمهوری سودان نمیری فشار زیادی وارد می شود تا یا قرارداد کمپ دیوید را حمایت ننماید و یا جنگ داخلی جدید در جنوب سودان را پذیرا شود و دیگر اینکه تا آنجا که به روابط دولتی منحصر می شود روابط بین ایران و شوروی حسنه است، فقط عدم صدور گاز این کشور به شوری خصوصا برای ارمنیها مشکلاتی به وجود آورده است. پایان خلاصه.

2- سخنرانی پیرامون سیاست خارجی در تالار مرکزی سخنرانی لنینگراد در 15 و 28 اکتبر در برگیرنده چند موضوع خاورمیانه ای بود:

- سخنران 28 اکتبر سعی کرد «سیاست کمپ دیوید» را در ورطه «سقوط کامل» مجسم نماید؛ وی مدعی است که پرزیدنت کارتر برای این برنامه خود «یک پایه تجاری مانند» در نظر نگرفته است. در 15 اکتبر یکی از سخنرانان گفت که با کسالت شدید بگین، «ماه عسل» بین مصر و اسرائیل نیز پایان یافته است.

- این سخنران در توضیح گفت معادله ای صورت گرفته است که در آن «مانورهای» آمریکا سبب «تضعیف دیپلماسی آمریکا» شده است. به طور مثال وی به قطعنامه کانادا، آمریکا، کاستاریکا اشاره کرده که در سازمان ملل پیرامون آن از اعمال اسرائیل در جنوب لبنان با عبارت «غیر ضروری» به نرمی انتقاد کرده است؛ پاسخ آمریکا در رابطه با فشار مصر در رابطه با افزایش هواپیماهای آن کشور چه بوده است و دیگر اینکه چطور آمریکا قانع شده است به اردن تانک بدهد در حالی که این کشور هنوز موضع خود را بر سر قرارداد کمپ دیوید تغییر نداده است. این سخنران با خوشحالی اظهار داشت که شاه حسین پیشنهاد آمریکا را رد کرده و گفته است که در صورت لزوم به شوروی روی خواهد آورد. ولی این سخنران با اعتراف به این که اوضاع «چندان هم ساده نیست» خاطر نشان ساخت که فکر نمی کند اردن تهدیدات خود را جامه عمل بپوشاند.

- وقتی که درباره پیام پرزیدنت کارتر به سازمان ساف مبنی بر لزوم به رسمیت شناختن اسرائیل توسط این سازمان سؤال شد، این سخنران در 15 اکتبر پاسخ داد که سازمان ساف در حال تهیه طرحی است که به دنبال آن چنین نتیجه ای نیز حاصل خواهد گردید. وی گفت که شوروی به عرفات خاطرنشان ساخته است که همه کشورهای خاورمیانه حتی اسرائیل حق ادامه حیات دارند. در بحث پیرامون فلسطینیها این

ص: 689

سخنران گفت که آنها در میان اعراب پیشرفته ترین مردم هستند و «بورژوازی ملی» خود را تشکیل داده اند، ولی اذعان داشت که از نظر سوابق ایدئولوژیک مارکسیستی با شوروی موافق نمی باشند.

3- سخنران 28 اکتبر به طور چشمگیری به ضعف دولتهای عربی «به اصطلاح محافظه کار» پرداخت و گفت این ضعفها سبب ازدیاد نگرانی عربستان سعودی شده است.

- به گفته بسیاری 28000 سرباز مصری برای سومین سال از نمیری در سودان حفاظت می کنند و مصریها در این کشور موقعیتهای مهمی را اشغال کرده اند؛ با این وصف در این کشور قیامی پدید آمد که با ارسال یک نیروی نظامی مصری «در نطفه خفه شد»، ولی اکثریت سیاهپوستان سودان در صورتی که این کشور خود را از قرارداد کمپ دیوید کنار نکشند همیشه خطر ایجاد یک جنگ داخلی را به همراه دارند.

- این سخنران گفت برای سومین بار سادات دست به پاکسازی ارتش زده است و در نتیجه 40 افسر را اخراج نموده است.

- وی پیش بینی کرد که حمایت آمریکا از مبارزه مراکش علیه پولیساریو «نتیجه غم انگیزی» به دنبال خواهد داشت (پچالنیه ریزولتاتی)، چون مراکش قدرت حمایت از این جنگ غیر مردمی را ندارد. مصر پیشنهاد کرده است که نظامیان این کشور را به مراکش ارسال دارد تا نظامیان مراکشی بتوانند آزادانه با پولیساریو مبارزه نمایند. عربستان سعودی نیز قول داده است که علیرغم قرارداد اجلاس اعراب که در بغداد منعقد شده بود، از نظر مالی مصر را حمایت نماید تا او نیز بتواند تعادل رژیم شاه حسن را حفظ نماید، عربستان سعودی دیون مالی مراکش را در قبال سلاحهای آمریکایی خواهد پرداخت. این سخنران در شگفت است که آمریکا چگونه می تواند کمکهای خود به مراکش را توجیه نماید، در حالی که در سازمان ملل و سازمان اتحادیه آفریقایی قرار است مسئله صحرای غربی به رفراندوم گذاشته شود. وی مدعی است که پس از حمله پولیساریو به مراکش مردم مراکش به جای حمایت از دولت به حمایت از پولیساریو پرداختند. در این رابطه کمکهای الجزایر به پولیساریو نیز کاملاً مورد تأیید قرار گرفت.

4- علیرغم اغراق پیرامون موفقیتهای شوروی و عدم موفقیتهای آمریکا در خاورمیانه، سخنرانان نتوانستند یأس و بدبینی خود را پیرامون چند مسئله پنهان سازند. سخنران 15 اکتبر در رابطه با سؤالی از وی در رابطه با اتحاد بین عراق و سوریه به طرز جالبی واقعگرایانه و رک گویانه پاسخ داد. این سخنران گفت که اعراب اغلب از اتحاد سخن می رانند، ولی هیچ گاه نتیجه ای عاید نشده است. وی گفت که سوریها می دانند که ورود نظامیان عراق به سوریه جهت کمک به آنها در نبرد با اسرائیل بسیار آسان است، ولی نمی دانند که پس از خاتمه کار آنها را چگونه اخراج نمایند.

5- سخنران 15 اکتبر خیلی سعی داشت در مورد افغانستان از پیشگویی اجتناب ورزد. گرچه حضار از وی سؤال کردند که چه بر سر رئیس جمهور پیشین ترکی آمده است، وی گفت متأسفانه این تغییر خالی از خونریزی نبوده است، ولی از نظر افرادی در سطح او معلوم نیست چه واقعه ای رخ داده است. در یک مرحله از سخنرانی وی که از عدم ثبات عربستان سعودی در ضدیت با کمپ دیوید سخن می گفت، ناگهان به انتقاد از عربستان سعودی که قول حمایت از مصر را در ارسال نیروی داوطلب به افغانستان داده بود پرداخت.

6- سخنران 15 اکتبر درباره افغانستان خیلی پرحرفی کرد. او ایران و پاکستان را متهم کرد که به تعویق

ص: 690

انقلاب در افغانستان دست زده اند تا کشورهای خودشان از افغانستان پیروی ننمایند. این سخنران تعبیرات مختلفی را درباره دلیل جایگزینی ترکی توسط امین ارائه داد و اظهار داشت که غرب امیدوار است امین قدری تفاوت داشته باشد، چون در آمریکا تحصیل کرده است. وی خاطر نشان ساخت که نیروهای «ضد انقلابی» بسیار نیرومند شده اند. وی گفت که رژیم امین با مداخله خارجی، جنگ افزارها و مشکلات دیگر رو به رو است. وی اذعان داشت که ترکی احتمالاً خیلی تندروی کرده و رهبریت اسلامی را در کشوری که 90 درصد آنها مؤمن هستند از خود بیگانه کرده است. در پاسخ به سؤالی که پیرامون حزب کمونیست افغانستان شده بود، این سخنگو اظهار داشت که رهبریت کمونیست است و وی اخیرا با یک هیئت نمایندگی جوانان کمونیست افغان ملاقاتی داشته است و در انتها به طور خلاصه گفت «پس چه شده است؟ هیچ، نیرومندترها قدرت را به دست گرفته اند، همین».

7- مهمترین گزارشی که درباره خاورمیانه در سخنرانیهای لنینگراد ارائه شد، درباره ایران بود که حاکی از یأس فزاینده شوروی می باشد. در سطح روابط دولتی به گفته سخنران 15 اکتبر روابط «حسنه» است، ولی این سخنران اذعان داشت که ایران به تجدید ارسال 20 درصد از صادرات گاز خود که بر طبق قرارداد باید به شوروی وارد شود نپرداخته است؛ وی در دنباله گفت که این توقف در صدور گاز به شوروی ارمنیها را بیشتر دچار ناراحتی کرده است.

8- اظهارات دیگر این سخنران درباره ایران، نشان داد که روابط چندان هم «رضایت بخش» نبوده است. بنابه گفته سخنران 15 اکتبر انقلاب ایران دارای دو جنبه ضدکمونیستی و ضدامپریالیستی است.

سخنران به پیام حزب توده اشاره کرد که اعلام داشته بود انقلاب را باید تا سر حد «پیروزی نهایی» ادامه داد. او درباره نیاز به یک انقلاب دوم در رابطه با اهداف آزادی و کامیابی سخن گفت (او خاطر نشان ساخت که 4 میلیون نفر بیکار که در برگیرنده بسیاری از روشنفکران نیز می باشد در ایران وجود دارد) و درست است که خمینی عظیم ترین قدرت را در دست دارد، ولی از احترام او دائما کاسته می شود و رهبریت اسلامی که در حال حاضر در حال اداره کشور است، دیگر قادر به ادامه راه نخواهد بود. در پاسخ به یکی از حضار، سخنران گفت که معاهده 1921 هنوز هم به قوت خود باقی است، ولی مداخله شوروی در صورتی امکان خواهد داشت که کشور دیگری قصد مداخله نظامی داشته باشد (که البته این جواب توسط یکی از حاضرین که در ردیف جلو نشسته بود مورد تردید قرار گرفت).

9- سخنران 28 اکتبر حتی بیش از سخنران قبل دچار یأس و بدبینی شده بود، چون در رابطه با وقایع اخیر ایران اعلام داشته بود که اوضاع «بسیار بحرانی است» چون «ارتجاع» کنترل خود بر کشور را کامل کرده است.

روحانیون اسلامی به کمک «پیشرفته ترین اقشار» جامعه به قدرت رسیدند، ولی اکنون مردم بسیار مأیوس شده اند و تنها هشت درصد به قانون اساسی جدید رأی داده اند. سخنران رهبریت کنونی را متهم به چند کار کرده است که عبارتند از: خیانت به فلسطینیهایی که در ایران هستند؛ فروش نفت به اسرائیل از طریق واسطه گری یک شرکت انگلیسی؛ بی تفاوتی این رژیم نسبت به حضور شاه در آمریکا به این دلیل که بسیاری از شخصیتهای این رهبریت از «حامیان آمریکا» و نیز از اعضای سابق سازمان ساواک شاه می باشند.

10- از سخنران 28 اکتبر خواسته شد که درباره مسئله کردستان سخن بگوید. وی گفت کردها خواهان

ص: 691

خودمختاری ملی در یک ایران دموکراتیک هستند، ولی «تغییرات» سبب شد که رژیم ایران به چپیها بخصوص حزب توده حمله نماید؛ در اینجا کردها به مطرح کردن این سؤال پرداختند که «آیا در دولتی این چنین متعصب از نظر مذهبی» خودمختاری اصولاً می تواند وجود داشته باشد.«تا به حال کردها از خود صبر و استقامت بسیار نشان داده اند» (استویکی).

سخنران 15 اکتبر از اینکه خمینی مسؤولیت عصیان کردها را متوجه شوروی می داند، چون آنها چند سلاخ روسی داشته اند در حالی که همه نوع سلاح در دسترس آنها قرار داشته، با لحنی انتقادآمیز یاد کرد.

11- سخنران 28 اکتبر با تغییر لحن سعی کرد از ایران کشوری مهاجم و توسعه طلب بسازد. وی ادعا کرد که «مذهب همیشه یک نیروی تهاجمی است». ایران نه تنها در موضوع افغانستان مداخله می کند، بلکه عربستان سعودی و عراق هم از ادعای باز پس خواهی جزیره بحرین توسط ایران دچار نگرانی شده اند.

12- این سخنران در خاتمه گفت که آمریکا این نیروهای تفرقه گر در خاورمیانه را زیر نظر داشته از آنها بهره برداری می نماید و اوضاع به یک نقطه بحرانی در تاریخ رسیده است (اولستری). سخنران در خاتمه اظهار امیدواری کرد که بنا به منطق تاریخ برای اعراب بهتر است که به سوی شوروی بازگردند.

در رابطه با ایران وی پیش بینی کرد که «واضح است که انفجاری در راه می باشد» (همین عبارت به لهجه روسی هم نوشته شده).بوچانان

کتاب پنجاهم

شوروی «شرق تجاوزگر» بخش دوم (1)

ص: 692

ص: 693

نگرشی بر صنعت نفت و گاز شوروی

ص: 694

سند شماره (1) گزارش اطلاعاتیژوئیه 1976 - مرداد 1355 نگرشی بر صنعت نفت و گاز شوروی احتمالاً شوروی نخواهد توانست در سال 1980 به هدف خود در تولید نفت که همانا تولید به میزان 8/12 - 4/12 میلیون بشکه در روز است نائل آید. در حوزه های غرب سیبری که منشأ تمام طرحها در زمینه افزایش تولید است، به این علت که نمی توان از صنایع مورد لزوم به موقع بهره برداری نمود، در تولید نفت نقصانی به میزان 5 درصد تا 8 درصد به وجود خواهد آمد. برای جبران این کمبود، شوروی ممکن است میزان مصرف نفت را پایین بیاورد. به پیشنهاد بعضی از مقامات، اگر بتوان در سالهای 1980 در سطح مصرف سالانه 5 درصد کاهش ایجاد نمود، در حالی که میزان این کاهش در سالهای قبل حدود 7 تا 5/7 درصد بوده است، شوروی خواهد توانست با استفاده از حوزه های نفتی خود نیاز داخلی را تأمین کرده، نفت بیشتری را به اروپای شرقی ارسال نماید و به میزان کنونی نیز به غرب نفت بفروشد. ولی اگر نتوان در رشد مصرف کاهشی ایجاد کرد، شوروی مجبور خواهد بود یا میزان صدور نفت به اروپای شرقی و غربی را افزایش دهد یا از طریق اوپک نفت بیشتری را وارد نماید.

اهداف شوروی در زمینه تولید گاز در سال 1980 - یعنی بین 1093 تا 1188 میلیون متر مکعب در روز - نیز حاکی از خوش بینی بیش از حد است. به علت مشکلاتی که در ایجاد خط لوله مناسب وجود دارد، احتمالاً حدود 3 درصد تا 10 درصد در این زمینه نیز کاهشی در تولید به وجود خواهد آمد. کاهش این گونه ای احتمالاً سبب خواهد شد که شوروی نتواند به وظایف خود در زمینه صدور گاز و مصرف داخلی عمل نماید. لیکن گامهایی به منظور انجام این وظایف از هم اکنون برداشته شده است. هر گونه تخفیف در میزان صدور گاز به غرب معادل از دست رفتن مقدار زیادی ارز خارجی است، که شوروی سعی دارد از آن هم اجتناب ورزد. به منظور جبران این کمبود پیش بینی نشده و ادامه صدور گاز، شوروی احتمالاً از ایران و افغانستان مقداری گاز وارد خواهد کرد. علاوه بر این در سالهای 80 - 1976 از زغال سنگ به جای گاز در صنایع استفاده خواهد شد. ولی توسل به این گونه منابع جایگزین عملی تدریجی است. کمبود تولید لوله و تجهیزات خط لوله داخلی و وابستگی روزافزون به واردات و نیز مشکلات حل نشده ای که در رابطه با برنامه 10 ساله وجود دارد، احتمالاً سبب خواهد شد که برنامه ساختمان خط لوله عظیم این کشور به اتمام نرسد.

شوروی مهمترین تولیدکننده نفت خام در جهان و بعد از آمریکا دومین تولیدکننده گاز طبیعی با استفاده از تجهیزات و تکنولوژی داخلی است و فقط در زمینه واردات خط لوله و تجهیزات مربوط به خطوط لوله از نقاط دیگر کمک می گیرد. لیکن اگر شوروی مایل باشد که در افزایش تولید نفت در سالهای 1980 نیز تداوم وجود داشته باشد، در دهمین برنامه پنج ساله (80 - 1976) خود، شوروی به تکنولوژی و تجهیزات غرب باید متوسل شود تا بتواند به کشف و بهره برداری از منابع نفتی جدید در سیبری و دریاهای قطبی بپردازد. البته مشکل شوروی در زمینه واردات تکنولوژی و تجهیزات غربی تقریبا لاینحل است چون سازندگان غربی توانایی عرضه آنها را ندارند و شوروی نیز نمی تواند در ازای آنها ارز مورد قبول بین المللی را بپردازد و یا ترتیب یک معامله پایاپای را بدهد. گرچه در صنعت نفت شوروی خرید تجهیزات خارجی دارای اولویت می باشد، ولی در پاییز 1975 بعلت کمبود ارز معتبر از 25 پروژه پیشنهادی 12 تای

ص: 695

آن به تأخیر افتاد.

عملکرد کنونی 1- صنعت نفت شوروی در 15 سال گذشته رشد چشمگیری داشته است. از سال 1974، شوروی مهمترین تولیدکننده نفت خام و پس از آمریکا دومین تولیدکننده گاز طبیعی بوده است. در سال 1975 تولید نفت به میزان 8/9 میلیون بشکه در روز و تولید گاز طبیعی به سطح 793 میلیون متر مکعب در روز رسید (به جدول ضمیمه ت نگاه کنید). در سالهای 75 - 1961 تولید نفت سالانه به میزان 3/8 درصد و تولید گاز طبیعی سالانه به میزان 1/13 درصد افزایش یافت. سهم نفت و گاز شوروی در سال 1965 از 50 درصد تولید و 46 درصد مصرف به 64 درصد تولید و 60 درصد مصرف در سال 1975 افزایش یافت (به جدول 2 ضمیمه ت نگاه کنید).

2- بجز در مورد خط لوله، شوروی توانست با استفاده از تجهیزات و تکنولوژی نفتی خود به درجه اهمیت کنونی دست پیدا کند. لیکن در سالهای اخیر شوروی به منظور بالا بردن ظرفیت و تواناییهای فنی خود به خرید تجهیزات و تکنولوژی غرب در زمینه نفت و گاز همت ورزیده است. در سالهای 75 - 1972 میزان این خریدها معادل 3/1 میلیارد دلار گردید، که 226 میلیون دلار آن به آمریکا رسید.

3- شوروی یکی از صادرکنندگان عمده نفت است و در آینده نزدیک در زمینه صدور گاز نیز همین نقش را ایفا خواهد کرد. صدور نفت در سال 1975 به میزان 6/2 میلیون بشکه در روز انجام می شد که حدود 55/1 میلیون بشکه آن در روز به کشورهای کمونیستی، بخصوص اروپای شرقی و حدود 05/1 میلیون بشکه آن هر روز به غرب صادر می گشت. (به جدول 2 ضمیمه ت نگاه کنید.) از طریق همین صدور نفت به غرب شوروی مهمترین و بیشترین مقدار ارز خارجی خود را که در سال 1974 حدود 6/2 میلیارد دلار و در سال 1975 بالغ بر 2/3 میلیارد دلار می شد، بدست آورد.

4- قبل از افزایش چشمگیر قیمت نفت اوپک در سالهای 1973 و 1974 شوروی نفت خود را به قیمت نفت اوپک به غرب می فروخت. برای نفتی که به اروپای شرقی صادر می کرد معمولاً بیش از آن دریافت می نمود. ولی پس از چهار برابر شدن قیمت نفت اوپک در سالهای 1973 و 1974 وضع فرق کرد.

شوروی با مشتریان غربی خود نیز همین کار را کرد ولی در رابطه با اروپای شرقی که قیمت نفت صادراتی برای آنها بر اساس قراردادهای برنامه 75 - 1971 تعیین می گردید قیمتها را فقط مقداری بالا برد و در سال 1974 هر بشکه نفت را فقط به مبلغ کمتر از 3 دلار به آنها می فروخت. لیکن در اوایل سال 1975، شوروی با دیگر شرکای خود در شورای کمکهای دوجانبه اقتصادی مذاکره نمود و قیمت نفت را برای مشتریان اروپای شرقی خود به میزان 7 دلار برای هر بشکه بالا برد که با وجود این از قیمت 50/10 دلاری اوپک نیز کمتر است. در همان حال مسکو فرمولی را به وجود آورد و بر اساس رشد قیمت نفت جهان در 5 سال گذشته، خواستار آن شد که سالانه در قیمت نفت تجدید نظر گردد. ولی شوروی به منظور بدست آوردن ارز خارجی بیشتر در صدور نفت خود به غرب از سیاستهای قیمت گذاری اوپک دنباله روی خواهد کرد.

5- بخش اعظم نفت خام صادراتی شوروی در سالهای اخیر از حوزه های وسیع قدیمیتر اورالز - ولگا - روماشکینو، موخانوفو، توی مازی، آرلان - بدست می آمد که از نظر کیفیت مشابه نفت خام متوسط

ص: 696

عربستان سعودی و ایران است. این نفت خام معمولاً دارای ترکیبات نفت فرار و پارافین بود و از جاذبه 35 - 32 درجه برخوردار است. حدود 8/1 2/1 درصد سولفور دارد و می توان آن را در پالایشگاههای مخصوص نفت خاورمیانه تصفیه نمود. در سالهای اخیر، تولید نفت در غرب سیبری افزایش بسیار یافته است، و این نفت خام (جاذبه 35 - 34 و - محتوای سولفوری آن زیر یک درصد است) را با نفت اورالز - ولگا ترکیب می کنند تا برای استفاده داخل و نیز صادرات از آن بهره برداری شود.

6- لیکن در سالهای اخیر برخلاف افزایش تولیدی در زمینه منابع جدید نفتی کشفیاتی صورت نگرفته است. در نتیجه برای جلوگیری از تخلیه سریع حوزه های نفتی قدیمی تلاش بسیار به کار برده اند تا به منابع جدید دست یابند. حوزه های اصلی منطقه اورالز - ولگا که به افزایش سریع تولید در سالهای 1950 و 1960 کمک زیادی نمود در حال اتمام است. از این منطقه تنها با استفاده از آبشویی بسیار و پمپهای شناور وارداتی و بهره برداری از حوزه های کوچکتر و عمیقتری که از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه نیست، نفت تولید می گردد. تقریبا کل افزایشی که در تولید در دو سال گذشته دیده شد، از منطقه غرب سیبری برداشت شده است. در سال 1975، این منطقه 96/2 ملیون بشکه نفت در روز به دست می داد که حدود 30% کلی نفت تولیدی در شوروی است. برای اطلاعات بیشتر به ضمیمه الف مراجعه نمایی.د مشکلات و مسائل مربوط به 80 - 1976 نفت 7- طرحهای شوروی برای تولید 8/12-4/12 میلیون بشکه در روز در سال 1980 حاکی از خوش بینی بسیار است. موفقیت در رسیدن به هدفهای دهمین برنامه پنج ساله (80 - 1976) اصولاً بسته به ایجاد حوزه های جدید نفتی در غرب سیبری و ایجاد بهبود در تکنولوژی حوزه های نفتی است، که شوروی ظاهرا نمی تواند هیچ یک از این کارها را انجام دهد. در سال 1980 تولید به میزان 8/11 میلیون بشکه در روز خواهد رسید که حدود 5 درصد تا 8 درصد کمتر از اهداف تعیین شده و حدود بیش از 3 درصد کاهش تولید در رابطه با سال 1975 می باشد.

8- شوروی می تواند با کاهش مصرف نفت همان گونه که در طرحها پیش بینی شده این کمبود را جبران نماید. یکی از گامهای منطقی در این زمینه استفاده از زغال سنگ به جای نفت در صنایع عظیم مصرف کننده نفت از قبیل نیروگاههای حرارتی است. در صورتی که در سالهای 1980 بتوانند میزان مصرف را 5 درصد کاهش دهند، در حالی که در سالهای قبل، از میزان 5/7 - 7 درصد کاهش استفاده می کرده اند، می توان انتظار داشت که تولید کنونی نیاز داخلی را تأمین کرده، علاوه بر آن در صدور نفت به اروپای شرقی افزایش ایجاد کرده و ادامه فروش نفت به میزان کنونی به غرب را نیز ممکن سازد.

9- لیکن اگر شوروی نتواند میزان مصرف را به مقدار یاد شده پایین بیاورد، مجبور است یا در صدور نفت به اروپای شرقی و اروپای غربی کاهش به وجود بیاورد و یا مقدار بیشتری از نفت اوپک را خریداری و وارد نماید. شوروی سعی می کند قسمت اصلی نفت اروپای شرقی را خود تأمین نماید و نیاز آن کشور به ارز خارجی مانع از کاهش فروش نفت به غرب است. چون این کشور برای خریدهای مستقیم خود احتیاج به ارز خارجی دارد. لذا انتظار می رود که نفت اوپک را به صورت پایاپای و شاید در عوض تجهیزات نظامی خریداری نماید. (به جدول 3 ضمیمه ت نگاه کنید)

ص: 697

10- شوروی در نظر دارد کل افزایش تولید خود را از طریق غرب سیبری تأمین نماید، یعنی تولید را از 6/2 میلیون بشکه در روز در سال 1975 به 6 تا 2/6 میلیون بشکه در روز در سال 1980 برساند و حدود نیمی از تولید کلی خود را از آن منطقه استخراج نماید.

این میزان خیلی بالاتر از میزان 6/4 تا 2/5 میلیون بشکه ای است که قبلاً برای سال 1980 در نظر گرفته شده بود. اطلاعات موجود شوروی در زمینه حوزه های غرب سیبری حکایت از آن دارد که تولید نفت در آنجا با برداشت 7/5 میلیون بشکه در روز به اوج تولیدی خود خواهد رسید. البتّه بعضی از آنها در حال حاضر به اوج تولیدی خود رسیده است و دیگر حوزه ها نیز قبل یا بعد از 1980 به نقطه اوج خواهند رسید و با وجود اینکه حوزه های جدیدتری در غرب سیبری کشف شده اند، ولی هیچ یک از آنها به عظمت حوزه نفتی ساموتلور که حدود 2/2 تا 4/2 میلیون بشکه در روز ظرفیت تولیدی دارد، نیستند. در اواخر 1975، مقامات صنعتی اظهار داشتند که غرب سیبری در سال 1980 فقط استعداد تولیدی 6/4 تا 2/5 میلیون بشکه در روز را داراست ولی منطقی ترین میزان استعداد این منطقه، حد وسط این دو رقم یاد شده است.

11- میزان تولید در غرب سیبری ممکن است به این دلیل بالا در نظر گرفته شده باشد که طراحان شوروی متوجه شده اند که تعدادی از حوزه های مهم نفتی اورالز - ولگا در حال تخلیه سریع است و نمی توان در آینده نیز به میزان کنونی از این حوزه مولد عظیم بهره برداری نمود. و.د. شاشین وزیر صنعت نفت شوروی با بیان این موضوع که تولید جدید در هر یک از 5 سال آتی باید به میزان 2 میلیون بشکه در روز انجام شود و دو سوم این مقدار برای جبران بهبودهای پیش بینی نشده است، این مسئله را دریافته است.

12- برنامه شوروی همچنین خواستار بهبود بیشتر در زمینه بهره برداری، توسعه، تکنولوژی و تجهیزات مربوط به حمل و نقل است. در گذشته این برنامه ها با موفقیت چندانی همراه نبوده و آینده آن هم چندان امیدوارکننده نیست.

13- نقصان موجود در میزان کشفیات ذخایر نفتی جدید در آمار حفاریهای شوروی منعکس گردیده است (به جدول 4 ضمیمه ت نگاه کنید) و حاکی از آن است که در روند حفاریهای اکتشافی در اواخر سالهای 1960 تغییر به وجود آمده است. در سالهای 74 - 1970 کل حفاریهایی که انجام گرفت در جهت توسعه حوزه های قبلی و به منظور بالا بردن تولید بود. لیکن در دهه قبل حفاریهای اکتشافی، نیمی از کل حفاریها را تشکیل داد. در اوایل 1972 شاشین اظهار داشت که بعد از سال 1975 تنها به یک وسیله می توان صنعت نفت را گسترش بخشید و آن هم در صورتی است که بتوان حوزه های نفتی جدید بزرگتر از حوزه های غرب سیبری را کشف نمود. مقامات شوروی معتقدند که همزمان با افزایش نیاز به سوخت مایع، جریان نفت تویمان در پنج یا شش سال آینده کاهش خواهد یافت. به همین دلیل طرحهایی در دست اجراست تا از طریق آنها به اکتشافات وسیع در سیبری شرقی در سالهای 80-1976 بتوان دست زد.

14- با در نظر گرفتن آب و هوا، مشکلات لجستیکی بیشتر از غرب سیبری، اوضاع زمین شناسی بسیار پیچیده و فقدان تجهیزات ژئوفیزیک لازم، نمی توان انتظار داشت که شرق سیبری بتواند کمک مهمی در عرضه نفت ملی تا قبل از اواسط سالهای 1980 بنماید.

جستجو برای بهره برداری از منابع نفتی سواحل سیبری نیز تنها با توسل به تجهیزات و تکنولوژی

ص: 698

غربی امکان پذیر است. شوروی نیز وسایل ژئوفیزیکی پیچیده از قبیل تجهیزات زلزله سنجی و واحدهای کامپیوتری دیجیتالی را که در غرب معمولاً استفاده می شد، در اختیار ندارد. شوروی بدون این تجهیزات نمی تواند نقشه این منابع را بدست آورد. در حالی که اکتشافات به عمق 3000 متری رسیده است نوعی عدم توانایی برای شوروی به وجود آمده است. مته های ضعیف حفاری، کمبود لوله و دکلهای مخصوص حفاری، و پمپهای ضعیف مخصوص بیرون کشیدن گل و لای نیز به عدم کارایی این عملیات کمک می کند.

توربومته های استاندارد شوروی که بهترین وسیله برای حفر چاههای کم عمق در مناطق صخره ای شبیه به اورالز - ولگاست، برای حفر چاههای عمیقتر از 2500 متر فاقد کارایی است.

15- بنابراین، تجارب شوروی در خارج از سواحل محدود به استفاده از آبهای نسبتا کم عمق دریای خزر و دریای سیاه است که در آنها با استفاده از «جزایر ساخت انسان» به این کار مبادرت ورزیده می شود.

شوروی تنها چهار سکوی شناور مخصوص حفاری در دریاها دارد که همه آنها در دریای خزر واقع شده است و فقط یکی از آنها قادر است در آبهایی به عمق 90 متر به حفاری مبادرت ورزد. برای اینکه شوروی بتواند وارد آبهای عمیقتر خزر و دریاهای قطبی و یا دریای اوخوتسک در کناره ساخالین بشود، نیاز به تجربه و تکنولوژی و تجهیزات غربی دارد. حتی با یاری گرفتن از این امکانات نیز نمی توان قبل از سال 1980 چاه نفت جدیدی حفر نمود.

گاز طبیعی 16- طرحهای تولیدی شوروی برای سالهای 80-1976 در زمینه گاز طبیعی نیز احتمالاً تحقق پذیر نخواهد بود و باید از همان میزان دهه قبل استفاده نماید. به منظور تولید 1093 تا 1188 میلیون متر مکعب گاز طبیعی در روز در سال 1980 باید به برداشت سریع از حوزه های گازی غرب سیبری پرداخته شود و این کار هم نیاز به پیشرفت و بهبود مهم در تکنولوژی خط لوله و تولید گاز طبیعی و ایجاد تجهیزات دارای کارایی بسیار دارد که هیچ یک از آنها در حال حاضر مقدور نیست.

وقفه ای که در ساختمان خط لوله پدید آمد، ناشی از کمبود لوله های بسیار قطور و تجهیزات کمکی بوده است که در سال 1975 سبب 10 درصد کاهش در میزان تولید گاز گردید. با در نظر گرفتن این مشکلات نمی توان انتظار داشت که حجم تولید به یک میلیارد متر مکعب در 1980 برسد و حدود 3 تا 10 درصد کمتر از میزان برنامه ریزی و پیش بینی شده خواهد بود (به جدول 5 ضمیمه ت در زمینه عرضه گاز و برآورد تقاضا توجه کنید).

17- دهمین برنامه پنج ساله (80-1976) خواستار ایجاد 35000 کیلومتر خط لوله گازی است. این رقم 2000 کیلومتر بیش از نیاز برنامه پنج ساله 75-1971 است که در آن زمان نیز 1000 کیلومتر از خط لوله پیش بینی شده کامل نشد. در بخش اعظم این خط لوله به لوله های بسیار قطور و پر ظرفیت که بتواند تحت فشارهای جوی 75 درجه عمل نماید و گاز را از حوزه هایی که قرار است در غرب سیبری کومی و اونبرگ اوبلاست در اورالز گرفته و توزیع نماید، احتیاج است. بخش عمده این لوله ها، شیرها و کمپرسورها را باید از غرب وارد کنند و در ازای آن یا باید ارز قابل قبول خارجی بپردازند و یا در ازای تحویل گاز شوروی در آینده، آنها را تهیه نمایند.

18- بخش اعظم حوزه های گازی جدید و ساختمان خط لوله مربوط به آن در تویمان اوبلاست غرب

ص: 699

سیبری متمرکز خواهد شد که لایه زیرین زمین در آنجا همیشه یخ زده است و قرار است در این منطقه مهمترین منطقه تولیدی تجاری یورنگوی، یعنی عظیم ترین حوزه گازی جهان در سال 1978 ایجاد شود.

تلاش روسها برای ایجاد تجهیزات و تکنولوژی بهتر برای مقابله با مشکلات این منطقه با موفقیت چندانی توأم نبوده است و گمان نمی رود که بتوان از این طریق به اهداف تعیین شده برای سال 1980 نیز دست یافت.

نیاز به تجهیزات و محدودیت ارز خارجی 19- با وجود اینکه جهیزات و تکنولوژی غربی در رابطه با حمل و نقل خطوط لوله و گاز و نفت مهمترین واردات این کشور بوده است، احتمالاً با استفاده از 200 - 150 میلیون دلار تجهیزات نفتی و گازی دیگر شوروی خواهد توانست به تولید در این حوزه ها بپردازد. آن قسمت از تجهیزات آمریکایی که می تواند سریعترین و مؤثرترین کمک را در این زمینه به شوروی بنماید عبارتند از: مته های حفاری، برنامه های حفاری آبی، پمپهای شناور چاههای نفت، تجهیزات چند بخشی، تجهیزات چرخانلوله های حفاری و چهار دکل. (در ضمیمه ب در باره این تجهیزات و نحوه کمک آنان به شوروی سخن رفته است) به همراه این تجهیزات و تکنولوژی لازم است که تکنسینهای غربی و شرکتهای خارجی نیز به آنجا اعزام شوند تا نحوه کاربرد ابزار را در محل نشان دهند. چون شورویها خوششان نمی آید که تکنسینهای خارجی را وارد حوزه های خود بنمایند. از تجهیزات وارداتی استفاده مؤثر نیز نمی شود.

20- آن دسته از وزارتخانه های شوروی که به تولید کالاهای صادراتی از قبیل نفت مشغول هستند، خواستار اختصاص یافتن هزینه ای برای خرید تجهیزات و تکنولوژی خارجی شده اند. بنابه گزارشهای رسیده علیرغم این اولویتهای مهم در پاییز 1975، رهبریت شوروی از 25 پروژه مهم، 12 تای آنها را به تعویق انداخت و دلیل آن هم این بوده است که در مورد موازنه پرداختهای شوروی در زمینه ارز خارجی اطمینان زیاد وجود ندارد. به علت کمبود ارز خارجی در ماههای اخیر شوروی از کارخانه های آمریکایی خواسته است که در تحویل پمپهای شناور نفتی و تجهیزات مربوط به تولید گاز تا سال 1976 تأخیر نمایند و هزینه لازم را در سال 1977 دریافت نمایند.

21- افزایش قیمتها نیز در این زمینه نقش داشته است. مثلاً در مذاکراتی که در دو تا سه سال گذشته با یک شرکت آمریکایی در مورد ایجاد یک کارخانه سازنده وسائل حفاری انجام گرفته بود، روسها با تمام جنبه های فنی این کارخانه موافقت کردند. لیکن به خاطر بالا رفتن هزینه تجهیزات آمریکایی قیمت این پروژه از 150 میلیون به 400 میلیون دلار افزایش پیدا کرد و روسها در ژانویه 1976 اعلام داشتند که قیمت کنونی بسیار گران است و از شرکت آمریکایی خواستند که وسیله ارزانتری را در اختیار آنها قرار دهد.

22- سهم آمریکا در رابطه با واردات تجهیزات فنی غربی تاکنون زیاد نشده است ولی با مذاکراتی که در حال انجام است و در صورتی که شوروی از نظر ارز خارجی دچار محدودیت نباشد، میزان فروش این گونه تجهیزات توسط آمریکا در چند سال آینده سر به آسمان خواهد زد.

مذاکراتی بر سر ایجاد کارخانه های حاضر بکار آمریکا در شوروی جهت تولید تجهیزات حفر چاههای نفتی دریایی (250 میلیون دلار)، شیرهای توپی (300 میلیون دلار)، و پمپهای شناور نفتی

ص: 700

(100 میلیون دلار) در حال انجام است. علاوه بر این ممکن است شوروی آمادگی خود را برای خرید توربین، کمپرسور و تجهیزات کمکی ایستگاههای کمپرسور خط لوله گازی 2750 کیلومتری اورنبرگ (در جنوب کوههای اورال) به مرز غربی روسیه که معادل 3/1 میلیارد دلار می باشد، از کارخانه های آمریکایی اعلام دارد. شرکتهای آمریکایی برای شرکت در ایجاد تسهیلات ساختمانی برای به وجود آوردن سکوهای شناور دریایی حفاری و در اختیار قرار دادن چند سکوی نیمه شناور حفاری و یا کشتیهای مخصوص حفاری، مشغول مذاکره هستند. هزینه لازم برای همه این معاملات بیش از یک میلیارد دلار خواهد بود.

23- برای همکاری در توسعه حوزه های گازی سیبری و صدور گاز طبیعی مایع به شرکتهای آمریکا، اروپای غربی و ژاپنی پیشنهاداتی داده شده است که در صورت توافق به مقدار زیادی تجهیزات و تکنولوژی غربی نیاز خواهد بود. (ضمیمه پ را در مورد جزئیات این پیشنهادات مطالعه کنید.) تأثیر تولید اضافی بر عرضه و تقاضا 24- برای توسعه سریعتر حوزه های گازی و نفتی کشف شده غرب سیبری که هنوز مورد بهره برداری قرار نگرفته است، تجهیزات و فنون غربی مورد نیاز است. استفاده وسیع از پمپهای شناور در حوزه های قدیمی و جدید سبب می شود که جریان این منابع به میزان کنونی مدتی بیشتر ادامه داشته باشد. تجهیزات و تکنولوژی غربی برای کشف و بهره برداری، بخصوص در حوزه های سیبری شرقی و بخش خاور دور روسیه و دریاهای قطبی بسیار ضروری و مورد لزوم است. برای یافتن منابع جدید نفتی و افزایش تولید در سالهای 1980 باید این اکتشافات صورت گیرد.

25- قسمت اعظم افزایش تولید نفتی در چند سال آینده با استفاده از تجهیزات و تکنولوژی وارداتی غرب، به غرب صادر خواهد شد تا میزان ارز خارجی دریافتی شوروی بالا برود. با پیشنهاد وزیر صنعت نفت، شاشین، برای افزایش قیمت نفت در داخل می توان دریافت که شوروی در تلاش است تا میزان مصرف داخلی را پایین بیاورد. علاوه بر این نخست وزیر کاسیگین، در بیست و پنجمین کنگره حزب کمونیست شوروی اعلام کرد که قسمت اعظم افزایش تولید نفت در سالهای 80-1976 برای برآورده ساختن «نیازهای تکنولوژیکی» استفاده خواهد شد و برای تأمین نیازهای داخلی باید از زغال سنگ، نیروی هیدروالکتریک و نیروی هسته ای بیشتر استفاده نمود. گر چه بخش حمل و نقل اقتصاد به مقدار زیادی بنزین و گازوئیل احتیاج خواهد داشت، چون تولید کامیون و اتومبیل افزایش پیدا کرده است، استفاده از نفت در امور صنعتی زیاد خواهد شد و تقاضای روزافزون صنعت شیمیایی، بهره برداری زیاد نفت و گاز را برای ساختن مواد پتروشیمی اجتناب ناپذیر خواهد نمود.

26- اگر تجهیزات و تکنولوژی غرب میزان تولید گاز طبیعی را افزایش دهد، قسمت اعظم آن احتمالاً به وسیله بازار داخلی جذب خواهد شد، چون صدور این گاز بر اساس قراردادهای طویل المدت صورت می گیرد و بازار مورد نیاز اروپای شرقی نیز تا چند سال اشباع شده است. علاوه بر این قرار است اروپای شرقی نیز مقدار زیادی گاز از شوروی وارد نماید و طرحهای کنونی، اجازه صدور بیشتر این گاز را نمی دهد. لیکن افزایش استفاده کار در داخل سبب می شود که بتوانند مقدار بیشتری از نفت تولید شده را به خارج صادر نمایند.

ص: 701

ضمیمه الف جزئیات مربوط به صنعت و عملکرد آن در گذشته ذخایر حوزه های گازی و نفتی (سفره های رسوبی) داخل شوروی حدود 11 میلیون کیلومتر مربع برآورد شده است که تقریبا نیمی از مساحت زمینی و دریایی درون این کشور را تشکیل می دهد. حدود دو سوم این مقدار احتمالاً دارای مواد نفتی می باشد.

درباره وسعت منابع و ذخایر نفتی شوروی اطلاعات پراکنده ای موجود است، چون این اطلاعات از نظر دولتی دارای طبقه بندی سری می باشند. نفتی که امروزه در شوروی کشف شده به میزان 150 میلیارد بشکه تخمین زده شده است. تاکنون حدود 45 میلیارد بشکه استخراج شده و بنا به برآورد آمریکا حدود 40-30 میلیارد بشکه دیگر نیز قابل بهره برداری می باشد. (آمریکا دارای منابع نفتی معادل 33 میلیارد بشکه می باشد) قسمت اعظم این منابع در شرق کوههای اورال و بخصوص در سفره های زیرزمینی غرب سیبری یافت می شود که بنا به گزارشات مختلف، از غنی ترین سفره های نفتی زیرزمینی جهان است، لیکن دارای آب و هوایی ناسازگار و سرزمینی صعب العبور است. حوزه نفتی ساموتلور در غرب سیبری که حدود 15 میلیارد بشکه نفت دارد، ششمین حوزه نفتی غول آسای جهان است. به نظر می رسد که در آبهای دریای خزر، بارنتس، کارا، دریای شرق سیبری و نیز دریای اوخوتسک در آبهای جزیره ساخالین نیز منابع و ذخایر نفتی وجود داشته باشد. در آبهای ساخالین در یک محیط 100000 کیلومتر مربعی و در عمق 200 متری آب نیز ذخایر عظیم 45-30 میلیارد بشکه ای نفت احتمالاً وجود دارد. حدود نیمی از این ذخائر در اعماق بیش از 100 متر آبها نهفته است.

اطلاعات مربوط به ذخایر گاز طبیعی معمولاً در مجلات فنی شوروی منتشر می گردد. تعداد منابع «کشف شده» گاز طبیعی در سالهای 73-1966 شش برابر گردید و در یک ژانویه 1974 بالغ بر 22 تریلیون متر مکعب، یعنی 70 درصد بیش از ذخایر و منابع قابل مقایسه در آمریکا شد. (جدول 6 ضمیمه ت) حدود دو سوم ذخایر گاز شوروی در سیبری واقع شده و قسمت اعظم آن نیز در تویمان اوبلاست در نزدیکی خلیج اوب قرار دارد. حوزه اورنگون در تویمان اوبلاست شمالی بزرگترین حوزه گازی جهان است که حاوی 6-4 تریلیون متر مکعب گاز طبیعی می باشد.

کیفیت کیفیت نفت شوروی در مناطق مختلف تفاوت دارد. حدود دو سوم نفت خامی که در شوروی تولید می شود، حاوی 5/0 درصد تا 2 درصد سولفور می باشد و حدود 10 درصد آن حاوی سولفور زیاد (بیش از 2 درصد) است و بقیه این نفت تولیدی، سولفوری کمتر از 5/0 درصد را دارا می باشد. بخش اعظم نفت خامی نیز که در منطقه اورالز - ولگا تولید می شود دارای ترکیبات نفت فرار و پارافین و مقدار زیادی سولفور (1 درصد تا 3 درصد) و نمک می باشد. نفت خامی که در غرب سیبری تولید می شود نیز دارای ترکیبات نفت فرار و پارافین بوده و مقدار سولفور آن بین 05/0 درصد تا 2/2 درصد متغیر است و جاذبه آن نیز 36 - 32 درجه می باشد. نفت خامی که از سومین منطقه تولیدی بزرگ، یعنی شبه جزیره مانگیشلاک در آسیای مرکزی بدست می آید نیز دارای ترکیبات پارافینی بوده مقدار سولفور آن پایین،

ص: 702

یعنی حدود 1 درصد است. این نوع نفت دارای ترکیبات مومی است و در حرارتهای پایین 90 درجه فارنهایت جامد می شود و برای عبور داده شدن از خط لوله بایستی به آن حرارت دارد. (به جدول 7 از ضمیمه ت برای مطالعه کیفیت نفت خام تولیدی در این مناطق نگاه کنید).

کیفیت نفتی که به غرب صادر می شود، معمولاً قابل مقایسه با تولیدات پالایشگاههای غربی می باشد.

شوروی تلاش می کند که نفت دارای کیفیت مرغوب را به مشتریان اروپایی بفروشد و در بسیاری از مواد نفتی که به غرب فروخته شده کیفیتی بهتر از نفت مورد استفاده داخلی داشته است.

مناطق تولیدی منطقه اورالز - ولگا مهمترین منطقه تولید نفت شوروی است ولی بعدها غرب سیبری از آن هم مهمتر خواهد شد. در اواسط سالهای 1960 حدود 70 درصد از کل نفت تولیدی شوروی از منطقه اورالز - ولگا به دست می آمد. پس از 25 سال بهره برداری بسیاری از این حوزه ها ظرفیت تولیدی خود را از دست داده است و در سالهای اخیر تولید کاهش یافته است. از اوایل سالهای 1970 در غرب سیبری قسمت اعظم تولیدات انجام می گرفت و از سال 1965 تولید تجاری در این منطقه آغاز گشت. لیکن آب و هوا و شرایط اقلیمی سخت و دشوار توسعه حوزه ها را دچار مشکل کرده است. قرار بود با بهره برداری از حوزه های نفتی شبه جزیره مانگیشلاک در قزاقستان غربی تولید افزایش یابد، لیکن عملیات آبشویی نادرست و مشکلات پیچیده در زمینه حفر چاهها سبب شده است که تولید با آن سرعتی که پیش بینی شده بود افزایش پیدا نکند. (به جدول 8 ضمیمه ت در مورد مناطق تولیدی نفتی مراجعه کنید.) صنعت گاز شوروی در دو دهه گذشته از موفقیت چندانی در اجرای طرحها برخوردار نبوده است و دلیل عمده آن نیز عدم توانایی در هماهنگ ساختن توسعه و ساختمان و عملیات توأم با کارایی خطوط لوله و ساختن پالایشگاههای گاز در حوزه های گازی جدید می باشد. در سالهای اخیر پایان یافتن مقداری از حوزه های گازی غرب کشور نیز به عدم اجرای کامل این طرحها کمک کرده است.

مناطق شرق کوههای اورال بخش اعظم گاز تولیدی را در بر دارند. در سال 1975 حدود 45% از کل گاز تولیدی از مناطق شرق (آسیای مرکزی و غرب سیبری) بدست آمد، در حالی که در سال 1965 این منطقه فقط حدود یک ششم از کل گاز تولیدی کشور را ارائه نمود.

پالایش تکنولوژی شوروی در زمینه پالایش، به خصوص از نظر عمق پالایش و پیچیدگی مراحل آن بطور کلی قابل مقایسه با تکنولوژی پالایش آمریکا نیست. لیکن در شوروی تقاضا برای تولیدات نفتی نیز با همین تقاضا در آمریکا متفاوت است. بخصوص که صنعت اتومبیلهای مسافربری شوروی نیز از عمده مصرف کنندگان نفتی به شمار نمی روند. در طرح مصرف شوروی که مشابه طرح مصرفی اروپای غربی است در صنایع از نفت سنگین برای سوخت و در زمینه حمل و نقل و کشاورزی از گازوئیل استفاده می گردد. نیاز شوروی به مواد بهتر نفتی از قبیل بنزین دارای اکتان زیاد و گازوئیل کم سولفور و مواد سوختی نفتی زیاد شده است و پالایشگاهها در حال توسعه بوده و پالایشگاههای عظیم دیگری نیز ایجاد می شوند تا کیفیت و انعطاف پذیری مخلوطهای تولیدی را بالا ببرند. در پایان سال 1975، کل ظرفیت

ص: 703

تقطیر پالایشگاههای شوروی در 50 نقطه بالغ بر 8 میلیون بشکه در روز برآورده شده بود. حدود 60 درصد این ظرفیت در بخش اروپایی شوروی و اورالز - ولگا متمرکز است (به جدول 10 ضمیمه ت مراجعه شود). در دهه گذشته بازده تولیدات نفتی از 5/3 میلیون بشکه در روز در سال 1965، به حدود 2/7 میلیون بشکه در روز در سال 1975، یعنی معادل دو برابر افزایش یافت (به جدول 11 ضمیمه ت نگاه کنید). در این مدت میزان تولید آنقدر بالا بوده است که علاوه بر تأمین نیاز داخلی اجازه صدور 600000 بشکه در روز را به خارج نیز داده است.

مصرف داخلی در سالهای 75-1966 میزان مصرف داخلی از 1/3 میلیون بشکه در روز در سال 1965، به حدود 5/6 میلیون بشکه در روز در سال 1975، یعنی به میران سالانه 5/7 درصد افزایش یافته است (به جدول 12 ضمیمه ت نگاه کنید). با وجود کفایت کمیت تولید نفت، عدم انعطاف پذیری عملیات پالایشگاهها باعث به وجود آمدن کمبود در بعضی از تولیدات نفتی شده است. این کمبودهای داخلی همچنین در نتیجه عدم کفایت تسهیلات مورد لزوم برای حمل و نقل در ساعات اوج مصرف نیز به وجود می آید. بطور مثال، هنگام برداشت محصول، یعنی زمانی که قطارها مملو از مسافر است میزان سوخت گازوئیل پایین می آید.

بخش اعظم صنایع شوروی از گاز استفاده می کنند و تنها صنعت نیروی برق، یک چهارم گاز مصرفی را به خود اختصاص داده است، لیکن در سالهای 1970 بیشتر به استفاده از گاز طبیعی برای مصارف غیر سوختی پرداخته شد و از آن به عنوان یک ماده خام برای ساختن بسیاری از مواد شیمیایی بهره برداری شد و در صنعت فلزات نیز به عنوان یک عامل تخفیف دهنده در ساختن آهن و فولاد به کار گرفته شد. مصرف داخلی گاز طبیعی در دهه گذشته به میزان بیش از 2 برابر افزایش یافته، یعنی از 350 میلیون متر مکعب در سال 1965 به 775 میلیون متر مکعب در سال 1975 رسیده است (به جدول 5 ضمیمه ت نگاه کنید).

توزیع حمل و نقل نفت هنوز هم یکی از مشکلات عمده است، چون تولید نفت خام تنها در چند منطقه صورت می گیرد که از پالایشگاهها و مراکز مصرفی خیلی دور هستند. در سال 1964 راه آهن بیشتر از هر وسیله حمل و نقل دیگر به انتقال نفت با قیمتی حدود سه برابر قیمت خط لوله پرداخت. ولی از سال 1965 با مضاعف شدن شبکه خط لوله یعنی بالغ بر 58000 کیلومتر در سال 1975 این خطوط در حمل و نقل نفت نقش مهمی را ایفا کرده اند. در سال 1974 حدود بیش از نیمی از نفت تولیدی به وسیله خط لوله حمل می گردید در حالی که راه آهن حدود 43 درصد نفت خام تولید شده را به جاهای دیگر حمل می نمود (به جدول 13 ضمیمه ت نگاه کنید). از طریق این خطوط لوله فقط نفت خام به مراکز دور دست حمل می گردد و حدود 20 درصد از تولیدات نفتی از این طریق به جاهای دیگر ارسال می گردد.

شوروی با جدیت بسیار به توسعه بخشیدن خطوط لوله گازی خود پرداخته است. در سالهای 75-1966 حدود 58000 کیلومتر خطوط لوله گازی احداث گردید که حدود 60 درصد آن را لوله های قطور (با قطرهای 40 اینچ یا بیشتر) تشکیل می داد.

ص: 704

تجارت خارجی شوروی از سال 1955 یکی از صادرکنندگان عمده نفت بوده است. از اواسط سالهای 1960 میزان صادرات این کشور مضاعف گردید، یعنی از 3/1 میلیون بشکه در روز در سال 1965 به 6/2 میلیون بشکه در روز در سال 1975 رسید که بطور متوسط هر سال 9/6 درصد افزایش یافته است (به جدول 15 ضمیمه ت نگاه کنید). در سالهای اخیر بخش اعظم صادرات نفتی متوجه کشورهای کمونیستی و بخصوص اروپای شرقی شده است، ولی فروش نفت به غرب نیز از مهمترین منبع درآمد ارزی این کشور به حساب می آید. شوروی در سال 1974 در نتیجه فروش نفت به غرب 6/2 میلیارد دلار و در سال 1975، 2/3 میلیارد دلار ارز بدست آورد (به جدول 16 ضمیمه ت نگاه کنید).

تا چند سال قبل تقریباً همه گاز طبیعی تولیدی در داخل مصرف می رسید. لیکن افزایش صدور این گاز از سال 1970 به اروپای شرقی و غربی ورود گاز افغانستان و ایران به شوروی را جبران کرده است (به جدول 17 ضمیمه ت نگاه شود). بیشتر قراردادهایی که با کشورهای اروپای غربی از قبیل اطریش، آلمان غربی، ایتالیا و فرانسه بسته شده در بر گیرنده فروش لوله های قطور و تجهیزات کمکی لازم برای توسعه بخشیدن به شبکه گازی و نفتی به منظور تأمین نیاز داخلی و صادرات می باشد. با بالا رفتن میزان تولید داخلی و توسعه یافتن شبکه خط لوله گازی، شوروی سطح صادرات گازی خود را از 19 میلیون متر مکعب در روز افزایش خواهد داد و بنابراین صادرات گاز مهمترین منبع جلب ارز خارجی خواهد گردید.

ضمیمه ب نیازهای تجهیزات و تکنولوژیکی برای افزایش بازده تجهیزات و تکنولوژی غربی می تواند کارایی عملیات حوزه های نفتی و گازی را بالا برده، افزایش در بازده نفتی حوزه های کنونی به وجود آورد. انواع تجهیزات و فنون مورد نیازی که مهمترین کمک را در زمینه افزایش بازده به شوروی می کند عبارتند از:

مایعات مخصوص حفاری در شوروی می توان گفت که تقریباً برنامه های علمی حفاری وجود ندارد. مایعات مخصوص برای این کار به مقدار کافی وجود ندارند و اکثر خدمه حفاری از گل رس مخلوط با آب و مواد دیگر استفاده می کنند. برای اینکه از شکستن مته ها ممانعت به عمل آید از هماتیت Fe203 و یا هر چیز دیگر که بتواند مایعات را سنگین تر بنماید استفاده می کنند. و در مواقعی که به علت کمبود این مایعات گل و لای موجود به چرخش در نمی آید، حفاران با استفاده از کاه و تراشه های چوب و امثال آنها، گل موجود در اطراف مته را غلظت بیشتری می بخشند تا چرخش به وجود آید. پس از پایان عملیات حفاری، گل و لای موجود را در بشکه هایی بدون در نظر گرفتن شرایط مورد نیاز برای حفاری بعدی ذخیره می کنند. این گونه اعمال به خصوص در حفر چاههای عمیق سبب وارد آمدن خسارات و ریزشهای ناگهانی شده و باعث می شود که چاهها بطور ناگهانی بلا استفاده واقع گردند.

ص: 705

مته های حفاری کیفیت مته های حفاری روسی خیلی نامرغوب تر از مته های حفاری غربی است. مته هایی که در شوروی مورد استفاده قرار می گیرد بسیار باریک هستند. اکثر این مته ها را بدون در نظر گرفتن طبقات خاکی چاه و یا در نظر گرفتن عمق آن مورد استفاده قرار می دهند. چون از سیستم توربو - مته استفاده می شود، و وزن زنجیر مته روی خود مته قرار نمی گیرد، به همین دلیل نمی توان مته را مورد بازرسی دقیق قرار داد، نمی توان گفت که آیا مته در هنگام حفاری در حال خرد شدن و فرسوده شده است یا خیر. به همین دلیل بسیاری از مته ها را بطور نابهنگام تعویض می کنند. بطور کلی، مته های سنگ شکن آمریکایی در همان شرایط چهار تا پنج برابر بیشتر از مته های روسی کار می کند. شوروی تعداد کمی از این مته ها را از آمریکا خریداری کرده است و در نظر دارد از یک شرکت آمریکایی یک کارخانه مخصوص ساختن این مته ها را بخرد تا بتواند در سال 100000 مته تولید نماید.

تجهیزات چندکاره در شوروی این گونه تجهیزات بسیار نادر است، چون در یک منطقه گاه لازم است چند چاه حفر نمود، به علت اینکه حوزه های تولیدی جدا وجود دارد، تجهیزات چند کاره مخصوص حفر چاه باعث می شود که در مخارج مربوط به حفاری، قطر لوله ها، دکل، تجهیزات حفاری، خطوط جریانی و پمپ نیز صرفه جویی شود.

پمپهای الکتریکی روغنی شناور دارای قوه گریز از مرکز چون در منطقه اورالز - ولگا حدود 25-20 سال است که نفت تولید می شود. اکنون زمان آن رسیده است که از پمپهای شناور برای بازیافت مایع کلی (آب و نفت) استفاده نمود. شوروی تاکنون 1000 دستگاه از این پمپها را از آمریکا خریداری کرده است و درصدد است تا از طریق یک شرکت آمریکائی سالانه 5000 دستگاه از این پمپها را دریافت نماید. اگر از این پمپها استفاده شود میزان تولیدات نفتی حوزه های قدیم و جدید در مدت کوتاهی (2 - 1سال) بالا خواهد رفت ؛ البته به شرط اینکه عرضه کنندگان غربی این پمپها را در اختیار شوروی قرار بدهند.

وسایل حفاری چرخان، لوله های حفاری، و دکل تولید لوله حفاری و دکل در شوروی از نظر کیفیت و کمیت مناسب نیست. علاوه بر این، توربو - مته هایی که حدود سه چهارم حفاریها را در شوروی انجام می دهد قادر نیست در اعماق بیش از 2500 متر به حفاری بپردازد. حدود 10 سال قبل برنامه ریزان شوروی استفاده از وسایل حفاری چرخان را توصیه نمودند ولی چون توربو - مته ستون فقرات صنعت نفت شوروی را تشکیل می دهد، هزینه استفاده از وسایل چرخان بسیار سنگین می شود. توانایی شوروی در حفاری رو به بهبود است لیکن به پای توانایی غرب نمی رسد. در غرب چاههای عمیق تر از 3000 متر را می توان در یک ماه حفر نمود، حال آنکه همین چاهها در شوروی سه ماه وقت می گیرد.

ص: 706

تجهیزات و تکنولوژی اکتشافی تجهیزات اکتشافی شوروی حدود 10 سال قدیمیتر از تجهیزات مشابه آن در غرب است. وارد کردن تجهیزات زلزله سنج غربی و کامپیوترهای دیجیتال در کشف گاز و نفت شوروی، بخصوص در مناطقی از سیبری که یکی از لایه های زمین دائماً یخ زده است و نیز در مناطق اروپای شرقی و آسیای مرکزی اهمیت بسزایی دارد. البته این گونه تجهیزات چه روسی و چه غربی باشند، میزان تولید را در حوزه های کنونی بالا نخواهد برد، لیکن برای کشف حوزه های جدید که در بالا بردن تولید در سالهای 1980 نقش عمده دارد، بسیار حائز اهمیت خواهد بود.

منابع بازیافتی ثانی و ثالث حدود نیمی از نفت شوروی از چاههایی به دست می آید که در آنها آب تزریق می کنند. در مقایسه با کارخانه های غربی، روسها پس از حفر چاههای نفتی از آبشویی زیاد استفاده کرده، برای بالا بردن تولید از تزریق آب و یا نفت بهره برداری می کنند و برای صرفه جویی در سرمایه، فضای چاه را بازتر انتخاب می کنند. تزریق بیش از حد آب(1) ، سبب ایجاد شکاف در منبع شده مانع جریان یکنواخت آنها می گردد(2) ، زمانی که آب جای نفت را در این منابع تغییر می دهد، سبب ایجاد یک ستون عمودی یا یک مخروط می گردد. طرح اصلی منبع که حدود 50 تا 65 هکتار را شامل می گردد، تولید نیاز به چاههای اضافی دارد؛ البته اگر لازم باشد تولید از همین منابع به میزان قبلی ادامه یابد.

شوروی از پروژه های بازیافتی ثالث (استفاده از مواد شیمیایی و حرارتی بر بخشهای سنگی منابع) استفاده کرد و توانست در سال 1975 تنها 20 میلیون بشکه نفت بدست آورد. کار بر روی روشهای ثالث بازیافتی ادامه دارد و از طریق آن می توان حدود 70 تا 80 درصد نفت موجود را نیز استخراج کرد، لیکن هزینه آن زیاد است و نظارت شدید لازم است و علاوه بر آن مدت زیادی وقت صرف خواهد شد تا بتوان به تولید اضافی دست یافت. شوروی قراردادهایی در زمینه علمی و تکنیکی با دو شرکت آمریکایی منعقد ساخته است که یکی از جنبه های آن در بر گیرنده منابع بازیافتی ثانی و ثالث می باشد.

ضمیمه پ همکاری مشترک پیشنهادی در زمینه گاز مایع طبیعی احتمالاً شوروی در ازای فروش درازمدت گاز مایع طبیعی خواهد توانست به کمک شرکتهای غربی حوزه های گازی خود را در سیبری توسعه بخشد. در سال 1972 پیشنهاد شد که شرکت نورث استار و یاکوتسک به همکاری بپردازند و در عوض 85 میلیون متر مکعب گاز به آمریکا فروخته شود. پس از یک سال کار به علت وجود اختلاف بر سر قیمت گاز طبیعی و تأمین هزینه مالی تأسیسات فعالیت متوقف

ص: 707


1- تزریق افراطی آب در پاهها زمانی که نفت را نیز نمی توان به همان سرعت خارج نمود سبب می شود که به جای به وجود آمدن یک سطح افقی دلخواه یک سطح مخروطی شکل ایجاد شود و به همین دلیل اگر چاه و یا پاههای دیگری در اطراف آن حفر نشود مقدار زیادی نفت از دست می رود
2- جریان ناهماهنگ آب در بخش های نفوذپذیر منابع سبب می شود که آب با شدت بیشتری فرار نموده در جریان نفت چیزی شبیه یک ستون عمودی را پدید آورد.

گردید. لیکن در مورد هر دو پروژه در ماههای اخیر مذاکرات آغاز شده است.

نورث استار پروژه نورث استار بوسیله کنسرسیومی مرکب از سه شرکت آمریکایی یعنی تناکو تگزاس، ایسترن ترانسمیشن و براون اندروت آغاز به کار کرد. قرار بود گاز طبیعی مایع بوسیله یک خط لوله 48 اینچی به طول 2400 کیلومتر از حوزه گازی یورنگوی در غرب سیبری به یک کارخانه تبدیل مایع در نزدیکی مورمانسک حمل شده و از آنجا بوسیله تانکرهای مخصوص حمل گاز مایع به ساحل شرقی آمریکا رسانده شود. قرار است تحویل گاز در سال 1980 آغاز شده و بالغ بر 57 میلیون متر مکعب (یعنی 5/2 درصد مصرف آمریکا و 10 درصد مصرف ساحل شرقی) به مدت 25 سال ادامه یابد. سرمایه لازم حدود 5/7 میلیارد دلار آمریکایی و یک میلیارد روبل روسی برآورده شده بود. قرار بوده درباره قیمت گاز بعداً مذاکره گردد؛ چون احتمال می رفت که گاز حاصله با گاز موجود در آمریکا رقابت بنماید.

کنسرسیوم امیدوار بود که بانک صادرات و واردات در این زمینه سرمایه گذاری نماید؛ لیکن قانونی که در سال 1974 از کنگره گذشت این احتمال را از بین برد.(1) با این وصف، به اصرار شوروی قرار شد از سرمایه گذاری و تجهیزات اروپایی برای آغاز کار استفاده شود. سرمایه لازم برای این پروژه در حال حاضر 10 میلیارد دلار برآورده شده است که 7 میلیارد دلار آن باید از طریق فرانسه، آلمان غربی و احتمالاً انگلیس تأمین اعتبار گردد.

لوله و تجهیزات مورد نیاز برای این پروژه بجای اینکه از آمریکا وارد شود از اروپا تأمین خواهد گردید. فرانسه حدود یک چهارم گاز استخراج شده را دریافت خواهد کرد، و 40 میلیون متر مکعب باقیمانده نیز در صورتی که کمیسیون نیروی فدرال تصویب نماید، با قیمت تعیین شده وارد آمریکا خواهد گردید.

در هنگام مذاکرات نفتی در ژانویه 1976 در مورد قیمت، توافقی پدید نیامد. لیکن علیرغم این امکان که ممکن است دولت آمریکا اجازه ورود چنین گازی را به کشور خود ندهد، شورویها خواستار آغاز مذاکرات بوده اند. هنوز در مورد تصاحب و یا کنترل 20 تانکر مخصوص حمل گاز که قرار است ساخته شود تصمیمی گرفته نشده لیکن شوروی مایل است تعدادی از آنها را در اختیار داشته باشد. در صورتی که حامیان شوروی بتوانند در این زمینه تأییدیه ای به دست آورند، در ماه ژوئن قراردادی منعقد خواهد گردید. کنسرسیوم آمریکایی نیز سعی خواهد کرد برای وارد کردن این گاز به آمریکا از طرف کمیسیون نیروی فدرال تأیید و تصویب لازم را بدست آورد تا نورث استار بتواند کار خود را در سال 1978 آغاز نماید. کنسرسیوم امیدوار است که ارسال گاز در سال 1981 آغاز شود و جریان اصلی کامل نیز در سال 1983 به وجود آید. دولت آمریکا نیز با وجود اینکه از کنسرسیوم خواسته است که به مذاکرات خود با شوروی ادامه دهد، هنوز رسما آنرا تأیید ننموده است.

ص: 708


1- سرمایهگذاری بانک صادرات و واردات در پروژه های انرژی شوروی اکنون با تأئید کنگره ٬ سالانه بالغ بر 300 میلیون دلار آمریکا می شود.

یاکوتسک این طرح در بر گیرنده همکاری آمریکا - ژاپن - شوروی به منظور بهره برداری از منابع گاز طبیعی موجود در نزدیکی یاکوتسک در بخش خاور دور شوروی است. مذاکرات کنسرسیوم نیز در برگیرنده شرکت گاز طبیعی الپاسو، اکسیدنتال پترولیوم و شرکت بکتل می باشد. در اصل قرار بود سرمایه گذاری غربی بالغ بر 4 تا 5 میلیارد دلار در زمینه اکتشاف و توسعه حوزه های گازی، انتقال گاز از طریق یک خط لوله 3500 کیلومتری به یک کارخانه گاز مایع در نزدیکی ناخورکا و تحویل 28 میلیون متر مکعب به آمریکا و ژاپن در طول 20 سال باشد. ژاپنیها مایل هستند برای تغییر انرژی این کار را آغاز کنند ولی از آمریکا نیز خواسته اند که در زمینه مالی و فنی همکاری نماید.

برخلاف منابعی که در یورنگوی وجود دارد، منابع یافته شده در یاکوتسک قادر نیست نیاز این سرمایه گذاری مشترک را برآورده سازد. قبلاً پیش بینی شده بود که برای تحکیم این منابع 400 میلیون دلار هزینه لازم است که شوروی دویست میلیون و ژاپن و آمریکا نیز هر یک 100 میلیون می بایست بپردازند. بعدها شورویها ادعا کردند که خودشان در امر اکتشاف پیشرفتهایی کرده اند و از ژاپن و آمریکا خواستند که هر یک فقط 25 میلیون دلار سرمایه گذاری نمایند. انعقاد رسمی قرارداد در اواخر ماه مارس انجام گرفت و حدود 2 تا 3 سال وقت لازم است تا بتوان کار اکتشاف را به پایان رساند.

کنسرسیوم آمریکایی به علت محدودیتهای سرمایه گذاری بانک صادرات و واردات هنوز نمی داند که باید در کارها شرکت نماید یا خیر. هنوز معلوم نیست که اگر آمریکاییها از زیر بار شانه خالی کنند آیا ژاپنیها به تنهایی وارد کار خواهند شد یا نه.

ضمیمه (ت) جداول آماری جدول 1 شوروی: تولید نفت خام و گاز طبیعی نفت خام1 گاز طبیعی سال میلیون تن متریکمیلیون بشکه در روز2میلیارد متر مکعب میلیون متر مکعب در روز معادل میلیون بشکه نفت در روز319609/14796/23/458/12377/019659/24286/47/1278/34916/2197035306/79/1973/54235/319711/37754/74/2129/58160/319724/40001/84/2219/60475/3 197342958/83/2365/647419749/45818/96/2608/71342/419757/49081/93/2896/79290/4برنامه 19765204/1031132/85530/5برنامه1980 640-620 8/12-4/12 435-4001188-1093 37/7-78/6 1. شامل گاز فشرده 2. هر تن متریک معادل 3/7 بشکه است 3. یک میلیون متر مکعب گاز شوروی معدل 6180 بشکه نفت حرارت تولید می کند

ص: 709

جدول 2 شوروی: برآورد تولید و مصرف منابع اولیه انرژی 1965 1970 1974 1975 1980 منبع انرژی کمیت %کمیت %کمیت %کمیت %کمیت %کل06/1410087/1710073/2110007/231004/48100زغال سنگ76/54106/69/2372/69/3085/67/298/75/27نفت186/45/3406/705/3918/93/4281/95/428/115/41گاز طبیعی6/24/1535/38/1842/43/2090/43/217/66/23نیروی هیدروالکترویک47/03/064/06/364/09/263/07/28/08/2نیروی هسته ایقابل اغماضقابل اغماض02/01/008/04/011/05/05/08/1منابع دیگر281/08/574/01/469/02/377/03/38/08/2مصرف کل 55/1210080/1510020/1910024/201009/24100زغال سنگ51/59/4383/59/3650/69/3365/68/325/71/30نفت62/68/2823/51/3395/62/3636/74/364/98/37گاز طبیعی15/21/1736/33/2138/48/2278/46/2361/24نیروی هیدروالکترونیک 46/07/362/09/360/01/357/08/27/08/2انرژی هسته ایقابل اغماضقابل اغماض02/01/008/04/011/06/05/02/0منابع دیگر2 81/05/674/07/469/06/377/08/38/02/3 1. شامل گاز فشرده 2. سنگ نفت زا، تورب یا زغال سنگ نارس، چوب برای سوخت جدول 3 شوروی: برآورد عرضه و تقاضای نفت میلیون بشکه در روز 196019701974197519761980عرضه 90/415/729/269/95/101/12تولید داخلی 86/406/781/981/94/1018/112واردات 04/009/011/015/01/03/0تقاضا 90/415/729/969/95/101/12مصرف داخلی 62/323/595/636/78/734/94موجود برای صدور 28/192/134/260/26/27/2به اروپای شرقی 45/081/081/126/13/15/1به دیگر کشورهای کمونیست 13/020/026/029/03/03/0به کشورهای غیرکمونیست 70/091/090/005/119/0که از آن: ارز به دست آمده 47/046/062/077/08/07/0 1. شامل گاز فشرده 2. رقم مورد نظر در برنامه پیش بینی شده 3. برنامه خواستار تولید به میزان 8/12 - 4/12 میلیون بشکه در روز است

ص: 710

4. با فرض بر اینکه میزان مصرف سالانه داخلی در سالهای 80 - 1976، 5% افزایش خواهد داشت جدول 4 شوروی: حفاری برای گاز و نفت سال حفاریهای اکتشافی حفاریهای توسعه ای مجموع 1960 02/4 69/3 71/7 1965 57/5 15/5 72/10 1967 80/5 91/5 17/11 1970 15/5 74/6 98/11 1971 25/5 88/6 3/12 1972 14/5 58/7 72/12 1973 22/5 41/8 63/13 1974 36/5 90/8 26/14 برآورد 1975 00/15 جدول 5 شوروی: برآورد عرضه و تقاضای گاز طبیعیمیلیون بشکه در روز 1965 1970 1974 1975 1976 1980 عرضه 8/349 552 5/746 6/826 882 1106 تولید داخلی 8/349 524 8/713 6/792 8471 10662 واردات .....

7/9 7/32 34 35 40 تقاضا8/349 552 5/746 6/826 882 1106 مصرف داخلی 7/348 534 708 6/773 812 946 صادرات 1/1 9 5/38 53 70 160 به اروپای شرقی 1/1 4/6 4/23 31 35 90 به اروپای غربی .....

6/2 1/15 22 35 70 تجارت خالص 1/1 7/0- 8/5 19 35 120 1. برنامه خواستار تولید 313 میلیارد متر مکعب یا 855 میلیون بشکه در روز است.

2. برنامه بزده 400 تا 435 میلیارد متر مکعب یا 1093 تا 1188 میلیون متر مکعب در روز را پیش بینی می کند.

جدول 6 شوروی منابع گاز طبیعی منطقه 1965 1970 1974 مجموع 3220 12100 22500 غرب سیبری 315 7116 14400 شرق سیبری 91 439 700 بخش اروپای شرقی 1771 2583 4400 آسیای مرکزی و قزاقستان1043 1962 3300

ص: 711

منابعی که با الف + ب + پ 1 علامت گذاری شده اند در شوروی به معنی منابع کشف شده است ولی در آمریکا به معنی منابع قابل بهره برداری می باشد.

جدول 7 شوری: کیفیت نفت خام تولید شده در حوزه های مهم مشخصات ساموتلر روماشینکو موخانفو تویمازی آرلان اوزن قدرت تولید کننده نیشنوارتوفسک تاتار کوب بیشف باشکیر باشکیر مانگیشلات منطقه تولیدی غرب سیبری اورالز - ولگا اورالز - ولگا اورالز - ولگا اورالز...

آسیای مرکزی جاذبه35 33 35 - 34 34 30 - 27 34 - 33 میزان درصد سولفور9/0 6/1 2/1 - 8/1 4/1 4/3 - 7/2 1/0 - 2/0 پایه متوسط متوسط متوسط متوسط متوسط دارای ترکیبات پارافینی نقطه جریان یابی محصول،حجم، درصد15 - 5 0 18 22- 15 85 - 90 گازولین و نفت 30 24 25 26 20 15 نفت مصرفی سوخت خانگی 22 20 25 20 20 15 نفت سنگین و مواد زائد38 48 43 44 52 61 گاز و مقدار از دست رفته 2 2 2 2 2 2 جدول 8 شوروی: تولید نفت خام1 در هر منطقهمیلیون بشکه در روز 1965 1970 1971 1972 1973 1974 19752 19803 مجموع 86/4 06/7 54/7 01/8 58/8 18/9 81/9 6/412 اورالز - ولگا48/3 17/4 23/4 31/4 40/4 44/4 48/4 7/3 غرب سیبری 01/0 63/0 90/0 25/1 75/1 23/2 96/2 1/64 آسیای مرکزی 28/0 60/0 68/0 72/0 77/0 80/0 82/0 0/1 شمال قفقاز 41/0 68/0 72/0 69/0 59/0 53/0 50/0 4/0 آذربایجان شوروی43/0 40/0 38/0 37/0 36/0 35/0 34/0 3/0 اوکراین شوری 15/0 28/0 29/0 29/0 28/0 27/0 26/0 2/0 کومی 04/0 11/0 12/0 13/0 13/0 14/0 16/0 5/0 بایلوروسیان شورویناچیز 08/0 11/0 12/0 14/0 16/0 18/0 3/0 خاور دور05/0 05/0 05/0 05/0 05/0 05/0 05/0 05/0 مناطق دیگر 01/0 06/0 06/0 08/0 11/0 11/0 06/0 05/0 1. شامل گاز فشره 2. برآورده شده 3. طرح ریزی شده 4. حد وسط بازده برنامه ریزی شده جدول 9 شوروی: تولید گاز طبیعی در هر منطقهمیلیون متر مکعب در روز 1965 1970 1971 1972 1973 1974 19751 19802 مجموع 8/349 32/542 9/581 9/604 5/647 8/713 6/792 11413 آسیای مرکزی 49 7/131 1/148 8/162 196 226 4/257 326 شمال قفقاز 4/110 8/104 1/99 1/82 8/70 68 1/65 57 اوکراین شوروی 9/107 8/166 177 1/184 6/186 2/187 188 170 غرب سیبری 9 5/26 5/26 1/31 45 7/67 103 383 کومی 2/2 17 5/27 4/36 2/38 7/46 1/48 59 آذربایجان شوروی17 15 9/15 7/18 9/22 9/24 2/27 31 اورالز - ولگا3/54 5/80 8/87 7/89 88 3/93 8/103 115

ص: 712

1. برآورد شده 2. برنامه ریزی شده 3. حدوسط بازده پیش بینی شده جدول 10 شوروی: برآورد ظرفیت پالایش هر منطقه، 1975 اولیه تقطیر ظرفیتهزار بشکه در روز درصد از مجموع مجموع8000 100 بخش اروپائی شورویو شمال پالایشگاههای عمده: 2600 33 پولوتسک 580 ...

کیرشی 480 ...

گورکی 440 ...

ریاضان420 ...

موزیر240 ...

اورالز - ولگا2100 26 پالایشگاههای عمده:یوفا480 ...

کویبیشف350 ...

پرم270 ...

ولگوگراد240 ...

سیزران230 ...

قفقاز 1400 18 پالایشگاههای عمده:باکو750 ...

گروزنی500 ...

سیبری و خاور دور 1000 12 پالایشگاههای عمده:

آنگارسک530 ...

اومسک240 ...

اوکراین 500 6 پالایشگاههای عمده:

کرمنچوگ240 ...

آسیای مرکزی 400 5 پالایشگاههای عمده: کراسنوودسک 150 ...

جدول 11 شوروی: برآورد تولید محصولات نفتی 1965 1970 1974 1975 مجموع 50/3 00/5 70/6 20/7 گازولین (بنزین)73/0 05/1 45/0 55/1 نفت مصرف خانگی135/0 42/0 50/0 53/0 گازوئیل98/0 45/1 90/1 05/2 روغن ماشین آلات 13/0 18/0 25/0 26/0

ص: 713

مواد دیگر213/1 90/1 60/2 81/2 1. شامل سوخت جت 2. شامل نفت سوختی اضافی، آسفالت، واکس، کوک نفتی و غیره جدول 12 شوروی: مصرف محصولات نفتی 1965 1970 1974 1975 مجموع113/3 45/4 00/6 45/6 گازولین (بنزین) 70/0 98/0 33/1 40/1 نفت سفید33/0 38/0 45/0 50/0 گازوئیل 83/0 22/1 58/1 70/1 روغن موتور13/0 18/0 24/0 25/0 مواد دیگر14/1 69/1 40/2 60/2 1. کمبودی که در مقایسه با جدول 3 وجود دارد در نتیجه احتساب نفت از دست رفته خام بین چاه و نفت بود و علاوه بر آن در نتیجه کم کردن گاز و به هدررفتن آن در پالایشگاه به دست آمده است.

جدول 13 شوروی: حمل و نقل نفت خام و محصولات نفتی1 سال خط لوله ریل رودخانه مجموع 1965 51/4 44/4 50/045/9 1970 80/6 06/6 67/0 35/13 1971 05/7 46/6 70/0 21/14 1972 77/7 81/6 67/0 25/15 1973 43/8 21/7 68/0 32/16 1974 94/9 هیچ چیز هیچ چیز هیچ چیز 1. دربر گیرنده حمل و نقل وسیله تانکرهای نفتی چرخدار که در اینباره اطلاعاتی در دست نیست.

جدول 14 شوروی: شبکه خطوط لوله گاز و نفت سال نفت خام و محصولات نفتی گاز طبیعی 1965 2/28 8/41 1970 4/37 5/67 1971 0/41 5/71 1972 9/42 7/77 1973 2/47 5/83 1974 0/53 1/92 1975 5/57 4/99 جدول 15 شوروی: خلاصه تجارت نفتیمیلیون بشکه در روز صادرات نفت خام محصولات نفتی مجموع 1965 87/0 41/0 28/1 1970 34/1 58/0 92/0 1971 50/1 61/0 11/2 1972 52/1 62/0 14/2 1973 71/1 67/0 38/2 1974 61/1 73/0 34/2 1975 86/1 74/0 60/2 واردات 1965 ...

04/0 04/0

ص: 714

1970 07/0 02/0 09/0 1971 10/0 03/0 0013 1973 26/0 03/0 29/0 1974 09/0 02/0 11/0 1975 13/0 02/0 15/0 جدول 16 شوروی: تجارت خارجی در نفت1 هزار بشکه در روز 1965 1970 1974 1975 19802 صادرات 1280 1920 2340 2600 2700 به کشورهای کمونیستی 580 1010 1440 1550 1800 اروپای شرقی 450 805 1180 1260 1500 کوبا95 120 155 160 200 یوگسلاوی 20 55 75 90 70 دیگران 15 30 30 40 30 به کشورهای غیرکمونیستی 700 910 900 1050 900 اروپابی غربی 455 760 750 880 700 فنلاند90 155 180 175 هیچ چیز فرانسه 30 50 30 70 هیچ چیز ایتالیا145 205 135 135 هیچ چیز سوئد55 95 60 70 هیچ چیز آلمان غربی 60 125 125 150 هیچ چیز دیگران 75 130 220 280 هیچ چیز خاورمیانه و نزدیک45 60 30 45 20 مصر15 30 4 5 هیچ چیز یونان 25 20 20 38 هیچ چیز دیگران 5 10 6 2 هیچ چیز افریقا20 25 23 20 30 غنا12 10 6 3 هیچ چیز مراکش8 14 13 13 هیچ چیز دیگران ...

1 4 4 هیچ چیز آسیا125 60 52 60 30 هندوستان 28 5 20 25 هیچ چیز ژاپن 78 54 25 26 هیچ چیز دیگران 19 1 7 9 هیچ چیز آمریکای لاتین 55 ...

25 30 20 آرژانتین 8 ...

...

...

...

برزیل 47 ...

25 30 20 آمریکای شمالی ...

5 20 15 100 کانادا...

...

3 5 ...

ایالات متحده آمریکا...

5 17 10 100 صادرات شوروی به کشورهای دارای ارز معتبر470 640 620 770 700 به میلیون دلار آمریکا ارز معتبر دریافتی 230 405 2560 3180 هیچ چیز هزار بشکه در روز واردات 40 90 110 150 300 عراق ...

...

78 108 هیچ چیز لیبی ...

...

...

...

هیچ چیز مصر...

40 3 5 هیچ چیز سوریه ...

...

7 ...

هیچ چیز رومانی330 11 9 10 هیچ چیز

ص: 715

دیگران 10 39 13 27 هیچ چیز 1. شامل نفت خام و محصولات نفتی 2. برآورد شده 3. فقط محصولات نفتی جدول 17 شوروی: تجارت خارجی در گاز طبیعیمیلیون متر مکعب در روز 1965 1970 1974 1975 19801 صادرات 1/1 0/9 5/38 0/53 160 به اروپای شرقی1/1 4/6 4/23 0/31 90 بلغارستان ...

...

8/0 2/3 17 چکسلواکی...

7/3 9/8 1/10 22 آلمان شرقی...

...

9/7 1/9 18 مجارستان...

...

...

7/1 11 لهستان 1/1 7/2 8/5 9/6 16 رومانی...

...

...

...

6 به اروپای غربی...

6/2 1/15 0/22 70 اطریش...

6/2 8/5 1/5 8 فنلاند...

...

2/1 0/2 3 فرانسه ...

...

...

...

11 ایتالیا...

...

2/2 4/6 20 آلمان غربی...

...

9/5 5/8 28 واردات...

7/9 7/32 0/34 40 افغانستان ...

1/7 8/7 8/7 11 ایران ...

6/2 9/24 2/26 29 تجارت خالص1/1 7/0- 8/5 0/19 120 1. برآورد شده

گزارش سالانه CERP پیرامون روابط با کشورهای کمونیستی

سند شماره (2) از: بخش سیاسی، جان د. استمپل سری غیرقابل رؤیت برای بیگانگان به: مندرجه در فهرست توزیعتاریخ: 5 آبان ماه 1356 موضوع: گزارش سالانه CERP پیرامون روابط با کشورهای کمونیستی گزارش سالانه روابط ایران با کشورهای کمونیستی (0002(CERP باید در تاریخ 24 آبان ماه 1356 به واشنگتن ارسال گردد. به منظور ارسال به موقع، نامه هوایی باید توسط پست 20 آبان ماه فرستاده شود.

سال گذشته سفارت در ارائه این گزارش سه ماه تأخیر داشت. در سال جاری امیدواریم که این وضع بهبود عمده ای یافته باشد.

ماهیت این گزارش لزوم هماهنگی با عناصر مختلف نمایندگی و نیز کنسولگریها را که ممکن است با فعالیتهای کمونیستی در منطقه خود آشنایی بیشتری داشته باشند ایجاب می نمایند. بخشهای سیاسی و سیاسی نظامی آن بخش از گزارش را که مربوط به مسائل سیاسی، سیاسی نظامی، عضویت حزبی کمونیستی محلی و روابط دیپلماتیک و کنسولی است تهیه خواهند کرد.

دفتر حفاظت منافع آمریکا نیز بخشهای مربوط به مبادله فرهنگی و آموزشی را تهیه می نماید. بخش اقتصادی نیز در مورد مسائل اقتصادی و مادی گزارش خواهد نمود. کنسولگریها نیز می توانند در مورد

ص: 716

این گزارشها، گزارش یا اظهار نظر نمایند.

به پیوست نسخه هایی از دستورالعمل سال جاری ارسال می گردد؛ اکثر بخشها، مرجعهای پیشین را حتماً در اختیار دارند.

در صورت لزوم و در صورتی که آنها را در اختیار نداشته باشند، در بخش سیاسی نسخه هایی از آن موجود است. گزارش مربوط به سال گذشته یعنی الف - 7 مورخ 22 دی ماه 1356 باید در بر گیرنده تمام موارد باشد. در بسیاری از موارد می توان از آن به عنوان یک مرجع استفاده کرد و از آنجا که گزارش سال گذشته 2 صفحه بیشتر از مورد لزوم بود، ما امیدواریم که مسئولین هر بخش گزارشات خود را 20 درصد کمتر نمایند. پیش نویسهای اولیه باید تا پایان وقت اداری 15 آبان به بخش سیاسی ارسال گردد.

ضمیمه ها: الف) استفاده اداری محدود دولت به شماره 249989، ب) سری غیر قابل رؤیت برای بیگانگان. دولتی. الف - 7 مورخ 22 دی ماه 1356 (فقط برای اصفهان) توزیع: بخش اقتصادی - ر. بروین / س. تیلور، کنسولگری آمریکا در اصفهان بخش سیاسی نظامی - رابرت / ا. مارتین، کنسولگری آمریکا در تبریز دفتر حفاظت منافع آمریکا - جک شلنبرگر، کنسولگری آمریکا در شیراز یا جیمز هیگهام / لاری لارکین از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.محرمانه به: 002CERP روابط با کشورهای کمونیستیتاریخ 26 مهر 1356 1 - این پیام بدوی، راهنماییهای وزارتخانه محتوی مرجع الف در مورد تهیه بخشهای یک و چهارم 002 CERPمی باشد. به واحدها یادآوری می شود که تاریخ معین جهت دریافت گزارشها توسط وزارتخانه، همان تاریخ 24 آبان ماه است. ارسال گزارش پس از تاریخ تعیین شده در مفید واقع شدن آن محدودیت ایجاد خواهد نمود.

2 - بخش یکم. «ارزیابی روابط سیاسی، اقتصادی، نظامی، »تغذیه اصلی نشریات سالانه «فعالیتهای کمکی و تجاری کشورهای کمونیستی در کشورهای رو به رشد جهان آزاد» را فراهم می آورد. در تحقق بخشیدن به شرایط این بخش از CERP - 002 واحدها باید به یاد داشته باشند که وزارتخانه ترجیح می دهد فشرده وقایع و اطلاعات را بدست آورد و به گزارش مفصل پیرامون موارد موجود نیازی ندارد.

چون CERP - 002 جایگزین گزارش هشدار دهنده در موارد رخدادهای مهم سیاسی، اقتصادی، نظامی یا فرهنگی نخواهد شد. وقایع و رخدادهای مهم باید به محض وقوع تعبیر و تفسیر و گزارش شوند.

3 - اطلاعات که در بخش اول ارائه می گردند باید دارای طبقه بندی شامل سری غیر قابل رؤیت برای بیگانگان باشند. لطفا مشخص کنید که مثلاً پاراگرافی دارای طبقه بندی متفاوت با طبقه بندی کلی گزارش می باشد. هرچه اهمیت طبقه بندی کمتر باشد بهتر است. واحدها به منظور تهیه بخش یکم می توانند از کتابچه اطلاعاتی ER77 10138 تحت عنوان «کمکهای کمونیستی به کشورهای رو به رشد جهان آزاد در سال 1976» استفاده نماید.

4 - در سال گذشته واحدها از طریق آن دسته از مقامات سفارت شوروی که در کشور میزبان حاضر شده بودند اطلاعاتی در مورد برنامه های کمکی ارائه نمایند، توانسته بودند در مورد برنامه های اقتصادی

ص: 717

شوروی اطلاعات با ارزشی بدست آورند. دیگر واحدها نیز با در نظر گرفتن شرایط و محدودیتهای کشور میزبان می توانند به همین منظور با نمایندگان شوروی و دیگر کشورهای کمونیستی ایجاد ارتباط مستقیم بنمایند.

5 - بخش یکم. «ارزیابی روابط سیاسی / اقتصادی / نظامی» را تنها در آبیجان، ابوظبی، آکرا، آدیس آبابا، الجزیره، امان، آنکارا، آتن، باماکو، بانجول، بیسائو، چ، بوگوتا، برازیلیا، بوئنوس آیرس، بوجومبورا، قاهره، کاراکاس، کلمبو، کوناکری، کوتونو، داکا، داکار، دمشق، دارالسلام، جاکارتا، فریتاون، جورج تاون، اسلام آباد، کابل، کاتماندو، خارطوم، کیگالی، کینگ استون، کینشازا، کوالالمپور، کویت، لاگوس، لاپاز، لیبرویل، لیما، لومه، لوکازا، منامی، موگادیشو، ماپوتو، مکزیکوسیتی، مونرویا.، مونته ویدئو، نایروبی، نجامنا، دهلی نو، نیامه، نوآک شوت، اوگادوگو، پورت لوئیس، کیتو، رباط، رانگون، صنعا، سانتیاگو، سان خوزه، سنگاپور، آنتاناناریو، تهران، تریپولی، تونس، والتا، یاانونده، باید تهیه نمایند.

6 - به طور مختصر روابط سیاسی، اقتصادی، نظامی را که در طول سال بین کشور میزبان و جهان کمونیست پدید آمده در رابطه با منافع آمریکا مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار دهید. این خلاصه مرور باید تغییرات، تمرکز، روند و دورنمای فعالیت کمونیستی را نیز در نظر بگیرد. اطلاعات ویژه زیر در صورتی که با کشور مورد نظر ارتباط داشته باشد و یا موجود باشد در رابطه با برنامه کمک های اقتصادی و نظامی کمونیستی ارائه گردد. (در صورت امکان این اطلاعات را به صورت جدول ارائه نمایید).

کمک اقتصادی - ارزش کلی به دلار و فهرست پروژه هایی که بر اساس قراردادهای جدید کمکی کمونیستی از نظر مالی در سال مزبور تأمین خواهد شد.

- پیشرفت برنامه و پروژه در رابطه با قراردادهای قدیمی و حاضر شامل ارزش تحویل تقریبی به دلار در طول سال.

- تعداد تکنیسینهای اقتصادی کمونیستی در کشور میزبان و در صورت امکان با مشخص شدن کشور کمونیستی و پروژه مربوطه هر تکنیسین.

تعداد و تخصص دیگر تکنسینهای کمونیست مانند پزشکان، معلمین، مستشاران دولتی و غیره که هزینه های مالی آنها از طریق برنامه های کمکی تأمین نمی گردد.

- حقوقی که از طرف دولت میزبان به تکنیسینهای کمونیست پرداخت می شود.

- تعداد و پرسنل کشور رو به رشد که جهت طی دوره آموزشی فنی رهسپار کشور کمونیستی می شوند.

البته با در نظر گرفتن کشور کمونیستی مقصد، تخصص، مدت یا دوره آموزش.

کمک نظامی - ارزش قراردادهای کمک نظامی کمونیستی به دلار و نوع تجهیزاتی که تحویل داده خواهد شد.

جزئیات مربوط به ارزش و نوع تجهیزات نظامی تحویلی در سال مزبور.

- تعداد مستشاران و تکنیسینهای نظامی کمونیست در کشور میزبان.

- تعداد پرسنل کشور رو به رشد که جهت طی دوره آموزشی به کشور کمونیستی خواهند رفت.

ص: 718

- هزینه ای که کشور میزبان باید در قبال خدمات و آموزش فنی نظامی کمونیستی متقبل شود.

تجارت - حجم صادرات به کشور کمونیستی و واردات از کشور کمونیستی (و ترکیبات آنها) - شرایط قراردادهای جدید و موجود تجاری با کشورهای کمونیستی شامل مدت و شرایط دیگر (از قبیل ارز معتبر یا قرارداد معافیت دوجانبه) 7 - موفقیت و یا شکست برنامه های کمونیستی از قبیل مشکلات اجرایی پروژه، موفقیت و یا شکست مذاکرات و اهمیت و اهداف کمیسیونهای بین دولتین را ارزیابی نمایید.

8 - علاوه بر نیازهای بخش چهارم الف که در مرجع الف بدانها اش--اره شده، پی-رامون مطالب زیر نیز گزارش دهید:

- تعداد دانشجویان آکادمیک جدیدی که جهت طی دوره های آموزشی هر سال وارد یک کشور کمونیستی می شوند.

- تعدادی که دائماً به کشور خود باز می گردند.

- تعداد دانشجویان کشورهای رو به رشدی که در پایان هر سال در کشور کمونیستی به سرمی برند.

ونس

روابط ایران با کشورهای کمونیستی - 002 CERP

تاریخ: 22 دی 1356سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان از: سفارت آمریکا در تهران به: وزارت امور خارجه عطف به: (الف) 75 تهران الف - 238، (ب) 76 وزارتخانه 249135 موضوع: روابط ایران با کشورهای کمونیستی - 002 CERP خلاصه: (آغاز خیلی محرمانه) افزایش تشنج نشانگر آغاز روابط ایران با شوروی بود و در صمیمیت بیشتر روابط ایران و شوروی در سال 1976 هویداست. روابط ایران با دیگر کشورهای کمونیستی هنوز هم مانند سال پیشین است ؛ یعنی از نظر محتوی کم اهمیت لیکن از نظر شکل ظاهری با اهمیت است و به دید و بازدیدها ختم می گردد. در سال 2534 میزان کلی تجارت ایران با کشورهای کمونیستی شاهد افزایش ناچیزی بود که علت آن نیز کاهش واردات این کشور از چین و شوروی می باشد لیکن تجارت با اروپای شرقی افزایش فاحشی یافت و پروتکلهای اقتصادی منعقده در سال 1355 با تمام کشورهای کمونیستی نشان دهنده افزایش در تجارت و کمکهای اقتصادی و فنی بود ؛ لیکن معادل روابط ایران با کشورهای غربی و بخصوص آمریکا، فرانسه و آلمان غربی نمی باشد. ایران 680 میلیون دلار قبل از واردات خود به کشورهای اروپای شرقی اعتبار داد بخش اعظم تجارت خود را نیز بر اساس «موازنه حساب» انجام داد. شورویها نیز یک پروژه کارخانه آلومینیم به فهرست چشمگیر پروژه های اقتصادی خود در ایران افزودند. قرارداد تسلیحاتی که با شوروی در ماه نوامبر منعقد گردید نشانگر تداوم حضور نظامی شوروی از جنبه تجهیزات و تکنسینها می باشد. ایران به دنبال ملاقات فیدل کاسترو با یکی از رهبران کمونیست ایران، در اروپا با کوبا قطع رابطه نمود، لیکن روابط وی با دیگر کشورهای کمونیستی توأم با ثبات است. در سال 1976 روابط فرهنگی آن کشور با بلوک کمونیستی از تأثیر کمتری برخوردار

ص: 719

است. (پایان خلاصه) ضمائم:

الف: حضور شوروی در ایران.

ب: جدول 1 - تجارت ایران با کشورهای کمونیستی در سه سال گذشته 2534-2532 (1 فروردین 1352 تا 29 اسفند 1355) ج: جدول 2 - تجارت ایران (از نظر کالاهای مهم) با کشورهای کمونیستی اصلی در سال 2534.

ارزیابی روابط سیاسی - اقتصادی شوروی تغییر روابط سیاسی - اقتصادی ایران با جهان کمونیستی از زمان ارائه گزارش سال قبل (نامه هوایی مرجع)، وخامت یافتن روابط سیاسی ایران و شوروی بود، علت آن نیز این بود که ایران فکر می کرد که به خاطر روابط صمیمانه اش با آمریکا از طرف شوروی تحت فشار قرار گرفته است. در پایان سال و در نتیجه اعاده یکی از خلبانان روسی که هواپیمای غیر نظامیش در ایران به زمین نشسته بود، این روابط دستخوش بهبود گشت. به همین ترتیب روابط ایران و چین نیز قدری بهبود یافته است و رسانه ها و مقامات دولتی ایران نیز از واقعیت حمایت چین از سیاستهای امنیتی ایران در خلیج فارس و پیشنهاد آن در مورد تبدیل اقیانوس هند به صورت یک منطقه صلح، و تبدیل خاورمیانه به یک منطقه عاری از تسلیحات هسته ای با تأیید سخن می راند.

شورویها ظاهراً طوری وانمود می کنند که از خرید روزافزون تسلیحات توسط ایران از آمریکا بسیار نگران هستند. علیرغم تداوم همکاریهای اقتصادی شوروی و ایران - که در آن یک قرارداد اکولوژیک ثالث در مورد دریای خزر در سپتامبر 1975 منعقد گردید و وزیر دارایی ایران یعنی انصاری از مسکو در سپتامبر 1976 دیدار به عمل آورد و به دنبال آن یک قرارداد 3 میلیارد دلاری پنج ساله تجاری بین شوروی و ایران در اکتبر 1976 منعقد گردید و هفتمین اجلاس کمیسیون شوروی و ایران در اواسط نوامبر برگزار شد ؛ مفسرین سیاسی شوروی در تمام طول تابستان و پائیز 1976 به ایران به عنوان بازیچه و دست نشانده آمریکا و آلت دست امپریالیسم حمله می کردند. در بیست و پنجمین کنگره حزبی شوروی برژنف از ایران صحبتی به میان نیاورد (و ایرانیها نیز آن را به یاد دارند) و در ماه مه سفیر شوروی از اینکه خطر تروریسم در ایران را به شوروی ربط داده اند به رسانه های گروهی اعتراض نمود. (هنگامی که پلیس یک مخفیگاه تروریستی را کشف نمود، عکسهایی از رهبران شوروی را در آنجا یافت.) از طرف دیگر ایرانیها نیز در مورد تجهیز ناوگان پاسیفیک شوروی اظهار نگرانی کرده و حملات اجلاس غیر متعهدها در کلمبو علیه ایران را نیز تحریکات شوروی به حساب آورده اند (تهران 9091 و 8931). علاوه بر این، ایران نیز پیرامون قرارداد تسلیحاتی شوروی با عراق در سال 1976 که براساس آن شوروی تعهد کرده است که به عراق بیش از مقدار تسلیحات خریداری شده توسط ایران از کشورهای غربی سلاح بدهد، تبلیغات بسیاری به راه انداخته است. (در مورد قرارداد مزبور و یا میزان آن هنوز تأییدیه ای بدست نیامده است.) آغاز بخش طبقه بندی نشده:

ص: 720

این رنجشهای سیاسی در گسترش تجارت دو جانبه پنج سال گذشته ممانعتی پدید نیاورده است.

مبادله تجاری پنج ساله ای که در ابتدا گمان می رفت معادل 1 میلیارد دلار باشد به سطح 6/1 میلیارد دلار رسید و بر اساس قراردادی که اخیرا منعقد گردید دو برابر شده است. حدود یک میلیارد دلار از قرارداد سال 1976 منحصر به صدور گاز از ایران به شوروی، به عنوان بخش عمده تعهدات پیشین ایران خواهد بود. 2 میلیارد دلار دیگر شامل کالاهای ساخت ایران و ماشین آلات روسی، آهن، پولاد، مواد شیمیایی، چوب، سیمان و کامیون بر اساس معاملات پایاپای خواهد بود. تجارت دوجانبه سال 2534 (که در 29 اسفند سال 1355 خاتمه یافت) معادل 402 میلیون دلار بود، در واقع 5/15 درصد بیش از میزان آن در سال پیشین بود. میزان صادرات 232 میلیون دلاری آن کشور به شوروی 28 میلیون دلار افزایش یافت و گاز طبیعی (120 میلیون دلار) نیمی از این صادرات را تشکیل می داد. لیکن، میزان واردات از شوروی 6/37 درصد کمتر بود که علت آن نیز 57 تا 70 درصد کاهش در واردات آهن، پولاد و ماشین آلات و قطعات یدکی بودکه روی هم رفته نیمی از واردات سال 2535 را تشکیل می داد واردات مربوط به پروژه های زیر در سال جاری ایرانی افزایش خواهد یافت.

آغاز محرمانه: کمکهای اقتصادی و فنی شوروی به اقتصاد ایران ادامه دارد، لیکن به علت فقدان اطلاعات لازم نمی توان نسبت افزایش آن را در مقایسه با نفوذ غربی مشخص نمود. 75/ الف - 169 سفارت گزارشی پیرامون گسترش کارخانه ذوب آهن آریامهر اصفهان از 750000 تن به 9/1 میلیون تن ظرفیت ارائه داد. این پروژه شوروی از نظر ارزش و از نظر پرسنلی بزرگترین پروژه به حساب می آید.

ضمیمه 1 که به وسیله سازمان سیا تهیه شده جزئیات حضور شوروی در ایران را با تعیین محل و کار مربوطه مشخص می کند. درگیریهای شوروی از نظر تکنیسین و در بعضی موارد تجهیزات (که میزان اعتبار ارائه شده مشخص نیست) در رابطه با پنج واحد سردخانه، پروژه های پرورش ماهی، راه آهن، تأسیسات برق رسانی، سیلوهای گندم، خانه های پیش ساخته، معادن، نیروگاهها و مدارس آموزش حرفه ای ادامه می یابد. کارمندان مؤسسه، آموزشی که در مجاورت کارخانه ذوب آهن آریامهر تأسیس شده، روسی و ایرانی هستند و در اواخر سال 1355 تعداد 200 نفر از 600 نفر آموزش بیننده، پاکستانی بودند که در رابطه با پروژه ذوب آهن شوروی در آنجا آموزش می دیده اند. پروژه های اضافی و یا جدیدی که در رابطه با هفتمین نشست کمیسیون شوروی و ایران در ماه نوامبر در تهران مطرح گردید عبارتند از: خط لوله دوم گاز (ایگات 2)، کارخانه نیروی حرارتی 1260000 کیلو واتی در اهواز (ساختمان آن آغاز شده)، قرارداد مربوط به احداث یک نیروگاه حرارتی در اصفهان و احداث مجتمع هیدروالکتریک در خداآفرین رودخانه ارس و برقی شدن راه آهن تهران - جلفا - تبریز. به دنبال قرارداد سه جانبه گاز، منعقده در سال 1354 (75 تهران 11640)، یک قرارداد طراحی و مهندسی نیز امضاء گردید و در نتیجه آن شوروی در احداث خط لوله و نیز تهیه کمپرسورها نقش خود را ایفا خواهد کرد. در ماه نوامبر، بین باریت ایران و سوت متپروم اکسپورت قراردادی به امضاء رسید تا بر اساس آن یک کارخانه آلومینیوم سازی 000/500 تنی به ارزش 600 میلیون دلار (76 تهران 11848) در ایران احداث گردد. مطبوعات ایران در ماه دسامبر، قرارداد منعقده توسط شوروی را اعلام کردند که بر اساس آن شوروی تعهد کرده است که در ایجاد سازمان عمران صنعتی و بازسازی به ارزش یک میلیارد دلار در منطقه صنعتی اسفراین به دولت ایران کمک کند.

هزینه های لازم برای ماشین آلات و تجهیزات شوروی از طریق قرارداد سه جانبه گازتوسط ایران تأمین

ص: 721

خواهد شد.

بخش اعظم تجارت دوجانبه که شامل جزئی از کمکهای فنی نیز می شود، بر اساس «معامله تهاتری» بانک مرکزی انجام می شود. یکی از مقامات بانک مرکزی ایران گفت که در اواخر ماه اکتبر بر اساس اعتبار شوروی، حساب تهاتری معادل 60 میلیون دلار بوده است. عدم موازنه 7 میلیون دلاری نیز سبب خواهد شد که در تصحیح ارز معتبر مشکلاتی پدید آید، ولی شوروی به کرات اجازه داده است که قروض ایران از طریق صدور گاز از بین برود. در ماه اکتبر بانک مرکزی ایران اجازه داد که قروض روی هم انباشته شود، چون قرارداد مزبور بهره ای معادل 2درصد را مجاز دانسته و شوروی نیز پیرامون این مسئله پافشاری چندانی ننموده است.

روابط نظامی ایران و شوروی آغاز بخش سری/ غیر قابل رؤیت برای بیگانگان:

قرارداد تسلیحاتی منعقده بین دولت ایران و شوروی در پایان نوامبر 1976 قابل توجه بسیار است.

ارزش این قرارداد به دلار آمریکا معادل 528 میلیون دلار است و دولت ایران متعهد شده که آن را به صورت ارز معتبر بپردازد. قبل از تحویل پول پرداخت نخواهد شد و کل ارزش قرارداد نیز در شانزده قسط فصلی پرداخت خواهد شد. یک قرارداد پایاپای گاز و نفت در سالهای آتی منعقد خواهد گردید. تحویل بعضی از تجهیزات در سال 1976 آغاز و در سال 1979 به پایان خواهد رسید. تحویل این تجهیزات از منبع تولیدات جدید خواهد بود.

انواع تجهیزات تحویلی به شرح زیر است: (الف) نفربرهای زرهی (A.P.C) بنابه گزارشها این وسیله های نقلیه همان پی ام پی - 1 های شوروی هستند که دو درب در عقب و دو درب در بالا دارند. هر نفربر دارای یک دستگاه تفنگ 73 میلیمتری است که موشکهای پره دار شلیک می کند. علاوه بر این هر یک از آنها دارای یک موشک ضد تانک مشابه 11-66 می باشند که در بالای نفربرها تعبیه شده است. هر نفربر دارای سه خدمه اصلی (فرمانده، راننده و توپچی) است، معمولاً هشت نفر نیروی پیاده را می تواند در خود حمل کند. (ب) «استرلا» (یا سام - 7) موشک سام حمل شونده بر روی شانه از نوع 2 - ام دارای اشعه مادون قرمز سردار نوع جدید. (ج) کامیونهای مخصوص حمل و نقل تانک، که پانصد دستگاه از آنها که احتمالاً از نوع مار هستند به این کشور تحویل داده خواهد شد. (د) توپهای 130 میلیمتری با مقدار زیادی مهمات. (ه) چند وسیله نقلیه تاکتیکی هشداردهنده نیروی دریایی. (و) قطعات یدکی، سیمولاتورها، اهداف و خط پشتیبانی نیز در اجناس تحویلی وارد خواهند شد.

برنامه کمک نظامی شوروی در ایران مسئولیت آموزش ایرانیها را در تعمیر و نگهداری تجهیزات حمل و نقل و مهندسی روسی داده شده به نیروهای مسلح شاهنشاهی ایران بر اساس قراردادهای پیشین شوروی و دولت ایران، به عهده دارد. بنا به گزارشها هر پرسنل آموزش دهنده روسی که بخواهد بر اساس قراردادهای جدید به افراد ایرانی آموزش دهد علاوه بر احتساب خرج رفت و آمد به شوروی ماهانه 1500 دلار هزینه لازم دارد.

در حال حاضر حدود 120 متخصص نظامی شوروی از طریق برنامه کمک نظامی شوروی در ایران به سر می برند. آنها در مکانهایی از قبیل کارخانه بابک (پروژه تعمیر و نگهداری وسائط نقلیه در حومه

ص: 722

تهران)، مرکز توپخانه اصفهان و گروه لجستیکی نیروی زمینی شاهنشاهی ایران به کار مشغول هستند.

جمهوری خلق چین - آغاز خیلی محرمانه:

روابط ایران و چین هم هنوز هم ناشی از نگرانی دولت ایران در رابطه با شوروی است. درگیری ایران در رقابت بین چین و شوروی شامل کنار گذاشتن محتاطانه چین در برابر عظمت شوروی است. سمبل افزایش هماهنگی سیاسی بین ایران و چین بازدید 21 ژوئیه تا 2 اوت شاهزاده اشرف از چین می باشد (تهران 8085). شاهزاده در این سفر از اهمیت بسیار برخوردار بود و موفق شد به عنوان اولین فرد خارجی از سال 1949 به این سو، از تبت دیدار نماید. بسیاری از ناظران این سفر را نوعی ضد تعادل در مقایسه با سفر نخست وزیر هویدا و ولیعهد رضا به مسکو می دانند و واضح است که ایران آگاهانه سعی کرده است در روابط خود با دو قدرت بزرگ کمونیستی در سالهای گذشته نوعی تعادل پدید آورد. از طرف دیگر، این سفرها دارای ارمغان چندانی نبوده است. در رابطه با هیئت تجاری ایران که در ماه ژوئن به چین گسیل شده بود قراردادی امضاء گردید و بر اساس آن در تجارت دوجانبه 30 درصد افزایش پدید خواهد آمد.

صادرات ایران، نفت، محصولات شیمیایی و مواد غذایی مشخص گردید؛ چین نیز به این کشور منسوجات، محصولات کاغذ، ابزار ماشین آلات و پولاد خواهد فروخت. تجارت دوجانبه با سطح 1/84 میلیون دلار در سال 2534 معادل 33 درصد کاهش یافت که ناشی از کاهش 79 تا 3 میلیون دلاری واردات آهن و پولاد ایران بوده است. صادرات پنبه ایران از سطح 4/20 میلیون دلار به سطح 4/22 میلیون دلار رسید. این تجارت نیز بر اساس «حساب تهاتری» انجام می گیرد و تفاوتها نیز به دلار پرداخت می گردد.

کشورهای اروپای شرقی - آغاز بخش محرمانه:

دیدارهای رسمی که بین این کشور و کشورهای اروپای شرقی انجام شد سبب انعقاد پروتکلهای تجاری با بلغارستان، چکسلواکی جمهوری دموکراتیک آلمان، مجارستان، لهستان و رومانی گردید و موجب شد که دولت ایران قبل از مبادرت به ورود کالاها اعتبار صادر نموده و همکاریهای فنی و اقتصادی با ایران را تسریع بخشد. تمام پروتکلها خواستار افزایش چشمگیر در سطح تجارت دوجانبه گردیدند. در صورت بروز مشکلاتی از قبیل تبدیل ارز ایران می تواند از نظر مواد غذایی و مصنوعات به این کشورها متکی باشد چون معاملات تجاری به صورت تهاتری انجام می شود. تجارت دوجانبه ایران با شش کشور مزبور در سال 2534 شاهد 96 درصد افزایش بود (یعنی از 5/200 میلیون دلار به 5/393 میلیون دلار رسید). عدم موازنه نیز در رابطه با ایران رو به وخامت نهاد و از نسبت 14/3 به 17/5 در سال 2534 رسید. اما تمام این کشورها علاوه بر این بار دیگر در نمایشگاه تجاری بین المللی ایران شرکت جستند.

بلغارستان: در نهمین اجلاس کمیسیون مشترک ایران و بلغارستان در زمینه همکاریهای فنی و اقتصادی که در صوفیه صورت گرفت، تسلیمی، وزیر بازرگانی دولت ایران، پروتکلی را امضاء کرد که کمی بعد از آن هنگام سفر رئیس جمهور تودورف به تهران همین پروتکل بار دیگر امضاء گردید. گذشته از فهرست پروژه های متعددی که در ایران با همکاری بلغارستان احداث می گردد، مهمترین این پروژه ها شامل افزایش تجارت دوجانبه از سطح 60 میلیون دلار در سال 1355 به 130 میلیون دلار در سال

ص: 723

1356 می باشد و علاوه بر این دولت ایران در رابطه با یک مجتمع کشاورزی، اعتباری معادل 150 میلیون دلار صادر کرده است تا گوشت تازه، پنیر و تخم مرغ در دراز مدت به ایران صادر شود. امکان دارد که دولت ایران به طور مساوی در سهام این مجتمع کشاورزی شرکت نماید.

چکسلواکی: تجارت دوجانبه که قبلاً معادل 8/54 میلیون دلار بود، در سال 2534 شاهد 41 درصد افزایش بود و ماشین آلات، آهن و پولاد صادرات مهم این کشور را به ایران تشکیل می داد. پروتکلی که در ماه ژوئن 1976 منعقد گردید خواستار 55 درصد افزایش در سطح تجارت دوجانبه که معادل 100 میلیون دلار است برای سال آتی گردید. کارخانجات چکسلواکی 60 درصد صادرات این کشور به ایران را به خود اختصاص داده اند. پس از آن یک هیئت نمایندگی چکسلواکی به منظور بالا بردن همکاری در زمینه کشاورزی به ایران سفر کرد و بعدها رئیس جمهور استروگال همراه یک هیئت اقتصادی بزرگ به این کشور سفر نمود. مهمترین واقعه ای که در روابط دو کشور روی داد، قرارداد 12 نوامبر بود که از طریق آن ایران می بایست سالانه 6/3 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی از سال 1981 به این کشور بفروشد. به همین دلیل چکسلواکی نیز در قرارداد سه جانبه گاز ایران عضو گردید (به 76 تهران 11575 مراجعه نمایید).

جمهوری دموکراتیک آلمان: اولین ملاقات کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی، تکنولوژیکی و علمی در ماه سپتامبر در برلن صورت گرفت. نجم آبادی وزیر صنایع و معادن سرپرستی هیئت ایرانی را به عهده داشت و این ملاقات به دنبال سفر ریاست شورای وزیران آلمان شرقی سیندرمان در دسامبر 1975 (75 تهران 11767) و سفر هیئت نمایندگی این کشور به سرپرستی ریاست دولت و ریاست کمسیون برنامه ریزی آلبرشت در آوریل 1976 به ایران صورت گرفت. پروتکل ماه سپتامبر گذشته از مسائل دیگر خواستار صدور کالاهای یخزده توسط قطار از آلمان شرقی و کمک این کشور در احداث چند سردخانه در ایران گردید. در آن زمان IDRDبا شرکت زایس آلمان شرقی قراردادی در زمینه همکاری در تولید وسایل دقیق میکروسکوپ در ایران منعقد گردانید لیکن تجارت دوجانبه این دو کشور دارای اهمیت چندانی نیست و در سال 2534 معادل 1/12 میلیون دلار می باشد.

مجارستان: پوجا، وزیر خارجه مجارستان در ماه فوریه به ایران سفر کرد و قراردادهایی در زمینه همکاریهای فرهنگی و تجاری امضاء کرد. (76 تهران 954) قرار است مجارستان در چند پروژه کشاورزی ایران همکاری نماید. تجارت دوجانبه که قبلاً 4/58 میلیون دلار بود در سال 2534 معادل 81 درصد افزایش یافت.

لهستان: به دنبال سفر ماه آوریل معاون وزیر تجارت بین المللی کاستجوسکی، وزیر کشتیرانی و تجارت اولزوسکی در ماه دسامبر به سرپرستی هیئتی در اجلاس مشترک وزیران دو کشور شرکت جست.

پروتکل اقتصادی منعقده، قرارداد سه ساله پیشین را تمدید نموده و به همکاری با ایران و بازارهای کشور ثالث تأکید بسیار نهاد. مشارکت لهستان در صنعت ایران شامل منسوجات، کشتی سازی، معادن زغال سنگ و مواد پتروشیمی می باشد. بنا به گزارشها لهستان 250 دستگاه اتوبوس و 20000 دستگاه یخچال از ایران خریداری نموده است. در سال 2534 قبل از مبادرت به ورود کالاهای ایران 100 میلیون دلار اعتبار (با نرخ 6 درصد) به این کشور داد و برای سال 2535 نیز 100 میلیون دلار اعتبار دیگر در نظر گرفت.

رومانی: به عنوان یکی از مهمترین طرفهای تجاری ایران در اروپای شرقی، روابط اقتصادی این کشور

ص: 724

در سال گذشته توأم با فعالیت بسیار چشمگیری بود. ایران 420 میلیون دلار اعتبار ما قبل واردات با نرخ 25/5 درصد بهره صادر نمود. در هنگام سفر رئیس جمهور چائوشسکو در اواخر سال 1355 شاه بر اساس یک تصمیم سیاسی تمام امتیاز 6 میلیون دلاری خرید واگنهای قطار را به رومانی اعطا کرد (57 تهران 11785) به دنبال سفر نخست وزیر مانسکو (76 تهران 5357) در ماه نوامبر دوازدهمین اجلاس گردید. پروتکل منعقده خواستار افزایش تجارت دوجانبه به سطح 700 میلیون دلار در سال 1356 و یک میلیارد دلار در سال 1359 گردید که شامل بسیاری از کالای رومانی و نفت ایران که در ازای آنها بود می شد. قرار شد که رومانی در رابطه با چند پروژه از قبیل موتورهای الکتریک، کارخانه سیمان، کارخانه کربنات سدیم و برق رسانی، با این کارخانه در ایران همکاری نماید. تجارت دوجانبه به استثناء نفت به سطح 149 درصد یعنی 4/177 میلیون دلار در سال 2534 رسید و این کشور را در زمره دومین کشور بزرگ دارای رابطه تجاری با ایران بعد از شوروی قرار داد.

آغاز بخش خیلی محرمانه: روابط ایران با نیروهای ضعیفتر کمونیستی، مشابه روابط این کشور در سال گذشته است. در ماه ژانویه معاون وزیر خارجه ویتنام شمالی یک سفر حسن نیت به ایران انجام داد لیکن در زمینه برقراری روابط دیپلماتیک توافقی صورت نگرفت. درباره همکاریهای نفتی توافق گردید لیکن از جزئیات آن اطلاعی در دست نیست. گزارش مطبوعات در ماه ژوئن حاکی از آن بود که DIRK 100 دستگاه برنجکاری به ایران خواهد فروخت. پروتکلی که در اواسط سال 1975 امضاء گردید، بر حسب اتفاق نتوانست 200 میلیون دلار اعتبار جنجال برانگیز را تولید نماید (76 تهران 10092). در ماه اوت هویدا، نخست وزیر ایران به مغولستان سفر کرد و با یک قرارداد گسترش همکاریهای اقتصادی تجاری، علمی و فنی به ایران بازگشت.

آغاز بخش طبقه بندی نشده: تجارت کلی با کشورهای کمونیستی به استثنای نفت و کالای تجاری (جزئیات نامعلوم) در سال 2534، 7/9 درصد افزایش و به سطح 5/880 میلیون دلار رسید. واردات ایران 9/3 درصد و صادرات آن 1/22 درصد افزایش یافت لیکن از نظر نسبی این تجارت دوجانبه مرکب کاهش پیدا کرد. کالاهای وارداتی ایران از کشورهای کمونیستی تنها 85/4 درصد کل واردات ایران را تشکیل داد که در سال 2533 معادل 2/8 درصد بود. اهمیت نسبی این کشورها به عنوان بازار صادرات ایران از 3/36 درصد به 6/42 درصد افزایش یافت. جزئیات مربوط به این تجارت و کالاهای اصلی در جدولهای ضمیمه ب و ج آمده است.

II عضویت در حزب کمونیست محلی در اطلاعات تهران الف - 171 تغییری پدید نیامده و اظهارنظرها نیز به جای خود باقی است.

III روابط دیپلماتیک، کنسولی و نمایندگی تجاری با کشورهای کمونیستی آغاز بخش خیلی محرمانه: بدون تبلیغات در مورد ملاقات فیدل کاسترو با ایرج اسکندر (اسکندری - م) دبیر کل تحت پیگرد قانونی حزب توده (کمونیستی)، ایران در 7 آوریل 1976 با کوبا قطع رابطه نمود.

علت این قطع رابطه نیز نه تنها ملاقات کاسترو - اسکندر، بلکه ناخشنودی شاه از نقش کوبا در آنگولا و عصیان ظفار بود.

ص: 725

IV مبادلات فرهنگی و آموزشی آغاز بخش محرمانه: روابط فرهنگی فی مابین ایران و کشورهای کمونیستی از فعالیت و اهداف چندانی برخوردار نیست، اهمیت این روابط در سال 1355 کمتر از سالهای قبل بود.

مبادلات فرهنگی و آموزشی این کشور با شوروی بیش از روابط آن با دیگر کشورهای کمونیستی حائز اهمیت است، لیکن مبادلات این کشور به شوروی نیز دارای محدودیتهایی می باشد. شوروی مجاز نیست که به یک برنامه مهم فرهنگی مداوم در ایران مبادرت ورزد. وابسته فرهنگی شوروی در مقام شکوه به ریاست امور فرهنگی سفارت گفت که او سعی کرده بود به منظور ایجاد یک مرکز فرهنگی یک ساختمان را خریداری یا اجاره نماید و حتی حاضر شده بود که تسهیلات موجود خود را تعمیر نموده بهبودی در وضع آنها پدید آورد، لیکن به وی اجازه این کارها داده نشد.

برنامه فرهنگی وی شامل چند فیلم کلاسهای زبان روسی که در آن فقط چند نفر که اکثر آنها از اتباع غیر ایرانی هستند ثبت نام کرده اند و بازیهای ورزشی می باشد. ظاهراً به شوروی اجازه داده شده که سالی یک بار یک جشن فرهنگی برگزار سازند که آنها نیز سعی می کنند به کمک مطبوعات و رسانه ها بهترین بهره برداری را بنمایند. سال گذشته نمایشگاهی از گنجینه هنری موزه هرمیتاژ لنینگراد برگزار و از نظر هنری و تبلیغاتی نیز موفقیت بسیار به همراه داشت. در سال 1355 جشن مهمی برگزار نشد. آمد و شد گروههای ورزشی بسیار مشهور کشورهای بلوک شرق به ایران ادامه داشت که عبارتند از: فوتبال، وزنه برداری، کشتی و واترپلو. تأتر عروسکی مرکزی شوروی به ایران سفر کرد و مدت چهار روز در تالار رودکی برنامه اجرا کرد که با استقبال روبرو شد. یک گروه کوارتت و چند سولونیست نیز جند روز برنامه های کوتاهی اجرا کردند. یک کمیته علمی مشترک ایران و شوروی به نام کمیته فردوسی، برای اولین بار در مطبوعات اعلام کرد که به دو دانشمند روسی جوایزی داده است که یکی از آنها مجیدوف است که شاهنامه (اشعار حماسی فردوسی شاعر ایرانی قرن دهم) را به زبان روسی ترجمه کرده و دیگری بوریس پتروسکی است که به علت تحقیق در مورد «آثار ایرانی در مجموعه هرمیتاژ» این جایزه را دریافت کرده است.

در رابطه با مبادلات آموزشی یک واقعه مهم رخ داد. البته در الگوی اعطای کمک هزینه تحصیلی از طرف شوروی تغییر پیدا نشده است (تعداد آن سالی 12 کمک هزینه می باشد)، که اکثر آنها نیز داوطلب تحصیل ندارد ؛ ولی در مورد مبادلات آموزشهای حرفه ای اقدامات وسیعی صورت گرفته است. آماری که به طور غیررسمی از وزارت علوم و آموزش عالی در مورد تعداد دانشجویان ایرانی در خارج برای سالهای 56 - 1355 گرفته شد، نشان می دهد که 2126 دانشجو در کشورهای بلوک شرق قرار دارند که البته تحت عنوان «کشورهای دیگر» جای داده شده اند و به معنی آن است که کشورهای نامبرده در بیلان نمی باشند. به سفارت گفته شد که این دسته به معنی کشورهای بلوک کمونیستی است گرچه خود بیلان چنین نمی گوید. بنا به گفته یکی از مقامات وزارت علوم (محمدعلی طوسی، معاون وزیر علوم و آموزش عالی، حفاظت شود) که یک نسخه از بیلان را همراه با اظهارنظرهای خود در اختیار ما قرار داده بود گفت اکثر این افراد تکنسینهایی هستند که باید در کارخانه ذوب آهن روسی اصفهان مشغول به کار شوند و به شوروی رفته اند تا در این زمینه آموزشهای لازم را ببینند.

ص: 726

قابل توجه این است که چینیها در سال 1355 هیچ فعالیتی نداشته اند. در سال 1354 کار چندانی انجام ندادند لیکن در سال 1353 بخش عظیمی از هنر مدرن و سنتی چین را در دانشگاه تهران به نمایش گذاردند. هفت روزنامه نگار ایرانی به دعوت جمهوری خلق چین از این کشور در ماه اکتبر دیدار به عمل آوردند و آژانس خبری جدید نیز برنامه ریزیهای آنها را به عهده گرفت.

روابط ایران با کشورهای کمونیستی اروپای شرقی با روابط این کشور با شوروی تفاوت چندانی نداشت. مهمترین رخدادهای این گونه ای، سفر تیمهای ورزشی بود. تیمهای فوتبال، کشتی، والیبال و واترپلو به لهستان، بلغارستان و مجارستان و رومانی آمد و شد نمودند. سه گروه تأتر عروسکی یکی از بلغارستان و دو گروه از رومانی به این کشور سفر کردند. (که یک گروه از مولداویا و دیگری مجارستانی زبان اهل ترانسیلوانیا بود.) هنرمندان اروپای شرقی و افراد موسیقیدان نیز به ایران سفر می کردند لیکن واقعه مهمی رخ نداده است. گویا وزارت علوم و آموزش عالی در مورد کمک هزینه های دانشگاهی ارائه شده توسط کشورهای اروپای شرقی اطلاعاتی در اختیار ندارد و یا مایل نیست آنها را در اختیار ما قرار دهد. ولی بدون شک این اطلاعات در اختیار آژانسهای دولت ایران که با دفتر حفاظت منافع آمریکا در ارتباط نیستند قرار دارد.

جوامع کشورهای شوروی و اروپای شرقی طبق معمول در فستیوال فیلم فصل (اکتبر تا نوامبر 1976) فعالانه شرکت داشتند. شرکت کنندگان اروپای شرقی، بخصوص از لهستان و چکسلواکی، فیلمهایی در رابطه با کودکان و نوجوانان در فستیوال بین المللی فیلم نشان دادند و هر دوی آنها نیز برندگان جایزه اعلام شدند. در پنجمین فستیوال فیلم بین المللی چند فیلم سینمایی کشورهای بلوک به رقابت پرداختند و جوایز اول به کارگردان روسی نیکتیا میخالکف (به خاطر کارگردانی وی در فیلم «برده عشق») و به یک هنرمند زن مجارستانی به عنوان بهترین هنرمند اعطا گردید. هفته فیلم شوروی نیز هیجان چندانی پدید نیاورد و علت آن نیز احتمالاً این بود که دولت ایران دستور داده بود تبلیغات زیادی در این زمینه به راه انداخته نشود و فیلمهانیز به زبان فارسی دوبله نشوند و در خارج از تهران نیز به آنها اجازه نمایش داده نشد. البته در تلویزیون ملی ایران که در ماه اکتبر 1976 افتتاح گردید، فیلمهای روسی، بخصوص فیلمهای رنگی باله به نمایش گذاشته شد.

ب - اطلاعات و فعالیتهای فرهنگی غیر از مبادلات فعالیتهای کشورهای کمونیستی در بخش اطلاعات، مانند قبل ادامه داشت و اکثر آن از بخش مطبوعاتی سفارت شوروی که تنها کشور دارای دیپلماتهای متخصص در زمینه اطلاعات است اقتباس شده بود. شورویها هنوز هم هر ماه به انتشار یک نشریه 50 صفحه ای به نام «اخبار» به زبان فارسی و به صورت تقریباً درجه اول و رنگی ادامه می دهند. مطالب این مجله بیشتر به زندگی در شوروی و نهادهای این کشور می پردازد و گهگاهی نیز در مورد ایران مقاله ای درج می کند. «خانه فرهنگی ایران و شوروی» علاوه بر این، یک نشریه فارسی زبان ادبی در هر فصل به نام «پیمان» منتشر می کند. بخش مطبوعاتی سفارت شوروی یک بولتن استاندارد نیز تهیه می کند ولی هیچ گاه آن را در مطبوعات محلی منتشر نمی سازد. فعالیتهای مخفی رادیویی از سال گذشته دچار تغییراتی نشده است.میکلوس

ص: 727

ضمیمه الف تهران الف - 7سری حضور شوروی در ایران - نوامبر 1976 طبق اظهارات دولت ایران کل تعداد پرسنل رسمی آژانسهای دولتی شوروی در این کشور 325 نفر می باشد و با این وصف گمان می رود که تعداد آنها در سال 1976 به میزان 25 نفر افزایش یافته باشد. چون این رقم وابستگان آنها را شامل نمی شود، برای درنظر گرفتن همسران آنها این رقم دو برابر خواهد شد و برای در نظر گرفتن تعداد فرزندان آنها نیز می توان 100 نفر به آنها اضافه کرد که رقم کلی به 800 نفر خواهد رسید.

حضور رسمی در جدول زیر نشان داده شده است.

سفارت شوروی تهران اداری71 بخش کنسولی7 دفتر وابسته نظامی8 دفتر مشاوره اقتصادی26 نمایندگی بازرگانی شوروی67 بیمارستان شوروی68 خبرگزاری تاس2 ائروفلوت5 اینگستراخ (شرکت بیمه دولتی شوروی)5 بانک ایران و روس5 ایرسوت (کمپانی خصوصی مشترک ایران و شوروی)7 -------- جمع پرسنل در تهران271 اصفهان:

سرکنسولگری شوروی19 بانک ایران و شوروی2 رشت:

سرکنسولگری شوروی10 تبریز:

نمایندگی بازرگانی شوروی1 اینگستراخ1 مشهد:

اینگستراخ1 بندر پهلوی:

ص: 728

مورفلوت (آژانس تجاری دریایی شوروی)4 ایرسوت7 نمایندگی بازرگانی شوروی2 جلفا:

ایرسوت6 نوشهر:

ایرسوت1 -------- جمع کل پرسنل خارج از تهران54 جمع کل پرسنل شوروی در ایران325 برنامه کمک نظامی شوروی در ایران، مسئولیت آموزش ایرانیها را در نحوه استفاده و تعمیر و نگهداری توپخانه، تجهیزات حمل و نقل و مهندسی ارائه شده توسط شوروی به نیروهای ایرانی به عهده دارد. در حال حاضر حدود 120 نفر متخصص نظامی در مناطقی چون کارخانه بابک (پروژه تعمیر و نگهداری وسائط نقلیه در حومه تهران)، مرکز توپخانه اصفهان، و گروه لجستیکی نیروی زمینی شاهنشاهی ایران به کار مشغول هستند. گروهی از متخصصین خانه های پیش ساخته روسی نیز در تهران، کرمانشاه، اهواز و جلفا در رابطه با همین پروژه سرگرم کار می باشند. دفتر مشاور اقتصادی که به سفارت شوروی وابسته است ولی در واقع مطیع کمیته دولتی روابط اقتصادی خارجی در مسکو می باشد، در مورد تمام پروژه های کمکی نظامی و اقتصادی شوروی در ایران سمت نظارت دارد. کنترل تمام متخصصین و پروژه های شوروی در ایران از طریق یک گروه مدیریت (در تهران) که دارای 100 کارمند است اعمال می گردد.

پروژه های تحت کنترل این دفتر حوزه وسیعی از فعالیتهای ایران و شوروی را در رابطه با بانکداری، بیمه، ذوب آهن، گاز و نفت، نیروگاهها، معادن، اکتشاف معادن، زغال سنگ، ماهیگیری، احداث سیلوهای گندم و سردخانه، برق رسانی به راه آهن، پروژه خانه های پیش ساخته و مراکز آموزش حرفه ای در بر می گیرد.

فهرست زیر نشان دهنده پروژه های مهم شوروی با رقم تقریبی تعداد پرسنل و تغییراتی که از زمان ارسال آخرین گزارش صورت گرفته (الف - 238، 26 نوامبر 1975، ضمیمه الف) می باشد.

کارخانه ماشین سازی اراک - با گسترش یافتن این کارخانه در سالهای 76/1975 پرسنل بیشتری مورد نیاز گردید و احتمالاً در حال حاضر 35 تکنیسین روسی در این کارخانه سرگرم کار هستند.

معادن زغال سنگ - در دسامبر 1975 نیاز پرسنلی شوروی افزایش و تعداد آنها در این رابطه به 410 نفر رسید.

سردخانه - تا ژانویه 1976 تعداد 76 متخصص روسی در مورد پنج سردخانه موجود مشغول به کار بوده اند.

پرورش ماهی - به علت افزایش شش تأسیسات در پرورش ماهی مشترک ایران و شوروی، تعداد متخصصین روسی حداقل به سطح 25 نفر افزایش یافته است.

خط لوله گاز و نفت - در دسامبر 1975 بین ایران، آلمان غربی و شوروی یک قرارداد گاز منعقد گردید.

به علت احداث خط لوله مربوطه، تعداد 200 متخصص روسی حاضر بدون شک تا پایان سال 1976

ص: 729

افزایش خواهد یافت.

سیلوی گندم - چهار سیلوی گندم در اواخر 1975 (در میانه، شاه گارد، داراب و بردجان) افتتاح گردید و سه سیلوی دیگر در (ساری، سمنان و فسا) در دست ساختمان است و منطقه احداث سه سیلوی دیگری نیز احداث شده است. تنها رقم موجود در مورد متخصصین روسی مشغول به کار در این پروژه ها رقم 25 نفر است.

پروژه های مسکن - تا سپتامبر 1976 تعداد 150 متخصص روسی در رابطه با خانه های پیش ساخته که عظیمترین آن پروژه خانه های پیش ساخته آریاشهر اصفهان است، مشغول به کار بوده اند. متخصصین نظامی شوروی نیز در پروژه خانه های پیش ساخته برای نیروهای مسلح ایران در تهران سرگرم کار می باشند.

معادن - در تعداد 160 نفر متخصص روسی مشغول به کار به عنوان مشاور و تکنیسین در صنعت معادن و یا به عنوان محققین منابع در سال 1975 تغییری پدید نیامده است.

نیروگاهها - علاوه بر نیروگاه اهواز، کار احداث نیروگاه اصفهان نیز آغاز شده است. با این وصف حدود 229 متخصص شوروی بر روی این پروژه ها کار می کنند.

راه آهن - پس از امضای قرارداد برق رسانی راه آهن تبریز - جلفا در اوایل سال 1976 حدود 50 متخصص روسی در تبریز و مرند رؤیت گردیدند. لیکن گمان می رود که 500 مهندس و متخصص روسی در مورد این پروژه به کار مشغول شوند. (تبصره کنسول آمریکا در تبریز معتقد است که تعداد کنونی تکنسینهای روسی 150 نفر است که اکثر آنها در مرند به کار مشغول هستند.) ذوب آهن - ذوب آهن آریامهر در اصفهان 1586 متخصص روسی را به خود اختصاص داده است. در اواخر سال 1975، دستور افزایش تولید صادر و در مارس 1976 این کارخانه به طور کامل پیاده شد. در آوریل 1976،386 متخصص روسی دیگر به کار در این ذوب آهن مشغول شدند.

مراکز آموزش حرفه ای - در 16 مدرسه آموزش حرفه ای که به وسیله وزارت آموزش و پرورش ایران و شوروی به طور مشترک اداره می گردد حدود 70 متخصص روسی مشغول به کار هستند. بر اساس ارقام و برآوردهای موجود از پرسنل روسی مستقر در پروژه های متعدد اقتصادی و نظامی کل پرسنل این کشور در ایران 3236 نفر می باشد. برای درنظر گرفتن تعداد همسران آنها این رقم دو برابر شده و علاوه بر 800 پرسنل سفارت شوروی، حضور شوروی در ایران به سطح 7272 نفر می رسد. گرچه این برآورد محافظه کارانه به نظر می رسد، ولی این ارقام نشان می دهد که 1633 نفر یا 29 درصد به پرسنل شوروی در ایران اضافه شده اند.

تجارت ایران با درنظر گرفتن کالاهای اصلی با مهمترین شرکای کمونیستی در سال 2534 (21 مارس 1975 تا 20 مارس 1976) 1 - شوروی واردات از شوروی میلیون دلار آمریکا صادرات به شوروی میلیون دلار آمریکا کل واردات غیر نظامی 3/169 کل صادرات 3/232 محصولات آهن و پولاد 4/35 گاز طبیعی حاصل از چاه نفت 1/120 روغن آفتاب گردان 2/18 سرب، روی و دیگرفلزات 21 کودهای شیمیائی 9/15 صابون و پودرهای رختشویی8/15

ص: 730

ماشین آلات و قطعات یدکی آنها7/13 میوه خشک شده 8/13 چوب، و محصولات آن 1/12 کالاهای بافتنی 2/13 وسائط نقلیه غیر از راه آهن 9/9 غیره5/17 کاغذ و تخته کاغذ54 غیره....27 2 - جمهوری خلق چین واردات از چینمیلیون دلار آمریکا صادرات به چین میلیون دلار آمریکا کل واردات غیر نظامی 7/61 کل صادرات 4/22 شکر 5/20 پنبه خام 4/20 محصولات سرامیک 6/5 آلومینیوم خام 4/1 ماشینهای خیاطی و دیگر ماشین آلات و قطعات8/3 غیره 6/0 محصولات آهن و پولاد 9/2 ترکیبی از فلزات پایه 9/2 فرش، زیلو و کاردستی 1/2 چای، قهوه و ادویه جات8/1 رنگ مو، رنگ نقاشی، رنگ و پاک کننده رنگ3/1 غیره 8/20 3 - رومانی واردات از رومانی میلیون دلار آمریکا صادرات به رومانیمیلیون دلار آمریکا کل واردات غیر نظامی 3/167 کل صادرات غیر نفتی 1/10 غلات 7/20 پنبه خام 4/5 تراکتور و وسائط نقیله از راه آهن0/39 وسائط نقلیه غیر از راه آهن2/1 محصولات آهن و پولاد 6/13 کالاهای بافتنی و...1/1 گوسفند زنده، بره و مرغ 5/13 پارچه های ابریشمی و یا بافته های دیگر9/5 ماشین آلات و قطعات یدکی مربوطه2/13 غیره 5/1 گوشت و انواع گوشت خوراکی 8/9 کود شیمیائی 4/9 محصولات لبنیاتی 1/9 غیره 39 4 - چکسلواکی واردات از چکسلواکی به میلیون دلار صادرات به چکسلواکی به میلیون دلار کل واردات غیر نظامی 2/44 کل صادرات غیرنفتی6/10 ماشین آلات و قطعاتمربوطه 9/14 پنبه خام 5/4 محصولات آهن و پولاد6/13 میوه خشک شده 5/2 چوب، الوار ومحصولات آن3/4 پوست و چرم2/1 غیره 4/11 محصولات بافته شده 8/0 غیره 6/1 5 - مجارستان واردات از مجارستان به میلیون دلار صادرات به مجارستان به میلیون دلار کل واردات غیرنظامی1/35 کل صادرات غیرنفتی 3/23 محصولات آهن و پولاد 9/17 پنبه خام 4/16 لبنیات 9/2 کفش و انواع پاپوش6/2

ص: 731

ماشین آلات و قطعات مربوطه 7/2 میوه خشک شده 3/1 گوشت و مواد گوشتی خوراکی 2/2 غیره 3/0 چرخهای غیرموتوریزه (شامل سه چرخه) 9/1 غیره 5/7 6 - بلغارستان واردات از بلغارستان به میلیون دلار صادرات به بلغارستان به میلیون دلار کل واردات غیرنظامی 1/43 کل صادرات غیرنظامی 7/2 گوشت و مواد خوراکی گوشتی1/17 کالاهای بافته شده 8/1 گوسفند، بره و مرغ5/10 غیره 9/0 لبنیات 3/4 محصولات آهن و پولاد 2/4 ماشین آلات و قطعات مربوطه 2/2 غیره 8/4 7 - لهستان واردات از لهستان به میلیون دلار صادرات به لهستان به میلیون دلار کل واردات غیرنظامی 6/35 کل صادرات غیرنفتی4/9 لبنیات 9/8 پنبه خام4 ماشین آلات و قطعات مربوطه 8/5 روی و کرم 8/1 کودهای شیمیائی 7/4 جواهرآلات و قطعات مربوطه1/1 ماشین آلات و قطعات برقی 2/4 میوه خشک شده 9/0 محصولات آهن و پولاد 4/2 غیره 6/1 غیره 6/9 تجارت ایران با کشورهای کمونیستی در سه سال گذشته 1352 - 1354 به میلیون دلار آمریکا وارداتصادرات135213531354135213531354 میلیون دلار درصد واردات میلیون دلار درصد واردات میلیون دلار درصد واردات میلیون دلار درصد واردات میلیون دلار درصد واردات میلیون دلار درصد وارداتشورویرومانیچکسلواکیمجارستانلهستانبلغارستانآلمان شرقیچینآلبانیکوباکره شمالیویتنام شمالیمغولستانمجموع تجارت ایران7/2146/478/220/210/152/97/00/251/0×- -1/0- -2/3560/37517/53/16/06/04/02/0...7/0- -- -- -- -- -5/91003/2714/589/282/191/220/245/25/117×2/08/0×4/03/5451/66381/49/04/03/03/04/0...8/1- -- -- -- -- -2/81003/1693/1672/441/356/351/432/97/611/01/06/02/01/06/5668/117764/14/14/03/03/04/01/05/0- -- -- -- -- -8/41008/1829/135/114/132/106/13/27/7×- -- -- -- -4/2434/7300/259/16/18/14/12/03/01/1- -- -- -- -- -3/331002/2048/129/91/131/65/21/12/7×- - 2/0×- -1/2576/7079/288/14/18/19/03/02/00/1- -- -- -- -- -3/361003/2321/106/103/234/97/29/24/22×- -- -× 2/09/3135/7365/34/04/02/33/14/04/00/3- -- -- -- -- -6/42100

ص: 732

توجه: واردات غیرنظامی بوده و صادرات غیرنفتی ولی گاز طبیعی به شوروی را دربر می گیرد.

منبع: آمار تجارت خارجی ایران، وزارت دارایی و ا مور اقتصادی نرخ تبدیل: در سالهای 1352 و 1353 یک دلار (=دلار) آمریکا برابر است با 5/67 ریال و در سال 1354 برابر است با 68 ریال ×: کمتر از 50000 دلار سند شماره (3) خیلی محرمانه13 ژوئن 1977 - 23 خرداد 56 دکتر جان دی. استمپل - کنسول آمریکا در اصفهان - تعداد روسها در اصفهان تعداد روسهای مشغول به کار در ذوب آهن که به وسیله دیک گزارش گردیده و به همراه یادداشتی از تعداد افراد که ما قبلاً شنیده بودیم یا به ما گزارش شده بود، کیرن بران عادت داشت که رقم 1500 را به کار ببرد. دبیر کنسول روسیه قبول نمود که این تعداد در حدود 1300 نفر می باشند. این ضریبی را تشکیل می دهد که جمعاً شامل رقم 300 نفر مدیر در قسمت ذوب آهن و وابستگانشان، تعداد بین 13 تا 15 نفر میران کنسولگری به اضافه وابستگان کارمندان بانک ایران و روس (فکر می کنم که فقط یا یا دو نفر) و آمار مشاورانی که در طرح بررسی نیروگاه برق و بررسی ژئودتیک می شود. من هرگز آماری در مورد محل آخری نشنیده ام ولی فکر می کنم که تعداد افراد این قسمت خیلی کم باشد.

گفتگویی بین سفیر شوروی در ایران و نخست وزیر آموزگار در رابطه با پروژه های...

سند شماره (4) تاریخ: 25 ژانویه 78طبقه بندی: سری - هشدار اطلاعاتی - غیر قابل رؤیت برای بیگانگان کشور: ایران / شوروی منبع : یکی از مقامات دولت ایران که قابلیت اعتماد به وی مشخص نیست و به یادداشتهای این جلسه دسترسی داشته است.

موضوع: گفتگویی بین سفیر شوروی در ایران و نخست وزیر آموزگار در رابطه با پروژه های پیشنهادی شوروی در ایران 1 - اظهارنظر و خلاصه مطلب حوزه ای: در تاریخ 26 آبان 1356 سفیر شوروی در ایران، ولادیمیر میخائیلویچ وینوگرادوف، با نخست وزیر ایران، جمشید آموزگار، پیرامون پروژه های پیشنهادی شوروی در ایران به گفتگو پرداخت. مهمترین پروژه های مورد بحث عبارت بود از گسترش کارخانه ذوب آهن اصفهان، احداث بندری جدید در ساحل دریای خزر، احداث یک خط انتقال نیروی قوی بین تهران و تبریز، و احداث خط لوله نفتی بین اصفهان و کرمان. (پایان اظهارنظر و خلاصه مطلب حوزه ای) 2 - در پاسخ به پرسشهای پیشین وینوگرادوف در رابطه با توانایی ایران نسبت به گسترش کارخانه ذوب آهن اصفهان که توسط روسیه ساخته شده بود، نخست وزیر آموزگار گفت که مهمترین مشکل موجود ایران در زمینه این پروژه، کمبود نیروی انسانی است. به منظور جریان این کمبود، کارگران لازم برای این پروژه از ارتش ایران به کار گرفته می شوند. این روش در گذشته نیز ادامه داشته است.

3 - آموزگار به وینوگرادوف اطلاع داد که وی به وزارت راه و ترابری دستور داده است که برای احداث بندر جدید در ساحل دریای خزر با کمک شوروی منطقه مناسبی را انتخاب نماید. آموزگار گفت که ایران مایل است در این بندر یک ترمینال راه آهن نیز احداث نماید و راههای ارتباطی مکفی نیز از بندر به این سو

ص: 733

ایجاد نماید. وی گفت محل بندر باید تا حد امکان نزدیک به یکی از بنادر شوروی در دریای خزر باشد و تجهیزات بارگیری و دیگر مکانیزمهای پشتیبانی نیز باید مشابه تجهیزات موجود در بندر روسی باشد.

4 - در پاسخ به پیشنهاد شوروی مبنی بر فروش موشکهای هواشناسی خاص به ایران برای جلوگیری از بروز طوفان تگرگ در مناطق محصول خیز آموزگارگفت که وی به وزارت کشاورزی دستور داده است که با سفارت شوروی برای خرید تعدادی از این موشکها تماس حاصل کند تا به مرحله آزمایش گذارده شوند.

5 - آموزگار گفت که پیشنهاد شوروی در مورد احداث یک خط انتقال نیروی برق از تبریز به تهران پذیرفته شده و قرارداد مزبور به یک شرکت انگلیسی واگذار شده است. آموزگار خاطر نشان ساخت که انگلیسیها قبلاً در مورد طرح این پروژه کار کرده اند و اعطای این قرارداد به شوروی موجب می شد که ایران تعهدات خود نسبت به انگلیس را نادیده بگیرد.

6 - آموزگار به وینوگرادوف گفت که ایران نسبت به مناقصه شوروی در مورد احداث خط لوله نفتی بین اصفهان و کرمان اعتراضی ندارد. وی توصیه کرد که روسها با شرکت ملی نفت ایران تماس گرفته و مستقیماً با آنها مسائل مربوطه را در میان بگذارند. آموزگار یادآور شده که شرکت ملی نفت ایران در حال بررسی چند پروژه است و در مورد هر یک از آنها چند پیشنهاد دریافت کرده است.

7 - پروژه های دیگر مطروحه عبارت بودند از: مرتبط سازی نیروگاههای برق ایران و شوروی و انجام مطالعات پیرامون احداث یک نیروگاه روسی در رابطه با مجتمع پولاد آریامهر در اصفهان که در پاراگراف 2 ذکر آن رفته است. در مورد هیچ یک از این پروژه ها جزئیات لازم مورد بحث قرار نگرفت.

سند شماره (5) خیلی محرمانه 2 نوامبر 78 - 12 آبان 57 ایران در سال 1978 قرارداد خرید تسلیحاتی جدیدی را با شوروی امضاء نکرده است. فعالیتهای عمده در سال 1978 شامل تحویل و آموزش مفاد دو قرارداد قبلی مربوطه به اواخر سال 1976 و ماه مه 1977 می باشد. تحویل 4 - 23 - ZSU (تفنگ ضدهوایی خود کششی) کامل شده است و در حالی که تمام تجهیزات مربوطه در اصفهان باقی مانده است تا آموزشهای لازم داده شود، همه یا قسمت اعظم نفربرهای پی ام پی - 1 تحویل داده شده است و در مورد موشکهای سام - 7 و تفنگهای 130 میلیمتری نیز به همین ترتیب است. در رابطه با دو فقره جنس آخر پروژه هایی در دست تهیه است تا موشک سام - 7 و نیز مهمات استرلاس و تفنگ 130 میلیمتری در محل تولید شود.

مسئله آموزش هنوز هم یک مشکل جدی است. دولت ایران پرسنل نظامی ایرانی را برای مدت طولانی جهت دریافت آموزش به شوروی نخواهد فرستاد، گرچه گروههای کوچکی برای مدت کوتاهی به این کشور رفته اند. چند گروه از تکنسینهای روسی در ایران هستند تا پرسنل را درباره تجهیزات جدیداً خریداری شده آموزش دهند. لیکن مقامات ایرانی از کیفیت و کارایی این گونه آموزشها چندان خشنود نمی باشند.گرین

روسها به دریافت گاز بیشتری از ایران علاقه نشان می دهند..

ص: 734

سند شماره (6) تاریخ: 19 مهر 57 - 11 اکتبر 78 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در تهران به: وزارت امورخارجه - واشنگتن دی. سی.

موضوع: روسها به دریافت گاز بیشتری از ایران علاقه نشان می دهند 1 - در تاریخ 18 مهر، مدیر عامل شرکت ملی گاز ایران یعنی تقی مصدق (به دقت حفاظت شود) در گفتگو با کارمند امور نفتی گفت که روسها اخیرا با وی تماس گرفته و اظهار داشته اند که مایلند پیرامون یک خط ثالث صدور گاز که احداث خط لوله دوم آن به نام ایگات - 2 (تا سال 1360 پایان نخواهد یافت) مذاکراتی را آغاز نماید.

مصدق گفت که هدف از احداث این خط لوله ثالث تأمین گاز مصرفی داخلی شوروی است و از آن در زمینه انعقاد و قراردادهای فروش چندجانبه گاز با کشورهای اروپایی بهره برداری خواهد شد. وی گفت سوئد و چکسلواکی از جمله کشورهای مایل به مشارکت در این گونه قراردادهای سه جانبه هستند.

2 - مصدق گفت که شرکت ملی گاز ایران به احداث یک خط لوله دیگر جهت صدور گاز به شوروی علاقه مند نیست و اظهار داشت که این موضوع به مقامات شوروی اطلاع داده شده است. عدم علاقه مصدق به این پروژه نشانگر سیاست دولت ایران است که طی آن در سال قبل اعلام کرده بود که ایران خواستار پیگیری پروژه های صدور گاز ایران نیست و همین سیاست منعکس سازنده منافع اقتصادی ناچیزی است که از این راه نصیب ایران می شود و علاوه بر این نشانگر فزونی نیاز مصرف داخلی بخصوص در زمینه تزریق گاز به حوزه های نفتی خوزستان می باشد.سولیوان سند شماره (7) شوروی: خط لوله گاز طبیعیمرجع کمکی تحقیق مربوط به این رساله در 15 فوریه 1979 به پایان رسید مؤلفین این رساله کنت کسل و فیلیپ هیرتس از دفتر تحقیقات اقتصادی بخش شوروی اروپای شرقی می باشند. با هماهنگی دفاتر تجزیه و تحلیل تصویری و تحلیل سیاسی انجام گرفته است. نقطه نظرها و انتقادها را به آقای کسل، شماره تلفن 7107 - 351 ارسال دارید.

مقدمه این رساله مکمل گزارشی است که قبلاً درباره شبکه خطوط لوله گاز شوروی در سال 1963 (سیا / 3- 36- PRERشوروی: نقشه حمل و نقل گاز طبیعی شوروی، مارس 1963) منتشر گردیده است. این رساله یک مرجع کمکی است و به همین دلیل شرح مختصری درباره خطوط لوله گاز شوروی و مشکلات آن را در بر دارد. در صورتی که مایل به دریافت اطلاعات بیشتر در مورد صنعت گاز شوروی و آینده و مشکلات آن هستید به: توسعه صنعت گاز شوروی، ژوئیه 1978، سیا / 10393 - 78 RRERشوروی، مراجعه نمایید.

نقشه ای که در ضمیمه وجود دارد و هسته اصلی این گزارش را تشکیل می دهد، همه خطوط لوله گازی در حال عملکرد و در حال ساختمان شوروی را نشان می دهد. جدولی نیز که در گزارش آمده است در مورد خطوط لوله گاز شوروی (جدول 1) محدود است (الف) به خطوط لوله 40 اینچی و (ب) خطوطی که

ص: 735

بین 20 تا 40 اینچ قطر دارند و بخشی از سیستم خطوط لوله را تشکیل می دهند. تا سال 1980 قسمت اعظم خطوط لوله گازی شوروی مرکب از لوله های به قطر 40 اینچ یا بیشتر خواهد بود. (جدول کاملتری نیز در مورد خطوط لوله گازی شوروی وجود دارد که در مرجع بالا آمده است.) (سری غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) ضمیمه الف ظرفیت خطوط لوله را تشریح می نماید. ضمیمه ب به بحث پیرامون روشها و منابع مورد استفاده در تهیه این گزارش و محدودیتهایشان می پردازد. (طبقه بندی نشده) شوروی خطوط لوله گاز طبیعی (طبقه بندی نشده) شبکه خط لوله گاز شوروی رشد سریعی داشته است و از 5000 کیلومتر در سال 1955 به 120000 کیلومتر در سال 1978 افزایش یافته است. این شبکه که از نظر وسعت معادل یک چهارم شبکه خط لوله آمریکاست، یکی از بزرگترین کارهای ساختمانی به شمار می رود. قسمت اعظم این شبکه در شرایط جوی مشابه آلاسکا و شبه جزیره عربی ایجاد گردیده است. شرایط سخت فیزیکی و محیطی بیابانهای آسیای مرکزی و مناطق غرب سیبری (به جدول نگاه کنید) فقدان وسائل و راههای حمل و نقل از مشخصات جوی این مناطق است و علیرغم تحریم ورود لوله های قطور به این کشور توسط غرب، شوروی توانست بر محدودیتهای عظیم تکنولوژی فائق آید (به جدول 2 نگاه کنید) خطوط لوله متعدد از نیمه غربی شوروی گذشته، مناطق غنی گازی غرب سیبری و آسیای مرکزی را به مصرف کنندگان اصلی در بخش اروپایی شوروی و اروپای شرقی و غربی متصل می نماید. (به نقشه نگاه کنید.) (طبقه بندی نشده) روسها در سالهای 1970 شروع به ایجاد خطوط لوله بسیار قطور کردند و شوروی اولین کشوری است که از لوله های 56 اینچی به مقدار زیاد استفاده کرده است. (به جدول شماره 3 نگاه کنید) با وجود اینکه شوروی مهمترین تولید کننده لوله های پولادین قطور در جهان است، لیکن در رابطه با همین لوله ها به آلمان غربی، ژاپن، ایتالیا و دیگران متکی است تا بتواند نقصان خود در تولید داخلی را جبران نماید.

جنس لوله ها و تکنولوژی کمپرسورها از آن چنان کیفیت نامرغوب برخوردار است که در گسترش خطوط لوله های عظیم مانع ایجاد کرده و ظرفیت را به حدّ نهایی نمی رساند و هزینه حمل و نقل گاز را نیز شدیداً بالا می برد. اصولاً لوله های قطوری که به وسیله شوروی تولید می شود احتمالاً به علت نقصهای تکنولوژی برای کار در فشارهای جوی 55 ساخته شده است در حالی که همین لوله های مشابه که توسط غرب تولید می شود قادر است فشار جوی 75 درجه و یا بیشتر را نیز تحمل نماید. عملکرد لوله ها در 75 درجه جوی به جای 55 درجه جوی باعث می شود که ظرفیت کلی حمل و نقل توسط لوله ها نیز بالا برود.

(محرمانه) گذشته از محدودیتهایی که درباره تولید لوله دارد، شوروی قادر نیست کمپرسور کافی تولید نماید تا بتواند عملکرد لوله ها را که از نظر اقتصادی به صرفه است تأمین نماید و اکثر لوله ها با 50 تا 70 درصد ظرفیت به کار مشغول است. علاوه بر این کار ساختن کمپرسور در دهمین برنامه 5 ساله (80 - 1976) دچار نوعی توقف گردیده است. در دو سال گذشته کمتر از 70 درصد کمپرسورهای مورد نیاز نصب شده

ص: 736

است. مهمترین عامل وقفه این است که شوروی فاقد ظرفیت تولید و نصب داخلی بوده و علاوه بر این در زمینه ارز معتبر برای خریداری نمودن این کمپرسورها از غرب نیز با کمبود روبروست. در خط لوله اورنبرگ (تصویر 4) و خط لوله یورنگری - چلیابینسک از کمپرسورهای وارداتی استفاده خواهد گردید (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان).

جدول 1 شوروی : خطوط لوله اصلی گاز طبیعی مسیر خطوط طول(کیلومتر)قطر(اینچ)تعدادخطوطظرفیت (میلیارد مترمعکبدر سال)ملاحظاتسیستم غرب سیبرییورنگوی - مدوژیه- نادیم - پونگا -وکتیل - تورژوک -ایواتسویچی - مسکو550056/482-31980سیستم «نورترین لایتس» از طریق حوزه های کومی و غرب سیبری گاز در اختیار مسکو، لنینگراد و اروپا قرار می دهد. یورنگری - مدوژیه- نادیم - پونگا -نیژنایا - تورا - پرم کازان - گورکی -مسکو260056/482-31770-1410 سیستم «یورنگوی - سنتر» گاز را از تویمان جنوبی به اورالز و مسکو انتقال می دهد. یورنگوی - وینگاپور -چلیابینسک1600561710سیستم «یورنگوی - چلیابینسک» گاز تویمان را به اورالز جنوبی منتقل می کند.

این خط لوله با ظرفیت کامل عمل نخواهد کرد مگر کمپرسورهای بیشتری تولید شود. برنامه های کنونی خواستار ایجاد دو لوله دیگر و انتقال گاز به کوبیشف و فراتر از آن است. نیشنوارتوسک - پارابلتومسک کمورف -نووکوزنتسک110048،401350این خط لوله گاز را از حوزه های نفتی ساموتلور به کوزباس منتقل می سازد. و به علت تکمیل نشدن ساختمان این خط لوله و خسارت وارده بر آن با ظرفیت کامل عمل نمی کند.سولنینسکویه - مسایاخا-نوریلسک30040،282390شمالیترین خط لوله جهان است. در زمستانها به این خط لوله خسارت زیادی وارد می شود که آخرین آنها در فوریه 1979 روی داد. به علت سرمای زیاد لوله ها و شیرهای مربوطه ترک می خورند و با دمای شدید نیز لوله ها را جابجا می کنند. سیستمهای آسیایمرکزی - بخارا -چلیابینسک - اسوردلوسک نیژنایاتورا230048،402850سیستم «آسیای مرکزی - اورالز»بخارا - مسکو2400402850«سیستم آسیای مرکزی» شماره 1و شماره 2اوکارم - بنیف -اوستروگوژسک255048،281480-140«سیستم آسیای مرکزی» شماره 3شاتلیک - خیوا -اوستروگوژسک26005611060«سیستم آسیای مرکزی» شماره 4بخارا - تاشکند - آلماآتا 135040،32،203-1530-50 سیستم اورالز - اورنبرگ- السکاندروفگی -نووپسکف کرمنچاک -اوژگورود2750561990«خط لوله یورنبگ» کار خود ار با محدودیت در سال 1979 آغاز و در سالهای 1980 به حد نهائی ظرفیت خواهد رسید. این خط لوله که با همکاری

ص: 737

CEMA ساخته شده است گاز را از مناطق اورالز به مرز چکسلواکی جهت صدور به اروپای شرقی و غربی می رساند.

مسیر خط لوله طول(کیلومتر)قطر(اینچ)تعدادخطوطظرفیت (میلیارد مترمعکب در سال) ملاحظات اورنبرگ - نووپسکف120056،481710-350این خط لوله به سیستم جنوب قفقاز متصل می شود.(به پایین مراجعه کنید)اورنبرگ -دومباروفسکی 400481530خطوط لوله آسیای مرکزی - اورالز را به خطوط اورنبگ متصل می سازد. اورنبرگ - زینسک500401300اورنبرگ - کوبیشف 400401300سیستمهای اوکراینداشاوا- دولینا-اوژگورود20056،3221240خطوط «براتسو» (برادری) گاز شوروی را به اروپای شرقی منتقل می سازد. یک خط لوله سوم دیگری نیز در حال ساخته شدن است. داشاوا- لوف -ایواتسویچی - وینیوس -ریگا137532،201250شلبینکا- دنیپرو پتروسک- نیکولایف - ایزومائیل -گالاتی(رومانی)90040،282420خط لوله صادرات گاز به رومانی و بلغارستان است و به ادسا نیز خدمت می کند. داشاوا- کیف - بریانسک- مسکو130028،201140-50دولینا- کیف 550402570شبلیکا- کیف50040،2813710والدی - پسکف - ریگا60040،281280-140سیسمتهای مرکزیکراسنودارو استاوروپولمسکو 125740،32،284-51770سیستم «مرکز جنوب قفقاز»ساراتوف - گئرگیچروپووتس120032،202102سرپوخوف - لنینگراد 85040،282420امتداد سیستم «مرکز جنوب قفقاز» لنینگراد - ویبورگ -ایماترا(فنلاند)180561710خط صادراتی به فنلاندسیستم ترانس قفقازاهواز(ایران) - آستارا (شوروی) کازی ماگومد1200401420خط لوله «گاز ایران » که یک خط لوله وارداتی است سالانه مقدار 353 میلیارد متر معکب گاز در اختیار منظقه ترانس قفقاز قرار می دهد IGAT-1 خط لوله دیگری IGAT-IIدر دست ساختمان است و تا سال 1984 حدود 600 میلیارد متر مکعب گاز را اختیار شوروی قرار دهد.

کاراداگ - یروان وتبلیسی 77040،282420خط سومی نیز در دست احداث می باشد. 1- سیستمهای خطوط اصلی شامل: الف) خطوط با حداقل 40 اینچ قطر و ب) خطوطی با قطر بین 20-40 اینچ که قسمتهای خط لوله اصلی هستند. می باشد.

2- برای تبدیل به میلیمتر، همان طور که در نقشه نشان داده شده، به جدول 2 صفحه 7 مراجعه کنید.

3- تحویل گاز ایران به اتحاد شوروی از طریق این خط لوله در طول نوامبر 1978 تا آوریل 1979 قطع گردید.

این جدول دارای طبقه بندی سری غیر قابل رؤیت برای بیگانگان می باشد.

ص: 738

ضمیمه الف نکات تشریحی ظرفیت یک سیستم خط لوله به سه چیز بستگی دارد که عبارتند از: قطر خط لوله، فشاری که بر آن وارد می شود، و تعداد لوله ها در یک مسیر خاص پیشرفتهایی که در تکنولوژی خط لوله در چند دهه گذشته به وجود آمده، شامل استفاده از لوله های بسیار قطور، پولاد بسیار مقاوم (که فشار بیشتری را تحمل کرده و ظرفیت کاری را بالا می برد) و استفاده از کمپرسورهای توربینی عظیم که در بعضی از آنها موتورهای جت تطبیق یافته به کار گرفته می شود، می باشد. (طبقه بندی نشده.) قطر در روی نقشه در صورت اطلاع قطر لوله نیز نشان داده شده است در مورد چند خط لوله هم مسیر، اندازه خطوط لوله نیز با استفاده از ویرگول نشان داده شده است. در صورتی که اطلاعات دقیق نباشد و یا گزارشها ضد و نقیض باشد چند رقم که به وسیله خط تیره جدا شده است، به عنوان نشانگر قطر تقریبی آمده است بنابراین «40، 32» نشانگر دو خط لوله است که یکی از آنها 32 اینچ و دیگری 40 اینچ قطر دارد در حالی که «40 - 32» نشانگر قطر احتمال یک لوله است که در مورد قطر دقیق آن اطلاعی در دست نیست. لوله ای که 32، 40، 48 و 56 اینچ قطر داشته باشد به لوله هایی گفته می شود که حدود 820، 1020، 1220 و 1420 میلیمتر قطر داشته باشد. (طبقه بندی نشده) ایستگاههای کمپرسور در صورتی که اطلاعات در مورد موقعیت کمپرسور وجود داشته باشد، در روی نقشه نیز محل آن نشان داده شده است. در مورد ایستگاههای کمپرسور خطوط لوله ای که اخیرا تکمیل شده و یا تبلیغات بیشتری درباره آنها شده، مانند خط لوله اورنبرگ، اطلاعات بیشتری موجود است.

ظرفیت کلی ظرفیت کلی نتیجه اندازه لوله و فشار وارده بر آن است. فشار وارده نیز نتیجه کیفیت لوله و اندازه وفضای مربوط به ایستگاه کمپرسور است. برآوردهای تقریبی را در مورد خطوط لوله گاز شوروی که با قطرهای مختلف لوله ای ساخته شده اند می توان در جدول دو مشاهده نمود. ارزش ظرفیت، مغایر است و بسته به میزان فشار وارده بر لوله هاست. (طبقه بندی نشده) ظرفیت هر سیستم ظرفیت هر سیستم عبارت است از مجموع ظرفیت کلی هر خط لوله در بین دو مقصد خاص. در بسیاری از موارد به علت بالا بودن تقاضا در رابطه با ظرفیت حمل ونقل هر لوله، معمولاً چند لوله بموازات یکدیگر کار گذاشته شده است. تنها خطوطی در نقشه نشان داده شده است که در دست ساختمان باشد و

ص: 739

درباره زمان تکمیل آنها نیز نکاتی آمده است. در مورد خطوط پیش بینی شده بعلت فقدان اطلاعات لازم در رابطه با قطر، محل و زمان تکمیل در نقشه چیزی نشان داده نشده است.(طبقه بندی نشده) شوروی:

خطوط لوله گاز طبیعی قطر فشار ظرفیت کلیمیلیمتر1 اینچ (کیلوگرم/ سانتی متر2) 2 میلیاردمتر میلیاردمتر مکعب در سال مکعب در سال330(13)555/0(20)520(20)55105(50)720(28)554(140)820(32)556(210)1020(40)555/8(300)10207512(420)02010017(600)1220(48)555/13(480)12207519(670)122010027(950)1420(56)5520ض(710)14207529(1020)142010041(1450)این جدول طبقه بندی نشده است.

ضمیمه ب روش و محدودیتها مهمترین منابع تهیه این پروژه را منابع مختلف تشکیل می داد. بررسی نفت چین و شوروی، مونوگرافهای روسی، مجلات و مقالات روزنامه ها و بنگاه خبری بی بی سی، مهمترین این منابع به شمار می آیند. اطلاعات دیگر از طریق گزارشات طبقه بندی شده و نقشه های طبقه بندی شده و طبقه بندی نشده بدست آمده است و با استفاده از عکسهای ماهواره ای، تضادهای موجود درباره اطلاعات نیز از بین رفت.

(سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) استفاده از مطبوعات روسی باید با احتیاط توأم باشد. بعضی از گزارشها به یک خط لوله وسیع (مثلاً غرب سیبری - اورانس) اشاره می کنند در حالی که اطلاعات آمده مربوط به یک بخش خاص از این خطوط لوله (مثلاً نادیم - پونگا) می باشد. در موارد دیگر گزارشگر می نویسد که خط لوله به مرحله عمل پا گذاشته است، در صورتی که تنها قسمتی از آن به کار مشغول شده است. علاوه بر این خطوط لوله مرکب از چند خط کوچکتر است که به سادگی نمی توان تعیین کرد که گزارشگر درباره کدامیک سخن می گوید. در موارد دیگر گزارش شده که خطوطی در دست ساختمان است حال آنکه در مورد وضعیت و موقعیت چنین خطوطی اطلاعاتی در دست نیست. (طبقه بندی نشده) نقشه هایی که مورد استفاده قرار گرفتند عبارتند از یک نقشه خط لوله گاز که به وسیله سازمان اطلاعاتی آلمان غربی در سال 1975 تهیه شده بود و نقشه دیگری که در سال 1977 در مسکو انتشار یافته

ص: 740

بود و نقشه مفصل دیگری که به وسیله سازمان سیا تهیه شده بود و نقشه های عملیاتی دریایی که به وسیله آژانس نقشه برداری دفاعی تهیه شده بود و یک نقشه مقیاس بزرگ 2500001 دیگری که به وسیله آژانس نقشه برداری دفاعی و سیا به طور مشترک تهیه گردیده بود.

نقشه آلمان غربی با وجود اینکه چند خط لوله را نشان می داد که اصلاً وجود نداشت، لیکن یک منبع پرارزش بود. علاوه بر نمایش هر خط لوله خاص، اطلاعاتی در مورد اندازه هر خط لوله در اختیار قرار می داد. (سری) در این زمینه دو نقشه روسی نیز از اهمیت فوق العاده برخوردار بود. نقشه اول نه تنها خطوط لوله اصلی را مشخص می کند، بلکه اطلاعات اقتصادی نیز در اختیار قرار می دهد. نقشه دوم که در نشریه ماهانه وزارت گاز در ژانویه 1979 منتشر شده بود، مهمترین نشان دهنده کنونی شبکه خطوط لوله گاز شوروی است. با وجود اینکه در این نقشه هر خط لوله و بعضی از شاخه های مهم هر یک نشان داده شده، نحوه ترسیم مسیر بسیار دقیق نبوده است.

نقشه ای که در مورد خطوط لوله گاز توسط سازمان سیا تهیه شده بود حاوی اطلاعات بسیاری در رابطه با خطوط لوله ای که قبل از سال 1961 کار می کردند، بود. به عنوان مفصلترین منابع می توان از نقشه های عملیاتی دریایی نام برد. مقیاس این نقشه 10000001 بود و در زمینه شناسایی هوایی به کار می رود. علاوه بر اطلاعات هوایی، نقاط توپوگرافیک مهم نیز در آن نشان داده شده است. علاوه بر این در آن چند خط لوله نیز نشان داده شده که مسیر آنها به دقت تعیین شده است.

سریال اطلاعات ویژه گرافیک نیز، بخصوص در رابطه با تعیین موقعیت خطوط قدیمیتر، دارای اهمیت ویژه بود و مانند بسیاری از نقشه های مقیاس بزرگ تقریباً حدود 10 سال از تاریخ انتشار آنها گذشته است. مشکل دیگری که در رابطه با این سریال وجود داشت مشکل عدم مداومت بود. یعنی یکی از اوراق یک خط لوله را نشان می دهد در حالی که در صفحه دیگر اصلاً نشانی از آن نیست و صفحات بعدی ممکن است همین خط لوله را در خود داشته باشند ولی در اندازه لوله و تعداد خطوط اطلاعات متفاوت ارائه می دهند. (سری) از عکس های ماهواره ای نیز در این تحقیق کمک گرفته شد. از این منبع استفاده شده تا (الف) اطلاعات ضد و نقیض موجود در منابع متعدد از میان برداشته شود و (ب) موجودیت یک خط لوله مهمی که در منابع دیگر نیز از آن یاد شده مورد تأیید قرار گیرد. (سری غیر قابل رؤیت برای بیگانگان)

شک و تردیدهای شوروی در مورد صدور انرژی

سند شماره (8) تاریخ: 3 فروردین 1358 طبقه بندی: خیلی محرمانه از: سفارت آمریکا در مسکو به: وزارت امور خارجه واشنگتن دی. سی موضوع: شک و تردیدهای شوروی در مورد صدور انرژی 1 - (تمام متن خیلی محرمانه است) 2 - خلاصه: کاهش نفت شوروی علامت سؤال دیگری را در برنامه مصرف و صدور انرژی شوروی پدید می آورد. منبع تجاری آمریکا (حفاظت شود) به ما می گوید که مقامات مطلع شوروی پیش بینی می کنند که احداث خط لوله ایگات - 2 در ایران یک سال دیگر به تعویق خواهد افتاد. وی می گوید این

ص: 741

تأخیر و نیز کمبود ارسال گاز از طریق خط لوله ایگات - 1 توسط ایران که ناشی از کمبود تولید نفت است، شوروی را بر سر یک دوراهی قرار داده است. احداث خط لوله را از یورنگوی به اورنبرگ تسریع و گسترش دهد، یا به خاطر کاهش ارسال محموله ها به مشتریان خود در اروپای غربی در رابطه با قرارداد سه جانبه گاز جرایمی را بپردازد.

3 - چند رویداد اخیر حاکی از آن است که شوروی در مورد توانایی خود در صدور گاز (نفت) بیشتر در سالهای 1360 دچار تردید شده و از انعقاد قراردادهای دراز مدت در این زمینه اجتناب می ورزد. در اجلاس کمیسیون مشترک اقتصادی سوئیس و شوروی در ماه فوریه نیز از بحث پیرامون ارسال گاز به این کشور به دلیل اوضاع کلی گاسپلان خودداری ورزید. دیپلماتهای سوئیسی و یوگسلاوی نیز گفته اند که شوروی تقاضای آنها را برای ارسال نفت خام بیشتر در سال 1358 رد کرده و با بی میلی پذیرفته است که تنها مقادیر حاضر را تا اواخر سال 1360 به این کشور صادر نماید. بالاخره، شوروی، که گویا موضع سال گذشته خود را تغییر داده، به ما اظهار داشته که علاقه مند است که پیرامون سوختهای ترکیبی به تحقیق بپردازد. گرچه اینها از نظر ما عوامل عدم قاطعیت در مورد وضع تولید است، این امکان را نیز در نظر می گیریم که شاید شوروی می خواهد بخصوص در رابطه با نفت از انعقاد قراردادهای درازمدت اجتناب ورزد تا از فرصتهای آتی به منظور افزایش قیمتهای صادراتی بهره برداری نماید. پایان خلاصه 4 - یکی از مهندسین آمریکایی که شرکت متبوعش مشغول نصب کمپرسور در طول خط لوله گازی چلیابینسک است (حفاظت شود) به ما می گوید که مقامات سویوگاز اکسپورت، در ملاقات اخیر خود پیش بینی کرده اند که احداث خط لوله گازی ایگات - 2 با یک سال تأخیر در ایران روبرو خواهد. شد وی گفت برای اینکه شوروی بتواند به تعهدات ناشی از قرارداد سه جانبه گازی در قبال مشتریان اروپای غربی خود جامه عمل بپوشاند، مجبور است خط لوله یورنگوی به اورنبرگ را گسترش داده و احداث آن را سرعت بخشد. منبع گفت که در مورد احداث این خط لوله طرحهایی متعددی در دست مطالعه است، لیکن جاه طلبانه ترین آنها احداث شش خط لوله موازی از یورنگوی به اورنبرگ می باشد. وی گفت راه دیگر این است که میزان محموله ارسالی به مشتریان اروپای غربی در طول اولین سال قرارداد (1361) کاهش یابد که در این صورت شوروی مجبور خواهد شد جرایم سنگینی را بپردازد. (منبع گفت که جرایم مزبور عبارت خواهد بود از صدور گاز اضافی به جای جریمه نقدی.) 5 - این منبع همچنین می گوید که قطع گاز ارسالی ایران در زمستان جاری سبب تسریع ارسال گاز شوروی به جنوب از طریق خط لوله چلیابنیسک گردید، که این کار نیز از طریق استفاده از تجهیزات ناقص ممکن گردیده بود. بنا به گفته منبع این مسئله سبب کاهش گاز ارسالی به بعضی از مشتریان اروپای غربی شده بود، نه عواملی فصلی. وی گفت نماینده روهر گاز در تاریخ 29 اسفند ماه به مسکو آمده بود تا پیرامون کاهش گاز ارسالی شکایت کرده و شوروی را وادار به پرداخت جرایم نماید. از طرف دیگر مشاور بازرگانی استرالیا می گوید که شوروی به تعهدات خود در قبال این کشور عمل کرده است.

6 - اظهارنظر: گرچه طبق قرارداد سه جانبه در سال 1361 تنها چند میلیارد متر مکعب گاز باید ارسال شود که می توان آن را با تسریع احداث خط لوله ایگات - 2 جبران نمود. لیکن کمبود حاصله از طریق خط لوله ایگات - 1 در دراز مدت محدودیتهایی را در زمینه عرضه گاز ایجاد خواهد کرد. (پایان اظهارنظر) 7 - در همین حال با مقامات شوروی از انعقاد قراردادهای دراز مدت در زمینه صدور نفت و گاز

ص: 742

خودداری ورزیده اند. مشاور سیاسی و علمی سوئیس (حفاظت شود) اخیرا گفت که در اجلاس یکم اسفندماه کمیسیون همکاری اقتصادی سوئیس و شوروی در مسکو، شورویها از مذاکره پیرامون صدور گاز به سوئیس امتناع ورزیدند. سوئیس حدود هشت ماه قبل از این، موضوع را به عنوان برنامه کار کمیسیون پیشنهاد کرده بود و شوروی نیز تا حدود یک ماه قبل نسبت به آن اعتراضی نداشت. لیکن در این جلسه شوروی اظهار داشته بود که قادر نیست در زمینه فروش گاز طبیعی به همکاری بپردازد، و پس از اصرار گفت که از طرف گاسپلان دستور داده شده است که در آتیه نزدیک در مورد صدور گاز با کشوری قرارداد منعقد نگردد. (اظهارنظر: شوروی قبلاً نیز در اوایل زمستان جاری از گفتگو پیرامون همین موضوع با اطریشیها و فرانسویها خودداری کرده بود.) (تلگرامهای مرجع) 8 - روسها سعی کردند برنامه کار مربوط به ادامه فروش نفت خام را نیز رد نمایند. لیکن سوئیسیها بر ادامه آن اصرار ورزیدند. روسها با بی میلی توافق کردند که میزان نفت ارسالی خود به سوئیس را که حدوداً 800 میلیون دلار در سال ارزش دارد تغییر ندهند، لیکن از ارائه تضمینهای بیشتر خودداری ورزیدند.

مقامات اقتصادی یوگسلاوی نیز به ما گفتند که در مذاکرات مربوط به پروتکل تجاری سال 1358، شوروی تقاضای یوگسلاوی را مبنی بر افزایش صدور نفت خام به سطح 5 میلیون تن نپذیرفته بود و تنها توافق کرد که سطح صدور 4 میلیون تنی حاضر را حفظ نماید.

9 - در تاریخ 21 اسفند ماه ک. ف. آنانیکف، مقام وزارت نیرو (سرپرست اداره نیرو و برق رسانی خارج) به مشاور علمی گفت که شوروی مایل به تحقیق پیرامون سوخت ترکیبی و گاز سازی و مایع سازی زغال سنگ و استفاده از سوخت رژکت نیروگاههای برق برای هیدروژن می باشد. آنانیکف اظهار داشت که این درست است که ذخایر نفت و گاز شوروی عظیم است لیکن هزینه و مشکلات مربوط به گسترش آنها، سوخت ترکیبی را در بعضی مناطق از جذابیت خاصی برخوردار کرده است.

10 - اظهارنظر: چون در رابطه با عرضه گاز، قطع صدور گاز ایرانی تنها رویداد مشهور است، گمان می کنیم همین امر سبب شده است که شوروی ازاظهارنظر پیرامون صدور گاز بیشتر خودداری کند. البته این امکان نیز وجود دارد که شوروی شاید می خواهد برای جذب حداکثر استفاده از تغییرات قیمت از انعقاد قراردادهایی در این زمینه خودداری کرده باشد.

11 - عدم تمایل به امضای قراردادهای دراز مدت پیرامون صدور نفت و گاز نیز می تواند نشانگر نگرانی موجود درباره ظرفیت تولید و توزیع انرژی در سالهای 1360 باشد. گفته های آنانیکف در مورد سوخت ترکیبی به طور مثال، نشانگر تغییر موضع شخصی یک سال قبل وی، هنگام ورود به کمیته دولتی علم و صنعت می باشد. روزنامه ها و مطبوعات اقتصادی شوروی نیز بر گسترش سوخت ترکیبی در برنامه دراز مدت شورای کمکهای اقتصادی دوجانبه در رابطه با انرژی و مواد خام تأکید بسیار کرده اند.

تدارک انرژی که گویا تهیه برنامه 15 ساله و جنبه های تجارت خارجی آنرا پیچیده تر کرده، برای رهبران شوروی هیچ گونه سهولتی را پدید نیاورده است.تون

یافته های مهم (انرژی در شوروی)

سند شماره (9) سری - غیر رؤیت برای بیگانگان غیرقابل رؤیت برای پیمانکاران و مشاوران پیمانکار دفتر تحقیقات و اطلاعات (طبقه بندی نشده) گسترش اقتصادی سیبری

ص: 743

(طبقه بندی نشده) یافته های مهم به غیر از گسترش صنایع متمرکز بر نیرو (چون صنعت آلومینیم) در اطراف نیروگاههای غول آسای هیدروالکتریک، گسترش اقتصادی سیبری در دهه های اخیر به جای گسترش همه جانبه صنعتی بر استخراج منابع تأکید افزون تری داشته است. عدم توانایی رژیم شوروی در جلب مردم به سکونت در سیبری و تحلیل رفتن منابع مواد خام قدیمیتر، بخصوص منابع انرژی علت العلل پیدایش این جهت گیری بوده است.

درست است که سیبری تنها 10 درصد جمعیت شوروی را در برگرفته است، لیکن این منطقه حدود 88 درصد منابع انرژی شناخته شده و منابع فلزات غیر آهنی کشور را نیز در برمی گیرد. برنامه پنج ساله جاری (80 - 1976) معترف است که سیبری می تواند افزایش پیش بینی شده بازده نفت، گاز و آلومینیوم، 90 درصد افزایش زغال سنگ، 80 درصد بازده مس و 70 درصد بازده هیدروالکتریسیته را برای شوروی تأمین نماید.

مناطقی از سیبری که اخیرا گسترش یافته اند - چون تویمان اوبلاست و مناطق مجاور راه آهن اصلی بیکالامور - نشانگر روند جدید در جهت استخراج منابع است ؛ به طور مثال، سه چهارم نفت تویمان به جای اینکه در محل مصرف گردد به سوی غرب سرازیر می گردد. با وجود اینکه برنامه ریزان شوروی مطمئن هستند که بیکالامور سرانجام منجر به گسترش مجتمعهای صنعتی منطقه ای در خاور دور خواهد شد، ولی این گسترش تا چند دهه دیگر امکان پذیر نیست. در همین اثناء راه آهن بیکالامور، مس یودوکان، زغال سنگ یاکوتسک، سنگ آهن آلدان، و چوب و الوار سیبری را یا به سوی غرب و بخش اروپایی شوروی منتقل خواهد ساخت یا آنان را به بنادر اقیانوس آرام جهت صدور خواهد برد.

هزینه سنگین این گسترش سبب شده است کهشوروی خواستار مشارکت غرب و ژاپن در پروژه های سیبری باشد. چند کشور غربی با شوروی قراردادهایی در زمینه احداث خط لوله در ازای دریافت گاز امضاء کرده اند. شوروی و ژاپن نیز قراردادهای مشابهی به منظور گسترش و بهره برداری مواد خام بستر سیبری در اقیانوس آرام منعقد ساخته اند و شرکتهای آمریکایی و ژاپنی در حال حاضر با شورویها در مورد گسترش و بهره برداری گاز طبیعی یاکوتسک به مذاکره پرداخته اند. گرچه چند عامل سبب هوشیاری طرفین در مورد منافع حاصله از قراردادهای جبرانی شده است، ولی مشکلات موجود در زمینه انرژی امکان انعقاد قراردادهای بیشتری را در آینده حفظ خواهد کرد.

(طبقه بندی نشده) گسترش و عمران سیبری توسط شوروی در دوران قبل از جنگ جهانی دوم استراتژی گسترش و عمران همه جانبه سیبری از کوههای اورال در غرب، تا دریاهای اوخوتسک و ژاپن در شرق و از قزاقستان، مغولستان و چین در جنوب تا اقیانوس منجمد در شمال ادامه دارد (به نقشه نگاه کنید). بنابراین بیش از نیمی از شوروی را در بر گرفته و 63 درصد بزرگتر از آمریکاست. این صحرا که ماکسیم گورکی آن را «سرزمین مرگ و زنجیر» خوانده بود، مانند «الدورادوی» شرقی در بر گیرنده آن چنان منابعی است که می تواند قدرت شوروی را چند برابر افزایش دهد. علی رغم موانع سهمناک ناشی از آب و هوا و سرزمین سیبری، رژیم شوروی، مانند اعقاب تزاری خود، نتوانسته است در برابر منافع احتمالی حاصله از بهره برداری این

ص: 744

سرزمین غنی مقاومت نماید.(1) استراتژی عمران و گسترش سیبری توسط شوروی از چند مرحله گذشته است، که هر یک نشانگر نیاز فوری اقتصاد ملی، شرایط استراتژیک، وسیاست کاری است.(2) با آغاز اولین برنامه 5 ساله در اواخر سالهای 1920 و 1930، رژیم استالینیست تلاش کرد که برنامه عمران و گسترش همه جانبه سیبری را تحقق بخشد. این برنامه عبارت است از:

تلاش نه تنها برای استخراج و صدور منابع طبیعی سیبری به بخش اروپایی شوروی بلکه برای ساکن کردن مردم در این منطقه و موجبات پیدایش صنایع محلی با استفاده از منابع طبیعی منطقه نیز ادامه دارد.

این سیاست، که بخشی از آن استوار بر توزیع هماهنگ تر نیروهای مولد بود، ولی نشان می داد که رژیم میل دارد کارخانه های صنعتی خود را در مناطق داخلی یعنی دور از راههای تهاجم غربی قرار دهد. موجودیت تعداد کثیری از کارگران اجباری که می توانستند پروژه هایی را به راه اندازند که برای کارگران آزاد چندان جذابیتی به همراه نداشت، موجب سهولت این سیاست گردید.

در سالهای بین 1918 و 1941، سرمایه گذاری سیبری تقریباً و به طور متوسط معادل 41 تا 15 درصد کل سرمایه گذاریهای شوروی بود. بخش اعظم این سرمایه گذاری نیز در مجتمع آهن و پولاد اورال کوزنتسک متمرکز شده بود. استخراج همزمان زغال سنگ سیبری (کوزنتسک) و سنگ آهن اورال ایجاب می کرد که دو مرکز آهن و پولاد جدید یکی در نزدیکی ماگینتوگورسک در اورال و دیگری در نزدیکی استالینسک (پس از 1961، نووکوزنتسک) در بستر کوزنتسک گسترش و ایجاد شود.

بخش سیبریایی این پروژه در طول اولین برنامه 5 ساله 44% سرمایه گذاری صنعتی غرب سیبری و در طول 5 ساله دوم 25% آن را به خود اختصاص داد. ماحصل این سرمایه گذاری، منافع بسیار سرشاری بود.

تولید زغال سنگ کوزنتسک 5/2 برابر چه در برنامه 5 ساله اول و چه در برنامه 5 ساله دوم افزایش یافت و در سال 1940 به سطح 5/22 میلیون تن یا 5/13 درصد کل زغال سنگ تولیدی شوروی رسید. در همان سال کوزنتسک 3/10 درصد کل پولاد تولیدی شوروی را تأمین نمود.

مهمترین عنصر مجتمع اورال - کوزنتسک صنعت شیمیایی استوار بر کک آن بود. اولین برنامه 5 ساله شاهد گسترش کارخانه کک - شیمیایی بود که در سال 1924 در کمروف وارد عمل شده بود. این گسترش نیز به نوبه خود سبب پیدایش مجتمع کک - شیمیایی جدیدی شد که کودهای نیتروژن دار، رنگهای آنیلین و دیگر مشتقات زغال سنگ را تولید می نمود. تا سال 1940، 9/6% کل بازده کود شیمیایی شوروی توسط کمروف تولید می شد.

درست است که مجتمع اورال - کوزنتسک در غرب سیبری بزرگترین برنامه سرمایه گذاری در سیبری قبل از جنگ جهانی دوم به شمار می آمد، لیکن بخش اعظم سرمایه گذاری منطقه به سوی منطقه خاور دور

ص: 745


1- سیبری به سه منطقه اقتصادی تقسیم شده است : سیبری غربی ٬ سیبری شرقی ٬ و شرق دور سیبری. سیبری غربی از کوههای اورال تا رودخانه نیسیف ادامه دارد ٬ سیبری شرقی از رودخانه نیسیف تا آبریز اقیانوس آرام یعنی در امتداد بالاترین نقطه انحنای رود آمور ٬ در مجاورت مرز غربی یاکوتسکایای شوروی در شمال دریاچه بیکال تا دریای لاتیف ادامه دارد. بخش خاور دور شوروی نیز باقیمانده سیبری را دربر می گیرد.
2- جهت مطالعه تاریخ تکامل گسترش سیبری ٬ به اثر تئودور شبادو ویکتورموت تحت عنوان دروازه ای به منابع سیبری ٬ واشنگتن دی. سی. انتشارات اسکریپتا 1977 ٬ مراجعه کنید. منابع زغال سنگ و هیدروکربن شوروی و راه آهن اصلی بیکالامور (بام) (به نقشه در قمست انگلیسی مراجعه شود م).

سیبری سرازیر شده بود این ارجحیت منطقه ای ناشی از : 1) سرعت بخشیدن به برنامه مهاجرت به مناطق ساحلی اقیانوس آرام در شوروی 2) گسترش منابع طبیعی مورد نیاز (بخصوص طلای دره کولیما در شمال بندر شهر مگادان) و 3) ایجاد یک فضای همه جانبه در خاور دور و کاهش هزینه سرسام آور انتقال کالاهای ضروری از غرب شوروی به این نقطه بود.

سرمایه گذاری در خاور دور سیبری در آغاز جنگ جهانی دوم با تلاش مسکو در جهت تأمین دفاع منطقه در برابر تهدید روزافزون نظامی ژاپن، شدت بیشتری یافت. بخش اعظم سرمایه گذاری اولیه متوجه گسترش یافتن حوزه های نفتی ساخالین شمالی شده بود که در سال 1940 حدود 6/1% کل تولید نفت شوروی را تأمین نمود. پالایشگاههای نفتی در خاباروسک در سال 1935 و در کومسومولسک در سال 1942 گشایش یافت.

صنعت چوب سنتی سیبری نیز در دوران ماقبل از جنگ توسعه یافت، سهم چوب و الوار اره شده در تولید کلی چوب بالا رفت چون صنعت ساختمان سازی نیاز بسیاری به آن داشت - در سال 1940 سیبری 6/22% کل چوبهای اره شده شوروی را تأمین نمود. با این وصف در سیبری محصولات جنگلی، به خوبی مورد استفاده واقع نمی گردید.

صنعت تهیه چوب و الوار پس از جنگ نیز به خاطر احداث راه آهن سوخت رسان از خط اصلی سیبری به سمت شمال رشد بیشتری یافت. در اواسط سالهای1970، سیبری 1/35% کل چوب گرد تولیدی شوروی را تأمین نمود. در حالی که مهمترین مناطق تولیدی در تویمان و تومسک اوبلاست (در غرب سیبری) که از نویارسک کری و ایرکوتسک اوبلاست (در شرق سیبری) و خاباروسک کری (در خاور دور سیبری) سام واقع شده بودند.

(طبقه بندی نشده) تأثیر جنگ گسترش صنعتی سیبری در طول جنگ جهانی دوم نیز سرعت یافت و با در معرض خطر قرار گرفتن صنایع در برابر پیشرفتهای آلمان، این صنایع از بخش اروپایی شوروی به سیبری منتقل گردید. اکثر این انتقالها به غرب سیبری جایی که درصد کل سرمایه گذاری شوروی تنها 1/6% در سالهای 45 - 1941 بود و قبلاً یعنی در سالهای 32 - 1928 حدود 4/4% بود، صورت گرفت. در سالهای 45 - 1941 یعنی زمانی که مناطق غربی شوروی اشغال شده بود، سیبری به طور کلی 18% سرمایه گذاری شوروی را که هنوز هم بی سابقه است به خود اختصاص داد.

گرچه قبل از جنگ چند مرکز ماشین سازی در جاهایی از قبیل اومسک و نووسیبرسک، صنعتی شدن اولیه سیبری نقش چندان مهمی را ایفا نکرده اند. در سال 1937، بطور مثال، ساختن ماشین آلات تنها 17% کل ارزش تولیدی سیبری و 30% کل ارزش تولیدی شوروی را تشکیل می داد.

در نتیجه همین تخلیه و انتقال، این منطقه از اهمیت بسیاری برخوردار گشت سیبری از سال 1940 تا سال 1943، توانست بازده خود را یازده برابر افزایش دهد. بخش اعظم افزایش مربوط به ماشین سازی نیز از تأمین نیازهای صنایع دفاعی زمان جنگ ناشی می گردید. از جمله دیگر کارخانه های جدید صنعتی که در این زمان وارد سیبری شد، کارخانه های تولید تجهیزات کشاورزی روبتسوسک (در آتلی کری) و کرازنویارسک را می توان نام برد. مناطق اومسک و نووسیبرسک به صورت شهرکهای پررونق درآمدند.

جمعیت نووسیبرسک در دوران آمارگیری 59 - 1939 به 480000 نفر و جمعیت اومسک به 300000

ص: 746

نفر بالغ گردید.

گرچه بر گسترش صنعت سازندگی مصنوعات سیبری در سالهای جنگ تأکید می شد، لیکن صنایع اولیه استوار بر منابع از اهمیت بیشتری برخوردار گشت. این امر بخصوص پس از اشغال مناطق غربی شوروی توسط آلمانها که بخش اعظم ظرفیت آهن، پولاد و زغال سنگ کشور را تأمین می کرد، واقعیت یافت. در سال 1945، با اتکاء به مجتمع اورال کوازنتسک، سیبری 5/31% بازده زغال سنگ شوروی را تأمین کرد ؛ در حالی که تا سالهای 1970 دیگر نتوانست این نیاز را برآورده سازد. بازده بالای تولید آهن و پولاد شوروی که در سال 1945 معادل 18 و 21% بود، از زمان جنگ به این سو سابقه نداشته است.

(طبقه بندی نشده) گسترش بعد از جنگ، کناره گیری از گسترش همه جانبه حرکت صنعت رو به شرق در اوایل دوران بعد از جنگ، با انتقال سرمایه گذاریهای شوروی در سالهای 50 - 1946 به مناطق ویران شده در اثر جنگ، تغییر جهت یافت. سهم سیبری از کل سرمایه گذاریهای شوروی به 13% کاهش یافت. اولین برنامه 5 ساله بعد از جنگ پروژه های ساختمانی بزرگی را به همراه نداشت، ولی بر روی یک کارخانه کک شیمیایی در کروف در بستر کوزنتسک، یک کارخانه فیبر شیمیایی در بارنول آتلی کری و پالایشگاههای نفت اومسک و انگارسک کار آغاز شده بود. ولی این پروژه ها تا سالهای 56 - 1955 وارد عمل نگردیدند، بنابراین بر عملکرد اقتصادی سیبری در اواخر سالهای 1940 و 1950 تأثیر چندانی نداشته اند. در سالهای اولیه بعد از جنگ صنایع ماشین سازی جدید و مهمی در سیبری احداث نگردید.

در دو دهه گذشته، سرمایه گذاری سیبری بین 15 تا 16 درصد کل سرمایه گذاری شوروی در چرخش بود و گسترش نیز روندی را که در دوران بعد از جنگ پی ریزی شده بود، در پیش گرفته بود. گسترش سیبری عملاً و نه در تئوری از گسترش همه جانبه صنعتی انحراف یافته و منحصراً به استخراج و تصفیه مواد اولیه، مواد خام و منابع انرژی متمرکز شده است ؛ اگرچه این صنایع ایجاد شده، بیشتر بر انرژی متمرکز بوده است.

این گرایش دوباره گسترش سیبری ناشی از تغییر سیاستهای کارگری بوده است. لغو کار اجباری به عنوان یک نهاد توده ای در رابطه با موجود بودن کارگر برای پروژه های سیبری، محدودیتهای فراوانی را پدید آورده است. نسبتا تعداد کمی از کارگران حاضر شده اند زندگی بهتر دیگر مناطق شوروی را رها کرده و در آب و هوای سخت و طاقت فرسای سیبری مشغول به کار شوند. چنین برآورد شده بود که در سالهای 70 - 1959 تنها مهاجرت از سیبری صورت گرفته است. کمبود نیروی انسانی در بخش اروپایی شوروی و عدم تمایل ساکنین آسیای مرکزی به مهاجرت نیز سبب شده است که کمبود کارگر برای سیبری مشهودتر شود.

ولی علت اصلی جهت گیری جدید در گسترش سیبری، کشف منابع وسیع انرژی سیبری بود. این یافته توأم را تحلیل رفتن منابع قدیمی تر در بخشهای دیگر کشور و اشتهای روز افزون شوروی برای انرژی، سبب شد که این کشور در رابطه با پروژه های سیبری سرمایه گذاریهای عظیم را انجام دهد.

گسترش نفت سیبری: شرط بندی روی تویمان (طبقه بندی نشده) تأکید بر گسترش منابع انرژی سیبری در بخش صنعت نفت آشکارتر بود. از سال 1965 سهم سیبری در تولید نفت ملی افزایش یافته است و این زمانی بود که حوزه های نفتی ولگا - اورال

ص: 747

در اوج تولیدی خود به سر می بردند. بین سالهای 1965 و 1975، تولید نفت سالانه سیبری از 4/1 درصد (4/3 میلیون تن) کل تولید شوروی به 5/40 درصد (150 میلیون تن در سال) رسید.

(طبقه بندی نشده) با رسیدن بازده سالانه ساخالین به 5/2 میلیون تن، بخش اعظم افزایش تولید نفت سیبری از ناحیه غرب سیبری ناشی می شد. در سال 1975، تویمان اوبلاست به تنهایی 99 درصد تمام تولید نفت سیبری را تأمین می کرد. بیش از 35 تولید تویمان از تنها حوزه غول آسای ساموتلر واقع در نزدیکی شهرکهای تیژنوارتفسک و سورگت تأمین می گردید.

(طبقه بندی نشده) در حالی که ذخایر قابل بازیافت در سالهای 1970 دو میلیارد تن برآورد شده، ساموتلر مهمترین منطقه نفتی شوروی را به وجود آورد. بین 1970 و 1976 بازده آن از 4 میلیون تن به 110 میلیون تن رسید که گسترش سریع این حوزه به نوبه خود سبب احداث دو کارخانه پتروشیمی دیگر واقع در توبولسک و ترمسک گردید. در واقع کارخانه پتروشیمی واقع در توبولسک قرار است شهر قدیمی سیبریایی را حیات دوباره بخشد. (توبولسک به مدت 250 سال مرکز اداری غرب سیبری بود تا اینکه تغییر راههای حمل و نقل و فعالیتهای اقتصادی سبب سقوط آن در قرن نوزدهم گردید.) در صورتی که اولین مرحله پروژه تومسک طبق برنامه در 1980 وارد عمل شود، تومسک بزرگترین تولیدکننده پلی اتیلن و پلی پیلن شوروی خواهد شد.

(طبقه بندی نشده) گرچه پالایشگاههای نفتی سیبری در آنگارسک و اومسک عمل می کنند، ولی 75% نفت خام سیبری جهت پالایش به پالایشگاههای غربی شوروی ارسال می گردد. گرایش این جریان به طرف غرب، لزوم احداث یک سیستم خط لوله وسیع را پدید آورده است. اولین خط لوله در سال 1967 به اومسک رسید. در سال 1972، ساموتلر دومین راه خروجی خود را با آغاز خط لوله جنوب شرقی تا رود اوب برای پیوستن به سیستم خط لوله ترانس سیبریایی در آنژرو - سودژنک به دست آورد. این خط لوله بعدها به سوی شرق و کراسنویارسک امتداد یافت تا پالایشگاه آچنیسک را تدارک نماید.

در سال 1973 و 1976، خطوط لوله هایی از ساموتلر به مرکز نفت تارتارآلمت یوسک در رودخانه ولگا احداث گردید. خط لوله های تدارک کننده پالایشگاههای آسیای مرکزی در حال حاضر در دست ساختمان می باشند.

(طبقه بندی نشده) تویمان اوبلاست به عنوان مرکز نفت و گاز غرب سیبری، یکی از مناطق بسیار رو به رشد کشور از نظر اقتصادی به حساب می آید. در اواسط سالهای 1970 بیش از هر تقسیمات منطقه شوروی به استثنای شهر مسکو و مسکو اوبلاست در تویمان اوبلاست سرمایه گذاری گردید. کل سرمایه گذاری انجام شده در تویمان اوبلاست در سال 1978 حدود 7/2 میلیارد روبل یعنی دو برابر سرمایه گذاری سال 1970 و معادل 6/2% کل سرمایه گذاریهای اقتصادی شوروی بود. بین سالهای 1971 و 1975 بازده صنعتی تویمان بیش از دو برابر افزایش یافت، در حالی که میزان رشد ملی تنها 43 درصد بود.

(طبقه بندی نشده) در همین سالها جمعیت تویمان نیز افزایش بسیار پیدا کرد. جمعیت خانتی - مانسی اوکروگ ملی، یعنی بخش دولتی تویمان اوبلاست که محل تمرکز حوزه های نفتی است، از 271000 در سال 1970 به 425000 در سال 1976 رسید ؛ یعنی 57% افزایش یافت.

جمعیت یامالو - نتتس اوکروگ ملی، شمالی ترین منطقه اداری حامل حوزه های گازی غرب سیبری،

ص: 748

از 80000 در سال 1970 به 126000 در سال 1976 رسید و 58 درصد افزایش یافت.

(خیلی محرمانه) نکته عجیب اینکه، بزرگترین رونق صنعت نفت شوروی، نوعی دردسر را نیز برای آن کشور فراهم آورده است. روسها به دنبال عدم مقاومت در برابر وسوسه بهره برداری بیش از حد از منابع قابل دسترسی مجبورند با مشکلاتی از قبیل تحلیل رفتن زودرس دست و پنجه نرم کنند. به اوج رسیدن سطح تولید در ساموتلر افزایش بهره برداری از حوزه های کوچکتر (همراه با افزایش سرمایه گذاری) را لازم خواهد ساخت مگر آنکه حوزه های نفتی بزرگتری مانند ساموتلر کشف شوند. گرچه بسیاری از مقامات صنعت گاز و نفت شوروی امکان دستیابی به چنین منبعی را بسیار زیاد می دانند، ولی اکتشافات زمین شناسی چندانی صورت نگرفته است تا بتواند پیدایش آن را به اثبات برساند. در واقع مسئله حدود و ثغور ذخایر نفتی در تویمان اوبلاست هنوز هم یکی از مسائل داغ مورد بحث در داخل دولت شوروی می باشد.

(سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان / غیر قابل رؤیت برای پیمانکاران) این مشکلات، نگرانیهای بسیاری را در رهبریت حزب به وجود آورد. تجزیه و تحلیل سازمان سیا نشان می دهد که افزایش مطلق در تولید نفت سال مزبور حدود 000/500 بشکه بود که از سال 1972 کمترین مقدار افزایش به حساب می آید و میزان رشد 5 درصد نیز در سه دهه گذشته کمترین میزان رشد بوده است. نشست حزب در دسامبر 1977برای رویارویی با کمبود انرژی، تصمیم گرفت گسترش زغال سنگ و نیروی هسته ای را در ازای گسترش بیشتر نفت و گاز تویمان مورد تأکید قرار ندهد.

(خیلی محرمانه) گر چه نتایج عملیاتی این تصمیم هنوز روشن نیست، ولی ظاهرا علائم زیر را به همراه دارد.

- - تغییر جهت منابع از حوزه های نفتی قدیمی تر ولگا- اورال (تیپهای حفاری از منطقه ولگا- اورال خارج و به منطقه تویمان پرواز داده شده اند).

- - افزایش گسترش حوزه های نفتی کوچکتر تویمان، و - - افزایش توجه به اکتشاف نفت و حفاری گاز در تویمان.

(خیلی محرمانه) افزایش اهمیت غرب سیبری در برابر حوزه های قدیمی تر شوروی تقاضا برای تجهیزات حفاری غربی (و ژاپنی )را و برای ماشین آلات قابل حمل حفاری، تجهیزات برداشت گاز، تجهیزات چند کاره و تجهیزات اکتشاف زلزله سنجی را بالا خواهد برد. هزینه ارز خارجی، برنامه های جدید ممکن است از هزینه نفت بازیافتی ثالث و یا استراتژیک ولگا- اورال کمتر باشد.

(خیلی محرمانه )ولی معلوم نیست که تأکید جدید بر تویمان بتواند در کوتاه مدت نفعی به همراه داشته باشد. کمبود خدمه آموزش یافته حفاری نشانگر مشکلات بسیار شدید است. بنا به یک روایت ،180 تیپ حفاری لازم خواهد بود تا بتواند نیاز برنامه پنج ساله حفاری را تأمین نماید. لیکن تا ژانویه 1978 تنها 83 تیپ حفاری وارد تویمان شدند. علاوه بر این، استراتژی ممکن است بر این فرض استوار باشد که حوزه عظیم نفتی دیگری در این منطقه کشف خواهد شد. اگر این اعتقاد از بین برود،استراتژی مزبور به کلی از بین خواهد رفت. در واقع دلایلی در دست است که نشان می دهد نخست وزیر کاسیگین و رئیس گاسپلان، یعنی بیباکف، مسیر جدید را بر گسترش نیروی هسته ای و منابع زغال سنگ تأکید دارند.

ص: 749

گسترش گاز سیبری (طبقه بندی نشده)بنابه چند دلیل می توان گفت که حوزه های گازی سیبری خیلی کندتر از حوزه های نفتی آن گسترش یافته اند .

به علت وابستگی شدید شوروی به نفت در معادله انرژی خود، نفت در حال حاضر 45 درصد سوخت داخلی و گاز طبیعی 24 درصد آن را تشکیل می دهد. تولید نفت نسبت به تولید گاز از اولویت بیشتری برخوردار بوده است ؛ تولید نفت غیرسیبریایی خیلی سریعتر از تولید گاز آن به نقطه اوج رسید.

- حوزه های گازی سیبری در بسیاری موارد در مناطق صعب العبورتر و شمالی تر سیبری واقع شده است و - کشف حوزه های گازی عظیم در سیبری مصادف بود با کشف گاز طبیعی در ترکمنستان، که دسترسی به آن آسانتر و هزینه گسترش آن ارزانتر از هزینه گسترش سیبری بود.

(طبقه بندی نشده) با کاهش تولید گاز مناطق غیر سیبری در اواسط سالهای هفتاد،تولید در منطقه سیبری گسترش بسیار یافت. در سال 1970 سیبری 11 میلیارد مترمکعب گار یا 5 درصد تولید کلی شوروی را به دست داد. در سال 1976، 49 میلیارد متر مکعب یا 16 درصد کل تولید را تأمین نمود، و طبق پیش بینیهای برنامه، رد سال 1980 این منطقه باید بتواند 158 میلیارد متر مکعب یا 36 درصد کل تولید شوروی را تأمین نماید. سیبری که 70 درصد تمام ذخایر گازی را در بر دارد در آینده به صورت مهمترین منطقه عمران و گسترش گاز شوروی در خواهد آمد.

(خیلی محرمانه) گرچه یاکوتسک در شرق سیبری ممکن است ذخایری مشابه غرب سیبری داشته باشد، لیکن مرکز اصلی صنعت گاز سیبری تا به حال تویمان او بلاست بوده است که 61 درصد تمام ذخایر گاز تثبیت شده شوروی و دو حوزه بزرگ گازی جهان (مدوژیه و یورنگوی) را در خود دارد. گسترش منبع گازی غول آسای مدوژیه در اوایل و اواسط سالهای 1970 سهم تویمان شمالی را در سرمایه گذاری صنعتی به بیش از 30 درصد رسانید. سازمان سیا معتقد است که از سال 1970تا 1977 تولید منطقه تویمان از 2/9 میلیارد متر مکعب (6/4 درصد تولید کلی شوروی) به 9/67 میلیارد متر مکعب (6/19 درصد کل تولید شوروی) رسیده است.

(خیلی محرمانه) گرچه مدوژیه مهمترین حوزه گازی در حال عملکرد شوروی است، ولی کلید رشد آتی، منبع یورنگوی است که احتمالاً بزرگترین حوزه گازخیز جهان به حساب می آید. روسها ظاهرا می خواهند بازده یورنگوی را از 15 میلیارد متر مکعب در سال 1978به 60 میلیارد متر مکعب در سال 1980 بالا ببرند. تأسیسات تولید حدود 16 میلیارد متر مکعب گاز مربوط از حوزه ساموتلر و دیگر حوزه های نفتی در جنوب تویمان نیز قرار است در سال 1980 به حداکثر ظرفیت رسانیده شود.

(خیلی محرمانه)گسترش گاز تویمان در سالهای 80-1976 بسیار پرخرج تر از سالهای 75-1971 خواهد بود. برای آنکه مسکو بتواند در سال 1980 بازده سیبری را به 155 میلیارد متر مکعب برساند، مجبور است در برنامه جاری 15 میلیارد روبل یا 80درصد سرمایه گذاریهای مربوط به صنعت گاز را در این منطقه متمرکز سازد. قرار است بیش از 500 حلقه چاه استخراج گاز حفر شود که در مقایسه با دیگر برنامه های پنج ساله شوروی بیشترین تعداد چاههای حفر شده را می نمایاند .

(طبقه بندی نشده) این افزایش هزینه ها نشانگر مشکلات و نیز میزان گسترش گاز تویمان می باشد.

ص: 750

تولید تویمان باید بتواند بر زیربنای غیرمکفی مشکلات حفاری و نگهداری از چاهها در شرایط یخ بندان، و مشکلات موجود در جذب کارگران فائق آید. علاوه بر این، عدم تمایل وزارتخانه هایی که از پروژه های سیبری نفعی نمی برند به سرمایه گذاری سبب شده است که در بسیاری موارد زیانهایی وارد گردد.

(خیلی محرمانه) با این وصف، مهمترین عاملی که هزینه تولید گاز سیبری را بالا می برد احداث خط لوله است. برای انتقال گاز تویمان به مصرف کنندگان روسی و اروپایی دو خط لوله احداث شده و یک خط لوله ثالث نیز در دست احداث است. انتقال از طریق خط لوله در حال حاضر 34 سرمایه ثابت صنعت گاز را در اختیار دارد و حدود 60 درصد سرمایه گذاری سالانه صنعت را به خود اختصاص داده است. حدود 20 درصد نیروی کار 000/200 نفری آن در کار گذاردن، تعمیر و نگهداری و راه اندازی خط لوله به کار گرفته شده اند، هنگامی که هر سه خط لوله تکمیل شوند، بزرگترین خط لوله جهان پدید خواهد آمد.

(خیلی محرمانه) کارخانه های لوله سازی و ماشین سازی داخلی شوروی نتوانسته اند کمیت و کیفیت مورد نیاز لوله، کمپرسور و شیرها را تأمین نمایند. در نتیجه شوروی مجبور شده است برای رسیدن به هدف، به وارد کردن لوله و کمپرسور از غرب (و ژاپن) ادامه دهد. از سال 1971، تا سال 1975 روسها شش میلیون تن لوله جوش داده شده قطور (از 14 میلیون تن کار گذاشته شده) را وارد کردند . میزان این واردات در سالهای 80 -1976 برابر با 10-8 میلیون تن خواهد بود. چون تکنولوژی خط لوله و کمپرسور گازی شوروی حداقل 15 - 10 سال عقب تر از تکنولوژی غرب است، شوروی در چهار سال گذشته بیش از 5/1 میلیارد دلار کمپرسور حاصل از تکنولوژی عالی را وارد کرده است .

(سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) برای پرداخت هزینه این واردات، شوروی چند قرارداد پایاپای لوله و گاز با غرب منعقد ساخته است. اولین معامله گازی با استرالیا در سال 1968 امضا شد و قرار دادهای مشابهی نیز با ایتالیا، آلمان غربی و فرانسه منعقد گردیده است. صدور گاز شوروی به منظور تحصیل ارز معتبر تحت این قراردادها و قراردادهای مکمل دیگر در سال 1976 به 5/11 میلیارد متر مکعب رسید و قرار است تا سال 1985 به دنبال تکمیل پروژه خط لوله اضافی به 34 میلیارد متر مکعب نیز برسد.

(خیلی محرمانه) دلایلی در دست است که نشان می دهد از سال 1972 تا سال 1974 رهبریت شوروی در نظر داشت از طریق انعقاد قراردادهای جبرانی با غرب و ژاپن گاز طبیعی تویمان (و یاکوتیان) را بیشتر توسعه دهد. (قرارداد نورث استار که هرگز منعقد نشد و مشارکت آمریکا را تضمین می کرد از این گونه قراردادها بود.) این روش، که از طرف نخبگان متنفذ درونی شوروی به عنوان به هدر دادن ثروت ملی مورد انتقاد قرار گرفته بود، از طریق «اصلاحیه استیونسون» غیر ممکن اعلام شد (که در دسامبر 1974 تصویب گردید)، که آن هم به نوبه خود مانع از صدور اعتبارات آمریکا برای پروژه های نیروی شوروی گردید.

(خیلی محرمانه) علیرغم عدم توانایی استراتژی «گاز بزرگ» شوروی در پیشرفت گاز طبیعی احتمالاً در موازنه انرژی داخلی کشور اهمیت بسیاری خواهد یافت، آن هم در صورتی که، تولید نفت راکد مانده و یا سیر نزولی را در پیش گیرد که البته چنین پیش بینی شده است. طبق پیش بینیهای سازمان سیا، تا سال 1985 گاز طبیعی حدود 40 درصد بازده کلی سوخت شوروی را تشکیل خواهد و جایگزین نفت خواهد شد و به صورت مهمترین کالای صادراتی شوروی در خواهد آمد. وابستگی فزاینده به گاز

ص: 751

خواهی نخواهی شوروی را وادار خواهد کرد که به گسترش و توسعه هرچه بیشتر گاز سیبری بپردازد. این امر نیز به نوبه خود سبب خواهد شد که شوروی درصدد باشد قراردادهای پایاپای گاز در ازای تکنولوژی بیشتر را با غرب منعقد سازد.

گسترش و عمران زغال سنگ (طبقه بندی نشده) همان طور که صنعت گاز و نفت شوروی با تحلیل رفتن ذخایر قدیمی تر متوجه سیبری شده است، با تحلیل رفتن معادن زغال سنگ غرب شوروی (یعنی معادن بستر دونتس) سیبری از نظر زغال سنگ نیز اهمیت بسیار یافته است. بخش اروپایی شوروی نخواهد توانست بیش از 340 میلیون تن از 810 تا790 میلیون تن بازده پیش بینی شده شوروی در سال 1980 را تأمین نماید. 65 درصد ذخایر زغال سنگ کشف شده 255 میلیارد تنی شوروی و شاید 90 درصد ذخائر ژئولوژیک 7 بیلیون تنی آن در سیبری واقع شده باشد.

(طبقه بندی نشده) از جنگ جهانی دوم حوضچه کوزنتسک تولید زغال سنگ کک شو و بخار خود را گسترش داده است. در سال 1960 تنها 84 میلیون تن یا 5/16 درصد کل زغال سنگ شوروی را تولید می کرد، ولی در سال 1975، 137 میلیون تن و یا 5/19 درصد زغال سنگ شوروی را تأمین نمود. در همان دوران تولید زغال سنگ کک شوی آن بیش از دو برابر شد، و از سطح 5/28 میلیون تن (26 درصد تولید شوروی) به 56 میلیون تن (31 درصد تولید شوروی) رسید. به علت ارزش حرارتی بالا و هزینه استخراج ارزان، حمل و نقل زغال سنگ کوزباس سودآورتر است و بیش از نیمی از آن به خارج از غرب سیبری و به سمت غرب حمل می گردد.

(طبقه بندی نشده) علاوه بر ارسال به اورال و بخش اروپایی شوروی، زغال سنگ کوزباس گسترش تولید آهن و پولاد را در بستر کوزنتسک سبب شده است. ولی، به طور کلی کمبود منابع سنگ آهن مقرون به صرفه گسترش بیشتر صنایع آهن و پولاد را در سیبری بعید می نمایاند. در همان حال که بازده ناخالص آهن و پولاد خام کوزنتسک در سالهای 1945 و1975 به ترتیب سه و دو برابر گردید، لیکن سهم آن در تولید کلی شوروی در همان زمان بشدت کاهش یافت.

(طبقه بندی نشده) علاوه بر بستر کوزنتسک، موفقیت آمیزترین منطقه زغال سنگ سیبری بستر کانسک - آشینسک است. ذخایر زغال سنگ کانسک آشینسک که 700 کیلومتر در امتداد خط آهن ترانس سیبری، در شرق و غرب کراسنویارسک ادامه دارد، عظیمترین منبع زغال سنگ جهان به حساب می آید. تولید کنونی که در سال 1975 به 28 میلیون تن رسیده است، تنها محدود به بازارهای محلی بوده و هنوز دارای امکانات بالقوه نیست. بعضی از پیش بینیهای درازمدت شوروی، میزان تولید یک میلیارد تن در سال را محتمل می داند. چون بسیاری از این ذخایر ازنظر برداشت آسان مناسب هستند، زغال سنگ کانسک - آشینسک می تواند ارزانترین زغال سنگ شوروی به حساب آید ؛ البته احتمالاً به استثنای زغال سنگ موجود در اکی باستوز در شمال شرقی قزاقستان.

(طبقه بندی نشده) گسترش همه جانبه زغال سنگ کانسک - آشینسک توسط چند مانع تکنولوژیک متوقف گشته است. این زغال سنگ دارای ارزش حرارتی پایین و محتوای آب و خاکستر بالا می باشد. این وضع سبب بروز مشکلات جوشانی در هنگام مصرف آن در نیروگاههای موجود شده است. علاوه بر این،

ص: 752

زغال سنگ مزبور اگر تصفیه نشود قبل از حمل خود به خود مشتعل می گردد. این کیفیت اخیر دردسرهای فراوانی را به بار آورده است چون کانسک - آشنیسک 3200 کیلومتر دورتر از مسکو و1600 کیلومتر دورتر از منطقه صنعتی اورال واقع شده است .

(طبقه بندی نشده) در مبارزه با این مشکلات چند استراتژی پیشنهاد شده است. بعضیها پیشنهاد کرده اند که زغال سنگ مزبور از طریق تکنیک پیرولیسیس به صورت زغال سنگ «نیمه کک شو» قابل حمل در آمده و پس از آن توسط راه آهن مخصوص، مواد آهکی یا خط لوله کپسول مانند حمل و نقل گردد. دیگران پیشنهاد کرده اند که زغال سنگ خشک و به صورت گاز درآید و گاز آن نیز به صورت مایع تبدیل شود، ولی دیگران خواستار آنند که زغال سنگ در دهانه معادن نیروگاهها سوخته شود و نیروی برق حاصله از آن از طریق خطوط ولتاژ بسیار عالی و دوربرد به سمت غرب منتقل گردد. ولی تمام این روشها یا شامل تکنولوژیهای ناقص و آزمایش نشده است و یا تکنولوژیهای گرانقیمتی را در برمی گیرد.

(خیلی محرمانه) عدم توانایی شوروی در تأمین تکنولوژی مورد نیاز جهت گسترش زغال سنگ کانسک - آشینسک، تولید زغال سنگ این کشور را دچار محدودیتهای فراوانی ساخته است. در نتیجه گرایش به وی نفت و گاز در سالهای 1940 و1950، رشد تولید زغال سنگ خام در اواخر سالهای 1950 از 5 درصد سالانه به 5/2 درصد در اوایل سالهای 1970 نزول کرد. (از سال 1960 تا سال 1976 سهم زغال سنگ در انرژی مصرفی شوروی از 50% به 30% کاهش یافت.) از سال 1975 نیز رشد بازده، کاهش بیشتری یافت و در سالهای 77-1976 به سطح 5/1 درصد در سال رسید. بازده 724 میلیون تنی 1978 معادل 22 میلیون تن زغال سنگ خام کمتر از رقم پیش بینی شده تولیدی برای سال 1978 بود.

طبق محاسبات سازمان سیا، بازده سال 1980 نیز احتمالاً خیلی کمتر از هدف تولیدی 805 میلیون تن خواهد بود.

گسترش نیروی هیدروالکتریک سیبری (طبقه بندی نشده) بر خلاف این واقعیت که گسترش اقتصادی سیبری در دهه های اخیر بیشتر جنبه استخراج منابع به خود گرفته است، طراحان و برنامه ریزان روسی و تئوریسین هایشان هنوز هم بر گسترش همه جانبه صنعتی اصرار دارند. آنها از «مجتمعهای صنعتی منطقه ای» حمایت می کنند که در آن از منابع طبیعی محلی جهت بر پا ساختن اساس صنعتی ثابت محلی استفاده می شود. اگر یکی از جنبه های گسترش این فرضیه را در برگیرد، نمی تواند چیزی جز گسترش نیروی هیدروالکتریک سیبری باشد، چون ایجاد مقداری سدهای فشار قوی سبب شده است که صنایع متمرکز بر نیرو نیز در اطراف آنها پدید آیند.

در حالی که تعدادی کارخانه یا نیروگاه هیدروالکتریک به حمایت از عملیات معدنی در شرق دور شوروی ایجاد شده است، ولی بزرگترین برنامه هیدروالکتریک بر روی رودخانه های شرقی سیبری یعنی رود آنگارا وینیسی متمرکز شده است. این برنامه ها که در اواسط سالهای 50 آغاز گردیده بود، نه تنها شامل احداث سدهای نیروی عظیم و تأسیسات مولد نیروی مربوطه می شد، بلکه شامل زنجیره ای از صنایع متمرکز بر نیرو چون صنایع آلومینیوم شیمیایی و خمیر کاغذ نیز می گردد. با به پایان رسیدن سدهای فشار قوی شرق سیبری از نظر بازده نیرو بر غرب سیبری سبقت گرفت. در اواسط سالهای 1970، شرق سیبری حدود یک دهم نیروی برق تولیدی شوروی را که شامل 40 در صد نیروی برق آبی بود تأمین

ص: 753

می کرد.

اولین پروژه نیروی عظیم سیبریایی احداث سد براتسک بر رود آنگارا بود. احداث در سال 1954 آغاز گشت. در سال 1966، این سد حدود 4050 مگاوات نیرو تولید می نمود. در غیاب مصرف کنندگان نیروی محلی، سد براتسک در اولین سالهای عملیاتی خود تنها حدود 25 تا 30 در صد امکانات نیرویی خود را تولید می کرد و ماحصل تولید نیز از طریق دو خط 220 کیلو ولتی به 360 کیلومتر آن طرف تر، یعنی ایرکواتسک انتقال می یافت. در سال 1963 یک خط نیرو به سوی غرب یعنی کراسنویارسک کشیده شد، و سه سال بعد یک کارخانه آلومینیوم سازی و تهیه خمیر کاغذ عملیات خود را با استفاده از نیروی برق براتسک آغاز کردند. در حال حاضر حدود 40 در صد نیروی تولیدی براتسک در محل مصرف می گردد.

در اواخر سالهای پنجاه و اوائل شصت، چند مجتمع هیدروالکتریک بر روی رود آنگارا در ایرکوتسک و یوستی ایلیمسک ساخته شد. مجتمع ایرکوتسک یک کارخانه آلومینیم سازی را تأمین نیرو می کند.

مجتمع یوستی ایلیمسک نیروی برق مورد نیازیک مجتمع چوب را که می تواند خمیر کاغذ، چوب اره شده، الوار، تراشه چوب و دیگر محصولات چوبی را تهیه کند فراهم نماید. جدیدترین پروژه نیروی آنگارا در نزدیکی بوگوچانی قرار است در سالهای 1980 تکمیل و نیروی مورد نیاز مجتمعهای چوب و آلومینیم سازی را تأمین کند.

تا زمانی که گسترش هیدروالکتریک سیبری گشایش کارخانه کاغذ و خمیر کاغذ کراسنویارسک و مجتمع خمیر چوب براتسک و یوستو ایلیمسک را سهولت بخشیده بود، صنعت چوب سیبری هنوز به درجه صنعت تولید الوار نمی رسید. در سال 1965 مساعدت سیبری به تولید خمیر کاغذ و چوب در شوروی کمتر از 10 درصد بود. لیکن در سال 1975 این رقم به یک چهارم تولید کلی ملی رسیده بود.

کارخانه های آلومینیوم سازی در اطراف نیروگاههای رودخانه ینیسی در کراسنویارک ایجاد شده و در شهر جدیدالتأسیس سایانوگورسک نیز کارخانه هایی در دست احداث است. مجتمع عظیم هیدروالکتریک سایان قرار است مرکز حومه متنوع صنعتی شده و یک کوره ذوب آلومینیم 400000 تنی را نیز در برگیرد. شوروی در حال حاضر با کنسرسیوم کمپانیهای آلمان غربی و آمریکایی و نیز کمپانی فرانسوی رقیب، در حال مذاکره پیرامون احداث آن است. علاوه بر این صنایع متمرکز بر نیرو چون آلومینیم، پولادهای ویژه الکتریکی و آلیاژهای آهن سایانسک، قرار است فعالیتهای صنعتی دیگری را نیز شامل شود. به طور مثال یک کارخانه تولید ماشین آلات باربری در سال 1976 در آباکان به مرحله عمل وارد شد تا کامیونهای کانتینردار بسازد تا میزان کار راه آهن ترانس سیبری کمتر شود. چهار پروژه دیگر رودخانه ینیسی در مراحل مقدماتی طراحی به سر می برند.

از جمله مهمترین برنامه های گسترش هیدروالکتریک سیبری می توان نیروگاههای خانتایکا و کوریکا در مجتمع نیکل - پلاتین نوریلسک را نام برد. نیاز نوریلسک به انرژی با توسعه معادن، عملیات کنستانتره سازی و ذوب که با اکتشاف معادن قلع تالناخ آغاز شده بود، فزونی می یافت. با آغاز یک برنامه فشرده در اوایل سالهای 1960 زنجیره ای از معادن عمیق و عظیم ایجاد شده است تا منابع غنی نیکل، مس، کبالت، فلزت گروه پلاتینی، محصولات دیگر مورد بهره برداری قرار گیرد. در چند دهه آتی، نوریلسک علیرغم موقعیت سخت خود در محیط یخبندان شمالی سیبری یکی از بزرگترین منابع این فلزات در جهان خواهد شد. بااستفاده از یخ شکنهای هسته ای باید قدرت حمل و نقل این بخش

ص: 754

افزایش داده شود.

BAM (بام) «پروژه قرن» (طبقه بندی نشده) احداث 2670 مایل راه آهن بیکال آمور یکی از مهمترین پروژه های اقتصادی جهان به شمار می آید. این خط آهن گسترش منابع معدنی و چوب باارزش سیبری را سهولت بخشیده. و راه آهن ترانس سیبری را که در مجاورت مرز چین واقع شده، پشتیبانی خواهد کرد. برآوردهای منتشره شوروی هزینه کلی احداث آن را بیش از 15 میلیارد دلار - یعنی حدود دو برابر هزینه احداث خط لوله آلاسکا اعلام کرده است. درست مانند موارد مجتمع اورال - کوزنتسک، براتسک و ساموتلر، اخبار مربوط به این راه آهن در مطبوعات شوروی همیشه منعکس می گردد. مقامات شوروی یک مجموعه کتاب شناسی و یک کتاب سال به خاطر «بام» در سالهای احداث آن منتشر خواهند کرد.

(طبقه بندی نشده) با امتداد بین تایشت و سوتسکا یاگاوان، «بام» از 5 تقسیم فرعی سیاسی شرق سیبری و شرق دور سیبری در جمهوری شوروی خواهد گذشت که عبارتند از : ایرکوتسک اوبلاست، جمهوری خود مختار بوریات، چتیااوبلاست، آمور اوبلاست، و کاباروسک کری. علاوه بر این یک خط آهن 250 کیلومتری نیز که تقریبا به موازات «بام» احداث شده و نام آن «بام کوچک » است وارد جمهوری خود مختار یاکوت خواهد شد.

(طبقه بندی نشده) «بام» از صعب العبورترین مناطق جهان خواهد گذشت که عبارتند از: پرتگاههای کوهستانی، مناطق زیر یخ بندان، هزاران مسیرآبی، و باتلاقهای بی شمار. در زمستان هوا آنقدر سرد است که پولاد معمولی متلاشی می گردد. و در تابستان آنقدر گرم و مرطوب است که زندگی واقعا دشوار می گردد. تا زمان پایان احداث «بام» (که ممکن نیست تا سال 1983 ساخته شود)، یک میلیارد فوت مکعب کار زمینی انجام شده است، 3700 سد و پل ایجاد شده، و 15 مایل تونل حفر شده است.

(طبقه بندی نشده) گر چه ایده احداث یک راه آهن ثانی در سیبری در اولین سال قدرت شوروی شکل گرفت، ولی کار احداث آن تا سال 1939 آغاز نشد. در نتیجه جنگ کار آن منقطع گردید و تا مارس 1974 کار بر روی راه آهن متفرق و پراکنده ماند، تا اینکه برژنف اعلام نمود که این پروژه یکی از دو پروژه مهم دهمین برنامه پنج ساله است. (80 -1976) (طبقه بندی نشده) چند علت استراتژیک برای تکمیل پروژه بام وجود دارد، خط آهن ترانس سیبری نه تنها همیشه از طرف چینیها ممکن است مورد حمله واقع شود، بلکه گسترش و مسکونی ساختن مناطق دور افتاده شوروی در مجاورت مرزهای چین سبب خواهد شد که چین نتواند زمینها را به تصرف خود درآورد. گسترش زیر بنایی نیز می تواند نظامیان شوروی در خاور دور را پشتیبانی نماید.

(طبقه بندی نشده) لیکن اکثر خبرگان نیز معتقدند که علت اصلی اولویت بام، نگرانیهای اقتصادی است و نه استراتژیک. در حالی که توانایی راه آهن ترانس سیبری در حمل بار محدود شده است - از سال 1945 میزان باری که حمل می کند هشت برابر شده - یک راه آهن دیگر باید ساخته شود تا منابع طبیعی سیبری در مجاورت اقیانوس آرام مورد بهره برداری قرار گیرد.

(طبقه بندی نشده) این خط آهن «بام» که به موازات راه آهن ترانس سیبری به فاصله 110 تا130 مایلی در شمال واقع شده، می تواند منطقه ای را در 95 تا 125 مایلی شمال و جنوب راه آهن (با حدود

ص: 755

600000 مایل مربع، یا بیش از سه برابر فرانسه) را رفع نیاز نماید. احتمالاً حدود نیمی از ذخایر بالقوه شوروی در این منطقه واقع شده که عبارتند از:

- منابع مس و قلع که حدود 2/1 میلیارد تن و در کوههای یودوکان واقع شده اند. این منابع قابل بهره برداری از نظر کمیت و کیفیت با عظیمترین معادن مس شوروی در DZHEZKAZGANقزاقستان برابری می کند.

- زغال سنگ کک شوی یا کوتسک جنوبی، که ذخایر آن بیش از 40 میلیارد تن برآورد شده، و نویدبخش ترین منطقه در یورنگوی به شمار می آید.

- منابع سنگ آهن آلدان، که امکانات درازمدت ذخایر آن حدود 20 میلیارد تن برآورد شده. مجاورت سنگ آهن ارزان قیمت و زغال سنگ کک شو در جنوب یاکوتسک اساس ایجاد یک کارخانه پولادو آهن را در سیبری در مجاورت اقیانوس آرام فراهم خواهد کرد.

- ذخایر عظیم چوب. برآورد حجم امکانات چوبی که در 100 میلیون جریب در مجاورت راه آهن واقع شده، حدود 4/1تا 5/1 میلیارد متر مکعب می باشد.

بهره برداری از نفت یاکوتیان و گاز طبیعی و منابع عظیم آسپست، فسفات، میکا، طلا، و قلع نیز با وجود راه آهن «بام»سهولت خواهد یافت.

(طبقه بندی نشده) گرانی هزینه «بام» و گسترش سیبری به طور آرام، به طور کلی سبب روی آوردن شوروی به غرب و ژاپن در رابطه با پروژه های شرقی شده است. جهت تضمین بازارهای صادراتی، مسکو به قراردادهای جبرانی روی آورده است تا بیگانگان تکنولوژی پروژه های عمرانی را تأمین کرده و در ازای آن مقداری از مواد خام را دریافت دارند.

(طبقه بندی نشده) ژاپن به علت کمبود منابع طبیعی مهم و مجاورت خود با سیبری تنها کشوری بوده است که تا به حال با شوروی همکاری کرده است. اولین قرارداد جبرانی شوروی و ژاپن در سال 1968 امضاء شد که قبل از آغاز تسریع کار بر روی راه آهن«بام» بود. توکیو بولدوزر، تجهیزات چوب سازی و کالاهای مصرفی را در ازای چوب و خمیر چوب سیبری به شوروی صادر نمود.

(طبقه بندی نشده) ژاپن و شوروی به دنبال این قرار داد 2 قرارداد مشابه دیگر نیز در رابطه با چوب در سال 1971 و 1974 منعقد ساختند. در سال 1974 نیز، ژاپن و شوروی گسترش منابع نفت خارج از خشکی جزیره ساخالین در دریای اوخوتسک یعنی شمال ژاپن را به طور مشترک به عهده گرفتند.

(شرکت نفت گلف نیز در این برنامه عمرانی شرکت جسته است.) در همان سال ژاپن توافق کرد که شوروی را در گسترش حوزه های زغال سنگ یاکوتسک جنوبی یاری دهد و350 میلیون دلار تجهیزات را در ازای دریافت زغال سنگ کک شو به شوروی بدهد. مسکو در حال حاضر با آمریکا، انگلستان و ژاپن در مورد پروژه مس یودوکان به مذاکره پرداخته است.

(طبقه بندی نشده) عظیمترین پروژه سیبری که مشارکت بیگانگان را در قراردادهای جبرانی به همراه دارد. پروژه گاز طبیعی یاکوتسک است. طبق پیش بینی آمریکا این پروژه به 3700 کیلومتر خط لوله از ویلی یوسک تا بندر اولگا در دریای ژاپن و تأسیسات مایع سازی، و سه کشتی باربری گاز مایع طبیعی به مقصد ژاپن و هشت کشتی باربری مخصوص گاز مایع طبیعی به مقصد آمریکا نیازمند است. ژاپن و آمریکا هر یک به مدت 25 سال و سالانه 10 میلیارد متر مکعب گاز دریافت خواهند کرد. در ملاقات ژاپنیها با

ص: 756

آمریکاییها و روسها مشخص گردید که ماشین آلات و تجهیزات حدود 4 میلیارد دلار دیگر برای کشتیهای حامل و تأسیسات تبدیل به گاز نیاز خواهد داشت.

(خیلی محرمانه) علیرغم این واقعیت که پروژه در مرحله طراحی باقی مانده، ولی عناصر اصلی آن به تعریف در نیامده است. هنوز میزان یک میلیارد متر مکعبی ذخائر گاز مورد تایید واقع نشده است تا ژاپنیها و آمریکاییها وارد شدن در این کار را سودآور تلقی نمایند. در مورد خط لوله قرارداد نهایی امضا نشده است. سیاست آمریکا در مورد وارد کردن گاز طبیعی مایع کاملاً مشخص نشده و ماهیت قیمت گاز یا رقابت آمیز بودن آن نیز معلوم نشده است. بالاخره در حالی که قوانین آمریکا صدور اعتبار از طرف بانک صادرات و واردات را برای پروژه های انرژی شوروی ممنوع اعلام کرده است، معلوم نیست که شرکتهای آمریکایی بتوانند سرمایه لازم را فراهم آورند. با وجود این مشکلات، ژاپن که میل دارد با چین روابط تجاری (شامل نفت و زغال سنگ) و سیاسی با چین برقرار سازد، گفته است که اگر آمریکا در این پروژه شرکت ننماید وی نیز شرکت نخواهد کرد.

(طبقه بندی نشده) پیشرفت کند پروژه یاکوتسک نشانگر اقدامات محتاطانه شوروی و کشورهای غربی در انعقاد قراردادهای جبرانی است. مسکو ممکن است احساس کند که خود می تواند پروژه های بزرگ خود را به راه بیندازد (برنامه 1978 برای احداث پروژه های قراردادهای جبرانی حدود 3/1 میلیارد روبل بود. سرعت ساختمان یا احداث کم شده بود و در پایان مراحل احداث به علت کمبود تدارکات، کار تولید کندتر گردید.) (طبقه بندی نشده) در رابطه با کشورهای غربی، اقدامات احتیاطی ناشی از نارضایتیهای موجود در کار کردن با بوروکراسی شوروی، نگرانی از کیفیت و کمیت بازده شوروی، بازار مواد خام راکد و تقاضای شوروی برای سرمایه گذاری لیبرال افراطی کمپانیهای غربی، از اینکه کنترل مدیریتی کافی بر روی پروژه ها نداشته اند نیز ناراضی هستند.

(طبقه بندی نشده) ولی روندهای آتی اقتصادی ممکن است بتواند بعضی موانع موجود بر سر راه طرفین را از میان بردارد. افزایش قیمت انرژی جهان ممکن است علاقه غرب را به منابع انرژی سیبری افزایش دهد. علاوه بر این، تکمیل پروژه بام و کاهش عظیم در موازنه انرژی شوروی، احتمالاً سبب خواهد شد که شوروی سعی کند کمکهای بیشتری در رابطه با پروژه های عمرانی از غرب بگیرد.

نتیجه گیری (طبقه بندی نشده) همان گونه که تا اینجا گفته شد، گسترش سیبری در دهه های اخیر بر استخراج منابع به جای گسترش مجتمع منطقه ای تأکید داشته است. این روند احتمالاً ادامه خواهد یافت چون بخش اعظم منابع طبیعی شوروی در سیبری واقع شده و سیبری نیز نیروی کار لازم را برای گسترش مجتمع منطقه ای ندارد. ولی این گسترش در هوای سرد، و مناطق دور افتاده ای که تأسیسات زیر بنایی وجود ندارد و هزینه کارگر و حمل و نقل بسیار سنگین است، گران و پرخرج تمام می شود. برنامه زمان بندی گسترشهای آتی نیز درست نیست. شوروی در حال حاضر با مشکلات اقتصادی دیگری نیز که سبب کاهش میزان رشد اقتصادی آن شده دست به گریبان است. سهم تولید ناخالص کلی که به بخش نظامی اختصاصی یافته اصلاً کاهش پیدا نکرده است.

ص: 757

تمام این ضرایب سبب شده است که رهبران شوروی به جلب همکاری غرب در پروژه های عمرانی سیبری علاقه نشان دهند ؛ گرچه شرایط و اشکال همکاری مورد نظر مسکو نخواهد توانست حدود واقعی همکاری غرب را مشخص سازد. در گذشته، روسها قراردادهای جبرانی را بیشتر ترجیح می دادند چون بازار صادراتی آنها را تضمین می کرد. گرچه چند عامل سبب شده است که طرفین در سالهای اخیر به کندی این قراردادها را منعقد سازند ؛ لیکن روندها جاری اقتصادی سبب انعقاد این قراردادها خواهد شد.

این امر در رابطه با پروژه های انرژی سیبری واقعیت می یابد، چون کمبود انرژی به شرق و غرب به طور یکسان صدمه خواهد زد.

تهیه شده به وسیله اس. کوفی تأیید شده توسط چی. نربوری

وزیر گاز شوروی گفت ذخائر جدیدی در غرب سیبری کشف خواهد شد

سند شماره (10) تاریخ : 4خرداد 1358-25 می1979 طبقه بندی : خیلی محرمانه از : سفارت آمریکا در مسکو به : وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع : وزیر گاز شوروی گفت ذخائر جدیدی در غرب سیبری کشف خواهد شد 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- خلاصه : اردوژف، وزیر صنعت گاز شوروی در تاریخ 2 خرداد ماه در ملاقات با سفیر آمریکا گفت که بخش اعظم ذخایر آتی گازی شوروی در داخل خشکی و در غرب سیبری کشف خواهد گردید.

اردوژف با توضیح پیرامون این مطلب که مسئولیت اکتشاف و بازیافت گاز در خارج از خشکی به عهده وزارتخانه وی گذاشته شده و علت آن نیز کفایت و تجارب شخصی وی می باشد، خاطر نشان ساخت که بخش اعظم فعالیت خارج از خشکی در دریای خزر، آزوف، دماغه شمالی دریای سیاه و بالتیک صورت خواهد گرفت، وی در رابطه با آبهای شمالی سیبری (شامل بارنتس) مطلب زیادی را عنوان نکرد ولی از ساخالین یاد کرد. وی گفت جریان گاز ایران در خط لوله ایگات - 1 در 12 آوریل از سر گرفته شد و با ظرفیت 70 درصد ادامه یافته. لیکن یادآور شد که ایرانیها می خواهند قیمت گاز خود را افزایش دهند.

اردوژف گفت که شوروی سالانه 800000 تن لوله قطور تولید می کند، ولی به واردات بیشتری نیازمند است. (و کلمه مانسمان را در این خصوص مطرح نمود.) وزیر در رابطه با یاکوتیا گفت که بخش اعظم گاز در این منطقه وجود دارد لیکن مقدار کشف شده آن ناچیز و در حوزه های پراکنده بوده است. وی گفت منبعی چون منبع تویمان هنوز یافت نشده و پروژه سه جانبه یاکوتیا هنوز راه درازی را در پیش دارد. وی از عدم صرفه جویی در مصرف گاز در داخل شوروی یاد کرد و گفت که در بخش دولتی این گاز فقط در زمینه های شیمیایی مورد استفاده قرار می گیرد. اردوژف که یکی از اعضای منشورتر است باکو در شوروی می باشد، اصلاً نمی دانست که گئورگی آرباتوف نماینده باکو در دیوان عالی شوروی است و هرگز فکر نمی کرد که آرباتوف در چنین مکانی جای گرفته باشد. اردوژف گفت در نظر دارد در تاریخ 4-2 ژوئن به آلاسکا سفر کند و علت اینکه هیئت نمایندگی همراه وی در اوتاوا یا تورنتو درخواست روادید خواهند کرد بیان نمود. (تلگرامهای جداگانه) (پایان خلاصه.) 3- اردوژف سفیر را در حضور مقامات روابط خارجی وزارتخانه یعنی ک. اس. امیدوف و وی. اس.

ص: 758

ماخایف پذیرفت و پس از آن وی را به دفتر خود برد تا نقشه منابع و خطوط لوله گازی را بررسی کنند. در این ملاقات مشاور اقتصادی بازرگانی نیز به همراه سفیر عمل می کرد.

4- ذخایر و اکتشافات. از وی سؤال شد که شوروی اقدامات جستجوگرانه خود برای یافتن منابع جدید گاز را در چه نقطه ای متمرکز خواهد ساخت، واردوژف با صراحت گفت که این تلاش در داخل خشکی متمرکز خواهد گردید. وی به همین ترتیب گفت که منابع جدیدی به جای شرق سیبری این بار در غرب سیبری کشف خواهند گردید.

5- خارج از خشکی، در پاسخ به سؤال مستقیم مبنی بر اینکه چرا وزارتخانه وی مسئولیت اکتشاف و بازیافت نفت و گاز در خارج از خشکی را عهده دار شده، اردوژف با صراحت گفت که شخصیت، سابقه دیرین وی در وزارت نفت و تجربه اش در کارهای مربوط به خارج از خشکی، به خصوص در دریای خزر سبب پیدایش این مسئولیت گشته است. وی با استفاده از خط کش بلندی که در دست داشت گفت که بخش اعظم کار خارج از خشکی در دریای خزر، دریای آزوف و دماغه شمالی دریای سیاه (غرب جزایر کرامه)، و بالتیک متمرکز خواهد شد. وی در مورد آبهای شمالی، مانند بارنتس و دریای کرادر خارج از شبه جزیره یمل چندان خوش بین نبود. وی در رابطه با آبهای شرقی تنها ساخالین را نام برد.

6- یاکوتیا. وزیر اردوژف، در مقدمه با اظهار امیدواری نسبت به آینده، و توضیح این مطلب که اکتشافات «نتایج مهمی» را نشان داده است، در رابطه با یاکوتیا بر خلاف گفتگوی خود با سناتور استونسون در ژانویه 1978 این بار نظر مثبتی نداشت. (78 مسکو،637؛ کتبی) وی گفت ذخایر یافته شده در اینجا محلی و کوچک هستند. (وی کلمه کوچک را چند بار تکرار نمود.) برای توجیه اکتشافات به یک منبع گازی عظیم یک تا دو بیلیون متر مکعبی نیاز است. متخصصین آمریکایی و ژاپنی بر روی این پروژه کار می کنند، لیکن وزیر گفت که گاز یاکوتیا«در دوردستها واقع شده است». درباره وسعت ذخایر یاکوتیا سؤال شد، اردوژف گفت که زمین شناسان میزان ذخایر را بسیار زیاد پیش بینی کرده بودند لیکن بعدها اشتباه را به گردن «طبیعت» و علل دیگر انداختند. وی گفت «در یاکوتیا هیچ ذخایری مشابه ذخائر تویمان تا به حال یافت نشده است».

7- تویمان. اردوژف در مورد اوضاع تویمان چیزی نگفت ولی با قوت تمام گفت، درجه یخبندان زیاد مانعی بر سر راه باز یافت نفت نمی باشد. وی اعتراف کرد که اجازه چاپ مقاله ای را در مورد مشکلات مربوط به انتقال گاز (مسکو - الف 126) صادر کرده و گفت که این مشکلات وجود دارد ؛ لیکن اطلاعات بیشتری در مورد آنها به ما نداد.

8 - لوله. اردوژف اظهار داشت که شوروی باید لوله های قطور را خریداری نماید و در این رابطه از آلمان غربی و مانسمان یاد کرد. در پاسخ به یک سؤال مستقیم، وی گفت که شوروی در حال حاضر سالانه 000/800 تن لوله قطور تولید می کند .

9- ایران. با اذعان به این مطلب که صدور گاز ایران تا 12 آوریل متوقف شده بود، اردوژف گفت که جریان کنونی مطابق 70 درصد جریان عادی آن است. وی گفت احتمالاً ایرانیها قیمت گاز خود را افزایش خواهند داد. او به سرعت از مشکلات مربوط به ماورای قفقاز گذشت و گفت که بخش دیگری از شوروی گاز مورد نیاز این منطقه را تأمین می کند.

10- اردوژف وزیر گذشته از عدم صرفه جویی در مصرف گاز داخلی شوروی شکوه کرد و گفت که

ص: 759

قیمت سرانه حدود هر ماه 16 کوپک (25/0 دلار) می باشد. و کنتوری نیز در رابطه با آن نصب نشده است.

وی گفت استفاده از گاز در زمینه شیمیایی بسیار سخت تر از استفاده آن جهت تولید برق است. هنگامی که سفیر از وی سؤال کرد که این نظر شخصی خود اوست یا نظر دولت، اردوژف توضیح داد که این عقیده شخص اوست ولی طرح دولت نیز باید اجرا شود.

11- سازمان. در بازدید کوتاهی که به همراه سفیر انجام شد، اردوژف یک سالن سخنرانی را به سفیر نشان داد و گفت و گفت 11 معاون وزیر و شش عضو هیئت مدیره وزارتخانه در آنجا گردهماییهایی تشکیل می دهند. (گزارش 78 - 14025 سپتامبر 1978 نشانگر 10 معاون وزیر و سه عضو هیئت مدیره است، ولی با اضافه شدن رانتیگ مارگولف به عنوان معاون وزیر تعداد معاونین اکنون به 11 نفر رسیده است.) 12- آرباتف. نکته عجیب این است که اردوژف از رابطه بین سرپرست انستیتو آمریکا/ کانادا، یعنی گئورگی آرباتف با موطن اردوژف یعنی باکو بی اطلاع بود.آباتف نماینده باکو در دیوان عالی شوروی است و با زحمت زیاد به شرح این رابطه می پردازد. حتی باکمال تظاهر سفیر را به صرف نهار در رستوران «باکو» در مسکو دعوت کرده است.

13- بایباکف. اردوژف با نشان دادن عکسهای وزیران سابق گاز توجه زیادی نسبت به معاون کنونی نخست وزیر و سرپرست گاسپلان بایباکف معطوف داشت و گفت که به وی علاقه خاصی دارد.

14- بیوگرافیک. اردوژف گفت گذشت 67 سال از عمرش بر طرز فکر وی تأثیر نگذاشته است لیکن به علت ناراحتی ستون فقرات وی میل دارد کارهای نوشتن و طراحی را ایستاده انجام دهد. او باعلاقه بسیار از رابطه شخصی اش با - استافور فضانورد پیشین - یاد کرد و گفت وی را به طور اتفاقی در هوستون ملاقات کرده و او نیز نمونه ساعتی را که در کره ماه به همراه داشت، به وی هدیه کرده بود. اردوژف گفت که فصل هفدهم سریال تلویزیونی روسی «جنگ میهن پرستانه» را در کنفرانس تهران تماشا کرده و با لطف خاصی در مورد بده و بستان و رئیس جمهور روزولت صحبت کرد. وی از دوستی صمیمانه خود با سرپرست جنرال الکتریک یعنی آقای جونز یاد کرد، که از وی دعوت کرده است، پس از بازدید از کانادا به آلاسکا بیاید.

15- طبق معیارهای شوروی، اردوژف از صراحت لهجه خاصی برخوردار است. ادعای وی مبنی بر اینکه کار در خارج از خشکی به علت شخصیت خاص خودش به وزارتخانه اش محول گردیده، یک واقعیت بود و مبالغه آمیز نمی باشد و به نظر ما خود او علت اصلی بوده است. معذالک، اردوژف اهمیت اکتشاف خارج از خشکی را کوچک نشان نمی داد و با صراحت می گفت که غرب سیبری به احتمال بسیار ذخایر گازی آتی را در برخواهد داشت. گفته های وی در مورد یاکوتیا که با گفته های 16 ماه قبلش با سناتور استونسون تضادی ندارد، از ذوق و اشتیاق خاص مقامات وزارت بازرگانی که پروژه مذاکرات سه جانبه را به عهده دارند، برخوردار نیست. درست است که وزارت زمین شناسی در تحقیق درگیر شد و نه وزارت گاز، ولی احتیاطات اردوژف عبرت آموز است. ولی نقشه رنگی وی، بخش عظیمی را در شرق سیبری نشان می داد که احتمالاً دارای ذخایر گاز می باشد. اظهار نظرهای وی که به طور ضمنی تضاد بین استفاده منطقی از گاز طبیعی و سیاست رسمی شوروی را نشان می دهد، بار دیگر نشان داد که وی به عدم کاراییهایی واقف است که قادر به تغییر آنها نیست.

ص: 760

16- پس از ملاقات وزارت گاز سؤال کرده است که آیا اردوژف و یارانش در دریافت روادید ورود به آمریکا در تاریخ 2 ژوئن مشکلاتی نخواهند داشت. ما به آنها پیشنهاد کرده ایم که در سفارت آمریکا در اوتاوایا سرکنسولگری تورنتو در خواست روادید بنمایند.تون

رویدادهای گازی و نفتی در آذربایجان

سند شماره (11) طبقه بندی : خیلی محرمانه تاریخ : 14 خرداد 1358 - 4 ژوئن 79 از : سفارت آمریکا در مسکو به : سفارت آمریکا در تهران موضوع : رویدادهای گازی و نفتی در آذربایجان 1- (خیلی محرمانه خلاصه : بنابه گفته یکی از منابع روسی در آذربایجان، سطح گاز ارسالی از ایران 35% درصد سطوح پیشین می باشد. تولید نفت آذربایجان در سال 1357 معادل 16 میلیون تن بود و در سال 1358 قرار است حدود 8/16 میلیون تن باشد. یکی از مقامات عالیرتبه جمهوری می گوید که شوروی می خواهد در رابطه با سکوهای حفاری نفتی خارج از خشکی با فرانسه قراردادی را امضاء نماید، لیکن به گفته مقام وزارت تجارت خارجی هنوز در این زمینه تصمیمی اتخاذ نشده است. (پایان خلاصه) 2- (خیلی محرمانه) خبرنگاران آمریکایی به دنبال بازدید از باکو در اوایل هفته جاری ما را در جریان گفتگوهای خود با مقامات آذربایجان در زمینه مسائل انرژی قرار دادند.

3- (محرمانه) گاز صادراتی ایران. در تاریخ 7 خردادماه عالیس جمیل لمبرانسکی، معاون سرپرست شورای وزیران آذربایجان که مسئول بخش صنعتی است، گفت تا 5 یا 6 روز قبل میزان جریان گاز صادراتی ایران به سطح 35 درصد دوران قبل از قطع صدور گاز رسیده است. وی گفت ایرانیها «قول داده اند» که در تابستان سطح جریان را به حالت اولیه برگردانند (یعنی 10 میلیارد متر مکعب).

4- (محرمانه) تولید نفت. تایراتیروا، وزیر خارجه آذربایجان به خبرنگاران گفت که این جمهوری در سال 1357 رسیدن معادل 16 میلیون تن نفت تولید کرده و هدف تولیدی سال 1358 رسیدن به سطح تولیدی 8/16 میلیون تن می باشد. بعدها یکی دیگر از مقامات صنعت نفت (که هویتش بیش از این برای ما روشن نشده) گفته بود که در سال 1357 سطح تولید به 18 میلیون تن رسیده بود و در سال 1358 قرار نیست افرایش یابد. وی با این وصف گفت که «به زودی» سطح تولید به 22 میلیون تن خواهد رسید. به خبرنگاران گفته شد که 65 درصد نفت تولیدی آذربایجان از مناطق خارج از خشکی تأمین می گردد و75 در صد تولید خارج از خشکی نیز از منطقه «نفتیان مور» تأمین می شود .

5 - (خیلی محرمانه) کارخانه تولید سکوهای حفاری نفتی خارج از خشکی لمبرانسکی گفت که قرار است شوروی با فرانسه و ژاپن در زمینه احداث یک کارخانه تولید سکوهای حفاری نفتی خارج از خشکی قراردادی امضاء نماید. وی گفت که روسها با هیچ یک از شرکتهای آمریکا قراردادی نخواهند بست چون از مشکلات موجود در رابطه با مقررات کنترل صادراتی آمریکا باخبر می باشند. بعدها یکی از نمایندگان شرکت براون اندروتس به یکی از خبرنگاران گفت که روسها تصمیم گرفته اند تنها پایه ها را در باکو و مدولها را در آستراخان تولید نمایند و علیرغم نیاز به ماشین آلات اضافی در نتیجه تقسیم کارخانه حاضر نیستند و هزینه اضافی قرارداد را بپردازند. مذاکرات مربوط به این قراردادها قبلاً با شرکت وزارت

ص: 761

نفت انجام می شد، لیکن چون مسئولیت کارهای حفاری گازی و نفتی خارج از خشکی به عهده وزارت گاز است، تمام مذاکرات به این وزارتخانه سپرده شده است. علاوه بر این دو وزیر دیگر نیز وارد معرکه شده اند که عبارتند از وزیر کشتی سازی و وزیر پولاد ویژه.

6- (خیلی محرمانه) اظهارنظر : مایلیم توجه شما را به این نکته جلب کنیم که بین گفته لمبرانسکی که گفته بود جریان گاز خط لوله ایگات - 1 به 35 درصد رسیده و گفته وزیر گاز، اردوژف که به سفیر گفته بود که این جریان به 70 درصد رسیده تفاوت بسیار وجود دارد. (تلگرام مرجع) شاید سفارت آمریکا در تهران بتواند ارزیابی ایران را در این رابطه مشخص نماید.

7- (خیلی محرمانه) علاوه بر این یادآور می شویم که ارقام مربوط به تولید نفت، حتی ارقام پایین نیز در مقایسه با ارقام مقدماتی مطروحه در «بررسی آماری انرژی بین المللی» سیا بسیار مبالغه آمیز می باشد.

8- (خیلی محرمانه) در پذیرائی 10 خرداد و در اسپاسو، مقام سفارت از زینوویف از وزارت بازرگانی خارجی در مورد تصمیم شوروی به روی نیاوردن به شرکتهای آمریکا یا در زمینه تولید سکوهای حفاری نفتی به خاطر کنترلهای صادراتی سؤال کرد. زینوویف با صراحت گفت که در مورد این قرارداد هنوز تصمیمی گرفته نشده است. وی گفت البته نگرانی مربوطه وجود دارد، لیکن ضریب چندان مهمی نیست.

مقام سفارت بار دیگر گفت که دولت آمریکا گواهی کاربرد تجهیزات گازی و نفتی را تصویب کرده است.

پاسخ زینوویف این بود: «درست است، اما در چه زمانی؟ حالا دیگر در بعضی موارد بسیار دیر شده است». تون

روابط اقتصادی ایران و شوروی

سند شماره (12) طبقه بندی : خیلی محرمانه تاریخ : 24 مهر 1358 - 15 اکتبر 79 از : سفارت آمریکا در مسکو به : وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی .

موضوع : روابط اقتصادی ایران و شوروی 1- (تمام متن خیلی محرمانه است) 2- طی گفتگوی مورخ 2 اکتبر با کارمند سفارت، سرپرست بخش خاورمیانه ای وزارت بازرگانی خارجی شوروی یعنی یوری زیمین اظهار داشت که سیر نزولی بازرگانی ایران و شوروی در سال جاری معلول جا به جایی کلی اقتصادی ناشی از انقلاب است و سیاست شوروی مسبب پیدایش این روند نزولی نیست. (آمار شوروی نشان می دهد که منافع بازرگانی 4/126 میلیون روبلی دی ماه تا خردادماه نسبت به همین ماهها در سال 1357 معادل 73 در صد کاهش یافته است.) زیمین گفت قطع فعالیتها در زمینه های شیمیایی، ساختمان سازی، و فلزات آهن دار - که ناشی از تجدید نظر کنونی پیرامون اولویت های اقتصادی و مشکلات ناشی از تداوم ورود مواد خام است - ایران را وادار به لغو سفارشات خود از شوروی نموده است. صادراتی که بیش از همه ضربه خورده اند عبارتند: از سیمان، چوب، ورقهای فلزات آهن دار، «و چند گروه» از ماشین آلات و تجهیزات. در بخش اعظم واردات نیز بنا به گفته یمین بخش اعظم کالاهای «سنتی» ایرانی مرتبا دریافت می گردد، اما اعتراف کرد که بخش اعظم کاهش ناشی از قطع و نیز کاهش صدور گاز طبیعی از طریق خط لوله ایگات - 1 بوده است.

3- زیمین گفت قرارداد دوجانبه گاز که در سال 1364 پایان خواهد یافت، شوروی را ارضاء می کند.

ص: 762

بنا به گفته وی حمل گاز به میزان 60 در صد ظرفیت پیشین ادامه دارد و کم و بیش نشانگر کاهش تولید نفت ایران است. در مورد «شایعات مربوط به مذاکره پیرامون قیمت گاز» سؤال شد. وی گفت : «من می توانم رسما بگویم که در این زمینه مذاکره ای چه در مورد قیمت و چه در مورد ارز پرداختی صورت نگرفته است. وی گفت، اما مسئله این است که قیمت گاز دائما رو به افزایش است لیکن یک «قیمت بازار جهانی» ثابت و مورد قبول هم وجود ندارد. (اظهار نظر: طبق گزارش تلگرام مرجع، این موضوع در مذاکرات بین ایران وشوروی پیرامون قیمت گاز مطرح شده است. به هر حال تکذیب «رسمی» مذاکرات توسط زیمین - و تکرار این مطلب که ایرانیها در مورد سرنوشت خط لوله ایگات - 2 هنوز تصمیم قطعی نگرفته اند متقاعد کننده نیست. اما شاید نشانگر تمایل قابل درک آنها در اجتناب از تبلیغات باشد.) 4- زیمین گفت وی با جزییات سفر وزیر نیروی ایران، یعنی تاج، به شوروی در تاریخ 18 -12 مهر ماه آشنا نیست، چون میزبانان اصلی دولتی در این بازدید کمیته روابط اقتصادی خارجی و وزارت نیرو و برق رسانی بوده اند. وی گفت طی این دیدار از تجارت گاز حرفی به میان آورده نشد. گزارشات پراکنده مطبوعاتی حاکی از آن است که تاج در این سفر پیرامون همکاری شوروی و ایران در زمینه احداث و بهره برداری پروژه های انرژی در ایران، بخصوص در مورد نیروگاه های رامین و اصفهان گفتگوهایی انجام داده است.گاریسون

فهرست اعلام

ص: 763

ص: 764

ص: 765

ص: 766

آ - الف آ. آر. جوس / 326، 327، 329 آبیجان / 717 آپوکولار / 159، 164 آتاترک، مصطفی کمال / 86، 95، 152، 155 آتلانتیک / 611 آتن / 128، 283، 289، 290، 298، 718 آچنیسک / 748 آدانا / 163، 164 آدیس آبابا / 643، 717 آذربایجان / 761 آذربایجان شرقی / 516 آذربایجان (شوروی) / 659 آر. ا. آخوند / 445 آر. ال. لویس / 597 آرباتف، گئورگی / 758، 760 آر. باراز / 639 آرچارد، داگلاس بی. (کنسول) / 435، 445 آرژانتین / 256، 285، 546 آرمیتاژ، جان. ا. / 505 آرنون / 211، 245 آریوشالو / 650 آزوف / 758، 759 آژانس اطلاعاتی دفاعی / 231، 653، 654، 657، 658، 679، 680 آژانس انرژی اتمی بین المللی / 139، 359، 498، 578، 580 آژانس تحقیقات جنایی / 361 آژانس خبری قطر / 209 آژانس مرکزی اطلاعات / 553 آژانس مسافرتی گلف / 536 آژانس نقشه برداری دفاعی / 740 آسب / 687 آسوان / 220، 505، 514، 592 آسوشیتدپرس / 132، 185، 212، 213، 537، 601 آسیای جنوب شرقی / 89، 454، 521، 570، 572، 616 آسیای جنوبی / 41، 42، 153، 189، 373، 411، 466، 521، 608، 613، 616 آسیای شمالی / 525 آسیای مرکزی / 485، 558، 631، 703، 707، 736، 747، 748 آسیای میانه شوروی / 610 آشدوت یاکف (اسرائیل) / 306 آفریدی، ارباب / 435 آفریقا / 613 آفریقای جنوبی / 224، 375 آفریقای شمالی / 80، 201 آفریقای غربی / 612 آفریقای غربی - مرکزی / 398 آفریقای مادون صحرا / 398

ص: 767

آفندیوف، پرسونا نان گراتا / 511 آقاشاهی / 356، 365، 372، 374، 375، 376، 378، 389، 408، 428، 429، 431، 432، 451، 454، 461، 466، 467، 483 آقاقاضی، محمد زمان خان / 395 آکادمی بازرگانی خارجی اتحاد شوروی / 546 آکادمی تجارت خارجی / 578 آکادمی حمل ونقل راه آ هن مسکو / 590 آکادمی علمی شوروی / 554 آکادمی علوم اجتماعی حزب کمونیست شوروی / 555 آکادمی علوم در نووسی بیرسک / 568 آکادمی علوم سیبری / 567 آکادمی علوم شوروی / 567، 571، 642 آکادمی علوم مجارستان (بوداپست) / 568 آکادمی نیروی دریایی شوروی / 587 آکادمی هنر و علوم آمریکا (بوستون) / 568 آکادمی هنرهای زیبا / 97 آکان، گوندوز / 122، 124، 132، 144، 145، 146، 147، 148، 159، 161، 162 آکرا / 717 آگنتوف، آندره میخایلویچ الکساندرف / 553، 555 آلاسکا / 578، 736، 755، 758، 760 آلبانی / 135، 732 آلپ ارسلان ترکش / 86 آلپرگون، یلدریم / 131 آلپو / 200 آلتای کرای سیبری / 556 آلخیموف، آنتونیا / 556، 557، 558 آلخیموف، ولادیمیر سرجیویچ / 553، 556 آلدومورو / 314 آلمان / 95، 97، 518، 556، 653، 662 آلمان شرقی / 248، 252، 255، 267، 271، 273، 279، 282، 501، 559، 593، 597، 609، 654، 680، 682، 724، 732 آلمان غربی / 34، 61، 77، 78، 86، 123، 142، 185، 187، 188، 199، 217، 246، 254، 255، 258، 259، 272، 273، 284، 285، 288، 291، 292، 314، 315، 360، 597، 606، 655، 705، 708، 719، 729، 736، 740، 741، 751، 754، 759 آلنده / 88، 100 آمریکای لاتین / 231، 256، 285، 287، 288، 513، 626 آمستردام / 288، 290 آموزگار / 596، 733 آناتولی، دوبرینین/ 574 آناتولی غربی و مرکزی / 154 آناتولیونا، یلنا / 547 آنانیکف، ک. ف / 743 آنا واسیلیونا، الکساندرف / 556 آنتون عطالاه / 650 آنتونوف، آلکسی کنستانتینویچ / 249، 553، 558، 559 آندرسون / 72، 73، 74 آندروپف، یوری / 588، 589 آنژرو - سودژنک / 748 آنکارا / 85، 88، 97، 98، 103، 104، 105، 108، 109، 110، 112، 113، 115، 117، 121، 122، 125، 127، 128، 129، 130، 131، 132، 133، 135، 136، 138، 140، 142، 143، 144، 145، 146، 148، 150، 153، 154، 157، 158، 159، 160، 161، 163، 164، 208، 718 آنکا (سرویس خبری محلی) / 138 آنگارسک و اومسک / 748 آنگولا / 396، 494، 533، 538، 613، 614، 725

ص: 768

آواره کوشلاو (کتاب) / 107 آویگدار بن گال (سرلشگر) /173، 184 آی. بلویویچ / 639 آی.تی. گریشین / 383 آیزنهاور / 577 آیکازیان، ادوارد آساتورویچ / 553، 559، 560 ابوشریف / 213، 339 ابوظبی / 80، 82، 218، 250، 251، 454، 717 ابوعباس / 300، 301، 302 ابوقریب / 301 ابومیزر / 199 ابونیدال (صبری خلیل البناء) / 280، 310، 311، 312، 313، 314 ابوولید / 342 اتحاد ملی پاکستان / 359، 387، 403، 404، 405، 414، 417، 425، 435، 442، 464، 465، 466، 467، 468، 469، 474، 479 اتحادیه پست جهانی / 359، 498 اتحادیه تجاری بین الملل / 359، 498 اتحادیه جهانی پست / 498 اتحادیه دموکراتیک واحد مرکزی (EDEK) / 254 اتحادیه عرب / 19، 251، 252، 253، 316، 644، 650 اتحادیه کمونیستی آلمان غربی / 273 اتحادیه کمیته کشورهای کمونیستی خاور نزدیک / 255 اتحادیه مائوئیست کارگران انقلابی عرب / 285 اتحادیه ماهیگیران شمال قفقاز / 569 اتریش / 123، 556 اتیوپی / 255، 272، 286، 316، 396، 494، 547، 549، 593، 611، 613، 614، 644، 646، 672، 687، 688 اجلاس توکیو / 30، 51 اجلاس غیرمتعهدها در هاوانا / 185، 193، 446 اجلاس غیرمتعهدها (کلمبو) / 720 اجلاس کمیسیون مشترک اقتصادی سوئیس شوروی / 742 اجویت، بولنت / 85، 86، 88، 90، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 104، 105، 106، 107، 108، 109، 110، 111، 114، 115، 122، 123، 124، 128، 129، 131، 133، 134، 137، 138، 139، 141، 142، 148، 149، 150، 151، 152، 154، 155، 156، 157، 158، 160، 209، 654، 682 اجویت (خانم) / 108 اجویت، رخصان / 108 اجویت، نازلی / 108 اچ.ام. قاضی (دکتر) / 433 احمد اسکندر احمد / 329 احمد، اقبال / 378 احمد الجابر / 63 احمدالخطیب / 59 احمد المهری / 62 احمد بن بلا، 34، 658 احمد بن سودا / 201، 202 احمد بن سیف الثانی / 217 احمد جبرئیل / 264، 293، 294، 299، 300 احمد، شبیر / 435 اختر (سپهبد) / 451 اختر، م. جی. م / 445 اخوان المسلمین / 331 اداره اطلاعات و پژوهشها / 372 ادیمن / 147 اربکان، نجم الدین / 85، 152، 157 ارتش آزادیبخش خلق ترکیه / 254 ارتش سرخ ژاپن / 288 اردکانی / 13، 14 اردلان، علی / 89، 108، 109، 111 اردن / 32، 33، 34، 43، 174، 175، 179، 184،

ص: 769

198، 203، 204، 205، 209، 210، 218، 219، 220، 223، 224، 225، 226، 232، 233، 234، 236، 238، 242، 245، 246، 258، 259، 260، 263، 264، 267، 268، 269، 270، 271، 274، 275، 277، 281، 288، 294، 297، 303، 304، 307، 309، 310، 311، 312، 389، 643، 644، 645، 648، 649، 650، 658، 689، 751 اردوژف / 758، 759، 760، 762 اردوگاه برج الشمالی / 249 اردوگاه رشایا الفخار / 245 اردوگاه رشیدیه / 249 اردوگاه زانو / 681 اردوگاههای غنا و صدیقین / 245 اردوگاه یهودی نشین قیریاط اربع / 275 ارسوز (ژنرال) / 141 اروپا / 5، 30، 32، 33، 34، 35، 45، 51، 53، 54، 55، 56، 68، 69، 70، 71، 74، 78، 79، 80، 85، 89، 92، 98، 100، 102، 103، 105، 107، 120، 122، 123، 130، 151، 152، 172، 185، 187، 188، 192، 193، 195، 197، 201، 204، 207، 208، 211، 217، 218، 219، 231، 242، 253، 255، 257، 265، 286، 287، 288، 292، 312، 313، 331، 332، 349، 361، 378، 399، 497، 502، 513، 536، 547، 556، 557، 563، 567، 577، 582، 615، 621، 626، 627، 630، 638، 653، 654، 656، 663، 664، 667، 678، 679، 680، 681، 682، 685، 697، 701، 703، 704، 705، 708، 719، 735، 736، 742، 744، 745، 746، 747، 751، 752 اروپای شرقی / 23، 89، 248، 257، 273، 297، 360، 472، 496، 540، 645، 678، 681، 695، 696، 697، 701، 705، 707، 719، 723، 724، 727، 735، 736 اریتره / /255، 256، 272، 286، 613، 646 اریدیز / سمیح، 158، 159، 160 ازبکستان / 572 ازمیر / 134، 149 اسالت (اردن) / 307 اسپانیا / 208، 246، 260، 272، 273، 341، 342، 398، 570 اسپایرز / 122 اسپایک ابز / 362 اسپل نیکوف، ویکتور نیکلایویچ / 511 اسپیرز / 142، 144، 146، 148، 153، 156، 158، 159، 160 استارک / 452 استافور / 760 استالین، آیوسف / 508، 524، 559، 566، 568، 569، 576، 581، 584، 628 استالینسک / 745 استان بلوچستان (پاکستان) / 393 استانبول (استامبول) / 95، 97، 98،103، 108 128، 129، 139، 148، 160 استان حکاری / 163 استراسبورگ / 107 استرالیا / 178، 207، 380، 399، 742، 751 استرلینکوف، بوریس / 555 استکتوزاود / 617 استکهلم / 95، 556، 567 استمپل، جان دی. / 533، 535، 539، 540، 542، 544، 547، 592، 593، 595، 596، 597، 598، 599، 600، 601، 602، 603، 642، 716، 733 استنین، ولادیمیر / 572 استونسون (سناتور) / 759، 760 استیک هاوس (رستوران) / 535، 536، 537، 540، 542، 547 اسچارانسکی / 598 اسحاق خان / 372، 453

ص: 770

اس. دیا، حسن / 650 اس. دی. ترمپ / 347 اسرائیل / 32، 33، 34، 35، 36، 39، 42، 55، 64، 65، 90، 142، 143، 147، 148، 151، 161، 162، 169، 170، 171، 173، 174، 176، 177، 178، 179، 182، 183، 184، 185، 187، 188، 189، 190، 191، 192، 193، 194، 195، 196، 197، 198، 199، 200، 201، 203، 204، 205، 206، 207، 209، 211، 212، 213، 215، 216، 219، 220، 221، 222، 223، 224، 225، 226، 227، 232، 233، 234، 235، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 243، 244، 246، 249، 250، 251، 252، 257، 258، 259، 260، 261، 263، 264، 265، 266، 267، 268، 270، 271، 274، 275، 276، 277، 278، 279، 281، 282، 284، 287، 288، 290، 291، 292، 293، 295، 296، 298، 301، 302، 303، 304، 306، 307، 308، 311، 312، 314، 320، 330، 334، 345، 375، 376، 475، 478، 615، 628، 638، 639، 643، 644، 645، 646، 647، 648، 649، 650، 686، 689، 690، 691 اسقف کاپوچی / 260، 275، 306 اسقف ماکاریوس / 147 اسکاف، ژوزف / 200 اسکندرون / 132 اسکندری، ایرج / 725 اسکندریه / 32، 248 اسکوتزکو / 540 اسکودرو ،استانلی / 108، 518، 520، 523، 525، 528، 530، 535 اس. کوفی / 758 اسکیوال، آنتونیو / 431، 432 اسلام آباد / 92، 315، 316، 358، 364، 365، 366، 368، 370، 374، 377، 379، 380، 381، 382، 383، 384، 385، 386، 387، 389، 391، 392، 393، 396، 397، 399، 400، 401، 403، 404، 408، 410، 416، 417، 423، 424، 425، 426، 427، 428، 429، 430، 431، 432، 433، 436، 437، 440، 441، 442، 444، 445، 446، 447، 449، 450، 453، 454، 455، 460، 461، 464، 466، 467، 469، 473، 479، 481، 483، 488، 643، 718 اسلام شیخ / 453 اسلو (پایتخت نروژ) / 95 اسمولیناکف / 514، 515 اسمیت، جری / 372 اسمیت، ژوارد. سی / 477 اسمیرنف، نیکولای ایوانویچ / 554، 586، 587، 588 اسنبل / 115، 122 اسیراوغلو، وهاب / 91، 92، 93 اشپیگل / 137 اشتراوس / 32، 35، 190، 478 اشراقی / 336، 337، 340 اشماروک، ماری. ا. / 649 اشمیت / 187، 188 اصغرخان / 359، 394، 442، 464، 469 اصفهان / 527، 531، 532، 533، 539، 604، 606، 607، 618، 663، 683، 717، 721، 722، 728، 729، 730، 733، 734، 763 اصلاحیه سیمینگتون / 451، 452، 476 اصلاحیه گلن / 366، 369، 378، 379 اطریش / 205، 224، 267، 290، 546، 586، 705 اعتزازالدین / 383 اعتمادزاده (به آذین)، محمود / 517 افاناسیف، ویکتور گریگوریویچ / 553، 554، 555

ص: 771

افغانستان / 141، 148، 337، 339، 354، 355، 356، 366، 372، 373، 379، 382، 390، 391، 393، 394، 395، 396، 401، 408، 409، 418، 428، 435، 436، 447، 449، 450، 451، 462، 471، 472، 475، 483، 484، 485، 486، 488، 494، 510، 515، 530، 589، 597، 598، 599، 616، 619، 644، 646، 656، 657، 658، 660، 662، 663، 664، 665، 669، 670، 673، 676، 677، 689، 690، 691، 692، 695، 705 افندیوف، فیکرت اسفندیار اقلی / 510 اقبال / 443 اقبال (دکتر) / 516 اقبال (سپهبد) / 416، 442 اقبال، فیض / 461، 462، 463، 473 اقبال، محمد (سپهبد) / 442 اقیانوس آرام / 77، 587، 610، 611، 616، 687، 688، 744، 745، 755، 756 اقیانوس اطلس / 494 اقیانوس هند / 77، 89، 354، 356، 365، 375، 454، 475، 483، 494، 521، 538، 610، 611، 612، 619، 667، 676، 677، 687، 688، 720 اکرم، مسعود / 435 اکرم، منیر / 376 اکسکلوسیو (هفته نامه) / 214 اکسیدنتال / 541 اکونومیست (نشریه) / 521، 527 اکی باستوز / 752 الاهرام / 239، 650 البداوی / 279 البداویه / 270، 279 البدری، حسن / 650 البلادی / 281 البناء / 241، 310، 311 الپاسو / 709 الجزایر / 6، 162، 175، 181، 202، 241، 247، 252، 273، 291، 310، 398، 658، 690 الجزیره / 34، 79، 80، 82، 143، 201، 202، 257، 260، 266، 272، 279، 283، 290، 291، 298، 312، 512، 718 الحلوه / 281، 296 الخال الصحیح الفتح (سازمان) / 314 الخطیب / 59، 60 الدامور (لبنان) / 247، 305 الدستور (روزنامه اردنی) / 209 الدورادوی / 744 الراشد / 24، 60، 64 السالت (اردن) / 269 السیک / 122 السیل اویمن / 127 الشعیبه / 77 الصاعقه / 263، 279، 295، 300، 302، 304 الصباح / 82 الصباح الاحمد / 27 الصبایی، یوسف / 314، 315 الطلیعه / 17، 19، 284 العاصفه (شاخه کماندویی فتح) / 311 العال ناجی / 209 العال (هواپیمایی اسرائیل ) / 258، 280، 291، 292، 298 الغانی (نخست وزیر یمن شمالی) / 653 الف. پتروف / 620، 652 الفتح / 227، 261، 323 الفجر / 209 الفرین / 201 الکساندرف / 553، 555، 556 المنصور (شمال بغداد) / 281 المهری / 58، 59، 60، 62 الن / 538

ص: 772

النهار / 82 الوطن / 10، 19 ال. و کارناکف / 675 الون / 330، 333 الهانی / 201 امارات متحده عربی / 51، 54، 61، 146، 250، 251، 272، 292، 313، 315، 386، 522 امام موسی صدر / 348 امان / 175، 192، 193، 203، 204، 289، 297، 475، 718 امپریالیسم / 19، 224، 233، 255، 268، 280، 460، 492، 493، 648، 666، 720 ام. جی. ماریتر (اسم رمز) / 321،322، 325، 334، 335، 338، 339،340، 342، 343، 345 ام. دی. زهدی / 650 ام قصر / 611 امل / 328، 329 امیدوف، ک. اس / 758 امیرانتظام، عباس / 320، 686 امیر خلیفه / 193، 195، 196 امیر عثمان / 366، 408، 428 امین / 462 امینی، رضا / 504 امینی، علی / 599، 602 ام. یوکرانتسف (نام مستعار کاپیتسا) / 571 ان.آی. کوزیرف / 620 ان بی سی قاهره / 200 انتبه / 285، 291 انتشارات دانشجویان مسلمان پیرو خط امام / 169 انجامنا / 718 انجمن اسلامی آلمان / 285 انجمن ایران و آمریکا / 537 انجمن تجارت و اقتصاد شوروی آمریکا / 557 انجمن ترکیه و آمریکا / 128 انجمن دانشجویان عرب /255 انحلال مجلس ملی / 24 اندرسون، سیدنی / 15، 16 اندرویانگ / 599 اندونزی / 291، 389 انستیتو آمریکا، کانادا / 760 انستیتو امور بین المللی مسکو / 596 انستیتو انرژی اتمی کورچاتف / 580 انستیتو اورینتال (مؤسسه خاورشناسی) / 618 انستیتو پداگوژیکی (کیشینف) / 564، 585 انستیتو پلی تکنیک اورال / 583 انستیتو تحقیقی آکادمیک اسرائیلی / 644 انستیتو تعلیمی آموزشی اودسا / 589 انستیتو راه آهن لنینگراد / 590 انستیتو روابط بین الملل / 572 انستیتو ریاضیات ایمنی استکلف / 567 انستیتو زبانهای خاوری / 572 انستیتو ماشین آلات مسکو / 513 انستیتو مدیریت اقتصاد ملی / 565، 566 انستیتو مطالعات استراتژیک الاهرام / 645 انستیتو مطالعات استراتژیک در تل آویو / 649 انستیتو مطالعات شرق / 503 انستیتو مهندسی حمل ونقل آب لنینگراد / 576 انستیتو مهندسی مسکو / 578 انستیتو مهندسین ساختمان صنعتی / 567 انستیتو وزارت خارجه / 594 انستیتو هوائی مسکو / 580 انستیتوی زبانهای شرقی مسکو / 571 انستیتوی مارکسیسم لنینیسم / 564 انستیتوی مطالعات استراتژیک / 644 انصاری، هوشنگ / 120 انقلاب اسلامی / 26، 42، 90، 169، 319، 321، 322، 344، 435، 436، 493، 494، 495، 642،

ص: 773

656، 661، 663، 668، 672، 673 انگلستان / 23، 61، 77، 78، 81، 82، 107، 190، 194، 195، 214، 241، 246، 249، 255، 261، 268، 272، 275، 276، 288، 307، 310، 312، 314، 335، 353، 358، 360، 361، 380، 382، 443، 455، 457، 480، 482، 521، 523، 557، 560، 578، 591، 602، 642، 658، 659، 708، 734، 756 انیان (سناتور) / 137 اوبلاست / 497، 564، 576، 582، 583، 584، 589، 699، 702، 744، 746، 748، 749، 750، 755 اوپک / 27، 29، 30، 32، 33، 51، 52، 54، 56، 69، 70، 79، 82، 86، 113، 115، 124، 125، 135، 136، 145، 210، 212، 283، 285، 290، 291، 360، 369، 521، 534، 602، 675، 695، 696، 697 اوتاوا / 758 اوتمالی (موزامبیک مرکزی) / 681 اوخوتسک / 702، 744 اودسا / 499، 589 اورال / 580، 701، 702، 703، 744، 745 اورالز ولگا / 696، 697، 698، 699، 702، 703، 704، 706 اورانس / 740 اورشلیم / 184، 188، 190، 191، 195، 197، 198، 199، 200، 204، 207، 209، 212، 217، 221، 222، 226، 233، 250، 261، 262، 275، 308، 650 اورفا (ترکیه) / 163 اورلی / 292 اورنبرگ / 701، 736، 739، 741، 742 اورنگون / 702 اوروگوئه / 513، 546 اورون، کنعان / 86، 141، 156، 184، 188، 189، 477 اوزال، تورگوت / 157، 158 اوزی پف، ویکتوریاکفلویچ / 511، 508، 509، 510، 512، 618 اوستروفنکو، وای. / 618 اوغلو، اسماعیل کافه سی / 129 اوغلو، توپوز / 126، 130، 131 اوغلو، سانلی توپوز / 126، 130 اوغلو، عمر زیتین / 145، 146 اوغلو، کوکور / 135، 136 اوغلو، مؤذن / 115 اوکراین / 546، 562، 571، 574، 578، 589، 631، 677 اوکراین غربی و جنوبی / 631 اوکسوس / 451 اوکندی (وزیر خارجه ایرلند) / 207، 208 اوگادن / 611، 613 اوگادوگو / 718 اوگاندا / 248، 252، 256، 291، 342، 398، 654 اولزوسکی / 724 اومسک / 746، 748 اویتا / 80 اهواز / 180، 206، 207، 213، 334، 339، 605، 606، 683، 721، 729، 730 ایالات بالتیک / 633 ایالت بلوچستان پاکستان / 357 ایالت سند / 392 ایالت یوزکات / 158، 159 ایپراس / 138، 139 ایتالیا / 86، 97، 107، 134، 209، 246، 254، 255، 257، 272، 289، 314، 355، 377، 546، 555، 581، 582، 584، 661، 705، 736، 751

ص: 774

ایران / 3، 5، 6، 8، 11، 13، 14، 25، 26، 27، 28، 37، 38، 51، 55، 58، 59، 60، 63، 64، 67، 74، 75، 79، 87، 89، 90، 91، 92، 93، 108، 109، 110، 111، 112، 113، 114، 115، 120، 121، 124، 125، 126، 127، 129، 134، 135، 136، 137، 138، 140، 141، 142، 144، 145، 146، 147، 148، 150، 151، 152، 153، 154، 155، 160، 161، 162، 163، 164، 165، 173، 179، 180، 181، 195، 201، 202، 206، 207، 209، 213، 214، 215، 216، 217، 227، 228، 231، 246، 253، 254، 319، 321، 322، 325، 326، 327، 328، 329، 330، 334، 335، 336، 337، 338، 339، 340، 341، 342، 343، 344، 345، 346، 347، 348، 354، 355، 361، 362، 365، 366، 369، 370، 371، 381، 382، 383، 386، 394، 408، 418، 435، 436، 454، 455، 457، 461، 462، 475، 478، 481، 483، 486، 487، 488، 492، 493، 494، 495، 502، 503، 504، 505، 506، 507، 509، 510، 511، 512، 513، 514، 515، 516، 517، 518، 519، 520، 521، 522، 523، 524، 525، 526، 527، 528، 529، 530، 531، 532، 533، 534، 535، 536، 537، 538، 539، 540، 541، 543، 546، 548، 589، 592، 593، 595، 596، 597، 598، 599، 600، 601، 602، 603، 605، 606، 607، 608، 609، 610، 617، 618، 619، 620، 621، 622، 625، 626، 641، 642، 643، 644، 645، 646، 652، 654، 655، 656، 659، 660، 661، 662، 663، 664، 668، 669، 670، 671، 672، 673، 674، 675، 676، 677، 683، 684، 686، 687، 688، 689، 690، 691، 692، 695، 697، 705، 716، 719، 720، 721، 722، 723، 724، 725، 726، 727، 729، 730، 733، 734 ایرسات (شرکت سهامی ایران و روسیه) / 604، 728، 729 ایرفلوت / 71، 445، 531، 532، 604، 678، 685، 728 ایرکوتسک / 746، 754، 755 ایرلند / 54، 182، 207، 254، 285، 286 ایروان / 560 ایزنبراون / 445 ایشکف، الکساندر آکیموویچ / 553، 568، 569، 570 ایفان، کامبن (سناتور) / 137 ایفراین (کاخ کوهستانی شاه حسن) / 202 ایگات 2 / 741، 742، 763 ایگور، الکساندرف / 668 ایلیمسک، یوستی / 754 ایلینیچنا، لیدیا / 572 اینز (رئیس جمهوری پرتغال) / 654 اینگستراخ (شرکت بیمه حکومت شوروی) / 604، 728 اینونو، عصمت / 86، 99، 104، 105، 106 ایوانف، وی. پی / 581 ایوب خان / 480، 483 ایهان ازتراک / 94 ب باب المندب / 644، 687 باتو، اینال / 142، 143، 144 بادرماینهوف (گروه تروریستی ) / 284، 285، 314 بارایشاور / 683 بارج / 321، 322، 323، 325، 326، 327، 328، 329، 330، 334، 335، 338، 339، 340، 341، 342، 343، 345، 346، 347 بارک، آهارون / 184 بارنتس / 499، 702، 758، 759

ص: 775

بازار سبزی فروشان پتاتیکوا (تل آویو) / 275 بازرگان، مهدی / 62، 69، 81، 147، 326، 327، 336، 337، 338، 342، 348، 381، 382، 435، 671، 672 باکو / 523، 524، 659، 760، 761 باکولف / 372 بالتیک / 499، 587، 633، 758، 759 بالکان / 153 باماکو / 718 باناسکو / 345، 347 بانجول / 718 بانک (آن یونیون) / 576 بانک ایران و شوروی / 531، 604، 728 بانک بازسازی و عمران بین المللی / 359 بانک توسعه و بازسازی بین المللی / 371 بانک صادرات و واردات / 557 بانک عرب ترکیه / 129 بانک عمران آسیایی / 359 بانک فدرال آمریکا / 122 بانک مرکزی اسرائیل / 204 بانک مرکزی ایران / 721، 722 بانک مرکزی ترکیه / 98، 122، 125، 127، 129 بانک مرکزی کویت / 57، 74 بانک ملی قطر / 194 بانکوک / 259، 515 بایار، جلال / 86 بایباکف / 760 بایولکن، ملوک / 94 بحرین / 7، 13، 19، 27، 54، 55، 61، 209، 284، 389، 667، 692 بختیار، شاهپور / 326، 339، 341، 344، 348، 381، 619، 620، 622، 677 براترسکی وی.ا. / 618 برانت، ویلی / 186، 187، 188، 196، 208 براون / 123، 621 براون، گوردون اس. / 649 برج البراجنه / 281، 342 بردیجان / 606، 729 برزیل / 98، 285، 374، 718 برژنف، لئونید آی. / 71، 235، 485، 497، 507، 521، 523، 524، 535، 546، 553، 555، 556، 557، 561، 563، 564، 565، 576، 582، 584، 586، 588، 589، 590، 601، 607، 608، 609، 621، 655، 658، 660، 661، 672، 678، 679، 680، 681، 720، 755 برژنیسکی / 621، 667 برگستن / 115، 116، 117 برلن غربی / 255، 284، 285 برلین / 95، 514، 597 برمه / 449، 563 بروس فلاتین / 445 بروکسل / 51، 128، 181، 208، 258 بریا، لاورنتی / 589 بریتانیا / 520، 521 بریتیش پترولیوم / 14، 15، 16، 36، 52، 53، 57، 71، 72، 73، 82 بریدی، هانا / 334 بریگاد سرخ / 314 بریمز، جان اس. / 445 ،461 بساراب (مرز رومانی و شوروی) / 562 بسفر / 140 بشاره / 186، 187، 189، 193 بشیر / 466 بشیر جمیل / 205 بعلبک / 281، 282 بغداد / 13، 32، 33، 34، 35، 70، 71، 126، 127، 130، 131، 189، 201، 205، 210، 218، 219، 241، 242، 281، 291، 301، 305، 310،

ص: 776

311، 312، 313، 314، 342، 386، 503، 539، 643، 653، 654، 690 بگین، مناخیم / 33، 35، 178، 179، 188، 198، 199، 200، 220، 222، 223، 227، 594، 689 بلژیک / 78، 181، 255، 272، 584، 586، 655، 661 بلغارستان / 120، 253، 278، 559، 723، 727، 732 بلگراد / 312 بلنکو، ویکتور / 544، 545 بلوچستان / 357، 358، 393، 394، 395، 396، 401، 411، 416، 418، 424، 450، 462، 463، 464، 471، 472، 473، 474، 475، 479، 482، 485، 520، 522 بلوچستان تایمز / 461 بلوروسیان (بلوروسیه) / 591 بلومنتال / 115، 116، 117، 122، 123، 124 بلوین (سفیر فرانسه) / 71 بلیس / پی ام (خانم) / 679 بلیک / 122 بن / 187، 188، 255، 262، 284، 312، 314، 374 بنازیر / 393 بنت جبیل / 265 بندر احمدی (کویت ) / 4، 6، 77 بندر اولگا / 756 بندر پهلوی (انزلی) / 531، 532، 728 بندر چیتاگونگ / 610 بندر سنگاپور / 289 بندر لوئیس (موریتوس) / 611 بندر مگادان / 746 بندلن، دبلیو / 78 بن غازی / 291 بن گال / 173، 184 بنگلادش / 92، 114، 143، 210، 353، 356، 360، 372، 373، 381، 388، 610، 611، 612 بنیاد راکفلر / 104 بنی صدر، ابوالحسن / 686 بوئنوس آیرس / 718 بوتفلیکا (وزیر امور خارجه الجزایر) / 290 بوتو، بیگم نصرت / 392، 403، 437، 438، 439، 444، 447، 461، 463، 469 بوتو، بی نظیر / 403، 404، 414، 426، 436، 437، 438، 439، 440، 441، 444، 469 بوتو، ذوالفقارعلی / 353، 354، 355، 357، 359، 362، 364، 370، 373، 376، 378، 385، 386، 388، 389، 390، 391، 392، 403، 404، 410، 411، 412، 414، 415، 416، 417، 418، 426، 436، 437، 438، 439، 442، 443، 444، 447، 448، 449، 450، 463، 470، 472، 474، 477، 483، 529، 530 بوتو، ز.، الف / (خانم) / 359 بوتو، مرتضی / 436، 444 بوتو، ممتاز / 390 بوجومبورا / 718 بوچانان / 676، 692 بوداپست / 567 بودیول، ایوان ایوانویچ / 553، 561، 562، 563 بورگ (دکتر) / 478 بوستا / 201 بوستون / 568 بوشهری پور، بهرام / 504، 505 بوعبید (نخست وزیر مراکش) / 200، 202 بوگتی، اکبرخان / 394، 463، 474 بوگوتا / 718 بوگوچانی / 754 بوگولیوبو، کلاودی / 564 بولیس، رالف / 596

ص: 777

بون / 452 بووین، الکساندر / 670، 671، 672، 673 بویناکسک (داغستان آذربایجان شوروی) / 669 بوینس آیرس / 578 بهجت ابوغربیه / 307 بهشتی، سید محمدحسین (دکتر) / 161، 336، 686 بهیک هزار / 109، 110 بیانیه ردفورت / 486 بیباکف / 749 بی. بی. سی / 384، 392، 393، 740 بیت المقدس / 330، 349 بیت یاهون / 183 بیرشوا / 275 بیروت / 82، 173، 175، 176، 177، 185، 192، 201، 205، 210، 214، 215، 216، 239، 241، 243، 244، 254، 265، 269، 281، 283، 285، 289، 296، 298، 301، 302، 305، 308، 309، 310، 312، 324، 325، 326، 327، 328، 329، 330، 334، 335، 338، 340، 341، 342، 343، 345، 346، 347، 349 بیزنجو، میرغوث بوکس / 395، 396، 442، 445، 462، 463، 469، 472، 473 بیسائو / 718 بیکال آمور /744، 745، 755 بیکال، دنیز / 127، 130، 132، 133 بیلتیس (ترکیه) / 163 بیل کرین / 495 بین یاهون / 183 پ پاتوشکف وی. بی. / 618 پادشاه کریست / 285 پادگان جمشیدیه / 382 پادگورنی، نیکولای / 524، 561، 586، 621 پاریس / 262، 285، 286، 290، 291، 292، 312، 316، 342، 343، 366، 367، 373، 376، 378، 379، 380، 467، 513، 514، 556، 574، 591 پاشایف، اللخشوکور (اللّه شکور) / 659 پاکستان / 89، 91، 92، 114، 141، 143، 147، 241، 248، 257، 272، 313، 316، 328، 351، 353، 354، 355، 356، 357، 358، 359، 362، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 369، 370، 371، 372، 373، 374، 375، 376، 377، 378، 379، 380، 381، 382، 383، 384، 385، 386، 387، 388، 389، 390، 391، 392، 393، 394، 395، 396، 397، 398، 399، 400، 401، 402، 403، 404، 405، 406، 407، 408، 409، 410، 411، 412، 413، 416، 417، 418، 419، 421، 423، 424، 425، 426، 427، 428، 429، 430، 431، 432، 433، 434، 435، 436، 437، 438، 439، 440، 441، 442، 443، 444، 445، 446، 447، 448، 449، 450، 451، 452، 453، 454، 455، 456، 457، 458، 459، 460، 461، 462، 463، 464، 465، 466، 467، 469، 470، 471، 472، 473، 474، 475، 476، 477، 479، 481، 482، 483، 484، 485، 486، 487، 488، 511، 525، 526، 529، 530، 570، 571، 588، 616، 644، 646، 658، 690 پاکستان تایمز / 423، 453، 468 پاکستان شرقی / 353 پاکستان غربی / 353 پاگارا، پیر / 359، 469، 470 پان آمریکن / 289 پاناما / 120، 224 پایگاههای اتمی آمریکا در ایران / 595 پتان / 395، 462، 471

ص: 778

پترفدوسیف / 564 پترماشروف / 591 پتروسکی، بوریس / 726 پتروسیانتس، آندرونیک / 579 پتروف (ژنرال) / 616، 652 پتروگراد (لنینگراد) / 590 پترونا، کلاودیا / 563 پراکاش شاه / 525 پرتغال / 34، 107، 116، 361، 654 پرز، شیمون / 184، 188 پرسی (سناتور) / 486 پرشت، هنری / 654 پرل هاربر/ 687 پرو / 285 پروژه بند ارس / 515 پروژه خانه های پیش ساخته آریاشهر / 730 پروژه ذوب آهن / 44 پروژه ذوب آهن شوروی / 721 پروژه سه جانبه یاکوتیا / 758 پروژه نورث استار / 708 پروژه های ساختمان آریاشهر / 532 پروژه های (فیل سفید) / 44 پطر کبیر / 518 پطروس غالی / 211 پکن / 432، 530، 572، 616 پلاختی / 598 پنتاگون / 467، 666، 667 پنجاب / 358، 390، 392، 394، 396، 403، 418، 424، 439، 463، 479 پنیتو / 204 پوجا / 724 پودلر / 372 پورت لوئیس / 718 پوزانف / 484 پولیاکوف، ویکتور نیکلایویچ / 554، 581، 582 پولیساریو / 204، 273، 686، 689، 690 پونسه، فرانسوا / 196 پویا، مرتضی / 405، 406، 407، 445 پهلوی، رضا / 723 پی. ای. افورت / 334 پیترمون / 191 پیر جمیل / 205 پیرزاده، حافظ / 390 پیشاور / 397، 435، 436، 445، 461، 480 پیکر، ساموئل اچ. / 396، 397 پیل، مایر / 650 پیمان آتلانتیک شمالی / 102، 105، 107، 655، 657، 659، 661، 681 پیمان سنتو / 89، 109، 112، 116، 363، 364، 381، 382، 412، 450، 451، 511، 512، 521، 615 پیمان سیتو / 89، 363 پیمان مصر و اسرائیل / 182، 196، 197 پیمان ورشو / 232، 263، 498، 502، 681 پیونگ یانگ / 248 ت - ث تاتوان موس (ترکیه) / 163 تاچر، مارگارت / 19 تاچر، نیکولاس جی. / 514 تاراسف، الکساندر / 581 تارپور هند / 451 تار تار آلمت یوسک / 748 تاس (امضاء) / 643 تاگور، رابیندرانات (شاعر هندی) / 107 تالپور، میرعلی احمد / 388، 441 تالکوت سیلیه / 478 تالو، نعیم / 93، 97، 98، 99، 106

ص: 779

تالینن / 587 تامارا ایوانوا / 514 تامست / 381 تامسک (سیبری مرکزی) / 581 تانزانیا / 398 تایراتیروا / 761 تایلند / 259، 449 تایلور، کلاید د. / 120 تایمز بلوچستان / 473 تایمز پاکستان / 376، 436، 437، 440، 444، 479، 480 تایمز مالی (نشریه) / 521 تأسیسات گتی / 7 تبت / 723 تبریز / 502، 516، 531، 532، 606، 717، 721، 728، 730، 733، 734 تبلیس / 586 تپه جبل باسیل / 183 تجریش / 327 تراپزنیکوف، ولادیمیر / 560 ترانس - آلپاین / 258 ترانسیلوانیا / 727 ترزی / 185، 186، 196، 200 ترکمنستان / 750 ترکیه / 83، 85، 86، 87، 88، 89، 90، 91، 92، 93، 94، 95، 96، 97، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 105، 106، 107، 108، 109، 110، 111، 112، 113، 114، 115، 116، 117، 118، 119، 120، 121، 122، 123، 124، 125، 126، 127، 128، 129، 130، 131، 132، 133، 134، 135، 136، 137، 138، 139، 140، 141، 142، 143، 144، 145، 146، 147، 148، 149، 150، 151، 152، 153، 154، 155، 156، 157، 158، 159، 160، 161، 162، 163، 164، 165، 196، 209، 254، 273، 286، 292، 297، 331، 361، 366، 408، 512، 513، 536، 642، 654، 682 ترمسک / 748 ترهان فیض، اوغلو / 85، 104، 105 تره کی، نورمحمد / 394، 395، 408، 409، 436، 450، 461، 462، 471، 472 تریپولی / 80، 233، 237، 246، 265، 276، 282، 287، 290، 291، 296، 299، 311، 312، 314، 341، 342، 344، 349، 643، 718 تریست / 258 تسویگون، سمن کوزمیچ / 554، 588، 589 تسویگون، میخایلونا / 554، 588، 589، 590 تل آویو / 184، 188، 193، 198، 199، 205، 212، 215، 221، 237، 239، 250، 255، 258، 260، 261، 262، 275، 290، 291، 298، 330، 345، 346، 349، 643، 645، 649 تل زعتر / 339 تلو (خانم) / 98 تنگه هرمز / 28، 60، 69، 70، 195، 202، 204، 206، 210، 529، 668 توبولسک / 748 توپوز، علی / 160 تورنتو / 758، 761 تورنتون (نویسنده) / 107 تورینوف / 505 توزه (سکوتوره) / 615 توساینت / 520 توکیو / 30، 51، 286، 288، 517، 546، 756 تولبرت (رئیس جمهور لیبریا) / 196 تولکوام / 263 تولومن، تورگوت / 127، 128، 161 تون / 373، 642، 669، 674، 743، 761، 762 تونس / 34، 70، 82، 252، 291، 314، 315، 398، 586، 718

ص: 780

تویمان / 698، 699، 702، 744، 746، 747، 748، 749، 750، 751، 758، 759 تهران / 13، 14، 25، 26، 27، 28، 61، 63، 64، 80، 82، 91، 108، 109، 111، 112، 113، 115، 120، 121، 122، 124، 125، 126، 127، 128، 129، 131، 133، 135، 136، 138، 140، 143، 144، 145، 146، 150، 153، 154، 157، 158، 160، 161، 163، 178، 180، 182، 191، 193، 200، 201، 202، 203، 206، 207، 213، 214، 216، 217، 218، 254، 321، 322، 325، 326، 328، 329، 330، 334، 335، 336، 337، 338، 339، 340، 341، 342، 343، 345، 346، 347، 349، 362، 366، 369، 370، 461، 481، 502، 503، 505، 507، 508، 510، 511، 512، 514، 515، 516، 518، 519، 523، 524، 525، 526، 528، 529، 530، 531، 532، 535، 536، 537، 539، 540، 542، 547، 592، 593، 595، 596، 597، 598، 600، 601، 602، 604، 605، 606، 607، 610، 617، 618، 621، 625، 626، 642، 643، 652، 654، 658، 661، 663، 665، 668، 669، 670، 671، 673، 683، 686، 718، 719، 720، 721، 722، 723، 724، 725، 727، 728، 729، 730، 733، 734، 761، 762 تی.اس.الیوت / 107 تی. ان. دوپوی / 644، 649 تیبت، ناسی / 129 تیبستی / 286 تیژنوارتفسک / 748 تی سی کوپمان / 565 تیفانی / 535 تیکاخان / 440 ثابت، عثمان / 95 ثاقب / 389، 429، 446 ج جابرالاحمد الصباح / 76، 81 جاتویی، جی. ام. / 479 جاسم القیطانی / 18 جاکارتا / 80، 718 جامعه اقتصادی اروپا / 53، 54، 55، 79، 92، 102، 103، 187، 217، 218 جامعه دانشجویان عرب (پروجیا / 306 جامعه رفاه عربی اسلامی / 285 جامعه فلوتینگ کریستانتموم (ژاپن) / 256 جامعه وحدت فلسطین و سانتاما / 286 جامو / 358 جاناتا / 425 جاویتس (سناتور) / 14 جبهه آزادیبخش اریتره / 256، 286 جبهه آزادیبخش تونس / 254 جبهه آزادیبخش خلق فلسطین / 262، 264 جبهه آزادیبخش خلق نهضت ناسیونالیستی عربی / 278 جبهه آزادیبخش عرب / 218، 686 جبهه آزادیبخش عربی / 218، 219، 241، 263، 296، 303، 304، 305، 306 جبهه آزادیبخش فلسطین / 180، 241، 270، 280، 293، 295، 296، 299، 300، 301، 302، 303 جبهه آزادیبخش کوبک / 285 جبهه آزادیبخش ملی الجزایر / 234 جبهه آزادیبخش ملی بحرین / 284 جبهه آزادیبخش ملی چاد (فورلینات) / 255 جبهه آزادیبخش ملی ساندینیست / 274 جبهه ارتدادی / 224، 241، 272، 275، 276، 278، 279، 281، 283، 293، 295، 307 جبهه پولیساریو / 273 جبهه خلق آزادیبخش فلسطین / 176، 177،

ص: 781

210، 269، 275، 276، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 286، 287، 292، 293، 294، 295، 296، 297، 299، 300، 301، 302، 304، 309 جبهه خلق آزادیبخش فلسطینی / 284 جبهه خلقی آزادیبخش فلسطین / 269، 276، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 284، 285، 286، 287، 288، 293، 294، 295، 296، 297 جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین / 241، 267، 268، 269، 270، 271، 272، 273، 274، 275، 279، 298 جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین / 228، 264 جبهه مبارزات خلق / 307، 308 جبهه ملی / 157، 246، 279، 594، 619، 622 جبهه پایداری / 324 جده / 54، 80، 82، 115، 192، 200، 349، 389، 526، 643 جریکو / 262، 293 جزایر تنب و ابوموسی / 202، 203، 206، 207 جزایر کارائیب / 682 جزایر کرامه / 759 جزیره سوکوتورا / 611 جزیره ضحلک / 611، 614، 688 جزیره یمل / 759 جزیره ساخالین / 702، 756 جکسون، جسی / 209، 210، 212، 478 جلال آباد / 391 جلفا / 531، 605، 721، 728، 729، 730 جلیله / 184 جماعت اسلامی / 389، 414، 417، 435، 436، 442، 464، 465، 469، 480 جمالی، تاج محمد / 473 جمعیت اسلامی / 359، 407 جمعیت العلمای پاکستان / 359، 407 جمعیت خانتی مانسی اوکروگ ملی / 748 جمعیت روزنامه نگاران آنکارا / 108 جمعیت علمای اسلامی محافظه کار / 403 جمعیت هنری (هلیکون) / 108 جمهوری خودمختار بوریات / 755 جمهوری خودمختار تاتار / 555 جمهوری دمکراتیک افغانستان / 462 جمهوری دموکراتیک آلمان / 680، 723 جمهوری دموکراتیک خلق یمن / 19، 69، 70، 253، 255، 269، 271، 272، 275، 276، 279، 281، 282، 284، 285، 314، 615، 687، 688 جمهوری عربی یمن / 253، 688 جناح، فاطمه / 403 جناح، محمدعلی / 353 جنبش ملی لبنان / 270، 278 جنبش ناسیونالیست عربی / 269 جنت زوار (غرب بغداد) / 301 جنرال الکتریک / 760 جنگ پارتیزانی در اوکراین و کتاب TaynyyFront (جبهه مخفی) / 589 جنگ جهانی دوم / 94، 95، 109، 152، 153، 482، 557، 576، 578، 580، 587، 638، 675، 744، 745، 746، 752 جنگ هند و پاکستان (1350) / 353، 610 جنوب لبنان / 172، 191، 192، 197، 201، 205، 206، 210، 211، 212، 222، 232، 237، 239، 240، 241، 244، 245، 249، 270، 279، 281، 282، 334، 347، 689 جنوب یمن / 611 جورج تاون / 718 جورج حبش / 177، 180، 214، 224، 227، 228، 269، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 286، 292، 294

ص: 782

جو کلارک / 212 جو لوندور / 411، 416 جوناگاد / 358 جونتای (یونان) / 159 جونز / 760 جهالاوان / 472 جی. آر. یو. / 532، 618 جیرس (جیریس) / 175 جیلانی / 416، 417، 440، 467 جیلانی / غلام (سرلشگر) / 483 جیلانی / محمد (سپهبد) / 466 چائوشسکو / 189، 196، 199، 220، 724 چاتانوگا / 528، 596 چاد / 286، 397، 398 چاران سینگ / 425، 450، 486 چ چچن اینگوش / 669 چرکین، آلبرت / 585 چرننکو، الکساندرف کنستانتین / 553، 556، 563، 564، 565 چکسلواکی / 248، 250، 261، 361، 501، 519، 522، 559، 584، 642، 723، 724، 727، 731، 732، 735 چلیابینسک / 742 چمران، مصطفی (دکتر) / 161، 213، 344، 348 چوئن لای / 572 چوفی / 189 چونینگ، رابرت دبلیو (دریابد) / 454، 460 چه گوارای / 396، 463 چیانک کای چک / 516 چیتا (موسسه آموزش و پرورش کودکان) / 555 چیشتی، ف. الف / 387، 388، 416، 417، 440، 470 چین / 136، 237، 247، 250، 256، 257، 273، 276، 282، 354، 360، 361، 418، 449، 451، 476، 480، 483، 485، 496، 506، 509، 512، 523، 524، 530، 553، 570، 571، 572، 589، 600، 601، 613، 616، 617، 626، 629، 659، 688، 719، 720، 722، 723، 726، 731، 740، 744، 755، 757 چی. نربوری / 758 ح حافظ اسد / 33، 189، 198، 211، 215، 234، 241، 264، 278، 306، 331، 333، 541، 592 حبیب اللّه / 483 حبیب (سفیر) /204، 215 حبیب، ملالاه / 206 حبیبی / 277 حداد / 183، 192، 197، 211، 215، 218، 276، 279، 280، 281، 283، 284، 285، 287، 288، 292، 314 حداد، نعیم / 218 حزب آزادیبخش فلسطین / 252 حزب اتکاء جمهوری / 93، 94 حزب اعتماد جمهوریخواه / 85 حزب ایران نوین / 531 حزب بعث سوریه / 263، 264، 265 حزب بعث عراق / 61، 263، 303، 304، 305، 306، 310، 311 حزب توده / 228، 254، 273، 323، 337، 338، 339، 340، 493، 502، 505، 509، 510، 530، 602، 609،619، 662، 668، 673، 691، 692، 725 حزب جمهوریت / 152، 163 حزب جمهوری خلق مسلمان / 344 حزب جمهوریخواه خلق / 85، 88، 93، 98، 99،

ص: 783

101، 102، 103، 104، 105، 106، 108، 151، 152، 154، 157، 158، 159، 163 حزب جمهوریخواه مترقی / 157 حزب جمهوریخواه ملی / 149، 160 حزب چپگرای جمهوریخواه خلق / 158 حزب حاکم جمهوری خواه خلقی / 654 حزب حرکت ملی / 86 حزب خلق پاکستان / 359، 365، 376، 388، 389، 390، 392، 394، 403، 404، 414، 415، 416، 417، 426، 436، 437، 438، 439، 440، 441، 442، 444، 447، 448، 463، 464، 465، 466، 469، 471، 472، 473، 474، 479 حزب خلق جمهوریخواه / 131، 137 حزب دمکرات / 85 حزب دموکرات (آذربایجان) / 502 حزب دموکراتیک آزاد / 185، 188 حزب دموکراتیک ملی / 464، 465، 466، 474 حزب رستاخیز / 544 حزب رستگاری ملی / 85، 99، 101، 149، 152، 157، 163 حزب سوسیالیست ملی سوریه / 205 حزب سوسیالیستی انقلابی سومالی / 190 حزب طریق استقلال / 394، 469، 442 حزب عدالت / 93، 94، 98، 99، 104، 137، 149، 152، 157 حزب فالانژ لبنان / 334 حزب کارگر اسپانیا / 273 حزب کارگر اسرائیل / 184، 188 حزب کارگران سوسیالیست / 334 حزب کارگر ترکیه / 104، 105 حزب کارگر سوئیس / 273 حزب کمونیست آلمان / 255 حزب کمونیست اطریش / 586 حزب کمونیست افغانستان / 691 حزب کمونیست ایتالیا / 273 حزب کمونیست ترکیه / 86 حزب کمونیست ژاپن / 256 حزب کمونیست شوروی / 235، 280، 498، 553، 554، 555، 556، 557، 558، 561، 562، 563، 564، 565، 568، 572، 575، 576، 582، 584، 586، 587، 588، 589، 590، 591، 701 حزب کمونیست عراق / 189 حزب کمونیست قبرس / 273 حزب کمونیست گرجستان / 554 حزب کمونیست لبنان / 270، 273 حزب کمونیست مولداویا / 553، 561 حزب لیکود / 184، 212 حزب مترقی خلق / 465 حزب مردم گرای رستگاری ملی / 99 حزب ملی پاکستان / 394، 395، 442، 462، 463، 464، 465، 469، 472، 474 حزب ملی دموکراتیک (بلوچستان) / 472 حزب ملی عوام / 359 حزب ملی لبنان / 205 حزب منحله دموکرات ایران / 502، 538 حزب ناسیونال دموکرات / 359، 441، 442 حزب ناسیونال دموکراتیک / 448 حزب ناسیونالیست فعال (ترکیه) / 152 حسام سرطاوی / 175 حسن البکر / 33، 34 حسن الحسینی / 328 حکاری / 163 حکمتیار، گلبدین / 435، 436 حما / 200 حوسان حسنی / 650 حیات مهدی / 466 حیدر عبدالشفیع (دکتر) / 199 حیفا / 200، 237، 239، 250، 261، 274

ص: 784

خ خاباروسک / 499، 587، 746 خارساروف / 524 خارطوم / 175، 235، 259، 290، 398، 718 خاطرات نخست وزیر پیشین رابین (کتاب) / 184 خالد الخلف التجلی / 62 خالد الفهوم / 205 خالد (خانواده) / 253 خانتایکا / 754 خان کلات / 472، 473 خاور دور / 42، 499، 554، 570، 571، 572، 616، 667، 701، 709، 744، 745، 746، 755 خاورمیانه / 6، 10، 23، 32، 34، 35، 36، 43، 51، 55، 64، 69، 88، 109، 123، 136، 137، 140، 141، 142، 143، 150، 160، 161، 162، 173، 174، 177، 181، 182، 185، 187، 189، 190، 193، 194، 195، 197، 201، 204، 205، 207، 208، 209، 212، 219، 231، 233، 235، 238، 242، 252، 255، 257، 264، 265، 267، 268، 278، 288، 309، 330، 336، 363، 396، 454، 475، 503، 504، 505، 507، 513، 529، 547، 592، 593، 594، 600، 610، 613، 615، 616، 638، 641، 643، 644، 645، 646، 647، 648، 649، 650، 663، 665، 666، 667، 675، 683، 689، 690، 691، 692، 697، 720، 762 خاور نزدیک / 189، 214، 220، 255، 273، 330، 431، 475، 503، 507، 513، 572، 608، 625، 654، 667 خبرگزاری ایزوستیا / 667، 668، 673 خبرگزاری تاس / 531، 532، 595، 604، 618، 621، 667، 672، 680، 728 خبرگزاری رویتر / 181، 185، 186، 189، 198، 199، 205، 210، 211، 212، 492 خبرگزاری فرانس پرس / 202 خبرگزاری وفا / 347 ختاک / 409 خرمشهر / 206، 207، 641 خروشچف، نیکیتا / 524، 546، 556، 559، 581 خلخالی، صادق / 336، 337، 340، 341 خلعتبری، عباسعلی / 92، 365، 518 خلیج سفلی / 61 خلیج عدن / 611، 687 خلیج فارس / 28، 65، 89، 126، 195، 209، 251، 254، 272، 284، 487، 494، 518، 519، 520، 521، 522، 523، 524، 526، 529، 533، 540، 610، 645، 667، 668، 674، 675، 677، 687، 720 خلیل ابراهیم الوزیر (ابوجهاد) / 213، 237، 240، 247، 256، 294 خمینی،احمد / 336، 337 خمینی، روح اللّه (امام) / 11، 13، 14، 27، 38، 41، 42، 46، 47، 56، 60، 61، 63، 75، 90، 138، 147، 153، 155، 161، 169، 179، 191، 206، 207، 213، 214، 215، 227، 253، 254، 273، 325، 326، 327، 328، 329، 330، 334، 336، 337، 338، 339، 340، 341، 342، 343، 344، 345، 346، 347، 348، 462، 483، 486، 602، 609، 622، 625، 642، 652، 655، 656، 659، 660، 661، 662، 663، 668، 669، 670، 671، 672، 674، 676، 677، 684، 686، 691، 692 خورشید احمد / 380، 381، 429، 430، 435 خوزستان / 8، 9، 11، 148، 207، 213، 214، 227، 228، 322، 323، 326، 330، 676، 735 خیابان استالین / 508 خیابان امیراتابک / 595 خیابان پهلوی / 520، 598

ص: 785

خیابان جردن / 327 خیابان خردمند / 596 خیابان فردوسی / 121 خیابان فرشته / 327 خیابان کریمخان زند / 533 خیبر / 451 خیربکس مری / 396، 462، 473 د دادگاه انقلابی فتح / 310 دادگاههای اسلیاریا (Sliaria)ی اسلامی / 358 داراب / 606، 729 دارالسلام / 686، 718 دارتی، ویلیام / 161 داغستان / 660، 669 داکا / 718 دالس / 364 دانشجویان مسلمان پیرو خط امام / 169، 173، 324، 357، 496 دانشکده امور باختری (دانشگاه مسکو) / 504 دانشکده جنگ / 327 دانشکده مدیریت اقتصاد ملی / 553 دانشگاه آمریکایی بیروت / 194 دانشگاه استانبول / 98 دانشگاه ایالتی مسکو / 560 دانشگاه پیشاور / 435، 436 دانشگاه تهران / 726 دانشگاه حاجت تپه / 98 دانشگاه دولتی لنینگراد / 567 دانشگاه دولتی مسکو / 590 دانشگاه عربی بیروت / 277 دانشگاه فلتچر / 408 دانشگاه فلوریدا / 97 دانشگاه لنینگراد / 556، 567 دانشگاه هاروارد / 104 داودخان سرک زایی (خان کلات) / 472، 473 داود فانوس / 195 داوسیون / 650 دایان، موشه / 187، 188، 199، 209، 212، 478 دجله / 131، 132 دراپر / 190 دره کولیما / 745 دریابان جانجوآ / 397 دریاچه بیکال / 744 دریای اوخوتسک / 699، 756 دریای ایونی (آسیای صغیر) / 290 دریای بالتیک / 499 دریای خزر / 499، 541، 568، 699، 702، 720، 733، 758، 759 دریای سرخ / 35، 611، 666، 687 دریای سفید / 499 دریای سیاه / 85، 139، 146، 499، 568، 569، 587، 688، 699، 758، 759 دریای شمالی عرب / 687 دریای کرادر / 759 دریای لاتیف / 744 دریای مدیترانه / 89، 249، 611 دریای مرمره / 95 دسای / 356، 425، 427، 450، 485، 486، 659 دسای، موراجی / 356، 425، 427 دستن، ژیسکار / 54، 367، 368، 373، 374، 376، 378، 543، 658 دفتر اطلاعاتی پاکستان / 361 دکترین جانسون / 89 دلتای علیا / 398 دماغه کامراهن / 454

ص: 786

دمشق / 33، 34، 82، 177، 178، 186، 192، 197، 200، 205، 208، 215، 245، 246، 247، 250، 260، 264، 265، 274، 277، 281، 289، 291، 296، 298، 308، 312، 315، 330، 345، 346، 349، 478، 643، 718 دمیرل، سلیمان / 85، 86، 94، 98، 99، 106، 128، 149، 152، 157 دوبلین / 54، 182، 285 دوبی / 251، 288، 314 دوپان / 372 دوپری، لوئیس / 445 دوحه / 193، 194، 195، 204، 217 دورنان / 452 دولت فدرال ترک قبرس / 119 دولگیخ، ولادیمیر / 572، 573 دولود (نمایشنامه مرغزار سبز) / 221 دونتس (سیبری) / 752 دونکان / 603 دهلی نو / 365، 366، 425، 450، 485، 487، 529، 659، 718 دیاتلوف وی. آی / 618 دیاربکر (ترکیه) / 154، 163 دیریاسین / 169 دیس پولیتیکا / 153 دیکمن / 71، 72، 74 دیلون / 127، 128، 131، 132، 135، 138 دیویس، هنری آل. / 504 ر رابوح / 269 رابین / 184، 188 رابینسون، جان / 175، 190 رابین هود/ 107 راجرز / 175 رازوقی، طارق / 8، 9، 13، 14، 19، 27، 28، 35، 36 راسک / 504، 508 راشد عبداللّه / 51 راشینگ / 183 راکفلر / 104، 534، 542، 543 رام اللّه / 209 رام، جاگجیوان / 425 رامکف، ا. م. / 618 رانگون / 718 راولپندی / 390، 391، 432، 445، 479، 480 راولینگ / 679 رأس مارون / 265 رباط / 82، 200، 202، 236، 260، 269، 295، 389، 408، 718 ربانی / 435، 436 ر. بروین / 717 رحیم / 381، 382، 383 رحیم الدین خان / 416، 417، 463، 482، 483 رستوران استیک هاوس / 535 رستوران (باکو) / 760 رستوران بریج استریت / 602 رستوران بریج هتل / 601 رستوران پیتزاروما / 533 رستوران تیفانی / 535 رستوران چاتانوگا / 528، 596 رستوران شبهای شیراز / 539 رستوران کاروانسرا / 593 رستوران کاروانسری سفارت آمریکا / 593 رستوران مهاراجه / 523 رشت / 531 رضائیه / 502 رم / 271، 281، 315 رمزی، والتر جی. / 508

ص: 787

رمضانی / 677 روحانی، صادق / 13 رود آنگارا وینیسی / 753، 754 رود اردن / 258، 261 رود اوب / 748 رود چابزی / 686 رودخانه لیطانی / 192، 201، 239، 281، 305 رودخانه ینی سئی / 754 رودزیا / 613، 614، 681، 686 روز کارگر / 5، 198 روزنامه اطلاعات / 517 روزنامه الانباء / 13، 55 روزنامه الاهرام / 315 روزنامه الوطن / 10 روزنامه اولوس / 103، 104 روزنامه ایزوستیا / 670 روزنامه پراودا / 547، 553، 554، 555، 583، 609، 620، 652، 665، 667، 672، 673، 679 روزنامه تایمز / 64 روزنامه تایمز پاکستان / 384، 387، 388 روزنامه تهران جورنال / 543 روزنامه رستاخیز / 541 روزنامه ژورنال و سنتینل / 103 روزنامه سپیده دم / 481، 482 روزنامه سوئدی (DagensNyheter) / 659 روزنامه گازت / 132 روزنامه گازت / 135 روزنامه لوفیگارو / 373 روزنامه لوموند / 373 روزنامه مسلمان / 405، 423، 469 روزنامه معاریو / 184، 198 روزنامه ملیت / 126، 134، 138،139، 141، 142 روزنامه هاآرتز / 188، 209، 213 روزنامه هرالدتریبیون / 543 روزولت (رئیس جمهور) / 760 روستای آکتانیش / 555 روستای کوهستانی آمیون (لبنان) / 205 روستای مرزی کفر حمان / 205 روستوف، یوجین / 600 روسیه / 89، 96، 148، 164، 165، 265، 266، 293، 372، 503، 515، 518، 519، 523، 524، 527، 531، 532، 533، 534، 535، 536، 537، 538، 539، 540، 547، 549، 557، 562، 577، 584، 590، 592، 593، 594، 595، 596، 597، 598، 600، 601، 604، 605، 606، 608، 611، 613، 616، 629، 641، 642، 653، 661، 662، 663، 680، 685، 686، 687، 701، 733 روش / 529 رومانی / 189، 196، 199، 248، 261، 266، 274، 559، 562، 563، 589، 642، 643، 723، 724، 725، 727، 731، 732 روند صلح در اسکندریه / 32 روهر گاز / 742 روی، یاکو / 650 ریابوفالوف، دی. آی / 554، 582، 583، 584، 618 ریابوف، یاکوف پترویچ / 554، 582 ریاض / 71، 82، 215، 239، 241، 252 ریشاف / 183 ریفایی / 174 ریمون، الیزور / 650 ریودوژانیرو / 98 ز - ژ زاپو / 681 زاسیموف / 544 زامبیا / 614، 615، 681، 686

ص: 788

زانو / 681 زاهدی، حسن / 144 زایتسف، کلاودیا / 503، 504، 505، 506، 507، 508 زایتسف، گریگوری تیتوویچ / 503، 504، 505 زرگنده / 539، 600 زکی مضبدی (دکتر) / 201 زن آندروس (کتاب) / 107 زندان سپهسالار / 390، 392 زندان شیکاگو / 191 زنگولداک / 105 زوبکوف آی.ا.، 617 زوتف، پاول پترویچ / 511 زوریخ / 298 زونگولداک / 105 زهتاب فرد، رحیم / 517 زهری، بنی بوکس / 473 زید / 174 زید محمد احمد تریف / 191 زیفتا (جنوب شرقی نبطیه) / 265 زیمبابوه / 342، 658 زیمیانین، میخائیل / 554 زیمین، یوری / 762، 763 زینانیه / 674، 675، 676 زینوویف / 762 زیوالون / 320، 330 زیو شیف / 650 ژاپن / 56، 69، 77، 195، 204، 224، 256، 282، 286، 288، 289، 360، 378، 480، 546، 547، 557، 559، 572، 616، 617، 683، 709، 736، 744، 746، 751، 756، 757، 761 ژاکومت / 367، 368، 378 ژان فورلوت / 379، 399 ژرمن / 652 ژرمن گیویشیانی / 560 ژنو / 80، 97، 176، 178، 179، 212، 238، 260، 263، 268، 294، 312، 384، 498، 514، 571، 574، 594، 683 س س.ا. پاشا / 389 ساترلند / 24، 25، 26، 28، 36، 37، 49، 53، 55، 56، 57، 60، 61، 64، 65، 67، 69، 75 ساترنس. جی. اولیس / 617، 618 ساحل غربی و نوار غزه / 178، 200، 203، 212، 218، 235، 246، 276، 299 ساخاروف، آندره / 567 ساخالین / 699، 702، 746، 748، 756، 758، 759 ساردنی / 267 ساری / 606، 729 سازمان آزادیبخش فلسطین / 175، 176، 180، 181، 194، 207، 224، 228، 232، 263، 309، 321، 323، 331، 340، 475 سازمان ارتش سوریه / 263 سازمان امنیت منطقه ای / 521 سازمان بهداشت جهانی / 359، 375، 498 سازمان بین المللی کارگر / 359 سازمان بین المللی کار گروه تحقیق بین الملل سرب و زینک / 498 سازمان تحقیقات استاندارد بین المللی ITG / 498 سازمان تحقیق و ارزیابی تاریخی (HERO) / 643 سازمان تروریستی اسپانیایی مائوئیستی - جبهه ضدفاشیستی و انقلاب وطنی / 255 سازمان جهانی هواشناسی / 498 سازمان جی، آر، یو / 618 سازمان ژوئن سیاه / 235، 239، 240، 241، 246، 309، 310، 311، 312، 313، 314

ص: 789

سازمان سپتامبر سیاه / 232 سازمان سیا /320، 322، 373، 380 394، 470، 546، 642، 721، 740، 741، 749، 750، 751، 753 سازمان عمران اقتصادی / 381 سازمان فتح / 171، 176، 189، 192، 196، 210، 221، 232، 233، 234، 235، 237، 238، 239، 240، 241، 242، 243، 244، 245، 246، 247، 248، 249، 250، 251، 252، 253، 254، 255، 256، 257، 258، 260، 261، 264، 270، 272، 278، 279، 282، 300، 302، 304، 309، 310، 321، 346 سازمان ملل / 26، 170، 171، 173، 174، 176، 182، 183، 185، 186، 189، 190، 191، 192، 193، 210، 211، 215، 220، 223، 224، 236، 240، 244، 245، 253، 260، 261، 276، 277، 279، 296، 300، 302، 304، 330، 331، 332، 333، 359، 364، 375، 376، 384، 389، 398، 492، 498، 503، 514، 516، 546، 556، 558، 599، 689، 690 سازمان وحدت خلق آسیا و آفریقا / 278 سازمان وحدت خلق آفریقا و آسیا / 315 ساف / 7، 23، 32، 33، 34، 35، 36، 43، 68، 143، 144، 161، 162، 170، 171، 172، 175، 176، 177، 178، 179، 180، 183، 184، 185، 186، 187، 188، 189، 191، 192، 194، 196، 197، 199، 200، 201، 202، 203، 204، 205، 206، 207، 208، 209، 210، 211، 212، 213، 214، 215، 216، 217، 218، 219، 220، 221، 222، 223، 224، 232، 233، 234، 235، 236، 237، 238، 240، 241، 242، 243، 246، 248، 249، 250، 251، 252، 253، 254، 255، 256، 257، 261، 262، 263، 264، 267، 268، 269، 270، 272، 273، 276، 277، 278، 279، 280، 293، 294، 295، 296، 298، 299، 300، 304، 307، 309، 310، 311، 312، 313، 315، 316، 323، 326، 327، 330، 334، 340، 341، 346، 478، 534، 615، 644، 689 ساکرامنتوی کالیفرنیا / 443 سالت / 307، 573، 574، 616، 629، 631 سالچنکف / 511، 512 سالم الصباح / 82 سالیسبوری / 658، 681 ساموتلور / 698، 748، 749، 72، 750، 755 سانتیاگو / 718 سانچز، ایلیچ رامیرز (کارلوس ماتینز) / 280، 286، 287، 314، 534 سان خوزه / 718 ساندرز / 201، 214، 215، 216، 372 سانسکریت / 103 سانوفز / 451 ساواک / 14، 148، 326، 338، 462، 494، 510، 511، 531، 597، 609، 617، 691 ساهنیکایا (ژنرال) / 137 سایانسک / 754 سایانوگورسک / 754 سایزر، هنری اس. / 181، 219 سپاه پاسداران / 213، 322 سپتامبر سیاه / 177، 232، 233، 235، 236، 237، 238، 242، 243، 244، 246، 250، 252، 253، 257، 258، 259، 260، 310، 315 س. تیلور / 717 ستین، حکمت / 124، 132 سراوان / 472 سرطاوی / 175 سرکیس / 201، 205، 206، 211، 215 سرگئی اسمولیناکف / 514 سرگئی گورشکف / 587

ص: 790

سرویس خبری آنکا / 139 سریلانکا / 256، 356، 372، 373، 588 سعدالعبداللّه / 23 سعد حداد / 334 سعد سایل (سرتیپ ابوولید) / 342 سعد عبداللّه الصباح، 17، 58 سعدون حمادی (وزیر خارجه عراق) / 210 سعدی، کورو / 97 سعودی / 3، 4، 7، 19، 27، 30، 35، 41، 46، 54، 68، 69، 70، 71، 90، 109، 115، 124، 141، 142، 143، 146، 185، 191، 200، 202، 208، 210، 215، 216، 250، 251، 259، 268، 281، 309، 356، 369، 386، 389، 406، 435، 442، 443، 453، 455، 457، 480، 519، 526، 527، 533، 615، 616، 620، 621، 648، 653، 654، 667، 674، 675، 689، 690، 692، 697 سعید حمامی / 241، 315 سلمه (سالمه) / 177 سلیمان (رئیس جمهور غنا) / 679 سلیم (سرهنگ) / 153 سلیوانف، وای. تی / 618 سمنان / 606، 729 سمیر قوشاه (قوش) / 307 سمیع صادق / 650 سن پترزبورگ / 567، 576 سنگ آهن آلدان / 744، 756 سنگ آهن اورال / 745 سنگاپور / 78، 289، 718 سوئد / 95، 185، 254، 255، 293، 361، 591، 660، 735 سوئیس / 33، 86، 98، 255، 273، 288، 291، 314، 742، 743 سواستپول / 587 سودان / 114، 175، 252، 315، 398، 658، 689، 690 سورگت / 748 سوریه / 32، 33، 34، 130، 141، 184، 185، 189، 194، 197، 198، 199، 200، 201، 204، 205، 206، 209، 214، 215، 218، 234، 236، 239، 241، 244، 245، 246، 249، 252، 256، 257، 263، 264، 265، 266، 268، 270، 271، 277، 278، 279، 283، 284، 285، 291، 293، 294، 295، 296، 297، 298، 299، 300، 302، 304، 306، 307، 309، 311، 312، 314، 315، 329، 331، 332، 333، 334، 345، 478، 503، 505، 541، 592، 615، 646، 690 سوسلو، میخائیل / 584 سوکوترادو / 454 سولومون / 122، 123، 124 سولیوان، ویلیام اچ. / 363، 369، 383، 601، 618، 735 سومالی / 69، 190، 191، 252، 256، 272، 282، 291، 292، 316، 538، 593، 611، 613، 614، 646، 687، 688 سومر بانک / 98 سونای، جودت / 96، 98 سویوگاز اکسپورت / 742 سی ان، راسیاس / 513 سیبری، 495، 556، 558، 567، 573، 580، 581، 695، 697، 698، 699، 700، 701، 702، 703، 707، 708، 736، 740، 743، 744، 745، 746، 747، 748، 749، 750، 751، 752، 753، 754، 755، 756، 757، 758، 759، 760 سیتی بانک / 127، 366، 370 سید یاسین / 650 سیرت (ترکیه) / 163 سیر ویژکین / 517 سیسکو / 529

ص: 791

سیسیل / 267 سیمونف، کیریل استپانویچ / 554، 590، 591، 592 سیمون، ویلیام / 557، 577 سیمینوف، ولادیمیر / 573 سینا / 162، 182، 209 سیناوسکی / 513 سیندرمان / 724 ش شاچکف / 664 شاخ آفریقا / 109، 547، 549، 593، 595 شاخف (رئیس سازمان کمکهای اقتصادی شوروی) / 641، 642 شارجه / 292 شاشین، و.د / 698 شامیر شلومو / 650 شامیر، موشه / 212 شانگهای / 361 شاه (پهلوی، محمدرضا) / 24، 113، 114، 121، 137، 138، 142، 151، 216، 228، 329، 336، 343، 362، 363، 365، 366، 368، 381، 383، 486، 491، 492، 494، 504، 507، 510، 511، 519، 520، 521، 523، 526، 527، 529، 530، 531، 533، 534، 536، 539، 540، 548، 596، 599، 601، 602، 603، 607، 608، 609، 610، 619، 620، 621، 622، 652، 662، 666، 670، 691، 724، 725 شاه حسن / 199، 200، 201، 202، 204، 690 شاه خالد / 210 شاهزاده رشید / 454 شاه گارد / 729 شاهگرد / 606 شاه محمددوست (سفر دوست) / 408 شاهی / 451، 452، 454، 484، 487 شبه جزیره کولاویک / 573 شبه جزیره عربی / 209، 214، 249، 667، 736 شبه جزیره مانگیشلاک (آسیای مرکزی) / 702، 703 شپیلف / 503، 505 شتیلا / 169، 281 شراوف (ژنرال) / 473، 463 شرکت S.E.E.E / 380 شرکت آمین اویل / 7 شرکت اکسیدنتال پترولیوم / 709 شرکت اگزامین اویل / 31 شرکت ایده میتسوی ژاپن / 74 شرکت بازاریابی نفتی پرگای لیبی / 138 شرکت براون اندروتس / 761 شرکت بکتل / 709 شرکت حمل ونقل ایران و شوروی / 531 شرکت سهامی ایران و روسیه / 604، 605 شرکت موبیل / 139 شرکت نفت ترکیه / 129، 130، 138 شرکت نفت چینی تایوان / 74 شرکت نفت شل / 14، 15، 16، 36، 52، 57، 72، 73، 289، 687 شرکت نفت عربی / 7، 66، 67، 73 شرکت نفت کویت / 4، 5، 6، 7، 14، 15، 16، 36، 66، 71، 72، 81، 82 شرکت نفت گلف / 15، 16، 36، 52، 53، 57، 71، 72، 756 شرکت نفت ملی ایران / 516 شرکت نفت وفرا / 31 شرکت نورث استار و یاکوتسک / 707 شرکتهای تناکو تگزاس / 708 شرمن / 397، 481 شریعتمداری / 147، 337، 338، 339، 341،

ص: 792

344، 348 شکلفورد، پی ام / 678 شلپین، الکساندر / 586 شلنبگر، جک / 717 شمال شرقی لبنان / 213 شمال لبنان / 205 شمس آبادی (آیت اللّه) / 539 شمس اردکانی، علی (دکتر) / 13 شمعون، کامیل / 205 شمیران / 327 شوا / 4، 5 شواردنادزه، ادوارد آمورسیویچ / 554، 584، 585، 586 شورای اقتصاد ملی مسکو (سونارخوز) / 581 شورای امنیت / 170، 173، 174، 176، 179، 185، 186، 189، 190، 191، 220، 333، 503 شورای انقلاب /13، 244، 310، 328، 330، 335، 336، 337، 338 شورای بین المللی اکتشاف دریایی / 498 شورای غله بین الملل / 359، 498 شورای ملی فلسطین / 185، 205، 242، 264، 268، 270، 276، 277، 279، 294، 300، 301، 303، 304، 310، 311 شوروی / 4، 5، 34، 35، 69، 70، 71، 78، 89، 95، 96، 109، 110، 111، 125، 126، 129، 134، 135، 137، 138، 146، 147، 148، 151، 152، 159، 160، 162، 196، 228، 235، 247، 248، 249، 254، 257، 263، 265، 266، 267، 269، 271، 272، 278، 286، 295، 305، 332، 337، 354، 355، 356، 357، 360، 361، 372، 373، 382، 383، 384، 390، 391، 394، 396، 397، 409، 412، 418، 447، 451، 452، 454، 462، 471، 472، 475، 480، 484، 485، 486، 488، 489، 491، 492، 493، 494، 495، 496، 497، 498، 499، 500، 501، 502، 503، 504، 505، 506، 507، 508، 509، 510، 511، 512، 513، 514، 515، 516، 517، 518، 519، 520، 521، 522، 523، 524، 525، 526، 527، 528، 529، 530، 531، 532، 533، 535، 537، 538، 539، 540، 541، 542، 543، 544، 546، 547، 549، 551، 553، 554، 555، 556، 557، 558، 559، 560، 561، 562، 563، 564، 565، 566، 567، 568، 569، 570، 571، 572، 573، 574، 575، 576، 577، 578، 579، 580، 581، 582، 584، 585، 586، 587، 588، 589، 590، 591، 593، 594، 595، 596، 597، 598، 599، 600، 601، 602، 603، 604، 605، 606، 607، 608، 609، 610، 611، 612، 613، 614، 615، 616، 617، 618، 619، 620، 621، 622، 623، 625، 626، 627، 628، 629، 630، 631، 632، 633، 634، 635، 636، 637، 638، 639، 640، 641، 642، 643، 644، 645، 646، 647، 648، 652، 653، 654، 655، 656، 657، 658، 659، 660، 661، 662، 663، 664، 665، 666، 667، 668، 669، 670، 671، 672، 673، 674، 675، 676، 677، 678، 679، 680، 681، 682، 683، 684، 685، 686، 687، 688، 689، 690، 691 شویخ / 77 شویندرون / 687 شهستان پهلوی / 121 شهنواز، اس. / 376، 408، 428، 446، 454، 466، 467، 483، 484، 485، 486 شیخ احمد / 33، 217 شیخ جابر / 52، 82 شیخ زائد (بن سلطان آل نهیان) / 522 شیخ سالم الصباح / 60 شیخ سعدالعبداللّه الصباح / 17، 23، 24 شیخ صباح الاحمد / 8، 26، 33، 34، 69، 70، 71

ص: 793

شیخ علی خلیفه الصباح / 14، 15، 27، 29، 30، 37، 44، 51، 52، 53، 54، 55، 56، 57، 67، 68، 69، 72، 74، 78، 80، 81، 82، 189 شیخ عمر / 473 شیخ مبارک جابر الاحمد / 26، 51 شیخ ناصر / 46 شیخ نواف الاحمد / 58 شیخ یمانی / 189 شیرمحمد، احمد / 190 شیلی / 88، 100، 285، 563، 570، 591 ص - ض صاعقه / 214، 239، 263، 264، 265، 266، 270، 279، 332، 347 صباح 33، 34، 38، 39، 43، 46، 71 صباح الاحمد / 8، 13، 26، 28، 33، 34، 69، 70 صبرا / 169 صبری الیاس گیراس / 175 صبری جیریس / 175 صحرای سینا / 182، 198، 212، 260، 477 صدام حسین / 34، 35، 70، 169، 184، 218، 219، 333، 340، 348 صدای فلسطین / 204، 218 صلاح خلف / 62، 235، 236، 237، 238، 240، 249، 315 صلح مصر و اسرائیل / 9، 242، 274، 314، 638، 643 صندوق بین المللی پول / 98، 109، 115، 118، 123، 124، 127، 135، 136، 149، 151، 359، 371، 455، 456، 457، 460 صنعا / 653، 718 صوفیا / 586 صیدا / 270، 297 ضحار ابونظار / 347 ضیاءالحق، محمد (ژنرال) / 353، 354، 355، 356، 357، 358، 359، 365، 366، 367، 369، 373، 374، 375، 376، 377، 378، 380، 385، 386، 387، 388، 390، 392، 393، 395، 396، 397، 398، 400، 401، 404، 405، 406، 407، 408، 410، 411، 412، 413، 414، 415، 416، 417، 418، 419، 425، 426، 427، 428، 429، 432، 433، 434، 440، 441، 442، 443، 444، 446، 447، 448، 449، 454، 460، 461، 462، 463، 464، 465، 466، 467، 468، 469، 470، 471، 473، 474، 475، 479، 480، 481، 482، 483، 486 ط - ظ طائف / 68، 70، 71، 217، 218 طالقانی، محمود / 337، 340، 341، 344، 345، 674، 684، 686 طاهبوب، فؤاد / 650 طایر / 205، 211، 215، 265، 282، 296، 300، 302 طباطبایی، صادق / 161، 214، 343 طرح کلمبو / 359 طرح یاکوتسک / 709 طفیل محمد / 359، 435 طلعت توفیق / 299، 301 طوسی، محمدعلی / 726 طوفانیان، حسن / 654 طوفانیان، هادی / 654 طه المقدوب /650 ظفار / 526، 533، 644، 725 ظفر جمال بلوچ / 435 ظهیرمحسن / 263، 264

ص: 794

ع عادل یوسری / 650 عامر. ب خاماش / 650 عباسی / 417 عبدالحلیم خدام / 315 عبدالرئوف خان (سرهنگ) / 472 عبدالرحیم احمد (ابواسماعیل) / 303 عبدالرحیم عمر / 218 عبدالرزاق ملاحسین / 26 عبدالسلام جلود / 109، 110، 111 عبدالطیف الکاظمی / 6 عبدالعزیز حسین / 8، 18 عبداللّه القرباسی / 26 عبدالمحسن ابومیضر / 202 عبدالمطلب الکاظمی / 62 عبدالوالی خان / 359 عبید رابوح «عمر ادیب» (ابویاسر) / 269 عثمان / 408، 409 عثمانف / 625، 626 عدلی حسن السید / 650 عدن / 282، 289، 312، 611، 653، 687، 688 عدنان حسین حمدانی / 132 عدنان عبدالصمد / 62 عدنان مندرس /93، 99، 103 عراق / 3، 8، 9، 13، 14، 27، 28، 30، 32، 33، 34، 35، 36، 51، 54، 55، 58، 60، 64، 69، 70، 71، 72، 79، 110، 111، 120، 125، 126، 127، 129، 130، 131، 132، 133، 134، 135، 139، 141، 142، 146، 148، 156، 163، 164، 184، 185، 189، 205، 210، 218، 219، 228، 233، 234، 235، 239، 241، 247، 249، 250، 251، 252، 257، 260، 262، 263، 264، 267، 268، 269، 271، 272، 276، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 287، 290، 296، 299، 300، 302، 303، 304، 305، 306، 307، 308، 309، 310، 311، 312، 313، 314، 328، 329، 332، 333، 334، 337، 338، 339، 340، 348، 382، 406، 494، 503، 504، 505، 518، 519، 521، 522، 523، 526، 527، 528، 530، 539، 540، 543، 611، 615، 641، 642، 646، 648، 653، 656، 687، 690، 692، 720 عربستان سعودی / 3، 7،8، 11، 13 19، 27، 35، 41، 46، 54، 55، 68، 69، 70، 71، 90، 109، 115، 124، 141، 142، 143، 146، 185، 191، 200، 210، 216، 250، 251، 259، 268، 281، 309، 339، 340، 356، 369، 389، 406، 435، 442، 443، 453، 455، 457، 480، 519، 526، 527، 533، 616، 620، 621، 648، 653، 667، 674، 675، 689، 690، 692، 697 عرفات، یاسر / 32، 33، 34، 35، 43، 171، 172، 177، 178، 179، 180، 185، 186، 187، 188، 192، 193، 196، 197، 200، 201، 202، 203، 204، 205، 208، 209، 210، 211، 218، 219، 221، 224، 227، 233، 234، 235، 236، 237، 238، 240، 241، 242، 244، 254، 256، 264، 270، 279، 295، 300، 307، 310، 311، 326، 331، 332، 333، 340، 347، 689 عطاعلی / 650 علی الوزان / 26 علی جابر / 51، 52، 53، 56 علی حسن سلامه (ابوحسن) / 177 علی خان، منور / 445 علی عبداللّه صالح / 654 علی، قدوسی / 339 علی، ملک وزیر / 403 علیوف، اسماعیل مرتضی اقلی / 511 عمان / 33، 54، 61، 69، 70، 89، 180، 181، 202، 204، 206، 210، 272، 279، 285، 312،

ص: 795

315، 330، 345، 346، 529، 643 عونی صدیق / 19 عیدی امین / 256 عین جالوت / 303، 305 عین فشها (اسرائیل) / 308 غ غلام اسحاق خان / 401، 402، 451، 452، 453 غلام ایشاو / 433 غلیظی، هاشم / 473 غنا / 564، 658، 678، 679 ف فادن، مک / 431 فادیف، آی. ا / 618 فاروق ساخان / 85 فاروق قدومی / 189 فایز حمدان (سرگرد) / 307 فتح / 177، 189، 192، 270، 310، 312، 328، 334، 339، 342 فتح محمد داود اودا (ابوداود) / 311 فجیره / 522 فخرالحسینی (سرهنگ) / 347 فداییان اسلام / 336 فدراسیون اتحادیه تجاری سوئد / 255 فدراسیون جوانان انقلابی ترکیه / 254 فدراسیون جوانان فلسطینی / 255 فدراسیون کارگران نفتی کویت / 3، 4 فدور الکسیویچ سالچنکف / 511 فدورکولاکف / 564 فرات اتمان /131، 132، 133، 134 فرات سفلی / 133 فراعنه / 42 فرانسه / 36، 51، 54، 68، 78، 86، 107، 181، 185، 188، 196، 208، 246، 249، 254، 255، 260، 262، 272، 273، 274، 286، 291، 296، 355، 361، 366، 367، 368، 369، 370، 373، 374، 375، 376، 377، 378، 379، 380، 399، 467، 480، 514، 520، 543، 546، 555، 556، 559، 572، 578، 584، 586، 656، 657، 658، 682، 705، 708، 719، 751، 755، 761 فرج (رئیس فدراسیون کارگران نفتی) / 5 فردوسی / 726 فرقان (گروه) / 642 فرنجیه، سلیمان / 210، 213، 682 فرودگاه اورلی / 280، 283، 292 فرودگاه بروکسل / 180، 181 فرودگاه بن گوریون تل آویو / 255 فرودگاه بین المللی دوبی / 314 فرودگاه فورستن فلدبروگ / 259 فرودگاه فومینیکو (رم) / 289 فرودگاه لارناکا (قبرس) / 316 فرودگاه لود (اسرائیل) / 288 فرودگاه نایروبی / 291 فرودگاه وین / 267 فرودگاه یسیلکو (استانبول) / 291 فریتاون / 718 فریدمان، رابرت او. / 649 فرید ملن / 93، 94،96، 97، 106 فسا / 606، 729 فلاتین / 445 فلسطین / 180، 336 فلسطینی آواره (کتاب) / 237 فلوریدا / 97 فنلاند / 600 فنوپتوف، ولادیمیر / 538، 617 فورد، جرارد (رئیس جمهور) / 364، 536 فورلوت / 379، 380، 399، 400

ص: 796

فولر / 420، 445 فهد / 323 فیشر / 115، 122 فیصل الغانم / 6 فیگارو / 373، 374 فیلیپین / 328 ق قاضی حسین احمد / 435 قاهره / 82، 174، 183، 199، 204، 206، 209، 234، 236، 238، 239، 240، 245، 258، 275، 349، 389، 513، 514، 547، 572، 643، 644، 645، 669، 683، 718 قبرس / 31، 86، 96، 103، 108، 117، 118، 119، 127، 128، 142، 143، 150، 151، 152، 221، 239، 246، 249، 254، 271، 273، 281، 288، 292، 316 قبیله پتان / 409 قبیله جبلی / 650 قبیله حسینی / 233 قبیله مری / 396، 463، 472، 473 قدومی / 185، 196 قدیره، احمدرضا / 201 قذافی / 109، 139، 210، 234، 236، 254، 287، 294، 297، 344، 398، 592 قرارداد اشتورا / 264، 279 قرارداد سنتو / 364 قرارداد کمپ دیوید / 177، 689 قرارداد مصر و اسرائیل / 54 قرارگاه تهران / 330 قرارگاه جبهه آزادیبخش عربی / 305 قرارگاه هوایی تاکورادی / 679 قره گزاوغلو، کازکان / 131 قزاقستان / 573، 660، 703، 744، 752، 756 قزوین / 542 قطب زاده / 161 قطر / 54، 193، 194، 195، 217، 253، 263، 304، 305، 313، 739 قفقاز / 497، 569، 659، 660، 669، 759 قلعه شونو / 267 قلقیلیا / 278 قم / 337، 539، 594، 671 قواسمه / 212 قوشاه / 307 قیریات اربع / 275 قیریات شمونه / 297، 298، 301، 302 قیطانی / 18 ک کاباتاش (دبیرستان) / 98 کاباروسک کری / 755 کابل / 349، 354، 355، 391، 394، 408، 409، 412، 428، 445، 450، 451، 461، 462، 471، 472، 475، 484، 485، 488، 530، 596، 643، 658، 665، 677، 718 کاپیتسا، میخائیل استپانوویچ / 554، 570، 571، 572 کاتلر / 148، 642، 655 کاتماندو / 718 کاخ الیزه / 373 کاخ سفید / 88، 220، 504، 548 کاخ سیف (دفتر امیرکویت) / 59 کارا اوغلان / 107 کارا عثمان اوغلو / 160 کاراکاس / 80، 718 کاراوایف، گئورگی آرکادیویچ / 554، 575، 576 کارتر، جیمی / 51، 148، 170، 177، 184، 194، 201، 219، 220، 221، 224، 227، 368، 374،

ص: 797

475، 538، 547، 548، 592، 601، 635، 689 کارناکف / 675، 676 کارن لنگه تیگ / 450 کاروپتوونا، آدمینا / 561 کارینگتون (لرد) / 659 کازاکف، ویکتور / 596، 597 کازانکین، گنادی / 533، 534، 535، 536، 537، 539، 540، 541، 542، 543، 544، 547، 548، 549، 592، 593، 594، 595، 597، 598، 599، 600، 601، 602، 603، 642 کازانکین، ناتاشا / 539 کازانکین، یلنا / 535، 593، 594 کازکان، اردل / 130 کاستاریکا / 689 کاستجوسکی / 724 کاسترو، فیدل / 204، 256، 431، 432، 517، 719، 725 کاسکیل، مک / 518 کاسیگین، آلکسی ان. / 390، 391، 485، 497، 524، 527، 528، 535، 560، 566، 572، 671، 672، 701، 749 کاظمی / 6، 74 کافتورویچ، لئونید ویتالیویچ / 553، 565، 567 کا. گ. ب / 502، 511، 512، 532، 535، 537، 588، 589، 590، 596، 598، 600، 601، 617، 618 ک. ال. ام / 288 کالاهان، الف. ی . / 531 کالج رابرت استامبول / 103 کالوواری / 522 کانادا / 120، 212، 293، 466، 480، 563، 570، 591، 689، 760 کانال سوئز / 611، 612، 688 کاناهی، مک / 362 کانتوروویچ / 565، 566، 567، 568 کانسک آشینسک / 752، 753 کانوپ / 451 کانون وکلا / 17، 348 کاوریگین، استانسیلاو کنستاتینویچ / 672، 674 کاهوتا (پاکستان) / 355، 379، 380، 399، 400، 401 کبان / 133 کپنهاک / 208 کتابخانه کنگره / 175 کراچی / 92، 262، 364، 375، 379، 380، 383، 392، 395، 397، 402، 423، 424، 439، 440، 445، 461، 469، 471، 480، 571، 572 کراسنایا زوزدا (نشریه) / 620 کراسنویارسک / 564، 746، 748، 752، 754 572، 573 کراکیه / 133 کرایسکی / 34، 185، 186، 187، 196، 205، 208، 290 کردستان / 137، 162، 163، 164، 165، 228، 322، 330، 340، 341، 348، 662، 668، 672، 674، 675، 684، 686، 691 کرکوک / 131،132 کرمان / 510، 733، 734 کرمانشاه / 605، 729 کرملین / 493، 579، 598، 644، 646 کروشف، نیکلای ان. / 642 کره / 570، 677 کره جنوبی / 22، 42، 162، 163 کره شمالی / 162، 248، 250، 273، 276، 282، 361،732 کریسان، گئورگ / 643 کریستوفر / 109، 176، 177، 182، 190، 206، 210، 216، 218، 367، 401، 477، 608، 665

ص: 798

کریسکی، وبراند / 32 کریم شوا / 4 کشتار مونیخ / 255، 259 کشتارهای آلپو / 200 کشمیر / 358، 450 کفرقاسم / 169 کفریووال (اسرائیل) / 306 کک شو / 752، 756 کلات / 472 کلارک / 212 کلکته / 486 کلمبو / 256، 429، 718 کلونتای، الکساندرا / 556 کلیسای ارتدکس سوری / 650 کلیفتون / 392، 426 کمال، حسن / 131 کمال (دبیر سفارت پاکستان) / 372 کمپانی هند شرقی / 353 کمپ دیوید / 32، 33، 34، 69، 70، 90، 162، 179، 182، 187، 190، 196، 199، 203، 204، 205، 209، 210، 219، 277، 280، 323، 324، 332، 602، 644، 675، 689، 690 کمروف / 745 کمیته اجرایی سازمان فتح / 255 کمیته اجرایی ساف / 178 کمیته حزبی اسورد لوفسک اوبلاست / 576 کمیته حزبی پنزااوبلاست / 564 کمیته صلح و عدالت در خاورمیانه / 255 کمیته فردوسی / 726 کمیته مرکزی حزب مولداویا / 564 کمیته مرکزی زاگلدوین / 679 کمیته وحدت خلق آفریقا آسیا / 257 کمیته های انقلاب /327 کنت کسل / 735 کندی، ادوارد / 586 کندی، جان. اف/ 504 کندی، رابرت / 259 کنست / 212، 650 کنستابل / 377، 392، 416 کنسرسیوم اروپا / 120 کنسرسیوم پاریس / 403 کنفرانس اسلامی / 90، 143، 179 کنفرانس امنیت و همکاری در اروپا / 564 کنفرانس بلگراد / 629، 630 کنفرانس تهران / 760 کنفرانس عمران منطقه ای ازمیر / 536 کنفرانس فاس / 389 کنگره آمریکا / 29، 114، 116، 150، 151، 184، 190، 198، 201، 235، 363، 378، 452، 453، 487، 521، 534، 540، 547، 548، 574، 634، 635 کنیا / 291 کوالالامپور / 718 کوانیکو ایالت ویرجینیا / 94 کوبا / 204، 247، 248، 256، 257، 267، 271، 273، 274، 276، 278، 282، 283، 286، 305، 306، 312، 341، 348، 349، 429، 431، 432، 446، 460، 461، 485، 533، 536، 537، 595، 608، 609، 613، 614، 646، 666، 676، 682، 719، 725، 732 کوبیش، ویتالکی/ 620 کوپرولولر / 134، 136 کوتونو / 718 کورترک، امل / 97 کورترک، فخری / 86، 93، 94، 95، 96، 97، 99، 106 کورنینکو، گریگوری مارکویچ / 554، 573، 574 کورنیینکو، الکساندر / 573، 574، 575

ص: 799

کوروتورک (پرزیندنت) / 155 کوریکا / 754 کوزباس / 752 کوزمین، میخائیل / 557 کوزنتسک / 745، 747، 752، 755 کوزیرف، ن. ی. / 620، 621، 622،641، 642 کوسیگا (نخست وزیر) / 209 کوکتل پارتی (کتاب) / 107 کوکساواس (ژنرال) / 122، 123، 124 کومسومول (سازمان جوانان کمونیست) / 498، 505، 562، 564، 568 کومیساروف، دانیل سیمونوویچ / 502، 513 کوناکری / 718 کونومیچکایاگازتا (نشریه) / 583 کوهات / 409 کویت / 1، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9، 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 23، 24، 25، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 32، 33، 34، 35، 36، 37، 38، 39، 40، 41، 42، 43، 44، 45، 46، 47، 48، 49، 50، 51، 52، 53، 54، 55، 56، 57، 58، 59، 60، 61، 62، 63، 64، 65، 66، 67، 68، 69، 70، 71، 72، 73، 74، 75، 76، 77، 78، 79، 80، 81، 82، 90، 124، 140، 141، 186، 189، 192، 193، 204، 212، 234، 236، 238، 241، 246، 250، 251، 253، 260، 264، 271، 272، 284، 289، 292، 297، 306، 309، 312، 313، 316، 349، 389، 406، 526، 528، 530، 643، 648، 718 کویته / 394، 395، 416، 461، 462، 463، 471، 473، 474، 479، 482 کیتو / 718 کیریلنکو، آندره / 566، 576، 582، 583 کی سینجر، هنری / 200، 220، 364، 477، 540، 541، 573 کیگالی / 718 کیلالی، احمد / 131 کیلکی / 140 کیلگور / 91، 196، 217 کینشازا / 718 کینگ استون / 393، 396، 397، 398، 399، 401، 403، 404، 408، 409، 419، 423، 424، 480، 483، 718 گ گئورگیا (گرجستان) / 570، 584، 585، 586، 630، 631، 635 گابن / 291 گارد انقلابی لبنان / 280 گارسیا، دیه گو/ 667 گاریسون / 661،665، 763 گاسپلان بایباکف / 742، 743، 749، 760 گالاتاساوی لیسه استانبول / 128 گامون / 368 گاندی، ایندیرا / 538 گرادوف، پیتروینو / 620 گرچکو، آندره / 588 گرودنو (بلوروسیا) / 559 گرومان / 445، 676 گرومیکو، آندره / 573 گروه آپوکولار / 155 گروه آزادیبخش انقلاب تامیل / 256 گروه امل فلسطین / 213 گروه پیرپاگارا / 359 گروه جنگجویان اسپانیا / 285 گروه سیوانسیلار / 155 گریفیت، ویلیام (پروفسور) / 408 گریفیث / 399، 409، 445 گریفیث، ویلیام ئی. / 399، 409، 445

ص: 800

گرین / 734 گلپایگانی، سید محمدرضا / 344 گلدمان، آیسای / 635 گل شریفی / 8، 27، 63، 64 گلف / 14، 15، 53، 72، 73 گلوشکف، نیکولای تیموفویچ / 553، 572، 573 گمرک اوغلو، رحیم / 120 گنجدوست / 436 گنشر / 185، 187، 188، 199 گنکفسکی، بایوری / 618، 619 گواتمالا / 257 گوادلوپ / 682 گورباچف، میخائیل / 617 گورسل، جمال / 86، 96 گورکی، ماکسیم / 591، 744 گورلر، فاروق / 93، 106 گورووی / 654، 655، 670، 672، 676، 676، 677 گوسپلان (کمیته طرح ریزی دولتی) / 572، 583 گوستروی / 575، 576 گوکالپ ملایم، ضیا (سناتور) / 151 گوگساواس، ورال / 115 گولاکوهن / 212 گولووانف، ولادیمیر / 600، 601 گونرو / 373 گونز / 682 گیتانجالی (کتاب) / 107 گیرینگ / 397، 454 گیلتمن / 661 گیلگیت بالتستان / 358 گینس ویل / 97 گینه / 564، 615 گیویشیانی / 560 ل لائوس / 449، 535 لاپاز / 718 لارخانه / 390 لارگو مارسینو / 452 لاری جیل / 495 لاقاری، فرخ / 463 لاگوس / 80، 680، 718 لاهور / 353، 380، 397، 419، 436، 437، 440، 445، 461، 469، 480 لاهوری، اقبال (علامه) / 353 لاهه / 54، 80، 281 لایحه جکسون - وانیک / 626، 628، 634 لبنان / 10، 69، 70، 141، 161، 162، 175، 176، 177، 183، 185، 188، 189، 191، 192، 194، 197، 200، 201، 205، 206، 209، 210، 211، 214، 215، 216، 218، 225، 227، 232، 234، 235، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 244، 245، 246، 247، 248، 249، 250، 251، 252، 253، 254، 256، 257، 261، 263، 264، 265، 267، 268، 270، 271، 273، 274، 277، 278، 279، 280، 282، 283، 284، 285، 286، 291، 292، 293، 294، 295، 296، 297، 298، 299، 300، 301، 302، 304، 305، 306، 308، 309، 311، 315، 328، 329، 333، 334، 342، 343، 345، 348، 505، 533، 541، 601، 615، 626، 627، 628، 629، 634، 682 لتاکیه / 200 لزارد، ولادیمیر اسکوترکوورابرت / 549 لستر (انگلستان) / 381 لمبرانسکی، عالیس جمیل / 761، 762 لندن / 57، 103، 174، 202، 214، 241، 256، 258، 259، 262، 290، 292، 315، 334، 392، 393، 463، 478، 503، 511، 513، 514، 516،

ص: 801

530، 546، 557، 567، 579، 681 لنین / 556، 559، 563، 565، 568، 576، 584، 684 لنیناکان (ارمنستان) / 560 لنینگراد / 499، 538، 557، 559، 567، 576، 584، 617، 631، 674، 675، 689، 691 لوآندا / 614 لود (شهری در فلسطین) / 277 لوزاکا / 686 لوفت هانزا / 259، 285، 292، 289 لوکا، اسماهیت (اسقف) / 650 لوکازا / 718 لوکانسک / 578 لول (رئیس جمهور پیشین اوگاندا) / 654 لومه / 718 لویزان / 339 لهستان / 501، 555، 556، 559، 592، 723، 724، 727، 732 لهفلد، ویلیام دبلیو. / 514 لیبرویل / 718 لیبی / 79، 81، 82، 109، 110، 111، 125، 126، 127، 129، 134، 135، 138، 139، 146، 152، 202، 210، 234، 241، 246، 247، 249، 252، 254، 256، 259، 266، 267، 272، 278، 279، 281، 282، 283، 284، 285، 286، 287، 288، 290، 291، 293، 295، 296، 297، 302، 308، 311، 312، 313، 314، 316، 335، 341، 342، 344، 348، 349، 398، 406، 452، 534، 592، 615، 646، 648، 653 لیساریوس / 254 لیما / 246، 718 لینگن / ال. بروس / 207، 214، 217، 481، 663، 683، 687 لیهان / 682 م مائسترون / 8، 9، 12، 14، 16، 19، 23، 24، 140 ما باز خواهیم گشت (MyVernemsya) (کتاب) / 589 ماپوتوو ناسالا (موزامبیک) / 611، 681، 718 ماخاچکالا (داغستان آذربایجان شوروی) / 669 ماخایف، وی. اس / 758 مارتل، پول / 649 مارتین، رابرت ا. / 717 مارتینیک / 682 مارجون / 183 ماردین / 163 مارشال مالینوسکی / 509 ماساوانا / 687 ماسیف (لبنان) / 205 ماکس مک کارتی، ریچارد / 538 ماگومد / 625 ماگینتوگورسک / 745 مالت / 287، 288 مالزی / 389 مالوت / 270، 274، 275، 298 ماناوادر / 358 ماندیل / 262 مانزلو، آلکسی نیکلایویچ / 554، 577، 578 مانزلو، ایگور دیمتریویچ / 554 مانزولو، برتا / 578 مانزولو، مارینا / 578 مانزولو، نادژدا / 578 مجارستان / 501، 508، 559، 586، 591، 723، 724، 727، 731، 732 مجتمع اتمی پاکستان / 399 مجتمع اورال کوزنتسک / 745، 747 مجتمع پولاد (اصفهان) / 734 مجتمع غنی سازی اتمی / 447

ص: 802

مجتمع غنی سازی هسته ای (کاهوتا) / 399 مجتمع معدنی و فلزات نوریلسک / 573 مجتمع نیکل پلاتین نوریلسک / 754 مجتمع هسته ای پاکستان / 355، 366، 367، 368، 370، 372، 375، 376، 378، 410، 415 مجتمع هسته ای در برزیل / 374 مجتمع هسته ای فرانسه پاکستان / 373، 437، 451 مجتمع هیدروالکتریک خدا آفرین / 721 مجلس شورای ملی کویت / 17، 57 مجله مشکلات خاور دور / 571 مجله حزبی به نام liticheskoye-Samoobrazovaniye (خودآموز سیاسی) / 589 مجمع عمومی سازمان ملل / 70، 182، 183، 197، 207، 210، 211، 253، 269، 514، 565، 571، 574، 577 مجیب الرحمن / 353 مجیدوف / 726 محبس (مراکش) / 686 محسن باتور / 137 محمد ابومیزر / 218 محمد العباس (ابوعباس) / 300، 301 محمد اللبادی / 202 محمد انورسادات / 10، 32، 35، 90، 109، 182، 196، 199، 200، 201، 204، 209، 220، 221، 222، 223، 227، 232، 233، 234، 236، 239، 245، 262، 263، 264، 268، 276، 278، 279، 280، 284، 293، 294، 299، 303، 315، 534، 539، 594، 615، 690 محمد تیسیرقبا / 278 محمد ثابت (سرگرد) / 339 محمدحسن نصیر (دکتر) / 62 محمدعلی هیثم / 275 محمود عباس / 478 مدرسه تفنگداران آمریکایی / 94 مدرسه عالی دیپلماتیک مسکو / 571 مدرسه عالی نیروی دریایی ایمنی فرونز / 587 مدرسه فنی اقتصادی و مالی سمولنسک / 557 مدرسه هنرهای زیبا / 97 مدیترانه / 146، 183، 612، 688 مدیر اتحادیه ماهیگیران کوبان / 569 مذاکرات شاخف / 642 مذاکرات مصر و اسرائیل / 109 مراکش / 162، 199، 200، 201، 202، 204، 252، 272، 478، 563، 564، 689، 690 مردم (روزنامه چپگرای ژاپنی) / 286 مرعشی نجفی، شهاب الدین / 336، 344 مرکز مطالعات شوروی و اروپای شرقی / 650 مرکوری، ملینا / 578 مرند / 606 مزاری، شرباز / 359، 441، 442، 445 مسئله صحرا / 201، 690 مسئله فلسطین / 68، 169، 189، 190، 200، 212، 217، 219 مسجد باکو / 659 مسقط، 180 مسکو / 28، 39، 96، 97، 129، 196، 235، 257، 261، 266، 278، 282، 295، 372، 373، 390، 391، 409، 450، 485، 493، 497، 499، 501، 503، 504، 505، 508، 511، 513، 514، 518، 519، 522، 524، 529، 530، 532، 535، 536، 547، 557، 562، 564، 566، 567، 568، 572، 573، 574، 575، 576، 577، 578، 579، 581، 582، 583، 585، 586، 587، 588، 589، 591، 596، 601، 605، 609، 610، 613، 614، 615، 616، 617، 618، 619، 621، 622، 626، 627، 628، 629، 630، 631، 632، 634، 635، 636، 639، 641، 642، 643، 646، 652، 654،

ص: 803

655، 657، 658، 659، 660، 661، 662، 663، 665، 666، 667، 668، 669، 670، 671، 674، 677، 678، 679، 684، 696، 720، 723، 729، 740، 741، 742، 746، 748، 750، 752، 755، 756، 757، 758، 759، 760، 761، 762 مشهد / 531، 539 مصدق، تقی / 734 مصر / 12، 33، 35، 42، 70، 114، 115، 141، 143، 151، 178، 179، 183، 184، 189، 191، 198، 199، 200، 201، 202، 204، 209، 210، 212، 222، 234، 236، 248، 257، 258، 259، 260، 263، 272، 279، 288، 293، 294، 296، 297، 309، 313، 315، 324، 326، 330، 333، 336، 389، 503، 505، 534، 614، 615، 643، 644، 645، 648، 650، 675، 689، 690 مطهری، مرتضی / 326 معین جان نعیم / 398 مغولستان / 501، 570، 572، 584، 591، 617، 725، 732، 744 مفتی اعظم / 233، 669 مفتی جعفر / 406 مفتی محمود / 359، 403، 404، 405، 407، 464، 465، 467، 468، 469، 479 مقربی، احمد / 548 مک آرتور دوم، داگلاس / 516 مکری، محمد / 661 مکزیکوسیتی / 256، 718 مک کاناهی، والتر / 362 ملک حسین / 4، 33، 34، 44، 193، 203، 204، 218، 219، 223، 234، 236، 242، 246، 268، 277، 301، 592، 689 ملکه الیزابت / 19 ملوی / 280 ممدوح تخماق / 106 منامه / 13، 217، 349 منامی / 718 منتظری، حسینعلی / 60، 336، 337، 340، 342، 343، 344، 670 منتظری، شیخ محمد / 343 مندخل، محمدصالح / 474 مندیزابل (رئیس نظامی مونتونرو) / 256 منصوری، م. الف. / 481، 482 منگال، عطاءاللّه / 445، 463، 472 منیرخان / 377، 380 منیز، سی. دبلیو / 182، 183 موئله مان / 188 مودودی، ابوالعلا / 435 مورفلوت (آژانس دریایی) /604، 728 مورمانسک / 499، 708 موروخوف، ایگور دیمیتریویچ / 578، 579، 580، 581 موریتانی / 252 موزامبیک / 494، 611، 613، 614، 615، 681، 687 موزه هرمیتاژ (لنینگراد) / 726 موساد (سازمان جاسوسی اسرائیل) / 320، 330 موسین، آر. ا / 618 موصل / 130 موفات / 202 موگادیشو / 190، 280، 282، 292، 643، 718 مولانا مفتی محمود / 403 مولداویا / 553، 561، 562، 564، 589، 727 مولوی، محمداکبر / 401 موله مان، یورگن / 185 مونتونرو / 256 مونته ویدئو / 718 مونرویا / 197، 718 مونیخ / 236، 255، 258، 259، 281، 284

ص: 804

مهدوی، فریدون / 544 مُهری / 58، 59، 60، 61، 62، 63، 64، 374 مُهری، احمد / 58 مهری، عباس / 58، 61، 62 میانه / 729 میرفندرسکی، احمد / 511 میزل، ماتی تیاهو / 650 میشرا / 486 میشکوف / 384 میکلوس / 727 میلان / 271 میلز، هاوتون او. / 531، 538 میلز، هاوک / 531 مینسک / 614، 616 مؤسسه (TNDA) T. N. DUPUY / 643 مؤسسه آموزش کودکان چلیا بینسک / 555 مؤسسه شیلوح (تل آویو) / 645، 649، 650 مؤسسه کوتو / 103 مؤسسه لنین / 271 مؤسسه مطالعات استراتژیک (قاهره) / 649 مؤسسه مطالعه شوروی و... دانشگاه تل آویو / 649 مؤسسه ملی ایران / 532 مؤسسه ویته وین / 116 ن نائودرو / 392 نابلس / 175 ناتانیا / 275 ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) / 88، 89، 102، 105، 107، 128، 150، 151، 152، 196، 657، 658، 659، 661، 679، 681 ناخورکا / 709 نادیم پونگا / 740 ناریو، آنتانا / 718 ناس، چارلز دبلیو. / 362 ناصرالفرج / 4 ناقوره / 183 نامجو (سرهنگ) / 336 نایاگازتا / 620 نایروبی / 718 نایف حواتمه (ابونئوف) / 269، 271، 272، 273 نایک، نیاز / 376، 389، 429 نبطیه / 211، 265، 271 نپال / 362 نتانیا / 262 نتتس اوکروگ / 748 نجف / 64 نجم الثاقب sapib) (Najmus / 389 نجم الدین شیخ / 466 نروژ / 95، 254، 546 نزیه، حسن / 145، 344 نشاشیبی / 171، 178، 179، 180 نشریه الثوره / 61، 240 نشریه القبس / 8، 13، 62، 63 نشریه القدس / 209 نشریه جنگ / 425 نشریه ریدرز دایجست / 399 نشریه 12 ژوئن / 19 نشریه ستاره سرخ / 563، 666، 667، 668 نشریه فرهنگی و سیاسی (فوروم) / 107 نشریه لوموند / 373، 374 نشریه ندلیا / 670، 671، 672، 673 نشریه نوای وقت / 425 نصیری، نعمت اللّه / 511، 531 نظریه آیزنهاور / 363، 364 نعیم / 398 نفیسی، عبداللّه / 19

ص: 805

نکراسف / 528 نکومو / 681 ن. م پگف / 503 نمیری / 658، 689، 690 نوئل دور / 182 نوآک شوت / 718 نواب زاده، شیر علی خان / 473 نواب زاده، نصراللّه خان / 469، 479 نوار غزه / 162، 178، 199، 200، 203، 212، 218، 225، 232، 233، 234، 235، 236، 246، 263، 276، 281، 294، 299، 303، 307، 643 نوای وقت (روزنامه اردوزبان) / 387، 425، 437، 480، 483 نوتردام دوسیون (دبیرستان) / 97 نورانی، مولانا شاه احمد / 359 نورث استار / 707، 708، 751 نوریلسک / 573، 754 نوشهر / 605 نوگاردیا کریمه / 528 نووسیبرسک / 746 نووکوزنتسک / 745 نویارسک کری / 746 نهاد اریم / 96، 98، 105 نهاریه (اسرائیل) / 259 نهرالبارد / 270، 281 نهضت انقلابی چپگرای شیلی / 285 نهضت دانشجویان ایتالیایی (پرتواوپرایو) / 255 نهضت غیر متعهدها / 396، 412 نهضت کارگری فلسطین / 23 نهضت ملی لبنان / 239 نیازی، کوثر / 359، 465 نیام / 606 نیامه / 718 نیجر / 398 نیجریه / 56، 291، 615، 679 نیروهای خلق آزادیبخش اریتره / 286 نیروهای واکنش سریع / 64، 665، 666، 667 نیک پی، پرویز / 121 نیکسون / 519، 520، 523 نیکوزیا / 128، 175، 239، 246، 254، 288، 315 نیکولایف، کنستانتین / 499، 583 نیکولایونا، لنینا / 575 نیوآیزنبرگ / 285 نیوتون / 180 نیوزویک / 110، 426، 440 نیوسام / 370، 477، 483، 486، 487، 600 نیویورک / 123، 175، 176، 185، 186، 197، 379، 446، 486، 516، 546، 561، 574، 577، 578، 582 نیویورک تایمز / 440، 441 و واتو / 392 واتیکان / 250، 260 واج پایی (وزیر خارجه هند) / 659 وادی الاسواد (لبنان) / 305 وادی حداد / 276، 277، 278، 279، 282 واژنیک ا.ان / 618 واشنگتن دی سی / 3، 8، 9، 13، 14، 16،19، 23، 24، 26، 28، 32، 35، 36، 37، 51، 53، 55، 56، 57، 60، 61، 64، 65، 66، 73، 68، 69، 71، 74، 129، 138، 174، 175، 176، 177، 178، 180، 181، 182، 183، 186، 187، 189، 190، 191، 193، 196،198،200، 202، 203، 206، 207، 213، 214، 216، 217، 218، 259،346، 423، 427، 619، 652، 661، 669، 670 والتا / 718

ص: 806

والز (سپهبد)/ 658 وان (ترکیه) / 163 واهینیگین / 653، 678، 680، 685 وایزمن / 198، 199، 209 وایلی، جان. سی / 115، 203، 206، 503 ورشو / 232، 263، 498، 502، 567، 576، 681 وسکانیان، گرانت / 512، 513 وفرا / 31، 66، 67 ولادیمیروفنا، ناتالیا / 568 ولاسف (دختر) / 525 ولاسوف، ولادیمیر / 518، 519، 520، 521، 522 ، 523، 524، 525، 526، 527، 528، 529، 530، 531 ولف / 450، 452 ولف، کدل / 450، 451 ولگا / 581، 582 ولگا- اورال / 747، 749 ولگا کاسپین / 569 ولی خان / 365، 417، 474 ونزوئلا / 290، 291، 534 ونس / 66، 115، 117، 124، 163، 178، 180، 189، 191، 193، 200، 213، 222، 371، 466، 467، 477، 478، 488، 547، 610، 655، 671، 719 ونس، سایرس / 161، 162، 608 ویت کنگ / 257 ویتنام / 247، 509، 510، 512، 519، 523، 535، 574، 616، 666، 725 ویتنام شمالی / 732 ویرجینیا / 94 ویکتوریا / 556 ویکتوریا (سی شلز) / 611 ویکران / 211 ویلکینسون، جیمز / 643 وین / 32، 33، 34، 35، 80، 187، 205، 208، 266، 290، 579، 580، 626، 638، 639، 640 وینکلر، گوردون / 538 وینوگرادوف، ولادیمیر میخائیلویچ / 546، 683، 733 وینوگرادوف، یلناولادیمیرونا / 546، 547، 652، 655، 684، 686، 733، 734 ویو، سرجنیگ / 286 ه هارتمان / 372، 374، 378، 379 هاروارد / 104 هاریس، جورج / 450 هاگ آن ورد / 198 هاگرتی / 445 هالا / 518، 519، 520 هالپرین، دان / 198 هامبورگ / 258 هامر، آرماند / 541 هامرمان، جی ام. / 649 هانا، جورج / 650 هانی الحسن / 201،202، 203،253، 326، 329، 347 هانیتا (اسرائیل) / 306 هاوانا / 70، 185، 193، 201، 202، 282، 428، 429، 432، 443، 446، 450، 486، 578 هایل سرور / 650 هبرون / 209، 212، 213، 275، 307 هتل اینترکنتینانتال / 92 هتل بیروت / 294 هتل بین المللی عمان / 315 هتل ساووی تل آویو / 237، 260 هرات / 11، 12، 14، 23، 59، 149، 190، 191،

ص: 807

255، 337، 338، 390، 423، 435، 436، 493، 548، 564، 568، 593، 594، 603، 616، 654 هرمل / 362 هفته نامه الهدف / 19 هک / 518 هلسینکی / 564، 574، 630، 635 هلند / 53، 54، 78، 79، 80، 189، 208، 254، 258، 267، 288، 290، 314، 315، 503، 505، 565، 639 هلنر / 217 همفری / 538 هند / 328، 354، 356، 362، 363، 364، 365، 411، 425، 450، 451، 480، 486، 511، 512، 525، 529، 588، 616، 644 هندرسن / 214، 215، 216 هندوستان / 22، 354، 355، 529، 559 هواپیمای ک. ال. ام / 288 هوستون / 760 هولمز / 505، 506، 507 هومل، آرت / 362، 366، 370، 377، 379، 380، 381، 384، 386، 388، 390، 425، 426، 428، 437، 460، 467، 488 هویدا، امیرعباس / 92، 530، 531، 533، 544، 719، 723، 725 هیتلر، آدولف / 222، 518 هیرتس، فیلیپ / 735 هیز، گریس پی. / 649 ی یاانونده / 718 یاریف، آهارون / 650 یاسین شریف / 194 یاسین، نیلوفر / 126، 127، 141، 142 یاشر محمد مری (ژنرال شروف) / 463 یاطار / 183 یافا / 235، 310 یاکوبف، نامیک / 663، 664 یاکوتسک / 707، 709، 744، 750، 756، 757 یاکوتیا / 751، 756، 758، 759، 760 یامالو / 748 یانگ (سفیر) / 160، 186، 187، 191، 193، 196، 197، 200، 201 یحیی خان (ژنرال) / 353 یروف، جی. پی / 617 یروفیف، اوکسانا / 514 یروفیف، ولادیمیر یاکولویچ / 513، 514، 516 یزدی، ابراهیم / 147، 161، 162، 213، 216، 217، 326، 478، 655، 684 ی. ساهنی / 512 یمانی / 208 یمن / 514 یمن جنوبی / 35، 143، 185، 189، 249، 316، 389، 611، 615، 644، 666 یمن شمالی / 41، 185، 615، 646، 653، 654، 679 یودوکان / 744، 756 یورکوفتسی (موگیلف پودولسکی) / 571 یورنگوی / 700، 708، 709، 741، 742، 750، 756 یوسف العلوی / 202 یوسف حاواش / 650 یوسک، ویلی / 756 یوکسل، گولتکین / 138، 139 یوگسلاوی / 248، 257، 259، 267، 272، 446، 546، 588، 654، 742، 743 یونان / 103، 108، 119، 127، 128، 142، 151، 152، 255، 272 یونسکو (سازمان آموزشی علمی و فرهنگی

ص: 808

سازمان ملل) / 253، 359، 498، 514 ICAC / 359

ص: 809

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109