علم مفاهيم شناسي در قرآن جلد نهم - حرف خ

مشخصات كتاب

سرشناسه:رسول ملكيان اصفهاني،1344

عنوان و نام پديدآور:علم مفاهيم شناسي در قرآن جلد نهم - حرف خ/ رسول ملكيان اصفهاني

مشخصات نشر ديجيتالي:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان، 1394.

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه

تلفن همراه مولف : 09131140140

موضوع: علم - مفاهيم قرآني

رده بندي كنگره : BP65/4/آ5

رده بندي ديويي : 372/21 د577آ1390

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحیم

علم مفاهیم شناسی قرآن

1-قرآن کتاب خداست که برای هدایت ناس وبشروانسان و مسلمان و مومنین و متقین نازل شده است ؛ و ازمعجزات جاویدان محسوب می شود ؛ چه انسانهای مومن و خدا جوئی که با معرفت و عمل به این کتاب آسمانی به سعادت رسیدند و چه دانشمندان بزرگی که درطول بیش از چهارده قرآن برای فهم و نشر معارف این کتاب کریم عمرخود را گذاشته اند. هرزمانی که ازاین کتاب می گذرد تازه هائی ازمعارف این کتاب الهی کشف می گردد و این جریان همچنان ادامه دارد. درپرتو این تلاشهای شایسته علومی زیادی ازمعارف و علوم قرآنی برای ما به یادگارباقی مانده است . که ازمهمترین آن می توان از تفسیرقرآن نام برد. این علم براساس مقدماتی ازعلوم است مثل مفردات قرآن.

شاید بتوان گفت علم مفاهیم شناسی قرآن حد واسط بین معنی کلمه (علم مفردات) و (علم تفسیر قرآن) است. علم مفاهیم شناسی قرآن یک علم جدیدی است که نه می توان علم مفردات قرآن آن را دانست زیرا فراترازآن است و نه می توان آن را علم تفسیرنامید زیرا اساسا با آن متفاوت است.

تفسير به معناى «دانش تفسير»، يعنى علمى كه داراى اركان مشهور علم (موضوع، مسائل، مبادى تصورى و تصديقى) است و تفسير داراى موضوع، تعريف،هدف، فايده،

پيش انگاره ها (مبانى و مبادى) و ... است. ازاين رو، تفسير از علوم مرتبط با قرآن به شمار مى آيد كه بيش از هزار سال عمر دارد.

علم تفسير به دانشى گفته مى شود كه انسان را با معانى و مقاصد آيات قرآن و منابع، مبانى، روش ها، معيارها و قواعد آن آشنا مى سازد.

به عبارت ديگر، دانش تفسير از چند بخش اساسى تشكيل مى شود: 1) مبانى تفسير؛ 2) قواعد تفسير؛ 3) منابع تفسير؛ 4) شرايط مفسر؛ 5) سنجه هاى فهم تفسير و معيارهاى تفسير معتبر؛ 6) روش هاى تفسيرى؛ 7) گرايش ها (مكاتب) تفسيرى.

موضوع علم تفسير: آيات قرآن (سخنان الهى كه در قالب وحى قرآنى بر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم نازل شده است).

هدف دانش تفسير: كسب توان استنباط صحيح از آيات قرآن.

فايده علم تفسير: فهم مراد استعمالى (معانى آيات) و مراد جدّى خدا (مقاصد آيات).

2-اگرمفاهیم قرآن خوب تبیین و توصیف شودمقدمه تفسیرخواهد شد و تفسیر قرآن از غنای بیشتری برخوردار خواهد شد. این دانش که مربوط به مجموعه دانشهای نوین زبانشناسی است می باشد . زبانشناسی بیشتر ناظر به کلام انسانی است که دردورهای مختلف شامل کلام های مقدس(کتابهای آسمانی) نیز شده است . زبان شناسی شامل: زبان شناسی نظری؛ آواشناسی ؛ واج شناسی ؛ واژه شناسی ؛ ساخت واژه ؛ نحو ؛ معناشناسی ؛ معناشناسی واژگانی ؛ معناشناسی آماری ؛ معناشناسی ساختاری ؛ سبک شناسی ؛ تجویز و توصیف ؛ کاربردشناسی ؛ زبانشناسی کاربردی ؛ اکتساب زبان ؛ زبان شناسی روان شناختی ؛ زبان شناسی جامعه شناختی ؛ زبان شناسی شناختی ؛ جامعه شناسی زبان ؛ زبان شناسی محاسباتی؛ زبان شناسی توصیفی ؛ زبان شناسی تاریخی ؛ زبان شناسی تطبیقی ؛ رده شناسی زبان ؛ دستور گشتاری ؛ریشه شناسی. و همچنین توجه به نظریات هرمنوتیک ومتودولوژی

می تواند تاثیرات خوبی درمباحث شناخت قرآن داشته باشد وفضاهای جدید تحقیقات قرآنی ایجاد نماید.

3-اگر تفسیرما از پیشرفت مناسبی برخوردار نیست دلیل عمده آن این است که روی مقدمات تفسیر کارهای اصلی صورت نگرفته است . این مسئله برای هرکس که باتفسیرقرآن آشنا باشد بدیهی است. برای روشن شدن زوایای پنهان و آشکارقرآن بیش از ده هزارکتاب نوشته شده است ولی می توان به جرات گفت مسلمانان و بشرهنوزبه صورت کامل ازاین ذخیره الهی بهره لازم را نبرده است و استخراجات لازم راازاین گنج الهی نکرده است.

4-بعضی آیات قرآن قرنها از نظر تفسیری هیچ پیشرفتی نداشته است .و مثل آن است که تفاسیر از روی هم بازنویسی کرده اند و اگر حرف تازه ای هم زده شده است بیشتر جنبه فرقه ای و گرایشی داشته که اکثرا به تاویل آیات و یا بهتر بگوئیم تفسیر به رای شده است.چگونه می توان یک آیه و یا یک سوره را خوب تفسیرکرد در صورتی که زوایای آشکار و پنهان کلمات خوب کالبد شکافی نشده باشد. برای آشکارشدن این مدعی تفاسیرقرآن را براساس قرون طبقه بندی کرده و سیرپیشرفت معانی و مفاهیم و تفاسیرآیات را درآن براساس استاندارهای علمی و روش های نوین بررسی کنید.

5-متاسفانه در زمان معاصر که به این مسئله مهم یعنی مفاهیم آیات کمی توجه شده است بعضی آن را با شرح لغت اشتباه گرفته اند وکتابهائی به همین نام تالیف شده است واسم کتاب خود را مفا هیم قرآن گذاشته اند و حال آنکه اصلا به مفاهیم نپرداخته اند و یک مقداربیشتر از حد معمول از ترجمه لغت فرارفته اند و دراین زمینه مراکز

قرآنی وعلمی را نیز به اشتباه انداخته اند.

6-علم مفردات یا واژه شناسی در قرآن دانشی است که در باره تک واژ ه های قرآنی از نظر ریشه اشتقاق لغوی و دلالت آن بر معنای مطلوب مناسب و نوع کاربرد آن در قران بحث می کند بدین منظور که هرگاه شخصی معنای واژه های قرآنی را نمی داند با مراجعه به کتابهای لغوی مانند مفردات راغب می تواند معنا و ریشه موارد اشتقاقی و نوع کاربرد آن را بشناسد . و حال آنکه علم مفاهیم شناسی قرآن درباره یک واژه و معنای آن درتمام حالات علمی و ادبی درقرآن بحث می کند با این توضیح تفاوت عمده و عمیق علم مفردات با علم مفاهیم تا حدودی روشن شد.

علم مفردات شاخه های فراوانی دارد که به بعضی از آنها اشاره می شود:

الف- دانش غریب القرآن

ب-معرب القرآن که در آن در مورد واژه هائی که از زبانهای دیگر به زبان قرآن وارد شده و به صورت عربی در آمده بحث می کند.

ج- اعراب القرآن در خصوص چگونکی اعراب الفاظ قرآن بحث می کند

د-مجازات قرآن انواع مجازهای به کار رفته در قرآن در این شاخه بحث می شود.

ه- وجوه و نظائر در قرآن

و بعضی دیگر از موضوعات علوم قرآن که بنوعی با مفردات قرآن سرو کار دارد.

دانشمندا ن بزرگی به تبیین واژه های قرآنی پرداخته اند و برخی از آنها کتابهائی را نیز تدوین نموده اند که تفصیل آنها در کتابهای رجال مانند : معجم الادباء ، تاریخ بغداد، فهرست ابن ندیم، اعلام زرکلی و .....آمده است.

برای آگاهی از این کتابها می توانید به مجله بینات

شماره هفت و نه مراجعه کنید که بیش از سیصد جلد کتاب معرفی شده است.

7- مفاهیم قرآن به معنای تحقیق کامل و جامع در باره بنیان آشکارو نهان یک لغت است؛ وبررسی سابقه و شرح آن در کل مجموعه آیات قرآن است. و همچنین تمام کاربردهای علمی و ادبی آن را بررسی کردن است. واین تقریبا یک علم کاملا جدید درباره قرآن است. زیرا باید نقش یک مفهوم را در تمام قرآن درقالب یک کلمه و ارتباطات آن مشخص کرد.تحقیق درباره مفاهیم شناسی قرآن کارساده ای نیست وافراد باید صاحب تخصص های گوناگونی باشند. و بصورت گروهی کارکنند . مفهوم شناسی قرآن بعد ازآشنائی علوم ادبی و منطقی وفلسفی و عرفانی و تاریخی وفقهی و غیره برای محققین حاصل می شود. تازه این بررسی نقش یک کلمه و مفهوم درقرآن است ؛ حال آنکه اگرما خواستیم نقش مفهوم یک جمله و یا چند جمله و یا یک آیه و یا یک سوره را نسبت به یک جمله و یا چند جمله و یا یک آیه ویا یک سوره دیگربررسی کنیم ؛ ببینید چه نیروی انسانی دانشمند و چه سرمایه مالی هنگفت و چه تکنولوژی(ابررایانه) و امکانات نرم افزاری و علمی و سخت افزاری نیاز است. ولی به هرحال کاری است که باید درآینده نزدیک انشاء الله بشود.

8-قران را می توان مثل قطعات متنوع هندسی (Magnets game) فرض کرد که به بی نهایت اشکال قابل تصوراست اگرشما به یک آجردریک ساختمان بسیاربزرگ و چند هکتاری توجه کنید و نقش این آجردرکل مجموعه را بررسی کنید یک تصورمفهومی بدست آورده اید که جایگاه ومعنای آن را درمنظومه

این ساختمان به شما نشان می دهد و تصور بود ونبود آن دراین منظومه به کل آن می تواند کمک کند و یا آسیب برساند. پس باید درنظرداشت هریک ازکلمات قرآن مفهومی دربردارد که باتمام کلمات و جملات قرآن ارتباط دارد ارتباطی که درطول تاریخ تفسیرقرآن کشف نشده است . و ازاین مبنا استنتاجات بسیاری می توان استخراج کرد که درلابلای بعضی از تفاسیرآمده است.

9-البته شاید بتوان گفت مفاهیم قرآن یک رشته جدید در علوم و معارف قرآن است و مربوط به دوران معاصر است زیراکه بسیاری از علوم در حدود نیم قرن جدید تحولات جدی بخود گرفته اند. با استفاده ازابزارو امکانات جدید بویژه رایانه وبرنامه ریزی برای آن می توان به این علم دسترسی پیدا کرد. این علم بصورت رسمی هنوزوارد حوزه و دانشگاه نشده است و مطالب آن بصورت گسیخته درضمن مطالب دیگربیان می شود. هراستادی با توجه به شناخت نسبی خود از آن بحث می کند وبسیاری آن را بعنوان یک علم قرآنی نه می شناسند و نه قبول دارند. اینجانب بعد ازحدود سی سال آشنائی با علوم دینی و اسلامی وقرآنی و بعد تمرکزبرروی این موضوع (علم مفاهیم شناسی قرآن) وکشف آن در تفسیرشریف راهنما به این امرخطیرنائل شدم و خداوند رحیم افق نوردیدن آن را بمن نشان داد. و این چیزی بود که بصورت متفاوت در بعضی مکتوبات قرآنی با آن برخورد می کردم که خود داستانهای زیبا و دلنشینی دارد. خیلی دوست داشتم با قرآن مانوس باشم و روزانه چندین نوبت تلاوت داشته باشم ولی بعضی از مواقع یک کلمه و یا یک جمله قرآن و نقش آن

درکل قرآن فکرودل من را بخودش مشغول می کرد و ساعتها و روزها وقت مرا می گرفت و رهایم نمی کرد ؛ نمی توانستم از آن مفهوم کلمه و جمله و آیه دلم را جدا بکنم ؛ هرلحظه و زمانی که می گذشت رخ جدیدی از آن برایم کشف می شد ولی همیشه دوست داشتم یک راهی پیدا کنم که آن را به صورت علمی درمعرض دیگران قراردهم ؛ ولی عظمت کارونداشتن ابزار و امکانات لازم من را از آن باز می داشت تا اینکه این توفیق نسبی برایم حاصل شد. و برای همین همیشه درحیرتم که قلب مقدس اشرف و اکرم واعظم انبیاء یعنی حضرت محمد مصطفی (ص) چگونه این حجم با عظمت معنوی را درسینه مبارکشان داشتند و آن را حمل می کردنند. آری این کلمات و آیات الهی است که بی نهایت بارقابل استناد و استدلال و فیض جاری است و هنرنمائی می کند.کاری که ازعهده هیچ مجموعه و دستگاه علمی برنمی آید. کاریکه من انجام داده ام کاری است که اصل زحمت آن را دانشمندان اسلامی درتفسیرقیم راهنما انجام داد ه اند و من فقط آن را دیده و استخراج و تالیف کرد ه ام ؛ هرچند که قبل ازمن به این صورت کسی انجام نداده است.

10-ازخوبیهای علم دردوران جدید این است که آنچه را درتصورذهن و یا کشف دل و یا توهم و یا خیال بود امروز می توان بصورت علم درآورد و به معرض نمایش و عموم گذاشت . شما نگاه کنید در زمان ما مسائلی حتی مثل طی الارض و روی آب راه رفتن ونامرئی شدن و صدها

نمونه از این دست به صورت علمی دسته بندی و طبقه بندی شده است. چه برسد به علومی که ازقواعد و ضوابط مثل تفسیرقرآن برخورداراست.

11- بسیاری ازتفاسیر که دردوران قدیم نوشته شده است درمحدوده علم آموزی ودانش یک فرد و بسته به نوع کتابهای تفسیری و امکاناتی که دراختیارداشته و گرایش و هدفی که داشته است.درصورتیکه درزمان معاصرباید ازنوشتن تکراری و بیهوده این تفاسیرخوداری کرد و زیرنظرمجموعه ای ازاساتید ، تفسیرهمه جانبه نوشت.وحوزهای پژوهشی عظیمی به این امرمهم اختصاص یابد. امید است درآینده حوزه های علمی بزرگ و دانشگاههای بزرگ قرآنی درراستای آموزش و پژوهش های قرآنی بیش ازآن چیزی که امروزوجود دارد تاسیس شود.

12- داشتن روش هدفمند و اصولی و رعایت آن درطول نگارش تفاسیرازنکات مهمی است که مفسرین باید رعایت کنند. زیرا مفسرین بزرگ قرآن بعضی ازموارد یک مفهوم را دریک جای قرآن به یک معنا گرفته اند و درجاهای دیگرقرآن از آن عدول کرده اند مثل آن است که یک جا در قرآن ما کلمه( صلوهَ) را به این شکل و درجاهای دیگرقرآن بصورت (صلاهَ) بنویسیم. اگرما توانستیم به معنای واقعی و مفهوم (روح) یا (امر) یا (امام) و ....درقرآن برسیم باید بااین ملاک واحد درکل قرآن به تحقیق بپردازیم.

13-اگرخواستیم عظمت قرآن را درنظربگیریم باید اینطورتصورکرد که تمام عالم هستی دو بارتکرار شده است یکباربصورت عینی درعالم خارج و یکباربصورت مکتوب به صورت قرآن و اگرگفته عرفاء را به آن اضافه کنیم به این صورت استکه وجود انسان قرآنی (کامل) دو چهره دارد یکی به صورت عینی یعنی جهان خارج و دیگری بصورت مکتوب یعنی قرآن.

14-قرآن كريم در آيه ى بيست و يكم

سوره ى حجر به سرچشمه و منبع موجودات و نزول معيّن آنها اشاره كرده، مى فرمايد:

( وَ إِن مِّن شَىْ ءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَآئِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ)

و هيچ چيزى نيست جز آن كه منابعش نزد ماست؛ و [لى] جز به اندازه معيّن آن را فرو نمى فرستيم.

«خزائن» در اصل به معناى حفظ و نگه دارى چيزى است و در اصطلاح به معناى محلى است كه افراد، اموالشان را در آن گردآورى و حفظ مى كنند.

اين مفهوم در مورد انسان ها صادق است كه قدرت محدود دارند و نمى توانند در هر عصرى همه چيز را فراهم كنند، اما در مورد خدا تصور نمى شود.

پس خزاين الهى، يا به معناى «مقدورات الهى» است؛ يعنى همه چيز در منبع قدرت الهى جمع است و هر وقت بخواهد هر مقدار كه لازم باشد ايجاد مى كند و يا به معناى مجموعه ى امورى است كه در عالم هستى و جهانِ ماده وجود دارند؛ مثل عناصر و اسباب، كه در اين مجموعه همه چيز فراوان است، اما هر موجود خاص آن به صورت محدود ايجاد مى شود.

قرآن خداوند نیز ازهمین سنخ است که متصل به دریای بی کرانه وجود خداوند است و هروقت خداوند بخواهد مقداری از معنای آن را برای ما ایجاد می کند . و چهره کامل آن درزمان حکومت حضرت ولی عصر(عج) ظهور می کند. انشاء الله.

15- قرآن كريم در آيه ى چهل و يكم سوره ى بقره با اشاره به رابطه ى قرآن با كتب آسمانى پيشين، چهار فرمان در مورد پاس داشت قرآن مى دهد و مى فرمايد:

( وَآمِنُوْا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَناً قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ)

و به آنچه فرو

فرستادم (/ قرآن) ايمان آوريد، در حالى كه مؤيد چيزى است كه با شماست. و نخستين انكار كننده آن نباشيد؛ و بهاى اندك را با آيات من مبادله نكنيد؛ و تنها (از عذاب) من (خودتان) را حفظ كنيد.

خداوند می فرماید قرآن را ارزان نفروشید قدروقیمت وعظمت آن را دریابید و برای رسیدن به آن بهای لازم را بپردازید. هرآیه قرآن مثل عروسی بلند مرتبه ای است که تا بهای آن پرداخته نشود رخ نمی نماید بعضی ازموارد این بهاء به قیمت جان و حقیقت انسان است . کسانیکه خادم قرآن هستند باید همیشه این را مد نظرداشته باشند.

عروس حضرت قرآن نقاب آن گه براندازدكه دارالملك ايمان را مجرد يابد از غوغا

(سنائی)

-

16- دراین قسمت برای اینکه وظیفه ما نسبت به قرآن مشخص شود سخن رهبرعظیم الشان انقلاب اسلامی دردنیای معاصرحضرت امام خمینی(ره) را می آورم: (جلد بیستم صحیفه امام خمینی(ره)- صفحه 91 تا 93- پيام به مردم زائران بيت الله الحرام به مناسبت ايام حج "مهجوريت حج ابراهيمي "):

(از انس با قرآن كريم ، اين صحيفه الهي و كتاب هدايت ، غفلت نورزند كه مسلمانان هر چه دارند و خواهند داشت در طول تاريخ گذشته و آينده ازبركات سرشار اين كتاب مقدس است . و از همين فرصت از تمامي علماي اعلام و فرزندان قرآن و دانشمندان ارجمند تقاضا دارم كه از كتاب مقدسي كه تبيان كل شي ءاست و صادر از مقام جمع الهي به قلب نور اول و ظهور جمع الجمع تابيده است ، غفلت نفرمايند. اين كتاب آسماني - الهي كه صورت عيني و كتبي جميع اسما و صفات و آيات وبينات است

و از مقامات غيبي آن دست ما كوتاه است و جز وجود اقدس جامع من خوطب به از اسرار آن كسي آگاه نيست و به بركت آن ذات مقدس و به تعليم او خلص اولياي عظام دريافت آن نموده اند و به بركت مجاهدات و رياضتهاي قلبيه ، خلص اهل معرفت به پرتوي از آن به قدر استعداد و مراتب سير بهره مند شده اند و اكنون صورت كتبي آن ،كه به لسان وحي بعد از نزول از مراحل و مراتب ، بي كم و كاست و بدون يك حرف كم وزياد به دست ما افتاده است ، خداي نخواسته مباد كه مهجور شود و گر چه ابعاد مختلفه آن و در هر بعد مراحل و مراتب آن از دسترس بشر عادي دور است لكن به اندازه علم ومعرفت و استعدادهاي اهل معرفت و تحقيق در رشته هاي مختلف ، به بيانها و زبانهاي متفاوت نزديك به فهم از اين خزينه لايتناهاي عرفان الهي و بحر مواج كشف محمدي -صلي الله عليه و آله و سلم - بهره هايي بردارند و به ديگران بدهند و اهل فلسفه و برهان بابررسي رموزي كه خاص اين كتاب الهي است و با اشارات از آن مسائل عميق گذشته ،براهين فلسفه الهي را كشف و حل كرده ، در دسترس اهلش قرار دهند. و وارستگان صاحب آداب قلبي و مراقبات باطني رشحه و جرعه اي از آنچه قلب عوالم از "ادبني ربي " دريافت فرموده ، براي تشنگان اين كوثر به هديه آورند و آنان را مودب به آداب الله تا حد ميسور نمايند. و متقيان تشنه هدايت بارقه

اي از آنچه به نور تقوا از اين سرچشمه جوشان هدي للمتقين هدايت يافته اند، براي عاشقان سوخته هدايت الله به ارمغان آورند. و بالاخره هر طايفه اي از علماي اعلام و دانشمندان معظم به بعدي از ابعاد الهي اين كتاب مقدس دامن به كمر زده و قلم به دست گرفته و آرزوي عاشقان قرآن رابرآورند و در ابعاد سياسي ، اجتماعي ، اقتصادي ، نظامي ، فرهنگي و جنگ و صلح قرآن وقت صرف فرمايند تا معلوم شود اين كتاب سرچشمه همه چيز است ؛ از عرفان و فلسفه تاادب و سياست ، تا بيخبران نگويند عرفان و فلسفه بافته ها و تخيلاتي بيش نيست ورياضت و سير و سلوك كار درويشان قلندر است ، يا اسلام به سياست و حكومت و اداره كشور چه كار دارد كه اين كار سلاطين و روساي جمهور و اهل دنياست . يا اسلام دين صلح و سازش است و حتي از جنگ و جدال با ستمكاران بري است . و به سر قرآن آن آورند كه كليساي جاهل و سياستمداران بازيگر به سر دين مسيح عظيم الشان آوردند.

هان اي حوزه هاي علميه و دانشگاههاي اهل تحقيق ! بپاخيزيد و قرآن كريم را ازشرجاهلان متنسك و عالمان متهتك كه از روي علم و عمد به قرآن و اسلام تاخته ومي تازند، نجات دهيد. و اينجانب از روي جد، نه تعارف معمولي ، مي گويم از عمر به بادرفته خود در راه اشتباه و جهالت تاسف دارم . و شما اي فرزندان برومند اسلام ! حوزه ها ودانشگاهها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسيار مختلف آن

بيدار كنيد. تدريس قرآن در هر رشته اي از آن را محط نظر و مقصد اعلاي خود قرار دهيد. مبادا خداي ناخواسته در آخر عمر كه ضعف پيري بر شما هجوم كرد از كرده ها پشيمان و تاسف برايام جواني بخوريد همچون نويسنده .

بايد بدانيم حكمت آنكه اين كتاب جاويد ابدي كه براي راهنمايي بشر به هر رنگ و مليت و در هر قطب و قطر، تا قيام ساعت نازل گرديده است ، آن است كه مسائل مهم حياتي را چه در معنويات و چه در نظام ملكي زنده نگه دارد و بفهماند كه مسائل اين كتاب براي يك عصر و يك ناحيه نيست . )

17- منطق شيوه ي تفكر صحيح را مي آموزد حال اگر كسي بخواهد انديشه ها و تفكرات خود را به ديگري منتقل كند. يعني بخواهد از آنچه در ذهن خودش مي گذرد ديگري را آگاه سازد ناچار از سخن استفاده مي كند، يعني الفاظ را براي افاده ي مقصود خود به كار مي برد.

مردم عادي چنين مي پندارند كه انسان نخست مي انديشند سپس انديشه هاي خود را در قالب الفاظ بر زبان مي آورد. اما با كمي دقت نظر معلوم مي شود كه اساساً تفكر بدون استعمال الفاظ امكان پذير نيست. حتي وقتي كه آدمي لب را از سخن فروبسته و به انديشه فرورفته باشد، باز در واقع با يك سلسله الفاظ مخيّل به تفكر مي پردازد و به قول حكما، گويي با خود «حديث نفس» يا نجوا مي كند، به همين جهت است كه تفكر و تعقل را نطق باطن مي نامند (در مقابل نطق ظاهر

كه با الفاظ مسموع انجام مي يابد) پرورش ذهني و فكري آدمي و از قوه به فعل درآوردن استعدادهاي معرفتي او جز به كار بردن لفظ امكان پذير نيست. پس زبان اولاً توأم و همراه با انديشه هاي دروني آدمي است. ثانياً موجب انتقال دانش و فرهنگ و تمدن به ديگران است و آموزش و پرورش بدون استعانت از آن امكانپذير نيست. همين نياز مبرم آدمي به زبان موجب شده است كه به وضع الفاظ بپردازد و در برابر هر معنايي لفظي را كه نمايانگر آن معني باشد قرار دهد.

چنانكه معلوم است هر لفظ مسموع صوتي است كه در هوا پخش مي شود و به سرعت محو مي گردد. يعني علامتي است فرار و ناپايدار كه عمرآن لحظه اي بيش نيست و فقط هنگام رويارويي با ديگران بكار مي رود. اما آدمي مايل است افكار و انديشه ها و خواسته هاي خود را به مكانهاي دور دست و به آيندگان و كساني كه با او روياروي نيستند نيز برساند. به همين جهت به وضع الفاظ بسنده نكرده و يك سلسله علايم ديگر نيز وضع كرده كه همان خط يا علايم مكتوب يا الفباست. علايمي به مراتب پايدارتر و ثابت تر از الفاظ، اين علائم مكتوب را نشان و دال بر الفاظ قرار داده است.

بنابراين علايم مكتوب يا خط يا وجود كتبي دلالت بر حفظ، يعني اصوات معين ، دارد. به عبارت مختصرتر وجود كتبي دال بر وجود لفظي است ، همانطور كه وجود لفظي دال بر معناي ذهني است و معناي ذهني دال بر شيء خارجي.

وجود كتبي (علايم كتبي يا خطي ) – وجود لفظي

( علايم ملفوظ يعني اصواتي كه با اتكاء به مخارج حروف از دهان خارج مي شود) – وجود ذهني (معني ذهني يا صورت ذهني) – وجود عيني (وجود خارجي يا شي خارجي)

به عبارت موجزتر شيء داراي چهار نحوه وجود است. وجود عيني و وجود ذهني و وجود لفظي و وجود كتبي . از آنجا كه نقش الفاظ در تفكرات آدمي تا اين درجه است. منطق دانان در آغاز منطق مبحثي را نيز به الفاظ اختصاص مي دهند و البته بحث آنها از الفاظ بحثي است بسيار كلي به نحوي كه كم و بيش شامل همه زبانها مي شود. بر خلاف بحث علماي دستورزبان كه اختصاص بزباني معين دارد.(علم منطق – رشته های نظری و علوم انسانی و معارف اسلامی)

براین اساس وجود لفظی و کتبی را اعتباری و وجود ذهنی و عینی را حقیقی می دانند.

اگربراین مبنا به قرآن رانگاه کنیم؛ فعالیتهای علمی و قرآنی ما ازچهارحالت خارج نیست:

الف-وجود لفظی قرآن که شامل روخوانی ؛ روان خوانی ؛ تندخوانی؛ صوت ولحن؛ علم تجوید ؛ انواع قرائات قرآنی؛ حفظ ظاهری قرآن؛و تمام فعالیتهائی که دراین حوزه لفظی قرآن می شود.

ب-وجود کتبی قرآن که شامل انواع رسم الخط ونوشتن قرآن ؛ چاپ قرآن؛ تمام کارهای هنری مربوط به قرآن.

ج-وجود ذهنی قرآن یعنی آنچه درذهن مردم مسلمان یا جامعه بشری یا مفسرومحقق قرآن وجود داردو بر روی آن تدبرو تفکرمی کند و آن را نشر وارائه می دهد.و شامل تمام تفاسیر و معارف و علوم قرآنی می شود.

د-وجود عینی قرآن که به دوصورت جلوه می کند یا بصورت فردی که دریک انسان قرآنی درخارج مصداق پیدا می کند و

حقیقی ترین آن امام معصوم است که واقعیت قرآن و مظهرعینی کامل قرآن درعالم خارج است و قرآن ناطق است و درزمان ما حضرت امام ولی عصر(عج) می باشد ویا بصورت جمعی تجلی و ظهورپیدا می کند که جامعه اسلامی و قرآنی و حکومت اسلامی مهدویت است که انشاء الله درآینده ما شاهد و عامل آن خواهیم بود.

به هرحال هرکس که عالم وخادم قرآن باشد بصورت حصرعقلی ازیکی ازاین چهارقسم خارج نیست ؛ و کسیکه درحوزه علم مفاهیم شناسی قرآن فعالیت و تحقیق و مطالعه می کند دربخش سوم (وجود ذهنی) جایگاه می یابد ووقتی درعرصه نشرمکتوب می پردازد درجایگاه دوم (وجود کتبی) فعال است.

اگربخواهیم توضیح مفصل دهیم که علم مفاهیم قرآن شناسی چیست ؟ باید کتابهای مستقلی تالیف گردد ؛ که امیدواریم این مهم درآینده نزدیک انجام گیرد.

17-ما در اینجا براساس امکانات و ابزار و نرم افزارهای علمی بیش ازهزارتا از کلمات قرآن را مفهوم شناسی وبراساس حروف الفبا استخراج کرده ایم ؛ باشد که انشا ء الله در آینده این علم( مفهوم شناسی قرآنی) توسعه لازم را بنماید. از بین تفاسیرتفسیرراهنما را ملاک قرارداده ایم که نسبت به تمام تفسیرهای قرآن بعضی ازاستاندارهای لازم را دارد که می توانید ویژگیهای آن را درمقدمه آن تفسیرشایسته و مهم بخوانید. باید توجه داشت که بعضی ازکلمات مشترک لفظی و بعضی ازآنها مشترک معنوی می باشند ؛ وتعدادی ازکلمات نیز عربی وفارسی می باشد ؛ برای همین کسی که می خواهد مفهومی را بررسی کند لازم است یکدورفهرست کلمات را بررسی کند. . این مجموعه کتاب مفاهیم شناسی قرآن بیشتربرای محققین و پژوهشگران قرآنی و کسانیکه

می خواهند پایان نامه حوزوی و دانشگاهی تالیف کنند ویا علاقه به مباحث عمیق قرآنی هستند می باشد.

حوزه علمیه اصفهان

رسول ملکیان اصفهانی

خائنان از ديدگاه قرآن در تفسير راهنما

خائنان

{خائنان}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 141 - 8

8 _ منافقان ، خائنِ به جبهه اسلام و مؤمنان و خوش خدمت به كافرانند .

قالوا ألم نستحوذ عليكم و نمنعكم من المؤمنين

{استحوذ} به معناى غلبه و استيلا است و مراد از جمله {و ان كان للكافرين . .. الم نستحوذ} _ با توجه به سياق آيه _ اين است كه منافقان پس از پيروزى كافران به آنان مى گويند: در هنگامه جنگ ما بر شما استيلا داشتيم ولى شما را نكشتيم، بر اين اساس جمله {نمنعكم من المؤمنين} به اين معنا خواهد بود كه بين شما و اهل ايمان حائل شديم و نگذاشتيم آنان نيز به شما دسترسى پيدا كنند، تا پيروزى براى شما حاصل شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 58 - 7

7 _ پيمان شكنان و كسانى كه در انديشه شكستن پيمان هاى خويشند ، خائن و محروم از محبت خداوند هستند .

إن اللّه لايحب الخائنين

برداشت فوق بر اين اساس است كه جمله {إن اللّه . .. } تعليل براى {فانبذ إليهم} باشد ; يعنى كسانى كه در صدد پيمان شكنى هستند، خائنند و چون خداوند خائنان را دوست ندارد، تو اى پيامبر(ص) موظف هستى معاهده آنان را لغو كنى تا راه براى نبرد با آنان باز شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 -

71 - 2

2 _ اسيران جنگ بدر از خيانتكاران به دين خدا تا پيش از آن نبرد

و إن يريدوا خيانتك فقد خانوا اللّه من قبل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 52 - 10

10_ زنان اشراف مصر و متهم كنندگان يوسف ( ع ) به خيانت ، از زمره خائنان بودند .

أن الله لايهدى كيد الخائنين

مصداق مورد نظر براى {الخائنين} زليخا و زنان اشراف و نيز درباريانى مى باشند كه تصميم به زندانى كردن يوسف(ع) گرفتند (ثم بدا لهم من بعد ما رأوا الأيات ليسجننه) آيه 35.

آمرزش خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 110 - 4

4 _ خداوند آمرزنده گناه خيانتكاران و حاميان آنان ، در صورت استغفار و توبه

هأنتم هؤلاء . .. او يظلم نفسه ثم يستغفر اللّه يجداللّه غفوراً رحيماً

با توجه به آيات قبل مى توان گفت از مصاديق مورد نظر براى {من يعمل سوءاً} خيانتكاران هستند و حاميان آنان از مصاديق {يظلم نفسه} مى باشند.

اغواگرى خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 113 - 7

7 _ رهبران الهى در معرض توطئه و دسيسه هاى اغوا كننده از سوى خائنان

و لا تجدل عن الذين يختانون أنفسهم . .. و لولا فضل اللّه عليك و رحمته

توطئه خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 113 - 4،6،7

4 _ دسيسه ها و صحنه سازى هاى خائنان ، خطرى در جهت به انحراف كشيدن دستگاه قضايى

لتحكم بين الناس بما اريك اللّه

. .. لهمت طائفة منهم ان يضلوك

آيه شريفه در حقيقت توصيه اى است به قاضيان كه همواره مراقب توطئه گران و دسيسه بازان باشند تا مبادا آنان را به انحراف و خلاف حق بكشانند; چنانچه نسبت به پيامبر(ص) در قصه طعمة بن ابى ابيرق چنين پندارى را داشتند.

6 _ فضل و رحمت الهى ، مانع تأثير دسيسه و زمينه سازى هاى خائنان در قضاوت پيامبر ( ص )

لتحكم بين الناس . .. و لولا فضل اللّه عليك و رحمته لهمت طائفة منهم

7 _ رهبران الهى در معرض توطئه و دسيسه هاى اغوا كننده از سوى خائنان

و لا تجدل عن الذين يختانون أنفسهم . .. و لولا فضل اللّه عليك و رحمته

حفظ منافع خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 105 - 19

19 _ قضاوت و داورى هاى به دور از معيار هاى تبيين شده در قرآن و سنت ، تحكيم بخش اغراض و منافع خيانتكاران

إنّا انزلنا إليك الكتب بالحق . .. بما اريك اللّه و لاتكن للخائنين خصيماً

حمايت از خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 105 - 16،17،18

16 _ قاضى و دستگاه قضايى نبايد در مسير حمايت از خائنان قرار گيرد .

و لاتكن للخائنين خصيماً

{خصيم} به كسى گفته مى شود كه از ادعايى طرفدارى مى كند، و مراد از {خائنين}، به قرينه {لتحكم بين الناس}، كسانى هستند كه در محضر قاضى مدعى امر باطل هستند و حق با طرف مقابل آنهاست.

17 _ پشتيبانى و حمايت از خائنان ، حرام است .

و لاتكن للخائنين خصيماً

بنابر اينكه مراد

از {خائنين} مطلق كسانى باشند كه مرتكب خيانت شده اند، نه خصوص كسانى كه در محاكم قضايى حاضر مى شوند و مدعى امرى باطل هستند.

18 _ حمايت از خائنان ، انحراف از حق است .

إنّا انزلنا إليك الكتب بالحق لتحكم . .. و لاتكن للخائنين خصيماً

جمله {و لا تكن . ..} بيان مصداقى از {بالحق} است. يعنى از مسائل حقى كه خواست قرآن است، پرهيز كردن از حمايت خائنان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 107 - 1،2،13

1 _ هشدار خداوند به پيامبر ( ص ) در مورد دفاع از خائنان

لاتجدل عن الذين يختانون انفسهم

{جدال} هنگامى كه به حرف {عن} متعدى شود، به معناى دفاع و طرفدارى است.

2 _ حرمت دفاع از خائن

و لاتجدل عن الذين يختانون انفسهم

13 _ دفاع از خائنين ، خيانت و گناهى بزرگ است .

و لاتجدل عن الذين يختانون انفسهم إنّ اللّه لايحب من كان خواناً اثيماً

مراد از {خواناً اثيماً} مى تواند قاضيانى باشد كه از خيانتكاران دفاع مى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 109 - 1،2،3،4

1 _ دفاع از خائن ، عملى نكوهيده و مورد توبيخ خداوند

هأنتم هؤلاء جدلتم عنهم فى الحيوة الدنيا

كلمه {هولاء}، اشاره به خيانتكاران است.

2 _ در روز قيامت ، هيچكس توان دفاع از خائن را در برابر خداوند ندارد .

هأنتم هؤلاء جدلتم . .. فمن يجدل اللّه عنهم يوم القيمة

3 _ تلاش برخى مسلمانان در صدر اسلام ، براى دفاع از خيانتكاران در پيشگاه پيامبر ( ص )

هأنتم هؤلاء جدلتم عنهم

با توجه به شأن نزول كه

در مورد ابن ابيرق و ديگران وارده شده است.

4 _ تبرئه خيانتكاران در دنيا ، مانع گرفتارى آنان به عذاب اخروى نخواهد شد .

هأنتم هؤلاء جدلتم عنهم فى الحيوة الدنيا فمن يجدل اللّه عنهم يوم القيمة

خائنان اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 75 - 6

6 _ برخى از اهل كتاب ، تنها با اعمال زور و قدرت تن به بازگردانى امانت خواهند داد .

الاّ مادُمت عليه قائماً

جمله {مادمت . .. }، كنايه از مطلب فوق است.

خائنان به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 9

9 _ توبيخ منافقان ، به خاطر حركت هاى خيانت آميز عليه اسلام و پيامبر ( ص ) با وجود برخوردارى از تفضلات خدا و رسولش

و ما نقموا إلا أن أغنيهم اللّه و رسوله من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 32 - 5

5- مخالفت اهل كتاب با اسلام و پيامبر ( ص ) ، مخالفتى خائنانه و نه از روى جهل و بى خبرى *

إنّ الذين كفروا و . .. من بعد ما تبيّن لهم الهدى

مى توان گفت: مراد از {الذين كفروا. ..} به قرينه {تبيّن لهم الهدى} اهل كتاب است.

خائنان به محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 9

9 _ توبيخ منافقان ، به خاطر حركت هاى خيانت آميز عليه اسلام و پيامبر ( ص ) با وجود برخوردارى از تفضلات خدا و رسولش

و ما نقموا

إلا أن أغنيهم اللّه و رسوله من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 32 - 5

5- مخالفت اهل كتاب با اسلام و پيامبر ( ص ) ، مخالفتى خائنانه و نه از روى جهل و بى خبرى *

إنّ الذين كفروا و . .. من بعد ما تبيّن لهم الهدى

مى توان گفت: مراد از {الذين كفروا. ..} به قرينه {تبيّن لهم الهدى} اهل كتاب است.

خائنان به يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 52 - 10

10_ زنان اشراف مصر و متهم كنندگان يوسف ( ع ) به خيانت ، از زمره خائنان بودند .

أن الله لايهدى كيد الخائنين

مصداق مورد نظر براى {الخائنين} زليخا و زنان اشراف و نيز درباريانى مى باشند كه تصميم به زندانى كردن يوسف(ع) گرفتند (ثم بدا لهم من بعد ما رأوا الأيات ليسجننه) آيه 35.

خائنان در جهنّم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 162 - 12

12 _ دوزخ ، جايگاه شوم ترك كنندگان جهاد ، خيانتكاران و آنانكه پيامبر ( ص ) را متّهم به خيانتكارى مى كنند .

انّ الّذين تولّوا منكم . .. و ما كان لنبىّ ان يغلّ ... كمن بآء بسخط من اللّه و م

خائنان در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 161 - 6،7،8،11،16

6 _ روز رستاخيز ، عرصه حشر خيانتكاران به همراه آنچه ( اموال و . . . ) در آن خيانت كرده اند .

و من يغلل

يأت بما غلّ يوم القيمة

در برداشت فوق، {باء} در {بما غلّ}، باء مصاحبت گرفته شده است.

7 _ تجسم رفتار ناپسند خيانتكاران در روز رستاخيز

و من يغلل يأت بما غلّ يوم القيمة

برخى برآنند كه مراد از {ما غلّ}، آن مالى كه در دنيا مورد خيانت واقع شده، نيست ; بلكه گناه خيانتكارى در قيامت تجسّم مى يابد و خيانتكار همراه آن گناهِ مجسّم در صحنه قيامت حاضر مى شود.

8 _ رسوايى و مجازات خيانتكاران در قيامت

و من يغلل يأت بما غلّ يوم القيمة ثمّ توفّى كلّ نفس ما كسبت

11 _ خيانتكاران ، دريافت كنندگان كامل ( بدون كم و زياد ) جزاى رفتار ناپسند خويش ، در روز رستاخيز

و من يغلل . .. ثمّ توفّى كلّ نفس ما كسبت و هم لايظلمون

16 _ به مجازات رسيدن خيانتكاران در اموال امام در قيامت

و من يغلل يأت بما غلّ

امام صادق (ع): الغلول كلّ شىء غلّ عن الامام.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 205، ح 148 ; تفسير برهان، ج 1، ص 324، ح 2.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 109 - 2،5،6

2 _ در روز قيامت ، هيچكس توان دفاع از خائن را در برابر خداوند ندارد .

هأنتم هؤلاء جدلتم . .. فمن يجدل اللّه عنهم يوم القيمة

5 _ دادخواهى خداوند از خيانت پيشگان در قيامت

فمن يجدل اللّه عنهم يوم القيمة

6 _ در قيامت ، مانعى در برابر اجراى حكم الهى در مورد خائنان نخواهد بود .

فمن يجدل اللّه عنهم يوم القيمة ام من يكون عليهم وكيلا

خائنان گناهكار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء

- 4 - 108 - 1

1 _ خيانت پيشگان گنهكار ، على رغم شرم از مردم ، از خدا شرم و پروايى ندارند .

يستخفون من الناس و لايستخفون من اللّه

چون {استخفاء} (پنهان سازى) از خداوند مقدور نيست تا نهى و يا مذمتى به فعل و يا ترك آن تعلق گيرد; بنابراين {استخفاء} مى تواند كنايه از {استحياء} (شرم كردن) باشد.

خائنان مكّار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 107 - 5

5 _ خطر بهره بردارى خيانتكاران نيرنگ باز از دستگاه قضايى در جهت خواسته هاى خويش

لتحكم بين الناس . .. و لاتجدل عن الذين يختانون انفسهم

خائنان و قاضى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 107 - 5

5 _ خطر بهره بردارى خيانتكاران نيرنگ باز از دستگاه قضايى در جهت خواسته هاى خويش

لتحكم بين الناس . .. و لاتجدل عن الذين يختانون انفسهم

خائنان و محمّد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 113 - 3،6،8

3 _ تلاش گروهى از خائنان براى به اشتباه انداختن پيامبر ( ص ) ، در قضاوت

هانتم هؤلاء جدلتم عنهم فى الحيوة الدنيا . .. لهمت طائفة منهم ان يضلوك

اگر چه ظاهر جمله شرطيه {لولا . .. لهمت}، نفى تلاش است، ولى مراد از آن نفى تأثير تلاش مى باشد. يعنى تلاش آنان براى لغزاندن پيامبر(ص)، هيچگونه اثرى نداشت و گويا اصلا تلاشى در اين جهت نكردند، اين معنا با آيات قبل تأييد مى شود.

6 _ فضل و رحمت الهى ، مانع تأثير دسيسه و زمينه سازى

هاى خائنان در قضاوت پيامبر ( ص )

لتحكم بين الناس . .. و لولا فضل اللّه عليك و رحمته لهمت طائفة منهم

8 _ كسانى كه در صدد گمراه ساختن و به اشتباه انداختن پيامبر ( ص ) بودند ، تنها خود را به گمراهى و اشتباه افكندند .

لهمت طائفة منهم ان يضلوك و ما يضلون الا أنفسهم و ما يضرونك من شىء

خدا و مكر خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 52 - 9

9_ خداوند نخواهد گذاشت مكر و حيله خيانتكاران به فرجام رسد و به ثمر نشيند .

و أن الله لايهدى كيد الخائنين

ذلت خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 71 - 8،10

8 _ ذلت و ناكامى ، فرجام خائنان به خدا

فقد خانوا اللّه من قبل فأمكن منهم

10 _ علم و حكمت گسترده الهى ، پشتوانه وعده الهى به ناكامى خائنان به پيامبر ( ص ) و دين الهى

فقد خانوا اللّه من قبل فأمكن منهم و اللّه عليم حكيم

شكست خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 71 - 10

10 _ علم و حكمت گسترده الهى ، پشتوانه وعده الهى به ناكامى خائنان به پيامبر ( ص ) و دين الهى

فقد خانوا اللّه من قبل فأمكن منهم و اللّه عليم حكيم

شكست مكر خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 52 - 9،12

9_ خداوند نخواهد گذاشت مكر و حيله خيانتكاران به فرجام رسد و به ثمر نشيند .

و أن الله

لايهدى كيد الخائنين

12_ يوسف ( ع ) با تقاضاى دادرسى درصدد بود به پادشاه مصر ثابت كند كه خيانتكاران هرگز به پيروزى نمى رسند و مكرشان فرجامى ندارد .

ذلك ليعلم . .. أن الله لايهدى كيد الخائنين

چنان چه گذشت عبارت {أن الله لايهدى . ..} عطف بر {أنى ...} است ; يعنى: {ذلك ليعلم أن الله ...}. اين بدان خاطر بود كه عزيز و يا پادشاه بداند كه خداوند مكر خيانتكاران را به ثمر نمى نشاند.

صحنه سازى خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 113 - 4

4 _ دسيسه ها و صحنه سازى هاى خائنان ، خطرى در جهت به انحراف كشيدن دستگاه قضايى

لتحكم بين الناس بما اريك اللّه . .. لهمت طائفة منهم ان يضلوك

آيه شريفه در حقيقت توصيه اى است به قاضيان كه همواره مراقب توطئه گران و دسيسه بازان باشند تا مبادا آنان را به انحراف و خلاف حق بكشانند; چنانچه نسبت به پيامبر(ص) در قصه طعمة بن ابى ابيرق چنين پندارى را داشتند.

عذاب اخروى خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 109 - 4

4 _ تبرئه خيانتكاران در دنيا ، مانع گرفتارى آنان به عذاب اخروى نخواهد شد .

هأنتم هؤلاء جدلتم عنهم فى الحيوة الدنيا فمن يجدل اللّه عنهم يوم القيمة

عذاب خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 27 - 11

11- لحظه مرگ ، لحظه آغاز عذاب منافقان و خيانتكاران به اسلام

فكيف إذا توفّتهم المل_ئكة يضربون وجوههم و أدب_رهم

عقيده خائنان

جلد - نام سوره

- سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 108 - 2

2 _ خيانت پيشگان گنهكار ، ناباور به نظارت و آگاهى خداوند بر اعمال انسانها

يستخفون من الناس و لايستخفون من اللّه

پنهان سازى از خداوند نامعقول است. بنابراين جمله { و لايستخفون من اللّه} مى تواند اشاره به اين معنا باشد كه گناهكاران، در حقيقت خداوند را ناظر و آگاه به اعمال نمى دانند تا در صدد پنهان سازى اعمال نارواى خويش از او باشند.

فرجام خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 71 - 8

8 _ ذلت و ناكامى ، فرجام خائنان به خدا

فقد خانوا اللّه من قبل فأمكن منهم

كفران خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 38 - 6

6 - خيانت كاران ناسپاس ، محروم از حمايت و محبت خداونداند .

إنّ اللّه لايحبّ كلّ خوّان كفور

كيفر خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 161 - 8

8 _ رسوايى و مجازات خيانتكاران در قيامت

و من يغلل يأت بما غلّ يوم القيمة ثمّ توفّى كلّ نفس ما كسبت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 109 - 6

6 _ در قيامت ، مانعى در برابر اجراى حكم الهى در مورد خائنان نخواهد بود .

فمن يجدل اللّه عنهم يوم القيمة ام من يكون عليهم وكيلا

مبغوضيّت خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 107 - 7

7 _ خداوند ، خيانتكاران گناهكار را

دوست ندارد .

إنّ اللّه لايحب من كان خواناً اثيماً

محروميت خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 38 - 6

6 - خيانت كاران ناسپاس ، محروم از حمايت و محبت خداونداند .

إنّ اللّه لايحبّ كلّ خوّان كفور

محمد(ص) و خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 107 - 1

1 _ هشدار خداوند به پيامبر ( ص ) در مورد دفاع از خائنان

لاتجدل عن الذين يختانون انفسهم

{جدال} هنگامى كه به حرف {عن} متعدى شود، به معناى دفاع و طرفدارى است.

مرگ خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 27 - 11

11- لحظه مرگ ، لحظه آغاز عذاب منافقان و خيانتكاران به اسلام

فكيف إذا توفّتهم المل_ئكة يضربون وجوههم و أدب_رهم

مؤاخذه خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 109 - 5

5 _ دادخواهى خداوند از خيانت پيشگان در قيامت

فمن يجدل اللّه عنهم يوم القيمة

هشدار به خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 58 - 17

17 _ هشدار خداوند به خيانتكاران در امانت و ستمگران در قضاوت

انّ اللّه . .. انّ اللّه كان سميعاً بصيراً

خادم از ديدگاه قرآن در تفسير راهنما

خادم

استيذان خادم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 58 - 8

8 - آگاه نشدن خدمت كاران از وضعيت متناسب با خواب و استراحت ( برهنگى و خلوت ) صاحبان خود در اتاق هايشان ، فلسفه و حكمت تشريع حكم اذن گرفتن آنان براى

ديدار با صاحبان خويش

ليستئذنكم الذين ملكت أيم_نكم . .. من قبل صلوة الفجر ... و من بعد صلوة العشاء ثلث

اهتمام به تلاش خادم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 62 - 8

8- همراه شدن با خدمت كاران در تناول غذا و مدِّ نظر داشتن تلاش و خستگى آنان ، لازم است .

قال لفتيه ءاتنا غداءنا لقد لقينا من سفرنا ه_ذا نصبًا

تأمين نيازهاى خادم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 32 - 6

6 - مؤمنان ، وظيفه دار بر آوردن نياز هاى اوليه و طبيعى بردگان و خدمت گذاران خويش

و أنكحوا . .. و الص_لحين من عبادكم و إمائكم

برداشت ياد شده بر اين اساس استوار است كه از مورد آيه، الغاى خصوصيت شود; چرا كه ازدواج از مصاديق نيازهاى اساسى و طبيعى انسان است و به نظر مى رسد كه نياز به ازدواج، خصوصيتى ندارد و شامل هر نوع نيازى مى شود.

خادم موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 60 - 2

2- موسى ( ع ) در جُستار تحقيقىِ خويش براى يافتن خضر ، با خدمت كار خود ( يوشع ( ع ) ) همراه بود .

و إذ قال موسى لفتيه لاأبرح

{فتى} به معناى جوان است. در تعبيرات قرآن، از غلام و خدمت كار نيز با اين تعبير ياد شده است. لازم به ذكر است كه بنابر برخى از روايات مأثور، همراه و همسفر موسى(ع)، {يوشع بن نون} وصى آن حضرت بوده است.

جلد - نام سوره - سوره -

آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 62 - 7

7- موسى ( ع ) و جوان خدمت كارِ همراه او ، در كنار هم و از يك نوع غذا مى خوردند .

ءاتنا غداءنا لقد لقينا من سفرنا ه_ذا نصبًا

ضماير جمع در تمام آيه، گوياى همراهى و همدلى دو همسفر، حتى در تناول غذا است; زيرا، در غير اين صورت، بايد برخى ضماير را به صورت مفرد ذكر مى كرد و مثلاًمى گفت {آتنى غدائى}.

روش برخورد با خادم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 58 - 7

7 - زنان و مردان مؤمن ، حق ندارند با وضعيت و پوشش متناسب با خواب و خلوت ، در انظار خدمت كاران خويش ظاهر شوند .

ليستئذنكم الذين ملكت أيم_نكم . .. من قبل صلوة الفجر ... و من بعد صلوة العشاء ثلث

روش برخورد خادم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 62 - 8

8- همراه شدن با خدمت كاران در تناول غذا و مدِّ نظر داشتن تلاش و خستگى آنان ، لازم است .

قال لفتيه ءاتنا غداءنا لقد لقينا من سفرنا ه_ذا نصبًا

سختى استيذان خادم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 58 - 15

15 - ضرورت معاشرت تنگاتنگ خدمت كاران با صاحبان خود و مشقت اجازه خواستن ، فلسفه و دليل لازم نبودن اذن خواستن براى رفت و آمد نزديك آنان در غير از سه وقت مقرر

ليستئذنكم . .. ثلث عورت لكم ليس عليكم و لا عليهم جناح بعدهنّ طوّفون عليكم بعضكم

محرميت خادم ساده لوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 31 - 24

24 - پوشاندن زينت و مواضع آنها ( بدن ) از خدمت كارانى كه ساده لوح اند و از بصيرت و عقل كامل برخوردار نيستند ، بر زنان مؤمن واجب نيست .

و لايبدين زينتهنّ إلاّ. .. أو الت_بعين غير أُوْلى الإربة

يكى از معانى و موارد كاربرد واژه {إربة} بصيرت در امور و عقل است (لسان العرب و قاموس المحيط). بنابراين {غير أُوْلى الإربة}; يعنى، كسانى كه ساده لوح اند و از عقل و بصيرت كافى، از جمله در امور جنسى، برخوردار نيستند و از چنين امورى كاملاً بى خبراند.

مسؤوليت خادم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 58 - 10

10 - رفت و آمد خدمت كاران به اتاق صاحبان خود ، در غير از سه وقت پيش از طلوع فجر ، استراحت نيمروزى و هنگام خواب شب ، بدون اذن جايز است .

ليستئذنكم الذين ملكت أيم_نكم . .. من قبل صلوة الفجر ... ليس عليكم و لا عليهم جنا

نعمت خادم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 20 - 15

15 _ داشتن همسر ، خادم و مسكن ، از نعمت هاى خداوند بر بنى اسرائيل

و جعلكم ملوكاً

از رسوا خدا(ص) در توضيح { جعلكم ملوكاَ} در آيه فوق روايت شده: زوجه و مسكن و خادم. حديث فوق در صدد بيان معناى تنزيلى براى {ملك} مى باشد، چنانكه در عرف عامه نيز مرسوم است كه مى گويند هر كس همسر، خادم

و مسكن داشته باشد، پادشاه است.

_______________________________

الدر المنثور، ج 3، ص 47، سطر 5.

خاشاك از ديدگاه قرآن در تفسير راهنما

خاشاك

تبديل به خاشاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 5 - 3

3 - سير صعودى و نزولى گياهان و روييدن و تبديل شدن آنها به خاشاك ، نمونه اى از نظم تقدير شده آفريده هاى خداوند است .

الذى قدّر . .. أخرج المرعى . فجعله غثاء أحوى

تبديل به خاشاك تيره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 5 - 1

1 - تبديل گياهان سبز و خرّم ، در زمانى كوتاه به خس و خاشاك تيره و سياه فام ، كار خداوند است .

فجعله غثاء أحوى

{غثاء} به گياهان خشكى گفته مى شود كه روى سيلاب ها، قرار گرفته و جابه جا مى شوند و {أحوى} به معناى سياه پر رنگ است. (مفردات راغب)

تبديل كافران به خاشاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 41 - 5

5 - تبديل شدن كافران حق ستيز به موجوداتى بى جان _ همچون خس و خاشاك _ در پى نزول عذاب

فجعلن_هم غثاءً

{جعل} (مصدر {جعلنا}) در جمله بالا، به معناى گردانيدن و تغيير دادن از صورتى يا حالتى، به صورت يا حالت ديگر است. {غثاء} نيز به خس و خاشاك روى آب گفته مى شود.

تشبيه به خاشاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فيل - 105 - 5 - 3

3 - بارش سنگ$ هاى پرندگان بر اصحاب فيل ، آنان را مانند كاه و خاشاك مرغزارى ساخت كه حيوانات

در آن چرانده شده و ساقه هاى نرم شده گياهان آن ، بر زمين مانده باشد .

فجعلهم كعصف مأكول

{عصف}; يعنى، خاشاك گياهى كه خرد شده است (مفردات). توصيف آن به مأكول، به اعتبار خورده شدن مقدارى از آن، در چراى حيوانات است.

خاشعان از ديدگاه قرآن در تفسير راهنما

خاشعان

{خاشعان}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 46 - 3

3 - كسانى كه { بازگشت به خدا } را قبول دارند ، مردمى فروتن و منزه از خود بزرگ بينى هستند .

إلا على الخشعين. الذين يظنون ... أنّهم إليه رجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 90 - 17

17- زكريا ( ع ) و همسر و فرزند او ( يحيى ) ، از خاشعان درگاه الهى بودند .

و كانوا لنا خ_شعين

ايمان خاشعان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 45 - 9

9 - باور به آسان شدن مشكلات در پرتو نماز ، حقيقتى كه تنها خاشعان بدان ايمان دارند .

و استعينوا بالصبر و الصلوة و إنها لكبيرة إلا على الخشعين

دشوارى استعانت از نماز - كه مقتضاى برگشت ضمير {إنها} به {استعانت} است - به معناى ناباورى به كارساز بودن نماز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 46 - 6

6 - خاشعان ، خويشتن را در محضر خداوند و در حال بازگشت به او مى بينند .

الذين يظنون أنهم ملقوا ربهم و أنهم إليه رجعون

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه: زمان {ملاقوا ربهم} و نيز زمان {إليه

راجعون} را زمان حال بدانيم نه زمان مستقبل

ويژگيهاى خاشعان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 45 - 6،8،9

6 - برپايى نماز كارى سنگين و دشوار مگر براى خاشعان و فروتنان

و إنها لكبيرة إلا على الخشعين

ضمير در {إنها} مى تواند به {الصلاة} برگردد و نيز مى تواند به {استعانت} - كه از {استعينوا} فهميده مى شود - ارجاع شود. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است. گفتنى است كه دشوار بودن نماز به معناى دشوار بودن برپايى آن است.

8 - استعانت از صبر و نماز براى موفقيت و پيروزى ، امرى دشوار جز براى خاشعان

و استعينوا بالصبر و الصلوة و إنها لكبيرة إلا على الخشعين

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه ضمير در {إنها} به {استعانت} بر گردد.

9 - باور به آسان شدن مشكلات در پرتو نماز ، حقيقتى كه تنها خاشعان بدان ايمان دارند .

و استعينوا بالصبر و الصلوة و إنها لكبيرة إلا على الخشعين

دشوارى استعانت از نماز - كه مقتضاى برگشت ضمير {إنها} به {استعانت} است - به معناى ناباورى به كارساز بودن نماز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 46 - 6

6 - خاشعان ، خويشتن را در محضر خداوند و در حال بازگشت به او مى بينند .

الذين يظنون أنهم ملقوا ربهم و أنهم إليه رجعون

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه: زمان {ملاقوا ربهم} و نيز زمان {إليه راجعون} را زمان حال بدانيم نه زمان مستقبل

خشوع

آثار خشوع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3

- 43 - 7

7 _ رابطه اطاعت خاضعانه با پيراسته گشتن نفس از ناخالصى ها *

اصطفيك . .. يا مريم اقنتى

خداوند سه نعمت را به مريم ارزانى داشت: گزينش (اصطفيك )، تطهير (طهّرك) و سرآمد بودن (اصطفيك على نساء العالمين). و در برابر اين سه نعمت، سه مسؤوليت از وى خواست: قنوت، سجود، ركوع. به نظر مى رسد هر يك از آن سه نعمت به ترتيب، مقتضى هر يك از اين سه مسؤوليت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 90 - 19

19- نقش مؤثر پيشى گرفتن در كار هاى نيك و دعاى همراه با رغبت و اميد و خشوع به درگاه الهى ، در استجابت دعا

فاستجبنا له . .. إنّهم كانوا يس_رعون فى الخيرت ... و كانوا لنا خ_شعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 35 - 18

18 - شكيبايى و فروتنى ، زمينه آمرزش را فراهم مى آورد .

و الص_برين . .. و الخ_شعين ... أعدّ اللّه لهم مغفرة

آثار خشوع ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 114 - 16

16 _ تبرّى ابراهيم ( ع ) از { آزر } ، على رغم داشتن خويشاوندى با وى ، تبلور خشوع عميق او در برابر خدا

أنه عدو للّه تبرأ منه إن إبرهيم لأوّه حليم

يكى از معانى كه اهل لغت براى {أوّاه} برشمرده اند، خضوع و خشوع شديد است. يعنى ابراهيم (ع)، در برابر خدا بسيار خاضع و خاشع بود. برداشت فوق بدان احتمال است كه جمله {إن إبراهيم لأوّاه}

براى بيان علت تبرّى حضرت ابراهيم (ع) از آزر باشد.

آثار خشوع انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 90 - 18

18- پيشى گرفتن در كار هاى نيك ، دعاى همراه با رغبت و بيم و نيز خشوع پيامبران ( ع ) ، عامل بهره مندى آنان از موهبت هاى الهى بود .

و لقد ءايتنا موسى و ه_رون . .. إنّهم كانوا يس_رعون فى الخيرت ... و كانوا لنا خ_ش

برداشت ياد شده با توجه به دو نكته است: 1_ ضميرهاى جمع در جمله {إنّهم كانوا يسارعون. ..} به پيامبران بازگردد، چه اين كه آيات پيشين در مورد آنان بود. 2_ جمله {إنّهم كانوا يسارعون...} و جملات بعد، در مقام تعليل باشد.

آثار خشوع در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 10 - 3

3 _ خشوع در نماز ، اجتناب از لغو ( گفتاربيهوده و كردار عبث ) ، پرداخت زكات ، عفت و پاك دامنى ، امانت دارى ، پايبندى به عهد و پيمان و اهميت دادن به نماز و انجام به موقع آن ، تضمين كننده رستگارى اخروى و دستيابى مؤمنان به بهشت

قد أفلح المؤمنون . الذين هم ... أُول_ئك هم الورثون

آثار خشوع قلب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 16 - 1،2

1 - ياد خداوند و ذكر عظمت و كبريايى او ، تأثيرگذار در دل هاى نرم و خاشع

ألم يأن للذين ءامنوا أن تخشع قلوبهم لذكر اللّه

{خشوع} در مقابل {قساوت} (سختى و صلابت)، به معناى نرمى [قلب]

است.

2 - تلاوت قرآن و شنيدن آيات آن ، اثربخش دل هاى نرم و خاشع

ألم يأن للذين ءامنوا أن تخشع قلوبهم . .. و ما نزل من الحقّ

مقصود از {ما نزل من الحقّ} قرآن كريم است.

اهميت خشوع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 58 - 7

7 - اظهار خشوع و خضوع در برابر خدا - به هنگام تصرف بيت المقدس - از دستور هاى خداوند به بنى اسرائيل

و ادخلوا الباب سجداً

كلمه {سجداً} جمع ساجد و حال براى فاعل {ادخلوا} مى باشد. از آن رو كه سجده در حال ورود با معناى اصطلاحى آن (پيشانى بر خاك نهادن) سازگار نيست، مى توان گفت: در اينجا معناى لغوى آن (خضوع و خشوع) اراده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 77 - 22

22 _ ترس و خشيت ، تنها سزاوار مقام بلند و رفيع خداوند است .

اذا فريق منهم يخشون النّاس كخشية اللّه او اشدّ خشية

ترسِ آميخته با تعظيم را {خشية} مى گويند. يعنى اگر عظمت كسى يا چيزى باعث ترس از او شود، مى گويند از او خشيت دارد. و نكوهش خداوند از ترسيدن از غير او دلالت مى كند كه تنها بايد از او خشيت داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 94 - 8

8 _ تضرع به درگاه خداوند و خشوع در برابر او امرى لازم بر عهده بندگان

لعلهم يضرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 16 - 7

7 -

بى ارزش بودن نماز بى خشوع ، در پيشگاه خداوند .

ألم يأن . .. أن تخشع قلوبهم لذكر اللّه

در صورتى كه مراد از {ذكر اللّه} نماز باشد; نكوهش كسانى كه نماز را بدون خشوع مى خوانند، مفيد برداشت ياد شده است.

اهميت خشوع در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 2 - 3

3 - رعايت خضوع و تذلل در نماز ، توصيه خدا به اهل ايمان

قد أفلح المؤمنون . الذين هم فى صلاتهم خ_شعون

خشوع اخروى ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 45 - 2،3

2 - گردن فرازان ستمگر ، خاشع و سرافكنده در صحنه قيامت

و تري_هم . .. خ_شعين من الذلّ

3 - خشوع و فروتنى ظالمان در قيامت ، خشوعى ذليلانه و از سر ترس و هراس

و تري_هم . .. خ_شعين من الذلّ ينظرون من طرف خفىّ

خشوع اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 90 - 20

20- شتاب و پيشگامى در كار هاى خير ، دعاى همراه با رغبت و اميد و خشوع به درگاه الهى ، از ارزش هاى والا و صفات برجسته مردان الهى

إنّهم كانوا يس_رعون فى الخيرت و يدعوننا رغبًا و رهبًا و كانوا لنا خ_شعين

برداشت ياد شده به خاطر اين است كه آيه شريفه، در توصيف پيامبران الهى است و از ميان ده ها صفات و ويژگى هاى ايشان، تنها به اين سه صفت و ويژگى اشاره شده است.

خشوع براى حاكمان بر حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه -

فيش

8 - يوسف - 12 - 100 - 11

11_ لزوم احترام به حاكمان برحق و تواضع و خشوع در برابر آنان

و خرّوا له سجّدًا

خشوع در برابر قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 109 - 1،2،3

1- خضوع و خشوع هميشگى عالمان حق پذير در برابر قرآن

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم . .. يخرّون للأذقان يبكون

2- قرآن ، حاوى آن چنان معارف عظيم كه خضوع و خشوع تمامى عالمان انديشمند را برمى انگيزاند .

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم . .. يخرّون للأذقان يبكون

3- خضوع عالمان و آگاهان به معارف آسمانى در برابر قرآن ، همراه با سرشك ديدگان

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم . .. و يخرّون للأذقان يبكون و يزيده

خشوع در دعا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 90 - 18

18- پيشى گرفتن در كار هاى نيك ، دعاى همراه با رغبت و بيم و نيز خشوع پيامبران ( ع ) ، عامل بهره مندى آنان از موهبت هاى الهى بود .

و لقد ءايتنا موسى و ه_رون . .. إنّهم كانوا يس_رعون فى الخيرت ... و كانوا لنا خ_ش

برداشت ياد شده با توجه به دو نكته است: 1_ ضميرهاى جمع در جمله {إنّهم كانوا يسارعون. ..} به پيامبران بازگردد، چه اين كه آيات پيشين در مورد آنان بود. 2_ جمله {إنّهم كانوا يسارعون...} و جملات بعد، در مقام تعليل باشد.

خشوع در ذكر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7

- 205 - 2

2 _ خشوع در برابر خدا و هراس از مقام ربوبى او ، از آداب توجه به خدا و ياد كردن اوست .

و اذكر ربك فى نفسك تضرعا و خيفة

{تضرع} به معناى خشوع و اظهار كوچكى است و {خيفه} به معناى ترسيدن و هراس داشتن است. {تضرعا} و {خيفه} مصدر و در آيه شريفه به معناى اسم فاعل (متضرعا) و (خائفا) مى باشند. يعنى: ياد كن پروردگارت را با حالت خشوع و هراس.

خشوع در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 2 - 2،5

2 - نماز مطلوب و مقبول خداوند ، نماز همراه با خشوع و فروتنى است .

الذين هم فى صلاتهم خ_شعون

5 - داشتن خشوع و تذلل در نماز ، از ستوده ترين و ارجمندترين خصلت ها در پيشگاه خداوند

قد أفلح المؤمنون . الذين هم فى صلاتهم خ_شعون

در اين آيات خداوند هفت صفت را براى مؤمنان برشمرده است كه خشوع و فروتنى آنان در نماز يكى از آنها است و در اين جا پيش از همه ذكر شده است. بنابراين، تقديم آن بر ساير صفات، مى تواند بيانگر پسنديده تر و ارجمندتر بودن آن در نزد خداوند باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 16 - 6،7

6 - نماز ، بايد همراه با خشوع و تذلل باشد .

ألم يأن . ..أن تخشع قلوبهم لذكر اللّه

برخى از مفسران، {ذكر اللّه} را در آيه شريفه، كنايه از نماز دانسته اند. برداشت ياد شده براساس اين احتمال است.

7 - بى ارزش بودن نماز بى خشوع ، در

پيشگاه خداوند .

ألم يأن . .. أن تخشع قلوبهم لذكر اللّه

در صورتى كه مراد از {ذكر اللّه} نماز باشد; نكوهش كسانى كه نماز را بدون خشوع مى خوانند، مفيد برداشت ياد شده است.

خشوع زكريا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 90 - 17

17- زكريا ( ع ) و همسر و فرزند او ( يحيى ) ، از خاشعان درگاه الهى بودند .

و كانوا لنا خ_شعين

خشوع علما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 109 - 1،2،3

1- خضوع و خشوع هميشگى عالمان حق پذير در برابر قرآن

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم . .. يخرّون للأذقان يبكون

2- قرآن ، حاوى آن چنان معارف عظيم كه خضوع و خشوع تمامى عالمان انديشمند را برمى انگيزاند .

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم . .. يخرّون للأذقان يبكون

3- خضوع عالمان و آگاهان به معارف آسمانى در برابر قرآن ، همراه با سرشك ديدگان

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم . .. و يخرّون للأذقان يبكون و يزيده

خشوع مشمولان نعمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 58 - 18

18- خضوع و خشوع و سجده و گريه به هنگام استماع آيات الهى ، نشانه برخوردارى از نعمت ويژه خداوند است .

أُول_ئك الذين أنعم اللّه عليهم . .. إذا تتلى عليهم ءاي_ت الرحمن خرّوا سجّدًا و ب

{إذا تتلى} خبر اول و يا خبر بعد از خبر براى {أُولئك} است; يعنى آنان اين چنين هستند كه هنگام استماع آيات

به سجده افتاده و گريه مى كنند.

خشوع مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 16 - 3

3 - دل مؤمن ، بايد چنان نرم باشد كه با ياد خدا و تلاوت قرآن كريم ، تأثيرپذير و خاشع گردد .

ألم يأن للذين ءامنوا أن تخشع قلوبهم لذكر اللّه و ما نزل من الحقّ

خداوند، در آيه شريفه، مؤمنان بى تفاوت را نكوهش كرده و به آنان هشدار مى دهد تا فرصت باقى است و گرفتار قساوت قلب نشده اند; دل هاى خود را با ياد او و تلاوت آياتش خاشع و نرم گردانند.

خشوع همسر زكريا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 90 - 17

17- زكريا ( ع ) و همسر و فرزند او ( يحيى ) ، از خاشعان درگاه الهى بودند .

و كانوا لنا خ_شعين

خشوع هنگام استماع آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 58 - 18

18- خضوع و خشوع و سجده و گريه به هنگام استماع آيات الهى ، نشانه برخوردارى از نعمت ويژه خداوند است .

أُول_ئك الذين أنعم اللّه عليهم . .. إذا تتلى عليهم ءاي_ت الرحمن خرّوا سجّدًا و ب

{إذا تتلى} خبر اول و يا خبر بعد از خبر براى {أُولئك} است; يعنى آنان اين چنين هستند كه هنگام استماع آيات به سجده افتاده و گريه مى كنند.

خشوع يحيى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 90 - 17

17- زكريا ( ع ) و همسر و فرزند

او ( يحيى ) ، از خاشعان درگاه الهى بودند .

و كانوا لنا خ_شعين

زمينه خشوع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 46 - 2،5

2 - كسانى كه به لقاى خدا باور دارند ، از خود بزرگ بينى رهيده و به خصلت نيكوى خشوع آراسته مى شوند .

إلا على الخشعين. الذين يظنون أنهم ملقوا ربهم

5 - گمان به لقاى خدا و بازگشت به او ، در ايجاد روحيه خشوع و فروتنى كافى است .

الذين يظنون أنهم ملقوا ربهم و أنهم إليه رجعون

به كارگيرى {يظنون} (گمان دارند) در مسأله رجوع به خداوند - كه هر مسلمانى بايد اعتقاد جزمى به آن داشته باشد - اشاره به اين دارد كه: حتى گمان به قيامت و رجوع به خداوند نيز در زايل ساختن خود بزرگ بينى تأثير بسزايى داشته و مايه فروتنى خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 161 - 18

18 _ تأمين محل سكونت و اسباب معيشت پيش از امر به نيايش و استغفار ، روشى نيكو براى واداشتن مردم به خضوع و خشوع در برابر خداوند و طلب آمرزش از او

و إذ قيل لهم اسكنوا . .. ادخلوا الباب سجداً نغفر لكم خطيئتكم

بيان طبيعى داستان ورود بنى اسرائيل به بيت المقدس اقتضا مى كرد كه جمله {ادخلوا الباب سجداً} و جمله {قولوا حطة} پيش از جمله {اسكنوا . .. } و {كلوا ... } آورده شود. زيرا اول بايد تصرف شود و سپس سكونت انجام گيرد. اين تقديم و تأخير مى تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد.

جلد

- نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 23 - 3

3_ توجه به ربوبيت خدا ، گرايش دهنده آدمى به خضوع و خشوع در برابر او

و أخبتوا إلى ربهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 21 - 9

9 - تفكر در آيات وحى ، زمينه ساز خشيت و خشوع انسان در برابر خداوند

لو أنزلنا ه_ذا القرءان على جبل لرأيته خ_شعًا متصدّعًا من خشية اللّه . .. لعلّهم

عوامل خشوع براى يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 100 - 14

14_ خداوند ، اعطا كننده مقام و منزلت به يوسف ( ع ) و وادار كننده بستگانش به خضوع و خشوع در برابر او

قد جعلها ربى حقًا

عوامل خشوع علما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 109 - 6

6- تلاوت آيات قرآن ، فزاينده خشوع عالمان

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم . .. و يزيدهم خشوعًا

عوامل خشوع كوه ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 21 - 1،2،7

1 - صخره هاى ستبر كوه ، خاشع و فروتن از بيم خدا ، در صورت نزول وحى و آيات قرآن بر آن

لو أنزلنا ه_ذا القرءان على جبل لرأيته خ_شعًا متصدّعًا من خشية اللّه

2 - از هم پاشيده شدن صخره هاى كوه از بيم خداوند ، در صورت نازل شدن وحى و آيات قرآن بر آن

لو أنزلنا ه_ذا القرءان . .. و تلك الأمث_ل نضربها

{تصدّع} (مصدر {متصدّعاً})

به معناى شكافته و از هم پاشيده شدن است.

7 - فروتنى و { فروپاشى كوه ها در صورت نزول قرآن بر آنها } ، تمثيلى به منظور گرايش يافتن انسان ها به انديشه درباره آيات وحى

لو أنزلنا ه_ذا القرءان على جبل . .. و تلك الأمث_ل نضربها للناس لعلّهم يتفكّرون

مراد از خشوع در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 2 - 6

6 - { عن جعفر بن محمد ( ص ) إنّه قال فى قول اللّه عزّوجلّ : { الذين هم فى صلاتهم خاشعون } قال : الخشوع غضّ البصر فى الصلاة . . . ;

از امام صادق(ع) رايت شده است كه در باره سخن خداى __ عزّوجلّ _ {الذين هم فى صلاتهم خاشعون} فرمود: مراد از خشوع، فرو نهادن چشم در نماز است}

موارد خشوع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 96 - 9

9 _ ايمان به خدا و رسالت انبيا و رعايت تقوا ، اظهار تذلل به پيشگاه خداوند و خشوع در برابر اوست .

لعلهم يضرعون . .. و لو أن أهل القرى ءامنوا و اتقوا

در آيه 94 بيان شد كه خداوند به منظور خضوع و خشوع مردم در برابر او، آنان را به سختيها گرفتار مى سازد و در اين آيه بيان مى دارد كه اگر همان جوامع ايمان مى آرودند و تقواپيشه بودند، نه تنها به سختيها گرفتار نمى شدند، بلكه بركتهاى آسمان و زمين آنان را فرامى گرفت. با توجه به اين دو معنا معلوم مى شود ايمان و تقوا مصداق بارز

تضرع و خشوع در برابر خداوند است.

خاضعان از ديدگاه قرآن در تفسير راهنما

خاضعان

{خاضعان}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 107 - 4

4- برخورداران از علم و آگاهى به معارف آسمانى ، داراى روحيه حق پذيرى و خضوع در برابر آيات قرآن

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم يخرّون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 19 - 6

6- مقربان الهى ( فرشتگان ) ، از عبادت خداوند تكبر نمىورزند .

و من عنده لايستكبرون

مقصود از {من عنده} _ طبق نظر مفسران _ فرشتگان است.

خضوع

{خضوع}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 191 - 22

22 _ خضوع و كرنش خردمندان براى خداوند ، در پى تفكّر در آفرينش و پى بردن به هدفدارى آن

ربّنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانك

اعتراف خردمندان به مالكيّت خداوند نسبت به آنان با كلمه {ربّنا} كه به معناى مالك و مدبّر آمده، دلالت بر خشوع و خضوع ايشان در برابر خداوند دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 199 - 2،28

2 _ خشوع و فروتنى گروهى از عالمان اهل كتاب در برابر خداوند

انّ من اهل الكتب لمن يؤمن . .. خاشعين للّه

28 _ نجاشى ( پادشاه حبشه ) ، مؤمن به خدا ، قرآن و كتب آسمانى و خاضع در برابر خداوند

انّ من اهل الكتب لمن يؤمن باللّه

رسول خدا (ص) پس از مرگ نجاشى، به ياران خود فرمود: انّ اخاكم النّجاشى قد مات، قوموا فصلّوا عليه; فقال رجل يا رسول

اللّه كيف نصلى عليه و قد مات فى كفره؟ قال (ص) الا تسمعون قول اللّه {و انّ من اهل الكتاب . .. }

_______________________________

الدّرالمنثور، ج 2، ص 416.

آثار خضوع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 31 - 20

20 _ تبعيّت از پيامبر ( ص ) ، در نيكوكارى ، تقوا ، تواضع و خضوع ، موجب جلب محبّت خداوند

قل ان كنتم تحبّون اللّه فاتّبعونى يحببكم اللّه

رسول خدا (ص) درباره آيه فوق فرمود: على البرّ و التقوى و التواضع و ذلّة النّفس.

_______________________________

الدرّ المنثور، ج 2، ص 178.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 43 - 5

5 _ خضوع در برابر خدا ، زمينه كسب فيض ربوبى او

اقنتى لربك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 199 - 3،8،21

3 _ خشوع و فروتنى گروهى از عالمان اهل كتاب ، زمينه ساز ايمان واقعى آنان به خدا و كتب آسمانى

انّ من اهل الكتب لمن يؤمن . .. خاشعين للّه

توصيف اهل كتاب به خشوع و فروتنى، مى تواند اشاره به علّت ايمان و اقرار آنان به حقانيّت قرآن و ايمان واقعى به تورات و انجيل باشد.

8 _ خشوع در برابر خداوند ، كمالى در ايمان

انّ من اهل الكتب لمن يؤمن . .. خاشعين للّه

21 _ ايمان به خدا ، قرآن ، تورات ، انجيل ، فروتنى در برابر خدا و ارج نهادن به آيات الهى ، ملاك ارزش انسان نزد خداوند

لهم اجرهم عند ربّهم

اضافه تشريفيّه در {ربّهم} بيانگر آن است كه دارندگان صفات

ياد شده، در پيشگاه خداوند داراى ارزشى والا هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 23 - 1

1_ بهشت از آنِ مؤمنانى است كه اعمال صالح انجام دهند و در برابر خدا خاضع و فروتن باشند .

إن الذين ءامنوا . .. أُول_ئك أصح_ب الجنة

إخبات (مصدر أخبتوا) به معناى خضوع و خشوع و نيز به معناى اطمينان است. برداشت فوق ، براساس معناى اول مى باشد. گفتنى است كه در اين صورت {إلى} به معناى لام است; يعنى: {أخبتوا لربهم; در برابر خدا خاضع هستند}.

آثار خضوع سايه ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 48 - 12

12- انقياد و خضوع كامل سايه ها در برابر خداوند ، ارزشى والا به آنها بخشيده است .

من شىء يتفيّؤا ظل_له . .. سجّدًا لله و هم دخرون

ضمير {هم} براى ذوى العقول به كار مى رود و استعمال آن درباره {ظلال} مى تواند مشعر به نكته فوق باشد.

آثار خضوع قلب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 3 - 6

6 _ اقامه نماز و انفاق در راه خدا ، تجلى خشيت قلب و فزونى ايمان و توكل بر خدا

وجلت قلوبهم . .. زادتهم إيمنا ... الذين يقيمون الصلوة و مما رزقنهم ينفقون

تكرار {الذين}، بدون حرف عطف، براى رساندن اين معناست كه اقامه نماز انفاق نمود خارجى و تجلى صفات برشمرده شده در آيه قبل است.

آثار ذكر خضوع موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 48 -

10

10- توجه به انقياد و تذلّل پديده هاى مادى در برابر خداوند ، زمينه ساز تسليم شدن انسان در برابر اوست .

أو لم يروا إلى ما خلق الله من شىء . .. سجّدًا لله و هم دخرون

دعوت به ژرف انديشى درباره سجده و تذلّل موجودات مادى دربرابر خداوند، در واقع دعوت به عبرت آموزى از آنهاست.

ارزش خضوع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 17 - 6

6 _ صبر ، صداقت ، خضوع ، انفاق و استغفارِ در سحرگاهان ، از ارزش هاى اخلاقى و معنوى مورد توجّه اسلام

الصابرين . .. و المستغفرين بالاسحار

برداشت فوق، از ذكر اين صفات به عنوان ارزش براى بندگان برگزيده، استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 16

16 _ ارزشمندى تواضع و فروتنى به هنگام انفاق و دستگيرى از مستمندان

و يؤتون الزكوة و هم ركعون

بنابر اينكه ركوع به معناى لغوى خود (خضوع) باشد.

ارزش خضوع بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 9 - 5

5 - اهميت و ارزش ويژه سجده و اظهار خضوع و تذلل در برابر خداوند ، در مقايسه با ديگر اجزا و اركان عبادت

أمّن هو ق_نت ءاناء الّيل ساجدًا و قائمًا

{سجده} در اصل به معناى خضوع و تذلل است. تقدم آن در آيه شريفه، مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

اهميت خضوع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 17 - 3

3 _ اظهار خضوع و فروتنى در

پيشگاه خدا ، حكمت و فلسفه ساختن مساجد

ما كان للمشركين أن يعمروا مسجد اللّه

نامگذارى اماكن عبادت به {مساجد} بيانگر برداشت فوق مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 18 - 3

3 _ اظهار خضوع و فروتنى در پيشگاه خدا ، فلسفه و حكمت ساختن مساجد

إنما يعمر مسجد اللّه

نامگذارى اماكن عبادت به {مساجد} بيانگر برداشت فوق است.

اهميت خضوع بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 9 - 5

5 - اهميت و ارزش ويژه سجده و اظهار خضوع و تذلل در برابر خداوند ، در مقايسه با ديگر اجزا و اركان عبادت

أمّن هو ق_نت ءاناء الّيل ساجدًا و قائمًا

{سجده} در اصل به معناى خضوع و تذلل است. تقدم آن در آيه شريفه، مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

اهميت خضوع براى قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 21 - 4

4 - لزوم كرنش و سر فرود آوردن ، در برابر عظمت قرآن

و إذا قرىء عليهم القرءان لايسجدون

اهميت خضوع در عبادت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 219 - 4

4 - سجده و خضوع در برابر خداوند ، مهم ترين ركن نماز و روح عبادت

و تقلّبك فى الس_جدين

از اختصاص به ذكر يافتن موضوع سجده، در ميان مجموعه اركان نماز و مصاديق عبادت، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

اهميت خضوع در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 98 - 8

8-

سجده و خضوع ، ركن اصلى و روح نماز و داراى جايگاه ويژه در ميان ساير عبادات

فسبّح بحمد ربّك و كن من الس_جدين

مقصود از {سجده} مى تواند نماز باشد و علت اينكه به جاى نماز به سجده امر شده، مى تواند گوياى اين حقيقت باشد كه سجده ركن مهم و روح نماز است. گفتنى است دستور خداوند به سجده، پس از توصيه به تسبيح و حمد _ كه هر دو نوعى عبادت به شمار مى آيند _ نشان دهنده اهميت و جايگاه ويژه آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 219 - 4

4 - سجده و خضوع در برابر خداوند ، مهم ترين ركن نماز و روح عبادت

و تقلّبك فى الس_جدين

از اختصاص به ذكر يافتن موضوع سجده، در ميان مجموعه اركان نماز و مصاديق عبادت، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

خضوع آثار موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 15 - 8

8_ موجودات هستى و آثار آنها همواره تسليم خدا بوده و در برابر او خاضعند .

و لله يسجد من فى السموت و الأرض طوعًا و كرهًا و ظل_لهم

{ظلال} در آيه شريفه مى تواند به عنوان نمونه اى از آثار و تبعات موجودات، مطرح باشد.

خضوع آفرينش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 15 - 1

1_ همه كسانى كه در آسمان ها و زمينند در برابر خداوند خاضعند و بر او سجده مى كنند .

و لله يسجد من فى السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره -

آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 11 - 6

6 - خضوع و كرنش نظام تكوين و قوانين هستى ، در برابر اراده و فرمان خداوند

فقال لها . .. ائتيا ... قالتا أتينا طائعين

بنابر اين كه گفتوگوى ياد شده در اين آيه بيان حال و كنايه از تسليم محض شدن آسمان ها و زمين و قوانين حاكم بر عالم در برابر اراده خدا باشد، مطلب بالا استفاده مى شود.

خضوع اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 111 - 1،6

1 - نشانه هاى خضوع و تسليم در برابر خداوند ، بر چهره تمامى انسان ها ( در قيامت ) نقش خواهد بست .

. .. و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

{عناء} به معناى خاضع شدن و مطيع گشتن است (لسان العرب). {وجه} به معناى صورت است و از آن جهت كه آثار خضوع و ذلت، بيش از همه جا در چهره آشكار مى گردد، اين واژه استفاده شده است. {ال} در {الوجوه} نيز محتمل است معناى استغراق داشته باشد و يا آن كه عوض مضاف اليه بوده و مراد از آن {وجوه المجرمين} باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر اولين احتمال است.

6 - ظهور حيات حقيقى و فنا ناپذير خداوند و قيوميت او بر هستى در قيامت ، مايه خضوع و ذلت عميق آدميان در برابر او خواهد شد .

و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

خضوع اخروى طغيانگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 111 - 2

2 - مجرمان و گردن فرازان ، با چهره هايى ذلت بار و

خاضع در برابر خداوند ، در صحنه قيامت حضور خواهند يافت .

و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

از معانى {عناء} ذليل گشتن است (مصباح). حرف {ال} در {الوجوه} جايگزين مضاف اليه است; يعنى، {وجوههم} و مراد چهره مجرمانى است كه در آيات پيشين از آنان سخن گفته شده است. فعل {عنت} مى رساند كه فروتنى آنان نوظهور است و پيش از اين در دنيا، در برابر خداوند خضوع نداشته اند.

خضوع اخروى گناهكاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 111 - 2

2 - مجرمان و گردن فرازان ، با چهره هايى ذلت بار و خاضع در برابر خداوند ، در صحنه قيامت حضور خواهند يافت .

و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

از معانى {عناء} ذليل گشتن است (مصباح). حرف {ال} در {الوجوه} جايگزين مضاف اليه است; يعنى، {وجوههم} و مراد چهره مجرمانى است كه در آيات پيشين از آنان سخن گفته شده است. فعل {عنت} مى رساند كه فروتنى آنان نوظهور است و پيش از اين در دنيا، در برابر خداوند خضوع نداشته اند.

خضوع اخروى موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 87 - 9

9 - ذلت و خضوع همه موجودات در برابر خداوند در روز رستاخيز

و كلّ أتوه دخرين

{دُخُور} به معناى ذلت و كوچكى است.

خضوع اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 15 - 8

8 - مغرور نشدن مردان الهى به علم و كمالات خود و احتمال وجود كسانى برتراز ايشان در ميان بندگان مؤمن خدا

و قالا الحمد للّه الذى فضّلنا

على كثير من عباده المؤمنين

خضوع بر آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 58 - 19

19- گريه در حال سجده و خضوع در مقابل آيات الهى ، از آثار نعمت هدايت و برگزيدگى در پيشگاه خداوند است .

و ممّن هدينا واجتبينا إذا تتلى عليهم ءاي_ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بكيًّا

خضوع بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 77 - 3

3 - اظهار تذلل و خضوع در پيشگاه خداوند ، روح و حقيقت نماز

ي_أيّها الذين ءامنوا اركعوا و اسجدوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 76 - 8

8 - { عن محمدبن مسلم قال : سألت أباجعفر ( ع ) عن قوله اللّه عزّوجلّ { فما استكانوا لربّهم و ما يتضرّعون } فقال : الإستكانة هو الخضوع والتضرع هو رفع اليدين و التضرع بهما ;

محمد بن مسلم گويد: از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند _ عزّوجلّ _ {فما استكانوا لربّهم و ما يتفرعون} سؤال كردم؟ پس حضرت فرمود: مراد از {استكانة} خضوع و خشوع است و مراد از {تضرع}، بالا بردن دست ها و تضرع با آنها است}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 4 - 4

4 - قدرت خداوند بر به خضوع كشاندن سردمداران كفر در برابر خويش

إن نشأ . .. فظلّت أعن_قهم لها خ_ضعين

برخى بر آنند همان گونه كه به بزرگ قوم {رأس القوم} و {صدرالقوم} گفته مى شود، {عنق القوم} نيز گفته مى شود بنابراين {أعناقهم}; يعنى،

{سادتهم}. برداشت ياد شده بر پايه اين احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 87 - 9

9 - ذلت و خضوع همه موجودات در برابر خداوند در روز رستاخيز

و كلّ أتوه دخرين

{دُخُور} به معناى ذلت و كوچكى است.

خضوع براى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 107 - 12

12- با تمام وجود سر بر آستان خداوند ساييدن و حريصانه به سجده افتادن جمعى از علماى اهل كتاب به هنگام آشنايى با قرآن

إن الذين أُوتوا العلم من قبله . .. يخرّون للأذقان سجّدًا

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه مراد از {أُوتوا العلم من قبله} اهل كتاب باشد و تعبير از سجده به {خرّ} _ كه به معناى سقوط و به رو افتادن است _ مى تواند اشاره به حقيقت ياد شده داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 108 - 3

3- مطلوبيت تسبيح پروردگار همراه با خضوع و سجده براى او ، با مشاهده آيات بحقّ او

إذا يتلى عليهم يخرّون للأذقان سجّدًا . و يقولون سبح_ن ربّنا

خضوع براى قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 25 - 4

4 - مؤمنانِ نيكوكار ، با شنيدن آيات قرآن ، در برابر آن سر تسليم فرود آورده ، خضوع مى كنند .

فما لهم . .. و إذا قرىء عليهم القرءان لايسجدون ... إلاّ الذين ءامنوا و عملوا الص

خضوع برگزيدگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 -

مريم - 19 - 58 - 19

19- گريه در حال سجده و خضوع در مقابل آيات الهى ، از آثار نعمت هدايت و برگزيدگى در پيشگاه خداوند است .

و ممّن هدينا واجتبينا إذا تتلى عليهم ءاي_ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بكيًّا

خضوع در اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 35 - 13

13 - اطاعت خاضعانه از خدا و صداقت ، سبب مى شود كه فرد ، مشمول آمرزش خداوند شوند .

و الق_نتين . .. و الص_دقين ... أعدّ اللّه لهم مغفرة

خضوع در برابر آفرينش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 4 - 2

2 - بشر هر اندازه كه به جهان آفرينش بيشتر بنگرد ، بر شگفتى و فروتنى او در برابر عظمت آن افزوده خواهد شد .

ثمّ ارجع البصر كرّتين ينقلب إليك البصر خاسئًا و هو حسير

{خاسىء}به معناى دور شده از مراد و ناكام و {حسير} به معناى خسته و درمانده است. مقصود آيه شريفه، بيان اين حقيقت است كه آدمى هرچند بسيار تلاش و فكر كند، به مراد خويش _ كه پيدا كردن عيب و نقصى در نظام خلقت است _ نخواهد رسيد; بلكه در برابر عظمت آن شگفت زده شده و سر تعظيم فرود خواهد آورد.

خضوع در برابر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 15 - 1

1_ همه كسانى كه در آسمان ها و زمينند در برابر خداوند خاضعند و بر او سجده مى كنند .

و لله يسجد من فى السموت و الأرض

جلد - نام

سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 111 - 6

6 - ظهور حيات حقيقى و فنا ناپذير خداوند و قيوميت او بر هستى در قيامت ، مايه خضوع و ذلت عميق آدميان در برابر او خواهد شد .

و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

خضوع در برابر قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 107 - 4،13

4- برخورداران از علم و آگاهى به معارف آسمانى ، داراى روحيه حق پذيرى و خضوع در برابر آيات قرآن

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم يخرّون

13- خضوع و سجود آگاهان در برابر قرآن ، گواه بى نيازى آن از ايمان ديگران و بى تأثيرى بى ايمانى آنان *

ءامنوا به أو لاتؤمنوا إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم يخرّون

برداشت فوق بر اين اساس است كه {إن} تعليل باشد براى جمله {آمنوا به أو. ..}; يعنى، چون اهل دانش به قرآن ايمان مى آورند، ايمان و عدم ايمان ديگران مساوى بوده و نيازى به ايمان آنان نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 109 - 1،2

1- خضوع و خشوع هميشگى عالمان حق پذير در برابر قرآن

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم . .. يخرّون للأذقان يبكون

2- قرآن ، حاوى آن چنان معارف عظيم كه خضوع و خشوع تمامى عالمان انديشمند را برمى انگيزاند .

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم . .. يخرّون للأذقان يبكون

خضوع در دعا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10

- 88 - 1

1 _ اظهار خضوع و تذلل همراه توسل به ربوبيت خداوند و اعتراف مكرر به آن ، از آداب دعاست .

و قال موسى ربنا . .. ربنا ليضلوا ... ربنا اطمس

خضوع در عبادت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 19 - 6،9

6- مقربان الهى ( فرشتگان ) ، از عبادت خداوند تكبر نمىورزند .

و من عنده لايستكبرون

مقصود از {من عنده} _ طبق نظر مفسران _ فرشتگان است.

9- تأثير دستيابى به مقام قرب الهى ، در خستگى نيافتن از عبادت و پرستش خداوند و تكبر نورزيدن

و من عنده لايستكبرون عن عبادته و لايستحسرون

از اين كه خداوند فرمود {آنها كه پيش ما هستند و مقرب اند، از عبادت خسته نمى شوند و تكبر نمىورزند}، به دست مى آيد كه دسنتيابى به قرب الهى، در خستگى ناپذيرى و تكبرنورزيدن تأثير دارد.

خضوع در عبوديت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 238 - 8،10

8 _ لزوم حركت براى خداوند ، توأم با خضوع و اطاعت در برابر وى

و قوموا للّه قانتين

چنانچه گذشت، {قنوت}، اطاعتى است همراه خضوع و خشوع.

10 _ طاعت و خضوع در برابر خداوند ، ملاكى براى ارزشگذارى رفتار آدمى

و قوموا للّه قانتين

از اينكه خداوند امر مى كند كه قيام، همراه {قنوت} باشد، معلوم مى شود كه حركت و عمل براى خدا آنگاه كه خالى از خضوع در برابر او باشد، فاقد ارزش است.

خضوع در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 111 - 6

6 - ظهور حيات

حقيقى و فنا ناپذير خداوند و قيوميت او بر هستى در قيامت ، مايه خضوع و ذلت عميق آدميان در برابر او خواهد شد .

و عنت الوجوه للحىّ القيّوم

خضوع در مناجات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 114 - 2

2 _ رعايت ادب با ابراز خضوع و كاربرد تعابير شايسته از آداب نيايش به درگاه خداوند

قال عيسى ابن مريم اللّهم ربنا . .. و ارزقنا و انت خير الرزقين

خضوع در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 238 - 6

6 _ لزوم بجا آوردن نماز براى خدا ، همراه خضوع و توجه كامل به پروردگار

حافظوا على الصّلوات . .. و قوموا للّه قانتين

{قنوت} به معناى خضوع در اطاعت و خضوع مستلزم توجه كامل مى باشد و مراد از قيام در {قومواللّه}، يا خصوص نماز است و يا نماز مصداقى بارز براى آن.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 43 - 5

5 - سجده و خضوع ، ركن اصلى و روح نماز است .

يدعون إلى السجود

از اين كه به جاى نماز، سجود و خضوع مطرح شده است، مى توان مطلب ياد شده را به دست آورد.

خضوع رهبران كفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 4 - 4

4 - قدرت خداوند بر به خضوع كشاندن سردمداران كفر در برابر خويش

إن نشأ . .. فظلّت أعن_قهم لها خ_ضعين

برخى بر آنند همان گونه كه به بزرگ قوم {رأس القوم} و {صدرالقوم} گفته مى شود،

{عنق القوم} نيز گفته مى شود بنابراين {أعناقهم}; يعنى، {سادتهم}. برداشت ياد شده بر پايه اين احتمال است.

خضوع سايه در صبح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 15 - 7

7_ خضوع سايه ها در برابر خدا و فرمانبرى آنها به هنگام صبح و عصر ، نمود بيشتر و روشن ترى دارد .

و ظل_لهم بالغدو و الأصال

{غدو} (جمع غداة) به معناى صبحگاهها و {آصال} (جمع اصيل) به معناى عصرهاست. سجده سايه ها كه به معناى پيروى آنها از قوانين الهى در تكوين است، در همه زمانهاست نه خصوص صبح و يا عصر. از اين رو به نظر مى رسد آوردن آن دو قيد به خاطر وضوح و روشنى اين دو هنگام براى فرمانبرى سايه هااز قوانين الهى است.

خضوع سايه در عصر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 15 - 7

7_ خضوع سايه ها در برابر خدا و فرمانبرى آنها به هنگام صبح و عصر ، نمود بيشتر و روشن ترى دارد .

و ظل_لهم بالغدو و الأصال

{غدو} (جمع غداة) به معناى صبحگاهها و {آصال} (جمع اصيل) به معناى عصرهاست. سجده سايه ها كه به معناى پيروى آنها از قوانين الهى در تكوين است، در همه زمانهاست نه خصوص صبح و يا عصر. از اين رو به نظر مى رسد آوردن آن دو قيد به خاطر وضوح و روشنى اين دو هنگام براى فرمانبرى سايه هااز قوانين الهى است.

خضوع سايه ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 48 - 8

8- گردش

سايه هاى اجسام ، نشانگر سجده ، انقياد و تذلل آنها در برابر خداوند است .

أو لم يروا إلى ما خلق الله من شىء يتفيّؤا ظل_له عن اليمين و الشمائل سجّدًا لله و

خضوع صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 25 - 4

4 - مؤمنانِ نيكوكار ، با شنيدن آيات قرآن ، در برابر آن سر تسليم فرود آورده ، خضوع مى كنند .

فما لهم . .. و إذا قرىء عليهم القرءان لايسجدون ... إلاّ الذين ءامنوا و عملوا الص

خضوع عاقلان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 191 - 22

22 _ خضوع و كرنش خردمندان براى خداوند ، در پى تفكّر در آفرينش و پى بردن به هدفدارى آن

ربّنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانك

اعتراف خردمندان به مالكيّت خداوند نسبت به آنان با كلمه {ربّنا} كه به معناى مالك و مدبّر آمده، دلالت بر خشوع و خضوع ايشان در برابر خداوند دارد.

خضوع علما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 109 - 1،2

1- خضوع و خشوع هميشگى عالمان حق پذير در برابر قرآن

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم . .. يخرّون للأذقان يبكون

2- قرآن ، حاوى آن چنان معارف عظيم كه خضوع و خشوع تمامى عالمان انديشمند را برمى انگيزاند .

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم . .. يخرّون للأذقان يبكون

خضوع علماى اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 107 - 12

12- با

تمام وجود سر بر آستان خداوند ساييدن و حريصانه به سجده افتادن جمعى از علماى اهل كتاب به هنگام آشنايى با قرآن

إن الذين أُوتوا العلم من قبله . .. يخرّون للأذقان سجّدًا

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه مراد از {أُوتوا العلم من قبله} اهل كتاب باشد و تعبير از سجده به {خرّ} _ كه به معناى سقوط و به رو افتادن است _ مى تواند اشاره به حقيقت ياد شده داشته باشد.

خضوع علماى دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 107 - 4

4- برخورداران از علم و آگاهى به معارف آسمانى ، داراى روحيه حق پذيرى و خضوع در برابر آيات قرآن

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم يخرّون

خضوع قلب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 4 - 1

1 _ خشيت قلب از ياد خدا ، افزايش ايمان با تلاوت قرآن و تنها بر خدا توكل داشتن ، نشان ايمان حقيقى

أولئك هم المؤمنون حقا

خضوع متقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 17 - 1

1 _ صبر و راستى در گفتار ، خضوع در برابر خداوند ، انفاق و استغفار در سحرگاهان ، از صفات متّقين

للّذين اتّقوا . .. الصابرين ... بالاسحار

آيه فوق (الصابرين و الصادقين . .. )، بيان و توضيح ديگرى براى {للّذين اتقوا} است.

خضوع مريم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 43 - 1،2

1 _ مريم ، مأمور به اطاعت خاضعانه

، سجده و ركوع ( نماز ) ، در برابر پروردگارش

يا مريم اقنتى لربّك و اسجدى و اركعى

2 _ سخن فرشتگان با مريم و فرمان دادن به او ، درباره اطاعت خاضعانه

و اذ قالت الملئكة . .. يا مريم اقنتى لربّك و اسجدى

ظاهراً جمله {يا مريم اقنتى}، گفتار ملائكه با حضرت مريم است.

خضوع مشمولان نعمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 58 - 18،19

18- خضوع و خشوع و سجده و گريه به هنگام استماع آيات الهى ، نشانه برخوردارى از نعمت ويژه خداوند است .

أُول_ئك الذين أنعم اللّه عليهم . .. إذا تتلى عليهم ءاي_ت الرحمن خرّوا سجّدًا و ب

{إذا تتلى} خبر اول و يا خبر بعد از خبر براى {أُولئك} است; يعنى آنان اين چنين هستند كه هنگام استماع آيات به سجده افتاده و گريه مى كنند.

19- گريه در حال سجده و خضوع در مقابل آيات الهى ، از آثار نعمت هدايت و برگزيدگى در پيشگاه خداوند است .

و ممّن هدينا واجتبينا إذا تتلى عليهم ءاي_ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بكيًّا

خضوع مقربان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 19 - 6

6- مقربان الهى ( فرشتگان ) ، از عبادت خداوند تكبر نمىورزند .

و من عنده لايستكبرون

مقصود از {من عنده} _ طبق نظر مفسران _ فرشتگان است.

خضوع ملائكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 61 - 14

14- همه فرشتگان به جز ابليس ، به فرمان الهى در برابر آدم ( ع ) خضوع كرده و او را مورد

تكريم خويش قرار دادند .

و إذ قلنا للمل_ئكة اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبليس

برداشت فوق، با توجه به ريشه لغوى {سجده} است كه به معناى {خضوع} و {تذلل} مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 19 - 6

6- مقربان الهى ( فرشتگان ) ، از عبادت خداوند تكبر نمىورزند .

و من عنده لايستكبرون

مقصود از {من عنده} _ طبق نظر مفسران _ فرشتگان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 74 - 10

10 - فرشتگان ، موجوداتى مطيع و خاضع در برابر فرمان هاى خداوند

فسجد المل_ئكة كلّهم أجمعون . إلاّ إبليس استكبر

خضوع موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 15 - 3

3_ موجودات آسمان ها و زمين براى غير خدا خاضع نبوده و به غير او سجده نمى كنند .

و لله يسجد من فى السموت و الأرض

تقديم {لله} بر {يسجد} حاكى از حصر است. بنابراين {لله يسجد ...} ; يعنى ، براى خداوند سجده مى كنند و به غير او سجده نمى برند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 48 - 11

11- همه پديده هاى مادى با خضوع تمام ، خداوند را سجده مى كنند .

أو لم يروا . .. من شىء ... سجّدًا لله و هم دخرون

{داخر} در لغت به معناى ذليل است و جمله {و هم داخرون} حال براى {ظلال} مى باشد.

خضوع مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 2 - 1

1

_ دل مؤمنان راستين ، لرزان و بيمناك به هنگام ياد خدا

إنما المؤمنون الذين إذا ذكر اللّه وجلت قلوبهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 25 - 4

4 - مؤمنانِ نيكوكار ، با شنيدن آيات قرآن ، در برابر آن سر تسليم فرود آورده ، خضوع مى كنند .

فما لهم . .. و إذا قرىء عليهم القرءان لايسجدون ... إلاّ الذين ءامنوا و عملوا الص

خضوع مهتدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 58 - 19

19- گريه در حال سجده و خضوع در مقابل آيات الهى ، از آثار نعمت هدايت و برگزيدگى در پيشگاه خداوند است .

و ممّن هدينا واجتبينا إذا تتلى عليهم ءاي_ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بكيًّا

خضوع نجاشى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 199 - 28

28 _ نجاشى ( پادشاه حبشه ) ، مؤمن به خدا ، قرآن و كتب آسمانى و خاضع در برابر خداوند

انّ من اهل الكتب لمن يؤمن باللّه

رسول خدا (ص) پس از مرگ نجاشى، به ياران خود فرمود: انّ اخاكم النّجاشى قد مات، قوموا فصلّوا عليه; فقال رجل يا رسول اللّه كيف نصلى عليه و قد مات فى كفره؟ قال (ص) الا تسمعون قول اللّه {و انّ من اهل الكتاب . .. }

_______________________________

الدّرالمنثور، ج 2، ص 416.

خضوع هنگام استماع آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 58 - 18

18- خضوع و خشوع و سجده و گريه به هنگام استماع آيات الهى

، نشانه برخوردارى از نعمت ويژه خداوند است .

أُول_ئك الذين أنعم اللّه عليهم . .. إذا تتلى عليهم ءاي_ت الرحمن خرّوا سجّدًا و ب

{إذا تتلى} خبر اول و يا خبر بعد از خبر براى {أُولئك} است; يعنى آنان اين چنين هستند كه هنگام استماع آيات به سجده افتاده و گريه مى كنند.

خضوع يونس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 87 - 17

17- خضوع يونس ( ع ) به درگاه الهى و اعتراف وى به ظلم و نادرستى رفتار عجولانه خود

فنادى . .. إنّى كنت من الظ_لمين

دعوت به خضوع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 76 - 7

7 - خداوند ، خواهان خضوع و تضرع انسان ها به درگاه او

فما استكانوا لربّهم و ما يتضرّعون

دعوت به خضوع بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 43 - 3

3 - فراخوانده شدن كافران و مشركان به سجده و خضوع در برابر خداوند در دنيا و امتناع آنان از اين كار

و قد كانوا يدعون إلى السجود و هم س_لمون

روش خضوع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 161 - 18

18 _ تأمين محل سكونت و اسباب معيشت پيش از امر به نيايش و استغفار ، روشى نيكو براى واداشتن مردم به خضوع و خشوع در برابر خداوند و طلب آمرزش از او

و إذ قيل لهم اسكنوا . .. ادخلوا الباب سجداً نغفر لكم خطيئتكم

بيان طبيعى داستان ورود بنى اسرائيل به بيت المقدس اقتضا

مى كرد كه جمله {ادخلوا الباب سجداً} و جمله {قولوا حطة} پيش از جمله {اسكنوا . .. } و {كلوا ... } آورده شود. زيرا اول بايد تصرف شود و سپس سكونت انجام گيرد. اين تقديم و تأخير مى تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد.

زمينه خضوع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 23 - 3

3_ توجه به ربوبيت خدا ، گرايش دهنده آدمى به خضوع و خشوع در برابر او

و أخبتوا إلى ربهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 42 - 6

6 - علم و معرفت ، زمينه ساز خضوع و تسليم انسان در برابر حق

و أُوتينا العلم من قبلها و كنّا مسلمين

تقديم {علم} بر {اسلام} مى تواند بيانگر مطلب فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 2 - 11

11- توجه به حكمت و كاردانى خداوند ، مستلزم خضوع انسان در برابر قوانين حكيمانه و خدشه ناپذير وى *

تنزيل الكت_ب من اللّه . .. الحكيم

تذكر خداوند به وصف {الحكيم}، مى تواند ياد آور انسان ها باشد كه قرآن _ به عنوان مجموعه قوانين _ از جانب كسى نازل شده كه حكيم و كاردان است و نقصى در برنامه او نيست، تا كسى مجاز به تخلف گردد.

زمينه خضوع بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 76 - 2

2 - بلا هاى دنيوى ، زداينده خوى استكبار و دمنده روح خضوع و فروتنى در انسان ها نسبت به پروردگار

و لقد

أخذن_هم بالعذاب فما استكانوا لربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 62 - 4

4 - توجه به تدبير و قدرت الهى در نظام هستى ، مقتضى خضوع و سجود انسان در برابر آفريدگار آن

و أنّ إلى ربّك المنتهى . .. فاسجدوا للّه و اعبدوا

عوامل خضوع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 43 - 4،6

4 _ ربوبيّت الهى ، مقتضى خضوع در برابر او

اقنتى لربّك

6 _ برخوردارى از نعمت هاى الهى ، مستلزم اطاعت خاضعانه در برابر او

انّ اللّه اصطفيك . .. يا مريم اقنتى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 21 - 1

1 - شنيدن آيات قرآن ، بايد مايه خضوع و فروتنى انسان گردد .

و إذا قرىء عليهم القرءان لايسجدون

{سجود} به معناى خضوع است. (قاموس)

عوامل خضوع بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 14

14 - توجه به عظمت خداوند ، مايه خضوع به درگاه او و وادارسازنده انسان به پذيرش ربوبيت او

فأُلقى السحرة سجّدًا قالوا ءامنّا بربّ هرون و موسى

عوامل خضوع براى يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 100 - 14

14_ خداوند ، اعطا كننده مقام و منزلت به يوسف ( ع ) و وادار كننده بستگانش به خضوع و خشوع در برابر او

قد جعلها ربى حقًا

موانع خضوع براى قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 21

- 5

5 - روحيه ناباورى ، مانع پذيرش قرآن و خضوع در برابر آن

لايؤمنون . و إذا قرىء عليهم القرءان لايسجدون

نشانه خضوع بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 46 - 4

4 - سجده ، مظهر حق پرستى و خضوع در برابر خداوند

فأُلقى السحرة س_جدين

برداشت ياد شده از آن جا است كه نخستين واكنش مثبت ساحران پس از پى بردن به آيت الهى و معجزه موسى، سجده بود.

نشانه هاى خضوع بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 29 - 27

27- سجده ، مظهر بندگى و خضوع به درگاه خداوند

سيماهم فى وجوههم من أثر السجود

از ميان همه عبادات و مظاهر عبادى، {سجده} اختصاص به ذكر يافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 15

15 - پيشانى بر خاك نهادن ، از ديرباز نشانه خضوع و فروتنى دربرابر خداوند و جلوه بارز بندگى او بوده است .

فأُلقى السحرة سجّدًا

نشانه هاى خضوع برخدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 70 - 15

15 - پيشانى بر خاك نهادن ، از ديرباز نشانه خضوع و فروتنى دربرابر خداوند و جلوه بارز بندگى او بوده است .

فأُلقى السحرة سجّدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 29 - 27

27- سجده ، مظهر بندگى و خضوع به درگاه خداوند

سيماهم فى وجوههم من أثر السجود

از ميان همه عبادات و مظاهر عبادى، {سجده} اختصاص به ذكر يافته است.

خاك از ديدگاه قرآن در تفسير راهنما

خاك

آثار رطوبت خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 6 - 6

6 - رطوبت خاك ، نشانه وجود منابع و چيز هاى ارزشمند در زير آن است . *

له . .. و ما تحت الثرى

وصف نمناكى براى خاك _ با آن كه آنچه زير خاك خشك قرار دارد نيز ملك خداوند است _ اشاره به مهم تربودن موجودات زير خاك نمناك در مقايسه با موجودات زير خاك خشك است.

آدم(ع) از خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 12 - 3

3 _ ابليس، آفريده شده از آتشى خاص و آدم، آفريده شده از گلى مخصوص

خلقتنى من نار و خلقته من طين

نكره آمدن {نار} و {طين} حكايت از اين دارد كه آدم و ابليس از گل و آتشى مخصوص آفريده شدند و چنانچه اين معنا در نظر نبود، آن دو كلمه با {ال} جنس آورده مى شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 61 - 10

10- حضرت آدم ( ع ) ، از دو عنصر خاك و آب ( گِل ) آفريده شد .

خلقت طينًا

{طين} در لغت به معناى {خاك آميخته با آب (گِل)} آمده است (مفردات راغب).

آرزوى تبديل به خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 40 - 15،17

15 - آفريده شدن به صورت خاك و محروميت از شعور و تكليف از آغاز پيدايش ، آرزوى كافران در قيامت

و يقول الكافر ي_ليتنى كنت تربًا

17 - كافران در قيامت ، حيات اخروى

را سرآغاز سختى ها ديده و باقى ماندن به صورت خاك را آرزو خواهند كرد .

ي_ليتنى كنت تربًا

آرزوى خاك بودن، ممكن است به اين معنا باشد كه كاش دوباره زنده نشده بودم و به همان حالت پس از مرگ _ كه خاك شده بودم _ باقى مى ماندم.

ارزش خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 12 - 4

4 _ آتش، عنصرى برتر و شريفتر از خاك در ديدگاه ابليس

أنا خير منه خلقتنى من نار و خلقته من طين

انسان از خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 37 - 6،9

6- آفرينش آدمى از خاك و سپس نطفه و تكامل آن به صورت انسانى كامل ، سير پيدايش انسان است .

بالذى خلقك من تراب ثمّ من نطفة ثمّ سوّيك رجلاً

جمله {خلقك من تراب} يا نظر به اين دارد كه خداوند، حضرت آدم(ع) را از خاك آفريد _ بنابراين، اصل همه انسان ها خاك است _ و يا اين كه نطفه از غذاهايى توليد مى شود كه از خاك گرفته شده است.

9- آفرينش انسان از خاك و نطفه و معتدل ساختن او ، دلايلى روشن بر امكان برپايى معاد و كافى در رفع استبعاد قيامت است .

و ما أظنّ الساعة قائمة . .. أكفرت بالذى خلقك من تراب

پاسخ مرد مؤمن به ثروت مند مغرور، با جمله {أكفرت بالذى. ..} حكايت از آن دارد كه انكار معاد از جانب او كه با جمله {و ما أظنّ...} بيان شده بود، به جهت استبعاد تجديد حيات آدمى پس از مرگ بوده است، لذا

مرد مؤمن، با يادآورى قدرت خداوند و بيان سابقه خاك و نطفه بودن آدمى، به رفع اين استبعاد و بيان قدرت خداوند پرداخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 5

5- خاك ، مبدأ نخستين آفرينش انسان

فإنّا خلقن_كم من تراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 2

2 - خاك ، ماده و عنصر نخستين آفرينش انسان ها است .

و اللّه خلقكم من تراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 2

2 - خاك ، مبدأ نخستين آفرينش انسان

خلقكم من تراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 32 - 15

15 - خاك و عناصر آن ، ماده اصلى پيدايش انسان به اراده الهى

إذ أنشأكم من الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 15 - 3

3 - آفرينش انسان و جن ، دو موجود شعورمند ، از دو عنصر كاملاً متفاوت ( خاك و آتش ) ، نمود قدرت خداوند

خلق الإنس_ن من . .. و خلق الجانّ من مارج من نار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 16 - 1،2،3

1 - جلوه هاى ربوبيت الهى در آفرينش انسان از { خاك } و جن از { آتش } ، غير قابل انكار و تكذيب ناپذير است .

خلق الإنس_ن . .. و خلق الجانّ ... فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

2 - تبديل گلى خشكيده به موجودى

چون { انسان } و شعله آتش به موجود زنده اى چون { جن } ، نمود ربوبيت يگانه خداوند

خلق الإنس_ن من صلص_ل كالفخار. .. فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

3 - پيدايش خصلت هاى ويژه انسانى از مشتى خاك و پيدايش موجود زنده داراى درك و شعورمندى چون جن از شعله آتش ، نعمت هايى شايان تأمل و قدرشناسى *

خلق الإنس_ن من صلص_ل . .. فبأىّ ءالآء ربّكما تكذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 17 - 3

3 - خاك ، عنصر اصلى آفرينش آدم

و اللّه أنبتكم من الأرض

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين احتمال است كه مقصود از {أنبتكم} پيدايش اصل انسان ها (حضرت آدم(ع)) باشد. بر اين اساس {الأرض} اشاره به عنصر خاكى آفرينش آدم خواهد بود.

تبديل انسان به خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 18 - 1،3

1 - بازگشت انسان پس از مرگ ، به عناصر نخستين آفرينش خود ( خاك و . . . )

و اللّه أنبتكم من الأرض نباتًا . ثمّ يعيدكم فيها

3 - بازگشت انسان ها پس از مرگ ، به عناصر نخستين آفرينش خود و زنده شدن مجدد آنان از همان عناصر ، جلوه قدرت و عظمت خداوند

ما لكم لاترجون للّه وقارًا . .. ثمّ يعيدكم فيها و يخرجكم إخراجًا

تبديل به خاك بى حاصل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 8 - 1

1- خداوند ، تمام موهبت ها و موجودات زمين را ، به خاكى بى حاصل تبديل خواهد كرد .

إنّا جعلنا

ما على الأرض . .. و إنّا لج_علون ما عليها صعيدًا جرزًا

{صعيد} يعنى {خاك}، و {جرز} به زمينى كه فاقد هرگونه گياه و روييدنى باشد، گفته مى شود.

تبديل خاك به نطفه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 7

7- تحول خاك به نطفه ، تبديل نطفه به علقه و تكامل علقه به مضغه ، روند آفرينش انسان

فإنّا خلقن_كم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ من علقة ثمّ من مضغة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 4،5

4 - تحوّل خاك به نطفه تبديل نطفه به علقه و تكامل آن ، روند آفرينش انسان

خلقكم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ من علقة ثمّ يخرجكم طفلاً

5 - وجود فاصله زمانى ميان تحوّل خاك به نطفه ، نطفه به علقه و علقه به صورت طفل

خلقكم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ من علقة ثمّ يخرجكم طفلاً

با توجه به كاربرد {ثمّ} _ كه براى بيان فاصله زمانى است _ برداشت بالا به دست مى آيد.

تبديل گياهان به خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 65 - 2

2 - خداوند ، در صورتى كه بخواهد ، مى تواند زراعت ها را به خس و خاشاك تبديل كند .

لو نشاء لجعلن_ه حطمًا

{حطام} به چيز خشك و شكسته شده گفته مى شود (قاموس المحيط).

تبديل موجودات به خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 8 - 1

1- خداوند ، تمام موهبت ها و موجودات زمين را

، به خاكى بى حاصل تبديل خواهد كرد .

إنّا جعلنا ما على الأرض . .. و إنّا لج_علون ما عليها صعيدًا جرزًا

{صعيد} يعنى {خاك}، و {جرز} به زمينى كه فاقد هرگونه گياه و روييدنى باشد، گفته مى شود.

تيمم بر خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 6 - 19

19 _ تيمم ، بر خاك ، جايز و مجزى است .

فتيمموا صعيداً طيباً

برخى از اهل لغت برآنند كه {صعيد} تنها بر خاك اطلاق مى شود. با توجه به كلمه {منه} بعيد نيست اين معنى در آيه مراد باشد.

خاك هاى مرطوب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 6 - 5

5 - آنچه در زيرخاك هاى نمناك جهان قرار دارد از آن خداوند است .

له . .. و ما تحت الثرى

{ثرى} به معناى خاك نمناك است (مصباح). ال در {الثرى} ظاهراً معناى جنس دارد، لذا شامل هر خاك نمناكى مى شود، چه در زمين باشد و چه در كرات ديگر، بلكه چون در آيه {ما فى الأرض} ذكر شده است، احتمال مى رود كه {ما تحت الثرى} مربوط به غير زمين باشد.

خلقت از خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 5،6،7

5- خاك ، مبدأ نخستين آفرينش انسان

فإنّا خلقن_كم من تراب

6- قابليت خاك براى پيدايش موجودات زنده از آن

فإنّا خلقن_كم من تراب

7- تحول خاك به نطفه ، تبديل نطفه به علقه و تكامل علقه به مضغه ، روند آفرينش انسان

فإنّا خلقن_كم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ من علقة ثمّ

من مضغة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 6 - 2،4،6

2 _ آفرينش انسان از خاك ، رشد مرحله به مرحله او در رحم ، صعود تدريجى از طفوليت ( مرحله ضعف جسمى و عقلى ) به اوج جوانى و نزول تدريجى از اوج بتوانايى ( جوانى ) به حضيض ناتوانى ( كهولت و پيرى ) ، جلوه هاى ربوبيت خدا و يگانگى او

فإنّا خلقناكم من تراب . ..لكيلا يعلم من بعد علم شيئًا ... ذلك بأنّ اللّه هو الحق

4 - آفرينش انسان و انواع گياهان از بستر خاك مرده و بى جان ، نمايشى است از قدرتمندى و توانايى خداوند بر احياى همه مردگان در روز رستاخيز .

فإنا خلقناكم من تراب. .. و ترى الأرض هامدة... و أنّه يحى الموتى

جمله {و أنّه يحيى. ..} عطف بر {أنّ الله هو الحقّ} و به تقدير {و ذلك بأنّ اللّه يحيى الموتى } مى باشد; يعنى، آن قدرت نمايى ها بدان سبب است كه خداوند مى تواند مردگان را زنده كند.

6 - آفرينش انسان و روياندن انواع گياهان از بستر خاك مرده و بى جان ، نمودى از قدرت بى كران و نامحدود خداوند

و أنّه على كلّ شىء قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 7 - 6،8

6 - آفرينش انسان و انواع گياهان از بستر خاك مرده و بى جان ، يادآور رستاخيز و دليلى گويا بر قطعى بودن برپايى آن .

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه {الساعة} به برپايى قيامت و {ذلك} در آيه قبل به خلقت

انسان و ايجاد انواع گياهان: إن كنتم فى ريب من البعث فإنّا خلقناكم من تراب. .. فإذا أنزلنا عليها الماء اهتزّت و ربت} اشاره داشته باشد.

8 - خلقت انسان و رويش انواع گياهان از خاك بى جان ، نشانگر توانمندى خدا بر احياى مردگان در روز رستاخيز

فإنّا خلقناكم . .. و ترى الأرض هامدة ... و أنّ اللّه يبعث من فى القبور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 20 - 1،2،3،4،6،8،9،10

1 - از جمله آيات خداوند ، آفريدن انسان ها از خاك است .

و من ءاي_ته أن خلقكم من تراب

2 - خداوند ، پديد آورنده انسان ها از خاك است .

خلقكم من تراب

3 - خاك ، مبدأ پيدايش انسان ها است .

و من ءاي_ته أن خلقكم من تراب

4 - پديدآمدن انسان هاى زنده از دل خاك مرده ، نمودى از پديد آوردن موجود جان دار از موجود بى جان به دست خداوند است .

يخرج الحىّ من الميّت . .. و من ءاي_ته أن خلقكم من تراب

6 - پديد آوردن موجودى زنده مانند انسان از دل خاك مرده ، از نشانه هاى توان مندى خداوند بر احياى مجدد انسان ها است .

و كذلك تخرجون . و من ءاي_ته أن خلقكم من تراب

از اين آيه به بعد، چندين آيه، در صدد شمارش آيات الهى است. از ميان آن آيات، ذكر مناسب ترين آيه با {و كذالك تخرجون} پس از آن، مى تواند در ضمن بيان آيات الهى، اشاره به نكته فوق باشد.

8 - آفرينش انسان از خاك تا صورت آدمى ، مراحل مختلفى داشته است .

أن خلقكم من تراب

ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

{ثمّ} حرف تراخى است و دلالت بر مهلت و مدت مى كند و از طرفى {إذا} فجاييه است و دلالت بر ناگهانى بودن مى كند. جمع بين اين دو، به اين است كه ميان خلق انسان از مبدأ خاك تا صورت انسانى، مراحلى طى شده كه چندان روشن و آشكار نبوده است.

9 - پديد آمدن موجودى زنده به نام انسان از خاك مرده ، امرى غير منتظره و سزاوار تأمل است .

أن خلقكم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

{إذا}ى فجاييه در آيه، مى تواند حكايت از اين حقيقت باشد.

10 - تبديل شدن خاك _ پس از گذر از مراحل لازم _ به انسان ، جهش گون و سريع است .

أن خلقكم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

{إذا} فجاييه است و دلالت بر ناگهانى بودن مى كند، لذا از آن، سرعت و حالت جهشى بودن به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 21 - 13

13 - آيه بودن آفرينش انسان از خاك ، براى متفكران ، قابل درك است .

و من ءاي_ته أن خلقكم من تراب . .. إنّ فى ذلك لأي_ت لقوم يتفكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 2،3،4

2 - خاك ، مبدأ نخستين آفرينش انسان

خلقكم من تراب

3 - قابليت خاك براى پيدايش موجودات زنده از آن

خلقكم من تراب

4 - تحوّل خاك به نطفه تبديل نطفه به علقه و تكامل آن ، روند آفرينش انسان

خلقكم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ من علقة ثمّ يخرجكم طفلاً

خلقت

خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 7 - 10

10 - قبل از انسان ها ، پديده هاى ديگرى چون گِل ( آب و خاك ) آفريده شده بودند .

و بدأ خلق الإنس_ن من طين

فوايد خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 6

6- قابليت خاك براى پيدايش موجودات زنده از آن

فإنّا خلقن_كم من تراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 3

3 - قابليت خاك براى پيدايش موجودات زنده از آن

خلقكم من تراب

نقش خاك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 27 - 2

2 - رويش گياهان مختلف ، با كاربرد هاى گوناگون ، از آميختن دو عنصر آب و خاك ، به منظور استفاده انسان ها و دام ها ، از آيات الهى است .

أوَلم يروا أنّا نسوق الماء إلى الأرض الجرز فنخرج به زرعًا تأكل منه أنع_مهم و أنف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 2،8

2 - خاك ، ماده و عنصر نخستين آفرينش انسان ها است .

و اللّه خلقكم من تراب

8 - آفرينش آدم ( ع ) از خاك و انسان از نطفه و در قالب زن و مرد ، از نشانه هاى قدرت خدا و يكتايى او است .

و اللّه خلقكم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ جعلكم أزوجًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 32 -

15

15 - خاك و عناصر آن ، ماده اصلى پيدايش انسان به اراده الهى

إذ أنشأكم من الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 14 - 4

4 - آب و خاك ، داراى نقش عمده در شكل گيرى وجود انسان

خلق الإنس_ن من صلص_ل كالفخّار

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه واژه {صلصال} گر چه به معناى گل خشكيده است; ولى به هرحال در آن آميختگى خاك با آب مطرح است.

خالق از ديدگاه قرآن در تفسير راهنما

خالق

استمداد از خالق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 20 - 10

10- تنها خداوند خالق ، شأن مورد پرستش قرار گرفتن و كمك طلبيدن را دارد .

و الذين يدعون من دون الله لايخلقون شيئًا

آيه درصدد سرزنش عمل مشركان در اتخاذ معبودهاى متعدد است و استفاده مى شود كه چنان كارى مذموم و قبيح مى باشد.

بداهت بى نظيرى خالق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 17 - 4

4- قابل قياس نبودن موجود آفرينشگر با موجود فاقد قدرت خلق ، از بديهيات عقلى است .

أفمن يخلق كمن لايخلق

طرح سؤال ياد شده در آيه بى آنكه جوابى براى او بدهد ارشاد به حكم عقل است.

بهترين خالق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 14 - 12

12 - خدا ، أحسن الخالقين ( بهترين آفريننده ها ) است .

فتبارك اللّه أحسن الخ_لقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 125 - 5،9

5 - خداوند ، نيكوترين

آفريننده

أحسن الخ_لقين

9 - پرستش ، تنها شايسته نيكوترين آفريننده ها ( خدا ) است .

أتدعون بعلاً و تذرون أحسن الخ_لقين

بى نظيرى خالق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 17 - 3

3- هيچ گاه آفرينشگر با غير آفرينشگر ، قابل مقايسه نيست .

أفمن يخلق كمن لايخلق

بى نظيرى خالق موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 17 - 2

2- كسى كه تمام موجودات را آفريده با كسى كه هيچ موجودى را نيافريده ، هيچ گونه شباهتى ندارد .

أفمن يخلق كمن لايخلق

تعقل در خالق آفرينش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 15 - 7

7 - نوح ( ع ) ، قوم خود را به انديشه و مطالعه درباره چگونگى و مبدأ آفرينش جهان ، به منظور پى بردن به عظمت خداوند تشويق و تحرض مى كرد .

ألم تروا كيف خلق اللّه سبع سم_وت طباقًا

تعبير {ألم تروا كيف. ..}، مى تواند براى تشويق و تحريض ادا شده باشد.

خالق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 16 - 24

24_ خداوند خالق و آفريننده همه پديده هاست .

قل الله خ_لق كل شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 24 - 1

1 - يگانه معبود هستى ، پديدآورنده و آفريننده خلق بدون هيچ الگوى پيشين

هو اللّه الخ_لق البارئ

در معناى خلق، {ابداء و ابداع} نهفته است و آفرينش بدون الگو و بى سابقه را مى نماياند; چنان كه {بارئ} _

بنابر نظريه اى _ مى تواند پيامدار همين معنا و تأكيدى بر آن باشد.

خالق آب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمين ، دانه ها ، انگور ، سبزيجات ، زيتون ، نخل ، بوستان ، ميوه و چراگاه ، آفريده هاى خداوند و در خدمت منافع انسان و دام هاى آنان است .

مت_عًا لكم و لأنع_مكم

{متاعاً} اسم مصدر و جايگزين مصدر حقيقى {تمتيعاً}(بهره رساندن) است (لسان العرب). اين كلمه، مفعول له و بيانگر علت پيدايش نعمت هايى است كه در آيات پيشين ذكر شد.

خالق آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 34 - 8

8 _ قدرت پديد آوردن جهان و توانايىِ برپا كردن جهان آخرت ، در انحصار خداوند است .

قل هل من شركائكم . .. قل اللّه يبدؤا الخلق ثم يعيده

خالق آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 117 - 1

1 - خداوند ، آفريننده و مبتكر آسمان ها و زمين بدون وجود نمونه اى از پيش

بديع السموت و الأرض

{بديع} بر گرفته شده از ابداع است و {ابداع} به معناى اختراع چيزى است بدون الگو و نمونه قبلى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 1 - 1

1 _ ستايش مخصوص خداوند آفريدگار آسمانها و زمين و پديدآورنده تاريكيها و نور است.

الحمد للّه الذى خلق السموت و الأرض و جعل الظلمت و النور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 -

انعام - 6 - 2 - 1

1 _ تنها خداوند پديدآورنده آسمانها و زمين و برقرار كننده نور و ظلمت، آفريدگار آدمى است.

الحمد للّه الذى خلق . .. هو الذى خلقكم من طين

معرفه بودن مسنداليه {هو} و مسند {الذى} مفيد حصر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 73 - 1

1 _ يگانه آفريدگار آسمانها و زمين خداوند است.

و هو الذى خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 79 - 3،4

3 _ پديدآورنده آسمانها و زمين شايسته ربوبيت و عبادت خالصانه است، نه پديده هاى جهان.

لا أحب الأفلين . .. إنى وجهت وجهى للذى فطر السموت و الأرض

4 _ خداوند يگانه، پديدآورنده آسمانها و زمين است.

فطر السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 101 - 1،2

1 _ خداوند پديدآورنده آسمان و زمين بدون داشتن نمونه و الگويى از قبل

بديع السموت و الأرض

{بديع} يعنى خالق و مبدع. معنى بديع بودن خداوند آن است كه او خالق و مخترع عالم است، بدون الگو گرفتن از نمونه اى. (لسان العرب).

2 _ خداوند ايجادكننده آسمانها و زمين از كتم عدم است.

بديع السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 102 - 1

1 _ تنها خداى مبدع آسمانها و زمين و آفريننده هستى و بى نياز از شريك و فرزند، شايسته پروردگارى آدميان است.

بديع السموت . .. ذلكم الله ربكم لا إله إلا هو

در آيه گذشته، صفات متعددى براى خداوند ذكر گرديد

و {ذلكم} در اين آيه اشاره به خداوند، با تمامى صفات مذكور در آيه پيشين، است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 17 - 1

1 - خدا ، آفريدگار آسمان ها

و لقد خلقنا فوقكم سبع طرائق

{طريقة} (مفرد {طرائق}) به هر چيزى كه روى آن، چيزى شبيه خودش قرار گرفته باشد، گفته مى شود و مراد از {سبع طرائق} به قرينه {فوقكم} (بالاى سر شما)، هفت آسمان است. بنابراين به آسمان هاى هفتگانه، بدان جهت كه روى هم قرار دارند، {طرائق} گفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 4 - 1

1 - خداوند ، آفريننده آسمان ها و زمين و موجودات ميان آن دو است .

اللّه الذى خلق السم_وت و الأرض و ما بينهما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 27 - 1

1 - خداوند ، خالق آسمان ، زمين و پديده هاى ميان آن دو است .

و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بينهما ب_طلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 27 - 5

5 - منكران معاد در عصر بعثت ، آسمان را آفريده خداوند مى دانستند .

أم السماء بنيها

استدلال آيه شريفه بر امكان معاد، بدون پذيرش آفريدگارى خداوند براى آسمان، ناتمام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 30 - 1

1 - خداوند ، پس از آفرينش آسمان و ايجاد شب و روز ، زمين را گسترده ساخت .

و الأرض بعد

ذلك دحيها

{دحو} به معناى بسط دادن و گستراندن است. {بعد ذلك} دلالت دارد كه اين مرحله از تغييرات زمين، پس از تعديل آسمان و آفرينش تاريكى و روشنى بوده است. مراد از بسط زمين _ به قرينه آيات بعد _ آماده سازى و سامان دادن آن براى زندگانى جانداران است.

خالق آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 164 - 1

1 - آسمان ها و زمين ( هستى ) آفريده هاى خداوند يكتاست .

إن فى خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 14 - 1،5

1 _ جز خداوند خالق آسمانها و زمين و روزى دهنده بى نياز، كسى شايسته ولايت و سرپرستى نيست.

قل أغير اللّه أتّخد وليا فاطر السموت و الأرض و هو يطعم و لا يطعم

5 _ خداوند ابداع كننده آسمانها و زمين، بدون الگو و نمونه قبلى

قل أغير اللّه أتّخد وليا فاطر السموت و الأرض

{فطر} به معناى ايجاد و اختراع است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 3 - 4

4 _ خدا ، آفريدگار آسمان ها و زمين است .

الذى خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 7 - 1

1_ خداوند ، آفريننده آسمان ها و زمين است .

هو الذى خلق السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 101 - 12

12_ خداوند پديد آورنده آسمان ها و زمين

فاطر السموت و الأرض

{فاطر} به معناى آفريننده

و پديد آورنده است. اين كلمه در آيه شريفه مناداست ; يعنى: {يافاطر السموت}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 7

7- خداوند ، پديد آورنده آسمان ها و زمين ( عالم آفرينش ) است .

أفى الله شكّ فاطر السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 32 - 1

1- تنها خداوند ، خالق و آفريننده آسمان ها و زمين و نازل كننده باران از آسمان است .

الله الذى خلق السموت و الأرض و أنزل من السّماء ماء

معرفه بودن مسنداليه و مسند، يعنى {الله} و {الذى خلق . ..}، دلالت بر حصر مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 3 - 1،8

1- آفريننده آسمان ها و زمين ( جهان هستى ) ، خداوند است .

خلق السم_وت و الأرض

8- مشركان صدراسلام ، خداوند را خالق آسمان ها و زمين مى دانستند .

أتى أمر الله . .. سبح_نه و تع_لى عمّا يشركون ... خلق السموت و الأرض بالحق تع_لى

{تعالى عمّا يشركون} مربوط به {بالحق} است و نه {خلق السماوات و . ..} بنابراين، از آيه استفاده مى شود كه مشركان درباره اصل خلقت عالم حرفى نداشته اند، بلكه درباره حقانيت و پوچى آن توهماتى داشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 4 - 1،2،4

1- قرآن ، پيامى فرود آمده از سوى آفريدگار زمين و آسمان ها است .

تنزيلاً ممّن خلق الأرض والسم_وت

{تنزيلاً} مصدر به معناى اسم مفعول و حال براى {القرآن}

_ در آيات قبل _ است.

2- خداوند ، آفريدگار آسمان هاى مرتفع و زمين است .

خلق الأرض والسم_وت العلى

{على} (جمع {علياً}) اسم تفضيل است. توصيف آسمان ها به مرتفع تر از زمين، براى بيان عظمت رتبه ها و مقام هايى است كه قرآن از آن مقام، به زمين نازل شده است.

4- توان مندى خداوند بر آفرينش زمين و آسمان هاى مرتفع ، نشان اقتدار او برفرستادن كتابى شايسته ، براى تذكر و اندرز انسان ها است .

تذكرة. .. ممّن خلق الأرض والسم_وت العلى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 56 - 3

3- خداوند ، خالق جهان طبيعت ( آسمان ها ، زمين و انسان ) است .

ربّكم ربّ السموت والأرض الذى فطرهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 59 - 1

1 _ خداوند ، آفريدگار آسمان ها و زمين و پديده هاى ميان آنها است .

الذى خلق السم_وت و الأرض و ما بينهما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 60 - 1

1 - خدا ، آفريدگار يگانه آسمان ها و زمين

أمّن خلق السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 61 - 1،2

1 - مشركان ، به خالقيت خدا براى آسمان ها و زمين و مسخِّر كننده خورشيد و ماه ، باور داشتند .

و لئن سألتهم من خلق السم_وت و الأرض و سخّر الشمس و القمر ليقولنّ اللّه

2 - خداوند ، خالق آسمان ها و زمين است .

من خلق السم_وت و الأرض

. .. ليقولنّ اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 8 - 2

2 - آفريننده آسمان ها و زمين و تمامى موجودات ، خداوند است .

ما خلق اللّه السم_وت و الأرض و ما بينهما إلاّ بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 10 - 1

1 - خداوند ، آسمان ها را بدون پايه و ستون آفريده است .

خلق السموت بغير عمد ترونها

{ترونها} احتمال دارد قيد توصيحى براى {بغير عمد} باشد. در اين صورت، معناى {خلق السماوات بغير عمد} اين است كه خداوند، آسمان ها را بدون ستون آفريده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 25 - 1

1 - خالق آسمان ها و زمين ، در بينش كافران نيز خداوند است .

و لئن سألتهم من خلق السموت و الأرض ليقولنّ اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 1 - 4

4 - خداوند ، خالق آسمان ها و زمين است .

فاطر السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 81 - 1،5،7،8

1 - آسمان ها و زمين ، مخلوق خدا و جلوه اى از قدرت او است .

أوَليس الذى خلق السم_وت و الأرض بق_در

5 - شگفت آور بودن انكار معاد و احياى مجدد انسان ها ، به قدرت خداى خالق آسمان ها و زمين

أوَليس الذى خلق السم_وت و الأرض بق_در على أن يخلق مثلهم

برداشت ياد شده از آن جا است كه استفهام در {أوَليس .

..} استفهام انكارى و تعجبى است.

7 - مشركان و كافران در عصر بعثت _ على رغم انكار قيامت و تجديد حيات انسان ها _ به آفرينش آسمان ها و زمين به وسيله خدا و نيز به عظمت اين آفرينش اعتقاد داشتند .

أوَليس الذى خلق السم_وت و الأرض بق_در على أن يخلق مثلهم

برداشت ياد شده با توجه به اين حقيقت است كه استدلال خداوند بر اثبات معاد، از راه آفرينش نخستين جهان طبيعت، مبتنى بر اين حقيقت است كه كافران، جهان طبيعت را جلوه اى از خالقيت و قدرت خدا بدانند.

8 - خداوندِ خالق آسمان ها و زمين ، بر آفرينش مجدد انسان ها و نوسازى آدمى از ذرات پوسيده و پراكنده دنيايى او در قيامت ، توانا است .

قال من يحىِ العظ_م و هى رميم . .. أوَليس الذى خلق السم_وت و الأرض بق_در على أن ي

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 5 - 1

1 - خدا ، آفريننده آسمان ها و زمين

خلق السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 46 - 5

5 - خداوند ، خالق آسمان ها و زمين است .

اللهمّ فاطر السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 11 - 1

1 - خداند ، آفريننده آسمان ها و زمين

فاطر السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 4 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار آسمان ها و زمين است .

هو الذى خلق

السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3 - 1

1 - خداوند ، آفريننده آسمان ها و زمين است .

خلق السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 12 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريننده آسمان ها و زمين است .

اللّه الذى خلق سبع سم_وت و من الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 3 - 1

1 - خداوند ، خالق آسمان ها است .

الذى خلق سبع سم_وت

خالق آفرينش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 164 - 1،18

1 - آسمان ها و زمين ( هستى ) آفريده هاى خداوند يكتاست .

إن فى خلق السموت و الأرض

18 - چگونگى جهان آفرينش ( پيوند و ارتباط اجزاى آن با يكديگر و هماهنگى و هدفدارى آنها ) حكايت از آفريننده اى واحد دارد .

إن فى خلق السموت و الأرض . .. لأيت لقوم يعقلون

از آنجا كه آيه شريفه در مقام استدلال بر مسأله توحيد است، به نظر مى رسد: متعلق {يعقلون}; يعنى، آنچه محط انديشه است، پيوند اجزاى يك مجموعه از جهان با يكديگر و ارتباط مجموعه ها با همديگر و هدفدارى آنهاست; زيرا پيوند، ارتباط و هدفدارى جهان مى تواند از خالقى يگانه و مدبرى واحد حكايت كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 101 - 6

6 _ ابداع كننده هستى (خداوند) سزاوار تسبيح و منزه از داشتن شريك و فرزند

است.

سبحنه و تعلى عما يصفون. بديع السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 102 - 1،2،7،10،13

1 _ تنها خداى مبدع آسمانها و زمين و آفريننده هستى و بى نياز از شريك و فرزند، شايسته پروردگارى آدميان است.

بديع السموت . .. ذلكم الله ربكم لا إله إلا هو

در آيه گذشته، صفات متعددى براى خداوند ذكر گرديد و {ذلكم} در اين آيه اشاره به خداوند، با تمامى صفات مذكور در آيه پيشين، است.

2 _ الوهيت، مخصوص پروردگارى است كه آفريننده هستى و بى نياز از شريك و فرزند است.

بديع السموت و الأرض أنى يكون له ولد و لم تكن له صحبة . .. ذلكم الله

7 _ آفريدگار همه هستى، تنها خداى شايسته پرستش است.

لا إله إلا هو خلق كل شىء فاعبدوه

10 _ توحيد در عبادت مهمترين وظيفه انسان در برابر پروردگار و خالق هستى است.

ذلكم الله ربكم . .. خلق كل شىء فاعبدوه

چون پس از بيان انحصار الوهيت در خداوند و بيان يكتايى او در خالقيت، امر به عبادت شده، چنين برمى آيد كه مهمترين وظيفه بنده در برابر خداوند عبادت و پرستش اوست.

13 _ خداوند، ايجادكننده عالم و عهده دار امور همه موجودات هستى است.

خلق كل شىء فاعبدوه و هو على كل شىء وكيل

مفاد جمله {و هو على كل شىء وكيل}، پس از سخن از آفرينش، رد پندار كسانى است كه در تدبير عالم براى غير خالق نقشى قائل باشند. به عبارت ديگر جمله أول توحيد در خلق و جمله دوم توحيد در امر را بيان مى نمايد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه -

فيش

6 - اعراف - 7 - 54 - 2

2 _ تنها آفريدگار نظام هستى ، شايسته ربوبيت و تدبير امور انسانهاست .

إن ربكم اللّه الذى خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 185 - 14

14 _ آنان كه از طريق انديشه در ملكوت آسمان ها و زمين ( نياز جهان هستى به مالك و هستى بخش ) هدايت نشوند ، هيچ دليلى ديگر نمى تواند آنان را هدايت كند .

فبأى حديث بعده يؤمنون

توضيح برداشت پيش راهنماى اين برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 6 - 5

5 _ خدا ، آفريننده تمامى پديده هاى جهان هستى است .

و ما خلق اللّه فى السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 34 - 8

8 _ قدرت پديد آوردن جهان و توانايىِ برپا كردن جهان آخرت ، در انحصار خداوند است .

قل هل من شركائكم . .. قل اللّه يبدؤا الخلق ثم يعيده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 7

7- خداوند ، پديد آورنده آسمان ها و زمين ( عالم آفرينش ) است .

أفى الله شكّ فاطر السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 3 - 1

1- آفريننده آسمان ها و زمين ( جهان هستى ) ، خداوند است .

خلق السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 33

- 5

5- آفرينش و تدبير جهان از جانب خداوند ، دو اصل تفكيك ناپذير در جهان بينى توحيدى است .

و ما خلقنا السماء . .. و جعلنا ... و هو الذى خلق ... كلّ فى فلك يسبحون

سياق آيات در مقام ردّ انديشه مشركان است كه براى خداوند مقام خالقيت، و براى خدايان خويش مقام تدبير قائل بودند و خداوند در آيات پيشين مقام تدبير و در اين آيه مقام آفرينش را به خود نسبت داده و جدايى آن دو مقام را مردود دانسته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 56 - 3،9

3- خداوند ، خالق جهان طبيعت ( آسمان ها ، زمين و انسان ) است .

ربّكم ربّ السموت والأرض الذى فطرهنّ

9- خالقيت خداوند نسبت به جهان ، دليل ربوبيت انحصارى او نسبت به انسان و جهان است .

قال بل ربّكم ربّ السموت والأرض الذى فطرهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 35 - 3

3 - خداوند ، هستى بخش جهان آفرينش است .

اللّه نور السم_وت و الأرض

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه مقصود از نور، معناى كتايى و مجازى آن باشد; يعنى، نور وجود; چرا كه جهان بدون هستى بخشى خداوند، در ظلمت و تاريكى عدم محض خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 19 - 2

2 - خداوند ، پديدآورنده عالم است .

يبدئ اللّه الخلق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 11 - 3

3 - همه

عالم آفريده خداوند است و هيچ كس ، جز او در آن نقش نداشته است .

ه_ذا خلق اللّه فأرونى ماذا خلق الذين من دونه

جمله {ه_ذا خلق اللّه} اشاره به خلق آسمان ها و زمين و كوه ها و جنبدگان و آب و گياهان _ كه در آيه قبل، از آنها سخن رفته است و مجموعه آنها، عالم را تشكيل مى دهند _ دارد. بنابراين، مراد از آن، آفرينش همه عالم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 6 - 2

2 - خداوندِ خالق عالم و مدبر امور آن ، آگاه به غيب و شهود است .

اللّه الذى خلق السم_وت و الأرض . .. يدبّر الأمر ... ذلك ع_لم الغيب و الشه_دة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 3 - 4

4 - تنها خداوند ، خالق جهان و روزى دهنده انسان ها است .

هل من خ_لق غير اللّه يرزقكم من السماء و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 71 - 5

5 - آفرينش ، مخصوص خدا است و او در آفرينش جهان هيچ شريكى ندارد .

أوَلم يروا أنّا خلقنا لهم ممّا عملت أيدينا أنع_مًا

تأكيد خداوند بر آفريدگارى خويش (أنّا خلقنا) و نيز جلوه قدرت خود دانستن پديده هاى جهان (ممّا عملت أيدينا أنعاماً) گوياى برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 38 - 21

21 - تنها خالق جهان ، شايسته توكل و اتكا كردن بر او در عرصه هاى زندگى

است .

لئن سألتهم من خلق السم_وت و الأرض ليقولنّ اللّه . .. قل حسبى اللّه عليه يتوكّل ا

از ارتباط ميان صدر آيه _ كه در آن از خالقيت خدا سخن رفته است _ با ذيل آن، برداشت ياد شده استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 9 - 12

12 - ربوبيت و تدبير جهان از شؤون خالقيت خدا است .

بالذى خلق . .. ذلك ربّ الع_لمين

از اين كه خداوند براى ربوبيت خويش به خالقيتش استناد كرده، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 37 - 11

11 - عبادت و پرستش ، تنها شايسته آفريدگار جهان است ; و نه در شأن مخلوقات او .

و اسجدوا للّه الذى خلقهنّ إن كنتم إيّاه تعبدون

تقديم {إيّاه} بر {تعبدون} علاوه بر رعايت فاصله آيات، مى تواند براى حصر نيز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 49 - 11

11 - خداوند ، همواره در حال آفرينش و فيض مداوم در پهنه هستى است .

يخلق ما يشاء يهب لمن يشاء إن_ثًا و يهب لمن يشاء الذكور

با توجه به افعال مضارع ({يخلق}، {يهب} و {يشاء}) كه بيانگر تجدد و تكرار فعل است، مى توان برداشت بالا را استفاده نمود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 11 - 3

3_ زيبايى ، شگفتى و ثمربخشى ، آميخته به هم در مظاهر طبيعت و آفريده هاى خدا *

زوج بهيج . تبصرة و ذكرى ... ماء مب_ركًا

...و النخل باسق_ت لها طلع نضيد . رزقًا ل

خداوند در اين آيات، با يادآورى هر يك از نعمت هاو مظاهر طبيعت وصفى حاكى از زيبايى و شگفتى علمى نيز براى آن آورده است و در پايان به ثمر بخشى عينى آنها _ كه تغذيه خلق باشد _ اشاره كرده است; يعنى، رزق هاى آفريده خداوند يك بُعدى نيست و خداوند به وسيله آنها تنها تغذيه نمى كند; بلكه اين روزى را با هنر و اسرار در مى آميزد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 14 - 2،3

2 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان و جهان است .

ألا يعلم من خلق

3 - خالقيت خداوند نسبت به انسان و جهان ، نشانه و دليل احاطه علمى او به تمامى حقايق جهان و نيز راز دل ها و ضمير انسان ها است .

إنّه عليم بذات الصدور . ألا يعلم من خلق

عبارت {ألا يعلم من خلق} در مقام تبيين چگونگى آگاهى خداوند، از راز دل ها و ضمير انسان ها است; يعنى، خداوند چون خالق و آگاه به خلق خويش است، پس به راز دل ها و نهان آدميان آگاهى دارد.

خالق ابر هاى باران زا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 12 - 4

4_ خداوند پديد آورنده ابر هاى سنگين پرباران

و ينشىء السحاب الثقال

{انشاء} (مصدر ينشىء) به معناى خلق كردن و پديد آوردن است. {سحاب} (جمع سحابة) به معناى ابرهاى باران زاست و {ثقال} نيز جمع ثقيل است.

خالق اسب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل

- 16 - 8 - 1

1- خداوند خالق و آفريننده اسب ، استر و الاغ است .

و الأنع_م خلقها لكم . .. و الخيل و البغال و الحمير

خالق استر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 8 - 1

1- خداوند خالق و آفريننده اسب ، استر و الاغ است .

و الأنع_م خلقها لكم . .. و الخيل و البغال و الحمير

خالق الاغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 8 - 1

1- خداوند خالق و آفريننده اسب ، استر و الاغ است .

و الأنع_م خلقها لكم . .. و الخيل و البغال و الحمير

خالق انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 21 - 3،4

3 - خداوند ، آفريننده همه انسان هاى موجود و پيشينيان آنان است .

اعبدوا ربكم الذى خلقكم و الذين من قبلكم

4 - آفريننده انسان ها ، تنها حقيقتى كه شايسته و بايسته پرستش است .

اعبدوا ربكم الذى خلقكم و الذين من قبلكم

توصيف خداوندبه {خالقيت} - پس از بيان لزوم پرستش او - بيانگر علت لزوم پرستش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 54 - 16

16 - خداوند ، آفريننده انسانهاست .

فتوبوا إلى بارئكم . .. ذلكم خير لكم عند بارئكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 2 - 1

1 _ تنها خداوند پديدآورنده آسمانها و زمين و برقرار كننده نور و ظلمت، آفريدگار آدمى است.

الحمد للّه الذى خلق . ..

هو الذى خلقكم من طين

معرفه بودن مسنداليه {هو} و مسند {الذى} مفيد حصر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 98 - 1

1 _ پديدآورنده آدميان، تنها خداوند است.

و هو الذى أنشأكم من نفس وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 11 - 1

1 _ خداوند، خالق همه انسانهاست.

و لقد خلقنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 54 - 1

1 _ خداوند ، آفريدگار آسمان ها و زمين و پروردگار راستين انسانهاست .

إن ربكم اللّه الذى خلق السموت و الأرض فى ستة أيام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 4 - 1

1- خداوند ، خالق و آفريننده انسان است .

خلق الإنس_ن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 67 - 1

1- خداوند ، آفريننده انسان و پديدآورنده او در صحنه هستى

خلقن_ه من قبل و لم يك شيئًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 56 - 3

3- خداوند ، خالق جهان طبيعت ( آسمان ها ، زمين و انسان ) است .

ربّكم ربّ السموت والأرض الذى فطرهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 66 - 1

1 - انسان ، آفريده خدا وزنده به اراده او است .

و هو الذى أحياكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 12 - 1

1 - خدا ، خالق

و آفريدگار انسان

و لقد خلقنا الإنس_ن

{من} در {من سلالة} ابتدائيه و {سلالة} به معناى {عصاره} است. {طين} به اجزائى از خاك كه با آب درآميخته باشد (گِل) گفته مى شود. {من طين} متعلق به عامل مقدر و صفت براى {سلالة} است; يعنى: به يقين ما انسان را از عصاره اى از {گِل}آفريديم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 78 - 6

6 - تدبير حيات بشر ، به دست آفريدگار او است و نه بت هاى ناتوان .

هل يسمعونكم . .. فإنّهم عدوٌّ لى ... الذى خلقنى فهو يهدين

{فاء} تفريعيه در {فهو يهدين} مى رساند كه تدبير و هدايت، مترتب بر خلقت است و كار تدبير از آفرينش جدا نيست تا اين كه خدا خالق باشد; ولى تدبير امور انسان ها به دست موجودات ديگر.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 79 - 1

1 - پروردگار جهانيان ، خدايى است كه پس از آفرينش بشر ، او را از غذاهاو نوشيدنى ها بهره مند ساخته است .

الذى خلقنى . .. و الذى هو يطعمنى و يسقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 64 - 2

2 - خداى يگانه ، آغازگر آفرينش انسان و بازگرداننده وى در روز رستاخيز

أمّن يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

مفسران برآنند كه مراد از {إعاده} بازگرداندن در روز قيامت است. بنابراين مراد از {الخلق} آفرينش انسان خواهد بود; يعنى، كيست آن كه آفرينش انسان را آغاز مى كند، آن گاه در آخرت او را برمى گرداند.

جلد - نام سوره -

سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 20 - 2

2 - خداوند ، پديد آورنده انسان ها از خاك است .

خلقكم من تراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 54 - 3

3 - خداوند ، تنها آفريننده انسان ها است .

اللّه الذى خلقكم

معرفه بودن مبتدا و خبر اختصاص و حصر را مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 96 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان و مصنوعات و دست ساخته هاى او ( بت و . . . )

و اللّه خلقكم و ما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 27 - 3،12

3 - خداوند ، خالق و آفريدگار ذات و سرشت انسان

إلاّ الذى فطرنى

12 - شأن هدايت گرى ، شايسته آفريدگارى كه سرشت انسان را پديد آورده و از خواست ها و نياز هاى او آگاه است .

إلاّ الذى فطرنى فإنّه سيهدين

تفريع هدايت بر جنبه آفريدگارى و سرشت آفرينى خداوند، حكايت از مطلب ياد شده دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 16 - 1

1_ خداوند ، خالق انسان و آگاه به وسوسه هاى نفسانى وى

و لقد خلقنا الإنس_ن و نعلم ما توسوس به نفسه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 2 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريننده انسان ها

هو الذى خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3

- 4،5،7

4 - خداوند ، انسان را تصوير كرد و به وى صورت انسانى بخشيد .

و صوّركم

5 - انسان ها ، از نظر ظاهر و باطن و صورت و سيرت ، زيبا و نيكو آفريده شده اند .

فأحسن صوركم

{صورت} عبارت است از هيئت هر شيئى كه با آن، از ديگر اشيا جدا و ممتاز مى گردد و شامل شكل ظاهرى و هويت باطنى آن مى شود (اقتباس از مفردات راغب).

7 - آفرينش انسانِ زيبا صورت و نيكو سيرت ، مظهر و مصداق روشن آفرينش بحق خدا است .

خلق السم_وت و الأرض بالحقّ و صوّركم فأحسن صوركم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 14 - 2،3

2 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان و جهان است .

ألا يعلم من خلق

3 - خالقيت خداوند نسبت به انسان و جهان ، نشانه و دليل احاطه علمى او به تمامى حقايق جهان و نيز راز دل ها و ضمير انسان ها است .

إنّه عليم بذات الصدور . ألا يعلم من خلق

عبارت {ألا يعلم من خلق} در مقام تبيين چگونگى آگاهى خداوند، از راز دل ها و ضمير انسان ها است; يعنى، خداوند چون خالق و آگاه به خلق خويش است، پس به راز دل ها و نهان آدميان آگاهى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 24 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان و تكثير كننده نسل او است .

قل هو الذى ذرأكم

{ذرأ}به معناى خلق است; ولى به گفته برخى از مفسران و اهل لغت، اين واژه در آيه شريفه و آيات

مشابه آن، به معناى تكثير نسل بشر است (برگرفته از لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 7 - 1،2

1 - خداوند ، آفريننده انسان ها است .

الذى خلقك

2 - خداوند ، انسان را آفريده اى كامل و به دور از هرگونه كاستى و اضافات قرار داده است .

فسوّيك

عبارت {سوّاك}; يعنى، تو را {سَوِىّ} قرار داد. {سَوِىّ} به چيزى گفته مى شود كه اندازه و كيفيت آن، از افراط و تفريط به دور باشد.(مفردات راغب)

خالق انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 189 - 1

1 _ خداوند ، آفريننده همه انسانهاست .

هو الذى خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 51 - 8

8_ خداوند ، آفريننده و خالق انسانهاست .

إن أجرى إلاّ على الذى فطرنى

{فطر} (مصدر فطرنى); يعنى ، آفريدن چيزى كه سابقه وجودى نداشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 61 - 12

12_ تنها خداوند ، ايجاد كننده و آفريننده انسان است .

هو أنشأكم من الأرض

تركيبهايى همانند {هو أنشأكم} و {أنا قمت} _ كه مبتدا در معنا ، فاعل است و خبر آن فعل مى باشد _ گاهى حاكى از تأكيد است و گاهى دلالت بر حصر دارد. قرينه هاى موجود در كلام ، تعيين كننده آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 119 - 3

3_ خداوند ، آفريدگار و خالق انسانهاست .

و لذلك خلقهم

جلد - نام سوره -

سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 1

1_ موجوديّت انسان ها و دستاوردهايشان و نيز تدبير امور آنان به دست خداوند است .

أفمن هو قائم على كل نفس بما كسبت

از معانى {قائم بودن بر كسى} در اختيار داشتن شؤون آن كس، تدبير امور او و قوام بخشيدن به وى است. حرف {باء} در {بماكسبت} به معناى {مع} مى باشد و مراد از {من هو...} خداوند متعال است. بنابراين مفاد {من هو قائم...} اين است كه: خداوند قوام بخش انسانها و هر آنچه به دست آورده اند مى باشد و او شؤون ايشان را اداره و تدبير مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 8

8 - خداوند ، آفريننده و خالق انسان ها است .

الذى فطرنا

{فَطْر} از ماده {فطرة} به معناى ابتدا و اختراع است و {فطر اللّه الخلق}; يعنى آنها را آفريد و آغاز كرد (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 3

3- خدا ، خالق و آفريدگار انسان ها است .

فإنّا خلقن_كم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 11 - 1

1 - خداوند ، آغازكننده آفرينش انسان و بازآفريننده او پس از مرگ است .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

{ال} در {الخلق} عهد است و مراد از آن به قرينه {ترجعون} انسان هايند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 1

1 - خدا ، خالق و آفريننده انسان ها

و اللّه خلقكم

جلد

- نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان ها است .

هو الذى خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 21 - 9

9 - خداوند ، خالق و آفريننده انسان ، براى نخستين بار و بدون سابقه و پيشينه

و هو خلقكم أوّل مرّة

مراد از {أوّل مرّة} زمانى است كه آدمى وجود نداشت و خداوند او را آفريد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 3 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان ها

خلق الإنس_ن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 57 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان ها

نحن خلقن_كم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 39 - 2

2 - خداوند ، خالق انسان ها است .

إنّا خلقن_هم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 14 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان ها است .

و قد خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 11 - 4

4 - تنها خداوند ، خالق بشر است .

و من خلقت وحيدًا

در اين برداشت، كلمه {وحيداً} حال براى {تا} در {خلقت} گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 9

9 - خداوند ، انسان را شنوا و بينا آفريد .

فجعلن_ه سميعًا بصيرًا

جلد - نام سوره

- سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 28 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان ها است .

نحن خلقن_هم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 20 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان ها است .

ألم نخلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 8 - 1

1 - خداوند ، آفريدگار تمامى انسان ها است .

و خلقن_كم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 18 - 4

4 - خداوند ، خالق همه انسان ها است .

قتل الإنس_ن . .. من أىّ شىء خلقه

فاعل {خلقه} خداوند است كه سياق آيه شريفه، از تصريح به آن بى نياز ساخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 19 - 1

1 - خداوند ، آفريننده انسان ها است .

خلقه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 4 - 1

1 - خداوند ، آفريننده انسان ها است .

لقد خلقنا الإنس_ن فى كبد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 4 - 1

1 - خداوند ، آفريننده انسان ها است .

لقد خلقنا الإنس_ن

حرف {ال} در {الإنسان}، يا براى استغراق جنس است و يا به حقيقت و ماهيت او نظر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 2 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان ها است .

خلق الإنس_ن

خالق انگور

جلد - نام سوره

- سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمين ، دانه ها ، انگور ، سبزيجات ، زيتون ، نخل ، بوستان ، ميوه و چراگاه ، آفريده هاى خداوند و در خدمت منافع انسان و دام هاى آنان است .

مت_عًا لكم و لأنع_مكم

{متاعاً} اسم مصدر و جايگزين مصدر حقيقى {تمتيعاً}(بهره رساندن) است (لسان العرب). اين كلمه، مفعول له و بيانگر علت پيدايش نعمت هايى است كه در آيات پيشين ذكر شد.

خالق باغ ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 16 - 2

2 - خداوند ، بهوجودآورنده بستان ها و آفريننده درختان و منظره هاى سرسبز و خرّم

لنخرج . .. جنّ_ت ألفافًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمين ، دانه ها ، انگور ، سبزيجات ، زيتون ، نخل ، بوستان ، ميوه و چراگاه ، آفريده هاى خداوند و در خدمت منافع انسان و دام هاى آنان است .

مت_عًا لكم و لأنع_مكم

{متاعاً} اسم مصدر و جايگزين مصدر حقيقى {تمتيعاً}(بهره رساندن) است (لسان العرب). اين كلمه، مفعول له و بيانگر علت پيدايش نعمت هايى است كه در آيات پيشين ذكر شد.

خالق بذر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمين ، دانه ها ، انگور ، سبزيجات ، زيتون ، نخل ، بوستان ، ميوه و چراگاه ، آفريده هاى خداوند و در خدمت منافع انسان و دام

هاى آنان است .

مت_عًا لكم و لأنع_مكم

{متاعاً} اسم مصدر و جايگزين مصدر حقيقى {تمتيعاً}(بهره رساندن) است (لسان العرب). اين كلمه، مفعول له و بيانگر علت پيدايش نعمت هايى است كه در آيات پيشين ذكر شد.

خالق تاريكى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 1 - 1

1 _ ستايش مخصوص خداوند آفريدگار آسمانها و زمين و پديدآورنده تاريكيها و نور است.

الحمد للّه الذى خلق السموت و الأرض و جعل الظلمت و النور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 2 - 1

1 _ تنها خداوند پديدآورنده آسمانها و زمين و برقرار كننده نور و ظلمت، آفريدگار آدمى است.

الحمد للّه الذى خلق . .. هو الذى خلقكم من طين

معرفه بودن مسنداليه {هو} و مسند {الذى} مفيد حصر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 10 - 2

2 - خداوند ، شب و تاريكى آن را پديد آورده است .

و جعلنا الّيل لباسًا

خالق جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 7

7 - ساحران مؤمن ، معتقد به رسالت موسى ( ع ) از جانب خالق آنان

على ما جاءنا من البيّن_ت والذى فطرنا

خالق چشم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 10

10 - خداوند ، ايجاد كننده گوش و چشم و قلب در انسان است .

و جعل لكم السمع و الأبص_ر و الأفئدة

خالق چهارپايان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5

- انعام - 6 - 142 - 1

1 _ خداوند، آفريننده برخى از چهارپايان براى باركشى و برخى براى خوراك و پوشاك است.

و هو الذى أنشأ . .. و من الأنعم حمولة و فرشا

{فرشا} در قبال {حمولة} قرار گرفته كه بيانگر گروه ديگرى از چهارپايان است. يعنى حيواناتى كه از پوست آنها مى توان به عنوان فرش استفاده كرد يا به جهت كوچكى جثه و نزديك بودن به زمين بدانها فرش اطلاق شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 5 - 1

1- خداوند ، خالق و آفريننده انعام ( گاو ، شتر و گوسفند ) است .

و الأنع_م خلقها لكم

{نعم} در لغت تنها به شتر گفته مى شود; زيرا كه بزرگ ترين نعمتها در نزد عرب است، ولى جمع آن {أنعام} به شتر، گاو و گوسفند گفته مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 42 - 1

1 - خداوند ، مركب هايى مانند كشتى ( چهارپايان و . . . ) در سير و سفر و حمل و نقل براى بشر آفريده است .

و خلقنا لهم من مثله ما يركبون

خالق خورشيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 33 - 1

1- تنها خداوند ، آفريننده شب و روز و خورشيد و ماه است .

و هو الذى خلق الّيل والنهار والشمس والقمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 37 - 9

9 - خداوند ، آفريدگار شب و روز و خورشيد و ماه

و

من ءاي_ته . .. الذى خلقهنّ

خالق درخت آتش زا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 73 - 5

5 - بهره گيرى مسافران و بيابان گردان ، از درخت آتش زنه براى روشن كردن آتش ، حكمت ديگر ايجاد آن از سوى خداوند

و مت_عًا للمقوين

{مقوين} مشتق از {قواية} (زمين بى آب و گياه، بيابان) است; يعنى، مسافران و بيابان گردان.

خالق درخت خرما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 29 - 1

1 - خداوند ، آفريننده زيتون و درخت خرما و روياننده آن از زمين است .

فأنبتنا فيها . .. زيتونًا و نخلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمين ، دانه ها ، انگور ، سبزيجات ، زيتون ، نخل ، بوستان ، ميوه و چراگاه ، آفريده هاى خداوند و در خدمت منافع انسان و دام هاى آنان است .

مت_عًا لكم و لأنع_مكم

{متاعاً} اسم مصدر و جايگزين مصدر حقيقى {تمتيعاً}(بهره رساندن) است (لسان العرب). اين كلمه، مفعول له و بيانگر علت پيدايش نعمت هايى است كه در آيات پيشين ذكر شد.

خالق درختان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 16 - 2

2 - خداوند ، بهوجودآورنده بستان ها و آفريننده درختان و منظره هاى سرسبز و خرّم

لنخرج . .. جنّ_ت ألفافًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 30 - 1

1 - درختان تنومند و ستبر بوستان ها

، آفريده هاى خداوند و از منابع تغذيه انسان ها

و حدائق غلبًا

{غُلْب} جمع {غَلْباء} است. به كسى كه داراى گردنى كلفت باشد {اغلب} و {غلباء} گفته مى شود (لسان العرب). در آيه شريفه، گرچه بوستان ها به ضخامت و ستبرى توصيف شده اند; ولى اين وصف _ به قرينه {أنبتنا} در آيات پيشين _ ناظر به قطور بودن درختان آن بوستان ها است.

خالق روز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 33 - 1

1- تنها خداوند ، آفريننده شب و روز و خورشيد و ماه است .

و هو الذى خلق الّيل والنهار والشمس والقمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 86 - 4

4 - ناديده گرفتن خدا در پديد آوردن نظام شب و روز ، امرى شگفت و دور از انتظار

ألم يروا أنّا جعلنا الّيل ليسكنوا فيه و النهار مبصرًا

تعبير {ألم يروا. ..} لحنى است آميخته با شگفتى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 61 - 8

8 - عبادت و حاجت خواهى ، تنها در پيشگاه كسى روا است كه آفريننده شب و روز و تأمين كننده روزى و نياز هاى انسان ها است .

و قال ربّكم ادعونى أستجب لكم . .. اللّه الذى جعل لكم... النهار مبصرًا

از ارتباط ميان اين آيه با آيه قبل _ كه درباره ربوبيت خداوند و عبادت او و حاجت خواهى از او بود _ برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 -

37 - 9

9 - خداوند ، آفريدگار شب و روز و خورشيد و ماه

و من ءاي_ته . .. الذى خلقهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 30 - 1

1 - خداوند ، پس از آفرينش آسمان و ايجاد شب و روز ، زمين را گسترده ساخت .

و الأرض بعد ذلك دحيها

{دحو} به معناى بسط دادن و گستراندن است. {بعد ذلك} دلالت دارد كه اين مرحله از تغييرات زمين، پس از تعديل آسمان و آفرينش تاريكى و روشنى بوده است. مراد از بسط زمين _ به قرينه آيات بعد _ آماده سازى و سامان دادن آن براى زندگانى جانداران است.

خالق زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 164 - 1

1 - آسمان ها و زمين ( هستى ) آفريده هاى خداوند يكتاست .

إن فى خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 1 - 1

1 _ ستايش مخصوص خداوند آفريدگار آسمانها و زمين و پديدآورنده تاريكيها و نور است.

الحمد للّه الذى خلق السموت و الأرض و جعل الظلمت و النور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 2 - 1

1 _ تنها خداوند پديدآورنده آسمانها و زمين و برقرار كننده نور و ظلمت، آفريدگار آدمى است.

الحمد للّه الذى خلق . .. هو الذى خلقكم من طين

معرفه بودن مسنداليه {هو} و مسند {الذى} مفيد حصر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 14 - 1،5

1

_ جز خداوند خالق آسمانها و زمين و روزى دهنده بى نياز، كسى شايسته ولايت و سرپرستى نيست.

قل أغير اللّه أتّخد وليا فاطر السموت و الأرض و هو يطعم و لا يطعم

5 _ خداوند ابداع كننده آسمانها و زمين، بدون الگو و نمونه قبلى

قل أغير اللّه أتّخد وليا فاطر السموت و الأرض

{فطر} به معناى ايجاد و اختراع است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 73 - 1

1 _ يگانه آفريدگار آسمانها و زمين خداوند است.

و هو الذى خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 79 - 3،4

3 _ پديدآورنده آسمانها و زمين شايسته ربوبيت و عبادت خالصانه است، نه پديده هاى جهان.

لا أحب الأفلين . .. إنى وجهت وجهى للذى فطر السموت و الأرض

4 _ خداوند يگانه، پديدآورنده آسمانها و زمين است.

فطر السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 101 - 1،2

1 _ خداوند پديدآورنده آسمان و زمين بدون داشتن نمونه و الگويى از قبل

بديع السموت و الأرض

{بديع} يعنى خالق و مبدع. معنى بديع بودن خداوند آن است كه او خالق و مخترع عالم است، بدون الگو گرفتن از نمونه اى. (لسان العرب).

2 _ خداوند ايجادكننده آسمانها و زمين از كتم عدم است.

بديع السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 102 - 1

1 _ تنها خداى مبدع آسمانها و زمين و آفريننده هستى و بى نياز از شريك و فرزند، شايسته پروردگارى آدميان است.

بديع السموت .

.. ذلكم الله ربكم لا إله إلا هو

در آيه گذشته، صفات متعددى براى خداوند ذكر گرديد و {ذلكم} در اين آيه اشاره به خداوند، با تمامى صفات مذكور در آيه پيشين، است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 3 - 4

4 _ خدا ، آفريدگار آسمان ها و زمين است .

الذى خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 7 - 1

1_ خداوند ، آفريننده آسمان ها و زمين است .

هو الذى خلق السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 101 - 12

12_ خداوند پديد آورنده آسمان ها و زمين

فاطر السموت و الأرض

{فاطر} به معناى آفريننده و پديد آورنده است. اين كلمه در آيه شريفه مناداست ; يعنى: {يافاطر السموت}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 7

7- خداوند ، پديد آورنده آسمان ها و زمين ( عالم آفرينش ) است .

أفى الله شكّ فاطر السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 32 - 1

1- تنها خداوند ، خالق و آفريننده آسمان ها و زمين و نازل كننده باران از آسمان است .

الله الذى خلق السموت و الأرض و أنزل من السّماء ماء

معرفه بودن مسنداليه و مسند، يعنى {الله} و {الذى خلق . ..}، دلالت بر حصر مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 3 - 1،8

1- آفريننده آسمان

ها و زمين ( جهان هستى ) ، خداوند است .

خلق السم_وت و الأرض

8- مشركان صدراسلام ، خداوند را خالق آسمان ها و زمين مى دانستند .

أتى أمر الله . .. سبح_نه و تع_لى عمّا يشركون ... خلق السموت و الأرض بالحق تع_لى

{تعالى عمّا يشركون} مربوط به {بالحق} است و نه {خلق السماوات و . ..} بنابراين، از آيه استفاده مى شود كه مشركان درباره اصل خلقت عالم حرفى نداشته اند، بلكه درباره حقانيت و پوچى آن توهماتى داشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 4 - 1،2،4

1- قرآن ، پيامى فرود آمده از سوى آفريدگار زمين و آسمان ها است .

تنزيلاً ممّن خلق الأرض والسم_وت

{تنزيلاً} مصدر به معناى اسم مفعول و حال براى {القرآن} _ در آيات قبل _ است.

2- خداوند ، آفريدگار آسمان هاى مرتفع و زمين است .

خلق الأرض والسم_وت العلى

{على} (جمع {علياً}) اسم تفضيل است. توصيف آسمان ها به مرتفع تر از زمين، براى بيان عظمت رتبه ها و مقام هايى است كه قرآن از آن مقام، به زمين نازل شده است.

4- توان مندى خداوند بر آفرينش زمين و آسمان هاى مرتفع ، نشان اقتدار او برفرستادن كتابى شايسته ، براى تذكر و اندرز انسان ها است .

تذكرة. .. ممّن خلق الأرض والسم_وت العلى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 56 - 3

3- خداوند ، خالق جهان طبيعت ( آسمان ها ، زمين و انسان ) است .

ربّكم ربّ السموت والأرض الذى فطرهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان

- 25 - 59 - 1

1 _ خداوند ، آفريدگار آسمان ها و زمين و پديده هاى ميان آنها است .

الذى خلق السم_وت و الأرض و ما بينهما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 60 - 1

1 - خدا ، آفريدگار يگانه آسمان ها و زمين

أمّن خلق السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 61 - 1،2

1 - مشركان ، به خالقيت خدا براى آسمان ها و زمين و مسخِّر كننده خورشيد و ماه ، باور داشتند .

و لئن سألتهم من خلق السم_وت و الأرض و سخّر الشمس و القمر ليقولنّ اللّه

2 - خداوند ، خالق آسمان ها و زمين است .

من خلق السم_وت و الأرض . .. ليقولنّ اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 8 - 2

2 - آفريننده آسمان ها و زمين و تمامى موجودات ، خداوند است .

ما خلق اللّه السم_وت و الأرض و ما بينهما إلاّ بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 25 - 1

1 - خالق آسمان ها و زمين ، در بينش كافران نيز خداوند است .

و لئن سألتهم من خلق السموت و الأرض ليقولنّ اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 4 - 1

1 - خداوند ، آفريننده آسمان ها و زمين و موجودات ميان آن دو است .

اللّه الذى خلق السم_وت و الأرض و ما بينهما

جلد - نام سوره - سوره - آيه

- فيش

15 - فاطر - 35 - 1 - 4

4 - خداوند ، خالق آسمان ها و زمين است .

فاطر السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 81 - 1،5،7،8

1 - آسمان ها و زمين ، مخلوق خدا و جلوه اى از قدرت او است .

أوَليس الذى خلق السم_وت و الأرض بق_در

5 - شگفت آور بودن انكار معاد و احياى مجدد انسان ها ، به قدرت خداى خالق آسمان ها و زمين

أوَليس الذى خلق السم_وت و الأرض بق_در على أن يخلق مثلهم

برداشت ياد شده از آن جا است كه استفهام در {أوَليس . ..} استفهام انكارى و تعجبى است.

7 - مشركان و كافران در عصر بعثت _ على رغم انكار قيامت و تجديد حيات انسان ها _ به آفرينش آسمان ها و زمين به وسيله خدا و نيز به عظمت اين آفرينش اعتقاد داشتند .

أوَليس الذى خلق السم_وت و الأرض بق_در على أن يخلق مثلهم

برداشت ياد شده با توجه به اين حقيقت است كه استدلال خداوند بر اثبات معاد، از راه آفرينش نخستين جهان طبيعت، مبتنى بر اين حقيقت است كه كافران، جهان طبيعت را جلوه اى از خالقيت و قدرت خدا بدانند.

8 - خداوندِ خالق آسمان ها و زمين ، بر آفرينش مجدد انسان ها و نوسازى آدمى از ذرات پوسيده و پراكنده دنيايى او در قيامت ، توانا است .

قال من يحىِ العظ_م و هى رميم . .. أوَليس الذى خلق السم_وت و الأرض بق_در على أن ي

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 27

- 1

1 - خداوند ، خالق آسمان ، زمين و پديده هاى ميان آن دو است .

و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بينهما ب_طلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 5 - 1

1 - خدا ، آفريننده آسمان ها و زمين

خلق السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 46 - 5

5 - خداوند ، خالق آسمان ها و زمين است .

اللهمّ فاطر السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 9 - 10

10 - تنها آفريننده زمين ، پروردگار و مدبر عالم هستى است .

لتكفرون بالذى خلق الأرض . .. ذلك ربّ الع_لمين ${ذلك} به قرينه مقام خبر مقدم و {ر

{ذلك} به قرينه مقام خبر مقدم و {ربّ العالمين} مبتداى مؤخر است و تقديم خبر بر مبتدا مفيد حصر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 11 - 1

1 - خداند ، آفريننده آسمان ها و زمين

فاطر السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 4 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار آسمان ها و زمين است .

هو الذى خلق السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3 - 1

1 - خداوند ، آفريننده آسمان ها و زمين است .

خلق السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 -

12 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريننده آسمان ها و زمين است .

اللّه الذى خلق سبع سم_وت و من الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 15 - 2

2 - خداوند ، زمين را به گونه اى آفريد كه در جهت مصالح و منافع انسان ها باشد .

جعل لكم الأرض ذلولاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 30 - 1

1 - خداوند ، پس از آفرينش آسمان و ايجاد شب و روز ، زمين را گسترده ساخت .

و الأرض بعد ذلك دحيها

{دحو} به معناى بسط دادن و گستراندن است. {بعد ذلك} دلالت دارد كه اين مرحله از تغييرات زمين، پس از تعديل آسمان و آفرينش تاريكى و روشنى بوده است. مراد از بسط زمين _ به قرينه آيات بعد _ آماده سازى و سامان دادن آن براى زندگانى جانداران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمين ، دانه ها ، انگور ، سبزيجات ، زيتون ، نخل ، بوستان ، ميوه و چراگاه ، آفريده هاى خداوند و در خدمت منافع انسان و دام هاى آنان است .

مت_عًا لكم و لأنع_مكم

{متاعاً} اسم مصدر و جايگزين مصدر حقيقى {تمتيعاً}(بهره رساندن) است (لسان العرب). اين كلمه، مفعول له و بيانگر علت پيدايش نعمت هايى است كه در آيات پيشين ذكر شد.

خالق زندگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 43 - 6

6 - معاد ، حضور

موجودات در پيشگاه آفريننده مرگ و زندگى است .

إنّا نحن نحيى و نميت و إلينا المصير

خالق زيتون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 29 - 1

1 - خداوند ، آفريننده زيتون و درخت خرما و روياننده آن از زمين است .

فأنبتنا فيها . .. زيتونًا و نخلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمين ، دانه ها ، انگور ، سبزيجات ، زيتون ، نخل ، بوستان ، ميوه و چراگاه ، آفريده هاى خداوند و در خدمت منافع انسان و دام هاى آنان است .

مت_عًا لكم و لأنع_مكم

{متاعاً} اسم مصدر و جايگزين مصدر حقيقى {تمتيعاً}(بهره رساندن) است (لسان العرب). اين كلمه، مفعول له و بيانگر علت پيدايش نعمت هايى است كه در آيات پيشين ذكر شد.

خالق سبزيجات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمين ، دانه ها ، انگور ، سبزيجات ، زيتون ، نخل ، بوستان ، ميوه و چراگاه ، آفريده هاى خداوند و در خدمت منافع انسان و دام هاى آنان است .

مت_عًا لكم و لأنع_مكم

{متاعاً} اسم مصدر و جايگزين مصدر حقيقى {تمتيعاً}(بهره رساندن) است (لسان العرب). اين كلمه، مفعول له و بيانگر علت پيدايش نعمت هايى است كه در آيات پيشين ذكر شد.

خالق شب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 33 - 1

1- تنها خداوند ، آفريننده شب و روز و خورشيد و

ماه است .

و هو الذى خلق الّيل والنهار والشمس والقمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 47 - 1

1 _ آفرينش شب ، همچون لباس و پوشش ، تنها به قدرت خدا است .

و هو الذى جعل لكم الّيل لباسًا

جمله {و هو الذى جعل لكم الليل لباساً} براى حصر است و از نوع حصر إفرادى است; يعنى، تنها خدا شب را همچون پوشش براى انسان قرار داد; نه قدرتى ديگر. گفتنى است در اين جمله، شب به لباس و پوشش تشبيه شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 86 - 4

4 - ناديده گرفتن خدا در پديد آوردن نظام شب و روز ، امرى شگفت و دور از انتظار

ألم يروا أنّا جعلنا الّيل ليسكنوا فيه و النهار مبصرًا

تعبير {ألم يروا. ..} لحنى است آميخته با شگفتى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 61 - 8

8 - عبادت و حاجت خواهى ، تنها در پيشگاه كسى روا است كه آفريننده شب و روز و تأمين كننده روزى و نياز هاى انسان ها است .

و قال ربّكم ادعونى أستجب لكم . .. اللّه الذى جعل لكم... النهار مبصرًا

از ارتباط ميان اين آيه با آيه قبل _ كه درباره ربوبيت خداوند و عبادت او و حاجت خواهى از او بود _ برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 37 - 9

9 - خداوند ، آفريدگار شب و روز و

خورشيد و ماه

و من ءاي_ته . .. الذى خلقهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 10 - 2

2 - خداوند ، شب و تاريكى آن را پديد آورده است .

و جعلنا الّيل لباسًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 30 - 1

1 - خداوند ، پس از آفرينش آسمان و ايجاد شب و روز ، زمين را گسترده ساخت .

و الأرض بعد ذلك دحيها

{دحو} به معناى بسط دادن و گستراندن است. {بعد ذلك} دلالت دارد كه اين مرحله از تغييرات زمين، پس از تعديل آسمان و آفرينش تاريكى و روشنى بوده است. مراد از بسط زمين _ به قرينه آيات بعد _ آماده سازى و سامان دادن آن براى زندگانى جانداران است.

خالق شتر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 5 - 1

1- خداوند ، خالق و آفريننده انعام ( گاو ، شتر و گوسفند ) است .

و الأنع_م خلقها لكم

{نعم} در لغت تنها به شتر گفته مى شود; زيرا كه بزرگ ترين نعمتها در نزد عرب است، ولى جمع آن {أنعام} به شتر، گاو و گوسفند گفته مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 17 - 3

3 - شتر ، مخلوق خداوند و آفريده اى هدف دار است .

أفلاينظرون إلى الإبل كيف خلقت

در آيه شريفه، گرچه سخن از آفريننده شتر به ميان نيامده است; ولى سياق آيات _ كه در مقام برشمردن نعمت هاى خداوند، توجّه دادن انسان به قدرت مندى

او و ضرورت معاد مى باشد _ بيانگر اين است كه خداوند، آن را خلق كرده و آفريدن آن لغو نبوده است.

خالق طبيعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 7 - 1

1- پديده هاى روى زمين و مظاهر طبيعت ، آفريده هاى خداوند و زينت بخش زمين است .

إنّا جعلنا ما على الأرض زينة لها

خالق قلب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 10

10 - خداوند ، ايجاد كننده گوش و چشم و قلب در انسان است .

و جعل لكم السمع و الأبص_ر و الأفئدة

خالق كوه ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 10 - 1

1 - خداوند ، پديد آورنده كوه هاى استوار در زمين

و جعل فيها روسى

{رواسى} (جمع {راسيه}) به معناى كوه هاى استوار است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 27 - 1

1 - آفرينش كوه هاى استوار و بلند در زمين ، از سوى خداوند

و جعلنا فيها روسى ش_مخ_ت

{رواسى} به معناى كوه هاى استوار و پابرجا و {شامخات} به معناى {مرتفعات} (كوه هاى بلند) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 7 - 2

2 - خداوند ، آفريننده كوه هاى استوار و مستحكم است .

ألم نجعل . .. و الجبال أوتادًا

خالق گاو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 5 - 1

1- خداوند ، خالق و آفريننده انعام (

گاو ، شتر و گوسفند ) است .

و الأنع_م خلقها لكم

{نعم} در لغت تنها به شتر گفته مى شود; زيرا كه بزرگ ترين نعمتها در نزد عرب است، ولى جمع آن {أنعام} به شتر، گاو و گوسفند گفته مى شود.

خالق گوسفند

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 5 - 1

1- خداوند ، خالق و آفريننده انعام ( گاو ، شتر و گوسفند ) است .

و الأنع_م خلقها لكم

{نعم} در لغت تنها به شتر گفته مى شود; زيرا كه بزرگ ترين نعمتها در نزد عرب است، ولى جمع آن {أنعام} به شتر، گاو و گوسفند گفته مى شود.

خالق گوش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 10

10 - خداوند ، ايجاد كننده گوش و چشم و قلب در انسان است .

و جعل لكم السمع و الأبص_ر و الأفئدة

خالق گياهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 3 - 3

3_ خداوند ، آفريننده گياهان و ميوه جات در زمين

و من كل الثمرت جعل فيها زوجين اثنين

{ثمرات} (جمع ثمرة) به معناى ميوه ها و نيز درختان است (برگرفته شده از قاموس المحيط).

خالق ماه (گردون)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 33 - 1

1- تنها خداوند ، آفريننده شب و روز و خورشيد و ماه است .

و هو الذى خلق الّيل والنهار والشمس والقمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 37 - 9

9 - خداوند

، آفريدگار شب و روز و خورشيد و ماه

و من ءاي_ته . .. الذى خلقهنّ

خالق مراتع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمين ، دانه ها ، انگور ، سبزيجات ، زيتون ، نخل ، بوستان ، ميوه و چراگاه ، آفريده هاى خداوند و در خدمت منافع انسان و دام هاى آنان است .

مت_عًا لكم و لأنع_مكم

{متاعاً} اسم مصدر و جايگزين مصدر حقيقى {تمتيعاً}(بهره رساندن) است (لسان العرب). اين كلمه، مفعول له و بيانگر علت پيدايش نعمت هايى است كه در آيات پيشين ذكر شد.

خالق مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 43 - 6

6 - معاد ، حضور موجودات در پيشگاه آفريننده مرگ و زندگى است .

إنّا نحن نحيى و نميت و إلينا المصير

خالق مصنوعات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 96 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان و مصنوعات و دست ساخته هاى او ( بت و . . . )

و اللّه خلقكم و ما تعملون

خالق معبودان باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 16 - 25

25_ خداوند آفريننده چيزهايى كه اهل شرك آنها را معبود ها و خدايان خويش پنداشته اند .

أم جعلوا لله شركاء . .. قل الله خ_لق كل شىء

از مصداقهاى مورد نظر براى {شىء} معبودهاى اهل شرك است.

خالق موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 -

2 - 10

10 _ { عن ابى عبداللّه ( ع ) فى قوله : { الحمد للّه } قال : الشكر للّه و فى قوله { رب العالمين } قال : خالق المخلوقين . . . ;

از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود: {الحمد للّه} يعنى شكر مخصوص خداست و {رب العالمين} يعنى، آفريننده مخلوقات . ..}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 101 - 7

7 _ خداوند آفريننده همه موجودات است.

و خلق كل شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 102 - 4

4 _ خداوند آفريدگار هر موجودى است.

ذلكم الله . .. خلق كل شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 185 - 7

7 _ خداوند آفريدگار همه موجودات و داراى سلطه اى كامل بر آنهاست .

أو لم ينظروا فى ملكوت . .. ما خلق اللّه من شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 16 - 24

24_ خداوند خالق و آفريننده همه پديده هاست .

قل الله خ_لق كل شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 19 - 10

10- خداوند داراى قدرت لازم براى ايجاد پديده ها و از بين بردن برخى و آوردن برخى ديگر به جاى آنان

ألم تر أن الله خلق السموت و الأرض بالحقّ إن يشأ يذهبكم و يأت بخلق جديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 8 - 5

5- خداوند ، پيوسته

موجوداتى را پديد مى آورد كه انسان ها به آنها آگاهى ندارند .

خلق السموت و الأرض . .. خلق الإنس_ن ... و الأنع_م خلقها لكم ... و يخلق ما لاتعلم

از اينكه {خلق} را در فرازهاى قبلى به صورت ماضى و در عبارت اخير به صورت مضارع به كار برده است، مطلب فوق برداشت مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 17 - 1

1- خداوند ، خالق و آفريننده تمام موجودات است .

خلق السموت و الأرض . .. خلق الإنس_ن ... و الأنع_م خلقها لكم ... ويخلق ما لاتعلمو

از اينكه پس از بيان آفريده هاى مختلف فرمود: آيا كسى كه خلق مى كند نظير كسى است كه خلق نمى كند، استفاده مى شود كه او خالق همه چيز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 7 - 1

1- پديده هاى روى زمين و مظاهر طبيعت ، آفريده هاى خداوند و زينت بخش زمين است .

إنّا جعلنا ما على الأرض زينة لها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 35 - 12

12- رابطه خداوند با تمامى موجودات ، رابطه خالق و مخلوق است ; نه رابطه پدر و فرزند .

ما كان للّه أن يتّخذ من ولد سبح_نه . .. يقول له كن فيكون

چنانچه پيدايش عيسى(ع) دليل فرزندى او براى خداوند باشد _ آن گونه كه باطل انديشان مى گويند _ تمامى موجودات را بايد فرزند خدا دانست، زيرا خداوند همه موجودات _ از جمله عيسى(ع) _ را با فرمان {كن} ايجاد كرده است.

جلد

- نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 50 - 3،4

3 - آفريننده همه موجودات و هدايتگر آنها در مسير خويش ، خداوند است .

أعطى كلّ شىء خلقه ثمّ هدى

4 - خداوند به هر موجودى ، خلقتى كامل و اعضا و ويژگى هايى متناسب با شأن او ، عطا كرده است .

الذى أعطى كلّ شىء خلقه

{خلق}، به معناى ايجاد، يا تقدير درست و يا هيئت و شكل است (مفردات راغب). معناى دوم و سوم رساننده نكته ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 2 - 11

11 _ خداوند ، آفريننده همه پديد هاى جهان هستى است .

و خلق كلّ شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 20 - 2

2 - پديدآورنده موجودات ، خداوند است .

بدأ الخلق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 8 - 2

2 - آفريننده آسمان ها و زمين و تمامى موجودات ، خداوند است .

ما خلق اللّه السم_وت و الأرض و ما بينهما إلاّ بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 62 - 1

1 - خداوند ، آفريننده هر چيزى است .

اللّه خ_لق كلّ شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 62 - 3

3 - خداوند ، خالق همه چيز است .

خ_لق كلّ شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 49 - 4

4 - خداوند

، قادر و توانمند بر آفرينش هر آنچه بخواهد .

يخلق ما يشاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 2 - 1

1 - خداوند آفريننده تمامى موجودات

الذى خلق

بيان نكردن مفعولى خاص براى {خلق}، بيانگر تعميم است و به آفرينش تمام مخلوقات نظر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 1 - 12

12 - خداوند ، خالق تمامى مخلوقات است .

الذى خلق

ذكر نشدن مفعولى خاص براى فعل {خلق}، افاده عموم مى كند و در اين صورت آيه بعد، ذكر خاص بعد از عام خواهد بود. در اين موارد مى توان گفت: {خلق} گرچه متعدى است; ولى به جهت نظر نداشتن به مفعولى خاص، به منزله فعل لازم دانسته شده است. و ممكن است گفته شود: مفعول مقدّر آن، لفظى است كه همه موجودات را شامل مى شود. برخى گفته اند: به قرينه آيه بعد، مفعول محذوف اين فعل نيز {الإنسان} است كه در اين صورت، آيه شريفه تنها به آفرينش انسان نظر خواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 2 - 1

1 - خداوند ، آفريننده موجودات

ما خلق

خالق موجودات آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 25 - 2

2 - خداى پديدآورنده موجودات آسمان و زمين از كتم عدم ، شايسته پرستش است ، نه مخلوقات و مظاهر طبيعت .

يسجدون للشمس . ..ألاّيسجدوا للّه الذى يخرج الخبء فى السم_وت و الأرض

{ال} در {الخبء} براى جنس و مفيد استغراق است {خَبْء} به معناى مستور

(مصدر به معناى مفعول) مى باشد. بنابراين {يخرج الخبء}; يعنى، {يخرج جميع الأشياء المستورة تحت استار العدم منها إلى الوجود}.

خالق موجودات فضا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 27 - 1

1 - خداوند ، خالق آسمان ، زمين و پديده هاى ميان آن دو است .

و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بينهما ب_طلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 59 - 1

1 _ خداوند ، آفريدگار آسمان ها و زمين و پديده هاى ميان آنها است .

الذى خلق السم_وت و الأرض و ما بينهما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 4 - 1

1 - خداوند ، آفريننده آسمان ها و زمين و موجودات ميان آن دو است .

اللّه الذى خلق السم_وت و الأرض و ما بينهما

خالق ميوه ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 3 - 3

3_ خداوند ، آفريننده گياهان و ميوه جات در زمين

و من كل الثمرت جعل فيها زوجين اثنين

{ثمرات} (جمع ثمرة) به معناى ميوه ها و نيز درختان است (برگرفته شده از قاموس المحيط).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمين ، دانه ها ، انگور ، سبزيجات ، زيتون ، نخل ، بوستان ، ميوه و چراگاه ، آفريده هاى خداوند و در خدمت منافع انسان و دام هاى آنان است .

مت_عًا لكم و لأنع_مكم

{متاعاً} اسم مصدر و جايگزين مصدر

حقيقى {تمتيعاً}(بهره رساندن) است (لسان العرب). اين كلمه، مفعول له و بيانگر علت پيدايش نعمت هايى است كه در آيات پيشين ذكر شد.

خالق نعمت هاى دنيوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 29 - 1

1 - خداوند ، آفريننده همه موهبت هاى موجود در زمين است .

هو الذى خلق لكم ما فى الأرض جميعاً

كلمه {جميعاً} به معناى كل است و بدل براى {ما} ى موصوله مى باشد.

خالق نور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 1 - 1

1 _ ستايش مخصوص خداوند آفريدگار آسمانها و زمين و پديدآورنده تاريكيها و نور است.

الحمد للّه الذى خلق السموت و الأرض و جعل الظلمت و النور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 2 - 1

1 _ تنها خداوند پديدآورنده آسمانها و زمين و برقرار كننده نور و ظلمت، آفريدگار آدمى است.

الحمد للّه الذى خلق . .. هو الذى خلقكم من طين

معرفه بودن مسنداليه {هو} و مسند {الذى} مفيد حصر است.

ربوبيت خالق آفرينش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 16 - 28

28_ ربوبيّت و ولايت تنها برازنده خالق هستى است .

أفاتخذتم من دونه أولياء . .. قل الله خ_لق كل شىء

سوگند به خالق آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شمس - 91 - 5 - 5

5 - سوگند خداوند به سازنده آسمان

و ما بنيها

چنانچه {ما} در {مابناها} موصول باشد، مراد از آن خداوند خواهد بود. آوردن {ما} در اين

موارد _ با توجّه به اين كه اين كلمه بيش از {من} موصول، ابهام دارد _ بيانگر اين است كه حقيقت موضوع و عظمت آن، قابل تعريف نيست.

سوگند به خالق مذكر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 3 - 2

2 - سوگند خداوند ، به آفريننده جنس نر و ماده

و ما خلق الذكر و الأُنثى

كلمه {ما} در {ما خلق}، مى تواند موصول و به معناى {من} باشد. در اين صورت مراد از آن، ذات بارى تعالى خواهد بود. اين كلمه به دليل ابهام بيشترى كه در مفاد آن هست، عظمت مصداق خود را بيشتر مجسم مى كند; زيرا دلالت دارد كه آن مصداق، غير قابل تعريف است.

سوگند به خالق مؤنث

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 3 - 2

2 - سوگند خداوند ، به آفريننده جنس نر و ماده

و ما خلق الذكر و الأُنثى

كلمه {ما} در {ما خلق}، مى تواند موصول و به معناى {من} باشد. در اين صورت مراد از آن، ذات بارى تعالى خواهد بود. اين كلمه به دليل ابهام بيشترى كه در مفاد آن هست، عظمت مصداق خود را بيشتر مجسم مى كند; زيرا دلالت دارد كه آن مصداق، غير قابل تعريف است.

شرايط خالق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 16 - 2

2_ لازمه خالقيت ، آگاهى به اسرار و نهفته هاى وجود مخلوق

و لقد خلقنا . .. و نعلم ما توسوس به نفسه

از اين كه خداوند، نخست مسأله خلقت را مطرح كرده و سپس

علم خويش به اسرار آدميان را بيان داشته، تلازم ياد شده استفاده مى شود.

علم غيب خالق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 16 - 2

2_ لازمه خالقيت ، آگاهى به اسرار و نهفته هاى وجود مخلوق

و لقد خلقنا . .. و نعلم ما توسوس به نفسه

از اين كه خداوند، نخست مسأله خلقت را مطرح كرده و سپس علم خويش به اسرار آدميان را بيان داشته، تلازم ياد شده استفاده مى شود.

غفلت از بى نظيرى خالق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 17 - 8

8- بى توجهى به غير قابل قياس بودن خالق با غير خالق ، مذموم و ناپسند است .

أفمن يخلق كمن لايخلق أفلاتذكّرون

فرعون و خالق آفرينش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 50 - 7

7 - فرعون و فرعونيان ، به تغاير بين خالق جهان و ربّ موجودات ، معتقد بودند .

من ربّكما . .. ربّنا الذى أعطى كلّ شىءء خلقه

در پاسخ به يك سؤال، سعى مى شود از يك مقدمه معلوم، براى معرفى مجهول استفاده شود. در جواب پرسش فرعون (من ربّكما)، موسى(ع) نيز از يك مقدمه معلوم استفاده كرده كه توصيف خداوند به خالقيت است، زيرا فرعون و پيروانش، به خالقيت خداوند معتقد بودند، و تنها ربوبيت، محور تفاوت و اختلاف آنان بوده است.

فرعونيان و خالق آفرينش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 50 - 7

7 - فرعون و فرعونيان ، به تغاير بين خالق

جهان و ربّ موجودات ، معتقد بودند .

من ربّكما . .. ربّنا الذى أعطى كلّ شىءء خلقه

در پاسخ به يك سؤال، سعى مى شود از يك مقدمه معلوم، براى معرفى مجهول استفاده شود. در جواب پرسش فرعون (من ربّكما)، موسى(ع) نيز از يك مقدمه معلوم استفاده كرده كه توصيف خداوند به خالقيت است، زيرا فرعون و پيروانش، به خالقيت خداوند معتقد بودند، و تنها ربوبيت، محور تفاوت و اختلاف آنان بوده است.

مدح خالق موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 44 - 8

8- وجود تمامى موجودات هستى ، خود تمجيد و ستايش آفريدگارشان است .

و إن من شىء إلاّ يسبّح بحمده

حمد و تسبيح موجودات براى خداوند تسبيح به زبان حال است. يعنى با هستى خود ثناگوى اند. به عبارت ديگر، اضافه {تسبيح} به موجودات، اضافه مجازى است نه حقيقى.

معبوديت خالق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 37 - 11

11 - عبادت و پرستش ، تنها شايسته آفريدگار جهان است ; و نه در شأن مخلوقات او .

و اسجدوا للّه الذى خلقهنّ إن كنتم إيّاه تعبدون

تقديم {إيّاه} بر {تعبدون} علاوه بر رعايت فاصله آيات، مى تواند براى حصر نيز باشد.

نقش خالق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 51 - 4

4- آفريننده هر چيز ، تواناترين و شايسته ترين فرد براى اداره و تدبير آن است .

أفتتخدونه و ذرّيّته أولياء من دونى . .. ما أشهدتّهم خلق السم_وت والأرض و لاخلق أ

خداوند، براى رد صلاحيت شياطين در ولىّ بودن، به

نقش نداشتن آنان در آفرينش استناد و در نقطه مقابل، بر ولىّ مطلق بودن خود با توجه به اين كه خود، آفريننده تمامى هستى است، تصريح كرده است. توجه به اين نكات، رساننده برداشت ياد شده است.

نقش خالق انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 51 - 8

8- حقيقت قادرى كه بار نخست انسان را آفريد ، قادر و توانا بر آفرينش مجدد اوست .

من يعيدنا قل الذى فطركم أوّل مرّة

نياز به خالق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 29 - 2

2 - خلق در بقاى خويش همانند اصل پيدايش ، همواره نيازمند و متكى به خالق خويش

يس_له من فى السم_وت و الأرض

فعل مضارع {يسئله}، مى نماياند كه خلق پس از تكوّن، بى نياز از خالق نمى باشند; بلكه همچنان در تمناى كسب فيض از مبدأ فياض اند.

ولايت خالق آفرينش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 101 - 16

16_ آفريننده هستى تنها حقيقت شايسته و توانمند براى سرپرستى و ولايت بر آدميان

فاطر السموت و الأرض أنت ولىّ فى الدنيا و الأخرة

يوسف(ع) پس از توصيف خداوند به پديد آورنده آسمانها و زمين (هستى) او را ولىّ خويش مى خواند تا به اين حقيقت اشاره كند كه: چون خدا خالق هستى است ، ولىّ و سرپرست است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 16 - 28

28_ ربوبيّت و ولايت تنها برازنده خالق هستى است .

أفاتخذتم من دونه أولياء . .. قل الله

خ_لق كل شىء

خالقيت از ديدگاه قرآن در تفسير راهنما

خالقيت

آثار ايمان به خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 36 - 3

3 - توجه و ايمان به آفرينش هستى به وسيله خداوند ، متقضى گردن نهادن به دستورات او

أم خلقوا السم_وت و الأرض

خداوند، براى به اطاعت واداشتن كافران، آنان را به خالقيت خويش تذكر داده است; زيرا پذيرش خالقيت خداوند، مسلتزم اطاعت او است.

آثار توحيد در خالقيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 56 - 8

8- توحيد در ربوبيت ، لازمه توحيد در خالقيت است .

بل ربّكم . .. الذى فطرهنّ

آيه شريفه، براى اثبات توحيد خداوند در ربوبيت، او را به صفت خالق جهان بودن توصيف كرده است. اين توصيف بيانگر اين است كه ميان توحيد در ربوبيت و توحيد در خالقيت، پيوند ناگسستنى وجود دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 70 - 5

5 - انحصار خالقيت ، اختيار و آگاهى مطلق و يكتايى به خداوند ، دليل انحصار شايستگى ستايش ها به او

ربّك يخلق ما يشاء و يختار . .. يعلم ... و هو اللّه لا إل_ه إلاّ هو له الحمد فى ا

از ارتباط ميان آيات گذشته _ كه بيانگر اوصاف خداوند بود _ و اين آيه برداشت ياد شده به دست مى آيد; زيرا ذكر انحصار ستايش ها به خداوند، نتيجه اوصاف ياد شده براى او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 3 - 10

10 - توانايى خداوند بر آفرينش هرچيزى و

انجام هر كارى و انحصار خالقيت و رازقيت به او ، نشانه يكتايى خدا و انحصار الوهيت به او است .

يزيد فى الخلق ما يشاء إنّ اللّه على كلّ شىء قدير. .. لا إل_ه إلاّ هو

جمله {لا إل_ه إلاّ هو} به منزله نتيجه براى مطالبى است كه در اين آيه و آيه قبل آمده است. گفتنى است كه محور آن، مسأله خالقيت و قدرت مطلق خداوند مى باشد.

آثار خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 78 - 4

4 - خالقيت و هدايت گرى خدا ، جلوه دوستى و مهر و محبت او به خلق

فإنّهم عدوٌّ لى إلاّ ربّ الع_لمين . الذى خلقنى فهو يهدين

جمله {الذى خلقنى. ..} تعليل بر آيه پيش و دليل براى دوست بودن خدا براى انسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 26 - 3

3 - آفريدگارى خداوند ، مستلزم مالكيت او بر آفريده هاى خويش است .

من خلق السموت و الأرض ليقولنّ اللّه . .. للّه ما فى السموت و الأرض

{للّه ما فى. ..} به منزله نتيجه آيه قبل است و به خاطر روشن بودن اش، از حرف عطف استفاده نشده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 22 - 3،7

3 - خالقيت خدا ، مقتضى عبادت كردن مخلوقات است .

و ما لى لا أعبد الذى فطرنى

برداشت ياد شده از آن جا است كه جمله {فطرنى} در مقام بيان تعليل براى جمله پيشين است.

7 - معاد و بازگشت به سوى خدا ، لازمه خالقيت

خدا نسبت به انسان ها است .

و ما لى لا أعبد الذى فطرنى و إليه ترجعون

ذكر خالقيت خدا نسبت به انسان ها در آغاز آيه و بيان معاد آنان پس از آن، مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 81 - 10

10 - آفرينش انبوه پديده هاى جهان و آگاهى همه جانبه از احوال آنها ، دليل و شاهد توانايى خداوند بر احياى مجدد انسان ها در روز قيامت

أوَليس الذى خلق السم_وت و الأرض بق_در على أن يخلق مثلهم بلى و هو الخلّ_ق العليم

يادآورى آفرينش و علم گسترده خداوند، در پايان آيه و در شرايطى كه آيه شريفه در مقام بيان توانايى خداوند بر احياى مجدد انسان ها است; مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 38 - 21

21 - تنها خالق جهان ، شايسته توكل و اتكا كردن بر او در عرصه هاى زندگى است .

لئن سألتهم من خلق السم_وت و الأرض ليقولنّ اللّه . .. قل حسبى اللّه عليه يتوكّل ا

از ارتباط ميان صدر آيه _ كه در آن از خالقيت خدا سخن رفته است _ با ذيل آن، برداشت ياد شده استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 27 - 5،6

5 - خداوند ، به دليل خالقيت و آفرينندگى اش ، شايسته عبادت و پرستش است .

إنّنى براء ممّا تعبدون . إلاّ الذى فطرنى

6 - هدايت انسان ها ، از شؤون خالقيت خداوند است

.

الذى فطرنى فإنّه سيهدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 33 - 4

4- آفرينش توانمندانه آسمان ها و زمين از سوى خداوند ، دليل قدرت او بر تجديد حيات مردگان

اللّه الذى خلق . .. و لم يعى بخلقهنّ بق_در على أن يحيى الموتى

آثار ذكر خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 3 - 22

22 _ توجه به خالقيت ، حاكميت ، ربوبيت و مدبر بودن خدا ، زمينه پيدايش روح بندگى و پرستش

اللّه الذى خلق . .. ثم استوى ... يدبر الأمر ... اللّه ربكم فاعبدوه أفلا تذكرون

از حرف {فاء} در {فاعبدوه} كه فاء تفريعيه است و دلالت مى كند بر اينكه ما بعد فاء، برگرفته از ما قبل مى باشد، برداشت فوق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 78 - 7

7 - توجه انسان به عامل پديدآورنده ( خالق ) و تنظيم كننده نظام حيات او ( هادى ) ، نخستين گام عقلانى و فطرى در جهت خداشناسى

الذى خلقنى فهو يهدين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه حضرت ابراهيم(ع) در معرفى پروردگار جهانيان براى بت پرستان، نخست به خالقيت خدا و سپس به هدايت گرى او در تنظيم نظام حيات بشرى، اشاره كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 184 - 2

2 - توجه به مقام والاى آفريدگار ، زمينه ساز تقواپيشگى و پرهيز از مخالفت با او

و اتّقوا الذى خلقكم

جلد -

نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 36 - 3

3 - توجه و ايمان به آفرينش هستى به وسيله خداوند ، متقضى گردن نهادن به دستورات او

أم خلقوا السم_وت و الأرض

خداوند، براى به اطاعت واداشتن كافران، آنان را به خالقيت خويش تذكر داده است; زيرا پذيرش خالقيت خداوند، مسلتزم اطاعت او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 18 - 5

5 - توجّه انسان به مراحل آفرينش خويش به دست خداوند ، بازدارنده او از كفران نعمت هاى الهى

ما أكفره . من أىّ شىء خلقه

در برداشت ياد شده، مراد از كفر _ در آيه قبل _ كفران نعمت دانسته شده است.

آثار عقيده به توحيد در خالقيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 87 - 4

4 - اعتقاد به يگانگى خالق ، مستلزم اعتقاد به يگانگى معبود و { ربّ }

يدعون من دونه . .. و لئن سألتهم من خلقهم ليقولنّ اللّه فأنّى يؤفكون

مشركان در ربوبيت الهى، قائل به شرك بودند و خداوند براى تبيين بطلان اعتقاد آنان، به ايشان يادآور شده كه شما معتقد به يگانگى خالق هستيد و پذيرش شرك در ربوبيت، با آن تناقض دارد.

آثار عقيده به خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 31 - 17

17 _ اعتقاد به رازقيت ، حاكميت ، حيات بخشى و تدبير مطلق خدا نسبت به امور جهان ، مقتضى تقواپيشگى است .

قل من يرزقكم . .. فسيقولون اللّه فقل أفلاتتقون

جلد - نام سوره

- سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 57 - 2،4

2 - اعتقاد به خالقيت خداوند ، ناسازگار با تكذيب معاد

نحن خلقن_كم فلولا تصدّقون

آيه شريفه درصدد اثبات معاد است. به اين صورت كه اگر قبول داريد كه ما شما را آفريده ايم، پس بايد بپذيريد كه مى توانيم بار ديگر پس از مرگ شما را زنده كنيم. بنابراين راهى براى تكذيب رستاخيز _ كه پيامبران ما از آن خبر داده اند _ نداريد.

4 - انكار معاد ، به رغم اعتقاد به خالقيت خداوند ، موضع گيرى نابخردانه و شايسته سرزنش

نحن خلقن_كم فلولا تصدّقون

سرزنش در آيه شريفه، متوجه كسانى است كه با وجود اعتقاد به خالقيت خداوند، در برابر موضوع معاد موضع گيرى ناباورانه داشتند.

آثار قدرت در خالقيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 79 - 3

3 - توانايى بر آفرينش هر چيزى ، دليل و شاهد امكانِ آفرينش مجدد آن است .

قل يحييها الذى أنشأها أوّل مرّة

برداشت ياد شده از آن جا است كه خداوند در پاسخ به كسانى كه احياى مجدد انسان ها را غير ممكن مى دانستند، مسأله آفرينش آغازين را مطرح كرده است. بنابراين از اين پاسخ مى توان قانون كلى ياد شده را به دست آورد.

اقرار به خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 50 - 8

8 - فرعون و پيروان او ، به خداى آفريننده هستى معترف بودند و ربوبيت او را انكار مى كردند .

من ربّكما . .. ربّنا الذى أعطى كلّ شىءء خلقه

الوهيت و خالقيت

جلد

- نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 91 - 3

3 - الوهيت و خالقيت ( خداوندگارى و آفريدگارى ) ، دو امر متلازم و انفكاك ناپذير

إذًا لذهب كلّ إل_ه بما خلق

قيد {بما خلق} بيانگر اين حقيقت است كه خداوندگارى، فرع بر آفريدگارى است; يعنى، تا يك موجودى خالق نباشد، نمى توان او را اله خواند. بنابراين اگر علاوه بر خداى متعال، خدايان ديگرى نيز وجود داشت، بايد هر خدايى آفرينشى جدا از آفرينش خدايان ديگرى مى داشت.

اهميت خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 29 - 1

1 - نياز خواهى پيوسته خلايق ، از پروردگار مقتدر و كرامت مند جهان هستى

ذو الجل_ل و الإكرام . .. يس_له من فى السم_وت و الأرض

ايمان به خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 21 - 6

6 - باور به خالقيت و ربوبيت خدا ، عامل گرايش انسان به بندگى اوست .

اعبدوا ربكم الذى خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 12 - 11

11 _ باور به خالقيت خداوند، مانع عصيان و تمرد نخواهد شد.

ما منعك ألا تسجد إذ أمرتك . .. خلقتنى من نار و خلقته من طين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 61 - 21

21_ باور به انحصار خالقيت به خداوند ، وادار كننده انسان به پرستش او و پرهيز از شرك و دورى از گناه و استغفار از گناهان گذشته است .

هو

أنشأكم من الأرض . .. فاستغفروه

برداشت فوق، از حرف {فاء} كه جمله {استغفروه . ..} را بر {هو أنشأكم ...} تفريع كرده است به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 2 - 5

5 - باور به خالقيت خداوند و كمال بخشى او ، زمينه ساز تسبيح نام او و پرهيز از همراه ساختن آن با هرگونه وصف نامناسب است .

سبّح اسم . .. الذى خلق فسوّى

بداهت خالقيت در معبود راستين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 20 - 4

4- خالق بودن و مخلوق نبودن براى الوهيت ، از بديهيات عقلى است .

و الذين يدعون من دون الله لايخلقون شيئًا و هم يخلقون

از اينكه در رد الوهيت معبودهاى مشركان، تنها به يادآورى اين نكته كه آنان توان آفرينشگرى ندارند و خود مخلوقند، پرداخته و استدلال نكرده است، حكايت از نكته ياد شده مى كند.

تداوم خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 8 - 5

5- خداوند ، پيوسته موجوداتى را پديد مى آورد كه انسان ها به آنها آگاهى ندارند .

خلق السموت و الأرض . .. خلق الإنس_ن ... و الأنع_م خلقها لكم ... و يخلق ما لاتعلم

از اينكه {خلق} را در فرازهاى قبلى به صورت ماضى و در عبارت اخير به صورت مضارع به كار برده است، مطلب فوق برداشت مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 40 - 8

8- خلق و آفرينش گرى خداوند ، مستمر

بوده و همه موجودات را به يك باره خلق نكرده است .

إنما قولنا لشىء إذا أردن_ه أن نقول له كن فيكون

{إذا} براى ظرف زمان مستقبل است و بر وقوع متعلق امر {كن} در آينده دلالت دارد، و نيز فعل {نقول} و {فيكون} به جاى {قلنا} و {كان} حاكى است كه آفرينش گرى خداوند در گذشته و به يك باره انجام نگرفته است; بلكه امرى ادامه دار است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 49 - 11

11 - خداوند ، همواره در حال آفرينش و فيض مداوم در پهنه هستى است .

يخلق ما يشاء يهب لمن يشاء إن_ثًا و يهب لمن يشاء الذكور

با توجه به افعال مضارع ({يخلق}، {يهب} و {يشاء}) كه بيانگر تجدد و تكرار فعل است، مى توان برداشت بالا را استفاده نمود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 29 - 7

7 - آفرينش مستمر الهى در هستى ، آفرينشى همواره بديع و جديد

كلّ يوم هو فى شأن

تفكر در خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 22 - 8

8 - خداوند ، به وجود آورنده روزى و فراهم آورنده اسباب معيشت براى انسانهاست .

فأخرج به من الثمرت رزقاً لكم

توحيد در خالقيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 22 - 2

2- يگانگى خداوند در آفرينش و در پاداش و كيفر دادن به انسان ها و نيز اعطاى نعمت ها ، مقتضى پرهيز از هرگونه شرك در عقيده و عمل

و جعلنا

الّيل و النهار . .. و كلّ إنس_ن ألزمن_ه ط_ئره ... لاتجعل مع الله إل_هًا

برداشت ياد شده با عنايت به دو نكته است: 1- جمله {لاتجعل مع الله إل_ها . ..} به منزله نتيجه براى آيات پيشين است و با پيام هاى اصلى آن آيات _ كه در سه محور ياد شده در برداشت فوق خلاصه مى شود _ مرتبط است. 2- اطلاق واژه {لاتجعل} كه شامل نهى از هرگونه شرك مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 51 - 6

6- خداوند ، در خلق و نيز تدبير و مديريت جهان ، يگانه است و شريكى ندارد .

أفتتّخذونه و ذرّيّته أولياء من دونى . .. ما أشهدتّهم خلق السم_وت والأرض

با استفاده از ارتباط دو آيه، تعبير {أولياء من دونى} اشاره به توحيد در تدبير و ولايت دارد و ضمير مفرد متكلم در {ما أشهدتّهم} توحيد در آفرينش را تبيين مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 61 - 12

12_ تنها خداوند ، ايجاد كننده و آفريننده انسان است .

هو أنشأكم من الأرض

تركيبهايى همانند {هو أنشأكم} و {أنا قمت} _ كه مبتدا در معنا ، فاعل است و خبر آن فعل مى باشد _ گاهى حاكى از تأكيد است و گاهى دلالت بر حصر دارد. قرينه هاى موجود در كلام ، تعيين كننده آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 16 - 20،21،24

20_ خداوند در آفريدن موجودات هيچ شريكى ندارد .

أم جعلوا لله شركاء خلقوا كخلقه

21_ غير خدا هيچ

آفرينش و آفريده اى ندارد .

أم جعلوا لله شركاء خلقوا كخلقه

24_ خداوند خالق و آفريننده همه پديده هاست .

قل الله خ_لق كل شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 86 - 1

1- خداوند ، تنها آفريننده داناست .

إن ربّك هو الخلّ_ق العليم

معرفه آورده شدن مبتدا و خبر و نيز آمدن ضمير فصل {هو} دلالت بر حصر مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 3 - 5

5- خداوند ، برتر و فراتر از آن است كه بتوان براى او شريكى در آفرينش تصور كرد .

خلق السموت و الأرض بالحق تع_لى عمّا يشركون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 7 - 11

11- آفرينش موجودات و تأمين نيازمندى هاى جسمى و روحى آنان ، دليل بر توحيد ربوبى و خالقيت خداوند است .

خلق السموت . .. تع_لى عمّا يشركون ... خلق الإنس_ن ... و الأنع_م خلقهالكم ... إن

آوردن كلمه {ربّ} بعد از بيان آفرينش آسمانها و زمين و آفرينش انسان و حيوانات از سوى خداوند، بيانگر توحيد ربوبى است; كما اينكه اسناد آفرينش همه موجودات به خود بيان توحيد در خالقيت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 50 - 3

3 - آفريننده همه موجودات و هدايتگر آنها در مسير خويش ، خداوند است .

أعطى كلّ شىء خلقه ثمّ هدى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 33 - 1،5

1- تنها خداوند ، آفريننده شب و روز و

خورشيد و ماه است .

و هو الذى خلق الّيل والنهار والشمس والقمر

5- آفرينش و تدبير جهان از جانب خداوند ، دو اصل تفكيك ناپذير در جهان بينى توحيدى است .

و ما خلقنا السماء . .. و جعلنا ... و هو الذى خلق ... كلّ فى فلك يسبحون

سياق آيات در مقام ردّ انديشه مشركان است كه براى خداوند مقام خالقيت، و براى خدايان خويش مقام تدبير قائل بودند و خداوند در آيات پيشين مقام تدبير و در اين آيه مقام آفرينش را به خود نسبت داده و جدايى آن دو مقام را مردود دانسته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 73 - 8

8 - خدا ، آفريدگار بى همتا و پروردگار يگانه سراسر هستى است .

إنّ الذين تدعون من دون اللّه لن يخلقوا ذبابًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 60 - 1

1 - خدا ، آفريدگار يگانه آسمان ها و زمين

أمّن خلق السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 64 - 2

2 - خداى يگانه ، آغازگر آفرينش انسان و بازگرداننده وى در روز رستاخيز

أمّن يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

مفسران برآنند كه مراد از {إعاده} بازگرداندن در روز قيامت است. بنابراين مراد از {الخلق} آفرينش انسان خواهد بود; يعنى، كيست آن كه آفرينش انسان را آغاز مى كند، آن گاه در آخرت او را برمى گرداند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 54 - 3

3 - خداوند ، تنها آفريننده انسان

ها است .

اللّه الذى خلقكم

معرفه بودن مبتدا و خبر اختصاص و حصر را مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 11 - 3

3 - همه عالم آفريده خداوند است و هيچ كس ، جز او در آن نقش نداشته است .

ه_ذا خلق اللّه فأرونى ماذا خلق الذين من دونه

جمله {ه_ذا خلق اللّه} اشاره به خلق آسمان ها و زمين و كوه ها و جنبدگان و آب و گياهان _ كه در آيه قبل، از آنها سخن رفته است و مجموعه آنها، عالم را تشكيل مى دهند _ دارد. بنابراين، مراد از آن، آفرينش همه عالم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 25 - 14

14 - ستايش غيرخدا در عين عقيده به توحيد ، ناشى از جهل و بى دانشى است .

قل الحمد للّه بل أكثرهم لايعلمون

متعلق {لايعلمون} حذف شده و به قرينه مقام مى توان گفت، مراد اين است كه اكثر مشركان، اين حقيقت را نمى فهمند كه {ستايش مخصوص خالق و آفريدگار جهان است. } و در اثر اين نادانى، غير خداوند خالق را ستايش مى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 26 - 9

9 - هيچ كس در خالقيت و مالكيت ، و در نتيجه ، مديريت خداوند بر عالم ، شريك او نيست . *

من خلق السموت و الأرض . .. للّه ما فى السموت و الأرض إنّ اللّه هو الغنىّ

بيان اعتراف مشركان به توحيد در خالقيت خداوند و سپس تبيين مالكيت انحصارى او برپديده

هاى عالم و اعلام بى نيازى مطلق او، مى تواند بيان كننده اين باشد كه در تدبير عالم نيز شريكى ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 4 - 8

8 - خلق و تدبير جهان ، نشأت يافته از مبدأ واحد است .

اللّه الذى خلق . .. ثمّ استوى على العرش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 3 - 4،6

4 - تنها خداوند ، خالق جهان و روزى دهنده انسان ها است .

هل من خ_لق غير اللّه يرزقكم من السماء و الأرض

6 - به يادآوردن نعمت هاى خداوند ، موجب درك يگانگى خالقيت و رازقيت و اعتراف به آن است .

اذكروا نعمت اللّه عليكم هل من خ_لق غير اللّه يرزقكم

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه آيه شريفه، پيش از طرح مسأله خالقيت و رازقيت انحصارى خداوند، به ياد آوردن نعمت هاى الهى را توصيه كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 71 - 5

5 - آفرينش ، مخصوص خدا است و او در آفرينش جهان هيچ شريكى ندارد .

أوَلم يروا أنّا خلقنا لهم ممّا عملت أيدينا أنع_مًا

تأكيد خداوند بر آفريدگارى خويش (أنّا خلقنا) و نيز جلوه قدرت خود دانستن پديده هاى جهان (ممّا عملت أيدينا أنعاماً) گوياى برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 62 - 1

1 - خداوند ، آفريننده هر چيزى است .

اللّه خ_لق كلّ شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه -

فيش

16 - غافر - 40 - 62 - 3

3 - خداوند ، خالق همه چيز است .

خ_لق كلّ شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 9 - 10

10 - تنها آفريننده زمين ، پروردگار و مدبر عالم هستى است .

لتكفرون بالذى خلق الأرض . .. ذلك ربّ الع_لمين ${ذلك} به قرينه مقام خبر مقدم و {ر

{ذلك} به قرينه مقام خبر مقدم و {ربّ العالمين} مبتداى مؤخر است و تقديم خبر بر مبتدا مفيد حصر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 37 - 12

12 - توحيد در خالقيت ، زمينه ساز توحيد در عبوديت

و اسجدوا للّه الذى خلقهنّ إن كنتم إيّاه تعبدون

آيه شريفه به اين نكته اشاره دارد كه در پرتو تصحيح مبانى انديشه اى، مى توان بر گرايش هاى وجودى تأثير گذاشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 9 - 4،5

4 - مشركان مكه ، گرفتار شرك در زمينه هايى غير از زمينه خالقيت خداوند

و لئن سألتهم من خلق

5 - اصل توحيد و يگانگى آفريدگار هستى ، امرى بديهى و مورد پذيرش فطرت تمامى آدميان

ليقولنّ خلقهنّ العزيز العليم

از اعتراف مشركان به يگانگى آفريدگار جهان هستى، مطلب ياد شده استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 45 - 3

3 - زوجيت ( مردى و زنى ) در ميان بشر ، داراى اهميت و زمينه ساز پى بردن به خالقيت يگانه خداوند

و أنّه خلق الزوجين الذكر و الأُنثى

از اين كه خداوند، مسأله

زوجيت را به انسان تذكر داده و وحدت خالق رادر اين زمينه يادآورى نموده است; مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 59 - 2

2 - نقش منحصر به فرد خداوند ، در ايجاد و آفرينش انسان از منى در رحم

أفرءيتم ما تمنون . .. أم نحن الخ_لقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 72 - 2

2 - تنها خداوند ، قادر بر آفرينش درخت آتش زنه

أم نحن المنش_ون

مسند محلى به {ال} {المنشئون} مفيد حصر است.

خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 2 - 10

10 _ { عن ابى عبداللّه ( ع ) فى قوله : { الحمد للّه } قال : الشكر للّه و فى قوله { رب العالمين } قال : خالق المخلوقين . . . ;

از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود: {الحمد للّه} يعنى شكر مخصوص خداست و {رب العالمين} يعنى، آفريننده مخلوقات . ..}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 21 - 3

3 - خداوند ، آفريننده همه انسان هاى موجود و پيشينيان آنان است .

اعبدوا ربكم الذى خلقكم و الذين من قبلكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 29 - 1،2،6

1 - خداوند ، آفريننده همه موهبت هاى موجود در زمين است .

هو الذى خلق لكم ما فى الأرض جميعاً

كلمه {جميعاً} به معناى كل است و بدل براى {ما} ى موصوله مى

باشد.

2 - خداوند ، مواهب زمين را براى انسان ها و در راستاى منافع آنان آفريد .

هو الذى خلق لكم ما فى الأرض جميعاً

برداشت فوق با استفاده از لام انتفاع در {لكم} به دست آمده است.

6 - خداوند در پى آفرينش مواهب زمين ، به معتدل ساختن آسمان پرداخت .

ثم استوى إلى السماء فسويهن

{إستواء} (مصدر استوى) آن گاه كه به {الى} متعدى شود، به معناى: روى آوردن و قصد كردن، است. جمله {فسواهن} (آسمانها را معتدل ساخت) هدف روى آوردن را بيان مى كند; يعنى: {استوى الى السماء لتسويتهن; خداوند به آسمانها روى كرد (اراده كرد) تا آنها را به اعتدال رساند}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 30 - 1

1 - خداوند بعد از آفرينش آسمان ها و مواهب زمين ، به خلقت انسان پرداخت ، تا او را به منصب خلافت برساند .

خلق لكم ما فى الأرض . .. و إذ قال ربّك للملئكة إنى جاعل فى الأرض خليفة

با توجه به آيه 34 از همين سوره و آيات ديگرى كه درباره خلقت آدم (ع) است، مى توان گفت: سخن خداوند با فرشتگان درباره آدم، قبل از خلقت وى بوده است. بنابراين {إنى جاعل فى الأرض خليفة} علاوه بر بيان خلافت آدم(ع) دلالت بر آفرينش او نيز دارد; يعنى: مى خواهم ]موجودى[ بيافرينم و او را خليفه قرار دهم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 54 - 16

16 - خداوند ، آفريننده انسانهاست .

فتوبوا إلى بارئكم . .. ذلكم خير لكم عند بارئكم

جلد - نام سوره - سوره

- آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 117 - 6،7،8،9،10،11،12

6 - خداوند ، بر پديدآوردن هر آنچه كه بخواهد و هر آنچه تقدير كرده ، تواناست .

إذا قضى أمراً فإنما يقول له كن فيكون

7 - آفرينش هر موجود در گرو تقدير خدا و فرمان او به تحقق آن است .

إذا قضى أمراً فإنما يقول له كن فيكون

8 - فرمان خدا بر پديد آمدن هر چيز ، كافى در تحقق يافتن آن است .

فإنما يقول له كن فيكون

حصر در جمله {إنما يقول . ..} گوياى برداشت فوق است.

9 - خداوند ، در ايجاد اشيا بى نياز از استخدام وسايط است .

إذا قضى أمراً فإنما يقول له كن فيكون

10 - اقتدار خداوند بر ايجاد { هر آنچه كه اراده كند } ، دليل بر منزه بودنش از اختيار كردن فرزند و نياز داشتن به آن است .

قالوا اتخذ اللّه ولداً سبحنه بل . .. و إذا قضى أمراً فإنما يقول له كن

برداشت فوق بر اين اساس است كه: جمله {و إذا قضى أمراً . ..} نيز، همانند فرازهاى قبل، دليل و برهان براى تنزيه خدا از داشتن فرزند باشد.

11 - سدير صيرفى مى گويد : شنيدم حمران بن اعين از امام باقر ( ع ) از سخن خداوند { بديع السماوات و الأرض } سؤال نمود ، امام فرمودند : { ان اللّه ابتدع الاشياء بعلمه كل ها على غير مثال كان قبله فابتدع السماوات و الأرضين و لم يكن قبلهن سماوات و لاأرضون . . . ;

خداوند، تمام اشيا را با علم خود آفريد، بدون اينكه سابقاً مشابهى داشته باشند و آسمانها و زمينها

را آفريد در حالى كه قبل از آن آسمانها و زمينهايى نبود . ..}.

12 - صفوان بن يحيى مى گويد از امام رضا ( ع ) از اراده خدا سؤال كردم ، امام فرمود : { . . . فارادة اللّه الفعل لاغير ذلك ، يقول له : { كن فيكون } بلا لفظ و لانطق بلسان و لاهمة و لاتفكر و لاكيف لذلك كما انه لاكيف له ;

. .. اراده خدا عين فعل اوست نه چيز ديگر و هنگامى كه خدا فرمان وجود چيزى را صادر كند، به او مى گويد {موجود باش} و به دنبال اين فرمان آن چيز موجود مى شود بدون آنكه لفظى و گفتارى يا قصد و فكرى از او صادر شود و اراده خدا از مقوله كيف نيست، همان طور كه خداوند داراى كيفيت نيست}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 164 - 1،13

1 - آسمان ها و زمين ( هستى ) آفريده هاى خداوند يكتاست .

إن فى خلق السموت و الأرض

13 - خداوند احياء كننده زمين ، ايجاد كننده موجودات زنده در آن و منتشر سازنده آنها در سراسر گيتى است .

فأحيا به الأرض . .. و بث فيها من كل دابة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 228 - 8

8 _ خداوند ، آفريننده هر چيزى است كه در رحم به وجود مى آيد . ( خون ، جنين و . . . . )

ما خلق اللّه فى ارحامهنّ

با توجّه به لفظ {ما} كه خود، جنين و . .. را شامل

مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 59 - 7

7 _ قول و فرمان خداوند ، عين ايجاد اوست .

ثم قال له كن فيكون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 1 - 4،6،7

4 _ خداوند ، آفريننده انسان ها از شخص واحد ( آدم )

ربّكم الّذى خلقكم من نفس واحدة

6 _ خداوند ، آفريننده همسر اولين انسان ( حضرت آدم ) ، از او

خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها

برداشت فوق بر اين مبناست كه {من} نشويّه باشد ; يعنى: آفرينش حوّا از آدم نشأت گرفته است. صدر آيه كه فرمود: {من نفس} و نفرمود: {من نفسين} اين معنا را تأييد مى كند. مؤيّد برداشت فوق، فرمايش امام صادق (ع) است كه فرمود: اِنّ اللّه خلق آدم من الماء و الطين ... و خلق حوّا من آدم ... .

_______________________________

كافى، ج 5، ص 337، ح 4 ; نورالثقلين، ج 1، ص 434، ح 16.

7 _ خداوند ، آفريننده همسر اولين انسان ( حضرت آدم ) از جنس او

و خلق منها زوجها

مؤيّد برداشت فوق، فرمايش امام باقر (ع) به نقل از رسول اللّه (ص) است كه درباره خلقت حوّا فرمود: اِنّ اللّه تبارك و تعالى قبض قبضةً من طين فخلطها بيمينه . .. فخلق منها آدم و فضلت فضلة من الطين فخلق منها حوّا.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 216، ح 7 ; نورالثقلين، ج 1، ص 429، ح 6.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 17 - 24،26

24 _ خداوند

، آنچه را بخواهد مى آفريند .

يخلق ما يشاء

26 _ خالقيت مطلق الهى ، اساس مالكيت مطلق اوست .

للّه ملك السموت و . .. يخلق ما يشاء

بنابر اينكه {يخلق ما يشاء} تعليل براى {لله ملك السموت} باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 2 - 1

1 _ تنها خداوند پديدآورنده آسمانها و زمين و برقرار كننده نور و ظلمت، آفريدگار آدمى است.

الحمد للّه الذى خلق . .. هو الذى خلقكم من طين

معرفه بودن مسنداليه {هو} و مسند {الذى} مفيد حصر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 3 - 10

10 _ چون خداوند خالق است، بر مخلوق خويش آگاهى كامل دارد.

هو الّذى خلقكم من طين . .. يعلم سركم و جهركم و يعلم ما تكسبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 12 - 8

8 _ آفرينش هستى و ديگر افعال خداوند بر پايه رحمت جهانشمول اوست.

لمن ما فى السموت . .. كتب على نفسه الرحمة

چون خداوند رحمت را بر خود واجب كرده، هر كارى از او صادر گردد جز رحمت نخواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 14 - 5،12

5 _ خداوند ابداع كننده آسمانها و زمين، بدون الگو و نمونه قبلى

قل أغير اللّه أتّخد وليا فاطر السموت و الأرض

{فطر} به معناى ايجاد و اختراع است.

12 _ پذيرش ولايت خالق روزى دهنده بى نياز، حكم فطرت و عقل است.

قل أغير اللّه أتّخد وليا فاطر السموت و الأرض و هو يطعم و لا

يطعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 73 - 3

3 _ خداوند آسمانهاى متعددى در اين جهان آفريده است.

خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 79 - 4

4 _ خداوند يگانه، پديدآورنده آسمانها و زمين است.

فطر السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 95 - 5

5 _ خداوند از نهاد موجودات جاندار، موجوداتى بى جان و فاقد حيات پديد مى آورد.

إن الله . .. و مخرج الميت من الحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 98 - 1،2

1 _ پديدآورنده آدميان، تنها خداوند است.

و هو الذى أنشأكم من نفس وحدة

2 _ خداوند تمامى آدميان و نژادها و تيره هاى مختلف آن را از يك شخص (آدم) آفريده است.

و هو الذى أنشأكم من نفس وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 100 - 3

3 _ جنيان (نيروها و موجودات پنهان) مخلوق خداوند هستند.

و جعلوا لله شركاء الجن و خلقهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 101 - 2،6،7،11

2 _ خداوند ايجادكننده آسمانها و زمين از كتم عدم است.

بديع السموت و الأرض

6 _ ابداع كننده هستى (خداوند) سزاوار تسبيح و منزه از داشتن شريك و فرزند است.

سبحنه و تعلى عما يصفون. بديع السموت و الأرض

7 _ خداوند آفريننده همه موجودات است.

و خلق كل شىء

11 _ انحصار آفرينش هستى به خدا، دليل بى نيازى او

از فرزند و شريك است.

أنى يكون له ولد . .. و خلق كل شىء و هو بكل شىء عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 102 - 1،4،8

1 _ تنها خداى مبدع آسمانها و زمين و آفريننده هستى و بى نياز از شريك و فرزند، شايسته پروردگارى آدميان است.

بديع السموت . .. ذلكم الله ربكم لا إله إلا هو

در آيه گذشته، صفات متعددى براى خداوند ذكر گرديد و {ذلكم} در اين آيه اشاره به خداوند، با تمامى صفات مذكور در آيه پيشين، است.

4 _ خداوند آفريدگار هر موجودى است.

ذلكم الله . .. خلق كل شىء

8 _ توجه به انحصار ربوبيت و خالقيت خداوند برانگيزنده آدمى به پرستش اوست.

ذلكم الله ربكم لا إله إلا هو خلق كل شىء فاعبدوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 141 - 1،2،6

1 _ پديد آورنده باغهايى كه برخى (چون تاك) برافراشته بر پايه ها (داربست) و برخى ايستاده بر ساق و يا نشسته بر زمينند، خداوند است.

و هو الذى أنشأ جنت معروشت و غير معروشت

{عرش} به معناى سقف است و {جنات معروشات} باغهايى است كه با داربست و مانند آن سقفى براى درختان انگور فراهم مى آورند. در لسان العرب آمده است: {المعروشات، الكروم و العرش ما عرشته به}.

2 _ خداوند پديد آورنده باغستانها، درختان خرما و كشتزارهاست.

و هو الذى أنشأ جنت . .. و النخل و الزرع

6 _ خداوند، پديد آورنده درختان همگون و ناهمگون زيتون و انار است.

و هو الذى أنشأ . .. و الزيتون و الرمان متشبها و غير متشبه

جلد -

نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 142 - 1

1 _ خداوند، آفريننده برخى از چهارپايان براى باركشى و برخى براى خوراك و پوشاك است.

و هو الذى أنشأ . .. و من الأنعم حمولة و فرشا

{فرشا} در قبال {حمولة} قرار گرفته كه بيانگر گروه ديگرى از چهارپايان است. يعنى حيواناتى كه از پوست آنها مى توان به عنوان فرش استفاده كرد يا به جهت كوچكى جثه و نزديك بودن به زمين بدانها فرش اطلاق شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 143 - 1

1 _ خداوند، آفريننده هشت نر و ماده از گوسفند و بز و شتر و گاو براى بهره بردارى آدميان

ثمنية ازوج من الضأن اثنين

{ثمانية أزواج} مى تواند بدل براى {حمولة و فرشا} باشد كه خود مفعول {أنشأ} مى باشند. در اين صورت معناى آيه چنين مى شود: {أنشأ من الأنعام ثمانية أزواج}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 144 - 1

1 _ خداوند شتر و گاو نر و ماده را براى بهره بردارى انسان آفريده است.

و هو الذى أنشأ . .. و من الإبل اثنين و من البقر اثنين قل ءالذكرين حرم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 11 - 1،3

1 _ خداوند، خالق همه انسانهاست.

و لقد خلقنكم

3 _ خداوند، مبدأ و منشأ انسانها (آدم) را آفريد و سپس به او صورت انسانى عطا كرد.

و لقد خلقنكم ثم صورنكم ثم قلنا للملئكة اسجدوا لأدم

{خلقناكم} (شما را در گذشته آفريديم)، خطاب به

همه انسانهاست و چون همه انسانها پيش از فرمان سجده بر آدم آفريده نشده بودند، معلوم مى شود آن جمله ناظر به آفرينش چيزى است كه مى توانسته مبدأ همگان باشد و به همين لحاظ آفرينش او آفرينش همه انسانها شمرده شده است فراز بعد (ثم قلنا . ..) مى رساند كه آن چيز همان شد كه به {آدم ابوالبشر} معروف است. قابل ذكر است كه دلالت آيه بر اين كه خود آن مبدأ ياد شده آدم(ع) شده باشد به صورت احتمال مطرح است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 12 - 10

10 _ ابليس معتقد به خداوند و خالقيت او

خلقتنى من نار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 32 - 1

1 _ خداوند، پديدآورنده زينتها و روزيهاى پاكيزه

زينة الله التى أخرج لعباده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 54 - 1

1 _ خداوند ، آفريدگار آسمان ها و زمين و پروردگار راستين انسانهاست .

إن ربكم اللّه الذى خلق السموت و الأرض فى ستة أيام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 179 - 2

2 _ خداوند بسيارى از انسان ها و جنيان را براى ورود به دوزخ آفريد .

و لقد ذرأنا لجهنم كثيراً من الجن و الإنس

{ذرأ} (مصدر ذرأنا) به معناى آفريدن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 185 - 7

7 _ خداوند آفريدگار همه موجودات و داراى سلطه اى كامل بر آنهاست .

أو

لم ينظروا فى ملكوت . .. ما خلق اللّه من شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 189 - 1

1 _ خداوند ، آفريننده همه انسانهاست .

هو الذى خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 3 - 4،19

4 _ خدا ، آفريدگار آسمان ها و زمين است .

الذى خلق السموت و الأرض

19 _ تنها خداوندِ خالقِ مدبر ، پروردگار انسان ها و شايسته پرستش است .

اللّه الذى خلق . .. ثم استوى ... يدبر الأمر ... ذلكم اللّه ربكم فاعبدوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 4 - 4،5،9

4 _ خدا ، مبدأ پيدايش جهان آفرينش است .

إنه يبدؤا الخلق

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از {الخلق} تمام پديده هاى هستى باشد.

5 _ خدا ، مبدأ پيدايش انسان است .

إنه يبدؤا الخلق

مصداق مورد نظر از {الخلق} به قرينه جمله {ليجزى الذين آمنوا . .. } انسان است.

9 _ توانايى خدا بر پديد آوردن جهان و انسان ، نشانه توانمندى او بر ايجاد رستاخيز است .

إنه يبدؤا الخلق ثم يعيده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 6 - 5

5 _ خدا ، آفريننده تمامى پديده هاى جهان هستى است .

و ما خلق اللّه فى السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 31 - 11

11 _ خداست كه پيوسته موجود زنده را از جسم مرده و مرده را از جسم زنده پديد مى

آورد .

و من يخرج الحى من الميت و يخرج الميت من الحى . .. فسيقولون اللّه

به كارگيرى فعل مضارع در {يخرج الحى} و {يخرج الميت} بيانگر استمرار پيدايش مرگ و حيات است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 32 - 1

1 _ رازقيت ، حاكميت ، حيات بخشى و تدبير خداوند نسبت به كار جهان ، جلوه هاى روشنى از ربوبيت خدا بوده و اعتقاد به آن ، مستلزم ايمان به پروردگارى بى شريك است .

قل من يرزقكم من السماء . .. فذلكم اللّه ربكم

تفريع جمله {ذلكم اللّه ربكم} با {فا}ى نتيجه، در آيه پيش (قل من يرزقكم . ..) بيانگر اين حقيقت است كه: با وجود اعتقاد به رازقيت خدا، حاكميت او بر قوا و حواس آدمى، خالقيت نسبت به جاندار و بى جان و تدبير او نسبت به امور جهان; ايمان به ربوبيت مطلق خدا ضرورى بوده و مجالى براى پندارپروردگارى غير او باقى نمى ماند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 7 - 1

1_ خداوند ، آفريننده آسمان ها و زمين است .

هو الذى خلق السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 51 - 8

8_ خداوند ، آفريننده و خالق انسانهاست .

إن أجرى إلاّ على الذى فطرنى

{فطر} (مصدر فطرنى); يعنى ، آفريدن چيزى كه سابقه وجودى نداشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 61 - 12

12_ تنها خداوند ، ايجاد كننده و آفريننده انسان است .

هو أنشأكم

من الأرض

تركيبهايى همانند {هو أنشأكم} و {أنا قمت} _ كه مبتدا در معنا ، فاعل است و خبر آن فعل مى باشد _ گاهى حاكى از تأكيد است و گاهى دلالت بر حصر دارد. قرينه هاى موجود در كلام ، تعيين كننده آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 119 - 3

3_ خداوند ، آفريدگار و خالق انسانهاست .

و لذلك خلقهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 101 - 12

12_ خداوند پديد آورنده آسمان ها و زمين

فاطر السموت و الأرض

{فاطر} به معناى آفريننده و پديد آورنده است. اين كلمه در آيه شريفه مناداست ; يعنى: {يافاطر السموت}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 3 - 3

3_ خداوند ، آفريننده گياهان و ميوه جات در زمين

و من كل الثمرت جعل فيها زوجين اثنين

{ثمرات} (جمع ثمرة) به معناى ميوه ها و نيز درختان است (برگرفته شده از قاموس المحيط).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 12 - 4

4_ خداوند پديد آورنده ابر هاى سنگين پرباران

و ينشىء السحاب الثقال

{انشاء} (مصدر ينشىء) به معناى خلق كردن و پديد آوردن است. {سحاب} (جمع سحابة) به معناى ابرهاى باران زاست و {ثقال} نيز جمع ثقيل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 16 - 24،25

24_ خداوند خالق و آفريننده همه پديده هاست .

قل الله خ_لق كل شىء

25_ خداوند آفريننده چيزهايى كه اهل شرك آنها را معبود ها و خدايان خويش

پنداشته اند .

أم جعلوا لله شركاء . .. قل الله خ_لق كل شىء

از مصداقهاى مورد نظر براى {شىء} معبودهاى اهل شرك است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 1

1_ موجوديّت انسان ها و دستاوردهايشان و نيز تدبير امور آنان به دست خداوند است .

أفمن هو قائم على كل نفس بما كسبت

از معانى {قائم بودن بر كسى} در اختيار داشتن شؤون آن كس، تدبير امور او و قوام بخشيدن به وى است. حرف {باء} در {بماكسبت} به معناى {مع} مى باشد و مراد از {من هو...} خداوند متعال است. بنابراين مفاد {من هو قائم...} اين است كه: خداوند قوام بخش انسانها و هر آنچه به دست آورده اند مى باشد و او شؤون ايشان را اداره و تدبير مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 10 - 7

7- خداوند ، پديد آورنده آسمان ها و زمين ( عالم آفرينش ) است .

أفى الله شكّ فاطر السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 19 - 1،10

1- خداوند ، آسمان ها و زمين را هدفمند و بر اساس حكمت آفريد .

ألم تر أن الله خلق السموت و الأرض بالحقّ

{حق} در برابر باطل (بيهوده) است و مراد از آن، اين است كه فاعل حق براى كارش هدفى پسنديده در نظر دارد.

10- خداوند داراى قدرت لازم براى ايجاد پديده ها و از بين بردن برخى و آوردن برخى ديگر به جاى آنان

ألم تر أن الله خلق السموت و الأرض بالحقّ إن

يشأ يذهبكم و يأت بخلق جديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 32 - 1

1- تنها خداوند ، خالق و آفريننده آسمان ها و زمين و نازل كننده باران از آسمان است .

الله الذى خلق السموت و الأرض و أنزل من السّماء ماء

معرفه بودن مسنداليه و مسند، يعنى {الله} و {الذى خلق . ..}، دلالت بر حصر مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 26 - 1

1- خداوند ، پديد آورنده انسان ها از گِل خشكيده

و لقد خلقنا الإنسن من صلصل من حمإ مسنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 27 - 1

1- خداوند ، جنيان را از آتش داراى باد هاى سوزان آفريد .

و الجانّ خلقن_ه من قبل من نار السموم

{سموم} در لغت به معناى باد سوزان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 28 - 6

6- خداوند ، انسان را از گِلى خشكيده ، سياه ، بد بو و متغير آفريده است .

و إذ قال ربّك للمل_ئكة إنى خلق بشرًا من صلص_ل من حمإ مسنون

{صلصال} در لغت، به معناى صداى برخاسته از شىء خشك و {حمأ} به معناى گِل سياه و بد بو و {مسنون} به معناى متغير است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 29 - 1،2،17

1- خداوند ، اجزاى انسان را متناسب و آن گونه كه شايسته و سزاوار اوست ، آفريده است .

إنى خ_لق بشرًا . .. فإذا سوّيته

{تسوية}

به معناى قرار دادن شىء به گونه اى است كه هر جزئى از آن، در جايگاه شايسته خود قرار گرفته باشد.

2- خداوند ، پس از پديد آوردن بدن انسان با اجزاى متناسب از گِل خشكيده ، در او روح دميد و او را حيات بخشيد .

فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى

17- { عن أبى عبدالله ( ع ) فى قوله عزّوحلّ : { فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى } قال : إن الله عزّوحلّ خلق خلقاً و خلق روحاً ثم أمر ملكاً فنفخ فيه . . . ;

از امام صادق(ع) در باره سخن خداوند عزّوحلّ {فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحى} روايت شده است كه فرمود: همانا خداى عزّوحلّ بدنى و روحى را آفريد و به فرشته اى امر كرد تا روح را در آن بدن دميد. ..}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 33 - 7

7- خداوند ، انسان را از گِلى خشكيده ، سياه ، بد بو و متغير آفريده است .

لبشر خلقته من صلص_ل من حمإ مسنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 85 - 1

1- خداوند آسمان ها ، زمين و موجودات در فضا را بر اساس حق ( حكيمانه و با مقصودى صحيح ) آفريد .

و ما خلقنا السموت و الأرض و ما بينهما إلاّ بالحقّ

يكى از موارد كاربرد واژه {حق} جايى است كه كارى به مقتضاى حكمت و بر اساس مصلحت انجام پذيرفته باشد (مفردات راغب). برداشت فوق بر اساس اين كاربرد است.

جلد - نام سوره - سوره -

آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 86 - 1

1- خداوند ، تنها آفريننده داناست .

إن ربّك هو الخلّ_ق العليم

معرفه آورده شدن مبتدا و خبر و نيز آمدن ضمير فصل {هو} دلالت بر حصر مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 3 - 1

1- آفريننده آسمان ها و زمين ( جهان هستى ) ، خداوند است .

خلق السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 4 - 1

1- خداوند ، خالق و آفريننده انسان است .

خلق الإنس_ن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 5 - 1

1- خداوند ، خالق و آفريننده انعام ( گاو ، شتر و گوسفند ) است .

و الأنع_م خلقها لكم

{نعم} در لغت تنها به شتر گفته مى شود; زيرا كه بزرگ ترين نعمتها در نزد عرب است، ولى جمع آن {أنعام} به شتر، گاو و گوسفند گفته مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 8 - 1

1- خداوند خالق و آفريننده اسب ، استر و الاغ است .

و الأنع_م خلقها لكم . .. و الخيل و البغال و الحمير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 17 - 1

1- خداوند ، خالق و آفريننده تمام موجودات است .

خلق السموت و الأرض . .. خلق الإنس_ن ... و الأنع_م خلقها لكم ... ويخلق ما لاتعلمو

از اينكه پس از بيان آفريده هاى مختلف فرمود: آيا كسى كه خلق مى كند

نظير كسى است كه خلق نمى كند، استفاده مى شود كه او خالق همه چيز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 48 - 7

7- پديد آمدن اجسام سايه دار و گردش آن سايه ها ، به دست خداوند است .

أو لم يروا إلى ما خلق الله من شىء يتفيّؤا ظل_له عن اليمين و الشمائل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 51 - 10

10- از نيستى به هستى آوردن ، خود بهترين دليل قدرت خدا بر هستى دوباره است .

من يعيدنا قل الذى فطركم أوّل مرّة

با توجه به معناى {فطر} _ كه پديد آوردن از نيستى به هستى است _ برداشت فوق استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 7 - 1

1- پديده هاى روى زمين و مظاهر طبيعت ، آفريده هاى خداوند و زينت بخش زمين است .

إنّا جعلنا ما على الأرض زينة لها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 35 - 7،12

7- خداوند داراى قدرت مطلق است و بر پديدآوردن هر آنچه تقدير كرده توانا است .

إذا قضى أمرًا فإنّما يقول له كن فيكون

12- رابطه خداوند با تمامى موجودات ، رابطه خالق و مخلوق است ; نه رابطه پدر و فرزند .

ما كان للّه أن يتّخذ من ولد سبح_نه . .. يقول له كن فيكون

چنانچه پيدايش عيسى(ع) دليل فرزندى او براى خداوند باشد _ آن گونه كه باطل انديشان مى گويند _ تمامى موجودات را بايد فرزند خدا دانست،

زيرا خداوند همه موجودات _ از جمله عيسى(ع) _ را با فرمان {كن} ايجاد كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 67 - 1

1- خداوند ، آفريننده انسان و پديدآورنده او در صحنه هستى

خلقن_ه من قبل و لم يك شيئًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 4 - 2،4

2- خداوند ، آفريدگار آسمان هاى مرتفع و زمين است .

خلق الأرض والسم_وت العلى

{على} (جمع {علياً}) اسم تفضيل است. توصيف آسمان ها به مرتفع تر از زمين، براى بيان عظمت رتبه ها و مقام هايى است كه قرآن از آن مقام، به زمين نازل شده است.

4- توان مندى خداوند بر آفرينش زمين و آسمان هاى مرتفع ، نشان اقتدار او برفرستادن كتابى شايسته ، براى تذكر و اندرز انسان ها است .

تذكرة. .. ممّن خلق الأرض والسم_وت العلى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 50 - 1،2،4،9

1 - موسى ( ع ) در پاسخ فرعون ، پروردگارش را آفريننده و هدايتگر همه موجودات معرفى كرد .

من ربّكما . .. قال ربّنا الذى أعطى ... ثمّ هدى

2 - آفرينش ، فعل اختيارى خداوند و عطاى او است .

الذى أعطى كلّ شىء خلقه

از تأمل در موارد كاربرد {عطا} و {إعطا} برمى آيد كه كاربرد اين ريشه، درجايى است كه اوّلاً دادن چيزى از روى جبر نباشد و ثانياً در برابر چيز ديگر نباشد.

4 - خداوند به هر موجودى ، خلقتى كامل و اعضا و ويژگى هايى متناسب با شأن او ، عطا كرده است

.

الذى أعطى كلّ شىء خلقه

{خلق}، به معناى ايجاد، يا تقدير درست و يا هيئت و شكل است (مفردات راغب). معناى دوم و سوم رساننده نكته ياد شده است.

9 - تأكيد موسى ( ع ) در برابر فرعون ، بر يگانگى خالق و ربّ جهان

من ربّكما . .. ربّنا الذى أعطى كلّ شىءء خلقه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 8

8 - خداوند ، آفريننده و خالق انسان ها است .

الذى فطرنا

{فَطْر} از ماده {فطرة} به معناى ابتدا و اختراع است و {فطر اللّه الخلق}; يعنى آنها را آفريد و آغاز كرد (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 17 - 3

3- توانايى بر آفريدن جهان كنونى براى بازيچه و سرگرمى خويش ، تنها در قلمرو قدرت خدا است و هيچ موجودى قادر بر انجام اين كار نيست .

لو أردنا أن نتّخذ لهوًا لاَتّخذن_ه من لدنّا

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه {من لدنّا}، معناى {من جهة قدرتنا} را افاده كند (چنان كه برخى از مفسران بزرگ بر اين نظرند). و يا اين كه {من لدنّا} ظرف مختص _ در قبال {من لدن غيرنا} باشد. براين اساس پيام آيه چنين مى شود: {اگر بنا بود جهان را سرگرمى خود قرار دهيم، باز اين كار تنها در توان ما است نه خدايان ادعايى مشركان و يا ديگر قدرت ها; پس قدرت و ربوبيت مطلقه در انحصار خدا است}. گفتنى است آمدن {لدنّا} _ كه براى ابتداى غايت است _ به جاى {عندنا} _ كه براى صرف

حضور است _ مؤيد برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 33 - 1

1- تنها خداوند ، آفريننده شب و روز و خورشيد و ماه است .

و هو الذى خلق الّيل والنهار والشمس والقمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 56 - 3،9

3- خداوند ، خالق جهان طبيعت ( آسمان ها ، زمين و انسان ) است .

ربّكم ربّ السموت والأرض الذى فطرهنّ

9- خالقيت خداوند نسبت به جهان ، دليل ربوبيت انحصارى او نسبت به انسان و جهان است .

قال بل ربّكم ربّ السموت والأرض الذى فطرهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 5 - 3

3- خدا ، خالق و آفريدگار انسان ها است .

فإنّا خلقن_كم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 12 - 1

1 - خدا ، خالق و آفريدگار انسان

و لقد خلقنا الإنس_ن

{من} در {من سلالة} ابتدائيه و {سلالة} به معناى {عصاره} است. {طين} به اجزائى از خاك كه با آب درآميخته باشد (گِل) گفته مى شود. {من طين} متعلق به عامل مقدر و صفت براى {سلالة} است; يعنى: به يقين ما انسان را از عصاره اى از {گِل}آفريديم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 17 - 1

1 - خدا ، آفريدگار آسمان ها

و لقد خلقنا فوقكم سبع طرائق

{طريقة} (مفرد {طرائق}) به هر چيزى كه روى آن، چيزى شبيه خودش قرار گرفته باشد، گفته مى شود و مراد از {سبع

طرائق} به قرينه {فوقكم} (بالاى سر شما)، هفت آسمان است. بنابراين به آسمان هاى هفتگانه، بدان جهت كه روى هم قرار دارند، {طرائق} گفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 35 - 3

3 - خداوند ، هستى بخش جهان آفرينش است .

اللّه نور السم_وت و الأرض

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه مقصود از نور، معناى كتايى و مجازى آن باشد; يعنى، نور وجود; چرا كه جهان بدون هستى بخشى خداوند، در ظلمت و تاريكى عدم محض خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 45 - 1،3،11

1 - خداوند ، [ در آغاز ] هر جاندارى را از آب آفريد .

و اللّه خلق كلّ دابّة من ماء

به حيوانات و جانداران روى زمين _ چه بزرگ و قابل رؤيت باشند و چه كوچك و غير قابل ديدن _ {دابّة} گويند (لسان العرب).

3 - خداوند ، موجودات جاندار را از انواع مايع هاى متناسب خود آفريد .

و اللّه خلق كلّ دابّة من ماء

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين نكته است كه تنكير {ماء} براى تنويع باشد. بر اين اساس معناى {ماء} انواع جسم مايع است و مقصود اين است كه عنصر اولى و منشأ پيدايش حيات جانداران، از جسم مايع است و حيات هر جاندارى از مايعى متناسب خود مى باشد.

11 - بى ترديد خداوند ، قادر مطلق و بر آفرينش هر چيزى توانا است .

و اللّه خلق كلّ دابّة . .. إنّ اللّه على كلّ شىء قدير

از پيام هاى اين سخن كه {خداوند بر هر

شيئى قادر است} _ به قرينه جملات پيشين كه از آفرينش جاندارن و هر آنچه خدا بخواهد سخن گفته است _ توانايى خداوند بر آفرينش هر چيزى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 2 - 11

11 _ خداوند ، آفريننده همه پديد هاى جهان هستى است .

و خلق كلّ شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 47 - 1

1 _ آفرينش شب ، همچون لباس و پوشش ، تنها به قدرت خدا است .

و هو الذى جعل لكم الّيل لباسًا

جمله {و هو الذى جعل لكم الليل لباساً} براى حصر است و از نوع حصر إفرادى است; يعنى، تنها خدا شب را همچون پوشش براى انسان قرار داد; نه قدرتى ديگر. گفتنى است در اين جمله، شب به لباس و پوشش تشبيه شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 59 - 1

1 _ خداوند ، آفريدگار آسمان ها و زمين و پديده هاى ميان آنها است .

الذى خلق السم_وت و الأرض و ما بينهما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 61 - 4،5،7

4 _ خداوند در آسمان ها ، ستارگانى را آفريد .

الذى جعل فى السماء بروجًا

5 _ خداوند در آسمان ها خورشيد آفريد .

و جعل فيها سراجًا

{سراج} به معناى چراغ است; ولى مقصود از آن در آيه شريفه _ به قرينه آمدن {القمر} (ماه) _ خورشيد است; چنان كه در آيه 16 سوره نوح به خورشيد سراج گفته شده است (و

جعل الشمس سراجًا).

7 _ خداوند در آسمان ها ، ماه تابان را آفريد .

جعل فى السماء . .. قمرًا منيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 62 - 2

2 _ آفرينش شب و روز و پديد آمدن روشنايى و تاريكى ، بر اثر جانشين شدن آن دو به جاى يكديگر ، تنها به قدرت خدا است .

و هو الذى جعل الّيل و النهار خلفة

برداشت ياد شده با توجه به دو نكته است: 1_ معرفه بودن مبتدا و خبر (هو الذى جعل) بيانگر قصر مى باشد. 2- آيه شريفه در مقام بيان قدرت خدا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 79 - 1

1 - پروردگار جهانيان ، خدايى است كه پس از آفرينش بشر ، او را از غذاهاو نوشيدنى ها بهره مند ساخته است .

الذى خلقنى . .. و الذى هو يطعمنى و يسقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 82 - 5

5 - تنها آفريدگار هدايت گر ، و روزى دهنده ، شفابخش و حيات آفرين ، شايسته براى دل بستن انسان به غفران و بخشايش او

الذى خلقنى . .. و الذى أطمع أن يغفر ... يوم الدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 45 - 1

1 - خداوند ، به وجود آورنده نسل ها

و ل_كنّا أنشأنا قرونًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 68 - 1

1 - خداوند ، توانا بر آفرينش

هر چه بخواهد .

و ربّك يخلق ما يشاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 19 - 1،2

1 - كافران مكه ، از سوى خداوند ، به خاطر ژرف نگرى نكردن درباره توانايى خدا بر خلق موجودات ، سرزنش شده اند .

أَوَلم يروا كيف يبدئ اللّه الخلق

همزه {أَوَلم يروا} استفهام توبيخى است.

2 - خداوند ، پديدآورنده عالم است .

يبدئ اللّه الخلق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 20 - 2

2 - پديدآورنده موجودات ، خداوند است .

بدأ الخلق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 61 - 2

2 - خداوند ، خالق آسمان ها و زمين است .

من خلق السم_وت و الأرض . .. ليقولنّ اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 8 - 2

2 - آفريننده آسمان ها و زمين و تمامى موجودات ، خداوند است .

ما خلق اللّه السم_وت و الأرض و ما بينهما إلاّ بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 11 - 1

1 - خداوند ، آغازكننده آفرينش انسان و بازآفريننده او پس از مرگ است .

اللّه يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

{ال} در {الخلق} عهد است و مراد از آن به قرينه {ترجعون} انسان هايند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 20 - 2

2 - خداوند ، پديد آورنده انسان ها از خاك است .

خلقكم من تراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14

- روم - 30 - 27 - 2

2 - خداوند ، آغازكننده آفرينش انسان و بازآفريننده او پس از مرگ است .

و هو الذى يبدؤا الخلق ثمّ يعيده

{ال} در {الخلق} به قرينه {تخرجون}، در آيات قبل، مى تواند عهد باشد و منظور از آن انسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 40 - 1

1 - خداوند ، آفريننده و روزى رسان انسان ها است .

اللّه الذى خلقكم ثمّ رزقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 54 - 3،6،16

3 - خداوند ، تنها آفريننده انسان ها است .

اللّه الذى خلقكم

معرفه بودن مبتدا و خبر اختصاص و حصر را مى رساند.

6 - خداوند ، بر آفرينش هر آنچه كه بخواهد ، توان دارد .

يخلق ما يشاء و هو . .. القدير

16 - علم و قدرت مطلق خداوند ، منشأ نفوذ مشيّت او بر آفرينش هر چيزى است .

يخلق ما يشاء و هو العليم القدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 11 - 3

3 - همه عالم آفريده خداوند است و هيچ كس ، جز او در آن نقش نداشته است .

ه_ذا خلق اللّه فأرونى ماذا خلق الذين من دونه

جمله {ه_ذا خلق اللّه} اشاره به خلق آسمان ها و زمين و كوه ها و جنبدگان و آب و گياهان _ كه در آيه قبل، از آنها سخن رفته است و مجموعه آنها، عالم را تشكيل مى دهند _ دارد. بنابراين، مراد از آن، آفرينش همه عالم است.

جلد - نام سوره - سوره -

آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 25 - 1،5،6

1 - خالق آسمان ها و زمين ، در بينش كافران نيز خداوند است .

و لئن سألتهم من خلق السموت و الأرض ليقولنّ اللّه

5 - عقيده به يك تايى خدا در خالقيّت ، مستلزم منحصر دانستن تمامى ستايش ها به او است .

و لئن سألتهم من خلق . .. ليقولنّ اللّه قل الحمد للّه

6 - تنها ، آفريدگارِ يك تا ، شايسته همه حمد ها و ستايش ها است .

و لئن سألتهم . .. ليقولنّ اللّه قل الحمد للّه

{ال} در {الحمد} براى استغراق و مفيد نكته ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 26 - 9،12

9 - هيچ كس در خالقيت و مالكيت ، و در نتيجه ، مديريت خداوند بر عالم ، شريك او نيست . *

من خلق السموت و الأرض . .. للّه ما فى السموت و الأرض إنّ اللّه هو الغنىّ

بيان اعتراف مشركان به توحيد در خالقيت خداوند و سپس تبيين مالكيت انحصارى او برپديده هاى عالم و اعلام بى نيازى مطلق او، مى تواند بيان كننده اين باشد كه در تدبير عالم نيز شريكى ندارد.

12 - خالقيت خداوند و مالكيت انحصارى او بر عالم ، نشانه بى نيازى او است .

من خلق السموت . .. ليقولنّ اللّه ... للّه ما فى السموت و الأرض إنّ اللّه هو الغن

خلق شدن آسمان ها و زمين از سوى خداوند و نيز مملوك خدا بودن شان، عين احتياج آنها به خدا است. بنابراين، ذكر دو نكته ياد شده، قبل از {اللّه هو الغنىّ } به

منزله تمهيدى براى بيانِ غناى مطلق الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 27 - 4

4 - مقدّرات الهى ، در خلق و ايجاد پديده ها ، پايان ناپذيرند .

و لو أنّما فى الأرض من شجرة أقل_م . .. ما نفدت كلم_ت اللّه

احتمال دارد مراد از {كلمات اللّه} آن دسته از مقدّراتى باشد كه هنوز به شرف تكوين نرسيده و در مرحله تقدير است. پايان ناپذيرى، و غيرمتناهى بودن، مى تواند قرينه باشد كه مراد از {كلمات} مقدّرات و اوامر تقديرى اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 28 - 2،3

2 - براى خدا ، آفريدن افراد زياد ، با آفريدن يك تن ، تفاوتى ندارد .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة

{إلاّ كنفس واحدة} مى تواند قرينه باشد بر اين كه مراد از خلق و بعث در {ما خلقكم و لابعثكم} خلق و بعث جمعى است و در اين صورت آيه، نكته ياد شده را مى رساند.

3 - فاصله افتادن ميان خلقت نخستين انسان و زنده كردن مجدد او پس از مرگ ، تأثيرى در آن خلقت ندارد .

ما خلقكم و لابعثكم إلاّ كنفس وحدة

چنان چه مفسران گفته اند، مشركان با تعجب سؤال مى كردند كه {چگونه امكان دارد كه انسانى پس از سال ها مردن، مجدداً زنده شود؟}. آيه در صدد پاسخ به آن پرسش است و تشريح مى كند كه خلقت نخستين و دوباره، همانند آفريدن يك تن است و فاصله ايجاد شده، تأثيرى ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 -

لقمان - 31 - 30 - 4

4 - خالقيت ، مالكيت ، قدرت و علم مطلق خدا ، برخاسته از حقانيت محض و ثبوت ازلى خداوند است .

و لئن سألتهم من خلق السموت و الأرض ليقولنّ اللّه . ..للّه ما فى ... إنّ اللّه عز

مشاراليه {ذلك} مى تواند صفات كمالى ذكر شده در آيات پيشين براى خداوند باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 4 - 1

1 - خداوند ، آفريننده آسمان ها و زمين و موجودات ميان آن دو است .

اللّه الذى خلق السم_وت و الأرض و ما بينهما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 6 - 2

2 - خداوندِ خالق عالم و مدبر امور آن ، آگاه به غيب و شهود است .

اللّه الذى خلق السم_وت و الأرض . .. يدبّر الأمر ... ذلك ع_لم الغيب و الشه_دة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 7 - 1،4،7

1 - خداوند ، همه آفريده هاى خود را ، به صورتى نيكو و شايسته پديد آورده است .

اللّه . .. الذى أحسن كلّ شىء خلقه

4 - كاستى ها و زشتى هاى پديده هاى زشت و ناقص ، ربطى به آفرينش خداوند ندارد .

أحسن كلّ شىء خلقه

7 - خلقت موجودى شگفت مانند انسان از گِلى بى شكل و فاقد حيات ، نمود آفرينش نيكوى خدا است .

أحسن كلّ شىء خلقه و بدأ خلق الإنس_ن من طين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 9 - 1

1

- آفرينش انسان از سوى خداوند ، تدريجى است .

بدأ خلق الإنس_ن من طين . .. ثمّ جعل نسله ... ثمّ سوّي_ه و نفخ فيه من روحه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 1 - 4،11

4 - خداوند ، خالق آسمان ها و زمين است .

فاطر السم_وت و الأرض

11 - خداوند ، توانا بر آفرينش پديده هاى ديگرى طبق مشيت خويش

يزيد فى الخلق ما يشاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 3 - 4،5،9

4 - تنها خداوند ، خالق جهان و روزى دهنده انسان ها است .

هل من خ_لق غير اللّه يرزقكم من السماء و الأرض

5 - خالقيت و رازقيت ، دو صفت جداناپذير خداوند

هل من خ_لق غير اللّه يرزقكم من السماء و الأرض

از اين كه در آيه شريفه، خالقى كه روزى دهنده نباشد، نفى شده است; به دست مى آيد كه ميان دو صفت {خالقيت} و {رازقيت} ارتباط ناگسستنى وجود دارد و ممكن نيست خدايى خالق باشد; ولى رازق نباشد.

9 - خالقيت ، رازقيت و الوهيت ، از اوصاف و ويژگى هاى خداوند

هل من خلق غير اللّه يرزقكم من السماء و الأرض لا إل_ه إلاّ هو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 11 - 1،6،14

1 - خدا ، خالق و آفريننده انسان ها

و اللّه خلقكم

6 - خداوند ، انسان ها را زوج زوج ( زن و مرد ) آفريد .

ثمّ جعلكم أزوجًا

14 - آفرينش انسان در قالب مرد و زن و آگاهى از باردارى و زايمان زنان و مقدار عمر

آدمى ، كارى آسان براى خداوند

و اللّه خلقكم من تراب ثمّ من نطفة . .. و ما يعمّر من معمّر و لاينقص من عمره إلاّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 16 - 1

1 - توانايى خداوند بر نابودى انسان ها و آفرينش موجودات جديد به جاى آنان

إن يشاء يذهبكم و يأت بخلق جديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 34 - 1

1 - خداوند ، باغ هايى از خرما و انگور در زمين آفريده است .

و جعلنا فيها جن_ّت من نخيل و أعن_ب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 36 - 2،3

2 - خداوند تمامى روييدنى هاى زمين ، انسان و پديده هاى ناشناخته در نزد بشر را به صورت زوج ( نر و ماده ) آفريده است .

سبح_ن الذى خلق الأزوج كلّها ممّا تنبت الأرض و من أنفسهم و ممّا لايعلمون

{زوج} (مفرد {أزواج}) براى دو معنا به كار مى رود: 1_ مقابل طاق و مرادف جفت; 2_ به معناى نوع و صنف گفتنى است برداشت ياد شده مبتنى بر معناى نخست است.

3 - خداوند ، پديدآورنده انواع و اصناف گوناگون پديده هاى شناخته شده و ناشناخته بشر است .

سبح_ن الذى خلق الأزوج كلّها ممّا تنبت . .. و ممّا لايعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 42 - 1

1 - خداوند ، مركب هايى مانند كشتى ( چهارپايان و . . . ) در سير و سفر و حمل و نقل

براى بشر آفريده است .

و خلقنا لهم من مثله ما يركبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 71 - 5

5 - آفرينش ، مخصوص خدا است و او در آفرينش جهان هيچ شريكى ندارد .

أوَلم يروا أنّا خلقنا لهم ممّا عملت أيدينا أنع_مًا

تأكيد خداوند بر آفريدگارى خويش (أنّا خلقنا) و نيز جلوه قدرت خود دانستن پديده هاى جهان (ممّا عملت أيدينا أنعاماً) گوياى برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 72 - 5

5 - خداوند ، شتر ، گاو و گوسفند را براى تغذيه انسان آفريد .

و منها يأكلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 79 - 6

6 - خداوند ، بر آفرينش و پديد آوردن هر چيزى آگاه و توانا است .

و هو بكلّ خلق عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 81 - 1،8

1 - آسمان ها و زمين ، مخلوق خدا و جلوه اى از قدرت او است .

أوَليس الذى خلق السم_وت و الأرض بق_در

8 - خداوندِ خالق آسمان ها و زمين ، بر آفرينش مجدد انسان ها و نوسازى آدمى از ذرات پوسيده و پراكنده دنيايى او در قيامت ، توانا است .

قال من يحىِ العظ_م و هى رميم . .. أوَليس الذى خلق السم_وت و الأرض بق_در على أن ي

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 82 - 1،3،4

1 - خداوند هر چيزى را اراده كند ،

با گفتن { باش } و { به هستى درآ } ، آن را پديد مى آورد .

إنّما أمره إذا أراد شيئًا أن يقول له كن فيكون

3 - هر چيزى به صرف تعلق اراده خداوند به پديد آوردنش ، بى هيچ فاصله زمانى و صرف وقتى ، پديد مى آيد .

إنّما أمره إذا أراد شيئًا أن يقول له كن فيكون

4 - آفرينش همه چيز براى خداوند ، امرى سهل و آسان است .

إنّما أمره إذا أراد شيئًا أن يقول له كن فيكون

برداشت ياد شده از آن جا است كه آفرينش هر چيزى به صرف اراده كردن و خواستن خدا و بى هيچ ابزار و وسايلى، گوياى اين حقيقت است كه آفريدن هر چيزى براى او، سهل و آسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 83 - 3

3 - اراده قاهر و قدرت مطلق خداوند بر پديد آوردن هر چيزى ، مقتضى تسبيح و تنزيه او از جانب انسان است .

و هو الخلّ_ق العليم . إنّما أمره إذا أراد شيئًا أن يقول له كن فيكون. فسبح_ن الذى

{فاء} در {فسبحان} فصيحه است و جمله {فسبحان الذى} جواب شرط مقدر مى باشد كه تقدير آن چنين است. {إن كان أمره كذلك فسبحه}; يعنى، حال كه خداوند چنان توان مند است كه با صرف اراده خويش _ بدون ابزار و وسايل و بى درنگ _ هر چيزى را مى تواند بيافريند، پس چنين خدايى سزاوار تسبيح و تنزيه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 96 - 1

1 - خداوند ، خالق

انسان و مصنوعات و دست ساخته هاى او ( بت و . . . )

و اللّه خلقكم و ما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 125 - 5

5 - خداوند ، نيكوترين آفريننده

أحسن الخ_لقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 27 - 1

1 - خداوند ، خالق آسمان ، زمين و پديده هاى ميان آن دو است .

و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بينهما ب_طلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 5 - 1

1 - خدا ، آفريننده آسمان ها و زمين

خلق السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 38 - 14

14 - اعتقاد به جدايى خالقيت خدا از ربوبيت او و نسبت دادن ربوبيت و تدبير امور جهان به غيرخدا ، شرك است .

و لئن سألتهم من خلق السم_وت و الأرض ليقولنّ اللّه قل أفرءيتم ما تدعون من دون الل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 46 - 5

5 - خداوند ، خالق آسمان ها و زمين است .

اللهمّ فاطر السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 62 - 1

1 - خداوند ، آفريننده هر چيزى است .

اللّه خ_لق كلّ شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 62 - 3،5،6

3 - خداوند ، خالق همه چيز است .

خ_لق كلّ شىء

5 -

ربوبيت ، خالقيت ، الوهيت و يكتايى ، از اوصاف و ويژگى هاى خداوند

ذلكم اللّه ربّكم خ_لق كلّ شىء لا إل_ه إلاّ هو

6 - توانايى بر آفرينش همه چيز ، نشانه يكتايى و بى همتايى خداوند است .

ذلكم اللّه ربّكم خ_لق كلّ شىء لا إل_ه إلاّ هو

جمله {لا إل_ه إلاّ هو} به منزله نتيجه براى مطالبى است كه در اين آيه و آيه قبل آمده است; كه محور آن مسأله خالقيت مطلق خداوند و ارائه جلوه هاى آن مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 1،2،4

1 - خداوند ، كره زمين را با ثبات و آرام قرار داد .

اللّه الذى جعل لكم الأرض قرارًا

{قرار} مى تواند مصدر {قَرَّ} (مرادف سَكَنَ و ثَبَتَ) باشد. در اين صورت قرار، مقابل اضطراب و لرزيدن و از اوصاف زمين به شمار مى رود. هم چنين مى تواند به معناى مستقر و جايى باشد كه در آن ثبات و آرامش است; يعنى، {جعلها مستقراً لكم}. در اين صورت مقصود آن است كه زمين را به گونه اى قرار داديم كه جايى براى سكونت شما انسان ها باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر معناى نخست است.

2 - خداوند ، زمين را به گونه اى آفريده كه قابل سكونت و زندگى براى بشر باشد .

اللّه الذى جعل لكم الأرض قرارًا

4 - خداوند ، آسمان را در جهت منافع انسان ها برافراشته ساخت .

اللّه الذى جعل لكم . .. و السماء بناء

{بناء}، در لغت معنايى دارد كه شامل: ساختمان، خيمه، چادر و مانند اين ها مى شود: اطلاق {بناء} بر آسمان از

باب تشبيه است; يعنى، {جعل لكم السماء كالبناء}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 67 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان ها است .

هو الذى خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 68 - 3،4،6،7

3 - خداوند ، بر پديد آوردن هر آنچه تقدير كرده ، توانا است .

فإذا قضى أمرًا فإنّما يقول له كن فيكون

4 - خداوند ، هر چيزى را تقدير كند با گفتن { باش و به هستى درآ } آن را پديد مى آورد .

فإذا قضى أمرًا فإنّما يقول له كن فيكون

6 - آفرينش همه چيز براى خداوند ، امرى سهل و آسان است .

فإذا قضى أمرًا فإنّما يقول له كن فيكون

برداشت ياد شده، از آن جا است كه آفرينش هر چيزى به صرف تقدير و اراده آن و بى هيچ ابزار و كمكى، بيانگر اين حقيقت است كه براى خداوند متعال، آفريدن هر چيزى سهل و آسان مى باشد.

7 - آفرينش مجدد انسان ها براى خداوند ، بسيار سهل و آسان است .

إنّ الساعة لأتية لاريب فيها . .. هو الذى يحيى و يميت فإذا قضى أمرًا فإنّما يقول

برداشت ياد شده، از آن جا است كه آيه شريفه در رديف آياتى قرار گرفته كه درصدد اثبات معاد و حيات مجدد انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 9 - 3،4،5،12

3 - زمين و چگونگى شكل گيرى و آفرينش آن ، از نزديك ترين و آشكارترين زمينه هاى توجه انسان به خالقيت

خداوند

قل أئنّكم لتكفرون بالذى خلق الأرض

از اين كه خداوند از ميان همه نشانه ها و دلايل، آفرينش زمين را به عنوان دليل خالقيت و آفريدگارى خود ياد كرده است، مى توان مطلب بالا را به دست آورد.

4 - خداوند ، آفريننده زمين در دو روز

خلق الأرض فى يومين

5 - خدا ، زمين را در دو مرحله و دوره آفريد . *

بالذى خلق الأرض فى يومين

لفظ {يوم} مى تواند كنايه از دوره و مرحله باشد.

12 - ربوبيت و تدبير جهان از شؤون خالقيت خدا است .

بالذى خلق . .. ذلك ربّ الع_لمين

از اين كه خداوند براى ربوبيت خويش به خالقيتش استناد كرده، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 10 - 1

1 - خداوند ، پديد آورنده كوه هاى استوار در زمين

و جعل فيها روسى

{رواسى} (جمع {راسيه}) به معناى كوه هاى استوار است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 11 - 1

1 - خداوند ، پس از آفرينش زمين به سامان دادن آسمان پرداخت .

ثمّ استوى إلى السماء

{إستواء} (مصدر {إستوى}) آن گاه كه با {إلى} متعدى شود، به معناى آهنگ كردن است. {ثمّ} (در {ثمّ استوى}) مى تواند براى ترتيب خارجى و يا ترتيب ذكرى باشد. برداشت بالا بر اساس احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 12 - 1

1 - خداوند ، جهان آفرينش را به صورت هفت آسمان بياراست و نظام بخشيد .

فقض_هنّ سبع سم_وت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16

- فصلت - 41 - 21 - 9،14،15

9 - خداوند ، خالق و آفريننده انسان ، براى نخستين بار و بدون سابقه و پيشينه

و هو خلقكم أوّل مرّة

مراد از {أوّل مرّة} زمانى است كه آدمى وجود نداشت و خداوند او را آفريد.

14 - آگاهى و شهادت اعضا و جوارح آدمى در قيامت به آفريدگارى خداوند و بازگشت همگان به سوى او

قالوا . .. و هو خلقكم أوّل مرّة و إليه ترجعون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه جمله {و هو خلقكم . ..} ادامه گفتار اعضا و جوارح انسان باشد.

15 - خالقيت خداوند ، نمايانگر قدرت او بر معاد و آفرينش دوباره آدميان در قيامت

و هو خلقكم أوّل مرّة و إليه ترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 37 - 9

9 - خداوند ، آفريدگار شب و روز و خورشيد و ماه

و من ءاي_ته . .. الذى خلقهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 11 - 1

1 - خداند ، آفريننده آسمان ها و زمين

فاطر السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 49 - 4،5

4 - خداوند ، قادر و توانمند بر آفرينش هر آنچه بخواهد .

يخلق ما يشاء

5 - حاكميت مطلق خداوند در جهان هستى ، پشتوانه اجراى مشيت وى در آفرينش موجودات

للّه ملك السم_وت و الأرض يخلق ما يشاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 12 - 1

1 - خداوند ، تمامى جهان هستى را زوج و

داراى جفت آفريده است .

و الذى خلق الأزوج كلّها

برداشت ياد شده بدين احتمال است كه مراد از {أزواج}، تمامى مخلوقات الهى باشد. ذكر {أزواج} اشاره به اين است كه پديده هاى جهان، داراى جفت مى باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 19 - 9

9 - فرشتگان ، آفريده و مخلوق خدا

أشهدوا خلقهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 27 - 3،12

3 - خداوند ، خالق و آفريدگار ذات و سرشت انسان

إلاّ الذى فطرنى

12 - شأن هدايت گرى ، شايسته آفريدگارى كه سرشت انسان را پديد آورده و از خواست ها و نياز هاى او آگاه است .

إلاّ الذى فطرنى فإنّه سيهدين

تفريع هدايت بر جنبه آفريدگارى و سرشت آفرينى خداوند، حكايت از مطلب ياد شده دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 22 - 1

1 - آفرينش آسمان ها و زمين از سوى خداوند ، آفرينشى به حق و هدفدار

و خلق اللّه السم_وت و الأرض

{حق} به چيزى گفته مى شود كه براساس حكمت و فلسفه اى بايسته پديد آمده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 33 - 5

5- عارض نگشتن كم ترين ضعف و خستگى بر خداوند ، در نتيجه آفرينش آسمان ها و زمين

و لم يعى بخلقهنّ

مفاد جمله {لم يعى بخلقهنّ} راه نيافتن تعب و خستگى در ذات حق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 11 - 3

3_ زيبايى ، شگفتى و

ثمربخشى ، آميخته به هم در مظاهر طبيعت و آفريده هاى خدا *

زوج بهيج . تبصرة و ذكرى ... ماء مب_ركًا ...و النخل باسق_ت لها طلع نضيد . رزقًا ل

خداوند در اين آيات، با يادآورى هر يك از نعمت هاو مظاهر طبيعت وصفى حاكى از زيبايى و شگفتى علمى نيز براى آن آورده است و در پايان به ثمر بخشى عينى آنها _ كه تغذيه خلق باشد _ اشاره كرده است; يعنى، رزق هاى آفريده خداوند يك بُعدى نيست و خداوند به وسيله آنها تنها تغذيه نمى كند; بلكه اين روزى را با هنر و اسرار در مى آميزد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 15 - 5

5_ شك در امكان معاد ، در عين مشاهده آفرينش خداوند ، نمودى از گيجى و سردرگمى كافران

فهم فى أمر مريج . .. أفعيينا بالخلق الأوّل بل هم فى لبس من خلق جديد

بيان تناقض گويى كافران در اين آيه، مى تواند در مقام ارائه نمونه اى از سرگردانى كافران باشد كه در آيات پيشين خداوند به آن اشاره فرموده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 16 - 1

1_ خداوند ، خالق انسان و آگاه به وسوسه هاى نفسانى وى

و لقد خلقنا الإنس_ن و نعلم ما توسوس به نفسه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 47 - 3

3 - خداوند ، آفريدگارى بى نياز و توانا

و السّماء بنين_ها. .. و إنّا لموسعون

{موسع} (مفرد {موسعون}) به معناى غنىِ قدرتمند است; يعنى، {إنّا لذو واسعة فى

القدرة و الغنى}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 49 - 1

1 - خداوند ، اشيا را جفت ( نر و ماده ) آفريده است .

و من كلّ شىء خلقنا زوجين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 36 - 1

1 - آفرينش آسمان ها و زمين ، مخصوص خداوند و غير او فاقد كمترين تأثير درآن

أم خلقوا السم_وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 46 - 1

1 - پيدايش زن و مرد ، از نطفه به اراده خداى يگانه

و أنّه خلق . .. الذكر و الأُنثى . من نطفة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 50 - 3،4

3 - خلقت اشياء و تحقق بخشيدن به آن ، امرى سهل براى خداوند

إنّا كلّ شىء خلقن_ه بقدر . و ما أمرنا إلاّ وحدة كلمح بالبصر

برداشت ياد شده بر اين احتمال است كه عبارت {كلمح بالبصر} اشاره به سهولت داشته باشد.

4 - تحقق آفرينش اشيا و تقدير و تنظيم آنها ، با صدور يك فرمان از جانب خداوند و بى نياز از بازنگرى *

إنّا كلّ شىء خلقن_ه بقدر . و ما أمرنا إلاّ وحدة كلمح بالبصر

عبارت {و ما أمرنا} مى تواند نظر به آيه قبل داشته باشد; يعنى، خلقت و اندازه گيرى در دو مرحله صورت نمى گيرد; بلكه با يك فرمان هم آفرينش است و هم تقدير و در اين آفرينش و تقدير تجديد نظر صورت نمى گيرد.

جلد - نام سوره - سوره

- آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 3 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان ها

خلق الإنس_ن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 10 - 4

4 - آفرينش زمين و نظام هستى از سوى خدا ، هدفمند است .

و السّماء رفعها و . .. و الأرض وضعها للأنام

خداوند متعال در اين آيه، نمايانده است كه اصولاً سامان يافتن زمين و شكل گيرى آن از آغاز، بدان هدف صورت گرفته كه زيستگاه آدميان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 14 - 1

1 - انسان ، آفريده شده به اراده خداوند از گِلى خشك همچون سفال

خلق الإنس_ن من صلص_ل كالفخّار

{صلصال} به گل خشك و {فخّار} به سفال گفته مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 57 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان ها

نحن خلقن_كم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 59 - 2

2 - نقش منحصر به فرد خداوند ، در ايجاد و آفرينش انسان از منى در رحم

أفرءيتم ما تمنون . .. أم نحن الخ_لقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 72 - 2

2 - تنها خداوند ، قادر بر آفرينش درخت آتش زنه

أم نحن المنش_ون

مسند محلى به {ال} {المنشئون} مفيد حصر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 4 - 1،3

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار آسمان ها و

زمين است .

هو الذى خلق السم_وت و الأرض

3 - خداوند ، آسمان ها و زمين را در شش روز آفريد

خلق السم_وت و الأرض فى ستّة أيّام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 2 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريننده انسان ها

هو الذى خلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 3 - 1،5،7

1 - خداوند ، آفريننده آسمان ها و زمين است .

خلق السم_وت و الأرض

5 - انسان ها ، از نظر ظاهر و باطن و صورت و سيرت ، زيبا و نيكو آفريده شده اند .

فأحسن صوركم

{صورت} عبارت است از هيئت هر شيئى كه با آن، از ديگر اشيا جدا و ممتاز مى گردد و شامل شكل ظاهرى و هويت باطنى آن مى شود (اقتباس از مفردات راغب).

7 - آفرينش انسانِ زيبا صورت و نيكو سيرت ، مظهر و مصداق روشن آفرينش بحق خدا است .

خلق السم_وت و الأرض بالحقّ و صوّركم فأحسن صوركم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 7 - 8

8 - آفريدن جهان و آگاهى از پديده هاى آن و اسرار نهفته در دل آدميان ، نشانه آسان بودن آفرينش مجدد انسان ها از جانب خداوند

خلق السم_وت . .. و اللّه عليم بذات الصدور ... و ربّى لتبعثنّ ... و ذلك على اللّه

مطلب ياد شده، از ذكر آفرينش جهان به قدرت خداوند و آگاهى همه جانبه او در آغاز و سپس ياد كردن آسانى برپايى قيامت براى او، به دست مى آيد.

جلد - نام سوره -

سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 12 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفريننده آسمان ها و زمين است .

اللّه الذى خلق سبع سم_وت و من الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 3 - 1

1 - خداوند ، خالق آسمان ها است .

الذى خلق سبع سم_وت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 14 - 2،3

2 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان و جهان است .

ألا يعلم من خلق

3 - خالقيت خداوند نسبت به انسان و جهان ، نشانه و دليل احاطه علمى او به تمامى حقايق جهان و نيز راز دل ها و ضمير انسان ها است .

إنّه عليم بذات الصدور . ألا يعلم من خلق

عبارت {ألا يعلم من خلق} در مقام تبيين چگونگى آگاهى خداوند، از راز دل ها و ضمير انسان ها است; يعنى، خداوند چون خالق و آگاه به خلق خويش است، پس به راز دل ها و نهان آدميان آگاهى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 15 - 1،2

1 - خداوند ، زمين را براى انسان رام و قابل بهره بردارى قرار داد .

هو الذى جعل لكم الأرض ذلولاً

2 - خداوند ، زمين را به گونه اى آفريد كه در جهت مصالح و منافع انسان ها باشد .

جعل لكم الأرض ذلولاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 23 - 1

1 - انسان ، پديده اى است ساخته خداوند رحمان .

قل هو

الذى أنشاكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 24 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان و تكثير كننده نسل او است .

قل هو الذى ذرأكم

{ذرأ}به معناى خلق است; ولى به گفته برخى از مفسران و اهل لغت، اين واژه در آيه شريفه و آيات مشابه آن، به معناى تكثير نسل بشر است (برگرفته از لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 39 - 2

2 - خداوند ، خالق انسان ها است .

إنّا خلقن_هم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 14 - 1،3

1 - خداوند ، خالق انسان ها است .

و قد خلقكم

3 - آفرينش بشر از سوى خداوند ، در قالب اشكال مختلف و با حالات گوناگون

و قد خلقكم أطوارًا

كاربرد واژه {أطوار} در اين آيه، ممكن است مانند كاربرد آن در جمله {الناس أطوار} باشد; يعنى، اصناف و حالات گوناگون.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 16 - 1

1 - خداوند ، ماه را نورانى و خورشيد را همچون چراغ فروزنده آفريد .

و جعل القمر فيهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 17 - 1

1 - خداوند ، انسان را همچون نباتات از زمين آفريده است .

و اللّه أنبتكم من الأرض نباتًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 11 - 4

4 - تنها خداوند ، خالق بشر است .

و من

خلقت وحيدًا

در اين برداشت، كلمه {وحيداً} حال براى {تا} در {خلقت} گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 2 - 9

9 - خداوند ، انسان را شنوا و بينا آفريد .

فجعلن_ه سميعًا بصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 28 - 1،4

1 - خداوند ، خالق و آفريدگار انسان ها است .

نحن خلقن_هم

4 - توانايى خداوند بر آفرينش انسان ، نشانه توانايى او بر نابود كردن امت هاى گنه پيشه و كافر و جايگزين كردن ديگران

نحن خلقن_هم . .. وإذا شئنا بدّلنا أمث_لهم تبديلاً

برداشت ياد شده، از ياد آورى آفرينش انسان از سوى خداوند _ پيش از تذكر به هلاكت امت هاى كافر و جايگزين كردن ديگران _ استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 20 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان ها است .

ألم نخلقكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 27 - 1

1 - آفرينش كوه هاى استوار و بلند در زمين ، از سوى خداوند

و جعلنا فيها روسى ش_مخ_ت

{رواسى} به معناى كوه هاى استوار و پابرجا و {شامخات} به معناى {مرتفعات} (كوه هاى بلند) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 7 - 2

2 - خداوند ، آفريننده كوه هاى استوار و مستحكم است .

ألم نجعل . .. و الجبال أوتادًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 8 -

1

1 - خداوند ، آفريدگار تمامى انسان ها است .

و خلقن_كم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 10 - 2

2 - خداوند ، شب و تاريكى آن را پديد آورده است .

و جعلنا الّيل لباسًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 15 - 2

2 - خداوند ، پديد آورنده بذر ها و دانه هاى خوراكى و روييدنى هاى زمين و تأمين كننده غذا هاى گياهى انسان است .

لنخرج به حبّ_ًا و نباتًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 16 - 2

2 - خداوند ، بهوجودآورنده بستان ها و آفريننده درختان و منظره هاى سرسبز و خرّم

لنخرج . .. جنّ_ت ألفافًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 30 - 1

1 - خداوند ، پس از آفرينش آسمان و ايجاد شب و روز ، زمين را گسترده ساخت .

و الأرض بعد ذلك دحيها

{دحو} به معناى بسط دادن و گستراندن است. {بعد ذلك} دلالت دارد كه اين مرحله از تغييرات زمين، پس از تعديل آسمان و آفرينش تاريكى و روشنى بوده است. مراد از بسط زمين _ به قرينه آيات بعد _ آماده سازى و سامان دادن آن براى زندگانى جانداران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 18 - 4

4 - خداوند ، خالق همه انسان ها است .

قتل الإنس_ن . .. من أىّ شىء خلقه

فاعل {خلقه} خداوند است كه سياق آيه شريفه، از تصريح به آن

بى نياز ساخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 19 - 1،7

1 - خداوند ، آفريننده انسان ها است .

خلقه

7 - خداوند ، در پى آفرينش انسان از نطفه ، او را توانمند و مهيّا براى رسيدن به مصلحت هاى خويش قرار داد .

من نطفة خلقه فقدّره

برخى از اهل لغت، ضمن بر شمردن معانى متعددى براى {تقدير}، دقّت و تفكر در متعادل ساختن امور و مهيّا ساختن آنها را، از جمله معانى آن قرار داده اند (لسان العرب). {فاء} در {فقدّره} گوياى اين است كه مهيّا شدن انسان براى مصالح خويش، از آثار و پيامدهاى سيستم خلقت او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 29 - 1

1 - خداوند ، آفريننده زيتون و درخت خرما و روياننده آن از زمين است .

فأنبتنا فيها . .. زيتونًا و نخلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 30 - 1

1 - درختان تنومند و ستبر بوستان ها ، آفريده هاى خداوند و از منابع تغذيه انسان ها

و حدائق غلبًا

{غُلْب} جمع {غَلْباء} است. به كسى كه داراى گردنى كلفت باشد {اغلب} و {غلباء} گفته مى شود (لسان العرب). در آيه شريفه، گرچه بوستان ها به ضخامت و ستبرى توصيف شده اند; ولى اين وصف _ به قرينه {أنبتنا} در آيات پيشين _ ناظر به قطور بودن درختان آن بوستان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمين ،

دانه ها ، انگور ، سبزيجات ، زيتون ، نخل ، بوستان ، ميوه و چراگاه ، آفريده هاى خداوند و در خدمت منافع انسان و دام هاى آنان است .

مت_عًا لكم و لأنع_مكم

{متاعاً} اسم مصدر و جايگزين مصدر حقيقى {تمتيعاً}(بهره رساندن) است (لسان العرب). اين كلمه، مفعول له و بيانگر علت پيدايش نعمت هايى است كه در آيات پيشين ذكر شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 7 - 1،2،3

1 - خداوند ، آفريننده انسان ها است .

الذى خلقك

2 - خداوند ، انسان را آفريده اى كامل و به دور از هرگونه كاستى و اضافات قرار داده است .

فسوّيك

عبارت {سوّاك}; يعنى، تو را {سَوِىّ} قرار داد. {سَوِىّ} به چيزى گفته مى شود كه اندازه و كيفيت آن، از افراط و تفريط به دور باشد.(مفردات راغب)

3 - خداوند ، قامت انسان را استوار ساخت و اعضاى او را هماهنگ و متوازن قرار داد .

فعدلك

فعل {عَدَلَ}، در موردى به كار مى رود كه چيزى را به پا دارند تا به اعتدال درآيد و استقامت يابد(مقاييس اللغة). اين فعل در مورد برقرار كردن توازن و تعادل نيز به كار مى رود.(قاموس)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 2 - 5

5 - قدرت خداوند بر آفرينش آسمان و برج هاى آن ، نشانه صداقت او در وعده آمدن قيامت است . *

و السماء ذات البروج . و اليوم الموعود

ياد كردن قيامت _ پس از ذكر آسمان و برج هاى آن _ ممكن است به اين لحاظ باشد كه توجّه به آسمان، باور

به قيامت را تقويت مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 2 - 1،2

1 - خداوند آفريننده تمامى موجودات

الذى خلق

بيان نكردن مفعولى خاص براى {خلق}، بيانگر تعميم است و به آفرينش تمام مخلوقات نظر دارد.

2 - خداوند ، آفريده هاى خويش را كامل و به دور از هرگونه كاستى و اضافات ، قرار داده است .

فسوّى

تسويه و تعديل، به يك معنا است (مصباح) و اعتدال هر چيز، به دور ماندن آن از افراط و تفريط است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 17 - 3

3 - شتر ، مخلوق خداوند و آفريده اى هدف دار است .

أفلاينظرون إلى الإبل كيف خلقت

در آيه شريفه، گرچه سخن از آفريننده شتر به ميان نيامده است; ولى سياق آيات _ كه در مقام برشمردن نعمت هاى خداوند، توجّه دادن انسان به قدرت مندى او و ضرورت معاد مى باشد _ بيانگر اين است كه خداوند، آن را خلق كرده و آفريدن آن لغو نبوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 4 - 1

1 - خداوند ، آفريننده انسان ها است .

لقد خلقنا الإنس_ن فى كبد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شمس - 91 - 7 - 5

5 - خداوند ، جان انسان ها را متعادل و به دور از افراط و تفريط آفريده است .

سوّيها

{سوّاه}; يعنى، آن را {سوىّ} قرار داد (قاموس). {سوىّ} درباره چيزى گفته مى شود كه از افراط و تفريط، در مقدار و كيفيت مصون

باشد. (مفردات)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 4 - 1

1 - خداوند ، آفريننده انسان ها است .

لقد خلقنا الإنس_ن

حرف {ال} در {الإنسان}، يا براى استغراق جنس است و يا به حقيقت و ماهيت او نظر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 1 - 12،13

12 - خداوند ، خالق تمامى مخلوقات است .

الذى خلق

ذكر نشدن مفعولى خاص براى فعل {خلق}، افاده عموم مى كند و در اين صورت آيه بعد، ذكر خاص بعد از عام خواهد بود. در اين موارد مى توان گفت: {خلق} گرچه متعدى است; ولى به جهت نظر نداشتن به مفعولى خاص، به منزله فعل لازم دانسته شده است. و ممكن است گفته شود: مفعول مقدّر آن، لفظى است كه همه موجودات را شامل مى شود. برخى گفته اند: به قرينه آيه بعد، مفعول محذوف اين فعل نيز {الإنسان} است كه در اين صورت، آيه شريفه تنها به آفرينش انسان نظر خواهد داشت.

13 - ربوبيت ( مالكيت و تدبير امور ) ، ويژه خالق موجودات است .

ربّك الذى خلق

توصيف خداوند به {الذى خلق} _ پس از بيان ربوبيت او _ بيانگر اين نكته است كه خالقيت او، دليل بر ربوبيت او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 2 - 1

1 - خداوند ، خالق انسان ها است .

خلق الإنس_ن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 2 - 1،7

1 - خداوند ، آفريننده موجودات

ما خلق

7 - آفريننده بودن

خداوند ، دليل توانمندى او بر دفع خطر مخلوقات خويش

من شرّ ما خلق

توصيف موجودات خطرآفرين، به اين كه خداوند خالق آنها است; استدلال بر امكان پذير بودن رفع خطر آنها از سوى خداوند است.

خالقيت در ربوبيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 73 - 6

6 - خالقيت و آفريدگارى ، شرط ربوبيت و خداوندگارى است .

ي_أيّها الناس . .. إنّ الذين تدعون من دون اللّه لن يخلقوا ذبابًا

خالقيت غير خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 14 - 14

14 - { عن الفتح بن يزيد الجرجانى قال : لقيته عليه السلام ( أبى الحسن الرضا ( ع ) . . . قلت : جعلت فداك ، و غير الخالق الجليل خالق ؟ قال : إنّ اللّه تبارك و تعالى يقول : { تبارك اللّه أحسن الخالقين } فقد أخبر أنّ فى عباده خالقين منهم عيسى بن مريم ( ع ) خلق من الطين كهيئة الطير بإذن اللّه . . . ;

فتح بن يزيد جرجانى گويد: با امام رضا(ع) ملاقات كردم . ..گفتم: فداى شما گردم. آيا غير از خداوند بزرگ نيز خالقى هست؟ امام(ع) فرمود: خداوند مى فرمايد: {تبارك اللّه أحسن الخالقين} و خداوند خبر داده است كه در بين بندگانش، خالق هايى هستند و از جمله اين افراد، حضرت عيسى(ع) است كه به اذن خداوند، صورتى مانند پرنده آفريد...}.

خالقيت معبود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 61 - 13

13_ خالق و آفريننده ، تنها حقيقتِ شايسته پرستش

اعبدوا

الله . .. هو أنشأكم من الأرض

جمله {هو أنشأكم . ..} استدلالى است براى توحيد و لزوم يكتاپرستى كه از جمله {اعبدواالله ...} به دست مى آيد; يعنى، چون خداوند خالق است، شايسته پرستش است و چون در آفريدن شريكى ندارد، پس نبايد در پرستش نيز براى او شريكى بپنداريد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 20 - 10

10- تنها خداوند خالق ، شأن مورد پرستش قرار گرفتن و كمك طلبيدن را دارد .

و الذين يدعون من دون الله لايخلقون شيئًا

آيه درصدد سرزنش عمل مشركان در اتخاذ معبودهاى متعدد است و استفاده مى شود كه چنان كارى مذموم و قبيح مى باشد.

خالقيت معبود راستين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 20 - 3

3- توانمندى بر آفريدن و نيز مخلوق نبودن ، از نشانه هاى خدا و معبود حقيقى است .

و الذين يدعون من دون الله لايخلقون شيئًا و هم يخلقون

از اينكه خداوند در مقام بيان رد الوهيت معبودهاى مشركان، دو صفت مهم را برشمرده است، استفاده مى شود كه {الله} بايد خالق بوده و مخلوق نباشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 22 - 2

2- علم ، قدرت ، خالقيت و حيات ، از ويژگى هاى معبود و خداى حقيقى

أفمن يخلق كمن لايخلق . .. و الله يعلم ... و الذين يدعون من دون الله لايخلقون شيئ

آوردن عبارت {إل_هكم إل_ه واحد} پس از بيان صفات برجسته خداوند و پس از يادآورى ضعف و فتور معبودهاى باطل، به منزله ذكر نتيجه

آن سخنان و مشعر به نكته ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 21 - 4

4 - آفريننده انسان ها ، تنها حقيقتى كه شايسته و بايسته پرستش است .

اعبدوا ربكم الذى خلقكم و الذين من قبلكم

توصيف خداوندبه {خالقيت} - پس از بيان لزوم پرستش او - بيانگر علت لزوم پرستش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 54 - 12

12 - شايستگى إله بودن و معبود شدن ، تنها در خور خالق و آفريدگار انسان است .

إنكم ظلمتم أنفسكم باتخاذكم العجل فتوبوا إلى بارئكم

{بارء} از اسما و صفتهاى الهى و به معناى آفريننده است. موسى(ع) با انتخاب اين اسم و صفت در جمله {توبوا إلى بارئكم} - با توجه به اينكه مخاطبانش كسانى هستند كه به پرستش غير خدا روى آورده بودند - اشاره به اين دارد كه: خالق آدمى سزاوار معبود شدن است; چرا به غير او گرايش پيدا كرديد؟ بايد توبه كنيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 8 - 2

2 - كسى كه آفريننده هستى و مدبر و مالك و داناى به همه چيز نباشد ، شايسته پرستش نيست .

اللّه لا إل_ه إلاّ هو

برداشت فوق، حاصل ارتباط اين آيه با آيات قبل بوده كه خالقيت، فرمان روايى و مالكيت بر جهان و علم مطلق را به خداوند منحصر ساخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 3 - 6

6 _ مخلوق نبودن ، قدرت بر آفرينندگى ،

جلب منفعت ، دفع ضرر ، ميراندن ، حيات بخشيدن و احياى مردگان ، از نشانه هاى معبود واقعى و شايسته پرستش ( اللّه )

و اتّخذوا من دونه ءالهة لايخلقون شيئًا و هم يخلقون . .. و لانشورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 78 - 3

3 - خالق و راهنماى انسان ، شايسته پرستش است ; نه بت هاى بى شعور و ساخته دست بشر .

فإنّهم عدوٌّ لى إلاّ ربّ الع_لمين . الذى خلقنى فهو يهدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 25 - 2

2 - خداى پديدآورنده موجودات آسمان و زمين از كتم عدم ، شايسته پرستش است ، نه مخلوقات و مظاهر طبيعت .

يسجدون للشمس . ..ألاّيسجدوا للّه الذى يخرج الخبء فى السم_وت و الأرض

{ال} در {الخبء} براى جنس و مفيد استغراق است {خَبْء} به معناى مستور (مصدر به معناى مفعول) مى باشد. بنابراين {يخرج الخبء}; يعنى، {يخرج جميع الأشياء المستورة تحت استار العدم منها إلى الوجود}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 64 - 8

8 - پرستش ، مخصوص پديدآورنده ، اعاده كننده و روزى دهنده انسان ها است و نه غير او

أمّن يبدؤا الخلق ثمّ يعيده . .. أءل_ه مع اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 40 - 4،7،11

4 - هيچ يك از معبودان جعلى مشركان ، هيچ گونه توانايى خلق و روزى رسانى و مرگ و بازآفرينى انسان ها را ندارند .

اللّه الذى خلقكم ثمّ رزقكم

ثمّ يميتكم ثمّ يحييكم هل من شركائكم من يفعل من ذلكم م

استفهام در آيه، انكارى است و آورده شدن {من} در {من شىء} براى استغراق نفى هر يك از موارد ياد شده است. اسم اشاره {ذلكم} به خلق، رزق، اماته و احياء _ مصدرهاى فعل هاى ياد شده در آيه _ اشاره دارد.

7 - خدايانِ ناتوان از آفرينش و روزى دهى به انسان ، شايسته خدايى نيستند .

هل من شركائكم من يفعل من ذلكم من شىء

استفهام در آيه، انكارى است و آيه، در صدد بيان اين نكته است كه خداى يگانه، اوصاف يادشده را دارد، در حالى كه خدايان شما، چنين نيستند، پس شايسته خدايى نيستند.

11 - خالقيت و رازقيت و سررشته دارى مرگ و حيات ، از ويژگى هاى الوهيت اند .

اللّه الذى خلقكم ثمّ رزقكم ثمّ يميتكم ثمّ يحييكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 11 - 2

2 - خالقيت ، از شرايط الوهيت است .

ه_ذا خلق اللّه

از تحدى خداوند با مشركان، استفاده مى شود كه {اللّه} بايد توان خالقيت داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 22 - 4

4 - عبادت ، تنها شايسته خداى خالق است .

و ما لى لا أعبد الذى فطرنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 96 - 2

2 - تنها ، خالق جهان هستى مستحق پرستش است .

قال أتعبدون ما تنحتون . و اللّه خلقكم و ما تعملون

تذكر به خالقيت خدا نسبت به انسان و مصنوعات وى، پس از محكوم كردن پرستش

مصنوعات بشرى، مى تواند گوياى برداشت بالا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 125 - 10

10 - خالقيت ، شرط شايستگى براى معبوديت

أتدعون بعلاً و تذرون أحسن الخ_لقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 6 - 16

16 - آفريدن جهان هستى ( آسمان ، زمين ، انسان و . . . ) ، از اوصاف و نشانه هاى خداى حقيقى ( اللّه )

خلق السم_وت و الأرض . .. خلقكم من نفس وحدة ... ذلكم اللّه

{ذلكم} اشاره به كسى است كه اشياى ذكر شده را آفريده و صاحب اوصاف خلق و جعل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 61 - 8

8 - عبادت و حاجت خواهى ، تنها در پيشگاه كسى روا است كه آفريننده شب و روز و تأمين كننده روزى و نياز هاى انسان ها است .

و قال ربّكم ادعونى أستجب لكم . .. اللّه الذى جعل لكم... النهار مبصرًا

از ارتباط ميان اين آيه با آيه قبل _ كه درباره ربوبيت خداوند و عبادت او و حاجت خواهى از او بود _ برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 64 - 13

13 - آفرينش زمين ، آسمان ، انسان و روزى هاى او ، از اوصاف معبود و ربّ حقيقى

اللّه الذى جعل لكم الأرض . .. و صوّركم فأحسن صوركم و رزقكم من الطيّب_ت ذلكم اللّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه -

فيش

17 - زخرف - 43 - 27 - 2

2 - تنها معبودى شايسته پرستش است كه سامان بخش وجود انسان و آفريدگار سرشت آدمى است .

إلاّ الذى فطرنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 4 - 5

5- توانايى بر خلقت جهان و تدبير امور آن ، شرط شايستگى معبود براى پرستيده شدن

ماذا خلقوا من الأرض أم لهم شرك فى السم_وت

در اين آيه، به ناتوانى بت ها در امر خلقت و تدبير جهان اشاره شده است و اين خود مى نماياند كه توانايى بر خلقت و تدبير، ملاكى است كه براساس آن، مى توان معبود واقعى را از معبود دروغين، متمايز ساخت.

خالقيت و الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 20 - 6

6- موجودات دست ساز و فاقد هرگونه قدرت آفرينشگرى ، لياقت الوهيت ندارند و هرگونه عقيده اى به خدايى آنان ، باطل است .

و الذين يدعون من دون الله لايخلقون شيئًا و هم يخلقون

خالقيت و معاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 79 - 3

3 - توانايى بر آفرينش هر چيزى ، دليل و شاهد امكانِ آفرينش مجدد آن است .

قل يحييها الذى أنشأها أوّل مرّة

برداشت ياد شده از آن جا است كه خداوند در پاسخ به كسانى كه احياى مجدد انسان ها را غير ممكن مى دانستند، مسأله آفرينش آغازين را مطرح كرده است. بنابراين از اين پاسخ مى توان قانون كلى ياد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15

- يس - 36 - 81 - 8

8 - خداوندِ خالق آسمان ها و زمين ، بر آفرينش مجدد انسان ها و نوسازى آدمى از ذرات پوسيده و پراكنده دنيايى او در قيامت ، توانا است .

قال من يحىِ العظ_م و هى رميم . .. أوَليس الذى خلق السم_وت و الأرض بق_در على أن ي

ذكر خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 54 - 15

15 - موسى ( ع ) با توجه دادن مرتدان به خالقيت خدا ، كيفر قتل را براى آنان امرى سازنده دانست .

ذلكم خير لكم عند بارئكم

انتخاب {بارء} در بيان ضرورت اجراى حكم قتل، به اين معنا اشاره دارد كه: هر چند كشته شدن به ظاهر از ميان رفتن و نابود شدن است، ولى در حقيقت زندگى يافتن و دوباره آفريده شدن است. گفتنى است كه تكرار {بارئكم} در دو جمله {توبوا إلى بارئكم} و {ذلكم خير لكم عند بارئكم} رساى به اين است كه هر كدام به هدفى خاص آورده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 51 - 9

9_ توجه به خالقيت خدا ، زمينه ساز اخلاص در تبليغ دين و چشم ندوختن به اجر و پاداش هاى مردمى است .

إن أجرى إلاّ على الذى فطرنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 63 - 13

13 - توجه به خالقيت ، رازقيت و مديريت خدا ، زمينه ساز حمد او است .

و لئن سألتهم من خلق . .. و سخّر ... اللّه يبسط

الرزق ...و لئن سألتهم من نزّل ...

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 7 - 4

4 - توجّه به خالقيت مدبّرانه خداوند ، زمينه ساز پذيرش ربوبيت او و مانع فريب خوردن انسان از جاذبه هاى گناه است .

ما غرّك بربّك . .. الذى خلقك فسوّيك فعدلك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 1 - 14

14 - توجّه به خالقيت خداوند و ربوبيت او ، برانگيزاننده انسان به همراه ساختن كار ها با ذكر نام او است .

اقرأ باسم ربّك الذى خلق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 2 - 4

4 - آگاهى از قدرت خداوند بر آفرينش انسان از خون لخته ، زمينه ساز توجه به او در آغاز هر كار است .

اقرأ باسم ربّك . .. خلق الإنس_ن من علق

رد خالقيت معبودان باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 56 - 10

10- خالق نبودن بت ها و معبود هاى مشركان ، دليل ناشايستگى آنها براى عبادت و تقديس انسان ها

ما ه_ذه التماثيل . .. قال ربّكم ربّ السموت والأرض الذى فطرهنّ

حضرت ابراهيم(ع)، براى ابطال عقيده مشركان و بت پرستان و اثبات توحيد ربوبى براى خداوند، به خالقيت او تمسك كرد. نكته ياد شده بيانگر اين حقيقت است كه تنها خالق جهان، شايسته تقديس و عبادت است، نه چيز ديگر.

زمينه ذكر خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 9 - 3

3

- زمين و چگونگى شكل گيرى و آفرينش آن ، از نزديك ترين و آشكارترين زمينه هاى توجه انسان به خالقيت خداوند

قل أئنّكم لتكفرون بالذى خلق الأرض

از اين كه خداوند از ميان همه نشانه ها و دلايل، آفرينش زمين را به عنوان دليل خالقيت و آفريدگارى خود ياد كرده است، مى توان مطلب بالا را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 13 - 2

2 - توجه به آفريننده نعمت ها ، به دنبال بهرهورى از آن ، امرى طبيعى و فطرى است .

لتستوا على ظهوره ثمّ تذكروا نعمة ربّكم إذا استويتم عليه

شرايط خالقيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 91 - 3

3 - الوهيت و خالقيت ( خداوندگارى و آفريدگارى ) ، دو امر متلازم و انفكاك ناپذير

إذًا لذهب كلّ إل_ه بما خلق

قيد {بما خلق} بيانگر اين حقيقت است كه خداوندگارى، فرع بر آفريدگارى است; يعنى، تا يك موجودى خالق نباشد، نمى توان او را اله خواند. بنابراين اگر علاوه بر خداى متعال، خدايان ديگرى نيز وجود داشت، بايد هر خدايى آفرينشى جدا از آفرينش خدايان ديگرى مى داشت.

شك در خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 2 - 9

9 _ ترديد در خالقيت و ربوبيّت يگانه خداوند، شگفت انگيز و سزاوار سرزنش است.

بربهم يعدلون. هو الذى خلقكم من طين ثم قضى أجلا ... ثم أنتم تمترون

حرف {ثم} در {ثم أنتم تمترون}، مفيد استبعاد و توبيخ است، چون تراخى زمانى در اينجا معنى ندارد. گفتنى

است متعلق {تمترون}، مضامين اساسى مورد بحث در آيه قبل (توحيد در خالقيت و ربوبيت) است.

شؤون خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 78 - 1

1 - هدايت و راهنمايى خلق ، از شؤون ربوبيت و خالقيت خداوند

إلاّ ربّ الع_لمين . الذى خلقنى فهو يهدين

تفريع جمله {فهو يهدين} بر {ربّ العالمين} و {الذى خلقنى}، بيانگر برداشت ياد شده است; يعنى، چون او پروردگار جهانيان و نيز آفريننده من است; پس خود او هم مرا راهنمايى خواهد كرد.

عقيده به توحيد در خالقيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 87 - 1

1 - اعتقاد مشركان مكه ، به خالقيت خداوند و توحيد در آفرينش

و لئن سألتهم من خلقهم ليقولنّ اللّه فأنّى يؤفكون

از آيه شريفه استفاده مى شود كه شرك مشركان، در ناحيه خالقيت خداوند نبوده است; بلكه آنان در ربوبيت، تدبير، كارگشايى امور و وساطت براى تقرب به خدا، گرفتار شرك بوده اند.

عقيده به خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 31 - 9

9 _ شرك پيشگان عرب جاهلى با وجود اينكه خدا را پديد آورنده جانداران از موجودات بى جان و موجودات بى جان را از جانداران مى دانستند ، منكر ربوبيت و پروردگارى او بودند .

و من يخرج الحى من الميت و يخرج الميت من الحى . .. فسيقولون اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 3 - 8

8- مشركان صدراسلام ، خداوند را خالق آسمان ها و

زمين مى دانستند .

أتى أمر الله . .. سبح_نه و تع_لى عمّا يشركون ... خلق السموت و الأرض بالحق تع_لى

{تعالى عمّا يشركون} مربوط به {بالحق} است و نه {خلق السماوات و . ..} بنابراين، از آيه استفاده مى شود كه مشركان درباره اصل خلقت عالم حرفى نداشته اند، بلكه درباره حقانيت و پوچى آن توهماتى داشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 61 - 1،5،6

1 - مشركان ، به خالقيت خدا براى آسمان ها و زمين و مسخِّر كننده خورشيد و ماه ، باور داشتند .

و لئن سألتهم من خلق السم_وت و الأرض و سخّر الشمس و القمر ليقولنّ اللّه

5 - انكار آيات خدا و ايمان به باطل ، از سوى مشركان ، به رغم باور آنان بر خالقيت خدا و تسخير خورشيد و ماه از سوى او ، امرى شگفت آور است .

و ما يجحد بأي_تنا إلاّ الك_فرون . .. و قالوا لولا أنزل عليه ءاي_ت ... و الذين ءا

6 - با وجود اعتقاد مشركان به اين كه خالق عالم و رام كننده خورشيد و ماه ، خدا است ، بازداشته شدنشان از حق ، قابل توجيه و منطقى نيست .

و لئن سألتهم من خلق . .. و سخّر ... ليقولنّ اللّه فأنّى يؤفكون

جمله {فأنّى يؤفكون} جواب شرط مقدر است و{أنّى} معادل {كيف} استفهاميه و براى تعجب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 81 - 7

7 - مشركان و كافران در عصر بعثت _ على رغم انكار قيامت و تجديد حيات انسان ها _ به آفرينش

آسمان ها و زمين به وسيله خدا و نيز به عظمت اين آفرينش اعتقاد داشتند .

أوَليس الذى خلق السم_وت و الأرض بق_در على أن يخلق مثلهم

برداشت ياد شده با توجه به اين حقيقت است كه استدلال خداوند بر اثبات معاد، از راه آفرينش نخستين جهان طبيعت، مبتنى بر اين حقيقت است كه كافران، جهان طبيعت را جلوه اى از خالقيت و قدرت خدا بدانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 38 - 1

1 - اعتقاد و اعتراف مشركان ، به خالقيت يگانه خداوند و پديد آمدن جهان آفرينش ( آسمان ها ، زمين و . . . ) تنها به قدرت او

و لئن سألتهم من خلق السم_وت و الأرض ليقولنّ اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 9 - 13

13 - مشركان عصر بعثت ، معتقد به خالقيت خدا و منكر ربوبيت مطلقه وى بودند .

قل أئنّكم لتكفرون بالذى خلق . .. ذلك ربّ الع_لمين

تعبير {تجعلون له أنداداً} نشان مى دهد كه مشركان اصل وجود خدا و خالقيت او را قبول داشته اند ولى براى او شريك در آفرينش و ربوبيت قائل بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 87 - 1،2

1 - اعتقاد مشركان مكه ، به خالقيت خداوند و توحيد در آفرينش

و لئن سألتهم من خلقهم ليقولنّ اللّه فأنّى يؤفكون

از آيه شريفه استفاده مى شود كه شرك مشركان، در ناحيه خالقيت خداوند نبوده است; بلكه آنان در ربوبيت، تدبير، كارگشايى امور و وساطت براى تقرب به خدا، گرفتار

شرك بوده اند.

2 - روى آوردن به غير خدا ، با وجود اعتقاد به خالقيت يگانه او ، انحرافى آشكار و امرى ملامت بار

و لئن سألتهم من خلقهم ليقولنّ اللّه فأنّى يؤفكون

{إفك} (مصدر {يؤفكون}) به معناى روى گرداندن و انحراف از مسير طبيعى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 27 - 5

5 - منكران معاد در عصر بعثت ، آسمان را آفريده خداوند مى دانستند .

أم السماء بنيها

استدلال آيه شريفه بر امكان معاد، بدون پذيرش آفريدگارى خداوند براى آسمان، ناتمام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 4

4 - اعتقاد به آفريننده بودن خداوند ، ناسازگار با پندار عجز براى او در برابر انسان

خلقنا الإنس_ن . .. أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

عقيده به خالقيت غيرخدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 40 - 4

4 - عقيده به شريك بودن غير خدا با او در خلق و تدبير عالم ، شرك است .

قل أرءيتم شركاءكم الذين تدعون من دون اللّه أرونى ماذا خلقوا من الأرض أم لهم شرك

غير خدا و خالقيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 16 - 21

21_ غير خدا هيچ آفرينش و آفريده اى ندارد .

أم جعلوا لله شركاء خلقوا كخلقه

معبودان باطل و خالقيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 20 - 1

1- خدايان ادعايى مشركان ، قدرت آفرينش هيچ چيزى را ندارند .

و الذين يدعون

من دون الله لايخلقون شيئًا

{يدعون} صله {الذين} است و ضمير صله، ضمير مفعولى است كه حذف گرديده و مرجع آن الذين است. مراد از {الذين} به قرينه آيات قبل _ كه درباره خدايان ادعايى ناتوان بود _ خدايان مشركان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 73 - 7

7 - عجز و ناتوانى خدايان اهل شرك _ هر چند همگى گرد هم آيند _ از آفريدن حتى يك مگس ، دليلى است روشن و غير قابل انكار بر پوچى انديشه شرك .

إنّ الذين تدعون من دون اللّه لن يخلقوا ذبابًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 11 - 4،5،7

4 - خداوند ، مشركان را به ارائه مخلوقات معبودان شان ، فرا مى خواند .

فأرونى ماذا خلق الذين من دونه

5 - معبودان مشركان ، هيچ آفريده اى ندارند .

ه_ذا خلق اللّه فأرونى ماذا خلق الذين من دونه

7 - مشركان ، از ارائه مخلوقى براى معبودان خويش ، ناتوان اند .

فأرونى ماذا خلق الذين من دونه بل الظ_لمون فى ضل_ل مبين

امر {أرونى} براى تعجيز است و {بل} اضراب، براى انتقال از غرضى به غرض ديگرى است. جمله بعد از {بل} اشعار دارد به اين كه آنان، نه تنها از درخواست ارائه مخلوق براى معبودى، ناتوانند بلكه آن چنان در بيراهه اند كه هيچ گاه چنين كارى از آنان ساخته نيست.

منشأ خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 45 - 9

9 - خداوند ، هر چيزى را بر اساس مشيت خود آفريده

است .

يخلق اللّه ما يشاء

نشانه هاى خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 87 - 5

5- قرآن ، جلوه اى از خلاّقيت و علم خداوند

إن ربّك هو الخلّ_ق العليم . و لقد ءاتينك سبعًا من المثانى و القرءان العظيم

ذكر {اعطاى قرآن به پيامبر(ص)} پس از بيان دو صفت خالقيت و دانايى خداوند، مى تواند بيانگر مصداقى از خلاّقيت و علم خداوند باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 104 - 10

10- قدرت خداوند بر خلقت آغازين نظام آفرينش ، نشانگر قدرت او بر آفرينش دوباره آن است .

يوم نطوى . .. إنّا كنّا ف_علين

تشبيه {كما} مى تواند براى اصل خلقت جهان و آفرينش مجدد آن باشد; يعنى، همان گونه كه ما توانستيم جهان را در آغاز پديد آوريم، دوباره نيز مى توانيم به وجود آوريم. گفتنى است جمله تأكيدى {إنّا كنّا فاعلين}، بيانگر اين است كه اصل آفريدن دوباره جهان، مورد انكار بوده و آيه شريفه در صدد بيان امكان آفرينش مجدد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 14 - 7

7 - انسان ، مظهر صنع بديع الهى است .

ثمّ أنشأن_ه خلقًا ءاخر فتبارك اللّه أحسن الخ_لقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 11 - 1

1 - آسمان ها و كوه ها و جنبندگان و . . . ، تبلور آفرينندگى خداوند است .

ه_ذا خلق اللّه فأرونى ماذا خلق الذين من دونه

جلد - نام سوره - سوره - آيه -

فيش

16 - زمر - 39 - 62 - 2

2 - همه پديده هاى جهان هستى ، جلوه هاى خالقيت و توحيد ربوبى خداوند است .

اللّه خ_لق كلّ شىء

آيه شريفه به قرينه آيه 64 _ كه به منزله نتيجه اين آيه بوده و در آن شرك محكوم گرديده است _ درصدد بيان نشانه هاى خالقيت خدا و اثبات توحيد ربوبى او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 45 - 3

3 - زوجيت ( مردى و زنى ) در ميان بشر ، داراى اهميت و زمينه ساز پى بردن به خالقيت يگانه خداوند

و أنّه خلق الزوجين الذكر و الأُنثى

از اين كه خداوند، مسأله زوجيت را به انسان تذكر داده و وحدت خالق رادر اين زمينه يادآورى نموده است; مطلب بالا استفاده مى شود.

نقش توحيد در خالقيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 72 - 10

10 - توحيد در خالقيت ، دليل و برهان توحيد در ربوبيت است .

لن نؤثرك . .. والذى فطرنا

ويژگى خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 101 - 1

1 _ خداوند پديدآورنده آسمان و زمين بدون داشتن نمونه و الگويى از قبل

بديع السموت و الأرض

{بديع} يعنى خالق و مبدع. معنى بديع بودن خداوند آن است كه او خالق و مخترع عالم است، بدون الگو گرفتن از نمونه اى. (لسان العرب).

ويژگيهاى خالقيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 35 - 9

9- خداوند براى ايجاد چيزى ،

نيازمند به كارگيرى اسباب و وسايط نيست .

إذا قضى أمرًا فإنّما يقول له كن فيكون

معناى نيازمند نبودن خداوند به اسباب و وسايط اين نيست كه خداوند اسباب را به كار نمى گيرد، بلكه بدان معنا است كه اسباب در رتبه متأخر از اراده و فرمان او قرار دارند، بنابراين اراده او محدود به هيچ وسيله اى نيست و وسايل نيز با فرمان او و به شكلى كه او بخواهد عمل مى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 82 - 2

2 - خداوند در آفرينش پديده ها ، از هرگونه ابزار و وسايل و كمك و هم فكرى ، بى نياز است .

إنّما أمره إذا أراد شيئًا أن يقول له كن فيكون

قصر در {إنّما أمره. ..} قصر اضافى است. اين عبارت در مقابل عقيده منكران معاد ادا شده است; زيرا آنان تجديد حيات انسان ها از استخوان هاى پوسيده و پراكنده را، امرى غير ممكن مى دانستند; چرا كه بر اين تصور بودند كه جمع كردن استخوان هاى پوسيده و پراكنده و دميدن حيات در آن، نياز به ابزار، وسايل، كمك و هم فكرى ديگران داردو بايدوقت و زمانِ بسيارى صرف شود و خداوند از انجام چنين كارى ناتوان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 68 - 5

5 - خداوند ، در آفرينش پديده ها از هرگونه ابزار و وسايل و كمك و هم فكرى ، بى نياز است .

فإذا قضى أمرًا فإنّما يقول له كن فيكون

قصر در {فإنّما يقول له . ..} قصر اضافى است و در

مقابل عقيده منكران معاد ادا شده است; زيرا آنان تجديد حيات انسان ها را، امرى غير ممكن مى دانستند. آنها بر اين تصور بودند كه جمع كردن اجزاى پوسيده و پراكنده بدن بشر و دميدن حيات به آن، امرى است كه نياز به ابزار و كمك و هم فكرى ديگران و صرف وقت دارد و خداوند از چنين كارى ناتوان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 30 - 2

2 - خلقت الهى ، خلقتى نيكو و بايسته و فاقد شرور و بدى ها است .

و من ءاي_ته خلق السم_وت و الأرض . .. و ما أص_بكم من مصيبة فبما كسبت أيديكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 50 - 2

2 - بى نيازى خداوند به زمان ، براى خلق اشياء

و ما أمرنا إلاّ وحدة كلمح بالبصر

عبارت {كلمح بالبصر} (مانند چشم به هم زدن) ظاهراً اشاره به سرعت تحقق {امر} دارد; يعنى، به گونه اى است كه ميان فرمان و تحقق شىء هيچ فاصله اى نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 24 - 3

3 - آفرينش الهى ، متكى به تقدير و سنجشى حكيمانه و مبرّا از هرگونه ضعف و كاستى

هو اللّه الخ_لق البارئ

برخى از مفسران، برآنند كه در معناى {خالق} آفرينش همراه با تقدير و حكمت نهفته است و {بارئ} مى تواند دربردارنده معناى {پيراستن} باشد.

خاله از ديدگاه قرآن در تفسير راهنما

خاله

خوردن از خانه خاله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 -

نابينايان ، لنگ ها و مريضان ، در استفاده از خوراكى هاى منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دايى و خاله خود ، بدون هيچ اذنى ، مجازاند .

ليس على الأعمى حرج . .. أن تأكلوا من ... بيوت ءابائكم ... أو بيوت أخوتكم

10 - استفاده از خوراكى هاى منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دايى و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جايز است .

ليس على الأعمى حرج . .. أن تأكلوا من بيوتكم أو بيوت ءابائكم ... أو بيوت أخوتكم .

سهم ارث خاله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 12 - 22

22 _ تنها برادر و خواهر مادرى ميت ، وارث يك ششم يا شريك در يك سوم ميراث مى باشند .

و ان كان رجل يورث كلالة او امراة و له اخ او اخت فلكل واحد منهما السّدس . .. فهم

امام صادق (ع) در مورد كلاله در آيه فوق فرمود: . .. انما عنى بذلك الاخوة و الاخوات من الامّ خاصة.

_______________________________

كافى، ج 7، ص 101، ح 3 ; نورالثقلين، ج 1، ص 455، ح 120.

محدوده حجاب خاله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 31 - 19

19 - زنان مؤمن ، مجاز به آشكار ساختن زينت هاى خويش و مواضع آنها ( بدن ) بر پسران شوهر ، برادران ، پسران برادر و پسران خواهر خود هستند .

و لايبدين زينتهنّ إلاّ. .. ؤو أبناء بعولتهنّ أو أخونهنّ أو بنى إخونهنّ أو

بنى أخ

خانوادگي از ديدگاه قرآن در تفسير راهنما

خانوادگى

آثار عواطف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 3 - 3

3 - عواطف خانوادگى و خويشاوندى ، از زمينه هاى انحراف و تمايل به دشمنان خداوند

تسرّون إليهم بالمودّة . .. لن تنفعكم أرحامكم و لا أول_دكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 85 - 1

1_ يعقوب ( ع ) ، همواره به ياد فرزندش يوسف ( ع ) و دردمند فراق او بود .

قالوا تالله تفتؤا تذكر يوسف

{تفتؤا} از افعال ناقصه و به تقدير {لا} ى نافيه است. بنابراين {تفتؤا تذكر يوسف} ; يعنى ، پيوسته يوسف(ع) را ياد مى كنى.

اختلاف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 227 - 4

4 _ طلاق ، آخرين راه حل مشكل ناسازگارى ميان زن و شوهر است .

للذين يؤلون . .. و ان عزموا الطلاق فان اللّه سميع عليم

تأخير ذكرى امر طلاق، مى تواند اشاره باشد به اين كه بايد از طلاق، براى حل مشكل در آخرين مرحله استفاده كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 228 - 23

23 _ عدم مراعات حقوق متقابل زن و شوهر ، از عوامل طلاق

و المطلّقات يتربصن بانفسهن ثلثة قروء . .. و لهنّ مثل الذى عليهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 31

31 - جدايى انداختن بين زن و شوهر ، امرى نكوهيده و حرام است .

ما يفرقون به بين المرء و زوجه و

ما هم بضارين . .. إلا بإذن اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 1،9

1 _ لزوم پيشگيرى از به هم خوردن سلامت خانواده ، در صورت ناسازگارى شوهر وظيفه اى بر عهده زنان

و إن امراة خافت من بعلها . .. فلاجناح عليهما ان يصلحا بينهما صلحاً

كلمه {خافت}، بيانگر ترس از وقوع است، نه خود وقوع.

9 _ لزوم پرهيز از اشاعه اختلافات همسران به بيرون از محيط خانه *

فلاجناح عليهما ان يصلحا بينهما صلحاً

از اين كه فعل {يصلحا} به خود زن و شوهر نسبت داده شده است و همچنين از تعبير {بينهما} استفاده مى شود كه حل و فصل مسايل خانوادگى ميان خود همسران، بهتر است از مطرح ساختن نزد ديگران.

ارزش عواطف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 15 - 32

32- روابط و عواطف خانوادگى ، امرى اصيل و ارزشمند و مورد توجه دين

و أصلح لى فى ذرّيّتى

تعبير {أصلح لى. ..} گرچه در متن آيه به صورت گزارش از دعاهاى انسان كامل نقل شده است; اما در حقيقت دستورى است كه خداوند، با بيانى ويژه انسان را به سوى آنها رهنمون ساخته است و اين نشان مى دهد كه دعا براى والدين و فرزندان و نسل و دلسوزى براى آنها، امرى اصيل و پذيرفته شده در بينش الهى است.

اهميت تفاهم خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 21

21 - محيط خانواده ، نيازمند تفاهم عقيدتى و سلامت دينى *

و لاجناح عليكم أن تنكحوهنّ .

.. و لاتمسكوا بعصم الكوافر

حكم {لاتمسكوا. ..} مى تواند از آن جهت باشد كه وجود همسر كافر در زندگى مؤمن، محيط خانواده را ناسالم و ناأمن مى سازد.

اهميت حل اختلاف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 6 - 16

16 - سياست اسلام در اختلاف و نزاع ميان همسران ، كوتاه كردن مدت آن و يا رفع كامل آن است .

فإن أرضعن لكم ف_اتوهنّ أُجورهنّ و أتمروا بينكم بمعروف و إن تعاسرتم فسترضع له أُخ

برداشت ياد شده، از آن جا است كه خداوند _ پس از توصيه به خوش رفتارى با زنان مطلّقه و پرداختن اجرت شيردادن نوزادان به آنان _ فرمان داد كه در صورت بالا گرفتن اختلافت ميان همسران، آنان به مشورت و هم فكرى بپردازند و در صورت عدم توافق، بدون فوت وقت از دايگان مدد گيرند.

اهميت رفع مشكلات خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 90 - 5

5- سياست اسلام بر تحكيم پيوند خويشاوندى و رفع مشكلات موجود ميان خويشاوندان است .

إن الله يأمر . .. و إيتاىءِ ذى القربى

اهميت روابط خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 19 - 14،17

14 _ اساس زندگى خانوادگى و مصالح آن ، نبايد دستخوش تمايلات مرد قرار گيرد .

فان كرهتموهنّ فعسى ان تكرهوا شيئاً و يجعل اللّه فيه خيراً كثيراً

17 _ احتمال وجود خير فراوان ، در تداوم زندگى با زنانى كه ناخوشايند انسان هستند .

فان كرهتموهنّ فعسى ان تكرهوا شيئاً و يجعل اللّه فيه خيراً كثيراً

جلد

- نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 21 - 3

3 _ توجّه به پيوند زناشويى و اتحاد و يگانگى حاصل از آن ، مانعى براى اجحاف به همسر و بازپس گيرى مهريّه

و كيف تأخذونه و قد افضى بعضكم الى بعض

{افضى} از مصدر {افضاء} به معناى اتصال است و در آيه مى تواند كنايه از اتحاد و يگانگى زوجين باشد، نه كنايه از خصوص آميزش; و گر نه مى فرمود: {و قد افضيتم اليهنّ}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 5،10،19،20

5 _ جواز صرفنظر كردن زن از بعض حقوق خود ، براى جلب نظر شوهر و جلوگيرى از نشوز وى

و إن امراة خافت من بعلها نشوزاً . .. ان يصلحا بينهما صلحاً و الصلح خير

جمله {و احضرت الانفس الشح} حكايت از آن دارد كه مصالحه عنوان شده در آيه، منوط به گذشت از حقوق شخصى است.

10 _ گذشت از حقوق شخصى براى استمرار و استحكام روابط همسرى ، بهتر از پافشارى بر استيفاى آن حقوق

و الصلح خير و احضرت الانفس الشح

19 _ مصالحه زن و شوهر در حقوق همسرى در صورتى ارزشمند است كه بر پايه احسان و تقوا باشد .

و الصلح خير . .. و إن تحسنوا و تتقوا فإنّ اللّه كان بما تعملون خبيراً

20 _ جواز گذشت زن از برخى حقوق خويش ، به انگيزه جلوگيرى از ناسازگارى شوهر و رخ ندادن طلاق

و إن امراة خافت من بعلها نشوزاً او اعراضاً

امام صادق(ع) در پاسخ سؤال از معناى آيه فوق فرمود: هذا تكون عنده المراة لاتعجبه فيريد طلاقها

فتقول له: امسكنى و لاتطلقنى و ادع لك ما على ظهرك و اعطيك من مالى و احللك من يومى و ليلتى فقد طاب ذلك له كله .

_______________________________

كافى، ج 6، ص 145، ح 3; نورالثقلين، ج 1، ص 558، ح 600.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 15 - 8

8 - حفظ روابط خانوادگى و خويشاوندى ، امرى بس مهم و شايان توجه است .

و وصّينا الإنس_ن بولديه . .. أن اشكرلى و لولديك... إن ج_هداك على أن تشرك بى ...

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 2 - 11

11 - نقش سازنده ايمان به خدا و روز قيامت ، در ايجاد رابطه صحيح و شايسته ميان همسران و رعايت شدن حقوق متقابل بين آنان

إذا طلّقتم النساء . ..ذلكم يوعظ به من كان يؤمن باللّه و اليوم الأخر

يادآورى ايمان به خدا و روز قيامت _ به دنبال موعظه هاى الهى در مسائل مربوط به همسران _ مى تواند گوياى مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 5 - 11،12

11 - نقش سازنده تقواپيشگى ، در حفظ كانون گرم خانواده ها و رعايت شدن حقوق همسران

إذا طلّقتم النساء . .. و اتّقوا اللّه ... من يتّق ... يعظم له أجرًا

برداشت ياد شده، از آن جا است كه خداوند در ضمن پنج آيه مربوط به مسائل طلاق و اختلافات خانوادگى، چهاربار، به رعايت تقوا توصيه فرموده است.

12 - اهميت مسائل خانوادگى ( ازدواج ، طلاق ، حقوق همسران و . .

. ) ، در ميان موضوعات اسلامى و آموزه هاى قرآنى

إذا طلّقتم النساء . .. اتّقوا اللّه ... من يتّق اللّه ... يعظم له أجرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 6 - 16

16 - سياست اسلام در اختلاف و نزاع ميان همسران ، كوتاه كردن مدت آن و يا رفع كامل آن است .

فإن أرضعن لكم ف_اتوهنّ أُجورهنّ و أتمروا بينكم بمعروف و إن تعاسرتم فسترضع له أُخ

برداشت ياد شده، از آن جا است كه خداوند _ پس از توصيه به خوش رفتارى با زنان مطلّقه و پرداختن اجرت شيردادن نوزادان به آنان _ فرمان داد كه در صورت بالا گرفتن اختلافت ميان همسران، آنان به مشورت و هم فكرى بپردازند و در صورت عدم توافق، بدون فوت وقت از دايگان مدد گيرند.

اهميت عواطف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 58 - 14،17

14 - ضرورت معاشرت نزديك و تنگاتنگ فرزندان نابالغ با پدر و مادر خود و مشقت اجازه خواستن ، فلسفه و دليل عدم لزوم اذن خواستن از والدين ، براى رفت و آمد نزديك باآنان در غير از سه وقت مقرر است .

ليستئذنكم . .. ثلث عورت لكم ليس عليكم و لا عليهم جناح بعدهنّ طوّفون عليكم بعضكم

جمله {طوّافون عليكم. ..} جمله اى است تعليليه كه بيانگر علت و فلسفه جواز رفت و آمد نزديك فرزندان با پدر و مادرشان در اتاق ها و محل استراحت آنان است; يعنى، چون فرزندان بايد با پدر و مادرشان رفت و آمد نزديك داشته باشند و اجازه

خواستن براى اين كار، براى فرزندان مشقت بار است، پس اذن طلبيدن لازم نيست.

17 - اهتمام اسلام به رفت و آمد و معاشرت نزديك و تنگاتنگ پدران و مادران با فرزندان نابالغ و مميز خويش در محيط خانه

طوّفون عليكم بعضكم على بعض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 15 - 5

5- اسلام ، احياكننده ارزش ها و عواطف انسانى و استحكام بخش بنياد هاى خانواده و جامعه بشرى

و وصّينا الإنس_ن بولديه إحس_نًا

سفارش خداوند نسبت به ارج و مقام والدين، بيانگر اين حقيقت است كه اسلام دينى محدود به ابعاد عبادى و فردى نيست; بلكه به تمامى ابعاد حيات انسان توجه دارد; از جمله تقويت عواطف انسانى كه نهايتاً به تحكيم بنياد خانواده و جامعه منتهى مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 3 - 5

5 - ارزش هاى دينى ، مقدّم بر روابط خويشاوندى و عواطف خانوادگى

لاتتّخذوا عدوّى . .. لن تنفعكم أرحامكم و لا أول_دكم يوم القي_مة

بى تأثيرى روابط خانوادگى در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 35 - 2

2 - قيامت ، روز بى اثر بودن عواطف و روابط و جاذبه نداشتن پدر و مادر در چشم فرزندان

و أمّه و أبيه

تداوم روابط خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 14 - 1

1 - اهل دوزخ در دنيا ، مى پنداشتند زندگى شاداب آنان دگرگون نشده و الفت هاى خانوادگى شان هرگز از هم نخواهد گسست .

إنّه ظنّ

أن لن يحور

{حَور}، رجوع از چيزى و به چيزى مى باشد. اصل معناى آن بازگشت به كم بود است و با ضمّه {حاء} به معناى هلاكت خواهد بود (لسان العرب). فعل {يحور} از هر كدام مشتق باشد، برداشت ياد شده قابل استفاده است.

حل اختلاف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 4،8،15

4 _ ترديد مسلمانان صدر اسلام در جواز مصالحه زن و شوهر نسبت به حقوق يكديگر

و إن امراة خافت . .. فلاجناح عليهما ان يصلحا

كلمه {لاجناح} حاكى است كه مسلمانان صدر اسلام بر آن گمان بودند كه حقوق تعيين شده براى زن و شوهر، قابل مصالحه و گذشت نيست.

8 _ حسن حل و فصل مسايل خانوادگى ، توسط خودِ زن و شوهر

فلاجناح عليهما ان يصلحا بينهما صلحاً و الصلح خير

در آيه فوق، صلح به خود خانواده واگذار شده و نه به افراد خارج آن. كلمه {بينهما}، بيانگر اين مسأله است.

15 _ انتخاب صلح در مسائل و اختلافات خانوادگى ، از مصاديق احسان و تقواست . *

و الصلح خير . .. و إن تحسنوا و تتقوا

سفارش به تقوا و احسان، پس از ارزشمند شمردن صلح و مسالمت، مى رساند كه صلح در مسايل همسرى، نمودى از احسان و تقواست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 130 - 1

1 _ طلاق ، آخرين راه براى شكستن بن بست اختلافات مسالمت ناپذير خانوادگى

و إن يتفرقا يغن اللّه

پس از به نتيجه نرسيدن راه حلهاى قبلى كه در آيات قبل اشاره شد، طلاق به عنوان راه پايان اختلافات پيشنهاد شده

است.

رعايت حقوق خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 2 - 11

11 - نقش سازنده ايمان به خدا و روز قيامت ، در ايجاد رابطه صحيح و شايسته ميان همسران و رعايت شدن حقوق متقابل بين آنان

إذا طلّقتم النساء . ..ذلكم يوعظ به من كان يؤمن باللّه و اليوم الأخر

يادآورى ايمان به خدا و روز قيامت _ به دنبال موعظه هاى الهى در مسائل مربوط به همسران _ مى تواند گوياى مطلب ياد شده باشد.

روابط خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 61 - 19

19 - نابينايان ، لنگ ها و مريضان ، مى توانند با ديگر اعضاى خانواده خود و نيز باخويشاوندان و دوستان خويش باهم ( بر سر يك سفره ) و يا جداگانه ، غذا ميل كنند .

ليس على الأعمى حرج . ..و لا على أنفسكم أن تأكلوا من بيوتكم أو بيوت ءابائكم ... أ

روابط خانوادگى در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 13 - 5

5 - خوش بختى هاى دنيايى و دل خوشى به پيوند هاى خانوادگى ، در قيامت كارساز نبوده و انسان را از آتش دوزخ رهايى نمى بخشد .

و يصلى سعيرًا . إنّه كان فى أهله مسرورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 14 - 1

1 - اهل دوزخ در دنيا ، مى پنداشتند زندگى شاداب آنان دگرگون نشده و الفت هاى خانوادگى شان هرگز از هم نخواهد گسست .

إنّه ظنّ أن

لن يحور

{حَور}، رجوع از چيزى و به چيزى مى باشد. اصل معناى آن بازگشت به كم بود است و با ضمّه {حاء} به معناى هلاكت خواهد بود (لسان العرب). فعل {يحور} از هر كدام مشتق باشد، برداشت ياد شده قابل استفاده است.

زمينه حل اختلاف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 1 - 7،20

7 - نقش سازنده خداترسى و تقواپيشگى ، در تضمين حقوق همسران و رفع اختلاف هاى آنان

إذا طلّقتم النساء . ..و اتّقوا اللّه ربّكم

مطلب ياد شده، از توصيه خداوند به تقواپيشگى در بيان اولين حكم مربوط به طلاق استفاده مى شود.

20 - بشارت و اميد دادن خداوند به همسران مؤمن ، مبنى بر پايان يافتن مناقشات آنان و پديد آمدن زمينه هاى رجوع و بازگشت آنها به زندگى مشترك خويش در ايّام عدّه

فطلّقوهنّ لعدّتهنّ . .. لاتدرى لعلّ اللّه يحدث بعد ذلك أمرًا

برداشت ياد شده، از آن جا است كه ذيل آيه شريفه، درصدد دلدارى به همسران و ايجاد اميد در جان و روح آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 2 - 13

13 - خداترسى و تقواپيشگىِ مردان و زنان مطلّقه ، موجب رهايى آنان از مشكلات در روابط زناشويى و خروج از تنگنا هاى زندگى

إذا طلّقتم النساء . .. و من يتّق اللّه يجعل له مخرجًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 4 - 10

10 - خداترسى و تقواپيشگى از مردان و زنان مطلّقه ، موجب رهايى آنان از مشكلات زناشويى و آسان شدن

زندگى براى آنها

و الّ_ئى يئسن من المحيض . .. و من يتّق اللّه يجعل له من أمره يسرًا

زندگى خانوادگى زكريا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 5 - 7

7- زكريا ( ع ) ، به رغم نااميدى از داشتن فرزند از همسر نازايش ، ساليانى دراز به زندگى مشترك خود با وى ادامه داد .

و كانت امرأتى عاقرًا

ساختار خانوادگى شعيب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 26 - 2

2 - وجود رابطه صميمى و فضاى آزاد براى گفت وگو ميان شعيب ( ع ) و دختران وى

قالت إحديهما ي_أبت است_ئجره . .. القوىّ الأمين

از اين كه دختر شعيب پيشنهاد خودش را بدون هيچ تكلفى با پدر در ميان گذاشت و آزادانه به ستايش موسى(ع) پرداخت مطلب بالا استفاده مى شود.

علايق خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 106 - 18

18 _ مال پرستى و وابستگى هاى خانوادگى از جمله عوامل لغزش و خيانت در شهادت

لانشترى به ثمناً و لو كان ذا قربى

علايق خانوادگى خوله بنت ثعلبه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 1 - 2

2 - زن ظهار شده ، مايل نبود از شوهرش جدا شده و كانون خانواده اش متلاشى گردد .

قد سمع اللّه قول الّتى تج_دلك فى زوجها

علايق خانوادگى متخلفان از مسافرت به حديبيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 11 - 6

6 - ادعاى سرگرمى به مال

و خانواده ، بهانه تخلّف اعراب از همراهى باپيامبر ( ص )

سيقول لك المخلّفون من الأعراب شغلتنا أمولنا و أهلونا

عواطف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 21 - 9

9 - وجود عواطف دوستانه ميان اعضاى خانواده و نيز مهرورزى آنها به هم از آيات الهى است .

و جعل بينكم مودّة و رحمة

احتمال دارد عبارت {و جعل بينكم. ..} ادامه عبارت پيشين و ناظر به شفقت و مهر و ترحمى باشد كه از ناحيه والدين به فرزندان، و بر عكس اعمال مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 5 - 15

15_ علاقه به فرزندان ، خصلتى نيكو و اظهار آن امرى پسنديده است .

ي_أبت . .. قال ي_بنىّ لاتقصص

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 8 - 2

2_ يعقوب ( ع ) همه فرزندان خويش را گرامى مى داشت و به همه آنان محبت مى كرد .

إذ قالوا ليوسف و أخوه أحب إلى أبينا منّا

افعل تفضيل (أحبّ) گوياى برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 24 - 8

8- توجه انسان به ضعف ها و نياز هاى دوران كودكى و خدمات و زحمات پدر و مادر ، برانگيزنده عواطف وى نسبت به آنان است .

و قل ربّ ارحمهما كما ربّيانى صغيرًا

عوامل اختلاف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 24

24 - مردم بابل از هاروت و ماروت سحرى را

آموختند كه بتوانند با آن بين زن و شوهرش جدايى افكنند .

فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه

عوامل مؤثر در زندگى خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 5 - 10

10 - نقش مثبت و سازنده اسلام ، ايمان ، فرمانبرى ، توبه و روزه دارى در زندگى مشترك ميان زنان و مردان

أن يبدّله أزوجًا خيرًا منكنّ مسلم_ت . .. س_ئح_ت

يادآورى اوصاف ياد شده براى زنان شايسته، در خلال نقل ماجراى نزاع ميان پيامبر(ص) و همسرانش، مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

كتمان رازهاى خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 3 - 15

15 - لزوم حفظ و نگهدارى اسرار خانوادگى و زناشويى از ديگران ، حتى از برخى از اعضاى خانواده

و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حديثًا . .. نبّأنى العليم الخبير

ملاك روابط خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 39 - 8

8- توحيد و پرهيز از شرك ، بايد حاكم بر مجموعه روابط فردى ، خانوادگى و اجتماعى باشد .

و لاتجعل مع الله إل_هًا ءاخر

ذكر مجموعه تعاليم فردى، خانوادگى و اجتماعى در بين دو نهى از شرك، (آيه 22 و اين آيه) مى تواند مشعر به حقيقت ياد شده باشد.

موقعيت خانوادگى همسر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 60 - 8

8- همسر ، جزو آل و خاندان مرد است .

ءال لوط . .. إلاّ امرأته

ناپايدارى روابط خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره -

آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 15 - 5

5 - خداوند ، آگاه به وجود نشيب و فراز در مراحل حيات دنيوى و اخروى انسان و ناپايدار ماندن محفل هاى خانوادگى و خوش گذرانى هاى دنيامداران

بلى إنّ ربّه كان به بصيرًا

هر چند ضمير در {ربّه} و {به}، به منكر معاد برمى گردد; ولى محتواى آيه شريفه، به جنبه انسان بودن آنان مربوط است.

نقش اصالت خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 58 - 7

7- اصالت خانوادگى و نسبى ، در سعادت و كمال فرزندان نقش مؤثرى دارد .

من ذرّيّة ءادم . .. من ذرّيّة إبرهيم و إسرءيل

مطرح شدن پيامبران الهى در طول يك سلسله و ذريّه هاى مشخص نشان از نقش نسب و خانواده در كمال فرزندان دارد.

همكارى خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 72 - 8

8- نقش مهم تعاون خويشاوندى در زندگى انسان

و جعل لكم . .. حفدة

برداشت فوق از آن جاست كه خداوند ضمن برشمردن چند نعمت مهم، پس از موضوع همسردارى و فرزند، به مسأله تعاون خويشاوندى اشاره فرموده است كه از معناى لغوى {حفدة} استفاده مى شود.

خانواده از ديدگاه قرآن در تفسير راهنما

خانواده

{خانواده}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 229 - 15

15 _ ترس از عدم رعايت حدود الهى در خانواده ، مجوّز توافق زن و شوهر بر طلاق ، با بخشيدن مالى از سوى زن

فان خفتم الا يقيما حدود اللّه فلا جناح عليهما فيما افتدت به

آثار اذيت خانواده شوهر

جلد - نام سوره -

سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 1 - 27

27 - { عن الرضا ( ع ) فى قول اللّه عزّوجلّ : { لاتخرجوهنّ من بيوتهنّ و لايخرجن إلاّ أن يأتين بفاحشة مبيّنة } قال : أذاها لأهل الرجل و سوء خلقها ;

از امام رضا(ع) درباره سخن خداوندعزّوجلّ {لاتخرجوهنّ من بيوتهنّ و لايخرجن إلاّ أن يأتين بفاحشة مبيّنة} روايت شده كه فرمود: [مراد از فاحشه مبيّنه] آزار دادن زن به خانواده شوهر و بد خلقى او است}.

آثار انحطاط خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 15 - 5

5 - كسانى كه سرمايه عمر خويش و بهره هاى بايسته از خانواده خود را از دست بدهند ، در قيامت از زيانكاران واقعى محسوب خواهند شد .

إنّ الخ_سرين الذين خسروا أنفسهم و أهليهم يوم القيمه

آثار پاكى خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 56 - 6

6 - گرايش به پاكى و ارزش ها ، تنها جرم لوط ( ع ) و خاندانش در نظر آن جامعه فسادزده

قالوا أخرجوا ءال لوط من قريتكم إنّهم أُناس يتطهّرون

عبارت {إنّهم أُناس} تعليل براى حكم اخراج است.

آثار تباهى خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 16 - 4

4 - خسارت و از دست دادن سرمايه عمر و خانواده ، موجب آتش شديد و فراگير دوزخ

الذين خسروا . .. لهم من فوقهم ظلل من النار و من تحتهم ظلل

آثار تبعيض در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8

- يوسف - 12 - 8 - 6،7

6_ همه فرزندان يعقوب محبت افزون تر او به يوسف ( ع ) و بنيامين را احساس مى كردند و بر آن رشك مى بردند .

إذ قالوا ليوسف و أخوه أحب إلى أبينا منا

ضمير در {قالوا} به {إخوته} در آيه قبل برمى گردد ; يعنى ، همه آنان چنين گفتند و بر اين نظر اتفاق داشتند.

7_ محبت و علاقه افزون تر يعقوب ( ع ) به دو فرزندش يوسف ( ع ) و بنيامين ، برانگيزنده حسادت ديگر فرزندان وى نه اطلاعشان از رؤياى يوسف ( ع )

إذ قالوا ليوسف و أخوه أحب إلى أبينا منا

چنان چه يوسف(ع) رؤياى خويش را براى برادرانش نقل كرده بود و آن باعث حسادت و توطئه عليه او شده بود ، سخن از بنيامين به ميان نمى آوردند و تنها به ذكر يوسف(ع) اكتفا مى كردند.

آثار عفت خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 56 - 6

6 - گرايش به پاكى و ارزش ها ، تنها جرم لوط ( ع ) و خاندانش در نظر آن جامعه فسادزده

قالوا أخرجوا ءال لوط من قريتكم إنّهم أُناس يتطهّرون

عبارت {إنّهم أُناس} تعليل براى حكم اخراج است.

آثار علاقه به خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 11 - 16

16 - دلبستگى به مال و خانواده ، بازدارنده انسان از راه خدا و تكاليف دين

سيقول لك المخلّفون من الأعراب شغلتنا أمولنا و أهلونا . .. يقولون بألسنتهم

برداشت بالا بر اين اساس است كه اعراب در بيان {شغلتنا أموالنا

و أهلونا} صادق به شمار آيند; ولى در گفتن {فاستغفرلنا} _ كه حاكى از ندامت درونى آنان است _ كاذب باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 14 - 4

4 - جاودانه پنداشتن دنيا و بعيد شمردن معاد ، ريشه دل خوشى هاى نابجا و دلبستگى به خانواده و خاندان است .

إنّه كان فى أهله مسرورًا . إنّه ظنّ أن لن يحور

حرف {إنّ} در {إنّه ظنّ}، براى بيان علت سُرورى است كه در {كان فى أهله مسروراً} بيان شده است.

آثار عواطف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 3 - 3

3 - عواطف خانوادگى و خويشاوندى ، از زمينه هاى انحراف و تمايل به دشمنان خداوند

تسرّون إليهم بالمودّة . .. لن تنفعكم أرحامكم و لا أول_دكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 85 - 1

1_ يعقوب ( ع ) ، همواره به ياد فرزندش يوسف ( ع ) و دردمند فراق او بود .

قالوا تالله تفتؤا تذكر يوسف

{تفتؤا} از افعال ناقصه و به تقدير {لا} ى نافيه است. بنابراين {تفتؤا تذكر يوسف} ; يعنى ، پيوسته يوسف(ع) را ياد مى كنى.

آرامش در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 6

6 _ اهميت حفظ آرامش و امنيت در خانواده و تقدم آن بر حقوق شخصى زن و شوهر

و إن امراة خافت . .. ان يصلحا بينهما صلحاً و الصلح خير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 -

روم - 30 - 21 - 11

11 - آرامش خانواده و پايدارى آن در پرتو مودت و مهربانى است .

لتسكنوا إليها و جعل بينكم مودّة و رحمة

آزادى در خانواده شعيب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 26 - 2

2 - وجود رابطه صميمى و فضاى آزاد براى گفت وگو ميان شعيب ( ع ) و دختران وى

قالت إحديهما ي_أبت است_ئجره . .. القوىّ الأمين

از اين كه دختر شعيب پيشنهاد خودش را بدون هيچ تكلفى با پدر در ميان گذاشت و آزادانه به ستايش موسى(ع) پرداخت مطلب بالا استفاده مى شود.

آشتى در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 129 - 12

12 _ برقرار كردن توافق در خانواده ، مصداق تقواست . *

و إن تصلحوا و تتقوا فإنّ اللّه كان غفوراً رحيماً

بنابر اينكه {و تتقوا}، عطف تفسيرى باشد بر {تصلحوا}.

احسان در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 18

18 _ رعايت كنندگان تقوا و احسان در محيط خانواده ، از پاداش الهى برخوردار خواهند شد .

و إن تحسنوا و تتقوا فإنّ اللّه كان بما تعملون خبيراً

جمله {فان اللّه . ..} در مقام تشويق به احسان و تقواست. و چون علم خدا به احسان و تقوا، معمولا تأثيرى براى انجام آن ندارد ; بنابراين بايد كنايه از پاداش دهى الهى باشد.

احكام خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 34 - 12،20،21،24،25،26،27،28،29

12 _ ضرورت توجه به قوانين تكوين و تشريع

در جعل مقررات حاكم بر خانواده

الرّجال قوّامون على النساء بما فضّل اللّه . .. و بما انفقوا

چون خداوند در توجيه جعل مديريت براى مردان به دو جهت تصريح فرمود: يكى برترى مردان بر زنان، كه يك مسأله تكوينى است و ديگرى عهده دار بودن نفقه، كه يك حكم تشريعى است.

20 _ خداوند ، حافظ حقوق زنان ، با جعل قوانين خانواده

بما حفظ اللّه

مراد از {ما}، حقوق زنان است كه خداوند با جعل قوانين، مانند الزام به تأمين زندگى و . .. آن را حفظ كرده است.

21 _ مسؤوليت زن در حفظ حقوق شوهر و اطاعت از او ، در چهارچوب قوانين الهى است . *

قانتات حافظات للغيب بما حفظ اللّه

بر اين مبنا كه مراد از {ما حفظ اللّه} قوانين الهى و {باء} در {بما حفظ اللّه} براى مصاحبت باشد، معناى آيه چنين مى شود: زنان بايد با رعايت قوانين الهى، از شوهران خويش اطاعت و حقوق آنان را حفظ كنند.

24 _ پرهيز شوهر از همخوابگى با همسر ، اقدامى براى جلوگيرى از نشوز وى

و الّتى تخافون نشوزهنّ . .. و اهجروهنّ فى المضاجع

در برداشت فوق {فى المضاجع} متعلق به {اهجروهنّ} گرفته شده است.

25 _ همخوابگى ، از حقوق زنان بر همسران خويش

و اهجروهنّ فى المضاجع

گويا لزوم همخوابگى با همسران را بر عهده شوهران فرض كرده است و در حال نشوز، ترك آن را مجاز شمرده است. جمله {فلا تبغوا ... }، پس از فرض اطاعت زنان، لزوم همخوابگى را تأييد مى كند.

26 _ زدن ، آخرين اقدام براى جلوگيرى از نشوز زن

و الّتى تخافون نشوزهنّ . .. و اضربوهنّ

27 _ بروز علائم نشوز زن ،

مجوز تدابير لازم ( ترك همخوابگى ، زدن و . . . ) براى جلوگيرى از آن

و الّتى تخافون نشوزهنّ . .. و اضربوهنّ

چون موضوع حكم را خوفِ نشوز (تخافون) قرار داده است و نه تحقق نشوز. و خوف نشوز، همان بروز علائم آن است.

28 _ ضرورت به كارگيرى روش ها و تدبير هاى لازم براى پيشگيرى از مفاسد و گناه ، قبل از تحقق آن

و الّتى تخافون نشوزهنّ

اگر چه آيه در مورد نشوز زنان است، ولى مى توان از آن استنباط كرد كه اهل ايمان بايد قبل از وقوع مفاسد، چاره انديشى كنند.

29 _ لزوم به كارگيرى تدابير لازم براى جلوگيرى از رسيدن زن به مرحله نشوز

و الّتى تخافون نشوزهنّ . .. و اضربوهنّ

به نظر مى رسد راههاى پيشنهاد شده خصوصيتى نداشته باشد ; بلكه مراد، بازداشتن زن از ناشزه شدن است ; هر چند منجر به ترك برخى از حقوق وى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 35 - 2،4،5،6،7،8،9،17

2 _ لزوم تلاش براى حفظ خانواده و سالم سازى محيط آن و پيشگيرى از بروز ناسازگارى زن و شوهر

و ان خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

4 _ لزوم گزينش و فرستادن دو داور از خانواده زن و شوهر براى حلّ اختلاف بين آن دو

و ان خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

5 _ مسؤوليت بيشتر خويشاوندان زن و شوهر ، در نظارت بر سلامت خانواده و حلّ اختلاف هاى آنان

فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

6 _ ضرورت اطاعت زن و شوهر از نظر

و پيشنهاد داوران تحكيم در اختلافات ميان آنان

و ان خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

اگر تبعيت از داوران لازم نبود، موكول كردن حل اختلاف به آنان لغو بود. علاوه بر اينكه انتخاب كلمه {حَكَم} به معناى حاكم، بيانگر لزوم تبعيت است.

7 _ داوران تحكيم ، داراى اختيار در حكم به سازش يا جدايى بين زن و مرد و يا تعيين شروط بر هر يك از آن دو

و ان خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

كلمه {حَكَم} بيانگر اين است كه داور مى تواند بر اساس آنچه به مصلحت زن و شوهر است، حكم كند.

8 _ قصد قاضيان تحكيم بر اصلاح بين زن و شوهر ، موجب سازگار شدن آنان

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

بنابر اينكه مراد از فاعل در {يريدا} حكمين باشد و ضمير در {بينهما} به زن و شوهر برگردد.

9 _ نقش اصلاح طلبى قاضيان تحكيم در اراده الهى به ايجاد سازش بين زن و شوهر

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

17 _ قوانين الهى در مورد خانواده و روابط زن و شوهر ، برخاسته از علم كامل و آگاهى دقيق خداوند

الرجال قوامون . .. و ان خفتم ... انّ اللّه كان عليماً خبيراً

احياى خانواده ايوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 84 - 20

20- { عن أبى عبداللّه ( ع ) : ردّ اللّه سبحانه عليه [ أيوب ( ع ) ] أهله الذين هلكوا بأعيانهم و أعطاه مثلهم معهم و كذلك ردّ اللّه عليه أمواله و مواشيه بأعيانها و أعطاه مثلها معها ;

از امام صادق(ع)

روايت شده كه: خداوند سبحان خانواده ايوب(ع) را كه هلاك شده بودند، به او برگرداند و مانند آنان را نيز به وى عطا كرد. و هم چنين خداوند، عين اموال و چهارپايان او را به او برگرداند و مانند آنها را نيز به همان مقدار به او عطا كرد}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 43 - 1

1 - خداوند ، خانواده از دست رفته ايوب را زنده كرد و به او بازگرداند .

و وهبنا له أهله

در اين كه مقصود از {و وهبنا له أهله} چيست; ميان مفسران دو ديدگاه وجود دارد: 1_ برخى برآنند كه خانواده ايوب، مرده بودند و خداوند آنان را زنده كرد و به او بازگردانيد. 2_ برخى ديگر برآنند كه خانواده ايوب(ع) زنده بودند; ولى از اطراف او _ كه به امراض و بليه هاى گوناگون مبتلا بود _ پراكنده شده بودند. اما خداوند با شفا دادن ايوب(ع) و رفع گرفتارى از آن حضرت، آنان را به او بازگردانيد. برداشت ياد شده مبتنى بر ديدگاه اول است.

اختلاف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 31

31 - جدايى انداختن بين زن و شوهر ، امرى نكوهيده و حرام است .

ما يفرقون به بين المرء و زوجه و ما هم بضارين . .. إلا بإذن اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 1،9

1 _ لزوم پيشگيرى از به هم خوردن سلامت خانواده ، در صورت ناسازگارى شوهر وظيفه اى بر عهده زنان

و إن

امراة خافت من بعلها . .. فلاجناح عليهما ان يصلحا بينهما صلحاً

كلمه {خافت}، بيانگر ترس از وقوع است، نه خود وقوع.

9 _ لزوم پرهيز از اشاعه اختلافات همسران به بيرون از محيط خانه *

فلاجناح عليهما ان يصلحا بينهما صلحاً

از اين كه فعل {يصلحا} به خود زن و شوهر نسبت داده شده است و همچنين از تعبير {بينهما} استفاده مى شود كه حل و فصل مسايل خانوادگى ميان خود همسران، بهتر است از مطرح ساختن نزد ديگران.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 227 - 4

4 _ طلاق ، آخرين راه حل مشكل ناسازگارى ميان زن و شوهر است .

للذين يؤلون . .. و ان عزموا الطلاق فان اللّه سميع عليم

تأخير ذكرى امر طلاق، مى تواند اشاره باشد به اين كه بايد از طلاق، براى حل مشكل در آخرين مرحله استفاده كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 228 - 23

23 _ عدم مراعات حقوق متقابل زن و شوهر ، از عوامل طلاق

و المطلّقات يتربصن بانفسهن ثلثة قروء . .. و لهنّ مثل الذى عليهنّ

اختلاف در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 35 - 8،9

8 _ قصد قاضيان تحكيم بر اصلاح بين زن و شوهر ، موجب سازگار شدن آنان

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

بنابر اينكه مراد از فاعل در {يريدا} حكمين باشد و ضمير در {بينهما} به زن و شوهر برگردد.

9 _ نقش اصلاح طلبى قاضيان تحكيم در اراده الهى به ايجاد سازش بين زن و شوهر

ان يريدا اصلاحاً

يوفّق اللّه بينهما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 36 - 3

3 _ تحقق احكام و مقررات الهى در خانواده و پرهيز زن و شوهر از ناسازگارى ، زمينه ساز عبادت خداوند *

الرجال قوّامون . .. و ان خفتم ... و اعبدوا اللّه

امر به عبادت و پرستش خداوند پس از بيان احكام خانواده، اشاره به اين دارد كه عبادت خالصانه خداوند در پرتو تنظيم صحيح روابط خانوادگى امكان پذير است.

اخلاص خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 76 - 6

6 - نوح ( ع ) و خاندانش ، از بندگان مخلَص و برگزيده خدا بودند .

إلاّ عباد اللّه المخلصين . و لقد نادينا نوح... و نجّين_ه و أهله من الكرب العظيم

ذكر داستان نوح(ع) و خاندانش پس از ياد كردن از بندگان خالص خدا در طول تاريخ، مى تواند به منظور بيان الگو و نمونه اى از آن بندگان مخلص باشد.

ارزش خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 229 - 17،25

17 _ ارزش حفظ خانواده ، تا آنجاست كه حدود الهى به واسطه آن به مخاطره نيفتد .

الاّ ان يخافا اَلاّ يقيما حدود اللّه

25 _ اهميّت كانون خانواده و حفظ آن

المطلّقات يتربصن بانفسهن . .. الطلاق مرّتان ... فاولئك هم الظالمون

ارزش عواطف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 15 - 32

32- روابط و عواطف خانوادگى ، امرى اصيل و ارزشمند و مورد توجه دين

و أصلح لى فى ذرّيّتى

تعبير {أصلح

لى. ..} گرچه در متن آيه به صورت گزارش از دعاهاى انسان كامل نقل شده است; اما در حقيقت دستورى است كه خداوند، با بيانى ويژه انسان را به سوى آنها رهنمون ساخته است و اين نشان مى دهد كه دعا براى والدين و فرزندان و نسل و دلسوزى براى آنها، امرى اصيل و پذيرفته شده در بينش الهى است.

ازدياد خانواده ايوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 43 - 3،6

3 - خداوند ، بر تعداد خانواده ايوب ( ع ) پس از شفا و بهبود يافتنش دو چندان افزود .

و وهبنا له أهله و مثلهم معهم

6 - بازگشت و ازدياد خانواده ايوب ( ع ) ، تبلور رحمت خدا به ايشان

و وهبنا له أهله . .. رحمة منّا

استغفار براى خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 28 - 12

12 - دعا و آمرزش خواهى براى پدر و مادر ، اعضاى خانواده و عموم مردان و زنان مؤمن ، عملى پسنديده و شايسته

ربّ اغفر لى و لولدىّ . و للمؤمنين و المؤمن_ت

استغفار براى خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 28 - 4

4 - آمرزش خواهى نوح ( ع ) ، از درگاه الهى براى اعضاى مؤمن خاندان خويش

ربّ اغفر لى . .. و لمن دخل بيتى مؤمنًا

اصلاح خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 232 - 20

20 _ قوانين الهى ، براى اصلاح و پاكسازى خانواده و

جامعه

فلا تعضلوهنّ ان ينكحن . .. ذلكم ازكى لكم و اطهر و اللّه يعلم و انتم لا تعلمون

اصلاح در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 228 - 10،11،21

10 _ حق رجوع شوهر به همسر مطلّقه خويش ، مشروط به قصد اصلاح در زندگى خانوادگى است .

و بعولتهن احق بردّهن فى ذلك ان ارادوا اصلاحاً

يعنى اگر شوهر _ مثلا _ در رجوع خويش قصد دارد كه زن هنگامى كه از عدّه خارج نشده است به وى رجوع كند و پس از رجوع، دوباره او را طلاق دهد تا بدين وسيله به او آزار رساند، رجوع با چنين قصدى به حكم ظاهر آيه مشروع نيست.

11 _ عدّه ، فرصتى براى بازسازى مجدد خانواده *

و المطلقات يتربّصن . .. و بعولتهن احق بردّهن فى ذلك ان ارادوا اصلاحاً

با توجه به اينكه متعاقب حكم تربّص ايّام عِدّه، سخن از رجوع براى اصلاح در آن ايام به ميان آمده است.

21 _ تصميم به رعايت حقوق متعارف زن مُطلّقه ، شرط حق رجوع شوهر به او

ان ارادوا اصلاحاً و لهنّ مثل الذى عليهنّ بالمعروف

بيان حقوق زنان بر مردان پس از مقيّد كردن حق رجوع به اصلاح، اين نتيجه را در بردارد كه از مصاديق اراده اصلاح (ارادوا اصلاحاً)، تصميم مرد بر رعايت حقوق زن مُطلّقه خويش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 35 - 5،8،9،12،13،14

5 _ مسؤوليت بيشتر خويشاوندان زن و شوهر ، در نظارت بر سلامت خانواده و حلّ اختلاف هاى آنان

فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

8 _ قصد

قاضيان تحكيم بر اصلاح بين زن و شوهر ، موجب سازگار شدن آنان

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

بنابر اينكه مراد از فاعل در {يريدا} حكمين باشد و ضمير در {بينهما} به زن و شوهر برگردد.

9 _ نقش اصلاح طلبى قاضيان تحكيم در اراده الهى به ايجاد سازش بين زن و شوهر

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

12 _ صلح و سازش بين زن و شوهر ، به توفيق الهى است .

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

13 _ قصد اصلاح رفتار از سوى زن و شوهر ، شرط بهره مندى آنان از توفيق الهى در سازگارى با يكديگر *

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

14 _ ترغيب قاضيان تحكيم به اراده اصلاح بين زن و شوهر

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

اضطراب خانواده ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 52 - 3

3- ابراهيم ( ع ) و خانواده وى با مشاهده ورود مهمانان ( فرشتگان ) به محضر ايشان ، هراسناك و مضطرب شدند .

إذ دخلوا عليه . .. قال إنا منكم وجلون

با اينكه ملائكه بر شخص حضرت ابراهيم(ع) وارد شدند (دخلوا عليه) امّا آن حضرت هراس و اضطراب را به صورت جمع (إنا منكم وجلون) بيان كرده است و اين نشان دهنده هراس خود او و خانواده اش مى باشد. لازم به ذكر است كه {وجل} به آن ترسى گفته مى شود كه سراپاى وجود انسان را فراگيرد (مفردات راغب).

اطمينان به خانواده موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 7 - 7

7 - آرامش موسى ( ع ) در

شرايط سخت و بحرانى و تلاش وى جهت ايجاد اميد و اطمينان در خانواده خود .

إنّى ءانست نارًا سئاتيكم. .. لعلّكم تصطلون

اعطاى خانواده به ايوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 84 - 20

20- { عن أبى عبداللّه ( ع ) : ردّ اللّه سبحانه عليه [ أيوب ( ع ) ] أهله الذين هلكوا بأعيانهم و أعطاه مثلهم معهم و كذلك ردّ اللّه عليه أمواله و مواشيه بأعيانها و أعطاه مثلها معها ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه: خداوند سبحان خانواده ايوب(ع) را كه هلاك شده بودند، به او برگرداند و مانند آنان را نيز به وى عطا كرد. و هم چنين خداوند، عين اموال و چهارپايان او را به او برگرداند و مانند آنها را نيز به همان مقدار به او عطا كرد}.

امكان حق ناپذيرى خانواده پاكان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 60 - 7

7- امكان نفوذ كفر و فساد و حق ناپذيرى در افراد خانواده پاكان

إلاّ امرأته قدّرنا إنها لمن الغ_برين

امكان فساد خانواده پاكان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 60 - 7

7- امكان نفوذ كفر و فساد و حق ناپذيرى در افراد خانواده پاكان

إلاّ امرأته قدّرنا إنها لمن الغ_برين

امكان كفر خانواده پاكان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 60 - 7

7- امكان نفوذ كفر و فساد و حق ناپذيرى در افراد خانواده پاكان

إلاّ امرأته قدّرنا إنها لمن الغ_برين

امنيّت در خانواده

جلد - نام سوره

- سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 6

6 _ اهميت حفظ آرامش و امنيت در خانواده و تقدم آن بر حقوق شخصى زن و شوهر

و إن امراة خافت . .. ان يصلحا بينهما صلحاً و الصلح خير

اميدوارى به خانواده موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 7 - 7

7 - آرامش موسى ( ع ) در شرايط سخت و بحرانى و تلاش وى جهت ايجاد اميد و اطمينان در خانواده خود .

إنّى ءانست نارًا سئاتيكم. .. لعلّكم تصطلون

انبيا و خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 38 - 6

6_ پيامبر بودن با داشتن زن و فرزند ( زندگانى بشرى و عادى ) منافات ندارد .

و جعلنا لهم أزوجًا و ذريّة

اندوه خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 76 - 6

6- حضرت نوح ( ع ) و خاندانش ، گرفتار غمى شديد و اندوهى بزرگ در مسير انجام رسالت خويش .

و نوحًا إذ نادى . .. فنجّين_ه و أهله من الكرب العظيم

{كرب} به معناى غم و اندوه شديد است (مفردات راغب).

اهميت اصلاح خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 55 - 5

5- اصلاح خانواده و بستگان ، داراى اهميت ويژه و مورد اهتمام پيامبران الهى

و كان يأمر أهله بالصلوة و الزكوة

اهميت تربيت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 6 - 3،7

3 - خيرخواهى

براى اعضاى خانواده و تربيت دينى آنان ، تكليفى بايسته برعهده سرپرست و مدير خانواده

قوا . .. أهليكم نارًا

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه مصداق اصلى تلاش براى حفاظت اعضاى خانواده از دوزخى شدن آنان، تربيت دينى آنان و گزينش راه و روش خيرخواهانه در اين راستا است.

7 - اصلاح و تربيت دينى اعضاى خانواده ، زير بنا و خشت اول اصلاحات در جامعه

قوا أنفسكم و أهليكم نارًا

از فرمان خداوند به مؤمنان، مبنى بر تربيت و اصلاح اعضاى خانواده خود _ با آن كه آنان وظيفه جهاد با كافران و منافقان را نيز برعهده دارند (آيه 9 همين سوره) _ مى توان مطلب ياد شده را به دست آورد.

اهميت تربيت دينى خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 132 - 2

2 - ضرورت پرداختن به تربيت دينى و معنوى خانواده و مراقبت بر آن

وأمر أهلك بالصلوة

اهميت تفاهم خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 21

21 - محيط خانواده ، نيازمند تفاهم عقيدتى و سلامت دينى *

و لاجناح عليكم أن تنكحوهنّ . .. و لاتمسكوا بعصم الكوافر

حكم {لاتمسكوا. ..} مى تواند از آن جهت باشد كه وجود همسر كافر در زندگى مؤمن، محيط خانواده را ناسالم و ناأمن مى سازد.

اهميت حفظ خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 1،3،6،9،16

1 _ لزوم پيشگيرى از به هم خوردن سلامت خانواده ، در صورت ناسازگارى شوهر وظيفه اى بر عهده زنان

و إن امراة خافت من

بعلها . .. فلاجناح عليهما ان يصلحا بينهما صلحاً

كلمه {خافت}، بيانگر ترس از وقوع است، نه خود وقوع.

3 _ لزوم كوشش زن و شوهر در حفظ كانون خانواده

و إن امراة خافت . .. فلاجناح عليهما ان يصلحا بينهما صلحاً و الصلح خير

6 _ اهميت حفظ آرامش و امنيت در خانواده و تقدم آن بر حقوق شخصى زن و شوهر

و إن امراة خافت . .. ان يصلحا بينهما صلحاً و الصلح خير

9 _ لزوم پرهيز از اشاعه اختلافات همسران به بيرون از محيط خانه *

فلاجناح عليهما ان يصلحا بينهما صلحاً

از اين كه فعل {يصلحا} به خود زن و شوهر نسبت داده شده است و همچنين از تعبير {بينهما} استفاده مى شود كه حل و فصل مسايل خانوادگى ميان خود همسران، بهتر است از مطرح ساختن نزد ديگران.

16 _ نقش سازنده گذشت ، در بقاى كانون خانواده و تحكيم بناى همسرى

ان يصلحا بينهما صلحاً و الصلح خير و احضرت الانفس الشح و إن تحسنوا و تتقوا

اهميت حل اختلاف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 6 - 16

16 - سياست اسلام در اختلاف و نزاع ميان همسران ، كوتاه كردن مدت آن و يا رفع كامل آن است .

فإن أرضعن لكم ف_اتوهنّ أُجورهنّ و أتمروا بينكم بمعروف و إن تعاسرتم فسترضع له أُخ

برداشت ياد شده، از آن جا است كه خداوند _ پس از توصيه به خوش رفتارى با زنان مطلّقه و پرداختن اجرت شيردادن نوزادان به آنان _ فرمان داد كه در صورت بالا گرفتن اختلافت ميان همسران، آنان به مشورت و هم فكرى بپردازند و در

صورت عدم توافق، بدون فوت وقت از دايگان مدد گيرند.

اهميت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 35 - 2،3

2 _ لزوم تلاش براى حفظ خانواده و سالم سازى محيط آن و پيشگيرى از بروز ناسازگارى زن و شوهر

و ان خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

3 _ مسؤوليّت تمامى افراد جامعه در برابر اختلافات خانوادگى زن و شوهر

و ان خفتم شقاق . .. فابعثوا

ظاهراً مراد از مخاطبان جمله {فابعثوا}، عموم مسلمانان هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 5 - 18

18 _ اهتمام اسلام به خانواده و سلامت اعتقادى و روانى آن

و المحصنت من المؤمنت و المحصنت من الذين اوتوا الكتب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 84 - 10

10- از دست دادن خانواده ( زن و فرزندان ) ، مهم ترين رنج و ناراحتى انسان است .

فكشفنا ما به من ضرّ و ءاتين_ه أهله و مثلهم معهم

اهميت روابط خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 19 - 14،17

14 _ اساس زندگى خانوادگى و مصالح آن ، نبايد دستخوش تمايلات مرد قرار گيرد .

فان كرهتموهنّ فعسى ان تكرهوا شيئاً و يجعل اللّه فيه خيراً كثيراً

17 _ احتمال وجود خير فراوان ، در تداوم زندگى با زنانى كه ناخوشايند انسان هستند .

فان كرهتموهنّ فعسى ان تكرهوا شيئاً و يجعل اللّه فيه خيراً كثيراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 -

21 - 3

3 _ توجّه به پيوند زناشويى و اتحاد و يگانگى حاصل از آن ، مانعى براى اجحاف به همسر و بازپس گيرى مهريّه

و كيف تأخذونه و قد افضى بعضكم الى بعض

{افضى} از مصدر {افضاء} به معناى اتصال است و در آيه مى تواند كنايه از اتحاد و يگانگى زوجين باشد، نه كنايه از خصوص آميزش; و گر نه مى فرمود: {و قد افضيتم اليهنّ}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 5،10،19،20

5 _ جواز صرفنظر كردن زن از بعض حقوق خود ، براى جلب نظر شوهر و جلوگيرى از نشوز وى

و إن امراة خافت من بعلها نشوزاً . .. ان يصلحا بينهما صلحاً و الصلح خير

جمله {و احضرت الانفس الشح} حكايت از آن دارد كه مصالحه عنوان شده در آيه، منوط به گذشت از حقوق شخصى است.

10 _ گذشت از حقوق شخصى براى استمرار و استحكام روابط همسرى ، بهتر از پافشارى بر استيفاى آن حقوق

و الصلح خير و احضرت الانفس الشح

19 _ مصالحه زن و شوهر در حقوق همسرى در صورتى ارزشمند است كه بر پايه احسان و تقوا باشد .

و الصلح خير . .. و إن تحسنوا و تتقوا فإنّ اللّه كان بما تعملون خبيراً

20 _ جواز گذشت زن از برخى حقوق خويش ، به انگيزه جلوگيرى از ناسازگارى شوهر و رخ ندادن طلاق

و إن امراة خافت من بعلها نشوزاً او اعراضاً

امام صادق(ع) در پاسخ سؤال از معناى آيه فوق فرمود: هذا تكون عنده المراة لاتعجبه فيريد طلاقها فتقول له: امسكنى و لاتطلقنى و ادع لك ما على ظهرك و اعطيك من

مالى و احللك من يومى و ليلتى فقد طاب ذلك له كله .

_______________________________

كافى، ج 6، ص 145، ح 3; نورالثقلين، ج 1، ص 558، ح 600.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 15 - 8

8 - حفظ روابط خانوادگى و خويشاوندى ، امرى بس مهم و شايان توجه است .

و وصّينا الإنس_ن بولديه . .. أن اشكرلى و لولديك... إن ج_هداك على أن تشرك بى ...

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 2 - 11

11 - نقش سازنده ايمان به خدا و روز قيامت ، در ايجاد رابطه صحيح و شايسته ميان همسران و رعايت شدن حقوق متقابل بين آنان

إذا طلّقتم النساء . ..ذلكم يوعظ به من كان يؤمن باللّه و اليوم الأخر

يادآورى ايمان به خدا و روز قيامت _ به دنبال موعظه هاى الهى در مسائل مربوط به همسران _ مى تواند گوياى مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 5 - 11،12

11 - نقش سازنده تقواپيشگى ، در حفظ كانون گرم خانواده ها و رعايت شدن حقوق همسران

إذا طلّقتم النساء . .. و اتّقوا اللّه ... من يتّق ... يعظم له أجرًا

برداشت ياد شده، از آن جا است كه خداوند در ضمن پنج آيه مربوط به مسائل طلاق و اختلافات خانوادگى، چهاربار، به رعايت تقوا توصيه فرموده است.

12 - اهميت مسائل خانوادگى ( ازدواج ، طلاق ، حقوق همسران و . . . ) ، در ميان موضوعات اسلامى و آموزه هاى قرآنى

إذا طلّقتم النساء .

.. اتّقوا اللّه ... من يتّق اللّه ... يعظم له أجرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 6 - 16

16 - سياست اسلام در اختلاف و نزاع ميان همسران ، كوتاه كردن مدت آن و يا رفع كامل آن است .

فإن أرضعن لكم ف_اتوهنّ أُجورهنّ و أتمروا بينكم بمعروف و إن تعاسرتم فسترضع له أُخ

برداشت ياد شده، از آن جا است كه خداوند _ پس از توصيه به خوش رفتارى با زنان مطلّقه و پرداختن اجرت شيردادن نوزادان به آنان _ فرمان داد كه در صورت بالا گرفتن اختلافت ميان همسران، آنان به مشورت و هم فكرى بپردازند و در صورت عدم توافق، بدون فوت وقت از دايگان مدد گيرند.

اهميت سعادت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 26 - 4

4 - اهتمام تقواپيشگان به سعادت اخروى خانواده خويش و خير خواهى شديد نسبت به آنان

قالوا إنّا كنّا قبل فى أهلنا مشفقين

اهميت عواطف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 58 - 14،17

14 - ضرورت معاشرت نزديك و تنگاتنگ فرزندان نابالغ با پدر و مادر خود و مشقت اجازه خواستن ، فلسفه و دليل عدم لزوم اذن خواستن از والدين ، براى رفت و آمد نزديك باآنان در غير از سه وقت مقرر است .

ليستئذنكم . .. ثلث عورت لكم ليس عليكم و لا عليهم جناح بعدهنّ طوّفون عليكم بعضكم

جمله {طوّافون عليكم. ..} جمله اى است تعليليه كه بيانگر علت و فلسفه جواز رفت و آمد نزديك فرزندان با

پدر و مادرشان در اتاق ها و محل استراحت آنان است; يعنى، چون فرزندان بايد با پدر و مادرشان رفت و آمد نزديك داشته باشند و اجازه خواستن براى اين كار، براى فرزندان مشقت بار است، پس اذن طلبيدن لازم نيست.

17 - اهتمام اسلام به رفت و آمد و معاشرت نزديك و تنگاتنگ پدران و مادران با فرزندان نابالغ و مميز خويش در محيط خانه

طوّفون عليكم بعضكم على بعض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 15 - 5

5- اسلام ، احياكننده ارزش ها و عواطف انسانى و استحكام بخش بنياد هاى خانواده و جامعه بشرى

و وصّينا الإنس_ن بولديه إحس_نًا

سفارش خداوند نسبت به ارج و مقام والدين، بيانگر اين حقيقت است كه اسلام دينى محدود به ابعاد عبادى و فردى نيست; بلكه به تمامى ابعاد حيات انسان توجه دارد; از جمله تقويت عواطف انسانى كه نهايتاً به تحكيم بنياد خانواده و جامعه منتهى مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 3 - 5

5 - ارزش هاى دينى ، مقدّم بر روابط خويشاوندى و عواطف خانوادگى

لاتتّخذوا عدوّى . .. لن تنفعكم أرحامكم و لا أول_دكم يوم القي_مة

اهميت محافظت از خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 6 - 2

2 - توصيه خداوند به مؤمنان ، مبنى بر مراقبت از اعضاى خانواده خود در برابر عوامل و موجبات بدبختى و دوزخى شدن آنان

ي_أيّها الذين ءامنوا قوا . .. أهليكم نارًا

اهميت مشاوره در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه -

فيش

19 - طلاق - 65 - 6 - 8

8 - مردان و زنان مطلّقه ، بايد درباره شير دادن و كيفيت نگه دارى نوزادانشان ، به مشاوره و هم فكرى بپردازند .

و أتمروا بينكم

ايمان خانواده صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 49 - 5

5 - خانواده صالح ، جملگى مؤمنان به وى و مورد خشم عميق كافران

لنبيّتنّه و أهله

ايمان خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 81 - 12

12_ از ميان قوم لوط ، تنها خانواده اش به او ايمان آورده و از تبه كارى ها و گناهان آن قوم منزّه بودند .

كانوا يعملون السيئات . .. فأسر بأهلك بقطع من الّيل ... إلاّ امرأتك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 169 - 5

5 - خانواده و كسان لوط ( ع ) ، تنها مؤمنان به وى و پيراسته از كردار زشت قوم لوط

ربّ نجّنى و أهلى ممّا يعملون

از اين كه لوط(ع) تنها براى خود و كسانش در خواست نجات كرد، روشن مى شود كه تنها آنان به وى ايمان آورده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 56 - 3،4

3 - خاندان لوط ، هم عقيده با وى ، پاكدامن و مخالف انحراف هاى جامعه خويش

قالوا أخرجوا ءال لوط من قريتكم

4 - ايمان نياوردن هيچ فردى از جامعه به لوط ( ع ) ، جز افراد خانواده وى

قالو أخرجوا ءال لوط من قريتكم

مخالفان لوط به جاى اين كه

بگويند: پيروان لوط را اخراج كنيد، گفتند: خانواده وى را بيرون كنيد و اين نشان مى دهد كه جز خانواده اش كسى به وى ايمان نياورده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 135 - 3

3 - تمامى اعضاى خاندان لوط ، به جز همسر او ، مؤمن بودند .

إذ نجّين_ه و أهله أجمعين . إلاّ عجوزًا فى الغ_برين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه عذاب به جهت كفر است، پس نجات خاندان لوط دليل ايمان شان و عذاب همسر لوط به نشانه كفر او است.

ايمان خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 76 - 9

9- خاندان نوح از مؤمنان به رسالت نوح ( ع ) و بهره مند از لطف ويژه خداوند

فنجّين_ه و أهله من الكرب العظيم

نجات خاندان نوح(ع)، بيانگر عنايت ويژه خداوند به ايشان و نيز حاكى از ايمان آنان به رسالت نوح(ع) است; زيرا اگر آنان مانند قوم نوح كافر بودند، نجات نمى يافتند. گفتنى است آيه بعد (و نصرناه من القوم الذين كذّبوا...) مؤيد همين نكته است.

بازگشت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 43 - 7

7 - بازگشت خانواده ( زن و فرزند ) ، تبلور رحمت الهى براى مردان

و وهبنا له أهله . .. رحمة منّا

بازگشت خانواده ايوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 43 - 2،4،6،8

2 - با عنايت خداوند ، خانواده پراكنده و متفرق ايوب ( ع ) به

سوى آن حضرت بازگشتند .

و وهبنا له أهله

4 - بازگشت خانواده ايوب ( ع ) و دو چندان شدن آنها ، موهبت الهى براى آن حضرت

و وهبنا له أهله و مثلهم معهم

6 - بازگشت و ازدياد خانواده ايوب ( ع ) ، تبلور رحمت خدا به ايشان

و وهبنا له أهله . .. رحمة منّا

8 - استجابت دعاى ايوب ( ع ) از سوى خداوند ، با بهبود دادن او و بازگرداندن خانواده اش

إذ نادى ربّه . .. ه_ذا مغتسل بارد و شراب . و وهبنا له أهله و مثلهم معهم

برگزيدگى خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 76 - 6

6 - نوح ( ع ) و خاندانش ، از بندگان مخلَص و برگزيده خدا بودند .

إلاّ عباد اللّه المخلصين . و لقد نادينا نوح... و نجّين_ه و أهله من الكرب العظيم

ذكر داستان نوح(ع) و خاندانش پس از ياد كردن از بندگان خالص خدا در طول تاريخ، مى تواند به منظور بيان الگو و نمونه اى از آن بندگان مخلص باشد.

بشارت نجات خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 45 - 3

3_ خداوند ، نوح ( ع ) را به نجات افراد خانواده اش نويد داده بود .

إن ابنى من أهلى و إن وعدك الحق

مصداق مورد نظر براى {وعدك} نجات خانواده نوح از حادثه طوفان است كه جمله {قلنا احمل . .. و أهلك} بيانگر نويد به آن بود.

پاكى خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 -

59 - 3

3- پاكى خاندان لوط ( ع ) و دورى از هرگونه جرم و تبه كارى ، عامل نجات همه آنان از عذاب الهى

إنا أُرسلنا إلى قوم مجرمين . إلاّ ءال لوط إنا لمنجّوهم أجمعين

پاكيزگى در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 15 - 15

15 _ ارزش و اهميّت پاكيزگى و پاكدامنى ، در زندگى و روابط خانوادگى

و ازواج مطهرة

تأمين معاش خانواده شعيب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 23 - 16

16 - ارتزاق خانواده شعيب از راه دامدارى

و وجد من دونهم امرأتين تذودان . .. قالتا لانسقى حتّى يصدر الرعاء

تأمين نيازهاى خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 10 - 7

7 - خدمت به همسر و خانواده و تلاش براى رفع نيازمندى هاى آنان ، رفتارى پسنديده است .

فقال لأهله امكثوا . .. لعلّى ءاتيكم منها بقبس

تداوم روابط خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 14 - 1

1 - اهل دوزخ در دنيا ، مى پنداشتند زندگى شاداب آنان دگرگون نشده و الفت هاى خانوادگى شان هرگز از هم نخواهد گسست .

إنّه ظنّ أن لن يحور

{حَور}، رجوع از چيزى و به چيزى مى باشد. اصل معناى آن بازگشت به كم بود است و با ضمّه {حاء} به معناى هلاكت خواهد بود (لسان العرب). فعل {يحور} از هر كدام مشتق باشد، برداشت ياد شده قابل استفاده است.

ترس خانواده ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره -

آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 52 - 3

3- ابراهيم ( ع ) و خانواده وى با مشاهده ورود مهمانان ( فرشتگان ) به محضر ايشان ، هراسناك و مضطرب شدند .

إذ دخلوا عليه . .. قال إنا منكم وجلون

با اينكه ملائكه بر شخص حضرت ابراهيم(ع) وارد شدند (دخلوا عليه) امّا آن حضرت هراس و اضطراب را به صورت جمع (إنا منكم وجلون) بيان كرده است و اين نشان دهنده هراس خود او و خانواده اش مى باشد. لازم به ذكر است كه {وجل} به آن ترسى گفته مى شود كه سراپاى وجود انسان را فراگيرد (مفردات راغب).

تشكيل خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 5 - 17

17 _ ايمان به خدا ، اعتقاد به وحى و رسالت و عفت و پاكدامنى ، از ارزش هاى والا در انتخاب همسر و تشكيل خانواده

و المحصنت . .. و المحصنت

تعيين جمعيت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 50 - 6

6 - حاكميت مطلق و بلامنازع خدا در صحنه هستى ، پشتوانه اجراى مشيت او در ميزان جمعيت و نوع جنسيت فرزندان خانواده

للّه ملك السم_وت . .. و يجعل من يشاء عقيمًا

تفاهم در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 129 - 9،10،16

9 _ صلح و سازش و رعايت تقوا در محيط خانواده بويژه با داشتن چند همسر ، موجب غفران و رحمت الهى

فلاتميلوا كل الميل . .. و إن تصلحوا و تتقوا فإنّ اللّه كان غفوراً رحيماً

10

_ تأكيد و ترغيب خداوند به برقرارى توافق و آشتى بين زن و شوهر

و لن تستطيعوا ان تعدلوا بين النساء . .. و إن تصلحوا و تتقوا

16 _ عدم رعايت عدالت نسبى بين همسران ، گناه و آمرزش آن در گرو بازگشت به عدالت و رعايت تقواست .

و لن تستطيعوا ان تعدلوا بين النساء . .. و إن تصلحوا و تتقوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 130 - 2

2 _ عدم لزوم حفظ كانون خانواده در صورت ناتوانى زن و يا شوهر بر سازش و رعايت تقوا در محيط خانواده

و إن امراة خافت من بعلها نشوزاً او اعراضاً . .. و إن يتفرقا يغن اللّه

پيشنهاد طلاق، بلكه ترغيب به آن در مواردى خاص، دلالت بر عدم لزوم حفظ كانون خانواده در آن شرايط دارد.

تقوا در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 18

18 _ رعايت كنندگان تقوا و احسان در محيط خانواده ، از پاداش الهى برخوردار خواهند شد .

و إن تحسنوا و تتقوا فإنّ اللّه كان بما تعملون خبيراً

جمله {فان اللّه . ..} در مقام تشويق به احسان و تقواست. و چون علم خدا به احسان و تقوا، معمولا تأثيرى براى انجام آن ندارد ; بنابراين بايد كنايه از پاداش دهى الهى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 129 - 9،11

9 _ صلح و سازش و رعايت تقوا در محيط خانواده بويژه با داشتن چند همسر ، موجب غفران و رحمت الهى

فلاتميلوا كل الميل .

.. و إن تصلحوا و تتقوا فإنّ اللّه كان غفوراً رحيماً

11 _ ترغيب شوهران از سوى خداوند به رعايت تقوا در محيط خانواده

و إن تصلحوا و تتقوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 130 - 2

2 _ عدم لزوم حفظ كانون خانواده در صورت ناتوانى زن و يا شوهر بر سازش و رعايت تقوا در محيط خانواده

و إن امراة خافت من بعلها نشوزاً او اعراضاً . .. و إن يتفرقا يغن اللّه

پيشنهاد طلاق، بلكه ترغيب به آن در مواردى خاص، دلالت بر عدم لزوم حفظ كانون خانواده در آن شرايط دارد.

تكذيب شايعه عليه خانواده محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 12 - 2

2 - مؤمنان صدراسلام ، وظيفه دار تكذيب شايعه هاى بى اساس بدخواهان عليه پيامبر ( ص ) و خانواده آن حضرت

لولا إذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمن_ت بأنفسهم خيرًا و قالوا ه_ذا إفك مبين

تنزيه خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 81 - 12

12_ از ميان قوم لوط ، تنها خانواده اش به او ايمان آورده و از تبه كارى ها و گناهان آن قوم منزّه بودند .

كانوا يعملون السيئات . .. فأسر بأهلك بقطع من الّيل ... إلاّ امرأتك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 59 - 1،3

1- خاندان لوط ( ع ) ، از هرگونه جرم و تبه كارى منزه و پاك بودند .

إنا أُرسلنا إلى قوم مجرمين . إلاّ ءال لوط

3- پاكى خاندان

لوط ( ع ) و دورى از هرگونه جرم و تبه كارى ، عامل نجات همه آنان از عذاب الهى

إنا أُرسلنا إلى قوم مجرمين . إلاّ ءال لوط إنا لمنجّوهم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 169 - 5

5 - خانواده و كسان لوط ( ع ) ، تنها مؤمنان به وى و پيراسته از كردار زشت قوم لوط

ربّ نجّنى و أهلى ممّا يعملون

از اين كه لوط(ع) تنها براى خود و كسانش در خواست نجات كرد، روشن مى شود كه تنها آنان به وى ايمان آورده بودند.

توطئه تبعيد خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 56 - 2

2 - تصميم قوم لوط مبنى بر اخراج و تبعيد لوط ( ع ) و خانواده اش ، تنها پاسخ آنان به هشدار هاى خيرخواهانه او

فما كان جواب قومه إلاّ أن قالوا أخرجوا ءال لوط من قريتكم

توطئه عليه خانواده محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 11 - 2

2 - هم دستى و تشكل تنى چند از منافقان عصر بعثت ، براى تهمت زنى و شايعه سازى عليه خانواده پيامبر ( ص )

إنّ الذين جاءو بالإفك عصبة منكم

بيشتر مفسران بر اين باورند كه گروه بهتان زننده (عصبة منكم) از منافقان بودند.

جرم خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 56 - 6

6 - گرايش به پاكى و ارزش ها ، تنها جرم لوط ( ع ) و خاندانش در نظر آن

جامعه فسادزده

قالوا أخرجوا ءال لوط من قريتكم إنّهم أُناس يتطهّرون

عبارت {إنّهم أُناس} تعليل براى حكم اخراج است.

چوپان خانواده شعيب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 26 - 5

5 - نياز خانواده شعيب به اجير كردن مردى جهت نگه دارى گوسفندانشان

قالت إحديهما ي_أبت است_ئجره

با توجه به آيات پيشين، مراد از {استئجره} استيجار براى نگه دارى گوسفندان شعيب مى باشد.

حفظ خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 130 - 2

2 _ عدم لزوم حفظ كانون خانواده در صورت ناتوانى زن و يا شوهر بر سازش و رعايت تقوا در محيط خانواده

و إن امراة خافت من بعلها نشوزاً او اعراضاً . .. و إن يتفرقا يغن اللّه

پيشنهاد طلاق، بلكه ترغيب به آن در مواردى خاص، دلالت بر عدم لزوم حفظ كانون خانواده در آن شرايط دارد.

حقوق خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 223 - 13،16

13 _ هشدار الهى به مردان ، نسبت به رعايت احكام الهى در محيط خانواده

نساؤكم حرث لكم . .. و اتّقوا اللّه و اعلموا انكم ملاقوه

امر به تقوا و توجه دادن انسانها به ملاقات خدا (روز پاداش و كيفر) پس از بيان احكامى درباره زندگى خانوادگى، مى تواند هشدارى باشد به آنان كه احكام الهى را مراعات نمى كنند.

16 _ پيامبر ( ص ) ، مأمور بشارت به مؤمنانى كه تقوا و حدود الهى را در زندگى زناشويى و محيط خانواده مراعات مى كنند و با يكديگر رفتارى پسنديده دارند .

نساؤكم حرث لكم . .. و

اعلموا انّكم ملاقوه و بشّر المؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 229 - 16

16 _ احتمال و ترس معقول و متعارف از مراعات نكردن حدود الهى در خانواده ، مُجوّز طلاق خُلع *

فان خفتم اَلاّ يقيما حدود اللّه

با توجّه به اينكه {ان خفتم}، خطاب به عموم مردم است، معلوم مى شود نگرانى زن و شوهر بايد به نحوى باشد كه عموم مردم نيز در صورت آگاهى، اين نگرانى را داشته باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 233 - 7

7 _ تأمين نياز ها و پوشاك مادران به مقدار متعارف ، وظيفه شرعى پدر

و على المولود له زرقهنّ و كسوتهنّ بالمعروف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 34 - 17

17 _ لزوم اطاعت زن از شوهر و حفظ حقوق وى ، مشروط به تأمين زندگى او از سوى مرد

و بما انفقوا من اموالهم فالصّالحات قانتات حافظات

ظاهراً {فالصّالحات . .. } نتيجه اى است مترتب بر جمله {الرجال ... بما انفقوا}. بنابراين اطاعت زن از شوهر در موردى است كه شوهر، زندگى او را تأمين كند.

حكميت در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 35 - 1

1 _ لزوم تعيين داورانى براى حكميت ، در صورت بروز علائم ناسازگارى و دشمنى بين زن و شوهر

و ان خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكماً

{شقاق}، به معنى دشمنى و اختلاف است. برداشت فوق را فرمايش امام باقر (ع) تأييد مى كند كه فرمود: ... و اذا

نشز الرجل مع نشوز المرأة فهو الشقاق.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 240، ح 122 ; تفسير برهان، ج 1، ص 368، ح 7.

حل اختلاف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 4،8،15

4 _ ترديد مسلمانان صدر اسلام در جواز مصالحه زن و شوهر نسبت به حقوق يكديگر

و إن امراة خافت . .. فلاجناح عليهما ان يصلحا

كلمه {لاجناح} حاكى است كه مسلمانان صدر اسلام بر آن گمان بودند كه حقوق تعيين شده براى زن و شوهر، قابل مصالحه و گذشت نيست.

8 _ حسن حل و فصل مسايل خانوادگى ، توسط خودِ زن و شوهر

فلاجناح عليهما ان يصلحا بينهما صلحاً و الصلح خير

در آيه فوق، صلح به خود خانواده واگذار شده و نه به افراد خارج آن. كلمه {بينهما}، بيانگر اين مسأله است.

15 _ انتخاب صلح در مسائل و اختلافات خانوادگى ، از مصاديق احسان و تقواست . *

و الصلح خير . .. و إن تحسنوا و تتقوا

سفارش به تقوا و احسان، پس از ارزشمند شمردن صلح و مسالمت، مى رساند كه صلح در مسايل همسرى، نمودى از احسان و تقواست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 130 - 1

1 _ طلاق ، آخرين راه براى شكستن بن بست اختلافات مسالمت ناپذير خانوادگى

و إن يتفرقا يغن اللّه

پس از به نتيجه نرسيدن راه حلهاى قبلى كه در آيات قبل اشاره شد، طلاق به عنوان راه پايان اختلافات پيشنهاد شده است.

حل اختلاف خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 35 -

1،3،4،5،6،7،10،13،19،20،21

1 _ لزوم تعيين داورانى براى حكميت ، در صورت بروز علائم ناسازگارى و دشمنى بين زن و شوهر

و ان خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكماً

{شقاق}، به معنى دشمنى و اختلاف است. برداشت فوق را فرمايش امام باقر (ع) تأييد مى كند كه فرمود: ... و اذا نشز الرجل مع نشوز المرأة فهو الشقاق.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 240، ح 122 ; تفسير برهان، ج 1، ص 368، ح 7.

3 _ مسؤوليّت تمامى افراد جامعه در برابر اختلافات خانوادگى زن و شوهر

و ان خفتم شقاق . .. فابعثوا

ظاهراً مراد از مخاطبان جمله {فابعثوا}، عموم مسلمانان هستند.

4 _ لزوم گزينش و فرستادن دو داور از خانواده زن و شوهر براى حلّ اختلاف بين آن دو

و ان خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

5 _ مسؤوليت بيشتر خويشاوندان زن و شوهر ، در نظارت بر سلامت خانواده و حلّ اختلاف هاى آنان

فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

6 _ ضرورت اطاعت زن و شوهر از نظر و پيشنهاد داوران تحكيم در اختلافات ميان آنان

و ان خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

اگر تبعيت از داوران لازم نبود، موكول كردن حل اختلاف به آنان لغو بود. علاوه بر اينكه انتخاب كلمه {حَكَم} به معناى حاكم، بيانگر لزوم تبعيت است.

7 _ داوران تحكيم ، داراى اختيار در حكم به سازش يا جدايى بين زن و مرد و يا تعيين شروط بر هر يك از آن دو

و ان خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

كلمه {حَكَم} بيانگر اين است كه داور مى تواند بر اساس آنچه به مصلحت

زن و شوهر است، حكم كند.

10 _ قصد اصلاح از سوى زن و شوهر ، موجب موفقيّت قاضيان تحكيم در حل اختلافات آنان است .

و ان خفتم شقاق بينهما . .. ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

بنابر اينكه ضمير در {يريدا} به زن و شوهر برگردد و ضمير در {بينهما} به حكمين.

13 _ قصد اصلاح رفتار از سوى زن و شوهر ، شرط بهره مندى آنان از توفيق الهى در سازگارى با يكديگر *

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

19 _ نفوذ حكم داوران برگزيده به سازش يا جدايى زن و شوهر ، در گرو تفويض اختيار داورى از سوى زن و شوهر به آنان

فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از آيه فوق فرمود: ليس للحكمين ان يفرّقا حتى . .. و يشترطا عليهما: ان شئنا جمعنا و ان شئنا فرّقنا.

_______________________________

كافى، ج 6، ص 146، ح 2 ; نورالثقلين، ج 1، ص 478، ح 233 ; تفسير برهان، ج 1، ص 367، ح 1 ; تفسير عياشى، ج 1، ص 241، ح 126.

20 _ نفوذ حكم دو داور برگزيده بر جدايى زن و شوهر ، در گرو توافق هر دو داور بر آن حكم است .

فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از نفوذ حكم يكى از حكمين به جدايى زن و شوهر فرمود: لا يكون تفريق حتى يجتمعا جميعاً على التفريق فاذا اجتمعا على التفريق جاز تفريقهما.

_______________________________

كافى، ج 6، ص 147، ح 4 ; نورالثقلين، ج 1، ص 478، ح 235.

21 _ حاكم ، وظيفه دار برگزيدن دو داور براى حل اختلاف

ميان زن و شوهر

فابعثوا حكماً

از ائمه معصومين (ع) در مورد تعيين مخاطب آيه فوق آمده است: هو السّلطان الذى يترافعان اليه.

_______________________________

تفسير تبيان، ج 3، ص 192 ; مجمع البيان، ج 3، ص 70.

حمايت از خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 3 - 4

4 - توجه به گسسته شدن روابط خانوادگى در قيامت ، مانع از دست زدن انسان به كار هاى خلاف ، به انگيزه حمايت از خانواده و خويشان

لن تنفعكم أرحامكم و لا أول_دكم يوم القي_مة

خانواده برادران يوسف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 88 - 6

6_ پسران يعقوب ، داراى اهل و عيال ( زن ، فرزند و . . . )

مسّنا و أهلنا الضر

{أهل الرجل} به زن فرزند و ديگر وابستگان او گفته مى شود.

خانواده كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 31 - 1،2

1 - كافران ، از خاطره هاى ديدار خود با مؤمنان ، طنز ساخته و در جمع خانواده خويش به لطيفه گويى و خنداندن يكديگر مى پردازند .

و إذا انقلبوا إلى أهلهم انقلبوا فكهين

{فَكِه} (صفت مشبّه) به معناى خوش دل و خندان يا به معناى كسى است كه با همراهان خود سخنى گويد كه آنان را بخنداند (قاموس). در برداشت ياد شده، معناى دوم مورد نظر است.

2 - كافرانى كه مؤمنان را مسخره كرده اند ، هنگام مراجعت نزد خانواده خويش ، از پوزخند ها و اشاره هاى طعنه آميز خود ، غرق شادمانى مى شوند .

يضحكون . .. يتغامزون

. و إذا انقلبوا إلى أهلهم انقلبوا فكهين

در اين برداشت، {فَكِه} به معناى {مرد خوش دل و خندان} دانسته شده است. تكرار {انقلبوا} در آيه شريفه، براى مجسم ساختن حالت بازگشت كافران به خانه خويش است.

خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 81 - 11

11_ فرشتگان ، از لوط ( ع ) خواستند تا خانواده خويش را شبانه از منطقه قومش خارج سازد .

فأسر بأهلك بقطع من الّيل

{اسراء} (مصدر اَسرِ) به معناى كوچ كردن شبانه است و {باء} در {بأهلك} براى تعديه مى باشد و {ال} در {الليل} عهد حضورى است. بنابراين معناى جمله {فأسر ...} چنين مى شود: [اى لوط!] خانواده خويش را در پاره اى از اين شب كوچ ده.

خانواده لوط(ع) و گناه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 59 - 1

1- خاندان لوط ( ع ) ، از هرگونه جرم و تبه كارى منزه و پاك بودند .

إنا أُرسلنا إلى قوم مجرمين . إلاّ ءال لوط

خانواده متقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 26 - 4

4 - اهتمام تقواپيشگان به سعادت اخروى خانواده خويش و خير خواهى شديد نسبت به آنان

قالوا إنّا كنّا قبل فى أهلنا مشفقين

خانواده محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 132 - 1

1 - فرمان دادن و فراخوانى خانواده و خويشاوندان به نماز ، از جمله وظايف الهى پيامبر ( ص )

وأمر أهلك بالصلوة

اهل هر شخصى، عشيره و خويشاوندان او هستند

و نيز به كسانى كه وابستگى بيشترى به شخص داشته باشند {أهل} گفته مى شود (لسان العرب) و چون سوره {طه} در مكه نازل شده است، بستگان آن حضرت در مكه (على(ع)، خديجه(س) و. ..) مورد نظر هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 12 - 2

2 - سفر پيامبر ( ص ) و مؤمنان به سوى مكه قبل از حديبيه ، بدون همراهى خانواده هايشان *

بل ظننتم أن لن ينقلب الرسول و المؤمنون إلى أهليهم

تعبير {إلى أهليهم}، اين احتمال را تقويت مى كند كه خانواده سپاه اسلام در مدينه باقى مانده و در سفر همراهشان نبوده اند.

خانواده موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 10 - 4،6

4 - خانواده و همراهان موسى ( ع ) در بيابان ، آتشى را كه موسى ( ع ) مشاهده كرد ، نديدند . *

فقال لأهله امكثوا أنّى ءانست نارًا

از گفته موسى(ع) كه فرمود: {من آتشى را ديدم} مى توان احتمال داد كه ديگر همراهان موسى(ع) آن آتش را نديده بودند. و گرنه ديدن را به خود اختصاص نمى داد.

6 - موسى ( ع ) از خانواده اش خواست كه در جاى خود منتظر وى بمانند و با او به مكان آتش نيايند .

فقال لأهله امكثوا إنّى ءانست نارًا

{مكث} به معناى درنگ كردن و انتظار كشيدن است (قاموس).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 7 - 12

12 - موسى ( ع ) ، درصدد آوردن پاره اى آتش براى گرم كردن خانواده اش

أو

ءاتيكم بشهاب قبس لعلّكم تصطلون

{شهاب} به شعله آتش و {قبس} به شعله برگرفته از آتش گفته مى شود. {اصطلاء} (مصدر {تصطلون}) نيز به معناى گرم شدن است; يعنى، يا شعله اى از آتش برگيرم و بياورم تا با آن، آتش برافروزم، باشد كه گرم شويد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 29 - 5،7

5 - موسى ( ع ) خانواده اش را از وجود آتش در وادى طور آگاه كرد .

قال لأهله امكثوا إنّى ءانست نارًا

7 - تصميم موسى ( ع ) به آوردن آتش از وادى طور ، براى گرم كردن خانواده اش

قال لأهله امكثوا . .. أو جذوة من النار لعلّكم تصطلون

{إصطلاء} (مصدر {تصطلون}) به معناى خود را گرم كردن است.

خانواده موسى(ع) در صحراى سينا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 29 - 9

9 - تحير و سرگردانى موسى ( ع ) و خانواده اش ، در صحراى سينا به خاطر گم كردن راه

لعلّى ءاتيكم منها بخبر

تعبير آيه ده سوره {طه} در اين مورد (لعلّى آتيكم منها بقبس أو أجد على النار هدًى) به روشنى، دلالت بر مطلب ياد شده دارد.

خانواده موسى(ع) در كوه طور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 7 - 1

1 - سرگذشت موسى و خانواده اش در وادى طور ، شايان ذكر و يادآورى

إذ قال موسى لأهله

{إذ} اسم زمان در محل نصب و مفعولٌ به براى فعل محذوف است; يعنى، {اذكر إذ قال موسى لأهله. ..; زمانى را كه موسى به كسانش گفت...

به يادآور}.

خانواده مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 12 - 2

2 - سفر پيامبر ( ص ) و مؤمنان به سوى مكه قبل از حديبيه ، بدون همراهى خانواده هايشان *

بل ظننتم أن لن ينقلب الرسول و المؤمنون إلى أهليهم

تعبير {إلى أهليهم}، اين احتمال را تقويت مى كند كه خانواده سپاه اسلام در مدينه باقى مانده و در سفر همراهشان نبوده اند.

خانواده مؤمنان در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 21 - 7

7 - الحاق اعضاى مؤمن خانواده بهشتيان به ايشان ، تبلور لطف و فضل الهى در حق آنان

و الذين ءامنوا و اتّبعتهم ذرّيّتهم بإيم_ن ألحقنا بهم ذرّيّتهم

خانواده مهاجران به مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 7 - 3

3 - رفع نگرانى از مؤمنان مدينه از سوى خداوند ، نسبت به آينده بازماندگان ايشان در مكه

عسى اللّه . .. مودّة

با توجه به اين كه شأن نزول آيات پيشين، حركتى بود كه از حاطب بن أبى بلتعه _ به انگيزه مصونيت دادن خانوده اش در مكه _ صورت گرفته بود; خداوند پس از نفى شيوه وى، با اين نويد به او و امثالش، نوعى اطمينان بخشيده است.

خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 46 - 2،3،6

2_ فرزند ناصالح نوح ، در پيشگاه خداوند از خانواده و اهل بيت او محسوب نمى شد .

إنه ليس من أهلك

3_ فسادپيشگى فرزند نوح ، موجب محسوب نشدن وى از

خانواده نوح ( ع ) در پيشگاه خداوند

إنه ليس من أهلك إنه عمل غير ص_لح

جمله {إنه عمل . ..} علت براى {إنه ليس من أهلك} مى باشد; يعنى ، چون فرزندت داراى عمل ناشايست است ، ما او را از خانواده تو به حساب نمى آوريم.

6_ نوح ( ع ) ناآگاه به گسستن پيوند فرزندى كنعان با او بر اثر اعمال ناشايستش

إن ابنى من أهلى . .. إنه ليس من أهلك

خانواده نوح(ع) در كشتى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 40 - 11

11_ نوح ( ع ) از ناحيه خداوند به نجات خانواده خويش و سوار كردن آنان به كشتى موظف شد .

قلنا احمل فيها . .. أهلك

كلمه {أهل} در {أهلك} عطف بر {زوجين} و در حقيقت مفعول براى {احمل} است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 27 - 8

8 - نوح ( ع ) ، مأمور جاى دادن حيوانات و مؤمنان خاندانش در كشتى ، با ظهور اولين نشانه هاى طوفان

فإذا جاء أمرنا . .. فاسلك فيها من كلِّ زوجين اثنين و أهلك إلاّ من سبق عليه القول

خيرخواهى براى خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 6 - 3

3 - خيرخواهى براى اعضاى خانواده و تربيت دينى آنان ، تكليفى بايسته برعهده سرپرست و مدير خانواده

قوا . .. أهليكم نارًا

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه مصداق اصلى تلاش براى حفاظت اعضاى خانواده از دوزخى شدن آنان، تربيت دينى آنان و گزينش راه و روش خيرخواهانه

در اين راستا است.

دامدارى خانواده شعيب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 23 - 16

16 - ارتزاق خانواده شعيب از راه دامدارى

و وجد من دونهم امرأتين تذودان . .. قالتا لانسقى حتّى يصدر الرعاء

درخواست صبر از خانواده موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 29 - 8

8 - موسى ( ع ) از خانواده اش خواست كه تا بازگشت وى از وادى طور درنگ كنند .

قال لأهله امكثوا . .. لعلّى ءاتيكم منها بخبر أو جذوة من النار

درخواست نجات خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 169 - 2،7

2 - التجاى لوط ( ع ) به درگاه پروردگار ، براى نجات خود و نزديكانش از شر كردار منحرفان

ربّ نجّنى و أهلى ممّا يعملون

7 - دعا والتجاى حضرت لوط ( ع ) به درگاه پروردگار ، براى نجات خود و كسانش از پى آمد هاى سوء كردار قوم خود ( عذاب )

ربّ نجّنى و أهلى ممّا يعملون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين احتمال است كه مضافى در تقدير باشد (من وبال ما يعملون); يعنى، پروردگارا! من و كسانم را از وزر و وبال عمل آنان نجات بخش. گفتنى است آيه بعد _ كه نجات لوط و اهلش رااز عذاب مطرح مى كند _ تأييد كننده همين برداشت است.

دشمنى با خانواده صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 49 - 5

5 - خانواده صالح ، جملگى مؤمنان به وى و

مورد خشم عميق كافران

لنبيّتنّه و أهله

دعا براى خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 28 - 12

12 - دعا و آمرزش خواهى براى پدر و مادر ، اعضاى خانواده و عموم مردان و زنان مؤمن ، عملى پسنديده و شايسته

ربّ اغفر لى و لولدىّ . و للمؤمنين و المؤمن_ت

دعوت از خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 41 - 1

1_ نوح ( ع ) ، پس از شروع طوفان و انجام مقدمات حركت ، ازپيروان و خانواده اش خواست تا بر كشتى سوار شوند .

و قال اركبوا فيها

به نظر مى رسد جمله {قال اركبوا . ..} عطف بر جملاتى مقدر باشد كه به خاطر دخالت نداشتن آنها در هدفهاى نقل ماجرا بيان نشده است; يعنى: قلنا احمل فيها ... ففعل كذا و كذا و قال اركبوا فيها .... و لذا در برداشت {انجام مقدمات حركت} آورده شد.

دلدارى به خانواده موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 7 - 6

6 - قرار گرفتن خانواده موسى در شرايط نياز به دلگرمى و اميد

إذ قال موسى لأهله . .. سئاتيكم منها بخبر... تصطلون

از تعبير {إنّى آنست ناراً} و {سأتيكم} _ كه جمله اول به صورت مؤكد به {إنّ} و جمله دوم به صورت مؤكد با حرف تنفيس آمده است _ استفاده مى شود كه خانواده موسى در شرايط اضطراب آور و دلهره آميزى قرار داشتند كه موسى مى بايست به آنان دلگرمى مى داد و اميد مى بخشيد.

دوستى اعضاى

خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 21 - 9

9 - وجود عواطف دوستانه ميان اعضاى خانواده و نيز مهرورزى آنها به هم از آيات الهى است .

و جعل بينكم مودّة و رحمة

احتمال دارد عبارت {و جعل بينكم. ..} ادامه عبارت پيشين و ناظر به شفقت و مهر و ترحمى باشد كه از ناحيه والدين به فرزندان، و بر عكس اعمال مى گردد.

رحمت بر خانواده ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 73 - 4،5

4_ ابراهيم ( ع ) و خانواده او ، همواره مشمول رحمت و بركات خاص خداوند بودند .

رحمت الله و برك_ته عليكم أهل البيت

5_ اسحاق و يعقوب ، رحمت و بركتى از ناحيه خداوند براى ابراهيم ( ع ) و خانواده او

فبشّرن_ها بإسح_ق . .. رحمت الله و برك_ته عليكم أهل البيت

رعايت حقوق خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 2 - 11

11 - نقش سازنده ايمان به خدا و روز قيامت ، در ايجاد رابطه صحيح و شايسته ميان همسران و رعايت شدن حقوق متقابل بين آنان

إذا طلّقتم النساء . ..ذلكم يوعظ به من كان يؤمن باللّه و اليوم الأخر

يادآورى ايمان به خدا و روز قيامت _ به دنبال موعظه هاى الهى در مسائل مربوط به همسران _ مى تواند گوياى مطلب ياد شده باشد.

رفع اندوه خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 76 - 7

7- خداوند ، نوح ( ع ) و خاندانش

را از غم شديد و اندوه بزرگ ناشى از انجام رسالت خويش نجات داد .

فنجّين_ه و أهله من الكرب العظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 76 - 1،9

1 - نوح ( ع ) و خاندانش ، به عنايت خداوند از اندوه بزرگ نجات يافتند .

و نجّين_ه و أهله من الكرب العظيم

9 - نجات نوح ( ع ) و خاندانش از غمى بزرگ ، از نعمت ها و الطاف الهى به آن حضرت

و لقد نادينا نوح . .. و نجّين_ه و أهله من الكرب العظيم

برداشت ياد شده از آن جا است كه آيه شريفه، در مقام برشمردن نعمت هاى اعطا شده به حضرت نوح(ع) و امتنان بر ايشان است.

روابط خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 61 - 19

19 - نابينايان ، لنگ ها و مريضان ، مى توانند با ديگر اعضاى خانواده خود و نيز باخويشاوندان و دوستان خويش باهم ( بر سر يك سفره ) و يا جداگانه ، غذا ميل كنند .

ليس على الأعمى حرج . ..و لا على أنفسكم أن تأكلوا من بيوتكم أو بيوت ءابائكم ... أ

روابط خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 34 - 12،24

12 _ ضرورت توجه به قوانين تكوين و تشريع در جعل مقررات حاكم بر خانواده

الرّجال قوّامون على النساء بما فضّل اللّه . .. و بما انفقوا

چون خداوند در توجيه جعل مديريت براى مردان به دو جهت تصريح فرمود: يكى برترى مردان بر زنان، كه يك مسأله تكوينى است

و ديگرى عهده دار بودن نفقه، كه يك حكم تشريعى است.

24 _ پرهيز شوهر از همخوابگى با همسر ، اقدامى براى جلوگيرى از نشوز وى

و الّتى تخافون نشوزهنّ . .. و اهجروهنّ فى المضاجع

در برداشت فوق {فى المضاجع} متعلق به {اهجروهنّ} گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 35 - 17

17 _ قوانين الهى در مورد خانواده و روابط زن و شوهر ، برخاسته از علم كامل و آگاهى دقيق خداوند

الرجال قوامون . .. و ان خفتم ... انّ اللّه كان عليماً خبيراً

روابط در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 229 - 18

18 _ لزوم و اهميّت حفظ حدود الهى در روابط زناشويى

فان خفتم اَلا يقيما حدود اللّه فلا جناح . .. تلك حدود اللّه فلا تعتدوها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 230 - 10،11

10 _ لزوم و اهميّت حفظ حدود الهى در روابط زناشويى

فلا جناح عليهما ان يتراجعا ان ظنّا ان يقيما حدود اللّه

11 _ حفظ حدود الهى ، شرط اساسى تشكيل كانون خانواده

فلا جناح عليهما ان يتراجعا ان ظنّا ان يقيما حدود اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 237 - 18

18 _ لزوم توجّه به نظارت خداوند در طلاق و مَهريّه ( روابط خانوادگى )

و ان طلّقتموهنّ . .. ان اللّه بما تعملون بصير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 36 - 4،5

4 _ عمل به قوانين

الهى در مورد خانواده و روابط زن و شوهر ، عبادت خداوند است . *

الرجال قوّامون . .. فان اطعنكم فلا تبغوا ... و ان خفتم ... و اعبدوا اللّه

به مقتضاى ارتباط بين آيه مورد بحث و آيات گذشته، مى توان گفت از مصاديق عبادت، عمل كردن به قوانينى است كه در آيات گذشته مطرح شده است.

5 _ عبادت خالصانه خداوند و پرهيز از هر گونه شرك ، زمينه دور ماندن زندگى زناشويى از هر گونه ناسازگارى *

و ان خفتم شقاق بينهما . .. و اعبدوا اللّه

به مقتضاى ارتباط بين آيات مى توان احتمال داد كه آيه مورد بحث در حقيقت بيانگر راه حلى است براى جلوگيرى از ناسازگارى بين زن و شوهر.

روابط عاطفى در خانواده شعيب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 26 - 2

2 - وجود رابطه صميمى و فضاى آزاد براى گفت وگو ميان شعيب ( ع ) و دختران وى

قالت إحديهما ي_أبت است_ئجره . .. القوىّ الأمين

از اين كه دختر شعيب پيشنهاد خودش را بدون هيچ تكلفى با پدر در ميان گذاشت و آزادانه به ستايش موسى(ع) پرداخت مطلب بالا استفاده مى شود.

روانشناسى خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 5 - 15

15_ علاقه به فرزندان ، خصلتى نيكو و اظهار آن امرى پسنديده است .

ي_أبت . .. قال ي_بنىّ لاتقصص

زمينه انحراف خانواده انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 10 - 12

12 - امكان نفوذ جريان انحراف ، كفر و نفاق ، در

ميان اعضاى بهترين خانواده ( همچون پيامبران )

امرأت نوح و امرأت لوط . .. فخانتاهما ... و قيل ادخلا النار مع الدخلين

زمينه حل اختلاف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 1 - 7،20

7 - نقش سازنده خداترسى و تقواپيشگى ، در تضمين حقوق همسران و رفع اختلاف هاى آنان

إذا طلّقتم النساء . ..و اتّقوا اللّه ربّكم

مطلب ياد شده، از توصيه خداوند به تقواپيشگى در بيان اولين حكم مربوط به طلاق استفاده مى شود.

20 - بشارت و اميد دادن خداوند به همسران مؤمن ، مبنى بر پايان يافتن مناقشات آنان و پديد آمدن زمينه هاى رجوع و بازگشت آنها به زندگى مشترك خويش در ايّام عدّه

فطلّقوهنّ لعدّتهنّ . .. لاتدرى لعلّ اللّه يحدث بعد ذلك أمرًا

برداشت ياد شده، از آن جا است كه ذيل آيه شريفه، درصدد دلدارى به همسران و ايجاد اميد در جان و روح آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 2 - 13

13 - خداترسى و تقواپيشگىِ مردان و زنان مطلّقه ، موجب رهايى آنان از مشكلات در روابط زناشويى و خروج از تنگنا هاى زندگى

إذا طلّقتم النساء . .. و من يتّق اللّه يجعل له مخرجًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 4 - 10

10 - خداترسى و تقواپيشگى از مردان و زنان مطلّقه ، موجب رهايى آنان از مشكلات زناشويى و آسان شدن زندگى براى آنها

و الّ_ئى يئسن من المحيض . .. و من يتّق اللّه يجعل له من أمره يسرًا

زمينه كفر

خانواده انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 10 - 12

12 - امكان نفوذ جريان انحراف ، كفر و نفاق ، در ميان اعضاى بهترين خانواده ( همچون پيامبران )

امرأت نوح و امرأت لوط . .. فخانتاهما ... و قيل ادخلا النار مع الدخلين

زمينه نفاق خانواده انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 10 - 12

12 - امكان نفوذ جريان انحراف ، كفر و نفاق ، در ميان اعضاى بهترين خانواده ( همچون پيامبران )

امرأت نوح و امرأت لوط . .. فخانتاهما ... و قيل ادخلا النار مع الدخلين

زيان به خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 45 - 16

16 - ستمكاران ، عامل خسران و بدبختى خود و محروميت از خانواده خويش

إنّ الخ_سرين الذين خسروا أنفسهم و أهليهم يوم القي_مة

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه {خسروا. .. أهليهم} به معناى از دست دادن خانواده باشد.

سازگارى در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 36 - 5

5 _ عبادت خالصانه خداوند و پرهيز از هر گونه شرك ، زمينه دور ماندن زندگى زناشويى از هر گونه ناسازگارى *

و ان خفتم شقاق بينهما . .. و اعبدوا اللّه

به مقتضاى ارتباط بين آيات مى توان احتمال داد كه آيه مورد بحث در حقيقت بيانگر راه حلى است براى جلوگيرى از ناسازگارى بين زن و شوهر.

سرگردانى خانواده موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20

- 10 - 1

1 - موسى ( ع ) و خانواده اش در سيرى شبانه و در بيابان ، دچار سرگردانى شده و راه را گم كردند .

إذ رءا نارًا . .. بقبس أو أجد على النار هدًى

جمله {أجد على النار هدًى} دلالت مى كند كه موسى(ع) و همراهيانش راه را گم كرده بودند و از نبود آتش فهميده مى شود كه آنها در بيابانى سرگردان بودند. ديدن آتش از فاصله اى نسبتاً دور كه حتى با احتمال وجود آتش، تصميم به حركت جمعى به سوى آن نگرفتند، حاكى از شب بودن و تاريكى منطقه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 29 - 9

9 - تحير و سرگردانى موسى ( ع ) و خانواده اش ، در صحراى سينا به خاطر گم كردن راه

لعلّى ءاتيكم منها بخبر

تعبير آيه ده سوره {طه} در اين مورد (لعلّى آتيكم منها بقبس أو أجد على النار هدًى) به روشنى، دلالت بر مطلب ياد شده دارد.

سرنوشت خانواده ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 45 - 14

14 - تأثير منفى و زيانبار گمراهان و ستمكاران ، بر سرنوشت خود و خانواده خويش

خسروا أنفسهم و أهليهم

سرنوشت خانواده گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 45 - 14

14 - تأثير منفى و زيانبار گمراهان و ستمكاران ، بر سرنوشت خود و خانواده خويش

خسروا أنفسهم و أهليهم

سلامتى روانى خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 5 -

18

18 _ اهتمام اسلام به خانواده و سلامت اعتقادى و روانى آن

و المحصنت من المؤمنت و المحصنت من الذين اوتوا الكتب

شكرگزارى خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 35 - 2

2 - شكرگزارى لوط ( ع ) و خاندان مؤمن ايشان ، عامل برخوردار شدن آنان از نعمت و لطف ويژه خداوند و نجات يافتن از مهلكه عذاب

نجّين_هم . .. نعمة من عندنا

عبوديت خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 76 - 6

6 - نوح ( ع ) و خاندانش ، از بندگان مخلَص و برگزيده خدا بودند .

إلاّ عباد اللّه المخلصين . و لقد نادينا نوح... و نجّين_ه و أهله من الكرب العظيم

ذكر داستان نوح(ع) و خاندانش پس از ياد كردن از بندگان خالص خدا در طول تاريخ، مى تواند به منظور بيان الگو و نمونه اى از آن بندگان مخلص باشد.

عجز از بازگشت به خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 50 - 2

2 - با فرارسيدن زمان برپايى قيامت بر اثر صيحه و فرياد مرگ بار ، انسان ها از مراجعه به كسان خود ناتوان خواهند بود .

صيحة وحدة تأخذهم . .. فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

عجز از تأمين خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 91 - 3

3 _ عدم قدرت بر تأمين نياز هاى ضرورى خانواده ، در صورت رفتن به جهاد ، سبب معافيت از جنگ است .

و لا

على الذين لا يجدون ما ينفقون حرج

منظور از انفاق در {ينفقون} مى تواند انفاق بر افراد تحت تكفل و واجب النفقه باشد.

عدالت در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 3 - 7

7 _ اهميّت رعايت عدالت در روابط خانوادگى

و ان خفتم الّا تقسطوا فان خفتم الّا تعدلوا فواحدة

عفت خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 56 - 3

3 - خاندان لوط ، هم عقيده با وى ، پاكدامن و مخالف انحراف هاى جامعه خويش

قالوا أخرجوا ءال لوط من قريتكم

عفّت در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 15 - 15

15 _ ارزش و اهميّت پاكيزگى و پاكدامنى ، در زندگى و روابط خانوادگى

و ازواج مطهرة

عفو در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 237 - 12

12 _ گذشت مالى ، راهى مناسب براى رسيدن به تقوا ، در مسائل خانوادگى

و ان تعفوا اقرب للتقوى

با توجّه به مورد آيه كه گذشتِ مالى است و بنابر اينكه مراد از {تقوا} با توجه به مورد، تقوا در مسائل خانوادگى باشد.

علاقه به خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 50 - 6

6 - علاقه و اشتياق شديد انسان ها به ديدار خانواده و كسان خود ، به وقت رو به رو شدن با مرگ

فلايستطيعون توصية و لا إلى أهلهم يرجعون

علايق خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4

- مائده - 5 - 106 - 18

18 _ مال پرستى و وابستگى هاى خانوادگى از جمله عوامل لغزش و خيانت در شهادت

لانشترى به ثمناً و لو كان ذا قربى

عمل صالح خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 46 - 13

13_ اعمال صالح خانواده نوح ( پرستش خدا و . . . ) مايه نجات آنان از حادثه طوفان بود نه انتسابشان به حضرت نوح ( ع ) .

إنه ليس من أهلك إنه عمل غير ص_لح

تصريح خداوند به اين كه {هلاكت فرزند نوح به خاطر اعمال ناصالحش بوده است} ، اشاره به اين معنا دارد كه: نجات ديگر اعضاى خانواده نوح ، به خاطر انتسابشان به آن حضرت نبوده; بلكه منزه بودنشان از اعمال ناشايست ، مايه نجاتشان بوده است.

عواطف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 21 - 9

9 - وجود عواطف دوستانه ميان اعضاى خانواده و نيز مهرورزى آنها به هم از آيات الهى است .

و جعل بينكم مودّة و رحمة

احتمال دارد عبارت {و جعل بينكم. ..} ادامه عبارت پيشين و ناظر به شفقت و مهر و ترحمى باشد كه از ناحيه والدين به فرزندان، و بر عكس اعمال مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 5 - 15

15_ علاقه به فرزندان ، خصلتى نيكو و اظهار آن امرى پسنديده است .

ي_أبت . .. قال ي_بنىّ لاتقصص

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 8 - 2

2_ يعقوب

( ع ) همه فرزندان خويش را گرامى مى داشت و به همه آنان محبت مى كرد .

إذ قالوا ليوسف و أخوه أحب إلى أبينا منّا

افعل تفضيل (أحبّ) گوياى برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 24 - 8

8- توجه انسان به ضعف ها و نياز هاى دوران كودكى و خدمات و زحمات پدر و مادر ، برانگيزنده عواطف وى نسبت به آنان است .

و قل ربّ ارحمهما كما ربّيانى صغيرًا

عوامل اختلاف خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 24

24 - مردم بابل از هاروت و ماروت سحرى را آموختند كه بتوانند با آن بين زن و شوهرش جدايى افكنند .

فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه

عوامل انحطاط خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 15 - 8

8 - تباه كردن سرمايه عمر و از كف دادن بهره از خانواده ، خسرانى روشن و ترديدناپذير

الذين خسروا أنفسهم و أهليهم يوم القي_مة ألا ذلك هو الخسران المبين

عوامل اندوه خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 76 - 8

8- قوم بى ايمان نوح ، مايه غم شديد و اندوه بزرگ براى حضرت نوح و خاندانش بودند .

فنجّين_ه و أهله من الكرب العظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 76 - 3

3 - نوح ( ع ) و خاندانش به وسيله قوم خود ، گرفتار غم بزرگ و

مشكلات اندوه بار شدند .

و نجّين_ه و أهله من الكرب العظيم

عوامل تباهى خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 18 - 21

21 - گوش نسپردن به سخنان و پيروى نكردن از بهترين آنها ، موجب خسران و تباهى عمر و خانواده است .

إنّ الخ_سرين الذين خسروا أنفسهم و أهليهم . .. الذين يستمعون القول فيتّبعون أحسنه

آيات گذشته در توصيف خاسران بود و آيه مورد بحث، درباره كسانى است كه در قطب مخالف زيان كنندگان قرار داشته و در سايه گوش فرا دادن به سخنان و گزينش بهترين آنها، به سعادت نايل شده اند. بنابراين از ارتباط ميان آيات ياد شده، به دست مى آيد كه استماع سخنان و گزينش بهترين آنها موجب سعادت و ترك آن سبب خسران و بدبختى است.

عوامل تحكيم خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 37 - 7

7 - تقوا ، موجب تحكيم پيوند خانوادگى است .

أمسك عليك زوجك و اتّق اللّه

امر {إِتّق} مى تواند ذكر عام بعد از امر خاص {أمسك} باشد. در اين صورت، سفارش به تقوا پس از توصيه به نگهدارى همسر و طلاق ندادن وى، در واقع، سفارش به امرى است كه مراعات آن، مى تواند عين نگهدارى همسر بوده و مى تواند موجب آن باشد.

عوامل زيانكارى خانواده ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 45 - 16

16 - ستمكاران ، عامل خسران و بدبختى خود و محروميت از خانواده خويش

إنّ الخ_سرين الذين خسروا أنفسهم و أهليهم يوم القي_مة

برداشت ياد

شده بدان احتمال است كه {خسروا. .. أهليهم} به معناى از دست دادن خانواده باشد.

عوامل سعادت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 74 - 11

11 _ تأثير مثبت و سازنده دعاى همسران در حق يكديگر و در سرنوشت و سعادتشان

و الذين يقولون ربّنا هب لنا من أزوجنا و ذرّي_ّتنا قرّة أعين

دعاى عباد الرحمان در حق همسران و فرزندانشان، حاكى از تأثير مثبت دعا در سرنوشت همسر و فرزند است; زيرا اگر دعا مؤثر نبود، خداوند به آن توصيه نمى فرمود.

عوامل سلامتى خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 56 - 5

5 - نقش عميق سرپرست خانواده در مصون داشتن آنان از فساد فراگير جامعه

قالوا أخرجوا ءال لوط من قريتكم

عبارت {أخرجوا آل لوط} (خانواده لوط را از شهرتان بيرون كنيد) نشان مى دهد كه در جامعه فاسدى چون جامعه قوم لوط، تنها خانواده اى كه از فساد ايمن مانده بود، خانواده تحت سرپرستى لوط(ع) بوده است.

عوامل شقاوت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 6 - 2

2 - توصيه خداوند به مؤمنان ، مبنى بر مراقبت از اعضاى خانواده خود در برابر عوامل و موجبات بدبختى و دوزخى شدن آنان

ي_أيّها الذين ءامنوا قوا . .. أهليكم نارًا

عوامل مؤثر در تربيت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 6 - 5

5 - سرپرست خانواده ، داراى نقشى سازنده و سرنوشت ساز ، در حيات معنوى و تربيت دينى اعضاى خانواده

ي_أيّها

الذين ءامنوا قوا أنفسكم و أهليكم نارًا

عوامل مؤثر در زندگى خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 5 - 10

10 - نقش مثبت و سازنده اسلام ، ايمان ، فرمانبرى ، توبه و روزه دارى در زندگى مشترك ميان زنان و مردان

أن يبدّله أزوجًا خيرًا منكنّ مسلم_ت . .. س_ئح_ت

يادآورى اوصاف ياد شده براى زنان شايسته، در خلال نقل ماجراى نزاع ميان پيامبر(ص) و همسرانش، مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

عوامل مؤثر در سلامتى خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 57 - 6

6 - تأثير جدّى جامعه فاسد و منحرف بر سلامت خانواده

فأنجين_ه و أهله إلاّامرأته

خانواده لوط با اين كه تحت اِشراف نيرومند وى، از هجوم فساد فراگير جامعه درامان ماندند; اما جامعه فاسد سرانجام تأثير مخرب خود را گذاشت و همسر وى را از او جدا ساخت.

عوامل نجات خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 59 - 3

3- پاكى خاندان لوط ( ع ) و دورى از هرگونه جرم و تبه كارى ، عامل نجات همه آنان از عذاب الهى

إنا أُرسلنا إلى قوم مجرمين . إلاّ ءال لوط إنا لمنجّوهم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 35 - 2

2 - شكرگزارى لوط ( ع ) و خاندان مؤمن ايشان ، عامل برخوردار شدن آنان از نعمت و لطف ويژه خداوند و نجات يافتن از مهلكه عذاب

نجّين_هم . .. نعمة من عندنا

فراق ايوب(ع) از خانواده

جلد

- نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 84 - 8

8- ايوب ( ع ) ، به گرفتارى فراق و از دست دادن خانواده اش مبتلا شده بود .

و ءاتين_ه أهله

فضايل خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 61 - 2

2- خاندان حضرت لوط ( ع ) ، برخوردار از عنايت ويژه خداوند

فلمّا جاء ءال لوط المرسلون

از ورود فرشتگان به عنوان مهمان بر خاندان لوط(ع) و نه بر خود لوط(ع) بيانگر عنايت خاص خداوند به آنان و جايگاه بلند ايشان است.

فضايل خانواده موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 29 - 5

5 - در بين اعضاى خانواده موسى ( ع ) براى همگامى با او در ابلاغ رسالت هاى الهى ، افرادى شايسته اى وجود داشتند .

واجعل لى وزيرًا من أهلى

موسى(ع) در خواسته خود ابتدا نام هارون را ذكر نكرد، بلكه به صورت كلى وزيرى خواست كه از خاندان او باشد، اين بيان نشان مى دهد كه او افراد ديگرى را نيز در بين خاندان خويش، شايسته آن كار مى ديد وگرنه از همان ابتدا نام هارون را در خواسته خود ذكر مى كرد.

فضايل خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 76 - 9

9- خاندان نوح از مؤمنان به رسالت نوح ( ع ) و بهره مند از لطف ويژه خداوند

فنجّين_ه و أهله من الكرب العظيم

نجات خاندان نوح(ع)، بيانگر عنايت ويژه خداوند به ايشان و نيز حاكى از ايمان آنان

به رسالت نوح(ع) است; زيرا اگر آنان مانند قوم نوح كافر بودند، نجات نمى يافتند. گفتنى است آيه بعد (و نصرناه من القوم الذين كذّبوا...) مؤيد همين نكته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 76 - 6

6 - نوح ( ع ) و خاندانش ، از بندگان مخلَص و برگزيده خدا بودند .

إلاّ عباد اللّه المخلصين . و لقد نادينا نوح... و نجّين_ه و أهله من الكرب العظيم

ذكر داستان نوح(ع) و خاندانش پس از ياد كردن از بندگان خالص خدا در طول تاريخ، مى تواند به منظور بيان الگو و نمونه اى از آن بندگان مخلص باشد.

كافران خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 27 - 12

12 - وجود فرد يا افراد كافر ، در ميان خاندان نوح ( ع )

فاسلك فيها . .. إلاّ من سبق عليه القول منهم

كتمان رازهاى خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 3 - 15

15 - لزوم حفظ و نگهدارى اسرار خانوادگى و زناشويى از ديگران ، حتى از برخى از اعضاى خانواده

و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حديثًا . .. نبّأنى العليم الخبير

كفر خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 28 - 5

5 - ايمان نياوردن برخى از اعضاى خاندان نوح ( ع )

و لمن دخل بيتى مؤمنًا

مطلب ياد شده، از قيد {مؤمناً} استفاده مى شود.

كيفيت هجرت خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9

- حجر - 15 - 65 - 5

5- حركت حضرت لوط ( ع ) و خاندانش از شهر ، حركتى دسته جمعى ، سريع ، به دور از انظار مردم و محرمانه بود .

فأسر بأهلك بقطع من الّيل . .. وامضوا حيث تؤمرون

نظارت حضرت لوط(ع) بر حركت خاندانش (و اتّبع أدبارهم) بيانگر حركت دسته جمعى، و حركت در ظرف زمانى محدود (بقطع من الليل) نشانگر حركت سريع، و سير شبانه در پاسى از شب دليل محرمانه رفتن از شهر است.

گناه اختلاف فكنى در خانواده ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 28

28 - جدايى انداختن بين زن و شوهر به وسيله سحر ، گناهى در حد كفر است .

إنما نحن فتنة فلا تكفر فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه

محدوده خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 60 - 8

8- همسر ، جزو آل و خاندان مرد است .

ءال لوط . .. إلاّ امرأته

محدوده مسؤوليت سرپرست خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 6 - 15

15 - { أبى بصير قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه : { قوا أنفسكم و أهليكم ناراً وقودها الناس و الحجارة } قلت : ه_ذه نفسى أقيها فكيف أقى أهلى ؟ قال : تأمرهم بما أمرهم اللّه و تنهاهم عمّا نهاهم اللّه عنه فإن أطاعوك كنتَ قد وقيتَهم و إن عصوك فكنتَ قد قضيتَ ما عليك ;

ابى بص47ير گويد: از امام صادق(ع) درباره سخن

خداوند: {قوا أنفسكم و أهليكم ناراً. ..} سؤال كردم و گفتم: نفس خود را از آتش حفظ مى كنم; چگونه خانواده خود را حفظ كنم؟ فرمود: آنان را به آنچه خداوند امر فرموده، امر كن و از آنچه خدا نهى فرموده، نهى كن. پس اگر از تو پيروى كردند، تو آنان را حفظ نموده اى و اگر نافرمانى كردند، تو تكليف خود را انجام داده اى}.

مديريت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 229 - 26

26 _ سرپرستى و مديريّت مرد در خانواده *

الطلاق مرّتان فامساك بمعروف او تسريح باحسان و لا يحل لكم . .. فاولئك هم الظالمون

چون حفظ و از هم پاشيدن بناى خانواده به دست مردان است، بنابراين سرپرستى و مديريّت خانواده به عهده اوست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 34 - 1،2،6،11،18

1 _ مديريّت و سرپرستى زنان هر جامعه بر عهده مردان است .

الرجال قوّامون على النّساء

در برداشت فوق، كلمه {الرجال} و {النساء}، مطلق مردان و زنان گرفته شده، نه خصوص شوهران و همسران آنان. قوّام به كسى گفته مى شود كه تدبير و اصلاح ديگرى را بر عهده دارد.

2 _ شوهران ، وظيفه دار سرپرستى و مديريت همسران خويش

الرجال قوّامون على النّساء

به قرينه {بما انفقوا}، مراد از {الرجال} شوهران و {النساء} همسران آنان خواهد بود ; زيرا هزينه زندگى زنان بر عهده شوهران خويش است و نفقه مطلق زنان بر عهده مردان نيست.

6 _ برترى مردان بر زنان ، فلسفه تشريع حق سرپرستى و مديريت آنان بر همسران خويش

الرّجال قوّامون على النساء

بما فضّل اللّه بعضهم على بعض

11 _ تأمين هزينه هاى زندگى از سوى مردان ، فلسفه تشريع حق مديريت و سرپرستى آنان بر همسران خويش

الرّجال قوّامون على النساء . .. و بما انفقوا من اموالهم

18 _ سلامت خانواده در گرو مديريت مرد ، تأمين زندگى از سوى او ، و اطاعت و حفظ حقوق شوهر از سوى زن است .

الرجال قوّامون على النساء . .. و بما انفقوا ... فالصّالحات قانتات حافظات للغيب

چون در ذيل آيه و آيات بعد به مسأله اختلافات خانوادگى پرداخته است، معلوم مى شود كه توصيه ها و قوانين مطرح شده براى جلوگيرى از اختلافات و به خطر افتادن سلامت خانواده است.

مديريت در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 128 - 1

1 _ لزوم پيشگيرى از به هم خوردن سلامت خانواده ، در صورت ناسازگارى شوهر وظيفه اى بر عهده زنان

و إن امراة خافت من بعلها . .. فلاجناح عليهما ان يصلحا بينهما صلحاً

كلمه {خافت}، بيانگر ترس از وقوع است، نه خود وقوع.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 63 - 10

10_ تسلّط و مديريت يعقوب ( ع ) بر خانواده و فرزندان خويش

ي_أبانا منع منا الكيل فأرسل معنا أخانا نكتل

مسافرت خانواده موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 7 - 4،5

4 - همراهى خانواده موسى ( همسر و فرزندانش ) با وى در سفر از { مدين }

إذ قال موسى لأهله . .. لعلّكم تصطلون

تعبير {سئاتيكم} و {لعلّكم تصطلون} (با ضماير جمع) نشان

مى دهد كه همراهيان موسى بيش از يك نفر بوده اند و تعبير {أهل} بيانگر آن است كه همه آنان از نزديكان (همسر و فرزندان) او بوده اند.

5 - گرفتارى موسى ( ع ) و خانواده اش در سردى هوا ، تاريكى شب و گم كردن راه در مسير سفر

إذ قال موسى لأهله . .. سئاتيكم منها بخبر... لعلّكم تصطلون

مسافرت شبانه خانواده موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 10 - 1

1 - موسى ( ع ) و خانواده اش در سيرى شبانه و در بيابان ، دچار سرگردانى شده و راه را گم كردند .

إذ رءا نارًا . .. بقبس أو أجد على النار هدًى

جمله {أجد على النار هدًى} دلالت مى كند كه موسى(ع) و همراهيانش راه را گم كرده بودند و از نبود آتش فهميده مى شود كه آنها در بيابانى سرگردان بودند. ديدن آتش از فاصله اى نسبتاً دور كه حتى با احتمال وجود آتش، تصميم به حركت جمعى به سوى آن نگرفتند، حاكى از شب بودن و تاريكى منطقه است.

مسوول رفع مشكلات خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 117 - 15

15 - شوهران بايد براى رفع رنج ها و سختى هاى همسران خويش تلاش كنند .

فلايخرجنّكما من الجنّة فتشقى

با توجه به اين كه دشمنى شيطان با آدم(ع) و حوا يكسان بوده است و وى در صدد آن بوده كه هر دو را از بهشت بيرون كند و به مشقت اندازد; ولى با اين حال فعل {تشقى} به صورت مفرد آمده است. بنابراين

رفع رنج و سختى هاى حوا نيز، بر دوش آدم(ع) بوده است.

مسؤوليت خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 65 - 6

6- حضرت لوط ( ع ) و خاندانش ، مأمور شدند تنها به سوى مكانى كه تعيين خواهد شد ، حركت كنند و حق انتخاب مكان ديگرى را نداشتند .

فأسر بأهلك . .. وامضوا حيث تؤمرون

مسؤوليت سرپرست خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 6 - 3

3 - خيرخواهى براى اعضاى خانواده و تربيت دينى آنان ، تكليفى بايسته برعهده سرپرست و مدير خانواده

قوا . .. أهليكم نارًا

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه مصداق اصلى تلاش براى حفاظت اعضاى خانواده از دوزخى شدن آنان، تربيت دينى آنان و گزينش راه و روش خيرخواهانه در اين راستا است.

مسير هجرت خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 65 - 6،10

6- حضرت لوط ( ع ) و خاندانش ، مأمور شدند تنها به سوى مكانى كه تعيين خواهد شد ، حركت كنند و حق انتخاب مكان ديگرى را نداشتند .

فأسر بأهلك . .. وامضوا حيث تؤمرون

10- { قال أبوجعفر ( ع ) : . . . { فلما جاء آل لوط المرسلون } . . . قالوا . . . { فأسر بأهلك } يا لوط إذا مضى لك من يومك ه_ذا سبعة أيام و لياليها { بقطع من الليل } إذا مضى نصف الليل { . . . و امضوا } من تلك الليلة

{ حيث تؤمرون } . . . ;

امام باقر(ع) فرمود: هنگامى كه فرشتگان خدا به سوى خاندان لوط آمدند . .. گفتند:... اى لوط! پس از گذشت هفت شبانه روز از اين تاريخ، در نيمه هاى شب خانواده خود را از اين سرزمين بيرون ببر ... و در آن شب به هر جا كه فرمانتان داده اند برويد...}.

مشاوره در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 6 - 14

14 - شيردادن دايگان ، به نوزادان زنان مطلّقه ، تنها در صورت ضرورت و با مشورت و هم فكرى پدر و مادر آنان ، شايسته و بجا است .

و أتمروا بينكم بمعروف و إن تعاسرتم فسترضع له أُخرى

مشورت در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 233 - 26،27

26 _ جواز گرفتن فرزند از شير قبل از دو سال ، به شرطِ رضايت ، مشورت و توافق پدر و مادر

فان ارادا فصالا عن تراض منهما و تشاور فلا جناح عليهما

چون حدّ كمال شير دادن دو سال است، بنابراين {فصال} پس از دو سال طبيعى است و نياز به مشورت و توافق ندارد; لذا مراد از {فصال} در آيه شريفه، {فصال} قبل از دو سال است.

27 _ جدا كردن طفل از شير مادر ، بايد پس از مشورت با صاحبنظران و توافق والدين صورت گيرد .

فان ارادا فصالا عن تراض منهما و تشاور فلا جناح عليهما

در برداشت فوق، {فصال} حمل شده بر {فصال} از شير مادر، نه از هر شيرى; يعنى توافق مى كنند كه مادر ديگر شير ندهد

و براى تكميل مدّت شير، كودك را به دايه اى بسپارند.

مقامات خانواده ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 73 - 7

7_ ابراهيم ( ع ) و خانواده او ، داراى منزلت و مقامى والا در پيشگاه خداوند

رحمت الله و برك_ته عليكم أهل البيت

مقامات خانواده محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 132 - 11

11 - خاندان پيامبر ( ص ) در پيشگاه خداوند ، از مقامى والا برخوردار بودند .

وأمر أهلك بالصلوة

مكر عليه خانواده صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 50 - 1

1 - مكر و حيله مخالفان صالح پيامبر عليه وى و خانواده اش

قالوا تقاسموا باللّه لنبيّتنّه و أهله . .. و مكروا مكرًا

متعلق {مكروا} حذف شده و تقدير آن با توجه به آيه قبل چنين است: {و مكروا به و بأهله مكراً; آنان عليه او و خانواده اش خدعه كردند}.

ملاك روابط خانوادگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 39 - 8

8- توحيد و پرهيز از شرك ، بايد حاكم بر مجموعه روابط فردى ، خانوادگى و اجتماعى باشد .

و لاتجعل مع الله إل_هًا ءاخر

ذكر مجموعه تعاليم فردى، خانوادگى و اجتماعى در بين دو نهى از شرك، (آيه 22 و اين آيه) مى تواند مشعر به حقيقت ياد شده باشد.

ملاك مشاوره در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 6 - 9

9 - توجه به مصالح و

منافع نوزادان و نيز رعايت موازين شرعى و عقلى ، بايد اساس و مبناى مشاوره و هم فكرى مردان و زنان مطلّقه باشد .

و أتمروا بينكم بمعروف

{معروف} اسم براى هر كارى است كه از نظر عقل و شرع، حسن و خوبى آن شناخته شده باشد (مفردات راغب).

ملائكه و خانواده لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 81 - 15

15_ فرشتگان ، از لوط ( ع ) و خاندانش خواستند كه به هنگام خروج از ديارشان ، از حركت باز نايستند و به سوى خانه و كاشانه باز نگردند .

و لايلتفت منكم أحد

منشأ نجات خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 170 - 2

2 - نجات لوط ( ع ) و همه كسانش ، به اراده خداوند و در پى استمداد وى براى رهايى از مكافات عمل قومش

ربّ نجّنى و أهلى ممّا يعملون . فنجّين_ه و أهله أجمعين

منشأ نجات خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 28 - 4

4 - نجات نوح ( ع ) و خاندان و همراهان او از شر ستمگران ، به اراده خداوند

فقل الحمد للّه الذى نجّ_نا من القوم الظ_لمين

منيت خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 65 - 2

2- حضرت لوط ( ع ) به نظارت و مراقبت بر خروج خاندانش از شهر براى در امان ماندن از عذاب الهى ، مأمور گرديد .

فأسر بأهلك . .. و اتّبع أدب_رهم

مقصود از به