علم مفاهيم شناسي در قرآن جلد پنجم- حرف ث

مشخصات كتاب

سرشناسه:رسول ملكيان اصفهاني،1344

عنوان و نام پديدآور:علم مفاهيم شناسي در قرآن جلد پنجم- حرف ث/ رسول ملكيان اصفهاني

مشخصات نشر ديجيتالي:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان، 1394.

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه

تلفن همراه مولف : 09131140140

موضوع: علم - مفاهيم قرآني

رده بندي كنگره : BP65/4/آ5

رده بندي ديويي : 372/21 د577آ1390

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحیم

علم مفاهیم شناسی قرآن

1-قرآن کتاب خداست که برای هدایت ناس وبشروانسان و مسلمان و مومنین و متقین نازل شده است ؛ و ازمعجزات جاویدان محسوب می شود ؛ چه انسانهای مومن و خدا جوئی که با معرفت و عمل به این کتاب آسمانی به سعادت رسیدند و چه دانشمندان بزرگی که درطول بیش از چهارده قرآن برای فهم و نشر معارف این کتاب کریم عمرخود را گذاشته اند. هرزمانی که ازاین کتاب می گذرد تازه هائی ازمعارف این کتاب الهی کشف می گردد و این جریان همچنان ادامه دارد. درپرتو این تلاشهای شایسته علومی زیادی ازمعارف و علوم قرآنی برای ما به یادگارباقی مانده است . که ازمهمترین آن می توان از تفسیرقرآن نام برد. این علم براساس مقدماتی ازعلوم است مثل مفردات قرآن.

شاید بتوان گفت علم مفاهیم شناسی قرآن حد واسط بین معنی کلمه (علم مفردات) و (علم تفسیر قرآن) است. علم مفاهیم شناسی قرآن یک علم جدیدی است که نه می توان علم مفردات قرآن آن را دانست زیرا فراترازآن است و نه می توان آن را علم تفسیرنامید زیرا اساسا با آن متفاوت است.

تفسير به معناى «دانش تفسير»، يعنى علمى كه داراى اركان مشهور علم (موضوع، مسائل، مبادى تصورى و تصديقى) است و تفسير داراى موضوع، تعريف،هدف، فايده، پيش

انگاره ها (مبانى و مبادى) و ... است. ازاين رو، تفسير از علوم مرتبط با قرآن به شمار مى آيد كه بيش از هزار سال عمر دارد.

علم تفسير به دانشى گفته مى شود كه انسان را با معانى و مقاصد آيات قرآن و منابع، مبانى، روش ها، معيارها و قواعد آن آشنا مى سازد.

به عبارت ديگر، دانش تفسير از چند بخش اساسى تشكيل مى شود: 1) مبانى تفسير؛ 2) قواعد تفسير؛ 3) منابع تفسير؛ 4) شرايط مفسر؛ 5) سنجه هاى فهم تفسير و معيارهاى تفسير معتبر؛ 6) روش هاى تفسيرى؛ 7) گرايش ها (مكاتب) تفسيرى.

موضوع علم تفسير: آيات قرآن (سخنان الهى كه در قالب وحى قرآنى بر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم نازل شده است).

هدف دانش تفسير: كسب توان استنباط صحيح از آيات قرآن.

فايده علم تفسير: فهم مراد استعمالى (معانى آيات) و مراد جدّى خدا (مقاصد آيات).

2-اگرمفاهیم قرآن خوب تبیین و توصیف شودمقدمه تفسیرخواهد شد و تفسیر قرآن از غنای بیشتری برخوردار خواهد شد. این دانش که مربوط به مجموعه دانشهای نوین زبانشناسی است می باشد . زبانشناسی بیشتر ناظر به کلام انسانی است که دردورهای مختلف شامل کلام های مقدس(کتابهای آسمانی) نیز شده است . زبان شناسی شامل: زبان شناسی نظری؛ آواشناسی ؛ واج شناسی ؛ واژه شناسی ؛ ساخت واژه ؛ نحو ؛ معناشناسی ؛ معناشناسی واژگانی ؛ معناشناسی آماری ؛ معناشناسی ساختاری ؛ سبک شناسی ؛ تجویز و توصیف ؛ کاربردشناسی ؛ زبانشناسی کاربردی ؛ اکتساب زبان ؛ زبان شناسی روان شناختی ؛ زبان شناسی جامعه شناختی ؛ زبان شناسی شناختی ؛ جامعه شناسی زبان ؛ زبان شناسی محاسباتی؛ زبان شناسی توصیفی ؛ زبان شناسی تاریخی ؛ زبان شناسی تطبیقی ؛ رده شناسی زبان ؛ دستور گشتاری ؛ریشه شناسی. و همچنین توجه به نظریات هرمنوتیک ومتودولوژی می

تواند تاثیرات خوبی درمباحث شناخت قرآن داشته باشد وفضاهای جدید تحقیقات قرآنی ایجاد نماید.

3-اگر تفسیرما از پیشرفت مناسبی برخوردار نیست دلیل عمده آن این است که روی مقدمات تفسیر کارهای اصلی صورت نگرفته است . این مسئله برای هرکس که باتفسیرقرآن آشنا باشد بدیهی است. برای روشن شدن زوایای پنهان و آشکارقرآن بیش از ده هزارکتاب نوشته شده است ولی می توان به جرات گفت مسلمانان و بشرهنوزبه صورت کامل ازاین ذخیره الهی بهره لازم را نبرده است و استخراجات لازم راازاین گنج الهی نکرده است.

4-بعضی آیات قرآن قرنها از نظر تفسیری هیچ پیشرفتی نداشته است .و مثل آن است که تفاسیر از روی هم بازنویسی کرده اند و اگر حرف تازه ای هم زده شده است بیشتر جنبه فرقه ای و گرایشی داشته که اکثرا به تاویل آیات و یا بهتر بگوئیم تفسیر به رای شده است.چگونه می توان یک آیه و یا یک سوره را خوب تفسیرکرد در صورتی که زوایای آشکار و پنهان کلمات خوب کالبد شکافی نشده باشد. برای آشکارشدن این مدعی تفاسیرقرآن را براساس قرون طبقه بندی کرده و سیرپیشرفت معانی و مفاهیم و تفاسیرآیات را درآن براساس استاندارهای علمی و روش های نوین بررسی کنید.

5-متاسفانه در زمان معاصر که به این مسئله مهم یعنی مفاهیم آیات کمی توجه شده است بعضی آن را با شرح لغت اشتباه گرفته اند وکتابهائی به همین نام تالیف شده است واسم کتاب خود را مفا هیم قرآن گذاشته اند و حال آنکه اصلا به مفاهیم نپرداخته اند و یک مقداربیشتر از حد معمول از ترجمه لغت فرارفته اند و دراین زمینه مراکز قرآنی

وعلمی را نیز به اشتباه انداخته اند.

6-علم مفردات یا واژه شناسی در قرآن دانشی است که در باره تک واژ ه های قرآنی از نظر ریشه اشتقاق لغوی و دلالت آن بر معنای مطلوب مناسب و نوع کاربرد آن در قران بحث می کند بدین منظور که هرگاه شخصی معنای واژه های قرآنی را نمی داند با مراجعه به کتابهای لغوی مانند مفردات راغب می تواند معنا و ریشه موارد اشتقاقی و نوع کاربرد آن را بشناسد . و حال آنکه علم مفاهیم شناسی قرآن درباره یک واژه و معنای آن درتمام حالات علمی و ادبی درقرآن بحث می کند با این توضیح تفاوت عمده و عمیق علم مفردات با علم مفاهیم تا حدودی روشن شد.

علم مفردات شاخه های فراوانی دارد که به بعضی از آنها اشاره می شود:

الف- دانش غریب القرآن

ب-معرب القرآن که در آن در مورد واژه هائی که از زبانهای دیگر به زبان قرآن وارد شده و به صورت عربی در آمده بحث می کند.

ج- اعراب القرآن در خصوص چگونکی اعراب الفاظ قرآن بحث می کند

د-مجازات قرآن انواع مجازهای به کار رفته در قرآن در این شاخه بحث می شود.

ه- وجوه و نظائر در قرآن

و بعضی دیگر از موضوعات علوم قرآن که بنوعی با مفردات قرآن سرو کار دارد.

دانشمندا ن بزرگی به تبیین واژه های قرآنی پرداخته اند و برخی از آنها کتابهائی را نیز تدوین نموده اند که تفصیل آنها در کتابهای رجال مانند : معجم الادباء ، تاریخ بغداد، فهرست ابن ندیم، اعلام زرکلی و .....آمده است.

برای آگاهی از این کتابها می توانید به مجله بینات شماره

هفت و نه مراجعه کنید که بیش از سیصد جلد کتاب معرفی شده است.

7- مفاهیم قرآن به معنای تحقیق کامل و جامع در باره بنیان آشکارو نهان یک لغت است؛ وبررسی سابقه و شرح آن در کل مجموعه آیات قرآن است. و همچنین تمام کاربردهای علمی و ادبی آن را بررسی کردن است. واین تقریبا یک علم کاملا جدید درباره قرآن است. زیرا باید نقش یک مفهوم را در تمام قرآن درقالب یک کلمه و ارتباطات آن مشخص کرد.تحقیق درباره مفاهیم شناسی قرآن کارساده ای نیست وافراد باید صاحب تخصص های گوناگونی باشند. و بصورت گروهی کارکنند . مفهوم شناسی قرآن بعد ازآشنائی علوم ادبی و منطقی وفلسفی و عرفانی و تاریخی وفقهی و غیره برای محققین حاصل می شود. تازه این بررسی نقش یک کلمه و مفهوم درقرآن است ؛ حال آنکه اگرما خواستیم نقش مفهوم یک جمله و یا چند جمله و یا یک آیه و یا یک سوره را نسبت به یک جمله و یا چند جمله و یا یک آیه ویا یک سوره دیگربررسی کنیم ؛ ببینید چه نیروی انسانی دانشمند و چه سرمایه مالی هنگفت و چه تکنولوژی(ابررایانه) و امکانات نرم افزاری و علمی و سخت افزاری نیاز است. ولی به هرحال کاری است که باید درآینده نزدیک انشاء الله بشود.

8-قران را می توان مثل قطعات متنوع هندسی (Magnets game) فرض کرد که به بی نهایت اشکال قابل تصوراست اگرشما به یک آجردریک ساختمان بسیاربزرگ و چند هکتاری توجه کنید و نقش این آجردرکل مجموعه را بررسی کنید یک تصورمفهومی بدست آورده اید که جایگاه ومعنای آن را درمنظومه این

ساختمان به شما نشان می دهد و تصور بود ونبود آن دراین منظومه به کل آن می تواند کمک کند و یا آسیب برساند. پس باید درنظرداشت هریک ازکلمات قرآن مفهومی دربردارد که باتمام کلمات و جملات قرآن ارتباط دارد ارتباطی که درطول تاریخ تفسیرقرآن کشف نشده است . و ازاین مبنا استنتاجات بسیاری می توان استخراج کرد که درلابلای بعضی از تفاسیرآمده است.

9-البته شاید بتوان گفت مفاهیم قرآن یک رشته جدید در علوم و معارف قرآن است و مربوط به دوران معاصر است زیراکه بسیاری از علوم در حدود نیم قرن جدید تحولات جدی بخود گرفته اند. با استفاده ازابزارو امکانات جدید بویژه رایانه وبرنامه ریزی برای آن می توان به این علم دسترسی پیدا کرد. این علم بصورت رسمی هنوزوارد حوزه و دانشگاه نشده است و مطالب آن بصورت گسیخته درضمن مطالب دیگربیان می شود. هراستادی با توجه به شناخت نسبی خود از آن بحث می کند وبسیاری آن را بعنوان یک علم قرآنی نه می شناسند و نه قبول دارند. اینجانب بعد ازحدود سی سال آشنائی با علوم دینی و اسلامی وقرآنی و بعد تمرکزبرروی این موضوع (علم مفاهیم شناسی قرآن) وکشف آن در تفسیرشریف راهنما به این امرخطیرنائل شدم و خداوند رحیم افق نوردیدن آن را بمن نشان داد. و این چیزی بود که بصورت متفاوت در بعضی مکتوبات قرآنی با آن برخورد می کردم که خود داستانهای زیبا و دلنشینی دارد. خیلی دوست داشتم با قرآن مانوس باشم و روزانه چندین نوبت تلاوت داشته باشم ولی بعضی از مواقع یک کلمه و یا یک جمله قرآن و نقش آن درکل

قرآن فکرودل من را بخودش مشغول می کرد و ساعتها و روزها وقت مرا می گرفت و رهایم نمی کرد ؛ نمی توانستم از آن مفهوم کلمه و جمله و آیه دلم را جدا بکنم ؛ هرلحظه و زمانی که می گذشت رخ جدیدی از آن برایم کشف می شد ولی همیشه دوست داشتم یک راهی پیدا کنم که آن را به صورت علمی درمعرض دیگران قراردهم ؛ ولی عظمت کارونداشتن ابزار و امکانات لازم من را از آن باز می داشت تا اینکه این توفیق نسبی برایم حاصل شد. و برای همین همیشه درحیرتم که قلب مقدس اشرف و اکرم واعظم انبیاء یعنی حضرت محمد مصطفی (ص) چگونه این حجم با عظمت معنوی را درسینه مبارکشان داشتند و آن را حمل می کردنند. آری این کلمات و آیات الهی است که بی نهایت بارقابل استناد و استدلال و فیض جاری است و هنرنمائی می کند.کاری که ازعهده هیچ مجموعه و دستگاه علمی برنمی آید. کاریکه من انجام داده ام کاری است که اصل زحمت آن را دانشمندان اسلامی درتفسیرقیم راهنما انجام داد ه اند و من فقط آن را دیده و استخراج و تالیف کرد ه ام ؛ هرچند که قبل ازمن به این صورت کسی انجام نداده است.

10-ازخوبیهای علم دردوران جدید این است که آنچه را درتصورذهن و یا کشف دل و یا توهم و یا خیال بود امروز می توان بصورت علم درآورد و به معرض نمایش و عموم گذاشت . شما نگاه کنید در زمان ما مسائلی حتی مثل طی الارض و روی آب راه رفتن ونامرئی شدن و صدها نمونه

از این دست به صورت علمی دسته بندی و طبقه بندی شده است. چه برسد به علومی که ازقواعد و ضوابط مثل تفسیرقرآن برخورداراست.

11- بسیاری ازتفاسیر که دردوران قدیم نوشته شده است درمحدوده علم آموزی ودانش یک فرد و بسته به نوع کتابهای تفسیری و امکاناتی که دراختیارداشته و گرایش و هدفی که داشته است.درصورتیکه درزمان معاصرباید ازنوشتن تکراری و بیهوده این تفاسیرخوداری کرد و زیرنظرمجموعه ای ازاساتید ، تفسیرهمه جانبه نوشت.وحوزهای پژوهشی عظیمی به این امرمهم اختصاص یابد. امید است درآینده حوزه های علمی بزرگ و دانشگاههای بزرگ قرآنی درراستای آموزش و پژوهش های قرآنی بیش ازآن چیزی که امروزوجود دارد تاسیس شود.

12- داشتن روش هدفمند و اصولی و رعایت آن درطول نگارش تفاسیرازنکات مهمی است که مفسرین باید رعایت کنند. زیرا مفسرین بزرگ قرآن بعضی ازموارد یک مفهوم را دریک جای قرآن به یک معنا گرفته اند و درجاهای دیگرقرآن از آن عدول کرده اند مثل آن است که یک جا در قرآن ما کلمه( صلوهَ) را به این شکل و درجاهای دیگرقرآن بصورت (صلاهَ) بنویسیم. اگرما توانستیم به معنای واقعی و مفهوم (روح) یا (امر) یا (امام) و ....درقرآن برسیم باید بااین ملاک واحد درکل قرآن به تحقیق بپردازیم.

13-اگرخواستیم عظمت قرآن را درنظربگیریم باید اینطورتصورکرد که تمام عالم هستی دو بارتکرار شده است یکباربصورت عینی درعالم خارج و یکباربصورت مکتوب به صورت قرآن و اگرگفته عرفاء را به آن اضافه کنیم به این صورت استکه وجود انسان قرآنی (کامل) دو چهره دارد یکی به صورت عینی یعنی جهان خارج و دیگری بصورت مکتوب یعنی قرآن.

14-قرآن كريم در آيه ى بيست و يكم سوره ى

حجر به سرچشمه و منبع موجودات و نزول معيّن آنها اشاره كرده، مى فرمايد:

( وَ إِن مِّن شَىْ ءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَآئِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ)

و هيچ چيزى نيست جز آن كه منابعش نزد ماست؛ و [لى] جز به اندازه معيّن آن را فرو نمى فرستيم.

«خزائن» در اصل به معناى حفظ و نگه دارى چيزى است و در اصطلاح به معناى محلى است كه افراد، اموالشان را در آن گردآورى و حفظ مى كنند.

اين مفهوم در مورد انسان ها صادق است كه قدرت محدود دارند و نمى توانند در هر عصرى همه چيز را فراهم كنند، اما در مورد خدا تصور نمى شود.

پس خزاين الهى، يا به معناى «مقدورات الهى» است؛ يعنى همه چيز در منبع قدرت الهى جمع است و هر وقت بخواهد هر مقدار كه لازم باشد ايجاد مى كند و يا به معناى مجموعه ى امورى است كه در عالم هستى و جهانِ ماده وجود دارند؛ مثل عناصر و اسباب، كه در اين مجموعه همه چيز فراوان است، اما هر موجود خاص آن به صورت محدود ايجاد مى شود.

قرآن خداوند نیز ازهمین سنخ است که متصل به دریای بی کرانه وجود خداوند است و هروقت خداوند بخواهد مقداری از معنای آن را برای ما ایجاد می کند . و چهره کامل آن درزمان حکومت حضرت ولی عصر(عج) ظهور می کند. انشاء الله.

15- قرآن كريم در آيه ى چهل و يكم سوره ى بقره با اشاره به رابطه ى قرآن با كتب آسمانى پيشين، چهار فرمان در مورد پاس داشت قرآن مى دهد و مى فرمايد:

( وَآمِنُوْا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَناً قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ)

و به آنچه فرو فرستادم

(/ قرآن) ايمان آوريد، در حالى كه مؤيد چيزى است كه با شماست. و نخستين انكار كننده آن نباشيد؛ و بهاى اندك را با آيات من مبادله نكنيد؛ و تنها (از عذاب) من (خودتان) را حفظ كنيد.

خداوند می فرماید قرآن را ارزان نفروشید قدروقیمت وعظمت آن را دریابید و برای رسیدن به آن بهای لازم را بپردازید. هرآیه قرآن مثل عروسی بلند مرتبه ای است که تا بهای آن پرداخته نشود رخ نمی نماید بعضی ازموارد این بهاء به قیمت جان و حقیقت انسان است . کسانیکه خادم قرآن هستند باید همیشه این را مد نظرداشته باشند.

عروس حضرت قرآن نقاب آن گه براندازدكه دارالملك ايمان را مجرد يابد از غوغا

(سنائی)

-

16- دراین قسمت برای اینکه وظیفه ما نسبت به قرآن مشخص شود سخن رهبرعظیم الشان انقلاب اسلامی دردنیای معاصرحضرت امام خمینی(ره) را می آورم: (جلد بیستم صحیفه امام خمینی(ره)- صفحه 91 تا 93- پيام به مردم زائران بيت الله الحرام به مناسبت ايام حج "مهجوريت حج ابراهيمي "):

(از انس با قرآن كريم ، اين صحيفه الهي و كتاب هدايت ، غفلت نورزند كه مسلمانان هر چه دارند و خواهند داشت در طول تاريخ گذشته و آينده ازبركات سرشار اين كتاب مقدس است . و از همين فرصت از تمامي علماي اعلام و فرزندان قرآن و دانشمندان ارجمند تقاضا دارم كه از كتاب مقدسي كه تبيان كل شي ءاست و صادر از مقام جمع الهي به قلب نور اول و ظهور جمع الجمع تابيده است ، غفلت نفرمايند. اين كتاب آسماني - الهي كه صورت عيني و كتبي جميع اسما و صفات و آيات وبينات است و

از مقامات غيبي آن دست ما كوتاه است و جز وجود اقدس جامع من خوطب به از اسرار آن كسي آگاه نيست و به بركت آن ذات مقدس و به تعليم او خلص اولياي عظام دريافت آن نموده اند و به بركت مجاهدات و رياضتهاي قلبيه ، خلص اهل معرفت به پرتوي از آن به قدر استعداد و مراتب سير بهره مند شده اند و اكنون صورت كتبي آن ،كه به لسان وحي بعد از نزول از مراحل و مراتب ، بي كم و كاست و بدون يك حرف كم وزياد به دست ما افتاده است ، خداي نخواسته مباد كه مهجور شود و گر چه ابعاد مختلفه آن و در هر بعد مراحل و مراتب آن از دسترس بشر عادي دور است لكن به اندازه علم ومعرفت و استعدادهاي اهل معرفت و تحقيق در رشته هاي مختلف ، به بيانها و زبانهاي متفاوت نزديك به فهم از اين خزينه لايتناهاي عرفان الهي و بحر مواج كشف محمدي -صلي الله عليه و آله و سلم - بهره هايي بردارند و به ديگران بدهند و اهل فلسفه و برهان بابررسي رموزي كه خاص اين كتاب الهي است و با اشارات از آن مسائل عميق گذشته ،براهين فلسفه الهي را كشف و حل كرده ، در دسترس اهلش قرار دهند. و وارستگان صاحب آداب قلبي و مراقبات باطني رشحه و جرعه اي از آنچه قلب عوالم از "ادبني ربي " دريافت فرموده ، براي تشنگان اين كوثر به هديه آورند و آنان را مودب به آداب الله تا حد ميسور نمايند. و متقيان تشنه هدايت بارقه اي

از آنچه به نور تقوا از اين سرچشمه جوشان هدي للمتقين هدايت يافته اند، براي عاشقان سوخته هدايت الله به ارمغان آورند. و بالاخره هر طايفه اي از علماي اعلام و دانشمندان معظم به بعدي از ابعاد الهي اين كتاب مقدس دامن به كمر زده و قلم به دست گرفته و آرزوي عاشقان قرآن رابرآورند و در ابعاد سياسي ، اجتماعي ، اقتصادي ، نظامي ، فرهنگي و جنگ و صلح قرآن وقت صرف فرمايند تا معلوم شود اين كتاب سرچشمه همه چيز است ؛ از عرفان و فلسفه تاادب و سياست ، تا بيخبران نگويند عرفان و فلسفه بافته ها و تخيلاتي بيش نيست ورياضت و سير و سلوك كار درويشان قلندر است ، يا اسلام به سياست و حكومت و اداره كشور چه كار دارد كه اين كار سلاطين و روساي جمهور و اهل دنياست . يا اسلام دين صلح و سازش است و حتي از جنگ و جدال با ستمكاران بري است . و به سر قرآن آن آورند كه كليساي جاهل و سياستمداران بازيگر به سر دين مسيح عظيم الشان آوردند.

هان اي حوزه هاي علميه و دانشگاههاي اهل تحقيق ! بپاخيزيد و قرآن كريم را ازشرجاهلان متنسك و عالمان متهتك كه از روي علم و عمد به قرآن و اسلام تاخته ومي تازند، نجات دهيد. و اينجانب از روي جد، نه تعارف معمولي ، مي گويم از عمر به بادرفته خود در راه اشتباه و جهالت تاسف دارم . و شما اي فرزندان برومند اسلام ! حوزه ها ودانشگاهها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسيار مختلف آن بيدار

كنيد. تدريس قرآن در هر رشته اي از آن را محط نظر و مقصد اعلاي خود قرار دهيد. مبادا خداي ناخواسته در آخر عمر كه ضعف پيري بر شما هجوم كرد از كرده ها پشيمان و تاسف برايام جواني بخوريد همچون نويسنده .

بايد بدانيم حكمت آنكه اين كتاب جاويد ابدي كه براي راهنمايي بشر به هر رنگ و مليت و در هر قطب و قطر، تا قيام ساعت نازل گرديده است ، آن است كه مسائل مهم حياتي را چه در معنويات و چه در نظام ملكي زنده نگه دارد و بفهماند كه مسائل اين كتاب براي يك عصر و يك ناحيه نيست . )

17- منطق شيوه ي تفكر صحيح را مي آموزد حال اگر كسي بخواهد انديشه ها و تفكرات خود را به ديگري منتقل كند. يعني بخواهد از آنچه در ذهن خودش مي گذرد ديگري را آگاه سازد ناچار از سخن استفاده مي كند، يعني الفاظ را براي افاده ي مقصود خود به كار مي برد.

مردم عادي چنين مي پندارند كه انسان نخست مي انديشند سپس انديشه هاي خود را در قالب الفاظ بر زبان مي آورد. اما با كمي دقت نظر معلوم مي شود كه اساساً تفكر بدون استعمال الفاظ امكان پذير نيست. حتي وقتي كه آدمي لب را از سخن فروبسته و به انديشه فرورفته باشد، باز در واقع با يك سلسله الفاظ مخيّل به تفكر مي پردازد و به قول حكما، گويي با خود «حديث نفس» يا نجوا مي كند، به همين جهت است كه تفكر و تعقل را نطق باطن مي نامند (در مقابل نطق ظاهر كه

با الفاظ مسموع انجام مي يابد) پرورش ذهني و فكري آدمي و از قوه به فعل درآوردن استعدادهاي معرفتي او جز به كار بردن لفظ امكان پذير نيست. پس زبان اولاً توأم و همراه با انديشه هاي دروني آدمي است. ثانياً موجب انتقال دانش و فرهنگ و تمدن به ديگران است و آموزش و پرورش بدون استعانت از آن امكانپذير نيست. همين نياز مبرم آدمي به زبان موجب شده است كه به وضع الفاظ بپردازد و در برابر هر معنايي لفظي را كه نمايانگر آن معني باشد قرار دهد.

چنانكه معلوم است هر لفظ مسموع صوتي است كه در هوا پخش مي شود و به سرعت محو مي گردد. يعني علامتي است فرار و ناپايدار كه عمرآن لحظه اي بيش نيست و فقط هنگام رويارويي با ديگران بكار مي رود. اما آدمي مايل است افكار و انديشه ها و خواسته هاي خود را به مكانهاي دور دست و به آيندگان و كساني كه با او روياروي نيستند نيز برساند. به همين جهت به وضع الفاظ بسنده نكرده و يك سلسله علايم ديگر نيز وضع كرده كه همان خط يا علايم مكتوب يا الفباست. علايمي به مراتب پايدارتر و ثابت تر از الفاظ، اين علائم مكتوب را نشان و دال بر الفاظ قرار داده است.

بنابراين علايم مكتوب يا خط يا وجود كتبي دلالت بر حفظ، يعني اصوات معين ، دارد. به عبارت مختصرتر وجود كتبي دال بر وجود لفظي است ، همانطور كه وجود لفظي دال بر معناي ذهني است و معناي ذهني دال بر شيء خارجي.

وجود كتبي (علايم كتبي يا خطي ) – وجود لفظي (

علايم ملفوظ يعني اصواتي كه با اتكاء به مخارج حروف از دهان خارج مي شود) – وجود ذهني (معني ذهني يا صورت ذهني) – وجود عيني (وجود خارجي يا شي خارجي)

به عبارت موجزتر شيء داراي چهار نحوه وجود است. وجود عيني و وجود ذهني و وجود لفظي و وجود كتبي . از آنجا كه نقش الفاظ در تفكرات آدمي تا اين درجه است. منطق دانان در آغاز منطق مبحثي را نيز به الفاظ اختصاص مي دهند و البته بحث آنها از الفاظ بحثي است بسيار كلي به نحوي كه كم و بيش شامل همه زبانها مي شود. بر خلاف بحث علماي دستورزبان كه اختصاص بزباني معين دارد.(علم منطق – رشته های نظری و علوم انسانی و معارف اسلامی)

براین اساس وجود لفظی و کتبی را اعتباری و وجود ذهنی و عینی را حقیقی می دانند.

اگربراین مبنا به قرآن رانگاه کنیم؛ فعالیتهای علمی و قرآنی ما ازچهارحالت خارج نیست:

الف-وجود لفظی قرآن که شامل روخوانی ؛ روان خوانی ؛ تندخوانی؛ صوت ولحن؛ علم تجوید ؛ انواع قرائات قرآنی؛ حفظ ظاهری قرآن؛و تمام فعالیتهائی که دراین حوزه لفظی قرآن می شود.

ب-وجود کتبی قرآن که شامل انواع رسم الخط ونوشتن قرآن ؛ چاپ قرآن؛ تمام کارهای هنری مربوط به قرآن.

ج-وجود ذهنی قرآن یعنی آنچه درذهن مردم مسلمان یا جامعه بشری یا مفسرومحقق قرآن وجود داردو بر روی آن تدبرو تفکرمی کند و آن را نشر وارائه می دهد.و شامل تمام تفاسیر و معارف و علوم قرآنی می شود.

د-وجود عینی قرآن که به دوصورت جلوه می کند یا بصورت فردی که دریک انسان قرآنی درخارج مصداق پیدا می کند و حقیقی

ترین آن امام معصوم است که واقعیت قرآن و مظهرعینی کامل قرآن درعالم خارج است و قرآن ناطق است و درزمان ما حضرت امام ولی عصر(عج) می باشد ویا بصورت جمعی تجلی و ظهورپیدا می کند که جامعه اسلامی و قرآنی و حکومت اسلامی مهدویت است که انشاء الله درآینده ما شاهد و عامل آن خواهیم بود.

به هرحال هرکس که عالم وخادم قرآن باشد بصورت حصرعقلی ازیکی ازاین چهارقسم خارج نیست ؛ و کسیکه درحوزه علم مفاهیم شناسی قرآن فعالیت و تحقیق و مطالعه می کند دربخش سوم (وجود ذهنی) جایگاه می یابد ووقتی درعرصه نشرمکتوب می پردازد درجایگاه دوم (وجود کتبی) فعال است.

اگربخواهیم توضیح مفصل دهیم که علم مفاهیم قرآن شناسی چیست ؟ باید کتابهای مستقلی تالیف گردد ؛ که امیدواریم این مهم درآینده نزدیک انجام گیرد.

17-ما در اینجا براساس امکانات و ابزار و نرم افزارهای علمی بیش ازهزارتا از کلمات قرآن را مفهوم شناسی وبراساس حروف الفبا استخراج کرده ایم ؛ باشد که انشا ء الله در آینده این علم( مفهوم شناسی قرآنی) توسعه لازم را بنماید. از بین تفاسیرتفسیرراهنما را ملاک قرارداده ایم که نسبت به تمام تفسیرهای قرآن بعضی ازاستاندارهای لازم را دارد که می توانید ویژگیهای آن را درمقدمه آن تفسیرشایسته و مهم بخوانید. باید توجه داشت که بعضی ازکلمات مشترک لفظی و بعضی ازآنها مشترک معنوی می باشند ؛ وتعدادی ازکلمات نیز عربی وفارسی می باشد ؛ برای همین کسی که می خواهد مفهومی را بررسی کند لازم است یکدورفهرست کلمات را بررسی کند. . این مجموعه کتاب مفاهیم شناسی قرآن بیشتربرای محققین و پژوهشگران قرآنی و کسانیکه می

خواهند پایان نامه حوزوی و دانشگاهی تالیف کنند ویا علاقه به مباحث عمیق قرآنی هستند می باشد.

حوزه علمیه اصفهان

رسول ملکیان اصفهانی

ثبات قدم از ديدگاه قرآن در تفسير راهنما

ثابت قدمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 3

3- خداوند ، كسانى را كه به سخنان استوار و جاودانه ( قرآن ) ايمان آورند ، در دنيا و آخرت ثابت قدم و خلل ناپذير مى كند .

يثبّت الله الذين ءامنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

برداشت فوق بر اين اساس است كه {باء} در {بالقول} متعلق به {آمنوا} باشد; يعنى، كسانى كه به سخنان استوار، كه به قرينه آيه قبل مى تواند همان {كلمه طيبه} باشد، ايمان آورند از ناحيه خداوند مورد تأييد هستند.

ثابت قدمان در ايمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 177 - 30

30 - كسانى كه على رغم فقر و تنگدستى و گرفتار بودن به مشكلات ، بر ايمان خويش استوارند ، تقواپيشگان حقيقى هستند .

و الصبرين فى البأساء و الضراء . .. أولئك هم المتقون

ثابت قدمان در صراط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 76 - 10

10- تنها انسان درست كردار و ايستاده بر صراط مستقيم ، شايستگى دعوت ديگران به عدل را دارد .

و من يأمر بالعدل و هو على صرط مستقيم

توصيف امر كننده به عدل به اينكه خود در صراط مستقيم باشد، در حقيقت بيان شرط شايستگى براى چنين مسؤوليت است.

ثابت قدمان در هدايت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد

- 1 - 7 - 1

1 - تقسيم انسان ها به ثابت قدمان بر هدايت و مغضوبين درگاه خدا و گمراهان ، از طبقه بندى هاى مردم در قرآن

صرط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لاالضآلّين

مراد از {نعمت} در {انعمت عليهم} به قرينه فرازهاى قبل و بعد، نعمت هدايت است، نه نعمتهاى مادى. علاوه بر اينكه همه موجودات، حتى كافران، از اين نعمتها برخوردار هستند.

ثبات قدم

آثار ثبات قدم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 7 - 9

9- روحيه قوى و ثبات قدم ، مؤثرترين عامل پيروزى در مبارزه عليه دشمن

و يثبّت أقدامكم

بيان {يثبّت . ..} پس از {ينصركم} و اختصاص به ذكر يافتن آن، مطلب بالا را مى رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 2 - 17

17 - ثبات و تزلزل روانى ، از عوامل مهم پيروزى و شكست در نبرد

فأتيهم اللّه . .. و قذف فى قلوبهم الرعب

آثار ثبات قدم محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 74 - 1

1- پيامبر ( ص ) از ترفند هاى لغزش آفرين مشركان و كمترين تمايل به آنان ، در پرتو ثبات قدم اعطا شده به او از جانب خداوند ، در امان بود .

و لولا أن ثبّتنك لقد كدتّ تركن إليهم شيئًا قليلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 75 - 6

6- حمايت خداوند از پيامبر ( ص ) ، منوط به پايدارى او در طريق وحى

و لولا أن ثبّتنك

لقد كدتّ تركن إليهم شيئًا قليلاً. إذًا لأذقن_ك ضعف الحيوة و ضعف

اهميت ثبات قدم در دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 2

2 - در اختيار گرفتن ثروت و نيروى انسانى كافران حق ناپذير ، نمى تواند مجوز عدول مبلغان و رهبران جامعه اسلامى از مواضع عقيدتى خويش و سازش و مسامحه با آنان باشد .

و لاتطع . ..أن كان ذا مال و بنين

ترديدى نيست كه اجابت خواسته هاى كافران و يا سازش با آنان از سوى رهبران جامعه اسلامى، به جهت طمع شخصى نيست; بلكه براى در اختيار گرفتن ثروت و نيروى انسانى كافران و صرف آنها در جهت مصالح و منافع مسلمين است; ولى چون اين كار به قيمت عدول از مواضع اعتقادى و يا سازش با كافران است، جايز نمى باشد.

اهميت ثبات قدم رهبران دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 2

2 - در اختيار گرفتن ثروت و نيروى انسانى كافران حق ناپذير ، نمى تواند مجوز عدول مبلغان و رهبران جامعه اسلامى از مواضع عقيدتى خويش و سازش و مسامحه با آنان باشد .

و لاتطع . ..أن كان ذا مال و بنين

ترديدى نيست كه اجابت خواسته هاى كافران و يا سازش با آنان از سوى رهبران جامعه اسلامى، به جهت طمع شخصى نيست; بلكه براى در اختيار گرفتن ثروت و نيروى انسانى كافران و صرف آنها در جهت مصالح و منافع مسلمين است; ولى چون اين كار به قيمت عدول از مواضع اعتقادى و يا سازش با كافران است،

جايز نمى باشد.

اهميت ثبات قدم مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 106 - 5

5 _ بهانه جويى و اتهام كافران نبايد سبب نگرانى و تزلزل مؤمنان گردد.

و ليقولوا درست . .. اتبع ما أوحى اليك

فرمان به اتباع از وحى، پس از اشاره به شبهات كافران، تأكيدى بر لزوم استقامت مؤمنان در برابر شبهات كافران است.

ثبات قدم پيروان ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 4 - 5

5 - ابراهيم ( ع ) ، داراى همگامانى ثابت قدم ، در مسير حركت توحيدى خويش

قد كانت لكم أسوة حسنة فى إبرهيم و الذين معه

تعبير {معه} افاده معيت و همراهى پايدار مى كند; زيرا مقيد به زمان يا مكان خاصى نيست.

ثبات قدم در ايمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 4

4- استوار ماندن بر ايمان و ثمربخشى دنيوى و اخروى آن ، در گرو تأييد و عنايت خاص خداوند است .

يثبّت الله الذين ءامنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

ثبات قدم در دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 135 - 2

2 _ پيامبر(ص) مأمور اعلام به ثبات و قاطعيت عملى بر آيين خود در برابر كفار

قل يقوم اعملوا على مكانتكم إنى عامل فسوف تعلمون

ثبات قدم در ديندارى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 63 - 12

12 - صلابت و جديت انسان در ديندارى ، شرط اساسى براى

رسيدن به مرحله تقواپيشگى است .

خذوا ما ءاتينكم بقوة . .. لعلكم تتقون

برداشت فوق از قيد {بقوة} استفاده شده است.

ثبات قدم در هدايت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 7 - 6

6 - خداشناسان موحد ، خواهان هدايت به راه ثابت قدمان بر هدايت هستند .

الحمد للّه . .. إهدنا الصرط المستقيم. صرط الذين انعمت عليهم

ثبات قدم رهبران دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 74 - 8

8- رهبران دينى ، بايد همواره بر مواضع اصولى خويش ثابت و استوار بوده و در برابر كافران و دشمنان ، سازش ناپذير باشند .

و لولا أن ثبّتنك لقد كدتّ تركن إليهم شيئًا قليلاً

ثبات قدم مجاهدان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 11 - 18،19

18 _ استحكام اردوگاه مسلمانان و استوارى گام هاى آنان بر شنزار محل اقامتشان ، از اهداف نزول باران در آستانه جنگ بدر

ينزل عليكم من السماء ماء ليطهّركم . .. و يثبت به الأقدام

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از {الاقدام} گامهاى مجاهدان باشد. بنابراين {و يثبت به الاقدام} يعنى هدف از نزول باران اين بود كه خداوند گامهاى شما را استوار سازد و از لغزش و فرو رفتن در شنزارها بازدارد.

19 _ خداوند با تقويت دل هاى مجاهدان بدر آنان را براى رويارويى با مشركان ثابت قدم ساخت .

ليربط على قلوبكم و يثبت به الأقدام

{يثبت به الأقدام} در عين اينكه بيانگر هدفى از اهداف نزول باران است، نبودن {لام} در آن مى رساند كه

اين هدف به دنبال {ليربط على قلوبكم} حاصل مى شود. بنابراين مى توان گفت ضمير در {به} به استحكام قلوب، كه از {ليربط على قلوبكم} استفاده مى شود، برمى گردد. قابل ذكر است كه در برداشت فوق ثبات قدم (يثبت به الأقدام) به معناى كنايى آن (پايدارى و عزم راسخ) گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 12 - 1،2

1 _ خداوند با وحى به فرشتگان حاضر در كارزار بدر ، آنان را از پشتيبانى خويش در ثبات بخشيدن به مجاهدان آگاه ساخت .

إذ يوحى ربك إلى الملئكة أنى معكم فثبتوا الذين

2 _ ايجاد پايدارى در مجاهدان ، فرمان خداوند به فرشتگان گسيل شده به جنگ بدر

إذ يوحى ربك إلى الملئكة أنى معكم فثبتوا الذين

ثبات قدم محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 135 - 2

2 _ پيامبر(ص) مأمور اعلام به ثبات و قاطعيت عملى بر آيين خود در برابر كفار

قل يقوم اعملوا على مكانتكم إنى عامل فسوف تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 4 - 6

6 - استوارى پيامبر ( ص ) بر آيينى عظيم *

إنّك لعلى خلق عظيم

برخى از اهل لغت، براى {خلق} _ افزون بر معناى {سجيه} _ معناى آيين نيز ياد كرده اند (قاموس المحيط و تاج العروس). برداشت ياد شده مبتنى بر اين معنا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 11 - 1

1 - پيامبر ( ص ) ، بر طريق هدايت استوار

و ثابت قدم بود .

إن كان على الهدى

جمله {كان على الهدى}، مربوط به كلمه {عبداً} در آيه قبل است كه در شأن نزول هاى متعدد بر شخص پيامبر(ص) تطبيق يافته است. حرف {على} در {على الهدى} نيز بر استقرار و استوار بودن دلالت دارد.

ثبات قدم مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 22 - 3

3 - امت اسلامى ، امتى راست قامت ، سرافراز و برخوردار از هدفى روشن در زندگى

أمّن يمشى سويًّا على صرط مستقيم

ثبات قدم مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 5،15،16

5- ايمان و عقيده مؤمنان برپايه سخن پايدار و اصول خلل ناپذير و جاودانه استوار است .

يثبّت الله الذين ءامنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه {باء} در {بالقول} متعلق به {آمنوا} باشد.

15- { قال الصادق ( ع ) : ان الشيطان ليأتى الرجل من أوليائنا عند موته عن يمينه و عن شماله ليضلّه عمّا هو عليه فيأبى الله عزّوجلّ له ذلك و ذلك قول الله تعالى : { يثبّت الله الذين آمنوا بالقول الثابت فى الحياة الدنيا و فى الأخرة } ;

از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: همانا شيطان براى گمراه كردن دوستان ما به هنگام مرگشان، از چپ و راست به آنان نزديك مى شود. پس خداوند _ عزّوحلّ _ از گمراهى او مانع مى شود و اين همان سخن خداوند است كه مى فرمايد: {يثبّت الله الذين آمنوا بالقول الثابت ...}.

16- { قال أميرالمؤمنين ( ع ) صلوات

الله عليه : إن ابن آدم . . . فإذا أدخل قبره أتاه ملكا القبر . . . فيقولان : من ربك و ما دينك و من نبيك ؟ فيقول : الله ربّى و دينى الإسلام و نبيى محمد ( ص ) فيقولان له : ثبّتك الله فيما تحبّ و ترضى و هو قول الله عزّوجلّ : { يثبّت الله الذين آمنوا بالقول الثابت فى الحياة الدنيا و فى الأخرة } . . . ;

از اميرالمؤمنين(ع) روايت شده است كه فرمود: همانا آدمى زاده را . .. آن گاه كه وارد قبرش مى كنند، دو فرشته نزدش مى آيند ... و مى گويند: پروردگارت كيست؟ و دينت چيست؟ و پيامبرت كيست؟ پس پاسخ مى گويد: {خداوند} پروردگارم و {اسلام} دين من و پيامبرم حضرت محمد(ص) است. پس به او مى گويند: خداوند تو را در آنچه دوست مى دارى و به آن راضى هستى ثابت قدم و استوار كرده است و اين همان سخن خداوند است كه مى فرمايد: {يثبّت الله الذين آمنوا بالقول الثابت ...}...}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 38 - 3

3- مؤمن ، داراى ثبات و استقرار در عقيده ، ولى كافر ، اسير در چنگال هاى شكّ و ترديد و بى ثبات است .

ما أظنّ . .. و ما أظنّ ... ل_كنّاْ هو اللّه ربّى

سخنان سمبل كفر و دنياپرستى، در آيه، همواره، ترديد را با خود همراه دارد، لذا در نقل سخن او، دو بار واژه {ظنّ} و يك بار نيز {لئن} به كار گرفته شده، ولى مردِ سمبل ايمان، با قاطعيّت

عقيده خود را بيان كرده و راه عملى خود را مطرح ساخته است.

ثبات قدم مؤمنان به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 3

3- خداوند ، كسانى را كه به سخنان استوار و جاودانه ( قرآن ) ايمان آورند ، در دنيا و آخرت ثابت قدم و خلل ناپذير مى كند .

يثبّت الله الذين ءامنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

برداشت فوق بر اين اساس است كه {باء} در {بالقول} متعلق به {آمنوا} باشد; يعنى، كسانى كه به سخنان استوار، كه به قرينه آيه قبل مى تواند همان {كلمه طيبه} باشد، ايمان آورند از ناحيه خداوند مورد تأييد هستند.

زمينه ثبات قدم مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 7 - 6

6- وعده خداوند به پيروزى و ثبات قدم مؤمنان ، در صورت اقدام به جهاد و حمايت از دين

ي_أيّها الذين ءامنوا إن تنصروا اللّه . .. و يثبّت أقدامكم

عوامل ثبات قدم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 18

18 _ عن أبى عبدالله(ع) قال: إن الله عز و جل إذا أراد بعبد خيرا نكت فى قلبه نكتة من نور و فتح مسامع قلبه و كل به ملكا يسدده و إذا أراد بعبد سوءا نكت فى قلبه نكتة سوداء و سد مسامع قلبه و وكل به شيطانا يضله ثم تلا هذه الآية: {فمن يرد الله أن يهديه يشرح صدره للاسلام و من يرد أن يضله يجعل صدره ضيقا حرجا}.

امام صادق(ع) فرمود: هر گاه خداوند

عز و جل براى بنده اى خيرى بخواهد، در دلش نقطه اى از نور ايجاد مى كند و گوشهاى دلش را بازمى گرداند و فرشته اى بر او مى گمارد كه وى را در كارهايش استوار نمايد. و آنگاه كه خدا براى بنده اى بدى بخواهد، در دلش نقطه اى سياه ايجاد كرده و گوشهاى دلش را مى بندد و شيطانى را بر او مى گمارد تا گمراهش كند، سپس امام صادق(ع) آيه {فمن يرد الله ... } را تلاوت فرمود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 2

2- ايمان ، عامل آرامش و استوارى روح و ثبات قدمى انسان در زندگى و موجب رفع هرگونه تزلزل ، اضطراب و نگرانى است .

الذين ءامنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

عوامل ثبات قدم مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 1

1- خداوند ، مؤمنان را با سخنى استوار و برهانى ترديدناپذير ، ثابت قدم و مطمئن مى سازد .

يثبّت الله الذين ءامنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه {باء} در {بالقول} متعلق به {يثبّت} و براى سببيت باشد.

منشأ ثبات قدم مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 14

14- ثابت قدم كردن مؤمنان و افزايش گمراهى ستم پيشگان از سوى خداوند ، بسته به مشيت اوست .

يثبّت الله الذين ءامنوا . .. و يفعل الله ما يشاء

ثروت از ديدگاه قرآن در تفسير راهنما

ثروت

آثار اجتماعى ثروت اندوزى

جلد - نام سوره -

سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 38 - 15

15_ نقش ثروت اندوزى و عدم انفاق ، در زوال جامعه و پيدايش تحولات ويرانگر اجتماعى *

تدعون لتنفقوا . .. و إن تتولّوا يستبدل قومًا غيركم

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه تعبير {يستبدل قوماً غيركم} اشاره به يكى از سنت هاى اجتماعى خداوند داشته باشد; زيرا امت هاى گرفتار در انحرافات اقتصادى، از درون پوسيده و يا به وسيله ملتى ديگر مقهور مى شوند.

آثار اجتناب از ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 5 - 4

4 - انفاق ، پرهيز از ثروت اندوزى ، تزكيه خواهى ، سخاوت مندى و اخلاص ، از نشانه هاى تقواپيشگى است .

أعطى و اتّقى

فعل {اتّقى} در مقابل فعل {استغنى} (در آيات بعد)، قرار گرفته و نقطه مقابل استغنا (ثروت اندوزى) را {تقوا} ناميده است. از طرف ديگر عطف {اتّقى} بر {أعطى} _ كه با عطف تفسيرى يا سبب بر مسبب و يا عكس آن سازگار است _ انفاق را نشانه تقوا قرار داده است. آيات آخر سوره _ كه از عنوان {من أعطى و اتّقى} با نامى ديگر (الأتقى . الذى يؤتى ماله يتزكّى ...) ياد كرده _ مصاديق ديگر تقوا را بر شمرده است.

آثار ازدياد ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 5

5 - ثروت انبوه و جمعيت بسيار ، از عوامل تكذيب دين و از موانع ايمان است .

أن كان ذا مال و بنين

آثار اعتماد به ثروت

جلد - نام سوره - سوره

- آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 2 - 5

5 - اعتماد به ثروت در برابر تهديد هاى الهى ، خطرى در كمين ثروتمندان

تبّت يدا أبى لهب و تبّ . ما أغنى عنه ماله و ما كسب

آثار اهتمام به ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 17 - 11

11 - پندار ذلّت براى يتيمان ، مايه توهّم معيار بودن ثروت براى عزّت مندى است .

نعّمه فيقول ربّى أكرمن . .. كلاّ بل لاتكرمون اليتيم

كلمه كلاّ _ به قرينه تقابل {اكرمن} و {لاتكرمون} اين نكته را گوشزد مى كند كه گوينده {ربّى اكرمن}، اگر يتيمان را محترم و گرامى مى دانست، ثروت را مايه احترام نزد خداوند، قرار نمى داد; زيرا در آن صورت معترف بود كه يتيم با وجود محروميت از ثروت نيز گرامى است; ولى حال كه يتيمان را گرامى نمى شمارد، اين گمان براى او پديدار شده است كه فقط ثروتمندان نزد خداوند محترم اند.

آثار تعديل ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 38 - 12

12- منافع همه طبقات جامعه ، حتى ثروتمندان ، در گرو انفاق و نوعى تعديل ثروت *

تدعون لتنفقوا . .. و اللّه الغنىّ و أنتم الفقراء

تعبير {و أنتم الفقراء} ممكن است هم شامل نياز انسان به پاداش الهى و هم شامل نوعى نياز طبيعى و اجتماعى انسان ها باشد; يعنى، اصولاً جامعه بدون انفاق، دوام نمى يابد و تشريع انفاق از سوى خداوند، در واقع تضمينى بر ثبات و پايدارى جوامع بشرى است.

آثار تفاخر به ثروت

جلد -

نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 3 - 3

3 - تلاش براى افزون تر قلمداد كردن ثروت و منزلت خويش از ديگران ، درپى دارنده كيفر الهى است .

سوف تعلمون

جمله {سوف تعلمون} تهديد است و از آن جا كه صرف آگاهى به پوچى افتخارات، تهديد به شمار نمى آيد; مراد هشدار به فرجامى است كه اهل {تكاثر}، با آن مواجه خواهند شد.

آثار تكذيبگرى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 13 - 4

4 - خداوند ، بى نياز از انفاق ، تقوا و ايمانِ مردم و مصون از آسيب بخلورزى و تكذيب گرىِ ثروت اندوزان *

فأمّا من أعطى . .. و أمّا من بخل ... و إنّ لنا للأخرة و الأُولى

آثار ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 180 - 2

2 - داشتن دارايى فراوان از شرايط وجوب وصيت هاى مالى است .

كتب عليكم . .. إن ترك خيراً الوصية

مراد از {خير} مال و دارايى است. برخى از مفسران فراوانى آن را نيز قيد كرده و گفته اند: به دارايى اندك كلمه خير اطلاق نمى شود. مناسبت حكم و موضوع; يعنى، وصيت براى پدر و مادر و همه خويشان و نيز نكره آوردن كلمه {خيراً} مؤيد اين معنا در آيه شريفه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 55 - 1

1 _ برخوردارى انسان از مال و اولاد فراوان ، نشانه سعادتمندى و محبوبيت وى نزد خداوند نيست .

فلا تعجبك أمولهم

و لا أولدهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 8،10

8 _ اعطاى امكانات دنيوى فراوان به منافقان از جانب خدا ، تنها مايه عذاب و گرفتارى آنان در دنياست .

إنما يريد اللّه أن يعذبهم بها فى الدنيا

10 _ كثرت مال و اولاد ، مايه رنج و گرفتارى براى بى ايمانان

أن يعذبهم بها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 86 - 8،9

8 _ تمكن و ثروت ، زمينه عافيت طلبى منافقان و گريز آنان از جهاد

استئذنك أولوا الطول منهم

9 _ ثروت فراوان ، زمينه گرايش انسان به عافيت طلبى و موجب تن دادن به ذلت و خوارى و ترك فريضه جهاد

و إذا أنزلت سورة . . و جهدوا مع رسوله استئذنك أولوا الطول منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 5

5 _ ثروت و توانمندى ، زمينه راحت طلبى ، ذلت پذيرى و روى گردانى انسان از جهاد *

يستئذنونك و هم أغنياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 3

3- برخوردارى از رفاه و ثروت ، زمينه ساز گرايش به فسق و گناه

أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

ذكر مترفان جامعه از ميان ساير قشرها براى فاسق شدن، در حالى كه فسق و گناه از عهده همه مردم برمى آيد و اختصاص به گروه خاصّى ندارد، ممكن است به خاطر نكته ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 100 - 10

10- كثرت

مال ، تأثيرى در گرايش انسان به انفاق و پرهيز از روحيه بخلورزى ندارد .

لو أنتم تملكون . .. لأمسكتم خشية الإنفاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 34 - 5

5- فراوانى مال و فرزند ، زمينه لغزش و غرور انسان است .

لأحدهما جنّتين . .. فقال لص_حبه و هو يحاوره أنا أكثر منك مالاً و أعزّ نفرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 40 - 3

3- دارايى ها و توان مندى ها ، از عمده ترين زمينه هاى غفلت و كفرورزى است .

و هم فى غفلة و هم لايؤمنون . إنّا نحن نرث الأرض

از جمله وجوه ارتباطى اين آيه با آيه قبل، بيان اسباب غفلت و سعى در ريشه كن كردن آن است. دراين آيه خداوند براى متنبّه ساختن آدميان و از بين بردن عوامل غفلت آنان، بر فناپذيرى ثروت هاى دنيا و ساكنان زمين تأكيد كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 55 - 3

3 - ثروت و فرزندان ذكور ، دو ملاك براى ارزيابى موقعيت انسان در پيشگاه خدا در ديدگاه مشركان عصر بعثت

أيحسبون أنّما نمدّهم به من مال و بنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 56 - 1

1 - مال و فرزند بسيار ، نشانه لطف و مهر خداوند در ديدگاه شرك پيشگان مرفه صدراسلام

أيحسبون . .. من مال و بنين . نسارع لهم فى الخيرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور

- 24 - 33 - 7

7 - نقش مؤثر مسائل اقتصادى ( فقر و غنا ) در آلودگى به فحشا و فساد جنسى و يا اجتناب از آنها

و ليستعفف الذين لايجدون نكاحًا حتّى يغنيهم اللّه من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 76 - 8،14

8 - ثروت فراوان ، زمينه ساز طغيان و تجاوز در جامعه

و ءاتين_ه من الكنوز

14 - برخوردارى از مال و ثروت فراوان ، زمينه ساز غرور و سرمستى است .

و ءاتين_ه من الكنوز . .. إذ قال له قومه لاتفرح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 6،23،24

6 - برخوردارى از امكانات و دارايى هاى زياد ، زمينه ساز دلبسته شدن انسان به دنيا و غافل شدن وى از سراى آخرت

و ابتغ فيما ءاتيك اللّه الدار الأخرة

23 - نقش تعيين كننده ثروت ، در صلاح و فساد جامعه

و لاتبغ الفساد فى الأرض

24 - لزوم به كارگيرى ثروت در راه اصلاح جامعه

و لاتبغ الفساد فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 79 - 2

2 - قدرت و ثروت ، از موجبات فخرفروشى ، خودنمايى و تجمل گرايى

فخرج على قومه فى زينته

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 34 - 3

3 - برخوردارى از ثروت و رفاه ، موجب پيدايش خصلت حق ناپذيرى است .

و ما أرسلنا فى قرية من نذير إلاّ قال مترفوها إنّا بما أُرسلتم به ك_فرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15

- سبأ - 34 - 36 - 6

6 - توسعه اقتصادى برخورداران از مال و مكنت ، از ناحيه خداوند است و نبايد آنان به خاطر برخوردارى از آنها ، خود را برتر بدانند .

و قالوا نحن أكثر أمولاً و أول_دًا . .. قل إنّ ربّى يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 28 - 5

5 - اندوختن مال و ثروت بدون ايمان و مصرف آنها در جهت سعادت اخروى ، مايه حسرت و تأسف در قيامت

ما أغنى عنّى ماليه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 10

10 - ثروت و قدرت بدون ايمان ، سعادت بخش و سودمند به حال بشر نيست ; بلكه موجب خسارت و بدبختى است .

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 3 - 1

1 - ثروت و منزلت ، نشانه برترى نيست و برتر پنداشتن خويش بر ديگران به جهت آن ، پندارى ناروا است .

كلاّ

حرف {كلاّ}، مطالب قبل خود را منتفى مى داند و مخاطب را از باور داشتن آن باز مى دارد.

آثار ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 21

21 - زراندوزى و انباشتگى ثروت در دست افراد ، از زمينه هاى پيدايش فساد و تباهى در جامعه

و لاتبغ الفساد فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 -

78 - 9

9 - قدرت طلبى و زراندوزى ، از موجبات هلاكت و بدفرجامى

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك . .. من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 8

8 - فريفته شدن به ثروت و قدرت ، زمينه ساز انكار معاد

أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

مفاد آيه شريفه، ممكن است اين باشد كه فرد قدرتمند، نبايد گمان كند كه كسى قادر بر زنده ساختن و محاسبه و عذاب او نيست. هم چنين به قرينه آيه بعد، فرد ثروتمند را از فريفته شدن به ثروت خويش و پندار رهايى از حساب و نظارت خداوند، برحذر داشته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 11 - 2

2 - بخلورزى ، و زراندوزى و تكذيب وعده هاى خداوند ، زمينه ساز سقوط و هلاكت

و أمّا من بخل . .. إذا تردّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 14 - 3

3 - بخل و ثروت اندوزىِ حاصل از آن و تكذيب وعده هاى خداوند ، زمينه ساز گرفتارى به آتش برافروخته دوزخ

و أمّا من بخل و استغنى . و كذّب ... فأنذرتكم نارًا تلظّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 16 - 3

3 - بخل و ثروت اندوزى حاصل از آن و تكذيب پاداش هاى الهى ، زمينه ساز تكذيب حكم انفاق و خوددارى از صرف مال در راه تزكيه نفس

و أمّا من بخل . .. الذى

كذّب و تولّى

ارتباط اين آيه با آيات پيشين، بيانگر اتحاد {من بخل. ..} با {الذى كذّب...} است و ارتباط آن با آيات بعد _ كه از اعطاى مال به قصد تزكيه سخن گفته است _ قرينه بر اين است كه علاوه بر تكذيبِ هدايت و انذار; تكذيب حكم انفاق نيز مراد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 9 - 5

5 - خوى ثروت اندوزى و احساس بى نيازى ، زمينه ساز مخالفت با برگزارى نماز

أن رءاه استغنى . .. أرءيت الذى ينهى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 14 - 7

7 - حالت طغيان گرى و ثروت اندوزى و احساس بى نيازى مطلق ، مايه بى پروا شدن انسان در برابر نظارت خداوند

ليطغى . أن رءاه استغنى ... ألم يعلم بأنّ اللّه يرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 1 - 1

1 - تلاش براى برترى يافتن بر ديگران در ثروت و منزلت ، مردم را به خود مشغول ساخته ، از اهداف مهم تر باز داشته است .

ألهيكم التكاثر

{الهاه كذا}; يعنى، او را مشغول ساخته و از امر مهم تر باز داشت (مفردات). تكاثر، به معناى {مكاثرة} است; يعنى، افزون تر بودن را ابزار غلبه بر ديگران قرار دادن (تاج العروس) و يا رقابت با يكديگر در فراوانى مال و عزت. (مفردات)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 2

2 - ثروت اندوزى ، زمينه ساز تحقير مردم و عيب

جويى از آنان است .

ويل لكلّ همزة لمزة الذى جمع مالاً و عدّده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 3 - 3،4

3 - ثروت ، زمينه ساز فراموشى مرگ و آخرت

يحسب أنّ ماله أخلده

4 - انباشتن ثروت ، نشانه احساس كاذب جاودانگى است .

الذى جمع مالاً و عدّده . يحسب أنّ ماله أخلده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 1

1 - مؤثر دانستن ثروت ، در جاودانگى و رهايى از نابودى و مرگ ، پندارى نادرست و ناروا است .

أخلده . كلاّ

حرف {كلاّ}، مخاطب را از پذيرش گفتارهاى بيان شده در جملات پيش، بازمى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 8 - 3

3 - غيبت ، عيب جويى و انباشتن ثروت ، زمينه محبوس ماندن در آتشى مسلّط و فراگير در جهنم

إنّها عليهم مؤصدة

حرف {على} در {عليهم}، بر احاطه و سلطه دلالت دارد.

آثار ثروت اندوزى قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 22

22 - زراندوزى قارون و خوددارى وى از پرداختن حقوق مالى ، باعث پيدايش فساد و تباهى در ميان بنى اسرائيل بود .

و لاتبغ الفساد فى الأرض

آثار ثروت طاغوتيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 88 - 8

8 _ ثروت و زينت هاى فراوان دنيوى در دست طاغوت و طاغوتيان ، از عوامل گمراهى مردم است .

ربنا إنك ءاتيت فرعون و ملأه زينة و أمولا .

.. ليضلوا عن سبيلك

آثار ثروت طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 20 - 8

8 - دنياطلبى و ثروت خواهى ، زمينه ساز بى ارزش انگاشتن يتيمان و دست اندازى به ارث آنان

بل لاتكرمون اليتيم . .. و تأكلون التراث ... و تحبّون المال حبًّا جمًّا

آثار ثروت قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 76 - 6،9

6 - ثروت افسانه اى قارون ، موجب طغيان وى عليه ملت خود گرديد .

و ءاتين_ه من الكنوز

بازگو كردن ثروت فراوان قارون، پس از معرفى وى به عنوان فردى متجاوز و طغيانگر، مى تواند توضيح دهنده عليت اين طغيان و تجاوز باشد.

9 - شادمانى مغرورانه قارون به خاطر ثروت افسانه اى خويش

و ءاتين_ه من الكنوز . .. إذ قال له قومه لاتفرح

آثار ثروت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 17

17 - ثروت انبوه براى كافران ، عذاب آور و سختى آفرين است .

لنفتنهم فيه

از معانى {فتنة} عذاب و مشقت است (قاموس). لام در {لنفتنهم} لام عاقبة و بيانگر بازتاب پيش بينى نشده ثروت مندى است.

آثار ثروت كافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 4

4 - ثروت و جمعيت بسيار كافران در صدر اسلام ، عامل تكذيب دين و مانع آنان از پذيرش ايمان

أن كان ذا مال و بنين

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين نكته است كه {أن كان ذا. ..} متعلق به فعل محذوفى (مانند {كذّب}) باشد

كه جمله شرطيه {إذا تتلى...} _ در آيه بعد _ بر آن دلالت دارد. تقدير آن چنين است: {لكونه ذا مال و بنين كذّب بآياتنا...}.

آثار ثروت منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 14،15

14 _ مال و اولاد فراوان منافقان ، موجب گرايش آنان به كفر در هنگام مرگ

و تزهق أنفسهم و هم كفرون

15 _ كثرت مال و اولاد منافقان نمودى از عذاب الهى و زمينه ساز جان كندن دشوار و حسرت بار آنان

أن يعذبهم . .. و تزهق أنفسهم و هم كفرون

با توجه به اينكه {تزهق أنفسهم} مى تواند عطف تفسيرى براى {أن يعذبهم} باشد، برداشت فوق استفاده مى شود.

آثار ذكر منشأ ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 31 - 7

7- توجه به منشأ خدايى داشتن دارايى ها و ثروت ها ، مشوّق انسان ها به انفاق و بخشش است .

قل لعبادى . .. و ينفقوا ممّا رزقن_هم

از اينكه خداوند، اموال و امكانات انسان را به خود نسبت داد و آنها را روزى خدادادى دانست مى توان برداشت فوق را به دست آورد.

آثار عقيده به منشأ ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 29 - 6

6 - اعتقاد به خدادادى بودن امكانات و دارايى ها ، زمينه ساز پيدايش روحيه انفاق گرى در انسان

و أنفقوا ممّا رزقن_هم سرًّا و علانية

از هدف هاى يادآورى اين حقيقت (خدادادى بودن دارايى ها) در بيان لزوم انفاق، مى تواند تسهيل آن و ايجاد روحيه انفاق گرى در انسان

ها باشد.

آثار علاقه به ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 7 - 1

1 - دل خوشى به ثروت زياد ، مايه روى آوردن انسان به طغيان و شكستن حريم ديگران

أن رءاه استغنى

{أن رءاه. ..} _ به تقدير لام تعليل _ مفعول له و بيانگر سبب طغيان است.

آثار كثرت ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 76 - 11

11 - ثروت فراوان و نخوت آفرين ، زمينه ساز سنگ دلى و بى رحمى است .

إذ قال له قومه لاتفرح

آرزوى ثروت قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 79 - 11

11 - دستيابى به ثروتى هم چون ثروت قارون ، نهايت آرزوى دنياطلبان غافل قوم وى بود .

قال الذين يريدون الحيوة الدنيا ي_ليت لنا مثل ما أُوتى ق_رون

ابزار عذاب ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 1،2،3،4،5

1 _ دفينه هاى زراندوزان در قيامت وبال گردن و ابزارى براى شكنجه و عذاب آنان ، خواهد گشت .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

2 _ گنجينه هاى ثروت اندوزان را ، جهت نقره داغ كردن آنان ، با آتش دوزخ خواهند گداخت .

يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

{احماء} مصدر {يحمى} يعنى چيزى را به شدت حرارت دادن و ضمير مؤنث {عليها} به {الذهب} و {الفضة} برمى گردد البته به اعتبار دنانير و دراهم و {يكوى}

از ماده {كىّ} و كىّ به معناى چسباندن چيزى داغ به عضو بدن است.

3 _ پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

4 _ سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

5 _ طلا ها و نقره هاى گداخته شده در آتش دوزخ ، تجسمى از گنجينه شدن آنها در دنيا توسط كنزاندوزان

الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها ... هذا ما كنزتم لأنفسكم

اتكاى به ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 69 - 4

4 _ اعتماد و اتكاى منافقان و كافران به قدرت ، ثروت و فرزندان بسيار خويش

كانوا أشد منكم قوة و أكثر أمولا و أولداً

اجتناب از ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 2

2 - لزوم پرهيز از زراندوزى ، سخن چينى و تمسخر مردم

همزة لمزة . الذى جمع مالاً ... كلاّ

اجتناب از ثروت طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 30 - 5

5 - انديشه صحيح نسبت به فقر و غنا ، برخورد شايسته با يتيمان و مسكينان ، قطع حرام خوارى و دل نبستن به ثروت ، زمينه ساز ورود به بهشت برين

فأمّا الإنس_ن إذا ما ابتل_يه . .. و ادخلى جنّتى

احكام ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره

- آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 12

12 _ انباشتن و نهان كردن ثروت و محروم ساختن جامعه از منافع آن ، حرام و داراى عقوبتى است دردناك .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة و لا ينفقونها فى سبيل اللّه فبشرهم بعذاب أليم

ارزش اخروى ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 36 - 3،4

3 _ ثروت هاى دنيا ، هر چند دو برابر شود ، و كافران آن را در قبال رهايى از دوزخ بپردازند ، پذيرفتنى نيست .

إنّ الذين كفروا لو أنَّ لهم ما فى الارض جميعاً . .. ما تقبل منهم و لهم عذاب اليم

4 _ قيامت ، صحنه بروز كارساز نبودن ثروت دنيا براى زراندوزان بى ايمان

إنّ الذين كفروا لو أنَّ لهم ما فى الارض جميعاً و مثله معه . .. ما تقبل منهم

ارزش ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 35 - 8

8- درست كارى اقتصادى ، داراى ارزشى برتر از مال داشتن و دارايى

ذلك خير و أحسن تأويلا

ممكن است مفضل عليه {خير}، كم فروشى و خيانت در سنجش كالا و سود حاصله از آن باشد; يعنى، رعايت عدل و انصاف و به كارگيرى ترازوى كامل و سود حاصله از آن، بهتر از كم فروشى و سود به دست آمده از آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 79 - 12،13

12 - قدرت و ثروت ، ملاك ارزش و معيار اصلى بهره مندى و خوشبختى در نگاه دنياطلبان قوم قارون

قال

الذين يريدون الحيوة الدنيا ي_ليت لنا مثل ما أُوتى ق_رون إنّه لذو حظّ عظيم

13 - قدرت و ثروت در نگاه مؤمنان آخرت جو ، ملاك ارزش و معيار اصلى بهره مندى و خوشبختى نيست .

قال الذين يريدون الحيوة الدنيا ي_ليت لنا مثل ما أُوتى ق_رون إنّه لذو حظّ عظيم

تعبير {قال الذين يريدون الحياة الدنيا} مى رساند كه اين گفته، تنها مربوط به دنياطلبان سست ايمان است; نه مؤمنان آخرت جو.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 80 - 6

6 - قدرت و ثروت ( هر چند بسيار و افسانه اى باشد ) در نگاه اهل معرفت و مؤمنان دين شناس ، بسى كم ارزش تر از پاداش هاى الهى است .

و قال الذين أُوتوا العلم ويلكم ثواب اللّه خير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 31 - 3

3 - ثروت و اشرافيت ، ملاك تمامى ارزش ها _ حتى ارزش هاى دينى _ در نگاه مشركان مكه

لولا نزّل ه_ذا القرءان . .. عظيم

مشركان در مقام اعتراض به پيامبر(ص) اظهار مى داشتند: اگر وحى اصالت داشت، مى بايست بر اشراف نازل مى شد. از اين نكته استفاده مى شود كه ملاك ارزش براى آنان، مال و مقام بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 52 - 6

6 - قدرت و ثروت ، تنها ملاك ارزش در ديدگاه فرعون و فرعونيان

قال ي_قوم أليس لى ملك مصر . .. أم أنا خير من ه_ذا الذى

برداشت ياد شده با توجه به دو نكته زير

است: الف) فرعون پس از يادآورى فرمانروايى و ثروت خويش، موسى(ع) را غير قابل قياس با خود مى داند و اين نشان دهنده بينش فرعون در زمينه ملاك ارزش است. ب) سخنرانى فرعون و تكيه وى بر قدرت و ثروت، نشان مى دهد كه در جامعه قبطى چنين ديدگاهى وجود داشته است.

ارزيابى با ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 52 - 17

17 _ پيامبر(ص) نبايد در برخورد با مردم، فقر و غنا و گرسنگى و سيرى را ملاك قرار دهد.

ما عليك من حسابهم من شىء و ما من حسابك عليهم من شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 35 - 1

1 - مترفان ، دارايى بيشتر و اولاد زيادتر را ملاك برترى و ارزش مى دانند .

قال مترفوها . .. و قالوا نحن أكثر أمولاً و أول_دًا

استفاده از ثروت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 7

7 - امكان بهره گيرى از ثروت چشمگير كافران ، نبايد توجه رهبران دينى را به توانگران كافر معطوف سازد .

و لاتمدّنّ عينيك إلى ما متّعنا به أزوجًا منهم

نهى خداوند از توجه پيامبر(ص) به ثروت كافران، ممكن است براى بيان اين نكته باشد كه جهت بهبود زندگى مؤمنان، نبايد به سرمايه هاى كافران چشم داشت و به اين منظور نيز، مسلمان شدن آنان را آرزو كرد.

استفاده از ثروت مرفهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 22

22- امكان بهره گيرى

از ثروت توانگران در صورت گرايش آنان به اسلام ، نبايد دستاويزى براى كنارگيرى از تهيدستان مؤمن قرار گيرد .

و لاتعد عيناك عنهم تريد زينة الحيوة الدنيا

افساد ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 25

25 - زراندوزان انحصارطلب ، عناصرى مفسد و تباهى آفرين

و لاتبغ الفساد فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 14

14 - زراندوزان قارون صفت ، عناصرى مجرم و تبه كاراند .

قال إنّما أُوتيته على علم عندى. .. و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

امام مهدى(ع) و ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 16

16 _ معاذ بن كثير گويد : از امام صادق ( ع ) شنيدم كه مى فرمود : { . . . إذا قام قائمنا حرّم على كلّ ذى كنز كنز حتّى يأتيه به فيستعين به على عدوّه و هو قول اللّه عز و جل فى كتابه : { و الذين يكنزون الذّهب و الفضة و لا ينفقون ها فى سبيل اللّه فبشّرهم بعذاب أليم } ;

. .. هنگامى كه قائم ما قيام كند بر هر صاحب كنزى، كنزش را ممنوع مى كند تا اينكه آن را بياورد و حضرت، به وسيله آن بر ضد دشمن خود كمك بگيرد و اين سخن خدا در كتاب اوست كه فرمود: كسانى را كه زر و سيم گنجينه مى كنند و آن را در راه خدا انفاق نمى كنند، به عذاب دردناكى بشارت ده ... }.

امتحان با

ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 17 - 4

4 - آزمايش انسان ها درباره دارايى ها و امكاناتشان ، سنّت الهى است .

إنّا بلون_هم كما بلونا أصح_ب الجنّة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 18 - 4

4 - ثروت و مكنت ، عرصه آزمون الهى

إنّا بلون_هم كما بلونا أصح_ب الجنّة . .. و لايستثنون

انحصارطلبى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 25

25 - زراندوزان انحصارطلب ، عناصرى مفسد و تباهى آفرين

و لاتبغ الفساد فى الأرض

اهميت اجتناب از ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 12 - 9

9 - لزوم تقواپيشگى و ضرورت پرهيز از خوى طغيان گرى و ثروت اندوزى

ليطغى . أن رءاه استغنى ... أو أمر بالتّقوى

متعلق {تقوا}، ممكن است طغيان و استغنا باشد كه در آيات پيشين مطرح بود.

ايمان و ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 36 - 13

13- داشتن ايمان و تقوا ، منافاتى با برخوردارى انسان از مال و ثروت ندارد .

و إن تؤمنوا و تتّقوا . .. و لايسئلكم أمولكم

تعبير {لايسئلكم أموالكم}، مى رساند كه مؤمن متقى مى تواند داراى مال و ثروت باشد و اسلام بنا ندارد ثروت مؤمنان را از ايشان بگيرد.

بى ارزشى ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 11 - 4

4 - سقوط و هلاكت ثروتمندان بخيل در

دنيا و آخرت ، گواه بى ثمر بودن ثروت و واهى بودن احساس بى نيازى آنان از پاداش هاى الهى است .

استغنى . .. و ما يغنى عنه ماله إذا تردّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 3

3 - دارايى هاى انسان ، هر چند افزايش يابد ، ناچيز و بى ارزش است .

مالاً

نكره آوردن {مالاً}، براى تحقير آن است.

بى ارزشى ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 58 - 7

7 _ { عن ابى حمزة عن ابى جعفر ( ع ) قال : قلت : { قل بفضل اللّه و برحمته فبذلك فليفرحوا هو خير مما يجمعون } فقال : الاقرار بنبوة محمد ( ص ) و الايتمام باميرالمؤمنين ( ع ) هو خير مما يجمع هؤلاء فى دنياهم ;

از ابوحمزه نقل شده كه گفت: [در حضور امام باقر (ع) اين آيه را تلاوت كردم ] { قل بفضل اللّه . ..} امام فرمود: اقرار به نبوت محمد (ص) و اقتدا به اميرالمؤمنين (ع) بهتر است از چيزهايى كه اينان در دنياى خود جمع مى كنند}.

بى ارزشى ثروت قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 80 - 7

7 - ثروت افسانه اى قارون ، بسى كم ارزش تر از پاداش هاى الهى در ديدگاه فرزانگان بنى اسرائيل

و قال الذين أُوتوا العلم ويلكم ثواب اللّه خير

بى ارزشى ثروت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 -

1

1 - هشدار خداوند به پيامبر ( ص ) ، نسبت به اجابت خواسته هاى كافران تكذيب گر و سازش و مسامحه با آنان ، به صرف ثروت و نيروى انسانى بسيار آنان

و لاتطع كلّ حلاّف . .. أن كان ذا مال و بنين

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين نكته است كه جمله {أن كان ذا مال . ..} متعلق به {لاتطع} باشد. گفتنى است در آغاز {أن} لام تعليل در تقدير است.

بى تأثيرى ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 28 - 2

2 - كارساز نبودن ثروت من هاى ايمان ، در سعادت اخروى بشر

ما أغنى عنّى ماليه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 13 - 3

3 - بى ثمر بودن ثروت ، در نجات از هلاكت و سقوط ، برخاسته از سلطه كامل خداوند بر دنيا و آخرت است .

و ما يغنى عنه ماله إذا تردّى . .. و إنّ لنا للأخرة و الأُولى

بى تأثيرى ثروت اصحاب شمال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 28 - 1

1 - كارساز نبودن ثروت كافران دوزخى ( اصحاب الشمال ) ، در رهايى آنان از عذاب قيامت

ما أغنى عنّى ماليه

بى تأثيرى ثروت بخيلان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 11 - 1

1 - ثروت بخيلان و زراندوزان ، هنگام سقوط و هلاكتشان ، كارساز نبوده و خطرى را برطرف نمى سازد .

و ما يغنى عنه ماله إذا تردّى

{أغنى عنه}; يعنى، او

را كافى بود (مفردات راغب) و {أغن عنى شَرَّك}; يعنى، شرّ خود را برگردان و بازدار (نهايه ابن اثير). براساس اين دو معنا جمله {ما يغنى عنه ماله}; يعنى، ثروتش او را بى نياز نمى سازد و از او [خطرى را] باز نمى دارد. {تردّى} به معناى در معرض هلاكت قرار گرفتن است (مفردات راغب) و فعل {تردّى}; يعنى، سقوط كرد. (قاموس)

بى تأثيرى ثروت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 11 - 1

1 - ثروت بخيلان و زراندوزان ، هنگام سقوط و هلاكتشان ، كارساز نبوده و خطرى را برطرف نمى سازد .

و ما يغنى عنه ماله إذا تردّى

{أغنى عنه}; يعنى، او را كافى بود (مفردات راغب) و {أغن عنى شَرَّك}; يعنى، شرّ خود را برگردان و بازدار (نهايه ابن اثير). براساس اين دو معنا جمله {ما يغنى عنه ماله}; يعنى، ثروتش او را بى نياز نمى سازد و از او [خطرى را] باز نمى دارد. {تردّى} به معناى در معرض هلاكت قرار گرفتن است (مفردات راغب) و فعل {تردّى}; يعنى، سقوط كرد. (قاموس)

بى تأثيرى ثروت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 28 - 1

1 - كارساز نبودن ثروت كافران دوزخى ( اصحاب الشمال ) ، در رهايى آنان از عذاب قيامت

ما أغنى عنّى ماليه

بينش ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 3 - 1

1 - شيفتگان ثروت ، بقاى خود را در گرو انباشتن آن دانسته و آن را نشانه جاودانگى مى نمايانند

.

يحسب أنّ ماله أخلده

جمله {يحسب. ..} استعاره است; يعنى، زراندوزان مانند كسى عمل مى كنند كه خود را جاودان مى دانند.

تاريخ ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 5

5 - قدرت طلبى و زراندوزى ، داراى ديرينه اى بسيار طولانى در تاريخ بشر

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

تجزيه بدن ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 6 - 3

3 - خداوند ، مالك و صاحب اختيار آتشى است كه در قيامت ، زراندوزان غيبت كننده و عيب جو را درهم مى شكند .

و ما أدريك ما الحطمة . نار اللّه

{نار اللّه}، خبر است براى ضمير محذوف كه به {الحطمة} برمى گردد.

تقوا و ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 36 - 13

13- داشتن ايمان و تقوا ، منافاتى با برخوردارى انسان از مال و ثروت ندارد .

و إن تؤمنوا و تتّقوا . .. و لايسئلكم أمولكم

تعبير {لايسئلكم أموالكم}، مى رساند كه مؤمن متقى مى تواند داراى مال و ثروت باشد و اسلام بنا ندارد ثروت مؤمنان را از ايشان بگيرد.

توصيه به ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 11 - 9

9 - دست كشيدن از منع نمازگزاران و روى آوردن به هدايت ، توصيه خداوند به طغيان گران ثروت اندوز

ليطغى . أن رءاه استغنى ... الذى ينهى . عبدًا إذا صلّى .

أرءيت إن كان على الهدى

جمله {كان على الهدى} ممكن است مربوط به {الذى ينهى} باشد; در اين صورت مفاد آيه شريفه اين است كه: به من خبر ده كسى كه نمازگزار را نهى مى كند، اگر خود بر طريق هدايت قرار گرفته بود [آيا بهتر نبود؟]

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 12 - 10

10 - نهى نكردن مردم از نماز و ترغيب كردن آنان به تقوا ، توصيه خداوند به طغيان گران ثروت اندوز

ليطغى . أن رءاه استغنى ... الذى ينهى . عبدًا إذا صلّى ... أو أمر بالتّقوى

جمله {أمر بالتقوى} ممكن است مربوط به {الذى ينهى} باشد. در اين صورت مفاد آيه شريفه اين خواهد بود كه: به من خبر ده كسى كه نمازگزار را _ نهى مى كند، اگر [به جاى آن ]مردم را به تقوا امر كند [آيا برايش بهتر نيست؟]

ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 75 - 4

4- توانمندى همراه با انفاقگرى ، از الطاف و نعمت هاى الهى به انسان است .

و من رزقن_ه منا رزقًا حسنًا فهو ينفق منه سرًّا و جهرًا

ثروت ابو لهب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 2 - 1،2

1 - ابولهب ، داراى ثروت چشمگير و دست مايه هاى فراوانى بود .

ماله و ما كسب

در فرق {مال} و {ما كسب}، سه وجه گفته شده است: 1. {مال} ثروت و {ما كسب} نتيجه عمل است; 2. {مال} ثروت و {ما كسب} جاه و مقامى است كه شخص آن

را به دست آورده است; 3. {مال} سرمايه و {ما كسب} درآمد آن است.

2 - ابولهب ، ثروت و موقعيت هاى اكتسابى خويش را ، نجات بخش از تهديد هاى الهى مى دانست .

ما أغنى عنه ماله و ما كسب

ثروت اندوزان در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 2،3،4،5

2 _ گنجينه هاى ثروت اندوزان را ، جهت نقره داغ كردن آنان ، با آتش دوزخ خواهند گداخت .

يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

{احماء} مصدر {يحمى} يعنى چيزى را به شدت حرارت دادن و ضمير مؤنث {عليها} به {الذهب} و {الفضة} برمى گردد البته به اعتبار دنانير و دراهم و {يكوى} از ماده {كىّ} و كىّ به معناى چسباندن چيزى داغ به عضو بدن است.

3 _ پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

4 _ سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

5 _ طلا ها و نقره هاى گداخته شده در آتش دوزخ ، تجسمى از گنجينه شدن آنها در دنيا توسط كنزاندوزان

الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها ... هذا ما كنزتم لأنفسكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 3

3 - عيب جويان ، غيبت كنندگان ، سخن چينان ، بدگويان ، تمسخركنندگان مردم و زراندوزان ، در آتش

جهنم افكنده خواهند شد .

لينبذنّ فى الحطمة

آيات بعد، بيانگر آن است كه مراد از {حطمة}، آتش جهنم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 6 - 3

3 - خداوند ، مالك و صاحب اختيار آتشى است كه در قيامت ، زراندوزان غيبت كننده و عيب جو را درهم مى شكند .

و ما أدريك ما الحطمة . نار اللّه

{نار اللّه}، خبر است براى ضمير محذوف كه به {الحطمة} برمى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 8 - 2

2 - آتش جهنم ، جاودان و گرفتارى زراندوزان استهزاگر در آن ، هميشگى است .

إنّها عليهم مؤصدة

ثروت اندوزان در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 1

1 _ دفينه هاى زراندوزان در قيامت وبال گردن و ابزارى براى شكنجه و عذاب آنان ، خواهد گشت .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

ثروت اندوزى جهنميان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 2

2 - زراندوزى ، از ويژگى هاى مجرمان دوزخى

و جمع فأوعى

ثروت اندوزى قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 10

10 - قارون ، فردى افزون طلب و ناراضى به سهم خويش بود .

و لاتنس نصيبك من الدنيا

ثروت اندوزى مسلمانان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 10 - 4

4

- بروز روحيه ثروت اندوزى و كوتاهى در امر انفاق ، در ميان مسلمانان صدراسلام پس از فتح مكه

و ما لكم ألاّتنفقوا فى سبيل اللّه

آيه شريفه _ چنان كه از عبارت هاى آن استفاده مى شود _ پس از فتح مكه نازل شده است. توبيخ مسلمانان از سوى خداوند، به خاطر كوتاهى آنان در امر انفاق، نشان مى دهد كه آنان، پس از استقرار اسلام در جزيرة العرب و آسوده خاطر شدن، گرفتار نوعى مال دوستى و ثروت اندوزى شدند.

ثروت اندوزى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 100 - 3

3- مشركان از ترس گرفتار شدن به فقر و فلاكت ، هر چند ثروت اختصاصى انبوه هم داشته باشند ، از آن انفاق نمى كنند .

قل لو أنتم تملكون خزائن رحمة ربّى إذًا لأمسكتم خشية الإنفاق

ثروت داود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 16 - 1

1 - سليمان ، وارث مقام ، امكانات و دارايى هاى داوود

و ورث سليم_ن داود

با توجه به آيه قبل (ما داوود و سليمان را به نحو يكسان از علم ويژه برخوردار كرديم) بايد اذعان كرد كه مراد از {ورث سليمان داود} چيزى از قبيل علم موهبتى نيست. علاوه بر اين، علوم موهبتى همانند نبوت _ برخلاف علوم اكتسابى _ اصولاً قابل انتقال نيست.

ثروت قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 76 - 4،5

4 - قارون ، اندوخته هاى بسيارى داشت .

و ءاتين_ه من الكنوز ما إنّ مفاتحه لتنوأُ بالعصبة أُولى القوّة

5 - حمل

كليد صندوق هاى گنج قارون ، كارى دشوار بود حتى براى جماعتى نيرومند .

إنّ مفاتحه لتنوأُ بالعصبة أُولى القوّة

ثروت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 75 - 14

14- ثروت ، مكنت ، خوش نمايى و آراستگى زندگى كافران ، استدراج است .

هم أحسن أث_ثًا و رءيًا . .. فليمدد له الرحمن مدًّا حتّى إذا رأوا ما يوعدون

{استدراج}; يعنى، كسى را آهسته آهسته و به آرامى نزديك چيزى بردن (لسان العرب) در اين آيه {مدّاً} _ كه مفعول مطلق است _ بيان نوعى خاصى از امهال است كه مقصود از آن به قرينه {حتّى إذا. ..}، نزديك ساختن كافران به عذاب موعود الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 4 - 5

5 - هشدار خداوند درباره فريب خوردن از تحركات سياسى و اقتصادى كافران و ثروت و مكنت آنان در جامعه

فلايغررك تقلّبهم فى البل_د

برخى از اهل لغت نوشته اند: {تَقلَّبَ فى الأُمور}; يعنى، {تصرّف كيف يشاء} (در هر كارى مطابق خواسته خود دخل و تصرف كرد). مقصود از {تقلّبهم فى البلاد} تحركات سياسى و اقتصادى كافران در شهرها از راه سفرهاى تجارتى (مانند سفرهاى كافران قريش از مكه به شام، يمن و ...) است.

ثروت كافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 3

3 - كافران تكذيب گر ، در صدراسلام از قشر ثروتمند و پرفرزند و نفرات بودند .

أن كان ذا مال و بنين

ثروت منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 -

توبه - 9 - 55 - 15،16

15 _ مال و اولاد فراوان منافقان ، زمينه گرايش آنان به كفر در هنگام مرگ

فلا تعجبك أمولهم . .. و تزهق أنفسهم و هم كفرون

16 _ جان كندن دشوار و حسرت بار منافقان و كفر نهايى آنان ، پيامد كثرت مال و اولاد و نمودى از عذاب الهى

فلا تعجبك أمولهم . .. يريد اللّه ليعذبهم بها ... و تزهق أنفسهم و هم كفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 69 - 2

2 _ فرجام سوء منافقان و كفرپيشگان گذشته تاريخ _ على رغم برخوردارى آنان از قدرت ، مال و فرزند فزونتر _ هشدارى است به منافقان هر عصر .

وعد اللّه المنفقين . .. كالذين من قبلكم كانوا أشد منكم قوة و أكثر أمولا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 86 - 8

8 _ تمكن و ثروت ، زمينه عافيت طلبى منافقان و گريز آنان از جهاد

استئذنك أولوا الطول منهم

ثروت منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 1

1 _ منافقان عصر پيامبر ( ص ) ، برخوردار از مال و اولاد فراوان و امكانات مادى و مفاخر اجتماعى

و لاتعجبك أمولهم و أولدهم

ثروت و تخلفات اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 84 - 20

20_ غنى و ثروت مردمان ، نمى تواند در بازدارى آنان از تخلفات اقتصادى ، عاملى اساسى محسوب شود .

لاتنقصوا المكيال و الميزان إنى أري_كم بخير

حتميت

هلاكت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 11 - 1

1 - ثروت بخيلان و زراندوزان ، هنگام سقوط و هلاكتشان ، كارساز نبوده و خطرى را برطرف نمى سازد .

و ما يغنى عنه ماله إذا تردّى

{أغنى عنه}; يعنى، او را كافى بود (مفردات راغب) و {أغن عنى شَرَّك}; يعنى، شرّ خود را برگردان و بازدار (نهايه ابن اثير). براساس اين دو معنا جمله {ما يغنى عنه ماله}; يعنى، ثروتش او را بى نياز نمى سازد و از او [خطرى را] باز نمى دارد. {تردّى} به معناى در معرض هلاكت قرار گرفتن است (مفردات راغب) و فعل {تردّى}; يعنى، سقوط كرد. (قاموس)

حرمت ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 9،22

9 _ حرمت ثروت اندوزى و انفاق نكردن آن در راه خدا

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. فبشرهم بعذاب أليم

حقيقت ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 11

11 - ثروت و قدرت ، خود به خود ، ناپسند نيست ; بلكه مى توان آن را در جهت سعادت و بهروزى انسان به كار برد .

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

برداشت ياد شده با توجه به آمدن تعبير {خسارت} درباره مال و فرزندان بسيار است; زيرا خسارت در جايى به كار مى رود كه توقع سودهى از آنجا مى رود (مانند خسارت تاجر و كاسب).

خيريت ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره -

2 - 180 - 3

3 - ثروت و دارايى خير است .

إن ترك خيراً

دعوت از ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 1

1 - آتش دوزخ ، مجرمان و ثروت اندوزان را به سوى خود فرامى خواند .

تدعوا من . .. و جمع فأوعى

{وعاء} (ماده {أوعى}) به معناى ظرف است و مقصود از {جمع فأوعى} اندوختن و ذخيره كردن مال و ثروت است.

دنياطلبان و ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 34 - 4

4- كثرت مال و عزّت اجتماعى حاصل آمده از آن ، مهم ترين ارزش در نظر دنياگرايان است .

فقال لص_حبه . .. أنا أكثر منك مالاً و أعزّ نفرًا

ذلت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 7

7 - غيبت كنندگان ، عيب جويان و زراندوزان ، مردمى خوار و بى ارزش در پيشگاه خداوند

همزة لمزة . الذى جمع مالاً ... لينبذنّ

{نَبْذ}، به معناى افكندن و دور انداختن چيزى، بر اثر بى اعتنايى به آن است. (مفردات)

روش تعديل ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 7 - 6

6 - تعيين مصارف ششگانه براى { فىء } ، به منظور تعديل ثروت و تمركز نيافتن آن در ميان ثروتمندان

و ما أفاء اللّه . .. فللّه ... كى لايكون دولة بين الأغنياء

زمينه ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 77 - 1،2

1- برخى از

ناآگاهان كفر به آيات الهى را ، موجب دستيابى خود به مال و فرزند فراوان مى پندارند .

كفر بأي_تنا و قال لأُتينّ مالاً و ولدًا

جمله {قال لأُوتينّ. ..} بر {كفر بأياتنا} مترتب است; يعنى، گوينده اين سخن به گمان اين كه كفر او، موجب دستيابى به مال و فرزند مى گردد، كفر را برگزيده است.

2- گمان دستيابى به مال و فرزند به مجرد كفرورزى ، پندارى بس ناروا و شگفت انگيز است .

أفرءيت الذى كفر بأي_تنا و قال

همزه استفهام در {أفرأيت} مفيد تعجب و متضمن معناى امر است; يعنى، به قدرى شگفت آور است كه جا دارد حتماً چنين كسى را ببينى. حرف {فاء} در اين براى ترتيب معنوى است; يعنى، كافرانى كه گفته آنان در آيات پيشين آمد، در حال رفاه و تنعّم، چنان سخنانى را گفتند; ولى تعجب از كسى است كه ايمان را به هواى پيداكردن مال و فرزند رها مى كند و به كافران مى پيوندد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 78 - 2،3،4

2- كسى كه كفرورزى را مايه فراوانى مال و اولاد مى داند ، مانند كسى سخن گفته است كه يا به غيب آگاه شده و يا از خداوند پيمان گرفته است .

كفر بأي_تنا و قال . .. أطّلع الغيب أم اتّخذ عندالرحمن عهدًا

3- كفر را موجب دستيابى به مال و فرزند دانستن ، سخنى بى مبنا و ادعايى پوچ است .

كفر بأي_تنا . .. أطّلع الغيب أم اتّخذ عندالرحمن عهدًا

4- اسباب و علل اعطاى مال و اولاد ، از امور غيبى بوده و از حيطه آگاهى انسان ها بيرون

است .

أطّلع الغيب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 2

2 - اعتقاد قارون به نقش تعيين كننده دانش و ابتكار در دستيابى انسان به مال و ثروت و نه لطف و احسان خداوند

إذ قال له قومه . .. أحسن كما أحسن اللّه إليك ... قال إنّما أُوتيته على علم عندى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 33 - 6،8،9

6 - بهره مندى از اوج رفاه و ثروت ، بدون اسباب و علل ، ناسازگار با قانون بهره گيرى از ابزار و وسايل در تأمين معيشت *

و لولا أن يكون الناس أمّة وحدة لجعلنا . .. معارج عليها يظهرون

برداشت بالا بدان احتمال است كه مراد از {امت واحده} تساوى انسان ها در برابر بهره گيرى از اسباب و وسايل در تأمين معيشت باشد.

8 - دستيابى انسان به مال و ثروت ، تنها در پرتو استفاده وى از قوانين طبيعى و اجتماعى است .

و لولا أن يكون الناس أمّة وحدة

چنانچه مراد از {امت واحده} تساوى انسان ها در برابر بهره گيرى از اسباب و وسايل در تأمين معيشت باشد، مفاد آيه اين خواهد شد كه اگر نه اين بود كه همه مردم امت واحده هستند و در برابر قوانين طبيعت يكسانند، ما براى كافران استثنا قائل شده و آنها را از ثروت چشمگيرى بهره مند مى ساختيم; ولى همه با هم يكسانند و هر شخصى چه مؤمن باشد و چه كافر، تنها از ابزار مادى بايد بهره بگيرد.

9 - ايمان و كفر ، نقشى در ايجاد رفاه و ثروت

براى آدمى ندارد . *

و لولا أن يكون الناس أمّة وحدة لجعلنا لمن يكفر

سرزنش تفاخر به ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 34 - 7

7- تحقير ديگران از سوى ثروت مندان و دارايى هاى خود را به رخ آنان كشيدن ، كارى مذموم و ناپسند است .

أنا أكثر منك مالاً و أعزّ نفرًا

سرزنش ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 4

4 _ سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

سرزنش ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 8 - 2

2 - حالت بخلورزى و ثروت اندوزى ، ناپسند و نقطه مقابل تقوا است .

فأمّا من أعطى و اتّقى . .. و أمّا من بخل و استغنى

صاحب {العين} گفته است: فعل {استغنى}، به معناى {به ثروت رسيد} است. براساس اين معنا، {استغناء}; يعنى، ثروت اندوزى و باب استفعال بودن آن، بر مبالغه در ثروت مندى دلالت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 1 - 2

2 - تفاخر بر ديگران و رقابت با يكديگر در مقام و ثروت ، نكوهيده و ناروا است .

ألهيكم التكاثر

سوزاندن پشت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 3

3 _ پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره

هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

سوزاندن پهلوى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 3

3 _ پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

سوزاندن پيشانى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 3

3 _ پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

شدت علاقه به ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 9 - 6

6 - ناسپاسى دشمنان دين ، در برابر نعمت هاى خداوند و دلبستگى شديد آنها به دارايى خويش ، نشان بى توجهى آنان به معاد

إنّ الإنس_ن لربّه لكنود . .. أفلايعلم إذا بعثر ما فى القبور

عبرت از فرجام ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 11

11 - سرانجام شوم زورمداران و زراندوزان تاريخ ، درس عبرتى است براى ديگران .

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

عذاب با ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 9

9 _ تحقق اراده الهى به عذاب

دنيوى منافقان ، از طريق اعطاى مال وفرزند فراوان و نعمت هاى ظاهرى به آنان

إنما يريد اللّه أن يعذبهم بها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 17

17 - ثروت انبوه براى كافران ، عذاب آور و سختى آفرين است .

لنفتنهم فيه

از معانى {فتنة} عذاب و مشقت است (قاموس). لام در {لنفتنهم} لام عاقبة و بيانگر بازتاب پيش بينى نشده ثروت مندى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 17

عذاب ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 10،16

10 _ آنان كه طلا و نقره مى اندوزند و از انفاق آن در راه خدا ، امتناع مىورزند ، مستحق عذابى دردناكند .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة و لا ينفقونها فى سبيل اللّه فبشرهم بعذاب أليم

16 _ معاذ بن كثير گويد : از امام صادق ( ع ) شنيدم كه مى فرمود : { . . . إذا قام قائمنا حرّم على كلّ ذى كنز كنز حتّى يأتيه به فيستعين به على عدوّه و هو قول اللّه عز و جل فى كتابه : { و الذين يكنزون الذّهب و الفضة و لا ينفقون ها فى سبيل اللّه فبشّرهم بعذاب أليم } ;

. .. هنگامى كه قائم ما قيام كند بر هر صاحب كنزى، كنزش را ممنوع مى كند تا اينكه آن را بياورد و حضرت، به وسيله آن بر ضد دشمن خود كمك بگيرد و اين سخن خدا در كتاب اوست كه فرمود: كسانى را

كه زر و سيم گنجينه مى كنند و آن را در راه خدا انفاق نمى كنند، به عذاب دردناكى بشارت ده ... }.

عقيده به جاودانگى با ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 3 - 1

1 - شيفتگان ثروت ، بقاى خود را در گرو انباشتن آن دانسته و آن را نشانه جاودانگى مى نمايانند .

يحسب أنّ ماله أخلده

جمله {يحسب. ..} استعاره است; يعنى، زراندوزان مانند كسى عمل مى كنند كه خود را جاودان مى دانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 1

1 - مؤثر دانستن ثروت ، در جاودانگى و رهايى از نابودى و مرگ ، پندارى نادرست و ناروا است .

أخلده . كلاّ

حرف {كلاّ}، مخاطب را از پذيرش گفتارهاى بيان شده در جملات پيش، بازمى دارد.

عوامل ازدياد ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 4 - 5

5 - پرداخت زكات ، مايه رشد سرمايه و ازدياد ثروت

و الذين هم للزكوة ف_علون

{زكات} از مصدر {زُكُوّ} مشتق است. {زكو} هم به معناى نمو و ازدياد مى آيد و هم به معناى پاكى و طهارت. بنابراين مى توان گفت: انفاق مال، بدان جهت كه مايه رشد و ازدياد سرمايه است و يا طهارت جان و سلامت نفس انفاق كننده را در پى دارد، زكات ناميده شده است.

عوامل محروميت از ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 27 - 3

3 - بخل و محروم كردن بينوايان از اموال خويش ،

از عوامل زوال نعمت و محروميت صاحبان ثروت و مكنت

أن لايدخلنّها اليوم عليكم مسكين . .. بل نحن محرومون

فرجام ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 14

14 _ زراندوزان ، اهل جهنمند .

فبشرهم بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 10 - 8

8 - خداوند ، در تأكيد بر تفاوت فرجام انفاق گران با تقوا و بخيلان زراندوز ، به سيطره شب و جلوه روز و به ذات خويش ، سوگند ياد كرده است .

و الّيل . .. إنّ سعيكم لشتّى . فأمّا من أعطى ... لليسرى . و أمّا من بخل ... فسني

فرجام سخت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 10 - 1

1 - خداوند ، بخيلان و زراندوزانى را كه تكذيب گر پاداش هاى الهى اند ، به آينده اى سخت دچار و راه گرفتارى به آن را برايشان هموار مى سازد .

فسنيسّره للعسرى

تعبير {آسان ساختن} در اين آيه، لزوماً تعبيرى استهزاآميز نيست; زيرا مى توان گفت: مراد مهيّا ساختن زمينه درافتادن به فرجام سخت است.

فرجام شوم ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 10،11،13

10 - زورمداران و زراندوزان ، داراى فرجامى شوم و ناخوشايند

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك . .. من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

11 - سرانجام شوم زورمداران و زراندوزان تاريخ ، درس عبرتى است براى ديگران .

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك

من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

13 - نكوهش قارون از سوى خدا ، به خاطر درس نگرفتن از فرجام شوم زراندوزان پيش از خود

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

فريبندگى ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 94 - 6

6 _ مغرور شدن به داراييها و توهم برخوردارى از شفاعت از سوى معبودهاى خيالى از عوامل غفلت انسان و دورى او از واقعيتهاست.

و تركتم ما خولنكم وراء ظهوركم و ما نرى معكم شفعاءكم الذين زعمتم

روى سخن آيه با مشركان و حكايت حال آنان پس از مرگ است، جمله هاى {و تركتم . .. } و {ما نرى ... } بيان دو عامل عمده گمراهى و سوء عاقبت مشركان است كه يكى از آنها مغرور شدن به دنيا و ديگرى توهم برخوردارى از شفاعت از سوى معبودهاى خويش است.

فلسفه ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 4

4 - ذخيره سازى ثروت براى پيشگيرى از حوادث احتمالى زندگانى ، ناپسند و زمينه ساز ريشخند كردن و بدنام ساختن ديگران است .

ويل لكلّ همزة لمزة . الذى جمع مالاً و عدّده

جمله {عدّده}; يعنى، آن را ذخيره روزگار ساخت. (قاموس)

كافران و ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 28 - 4

4 - تأسف و حسرت شديد كافران دوزخى ، از بهره مناسب نبردن از اموال و ثروت خويش و ذخيره نكردن آن

براى سعادت اخروى

ما أغنى عنّى ماليه

لحن و سياق اين آيه، مى رساند كه كافران اين سخن را، از روى تأسف و حسرت به زبان مى آورند.

كيفر ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 3

3 - آتش دوزخ ، كيفر زراندوزان كافر

و جمع فأوعى

كيفر ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 12

12 _ انباشتن و نهان كردن ثروت و محروم ساختن جامعه از منافع آن ، حرام و داراى عقوبتى است دردناك .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة و لا ينفقونها فى سبيل اللّه فبشرهم بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 4

4 - زراندوزى ، از موجبات دوزخى شدن

و جمع فأوعى

گنجهاى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 1،2،4

1 _ دفينه هاى زراندوزان در قيامت وبال گردن و ابزارى براى شكنجه و عذاب آنان ، خواهد گشت .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

2 _ گنجينه هاى ثروت اندوزان را ، جهت نقره داغ كردن آنان ، با آتش دوزخ خواهند گداخت .

يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

{احماء} مصدر {يحمى} يعنى چيزى را به شدت حرارت دادن و ضمير مؤنث {عليها} به {الذهب} و {الفضة} برمى گردد البته به اعتبار دنانير و دراهم و {يكوى} از ماده {كىّ} و كىّ به معناى چسباندن چيزى داغ

به عضو بدن است.

4 _ سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

مبارزه با ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 24 - 10

10 - رسالت موسى ، داراى محتوايى ضد استكبارى و مخالف منافع صاحبان زر و زور

ولقد أرسلنا موسى . .. إلى فرعون و ه_م_ن و ق_رون فقالوا س_حر كذّاب

اعزام موسى(ع) از سوى خداوند به سوى مستكبران و صاحبان زر و زور (مانند فرعون، هامان و قارون) و مخالفت شديد آنان با آن حضرت حاكى از مطلب يادشده است.

محدوده ثروت فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 51 - 2

2 - مباهات فرعون ، به قلمرو قدرت و ميزان مكنت و دارايى خويش

و نادى فرعون فى قومه قال ي_قوم أليس لى ملك مصر. .. أفلاتبصرون

محروميت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 9 - 4

4 - وجود زمينه محروميت از پاداش هاى نيكوى الهى ، براى بخيلان و زراندوزان

و أمّا من بخل و استغنى . و كذّب بالحسنى

جمله {كذّب بالحسنى}، بخل و ثروت اندوزى را {تكذيب حسنى} ناميده است; يعنى، كسى كه {حسنى} (فرجام نيك) را باور دارد، اين دو راه را انتخاب نمى كند; زيرا در اين صورت، خود را در معرض محروميت از آن قرار داده است.

محمد(ص) و ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 10 - 10

10

_ اعطاى گنج و ثروت فراوان به پيامبر ( ص ) ، بر خلاف حكمت الهى و مصلحت او بود .

أو يلقى إليه كنز أو تكون له جنّة . .. إن شاء جعل لك خيرًا من ذلك جنّ_ت ... و يجع

خداوند در آيه شريفه، به انتظار كافران از پيامبر(ص) مبنى بر داشتن باغ هاى پرثمر پاسخ گفت; ولى نسبت به داشتن گنج و ثروت فراوان پاسخ نفرمود. از اين نكته مى توان استفاده كرد كه داشتن گنج و ثروت بسيار بر خلاف حكمت الهى و مصلحت است و اين امر، چنان روشن است كه نياز به پاسخ گويى ندارد.

ملاك ارزش ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 15 - 10

10 - غنا و ثروت همراه با جود و بخشش ، شايسته ستايش و مدح است .

و اللّه هو الغنىّ الحميد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 12 - 3

3 - برخوردارى از اموال و ثروت بدون ايمان و دين دارى ، بى ارزش در نظام ارزشى قرآن

و جعلت له مالاً ممدودًا

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه، درصدد محكوم كردن كسى است كه از ثروت و اموال برخوردار بوده; ولى از ايمان بى بهره است و در مقابل دين، موضع مخالف گرفته است.

منابع ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 37 - 7

7 - دريا ، يكى از منابع ثروت و قدرت

و الشي_طين كلّ بنّاء و غوّاص

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است

كه خداوند، در پاسخ به درخواست سليمان(ع) مبنى بر داشتن حكومت مقتدر، مسأله به خدمت درآوردن شياطين براى غواصى و استخراج منابع و ذخاير آن را مطرح ساخت.

منشأ ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 88 - 8

8- خداوند ، مالك و منشأ تمامى ثروت ها و متاع هاى انسان است .

لاتمدّنّ عينيك إلى ما متّعنا به أزوجًا منهم

خداوند امكانات و نعمتهاىِ در دست بشر را داده خود شمرده است (متّعنا) و اين بيانگر اين حقيقت است كه همه آنها منشأ خدايى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 11

11 - دارايى ها و امكانات دنيا ، همه از آنِ خداوند و عطاى او است .

متّعنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 76 - 7

7 - مال و ثروت ، داده خدا و عطايى از جانب او

و ءاتين_ه من الكنوز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 1،15

1 - مال و ثروت ، داده خدا و عطايى از جانب او است .

و ابتغ فيما ءاتيك اللّه

15 - مال و ثروت ، نمودى از احسان خداوند به انسان ها است .

و أحسن كما أحسن اللّه إليك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 28 - 14

14 - اموال و دارايى انسان ها ، روزى خدادادى است .

شركاء فى ما رزقن_كم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34

- 36 - 6

6 - توسعه اقتصادى برخورداران از مال و مكنت ، از ناحيه خداوند است و نبايد آنان به خاطر برخوردارى از آنها ، خود را برتر بدانند .

و قالوا نحن أكثر أمولاً و أول_دًا . .. قل إنّ ربّى يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 48 - 1

1 - خداوند ، تنها برآورنده نياز ها و عطاكننده ثروت و مكنت به آدميان

و أنّه هو أغنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 12 - 2

2 - اموال و دارايى هاى بشر ، به قدرت و مشيت خداوند و از نعمت هاى او است .

و جعلت له مالاً ممدودًا

منشأ ثروت اشراف فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 88 - 3،6

3 _ ثروت ها و زيور آلات فرعون و اطرافيان او ، از جانب خداوند و داده او بود .

ربنا إنك ءاتيت فرعون و ملأه زينة و أمولا فى الحيوة الدنيا

6 _ بهره مندى فرعون و اطرافيان او از ثروت هاى خدادادى ، مقتضاى ربوبيت الهى بود .

ربنا إنك ءاتيت فرعون و ملأه زينة و أمولا

منشأ ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 19 - 4

4 - زر اندوزى و انباشتن ثروت ، برخاسته از روح ناشكيبايى و آزمندى انسان

و جمع فأوعى . إنّ الإنس_ن خلق هلوعًا

جمله {إنّ االإنسان. ..}، مى تواند در مقام تعليل براى جمله قبلى (و جمع فأوعى) باشد. برداشت

ياد شده، براساس اين نكته است.

منشأ ثروت فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 88 - 3،6

3 _ ثروت ها و زيور آلات فرعون و اطرافيان او ، از جانب خداوند و داده او بود .

ربنا إنك ءاتيت فرعون و ملأه زينة و أمولا فى الحيوة الدنيا

6 _ بهره مندى فرعون و اطرافيان او از ثروت هاى خدادادى ، مقتضاى ربوبيت الهى بود .

ربنا إنك ءاتيت فرعون و ملأه زينة و أمولا

منشأ ثروت قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 3،4

3 - قارون ، مدعى بهره مندى از دانش و خلاقيت ويژه براى تحصيل ثروت بود .

قال إنّما أُوتيته على علم عندى

4 - مؤثر دانستن دانش و ابتكار فردى در فزونى ثروت ، توجيه قارون براى ترك انفاق و احسان نكردن خود

إذ قال له قومه . .. و أحسن ... قال إنّما أُوتيته على علم عندى

از اين كه قارون در پاسخ به توصيه قومش به انفاق و احسان، گفت: اين ثروت ها، ناشى از دانش و ابتكار من است; مى توان استفاده كرد كه او با اين پاسخ، درصدد توجيه كار خود (ترك احسان) برآمده بود.

منشأ ثروت محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ضحى - 93 - 8 - 2

2 - خداوند ، تنگدستى پيامبر ( ص ) را به ثروتمندى و بى نيازى از ديگران مبدّل ساخت .

فأغنى

{غِنى}، به معناى توانگر بودن (صحاح اللغة) و {غَناء} (بر وزن كلام) به معناى اكتفاكردن است (مصباح). فعل {أغنى} به دليل

حذف متعلقات آن، مى تواند هر دو معنا را برساند.

موانع ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 4 - 4

4 - توجّه به ظهور حقايق در قيامت ، بازدارنده انسان از تلاش براى پيروزى بر حريفان ، در مسابقه ثروت و مقام

ألهيكم التكاثر . .. ثمّ كلاّ سوف تعلمون

موانع ثروت طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 21 - 1

1 - خداوند ، بازدارنده انسان از عشقورزى به ثروت و تصاحب حق ديگران و بى توجّهى به نيازمندان و يتيمان

بل لاتكرمون اليتيم . و لاتح_ضّون ... و تأكلون ... و تحبّون ... كلاّ

حرف {كلاّ}، براى ردع و بازداشتن مخاطب از امورى است كه پيش از آن مطرح بوده است.

موانع علاقه به ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 10 - 4

4 - توجّه به برملا شدن خصلت ها و علاقه ها در قيامت ، بازدارنده انسان از خوى ناسپاسى ، بخل و دل بستگى به ثروت

لكنود . .. أفلايعلم إذا ... و حصّل ما فى الصدور

موسى(ع) و ثروت اشراف فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 88 - 10،11

10 _ موسى ( ع ) در دعاى خود ، نابودى كامل ثروت هاى فرعون و اطرافيانش را از خداوند خواستار گرديد .

ربنا اطمس على أمولهم

گاهى {طموس} به چيزى نسبت داده مى شود و از آن فساد، تباهى و نابودى خود آن شىء اراده مى شود; مانند طموس قلب، يعنى

فساد و تباهى قلب; طموس طريق، يعنى خراب شدن و از بين رفتن راه و گاهى از آن تباهى آثار و لوازم شىء اراده مى شود; مانند طموس نجم، يعنى زوال نور آن; طموس چشم، يعنى محور نور آن. برداشت فوق مبتنى بر استعمال اول است.

11 _ موسى ( ع ) در دعاى خود ، براى جلوگيرى از گمراه شدن مردم ، از خداوند درخواست كرد تا جاذبه هاى اموال فرعون و اطرافيانش را ( در چشم و دل مردم ) دگرگون نمايد .

ربنا ليضلوا عن سبيلك ربنا اطمس على أمولهم

موسى(ع) و ثروت فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 88 - 10،11

10 _ موسى ( ع ) در دعاى خود ، نابودى كامل ثروت هاى فرعون و اطرافيانش را از خداوند خواستار گرديد .

ربنا اطمس على أمولهم

گاهى {طموس} به چيزى نسبت داده مى شود و از آن فساد، تباهى و نابودى خود آن شىء اراده مى شود; مانند طموس قلب، يعنى فساد و تباهى قلب; طموس طريق، يعنى خراب شدن و از بين رفتن راه و گاهى از آن تباهى آثار و لوازم شىء اراده مى شود; مانند طموس نجم، يعنى زوال نور آن; طموس چشم، يعنى محور نور آن. برداشت فوق مبتنى بر استعمال اول است.

11 _ موسى ( ع ) در دعاى خود ، براى جلوگيرى از گمراه شدن مردم ، از خداوند درخواست كرد تا جاذبه هاى اموال فرعون و اطرافيانش را ( در چشم و دل مردم ) دگرگون نمايد .

ربنا ليضلوا عن سبيلك ربنا اطمس على أمولهم

نابودى ثروت باغدار

متكبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 42 - 3

3- اميد و آرزوى مرد مؤمن ، با زوال امكانات ثروت مند مغرور ، تحقق يافت .

فعسى ربّى أن . .. و أُحيط بثمره

نابودى ثروت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 17 - 3

3 - ثروت و مكنت كافران تكذيب گر ، در معرض نابودى با عذاب الهى

إنّا بلون_هم كما بلونا أصح_ب الجنّة

ناپسندى ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 15 - 3

3 - طمعورزى و افزون خواهى در به چنگ آوردن ثروت و قدرت بيشتر ، خصلتى ناپسند و محكوم است .

ثمّ يطمع أن أزيد

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه اين دسته از آيات _ كه درباره افراد كافر و دين ستيزى همچون وليدبن مغيره است _ درصدد بيان خصلت هاى زشت آنان و محكوم كردن آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 1،4

1 - انباشتن مال و ابراز علاقه به ثروت با شمارش مكرر آن ، ناپسند و زمينه ساز گرفتارى به عذاب الهى است .

ويل لكلّ . .. الذى جمع مالاً و عدّده

{عدّده} يا از ريشه {عدّ} (شمردن) است و يا از ريشه {عدّة} (مال و اسلحه اى كه براى حوادث روزگار ذخيره مى شود). برداشت ياد شده، ناظر به معناى اول است.

4 - ذخيره سازى ثروت براى پيشگيرى از حوادث احتمالى زندگانى ، ناپسند و زمينه ساز ريشخند كردن

و بدنام ساختن ديگران است .

ويل لكلّ همزة لمزة . الذى جمع مالاً و عدّده

جمله {عدّده}; يعنى، آن را ذخيره روزگار ساخت. (قاموس)

نعمت ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 39 - 7

7 - قدرت ، مكنت و ثروت در صورت بودن در مسير الهى ، عطيه خداوندى است .

و هب لى ملكًا . .. ه_ذا عطاؤنا فامنن أو أمسك بغير حساب

از تعبير {عطاؤنا} درباره قدرت سياسى و مكنت و ثروت سليمان(ع) _ كه در مسير رسالت الهى قرار داشت _ برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 12 - 2

2 - اموال و دارايى هاى بشر ، به قدرت و مشيت خداوند و از نعمت هاى او است .

و جعلت له مالاً ممدودًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ضحى - 93 - 11 - 3

3 - برخوردارى از جاى امن ، هدايت و ثروت ، نعمت هاى الهى و سزاوار بازگو كردن براى ديگران است .

ف_اوى . .. فهدى ... فأغنى ... و أمّا بنعمة ربّك فحدّث

نفى ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 25 - 5

5 - تعديل اقتصادى به نفع سائلان و محرومان جامعه و مخالفت با زراندوزى ، سياست اقتصادى اسلام

و جمع فأوعى . .. إلاّ المصلّين ... و الذين فى أمولهم حقّ معلوم . للسائل و المحرو

دو آيه مورد بحث _ كه در توصيف مؤمنان است _ در مقابل جمله {و جمع

فأوعى} _ كه در وصف كافران توانگر بود _ قرار دارد. از مجموع اين توصيف ها، مى توان به مطلب ياد شده پى برد.

نقش ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 5 - 9

9 _ ثروت ها و اموال ، وسيله برپايى و قوام جامعه

اموالكم الّتى جعل اللّه لكم قياماً

كلمه {قياماً}، به معنى برپادارنده است. (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 85 - 2

2 _ برخوردارى انسان از مال و اولاد فراوان ، نشانه سعادتمندى و محبوبيت وى نزد خدا نيست .

و لاتعجبك أمولهم و أولدهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 36 - 4،11

4- مال و ثروت و سطح معيشت انسان ، از زمينه هاى شكل گيرى اخلاق و جهان بينى او است .

أنا أكثر منك مالاً . .. و هو ظالم لنفسه قال ما أظنّ أن تبيد هذه أبدًا . و ما أظن

از مرد ثروت مند، دو گونه برخورد در آيات نقل گرديده است: 1_ در مسائل اخلاقى، به تفاخر (أنا أكثر منك مالاً) پرداخته است. 2_ در مسائل اعتقادى درباره قيامت اظهار ترديد كرده است. بيان ورود مرد ثروت مند به باغ خويش و غرور و سرمستى او از ديدن آن همه نعمت، گوياى نقش تموّل در پديدار شدن آن عقايد و برخوردها است.

11- در بينش دنياگرايان ، ثروت مندى ، نشانه محبوبيّت بيشتر انسان نزد خداوند است .

ولئن رُددتُّ إلى ربّى لأجدنّ خيرًا منها منقلبًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13

- قصص - 28 - 77 - 3

3 - مال و ثروت ، وسيله دستيابى به سعادت اخروى است .

و ابتغ فيما ءاتيك اللّه الدار الأخرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 35 - 1

1 - مترفان ، دارايى بيشتر و اولاد زيادتر را ملاك برترى و ارزش مى دانند .

قال مترفوها . .. و قالوا نحن أكثر أمولاً و أول_دًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 37 - 12

12 - { عن أبى بصير قال : ذكرنا عند أبى جعفر ( ع ) من الأغنياء من الشيعة فكأنّه كره ما سمع فيهم قال : يا أبامحمد إذا كان المؤمن غنيًّا و صولاً له معروف إلى أصحابه أعطاه اللّه أجر ما ينفق فى البرّ ، أجره مرّتين ضعفين لأنّ اللّه تعالى يقول فى كتابه { و ما أموالكم و لا أولادكم بالّتى تقرّبكم عندنا زلفى إلاّ من آمن و عمل صالحاً فأُول_ئك لهم جزاء الضعف بما عملوا و هم فى الغرفات آمنون } ;

از ابى بصير روايت شده كه نزد امام باقر(ع) صحبت از [بدگويى] اغنياى شيعه شد و گويا امام(ع) از شنيدن سخنان ما ناخشنود گرديد و فرمود: اى ابامحمد! (كنيه ابوبصير) آن گاه كه مؤمن ثروتمند و اهل صله رحم باشد و نيكى به ياران كند، خداوند پاداش آنچه را كه در نيكى انفاق نموده است، دو برابر عطا نمايد; چون خداوند _ تبارك و تعالى _ در قرآنش مى فرمايد: (و ما أموالكم و لا أولادكم بالتى. ..)}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه -

فيش

17 - زخرف - 43 - 23 - 14

14 - تأثير اقتدار مادى انسان ، در جهت گيرى هاى فكرى و اعتقادى وى

إلاّ قال مترفوها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 18 - 4

4 - ثروت و مكنت ، عرصه آزمون الهى

إنّا بلون_هم كما بلونا أصح_ب الجنّة . .. و لايستثنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 11

11 - ثروت و قدرت ، خود به خود ، ناپسند نيست ; بلكه مى توان آن را در جهت سعادت و بهروزى انسان به كار برد .

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

برداشت ياد شده با توجه به آمدن تعبير {خسارت} درباره مال و فرزندان بسيار است; زيرا خسارت در جايى به كار مى رود كه توقع سودهى از آنجا مى رود (مانند خسارت تاجر و كاسب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 5 - 3

3 - ثروت و امكانات مادى ، زمينه ساز بازماندن از تلاش براى درك معارف الهى و غافل سازنده انسان از عاقبت خويش *

أمّا من استغنى

مراد از {استغناء} ممكن است داشتن مال و ثروت باشد. در اين صورت _ به قرينه {جاءك يسعى و هو يخشى} در توصيف جبهه مقابل _ مى توان گفت ثروتمندان در معرض ترك حضور در مجالس دينى و خوددارى از تلاش براى آموختن دين و دچار محروميت از خشيت هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 4 - 4

4 -

ثروت ها ، هر چند گران بها و نفيس باشند ، در برطرف ساختن خطر ها و اضطراب انسان از حوادث آغازين قيامت ، هيچ گونه كارآيى نخواهند داشت .

و إذا العشار عطّلت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 10

10 - خودپسندى و احساس شرافت مندى بر اثر ثروت ، حالتى نكوهيده و ناشايست است .

فيقول ربّى أكرمن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 17 - 8

8 - راه دستيابى به عزّت و گران قدرى در پيشگاه خداوند ، گرامى داشتن يتيمان است ; نه برخوردارى از رفاه و ثروت .

و نعّمه فيقول ربّى أكرمن . .. كلاّ بل لاتكرمون اليتيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 18 - 8

8 - راه رسيدن به عزّت و شرافت در پيشگاه خداوند ، احسان به مسكينان و تشويق ديگران به آن است ; نه افزايش ثروت و رفاه .

ربّى أكرمن . .. كلاّ بل ... و لاتح_ضّون على طعام المسكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 23 - 8

8 - مال دوستان و حرام خواران ، در آخرت به ارزش حقيقى ثروت و لزوم مصرف آن در اطعام گرسنگان و فوايد بزرگداشت يتيمان ، پى خواهند برد .

لاتكرمون . .. و لاتح_ضّون ... تأكلون ... تحبّون ... كلاّ ... يومئذ يتذكّر الإنس_

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 2 - 6

6 - ثروت و مقام

، نمى تواند مانع تحقق نفرين خداوند باشد و عذاب او را دفع كند .

ما أغنى عنه ماله و ما كسب

به قرينه آيه بعد، جمله {ما أغنى . ..} به دفع آتش جهنم نيز نظر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 3 - 4

4 - ثروت و مقام ، مانع گرفتارى به شعله هاى آتش جهنم نيست .

ما أغنى عنه ماله و ما كسب . سيصلى نارًا ذات لهب

نقش ثروت اندوزى ابو لهب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 2 - 3

3 - ثروت ابولهب و جاه و مقامى كه كسب كرده بود ، او را از گرفتارى به هلاكت و ناكامى در تلاش هايش ، رهايى نبخشيد .

تبّت يدا أبى لهب و تبّ . ما أغنى عنه ماله و ما كسب

{أغنى عنه}; يعنى، منصرف ساخت و بازگرداند از او (برگرفته از نهايه ابن اثير). به قرينه آيه قبل و بعد، مراد بازداشتن از هلاكت و آتش جهنم است.

نقش ثروت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 2

2 - در اختيار گرفتن ثروت و نيروى انسانى كافران حق ناپذير ، نمى تواند مجوز عدول مبلغان و رهبران جامعه اسلامى از مواضع عقيدتى خويش و سازش و مسامحه با آنان باشد .

و لاتطع . ..أن كان ذا مال و بنين

ترديدى نيست كه اجابت خواسته هاى كافران و يا سازش با آنان از سوى رهبران جامعه اسلامى، به جهت طمع شخصى نيست; بلكه براى در اختيار گرفتن ثروت

و نيروى انسانى كافران و صرف آنها در جهت مصالح و منافع مسلمين است; ولى چون اين كار به قيمت عدول از مواضع اعتقادى و يا سازش با كافران است، جايز نمى باشد.

هشدار به ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 10 - 8

8 - تنهايى و بى پناهى در قيامت ، هشدارى به مال اندوزان و قدرت مداران

و لايغنى عنهم ما كسبوا شي_ًا و لا ما اتّخذوا من دون اللّه أولياء

هلاكت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 6،7

6 - تاريخ بشر ، شاهد عذاب و هلاكت جوامعى قدرتمندتر و زراندوزتر از قارون بوده است .

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

7 - تعلق اراده الهى بر نابودسازى جوامع قدرت طلب و زراندوز پيش از قارون ، با خشم و قهر خود

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون. ..و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 38 - 13

13- گروه هاى ثروت اندوز و بى توجه به احتياج نيازمندان ، در معرض نابودى و جايگزين شدن گروه هاى ديگر به جاى ايشان

و إن تتولّوا يستبدل قومًا غيركم

ثروت اندوزان

{ثروت اندوزان}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 8 - 1

1 - دسته اى از مردم ، از صرف اموال خود در موارد لازم ، بخل ورزيده و همواره درصدد

ثروت اندوزى و غنى ساختن خويش اند .

و أمّا من بخل و استغنى

{بخل}; يعنى، دور نگه داشتن اندوخته ها، از مصارفى كه منع آنها از آن شايسته نيست (مفردات).

آثار تكذيبگرى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 13 - 4

4 - خداوند ، بى نياز از انفاق ، تقوا و ايمانِ مردم و مصون از آسيب بخلورزى و تكذيب گرىِ ثروت اندوزان *

فأمّا من أعطى . .. و أمّا من بخل ... و إنّ لنا للأخرة و الأُولى

ابزار عذاب ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 1،2،3،4،5

1 _ دفينه هاى زراندوزان در قيامت وبال گردن و ابزارى براى شكنجه و عذاب آنان ، خواهد گشت .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

2 _ گنجينه هاى ثروت اندوزان را ، جهت نقره داغ كردن آنان ، با آتش دوزخ خواهند گداخت .

يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

{احماء} مصدر {يحمى} يعنى چيزى را به شدت حرارت دادن و ضمير مؤنث {عليها} به {الذهب} و {الفضة} برمى گردد البته به اعتبار دنانير و دراهم و {يكوى} از ماده {كىّ} و كىّ به معناى چسباندن چيزى داغ به عضو بدن است.

3 _ پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

4 _ سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن

آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

5 _ طلا ها و نقره هاى گداخته شده در آتش دوزخ ، تجسمى از گنجينه شدن آنها در دنيا توسط كنزاندوزان

الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها ... هذا ما كنزتم لأنفسكم

افساد ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 25

25 - زراندوزان انحصارطلب ، عناصرى مفسد و تباهى آفرين

و لاتبغ الفساد فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 14

14 - زراندوزان قارون صفت ، عناصرى مجرم و تبه كاراند .

قال إنّما أُوتيته على علم عندى. .. و لايسئل عن ذنوبهم المجرمون

امام مهدى(ع) و ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 16

16 _ معاذ بن كثير گويد : از امام صادق ( ع ) شنيدم كه مى فرمود : { . . . إذا قام قائمنا حرّم على كلّ ذى كنز كنز حتّى يأتيه به فيستعين به على عدوّه و هو قول اللّه عز و جل فى كتابه : { و الذين يكنزون الذّهب و الفضة و لا ينفقون ها فى سبيل اللّه فبشّرهم بعذاب أليم } ;

. .. هنگامى كه قائم ما قيام كند بر هر صاحب كنزى، كنزش را ممنوع مى كند تا اينكه آن را بياورد و حضرت، به وسيله آن بر ضد دشمن خود كمك بگيرد و اين سخن خدا در كتاب اوست كه فرمود: كسانى را كه زر و سيم گنجينه

مى كنند و آن را در راه خدا انفاق نمى كنند، به عذاب دردناكى بشارت ده ... }.

انحصارطلبى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 25

25 - زراندوزان انحصارطلب ، عناصرى مفسد و تباهى آفرين

و لاتبغ الفساد فى الأرض

بى تأثيرى ثروت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 11 - 1

1 - ثروت بخيلان و زراندوزان ، هنگام سقوط و هلاكتشان ، كارساز نبوده و خطرى را برطرف نمى سازد .

و ما يغنى عنه ماله إذا تردّى

{أغنى عنه}; يعنى، او را كافى بود (مفردات راغب) و {أغن عنى شَرَّك}; يعنى، شرّ خود را برگردان و بازدار (نهايه ابن اثير). براساس اين دو معنا جمله {ما يغنى عنه ماله}; يعنى، ثروتش او را بى نياز نمى سازد و از او [خطرى را] باز نمى دارد. {تردّى} به معناى در معرض هلاكت قرار گرفتن است (مفردات راغب) و فعل {تردّى}; يعنى، سقوط كرد. (قاموس)

بينش ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 3 - 1

1 - شيفتگان ثروت ، بقاى خود را در گرو انباشتن آن دانسته و آن را نشانه جاودانگى مى نمايانند .

يحسب أنّ ماله أخلده

جمله {يحسب. ..} استعاره است; يعنى، زراندوزان مانند كسى عمل مى كنند كه خود را جاودان مى دانند.

تجزيه بدن ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 6 - 3

3 - خداوند ، مالك و صاحب اختيار آتشى است كه

در قيامت ، زراندوزان غيبت كننده و عيب جو را درهم مى شكند .

و ما أدريك ما الحطمة . نار اللّه

{نار اللّه}، خبر است براى ضمير محذوف كه به {الحطمة} برمى گردد.

توصيه به ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 11 - 9

9 - دست كشيدن از منع نمازگزاران و روى آوردن به هدايت ، توصيه خداوند به طغيان گران ثروت اندوز

ليطغى . أن رءاه استغنى ... الذى ينهى . عبدًا إذا صلّى . أرءيت إن كان على الهدى

جمله {كان على الهدى} ممكن است مربوط به {الذى ينهى} باشد; در اين صورت مفاد آيه شريفه اين است كه: به من خبر ده كسى كه نمازگزار را نهى مى كند، اگر خود بر طريق هدايت قرار گرفته بود [آيا بهتر نبود؟]

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 12 - 10

10 - نهى نكردن مردم از نماز و ترغيب كردن آنان به تقوا ، توصيه خداوند به طغيان گران ثروت اندوز

ليطغى . أن رءاه استغنى ... الذى ينهى . عبدًا إذا صلّى ... أو أمر بالتّقوى

جمله {أمر بالتقوى} ممكن است مربوط به {الذى ينهى} باشد. در اين صورت مفاد آيه شريفه اين خواهد بود كه: به من خبر ده كسى كه نمازگزار را _ نهى مى كند، اگر [به جاى آن ]مردم را به تقوا امر كند [آيا برايش بهتر نيست؟]

ثروت اندوزان در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 2،3،4،5

2 _ گنجينه هاى ثروت اندوزان را ،

جهت نقره داغ كردن آنان ، با آتش دوزخ خواهند گداخت .

يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

{احماء} مصدر {يحمى} يعنى چيزى را به شدت حرارت دادن و ضمير مؤنث {عليها} به {الذهب} و {الفضة} برمى گردد البته به اعتبار دنانير و دراهم و {يكوى} از ماده {كىّ} و كىّ به معناى چسباندن چيزى داغ به عضو بدن است.

3 _ پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

4 _ سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

5 _ طلا ها و نقره هاى گداخته شده در آتش دوزخ ، تجسمى از گنجينه شدن آنها در دنيا توسط كنزاندوزان

الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها ... هذا ما كنزتم لأنفسكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 3

3 - عيب جويان ، غيبت كنندگان ، سخن چينان ، بدگويان ، تمسخركنندگان مردم و زراندوزان ، در آتش جهنم افكنده خواهند شد .

لينبذنّ فى الحطمة

آيات بعد، بيانگر آن است كه مراد از {حطمة}، آتش جهنم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 6 - 3

3 - خداوند ، مالك و صاحب اختيار آتشى است كه در قيامت ، زراندوزان غيبت كننده و عيب جو را درهم مى شكند .

و ما أدريك ما الحطمة . نار اللّه

{نار اللّه}، خبر

است براى ضمير محذوف كه به {الحطمة} برمى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 8 - 2

2 - آتش جهنم ، جاودان و گرفتارى زراندوزان استهزاگر در آن ، هميشگى است .

إنّها عليهم مؤصدة

ثروت اندوزان در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 1

1 _ دفينه هاى زراندوزان در قيامت وبال گردن و ابزارى براى شكنجه و عذاب آنان ، خواهد گشت .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

حتميت هلاكت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 11 - 1

1 - ثروت بخيلان و زراندوزان ، هنگام سقوط و هلاكتشان ، كارساز نبوده و خطرى را برطرف نمى سازد .

و ما يغنى عنه ماله إذا تردّى

{أغنى عنه}; يعنى، او را كافى بود (مفردات راغب) و {أغن عنى شَرَّك}; يعنى، شرّ خود را برگردان و بازدار (نهايه ابن اثير). براساس اين دو معنا جمله {ما يغنى عنه ماله}; يعنى، ثروتش او را بى نياز نمى سازد و از او [خطرى را] باز نمى دارد. {تردّى} به معناى در معرض هلاكت قرار گرفتن است (مفردات راغب) و فعل {تردّى}; يعنى، سقوط كرد. (قاموس)

دعوت از ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 1

1 - آتش دوزخ ، مجرمان و ثروت اندوزان را به سوى خود فرامى خواند .

تدعوا من . .. و جمع فأوعى

{وعاء} (ماده {أوعى})

به معناى ظرف است و مقصود از {جمع فأوعى} اندوختن و ذخيره كردن مال و ثروت است.

ذلت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 7

7 - غيبت كنندگان ، عيب جويان و زراندوزان ، مردمى خوار و بى ارزش در پيشگاه خداوند

همزة لمزة . الذى جمع مالاً ... لينبذنّ

{نَبْذ}، به معناى افكندن و دور انداختن چيزى، بر اثر بى اعتنايى به آن است. (مفردات)

سرزنش ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 4

4 _ سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

سوزاندن پشت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 3

3 _ پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

سوزاندن پهلوى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 3

3 _ پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

سوزاندن پيشانى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 3

3 _ پيشانى ، پهلو و پشت كنزاندوزان را در دوزخ

با طلا ها و نقره هاى گداخته ، داغ خواهند كرد .

فى نار جهنم فتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم

عبرت از فرجام ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 11

11 - سرانجام شوم زورمداران و زراندوزان تاريخ ، درس عبرتى است براى ديگران .

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

عذاب ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 10،16

10 _ آنان كه طلا و نقره مى اندوزند و از انفاق آن در راه خدا ، امتناع مىورزند ، مستحق عذابى دردناكند .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة و لا ينفقونها فى سبيل اللّه فبشرهم بعذاب أليم

16 _ معاذ بن كثير گويد : از امام صادق ( ع ) شنيدم كه مى فرمود : { . . . إذا قام قائمنا حرّم على كلّ ذى كنز كنز حتّى يأتيه به فيستعين به على عدوّه و هو قول اللّه عز و جل فى كتابه : { و الذين يكنزون الذّهب و الفضة و لا ينفقون ها فى سبيل اللّه فبشّرهم بعذاب أليم } ;

. .. هنگامى كه قائم ما قيام كند بر هر صاحب كنزى، كنزش را ممنوع مى كند تا اينكه آن را بياورد و حضرت، به وسيله آن بر ضد دشمن خود كمك بگيرد و اين سخن خدا در كتاب اوست كه فرمود: كسانى را كه زر و سيم گنجينه مى كنند و آن را در راه خدا انفاق نمى

كنند، به عذاب دردناكى بشارت ده ... }.

فرجام ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 14

14 _ زراندوزان ، اهل جهنمند .

فبشرهم بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 10 - 8

8 - خداوند ، در تأكيد بر تفاوت فرجام انفاق گران با تقوا و بخيلان زراندوز ، به سيطره شب و جلوه روز و به ذات خويش ، سوگند ياد كرده است .

و الّيل . .. إنّ سعيكم لشتّى . فأمّا من أعطى ... لليسرى . و أمّا من بخل ... فسني

فرجام سخت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 10 - 1

1 - خداوند ، بخيلان و زراندوزانى را كه تكذيب گر پاداش هاى الهى اند ، به آينده اى سخت دچار و راه گرفتارى به آن را برايشان هموار مى سازد .

فسنيسّره للعسرى

تعبير {آسان ساختن} در اين آيه، لزوماً تعبيرى استهزاآميز نيست; زيرا مى توان گفت: مراد مهيّا ساختن زمينه درافتادن به فرجام سخت است.

فرجام شوم ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 10،11،13

10 - زورمداران و زراندوزان ، داراى فرجامى شوم و ناخوشايند

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك . .. من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

11 - سرانجام شوم زورمداران و زراندوزان تاريخ ، درس عبرتى است براى ديگران .

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر

جمعًا

13 - نكوهش قارون از سوى خدا ، به خاطر درس نگرفتن از فرجام شوم زراندوزان پيش از خود

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

كيفر ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 3

3 - آتش دوزخ ، كيفر زراندوزان كافر

و جمع فأوعى

گنجهاى ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 35 - 1،2،4

1 _ دفينه هاى زراندوزان در قيامت وبال گردن و ابزارى براى شكنجه و عذاب آنان ، خواهد گشت .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

2 _ گنجينه هاى ثروت اندوزان را ، جهت نقره داغ كردن آنان ، با آتش دوزخ خواهند گداخت .

يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم

{احماء} مصدر {يحمى} يعنى چيزى را به شدت حرارت دادن و ضمير مؤنث {عليها} به {الذهب} و {الفضة} برمى گردد البته به اعتبار دنانير و دراهم و {يكوى} از ماده {كىّ} و كىّ به معناى چسباندن چيزى داغ به عضو بدن است.

4 _ سرزنش خداوند از زراندوزان در دوزخ ، همراه با شكنجه كردن آنان به وسيله اندوخته هايشان

هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون

مبارزه با ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 24 - 10

10 - رسالت موسى ، داراى محتوايى ضد استكبارى و مخالف منافع صاحبان زر و زور

ولقد أرسلنا موسى . .. إلى فرعون و

ه_م_ن و ق_رون فقالوا س_حر كذّاب

اعزام موسى(ع) از سوى خداوند به سوى مستكبران و صاحبان زر و زور (مانند فرعون، هامان و قارون) و مخالفت شديد آنان با آن حضرت حاكى از مطلب يادشده است.

محروميت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 9 - 4

4 - وجود زمينه محروميت از پاداش هاى نيكوى الهى ، براى بخيلان و زراندوزان

و أمّا من بخل و استغنى . و كذّب بالحسنى

جمله {كذّب بالحسنى}، بخل و ثروت اندوزى را {تكذيب حسنى} ناميده است; يعنى، كسى كه {حسنى} (فرجام نيك) را باور دارد، اين دو راه را انتخاب نمى كند; زيرا در اين صورت، خود را در معرض محروميت از آن قرار داده است.

هشدار به ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 10 - 8

8 - تنهايى و بى پناهى در قيامت ، هشدارى به مال اندوزان و قدرت مداران

و لايغنى عنهم ما كسبوا شي_ًا و لا ما اتّخذوا من دون اللّه أولياء

هلاكت ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 6،7

6 - تاريخ بشر ، شاهد عذاب و هلاكت جوامعى قدرتمندتر و زراندوزتر از قارون بوده است .

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

7 - تعلق اراده الهى بر نابودسازى جوامع قدرت طلب و زراندوز پيش از قارون ، با خشم و قهر خود

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون. ..و لايسئل عن ذنوبهم

المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 38 - 13

13- گروه هاى ثروت اندوز و بى توجه به احتياج نيازمندان ، در معرض نابودى و جايگزين شدن گروه هاى ديگر به جاى ايشان

و إن تتولّوا يستبدل قومًا غيركم

ثروت اندوزى

آثار اجتماعى ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 38 - 15

15_ نقش ثروت اندوزى و عدم انفاق ، در زوال جامعه و پيدايش تحولات ويرانگر اجتماعى *

تدعون لتنفقوا . .. و إن تتولّوا يستبدل قومًا غيركم

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه تعبير {يستبدل قوماً غيركم} اشاره به يكى از سنت هاى اجتماعى خداوند داشته باشد; زيرا امت هاى گرفتار در انحرافات اقتصادى، از درون پوسيده و يا به وسيله ملتى ديگر مقهور مى شوند.

آثار اجتناب از ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 5 - 4

4 - انفاق ، پرهيز از ثروت اندوزى ، تزكيه خواهى ، سخاوت مندى و اخلاص ، از نشانه هاى تقواپيشگى است .

أعطى و اتّقى

فعل {اتّقى} در مقابل فعل {استغنى} (در آيات بعد)، قرار گرفته و نقطه مقابل استغنا (ثروت اندوزى) را {تقوا} ناميده است. از طرف ديگر عطف {اتّقى} بر {أعطى} _ كه با عطف تفسيرى يا سبب بر مسبب و يا عكس آن سازگار است _ انفاق را نشانه تقوا قرار داده است. آيات آخر سوره _ كه از عنوان {من أعطى و اتّقى} با نامى ديگر (الأتقى . الذى يؤتى ماله يتزكّى ...) ياد كرده _ مصاديق ديگر تقوا

را بر شمرده است.

آثار ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 21

21 - زراندوزى و انباشتگى ثروت در دست افراد ، از زمينه هاى پيدايش فساد و تباهى در جامعه

و لاتبغ الفساد فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 9

9 - قدرت طلبى و زراندوزى ، از موجبات هلاكت و بدفرجامى

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك . .. من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 5 - 8

8 - فريفته شدن به ثروت و قدرت ، زمينه ساز انكار معاد

أيحسب أن لن يقدر عليه أحد

مفاد آيه شريفه، ممكن است اين باشد كه فرد قدرتمند، نبايد گمان كند كه كسى قادر بر زنده ساختن و محاسبه و عذاب او نيست. هم چنين به قرينه آيه بعد، فرد ثروتمند را از فريفته شدن به ثروت خويش و پندار رهايى از حساب و نظارت خداوند، برحذر داشته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 11 - 2

2 - بخلورزى ، و زراندوزى و تكذيب وعده هاى خداوند ، زمينه ساز سقوط و هلاكت

و أمّا من بخل . .. إذا تردّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 14 - 3

3 - بخل و ثروت اندوزىِ حاصل از آن و تكذيب وعده هاى خداوند ، زمينه ساز گرفتارى به آتش برافروخته دوزخ

و أمّا من بخل

و استغنى . و كذّب ... فأنذرتكم نارًا تلظّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 16 - 3

3 - بخل و ثروت اندوزى حاصل از آن و تكذيب پاداش هاى الهى ، زمينه ساز تكذيب حكم انفاق و خوددارى از صرف مال در راه تزكيه نفس

و أمّا من بخل . .. الذى كذّب و تولّى

ارتباط اين آيه با آيات پيشين، بيانگر اتحاد {من بخل. ..} با {الذى كذّب...} است و ارتباط آن با آيات بعد _ كه از اعطاى مال به قصد تزكيه سخن گفته است _ قرينه بر اين است كه علاوه بر تكذيبِ هدايت و انذار; تكذيب حكم انفاق نيز مراد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 9 - 5

5 - خوى ثروت اندوزى و احساس بى نيازى ، زمينه ساز مخالفت با برگزارى نماز

أن رءاه استغنى . .. أرءيت الذى ينهى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 14 - 7

7 - حالت طغيان گرى و ثروت اندوزى و احساس بى نيازى مطلق ، مايه بى پروا شدن انسان در برابر نظارت خداوند

ليطغى . أن رءاه استغنى ... ألم يعلم بأنّ اللّه يرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 1 - 1

1 - تلاش براى برترى يافتن بر ديگران در ثروت و منزلت ، مردم را به خود مشغول ساخته ، از اهداف مهم تر باز داشته است .

ألهيكم التكاثر

{الهاه كذا}; يعنى، او را مشغول ساخته و از امر مهم

تر باز داشت (مفردات). تكاثر، به معناى {مكاثرة} است; يعنى، افزون تر بودن را ابزار غلبه بر ديگران قرار دادن (تاج العروس) و يا رقابت با يكديگر در فراوانى مال و عزت. (مفردات)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 2

2 - ثروت اندوزى ، زمينه ساز تحقير مردم و عيب جويى از آنان است .

ويل لكلّ همزة لمزة الذى جمع مالاً و عدّده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 3 - 3،4

3 - ثروت ، زمينه ساز فراموشى مرگ و آخرت

يحسب أنّ ماله أخلده

4 - انباشتن ثروت ، نشانه احساس كاذب جاودانگى است .

الذى جمع مالاً و عدّده . يحسب أنّ ماله أخلده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 1

1 - مؤثر دانستن ثروت ، در جاودانگى و رهايى از نابودى و مرگ ، پندارى نادرست و ناروا است .

أخلده . كلاّ

حرف {كلاّ}، مخاطب را از پذيرش گفتارهاى بيان شده در جملات پيش، بازمى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 8 - 3

3 - غيبت ، عيب جويى و انباشتن ثروت ، زمينه محبوس ماندن در آتشى مسلّط و فراگير در جهنم

إنّها عليهم مؤصدة

حرف {على} در {عليهم}، بر احاطه و سلطه دلالت دارد.

آثار ثروت اندوزى قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 22

22 - زراندوزى قارون و خوددارى وى از پرداختن حقوق مالى ، باعث پيدايش فساد

و تباهى در ميان بنى اسرائيل بود .

و لاتبغ الفساد فى الأرض

آثار علاقه به ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 7 - 1

1 - دل خوشى به ثروت زياد ، مايه روى آوردن انسان به طغيان و شكستن حريم ديگران

أن رءاه استغنى

{أن رءاه. ..} _ به تقدير لام تعليل _ مفعول له و بيانگر سبب طغيان است.

اجتناب از ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 4 - 2

2 - لزوم پرهيز از زراندوزى ، سخن چينى و تمسخر مردم

همزة لمزة . الذى جمع مالاً ... كلاّ

احكام ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 12

12 _ انباشتن و نهان كردن ثروت و محروم ساختن جامعه از منافع آن ، حرام و داراى عقوبتى است دردناك .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة و لا ينفقونها فى سبيل اللّه فبشرهم بعذاب أليم

اهميت اجتناب از ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 12 - 9

9 - لزوم تقواپيشگى و ضرورت پرهيز از خوى طغيان گرى و ثروت اندوزى

ليطغى . أن رءاه استغنى ... أو أمر بالتّقوى

متعلق {تقوا}، ممكن است طغيان و استغنا باشد كه در آيات پيشين مطرح بود.

بى ارزشى ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 58 - 7

7 _ { عن ابى حمزة عن ابى جعفر ( ع ) قال : قلت : {

قل بفضل اللّه و برحمته فبذلك فليفرحوا هو خير مما يجمعون } فقال : الاقرار بنبوة محمد ( ص ) و الايتمام باميرالمؤمنين ( ع ) هو خير مما يجمع هؤلاء فى دنياهم ;

از ابوحمزه نقل شده كه گفت: [در حضور امام باقر (ع) اين آيه را تلاوت كردم ] { قل بفضل اللّه . ..} امام فرمود: اقرار به نبوت محمد (ص) و اقتدا به اميرالمؤمنين (ع) بهتر است از چيزهايى كه اينان در دنياى خود جمع مى كنند}.

تاريخ ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 78 - 5

5 - قدرت طلبى و زراندوزى ، داراى ديرينه اى بسيار طولانى در تاريخ بشر

أوَلم يعلم أنّ اللّه قد أهلك من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و أكثر جمعًا

ثروت اندوزى جهنميان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 2

2 - زراندوزى ، از ويژگى هاى مجرمان دوزخى

و جمع فأوعى

ثروت اندوزى قارون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 10

10 - قارون ، فردى افزون طلب و ناراضى به سهم خويش بود .

و لاتنس نصيبك من الدنيا

ثروت اندوزى مسلمانان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 10 - 4

4 - بروز روحيه ثروت اندوزى و كوتاهى در امر انفاق ، در ميان مسلمانان صدراسلام پس از فتح مكه

و ما لكم ألاّتنفقوا فى سبيل اللّه

آيه شريفه _ چنان كه از عبارت هاى آن استفاده مى شود

_ پس از فتح مكه نازل شده است. توبيخ مسلمانان از سوى خداوند، به خاطر كوتاهى آنان در امر انفاق، نشان مى دهد كه آنان، پس از استقرار اسلام در جزيرة العرب و آسوده خاطر شدن، گرفتار نوعى مال دوستى و ثروت اندوزى شدند.

ثروت اندوزى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 100 - 3

3- مشركان از ترس گرفتار شدن به فقر و فلاكت ، هر چند ثروت اختصاصى انبوه هم داشته باشند ، از آن انفاق نمى كنند .

قل لو أنتم تملكون خزائن رحمة ربّى إذًا لأمسكتم خشية الإنفاق

حرمت ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 9،22

9 _ حرمت ثروت اندوزى و انفاق نكردن آن در راه خدا

و الذين يكنزون الذهب و الفضة . .. فبشرهم بعذاب أليم

سرزنش ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 8 - 2

2 - حالت بخلورزى و ثروت اندوزى ، ناپسند و نقطه مقابل تقوا است .

فأمّا من أعطى و اتّقى . .. و أمّا من بخل و استغنى

صاحب {العين} گفته است: فعل {استغنى}، به معناى {به ثروت رسيد} است. براساس اين معنا، {استغناء}; يعنى، ثروت اندوزى و باب استفعال بودن آن، بر مبالغه در ثروت مندى دلالت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 1 - 2

2 - تفاخر بر ديگران و رقابت با يكديگر در مقام و ثروت ، نكوهيده و ناروا است .

ألهيكم التكاثر

فلسفه ثروت اندوزى

جلد

- نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 4

4 - ذخيره سازى ثروت براى پيشگيرى از حوادث احتمالى زندگانى ، ناپسند و زمينه ساز ريشخند كردن و بدنام ساختن ديگران است .

ويل لكلّ همزة لمزة . الذى جمع مالاً و عدّده

جمله {عدّده}; يعنى، آن را ذخيره روزگار ساخت. (قاموس)

كيفر ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 4

4 - زراندوزى ، از موجبات دوزخى شدن

و جمع فأوعى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 12

12 _ انباشتن و نهان كردن ثروت و محروم ساختن جامعه از منافع آن ، حرام و داراى عقوبتى است دردناك .

و الذين يكنزون الذهب و الفضة و لا ينفقونها فى سبيل اللّه فبشرهم بعذاب أليم

منشأ ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 19 - 4

4 - زر اندوزى و انباشتن ثروت ، برخاسته از روح ناشكيبايى و آزمندى انسان

و جمع فأوعى . إنّ الإنس_ن خلق هلوعًا

جمله {إنّ االإنسان. ..}، مى تواند در مقام تعليل براى جمله قبلى (و جمع فأوعى) باشد. برداشت ياد شده، براساس اين نكته است.

موانع ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكاثر - 102 - 4 - 4

4 - توجّه به ظهور حقايق در قيامت ، بازدارنده انسان از تلاش براى پيروزى بر حريفان ، در مسابقه ثروت و مقام

ألهيكم التكاثر . .. ثمّ كلاّ سوف تعلمون

ناپسندى ثروت اندوزى

جلد - نام

سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 15 - 3

3 - طمعورزى و افزون خواهى در به چنگ آوردن ثروت و قدرت بيشتر ، خصلتى ناپسند و محكوم است .

ثمّ يطمع أن أزيد

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه اين دسته از آيات _ كه درباره افراد كافر و دين ستيزى همچون وليدبن مغيره است _ درصدد بيان خصلت هاى زشت آنان و محكوم كردن آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - همزه - 104 - 2 - 1،4

1 - انباشتن مال و ابراز علاقه به ثروت با شمارش مكرر آن ، ناپسند و زمينه ساز گرفتارى به عذاب الهى است .

ويل لكلّ . .. الذى جمع مالاً و عدّده

{عدّده} يا از ريشه {عدّ} (شمردن) است و يا از ريشه {عدّة} (مال و اسلحه اى كه براى حوادث روزگار ذخيره مى شود). برداشت ياد شده، ناظر به معناى اول است.

4 - ذخيره سازى ثروت براى پيشگيرى از حوادث احتمالى زندگانى ، ناپسند و زمينه ساز ريشخند كردن و بدنام ساختن ديگران است .

ويل لكلّ همزة لمزة . الذى جمع مالاً و عدّده

جمله {عدّده}; يعنى، آن را ذخيره روزگار ساخت. (قاموس)

نفى ثروت اندوزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 25 - 5

5 - تعديل اقتصادى به نفع سائلان و محرومان جامعه و مخالفت با زراندوزى ، سياست اقتصادى اسلام

و جمع فأوعى . .. إلاّ المصلّين ... و الذين فى أمولهم حقّ معلوم . للسائل و المحرو

دو آيه مورد بحث _ كه در توصيف مؤمنان

است _ در مقابل جمله {و جمع فأوعى} _ كه در وصف كافران توانگر بود _ قرار دارد. از مجموع اين توصيف ها، مى توان به مطلب ياد شده پى برد.

نقش ثروت اندوزى ابو لهب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 2 - 3

3 - ثروت ابولهب و جاه و مقامى كه كسب كرده بود ، او را از گرفتارى به هلاكت و ناكامى در تلاش هايش ، رهايى نبخشيد .

تبّت يدا أبى لهب و تبّ . ما أغنى عنه ماله و ما كسب

{أغنى عنه}; يعنى، منصرف ساخت و بازگرداند از او (برگرفته از نهايه ابن اثير). به قرينه آيه قبل و بعد، مراد بازداشتن از هلاكت و آتش جهنم است.

ثروت طلبى

آثار ثروت طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 20 - 8

8 - دنياطلبى و ثروت خواهى ، زمينه ساز بى ارزش انگاشتن يتيمان و دست اندازى به ارث آنان

بل لاتكرمون اليتيم . .. و تأكلون التراث ... و تحبّون المال حبًّا جمًّا

اجتناب از ثروت طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 30 - 5

5 - انديشه صحيح نسبت به فقر و غنا ، برخورد شايسته با يتيمان و مسكينان ، قطع حرام خوارى و دل نبستن به ثروت ، زمينه ساز ورود به بهشت برين

فأمّا الإنس_ن إذا ما ابتل_يه . .. و ادخلى جنّتى

موانع ثروت طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 21 - 1

1 - خداوند

، بازدارنده انسان از عشقورزى به ثروت و تصاحب حق ديگران و بى توجّهى به نيازمندان و يتيمان

بل لاتكرمون اليتيم . و لاتح_ضّون ... و تأكلون ... و تحبّون ... كلاّ

حرف {كلاّ}، براى ردع و بازداشتن مخاطب از امورى است كه پيش از آن مطرح بوده است.

ثروتمندان

آثار فساد ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 7

7- فسق و فساد طبقه ثروتمند در گرايش ديگر طبقات به فساد و تباهى ، تأثير و نقش مهمى دارد .

أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

اختصاص به ذكر يافتن مترفان از ميان ديگر طبقات، بيانگر اين است كه فسق و فساد اين طبقه تأثير بيشتر و نقش مهم ترى در مقايسه با ديگر طبقات در فاسد شدن جامعه و نابودى آن دارد.

آثار فسق ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 1

1- فسق و گناهِ برخورداران از مكنت و ثروتمندان هر جامعه ، عامل هلاكت و نابودى آن جامعه است .

و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

{مترف} از واژه {ترفه} گرفته شده و {ترفه} هم به معناى روزى و نعمت فراوان است (مفردات راغب).

آثار كفر ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 24 - 1

1 - صاحبان زر و زور با نيرنگ هاى بزرگ خود ، تعداد بسيارى از مردم را گمراه كردند .

و قد أضلّوا كثيرًا

آثار كفر ثروتمندان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 47 - 3

3 -

كفر كافران ثروتمند ، موجب خوددارى آنان از انفاق به مستمندان مؤمن

قال الذين كفروا للذين ءامنوا أنطعم من لو يشاء اللّه أطعمه

آمدن اسم ظاهر (قال الذين كفروا) به جاى ضمير (قالوا) _ در حالى كه مقام، اقتضاى آمدن ضمير دارد _ مى تواند بيانگر اين نكته باشد كه آنچه سبب خوددارى كافران از انفاق شد، كفر آنان بود.

آثار گناه ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 1

1- فسق و گناهِ برخورداران از مكنت و ثروتمندان هر جامعه ، عامل هلاكت و نابودى آن جامعه است .

و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

{مترف} از واژه {ترفه} گرفته شده و {ترفه} هم به معناى روزى و نعمت فراوان است (مفردات راغب).

استهزاهاى ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 83 - 6

6 - بسيارى از اقوام صاحب قدرت و مكنت و دل خوش كرده به دانش بشرى خويش ، عذاب الهى ( عذاب استيصال ) را به تمسخر گرفته بودند .

و حاق بهم ما كانوا به يستهزءون

گفتنى است كه آنچه مورد استهزاى كافران قرار مى گرفت، عذاب استيصال است.

اصلاح ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 36 - 7

7 - پيامبر ( ص ) ، مأمور اصلاح بينش برخورداران از مال و مكنت درباره منشأ روزى

و قالوا نحن أكثر أمولاً . .. قل إنّ ربّى يبسط الرزق لمن يشاء

اضلال ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 30

- 7

7- ايجاد انحراف در دين ، از شيوه ها و ابزار هاى دنياپرستان و صاحبان زر و زور براى نيل به هدف هاى مادى خود

و أحلّوا قومهم . .. و جعلوا لله أندادًا ... قل تمتّعوا

امتحان ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 18 - 10

10 - ثروتمندان ، در انجام دادن وظيفه رسيدگى به يتيمان و مسكينان ، همواره مورد آزمايش الهى اند .

ابتليه ربّه فأكرمه و نعّمه . .. اليتيم ... طعام المسكين

امتنان ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 6 - 1

1 - به رخ كشيدن انفاق اموالى انبوه و مباهات به آن ، ورد زبان قلدر مآبان گردنكش

يقول أهلكت مالاً لبدًا

{يقول} مضارعى است كه استمرار را مى رساند. فاعل آن كسى است كه در آيه قبل، به {فريفته قدرت خويش} توصيف شده است. {لبداً}; يعنى، انباشته (مفردات راغب). مفاد آيه شريفه اين است كه گوينده اين سخن، اهل انفاق بوده است; ولى به دليل تفاخر يا رياكارى و يا اتلاف ناميدن انفاق، مورد مذمت قرار گرفته است و يا اين كه او به دروغ، ادعاى انفاق مى كند. آيه بعد نيز با اين احتمال ها سازگار است.

اهتمام به ثروتمندان كافر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 131 - 7

7 - امكان بهره گيرى از ثروت چشمگير كافران ، نبايد توجه رهبران دينى را به توانگران كافر معطوف سازد .

و لاتمدّنّ عينيك إلى ما متّعنا به أزوجًا منهم

نهى خداوند از توجه پيامبر(ص) به ثروت

كافران، ممكن است براى بيان اين نكته باشد كه جهت بهبود زندگى مؤمنان، نبايد به سرمايه هاى كافران چشم داشت و به اين منظور نيز، مسلمان شدن آنان را آرزو كرد.

بينش ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 35 - 9

9- ثروت مندان و قدرت مندان ، در خطر پندار جاودانگى نعمت ها در دنيايند .

أنا أكثر منك مالاً . .. قال ما أظنّ أن تبيد هذه أبدًا

داستان مذكور در آيه، چه واقعى باشد و چه سمبليك، بيان خصلت هاى آدمى و واكنش هاى او در شرايط مختلف است. از جمله اين خصلت ها آن است كه وقتى در اوج رفاه قرار گيرد و اموال خود را در اطراف خود مشاهده كند، چنين مى پندارد كه نعمت هاى اطراف او جاودانه هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 36 - 6

6 - توسعه اقتصادى برخورداران از مال و مكنت ، از ناحيه خداوند است و نبايد آنان به خاطر برخوردارى از آنها ، خود را برتر بدانند .

و قالوا نحن أكثر أمولاً و أول_دًا . .. قل إنّ ربّى يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر

پيروى از ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 5

5 - قوم نوح ، از نظر فرهنگى و دينى ، تحت تأثير صاحبان زر و زور و پيرو آنان بودند .

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه {مال} مظهر زر و

قدرت اقتصادى و {ولد} نماد زور و قدرت سياسى است كه از كثرت نفرات نشأت مى گيرد.

تأمين منافع ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 23 - 5

5 - آيين شرك ، حافظ منافع صاحبان زر و زور بوده و آيين توحيدى ناسازگار با آن است .

و قالوا لاتذرنّ ءالهتكم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

تبرّى از ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 14

14 _ ترحم به فقيران و بيزارى از ثروتمندان و يا بى اعتنايى به فقيران و طمع به ثروتمندان ، نبايد مؤمنان را از شهادت به حق بازدارد .

كونوا قومين بالقسط شهداء للّه . .. ان يكن غنياً او فقيراً فاللّه اولى بهما

شهادت درباره فقير و ثروتمند چهار صورت دارد: يا شهادت عليه ثروتمند است به خاطر گرايش ضد استكبارى، يا به نفع اوست به خاطر طمع يا ترس، يا عليه فقير است به خاطر بى اعتنايى به او، و يا به نفع اوست به خاطر ترحم و گرايش به مستضعفان، خداوند دخالت دادن اين موارد را در اداى شهادت ممنوع دانسته است.

تحقير ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 4

4 _ اغنيا و توانمندانِ روى گردان از جهاد در صدر اسلام ، مورد نكوهش و تحقير خداوند قرار گرفتند .

إنما السبيل على الذين . ... و هم أغنياء رضوا بأن يكونوا مع الخوالف

ترك انفاق ثروتمندان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 -

نور - 24 - 22 - 1

1 - خداوند ، توانگران صدراسلام را از سوگند بر ترك انفاق به خويشاوندان ، بينوايان و مهاجران به صرف گناه گذشته آنان ، بر حذر داشت .

ولايأتل أُوْلوا الفضل منكم و السعة أن يؤتوا أُوْلى القربى و المس_كين و المه_جرين

{إيتلاء} (مصدر {يأتلى}) مى تواند مشتق از {الو} به معناى {تقصير و منع} باشد. هم چنين مى تواند از {اليّه} به معناى {حلف} و سوگند خوردن باشد. در صورتى كه به معناى {حلف} باشد، {يؤتوا} منفى به {لا} ى محذوف است; يعنى، {لايحلفوا أن لايؤتوا...} درباره شأن نزول آيه شريفه دو نظر وجود دارد: 1_ آيه درباره كسانى نازل شد كه پس از ماجراى {افك}، سوگند ياد كردند كه از انفاق به گروهى كه در اين ماجرا دست داشتند خوددارى كنند. 2- در خصوص ابوبكر نازل شد كه او پس از ماجراى {افك}، از انفاق به {مسطح بن اثاثة} _ كه پسرخاله يا پسر خواهر وى بود _ امتناع ورزيد.

تكليف ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 22 - 5،6

5 - تأمين نيازمند هاى خويشاوندان ، بينوايان و مهاجران ، بر اغنيا و ثروتمندان واجب است .

و لايأتل أُوْلوا الفضل منكم و السعة أن يؤتوا أُوْلى القربى و المس_كين و المه_جري

6 - تأمين نيازمندى هاى مهاجران مسلمان صدراسلام ، وظيفه اى الهى بر عهده توانگران بود .

و لايأتل أُولوا الفضل منكم و السعة أن يؤتوا . ..المه_جرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 18 - 12

12 - { عن أبى عبداللّه (

ع ) قال إنّ اللّه عزّوجلّ . . .فرض فى أموال الأغنياء حقوقاً غير الزكاة فقال عزّوجلّ : { . . .أقرضوا اللّه قرضاً حسناً } و ه_ذا غير الزكاة . . . ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه خداى عزّوجلّ . ..در اموال صاحبان ثروت، حقى غير زكات واجب نموده... و فرموده است: {...أقرضوا اللّه قرضاً حسناً} و اين {قرض حسن} غير از زكات است...}.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 24 - 2

2 - نيازمندان ، داراى حق در اموال توانگران و شريك ثروت آنان

و الذين فى أمولهم حقّ معلوم

تعبير {حق}، مى تواند بيانگر حقيقت ياد شده باشد.

توصيه به ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 13 - 1

1 - آزادسازى بردگان و هزينه كردن ثروت در اين راه ، خواسته خداوند از ثروتمندان است .

فكّ رقبة

جمله {يقول أهلكت مالاً لبداً} در آيات پيشين، بيانگر اين است كه روى سخن در اين آيات با ثروتمندان است. {رقبة}; يعنى، گردن و كنايه از تمام بدن است; زيرا با به بند كشيده شدن گردن، تمام بدن اسير مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 14 - 1

1 - تغذيه مردم ، در روزگار گرفتارى آنان به گرسنگى رنج آور ، خواسته خداوند از ثروتمندان است .

أو إطع_م فى يوم ذى مسغبة

{سَغِبَ}; يعنى، گرسنه ماند و {مسغبة} مصدر آن است و در احتمالى ديگر اين لفظ جز در گرسنگى همراه با رنج استعمال ندارد. (قاموس)

جلد - نام سوره - سوره

- آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 16 - 1

1 - تأمين مواد غذايى براى تهى دستان و پابرهنگان ، به ويژه در دوران خشكسالى ، خواسته خداوند از ثروتمندان

يقول أهلكت مالاً لبدًا . .. أو إطعام فى يوم ... أو مسكينًا ذا متربة

{متربة} به معناى زمين گير و نيازمند بودن است (صحاح). اين كلمه مصدر {تَرِبَ} است; يعنى، داراى خاك فراوان شد، خاك به دست او رسيد، به خاك چسبيد، زيان ديد و فقير شد (قاموس). {ذا متربة} كنايه از شدّت فقر است، به حدى كه نه فرش و پوشاكى دارد كه او را از خاك جدا سازد و نه در خانه او جز خاك، آذوقه اى فراهم مى آيد.

تهديد ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 2 - 5

5 - اعتماد به ثروت در برابر تهديد هاى الهى ، خطرى در كمين ثروتمندان

تبّت يدا أبى لهب و تبّ . ما أغنى عنه ماله و ما كسب

تهديد ثروتمندان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 81 - 4

4 - تهديد مشركان مغرور و قارون صفت صدر اسلام از سوى خداوند به عذاب ذلّت بار

إنّ ق_رون كان من قوم موسى فبغى عليهم . .. فخسفنا به و بداره الأرض

يادآورى فرجام شوم قارون، پس از بيان بهانه جويى هاى سردمداران مشرك مكه _ كه همگى از ثروتمندان بودند _ نوعى تهديد به آنان است كه بايد به هوش باشند; زيرا ممكن است خداوند آنان را نيز هم چون قارون با خوارى و ذلت هلاك كند.

تهديد

ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 10

10 _ خداوند ، توانمندان متخلف از جهاد را به امكان رسوايى بيشتر در صورت ادامه دادن به تخلف ها تهديد كرد .

و سيرى اللّه عملكم و رسوله

جمله {سيرى اللّه عملكم و رسوله} مى تواند هشدارى باشد به متخلفان جنگ در جهت بازداشتن ايشان از كجرويها در آينده.

ثروتمندان بخيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 181 - 10

10 _ زراندوزان بخيل ، در خطر تقابل وبرخورد با انبيا و احكام الهى

و لا يحسبنّ الّذين يبخلون . .. لقد سمع اللّه قول الّذين قالوا ... و نحن اغنياء

نقل كلام يهود و پندار آنان، پس از بيان شرّ بودن بخل و ترك انفاق، هشدارى به بخيلان است كه بخلورزى و ترك انفاق، آدمى را به ورطه اى مى كشاند كه يهوديان را به آن كشاند. (قالوا انّ اللّه فقير).

ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 7

7 - وجود قشرى ثروتمند و قدرت مند ( صاحبان مال و فرزند بسيار ) ، در ميان قوم نوح

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

ثروتمندان كافر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 36 - 4

4 _ قيامت ، صحنه بروز كارساز نبودن ثروت دنيا براى زراندوزان بى ايمان

إنّ الذين كفروا لو أنَّ لهم ما فى الارض جميعاً و مثله معه . .. ما تقبل منهم

ثروتمندان كافر در

جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 18 - 3

3 - آتش دوزخ ، كيفر زراندوزان كافر

و جمع فأوعى

ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 1،10

1 _ گناه و كيفر تخلف از جهاد ، تنها متوجه كسانى است كه على رغم توانمندى ، از آن روى برگردانند .

إنما السبيل على الذين يستئذنونك و هم أغنياء

10 _ توانمندان متخلف از جهاد ، گرفتار خصلت حق ناپذيرى

الذين يستئذنونك و هم أغنياء . .. طبع اللّه على قلوبهم فهم لا يعلمون

ثروتمندان مدينه در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 7 - 8

8 - وجود افرادى غنى و توانگر در ميان مسلمانان مدينه ، در سال هاى نخست هجرت *

كى لايكون دولة بين الأغنياء منكم

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه مراد از {أغنياء}، غنى نسبى نباشد; بلكه به معناى افرادى باشد كه در جامعه آن عصر، توانمند به حساب مى آمدند.

ثروتمندان و انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 23 - 8

8 - قدرتمندان و ثروتمندانِ سرمست ، تشكيل دهنده جبهه اصلى مخالفان پيامبران

و كذلك ما أرسلنا من قبلك فى قرية من نذير إلاّ قال مترفوها

{مُتْرَف} (از ماده {تُرفَة}) به معناى فزونى و بسيارى نعمت است. با توجه به اين كه بسيارى از دارندگان نعمت، غرق در شهوات و هواهاى نفسانى مى شوند، واژه {مترف} به معناى كسانى كه به نعمت مغرور شده و سرمستى و طغيان كرده اند

به كار مى رود.

ثروتمندان و تزكيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 7 - 8

8 - ثروتمندان ، در خطر محروميت از تزكيه و تصفيه باطن *

أمّا من استغنى . .. ألاّ يزّكّى

برداشت ياد شده براساس احتمالى است كه در معناى {استغنى} داده شده كه مراد غنى و ثروتمند بودن است.

ثروتمندان و غزوه تبوك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 2

2 _ تلاش برخى از اشراف و توانمندان براى شركت نكردن در جنگ تبوك ، با كسب مجوز از پيامبر اسلام ( ص )

الذين يستئذنونك و هم أغنياء

ثروتمندان و فقرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 18 - 7

7 - بى توجّهى ثروتمندان به مستمندان و پرهيز آنان از كمك رسانى به بينوايان ، به دور از انتظار و نشانه رد شدن در امتحان الهى است .

إذا ما ابتليه ربّه فأكرمه و نعّمه . .. كلاّ بل ... و لاتح_ضّون على طعام المسكين

ثروتمندان هنگام قحطى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 14 - 4

4 - سرمايه داران ، در كمك هاى اقتصادى به مردم قحطى زده ، بايد تغذيه آنان را در اولويت قرار دهند .

أو إطع_م فى يوم ذى مسغبة

حق ناپذيرى ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 4

4- مترفان و صاحبان مال و منال بيش از ديگران در معرض نافرمانى خدا و حق ناپذيرى

قرار دارند .

أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مفعول {أمرنا} كلمه محذوفى چون {بالطاعة} و . .. باشد. بنابراين معناى آيه چنين مى شود: ما مترفان جامعه را به طاعت و بندگى فرمان مى دهيم، ولى آنان برخلاف انتظار راه فسق و نافرمانى پيشه مى سازند.

حقوق ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 15

15 _ قوانين الهى ، حامى و تأمين كننده حقوق فقيران و ثروتمندان

ان يكن غنياً او فقيراً فاللّه اولى بهما

هدف از ايراد جمله {فاللّه اولى بهما} (خداوند به رعايت حال آنان سزاوارتر است) پس از الزام اهل ايمان به اقامه قسط و شهادت به حق، مى تواند اين معنا باشد كه تنها با رعايت قوانين الهى، حقوق انسانها _ چه غنى و چه فقير _ تأمين خواهد شد.

خطر تكبر ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 7

7 - عجب و خودپسندى ، خطرى در كمين ثروت مندان ; حتى كسانى كه نعمت ها را وابسته به خداوند ديده و به ربوبيت او ايمان دارند .

ربّى أكرمن

واژه {ربّى}، نشانگر مؤمن بودن گوينده آن به ربوبيت خداوند است. بنابراين گرچه {الإنسان} مطلق است; ولى سخن درباره خداپرستان است.

خطر عجب ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 15 - 7

7 - عجب و خودپسندى ، خطرى در كمين ثروت مندان ; حتى كسانى كه نعمت ها را وابسته به خداوند ديده و به ربوبيت او ايمان دارند .

ربّى أكرمن

واژه {ربّى}،

نشانگر مؤمن بودن گوينده آن به ربوبيت خداوند است. بنابراين گرچه {الإنسان} مطلق است; ولى سخن درباره خداپرستان است.

دعوت ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 23 - 1

1 - توصيه أكيد صاحبان زر و زور به مردم در عصر نوح ( ع ) ، به دست بر نداشتن از عبادت معبود هاى خويش

و قالوا لاتذرنّ ءالهتكم

{إل_ه} (مفرد {آلهه}) به معناى معبود است. گفتنى است تأكيد در برداشت ياد شده از آمدن {ن} تأكيد ثقيله {لاتذرنّ} استفاده مى شود.

دين ستيزى ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 22 - 2

2 - قدرت صاحبان زر و زور در عصر نوح ( ع ) ، در خدمت مكر و حيله گرى عليه دين الهى و در جهت گمراه كردن مردم قرار داشت .

و مكروا مكرًا كبّارًا

ذلت ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 3

3 _ تن دادن اشراف توانمند ، به ذلتِ همطراز شدن با افراد عاجز ، به منظور نرفتن به جنگ

و هم أغنياء رضوا بأن يكونوا مع الخوالف

رد منافع ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 23 - 5

5 - آيين شرك ، حافظ منافع صاحبان زر و زور بوده و آيين توحيدى ناسازگار با آن است .

و قالوا لاتذرنّ ءالهتكم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

رسوايى ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه

- 9 - 94 - 10

10 _ خداوند ، توانمندان متخلف از جهاد را به امكان رسوايى بيشتر در صورت ادامه دادن به تخلف ها تهديد كرد .

و سيرى اللّه عملكم و رسوله

جمله {سيرى اللّه عملكم و رسوله} مى تواند هشدارى باشد به متخلفان جنگ در جهت بازداشتن ايشان از كجرويها در آينده.

زمينه كيفر ثروتمندان متكبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 19 - 4

4 - ربوبيت خداوند ، مقتضى كيفر و مجازات كافران تكذيب گر و ثروتمندان مغرور

فلاتطع المكذّبين . ..أن كان ذا مال و بنين ... فطاف عليها طائف من ربّك

زمينه گناه ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 7 - 4

4 - فراهم بودن زمينه هاى افراط در گناه براى ثروتمندان

أن رءاه استغنى

زمينه هلاكت ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 74 - 8

8- فريفته شدن به دنيا و امكانات فناپذير آن و اصيل پنداشتن آنها ، از زمينه هاى سقوط تمدن ها و نابودى دنياگرايان است .

أىّ الفريقين خير مقامًا . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

زيانكارى ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 35 - 5

5- آسيب و زيان ناسپاسى توانگران در برابر نعمت هاى الهى ، دامنگير خود ايشان است .

فقال . .. أنا أكثر منك مالاً و أعزّ نفرًا ... و هو ظالم لنفسه

زيانكارى ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71

- 21 - 13

13 - قدرت اقتصادى و سياسى صاحبان زر و زور در عصر نوح ( ع ) ، نتيجه اى جز خسارت و بدبختى براى آنان در برنداشت .

من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

سرزنش ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 4،6

4 _ اغنيا و توانمندانِ روى گردان از جهاد در صدر اسلام ، مورد نكوهش و تحقير خداوند قرار گرفتند .

إنما السبيل على الذين . ... و هم أغنياء رضوا بأن يكونوا مع الخوالف

6 _ نكوهش خداوند نسبت به ثروتمندانِ گريزان از جنگ ، در قبال دلجويى او از تهيدستان مشتاق جهاد

و لا على الذين إذا . .. إنما السبيل على الذين

سرزنش غفلت ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 15 - 5

5 - بى اعتنايى ثروتمندان به نياز هاى خويشاوندان يتيم خود ، دور از انتظار و نكوهيده تر از بى توجّهى آنان به ديگر نيازمندان است .

يقول أهلكت مالاً لبدًا . .. يتيمًا ذا مقربة

سوء استفاده ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 23 - 3

3 - سوء استفاده صاحبان زر و زور و تزوير ، از عقايد مذهبى مردم در عصر حضرت نوح ( ع )

و قالوا لاتذرنّ ءالهتكم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

توصيه مؤكد صاحبان زر و زور به مردمِ عادى، درباره حفظ عقايد مذهبى خود _ با آن كه خود آنان جز به مال و منال خويش نمى انديشند _ بيانگر

حقيقت ياد شده است.

سوگند ثروتمندان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 22 - 1

1 - خداوند ، توانگران صدراسلام را از سوگند بر ترك انفاق به خويشاوندان ، بينوايان و مهاجران به صرف گناه گذشته آنان ، بر حذر داشت .

ولايأتل أُوْلوا الفضل منكم و السعة أن يؤتوا أُوْلى القربى و المس_كين و المه_جرين

{إيتلاء} (مصدر {يأتلى}) مى تواند مشتق از {الو} به معناى {تقصير و منع} باشد. هم چنين مى تواند از {اليّه} به معناى {حلف} و سوگند خوردن باشد. در صورتى كه به معناى {حلف} باشد، {يؤتوا} منفى به {لا} ى محذوف است; يعنى، {لايحلفوا أن لايؤتوا...} درباره شأن نزول آيه شريفه دو نظر وجود دارد: 1_ آيه درباره كسانى نازل شد كه پس از ماجراى {افك}، سوگند ياد كردند كه از انفاق به گروهى كه در اين ماجرا دست داشتند خوددارى كنند. 2- در خصوص ابوبكر نازل شد كه او پس از ماجراى {افك}، از انفاق به {مسطح بن اثاثة} _ كه پسرخاله يا پسر خواهر وى بود _ امتناع ورزيد.

شريك ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 24 - 2

2 - نيازمندان ، داراى حق در اموال توانگران و شريك ثروت آنان

و الذين فى أمولهم حقّ معلوم

تعبير {حق}، مى تواند بيانگر حقيقت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 25 - 2

2 - سائلان و محرومان جامعه ، داراى حق در اموال توانگران و شريك ثروت آنان

و الذين فى أمولهم حقّ معلوم .

للسائل و المحروم

طغيان ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 7 - 6

6 - گرفتارى به طغيان ، براى كسانى كه در سايه كرم خداوند و به كمك علوم خدادادى ، به ثروت رسيده و خود را بى نياز مى بينند ، خلاف انتظار و واكنشى ناشايست در برابر نعمت هاى الهى است .

الأكرم . الذى علّم ... كلاّ إنّ الإنس_ن ليطغى . أن رءاه استغنى

طمع به ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 14

14 _ ترحم به فقيران و بيزارى از ثروتمندان و يا بى اعتنايى به فقيران و طمع به ثروتمندان ، نبايد مؤمنان را از شهادت به حق بازدارد .

كونوا قومين بالقسط شهداء للّه . .. ان يكن غنياً او فقيراً فاللّه اولى بهما

شهادت درباره فقير و ثروتمند چهار صورت دارد: يا شهادت عليه ثروتمند است به خاطر گرايش ضد استكبارى، يا به نفع اوست به خاطر طمع يا ترس، يا عليه فقير است به خاطر بى اعتنايى به او، و يا به نفع اوست به خاطر ترحم و گرايش به مستضعفان، خداوند دخالت دادن اين موارد را در اداى شهادت ممنوع دانسته است.

عجب ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 6 - 1

1 - به رخ كشيدن انفاق اموالى انبوه و مباهات به آن ، ورد زبان قلدر مآبان گردنكش

يقول أهلكت مالاً لبدًا

{يقول} مضارعى است كه استمرار را مى رساند. فاعل آن كسى است كه در آيه قبل، به {فريفته قدرت خويش}

توصيف شده است. {لبداً}; يعنى، انباشته (مفردات راغب). مفاد آيه شريفه اين است كه گوينده اين سخن، اهل انفاق بوده است; ولى به دليل تفاخر يا رياكارى و يا اتلاف ناميدن انفاق، مورد مذمت قرار گرفته است و يا اين كه او به دروغ، ادعاى انفاق مى كند. آيه بعد نيز با اين احتمال ها سازگار است.

عذرخواهى ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 1،3

1 _ إخبار خداوند از اقدام توانمندان متخلف از جهاد ، به عذرتراشى پس از بازگشت مؤمنان از جنگ تبوك

يعتذرون إليكم إذا رجعتم إليهم

3 _ خداوند ، خواهان اعتماد نكردن رهبر و مؤمنان بر عذرتراشى هاى توانمندان متخلف از جهاد

قل لا تعتذروا لن نؤمن لكم

فرجام شوم ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 82 - 17

17 - ثروت اندوزان قارون صفت و ناسپاس ، در معرض گرفتار شدن به فرجام شوم قارون

فخسفنا به و بداره الأرض . .. ويكأنّه لايفلح الك_فرون

كفران ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 7 - 6

6 - گرفتارى به طغيان ، براى كسانى كه در سايه كرم خداوند و به كمك علوم خدادادى ، به ثروت رسيده و خود را بى نياز مى بينند ، خلاف انتظار و واكنشى ناشايست در برابر نعمت هاى الهى است .

الأكرم . الذى علّم ... كلاّ إنّ الإنس_ن ليطغى . أن رءاه استغنى

كيفر ثروتمندان متكبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 -

42 - 6

6- كيفر الهى ، در كمين لحظه هاى خوش ثروت مندان به خود بالنده و سرمست است .

و أُحيط بثمره فأصبح يقلّب كفّيه على ما أنفق فيها

تعبير {أُحيط بثمره} نشان دهنده نزديكى فصل ثمرگيرى و دستيابى به نتايج است كه براى فرد سرمايگذار، حساس ترين و شيرين ترين لحظات است.

گمراهگرى ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 24 - 1

1 - صاحبان زر و زور با نيرنگ هاى بزرگ خود ، تعداد بسيارى از مردم را گمراه كردند .

و قد أضلّوا كثيرًا

مال ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 19 - 3

3 - نيازمندان سائل و محرومان ، داراى حق در مال ثروتمندان جامعه

و فى أمولهم حق للسّائل و المحروم

مباهات ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 6 - 1

1 - به رخ كشيدن انفاق اموالى انبوه و مباهات به آن ، ورد زبان قلدر مآبان گردنكش

يقول أهلكت مالاً لبدًا

{يقول} مضارعى است كه استمرار را مى رساند. فاعل آن كسى است كه در آيه قبل، به {فريفته قدرت خويش} توصيف شده است. {لبداً}; يعنى، انباشته (مفردات راغب). مفاد آيه شريفه اين است كه گوينده اين سخن، اهل انفاق بوده است; ولى به دليل تفاخر يا رياكارى و يا اتلاف ناميدن انفاق، مورد مذمت قرار گرفته است و يا اين كه او به دروغ، ادعاى انفاق مى كند. آيه بعد نيز با اين احتمال ها سازگار است.

مخالفان ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه -

فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 15

15 - پيامبران ، در قطب مخالف صاحبان زر و زور

قال نوح ربّ إنّهم عصونى و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

مخالفت ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 22 - 3

3 - ثروتمندان و زورمداران حيله گر ، مخالفان اصلى دعوت نوح ( ع )

و مكروا مكرًا كبّارًا

مسؤوليت ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 180 - 14

14 - مسؤوليت انسان بالاخص دارندگان ثروت ، درباره پدر و مادر و ساير خويشاوندان *

الوصية للولدين و الأقربين بالمعروف حقاً على المتقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 180 - 8

8 _ مسؤوليت سنگين ثروتمندان در تأمين هزينه جهاد و دستگيرى از مستمندان

و لا يحسبنّ الّذين يبخلون بما اتيهم اللّه من فضله

چنانچه {فضل} به معناى زايد بر نياز باشد، ثروتمندان هستند كه دارايى آنان افزون بر نيازشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 12

12 _ توانمندان ، داراى مسؤوليتى افزونتر از ديگران در جامعه

يستئذنونك و هم أغنياء

چون متخلفان از جهاد به دليل توانمنديشان مورد مؤاخذه و مذمت قرار گرفته اند، برداشت فوق استفاده مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 22 - 12

12 - گذشت از لغزش هاى خويشاوندان ، بينوايان و مهاجرانِ راه خدا و برخورد كريمانه با آنان ، وظيفه اى الهى بر عهده

توانگران

و لايأتل أُولوا الفضل منكم و السعة أن يؤتوا أُوْلى القربى . .. و ليعفوا و ليصفحو

{عفو} در لغت به معناى گذشت است و {صفح} به معناى گذشت همراه با ترك ملامت نسبت به خطا كار است (فروق اللغة). چنين گذشتى، حاكى از كرامت و بزرگوارى گذشت كننده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 34 - 8

8 - گرسنگان و بينوايان ، داراى حق تغذيه از اموال توانمندان

و لايحضّ على طعام المسكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 14 - 4

4 - سرمايه داران ، در كمك هاى اقتصادى به مردم قحطى زده ، بايد تغذيه آنان را در اولويت قرار دهند .

أو إطع_م فى يوم ذى مسغبة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 16 - 6

6 - سرمايه داران ، بايد تغذيه تهى دستان را بر ديگر كمك هاى خويش ترجيح دهند .

أو إطع_م . .. مسكينًا ذا متربة

مصالح ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 12،13

12 _ سود مصلحت واقعى فقرا و يا اغنيا ، از طريق شهادت نابحق تأمين نخواهد شد .

ان يكن غنياً او فقيراً فاللّه اولى بهما

13 _ منافع شخصى و رعايت مصالح والدين ، بستگان ، فقيران و ثروتمندان ، بايد تحت الشعاع حق و رضايت خدا باشد .

كونوا . .. شهداء للّه و لو على أنفسكم او الولدين و الاقربين ان يكن

مكر ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره -

آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 22 - 1

1 - استفاده صاحبان زر و زور از مكر و نيرنگى بس بزرگ ، عليه دعوت نوح ( ع ) و در جهت گمراه كردن مردم

من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا . و مكروا مكرًا كبّارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 23 - 4

4 - دفاع از عقايد مذهبى و شرك آميز مردم ، از حيله ها و نيرنگ هاى صاحبان زر و زور ، براى مبارزه با دعوت توحيدى نوح ( ع )

و قالوا لاتذرنّ ءالهتكم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

مؤمنان صدر اسلام و ثروتمندان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 94 - 2

2 _ مؤمنان صدر اسلام ، مأمور دست رد زدن بر سينه توانمندان متخلف از جنگ تبوك و بى اثر شمردن عذرتراشى آنان

قل لا تعتذروا لن نؤمن لكم

نقش ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 79 - 10

10 - نقش مؤثر ثروتمندان و صاحبان زر و زور ، در گرايش مردم به دنياطلبى و زخارف آن

فخرج على قومه فى زينته قال الذين . .. ي_ليت لنا مثل ما أُوتى ق_رون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 27 - 10

10 - تأثير عميق و سرنوشت ساز گروه هاى پرنفوذ و قدرتمند اجتماعى ، همچون صاحبان زر و زور ، در فرهنگ و باور هاى دينى جامعه

و اتّبعوا من لم يزده ماله و

ولده إلاّ خسارًا . .. يضلّوا عبادك و لايلدوا إلاّ فا

نقش ثروتمندان فاسق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 6

6- افزايش تعداد مترفان و ثروتمندان فاسق و تبهكار در جامعه ، از عوامل هلاكت و نابودى آن جامعه براساس سنت هاى خداوند

و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

برخى برآنند {أمرنا} به معناى {كثرنا} (فزونى داديم) است (مفردات راغب) كه بر اساس آن، مراد از {أمرنا مترفيها} افزايش مترفان در جامعه است.

نقش ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 5،8

5 - قوم نوح ، از نظر فرهنگى و دينى ، تحت تأثير صاحبان زر و زور و پيرو آنان بودند .

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه {مال} مظهر زر و قدرت اقتصادى و {ولد} نماد زور و قدرت سياسى است كه از كثرت نفرات نشأت مى گيرد.

8 - صاحبان زر و زور ، عامل اصلى گمراهى و كفر قوم نوح بودند .

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 27 - 9

9 - تأثيرپذيرى قوم نوح ، از سران كفر و شرك و صاحبان زر و زور جامعه

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا . .. يضلّوا عبادك و لايلدوا إلاّ فا

هشدار به ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف -

18 - 35 - 9

9- ثروت مندان و قدرت مندان ، در خطر پندار جاودانگى نعمت ها در دنيايند .

أنا أكثر منك مالاً . .. قال ما أظنّ أن تبيد هذه أبدًا

داستان مذكور در آيه، چه واقعى باشد و چه سمبليك، بيان خصلت هاى آدمى و واكنش هاى او در شرايط مختلف است. از جمله اين خصلت ها آن است كه وقتى در اوج رفاه قرار گيرد و اموال خود را در اطراف خود مشاهده كند، چنين مى پندارد كه نعمت هاى اطراف او جاودانه هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 81 - 3

3 - فرجام شوم قارون ، درس عبرتى است براى همه ثروتمندان مغرور و طغيانگر .

إنّ قارون . .. فبغى عليهم ... فخسفنا به و بداره الأرض

هماهنگى ثروتمندان با قدرتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 24 - 9

9 - امكان اتحاد و موضع گيرى واحد صاحبان زر و زور ، در برابر تعاليم پيامبران الهى ( چون پيامبر اسلام )

كانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا . .. إلى فرعون و ه_م_ن و ق_رون فقالوا س_حر كذّ

هماهنگى قدرتمندان با ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 25 - 13

13 - امكان اتحاد و موضع گيرى واحد صاحبان زر و زور در برابر تعاليم پيامبران الهى ( چون پيامبر اسلام )

قالوا اقتلوا أبناء الذين ءامنوا معه و استحيوا نساءهم

ثنويت از ديدگاه قرآن در تفسير راهنما

ثنويت

آثار ثنويت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4

- 78 - 15

15 _ پندار ثنويت و درك نكردن توحيد ، ملازم با نفهميدن هر گونه سخن

فمال هؤلاء القوم لا يكادون يفقهون حديثا

جهان بينى ثنويت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 78 - 9

9 _ دو مبدأ براى جهان هستى و حوادث آن پنداشتن ( ثنويت ) ، انديشه اى مردود و واهى

قل كلّ من عند اللّه

دلايل بطلان ثنويت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 53 - 5

5- منشأبودن خداوند براى تمامى نعمت ها و پناهگاه انحصارى بودن او براى گرفتاران و آسيب ديدگان ، دليل وحدانيت او و بطلان ثنويت

و قال الله لاتتخذوا إل_هين اثنين إنما هو إل_ه وحد . .. و ما بكم من نعمة فمن الله

نهى از ثنويت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 51 - 1

1- برگزيدن دو معبود و عقيده به آن دو ( ثنويت ) ، مورد نهى خداوند

و قال الله لاتتخذوا إل_هين اثنين

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109