آزموده ها جلد 9

مشخصات كتاب

نام كتاب: آزموده ها

نويسنده: معاونت امور روحانيون

موضوع: مرجع

زبان: فارسى

ناشر: نشر مشعر

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

ص:4

ص:5

مقدمه

ص:6

آزموده ها (9)- نگاهى به تجربيات و نيازهاى روحانيون در حج و عمره

از ميان همه عبادات،" حج" ويژگى ها و مزاياى متمايزى دارد. توگويى خداوند راز و رمز تهذيب نفس، سير و سلوك و بالا رفتن از نردبان كمال و معرفت، بلكه گذرى بر فلسفه خلقت و گذشته تاريخ از ابتداى هبوط آدم تا بعثت پيامبر خاتم و يادآورى ظهور حجت قائم عجل اللَّه تعالى فرجه الشريف، را يك جا در حج و مناسك و مشاعرش به يادگار گذاشته است.

اگر سالك اين راه با مناسك ظاهرى و باطنى حج آشنا شود و آن را با شعور و آگاهى انجام دهد، به سوى درياى بى كران معارف رهنمون مى شود و لحظه به لحظه پرده اى از گنجينه اسرار و شگفتى ها به كنار رفته تا از خود بى خود شده و در آسمان معارف توحيدى به پرواز درآيد و جذبه يار، او را به ملاقات پروردگار برساند.

چه كسى غير از روحانى كاروان، در اين سير روحانى به يارى زائر خدا شتافته و دستش را گرفته و به ديدار يار ميرساند؟

شأن و منزلت روحانيون

روحانيون و كسانى كه وظيفه سنگين راهنمايى ميهمانان خدا را به عهده دارند، در ادبيات دينى و آموزه هاى وحيانى از شأن و جايگاه والا و ممتازى برخوردارند:

الْإِمَامُ الْهُمَامُ أَبُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِىُّ (ع) قال: «حَدَّثَنِى أَبِى عَنْ آبَائِهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ: أَشَدُّ مِنْ يُتْمِ الْيَتِيمِ الَّذِى انْقَطَعَ عَنْ أَبِيهِ يُتْمُ يَتِيمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِه وَ لَا يَقْدِرُ عَلَى الْوُصُولِ إِلَيْهِ وَ لَا يَدْرِى حُكْمَهُ فِيمَا يُبْتَلَى بِهِ مِنْ شَرَائِعِ دِينِهِ أَلَا فَمَنْ كَانَ مِنْ شِيعَتِنَا عَالِماً بِعُلُومِنَا فَهَذَا الْجَاهِلُ بِشَرِيعَتِنَا الْمُنْقَطِعُ عَنْ مُشَاهَدَتِنَا يَتِيمٌ فِى حِجْرِهِ أَلَا فَمَنْ هَدَاهُ وَ أَرْشَدَهُ وَ عَلَّمَهُ شَرِيعَتَنَا كَانَ مَعَنَا فِى الرَّفِيقِ الْأَعْلَى.» (1)

امام حسن عسكرى از پدران بزرگوارشان نقل ميكنند كه فرمودند: «سختتر از يتيمى كه پدرش را از دست داده يتيمى است كه از امامش جدا شده و راهى به سوى او ندارد و وظيفهاش را در اعمال دينش نميداند. آگاه باشيد هر يك از شيعيان ما كه به علوم ما آگاه باشد پس اين جاهل به شريعت و احكام دين كه دسترسى به ما ندارد يتيمى است در دامان او، آگاه باشيد هر كسى كه او را هدايت و ارشاد كند و علم دين و شريعت ما را به او بياموزد با ما در رفيق اعلى خواهد بود.»

قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِىُّ (ع): «حَضَرَتِ امْرَأَةٌ عِنْدَ الصِّدِّيقَةِ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ (ع)، فَقَالَتْ: إِنَّ لِى وَالِدَةً ضَعِيفَةً وَ قَدْ لُبِسَ عَلَيْهَا فِى أَمْرِ صَلَاتِهَا شَىْ ءٌ وَ قَدْ بَعَثَتْنِى إِلَيْكِ أَسْأَلُكِ، فَأَجَابَتْهَا فَاطِمَةُ (ع) عَنْ ذَلِكَ فَثَنَّتْ فَأَجَابَتْ ثُمَّ ثَلَّثَتْ إِلَى أَنْ عَشَّرَتْ فَأَجَابَتْ ثُمَّ خَجِلَتْ مِنَ الْكَثْرَةِ، فَقَالَتْ: لَا أَشُقُّ عَلَيْكِ يَا ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ.

قَالَتْ فَاطِمَةُ (ع) هَاتِى وَ سَلِى عَمَّا بَدَا لَكِ. أَ رَأَيْتِ مَنِ اكْتُرِى يَوْماً يَصْعَدُ إِلَى سَطْحٍ بَحَمْلٍ ثَقِيلٍ وَ كِرَاهُ مِائَةُ أَلْفِ دِينَارٍ يَثْقُلُ عَلَيْهِ؟ فَقَالَتْ: لَا. فَقَالَتْ: اكْتُرِيتُ أَنَا لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ بِأَكْثَرَ مِنْ مِلْ ءِ مَا بَيْنَ الثَّرَى إِلَى الْعَرْشِ لُؤْلُؤاً، فَأَحْرَى أَنْ لَا يَثْقُلَ عَلَىَّ. سَمِعْتُ أَبِى (ص) يَقُولُ: إِنَّ عُلَمَاءَ شِيعَتِنَا يُحْشَرُونَ فَيُخْلَعُ عَلَيْهِمْ مِنْ خِلَعِ الْكَرَامَاتِ عَلَى كَثْرَةِ عُلُومِهِمْ وَ جِدِّهِمْ فِى إِرْشَادِ عِبَادِ اللَّهِ حَتَّى يُخْلَعُ عَلَى الْوَاحِدِ مِنْهُمْ أَلْفُ أَلْفِ حُلَّةٍ مِنْ نُورٍ ثُمَّ يُنَادِى مُنَادِى رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ أَيُّهَا الْكَافِلُونَ لِأَيْتَامِ آلِ مُحَمَّدٍ (ع) النَّاعِشُونَ لَهُمْ عِنْدَ انْقِطَاعِهِمْ عَنْ آبَائِهِمُ الَّذِينَ هُمْ أَئِمَّتُهُمْ هَؤُلَاءِ تَلَامِذَتُكُمْ وَ الْأَيْتَامُ الَّذِينَ كَفَلْتُمُوهُمْ وَ نَعَشْتُمُوهُمْ فَاخْلَعُوا عَلَيْهِمْ خِلَعَ الْعُلُومِ فِى الدُّنْيَا فَيُخْلَعُونَ عَلَى كُلِّ وَاحِدٍ مِنْ أُولَئِكَ الْأَيْتَامِ عَلَى قَدْرِ مَا أَخَذُوا عَنْهُمْ مِنَ الْعُلُومِ.» (2)

امام حسن عسكرى (ع) فرمود: زنى نزد فاطمه زهرا (ع) آمد و گفت: مادر ناتوانى دارم كه مسئلهاى از مسائل نماز برايش مشتبه شده مرا به نزد شما فرستاده تا پاسخ آن را برايش ببرم. صديقه كبرى سؤالش را پاسخ دادند اما او نفهميد بار دوم بار سوم تا ده بار برايش توضيح دادند اما باز متوجه نشد و خجالت كشيد بار ديگر سؤال كند، گفت: اى دختر رسول خدا (ع) شما را زحمت نميدهم.

بانوى دو سرا فرمود: هرچه ميخواهى بپرس. آيا اگر كسى را اجير كنى تا بار سنگينى را به پشت بام برساند و در ازاى آن صد هزار دينار مزد بگيرد براى او اين كار سنگين است؟

گفت: نه.

حضرت صديقه فرمود: «من در برابر هر پاسخى كه به تو ميدهم به اجرتى اجاره شدهام كه بيشتر از اين است كه ما بين زمين تا عرش خداوند را از مرواريد پُر كنند، پس سزاوار است پاسخ دادن به تو بر من سنگين نباشد.

از پدرم رسول خدا (ص) شنيدم كه ميفرمود: علماى شيعيان محشور ميشوند پس به اندازة علم و كثرت كوششان در ارشاد و راهنمايى مردم بر آنان خلعتهاى كرامت پوشانيده ميشود تا آنجا كه بر يكى از آنان هزار هزار حله نور پوشيده ميشود. آنگاه منادى پروردگار عزوجل ندا ميدهد: اى سرپرستان ايتام آل محمد و برطرف كنندگان نياز آنان! در آن زمانى كه دستشان از پدران روحانى آنان يعنى امامان كوتاه بود، اينان شاگردان شما و ايتامى هستند كه آنان را سر پرستى كرديد پس از خلعتهاى علوم در دنيا را بر آنان بپوشانيد، آنگاه علما بر هر كدام از ايتام به اندازه علمى كه از او فرا گرفته خلعت ميپوشانند.»

قَالَ عَلِىُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا (ع): يُقَالُ لِلْعَابِدِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ: نِعْمَ الرَّجُلُ كُنْتَ، هِمَّتُكَ ذَاتُ نَفْسِكَ وَ كُفَيَت مَئُونَتُكَ فَادْخُلِ الْجَنَّةَ.

امام على بن موسى الرضا (ع) فرمود: روز قيامت به عابد گفتهميشود: خوب مردى بودى، همه همّ و غم تو نجات دادن خودت بود و زندگيات را مردم تأمين ميكردند، اكنون به بهشت درآى

أَلَا إِنَّ الْفَقِيهَ مَنْ أَفَاضَ عَلَى النَّاسِ خَيْرَهُ وَ أَنْقَذَهُمْ مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَ وَفَّرَ عَلَيْهِمْ نِعَمَ جِنَانِ اللَّهِ وَ حَصَّلَ لَهُمْ رِضْوَانَ اللَّهِ تَعَالَى.

آگاه باشيد فقيه كسى است كه خيرش را بر مردم سرازير مى كند و آنان را از چنگال دشمنانشان نجات ميدهد و نعمتهاى بهشت خداوندى را بر آنان به وفور عطا ميكند و رضايت پرودگار را برايشان تحصيل مينمايد.

وَ يُقَالُ لِلْفَقِيهِ: يَا أَيُّهَا الْكَافِلُ لِأَيْتَامِ آلِ مُحَمَّدٍ الْهَادِى لِضُعَفَاءِ مُحِبِّيهِمْ وَ مَوَالِيهِمْ قِفْ حَتَّى تَشْفَعَ لِمَنْ أَخَذَ عَنْكَ أَوْ تَعَلَّمَ مِنْكَ فَيَقِفُ فَيُدْخِلُ الْجَنَّةَ مَعَهُ فِئَاماً وَ فِئَاماً وَ فِئَاماً حَتَّى قَالَ عَشْراً وَ هُمُ الَّذِينَ أَخَذُوا عَنْهُ عُلُومَهُ وَ أَخَذُوا عَمَّنْ أَخَذَ عَنْهُ وَ عَمَّنْ أَخَذَ عَمَّنْ أَخَذَ عَنْهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَانْظُرُوا كَمْ فَرْقٍ بَيْنَ الْمَنْزِلَتَيْنِ.» (3)

روز قيامت به فقيه گفته ميشود: اى سرپرست ايتام آل محمد (ع) هدايتگر براى دوستان ناتوان و همپيمانانشان بايست تا شفاعت كنى براى كسانى كه از تو معارف را گرفته يا آموختهاند. پس به همراه عالم گروه گروه- تا ده گروه امام شمرد- به بهشت وارد ميشوند. آنان كسانى هستند كه از او و از شاگردانش تا روز قيامت علم آموختهاند. پس تفاوت بين منزلت و مقام فقيه و عابد را ببينيد.»

عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: «قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ: بَعَثَنِى رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِلَى الْيَمَنِ وَ قَالَ لِى: يَا عَلِىُّ لَا تُقَاتِلَنَّ أَحَداً حَتَّى تَدْعُوَهُ وَ ايْمُ اللَّهِ لَأَنْ يَهْدِىَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْكَ رَجُلًا خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ وَ لَكَ وَلَاؤُهُ يَا عَلِىُّ.» (4)

«با كسى جنگ مكن تا اين كه او را به اسلام دعوت كنى. به خداوند سوگند هدايت كردن خدا مردى را بر دست تو بهتر است براى تو از آنچه خورشيد بر آن طلوع و غروب ميكند و تو مولاى او ميشوى»

تجربه هاى تبليغى و ضرورت تبادل و انتقال آنها

بى شك، در مسير تبليغ و آموزش آموزه هاى دينى افرادى موفق ترند كه از تجربه ديگران استفاده كنند و نخواهند تمام راهها را يكى پس از ديگرى بيازمايند. از اين زاويه، همنشينى با صاحبان تجربه امرى سودمند و ضرورى است چرا كه آنها با گرانترين قيمت، تجربه ها را به دست آورده و ما، با ارزانترين قيمت آنها را فرا مى گيريم. حضرت امير (ع) در همين باره مى فرمايد:

«تَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْيِكَ مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ كَفَاكَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْيَتَهُ وَ تَجْرِبَتَهُ فَتَكُونَ قَدْ كُفِيتَ مَئُونَةَ الطَّلَبِ وَ عُوفِيتَ مِنْ عِلَاجِ التَّجْرِبَةِ فَأَتَاكَ مِنْ ذَلِكَ مَا كُنَّا نَأْتِيهِ وَ اسْتَبَانَ لَكَ مِنْهَا مَا رُبَّمَا أَظْلَمَ عَلَيْنَا فِيهِ يَا بُنَىَّ إِنِّى وَ إِنْ لَمْ أَكُنْ قَدْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ كَانَ قَبْلِى فَقَدْ نَظَرْتُ فِى أَعْمَارِهِمْ وَ فَكَّرْتُ فِى أَخْبَارِهِمْ وَ سِرْتُ فِى آثَارِهِمْ حَتَّى عُدْتُ كَأَحَدِهِمْ بَلْ كَأَنِّى بِمَا انْتَهَى إِلَىَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَى آخِرِهِمْ فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذَلِكَ مِنْ كَدَرِهِ وَ نَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِهِ» (5)

با تصميم جدى به استقبال امورى بشتاب كه انديشمندان و اهل تجربه، زحمت آزمون آنرا كشيده اند و تو را از تلاش بيشتر بى نياز ساخته اند، بنا بر اين آنچه از تجربيات آنها نصيب ما شده نصيب تو هم خواهد شد بلكه شايد پاره اى از آنچه بر ما مخفى مانده (با گذشت زمان) بر تو روشن گردد.

پسرم درست است كه من باندازه همه كسانى كه پيش از من مى زيسته اند عمر نكرده ام، اما در كردار آنها نظر افكندم و در اخبارشان تفكر نمودم و در آثار آنها به سير و سياحت پرداختم تا بدانجا كه همانند يكى از آنها شدم، بلكه گويا در اثر آنچه از تاريخ آنان بمن رسيده با همه آنها از اول تا آخر بوده ام. من قسمت زلال و مصفاى زندگى آنان را از بخش كدر و تاريك باز شناختم و سود و زيانش را دانستم»

عليك بمجالسة أصحاب التّجارب، فإنّها تقوّم عليهم بأغلى الغلاء، و تأخذها منهم بأرخص الرّخص.

بر تو باد به همنشينى با صاحبان تجربه، چرا كه آنها با گرانترين قيمت تجربه ها را به دست آورده و تو، به ارزانترين قيمت از آنها فرا مى گيرى.

به همين منظور" معاونت روحانيون بعثه مقام معظم رهبرى " در سال هاى اخير از روحانيون حج درخواست كرد تا تجربيات واندوخته هاى خود را كه در طول ساليان گذشته به دست آوردهاند، در قالب" ره آورد سفر معنوى حج " به رشته تحرير در آوردند. اين آثار و نوشته ها پس از وصول و دسته بندى موضوعى، مورد برسى و تحليل قرار گرفته و نتايج آن به صورت" آزموده ها" منتشر شده و در اختيار روحانيون محترم كاروان ها قرار مى گيرد. آنچه در اين نوشتار آمده، برگرفته از كليه رهآوردهايى است كه روحانيون در سه سال گذشته به معاونت امور روحانيون ارسال كردهاند و توسط فاضل ارجمند جناب حجةالاسلام و المسلمين ترابى مورد بررسى و تحليل قرار گرفته و به رشته تحرير در آمده است. جا دارد از اهتمام و پيگيرى و زحمات بى دريغ مؤلف ارجمند تقدير و تشكر به عمل آيد.

فرصت را مغتنم شمرده و از همه روحانيون و معين هاى محترم كاروان هاى حج براى مشاركت فعال در طرح" ره آورد سفر حج" و ثبت و نگارش خاطرات و تجارب خود دعوت به عمل مى آوريم. منظور از مشاركت فعّال، اهتمام روحانيون كاروان هاى حج به نوشتن دقيق و مستند خاطرات، تجارب و توصيه هايى است كه آگاهى از آنها را بويژه براى ديگر روحانيون حج مفيد و ضرورى مى دانند. بى شك اين رويكرد معلومات و تجارب ارزشمند روحانيون را از حصارهاى فردى و ذهنى خارج كرده و با عبور از مرزهاى زمانى و جغرافيايى، امكان انتقال و بهره ورى را براى جمع بيشمارى فراهم مى آورد.

در پايان اين فراز، ضمن آرزوى توفيق روزافزون براى كليه عوامل و خدمتگزاران حج و حاجيان، توجه روحانيون محترم را به چند نكته جلب ميكنيم:

-نقطه نظرات انتقادى، اصلاحى و تكميلى خود را پيرامون اين شماره از آزمودهها، براى كميته تدوين متون آموزشى مستقر در معاونت امور روحانيون ارسال فرماييد.-

در ثبت و نگارش رهآورد سفر حج امسال و سالهاى بعد، از تكرار و بازگويى نكاتى كه در اين شماره يا شمارههاى پيش آمده است خوددارى نماييد و صرفاً به ذكر مطالب و نكتههاى بديع بسنده كنيد.-

تجارب و توصيههاى جديد و كاربردى خود را در مورد انجام صحيح و كامل اعمال و مناسك حج، تدوين و بعد از موسم ارسال فرماييد. براى آگاهى از نحوه نوشتن ره آورد سفر حج و چارچوبها و ضوابط آن، حتماً به آيين نامه طرح كه همراه با دفترچه آزمون غير حضورى تقديم شده است، مراجعه و آن را دقيقاً مطالعه فرماييد.

حوزه نمايندگى وليفقيه در امور حج و زيارت

معاونت امور روحانيون

كميته تدوين

پاييز 86


1- مستدرك الوسائل، ج 17، ص 317، ح 20
2- همان، ص 318، ح 22
3- بحارالأنوار، ج 2، ص 5، ح 10
4- الكافى، ج 5، ص 28، ح 4
5- بحار الانوار، ج 74، ص 203.

ص:7

فصل اول كليات

اشاره

ص:8

عوامل موفقيت روحانيون از نگاه روحانيون

- مأنوس شدن با زائران سبب تسهيل در پذيرش آنان مى شود.

- از تذكر معايب و نقائص عوامل كاروان در جلسات عمومى خوددارى شود زيرا سبب موضع گيرى و مقاومت آنان شده و عكس العمل منفى آنان را به دنبال دارد. در برخى موارد نيز امور كاروان مختل و چه بسا كنترل آن از دست روحانى و عوامل خارج شده و در كيفيت اعمال زائران اثر خواهد گذاشت.

- بى اعتنايى تعدادى از زائران به روحانى كاروان، در اثر تبليغات مخرّب موجب شركت نكردن آنان در جلسات و گرم نگرفتن آنان با روحانى مى شود. برخوردهاى عاطفى و صميمى روحانى در اين گونه موارد مانند سراغ گرفتن، پيشى گرفتن در سلام و احوال پرسى- موجب رنگ باختن ذهنيت هاى منفى مى شود.

- كيفيت زندگى روحانى در طول سفر تأثير به سزايى در جذب زائران دارد. تواضع و فروتنى، ساده زيستى، خود را برتر از ديگران نديدن، عمل كردن به آنچه ميگويد، موجب جلب قلوب زائران مى شود و بهره گيرى معنوى آنان از روحانى را افزايش مى دهد.

رسول خدا (ص) در همين باره ضمن توصيه به عبد الله بن مسعود مى فرمايد:

«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): يَا ابْنَ مَسْعُودٍ لَا تَكُونَنَّ مِمَّنْ يَهْدِى النَّاسَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُهُمْ بِالْخَيْرِ وَ هُوَ غَافِلٌ عَنْهُ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ إِلَى أَنْ قَالَ (ص) يَا ابْنَ مَسْعُودٍ فَلَا تَكُنْ مِمَّنْ يُشَدِّدُ عَلَى النَّاسِ وَ يُخَفِّفُ عَلَى نَفْسِهِ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ.» (1)

- آرامش و وقار روحانى، ادب و عفت كلام و سخن زيبا، سعه صدر و بررسى امور زائران و عوامل و خدمه، كاروان را همچون يك كشتى آرام به پيش مى برد.

- روحانى در مواجهه با زائران سبقت در سلام، لبخند، دلجوئياز آنان و استفاده از تعابيرى همچون" خسته نباشيد، خوش آمديد، قبول باشد، مهمان خدا و رسول خدا (ص)" توأم با تواضع را پيشه خود كند.

- احترام متقابل روحانى، معين و معينه و ارج نهادن به زحمات يكديگر در انظار عمومى زائران از ضرورياتى است كه هيچگاه نبايد از آن غفلت كرد. امام راحل ميفرمود: اگر تمام انبيا و پيامبران در يك جا جمع شوند با هم توافق نظر دارند و اختلافى بين آنان پيش نميآيد زيرا هدف همه آنان آشنا كردن مردم با خداوند و بيان معارف است.

- بايد از احتياطهاى بى موردى كه سبب ميشود زائر به حالت وسواس و ترديد بيفتد و از لذت عبادت و طواف محروم شود، جداً پرهيز كرد. اين نكته اصولى را نبايد فراموش كرد كه در بيان احكام و تكاليف بايد از سخت گيرى مفرط پرهيز كرد.

- موفقيت روحانى در گرو خدمت خالصانه و ايثار و از خودگذشتگى او است. حضرت رسول (ص) و سيره او نماد مجسم از خودگذشتگى در تبليغ دين است. از سوى ديگر مردم به كسى كه به آنان اهميت دهد، برايشان دلسوزى كند و دست آنان را بگيرد، عشق ميورزند. ولى افرادى كه خود را در حد وظيفه تعيين شده محصور مى كنند و حاضر به فداكارى و از خود گذشتگى نيستند، از حكومت بر قلبها محرومند.

- همكارى صميمانه در خلوت و جلوت با عوامل كاروان به ويژه مدير در راستاى خدمت رسانى به كاروان سبب پيشرفت و موفقيت مطلوب كاروان در دستيابى به اهداف معنوى و فرهنگى است.

- اگر چه روحانى بايد به ميان زائران رفته و با آنان خودمانى شود امّا اينبه معناى بذله گويى و كارهاى سخيف و دور از شأن طلبگى نيست.

- روحانى كاروان بايد مظهر تواضع و فروتنى باشد. اگر خود را برتر و بالاتر و تافتهاى جدا بافته از ديگران بداند، مردم ارتباط پيدا نكرده و طبعاً او را همراهى نمى كنند.

روحانى آينهاى است كه مردم در او، رسول خدا (ص) را نظاره مى كنند. حضرت امير (ع) در مورد خلق و خوى رسول اكرم (ص) در تعامل با مردم مى فرمايد:

«فَتَأَسَّ بِنَبِيِّكَ الأَطْيَبِ الأَطْهَرِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ اسْتَنَّ بِسُنَّتِهِ، فَإِنَّ فيهِ أُسْوَةً لِمَنْ تَأَسَّى، وَ عَزَاءً لِمَنْ تَعَزَّى. وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى الْمُتَأَسّى بِنَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَ الْمُقْتَصُّ لأَثَرِهِ، ... فَلَقَدْ كَانَ نَبِيُّنَا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ يَأْكُلُ عَلَى الأَرْضِ، وَ يَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْدِ، وَ يَخْصِفُ بِيَدِهِ نَعْلَهُ، وَ يَرْقَعُ بِيَدِهِ ثَوْبَهُ، وَ يَرْكَبُ الْحِمَارَ الْعَارِىَ وَ يُرْدِفُ خَلْفَهُ.» (2)

«از پيامبر پاك و پاكيزه ات- صلى الله عليه و آله- پيروى كن زيرا راه و رسمش سرمشقى است براى آن كس كه به خواهد تأسى جويد و انتسابى است (عالى) براى كسى كه بخواهد منتسب گردد، و محبوبترين بندگان نزد خداوند كسى است كه از پيامبرش سر مشق گيرد و قدم به جاى قدم او گذارد پيامبر (ص) روى زمين (بدون فرش) مى نشست و غذا مى خورد، و با تواضع همچون بردگان جلوس ميكرد با دست خويش كفش و لباسش را وصله ميكرد، بر مركب برهنه سوار مى شد و حتى كسى را پشت سر خويش سوار مى نمود.»

ابن عباس نيز در همين زمينه مى گويد:

«كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَجْلِسُ عَلَى الْأَرْضِ وَ يَأْكُلُ عَلَى الْأَرْضِ وَ يَعْتَقِلُ الشَّاةَ وَ يُجِيبُ دَعْوَةَ الْمَمْلُوكِ عَلَى خُبْزِ الشَّعِيرِ» (3)

«رسول خدا هميشه بر زمين مينشست و روى زمين غذا مى خورد و خود گوسفندان را ميبست و دعوت بردگان را بر نان جوين ميپذيرفت».

- يكى از عواملى كه بعضاً گلايه زائران را به همراه دارد، عدم توجه به نظم و انضباط و قول و قرارها است. نظم و انضباط روحانى در وعدهها و انجام كارها و تشكيل جلسات، بايد براى مردم الگو باشد و از تأخير و معطل كردن زائران جداً خوددارى نمايد.

- حضور روحانى در ابتداى جلسه و ترك جلسه به عنوان آخرين نفر، بيانگر نظم و اهميت دادن به جلسات است.

- صبر و تحمل و سعه صدر روحانى در مواجهه با بحران ها و مشكلات پيش بينى نشده، موجب آرامش كاروان است.


1- مستدرك الوسائل، ج 12، ص 203
2- ترجمه گويا و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه، ج 2، ص 174
3- مستدرك الوسائل ج 16، ص 227.

ص:9

فصل دوم در ايران

اشاره

ص:10

بنابر تجارب و توصيه هاى روحانيون موفق كاروان هاى حج در جلساتى كه پيش از سفر در ايران تشكيل مى شود، امور زير مورد توجه قرار گيرد:

شناسايى زائران

توزيع فرمهايى در اولين جلسه ايران براى شناختن زائر، تحصيلات، مذهب، مرجع تقليد، سابقه تشرف، نيابت و اطلاعات موردنياز ديگر. مانند اين نمونه:

نمايش تصوير

توزيع و جمعآورى اين فرمها سبب ميشود اطلاعات زائران به طور كامل در اختيار روحانى قرار گيرد و بتواند بر طبق آن برنامه ريزى كند. براى مثال با اطلاع از نام مراجع تقليد زائران، فتواى مراجعى كه در كاروان مقلد ندارند، بيان نميشود. افرادى كه نايب هستنند شناسايى شده و به وجود شرايط نيابت در آنان مورد بررسى دقيق قرار گرفته و به حصول يا عدم حصول اطمينان پيدا كنند.

2. در همان جلسات اوليه از وجود يا عدم زائران سنى مذهب، در كاروان اطمينان پيدا كنيد تا در سخنرانيها ملاحظه حال آنان بشود.

3. بيشتر مديران كاروان دفترى دارند كه نام وخصوصيات زائر همراه با عكس او در آن ثبت شده اشت. با مطالعه اين دفتر ميتوان خيلى زود با زائران آشنا شد كه در ايجاد ارتباط و صميميت بسيار مؤثر است.

4. از مدير خواسته شود كه در صورت امكان با تهيه ليست زائران، و حضور و غياب در هر جلسه، نام كسانى كه در جلسات حاضر نميشوند، مشخص شود تا ضمن تماس تلفنى از علت غيبت آنان پرسيده شود و به شركت در جلسات ترغيب شوند. اين گونه تماسها سبب ايجاد رابطه بين روحانى و زائر مى شود. ناگفته پيداست كه به سراغ زائر رفتن، وظيفه روحانى است.

هميارى و همكارى زائران و كمك به ضعفا

يكى از امورى كه نشاط و شادابى كاروان را به دنبال دارد، ايجاد حسّ تعاون و نوع دوستى در زائران و ترغيب آنان به هم يارى وكمك كردن به زائران ناتوان و ضعيف است.

روحانى كاروان افزون بر اين كه با روى گشاده در كمك به زائران بيمار و ناتوان پيشقدم است، در ديگران نيز اين حس را بوجود آورد. براى رسيدن به اين مقصود، گوشزد كردن كلام معصومين (عليهم صلوات الله) بهترين وسيله است. به برخى از رواياتى كه در همين باره رسيده، اشاره مى شود:

عن أَبِى عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: «مَا قَضَى مُسْلِمٌ لِمُسْلِمٍ حَاجَةً إِلَّا نَادَاهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَىَّ ثَوَابُكَ وَ لَا أَرْضَى لَكَ بِدُونِ الْجَنَّةِ.» (1)

عن إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: «قَالَ مَنْ طَافَ بِهَذَا الْبَيْتِ طَوَافاً وَاحِداً كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ سِتَّةَ آلَافِ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ سِتَّةَ آلَافِ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ اللَّهُ لَهُ سِتَّةَ آلَافِ دَرَجَةٍ حَتَّى إِذَا كَانَ عِنْدَ الْمُلْتَزَمِ فَتَحَ اللَّهُ لَهُ سَبْعَةَ أَبْوَابٍ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ». قُلْتُ لَهُ: «جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا الْفَضْلُ كُلُّهُ فِى الطَّوَافِ؟»

قَالَ: «نَعَمْ وَ أُخْبِرُكَ بِأَفْضَلَ مِنْ ذَلِكَ قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُسْلِمِ أَفْضَلُ مِنْ طَوَافٍ وَ طَوَافٍ وَ طَوَافٍ حَتَّى بَلَغَ عَشْراً.» (2)

إِبْرَاهِيمَ الْخَارِقِىِّ قَالَ: «سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ: مَنْ مَشَى فِى حَاجَةِ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ يَطْلُبُ بِذَلِكَ مَا عِنْدَ اللَّهِ حَتَّى تُقْضَى لَهُ كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِذَلِكَ مِثْلَ أَجْرِ حَجَّةٍ وَ عُمْرَةٍ مَبْرُورَتَيْنِ وَ صَوْمِ شَهْرَيْنِ مِنْ أَشْهُرِ الْحُرُمِ وَ اعْتِكَافِهِمَا فِى الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَنْ مَشَى فِيهَا بِنِيَّةٍ وَ لَمْ تُقْضَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِذَلِكَ مِثْلَ حَجَّةٍ مَبْرُورَةٍ فَارْغَبُوا فِى الْخَيْرِ.» (3)

عَنْ أَبِى بَصِيرٍ قَالَ: «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) تَنَافَسُوا فِى الْمَعْرُوفِ لِإِخْوَانِكُمْ وَ كُونُوا مِنْ أَهْلِهِ فَإِنَّ لِلْجَنَّةِ بَاباً يُقَالُ لَهُ الْمَعْرُوفُ لَا يَدْخُلُهُ إِلَّا مَنِ اصْطَنَعَ الْمَعْرُوفَ فِى الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَإِنَّ الْعَبْدَ لَيَمْشِى فِى حَاجَةِ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ فَيُوَكِّلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مَلَكَيْنِ وَاحِداً عَنْ يَمِينِهِ وَ آخَرَ عَنْ شِمَالِهِ يَسْتَغْفِرَانِ لَهُ رَبَّهُ وَ يَدْعُوَانِ بِقَضَاءِ حَاجَتِهِ. ثُمَّ قَالَ: وَ اللَّهِ لَرَسُولُ اللَّهِ (ص) أَسَرُّ بِقَضَاءِ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ إِذَا وَصَلَتْ إِلَيْهِ مِنْ صَاحِبِ الْحَاجَةِ» (4)

اجراى طرح احسان

تجربه نشان داده با بيان روايات فوق و روايات ديگرى كه در اين موضوع رسيده فضاى كاروان و روح جمعى آماده پذيرش مسؤوليت ديگران و طرح احسان است. لذا به زائران اعلام شود كسانى كه در طول سفر دوست دارند، پيامبر اسلام (ص) را خوشنود و با خدا معامله كنند و ثواب ده طواف و حج وعمره را ببرند، در پايان جلسه مراجعه كنند تا نام آنان نوشته شود.

ازمدير كاروان خواسته ميشود به گونهاى برنامه ريزى كنند كه افراد ضعيف در طول سفر با كسانى كه براى طرح احسان ثبت نام كردهاند، هم اطاقى شوند تا از آنها مواظبت كرده و به آنان كمك كنند. در صورتى كه تعداد داوطلب بيشتر از خد نياز باشد، براى هر فرد ضعيف و ناتوان، افرادى را تعيين كنند تا به نوبت اين مهم را به عهده گيرند.

كيفيت اداره جلسات

- در بيان تاريخ اسلام، بيشتر بر مطالب و نكاتى تأكيد شود كه از تجربه هاى تلخ و شيرين تاريخى است و در روحيه زائران تأثير عملى دارد.

- براى تنوع سخنرانى و جلوگيرى از خستگى و كسالت مخاطبان، بهتر است هر از گاهى- لطيفه- ضرب المثل- قصص كوتاه عرفانى- اشعار مناسب بحث كه با اصل موضوع متناسب باشد استفاده شود.

- در بيان احكام و مسائل حج، از اسرار و رموز اثر گذار و آموزنده آن غفلت نشود.

- از پذيرايى در زمان برگزارى كلاس ها كه سبب بر هم خوردن حواس و تمركز مخاطب ميشود پرهيز شود و اگر لازم باشد در پايان جلسه پذيرائى صورت پذيرد.

- در بيان مسائل و معارف حج، گاهى اوقات از روش پرسش و پاسخ استفاده شود. تجربه نشان داده كه كاربرد اين روش موجب مشاركت زائران در بحث و تمركز و ارتقاى يادگيرى آنان مى شود.

مقدمات فقهى حج در ايران

1. تصحيح نماز

- از زائران خواسته شود در نماز جماعت مساجد شهر خود شركت كنند و نماز خود را به روحانى محل و عالم آشنا و مورد وثوق عرضه كنند تا اشتباهات احتمالى، اصلاح و برطرف شود.

- در صورتى كه زائران، نماز خود را نزد روحانى كاروان تصحيح مى كنند بايد فرمى تهيه شود و در آن تكبير و حمد و سوره و تشهد و سلام و ذكرهاى نماز واجب و مستحب با خط درشت و اعراب صحيح نوشته شود و در هنگام مراجعه زائران براى قرائت نماز، زير كلماتى كه غلطميخوانند خطى كشيده تا به تصحيح آن بپردازند. اين كار موجب مى شود در صورتى كه غلط داشته باشند در مراجعه بعدى معلوم شود آيا به تصحيح آن پرداختهاند يا نه؟

- در صورت نياز به جاى خطبه سخنرانى، سوره حمد و اخلاص با ترتيل و صداى رسا خوانده شود و زائران را به آن توجه دهيد.

- نشان دادن عملى وضو و تيمم و خواندن يك نماز دو ركعتى در مقابل جمع و آگاهى دادن زائر به مواضعى كه سبب بطلان نماز و وضو مى شود.

- ترغيب زائران به گوش دادن به قرائت امام مسجد النبى و مسجد الحرام براى تصحيح قرائتشان.

2. يادآورى حساب سال

- روحانى در تخميس مال زائران هادى باشد يعنى فقط مسئله را مطرح كند و اصرارى بر تخميس نداشته باشد. هرگز نبايد زائرى را به تصحيح نماز يا حسابرسى اموالش يا پرداخت آن وادار كرد. وظيفه شرعى روحانى، بيان مسائل نماز و خمس و دعوت آنها به عمل به واجبات است نه اجبار آنان به اين امور.

- از زائران خواسته شود كه براى حسابرسى خمس و پرداخت وجوه شرعى خود به دفتر مرجع تقليد خود يا نماينده وى مراجعه و براى اين مسأله اقدام نمايند.

3. بيان كيفيت وصيتنامه

كيفيت وصيت نامه نوشتن، به زائران آموزش داده شود، به ويژه در مورد شرايط وصى و وصيت مالى كه بيش از ثلث نباشد و نوشتن نماز و روزه هاى قضا در وصيتنامه.

با بيان فضائل دفن در حرمين شريفين، زائران به وصيت به دفن در آن مكانهاى مقدس ترغيب شوند، زيرا در صورتى كه زائرى در حرمين فوت كند آوردن جنازه او به ايران بسيار مشكل است و عوامل كاروان و ستاد حج را در گير ميكند. از اينرو بايد به گونهاى تبليغ شود كه زائران تمايل خود را به دفن در حرمين در صورت فوت نشان دهند و به خانوادههايشان اعلام كنند. براى توجيه آنان روايات زير بويژه روايت سوم ميتواند مورد استفاده واقع شود.

قال أبوعَبْدِ اللَّهِ (ع): «مَنْ مَاتَ فِى طَرِيقِ مَكَّةَ ذَاهِباً أَوْ جَائِياً أَمِنَ مِنَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.» (5)

قال أبوعَبْدِ اللَّهِ (ع): «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَنْ أَتَى مَكَّةَ حَاجّاً وَ لَمْ يَزُرْنِى إِلَى الْمَدِينَةِ جَفَوْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ أَتَانِى زَائِراً وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِى وَ مَنْ وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِى وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ مَاتَ فِى أَحَدِ الْحَرَمَيْنِ مَكَّةَ وَ الْمَدِينَةِ لَمْ يُعْرَضْ وَ لَمْ يُحَاسَبْ وَ مَنْ مَاتَ مُهَاجِراً إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حُشِرَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ أَصْحَابِ بَدْرٍ» (6)

قال أبوجعفر (ع): «وَ مَنْ مَاتَ مُحْرِماً بُعِثَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُلَبِّياً بِالْحَجِّ مَغْفُوراً لَهُ وَ مَنْ مَاتَ فِى أَحَدِ الْحَرَمَيْنِ بَعَثَهُ اللَّهُ مِنَ الْآمِنِينَ وَ مَنْ مَاتَ بَيْنَ الْحَرَمَيْنِ لَمْ يُنْشَرْ لَهُ دِيوَانٌ وَ مَنْ دُفِنَ فِى الْحَرَمِ أَمِنَ مِنَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ مِنْ بَرِّ النَّاسِ وَ فَاجِرِهِمْ» (7)

4. استحباب كوتاه نكردن موى سر و صورت

كوتاه نكردن موى سر و صورت در عمره مفرده از يك ماه پيش از سفر مستحب است و در عمره تمتع اين استحباب از اوّل ذى القعده است و اگر نشد از اوّل ذى الحجّه

قال أبوعَبْدِ اللَّهِ (ع): «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ شَوَّالٌ وَ ذُو الْقَعْدَةِ وَ ذُو الْحِجَّةِ فَمَنْ أَرَادَ الْحَجَّ وَفَّرَ شَعْرَهُ إِذَا نَظَرَ إِلَى هِلَالِ ذِى الْقَعْدَةِ وَ مَنْ أَرَادَ الْعُمْرَةَ وَفَّرَ شَعْرَهُ شَهْراً» (8)

5. پيش نيازهاى احرام

- از آنجا كه كاروان هاى مدينه بعد، بايد در جحفه محرم شوند بايد به زائران اعم از مرد و زن مؤكداً يادآور شوند كه لباس هاى احرام خود را پيش از سفر وارسى كنند كه معطر نباشد و آن را جداى از اشياء خوشبو در دسترس بگذارند تا هنگام محرم شدن، لباس هاى احرام آنان با بار اصلى به مكه نرفته باشد.

- در مورد لباس احرام به ويژه لباس بانوان تذكر داده شود كه نازك و بدن نما نباشد، و به قدرى ضخيم باشد كه در فصل گرما كه بر اثر عرق كردن لباس به بدن مى چسبد، بدن نما نشود.

- خانم ها به شرط اين كه با پزشك متخصص بانوان مشورت كرده باشند و ضررى متوجه آنان نباشد ميتوانند براى جلوگيرى از عادت ماهيانه، دارو استفاده كنند. در ضمن، تذكر اين نكته به بانوان كه اگر در هنگام احرام مبتلا به عذرى شوند، مشكلى براى اعمالشان پيش نميآيد، سبب رفع اضطراب و نگرانى آنان ميشود.

- به طور كلى خانمهاى غير يائسه از شوهرانشان اجازه نذر كردن بگيرند زيرا ممكن است لازم شود پيش از ميقات با نذر محرم شوند و در آنجا دسترسى به همسرانشان ممكن نباشد.

6. تذكر نكاتى درباره نيابت

- اولًا شرايط نيابت به طور واضح و صريح براى زائران گفته شود و ثانياً افرادى كه در كاروان نايب هستند، شناسايى شده و حتماً نسبت به وجود شرايط در آنان دقت لازم به عمل آيد تا پس از سفر و هنگام اعمال به مشكل برخورد نكنند. مخصوصاً كسانى كه از نماز صحيح معذور هستند يا خودشان مستطيع هستند كه در اين موارد نيابتشان اشكال دارد و به فتواى برخى از مراجع مانند امام راحل اصلا احرامشان صحيح نيست و چون به ميقات آمده و استطاعت طريقى نيز حاصل شده، بايد براى خودشان حجّ بجاى آورند.

- خدمه كاروانها نيز نسبت به نيابت توجيه شوند، زيرا ممكن است به هنگام اعمال حجّ، مشكلى براى كاروان پيش آيد كه به ناچار بايد اعمال معذور را انجام دهند و به فتواى برخى از فقهاء عذر طارى مُخلّ به نيابت است. لازم است در اين خصوص يك جلسه توجيهى براى عوامل در ايران گذاشته شود و مسائل مربوطه توسط روحانى كاروان تبيين شود.

7. كيفيت نماز در فرودگاه و هواپيما

از آنجايى كه احتمال دارد پرواز كاروان در رفت يا برگشت، نزديك يا در وقت نماز صورت بگيرد، يادآورى چند نكته در اين خصوص به زائران ضرورى است:

- اگر در اول وقت نماز، در سالن انتظار فرودگاه هستند، سعى كنند باطهارت باشند تا اگر فرصت شد نماز را بتوانند سريع بخوانند و سوار هواپيما شوند.

- اگر فرودگاه در خارج از شهر و بعد از حدّ ترخص واقع شده باشد ولو مسافتش تا شهر كمتر از چهار فرسخ باشد، بايد به زائر توجه داد كه نماز را شكسته بخواند. حدّ ترخص يعنى به مقدارى از شهر دور شوند كه صداى اذان شهر شنيده نشود و ديوارهاى شهر را نتوان به خوبى تشخيص داد. لازم نيست چهار فرسخ از شهر دور شده باشند تا نماز شكسته شود.

- اگر زائران مى دانند كه پس از سوار شدن به هواپيما، وقت نماز داخل مى شود به گونهاى كه امكان خواندن نماز پس از پياده شدن از هواپيما نباشد و نماز قضا ميشود، بايد پيش از سوار شدن وضو بگيرند تا هنگام نماز خواندن در هواپيما به راحتى بتوانند به وظيفه خود عمل كنند.

- نماز در هواپيما در صورت امكان بايد به حالت ايستاده ولو در راهروهاى هواپيما با مراعات قبله و ساير شرايط خوانده شود و چنانچه در حالت ايستاده ممكن نباشد و مسؤولان اجازه ندهند، به حالت نشسته و در صورت امكان رو به قبله نماز خوانده شود. بهرحال هر مقدار از شرايط نماز كه ممكن بود بايد مراعات كنند و اگر امكان ركوع و سجود نبود براى آنها اشاره كند و چنانچه نماز در هواپيما با مراعات شرايطى كه گفته شد خوانده شود نماز صحيح است.

8. بيان كيفيت نماز در مكه و مدينه

كيفيت خواندن نماز در مكه و مدينه و مسجدالنبى و مسجدالحرام، در ايران براى زائران توضيح داده شود بويژه كيفيت نماز در عرفات و منا كه براى گروهى از زائران كه ده روز در مكه بوده اند، در مشاعر هم تمام است و براى آنان كه كمتر از ده روز در مكه بوده اند، نماز در عرفات و منا شكسته است.

9. بيان ثواب نماز در مسجدين شريفين

بيان عنايت الهى به نمازگزاران در مسجدالنبى (ص) و مسجدالحرام، موجب اهتمام آنان به شركت در نمازهاى جماعت است:

جَمِيل بْن دَرَّاجٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَا بَيْنَ مِنْبَرِى وَ بُيُوتِى رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَ مِنْبَرِى عَلَى تُرْعَةٍ مِنْ تُرَعِ الْجَنَّةِ وَ صَلَاةٌ فِى مَسْجِدِى تَعْدِلُ أَلْفَ صَلَاةٍ فِيمَا سِوَاهُ مِنَ الْمَسَاجِدِ إِلَّا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ.» قَالَ جَمِيلٌ: قُلْتُ لَهُ: «بُيُوتُ النَّبِىِّ (ص) وَ بَيْتُ عَلِىٍّ مِنْهَا؟» قَالَ: «نَعَمْ وَ أَفْضَلُ.» (9)

أَبو الصَّامِتِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): «صَلَاةٌ فِى مَسْجِدِ النَّبِىِّ (ص) تَعْدِلُ بِعَشَرَةِ آلَافِ صَلَاةٍ» (10)

ابو صامت از امام صادق (ع) نقل كرد كه فرمود: «نماز در مسجد النبى (ص) برابر با ده هزار نماز است.»

قَالَ الصَّادِقِ (ع): «مَكَّةُ حَرَمُ اللَّهِ وَ حَرَمُ رَسُولِهِ (ص) وَ حَرَمُ عَلِىِّ بْنِ أَبِى طَالِبٍ (ع) وَ الصَّلَاةُ فِيهَا بِمِائَةِ أَلْفِ صَلَاةٍ وَ الدِّرْهَمُ فِيهَا بِمِائَةِ أَلْفِ دِرْهَمٍ وَ الْمَدِينَةُ حَرَمُ اللَّهِ وَ حَرَمُ رَسُولِهِ (ص) وَ حَرَمُ عَلِىِّ بْنِ أَبِى طَالِبٍ (ع) الصَّلَاةُ فِيهَا بِعَشَرَةِ آلَافِ صَلَاةٍ وَ الدِّرْهَمُ فِيهَا بِعَشَرَةِ آلَافِ دِرْهَمٍ وَ الْكُوفَةُ حَرَمُ اللَّهِ وَ حَرَمُ رَسُولِهِ (ص) وَ حَرَمُ عَلِىِّ بْنِ أَبِى طَالِبٍ (ع) وَ الصَّلَاةُ فِيهَا بِأَلْفِ صَلَاةٍ وَ سَكَتَ عَنِ الدِّرْهَمِ.» (11)

رَوَى أَبُو حَمْزَةَ الثُّمَالِىُّ عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ (ع) أَنَّهُ قَالَ مَنْ صَلَّى فِى الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ صَلَاةً مَكْتُوبَةً قَبِلَ اللَّهُ بِهَا مِنْهُ كُلَّ صَلَاةٍ صَلَّاهَا مُنْذُ يَوْمَ وَجَبَتْ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَ كُلَّ صَلَاةٍ يُصَلِّيهَا إِلَى أَنْ يَمُوتَ.» (12)

وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) الصَّلَاةُ فِى مَسْجِدِى كَأَلْفِ صَلَاةٍ فِى غَيْرِهِ إِلَّا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ فَإِنَّ الصَّلَاةَ فِى الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ تَعْدِلُ أَلْفَ صَلَاةٍ فِى مَسْجِدِى.» (13)

وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) لِأَبِى حَمْزَةَ الثُّمَالِىِّ الْمَسَاجِدُ الْأَرْبَعَةُ الْمَسْجِدُ الْحَرَامُ وَ مَسْجِدُ الرَّسُولِ (ص) وَ مَسْجِدُ بَيْتِ الْمَقْدِسِ وَ مَسْجِدُ الْكُوفَةِ يَا أَبَا حَمْزَةَ الْفَرِيضَةُ فِيهَا تَعْدِلُ حَجَّةً وَ النَّافِلَةُ تَعْدِلُ عُمْرَةً.» (14)

10. بيان فضيلت شركت در نماز جماعت اهل سنت

روايات زيادى در فضيلت و استحباب نماز جماعت با اهل سنت از معصومين (عليهم السلام) رسيده كه اختصاص به مسجد النبى هم ندارد بلكه در مساجد ديگر مكه و مدينه نيز اين حكم جارى است. به گوشهاى از اين روايات اشاره ميشود:

قال أَبو عَبْدِ اللَّهِ (ع): «مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِى الصَّفِّ الْأَوَّلِ كَانَ كَمَنْ صَلَّى خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فِى الصَّفِّ الْأَوَّلِ.» (15)

إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ لِى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): «يَا إِسْحَاقُ أَ تُصَلِّى مَعَهُمْ فِى الْمَسْجِدِ؟» قُلْتُ: نَعَمْ. قَالَ: «صَلِّ مَعَهُمْ فَإِنَّ الْمُصَلِّىَ مَعَهُمْ فِى الصَّفِّ الْأَوَّلِ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ فِى سَبِيلِ اللَّهِ» (16)

عَلِىُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِى كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: «صَلَّى حَسَنٌ وَ حُسَيْنٌ خَلْفَ مَرْوَانَ وَ نَحْنُ نُصَلِّى مَعَهُمْ.» (17)

سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مُنَاكَحَتِهِمْ وَ الصَّلَاةِ خَلْفَهُمْ؟ فَقَالَ: «هَذَا أَمْرٌ شَدِيدٌ لَنْ تَسْتَطِيعُوا ذَاكَ. قَدْ أَنْكَحَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ صَلَّى عَلِىٌّ (ع) وَرَاءَهُمْ» (18)

11. بيان كيفيت نماز خواندن اهل سنت

بيان كيفيت نماز اهل سنت در مسجدالنبى (ص) و مسجدالحرام و ديگر مساجد مكه و مدينه، به زائران ايرانى در همراهى دقيق با جماعت كمك مى كند:

امام جماعت مسجد النبى (ص) و مسجد الحرام معمولا اين گونه نماز ميخوانند:

- امام جماعت، پس از گفتن تكبيرة الاحرام دعاى استفتاح را ميخواند كه مختصر آن اين است:

سبحانك اللهم و بحمدك و تبارك اسمك و تعالى جدك و لا اله غيرك.

بعد از آن، استعاذه را مى گويد و" بسمله" را در تمام نمازها آهسته گفته و سوره حمد را ميخواند و پس از آن مقدارى از قرآن را تلاوت ميكند.

- معمولا در نماز صبح اگر سوره كاملى بخواند يكى از سورههاى از" ق" تا" عمّ" را و در نماز مغرب يكى از سورههاى از ضحى تا آخر قرآن را و در بقيه نمازها از سوره" عمّ" تا" والضحى" را انتخاب ميكند. گاهى هم مقدارى از قرآن را كه به اندازه يكى از اين سورهها باشد ميخواند.

- در ركوع يك يا سه يا بيشتر

سبحان ربى العظيم

ميگويد و در هنگام سر برداشتن

سمع الله لمن حمده

گفته و مؤذن ميگويد:

ربنا و لك الحمد

امّا امام جماعت چون پس از ركوع بايستد ميگويد:

ربنا و لك الحمد حمدا كثيرا طيبا مباركا مل ء السموات و مل ء الارض و مل ء ما شئت من شى ء بعد

و با گفتن

الله اكبر

به سجده ميرود.

- در سجده سه مرتبه

سبحان ربى الاعلى

گفته و گاهى دعاهايى نيز ميخواند. بين دو سجده دو بار ميگويد:

رب اغفر لى

و بعد از آن ميگويد:

وارحمنى و اجبرنى و ارفعنى و ارزقنى و انصرنى و اهدنى و عافنى و اعف عنى.

پس از آن به سجده دوم رفته و مانند سجده اول عمل ميكند و سر از سجده كه برداشت، بدون جلسه استراحت، بلند ميشود و ركعت دوم را ميخواند ولى قنوت نميگيرد.

- در تشهد انگشت سبابه را حركت ميدهد و ميگويد:

التحيات لله و الصلوات و الطيبات السلام عليك ايها النبى و رحمة الله و بركاته السلام علينا و على عباد الله الصالحين اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا عبده و رسوله

سپس به ركعت سوم ميپردازد و در آن فقط سوره فاتحه را ميخواند.

- در تشهد آخر نماز ميگويد:

التحيات لله و الصلوات و الطيبات السلام عليك ايها النبى و رحمة الله و بركاته السلام علينا و على عباد الله الصالحين اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا عبده و رسوله اللهم صل على محمد و على آل محمد كما صليت على ابراهيم و على آل ابراهيم انك حميد مجيد اللهم بارك على محمد و على آل محمد كما باركت على ابراهيم و على آل ابراهيم انك حميد مجيد اعوذ بالله من عذاب النار و عذاب القبر و فتنة المحيا و الممات و فتنة المسيح الدجال السلام عليكم و رحمة الله السلام عليكم و رحمة الله.

يك سلام به طرف راست و يك سلام به طرف چپ ميدهد.

- در بيشتر روزها پس از نماز واجب صداى مؤذن به گوش ميآيد كه الصلوة على الاموات يا على الرجل يا على المرأة

يرحمكم الله

با اين صدا مردم را به نماز ميت دعوت ميكند كه در آن چهار تكبير ميگويد. پس از تكبير اول سوره فاتحه را ميخواند پس از تكبير دوم بر پيامبر صلوات فرستاده و پس از تكبير سوم به مرده دعا ميكند و تكبير چهارم را گفته كمى مكث ميكند بعد يك سلام ميدهد

السلام عليكم و رحمه الله

12. نكات قابل ذكر در مورد نماز با اهل سنت

- اذان صبح (19)را هنگام طلوع فجر و اذان ظهر را پس از زوال شمس ميگويند لذا بعد از اين دو اذان وقت نماز صبح يا ظهر داخل شده است. اذان مغرب را هنگام غروب خورشيد ميگويند كه به فتواى بعضى از مراجع وقت داخل شده ولى به فتواى كسانى كه مغرب را به زوال حمره مشرقيه ميدانند وقت داخل نشده است.

- يك ساعت پيش از اذان صبح، اذانى براى نماز شب گفته ميشود. بايد به زائر تذكر داده شود با اين اذان نميتوان نماز صبح را خواند. امّا بعد از اذان دوم و پيش از اقامه نماز جماعت، مى توانند نماز صبح خود را بخوانند.

- معمولا فاصله بين اذان صبح (اذان دوم) و اقامه آن بيست دقيقه و بين اذان ظهر اقامه آن 15 دقيقه و بين اذان و اقامه مغرب 10 دقيقه و بين اذان و اقامه عشا 25 دقيقه فاصله مياندازند و گاهى ممكن است كم و زياد نيز بشود.

- در بين اذان و اقامه زائران مى توانند نماز يا قرآن بخوانند.

- معمولا در نماز صبح روزهاى جمعه، امام جماعت پس از حمد، سوره" الم تنزيل" را كه سجده واجب دارد، مى خواند. وقتى آيه سجده را تلاوت كرد، به سجده مى رود و سپس بلند شده و دنباله نماز را مى خواند. به زائران تذكر داده شود در اين گونه موارد، با آنان همراهى كنند. مناسبت است صبحهاى جمعه پس از اذان صبح نماز صبح را فرادى بخوانند و آنگاه در جماعت شركت كنند.

- در مكه و مدينه معمولًا در نمازها قنوت نميگيرند مگر در مواقعى كه پيشآمد سختى براى اهل سنت رخ بدهد. در اين صورت پس از ركوع قنوت بجا مى آورند. در اينگونه موارد قنوت گرفتن با آنان (پس از ركوع) مشكلى پيش نمى آورد. همچنين از آنجايى كه قنوت در بين ما مستحب است، در صورتى كه به آنان اقتدا كرده و در نمازها قنوت نگيرد، ترك آن اشكال ندارد.

- در حال نماز، غالب اهل سنّت، دست بسته نماز ميخوانند. بايد به زائران تذكر داده شود كه نبايد دست بسته نماز بخوانند در غير اينصورت كار حرامى مرتكب شده و نمازشان اشكال پيدا ميكند.

- اهل سنت در نماز صبح و مغرب و عشا، پس از اتمام حمد،" آمين" مى گويند ولى گفتن" آمين" براى شيعه حرام و بدعت است پس نبايد گفته شود؛ و به جاى آن الحمد لله رب العالمين بگويند.

- اهل سنت، پس از ركوع توقّف طولانى دارند كه در آن دعاهايى خوانده ميشود، زائران نيز مراعات كنند و با عجله به سجده نروند، بلكه منتظر تكبير مكبّر باشند.

- امام جماعت در ركعاتى كه تشهد ندارد، وقتى از سجده سر برميدارد، بلافاصله و بدون جلسه استراحت، بر مى خيزد. بايد براى زائران توضيح داد كه جلسه استراحت را هرچند بسيار كوتاه بجاى آورند و سپس براى ادامه نماز بايستند.

- برخى از اهل سنّت در هنگام خواندن تشهّد انگشت سبابه را تكان مى دهند كه اين كار لزومى ندارد.

- بعضى از مذاهب اهل سنّت بعد از نماز صبح و نماز عصر، خواندن نماز مستحب را جايز نمى دانند هرچند در فقه شيعه نيز كراهت دارد (بجز نمازهاى خاص) لذا تذكّر داده شود كه در آن وقت نافله نخوانند و چنانچه نماز صبح نخواندهاند يا به فتواى مرجعشان بايد مجدداً بخوانند، پيش از نماز جماعت بخوانند.

13. حكم سجده در مكه و مدينه

- اهل سنت سجده بر هر چيزى را جايز ميدانند. از اين رو بر فرش و سجاده و پلاستيك و ... سجده ميكنند ولى در فقه در اهل البيت (ع) سجده بر زمين و سنگ و شن و خاك و هر چيزى كه اززمين برويد و خوردنى و پوشيدنى نباشد، جايز است لذا در مواردى كه زائران در جايى هستند كه تقيه معنا ندارد (مانند داخل هتل يا در عرفات و مشعر و منا ...) بايد سجده بر مايصّح السجود عليه باشد.

14. نحوه بيان مناسك و احكام حج در جلسات ايران

- تعدادى از زائران تحت تأثير گفته هاى كسانى كه در سالهاى قبل به حج مشرف شدهاند، اضطراب و دلهره و ترس از باطل شدن اعمال يا ناتوانى در انجام آن را دارند. روحانيون بايد به گونهاى مناسك و احكام حج را بيان كنند كه نه تنها در آنان اضطراب و نگرانى ايجاد نشود بلكه ترس القائى نيز برطرف شود، زيرا اضطراب و ترس از مواردى است كه مى تواند مشكلات زيادى را براى زائران و كاروان بوجود آورد.

- در جلسات اول در ايران به زائران يادآورى شود كه اعمال عمره و حجّ دقيق است ولى دشوار نيست، و در صورتى كه به طور منظم و مرتب در جلسات آموزشى شركت كنند و مطالب را كاملًا ياد بگيرند و به كار ببندند هيچكس اعمالش ناقص يا باطل نخواهد شد.

- اين نكته به زائران اعلام شود كه در طول سفر روحانيون در كنار شما هستند و در هر لحظه از شب يا روز ميتوانند به او دسترسى داشته باشند. پس اگر سؤالى، شبهه اى يا مشكلى پيش آمد، مى توانند در اسرع وقت سؤال كنند و مطابق وظيفه خود عمل نمايند.

- به زائران توصيه مؤكد شود كه پيروى از روحانيون و همراه بودن با آنان در انجام دادن اعمال و مناسك سبب ميشود كه بتوانند اعمال را درست و بدون اشكال انجام دهند. اما اگر با كسانى كه در سالهاى قبل به حج يا عمره مشرف شدهاند همراه شوند و در اعمال به مشكلى برخورد كنند، چه بسا سبب باطل شدن اعمال يا كفاره ميشود.

- زائر را به اين نكته آگاه كنيد كه روحانيون حج براى اين كه به عنوان روحانى در خدمت زائران خانه خدا قرار گيرند بايد از مراحل متعددى بگذرند، امتحانات متعددى از آنان گرفته ميشود و اگر در اين آزمونها موفق نشوند به عنوان روحانى حج اعزام نميشوند. بنابر اين اگر در مسجد الحرام يا مشاعر از كاروان جدا افتاديد و سؤال يا مشكلى برايتان پيش آمد، مى توانيد از روحانيون ديگر بپرسيد و به آنچه ميگويند، اعتماد نماييد.

- از زائرانى كه در نمازشان مشكلى دارند خواسته شود براى تصحيح نمازشان در ايران، اقدام كنند؛ امّا اگر به هر دليل از عهده اين كار برنيامدند، تدبيرى اتخاذ شود كه افزون بر خواندن نماز، به كسى هم كه نمازش صحيح است، براى خواندن نماز طواف نيابت دهند.

- بيان مسائل بانوان حتّيالامكان به عهده معينه كاروان باشد و از دخالت كردن در اين امور خوددارى شود زيرا معينهها بيشتر از آقايان با اين مسائل آشنا هستند و زنان نيز به راحتى و بدون رودرباستى مشكلاتشان را با آنان در ميان ميگذارند، امّا در صورتى كه در كاروان معينه وجود ندارد، بايد در همان ابتداى جلسات در ايران جلسه جداگانهاى براى خانم ها گذاشته شود و مسائل و احكام به طور صريح و شفاف گفته شود. به آنان يادآورى شود كه اگر در حين احرام عذرى پيش آمد، حتماً براى آشنايى به وظيفه خود براى احرام عمره تمتع يا حج افراد و ورود به مسجد، به روحانى كاروان مراجعه كنند.

- در كاروانهاى مدينه قبل، پيش از رفتن به مسجد شجره خانمهاى معذور شناسايى شوند تا در مدينه به نذر محرم گردند و نيازى به ورود به مسجد نداشته باشند.

- تذكر اين نكته ضرورى است كه زنان معذور پس از محرم شدن بايد محرمات احرام را تا روزى كه پاك ميشوند و اعمال را انجام ميدهند مراعات كنند و رواياتى كه در مورد زنان در حال حيض رسيده و باقى ماندن در احرام و فضيلت آن ذكر شود و به آنان دلدارى داده شود. برخى از اين روايات عبارتند از:

قال رسول الله (ص): «حيضُ يَوْمٍ لَكُنَّ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَهِ سَنَهٍ صِيَامٍ نَهَارُهَا وَ قِيَامٍ لَيْلُهَا» وَ قَالَ (ص): «مَنْ مَاتَتْ فِى حَيْضِهَا مَاتَتْ شَهِيدَهً» (20)

- براى بانوان كاروان هاى مدينه بعد نيز يادآورى شود كه چنانچه در زمان احرام عادت باشند، هرچند در ميقات مشكلى ندارند ولى براى بقيه اعمال بايد صبر كنند تا پاك شوند. در مورد تبديل نوع حج از تمتع به افراد نيز به آنها تذكر داده شود.

- به زائران گوشزد شود كه پيش از رفتن به ميقات لباس احرام خود را وارسى كنند كه معطر نباشد، حاشيه آن دوخته نباشد (به فتواى برخى از فقها لباس احرامى كه حاشيه اش دوخته است اشكال دارد)، پاك و تميز باشد، چون ممكن است در ميقات به اين مشكلات برخورد كنند و در آنجا فرصت تعويض آن نباشد.

15. ارجاع احتياط واجب به فالاعلم

در مواردى كه در مناسك يا توضيح المسائل فارسى يا عربى مراجع تقليد حكم مسئله را به صورت احتياط واجب يا اشكال يا محل تأمل و تردد و مانند آن فرمودهاند، مقلد ميتواند در آن مسائل به فالاعلم يا مساوى با مرجعش رجوع كند. براى آسان شدن كار مقلدين بدون اين كه اجبارى در اين كار باشد آنان را به اين كار راهنمايى كنيد يا فتواى فالاعلم را براى آنان بيان نماييد. بعضى از مواردى كه رجوع در آنها كار گشا ميباشد عبارتند از:

نماز در قسمت قديمى مسجد الحرام و مسجد النبى (ص)؛

احرام در قسمت قديم مسجد شجره؛

استظلال در شب، و در شهر مكّه و عرفات و منا؛

احرام از مكّه قديم؛

استفاده از كمربند دوخته و هميان و كيف و دمپايى دوخته و ...


1- كافى، ج 2، ص 194، ح 7
2- كافى، ج 2، ص 194، ح 8.
3- كافى، ج 2، ص 194، ح 9
4- كافى، ج 2، ص 195، ح 10
5- الكافى، ج 4، ص 263، ح 45
6- الكافى، ج 4، ص 549، ح 5
7- من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 229
8- الكافى، ج 4، ص 307، ح 1
9- كافى، ج 4، ص 556، ح 10
10- كافى، ج 4، ص 556، ح 12
11- من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 298، ح 680
12- من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 298، ح 681
13- من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 298، ح 682
14- من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 299، ح 684
15- وسائل الشيعه، ج 8، ص 299، ح 10717
16- وسائل الشيعه، ج 8، ص 300، ح 10723
17- وسائل الشيعه، ج 8، ص 301، ح 10725
18- وسائل الشيعه، ج 8، ص 301، ح 10726
19- منظور اذان دومى است كه صبحها گفته ميشود و بعد از اذان نماز شب است
20- مستدرك الوسائل، ج 2، ص 41.

ص:11

فصل سوم در مدينه

ص:12

- سركشى به اطاق زائران و يادگيرى نام آنان در ايجاد ارتباط با آنان بسيار مفيد است. سؤالات و پيشنهادهاى خوبى معمولا در اطاقها مطرح ميگردد كه براى اداره كاروان مفيد است.

- بهترين وقت براى برگزارى جلسات آموزشى كاروان انتخاب شود، به گونهاى كه با نمازها و رفتن به بقيع برخورد نداشته باشد و با جلسات كاروانهاى ديگرى كه در هتل هستند تلاقى نكند و در عين حال زائر سرزنده وشاداب باشد نه در حالت چرت و خواب آلودگى.

- موفقترين جلسه آموزشى جلسهاى است كه از 40 تا 50 دقيقه تجاوز نكند. سعى شود با همكارى عوامل كاروان، جلسه، در موعد مقرر شروع گردد. در ابتداى جلسه به بحثى تاريخى يا روايى شده و بحث مناسك و احكام را در قسمت دوم جلسه قرار گيرد. پس از پايان وقت، ختم جلسه اعلام شده ولى از زائران خواسته شود سؤالاتشان را مطرح كنند تا مورد استفاده ديگران قرار گيرد. با اين گونه اداره كردن، جلسه از حالت رسمى خارج ميشود و زائران با اشتياق به مطالبى كه مطرح ميشود گوش ميدهند.

- براى اين كه جلسه يكنواخت نباشد، بهتر است مطالب هر جلسه در بردارنده سه بخشِ" تاريخ و اماكن"،" مناسك" و" اسرار و معارف" باشد.

- در اولين جلسه، مدت اقامت و كيفيت نماز (قصر يا اتمام) و نماز خواندن با اهل سنت يادآورى شود. ثوابهايى كه براى نماز در مسجد پيامبر گفته شده مربوط به قسمتى كه مسقف است البته دو حياط داخل مسجد نيز همين حكم را دارد ولى محوطه باز اطراف مسجد كه با نرده هاى آهنى محصور شده حكم مسجد ندارد.

- به بانوان يادآورى شود كه زمان و نحوه ورودشان به مسجد النبى (ص) و مسجد الحرام چگونه است و فرق آنها با ساير مساجد چيست؟

- براى كاروان به گونهاى برنامهريزى شود كه بتوانند براى نمازهاى يوميّه و نماز شب به مسجدالنبى (ص) بروند. در ضمن وقت هاى نماز براى زائران گفته شود تا برنامه ريزى بهترى براى شركت در نمازهاى جماعت و رسيدن به فضيلت نماز اول وقت داشته باشند.

- خواندن نماز تحيّت در مساجد، مستحب است ولى به زائران گوشزد شود در صورت خواندن هر نماز واجب يا نماز قضا، اين نمازها كفايت از نماز تحيت مى كند.

- برخى از زائران گمان ميكنند كه اگر در" حمامات" بخواهند وضو بگيرند بايد به روش اهل سنت وضو بگيرند. به آنان تذكر داده شود كه وضو به روش آنان باطل است و همين طور دست بسته نماز خواندن يا آمين گفتن در نماز.

- از آنجا كه نماز خواندن در قبرستان به فتواى برخى از اهل سنّت حرام است. زائران را از نماز خواندن كنار بقيع و داخل آن برحذر داريد.

- براى پركردن اوقات فراغت زائران و استفاده معنوى بهتر از آن، زائران را براى خواندن نماز قضا راهنمايى كنيد و نكات ذيل را به آنان يادآورى فرماييد.

نماز قضا هر چه زودتر بايد خوانده شود و مسامحه نشود. نماز قضا وقت معينى ندارد، بلكه در هر وقت از شبانه روز مى توان نماز قضا را بجاى آورد. نماز قضا را به جماعت مى توان خواند، و هماهنگى بين نماز امام جماعت و مأموم در نوع نماز، تعداد ركعات و قصر و اتمام لازم نيست.

مسافر مى تواند نمازهاى قضاى غير سفر را بجاى آورد و بايد تمام بخواند. نماز قضا را به همان گونه كه اداى آن وظيفه بوده بايد بجا آورد، يعنى اگر نماز ادائى كه قضا شده و قصر بوده، به صورت قصر و اگر تمام بوده به صورت تمام و پسرها و مردها بايد حمد و سوره نماز قضاى صبح، مغرب و عشا را نيز بلند بخوانند.

كسى كه براى ميت نماز قضا مى خواند بايد مطابق وظيفه خودش عمل كند، مثلا اگر نمازگزار مرد است و براى ميتى كه زن است نماز مى خواند، بايد حمد و سوره نمازهاى جهرى را بلند بخواند.

- كيفيّت برخى از نمازهاى مستحب كه از اهميت بيشترى برخوردار است به زائران تعليم داده شود، مثل نوافل يوميه، نماز شب، نماز غفيله، نماز حضرت جعفر، نماز زيارت، نماز حضرت ولى عصر (عج) و نماز حاجت.

- در مدينه منوره، چنانچه زائر بداند كه ده روز در مدينه مى ماند، ميتواند روزه قضا بجا آورد، و چنانچه روزه قضا ندارد، مى تواند روزه مستحبى بگيرد. ولى چنانچه مسافر است نميتواند روزه قضا بگيرد ولى ميتواند سه روز روزه مستحب براى برآورده شدن حاجاتش بگيرد و روزه ديگرى صحيح نيست. اين سه روز، روزه از موارد استثناء روزه در سفر است. به نظر برخى از فقهاء احتياط آن است كه روزهاى چهارشنبه، پنج شنبه و جمعه باشد.

- نمازهاى مستحب را چنانچه در روضة النّبى يا ساير اماكن مقدس ازدحام بود يا امكان توقف نبود، مى توانند در حال ايستاده يا نشسته يا با ركوع و سجود اشارهاى و حتى در حال راه رفتن بخوانند.

- به زائر گفته شود كه براى امواتشان ميتوانند نماز قضا بخوانند و براى زندگان ميتوانند نمازى خوانده و ثوابش را به آنان هديه كنند. در كيفيت زيارت به نيابت از خويشان و ملتمسين دعا ميتوان اين روايت را براى زائران خواند:

عَلِىِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْحَضْرَمِىِّ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: «رَجَعْتُ مِنْ مَكَّةَ فَلَقِيتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى (ع) فِى الْمَسْجِدِ وَ هُوَ قَاعِدٌ فِيمَا بَيْنَ الْقَبْرِ وَ الْمِنْبَرِ فَقُلْتُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّى إِذَا خَرَجْتُ إِلَى مَكَّةَ رُبَّمَا قَالَ لِىَ الرَّجُلُ طُفْ عَنِّى أُسْبُوعاً وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ فَأَشْتَغِلُ عَنْ ذَلِكَ. فَإِذَا رَجَعْتُ لَمْ أَدْرِ مَا أَقُولُ لَهُ.

قَالَ: إِذَا أَتَيْتَ مَكَّةَ فَقَضَيْتَ نُسُكَكَ فَطُفْ أُسْبُوعاً وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ قُلِ: اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا الطَّوَافَ وَ هَاتَيْنِ الرَّكْعَتَيْنِ عَنْ أَبِى وَ أُمِّى وَ عَنْ زَوْجَتِى وَ عَنْ وُلْدِى وَ عَنْ حَامَّتِى وَ عَنْ جَمِيعِ أَهْلِ بَلَدِى حُرِّهِمْ وَ عَبْدِهِمْ وَ أَبْيَضِهِمْ وَ أَسْوَدِهِمْ. فَلَا تَشَاءُ أَنْ قُلْتَ لِلرَّجُلِ: إِنِّى قَدْ طُفْتُ عَنْكَ وَ صَلَّيْتُ عَنْكَ رَكْعَتَيْنِ إِلَّا كُنْتَ صَادِقاً. فَإِذَا أَتَيْتَ قَبْرَ النَّبِىِّ (ص) فَقَضَيْتَ مَا يَجِبُ عَلَيْكَ فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ قِفْ عِنْدَ رَأْسِ النَّبِىِّ (ص) ثُمَّ قُلْ: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا نَبِىَّ اللَّهِ مِنْ أَبِى وَ أُمِّى وَ زَوْجَتِى وَ وُلْدِى وَ جَمِيعِ حَامَّتِى وَ مِنْ جَمِيعِ أَهْلِ بَلَدِى حُرِّهِمْ وَ عَبْدِهِمْ وَ أَبْيَضِهِمْ وَ أَسْوَدِهِمْ. فَلَا تَشَاءُ أَنْ تَقُولَ لِلرَّجُلِ: إِنِّى أَقْرَأْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) عَنْكَ السَّلَامَ إِلَّا كُنْتَ صَادِقاً» (1)

ابراهيم حضرمى گفت: از مكه برگشتم به مدينه آمدم امام موسى بن جعفر (ع) را در مسجد النبى (ص) در روضه شريف بين قبر و منبر نشسته يافتم. به آن حضرت گفتم: اى پسر رسول خدا زمانى كه به سوى مكه ميآيم افرادى به من ميگويند: براى ما طوافى و دو ركعت نماز انجام بده و من فراموش ميكنم وقتى برميگردم نميدانم به او چه بگويم.

امام موسى بن جعفر فرمود: وقتى به مكه آمدى و اعمالت را انجام دادى پس طوافى با دو ركعت نماز انجام بده و بگو: خدايا اين طواف و نماز از پدر و مادر و همسر و فرزندان و خويشان و همشهريان من بنده و آزاد و سفيد و سياه باشد. پس هر كسى كه به ديدن تو آمد و به او گفتى: برايت طواف و نمازى انجام دادم راستگو خواهى بود.

زمانى كه به مدينه رسيدى و به زيارت قبر پيامبر رفتى و آنچه وظيفه تو ميباشد انجام دادى دو ركعت نماز بخوان و بالاسر پيامبر بايست و بگو: سلام بر تو اى پيامبر خدا از طرف پدر و مادر و همسر و فرزندان و خويشان و همشهريان من بنده و آزاد و سفيد و سياه آنان. پس هر كسى كه به ديدن تو آمد و به او بگويى: سلامت را به رسول خدا رساندم، راستگو خواهى بود»

إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِى إِبْرَاهِيمَ (ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَحُجُّ فَيَجْعَلُ حَجَّتَهُ وَ عُمْرَتَهُ أَوْ بَعْضَ طَوَافِهِ لِبَعْضِ أَهْلِهِ وَ هُوَ عَنْهُ غَائِبٌ بِبَلَدٍ آخَرَ. قَالَ: قُلْتُ: فَيَنْقُصُ ذَلِكَ مِنْ أَجْرِه؟ قَالَ: لَا. هِىَ لَهُ وَ لِصَاحِبِهِ وَ لَهُ أَجْرٌ سِوَى ذَلِكَ بِمَا وَصَلَ.

قُلْتُ: وَ هُوَ مَيِّتٌ، هَلْ يَدْخُلُ ذَلِكَ عَلَيْهِ؟ قَالَ: نَعَمْ حَتَّى يَكُونُ مَسْخُوطاً عَلَيْهِ فَيُغْفَرُ لَهُ أَوْ يَكُونُ مُضَيَّقاً عَلَيْهِ فَيُوَسَّعُ عَلَيْهِ. قُلْتُ: فَيَعْلَمُ هُوَ فِى مَكَانِهِ أَنَّ عَمَلَ ذَلِكَ لَحِقَهُ؟ قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: وَ إِنْ كَانَ نَاصِباً يَنْفَعُهُ ذَلِكَ؟ قَالَ: نَعَمْ يُخَفَّفُ عَنْهُ.» (2)

اسحاق بن عمار از امام هفتم موسى بن جعفر پرسيد: مردى به حج ميآيد پس حج يا عمره يا بعضى از طوافها را براى برخى از خويشانش كه به مكه نيامدهاند قرار ميدهد، آيا از اجر و ثوابش كم ميشود؟

امام فرمود: نه. ثواب آن عمل براى او و كسى كه نيت كرده نوشته ميشود و افزون بر آن، ثواب ديگرى به او داده ميشود به سبب صله رحمى كه انجام داد.

به امام گفت: اگر آن فردى كه برايش طواف يا عمره انجام ميدهيم مرده باشد، آيا ثوابى به او ميرسد؟

امام فرمود: آرى تا جايى كه ممكن است ميت مورد غضب خداوند واقع شده باشد و به سبب اين عمل آمرزيده شود يا در جايگاه تنگى باشد بر او گشايش دهند.

به امام گفت: آيا ميت در آنجايى كه دفن است ميفهمد من براى او اعمال عمره و طواف انجام دادهام و ثواب آن عمل به او ميرسد؟ امام فرمود: آرى.

به امام گفت: اگر ميت از دشمنان اهل بيت باشد، آيا طواف و عمره براى او انجام دهيم به او سودى ميبخشد؟

امام فرمود: آرى سبب تخفيف در عذاب او ميشود.

- اگر در كاروان كودكى باشد كه ميخواهند او را محرم كنند، بايد پيش از رفتن به ميقات، نسبت به احرام و كيفيت اعمال آنها توضيح لازم داده شود. در ضمن، والدين نسبت به احرام كودكان توصيه و تشويق نشوند، چون احرام آنها مشكلاتى به همراه دارد، گفتنى است كه به امور زير بايد توجه داشت:

كودك پسر بايد ختنه شده باشد.

هرمقدار از اعمال را كه ميتواند بايد خودش بجا آورد و بقيه را بايد كمكش كنند يا از طرف او انجام دهند.

لباس احرامش تا پايان اعمال بايد پاك باشد.

در حال طواف بايد با طهارت باشد.

در حال طواف و سعى بايد بيدار باشد.

در حال طواف شانه چپ كودك بايد به طرف كعبه باشد.

- نماز طواف را اگر ميتواند خودش بخواند و كسى هم به نيابت از او بجا آورد.


1- الكافى، ج 4، ص 316، ح 8.
2- الكافى، ج 4، ص 315، ح 4 ..

ص:13

فصل چهارم در ميقات

ص:14

- با توجه به سرد بودن هوا، كاروانهاى مدينه قبل حتى الامكان غسل و پوشيدن لباس احرام را در هتل انجام دهند، زيرا دوره سرماخوردگى در آنجا بسيار طولانى و سخت است و موجب اختلال در انجام مطلوب اعمال مى شود.

- براى كاروانهاى مدينه بعد كه در جحفه محرم ميشوند، غسل احرام توصيه و تأكيد نشود زيرا با توجه به اين كه زنان در ماشينهاى كولردار و مردان در ماشين هاى مكشوف مينشينند احتمال سرماخوردگى زائران بسيار زياد است.

- بهتر است زائران به نيت غسل ما فى الذمه غسلى انجام بدهند، چون در برخى موارد پيش آمده كه زائر غسل واجب، مثل جنابت يا غسل مسّ ميّت بر عهده اش بوده و از آن خبر نداشته و پس از اعمال متوجّه شده است. البته زائران مدينه قبل اين غسل را در مدينه انجام دهند و زائران مدينه بعد در ايران. در ضمن به زائران تذكر داده شود با اين غسل نمى توان نماز خواند و براى نماز بايد وضو گرفت.

- قبل از رفتن به داخل مسجد شجره، زائران نسبت به جغرافياى مسجد، محل وضو و غسل توجيه شوند و محلى را براى جمع شدن پس از احرام مشخص نماييد تا زائران به راحتى بتوانند اعمال را انجام دهند و كسى گم نشود. هم چنين تذكر داده شود كه كسى در محوطه بين وضو خانه و مسجد مُحرم نشود.

- در هنگام محرم كردن زائران سعى شود براى زائران كاروانهاى ديگرمزاحمت ايجاد نشود. لازم نيست براى احرام و تلبيه، زائران به دور مسجد چرخانيده شوند تا با سرو صدا و شلوغ كردن، حال دعا از ديگران سلب شود. در پاسخ به لبيك ها به زائران تذكر داده شود كه با صداى بلند پاسخ ندهند چون ضرورتى ندارد و مزاحمت براى ديگران است.

- اگر وقت احرام مصادف با نماز جماعت مسجد شجره شد، لازم است زائران را به شركت در نماز جماعت راهنمايى نماييد و از تكرار لبيك به صورت دسته جمعى و با صداى بلند بپرهيزند.

- به خلاف احرام در مسجد شجره، در بقيه ميقاتها مسجد خصوصيت ندارد، و احرام در بيرون مسجد نيز صحيح است لذا بردن زائران به ويژه افراد معذور داخل مسجد لازم نيست.

- كسانى كه نياز به تلقين لبيك دارند قبلًا شناسايى شوند تا در ميقات جداى از جمع براى آنها لبيك ها گفته شود.

- اگر زائران پس از خواندن نماز واجب محرم مى شوند، به استحبابِ احرامِ پس از نماز عمل شده و نيازى به خواندن نمازهاى مستحب احرام نيست، بلكه محرم شدن پس از نماز واجب (ادا يا قضا) از نماز مستحب افضل است.

- چون فتواى مشهور فقهاء لزوم احرام در داخل مسجد شجره است- بجز بانوان معذور- همه زائران را بايد به داخل مسجد برد تا محرم شوند و احتياط احرام در مسجد قديم نيز قابل ارجاع به فالاعلم است.

- هر چند به زبان آوردن نيّت احرام و ساير اعمال، واجب نيست ولى برخى از فقهاء مستحب دانستهاند و نيز قصد ترك محرّمات را نيز عده اى لازم دانستهاند اگر براى احرام عمره تمتع اين گونه گفته شود مناسب است:

" به قصد شروع اعمال عمره تمتع و انجام آنها و ترك محرمات احرام، محرم مى شوم به احرام عمره تمتع ... قربة الى الله."

- براى گفتن لبيك، چون برخى از فقهاء وصل به سكون و وقف به حركت را خلاف احتياط مى دانند و بعضى نيز گفتن لبيك پنجم را لازم نمى دانند اگر لبيك به سه صورت گفته شود و زائران جواب بدهند و به همين سه بار نيز اكتفا شود، كافى است:

بار اول جمله به جمله. هر چند با وقف به حركت و وصل به سكون و همراه با لبيك پنجم باشد.

بار دوم به همين شيوه بدون لبيك پنجم.

بار سوم با مراعات وقف به سكون و وصل به حركت.

- اگر كاروان كمتر از ده روز در مدينه اقامت دارند، در مسجد شجره نمازشان شكسته است.

- كسانى كه شك در استطاعت خود براى حجّ دارند و به يقين نرسيدهاند، هر چند وظيفه آنها حجّ واجب نيست ولى ميتوانند به نيّت وظيفه فعليّه محرم شوند تا اگر بعداً معلوم شد مستطيع بودهاند، اعمال انجام شده كافى باشد.

- پيش از حركت از ميقات، داخل اتوبوس ها از همه زائران سؤال شود كه آيا همه آنها داخل مسجد شجره به نيت احرام عمره لبيك گفتهاند يا نه تا چنانچه كسى باقى مانده يا شك دارد، همانجا بتواند به مسجد برود و محرم شود.

- در ميقات جحفه نيز از احرام سؤال شود تا پيش از حركت و بيرون رفتن از ميقات نسبت به احرام تمام زائران اطمينان حاصل شود.

- برخى از محرمات احرام، مثل نگاه در آينه، زدودن مو از بدن و استفاده از عطر و صابون و اشياء خوشبو و پوشاندن سر براى مردان و صورت براى بانوان و حرام بودن زن و مرد بر يكديگر و نيزاستحباب تكرار تكبير تلبيه تا نزديك مكّه، عدم لزوم بيدار بودن در بين راه- چون برخى از زائران تصور مى كنند كه نبايد بخوابند- تذكر داده شود.

- نسبت به نگاه در آينه اتومبيل، گاهى يادآورى آن ضرر بيشترى دارد، چون معمولا حركت زائران در شب است و توجهى به آينه ندارند و اگر بى توجه نگاهشان به آينه بيافتد اشكال ندارد و يادآورى آن گاهى سبب نگاه كردن ميشود. نسبت به محل اسكان و هتل، چون غالباً در سالن انتظار، راهروها، و دستشوييها آينه وجود دارد، بهتر است در بدو ورود به هتل، اين تذكر داده شود.

- در صورت امكان اگر آقايان در جلوى اتوبوس و خانم ها عقب آن بنشينند و همسران كنار يكديگر نباشند، بهتر است.

- در ميقات يا در بين راه و در بدو ورود به مكّه، زمان رفتن براى اعمال را يادآورى فرمائيد.

ص:15

فصل پنجم در حرم

اشاره

ص:16

- از آنجا كه مسجد تنعيم ابتداى حدود حرم است، زائران را به ورود به حرم توجه داده و دعاى كوتاه ورود به حرم را بخوانيد بسيار مناسب است. همچنين مى توانيد مسجد تنعيم و منطقه شهداى فخ را نيز به آنها نشان دهيد.

- از آنجا كه تعداد لباس احرام آقايان حداقل دوتكه است و بيشتر از آن در صورتى كه شرايط لباس احرام را داشته باشد بلا اشكال است، در فصل سرما به آنان يادآورى شود كه پوشيدن بيش از دو جامه احرام بلا اشكال است. كشيدن پتو بر روى خود براى جلوگيرى از سرما اشكال ندارد ولى آقايان آن را بر سر نيندازند و خانم ها بر صورت خود. چنانچه اين پتو دوخته باشد آقايان نبايد بر دوش خود بيندازند ولى دوخته بودن حواشى آن به فتواى برخى از فقها بلا اشكال است.

- كسى كه براى عمره تمتع محرم شده، وقتى خانه هاى مكّه را ببيند، نبايد لبيك بگويد لذا اين مسأله، هنگام رفتن به مكّه تذكر داده شود.

- كسانى كه بعد از تمام شدن اعمال تمتع، براى انجام عمره مفرده از مكّه به مسجد تنعيم مى روند، چند دستهاند:

مقلّدان فقهائى كه استظلال در شب و در شهر مكّه، هر دو را جايز نميدانند. اين گروه نمى توانند حتى در شب با ماشين سقف دار از تنعيم بيايند و بايد در ماشين مكشوف سوار شوند.

مقلدان فقهائى (1) كه استظلال در شهر مكّه را جايز ميدانند ميتوانند، شب يا روز در ماشين مسقف سوار شوند.

مقلدان فقهائى كه استظلال در شهر مكّه را جايز نميدانند ولى استظلال در شب را حرام نميدانند، ميتوانند در شب از تنعيم با ماشين مسقف به مسجد الحرام بروند.

يادآورى مى شود اكثر مراجع تقليد كه استظلال در شب و در شهر مكّه را جايز نمى دانند، فتواى صريح ندارند بلكه احتياط فرمودهاند كه در اين موارد با مراجع به فالاعلم مى توانند مسئله سوار شدن در ماشين مسقف را حل كنند.

- ميان وقت ورود به مكه و وقت حركت زائران به سوى مسجدالحرام براى انجام اعمال، حتماً فاصله باشد تا زائران پس از تحويل اتاق ها و استقرار و استراحت و تجديد قوا براى اعمال آماده شوند. تجارب سالهاى گذشته نشان مى دهد بهترين و خلوت ترين وقت براى انجام اعمال، يك ساعت و نيم پس از نماز صبح است. لذا بهتر است زائران پس از صرف صبحانه حدود ساعت شش و نيم يا هفت، (آنهم با لحاظ مسأله استظلال در شهر مكّه) براى اعمال به مسجد الحرام برده شوند.

- بهتر است كه زائران را به دو دسته توانمند و افراد بيمار و ناتوان تقسيم كرد و در مرحله اول، گروه اول اعمال را انجام دهند و در مرحله دوم با همكارى زائران داوطلب، گروه دوم را در وقت مناسب براى انجام اعمال به حرم برد. با اين رويه، هم حركت كُند زائران ناتوان در حركت گروهى اخلال ايجاد نمى كند و هم زائران ناتوان و بيمار با مراقبت و همراهان بيش تر، اعمال خود را به راحتى انجام مى دهند.

- استظلال در شهر مكّه و نيز عرفات و منا، بجز آيه الله زنجانى- كه جايز نمى دانند- بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى و سيستانى- احتياط واجب دارند- مابقى مراجع استظلال را مجاز مى شمرند. در مورد مراجعى كه احتياط واجب دارند نيز مى توان با رجوع به فالاعلم يا مرجع مساوى، استظلال را تجويز كرد.

- زائران در زمانى براى انجام اعمال به مسجد الحرام برده شوند كه در اثناء آن به نماز جماعت و شستشوى مسجد برخورد نكنند. يادآورى مى شود كه فرصت نماز مغرب تا عشاء و ظهر تا عصر و عصر تا مغرب كوتاه است ولى فرصت نماز صبح تا نماز ظهر و نماز عشاء تا صبح زياد است و شستشوى مسجد نيز بيشتر در وقت خلوت مطاف مثل ساعت يك بامداد صورت مى گيرد.

- چنانچه در اثناء طواف يا سعى نماز جماعت برگزار شد، تا آخرين فرصت امكان به طواف يا سعى ادامه داده شود تا اگر ممكن شد طواف يا سعى را به پايان برسانند.

- چنانچه پس از طواف، اذان گفته شد يا وقت اذان نزديك بود، سعى را شروع نكنند.

- چنانچه زائران در بين اعمال به نماز برخورد كردند، بايد در نقطهاى مشخص طواف و سعى خود را قطع كنند و جاى آنرا به خاطر بسپارند و پس از نماز، از همان نقطهاى كه طواف يا سعى را رها كرده اند، اعمال را ادامه دهند و آن را به اتمام برسانند. اما در مورد كفايت اين ادامه دادن، چنانچه فاصله بين نماز و ادامه اعمال زياد نباشد، طواف و سعى صحيح است ولى با فاصله زياد، بايد به نظر مرجع تقليد رجوع كرد.

- با توجه به محو شدن خط تيره مقابل حجرالاسود، براى نيّت آغاز طواف، اگر به زائران گفته شود كه از چند متر جلوتر قصدشان اين باشد كه از مقابل حجرالاسود طواف را شروع و به همان جا ختم ميكنند، اشكال ندارد و لازم نيست متوجه باشند كه كدام نقطه به طور دقيق مقابل حجرالاسود است.

- براى شروع طواف هرگز نبايد زائران را از مقابل حجرالاسود يا نزديك آن به داخل صف طواف كنندگان برد زيرا موجب اذيّت و مزاحمت براى طواف كنندگان است. به همين جهت بهتر است نقطهاى دورتر از حجرالاسود بدون نيت وارد مطاف شد و به تدريج وارد مطاف و نزديك به كعبه شد تا به نقطه آغاز طواف (حجرالاسود) رسيد. در پايان طواف نيز براى رفتن به محل نماز طواف (پشت مقام ابراهيم) آرام آرام بدون نيّت طواف همراه جمعيت به راه خود ادامه داده تا به راحتى بتوان از صف طواف كنندگان خارج شد.

- جزئيات مسائل شك در تعداد دورهاى طواف و سعى نبايد گفته شود چون همين امر سبب شك و وسواس زائران مى شود. بلكه بايد به طول كلى گفته شود كه اگر شك و شبهه يا سؤالى پيش آمد، با ترديد اعمال را ادامه ندهند و حتماً با مراجعه به روحانى كاروان حكم مسأله را بپرسند و سپس مطابق وظيفه عمل نمايند.

- اين مسأله به زائران يادآورى شود كه چنانچه در عملى اشكالى به نظرتان رسيد يا مشكل پيش آمد، با اعاده كل اعمال عمره مشكل حل نخواهد شد، بلكه بايد ضمن مراجعه به روحانى كاروان مورد اشكال مشخص و چنانچه نياز به اصلاح، تكميل يا اعاده بود، عمل شود.

- مسجد الحرام به" حياط وسط" كه كعبه در آن قرار دارد و شبستان هاى اطراف آن اطلاق مى شود ولى مسعى و محوطه اطراف مسجد كه سنگفرش شده و با ديوارهاى نردهاى محصور است جزو مسجد نيست و احكام مسجد را ندارد.

- كسانى كه براى نماز طواف عمره يا طواف زيارت نايب مى گيرند، بايد خودشان هم نماز طواف را بخوانند.

- كسانى كه با ويلچر در طبقه دوم طواف داده مى شوند، بايد نايب بگيرند و ترتيب را نيز بايد مراعات كنند. بايد دقت كرد كه به جاى طبقه دوم، طواف در پشت بام مسجد الحرام واقع نشود. چنين اتفاقى از عربهايى كه ويلچر دارند به طور مكرر واقع شده است.

- سعى بين صفا و مروه بايد بين الجبلين باشد. به شهادت اهل اطلاع، ستونهاى گنبد صفا روى كوه است. قسمت شيب دار نيز جزء مروه است و آخرين در خروجى آن در سمت راست، روى كوه است. بنابراين زدن پاشنه پا به روى صخره ضرورتى ندارد.

- هروله براى زنان مستحب نيست و چنانچه سهواً انجام دادند مبطل سعى نيست و برنگردند. مردان نيز اگر هروله را فراموش كردند براى بجا آوردن آن بر نگردند.

- ممكن است در وقت ازدحام افراد ناتوان را كه با ويلچر سعى ميكنند در طبقه همكف راه ندهند و آنها را به طبقه دوم يا پشت بام مسجد الحرام راهنمايى كنند، بايد توجه داشت چون طبقه دوم و پشت بام بالاتر از صفا و مروه است، سعى در آنجا كافى نيست، بلكه اين افراد بايد براى سعى نايب بگيرند.

- تقصير مكان معينى ندارد ولى مرسوم است كه بر مروه تقصير مى كنند، ياد آورى اين نكته لازم است كه سمت چپ مروه قسمتى افزوده شده و ميتوان زائران را به آن قسمت هدايت كرد تا مزاحمتى براى ديگران نباشد و بانوان بتوانند به دور از چشم نامحرمان تقصير كنند.

بيان نكاتى در اولين جلسه مكه

- در اين جلسه اعلام مى شود كه هركس نسبت به اعمالى كه انجام داده سؤال يا شك و شبههاى دارد سؤال كند تا وظيفه وى مشخص و مطابق آن عمل كند.

- وضع نماز قصر يا تمام در مكّه و كيفيت جمع بين فتاوا همان طور كه در بخش مدينه گذشت يادآورى شود.

- چنانچه در عمره كمتر از ده روز در مكّه مى مانند مسافر هستند و در حجّ، چنانچه پيش از اعمال حجّ و رفتن به عرفات حداقل ده روز در مكّه اقامت دارند نمازشان تمام است و بالتبع در عرفات، مشعر الحرام و منا و پس از بازگشت به مكّه نيز تمام است. چنانچه پيش از رفتن به عرفات كمتر از ده روز در مكّه اقامت دارند، مسافر هستند و بالتبع در مشاعر مقدس نيز نماز شكسته است و پس از اعمال و بازگشت به مكّه اگر حداقل ده روز در مكّه اقامت دارند نماز تمام و گرنه مسافر هستند.

- اعمال مستحب مكّه، مثل تلاوت و ختم قرآن، طواف مستحب، نماز در مسجد الحرام و نگاه كردن به كعبه تذكر داده شود.

- نماز جماعت استداره اى در مسجد الحرام به فتواى برخى از فقهاء اشكال دارد. لذا بايد مأمومين در جهتى بايستند كه روبروى امام جماعت يا جلوتر از او نباشد، بايد توجه داشت كه امام جماعت مسجد الحرام در نماز صبح، مغرب و عشاء نزديك مقام ابراهيم يا نزديك در كعبه به نماز ميايستد و در نماز ظهر و عصر در فصل گرما (بجز در نماز جمعه) در نقطه مقابل، روبروى مستجار، داخل شبستان كنار اتاق مؤذنان به نماز ميايستد.

- برخى از زائران تا پاسى از بامداد (پس از نصف شب) در مسجد الحرام ميمانند و به جهت خستگى و دير خوابيدن، براى نماز صبح بيدار نميشوند. تذكر اين مسأله لازم است كه چنانچه اين امور مستحب سبب ترك واجب شود، هيچ گونه ثوابى نخواهد داشت.

- كيفيت بجاى آوردن طواف مستحب براى خود و ديگران به زائران آموزش داده شود و نيز بر تلاوت قرآن و عبادت در مكّه به ويژه در مسجدالحرام و استفاده بهتر از اوقات فراغت تأكيد شود.

- چون جهت قبله در شهر مكّه در هر سوى آن تفاوت دارد، حتى گاهى در يك هتل، در بخش هاى مختلف آن نيز متفاوت است و بدين سبب تشخيص قبله براى زائران مشكل مى شود، مناسب است جهت قبله يادآورى شود و چنانچه در هتل علامت مشخص وجود ندارد، علامت هاى جهت قبله نصب شود.

- در برخى از هتلها سنگ توالتها رو به قبله يا پشت به آن است كه با كمى انحراف در نشستن مشكل حل ميشود. هرچند اگر زائران متوجه نباشند مرتكب گناهى نخواهند شد.

كارهاى حرام بين احرام عمره تمتع و احرام حج تمتع:

- تراشيدن سر (به فتواى برخى از مراجع)؛

- بجا آوردن عمره مفرده به فتواى بعضى از مراجع سبب بطلان عمره ميشود. (2)- صيد در حرم؛

- كندن و بريدن گياه و درخت حرم؛

- بيرون رفتن از شهر مكّه به فتواى برخى از مراجع جايز نيست، لذا اگر در ماه ذيقعده عمره تمتع را انجام دادند و در ماه ذيحجه از مكه بيرون روند به فتواى بعضى از مراجع، عمره تمتع آنان باطل ميشود و بايد براى ورود به مكه مجدداً محرم شوند.

در موارد ذيل بجاى آوردن طواف مستحب خلاف احتياط است:

- پس از احرام عمره، پيش از طواف

- پس از احرام حجّ، پيش از رفتن به عرفات

- پس از اعمال منا و پيش از طواف زيارت

- بين طواف و نماز طواف، نه تنها طواف انجام دادن خلاف احتياط است بلكه خواندن نماز ديگر غير از نماز طواف نيز خلاف احتياط است.


1- مانند حضرت امام، اراكى، گلپايگانى، فاضل، مكارم، صافى، نورى و وحيد خراسانى
2- مراجعه شود به م 909 مناسك محشى.

ص:17

فصل ششم اعمال حج

اشاره

ص:18

- محل احرام حجّ شهر مكّه است. بعضى از فقهاء تمام شهر مكّه فعلى را براى احرام كافى مى دانند و برخى ديگر به احتياط واجب احرام حجّ را در مكّه قديم گفته اند. در اين مورد ميتوان با ارجاع دادن احتياط واجب زائران را در مكه فعلى محرم كرد.

- كسانى كه اعمال مكّه را بايد پيش از وقوف بجاى آورند، بايد شناسايى شوند و در وقت مناسب اعمال خود را انجام دهند و چنانچه تا رفتن به عرفات فاصلهاى وجود دارد حتماً به آنان يادآورى شود كه در اين فاصله محرم هستيد و بايد از محرمات احرام پرهيز كنيد.

- حتماً قبل از محرم شدن به احرام حج، محرمات احرام را براى زائران تكرار كرده و به او گفته شود تا تقصير واقع نشده تمام محرمات احرام را بايد ترك كند.

- كسانى كه اعمال مكه را بر وقوفين مقدم ميدارند حتماً بايد محرم به احرام حج شوند و پس از آن اعمال را انجام بدهند و به آنان گوشزد شود كه تا تقصير در روز عيد را پس از رمى جمره و قربانى انجام ندادهاند بايد محرمات احرام را مراعات كنند.

- قبل از ورود به عرفات به اعمال خرافى بعضى از زائران اشاره شود تا زائران از انجام آن خوددارى كنند.

- با توجه به كمبود امكانات در عرفات و منا به زائران زن توصيه شود لباس به مقدار كافى به دنبال خود داشته باشند تا به لباس شستن در اين دو مكان مقدس نياز پيدا نكنند و به زائران مرد نيز توصيه شود لباسهاى دوخته را براى پس از قربانى و تقصير همراه خود بياورند.

- مشكلات و سختيهاى عرفات تا منا؛ بايد براى زائران در جلسات مكه گفته شود زيرا بيشتر آنان با زندگى راحت و مرفه انس گرفتهاند. وقتى با جامه احرام به بيابان عرفات و مشعر و منا پاى نهند و زندگى چادر نشينى را تجربه ميكنند و به سختى و زحمت ميافتند ممكن است زبان به اعتراض گشايند. پس بايد قبلًا آنان را توجيه كرد. و به گفته شاعر:

در بيابان گر به عشق كعبه خواهى زد قدم

سرزنشها گر كند خوار مغيلان غم مخور

- بايد حاجيان براى تحمّل برخى سختيها آمادگى پيدا كنند بخصوص به هنگام حركت به عرفات و وقوف در عرفات و سپس كوچ به مشعر و منا و از منا تا مكه و ايام وقوفشان در منا. آنها بايد آمادگى پذيرش مشكلات ايام تشريق را داشته باشند. چه بسا در حركتشان از عرفات به سوى مشعر با ترافيك و راه بندان مواجه شوند و مجبور باشند مسافتى را پياده طى كنند و يا در وقوفشان در مشعر بايد پذيراى سرما و باد و باران باشند. اگر اين آمادگى روحى و روانى در زائران ايجاد شده باشد، روحانى بسيار آسانتر ميتواند تصميم گيرى كند و زائران با نشاطى بيشتر در جهت حركت به سوى مشعر الحرام براى انجام تكليف گام بر خواهند داشت و از انجام تكليف لذّت خواهند برد. البته بايد توجه داشت كه خبر از مشكلات اعمال براى آماده سازى روحى زائران نبايد با ايجاد نگرانى و دلهره خلط شود.

- در اين جا به تناسب موضوع، فرازى از خطبه قاصعه را مرور مى كنيم. اين خطبه نكات زيبايى براى انسان سازى دارد، خطبه قاصعه را بايد قبل از رفتن به عرفات براى زائران خواند تا از زبان مولى با ارزش حقيقى حج و مناسك آشنا شوند:

«أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الْأَوَّلِينَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ ص إِلَى الْآخِرِينَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ بِأَحْجَارٍ لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَعُ وَ لَا تُبْصِرُ وَ لَا تَسْمَعُ فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ الَّذِى جَعَلَهُ لِلنَّاسِ قِيَاماً ثُمَ وَضَعَهُ بِأَوْعَرِ بِقَاعِ الْأَرْضِ حَجَراً وَ أَقَلِّ نَتَائِقِ الدُّنْيَا مَدَراً وَ أَضْيَقِ بُطُونِ الْأَوْدِيَةِ قُطْراً بَيْنَ جِبَالٍ خَشِنَةٍ وَ رِمَالٍ دَمِثَةٍ وَ عُيُونٍ وَشِلَةٍ وَ قُرًى مُنْقَطِعَةٍ لَا يَزْكُو بِهَا خُفٌّ وَ لَا حَافِرٌ وَ لَا ظِلْفٌ ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ ع وَ وَلَدَهُ أَنْ يَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ فَصَارَ مَثَابَةً لِمُنْتَجَعِ أَسْفَارِهِمْ وَ غَايَةً لِمُلْقَى رِحَالِهِمْ تَهْوِى إِلَيْهِ ثِمَارُ الْأَفْئِدَةِ مِنْ مَفَاوِزِ قِفَارٍ سَحِيقَةٍ وَ مَهَاوِى فِجَاجٍ عَمِيقَةٍ وَ جَزَائِرِ بِحَارٍ مُنْقَطِعَةٍ حَتَّى يَهُزُّوا مَنَاكِبَهُمْ ذُلُلًا يُهَلِّلُونَ لِلَّهِ حَوْلَهُ وَ يَرْمُلُونَ عَلَى أَقْدَامِهِمْ شُعْثاً غُبْراً لَهُ قَدْ نَبَذُوا السَّرَابِيلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَ شَوَّهُوا بِإِعْفَاءِ الشُّعُورِ مَحَاسِنَ خَلْقِهِمُ ابْتِلَاءً عَظِيماً وَ امْتِحَاناً شَدِيداً وَ اخْتِبَاراً مُبِيناً وَ تَمْحِيصاً بَلِيغاً جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ وَ وُصْلَةً إِلَى جَنَّتِهِ وَ لَوْ أَرَادَ سُبْحَانَهُ أَنْ يَضَعَ بَيْتَهُ الْحَرَامَ وَ مَشَاعِرَهُ الْعِظَامَ بَيْنَ جَنَّاتٍ وَ أَنْهَارٍ وَ سَهْلٍ وَ قَرَارٍ جَمَّ الْأَشْجَارِ دَانِىَ الثِّمَارِ مُلْتَفَّ الْبُنَى مُتَّصِلَ الْقُرَى بَيْنَ بُرَّةٍ سَمْرَاءَ وَ رَوْضَةٍ خَضْرَاءَ وَ أَرْيَافٍ مُحْدِقَةٍ وَ عِرَاصٍ مُغْدِقَةٍ وَ رِيَاضٍ نَاضِرَةٍ وَ طُرُقٍ عَامِرَةٍ لَكَانَ قَدْ صَغُرَ قَدْرُ الْجَزَاءِ عَلَى حَسَبِ ضَعْفِ الْبَلَاءِ وَ لَوْ كَانَ الْإِسَاسُ الْمَحْمُولُ عَلَيْهَا وَ الْأَحْجَارُ الْمَرْفُوعُ بِهَا بَيْنَ زُمُرُّدَةٍ خَضْرَاءَ وَ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ وَ نُورٍ وَ ضِيَاءٍ لَخَفَّفَ ذَلِكَ مُصَارَعَةَ الشَّكِّ فِى الصُّدُورِ وَ لَوَضَعَ مُجَاهَدَةَ إِبْلِيسَ عَنِ الْقُلُوبِ وَ لَنَفَى مُعْتَلَجَ الرَّيْبِ مِنَ النَّاسِ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ وَ يَتَعَبَّدُهُمْ بِأَنْوَاعِ الْمَجَاهِدِ وَ يَبْتَلِيهِمْ بِضُرُوبِ الْمَكَارِهِ إِخْرَاجاً لِلتَّكَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ إِسْكَاناً لِلتَّذَلُّلِ فِى نُفُوسِهِمْ وَ لِيَجْعَلَ ذَلِكَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ وَ أَسْبَاباً ذُلُلًا لِعَفْوِهِ.» (1)

مگر كعبه، خانه پاك خدا را نمى بينيد؟ خداوند انسانها را از زمان آدم تا انسان هاى آخرين اين جهان، با سنگهائى كه نه زيان مى رسانند و نه نفع مى بخشند، نه مى بينند و نه مى شنوند آزمايش نموده اين سنگ ها را خانه محترم خود قرار داده، و آن را موجب پايدارى و پا بر جائى مردم گردانيده است. سپس آن را در پر سنگلاخ ترين مكان ها و بى گياه ترين نقاط زمين، و كم فاصله ترين دره ها قرار داد.

در ميان كوههاى خشن، رملهاى فراوان، چشمه هاى كم آب، و آبادى هاى از هم جدا و پر فاصله، كه نه شتر، و نه اسب و گاو و گوسفند هيچكدام در آن به راحتى زندگى نمى كند و سپس آدم و فرزندانش را فرمان داد كه به آن سو توجه كنند و آن را مركز تجمع و سر منزل مقصود و باراندازشان گردانيد، تا افراد از اعماق قلب به سرعت از ميان فلات و دشت هاى دور، و از درون واديها و دره هاى عميق، و جزائر از هم پراكنده ى درياها، به آن جا روى آوردند، تا به هنگام سعى شانه ها را حركت دهند و لا اله الا اللّه گويان اطراف خانه طواف كنند، و با موهاى آشفته و بدن هاى پر گرد و غبار به سرعت حركت كنند، لباسهائى كه نشانه شخصيت ها است كنار انداخته و با اصلاح نكردن موها قيافه خود را تغيير دهند.

اين آزمونى بزرگ، امتحانى شديد و آزمايشى آشكار و پاكسازى و خالص گردانيدنى موثر است كه خداوند آنرا سبب رحمت و رسيدن به بهشتش قرار داده است.

اگر خداوند خانه محترمش و محلهاى انجام وظائف حج را در ميان باغها و نهرها و سرزمينهاى هموار و پر درخت و پر ثمر، مناطقى آباد و داراى خانه و كاخهاى بسيار و آبادى هاى به هم پيوسته، در ميان گندم زارها و باغهاى خرم و پر گل و گياه، در ميان بستان هاى زيبا و پر طراوت و پر آب، در وسط باغستانى بهجتزا و جاده هاى آباد قرار مى داد به همان نسبت كه آزمايش و امتحان ساده تر بود پاداش و جزاء نيز كمتر بود.

و اگر پى و بنيان خانه «كعبه» و سنگ هائى كه در بناى آن بكار رفته از زمرد سبز و ياقوت سرخ و نور و روشنائى بود، شك و ترديد ديرتر در سينه هاى (ظاهر بينان) رخنه مى كرد و كوشش ابليس بر قلبها كمتر اثر مى گذاشت و وسوسه هاى پنهانى از مردم منتفى مى گشت. اما خداوند بندگانش را با انواع شدائد مى آزمايد و با انواع مشكلات دعوت به عبادت مى كند و به اقسام گرفتاريها مبتلا مى نمايد تا تكبر را از قلبهايشان خارج سازد، و خضوع و آرامش را در آنها جايگزين نمايد.

بابهاى فضل و رحمتش را به رويشان بگشايد و وسائل عفو خويش را به آسانى در اختيارشان قرار دهد.» (2)

- وقوف به عرفات از ظهر روز نهم آغاز مى شود. بنابراين زمان حركت به سوى عرفات به گونه اى بايد تنظيم شود كه حجّاج قبل از ظهر در عرفات حاضر باشند. پس لازم نيست كاروان بعد از ظهر روز هشتم به عرفات حركت كند. بلكه ميتوان با گذشتن پاسى از شب به عرفه رفت و با فرض حل مشكل استظلال، از ماشين مسقف استفاده كرد.

- وقت وقوف از ظهر تا مغرب است و واجب است حاجيان در اين مدت در صحراى عرفات باشند و از حدود آن خارج نشوند، بنابراين نسبت به حدود عرفات، كه امروزه با تابلوهاى بزرگ زرد رنگ مشخص شده است توجيه شوند و حتى المقدور از تردد در جاهاى مختلف عرفات نيز بپرهيزند كه احتمال گم شدن آنها زياد است و در صورت گم شدن ممكن است از اعمال باز بمانند.

- تابلوهاى مشاعر مقدس به رنگ هاى ذيل است:" عرفات: زرد رنگ"،" مشعرالحرام: بنفش"، منا: آبى"

- اگر شب زنده دارى شب نهم در عرفات، موجب خستگى و خواب آلودگى زائران براى مراسم ظهر عرفه مى شود، بهتر است زائران را به خوابيدن در شب نهم توصيه كرد.

- سنگهاى رمى را ميتوان از كوههاى مكه و از مكان هاى مباح جمع كرد، امّا از آنجا كه عرفات خارج از حرم است و سنگ رمى بايد از حرم باشد، نمى توان سنگ رمى را از عرفات جمع كرد.

- قبل از رفتن به عرفات در مكه با عوامل كاروان نسبت به انتقال زائران از عرفات به مشعر و منا هماهنگى شود و برنامهاى براى انتقال ضعفا از عرفات به مشعر الحرام و منا چيده شود به گونهاى كه وقوف مشعر را درك كنند و به منا برسند.

- با توجه به اينكه اكثر زائران تلفن همراه دارند، شماره تلفن هاى همراه آنان نوشته شود و در اختيار مسؤول هر اتوبوس گذاشته شود تا در مواقع اضطرارى بويژه شب دهم امكان ارتباط اتوبوس ها با يكديگر فراهم شود.

- معمولًا در هر اتوبوسى يك يا چند نفر از عوامل كاروان ميباشند كه به دنبال زائران از عرفات به مشعر و منا ميروند بايد دو مطلب مهم را به آنان تذكر داد يكى اين كه حتماً وقتى به مشعر رسيدند اگر همراه با معذورين ميباشند در مشعر نيت وقوف داده و كسى خواب نباشد و بدون نيت از مشعر رد نشود. نكته دوم اين كه اگر در راه به ترافيك برخورد كنند به گونهاى كه اگر بخواهند با ماشين به مشعر برسند وقوف اختيارى آن را درك نميكنند به هر نحوى شده زائران را پياده به مشعر بياورند تا حج آنان به اشكال برخورد نكند. به عوامل گفته شود شما ضامن حج مردم هستيد.

- عوامل كاروان اگر نايب باشند و به همراه زائران به منا رفتند بايد قبل از طلوع فجر خود را به مشعر براى درك وقوف اختيارى برسانند و الا حج نيابى آنان اشكال پيدا ميكند.

- به زائران تذكر داده شود كه اگر در عرفات يا مشعر از كاروان جدا افتادند بدون هيچ ترس و واهمهاى و دور خود چرخيدن، با هر كدام از كاروانهاى ايران كه مسير را طى ميكنند و با معرفى خود به روحانى آن كاروان، وقوف در عرفات و مشعر را انجام بدهند و به منا بيايند. در آنجا توسط ستاد گمشدگان به كاروان خود ملحق خواهند شد. اگر چنين تذكرى داده نشود ممكن است زائر در اثر هول و هراس راه مكه را پيش گرفته و به محل اسكان برگردد و از وقوفين و مناسك منا بازماند و در نتيجه حجش فاسد شود.

- براى نيت وقوف در مشعر الحرام لازم نيست هنگام طلوع فجر بيدار باشند، بلكه اگر از سر شب قصد اين را داشته باشند كه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب را به قصد وقوف و به عنوان يكى از اعمال حجّ در آنجا باشند كفايت مى كند، لذا بهتر است، در بدو ورود به مشعر الحرام و استقرار حجّاج، اين نكته به زائران اعلام شود كه از هم اكنون تصميم داشته باشند كه از طلوع فجر به نيت وقوف در اينجا باشند.

- از آنجا كه برخى از مراجع معظم تقليد ماندن پيش از طلوع فجر را در مشعر الحرام به نيت طاعت الهى واجب ميدانند بهتر است در عرفات يا پيش از رسيدن به مشعر يا در بدو ورود به مشعر اين نكته نيز به زائران يادآورى شود كه از هم اكنون در اينجا مى مانيم به قصد طاعت الهى و از طلوع فجر تا طلوع آفتاب نيز به قصد وقوف و به عنوان يكى از اعمال حجّ در اين سرزمين توقف مى كنيم.

- بانوانى كه شب عيد به منا ميروند اگر به رمى نرسيدند يا در اثر ازدحام يا عذر ديگرى نتوانستند رمى كنند، بايد در روز رمى كنند.

- اگر زائرى ناچار به گرفتن نايب شود، نايب نميتواند رمى را در شب انجام دهد، بلكه بايد در روز نيابت را به جا آورد.

- با توجه به وضع كنونى جمرات و امكان رمى اكثر زائران، بايد توجه داشت كه حتّى الامكان رمى توسط خود زائران انجام شود و از نيابت خوددارى كنند.

- در سال هاى اخير به جهت برچيده شدن كشتارگاه هاى قديمى و احداث كشتارگاههاى مكانيكى جديد، بايد با تدبير و برنامه ريزى دقيق براى ذبح اقدام شود تا قربانى زائران بطور صحيح انجام شود و لذا توجه امور زير لازم است:


1- نهج البلاغة، ص 293، خطبه قاصعه
2- ترجمه گويا و شرح فشرده اى ب ر نهج البلاغه، ج 2، ص 304.

ص:19

- چون مسلخهاى فعلى خارج از منا است، و حلق و تقصير در آنجا صحيح نيست بايد افرادى كه به مسلخ ميروند توجه داشته باشند كه پس از قربانى در آنجا و حتى كنار مسلخ تقصير نكنند بلكه به منا برگردند و نيز توجه داشته باشند كه چون تقصير نيز بايد در روز عيد انجام شود پيش از غروب به منا برگردند. آخرين عمل روز عيد را نيز انجام دهند.

- افرادى كه به قربانگاه ميروند از زائران وكالت در توكيل نيز بگيرند تا اگر خودشان موفق به ذبح نشدند بتوانند به ديگرى براى ذبح وكالت بدهند.

- هر چند شرايط گوسفندان از پيش تا حدودى كنترل شده است ولى نسبت به شرايط ظاهرى مثل لاغر نبودن و ناقص نبودن آن دقت داشته باشند و چنانچه داراى شرايط نبودند آنها را برگردانند و ذبح نكنند.

- براى بجاى آوردن اعمال روز عيد ترتيبى اتخاذ شود كه تمام اعمال در روز عيد قربان انجام داده شود، لذا پس از ورود به منا و صرف صبحانه و آماده شدن زائران، آنها طبق زمانمندى اعلام شده براى رمى جمره عقبه حركت داده شوند چون اگر تاخير شود و رمى به ظهر يا بعد از ظهر بيافتد ممكن است موفق به اتمام اعمال روز عيد نشوند.

- كسانى كه خودشان حلق يا تقصير نكردهاند، نمى توانند براى ديگران حلق كنند يا براى تقصير موى او را بچينند.

رمى جمرات و بيتوته در منا

- چون به فتواى برخى فقهاء كسانى كه در روز عيد موفق به قربانى نشدهاند بايد رمى و حلق را در روز عيد انجام دهند و قربانى را در روز بعد انجام دهند، لذا بايد با مراجعه به مناسك، زائران را راهنمايى كرد.

- نيت بيتوته در منا را بايد پيش از غروب آفتاب به زائران تذكر داد و همين كه قصد كنند" نصف شب را به عنوان بيتوته در منا مى مانند قربة الى الله كفايت مى كند و اگر در آغاز بيتوته نيز در جلسه حضور نداشته باشد يا توجه نداشته باشند اشكال ندارد.

- چون به فتواى برخى از فقهاء- از جمله امام خمينى (ره)- بيتوته نيمه اول شب واجب است و به فتواى برخى ديگر بين نصف اول شب و نصف دوم آن مخير هستند، بهتر است براى همه زائران نيمه اول شب را براى بيتوته انتخاب كنند و اگر كسى نيمه اول شب را در منا نبود نيمه دوم را بيتوته كند.

- مراحل سه گانه خروج از احرام حجّ يادآورى شود، كه تصور نكنند با حلق يا تقصير تمام محرمات حلال مى شود مخصوصاً نسبت به استفاده از صابون و شامپوى خوشبو و نيز حرام بودن زن و مرد بر يكديگر تذكر داده شود.

- بيرون رفتن از منا پس از بيتوته اشكال ندارد ولى نبايد پيش از نيمه شب از حدود منا بگذرند و براى محاسبه نيمه شب، از مغرب شرعى يا از غروب تا طلوع آفتاب را محاسبه كرده و نصف آن به ساعت مغرب اضافه شود تا نيمه شب كه در منا لازم است بدست آيد. به فتواى بعضى از مراجع از غروب تا طلوع فجر و به فتواى برخى ديگر از مغرب تاطلوع فجر حساب شده نصف آن به مغرب اضافه شود، نصف شب بدست ميآيد. بنابر اين نيمه شب در بحث بيتوته با نيمه شب در وقت نماز مغرب و عشاء تفاوت دارد.

- به زائران توجه دهيد كه براى رفتن به جمرات و انجام دادن رمى عجله نكنند و كيسه سنگ ديگران را اشتباهى بر ندارند زيرا سنگها بايد مباح باشد و در صورتى كه اشتباه شود، و صاحبش راضى نباشد، رمى صحيح نيست.

- با توجه به توسعه جمرات و سهولت رمى بهتر است همه زائران را براى رمى به طبقه اول برد. مخصوصاً با توجه به اين نكته كه بعضى مراجع رمى در طبقه دوم را بنابر احتياط صحيح نمى دانند.

- زائران از قبل نسبت به احتمال عدم امكان قربانى در روز عيد و باقى ماندن در احرام توجيه شوند. در اين گونه موارد خوب است روحانى در لباس احرام ولو قربانى براى او انجام شده باشد و تقصير كرده باشد، باقى بماند تا سبب دلگرمى محرمان باشد.

- چون بسيارى از غير شيعيان رمى روزهاى 11 و 12 ذى حجّه را پيش از ظهر صحيح نمى دانند لذا بعد از ظهر اين دو روز جمرات شلوغ است كه حتى المقدور بايد در اين دو روز زائران براى رمى پيش از ظهر اقدام كنند.

- بايد توجه داشت كسانى كه عذر آنها راه رفتن و پيمودن مسير خيمهها تا جمرات است از رمى معذور نيستند يعنى اگر آنها را به پاى جمره يا نزديك آن ببرند مى توانند خودشان رمى را انجام دهند، چنين افرادى اگر امكان اجاره ماشين يا ويلچر داشته باشد تا آنها را به جمرات ببرد، نمى توانند به ديگرى نيابت دهند.

- كسانى كه در روز عيد، قربانى يا حلق نكردهاند روز يازدهم ميتوانند پيش از انجام اين دو عمل، رمى جمرات را انجام دهند.

- بايد توجه داشت كه رمى در شب براى بانوان به طور مطلق، اختصاص به رمى روز عيد قربان دارد ولى نسبت به روزهاى 11 و 12 ذى حجّه تنها بانوانى كه نمى توانند در روز رمى كنند رمى شبانه براى آنها جايز است ولى كسانى كه بتوانند در روز، خودشان انجام دهند نمى توانند شب رمى كنند.

- براى زنان رمى جمره عقبه پس از وقوف به مشعر و آمدن به منا در همان شب عيد قربان مانع ندارد ولى رمى روز يازدهم و دوازدهم در صورتى براى آنان در شب صحيح است كه از رمى در روز معذور باشند.

- ترك بيتوته براى كسانى كه تمام شب را در مكّه به عبادت مشغول باشند مانعى ندارد و ميتوانند طواف و سعى و ساير اعمال پس از منا را انجام دهند ولى اگر اعمال تمام شد نمى توانند آن شب را به منا برگردند بلكه بايد بمانند و بقيه شب را تا صبح عبادت كنند و لازم نيست در مسجد الحرام باشد، بلكه در شهر مكّه كفايت ميكند، ناگفته نماند كه ماندن در منا از عبادت در مكّه افضل است.

- كاروان هايى كه پس از ايام تشريق بايد بلافاصله به مدينه بروند يا به ايران برگردند، به زائران خود توصيه كنند شب يازدهم يا دوازدهم نيمه اول را قصد بيتوته كنند و قسمتى از آن را استراحت كنند و پس از نيمه شب براى اعمال به مكّه بروند. چون در ايام تشريق بهترين وقت از نظر خلوتى براى اعمال در اين دو شب، پس از نيمه شب است.

- هرچند خانم هايى كه احتمال حائض شدن آنان پس از اعمال منا وجود دارد و نمى توانند تا وقت پاك شدن در مكّه بمانند، اعمال مكّه را پيش از وقوف به جاى خواهند آورد. ولى چنانچه زنى اعمال مكّه را به جاى نياورده بود، و حائض شد بايد براى طواف و نماز طواف نايب بگيرد و سعى را خودش با مراعات ترتيب يه جاى آورد.

- به علل زير زائران به انجام عمره مفرده پس از اعمال حج تشويق نشوند، حتى برخى افراد را بايد برحذر داشت:

به فتواى برخى از فقهاء مراعات فاصله بين دو عمره شرط است.

ممكن است در اعمال آنها مشكلى پيش بيايد يا همچنان در احرام بمانند.

سبب ازدحام مطاف و مسعى خواهد شد و اين امر موجب دشوار شدن طواف و سعى واجب ديگران است.

- اگر در اعمال، مشكل فقهى براى زائرى پديد آمد كه فتواى مرجع تقليدش در دسترس نيست بايد او را به طريق احتياط راهنمايى كرد و با عمل به احتياط مشكل مرتفع خواهد شد و برخى از مسائل كه عمل به آن فورى نيست مثل كفاره برخى از محرمات، بايد واگذاشته شود تا در آينده فتواى مرجع تقليدش به دست آورده شود و راهنمايى گردد.

ص:20

فصل هفتم ديگر موارد

اشاره

ص:21

- در هر مرحله، پس از انجام عمل، كنترل اعمال صورت گيرد.

- اعلام عمومى برنامه هاى كاروان و نصب آن در مكان هاى مناسب.

- تهيه نوارهاى مداحى براى طول راه.

- توجه داشتن به مناسبت هاى ايام و سخن گفتن پيرامون آنها تأثير بسزايى براى زائر دارد.

- پرهيز دادن زائران از مباحثه با وهابيون. به زائران گوشزد شود وقتى با اهل سنت بحث ميشود، آنها به علماى خود ارجاع ميدهند و از بحث كردن گريزانند. به همين روش شما نيز از وارد شدن در بحث با آنان خود دارى كنيد.

- آگاهى دادن به زائر نسبت به تبليغات مسموم وهابيون و آمادگى دادن به آنها در برخورد شايسته با اينگونه افراد. در هر جلسهاى، به تناسب، يك يا چند شبهه مطرح و پاسخ داده شود.

- اگر در برخى ازشبها زائران را براى قرائت قرآن يا نيايش به طبقه دوم مسجد الحرام مى بريد لازم نيست حتماً روبروى ناودان باشد بلكه اگر در اضلاع ديگر مسجد الحرام مستقر شوند گذشته از اين كه خلوتتر است از مزاحمت سعودى ها نيز در امان خواهند بود.

- در ازدحام ايام تشريق روحانى بايد با زيركى خاصى جو كاروان را بدست گيرد و با يك سخنرانى و ذكر خاطره هاى تلخ و شيرين از التهاب كاروان بكاهد.

- روحانى به هيچ وجه در مسائل مالى مانند ماشين گرفتن و جمع صدقات و غيره دخالت نكند.

- زدن ماسك در هنگام احرام با توجه فتواى مراجع توجيه شود.

- زائرانى را كه از پوشش مناسبى برخوردار نيستند مى توان با برخوردهاى صحيح آنان را به احكام دين پايبند كرد.

- برگزارى مسابقات در طول سفر از بى حوصلگى و خمودى و خستگى كاروان ميكاهد و آنان را به امور مفيد سرگرم ميكند. اين كار بايد توسط روحانى با حمايت مسئولين كاروان انجام شود.

- در جلسه وداع، وظايف حاجى پس از بازگشت از سفر گوشزد شود و به لزوم حلاليت طلبى زائران از يكديگر از آنچه در طول سفر گذشته است، تأكيد شود.

- تهيه و توزيع منشور و ميثاق نامه اى كه ناظر بر تعهدات اخلاقى زائر پس از بازگشت از حج است و اهداى آن در جلسه وداعيه.

- زائران از ايران قرآنى براى خود بياورند تا در مكان هايى كه دسترسى به قرآن كمتر است، از آن استفاده كنند.

- اختصاص هر يك از روزهاى اقامت در مكه و مدينه به نام يكى از معصومين (ع) به ويژه امامان خفته در بقيع و چند دقيقه پيرامون حيات پربار آنان سخن گفتن.

- اجتناب از اختلاط زن و مرد؛ بايد به زائران مرد توجه داد فقط در هنگام طواف اختلاط مرد و زن اشكال ندارد ولى در غير آن بايد اجتناب كرد حتى در نماز.

- ايجاد يك كتابخانه كوچك از كتابهايى كه بعثه مقام معظم رهبرى اهدا ميكند. هم چنين با تشويق زائران به واگذارى كتاب هايى كه از ايران آوردهاند، مى توان كتابخانه اى كوچك تشكيل داد تا زائران در هنگام فراغت در مكه و مدينه به مطالعه آنها بپردازند.

- ترغيب زائران به برخورد صميمى با زائران كشورهاى ديگر و ايجاد ارتباط با آنان همراه با اهداى هديه معنوى، جود و سخاى ايرانى را نشان ميدهد.

- برقرارى مجالس ترحيم و بزرگداشت براى زائران به حق پيوسته.

- آداب و اعمال دهه ذى حجه تهيه شود و در زمان مناسب در اختيار زائران قرار گيرد تا از آن بهره مند شوند.

- تشويق به نمازهاى مستحبى در مسجدين و در عرفات و منا از به هدر رفتن وقت زائران جلوگيرى ميكند.

- آگاهى روحانى از مسائل تجهيز و تدفين ميت لازم است زيرا ممكن است در طول سفر لازم شود.

- توجه دادن زائران نسبت به كيفيت و كميت خدمات رفاهى و مقايسه كردن وضع زائران ايرانى با زائران كشورهاى ديگر.

- همراه داشتن ويلچر در عرفات براى سالخوردگان، سبب ميشود اگر به پياده روى براى رسيدن به مشعر الحرام نياز شد به مشكلى برخورد نكنند.

- اذكارى مانند تهليل، حوقله، صلوات، تسبيح، تسبيحات اربعه در زدودن شك و ترديد، وسواس و دلهره مؤثر است.

- با ثبت نام قبلى ميتوان كاروان را به زيارت دوره برد و مكانهاى تاريخى مدينه و مكه را به خرج خود كاروان به آنها نشان داد.

- از تراكتهاى خوش خط و زيبا با مضامين عالى، جهت حفظ حجاب خانمها در سالنها و تابلوى اعلانات، استفاده شود و هر روز با متنهاى زيباتر و جديد عوض شوند.

- با سعه صدر و برخورد متين و منطقى، حجاب و پوشش زائرين (بخصوص خانمها) تحت كنترل درآيد و عواقب سوء بدحجابى و اثرات زننده اجتماعى آن و فلسفه حجاب در جلسات تذكر داده شود.

- درب اتاق روحانى و معين و معينه هميشه به روى زائر باز باشد و در بين زائرين و در جمعشان حضور يابند.

- زائرينى كه در كاروان از جهات مختلف (ختم قرآن، شركت مستمر در جلسات، فعاليتهاى عبادى و مستحبات، همكارى و ...) ممتاز هستند، شناسايى شده و مورد تقدير قرار گيرند.

- در پايان هر جلسه يكى از كتابهاى اعتقادى از استاد مطهرى، علامه طباطبايى و دكتر بهشتى و ... معرفى شود و در 5 دقيقه پيرامون محتواى آن بحث شود تا هم فرهنگ كتابخوانى رواج يابد و هم زائران جوان با توجه به شبهات و سئوالاتى كه در ذهنشان موجود است پاسخهاى خود را در كتابها جستجو نمايند.

- در جلسات از زائران خواسته شود تا خلاصهاى از سفر خويش را تحت عنوان «سفر در يك نگاه» به رشته تحرير درآورده و رهآورد سفرشان را مكتوب كنند تا بدينوسيله درك خود را نسبت به فضا و محيطى كه در آن بوده اند و نسبت به عرفان و صفاى معنوى آن ثبت و ضبط كنند و در اختيار ديگران قرار دهند.

- در همان دفعه اول كه زائران به حرم برده ميشوند، ضمن اينكه كارت هتل و آدرس را به همراه دارند، علامتهايى در مسير به آنها گوشزد شود تا مسير رفت و آمد را به خوبى ياد بگيرند و نگرانى از گم شدن و تبعات آن را نداشته باشند. در ضمن به شماره هاى مخصوص درهاى حرم اشاره شود تا در موقع لزوم از آنها براى پيدا كردن منزل و هتل استفاده كنند.

نمازى پرفضيلت در ماه ذى قعده

براى روزهاى يكشنبه در ماه ذى قعده، نمازى با فضيلت بسيار از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) روايت شده است. در فضيلت اين نماز آمده است كه هر كه آن را بجا آورد توبه اش مقبول و گناهش آمرزيده مى شود. شاكيان او در روز قيامت از او راضى مى شوند. با ايمان بميرد و دينش گرفته نشود و قبرش گشاده و نورانى گردد. والدينش از او راضى شوند و مغفرت شامل حال والدين او و ذريه او شود. توسعه رزق پيدا مى كند و ملك الموت با او در وقت مردن مدارا كند و به آسانى جان او بيرون شود. براى خواندن اين نماز بايد در روز يكشنبه غسل كند و وضو بگيرد و چهار ركعت نماز به دو تشهد و دو سلام بخواند. در هر ركعت حمد يك مرتبه و

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ

سه مرتبه و معوذتين (ناس و فلق) يك مرتبه پس هفتاد مرتبه استغفار كند و ختم كند استغفار را به

لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظِيمِ

پس بگويد

يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِى ذُنُوبِى وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلا أَنْت

(1).

نماز اول هر ماه

در روز اول هر ماه دو ركعت نماز مستحب است:

در ركعت اول بعد از حمد سى مرتبه

قُلْ هُوَ اللَّهُ

و در ركعت دوم بعد از حمد سى مرتبه

إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ

بخواند و بعد از نماز تصدقى كند چون چنين كند سلامتى خود را در آن ماه از حق تعالى بخرد و از بعضى روايات نقل است كه بعد از نماز بخواند

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِى الْأَرْضِ إِلا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِى كِتَابٍ مُبِينٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إِلا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرا مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِى إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّى كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ رَبِّ إِنِّى لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَىَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ رَبِّ لا تَذَرْنِى فَرْدا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ.

نماز ده شب اول ذى حجه

- دو ركعت نماز مابين نماز مغرب و عشا بخواند و در هر ركعت بعد از حمد يك مرتبه توحيد و آيه

وَ وَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ قَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِى فِى قَوْمِى وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ

بخواند تا با ثواب حاجيان شريك شود.

حريم و حرمت خانواده حج

- براى بقاء و ادامه حيات خانواده معنوى حج كه به لطف و عنايت الهى تشكيل شده، با همكارى و همفكرى مدير كاروان و اعضاى شوراى فرهنگى و گروه ارشاد تدبيرى تخاذ شود كه جمع حاجيان در ايران نيز به مناسبتهاى مختلف تشكيل شود.


1- الاقبال. جلد 2. صفحه 20

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109