تفسير قرآن كريم سوره بقره آيه 29 جلد 4

مشخصات كتاب

سرشناسه:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان،1392

عنوان و نام پديدآور:تفسير قرآن كريم سوره بقره آيه 29 جلد 4 همراه با پرسش و پاسخ/ سيد مهدي فقيه امامي.

متن سخنراني جلسه تفسير حجه الاسلام و المسلمين حاج سيد مهدي فقيه امامي در مجتمع فرهنگي، مذهبي قائميه اصفهان 1392/04/22

چهارم رمضان المبارك 1434

ناشر چاپي : مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان

مشخصات نشر ديجيتالي:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان، 1392.

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه ، رايانه و كتاب

موضوع: قرآن كريم

مقدمه

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

لاحول و لا قوة الا بالله العلي العظيم حسبنا الله و نعم الوكيل نعم المولي و نعم النصير ثم الصلوة و السلام علي سيدنا احمد حبيب اله لعالمين ابي القاسم محمد و علي اهل بيته الطيبين الطاهرين المعصومين سيما بقية الله في الارضين روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء واللعنة علي اعدائهم و مخالفيهم و غاصبي حقوقهم و منكري فضائلهم و مناقبهم اجمعين من الآن الي قيام يوم الدين

جهت خوشنودي آقا امام زمان حجت بن الحسن و تعجيل در فرج آن حضرت صلواتي عنايت بفرماييد!

رسيديم به آيه 29 سوره بقره خداوند تبارك وتعالي مي فرمايد:

هُوَ الَّذِى خَلَقَ لَكُم مَّا فىِ الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلىَ السَّمَاءِ فَسَوَّئهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ هُوَ بِكلُ ِّ شىَ ْءٍ عَلِيمٌ(29)

سيد مهدي فقيه امامي

چهارم رمضان المبارك 1434

تفسير

جلسه گذشته در تفسير آيه 28 اين سوره مباركه به مباحث خلقت وموت و زندگي دوباره در دنيا يعني رجعت وحيات اخروي به صورت جسم عنصري و معاد اشاره كرديم

مطلبي كه بايد ارائه شود اين استكه در اين آيه كه فرموده است: كُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يحُْيِيكُمْ يحييكمي كه دوباره آمده است و نظر بنده است كه در مورد رجعت است و حيات دوباره در اين دنيا است كه مختصر توضيحي شب قبل داديم اما مشهور مفسرين استفاده برزخ را كرده اند و اشاره اي به مسئله رجعت نداشته اند جهتش اين است كه آنجا كه فرموده كُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَكُمْ موت اول مرگ به معناي جان گرفتن نيست بلكه به معناي نداشتن حيات مادي و جسمي بشري است و همه مفسرين اين

مطلب را قبول دارند و وجودشان در اصلاب پدرانشان هم حيات جسمي و انساني گفته نميشود و به صورت نطفه و سلول هايي در اصلاب پدرانشان هستند و هنوز حالت جسمي و مادي را ندارند پس اگر منظور از موت اول اين باشد حيات بعدي هم در همين زمينه است كه خداوند ميفرمايد كُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يحُْيِيكُمْ حيات دوم هم حيات مادي است يعني آن موقع كه در اصلاب آبائتان بوديد سپس خدا يك حيات جسمي به شما عطا كرد بعد از چندين ماه روح در جسم شما دميده شد و بعد از علقه و مضغه شدن و دميدن روح تا تولد اين مراحل طي شد فلذا (احياكم) يعني همين حيات مادي ظاهري و مرحله بعدش ( ثُمَّ يُمِيتُكُمْ) سپس با تراخي و گذشت مدتي بعد از حياتش سپس خداوند او را مي ميراند ( ثُمَّ يُمِيتُكُمْ) مرگ هم به معناي پايان زندگي نيست و فقط گرفتن حيات مادي و نباتي است و حيات انساني و روحي ادامه دارد پس موت اول و حيات اول مادي و نباتي است و موت دوم باز موت مادي است نه عدم كه انسان با مردنش معدوم شود ( ثُمَّ يحُْيِيكُمْ) اگر روي همين سياق آيه را معنا كنيم بايد حيات مجدد هم حيات مادي و جسمي باشد در حالي كه عالم برزخ عالم مادي و جسمي نيست و برزخ ادامه موت است و با همان حالت روحي باقي مي ماند و داراي قالب مثالي است تا مسئله قيامت !فقط اين وسط مسله رجعت را داريم كه انسان حيات جديد مادي پيدا ميكند پس اگر ما

حيات مجدد را به معناي رجعت معنا كنيم مطلب با سياق آيه سازگار تر است تا آيه را طبق آنچه كه مفسرين بيان كردند مربوط به عالم برزخ بدانيم و قسمت آخر آيه ْ (ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ) باز ثم به كار رفته چون انسان در آن حيات ثاني باقي است تا قيامت كه در ثم آخر بيان شده است (ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ) سپس پس از مدتي همه به سوي خدا بازگشت خواهند كرد و خداوند اين سير را براي انسانها بيان مي كند كه با اين توضيحات و سياق آيه (به نظر حقير) حيات دوم اشاره به مسئله رجعت است نه به مسئله برزخ!

در ادامه رسيديم به آيه 29 كه ميفرمايد : او است خدايى كه همه آنچه را در زمين است براى شما آفريد (تا از آن بهره مند شويد) پس از آن (آفريدن) آسمان را اراده نمود آن گاه هفت آسمان را مستقيم و راست (بى اعوجاج و كجى) برپاداشت، و او بهر چيز (جزئى و كلّى) بسيار دانا است.

عرض كرديم در مورد خلق لكم ما في الارض جميعا كه منافع مادي و معنوي تمام مخلوقات براي انسان خلق شده است و همه مخلوقات به صورت مستقيم يا غير مستقيم در اختيار انسان و براي منافع رشد انسان هستند!

خلق لكم هم شامل اهل ايمان ميشود و هم غير اهل ايمان و رحمت واسعه خدا شامل همه شده است و حتي مشركين هم استفاده ميكنند

در روايات آمده است كه

.....فَإِذَا انْقَضَى الصَّوْتُ صَوْتُ الْمُنَادِي أَجَابَهُ هُوَ وَاضِعاً يَدَيْهِ رَافِعاً رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ يَقُولُ- شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ

قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ قَالَ فَإِذَا قَالَ ذَلِكَ أَعْطَاهُ اللَّهُ الْعِلْمَ الْأَوَّلَ وَ الْعِلْمَ الْآخِرَ وَ اسْتَحَقَّ زِيَارَةَ الرُّوحِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ الرُّوحُ لَيْسَ هُوَ جَبْرَئِيلَ قَالَ الرُّوحُ هُوَ أَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ إِنَّ جَبْرَئِيلَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ إِنَّ الرُّوحَ هُوَ خَلْقٌ أَعْظَمُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَ لَيْسَ يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ « الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 387».

(روايت مفصل است در آخر روايت آمده است) وقتي امام معصوم متولد ميشود دستها را روي زمين ميگذارد و سر را به آسمان بلند ميكند و ميگويد شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ منادي ندا ميدهد كه علم اولين و آخرين به شما داده شده است و مستحق نزول روح شديد كه در اين روايت روح ملكي افضل از جبرييل فرموده شده است و مضمون روايت اين است كه كساني كه دشمن شما شدند اينها وارد آتش دوزخ خواهيم كرد هرچند ممكن است اين دشمنان از دنيا بهره اي ببرند و روزي وسيعي داشته باشند پس روزي وسيع دليل بر ايمانش نيست و ممكن است مومن باشد ويا غير مومن و خداوند به او روزي وسيعي عنايت كند و آن چيزي كه برايش مشكل خواهد بود مسئله عذاب آخرت است (اين روايت مفصل و بسيار عظيم القدر است و در فرصتي ديگر به آن اشاره خواهيم كرد) به هر حال اعم از مشرك و كافر و مومن از آنچه كه خدا خلق كرده استفاده خواهند نمود .

در ادامه آيه مي فرمايد «ثُمَّ

اسْتَوى إِلَى السَّماءِ- سپس به آسمان پرداخت.»و به قدرتهاى واسعه خود به آن توجّه كرد. لفظ (ثم) براي ترتيب و تراخي است از ترتيبش استفاده كردند كه خداوند آسمان را پس از زمين خلق كرده است و بعضي خواستند به اين بيان اشكال كنند با توجه به آيه ديگري كه در قرآن است (أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها * رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها * وَ أَغْطَشَ لَيْلَهَا وَ أَخْرَجَ ضحَُئهَا* وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذَالِكَ دَحَئهَا 30 -27نازعات) كه خداوند بعد از خلقت آسمان زمين را گسترانيد آيه ظاهرش اين است كه زمين بعد از خلقت آسمان بوده و با ثم ترتيب با تاخير رسانده و مفهوم دو آيه معارض هستند مرحوم آيت الله طيب (كتاب كلم الطيب)فرموده اند خير تعارضي نيست چونكه ثم همه جا براي ترتيب با تاخير نمي آيد بلكه براي تعدد لطف خداوند و رحمت خداوند آمده و در ادبيات عرب هم گاهي مواقع بدون رعايت ترتيب ثم آمده و اينجا هم كاري به ترتيب ندارد اما بزرگان ديگري مثل مرحوم سبزواري گفته اند منافاتي نيست چرا كه مسئله خلق و استواء با هم متفاوت و مختلفند يعني خلقت زمين و گستردگي اش كه معروف به دحوالارض است اينها در مراحل مختلفي قرار گرفتند همينگونه است خلقت آسمان فلذا اگر بخواهيم بين دو آيه جمع كنيم اختصارا اين است كه اصل خلقت زمين قبل از آسمان است اما اگر مسئله مسطح شدن زمين در آيه دوم را در نظر بگيريم بعد از خلقت آسمان است يعني زمين اول خلق شد و بعد آسمان اما بعد از خلقت آسمان است كه زمين

مسطح شد واما اين مطرح شدن مفصل اين مطلب مورد اينجا نيازي نيست.

اما مطلب ديگر كه مورد استفاده فقها است اينكه از اين آيه اصالة الحليّه را اثبات ميكنند چون خداوند فرموده است الَّذِى خَلَقَ لَكُم مَّا فىِ الْأَرْضِ جَمِيعًا پس استفاده انسانها از هر آنچه در زمين است اصل اوليه اش علت حليت و جواز است يعني هر چيزي براي انسانها حلال است الا آن چيزهايي كه به خصوصه خداوند آنها را حرام نموده است و اصالة الحليه و اصالة الجواز را استفاده كرده اند و تفصيل آن در كتب فقهي بيان شده است .

در همان سوره مباركه نازعات در ادامه فرموده است (أَخْرَجَ مِنهَْا مَاءَهَا وَ مَرْعَئهَا * وَ الجِْبَالَ أَرْسَئهَا) يعني خداوند آب و چراگاهها را بيرون آورد يعني مسئله استواي زمين ؛مرحله بعد از خلقت است يعني بعد از خلقت زمين زمين مسطح شد و آبها جريان و چراگاهها خلق شدند .

مسئله ديگر مسئله سبع سماوات است كه اين مسئله هفت آسمان يك مسئله مجهولي بوده است كه در طول تاريخ حكماي گذشته تعبير كرده اند به اينكه زمين در مركز است و هفت دور آسمان مانند پوسته هاي پياز كه هر آسماني بر آسمان ديگر احاطه دارد و آسمان كوچكتر پوشيده شده است به آسمان بزرگتر وبراي هر آسماني هم كوكبي در نظر گرفته اند كه ماه و مريخ و ...بيان ميكردند كه البته بطلان اين نظر واضح است و آسمان بزرگتر از چند مدار و كره وخورشيد است و البته آنها زمين را مركز ميدانستند كه با پيشرفت علم فكر فلاسفه باطل است و بعضي تصور كرده اند آسمان

اول را منظومه شمسي بگيريم و ديگر منظومه ها را آسمانهاي ديگر و اين هم بطلاني واضح دارد چون منظومه هاي در همين كهكشان ما هست به هفت تا كه هيچ است بلكه به ميليونها كهكشان ميرسد و عرض و طول آسمان براي ما مشخص نيست!

ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ- سپس به آسمان پرداخت و خلقت عجيب آن با اين همه ستاره و سياره و عجايبش كه تازه اينهايي كه ما هنوز از آن اطلاع جزيي داريم در مورد كمكشان راه شيري است كه اين كهكشان در بين ميليونها كهكشان عددي حساب نميشود و تمام اين همه اعجاب و عظمت در اين كهكشانها مربوط به آسمان اول است و آسمان دوم طبق روايت عظمتش بيتر از آسمان اول است و همينطوربه ترتيب آسمانهاي ديگر عظمتشان بيشتر از آسمانهاي قبلي است حالا آنجا چه حكايتي دارد و چه برنامه هايي ما اطلاعي نداريم و برما پوشيده است وعلمش نزد خدا و اهل بيت معصومين عليهم السلام است و نزد ما به توسط امامان اطلاعات كمي داريم و دقيق مسائل و جزئياتش نزد ما نيست و ما به مختصري از مسائل مثل عروج حضرت عيسي و معراج پيامبر گرامي اسلام و دسته اي از روايات آگاهيم و مطلبي غير اينها هر جا نقل شده اعتباري ندارد و ذوقي است و قابل استناد نيست !

آقا اميرالمومنين ارواحنا فداه در تفسير اين آيه فرمودند: هو الذي خلق لكم ما في الأرض جميعا لتعتبروا به، و لتتوصلوا به إلى رضوانه، و تتوقوا به من عذاب نيرانه

او خدايي است كه خلق كرد براي شما هر آنچه در روي زمين بود تا عبرت

بگيريد( و پي به وجود خدا و قدرت و حكمتش ببريد ) و برسانيد خودتان را به رضوان خداوند تبارك و تعالي و حفظ كنيد خود را از آتش دوزخ و خشم الهي!

همه اينها خلق شدند تا شما برسيد به معرفت خدا و رضايت و خشنودي خدا و حفظ از عذاب جهنم است.

تا بهره ببريم براي قرب به خدا و اطاعت از خدا و دوري از محرمات و چيزهايي كه باعث خشم خدا ميشود.

انشاالله توضيحات بيشتر در جلسه بعدي.... صلوات.

سوالات حضار در جلسه

1- جناب حضرت آيت الله سيد مهدي فقيه امامي در شب گذشته در مورد آيه انالله و انااليه الراجعون فقط فرموديد از عقايد صوفيه است ميشود توضيحي ديگر بفرماييد؟ و ربط اين گفتار با وحدت وجود چيست؟

بحث مفصلي است و مسئله وحدت وجود متصوفه و فلاسفه را بعضي متفاوت ميدانند اما بسياري ار محققين ميفرمايند برگشت وحدت وجود فلاسفه نتيجه اش همان وحدت وجود متصوفه است كه بحثي علمي و دقيق است فقط اشاره ميكنم كه آنچه كه متصوفه ميگويند و وجود كل عالم را يك وجود مي دانند و همه موجودات را يك وجود مي دانند و موجودات بخشي از وجود باري تعالي هستند و تعابيرشان در كتبشان مختلف است بيشترين تعبيري كه مستفاد است كلمه (بل عينها) است يعني آنچه كه پديده شده است اينها رشحاتي از وجود خداوند هستند (بل عينها) بلكه عين وجود خدايند حالا اگر به اشعار متصوفه مثل مولوي و بزرگان صوفيه مراجعه كنيد وحدت وجود و امثالهم واضح و روشن است و يكي از آقايان صوفي كه در كتابي كه نوشته بود ميگويد به استاد ما اتهام بي جايي زدند و گفتند كه او قائل است كه سگ عين خداست و در پاسخ كسي كه در وادي السلام پرسيده بود اينكه سگ چيست؟ گفته است عين خداست مدعي شده كه دروغ است و اين

مطلب گفته نشده و استادشان گفته است بلكه غير از خدا نيست!!!!

البته عقلا نميدانند فرق تعبير اول و دوم چيست و منظور از تعبير دوم چگونه غير از تعبير اول است؟ اين گفتار و مسئله وحدت وجود دقيقا خلاف آيات قرآن وروايات وعقايد اهل بيت معصوم است و امامان معصوم صريحا اعتقاد دارند به بينونت بين خالق و مخلوق و اينكه وجود انسانها و خالق از دو سنخ هستند و يكي نيستند اما آقايان فلاسفه معتقدند بين علت و معلول سنخيت لازم است و همين سنخيت مسئله وحدت وجود را پيش آورده است ضمن اينكه از آيات ديگر بدون تفسير اهلبيت معصوم سوء استفاده كرده اند و مثلا در آيه نفخت فيه من روحي مي گويند منظور روح خداست و جزئي از خدا در ما دميده شده است اما در اينجا روشن است كه اينجا اضافه تشريفي است نه اينكه روح خدا باشد كه خدا روح ندارد و مثل ما نيست كه جسم و روح داشته باشد بلكه خالق روح است و مثل كلمه يد الله و بيت الله است كه خدا در بعضي جاهها هم فرموده است بيتي و اگر يدالله و اذن الله و عين الله گفته ميشود يعني روح يا دست يا بيت و خانه اي كه مال خداست و خدا به انان شرافت داده است و از لحاظ ادبي در ادبيات و علم معاني و بيان از اين تعابير زياد استعمال ميشود كه طلاب حاضر مستحضرند.

2- آيا براي اموات و انسانها در برزخ و قيامت هم ارتقاء روحي هست ؟

در مورد قيامت روايات متعددي داريم مثل فرمايش امام صادق كه در مورد بهشتيان فرمودند ... قَالَ لَهُ اقْرَأْ وَ ارْق (تفسير القمي، 2)

كه قرآن

را بتلاوت كنيد و به مراتب بالاتر برويد . معلوم ميشود بعضي اعمال را ميشود آنجا انجام داد كه باعث ارتقاء درجات روحي شود اما اين جبران مافات و ارتقاء محدود است

3- پس از رجعت، قبور حرم اهل بيت چطور خواهند شد؟

ما اطلاعي از ان زمان نداريم كه امامان معصوم با حرم هاي متبركه چه برنامه اي دارند اما هر چيز كه منسوب به اهل بيت باشد ولو با گذر زمان مثل عصاي پيامبر باز هم متبرك و محترم است همينطور چوب و نقره اي كه به نيت امام و حرم ايشان ميتراشند با اينكه در حرم هنوز نصب نشده اما چون منسوب به امام است باز هم متبرك است و اين مطلبي است كه وهابي ها متوجه نميشوند و مسئله نسبت را نمي فهمند و اگر چيزي منسوب به خير شد او هم خير است واگر منسوب به شر شد آن هم شر است و اگر چيزي منسوب به خدا شد آن هم خير است و زمانش هم تفاوتي ندارد!

4- ارتباط اموات با اين دنيا چگونه است؟

در روايات فرموده اند كه در ابتداي جان گرفتن و دفن همه ارتباط با دنيا دارند و همراه جنازه هستند و يا ما را نظاره ميكنند اما بعد از مرگ بستگي به شخص دارد كه چگونه مراتب روحي اش باشد و كم و زياد با اشخاص و خانواده ارتباط داشته باشند به صورت محدود يا بيشتر اختيار دارند و مثلا در عالم رؤيا و خواب مرتبط باشند يا اجازه حضور در اين دنيا را داشته باشند تا كارهاي دنيويشان را انجام دهند.

الان موردي يادم آمد در مورد مرحوم والدمان حضرت آيت الله سيد حسن امامي كه يكي از طلاب كه امور حسابها و مسائل چك و وصول انها در مورد خمس و زكات و حسابهاي شرعي را در زمان پدرم انجام ميداد و دست اندركار بود و چك ها را وصول ميكرد و بعد

به مراجع تحويل ميداد و سندهارا وصول ميكرد و تحويل مردم ميداد وبعد از فوت حاج آقا هم ايشان در حال انجام وظيفه است و به صورت ماهيانه چك ها را تحويل ميدهيم و ايشان طبق روز چك ها را وصول ميكند داخل سررسيد و تقويمش دوتا چكها را گذاشته بودم تا بعد وصول كند و به دفتر مراجع تحويل دهد ،فراموش كرده بود فردا آمد دفتر و گفت ديشب يك خواب عجيب ديدم خواب حاج اقا را ديدم كه گفتند آقاي فلاني آن دوتا چك را فراموش كردي بگذاري سر حساب و وصول كني گفتم حاج اقا من همه چكها را وصول كردم فرمودند عرض ميكنم دوتا چك را فراموش كردي كه مربوط به وجوهات و سهم امام است، گذاشتي بين سررسيدت؛ برو تا وقتش نگذشته اينها را وصول كن و تحويل مراجع بده ! ميگويد آمدم بين سررسيد را گشتم ديدم همينطوره و دوتا چك جاگذاشتم و فراموش كردم و با دستور حاج آقا به وظيفه مان عمل كرديم.

بعضي ها آزادند و به دنيا آمده و به امورشان رسيدگي ميكنند حتي گاهي از گنهكاران را هم خدا لطف ميكند تا به غفران خدا برسند و بخشيده شوند كه اين اتفاق يادم آمد عرض ميكنم.

يكي از مداحان اهل بيت ميگويد براي فاتحه كسيدعوت به جلسه شدم و جلسه در باغ رضوان بود و پس از اتمام جلسه به دلم افتاد حالا كه تا اينجا امديم سري به اقوام و بستگان مدفون در اينجا بزنم و فاتحه برايشان بخوانم و از انجا پياده راه افتادم وبراي اينكه زودتر بروم از بين قبور عبور كردم كه

در حين حركت تسبيح كه در دستم بود به قاب عكسي بر مزار كسي گير كرد و پاره شد وقتي خم شدم دانه هاي تسبيح را بردارم اسم روي قبر را خواندم كه آشنا بود و بعد از لحظه اي يادم امد اين شخص زماني پول از من گرفته بوده و بدهكار بود و مدتي هم مفقود الاثر بود و متواري و خبري از ايشان نداشتم و من هم نااميد شدم و اين اتفاق را كلا فراموش كرده بودم

بعد با خورم گفتم اين ماجرا عادي نيست و خدا ما را رسانده برسر اين قبر همانجا روي قبر فاتحه اي خواندم و گفتم من از حق خودم گذشتم و حلالش كردم. ميگويد شب خوابش را ديدم كه آمد تشكر كرد و گفتند خدا خيرت بدهد كه ما را نجات دادي.

5- به غير از معصومين چه كساني رجعت خواهند كرد؟

خوبان خوبان و بدان بدان آنهايي كه بهترين شيعيان بوده اند و آنان كه ظلم به اهل بيت و غصب حقوقشان را نمودند نظري هم هست كه همه انسانها رجعت خواهند كرد كه دلايلي دارند كه اينجا مجال اين بحث نيست.

اللهم انا نسئلك و ندعوك ....

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109