و پذيرش ولايت اهل بيت عصمت و طهارت و همچنين پيماني هم در مورد شيعيان ان شاءالله روايتش را خدمت عزيزان ارائه خواهيم كرد و ام در مورد انچه كه خداوند امر به پيوند آن فرموده است و اهل فسق و فجور اين پيوند را قطع مي كنند بالاترينش پيوند با رسول گرامي اسلام و پس از آن با ائمه معصومين و بعد با خويشان و دوستان و همچنين با برادران ايماني ! اينها پيوندهايي است كه خداوند امر به آن فرموده است و فاسقين اين پيوندها را قطع ميكنند پيوند ميان ما و رسول خدا ، پيوند ميان ما و ائمه معصومين همچنين پيوند ميان ما و دوستان و اهل ايمان و پيوند ما با خويشاوندان ، كارشان قطع اين ارتباط و پيوند است و صفت سوم (يفسدون في الارض) كار سومشان فساد در روي زمين مي كنند در مورد دو صفت گذشته مطالبي را به اختصار عرض كرديم و انشاالله به اين قسمت خواهيم پرداخت و روايت مفصلي كه در كتاب شريف تفسير امام حسن عسكري عليه السلام به نقل ازآقا امام باقر عليه السلام نقل فرمودند و روايت مفصلي است و انشاالله امشب تيمنا و تبركا اين روايت را خدمت عزيزان قرائت خواهيم كرد.

در مورد فساد در ارض در آيات اول سوره بقره هم به نكاتي در سال گذشته اشاره كرديم كه فساد به چند گونه است يكي فساد شخصي است مثل ريا كه فساد شخصي است يعني انساني كه در اعمال خودش ريا مي كند و كارش را خالصانه و به خاطر خداوند انجام نمي دهد او مرتكب ريا

ميشود كه مردم ببينند و جلب توجه كند، اين فساد شخصي است يك فساد داريم در مورد فساد فردي نسبت به فرد ديگر مثل غش در معامله كه يك نفر در معامله كلاه سر فرد ديگري ميگذارد كه اين هم يك جور فساد است موجب فساد در معامله ميشود كه بين دو نفر يك قراردادي هست فردي افساد مي كند و اين قرارداد را با غش در معامله يا انواع ديگري از كارهايي كه موجب فساد در معامله ميشود كار را خراب مي كند . يك فساد هم داريم كه فساد اجتماعي است يعني فرد حقوق مردم را به صورت جمعي زائل مي كند مثل كساني كه مردم را به انحراف مي كشانند اينها حق اجتماعي مردم را ضايع مي كنند اينها فساد در ارض ميكنند فساد اجتماعي ، مثل كساني كه محيط زيست را آلوده مي كنند اينها فسادشان فساد اجتماعي است كه البته قبح فساد در روي زمين، آن هم مراتبي دارد طبق همين تقسيم مرحله اولش فساد فرد در اعمال و رفتار خودش است فساد شخصي و بالاتر از آن فساد نسبت به ديگران است كه حقوق ديگران را به صورت فردي ضايع كردن مثل غش در معامله و بدترين فساد و زشت ترين فساد ، فساد اجتماعي است يك شخصي بيايد جامعه را مبتلا كند به يك سري مطالبي كه موجب فساد در جامعه شود و اين هم در مراتب مختلفي است گاهي ماديات انسان را به خطر مي اندازد مثل آلوده كردن محيط زيست و گاهي معنويات اجتماع را خراب مي كند اين هم

مرتبه اش با هم فرق مي كند كسي كه دنياي مردم را خراب مي كند كارش بسيار زشت و زننده است و از آن پست تر اين است كه آخرت مردم را به واسطه فساد در عقيده خراب كند كاري كنند با مردم كه مردم آخرتشان را از دست بدهند. پس مسئله فساد در زمين مراتبي دارد كه اين آيه شامل همه آن مراتب مي شود البته با توجه به قرينه في الارض شايد بگوييم در اين آيه اشاره به فساد اجتماعي است و فرموده است (و يفسدون في الارض ) به خاطر همين قرينه كه ميفرمايد در زمين فساد مي كنند شايد مربوط به فساد اجتماعي است در هر صورت تفاوتي ندارد ، خداوند تبارك و تعالي در مورد فساد در قرآن مطالب ديگري هم دارد خداوند فساد را چيز بسيار بدي مي داند برخلاف آن صلاح است كه ضد فساد است و خداوند مي فرمايد الصلح خير يعني صلاح و صلح در ميان مردم كسي كاري كند كه به نفع مردم باشد اين خير است در حال ي كه خداوند فساد در روي زمين را دوست نمي دارد (ان الله لايحب الفساد ) چيزي كه مبغوض خداوند است فساد در روي زمين است كه خب الان ما به چشم خودمان در دوران خودمان فساد را به اشكال مختلف در كشور خودمان يا در كل دنيا ملاحظه مي كنيم و با توجه وسائل ارتباط جمعي كه امروزه در اختيار است ما از فسادهاي كه در دنيا صورت مي گيرد مطلع مي شويم كه در اين ايام گذشته بدترين فساد مربوط به اين وهابيت

خبيث بود كه ما آثار اين فساد را در كل دنيا داريم ملاحظه مي كنيم و واقعا نمي شود توضيح داد در چند جمله كه اينها چه فسادي در زمين دارند مي كنند و آسايش و امنيت مردم دنيا را به خطر انداختند و جنايتهايي مرتكب مي شوند كه حتي از حيوانات هم اين جنايات سر نمي زند يكي از عزيزان نكته اي جالب را براي بنده بيان فرمودند كه خيلي براي من واقعا جاي تعجب بود در يكي از اين شبكه هايي كه فيلم هاي مستند و حيات وحش پخش مي كنند يك صحنه اي را پخش كرده كه واقعا صحنه بسيار عجيبي بود يك شير ماده درنده اي حمله كرده است به يك ماده آهويي و آن ماده آهو را شكار كرد وقتي گلوي اين ماده آهو را گرفت و آن حيوان به خاطر اين قضيه كشته شده و شير مي خواست او را پاره پاره كند و بدرد شير ماده متوجه شده كه آهويي كه گرفته است حامله بوده است و در شكمش بچه اي داشته از غصه اين شير سرش را گذاشته كنار اين آهو و خودش هم جانش را از دست داده اين خصوصيت يك حيوان درنده است كه وقتي متوجه مي شود آزار رسانده است به يك حيوان ماده ديگري كه باردار است از غصه ميميرد ولي اين وهابي ها نميدانم واقعا چه موجودات خبيثي هستند كه اگر خداوند در قرآن نفرموده بود اولئك كالانعام بل هم اضل ما نميدانستيم تعبير براي اين بياوريم چون واقعا نسبت حيوان صفتي هم نمي شود به اينها داد و حيوانات هم اينگونه

عمل نمي كنند كه در سوريه يك زن شيعي حامله اي را شكمش را پاره كردند ، بچه را از شكمش خارج كردند و بچه تو شكم مادر را قطعه قطعه كردند آيا حيوان درنده اي مرتكب چنين عملي مي شود؟ شروعش از فساد عقيده است و بعد كشيده مي شود به فساد در عمل ! حالا باز هم به كساني كه فقط فساد در عمل دارند چون فساد در عملي كه نشات گرفته باشد از فساد در عقيده آن وقت خطرش در اين حد است چون ميدانيد ، دين و ايمان و اعتقاد يكي از خصوصياتي كه دارد قيد و بند براي انسان ايجاد مي كند اگر انسان معتقد به خدا باشد اگر گنهكار هم باشد بالاخره تا حدي گناه مي كند تا آنجايي كه برسد به مسئله كه انسانيتش را مجبور باشد زير پا بگذارد ديگر انسان مرتكب گناه نميشود!! ولي وقتي قيدي نداشته باشد و ايماني نداشته باشد و اعتقادي ، آن وقت چيزي جلودارش نخواهد بود از حد انسانيت هم خارج مي شود حتي حدود حيوانات را رد مي كند و پايش را فراتر مي گذارد اين نتيجه فساد در زمين است حالا منشاش كجاست و چه كساني فساد را راه انداختند آن بحث ديگري است كه بايد در جاي خودش ان شاءالله مفصل بيان بشود كه منشا اين فسادها از كجاست و همه ما منشا اين فسادها را به خوبي ميدانيم كه منشا اين فسادها از زمان خود پيامبر شروع شده توسط منافقيني كه در كنار پيامبر بودند و بعد از وفات و شهادت پيغمبر به اوج خودش

رسيده البته آن ظلمي كه به حضرت زهراي مرضيه كردند لازمه اش همين است كه اتباعشان هم در دوران ما اين جنايات را در عالم ايجاد كنند .

پس خصوصيت سوم فاسقون (و يفسدون في الارض ) است كه اولا نقض پيمان ميكنند بعد قطع مي كنند چيزهايي را كه خداوند امر به پيوند آنان فرموده است و بعد هم نتيجه آن دو عمل فساد در ارض است يعني اين سه تا خصوصيت يا هم در ارتباط است كسي كه عهد خدا و ميثاق خداوند را ميشكند به پيماني كه با خداوند بسته است چه تكويني و چه تشريعي است و در شب گذشته عرض كرديم وقتي آن پيمان را زير پا ميگذارد البته لازمه اش اين است كه پيوندهايي كه خداوند امر به وصل آنها فرموده است آن پيوندها را ميشكند و بعدش هم موجب فساد در زمين مي شود و اين سه صفتي است كه اينها به دنبال هم خواهد بود و نتيجه اين صفات چه خواهد شد كسي كه نقض عهد مي كند و قطع مي كندپيوند ها را و صفات در زمين مي كند نتيجه اش اين خواهد بود كه (اوئك هم الخاسرون) اگر ما بناست زيانكار پيدا كنيم زيانكارتر پيدا نمي شود چرا؟ چون اينها هم دنيا را از دست مي دهند هم آتش جهنم را براي خود خريدند و هم از بهشت محروم خواهند شد ديگر اگر خسراني هست آن خسران مبين همين است و بالاتر از اين زياني وجود نيست ميدانيد كه در هر تجارتي ربح است يا زيان ، اگر بناست انواع و اقسام زيان ها

را بيان كنيم بالاترين زيان اين است كه انسان سعادت اخروي را از دست بدهد و افرادي كه اين صفات را دارند اينها بالاترين زيان ها را خواهند كرد . حالا من اشاره ميكنم به روايتي كه جهتش هم اين است كه البته مسئله تفسير مي تواند خلاصه شود به يك سري مسائل ظاهري كه از ظاهر آيات قرآن و كلمات قرآن استفاده ميشود يا انسان ميتواند به تأويلات آيات مراجعه كند كه آنها را بايد از معصومين گرفت كه در پاسخ سوالي در شب گذشته به اين مطلب اشاره كرديم بهترين تفسير اين است كه انسان آن روح ولايت را در آيات قرآني براي مردم ادا كنند همان كاري كه خود اهل بيت معصوم در تفسير آيات كرده اند واقعا باعث تاسف است كه بعضي از مفسرين ظواهر آيات را براي مردم بيان ميكنند ولي روح قرآن را و روح آيات قرآني را كه مباحث ولايي است و مربوط به اهل بيت عصمت و طهارت و محبت به ايشان است و مسئله دشمنان ايشان است كه در آيات قرآن مكرر به آنان اشاره شده است اينها را بيان نمي كند حالا علت اين چيست متاسفانه انگيزه هاي فراواني دارد كه من با يكي از كساني كه حالا مشغول به تفسير هستند صحبت ميكردم در مورد اين موضوع كه چرا به روايات معصومين در تفسير قرآن اشاره نمي كنيد دركتابتان هم كه نوشتيد كمتر از روايات اهل بيت معصوم عليهم السلام اشاره كرديد ؟ ايشان جوابي دادند كه من را به تعجب بيشتري دچار كرد!! ايشان گفتند كه من خواستم تفسيري گفته باشم

و نوشته باشم كه هم مورد استفاده اهل سنت باشد و هم مورد استفاده شيعيان!!! فلذا آنچه كه از اهل بيت در آيات قرآن فرموده شده است من اشاره نكردم!!!!

تعبير ميكنند به عذر بدتر از گناه ! اين هم عذر بدتر است گناه است كه انسان روايات معصومين را كنار بگذارد براي اينكه قلوب عده اي از اهل سنت را به سمت خودشان متمايل كنند كه هرگز هم چنين نخواهد شد و زحمت بيهوده و تلاش بي نتيجه اي كه داريم الان ثمره اين تلاشهاي بي نتيجه خودمان را مي بينيم اين هم باز مطلب ديگري است كه به مرور زمان روشن خواهد شد و زمان بعضي مشكلات را حل خواهد كرد! و مرور زمان پاسخ بعضي سوالات است كه انسان در زمان خودش شايد بسيار سخت و مشكل باشد كه بخواهد بعضي مسائل را تفهيم كند مثل مسئله كاهش جمعيت كه در زمان خودش هر چه علما و بزرگان و شخصيت ها فرياد زدند كه مسئله كاهش جمعيت ضربه سهمگيني بر پيكر تشيع است ديگران توجه نكردند علما اساتيد مسولين و هر كسي اين خطر را ابراز كرد گفتند اينها چيزي سرشان نميشود و اينان متحجر هستند و گفتند مملكت منابع محدودي دارد و منابع محدود را نميشود با كثرت جمعيت و افزايش جمعيت بين مردم تقسيم كرد تا در رفاه باشند يك سري حرفهاي لاطائلاتي كه به آن استناد ميكردند و ديگران را تخطئه ميكردند و ميگفتند اينها روشن فكر نيستند و علمايي هستند كه به مطالب متحجرانه توجه مي كنند و قديمي اند و عقب افتاده !! بعد از مدتها معلوم شد

كه خودشان اشتباه كردند و همان عقب افتاده ها مطلبشان صحيح تر بوده است ، شنيدم چند روز پيش در مجلس تمام قوانيني كه مربوط به كاهش جمعيت بوده را لغو كردند و اگر يك مقداري زودتر انسان قبل از خسارت مطلب را بفهمد شايد بهتر و مناسب تر باشد تا اينكه يك بلايي سر جامعه بيايد و بعد انسان متوجه اشتباه خودش بشود چون مي دانيد بعضي از اشتباهات را هم جبران پذير نيست و درصد اقوام اديان ديگر بالا برود و جمعيت شيعه در مملكت ما پايين بيايد به خاطر يك تفكر اشتباه و غلطي كه آينده شيعه را به خطر بياندازد.

و اما اشاره ميكنيم به روايتي كه به خاطر ضيغ وقت به ترجمه روايت اكتفا ميكنيم .

اين روايت نياز به توضيح بيشتر در جلسات متعدد دارد تا شرح مختصري داده شود ولي خواهش ميكنم از عزيزان كه دقت بفرمايند بر تك تك جملات امام باقر عليه السلام كه چقدر زيبا و متين اين آيه شريفه را حضرت تفسير فرمودند .

فرمودند و ما يضل به الا الفاسقين تا الذين ينقضون عهدالله ... و خداوند از براي يگانگي خود و پيامبري حضرت محمد صلي الله عليه و آله و ولايت امام علي عليه السلام و دوستداري و ارج نهادن به شيعيان ايشان عهد گرفت يعني عهدي كه خدا گرفته و ايشان نقل فرموده است اول خدا در مورد يگانگي و ربوبيت خود گرفته است بعد براي پيغمبري حضرت خاتم محمد صلي الله عليه و آله وپس از آن براي ولايت امام علي عليه السلام همچنين دوستداري و گرامي داشتن شيعيان از مردم

پيمان محكم گرفته است و فاسقين اين پيمانها را لغوكردند فرمودند من بعد ميثاقه يعني عهدي محكم و استوار ؛ خداوند عهد را محكم و استوار كرده و يقطعون ما امرالله به ان يوصل حضرت فرمودند از جمله پيوند با خويشاوندان و آشنايان كه بايد در حقشان تعهد پذير باشند و حقوقشان را به جاي آورند و نيز برترين پيوند كه واجب ترين حقوق را به دنبال دارد يعني پيوند با حضرت محمد صلوات الله عليه وآله اجمعين حقي كه پيامبر گرامي با آنان دارد همچون حق پدر و مادر بر گردن انسان است بلكه پيغمبر حقي بالاتر از آن دو دارد يكي از چيزهايي كه ما ماموربه پيوندش از جانب خداوند هستيم پيوند با پيامبر گرامي اسلام است كه حقي كه پدرومادر بر گردن انسان دارند و انسان موظف به پيوند با آنان حق پيغمبر از اين جهت بالاتر از پدر و مادر است و فرمودند حق پيغمبر بالاتر از پدر و مادر است همچنين پيوند با او چنان والاست كه گسستن آن بي شرم آور تر و شرربارتر است يعني اگر انسان ارتباطش را با پدر و مادر قطع كند چقدر زشت و زننده است و چقدر قبيح است در نزد عقلاي عالم و قطع ارتباط با پيغمبر از آن زيان بارتر و زننده تر وشرم آور تر است بعد فرمودند و يفسدون في الارض يعني با سربازدن ازپيروي آنچه كه خداوند امامتش را بر آنها واجب نموده و با باورداشتن به امامت كسي كه خداوند مخالفت با آنان را واجب نموده اينها فساد ميكنند ، ببينيد فساد را چگونه معنا كردند

فساد يعني ادا نكردن حق اميرالمومنين و دادن منصب اميرالمومنين را به ديگري بدهد كه خداوند دشمني با آنان را واجب كرده است خداوند دشمني با منافقين را واجب كرده است خداوند كساني كه پيامبر گرامي اسلام را و اهل بيت عصمت و طهارت را آزار دادند دشمني و بغض به آزاردهندگان را واجب نموده است بعد اينها مي آيند به اينگونه افراد مقام و جايگاه اميرالمومنين را ميدهند اينها كساني هستند كه يفسدون في الارض؛ببينيد امام باقر عليه السلام مسئله فساد در ارض را به چه صورت معنا كرده اند بعد داد ميزنند از پيروي اميرالمومنين و ميروند سراغ كساني كه خداوند مخالفت با آنان را واجب كرده است يعني مخالفت با خلفا كه اينها آمدند جايگاه اميرالمومنين را غصب كردند، امام باقر عليه السلام مي فرمايد بر همه واجب است و اينها ميروند سراغ آنها و فساد در ارض ميكنند كأن حضرت امروز را دارند به ما نشان ميدهند و در طول تاريخ هم همين گونه بوده ولي امروز به خوبي ما داريم حس ميكنيم كه آن خلفاي ثلاثه موجب فساد در زمين شدند و عده اي به پيروي از آنان دنيا را درحال آتش كشيدن هستند و فتنه ايجاد مي كنند ! امام باقر عليه السلام فرمودند اولئك يعني چنين صفاتي دارند اين افراد و كساني كه اين صفات را دارند هم الخاسرون اين راهي كه در پيش گرفتند از بهشت به دور مي مانند و اين چنين به خود و يارانشان زيان و ضرر رساندند چه زيان هنگفتي !كهتا هميشه عذاب بر آنان واجب گشت و آسايش جاودانه براي آنان

رخت بربست و سعادت را از دست داده اند و آسايش ابدي را اينها تبديل به عذاب هميشگي ميكنند بعد حضرت فرمودند بدانيد هر كس آنچه را كه در آن به آگاهي اطمينان بخشي نميرسد به رأي ما واگذارد چرا كه ما دانايان حقيقت گو ميداند كه با آشكارترين دلايل از امور آگاهيم خداوند متعال نيز چنان كاخهايي در بهشت به او واگذارد كه منزلت آنهارا نه او ونه هيچ كس ديگر غير ازخدايي كه آنها را آفريده و به او ارزاني داشته نميداند . يك نكته بسيار بسيار كليدي را حضرت اشاره فرمودند كه خداوند به يك عده اي نعماتي در روز قيامت عنايت ميكند يك باغ هاي بهشتي به او عنايت خواهد كرد كه ارزش اين باغ ها را جز خود خدا نميداند اينها چه افرادي هستند آنها كساني هستند كه در مورد هر چيزي كه اطمينان كاملي ندارند امرش را به ما واگذار ميكنند يعني مي آيند علومشان را از ما ميگيرند اگر در مسائل اعتقادي اطمينان ندارند مي آيند اينها را از ما اخذ ميكنند اينها كساني هستند كه خداوند در بهشت كاخ هايي به ايشان عطا ميكند كه ارزش اين كاخ ها را فقط خدا ميداند بدانيد آن كس كه بحث و جدل را كنار گذاشت و به سپردن امور به دست ما بسنده كرد خداوند اورا بر پل صراط باز مي ايستاند و فرشتگان نزدش آيند و با او بر سر كردارش جدل كنند و او را از گناهانش آگاه كنند به ناگاه ندايي از خداوند عزوجل ميرسد كه اي فرشتگان من اين بنده ام در دنيا

به جدل نپرداخت و امور را به دست امامانش سپرد پس با او جدل نكنيد و او را در بهشت من به امامانش بسپاريد .

به به! ديگر از اين بهتر و عالي تر نميشود كه انساني بر پل صراط باشد و فرشتگان كناهان و آلودگي هايش را بيان كنند و با او مجادله كنند و از جانب خدا ندا برسد كه اين بنده ما را رها كنيد او گناهاني را مرتكب شده است اما چون امرش را به امامان سپرده شما هم امرش را به امامان واگذار كنيدو رهايش كنيد و مواخذه اش نكنيد و با او جدل نكنيد تا همانگونه كه در دنيا از آنان فرمانبردار بود نزدشان سكني گزيند.

اين چون در دنيا از ائمه تبعيت كرده به او اجازه دهيد در آخرت هم در جوار اهل بيت قرار بگيرد . اين عاقبت كسي است كه از اهل بيت معصوم در دنيا تبعيت كرده و گوش به فرمان اهل بيت داده اگر فرمودند كاري را بايد انجام دهد انجام داده و اگر نهي فرمودند او هم ترك كرده ديگر چون و چرا نكرده و سمعا و طاعة گفته و پيروي از امام معصوم نموده است و اطاعت!

مثل كساني نيستند كه ميگويند ما سگ هاي خودمان را با شامپو هاي گران قيمت اينها را مي شوييم و تمييز مي كنيم چرا بايد اينها نجس باشند و الان سگهاي ما از بعضي انسانها تميزترند ؛ اين فرد در مقابل اوامر الهي چون و چرا ميكند وقتي روايت از ائمه معصومين ميخوانند كه شطرنج حرام است بعد در مقابل حرمتي كه از اهل بيت عصمت و

طهارت رسيده چون و چرا دارد!

ميگويد من كه اشكالي در او نميبينم خيال ميكند كه تمام دنيا در دست اوست و عواقب هر چيزي را مي داند و عاقبت همه امور را مطلع است ميگويد من چيزي به نظرم نرسيده است در مقابل فرمان خدا و ائمه معصومين كه آنان وقتي مطلبي ميفرمايند عواقب هر چيزي را تا آخرش دانسته اندو حكمي را براي ما فرموده اند اين احكامي را هم كه بيان فرمودند به نفع خود ماست! چون ما عاقبت مسايل و پشت پرده ها راآگاه نيستيم يك احكامي رابراي ما فرمودند خيال ميكنيم اين عقل ناقصمان بايد همه حكمتها و علتها را بداند و اگر نداند ميگويد من عمل نميكنم چرا نماز صبح دو ركعت است دنبال علت است و اگر نيافت نماز نميخواند چرا شراب حرام است تا علتش را نيافته ميخواهد بخورد تا نتيجه اش هم معلوم شود و بفهمد در دنيا چه آثاري دارد و در آخرت چه عذابي خواهد ديد اينها افرادي هستند كه نه در اين دنيا به خير خواهند بود و نه سعادت اخروي دارند كساني كه در مقابل احكامي كه از جانب اهل بيت رسيده است و معارفي كه از جانب بزرگواران رسيده اينها زير بار نميروند و شاخ و شانه ميكشند تصور ميكنند كه بايد با عقل ناقص خودشان همه چيز را دريافت كنند يعني در واقع امامن خودشان را امام نميدانند چرا چون اگر امامش را امام بداند امام يعني كسي كه ما موظفيم از او پيروي كنيم بدون چون و چرا!! آنوقت اشكال ميگيرد مثل سال گذشته در همين مباحث

يكي از آقايان بعد از صحبت سوال كرد اگر امام معصوم دستور به افتادن ما به آتش دهد و عقل ما اين كار را صحيح نداند شما فرمان امام معصوم را اطاعت ميكنيد يا عقل را؟ سوال بسيار عجيبي و دقيقي است البته طبق اين روايت انسان عاقل بايد فرمان امام معصوم را اطاعت كند چرا /

چون عقل ما در مقابل عقل معصوم نه تنها قابل مقايسه نيست كه عقل ما چيزي حساب نميشود امام معصوم و پيامبر گرامي اسلام آنان عقل كل هستند و عقل ناقص ما چگونه ميتواند در كنار ايشان حكم صحيح را بدهد اگر ما آنها را معصوم ميدانيم كه يريدالله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا خداوند به اراده تكويني خودش هر گونه نقص و اشتباه و خطايي را از اهل بيت مبرا كرده است ديگر معنا ندارد ما انسانهاي خطاكار بخواهيم در مقابل فرمان امام معصوم موضعگيري كنيم اين از بي عقلي ماست، اتفاقا اگر كسي بگويد عقلا ميخواهم فرمان امام معصوم را اطاعت نكنم اين معلوم ميشود عقل ندارد با كدام عقل ، عقلي كه مقابل امام معصوم سخني براي گفتن داشته باشد اين عقل نيست و آن كساني كه خداوند عقل كامل را به ايشان موهبت فرموده است اهل بيت عصمت و طهارتند .

اين هم يك بحثي است جايگاه خودش را نياز دارد براي اينكه انشاالله شرحي در اين زمينه بيان كنيم .

پس خداوند در مورد كساني كه امر خودشان را به اهل بيت واگذار كردند و در دنيا از آنها اطاعت كردند در قيامت هم به ملائكه فرمان داده ميشود كه ايشان امرشان را

به امامان واگذار كردند و در آخرت هم نزد امامانشان خواهند بود كه ديگر از اين بهتر نخواهد بود كه امر ما به آقا ابي عبدالله الحسين عليه السلام باشد امامي كه برايش عزاداري كرديم با اميرالمومنين باشيم اميرالمومنيني كه نسبت به ايشان محبت و علاقه داريم اگر امور ما به دست ايشان باشد سعادت ما قطعي و حتمي خواهد بود خداوند ميفرمايد به آنان اجازه دهيد كه اينها در جوار ائمه باشند بعد خطاب ميكنند فرشتگان در آن روز بر پل صراط به كسي كه در مقابل اهل بيت چون و چرا ميكرده است و مخالفت ورزيده و منكر همه چيز شد به اوگويند اي بنده خدا همانطور كه در دنيا با آنان كه درباره امامانت سخن ميگفتندو از ولايت امامان صحبت ميكردند و تورا دعوت به اطاعت از ايشان ميكردند جدل ميكردي همانگونه هم امروز بيا و حجت خود را بيان كن! اگر ميتواني ، تو دنيا در مقابل مبلغين اهل بيت مقاومت ميكردي و تسليم نميشدي اگر توانش را داري امروز كه بر پل صراط هستي بيا و مطالبت را اينجا بيان كن و همانگونه كه آنجادر مورد امامانت جدل ميكردي اكنون هم از كردارت آگاه كن در هنگام ندا آيد درباره كردارش راست گفتيد چرا كه كردارش كردار بدي بوده و امروز بايد پاسخ كردارش را بدهد پس با او در خور كردارش رفتار كنيد بدانيد كه او را مي ايستانند و او ايستاده حساب پس مي دهد و حساب و كردار وي به درازا ميگذارد و در آن دفاع عذابش شدت مي يابد چه جانكاه

است پشيماني او و چه دردناك است افسوس هاي او در آنجا كه تنها رحمت خداست كه ميتواند نجاتش دهد .

كاري كه كرده و مقابل اهل بيت موضع گرفته رد شمس كه براي اميرالمومنين اتفاق افتاده است را محال ميداند و منكر اين مناقب است و با طبيعت سازگار نميداند تقويم و حركات آسمانها و زمين به هم ميخورد هر فضيلت و كرامتي از اهل بيت نقل ميكنيم يك چون و چراهايي مقابلش دارد ميگويد مگر ايرالمومنين ميتواند يك شب در چهل جا باشد مگر اميرالمومنين ميتواند انگشتر گران قيمتي داشته باشد و به فقير دهد با اينكه زن و بچه ايشان گرسنه بودند به دنبال بهانه ميگردد كه فضائل اهل بيت را منكر شود تا جايي كه كلامش به آنجا ميرسد كه حتي ايراد به مراكز فرهنگي و مذهبي هم ميگيرد

چرا روي ديوارهاي اينجا اسما اهل بيت را مينويسيد برويد مساجد اهل سنت را ببينيد كه هيچ اسمي غير از الله نوشته نشده است و ديگر اسمي از محمد و عليهماالسلام درش نيست ايراد ميگيرد ؟

چه مشكلي با اهل بيت عصمت و طهارت داريد ؟اين حرفها برخواسته كدام اعتقادات است ؟كه اينگونه براي مردم بيان ميكنيد بنده خدا تويي كه اهل سنت را ملاك و معيار كارهاي خودت قرار دادي اقلا وقتي ميرفتي مسجدالنبي نگاه ميكردي سنگهايي كه آنجا نصب است اسماء اهل بيت هم آنجا نقش بسته اند تمام اسم ائمه موجود است و اسم منافقين هم موجود است پس چطور اين را نديدي و توجه نكردي ؟مگر نشنيدي در يك گوشه اي اسم مبارك امام زمان به نام محمد مهدي عجل

الله فرجه الشريف تا چند سال قبل نقش بسته بود و خطاط طوري نوشته بوده كه بين اين كاشي كلمه حي هم ديده ميشد نميدانم چه تركيب خطي صورت گرفته بود كه قطعا با عنايت حضرت بود و همه شيعيان ميرفتند و اين كاشي را به هم نشان ميدادند و بعدها وهابي ها كاشي را نابود كردند كه عكس هاي قديمي اش هست !آن وقت ميايد تشويق ميكند كه از اسم اهل بيت استفاده نكنيم اينها چه كساني هستند كساني هستند كه روز قيامت بر پل صراط اينها را مي ايستانند و از ايشان حساب ميگيرند و حسابشان به درازا خواهد كشيد و دچار عذاب شديد خواهند شد و چه دردناك است افسوس هايي كه فقط رحمت خداست كه ميتواند نجاتش دهد البته اگر در دنيا همه فرامين دينش را دور ننهاده باشد تازه اينها در صورتي است كه امور ديني اش را عمل ميكرده و اگر آنها هم مشكلي داشته باشد عذابش شديدتر خواهد شد و در آتش دوزخ تا ابد گرفتار خواهد شد امام باقر در ادامه فرمودند هر كس در دنيا به نذر ها و قسم ها و قول هاي خود وفا كرده باشد در آخرت چنين بشنود اي فرشتگان ... و اين روايت نشان ميدهد كه منظور از آيه اعم از همه عهد و قسم و قول هاست .

اي فرشتگان اين بنده در دنيا پيمانهاي خود را استوار داشت پس در آنجا به آنچه كه به او وعده داده بوديم وفا كنيد و از او در گذريد و با او بحث و مجادله نكنيد آنگاه فرشتگان او را به سوي بهشت

روان كنند اما آن كس كه پيوند با خويشان خود بريد اگر با خويشان محمد صلي الله عليه و آله پيوند بسته باشد خويشان آن حضرت نزد خويشاوندنش شفاعت كنند .نكته زيبايي است! اگر كسي پيوند با آل محمد داشته باشد و با اقوام خود مشكلي داشته باشد ميروند پيش خويشاوندانش و به خاطر پيوندش به امام و پيغمبر اور اشفاعت ميكنند و خواستار گذشت از حق و حقوق اين بنده خدا ميشوند در عوض هر چه بخواهيد از ثواب اعمال ما به شما ميدهيم كه از اين ولي ما و دوست ما كه به خويشاوندانش كوتاهي كرده است شما بگذريد! آنها از خطاي او ميگذرند خدا هم رحمتش شامل حال خويشانش ميشود و آن بنده خدا هم مورد آمرزش قرار خواهد گرفت . قسمتي از روايت مانده است كه در شب آينده در خدمت عزيزان خواهيم بود . صلواتي عنايت بفرماييد.

اللهم انا نسئلك و ندعوك ....