سرشناسه:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان،1390
عنوان و نام پديدآور:بانك احاديث اهل بيت (ع) جلد 3 - (اعتقادي)/ واحد تحقيقات مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان .
مشخصات نشر:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان ، 1390.
مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه
موضوع : احاديث شيعه
موضوع : اهل بيت (ع)
موضوع : اعتقادي
قال الامام علي - عليه السّلام - : اَلإخْلاصُ غايَةُ الدِّينِ.
امام علي - عليه السّلام - فرمودند: اخلاص، نهايت و هدف دين است.
«غررالحكم، ح 1340»
قال الإمام علي - عليه السلام - : أن الشيطان يُسَنِي لكم طُرُقَه ، ويريد أن يَحُلَ دينَكم عقدة عقدة، ويعطيكم بالجماعة الفرقة.
امام علي - عليه السّلام - فرمودند: همانا شيطان راههاي خود را براي شما هموار مي كند و مي خواهد گره هاي دين شما را يكي پس از ديگري سست گرداند و به جاي اتحاد، تفرقه به شما دهد.
«نهج البلاغه، خطبه 121»
قال الامام الصادق - عليه السلام - : اَليَأسُ مِمَّا في أَيدِي النَّاسِ عِزٌّ لِلمُؤمِنِ في دِينِهِ.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: قطع اميد كردن از آنچه مردم دارند، مايه عزت مؤمن در دينش است.
«وسائل الشيعه، ج 6، ص 314»
قال الامام علي - عليه السلام - : التًّيَقُظُ في الدِّينِ نِعْمَةٌ عَلَي مَنْ رُزِقَهُ.
امام علي - عليه السلام - فرمودند: بيداري در دين، نعمتي است كه روزي افراد مي شود.
«غررالحكم، ح 2058»
قال الامام علي - عليه السلام - : آفَةُ الدِّينِ سُوءُ الظَّنِّ.
امام علي - عليه السلام - فرمودند: آفت دين بدگماني است.
«غرر الحكم، 3924»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : ألا إن في التباغض الحالقة لا أعني حالقة الشعر و لكن حالقة الدين.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: آگاه باشيد كه در دشمني ها، ستردن و تراشيدن نهفته است، اما نه تراشيدن مو، بلكه ستردن دين.
«الكافي، ج 2، ص 346»
قال الله عزّوجلّ:
اي احمد! پرهيزكاري، زينت مؤمن و ستون برپايي دين است.
(ارشادالقلوب1/203)
قال الله عزّوجلّ:
واي بر كساني كه با فريب، دين را به دنيا مي فروشند.
(كافي2/299)
قال الامام الصادق _ عليه السّلام _ : هل الدينُ الاّ الحبُّ؟ انّ اللهَ عزّوجلّ يقول: قُل ان كُنتم تُحبّونَ اللهَ فاتّبعوني يُحببكُم الله.
امام صادق _ عليه السّلام _ فرمودند: آيا دين چيزي غير از حب و دوستي است؟ همانا خداوند عزوجل مي فرمايد: اي پيامبر به مردم بگو اگر مرا دوست مي داريد پس مرا اطاعت كنيد، پس آنگاه خدا شما را دوست خواهد داشت.
«الخصال، ص 21»
قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - : عَلِيُّ بْنُ أبِي طالِبٍ أقْدَمُ اُمَّتِي سِلْماً وَ أكثَرُهُمْ عِلْماً وَ أَصَحُّهُمْ دِيناً وَ أفْضَلُهُمْ يَقِيناً و أحْلَمُهُمْ حِلْماً وَ أسْمَحُهُمْ كفّاً وَ هُوَ الْاِمامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: علي بن ابي طالب پيشگام امت من در گرويدن به اسلام است و علم و دانش او از همه بيشتر و دين او از همه كاملتر و يقين او از همه برتر و حلم او از همه بيشتر و دست او از همه بخشنده تر است و او امام و خليفه پس از من است.
«أمالي صدوق، ص 8»
قال الامام الصادق - عليه السلام - : اَساسُ الدّينِ التوحيدُ ... امّا التَوحيدُ فَأَنْ لا تَجوَزّ علي ربِّكَ ما جاز عليْكَ.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: اساس دين، توحيد است و توحيد آن است كه سزاوار نشماري پروردگارت را به آنچه خود شايسته آن هستي (صفات مخلوقات را به او نسبت ندهي).
«بحار الانوار، ج 5، ص 17»
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
حُبُّ الإطراءِ والثّناءِ يُعمي ويُصِمُّ عَنِ الدِّينِ ، ويَدَعُ الدِّيارَ بَلاقِعَ .
دوس_ت داشتن م_دح و ث_ناى م_بالغه آمي_ز (ممدوح را) از دين كور و كر مى سازد و خانه ها را (از اهلش) خالى مى كند .
تنبيه الخواطر : 2 / 122 منتخب ميزان الحكمة : 506
امام باقر عليه السلام :
الكَسَلُ يُضِرُّ بالدِّينِ والدنيا .
تنبلى به دي_ن و دنيا زي__ان مى زند .
بحار الأنوار : 78 / 180 / 64 منتخب ميزان الحكمة : 492
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
صِنفانِ لا تَنالُهُما شَفاعَتي : سُلطانٌ غَشومٌ عَسُوفٌ ، وغالٍ في الدِّينِ مارِقٌ مِنهُ غيرُ تائبٍ ولانازعٍ .
دو دسته اند كه شفاعت من به آنها نمى رسد : فرمانرواى سركش و ستمگر و كسى كه در دين غلوّ ورزد و از دين بيرون رود و از اين عمل خود توبه نكند و دست نكشد .
قرب الإسناد : 64 / 204 منتخب ميزان الحكمة : 432
لِ_ل_مُنافِقينَ عَلاماتٌ يُعرَفونَ بِ_ها : تَحِيَّتُهُم لَعنَةٌ ، وطَعامُهُم نُهمَةٌ ، وغَنيمَتُهُم غُلولٌ ، لا يَقرَبونَ المَساجِدَ إلاّ هُجرا ، ولا يَأتونَ الصَّلاةَ إلاّ دُبُرا ، مُستَكبِرينَ لا يَألَفونَ ولا يُؤلَفونَ ، خُشُبٌ باللَّيلِ سُخُبٌ بالنَّهارِ .
منافقان را نشانه هايى است كه با آنها شناخته مى شوند : درودشان لعنت است ، پرخور و شكم باره اند ، به غنايم دستبرد مى زنند، به مساجد نزديك نمى شوند، مگر با اكراه و رياكارى ، نماز را آخر وقت مى خوانند،خود را بزرگ مى شمرند،به طورى كه با كسى انس و الفت نمى گيرند و كسى هم با آنان الفت نمى گيرد، شب مانند چوب خشك مى افتند (شب زنده دارى ندارند) و روز صداى خود را به جرّ و بحث بلند مى كنند .
كنز العمّال : 862 منتخب ميزان الحكمة : 566
امير المؤمنين عليٌّ عليه السلام
لَمّا سُئلَ عن أشَدِّالمَصائبِ: المُصيبَةُ بِالدِّينِ ؛
امام على عليه السلام
- در پاسخ به پرسش از سخت ترين مصيبتها- : مصيبت (و ضايعه) در دين .
أمالي الصدوق : 323 / 4 منتخب ميزان الحكمة : 334
امام على عليه السلام :
مَن جَعَلَ مُلكَهُ خادِما لدِينِهِ انقادَ لَهُ كلُّ سُلطانٍ ، مَن جَعَلَ دِينَهُ خادِما لمُلكِهِ طَمِعَ فيهِ كلُّ إنسانٍ ؛
هركس حكومت خود را در خدمت دينش قرار دهد ، هر سلطانى مطيع او شود ؛ هر كس دينش را در خدمت حكومتش در آورد ، هر انسانى در او طمع كند .
غرر الحكم : (9016_9017) منتخب ميزان الحكمة : 514
امام صادق(سلام الله عليه):
لا يَزالُ الدّينُ قائِمًا ما قامَتِ الكَعبَةُ؛
تا زمانى كه كعبه بر پاست، دين بر پاست.
الكافي: ج 4، ص 271، ح 4
امام صادق(سلام الله عليه):
اِتَّقُوا اللَّهَ وصُونوا دِينَكُم بِالوَرَعِ؛
از خدا پروا كنيد و با پارسايى از دينتان پاسدارى نماييد.
الكافي: ج 2، ص 76، ح 2
امام على(سلام الله عليه):
اِعلَمُوا أنَّ كَمالَ الدِّينِ طَلَبُ الْعِلمِ وَالْعَمَلُ بِهِ؛
بدانيد كه كمال دين در طلب دانش و به كار بستن آن است.
الكافي، ج 1، ص 30
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
دعا اسلحه مومن است براي دفع دشمنان و ستون دين است كه با آن دين مومن برپاست و نور آسمان و زمين است.
عين الحيوه صفحه 404
رسول اكرم )صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
لَوكانَ الدِّينُ مُعَلَّقاً بِالثُّرَيّا لَتَناوَلَهُ اُناسٌ مِن أبناء فارِسَ؛
اگر دين به ستاره ثريّا آويزان باشد، مردماني از ايرانيان آن را به زير خواهند كشيد.
كنزالعمّال ، ح 34130 .
امام صادق عليه السلام :
آدم دين دار چون مى انديشد، آرامش بر جان او حاكم است. چون خضوع مى كند متواضع است. چون قناعت مى كند، بى نياز است. به آنچه داده شده خشنود است. چون تنهايى را برگزيده از دوستان بى نياز است. چون هوا و هوس را رها كرده آزاد است. چون دنيا را فرو گذارده از بدى ها و گزندهاى آن در امان است. چون حسادت را دور افكنده محبتش آشكار است.مردم را نمى ترساند پس از آنان نمى هراسد و به آنان تجاوز نمى كند پس از گزندشان در امان است. به هيچ چيز دل نمى بندد پس به رستگارى و كمال فضيلت دست مى يابد و عافيت را به ديده بصيرت مى نگرد پس كارش به پشيمانى نمى كِشد.
امالى مفيد، ص 52، ح 14
امام صادق عليه السلام :
آفَةُ الدِّينِ الحَسَدُ وَ العُجبُ وَ الفَخرُ؛
آفت دينداري حسد و خودبيني و فخر فروشي است.
جهاد النفس، ح 545
امام رضا عليه السلام :
لَيسَ مِنّا مَن تَرَكَ دُنياهُ لِدِينِه وَ دينَهُ لِدُنياه؛
از ما نيست آن كه دنياى خود را براى دينش و دين خود را براى دنيايش ترك گويد.
بحارالانوار، ج78، ص346
امام محمد باقر عليه السلام :
اتَّقوا اللّهَ و صُونوا دينَكُم بِالوَرَع ؛
تقواي خدا پيشه كنيد و دينتان را با ورع و تقوا حفظ كنيد.
جهاد النفس،ح 188
امام سجاد عليه السلام :
قُلْتُ لِعَلىِّ بْنِ الْحُسَينِ عليه السلام اَخْبِرنىِ بِجَميعِ شَرايِ_عِ الّدينِ، قالَ عليه السلام : قَوْلُ الْحَقِّ وَ الْحُكْمُ بِالْعَدْلِ وَ الْوَفاءُ بِالْعَهْدِ؛
به امام سجّاد عليه السلام عرض كردم: مرا از تمام دستورهاى دين آگاه كنيد، امام عليه السلام فرمودند: حقگويى، قضاوت عادلانه و وفاى به عهد.
خصال، ص 113، ح 90
امام على عليه السلام :
حُسْنُ الظَّنِّ راحَةُ الْقَلْبِ وَ سَلامَةُ الدّينِ؛
خوش گمانى، مايه آسايش قلب و سلامت دين است.
غررالحكم، ح 4816
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله :
اِنَّما يُدْرَكُ الْخَيْرُ كُلُّهُ بِالْعَقْلِ، وَ لا دينَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ؛
همه خوبى ها با عقل شناخته مى شوند و كسى كه عقل ندارد، دين ندارد.
تحف العقول، ص 54
امام على عليه السلام :
اِجْعَلِ الدِّينَ كَهْفَكَ وَالْعَدْلَ سَيْفَكَ تَنْجُ مِنْ كُلِّ سوءٍ وَتَظْفَرْ عَلى كُلِّ عَدُوٍّ؛
دين را پناهگاه و عدالت را اسلحه خود قرار ده تا از هر بدى نجات پيدا كنى و بر هر دشمنى پيروز گردى.
غررالحكم، ج2، ص 221، ح 2433
امام صادق عليه السلام :
اَلْمُؤْمِنُ لايُخْلَقُ عَلَى الْكِذْبِ وَلا عَلَى الْخيانَةِ وَ خِصْلَتانِ لا يَجْتَمِعانِ فِى الْمُنافِقِ، سَمْتٌ حَسَنٌ وَ فِقْهٌ فِى السُّنَّةِ؛
مؤمن در سرشتش دروغ و خيانت نيست و دو صفت است كه در منافق جمع نگردد: سيرت نيكو و دين شناسى.
تحف العقول، ص367
امام على عليه السلام :
لِكُلِّ شَيءٍ وَجهٌ وَ وَجهُ دينِكم الصَّلاةُ؛
هر چيز داراي سيماست ، سيماي دين شما نماز است.
بحار الانوار، ج82، ص227
امام حسين عليه السلام:
لات_َرفع ح__اجَتَك إلاّ إل_ى أح_َدٍ ثَلاثة: إل_ى ذِى دي_نٍ، اَو مُ__رُوّة اَو حَسَب؛
جز به يكى از سه نفر حاجت مبر: به ديندار، يا صاحب مروت، يا كسى كه اصالت خانوادگى داشته باشد.
تحف العقول، ص251
امام رضا عليه السلام:
لا يستَكمِلُ عَبدٌ حقيقةَ الايمانِ حَتَّى تَكونَ فيهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِى الدّينِ وَحُسنُ التَّقديرِ فِى المَعيشَةِ، وَالصَّبرُ عَلَى الرَّزايا؛
هيچ بنده اى حقيقت ايمانش را كامل نمى كند مگر اين كه در او سه خصلت باشد: دين شناسى، تدبر نيكو در زندگى، و شكيبايى در مصيبت ها و بلاها.
بحار الانوار، ج 78، ص 339، ح1
امام على عليه السلام :
مَن أَتى غَنيّا فَتَواضَعَ لَهُ لِغِناهُ ذَهَبَ ثُلُثا دينِهِ؛
هر كس در مقابل ثروتمند به خاطر ثروتش تواضع كند دو سوم دينش از بين برود.
نهج البلاغه، حكمت 228
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
إذا أرادَ اللّه بِأهلِ بَيتٍ خَيرا فَقَّهَهُم فِى الدّينِ وَوَقَّرَ صَغيرُهُم كَبيرَهُم وَرَزَقَهُمُ الرِّفقَ فى مَعيشَتِهِم وَالقَصدَ فى نَفَقاتِهِم وَبَصَّرَهُم عُيُوبَهُم فَيَتُوبُوا مِنها؛
هرگاه خداوند براى خانواده اى خير بخواهد آنان را در دين دانا مى كند، كوچك ترها بزرگ ترهايشان را احترام مى نمايند، مدارا در زندگى و ميانه روى در خرج روزيشان مى نمايد و به عيوبشان آگاهشان مى سازد تا آنها را برطرف كنند.
نهج الفصاحه، ح 147
امام على عليه السلام :
إِنَّ اللّه َ فَرَضَ الجِهادَ وَعَظَّمَهُ وَجَعَلَهُ نَصرَهُ وَناصِرَهُ. وَاللّه ِ ما صَلُحَت دُنيا وَلادينٌ إِلاّ بِهِ؛
در حقيقت خداوند جهاد را واجب گردانيد و آن را بزرگداشت و مايه پيروزى و ياور خود قرارش داد. به خدا سوگند كار دنيا و دين جز با جهاد درست نمى شود.
وسائل الشيعه، ج11، ص9، ح15
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
يا عَلىُّ مَن أَكَلَ الحَلالَ صَفادينُهُ، وَرَقَّ قَلبُهُ، وَدَمِعَت عَيناهُ مِن خَشيَةِ اللّه ِ تَعالى وَلَم يَكُن لِدَعوَتِهِ حِجابٌ؛
اى على هر كس حلال بخورد، دينش صفا مى يابد، رقّت قلب پيدا مى كند، چشمانش از ترس خداوند متعال پر اشك مى شود و براى (استجابت) دعايش مانعى نمى باشد.
ميراث حديث، ج2، ص18، ح2
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلغيبَةُ اَسرَعُ فى دينِ الرَّجُلِ المُسلِمِ مِنَ الكِلَةِ فى جَوفِهِ؛
غيبت كردن در (نابودى) دين مسلمان مؤثرتر از خوره در درون اوست.
كافى، ج2، ص357، ح1
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
ما مِن شابٍ تَزَوَّجَ فى حَداثَةِ سِنِّهِ اِلاّ عَجَّ شَيطانُهُ : يا وَيلَهُ ، يا وَيلَهُ! عَصَمَ مِنّى ثُلُ_ثَى دينِهِ ، فَليَتَّقِ اللّه َ العَبدُ فِى الثُّ_لُثِ الباقى ؛
هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى آورد كه : واى برمن ، واى بر من! دو سوم دينش را از دستبرد من ، مصون نگه داشت . پس بنده بايد براى حفظ يك سومِ باقى مانده دينش ، تقواى الهى پيشه سازد .
نوادر راوندى، ص 112
امام صادق عليه السلام :
اَبصَرَ رسول اللّه صلى الله عليه و آله رَجُلاً شَعثا شَعرُ رَأسِهِ وَ سَخَةً ثيابُهُ، سَيِّئَةً حالُهُ فَقال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : مِن الدّينِ المُتعَةُ وَ اِظهارُ النِّعمَةِ؛
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مردى را ديدند كه موهاى ژوليده و جامه اى چركين و سر و وضع نامرتّبى داشت، فرمودند: بهره بردن از نعمت هاى خدا و آشكار ساختن نعمت جزء دين است.
كافى، ج 6، ص 439، ح 5
امام على عليه السلام :
يا مَعشَرَ الفِتيانِ، حَصِّنوا اَعراضَكُم بِالدَبِ وَ دينَ_كُم بِالعِلمِ؛
اى جوانان! آبرويتان را با ادب و دينتان را با دانش حفظ كنيد.
تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 210
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
مَن خانَ أَمانَةً فِى الدُّنيا وَلَم يَرُدَّها إِلى أَهلِها ثُمَّ أَدرَكَهُ المَوتُ ماتَ عَلى غَيرِ مِلَّتى وَيَلقَى اللّه َ وَ هُوَ عَلَيهِ غَضبانٌ؛
كسى كه در دنيا به امانتى خيانت كند و آن را به صاحبش برنگرداند و آنگاه بميرد بر دين من نمرده است و با خدا ديدار مى كند در حالى كه بر او خشمگين است.
امالى صدوق، ص 516
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
لا دِينَ لِمُسَوِّفٍ بِتَوبَتِهِ ؛
دين ندارد آن كه در توبه كردن ، امروز و فردا مى كند .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث10660
لا تَثِقَنَّ بِعَهدِ مَن لا دينَ لَهُ ؛
به پيمان كسى كه دين ندارد ، اعتماد نكن .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث10163
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
هُدِىَ مَن تَجَلبَبَ جِلبابَ الدّينِ ؛
هدايت يافت آن كه جامه ديندارى بر تن كرد .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث10012
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
نِظامُ الدِّينِ خَصلَتانِ : إنصافُكَ مِن نَفسِكَ ، وَ مُواساةُ إخوانِكَ ؛
رشته پيوند دين دو ويژگى است : انصاف داشتن با خود ، و با جان و مال به يارى برادران شتافتن .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث9983
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
صُن دينَكَ بِدُنياكَ تَربَحهُما وَ لا تَصُن دُنياكَ بِدِينِكَ فَتَخسَرَهُما ؛
دين خود را با دنيايت حفظ كن تا هر دو را ببرى ، و دينت را وسيله حفظ دنيايت قرار مده ، كه هر دو را مى بازى .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث5861
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
حُسنُ الظَّنِّ راحَةُ القَلبِ وَ سَلامَةُ الدِّينِ ؛
خوش گمانى ، مايه آسايش دل و سلامت دين است .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث4816
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
إِنَّ بِشرَ المُؤمِنِ فِي وَجهِهِ ، وَ قُوَّتَهُ فِي دينِهِ وَ حُزنَهُ فِي قَلبِهِ ؛
شادى مؤمن در چهره اوست ، قدرت وى در دينش، و اندوه او در دلش .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث3454
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
اَلتَّيَقُّظُ فِى الدِّينِ نِعمَةٌ عَلى مَن رُزِقَهُ ؛
بيدارى و آگاهى در دين، نعمتى است بر آنكه روزى اش شده .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث2058
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
اَلجُنُودُ عِزُّ الدِّينِ وَ حُصُونُ الوُلاةِ ؛
لشكريان، مايه عزّت دين و دژهاى حاكمان اند .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث1953
امام على عليه السلام :
شِدَّةُ الحِرصِ مِن قُوَّةِ الشَّرَةِ وضَعْفِ الدِّينِ؛
آزمندى زياد ناشى از نيروى سيرى ناپذيرى و سستى دين است .
غرر الحكم : 5772
امام على عليه السلام:
حُبُّ المالِ يُوهِنُ الدِّينَ ، ويُفسِدُ اليَقينَ ؛
مال دوستى، دين را سست و يقين را تباه مى كند.
غرر الحكم : 4876
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة عماد الدين ، فمن ترك صلاته متعمدا فقد هدم دينه و من ترك اوقاتها يدخل الويل ، و الويل واد فى جهنم كما قال الله تعالى : ((ويل للمصلين ، الذينهم عن صلاتهم ساهون )) ؛
نماز ستون دين است ، پس كسى كه نمازش را عمدا ترك كند دينش را منهدم كرده است ، و كسى كه اوقات نماز را ترك كند داخل در ((ويل )) مى شود و ويل وادى است در جهنم چنان كه خدا فرمود: ويل جاى نمازگزاران است آن نمازگزارانى كه در نماز خود سهو كننده و غافلند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 202)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - :
اما الصلاة فلا خير فى دين لا صلاة فيه ؛
دينى كه در او نماز نباشد، فايده و خيرى ندارد (خيرى در آن نيست ).
(سيره ابن هشام ، ج 3 - 4، ص 504)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من ترك صلاته متعمدا فقد هدم دينه ؛
كسى كه عملا نمازش را ترك كند، به تحقيق كه دينش را منهدم كرده است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 202. ميزان الحكمه ، ج 5، ص 402)
قال الباقر - عليه السلام -:
الصلاة عمود الدين ، مثلها كمثل عمود الفسطاط اذا ثبت العمود ثبتت الاوتاد الاطناب و اذا مال العمود و انكسر لم يثبت وتد و لاطنب ؛
نماز ستون دين است ، مثل نماز همانند عمود و ستون خيمه است كه هرگاه ستون ثابت باشد طنابها و ميخها و پرده آن ثابت است .هنگامى كه ستون آن كج و شكسته شود هيچ كدام از آنها استوار نمى ماند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 218.ميزان الحكمه ، ج 5، ص 369)
قال على - عليه السلام -:
لايخرج فى سفر يخاف فيه على دينه و صلاته ؛
در سفرى كه مى ترسيد بر دينتان و نمازتان خارج نشويد.
(بحارالانوار، ج 10، ص 108.ميزان الحكمه ، ج 4، ص 475)
الصلوة وجه دينكم ؛
نماز سيماى مكتب (دين) شماست .
(فروع كافى ، ج 1، ص 270)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة راءس الدين ؛
نماز (به منزله ) سر دين است .
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 184)
قال على - عليه السلام -:
و اقام الصلاة فانها الملة ؛
برپا داشتن نماز، نشانه اصلى دين است .
(نهج البلاغه ، خطبه 110)
قال الصادق - عليه السلام -:
قال لقمان لابنه : لكل شى ء علامة يعرف بها و يشهد عليها و ان للدين ثلاث علامات : العلم و الايمان و العمل به ، (الى ان قال ) و للعامل ثلاث علامات الصلوة و الصيام و الزكوة ؛
حضرت لقمان به فرزندانش فرمود: براى هر چيزى علامتى است كه به وسيله آن علامت شناخته مى شود و به او شهادت داده مى شود، به درستى كه براى دين سه علامت است : 1 - علم 2 - ايمان ، 3 - عمل به ايمان ، تا آن جا كه فرمود: براى عامل به دين سه علامت است : 1 - نماز 2 - روزه ، 3 - زكات .
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة من شرايع الدين ، و فيها مرضاة الرب - عزوجل - فهى منهاج الانبياء ؛
نماز از سنتهاى دين ، و مايه خشنودى پروردگار و راه و روش پيامبران است .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 22، بحارالانوار، ج 82، ص 231)
قال على - عليه السلام -:
الله ، الله فى الصلوة ، فانها عمود دينكم ؛
خدا را، خدا را درباره نماز ؛ چرا كه ستون دين شماست .
(نهج البلاغه ، نامه ها، ص 47)
امام علي (عليه السلام) فرمودند:
ايها الناس اعلموا ان كمال الدين طلب العلم و العمل به، الا وان طلب العلم اوجب عليكم من طلب المال؛
اي مردم! بدانيد كه كمال دين در آموختن علم و عمل كردن به آن است. آگاه باشيد كه دانش آموزي بر شما واجب تر است از كسب مال.
اصول كافي، ج 1، ص 30.
پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمودند:
اَلصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّينِ وَ فيها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ هِىَ مِنهاجُ النبياءِ وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِكَةِ وَ هُدىً و ايمانٌ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛
نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدايت، ايمان، نور معرفت و بركت در روزى است.
(خصال، ص 522، ح 11)
امام محمد باقر (عليه السلام)فرمودند:
نهايت كمال ، فهم در دين و صبر بر مصيبت ، و اندازه گيرى در خرج زندگانى است .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربى ، ج 75 ، ص 172
امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:
نادانان و كم خردان شيعه و كساني كه پر و بال پشه، از دين داري آن ها برتر و محكم تر است، ما را آزار مي دهند.
(بحارالانوار/25/267)
امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:
كسب معارف ديني جز از طريق ما خاندان پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) مساوي با انكار ماست.
(صحيفه مهدي/334)
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
يأتي على النّاس زمان الصّابر منهم على دينه كالقابض على الجمر؛
روزگارى بر مردم بيايد كه هر كه خواهد دين خود نگهدارد چنان باشد كه آتش به دست گرفته باشد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من لم تنتفع بدينه و لا دنياه فلا خير لك في مجالسته و من لم يوجب لك فلا توجب له و لا كرامه؛
هر كه از دين يا دنياى او سودى نبرى در مجالست او خيرى نيست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من رزقه اللَّه امرأه صالحه فقد أعانه على شطر دينه فليتّق اللَّه في الشّطر الباقي؛
هر كه را خدا زنى پارسا داده وى را بر نصف دين خويش يارى كرده و بايد در باره نصف ديگر آن از خدا بترسد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من استطاع منكم أن يقي دينه و عرضه بماله فليفعل؛
هر كه از شما تواند دين و آبرو را به مال خود حفظ كند، حفظ كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من يرد اللَّه به خيرا يفقّهه في الدّين؛
هر كه خدا براى او نيكى خواهد، وى را در كار دين دانا كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ملاك الدّين الورع؛
اعتبار دين به تقوى است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ما عبد اللَّه بشي ء أفضل من فقه في الدّين؛
هيچ عبادتى بهتر از دانا شدن در كار دين نيست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لا دين لمن لا عهد له؛
هر كه پيمان نگاه ندارد، دين ندارد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لا دين إلّا بمروّه؛
دين جز به جوانمردى قوام نمى گيرد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ليغشينّ أمّتي من بعدي فتن كقطع اللّيل المظلم، يصبح الرّجل فيها مؤمنا و يمسي كافرا، يبيع أقوام دينهم بعرض من الدّنيا قليل؛
پس از من امتم را فتنه ها خواهد گرفت چون پاره هاى شب تاريك كه در اثناى آن مرد به صبح مؤمن است و به شب كافر شود و كسانى دينشان را به مال ناچيز دنيا فروشند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لن يبرح هذا الدّين قائما يقاتل عليه عصابه من المسلمين حتّى تقوم السّاعه؛
اين دين پيوسته استوار است و گروهى از مسلمانان بر آن پيكار كنند تا قيامت در آيد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لكلّ شي ء عماد و عماد هذا الدّين الفقه؛
هر چيزى را ستونى هست و ستون اين دين دانائى است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
كرم المرء دينه و مروّته عقله و حسبه خلقه؛
كرامت مرد به دين اوست و مروت وى به عقل اوست و شرف وى به اخلاق اوست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
قوام المرء عقله و لا دين لمن لا عقل له؛
اعتبار مرد به عقل اوست و هر كه عقل ندارد، دين ندارد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
العلم أفضل من العباده و ملاك الدّين الورع؛
علم از عبادت بهتر است و اساس دين ترس خداست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
العقل في أمر الدّنيا مضرّه و العقل في أمر الدّين مسرّه؛
عقل در كار دنيا مايه ضرر است و در كار دين مايه سرور.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
عليك بحسن الخلق، فإنّ أحسن النّاس خلقا أحسنهم دينا؛
نيك خويى كن كه از مردم هر كه نكوخوى تر دينش نكوتر.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
رأس الدّين النّصيحه للَّه و لدينه و لرسوله و لكتابه و لأئمّه المسلمين و للمسلمين عامّه؛
اساس دين، خيرخواهى براى خدا و دين خدا و پيامبر خدا و كتاب خدا و پيشوايان مسلمانان و همه مسلمانان است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
رأس الدّين الورع؛
اساس دين، پرهيزكارى است.
نهج الفصاحه
الدّين النّصيحه؛
كمال دين خير خواهى است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
خيركم إسلاما أحاسنكم أخلاقا إذا فقهوا؛
از ميان شما اسلام آن كس بهتر است كه اخلاقش نيك تر است اگر در كار دين دانا باشند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
خير دينكم الورع؛
بهترين صفات دين شما پرهيزكارى است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
خير النّاس أقرؤهم و أفقههم في دين اللَّه و أتقاهم للَّه و آمرهم بالمعروف و أنهاهم عن المنكر و أوصلهم للرّحم؛
بهترين مردم كسانى هستند كه قرآن بهتر خوانند و در كار دين داناتر باشند و از خدا بيشتر ترسند و به نيكى بيشتر امر كنند و از بدى بيشتر جلوگيرى كنند و با خويشاوندان بيشتر نزديك شوند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
خصلتان لا يجتمعان في منافق حسن سمت و لا فقه في الدّين؛
دو خصلت است كه در منافق جمع نشود نيكنامى و دانائى در امور دين.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الحياء هو الدّين كلّه؛
حيا تمام دين است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
حسن الخلق نصف الدّين؛
نيك خوئى يك نيمه دين است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
تنكح المرأه لأربع، لمالها، و لحسبها و لجمالها و لدينها فاظفر بذات الدّين تربّت يداك؛
زن را براى چهار چيز گيرند، مال و شرف و جمال و دين و تو زن دين دار بجوى.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
بعثت بالحنيفيّه السّمحه و من خالف سنّتي فليس منّي؛
من دينى ساده و آسان آورده ام و هر كه با روش من مخالفت كند از من نيست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الاقتصاد نصف العيش و حسن الخلق نصف الدّين؛
ميانه روى يك نيمه معيشت است و خوش خلقى يك نيمه دين است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أيّما شابّ تزوّج في حداثه سنّه عجّ شيطانه يا ويله عصم منّي دينه؛
هر جوانى در آغاز جوانى زن بگيرد شيطان وى بانگ برآرد واى بر او دين خود را از دستبرد من محفوظ داشت.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أوّل ما تفقدون من دينكم الأمانه و آخر ما تفقدون الصّلوه؛
نخستين چيزى كه از دين خود از دست مي دهيد، امانت است و آخرين چيزى كه از دست مي دهيد، نماز است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّما يدرك الخير كلّه بالعقل و لا دين لمن لا عقل له؛
همه خوبيها را به عقل مى توان دريافت و هر كه عقل ندارد، دين ندارد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّما أنا بشر إذا أمرتكم بشي ء من دينكم فخذوا به و إذا أمرتكم بشي ء من رأيي فإنّما أنا بشر؛
من انسانى مانند شما هستم وقتى شما را بچيزى در كار دين دستور دادم بدان رفتار كنيد و وقتى از پيش خود شما را به چيزى فرمان دادم من انسان هستم.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ لكلّ شي ء دعامه و دعامه هذا الدّين الفقه و لفقيه واحد أشدّ على الشّيطان من ألف عابد؛
هر چيزى اساسى دارد و اساس اين دين دانش است و يك دانشمند براى شيطان از هزار عابد بدتر است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ لكلّ دين خلقا و إنّ خلق هذا الدّين الحياء؛
هر دينى خوى خاص دارد و خوى دين ما حياست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إن اللَّه تعالى ليؤيّد الإسلام برجال ما هم من أهله.
خداوند اسلام را به مردانى كه مسلمان نيستند، يارى مي كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الهوا و العبوا فإنّي أكره أن يرى في دينكم غلظه؛
تفريح كنيد و بازى كنيد زيرا دوست ندارم كه در دين شما خشونتى ديده شود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
اعلم أنّ النّصر مع الصّبر و أنّ الفرج مع الكرب و أنّ مع العسر يسرا؛
بدان كه ظفر قرين صبر است و گشايش قرين رنج و بدنبال سختى سستى اى هست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إذا أتاكم من ترضون خلقه و دينه فزّوّجوه إن لا تفعلوا تكن فتنه في الأرض و فساد عريض؛
وقتى كسى كه خلق و دين وى مايه رضايت است به خواستگارى مى آيد به وى زن بدهيد و اگر چنين نكنيد فتنه و فساد در زمين فراوان خواهد شد.
نهج الفصاحه
پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
آفَهُ الدِّينِ ثَلاثَهٌ: فَقيهٌ فاجِرٌ و إمامٌ جائرٌ و مُجتَهِدٌ جاهِلٌ؛
آفت دين سه چيز است: داناى بد كار و پيشواى ستم كار و مجتهد نادان.
نهج الفصاحه
امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند:
هلاكت و نابودي دين و ايمان هر شخص در سه چيز است: تكبّر، حرص، حسد. تكبّر سبب نابودي دين و ايمان شخص مي باشد و به وسيله تكبّر شيطان _ با آن همه عبادت ملعون گرديد. حرص و طمع دشمن شخصيّت انسان است، همان طوري كه حضرت آدم - عليه السلام - به وسيله آن از بهشت خارج شد. حسد سبب همه خلاف ها و زشتي ها است و به همان جهت قابيل برادر خود هابيل را به قتل رساند.
اعيان الشّيعة، ج 1، ص 577
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :
جَعَلَ اللّهُ الاْيمانَ تَطْهيراً لَكُمْ مِنَ الشّ_ِرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزيهاً لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ، وَ الزَّكاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِي الرِّزقِ، وَ الصِّيامَ تَثْبيتاً لِلاْخْلاصِ، وَ الْحَّجَ تَشْييداً لِلدّينِ ؛
حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:
خداوند سبحان، ايمان و اعتقاد را براي طهارت از شرك و نجات از گمراهي ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را براي خضوع و فروتني و پاكي از هر نوع تكّبر، مقرّر نمود. و زكات (و خمس) را براي تزكيه نفس و توسعه روزي تعيين نمود. و روزه را براي استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست. و حجّ را براي استحكام أساس شريعت و بناء دين اسلام واجب نمود.
رياحين الشّريعة، ج 1، ص 312
قال رَسُولُ اللّهِ - صلي الله عليه وآله - :
إنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَيُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعيفِ الَّذي لادينَ لَهُ، فَقيلَ: وَ ما الْمُؤْمِنُ الضَّعيفُ الَّذي لا دينَ لَهُ؟ قالَ: اَلذّي لا يَنْهي عَنِ الْمُنْكَرِ؛
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند:
همانا خداوند دشمن دارد آن مؤمني را كه ضعيف و بي دين است، سؤال شد: مؤمن ضعيف و بي دين كيست؟ پاسخ داد: كسي كه نهي از منكر و جلوگيري از كارهاي زشت نمي كند.
وسائل الشّيعة، ج 16، ص 122، ح 21139
قال رَسُولُ اللّهِ - صلي الله عليه وآله - :
يَأتي عَلي النّاسِ زَمانٌ، الصّابِرُ مِنْهُمْ عَلي دينِهِ كَالْقابِضِ عَلي الْجَمَرِ؛
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند:
زماني بر مردم خواهد آمد كه صبر نمودن در برابر مسائل دين _ و عمل به دستورات آن _ همانند در دست گرفتن آتش گداخته است.
بحارالأنوار، ج 28، ص 47، ح 9
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
الصلاة من شرايع الدين ، و فيها مرضاة الرب - عز و جل - فهي منهاج الانبياء؛
نماز از سنتهاي دين ، و مايه خشنودي پروردگار و راه و روش پيامبران است .
بحار الانوار، ج ,82 ص 231
قال اميرالمؤمنين عليه السلام:
اوصيكم بالصلاة و حفظها، فانها خير العمل و هي عمود دينكم.
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:
شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش مي كنم چونكه نماز برترين عمل و ستون دين شماست .
بحار، ج 82، ص 209
قال رسول الله صلي الله عليه و آله:
الصلاة من شرايع الدين، و فيها مرضاة الرب عز و جل، فهي منهاج الانبياء.
پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله فرمود:
نماز از آداب (اوليه) دين است، و آن مايه خشنودي خدا، و راه و روش پيامبران الهي است .
بحار، ج 82، 231
امام جعفر صادق (عليه السلام) :
اذا أراد الله بعبد خيرا فقهه في الدين؛
چون خدا خير بنده اي خواهد، او را در دين دانشمند كند .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 39
حضرت رسوا اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
يأتي عَلىَ النّاسِ زَمانٌ، الصّابِرُ مِنْهُمْ عَلى دينِهِ كَالْقابِضِ عَلىَ الْجَمَرِ؛
زمانى بر مردم خواهد آمد كه صبر كردن در برابر مسائل دين _ و عمل به دستورات آن _ همانند در دست گرفتن آتش گداخته است.
بحارالأنوار: ج 28، ص 47، ح 9
امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
مردم هر شهرى به سه چيز نيازمندند كه در امور دنيا و آخرت خود به آنها رجوع كنند و اگر آن سه را نداشته باشند گرفتار سرگردانى مى شوند: دين شناسِ داناىِ پرهيزكار، حاكم نيكوكارى كه مردم از او اطاعت كنند و پزشك داناى مورد اعتماد.
تحف العقول، ص 321.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مي فرمايند :
اِنَّما يُدْرَكُ الْخَيْرُ كُلُّهُ بِالْعَقْلِ، وَ لا دينَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ؛
همه خوبى ها با عقل شناخته مى شوند و كسى كه عقل ندارد، دين ندارد.
تحف العقول، ص 54
امام على عليه السلام :
اِجْعَلِ الدِّينَ كَهْفَكَ وَالْعَدْلَ سَيْفَكَ تَنْجُ مِنْ كُلِّ سوءٍ وَتَظْفَرْ عَلى كُلِّ عَدُوٍّ؛
دين را پناهگاه و عدالت را اسلحه خود قرار ده تا از هر بدى نجات پيدا كنى و بر هر دشمنى پيروز گردى.
غررالحكم، ج2، ص 221، ح 2433.
امام على عليه السلام مي فرمايند:
مِنْ عَلامَةِ اَحَدِهِمْ (المُتَقينَ) اَنَّكَ تَرى لَهُ قُوَّةً فى دينٍ... وَحِرْصا فى عِلْمٍ وَعِلْما فى حِلْمٍ؛
از نشانه هاى پرهيزكاران اين است كه مى بينى در دين نيرومند... در كسب دانش حريص و داراى علم همراه با بردبارى اند.
نهج البلاغه، خطبه 193.
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
دين ندارد آن كس كه توبه را به تأخير اندازد.
(غررالحكم ، باب توبه)
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
آن ك_ه ن_ه_ان خ_ود را اص_لاح ن_م_ايد، خدا آشكار او را نيكو گرداند، و آن كه به كار دينش همّت گ_م_ارد، خ_داون_د كار دنياى او را سامان دهد، و آن كه رابطه خود و خدا را نيكو گرداند، خداوند رابطه او و مردمان را نيكو دارد.
نهج البلاغه
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
آن_ان (ائم_ه (ع)) دارن_دگ_ان راز پ_ي_ام_ب_ر(ص) و پشتيبان امر وى و ظرف علم و مرجع قوانين و در بردارنده كتب رسالت و كوه هاى پابرجاى دين او هستند.
(نهج البلاغه، خ 2)
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
... و (رس_ول خ_دا(ص)) پ_رچ_م ح_ق را در م_ي_ان ما بر جاى نهاد، كسى كه از آن پيش افتد از دين بيرون است ، و آن كه پس بمانَد تباه و سرنگون و آن كه همراهى كند رستگار خواهد شد.
(نهج البلاغه ، خ 99)
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند :
هر چيزي آفتي دارد كه مايه فساد آن مي شود و آفت اين دين زمامداران بدند.
(نهج الفصاحه ، ح 2255)
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند :
آفت دين سه چيز است : داناي بدكار، پيشواي ستم كار و مجتهد نادان.
(نهج الفصاحه ، ح 4)
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
برترين (مرتبه) دين كوتاه كردن آرزو است، و برترين عبادت اخلاص عمل.
غررالحكم ، باب آرزو
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
انسان با ايمان اندوهش درباره آخرت خويش و همه تلاش و كوشش در راه بازگشتگاه او است.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
آخرت را با ترك دنيا به چنگ آوريد و دنيا را با ترك دين به دست نياوريد.
غررالحكم ، باب آخرت
حضرت امام صادق عليه السلام فرمودند :
دين را خوب بفهميد زيرا هر كه دين را خوب نفهمد مانند صحراگرد است. خداوند در كتابش مى فرمايد (124 سوره 9) تا در امر دين دانش اندوزند و چون بازگشتند قوم خود را بيم دهند شايد آنها بترسند.
اصول كافى جلد 1 صفحه 36
امير المؤمنين عليه السلام فرمودند :
اى مردم بدانيد كمال دين طلب علم و عمل بدانست ، بدانيد كه طلب علم بر شما از طلب مال لازم تر است زيرا مال براى شما قسمت و تضمين شده. عادلى (كه خداست) آن را بين شما قسمت كرده و تضمين نموده و به شما مى رساند ولى علم نزد اهلش نگهداشته شده و شما مأموريد ك__ه آن را از اهلش طلب كنيد ، پس آنرا بخواهيد.
كتاب كافى جلد 1 ص 35
امام علي (عليه السلام) مي فرمايند:
بهترين جامه ها و پوشش هاى دين ، شرم و حياست.
غررالحكم ، باب حيا
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
كسى كه در باره ذات خداى تعالى تفكر كند، الحاد ورزيده از دين بيرون رود.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
جهاد، ستون دين و راه روشن نيكبختان است.
غررالحكم ، باب جهاد
امام على عليه السلام مي فرمايند:
مَنْ رُزِقَ الدِّينَ فَقَدْ رُزِقَ خَيْرَ الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ؛
هر كس دين روزى او شود، براستى خير دنيا و آخرت روزى او شده است.
غررالحكم، ح 8523 .
امام على عليه السلام مي فرمايند:
حُسْنُ الظَّنِّ راحَةُ الْقَلْبِ وَ سَلامَةُ الدّينِ؛
خوش گمانى، مايه آسايش قلب و سلامت دين است.
غررالحكم، ح 4816
امام على عليه السلام مي فرمايند:
عَلَى الْعاقِلِ اَنْ يُحْصى عَلى نَفْسِهِ مَساويَها فِى الدّينِ وَ الرَّأىِ وَ الاَْخْلاقِ وَ الاَْدَبِ ، فَيَجْمَعُ ذلِكَ فى صَدْرِهِ اَوْ فى كِتابٍ وَ يَعْمَلُ فى اِزالَتِها ؛
بر عاقل است كه بدى هايش را در دين، انديشه، اخلاق و ادب يادداشت كند و به خاطرش بسپارد و براى از بين بردن آنها بكوشد.
تحف العقول، ص 376.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :
ما مِنْ شابٍ تَزَوَّجَ فى حَداثَةِ سِنِّهِ اِلاّ عَجَّ شَيْطانُهُ : يا وَيْلَهُ ، يا وَيْلَهُ! عَصَمَ مِنّى ثُلُ_ثَى دينِهِ ، فَلْيَتَّقِ اللّه َ الْعَبدُ فِى الثُّ_لُثِ الْباقى ؛
هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى آورد كه : واى برمن ، واى بر من! دو سوم دينش را از دستبرد من ، مصون نگه داشت . پس بنده بايد براى حفظ يك سومِ باقى مانده دينش ، تقواى الهى پيشه سازد .
نوادر راوندى ، ص 112 .
امام علي (عليه السلام) مي فرمايند:
اِتَّقُوا اللّهَ وصُونوا دِينَكُم بِالوَرَعِ؛
از خدا پروا كنيد و با پارسايى از دينتان پاسدارى نماييد.
الكافي: ج 2 ، ص 76 ، ح 2
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
صُن دينَكَ بِدُنياكَ تَربَحهُما وَ لا تَصُن دُنياكَ بِدِينِكَ فَتَخسَرَهُما؛
دين خود را با دنيايت حفظ كن تا هر دو را ببرى ، و دينت را وسيله حفظ دنيايت قرار مده ، كه هر دو را مى بازى.
غررالحكم و دررالكلم ، ح 5861
امام علي (عليه السلام) مي فرمايند:
يا مَعشَرَ الفِتيانِ، حَصِّنوا اَعراضَكُم باِلاَْدَبِ وَ دينَ_كُم بِالعِلمِ
اى جوانان! آبرويتان را با ادب و دينتان را با دانش حفظ كنيد.
تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 210
امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند
لا يَزالُ الدّينُ قائِمًا ما قامَتِ الكَعبَةُ
تا زمانى كه كعبه بر پاست، دين بر پاست.
الكافي : ج 4 ، ص 271 ، ح 4
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
ثَلاثَةٌ تُورِثُ المَحَبَّةَ : الدّينُ وَالتَّواضُعُ وَالبَذل؛
سه چيز است كه محبّت مي آورد : دين ، فروتنى و بخشش.
تحف العقول، ص 316
امام علي (عليه السلام) فرمودند:
مَن رُزِقَ الدِّينَ فَقَد رُزِقَ خَيرَ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ؛
هر كس دين روزى او شود، براستى خير دنيا و آخرت روزى او شده است.
(غررالحكم، ح 8523)
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
مَن كَانَ عَاقِلاً كَانَ لَهُ دِين وَ مَن كَانَ لَهُ دِين دَخَلَ الجَنَّةَ
كسي كه عاقل باشد دين دارد و كسي كه دين دارد وارد بهشت خواهد شد.
(جهاد با نفس، ح 83)
امام علي (عليه السلام) فرمودند:
مِن عَلامَةِ اَحَدِهِم (المُتَقينَ) اَنَّك تَرى لَهُ قُوَّةً فى دينٍ... وَحِرصا فى عِلمٍ وَعِلما فى حِلمٍ
از نشانه هاى پرهيزكاران اين است كه مى بينى در دين نيرومند ... در كسب دانش حريص و داراى علم همراه با بردبارى اند.
(نهج البلاغه، خطبه 193)
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
ليس منّا مَن ترك دنياه لدينه و دينه لدنياه
از ما نيست آن كه دنياى خود را براى دينش و دين خود را براى دنيايش ترك گويد.
(بحارالانوار،ج??،ص???)
امام علي عليه السلام فرمودند:
لكل شي ء وجه و وجه دينكم الصلاة
هر چيز داراي سيماست ، سيماي دين شما نماز است .
(بحار الانوار،ج82،ص227)
حضرت امام علي (عليه السلام) مي فرمايند:
بالاترين خوشبختي، استواري در دين است.
غررالحكم، ح 2869.
امام صادق(سلام الله عليه)مي فرمايند:
اف برمسلماني كه براي كار دين خويش و پرس و جو درباره ي آن، (دست كم) روزجمعه ي هر هفته خود را، از كارهاي ديگر فارغ نمي سازد.
خصال شيخ صدوق، ص 393.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
حسن الخلق نصف الدين؛
خوي نيكو، نصف دين است.
الحضال، ج30، ص 106.
حضرت امام علي (عليه السلام) مي فرمايند:
بالاترين خوشبختي، استواري در دين است.
غررالحكم، ح 2869.
امام جواد (عليه السلام)مي فرمايند:
لن يستكمل العبد حقيقة الإيمان حتي يؤثر دينه علي شهوته؛
بنده هرگز حقيقت ايمان را به كمال نرساند مگر آنگاه كه دينش را بر هوس خود ترجيح دهد.
ميزان الحكمه، ج1، ص 372.
امام باقر (عليه السلام)مي فرمايند:
الكمال و كل الكمال التفقه في الدين و الصبر علي انائبة و تقدير المعيشه؛
كمال و بلكه همه ي كمال انساني در سه چيز است: دانا بودن در دين و احكام آن، شكيبا بودن در ناراحتي ها و مصائب و برنامه ريزي درست در اقتصاد زندگي .
اصول كافي، ج1، ص 32.
حضرت رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
به راستي خداوند عزوجل دشمن مي دارد مؤمن ناتواني كه دين ندارد. به آن حضرت عرض كردند: مؤمن ناتواني كه دين ندارد، كيست؟ فرمودند: كسي كه نهي از منكر نكند.
وسايل الشيعه، ج11، ص397.
امام هادي(عليه السلام) مي فرمايند:
اگر بعد از غيبت قائم ما نبود وجود علمايي كه به سوي او (مردم را فرا) مي خوانند و به وجود او رهنمون مي شوند و با حجتهاي الهي از دين او دفاع مي كنند و بندگان ناتوان خدا را از دام ابليس و پيروان او مي رهانند، بي گمان همه ي مردم از دين خدا بر مي گشتند.
بحارالانوار/ج2/ص6.
قال الامام علي - عليه السّلام - : زَينُ الدّين الصّبرُ و الرضا.
امام علي - عليه السّلام - فرمودند: زينت و زيبائي دين، صبر و رضا (به قضاي پروردگار) است.
«تصنيف غررالحكم، ص 281، ح 6243»
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
دنَى الكُفرِ أن يَسمَعَ الرجلُ عن أخيهِ الكَلِمَةَ فَيَحفَظَها علَيهِ يُريدُ أن يَفضَحَهُ بها ، اُولئكَ لا خَلاقَ لَهُم .
كمترين درجه كفر ، اين است كه آدمى از برادر خود سخنى بشنود و آن را نگه دارد تا (روزى) به وسيله آن رسوايش گرداند ؛ اينان از خير و خوبى بى نصيبند .
بحار الأنوار : 78/276/112
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اصولُ الكُفرِ ثَلاثَهٌ الحِرصُ وَ الاِستِكبارُ وَ الحَسَدُ؛
ريشه هاي كفر سه چيز است: حرص و بزرگ منشي نمودن و حسد ورزيدن.
(جهاد النفس، ح 550)
امام صادق عليه السلام:
اصولُ الكُفرِ ثَلاثَهٌ الحِرصُ وَ الاِستِكبارُ وَ الحَسَدُ؛
ريشه هاي كفر سه چيز است:حرص و بزرگ منشي نمودن و حسد ورزيدن.
جهاد النفس، ح 550
امام حسن عسكري عليه السلام:
المُومِنُ بَرَكَةٌ عَلي المُومِنِ وَ حُجَّةٌ عَلي الكافر؛
مومن براي مومن بركت و براي كافر، اتمام حجت است.
تحف العقول، ص489
امام صادق عليه السلام:
اِيّ_اكُ_م اَن يَحسُ_دَ بَعضُك_ُم بَعض_اً فَ_اِنَّ الكُف_رَ اَصلُه الحَسَ_د؛
از حس_د ورزى به يك_ديگ_ر بپ_رهيزي_د، زي_را ريشه كف_ر، حس_د است.
تحف العقول، ص 315
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله:
أدني الكُفر أن يَسمَعَ الرَّجُلُ مِن أخيهِ الكَلِمَةَ فَيَحفَظَها عَلَيهِ يُريدُ أن يَفضَحَهُ بِها.
كمترين كفر اين است كه انسان از برادرش سخني بشنود و آن را نگه دارد تا او را با آن سخن رسوا كند.
وسايل الشيعه، ج17، ص211
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
اللّهُمّ إنّي أعوذُ بكَ مِن الكُفرِ والفَقرِ ، فقالَ رجُلٌ : أيَعدِلانِ ؟ قالَ : نَعَم؛
بار خدايا ! من از كفر و فقر به تو پناه مى برم. مردى عرض كرد: آيا اين دو با هم برابرند ؟ فرمودند: آرى .
كنز العمّال : 16687
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
لولا رَحمَهُ ربِّي علَى فُقَراءِاُمَّتِي كادَ الفَقرُ يَكونُ كُفرا؛
اگر رحمت پروردگار من به فقراى امّت من نبود ، نزديك بود كه فقر به كفر بينجامد.
جامع الأخبار : 300 / 817
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
بين الايمان و الكفر ترك الصلاة ؛
فاصله ميان ايمان و كفر، نماز نخواندن است .
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 402. كنزالعمال ، حديث 18869)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان تارك الصلوة كافر ؛
همانا ترك كننده نماز واجب ، كافر است .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 28)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من ترك الصلوة متعمدا فقد كفر؛
هركس عمدا نمازش را ترك كند، كفر ورزيده است .
(لئالى الاخبار، ص 394)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ما بين المسلم و بين ان يكفر الا ان يترك الصلاة الفريضة متعمدا او يتهاون بها فلا يصليها؛
فاصله بين مسلمان و بين كفرش چيزى جز ترك نماز واجب نيست كه يا عمدا ترك نمايد و اصلا قبول نداشته باشد و يا از بى اعتنايى نماز نخواند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 216. ميزان الحكمه ، ج 5، ص 402)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
تارك الصلاة ملعون فى التوراة ملعون فى الانجيل ملعون فى الزبور ملعون فى القران ملعون فى لسان جبرئيل ملعون فى لسان ميكائيل ملعون فى لسان اسرافيل ملعون فى لسان محمد ؛
ترك كننده نماز در تورات و انجيل و زبور و قرآن مورد لعنت قرار گرفته و به زبان جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و محمد(ص) ملعون است .
(انوار الهداية ، ص 197، الحكم الزاهره ، ص 294)
امام على عليه السلام :
إنّ فيهِ شِفاءً مِن أكبَرِ الداءِ ، وهُو الكُفرُ والنِّفاقُ ، والغَيُّ والضَّلالُ ؛
در قرآن، درمان بزرگترين دردهاست : درد كفر و نفاق و تباهى و گمراهى .
نهج البلاغة : الخطبة 176 منتخب ميزان الحكمة : 458
امام صادق عليه السلام فرمودند:
اِيّ_اكُ_م اَن يَحسُ_دَ بَعضُك_ُم بَعض_اً فَ_اِنَّ الكُف_رَ اَصلُه الحَسَ_د؛
از حس_د ورزى به يك_ديگ_ر بپ_رهيزي_د، زي_را ريشه كف_ر، حس_د است.
(تحف العقول، ص 315)
پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمودند:
أدني الكُفر أن يَسمَعَ الرَّجُلُ مِن أخيهِ الكَلِمَةَ فَيَحفَظَها عَلَيهِ يُريدُ أن يَفضَحَهُ بِها؛
كمترين كفر اين است كه انسان از برادرش سخني بشنود و آن را نگه دارد تا او را با آن سخن رسوا كند.
(وسايل الشيعه، ج17، ص211)
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من رمى مؤمنا بكفر فهو كقتله؛
هر كه مؤمنى را به كفر نسبت دهد چنان است كه او را كشته باشد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
كاد الفقر أن يكون كفرا؛
بيم آن است كه فقر به كفر انجامد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
قتال المسلم كفر و سبابه فسوق و لا تحلّ لمسلم أن يهجر أخاه فوق ثلاثه أيّام؛
جنگ با مسلمان كفر است و ناسزا گفتنش گناه است و روا نيست كه مسلمانى بيش از سه روز با برادر خود قهر كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الجفاء كلّ الجفاء و الكفر من سمع منادي اللَّه تعالى ينادي بالصّلاه و يدعوه إلى الفلاح فلا يجيبه؛
نشان خشونت و كفر نفاق آن است كه كسى منادى خدا را بشنود كه به نماز ندا مي دهد و وي را به رستگارى مي خواند و دعوت او را اجابت نكند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الجدال في القرآن كفر؛
مجادله در باره قرآن كفر است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
التّحدّث بنعم اللَّه شكر و تركه كفر و من لا يشكر القليل لا يشكر الكثير و من لا يشكر النّاس لا يشكر اللَّه و الجماعه خير و الفرقه عذاب؛
گفتگو از نعمتهاى خداوند شكر است و ترك آن كفر است و هر كه نعمت كم سپاس نگذارد، سپاس نعمت بسيار را نخواهد گذاشت و هر كه مردم را سپاس ندارد سپاس خدا را نخواهد داشت اجتماع مايه نيكى است و تفرقه موجب رنج و عذاب است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
بين العبد و بين الكفر ترك الصّلوه؛
ميان بنده و كفر ترك نماز فاصله است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
الجفاء كل الجفاء و الكفر من سمع منادي الله تعالي ينادي بالصلاة و يدعوه الي الفلاح فلا يجيبه؛
نشانه ستمكاري و كفر آن است كه كسي منادي خدا را بشنود كه به نماز ندا مي دهد و وي را به رستگاري مي خواند و دعوت او را اجابت نكند.
( نهج الفصاحه ، ص 279 )
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
سرانجام كافر ، دوزخ است.
غررالحكم ، باب دوزخ
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
أركانُ الكُفر أربَعَةٌ الرَّغبَةُ وَ الرَّهبَةُ وَ السَّخَطُ وَ الغَضَبُي
پايه هاي كفر چهار چيز است : ميل و خواهش، ترس و بيم ، ناخشنودي و خشم.
(جهاد با نفس، ح 475)
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اُصُولُ الكُفر ثَلاثَهٌ الحِرصُ وَ الاِستِكبارُ وَ الحَسَدُي
ريشه هاي كفر سه چيز است: حرص و خود بزرگ بيني و حسد ورزيدن.
(جهاد با نفس، ح 474)
امام صادق عليه السلام فرمودند:
اي_اك_م ان يحس_د بعضك_م بعض_ا ف_ان الكف_ر اصله الحس_د.
از حس_د ورزى به يك_ديگ_ر بپ_رهيزي_د، زي_را ريشه كف_ر، حس_د است.
(تحف العقول ، ص 315)
قال الامام علي - عليه السلام - : قَلبُ الكَافِرِ أَقسَي مِنَ الحَجَرِ.
امام علي - عليه السلام - فرمودند: دل كافر، سخت تر از سنگ است.
«جامع الأخبار، ص 383، ح 1071»
قال الامام علي - عليه السّلام - : الصّبرُ ثمرةُ الايمان.
امام علي - عليه السّلام - فرمودند: صبر، ثمره و نتيجه ايمان است.
«تصنيف غررالحكم، ص 280، ح 6217»
قال الامام الصادق - عليه السلام - : إذَا اِتَّهَمَ المُؤمِنُ أخَاهُ اِنمَاثَ الإيمَانُ مِن قَلبِهِ كَمَا يَنمَاثُ المِلحُ في المَاءِ.
امام صادق - عليه السلام - فرمود : هرگاه مؤمن به برادر (ديني) خود تهمت زند، ايمان در قلب او ناپديد مي شود همچنان كه نمك در آب حلّ مي شود.
«الكافي، ج 2، ص 361»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : لا يَبلُغُ العَبدُ صَرِيحَ الإِيمَانِ حَتَّي يَدَعَ المِزَاحَ وَالكذبَ وَيَدَعَ المِرَاءَ وَإِن كانَ مُحِقّاً.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: بنده به ايمان ناب نرسد، مگر آن گاه كه شوخي و دروغ را ترك گويد و مجادله را رها كند، هر چند بر حق باشد.
«الكافي، ج 3، ص 594»
قال الإمام علي - عليه السلام - : مجالسة أهل الهوي منساة للإيمان و محضرة للشيطان.
امام علي - عليه السّلام - فرمودند: همنشيني با هوسرانان باعث از ياد رفتن ايمان و حاضر شدن شيطان است.
«نهج البلاغه، خطبه 86»
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم مي فرمايند:
الوُضوءُ شَطرُ الإيمانِ ، والسِّواكُ شَطرُ الوُضوءِ .
وضو ، بخشى از ايمان است و مسواك زدن بخشى از وضو .
كنزالعمّال : 26200
رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم :
مَن أمسى وأصبحَ وعِندَهُ ثَلاثٌ فقد تَمَّت علَيهِ النِّعمَةُ في الدُّنيا : مَن أصبَحَ وأمسى مُعافىً في بَدَنِهِ ، آمِنا في سَرْبهِ ، عِندَهُ قُوتُ يَومِهِ ، فإن كانَت عِندَهُ الرّابِعَةُ فَقد تَمَّت علَيهِ النِّعمَةُ في الدُّنيا والآخِرَةِ ؛ وهُو الإيمانُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
هر كه شب و روز خود را سپرى كند و از سه چيز برخوردار باشد نعمت دنيا بر او تمام شده است : كسى كه صبح و شامش را در تندرستى و آسايش خاطر گذراند و خوراك روز خود را داشته باشد و اگر چهارمين نعمت را هم داشته باشد ، نعمت دنيا و آخرت را كامل دارد و آن(چهارمين) نعمت ايمان است .
تحف العقول : 36
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : عليٌّ اَوّلُ مَنْ آمَنَ بي وَ اَوّلُ مَنْ يُصافِحُنيِ يوم القيامةِ.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: علي - عليه السّلام - نخستين كسي بود كه به من ايمان آورد و اولين كسي است كه در قيامت با من مصافحه مي كند.
«بحار الانوار، ج 35، ص 55»
قال الله عزّوجلّ:
چنان كه هيچ درختي بدون ميوه كامل نيست، ايمان نيز بدون كنار گذاشتن كارهاي حرام كامل نمي شود.
(علل الشرايع1/250)
قال الامام الصادق _ عليه السّلام _ :
لا يُمَحِّضُ رجلٌ الايمانَ باللهِ حتّي يكونَ اللهُ احبُّ اليهِ من نفسِهِ و ابيهِ و امّهِ و ولدِهِ و اهلِهِ وَ مالِهِ و من الناسِ كُلُّهِمِ.
امام صادق _ عليه السّلام _ فرمودند:
ايمان انسان پاك و خالص نمي گردد مگر اينكه خداوند در نزد او محبوبتر و دوست داشتني تر از جان، مال، پدر، مادر، فرزند و خانواده اش و همه مردم باشد.
«بحارالانوار، ج 7، ص 25»
. قال الامام الرضا - عليه السلام - : مَن قَرَء قل هو الله احد و أمَنَ بها فَقد عَرَفَ التوحيدَ.
امام رضا - عليه السلام - فرمودند: كسي كه قل هو الله احد (سوره توحيد) را بخواند و به آن ايمان داشته باشد به درستي كه توحيد را شناخته است.
«الكافي، ج 1، ص 124»
قال الامام الصادق - عليه السلام - :
إنَّ الرَّجعَةَ لَيسَ بِعَامَّةٍ، وَهِيَ خَاصَّةٌ لا يَرجِعُ إلا مَن مَحَّضَ الإيمَانَ مَحضاً أو مَحَّضَ الشِّرك مَحضاً.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند:
رجعت براي همه نيست بلكه اختصاص به عده خاصي دارد. رجعت نمي كند مگر كسي كه ايمان خالص داشته باشد يا شرك خالص.
«بحار الأنوار، ج 53، ص 39»
امام صادق عليه السلام :
إذا اتَّهَمَ المؤمنُ أخاهُ انْماثَ الإيمانُ مِن قلبِهِ كما يَنْماثُ المِلحُ في الماءِ .
هرگاه مؤمن به برادر خود تهمت زند ايمان در قلب او آب شود همچنان كه نمك در آب حلّ مى شود .
الكافي : 2 / 361 / 1
امام على عليه السلام :
لا يَجِدُ عَبدٌ طَعمَ الإيمانِ حتّى يَترُكَ الكذبَ هَزلَهُ وجِدَّهُ .
هيچ بنده اى طعم ايمان را نچشد ، مگر آن گاه كه دروغ ، شوخى يا جدّى آن را ترك گويد .
بحار الأنوار : 72 / 249 / 14
امام باقر عليه السلام :
إنّ الكذبَ هُو خَرابُ الإيمانِ .
براستى كه دروغ ويران كننده ايمان است .
بحار الأنوار : 72 / 247 / 8
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
كُلَّما ازدادَ العَبدُ إيمانا ازدادَ حُبّا للنِّساءِ ؛
هر چه ايمان بنده بيشتر شود، زن دوستى او فزونتر مى شود .
النوادر للراونديّ : 12 منتخب ميزان الحكمة : 510
پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):
إنَّ مِن تَمامِ إيمانِ الْعَبدِ أن يَستَثنِيَ في كُلِّ شَي ءٍ؛
نشانه كامل بودن ايمان بنده اين است كه در هر كارى «ان شاء اللَّه» بگويد.
ميزان الحكمة، ح 9910
امام صادق(سلام الله عليه):
الصَّبرُ رَأسُ الإيمانِ؛
شكيبايى، سرِ ايمان است.
ميزان الحكمة: ح 10221
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله:
خَصلَتانِ ليسَ فَوقَهُما مِنَ البِرِّ شَيءٌ الإيمانُ بِاللّه و النَّفعُ لِعبادِ اللّه؛
دو خصلت است كه هيچ كار خوبى بالاتر از آن دو نيست : ايمان به خدا و سود رساندن به بندگان خدا
ميزان الحكمة، ج 5 ، ص 502
امام على(سلام الله عليه):
الْإِيثارُ أَحسَنُ الإِحسانِ، وأعلى مَراتِبِ الإِيمانِ؛
ايثار، بهترين احسان و بالاترين مرتبه ايمان است.
ميزان الحكمه، ح 15
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
خداوند چهارچيز را در چهار چيز قرار داده است :
1.بركت علم را ر احترام به استاد
2.بقاي ايمان را در تعظيم خدا به وسيله انجام بي چون چراي دستوراتش
3.لذت و بركت زندگي را در نيكي به پدر و مادر
4.و آزادي از جهنم را در آزار ندادن مردم.
نصايح، صفحه 230
امام كاظم (عليه السلام) فرمودند:
رجلٌ مِن قم يدعو الناس الي الحقِّ، يجتمع معه قومٌ كُزبُر الحديد لا تزلهم الرياحُ العواصف و لا يملّون مِنَ الحرب و لا يجبُنون و علي الله يتوكلون والعاقبه للمُتَّقينَ؛
مردي از قم، مردم را به سوي حق دعوت مي كند. جماعتي همانند پاره هاي آهن گرد او جمع مي شوند كه طوفان هاي سهمگين آنان را به لرزه درنمي آورد، از جنگ نمي هراسند و ترسي به دل راه نمي دهند، بر خدا توكل دارند و سرانجام، پيروزي با پارسايان است.
بحارالانوار؛ ج60، ص216.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :
من اسبع وضوءه و احسن صلوته و ادى الزكوة ماله و خزن لسانه و كف غضبه و استغفر لذنبه و ادى النصيحة لاهل بيت رسوله فقد الستكمل حقائق الايمان و ابواب الجنة مفتحة له؛
هر كه خوب وضو سازد و نمازش را درست بخواند و زكات مالش را بپردازد و زبانش را نگاه دارد و خشمش را فرو برد و براى گناهانش طلب آمرزش كند و حقوق دوستى خاندان پيغمبر را ادا كند، حقيقت ايمان را كامل كرده و درهاى بهشت برايش باز است .
(ثواب الاعمال ، ص 64).
قال الامام الباقر- عليه السّلام - :
اِنَّ الكذِبَ هُوَ خرابُ الايمانِ؛
دروغگوئي، مايه ويراني ايمان است.
«اصول كافي، ج 2، ص 339»
قال الامام الباقر - عليه السّلام - :
ما أخلَصَ العبدُ الايمانَ باللهِ عزّ و جلّ اربعينَ يوماً، اِلّا زهَّدَهُ اللهُ عزّ و جلّ في الدّنيا و بصّره داءَها و دواءَها ... ؛
هيچ بنده اي، چهل روز ايمانش را به خدا خالص نكرد، مگر اينكه خداوند او را نسبت به دنيا بي رغبت گرداند و درد دنيا و داروي آن را به او بنماياند و سپس حكمت را در دلش قرار دهد و زبانش را به سخنان حكيمانه گويا سازد.
«اصول كافي، ج 2، ص 16»
قال الامام الكاظم - عليه السّلام - :
المؤمِنُ مثلُ كَفّتَيِ الميزانُ كُلَّما زيدَ في ايمانِهِ زيدَ في بلائِهِ؛
انسان مؤمن همانندِ دو كفّه ترازو است كه هر چه بر ايمانش افزوده شود، بلاها و امتحاناتش بيشتر مي گردد.
«تحف العقول، ص 408»
قال الامام الصّادق - عليه السّلام - :
من زَني خَرَجَ من الايمانِ و مَنْ شرِبَ الخَمرَ خرَج من الايمانِ ... ؛
كسي كه زنا كند و كسي كه شراب بنوشد و كسي كه در روز ماه رمضان، عمداً روزه خود را افطار كند، اينها از حوزه ايمان خارج شده اند.
«بحارالانوار، ج 66، ص 197»
قال الامام الصّادق - عليه السّلام - :
مَنْ خَلَع جماعَةَ المسلمين قدرَ شبرٍ، خَلَعَ ربقَةَ الايمانِ مِنْ عُنُقِهِ؛
كسي كه از اجتماع مسلمين به اندازه يك وجب دوري گزيند، ريسمان ايمان را از گردن خود برداشته (ايمان خود را از دست داده).
«وسائل الشيعه، ج 5، ص 377»
سُئِلَ عن الامام الصّادق - عليه السّلام - :
ما الّذي يُثبِتُ الايمانَ في العَبدِ؟ قال: الّذي يُثبتُه فيه الوَرعُ و الّذي يُخرِجُهُ منه الطَّمع؛
از امام صادق - عليه السلام - پرسيدند: چه چيزي ايمان انسان را پا برجا و ثابت مي كند؟ حضرت فرمودند:
پرهيزگاري و تقوا، ايمان را در انسان تثبيت مي كند و طمع، ايمان را از دل آدمي خارج مي سازد.
«بحارالانوار، ج 67، ص 304»
قال الامام الصّادق - عليه السّلام - :
انّ الايمانَ عَشرُ درجاتٍ بمنزلةِ السُّلَّم يُصعَدُ منه مِرقاةً بعدَ مرقاةٍ ... ؛
همانا ايمان ده درجه دارد، همانند پلّكاني كه پلّه پله از آن بالا مي روند ... مقداد در درجه هشتم، ابوذر در درجه نهم و سلمان در دهمين درجه قرار داشت.
«بحارالانوار، ج 66، ص 166»
مَنْ أحبَّ لِلّهِ و أبغَضَ لِلّهِ و أعطَي لِلّهِ فهُوَ ممَّنْ كَمُلَ ايمانُهُ؛
كسي كه دوستي و دشمني او فقط براي خدا باشد و به خاطر رضاي خدا عطا و بخشش نمايد، از كساني است كه ايمانشان به درجه كمال رسيده است.
«وسائل الشيعه، ج 11، ص 431»
قال الامام الصّادق - عليه السّلام - :
لا يَكمُلُ ايمانُ العبدِ حتّي تكونَ فيهِ اربَعُ خصالٍ، يُحسِنَ خُلقَهُ وَ تسخو نفسُهُ ... ؛
ايمان انسان كامل نمي گردد مگر آنكه چهار خصلت در او وجود داشته باشد: 1. اخلاقش نيكو باشد. 2. نفس او نرم و پذيرا باشد. 3. كنترل سخن داشته باشد و بيهوده سخن نگويد. 4. اضافي ثروتش را در راه خدا بدهد.
«امالي شيخ طوسي، ص 125»
قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - :
لا ايمانَ لِمَن لا أمانَةَ لَه؛
انساني كه امانتدار نيست، ايمان ندارد.
«بحار الانوار، ج 69، ص 198»
قال النبيّ - صلّي الله عليه و آله - :
لا يجتمع الشحُّ و الايمانُ في قلبِ عبدٍ أبداً؛
هرگز بخل و ايمان در قلب بنده اي، با هم جمع نمي شوند.
«بحار الانوار، ج 70، ص 302»
قال النبي - صلّي الله عليه و آله - :
ما آمَنَ بي مَن باتَ شعْبانَ و جارُهُ طاوياً، ما آمَنَ بي مَنْ باتَ كاسياً و جارُه عارياً؛
كسي كه سير بخوابد در حالي كه همسايه اش گرسنه باشد و نيز كسي كه پوشيده بخوابد در حالي كه همسايه اش برهنه باشد، به من ايمان نياورده است.
«المستدرك الوسائل، ج 8، ص 429»
قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - :
الغَضَبُ يُفسِدُ الايمانَ ، كما يفسِدُ الخلّ العَسَل؛
خشم و غضب ايمان را فاسد مي كند، چنانچه سركه عسل را تباه مي سازد.
«اصول كافي، ج 2، ص 302»
قال النبيّ - صلّي الله عليه و آله - :
مَن كانَ أكثرُ همهِ نِيلَ الشهواتِ، نزَعَ من قلبهِ حلاوَةُ الايمانِ؛
كسي كه بيشترين همتش رسيدن به خواسته هاي نفساني باشد، شيريني ايمان از قلبش بيرون مي رود.
«مجموعة ورّام، ص 357»
قال النبي - صلّي الله عليه و آله - :
مداراةُ النّاسِ نِصفُ الايمانِ؛
مدارا كردن با مردم نيمي از ايمان است.
«تحف العقول، ص 35»
قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - :
خصلَتان ليسَ فوقَهُما من البرِّ شيءٌ: الايمانُ باللهِ و النّفعُ لعبادِ الله؛
دو خصلت است كه هيچ عمل خيري بالاتر و برتر از آنها نيست؛ ايمان به خدا و سود رساندن به بندگان او.
«تحف العقول، ص 35»
سُئِلَ عن رسولِ الله - صلّي الله عليه و آله - فَما علامَةُ الايمانِ؟ فقالَ رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : أمّا علامَةُ الايمانِ فأربَعةٌ: الاِقرارُ بِتَوحيدِ الله و الايمانُ بِهِ و الايمانُ بكُتُبهِ و الايمانُ بِرُسُلِهِ؛
از رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - سؤال شد: نشانه ايمان چيست؟ حضرت - صلّي الله عليه و آله - فرمودند:
نشانه ايمان چهار چيز است: 1. اقرار به يگانگي خداوند متعال، 2. اعتقاد و ايمان به آن، 3. ايمان به كتب آسماني، 4. و ايمان به پيامبران الهي.
«تحف العقول، ص 19»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
الايمانُ معرفَةٌ بالقَلبِ و اقرارٌ باللِسانِ و عَمَلٌ بالأركانِ؛
ايمان عبارت است از شناخت ومعرفت قلبي، اقرار با زبان و عمل با اعضاء و جوارح.
«نهج البلاغه، حكمت 218»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
أصلُ الايمانِ حُسنُ التّسليم لأمر اللهِ؛
اصل و اساس ايمان، به نيكوئي تسليم امر خدا شدن است.
«تصنيف غررالحكم، ص 87، ح 1444»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
لا شَرَف اَعلي من الايمان؛
هيچ شرافتي بالاتر از ايمان نيست.
«تصنيف غرر الحكم، ص 87، ح 1465»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
أقربُ النّاس مِنَ اللهِ سبحانَهُ أحْسَنُهم ايماناً؛
نزديك ترين مردم به خداوند سبحان، كساني هستند كه ايمانِ نيكوتري دارند.
«تصنيف غرر الحكم، ص 87، ح 1458»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
لا نَجاةَ لِمَن لا ايمانَ له؛
كسي كه ايمان ندارد نجات نخواهد يافت.
«تصنيف غرر الحكم، ص87، ح 1466»
الايمانُ علي أربعة أركانٍ: اَلتوكّلُ علي الله، و التفويضُ اِليَ اللهِ، و التسليمُ لأمرِ اللهِ و الرّضا بقضاءِ اللهِ؛
ايمان بر چهار ركن استوار است: توكّل بر خدا، واگذاري كارها به پروردگار، تسليم امر و فرمان خدا بودن و راضي بودن به قضايِ الهي.
«بحار الانوار، ج 75، ص 63»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
اكمَلُكُم ايماناً أحسَنُكُم خُلقاً؛
كامل ترين شما از نظر ايمان، نيكوترين شما از حيث اخلاق است.
«بحار الانوار، ج 68، ص 387»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
وَ عليكُم بالصّبر فانَّ الصّبرَ من الايمان كالرّأسِ من الجَسَدِ، و لا خيرَ في جَسَدٍ لا رأسَ مَعَهُ و لا في ايمانٍ لا صبرَ مَعَهُ؛
بر شما باد به صبر و شكيبائي، زيرا نقش صبر در ايمان همانند سر است براي بدن، و همان طور كه بدن بدون سَر فايده اي است، در ايمانِ بدون صبر نيز خيري وجود ندارد.
«نهج البلاغه، حكمت 79»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
خَفضُ الصَّوت و غَضُّ البَصرِ و مشيُ القَصْد من أمارَةِ الايمانِ و حُسنِ التّدين؛
پائين آوردن صدا، فروبستن چشم و اعتدال در راه رفتن از نشانه هاي ايمان و دينداري نيكو است.
«تصنيف غرر الحكم، ص 89، ح 1499»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
حياءُ الرّجلِ من نَفسِهِ ثمرةُ الايمان؛
حياءِ انسان از خودش ثمره ايمانِ به خداست.
«تصنيف غرر الحكم، ص 89، ح 1498»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
ثمرةُ الايمانِ الفوزُ عند الله؛
ثمره و نتيجه ايمان، رستگاري در نزد خداوند است.
«تصنيف غررالحكم، ص 88، ح 1491»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
الايمانُ شجرةٌ، اصلُهَا اليقينُ و فَرعُهَا التّقي و نورُهَا الحياءُ و ثَمَرُها السّخاءُ؛
ايمان درختي است كه ريشه اش يقين، شاخه اش تقوي، نور و شكوفه اش حياء و ميوه آن سخاوت است.
«تصنيف غررالحكم، ص 87، ح 1441»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
المؤمِنُ دائم الذِّكرِ، كَثيرُ الفكرِ عَليَ النّعماءِ شاكِرٌ وَ فِي البلاءِ صابرٌ؛
انسان با ايمان دائماً مشغول به ذكر خداوند، بيشتر اوقات در حال تفكّر بر نعمت هاي الهي، شاكر (بر نعمات) و در موقع بلاء و سختي نيز صبور و بردبار است.
«تصنيف غررالحكم، ص 90، ح 1533»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
بالايمانِ يُرتَقي الي ذِروَةِ السعادَةِ و نِهايةِ الحبورِ؛
انسان به واسطه ايمان، به بلندترين قلّه سعادت نائل مي گردد و از سرور كامل برخوردار مي شود.
«تصنيف غررالحكم، ص 89، ح 1496»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
هُدِيَ مَنْ أخْلصَ ايمانه؛
كسي كه ايمان او به پرودگارش خالصانه باشد، اهل هدايت است.
«تصنيف غررالحكم، ص 89، ح 1506»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
ما مِنْ شيءٍ يحصل بِهِ الاَمانُ أبلغُ من ايمانٍ و احسانٍ؛
هيچ چيزي بهتر از ايمان به خدا و نيكوكاري، امنيت در دنيا و آخرت را براي انسان حاصل نمي كند.
«تصنيف غررالحكم، ص 88، ح 1488»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
ما آمَنَ باللهِ مَنْ سكنَ الشَكُّ قَلْبَه؛
كسي كه در قلب او شك و ترديد ساكن است، به پروردگار عالم ايمان ندارد.
«تصنيف غرر الحكم، ص 87، ح 1446»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
«آفةُ الايمانِ الشِّركُ؛
شرك به خدا، آفت ايمان است.
«تصنيف غرر الحكم، ص 89، ح 1508»
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
لا يستَكمِلُ عَبدٌ حقيقةَ الايمانِ حَتَّى تَكونَ فيهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِى الدّينِ وَحُسنُ التَّقديرِ فِى المَعيشَةِ، وَالصَّبرُ عَلَى الرَّزايا؛
هيچ بنده اى حقيقت ايمانش را كامل نمى كند مگر اين كه در او سه خصلت باشد: دين شناسى، تدبر نيكو در زندگى و شكيبايى در مصيبت ها و بلاها.
(بحار الانوار، ج 78، ص 339، ح1)
امام محمد باقر (عليه السلام) فرمودند:
اِنَّ لِكُلِّ شَيءٍ قُفلاً وَ قُفلُ الايمانِ الرِّفقُ؛
هر چيزي قفلي دارد و قفل ايمان، مدارا كردن و نرمي است.
(جهاد النفس، ح271)
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
لايَكمُلُ إيمانُ امريٍ حَتّي يُحِبَّ مَن أحَبَّ الله وَ يُبغِضُ مَن أبغَضَ اللهُ؛
ايمان هيچ كس كامل نمي شود مگر هر كه را خدا دوست دارد، دوست داشته باشد و آن كه را خدا دشمن دارد دشمن داشته باشد.
(شرح نهج البلاغه، ج18، ص51)
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
من افطر يوما من شهر رمضان خرج روح الايمان منه؛
هر كس يك روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد، روح ايمان از او جدا مى شود.
(من لا يحضره الفقيه ج 2 ص 73، ح 9)
حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام) فرمودند:
فَفَرَضَ اللّه ُ الاْيمانَ تَطْهيرا مِنَ الشِّرْكِ... وَ الْعَدْلَ تَسْكينا لِلْقُلوبِ؛
خداوند ايمان را براى پاكى از شرك... و عدل و داد را براى آرامش دل ها واجب نمود.
(من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 568)
امام على (عليه السلام) فرمودند:
(علامة) اَلايمانُ أَن تُؤثِرَ الصِّدقَ حَيثُ يَضُرُّكَ عَلَى الكَذِبِ حَيثُ يَنفَعُكَ؛
(نشانه) ايمان، اين است كه راستگويى را هر چند به زيان تو باشد بر دروغگويى، گرچه به سود تو باشد، ترجيح دهى.
(نهج البلاغه، حكمت458)
امام حسن عسكري (عليه السلام) فرمودند :
خَصلَتانِ لَيسَ فَوقَهُما شَي ءٌ: اَلْإيمانُ بِاللَّهِ ونَفعُ الإخوانِ؛
دو خصلت است كه بالاتر از آنها چيزى نيست: ايمان به خدا و سود رساندن به برادران.
(بحارالأنوار، ج 78، ص 374)
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
اِنَّ الايمانَ اَفضلُ مِن الاسلامِ بِدَرجَةٍ, وَ التَّق_وى اَفض_لُ مِن الايمانِ بِدَرَجَةٍ وَ لَم يَعطِ بَنو آدَمَ اَفضلُ مِنَ اليَقينِ؛
ايمان يك درجه بالاتر از اسلام است, و تقوا يك درجه بالاتر از ايمان است و به ف_رزن_د آدم چيزى ب_الات_ر از يقي_ن داده نشده است.
(تحف العقول، ص445)
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
أحسَنُ الناسِ إيماناً أحسَنُهم خُلقاً و ألطَفُهم باَهلِه، وَ اَنا اَلطَفُكم بِاَهلى؛
نيكوترين مردم از نظر ايمان، خوش خلق ترين و با لطف ترين آنها نسبت به اهل خويش است.
(عيون اخبار الرضا، 38)
امام كاظم (عليه السلام) فرمودند :
اِياك وَ المِزاحَ فَاِنَّهُ يذهَبُ بِنُورِ ايمانِك؛
از شوخي (بي مورد) بپرهيز، زيرا كه شوخي نور ايمان تو را مي برد.
(بحارالانوار، ج78، ص321)
امام كاظم (عليه السلام) فرمودند :
اَلحَياءُ مِنَ اليمانِ وَاليمانُ فِى الجَنَّةِ وَالبَذاءُ مِنَ الجَفاءِ وَالجَفاءُ فِى النّارِ؛
حيا از ايمان و ايمان در بهشت است و بدزبانى از بى مهرى و بدرفتارى است و بدرفتارى در جهنم است.
(بحارالأنوار، ج78، ص309، ح1)
امام صادق عليه السلام فرمودند:
اِذَا اتَّهَمَ المُؤُمِنُ اَخاهُ اِنماثَ الايمانُ مِن قَلبِهِ كَما يَنماثُ المِلحُ فِى الماءِ ؛
هرگاه مؤمن به برادر [دينى] خود تهمت بزند، ايمان در قلب او از ميان مى رود، همچنان كه نمك در آب، ذوب مى شود.
(كافى، ج 2، ص 361، ح 1)
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
اِنَّ مِن حَقيقَةِ الايمانِ اَن تُؤثِرَ الحَقَّ وَ اِن ضَرَّكَ عَلَى الباطِلِ وَ اِن نَفَعَكَ وَ اَن لا يَجوزَ مَنطِقُكَ عِلمَكَ؛
از حقيقت ايمان اين است كه حق را بر باطل مقدم دارى، هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع تو باشد و نيز از حقيقت ايمان آن است كه گفتار تو از دانشت بيشتر نباشد.
(محاسن، ج 1، ص 205)
امام صادق عليه السلام فرمودند:
اَلسَّخاءُ مِن أخلاقِ الأنبياءِ، وهُوَ عِمادُ الإيمانِ، ولا يَكونُ مُؤمِنٌ إلاّ سَخيّا، ولا يَكونُ سَخيّا إلاّ ذو يَقينٍ وهِمَّةٍ عاليَةٍ ؛ لأِنَّ السَّخاءَ شُعاعُ نورِ اليَقينِ، ومَن عَرَفَ ما قَصَدَ هانَ عَلَيهِ ما بَذَلَ؛
سخاوت از اخلاق پيامبران و ستون ايمان است . هيچ مؤمنى نيست مگر آن كه بخشنده است و تنها آن كس بخشنده است كه از يقين و همّت والا برخوردار باشد ؛ زيرا كه بخشندگى پرتو نور يقين است . هر كس هدف را بشناسد بخشش بر او آسان شود.
(بحارالأنوار، ج71، ص355، ح17)
امام صادق عليه السلام فرمودند:
مَن تَعَصَّبَ أو تُعُصِّبَ لَهُ فَقَد خَلَعَ ربقَهَ الإيمانَ مِن عُنُقِهِ؛
كسي كه از چيزي طرفداري مصرّانه و نابجا كند يا اينكه از جانب ديگران به نفع او طرفداري نابجا شود ( و او خشنود باشد ) محققاً كه ريسمان ايمان را از گردن خويش باز كرده است.
(جهاد النفس، ح 558)
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
اَفضَلُ الإِيمانِ اَن تَعلَمَ اَنَّ اللهَ مَعَكَ حَيثُ ما كُنتَ؛
برترين ايمان آن است كه معتقد باشي هر كجا هستي خداوند با توست.
(كنزالعمال، ج1، ح66)
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
لا يَبلُغُ العَبدُ صَريحَ الايمانِ حَتّى يَدَعَ المِزاحَ وَالكَذِبَ وَيَدَعَ المِراءَ وَإِن كانَ مُحِقّا؛
بنده به ايمان ناب نرسد، مگر آن كه شوخى و دروغ را ترك گويد و مجادله (بگومگو) را رها كند، هر چند حق با او باشد.
(الترغيب والترهيب، ج3، ص594، ح20)
مَن كانَ يُؤمِنُ بِاللّه وَاليَومِ الآخِرِ فَليُكرِم ضَيفَهُ؛
هر كس به خدا و روزقيامت ايمان دارد،بايد ميهمانش راگرامى دارد.
(كافى، ج6، ص285، ح1)
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
ما آمَنَ بى مَن باتَ شَبعانَ وَجارُهُ طاوِيا، ما آمَنَ بى مَن باتَ كاسيا وَجارُهُ عاريا؛
به من ايمان نياورده است آن كس كه شب سير بخوابد و همسايه اش گرسنه باشد. به من ايمان نياورده است آن كس كه شب پوشيده بخوابد و همسايه اش برهنه باشد.
(مستدرك الوسائل، ج8، ص429، ح9897)
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
ثَلاثُ خِصالٍ مَن كُنَّ فيهِ فَقَدِ استَ_كمَلَ خِصالَ الايمانِ: اَلَّذى إذا رَضىَ لَم يُدخِلهُ رِضاهُ فى باطِلٍ وَ اِن غَضِبَ لَم يُخرِجهُ مِنَ الحَقِّ وَ لَو قَدَرَ لَم يَتَعاطَ ما لَيسَ لَهُ؛
سه ويژگى است كه در هر كس يافت شود، ويژگى هاى ايمان كامل مى گردد: آن كه وقتى خشنود گردد، خشنودى اش او را به باطل نكشاند و خشمش او را به هنگام خشم، از حق برون نبرد و هر گاه توان يافت، به آنچه از او نيست، دست درازى نكند.
(الاصول الستة عشر، ص 35)
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
لا يُكمِلُ المُؤمِنُ ايمانَهُ حَتّى يَحتَوىَ عَلى مِائَةٍ وَ ثَلاثِ خِصالٍ:... لا يَقبَلُ الباطِلَ مِن صَديقِهِ وَ لا يَرُدُّ الحَقَّ مِن عَدُوِّهِ...؛
ايمان مؤمن كامل نمى شود، مگر آن كه 103 صفت در او باشد:... باطل را از دوستش نمى پذيرد و در مقابله با دشمن، حق را پايمال نمى كند.
(بحارالأنوار، ج 67، ص 310)
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
اَلغَيرَةُ مِنَ الايمانِ وَالمِذاءُ مِنَ النِّفاقِ؛
غيرت از ايمان است و بى بند و بارى از نفاق.
(نهج الفصاحه، ح 2045)
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
مَن رَأى مِنكُم مُنكَرا فَليُغَيِّرهُ بِيَدِهِ، فَإن لَم يَستَطِع فَبِلِسانِهِ، فَإن لَم يَستَطِع فَبِقَلبِهِ وَذلِكَ أضعَفُ الإيمانِ؛
هر كس از شما منكرى ببيند بايد با دست و اگر نتوانست با زبان و اگر نتوانست با قلبش آن را تغيير دهد، كه پائين ترين درجه ايمان همين (تغيير قلبى) است.
(نهج الفصاحه، ح 3010)
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
اَلصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّينِ وَ فيها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ هِىَ مِنهاجُ النبياءِ وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِكَةِ وَ هُدىً و ايمانٌ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛
نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدايت، ايمان، نور معرفت و بركت در روزى است.
(خصال، ص 522، ح 11)
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
مَجالِسُ اللَّهوِ تُفسِدُ الإيمانَ ؛
نشست هاى بيهوده ، ايمان را تباه مى كند .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث9815
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
مِن شَرائِطِ الإيمانِ حُسنُ مُصاحَبَةِ الإخوانِ ؛
از شرايط ايمان ، نشست و برخاستِ نيك با برادران داشتن است .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث9282
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
حَياءُ الرِّجُلِ مِن نَفسِهِ ثَمَرَةُ الاِيمانِ ؛
شرم مرد از خودش ، نتيجه ايمان است .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث4944
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
أفضَلُ الإيمانِ الأمانَةُ ؛
برترين ايمان، امانتدارى است .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث2905
قال ابوعبدالله عليه السلام:
من لم يأت قبرالحسين عليه السلام حتى يموت كان منتقص الايمان منتقص الدين، ان ادخل الجنة كان دون المؤمنين فيها؛
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
هر كس به زيارت قبر امام حسين (عليه السلام) نرود تا بميرد، ايمانش ناتمام و دينش ناقص خواهد بود به بهشت هم كه برود پايين تر از مومنان در آنجا خواهد بود.
وسائل الشيعه، ج ??، ص ???
امام على عليه السلام :
زَينُ الإيمانِ طَهارَةُ السَّرائرِ وحُسنُ العَملِ في الظّاهِرِ؛
زيور ايمان ، پاكى درون است و نيك رفتارى برون .
غرر الحكم : 5504
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
أحسَنُ زِينَةِ الرَّجُلِ السَّكِينَةُ معَ إيمانٍ ؛
نيكوترين زيورِ مرد ، آرامش همراه ايمان است .
بحار الأنوار : 71 /337/2
قال الصادق - عليه السلام -:
من خلع جماعة المسلمين قدر شبر، خلع ربقة الايمان من عنقه ؛
كسى كه به اندازه يك وجب از جماعت مسلمانان (عملا) دورى كند، ريسمان ايمان را از گردنش درآورده و به دور افكنده است .
(بحارالانوار، ج 88، ص 13)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الطهور شطر الايمان ؛
طهارت ، جزئى از ايمان است .
(رياض الصالحين ، ص 297)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
بين الايمان و الكفر ترك الصلاة ؛
فاصله ميان ايمان و كفر، نماز نخواندن است .
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 402. كنزالعمال ، حديث 18869)
قال على - عليه السلام -:
و عن ذلك ما حرس الله عبده المؤ منين بالصلوات و الزكوات ، و مجاهدة الصيام فى الايام المفروضات ... لما فى ذلك من تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا ؛
خداوند بندگان با ايمانش را از تبهكارى و ستمگرى و گردنكشى به وسيله نمازها و زكات ها و سعى در گرفتن روزه ها در روزه هايى كه واجب نموده است ، حفظ مى كند....؛ زيرا در نماز انسان صورتهاى آزاده و نيكو را از روى فروتنى در پيشگاه الهى بر خاك مى مالد.
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 798)
قال على - عليه السلام -:
و عن ذلك ما حرس الله عباده المؤ منين بالصلوات و الزكوات ؛
و از اينجاست كه خداوند با نمازها و زكاتها و سختكوشى در نماز، از بندگان با ايمانش پاسدارى مى كند.
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 798)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
علم الايمان الصلاة ، اول ما يحاسب عليه الصلاة ، ان اول ما فرض الله على عباده الصلاة و اخر ما يبقى عند الموت الصلاة ، و اول ما يحاسب به يوم القيامة الصلاة فمن اجاب فقد سهل عليه ما بعده ، و من لم يجب فقد اشتد ما بعده ؛
نشانه ايمان نماز است ، اول آن چه از آن حساب مى شود نماز است ، همانا اول آن چه خداوند بر بندگانش واجب كرده نماز است ، آخر آن چه هنگام مرگ (براى يارى مى ماند) نماز است ، اول چيزى كه روز قيامت به حساب آن رسيدگى مى شود نماز است ، هركس جواب داد ما بعد آن آسان شده است ، و هركس نتواند جواب دهد ما بعد آن سخت تر خواهد شد.
(اصول وافى ، ج 2، ص 65)
راءى النبى - صلى الله عليه وآله - رجلا يقول : اللهم اغفرلى و لا اراك تفعل فقال له - صلى الله عليه وآله -: لم يسوء ظنك قال : لانى اذنبت فى الجاهلية و الاسلام فقال - صلى الله عليه وآله -: اما ما اذنبت فى الجاهلية فقد محاه الايمان و فقلت فى الاسلام ، الصلوة الى الصلوة كفارة لما بينهما؛
رسول خدا (ص ) مردى را ديد كه چنين مى گويد: خدايا مرا بيامرز و نمى بينم تو را كه مرا بيامرزى ، رسول گرامى به او فرمودند: به خدا سوء ظن نداشته باش ، آن مرد گفت : من در جاهليت (قبل از اسلام ) و بعد از اسلام گناه كردم ، حضرت
فرمودند: اما گناهانى كه در جاهليت كردى ، ايمان و اسلام ، آنها را محو كرده است و گناهى كه در اسلام مرتكب شده اى ، كفاره گناهان بين دو نماز از اين نماز تا نماز بعدى است .
(مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 16)
قال على - عليه السلام -:
فرض الله الايمان تطهيرا من الشرك و الصلوة تنزيها عن الكبر ؛
خداوند، ايمان را براى پاكسازى انسانها از شرك واجب كرده است ، و نماز را براى پاكسازى از كبر.
(نهج البلاغه ، كلمات قصار 252)
قال على - عليه السلام -:
عباد الله !ان افضل ما توسل به المتوسلون الى الله جل ذكره ، الايمان بالله و برسله و ما جائت به من عند الله ، و اقام الصلاة فانها الملة ؛
اى بندگان خدا! به راستى گرامى ترين چيزى كه بندگان صالح به وسيله او به خداوند تقرب مى جويند، ايمان به خدا و پيامبران ، و آن چه كه از جانب خداوند آورده اندو اقامه نماز مى باشد، زيرا كه نماز ملت است .
(بحارالانوار، ج 77، ص 290.ميزان الحكمة ، ج 5، ص 375)
قال على - عليه السلام -:
معاشر الناس ، ان النساءنواقص الايمان ...فاما نقصان ايمانهن فقعود هن عن الصلوة و الصيام ؛
اى مردم ! زنان نسبت به مردان ايمان كمترى دارند، و دليل بر كمتر بودن ايمان آنها اين است كه در ايام عادت از نماز و روزه باز نشسته مى شوند.
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 179)
قال الصادق - عليه السلام -:
قال لقمان لابنه : لكل شى ء علامة يعرف بها و يشهد عليها و ان للدين ثلاث علامات : العلم و الايمان و العمل به ، (الى ان قال ) و للعامل ثلاث علامات الصلوة و الصيام و الزكوة ؛
حضرت لقمان به فرزندانش فرمود: براى هر چيزى علامتى است كه به وسيله آن علامت شناخته مى شود و به او شهادت داده مى شود، به درستى كه براى دين سه علامت است : 1 - علم 2 - ايمان ، 3 - عمل به ايمان ، تا آن جا كه فرمود: براى عامل به دين سه علامت است : 1 - نماز 2 - روزه ، 3 - زكات .
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
علم الايمان الصلوة ؛
علامت و نشانه ايمان نماز است .
(شهاب الاخبار، ص 59)
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
قالَ اللّه ُ جلَّ جلالُه : ما آمَنَ بي مَن فَسَّرَ بِرَأيهِ كَلامي؛
خداوند جلّ جلاله فرمود: به من ايمان نياورده است ، كسى كه سخن مرا بر اساس رأى خودش تفسير كند .
بحار الأنوار : 92 / 107 / 1 منتخب ميزان الحكمة : 460
پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمودند:
اَلمؤمِنُ القَوىُّ خَيرٌ وَ اَحَبُّ اِلَى اللّه مِنَ المُؤمِنِ الضَّعيفِ ؛
انسان با ايمان نيرومند، نزد خداوند بهتر و محبوب تر است از انسان با ايمان ناتوان.
صحيح مسلم، ج 8، ص 56
حضرت زهرا (سلام الله عليها) فرمودند:
فَجَعلَ اللهُ الايمانَ تَطهيراً لَكم مِنَ الشِّركِ ، وَ الصَّلاةَ تَنزيهاً لَكم عَن الكِبرِ؛
خداي تعالي ايمان را براي پاكيزگي از شرك قرار داد ، و نماز را براي دوري از تكبر و خودخواهي.
احتجاج طبرسي، ج1، ص258
امام على عليه السلام فرمودند:
(علامة) اَلايمانُ أَن تُؤثِرَ الصِّدقَ حَيثُ يَضُرُّكَ عَلَى الكَذِبِ حَيثُ يَنفَعُكَ؛
(نشانه) ايمان، اين است كه راستگويى را هر چند به زيان تو باشد بر دروغگويى، گرچه به سود تو باشد، ترجيح دهى.
نهج البلاغه، حكمت 458
اَلصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّينِ وَ فيها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ هِىَ مِنهاجُ النبياءِ وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِكَةِ وَ هُدىً و ايمانٌ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛
نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدايت، ايمان، نور معرفت و بركت در روزى است.
(خصال، ص 522، ح 11)
امام محمد باقر (عليه السلام)فرمودند:
ايمان ، اقرار با عمل است ، و اسلام ، اقرار بدون عمل است .
تحف العقول ، ص 307
امام محمد باقر (عليه السلام)فرمودند:
ايمان ، دوستى با (دوستان خدا ) و دشمنى ( با دشمنان خدا ) است .
تحف العقول ، ص 304
امام حسن عسكري(عليه السلام) فرمودند:
دو صفت هست كه بالاتر از آنها چيزي نيست: 1- ايمان به خدا، 2- سود رساني به برادران ديني.
(تحف العقول/520)
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
النّظافه من الإيمان؛
پاكيزگى از ايمان است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الْمُؤْمِنُ مِنْ أَهْلِ الإيمان بِمَنْزِلِهِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ يألم الْمُؤْمِنِ لِأَهْلِ الإيمان كما يألم الْجَسَدِ لِمَا في الرَّأْسِ ؛
مؤمن نسبت به اهل ايمان چون سر نسبت به تن است مؤمن از رنج مؤمنان رنجور شود چنان كه تن از رنج سر رنجور گردد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من شرب خمرا خرج نور الإيمان من جوفه؛
هر كه شراب نوشد نور ايمان از ضميرش برود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من رأى منكم منكرا فليغيّره بيده فإن لم يستطع فبلسانه فإن لم يستطع فبقلبه و ذلك أضعف الإيمان؛
هر كس از شما ناشايسته اى بيند به دست خويش مانع آن شود و اگر نتواند به زبان و اگر نتواند به دل مانع شود كه حد اقل ايمان همين است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من زنى أو شرب الخمر نزع اللَّه منه الإيمان كما يخلع الإنسان القميص من رأسه؛
هر كه زنا كند يا شراب بنوشد خدا ايمان از او بكند همچنان كه انسان پيراهن از سر خويش بيرون مي كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من أحبّ للَّه و أبغض للَّه و أعطى للَّه و منع للَّه فقد استكمل الإيمان؛
هر كه براى خدا دوست دارد و براى خدا دشمن دارد و براى خدا عطا كند و براى خدا منع كند به كمال ايمان رسيده است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من تزوّج فقد استكمل نصف الإيمان فليتّق اللَّه في النّصف الباقي؛
هر كه زن بگيرد يك نيمه ايمان خويش را كامل كرده از خدا در باره نيم ديگر بترسد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من سرّه أن يجد طعم الإيمان فليحبّ المرء لا يحبّه إلّا للَّه تعالى؛
هر كه دوست دارد حلاوت ايمان بچشد كسى را فقط براى خدا دوست دارد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من كان يؤمن باللَّه و اليوم الآخر فليقل خيرا و ليصمت؛
هر كه به خدا و آخرت ايمان دارد يا خبرى گويد و يا خاموش ماند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من انتهر صاحب بدعه ملأ اللَّه قلبه أمنا و إيمانا؛
هر كه بدعتگزارى را توبيخ كند خدا قلب وى را از امان و ايمان پر كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من كظم غيظا و هو قادر على أن ينفذه ملأه اللَّه أمنا و إيمانا؛
هر كس خشمى را كه تواند آشكار كند فرو برد خدا وى را از امنيت و ايمان سرشار كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
مداراه النّاس نصف الإيمان و الرّفق بهم نصف العيش؛
مدارا كردن با مردم يك نيمه ايمان است و ملايمت با آنها يك نيمه خوش زيستن است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ما من جرعه أحبّ إلى اللَّه تعالى من جرعه غيظ يكظمها عبد، ما كظمها عبد إلّا ملاء اللَّه تعالى جوفه إيمانا؛
هيچ جرعه اى نزد خدا از جرعه خشمى كه بنده اى فرو برد محبوب تر نيست. هر بنده اى جرعه خشم فرو برد خدا ضمير او را از ايمان پر كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ما أخاف على أمّتي إلّا ضعف اليقين؛
بر امت خويش بيم ندارم مگر از ضعف ايمان.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ما خاب من استخار و لا ندم من استشار و لا آمن بالقرآن من استحلّ محارمه؛
هر كه از خدا خير جويد نا اميد نشود و هر كه مشورت كند نادم نگردد و هر كه محارم قرآن را حلال شمارد به قرآن ايمان ندارد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لا يقبل إيمان بلا عمل و لا عمل بلا إيمان؛
ايمان بى عمل و عمل بى ايمان پذيرفته نيست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لا يستكمل العبد الإيمان حتّى يكون فيه ثلاث خصال الإنفاق من الإقتار و الإنصاف من نفسه و بذل السّلام؛
تا سه صفت در بنده اى نباشد ايمان وى كامل نشود صدقه دادن در تنگ دستى و انصاف دادن به ضرر خويش و سلام بسيار كردن.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لا يستكمل أحدكم حقيقه الإيمان حتّى يخزن لسانه؛
هيچ كس از شما حقيقت ايمان را كامل نكند مگر آن كه زبان خويش نگهدارد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لا يستقيم إيمان عبد حتّى يستقيم قلبه و لا يستقيم قلبه حتّى يستقيم لسانه؛
ايمان بنده به استقامت نيايد تا قلب وى به استقامت گرايد و قلب وى به استقامت نگرايد تا زبان وى به استقامت آيد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لا يبلغ العبد حقيقه الإيمان حتّى يعلم أنّ ما أصابه لم يكن ليخطئه و ما أخطأه لم يكن ليصيبه؛
بنده به حقيقت ايمان نرسد تا بداند كه آنچه بدو رسيده نميشد نرسد و آنچه بدو نرسيده نميشد برسد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لا مظاهره أوثق من المشاوره و لا إيمان كالحياء؛
تعاونى بهتر از مشورت نيست و ايمانى چون حيا نيست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لا إيمان لمن لا أمانه له و لا دين لمن لا عهد له؛
هر كه امانت ندارد، ايمان ندارد و هر كه پيمان نگه ندارد، دين ندارد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ليس بمؤمن مستكمل الإيمان من لم يعد البلاء نعمه و الرّخاء مصيبه؛
هر كه بلا را نعمت و فراوانى را مصيبت نداند، ايمان وى كامل نيست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ليس الإيمان بالتّمنّي لكن هو ما وقر في القلب و صدّقه العمل؛
ايمان داشتن به آرزو كردن نيست بلكه ايمان آن است كه در قلب جاى دارد و عمل آن را تصديق كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لو كان الإيمان بالثّريّا لتناوله رجال من فارس؛
اگر ايمان در ثريا بود، مردانى از فارس بدان مى رسيدند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لو آمن بي عشره من اليهود لآمن بي اليهود؛
اگر ده تن از يهودان به من ايمان آورده بودند همه يهودان به من ايمان مى آوردند.
نهج الفصاحه
كفى بالموت واعظا و كفى باليقين غنى؛
چه پند آموزيست مرگ و چه غنايي است ايمان.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
قد أفلح من أخلص قلبه للإيمان و جعل قلبه سليما و لسانه صادقا و نفسه مطمئنّه و خليقته مستقيمه و أذنه مستمعه و عينه ناظره؛
هر كه ايمان قلبش خالص باشد و قلب خويش سالم و زبان خويش راستگو و جان خويش آرام و خوى خويش مستقيم و گوش خويش شنوا و چشم خويش را نگران كند، رستگار شود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الغيره من الإيمان و المذاء من النّفاق؛
غيرتمندى از ايمان است و بى بندوبارى از نفاق.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
العلم حياه الإسلام و عماد الإيمان و من علم علما أتم اللَّه له أجره و من تعلّم فعمل علّمه اللَّه ما لم يعلم؛
علم حيات اسلام و ستون ايمان است و هر كه علمى بياموزد خدا پاداش او را كامل كند و هر كه تعليم گيرد و عمل كند خدا آنچه نمى داند به او تعليم دهد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الصّبر من الإيمان بمنزله الرّأس من الجسد؛
صبر نسبت به ايمان چون سر نسبت به تن است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الصّبر نصف الإيمان و اليقين الإيمان كلّه؛
صبر يك نيمه ايمان است و يقين همه ايمانست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
خير ما ألقى في القلب اليقين؛
بهترين صفتى كه در قلب نهاده اند، ايمان است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
خير الزّاد التّقوى و خير ما ألقي في القلب اليقين؛
بهترين توشه هاى سفر حيات تقوى است و بهترين صفات قلب ايمان است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
خمس من الإيمان من لم يكن فيه شي ء منهنّ فلا إيمان له التّسليم لأمر اللَّه و الرّضا بقضاء اللَّه و التّفويض إلى اللَّه و التّوكّل على اللَّه و الصّبر عند الصّدمه الأولى؛
پنج چيز از لوازم ايمان است و هر كه يكى از آنها در او نباشد ايمان ندارد تسليم به فرمان خدا و رضا به قضاى خدا و تفويض كارها به خدا و توكل به خدا و صبر هنگام صدمه نخستين.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
خصلتان ليس فوقهما من البرّ شي ء الإيمان باللَّه و النّفع لعباد اللَّه؛
دو خصلت است كه نيك تر از آن نيست ايمان به خدا و سودمندى براى بندگان خدا.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الحياء و العىّ شعبتان من الإيمان و البذاء و البيان شعبتان من النّفاق؛
حيا و كم زبانى دو شعبه ايمان است و خشونت و زبان آورى از لوازم نفاق است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الحياء و الإيمان قرنا جميعا فإذا رفع أحدهما رفع الآخر؛
حيا و ايمان قرين يكديگرند اگر يكى از ميان برخاست ديگرى هم برود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الحياء من الإيمان و الإيمان في الجنّه و البذاء من الجفاء و الجفاء في النّار؛
حيا از لوازم ايمان است و ايمان در بهشت است و بد زبانى از خشونت است و خشونت در جهنم است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الحياء شعبه من الإيمان؛
حيا شعبه اى از ايمان است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ثلاث من كنّ فيه وجد حلاوه الإيمان: أن يكون اللَّه و رسوله أحبّ إليه ممّا سواهما و أن يحبّ المرء لا يحبّه إلّا للَّه و أن يكره أن يعود في الكفر بعد إذ أنقذه اللَّه منه كما يكره أن يلقى في النّار؛
سه چيز است كه در هر كه هست شيرينى ايمان را چشيده است: آن كه خدا و پيامبرش را از همه دوست تر دارد، ديگر آن كه كسى را براى خدا دوست دارد و سوم آن كه پس از آن كه خدا او را از كفر نجات داد از باز گشت بدان بيزار است چنان كه افتادن در آتش را دوست ندارد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ثلاث من كنّ فيه استوجب الثّواب و استكمل الإيمان: خلق يعيش به في النّاس و ورع يحجزه عن محارم اللَّه تعالى و حلم يردّه عن جهل الجاهل؛
سه چيز است كه در هر كه باشد سزاوار ثواب است و ايمانش كامل است: اخلاقى كه به وسيله آن با مردم زندگى كند و تقوايى كه وى را از محرمات خدا دور سازد و حلمى كه او را از جهالت با جاهل بر كنار دارد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ثلاث من كنّ فيه استكمل خصال الإيمان الّذي إذا رضى لم يدخله رضاه في باطل و إذا غضب لم يخرجه الغضب من الحقّ و إذا قدر لم يتعاط ما ليس له؛
سه چيز است كه در هر كه باشد صفات ايمان در او كامل است آن كه وقتى خشنود شد به باطل نگرايد و وقتى خشمگين شد از حق تجاوز نكند و وقتى قدرت يافت به مال كسان دست نبرد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ثلاث من حقائق الإيمان: الإنفاق من الإقتار و إنصافك النّاس من نفسك و بذل العلم للمتعلّم؛
سه چيز از حقايق ايمان است: بخشش با تنگدستى و رعايت انصاف در باره مردم بر ضرر خويش و بذل علم براى دانش آموز.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ثلاث من الإيمان: الإنفاق من الإقتار و بذل السّلام للعالم و الإنصاف من نفسك؛
سه چيز از لوازم ايمان است: بخشش به هنگام تنگدستى و سلام به دانشمند و رعايت انصاف بر ضرر خويش.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ثلاث من أخلاق الإيمان: من إذا غضب لم يدخله غضبه في باطل و من إذا رضى لم يخرجه رضاه من حقّ و من إذا قدر لم يتعاط ما ليس له؛
سه چيز از لوازم ايمان است: آن كه وقتى خشمگين شد، خشمش وى را به كار ناحق واندارد و آن كه وقتى راضى شد، رضايش او را از حق دور نسازد و آن كه وقتى قدرت داشت، بدان چه حق ندارد دست نبرد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ثلاثه من كنّ فيه يستكمل إيمانه رجل لا يخاف في اللَّه لومه لائم و لا يرائي بشي ء من عمله و إذا عرض عليه أمران أحدهما للدّنيا و الآخر للآخره اختار أمر الآخره على الدّنيا؛
سه چيز است كه در هر كه باشد ايمان او كامل است: مردى كه در كار خدا از ملامت گران بيم ندارد و در كار خويش ريا نمي كند و اگر دو كار پيش آيد كه يكى مربوط به دنيا و ديگرى مربوط به آخرت است، كار آخرت را بر دنيا ترجيح دهد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
تخلّلوا فإنّه نظافه و النّظافه تدعوا إلى الإيمان و الإيمان مع صاحبه في الجنّه؛
دندانها را تميز كنيد زيرا مايه نظافت است و نظافت باعث ايمان است و ايمان با صاحب خود در بهشت است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الإيمان و العمل قرينان لا يصلح كلّ واحد منهما إلّا مع صاحبه؛
ايمان و عمل قرين يكديگرند و هيچ يك از آنها بدون ديگرى درست نيست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الإيمان نصفان نصف في الصّبر و نصف في الشّكر؛
ايمان دو نيمه است نيمى صبر و نيمى شكر.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الإيمان معرفه بالقلب و قول باللّسان و عمل بالأركان؛
ايمان معرفت قلب است و گفتار زبان و عمل اعضاء.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الإيمان الصّبر و السّماحه؛
ايمان صبر است و بخشش.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الإسلام علانيه و الإيمان في القلب؛
اسلام آشكار است و ايمان در دل نهفته است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إيّاكم و الكذب فإنّ الكذب مجانب للإيمان؛
از دروغ بپرهيزيد كه دروغ با ايمان سازگار نيست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ من اليقين أن لا ترضى أحدا بسخط اللَّه و لا تحمد أحدا على ما آتاك اللَّه و لا تذمّ أحدا على ما لم يؤتك اللَّه، فإنّ الرّزق لا يجرّه حرص حريص و لا يصرفه كراهه كاره؛
از لوازم ايمان اين است كه براى خشنودى كسان خدا را خشمگين نسازى و بر نعمتى كه خدا داده كسي را سپاس نگزارى و براى آنچه خدا نداده كسى را مذمت نكنى كه روزى به آز حريصان فزونى نگيرد و به تنفر كسان نقصان نپذيرد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ من أكمل المؤمنين إيمانا أحسنهم خلقا و ألطفهم بأهله؛
از همه مؤمنان ايمان آن كس كاملتر است كه اخلاقش نيك تر است و با كسان خود بهتر رفتار مي كند.
نهج الفصاحه
إنّ حسن العهد من الإيمان؛
رعايت پيمان از لوازم ايمان است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ الحياء و الإيمان قرنا جميعا فإذا سلب أحدهما تبعه الآخر؛
حيا و ايمان قرين يكديگرند وقتى يكى را گرفتند ديگرى همراه آن مي رود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ الإيمان ليخلق في جوف أحدكم كما يخلق الثّوب فاسألوا اللَّه تعالى أن يجدّد الإيمان في قلوبكم؛
ايمان شما چون لباسى كه به تن داريد كهنه مى شود از خدا بخواهيد كه ايمان را در دل شما تازه كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
اللّهمّ إنّي أسألك صحّه في إيمان و إيمانا في حسن خلق و نجاحا يتبعه فلاح؛
خدايا من از تو صحتى مي خواهم كه قرين ايمان باشد و ايمانى كه با نيك خوئى همراه باشد و موفقيتى كه رستگارى دنبال آن باشد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أفضل المؤمنين إيمانا الّذي إذا سئل أعطى و إذا لم يعط استغنى؛
از همه مؤمنان ايمان آن كس بهتر است كه وقتى از او چيزى بخواهند بدهد و اگر چيزى به او ندهند راه بى نيازى سپرد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أفضل الإيمان الصّبر و السّماحه؛
بهترين خصال ايمان صبر و گذشت است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أفضل الإيمان أن تحبّ للَّه و تبغض للَّه و تعمل لسانك في ذكر اللَّه و أن تحبّ للنّاس ما تحبّ لنفسك و تكره لهم ما تكره لنفسك و أن تقول خيرا أو تصمت؛
بهترين اقسام ايمان اين است كه براى خدا دوست بدارى و براى خدا دشمن بدارى و آنچه براى خود مي خواهى براى مردم بخواهى و آنچه براى خود نمي خواهى براى ديگران نخواهى و سخن نيك بگوئى يا خاموش مانى.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أفضل الإيمان أن تعلم أنّ اللَّه معك حيثما كنت؛
بهترين اقسام ايمان آن است كه بدانى هر جا هستى خدا با تو است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أشرف الإيمان أن يأمنك النّاس و أشرف الإسلام أن يسلم النّاس من لسانك و يدك؛
بهترين ايمان آن است كه مردم از تو در امان باشند و بهترين اسلام آن است كه مردم از دست و زبان تو به سلامت مانند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أخلص دينك يكفك القليل من العمل؛
ايمان خويش را خالص كن كه اندكى عبادت تو را كفايت كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أخشى ما خشيت على أمّتي كبر البطن و مداومه النّوم و الكسل و ضعف اليقين؛
بر امت خويش، بيشتر از هر چيز، از شكم پرستى و پر خوابى و بيكارگى و بى ايمانى بيمناكم.
نهج الفصاحه
پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أبغَضُ الخَلقِ إلَى اللَّهِ مَن آمَنَ ثُمَّ كَفَرَ؛
منفورترين مردم پيش خدا آن كس است كه ايمان آورد و سپس كافر شود.
نهج الفصاحه
امام حسن عسكري(عليه السلام) فرمودند:
دو صفت هست كه بالاتر از آنها چيزي نيست: 1- ايمان به خدا، 2- سود رساني به برادران ديني
(تحف العقول/520)
امام محمد باقر (ع) مي فرمايند:
ايمان ، دوستي ( با دوستان خدا ) و دشمني ( با دشمنان خدا ) است .
تحف العقول ، ص 304
امام محمد باقر (ع) مي فرمايند:
ايمان ، اقرار با عمل است ، و اسلام ، اقرار بدون عمل است .
تحف العقول ، ص 307
هلاكت و نابودي دين و ايمان هر شخص در سه چيز است: تكبّر، حرص، حسد. تكبّر سبب نابودي دين و ايمان شخص مي باشد و به وسيله تكبّر شيطان _ با آن همه عبادت ملعون گرديد. حرص و طمع دشمن شخصيّت انسان است، همان طوري كه حضرت آدم - عليه السلام - به وسيله آن از بهشت خارج شد. حسد سبب همه خلاف ها و زشتي ها است و به همان جهت قابيل برادر خود هابيل را به قتل رساند.
اعيان الشّيعة، ج 1، ص 577
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :
جَعَلَ اللّهُ الاْيمانَ تَطْهيراً لَكُمْ مِنَ الشّ_ِرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزيهاً لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ، وَ الزَّكاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِي الرِّزقِ، وَ الصِّيامَ تَثْبيتاً لِلاْخْلاصِ، وَ الْحَّجَ تَشْييداً لِلدّينِ ؛
حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:
خداوند سبحان، ايمان و اعتقاد را براي طهارت از شرك و نجات از گمراهي ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را براي خضوع و فروتني و پاكي از هر نوع تكّبر، مقرّر نمود. و زكات (و خمس) را براي تزكيه نفس و توسعه روزي تعيين نمود. و روزه را براي استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست. و حجّ را براي استحكام أساس شريعت و بناء دين اسلام واجب نمود.
رياحين الشّريعة، ج 1، ص 312
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
من خلع جماعة المسلمين قدر شبر، خلع ربقة الايمان من عنقه؛
كسي كه به اندازه يك وجب از جماعت مسلمانان (عملا) دوري كند،ريسمان ايمان را از گردنش در آورده و به دور افكنده است .
( بحار الانوار، ج ,88 ص 13 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
كسي كه وضوي خود را شاداب وكامل به جاي آورد، و نماز خويش را نيكوبخواند، زكات مالش را بپردازد، و خشم خود را فرو نشاند و زبانش را ازگناهان مربوطبه زبان ببندد، و براي گناه خودبا توبه طلب آمرزش كند، ونسبت به اهل بيت پيامبر خويش خيرخواه باشد، البته تمام حقايق ايمان در اوكامل شده و درهاي بهشت به روي او باز است .
( ثواب الاعمال ، ص 64 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
الوضوء نصف الايمان؛
وضو گرفتن نيمي از ايمان است .
( بحار الانوار، ج ,80 ص 238 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
قال لقمان لابنه : لكل شي ء علامة يعرف بهاو يشهد عليها و ان للدين ثلاث علامات : العلم و الايمان و العمل به ، (الي ان قال ) وللعامل ثلاث علامات الصلوة و الصيام و الزكوة؛
حضرت لقمان به فرزندانش فرمود:براي هر چيزي علامتي است كه به وسيله آن علامت شناخته مي شود و به او شهادت داده مي شود، به درستي كه براي دين سه علامت است: 1- علم، 2- ايمان، 3- عمل به ايمان تا آنجا كه فرمودند: براي عامل به دين سه علامت است : 1- نماز، 2- روزه ، 3- زكات .
( مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183 )
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند :
المؤمن القوي خير واحب من المؤمن الضعيف؛
شخص با ايمان قوي ونيرومند از شخص با ايمان ضعيف بهتر ودوست داشتني تر است.
الاسلام والطب : ص 263
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند :
خير لهو المؤمن السباحة؛
بهترين سرگرمي براي مرد با ايمان، شنا است.
نهج الفصاحه : ح 1527
امام جعفر صادق (عليه السلام) :
الصبر رأس الايمان ؛
صبر سر ايمان است .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 140
امام جعفر صادق (عليه السلام) :
من أحب لله و أبغض لله و أعطي لله فهو ممن كمل إيمانه ؛
هر كه براي خدا دوست دارد و براي خدا دشمن دارد و براي خدا عطاء كند ، از كساني است كه ايمانش كامل است .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 189
حضرت رسوا اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
زمانى بر امّت من خواهد آمد كه مردم از علماء گريزان شوند، همان طورى كه گوسفند از گرگ گريزان است، خداوند چنين جامعه اى را به سه نوع عذاب مبتلا مى گرداند: 1 _ بركت و رحمت خود را از اموال ايشان برمى دارد. 2 _ حكمفرمائى ظالم و بى مروّت را بر آن ها مسلّط مى گرداند. 3 _ هنگام مرگ و جان دادن، بى ايمان از اين دنيا خواهند رفت.
مستدرك الوسائل: ج 11، ص 376، ح 13301
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مي فرمايند:
سه ويژگى است كه در هر كس يافت شود، ويژگى هاى ايمان كامل مى گردد: آن كه وقتى خشنود گردد، خشنودى اش او را به باطل نكشاند و خشمش او را به هنگام خشم، از حق برون نبرد و هر گاه توان يافت، به آنچه از او نيست، دست درازى نكند.
الاصول الستة عشر، ص 35
امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
اِنَّ مِنْ حَقيقَةِ الاْيمانِ اَنْ تُؤْثِرَ الْحَقَّ وَ اِنْ ضَرَّكَ عَلَى الْباطِلِ وَ اِنْ نَفَعَكَ وَ اَنْ لا يَجوزَ مَنْطِقُكَ عِلْمَكَ؛
از حقيقت ايمان اين است كه حق را بر باطل مقدم دارى، هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع تو باشد و نيز از حقيقت ايمان آن است كه گفتار تو از دانشت بيشتر نباشد.
محاسن، ج 1، ص 205
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مي فرمايند :
يُبْعَثُ كُلُّ عَبدٍ على ما ماتَ عَلَيهِ، اَ لْمُؤمِنُ عَلى إيمانِهِ وَالْمُنافِقُ عَلى نِفاقِهِ؛
هر بنده اى بر همان چيزى كه در درون داشته و با آن از دنيا رفته، برانگيخته مى شود، مؤمن بر ايمانش و منافق بر نفاقش.
كنزالعمّال، ح 38954 .
رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند:
مَنْ كَظَمَ غَيْظا وَهُوَ قادِرٌ عَلى اَنْ يُنْفِذَهُ مَلأََهُ اللّه ُ أَمْنا وَايمانا؛
هر كس در حالى كه مى تواند خشم خود را عملى كند، آن را فرو برد، خداوند او را سرشار از آرامش و ايمان مى كند.
نهج الفصاحه، ح 2778.
[اي_م_ان] روش_ن ت_ري_ن راه ه_ا اس_ت و، چ_راغ_ش روش_ن ت_ر. ب_ا اي_م_ان م_ى ت_وان ب_راى اع_م_ال ش_اي_س_ت_ه راه ب_رد. و ب_ا اع_م_ال ص_الح م_ى ت_وان ب_ه اي_م_ان دليل آورد.
نهج البلاغه، خ156
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
اي_م_ان ب_ن_ده به يقين نرسد، تا آنكه اعتمادش به آنچه نزد خداوند است ، بيش از آن باشد كه به داشته هاى خودش.
نهج البلاغه
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
ايمان بر چهار پايه استوار است : شكيبايى ، يقين ، دادگرى و جهاد.
نهج البلاغه
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
دانش با ايمان آباد گردد.
نهج البلاغه ، خ 155
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
ايمان بنده راست نگردد تا آنكه دلش راست گردد.
(نهج البلاغه ، خ 175)
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
ايمان ، خالى و دور از حسادت است [و يك جا جمع نمى شوند.]
(شرح غررالحكم ، ج 1، ص 160)
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
آن كس كه ايمان ندارد، رهايى نيابد.
(شرح غررالحكم ، ج 6، ص 402)
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
ايمانى همچون آزرم (حيا) و شكيبايى نيست.
نهج البلاغه
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
بارورى ايمان به تلاوت قرآن است.
(شرح غررالحكم ، ج 5، حديث 7633)
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
نشان ايمان آن است كه راستگويى را در آنجا كه به تو زيان مى رساند، بر دروغ در آنجا كه سود دارد مقدم دارى.
نهج البلاغه
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
اي_م_ان م_ع_رف_ت اس_ت از روى دل ، اق_رار اس_ت ب_ه زب_ان و عمل است به اركان (اعضا و جوارح)
(نهج البلاغه)
حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ايمان بنده به استقامت نيايد تا قلب وي به استقامت گرايد و قلب وي به استقامت نگرايد تا زبان وي به استقامت آيد.
(نهج الفصاحه ، ح 2542)
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
دروغ گويد كسى كه ادّعاى ايمان كند در حالى كه به آرزو هاى فريبنده و بازي هاى دروغ دنيا دل بسته است.
غررالحكم ، باب آرزو
امام علي (عليه السلام) مي فرمايند:
شرم بسيار مرد ، نشانه و دليل ايمان او است.
غررالحكم ، باب حيا
امام علي (عليه السلام) مي فرمايند:
شرم انسان از خويش ميوه ايمان است.
غررالحكم ، باب حيا
به راستى كه حيا و عفت از خلق و خو هاى ايمان است و به راستى اين هر دو ، خصلت آزادگان و خوى نيكان است.
غررالحكم ، باب حيا
امام علي (عليه السلام) مي فرمايند:
ايمان و حيا هر دو به يك ريسمان بسته و با يكديگر هستند و از هم جدا نشوند.
غررالحكم ، باب حيا
رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
هر كه زنا كند يا شراب بنوشد خدا ايمان از او بكند همچانكه انسان پيراهن از سر خويش بيرون مي كند.
نهج الفصاحه ، حديث 2999
رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
وقتي بنده ايي زنا كند ايمان از او بيرون رود و چون سايه ايي بر سرش بايستد و هنگامي كه از آن دست بردارد بازمي گردد.
نهج الفصاحه ، حديث 212
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
كسى كه به خدا ايمان داشته باشد به او پناه برد.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
كامل نشود ايمان بنده اى تا اين كه دوست بدارد هر كه را خداى سبحان دوست مى دارد، و مبغوض دارد هر كه را خداى سبحان مبغوض دارد.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
كسى كه در راه خدا عطا كند و در راه خدا جلوگيرى كند و در راه خدا دوست بدارد و در راه خدا دشمن بدارد، براستى كه ايمان خود را به كمال رسانده است.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
برترين مؤمنان در ايمان كسى است كه گرفتن و دادن، و خشم و رضاى او، همه براى خدا باشد.
غررالحكم و دررالكلم ، باب مؤمن
امام على عليه السلام مي فرمايند:
(علامة) اَلإْيمانُ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ عَلَى الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ؛
(نشانه) ايمان، اين است كه راستگويى را هر چند به زيان تو باشد بر دروغگويى، گرچه به سود تو باشد، ترجيح دهى.
نهج البلاغه، حكمت 458.
امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
ما مِنْ مُؤْمِنٍ اِلاّ وَ قَدْ جَعَلَ اللّه ُ لَهُ مِنْ ايمانِهِ اُنْسا يَسْكُنُ اِلَيْه، حَتّى لو كانَ عَلى قُلَّةِ جَبَلٍ لَمْ يَسْتَوحِشْ؛
هيچ مؤمنى نيست مگر آن كه خداوند ايمان را همدم و آرامش بخش او قرار مى دهد، چنانچه حتى اگر در قله كوهى هم باشد، احساس تنهايى نمى كند.
عدة الداعى، ص 218 .
حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام مي فرمايند :
فَفَرَضَ اللّه ُ الاْيمانَ تَطْهيرا مِنَ الشِّرْكِ... وَ الْعَدْلَ تَسْكينا لِلْقُلوبِ؛
خداوند ايمان را براى پاكى از شرك... و عدل و داد را براى آرامش دل ها واجب نمود.
من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 568 .
امام رضا (عليه السلام) مي فرمايند:
ايمان انجام واجبات و دورى از محرمات است ، ايمان عقيده به دل واقرار به زبان و كردار با اعضاء تن است .
(تحف العقول ، ص 444)
امام رضا (عليه السلام) مي فرمايند:
هيچ بنده به حقيقت كمال ايمان نرسد تا سه خصلتش باشد : بينايى در دين ، و اندازه دارى در معيشت ، و صبر بر بلاها.
(تحف العقول ، ص 471)
رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
اَلصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّينِ وَ فيها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ هِىَ مِنهاجُ الاَْنبياءِ وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِكَةِ وَ هُدىً و ايمانٌ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛
نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدايت، ايمان، نور معرفت و بركت در روزى است.
خصال، ص 522، ح 11
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
علم الايمان الصلوة؛
علامت و نشانه ايمان نمازاست .
شهاب الاخبار، ص 59
رسول اكرم صلى الله عليه و آله مي فرمايند:
اَلْعِلْمُ حَياةُ الاِْسْلامِ وَ عِمادُ الاْيمانِ وَ مَنْ عَلِمَ عِلْما اَت_َمَّ اللّه ُ لَهُ اَجْرَهُ وَ مَنْ تَعَلَّمَ فَعَمِلَ عَلَّمَهُ اللّه ُ ما لَمْ يَعْلَمْ ؛
علم، حيات اسلام و تكيه گاه ايمان است و هر كس علمى بياموزد، خداوند پاداش او را تمام گرداند و هر كس بياموزد و عمل كند، خداوند، تعليم دهد به او آنچه را كه نمى داند.
نهج الفصاحه، ح 2019
پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله و سلم مي فرمايند:
إنَ اللهَ يُعطِي الدُّنيا مَن يُحِب وَ مَن لايُحِب وَ لايُعطِي الايمان اِلّا مَن يُحِب
همانا خداوند دنيا را به آن كسي كه دوست دارد و آن كسي كه دوست ندارد عطا مي كند، ولي ايمان را جز به آن كسي كه دوست دارد عطا نمي كند.
قوت القلوب، همان، ص 83.
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم):
نگاه كردن يكي از تيرهاي زهرآلود ابليس است، پس، هر كه از ترس خدا چشم خود را (از نامحرم) فرو بندد خداوند به او ايماني عطا فرمايد كه حلاوت آن را در دلش بيابد.
(البحار 34/38/104)
امام على (عليه السلام) فرمودند:
سُوسُوا إِيمَانَكم بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَموَالَكم بِالزَّكاةِ وَ ادفَعُوا أَموَاجَ البَلَاءِ بِالدُّعَاءِ ؛
ايمان خود را با صدقه دادن و اموالتان را با زكات دادن نگاه داريد، و امواج بلا را با دعا از خود برانيد.
(نهج البلاغه، حكمت 146 )
پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
رَاسُ العَقل بَعدَ الايمانِ باللّه ِ مُداراةُ النّاس فى غَير تَرك حَقٍّ؛
كمال عقل پس از ايمان به خدا، مدارا كردن با مردم است به شرط آن كه حق، ترك نشود.
( تحف العقول، ص 42)
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) فرمودند:
فَفَرَضَ اللّه ُ الايمانَ تَطهيرا مِنَ الشِّرك... وَ العَدلَ تَسكينا لِلقُلوبِ
خداوند ايمان را براى پاكى از شرك... و عدل و داد را براى آرامش دل ها واجب نمود.
(من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 568)
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
الايمانُ مَعرفَهٌ بالقَلبِ وَ قَولٌ باللِّسانِ وَ عَمَلٌ بالاَركانِي
ايمان عبارت است از شناخت قلبي، گفتار زباني و كردار با اعضا و جوارح.
(ميزان الحكمه، ج 1، ص 301)
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
أفضَلُ الإيمانِ أن تَعلَمَ أنَّ اللهَ مَعَك حَيثُ ما كنتَ؛
برترين ايمان آن است كه بداني خداوند همه جا با توست.
(كنزل العمال، 66)
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
إنَّ مِن حَقِيقَةِ الإيمانِ أن تُؤثِرَ الحَقَّ وَ إن ضَرَّك عَلَي الباطِلِ و إن نَفَعَك؛
از نشانه هاي ايمان حقيقي آن است كه حق را بر باطل ترجيح دهى، هر چند حق به زيان تو و باطل به سود تو باشد.
(بحار الأنوار، ج 70، ص 106)
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
قالَ اَميرَالمُومِنينَ : اَلايمانُ اَربَعَةُ اَركان اَلرِّضا بِقَضاءِ الله وِ التَّوَكُل عَلَي الله وَ تَفويضِ الاَمرِ اِلَي الله وَ التَّسليم لِاَمرِاللهي
اميرالمومنين فرمودند: ايمان چهار ركن دارد: خشنودي به قضاي الهي و توكل بر خدا و سپردن امر زندگي به خداوند و تسليم در برابر امر خداي
(جهاد با نفس، ح 63)
حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)فرمودند:
اِنَّ أوسَطَ عَرَي الاَيمانُ أن تُحِبُّ فِي اللهِ وَ تَبغُضُ فِي اللهِ.
بالاترين دستاويزهاي ايمان اين است كه كسي را براي خدا دوست داري و كسي را براي خدا دشمن داري.
(مسند احمد، مسند الكوفيين، ح 17793)
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
أحسن الناس إيماناً أحسنهم خلقاً و ألطفهم باَهله، و اَنا اَلطفكم باَهلى؛
نيكوترين مردم از نظر ايمان، خوش خلق ترين و با لطفترين آنها نسبت به اهل خويش است.
(عيون اخبار الرضا2، 38)
حضرت زهرا (سلام الله عليها) فرمودند:
فجعل الله الايمان تطهيرا لكم من الشرك ، و الصلاة تنزيها لكم عن الكبر؛
خداي تعالي ايمان را براي پاكيزگي از شرك قرار داد ، و نماز را براي دوري از تكبر و خودخواهي.
(احتجاج طبرسي،ج1،ص258)
رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)فرمودند:
اَفضَلُ الإِيمانِ اَن تَعلَمَ اَنَّ اللهَ مَعَكَ حَيثُ ما كُنتَ؛
برترين ايمان آن است كه معتقد باشي هر كجا هستي خداوند با توست.
(كنزالعمال،ج1،ح66)
امام محمد باقر عليه السلام فرمودند:
ان لكل شيءٍ قفلاً و قفل الايمان الرفق
هر چيزي قفلي دارد و قفل ايمان مدارا كردن و نرمي است
(جهاد النفس، ح271)
امام موسي كاظم عليه السلام فرمودند:
اِياكَ وَ المِزاحَ فَاِنَّهُ يذهَبُ بِنُورِ ايمانِكَ
از شوخي (بي مورد) بپرهيز، زيرا كه شوخي نور ايمان تو را مي برد.
(بحارالانوار،ج78،ص321)
امام موسي كاظم عليه السلام فرمودند:
اَلْمُومِنُ مِثْلُ كَفَّتي الْميزانِ كُلَّما زيدَ في ايمانِهِ زيدَ في بَلائِهِ.
مومن همانند دو كفه ترازوست. هرگاه به ايمانش افزوده گردد، به بلايش نيز افزوده مي گردد
( تحف العقول ص 408)
امام حسين (عليه السلام) مي فرمايند:
چنان چه سر كه عسل را فاسد مي كند، خلق بد ايمان را فاسد مي كند.
اصول كافي، ج2، ص 321.
امام علي (عليه السلام) مي فرمايند:
ايمان درختي است كه ريشه اش يقين است، شاخه اش پرهيزكاري، شكوفه اش حيا و ميوه اش بخشندگي.
غررالحكم، ح 1786.
امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند:
ايمان بنده كامل نباشد، مگر چهار خصلت در او باشد: اخلاقش را نيكو گرداند، خود را سبك شمارد (متواضع باشد)، از زياده گويي خود داري كند و اضافي مال خود را ببخشد.
بحارالانوار، ج69، ص 379.
امام رضا (عليه السلام) مي فرمايند:
ايمان پيمان قلبي، تلفظ زباني و عمل با امضاء جوارح است.
معاي الاخبار، ص 186.
رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم)مي فرمايند:
بنده ايمان را به كمال نمي رساند مگر سه خصلت در او باشد: انفاق در هنگام تنگ دستي، انصاف دادن و سلام كردن .
كنزالعمال، ح 107.
رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
با ايمان ترين مردم، خوش اخلاق ترين آنها و مهر ورزترين شان به خانواده خود است.
بحارالانوار، ج71، ص 378.
رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ايمان بر دو نيم است: نيمي از آن در شكيبايي است و نيمي ديگر در سپاسگذاري.
كنزالعمال، ح 61.
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند:
ايمان بنده كامل نباشد، مگر چهار خصلت در او باشد: اخلاقش را نيكو گرداند، خود را سبك شمارد (متواضع باشد)، از زياده گويي خود داري كند و اضافي مال خود را ببخشد.
بحارالانوار، ج69، ص 379.
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله):
اَ لْعِلْمُ حَياةُ الاِْسْلامِ وَ عِمادُ الاْيمانِ وَ مَنْ عَلِمَ عِلْما اَت_َمَّ اللّه ُ لَهُ اَجْرَهُ وَ مَنْ تَعَلَّمَ فَعَمِلَ عَلَّمَهُ اللّه ُ ما لَمْ يَعْلَمْ ؛
علم، حيات اسلام و تكيه گاه ايمان است و هر كس علمى بياموزد، خداوند پاداش او را تمام گرداند و هر كس بياموزد و عمل كند، خداوند، تعليم دهد به او آنچه را كه نمى داند.
نهج الفصاحه، ح 2019.
رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)مي فرمايند:
بنده ايمان را به كمال نمي رساند مگر سه خصلت در او باشد: انفاق در هنگام تنگ دستي، انصاف دادن و سلام كردن.
كنزالعمال، ح 107.
حضرت علي(عليه السلام) مي فرمايند:
الايمان شجرة، اصلها اليقين فرعها التقي و نورها الحياء و ثمرها السخاء.
ايمان درختي است كه ريشه اش يقين است، شاخه اش پرهيزكاري، شكوفه اش حيا و ميوه اش بخشندگي.
غررالحكم، ح 1786.
قال الامام علي - عليه السّلام - : الصّبرُ أحسَنُ حُلَلِ الايمان ِو أشرَفُ خلائقِ الانسان.
امام علي - عليه السّلام - فرمودند: صبر، بهترين جامه ايمان و برترين خوي انسان است.
«غررالحكم، ص 281، ح 6232»
امام صادق(سلام الله عليه):
إنّ اليَقينَ أفضَلُ مِن الإيمانِ، وما مِن شي ءٍ أعَزُّ مِن اليَقينِ؛
يقين برتر از ايمان است و هيچ چيز كمياب تر از يقين نيست.
الكافي: ج 2، ص 51، ح 1
امام على(سلام الله عليه):
يَنبَغى لِمَن أيقَنَ بِبَقاءِ الآخِرَةِ ودَوامِها أن يَعْمَلَ لَها؛
كسى كه به ماندگارى و پايدارى آخرت يقين دارد، سزاوار است كه براى آن كار كند.
عيون الحكم والمواعظ، ح 10229
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
لاعبادة الا بيقين؛
عبادت كمال نيابد، مگر اين كه از روى يقين باشد.
(بحارالانوار، ج 77، ص 169).
قال الامام الصادق - عليه السّلام - :
إنَّ الإيمانَ أفْضَلُ من الإسلامِ وَ إنَّ اليَقينَ أفْضَلُ مِن الإيمانِ و ما من شيءٍ أَعَزَّ مِنَ اليَقينِ؛
همانا ايمان از اسلام برتر است و يقين از ايمان برتر و چيزي عزيز تر (و كمياب تر) از يقين وجود ندارد.
«الكافي، ج 2، ص 51»
قال الامام الرّضا - عليه السّلام -، لَمّا سَألَهُ يُونُسُ عن اليَقينِ: التَّوكُّلُ علي اللهِ و التَّسليمُ لِلّهِ و الرِّضا ... ؛
امام رضا - عليه السّلام - در پاسخ به سؤال يونس از يقين، فرمودند:
(يقين يعني) توكّل بر خدا و تسليم در برابر او و راضي بودن به قضاي الهي و واگذاردن كارها به خدا.
«الكافي، ج 2، ص 52»
قال الامام الصادق - عليه السّلام - :
الرِّضا بمكروهِ القَضاء مِن أَعلي درجاتِ اليَقينِ؛
خرسندي به قضاي ناخوشايند، از بالاترين درجات يقين است.
«بحار الانوار، ج 71، ص 152، ح 60»
قال الامام الكاظم - عليه السّلام - :
تعاهَدُوا عبادَ اللهِ نِعَمَهُ بِإِصلاحِكُم أنفُسَكُم تَزدادُو يقيناً، ... ؛
اي بندگان خدا، با اصلاح خود، نعمت هاي خداوند را پاس داريد، تا بر يقين شما افزوده شود و سودي با ارزش و گرانبها به دست آوريد.
«الكافي، ج 2، ص 268»
قال الامام الصادق - عليه السّلام - :
إِنَّ العَمَلَ الدّائِمَ القليلَ علي يقينٍ أَفْضَلُ عند اللهِ مِن العملِ الكثيرِ علي غير يَقينٍٍ؛
عمل پيوسته و اندك كه با يقين همراه باشد، نزد خداوند برتر از عمل بسيار است كه با يقين توأم نباشد.
«الكافي، ج 2، ص 75»
قال الامام الباقر - عليه السّلام - :
الإِيمانُ ثابتٌ في القلبِ و اليقينُ خَطَراتٌ، فيَمُرُّ اليقينُ بالقلبِ ... ؛
ايمان در دل استوار است و يقين خُطوراتي است. وقتي يقين به دل مي گذرد، دل چنان تكة آهني استوار و تزلزل ناپذير مي شود و چون از دل بيرون مي رود، مانند خرقه اي فرسوده مي شود.
«بحار الانوار، ج 78 ص 71»
قال الامام زين العابدين - عليه السّلام - في المناجاةِ:
أَسْألُكَ بِكَرَمِكَ أنْ تَمُنَّ عَلَيَّ مِنْ عَطائِكَ بما تَقرُّبِهِ عَيني و ... من اليَقينِ بما تُهَوِّنُ بِهِ عَلَيَّ ... ؛
امام زين العابدين - عليه السّلام - در مناجاتي (خطاب به خداوند متعال) فرمود:
به كرم و بزرگواريت از تو مي خواهم كه از عطاي خود آن مقدار به من ارزاني داري كه ماية شادماني و روشنائي ديدگان من باشد ... و از يقين آن مقدار به من عطاء فرمائي كه به واسطة آن مصيبتهاي دنيا بر من آسان شود و پرده هاي كوري از ديدة بصيرتم كنار زده شود.
«بحار الانوار، ج 94، ص 145، ح 21»
قال الامام الصادق - عليه السّلام - :
حُرِم الحريصُ خِصْلَتَيْنِ و لَزِمَتْهَ خِصْلَتانِ: حَرِمَ القناعة ... و حُرِمَ الرّضا فافتَقَدَ اليَقين؛
شخص آزمند از دو خصلت محروم و دو خصلت پيوسته با اوست: از قناعت محروم است و از اين رو آسايش ندارد و از رضا و خرسندي محروم است، پس يقين را از دست داده است.
«بحارالانوار، ج 73، ص 161، ح 6»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :
اِنّما أتَخَوَّفُ علي اُمَّتي ضعفُ اليَقين. ؛
همانا من براي امت خود، از سستي يقين مي ترسم.
«كنز العمّال، ح 7341»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :
ألا إِنَّ النّاسَ لم يُؤتوا في الدُّنيا شيئاً خيراً من اليقينِ و العافية ... ؛
بدانيد كه در دنيا چيزي بهتر از يقين و عافيت (سلامتي) به مردم داده نشده است، پس اين دو نعمت را از خدا بخواهيد.
«كنز العمّال، ح 7334»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
هَلَكَ مَنْ باعَ اليَقينَ بالشَّكِ وَ الحَقَّ بالباطِلِ؛
كسي كه يقين خود را به شك و حق را به باطل بفروشد، هلاك خواهد شد.
«غرر الحكم، ص 62، ح 723»
يُفْسِدُ اليَقينَ الشَّكُ و غَلَبَةُ الهوي؛
يقين را شك و غلبه هوي و هوس، تباه مي سازد.
«شرح غرر و درر آمدي، ج 6، ص 472، ح 11011»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
إِنّ المؤمنَ يَري يَقينَهُ في عَمَلِهِ و إِنّ المنافِقَ يَري شَكَّهُ في عَمَلِهِ؛
مؤمن يقينش در كردارش ديده مي شود و منافق، شكش در عملش نمايان است.
«شرح غرر و درر آمدي، ج 2، ص 544، ح 3551»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
اليقين جلبابُ الأكياس؛
يقين، پيراهن زيركان است.
«غرر الحكم، ص 61، ح 711»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
نومٌ علي يقينٍ خيرٌ من صلوةٍ في شَكٍّ؛
خواب با يقين، بهتر از نمازي است كه با شك خوانده شود.
«غرر الحكم، ص 61، ح 709»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
الموقنُ أَشدُ النّاس حُزْناً علي نفسِهِ؛
انسان صاحب يقين، محزون ترين و غمناك ترين مردم، نسبت به خود است.
«غرر الحكم، ص 62، ح 744»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
مَنْ قَوي يقينُهُ لَمْ يَرْتَبْ؛
هر كه يقين او قوي باشد، هيچ گاه شك و اضطراب او را فرا نمي گيرد.
«غرر الحكم، ص 62، ح 721»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
عليكم بِلزوم اليَقينِ و التَّقَوي فَإِنَّهما يُبَلِّغانِكُمْ جَنَّةَ المَأوي؛
بر شما باد به ملازمت تقوا و يقين، پس به درستي كه اين دو شما رابه بهشت (كه جايگاه مناسبي است) مي رساند.
«شرح غرر و درر آمدي، ج 4، ص 305، ح 6163»
قال الامام علي - عليه السّلام - في وصيّتِهِ لإِبنه الحَسَن - عليه السّلام - :
أحْيِ قلبك بالموعظه و ... و قَوِّهِ باليقين؛
امام علي - عليه السّلام - در وصيت خود به فرزندشان امام حسن - عليه السّلام - فرمودند:
دلت را با پند و اندرز زنده بدار و با زهد بميرانش و با يقين نيرويش بخش.
«نهج البلاغه، كتاب 31»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
لو كُشِفَ الغطاءُ ما اذْدَدْتُ يَقيناً؛
اگر پرده ها هم كنار رود، بر يقين من چيزي اضافه نشود.
«شرح غرر و درر آمدي، ج 5، ص 108، ح 7569»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
مَنْ يُؤمِنْ يَزْدد يَقيناً؛
كسي كه ايمان داشته باشد، بر يقينش افزوده مي شود.
«شرح غرر و درر آمدي، ج 5، ص 203، ح 7988»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
بحُسْنِ التَّوكُل يُسْتَدَلُّ علي حُسْنِ الإيقان؛
نيكوئي توكل، دليل بر نيكوئي يقين است.
«شرح غرر و درر آمدي، ج 3، ص 224، ح 4286»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
اليَقينُ يُثْمِرُ الزُّهْدَ؛
يقين، ميوة زهد به بار مي نشاند.
«غرر الحكم، ص 62، ح 735»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
غايَةُ اليَقينِ الإخلاصُ، غايةُ الإخلاصِ الخلاصُ؛
غايت يقين اخلاص است و غايت اخلاص، خلاص و رهائي.
«غرر الحكم، ص 369، ح 6347»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
سلاحُ المُوقِنِ الصَّبرُ علي البلاءِ و الشُّكرُ في الرّخاءِ؛
سلاح انسان برخوردار از يقين، شكيبائي در گرفتاري و شكر در روزگار برخورداري است.
«غرر الحكم، ص 129، ح 5560»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
عليك بالصَّبر فَإنَّهُ حِصْنٌ حَصينٌ و عبادةُ المُوقِنين؛
برتو باد به شكيبائي؛ زيرا كه آن دژي استوار و عبادت اهل يقين است.
«غرر الحكم، ص 295، ح 6134»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
مَنْ يَسْتَيْقِن يَعْمَل جاهداً؛
كسي كه يقين داشته باشد، در عمل كوشاست.
«غرر الحكم، ص 203، ح 7988»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
باليقينِ تَتِمُّ العِبادَةُ؛
با يقين، عبادت به كمال مي رسد.
«غرر الحكم، ص 61، ح 707»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
مَنْ أيْقَنَ أفْلَحَ؛
هر كه يقين كرد، رستگار شد.
«غرر الحكم، ص 62، ح 738»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
اليَقينُ نورٌ؛
يقين، نور است.
«غرر الحكم، ص 62، ح 741»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
قَوُّوا ايمانَكُم باليَقينِ؛ فَإنَّهُ أفْضَلُ الدّين؛
ايمان خود را با يقين تقويت كنيد؛ زيرا كه يقين برترين دين است.
«غرر الحكم، ص 62، ح 732»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
كَذِبَ مَن إدَّعي اليَقينُ بِالباقي و هو مواصِلٌ لِلْفاني؛
دروغ مي گويد كسي كه ادعاي يقين به (جهان) باقي دارد، اما درپي (جهان) فاني مي رود.
«شرح غرر و درر آمدي، ج 4، ص 629، ح 7237»
قال الامام علي - عليه السّلام - :
اليَقينُ رأسُ الدّين؛
يقين، ريشه و اساس دين است.
«غرر الحكم، ص 62، ح 724»
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
اِنَّ الايمانَ اَفضلُ مِن الاسلامِ بِدَرجَةٍ, وَ التَّق_وى اَفض_لُ مِن الايمانِ بِدَرَجَةٍ وَ لَم يَعطِ بَنو آدَمَ اَفضلُ مِنَ اليَقينِ؛
ايمان يك درجه بالاتر از اسلام است, و تقوا يك درجه بالاتر از ايمان است و به ف_رزن_د آدم چيزى ب_الات_ر از يقي_ن داده نشده است.
(تحف العقول، ص445)
امام على عليه السلام:
حُبُّ المالِ يُوهِنُ الدِّينَ ، ويُفسِدُ اليَقينَ ؛
مال دوستى، دين را سست و يقين را تباه مى كند.
غرر الحكم : 4876
قال على - عليه السلام -:
نوم على يقين خير من صلاة فى شك ؛
خوابيدن با علم و يقين بهتر از نماز و نيايش خدا با شك و ترديد است .
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 1130)
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الصّبر نصف الإيمان و اليقين الإيمان كلّه؛
صبر يك نيمه ايمان است و يقين همه ايمانست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه بحكمته و فضله جعل الرّوح و الفرح في اليقين و الرّضا و جعل الهمّ و الحزن في الشّك و السّخط؛
خداوند به حكمت و فضل خويش آسايش و شادى را در يقين و رضا قرار داده و غم و اندوه را در ترديد و غضب وديعه نهاده است.
نهج الفصاحه
امام سجاد(عليه السلام) مي فرمايند:
رضا به قضاي ناپسند از بالاترين درجات يقين است.
(بحارالانوار/78/1611)
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
طهر قلبك بالتقوي و اليقين عندطهارة جوارحك بالماء؛
در وقت پاكيزه نمودن اعضاي خود با آب ، دل خويش را به پرهيزگاري و يقين پاك گردان .
( بحار الانوار، ج ,80 ص 239 )
قال رسول اللّه _ صلّي الله عليه و آله و سلّم _ :
لا عبادة الاّ بيقين؛
هيچ عبادتي جز با يقين ارزش ندارد.
كنز الفوائد: 1 / 55.
امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
لا يَسْتَيْقِنُ الْقَلْبُ اَنَّ الْحَقَّ باطِلٌ اَبَدا وَ لا يَسْتَيقِنُ اَنَّ الْباطِلَ حَقٌّ اَبَدا؛
هرگز دل به باطل بودن حق و به حق بودن باطل يقين نمى كند.
(تفسير العياشى، ج 2، ص 53، ح 39. )
امام سجاد(عليه السلام) مي فرمايند:
الرضي بمكروه القضاءارفع درجات اليقين؛
راضي بودن به قضاي ناخوشايند،از بالاترين مراتب يقين است.
تحف العقول، ص 448.
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
(آثار) يقين مؤمن (به خدا و قيامت) در عملش ديده مى شود و (آثار) شك منافق در كردارش پديدار مى گردد.
(غررالحكم ، ج 1، ص 234 )
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
اي_م_ان ب_ن_ده به يقين نرسد، تا آنكه اعتمادش به آنچه نزد خداوند است ، بيش از آن باشد كه به داشته هاى خودش.
نهج البلاغه
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند :
خداوند به حكمت و فضل خويش آسايش و شادي را در يقين و رضا قرار داده است و غم و اندوه را در ترديد و غضب ؛ وديعه نهاده است.
(نهج الفصاحه ، حديث 679)
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند:
اَلرَّوحُ وَ الرّاحَةُ فِى الرِّضا وَ اليَقينِ وَ الهَمُّ وَ الحَزَنُ فِى الشَكِّ وَ السَّخَطِ؛
خوشى و آسايش، در رضايت و يقين است و غم و اندوه در شكّ و نارضايتى.
مشكاة الأنوار، ص 34
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
لا يستَيقِنُ القَلبُ اَنَّ الحَقَّ باطِلٌ اَبَدا وَ لا يستَيقِنُ اَنَّ الباطِلَ حَقٌّ اَبَدا
هرگز دل به باطل بودن حق و به حق بودن باطل يقين نمي كند.
(تفسير العياشى، ج 2، ص 53، ح 39)
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
انَّ العَمَلَ القَليلَ عَلي اليَقينِ افضَلُ عند اللهِ مِنَ العَمَل الكَثير عَلي غَير يَقين.
عمل اندك و بادوام كه بر پايه ي يقين باشد در نزد خداوند از عمل زياد كه بدون يقين باشد برتر است.
(جهاد با نفس، ح 74)
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
انَّ العَمَلَ القَليلَ عَلي اليَقينِ افضَلُ عند اللهِ مِنَ العَمَل الكَثير عَلي غَير يَقين؛
عمل اندك و بادوام كه بر پايه ي يقين باشد در نزد خداوند از عمل زياد كه بدون يقين باشد برتر است.
(جهاد با نفس، ح 74)
امام صادق عليه السلام فرمودند:
انَّ العَملَ القَليل الدّائم غلي اليقينِ اَفْضَلُ عِنداللهِ منَ العَمَلِ الكثير علي غَيرِ يقين
عمل اندك و بادوام كه بر پايه يقين باشد و در نزد خداوند از عمل زياد كه بدون يقين باشد برتر است.
(جهاد النفس، ص62)
حضرت علي(عليه السلام) مي فرمايند:
الايمان شجرة، اصلها اليقين فرعها التقي و نورها الحياء و ثمرها السخاء.
ايمان درختي است كه ريشه اش يقين است، شاخه اش پرهيزكاري، شكوفه اش حيا و ميوه اش بخشندگي.
غررالحكم، ح 1786.
قال الامام علي - عليه السّلام - : الاخلاصُ ثَمرةُ اليَقينِ.
امام علي - عليه السّلام - فرمودند: اخلاص ثمره يقين است.
«غررالحكم، ح 853»
امام علي(عليه السلام) فرمودند::
أعلم الناس بالله أكثرهم له مسأله؛
خداشناس ترين مردم پر درخواست ترين آنها از خداست.
غرر الحكم 2/451/3260
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
... عالم السر من ضمائر المضمرين و نجوي المتخافتين و خواطر رجم الظنون و عقد عزيمات اليقين...؛
خدا داناست به هر رازي كه مردم در دل نهان داشته اند، و به نجواي آهسته رازگويان و به هر گمان كه در خاطري نهفته است و به هر تصميمي كه از روي يقين گرفته شود.
نهج البلاغه خطبه 91
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
و لا يعزب عنه عدد قطر الماء و لا نجوم السماء و لا سوا في الريح في الهواء و لا دبيب النمل علي علي ااصفا و لا مقيل الذر في الليله الظلماء يعلم مساقط الأوراق و خفي طرف الأحداق؛
شمار قطره هاي آبها و ستارگان آسمان و ذرات گردوغبار پراكنده در هوا وحركت مورچه بر سنگ بزرگ و خوابگاه مورچگان در شب تاريك بر او پوشيده نيست و محل ريزش برگها و بر هم خوردن پلكها را مي داند.
نهج البلاغه خطبه 178
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
و قد سأله ابن أبي العوجاء: ولم احتجب عنهم و أرسل إليهم الرسل؟ ويلك و كيف احتجب عنك من أراك قدرته في نفسك؟ نشأك و لم تكن و كبرك بعد صغرك و قواك بعد صعفك ... و ما زال يعد علي قدرته التي هي في نفسي التي لا ادفعها حتي ظننت أنه سيظهر فيما بيني و بينه؛
در پاسخ ابن ابي العوجاء كه پرسيد: چرا خداوند خود را از مردم در پرده داشت و آن گاه پيامبران را سويشان فرستاد؟ فرمود: واي بر تو كسي كه قدرتش را در وجود تو نشانت داده چگونه خود را از تو پوشيده داشته است؟ تو را كه نبودي پديد آورد، كوچك بودي بزرگت كرد، ناتوان بودي توانايت گردانيد... حضرت پيوسته مظاهر قدرت خدا را كه در وجود من است و نمي توانم منكرشان شوم برايم بر شمرد تا جايي كه خيال كردم بزودي خداوند ميان من و او ظاهر خواهد شد.
التوحيد ص 127
رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
إن الله خلق يوم خلق السماوات و الارض مائه رحمه كل رحمه طباق ما بين السماء و الارض فجعل منها في الارض رحمه فبها تعطف الوالده علي ولدها و الوحش و الطير بعضها علي بعض و أخر تسعاً و تسعين فإذا كان يوم القيامه أكملها بهذه الرحمه:
خداوند روزي كه آسمانها و زمين را آفريد، صد رحمت بيافريد كه هريك از آنها ميان زمين و آسمان را پر مي كند و يكي را در زمين قرار داد كه بوسيله آن مادر به فرزند محبت مي كند و حيوانات وحشي و پرندگان به يكديگر مأنوسند و نودونه
رحمت را نگه داشته و همين كه روز قيامت شود اين يك رحمت را نيز بر آن مي افزايد.
نهج الفصاحه ح 871
امام رضا(عليه السلام) فرمودند: :
إنما قلت اللطيف، للخلق اللطيف و لعلمه بالشيء اللطيف ألاتري إلي أثر صنعه في النبات اللطيف و غير اللطيف و في الخلق اللطيف من أجسام الحيوان من الجرجس و البعوض و ما هو أصغر منهما مما لا يكاد تستبينه العيون بل لا يكاد يستبان لصغره الذكر من الانثي و المولود من القديم فلما رأينا صغر ذلك في لطفه... علمنا أن خالق هذا الخلق لطيف؛
گفتم لطيف است، چون هم موجودات لطيف آفريده و هم به چيزهاي ظريف و ريز آگاهي دارد. آيا نشانه آفرينش او را در گياهان ظريف و غير ظريف و در پيكرهاي ظريف و ريز جانداراني چون كك و پشه و كوچك تر از اينها را نمي بيني كه تقريباً به چشم ديده نمي شوند و از بس ريزند نر و ماده آنها و نوزاد و كهن زادشان از يكديگر تشخيص داده نمي شوند. پس چون ريزي و ظرافت اين جيزها را ديديم... پي برديم كه آفريننده اين موجودات نيز لطيف است.
التوحيد ص 63
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
ولو ضربت في مذاهب فكرك لتبلغ غاياته ما دلتك الدلاله إلا علي أن فاطر النمله هو فاطر النخله لدقيق تفصيل كل شي ء و غامض اختلاف كل حي و ما الجليل و اللطيف و الثقيل و الخفيف و القوي و الضعيف في خلقه إلا سواء؛
اگر راههاي انديشه ات را در نوردي تا به پايانه هاي آن رسي، هيچ دليلي تو را جز به اين رهنمون نشود كه آفريننده مورچه همان آفريننده درخت خرما است و اين به سبب دقت و ظرافتي است كه جداسازي هر چيزي از چيز ديگر و پيچيدگي و
تنوعي است كه در هر وجود زنده اي به كار رفته است موجودات بزرگ و كوچك، سنگين و سبك و نيرومند و ناتوان، همگي در آفرينش براي خداوند يكسانند.
نهج البلاغه خطبه 184
رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
أفضل الاعمال العلم بالله إن العلم ينفعك معه قليل العمل و كثيره و إن الجهل لا ينفعك معه قليل العمل و لا كثير؛
بهترين اعمال، خداشناسي است، زيرا با وجود علم و معرفت، عمل، كم يا زياد تو را سود مي بخشد اما با وجود ناداني(نسبت به خدا) عمل، نه اندكش تو را سود مي بخشد نه بسيارش.
كنزالعمال 10/143/28731
الإمام الصادق عليه السلام :
إنَّ اللّه َ - تَبارَكَ وتَعالى - . . . جَعَلَ الاُذُنَينِ مُرَّتَينِ ؛ ولَولا ذلِكَ لَهَجَمَتِ الدَّوابُّ وأكَلَت دِماغَهُ .
امام صادق عليه السلام :
خداوند - تبارك و تعالى - . . . گوش ها را تلخ قرار داد ؛ و اگر اين نبود ، جنبندگان بر آن هجوم مى بردند و مغز وى را مى خوردند .
بحار الأنوار ، جلد 2 ، صفحه 291 ، حديث 11 دانش نامه احاديث پزشكي : 1 / 318
رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم :
إنَّ اللّه َ - تَبارَكَ وتَعالى - ... جَعَلَ المَرارَةَ فِي الاُذُنَينِ حِجابا مِنَ الدِّماغِ ، فَلَيسَ مِن دابَّةٍ تَقَعُ فيهِ إلاَّ التَمَسَتِ الخُروجَ ؛ ولَولا ذلِكَ لَوَصَلَت إلَى الدِّماغِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
خداوند - تبارك و تعالى - . . . تلخى را در دو گوش ، مانعى براى حفاظت مغز ، قرار داد . هيچ جنبده اى نيست كه در آن بيفتد ، مگر اين كه راه خروج را مى جويد ؛ امّا اگر اين نبود ، آن جنبنده به مغز مى رسيد .
بحار الأنوار ، جلد 2 ، صفحه 286 ، حديث 3 دانش نامه احاديث پزشكي : 1 / 316
قال الله عزّوجلّ:
من بي نيازترين شريك هستم، هر كس كاري انجام دهد و ديگري را (با من) شريك كند، من از آن (كار) بيزارم و آن (كار)، براي همان شريك خواهد بود.
(بحارالانوار67/222)
قالَ الامامُ زين العابدين - عليه السّلام - : اَنْتَ الّذي تَسْعي رَحْمَتُه اَمامَ غَضَبِهِ.
امام سجاد - عليه السّلام - فرمودند: خداوندا، تو آن هستي كه رحمتت بر غضبت پيشي دارد.
«صحيفه سجاديه، دعاي 16»
قالَ الامامُ زين العابدين - عليه السّلام - : ... و هو بِكُلِّ شَيءٍ مُحيطٌ و هو علي كُلِّ شيءٍ رَقيبٌ.
امام سجاد - عليه السّلام - فرمودند: خداوند بر هر چيز احاطه دارد و هر چيز را نگهبان است.
«صحيفه سجاديه، دعاي 47»
قالَ الامامُ زين العابدين - عليه السّلام - : اَلحَمْدُ لِلهِ الّذي اِبْتَدَعَ بِقُدرَتِهِ الْخَلَقَ اِبْتدِاعاً.
امام سجاد - عليه السّلام - فرمودند: حمد و سپاس خدايي را كه آفريدگان را به قدرت خود ابداع كرد.
«صحيفه سجاديه، دعاي 1»
قالَ الامامُ زين العابدين - عليه السّلام - : اَلحُمدُ لِلهِ الذّي قَصُرتْ عن رُؤْيَتِهِ اَبْصارُ الناظرين ...
امام سجاد - عليه السّلام - فرمودند: حمد و سپاس خدايي را كه ديده بينايان از ديدارش قاصر است و انديشه واصفان از نعمتِ او فرو ماند.
«صحيفه سجاديه، دعاي 1»
قالَ الامامُ الرّضا - عليه السّلام - : لم يَزَلِ اللهُ عالِماً بِالأشياءِ قَبْلَ اَنْ يَخْلُقَ الأشياءَ ... .
امام رضا - عليه السّلام - فرمودند: علم خداوند در ازل و پيش از خلقت اشياء، مثل علم او به اشياء بعد از خلقت آنها بوده است.
«توحيد صدوق، ص 145»
قالَ الامامُ الصادق - عليه السّلام - : اِنَّ اللهَ عِلُمٌ لا جَهَلَ فيه، حياةٌ لامَوتَ فِيه، نورٌ لا ظُلمةَ فيه.
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: خداوند (را) علمي است كه هيچ جهلي در او نيست، حياتي است كه هيچ موتي در او نيست، نوري است كه هيچ جنبه ظلماني ندارد.
«توحيد صدوق، ص 13»
قالَ الامامُ الصادق - عليه السّلام - : فانّه لَيَس لِعِلْمِهِ مُنتهي.
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: همانا براي علم خداوند پاياني نيست.
«توحيد صدوق، ص 134»
قالَ امير المؤمنين - عليه السّلام - : اَلحَمْدُ لِلّهِ فَطَر الْخلايِقِ بِقُدْرَتِهِ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: سپاس خداوندي را كه آفريدگان را به قدرتش بيافريد.
«نهج البلاغه، خطبه 1»
قالَ امير المؤمنين - عليه السّلام - : كائنٌ لاعَن حَدَثٍ، موجودٌ لا عَنْ عَدَمٍ ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خداوند، هست اما نه آن گونه كه حادث باشد، موجود است، اما از نيستي پديد نيامده، با هر چيزي هست بي آن كه با آن مقارن و مجاور باشد، با هر چيز مغاير است بي آن كه از آن جدا باشد.
«نهج البلاغه، خطبه 1»
قالَ امير المؤمنين - عليه السّلام - : لا يُثْمَلُ بحدٍّ و لا يُحسبُ بعدٍّ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خداوند را حدي در بر نمي گيرد و با شماره به حساب نيايد.
«نهج البلاغه، خطبه 186»
قالَ امير المؤمنين - عليه السّلام - : فَاعلٌ لا بِاضطرابِ آلةٍ مُقدِّرٌ لا بَجَولِ فكرةٍ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خداوند كارها را بدون استفاده از ابزار انجام مي دهد و تقدير كننده است بدون جولان انديشه و فكر.
«نهج البلاغه، خطبه 186»
قالَ امير المؤمنين - عليه السّلام - : لَيسَ فِي الأشياءِ بوالجٍ و لا عنها بخارجٍ يخُبْرُ لا بِلسانٍ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خداوند نه داخل در اشياء است و نه بيرون از آنها، خبر مي دهد (از آنها) ولي نه با زبان.
«نهج البلاغه، خطبه 18»
قالَ امير المؤمنين - عليه السّلام - : لا يُوصَف بِشَيءٍ مِنْ اِلأجزاءِ و لا بِألجَوارِح وَ الاَعضاءِ و لا بعرضٍ مِنْ الاَعراضِ ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خداوند به داشتن اجزاء و اندام و اعضاء و عرض از اعراض و مغايرت با ديگران و داشتن پاره ها و ابعاض موصوف نگردد، نه حدي دارد و نه نهايتي، نه انقطاعي در او حاصل مي شود و نه او را انتهايي است.
«نهج البلاغه، خطبه 18»
قالَ امير المؤمنين - عليه السّلام - : لَمْ يُطلِعِ العُقولَ علي تَحديدِ صِفَتِه و لم يَحجُبها عَنْ واجبِ مَعرِفَتِه ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: عقل ها را به تعريف و شناخت صفتش آگاه نكرده و آنان را از معرفت لازم به خودش محجوب نساخته.
«نهج البلاغه، خطبه 49»
قالَ امير المؤمنين - عليه السّلام - : اَلأوَّلُ لاشَيءٌ قَبْلَه و الأخِرُ لاغايَةَ له ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خداوند اول است و چيزي پيش از او نبوده، آخري است كه پاياني ندارد، انديشه ها به كُنه هيچ صفتي از او نرسد، دل ها كيفيتي براي او تعيين نكند، نه اجزاء دارد و نه جزء پذير است، ديده ها و دل ها بر او احاطه نيابد.
«نهج البلاغه، خطبه 85»
قالَ امير المؤمنين - عليه السّلام - : تَباركَ اللهُ الّذي لا يَبْلُغُه بُعدَ الْهِمَمْ و لا يَنالُه حَدْسُ ألفِطَنُ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: مبارك و بزرگ است خدايي كه همت هاي بلند و انديشه هاي ژرف نگر به او نرسد و حدس زيركان و صاحبان ذكاوت به او دست نيابد.
«نهج البلاغه، خطبه 94»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : قريبُ مِنْ الاشياءِ غيرُ ملابِسٍ، بعيدٌ مِنْها غَيْرُ مباينٍ، مُتَكِلمُ لا بِروّيةٍ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خداوند به اشياء نزديك است بي آن كه به آنها چسبيده باشد و از اشياء دور است بي آن كه از آنها جدا باشد، گوينده است نه با انديشه.
«نهج البلاغه، خطبه 179»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : لَهُ الأِحاطَةُ بِكلِّ شيء وَ اْلغَلَبةُ لِكُلِّ شيءٍ وَ الْقوَةُ علي كُل شيءٍ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خداوند بر همه چيز احاطه دارد و بر همه چيز چيره است و بر همه چيز توانا است.
«نهج البلاغه، خطبه 86»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : الّذَي لَبسَ العِزَّ و الكِبرياءِ و اختارَهما لِنَفَسِهِ ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خدايي كه لباس عزت و بزرگي در بر كرده و آن را براي خود برگزيد و بر آفريدگانش ممنوع ساخت و آن را قرقگاه و حريم خود ساخت و بر ديگران حرام نمود، اين لباس را برگزيد، چون جلالت و عظمت از آن اوست.
«نهج البلاغه، خطبه 192»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : قَد عَلِمَ السّرائرَ و خَبَرَ الظمايرَ له الاحاطةُ بِكُلِ شيءٍ ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خداوند رازها را مي داند، بر درون ها بينا است، بر هر چيز احاطه دارد و چيره است و بر همه چيز توانا است.
«نهج البلاغه، خطبه 86»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : اَلْخَالِقُ لا بمعني حَرَكةٍ و نَصَبٍ و السَّميعُ لا بِا اداةٍ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خداوند آفريننده است اما نه با حركت و رنج و بدون استفاده از آلت و ابزاري مي شنود.
«نهج البلاغه، خطبه 152»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : خَرَقَ عِلْمهُ باطِنَ غَيبِ السُّتُرَاتِ وَ اَحاطَ بِغُموضِ عقائِدِ السَّريرَاتِ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: علم او پرده هاي غيب را شكافته و بر پيچيدگي ها و ظرافت هاي عقايد پنهان احاطه يافته است.
«نهج البلاغه، خطبه 108»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : ... الَعَليِّ عَنْ شَبَهِ المَخلوقِين، اَلْغالِبِ لِمقالِ الواصِفين ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خدايي كه از همانندي با آفريده ها برتر و از گفتار توصيف كنندگان بالاتر است، با شگفتي هاي تدبيرش براي بينندگان آشكار و با جلال عزتش از انديشه غوطه وران، در وهم و خيال پنهان است.
«نهج البلاغه، خطبه 213»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : لَمْ يَلِدْ فَيكَونُ مَولوُداً و لم يُولَدْ فَيَصيرُ محدوداً ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خدا فرزندي ندارد تا فرزند ديگري باشد و زاده نشده تا محدود گردد و برتر است از آن كه فرزند داشته باشد، انديشه ها به او نمي رسند تا اندازه اي براي خدا تصور كنند و فكرهاي تيز بين نمي توانند او را درك كنند تا صورتي از او تصور نمايند.
«نهج البلاغه، خطبه 186»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : كلُّ عَزيز غَيرُهُ ذليلٌ و كلُّ قَوِيٍّ غَيْره ضعيفٌ و كُلُّ مالكٍ غَيرُهُ مُملوكٌ ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: هر عزيزي جز او ذليل و هر نيرومندي جز او ضعيف و ناتوان است، هر مالكي جز او بنده است و هر قدرتمندي جز او گاهي توانا و زماني ناتوان است.
«نهج البلاغه، خطبه 65»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : كلُّ عالمٍ غَيْرُه مُتَعَلِمٌ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: همه عالمان غير او متعلم اند.
«نهج البلاغه، خطبه 65»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : خَرَقَ عِلْمُه باطِنُ غَيْبُ الستراتِ و اَحاطَه بغُموضِ عقايد السّريراتِ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: علم خداوند ژرفاي پرده هاي غيب را شكافته است و به افكار و عقايد پنهان احاطه دارد.
«نهج البلاغه، خطبه 108»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : وَ لا يَخَفي عَليه مِنْ عِبادِه شُخُوصُ لحظةٍ و لا كرُوُر لَفْظَةٍ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: بر خداوند پوشيده نيست خيره نگريستن بندگان و تكرار لفظي به زبان آنان.
«نهج البلاغه، خطبه 163»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : سبحان مَنْ لا يَخْفي عليهِ سَوادُ غَسَقٍ داجٍ و لا ليلِ ساجِ ...
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: منّزه است خداوندي كه پوشيده نيست بر او سياهي تيره و تار بر روي ناهمواري هاي زمين و قُله هاي كوتاه و بلند كوه ها و نه غرّش رعد در كرانه آسمان و نه درخشش برق در لابلاي ابرها و نه وزش بادهاي تند و طوفان و نه ريزش برگ ها بر اثر بارش باران و نه محل سقوط قطرات باران و نه مسير كشيده شدن دانه ها به وسيله مورچگان و نه غذاهاي كوچك ناديدني و نه آنچه كه در شكم حيوانات ماده در حال رشداند.
«نهج البلاغه، خطبه 182»
قالَ امير المؤمنين - عليه السّلام - : اَلْحَمْدُ لِلّهِ الّذي لم تَسْبِقْ له حالٌ حالاً ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: ستايش خداوندي را كه صفتي بر صفت ديگرش پيشي نگرفته، تا اول باشد، پيش از آن كه آخر باشد و ظاهر باشد، پيش از آن كه باطن باشد.
«نهج البلاغه، خطبه 65»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : فَتَباركَ الله ... الاَوَّلُ الّذي لا غاية له فَيَنْتَهي وَ لا آخِرَ لَهُ فَيَنْقَضي.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: مبارك و بزرگ است خدايي كه اولي است كه نهايتي ندارد تا به پايان رسد، و آخري براي او نيست تا سپري گردد.
«نهج البلاغه، خطبه 94»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : لَيسَ لِاَولِّيَتهِ اِبتداءٌ و لا لِاَزليَتهِ انقضاءٌ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: او خدايي است كه نه اول او آغازي دارد و نه دائمي بودنش را پاياني است.
«نهج البلاغه، خطبه 136»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : يَعْلَمُ عَجِيجَ الوُحوشِ فيِ الفَلواتِ و معاصيَ العِبادِ فِي الخَلواتِ ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خدا از نعره حيوانات وحشي در كوه ها و بيابان ها و گناه و معصيت بندگان در خلوتگاه و آمد و شد ماهيان در درياهاي ژرف و به هم خوردن آب ها بر اثر وزش باد، كاملاً آگاه است.
«نهج البلاغه، خطبه 198»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : هو واحدٌ لَيْسَ لَهُ في الاَشْياءِ شَبَه ... .
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: خداوند يكتا است و براي او مثل و مانندي نيست.
«المحجة البيضاء، ج 1، ص 214»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : لا توحيد اِلّا بِالاِخلاصِ.
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: اعتقاد به توحيد، بدون اخلاص حاصل نمي شود.
«تحف العقول، ص 64»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : لا اله الّا اللهُ لا شريكَ لَهُ لَيْسَ مَعَهُ اِلهٌ غَيْرُهُ.
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: جز خداي يگانه خدايي نباشد و هيچ شريكي براي او نيست (و) جز او معبودي نيست.
«نهج البلاغه، خطبه 35»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : «لَم يُولَد» سُبحانَه فيَكُونَ في العِزِّ مُشاركاً وَ «لَمْ يَلِدْ» فيَكُونَ مَوْرُوثاً.
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: خداوند از كسي متولد نشده تا در عزت و توانايي داراي شريك باشد و فرزندي ندارد تا وارث او باشد.
«نهج البلاغه، خطبه 182»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : الحَمدُ لِلّهِ الدّالُ علي وجودِهِ بِخَلْقِهِ و بمُحدَثِ خَلقهِ عَلي اَزَلِيَّتِهِ ... .
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: ستايش خداوندي را كه با آفرينش بندگان به هستي خود راهنمائي فرمود و آفرينش پديده هاي نو، به ازلي بودن او گواه است و شاهبت داشتن مخلوقات به يكديگر دليل بر بي همتايي اوست.
«نهج البلاغه، خطبه 152»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : ما وَحَّدّهُ مَنْ كَيَّفَهُ وَ لا حَقيقَتَهُ أصاب مَنْ مَثَلَّهُ ... .
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: كسي كه كيفيتي براي خدا قائل شود، يگانگي او را انكار كرده و آن كس كه همانندي براي او قرار داد به حقيقت خدا نرسيده است و كسي كه خدا را به چيزي تشبيه كرد به مقصد نرسيد و آن كس كه به او اشاره كند يا در وَهم آورد خدا را بي نياز ندانسته است.
«نهج البلاغه، خطبه 186»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : وصيَتي لَكُم لا تُشرِكٌوا باللهِ شَيئاً.
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: سفارش من به شما آن است كه هرگز براي خدا شريكي قرار ندهيد.
«نهج البلاغه، نامه 23»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : لَو كانَ لربِّكَ شريكَ لَأَتَتْكَ رُسُلُه، ولرأيتَ آثارَ مُلكِه ... .
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: اگر پروردگارت شريكي مي داشت، همانا پيامبران او نيز به سوي تو مي آمدند و آثار قدرتش را مي ديدي و كردار و صفاتش را مي شناختي، اما خداوند، خدايي است يگانه، همان گونه كه خود توصيف كرده است هيچ كس در سلطنت او نزاعي ندارد.
«نهج البلاغه، نامه 31»
عنِ النبي - صلي الله عليه و آله - : كُلُّ مَولُودٍ يُولَدُ عَلَي الفِطْرةِ وَ ابَواهُ يَهَوِدانه و يُنَصِرانه و يُمَجِسانه.
نبي اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: همه مولودها بر فطرت (توحيدي) به دنيا مي آيند، و اين پدر و مادرها هستند كه آنها را يهودي، مسيحي يا مجوسي بار مي آورند.
«بحار الانوار، ج 58، ص 187»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : ما جزاءُ مَنْ اَنْعَمَ اللهُ عَليهِ بِالتَوحيدِ اِلّا الجنة.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: پاداش كسي كه خداوند به سبب توحيد به او نعمت داده، بهشت است.
«مشكات الانوار، ص 37»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : لا اله الّا الله نصفُ الميزانِ.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كلمه لا اله الّا الله، نصف ميزان و عمل است.
«امالي شيخ مفيد، ص 275»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : خيرُ العبادةِ قولُ لا اله الّا الله.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: بهترين عبادت، گفتن لا اله الّا الله است.
«توحيد صدوق، ص 18»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : ما من الكلامِ كلمةٌ احبَّ الي الله عزوجل من قولِ لا الهَ الّا اللهُ.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: هيچ كلامي نزد خداوند، محبوب تر از گفتن كلمه لا اله الّا الله نيست.
«توحيد صدوق، ص 22»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مَنْ قال لا اله الّا الله مُخلِصاً دَخَلَ الْجنةَ ... .
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه لا اله الّا الله را با اخلاص بگويد، وارد بهشت مي شود و اخلاص آن است كه ذكر كلمه توحيد، انسان را از هر گونه كار ناپسند و حرام باز دارد.
«توحيد صدوق، ص 28»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : ما قلتُ و لا قالَ القائِلُونَ قبلي مِثلَ لا اله الّا الله.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: نه من و نه پيامبران قبل از من، مثل كلمه توحيد (لا اله الّا الله) سخني نگفته ايم.
«توحيد صدوق، ص 18»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : لا يَشْغَلَهُ شأنٌ و لا يُغَيّرهُ زمانٌ ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خداوند را هيچ كاري از كار ديگر باز ندارد و زماني او را دگرگون نسازد، مكان او را در بر نگيرد و زباني او را توصيف نتواند، نه شمارش قطره هاي باران از او پوشيده ماند، نه ستارگان آسمان، نه ذرات خاك كه باد آن را به هوا مي برد، نه حركت مورچه بر سنگ صاف و نه خوابگاه مورچگان در شب تار، محل افتادن برگ ها و حركت پنهاني مردمك چشم ها، همه را مي داند.
«نهج البلاغه، خطبه 178»
قال الامام الصادق - عليه السلام - : اَساسُ الدّينِ التوحيدُ ... امّا التَوحيدُ فَأَنْ لا تَجوَزّ علي ربِّكَ ما جاز عليْكَ.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: اساس دين، توحيد است و توحيد آن است كه سزاوار نشماري پروردگارت را به آنچه خود شايسته آن هستي (صفات مخلوقات را به او نسبت ندهي).
«بحار الانوار، ج 5، ص 17»
قال الامام حسين - عليه السلام - : ايُّها النّاسُ اِتَقُوا هولآءِ الذّينَ يُشبهُّونَ اللهَ بِانفُسِهم بل هو الله ... .
امام حسين - عليه السلام - فرمودند: اي مردم! مبادا مثل كساني باشيد كه خداوند را به خودشان تشبيه مي كنند و حال آن كه خداوند هرگز همتا، ضد و مانند ندارد.
«تحف العقول، ص 248»
قال الامام الرضا - عليه السلام - : الله جل جلاله واحدٌ لا واحدَ غيرُه، لا اختلافَ فيهِ و لا تفاوتَ و لا زيادةَ و لا نُقصانَ.
امام رضا - عليه السلام - فرمودند: خداوند جل جلاله، يكتا و يگانه اي است كه هيچ چيزي غير از او يگانه نيست و اختلاف و تفاوت و زياده و نقصان در (ساحت قدسي) او راه ندارد.
«مسند الامام رضا - عليه السلام - ، ج 1، ص 40»
عن الْفَتْحِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ - عليه السلام - قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ أَدْنَى الْمَعْرِفَةِ، فَقَال: الْإِقْرَارُ بِأَنَّهُ لَا إِلَهَ غَيْرُهُ وَ لَا شِبْهَ لَهُ وَ لَا نَظِيرَ ... .
فتح بن يزيد از امام كاظم - عليه السلام - سوال كرد كه: كمترين حد معرفت (خدا) چيست؟ حضرت - عليه السلام - فرمودند: آن است كه انسان اقرار كند كه جز او خدايي نيست و شبيه و مانند ندارد ... و هيچ چيزي مانند او نيست.
«الكافي، ج 1، ص 86»
قال الامام الباقر - عليه السلام - : ... سبحان مَنْ لم يَزَل و لا يَزال فرداً صمداً لَم يَتَخِذ صاحبةً و لا ولداً.
امام باقر - عليه السلام - فرمودند: : منزّه است خدايي كه هميشه بوده و هميشه است و يكتا و بي نياز است، داراي همسر و فرزند نيست.
«الكافي، ج 1، ص 88»
. قال الامام الرضا - عليه السلام - : مَن قَرَء قل هو الله احد و أمَنَ بها فَقد عَرَفَ التوحيدَ.
امام رضا - عليه السلام - فرمودند: كسي كه قل هو الله احد (سوره توحيد) را بخواند و به آن ايمان داشته باشد به درستي كه توحيد را شناخته است.
«الكافي، ج 1، ص 124»
قال الامام الصادق - عليه السلام - : مَنْ نَظَر في الله كيفَ هو هَلَك.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: هر كسي درباره خدا فكر كند كه او چگونه است، هلاك مي شود.
«الكافي، ج 1، ص 126»
قال الامام الباقر - عليه السلام - : ايّاكُم و التَفَكُر في اللهِ ولكن اِذا اَرَدْتُمْ اَنْ تَنْظُروا الي عظمتِهِ فانظروا الي عظيمِ خَلقِه.
امام باقر - عليه السلام - فرمودند: از انديشيدن و فكر كردن درباره خدا بپرهيزيد و اگر خواستيد در عظمتش بينديشيد در عظمت خلقش نظر كنيد.
«الكافي، ج 1، ص 126»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : الْحَمدُ لِلِّهِ الكائِنِ قَبْلَ أَنْ يَكُون كُرسيُّ او عرشٌ او سماءٌ او ارضٌ ... .
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: حمد و سپاس خداوندي را سزاست كه همواره وجود داشته پيش از آن كه كرسي يا عرش يا آسمان يا زمين، جن يا انس پديد آيند، خدايي كه ذات او را فكرها و عقل هاي ژرف انديش نتوانند بشناسند و با نيروي انديشه اندازه اي براي او نمي توانند تصور كنند.
«نهج البلاغه، خطبه 182»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : الْحَمدُ لِلِّهِ العَلِيِّ عَنْ شَبَه الْمَخلُوقِينَ.
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: سپاس خداوندي را سزاست كه از شباهت داشتن به مخلوقات برتر است.
«نهج البلاغه، خطبه 213»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : الْحَمدُلِلِّهِ الَّذِي اَظْهَرَ مِنْ آثارِ سُلْطانِهِ وَ جَلالِ كِبْرِيَائِهِ ما حَيَّر مُقَلَ الْعُقُولِ.
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: ستايش خداوندي را سزاست كه نشانه هاي قدرت و بزرگي و عظمت خود را چنان آشكار كرد كه عقول را از شگفتي به حيرت آورده و انديشه ها را از شناخت كنه صفاتش بازداشته است.
«نهج البلاغه، خطبه 195»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : فَهُوَ الَّذِي تَشْهَدُ لَهُ أَعْلامُ الْوُجُودِ عَلي اِقرارِ قَلْبِ ذي الْجُحُودِ، تَعالي اللهُ عَمّا يَقُولُهُ الْمُشَبِّهُونَ بهِ ... .
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: پس اوست (خداوندي) كه همه نشانه هاي هستي بر وجود او گواهي مي دهند و دل هاي منكران را به اقرار به وجودش واداشته است، خدايي كه برتر از گفتار تشبيه كنندگان و پندار منكران است.
«نهج البلاغه، خطبه 49»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : الْحَمدُ لِلِّهِ الَّذِي بَطَنَ خَفِيّاتِ الْأُمُور و دَلَّتْ عَليه اَعْلامُ الظُّهُورِ وَ امْتَنَعَ عَلَي عَيْنِ الْبَصِيرِ ... .
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: ستايش خداوندي را سزاست از اسرار نهان آگاه است و نشانه هاي آشكاري در سراسر هستي بر وجود او شهادت مي دهند، هرگز برابر چشم بينندگان ظاهر نمي شود، نه چشم كسي كه او را نديده مي تواند انكارش كند و نه قلبي كه او را شناخت مي تواند مشاهده اش نمايد، در برتري از همه پيشي گرفته، پس برتر از او چيزي نيست.
«نهج البلاغه، خطبه 49»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : الْحَمدُ لِلِّهِ الَّذِي لا تُدْرِكُهُ الشَّواهِدُ و لا تَحْوِيهِ الْمَشاهِدُ و لا تَراهُ النَّواظِرُ ... .
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: ستايش خداوندي را سزاست كه حواس (پنجگانه) او را درك نكنند و مكان ها او را در برنگيرند، ديدگان او را ننگرند و پوشش ها او را پنهان نتوانند كرد.
«نهج البلاغه، خطبه 185»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : اولُ الدّين معرفتُه و كمالُ معرفتِه التصديقُ به ... .
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند:
سرآغاز دين، شناخت خداست و درست شناختن او باور داشتن اوست و درست باور داشتن او يگانه دانستن اوست و درست يگانه دانستن او خالص بودن براي اوست و كمال اخلاص براي او نفي صفات (مخلوقات) از اوست.
«نهج البلاغه، خطبه 1»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - :
التوحيدُ أَنْ لا تَتَوهَّمَهُ.
امام علي - عليه السلام - فرمودند:
توحيد آن است كه خدا را در وهم و خيالت نياري.
«نهج البلاغه، حكمت 470»
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
أَفضَلُ العمالِ العِلمُ بِاللّه إِنَّ العِلمَ يَنفَعُكَ مَعَهُ قَليلُ العَمَلِ وَكَثيرُهُ وَإِنَّ الجَهلَ لايَنفَعُكَ مَعَهُ قَليلُ العَمَلِ وَلا كَثيرُهُ؛
بهترين اعمال، خداشناسى است، زيرا با وجود علم و معرفت، عمل، كم يا زياد تو را سود مى بخشد اما با وجود نادانى (نسبت به خدا) عمل، نه اندكش تو را سود مى بخشد نه بسيارش.
كنزالعمال، ج10، ص143، ح28731
امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند :
افضل العبادة ادمان التفكر في الله و في قدرته.
برترين عبادت، انديشيدن مداوم درباره ي خدا و قدرت اوست.
اصول كافي/ج2/ص55.
امام محمد باقر عليه السلام فرمودند:
انما يداق الله العباد في الحساب يوم القيامة علي قدر ما اتاهم من العقول في الدنيا؛
خدا در روز قيامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلي كه در دنيا به آنها داده است باريك بيني مي كند.
(اصول كافي ج 1 /ص 12)
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
ما أعَزَّّّّ اللهُ بجَهل قَطُّ وَ لا أذَلَّ بحِلم قَطُّي
هرگز خداوند كسي را به خاطر ناداني اش عزيز نگردانده و كسي را خاطر بردباري اش ذليل و خوار نكرده است.
(جهاد با نفس، ح 260)
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ما خلق اللَّه من شي ء إلّا و قد خلق له ما يغلبه و خلق رحمته تغلب غضبه؛
خداوند هر چه آفريده چيزى ديگرى براى غلبه بر آن آفريده و رحمت خويش را براى غلبه بر غضبش آفريده.
نهج الفصاحه
امام محمد باقر (عليه السلام)فرمودند:
خداوند دنيا را به دوست و دشمن خود مى دهد، اما دينش را فقط به دوست خود مى بخشد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربى ، ج 2 ، ص 215
امام على عليه السلام فرمودند:
ما يَسُرُّنى لَومِتُّ طِفلاً وَاُدخِلتُ الجَنَّةَ وَلَم أَكبَر فَأَعرِفَ رَبّى عَزَّوَجَلَّ؛
دوست ندارم كه در كودكى از دنيا مى رفتم و وارد بهشت مى شدم و بزرگ نمى شدم تا پروردگارم، عزّوجلّ، را بشناسم.
كنزالعمال، ج13، ص151، ح36472
امام على عليه السلام فرمودند:
... عالِمُ السِّرِّ مِن ضَمائِرِ المُضمِرينَ وَنَجوَى المُتَخافِتينَ وَخَواطِرِ رَجمِ الظُّنونِ وَعَقدِ عَزيماتِ اليَقينِ... ؛
خدا داناست به هر رازى كه مردم در دل نهان داشته اند، و به نجواى آهسته رازگويان و به هر گمان كه در خاطرى نهفته است و به هر تصميمى كه از روىِ يقين گرفته شود.
نهج البلاغه، خطبه 91
امام جواد(سلام الله عليه):
الحَمدُ للَّهِِ الَّذى خَلَقَنا مِن نورِهِ بِيَدِهِ؛
سپاس خدايى را كه ما را با دست خود از نور خويش آفريد.
اهل بيت: ج 1 ص 246 ح 345
امام صادق عليه السلام :
إنّ اللّه تباركَ وتعالى يَنقُلُ العَبدَ مِنَ الشَّقاءِ إلى السَّعادَةِ ، ولا يَنقُلُهُ مِن السَّعادةِ إلى الشَّقاءِ .
خداوند تبارك و تعالى بنده را از بدبختى به خوشبختى منتقل مى كند ، ولى از خوشبختى به بدبختى منتقل نمى كند .
التوحيد : 358 / 6 منتخب ميزان الحكمة : 300
امام على عليه السلام :
وَلَو ضَرَبتَ فى مَذاهِبِ فِكرِكَ لِتَبلُغَ غاياتِهِ ما دَلَّتكَ الدَّلالَةُ إِلاّ عَلى أَنَّ فاطِرَ النَّملَةِ هُوَ فاطِرُ النَّخلَةِ لِدَقيقِ تَفصيلِ كُلِّ شَى ءٍ وَغامِضِ اختِلافِ كُلِّ حَىٍّ وَمَا الجَليلُ وَاللَّطيفُ وَالثَّقيلُ وَالخَفيفُ وَالقَوىُّ وَالضَّعيفُ فى خَلقِهِ إِلاّ سَواءً؛
اگر راههاى انديشه ات را در نوردى تا به پايانه هاى آن رسى، هيچ دليلى تو را جز به اين رهنمون نشود كه آفريننده مورچه همان آفريننده درخت خرما است و اين به سبب دقت و ظرافتى است كه جداسازى هر چيزى از چيز ديگر و پيچيدگى و تنوعى است كه در هر موجود زنده اى به كار رفته است موجودات بزرگ و كوچك، سنگين و سبك و نيرومند و ناتوان، همگى در آفرينش براى خداوند يكسانند.
نهج البلاغه، خطبه 184
امام رضا عليه السلام :
إِنَّما قُلتُ اللَّطيفُ، لِلخَلقِ اللَّطيفِ وَلِعِلمِهِ بِالشَّى ءِ اللَّطيفِ أَلاتَرى إِلى أَثَرِ صُنعِهِ فِى النَّباتِ اللَّطيفِ وَغَيرِ اللَّطيفِ وَفِى الخَلقِ اللَّطيفِ مِنَ أَجسامِ الحَيوانِ مِنَ الجِرجِسِ وَالبَعوضِ وَما هُوَ أَصغَرُ مِنهُما مِمّا لايَكادُ تَستَبينُهُ العُيونُ بَل لايَكادُ يُستَبانُ لِصِغَرِهِ الذَّكَرُ مِنَ النثى وَالمَولودُ مِنَ القَديمِ فَلَمّا رَأَينا صِغَرَ ذلِكَ فى لُطفِهِ ... عَلِمنا أَنَّ خالِقَ هذَا الخَلقِ لَطيفٌ؛
گفتم لطيف است، چون هم موجودات لطيف آفريده و هم به چيزهاى ظريف و ريز آگاهى دارد. آيا نشانه آفرينش او را در گياهان ظريف و غير ظريف و در پيكرهاى ظريف و ريز جاندارانى چون كك و پشه و كوچك تر از اينها را نمى بينى كه تقريبا به چشم ديده نمى شوند و از بس ريزند نر و ماده آنها و نوزاد و كهن زادشان ازيكديگر تشخيص داده نمى شوند.پس چون
ريزى و ظرافت اين چيزها را ديديم... پى برديم كه آفريننده اين موجودات نيز لطيف است.
التوحيد، ص 63
پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):
التَّوحيدُ ثَمَنُ الجَنَّةِ؛
توحيد، بهاى بهشت است.
دانش نامه عقايد اسلامى: ج 5 ص 12 ح 3886
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اِسمُ اللّه ِ الأَعظَمُ مُقَطَّعٌ في اُمِّ الكِتابِ؛
اسم اعظم خدا در اُمّ الكتاب (سوره حمد) پراكنده است.
بحار الأنوار: ج 92 ص 234 ح 16.
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
«ال_م» هُوَ حَرفٌ مِن حُروفِ اسمِ اللّه ِ الأَعظَمِ المُقَطَّعِ فِي القُرآنِ، الَّذي يُؤَلِّفُهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله وَالإِمامُ، فَإِذا دَعا بِهِ اُجيبَ؛
«الف _ لام _ ميم»، حرفى از حروف اسم اعظم خداست كه در قرآن، پراكنده است و پيامبر صلى الله عليه و آله و امام، آنها را با هم تركيب مى كنند و هر گاه با آن دعا كنند، دعايشان اجابت مى شود.
بحار الأنوار: ج 2 ص 16 ح 38.
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
وَالَّذى بَعَثَنى بِالحَقِّ بَشيرا لايُعَذِّبُ اللّه ُ بِالنّارِ مُوَحِّدا أَبَدا؛
سوگند به آن كس كه مرا نويد دهنده برانگيخت، خداوند هرگز يكتا پرست را در آتش عذاب ندهد.
(التوحيد، ص29، ح31)
قال الامام الباقر - عليه السلام - :
ايّاكُم و التَفَكُر في اللهِ ولكن اِذا اَرَدْتُمْ اَنْ تَنْظُروا الي عظمتِهِ فانظروا الي عظيمِ خَلقِه؛
از انديشيدن و فكر كردن درباره خدا بپرهيزيد و اگر خواستيد در عظمتش بينديشيد. در عظمت خلقش نظر كنيد.
«الكافي، ج 1، ص 126»
قال الامام الباقر - عليه السلام - :
سبحان مَنْ لم يَزَل و لا يَزال فرداً صمداً لَم يَتَخِذ صاحبةً و لا ولداً؛
منزّه است خدايي كه هميشه بوده و هميشه است و يكتا و بي نياز است، داراي همسر و فرزند نيست.
«الكافي، ج 1، ص 88»
قال الامام حسين - عليه السلام - :
ايُّها النّاسُ اِتَقُوا هولآءِ الذّينَ يُشبهُّونَ اللهَ بِانفُسِهم بل هو الله ... ؛
اي مردم! مبادا مثل كساني باشيد كه خداوند را به خودشان تشبيه مي كنند و حال آن كه خداوند هرگز همتا، ضد و مانند ندارد.
«تحف العقول، ص 248»
قال الامام الرضا - عليه السلام - :
مَن قَرَء قل هو الله احد و أمَنَ بها فَقد عَرَفَ التوحيدَ؛
كسي كه قل هو الله احد (سوره توحيد) را بخواند و به آن ايمان داشته باشد به درستي كه توحيد را شناخته است.
«الكافي، ج 1، ص 124»
قال الامام الرضا - عليه السلام - :
الله جل جلاله واحدٌ لا واحدَ غيرُه، لا اختلافَ فيهِ و لا تفاوتَ و لا زيادةَ و لا نُقصانَ؛
خداوند جل جلاله، يكتا و يگانه اي است كه هيچ چيزي غير از او يگانه نيست و اختلاف و تفاوت و زياده و نقصان در (ساحت قدسي) او راه ندارد.
«مسند الامام رضا - عليه السلام - ، ج 1، ص 40»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :
ما قلتُ و لا قالَ القائِلُونَ قبلي مِثلَ لا اله الّا الله؛
نه من و نه پيامبران قبل از من، مثل كلمه توحيد (لا اله الّا الله) سخني نگفته ايم.
«توحيد صدوق، ص 18»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :
مَنْ قال لا اله الّا الله مُخلِصاً دَخَلَ الْجنةَ ... ؛
كسي كه لا اله الّا الله را با اخلاص بگويد، وارد بهشت مي شود و اخلاص آن است كه ذكر كلمه توحيد، انسان را از هر گونه كار ناپسند و حرام باز دارد.
«توحيد صدوق، ص 28»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :
ما من الكلامِ كلمةٌ احبَّ الي الله عزوجل من قولِ لا الهَ الّا اللهُ؛
هيچ كلامي نزد خداوند، محبوب تر از گفتن كلمه لا اله الّا الله نيست.
«توحيد صدوق، ص 22»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :
خيرُ العبادةِ قولُ لا اله الّا الله؛
عبادت، گفتن لا اله الّا الله است.
«توحيد صدوق، ص 18»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :
لا اله الّا الله نصفُ الميزانِ؛
كلمه لا اله الّا الله، نصف ميزان و عمل است.
«امالي شيخ مفيد، ص 275»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :
ما جزاءُ مَنْ اَنْعَمَ اللهُ عَليهِ بِالتَوحيدِ اِلّا الجنة؛
پاداش كسي كه خداوند به سبب توحيد به او نعمت داده، بهشت است.
«مشكات الانوار، ص 37»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :
مَن ماتَ وَ لا يُشركُ بِاللهِ دَخَلَ الجنةَ؛
كسي كه بميرد و حال آن كه هيچ گاه شرك به خدا نورزيده باشد، وارد بهشت مي شود.
«مشكات الانوار، ص 38»
عنِ النبي - صلي الله عليه و آله - :
كُلُّ مَولُودٍ يُولَدُ عَلَي الفِطْرةِ وَ ابَواهُ يَهَوِدانه و يُنَصِرانه و يُمَجِسانه؛
همه مولودها بر فطرت (توحيدي) به دنيا مي آيند، و اين پدر و مادرها هستند كه آنها را يهودي، مسيحي يا مجوسي بار مي آورند.
«بحار الانوار، ج 58، ص 187»
قال الامام الصادق - عليه السلام - :
مَنْ نَظَر في الله كيفَ هو هَلَك؛
هر كسي درباره خدا فكر كند كه او چگونه است، هلاك مي شود.
«الكافي، ج 1، ص 126»
قال الامام الصادق - عليه السلام - :
اَساسُ الدّينِ التوحيدُ ... امّا التَوحيدُ فَأَنْ لا تَجوَزّ علي ربِّكَ ما جاز عليْكَ؛
اساس دين، توحيد است و توحيد آن است كه سزاوار نشماري پروردگارت را به آنچه خود شايسته آن هستي (صفات مخلوقات را به او نسبت ندهي).
«بحار الانوار، ج 5، ص 17»
عن الْفَتْحِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ - عليه السلام - قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ أَدْنَى الْمَعْرِفَةِ، فَقَال: الْإِقْرَارُ بِأَنَّهُ لَا إِلَهَ غَيْرُهُ وَ لَا شِبْهَ لَهُ وَ لَا نَظِيرَ ... ؛
فتح بن يزيد از امام كاظم - عليه السلام - سوال كرد كه: كمترين حد معرفت (خدا) چيست؟
حضرت - عليه السلام - فرمودنئ: آن است كه انسان اقرار كند كه جز او خدايي نيست و شبيه و مانند ندارد ... و هيچ چيزي مانند او نيست.
«الكافي، ج 1، ص 86»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - :
لَو كانَ لربِّكَ شريكَ لَأَتَتْكَ رُسُلُه، ولرأيتَ آثارَ مُلكِه ... ؛
اگر پروردگارت شريكي مي داشت، همانا پيامبران او نيز به سوي تو مي آمدند و آثار قدرتش را مي ديدي و كردار و صفاتش را مي شناختي، اما خداوند، خدايي است يگانه، همان گونه كه خود توصيف كرده است هيچ كس در سلطنت او نزاعي ندارد.
«نهج البلاغه، نامه 31»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - :
وصيَتي لَكُم لا تُشرِكٌوا باللهِ شَيئاً؛
سفارش من به شما آن است كه هرگز براي خدا شريكي قرار ندهيد.
«نهج البلاغه، نامه 23»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - :
ما وَحَّدّهُ مَنْ كَيَّفَهُ وَ لا حَقيقَتَهُ أصاب مَنْ مَثَلَّهُ ... ؛
كسي كه كيفيتي براي خدا قائل شود، يگانگي او را انكار كرده و آن كس كه همانندي براي او قرار داد به حقيقت خدا نرسيده است و كسي كه خدا را به چيزي تشبيه كرد به مقصد نرسيد و آن كس كه به او اشاره كند يا در وَهم آورد خدا را بي نياز ندانسته است.
«نهج البلاغه، خطبه 186»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - :
الحَمدُ لِلّهِ الدّالُ علي وجودِهِ بِخَلْقِهِ و بمُحدَثِ خَلقهِ عَلي اَزَلِيَّتِهِ ... ؛
ستايش خداوندي را كه با آفرينش بندگان به هستي خود راهنمائي فرمود و آفرينش پديده هاي نو، به ازلي بودن او گواه است و شاهبت داشتن مخلوقات به يكديگر دليل بر بي همتايي اوست.
«نهج البلاغه، خطبه 152»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - :
«لَم يُولَد» سُبحانَه فيَكُونَ في العِزِّ مُشاركاً وَ «لَمْ يَلِدْ» فيَكُونَ مَوْرُوثاً؛
خداوند از كسي متولد نشده تا در عزت و توانايي داراي شريك باشد و فرزندي ندارد تا وارث او باشد.
«نهج البلاغه، خطبه 182»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - :
لا اله الّا اللهُ لا شريكَ لَهُ لَيْسَ مَعَهُ اِلهٌ غَيْرُهُ؛
جز خداي يگانه خدايي نباشد و هيچ شريكي براي او نيست (و) جز او معبودي نيست.
«نهج البلاغه، خطبه 35»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - :
لا توحيد اِلّا بِالاِخلاصِ؛
اعتقاد به توحيد، بدون اخلاص حاصل نمي شود.
«تحف العقول، ص 64»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - :
هو واحدٌ لَيْسَ لَهُ في الاَشْياءِ شَبَه ... ؛
خداوند يكتا است و براي او مثل و مانندي نيست.
«المحجة البيضاء، ج 1، ص 214»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - :
الْحَمدُ لِلِّهِ الَّذِي لا تُدْرِكُهُ الشَّواهِدُ و لا تَحْوِيهِ الْمَشاهِدُ و لا تَراهُ النَّواظِرُ ... ؛
اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمود: ستايش خداوندي را سزاست كه حواس (پنجگانه) او را درك نكنند و مكان ها او را در برنگيرند، ديدگان او را ننگرند و پوشش ها او را پنهان نتوانند كرد.
«نهج البلاغه، خطبه 185»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - :
فَهُوَ الَّذِي تَشْهَدُ لَهُ أَعْلامُ الْوُجُودِ عَلي اِقرارِ قَلْبِ ذي الْجُحُودِ، تَعالي اللهُ عَمّا يَقُولُهُ الْمُشَبِّهُونَ بهِ ... ؛
پس اوست (خداوندي) كه همه نشانه هاي هستي بر وجود او گواهي مي دهند و دل هاي منكران را به اقرار به وجودش واداشته است، خدايي كه برتر از گفتار تشبيه كنندگان و پندار منكران است.
«نهج البلاغه، خطبه 49»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - :
الْحَمدُلِلِّهِ الَّذِي اَظْهَرَ مِنْ آثارِ سُلْطانِهِ وَ جَلالِ كِبْرِيَائِهِ ما حَيَّر مُقَلَ الْعُقُولِ؛
ستايش خداوندي را سزاست كه نشانه هاي قدرت و بزرگي و عظمت خود را چنان آشكار كرد كه عقول را از شگفتي به حيرت آورده و انديشه ها را از شناخت كنه صفاتش بازداشته است.
«نهج البلاغه، خطبه 195»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - :
الْحَمدُ لِلِّهِ العَلِيِّ عَنْ شَبَه الْمَخلُوقِينَ؛
سپاس خداوندي را سزاست كه از شباهت داشتن به مخلوقات برتر است.
«نهج البلاغه، خطبه 213»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - :
الْحَمدُ لِلِّهِ الكائِنِ قَبْلَ أَنْ يَكُون كُرسيُّ او عرشٌ او سماءٌ او ارضٌ ... ؛
حمد و سپاس خداوندي را سزاست كه همواره وجود داشته پيش از آن كه كرسي يا عرش يا آسمان يا زمين، جن يا انس پديد آيند، خدايي كه ذات او را فكرها و عقل هاي ژرف انديش نتوانند بشناسند و با نيروي انديشه اندازه اي براي او نمي توانند تصور كنند.
«نهج البلاغه، خطبه 182»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - :
التوحيدُ أَنْ لا تَتَوهَّمَهُ؛
توحيد آن است كه خدا را در وهم و خيالت نياري.
«نهج البلاغه، حكمت 470»
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
قال اللَّه تعالى: و عزّتي و جلالي لا أجمع لعبدي أمنين و لا خوفين ان هو أمنني في الدّنيا أخفته يوم أجمع عبادي و إن هو خافني في الدّنيا أمنته يوم أجمع عبادي؛
خداى والا فرمايد: به عزت و جلالم قسم كه يك بنده را دو امنيت و دو ترس با هم ندهم اگر در دنيا از من ايمن است در روزى كه بندگانم را فراهم كنم او را بترسانم و اگر در دنيا از من بترسد روزى كه بندگانم را فراهم كنم ايمنش كنم.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
قال اللَّه تعالى أنا أكرم و أعظم عفوا من أن أستر على عبد مسلم في الدّنيا ثمّ أفضحه بعد إذ سترته و لا أزال أغفر لعبدي ما استغفرني؛
خداى والا فرمايد: عفو من گرامي تر و بزرگتر از آن است كه در دنيا كار بنده مسلمانى را مستور دارم آنگاه از پس مستور داشتنش او را رسوا كنم، و مادام كه بنده ام از من آمرزش خواهد او را خواهم آمرزيد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
قال اللَّه تعالى أنا عند ظنّ عبدي بي إن ظنّ خيرا فله و إن ظنّ شرّا فله؛
خداى والا فرمايد: من با گمان بنده ام كه به من دارد قرينم. اگر نيكو گمان كند، نيكى يابد و اگر بد گمان برد بد بيند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
قال اللَّه تعالى: إذا وجّهت إلى عبد من عبيدي مصيبه في بدنه أو في ولده أو في ماله فاستقبله بصبر جميل استحييت يوم القيامه أن أنصب له ميزانا أو أنشر له ديوانا؛
خداى والا فرمايد: وقتى مصيبت تن يا فرزند يا مال، متوجه يكى از بندگان خويش كنم و او با صبر نيكو مصيبت را استقبال كند، روز قيامت شرم دارم كه ميزانى براى او نصب كنم يا دفترى براى او پهن كنم.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
قال اللَّه تعالى: أنا أغنى الشّركاء عن الشّرك و من عمل عملا أشرك فيه معي غيري تركته و شركه؛
خداى والا فرمايد: من از همه شريكان از شريك بى نيازترم و هر كه غير مرا با من در عبادت خود شريك كند، وى را با شركش رها كنم.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
قال اللَّه تعالى: إذا تقرّب إليّ العبد شبرا تقرّبت إليه ذراعا و إذا تقرّب إليّ ذراعا تقرّبت منه باعا و إذا أتاني مشيا أتيته هروله؛
خداى والا فرمايد: وقتى بنده يك وجب به من نزديك شود، ذراعى بدو نزديك شوم و چون ذراعى به من نزديك شود، بيش از دو ذراع به او نزديك شوم و اگر ملايم به سوى من آيد، بشتاب بسوى او شوم.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
قال اللَّه تعالى، يؤذيني ابن آدم يسبّ الدّهر و أنا الدّهر بيدي الأمر أقلّب اللّيل و النّهار؛
خداى والا فرمايد: فرزند آدم مرا آزار مي كند كه به روزگار ناسزا مي گويد، روزگار منم و كارها به دست من است و شب و روز را تغيير مي دهم.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
فرغ اللَّه لكل عبد من عمله و أجله و مضجعه و رزقه لا يتعدّاهنّ أبدا؛
خدا عمل و اجل و آرامگاه و روزى هر بنده اى را از پيش معين كرده و هرگز از آن تجاوز نخواهد كرد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
فرغ اللَّه عزّ و جلّ إلى كلّ عبد من أجله و رزقه و مضجعه و شقيّ أو سعيد؛
خداى عز و جل مرگ و روزى و آرامگاه و بدبختى و نيكبختى هر بنده اى را از پيش معين كرده است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
عفو اللَّه أكبر من ذنوبك؛
عفو خدا از گناهان تو بزرگتر است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الطّبيب اللَّه و لعلّك ترفق بأشياء تخرق بها غيرك؛
طبيب حقيقى خداست شايد چيزهائى براى تو مناسب است كه براى غير تو نامناسب است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
صدق اللَّه فصدقه؛
خدا راستگوست با او راست باش.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
رأس الحكمه معرفه اللَّه؛
اساس حكمت، خداشناسى است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
خلق اللَّه مائه رحمه فوضع رحمه واحده بين خلقه يتراحمون بها و خبأ عنده مائه إلّا واحده؛
خداوند صد جزء رحمت آفريد و يكى را ميان خلق نهاد كه به وسيله آن بر يكديگر رحم كنند و نود و نه جزء آن را پيش خود نگهداشت.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
خلق اللَّه الخلق فكتب آجالهم و أعمالهم و أرزاقهم؛
خداوند خلق را بيافريد و زندگى و اعمال و ارزاقشان را رقم زد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
تفكّروا في كلّ شي ء و لا تفكّروا في ذات اللَّه؛
در همه چيز بينديشيد ولى در ذات خدا مينديشيد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
تفكّروا في خلق اللَّه و لا تفكّروا في اللَّه فتهلكوا؛
در باره خلق تفكر كنيد و در باره خدا تفكر مكنيد كه هلاك خواهيد شد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
تفكّروا في الخلق و لا تفكّروا في الخالق فإنّكم لا تقدرون قدره؛
در باره خلق بينديشيد و در باره خالق مينديشيد كه بكنه ذات او نتوانيد رسيد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
تعرّف إلى اللَّه في الرّخاء يعرفك في الشّدّه؛
در موقع آسايش خدا را بشناس تا در موقع سختى تو را بشناسد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّما يرحم اللَّه من عباده الرّحماء؛
خداوند به بندگان رحيم خود رحم مي كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه خلق يوم خلق السّموات و الأرض مائه رحمه كلّ رحمه طباق ما بين السّماء و الأرض فجعل منها في الأرض رحمه فبها تعطف الوالده على ولدها و الوحش و الطّير بعضها على بعض و أخّر تسعا و تسعين فإذا كان يوم القيامه أكملها بهذه الرّحمه؛
خداوند روزى كه آسمانها و زمين را آفريد صد رحمت بيافريد كه هر يك از آنها ميان زمين و آسمان را پر مي كند و يكى را در زمين قرار داد كه به وسيله آن مادر به فرزند مهربانست و وحش و طير به يكديگر مأنوسند و نود و نه رحمت را نگه داشته و همين كه روز قيامت شود اين يك رحمت را نيز بر آن بيفزايد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه تعالى يغار و إنّ المؤمن يغار و غيره اللَّه أن يأتي المؤمن ما حرّم اللَّه عليه؛
خداوند غيرت مي برد و مؤمن غيرت مي برد غيرت خدا اين است كه مؤمن مرتكب كارى شود كه خدا حرام كرده است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه تعالى لمّا خلق الخلق كتب بيده على نفسه أنّ رحمتي تغلب غضبي.
خداوند وقتى خلق را بيافريد بر خويش مقرر داشت كه رحمت من بر خشم من غلبه خواهد يافت.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه تعالى غيور يحبّ الغيور.
خداوند غيرتمند است و مرد غيرتمند را دوست دارد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه تعالى عفوّ يحبّ العفو.
خداوند بخشنده است و بخشش را دوست دارد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه تعالى رفيق يحبّ الرّفق و يعطي عليه ما لا يعطي على العنف.
خداوند ملايم است و ملايمت را دوست دارد و به وسيله آن چيزها مي دهد كه به وسيله خشونت نمى دهد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه تعالى حيي كريم يستحيي إذا رفع الرّجل إليه يديه أن يردّهما صفرا خائبتين؛
خداوند باحيا و بخشنده است وقتى مردى دست هاى خود را به سوى او بلند كرد شرم دارد كه آن را خالى و نوميد باز گرداند.
نهج الفصاحه
أفضل الأعمال العلم باللَّه إنّ العلم ينفعك معه قليل العمل و كثيره و إنّ الجهل لا ينفعك معه قليل العمل و لا كثيره؛
بهترين كارها خداشناسى است كارى كه با دانش قرين است اندك و بسيار آن سودمند است و كارى كه با نادانى قرين است نه اندك آن سود مي دهد و نه بسيار.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إذا أراد اللَّه خلق شى ء لم يمنعه شي ء؛
وقتى خدا بخواهد چيزى را بيافريند چيزى مانع او نمي شود.
نهج الفصاحه
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - :
مَنْ عَرَفَ اللّهَ أحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْيا زَهِدَ فيها؛
امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند:
هركس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و كسي كه دنيا را بشناسد آن را رها خواهد كرد.
كلمة الإمام الحسن - عليه السلام -، ص 140
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : إنَّ اللّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً وَلايُبالي ؛
حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند: همانا خداوند متعال تمامي گناهان بندگانش را مي آمرزد و از كسي باكي نخواهد داشت.
تفسير التّبيان، ج 9، ص 37
امام صادق _ عليه السّلام _ مي فرمايند :
أفضل العبادة العلم باللّه و التّواضع له؛
برترين عبادت، شناخت خدا و فروتني براي اوست.
تحف العقول: 364.
قال الامام علي _ عليه السّلام _ :
سكّنوا في أنفسكم معرفة ما تعبدون; حتّي ينفعكم ما تحرّكون من الجوارح بعبادة من تعرفون؛
امام علي _ عليه السّلام _ : شناخت خدايي را كه مي پرستيد در جان هاي خود جاي دهيد تا خم و راست شدن هايتان براي عبادت كسي كه مي شناسيدش، شما را سود دهد.
تحف العقول: 223 و 204.
قال الامام الرّضا _ عليه السّلام _ :
أوّل عبادة اللّه معرفته؛
امام رضا _ عليه السّلام _ : آغاز بندگي خدا، شناخت اوست.
التوحيد: 34 / 2.
امام صادق عليه السلام مي فرمايند :
اَلباءُ بَهاءُ اللّه ِ وَ السِّينُ سَناءُ اللّه ِ وَ الْمِيمُ مَجدُ اللّه ِ و اللّه ُ إلهُ كُلِّ شَى ءٍ الرَّحمنُ بِجَميعِ خَلقِهِ وَ الرَّحيمُ بِالْمُؤمنينَ خاصَّةً؛
باء (بسم اللّه الرحمن الرحيم) بهاء (روشنى) خدا و سين آن سناء (بزرگى) خدا و ميم آن مجد (عظمت) خدا، و اللّه معبود همه چيز، رحمن مهربان به همه خلق، رحيم مهربان فقط به مؤمنان است.
كافى، ج 1، ص 114.
امام صادق عليه السلام مي فرمايند :
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ اسْمُ اللّه ِ الأْكبَرِ أو قالَ الأْعظَمِ؛
بسم اللّه الرحمن الرحيم، بزرگ ترين _ فرمود _ يا با عظمت ترين نام خداوند است.
بحارالأنوار، ج 90، ص 223 .
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند :
خداوند مخلوق خود را در تاريكي بيافريد و از نور خود بر آنها انداخت , هر كس در آن روز از آن نور بدو رسيد هدايت يافت و هر كس آز آن دور ماند گمراه شد.
(نهج الفصاحه ، حديث 699)
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
خداى سبحان چنان نيست كه أحدى (از بندگان خود را) گمراه كند، و خداوند نسبت به بندگان خود ستمكار نيست.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
در شگفتم از كسى كه در قدرت خدا ترديد كند با اين كه آفريده او را مى بيند.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
هر غالبى جز خداوند مغلوب است.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
هر پنهانى، نزد خدا آشكار است.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
به راستى كه خداى سبحان نزد آنچه پنهان كرده هر انسانى در درون خود، و گفتار هر گوينده و عمل هر عمل كننده حاضر و بدان آگاه است.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
علم و دانش خداى سبحان اعماق پرده هاى غيب را شكافته، و به عقايد پيچيده و پنهان احاطه كرده است.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
كسى كه خداى سبحان را به يكتايى و يگانگى بشناسد، هيچ گاه او را به خلق تشبيه نكند.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
كسى كه در باره ذات خداى تعالى تفكر كند، الحاد ورزيده از دين بيرون رود.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
خداى سبحان را خردها نبيند تا از وى بازگو كند، بلكه خداى تعالى پيش از توصيف هر وصف كننده اى خود آغاز به وصف خود كرده است.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
خداى سبحان (چنان است كه) در خردها نگنجد ، و در مسير وزش افكار در كيفيّت خاصّى قرار نگيرد، و در وهم ها در نيايد تا به تصرّف آنها در آيد و محدود شود.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
خداوند جلّ جلاله را چشمها هرگز آشكارا نبيند، اما دلها با نيروى حقيقت ايمان، وى را درك كنند.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
او است خدايى كه گواهى دهد براى او نشانه هاى هستى بر دل انكار كننده.
غررالحكم ، باب معرفت خدا
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
مَن عَرَفَ اللهَ خَافَ اللهَ وَ مَن خَافَ اللهَ سَخَت نَفسُهُ عَن الدُّنيا.
هر كه خدا را بشناسد ترس او در دلش مي افتد و هر كه از خدا ترسان باشد نفسش از دنيا طلبي باز مي ماند.
(جهاد با نفس ، ح 117)
امام علي(عليه السلام) فرمودند::
ينبغي لمن عرف الله سبحانه أن لا يخلو قلبه من رجائه و خوفه؛
كسي كه خداي سبحان را مي شناسد، شايسته است دلش از بيم و اميد به او خالي نباشد.
غررالحكم 6/441/10926
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
اثافى الاسلام ثلاثة: الصلوة و الزكوة و الولاية،لا تصح واحدة منهن الا بصاحبتيها.
سنگهاى زيربناى اسلام سه چيز است: نماز، زكات و ولايت كه هيچ يك از آنهابدون ديگرى درست نمى شود.
كافى: 2، ص 18.
رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
يا على انا مدينة العلم و انت بابها و لن تؤتى المدينة الا من قبل الباب... انت امام امتى و خليفتى عليها بعدى، سعد من اطاعك و شقى من عصاك، و ربح من تولاك و خسر من عاداك.
اى على من شهر علمم و تو درب آن هستى، به شهر جز از راه درب آن وارد نشوند. ... تو پيشواى امت من و جانشين من در اين شهرى، كسى كه اطاعت تو كند سعادتمند است، و كسى كه تو را نافرمانى كند، بدبخت است، و دوستدار تو سود برده و دشمن تو زيان كرده است.
جامع الاخبار: 52، ح 9.
رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
ولاية على بن ابى طالب ولاية الله و حبه عبادة الله و اتباعه فريضة الله و اولياؤه اولياء الله و اعداؤه اعداء الله و حربه حرب الله و سلمه سلم الله عز و جل.
ولايت على بن ابيطالب(عليه السلام) ولايت خداست، دوست داشتن او عبادت خداست، پيروى كردن او واجب الهى است و دوستان او دوستان خدا و دشمنان او دشمنان خدايند، جنگ با او، جنگ با خدا و صلح با او، صلح با خداى متعال است.
امالى صدوق: 32.
امام كاظم(عليه السلام) فرمودند:
ولاية على(عليه السلام) مكتوبة فى صحف جميع الانبياء ولن يبعث الله رسولا الا بنبوة محمد ووصية على(عليه السلام) .
ولايت على(عليه السلام) در كتابهاى همه پيامبران ثبت شده است و هيچ پيامبرى مبعوث نشد، مگر با ميثاق نبوت محمد(صلي الله عليه و آله و سلم) و امامت على(عليه السلام) .
سفينة البحار 2: 691.
رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
من يريد ان يحيى حياتى، و يموت مماتى،ويسكن جنة الخلد التى وعدنى ربى فليتول على ابن ابى طالب،(عليه السلام) فانه لن يخرجكم من هدى،ولن يدخلكم فى ضلالة.
كسى كه مى خواهد زندگى و مرگش همانند من باشد و در بهشت جاودانه اى كه پروردگارم به من وعده كرده، ساكن شود، ولايت على بن ابى طالب(عليه السلام) را انتخاب كند، زيرا او هرگز شما را از راه هدايت بيرون نبرده، به گمراهى نمى كشاند.
الغدير 10: 278.
رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
أن الله خلقني و خلق علياً و فاطمه و الحسن و الحسين و الأئمه من نور واحد؛
خداوند، من و علي و فاطمه و حسن و حسين و امامان را از يك نور آفريده است.
جامع الاخبار ص 46
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم :
مَن أحَبَّ أن يَلقَى اللّه َ ضاحِكا مُستَبشِرا فَليَتَوَلَّ عَلِيَّ ابنَ مُوسَى الرِّضا عليه السلام ؛
كسى كه دوست دارد خندان و با روى گشاده خداوند را ديدار كند ، بايد از محبّت و ولايت على بن موسى الرضّا عليه السلام بهره مند باشد .
بحار الأنوار ، ج 36 ، ص 296 .
قال الامام الرضا - عليه السلام - : إن الإمامة زمام الدين و نظام المسلمين و صلاح الدنيا و عز المؤمنين، ان الإمامة أس الإسلام النامي و فرعه السامي
امام رضا - عليه السلام - فرمودند: امامت، زمام دين و مايه نظام و انسجام مسلمانان و صلاح دنيا و عزت مؤمنان است. امامت، اساس اسلام و شاخه بلند آن است.
«كافي، ج 1، ص 200»
قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : انَّ خُلَفائي و اوصيائي و حُجَجِ اللهِ علي الخَلقِ بعدي اثنا عشر اوَّلُهم اخي و آخِرُهم وَلَدي ... قال المهدي يملأها قسطاً و عدلاً ... .
پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: همانا جانشينان و اوصياء من و حجت هاي الهي بر مردم بعد از من دوازده نفرند، اولي آنها برادرم (علي) و آخرينشان فرزندم مي باشد ... مهدي كه دنيا را از قسط و عدل پر مي كند ... .
«بحار الانوار، ج 51، ص 71»
قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : الائمه بعدي اثنا عشر، عدد شهور الحول و منا مهدي هذه الامة له هيبةُ موسي و بهاءُ عيسي و حكمُ داودَ و صبرُ ايوب.
پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - : فرمودند: ائمه بعد از من 12 نفرند؛ به تعداد ماه هاي سال و مهدي اين امت از ما است، هيبتي موسي گونه دارد و به زيبايي مانند عيسي است و در حكم مانند داود و صبري ايوب وار دارد.
«منتخب الاثر، ص 26»
قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - لِابْنِهِ الْحَسَنُ - عليه السلام - : يَا بُنَيَّ أَمَرَنِي رَسُولُ اللَّهِ - صلي الله عليه و آله - أَنْ أُوصِيَ إِلَيْكَ وَ أَنْ أَدْفَعَ إِلَيْكَ كُتُبِي وَ سِلَاحِي كَمَا أَوْصَى إِلَيَّ رَسُولُ اللَّه - صلي الله عليه و آله - ... .
اميرمؤمنان - عليه السلام - به فرزندش حسن - عليه السلام - فرمودند: فرزندم! رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - به من امر فرمود كه به تو وصيت كنم و كتاب ها و سلاح خودم را به تو بسپارم چنان كه پيامبر - صلي الله عليه و آله - به من وصيت كرد و هم چنين پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - به من فرمود كه به تو دستور دهم وقتي مرگ فرا رسيد، همه اين وصايا را به برادرت حسين - عليه السلام - نمايي و كتابها و سلاح را به او بسپاري.
«اصول كافي، ج 2، ص 64»
قال الامام الْحَسَن - عليه السلام - : اِنَّ الْحُسينَ بن علي بَعْدَ وَفاةِ نفسي امام مِنْ بَعدي ... .
امام حسن - عليه السلام - فرمودند: حسين بن علي - عليه السلام - بعد از رحلت من امام است، زيرا خداوند بعد از من امامت را به نام او ثبت كرده است و امامت از طريق وراثت پيامبر به او رسيده است.
«اصول كافي، ج 2، ص 72»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : الْحَسَنُ و الْحُسينُ امامانِ قاما اوقَعَدا.
رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: حسن و حسين - عليهما السلام - امام اند چه در حال قيام باشند و چه در حال سكوت.
«بحار الانوار، ج 43، ص 291»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : الْحَسَنُ و الْحُسينُ اَماما اُمَّتي بعد أبيهِما.
رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: حسن و حسين- عليهما السلام- بعد از پدرشان امام و پيشواي امت من هستند.
«بحار الانوار، ج 36، ص 254»
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: يا علي تو امام و جانشين بعد از من هستي، جنگ با تو جنگ با من است و مسالمت با تو مسالمت با من است.
«بحار الانوار، ج 36، ص 337»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : حقُ عليٍّ عَلي هذهِ اِلاُمَةِ كَحَقِ الوالِدِ عَلي الوَلَدِ.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: حق علي بر اين امت مثل حق پدر بر فرزندش است.
«بحار الانوار، ج 36، ص 5»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مَنْ كنتُ مَولاهُ فَعليٌ مَولاهُ.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: هر كسي من مولاي او هستم، علي مولاي اوست.
«بحار الانوار، ج 37، ص 108»
قال الله عزّوجلّ:
همانا علي امام پرهيزگاران و رهبر روسفيدان پاك و پادشاه مؤمنان است.
(امالي الصدوق352)
قال الله عزّوجلّ:
ولايت علي بن ابي طالب(ع) دژ (امان) من است هركه وارد آن شود، از عذاب من در امان خواهد بود.
(عيون اخبارالرضا(ع)1/146)
قال الله عزّوجلّ:
(اي آدم!) اگر اين ها(اهل بيت عليهم السلام) نبودند، نه تو را مي آفريدم و نه بهشت و جهنم را، و نه آسمان و زمين را.
(معاني الاخبار124)
قال الله عزّوجلّ:
برادرت علي را بشارت ده، كه من دوست دار او را عذاب نمي كنم و به دشمن او رحم نمي كنم.
(امالي صدوق39)
قال الله عزّوجلّ:
به راستي در مي گذرم از مردمان مسلماني كه ولايت امام عادلي را كه از جانب خداوند است پذيرفته اند.
(كافي1/376)
قال الامام الصادق _ عليه السّلام _ :
و الله ما اَحَبَّ اللهَ مَنْ احبَّ الدّنيا و الي غيرَنا.
امام صادق _ عليه السّلام _ فرمودند:
به خدا سوگند، كسي كه دنيا را دوست بدارد (براي غير خدا) و ولايت غير ما اهل بيت را داشته باشد خدا را دوست ندارد.
«فروع الكافي، ج 8، ص 129»
عَنْ أبي عَبْدِ الله عَنْ قَوْلِهِ تَعالي «هُنَالِكَ الْوَلَيَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ» (كهف/44)، قالَ: ولايةُ أميرِ الْمُؤمِنيِنَ.
امام صادق - عليه السلام - در تفسير آيه «در آنجا ثابت شد كه ولايت از آن خداوند بر حق است»، فرمودند: مراد (از ولايت خدا) ولايت امير المؤمنين است.
«نور الثقلين، ج 3، ص 262»
عَنْ أبِي عَبْدِ اللهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - قالَ: اُمِرَ النّاسُ بِمَعْرِفَتِنا وَ الرَّدِّ إلَينا وَ التَّسْليمِ لَنا، ثُمَّ قالَ: وَ إنْ صامُوا وَ صَلُّوا وَ شَهِدُوا أنْ لا إله إلّا اللهُ وَ جَعَلُوا فِي إنْفُسِهِمْ أنْ لا يَرُدُّوا إلَيْنا كانُوا بِذلِك مُشْرِكينَ.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: مردم مأمورند تا ما را بشناسند و به سوي ما بازگردند و تسليم ما باشند. سپس فرمودند: و در غير اين صورت اگر به سوي ما باز نگردند و از ما پيروي نكنند، هر چند كه روزه بدارند و نماز بخوانند و به يگانگي خداوند اقرار نمايند، در شمار مشركين خواهند بود.
«الكافي، ج 2، ص 398»
عَنْ أبِي عَبْدِ الله - عَلَيْهِ السَّلامُ - فِي قَوْل اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّلِحُ يَرْفَعُهُ» (فاطر/10) قالَ: وَلايَتَنا أهْلَ الْبَيْتِ (و أهْوي بِيَدِهِ إلي صَدْرِهِ) فَمَنْ لَمْ يَتَوَلَّنا لَمْ يَرْفَعِ الله لَهُ عَمَلاً.
امام صادق - عليه السلام - در تفسير آيه «سخنان پاكيزه به سوي او (خدا) صعود مي كند و عمل صالح را بالا مي برد» فرمودند: ولايت ما اهل بيت مايه عروج عمل است (و سپس به سينه خود اشاره كرد و) فرمودند: كسي كه ولايت ما را ندارد، خداوند هيچ عملي را از او بالا نمي برد.
«نور الثقلين، ج 4، ص 353»
عَن الامام الصادق - عَلَيْهِ السَّلامُ - فِي قَوْلِهِ تَعالي «مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَي ...» (الاحزاب/23) قال: و اللهِ ما عَني غَيْرَكمْ إذا وَفَّيْتُمْ بِما أخَذَ عَلَيْكمْ مِيثاقَكمْ مِنْ وَلايَتِنا ... .
امام صادق - عليه السلام - در تفسير آيه «از ميان مؤمنان كساني هستند كه بر سر عهدي كه با خدا بستند صادقانه ايستاده اند، بعضي پيمان خود را به آخر بردند و بعضي ديگر در انتظارند و هرگز تبديل و تغييري در پيمان خود راه ندادند» فرمودند: به خدا سوگند مراد آيه جز شما نيست زيرا شما به ميثاق الهي در باب ولايت ما وفا كرديد و تغييري در آن پيمان ايجاد ننموديد كه اگر ميثاق را تغيير مي داديد خداوند شما را سرزنش مي كرد، چنان كه ديگران را سرزنش كرد و فرمودند: ما، در بسياري از ايشان عهدي نيافتيم و اكثر ايشان را فاسق يافتيم.
«بحار الأنوار، ج 47، ص 391»
عَنْ أبِي عَبْدِ اللهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - قالَ: لَمَّا أرادَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ أنْ يَخْلُقَ الْخَلْقَ خَلَقَهُمْ وَ نَشَرَهُمْ بَيْنَ يَدَيْهِ ثُمَّ قالَ لَهُمْ مَنْ رَبُّكمْ؟ فَأوَّلُ مَنْ نَطَقَ رَسُولُ اللهِ و أمِيرُ الْمُؤمِنِينَ وَالْأئِمَّةُ - عَلَيْهِم السَّلامُ -. فَقالُوا أنْتَ ربنا.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: هنگامي كه خداوند اراده خلق مخلوقات را كرد، ايشان را خلق كرد و در برابر خود پراكنده ساخت، سپس پرسيد خداي شما كيست؟ اولين كساني كه جواب دادند، رسول الله و اميرالمؤمنين و ائمه بودند كه گفتند: تويي پروردگار ما.
«علل الشرايع، ج 1، ص 118»
عَن الامام الصادق - عَلَيْهِ السَّلامُ - قالَ: ثَلاثَةٌ هُنَّ فَخْرُ الْمُؤْمِنِ و زِينه فِي الدُّنْيا و الْآخِرَةِ الصَّلاةُ فِي آخِرِ الَّيْلِ وَ يَأسُهُ مِمّا فِي أيْدِي النّاسِ وَ وَلايَةُ الإمامِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ - عَلَيْهِم السَّلامُ -.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: سه چيز مايه افتخار و برتري انسان مؤمن و نيز زينت دنيا و آخرت او است: نماز شب، مأيوس بودن از آن چه در دستان مردم است و پذيرفتن ولايت و رهبري آل محمد - صلي الله عليه و آله -.
«أمالي صدوق، ص 544»
عن ابي عبدالله - عليه السلام - قال: إذا أرادَ الاِمام ان يعلم شَيْئاً أعْلَمَهُ اللهُ ذلِك.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: هنگامي كه امام اراده كند تا به چيزي آگاه بشود، خداوند متعال وي را نسبت به آن چيز آگاه مي سازد.
«الكافي، ج 1، ص 258»
عَنْ أبِي عَبْدِ اللهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - في قَولِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَي السَّمَوَ تِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن ...» (احزاب/72) قال: هِيَ وَلايَةُ أمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ - عَلَيْهِ السَّلامُ -.
امام صادق - عليه السلام - در تفسير آيه «ما امانت را بر آسمان ها و زمين و كوه ها عرضه داشتيم، آنها از حمل آن سر برتافتند و از آن هراسيدند؛ اما انسان آن را بر دوش كشيد؛ او بسيار ظالم و جاهل بود» فرمودند: امانت، ولايت امير المؤمنين - عَلَيْهِ السَّلامُ - است.
«نور الثقلين، ج 4، ص 312»
عَنْ أبِي عَبْدِ اللهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - فِي قَوْلِهِ «إِنَّ هَذَا الْقُرْءَانَ يَهْدِي لِلَّتِي هِي أَقْوَمُ» (الاسراء/9)، قالَ: يَهْدِي إلي الإمامِ.
امام صادق - عليه السلام - در تفسير آيه «اين قرآن به راهي كه استوارترين راههاست هدايت مي كند» فرمودند: انسان را به سوي امام هدايت مي كند.
«نور الثقلين، ج 3، ص 140»
عَنْ أبي عَبْدِ اللهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - قالَ: لَوْ بَقِيَتْ الْاَرْضُ بِغَيْرِ إمامٍ ساعَةً لَساخَتْ.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: اگر زمين لحظه اي بدون حجت الهي باشد، نابود مي گردد.
«نور الثقلين، ج 4، ص 369»
قالَ الامام العسكري - عَلَيْهِ السَّلامُ - : قال الله تعالي يا آدَمُ إنَّما اَمَرْتُ الْمَلائِكةَ بِتَعْظيمِك بِالسُّجُودِ لَك إذْ كنْتَ وِعاءً لِهذِهِ الْأنْوارِ.
امام حسن عسكري - عليه السلام - فرمودند: خداوند متعال به آدم گفت: اي آدم به اين دليل به ملائكه امر كردم تا به عنوان عظمت تو در برابرت سجده كنند كه وجود تو ظرف اين انوار (نور اهل بيت) است.
«تفسير الامام العسكري، ص 225»
عَن الامام الباقر - عَلَيْهِ السَّلامُ - قالَ: يا سديْرُ إنَّما اُمِرَ النَّاسُ أنْ يَأتُوا هذا الأحْجارَ فَيَطُوفُوا بِها ثُمَّ يأتُوا فَيُعْلَمُونا وِلايَتَهُمْ لَنا ... .
امام باقر - عليه السلام - فرمودند: اي سدير! همانا مردم مأموريت يافته اند به ديدار اين بيت سنگي بشتابند و بر گرد آن طواف كنند، سپس به نزد ما بيايند و ولايت خود را نسبت به ما اعلام كنند و اين همان گفتار خداوند است كه فرمودند: كسي كه توبه كند و به عمل صالح بپردازد را مي بخشم و او هدايت يافته است، سپس حضرت با دست به سينه خود اشاره كرد و فرمودند: به سوي ولايت ما (هدايت يافته است).
«بحار الأنوار، ج 47، ص 364»
عَنْ جابِرِ قالَ: سَمِعْتُ أبا جَعْفَرٍ - عَلَيْهِ السَّلامُ - يَقُولُ: إنّما يَعْرِفُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَعْبُدُهُ مَنْ عَرَفَ إمامَهُ مِنّا أهْلَ الْبَيْتِ وَ مَنْ لا يَعْرِفُ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ (لا) يَعْرِفُ الإمامَ مِنّا أهْلَ الْبَيْتِ فَإنَّما يَعْرِفُ وَ يَعْبُدُ غَيْرَ اللهِ هكذا والله ضلالاً.
جابر مي گويد: از امام باقر - عليه السلام - شنيدم كه مي فرمودند: البته كسي خدا را شناخت و عبادت كرد كه خدا و امام خود را كه از ما أهل بيت است شناخته باشد و كسي كه امام خود از خاندان ما أهل بيت را نشناخته باشد، كسي غير از خدا را شناخته و عبادت كرده است و قسم به خدا چنين فردي گمراه است.
«الكافي، ج 1، ص 181»
قال الامام ابو جعفر - عَلَيْهِ السَّلامُ - : إنَّما يُحِبُّنا مِنَ العَرَبِ وَ الْعَجَمِ أهلُ الْبُيُوتاتِ وَ ذُوُو الشَّرَفِ وَ كلُّ مَوْلُودٍ صَحيحٍ وَ إنمّا يُبْغِضُنا مِنْ هؤُلاءِ كلُّ مَدَنّسٍ مُطَّرَدٍ.
امام باقر - عليه السلام - فرمودند: از ميان عرب و عجم فقط انسان هاي اصيل و با شرافت و هر كسي كه به گونه اي صحيح متولد گردد ما را دوست مي دارند و از ميان آنان فقط كساني كه آلوده و مطرود باشند بغض ما را دارند.
«بحار الأنوار، ج 27، ص 149»
عَنْ أبِي حَمْزَةِ الْثُّمالِي قالَ: قالَ لَنا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ زَيْنُ الْعابِدِينَ - عَلَيْهِ السَّلامُ - : أيُّ الْبقاعِ أفْضَلُ؟ فَقُلْتُ ... يصوم نهاراً و يقوم ليلاً في ذلك المقام ثم لقي الله عزوجل بغير ولايتنا لم ينتفع بذلك شيئاً.
ابوحمزه ثمالي مي گويد: امام سجاد - عليه السلام - از من پرسيد: برترين مكان كجاست؟ گفتم خدا و رسول او داناترند، امام - عليه السلام - فرمودند: برترين مكان مابين ركن و مقام (ابراهيم - عليه السلام -) است و اگر كسي به درازي عمر نوح زندگي كند و تمام روزها را روزه دار و شب ها را در آن مكان، در نماز باشد ولي به غير ولايت ما از دنيا برود، اعمال او هيچ سودي برايش نخواهد داشت.
«ثواب الاعمال، ص 45»
عَنِ الْإمامِ السَّجادِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - قالَ: الإمامُ مِنّا لا يَكونُ إلّا مَعْصُوماً.
امام سجّاد - عليه السلام - فرمودند: امام از ماست و امام نمي باشد مگر معصوم.
«معاني الاخبار، ج 1، ص 132»
عَنْ أبِي حَمْزَةَ الثُّمالِيِّ عَنَ الْإمامِ الْباقِرِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - قالَ: إنَّما يَعْبُدُ اللهَ مَنْ يَعْرِفُ اللهَ ... قلت جُعِلتُ فِداك فَما مَعْرِفَةُ اللهِ؟ قالَ: تَصْدِيقُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَصْدِيقُ رَسُولِ اللهِ وَ مُوالاة عَلِيٍّ وَ الأيْتِمام بِهِ ... .
ابو حمزه ثمالي مي گويد: امام باقر - عليه السلام - فرمودند: كسي مي تواند خدا پرست باشد كه خدا را شناخته باشد و كسي كه خدا را نشناخت در گمراهي به عبادت پرداخته است، به امام عرضه داشتم كه فدايت شوم، شناخت خدا چگونه است؟ امام فرمودند: تصديق خدا و رسول خدا و التزام به ولايت علي و پيروي از او و ساير ائمه هدي و همچنين بيزاري از دشمنان آنان به سوي خداي عز و جل و خدا اين گونه شناخته مي شود.
«الكافي، ج 1، ص 180»
عَنْ جابِرِ بْنِ يَزِيدٍ الْجُعْفِيِّ قالَ: قُلْتُ لِأبِي جَعْفَرٍ، مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْباقِرِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - : لأيِّ شَيْءٍ يُحْتاجُ إلي النَّبِيِّ وَ الْإمامِ؟ فَقالَ: لِبَقاءِ الْعالَمِ عَلي صَلاحِهِ وَ ذلِك إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَرْفَعُ الْعَذابَ عَنْ أهْلِ الْأرْضِ ... .
جابر بن يزيد جعفي مي گويد: از امام باقر عليه السلام پرسيدم چرا به پيامبر و امام نياز داريم؟ حضرت فرمودند: براي آن كه عالم به حالت صلاح خود باقي بماند و تا وقتي پيامبر يا امام در بين مردم باشند خداوند عز و جل اهل زمين را عذاب نمي كند ... .
«علل الشّرايع، ج 1، ص 123»
قالَ الامام أبو جَعْفَر - عَلَيْهِ السَّلامُ - : إنّما يَعْرِفُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَعْبُدُهُ مَنْ عَرَفَ إمامَهُ مِنّا أهْلَ الْبَيْتِ وَ مَنْ لا يَعْرِفُ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ (لا) يَعْرِفُ الإمامَ مِنّا أهْلَ الْبَيْتِ فَإنَّما يَعْرِفُ وَ يَعْبُدُ غَيْرَ اللهِ هكذا والله ضلالاً.
امام باقر - عليه السلام - فرمودند: البته كسي خدا را شناخت و عبادت كرد كه خدا و امام خود را كه از ما أهل بيت است شناخته باشد و كسي كه امام خود از خاندان ما أهل بيت را نشناخته باشد، كسي غير از خدا را شناخته و عبادت كرده است و قسم به خدا چنين فردي گمراه است.
«الكافي، ج 1، ص 181»
قالَ أمِيرِ الْمُؤمِنِينَ - عَلَيْهِ السَّلامُ - : وَ إنِّي النَّباءُ الْعَظِيمُ.
امام علي - عليه السلام - فرمودند: و مقصود از نبأ عظيم (در سوره نباء) من هستم.
«نور الثقلين، ج 5، ص 491»
قالَ أميرِ الْمُؤمِنِينَ - عَلَيْهِ السَّلامُ - : وَ ما هَلَك مِنَ الاُمَّةِ إلّا النّاصِبِينَ وَ الْكافِرينَ وَ الْجاحِدينَ وَ الْمعانِدينَ قالَ: فَأمّا مَنْ تَمَسَّك بِالتُّوحيدِ وَ الْاِقْرارِ بِمُحَمَّدٍ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - وَ الْاِسْلامِ ... .
أمير المؤمنين - عليه السلام - فرمودند: از ميان مردم مسلمان، كسي به هلاكت نمي رسد مگر اينكه از ناصبيان و كافران و انكار كنندگان و معاندان باشند. و افزود: و امّا كسي كه به توحيد، تمسّك جويد و به پيامبر اسلام و حقانيت دين اسلام اعتراف داشته باشد و همچنان در اين عقيده باقي بوده و خارج نگردد و ظالمين به ما اهل بيت را پشتيباني نكند و برابر ما كينه و عداوت نورزد، اگر در تشخيص آن كه خليفه رسول الله كيست، در ترديد قرار گيرد و «ولايت ما أهل بيت» را در نيابد و البته با ما اظهار دشمني نداشته باشد، اين انسان مسلمان مستضعف خواهد بود كه اميد رحمت و مغفرت براي او هست و او فقط بايد نگران گناهانش باشد.
«مستدرك سفينة البحار، ج 6، ص 468»
عَن الامام علي - عَلَيْهِ السَّلامُ - قالَ: إنَّ الأئِمَّةَ مِنْ قُرَيْشٍ غُرِسُوا فِي هذا البَطْنِ مِنْ هاشِمٍ لا تَصْلَحُ عَلي سِواهُمْ وَ لا تَصْلَحُ الْوُلاةُ مِنْ غَيْرِهِمْ.
امير المؤمنين - عليه السلام - فرمودند: همانا امامان (بعد از پيامبر) از قريش اند و درخت وجودشان در سرزمين اين تيره از بني هاشم غرس شده، اين مقام در خور ديگران نيست و رهبران ديگر شايستگي اين مقام را ندارند.
«نهج البلاغه، خطبه 144»
عَنْ أمِيرِ الْمُؤمِنِينَ - عَلَيْهِ السَّلامُ - قالَ: وَ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِلْعِلْمِ أهْلاً وَ فَرَضَ عَلي الْعِبادِ طاعَتَهُمْ بِقَوْلِهِ: «و آتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أبْوابِها» وَ الْبُيُوتُ هِي بُيُوت العلْمِ الَّذي إسْتَوْدَعَتْهُ الأنبِياءُ وَ أبْوابِها أوْصياؤُهُمْ.
امير المؤمنين - عليه السلام - فرمودند: خداوند براي «علم» جايگاهي مناسب مقرر داشته است و بر بندگانش اطاعت از آن را واجب گردانده و فرموده: از درب خانه داخل شويد و منظور از بيوت خانه هاي علم است كه به انبياء داده شده و أبواب آن اوصياء آن ها هستند.
«نور الثقلين، ج 1، ص 177»
عَن الامام علي - عَلَيْهِ السَّلامُ - فِي بَيانِ قَوْلِهِ تَعالي «وَ مَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِي خَيْرًا كَثِيرًا» (بقره/269) قالَ: هِيَ طاعةُ اللهِ وَ مَعْرِفَةِ الْاِمامِ.
أمير المؤمنين - عليه السلام - در تفسير آيه «به هر كس حكمت داده شود، خير فراواني داده شده است» فرمودند: مراد از حكمت، بندگي خدا و شناختن امام است.
«الكافي، ج 1، ص 185»
قالَ أبا عَبْدِ اللهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - : إنَّ وِلايَتَنا وَلايَةُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّتِي لَمْ يُبْعَثْ نَبِيٌّ قَطُّ إلّا بِها.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: همانا ولايت ما ولايت خدا است، ولايتي كه هيچ پيامبري جز با آن مبعوث نگشته است.
«امالي مفيد، ص 142»
عَنِ النَّبِيِّ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - قالَ: يا عَلِيُّ لِكلِّ شَئٍ أساسٌ و أساسُ الاِسْلامِ حُبُّنا أهْلَ الْبَيْتِ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: يا علي براي هر چيز پايه و اساسي است و اساس اسلام حب و دوستي نسبت به ما اهل بيت (عصمت و طهارت) است.
«الكافي، ج 2، ص 46»
قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - : مَنْ اَنْكرَ إمامَةَ عَلِيٍّ بَعْدِي كمَنْ أنْكرَ نُبُوَّتِي فِي حَيوتِي وَ مَنْ أنْكرَ نُبُوَّتِي كانَ كمَنْ أنْكرَ رُبُوبِيَّةَ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه امامت علي را بعد از من انكار كند، نبوت مرا انكار كرده است و كسي كه نبوت مرا انكار كند، ربوبيت پروردگار را انكار كرده است.
«أمالي صدوق، ص 656»
قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - : عَلِيُّ بْنُ أبِي طالِبٍ أقْدَمُ اُمَّتِي سِلْماً وَ أكثَرُهُمْ عِلْماً وَ أَصَحُّهُمْ دِيناً وَ أفْضَلُهُمْ يَقِيناً و أحْلَمُهُمْ حِلْماً وَ أسْمَحُهُمْ كفّاً وَ هُوَ الْاِمامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: علي بن ابي طالب پيشگام امت من در گرويدن به اسلام است و علم و دانش او از همه بيشتر و دين او از همه كاملتر و يقين او از همه برتر و حلم او از همه بيشتر و دست او از همه بخشنده تر است و او امام و خليفه پس از من است.
«أمالي صدوق، ص 8»
قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - : ألْزِمُوا مَوَدَّتَنا أهْلَ الْبَيْتِ فَإنَّهُ مَنْ لَقي اللهَ وَ هُوَ يُحِبُّنا دَخَلَ الْجَنَّةَ بِشَفاعَتِنا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لا يَنْفَعُ عَبْدٌ بِعَمَلِهِ إلّا بِمَعْرِفَتِهِ بِحَقِّنا.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: به محبت و عشق به ما اهل بيت روي بياوريد زيرا كسي كه خدا را با چنين خصلتي ملاقات كند داخل بهشت گردد و از شفاعت ما برخوردار شود، قسم به خدايي كه جانم در دست او است جز با معرفت به حق ما، هيچ كس از عمل خود بهر ه اي نخواهد برد.
«امالي مفيد، ص 43»
عَنِ النَّبِيِّ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - قالَ: مَنْ ماتَ عَلي حُبِّ آلِ مُحِمَّدٍ ماتَ مَغْفُوراً لَهُ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه با حب و دوستي به آل محمد بميرد، مورد آمرزش و غفران الهي قرار مي گيرد.
«مستدرك سفينة البحار، ج 2، ص 161»
عَنِ النَّبِيِّ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - قالَ: لِكلِّ شَيْءٍ جَوازٌ وَ جَوازُ الصِّراطِ حُبُّ عَلِيِّ بْنِ أبِي طالِبٍ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: براي (عبور از) هر چيزي، جوازي لازم است و جواز گذشتن از «صراط»، محبت و عشق به علي بن أبي طالب است.
«بحار الأنوار، ج 39، ص 202»
عَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ قالَ: قالَ لي رَسُول اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - : لَمّا اُسْرِيَ بِي إلي السّماءِ إذاً مَلِك قَدْ أتانِي فَقالَ لِي يا مُحَمَّدُ! سَلْ مَنْ أرْسَلنا قَبْلَك قُلْتُ يا مَعاشِرَ النّاسِ وَ النَّبِيينَ عَلي ما بَعَثَكمْ اللهُ قَبلي؟ قالوُا: عَلي ولايتِك يا محمدُ و ولايةِ عليِّ بن ابي طالب.
ابن مسعود گفت: پيامبر به من فرمودند: هنگامي كه در آسمان سير كردم (در معراج) يكي از فرشتگان به پيش من آمد و گفت يا رسول الله پرسش خويش را با آن ها كه قبل از شما مبعوث گشته اند در ميان گذار! و من گفتم اي گروه مردم و پيامبران (سلف) بر چه چيزي خداوند متعال شما را مبعوث ساخته است؟ پاسخ دادند: بر ولايت تو اي محمد و ولايت علي ابن ابي طالب.
«بشارة المصطفي، ص 201»
قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - : لا تَزُولُ قَدَما عَبْدٍ يَوْمَ الْقِيامَةِ حَتّي يُسْألُ عَنْ أربَعٍ عَنْ عُمْرِهِ فِيما أفْناهُ وَ عَنْ شَبابِهِ فِيما أبْلاهُ وَ عَنْ مالِهِ مِنْ أيْنَ اِكتَسَبَهُ وَ فِيما أنْفَقَهُ، وَ عَنْ حُبِّنا أهْلَ الْبَيْتِ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: بنده خدا در قيامت قدم از قدم بر نمي دارد جز آن كه از چهار چيز سؤال مي شود: از عمر او سؤال مي شود كه چگونه و در چه راهي آن را از دست داده است، از جواني او مي پرسند كه در چه راهي آن را به فرسودگي رسانده است، از ثروت او كه از چه راهي به دست آورده و در چه راهي آن را خرج نموده
است و نيز از محبت و دوستي ما سؤال مي شود.
«بحار الأنوار، ج 7، ص 258»
عَنِ النَّبِيِّ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - قالَ: لا يُحِبُّك إلّا طاهِرُ الْوِلادَةِ وَ لا يُبْغِضُك إلّا خَبِيثُ الْوِلادَةِ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: ... (يا علي) دوست نمي دارد تو را مگر شخص حلال زاده و دشمن نمي دارد تو را مگر كسي كه ولادتش ناپاك باشد.
«بحار الأنوار، ج 28، ص 100»
قالَ رَسُولُ اللهِ - صلي الله عليه و آله - : إنَّ أئِمَّتكمْ وَفْدُكمْ إلي اللهِ فَانْظُرُوا مَنْ تُوفِدُونَ فِي دِينِكمْ وَ صَلاتِكمْ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: امامان شما، پيشوا و راهنمايان شما به سوي خدايند، پس دقت كنيد كه چه كسي را در امر دين و نمازتان به عنوان راهنما و رهبر انتخاب مي كنيد.
«بحار الأنوار، ج 85، ص 86»
عَنِ النَّبيِّ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - قالَ: مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه بميرد و امام زمان خويش را نشناخته باشد، در واقع به مرگ جاهليّت مرده است.
«وسائل الشيعه، ج 16، ص 246»
لا يَزالُ الإسْلامُ عَزِيزاً إلي إثْنَيْ عَشَرِ خَلِيفَةً.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند:
هميشه، عزت و سربلندي اسلام و (مسلمين) به دوازده جانشين من بستگي دارد.
«صحيح مسلم، ج 6، ص 2»
امام على عليه السلام :
حَقٌّ على الإمامِ أنْ يَحْكُمَ بما أنْزَلَ اللّه ُ وأنْ يُؤدّيَ الأمانةَ ، فإذا فَعَلَ فَحَقٌّ على النّاسِ أنْ يَسْمَعوا لَهُ وأنْ يُطيعوا وأنْ يُجيبوا إذا دُعوا .
امام وظيفه دارد بر اساس كتاب خدا حكومت كند و امانت را ادا نمايد . چون چنين كند مردم وظيفه دارند سخنش بشنوند ، فرمانش ببرند و هرگاه آنان را فرا خواند ، اجابت كنند .
كنز العمّال : 14313 منتخب ميزان الحكمة : 32
امام على عليه السلام :
إنَّهُ لَيسَ على الإمامِ إلاّ ما حُمِّلَ مِنْ أمرِ رَبِّهِ : الإبلاغُ في المَوعِظةِ ، والاجتهادُ في النَّصيحةِ ، والإحْياءُ للسُّنّةِ ، وإقامةُ الحُدودِ على مَسْتَحِقِّيها ، وإصدارُ السُّهْمانِ على أهْلِها ؛
به يقين چيزى بر امام واجب نيست جز وظيفه اى كه پروردگار بر عهده اش نهاده : كوتاهى نكردن در موعظه و اندرز ، كوشش در خير خواهى ، زنده كردن سنّت ، اجراى حدود الهى بر آنان كه سزاوار آنند و رساندن سهام (بيت المال) به كسانى كه سهم مى برند .
نهج البلاغة : الخطبة 105 منتخب ميزان الحكمة : 32
امام صادق عليه السلام:
للأحوَلِ: أتَيتَ البَصرةَ ؟ قالَ : نَعَم ، قالَ : كيفَ رَأيتَ مُسارَعَةَ الناسِ في هذا الأمرِ ودُخُولَهُم فيهِ ؟ فقالَ : واللّه إنّهُم لَقليلٌ ، وقد فَعَلُوا وإنّ ذلك لَقليلٌ ، فقالَ : علَيكَ بِالأحداثِ ؛ فإنّهُم أسرَعُ إلى كُلِّ خَيرٍ؛
- خطاب به اَحْوَل- : به بصره رفتى ؟ عرض كرد : آرى . فرمودند: شوق مردم به اين امر(ولايت و امامت ما) و پذيرش آنها را چگونه ديدى ؟ عرض كرد : به خدا قسم اندكند ، كارهايى كرده اند ، امّا كم است . حضرت فرمودند:بر تو باد به نوجوانان ؛ زيرا اين گروه در پذيرش هر نوع خوبى شتاب بيشترى نشان مى دهند .
لإسناد : 128 / 450 منتخب ميزان الحكمة :
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
يَومُ غَديرِ خُمٍّ أفضَلُ أعيادِ اُمَّتي وهُوَ اليَومُ الَّذي أمَرَنِي اللّه ُ تَعالى ذِكرُهُ فيهِ بِنَصبِ أخي عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عَلَما لِاُمَّتي ، يَهتَدونَ بِهِ مِن بَعدي؛
روز غدير خم، برترين عيد امّت من است و آن، روزى است كه خداوند متعال به من فرمان داد تا برادرم على بن ابى طالب را نشانه اى براى امّتم قرار دهم تا پس از من، بدان، راه يابند.
الأمالي للصدوق : ص 188 ح 197
پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):
حقُّ عليٍّ على هذهِ الاُمّةِ كحَقِّ الوالِدِ على وَلَدِهِ؛
حقّ على بر اين امّت همچون حقّ پدر است بر فرزندش.
موسوعه امام على: ج 8 ص 93 ح 3259
امام كاظم(سلام الله عليه):
ليسَ كلُّ مَن قالَ بوَلايتِنا مؤمناً ، ولكنْ جُعِلوا اُنْساً للمؤمنينَ؛
چنين نيست كه هر كس قائل به ولايت ما باشد، مؤمن است، بلكه آنان همدم مؤمنان اند.
الكافي: ج 2، ص 242، ح 1
امام رضا(سلام الله عليه):
إنّ الإمامةَ زِمامُ الدِّينِ، ونِظامُ المُسلِمينَ؛
امام، زمام دين و مايه نظام يافتن مسلمانان است.
گزيده تحف العقول: ص 60
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند :
هركه امامت علي (عليه السلام) را پس از من منكر شود چون كسي باشد كه در زندگيم پيامبري مرا انكار نموده و هركه پيامبري مرا منكر باشد چون منكر ربوبيت پروردگار است.
امالي صدوق، ص 656
حضرت زهرا (سلام الله عليها) فرمودند:
فَجَعَلَ اللهُ...اِطاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّةِ وَ اِمامَتَنا أماناً لِلفِرقَة
خدا اطاعت و پيروي از ما اهل بيت را سبب برقراري نظم اجتماعي در امت اسلامي و امامت و رهبري ما را عامل وحدت و درامان ماندن از تفرقه ها قرار داده است.
بحار الانوار، ج 43، ص 158
پيامبر اكرم(صلى لله عليه و آله وسلم) فرمودند:
آسايش و راحتى، كاميابى و رستگارى و پيروزى، بركت و گذشت و تندرستى و عافيت، بشارت و خرّمى و رضايتمندى، قرب و خويشاوندى، يارى و پيروزى و توانمندى، شادى و محبّت، از سوى خداى متعال، بر كسى باد كه على بن ابى طالب را دوست بدارد، ولايت او را بپذيرد، به او اقتدا كند، به برترى او اقرار نمايد، و امامانِ پس از او را به ولايت بپذيرد. بر من است كه آنان را در شفاعتم وارد كنم. بر پروردگار من است كه خواسته مرا درباره آنان اجابت كند. آنان پيروان من هستند و هر كه از من پيروى كند، از من است.
بحارالأنوار، ج 27، ص 92
امام زمان(عليه السلام) فرمودند:
قُلُوبنا اَوعيَةٌ لِمَشيَّةِ اللهِ فَاذا شاءَ شِئنا؛
دلهاي ما ظرف اراده و مشيت خداست پس هرگاه او چيزي را اراده كند،ما نيز همان چيز را اراده مي كنيم.
بحارالانوار،ج52،ص51
امام صادق (عليه السلام) :
اگر بيماري از اهل ايمان حق و حرمت و ولايت حضرت امام حسين (عليه السلام) را بشناسد و به اندازه سر سوزني از خاك پاكش استشفا نمايد ، دوا و شفايش خواهد شد .
بحار الانوار ، ج 98 ، ص 125
قال الصّادق عليه السّلام :
تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟ فَقالَ: نَعَمْ، قالَ: اِنَّ تِلْكَ الْمَجالِسَ اُحِبُّها فاءَحْيُوا اَمْرَنا، فَرَحِمَ اللّهُ مَنْ اَحْيى اَمْرَنا ؛
امام صادق عليه السّلام از (فضيل) پرسيدند:
آيا (دور هم ) مى نشينيد و حديث و سخن مى گوييد؟
گفت : آرى
فرمودند: اين گونه مجالس را دوست دارم ، پس امرِ (امامت ) ما را زنده بداريد. خداى رحمت كند كسى را كه امر و راه ما را احيا كند.
وسائل الشيعه ، ج 10، ص 392
قال الصادق - عليه السلام -:
ثلاثة هن فخر المؤ من وزينة فى الدنيا و الاخرة : الصلاة فى اخر الليل و ياءسه مما فى ايدى ، الناس ، و ولاية الامام من ال محمد -صلى الله عليه وآله - ؛
سه چيز مايه افتخار مومن و زينت اودر دنيا و آخرت است :
1 - نماز در آخر شب ؛
2 - دل كندن از آنچه دردست مردم است ؛
3 - پذيرش ولايت امام از اهل بيت پيامبر (صلى الله عليه وآله)
(بحارالانوار، ج 87، ص 140).
ان اول ما يسئل عنه العبد اذا وقف بين يدى الله - عز و جل - الصلوات المفروضات و عن الزكاة المفروضة و عن الصيام المفروض ، و عن الحج المفروض و عن ولايتنا اهل البيت ؛
وقتى بنده (فرداى قيامت ) در مقابل خداى عز و جل قرار گرفت ، اولين چيزى كه از او سؤ ال مى كنند، نمازهاى واجب ، زكات واجب ، روزه واجب ، حج واجب و ولايت ما اهل بيت است .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 90)
قال الباقر - عليه السلام -:
بنى الاسلام على خمس : الصلوة و الزكوة ، و الصوم و الحج و الولاية ؛
اسلام بر روى پنج پايه بنا شده است : نماز، روزه ، زكات ، حج ، ولايت .
(كافى ، ج 2، ص 17)
امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:
مگر نمي دانيد كه زمين، هرگز از حجت خالي نخواهد بود، آشكار يا غايب و پنهان.
(بحارالانوار/53/191)
امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:
همانا من ايمني بخش اهل زمين هستم، همچنان كه ستارگان ايمني بخش اهل آسمانند.
(بحارالانوار/53/181)
امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:
بايد بدانند كه حق با ما و در نزد ماست.
(بحارالانوار/53/161)
امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:
ما از اوضاع شما كاملاً آگاهيم و هيچ يك از احوال شما بر ما پوشيده نيست.
(بحارالانوار/52/51)
امام مهدي(عليه السلام) مي فرمايند:
...و هنگامي كه به ما اجازه ي سخن داده شود، حق آشكار و باطل ريشه كن و از شما دور خواهد شد.
(بحارالانوار/53/196)
امام حسن عسكري(عليه السلام) فرمودند:
هر آنچه در باره ي ما اهل بيت از نيكي ها گفته مي شود ما سزاوار آنيم و هر آنچه بدي در باره ي ما گفته مي شود ما آن گونه نيستيم .
(بحارالانوار/75/373)
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :
أمّا وَاللّهِ، لَوْ تَرَكُوا الْحَقَّ عَلي أهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبيّه، لَمّا اخْتَلَفَ فِي اللّهِ اثْنانِ، وَ لَوَرِثَها سَلَفٌ عَنْ سَلَف، وَ خَلْفٌ بَعْدَ خَلَف، حَتّي يَقُومَ قائِمُنا، التّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ - عليه السلام - ؛
حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:
به خدا سوگند، اگر حقّ _ يعني خلافت و امامت _ را به اهلش سپرده بودند و از عترت و اهل بيت پيامبر )صلوات اللّه عليهم( پيروي و متابعت كرده بودند حتّي دو نفر هم با يكديگر درباره خدا _ و دين _ اختلاف نمي كردند. و مقام خلافت و امامت توسط افراد شايسته يكي پس از ديگري منتقل مي گرديد و در نهايت تحويل قائم آل محمّد(عليه السلام) مي گرديد كه او نهمين فرزند از حسين (عليه السلام) مي باشد.
بحارالأنوار، ج 36، ص 352، ح 224
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :
ما صَنَعَ أبُو الْحَسَنِ إلاّ ما كانَ يَنْبَغي لَهُ، وَ لَقَدْ صَنَعُوا ما اللّهُ حَسيبُهُمْ وَ طالِبهُمْ ؛
حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:
آنچه را امام علي - عليه السلام - (نسبت به دفن رسول خدا و جريان بيعت) انجام داد، وظيفه الهي او بوده است، و آنچه را ديگران انجام دادند خداوند آن ها را محاسبه و مجازات مي نمايد.
بحارالأنوار، ج 28، ص 355، ح 69
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :
إلَيْكُمْ عَنّي، فَلا عُذْرَ بَعْدَ غَديرِكُمْ، وَ الاَْمْرُ بعد تقْصيركُمْ، هَلْ تَرَكَ أبي يَوْمَ غَديرِ خُمّ لاِحَد عُذْوٌ ؛
حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - خطاب به مهاجرين و انصار كرد و فرمودند:
از من دور شويد و مرا به حال خود رها كنيد، با آن همه بي تفاوتي و سهل انگاري هايتان، عذري براي شما باقي نمانده است. آيا پدرم در روز غدير خم براي كسي جاي عذري باقي گذاشت؟
خصال، ج 1، ص 173
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :
لا تُصَلّي عَلَيَّ اُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَ اللّهِ وَ عَهْدَ أبي رَسُولِ اللّهِ في أمير الْمُؤمنينَ عَليّ، وَ ظَلَمُوا لي حَقي، وَ أخَذُوا إرْثي، وَ خَرقُوا صَحيفَتي اللّتي كَتَبها لي أبي بِمُلْكِ فَدَك ؛
حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:
افرادي كه عهد خدا و پيامبر خدا را درباره اميرالمؤمنين علي - عليه السلام - شكستند، و در حقّ من ظلم كرده و ارثيّه ام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدك پاره كردند، نبايد بر جنازه من نماز بگذارند.
بيت الأحزان، ص 113
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :
إنَّ السَّعيدَ كُلَّ السَّعيدِ، حَقَّ السَّعيدِ مَنْ أحَبَّ عَليّاً في حَياتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ ؛
حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:
همانا حقيقت و واقعيّت تمام سعادت ها و رستگاري ها در دوستي علي - عليه السلام - در زمان حيات و پس از رحلتش خواهدبود.
شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 2، ص 449
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :
أبَوا هِذِهِ الاْمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلي، يُقْيمانِ أَودَّهُمْ، وَ يُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إنْ أطاعُوهُما، وَ يُبيحانِهِمُ النَّعيمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما ؛
حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:
حضرت محمّد (صلي الله عليه وآله) و علي - عليه السلام -، والِدَين اين امّت هستند، چنانچه از آن دو پيروي كنند آن ها را از انحرافات دنيوي و عذاب هميشگي آخرت نجات مي دهند و از نعمت هاي متنوّع و وافر بهشتي بهره مندشان مي سازند.
بحارالأنوار، ج 23، ص 259، ح 8
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :
وَهُوَ الإمامُ الرَبّاني، وَالْهَيْكَلُ النُّوراني، قُطْبُ الأقْطابِ، وَسُلالَةُ الاْطْيابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَةُ دائِرَةِ الإمامَةِ ؛
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) در تعريف امام علي - عليه السلام - فرمودند:
او پيشوائي الهي و ربّاني است، تجسّم نور و روشنائي است، مركز توجّه تمامي موجودات و عارفان است، فرزندي پاك از خانواده پاكان مي باشد، گوينده اي حقّ گو و هدايتگر است، او مركز و محور امامت و رهبريّت است.
رياحين الشّريعة، ج 1، ص 93
حضرت فاطمه (سلام الله عليها) فرمودند:
فَجَعَلَ اللهُ إطاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّةِ و إمامَتَنا أماناً لِلفُرقَةِ؛
خدا اطاعت از ما را رشت? سامان ملت، و امامت ما را ماي? ايمني از تفرقه قرار داده است.
(احتجاج، ج1، ص134)
حضرت زهرا (سلام الله عليها) فرمودند:
مَثَلُ الإمام مَثل الكعبة إذ تُؤتي وَ لا تَأتي
از حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام) روايت شده كه رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: امام همچون كعبه است كه بايد به سويش روند، نه آنكه (منتظر باشند تا) او به سوي آنها بيايد.
(بحار الانوار ، ج 36 ، ص 353)
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
لا تَنالُ وَلايَتُنا إلاّ بالعَمَل وَ الوَرَع؛
كسي به ولايت ما نمي رسد مگر با عمل (شايسته) و دوري از گناه.
(جهاد با نفس، ح 199)
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
مَن ماتَ و لَم يعرف امام زمانِهِ ماتَ ميتةً جاهِليةً؛
هركس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است.
(كافي،ج1،ص371)
امام محمد باقر عليه السلام فرمودند:
لا تُنالُ وِلايَتُنا الّا بِالعَمَلِ و َ الوَرَع؛
كسي به ولايت ما نمي رسد مگر با عمل شايسته و خودداري از گناه.
(جهاد النفس،ص112)
امام صادق عليه السلام فرمودند:
اثافى الاسلام ثلاثة: الصلوة و الزكوة و الولاية،لا تصح واحدة منهن الا بصاحبتيها؛
سنگهاى زيربناى اسلام سه چيز است: نماز، زكات و ولايت كه هيچ يك از آنها بدون ديگرى درست نمى شود.
(كافى جلد2، ص 18)
حضرت زهرا سلام الله عليها فرمودند:
نحن وسيلته في خلقه و نحن خاصته و محل قدسه و نحن حجته في غيبه و نحن ورثه أنبيائه؛
ما اهل بيت رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) وسيله ارتباط خدا با مخلوقاتيم ما برگزيدگان خداييم و جايگاه پاكي ها، ما دليل هاي روشن خداييم و وارث پيامران الهي.
(شرح نهج البلاغه لابن ابي الحديد ، ج 16 ، ص 211)
حضرت زهرا سلام الله عليها فرمودند:
ان السعيد، كل السعيد، حق السعيد من أحب عليا في حياته و بعد موته
همانا سعادتمند(به معناي) كامل و حقيقي كسي است كه امام علي(عليه السلام) را در دوران زندگي و پس از مرگش دوست داشته باشد.
(مجمع الزوائد علامه هيثمى ، ج 9 ، ص 132)
امام رضا(عليه السلام) مي فرمايند:
امامت، زمام دين، رشته ي كار مسلمانان، صلاح و آباداني دنيا و سرافرازي مؤمنان است.
اصول كافي، ج1، ص 200.
امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند:
اگر زمين بدون امام مي ماند، به يقين درهم فرو مي ريخت.
اصول كافي، ج1، ص 179.
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
امام وظيفه دارد بر اساس كتاب خدا حكومت كند و امامت را ادا نمايد. چون چنين كند، مردم وظيفه دارند سخنش را بشنوند، فرمانش ببرند و هر گاه آنان را فرا خوانده، اجابت كنند.
كنزالعمال، ح 14313.
رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم)مي فرمايند:
از كسي كه خداوند ولي امر شما كرده، شنوايي و اطاعت داشته باشيد كه او رشته ي كار اسلام است.
ميزان الحكمه، ج1، ص 208.
امام صادق (عليه السلام)مي فرمايند:
لو بقيت الارض بغير امام لساخت؛
اگر زمين بدون امام مي ماند، به يقين درهم فرو مي ريخت.
اصول كافي، ج1، ص 179.
رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)مي فرمايند:
از كسي كه خداوند ولي امر شما كرده، شنوايي و اطاعت داشته باشيد كه او رشته ي كار اسلام است.
ميزان الحكمه، ج1، ص 208.
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) روز عيد غدير فرمودند:
على(عليه السلام) تفسير كتاب خدا، و دعوت كننده به سوى خداست، آگاه باشيد كه حلال و حرام بيش از آنست كه من معرفى و به آنها امر و نهى كنم و بشمارم. پس دستور داشتم كه از شما عهد و پيمان بگيرم كه آنچه را در مورد على اميرمؤمنان، و پيشوايان بعد او از طرف خداوند بزرگ آوردم، بپذيريد.
اى مردم! انديشه كنيد و آيات الهى را بفهميد، در محكمات آن دقت كنيد و متشابهات آن را دنبال نكنيد. به خدا قسم هرگز كسى نداهاى قرآن را نمى تواند بيان كند و تفسير آن را روشن كند، جز آن كسى كه من دست او را گرفته ام (و او را معرفى كردم).
وسايل الشيعه: 18، 142، ح 43.
قال الصادق - عليه السّلام - : انَّ في الجَهَنَم لَوادياً للمتكبّرينَ يُقالُ لهُ سَقَرُ، شكي الي اللهِ عزّ و جَلّ شِدَةَ حَرِّهِ وَ سَأَلَهُ ان ياذَنَ لَهُ ان يَتَنَفَّسَ، فَتنَفَّسَ فَاَحْرَقَ جَهَنَّمَ.
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: در جهنم سرزميني است كه مخصوص متكبران است و آن را سقر گويند. اين وادي از شدت حرارت خود به خدا شكايت برد و تقاضا نمود كه به وي اجازه دهد تا تنفسي كند پس آن وادي نفسي كشيد كه از آن نفس جهنم نيز شعله ور شد.
«الكافي، ج 2، ص 310»
قال ابو عبدالله - عليه السّلام - : اِنَّ المُتكبّرينَ يَجعَلُونَ في صُورَةِ الذّرِّ يَتَوَطَّأُهُمُ النّاس حتّي يَفرغَ اللهُ مِن الحساب.
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: انسانهاي متكبر در قيامت به صورت مورچگان پديدار مي گردند و زير دست و پاي مردم قرار مي گيرند تا خداوند از حسابرسي فارغ گردد.
«الكافي، ج 3، ص 424»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : من بَهَّتَ مُؤمِناً أو مُؤمِنَةً أو قَالَ فِيهِ مَا لَيسَ فِيهِ أقَامَهُ اللهُ تَعَالي يَومَ القِيَامَةِ عَلَي تَلٍّ مِن نَّارٍ حَتَّي يَخرُجَ مِمَّا قَالَهُ فِيهِ.
پيامبر خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: هر كس به مرد يا زن مؤمن بهتان زند يا درباره او چيزي بگويد كه از آن مبراست خداوند در روز رستاخيز وي را بر تلّي از آتش نگه دارد تا از حرف خود درباره او برگردد.
«بحار الانوار، ج 75، ص 194»
عن عاصم بن حُمَيد عن الامام الصادق - عليه السّلام - : ... قلتُ: في الجنّةِ غناءٌ؟ قال: اِنَّ في الجنّةَ شجراً يَأمُرُ اللهُ رياحَها فَتَهُبُّ فتضرب تلك الشجرةَ باَصواتٍ لم يَسمعِ الخلائقُ بمثلها حُسناً ... .
عاصم بن حميد از امام صادق - عليه السّلام - سؤال كرد: آيا در بهشت غناء و ساز و آوازي وجود دارد؟ حضرت فرمودند: در بهشت درختي وجود دارد كه خداوند به بادهاي بهشت فرمان مي دهد به آن درخت بوزند و از آن درخت آوازهايي برمي آيد كه خلائق به زيبايي آن هرگز نشنيده اند، سپس فرمودند: اين در عوض پرهيز كسي است كه در دنيا از شنيدن ساز و آواز به خاطر ترس از خدا اجتناب ورزيده است.
«بحار الانوار، ج 8، ص 126»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : يُحشَر صاحبُ الغناء مِن قبره اَعمي و اَخرس و اَبكم.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: دارنده (آلات) غناء و آوازه خواني محشور مي شود در حالي كه كور و كر و لال است.
«مستدرك الوسائل، ج 13، ص 219»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : يُحشرُ صاحبُ الطَّنبور يوم القيامةِ و هو أسودُ الوجهِ و بِيَده طنبورٌ من نار و فوقَ رأسه سبعون اَلف ملكٍ، بيد كُلُّ ملكٍ مِقْمعَةُ يَضربون رأسَهُ و وجهَه.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: دارنده طنبور (نوعي از آلات موسيقي) روز قيامت محشور مي شود در حالي كه صورتش سياه و در دستش طنبوري از آتش است و بالاي سرش هفتاد هزار فرشته قرار دارند كه در دست هر كدام از آنها عمودي آهنين است كه بر سر و صورتش مي زنند. «مستدرك الوسائل، ج 13، ص 219»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : يَبعَثُ اللهُ المُقنِطِينَ يَومَ القِيَامَةِ مُغَلَّبَةً وُجُوهُهُم، يَعنِي غَلَبَةَ السَّوَادِ عَلَي البَيَاضِ، فَيُقَالُ لَهُم: هَؤُلاءِ المُقنِطُونَ مِن رَحمَةِ اللهِ.
پيامبر خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: روز قيامت، خداوند نوميد كنندگانِ (از رحمت حق) را در حالي بر مي انگيزد كه سياهي چهره شان بر سفيدي آن غالب است، پس به آنها گفته مي شود: آنان نوميد كنندگانِ از رحمت خدا هستند.
«بحار الأنوار، ج 2، ص 55»
قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : تُحْشَرُ ابنتي فاطمةُ - سلام الله عليها - يومَ القيامةِ و معها ثيابٌ مصبوغهٌ ... .
پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: دخترم فاطمه - سلام الله عليها - در روز قيامت در حالي محشور مي شود كه همراه او پيراهني است خونين كه به يكي از ساقهاي عرش آويزان است، حضرت زهراء - سلام الله عليها - مي گويد: اي خداوند عادل ميان من و قاتل فرزندم داوري كن. پيامبر - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: قسم به پروردگار كعبه كه خداوند براي دخترم داوري مي كند.
«بحار الانوار، ج 43، ص 220»
عن ابي عبد الله - عليه السّلام - قال: اذا كانَ يومُ القيامةِ جَمَعَ اللهُ الاولينَ و الآخِرينَ في صعيدٍ واحدٍ فينادي منادٍ: غُضُّوا ابصارَكم و نَكِّسُوا رُؤُسَكم حتّي تَجُوزَ فاطمةُ بنتُ محمدٍ - صلّي الله عليه و آله - الصراطَ.
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: وقتي روز قيامت فرا رسد، خداوند تمامي بشر از اولين و آخرين را در يك جا جمع مي كند پس منادايي ندا مي دهد: چشمانتان را ببنديد و سرهايتان را پايين بيندازيد تا فاطمه دختر محمد - صلّي الله عليه و آله - از صراط بگذرد.
«بحار الانوار، ج 43، ص 224»
قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - : لا تَزُولُ قَدَما عَبْدٍ يَوْمَ الْقِيامَةِ حَتّي يُسْألُ عَنْ أربَعٍ عَنْ عُمْرِهِ فِيما أفْناهُ وَ عَنْ شَبابِهِ فِيما أبْلاهُ وَ عَنْ مالِهِ مِنْ أيْنَ اِكتَسَبَهُ وَ فِيما أنْفَقَهُ، وَ عَنْ حُبِّنا أهْلَ الْبَيْتِ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: بنده خدا در قيامت قدم از قدم بر نمي دارد جز آن كه از چهار چيز سؤال مي شود: از عمر او سؤال مي شود كه چگونه و در چه راهي آن را از دست داده است، از جواني او مي پرسند كه در چه راهي آن را به فرسودگي رسانده است، از ثروت او كه از چه راهي به دست آورده و در چه راهي آن را خرج نموده است و نيز از محبت و دوستي ما سؤال مي شود.
«بحار الأنوار، ج 7، ص 258»
رسول اللّه (صلى الله عليه و آله و سلم) :
سَبعَةٌ تَحتَ ظِلِّ العَرشِ يَومَ لا ظِلَّ إلاّ ظِلُّهُ . . .رَجُلٌ خَرَجَ ضارِبا فِيالأَرضِ يَطلُبُ مِن فَضلِ اللّه ِ عز و جل؛ يَكُفُّ بِهِ نَفسَهُ، ويَعودُ بِهِ عَلى عِيالِهِ؛
روزى كه هيچ سايه اى جز سايه عرش نباشد ، هفت تن زير سايه آنند . [يكى از ايشان] كسى است كه در زمين گام مى زند تا از فضل خدا [روزى ] بجويد و از آن ، نياز خود را برطرف كند و با آن ، به سوى خانواده اش بازگردد .
دعائم الإسلام : 2 / 15 / 8 ، عوالي اللآلي : 3 / 194 / 9 وليس فيهما «سبعة» .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
إنَّ القاضيَ العَدلَ لَيُجاءُبهِ يَومَ القِيامَةِ فَيَلقَى مِن شِدَّةِ الحِسابِ ما يَتَمَنّى أن لا يكونَ قَضى بينَ اثنَينِ في تَمرَةٍ قَطُّ .
در روز قيامت قاضى دادگ_ر را مى آورند و چنان حساب سختى از او كشيده مى شود ، كه آرزو مى كند كاش هرگز حتّى درباره يك خرما ميان دو نفر داورى نكرده بود .
كنزالعمّال : 14988 منتخب ميزان الحكمة : 470
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
مَن جُرِحَ في سَبيلِ اللّه جاءَ يَومَ القِيامَةِ رِيحُهُ كَرِيحِ المِسكِ ولَونُهُ لَونُ الزَّعفَرانِ ، علَيهِ طابَعُ الشُّهَداءِ ، ومَن سَألَ اللّه الشهادَةَ مُخلِصا أعطاهُ اللّه أجرَ شَهيدٍ وإن ماتَ على فِراشِهِ .
هرك_ه در راه خ_دا م_جروح ش_ود ، در روز قيامت در حالى مى آيد كه بويش همچون بوى مشك باشد و رنگش مانند رنگ زعفران و نشان شهيدان بر اوست و هركه از روى اخلاص شهادت را از خداوند بخواهد ، خداوند اجر شهيد به وى دهد هر چند در بسترش بميرد .
كنز العمّال : 11144 منتخب ميزان الحكمة : 306
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
مَن رَمى بسَهمٍ في سَبيلِ اللّه كانَ لَهُ نُورا يَومَ القِيامَةِ .
هركه يك تير در راه خدا پرتاب كند، آن تير در روز قيامت براى او نورى باشد .
الترغيب والترهيب : 2 / 281 / 18 منتخب ميزان الحكمة : 572
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
مَن بَهَتَ مؤمنا أو مؤمنةً أو قالَ فيهِ ما ليسَ فيهِ أقامَهُ اللّه تعالى يومَ القيامةِ على تَلٍّ مِن نارٍ حتّى يَخرُجَ مِمّا قالَهُ فيهِ .
هر كس ب_ه م_رد ي__ا زن مؤمن بهتان زند يا درباره او چيزى بگويد كه از آن مبراست خ_داوند در روز رستاخيز وى را ب_ر تلّى از آتش نگه دارد تا از حرف خود درباره او برگردد .
بحار الأنوار : 75 / 194 / 5 منتخب ميزان الحكمة : 86
امام صادق عليه السلام :
مَن قَتَلَ نفسَه مُتَعمِّدا فهُو في نارِ جَهنَّمَ خالِدا فيها .
هر كه به عمد خودكشى كند ، در آتش دوزخ جاودانه است .
الفقيه : 4 / 95 / 5163 منتخب ميزان الحكمة : 458
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
تَحْرُمُ الجنّةُ على ثلاثةٍ : على المَنّانِ ، وعلى المُغْتابِ ، وعلى مُدمِنِ الخَمرِ .
بهشت بر سه كس حرام است : منّت گذارنده (بر خدا) ، غيبت كننده و ميگسار .
الزهد للحسين بن سعيد : 9 / 17 منتخب ميزان الحكمة : 108
امام صادق عليه السلام :
إنّ أهلَ الرَّيِّ في الدُّنيا مِن المُسْكِرِ يَموتونَ عِطاشا ، ويُحْشَرونَ عِطاشا ، ويَدخُلونَ النّار عِطاشا .
آنان كه در دنيا از مسكرات سيراب شوند ، تشنه كام مى ميرند و تشنه كام محشور مى شوند و تشنه كام به دوزخ مى روند .
ثواب الأعمال : 290 / 5
امام على عليه السلام :
مُدْمِنُ الخَمرِ يَلْقى اللّه َ عز و جل حِينَ يَلْقاهُ كعابِدِ وَثَنٍ .
دائم الخمر همچون بت پرست خداوند عز و جل را ديدار خواهد كرد .
الخصال : 632 / 10 منتخب ميزان الحكمة : 186
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
إذا كانَ يَومُ القِيامَةِ نادى مُنادٍ :أينَ الظَّلَمَةُ وأعوانُهُم ؟ مَن لاقَ لَهُم دَواةً ، أو رَبَطَ لَهُم كِيسا ، أو مَدَّ لَهُم مُدَّةَ قَلَمٍ ،فَاحشُرُوهُم مَعَهُم .
چون روز قيامت شود مناديى ندا دهد : كجايند ستمگران و ياران آنها ؟ آن كه دواتى براى آنان ليقه كرده ، يا سركيسه اى را براى آنان بسته ، يا قلمى براى آنان در مركب فروبرده است . پس آنان را نيز با ستمگران محشور كنيد .
بحار الأنوار : 75 / 372 / 17
امام صادق عليه السلام :
إنَّ أشَدَّ الناسِ عَذابايَومَ القِيامَةِ رَجُلٌ أقَرَّ نُطفَتَهُ في رَحِمٍ تَحْرُمُ علَيهِ .
سخت ترين عذاب را در روز قيامت مردى دارد كه نطفه خود را در رحمى كه بر وى حرام است جاى دهد .
بحار الأنوار : 79 / 26 / 28 منتخب ميزان الحكمة : 248
امام باقر عليه السلام :
مَن سَألَ بظَهرِ غِنىً لَقِيَ اللّه َ مَخْموشا وَجهُهُ يَومَ القِيامَةِ .
هر كه با وجود بى نيازى ، سؤال (و گدايى) كند در روز قيامت با چهره اى خراشيده خدا را ديدار نمايد .
بحار الأنوار : 96 / 155 / 26 منتخب ميزان الحكمة : 264
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
يا أبا ذَرٍّ ، إيّاكَ والسؤالَ فإنّهُ ذُلٌّ حاضرٌ ، وفَقرٌ تَتَعَجَّلُهُ ، وفيهِ حِسابٌ طَويلٌ يَومَ القِيامَةِ .
اى ابوذر !زنهار از درخواست و گدايى ، كه در دنيا مايه خوارى و فقر است و در روز قيامت حسابش طولانى است .
الفقيه : 4 / 375 / 5762 منتخب ميزان الحكمة : 262
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
مَن أعانَ على قَتلِ مؤمنٍ بشَطرِكَلِمَةٍ لَقِيَ اللّه َ يَومَ القِيامَةِ مَكتوبٌ بينَ عَينَيهِ : آيِسٌ مِن رَحمَةِ اللّه .
هر كس با نيم كلمه حرف ، در كشتن مؤمنى كمك كند ، روز قيامت خدا را ديدار كند در حالى كه بر پيشانيش نوشته شده است : نوميد (و محروم) از رحمت خدا .
كنزالعمّال : 39895 منتخب ميزان الحكمة : 458
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
إنّ العَبدَ لَيَبلُغُ من سُوءِ خُلقِهِ أسْفَلَ دَرَكِ جَهنَّم .
همانا بنده به سبب بد اخلاقيش به پايين ترين درجات دوزخ سقوط مى كند .
المحجّه البيضاء : 5 / 39 منتخب ميزان الحكمة : 184
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
ذو الوَجهَينِ في الدُّنيا يأتي يَومَ القِيامَةِ ولَهُ وَجهانِ مِن نارٍ .
آن كه در دنيا دوچهره باشد، روز قيامت با دو چهره آتشين محشور مى شود .
الترغيب والترهيب : 3 / 603 / 3 منتخب ميزان الحكمة : 568
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
يَجيءُ يَومَ القِيامَةِ ذو الوَجهَينِ دالِعا لِسانَهُ في قَفاهُ ، وآخَرُ مِن قُدّامِهِ ، يَلتَهِبانِ نارا حتّى يُلهِبا جَسَدَهُ ، ثُمّ يُقالُ لَهُ : هذا الّذي كانَ في الدُّنيا ذا وَجهَينِ وذا لِسانَينِ ، يُعرَفُ بذلكَ يَومَ القِيامَةِ .
روز قيامت ، انسانِ دو چهره در حالى مى آيد كه يك زبان از پس گردنش آويزان است و يك زبان از جلو و در آنها آتش افروخته است كه به بدنش زبانه مى كشد . سپس به او گفته مى شود : اين كسى است كه در دنيا دو رو و دو زبان بود . او بدين گونه در روز قيامت شناخته مى شود .
الخصال : 38 / 16
امام صادق عليه السلام :
إنَّ المُتَكَبِّرينَ يُجعَلونَ في صُوَرِ الذَّرِّ يَتَوَطَّؤهُمُ النّاسُ حَتّى يَفرُغَ اللّه ُ مِنَ الحِسابِ .
(روز قيامت) افراد متكبر به شكل مورچه در آورده مى شوند و مردم پيوسته آنها را لگدمال مى كنند ، تا زمانى كه خدا از رسيدگى به حساب بندگان فارغ شود .
الكافي : 2 / 311 / 11 منتخب ميزان الحكمة : 414
امام صادق عليه السلام :
إنّ في جَهنَّمَ لَوادِيا لِلمُتَكبِّرِينَ يقالُ لَهُ سَقَرُ ، شَكا إلَى اللّه عز و جل شِدَّةَ حَرِّهِ وسَألَهُ أن يَأذَنَ لَهُ أن يَتَنَفَّسَ ، فَتَنَفَّسَ فَأحرَقَ جَهَنَّم .
در دوزخ درّه اى است براى متكبّران به نام «سَقَر» . اين درّه از شدّت گرماى خود به خداوند عز و جل شكايت كرد و خواهش نمود كه به وى اجازه دهد ، تا نفسى بكشد . پس نفس كشيد و (از گرماى نفس خود) دوزخ را سوزاند .
الكافي : 2 / 310 / 10 منتخب ميزان الحكمة : 482
امام صادق عليه السلام :
مَن بَنى فَوقَ مَسكَنِهِ كُلِّفَ حَملَةُ يَومَ القِيامَةِ .
هر كه بنايى بيش از نياز سكونتش بسازد ، در روز قيامت مكلّف به حمل آن شود .
المحاسن : 2 / 446 / 2531 منتخب ميزان الحكمة : 276
امام على عليه السلام :
المَوتُ بابُ الآخِرَةِ ؛
مرگ ، دروازه آخرت است .
غرر الحكم : 319 منتخب ميزان الحكمة : 516
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
مَن ماتَ على شيءٍ بَعثَهُ اللّه علَيهِ ؛
هر كس با هر چيزى (از اعمال و ص_فات) بميرد ، خداوند او را با همان بر مى انگيزد.
كنزالعمّال : 42721 منتخب ميزان الحكمة : 516
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
إذا ماتَ أحَدُكُم فَقد قامَت قِيامَتُهُ ، يَرى ما لَهُ مِن خَيرٍ و شَرٍّ ؛
هرگاه يكى از شما بميرد، قيامتش بر پا شود. پس خدا را چنان بپرستيد كه گويى او را مى بينيد و هر لحظه از او آمرزش بخواهيد .
كنزالعمّال : 42123 منتخب ميزان الحكمة : 516
امام على عليه السلام :
يا عِبادَ اللّه ، ما بعدَ المَوتِ لِمَن لم يُغفَرْ لَهُ أشدَّ مِن المَوتِ ؛ القَبرُ ، فاحذَرُوا ضِيقَهُ وضَنكَهُ وظُلمَتَهُ وغُربَتَهُ ... وإنّ المَعيشَةَ الضَّنْكَ الّتي حَذَّرَ اللّه مِنها عَدُوَّهُ عَذابُ القَبرِ ؛
بندگان خدا ! براى كسى كه آمرزيده نشده ، از مرگ سخت تر ، قبر است . پس ، از تنگى و فشار و تاريكى و تنهايى قبر بترسيد ... آن زندگى تنگى كه خداوند به دشمن خود نسبت به آن هشدار داده ، عذاب قبر است .
أمالي الطوسيّ : 28 / 31 منتخب ميزان الحكمة : 456
امام صادق عليه السلام :
يُسألُ المَيِّتُ في قَبرِهِ عن خَمسٍ : عن صَلاتِهِ ، وزَكاتِهِ ، وحَجِّهِ ، وصيامِهِ ، ووَلايَتِهِ إيّانا أهلَ البَيتِ ، فتَقولُ الوَلايةُ مِن جانِبِ القَبرِ للأربَعِ : ما دَخَلَ فِيكُنَّ مِن نَقصٍ فَعلَيَّ تَمامُهُ؛
از مرده در گورش پيرامون پنج چيز سؤال مى شود : از نمازش ، زكاتش ، حجّش ، روزه اش و ولايتش نسبت به ما خاندان . پس ، ولايت از گوشه قبر به آن چهار چيز گويد : هر يك از شما كم و كاستى داشتيد ، كامل كردن آن به عهده من .
الكافي : 3 / 241 / 15 منتخب ميزان الحكمة : 456
امام صادق عليه السلام :
إنّ لِلقَبرِ كلاما في كُلِّ يَوم ، يقولُ : أنا بَيتُ الغُربهِ ، أنا بَيتُ الوَحشَةِ ، أنا بَيتُ الدُّودِ ، أنا القَبرُ ، أنا رَوضَةٌ مِن رِياضِ الجَنّةِ أو حُفرَةٌ مِن حُفَرِ النارِ ؛
قبر هر روز صحبت مى كند و مى گويد : من خانه غربتم ، من خانه تنهايى ام ، من خانه كِرمها هستم ، من قبرم ، من باغى از باغهاى بهشت يا گودالى از گودالهاى دوزخم .
الكافي : 3 / 242 / 2 منتخب ميزان الحكمة : 456
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
ما رَأيتُ مَنظَرا إلاّ والقَبرُ أفظَعُ مِنهُ؛
م_ن_ظره اى ن_ديدم م_گ_ر اي_ن كه ق_بر از آن ترسناك تر بود .
تنبيه الخواطر : 1 / 284 منتخب ميزان الحكمة : 456
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
أوّلُ عَدلِ الآخِرَةِ القُبورُ ،لا يُعرَفُ وَضيعٌ مِن شَريفٍ ؛
نخستين مرحله عدالتِ آخرت ، قبرهاست كه گمنام و نامدار نمى شناسد .
مستدرك الوسائل : 2 / 475 / 2502 منتخب ميزان الحكمة : 456
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
إنّ أرحَمَ ما يَكونُ اللّه بالعَبدِإذا وُضِعَ في حُفرَتِهِ ؛
بيشترين مهربانى خدا به بنده، هنگامى است كه در گورش مى نهند .
كنزالعمّال : 42386
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
إنّ القَبرَ أوَّلُ مَنازِلِ الآخِرَةِ ، فإن نَجا مِنهُ فما بَعدَهُ أيسَرُ مِنهُ ، وإنْ لم يَنجُ مِنهُ فما بَعدَهُ لَيسَ أقلَّ مِنهُ ؛
قبر ، نخستين منزل آخرت است . اگر كسى از آن به سلامت رست ، منازل بعد آن آسانتر است و اگر به سلامت نرست ، دشوارى منازل بعدى كمتر از آن نيست .
بحار الأنوار : 6 / 242 / 64
امام صادق عليه السلام :
إنَّ اللّه تَبارَكَ وتَعالى ...إذا أرادَ بِعَبدٍ شَرّا حاسَبَهُ عَلى رُؤوسِ النّاسِ ، وبَكَّتهُ ، وأعطاهُ كِتابَهُ بِشِمالِهِ ، وهُوَ قَولُ اللّه ِ عز و جل : «وَ أمّا مَنْ اُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ * فَسَوْفَ يَدْعو ثُبورا * وَ يَصْلى سَعيرا * إنّهُ كانَ في أهْلِهِ مَسرورا »؛
خ_داوند ت_بارك و ت_عالى ... هر گاه ب_راى بنده اى بد بخواهد ، در حضور مردم از او حسابرسى كند و محكومش نمايد و كارنامه اش را به دست چپ او دهد . اين است مراد سخن خداوند عز و جل كه مى فرمايد : «و امّا كسى كه نامه اش از پشت سر به او داده شود ، زودا كه بگويد واى بر من هلاك شدم و به آتش افروخته در آيد ، كه او در دنيا نزد كسانش شادمان زيسته بود» .
أي غلبه بالحجّه (كما في هامش بحار الأنوار : 7 / 325) .الانشقاق : 10 13 .الزهد للحسين بن سعيد : 92 / 246 منتخب ميزان الحكمة : 416
امام صادق عليه السلام :
خ_داوند تبارك و ت_عالى چون بخواهد ب_ه حساب مؤمن رسيدگى كند ، كارنامه اش را به دست راست او دهد و بين خود و او ، به حسابش رسيدگى نمايد . پس گويد : بنده من ! چنين و چنان كرده اى و فلان و بهمان كار را انجام داده اى ! عرض مى كند : آرى ، پروردگارا ! من اين كارها را كرده ام . خداوند مى فرمايد : من آنها را بر تو بخشيدم و تبديل به كارهاى نيك كردم . پس ، مردم گويند : سبحان اللّه ! اين بنده حتّى يك گناه هم نداشت ؟
اين است معناى سخن خداوند عز و جل : «اما آن كس كه نامه اش به دست راست او داده شود زودا كه آسان حسابرسى شود و به سوى كسان خود شادمان برگردد» .
الانشقاق : 7 9 منتخب ميزان الحكمة : 416
امام صادق عليه السلام :
إذا كانَ يَومُ القِيامَةِ دُفِعَ إلَى الإنسانِ كِتابُه ، ثُمَّ قيلَ لَهُ : اقرَأهُ .[قالَ الرّاوي :] قُلتُ : فيَعرِفُ ما فيهِ ؟ فقالَ : إنَّهُ يَذكُرُهُ فَما مِن لَحظَةٍ ولا كَلِمَةٍ ولا نَقْلِ قَدَمٍ ولا شَيءٍ فَعَلَهُ إلاّذَكَرَهُ ؛ كأنَّهُ فَعَلَهُ تِلكَ السّاعَةَ ، فلِذلكَ قالوا : «يا وَيلَتَنا ما لِهذا الكِتابِ ...» ؛
چون روز قيامت شود نامه انسان به او داده مى شود و مى گويند : آن را بخوان . (راوى مى گويد :) عرض كردم : آنچه را در آن نامه هست مى شناسد ؟ حضرت فرمود : هيچ نگاهى نكرده و هيچ كلمه اى نگفته و هيچ قدمى برنداشته و هيچ كارى انجام نداده باشد ، مگر اين كه در آن نامه ذكر شده است و او آنها را به ياد آورد به طورى كه گويى همان لحظه آنها را انجام داده است . به همين دليل مى گويند : «واى بر ما ! اين چه نوشته اى است كه ...» .
تفسير العيّاشيّ : 2 / 328 / 34 منتخب ميزان الحكمة : 416
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام
في قولِهِ تَعالى: «اِقْرَأْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ اليَومَ» : يُذَكَّرُالعَبدُ جَميعَ ما عَمِلَ وما كُتِبَ علَيهِ ؛ كأنَّهُ فَعَلَهُ تِلكَ السّاعَةِ ، فلِذلكَ قالوا : «يا وَيْلَتَنا ما لِهذا الكِتابِ لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَ لا كَبيرَةً إلاّ أحْصاها ؟!»
امام صادق عليه السلام - درباره آيه «بخوان نامه ات را امروز تو براى رسيدگى به حسابت بسنده اى»- : تمام كارهايى را كه بنده انجام داده و آنچه براى او نوشته شده است ، به او يادآورى مى شود به طورى كه گويى در همان لحظه انجامشان داده است . به همين دليل مى گويند : «واى بر
ما ! اين چه نوشته اى است كه هيچ كوچك و بزرگى را از قلم نينداخته است» .
تفسير العيّاشيّ : 2 / 328 / 35 منتخب ميزان الحكمة : 416
الإمامُ الباقرُ عليه السلام
في قَولِه تَعالى : «وَ كُلَّ إنْسانٍ ألْزَمْناهُ طائرَهُ في عُنُقِه»:يَقولُ : خَيرُهُ وشَرُّهُ مَعَهُ حَيثُ كانَ ، لا يَستَطيعُ فِراقَهُ حَتّى يُعطى كِتابَهُ يَومَ القِيامَةِ بِما عَمِلَ ؛
امام باقر عليه السلام - درباره آيه «و كردار نيك و بد هر كس را به گردن او آويخته ايم»- : هر جا كه باشد ، نيك و بد او نيز با اوست و نمى تواند از آنها جدا شود ، تا آن كه در روز قيامت نامه اعمالش به او داده مى شود .
تفسير القمّي : 2 / 17 منتخب ميزان الحكمة : 416
امام صادق عليه السلام :
إذا كانَ يومَ القِيامَةِ نادى مُنادٍ : أينَ الصَّدودُ لِأولِيائي ؟ فيَقومُ قَومٌ لَيسَ عَلى وُجوهِهِم لَحمٌ ، فيُقالُ : هؤلاءِ الّذينَ آذَوُا المُؤمِنينَ ونَصَبوا لَهُم وعانَدوهُم وعَنَّفوهُم في دِينِهِم ، ثُمَّ يُؤمَرُ بهِم إلى جَهَنَّم ؛
چ_ون روز ق_يام_ت ش_ود ، آواز ده_نده اى بانگ برآورد : كجايند كسانى كه از دوستان من روى گرداندند (يا آنها را از حقوقشان محروم ساختند، يا آنان را ريشخند كردند) ؟ پس ، گروهى كه در چهره شان گوشتى وجود ندارد ، برخيزند ؛ گفته شود : اينان كسانى هستند كه مؤمنان را آزار دادند و با آنان دشمنى و عناد ورزيدند و به خاطر دينشان ايشان را سخت سرزنش كردند ؛ آن گاه فرمان داده شود كه آنها را به دوزخ برند .
الكافي : 2 / 351 / 2
رسول الله صلى الله عليه و آله و سلّم
في قولهِ تعالى : «يَومَ نَحشُرُ المُتَّقينَ إلَى الرَّحْمنِ وَفْدا»: إنَ الوَفدَ لا يَكونونَ إلاّ رُكبانا ، اُولئكَ رِجالٌ اتَّقَوا اللّه َ فأحَبَّهُمُ اللّه ُ وَاختَصَّهُم ورَضِيَ أعمالَهُم ، فسَمّاهُمُ المُتَّقينَ ؛
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم
- درب_اره آي_ه«روزى ك_ه پرهيزگاران را در پيشگاه خداى رحمان به صورت فرستادگان گرد آوريم»- فرمودند: فرستادگان، جز سواره نيستند . آنان مردمانى هستند كه تقواى خدا در پيش گرفتند . پس خداوند دوستدار آنها شد و برگزيدشان و از كارهايشان خشنود گرديد و از اين رو ، آنان را پرهيزگاران ناميد .
الكافي : 8 / 95 / 69 منتخب ميزان الحكمة : 414
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم:
إنَّكُم مُلاقو اللّه حُفاةً عُراةً غُرْلاً؛
همانا شما به صورت پابرهنه و عريان و ختنه ناشده، خدا را ديدار مى كنيد .
الترغيب والترهيب : 4 / 384 / 11 منتخب ميزان الحكمة : 414
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
كُلُّ مَن وَرَدَ القِيامَةَ عَطشانٌ ؛
در روز قيامت، همگان تشنه وارد مى شوند .
كنز العمّال : 38938
امام سجّاد عليه السلام :
أشَدُّ ساعاتِ ابنِ آدَمَ ثَلاثُ ساعاتٍ : السّاعَةُ الّتي يُعايِنُ فيها مَلَكَ المَوتِ، والسّاعَةُ الّتي يَقومُ فيها مِن قَبرِهِ، والسّاعَةُ الّتي يَقِفُ فيها بَينَ يَدَيِاللّه تَبارَكَ وتَعالى؛
سخت ترين لحظات ف_رزند آدم س_ه لحظه است: لحظه اى كه فرشته مرگ را مى بيند، لحظه اى كه از گور خود بر مى خيزد و لحظه اى كه در پيشگاه خداوند تبارك و تعالى مى ايستد .
الخصال : 119 / 108 منتخب ميزان الحكمة : 414
امام صادق عليه السلام :
قالَ عيسَى بنُ مَريَمَ عليهماالسلام لِجَبرَئيلَ عليه السلام : مَتى قِيامُ السّاعَةِ ؟ فَانتَفَضَ جَبرَئيلُ انتِفاضَةً اُغمِيَ علَيهِ مِنها ، فلَمّا أفاقَ قالَ : يا روحَ اللّه ، ما المَسؤولُ أعلَمُ بِها مِنَ السّائلِ ، ولَهُ مَن في السَّماواتِ والأرضِ ، لا تَأتيكُم إلاّ بَغتَةً ؛
عيسى بن مريم عليهماالسلام از جبرئيل عليه السلام پرسيد: كى قيامت بر پا مى شود؟ جبرئيل چنان بيتاب و مضطرب شد كه از هوش رفت و چون به هوش آمد ، گفت : اى روح اللّه ! من در اين باره بيشتر از تو نمى دانم. هر آن كه در آسمانها و زمين است از آنِ خداست، قيامت جز ناگهانى و بى خبر بر شما وارد نمى شود .
قصص الأنبياء : 271 / 346 منتخب ميزان الحكمة : 414
امام سجّاد عليه السلام :
مِن مَواعِظِهِ: اِعلَمْ يَابنَ آدَمَ أنَّ مِن وَراءِ هذا أعظَمَ وأفظَعَ وأوجَعَ لِلقُلوبِ يَومَ القِيامَةِ ، ذلكَ يَومٌ مَجموعٌ لَهُ النّاسُ وذلكَ يَومٌ مَشهودٌ ، يَجمَعُ اللّه ُ فيهِ الأوَّلينَ والآخِرينَ ؛
بدان اى پسر آدم ، كه در پس امروز روزى بزرگتر و ترسناكتر و درد آورتر براى دلهاست و آن روز قيامت است . در آن روز مردم گرد آورده مى شوند و در آن روز همگان حاضر مى شوند . در آن روز خداوند اولين و آخرين خلايق را جمع مى كند .
الكافي : 8 / 73 / 29 منتخب ميزان الحكمة : 412
امام على عليه السلام :
اِسمَعْ ياذَا الغَفلَةِ والتَّصريفِ مِن ذي الوَعظِ والتَّعريفِ ، جُعِلَ يَومُ الحَشرِ يَومَ العَرضِ والسُّؤالِ والحِباءِ والنَّكالِ ، يَومَ تُقلَبُ إلَيهِ أعمالُ الأنامِ ، وتُحصى فيهِ جَميعُ الآثامِ ، يَومَ تَذوبُ مِنَ النُّفوسِ أحداقُ عُيونِها ، وتَضَعُ الحَوامِلُ ما في بُطونِها؛
اى بى خبر گمراه ! بشنو از اندرزگوى راهنما ، روز رستاخيز ، روز عرضه اعمال و بازخواست و پاداش و كيفر قرار داده شده است ، روزى كه كارهاى مردم به آن جا برگردانده مى شود و همه گناهان شماره مى گردد ، روزى كه حلقه چشمها گداخته مى شود و آبستنها آنچه در شكم دارند ، فرو مى نهند .
أمالي الطوسي : 653 / 1353 منتخب ميزان الحكمة : 414
امام على عليه السلام :
وذلكَ يَومُ يَجمَعُ اللّه ُ فيهِ الأوَّلينَ والآخِرينَ لِنِقاشِ الحِسابِ وجَزاءِ الأعمالِ ، خُضوعا قِياما ،قَد ألجَمَهُمُ العَرَقُ ، ورَجَفَت بهِمُ الأرضُ ، فَأحسَنُهُم حالاً مَن وَجَدَ لِقَدَمَيهِ مَوضِعا ، ولِنَفَسِهِ مُتَّسَعا !
روز قيامت روزى است كه خداوند همگان را ، از اولين نفر تا آخرين نفر ، براى رسيدگى به حسابشان و جزاى اعمالشان گرد مى آورد ، در حالى كه به سر به زير و خاضع ايستاده اند و عرق از سر و رويشان مى ريزد و زمين آنها را مى لرزاند . (در آن روز) نيكو حالترين مردم كسى است كه جاى پايى بيابد و براى خود جايى پيدا كند !.
نهج البلاغة : الخطبة 102 منتخب ميزان الحكمة : 414
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
يُبعَثُ اُناسٌ مِن قُبورِهِم يَومَ القِيامَةِ تأجَّجُ أفواهُهُم نارا ، فقيلَ لَهُ: يا رسولَ اللّه، مَن هؤلاءِ؟ قالَ : الّذينَ يَأكُلونَ أموالَ اليَتامى ...؛
روز ق_يامت ع_دّه اى از گورهايشان ب_يرون مى آيند در حالى كه از دهان هاى آنها آتش زبانه مى كشد. عرض شد: اى رسول خدا ، آنان چه كسانى هستند؟ فرمودند: كسانى كه اموال يتيمان را مى خورند .
تفسير العياشي : 1 / 225 / 47 منتخب ميزان الحكمة : 620
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم:
إنّ في الجَنّةِ دارا يُقالُ لَها : دارُ الفَرَحِ ، لايَدخُلُها إلاّ مَن فَرَّحَ يَتامَى المُؤمنينَ ؛
در بهشت سرايى است كه به آن «شادى سرا» گفته مى شود و تنها كسى وارد آن مى شود كه ايتام مؤمنان را شاد سازد .
كنزالعمّال : 6008 منتخب ميزان الحكمة : 620
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
ألا اُخبِرُكُم عَنِ الأجوَدِ الأجوَدِ ؟ اللّه الأجوَدُ الأجوَدُ ، وأنا أجوَدُوُلدِ آدَمَ ، وأجوَدُكُم مِن بَعدي رَجُلٌ عُلِّمَ عِلما فنَشَرَ عِلمَهُ ، يُبعَثُ يَومَ القِيامَةِ اُمَّةً وَحدَهُ ، ورَجُلٌ جادَ بِنَفسِهِ للّه عز و جل حَتّى يُقتَلَ ؛
آيا شما را از بخشنده ترين بخشنده خبر ندهم؟ خداوند بخشنده ترين بخشنده است . و من بخشنده ترين فرزند آدم هستم و بعد از من بخشنده ترين شما ، مردى است كه دانش را آموزش دهد و از اين راه دانش او پخش شود . او در روز قيامت به تنهايى همچون يك امّت برانگيخته مى گردد و نيز مردى كه در راه خداوند عز و جل جانبازى كند تا كشته شود .
الترغيب والترهيب : 1 / 119 / 5 منتخب ميزان الحكمة : 400
امام صادق عليه السلام :
أشَدُّ النّاسِ عَذاباعالِمٌ لا يُنتَفَعُ مِن عِلمِهِ بِشَيءٍ ؛
در ميان مردمان (گنهكار) سخت ترين عذاب را عالمى دارد كه از علم خود كمترين سودى نبرد .
بحار الأنوار : 2 / 37 / 53
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
يَطَّلِعُ قَومٌ مِن أهلِ الجَنّةِ عَلى قَومٍ مِن أهلِ النّارِ فيَقولونَ : ما أدخَلَكُمُ النَّارَ وقَد دَخَلنا الجَنَّةَ لِفَضلِ تَأديبِكُم وتَعليمِكُم ؟! فيَقولونَ : إنّا كُنّا نَأمُرُ بِالخَيرِ ولا نَفعَلُهُ ؛
گروهى از بهشتيان ، به گروهى از دوزخيان مى نگرند و مى گويند : ما به بركت تربيت و آموزش شما به بهشت رفتيم . چه شده است كه شما خود به دوزخ افتاده ايد ؟ گويند : ما به نيكى فرمان مى داديم ولى خود به آن عمل نمى كرديم .
مكارم الأخلاق : 2 / 364 / 2661
پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):
أنا أوّلُ وافِدٍ علَى العَزيزِ الجَبّارِ يَومَ القِيامَةِ وكِتابُهُ وأهلُ بَيتي ثُمّ اُمَّتي، ثُمّ أسألُهُم: ما فَعَلتُم بكِتابِ اللَّهِ وبأهلِ بَيتي؟؛
من و كتاب خدا و اهل بيت من، نخستين گروهى هستيم كه در روز قيامت بر خداى عزيز جبار وارد مى شويم و سپس امت من. آنگاه من از آنها مى پرسم كه با كتاب خدا و با اهل بيتِ من چه كرديد؟
الكافي: ج 2، ص 600، ح 4
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند :
يا عَلىُّ اَلعَقلَ مَا اكتُسِبَت بِهِ الجَنَّةُ وَطُلِبَ بِهِ رِضَى الرَّحمنِ؛
اي على! عقل چيزى است كه با آن بهشت و خشنودى خداوند رحمان به دست مى آيد.
كنزالعمال، ج13، ص151، ح36472
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
ما مِن ساعَةٍ تَمُرُّ بِابن آدَمَ لَم يُذكَر اللهُ فيها إلّا حَسِرَ عَلَيها يَومَ القيامَةِ.
هر لحظه اي كه بر فرزند آدم بگذرد و او به ياد خدا نباشد روز قيامت حسرتش را خواهد خورد.
كنز العمال ح1819
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:
اَلْخَيْرُ كُلُّهُ اَمامَكَ وَ اِنَّ الشَّرَّ كُلَّهُ اَمامَكَ وَ لَنْ تَرى الخَيْرَ وَ الشَّرَّ اِلاّ بَعْدَ الاْآخِرَةِ لاَِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ الْخَيْرَ كُلَّهُ فِى الْجَنَّةِ وَ الشَّرَّ كُلَّهُ فِى النّارِ؛
همه خوبى ها و بدى ها در مقابل توست و هرگز خوبى و بدى واقعى را جز در آخرت نمى بينى، زيرا خداوند همه خوبى ها را در بهشت و همه بدى ها را در جهنم قرار داده است.
تحف العقول، ص 306
پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
لِيَتَزَوَّدِ العَبدُ مِن دُنياهُ لآِخِرَتِهِ ، وَ مِن حَياتِهِ لِمَوتِهِ وَ مِن شَبابِهِ لِهَرَمِهِ ، فَاِنَّ الدُّنيا خُلِقَت لَكُم وَ اَ نتُم خُلِقتُم لِلخِرَةِ ؛
انسان بايد براى آخرتش از دنيا، براى مرگش از زندگى و براى پيرى اش از جوانى، توشه برگيرد، چرا كه دنيا براى شما آفريده شده و شما براى آخرت آفريده شده ايد .
تنبيه الخواطر، ج 1، ص 131
امام على (عليه السلام) فرمودند:
لا تَ_كُن مِمَّن يَرجُو الآخِرَةَ بِغَيرِ العَمَلِ... يَنهى وَ لا يَنتَهى وَ يَمُرُ بِما لا يَتى... ؛
از كسانى مباش كه بى عمل، به آخرت اميد دارند... از گناه باز مى دارند، اما خود باز نمى ايستند، به كارهايى فرمان مى دهند كه خود انجام نمى دهند.
نهج البلاغه، حكمت 150
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
انما امروا بالصوم لكى يعرفوا الم الجوع و العطش فيستدلوا على فقر الاخر؛
مردم به انجام روزه امر شده اند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بيچارگى آخرت را بيابند.
(وسائل الشيعه، ج 4، ص 4، ح 5 _ علل الشرايع، ص 10)
امام محمد باقر (عليه السلام) فرمودند:
الجَبّارونَ اَبعَدُ النّاس منَ اللهِ عزُّ و جلَّ يومَ القيامَةِ؛
دورترين مردم ار خداوند عزّو جل در روز قيامت سركشانِ متكبّر هستند.
(جهادالنفس، ص254)
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اِنَّ مِن اَعظَمِ النّاسِ حَسرَهً يَومَ القِيامَهِ، مَن وَصفَ عَدلاً ثُمَّ خالَفَهُ اِلَى غَيرِه؛
پشيمان ترين شخص در روز قيامت، كسى است كه براى مردم از عدالت سخن بگويد، اما خودش به ديگران عدالت روا ندارد.
(وسائل الشيعه، ج15، ص 295)
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
اِنَّما يُداقُّ اللهُ العِبادَ في الحِسابِ يَومَ القِيامَةِ علي قَدرِ ما اَتاهُم مِن العُقُولِ فِي الدُّنيا؛
خدا در روز قيامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلي كه در دنيا به آنها داده است باريك بيني مي كند.
(اصول كافي، ج 1، ص 12)
امام حسين (عليه السلام) فرمودند:
لا يأمَن يومَ القيامَةِ إلاّ مَن خافَ الله فِي الدُّنيا؛
كسي در قيامت در امان نيست مگر كسي كه در دنيا ترس از خدا در دل داشت.
(مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص 69)
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
مَ_ن ف_رّج عن م_وم_ن ف_رّج الله عَن قَلبه ي_َوم القيامة؛
هر كس اندوه و مشكلى را از مومنى بر طرف نمايد خداوند در روز قيامت ان_دوه را از قلبش بر طرف سازد.
(اصول كافى، ج 3، ص 268)
امام علي (عليه السلام) فرمودند:
إنَّ اعظَمَ الحَسَرَاتِ يَومَ القيامَةِ حَسرَةُ رَجُل كَسَبَ مالاً في غَيرِ طاعَةِ اللهِ فوَرِثَهُ رَجُلٌ فانفَقَهُ في طاعَةِ اللهِ سُبحانَهُ فَدَخَلَ بِهِ الجَنّة وَ دَخَلَ الاوَّلُ بِهِ النّارَ.
روز قيامت بزرگترين افسوس،ُ افسوس مردي است كه مالي را به ناروا گردآورده به دوزخ رود و آن مال را براي كسي به ارث گذارد كه در طاعت خداوند سبحان خرجش نموده به بهشت رود.
(نهج البلاغه حكمت 429)
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند :
اَوَّلُ ما يوضَعُ فى ميزانِ العَبدِ يَومَ القيامَةِ حُسنُ خُلقِهِ؛
نخستين چيزى كه روز قيامت در ترازوى اعمال بنده گذاشته مى شود، اخلاق خوب اوست.
(قرب الإسناد، ص 46، ح 149)
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
اِذا ماتَ اَحَدُكُم فَقَد قامَت قيامَتُهُ، يَرى ما لَهُ مِن خَيرٍ وَ شَرٍّ؛
هرگاه يكى از شما بميرد، قيامتش برپا مى شود و خوبى ها و بدى هاى خود را مى بيند.
(كنزالعمّال، ح 42123)
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند :
وَ مَن شَهِدَ شَهادَةَ حَقٍّ لِيُحيِىَ بِها حَقَّ امرِى ءٍ مُسلِمٍ اَتى يَومَ القيامَةِ وَ لِوَجهِهِ نورٌ مَدَّ البَصَرِ تَعرِفُهُ الخَلايِقُ بِاسمِهِ وَ نَسَبِهِ ؛
كسى كه براى زنده كردن حق يك مسلمان، شهادت حقّ بدهد، روز قيامت در حالى آورده مى شود كه پرتو نور چهره اش، تا چشم كار مى كند ديده مى شود و خلايق او را به نام و نسب مى شناسند.
(كافى، ج 7، ص 381، ح 1)
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
روز قيامت فردى را مى آورند و او را در پيشگاه خداوند نگه مى دارند و كارنامه اش را به او مى دهند، اما حسنات خود را در آن نمى بيند. عرض مى كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم! به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطا مى كند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت. سپس مرد ديگرى را مى آورند و كارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى كند. عرض مى كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من اين طاعات را بجا نياورده ام! گفته مى شود: فلانى از تو غيبت كرد، حسنات او به تو داده شد.
(جامع الاخبار، ص 412)
امام حسين (عليه السلام)فرمودند:
اَلبُكاءُ مِن خَشيةِ اللهِ نَجآةٌ مِنَ النّارِ؛
گريه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است
(حيات امام حسين، ج 1، ص 183)
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
إِنَّما خُلِّدَ أَهلُ النّارِ فِى النّارِ لأَِنَّ نيّاتَهُم كانَت فِى الدُّنيا أَن لَو خُلِّدُوا فيها أَن يَعصُوا اللّه َ أَبَدا وَإِنَّما خُلِّدَ أَهلُ الجَنَّةِ فِى الجَنَّةِ لأَِنَّ نيّاتَهُم كانَت فِى الدُّنيا أَن لَو بَقُوا فيها أَن يُطيعُوا اللّه َ أَبَدا فَبِا النِّيّاتِ خُلِّدَ هؤُلاءِ وَهؤُلاءِ ثُمَّ تَلاقَو لَهُ تَعالى: (قُل كُلٌّ يَعمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ) قالَ: عَلى نيَّتِهِ؛
جهنميان از اين رو در آتش جاويدانند كه در دنيا نيّتشان اين بود كه چنانچه تا ابد زنده بمانند تا ابد خدا را نافرمانى كنند و بهشتيان نيز از اين رو در بهشت جاويدانند كه در دنيا بر اين نيت بودند كه اگر براى هميشه ماندگار باشند براى هميشه خدا را فرمان برند. پس، جاودانگى هر دو گروه به سبب نيتهايشان است. آن گاه حضرت اين آيه را تلاوت كردند: «بگو هر كس طبق نيت خود عمل مى كند».
(كافى، ج2، ص85، ح5)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
لَو أَنَّ دَلوا صُبَّ مِن غِسلينٍ فى مَطلَعِ الشَّمسِ لَغَلَت مِنهُ جَماجِمُ مَن فى مَغرِبِها؛
اگر يك سطل از چرك و خون دوزخيان در شرق عالم ريخته شود بر اثر آن جمجمه كسانى كه در غرب عالمند به جوش مى آيد.
(امالى طوسى، ج1، ص533، ح1162)
امام على(عليه السلام) فرمودند:
اَلا وَ مَن اَكَلَهُ الحَقُّ فَاِلَى الجَنَّةِ وَ مَن اَكَلَهُ الباطِلُ فَاِلَى النّارِ؛
بدانيد كه هر كس در راه حق از دنيا برود، به بهشت و هر كس در راه باطل از دنيا برود، به جهنم مى رود.
(نهج البلاغه، نامه 17)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) :
فى قَولِهِ تَعالى (يا حَسرَتَنا عَلى ما فَرَّطنا) اَلحَسرَةُ أَن يَرى أَهلُ النّارِ مَنازِلَهُم مِنَ الجَنَّةِ فِى الجَنَّةِ فَتِلكَ الحَسرَةُ؛
درباره آيه «دريغا كه كوتاهى كرديم» فرمودند: دريغ از اين روست كه جهنميان جايگاه بهشتى خود را در بهشت مى بينند. اين موجب حسرت مى شود.
(الدرالمنثور، ج3، ص9)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
أَوَّلُ مَن يَدخُلُ النّارَ أَميرٌ مُتَسَلِّطٌ لَم يَعدِل، وَذو ثَروَةٍ مِنَ المالِ لَم يُعطِ المالَ حَقَّهُ وَفَقيرٌ فَخورٌ؛
اولين كسى كه به جهنم مى رود فرمانرواى قدرتمندى است كه به عدالت رفتار نمى كند و ثروتمندى كه حقوق مالى خود را نمى پردازد و نيازمند متكبر.
(عيون الاخبارالرضا، ج1، ص31، ح20)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
أَكثَرُ ما يُدخِلُ النّاسَ النّارَ الأَجوَفانِ: الفَمُ وَالفَرجُ؛
دو چيز ميان تهى بيش از همه مردم را به جهنم مى برد: دهان و شرمگاه.
(كنزالعمال، ج16، ص103، ح44071)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
أَدنى اَهلِ النّارِ عَذابا يَنتَعِلُ بِنَعلَينِ مِن نارٍ يَغلى دِماغُهُ مِن حَرارَةِ نَعلَيهِ؛
كم عذاب ترين اهل جهنم دو كفش از آتش به پا دارد كه از حرارت آنها مغزش به جوش مى آيد.
(كنزالعمال، ج14، ص527، ح39507)
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اَلخَيرُ كُلُّهُ اَمامَكَ وَ اِنَّ الشَّرَّ كُلَّهُ اَمامَكَ وَ لَن تَرى الخَيرَ وَ الشَّرَّ اِلاّ بَعدَ الآخِرَةِ لاَِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ الخَيرَ كُلَّهُ فِى الجَنَّةِ وَ الشَّرَّ كُلَّهُ فِى النّارِ؛
همه خوبى ها و بدى ها در مقابل توست و هرگز خوبى و بدى واقعى را جز در آخرت نمى بينى، زيرا خداوند همه خوبى ها را در بهشت و همه بدى ها را در جهنم قرار داده است.
(تحف العقول، ص 306)
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اَلْخَيْرُ كُلُّهُ اَمامَكَ وَ اِنَّ الشَّرَّ كُلَّهُ اَمامَكَ وَ لَنْ تَرى الخَيْرَ وَ الشَّرَّ اِلاّ بَعْدَ الاْآخِرَةِ لاَِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ الْخَيْرَ كُلَّهُ فِى الْجَنَّةِ وَ الشَّرَّ كُلَّهُ فِى النّارِ؛
همه خوبى ها و بدى ها در مقابل توست و هرگز خوبى و بدى واقعى را جز در آخرت نمى بينى، زيرا خداوند همه خوبى ها را در بهشت و همه بدى ها را در جهنم قرار داده است.
(تحف العقول، ص 306)
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اِنَّ اَدنى اَهلِ الجَنَّةَ مَنزِلاً لَو نَزلَ بِه الثّقَلانِ الجِنُّ وَالاِنسُ لَوَسِعَهُم طَعاما وَشَرابا وَلايَنقُصُ مِمّا عِندَهُ شَى ءٌ؛
كمترين فرد بهشت چنان است كه اگر جن و انس ميهمان او شوند همه را با خوردنى و آشاميدنى پذيرايى كند و از آنچه دارد چيزى كم نشود.
(بحارالأنوار، ج8، ص120، ح11)
امام على (عليه السلام) فرمودند:
اَلا وَ مَن اَكَلَهُ الحَقُّ فَاِلَى الجَنَّةِ وَ مَن اَكَلَهُ الباطِلُ فَاِلَى النّارِ؛
بدانيد كه هر كس در راه حق از دنيا برود، به بهشت و هر كس در راه باطل از دنيا برود، به جهنم مى رود.
(نهج البلاغه، نامه 17)
اَلحَقُّ طَريقُ الجَنَّةِ وَ الباطِلُ طَريقُ النّارِ وَ عَلى كُلِّ طَريقٍ داعٍ؛
حق، راه بهشت است و باطل، راه جهنم و بر سر هر راهى دعوت كننده اى است.
(نهج السعادة، ج 3، ص 291)
امام على (عليه السلام) فرمودند:
لَذّاتُها لاتُمَلُّ وَمُجتَمِعُها لايَتَفَرَّقُ وَسُكّانُها قد جاوَروا الرَّحمنَ وَقامَ بَينَ اَيديهِمُ الغِلمانُ بِصِحافٍ مِن الذَّهبِ فيها الفاكِهَةُ والرَّيحانُ؛
لذتها و خوشيهاى بهشت دل را نمى زند، انجمن آن از هم نمى پاشد، ساكنانش در پناه خداى رحمانند و در برابر آنان غلامانى با طبق هاى زرين پر از ميوه و گل هاى خوشبو ايستاده اند.
(امالى طوسى، ج1، ص29، ح31)
امام على (عليه السلام) فرمودند:
إنّ تَقوَى اللّه مِفتاحُ سَدادٍ ، وذَخيرَةُ مَعادٍ ، وعِتقٌ مِن كُلِّ مَلَكَةٍ ، ونَجاةٌ مِن كُلِّ هَلَكَةٍ ، بِها يَنجَحُ الطّالِبُ ، ويَنجو الهارِبُ ، وتُنال الرَّغائبُ؛
تقواى خدا، كليد پاكى و درستى و اندوخته اى براى معاد و باعث آزادى از هر بندگى و رهايى از هر نابودى است. به وسيله تقواست كه جوينده به مطلوبش مى رسد و گريزانِ (از عذاب و كيفر الهى) رهايى مى يابد و به خواست ها رسيده مى شود.
(نهج البلاغة، خطبه 230)
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
خَيرُ بَيتٍ فِى المُسلِمينَ بَيتٌ فيهِ يَتيمٌ يُحسَنُ اِلَيهِ وَ شَرُّ بَيتٍ فِى المُسلِمينَ بَيتٌ فيهِ يَتيمٌ يُساءُ إلَيهِ اَنَا وَ كافِلُ اليَتيمِ فِى الجَنَّةِ هكَذا؛
بهترين خانه هاى مسلمانان، خانه اى است كه در آن يتيمى باشد كه به او نيكى مى شود و بدترين خانه هاى مسلمانان خانه اى است كه در آن يتيمى باشد كه با او بدى مى شود، من و سرپرست يتيم در بهشت مانند دو انگشت همراهيم.
(نهج الفصاحه، ح 1510)
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
اِذا ماتَ اَحَدُكُم فَقَد قامَت قيامَتُهُ، يَرى ما لَهُ مِن خَيرٍ وَ شَرٍّ؛
هرگاه يكى از شما بميرد، قيامتش برپا مى شود و خوبى ها و بدى هاى خود را مى بيند.
(كنزالعمّال، ح 42123)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
يَروى عَن رَبِّهِ تَبارَكَ وَتَعالى _ حُقَّت مَحَبَّتى عَلَى المُتَزاوِرَينِ فىَّ وَحُقَّت مَحَبَّتى عَلَى المُتَباذِلينَ فىَّ وَهُم عَلى مَنابِرَ مِن نورٍ يَغبِطُهُمُ النَّبيّونَ وَالصِّدّيقونَ بِمَكانِهِم؛
خداوند متعال مى فرمايد: بر خود واجب كرده ام دوست داشتن كسانى را كه به خاطر من به ديدار يكديگر مى روند و كسانى كه در راه من به يكديگر بخشش مى نمايند، چنين كسانى (روز قيامت) بر منابرى از نورند به گونه اى كه پيامبران و صديقين به جايگاه آنان غبطه مى خورند.
(صحيح ابن حبّان، ج2، ص338)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
مَنِ اشْتاقَ اِلَى الْجَنَّةِ سارَعَ اِلَى الْخَيْراتِ وَ مَنْ اَشْفَقَ مِنَ النّارِ لَهى عَنِ الشَّهَواتِ؛
هر كس مشتاق بهشت است، به سوى نيكى ها مى شتابد و هر كس از جهنم بترسد، از هوا و هوس روى مى گرداند.
(نورالثقلين، ج 3 ، ص 566، ح 166)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
مَنْ أَخَذَ لِلْمَظْلومِ مِنَ الظّالِمِ كانَ مَعىَ فِى الْجَنَّةِ تَصاحُبا؛
هر كس داد مظلوم را از ظالم بگيرد، در بهشت با من يار و هم نشين باشد.
(بحارالأنوار، ج 75، ص 359، ح 74)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
اِنَّ فِى الجَنَّةِ دارا يُقالُ لَها دارُ الفَرَحِ لايَدخُلُها اِلاّ مَن فَرَّحَ يَتامَى المُؤمِنينَ؛
در بهشت خانه اى هست كه آن را شادى سرا گويند و جز آنان كه يتيمان مؤمنان را شاد كرده اند وارد آن نمى شوند.
(نهج الفصاحه، ح 864)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
اِنَّ لِلجَنَّةِ بابا يُدعى اَلرَّيّانَ لايَدخُلُ مِنهُ اِلاّ الصّائِمونَ؛
بهشت را درى است كه ريّان ناميده مى شود از آن در، جز روزه داران وارد نشوند.
(معانى الأخبار، ص 409)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
فِى الجَنَّةِ ما لا عَينٌ رَأَت وَلا اُذُنٌ سَمِعَت وَلاخَطَرَ عَلى قَلبِ بَشَرٍ؛
در بهشت چيزهايى هست كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه به خاطر كسى گذشته.
(نهج الفصاحه، ح 2060)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
اَلجَنَّةُ بَناؤُها لَبِنَةٌ مِن فِضَّةٍ وَلَبِنَةٌ مِن ذَهَبٍ وَمِلاطُهَا المِسكُ الأَذفَرُ وَحَصباؤُهَا اللُّؤلُؤُ وَالياقوتُ وَتُربَتُهَا الزَّعفرانُ... ؛
ساختمان بهشت خشتى از نقره و خشتى از طلاست، گِل آن مُشك بسيار خوشبو و سنگريزه آن لؤلؤ و ياقوت و خاك آن زغفران است... .
(نهج الفصاحه، ح 1327)
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
لا تَزولُ قَدَما عَبدٍ يَومَ القيامَةِ حَتّى يُساَ لَ عَن اَربَعٍ عَن عُمُرِهِ فيما اَفناهُ وَ عَن شَبابِهِ فيما اَبلاهُ وَ عَن مالِهِ مِن اَينَ اَ كتَسَبَهُ وَ فيما اَ نفَقَهُ وَ عَن حُبِّنا اَهلَ البَيتِ ؛
انسان، در روز قيامت، قدم از قدم برنمى دارد، مگر آن كه از چهار چيز پرسيده مى شود: از عمرش كه چگونه گذرانده است، از جوانى اش كه چگونه سپرى كرده، از ثروتش كه از كجا به دست آورده و چگونه خرج كرده است و از دوستى ما اهل بيت.
خصال، ص 253، ح 125
امام باقر(عليه السلام ( فرمودند:
اَلبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ يَنفيانِ الفَقرَ وَ يَزيدانِ فِى العُمرِ وَ يَدفَعانِ عَن صاحِبِهِما سَبعينَ ميتَةَ سوءٍ ؛
كار خير و صدقه، فقر را مى بَرند، بر عمر مى افزايند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مى كنند.
ثواب الاعمال، ص 141
امام حسين(عليه السلام ( فرمودند:
ما أَهوَنَ المَوتَ عَلى سَبيلِ نَيلِ العِزِّ وَإِحياءِ الحَقِّ لَيسَ المَوتُ فى سَبيلِ العِزِّ إِلاّحَياةً خالِدَةً وَلَيسَتِ الحَياةُ مَعَ الذُّلِّ إِلاَّ المَوتَ الَّذى لاحَياةَ مَعَهُ؛
چه آسان است مرگى كه در راه رسيدن به عزّت و احياى حق باشد، مرگ عزتمندانه جز زندگى جاويد و زندگى ذليلانه جز مرگ هميشگى نيست.
احقاق الحق، ج11، ص601
امام على(عليه السلام ( فرمودند:
مَنْ عَطَفَ عَلَيْهِ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ اَدَّباهُ وَ اَبلَياهُ وَ اِلَى الْمَنايا اَدْنَياهُ ؛
شب و روز بر هر كس بگذرد، او را ادب مى كند، فرسوده اش مى نمايد و به مرگ نزديكش مى سازد.
كافى، ج 8 ، ص 17، ح 2
امام على(عليه السلام ( فرمودند:
اَلمَنِيَّةُ وَلاَ الدَّنِيَّةُ وَالتَّقَلُّلُ وَلاَ التَّوَسُّلُ؛
مرگ آرى امّا پستى و خوارى هرگز، به اندك ساختن آرى امّا دست سوى اين و آن دراز كردن هرگز.
نهج البلاغه، حكمت 396
امام على(عليه السلام ( فرمودند:
اَربَعَةُ اَشياءَ لا يَعرِفُ قَدرَها اِلاّ اَربَعَةٌ : اَلشَّبابُ لا يَعرِفُ قَدرَهُ اِلاَّ الشُّيوخُ وَالعافيَةُ لا يَعرِفُ قَدرَها اِلاّ اَهلُ البَلاءِ وَ الصِّحَةُ لا يَعرِفُ قَدرَها اِلاَّ المَرضى وَ الحَياةُ لا يَعرِفُ قَدرَها اِلاَّ المَوتى؛
ارزش چهار چيز را جز چهار گروه نمى شناسند : جوانى را جز پيران، آسايش را جز گرفتاران، سلامتى را جز بيماران و زندگى را جز مردگان .
مواعظ العدديّه، ص 275
پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
فِى الزِّنا سِتُّ خِصالٍ: ثَلاثٌ مِنها فِى الدُّنيا وَ ثلاثٌ فِى الآخِرَةِ، فَاَمّا الَّتى فِى الدُّنيا فَيَذهَبُ بِالبَهاءِ وَ يُعَجِّلُ الفَناءَ وَ يَقطَعُ الرِّزقَ وَ اَمّا الَّتى فِى الآخِرَةِ فَسوءُ الحِسابِ وَ سَخَطُ الرَّحمنِ وَ الخُلودُ فِى النّارِ ؛
زِنا، شش پيامد دارد: سه در دنيا و سه در آخرت. سه پيامد دنيايى اش اين است كه: آبرو را مى بَرد، مرگ را شتاب مى بخشد و روزى را مى بُرد و سه پيامد آخرتى اش: سختى حسابرسى، خشم خداى رحمان و ماندگارى در آتش است.
خصال، ص 321، ح 3
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
صِلَةُ الرحامِ تُزَ كّى العمالَ وَتُنمى الموالَ وَ تَدفَعُ البَلوى وَتُيَسِّرَ الحِسابَ وَتُنسِئُ فِى الجَلِ؛
صله رحم، اعمال را پاكيزه، اموال را بسيار، بلا را برطرف و حساب (قيامت) را آسان مى كند و مرگ را به تأخير مى اندازد.
كافى، ج 2، ص 157، ح 33
امام صادق(عليه السلام ( فرمودند:
يَعيشُ النّاسُ بِاِحْسانِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَعيشونَ بِاَعْمارِهِمْ وَ يَموتون بِذُنوبِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَموتونَ بِآجالِهِمْ؛
مردم، بيشتر از آن كه با عمر خود زندگى كنند، با احسان و نيكوكارى خود زندگى مى كنند و بيشتر از آن كه با اجل خود بميرند، بر اثر گناهان خود مى ميرند.
دعوات الراوندى، ص 291، ح 33
پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
لِيَتَزَوَّدِ العَبدُ مِن دُنياهُ لآِخِرَتِهِ ، وَ مِن حَياتِهِ لِمَوتِهِ وَ مِن شَبابِهِ لِهَرَمِهِ ، فَاِنَّ الدُّنيا خُلِقَت لَكُم وَ اَ نتُم خُلِقتُم لِلخِرَةِ ؛
انسان بايد براى آخرتش از دنيا، براى مرگش از زندگى و براى پيرى اش از جوانى، توشه برگيرد، چرا كه دنيا براى شما آفريده شده و شما براى آخرت آفريده شده ايد .
تنبيه الخواطر، ج 1، ص 131
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
اَلْخَيْرُ كُلُّهُ اَمامَكَ وَ اِنَّ الشَّرَّ كُلَّهُ اَمامَكَ وَ لَنْ تَرى الخَيْرَ وَ الشَّرَّ اِلاّ بَعْدَ الاْآخِرَةِ لاَِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ الْخَيْرَ كُلَّهُ فِى الْجَنَّةِ وَ الشَّرَّ كُلَّهُ فِى النّارِ؛
همه خوبى ها و بدى ها در مقابل توست و هرگز خوبى و بدى واقعى را جز در آخرت نمى بينى، زيرا خداوند همه خوبى ها را در بهشت و همه بدى ها را در جهنم قرار داده است.
تحف العقول، ص 306
امام على (عليه السلام) فرمودند:
لا تَ_كُن مِمَّن يَرجُو الآخِرَةَ بِغَيرِ العَمَلِ... يَنهى وَ لا يَنتَهى وَ يَمُرُ بِما لا يَتى... ؛
از كسانى مباش كه بى عمل، به آخرت اميد دارند... از گناه باز مى دارند، اما خود باز نمى ايستند، به كارهايى فرمان مى دهند كه خود انجام نمى دهند.
نهج البلاغه، حكمت 150
امام على(عليه السلام) فرمودند:
أَفضَلُ النّاسِ عَقلاً أَحسَنُهُم تَقديرا لِمَعاشِهِ وَأَشَدُّهُمُ اهتِماما بِإِصلاحِ مَعادِهِ؛
عاقل ترين مردم كسى است كه در امور زندگيش بهتر برنامه ريزى كند و در اصلاح آخرتش بيشتر همّت نمايد.
نهج الفصاحه، ح 781
امام على (عليه السلام) فرمودند:
مَنْ كانَ فيهِ ثَلاثٌ سَلِمَتْ لَهُ الدُّنْيا وَ الآْخِرَةُ: يَأْمُرُ بِالْمَعْروفِ وَ يَأْتَمِرُ بِهِ وَ يَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يَنْتَهى عَنْهُ وَ يُحافِظُ عَلى حُدودِ اللّه ِ جَلَّ وَ عَلا ؛
هر كس سه خصلت داشته باشد، دنيا و آخرتش سالم مى ماند: به خوبى فرمان دهد و خود به آن عمل كند، از زشتى باز دارد و خود از آن باز ايستد و از حدود الهى پاسدارى كند.
نهج الفصاحه، ح 2939
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
لِيَتَزَوَّدِ العَبدُ مِن دُنياهُ لآِخِرَتِهِ ، وَ مِن حَياتِهِ لِمَوتِهِ وَ مِن شَبابِهِ لِهَرَمِهِ ، فَاِنَّ الدُّنيا خُلِقَت لَكُم وَ اَ نتُم خُلِقتُم لِلخِرَةِ ؛
انسان بايد براى آخرتش از دنيا، براى مرگش از زندگى و براى پيرى اش از جوانى، توشه برگيرد، چرا كه دنيا براى شما آفريده شده و شما براى آخرت آفريده شده ايد .
تنبيه الخواطر، ج 1، ص 131
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
اَلدُّنيا أمَدٌ، الآخِرَةُ أبَدٌ ؛
دنيا تمام شدنى و آخرت، هميشگى است .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث 4
امام حسين (عليه السلام) مي فرمايند:
مبادا كاري كني كه عذرت بايد به راستي كه مؤمن بدي نكند و پوزش نخواهد و منافق پيوسته بدي كند و عذر بخواهد.
تحت العقول
امام صادق عليه السلام فرمودند:
من لم يأت قبرالحسين عليه السلام و هو يزعم انه لنا شيعة حتى يموت فليس هو لنا شيعة و ان كان من اهل الجنة فهو من ضيفان اهل الجنة؛
كسى كه به زيارت قبر امام حسين نرود و خيال كند كه شيعه ما است و با اين حال و خيال بميرد او شيعه ما نيست و اگر هم از اهل بهشت باشد از ميهمانان اهل بهشت خواهد بود.
كامل الزيارات، ص ???/ بحارالانوار، ج ??، ص ?
قال ابوعبدالله عليه السلام:
من لم يأت قبرالحسين عليه السلام حتى يموت كان منتقص الايمان منتقص الدين، ان ادخل الجنة كان دون المؤمنين فيها؛
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
هر كس به زيارت قبر امام حسين (عليه السلام) نرود تا بميرد، ايمانش ناتمام و دينش ناقص خواهد بود به بهشت هم كه برود پايين تر از مومنان در آنجا خواهد بود.
وسائل الشيعه، ج ??، ص ???
قال الامام الصادق عليه السلام:
من سره ان يكون على موائد النور يوم القيامة فليكن من زوارالحسين بن على عليهماالسلام؛
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
هر كس دوست دارد روز قيامت، بر سر سفره هاى نور بنشيند بايد از زائران امام حسين عليه السلام باشد.
وسائل الشيعه، ج ??، ص ???/ بحارالانوار، ج ??، ص ??
عن ابى جعفر و ابى عبدالله عليهماالسلام يقولان:
من احب أن يكون مسكنه و مأواه الجنة، فلا يدع زيارة المظلوم؛
از امام باقر و امام صادق عليهماالسلام نقل شده كه فرمودند:
هر كس كه مى خواهد مسكن و مأوايش بهشت باشد، زيارت مظلوم – امام حسين عليه السلام- را ترك نكند.
مستدرك الوسائل، ج ??، ص ????
پيامبرخدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
مَن أكَلَ مِن كَدِّ يَدِهِ ، مَرَّ على الصِّراطِ كالبَرقِ الخاطِفِ ؛
هر كه از دس_ت_رنج خود بخورد ، مانند برقِ جهنده ، از صراط بگذرد .
جامع الأخبار : 390 / 1085
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و اما يوم القيامة يجمع الله فيه الاولين و الاخرين للحساب فما من مومن مشى الى الجماعة الا خلف الله - عز و جل - عليه اهوال يوم القيامة ثم يامر به الى الجنة ؛
خداوند در روز قيامت همه انسانها را براى حساب جمع مى كند، و هيچ مومنى كه در نماز جماعت شركت نموده نمى ماند، مگر آن كه خداوند روز قيامت سختيها و دشواريها را برايش آسان مى كند، و سپس دستور ميدهد كه او را وارد بهشت كنند.
(بحارالانوار، ج 88، ص 6)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا كان يوم القيامة و جمع الله - عز و جل - الناس فى صعيد واحد بعث الله عز و جل الى المؤ ذنين بملائكة من نور معهم الوية و اعلام من نور يقودون جنائب ارمتها زبرجد اخضر حقائبها المسك الاذفر، يركبها المؤ ذنون فيقومون عليها قياما تقودهم الملائكة ينادون باعلى صوتهم بالاذان ؛
هنگامى كه روز قيامت شود و خداوند همه انسانها را در يك زمين محشور كند، خداوند فرشتگان نور را با پرچمها و علمهايى از نور به سوى اذان گوها بفرستد و آن فرشتگان شترها (يا اسبها) بهشتى را همراه خود به سوى اذان گوها روانه سازند كه مهار آن ها از... و تركه آنها از مشك بسيار نفيس مى باشد. اذان گوها بر آن مركبها سوار مى شوند و بر پشت آنها مى ايستند، فرشتگان (از روى تجليل و احترام ) مهار آن مركبها را مى كشند و اذان گوها با صداى بلند اذان مى گويند.
(وسائل الشيعه ، ج 4،
ص 615)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان لحوما محرمة على النار و هى لحوم المؤ ذنين ؛
همانا، گوشتهايى بر آتش (جهنم ) حرام است (آتش آنها را نمى سوزاند) و آن گوشت بدن اذان گويان است .
(مستدرك الوسايل ، ص 249)
قال على - عليه السلام -:
يحشر المؤ منون يوم القيامة حوال الاعناق ؛
اذان گويان ، روز قيامت با سرافرازى و سربلندى محشور مى شوند.
(بحارالانوار، ج 84، ص 149)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و من ترك اوقاتها يدخل الويل . و الويل واد فى جهنم ؛
و كسى كه اوقات نماز را ترك كند، داخل در ((ويل )) مى شود و ((ويل )) بيابانى در جهنم است .
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 184)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
تارك الصلاة يسال الرجعة الى الدنيا، و ذلك قول الله تعالى : حتى اذا جاء احدهم الموت قال : ((رب ارجعون ، لعلى اعمل صالحا فيما تركت ، كلا انها كلمة هو قائلها و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون )) ؛
بى نماز درخواست مى كند به دنيا برگردد، و اين است سخن خداوند متعال تا گاهى كه به يكى از آنان مرگ آمد گويد: ((پروردگارا مرا برگردانيد تا شايد عمل شايسته انجام دهم در آن چه بازگذاردم ، نه چنين است آن سخنى است او گوينده اش هست ، و از پشت آن ها تا روزى كه برانگيخته شوند برزخ است .))
(بحارالانوار، ج 77، ص 58. اصول وافى ، ج 2، ص 65)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة عماد الدين ، فمن ترك صلاته متعمدا فقد هدم دينه و من ترك اوقاتها يدخل الويل ، و الويل واد فى جهنم كما قال الله تعالى : ((ويل للمصلين ، الذينهم عن صلاتهم ساهون )) ؛
نماز ستون دين است ، پس كسى كه نمازش را عمدا ترك كند دينش را منهدم كرده است ، و كسى كه اوقات نماز را ترك كند داخل در ((ويل )) مى شود و ويل وادى است در جهنم چنان كه خدا فرمود: ويل جاى نمازگزاران است آن نمازگزارانى كه در نماز خود سهو كننده و غافلند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 202)
قال على - عليه السلام -:
الا تسمعون الى جواب اهل النار حين سئلوا ((ما سلككم فى سقر؟ قالوا: لم نك من المصلين )) ؛
آيا به پاسخ اهل دوزخ گوش فرا نمى دهيد كه وقتى از آن ها مى پرسند: ((چه چيز شما را گرفتار دوزخ ساخت ؟مى گويند: ما از نمازگزاران نبوديم )).
(بحارالانوار، ج 82، ص 224. نهج البلاغه ، خطبه 190)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من ترك الصلاة متعمدا كتب اسمه على باب النار ممن يدخلها؛
هركس عمدا نمازش را ترك كند، بر درب جهنم نامش از دوزخيان نوشته مى شود.
(كنزالعمال ، ج 7، حديث 19090)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
حافظوا على الصلوات ، فان الله تعالى : اذا كان يوم القيامة ياتى بالعبد، فاول شى ء يسئله عنه الصلاة ، فان جاء بها تامة ، و الا زخ فى النار ؛
بر نمازها مواظبت كنيد ؛ زيرا آن گاه كه روز قيامت شد، خداوند عز و جل بنده را مى آورد و اول چيزى كه از او سؤ ال مى كند نماز است ؛ اگر آن را كامل ادا كرده باشد اهل نجات است ، و گرنه به آتش انداخته مى شود.
(اصول كافى ، ج 2، ص 70)
قال الرضا - عليه السلام -:
اذا كان يوم القيامة يدعى بالعبد فاول شى ء يسئل عنه الصلاة فاذا جاء بها تامة و الا زخ فى النار ؛
وقتى قيامت شود بنده را مى خوانند اول چيزى كه از او مى پرسند نماز است ، پس اگر نمازش را تام و تمام به جا آورده باشد، نجات مى يابد، و اگر نمازش را با شرايط و آداب صحت يا قبولى آن به جا نياورده باشد، او را به آتش مى افكنند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 19)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اول ما ينظر فى عمل العبد فى يوم القيامة فى صلوته فان قبلت نظر فى غيرها و ان لم تقبل لم ينظر فى عمله بشى ء ؛
اولين چيزى كه روز قيامت ، به عمل انسان نگاه مى كند، نماز است .اگر نماز قبول شدبه اعمال ديگر هم نگاه مى كنند، و اگر نماز مورد قبول واقع نشد، به هيچ عمل ديگر آن توجه نمى كنند.
(ميزان الحكمة ، ج 5، ص 374.بحارالانوار، ج 82، ص 227)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا لقيت الله بالصلوات الخمس المفروضات لم يسالك عما سوى ذلك ؛
هنگامى كه خداوند را با نماز پنجگانه واجب ملاقات كردى ، سؤ ال از شما نمى شود ؛ مگر از نمازهاى پنجگانه .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 5)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة جواز على الصراط ؛
نماز جواز عبور از صراط است .
(بحارالانوار، ج 98، ص 168)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا كان يوم القيامة يدعى بالعبد فاول شى ء يسئل عنه الصلاة فاذا جاء بها تامة و الا زخ فى النار ؛
هنگامى كه روز قيامت فرا مى رسد، اولين چيزى كه از انسان سؤ ال مى كنند نماز است ، اگر انسان نماز را كامل به جا آورد (در رحمت حق قرار مى گيرد) و اگر چنين نباشد، وى را به درون آتش مى افكنند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 16)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
تحترقون تحترقون فاذا صليتم الفجر غسلتها، ثم تحترقون تحترقون فاذا صليتم الظهر غسلتها، ثم تحترقون تحترقون فاذا صليتم العصر غسلتها، ثم تحترقون فاذا صليتم المغرب غسلتها، ثم تحترقون فاذا صليتم العشاء غسلتها، ثم تنامون فلايكتب عليكم حتى تغسلوا؛
اعمالتان ، شما را به دوزخ رهنمون مى سازد و گويى آتش شما را در بر گرفته است تا آن كه نماز بامداد را به جاى آوريد و بدين گونه گناهان شما پاك مى گردد، پس گناهان باز شما را به دوزخ مى راند، تا آن كه نماز ظهر را به جاى آوريد و بدين ترتيب گناهانتان را پاك كنيد.باز ارتكاب گناهان شما را مستوجب آتش مى كند تا آن كه نماز عصر را به جاى آوريد و گناهانتان را بدين صورت پاك كنيد.و بدين ترتيب نماز مغرب گناهان عصر را مى زدايد و نماز عشاء گناهان پيش از خود را پاك مى كند، سپس به خواب مى رويد و تا آن گاه كه از خواب برخيزيد بر شما گناهى نوشته نخواهد شد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183. بحارالانوار، ج
82، ص 224)
قال الصادق - عليه السلام -:
يوتى بشيخ يوم القيامة فيدفع اليه كتابه ظاهره مما يلى الناس و لايرى الا مساويا فيطول ذلك عليه ، فيقول : يا رب اءتاءمرنى الى النار؟فيقول الجبار جل جلاله : يا شيخ انا استحيى ان اعذبك و قد كنت تصلى لى فى دار الدنيا اذهبوا بعبدى الى الجنة ؛
پيرمردى را در قيامت حاضر مى كنند، سپس پرونده عملش را به دستش مى دهند، پرونده به صورتى است كه مردم آن را مى بينند و در آن پرونده جز بديهاى او نمى نگرند.اين برنامه به طول مى انجامد تا پيرمرد به حضرت حق عرض مى كند: امر مى كنى كه مرا به آتش ببرند؟ خطاب مى رسد: اى پيرمرد!من حيا مى كنم تو را عذاب كنم ، در حالى كه در دنيا براى من نماز خواندى ، اى ملائكه !بنده مرا به بهشت ببريد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 35، بحارالانوار، ج 82، ص 204)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان افضل الاعمال عند الله يوم القيامة ، الصلوة ؛
همانا بهترين عمل در روز قيامت نزد خداوند، نماز است .
(مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 7)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة مفتاح الجنة ؛
نماز كليد بهشت است .
(نهج الفصاحه ، حديث 1588)
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم:
يَحشُرُ اللّه ُ عز و جل اُمَّتييَومَ القِيامَةِ بَينَ الاُمَمِ غُرّا مُحَجَّلِينَ مِن آثارِ الوُضوءِ ؛
خداوند عز و جل در روز قيامت امّت مرا ، بر اثر وضو ، با چهره هاى زيبا و دست و پاى سپيد محشور مى كند .
بحار الأنوار : 80/237/11
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
أسبِغِ الوُضُوءَ ، تَمُرَّ على الصِّراطِ مَرَّ السَّحابِ ؛
وضو را كامل بگير ، تا از صراط همچون ابر بگذرى .
بحار الأنوار : 76 / 4 / 8
امام صادق عليه السلام :
طَلَبتُ نُورَ القَلبِ فوَجَدتُهُ في التَّفَكُّرِ والبُكاءِ ، وطَلَبتُ الجَوازَ علَى الصِّراطِ فوَجَدتُهُ في الصَّدَقَةِ ، وطَلَبتُ نُورَ الوَجهِ فوَجَدتُهُ في صَلاةِ اللَّيلِ؛
روشنايى دل را جوييدم و آن را در انديشيدن و گريستن يافتم و گذر از صراط را جوييدم و آن را در صدقه دادن يافتم و نورانيّت چهره را جوييدم و آن را در نماز شب يافتم .
مستدرك الوسائل : 12 / 173 / 13810 منتخب ميزان الحكمة : 572
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
إنّ في جَهنَّمَ رَحاءً مِن حَديدٍ تُطحَنُ بها رُؤوسُ القُرّاءِ ، والعُلَماءِ الُمجرمينَ؛
در دوزخ آسيابى آهنى است ، كه با آن سرهاى قاريان و عالمان گنهكار آرد مى شود .
جامع الأخبار : 130 / 254 منتخب ميزان الحكمة : 460
امام سجّاد عليه السلام :
علَيكَ بالقُرآنِ ، فإنَّ اللّه َ خَل_قَ الجَنّ_ةَ ... وجَعلَ دَرَجاتِها على قَدْرِ آياتِ القُرآنِ ، فمَن قَرأَ القُرآنَ قالَ لَهُ : إقْرَأْ وارْقَ ، ومَن دَخ_لَ مِنهُمُ الجَنّةَ لَم يَكُنْ في الجَنّةِ أعلى دَرَج_ةً مِنهُ ما خ_لا النَّبِيّونَ والصِّدِّيق_ونَ ؛
با قرآن باش ؛ زيرا خداوند بهشت را آفريد ... و درجات آن را به اندازه آيات قرآن قرار داد . پس هر كه قرآن بخواند ، قرآن به او گويد : بخوان و بالا رو . و هر كس از اين افراد وارد بهشت شود در آن جا بلند مرتبه تر از او نخواهد بود مگر پيامبران و صدّيقان .
بحار الأنوار : 8 / 133 / 39
امام باقر عليه السلام مي فرمايند:
إنّ أوَّلَ ما يُبدَأُ بهِ يَومَ القِيامَةِ صَدَقةُ الماءِ؛
نخستين چيزى كه در روز قيامت به آن رسيدگى مى شود (ثواب) صدقه آب (دادن به تشنه) است .
بحار الأنوار : 96 / 173 / 13
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
يبعث النّاس يوم القيمه على نيّاتهم؛
روز رستاخيز مردم را به كيفيت نيت هايشان برانگيزند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
النّاس يعملون الخيرات و إنّما يعطون أجورهم يوم القيامه على قدر عقولهم؛
مردم كارهاى نيك كنند اما روز قيامت پاداششان را به قدر عقولشان مي دهند.
نهج الفصاحه
من شرب الخمر أتي عطشان يوم القيمه؛
هر كه شراب نوشد روز قيامت تشنه بيارندش.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من أحبّ قوما حشره اللَّه في زمرتهم؛
هر كه گروهى را دوست دارد خدا وى را با آنها محشور كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من إدّان دينا ينوي قضاءه أدّاه اللَّه عنه يوم القيمه؛
هر كه دينى به عهده دارد كه نيت پرداخت آن دارد، خدا روز قيامت قرض وى را ادا كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من أذنب و هو يضحك دخل النّار و هو يبكي؛
هر كه گناه كند و خندان باشد وارد جهنم شود و گريان باشد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من قتل عصفورا بغير حقّ سأله اللَّه عنه يوم القيامه؛
هر كه گنجشكى را بناحق بكشد خدا روز قيامت از وى باز خواست كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من كان له وجهان في الدّنيا كان له يوم القيامه لسانان من نار؛
هر كه در دنيا دو رو باشد روز قيامت دو زبان از آتش دارد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من شابّ شيبه في الإسلام كانت له نورا يوم القيمه؛
هر كه مويش در اسلام سفيد شود به روز قيامت نور وى خواهد بود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من قتل عصفورا عبثا جاء يوم القيمه و له صراخ عند العرش يقول ربّ سل هذا فيم قتلني في غير منفعه؛
هر كه گنجشكى را بيهوده بكشد روز قيامت بيابد و نزد عرش فرياد زند و گويد پروردگارا از اين بپرس براى چه مرا بى فائده كشت.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ما من ساعه تمرّ بابن آدم لم يذكر اللَّه فيها إلّا حسر عليها يوم القيامه؛
ساعتى بى ذكر خداى بر آدميزاد نگذرد مگر روز قيامت بر آن حسرت خورد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ما الدّنيا في الآخره إلّا كما يجعل أحدكم إصبعه السّبّابه في اليمّ فلينظر بم يرجع؛
دنيا نسبت به آخرت چنان است كه يكى تان انگشت بزرگ خويش را به دريا نهد بنگرد از دريا چه بر مي دارد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لا يستر عبد عبدا في الدّنيا إلّا ستره اللَّه يوم القيمه؛
هر بنده اى كه در دنيا براى ديگرى راز پوشى كند، روز قيامت خدا راز پوش وى شود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لا تقوم السّاعه حتّى يكون الزّهد و الورع تصنّعا؛
قيامت بپا نشود تا وقتى كه زهد و تقوى ساختگى باشد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لا تزال نفس الرّجل معلّقه بدينه حتّى يقضي عنه؛
جان مرد (پس از مرگ) پيوسته به قرض وى آويخته است تا قرض وى ادا شود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لو قيل لأهل النّار إنّكم ماكثون في النّار عدد كلّ حصاه في الدّنيا لفرحوا بها و لو قيل لأهل الجنّه إنّكم ماكثون عدد كلّ حصاه لحزنوا و لكن جعل لهم الأبد؛
اگر به جهنميان گويند كه شماره ريگهاى دنيا در جهنم خواهيد ماند خوش حال شوند و اگر به بهشتيان گويند كه به شماره ريگها خواهيد ماند غمگين شوند ولى آنها را جاودانى كرده اند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لو أنّ قطره من الزّقوم قطرت في الدّنيا لأفسدت على أهل الدّنيا معايشهم فكيف بمن تكون طعامه؟؛
اگر قطره اى از زقوم جهنم را در دنيا بچكانند زندگى را بر مردم دنيا تباه خواهد كرد پس آن كه خوراكش زقوم است چه خواهد كرد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لو أنّ شرره من شرر جهنّم بالمشرق لوجد حرّها من بالمغرب؛
اگر شعله اى از شعله هاى جهنم به مشرق باشد آن كه در مغرب است گرماى آن را احساس كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لو أنّ دلوا من غسّاق يهراق في الدّنيا لأنتن أهل الدّنيا؛
اگر دلوى از آشاميدنى جهنم را در دنيا بريزند اهل دنيا را متعفن كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لمعالجه ملك الموت أشدّ من ألف ضربه بالسّيف؛
جان گرفتن فرشته مرگ از هزار ضربت شمشير سخت تر است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
للرّحم لسان عند الميزان تقول: يا ربّ من قطعني فاقطعه و من وصلني فصله؛
خويشاوندى روز حساب زبانى دارد و گويد خدايا هر كه مرا بريد او را ببر و هر كه مرا پيوست او را پيوند ده.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لكلّ غادر لواء يوم القيامه يعرف به؛
هر خيانتكارى روز قيامت پرچمى دارد كه بدان شناخته شود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لكلّ شي ء مفتاح و مفتاح الجنّه حبّ المساكين و الفقراء؛
هر چيزى را كليدى هست و كليد بهشت دوستى مستمندان و فقيران است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ليردّنّ الحقوق إلى أهلها يوم القيامه حتّى يقاد للشّاه الجلحاء من الشّاه القرناء تنطحها؛
روز قيامت حقوق كسان را باز پس دهند تا آنجا كه از بز شاخ دار كه بز بي شاخ را شاخ زده تقاص كنند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
كلّ نفس تحشر على هواها، فمن هوى الكفره فهو مع الكفره و لا ينفعه عمله شيئا؛
هر كسى را با دلبستگيش محشور كنند، هر كه به كافران دلبسته باشد با كافران است و عملش سودش ندهد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
كلّ موذ في النّار؛
هر آزارگرى در جهنم است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
كلّ علم وبال يوم القيامه إلّا من عمل به؛
همه علم ها روز قيامت وبال است مگر علمى كه بدان عمل كنند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
القبر أوّل منزل من منازل الآخره؛
قبر، نخستين منزل از منزلهاى آخرت است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
في الجنّه ما لا عين رأت و لا أذن سمعت و لا خطر على قلب بشر؛
در بهشت چيزها هست كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه بر خاطر كسى گذشته.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
شرّ النّاس منزله يوم القيامه من يخاف لسانه أو يخاف شرّه؛
روز قيامت موقعيت آن كس از همه مردم بدتر است كه از زبانش ترسند يا از شرش بيم كنند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الدّنيا سبعه أيّام من أيّام الآخره؛
عمر دنيا مساوى هفت روز از روزهاى آخرتست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الجنّه مائه درجه ما بين كلّ درجتين مسيره خمسمائه عام؛
بهشت صد درجه است و فاصله هر دو درجه پانصد سال راه است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الجنّه مائه درجه ما بين كلّ درجتين كما بين السّماء و الأرض؛
بهشت صد درجه است و فاصله هر دو درجه مانند زمين و آسمان است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الجنّه دار الأسخياء؛
بهشت خانه سخاوت مندان است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الجنّه بناؤها لبنه من فضّه و لبنه من ذهب و ملاطها المسك الأذفر و حصباؤها اللّؤلؤ و الياقوت و تربتها الزّعفران من يدخلها ينعم لا يبأس و يخلد لا يموت لا تبلى ثيابهم و لا يفنى شبابهم؛
ساختمان بهشت خشتى از نقره و خشتى از طلاست و گل آن مشك اذفر است و سنگريزه آن لؤلؤ و ياقوت است و خاك آن زعفران است و هر كه وارد آن شود پيوسته متنعم است و از بدبختى بركنار، جاودان زنده است و نميرد، لباسشان كهنه نمى شود و جوانيشان پايان نپذيرد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ثلاثه لا يقبل اللَّه منهم يوم القيامه صرفا و لا عدلا: عاقّ و منّان و مكذّب بالقدر؛
سه كسند كه روز رستاخيز خداوند از آنها عوضى نمي پذيرد: عاق و منت گذار و كسى كه تقدير را تكذيب كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ثلاثه لا يحجبون النّار: المنّان و عاقّ والديه و مدمن الخمر؛
سه كسند كه ميان آنها و جهنم حجابى نيست: منت گذار و عاق پدر و مادر و شراب خوار.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ثلاثه قد حرّم اللَّه عليهم الجنّه مدمن الخمر و العاقّ و الدّيّوث الّذي يقرّ في أهله الخبث؛
سه كسند كه خداوند بهشت را بر آنها حرام كرده است: شراب خوار و آن كه پدر و مادر از او ناراضى نباشند و ديوث كه بى ناموسى را در خانواده خود نديده گيرد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
التّاجر الأمين الصّدوق المسلم مع الشّهداء يوم القيامه؛
تاجر درستكار راست گوى مسلمان روز رستاخيز با شهيدان است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
تأكل النّار ابن آدم إلّا أثر السّجود حرّم اللَّه عزّ و جلّ على النّار أن تأكل أثر السّجود؛
آتش جهنم آدميزاد را مى خورد جز جاى سجده را زيرا خداوند جاى سجده را بر آتش حرام كرده است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
بين يدي السّاعه فتن كقطع اللّيل؛
پيش از رستاخيز فتنه ها پديد آيد چون قطعات شب تاريك.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
بين يدي السّاعه أيّام الهرج؛
پيش از رستاخيز روزگارى آشفته است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
بين العبد و الجنّه سبع عقاب أهونها الموت و أصعبها الوقوف بين يدي اللَّه تعالى إذا تعلّق المظلومون بالظّالمين؛
ميان بنده و بهشت هفت عقبه است كه آسان تر از همه مرگ است و سخت تر از همه توقف در پيشگاه خداست هنگامى كه ستم كشان دامن ستمگران را بگيرند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أيّها النّاس اتّقوا اللَّه فو اللَّه لا يظلم مؤمن مؤمنا إلّا انتقم اللَّه تعالى منه يوم القيامه؛
اى مردم از خدا بترسيد به خدا مؤمنى، مؤمنى را ستم نكند جز آن كه روز رستاخيز خدا از او انتقام گيرد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أيّما وال ولي فلان و رفق رفق اللَّه تعالى به يوم القيامه؛
هر كس به زمامدارى برسد و با مردم به ملايمت و مدارا رفتار كند، خداوند روز قيامت با او مدارا كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أيّما مسلم شهد له أربعه بخير أدخله اللَّه تعالى الجنّه؛
هر مسلمانى كه چهار تن به نيكى او شهادت دهند خدا او را ببهشت مى برد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أيّما رجل تديّن دينا و هو مجمع أن لا يوفيه إيّاه لقي اللَّه سارقا؛
هر كس قرضى بگيرد و در خاطر داشته باشد كه آن را نپردازد مانند دزدان محشور شود.
نهج الفصاحه
أيّما راع لم يرحم رعيّته حرّم اللَّه عليه الجنّه؛
هر كس به زير دستان خود رحم نكند، خداوند بهشت را بر او حرام كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أيّما امرأه ماتت و زوجها عنها راض دخلت الجنّه؛
هر زنى كه بميرد و شوهرش از او خشنود باشد، به بهشت مي رود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أوّل من يدعى إلى الجنّه الحمّادون الّذين يحمدون اللَّه؛
نخستين كسانى كه به بهشت دعوت مى شوند، ستايشگرانند كه خدا را ستايش مي كنند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أوّل ما يوضع في ميزان العبد نفقته على أهله؛
نخستين چيزى كه در ترازوى بنده مي گذارند خرجى است كه براى كسان خود كرده است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أوّل ما يوزن في الميزان الخلق الحسن؛
نخستين چيزى كه در ترازو گذاشته مى شود خلق نيك است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أوّل ما يقضى بين النّاس يوم القيامه في الدّماء؛
نخستين بار روز رستاخيز ميان مردم در باره خونها دادرسى مي كنند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أوّل ما يحاسب به الصّلوه؛
نخستين چيزى كه به حساب آن مي رسند نماز است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أهون أهل النّار عذابا يوم القيامه رجل يوضع في أخمص قدميه جمرتان يغلي منهما دماغه؛
روز رستاخيز از مردم جهنم آن كه عذابش از همه آسان تر است مردى است كه دو قطعه آتش به كف پايش نهند كه از حرارت آن مغز سرش به جوش مى آيد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أهل الجور و أعوانهم في النّار؛
ستمگران و يارانشان در جهنمند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ في الجنّه ما لا عين رأت و لا أذن سمعت و لا خطر على قلب أحد؛
در بهشت چيزها هست كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه در خاطر كسى گذشته است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ في الجنّه مائه درجه لو أنّ العالمين اجتمعوا في إحداهنّ لو سعتهم؛
در بهشت صد درجه هست كه اگر جهانيان در يكى از آن ها مجتمع شوند در آن جاى گيرند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ في الجنّه درجه لا ينالها إلّا أصحاب الهموم؛
در بهشت درجه اى هست كه جز غم ديدگان بدان نمي رسند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ في الجنّه دارا يقال لها دار الفرج لا يدخلها إلّا من فرّح يتامى المؤمنين؛
در بهشت خانه اى هست كه آن را خانه خوشحالى نامند و جز كسانى كه يتيمان مؤمنان را خوشحال كرده باشند، وارد آن نمي شوند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ في الجنّه بيتا يقال له بيت الأسخياء؛
در بهشت خانه اى هست كه آن را خانه سخاوتمندان نامند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ أهل الجنّه ليتراءون أهل الغرف في الجنّه كما تراءون الكواكب في السّماء؛
اهل بهشت صاحبان غرفه هاى بالا را چنان مى بينند كه شما ستارگان آسمان را مي بينيد.
نهج الفصاحه
إنّ الميّت يعرف من يحمله و من يغسله و من يدلّيه في قبره؛
مرده كسى را كه بلندش كند و كسى را كه غسلش دهد و كسي را كه در قبرش نهد مي شناسد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ الميّت إذا دفن سمع خفق نعالهم إذا ولّوا عنه منصرفين؛
وقتى مرده را بخاك سپارند، صداى كفش كسان را كه از قبر وى باز مي گردند خواهد شنيد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه تعالى يعذّب يوم القيامه الّذين يعذّبون النّاس في الدّنيا؛
خداوند روز رستاخيز كسانى را كه در دنيا مردم را عذاب كرده اند عذاب مي كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه تعالى يعافي الامّيّين يوم القيامه مالا يعافي العلماء؛
خداوند روز رستاخيز بر بي سوادان چيزهائى را مى بخشد كه بر دانشمندان نمي بخشد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه تعالى يسأل العبد عن فضل علمه كما يسأله عن فضل ماله؛
خداوند از بنده مي پرسد كه فزونى دانش خود را كجا صرف كرده همچنان كه از فزونى مال مى پرسد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه تعالى حرّم الجنّه على كلّ مراء؛
خداوند بهشت را بر ريا كار حرام كرده است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ العار ليلزم المرء يوم القيامه حتّى يقول يا ربّ لإرسالك بي إلى النّار أيسر عليّ ممّا ألقى و إنّه ليعلم ما فيها من شدّه العذاب؛
در قيامت آن قدر ننگ گريبان گير انسان مى شود كه مي گويد خدايا اگر مرا به جهنم بفرستى بهتر از اين وضع است در صورتى كه از سختى عذاب جهنم خبر دارد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ الزّناه يأتون تشتعل وجوههم نارا؛
روز قيامت چهره زناكاران از آتش مشتعل است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ الرجل لترفع درجته في الجنّه فيقول أنّى لي هذا؟ فيقال باستغفار ولدك لك؛
مقام يكى را در بهشت بالا برند و گويد اين مقام از كجا براى من حاصل شد؟ گويند فرزندت براى تو آمرزش طلبيد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ أعظم النّاس خطايا يوم القيامه أكثرهم خوضا في الباطل؛
به روز رستاخيز گناه آن كس از همه مردم بيشتر است كه بيشتر از همه گفتگوى بيهوده كرده باشد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ أشدّ النّاس عذابا يوم القيمه عالم لم ينفعه اللَّه بعلمه؛
به روز رستاخيز عذاب دانشمندى كه خداوند او را از دانشش منتفع نكرده از همه مردم سخت تر است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ أشدّ النّاس ندامه يوم القيامه رجل باع آخرته بدنيا غيره؛
پشيمان تر از همه مردم در روز قيامت، مردى است كه آخرت خود را به دنياى ديگرى فروخته است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ أحبّ النّاس إلى اللَّه تعالى يوم القيامه و أدناهم منه مجلسا إمام عادل و أبغض النّاس إلى اللَّه تعالى و أبعدهم منه إمام جائر؛
محبوبترين مردم در نظر خدا روز قيامت و نزديكتر از همه به او پيشواى دادگستر است و منفور ترين مردم و دورتر از همه به او پيشواى ستمگر است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أنا النّذير و الموت المغير و السّاعه الموعد؛
من بيم دهنده ام و مرگ يغماگر است و رستاخيز وعده گاه.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أما إنّ العريف يدفع في النّار دفعا؛
شخص غيب گو در جهنم رانده مى شود.
نهج الفصاحه
ألا إنّ عمل أهل الجنّه حزن بربوه ألا إنّ عمل أهل النّار سهل بسهوه؛
بدانيد كه كار اهل بهشت مانند آن است كه از راه سختى بر تپه مرتفعى بالا روند و كار اهل جهنم مانند آن است كه در سراشيب زمين هموارى راه سپرند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ألا أخبرك بأهل النّار؟ كلّ جعظريّ جوّاظ مستكبر جمّاع منوع؛
مى خواهى تو را از اهل جهنم خبر دهم؟ هر كس كه خود پسند و خود خواه و متكبر و حريص و بخيل باشد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أكثر النّاس ذنوبا يوم القيامه أكثرهم كلاما فيما لا يعنيه؛
در روز رستاخيز از همه مردم گناه آن كس بيشتر است كه بيشتر از همه در چيزهائى كه بدو مربوط نيست، سخن گويد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أشدّ النّاس حسره يوم القيامه رجل أمكنه طلب العلم في الدّنيا فلم يطلبه و رجل علّم علما فانتفع به من سمعه منه دونه؛
دو كس روز رستاخيز از همه مردم بيشتر حسرت مي خورند يكى مردى كه در دنيا براى طلب دانش فرصت داشته ولى به جستجوى آن برنخاسته است يكى ديگر مردى كه دانشى به ديگرى آموخته و شاگرد وى از آن بهره مند شده ولى او بى بهره مانده است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أشدّ النّاس عذابا يوم القيامه عالم لم ينفعه علمه؛
روز رستاخيز عذاب دانشمندى كه از دانش خود بهره نمى برد از همه مردم سخت تر است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أشدّ النّاس عذابا يوم القيامه من يري النّاس أنّ فيه خيرا و لا خير فيه؛
در روز رستاخيز از همه مردم عذاب آن كس سخت تر است كه مردم گمان مي كنند خيرى در او هست ولى خيرى در او نيست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أشدّ النّاس عذابا للنّاس في الدّنيا أشدّ النّاس عذابا عند اللَّه يوم القيامه؛
آنكه در دنيا مردم را بيشتر آزار كند در روز رستاخيز پيش خدا از همه مردم عذاب وى سخت تر است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أشدّ النّاس عذابا يوم القيامه إمام جائر؛
روز رستاخيز عذاب پيشواى ستمگر از همه كس سخت تر است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إذا كان يوم القيامه نادى مناد من عمل عملا لغير اللَّه فليطلب ثوابه ممّن عمله له؛
وقتى روز رستاخيز در آيد بانگ زنى بانگ مي زند كه هر كس كارى براى غير خدا انجام داده پاداش خود را از آن كس كه براى او كار كرده بگيرد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إذا اجتمع العالم و العابد على الصّراط قيل للعابد أدخل الجنّه و تنعّم بعبادتك و قيل للعالم قف هنا فاشفع لمن أحببت فإنّك لا تشفع لأحد إلّا شفّعت فقام مقام الأنبياء؛
وقتى عالم و عابد بر صراط اجتماع كنند به عابد گويند به بهشت درآى و از عبادت خويش بهرمند شو و به عالم گويند اينجا بايست و براى هر كه مي خواهى شفاعت كن زيرا هر كه را شفاعت كنى شفاعت تو پذيرفته خواهد شد آنگاه عالم در صف پيامبران مي ايستد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
اثنان لا ينظر اللَّه إليهم يوم القيامه قاطع الرّحم و جار السوء؛
دو كس را خداوند روز قيامت به نظر رحمت نمى نگرد، آنكه با خويشان ببرد و آنكه با همسايه بدى كند.
نهج الفصاحه
امام هادي(عليه السلام) مي فرمايند:
علماي پيروان ما كه به دوستداران و پيروان ناتوان ما رسيدگي كنند، روز قيامت در حالي وارد مي شوند كه از تاج هاي آنها نور افشاني مي شود.
(بحارالانوار/2/7)
امام هادي(عليه السلام) مي فرمايند:
خداوند دنيا را سراي امتحان و آزمايش ساخته و آخرت را سراي رسيدگي قرار داده است، و بلاي دنيا را وسيله ي ثواب آخرت و ثواب آخرت را عوض بلاي دنيا قرار داده است.
(تحف العقول/512)
قالَ الاْمامُ الْحُسَيْن - عليه السلام - :
لا يَأمَنُ يوم الْقِيامَةِ إلاّ مَنْ قَدْ خافَ اللهَ في الدُّنْيا ؛
امام حسين - عليه السلام - فرمودند:
كسي در روز قيامت از شدائد و احوال آن در امان نمي باشد، مگر آن كه در دنيا از خداوند متعال ترس داشته باشد _ و اهل گناه و معصيت نگردد _.
بحار الأنوار، ج 44، ص 192، ح 5
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - :
إنّما يُجْزي الْعِبادُ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلي قَدْرِ عُقُولِهِمْ؛
امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند:
همانا در روز قيامت بندگان به مقدار عقل و درك و شعورشان مجازات مي شوند.
كلمة الإمام الحسن - عليه السلام -، ص 209
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : إذا حُشِرْتُ يَوْمَ الْقِيامَةِ، أشْفَعُ عُصاةَ أُمَّةِ النَّبي ؛
حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند: هنگامي كه در روز قيامت برانگيخته و محشور شوم، خطاكاران امّت پيامبر - صلي الله عليه وآله وسلم -، را شفاعت مي نمايم.
احقاق الحقّ، ج 19، ص 129
قالَ الاْمامُ علي - عليه السلام - :
إنّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَلا حِسابَ، وَغَداً حِسابٌ وَ لا عَمَل ؛
امام علي - عليه السلام - فرمودند:
امروزه - در دنيا - زحمت و فعاليّت، بدون حساب است و فرداي قيامت، حساب و بررسي اعمال و دريافت پاداش است.
شرح نهج البلاغه ابن عبده، ج 1
قالَ الاْمامُ علي - عليه السلام - :
إنَّ الْعالِمَ الْكاتِمَ عِلْمَهُ يُبْعَثُ أنْتَنَ أهْلِ الْقِيامَةِ، تَلْعَنُهُ كُلُّ دابَّة مِنْ دَوابِّ الاْرْضِ الصِّغارِ ؛
امام علي - عليه السلام - فرمودند:
آن عالم و دانشمندي كه علم خود را _ در بيان حقايق _ براي ديگران كتمان كند، روز قيامت با بدترين بوها محشور مي شود و مورد نفرت و نفرين تمام موجودات قرار مي گيرد.
وسائل الشّيعة، ج 16، ص 270، ح 21539
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
بي نماز درخواست مي كند به دنيا برگردد، و اين است سخن خداوند متعال تاگاهي كه به يكي از آنان مرگ آمد گويد: پروردگارا مرا برگردانيد تا شايدعمل شايسته انجام دهم در آنچه بازگزاردم ، نه چنين است آن سخني است كه او گوينده اش هست ، واز پشت آنهاتا روزي كه برانگيخته شوند برزخ است .
بحار الانوار، ج ,77 ص 58
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
و تكون صلاة العبد عند المحشر تاجا علي رأسه و نورا علي وجهه و لباسا علي بدنه و سترا بينه و بين النار؛
نماز بنده در محشرتاجي است بر سر او، و موجب نورانيت صورتش ، لباس براي بدن وي ، و ساتر و حايل بين او و آتش جهنم است .
( بحار الانوار، ج ,82 ص 231 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
الصلاة جواز علي الصراط؛
نماز جواز عبور ازصراط است .
( بحار الانوار، ج ,98 ص 168 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
ان افضل الاعمال عند الله يوم القيامة ، الصلوة؛
همانا بهترين عمل در روز قيامت نزد خداوند، نماز است .
( مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 7 )
قال رسول الله صلي الله عليه و آله:
خمس صلوات من حافظ عليهن كانت له نورا و برهانا و نجاة يوم القيامة.
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
كسي كه بر نمازهاي پنجگانه محافظت و مراقبت نمايد اين نمازها براي او در قيامت، نور و وسيله نجات او خواهد بود.
كنز العمال، ج 7، حديث 18862
پيامبراكرم صلى الله عليه و آله مي فرمايند:
إذا مَرَّ الْمُؤمِنُ عَلَى الصِّراطِ فَيَقولُ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ طَفِئَتْ لَهبُ النِّيرانِ وَ نَقولُ: جُز يا مُؤمِنُ فَإنَّ نورَكَ قَد أطفَأ لَهِبى؛
هنگامى كه مؤمن بر صراط مى گذرد، و مى گويد: بسم اللّه الرحمن الرحيم. ناگاه زبانه هاى آتش خاموش مى شود و مى گويد: اى مؤمن عبور كن زيرا نور تو آتش مرا خاموش كرد.
جامع الأخبار، ص 120 .
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
خوشا به حال كسى كه به ياد معاد و رستاخيز افتاده و توشه خود را براى آن روز بسيار كرده است.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
كسى كه فساد و تباهى او را شاد گرداند ، معاد و روز واپسين او را بدحال كند.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
كسى كه موفق به پيدا كردن راه راست خود گردد ، براى معاد خويش توشه برگيرد.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
هدف مؤمن اصلاح معاد و روز واپسين است.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
بر تو باد به آخرت (و عمل براى آنجا) زيرا دنيا زبونانه نزد تو خواهد آمد.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
به راستى كه سرانجام كار پيش روى شما است و به راستى كه قيامت پشت سر شما است كه شما را به جلو مى راند.
غررالحكم ، باب آخرت
شايسته انسان عاقل و خردمند است كه براى آخرت خود چيزى از پيش فرستد، و سراى ماندنى خود را آباد نمايد.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
انسان با ايمان اندوهش درباره آخرت خويش و همه تلاش و كوشش در راه بازگشتگاه او است.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
تلخى دنيا ، شيرينى آخرت را به دنبال دارد.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
آخرت چنان است كه هر چيزش ابدى و جاويدان است.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
كسى كه معاد خود را اصلاح كند به راه درست دست يافته است.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
كسى كه براى معاد و روز جزا كار كند به راه درست و پايدار دست يافته است.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
هر چيزى از (نعمتها و عذاب هاى) آخرت ديدنش بزرگتر از شنيدن آن است (بر عكس دنيا)
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
در آخرت حسابرسى است و عملى در كار نيست.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
سرانجام آخرت، پايندگى است.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
انسان زيرك ، عزم و تصميم خود را در راه اصلاح معاد و تهيّه توشه بسيار براى آن روز بكار مى بندد.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
بر تو باد به تلاش و كوشش در راه اصلاح و رو به راه كردن معاد و روز واپسين.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
ياد آخرت دارو و درمان است.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
سراى جاويدان جايگاه راستگويان و ميهن نيكان و شايستگان است.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
شيرينى آخرت ، درد بدبختى دنيا را از بين مى برد.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
بهترين آمادگى ها آن است كه انسان به وسيله آن، معاد خود را اصلاح كند.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
به راستى كه شما به سوى آخرت خواهيد رفت و در پيشگاه خداوند قرار خواهيد گرفت.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
به راستى كه دنيا و آخرت دو دشمن متفاوت و دو راه جداگانه اند ، كسى كه دنيا را دوست دارد و بدان عشق ورزد ، آخرت را دشمن مى دارد و بدان عداوت مى ورزد و اين دو همچون مشرق و مغربند و آدمى همچون كسى كه ميان آن دو راه مى رود كه هر زمان به يكى نزديك شود از ديگرى دور گردد و از اينها گذشته اين دو همچو دو هوو هستند. (كه به طور معمول با يكديگر در يك جا جمع نشوند)
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
به راستى كه سرانجام قيامت است و آن براى خردورزان پند دهنده و براى نادانان وسيله عبرت خوبى است و پس از آن فرا رسد آنچه را كه بدان آگاهى داريد از ترس از قيامت و دهشت هاى بيم آور و كر شدن گوشها و در هم فرو رفتن استخوانها و تنگى قبرها و شدّت غم و اندوه.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
به راستى كه در پيش رويت گردنه اى است سخت و صعب العبور كه سبكبار در آنجا خوشحال تر است از گرانبار و كند رو در آنجا وضعش رقّت بارتر است از تندرو، و به راستى كه به ناچار (در پايان) بر بهشت فرود آيى يا بر دوزخ.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
به راستى كه امروز روز عمل و كار است و باز پرسى و حسابى نيست ولى فرداى قيامت روز باز پرسى است و عملى در كار نيست.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
به راستى كه تباه كردن معاد نشانه بدبختى است.
غررالحكم ، باب آخرت
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
بندگان خدا! از روزى بترسيد كه عمل ها وارسى مى شود و اضطراب در آن زياد و كودكان پير مى شوند!
نهج البلاغه، خ 156
امام علي(عليه السلام ) مي فرمايند:
خائنان در روز قيامت پرچمى دارند كه بدان شناخته مى شوند.
نهج البلاغه، خ 191
رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
روز قيامت چهره زناكاران از آتش مشتعل است.
نهج الفصاحه ، حديث 631
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
اعزاميان به دوزخ براى هميشه در عذاب و شكنجه اند.
غررالحكم ، باب دوزخ
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
كسى كه به دوزخ در آيد بدبختى او هميشگى است.
غررالحكم ، باب دوزخ
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
دوزخ، آتشى است كه صداى زبانه هايش وحشت زا ، و شراره اش تا دل آسمان بالا رود ، زبانه اش برافراشته و روشن ، شعله هايش فروزنده ، خروشش خشمناك ، خموشى اش بسيار دور از انتظار ، آتشگيره اش شعله ور ، بيم آن ترساننده است.
غررالحكم ، باب دوزخ
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
دوزخ، جايگاه سختي است، اطراف و جوانبش تاريك و ظلمانى ، ديگ هايش جوشان ، اوضاع و احوالش سخت وحشتناك است.
غررالحكم ، باب دوزخ
امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:
نادانى ، معاد انسان را تباه سازد.
غررالحكم ، باب جهل
رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :
يَاْتى آكِلُ الرِّبا يَوْمَ القيامَةِ مُخْتَبِلاً يَجُرُّ شَقَّيْهِ، ثُمَّ قَرَاَ: لا يَقومونَ اِلاّ كَما يَقومُ الَّذى يَتَخَبَّطُهُ الشَّيطانُ مِنَ الْمَسِّ؛
رباخوار روز قيامت ديوانه محشور مى شود و بر سر خود مى زند. سپس اين آيه را قرائت فرمودند: (ربا خواران) بپاى نمى خيزند جز مانند آن كس كه شيطان، بواسطه تماس او را آشفته حال مى سازد.
الدرالمنثور، ج 1، ص 364.
يَجى ءُ الرَّجُلُ يَوْمَ الْقيامَةِ وَ لَهُ مِنَ الْحَسَناتِ كَالسَّحابِ الرُّكامِ اَو كَالْجِبالِ الرَّواسى فَيَقولُ: يا رَبِّ ، اَن_ّى لى هذا وَ لَمْ اَعْمَلها؟ فَيَقولُ : هذا عِلْمُكَ الَّذى عَلَّمْتَهُ النّاسَ يُعْمَلُ بِهِ مِنْ بَعْدِكَ؛
انسان، در روز قيامت مى آيد و با خود كارهاى نيكى چون ابرهاى انبوه يا كوه هاى سر به فلك كشيده دارد، پس مى گويد: پروردگارا ! اينها را كه من انجام نداده ام، اينها از كجايند؟ [خداوند] مى فرمايد: اين، دانش توست كه به مردم آموختى و پس از تو، به آن عمل كردند.
بصائر الدرجات ، ص 25، ح 16.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :
لا تَزولُ قَدَما عَبْدٍ يَوْمَ الْقيامَةِ حَتّى يُسْاَ لَ عَنْ اَرْبَعٍ عَنْ عُمُرِهِ فيما اَفْناهُ وَ عَنْ شَبابِهِ فيما اَبْلاهُ وَ عَنْ مالِهِ مِنْ اَيْنَ اَ كْتَسَبَهُ وَ فيما اَ نْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنا اَهْلَ الْبَيْتِ ؛
انسان ، در روز قيامت ، قدم از قدم برنمى دارد ، مگر آن كه از چهار چيز پرسيده مى شود : از عمرش كه چگونه گذرانده است ، از جوانى اش كه چگونه سپرى كرده ، از ثروتش كه از كجا به دست آورده و چگونه خرج كرده است و از دوستى ما اهل بيت.
خصال ، ص 253، ح 125 .
حضرت علي(عليه السلام) مي فرمايند:
اَعَزُّ العِزِّ العِلمُ ؛ لاِءَنَّ بِهِ مَعرِفَةُ المَعادِ وَ المَعاشِ، وَ اَذَلُّ الذُّلِّ الجَهلُ ؛ لاِءَنَّ صاحِبَهُ اَصَمُّ ، اَبكَمُ ، اَعمى ، حَيرانُ؛
عزيزترين عزّت، دانش است، چرا كه با آن معاد شناخته مى شود و راه كسب معاش به دست مى آيد و خوارترين خوارى، نادانى است، چرا كه نادان كر و لال و كور و سرگردان است.
نزهة الناظر، ص 70، ح 65
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
اَقرَبُكُم غَدا مِنّى فِى المَوقِفِ اَصدَقُكُم لِلحَديثِ وَ اَدّاكُم لِلاَمانَةِ وَ اَوفاكُم باعَهدِ وَ اَحسَنُكُم خُلقا وَ اَقرَبُكُم مِنَ النّاس؛
نزديك ترين شما به من در قيامت: راستگوترين، امانتدارترين، وفادارترين به عهد و پيمان، خوش اخلاق ترين و نزديك ترين شما به مردم است.
امالى طوسى، ص 229
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
شرُّ النّاس يَومَ القِيامَةِ الذَّينَ يُكرمُونَ اتِّقَاءَ شَرِّهِم ؛
بدترين مردم در روز قيامت كساني هستند كه(در اين دنيا) از ترس شرّشان مورد اكرام و احترام واقع مي شوند.
(جهاد با نفس، ح 673 )
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
قَالَ رَسُولُ اللهِ (صلي الله عليه و آله و سلم): مَن تَرَكَ مَعصِيَة ً للهِ مَخَافَةَ اللهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي أرضَاهُ يَومَ القِيَامَةِي
رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: كسي كه معصيت الهي را از خوف خداي تبارك و تعالي ترك كند خداوند او را در روز قيامت خوشنود مي سازد.
(جهاد با نفس، ح 222)
امام صادق عليه السلام فرمودند:
ان من اعظم الناس حسره يوم القيامه، من وصف عدلا ثم خالفه الى غيره.
پشيمان ترين شخص در روز قيامت، كسى است كه براى مردم از عدالت سخن بگويد، اما خودش به ديگران عدالت روا ندارد.
(وسائل الشيعه،ج15،ص295)
امام حسين عليه السلام فرمودند:
لا يأمن يوم القيامة إلا من خاف الله في الدنيا.
هيچ كس روز قيامت در امان نيست ، مگر آن كه در دنيا خدا ترس باشد.
(بحار الانوار،ج 4،ص 19)
امام محمد باقر عليه السلام فرمودند:
انما يداق الله العباد في الحساب يوم القيامة علي قدر ما اتاهم من العقول في الدنيا؛
خدا در روز قيامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلي كه در دنيا به آنها داده است باريك بيني مي كند.
(اصول كافي ج 1 /ص 12)
امام حسين عليه السلام فرمودند:
لا يأمَن يومَ الْقيامَةِ إلاّ مَنْ خافَ الله فِي الدُّنيا؛
كسي در قيامت در امان نيست مگر كسي كه در دنيا ترس از خدا در دل داشت.
(مناقب ابن شهر آشوب ج/4 ص/ 69)
امام رضا عليه السلام فرمودند:
مَ_ن ف_رّج عن م_وم_ن ف_رّج الله عَن قَلبه ي_َوم القيمة؛
هر كس اندوه و مشكلى را از مومنى بر طرف نمايد خداوند در روز قيامت ان_دوه را از قلبش بر طرف سازد.
(اصول كافى، ج 3، ص 268)
امام صادق (سلام الله عليه) مي فرمايند:
من سره أن يكون علي موائد النور يوم القيامة فليكن من زوار الحسين بن علي (سلام الله عليها)؛
هر كس دوست دارد روز قيامت، بر سر سفره هاي نور بنشيند بايد اززائران امام حسين (سلام الله عليه) باشد.
بحارالانوار، ج101، ص 238.
پيامبر صلى الله عليه و آله :
فِى الزِّنا سِتُّ خِصالٍ: ثَلاثٌ مِنْها فِى الدُّنْيا وَ ثلاثٌ فِى الاْآخِرَةِ، فَاَمّا الَّتى فِى الدُّنْيا فَيَذْهَبُ بِالْبَهاءِ وَ يُعَجِّلُ الْفَناءَ وَ يَقْطَعُ الرِّزْقَ وَ اَمّا الَّتى فِى الاْآخِرَةِ فَسوءُ الْحِسابِ وَ سَخَطُ الرَّحمنِ وَ الْخُلودُ فِى النّارِ ؛
زِنا، شش پيامد دارد: سه در دنيا و سه در آخرت. سه پيامد دنيايى اش اين است كه: آبرو را مى بَرد، مرگ را شتاب مى بخشد و روزى را مى بُرد و سه پيامد آخرتى اش: سختى حسابرسى، خشم خداى رحمان و ماندگارى در آتش است.
خصال ، ص 321، ح 3 .
حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايند:
كل عين يوم القيامه باكيه و كل عين يوم القيامة ماهره، الاعين من اختصه الله بكرامته و بكي علي ما ينهك من الحسين و آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم).
در روز قيامت همه چشمها گريانند و هيچ چشمي خواب ندارد، مگر آن چشمي كه خداوند آن را به كرامت خود اختصاص داده و براي هتك حرمت حسين و خاندان محمد گريسته باشد.
الخصال/ ج 625.
حضرت امام رضا (عليه السلام) مي فرمايند:
من زارني علي بعد داري اتيته يوم القيامه في ثلاث مواطن حتي اخلصه من اهوالها؛ اذا نظايرت الكتب يمينا و شمالا و عندالصراط و عندالميزان؛
هر كه مرا در ديار غربت زيارت كند، روز قيامت من در سه جا به داد او مي رسم و از هراسها و سختيها آنها نجاتش مي دهم؛ در وقتي كه نامه هاي اعمال از راست و چپ پراكنده شوند و در هنگام گذشتن از صراط و در موقع سنجيدن اعمال (ميزان)
عيون اخبار الرضا، ج2، ص 255.
پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:
فاي رجل لطم امراته لطمة، امرالله عزوجل مالك خازن النيران فيلطمه علي حر وجهه سبعين لطمة في نار جهنم؛
هر كس به صورت زنش سيلي بزند، خداوند به آتشبان جهنم دستور مي دهد تا در آتش جهنم هفتاد سيلي بر صورت او بزند .
مستدرك الوسائل، ج 14، ص 250 .
قالَ الامامُ الصادق - عليه السّلام - : اِنَّ اللهَ تَبارَكَ و تَعالي أتّخذَ أبراهِيمَ عَبداً قَبلَ اَنَ يَتّخِذهُ نبيّاً ... .
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: خداوند تبارك و تعالي ابراهيم - عليه السّلام - را پيش از آن كه به نبوت برگزيند، به بندگي خود گرفت. و پيش از آن كه به رسولي برگزيند به نبوت برگزيد. و پيش از آن كه به خليلي انتخابش كند، به رسولي برگزيدش و پيش از آن كه امامش انتخاب كند خليلش خواند و بعد به او خطاب كرد كه من تو را براي مردم امام قرار دادم.
«الكافي، ج 1، ص 175»
قالَ الامامُ الصادق - عليه السّلام - : اِنَّ الْخِضْرَ كانَ نبيّاً مُرسلاً ... .
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: خضر - عليه السّلام - پيامبر مرسل بود، خداوند وي را به سوي قومش فرستاد و آنها را به يگانه پرستي و اقرار به پيامبران و فرستادن خودش فرا خواند. و معجزه اش اين بود كه روي هر چوب خشكي يا زمين بي علفي مي نشست، سبز مي شد، و از اين جهت خضر ناميده شده است.
«علل الشرايع، ج 1، ص 59»
قالَ الامامُ الصادق - عليه السّلام - : إلْياسُ النّبيُ كانَ مِنَ عُبّاد اَنْبِياء بني اسرائيل
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: الياس نبي از عابدترين پيامبران بني اسرائيل بود.
«بحار الانوار، ج 13، ص 393»
قالَ الامامُ الصادق - عليه السّلام - : و كانَ شريعَةُ عيسي - عليه السّلام - أنّهُ بُعِثَ بالتّوحيد و الاخلاص و بِما اُوصِيَ بهِ نوحٌ و ابراهيمُ و موسي و ... .
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: شريعت عيسي - عليه السّلام - بر پايه ي دعوت به توحيد، اخلاص و آن چيزي بود كه نوح، ابراهيم و موسي - عليهم السّلام - بدان سفارش شده اند. و انجيل بر او نازل شد و از او همان پيماني گرفته شد كه از ساير پيامبران گرفته شده است ... .
«بحار الانوار، ج 14، ص 234»
قالَ الامامُ صادق - عليه السّلام - : كانَ بَيْنَ عيسي وَ بَيْنَ محمد - صلّي الله عليه و آله – خَمْسَ مِأتهِ عامٍ ... .
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: ميان حضرت عيسي - عليه السّلام - و حضرت محمد - صلّي الله عليه و آله - پانصد سال فاصله بوده كه در دويست و پنجاه سال آن نه پيامبري بود و نه عالِمي آشكار، مردم در اين مدت از دين حضرت عيسي - عليه السّلام - پيروي مي كردند و سپس فرمود هيچ گاه زمين نخواهد بود مگر اين كه در آن عالمي باشد.
«كمال الدين، ص 161»
. قالَ الامامُ الصادق - عليه السّلام - : إِنَّ اللهَ عزّ ذكره خَتَمَ بِنَبِيَّكُمْ النَبِيَين، فَلا نبي بَعْدهُ ... .
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: خداوند سبحان، با پيامبر شما سلسله نبوت را خاتمه داد. بعد از او، هرگز پيامبري برانگيخته نخواهد شد و با كتاب شما به همه كتاب هاي آسماني پايان بخشيد، بعد از آن كتابي نازل نخواهد شد ... .
«الكافي، ج 1، ص 269»
قالَ الامامُ الرّضا - عليه السّلام - : سَلَّمَ اللهُ عزّوجلّ علي يحيي في الثّلاثةِ الْمواَطِنِ و آمَنَ اَوْعَتُهُ ...
امام رضا - عليه السّلام - فرمودند: خداوند در سه جا بر يحيي - عليه السّلام - سلام فرستاد، و ترس را از او ربود و مي فرمايد: سلام بر او روزي كه به دنيا آمد و روزي كه مي ميرد و روزي كه زنده شده و برانگيخته مي شود.
«عيون اخبار الرضا - عليه السّلام -، ج 1، ص 257»
قالَ الامامُ الرّضا - عليه السّلام - في اوّلَ يَوُمٍ مِنَ الْمُحرَّم: ... إن هذا اليوم هُوَ اليومُ الذّي دعا فيه ذكريا ... .
امام رضا - عليه السّلام - (در اولين روز از محرم) فرمودند: همانا اين روز، روزي است كه ذكريا - عليه السّلام - در آن دعا كرد و فرمودند: پروردگارا از نزد خودت برايم فرزند پاك عطا كن. زيرا تو درخواست ها را مي شنوي. خداوند دعاي او را مستجاب كرد و به فرشتگان دستور داد كه يحيي - عليه السّلام - را به او بشارت دهند.
«بحار الانوار، ج 14، ص 164»
قالَ الامامُ الرّضا - عليه السّلام - : إنّ الْيَسَعَ قَد صَنَعَ مَثل ما صَنَعَ عيسي - عليه السّلام - ... .
امام رضا - عليه السّلام - فرمودند: يَسَع - عليه السّلام - همان كارهايي را مي كرد كه حضرت عيسي - عليه السّلام - انجام مي داد: روي آب راه مي رفت، مردگان را زنده مي كرد، كورهاي مادر زاد را شفا مي داد. با اين حال (بر خلاف قوم عيسي - عليه السّلام -) امتش او را به خدايي نگرفتند.
«الاحتجاج، ج 2، ص 204»
قالَ الامامُ الباقر - عليه السّلام - : ... إِنَّ لُوطاً لَبِثَ في قُوْمِهِ ثلاثِينَ سَنَةٍ يَدعُوهُم اِلي اللهِ عزّوجل ّ و يُحَذِّرُهُم عَذابَه ... .
امام باقر - عليه السّلام - فرمودند: ... همانا لوط - عليه السّلام - سي سال در ميان قومش زندگي كرد و آنها را به سوي خداي عزّوجلّ فرا خواند و از عذاب الهي بر حذر داشت اما قومش دست از اخلاق رذيله برنداشتند، لوط پسر خاله ابراهيم بود و ساره همسر ابراهيم خواهر لوط بود ... لوط مردي سخي و كريم بود و ... .
«بحار الانوار، ج 12، ص 147»
قالَ الامامُ الباقر - عليه السّلام - : إنَّ صالحا بعثَ اِلي قَومِه و هو ابنُ سِتَّ عَشَر سنة ...
امام باقر - عليه السّلام - فرمودند: هنگامي كه صالح - عليه السّلام - به سوي قومش مبعوث شد، شانزده سال داشت و سپس صد و بيست سال در ميان آنها زندگي كرد، آنان ايمان نياوردند، ... تا اينكه بعد از پي كردن ناقه صالح عذاب خداوند بر آنها نازل شد.
«بحار الانوار، ج 11، ص 377»
قالَ الامامُ الباقر- عليه السّلام - : اِنَّ نوحاً - عليه السّلام - لَمّا اِنْقَضَتْ نبوَّتُهُ ... اوْحَي اللهُ عزّوجلّ اِليه، يا نُوحُ ...
امام باقر - عليه السّلام - فرمودند: چون نبوت نوح - عليه السّلام - به پايان رسيد، خداوند به سوي او وحي نمود: كه اي نوح، نبوت تو به آخر رسيده است ... علم و ايمان و اسم اعظم و آثار علم نبوت را در ميان بازماندگان از نسل خود قرار ده كه من نبوت را قطع نمي كنم چنان كه تاكنون از خانه انبيائي كه بين تو و آدم بودند قطع نكرده ام و زمين را خالي از عاِلم رها نمي كنم عالمي كه دين من و طاعت من به او شناخته شود و مايه نجات فرزنداني باشد كه در فاصله مرگ يك پيامبر تا آمدن ديگري به دنيا مي آيند. نوح - عليه السّلام - بشارت هود - عليه السّلام - را به سام داد. و در فاصله ميان نوح تا هود - عليه السّلام - انبياي ديگري نيز بوده اند.
«الكافي، ج 8، ص 115»
قالَ الامامُ الباقر - عليه السّلام - : كانَت شريِعَةُ نوح - عليه السّلام - اَنْ يُعْبَدَ الله بالتَّوْحيد و ... .
امام باقر - عليه السّلام - فرمودند: شريعت حضرت نوح - عليه السّلام - اين بود كه خدا به توحيد و اخلاص و جدا كردن او از شريك پرستيده شود كه اين همان فطرتي است كه خدا انسان را بر آن آفريد ... .
«بحار الانوار، ج 11، ص 331»
قالَ الامامُ الباقرِ - عليه السّلام - : كانَ بَيْنَ آدم و نوحٍ - عليه السّلام - عشرةَ آباءٍ كُلُّهُمْ أنْبِياء الله.
امام باقر - عليه السّلام - فرمودند: بين حضرت آدم - عليه السّلام - و حضرت نوح - عليه السّلام -، ده پدر فاصله بود، كه همه آنها پيامبر بودند.
«بحار الانوار، ج 11، ص 44»
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: خداوند به حضرت آدم - عليه السّلام - وحي نمود كه قابيل دشمن خدا است و (او) برادرش را كشته است و من براي ادامه راه تو فرزندي را قرار دادم كه او خليفه و وارث علم تو بوده و او عالِم ربّاني در روي زمين بعد از تو مي باشند. و او در كتاب، شيث خوانده شده و در زبان عربي «ابا محمدِ هبَةُ الله» نام گذاري شده است.
«بحار الانوار، ج 11، ص 264»
قالَ امير المؤمنين - عليه السّلام - : فَلَقَدْ كانَ يَتَوَسَّدُ الحَجَرَ وَ يَلْبَسُ الْخَشِنَ ... .
امير المؤمنين - عليه السّلام - (در وصف حضرت عيسي - عليه السّلام -) فرمودند: او سنگ را بالش خود مي كرد و جامه خشن مي پوشيد. نان خشك مي خورد، چراغش در شب ماه، و سبزيجاتش گياهاني است كه براي چارپايان مي رويده بود.
«نهج البلاغه، خطبه 160»
قالَ امير المؤمنين - عليه السّلام - : ... لكان ذلك سليمانُ بنُ داوود عليه السلام الذي سُخِّرَ له ملك الجِن و الانس مع النبوة ... .
امير المؤمنين - عليه السّلام - فرمودند: اگر بنا باشد كسي براي بقا نردباني بيابد، يا براي دور كردن مرگ از خود راهي پيدا كند، بي گمان آن كس سليمان بن داود - عليه السّلام - بود كه علاوه بر مقام نبوت، منزلت والاي سلطنت بر جن و انس نيز در اختيار او گذارده شده بود.
«نهج البلاغه، خطبه 182»
قالَ اميرُ المؤمنين - عليه السّلام - : إنَّ شُعَيْباً النبي عليه السلام دَعا قُومهُ إلي اللهِ حتّي كَبُرَ سِنُّهُ و دق عظمه ثم غاب ... .
امير المؤمنين - عليه السّلام - فرمودند: حضرت شعيب پيامبر - عليه السّلام - قومش را به سوي خداوند دعوت كرد تا اينكه به سن پيري رسيد و استخوان هايش نازك شد سپس از قومش غايب شد و دوباره به صورت جواني به سوي آن ها بازگشت و ايشان را به سوي خدا دعوت كرد ولي آنان پاسخ دادند ما سخن تو را در زمان پيريت گوش نكرديم حال كه جواني بيش نيستي چگونه تو را تصديق كنيم ... .
«بحار الانوار، ج 12، ص 385»
قالَ رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : إنَّما بُعِثْتُ فاتحاً و خاتِماً و أعطيت ... .
رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: من به عنوان فاتح و خاتم (پيامبران) مبعوث شدم و جامع كلمات و كليد آن ها به من اعطا شده است ... .
«كنز العمّال، ح 31994»
قالَ رسولُ الله - صلّي الله عليه و آله - : اوّلُ نبي مِنْ اَنبياءِ بَني إسرائيل موسي و آخرهم عيسي و ست مائة نبي.
رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: نخستين پيامبر از بني اسرائيل، موسي و آخر ايشان عيسي است و ششصد پيامبر ديگر نيز دارند.
«بحار الانوار، ج 13، ص 7»
و إنَّ رسولَ الله - صلّي الله عليه و آله - إذا ذكره (شعيب) قال: ذاك خَطيبُ الانبياء.
رسول خدا - صلّي الله عليه و آله – هر گاه به ياد شعيب مي افتاد مي فرمودند: او (حضرت شعيب) سخنران پيامبران است.
«بحار الانوار، ج 12، ص 387»
قالَ رَسولُ اللهَ - صلّي الله عليه و آله - : اوّلُ نَبي (مِنَ الاَنْبياءِ) اُرسِلَ نوحٌ - عليه السّلام -.
رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: اولين نبي از ميان انبياء كه فرستاده شده است، نوح - عليه السّلام - مي باشد.
«بحارالانوار، ج 11، ص 331»
قالَ رَسولُ اللهَ - صلّي الله عليه و آله - : انزلَ اللهُ علي إدرِيسَ ثَلاثِينَ صحيفة.
رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: خداوند سي صحيفه بر حضرت ادريس - عليه السّلام - نازل كرده است.
«بحار الانوار، ج 11، ص 277»
قالَ رَسولُ اللهَ - صلّي الله عليه و آله - : مِائةُ وَ أربَعَةُ و عشرونَ اَلفُ نبيٍ، و منهم ... .
رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: (تعداد پيامبران) يكصد و بيست و چهار هزاراند و از جمله آنها سيصد و سيزده نفر مرسل مي باشند كه نخستين آنان حضرت آدم - عليه السّلام - است.
«الخصال، ج 2، ص 534»
قالَ رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : أيُّها النّاسُ اِنّهُ لا نبيَّ بعدي و لا سُنّةَ ... .
رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: اي مردم بعد از من نه پيامبري است و نه سنتي بعد از سنت من وجود دارد، هر كه ادعاي نبوت كند، ادعاي او و بدعتش در آتش خواهد بود. هر كه چنين ادعايي كند او را بكشيد و هر كه از او پيروي كند در آتش خواهد بود.
«امالي شيخ مفيد، ص 53»
عَنْ أمِيرِ الْمُؤمِنِينَ - عَلَيْهِ السَّلامُ - قالَ: وَ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِلْعِلْمِ أهْلاً وَ فَرَضَ عَلي الْعِبادِ طاعَتَهُمْ بِقَوْلِهِ: «و آتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أبْوابِها» وَ الْبُيُوتُ هِي بُيُوت العلْمِ الَّذي إسْتَوْدَعَتْهُ الأنبِياءُ وَ أبْوابِها أوْصياؤُهُمْ.
امير المؤمنين - عليه السلام - فرمودند: خداوند براي «علم» جايگاهي مناسب مقرر داشته است و بر بندگانش اطاعت از آن را واجب گردانده و فرموده: از درب خانه داخل شويد و منظور از بيوت خانه هاي علم است كه به انبياء داده شده و أبواب آن اوصياء آن ها هستند.
«نور الثقلين، ج 1، ص 177»
قال الامام الرّضا - عليه السّلام - : اِنَّما سُمّيَ اُولُوالْعَزم، اُوليِ العَزمِ لِاَنّهم كانوا اصْحاب الشّرائِع.
امام رضا - عليه السّلام - فرمودند: (پيامبران) اولو العزم در حقيقت بدين سبب اولو العزم ناميده شده اند كه داراي شريعت و آيين بوده اند.
«عيون اخبار الرضا - عليه السلام -، ج 2، ص 80»
قال الامام الكاظم - عليه السّلام - : ما بَعَثَ اللهُ نَبيّاً وَ لا وَصيّاً اِلا سَخياً.
امام كاظم - عليه السّلام - فرمودند: خداوند هيچ نبي و وصيّ پيامبري را نفرستاد، مگر اينكه سخاوتمند بود.
«الكافي، ج 8، ص 616»
قال الامام الصادق - عليه السّلام - : إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً إِلَّا بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَي الْبَرِّ وَ الْفَاجِر.
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: خداوند پيامبري را مبعوت نكرد مگر با راستگوئي و رد امانت به فاجر و نيكوكار.
«الكافي، ج 2، ص 104»
قال الامام الصادق - عليه السّلام - : إنّ اَشَدَّ النّاسِ بلاءً اَلْانْبياءُ.
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: گرفتارترين و پر رنج ترين مردم، پيامبران هستند.
«امالي شيخ صدوق، ص 659»
قال الامام الصادق - عليه السّلام - : اِنَّ اللهَ عزّوجل لَمْ يَبْعَثْ رُسُلَهُ حيث بَعَثَها و مَعَها لا ذَهَبٌ و لا فِضّةٌ ... .
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: همانا خداوند، آنگاه كه رسولان خود را فرستاد آنان را با زرو سيم نفرستاد، بلكه با (سرمايه) كلام و سخن فرستاده است.
«الكافي، ج 8، ص 148»
قال الامام الصادق - عليه السّلام - : سَادَةُ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ خَمْسَةٌ وَ هُمْ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ عَلَيْهِمْ دَارَتِ الرَّحَي نُوحٌ وَ إِبْرَاهِيمُ وَ مُوسَي وَ عِيسَي وَ مُحَمَّدٌ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَي جَمِيعِ الْأَنْبِيَاء.
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: سرور رسولان و پيامبران پنج نفرند كه آنها را اولوالعزم گويند و آسياب نبوت و رسالت گرد آنها مي چرخد. اينان عبارتند از: نوح، ابراهيم، موسي، عيسي و محمد (صلوات الله عليهم اجمعين).
«الكافي، ج 1، ص 175»
قال الامام الصادق - عليه السّلام - : انّ الله عزّوجل مَكََّنَ انبيائَهُ مِنْ خَزائنَ لُطفِهِ وَ رَحمَتِهِ.
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: همانا خداوند، پيامبران خودش را از خزانة لطف و رحمتش قدرت داد.
«بحار الانوار، ج 11، ص 37»
قال الامام الرّضا - عليه السّلام - : فَلَو لَمْ يَجِبْ مَعْرِفَتُهُ و طاعَتُهُ لَمْ يَكُنْ لهم في مَجِئُي الرَّسولِ مَنْفَعَةٍ وَ لا سَدُّ حاجَةٍ ... .
امام رضا - عليه السّلام - فرمودند: اگر شناخت پيامبر و اطاعت از او بر مردم واجب نبود، آمدن پيامبر براي آنها حاصلي نداشت و مشكلي را حل نمي كرد و فرستادن رسول كار بيهوده اي بود و اين كار از صانع حكيم بدور است.
«بحار الانوار، ج 11، ص 40»
قال الامام الصادق - عليه السّلام - : اذا عَلِمَتُ الرُّسُل انَّها رُسُلٌ، كَشَفَ عنها الْغِطاءْ.
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: زماني كه پيامبران را بر پيامبر شدنشان آگاه كرديم، حجاب ها را از آنها برداشتيم.
«محاسن، ص 269»
قال الامام الباقر - عليه السّلام - : النّبيُّ الَذّي يَري الْمَلكَ في مَنامِهِ و يَسْمَعُ الصَّوْتُه ... .
امام باقر - عليه السّلام - فرمودند: نبي كسي است كه مَلَك را در خواب ديده و صدايش را مي شنود ولي خودش را نمي بيند، رسول كسي است كه مَلَك را در خواب مي بيند و صدايش را مي شنود و با چشم نيز مشاهده مي كند.
«الكافي، ج 1، ص 176»
قال الامام الكاظم - عليه السّلام - : اِنّ لِلّهِ عَلَي النّاسِ حُجَّتَينِ، حُجّةً ظاهرةً و حُجّةً باطِنةً ... .
امام كاظم - عليه السّلام - فرمودند: همانا براي خداوند بر مردم دو حجت است، حجت ظاهري و حجت باطني، اما حجت ظاهري همان رسولان و انبياء و ائمه - عليهم السّلام - هستند و حجت باطني عقولشان مي باشد.
«الكافي، ج 1، ص 16»
قال الامام الرّضا - عليه السّلام - : لِاَنَّهُ لَمّا لم يَكُنْ في خَلَقِهِم وَ قواهُم ما تُكْمِلُوا لِمَصالِحِهِم ... .
امام رضا - عليه السّلام - فرمودند: چون مردم از توانايي لازم، جهت درك كامل مصالح شان برخوردار نيستند و از طرفي ديگر، صانع هستي بالاتر و والاتر از آن است كه ديده شود، پس ناچار بايد ميان مردم و خدا فرستاده اي معصوم باشد كه اوامر و نواهي او را به آنان برساند.
«بحار الانوار، ج 11، ص 40»
قال الامام الكاظم - عليه السّلام - : ما بَعَثَ اللهُ اَنبيائَهُ وَ رُسُلَهُ اِلي عِبادِهِ اِلاّ لِيَعقِلوا عَنِ الله.
امام كاظم - عليه السّلام - فرمودند: خداوند مبعوث نكرد به سوي بندگانش انبياء و پيامبران را، مگر اينكه آنها دربارة خدا تفكر كنند و بينديشند.
«الكافي، ج 1، ص 64»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : لَمْ يَبْعَثَ اللهُ نَبيّاً الاّ بِلُغةِ قومهِ.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: خداوند مبعوث نكرد پيامبري را، مگر به زبان قومش.
«بحار الانوار، ج 11، ص 64»
. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : اِنّا مَعاشِرَ الانْبياءِ اُمِرنا اَنْ نُكلِّمَ الناسَ علي قَدرِ عُقُولِهم.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: به ما گروه انبيا دستور داده شده است كه با مردم به فراخور فهم و خردشان سخن بگوييم.
«بحار الانوار، ج 77، ص140»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مائةُ وَ اَربَعَةُ و عِشرونَ اَلْفَ نبيٌّ و مِنهم ... .
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: (تعداد پيامبران) يكصد و بيست و چهار هزار اند و از جمله آنها سيصد و سيزده نفر مرسل مي باشد كه اول آنان حضرت آدم - عليه السّلام - است.
«الخصال، ج 2، ص 534»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : وَ لا بَعَثَ اللهُ نَبيَاً و لا رَسُولا حتّي يَسْتَكْمِلَ العَقلَ.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: خداوند نبي و رسولي را مبعوث نكرد، مگر اينكه عقل را كامل كند.
«الكافي، ج 1، ص 64»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : وَ لا بَعَثَ الله نَبّياً وَ لا رسولاً، حتّي يَسْتَكْمِلُ الْعقلَ ... .
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: خداوند هيچ پيامبر و رسولي را مبعوث نكرد، جز اين كه عقل ها را كامل كرد و خرد آنها (پيامبران) بالاتر از عقول و خرد امّت است.
«الكافي، ج 1، ص 18»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : اِنّا معاشِرُ الاَنْبياءِ تَنامُ عُيُوننا وَ لا تَنامُ قُلُوبُنا.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: ما گروه پيامبران، چشمانمان خوابيده و دلهايمان بيدار است.
«بحار الانوار، ج 11، ص 55»
قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : ما اَعظَمَ فَوْزَ مَنِ اقْتَفي اَثَر النّبيّين.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: چه بزرگ است رستگاري كسي كه دنباله رو پيامبران باشد.
«غررالحكم، ح 9557»
قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : اَقْرَبُ النّاسِ من الأنبياءِ أعمَلهم بِما أمِروا بِه .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: نزديك ترينِ مردم به پيامبران، كساني هستند كه به آن چه امر شده اند، عمل كنند.
«غرر الحكم، ح 3057»
. قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : وَلكِنَّ الله سُبحانهُ جَعَلَ رُسُلَهُ اُولِي قوّة ٍ في عَزائِمِهم.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: امّا خداوند سبحان فرستادگان خود را صاحب اراده هاي قوي قرار داده است.
«نهج البلاغه، خطبه 192»
قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : قَدْ اِخْتَبرَهُمُ اللهُ باالمَخمَصَةِ وَ ابْتَلاهُم بِالمَجْهَدَةِ ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خداوند، انبيا را با گرسنگي آزمود و به سختي ها مبتلا فرمود و با ترس و هراس ها امتحانشان نمود و در بوتة ناملايمات زيرو رويشان كرد.
«نهج البلاغه، خطبه 192»
قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : رُؤيا الاَنْبياء وحيٌ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند: خواب پيامبران، وحي است.
«امالي شيخ صدوق، ص 215»
قال اميرالمومنين - عليه السّلام - : هُوَ الّذي اَسْكَنَ الدّنياء خَلْقَهُ و بَعَثَ اِلي الجِنِّ و اِِلانسِ رُسُلَهُ ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمود: او خدايي است كه دنيا را مسكن مخلوقات برگزيد و پيامبران خود را به هدايت جنّ و انس فرستاد تا دنيا را آن گونه كه هست معرفي كنند.
«نهج البلاغه، خطبه 183»
قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : بَعَثَ اللَّهُ رُسُلَهُ بِمَا خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلَي خَلْقِهِ لِئَلَّا تَجِبَ الْحُجَّةُ لَهُمْ بِتَرْكِ الْإِعْذَارِ إِلَيْهِم .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمود: خداوند پيامبران را برانگيخت و وحي را به آنها اختصاص داد و پيامبران را حجت خود بر مردم قرار داد تا جايي كه هيچ گونه عذري براي آنان نماند.
«نهج البلاغه، خطبه 144»
قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : فَاسْتَوْدَعَهُمْ فِي أَفْضَلِ مُسْتَوْدَعٍ وَ أَقَرَّهُمْ فِي خَيْرِ مُسْتَقَرٍّ تَنَاسَخَتْهُمْ كَرَائِمُ الْأَصْلَابِ إِلَي مُطَهَّرَاتِ الْأَرْحَام.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمود: خداوند پيامبران را در بهترين جايگاه (رحمهاي پاك) به امانت گذارد و در بهترين مكانها استقرارشان داده و از صلب كريمانة پدران به رحم پاك مادران منتقل كرد.
«نهج البلاغه، خطبه 94»
قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : و لم يُخلِهِم بَعدَ اَن قَبَضَهُ مما يؤَكِدُ عليهِم ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمود: (خداوند) بعد از وفات حضرت آدم - عليه السّلام - زمين را از حجت خود خالي نگذاشت، ... قرن به قرن دليل ها و حجت هاي خود را پي در پي فرستاد، تا اينكه سلسله پيامبران با پيامبري حضرت محمد - صلي الله عليه و آله - به پايان رسيد. «نهج البلاغه، خطبه91»
قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : وَ لَمْ يُخْلِ اللهُ سُبحانَهُ خَلْقَهُ مِنْ نبيٍّ مُرسل ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمود: و خداوند هرگز خلقش را بدون پيامبر يا كتابي آسماني رها نساخته است و آنها با اندك بودن ياران، هرگز در انجام وظيفه كوتاهي نكردند، بعضي از آنان بشارت بعضي پيامبران آينده را داده اند.
«نهج البلاغه، خطبه 1»
قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : وَ اصْطَفي سُبحانَهُ مِنْ وُلدِهِ اَنبياءَ ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمود: خداوند انبياء را از فرزندان (آدم - عليه السّلام -) اختيار كرد، از آنان پيمان گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند و نعمت هاي فراموش شده را به ياد آورند و توانمندي هاي پنهان شدة عقل را آشكار گردانند و نشانه هاي قدرت خدا را معرفي كنند.
«نهج البلاغه، خطبه 1»
قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : اُنظُروا الي مَواقِعِ نِعَم اللهِ عَلَيْهم حِينَ بَعَثَ اِلَيْهَم رسولاً ... .
اميرالمؤمنين - عليه السّلام - فرمود: بنگريد به نعمتهايي كه خداوند به هنگام فرستادن رسولي به سوي آنان عطاء فرمود كه فرمانبرداري، آنها را به آئين خود پيوند داد و آنان را برگرد دعوت خويش هم دل و هم داستان ساخت.
«نهج البلاغه، خطبه 192»
قال اميرُالمؤمنين - عليه السّلام - : اِعْرِفُوا اللهَ بِاللهِ و الرَّسولَ بالرِّسالةِ.
امير المؤمنين - عليه السّلام - فرمود: خدا را با خدائي و رسول را با رسالتشان بشناسيد.
«الكافي، ج 1، ص 85»
قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : بَعَثَ اللهُ اِلي الجِنِّ و الاِنسِ رُسُلُهُ ... .
امير المؤمنين - عليه السّلام - فرمود: خداوند رسولان خود را به سوي جن وانس فرستاد تا پردة اين جهان را كنار زنند و آنها را از بدي هايش بر حذر دارند.
«نهج البلاغه، خطبه 183»
امام صادق(سلام الله عليه):
إنَّ اللَّه عزّوجلّ لَم يَبْعثْ نَبيّاً إلّا بصِدقِ الحديثِ وأداءِ الأمانةِ إلى البَرِّ والفاجرِ؛
خداوند عزّوجلّ هيچ پيامبرى را برنگزيد، مگر به راست گفتارى و امانتدارى در حق خوب و بد.
الكافي: ج 2، ص 104، ح 1
امام صادق سلام الله عليه:
إنَّ اللّهَ عَزَّ ذِكرُهُ خَتَمَ بِنَبِيِّكُمُ النَّبِيِّينَ فَلا نَبِيَّ بَعدَهُ أبَدا، وخَتَمَ بِكِتابِكُمُ الكُتُبَ فَلا كِتابَ بَعدَهُ أبَدا؛
خداوند كه يادش بزرگ باد با پيامبر شما، به پيامبران خاتمه داد. بنا بر اين، بعد از او هرگز پيامبرى بر انگيخته نخواهد شد، و [نيز] با كتاب شما به همه كتاب ها [ى آسمانى ] پايان بخشيد. پس، بعد از كتاب شما هرگز كتابى نازل نخواهد شد.
الكافي: ج 2، ص 119، ح 4
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند :
هركه امامت علي (عليه السلام) را پس از من منكر شود چون كسي باشد كه در زندگيم پيامبري مرا انكار نموده و هركه پيامبري مرا منكر باشد چون منكر ربوبيت پروردگار است.
امالي صدوق، ص 656
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لم يبعث اللَّه تعالى نبيّا إلّا بلغه قومه؛
خدا هيچ پيامبرى را جز به زبان قومش نفرستاد.
نهج الفصاحه
امام جعفر صادق (عليه السلام) :
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم ) : إنا معاشر الانبياء أمرنا أن نكلم الناس علي قدر عقولهم؛
پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم ) فرموده اند:
ما گروه پيامبران مأموريم كه با مردم به اندازه عقل خودشان سخن بگوئيم .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 27
امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
اِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبيّا اِلاّ بِصِدْقِ الْحَديثِ وَ اَداءِ الاَْمانَةِ اِلَى الْبَرِّ وَ الْفاجِرِ؛
خداوند عزوجل هيچ پيامبرى را نفرستاد، مگر به راستگويى و برگرداندن امانت به نيكوكار و بدكار .
كافى، ج 1، ص 104، ح 1 .
امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
مَا كَلَّمَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله اَلْعِبادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ، قَالَ رَسُولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : اِنّا مَعاشِرَ الاَْنْبياءِ اُمِرْنا اَنْ نُ_كَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقولِهِمْ ؛
رسول خدا صلى الله عليه و آله هرگز با مردم به اندازه عقل خود سخن نگفتند و فرمودند: ما پيامبران مأموريم كه با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن بگوييم.
كافى، ج 1 ، ص 23 .
پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :
اِنّا اُمِرْنا مَعاشِرَ الاَنْبياءِ بِمُداراةِ النّاسِ، كَما اُمِرْنا بِاِقامَةِ الفَرائِضِ؛
ما پيامبران، همان گونه كه به برپا داشتن واجبات مأمور شده ايم، به مدارا كردن با مردم نيز مأمور شده ايم.
امالى طوسى، ص 521.
امام صادق عليه السلام :
لَمْ يَبْعَثِ اللّه ُ نَبيّا قَطُّ اِلاّ بِالْبِرِّ وَالْعَدْلِ؛
خداوند هيچ پيامبرى را جز به نيكى و عدالت بر نينگيخت.
بحارالأنوار، ج 24، ص 292.
پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
اِنّا اُمِرنا مَعاشِرَ الاَنبياءِ بِمُداراةِ النّاسِ، كما اُمِرنا بِاقامَةِ الفَرائِضِ؛
ما پيامبران، همان گونه كه به برپا داشتن واجبات مأمور شده ايم، به مدارا كردن با مردم نيز مأمور شده ايم.
(ارشاد القلوب، ج 1، ص 115)
قالَ الامامُ الصادِق - عليه السّلام - : لَمّا بَعَثَ اللهُ عزّوجلّ هوداً - عليه السّلام - اَسْلَمَ لَهُ العَقِبَ مِنْ وُلدِ سامٍ ...
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: هنگامي كه خداوند هود - عليه السّلام - را برانگيخت، بازماندگان از فرزندان سام در برابر او تسليم شدند. اما بقيه گفتند: از ما قوي تر كيست؟ پس به وسيله ي باد هلاك شدند و هود - عليه السّلام - پيروان خود را به آمدن حضرت صالح - عليه السّلام - بشارت داد.
«كمال الدين، ص 136»
قال الامام الكاظم - عليه السّلام - :
الْمُؤْمِنُ بِعَرَضِ كُلِّ خَيرٍ لو قُطِعَ أَنمَلَةً أَنمَلَةً كانَ خَيْراً لَهُ و لو وُلِّيَ شَرقَهَا و غربَهَا كانَ خَيراً لَه.
امام كاظم - عليه السّلام - فرمودند:
مؤمن همواره در معرض خير است. اگر در اثر قضاي الهي بند از بندش جدا شود، خير است و اگر حكومت شرق و غرب عالم هم به او عطا شود، باز خير است.
«بحار الانوار، ج 64، ص 242»
قال الامام الرّضا - عليه السّلام - :
معنا الْقَدَره تَقديرُ الشّيءِ مِنْ طولِهِ و عَرضِهِ ... .
امام رضا - عليه السّلام - فرمودند:
معناي قدر، اندازه گيري چيزي از طول و عرض است و معناي قضا، تأييد حكم بعد از صدور حكم است.
«محاسن، ص 244»
قال الامام علي بن الحسين - عليه السّلام - :
اَلصّبرُ وَ الرّضا عن قضاءِ الله رأس طاعةِ الله ... .
امام سجاد - عليه السّلام - فرمودند:
صبر و خشنودي از قضاي الهي، اصل و اساس اطاعت خداوند است. هر كه صبر و رضا در برابر قضاي الهي داشته باشد، جز خير براي او نخواهد بود.
«وسائل الشيعه، ج 2، ص 899»
قال الامام الصادق - عليه السّلام - :
اِنّ الْقضاءَ وَ الْقَدَرَ، خَلْقان مِنْ خَلْقِ الله.
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند:
همانا قضا و قدر دو مخلوق از مخلوقات خداوند هستند.
«توحيد صدوق، ص 364»
قال الامام الصادق - عليه السّلام - :
انَّ اَعْلَمَ الناسُ بِاللهِ، اَرضْاهُم بِقَضاءِ الله عزّوجلّ.
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند:
عالم ترين مردم كسي است كه راضي به قضاي الهي باشد.
«وسائل الشيعه، ج 2، ص 899»
قال الامام الرضا - عليه السّلام - :
لا يكون شيءٌ في السماواتِ و لا في الارضِ الاّ بِقدَرَ الله وَ مَشيّتِهِ.
امام رضا - عليه السّلام - فرمودند:
چيزي در آسمان و زمين، جز به تقدير و خواست خداوند نمي باشد.
«بحار الانوار، ج 5، ص 88»
قال الامام الباقر - عليه السّلام - :
يَحْشُرُ المُكَذِّبُونَ بِقَدَرِ اللهِ منْ قُبورِهم قَدْ مَسَخُوا قِرَدَةً و خناذِيرٍ.
امام باقر - عليه السّلام - فرمودند:
تكذيب كنندگان تقدير الهي، روز حشر، همانند بوزينه و خنزيرها از قبرهايشان محشور مي شوند.
«ثواب الاعمال، ص 205»
قال امير المؤمنين - عليه السّلام - :
اَمْرُهُ قَضاءٌ و حكمةٌ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند:
امر خداوند، قضا و حكمت است.
«نهج البلاغه، خطبه 160»
قال امير المؤمنين - عليه السّلام - :
قَدّر ما خَلَق فَاَحْكَمَ تَقْدِيرهُ ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند:
آنچه را خداوند آفريد، با مقدرات دقيقي استوار كرده و با تدبيري لطيف نظمشان داده است.
«نهج البلاغه، خطبه 91»
قال امير المؤمنين - عليه السّلام - :
تَذِلُّ الاُمُورِ للمقاديرِ، حتّي يكونُ الْحَتْفُ في التّدبير.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند:
كارها چنان در سيطره تقدير است كه در برابر تقدير، هيچ گونه تدبيري كارساز نخواهد بود.
«نهج البلاغه، حكمت 16»
قال امير المؤمنين - عليه السّلام - :
اِنّ مَعَ كُلِّ اِنْسانٍ مَلَكَيْن يَحْفِظانُه ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند:
با هر انسان دو فرشته اي است كه او را حفظ مي كنند، و چون تقدير الهي فرا رسد، او را تنها مي گذارند.
«نهج البلاغه، حكمت 201»
قال امير المؤمنين - عليه السّلام - :
و اِنْ صُبَّتْ عَلَيهمْ الْمَصائبُ لَجئُوا بك علماً ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند:
اگر بر مردم مصيبتي وارد شود، به تو پناه مي برند، زيرا مي دانند كه زمام امور كارها به دست تو است و همه كارها از قضا و خواست تو نشأت مي گيرد.
«نهج البلاغه، خطبه 227»
قال امير المؤمنين - عليه السّلام - :
اَحْمَدُ اللهِ ما قَضي مِنْ اَمرٍ وَ قدّر مِن فعلٍ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند:
خدا را بر آنچه كه قضاي اوست و هر كاري را كه مُقدّر فرموده، ستايش مي كنم.
«نهج البلاغه، خطبه 180»
قال امير المؤمنين - عليه السّلام - :
رَضينا عَنِ اللهِ قَضاهُ وَ سَلَّمنا لِلّهِ اَمْرَهُ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند:
من در برابر قضاي الهي راضي و تسليم امر او هستم.
«بحار الانوار، ج 39، ص 351»
قال امير المؤمنين - عليه السّلام - :
لِكلّ امةٍ مجوسٌ و مَجُوسُ هذا الاُمَّة الذّين يقولون: لا قَدَرَ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند:
براي هر امتي مجوسي است و مجوس اين امت كساني هستند كه مي گويند: قَدَر نمي باشد.
«ثواب الاعمال، ص 206»
قال امير المؤمنين - عليه السّلام - لرجلٍ:
... ان كنت غير قانعٍ بِقَضائِهِ وَ قَدرِهِ، فأطْلُبُ رَباً سواهُ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - به شخصي فرمودند:
اگر قانع به قضا و قدر او (خداوند) نمي باشي، پروردگاري غير از او طلب كن.
«توحيد صدوق، ص 372»
قال امير المؤمنين - عليه السّلام - :
مَنْ اَصْبَحَ علي الدُّنيا حَزِيْناً، فقد اَصْبَحَ لِقَضاءِ اللهِ ساخِطاً.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند:
كسي كه صبح كند، در حالي كه بر دنيا اندوهناك است، به تحقيق، در حالي صبح كرده كه از قضاي الهي ناخشنود است.
«نهج البلاغه، حكمت 282»
قال امير المؤمنين - عليه السّلام - :
اشدُّ النّاسِ عذاباً يَومَ القيامةِ اَلْمُسْتَخطُ لِقضاءِ الله.
امير المؤمنين - عليه السّلام - فرمودند:
معذّب ترين مردم در روز قيامت، كسي است كه از قضاي خداوند ناخشنود باشد.
«غرر الحكم، ح 3235»
قال امير المؤمنين - عليه السّلام - :
و لا يَرُدُّ اَمْرَك مَنْ سَخِطَ قضاءَك.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند:
كسي كه از قضاي تو ناخشنود باشد، امر تو را باز نمي گرداند (فرمان نمي برد).
«نهج البلاغه، خطبه 109»
قال امير المؤمنين - عليه السّلام - : في صِفَةِ اولياءِ الله: إِنّ صُبَّت عليهِم المَصائِبُ، لَجَئُوا اِلي الاِستِجارَةِ بك علماً ... .
امير مؤمنان - عليه السّلام - در وصف اولياء و دوستان خدا فرمودند:
اگر بر آنها مصيبتي وارد شود، به سوي تو پناه مي برند، زيرا مي دانند كه زمام كارها به دست تو است و از قضاي تو سرچشمه مي گيرد.
«نهج البلاغه، خطبه 227»
قال امير المؤمنين - عليه السّلام - :
اِنّ الله يَجْري الأُمورَ علي ما يقتضيهِ و لا ما تَرْتَضِيه.
امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند:
امور بر اساس قضاي الهي جريان دارد، نه بر اساس خواست مردم.
«غرر الحكم، ح 3238»
قال امير المؤمنين - عليه السّلام - و قَد سُئِلَ عَنِ القَدَرِ: طَرِيقٌ مُظلِمٌ فَلَا تَسلُكُوهُ و بَحرٌ عَمِيقٌ فَلَا تَلِجُوهُ و سِرُّ اللَّهِ فَلَا تَتَكَلَّفُوهُ.
امير مؤمنان - عليه السّلام - (هنگامي كه از ايشان، از قدر پرسيدند)، فرمودند:
قَدَر راهي است تاريك، آن را نپيماييد، دريايي است ژرف و عميق، در آن وارد نشويد، رازي است خدايي، در آن خود را به زحمت نيندازيد.
«نهج البلاغه، حكمت 287»
قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - :
كُلُّ شَئٍ بِقَضائِهِ وَ قَدَرِه و اُمور تَجرِي ما بينَهُما.
رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - فرمودند:
همه چيز به حكم قضا و قدر الهي است و تمام كارها بين اين دو جريان دارد.
«بحار الانوار، ج 5، ص 124»
قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - :
لَعَنَ اللهُ المُكّذِبينَ بِقَدر الله.
رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - فرمودند:
خداوند، تكذيب كنندگان قَدَر الهي را لعنت كند.
«بحار الانوار، ج 5، ص 88»
قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - :
لا يُؤمِنُ اَحَدُكُمْ حتّي يؤمِنُ بِالْقَدر.
رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - فرمودند:
هيچ يك از شما تا ايمان به مقدرات نداشته باشيد، مؤمن نخواهيد بود.
«توحيد صدوق، ص 280»
قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - :
قَدَر اللهُ مقادِرَ قَبْلَ انْ يَخلُقَ اللهَ السّماواتِ وَ الاْرضِ.
رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - فرمودند:
خداوند مقدرات عالم را پيش از آنكه آسمان و زمين را خلق كند، تقدير كرده است.
«توحيد صدوق، ص 368»
قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - :
عَجَباً للمُؤمِنِ، لا يقضي اللهُ عليهِ قضاءً اِلاّ كانََ خيراً لَهُ ... .
رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - فرمودند:
در شِگفتم براي مؤمن، قضاي الهي بر او جاري نمي شود مگر اينكه براي او خير است، چه (در ظاهر) خوشايند باشد و چه ناخوشايند. اگر مبتلا كرد، كفاره گناهانشان باشد و اگر بخشش كرد، گرامي اش داشته است.
«تحف العقول، ص 48»
قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - :
في كُلِّ قضاءِ اللهِ عزّوجلَّ خِيَرَةٌ للمؤمنِ.
رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - فرمودند:
در تمام قضاهاي خداوند، براي مؤمن خير است.
«امالي شيخ صدوق، ص 439»
امام على (عليه السلام) فرمودند:
إِنَّ اللّه كَتَبَ القَتلَ عَلى قَومٍ والمَوتَ عَلى آخَرينَ وَكُلٌّ آتيهِ مَنيَّتُهُ كَما كَتَبَ اللّه لَهُ فَطوبى لِلمُجاهِدينَ فى سَبيلِهِ وَالمَقتولينَ فى طاعَتِهِ؛
براستى كه خداوند براى گروهى كشته شدن را مقدر فرموده و براى ديگران مردن را. هر گروهى با همان سرنوشت كه خداوند مقدر كرده است مى رسد. پس، خوشا به سعادت مجاهدان در راه خدا و كشته شدگان در راه طاعت او.
شرح نهج البلاغه، ج3، ص184
ألا وإنّ الرُّوحَ الأمينَ نَفَثَ في رُوعِي أ نّهُ لَن تَمُوتَ نفسٌ حتّى تَستَكمِلَ رِزقَها، فاتَّقُوا اللّه َ وأجمِلُوا في الطَّلَبِ ، ولا يَحمِلْ أحَدَكُم استِبطاءُ شَيءٍ مِنَ الرِّزقِ أن يَطلُبَهُ بغَيرِ حِلِّهِ ، فإنّهُ لا يُدرَكُ ما عِندَ اللّه إلاّ بطاعَتِهِ؛
همانا جبرئيل در دلم چنين افكند كه هيچ كس نميرد تا روزيش را به طور كامل دريافت كند ، پس از خدا پروا كنيد و در طلب روزى ميانه روى كنيد و دير رسيدن روزى شمارا وادار نكند كه آن را از راه غير حلال بجوييد ؛ زيرا آنچه نزد خداست جز با طاعت او به دست نمى آيد .
الكافي : 2 / 74 / 2
امام على عليه السلام :
اِعلَمُوا أنَّ عَبدا وإن ضَعُفَتْ حِيلَتُهُ ، ووَهَنَتْ مَكِيدَتُهُ أنَّهُ لَن يُنقَصَ مِمّا قَدَّرَ اللّه ُ لَه، وإن قَوِيَ عَبدٌ في شِدَّةِ الحِيلَةِ وقُوَّةِ المَكِيدَة أ نّهُ لن يُزادَ عَلى ما قَدَّرَ اللّه ُ لَهُ؛
بدانيد كه آنچه خ_داوند ب_راى ب_نده م_ق_دّر كرده است ، بى كم و كاست به او برسد ، هر چند در زرنگى و چاره انديشى ناتوان باشد و نيز بيش از آنچه خداوند برايش مقدّر كرده به او نرسد، هر چند بسيار زرنگ و چاره انديش باشد .
أمالي المفيد : 207/39
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
إنّ الرِّزقَ لا يَجُرُّهُ حِرصُ حَريصٍ ولا يَصرِفُهُ كَراهِيَةُ كارِهٍ؛
نه حرص زدن حريص روزى را به طرف او مى كشاند و نه ناخوش داشتن كسى از روزى، آن را از او باز مى دارد.
بحار الأنوار : 77 / 68 / 7
امام محمد باقر (عليه السلام)فرمودند:
در هر قضاى الهى ، براى مؤمن خيرى نهفته است .
تحف العقول ، ص 302
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من لم يرض بقضاء اللَّه و لم يؤمن بقدر اللَّه فليلتمس إلها غير اللَّه؛
هر كه به قضاى خدا رضا نيست و به تقدير خدا ايمان ندارد خدائى غير خداى يكتا بجويد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لا يردّ القضاء إلّا الدّعاء و لا يزيد في العمر إلّا البرّ؛
قضا جز به دعا دفع نشود و چيزى جز نيكوكارى عمر را افزون نكند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
كلّ شي ء بقدر حتّى العجز و الكيس؛
هر چيزى مقرر است حتى ناتوانى و هوش.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
كتب اللَّه تعالى مقادير الخلائق قبل أن يخلق السّموات و الأرض بخمسين ألف سنه و عرشه على الماء؛
خداى والا تقدير خلايق را پنجاه هزار سال پيش از آن كه آسمانها و زمين را بيافريند ثبت كرد و عرش وى بر آب بود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
فرغ اللَّه لكل عبد من عمله و أجله و مضجعه و رزقه لا يتعدّاهنّ أبدا؛
خدا عمل و اجل و آرامگاه و روزى هر بنده اى را از پيش معين كرده و هرگز از آن تجاوز نخواهد كرد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
فرغ إلى ابن آدم من أربع الخلق و الخلق و الرّزق و الأجل؛
چهار چيز آدميزاد: صورت و سيرت و روزى و مرگ وى از پيش معين است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
فرغ اللَّه عزّ و جلّ إلى كلّ عبد من أجله و رزقه و مضجعه و شقيّ أو سعيد؛
خداى عز و جل مرگ و روزى و آرامگاه و بدبختى و نيكبختى هر بنده اى را از پيش معين كرده است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
عجبا للمؤمن فو اللَّه لا يقضي اللَّه للمؤمن قضاء إلّا كان خيرا له؛
كار مؤمن عجيب است به خدا كه خدا قضائى براى مؤمن مقرر ندارد مگر مايه خير او باشد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الدّعاء يردّ القضاء و إنّ البرّ يزيد في الرّزق و إنّ العبد ليحرم الرّزق بالذّنب يصيبه؛
دعا دفع قضا كند و نيكى روزى را بيفزايد و بنده به وسيله گناهى كه مرتكب شود از روزى خود محروم ماند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الدّعاء جند من أجناد اللَّه مجنّد يردّ القضاء بعد أن يبرم.
دعا سپاهى از سپاهيان مجهز خداست و قضاى محتوم را دفع مى كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
خلق اللَّه الخلق فكتب آجالهم و أعمالهم و أرزاقهم؛
خداوند خلق را بيافريد و زندگى و اعمال و ارزاقشان را رقم زد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ثلاث يدرك بهنّ العبد رغائب الدّنيا و الآخره الصّبر على البلاء و الرّضا بالقضاء و الدّعاء في الرّخاء؛
سه چيز است كه بنده به وسيله آن خواستني هاى دنيا و آخرت را به دست مى آورد: صبر بر بلا و رضا به قضا و دعا در حال فراخ دستى.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ثلاث من كنّ فيه فهو من الأبدال: الرّضا بالقضا و الصّبر عن محارم اللَّه و الغضب في ذات اللَّه عزّ و جلّ؛
سه چيز است كه در هر كه باشد از نيكان است، رضا به قضا و صرف نظر از محرمات خدا و خشمگين شدن در راه خدا.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
تعوّذوا باللَّه من جهد البلاء و درك الشّقاء و سوء القضاء و شماته الأعداء؛
از بلا و بدبختى و قضاى بد و سرزنش دشمنان به خدا پناه ببريد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الإيمان بالقدر يذهب الهمّ و الحزن؛
اعتقاد به تقدير غم و اندوه را مي برد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ ما قدّر في الرّحم سيكون؛
آنچه در شكم مادر مقدر شده، شدنى است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه تعالى وكّل بالرّحم ملكا يقول أي ربّ نطفه، أي ربّ علقه، أي ربّ مضغه، فإذا أراد اللَّه أن يقضي خلقها قال أي ربّ شقيّ أو سعيد؟ ذكر أو أنثى؟ فما الرّزق فما الأجل؟ فيكتب كذلك في بطن أمّه؛
خداوند به شكم مادر فرشته اى گماشته است كه ميگويد خدايا اكنون نطفه است، خدايا اكنون علقه است، خدايا اكنون مضغه است، وقتى خداوند خواست خلقت او را كامل كند گويد خدايا بدبخت يا خوشبخت؟.. نر يا ماده؟ روزى و عمر او چيست؟.. و به همين طريق در شكم مادر او رقم مي زند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه تعالى كتب عليكم السّعي فاسعوا.
خداوند كوشش را بر شما مقرر داشته است پس بكوشيد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه تعالى كتب الحسنات و السّيّئات ثمّ بين ذلك فمن همّ بحسنه فلم يعملها كتبها اللَّه تعالى عنده حسنه كامله فإن همّ بها فعملها كتبها اللَّه عنده عشر حسنات إلى سبعمائه ضعف إلى أضعاف كثيره، و إن همّ بسيّئه فلم يعملها كتبها اللَّه عنده حسنه كامله فإن همّ بها فعملها كتبها اللَّه سيّئه واحده و لا يهلك على اللَّه إلّا هالك.
خداوند نيكى ها و بديها و چيزهائى را كه ميان آنهاست رقم زد هر كس انجام نيكى را در دل گيرد و انجام ندهد خداوند براى او يك نيكى كامل رقم زند و اگر در دل گيرد و انجام دهد خداوند ده نيكى تا هفتصد برابر و بيشتر رقم زند و اگر بدى اى را در دل گيرد و انجام ندهد خداوند آن را نيكى كامل رقم زند و اگر در دل گيرد و انجام دهد خداوند فقط يك بدى رقم مي زند، بنا بر اين هر كه در پيشگاه خدا هلاك شود سزاوار هلاك است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ اللَّه إذا قضى على عبد قضاء لم يكن لقضائه مردّ؛
وقتى خداوند چيزى بر بنده خويش مقدر سازد تقدير وى تغيير پذير نيست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ الرّجل ليحرم الرّزق بالذّنب يصيبه و لا يردّ القدر إلّا الدّعاء و لا يزيد في العمر إلا البرّ؛
انسان به سبب گناه از روزى محتوم محروم ماند و تقدير جز به دعا برنگردد و عمر جز به نيكوكارى دراز نشود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ أحدكم يجمع خلقه في بطن أمّه أربعين يوما نطفه ثمّ يكون علقه مثل ذلك، ثمّ يكون مضغه مثل ذلك، ثمّ يبعث اللَّه إليه ملكا و يؤمر بأربع كلمات و يقال له: اكتب عمله و رزقه و أجله و شقيّ أو سعيد، ثمّ ينفخ فيه الرّوح؛
هر يك از شما در شكم مادر خود چهل روز نطفه است پس از آن چهل روز علقه است پس از آن چهل روز مضغه است پس از آن خداوند فرشته اى به سوى او مي فرستد و او را به چهار كلمه مأمور مى سازد و مي گويد عمل و روزى و مرگ او را و اين كه خوشبخت است يا بدبخت رقم بزن، پس از آن روح در او دميده مى شود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
اللّهمّ اجعلني أخشاك حتّى كأني أراك و اسعدني بتقواك و لا تشقني بمعصيتك و خر لي في قضائك و بارك لي في قدرك حتّى لا أحبّ تعجيل ما أخّرت و لا تأخير ما عجّلت و اجعل غناي في نفسي؛
خدايا مرا چنان از ذات خود ترسان كن كه گوئى تو را مى بينم و مرا به پرهيزكارى خود خوشبخت كن و به نافرمانى خود بدبخت مكن قضاى خود را براى من انتخاب كن و تقدير خود را بر من مبارك كن كه نخواهم آنچه را مؤخر كرده اى مقدم كنى يا آنچه را مقدم داشته اى مؤخر كنى و ثروت مرا در روحم مستقر كن.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
اعلم أنّ القلم قد جرى بما هو كائن؛
بدان كه قلم تقدير، بر همه شدنيها رفته است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
اعلم أنّ ما أصابك لم يكن ليخطأك و ما أخطأك لم يكن ليصيبك؛
بدان كه آنچه بتو رسيده ناچار مي رسيد و آنچه از تو فوت شده به ناچار فوت مي شد.
نهج الفصاحه
امام محمد باقر (ع) مي فرمايند:
در هر قضاي الهي ، براي مؤمن خيري نهفته است .
تحف العقول ، ص 302
امام سجاد(عليه السلام) مي فرمايند:
رضا به قضاي ناپسند از بالاترين درجات يقين است.
(بحارالانوار/78/1611)
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - :
إنَّ اللّهَ لَمْ يَخْلُقْكُمْ عَبَثاً، وَلَيْسَ بِتارِكِكُمْ سُدًي، كَتَبَ آجالَكُمْ، وَقَسَّمَ بَيْنَكُمْ مَعائِشَكُمْ، لِيَعْرِفَ كُلُّ ذي لُبٍّ مَنْزِلَتَهُ، وأنَّ ماقَدَرَ لَهُ أصابَهُ، وَما صُرِفَ عَنْهُ فَلَنْ يُصيبَهُ؛
امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند:
خداوند شما انسان ها را بيهوده و بدون غرض نيافريده و شما را آزاد، رها نكرده است. لحظات آخر عمر هر يك معيّن و ثبت مي باشد، نيازمندي ها و روزي هركس سهميّه بندي و تقسيم شده است تا آن كه موقعيّت و منزلت شعور و درك اشخاص شناخته گردد.
بحار الأنوار، ج 75، ص 110، ح 5
امام على عليه السلام مي فرمايند:
بدانيد كه آنچه خداوند براى انسان مقدّر كرده است، بى كم و كاست به او مى رسد، هر چند در چاره انديشى و پيدا كردن راه هاى كسب روزى ناتوان باشد و نيز بيش از آنچه خداوند برايش مقدّر كرده به او نرسد، هر چند بسيار زرنگ و چاره انديش باشد.
امالى مفيد، ص 207، ح 39.
امام كاظم (عليه السلام) مي فرمايند:
بر شما باد دعا كردن ؛ چرا كه دعا براي خدا و درخواست از خدا بلا را برگرداند [حتي] در حالي كه تقدير و قضا شده باشد و جز امضاي آن باقي نمانده بشد. پس هرگاه از خداوند عزوجل دعا و درخواست شد، بي درنگ بلا را برگرداند.
( الكافي : ج 2 ص 472 ح 3 )
رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مي فرمايند:
يا عَلىُّ شَرُّ النّاسِ مَنِ اتَّهَمَ اللّه َ فى قَضائِهِ؛
اى على، بدترين مردم كسانى هستند كه خداوند را در قضا و قدرش (به بى عدالتى) متهم كنند.
الفقيه، ج 4، ص 363، ح3.
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
خداوند خلق را بيافريد و زندگي (اجل) و اعمال و ارزاقشان را رقم زد.
(نهج الفصاحه ، ح 1450)
امام على عليه السلام مي فرمايند:
مَنْ وَثِقَ بِاَنَّ ما قَدَّرَ اللّه ُ لَهُ لَنْ يَفوتَهُ اسْتَراحَ قَلْبُهُ؛
هر كس اطمينان داشته باشد كه آنچه خداوند برايش تقدير كرده است به او مى رسد، دلش آرام مى گيرد.
غررالحكم، ح 8763
پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله و سلم مي فرمايند:
اَلصَّدَقَةُ تَدْفَعُ الْبَلاءَ وَ هِىَ اَن_ْجَحُ دَواءٍ وَ تَدْفَعُ الْقَضاءَ وَ قَدْ اُبْرِمَ اِبراما وَ لا يَذْهَبُ بِالاَْدواءِ اِلاَّ الدُّعاءُ وَ الصَّدَقَةُ
صدقه بلا را برطرف مى كند و مؤثرترينِ داروست. همچنين، قضاى حتمى را برمى گرداند و درد و بيمارى ها را چيزى جز دعا و صدقه از بين نمى برد.
بحارالأنوار، ج 93، ص 137، ح 71
حضرت امام سجاد(عليه السلام) مي فرمايند:
الدعاء يدفع البلاء النازل و ما لم ينزل.
دعا بلاي نازل شده و نازل نشده را دفع مي كند.
اصول كافي/ج2/ص 496.
قال الامام الرضا - عليه السّلام - :
ثمانيّةُ أشياءِ لا تكونُ اِلاّ بِقَضاءِ الله وَ قَدَرهُ ... .
امام رضا - عليه السّلام - فرمودند:
هشت چيز نمي باشد، مگر به قضا و قدر الهي: خواب و بيداري، توانايي و ناتواني، تندرستي و بيماري و مرگ و زندگي.
«بحار الانوار، ج 5، ص 95»
قال الامام الصادق - عليه السلام - : لا تَسْتَخِفُّوا بِفُقَرا شِيعَةِ عَلِيٍّ (ع) فَاِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ يَشْفَعُ في مِثْلِِ رَبِيعَة وَ مُضْرٍ.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: فقيران از شيعيان علي - عليه السلام - را خوار و سبك نشماريد كه همانا يك نفر از آنها به اندازه قبيله ربيعه و مضر را شفاعت خواهد نمود.
«مشكاة الانوار، ص 556»
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آ?ه و سلم) فرمودند:
اي علي! شيعه ي تو، كساني هستند كه در آشكار و نهان، از خدا مي ترسند.
اي علي! شيعه ي تو، كساني هستند كه [در قيامت] در طي درجات، از هم سبقت مي گيرند، و خدا را ملاقات مي كنند در حالي كه حسابي ندارند [و چيزي بدهكار نيستند]
اي علي! اعمال شيعه ي تو، هر جمعه، به من عرضه مي شود، من، از كارهاي نيك آنان، خوشحال مي شوم و براي كارهاي ناشايست آنان، استغفار مي كنم.
بحار الانوار 68: 41.
امام باقر(عليه السلام) فرمودند:
به يقين، شيعه ي علي، به ورع و سخت كوشي و سر نگهداري و دور بودن از كينه ها و محبت به دوستان خدا، شناخته مي شود.
بحار الانوار 66: 493.
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
بر تو باد پرهيز از افراد پست! همانا، شيعه علي، كسي است كه شكم را از حرام پر نسازد و از مفاسد جنسي بر حذر باشد و سخت كوش باشد، براي خدا كار كند و به پاداش او، اميدوار باشد و از عذاب او، بهراسد. زماني كه آنها، را [اين چنين] ديدي، [بدان كه] شيعه ي من، هستند.
كافي 2/233/9.
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
هر كس، اين سه چيز را انكار كند، شيعه ما نيست:
معراج و سؤال قبر و شفاعت.
بحار الانوار 18: 34، ح 44.
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
اي شيعه آل محمد! همانا، كسي كه هنگام غضب، مالك نفس اش نباشد، و با همنشين، خوش رفتاري نكند و با رفيق، خوش رفتار نباشد و با آشتي كنندگان مصالحه ي خوب نكند و با مخالف، مخالفت درستي نداشته باشد از ما نيست.
تحف العقول: 38.
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
شيعه ما، كسي است كه اگر از گرسنگي هم بميرد، از مخالفان ما، چيزي نخواهد خواست.
وسائل الشيعة 6: 309، ح 15.
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
كسي كه به زبان، مي گويد شيعه است و با اعمال و آثار ما مخالفت مي كند، از پيروان ما نيست، شيعه ما، كسي است كه ما را با زبان و قلب همراه باشد و آثار ما را پيروي كند و اعمال ما را انجام دهد. آنان، شيعه ما هستند.
وسائل الشيعة 11: 96 ح 19.
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
ما، شيعه اي را كه عاقل و فهيم و دانا و بردبار و مدارا كننده و شكيبا و راستگو و وفادار باشد، به يقين دوست داريم.
امالي مفيد 192 ح 22.
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
كسي كه نماز شب نخواند، از شيعيان (مخلص و ناب) نيست.
بحار الانوار 87: 162.
امام باقر(عليه السلام) فرمودند:
همانا، رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) حق شفاعت امت اش را دارد و ما، حق شفاعت شيعيان خودمان را داريم و شيعيان ما، حق شفاعت خويشان خود را دارند.
بحار الانوار 8: 38/16.
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
اهل بهشت، به جايگاه شيعيان ما، به گونه اي كه انسان، به ستارگان نگاه مي كند، نظر مي كنند.
بحار الانوار 8: 147، ح 77.
قال الامامُ الجوادُ - عليه السّلام - : انّ الله عَزوجلَّ حَرمَ علي شيعتنا المُسكرَ مِن كل شرابٍ و عَوَّضَهم عَن ذلك المتعةَ.
امام جواد - عليه السّلام - فرمودند: خداوند متعال بر شيعيان ما استفاده از هر چيز مست كننده را حرام نموده و در برابر آن ازدواج موقت را حلال دانسته است.
«معاني الاخبار، ص 316»
قال الامام الباقر _ عليه السلام _ : لا تسألوهُم الحوائج فتَكوُنوا لَهُمُ الوَسيلةَ الي رسولِ اللهِ _ صلي الله عليه و آله _ في القيامَةِ.
امام باقر _ عليه السلام _ فرمودند: (شما شيعيان) از ديگران (غير شيعه) حاجت نخواهيد تا در روز قيامت وسيله عرض حاجت آنان به محضر رسول اكرم _ صلي الله عليه و آله _ نگرديد.
«بحار الانوار، ج 8، ص 55»
قال الامام الصادق - عليه السّلام - : ان قائمَنا اذا قام مدَّ اللهُ عزَّوجلَّ لشيعتنا في اسماعهم و ابصارهم حتي لا يكون بينهم و بين القائم بريد، يكلمهم فيسمعون و ينظرون اليه و هو في مكانه.
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: وقتي قائم ما قيام كند، خداوند چشمان و گوشهاي شيعيان ما را تيز مي كند، به گونه اي كه ميان قائم و شيعيانش پيكي نيست، او صحبت مي كند و آنها مي شنوند و او را مي بينند، در حالي كه او در جاي خود مي باشد.
«الكافي، ج 8، ص 241»
. قالَ أمِيرِ الْمُؤمِنِينَ - عليهِ السَّلام - لِقَنْبَرَ: يا قَنْبَرُ اَبْشِر و بَشِّر وَ اسْتَبْشِرْ فَوَ اللهِ لَقَدْ ماتَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - وَ هُوَ عَلي اُمَّتِهِ ساخِطٌ إلّا الشِّيعَةَ (و هو ساخط علي جميع الامة الا الشيعة).
امير المؤمنين - عليه السلام - به قنبر فرمودند: اي قنبر بشارت باد تو را و بشارت ده به ديگران و خوشحال باش كه قسم به خدا پيامبر - صلي الله عليه و آله - از دنيا رفت در حالي و جز بر شيعه بر ساير امت خود خشمگين بود.
«مشكاة الانوار، ص 93»
قالَ الامام الرِّضا - عليهِ السَّلام - : مَنْ رَدَّ عَلَيْهِمْ فَقَدْ رَدَّ اللهَ، مَنْ طَعَنْ عَلَيْهِمْ فَقَدْ طَعَنَ اللهَ، لِأنَّهُمْ عِبادُ اللهِ حقّاً و أوْليائِهِ صِدْقاً و إن أحَدَهُمْ لَيَشْفَعَ فِي رَبِيعَةَ وَ مُضِرٍ فَيُشْفَعَهُ اللهُ فِيهِمُ لِكرامَتِهِ عَلي اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
امام رضا - عليه السلام - فرمودند: كسي كه شيعه را رد كند (قبول نداشته باشد) چنان است كه خدا را رد كرده است و كسي كه به آنان توهين كند به خدا توهين كرده است زيرا كه آنان بنده راستين خدا هستند و دوستدار واقعي اويند. هر يك از اينان اگر به عدد قبيله ربيعه و قبيله مضر را شفاعت كنند، خداوند عز و جل شفاعت آنان را مي پذيرد.
«وسائل الشيعه، ج 11، ص 441»
عَنْ الامام مُوسي بْنِ جَعْفَرٍ - عليهِ السَّلام - قالَ: مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ أن يَصِلَنا فَلْيَصِلْ فُقَراءَ شِيعَتِنا وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ أنْ يَزورَ قُبُورُنا فَلْيَزُرْ قُبُورَ صلْحاءِ أخوانِنا.
امام كاظم - عليه السلام - فرمودند: كسي كه به ما دسترسي ندارد و نمي تواند به ديدن ما نائل آيد به ديدار فقراء شيعه (و به دستگيري آنان) بپردازد و كسي كه استطاعت زيارت قبر ما را ندارد به زيارت قبر صالحان از شيعه ما برود.
«وسائل الشيعه، ج 6، ص 332»
قالَ أمِير الْمُؤمِنِينَ - عليهِ السَّلام - : شِيعَتُنا الْمُتَباذِلُونَ فِي وِلايَتِنا إذا غَضِبُوا لَمْ يَظْلِمُوا.
امير المؤمنين - عليه السلام - فرمودند: شيعيان ما آن هايي هستند كه بذل و بخشش آنان، بر مبناي ولايت ما صورتمي پذيرد (و) هنگامي كه به خشم مي آيند، ظلم نمي كنند.
«الكافي، ج 2، ص 236»
عنِ الامام الْباقِرِ - عليهِ السَّلام - قالَ: فَمَنْ كانَ مِنْكمْ مُطِيعاً للهِ يَنْفَعُهُ وَلايَتُنا وَ مَنْ كانَ مِنْكمْ عاصِياً للهِ لَمْ تَنْفَعْهُ وَلايَتُنا و قالَ: ... وَ مَنْ كانَ اللهُ مُطِيعاً فَهُوَ لَنا وَلِيٌّ وَ مَنْ كانَ للهِ عاصِياً فَهُوَ لَنا عَدُوٌّ وَ ما تَنالُ وَلايَتُنا إلا بالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ.
امام باقر - عليه السلام - فرمودند: از شما شيعيان، كسي كه مطيع خدا باشد، دوستي ما براي او سودمند است و كسي كه نافرماني خدا را كند، حب و دوستي ما براي او سودي نخواهد داشت و نيز فرمودند: كسي كه مطيع (بي چون و چراي) خدا است او دوست ما است و كسي كه نسبت به دستورات خدا عاصي باشد او دشمن ماست وكسي به دوستي و ولايت ما نمي رسد جز از راه عمل و پرهيزكاري.
«روضة المتقين، ج 12، ص 80»
عَنْ أمِيرِ الْمُؤمِنِينَ - عليهِ السَّلام - قالَ: إخْتَبِرُوا شِيعَتي بِخِصْلَتَيْنِ فاِنْ كانَتا فِيهِمْ فَهُمْ شِيعَتِي: مُحافَظَتُهُمْ عَلي أوْقاتِ الصَّلَواتِ وَ مُواساتُهُمْ مَعَ إخْوانِهِمْ الْمُؤْمِنِينَ بِالْمالِ وَ إنْ لَمْ تَكونا فِيهِمْ فَاعزَبْ ثُمَّ اَعزَبْ ثُمَّ اَعزَبْ.
امير المؤمنين - عليه السلام - فرمودند: شيعيان مرا به دو خصلت امتحان كنيد كه اگر داراي اين دو خصلت بودند، شيعه اند: اهمّيّت به نماز در اوّل وقت و دستگيري برادران ديني خود با مال، اگر اين دو در آن ها نبود، پس از ما دورند، دورند و دورند!
«جامع الاخبار، ص 35»
. قالَ الْاِمامُ الْعَسْكرِيُّ - عليهِ السَّلام - : قالَ رَجُلٌ لِرَسُولُ اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - : فُلانٌ يَنْظُرُ إلي حَرَمِ جارِهِ وَ إنْ أمْكنَهُ مُواقَعَةِ حَرامٍ لمْ يَضِقْ عَنْهُ فَغَضِبَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - وَ ... .
امام حسن عسگري - عليه السلام - فرمودند: مردي به پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - گفت: فلان كس به حرم (همسر) همسايه خود چشم مي دوزد و اگر امكان عمل نامشروع دست دهد، كوتاهي نمي كند، پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - غضبناك شد و فرمودند: او را حاضر كنيد، مردي كه در كنار پيامبر بود گفت: يا رسول الله او از پيروان شما است و به علي - عليه السلام - عشق مي ورزد و از دشمنان ما بيزاري مي جويد. پيامبر - صلي الله عليه و آله - فرمودند: نگو كه چنين كسي از شيعيان ما است، او دروغگو است زيرا شيعيان ما آن هايي هستند كه همگام با ما و پيرو
ما در اعمال باشند.
«لئالي الاخبار، ج 5، ص 157»
عَنِ الامام الْباقِرِ - عليهِ السَّلام - قالَ: نَحْنُ وَ شِيعَتُنا إصْحابُ الْيَمِينِ.
امام باقر - عليه السلام - فرمودند: ما و شيعيان ما، اصحاب يمين (اهل بهشت) مي باشيم.
«بحار الأنوار، ج 24، ص 9»
عَنِ الْاِمامِ السَّجادِ - عليهِ السَّلام - قالَ: إنَّما شِيعَتُنا يُعْرَفُونَ بِعِبادَتِهِم ... الْمُسَبِّحُونَ إذا سَكتَ النَّاسُ وَ الْمُصَلُّونَ إذانامَ النّاسُ وَ الْمَحْزُونُونَ إذا فَرِحَ النَّاسُ يُعْرَفُونَ بِالزُّهدِ ... .
امام سجاد - عليه السلام - فرمودند: شيعيان ما از عبادتشان شناخته مي شوند، آنان اهل تسبيح و ذكرند آن گاه كه ديگران ساكتند و نماز گزارانند آن گاه كه ديگران در خوابند و محزونند (دلخوش به دنيا نيستند) آن گاه كه ديگران (بر اثر سرگرمي به دنيا) فرحناكند، آنان با زهد شناخته مي شوند، گفتارشان رحمت است و شغل و كردار آنان جنَّت است.
«نور الثقلين، ج 3، ص 94»
قال الامام الْحُسَين بْن عَلي - عليهِ السَّلام - :
ما أحَدٌ عَلي مِلَّةِ إبْراهيمَ إلّا نَحْنُ وَ شِيعَتنا و سايِرُ النّاسِ مِنْها بُرَآءُ.
امام حسين - عليه السلام - فرمودند:
هيچ كس بر دين ابراهيم نيست مگر ما و شيعيان ما و ديگران از آن بيگانه اند.
«نور الثقلين، ج 3، ص 94»
قالَ رَجُلٌ لِلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍ - عليهِ السَّلام - : إنَّي شِيعَتُكمْ! فقالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ - عليهِ السَّلام - : يا عَبْدَ اللهِ إنْ كنْتَ لَنا فِي أوامِرِنا وَ زَواجِرِنا مُطِيعاً فَقَدْ صَدَقْتَ وَ إنْ كنْتَ بِخِلافِ ذلِك فَلا تَزِدْ فِي ذُنُوبِك بِدَعْواك مَرْتَبَةً ... .
مردي به امام حسن - عليه السلام - گفت: من شيعه و پيرو شما هستم، امام حسن - عليهِ السَّلام - فرمودند: اي بنده خدا اگر در برابر «اوامر» و «نواهي» ما مطيع باشي در ادعايت صادق هستي و اگر اين چنين نيستي با اين ادعايت بر گناهان خود افزوده اي و وقتي كه در اين مرتبه قرار نداري ادعاي آن را نيز بر زبان مياور كه دروغ است و بر گناهانت مي افزايد، پس نگو من شيعه شما هستم، بلكه بگو من يكي از دوستداران شمايم و با دشمنان شما دشمنم و در اين صورت به خير و نيكي خواهي بود و به سوي خير و نيكي نيز خواهي رفت.
«لئالي الاخبار، ج 5، ص 157»
قالَتْ فاطِمَةُ - عَلَيْها السَّلامُ - :
إنَّ شِيعتُنا مِنْ خِيارِ أهْلِ الْجَنَّةِ.
حضرت زهرا - عليها السلام - فرمودند:
شيعيان ما بهترين اهل بهشت هستند.
«لئالي الاخبار، ج 5، ص 163»
عَنْ أمِير الْمؤمِنِينَ - عليهِ السَّلام - : يا نَوْفُ، أتَدْرِي يا نَوْفٌ مَنْ شِيعَتِي؟ قالَ: لا واللهِ، قالَ: شِيعَتِي الذُّبَّلُ الشِّفاهُ،الْخُمَّضُ الْبُطُونِ، الَّذينَ تُعْرَفُ الرُّهبانِيَّةٌ فِي وُجُوهِهِمْ رُهْبانُ الَّيْلِ و اُسْدٌ بِالنَّهارِ.
امير المؤمنين - عليه السلام - (به نوف بكالي) فرمودند: اي نوف! آيا مي داني كه شيعه من كيست؟ نوف گفت: قسم به خدا نمي دانم. امام - عليه السلام - فرمودند: لب هاي شيعه من گواه بر ذكر و ياد خداي اوست، شكم وي گواه پرهيز از شكم پرستي است و نيز عدم وابستگي به دنيا را سيماي آنان گواهي مي دهد، آنان دنيا گريزان (عابدان) شب و شير مردان روزاند.
«بحار الأنوار، ج 78، ص 95»
عَنْ أبِي عَبْد اللهِ - عليهِ السَّلام - قال: وَ اللَّهِ مَا مِنْ عَبْدٍ مِنْ شِيعَتِنَا يَنَامُ إِلَّا أَصْعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رُوحَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَيُبَارِكُ عَلَيْهَا فَإِنْ كَانَ قَدْ أَتَى عَلَيْهَا أَجَلُهَا جَعَلَهَا فِي كُنُوزِ رَحْمَتِهِ وَ فِي رِيَاضِ جَنَّةٍ ... .
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: به خدا سوگند هيچ بنده اي از شيعيان ما نيست كه بخوابد جز آن كه خداي عز و جل روحش را به آسمان بالا برد و بدان بركت دهد پس اگر عمرش به سر آمده باشد، آن را در گنجينه هاي رحمت خويش و گلستان هاي بهشتش و در سايه عرشش جاي دهد و اگر عمرش به سر نيامده باشد به همراه فرشتگان امين خود باز فرستد تا آن را به پيكري كه از آن بيرون آمده بازگردانند كه در آن جايگير شود. به خدا قسم كه حاجيان و عمره گزارانتان خاصان درگاه خداي عز و
جل هستند و به راستي كه فقراء شما اهل بي نيازي و ثروتمندانتان اهل قناعت هستند و همه شما اهل دعوت و اجابت حق هستيد.
«الكافي، ج 8، ص 214»
عَنْ أبِي عَبْد اللهِ - عليهِ السَّلام - قال: أَنْتُمْ شِيعَةُ اللَّهِ وَ أَنْتُمْ أَنْصَارُ اللَّهِ وَ أَنْتُمُ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ وَ السَّابِقُونَالْآخِرُونَ وَ السَّابِقُونَ فِي الدُّنْيَا وَ السَّابِقُونَ فِي الْآخِرَةِ إِلَى الْجَنَّةِ قَدْ ضَمِنَّا لَكُمُ الْجَنَّةَ بِضَمَانِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ... .
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: شما (شيعيان) هستيد پيروان خدا و شماييد ياران خدا و شماييد پيشي گرفتگان اولين و آخرين و پيشي گرفتگان در دنيا و آخرت به سوي بهشت و ما با ضمانت خداوند عز و جل و رسولش - صلي الله عليه و آله - براي شما ضمانت بهشت كرده ايم، به خدا كه در درجات بهشت كسي بالاتر از شما نباشد، پس براي درك فضائل درجات بهشت با يكديگر رقابت كنيد، شمائيد پاكان وزنانتان نيز زناني پاك هستند، هر زن با ايماني حوريه اي است خوش چشم و هر مرد با ايماني يك صديقي است.
«الكافي، ج 8، ص 213»
. عَنِ النَّبِيِّ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - قال: حُبِّي وَ حُبُّ أهْلِ بَيْتِي وَ شِيعَتِهِمْ وَ أنْصارِهِمْ فِي قُلُوبِ الْمَلائِكةِ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند:
محبّت من و اهل بيت من و شيعيان و ياران آن ها در دل هاي فرشتگان نهفته است.
«نور الثقلين، ج 3، ص 129»
قالَ النَّبِيُّ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - :
إنَّ اللهَ لَهُ الْحَمْدُ، عَرَضَ حُبَّ عَلِيٍّ وَ فاطِمَةَ، وَ ذُرّيَّتِهما عَلي الْبَرِيَّةِ فَمَنْ بادَرَ مِنْهُمْ بِالإجابَةِ جَعَلَ اللهُ مِنْهُمْ الرُّسُلَ، وَ مَنْ أجابَ بَعْدَ ذلِك جَعَلَ مِنْهُمْ الشِّيعَةَ وَ إنَّ اللهَ جَمَعَهُمْ فِي الْجَنَّةِ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند:
خداوند كه حمد وستايش براي اوست، دوستي علي و فاطمه و ذريه آن دو را بر همه انسان ها عرضه داشت، اول كساني كه آن را پذيرفتند به عنوان رُسُل (رسولان) انتخاب شدند و پس از آنان كساني كه آن را پذيرفته به عنوان «شيعه» برگزيده شدند و خداوند در بهشت همه آنان را جمع خواهد كرد.
«احقاق الحق، ج 9، ص 191»
عَنِ النَّبِيِّ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - قالَ: يا عَلِيُّ أنْتَ وَ شِيعَتُك فِي الْجَنَّةِ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: يا علي! جنّت، سراي تو و شيعيان تو است.
«حلية الاولياء، ج 4، ص 329»
عَنِ الامام الرِّضا - عليهِ السَّلام - قالَ: مَنْ عادي شِيعَتَنا فَقَدْ عَادانا وَ مَنْ والاهُمْ فَقَدْ والانا لِأنَّهُمْ خُلِقُوا مِنْ طينَتِنا مَنْ أحَبَّهُمْ فَهُوَ مِنّا وَ مَنْ أبْغَضَهُمْ فَلَيْسَ مِنّا.
امام رضا - عليه السلام - فرمودند: كسي كه با شيعيان ما دشمني نمايد با ما دشمني ورزيده است و كسي كه با آنان دوست باشد با ما دوست است زيرا (شيعيان) از طينت ما خلق شده اند و كسي كه اينان را دوست مي دارد با ماست و كسي كه با اينان دشمن است از ما نيست.
«وسائل الشيعه، ج 16، ص 179»
عَنِ الامام الْباقِرِ - عليهِ السَّلام - قالَ: فَوَ اللهِ ما شِيعَتُنا إلّا مَنِ اتَّقِي اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أطاعَهُ وَ ما كانُوا يُعْرَفُونَ يا جابِرُ إلّا بِالتَّواضُعِ وَ التَّخَشُّعِ وَ اَداءَ الْآمانَةِ وَ كثْرَةِ ذِكرِ اللهِ، وَ الصُّومِ وَ الصَّلاةِ وَ الْبِرِّ بِالْوالِدَيْنِ وَ التَّعَهُّدِ ... .
امام باقر - عليه السلام - (به جابر) فرمودند: به خدا قسم شيعه ما نيست مگر كسي كه داراي تقوي الهي است و از خدا اطاعت مي كند، اي جابر آن ها را نمي شناسي مگر از راه تواضع، خشوع، امانت داري، زيادي ذكر خدا، روزه داري، نماز، نيكي به پدر و مادر، پايبندي به اخلاق حسنه، احترام به همسايه و توجه به فقراء و درماندگان و در سفر ماندگان و يتيمان، راستگويي، تلاوت قرآن، خويشتن داري و پرهيز از مردم آزاري و درستكاري در زندگي.
«روضة المتقين، ج 12، ص 78»
عَنْ الإمامِ الرِّضا - عليهِ السَّلام - قال: شِيعَتُنا الْمُسَلِّمُونَ لِأمْرِنا الْآخِذُونَ بِقَولِنا، الْمُخالِفُونَ لِأعْدائِنا فَمَنْ لَمْ يَكنْ كذالِك فَلَيْسَ مِنّا.
امام رضا - عليه السلام - فرمودند: شيعيان ما كساني هستند كه در برابر «امر» ما تسليم اند به «قول» ما گردن مي نهند و با دشمنان ما مخالف هستند، پس كسي كه اين چنين نباشد، او از ما نيست.
«وسائل الشيعه، ج 18، ص 83»
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
ما مِن يَومِ نَيروزٍ إلاّ و نَحنُ نَتَوقَّعُ فِيهِ الفَرَجَ لأِنَّهُ مِن أيّامِنا و أيّامِ شِيعَتِنا؛
هيچ نوروزي نيست مگر آن كه ما در آن روز منتظر فرج [ظهور قائم آل محمّد صلي الله عليه و آله و سلم] هستيم؛ چرا كه نوروز از روزهاي ما و شيعيان ما است.
مستدرك الوسائل ، ج 6 ، ص 352
امام صادق عليه السلام :
شِيعَتُنا مَن لا يَسألُ الناسَ ولَو ماتَ جُوعا .
شيعه ما دست نياز به سوى مردم دراز نمى كند، گرچه از گرسنگى بميرد .
وسائل الشيعه : 6 /309/ 15
امام صادق عليه السلام :
عُلَماءُ شيعَتِنامُرابِطونَ في الثَّغرِ الّذي يَلي إبليسَ وعَفاريتَهُ ، يَمنَعونَهُم عَنِ الخُروجِ عَلى ضُعَفاءِ شيعَتِنا ، وعَن أن يَتَسَلَّطَ علَيهِم إبليسُ وشيعَتُهُ؛
علماى شيعه ما ، نگهبانان مرزى هستند كه در آن سويش ابليس و ديوهاى او قرار دارند و جلو يورش آنها به شيعيانِ ناتوان ما و تسلّط يافتن ابليس و پيروان او بر آنان را ، مى گيرند .
الإحتجاج : 1 / 13 / 7 منتخب ميزان الحكمة : 402
امام باقر(سلام الله عليه):
مَن أطاعَ اللَّهَ وأحَبَّنا فهُوَ وَليُّنا؛
آنكه خدا را اطاعت كند و ما را دوست داشته باشد،شيعه ماست.
ميزان الحكمة: ح 3372
پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):
أسْعَدُ العَجَمِ بِالإسلامِ أهلُ فارِسَ؛
خوش بخت ترين ملّت غير عرب به واسطه اسلام، مردم ايرانند.
ميزان الحكمة: ح 15867
امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
«ان اطفال شيعتنا من المؤمنين تربيهم فاطمة عليها السلام؛
بي شك خردسالان شيعه ما از مؤمنان را فاطمه عليها السلام پرورش مي دهد .»
بحارالانوار، ج 6، ص 229.
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:
«... يا فاطمة ابشري فلك عندالله مقام محمود تشفعين فيه لمحبيك وشيعتك؛
اي فاطمه عليها السلام مژده باد! كه در پيشگاه خدا مقامي شايسته داري كه در آن مقام براي دوستان و شيعيانت شفاعت مي كني .»
بحارالانوار، ج 76، ص 359 .
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
راستي كه خداي تعالي به خاطر يك مومن صالح و شايسته از شيعيان ما بلا و گرفتاري را از صد خانه از همسايگانش دفع مي نمايد.
آثار الصادقين جلد 9 صفحه 162
عنِ الامام الصّادِقِ - عليهِ السَّلام - قالَ: شِيعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِينَِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلايَتِنا يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا ويَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: شيعيان ما از باقيمانده گل ما آفريده شده اند، ولايت ما در سرشت آنان عجين گشته است، آنان با خوشي ما خوشحال و با ناراحتي ما ناراحتند.
«شجره طوبي، ج 1، ص 3»
عِنِ الامام الصَّادِقِ - عليهِ السَّلام - قالَ: إمْتَحِنُوا شِيعَتَنا عِنْدَ ثَلاثٍ: عِنْدَ مَواقِيتِ الصَّلاةِ كيْفَ مُحافِظَتُهُمْ عَلَيْها، وَ عِنْدَ أسْرارِهِمْ كيْفَ حِفْظِهِمْ لَها، عِنْدَ عَدُوِّنا، وَ إلي أمْوالِهِمْ كيْفَ مُواساتِهِمْ لِإخْوانِهِمْ فِيها.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: شيعيان و پيروان ما را در سه مسئله امتحان كنيد: اهمّيّت به اوقات نماز كه آيا بر انجام آن در وقتش محافظت مي كنند يا نه و حفظ اسرار يعني در حفظ اسرار و مسائل محرمانه كوشا هستند يا خير و از حيث توانمندي هاي مالي يعني آيا با مال خود به ياري برادران ديني خود مي پردازند يا نه.
«الخصال، ج 1، ص 103»
عَنْ أبِي عَبْد اللهِ - عليهِ السَّلام - قال: إِنَّ لِكُلِّ شَيْ ءٍ دِعَامَةً وَ دِعَامَةُ الْإِسْلَامِ الشِّيعَةُ أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ ءٍ ذِرْوَةً وَ ذِرْوَةُ الْإِسْلَامِ الشِّيعَةُ أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ ءٍ شَرَفاً وَ شَرَفُ الْإِسْلَامِ الشِّيعَةُ أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ ءٍ سَيِّداً ... .
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: آگاه باش كه هر چيز را ستوني است و ستون اسلام شيعيان هستند، آگاه باش براي هر چيز سري است و سر اسلام شيعه است، براي هر چيز شرافتي است و شرافت اسلام شيعه است هر چيز را آقايي است و آقاي مجالس و انجمن ها مجالس شيعه است. آگاه باش كه هر چيز را امام و رهبري است و امام زمين، آن سرزميني است كه شيعه در آن سكوت دارد، به خدا قسم اگر شما در زمين نباشيد گياهي در زمين نرويد. به خدا سوگند اگر شما در روي زمين نباشيد خدا نعمتي به مخالفين شما ندهد و به خوشي
ها دست نيابند، نه در دنيا و نه در آخرت بهره اي ندارند.
«الكافي، ج 8، ص 213»
قالَ أبُو عَبْدِ اللهِ - عليهِ السَّلام - : إنَّ اللهَ تَبارَك وَ تَعالي زَيّنَ شِيعَتَنا بِالْحِلْمِ و غَناهُمْ بِالْعِلْمِ لِعِلْمِهِ بِهِمْ قَبْلَ أنْ يَخْلُقَ آدَمَ - عليهِ السَّلام -.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: خداوند متعال، شيعيان ما را به صفت حلم و بردباري زينت بخشيد و در پوششي از علم و آگاهي آنان را مزيّن ساخت، قبل از آن كه آدم - عليه السلام - را خلق كند.
«الكافي، ج 8، ص 315»
عَنِ الْاِمامِ الصَّادِقِ - عليهِ السَّلام - قالَ: يا مَعْشَر الشِّيعَةِ إنَّكمْ قَدْ نُسِبْتُمْ إلَينا كونُوا لَنا زَيْناً وَ لا تَكونُوا عَلَيْنا شَيْناً.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: اي شيعيان، شما به ما منسوب هستيد، پس مايه زينت ما باشيد نه مايه آبرو ريزي ما.
«مشكاة الأنوار، ص 67»
عَنِ الامام الصّادِقِ - عليهِ السَّلام - قالَ: كذِبَ مَنْ زَعَمَ أنَّهُ مِنْ شِيعَتِنا وَ هُوَ مُمْتَسِّك بِعُرْوةِ غَيْرِنا.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: دروغ مي گويد كسي كه گمان مي كند از شيعيان ماست در حالي كه به ريسمان غير ما متمسك مي شود.
«وسائل الشيعه، ج 18، ص 8»
عَنِ الْاِمامِ الصّادِقِ - عليهِ السَّلام - قالَ: إنّا صُبَّرٌ وَ شِيعَتُنا أصْبَرُ مِنّا، قُلْتُ: جُعِلْتُ فِداك، كيفَ صارَ شيعَتُكمْ أصْبَرُ مِنْكمْ؟ قالَ لِأنّا نَصْبِرُ عَلي ما نَعْلَمُ و شِيعَتُنا يَصْبِرُونَ عَلي ما لا يَعْلَمُونَ.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: ما صابر هستيم ولي شيعيان ما از ما صابرترند، راوي مي گويد: پرسيدم فدايت شوم چگونه شيعيان شما از شما صابرترند؟ امام پاسخ داد: ما صبر مي كنيم در حالي كه از پاداش برتر صابران آگاهيم ولي شيعيان ما صبر مي كنند در حالي كه از پاداش آن آگاهي ندارند.
«بحار الأنوار، ج 71، ص80»
عَنْ أبِي عَبْدِ اللهِ - عليهِ السَّلام - إنَّهُ قالَ لِأبِي بَصيرٍ: يا أبا مُحَمَّدٍ لَقَدْ ذَكرَكمُ فِي كتابِه، فَقالَ: «إنَّ عِبادِي لَيْسَ لَك عَلَيْهِمْ مِن سُلْطانٍِ» وَ اللهُ ما أرادَ بِهذا إلّا الْأئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ وَ شِيعَتَهمْ.
امام صادق - عليه السلام - به ابي بصير فرمودند: خداوند از شما شيعيان در كتاب خود ياد كرده است و فرموده: «همانا بر بندگان شايسته ام تو (ابليس) را تسلطي نيست»، به خدا سوگند كه اراده نكرده است خداوند (از بندگان شايسته) جز ائمه معصومين - عليهم السلام - و شيعيان آن ها را.
«نور الثقلين، ج 3، ص 16»
عَنِ الامام الصَّادِقِ - عليهِ السَّلام - قالَ: أيُّما رَجُلٍ مِنْ شِيعَتِنا أتي رَجُلاً مِنْ إخْوانِهِ فَاسْتَعانَ بِهِ فِي حاجَتِهِ فَلَمْ يَعِنْهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ إلّا ابْتَلاهُ اللهُ بِأنْ يَقْضِيَ حَوائِجَ عِدَّةٍ مِنْ أعْدائِنا.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند:
هر كس از شيعيان ما در برابر يكي از برادران خود، اظهار حاجت كند و او در حالي كه مي تواند به دست گيري او بپردازد، كوتاهي نمايد خداوند او را مبتلا مي كند به بر آوردن حاجت دشمنان ما.
«وسائل الشيعه، ج 11، ص 598»
سَألَ رَجُلٌ أبا عَبْدِ اللهِ - عليهِ السَّلام - عَنْ قَوْمٍ مِنَ الشِّيعَةِ يَدْخُلُونَ فِي أعمالِ الْسُّلْطانِ وَ يَعْمَلُونَ لَهُمْ وَ يُحِبُّونَهُمْ و يُوالُونَهُمْ، قالَ - عليهِ السَّلام - : لَيْسَ هُمْ مِنَ الشِّيعَةِ وَ لكنَّهُمْ مِنْ اُولئك.
مردي به امام صادق - عليه السلام - گفت: بعضي از شيعيان به انجام اعمال و كردار (طاغوتي و) شاهانه دست مي زنند و از عمّال آنان اند و درخواست هاي آنان را اجابت مي كنند و به دوستي و اطاعت آنان مي پردازند. امام - عليه السلام - فرمودند: آنان از شيعيان نيستند بلكه در زمره آنان اند (شاهان و طاغوتيان).
«تفسير قمي، ج 1، ص 176»
عَنْ مُعاوِيَةَ بْنِ عَمّارٍ: عَنِ الْإمامِ الصّادِقِ قُلْتُ لَهُ - عليهِ السَّلام - : رَجُلٌ راوِيَةٌ لِحَدِيثِكمْ يَبُثَّ ذلِك فِي النّاسِ وَ يَشُدَّهُ فِي قُلُوبِ شِيعَتِكمْ و لَعَلَّ عابِداً مِنْ شِيعَتِكمْ لَيْسَتْ لَهُ هذِهِ الرِّوايَةُ، أيُّهُما ... .
معاوية بن عمار گفت: به امام صادق - عليه السلام - گفتم: شخصي احاديث و احكام شما را در ميان مردم تبليغ كرده و در دل شيعيان شما آن ها را جاي مي دهد و مردي هم از شيعيان شما تنها به عبادت مي پردازد؛ كدام يك از اين دو برترند؟ امام - عليه السلام - فرمودند: كسي كه احاديث ما را در دل شيعيان ما جاي مي دهد، از هزار عابد برتر است.
«الكافي، ج 1، ص 33»
عَنْ أبِي عَبْد اللهِ - عليهِ السَّلام - قال: ألا وَ إنَّ لِكلِّ شَيْءٍ جَوهَراً و جَوهَرُ وُلْدِ آدَمَ مُحَمَّدٌ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - وَ نَحْنُ وَ شِيعَتُنا بَعدنا حبَّذا شيعَتَنا ما أقْرَبَهُمْ مِنْ عَرْشِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ ... .
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: آگاه باشيد كه به راستي هر چيزي را گوهري است و گوهر فرزندان آدم، محمد - صلي الله عليه و آله - است و پس از آن حضرت، ما و بعد از ما، شيعيان ما هستند، خوشا بر شيعيان ما كه نزديكند به عرش خداي عز و جل و چه نيكو است رفتار خداي عز و جل نسبت به آنان در روز قيامت. به خدا سوگند اگر بر مردم گران نمي آمد و شيعيان را خود بيني فرا نمي گرفت فرشتگان رو در رو به آن ها سلام مي كردند.
«الكافي،
ج 8، ص 214»
امام صادق - عليه السلام - فرمودند:
به خدا سوگند هيچ بنده اي از شيعيان ما نيست كه قرآن را ايستاده در حال نماز بخواند جز آن كه در برابر هر حرفي از آن صد حسنه به او دهند و اگر نشسته در نماز قرآن بخواند به هر حرفي پنجاه حسنه به او دهند و شخص خموش از شيعيان ما ثواب قرآن خواندن مخالفين را دارد. به خدا سوگند در بستر خود خفته ايد و مزد مجاهدان (در راه خدا) را داريد و هنگامي كه در نماز هستيد ثواب صف بستگان در راه خدا را داريد شمائيد كه به خدا قسم آن كساني كه خداي عز و جل درباره شان فرمودند: «كينه اي كه در سينه شان بود كنده ايم و برادرانه بر تخت ها رو به روي هم هستند» (سوره حجر، آيه 47) به راستي كه شيعيان ما چهار چشم دارند. دو چشم در سر، دو چشم در دل. آگاه باشيد كه همه اين گونه اند ولي خداي عز و جل چشم هاي شما را بينا كرده و چشم هاي آنان را كور كرده است.
«الكافي، ج 8، ص 214»
عَنْ أبِي عَبْد اللهِ - عليهِ السَّلام - قال: شِيعَتُنا أهْلُ الْهُدي وَ أهْلُ التُّقي وَ أهْلُ الْخَيْرِ وَ أهْلُ الإيمانِ وَ إهْلُ الفَتْحِ وَ الظَّفَرِ.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند:
شيعيان ما أهل هدايت و تقوي و أهل خير و نيكي و أهل ايمان و أهل فتح و ظفرند.
«الكافي، ج 2، ص 233»
عَنْ أبِي عَبْد اللهِ - عليهِ السَّلام - قال: خَرَجْتُ أنا و أبي حتّي إذا كنّا بَيْنَ الْقَبْرِ وَ الْمِنْبَر إذا هُوَ بأُناس من الشيعه مِنْفَسَلَّمَ عَلَيْهِمْ ثُمَّ قالَ: إنِّي وَ اللهِ لَاُحِبَّ رِياحَكمْ وَ أرْواحَكمْ فَأعِينُوني عَلي ذلِك ... .
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: من و پدرم از خانه بيرون رفتيم تا (در مسجد مدينه) به ميان قبر و منبر رسيديم در آنجا به گروهي از شيعه برخورديم، پدرم به آن ها سلام كرد سپس فرمودند: به خدا قسم من شما و جان هاي شما را دوست دارم، پس شما كمكم كنيد بر اين دوستي، به پارسايي و كوشش و بدانيد كه به ولايت (و دوستي) ما نتوان رسيد جز به پارسايي و كوشش و هركس از شما كه (بنده اي از بندگان خدا) را امام و پيشواي خود قرار دهد بايد بر طبق رفتار و كردار او عمل كند.
«الكافي، ج 8، ص 212»
امام حسين (عليه السلام) فرمودند:
إنَّ شيعَتَنا مَن سَلِمَت قُلوبُهُم مِن كُلِّ غِشٍّ وَغِلٍّ وَدَغَلٍ؛
بى گمان شيعيان ما دل هايشان از هر خيانت، كينه و فريبكارى پاك است.
(بحارالانوار، ج68، ص156، ح11)
امام حسين(عليه السلام) فرمودند:
إنَّ شيعَتَنا مَن سَلِمَت قُلوبُهُم مِن كُلِّ غِشٍّ وَغِلٍّ وَدَغَلٍ؛
بى گمان شيعيان ما دل هايشان از هر خيانت، كينه،وفريبكارى پاك است.
بحارالانوار، ج68، ص156، ح11
امام حسين عليه السلام :
إنَّ شيعَتَنا مَن سَلِمَت قُلوبُهُم مِن كُلِّ غِشٍّ وَغِلٍّ وَدَغَلٍ؛
بى گمان شيعيان ما دل هايشان از هر خيانت، كينه،وفريبكارى پاك است.
بحارالانوار، ج68، ص156، ح11
امام على عليه السلام:
شيعَتُنَا المُتَباذِلونَ فى وِلايَتِنا، اَلمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا اَلمُتَزاوِرونَ فى اِحياءِ اَمرِنا اَلَّذينَ اِن غَضِبوا لَم يَظلِموا وَ اِن رَضوا لَم يُسرِفوا، بَرَكَةٌ عَلى مَن جاوَروا سِلمٌ لِمَن خالَطوا؛
شيعيان ما كسانى اند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش مى كنند، در راه دوستى ما به يكديگر محبت مى نمايند، در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به ديدار هم مى روند. چون خشميگين شوند، ظلم نمى كنند و چون راضى شوند، زياده روى نمى كنند، براى همسايگانشان مايه بركت اند و نسبت به هم نشينان خود در صلح و آرامش اند.
كافى، ج 2، ص 236، ح 24
حضرت امام موسى كاظم (عليه السلام) فرمودند:
لا تستغنى شيعتنا عن أربع: خمرة يصلى عليها و خاتم يتختم به و سواك يستاك به و سبحة من طين قبر أبى عبدالله عليه السلام؛
پيروان ما از چهار چيز بى نياز نيستند:
? _ سجاده اى كه بر روى آن نماز خوانده شود.
? _ انگشترى كه در انگشت باشد.
? _ مسواكى كه با آن دندانها را مسواك كنند.
? _ تسبيحى از خاك مرقد امام حسين (عليه السلام)
تهذيب الاحكام، ج ?، ص ??
امام صادق عليه السلام فرمودند:
من لم يأت قبرالحسين عليه السلام و هو يزعم انه لنا شيعة حتى يموت فليس هو لنا شيعة و ان كان من اهل الجنة فهو من ضيفان اهل الجنة؛
كسى كه به زيارت قبر امام حسين نرود و خيال كند كه شيعه ما است و با اين حال و خيال بميرد او شيعه ما نيست و اگر هم از اهل بهشت باشد از ميهمانان اهل بهشت خواهد بود.
كامل الزيارات، ص ???/ بحارالانوار، ج ??، ص ?
امام على عليه السّلام فرمودند:
اِنَّ اللّهَ ... اِخْتارَ لَنا شيعَةً يَنْصُرُونَنا وَ يَفْرَحُونَ بِفَرَحِنا وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا ؛
خداوند براى ما، شيعيان و پيروانى برگزيده است كه ما را يارى مى كنند، با خوشحالى ما خوشحال مى شوند ودر اندوه و غم ما، محزون مى گردند.
غررالحكم ، ج 1، ص 235
امام باقر عليه السلام :
مُروا شيعَتَنا بِزِيارَةِ قَبرِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام؛ فإنَّ إتيانَهُ يَزيدُ في الرِّزقِ ، ويَمُدُّ في العُمرِ ، ويَدفَعُ مَدافِعَ السُّوءِ؛
شيعيان ما را به زيارت قبر حسين بن على عليه السلام فرمان دهيد ؛ زيرا زيارت آن ، روزى را زياد مى كند ، عمر را دراز مى گرداند و بديها را دور مى سازد .
بحار الأنوار : 101 / 4 / 12
قال الباقر - عليه السلام -:
انما شيعة على كثيرة صلاتهم كثيرة تلاوتهم للقرآن ؛
شيعيان و پيروان خط على زياد نماز مى گزارند، و زياد تلاوت قرآن مى كنند.
(صفات الشيعه ، ص 436).
قال على - عليه السلام -:
شيعتنا رعاء الشمس و القمر و النجوم يعنى التحفظ من مواقيت الصلوة ؛
شيعيان ما مراعات كننده شمس و قمر و نجوم هستند، يعنى اوقات نماز را مراعات مى كنند.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 193)
قال الصادق - عليه السلام -:
امتحنوا شيعتنا عند مواقيت الصلاة كيف محاظتهم ؛
شيعيان ما را در اوقات نماز آزمايش كنيد كه چگونه بر خواندن نماز خود در موعد مقرر محافظت مى كنند.
(سفينة البحار، ج 2، ص 44)
قال الامام الصادق - عليه السلام - :
ان الله يدفع بمن يصلى من شيعتنا عمن لايصلى من شيعتنا و لو اجمعوا على ترك الصلوة لهلكوا ؛
همانا، خداوند به وسيله شيعيان نمازگزار ما از شيعيان بى نماز ما (بلا را) دفع مى كند، ولى اگر همه تارك نماز بودند هر آينه همه هلاك مى شدند.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 184)
قال الصادق - عليه السلام -:
شيعتنا اهل الورع و الاجتهاد و اهل الوفاء و الامانة و اهل الزهد و العبادة و اصحاب الاحدى و خمسين ركعة فى اليوم و الليلة ؛
شيعيان ما اهل تقوى و پاكدامنى و كوشش و جديت اند و مردمى با وفا و امين اند و اهل زهد و عبادتند و كسانى هستند كه درشبانه روز پنجاه و يك ركعت نماز مى خوانند.
(بحارالانوار، ج 68، ص 167)
قال الباقر - عليه السلام -:
ما من عبد من شيعتنا يقوم الى الصلوة الا اكتنفته بعدد من خالفه ملائكة يصلون خلفه و يدعون الله - عز و جل - له حتى يفرغ من صلاته ؛
هيچ بنده اى از پيروان ما نيست كه به نماز بايستد، مگر آن كه به اندازه مخالفينش ملائكه پشت سر او نماز مى خوانند و در پيشگاه خداوند متعال براى او دعا مى كنند تا از نمازش فارغ شود.
(بحارالانوار، ج 82، ص 205)
امام صادق عليه السلام :
امتَحِنوا شِيعَتَنا عِندَ ثَلاثٍ : عِندَ مَواقيتِ الصَّلاةِ كيفَ مُحافَظَتُهُم علَيها ، وعِندَ أسرارِهِم كيفَ حِفظُهُم لَها عِندَ عَدُوِّنا ، وإلى أموالِهِم كيفَ مُواساتُهُم لإخوانِهِم فيها ؛
شيعيان ما را در سه چيز بيازماييد : در اوقات نمازشان ، كه چگونه بر آنها مواظبت مى كنند ؛ در اسرارشان ، كه چگونه آنها را از دشمنان ما حفظ مى كنند و در اموالشان ، كه چگونه با آن به برادران خود كمك مى كنند .
الخصال : 103 / 62 منتخب ميزان الحكمة : 506
امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:
نادانان و كم خردان شيعه و كساني كه پر و بال پشه، از دين داري آن ها برتر و محكم تر است، ما را آزار مي دهند.
(بحارالانوار/25/267)
امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:
شيعيان ما هنگامي به فرجام نيك و زيباي خداوند مي رسند كه از گناهاني كه نهي شده اند، دوري نمايند.
(الاحتجاج/2/498)
امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:
ما را از شيعيان دور نمي سازد مگر اعمال ناپسندي كه از آنها به ما مي رسد.
(بحارالانوار/53/177)
امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:
من آخرين جانشين پيامبرم و خداوند بواسطه ي من، بلا را از خانواده و شيعيانم بر طرف مي كند.
(بحارالانوار/52/30)
قالَ الاْمامُ الْحُسَيْن - عليه السلام - :
إنَّ شيعَتَنا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ كُلِّ غِشٍّ وَ غِلّ وَ دَغَل ؛
امام حسين - عليه السلام - فرمودند:
شيعيان و پيروان ما _ اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) _ آن كساني هستند كه افكار و درون آن ها از هر گونه حيله و نيرنگ و عوام فريبي سلامت و تهي باشد.
تفسيرالإمام العسكري - عليه السلام -، ص 309، ح 154
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :
إنْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِما أمَرْناكَ وَ تَنْتَهي عَمّا زَجَرْناكَ عَنْهُ، قَأنْتَ مِنْ شيعَتِنا، وَ إلاّ فَلا ؛
حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:
اگر آنچه را كه ما _ اهل بيت عصمت و طهارت _ دستور داده ايم عمل كني و از آنچه نهي كرده ايم خودداري نمائي، تو از شيعيان ما هستي وگرنه، خير.
تفسير الإمام العسكري - عليه السلام -، ص 320، ح 191
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :
شيعَتُنا مِنْ خِيارِ أهْلِ الْجَنَّةِ وَكُلُّ مُحِبّينا وَ مَوالي اَوْليائِنا وَ مُعادي أعْدائِنا وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ لَنا ؛
حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:
شيعيان و پيروان ما، و همچنين دوستداران اولياء ما و آنان كه دشمن دشمنان ما باشند، نيز آن هائي كه با قلب و زبان تسليم ما هستند بهترين افراد بهشتيان خواهند بود.
بحارالأنوار، ج 68، ص 155
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :
إلهي وَ سَيِّدي، أسْئَلُكَ بِالَّذينَ اصْطَفَيْتَهُمْ، وَ بِبُكاءِ وَلَدَيَّ في مُفارِقَتي أَنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِ شيعَتي، وَشيعَةِ ذُرّيتَي ؛
حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:
خداوندا، به حقّ اولياء و مقرّباني كه آن ها را برگزيده اي، و به گريه فرزندانم پس از مرگ و جدائي من با ايشان، از تو مي خواهم گناه خطاكاران شيعيان و پيروان ما را ببخشي.
كوكب الدّري، ج 1، ص 254
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
شيعتنا اهل الورع و الاجتهاد و اهل الوفاء و الامانة و اهل الزهد و العبادة واصحاب الاحدي و خمسين ركعة في اليوم والليلة؛
شيعيان ما اهل تقوي و پاكدامني و كوشش و جديت اند و مردمي باوفاوامين اند و اهل زهد و عبادتند و كساني هستند كه در شبانه روز پنجاه و يك ركعت نماز مي خوانند.
( بحار الانوار، ج ,68 ص 167 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
ان الله يدفع بمن يصلي من شيعتنا عمن لا يصلي من شيعتنا و لو اجمعوا علي ترك الصلوة لهلكوا؛
همانا خداوندبه وسيله شيعياني كه نماز به جا مي آورند، از شيعيان بي نماز (بلا)را دفع مي كند،ولي اگر همه تارك نماز بودند، هر آينه همه هلاك مي شدند.
( مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 184 )
امام كاظم (عليه السلام ) مي فرمايند:
لاتستغني شيعتتاعن اربع: خمرة يصلي عليها، و خاتم يتختم به و سواك يستاك به و سبحة من طين قبر ابي عبدالله -عليه السلام -؛
پيروان ما از چهار چيز بي نياز نيستند:1- سجاده اي كه بر روي آن نمازخوانده شود.2- انگشتري كه در انگشت باشد.3- مسواكي كه با آن دندانهارا مسواك كنند.4- و تسبيحي از خاك مرقد امام حسين (عليه السلام ).
( تهذيب الاحكام ، ج 6، ص 75 )
امام جعفر صادق (عليه السلام) :
شيعتنا الرحماء بينهم ، الذين اذا خلوا ذكروا الله؛
شيعيان ما با يكديگر مهربانند ، چون تنها باشند خدا را ياد كنند .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 268
امام صادق عليه السلام مي فرمايند :
رُبَّما تَرَكَ بَعضُ شيعَتِنا فِى افْتِتاحِ أَمرِهِ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ فَ_يَمْ_تَحِنَهُ اللّه ُ بِمَكْروهٍ لِيُ_نَ_بِّهَهُ عَلى شُكرِ اللّه ِ وَ الثَّناءَ عَلَيهِ و يَمحَقُ وَ صَمةَ تَقصيرِهِ عِندَ تَركِهِ قَولَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ؛
بسا كه يكى از شيعيان ما در آغاز كارى، بسم اللّه الرحمن الرحيم نمى گويد و به همين خاطر، خداوند، او را گرفتار چيزى ناخوشايند مى سازد تا به شكر و ثناى الهى متوجّه گردد و كوتاهى اش را در گفتن بسم اللّه ، جبران كند.
التوحيد، ص 231 .
امام حسين عليه السلام مي فرمايند:
إنَّ شيعَتَنا مَنْ سَلِمَتْ قُلوبُهُمْ مِنْ كُلِّ غِشٍّ وَغِلٍّ وَدَغَلٍ؛
بى گمان شيعيان ما، دل هايشان از هر خيانت، كينه، و فريبكارى پاك است.
بحارالأنوار، ج 68، ص 156
امام باقر عليه السلام :
لَيْسَ مِنّا وَ لا مِنْكُمْ مَنْ ظَلَمَ النّاسَ؛
از ما نيست و از شما (شيعيان هم) نيست كسى كه به مردم ظلم كند.
شرح الأخبار، ج 3، ص 488، ح 1414.
شيعَتُنَا الْمُتَباذِلونَ فى وِلايَتِنا، اَلْمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا اَلْمُتَزاوِرونَ فى اِحياءِ اَمْرِنا اَلَّذينَ اِنْ غَضِبوا لَمْ يَظْلِموا وَ اِنْ رَضوا لَمْ يُسْرِفوا، بَرَكَةٌ عَلى مَنْ جاوَروا سِلْمٌ لِمَنْ خالَطوا؛
شيعيان ما كسانى اند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش مى كنند، در راه دوستى ما به يكديگر محبت مى نمايند، در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به ديدار هم مى روند. چون خشميگين شوند، ظلم نمى كنند و چون راضى شوند، زياده روى نمى كنند، براى همسايگانشان مايه بركت اند و نسبت به هم نشينان خود در صلح و آرامش اند.
(كافى، ج 2، ص 236، ح 24 . )
حضرت مهدي (عليه السلام) مي فرمايند:
اگرطلب مغفرت و آمرزش برخي از شما براي يكديگر نبود، هركس روي زمين بود، هلاك مي شد مگر آن شيعيان خاص كه گفتارشان با كردارشان يكي است.
مستدرك الوسائل، ج5، ص 247،ح5795.
امام صادق عليه السلام فرمودند :
مردم به سه دسته شوند : دانشمند و دانشجو و خاشاك روى آب ، ما دانشمندانيم و شيعيان ما دانشجويان و مردم ديگر خاشاك روى آب.
اصول كافى جلد 1 ص 41
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :
مَنْ رَزَقَهُ اللّه ُ حُبَّ الاَئِمَّةِ مِنْ اَهْلِ بَيْتى فَقَدْ اَصابَ خَيْرَ الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ، فَلا يَشُكَّنَّ اَحَدٌ اَنَّهُ فِى الْجَنَّةِ فَاِنَّ فى حُبِّ اَهْلِ بَيْتى عِشْرينَ خَصْلَةً عَشَرَةٌ مِنْها فِى الدُّنْيا وَ عَشَرَةٌ مِنْها فِى الآخِرَةِ؛
هر كس كه خداوند محبت امامان از اهل بيت مرا نصيب او كرده بى گمان به خير دنيا و آخرت دست يافته و بدون شك در بهشت خواهد بود، پس هيچ يك (از شيعيان) نبايد در اين كه اهل بهشت است شك كند؛ زيرا در دوستى اهل بيت من بيست ويژگى است كه ده مورد آن در دنيا و ده مورد آن در آخرت است.
بحارالأنوار، ج 27، ص 78، ح 12.
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
ما شيعَتُنا إلّا مَنِ اتَّقَى اللّهَ و أطاعَهُ؛
شيعه ما تنها كسى است كه تقوا پيشه و مطيع خداوند باشد.
تحف العقول، ص 295
حضرت مهدي (عج) مي فرمايند:
وَالعاقَبَةُ لِجَمِيل صُنع اللهِ سُبحانَهُ تَكُونُ حَمِيدَةُ لَهُم مَا اجتَنَبُوا المَنهيَّ
شيعيان ما هنگامي به فرجام نيك و زيباي خداوند مي رسند كه از گناهاني كه نهي شده اند، احتراز نمايند.
بحارالانوار ج53، ص177
امام حسين عليه السلام مي فرمايند:
إنَّ شِيعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن كُلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ
بدرستي كه شيعيان ما قلبشان از هرناخالصي و حيله و تزوير پاك است.
فرهنگ سخنان امام حسين ص/ 476
امام باقر (عليه السلام) مي فرمايند:
لا تَذهَب بِكُمُ المَذاهِبُ ، فوَاللّه ِ ما شِيعَتُنا إلاّ مَن أطاعَ اللّه َ عَزَّوجلَّ
مذاهب گوناگون شما را از راه به در نبرد، به خدا سوگند، شيعه ما نيست مگر كسى كه از خداوندعزّوجلّ اطاعت كند.
الكافي : ج 2 ، ص 73 ، ح 1
امام صادق عليه السلام فرمودند:
شيعيان ما را در سه چيز بيازماييد : در مواظبت بر اوقات نمازها ، در نگهدارى اسرارشان از دشمنان ما و در همدردى و كمك مالى به برادرانشان.
ميزان الحكمه، باب صفات شّيعه
امام حسين (عليه السلام) فرمودند:
إنَّ شيعَتَنا مَن سَلِمَت قُلوبُهُم مِن كلِّ غِشٍّ وَغِلٍّ وَدَغَلٍ؛
بي گمان شيعيان ما، دل هايشان از هر خيانت، كينه، و فريبكارى پاك است.
(بحارالأنوار، ج 68، ص 156 )
امام حسين عليه السلام فرمودند:
إنَّ شِيعَتَنا مَنْ سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن كُلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ؛
بدرستي كه شيعيان ما قلبشان از هرناخالصي و حيله و تزوير پاك است.
(فرهنگ سخنان امام حسين ص/ 476)
حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) مي فرمايند:
شيعه ي ما كسي است كه از ما پيروي كند و پا جاي پاي ما بگذارد و به كردار ما اقتدا كند.
بحارالانوار، ج68، ص 154.
حضرت امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند:
كسي كه با زبان مدعي پيروي از ماست و درعمل و نحوه ي زندگي با ما مخالفت مي كند، شيعه ي ما نيست. شيعه ي ما كسي است كه با زبان و دل با ما همراه است و دنبال ما حركت مي كند در عمل از ما پيروي مي نمايد.
بحارالانوار، ج6، ص 164.
حضرت امام باقر (عليه السلام) مي فرمايند:
شيعه ما نيست، جز آن كسي كه از خدا پروا كند و مطيع او باشد.
اصول كافي، ج2، ص 74.
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) مي فرمايند:
ان كنت تعمل بما امرناك و تنهي عما زجرناك عنه فأنت شيعتنا و الا فلا؛
اگر به آنچه به شما امر مي كنيم عمل كني و از آنچه شما را باز مي داريم دوري كني، از شيعيان مايي و گرنه هرگز.
بحارالانوار، ج68، ص 155.
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إن شيعتنا من شيعنا و اتبع آثارنا و اقتدي بأعمالنا؛
شيعه ي ما كسي است كه از ما پيروي كند و پا جاي پاي ما بگذارد و به كردار ما اقتدا كند.
بحارالانوار، ج68، ص 154.
امام صادق (عليه السلام)مي فرمايند:
كسي كه با زبان مدعي پيروي از ماست و درعمل و نحوه ي زندگي با ما مخالفت مي كند، شيعه ي ما نيست. شيعه ي ما كسي است كه با زبان و دل با ما همراه است و دنبال ما حركت مي كند در عمل از ما پيروي مي نمايد.
بحارالانوار، ج6، ص 164.
امام باقر(عليه السلام)مي فرمايند:
شيعه ما نيست، جز آن كسي كه از خدا پروا كند و مطيع او باشد.
اصول كافي، ج2، ص 74.
قال الامام الصّادق - عليه السّلام - : نَحنُ صُبّرٌ وَ شيعتُنا أصبَرُ منّا. قُلتُ: جعِلْتُ فداكَ، كيف صار شيعتُكم أصبَرُ منكُم؟ قالَ ... .
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: ما خانداني صبور و شكيبائيم و شيعيان ما از ما شكيبا ترند. گفتم: جانم به فدايت، چگونه شيعيان شما از شما شكيبا ترند؟ فرمود: چون صبر ما بر چيزي است كه مي دانيم، امّا آنها بر چيزي كه نمي دانند صبر مي كنند.
«بحار الانوار، ج 71، ص 80»
قال الامام الصّادق - عليه السّلام - : الغناءُ عُشُّ النفاق.
امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: غناء و آوازه خواني، لانه نفاق و دوروئي است.
«وسائل الشيعه، ج 12، ص 227»
قال الله عزّوجلّ:
من بي نيازترين شريك هستم، هر كس كاري انجام دهد و ديگري را (با من) شريك كند، من از آن (كار) بيزارم و آن (كار)، براي همان شريك خواهد بود.
(بحارالانوار67/222)
عَنْ أبِي عَبْدِ اللهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - قالَ: اُمِرَ النّاسُ بِمَعْرِفَتِنا وَ الرَّدِّ إلَينا وَ التَّسْليمِ لَنا، ثُمَّ قالَ: وَ إنْ صامُوا وَ صَلُّوا وَ شَهِدُوا أنْ لا إله إلّا اللهُ وَ جَعَلُوا فِي إنْفُسِهِمْ أنْ لا يَرُدُّوا إلَيْنا كانُوا بِذلِك مُشْرِكينَ.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: مردم مأمورند تا ما را بشناسند و به سوي ما بازگردند و تسليم ما باشند. سپس فرمودند: و در غير اين صورت اگر به سوي ما باز نگردند و از ما پيروي نكنند، هر چند كه روزه بدارند و نماز بخوانند و به يگانگي خداوند اقرار نمايند، در شمار مشركين خواهند بود.
«الكافي، ج 2، ص 398»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مَن ماتَ وَ لا يُشركُ بِاللهِ دَخَلَ الجنةَ.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه بميرد و حال آن كه هيچ گاه شرك به خدا نورزيده باشد، وارد بهشت مي شود.
«مشكات الانوار، ص 38»
قال الامام الصادق - عليه السلام - في قوله تعالي «وَمَا يُؤمِنُ أَكثَرُهُم»: يُطِيعُ الشَّيطَانَ مِن حَيثُ لا يَعلَمُ فَيُشرِك.
امام صادق - عليه السلام - درباره آيه «و بيشتر آنان به خدا ايمان نمي آورند»، فرمودند: ندانسته از شيطان پيروي مي كند و بدين سان مشرك مي شود.
«الكافي، ج 2، ص 397»
قال الامام الصادق - عليه السلام - في قَولِ النَّبِيِّ - صلي الله عليه و آله - : إنَّ الشِّرك أَخفَي مِن دَبِيبِ النَّملِ عَلَي صَفَاةٍسَودَاءَ في لَيلَةٍ ظلماءَ كانَ المُؤمِنُونَ يَسُبُّونَ مَا يَعبُدُ المُشرِكونَ مِن دُونِ اللهِ ... .
امام صادق - عليه السلام - در مورد قول پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - كه فرموده اند: همانا شرك نامحسوس تر از راه رفتن مورچه در يك شب تاريك بر روي تخته سنگي سياه است؛ فرمودند: مؤمنان به معبودهاي مشركان ناسزا مي گفتند و مشركان نيز متقابلا به معبود مسلمانان دشنام مي دادند ... از اين رو براي آن كه مشركان به معبود مؤمنان ناسزا نگويند خداوند ايشان را از ناسزا گفتن به معبودهاي مشركان نهي فرمود. بنابراين مؤمنان ندانسته به خدا شرك آورده بودند.
«بحار الأنوار، ج 72، ص 93»
قال الامام الصادق - عليه السلام - لَمَّا سُئِلَ عَن كونِ الشِّرك أَخفَي مِن دَبِيبِ النَّملِ في اللَّيلَةِ الظَّلمَاءِ عَلَي المَسحِالأسوَدِ؟: لا يَكونُ العَبدُ مُشرِكاً حَتَّي يُصَلِّي لِغَيرِ اللهِ، أو يَذبِحَ لِغَيرِ اللهِ، أو يَدعُوَ لِغَيرِ اللهِ عَزَوَجَلَ.
هنگامي كه از امام صادق - عليه السلام - درباره اين جمله كه شرك نامحسوس تر از حركت مورچه در شب تاريك بر روي گليمي سياه است، سؤال شد، فرمودند: بنده مشرك نباشد مگر آن گاه كه براي غير از خدا نماز خواند، يا براي غير خدا ذبح كند و يا به غير خداي عزوجل دعوت كند.
«الخصال، ص 136، ح 151»
قال الامام الصادق - عليه السلام - في قوله تعالي «وَ مَا يُؤمِنُ أَكثَرُهُم»: شِرك طَاعَةٍ وَ لَيسَ شِرك عِبَادَةٍ.
امام صادق - عليه السلام - درباره آيه «و بيشتر آنان به خدا ايمان نمي آورند»، فرمودند: منظور شرك در فرمانبري است نه شرك در عبادت.
«الكافي، ج 2، ص 397»
قال الامام الصادق - عليه السلام - في قوله تعالي «وَمَا يُؤمِنُ أَكثَرُهُم»: هُوَ الرَّجُلُ يَقُولُ: لَولا فُلانٌ لَهَلَكتُ، وَ لَولا فُلانٌ لَأَصَبتُ كذَا وَكذَا، وَلَولا فُلانٌ لَضَاعَ عَيَالي، ألا تَرَي أَنَّهُ قَد جَعَلَ للهِ شَرِيكاً في مُلكهِ ... .
امام صادق - عليه السلام - درباره آيه «و بيشتر آنان به خدا ايمان نمي آورند»، فرمودند: مانند اين كه انسان بگويد: اگر فلاني نبود من از بين مي رفتم و اگر فلاني نبود چنين و چنان مي شدم و اگر فلاني نبود خانواده ام نابود مي شد؛ مگر نمي بيني كه او با اين حرفها در ملك خدا برايش شريكي قائل شده كه روزيش مي دهد و از او دفاع و دفع گرفتاري مي كند؟ راوي مي گويد: عرض كردم: پس بگويد: اگر خداوند به واسطه فلاني بر من منّت نمي نهاد از بين مي رفتم؟ فرمودند: آري، (اينگونه گفتن) اشكالي ندارد.
«تفسير عياشي، ج 2، ص 200»
قال الامام الصادق - عليه السلام - :
لَو أَنَّ قَوماً عَبَدُوا اللهَ وَحدَهُ لا شَرِيك لَهُ، وَأقَامُوا الصَّلاةَ، وَآتَوُا الزَّكاةَ، وَحَجُّوا البَيتَ،وَصَامُوا شَهرَ رَمَضَانَ، ثُمَّ قَالُوا لِشَئٍ صَنَعَهُ اللهُ أو صَنَعَهُ النَّبِيُّ - صلي الله عليه و آله - : ألا صَنَعَ خِلافَ الَّذِي صَنَعَ؟ ... .
امام صادق - عليه السلام - فرمودند:
اگر مردمي خداي يگانه و بي شريك را بپرستند و نماز بخوانند و زكات بپردازند و حج بروند و ماه رمضان را روزه بگيرند ولي (از روي اعتراض) به چيزي كه خداوند يا پيامبر - صلي الله عليه و آله - ساخته است، بگويند: چرا خلاف آن را نساخت؟ يا در دلشان چنين اعتراضي كنند (و
به زبان نياورند)، به سبب آن مشرك شوند. امام آن گاه اين آيه را تلاوت كرد: «سوگند به پروردگارت كه ايمان نياورده باشند مگر آن گاه كه در اختلافات ميان خود تو را داور كنند و از داوري تو احساس دلتنگي نكنند و كاملاً تسليم باشند». امام صادق - عليه السلام - سپس فرمودند: پس تسليم باشيد.
«الكافي، ج 2، ص 398»
قال الامام الصادق - عليه السلام - :
إنَّ رَجُلاً مِن خَثعَمَ جَاءَ إلي النَّبي - صلي الله عليه و آله - قَالَ: أَيُّ الأعمَالِ أبغَضُ إلي اللهِ عَزَوَجَلَ؟ فَقَالَ: الشِّرك بِاللهِ، قَالَ: ثُمَّ مَاذَا؟ قَالَ: قَطِيعَةُ الرَّحِمِ، قَالَ: ثُمَّ مَاذَا؟ قَالَ: الأمرُ بِالمُنكرِ وَالنَّهيُ عَنِ المَعرُوفِ.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند:
مردي از خثعم نزد پيغمبر - صلي الله عليه و آله - آمد و سوال نمود: كدام يك از اعمال بيشتر از همه مورد غضب خداست؟ پيامبر - صلي الله عليه و آله - فرمودند: شرك به خدا، گفت: بعد از آن كدام عمل؟ فرمودند: قطع صله رحم، گفت: سپس چه چيزي؟ فرمودند: امر به بدي و نهي از خوبي.
«الكافي، ج 2، ص 290»
قال الامام الصادق - عليه السلام - :
إنَّ الرَّجعَةَ لَيسَ بِعَامَّةٍ، وَهِيَ خَاصَّةٌ لا يَرجِعُ إلا مَن مَحَّضَ الإيمَانَ مَحضاً أو مَحَّضَ الشِّرك مَحضاً.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند:
رجعت براي همه نيست بلكه اختصاص به عده خاصي دارد. رجعت نمي كند مگر كسي كه ايمان خالص داشته باشد يا شرك خالص.
«بحار الأنوار، ج 53، ص 39»
قال الامام الصادق - عليه السلام - :
يَقُولُ إبلِيسُ لِجُنُودِهِ: ألقُوا بَينَهُم الحَسَدَ وَالبَغيَ فَاِنَّهُمَا يَعدِلانِ عِندَ اللهِ الشِّرك.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند:
ابليس به سربازان خود مي گويد: حسادت و ظلم را در ميان انسانها منتشر كنيد كه اينها در نزد خدا با شرك برابرند.
«الكافي، ج 2، ص 327»
قال الامام الصادق - عليه السلام - :
مَن اِبتَدَعَ رَأياً فَأَحَبَّ عَلَيهِ أَو أَبغَضَ عَلَيهِ.
امام صادق - عليه السلام - درباره (كمترين حد شرك) فرمودند: كسي كه رأي و عقيده اي را بدعت گذارد و به آن حبّ و بغض ورزد.
«الكافي، ج 2، ص 415»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :
إنَّ أخوَفَ مَا أخَافُ عَلَيكم اَلشِّرك الأصغَرُ، قَالُوا: وَمَا الشِّرك الأصغَرُ يَا رَسُولَاللهِ؟ قَالَ: هُوَ الرِّيَاءُ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند:
آنچه بيش از هر چيز ديگري بر شما مي ترسم شرك اصغر است، گفتند: اي پيغمبر خدا شرك اصغر چيست؟ حضرت فرمودند: ريا.
«بحار الأنوار، ج 72، ص 303»
قال الامام زين العابدين - عليه السلام - :
اِعلَمُوا عِبَادَ اللهِ اِنَّ أَهلَ الشِّرك لا تُنصَبُ لَهُمُ المَوَازِينُ، وَ لا تُنشَرُ لَهُمُ الدَّوَاوِينُ، وَإنَّما يُحشَرُونَ إلي جَهَنَّمَ زُمَراً، وَإنَّمَا نَصبُ المَوَازِينِ وَ نَشرُ الدَّوَاوِينِ لأهلِ الإسلامِ.
امام سجّاد - عليه السلام - فرمودند:
اي بندگان خدا آگاه باشيد براي اهل شرك ترازوهاي اعمال قرار نخواهد گرفت و دفترهاي حساب و كتاب گسترده نمي شوند بلكه دسته جمعي به سوي جهنم فرستاده مي شوند و قرار دادن آن ترازوها و گستردن آن ديوان و دفترها براي اهل اسلام است.
«نور الثقلين، ج 4، ص 507»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :
يَابنَ مَسعُودٍ! إِيَّاك أَن تُشرِك بِاللهِ طَرفَةَ عَينٍ وَإن نُشِرتَ بِالمِنشَارِ، أو قُطِعتَ، أَو صُلِبتَ، أو اُحرِقتَ بِالنَّارِ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند:
اي پسر مسعود! مبادا آني به خدا شرك ورزي حتي اگر اره شوي يا تكه تكه ات كنند يا به دارت آويزند و يا به آتشت سوزانند.
«مكارم الأخلاق، ج 2، ص 357»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :
إِيَّاك وَ مَا يُعتَذَرُ مِنهُ، فَإِنَّ فِيهِ الشِّرك الخَفِيُّ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند:
از كاري كه موجب عذر خواهي مي شود بپرهيز؛ زيرا در آن شرك خفي است.
«بحار الأنوار، ج 78، ص 200»
قال الامام علي - عليه السلام - :
اَلظُّلمُ الَّذِي لا يُغفَرُ فَالشِّرك بِاللهِ، قَالَ اللهُ تَعَالي «إنَّ اللهَ لا يَغفِرُ أن يُشرَك بِهِ».
امام علي - عليه السلام - فرمودند:
آن ستمي كه بخشوده نمي شود، شرك آوردن به خداست. خداي متعال فرموده است: خداوند شرك به خود را نمي بخشد.
«نهج البلاغه، خطبه 176»
قال الامام علي - عليه السلام - :
سَبَبُ الهَلاك اَلشِّرك.
امام علي - عليه السلام - فرمودند:
شرك، موجب هلاكت است.
«غرر الحكم، ح 5541»
قال الامام علي - عليه السلام - :
اعلَمُوا أَنَّ يَسِيرَ الرِّيَاءِ شِرك.
امام علي - عليه السلام - فرمودند:
بدانيد كه كمترينِ ريا، شرك به حساب مي آيد.
«تحف العقول، ص 151»
قال الامام علي - عليه السلام - :
آفَةُ الإِيمَانِ الشِّرك.
امام علي - عليه السلام - فرمودند:
آفت ايمان، شرك است.
«غرر الحكم، ح 3915»
رسول اللّه صلى الله عليه و آله :
الاِختِلافُ إلَى المَساجِدِ رَحمَةٌ ، وَالاِجتِنابُ عَنها نِفاقٌ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
آمد و شد به مساجد ، [ مايه ] رحمت است ، و پرهيز از آن ، [ موجب ] نفاق است .
كنز العمّال: ج 7 ص 570 ح 20302 نقلاً عن الديلمي عن ابن عبّاس .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
مَن ماتَ ولَم يَغْزُ ، ولَم يُحدِّثْ بهِ نَفسَهُ ، ماتَ على شُعْبَةٍ مِن نِفاقٍ .
كسى كه جهاد نكرده يا آرزوى جهاد نداشته باشد و بميرد به نوعى نفاق مرده است .
صحيح مسلم : 3 / 1517 / 1910 منتخب ميزان الحكمة : 114
امام على عليه السلام :
الخِيانَةُ رأسُ النِّفاقِ .
خيانت سرآمد نفاق است .
غرر الحكم : 969
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
إنّ الكذبَ بابٌ مِن أبوابِ النِّفاقِ .
دروغ ، درى از درهاى نفاق است .
كنز العمّال : 8212
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
مَن رَدَّتهُ الطِّيَرَةُ عَن حاجَتِهِ فَقَد أشرَكَ .
هر كه فال بد زدن ، او را از كارش باز دارد ، شرك ورزيده است .
كنز العمّال : 28566
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
ذو الوَجهَينِ في الدُّنيا يأتي يَومَ القِيامَةِ ولَهُ وَجهانِ مِن نارٍ .
آن كه در دنيا دوچهره باشد، روز قيامت با دو چهره آتشين محشور مى شود .
الترغيب والترهيب : 3 / 603 / 3 منتخب ميزان الحكمة : 568
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
يَجيءُ يَومَ القِيامَةِ ذو الوَجهَينِ دالِعا لِسانَهُ في قَفاهُ ، وآخَرُ مِن قُدّامِهِ ، يَلتَهِبانِ نارا حتّى يُلهِبا جَسَدَهُ ، ثُمّ يُقالُ لَهُ : هذا الّذي كانَ في الدُّنيا ذا وَجهَينِ وذا لِسانَينِ ، يُعرَفُ بذلكَ يَومَ القِيامَةِ .
روز قيامت