بانك احاديث اهل بيت (ع) جلد 2 - (معصوم شناسي)

مشخصات كتاب

سرشناسه:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان،1390

عنوان و نام پديدآور:بانك احاديث اهل بيت (ع)جلد2- (معصوم شناسي)/ واحد تحقيقات مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان .

مشخصات نشر:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان ، 1390.

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه

موضوع : احاديث شيعه

موضوع : اهل بيت (ع)

موضوع : معصوم شناسي

معصوم شناسي

حضرت محمد(ص)

حديث1

قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : مالي و لِلدنيا إنما مَثَلي و مثلُها كمثل الراكبِ رُفِعَت له شجرةٌ في يوم صائفٍ فقال تَحتَها ثم راحَ و تَرَكَها.

رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: مرا با دنيا چكار؟ مثل من و دنيا مثل سواري است كه در روز گرمي درختي برايش بپا شده و او زير درخت خواب كوتاهي نموده سپس كوچ كرده و درخت را وا گذاشته است.

«الكافي، ج 2، ص 134»

حديث2

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : اَنَّ اللهَ بَعثََني رحمةً للعالَمين و لِاَمحقَ المعازفَ و المزاميرَ و امورَ الجاهلية.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: خداوند مرا مبعوث كرد تا رحمتي براي جهانيان باشم و ساز و ني ها و امور جاهليت را نابود سازم.

«بحار الانوار، ج 79، ص 250»

حديث3

رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

أن الله خلقني و خلق علياً و فاطمه و الحسن و الحسين و الأئمه من نور واحد؛

خداوند، من و علي و فاطمه و حسن و حسين و امامان را از يك نور آفريده است.

جامع الاخبار ص 46

حديث4

قال الامام علي(عليه السلام) في صفه النبي(صلي الله عليه و آله و سلم) :

طبيب دوار بطبه قد أحكم مراهمه و أحمي (أمضي) مواسمه يضع ذلك حيث الحاجه إليه من قلوب عمي و آذان صم و ألسنه بكم، متتبع بدوائه مواضع الغفله و مواطن الحيره...؛

امام علي(عليه السلام) در توصيف پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

پزشكي است كه با دانش خود، همواره ميان مردم مي گردند، مرهمهايش را به خوبي فراهم و ابزار كارش را آماده كرده و آنها را هر جا كه لازم باشد، از دلهاي كور و گوشهاي كر و زبانهاي گنگ به كار مي برد، غفلت گاه و جايگاه هاي حيرت را جستجو و با داروي خود آنها را درمان مي كند.

نهج البلاغه خطبه 108

حديث5

امام سجّاد عليه السلام :

كانَ إذا أوى إلى مَنزِلِهِ جَزَّءَ دُخولَهُ ثَلاثَةَ أجزاءٍ : جُزءا لِلّهِ و جُزءا لِأهلِهِ و جُزءا لِنَفسِهِ ؛

امام سجّاد عليه السلام :

پيامبر وقتى به خانه خويش مى رفت ، اوقاتش را سه قسمت مى كرد : بخشى براى خدا ، بخشى براى خانواده و بخشى براى خود .

مكارم الأخلاق ، ج 1 ، ص 44 .

حديث6

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

ان فاطمة ضمنت لعلى (عليه السلام) عمل البيت و العجين و الخبز و قم البيت و ضمن لها على (عليه السلام) ما كان خلف الباب. نقل الحطب و ان يجيى ء بالطعام

- براى تقسيم كارهاى خانه - حضرت فاطمه (سلام الله عليها) خمير نمودن و پخت نان و نظافت را بعهده گرفت و على (عليه السلام) نيز كارهاى بيرون خانه همچون نهيه هيزم و خريد لوازم خوراكى را پذيرفت.

تفسير عياشى ج 1: 171.

حديث7

قال الامام الحسين - عليه السّلام - : سَئَلْتُ أَبِي عَنْ مَخْرَج رَسُولِ اللهِ - صلَي الله عليه و آله - فَقالَ: كانَ رَسُولَ اللهِ - صلَي الله عليه و آله - يَحْزَنُ لِسانَهُ إلاّ عَمّا يَعْنِيهِ قَدْ تَرَك نَفْسَهُ مِنْ ثَلاثٍ، الْمِراءِ وَ الْإكثارِ ... .

امام حسين - عليه السّلام - فرمودند: از پدرم، دربارة سيرة پيامبر - صلَي الله عليه و آله - پرسيدم، پاسخ دادند: رسول الله، زبان خود را هميشه از گفتار بي معني حفظ مي كرد و خود را از سه چيز دور مي داشت: مراء، پرحرفي، سخن پوچ و بي معني، و نيز سه مسئله را ترك مي كرد: هيچكس را مذمت نمي كرد، از كسي عيبجويي نمي نمود و در پي جمع آوري لغزش هاي اين و آن نبود.

«مسند الامام الرضا، ج 2، ص 85»

حديث8

قال رسولُ اللهِ - صلّي الله عليه و آله - : جُعِلَ قُرةُ عيني الصلوةُ ولذّتي في النساءِ.

پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: قرار داده شده نماز، نور چشم من و در زناشوئي، لذت من.

«سنن النبي، ص 147»

حديث9

قال الامام الصادق - عليه السلام - : كانَ رَسُولُ الله - صلي الله عليه و آله - يَكْرَهُ السَّوادَ اِلّا في ثَلاثَةٍ الْعِمامَةُ وَالْخُفُّ وَالْكِساءُ.

امام صادق - عليه السلام - فرمودند: پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - كراهت داشت از رنگ سياه مگر در سه چيز: عمامه، كفش و عبا.

«بحارالانوار، ج83، ص249»

حديث10

قال الامام الحسين - عليه السّلام - : كان رسول الله يرفَعُ يَدَيْهِ اذا ابْتَهَلَ و دَعا كَما يَسْتطْعِمُ المسكينُ.

امام حسين - عليه السّلام - فرمودند: رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - (هنگام دعا) دستهاي خود را بالا مي بردند و با حالت تضرّع و گريه دعا مي كردند، مانند انسان مسكين و بيچاره اي كه عاجزانه درخواست غذا مي كند.

«مكارم الاخلاق، ج 2، ص 8»

حديث11

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : خُلِقتُ اَنَا وَ عَليٌ مِنْ نُورٍ واحدٍ.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: من و علي از يك نور آفريده شده ايم.

«بحار الانوار، ج 35، ص 34»

حديث12

قال رسوُل الله - صلي الله عليه و آله - : كنُتُ أَنَا وَ عَليٌ نوُراً بَيْنَ يَدَي الله قَبْلَ أنْ يَخْلُقَ آدَمَ ... .

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: من و علي قبل از خلقت آدم، نوري بوديم در پيشگاه خداوند، وقتي آدم آفريده شد، آن نور در وجود او قرار گرفت و پيوسته آن نور يكي بود تا اينكه در صلب عبدالمطلب به صورت دو نور، از هم جدا شد، نور نبوت در من و نور خلافت در وجود علي - عليه السّلام - قرار گرفت.

«بحار الانوار، ج 35، ص24»

حديث13

قال الله عزّوجلّ:

اي احمد! مي داني به كدام دليل تو را بر ديگر انبيا برتري دادم؟ به دليل يقين و حسن خلق و سخاوت نفس و دلسوزي براي مردم.

(ارشادالقلوب1/205)

حديث14

عن الامام علي - عليه السّلام - قال: كان رسول الله لا يحجزه عن قراءة القرآن الا الجنابة.

امام علي - عليه السّلام - فرمودند: هيچ مانعي پيامبر را از خواندن قرآن منع نمي كرد، مگر حالت جنابت.

«بحار الأنوار، ج 92، ص 216»

حديث15

قال رسول الله _ صلي الله عليه و آله _ : اللّهم اجعَلْ حبَّكَ احبَّ الاشياء عندي ... و اقطع عنّي حاجاتِ الدّنيا بالشّوق الي لقائك.

رسول اكرم _ صلي الله عليه و آله _ در مناجات با پروردگار اينگونه دعا مي نمودند: خداوندا محبت خودت را دوست داشتني ترين چيزها در نزد من قرار بده ... و به واسطه شوق به ديدارت حاجات دنيا را از دل من بر كن.

«كنزل العمال، ح 3648»

حديث16

قال رسول الله _ صلّي الله عليه و آله _ : اللّهم انّي اسئُلكَ حُبَّكَ و حُبَّ مَنْ يُحبُّكَ و العَمَل الذّي يبلّغُني حُبَّكَ، اللهمَّ اجْعَل حُبَّكَ احبُّ اليَّ من نَفسي و اهلي و الماءِ الباردِ.

رسول اكرم _ صلّي الله عليه و آله _ در مناجات با پروردگار اينگونه دعا مي كردند: خداوندا محبت خود و محبت دوستدارانت را از تو خواستارم، (خداوندا) عملي را به من ارزاني كن كه با آن به محبت تو دست يابم، خداوندا محبت و دوستي خودت را از دوست داشتن من نسبت به خودم و خانواده ام و آب خنك و گوارا، بيشتر و محبوبتر گردان.

«كنزالعمال، ج 2، ص 209»

حديث17

قالَ رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : إنَّما بُعِثْتُ فاتحاً و خاتِماً و أعطيت ... .

رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: من به عنوان فاتح و خاتم (پيامبران) مبعوث شدم و جامع كلمات و كليد آن ها به من اعطا شده است ... .

«كنز العمّال، ح 31994»

حديث18

عَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ قالَ: قالَ لي رَسُول اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - : لَمّا اُسْرِيَ بِي إلي السّماءِ إذاً مَلِك قَدْ أتانِي فَقالَ لِي يا مُحَمَّدُ! سَلْ مَنْ أرْسَلنا قَبْلَك قُلْتُ يا مَعاشِرَ النّاسِ وَ النَّبِيينَ عَلي ما بَعَثَكمْ اللهُ قَبلي؟ قالوُا: عَلي ولايتِك يا محمدُ و ولايةِ عليِّ بن ابي طالب.

ابن مسعود گفت: پيامبر به من فرمودند: هنگامي كه در آسمان سير كردم (در معراج) يكي از فرشتگان به پيش من آمد و گفت يا رسول الله پرسش خويش را با آن ها كه قبل از شما مبعوث گشته اند در ميان گذار! و من گفتم اي گروه مردم و پيامبران (سلف) بر چه چيزي خداوند متعال شما را مبعوث ساخته است؟ پاسخ دادند: بر ولايت تو اي محمد و ولايت علي ابن ابي طالب.

«بشارة المصطفي، ص 201»

حديث19

عَنْ أبِي عَبْد اللهِ - عليهِ السَّلام - قال: ألا وَ إنَّ لِكلِّ شَيْءٍ جَوهَراً و جَوهَرُ وُلْدِ آدَمَ مُحَمَّدٌ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - وَ نَحْنُ وَ شِيعَتُنا بَعدنا حبَّذا شيعَتَنا ما أقْرَبَهُمْ مِنْ عَرْشِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ ... .

امام صادق - عليه السلام - فرمودند: آگاه باشيد كه به راستي هر چيزي را گوهري است و گوهر فرزندان آدم، محمد - صلي الله عليه و آله - است و پس از آن حضرت، ما و بعد از ما، شيعيان ما هستند، خوشا بر شيعيان ما كه نزديكند به عرش خداي عز و جل و چه نيكو است رفتار خداي عز و جل نسبت به آنان در روز قيامت. به خدا سوگند اگر بر مردم گران نمي آمد و

شيعيان را خود بيني فرا نمي گرفت فرشتگان رو در رو به آن ها سلام مي كردند.

«الكافي، ج 8، ص 214»

حديث20

قالَ رَسُول اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - :

مَثَلِي وَ مَثَلُ عَلِيٍّ مَثَلُ شَجَرَةٍ أنا أصْلُها وَ عَلِيٌّ فَرْعُها ... .

پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند:

مَثَل من و علي مَثَل درختي است كه من ريشه و ساقه و علي شاخه آن است...

«تاريخ دمشق، ج 2، ح 999»

حديث21

امام على عليه السلام :

كانَ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم إذا عَزّى قالَ : آجَرَكُمُ اللّه ورَحِمَكُم ، وإذا هَنَّأ قالَ : بارَكَ اللّه لَكُم وبارَكَ عَلَيكُم ؛

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم هرگاه تسلّى مى دادند، مى فرمودند: خداوند اجرتان دهد و شما رامشمول رحمت خويش گرداند و هر گاه تبريك مى گفتند، مى فرمودند: خداوند به شما بركت دهد و بر شما مبارك گرداند .

مسكّن الفؤاد : 108 منتخب ميزان الحكمة : 380

حديث22

امام صادق(سلام الله عليه):

كانَ رسولُ اللَّهِ(صلي الله عليه و آله) أكْثَرَ ما يَجلِسُ تُجاهَ القِبلةِ؛

پيامبر خدا هنگام نشستن، بيشتر رو به قبله مى نشست.

ميزان الحكمة: ح 2518

حديث23

امام عسكرى(سلام الله عليه):

إِنَّ الصَّلاةَ عَلى رَسولِ اللَّهِ عَشرُ حَسَناتٍ؛

صلوات فرستادن بر رسول خدا ده حسنه دارد.

ميزان الحكمة: ح 21781

حديث24

امام صادق سلام الله عليه:

إنَّ اللّهَ عَزَّ ذِكرُهُ خَتَمَ بِنَبِيِّكُمُ النَّبِيِّينَ فَلا نَبِيَّ بَعدَهُ أبَدا، وخَتَمَ بِكِتابِكُمُ الكُتُبَ فَلا كِتابَ بَعدَهُ أبَدا؛

خداوند كه يادش بزرگ باد با پيامبر شما، به پيامبران خاتمه داد. بنا بر اين، بعد از او هرگز پيامبرى بر انگيخته نخواهد شد، و [نيز] با كتاب شما به همه كتاب ها [ى آسمانى ] پايان بخشيد. پس، بعد از كتاب شما هرگز كتابى نازل نخواهد شد.

الكافي: ج 2، ص 119، ح 4

حديث25

پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):

أنا أوّلُ وافِدٍ علَى العَزيزِ الجَبّارِ يَومَ القِيامَةِ وكِتابُهُ وأهلُ بَيتي ثُمّ اُمَّتي، ثُمّ أسألُهُم: ما فَعَلتُم بكِتابِ اللَّهِ وبأهلِ بَيتي؟؛

من و كتاب خدا و اهل بيت من، نخستين گروهى هستيم كه در روز قيامت بر خداى عزيز جبار وارد مى شويم و سپس امت من. آنگاه من از آنها مى پرسم كه با كتاب خدا و با اهل بيتِ من چه كرديد؟

الكافي: ج 2، ص 600، ح 4

حديث26

پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):

إنّى أمزَحُ ولا أقولُ إلّا حَقّاً؛

من مزاح و شوخى مى كنم ولى جز حق نمى گويم.

ميزان الحكمه، ح 18948

حديث27

حضرت عليه السلام مي فرمايند:

«... ان الحسن والحسين سبطا هذه الامة وهما من محمد كمكان العينين من الراس واما انا فكمكان اليد من البدن واما فاطمة فكمكان القلب من الجسد ... ؛

حسن و حسين عليهما السلام دو سبط اين امت هستند، و آن دو براي محمد صلي الله عليه و آله همانند دو چشم براي سرند، و من [براي محمد صلي الله عليه و آله] همانند دست براي بدن هستم، و فاطمه عليها السلام [براي محمد صلي الله عليه و آله] همانند قلب براي بدن است .»

بحارالانوار، ج 39، ص 352

حديث28

پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله وسلم) فرمودند:

بُعِثتُ بِمَكارِمِ الأخلاقِ وقحاسِنِها؛

من براى (احياى) مكارم و نيكى هاى اخلاقى مبعوث شدم.

الأمالى، طوسى، 596

حديث29

پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:

أَمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ كَما أَمَرَنى بِأَداءِ الفَرائِضِ؛

پروردگارم، همان گونه كه مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا كردن با مردم نيز فرمان داده است.

كافى، ج2، ص117، ح4

حديث30

امام حسن مجتبى (عليه السلام) فرمودند:

كانَ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله فَخْما مُفَخَّما... يَتَ_كَلَّمُ بِجَوامِعِ الكَلِمِ فَصْلاً لا فُضولَ فيهِ و لا تَقصيرَ. دمثا، لَيْسَ بِالجافى و لا بِالْمَهينِ تَعظُمُ عِنْدَهُ النِّعْمَةُ و اِنْ دَقَّت لا يَذُمُّ مِنها شَيئا غَيْرَ اَنَّهُ كانَ لا يَذُمُّ ذَواقا و لا يَمدَحُهُ و لا تُغضِبُهُ الدُّنْيا و ما كانَ لَها، فَاِذا تُعوطىَ الحَقّ لَم يَعْرِفهُ اَحَدٌ، و لَم يَقُمْ لِغَضَبِهِ شَى ءٌ حَتّى يَنتَصِرَ لَهُ... ؛

رسول اكرم صلى الله عليه و آله (در نظرها) با شكوه و بزرگوا بودند... سخنانى كوتاه، جامع و بى چون و چرا مى گفتند بدون كم و زياد، نرم خو و مهربان بودند، در حق كسى ظلم نمى كردند، كسى را خوار نمى شمردند، نعمت را اگر چه كم بود، بزرگ مى دانستند و چيزى از آن را نكوهش نمى كردند، از مزه غذا نه بد مى گفتند و نه تعريف مى كردند، دنيا و آنچه به آن مرتبط است ايشان را خشمگين نمى ساخت و هرگاه حقى ضايع مى شد، احدى را ملاحظه نمى كردند و چيزى باعث رفع خشمشان نمى شد، تا آن كه حق را حاكم سازند.

عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 283

حديث31

امام كاظم (عليه السلام) فرمودند:

اِنَّ رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله كانَ اِذا اَتاهُ الضَّيْفُ اَكَلَ مَعَهُ وَ لَمْ يَرْفَعْ يَدَهُ مِنَ الْخِوانِ حَتّى يَرْفَعَ الضَّيْفُ يَدَهُ؛

رسول خدا صلى الله عليه و آله هرگاه ميهمان داشتند، با او غذا مى خوردند و دست از سفره و غذا نمى كشيدند، تا آن كه ميهمان دست از غذا خوردن بكشد.

كافى، ج 6، ص 286

حديث32

امام كاظم (عليه السلام) فرمودند:

كانَ النَّبىُّ صلى الله عليه و آله اِذا اَصْبَحَ مَسَحَ عَلى رُؤوسِ وُلْدِهِ وَ وُلْدِ وُلْدِهِ؛

هرگاه صبح مى شد پيامبر صلى الله عليه و آله دست نوازش بر سر فرزندان و نوه هاى خود مى كشيدند.

عدة الداعى، ص 79

حديث33

امام رضا (عليه السلام) فرمودند:

اِنّا اَهلُ بَيْتٍ نَرى وَعدَنا عَلَينا دَينا كَما صَنَعَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله؛

ما اهل بيت، وعده هاى خود را براى خودمان، بدهى و دِين حساب مى كنيم، چنانكه رسول اكرم صلى الله عليه و آله چنين مى كردند.

تحف العقول، ص 446

حديث34

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

كانَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يُداعِبُ وَ لا يَقولُ اِلاّ حَقّ_ا؛

رسول اكرم صلى الله عليه و آله شوخى مى كردند ولى جز حقّ چيزى نمى گفتند.

مستدرك الوسائل، ج 8، ص 408

حديث35

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

مَا كَلَّمَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله اَلْعِبادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ، قَالَ رَسُولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : اِنّا مَعاشِرَ الاَْنْبياءِ اُمِرْنا اَنْ نُ_كَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقولِهِمْ ؛

رسول خدا صلى الله عليه و آله هرگز با مردم به اندازه عقل خود سخن نگفتند و فرمودند: ما پيامبران مأموريم كه با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن بگوييم.

كافى، ج 1، ص 23

حديث36

امام على (عليه السلام) فرمودند:

كُنّا اِذَا احْمَرَّ الْبَاْسُ وَ لَقِىَ القَومُ الْقَوْمَ اتَّقَيْنا بِرَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فَما يَكونُ اَحَدٌ اَقْرَبَ اِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ ؛

وقتى كه آتش جنگ بر افروخته مى شد و دو لشكر به هم مى رسيدند، به پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) پناهنده مى شديم و كسى نبود كه از آن حضرت به دشمن نزديك تر باشد.

مكارم الاخلاق، ص 18

حديث37

امام على (عليه السلام) فرمودند:

كانَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله لا يُؤْثِرُ عَلَى الصَّلاةِ عَشاءً وَ لا غَيْرَهُ وَ كانَ اِذا دَخَلَ وَقْتُها كَاَن_َّهُ لا يَعْرِفُ اَهْلاً وَ لا حَميما؛

رسول اكرم صلى الله عليه و آله چيزى مثل شام و غير آن را بر نماز مقدم نمى داشتند و هنگامى كه وقت نماز مى رسيد، گويى كه هيچ يك از اهل خانه و دوستان را نمى شناختند.

مجموعه ورام، ج 2، ص 78

حديث38

امام على (عليه السلام) فرمودند:

كانَ النَّبىُّ صلى الله عليه و آله اِذا سُئِلَ شَيئا فَاِذا اَرادَ اَنْ يَفْعَلَه ُقالَ: نَعَم وَ اِذا اَراد اَنْ لا يَفْعَلَ سَكَتَ و كانَ لا يَقول لِشَى ءٍ لا... ؛

هرگاه از رسول اكرم صلى الله عليه و آله چيزى تقاضا مى شد، اگر ايشان آن را مى خواستند انجام دهند، مى فرمودند: بله و اگر نمى خواستند انجام دهند، سكوت مى نمودند و هيچ گاه ايشان براى چيزى نه نمى گفتند.

بحارالأنوار، ج 93، ص 327

حديث39

امام على (عليه السلام) فرمودند:

كانَ صلى الله عليه و آله لا يَذُمُّ اَحَدا وَ لا يُعَيِّرُهُ وَ لا يَطْلُبُ عَثَراتِهِ وَ لا عَوْرَتَهُ وَ لا يَتَ_كَلَّمُ اِلاّ فيما رَجا ثَوابَهُ؛

رسول خدا صلى الله عليه و آله، هرگز بدگويى كسى را نمى كردند، سرزنش نمى نمودند و در پى لغزش ها و اسرار ديگران نبودند و [درباره ديگران]، چيزى جز خير (خوبى) نمى گفتند.

عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 284

حديث40

امام على (عليه السلام) فرمودند:

كانَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله لَيَسُرُّ الرَّجُلَ مِنْ اَصحابِهِ اِذا رَآهُ مَغْموما بِالْمُداعَبَةِ وَ كانَ صلى الله عليه و آله يَقولُ: اِنَّ اللّه َ يُبْغِضُ الْمُعَبِّسَ فى وَجْهِ اِخْوانِهِ؛

هرگاه رسول اكرم صلى الله عليه و آله يكى از اصحاب خود را غمگين مى ديدند، با شوخى او را خوشحال مى كردند و مى فرمودند: خداوند، كسى را كه با برادران (دينى) اش با ترشرويى و چهره عبوس روبرو شود، دشمن مى دارد.

رسائل شهيد ثانى، ص 326

حديث41

امام على عليه السلام(در توصيف پيامبر اكرم) فرمودند:

وَ هُوَ خاتَمُ النَّبيّينَ، اَجْوَدُ النّاسِ كَفّا وَ اَرْحَبُ النّاسِ صَدْرا وَ اَصْدَقُ النّاسِ لَهْجَةً وَ اَوْفَى النّاسِ ذِمَّةً وَ اَلْيَنُهُمْ عَريكَةً وَ اَكْرَمُهُمْ عِشْرَةً مَنْ رَآهُ بديهَةً هابَهُ وَ مَنْ خالَطَهُ مَعْرِفَةً اَحَبَّهُ يَقولُ ناعِتُهُ: لَمْ اَرَ قَبْلَهُ وَ لا بَعْدَهُ مِثْلَهُ؛

او كه خاتم پيامبران بود، بخشنده ترين، پرحوصله ترين، راستگوترين، پايبندترين مردم به عهد و پيمان، نرم خوترين و خوش مصاحبت ترين مردم بود، هر كس بدون سابقه قبلى او را مى ديد، هيبتش او را مى گرفت و هر كس با او معاشرت مى نمود و او را مى شناخت دوستدارش مى شد و هر كس مى خواست او را تعريف كند، مى گفت: نظير او را پيش از او و پس از او نديده ام.

بحارالأنوار، ج 16، ص 190

حديث42

پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:

خَيْرُكُم خَيْرُكُم لِنِسائِهِ و اَنَا خَيْرُكُم لِنِسائى؛

بهترين شما كسى است كه براى زنان خود بهتر باشد و من بهترين شما براى زن خود هستم.

من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 443

حديث43

پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:

نَحْنُ قَوْمٌ لا نَأكُلُ حَتّى نَجوعَ وَ اِذا اَكَلْنا لا نَشْبَعُ؛

ما قومى هستيم كه تا گرسنه نشويم غذا نمى خوريم و تا سير نشده ايم دست از غذا مى كشيم.

سنن النبى، ص 226

حديث44

پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:

اِنْ قَدَرتَ اَن تُصْبِحَ و تُمسى و لَيْسَ فى قَلبِكَ غَشٌّ لاَِحَدٍ فَافعَل و ذلِكَ مِن سُنَّتى و مَنْ أحيى سُنَّتى فَقَد اَحيانى و مَن اَحيانى كانَ مَعى فِى الجَنَّةِ؛

تا مى توانى بكوش كه صبح و شب در قلبت (حتّى) قصد فريب و نيرنگ كسى نباشد؛ چرا كه اين از سنّت هاى من است و كسى كه سنّتم را زنده كند، مرا زنده كرده است و كسى كه مرا زنده كند، در بهشت با من خواهد بود.

سنن ترمذى، ج 4، ص 151

حديث45

لَمّا ماتَ اِبراهيمُ بْنُ رَسُولِاللّهِ صلّى اللّه عليه و آله حَمَلَتْ عَيْنُ رَسُولِاللّهِ بِالدُّمُوعِ ثُمَّ قالَ النّبىُّ صلّى اللّه عليه و آله :َدْمَعُ الْعَيْنُ وَ يَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ لا نَقُولُ ما يُسْخِطُ الرَّبَّ وَ اِنّا بِكَ يا اِبراهيمُ لَمَحْزُونُونَ ؛

چون ابراهيم - پسر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله - از دنيا رفت ، چشم پيامبر پر از اشك شد.

سپس پيامبر فرمود:ندچشم ، اشكبار مى شود و دل غمگين مى گردد، ولى چيزى نمى گوييم كه خدا را به خشم آورد،و ما در سوگ تو - اى ابراهيم - اندوهناكيم .

بحارالانوار، ج 22، ص 157

حديث46

امام على عليه السلام :

كانَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و سلّم إذا رَأَى الفاكِهَةَ الجَديدَةَ قَبَّلَها ووَضَعَها عَلى عَينَيهِ وفَمِهِ ، ثُمَّ قالَ :

اللّهُمَّ كَما أرَيتَنا أَوَّلَها في عافِيَةٍ ، فَأَرِنا آخِرَها في عافِيَةٍ؛

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم، چون ميوه اى نو مى ديدند ، آن را مى بوسيد ند و بر روى چشمان و دهانشان مى نهادند و سپس مى گفتند:خداوندا ! چنان كه آغاز اين را در عافيت به ما نشان دادى ، پايان آن را نيز در عافيت به ما بنمايان.

الأمالي للصدوق ، صفحه 338 ، حديث 396

حديث47

امام صادق عليه السلام :

كانَ رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم يُنفِقُ في الطِّيبِ أكثَرَ مِمّا يُنفِقُ في الطَّعام؛

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم براى عطر بيشتر از غذا خرج مى كرد .

الكافي : 6 / 512 / 18

حديث48

قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:

كانوا (يعنى الانبياء) يفزعون اذا فزعوا الى الصلاة ؛

پيامبران خدا (صلى الله عليه وآله ) چنان بودند كه چون دچار نگرانى مى شدند،به نماز پناه مى بردند.

(تفسير درالمنثور، ج 1، ص 67)

حديث49

قال السجاد - عليه السلام -:

كان يبكى حتى يبتل مصلاه خشية من الله - عزوجل - من غير جرم ؛

رسول خدا -صلى الله عليه وآله - با اين كه بى گناه بود اما از خوف خداوند چنان در نماز مى گريست كه جانمازش خيس مى شد.

(سنن النبى ، ص 32)

حديث50

قال على - عليه السلام -:

كان رسول الله -صلى الله عليه وآله - لايؤ ثر على الصلوة عشاة ولاغيره و كان اذا دخل وقتها كانه لايعرف اهلا ولا جميعا؛

رسول خدا -صلى الله عليه وآله - نه شام و نه چيز ديگرى را بر نماز مقدم نمى داشت و چون وقت نماز فرا مى رسيد، ديگر نه خانواده مى شناخت ونه دوست .

(سنن نبوى ، ص 14).

حديث51

قال الباقر - عليه السلام -:

ما استيقظ رسول الله -صلى الله عليه وآله - من نوم الا خرالله ساجدا ؛

هرگاه پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) از خواب برمى خاست ، براى خدا سجده مى كرد.

(مكارم الاخلاق ، ص 39).

حديث52

قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:

انا لااشبع من الصلاة ؛

من هرگز از نماز سير نمى شوم .

(امالى صدوق ، ج 2 ص 141).

حديث53

قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:

انى لاكون فى الصلوة فاسمع بكاء الصبى فاخفف مخافة ان اشق على امه ؛

من گاهى در حال نماز كه هستم صداى گريه كودكى را مى شنوم و نماز را سبك و كوتاه مى كنم ، چرا كه مى ترسم مادرش را به رنج افكنم .

(كنزالعمال ، ج 7، ص 601، حديث 20455)

حديث54

قال الباقر - عليه السلام -:

كان رسول الله - صلى الله عليه وآله - اذا سمع المؤ ذن يوذن قال مثل ما يقوله فى كل شى ء؛

رسول خدا (ص ) وقتى صداى اذان مؤ ذن را مى شنيد، و آن جملات را تكرار مى كرد.

(الكافى ، ج 3، ص 310، ج 29)

حديث55

قال الصادق - عليه السلام -:

كان رسول الله - صلى الله عليه وآله - يقول لبلال اذا دخل الوقت يا بلال اعل فوق الجدار و ارفع صوتك بالاذان ؛

رسول خدا (ص ) هنگامى كه وقت نماز فرا مى رسيد به بلال مى فرمودند: بالاى ديوار (مسجد) برو و اذان را با صداى بلندگو.

(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 624)

حديث56

قال عن حذيفة : كان رسول الله - صلى الله عليه وآله -:

اذا حزبه امر فرع الى الصلاة ؛

شيوه رسول خدا (ص ) چنان بود كه چنانچه مشكلى براى او پيش مى آمد، به نماز پناه مى برد و از آن استعانت مى جست .

(تفسير درالمنثور، ج 1، ص 67)

حديث57

قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:

قرة عينى فى الصلاة ؛

روشنى چشم من در نماز است .

(نهج الفصاحه ، ص 283، حديث 1343، بحارالانوار، ج 82، ص 193)

حديث58

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :

جَعَلَ اللّه ُ جَلَّ ثناؤهُ قُرَّةَ عَينِي في الصَّلاةِ ، وحَبَّبَ إلَيَّ الصَّ_لاةَ كما حَبَّبَ إلى الجائعِ الطَّعامَ ، وإلى الظَّمآنِ الماءَ ، وإنّ الجائعَ إذا أكَلَ شَبِعَ ، وإنَّ الظَمآنَ إذا شَرِبَ رَوِيَ ، وأنا لا أشبَعُ مِن الصَّلاةِ ؛

خداوند، جلّ ثناؤه ، نور ديده مرا در نماز قرار داد و نماز را محبوب من گردانيد ، همچنان كه غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب تشنه . (با اين تفاوت كه) گرسنه هرگاه غذا بخورد سير مى شود و تشنه هرگاه آب بنوشد سيراب مى شود ، امّا من از نماز سير نمى شوم .

مكارم الأخلاق : 2 / 366 منتخب ميزان الحكمة : 324

حديث59

امام صادق عليه السلام فرمودند:

مَا كَلَّمَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله اَلْعِبادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ، قَالَ رَسُولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله وسلم فرمودند: اِنّا مَعاشِرَ الاَْنْبياءِ اُمِرْنا اَنْ نُ_كَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقولِهِمْ ؛

رسول خدا صلى الله عليه و آله هرگز با مردم به اندازه عقل خود سخن نگفتند و فرمودند: ما پيامبران مأموريم كه با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن بگوييم.

كافى، ج 1 ، ص 23

حديث60

پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:

اَمَرَنى رَبّى بِسَبْعِ خِصالٍ: حُبِّ المَساكينِ وَ الدُّنُوِّ مِنْهُم و اَنْ أكثِرَ مِن «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه » وَ اَنْ اَصِلَ بِرَحِمى و اِن قَطَعَنى و اَن اَنظُرَ الى مَن هُوَ اَسفَلُ مِنّى و لا اَنْظُرَ اِلى مَنْ هُوَ فَوقى و اَن لا يَأخُذَنى فِى اللّه ِ لَومَةُ لائِمٍ و اَنْ اَقولَ الحَقَّ وَ اِنْ كانَ مُرّا و اَن لا اَسْاَلَ اَحَدا شَيئا؛

پروردگارم مرا به هفت خصلت امر نموده است: دوست داشتن بينوايان و نزديك شدن به آنها، ذكر لا حول و لا قوة الا باللّه را بسيار گفتن، با خويشاوندان رابطه برقرار كردن؛ هر چند آنان قطع رابطه كنند، [و در مسائل مادى]، به پايين تر از خود نگاه كنم نه به بالاتر، در راه خدا سرزنش ملامتگران را به خود نگيرم، حق را بگويم اگر چه تلخ باشد و از كسى چيزى نخواهم.

الاصول الستة عشر، ص 75

حديث61

پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:

اُمِرْتُ اَن آخُذَ الصَّدَقَةَ مِن اَغْنياءِكُم فَاَرُدَّها فى فُقَراءِكُم؛

من مأمورم كه صدقه (و زكات) را از ثروتمندانتان بگيرم و به فقرايتان بدهم.

مستدرك الوسائل، ج 7، ص 105

حديث62

پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:

اَقْرَبُكُمْ غَدا مِنّى فِى الْمَوْقِفِ اَصْدَقُكُمْ لِلْحَديثِ وَ اَدّاكُمْ لِلاَْمانَةِ وَ اَوفاكُمْ بِالْعَهْدِ وَ اَحْسَنُكُمْ خُلْقا وَ اَقْرَبُكُمْ مِنَ النّاسِ؛

نزديك ترين شما به من در قيامت: راستگوترين، امانتدارترين، وفادارترين به عهد و پيمان، خوش اخلاق ترين و نزديك ترين شما به مردم است.

امالى طوسى، ص 229

حديث63

پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:

اَوصانى رَبّى بِسَبعٍ: اَوصانى بِالاِْخلاصِ فِى السِّرِّ وَ الْعَلانيَةِ وَ اَن اَعْفُوَ عَمَّن ظَلَمَنى و اُعْطىَ مَن حَرَمَنى و اَصِلَ مَنْ قَطَعَنى و اَن يَكونَ صَمْتى فِكْرا وَ نَظَرى عِبَرا؛

پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه به من ظلم نموده، بخشش به كسى كه مرا محروم كرده، رابطه با كسى كه با من قطع رابطه كرده، و سكوتم همراه با تفكّر و نگاهم براى عبرت باشد.

كنزالفوائد، ص 184

حديث64

پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:

اَلا اُخْبِرُكُمْ بِاَبْعَدِكُمْ مِنّى شَبَها؟ قَالُوا: بَلى يا رَسولَ اللّه. قالَ: اَلْفاحِشُ الْمُتَفَحِّشُ الْبَذى ءُ، اَلْبَخِيلُ، اَلْمُخْتَالُ، اَلْحَقودُ، اَلْحَسُودُ، اَلْقاسِى الْقَلْبِ، اَلْبَعِيدُ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ يُرْجى، غَيْرُ المَاْمونِ مِنْ كُلِّ شَرٍّ يُتَّقى؛

آيا شما را از كم شباهت ترينتان به خودم آگاه نسازم؟ عرض كردند: چرا، اى رسول خدا! فرمودند: زشتگوىِ بى آبروىِ بى شرم، بخيل، متكبر، كينه توز، حسود، سنگدل، كسى كه هيچ اميدى به خيرش و امانى از شرش نيست.

كافى، ج 2، ص 291، ح 9

حديث65

پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:

ألا اُخْبِرُكُمْ بِاَشبَهِكُم بى؟ قَالوا: بَلى يا رَسولَ اللّه. قالَ: اَحسَنُكُم خُلقا وَ اَليَنُكُم كَنَفا وَ اَبَرُّكُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّكُم حُبّا لاِِخوانِهِ فى دينِهِ وَ اَصبَرُكُم عَلَى الحَقِّ وَ اَكظَمُكُم لِلغَيظِ وَ اَحسَنُكُم عَفْوا وَ اَشَدُّكُم مِن نَفْسِهِ اِنْصافا فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ؛

آيا شما را از شبيه ترينتان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر كس خوش اخلاق تر، نرم خوتر، به خويشانش نيكوكارتر، نسبت به برادران دينى اش دوست دارتر، بر حق شكيباتر، خشم را فروخورنده تر و با گذشت تر و در خرسندى و خشم با انصاف تر باشد.

كافى، ج 2، ص 240، ح 35

حديث66

پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:

اَن_َا اَديبُ اللّه وَ عَلىٌّ اَديبى، اَمَرَنى رَبّى بِالسَّخاءِ وَ الْبِرِّ وَ نَهانى عَنِ الْبُخْلِ وَ الْجَفاءِ وَ ما شَى ءٌ اَبْغَضُ اِلَى اللّه عَزَّوَجَلَّ مِنَ الْبُخْلِ وَ سوءِ الْخُلُقِ، وَ اِنَّهُ ليُفْسِدُ العَمَلَ كَما يُفْسِدُ الخَلُّ الْعَسَلَ؛

من ادب آموخته خدا هستم و على، ادب آموخته من است. پروردگارم مرا به سخاوت و نيكى كردن فرمان داد و از بخل و سختگيرى بازَم داشت. در نزد خداوند عزّوجلّ چيزى منفورتر از بخل و بد اخلاقى نيست. بد اخلاقى، عمل را ضايع مى كند، آن سان كه سركه عسل را.

مكارم الاخلاق، ص 17

حديث67

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

كانَ رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله أكْثَرَ ما يَجلِسُ تُجاهَ القِبلةِ؛

پيامبر خدا هنگام نشستن، بيشتر رو به قبله مى نشست.

ميزان الحكمة، ح 2518

حديث68

امام على عليه السلام (در توصيف پيامبر اكرم) فرمودند:

وَهُوَ خاتَمُ النَّبيّينَ، أَجوَدُ النّاسِ كَفّا وَاَرحَبُ النّاسِ صَدرا وَأَصدَقُ النّاسِ لَهجَةً وَأَوفَى النّاسِ ذِمَّةً وَأَليَنُهُم عَريكَةً وَأَكرَمُهُم عِشرَةً مَن رَآهُ بَديهَةً هابَهُ وَمَن خالَطَهُ مَعرِفَةً أَحَبَّهُ يَقولُ ناعِتُهُ: لَم اَرَقَبلَهُ وَلا بَعدَهُ مِثلَهُ؛

او خاتم پيامبران است. بخشنده ترين مردم بود، سعه صدرش از همه بيشتر (پرحوصله ترين مردم) و راستگوترين و پايبندترين آنان به عهد و پيمان. از همه نرمخوتر بود و رفتارش بزرگوارانه تر. هر كس بدون سابقه قبلى او را مى ديد، هيبتش او را مى گرفت و هر كس با او معاشرت مى نمود و او را مى شناخت دوستدارش مى شد و هر كس مى خواست او را وصف كند، مى گفت: نظير او را در گذشته و حال نديده ام.

بحارالأنوار، ج16، ص190، ح27

حديث69

امام حسين (عليه السلام) فرمودند:

كانَ صلى الله عليه و آله... يُعطى كُلَّ جُلَسائِهِ نَصيبَهُ وَ لا يَحسَبُ أَحَدٌ مِن جُلَسائِهِ أَنَّ أَحَدا أَكرَمُ عَلَيهِ مِنهُ؛

پيامبر صلى الله عليه و آله بهره هر يك از هم نشينان خود را عطا مى فرمودند و چنان معاشرت مى نمودند كه كسى گمان نمى كرد شخص ديگرى نزد پيامبر از او گرامى تر باشد.

بحارالأنوار، ج16، ص152، ح4

حديث70

قال الامام علي(عليه السلام):

فى صِفَةِ النَّبىِّ صلى الله عليه و آله طَبيبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد أَحكَمَ مَراهِمَهُ وَأَحمى (أمضى) مَواسِمَهُ يَضَعُ ذلِكَ حَيثُ الحاجَةُ إِلَيهِ مِن قُلوبٍ عُمىٍ وَآذانٍ صُمٍّ وَأَلسِنَةٍ بُكمٍ، مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الغَفلَةِ وَمَواطِنَ الحَيرَةِ... ؛

امام علي(عليه السلام) در توصيف پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:پزشكى است كه با دانش خود، همواره ميان مردم مى گردند، مرهمهايش را به خوبى فراهم و ابزار كارش را آماده كرده و آنها را هر جا كه لازم باشد، از دلهاى كور و گوشهاى كر و زبانهاى گنگ به كار مى برد. غفلت گاه ها و جايگاه هاى حيرت را جستجو و با داروى خود آنها را درمان مى كند.

نهج البلاغه، خطبه 108

حديث71

پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند :

خَيْرُكُم خَيْرُكُم لِنِسائِهِ و اَنَا خَيْرُكُم لِنِسائى؛

بهترين شما كسى است كه براى زنان خود بهتر باشد و من بهترين شما براى زن خود هستم.

من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 443

حديث72

پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند :

اِنّى لَم اُبعَث لَعّانا وَ اِنّما بُعِثتُ رَحمَةً؛

من پيامبر نشده ام كه لعن و نفرين كنم، بلكه مبعوث شده ام تا مايه رحمت باشم.

كنزالعمال، ح 8176

حديث73

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

ما استيقظ رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) من نوم قط الا خر لله - عزوجل - ساجدا؛

هيچ گاه رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) از خواب برنخاست ، جز آن كه در پيشگاه خداوند به سجده مى افتاد.

(بحارالانوار، ج 16، ص 253).

حديث74

حضرت علي (عليه السلام) فرمودند:

صلوات فرستادن بر پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم)، گناهان را بسان ريختن آب بر آتش از بين مي برد.

ثواب الاعمال، ص187

حديث75

اِنّا اُمِرْنا مَعاشِرَ الاَنْبياءِ بِمُداراةِ النّاسِ، كَما اُمِرْنا بِاِقامَةِ الفَرائِضِ؛

ما پيامبران، همان گونه كه به برپا داشتن واجبات مأمور شده ايم، به مدارا كردن با مردم نيز مأمور شده ايم.

امالى طوسى، ص 521

حديث76

امام حسن عسكري(عليه السلام) فرمودند:

بسيار به ياد خدا و بسيار به ياد مرگ باشيد. بسيار قرآن تلاوت نماييد و به پيامبر صلوات و درود بفرستيد كه همانا درود بر پيامبر، معادل ده نيكي است.

(بحارالانوار/78/372)

حديث77

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

مثلي و مثلكم كمثل رجل أو قد نارا فجعل الفراش و الجنادب يقعن فيها و هو يذبّهنّ عنها و أنا آخذ بحجزكم عن النّار و أنتم تفلتون من يدي؛

حكايت من و شما چون مردى است كه آتشى بيفروخت و پروانه ها و ملخها بنا كردند در آن بيفتند و وى آنها را از آتش نگه مي داشت من كمر بندهاى شما را گرفته ام كه شما در آتش نيفتيد و شما از دست من در مي رويد.

نهج الفصاحه

حديث78

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

ما لي و للدّنيا، ما أنا و الدّنيا إلّا كراكب استظلّ تحت شجره ثمّ راح و تركها؛

مرا با دنيا چه كار من در دنيا چون مسافرى هستم كه در سايه درختى نشست و برفت و آن را واگذاشت.

نهج الفصاحه

حديث79

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

لو كان لي مثل أحد ذهبا لسرّني أن لا يمرّ عليّ ثلاث و عندي منه شي ء إلّا شي ء أرصده لدين؛

اگر به اندازه كوه احد طلا داشتم دوست داشتم پس از سه روز چيزى از آن به نزد من نباشد مگر چيزى كه براى قرضى ذخيره كرده باشم.

نهج الفصاحه

حديث80

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

سألت اللَّه أن يجعل حساب أمّتي إلىّ لئلّا تفتضح عند الامم، فأوحى اللَّه عزّ و جلّ إلىّ: يا محمّد بل أنا أحاسبهم فإن كان منهم زلّه سترتها عنك لئلا تفتضح عندك؛

از خدا خواستم كه حساب امت مرا به من واگذارد تا پيش امتهاى ديگر رسوا نشود، پس خداى عز و جل به من وحى كرد اى محمد نه، بلكه من حسابشان را مي رسم و اگر گناهى از آنها سر زده از تو پوشيده مى دارم كه پيش تو نيز رسوا نشود.

نهج الفصاحه

حديث81

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

خيركم خيركم لأهله و أنا خيركم لأهلي ما أكرم النّساء إلّا كريم و لا أهانهنّ إلّا لئيم؛

بهترين شما كسى است كه براى كسان خود بهتر است، من از همه شما براى كسان خود بهترم، بزرگ مردان زنان را گرامى شمارند و فرومايگان زنان را خوار دارند.

نهج الفصاحه

حديث82

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

بعثت بمداراه النّاس؛

من به مدارا با مردم مبعوث شده ام.

نهج الفصاحه

حديث83

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

أوتيت جوامع الكلم؛

سخنان مختصر و جامع را به من دادند.

نهج الفصاحه

حديث84

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

إنّما بعثت لأتمّم مكارم الأخلاق؛

من مبعوث شدم تا فضائل اخلاق را به كمال رسانم.

نهج الفصاحه

حديث85

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

إنّما أنا بشر مثلكم و إنّ الظّنّ يخطي و يصيب و لكن ما قلت لكم قال اللَّه فلن أكذب على اللَّه؛

من انسانى مثل شما هستم و گمان به خطا يا صواب مي رود ولى هر چه را بگويم خدا گفته است بر خدا دروغ نمى بندم.

نهج الفصاحه

حديث86

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

إنّ كذبا علي ليس ككذب على أحد فمن كذب عليّ متعمّدا فليتبوّء مقعده من النّار؛

دروغ بستن بر من مثل دروغ بستن بر ديگرى نيست هر كه به عمد بر من دروغ بندد در آتش جاى گيرد.

نهج الفصاحه

حديث87

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

إنّ ربّي أمرني أن يكون نطقي ذكرا و نظري عبرا؛

پروردگارم به من فرمان داده كه سخنم ذكر باشد و نظرم مايه عبرت.

نهج الفصاحه

حديث88

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

إنّ اللَّه تعالى لم يبعثني معنّتا و لا متعنّتا و لكن بعثني معلّما ميسّرا.

خداوند مرا اشكال گير و اشكال تراش نفرستاده بلكه آموزگار و آسانگير فرستاده است.

نهج الفصاحه

حديث89

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

أنا النّذير و الموت المغير و السّاعه الموعد؛

من بيم دهنده ام و مرگ يغماگر است و رستاخيز وعده گاه.

نهج الفصاحه

حديث90

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

اللّهمّ لا تكلني إلى نفسي طرفه عين و لا تنزع منّي صالح ما أعطيتني؛

خداوندا يك لحظه مرا به خودم وامگذار و چيزهاى خوبى كه به من بخشيده اى از من باز مگير.

نهج الفصاحه

حديث91

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

اللّهمّ كما حسّنت خلقي فحسّن خلقي؛

خدايا چنان كه صورت مرا نيك كردى سيرتم را نيز نيك كن.

نهج الفصاحه

حديث92

پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

إذا أتى علىّ يوم لا أزداد فيه علما يقرّبني إلى اللَّه تعالى فلا بورك لي في طلوع الشّمس ذلك اليوم؛

اگر روزى بر من بگذرد و در آن روز دانشى نياموزم كه مرا به خداوند نزديك كند، طلوع آفتاب آن روز بر من مبارك مباد.

نهج الفصاحه

حديث93

پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

أدّبني ربّي فأحسن تأديبي؛

خداوند مرا ادب آموخت و نيك آموخت.

نهج الفصاحه

حديث94

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :

مَنْ سَلَّمَ عَلَيْهِ اَوْ عَلَيَّ ثَلاثَةَ أيّام أوْجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ، قُلْتُ لَها: في حَياتِهِ وَ حَياتِكِ؟ قالَتْ: نعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنا ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:

هر كه بر پدرم _ رسول خدا _ و بر من به مدّت سه روز سلام كند خداوند بهشت را براي او واجب مي گرداند. راوي گويد: عرضه داشتم: آيا در زمان حيات و زنده بودن؟ فرمودند: چه در زمان حيات ما باشد; و يا پس از مرگ.

بحارالأنوار، ج 43، ص 185، ح 17

حديث95

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :

أبَوا هِذِهِ الاْمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلي، يُقْيمانِ أَودَّهُمْ، وَ يُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إنْ أطاعُوهُما، وَ يُبيحانِهِمُ النَّعيمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:

حضرت محمّد (صلي الله عليه وآله) و علي - عليه السلام -، والِدَين اين امّت هستند، چنانچه از آن دو پيروي كنند آن ها را از انحرافات دنيوي و عذاب هميشگي آخرت نجات مي دهند و از نعمت هاي متنوّع و وافر بهشتي بهره مندشان مي سازند.

بحارالأنوار، ج 23، ص 259، ح 8

حديث96

قالَ رَسُولُ اللّهِ - صلي الله عليه وآله - لِعَلي - عليه السلام - :

أنَا رَسُولُ اللّهِ الْمُبَلِّغُ عَنْهُ، وَ أنْتَ وَجْهُ اللّهِ وَ الْمُؤْتَمُّ بِهِ، فَلا نَظير لي إلاّ أنْتَ، وَ لا مِثْلَ لَكَ إلاّ أنَا؛

رسول خدا - صلي الله عليه وآله - به امام علي - عليه السلام - فرمودند:

من رسول خدا هستم، كه از طرف او تبليغ و هدايت مي نمايم و تو وجه اللّه مي باشي، كه امام و مقتداي (بندگان خدا) خواهي بود، پس نظيري براي من وجود ندارد مگر تو و همانند تو نيست مگر من.

تفسير البرهان، ج 4، ص 184

حديث97

پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :

اعطاني الله - عز و جل - فاتحة الكتاب؛

خداوند سوره حمد را به من عطا كرده است .

( امالي شيخ صدوق ، ص 117 )

حديث98

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :

اِنّى لَمْ اُبْعَثْ لَعّانا وَ اِنّما بُعِثْتُ رَحْمَةً؛

من پيامبر نشده ام كه لعن و نفرين كنم، بلكه مبعوث شده ام تا مايه رحمت باشم.

كنزالعمال ، ح 8176 .

حديث99

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :

خَيْرُكُم خَيْرُكُم لِنِسائِهِ و اَنَا خَيْرُكُم لِنِسائى؛

بهترين شما كسى است كه براى زنان خود بهتر باشد و من بهترين شما براى زن خود هستم.

من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 443.

حديث100

امام كاظم عليه السلام مي فرمايند:

كانَ النَّبىُّ صلى الله عليه و آله اِذا اَصْبَحَ مَسَحَ عَلى رُؤوسِ وُلْدِهِ وَ وُلْدِ وُلْدِهِ؛

هرگاه صبح مى شد پيامبر صلى الله عليه و آله دست نوازش بر سر فرزندان و نوه هاى خود مى كشيدند .

عدة الداعى، ص 79.

حديث101

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :

پروردگارم مرا به هفت خصلت امر نموده است: دوست داشتن بينوايان و نزديك شدن به آنها، ذكر لا حول و لا قوة الا باللّه را بسيار گفتن، با خويشاوندان رابطه برقرار كردن؛ هر چند آنان قطع رابطه كنند، [و در مسائل مادى]، به پايين تر از خود نگاه كنم نه به بالاتر، در راه خدا سرزنش ملامتگران را به خود نگيرم، حق را بگويم اگر چه تلخ باشد و از كسى چيزى نخواهم.

الاصول الستة عشر، ص 75.

حديث102

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :

اُمِرْتُ اَن آخُذَ الصَّدَقَةَ مِن اَغْنياءِكُم فَاَرُدَّها فى فُقَراءِكُم؛

من مأمورم كه صدقه (و زكات) را از ثروتمندانتان بگيرم و به فقرايتان بدهم.

مستدرك الوسائل، ج 7، ص 105 .

حديث103

امام على عليه السلام مي فرمايند:

كانَ النَّبىُّ صلى الله عليه و آله اِذا سُئِلَ شَيئا فَاِذا اَرادَ اَنْ يَفْعَلَه ُقالَ: نَعَم وَ اِذا اَراد اَنْ لا يَفْعَلَ سَكَتَ و كانَ لا يَقول لِشَى ءٍ لا... ؛

هرگاه از رسول اكرم صلى الله عليه و آله چيزى تقاضا مى شد، اگر ايشان آن را مى خواستند انجام دهند، مى فرمودند: بله و اگر نمى خواستند انجام دهند، سكوت مى نمودند و هيچ گاه ايشان براى چيزى نه نمى گفتند.

بحارالأنوار، ج 93، ص 327.

حديث104

امام على عليه السلام مي فرمايند:

كانَ صلى الله عليه و آله لا يَذُمُّ اَحَدا وَ لا يُعَيِّرُهُ وَ لا يَطْلُبُ عَثَراتِهِ وَ لا عَوْرَتَهُ وَ لا يَتَ_كَلَّمُ اِلاّ فيما رَجا ثَوابَهُ؛

رسول خدا صلى الله عليه و آله ، هرگز بدگويى كسى را نمى كردند، سرزنش نمى نمودند و در پى لغزش ها و اسرار ديگران نبودند و [درباره ديگران]، چيزى جز خير (خوبى) نمى گفتند.

عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 284 .

حديث105

امام كاظم عليه السلام مي فرمايند:

اِنَّ رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله كانَ اِذا اَتاهُ الضَّيْفُ اَكَلَ مَعَهُ وَ لَمْ يَرْفَعْ يَدَهُ مِنَ الْخِوانِ حَتّى يَرْفَعَ الضَّيْفُ يَدَهُ؛

رسول خدا صلى الله عليه و آله هرگاه ميهمان داشتند، با او غذا مى خوردند و دست از سفره و غذا نمى كشيدند، تا آن كه ميهمان دست از غذا خوردن بكشد.

كافى، ج 6، ص 286 .

حديث106

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :

لا يُ_بَلِّغُنى اَحَدٌ مِنْكُم عَنْ اَحَدٍ مِن اَصحابى شَيئا، فَاِنّى اُحِبُّ اَنْ اَخْرُجَ اِلَيكُم و اَنَا سَليمُ الصَّدرِ؛

كسى از شما حق ندارد از هيچ يك از يارانم چيزى به من بگويد؛ زيرا دوست دارم در حالى كه چيزى از شما در دلم نيست به سويتان بيايم.

مكارم الاخلاق، ص 17 .

حديث107

امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

كانَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يُداعِبُ وَ لا يَقولُ اِلاّ حَقّ_ا؛

رسول اكرم صلى الله عليه و آله شوخى مى كردند ولى جز حقّ چيزى نمى گفتند.

مستدرك الوسائل، ج 8 ، ص 408.

حديث108

امام على عليه السلام مي فرمايند:

كانَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله لَيَسُرُّ الرَّجُلَ مِنْ اَصحابِهِ اِذا رَآهُ مَغْموما بِالْمُداعَبَةِ وَ كانَ صلى الله عليه و آله يَقولُ: اِنَّ اللّه َ يُبْغِضُ الْمُعَبِّسَ فى وَجْهِ اِخْوانِهِ؛

هرگاه رسول اكرم صلى الله عليه و آله يكى از اصحاب خود را غمگين مى ديدند، با شوخى او را خوشحال مى كردند و مى فرمودند: خداوند، كسى را كه با برادران (دينى) اش با ترشرويى و چهره عبوس روبرو شود، دشمن مى دارد.

رسائل شهيد ثانى، ص 326 .

حديث109

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :

اَوصانى رَبّى بِسَبعٍ: اَوصانى بِالاِْخلاصِ فِى السِّرِّ وَ الْعَلانيَةِ وَ اَن اَعْفُوَ عَمَّن ظَلَمَنى و اُعْطىَ مَن حَرَمَنى و اَصِلَ مَنْ قَطَعَنى و اَن يَكونَ صَمْتى فِكْرا وَ نَظَرى عِبَرا؛

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند : پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه به من ظلم نموده، بخشش به كسى كه مرا محروم كرده، رابطه با كسى كه با من قطع رابطه كرده، و سكوتم همراه با تفكّر و نگاهم براى عبرت باشد.

كنزالفوائد، ص 184 .

حديث110

امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

مَا كَلَّمَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله اَلْعِبادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ، قَالَ رَسُولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : اِنّا مَعاشِرَ الاَْنْبياءِ اُمِرْنا اَنْ نُ_كَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقولِهِمْ ؛

رسول خدا صلى الله عليه و آله هرگز با مردم به اندازه عقل خود سخن نگفتند و فرمودند: ما پيامبران مأموريم كه با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن بگوييم.

كافى، ج 1 ، ص 23 .

حديث111

امام على عليه السلام مي فرمايند:

او كه خاتم پيامبران بود، بخشنده ترين، پرحوصله ترين، راستگوترين، پايبندترين مردم به عهد و پيمان، نرم خوترين و خوش مصاحبت ترين مردم بود، هر كس بدون سابقه قبلى او را مى ديد، هيبتش او را مى گرفت و هر كس با او معاشرت مى نمود و او را مى شناخت دوستدارش مى شد و هر كس مى خواست او را تعريف كند، مى گفت: نظير او را پيش از او و پس از او نديده ام.

بحارالأنوار، ج 16، ص 190 .

حديث112

امام حسين عليه السلام مي فرمايند:

كانَ صلى الله عليه و آله ... لا يَحْسَبُ اَحَدٌ مِنْ جُلَسائِهِ اَنَّ اَحَدا اَكْرَمُ عَلَيْهِ مِنْهُ؛

پيامبر صلى الله عليه و آله چنان با هم نشينان رفتار مى نمودند كه هيچ يك از آنان گمان نمى كرد كسى نزد آن حضرت از وى گرامى تر باشد.

عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 284 .

حديث113

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :

اِنَّما بُعِثْتُ لاُِتَمِّمَ مَكارِمَ الاَْخْلاقِ؛

من تنها برانگيخته شده ام تا اخلاق بزرگوارانه را به كمال رسانم.

بحارالأنوار، ج 71، ص 382.

حديث114

امام على عليه السلام مي فرمايند:

كانَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله لا يُؤْثِرُ عَلَى الصَّلاةِ عَشاءً وَ لا غَيْرَهُ وَ كانَ اِذا دَخَلَ وَقْتُها كَاَن_َّهُ لا يَعْرِفُ اَهْلاً وَ لا حَميما؛

رسول اكرم صلى الله عليه و آله چيزى مثل شام و غير آن را بر نماز مقدم نمى داشتند و هنگامى كه وقت نماز مى رسيد، گويى كه هيچ يك از اهل خانه و دوستان را نمى شناختند.

مجموعه ورام، ج 2، ص 78.

حديث115

امام رضا عليه السلام مي فرمايند:

اِنّا اَهلُ بَيْتٍ نَرى وَعدَنا عَلَينا دَينا كَما صَنَعَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ؛

ما اهل بيت، وعده هاى خود را براى خودمان، بدهى و دِين حساب مى كنيم، چنانكه رسول اكرم صلى الله عليه و آله چنين مى كردند.

تحف العقول، ص 446.

حديث116

امام على عليه السلام مي فرمايند:

كُنّا اِذَا احْمَرَّ الْبَاْسُ وَ لَقِىَ القَومُ الْقَوْمَ اتَّقَيْنا بِرَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فَما يَكونُ اَحَدٌ اَقْرَبَ اِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ ؛(

وقتى كه آتش جنگ بر افروخته مى شد و دو لشكر به هم مى رسيدند، به پيامبر پناهنده مى شديم و كسى نبود كه از آن حضرت به دشمن نزديك تر باشد.

مكارم الاخلاق، ص 18.

حديث117

رسول خدا (ص) به امام على (ع) فرمودند:

من رسول خدا هستم، كه از طرف او تبليغ و هدايت مي كنم. و تو وجه اللّه هستي، كه امام و مقتداى (بندگان خدا) خواهى بود، پس نظيرى براى من وجود ندارد مگر تو و همانند تو نيست، مگر من.

تفسير البرهان: ج 4، ص 184

حديث118

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله :

لَمّا خَلَقَ اللّه ُ الْمَعيشَةَ جَعَلَ الْبَرَكاتِ فِى الْحَرثِ وَ الْغَنَمِ؛

چون خداوند، وسايل زندگى مردم را آفريد، بركت ها را در كشاورزى و گوسفنددارى قرار داد.

كنزالعمّال، ح 9354

حديث119

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله :

مَنْ تَسَمّى بِاسمى يَرجو بَرَكَتى وَ يُمْنى، غَدَتْ عَلَيْهِ الْبَرَكَةُ وَ راحتَ اِلى يَوْمِ القيامَةِ؛

هر كس به نام من نامگذارى كند و بركت و خجستگى مرا اميد داشته باشد، بركت به سوى او خواهد آمد و تا قيامت (باقى) خواهد بود.

كنزالعمّال، ح 45221.

حديث120

رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

خداوند مرا اشكال گير و اشكال تراش نفرستاده بلكه آموزگار و آسانگير فرستاده است.

(نهج الفصاحه ، حديث 725)

حديث121

امام علي (عليه السلام) مي فرمايند:

سيره و روش حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم)ميانه روى و كار او راهنمايى به راه راست و گفتارش جدا كننده حق از باطل و حكمتش عادلانه و سخنانش بيان كننده (مشكلات) و سكوتش رساترين زبان ها بود.

غررالحكم ، باب حضرت محمد (ص)

حديث122

امام علي (عليه السلام) مي فرمايند:

حضرت محمد (صلي الله عليه و آله) با شكم گرسنه از دنيا رفت و با سلامت جان و روح به آخرت وارد شد ، سنگى روى سنگ نگذاشت ، تا آنكه راه خود را پيمود و دعوت پروردگارش را اجابت نمود.

غررالحكم ، باب حضرت محمد (ص)

حديث123

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :

بى اُنذِرتُم وَ بِعَلىِّ بنِ أبى طالِبِ اهْتَدَيتُم... وَ بِالْحَسَنِ اُعْطيتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَينِ تَسعَدونَ وَ بِهِ تَشقونَ ألا وَ إنَّ الْحُسَينَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّه ُ عَلَيهِ ريحَ الْجَنَّةِ؛

به وسيله من هشدار داده شديد و به وسيله على عليه السلام هدايت مى يابيد و به وسيله حسن احسان مى شويد و به وسيله حسين خوشبخت مى گرديد و بدون او بدبخت. بدانيد كه حسين درى از درهاى بهشت است، هر كس با او دشمنى كند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى كند.

مأة منقبة، ص 22 .

حديث124

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :

أَمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ كَما أَمَرَنى بِأَداءِ الْفَرائِضِ؛

پروردگارم، همان گونه كه مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا كردن با مردم نيز فرمان داده است.

كافى، ج 2، ص 117، ح 4.

حديث125

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

مَن تَسَمّى بِاسمى يَرجو بَرَكَتى وَ يُمنى، غَدَت عَلَيهِ البَرَكَةُ وَ راحتَ اِلى يَومِ القيامَةِ؛

هر كس به نام من نامگذارى كند و بركت و خجستگى مرا اميد داشته باشد، بركت به سوى او خواهد آمد و تا قيامت (باقى) خواهد بود.

كنزالعمّال، ح 45221

حديث126

رسول اكرم صلى الله عليه و آله مي فرمايند:

اِنّى لَم اُبعَث لَعّانا وَ اِنّما بُعِثتُ رَحمَةً

من پيامبر نشده ام كه لعن و نفرين كنم، بلكه مبعوث شده ام تا مايه رحمت باشم.

مشكاة الانوار، ص 157

حديث127

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

كانَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يداعِبُ وَ لا يقولُ اِلاّ حَقّ_ا؛

رسول اكرم صلى الله عليه و آله شوخى مى كردند ولى جز حقّ چيزى نمى گفتند.

(مستدرك الوسائل، ج 8 ، ص 408)

حديث128

پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

اِنّا اُمِرنا مَعاشِرَ الاَنبياءِ بِمُداراةِ النّاسِ، كما اُمِرنا بِاقامَةِ الفَرائِضِ؛

ما پيامبران، همان گونه كه به برپا داشتن واجبات مأمور شده ايم، به مدارا كردن با مردم نيز مأمور شده ايم.

(ارشاد القلوب، ج 1، ص 115)

حديث129

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

أَمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ كما أَمَرَنى بِأَداءِ الفَرائِضِ.

پروردگارم، همان گونه كه مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا كردن با مردم نيز فرمان داده است.

(كافى، ج 2، ص 117، ح 4.)

حديث130

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

أَمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ كما أَمَرَنى بِأَداءِ الفَرائِضِ.

پروردگارم، همان گونه كه مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا كردن با مردم نيز فرمان داده است.

(كافى، ج 2، ص 117، ح 4.)

حديث131

حضرت امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند:

خداي بزرگ پيامبر خود را تربيت كرد و چون ادب را در او به كمال رساند، فرمود: همانا تو داراي خلقي عظيم هستي آنگاه كار دين و امت را به او سپرد تا بندگانش را اداره كند.

اصول كافي، ج1، ص 266.

حديث132

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هرگز سخن كسي را قطع نمي كردند، مگر آنگاه كه بيش از حد حرف مي زد (يا از حد مشروع فراتر مي رفت) آن وقت او را نهي مي كردند يا بر مي خاستند.

سنن النبي، ص 18.

حديث133

پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم)، وقتي به خانه ي خويش مي رفتند، اوقاتشان را سه قسمت مي كردند: بخشي براي خداي متعال، بخشي مخصوص خانواده و قسمتي هم براي كارهاي شخصي خود.

مكارم الاخلاق، ص 13.

حديث134

رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) از ستمي كه به ايشان مي شد. انتقام نمي گرفتند، مگر آن كه حريم الهي هتك شود، كه در آن صورت خشم مي كردند و غضبشان براي خدا بود.

سنن النبي، ص 45.

حديث135

مكارم الاخلاق، ص 14.

حديث136

هرگز ديده نشد كه پيامبر گرامي (صلي الله عليه و آله و سلم) پاي خود را پيش كسي دراز كنند.

بحارالانوار، ج 16، ص 236.

حديث137

رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) هيچ چيز را بر نماز مقدم نمي داشتند. هرگاه نماز فرا مي رسيد، رسول خدا ديگر نه خانواده مي شناختند و نه دوست.

سنن النبي، ص 268.

حديث138

حضرت امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند:

خداي بزرگ پيامبر خود را تربيت كرد و چون ادب را در او به كمال رساند، فرمود: همانا تو داراي خلقي عظيم هستي، آنگاه كار دين و امت را به او سپرد تا بندگانش را اداره كند.

اصول كافي، ج1، ص 266.

حديث139

امام صادق(سلام الله عليه) مي فرمايند:

كان رسول الله يحمدالله في كل يوم ثلاث ماة و سنين مرة.

رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) هر روز سيصد و شصت بار خدا را حمد مي كردند.

بحارالانوار، ج16، ص 257.

حديث140

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند: چ

من اتاني زائرا كنت شفيعه يوم القيامه.

هر كه به زيارت من بيايد در روز قيامت شفيع او باشم.

بحارالانوار، ج100، ص 142.

حديث141

قال الإمام الصّادق - عليه السلام - : ما أَعجَبَ رسول الله - صلّي الله عليه و آله - شئٌ من الدنيا إلا أن يكون فيها جائعاً خائفاً.

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: چيزي از دنيا جز گرسنگي و ترس (از خدا)، رسول الله - صلّي الله عليه و آله - را خوشحال نمي ساخت.

«الكافي، ج 2، ص 129»

حضرت فاطمه(س)

حديث1

حضرت على (عليه السلام) فرمودند:

ان فاطمة بنت رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) لم تزل مظلومة من حقها ممنوعة و عن ميراثها مدفوعة لم تحفظ فيها وصية رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) و لا روعى فيها حقه و لا حق الله عزوجل و كفى بالله خاكما و من الظالمين منتقما.

فاطمه دختر پيامبر همواره مظلوم بود و از حق خود وارث پدر محروم گرديد و درباره او به توصيه پيامبر عمل نشد و حق پيامبر و خداى بزرگ نسبت به فاطمه مراعات نشد و خدا به عنوان داور و انتقام گيرنده از ستمگران كافى است.

امالى شيخ طوسى: 155.

حديث2

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

ان فاطمة (سلام الله عليها) مكثت بعد رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) خمسة و سبعين يوما و كان دخلها حزن شديد على ابيها و كان يأتيها جبرئيل فيحسن عزائها على ابيها و يطيب نفسها و يخبرها عن ابيها و مكانه و يخبرها يما يكون بعدها فى ذريتها و كان على (عليه السلام) يكتب ذلك.

حضرت فاطمه (سلام الله عليها) پس از پيامبر فقط 75 روز زنده بود و در اين مدت غم جانكاه فراق پدر او را رنج مى داد. بهمين خاطر جبرئيل مى آمد و او را تسلى مى داد و با سخنان و خبرهائى كه از موقعيت و مكان پدرش مى داد به او آرامش مى بخشيد و گاهى نيز از حوادث آينده و زندگى و سرنوشت فرزندانش براى او سخن مى گفت و على (عليه السلام) همه آنها را مى نوشت.

كافى ج 1: 458.

حديث3

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

عاشت فاطمة (سلام الله عليها) لم تركاشرة و لا ضاحكة تأتى قبور الشهدأ فى كل جمعة مرتين الأثنين و الخميس فتقول: هيهنا كان رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) و هيهنا كان المشركون.

حضرت فاطمه (سلام الله عليها) - پس از پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) - خندان و خوشحال ديده نشد. هر هفته دو بار - روزهاى دوشنبه و پنجشنه - بر سر تربت شهيدان احد مى آمد. آنگاه - به ياد خاطرات گذشته - مى گفت: پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) در اينجا مستقر بود و مشركين در آنجا.

كافى، 6: 561.

حديث4

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

البكائون خمسة: آدم، و يعقوب، و يوسف، (عليه السلام) و فاطمة (سلام الله عليها) بنت محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) و على بن الحسين (عليه السلام).

... اما فاطمة (سلام الله عليها) فبكت على رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) حتى تأذى بها اهل المدينة فقالوا لها: قد اذيتنا بكثرة بكائك، فكانت تخرج الى المقابر - مقابر الشهدأ - فتبكى حتى تقضى حاجتها ثم تنصرف.

گريه كنندگان - معروف تاريخ - پنج نفرند: آدم و يعقوب و يوسف (عليه السلام) و فاطمه زهرا (سلام الله عليها) و امام سجاد (عليه السلام) آنگاه حضرت صادق (عليه السلام) در بيان علت گريه آنان مى فرمايد:

... فاطمه (سلام الله عليها) نيز آن قدر بر فراق پدر گريست كه مردم مدينه به زحمت افتاده و گفتند: با گريه بسيارت ما را آزردى، او نيز ناچار به سوى مزار شهداى احد مى رفت و آن قدر گريه

مى كرد تا آرام مى گرفت و بر مى گشت.

الخصال: 272، ح 15.

حديث5

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

انما سميت فاطمة (سلام الله عليها) محدثة لان الملائكة كانت تهبط من السمأ فتناديها كما تنادى مريم بنت عمران فتقول: يا فاطمة ان الله اصطفاك و طهرك و اصطفاك على نسأ العالمين يا فاطمة اقنتى لربك و اسجدى و اركعى مع الراكعين فتحدثهم و يحدثونها.

فاطمه زهرا (عليه السلام) به آن جهت ((محدثه)) نام گرفت كه ملائكه از آسمان فرود مى آمد و او را صدا مى زد همانگونه كه مريم (عليه السلام) را ندا مى داد و مى گفت: ((اى فاطمه، خدا تو را برگزيد و پاكيزه ساخت و بر همه زنان عالم برترى داد. اى فاطمه همواره خدا را عبادت كن و براى او سجده نما و همراه با ركوع كنندگان به درگاه او ركوع كن)). او با فرشتگان سخن مى گفت و آنان نيز با او سخن مى گفتند.

علل الشرائع: 216.

حديث6

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

ان فاطمة (سلام الله عليها) بنت رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) كانت تزور قبر حمزة (صلى الله عليه و آله و سلم) ترمه و تصلحه و قد تعلمته بحجر؛

فاطمه (سلام الله عليها) دختر پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) همواره به زيارت قبر حمزه مى رفت، و آن را با سنگ نشان گذاشته بود و به تعمير و اصلاح آن مى پرداخت.

وفاء الوفاء 3: 932.

حديث7

حضرت على (عليه السلام) فرمودند:

انها استقت بالقربة حتى اثر فى صدرها وطحنت بالرحى حتى مجلت يداها و كسحت البيت حتى اغبرت ثيابها و اوقدت النار تحت القدر حتى دكنت ثيابها.

فاطمه آن قدر با كوزه آب كشيد تا در سنيه اش اثر گذاشت و آن قدر با آسياب آرد كرد كه دستانش تاول زود و آن قدر خانه جاروب كرد كه لباسش غبار آلود شد و آن قدر آتش بر زير ديگ افروخت كه بر لباسش دود خاكستر نشست.

علل الشرائع ج 2: 65.

حديث8

حضرت على (عليه السلام) فرمودند:

- فوالله - ما اغضبتها و لا اكرهتها على امر حتى قبضها الله عزوجل اليه و لا اغضبتنى و لا عصت لى امرا. و لقد كنت انظر اليها فتنكشف عنى الهموم و الأخزان.

به خدا سوگند هيچ گاه فاطمه (سلام الله عليها) را به خشم نياوردم و او را بر كارى - كه ميل نداشت - وادار نكردم تا روزى كه خداوند او را برد و او نيز هيچگاه مرا به خشم نياورد و از فرمان من سرپيچى نكرد و هر گاه كه به او مى نگريستم نگرانيها و غمها از من زدوده مى شد.

كشف الغمة ج 1: 363

حديث9

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

كان صداق فاطمة (سلام الله عليها) جرد برد حبرة و درع حطمية و كان فراشها اهاب كبش يلقيانه و يفرشانه و ينامان عليه.

مهر - كابين - حضرت فاطمه (سلام الله عليها) لباس كهنه و زرهى بود و فرش خانه او پوست ميشى كه آنرا مى انداختند و بر آن مى خوابيدند.

كافى ج 5: 378.

حديث10

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

ان فاطمة عليهاالسلام بنت رسول الله (ص) كانت مسبحتها من خيوط صوف مفتل عليه عدد التكبيرات فكانت عليهاالسلام تديرها بيدها تكبر و تسبح الى ان قتل حمزة بن عبد المطلب فاستعملت تربته و عملت التسابيح فاستعمها الناس

تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام نخى بود كه بر آن به تعداد تكبيرات - 34 عدد - گره زده بود و آن را در دستش مى چرخانيد و تكبير و تسبيح مى گفت تا وقتى كه حمزه شهيد شد، تسبيح از تربت او ساخت. و از آن پس ساختن تسبيح در ميان مردم رواج يافت.

وسائل الشيعه ج 4: 1033

حديث11

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

كان لأمى فاطمة (سلام الله عليها) صلاة تصليها علمها جبرئيل، ركعتان تقرء فى الأولى: الحمد مرة و: انا انزلناه فى ليلة القدر، مأة مرة و فى الثانية: الحمد مرة، و مأة مرة: قل هو الله احد، فاذا سلمت سبحت تسبيح الطاهرة (عليه السلام).

مادر ما فاطمه (سلام الله عليها) همواره دو ركعت نماز مى خواند كه جبرئيل به او آموخته بود، در ركعت اول آن پس از حمد صد بار سوره قدر و در ركعت دوم پس از حمد صد بار سوره توحيد را مى خوانى، و پس از سلام نماز. تسبيحات حضرتش را نيز مى گويى.

جمال الاسبوع: 173

حديث12

حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام) فرمودند:

كانت فاطمة (سلام الله عليها) اذا دعت تدعو للمؤمنين و المؤمنات ولا تدعو لنفسها

فثيل لها يا بنت رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) انك تدعين للناس و لاتدعين لنفسك فقالت (عليه السلام): الجار ثم الدار.

هرگاه حضرت فاطمه (سلام الله عليها) دعا مى كرد براى زنان و مردان مؤمن دعا مى كرد و براى خود دعا نمى كرد. به او گفته شد: چرا شما براى مردم دعا مى كنيد اما براى خودتان دعا نمى كنيد؟

فرمودند: اول همسايه آنگاه درون خانه.

علل الشرائع، ج 1: 216.

حديث13

حضرت على (عليه السلام) فرمودند:

و كانت فاطمة (سلام الله عليها) لاتدع احدا من اهلها ينام تلك الليلة - ليلة القدر - و تداويهم بقلة الطعام و تتأهب لها من النهار و تقول: محروم من حرم خيرها.

فاطمه (سلام الله عليها) نمى گذاشت كسى از اهل خانه در شبهاى قدر به خواب رود. به آنان غذاى كم مى داد و از روز قبل براى احياى شب قدر آماده مى شد و مى فرمودند: محروم كسى است كه از بركات اين شب محروم باشد.

دعائم الاسلام، ج 1: 282.

حديث14

پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

ان ابنتى فاطمة ملأ الله قلبها و جوارحها ايمانا الى مشاشها، فتفرغت لطاعة الله.

خداوند قلب دخترم فاطمه و سراپاى وجود او را پر از ايمان كرده است، پس او - بهمين خاطر - همواره در اطاعت خداست.

دلائل الامامه: 139، ح 47

حديث15

عَن الامام الصادق - عليه السّلام - : لما زُفّتْ فاطمةُ الي عَليٍ - عليه السّلام - نَزلَ جبرئيلُ و ميكائيلُ و اسرافيلُ ... فَكبرَ جَبرئيلُ و كبّر اسرافيلُ و كبّر ميكائيلُ فكبرتِ الملائكةُ و جرِت السُنةُ بالتكبيرِ في الزفافِ الي يومِ القيامةِ.

امام صادق عليه السّلام - فرمودند: وقتي كه شب عروسي حضرت فاطمه - سلام الله عليها - فرا رسيد، جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل آمدند. جبرئيل تكبير گفت و سپس اسرافيل و پس از آن ميكائيل تكبير گفت و آنگاه فرشتگان نيز تكبير گفتند و بر اين اساس «سنت» است كه در شب عروسي «تكبير» گفته شود.

«سنن النبي، ص 150»

حديث16

عن الامام جعفر بن محمد - عليه السّلام - عن آبائه - عليهم السّلام - قال: لمّا حضرَتْ فاطمةَ الوفاةُ بَكَتْ، فقالَ لها اميرالمؤمنين يا سيدتي ما يبكيكِ ؟ قالتْ: ابكي لِما تَلقي بَعدي.

امام صادق - عليه السّلام - از قول پدرانشان - عليهم السّلام - فرمودند: زماني كه حضرت فاطمه - سلام الله عليها - در حال احتضار بودند و وفاتشان نزديك شد، شروع به گريه كردند، اميرالمؤمنين - عليه السّلام - فرمودند: اي بانوي من چرا گريه مي كني. حضرت زهرا - سلام الله عليها - فرمودند: بر آنچه بعد از من (از رنجها و سختي ها) مي بيني گريه مي كنم.

«بحار الانوار، ج 43، ص 218»

حديث17

عن ابي عبداللهِ الحسين - عليه السلام - : لما قُبِضَتْ فاطمةُ - سلام الله عليها - دفنَها اميرُ المومنين سِراً و عفا علي مَوضِعِ قَبرِها.

امام حسين - عليه السّلام - فرمودند: چون فاطمه - سلام الله عليها - وفات كرد، اميرالمومنين - عليه السّلام - او را پنهاني به خاك سپرد و محل قبرش را ناپديد كرد.

«اصول كافي، ج 2، ص 356»

حديث18

عن ابي الحسن - عليه السّلام - قال: اِنَّ فاطمةَ - سلام الله عليها - صديقةٌ شهيدةٌ.

امام كاظم - عليه السّلام - فرمودند: همانا فاطمه - سلام الله عليها - زني بسيار راستگو بود كه به شهادت رسيد.

«اصول كافي، ج 1، ص 458»

حديث19

قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : اِنَّ فاطمةَ لتشفع يومَ القيامةِ فيمن اَحَبَّها و تَولّاها و احبَّ ذُرِّيتها و تولّاهم و يَشْفَعُها الله فيهم و يدْخلُهم الجنةَ بِشفاعَتها.

پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: همانا فاطمه در روز قيامت براي كسي كه محب و دوست دار او و فرزندانش باشد، شفاعت مي كند و خداوند شفاعت او را در مورد اين افراد مي پذيرد و آنها را با شفاعت او وارد بهشت مي كند.

«القطره من بحار مناقب النبي و العترة، ج 2، ص 189»

حديث20

قال النبي - صلّي الله عليه و آله - : يا سلمانُ حُبُّ فاطمةَ يَنْفَعُ في مائةِ مَوطنٍ ايسَرُ تلكَ المواطنِ: الموتُ و القبرُ و الميزانُ و المحشرُ و الصراطُ و المحاسبةُ.

پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: اي سلمان محبت فاطمه و دوست داشتن او در صد موقف و جايگاه از مواقف قيامت سودمند است، آسان ترين اين مواقف: مرگ و قبر و ميزان و محشر و (پل) صراط و موقف محاسبه اعمال است.

«بحار الانوار، ج 27، ص 116»

حديث21

قال النبي - صلّي الله عليه و آله - : اذا كانَ يومَ القيامةِ تَقْبَلُ ابنتي فاطمةُ علي ناقةٍ مِنْ نُوَقِ الجنّة مُدَبجَةَ الجَنْبينِ خِطامُها مِنْ لؤلؤِ رَطْبٍ، قَوائِمُها مِنْ الزُّمردِ الاخضرِ، ذَنْبُها مِنْ المِسْك الاَذْفَرِ عَيناها ياقوتتان حمراوان.

پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: زماني كه قيامت فرا رسد، دخترم فاطمه سوار بر شتري از شترهاي بهشت مي آيد در حالي كه دو پهلوي آن شتر آراسته و نقش و نگار دار است و مهارش از لؤلؤيي نازك، پاهايش از زمرد سبز، دمش از مُشكي تيز بوي و دو چشمش از دو ياقوت قرمز است.

«بحار الانوار، ج 43، ص 219»

حديث22

قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : تُحْشَرُ ابنتي فاطمةُ - سلام الله عليها - يومَ القيامةِ و معها ثيابٌ مصبوغهٌ ... .

پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: دخترم فاطمه - سلام الله عليها - در روز قيامت در حالي محشور مي شود كه همراه او پيراهني است خونين كه به يكي از ساقهاي عرش آويزان است، حضرت زهراء - سلام الله عليها - مي گويد: اي خداوند عادل ميان من و قاتل فرزندم داوري كن. پيامبر - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: قسم به پروردگار كعبه كه خداوند براي دخترم داوري مي كند.

«بحار الانوار، ج 43، ص 220»

حديث23

عن ابي عبد الله - عليه السّلام - قال: اذا كانَ يومُ القيامةِ جَمَعَ اللهُ الاولينَ و الآخِرينَ في صعيدٍ واحدٍ فينادي منادٍ: غُضُّوا ابصارَكم و نَكِّسُوا رُؤُسَكم حتّي تَجُوزَ فاطمةُ بنتُ محمدٍ - صلّي الله عليه و آله - الصراطَ.

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: وقتي روز قيامت فرا رسد، خداوند تمامي بشر از اولين و آخرين را در يك جا جمع مي كند پس منادايي ندا مي دهد: چشمانتان را ببنديد و سرهايتان را پايين بيندازيد تا فاطمه دختر محمد - صلّي الله عليه و آله - از صراط بگذرد.

«بحار الانوار، ج 43، ص 224»

حديث24

لمّا زَوَّجَ رسولُ اللهِِِ - صلّي الله عليه و آله - فاطمةَ مِنْ عليٍ - عليه السّلام - اتاه ناسٌ من قريشٍ ... .

زماني كه پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فاطمه را به همسري علي - عليه السّلام - در آورد، عده اي از قريش به نزد حضرت آمدند و گفتند: آيا تو فاطمه را در مقابل مهريه اي ناچيز به تزويج علي در آوردي؟ حضرت فرمودند: من او را به تزويج علي در نياوردم بلكه خداوند متعال در شب معراج در كنار درخت (سدرة المنتهي) او را به تزويج علي - عليه السّلام - در آورد.

«من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 253»

حديث25

عن ابي جعفر- عليه السّلام - قال: كان رسول الله - صلّي الله عليه و آله - اذا ارادَ السفرَ سلََّّمَ علي مَنْ اراد ...

امام باقر - عليه السّلام - فرمودند: پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - هرگاه مي خواستند به سفر بروند با هر كس از اهلبيت خود مي خواستند خدا حافظي كنند، خداحافظي مي كردند، سپس آخرين كسي كه از او خداحافظي مي كردند، فاطمه - سلام الله عليها - بود، پس سفرشان را از خانه فاطمه آغاز مي كردند و زماني كه از سفر باز مي گشتند اول از همه به خانه فاطمه - سلام الله عليها - مي رفتند.

«بحار الانوار، ج 43، ص 83»

حديث26

قال ابو عبدالله - عليه السّلام - : ... اتدري ايَّ شيءٍ تفسيرُ فاطمةَ قلت: اخبرني يا سيدي قال فُطِمَتْ مِنْ الشَّرِ.

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: آيا مي داني معني و مفهوم فاطمه چيست؟ گفتم آقاي من شما مرا آگاه كنيد، حضرت فرمودند: يعني كه از بدي ها دور شده است.

«بحار الانوار، ج 43، ص 10»

حديث27

قال ابو عبدالله - عليه السّلام - : لِفاطمةَ - سلام الله عليها - تِسْعَةُ اسماءٍ عند اللهِ عز و جلّ: فاطمةُ و الصِّدِّيقةُ و المباركةُ و الطاهرةُ و الزكيةُ و الراضيةُ و المرضيةُ و المحدثةُ و الزهراءُ.

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: نزد خداوند متعال براي فاطمه - سلام الله عليها - نه اسم وجود دارد: 1. فاطمه 2. صديقه 3. مباركه 4. طاهره 5. زكيه 6. راضيه 7. مرضيه 8. محدثه 9. زهراء.

«بحار الانوار، ج 43، ص 10»

حديث28

عن الامام جعفر بن محمد - عليه السّلام - عن ابيه - عليه السّلام - قال: اِنَّ فاطمةَ - سلام الله عليها - كانتْ تُكَنَّي امَ ابيها.

امام صادق - عليه السّلام - از قول پدرشان (امام باقر - عليه السّلام -) فرمودند: همانا فاطمه - سلام الله عليها - به ام ابيها كنيه گذاري شده است.

«بحار الانوار، ج 43، ص 16»

حديث29

قال الامام الباقر - عليه السّلام - : وُلِدَتْ فاطمةُ بنت محمدٍ - صلّي الله عليه و آله - بعدَ مبعثِ الرسولِ بخمسِ سنينَ و تُوَفِّيَتْ و لها ثمانَ عَشَرةَ سنةً.

امام باقر - عليه السّلام - فرمودند: فاطمه دختر محمد - صلّي الله عليه و آله - پنج سال بعد از به نبوت رسيدن پيامبر اكرم متولد شد و هيجده ساله بود كه وفات كرد.

«اصول كافي، ج 1، ص 457»

حديث30

قال النبي - صلّي الله عليه و آله - : اَوَّلُ شخصٍ تدْخُلُ الجنةَ فاطمةُ.

پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: اولين كسي كه داخل بهشت مي شود، فاطمه است.

«بحار الانوار، ج 43، ص 44»

حديث31

قال الله عزّوجلّ:

اگر علي را نيافريده بودم، همسري مناسب فاطمه، از فرزندان آدم و نسل او نبود.

(عيون اخبارالرضا(ع)203)

حديث32

قالَ النَّبِيُّ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - :

إنَّ اللهَ لَهُ الْحَمْدُ، عَرَضَ حُبَّ عَلِيٍّ وَ فاطِمَةَ، وَ ذُرّيَّتِهما عَلي الْبَرِيَّةِ فَمَنْ بادَرَ مِنْهُمْ بِالإجابَةِ جَعَلَ اللهُ مِنْهُمْ الرُّسُلَ، وَ مَنْ أجابَ بَعْدَ ذلِك جَعَلَ مِنْهُمْ الشِّيعَةَ وَ إنَّ اللهَ جَمَعَهُمْ فِي الْجَنَّةِ.

پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند:

خداوند كه حمد وستايش براي اوست، دوستي علي و فاطمه و ذريه آن دو را بر همه انسان ها عرضه داشت، اول كساني كه آن را پذيرفتند به عنوان رُسُل (رسولان) انتخاب شدند و پس از آنان كساني كه آن را پذيرفته به عنوان «شيعه» برگزيده شدند و خداوند در بهشت همه آنان را جمع خواهد كرد.

«احقاق الحق، ج 9، ص 191»

حديث33

پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):

إنّ فاطمةَ نورُ عَيْنى، وثَمَرةُ فُؤادى؛

فاطمه نور ديده و ميوه دل من است.

ميزان الحكمة: ح 1158

حديث34

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

ملعون ملعون من يظلم بعدي فاطمة ابنتي ويغصبها حقها ويقتلها ... ؛

مورد نفرين است، مورد نفرين است هر كس پس از من به فاطمه(عليها السلام) دخترم ستم كند و حقش را غصب نمايد و او را بكشد.

بحارالانوار، ج 73، ص 354 .

حديث35

حضرت اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) مي فرمايند:

انا زوج البتول سيدة نساء العالمين ... ؛

من همسر بتول عليها السلام هستم؛ همان كسي كه سرور زنان جهانيان است .

معاني الاخبار، ص 58 .

حديث36

حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام مي فرمايند:

«فوالله ... لا اغضبتني ولاعصت لي امرا ولقد كنت انظر اليها فتنكشف عني الهموم والاحزان؛

سوگند به خدا كه فاطمه عليها السلام هيچ گاه مرا خشمگين نكرد و در هيچ كاري از من سرپيچي ننمود . و من هرگاه به فاطمه عليها السلام نگاه مي كردم، غم و اندوه از من زدوده مي شد .»

بحارالانوار، ج 43، ص 134 .

حديث37

حضرت عليه السلام مي فرمايند:

«... ان الحسن والحسين سبطا هذه الامة وهما من محمد كمكان العينين من الراس واما انا فكمكان اليد من البدن واما فاطمة فكمكان القلب من الجسد ... ؛

حسن و حسين عليهما السلام دو سبط اين امت هستند، و آن دو براي محمد صلي الله عليه و آله همانند دو چشم براي سرند، و من [براي محمد صلي الله عليه و آله] همانند دست براي بدن هستم، و فاطمه عليها السلام [براي محمد صلي الله عليه و آله] همانند قلب براي بدن است .»

بحارالانوار، ج 39، ص 352

حديث38

امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«ان فاطمة عليها السلام كانت تاتي قبور الشهداء في كل غداة سبت ... ؛

فاطمه عليها السلام در هر بامداد شنبه به مزار شهيدان مي رفت .»

وسائل الشيعة، ج 2، ص 879 .

حديث39

امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«... لولا ان اميرالمؤمنين عليه السلام تزوجها لما كان لها كفو الي يوم القيامة علي وجه الارض آدم فمن دونه؛(

به راستي اگر اميرالمؤمنين عليه السلام فاطمه عليها السلام را به ازدواج خود در نياورده بود، تا روز قيامت بر روي زمين از آدم تا پس از آدم براي فاطمه عليها السلام همتايي نبود .»

خصال، ج 2، ص 414 .

حديث40

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام درباره حضرت فاطمه زهرا عليها السلام مي فرمايند:

«انها استقت بالقربة حتي اثرفي صدرها وطحنت بالرحي حتي مجلت يدها وكسحت البيت حتي اغبرت ثيابها واوقدت النار تحت القدر حتي دكنت ثيابها فاصابها من ذلك ضرر شديد؛

حضرت فاطمه زهرا عليها السلام آن قدر با مشك، آب كشيد كه اثر آن در سينه اش آشكار شد و چندان با دست خود آسياب كرد كه دستهايش پينه زد و آن قدر خانه را جاروب كرد كه لباسهايش خاك آلود گرديد . و چندان آتش در زير ديگ روشن كرد كه لباسهايش سياه و دود آلود شد و از اين كارها رنج و سختي زيادي به او رسيد .»

علل الشرايع، ج 2، ص 366 .

حديث41

امام كاظم عليه السلام مي فرمايند:

«ان فاطمة عليها السلام صديقة شهيدة ... ؛

فاطمه عليها السلام بانوي بسيار راست گويي است كه او را به شهادت رسانده اند .»

كافي، ج 1، ص 458 .

حديث42

امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«ان اطفال شيعتنا من المؤمنين تربيهم فاطمة عليها السلام؛

بي شك خردسالان شيعه ما از مؤمنان را فاطمه عليها السلام پرورش مي دهد .»

بحارالانوار، ج 6، ص 229.

حديث43

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

«... يا فاطمة ابشري فلك عندالله مقام محمود تشفعين فيه لمحبيك وشيعتك؛

اي فاطمه عليها السلام مژده باد! كه در پيشگاه خدا مقامي شايسته داري كه در آن مقام براي دوستان و شيعيانت شفاعت مي كني .»

بحارالانوار، ج 76، ص 359 .

حديث44

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

«اشتاقت الجنة الي اربع من النساء: مريم بنت عمران، وآسية بنت مزاحم زوجة فرعون وخديجة بنت خويلد وفاطمة بنت محمد صلي الله عليه و آله؛

بهشت مشتاق چهار زن است: مريم دختر عمران، آسيه دختر مزاحم و زن فرعون، خديجه دختر خويلد و فاطمه عليها السلام دختر محمد صلي الله عليه و آله .»

بحارالانوار، ج 43، ص 53 .

حديث45

«... نور ابنتي فاطمة من نور الله وابنتي فاطمة افضل من السماوات والارض ... ؛

نور دخترم فاطمه عليها السلام از نور خداست، و دخترم فاطمه عليها السلام برتر از آسمانها و زمين است .»

بحارالانوار، ج 15، ص 10 .

حديث46

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

«ما زوجت فاطمة الا لما امرني الله بتزويجها؛

من فاطمه عليه السلام را به ازدواج در نياوردم، مگر پس از آن كه خداوند مرا به ازدواج او فرمان داد .»

عيون اخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 59 .

حديث47

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

«رائحة الانبياء رائحة السفرجل ورائحة الحور العين رائحة الآس ورائحة الملائكة رائحة الورد ورائحة ابنتي فاطمة الزهراء رائحة السفرجل والآس والورد ... ؛

بوي پيامبران بوي به و بوي حورالعين بوي آس و بوي فرشتگان بوي گل سرخ است، ولي بوي دخترم فاطمه عليها السلام بوي به و آس و گل سرخ روي هم است .»

بحارالانوار، ج 66، ص 177 .

حديث48

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

«يا سلمان! ان ابنتي فاطمة ملا الله قلبها وجوارحها ايمانا ويقينا الي مشاشها تفرغت لطاعة الله ... ؛

اي سلمان! به راستي كه خداوند قلب و اعضاي فاطمه عليها السلام تا استخوانهايش را از ايمان و يقين آكنده ساخته است؛ به گونه اي كه در طاعت خدا جديت دارد .»

بحارالانوار، ج 43، ص 46؛ مناقب، ج 3، ص 337 .

حديث49

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

«انا الشمس وعلي عليه السلام القمر وفاطمة الزهرة والفرقدان الحسن والحسين؛

من خورشيدم و علي عليه السلام ماه و فاطمه عليها السلام، زهره (ناهيد) است و حسن و حسين عليهما السلام دو ستاره نور افشان فرقدان هستند .»

بحارالانوار، ج 24، ص 74؛ معاني الاخبار، ص 114 .

حديث50

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

«... ففاطمة حوراء انسية وكلما اشتقت الي رائحة الجنة شممت رائحة ابنتي فاطمة عليها السلام؛

فاطمه عليها السلام حوريه اي است به صورت انسان كه من هر گاه مشتاق بوي بهشت مي شوم، دخترم فاطمه عليها السلام را مي بويم .»

التوحيد، شيخ صدوق، ص 117 .

حديث51

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

«... فداك ابوك يا فاطمة؛

پدرت به قربان تو باد اي فاطمه عليها السلام!»

بحارالانوار، ج 22، ص 490 .

حديث52

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

«يا فاطمة ... انت مني وانا منك ... ؛

اي فاطمه! تو از من هستي و من از تو هستم .»

بحارالانوار، ج 43، ص 32 .

حديث53

امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«من صلي اربع ركعات فقرا في كل ركعة بخمسين مرة «قل هو الله احد» كانت صلوة فاطمة عليهاالسلام ... ؛

هر كس چهار ركعت نماز بخواند [هر دو ركعت به يك سلام] و در هر ركعت [پس از سوره حمد] پنجاه مرتبه سوره «قل هو الله احد» را بخواند، اين نماز، نماز فاطمه عليها السلام است .»

من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 564 .

حديث54

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

«... من زار فاطمة فكانما زارني ... ؛

هر كس فاطمه عليها السلام را زيارت كند، مانند اين است كه مرا زيارت كرده است .»

بحارالانوار، ج 43، ص 58 .

حديث55

امام رضا عليه السلام مي فرمايند:

«اول من جعل له النعش فاطمة ابنة رسول الله، صلوات الله عليها وعلي ابيها وبعلها وبنيها؛

نخستين كسي كه پس از مرگش براي او تابوت ساخته شد، فاطمه عليها السلام دختر رسول خدا صلي الله عليه و آله بود؛ درود و صلوات خدا بر او و پدر و شوهر و فرزندانش باد .»

بحارالانوار، ج 78، ص 249 .

حديث56

امام باقر عليه السلام مي فرمايند:

«ما عبد الله بشي ء من التحميد افضل من تسبيح فاطمة عليهاالسلام ... ؛

خداوند در حمد و ستايش به چيزي برتر از تسبيح فاطمه عليها السلام عبادت نشده است .»

كافي، ج 3، ص 343 .

حديث57

امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«... فاطمة كوكب دري بين نساء اهل الدنيا ... ؛

فاطمه عليها السلام اختري تابناك در ميان زنان دنياست .»

كافي، ج 1، ص 195 .

حديث58

امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«... فاطمة سيدة نساء العالمين من الاولين والاخرين؛

فاطمه عليها السلام سرور زنان جهانيان از اولين تا آخرين است .»

معاني الاخبار، ص 107 .

حديث59

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

«... يا فاطمة! لو ان كل نبي بعثه الله وكل ملك قربه شفعوا في كل مبغض لك غاصب لك ما اخرجه الله من النار ابدا؛

اي فاطمه! اگر تمام پيامبراني كه خدا برانگيخته و تمام فرشتگاني كه مقرب درگاه خود گردانده است، براي هر كينه توزي كه حق تو را غصب نموده است، شفاعت كنند، هرگز خدا او را از آتش [دوزخ] خارج نمي سازد .»

بحارالانوار، ج 76، ص 354 .

حديث60

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

«اني سميت ابنتي فاطمة لان الله عزوجل فطمها وفطم من احبها من النار؛

من نام دخترم را فاطمه عليها السلام گذاشتم؛ زيرا خداي - عزوجل - فاطمه عليها السلام و هر كس كه او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگه داشته است .»

عيون اخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 46 .

حديث61

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

«ان الله ليغضب لغضب فاطمة ويرضي لرضاها؛

بي شك خداوند با خشم فاطمه عليها السلام به خشم مي آيد و با خشنودي او خشنود مي شود .»

الامالي، شيخ مفيد، ص 94 .

حديث62

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

«... ان فاطمة بضعة مني و هي نور عيني وثمرة فؤادي ... ؛

فاطمه عليها السلام پاره تن و نور چشم و ميوه دل من است .»

الامالي، شيخ صدوق، ص 486 .

حديث63

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايند:

«... فاطمة اعز البرية علي؛

فاطمه عليها السلام عزيزترين مردم در نزد من است .»

الامالي، شيخ مفيد، ص 259 .

حديث64

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله از حضرت اميرالمؤمنين، علي عليه السلام درباره حضرت فاطمه زهرا عليها السلام پرسيدند، حضرت پاسخ دادند:

«نعم العون علي طاعة الله؛

[فاطمه عليها السلام] خوب ياوري در راه اطاعت و بندگي خداست .»

بحارالانوار، ج 43، ص 117 .

حديث65

امام صادق عليه السلام به شخصي كه نام دخترش را فاطمه گذاشته بود، فرمودند:

«... اذا سميتها فاطمة فلا تسبها و لاتلعنها ولاتضربها؛

حالا كه نام او را فاطمه گذاشته اي، پس دشنامش مده، نفرينش مكن و كتكش مزن .»

كافي، ج 6، ص 48 .

حديث66

امام كاظم عليه السلام مي فرمايند:

«لايدخل الفقر بيتا فيه اسم محمد او احمد او علي او الحسن او الحسين او جعفر او طالب او عبدالله او فاطمة من النساء؛

در خانه اي كه نام محمد يا احمد يا علي يا حسن يا حسين يا جعفر يا طالب يا عبدالله و يا از ميان زنان، فاطمه باشد، فقر [و تنگدستي] وارد نمي شود .»

كافي، ج 6، ص 19 .

حديث67

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«ان فاطمة خلقت حورية في صورة انسية ... ؛

بي شك فاطمه عليها السلام حوريه اي است كه به صورت انسان آفريده شده است .»

بحارالانوار، ج 78، ص 112 .

حديث68

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«... يا علي انفذ لما امرتك به فاطمة فقد امرتها باشياء امر بها جبرئيل عليه السلام ... ؛

اي علي! آنچه را فاطمه عليها السلام بدان امر مي كند، انجام ده؛ زيرا من چيزهايي را به او امر كرده ام كه جبرئيل عليه السلام به آنها امر كرده است .»

بحارالانوار، ج 22، ص 484 .

حديث69

امام باقر عليه السلام مي فرمايند:

«... ولقد كانت - عليها السلام - مفروضة الطاعة علي جميع من خلق الله من الجن والانس والطير والوحش والانبياء والملائكة ... ؛

اطاعت از فاطمه عليها السلام بر تمامي آفريدگان خدا از جن و آدميان و پرندگان و وحوش و پيامبران و فرشتگان واجب است .»

دلائل الامامة، ص 28 .

حديث70

امام حسن(عليه السلام) فرمودند:

ما كان اعبد من فاطمة الزهراء - سلام الله عليها - كانت تقوم حتى تتورم قدماها ؛

عابدتر از فاطمه زهرا (سلام الله عليها) در دنيانبوده است . آن قدر به نماز مى ايستاد كه پاهايش ورم مى كرد.

(بحارالانوار، ج 43، ص 75).

حديث71

حضرت مهدي (عليه السلام) فرمودند:

اِنَّ لِي فِي اِبنَةِ رَسولِ اللهِ اُسوَةٌ حَسَنَةٌ؛

به درستي كه دختر رسول خدا (فاطمه) براي من سرمشقي نيكوست.

الغيبه، طوسي، ص 286

حديث72

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرك ليلة القدر؛

هر كس به شناخت حقيقي فاطمه عليها السلام دست يابد، بي گمان شب قدر را درك كرده است.

بحارالانوار، ج 43، ص 65

حديث73

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

من احب فاطمة ابنتي فهو في الجنة معي ومن ابغضها فهو في النار؛

هر كس فاطمه (عليها السلام )دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر كس با او دشمني ورزد، در آتش [دوزخ] است .

بحارالانوار، ج 27، ص 116

حديث74

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

فاطِمَهُ بِضعَهٌ مِنّي فَمَن آذاه_ا فَ_قَ_د آذاني وَ مَن اَحَبَّ_ها فَ_قَ_د اَحَبَّنِي؛

فاطمه پاره وجود من است، هر كه او را بيازارد مرا آزار داده و هر كه او را خوشحال كند مرا خوشحال كرده است.

بحارالانوار،ج43ص29

حديث75

قال رسول الله - صلى الله عليه و آله -:

يافاطمة ! اعطيك ما هو خير لك من خادم و من الدنيا بما فيها، تكبرين الله بعد كل صلاة اربعا و ثلاثين تكبيرة ، وتحمدين الله ثلاثا و ثلاثين تحميدة ، و تسبحين الله ثلاثا و ثلاثين تسبيحة ، ثم تخمين ذلك بلااله الا الله ، وذلك خير لك من الذين اردت و من الدنيا و ما فيها فلزمت - صلوات الله عليها - هذاالتسبيح بعد كل صلاة ، و نسب اليها ؛

اى فاطمه ! به تو چيزى را عطا كنم كه از خدمتكار و دنيا با آنچه در آن است بهتر باشد بعد از نماز سى و چهار مرتبه ((الله اكبر))سى و سه مرتبه ((الحمدلله ))و سى و سه مرتبه ((سبحان الله ))بگو و پس از آن را به ((لااله الاالله ))ختم كن اين كار براى تو بهتر است از آنچه مى خواهى و از دنيا وآنچه در آن است پس حضرت زهرا (س ) پس از هر نماز به اين تسبيح مداومت كرد و منسوب به او گرديد.

(بحارالانوار، ج 85، ص 336).

حديث76

امام مهدي(عليه السلام) مي فرمايند:

دختر رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) براي من سرمشق و اسوه ي نيكوست.

(بحارالانوار/53/180)

حديث77

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : يا أبَا الحَسَن، إنّي لأسْتَحي مِنْ إلهي أنْ أكَلِّفَ نَفْسَكَ ما لا تَقْدِرُ عَلَيْهِ ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - خطاب به همسرشان اميرالمؤمنين علي - عليه السلام - كردند و اظهار نمودند: من از خداي خود شرم دارم كه از تو چيزي را در خواست نمايم و تو توان تهيه آن را نداشته باشي.

امالي شيخ طوسي، ج 2، ص 228

حديث78

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : إذا حُشِرْتُ يَوْمَ الْقِيامَةِ، أشْفَعُ عُصاةَ أُمَّةِ النَّبي ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند: هنگامي كه در روز قيامت برانگيخته و محشور شوم، خطاكاران امّت پيامبر - صلي الله عليه وآله وسلم -، را شفاعت مي نمايم.

احقاق الحقّ، ج 19، ص 129

حديث79

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : اصْعَدْ عَلَي السَّطْحِ، فَإنْ رَأيْتَ نِصْفَ عَيْنِ الشَّمْسِ قَدْ تَدَلّي لِلْغُرُوبِ فَأعْلِمْني حَتّي أدْعُو ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - روز جمعه نزديك غروب آفتاب به غلام خود مي فرمودند: بالاي پشت بام برو، هر موقع نصف خورشيد غروب كرد مرا خبر كن تا براي خود _ و ديگران _ دعا كنم.

معاني الأخبار، ص 399

حديث80

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :

أُوصيكَ اَوّلاً أنْ تَتَزَوَّجَ بَعْدي بِإبْنَةِ اُخْتي أمامَةَ، فَإنَّها تَكُونُ لِوُلْدي مِثْلي، فَإنَّ الرِّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - در آخرين لحظات عمرشان به همسر خود چنين سفارش نمودند: پس از من با دختر خواهرم أمامه ازدواج نما، چون كه او نسبت به فرزندانم مانند خودم دلسوز و متديّن است. همانا مردان در هر حال، نيازمند به زن مي باشند.

بحارالأنوار، ج 43، ص 192، ح 20

حديث81

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :

أصْبَحْتُ وَ اللهِ! عاتِقَةً لِدُنْياكُمْ، قالِيَةً لِرِجالِكُمْ ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - بعد از جريان غصب فدك و احتجاج حضرت، بعضي از زنان مهاجر و انصار به منزل حضرت آمدند و احوال وي را جويا شدند، حضرت در پاسخ فرمودند: به خداوند سوگند، دنيا را آزاد كردم و هيچ علاقه اي به آن ندارم، همچنين دشمن و مخالف مردان شما خواهم بود.

دلائل الإمامة، ص 128، ح 38

حديث82

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : ... إنْ لَمْ يَكُنْ يَراني فَإنّي أراهُ، وَ هُوَ يَشُمُّ الريح ؛

مرد نابينائي وارد منزل شد و حضرت زهراء (عليها السلام)پنهان گشت، وقتي رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) علّت آن را جويا شد؟ در پاسخ پدر اظهار داشت: اگر آن نابينا مرا نمي بيند، من او را مي بينم، ديگر آن كه مرد، حسّاس است و بوي زن را استشمام مي كند.

بحارالأنوار، ج 43، ص 91، ح 16

حديث83

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :

إنّي قَدِاسْتَقْبَحْتُ ما يُصْنَعُ بِالنِّساءِ، إنّهُ يُطْرَحُ عَلي الْمَرْئَةِ الثَّوبَ فَيَصِفُها لِمَنْ رَأي، فَلا تَحْمِليني عَلي سَرير ظاهِر، اُسْتُريني، سَتَرَكِ اللّهُ مِنَ النّارِ ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - در آخرين روزهاي عمر پر بركتشان ضمن وصيّتي به اسماء فرمودند: من بسيار زشت و زننده مي دانم كه جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچه اي روي بدنش تشييع مي كنند. و افرادي اندام و حجم بدن او را مشاهده كرده و براي ديگران تعريف مي نمايند. مرا بر تختي كه اطرافش پوشيده نيست و مانع مشاهده ديگران نباشد قرار مده _ بلكه مرا با پوشش كامل تشييع كن _، خداوند تو را از آتش جهنّم مستور و محفوظ نمايد.

تهذيب الأحكام، ج 1، ص 429

حديث84

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :

أوُصيكَ يا أبَا الْحَسنِ أنْ لا تَنْساني، وَ تَزُورَني بَعْدَ مَماتي ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - ضمن وصيّتي به همسرشان اظهار داشتند: مرا پس از مرگم فراموش نكن و به زيارت و ديدار من _ بر سر قبرم _ بيا.

زهرة الرّياض _ كوكب الدّري، ج 1، ص 253

حديث85

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :

مَنْ سَلَّمَ عَلَيْهِ اَوْ عَلَيَّ ثَلاثَةَ أيّام أوْجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ، قُلْتُ لَها: في حَياتِهِ وَ حَياتِكِ؟ قالَتْ: نعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنا ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:

هر كه بر پدرم _ رسول خدا _ و بر من به مدّت سه روز سلام كند خداوند بهشت را براي او واجب مي گرداند. راوي گويد: عرضه داشتم: آيا در زمان حيات و زنده بودن؟ فرمودند: چه در زمان حيات ما باشد; و يا پس از مرگ.

بحارالأنوار، ج 43، ص 185، ح 17

حديث86

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :

وَاللّهِ! لا كَلَّمْتُكَ أبَداً، وَاللّهِ! لاَدْعُوَنَّ اللّهَ عَلَيْكَ في كُلِّ صَلوة ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - پس از ماجراي هجوم به خانه حضرت، خطاب به ابوبكر كردند و فرمودند:

به خدا سوگند، ديگر با تو سخن نخواهم گفت، سوگند به خدا، در هر نمازي تو را نفرين خواهم كرد.

الكافي، ج 1، ص 460

حديث87

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

إنَّما سُمِّيت ابنَتي فاطِمَةُ لأنَّ اللَّهَ عزّ و عجل فَطَمَها وفَطَمَ مَن أحَبَّها مِنَ النَّار

دخترم به اين دليل فاطمه ناميده شده است كه خداوند عزّ و جل او و دوستدارانش را از آتش دوزخ به دور داشته است.

بحارالانوار ، ج 403، باب 2، ص 10

حديث88

حضرت زهرا سلام الله عليها فرمودند:

حبب الي من دنياكم ثلاث: تلاوة كتاب الله و انظر في وجه رسول و الانفاق في سبيل الله

از دنياي شما سه چيز محبوب من است: 1-تلاوت قرآن 2-نگاه به چهره رسول خدا 3-انفاق در راه خدا

(وقايع الايام خياباني، جلد صيام، ص295)

حديث89

رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

أن الله خلقني و خلق علياً و فاطمه و الحسن و الحسين و الأئمه من نور واحد؛

خداوند، من و علي و فاطمه و حسن و حسين و امامان را از يك نور آفريده است.

جامع الاخبار ص 46

امام علي(ع)

حديث1

رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

أن الله خلقني و خلق علياً و فاطمه و الحسن و الحسين و الأئمه من نور واحد؛

خداوند، من و علي و فاطمه و حسن و حسين و امامان را از يك نور آفريده است.

جامع الاخبار ص 46

حديث2

حضرت امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

و لقد ولى خمس سنين و ما وضع آجرة على آجرة ولا لبنة على لبنة و لا أقطع قطيعا و لا أورث بيضأ لاحمرأ.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) پنج سال حكومت كرد، و در طول اين مدت آجرى بر آجر و خشتى روى خشت ننهاد، و زمينى را به خود اختصاص نداد و درهم سفيد و دينار سرخى به ارث نگذاشت.

المناقب لابن شهر آشوب 2:95

حديث3

حضرت صادق (عليه السلام) فرمودند:

كان أمير المؤمنين (عليه السلام) اذا توضأ لم يدع أحدا يصب عليه المأ قال: لا احب أن اشرك فى صلاتى أحدا.

حضرت امير المؤمنين (عليه السلام): به هنگام وضو گرفتن اجازه نمى داد كسى برايش آب بريزد و مى فرمودند: دوست ندارم در نمازم به درگاه خدا كسى را شريك قرار دهم.

علل الشرايع 1: 323

حديث4

حضرت صادق (عليه السلام) فرمودند:

كان على (عليه السلام) قد جعل بيتا فى داره ليس بالصغير و لا بالكبير لصلاته و كان اذا كان الليل ذهب معه بصبى ليبيت معه فيصلى فيه.

حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) در خانه خود اتاقى را كه نه كوچك بود و نه بزرگ، اختصاص به نماز خود داده و هر شب كودكى را براى خوابيدن بهمراه خود مى برد و در همانجا نمازهايش را مى خواند.

المحاسن 2: 452 ح 2557

حديث5

حضرت صادق (عليه السلام) فرمودند:

ان عليا (عليه السلام) كان اذا أصبح يقول:

مرحبا بكما من ملكين حفيظين املى عليكما ما تحبان ان شأ الله. فلا يزال فى التسبيح و التهليل حتى تطلع الشمس و كذالك بعد العصر حتى تغرب الشمس.

حضرت امير (عليه السلام) هر بامداد - در خطاب به دو فرشته نويسنده اعمال - مى فرمودند: مرحبا بر شما دو فرشته بزرگوار و يادداشت كننده اعمال - به خواست خدا امروز نيز - آنچه دوست داريد بر شما املأ خواهم كرد، و به دنبال اين تعهد به ذكر: ععع سبحان الله و لا اله الا الله مشغول مى شد تا خورشيد طلوع مى كرد. و هنگام عصر نيز تا غروب آفتاب، به همان ذكرها مى پرداخت.

بحارالانوار 84: 267 ح 38

حديث6

حضرت صادق (عليه السلام) فرمودند:

كان أميرالمؤمنين (عليه السلام) أشبه الناس طعمة برسول الله (عليه السلام) كان يأكل الخبز و الخل و الزيت و يطعم الناس الخبز و اللحلم.

حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) در نوع غذا شبيه ترين افراد به پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بود. او خود نان و سركه و روغن زيتون مى خورد و به مردم - مهمانان خود - نان و گوشت مى داد.

الكافى 6: 328

حديث7

حضرت زهرا (سلام الله عليها) فرمودند:

... ما الذى نقموا من أبى الحسين؟!

نقموا - و الله - منه شدة و طأته و نكال وقعته و نكير سيفه - و قلة مبالاته لحتفه - و تبحره فى كتاب الله و تنمره فى ذات الله.

اينان - كارگردانان سقيفه - چه عيبى از ابوالحسن گرفتند؟! كه او را براى رهبرى جامعه اسلامى صالح نديدند! - بخدا سوگند عيب او را بر خورد سخت - و بدون مسامحه و سهل انگارى در برابر حق - و مرگبار بودن رويارويى با او و شمشير بران و بى اعتنايى به مرگ و آگاهى گسترده نسبت به كتاب خدا و گردن فرازى در راه خدا دانسته اند.

دلائل الامامة: 125، الاحتجاج 1: 147

حديث8

پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

يا على ان الله جعلك تحب المساكين و ترضى بهم أتباعا و يرضون بك اماما.

يا على، خداى متعال تو را چنين قرار داده كه بينوايان را دوست مى دارى و آنان را به عنوان پيروان خويش بپسندى و آنان هم تو را به پيشوايى و امامت بپسندند.

حلية الاوليأ 1: 71

حديث9

حضرت صادق (عليه السلام) فرمودند:

... و الله ما أكل على بن أبى طالب (عليه السلام) من الدنيا حراما قط حتى مضى لسبيله و ما عرض له أمران كلاهما لله رضا الا أخذ بأشدهما عليه فى بدنه - دينه - و ما نزلت برسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) نازلة قط الا دعاه ثقة به و ما أطاق أحد عمل رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) من هذه الامة غيره و ان كان ليعمل عمل رجل كان وجهه بين الجنة و النار يرجو ثواب هذه و يخاف عقاب هذه.

به خدا سوگند على بن ابى طالب (عليه السلام) تا روزى كه از اين دنيا رفت مال حرامى نخورد و هيچگاه بر سر دو راهى - كه هر دو راه مورد خشنودى خدا باشد - قرار نگرفت مگر اينكه پر زحمت ترين آنها را برگزيد و هر حادثه مهمى كه براى پيامبر خدا پيش مى آمد - به دليل اعتمادى كه به على داشت - از او كمك مى گرفت. و در ميان اين امت هيچ كس نتوانست همانند على (عليه السلام): راه پيامبر را - بى كم و كاست - طى كند و با اين همه تلاش و كوشش همواره چنان

بيمناكان كار مى كرد، چشمى به بهشت و چشم ديگر بر آتش داشت، از سويى اميدوار پاداش بهشت و از سوى ديگر هراسناك از كيفر آتش بود.

الارشاد: 255

حديث10

حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمودند:

والله ما سألت ربى ولدا نضير الوجه و لا سألت ولدا حسن القامة ولكن سألت ربى ولدا مطيعين لله خائفين و جلين منه حتى اذا نظرت اليه و هو مطيع لله قرت به عينى.

به خدا سوگند هيچگاه از پروردگار خود فرزندانى خوش سيما و نه فرزندانى سرو قامت نخواسته ام، بلكه فرزندانى مطيع خداوند و ترسان از او خواسته ام، تا هرگاه به فرزندم نگريستم و او را در حال اطاعت خدا ديدم، چشمانم روشن گردد.

تفسير الصافى 4:27

حديث11

پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

من أراد أن ينظر الى آدم فى علمه و الى نوح فى تقواه و الى ابراهيم فى حلمه و الى موسى فى هيبته و الى عيس فى عبادته فلينظر الى على بن ابيطالب (عليه السلام)

هر كه مى خواهد به آدم و علم او و نوح و تقواى او و ابراهيم و دور انديشى - بردبارى - او و موسى و هيبت او و عيسى و عبادت او بنگرد، به على بن ابى طالب بنگرد.

ارشاد القلوب: 217

حديث12

حضرت على (عليه السلام) فرمودند:

... هيهات أن يغلبنى هواى و يقودنى جشعى الى تخير الأطعمة و لعل بالحجاز أو اليمامة من لا طمع له فى القرص و لا عهد له بالشبع او أبيت مبطانا و حولى بطون غرثى و أكباد حرى.

هيهات كه هوا و هوسم بر من چيره شود و شكمبارگى به گزينش طعام هاى لذيذ وادارم نمايد، در حالى كه چه بسا در يمامه و يا حجاز كسانى باشند كه اميد دستيابى به قرص نانى نداشته و خاطره اى از سيرى ندارند و هرگز مباد كه من با شكم پر بخوابم در حالى كه شايد پيرامون من شكمهاى به پشت چسبيده و جگرهاى سوخته باشد.

نهج البلاغه، الكتب: 45

حديث13

حضرت امير (عليه السلام) فرمودند:

ان الله جعلنى اماما لخلقه، ففرض على التقدير فى نفس و مطعمى و مشربى و ملبسى كضعفأ الناس، كى يقتدى الفقير بفقرى و لا يطغى الغنى غناه.

خداوند، مرا پيشواى خلق خود قرار داد و هماهنگى با مردم تهيدست را در امور شخصى و خوراك و پوشاك بر من واجب نمود، تا فقرا از من الگو بگيرند و بى نيازى ثروتمندان، آنان را به سركشى و طغيان نخواند.

الكافى 1: 410

حديث14

حضرت على (عليه السلام) فرمودند:

و الله لو اعطيت الاقاليم السبعة بما تحت افلاكها على أن أعصى الله فى نملة أسلبها جلب شعيرة ما فعلت،

و ان دنياكم عندى لا هون من ورقة فى فم جرادة تقضمها، ما لعلى و نعيم يفنى و لذة لا تبقى!

بخدا سوگند اگر اقليمهاى هفت گانه زمين را با هر چه در زير آسمان آنها است به من دهند تا خدا را در حد گرفتن پوست جوى از دهان مورى نافرمانى كنم، نخواهم كرد. چرا كه اين دنياى شما در نزد من از برگ نيم جويده اى در دهان ملخى ناچيزتر است. على را با نعمتهاى فناپذير و لذت هاى گذرا و ناپايدار چه كار!

نهج البلاغه، الخطب: 222

حديث15

ايها الناس! انى و الله ما أحثكم على طاعة الا و أسبقكم اليها و لا أنهاكم عن معصية الا و أتناهى قبلكم عنها.

اى مردم! بخدا سوگند من هرگز شما را به هيچ طاعتى فرا نمى خوانم مگر آنكه خود بر شما - در عمل به آن - پيشى مى جويم و از هيچ گناهى بازتان نمى دارم و نهى نمى كنم - مگر آنكه پيش از شما، خود را از عمل به آن باز مى دارم.

نهج البلاغه، الخطب: 173

حديث16

حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) فرمودند:

... و من العجب بعثهم الى أن أبرز للطعان و أن أصبر للجلاد، هبلتهم الهبول! لقد كنت و ما اهدد بالحرب و لا ارهب بالضرب و انى لعبى يقين من ربى و فى غير شبهة من دينى.

... و از شگفتيهاى زمانه اين است كه - شاميان - به من پيام داده اند كه خود را براى مقابله با سر نيزه ها آماده كنم و براى ضربه هاى شمشير شكيبا باشم، مادران گريان بسوگشان بنشينند! تا كنون كسى مرا با دعوت به جنگ تهديد نكرده است و از زخمهاى نيزه و شمشير هراسى نداشته ام، چرا كه بر يقين به پروردگارم تكيه دادم و دينم را زنگار شبهه نيالوده است.

نهج البلاغه، الخطب، 22

حديث17

حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) فرمودند:

اما و الله ان كنت لفى ساقتها حتى تولت بحذافيرها، ما ضعفت و لا جبنت و ان مسيرى هذا لمثلها، فلا نقبن الباطل حتى يخرج الحق من جنبه. مالى و لقريش؟ و الله لقد قاتلتهم كافرين و لأقاتلنهم مفتونين و انى لصاحبهم بالأمس كما أنا صاحبهم اليوم.

به خدا سوگند، من همواره در زمره پيشتازان اين حركت بودم تا روزى كه جبهه دشمن تار و مار شد و جاهليت از صحنه بيرون رفت، بى آنكه كم ترين ضعف يا ترسى داشته باشم و امروز نيز در همان راستا قدم بر مى دارم و تصميم دارم باطل را بشكافم تا حق از پهلوى آن بيرون آيد.

مرا با قريش چه كار؟ كه ديروز در موضع كفر بودند و با آنان جنگيدم و امروز نيز كه گرفتار فتنه و انحراف شده اند به پيكارشان خواهم خاست. من

همانگونه كه ديروز با آنان برخورد كردم امروز نيز همانم.

نهج البلاغه، الخطب: 33

حديث18

حضرت على (عليه السلام) فرمودند:

... لم يكن لأحد فى مهمز و لا لقائل فى مغمز، الذليل عندى عزيز حتى اخذ الحق له، و القوى عندى ضعيف حتى اخذ الحق منه. رضينا عن الله قضأه و سلمنا لله أمره.

در تمامى زندگى من، نقطه سياهى نيست تا عيب جويان و اشاره كنندگان با چشم و ابرو اشاره كنند و سخنى گويند. خوارترين افراد نزد من عزيز است تا حق او را بستانم و نيرومند نزد من ناتوان است تا حق ديگران را از او بازگيرم. ما با تمام وجود به قضاى الهى خشنود و در برابر فرمانش تسليم هستيم.

نهج البلاغه الخطب: 37

حديث19

حضرت على (عليه السلام) فرمودند:

و لعمرى ما على من قتال من خالف الحق و خابط الغى من ادهان و لا ايهان.

به جان خودم سوگند، در نبرد با كسى كه مخالفت حق كند و راه گمراهى پيش گيرد، نه مداهنه مى كنم نه سستى.

نهج البلاغه، الخطب: 24

حديث20

حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمودند:

و الله ما نزلت اية الا و قد علمت فيما نزلت و أين نزلت، ان ربى وهب لى قلبا عقولا و لسانا سؤ لا.

بخدا سوگند آيه اى از قرآن كريم نازل نشده است مگر اينكه من مى دانم در چه موضوعى و در كجا نازل شده است، زيرا پروردگارم به من دلى انديشمند - ژرف انديش - و زبانى پرسشگر عنايت كرده است.

انساب الاشراف 2: 98 ح 27

حديث21

حضرت على (عليه السلام) فرمودند:

كنت اذا سألت رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) أعطانى و اذا سكت ابتدأنى.

هرگاه از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) سؤ ال مى كردم، خواسته ام را پاسخ مى داد و اگر من سكوت مى كردم او خود پيشگام مى شد و از دانش خود بهره مندم مى ساخت.

المصنف 6: 368 ح 32061

حديث22

حضرت على (عليه السلام) فرمودند:

كانت لى من رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) منزلة لم يكن لاحد من الخلائق انى كنت آتيه كل سحر فاسلم عليه.

موقعيتى كه من در محضر پيامبر خدا داشتم براى هيچ كس ديگر نبود. من هر روز سحر محضر ايشان مى رفتم.

مسند احمد 1: 85-77

حديث23

حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

و قد علمتم موضعى من رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) بالقرابة القريبة و المنزلة الخصيصة، وضعنى فى حجره و أنا ولد يضمنى الى صدره ، و يكنفنى الى فراشه، و يمسنى جسده، و يشمنى عرفه، و كان يمضغ الشيى ء ثم يلقمنيه، و ما وجد لى كذبة فى قول و لا خطلة فى فعل.

... شما خود در پيوند با رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) هم بدليل خويشاوندى و هم به سبب موقعيت ويژه من، جايگاه مرا مى شناسيد. او مرا از روزگارى كه نوزادى بودم در دامن خود مى نشاند و بر سينه مى چسبانيد، در بستر خويش مى خوابانيد و بدنش را به بدنم مى ساييد و از عطر دلپذيرش بهره مندم مى ساخت، لقمه را مى جويد و در دهانم مى گذاشت و هرگز در گفتارم دروغى نشنيد و در رفتارم لغزش و سبكسرى نديد.

نهج البلاغه: الخطب: 192

حديث24

قال الامام علي _ عليه السلام _ : في ذيلِ هذهِ الاية «وابْتَغوا اليهِ الوَسيلةَ» أنا وسيلَتُه.

امام علي _ عليه السلام _ در تفسير اين آيه شريفه كه خداوند مي فرمايد: «و براي تقّرب به پروردگارتان وسيله بجوئيد» فرمودند: من وسيله تقرب به خدا هستم.

«تفسير الميزان، ج 5، ص 362»

حديث25

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : حُبُّ عَليِ بنِ اَبيِ طالِب يَأْكُلُ الذُنُوبَ كَما تَأكُلُ النارُ الحُطَبَ.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: محبت علي - عليه السّلام - گناهان را مي بلعد (نابود مي كند)، همان گونه كه آتش چوب ها را مي بلعد.

«بحار الانوار، ج 39، ص 304»

حديث26

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : جائَني جَبْرَئِيل مِن عِندِ الله بِوَرقَةِ آس خضرا، مَكتوُبٌ فيها ببياضٍ انّي اِفْتَرَضتُ مَحَبَةَ عَليٍّ عَلي خَلقِي فَبَلِّغْهِم ذلِكَ عَنّي.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: جبرئيل از نزد خدا براي من نامه اي (ورقه اي سبز كه در آن با رنگ سفيد نوشته شده بود) آورد كه در آن آمده بود، من محبت علي را بر مردم واجب كرده ام پس آن را به مردم ابلاغ نما.

«بحار الانوار، ج 39، ص 275»

حديث27

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : خَلَقَ اللهُ مِنْ نُورٍ وَجْهِ عَليِ بنِ اَبي طالب بسبعينَ اَلْفَ مَلَكٍ يَسْتَغْفِروُنَ لَهُ وَ لِمُحبيهِ اِلي يَومِ القِيامِةِ.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: خداوند از نور صورت علي بن ابي طالب، هفتاد هزار فرشته اي خلق كرده كه تا روز قيامت براي او و دوستانش طلب آمرزش مي كنند.

«بحار الانوار، ج 39، ص 275»

حديث28

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : اِنَّ الناسَ لَو اِجْتَمعُوا عَلي حُبِّ عَلي لَما خَلَقَ اللهُ النّارَ.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: اگر همه مردم بر (گِرد) محبت علي - عليه السّلام - جمع مي شدند، خداوند آتش (جهنم) را نمي آفريد.

«بحار الانوار، ج 39، ص 248»

حديث29

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : اِنَّ وَجْهَ عَليِّ بنِ اَبيِ طالب يَزْهَرُ في الجَنَّةِ كَما يَزْهَرُ كَوكَبُ الصُبحَ لِاهَلِ اِلدُّنيا.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: سيماي علي بن ابي طالب در بهشت چنان مي درخشد كه ستاره صبح (خورشيد) براي اهل دنيا مي درخشد.

«بحار الانوار، ج 39، ص 230»

حديث30

قالَ رسولُ الله - صلي الله عليه و آله - : لَمّا اُسري بي اِلَي السَّماءِ فاذا اَنَا بمَلَكٍ مِنْ مَلائِكةِ اللهِ فِي صورةِ عَلِيِّ اسمُهُ علي ... .

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: شب معراج كه مرا به آسمان بردند، ناگاه با فرشته اي روبرو شدم كه به صورت و شمائل علي - عليه السّلام - بود و اسم او نيز علي بود، در زير عرش الهي در حال سجده مي گفت: پروردگارا علي و اولاد او و دوستان و پيروان او را بيامرز ... .

«بحار الانوار، ج 39، ص 98»

حديث31

قالَ رسولُ الله - صلي الله عليه و آله - : اِنَّ المَلائِكةَ تَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ بِمَحَبَتِكَ ... .

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: يا علي همانا فرشتگان، با محبت تو به سوي خداوند تقرب مي جويند ... .

«بحار الانوار، ج 39، ص 93»

حديث32

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : و الذّي بَعَثَني بِالنَبُوةِ ... ما نَصَبْتُ عَلياً لِاُمتي فيِ الاَرضِ حَتي نَوَّهَ اللهُ باِسمِهِ في سَماواتِهِ وَ أوجَبَ ولايَتَهُ عَلي مَلائِكتِه.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: سوگند به خدايي كه مرا به نبوت مبعوث كرد ... من علي را به عنوان جانشين در ميان امت خود نَصب نكردم، مگر آنكه خداوند قبلاً او را در آسمانهايش ستايش كرده و نام او را به عظمت برده و ولايت او را بر فرشتگان واجب كرده بود.

«بحار الانوار، ج 39، ص 92»

حديث33

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : يا عَلي اِنَّكَ اُعطيتَ ثَلاثَةً لَمْ اُعطِ ... .

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: اي علي به تو سه چيز داده شده كه حتي به من هم داده نشده از جمله: پدر زني مثل من داري، همسري چون فاطمه، و فرزنداني چون حسنين.

«بحار الانوار، ج 39، ص 89»

حديث34

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مَنْ اَحَبَّ أَنْ يَنْظُرَ اِليَ يُوسفِ فِي جَمالِهِ فَلْينَظْرُ اِليَ هذا.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه دوست دارد جمال يوسف را ببيند به سوي اين مرد (علي- عليه السلام -) نگاه كند.

«بحار الانوار، ج 39، ص 35»

حديث35

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مَنْ اَرادَ أَنْ يَنْظُرَ اِلي آدمَ فِي عِلمهِ، و اِلي نوُحِ في حِكمَتِهِ وَ اِليَ اِبراهيمَ في حِلمِهِ فَلْيَنْظُر اِليَ عَليِّ بنِ اَبيِ طالِب.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه مي خواهد علم و معرفت آدم ابوالبشر و حكمت نوح و حلم ابراهيم را ببيند، پس بايد به سوي علي بن ابي طالب نگاه كند.

«بحار الانوار، ج 39، ص 35»

حديث36

قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : اِنّي لَمْ اَردَّ عَلي اللهِ وَ لا عَلي رسوُلِه ساعَةٌ قَط و لقد ... .

اميرالمؤمنين - عليه السّلام - فرمودند: من هرگز لحظه اي از فرمان خدا و رسول او روي نگردانده ام و پيامبر را به جان و دل ياري داده ام آن هم در ميدان هايي كه پهلوانان مي گريختند، و گام ها به عقب باز مي گشت و اين شجاعتي بود كه خداوند مرا بدان گرامي داشت.

«نهج البلاغه، خطبه 197»

حديث37

قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : سَلوُنيِ قَبْل أَنْ تَفقِدوُني فلَأنا بطُرقِ السَماءِ اَعلمُ منّي بطرُقِ الارَضِ.

اميرالمؤمنين - عليه السّلام - فرمودند: پيش از آنكه مرا از دست دهيد، از من سؤال كنيد، همانا من به راه هاي آسمان داناتر از راه هاي زمين هستم.

«نهج البلاغه، خطبه 189»

حديث38

قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : و اللهِ لو شِئتُ أَنْ اُخبرَ كُلَّ رجلٍ مِنكمُ لمخرجهِ و مَولِجهِ ... .

اميرالمؤمنين - عليه السّلام - فرمودند: به خدا قسم اگر بخواهم مي توانم هر يك از شما را خبر دهم كه از كجا آمده و به كجا مي رود و امورش چگونه خواهد بود؟ ولي از آن مي ترسم كه اگر چنين كنم درباره ام غلوّ كنيد و به رسول خدا - صلي الله عليه و آله - كافر شويد، بدانيد كه من اينجا رازها را به ياران خاصّ خود كه از خطر غلوّ و كفر در امان اند مي سپارم.

«نهج البلاغه، خطبه 175»

حديث39

قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : قُمتُ بالاَمر حينَ فَشِلوُا و تَطَلعت ُحينَ تَقبعوُا وَ نَطَقت ُحينَ تَعتوُا ... .

اميرالمؤمنين - عليه السّلام - فرمودند: زماني كه ديگران سستي كردند من به انجام وظيفه برخاستم و هنگامي كه هر كس سر در لاك خود فرو برده بود، من آشكارا به ميدان آمدم و آن زمان كه زبان همه بسته بود من سخن گفتم، وقتي كه همگان در راه مانده بودند من با نور خدا گام در راه نهادم، در هنگام شعار صدايم از همه آهسته تر بود، ولي در مقام عمل از همه برتر بودم.

«نهج البلاغه، خطبه 37»

حديث40

قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : وللهِ لَابنُ ابي طالب آنسُ بالموَتِ مِنَ الطِفلِ بثَدْيِ اُمّهِ.

اميرالمؤمنين - عليه السّلام - فرمودند: به خدا سوگند، اُنس و علاقه پسر ابوطالب به مرگ از اُنس طفل شيرخوار به پستان مادر بيشتر است.

«نهج البلاغه، خطبه 5»

حديث41

قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : ما شَككتُ في الحَق مُذْ اُريتُه.

اميرالمؤمنين - عليه السّلام - فرمودند: از زماني كه حق را به من نشان داده اند در آن شك نكرده ام.

«نهج البلاغه، خطبه 4»

حديث42

قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : اِنّي لَمِنْ قومٍ لا تأخذُهُم في اللهِ لَومَةُ لائِم سيماهم سيما الصدِّيقين ... .

اميرالمؤمنين - عليه السّلام - فرمودند: من از كساني هستم كه در راه خدا از سرزنش كنندگان نمي ترسم، از آنانم كه سيمايشان سيماي صديقان، و گفتارشان گفتار نيكان است، شب زنده دار و روشني بخش روز اند، دل هايشان در بهشت و پيكرهايشان در كار طاعت خداوند است.

«نهج البلاغه، خطبه 192»

حديث43

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : اِنَّكَ تَسْمَعُ ما اَسْمَعَ وَ تَري ما اَري، اِلّا اِنَّكَ لَسْتَ بنَبيٍّ و لكنَّكَ لوزيرٌ ...

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: اي علي! تو مي شنوي آن چه را كه من مي شنوم، و مي بيني آن چه را كه من مي بينم، جز آن كه پيامبر نيستي؛ ولي وزير و ياور من هستي و بر راه خير مي روي.

«نهج البلاغه، خطبة 192»

حديث44

قالَ رسولُ الله - صلي الله عليه و آله - : لَمّا اُسرِيَ بي اِلَي السَّماءِ فأَوحَي اِليَّ ربّي ما أَوحَي، ثُمَّ قالَ يا مُحمد اِقرء عَلي عليّ بن ابي طالِب، اميرالمؤمنين ... .

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: شبي كه مرا به معراج بردند، از سوي پروردگارم به من چيزهايي وحي شد، سپس به من گفت: اي محمّد، علي بن ابي طالب را به نام اميرمؤمنان بخوان، اين اسمي است كه هيچ كسي قبل از او و بعد از او بدين اسم ناميده نشده است.

«بحار الانوار، ج 37، ص 290»

حديث45

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : اَنَا وَ عَليٌ اَبوا هذهِ الاُمَةِ...

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: من و علي پدران اين امت هستيم، كسي كه ما را بشناسد بي ترديد خدا را شناخته است و كسي كه ما را نپذيرد، بي ترديد خدا را نپذيرفته است.

«بحار الانوار، ج 36، ص 255»

حديث46

قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : ... عَلَّمَني اَلفَ بابٍ يَفْتَحُ مِنْ كُلِّ بابٍ اَلفُ بابٍ.

اميرالمؤمنين - عليه السّلام - فرمودند: پيامبر - صلي الله عليه و آله - هزار درِ علم و دانش را به من آموخت كه از هر در آن هزار در ديگر گشوده مي شود.

بحار الانوار، ج 38، ص 331

حديث47

قال رَسولُ الله - صلي الله عليه و آله - : يا علي اَنْتَ مِنّي بمَنزِلَة هارون مِنْ موسي اِلّا اِنّه لا نَبِيَّ بَعدي.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: اي علي تو نسبت به من مانند هارون نسبت به موسي هستي، به جز اينكه بعد از من پيامبري نيست.

«بحار الانوار، ج 38، ص 331»

حديث48

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : النَظَر اِلي عليٍّ عِبادَةٌ.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: نگاه كردن به علي عبادت است.

«بحار الانوار، ج 38، ص 198»

حديث49

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : يا علي مَنْ خالَفَكَ فقَد خالَفَنَي و مَنْ خالَفَني فقد خالَفَ اللهَ.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: يا علي كسي كه با تو مخالفت كند با من مخالفت كرده است و كسي كه با من مخالفت كند با خدا مخالفت كرده است.

«بحار الانوار، ج 38، ص 30»

حديث50

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : عليٌّ مع الحق و الحق معه و علي لسانه و الحقُ يدور حيثما دار عليٌّ.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: علي با حق است و حق با او و بر زبان اوست و حق بر محور علي دور مي زند.

«بحار الانوار، ج 38، ص 28»

حديث51

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مَنْ حارَبَ علياً فقد حارَبَني و مَنْ حارَبَني، حارَبَ اللهَ.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه با علي بجنگد با من جنگيده است و كسي كه با من جنگ نمايد با خداوند جنگيده است.

«بحار الانوار، ج 36، ص 346»

حديث52

قالَ رسولُ الله - صلي الله عليه و آله - : يا عَلي اَنْتَ الامام و الخليفة بعدي، حربُكَ حربي و سِلمُكَ سِلمي.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: يا علي تو امام و جانشين بعد از من هستي، جنگ با تو جنگ با من است و مسالمت با تو مسالمت با من است.

«بحار الانوار، ج 36، ص 337»

حديث53

قالَ رسولُ الله - صلي الله عليه و آله - : يا عَلي اَنتَ مَعِي في الدَرجاتِ العُلي و اَنْتُ قَسيمُ الجَنْةِ وَ النّارِ.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: اي علي! تو در بالاترين درجات با من هستي و تو تقسيم كنندة بهشت و دوزخ هستي.

«بحار الانوار، ج 36، ص 335»

حديث54

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : عُنوانُ صَحيفَةِ المَؤمِنِ حُبُّ عَليِ بنِ اَبي طالِب.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: سرآغاز نامة عمل مؤمن، محبت علي بن ابي طالب است.

«بحار الانوار، ج 39، ص 284»

حديث55

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : لَمّا اُسري بي الي السَماءِ، رأيتُ علي ساق العرش: لااله الّا الله، محمد رسولي و صَِفي خلقي، ايدتُه بعليٍّ و نصرتُه به.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: شبي كه مرا به معراج بردند، ديدم كه بر پايه عرش، كلمه توحيد (لااله الّا الله) نقش بسته و آمده است كه محمد فرستاده و صفي من است كه او را با علي - عليه السّلام - تأييد كرده و ياري داده ام.

«بحار الانوار، ج 36، ص 53»

حديث56

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : حقُ عليٍّ عَلي هذهِ اِلاُمَةِ كَحَقِ الوالِدِ عَلي الوَلَدِ.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: حق علي بر اين امت مثل حق پدر بر فرزندش است.

«بحار الانوار، ج 36، ص 5»

حديث57

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : يا علي اََنتَ حُجَةُ اللهِ اَنْتَ الطريقُ اِلي الله وَ انْتَ الصراطُ المستقيم.

رسول الله - صلي الله عليه و آله - فرمودند: يا علي تو حجت خداوند، طريق الهي و صراط مستقيم هستي.

«بحار الانوار، ج 36، ص 4»

حديث58

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : عليٌّ اَوّلُ مَنْ آمَنَ بي وَ اَوّلُ مَنْ يُصافِحُنيِ يوم القيامةِ.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: علي - عليه السّلام - نخستين كسي بود كه به من ايمان آورد و اولين كسي است كه در قيامت با من مصافحه مي كند.

«بحار الانوار، ج 35، ص 55»

حديث59

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مَنْ كنتُ مَولاهُ فَعليٌ مَولاهُ.

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: هر كسي من مولاي او هستم، علي مولاي اوست.

«بحار الانوار، ج 37، ص 108»

حديث60

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: من و علي از يك نور آفريده شده ايم.

«بحار الانوار، ج 35، ص 34»

حديث61

قال رسوُل الله - صلي الله عليه و آله - : كنُتُ أَنَا وَ عَليٌ نوُراً بَيْنَ يَدَي الله قَبْلَ أنْ يَخْلُقَ آدَمَ ... .

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: من و علي قبل از خلقت آدم، نوري بوديم در پيشگاه خداوند، وقتي آدم آفريده شد، آن نور در وجود او قرار گرفت و پيوسته آن نور يكي بود تا اينكه در صلب عبدالمطلب به صورت دو نور، از هم جدا شد، نور نبوت در من و نور خلافت در وجود علي - عليه السّلام - قرار گرفت.

«بحار الانوار، ج 35، ص24»

حديث62

قال الله عزّوجلّ:

اگر علي را نيافريده بودم، همسري مناسب فاطمه، از فرزندان آدم و نسل او نبود.

(عيون اخبارالرضا(ع)203)

حديث63

قال الله عزّوجلّ:

همانا علي امام پرهيزگاران و رهبر روسفيدان پاك و پادشاه مؤمنان است.

(امالي الصدوق352)

حديث64

قال الله عزّوجلّ:

ولايت علي بن ابي طالب(ع) دژ (امان) من است هركه وارد آن شود، از عذاب من در امان خواهد بود.

(عيون اخبارالرضا(ع)1/146)

حديث65

قال الله عزّوجلّ:

برادرت علي را بشارت ده، كه من دوست دار او را عذاب نمي كنم و به دشمن او رحم نمي كنم.

(امالي صدوق39)

حديث66

قال الله عزّوجلّ:

به راستي در مي گذرم از مردمان مسلماني كه ولايت امام عادلي را كه از جانب خداوند است پذيرفته اند.

(كافي1/376)

حديث67

قال امير المؤمنين - عليه السّلام - :

اَحْمَدُ اللهِ ما قَضي مِنْ اَمرٍ وَ قدّر مِن فعلٍ.

امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند:

خدا را بر آنچه كه قضاي اوست و هر كاري را كه مُقدّر فرموده، ستايش مي كنم.

«نهج البلاغه، خطبه 180»

حديث68

قال امير المؤمنين - عليه السّلام - :

رَضينا عَنِ اللهِ قَضاهُ وَ سَلَّمنا لِلّهِ اَمْرَهُ.

امير مؤمنان - عليه السّلام - فرمودند:

من در برابر قضاي الهي راضي و تسليم امر او هستم.

«بحار الانوار، ج 39، ص 351»

حديث69

عَنْ أبي عَبْدِ الله عَنْ قَوْلِهِ تَعالي «هُنَالِكَ الْوَلَيَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ» (كهف/44)، قالَ: ولايةُ أميرِ الْمُؤمِنيِنَ.

امام صادق - عليه السلام - در تفسير آيه «در آنجا ثابت شد كه ولايت از آن خداوند بر حق است»، فرمودند: مراد (از ولايت خدا) ولايت امير المؤمنين است.

«نور الثقلين، ج 3، ص 262»

حديث70

قالَ أمِيرِ الْمُؤمِنِينَ - عَلَيْهِ السَّلامُ - : وَ إنِّي النَّباءُ الْعَظِيمُ.

امام علي - عليه السلام - فرمودند: و مقصود از نبأ عظيم (در سوره نباء) من هستم.

«نور الثقلين، ج 5، ص 491»

حديث71

قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - : عَلِيُّ بْنُ أبِي طالِبٍ أقْدَمُ اُمَّتِي سِلْماً وَ أكثَرُهُمْ عِلْماً وَ أَصَحُّهُمْ دِيناً وَ أفْضَلُهُمْ يَقِيناً و أحْلَمُهُمْ حِلْماً وَ أسْمَحُهُمْ كفّاً وَ هُوَ الْاِمامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي.

پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: علي بن ابي طالب پيشگام امت من در گرويدن به اسلام است و علم و دانش او از همه بيشتر و دين او از همه كاملتر و يقين او از همه برتر و حلم او از همه بيشتر و دست او از همه بخشنده تر است و او امام و خليفه پس از من است.

«أمالي صدوق، ص 8»

حديث72

عَنِ النَّبِيِّ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - قالَ: لِكلِّ شَيْءٍ جَوازٌ وَ جَوازُ الصِّراطِ حُبُّ عَلِيِّ بْنِ أبِي طالِبٍ.

پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: براي (عبور از) هر چيزي، جوازي لازم است و جواز گذشتن از «صراط»، محبت و عشق به علي بن أبي طالب است.

«بحار الأنوار، ج 39، ص 202»

حديث73

عَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ قالَ: قالَ لي رَسُول اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - : لَمّا اُسْرِيَ بِي إلي السّماءِ إذاً مَلِك قَدْ أتانِي فَقالَ لِي يا مُحَمَّدُ! سَلْ مَنْ أرْسَلنا قَبْلَك قُلْتُ يا مَعاشِرَ النّاسِ وَ النَّبِيينَ عَلي ما بَعَثَكمْ اللهُ قَبلي؟ قالوُا: عَلي ولايتِك يا محمدُ و ولايةِ عليِّ بن ابي طالب.

ابن مسعود گفت: پيامبر به من فرمودند: هنگامي كه در آسمان سير كردم (در معراج) يكي از فرشتگان به پيش من آمد و گفت يا رسول الله پرسش خويش را با آن ها كه قبل از شما مبعوث گشته اند در ميان گذار! و من گفتم اي گروه مردم و پيامبران (سلف) بر چه چيزي خداوند متعال شما را مبعوث ساخته است؟ پاسخ دادند: بر ولايت تو اي محمد و ولايت علي ابن ابي طالب.

«بشارة المصطفي، ص 201»

حديث74

قالَ رَسُول اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - :

مَثَلِي وَ مَثَلُ عَلِيٍّ مَثَلُ شَجَرَةٍ أنا أصْلُها وَ عَلِيٌّ فَرْعُها ... .

پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند:

مَثَل من و علي مَثَل درختي است كه من ريشه و ساقه و علي شاخه آن است...

«تاريخ دمشق، ج 2، ح 999»

حديث75

قالَ النَّبِيُّ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - :

إنَّ اللهَ لَهُ الْحَمْدُ، عَرَضَ حُبَّ عَلِيٍّ وَ فاطِمَةَ، وَ ذُرّيَّتِهما عَلي الْبَرِيَّةِ فَمَنْ بادَرَ مِنْهُمْ بِالإجابَةِ جَعَلَ اللهُ مِنْهُمْ الرُّسُلَ، وَ مَنْ أجابَ بَعْدَ ذلِك جَعَلَ مِنْهُمْ الشِّيعَةَ وَ إنَّ اللهَ جَمَعَهُمْ فِي الْجَنَّةِ.

پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند:

خداوند كه حمد وستايش براي اوست، دوستي علي و فاطمه و ذريه آن دو را بر همه انسان ها عرضه داشت، اول كساني كه آن را پذيرفتند به عنوان رُسُل (رسولان) انتخاب شدند و پس از آنان كساني كه آن را پذيرفته به عنوان «شيعه» برگزيده شدند و خداوند در بهشت همه آنان را جمع خواهد كرد.

«احقاق الحق، ج 9، ص 191»

حديث76

عَنِ النَّبِيِّ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - قالَ: يا عَلِيُّ أنْتَ وَ شِيعَتُك فِي الْجَنَّةِ.

پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: يا علي! جنّت، سراي تو و شيعيان تو است.

«حلية الاولياء، ج 4، ص 329»

حديث77

امام رضا عليه السلام :

كانَ أميرُ المؤمنينَ عليه السلام لايَنامُ ثلاثَ ليالٍ : لَيلةَ ثلاثٍ وعِشرِينَ مِن شَهرِ رَمَضانَ ، ولَيلةَ الفِطرِ ، ولَيلةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ ، وفيها تُقسَمُ الأرزاقُ والآجالُ وما يَكونُ في السَّنَةِ .

امير المؤمنين عليه السلام سه شب را نمى خوابيد : شب بيست و سوم ماه رمضان ، شب عيد فطر و شب نيمه ماه شعبان ؛ در اين شبها ، روزيها تقسيم و مدّت عمر و هر آنچه در آن سال رخ خواهد داد ، تعيين مى شود .

بحار الأنوار :97 / 88 / 15 منتخب ميزان الحكمة : 284

حديث78

امام صادق عليه السلام :

إنَّ أميرَ المؤمنينَ عليه السلام أشبَهُ الناسِ طُعمَةً برسولِ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم ، كانَ يَأكُلُ الخُبزَ والخَلَّ والزَّيتَ ، ويُطعِمُ الناسَ الخُبزَ واللَّحم ؛

امير المؤمنين عليه السلام در زمينه ط_ع_ام و غ_ذا ، شبيه ترين مردم به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم بود ؛ خودش نان و سركه و روغن مى خورد و به مردم نان و گوشت مى خوراند .

المحاسن : 2 / 279 / 1901 منتخب ميزان الحكمة : 342

حديث79

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

يَومُ غَديرِ خُمٍّ أفضَلُ أعيادِ اُمَّتي وهُوَ اليَومُ الَّذي أمَرَنِي اللّه ُ تَعالى ذِكرُهُ فيهِ بِنَصبِ أخي عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عَلَما لِاُمَّتي ، يَهتَدونَ بِهِ مِن بَعدي؛

روز غدير خم، برترين عيد امّت من است و آن، روزى است كه خداوند متعال به من فرمان داد تا برادرم على بن ابى طالب را نشانه اى براى امّتم قرار دهم تا پس از من، بدان، راه يابند.

الأمالي للصدوق : ص 188 ح 197

حديث80

امام صادق(سلام الله عليه):

لَولا أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ أميرَالْمُؤمنينَ لِفاطِمَةَ ما كان لَها كُفوٌ عَلى ظَهر الْأرضِ؛

اگر خداوند اميرمؤمنان را براى فاطمه نمى آفريد در زمين كفوى براى او نبود.

الكافى، ج 1، ص 461

حديث81

پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):

حقُّ عليٍّ على هذهِ الاُمّةِ كحَقِّ الوالِدِ على وَلَدِهِ؛

حقّ على بر اين امّت همچون حقّ پدر است بر فرزندش.

موسوعه امام على: ج 8 ص 93 ح 3259

حديث82

پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):

مَن آذى عليّاً فَقدْ آذانى؛

هر كس على را بيازارد مرا آزرده است.

موسوعه امام على: ج 11 ص 266 ح 6154

حديث83

حضرت عليه السلام مي فرمايند:

«... ان الحسن والحسين سبطا هذه الامة وهما من محمد كمكان العينين من الراس واما انا فكمكان اليد من البدن واما فاطمة فكمكان القلب من الجسد ... ؛

حسن و حسين عليهما السلام دو سبط اين امت هستند، و آن دو براي محمد صلي الله عليه و آله همانند دو چشم براي سرند، و من [براي محمد صلي الله عليه و آله] همانند دست براي بدن هستم، و فاطمه عليها السلام [براي محمد صلي الله عليه و آله] همانند قلب براي بدن است .»

بحارالانوار، ج 39، ص 352

حديث84

امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«... لولا ان اميرالمؤمنين عليه السلام تزوجها لما كان لها كفو الي يوم القيامة علي وجه الارض آدم فمن دونه؛(

به راستي اگر اميرالمؤمنين عليه السلام فاطمه عليها السلام را به ازدواج خود در نياورده بود، تا روز قيامت بر روي زمين از آدم تا پس از آدم براي فاطمه عليها السلام همتايي نبود .»

خصال، ج 2، ص 414 .

حديث85

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

حلقه در بهشت از ياقوت سرخ بوده كه روي صفحه طلائي درب نصب گرديده و وقتي حلقه روي درب كوبيده مي شود صداي ((ياعلي)) از آن بلند مي شود.

علل الشرايع، جلد 1، ص 543

حديث86

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

ياد كنيد در مجالس و صحبت هاي خود فضايل علي ابن ابي طالب (ع) را زيرا ياد كردن از علي بن ابي طالب (ع) ياد از من است و ياد كردن من ياد كردن از خداست.

عين الحيوة ، ص 548

حديث87

قال على - عليه السلام -:

ما تركت صلاة الليل منذ سمعت قول النبى -صلى الله عليه وآله - صلاة الليل نور، فقال ابن الكواء و ليلة الهرير؟ قال : و ليلة الهرير؛

از روزى كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمودند: ((نماز شب نور است ))، نماز شب را ترك نكردم. ابن كواء از حضرت پرسيد حتى در ليلة الهرير (شب عمليات جنگ صفين ) امام فرمودند: حتى در آن شب .

(بحارالانوار، ج 41، ص 17).

حديث88

قال الصادق - عليه السلام -:

و كان على- عليه السلام- اذا قام الى الصلوة فقال : وجهت وجهى للذى فطرالسموات والارض ، تغير لونه حتى يعرف ذلك فى وجهه ؛

وقتى على (عليه السلام) به نماز مى ايستاد و آيه شريفه: ((رو مى آورم با تمام وجودم به كسى كه آسمانها وزمين را آفريد))را مى خواند، رنگ و چهره مبارك او متغير مى شد، به طورى كه تغيير حالت و دگرگونى از صورت مباركش به خوبى مشاهده مى گشت.

(ميزان الحكمه ، ج 5 ص381).

حديث89

قال الصادق - عليه السلام -:

و كان على - عليه السلام - اذا قام الى الصلوة فقال : ((وجهت وجهى للذى فطر السموات و الارض )) تغير لونه حتى يعرف ذلك فى وجهه ؛

هنگامى كه على (ع ) به نماز مى ايستاد، اين آيه شريفه را مى خواند: ((رو مى آورم با تمام وجودم به كسى كه آسمانها و زمين را آفريد)) و رنگ مبارك حضرتش تغيير مى كرد، به طورى كه تغيير حالت و دگرگونى از صورت مباركش به خوبى مشاهده مى گشت .

(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 381)

حديث90

قال الصادق - عليه السلام -:

كان على - عليه السلام - اذا اماله امر فزع قام الى الصلاة ثم تلا هذه الاية ((استعينوا بالصبر و الصلاة )) ؛

شيوه على (ع ) چنان بود كه چون مشكل مهمى براى او پيش مى آمد، به نماز مى ايستاد و اين آيه را مى خواند: ((...واستعينوا بالصبر و الصلاة )).

(تفسير درالمنثور، ج 1، ص 67)

حديث91

قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - :

لَقَدْ فارَقَكُمْ رَجُلٌ بِالاْمْسِ لَمْ يَسبِقْهُ الاْوَّلُونَ، وَ لا يُدْرِكُهُ أَلاْخِرُونَ؛

امام حسن مجتبي - عليه السلام - پس از شهادت پدرش اميرالمؤمنين علي - عليه السلام -، در جمع اصحاب فرمودند: شخصي از ميان شماها رفت كه در گذشته مانند او نيامده است، و كسي در آينده نمي تواند هم تراز او قرار گيرد.

احقاق الحقّ، ج 11، ص 183

حديث92

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :

إنَّ السَّعيدَ كُلَّ السَّعيدِ، حَقَّ السَّعيدِ مَنْ أحَبَّ عَليّاً في حَياتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:

همانا حقيقت و واقعيّت تمام سعادت ها و رستگاري ها در دوستي علي - عليه السلام - در زمان حيات و پس از رحلتش خواهدبود.

شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 2، ص 449

حديث93

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :

أبَوا هِذِهِ الاْمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلي، يُقْيمانِ أَودَّهُمْ، وَ يُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إنْ أطاعُوهُما، وَ يُبيحانِهِمُ النَّعيمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:

حضرت محمّد (صلي الله عليه وآله) و علي - عليه السلام -، والِدَين اين امّت هستند، چنانچه از آن دو پيروي كنند آن ها را از انحرافات دنيوي و عذاب هميشگي آخرت نجات مي دهند و از نعمت هاي متنوّع و وافر بهشتي بهره مندشان مي سازند.

بحارالأنوار، ج 23، ص 259، ح 8

حديث94

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :

وَهُوَ الإمامُ الرَبّاني، وَالْهَيْكَلُ النُّوراني، قُطْبُ الأقْطابِ، وَسُلالَةُ الاْطْيابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَةُ دائِرَةِ الإمامَةِ ؛

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) در تعريف امام علي - عليه السلام - فرمودند:

او پيشوائي الهي و ربّاني است، تجسّم نور و روشنائي است، مركز توجّه تمامي موجودات و عارفان است، فرزندي پاك از خانواده پاكان مي باشد، گوينده اي حقّ گو و هدايتگر است، او مركز و محور امامت و رهبريّت است.

رياحين الشّريعة، ج 1، ص 93

حديث95

قالَ الاْمامُ علي - عليه السلام - :

لَوْ لاَ الدّينُ وَ التُّقي، لَكُنْتُ أدْهَي الْعَرَبِ ؛

امام علي - عليه السلام - فرمودند:

چنانچه دين داري و تقواي الهي نمي بود، هر آينه سياستمدارترين افراد بودم _ ولي دين و تقوا مانع سياست بازي مي شود _.

اعيان الشّيعة، ج 1، ص 350

حديث96

قالَ رَسُولُ اللّهِ - صلي الله عليه وآله - لِعَلي - عليه السلام - :

أنَا رَسُولُ اللّهِ الْمُبَلِّغُ عَنْهُ، وَ أنْتَ وَجْهُ اللّهِ وَ الْمُؤْتَمُّ بِهِ، فَلا نَظير لي إلاّ أنْتَ، وَ لا مِثْلَ لَكَ إلاّ أنَا؛

رسول خدا - صلي الله عليه وآله - به امام علي - عليه السلام - فرمودند:

من رسول خدا هستم، كه از طرف او تبليغ و هدايت مي نمايم و تو وجه اللّه مي باشي، كه امام و مقتداي (بندگان خدا) خواهي بود، پس نظيري براي من وجود ندارد مگر تو و همانند تو نيست مگر من.

تفسير البرهان، ج 4، ص 184

حديث97

امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:

كان علي - عليه السلام - اذااماله امر فزع قام الي الصلاة ثم تلا هذه الاية "واستعينوا بالصبر والصلاة "؛

شيوه امام علي (عليه السلام ) چنان بود كه چون مشكل مهمي براي او پيش مي آمد، به نمازمي ايستاد و اين آيه را مي خواند: "... واستعينوا بالصبر و الصلاة ".

( تفسير درالمنثور، ج 1، ص 67 )

حديث98

رسول خدا (ص) به امام على (ع) فرمودند:

من رسول خدا هستم، كه از طرف او تبليغ و هدايت مي كنم. و تو وجه اللّه هستي، كه امام و مقتداى (بندگان خدا) خواهى بود، پس نظيرى براى من وجود ندارد مگر تو و همانند تو نيست، مگر من.

تفسير البرهان: ج 4، ص 184

حديث99

رسولُ اللّه (صلى الله عليه و آله وسلم)مي فرمايند :

ذِكرُ عليٍّ عبادةٌ؛

ياد و ذكر على، عبادت است.

موسوعه امام على عليه السلام، ج 8 ص 143، ح 3457

حديث100

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :

بى اُنذِرتُم وَ بِعَلىِّ بنِ أبى طالِبِ اهْتَدَيتُم... وَ بِالْحَسَنِ اُعْطيتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَينِ تَسعَدونَ وَ بِهِ تَشقونَ ألا وَ إنَّ الْحُسَينَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّه ُ عَلَيهِ ريحَ الْجَنَّةِ؛

به وسيله من هشدار داده شديد و به وسيله على عليه السلام هدايت مى يابيد و به وسيله حسن احسان مى شويد و به وسيله حسين خوشبخت مى گرديد و بدون او بدبخت. بدانيد كه حسين درى از درهاى بهشت است، هر كس با او دشمنى كند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى كند.

مأة منقبة، ص 22 .

حديث101

امام علي (عليه السلام):

لَولا... ما اَخَذَ اللّه ُ عَلَى الْعُلَماءِ اَلاّ يُقارّوا عَلى كِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظْلومٍ لاََلْقَيْتُ حَبْلَها عَلى غارِب_ِها؛

اگر خداوند از علما پيمان نگرفته بود كه با پرخورى ظالم و گرسنگى مظلوم آرام نگيرند، زمام خلافت را به حال خود رها مى كردم.

نهج البلاغه، از خطبه 3.

حديث102

حضرت علي(عليه السلام) مي فرمايند:

اَدَّبتُ نَفسى فَما وَجَدتُ لَها بِغَيرِ تَقوَى الاِلهِ مِن اَدَبِ؛

به ادب و تربيت نفس خود پرداختم و براى آن ادبى بهتر از تقواى الهى در تمام حالاتش نيافتم.

اعلام الدين، ص 273

حديث103

قال الامام علي - عليه السلام - : زَعَمَ اِبنُ النَّابِغَةِ أني تِلعابة تِمزَاحَةٌ ذُو دُعَابَةٍ، اُعَافِسُ وَاُمَارِسُ، هَيهَاتَ! يَمنَعُنِي مِن ذَاكخَوفُ المَوتِ وَذِكرُ البَعثِ وَالحِسَابِ.

امام علي - عليه السلام - فرمودند: پسر نابغه (عمروعاص) پنداشته است كه من اهل زياده روي در بازيگري و شوخي كردنم و مردم را به بازي و بيهودگي مي گيرم، هرگز، ترس از مرگ و ياد قيامت و حسابرسي مرا از اين كارها باز داشته.

«نهج السعاده، ج 2، ص 87»

امام حسن(ع)

حديث1

امام سجاد (عليه السلام) فرمودند:

ان الحسن بن على (عليه السلام) كان اذا ذكر الجنة و النار اضطراب اضطراب السليم و سأل الله الجنة و تعوذ به من النار.

امام مجتبى (عليه السلام) وقتى از بهشت و آتش دوزخ ياد مى كرد، مثل مار گزيده به خود مى پيچيد و از خداوند بهشت مى طلبيد و از آتش به خداوند پناه مى برد.

امالى صدوق، ص 150، بحارالانوار، ج 43 ص 331

حديث2

امام سجاد (عليه السلام) فرمودند:

ان الحسن بن على (عليه السلام) كان لايقرء من كتاب الله عزوجل ((يا ايها الذين آمنوا)) الا قال: لبيك، اللهم لبيك.

امام حسن (عليه السلام) هيچ وقت آيه ((يا ايها الذين آمنوا)) (اى كسانى كه ايمان آورده ايد) را از كتاب خدا نمى خواند مگر اينكه مى گفت ((لبيك اللهم لبيك)).

بحارالانوار 43 ص 331

حديث3

امام سجاد (عليه السلام) فرمودند:

ان الحسن (عليه السلام) كان اذا ذكر البعث و النشور بكى و اذا ذكر الممر على الصراط بكى.

امام مجتبى (عليه السلام) وقتى برانگيخته شدن و حشر و نشر قيامت و گذشتن از پل صراط را به ياد مى آورد گريه مى كرد.

امالى صدوق ص 150

حديث4

امام سجاد (عليه السلام) فرمودند:

ان الحسن (عليه السلام) كان اذا ذكر الموت بكى و اذا ذكر القبر بكى.

امام حسن (عليه السلام) وقتى مرگ را به ياد مى آورد، مى گريست، و هرگاه به ياد قبر مى افتاد، مى گريست.

امالى صدوق، ص 150، بحار الانوار ج 43، ص 331

حديث5

امام سجاد (عليه السلام) فرمودند:

ان الحسن بن على (عليه السلام) كان اصدق الناس لهجة و افصحهم منطقا.

امام حسن (عليه السلام) از جهت زبان صادق ترين مردم و از نظر گفتار فصيح ترين آنان بود.

بحارالانوار 43: 331، عوالم 16: 132 ح 5

حديث6

امام سجاد (عليه السلام) مى فرمايد:

ان الحسن بن على (عليه السلام) كان اذا قام فى صلاته تر تعد فرائضه بين يدى ربه عزوجل.

امام حسن (عليه السلام) وقتى به نماز مى ايستاد، پاهايش در مقابل پروردگار متعال و عظمت و كبريائى او مى لرزيد.

بحارالانوار ج 84، ص 285

حديث7

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

كان الحسن (عليه السلام) كثير الاجهاد فى العبادة و التصدق.

امام حسن (عليه السلام) در عبادت و صدقه دادن سخت كوش بود.

نظم درر المسطين ص 196

حديث8

امام سجاد (عليه السلام) مى فرمايد:

ان الحسن (عليه السلام) لم ير فى شى ء من احواله الا ذاكرا لله سبحانه.

امام حسن (عليه السلام) در هيچ حالى ديده نشد مگر اينكه خداى سبحان را ياد مى كرد.

امالى صدوق، ص 150

حديث9

امام رضا (عليه السلام) فرمودند:

كان الحسن (عليه السلام) تمريا و كان ابو عبد الله الحسين (عليه السلام) تمريا.

امام حسن (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) خرما را دوست مى داشتند.

وسائل الشيعه، ج 17 ص 73 ح 105

حديث10

امام رضا (عليه السلام) فرمودند:

كان نقش خاتم الحسن (عليه السلام) ((العزة لله))

نقش نگين انگشترى امام حسن (عليه السلام) ((العزد لله)) (بزرگى مخصوص خداست) بود.

اعيان الشيعه ج 1، ص 563، بحارالانوار ج 43، ص 258

حديث11

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

ان الحسن بن على (عليه السلام) حج خمسة و عشرين حجة ماشيا.

امام حسن (عليه السلام) بيست و پنج بار پياده به حج رفت.

مناقب، ج 4 ص 14، بحارالانوار، ج 43 ص 339

حديث12

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

ان الحسن بن على (عليه السلام) قاسم ربه ثلاث مرات حتى نعلا و نعلا و ثوبا و دينارا و دينارا.

امام حسن (عليه السلام) تمام اموالش را حتى كفش و لباس و دينارهايش را سه بار با خدا تقسيم كرد.

وسائل الشيعه ج 8، ص 55

حديث13

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

ان الحسن بن على (عليه السلام) كان يخضب بالسود.

حسن بن على (عليه السلام) با رنگ سياه خضاب مى بست (محاسن شريفش را رنگ سياه مى زد)

معجم الكبير طبرانى، ج 3 ص 22، ح 2535

حديث14

امام سجّاد عليه السلام :

إنَّ الحَسَنَ بنَ عَليٍّ عليه السلام كانَ أعبَدَ النّاسِ في زَمانِهِ و أزهَدَهُم و أفضَلَهُم ؛

امام حسن (عليه السلام) در زمان خود عابدترين ، زاهدترين و برترين مردم بود .

الأمالى ، صدوق ، ص 224 .

حديث15

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :من زار الحسن في بقيعه ثبت قدمه علي الصراط يوم تزل فيه الأقدام.

پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند:هر كس امام حسن - عليه السلام - را در بقيع زيارت كند، در روزي كه قدمها بر روي پل صراط مي لغزد، گام اواستوار خواهد بود.

«بحارالانوار، ج 97، ص 141»

حديث16

قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : اُدنُ منّي حتي اُسِرَّ اليك ... .

اميرمؤمنان - عليه السلام - (به هنگام شهادتشان به امام حسن - عليه السلام -) فرمودند: نزديك من بيا تا اسراري را كه رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - به من گفت با تو بگويم و آنچه را به من سپرده بود، به تو بسپارم.

«اصول كافي، ج 2، ص 64»

حديث17

قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - لِابْنِهِ الْحَسَنُ - عليه السلام - : يَا بُنَيَّ أَمَرَنِي رَسُولُ اللَّهِ - صلي الله عليه و آله - أَنْ أُوصِيَ إِلَيْكَ وَ أَنْ أَدْفَعَ إِلَيْكَ كُتُبِي وَ سِلَاحِي كَمَا أَوْصَى إِلَيَّ رَسُولُ اللَّه - صلي الله عليه و آله - ... .

اميرمؤمنان - عليه السلام - به فرزندش حسن - عليه السلام - فرمودند: فرزندم! رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - به من امر فرمود كه به تو وصيت كنم و كتاب ها و سلاح خودم را به تو بسپارم چنان كه پيامبر - صلي الله عليه و آله - به من وصيت كرد و هم چنين پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - به من فرمود كه به تو دستور دهم وقتي مرگ فرا رسيد، همه اين وصايا را به برادرت حسين - عليه السلام - نمايي و كتابها و سلاح را به او بسپاري.

«اصول كافي، ج 2، ص 64»

حديث18

قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : الْحَسَنُ و الْحُسينُ رَيْحانَتا رسول الله.

اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: حسن و حسين - عليهما السلام - دو ريحانه رسول خدا هستند.

«بحار الانوار، ج 43، ص 270»

حديث19

قال الامام الرضا - عليه السلام - : اِنَّ الْحَسَنَ و الْحُسينَ - عليهما السلام - كانا يَلْعَبانِ عَنْدَ النَبيّ حتي مَضي عامةُ الليلِ ثُمَّ قال لَهما انْصَرفا الي اُمّكِما فَبَرقَتِ بَرقةٌ ... .

امام رضا - عليه السلام - فرمودند: روزي حسن و حسين - عليهما السلام - (در كودكي) نزد جدشان سرگرم بازي بودند تا پاسي از شب گذشت، حضرت به آنها فرمودند: نزد مادرتان برويد، ناگاه برقي درخشيد و مسير آن دو را روشن كرد تا به نزد فاطمه رسيدند، پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - به سوي روشنائي نگاه كرد و فرمودند: سپاس خدايي را كه به ما اهلبيت كرامت داده است.

«بحار الانوار، ج 43، ص 266»

حديث20

قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : اَخَذَ رسولُ الله -صلي الله عليه و آله - بِيَد الْحَسَنِ و الْحُسينِ - عليهما السلام - فقال مَنْ احبّ هذين كانَ معي في دَرجَتي يَومَ الْقيامةِ.

اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - دست حسن و حسين - عليهما السلام - را گرفتند و فرمودند: كسي كه اين دو را دوست داشته باشد روز قيامت با من است.

«بحار الانوار، ج 37، ص 37»

حديث21

قال الامام الحسين - عليه السلام - : دخلتُ أنا و اَخي علي جدّي رسول الله - صلي الله عليه و آله - فَأجلَسَني علي فَخْذِه الاَيسرِ و أجَلَسَ اَخي الْحَسَنُ عَلي فَخْذَه الاَيمَن ... .

امام حسين - عليه السلام - فرمودند: روزي من و برادرم حسن به حضور جدم رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - رسيديم، حضرت مرا به زانوي چپ و برادرم را بر زانوي راست خود نشاند، بعد ما را تنگ در آغوش كشيد و فرمودند: پدر و مادرم فداي شما دو امام باد.

«بحار الانوار، ج 36، ص 255»

حديث22

قال الامام الصادق - عليه السلام - : اِنَّ الْحَسَنَ بن عليَّ بنَ ابيطالب - عليهما السلام - كانَ اَعبُد النّاسِ فيِ زَمانِه و اَزْهَدَهُم و اَفْضَلَهُم ... .

امام صادق - عليه السلام - فرمودند: امام حسن - عليه السلام - عابدترين و زاهدترين و برترين مرد زمانش بود، هرگاه مي خواست به حج برود پياده مي رفت و چه بسا با پاي برهنه مي رفت و هنگامي كه از مرگ و قبر و قيامت يادي مي شد، گريه مي كرد.

«بحار الانوار، ج 43، ص 331»

حديث23

سُئِلَ رسولُ الله - صلي الله عليه و آله - : اَيُّ اَهلِ بَيْتِكَ اَحَبُّ اِلَيكَ؟ قال: الْحَسَنُ و الْحُسينُ ... .

از رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - سؤال شد كه كدام يكي از اهل بيت خود را بيشتر دوست داريد؟ حضرت فرمودند: حسن و حسين - عليهما السلام - را و حضرت پيوسته به فاطمه- سلام الله عليها- مي فرمودند: دو فرزندم را به نزد من بياور، وقتي كه مي آمدند آن دو را مي بوسيد و در آغوش مي گرفت.

«بحار الانوار، ج 43، ص 299»

حديث24

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : الْحَسَنُ و الْحُسينُ امامانِ قاما اوقَعَدا.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: حسن و حسين - عليهما السلام - امام اند چه در حال قيام باشند و چه در حال سكوت.

«بحار الانوار، ج 43، ص 291»

حديث25

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : هُما وَدِيْعَتيِ فِي اُمَتِي.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: آن دو (حسن و حسين - عليهما السلام -) دو امانت من در ميان امتم هستند.

«بحار الانوار، ج 43، ص 285»

حديث26

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مَنْ كانَ يُحِبُّني فَليُحِبَّ إبنَّي هذَيْنِ فانّ اللهَ اَمَرَني بِحُبّهِما.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه مرا دوست دارد بايد اين دو فرزندم (حسن و حسين - عليهما السلام -) را نيز دوست داشته باشد، چون خداوند مرا به محبت آن دو دستور داده است.

«بحار الانوار، ج 43، ص 270»

حديث27

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مَنْ اَحَبَّ الْحَسَنَ و الْحُسينَ و ذُرِيّتَهما مُخلِصاً لَمْ تَلْفَحِ النّارُ وَجْهَه ...

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه حسن و حسين - عليهما السلام - و ذريّه آن دو را خالصانه دوست داشته باشد، آتش هرگز به او نزديك نمي شود مگر اين كه گناهي كرده باشد كه او را از ايمان تهي كرده باشد.

«بحار الانوار، ج 43، ص 270»

حديث28

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : اِذا كانَ يَومَ الْقيامةِ زُيِّنَ عَرشُ رَبِّ الْعالَمين بِكلِ زِينَةٍ ... .

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: هنگام فرارسيدن روز قيامت، عرش پروردگار عالميان با بهترين و كامل ترين زينت ها تزئين مي شود و دو منبر از نور يكي در طرف راست و ديگري در طرف چپ عرش قرار داده شده و حسن و حسين مي آيند و بر آن دو منبر مي نشينند و با اين كار خداوند با حضور آن دو، عرش خود را آرايش مي دهد ... .

«بحار الانوار، ج 43، ص 261»

حديث29

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : يا عَلي خُلِقْتُ اَنَا و اَنْتَ مِنْ شَجرَةٍ فأَنَا اصلُها و اَنْتَ فَرعُهُا و الْحَسَنُ و الْحُسينُ أغصانُها.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: اي علي! من و تو از يك درخت آفريده شده ايم، پس من اصل آن درخت و تو فرع آن و حسن و حسين شاخه هاي آن هستند.

«بحار الانوار، ج 37، ص 65»

حديث30

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : الْحَسَنُ و الْحُسينُ اَماما اُمَّتي بعد أبيهِما.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: حسن و حسين- عليهما السلام- بعد از پدرشان امام و پيشواي امت من هستند.

«بحار الانوار، ج 36، ص 254»

حديث31

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : الْحَسَنُ قُرَّةُ عيني و ضياء قلبي و ثَمَرةُ فُؤادِي ... .

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: حسن نور چشم و روشني دل و ثمره قلب من است، او حجت خدا بر امت من است، دستور او دستور من و سخن او سخن من است، كسي كه او را عصيان كند مرا عصيان كرده است.

«بحار الانوار، ج 44، ص 148»

حديث32

قال الامام الْحَسَنُ - عليه السلام - : ... اَنَا الْحَسَنُ بن علي و ابن سَيَِدةِ النِساءِ فاطمة اَنَا ابن رسول اللهَ ... .

امام حسن - عليه السلام - فرمودند: هر كس مرا نمي شناسد بداند كه من حسن فرزند علي - عليه السلام - و فاطمه - سلام الله عليها - دختر رسول خدا - صلي الله عليه و آله - هستم، من فرزند كسي هستم كه رحمت براي عالميان است من فرزند مكه و مِني هستم، من فرزند مشعر و عرفات هستم.

«بحار الانوار، ج 44، ص 88»

حديث33

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : اَلْوَلَدُ رَيْحانةٌ، و رَيْحانَتاي: الْحَسَنُ و الْحُسينُ - عليهما السلام -.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: اولاد ريحانه است و دو ريحانه من حسن و حسين - عليهما السلام- هستند.

«بحار الانوار، ج 43، ص 264»

حديث34

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مَنْ اَحبَّ الْحَسَنَ و الْحُسينَ فَقَدْ اَحَبّني و مَنْ اَبْغَضَهُما فقد أبْغَضَني.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه حسن و حسين- عليهم السلام- را دوست بدارد، من را دوست داشته و كسي كه آن دو را دشمن بدارد، با من دشمني كرده است.

«بحار الانوار، ج 43، ص 264»

حديث35

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : انهما رَيْحانَتي مِن الدُّنيا يَعني الحَسَن و الحُسين - عليهما السلام -.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: آن دو يعني حسن و حسين - عليهما السلام- دو ريحانه من از دنيا است.

«بحار الانوار، ج 43، ص 262»

حديث36

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : الْحَسَنُ و الْحُسينُ سَيِّدا شبابِ أَهلِ الْجَنّةِ.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: حسن و حسين - عليهما السلام - دو سرور جوانان اهل بهشت اند.

«بحار الانوار، ج 42، ص 263»

حديث37

پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):

اللّهُمَّ أحِبَّ حَسَناً وحُسَيناً وأحِبَّ مَن يُحِبُّهُما؛

بار خدايا! حسن و حسين را دوست بدار و دوستداران آن دو را نيز دوست بدار.

ميزان الحكمة: ح 1173

حديث38

پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):

حَسَنٌ مِنّى وأنا مِنهُ، أحَبَّ اللَّهُ مَنْ أحَبَّهُ؛

حسن از من است و من از اويم. هر كه او را دوست بدارد خداوند دوستش دارد.

ميزان الحكمة: ح 1181

حديث39

حضرت عليه السلام مي فرمايند:

«... ان الحسن والحسين سبطا هذه الامة وهما من محمد كمكان العينين من الراس واما انا فكمكان اليد من البدن واما فاطمة فكمكان القلب من الجسد ... ؛

حسن و حسين عليهما السلام دو سبط اين امت هستند، و آن دو براي محمد صلي الله عليه و آله همانند دو چشم براي سرند، و من [براي محمد صلي الله عليه و آله] همانند دست براي بدن هستم، و فاطمه عليها السلام [براي محمد صلي الله عليه و آله] همانند قلب براي بدن است .»

بحارالانوار، ج 39، ص 352

حديث40

قال الصادق - عليه السلام -:

ان الحسن بن على - عليه السلام - كان اذا قام فى صلاته ترتعد فرائصه بين يدى ربه - عزوجل - و كان اذا ذكر الجنة و النار اضطرب اضطراب السليم ؛

هنگامى كه امام حسن مجتبى (عليه السلام ) به نماز مى ايستاد، تن مباركش مى لرزيد و هرگاه كه ياد بهشت و جهنم مى نمود، چون مار گزيده به خود مى پيچيد.

(بحارالانوار، ج 84، ص 258، ميزان الحكمه ، ج 5 ص 382).

حديث41

كان الحسن بن على - عليه السلام - اذا توضا ارتعدت مفاصله و اصفر لونه فقيل له : فى ذلك فقال : حق على كل من وقف بين يدى رب العرش ان يصفر لونه و يرتعد فرائضه ؛

امام حسن مجتبى (عليه السلام) به هنگام وضو مفصلهايش مى لرزيد و رنگش زرد مى شد. جهت عروض اين حال را از آن حضرت پرسيدند، فرمودند: برهر كسى كه در مقابل پروردگار عرش مى ايستد، سزاوار است كه رنگش زرد شود و اعضايش بلرزد.

(بحارالانوار، ج 43، ص 339)

حديث42

قال الصادق - عليه السلام -:

ان الحسن بن على - عليه السلام - كان اذا قام فى صلاته ترتعد فرائضه بين يدى ربه - عز و جل - و كان اذا ذكر الجنة و النار اضطرب اضطراب السليم ؛

وقتى امام حسن مجتبى(ع ) به نماز مى ايستاد، تن مبارك حضرتش در مقابل پروردگار مى لرزيد و هرگاه ياد بهشت و جهنم مى نمود، چون مار گزيده مضطرب و پريشان مى شد و به خود مى پيچيد.

(بحارالانوار، ج 84، ص 258.ميزان الحكمه ، ج 5، ص 382)

حديث43

قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - :

وَ نَحْنُ رَيْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَ سَيِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ يَتَقَدَّمُ، اَوْ يُقَدِّمُ عَلَيْنا اَحَداً ؛

امام حسن مجتبي - عليه السلام - به دنباله وصيّتش در حضور جمعي از أصحاب فرمودند:

و ما دو نفر _ يعني حضرت و برادرشان امام حسين (عليهما السلام) _ ريحانه رسول اللّه (صلي الله عليه وآله وسلم) و دو سرور جوانان اهل بهشت هستيم، پس خدا لعنت كند كسي را كه بر ما پيشقدم شود يا ديگري را بر ما مقدّم دارد.

كلمة الإمامُ الْحَسَن - عليه السلام -، ص 211

حديث44

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :

بى اُنذِرتُم وَ بِعَلىِّ بنِ أبى طالِبِ اهْتَدَيتُم... وَ بِالْحَسَنِ اُعْطيتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَينِ تَسعَدونَ وَ بِهِ تَشقونَ ألا وَ إنَّ الْحُسَينَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّه ُ عَلَيهِ ريحَ الْجَنَّةِ؛

به وسيله من هشدار داده شديد و به وسيله على عليه السلام هدايت مى يابيد و به وسيله حسن احسان مى شويد و به وسيله حسين خوشبخت مى گرديد و بدون او بدبخت. بدانيد كه حسين درى از درهاى بهشت است، هر كس با او دشمنى كند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى كند.

مأة منقبة، ص 22 .

حديث45

اَنَسْ :حَيَّتْ جاريَةٌ لِلْحَسَنِ بْنِ عَلىٍّ عليه السلام بِطاقَةِ رَيْحانٍ ، فَقالَ لَها : اَن_ْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اللّه ِ ، فَقُلْتُ لَهُ فى ذلِكَ ، فَقالَ : اَدَّبَنَا اللّه ُ تَعالى فَقالَ : «و إِذا حُيّيتُم بِتَحيَّةٍ فَحَيُّوا بِاَحْسَنَ مِنْها»الآيَةِ، وَ كانَ اَحْسَنُ مِنْها اِعْتاقَها؛

اَنَس : يكى از كنيزان امام حسن عليه السلام دسته گلى به ايشان تقديم كرد. امام به او فرمودند: تو در راه خدا آزادى! دليل اين كارشان را پرسيدم. فرمودند: خداوند، ما را [اين گونه] ادب آموخته است ، آن جا كه [در قرآن كريم] مى گويد: و چون احترام شُديد، به بهتر از آن، پاسخ گوييد: و بهتر از هديه او، آزادى او بود!

نهج السعادة، ج 7، ص 386.

حديث46

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

من زارالحسن في بقيعه، ثبت قدمه علي الصراط يوم تنزل فيه الاقدام

هر كس حسن (عليه السلام) را در بقيع زيارت كند. خداوند در آن روز كه پاها مي لرزد، پاي او را بر صراط استوار گرداند.

بحارالانوار، ج100، ص 141.

حديث47

رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

أن الله خلقني و خلق علياً و فاطمه و الحسن و الحسين و الأئمه من نور واحد؛

خداوند، من و علي و فاطمه و حسن و حسين و امامان را از يك نور آفريده است.

جامع الاخبار ص 46

امام حسين(ع)

حديث1

امام رضا (عليه السلام) فرمودند:

كان نقش خاتم الحسين (عليه السلام): ((ان الله بالغ أمره)).

نقش نگين امام (عليه السلام) اين جمله بود:

((ان الله بالغ أمره؛ خداوند فرمان خود را به نتيجه و پايان مى رساند)).

الكافى ج 6 ص 474

حديث2

قال الحسين (عليه السلام) للحر بن يزيد:

ليس شأنى شأن من يخاف الموت، ما اهون الموت على سبيل نيل العز و احيأ الحق... افبالموت تخوفنى، هيهات طاش سهمك و خاب ظنك، لست اخاف الموت، ان نفسى لأكبر من ذلك و همتى لأعلى من أن أحمل الضيم خوفا من الموت و هل تقدرون على اكثر من قتلى؟

امام حسين (عليه السلام) به حر مى فرمايند:

من آن نيستم كه از مرگ بترسم، هر مرگى در راه رسيدن به عزت و احياى حق چه آسان است... آيا از مرگم بيم مى دهى؟ هيهات كه نشانت نگرفت و پندارت ناكام ماند، من از مرگ نمى هراسم، روحم برتر و همتم والاتر از آن است كه از بيم مرگ زير بار ستم بروم، آيا شما به بيشتر از كشتن من توان داريد؟

احقاق الحق 11: 601 موسوعة كلمات الامام الحسين:360

حديث3

امام حسين (عليه السلام) فرمودند:

لو شتمنى رجل فى هذه الاذن (و اومى الى اليمنى) و اعتذر لى فى الاخرى، لقبلت ذلك منه.

اگر كسى در اين گوش من (اشاره كرد به گوش راست) ناسزا گويد و در گوش ديگرم عذر خواهى كند، پوزش او را از او قبول مى كنم.

احقاق الحق ج 11 ص 431

حديث4

قال على بن الحسين (عليه السلام) لما قيل له ما اقل ولد ابيك:

العجب كيف ولدت، كان يصلى فى اليوم و الليلة الف ركعة.

امام زين العابدين (عليه السلام) (در جواب كسى كه گفت: چقدر اولاد پدر شما كم است) فرمودند:

تعجب مى كنم چگونه به دنيا آمدم، در حالى كه پدرم (امام حسين (عليه السلام)) هر روز و شب هزار ركعت نماز مى خواند.

بحارالانوار ج 82 ص 311

حديث5

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

ماتكلم الحسين (عليه السلام) بين يدى الحسن (عليه السلام) اعظاما له، و لا تكلم محمد بن الحنفية بين يدى الحسين (عليه السلام) اعظاما له.

امام حسين (عليه السلام) در نزد امام حسن (عليه السلام) بخاطر احترام او و محمد حنفيه نيز در پيش امام حسين (عليه السلام) بخاطر احترامش حرف نمى زد.

مناقب ابن شهر آشوب ج 3، ص 401

حديث6

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

ما مشى الحسين (عليه السلام) بين يدى الحسن (عليه السلام) قط و لابدره بمطق اذا اجتمعا تعظيما له.

امام حسين (عليه السلام) به خاطر رعايت احترام، هيچ وقت جلوى امام حسن (عليه السلام) راه نرفت و زمانى كه با هم بودند ابتدا به صحبت نكرد.

مشكاة الانوار ص 170

حديث7

أنَّ رَجُلاً قالَ لِلْحُسَيْنِ بنِ عَلِيٍّ - عليه السّلام - : اِجْلِسِ حَتْي نَتَناظَرَ فِي الدِّينِ فَقالَ: يا هذا اَنَا بَصِيرٌ بِدِينِي مَكشُوفٌ عَلي هُدايَ فَاِنْ كنْتَ جاهِلاً بِدِينِك فَاذْهَبْ وَاطْلُبْهُ، مالِي وَ لِلْمُماراةِ ... .

مردي به امام حسين - عليه السّلام - گفت: بنشينيد تا با يكديگر پيرامون مسائل ديني مناظره كنيم! امام فرمودند: من به مسائل ديني بصير و آگاهم و راه هدايت برايم روشن است و اگر تو جاهل و ناآگاهي برو و ياد بگير. من كجا و جدل؟ و سپس افزود: شيطان است كه آدمي را وسوسه مي كند و مي گويد، با مردم مباحثه و مناظره راه بينداز تا ديگران نپندارند كه تو نادان و ضعيف هستي.

«بحار الأنوار، ج 2، ص 135»

حديث8

قال الامام الباقر - عليه السلام - : اِنّ الحُسَيْنَ صاحِبَ كَربَلا قُتِلَ مَظْلوما، مَكروبا عَطْشانا، لَهفانا فآلَي اللّه عَزَّوَجلّ عَلي نَفْسِهِ اَن لا ياتيَهُ لَهفانٌ و لا مَكروبٌ و لا مُذنِبٌ و لا مَغمومٌ و لا عَطشانٌ و لا مَنْ بِهِ عاهَةٌ ثُمَّ دَعا عِندَهُ و تَقَرَّبَ بِالحُسَيْنِ بنِ عَلي عليه السلام اِلَي اللّه عَزَّوَجَلَّ إلاّ نَفَّسَ اللّه كُرْبَتَهُ وَ اَعطاهُ مَسأَلَتَهُ و غَفَرَ ذَن_ْبَهُ وَ مَدَّ في عُمُرِهِ وَ بَسَطَ في رِزقِهِ فَاعتَبِروا يا اُول_ِي الاَبْصار.

امام باقر - عليه السلام - : حسين، بزرگ مرد كربلا، مظلوم و رنجيده خاطر و لب تشنه و مصيب زده به شهادت رسيد. پس خداوند، به ذات خود، قسم ياد كرد كه هيچ مصيبت زده و رنجيده خاطر و گنهكار و اندوهناك و تشنه اي و هيچ بَلا ديده اي به خدا روي نمي آورد و نزد قبر حسين عليه

السلام دعا نمي كند و آن حضرت را به درگاه خدا شفيع نمي سازد، مگر اين كه خداوند، اندوهش را برطرف و حاجاتش را برآورده مي كند و گناهش را مي بخشد و عمرش را طولاني و روزي اش را گسترده مي سازد. پس اي اهل بينش، درس بگيريد!

«بحارالأنوار، ج 101، ص 46، ح 5»

حديث9

قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - لِابْنِهِ الْحَسَنُ - عليه السلام - : يَا بُنَيَّ أَمَرَنِي رَسُولُ اللَّهِ - صلي الله عليه و آله - أَنْ أُوصِيَ إِلَيْكَ وَ أَنْ أَدْفَعَ إِلَيْكَ كُتُبِي وَ سِلَاحِي كَمَا أَوْصَى إِلَيَّ رَسُولُ اللَّه - صلي الله عليه و آله - ... .

اميرمؤمنان - عليه السلام - به فرزندش حسن - عليه السلام - فرمودند: فرزندم! رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - به من امر فرمود كه به تو وصيت كنم و كتاب ها و سلاح خودم را به تو بسپارم چنان كه پيامبر - صلي الله عليه و آله - به من وصيت كرد و هم چنين پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - به من فرمود كه به تو دستور دهم وقتي مرگ فرا رسيد، همه اين وصايا را به برادرت حسين - عليه السلام - نمايي و كتابها و سلاح را به او بسپاري.

«اصول كافي، ج 2، ص 64»

حديث10

قال الامام الصادق - عليه السلام - : جاءَ اَهلُ الكوفة اِلي عليٍّ - عليه السلام - فَشَكُوا اليهِ أمساكَ الْمَطَر ... .

امام صادق - عليه السلام - فرمودند: مردم كوفه روزي به حضور امام علي - عليه السلام - آمدند و از نيامدن باران شكايت كردند و از حضرت خواستند تا براي آمدن باران دعا كند، حضرت به فرزندش حسين - عليه السلام - دستور داد تا براي آمدن باران دعا كند، حسين - عليه السلام - برخواست و شروع كرد به دعا، هنوز دعاي او تمام نشده بود كه باران شديدي باريدن گرفت، به طوري كه مردم از كنترل سيلاب

عاجز ماندند.

«بحار الانوار، ج 44، ص 187»

حديث11

قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : الْحَسَنُ و الْحُسينُ رَيْحانَتا رسول الله.

اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: حسن و حسين - عليهما السلام - دو ريحانه رسول خدا هستند.

«بحار الانوار، ج 43، ص 270»

حديث12

قال الامام الرضا - عليه السلام - : اِنَّ الْحَسَنَ و الْحُسينَ - عليهما السلام - كانا يَلْعَبانِ عَنْدَ النَبيّ حتي مَضي عامةُ الليلِ ثُمَّ قال لَهما انْصَرفا الي اُمّكِما فَبَرقَتِ بَرقةٌ ... .

امام رضا - عليه السلام - فرمودند: روزي حسن و حسين - عليهما السلام - (در كودكي) نزد جدشان سرگرم بازي بودند تا پاسي از شب گذشت، حضرت به آنها فرمودند: نزد مادرتان برويد، ناگاه برقي درخشيد و مسير آن دو را روشن كرد تا به نزد فاطمه رسيدند، پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - به سوي روشنائي نگاه كرد و فرمودند: سپاس خدايي را كه به ما اهلبيت كرامت داده است.

«بحار الانوار، ج 43، ص 266»

حديث13

قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : اَخَذَ رسولُ الله -صلي الله عليه و آله - بِيَد الْحَسَنِ و الْحُسينِ - عليهما السلام - فقال مَنْ احبّ هذين كانَ معي في دَرجَتي يَومَ الْقيامةِ.

اميرمؤمنان - عليه السلام - فرمودند: رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - دست حسن و حسين - عليهما السلام - را گرفتند و فرمودند: كسي كه اين دو را دوست داشته باشد روز قيامت با من است.

«بحار الانوار، ج 37، ص 37»

حديث14

قال الامام الحسين - عليه السلام - : دخلتُ أنا و اَخي علي جدّي رسول الله - صلي الله عليه و آله - فَأجلَسَني علي فَخْذِه الاَيسرِ و أجَلَسَ اَخي الْحَسَنُ عَلي فَخْذَه الاَيمَن ... .

امام حسين - عليه السلام - فرمودند: روزي من و برادرم حسن به حضور جدم رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - رسيديم، حضرت مرا به زانوي چپ و برادرم را بر زانوي راست خود نشاند، بعد ما را تنگ در آغوش كشيد و فرمودند: پدر و مادرم فداي شما دو امام باد.

«بحار الانوار، ج 36، ص 255»

حديث15

قال الامام الْحَسَن - عليه السلام - : اِنَّ الْحُسينَ بن علي بَعْدَ وَفاةِ نفسي امام مِنْ بَعدي ... .

امام حسن - عليه السلام - فرمودند: حسين بن علي - عليه السلام - بعد از رحلت من امام است، زيرا خداوند بعد از من امامت را به نام او ثبت كرده است و امامت از طريق وراثت پيامبر به او رسيده است.

«اصول كافي، ج 2، ص 72»

حديث16

قال الامام الصادق - عليه السلام - : ... لم يَرْضَع الْحُسينُ - عليه السلام - مِنْ فاطمةَ - عليهاالسلام - و مِنْ اُنثي، كانَ يُؤتي به النبي فَيَضعُ اِبهامُه في فيه ... .

امام صادق - عليه السلام - فرمودند: امام حسين - عليه السلام - از فاطمه- سلام الله عليها- و از هيچ زني ديگر شير نخورد، بلكه او را خدمت رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - مي آوردند و حضرت انگشت ابهامش را در دهان او مي گذاشت و او به اندازه اي كه دو يا سه روز او را كفايت كند، از آن مي مكيد.

«اصول كافي، ج 2، ص 365»

حديث17

سُئِلَ رسولُ الله - صلي الله عليه و آله - : اَيُّ اَهلِ بَيْتِكَ اَحَبُّ اِلَيكَ؟ قال: الْحَسَنُ و الْحُسينُ ... .

از رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - سؤال شد كه كدام يكي از اهل بيت خود را بيشتر دوست داريد؟ حضرت فرمودند: حسن و حسين - عليهما السلام - را و حضرت پيوسته به فاطمه- سلام الله عليها- مي فرمودند: دو فرزندم را به نزد من بياور، وقتي كه مي آمدند آن دو را مي بوسيد و در آغوش مي گرفت.

«بحار الانوار، ج 43، ص 299»

حديث18

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مَنْ سَرَّه اَنْ يَنْظُر الي سَيِّدِ شَبابِ اَهلِ الْجَنَةِ فَلْينظرَ الي الْحُسين ابن علي - عليه السلام -.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه مي خواهد از نگاه كردن به سوي جوانان اهل بهشت مسرور و شاد شود، بايد به سوي حسين بن علي - عليه السلام - نگاه كند.

«بحار الانوار، ج 43، ص 298»

حديث19

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مَنْ اَحَبَّ أنْ يَنْظُر الي اَحَبِ اَهَلِ الارضِ اِلي اَهْلِ اسماء فَلْيَنظُر اِلي الحُسين - عليه السلام -.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه ميخواهد كه محبوب ترين فرد روي زمين نزد اهل آسمان را ببيند، بايد به حسين - عليه السلام - نگاه كند.

«بحار الانوار، ج 43، ص 297»

حديث20

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : الْحَسَنُ و الْحُسينُ امامانِ قاما اوقَعَدا.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: حسن و حسين - عليهما السلام - امام اند چه در حال قيام باشند و چه در حال سكوت.

«بحار الانوار، ج 43، ص 291»

حديث21

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : هُما وَدِيْعَتيِ فِي اُمَتِي.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: آن دو (حسن و حسين - عليهما السلام -) دو امانت من در ميان امتم هستند.

«بحار الانوار، ج 43، ص 285»

حديث22

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مَنْ كانَ يُحِبُّني فَليُحِبَّ إبنَّي هذَيْنِ فانّ اللهَ اَمَرَني بِحُبّهِما.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه مرا دوست دارد بايد اين دو فرزندم (حسن و حسين - عليهما السلام -) را نيز دوست داشته باشد، چون خداوند مرا به محبت آن دو دستور داده است.

«بحار الانوار، ج 43، ص 270»

حديث23

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مَنْ اَحَبَّ الْحَسَنَ و الْحُسينَ و ذُرِيّتَهما مُخلِصاً لَمْ تَلْفَحِ النّارُ وَجْهَه ...

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه حسن و حسين - عليهما السلام - و ذريّه آن دو را خالصانه دوست داشته باشد، آتش هرگز به او نزديك نمي شود مگر اين كه گناهي كرده باشد كه او را از ايمان تهي كرده باشد.

«بحار الانوار، ج 43، ص 270»

حديث24

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : يا اَيُّها الناس هذا الحُسينُ ابنُ علي فَاَعرفُوهُ فَواَلذي نَفسي بِيْدهٍ اِنَّه لِفيء الجنّةِ و مُحبِيهِ فِي الجنة.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: اي مردم! اين حسين فرزند علي - عليه السلام - است او را بشناسيد، سوگند بخدايي كه جان من بدست اوست، حسين - عليه السلام- و دوستانش در بهشتاند.

«بحار الانوار، ج 43، ص 266»

حديث25

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : اِذا كانَ يَومَ الْقيامةِ زُيِّنَ عَرشُ رَبِّ الْعالَمين بِكلِ زِينَةٍ ... .

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: هنگام فرارسيدن روز قيامت، عرش پروردگار عالميان با بهترين و كامل ترين زينت ها تزئين مي شود و دو منبر از نور يكي در طرف راست و ديگري در طرف چپ عرش قرار داده شده و حسن و حسين مي آيند و بر آن دو منبر مي نشينند و با اين كار خداوند با حضور آن دو، عرش خود را آرايش مي دهد ... .

«بحار الانوار، ج 43، ص 261»

حديث26

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : يا عَلي خُلِقْتُ اَنَا و اَنْتَ مِنْ شَجرَةٍ فأَنَا اصلُها و اَنْتَ فَرعُهُا و الْحَسَنُ و الْحُسينُ أغصانُها.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: اي علي! من و تو از يك درخت آفريده شده ايم، پس من اصل آن درخت و تو فرع آن و حسن و حسين شاخه هاي آن هستند.

«بحار الانوار، ج 37، ص 65»

حديث27

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : الْحَسَنُ و الْحُسينُ اَماما اُمَّتي بعد أبيهِما.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: حسن و حسين- عليهما السلام- بعد از پدرشان امام و پيشواي امت من هستند.

«بحار الانوار، ج 36، ص 254»

حديث28

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : يا حسينُ اَنْتَ الامامُ، ابنُ الامام، اَخُو الامام، تَسعةٌ مِنْ ولدِكَ ائمةُ الاَبرارِ، تاسِعُهُم قائمُهُم.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: اي حسين! تو امام، فرزند امام و برادر امام هستي و نُه امام از فرزندان توست كه نهمين آنان، قائم آنها است.

«بحار الانوار، ج 36، ص 291»

حديث29

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : حسينُ مِنّي و اَنَا مِنهُ.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: حسين- عليه السلام- از من است و من از او هستم.

«بحار الانوار، ج 43، ص 271»

حديث30

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : اَلْوَلَدُ رَيْحانةٌ، و رَيْحانَتاي: الْحَسَنُ و الْحُسينُ - عليهما السلام -.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: اولاد ريحانه است و دو ريحانه من حسن و حسين - عليهما السلام- هستند.

«بحار الانوار، ج 43، ص 264»

حديث31

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : مَنْ اَحبَّ الْحَسَنَ و الْحُسينَ فَقَدْ اَحَبّني و مَنْ اَبْغَضَهُما فقد أبْغَضَني.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه حسن و حسين- عليهم السلام- را دوست بدارد، من را دوست داشته و كسي كه آن دو را دشمن بدارد، با من دشمني كرده است.

«بحار الانوار، ج 43، ص 264»

حديث32

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : انهما رَيْحانَتي مِن الدُّنيا يَعني الحَسَن و الحُسين - عليهما السلام -.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: آن دو يعني حسن و حسين - عليهما السلام- دو ريحانه من از دنيا است.

«بحار الانوار، ج 43، ص 262»

حديث33

قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : الْحَسَنُ و الْحُسينُ سَيِّدا شبابِ أَهلِ الْجَنّةِ.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: حسن و حسين - عليهما السلام - دو سرور جوانان اهل بهشت اند.

«بحار الانوار، ج 42، ص 263»

حديث34

پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):

اللّهُمَّ أحِبَّ حَسَناً وحُسَيناً وأحِبَّ مَن يُحِبُّهُما؛

بار خدايا! حسن و حسين را دوست بدار و دوستداران آن دو را نيز دوست بدار.

ميزان الحكمة: ح 1173

حديث35

حضرت عليه السلام مي فرمايند:

«... ان الحسن والحسين سبطا هذه الامة وهما من محمد كمكان العينين من الراس واما انا فكمكان اليد من البدن واما فاطمة فكمكان القلب من الجسد ... ؛

حسن و حسين عليهما السلام دو سبط اين امت هستند، و آن دو براي محمد صلي الله عليه و آله همانند دو چشم براي سرند، و من [براي محمد صلي الله عليه و آله] همانند دست براي بدن هستم، و فاطمه عليها السلام [براي محمد صلي الله عليه و آله] همانند قلب براي بدن است .»

بحارالانوار، ج 39، ص 352

حديث36

امام حسين(عليه السلام) فرمودند:

اَنَا قَتيلُ الْعَبَرَةِ لا يَذْكُرُني مُوْمِنٌ اِلّا اسْتَعْبَرَ ؛

من كشته گريه ام. هيچ مومني مرا ياد نمي كند مگر اينكه گريان مي شود.

امالي صدوق، ص 118

حديث37

امام باقر(عليه السلام) فرمودند:

چهار هزار ملك ، آشفته و غم آلود تا روز قيامت براي شهادت امام حسين(عليه السلام) مي گريند .

كامل الزيارات ، ص 113

حديث38

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

ميان قبر پاك امام حسين (عليه السلام) تا آسمان هفتم محل رفت و آمد فرشتگان است .

المحجه البيضاء ،ج4،ص46

حديث39

امام حسين (عليه السلام) فرمودند :

من براي عبرت و پند ديگران شهيد مي شوم .

بحارالانوار ، ج 44 ، ص 280

حديث40

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

به راستي كه خدا كربلا را حرم امن و با بركت قرار داد پيش از آنكه مكه را حرم قرار دهد .

كامل الزيارات ، ص 267

حديث41

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

حسين (عليه السلام) را زيارت كنيد و به او جفا روا مداريد ، زيرا كه او سرور جوانان بهشت از ميان خلايق و سيد شهيدان است .

كامل الزيارات ، ص 181

حديث42

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

برترين تربت زمين ، تربت سيد الشهداء(عليه السلام) است .

جواهر الكلام ، ج 8 ، ص 437

حديث43

امام صادق(عليه السلام) فرمودند:

آرامگاه مقدس امام حسين (عليه السلام) كانالي از كانالهاي بهشت است.

المحجه البيضاء ،ج4،ص45

حديث44

پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

اي مردم ، اين حسين بن علي است ، او را بشناسيد؛ قسم به آن كه جانم در دست اوست ، او در بهشت است، دوستدانش در بهشت اند و دوستداران دوستدارانش نيز در بهشت اند.

چهل حديث صفحه 12

حديث45

امام صادق (مام صادق (عليه السلام) :

كسي كه ( در عزاي حسين عليه السلام) بگريد يا ديگري را بگرياند و يا آن كه خود را به حالت اندوه عزا درآورد، بهشت بر او واجب است.

جلاء العيون، ص 463

حديث46

امام صادق (عليه السلام) :

اگر بيماري از اهل ايمان حق و حرمت و ولايت حضرت امام حسين (عليه السلام) را بشناسد و به اندازه سر سوزني از خاك پاكش استشفا نمايد ، دوا و شفايش خواهد شد .

بحار الانوار ، ج 98 ، ص 125

حديث47

رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :

در كانون دلهاي مؤمنان معرفتي ويژه نسبت به امام حسين (عليه السلام) وجود دارد .

كتاب پيام عاشورا صفحه 25

حديث48

امام باقر (عليه السلام) فرمودند :

بر مؤمنان لازم است روز عاشورا را در ماتم بسر برند و به يكديگر كه رسيدند ، بگويند : عظم الله اجورنا و اجوركم بمصابنا بالحسين و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره مع وليه المهدي من آل محمد .

كتاب پيام عاشورا صفحه 75

حديث49

امام صادق (عليه السلام) فرمود ند:

تربت امام حسين (عليه السلام) شفاي هر بيماري است .

كتاب پيام عاشورا صفحه 61

حديث50

امام صادق (عليه السلام) از امام حسين (عليه السلام) نقل مي كند كه فرمودند :

من كشته گريه ام . هيچ مؤمني مرا ياد نمي كند ، مگر اينكه گريان مي شود .

كتاب چهل حديث صفحه 70

حديث51

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم):

حسين از من است و من از حسينم . خداوند دوست مي دارد هر كه حسين را دوست بدارد .

كتاب چهل حديث صفحه 32 و 33

حديث52

امام صادق (عليه السلام):

خدا لعنت كند كشنده حسين (عليه السلام) را ، چه قدر ياد [ شهادت] حسين (عليه السلام) زندگي را ناگوار مي سازد ! من هيچ گاه آب سردي ننوشيدم ، مگر اين كه حسين (عليه السلام) را ياد كردم و هيچ بنده اي نيست كه آب بنوشد و حسين (عليه السلام) را ياد كند و كشنده اش را لعنت فرستد، مگر اينكه خداوند صد هزار حسنه برايش مي نويسد، صد هزار گناه او را پاك مي سازد ، صد هزار درجه او را بالا مي برد ، گويي صد هزار بنده را آزاد كرده است و خداوند در روز قيامت او گشاده رو محشور مي كند.

كتاب چهل حديث صفحه 18و 19

حديث53

عن موسى بن جعفرعليه السلام قال:

ولا تأخذوا من تربتى شيئا لتبركوا به فأن كل تربة لنا محرمة الا تربة جدى الحسين بن على عليهماالسلام فأن الله عزوجل جعلها شفاء لشيعتنا و أوليائنا؛

حضرت امام كاظم (عليه السلام) در ضمن حديثى كه از رحلت خويش خبر مى داد فرمودند:

چيزى از خاك قبر من برنداريد تا به آن تبرك جوييد؛ چرا كه خوردن هر خاكى جز تربت جدم حسين (عليه السلام) بر ما حرام است، خداى متعال تنها تربت كربلا را براى شيعيان و دوستان ما شفا قرار داده است.

جامع الاحاديث الشيعه، ج ??، ص ???

حديث54

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

السجود على طين قبرالحسين (عليه السلام) ينور الى الارض السابعة و من كان معه سبحة من طينقبرالحسين (عليه السلام) كتب مسبحا و ان لم يسبح بها…؛

سجده بر تربت قبر حسين (عليه السلام) تا زمين هفتم را نور باران مى كند و كسى كه تسبيحى از خاك مرقد حسين (عليه السلام) را با خود داشته باشد، تسبيح گوى حق محسوب مى شود، اگر چه با آن تسبيح هم نگويد.

من لايحضره الفقيه، ج ?، ص ???/ وسائل الشيعه، ج ? ص ???

حديث55

قال الصادق عليه السلام:

السجود على تربة الحسين عليه السلام يخرق الحجب السبع؛

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

سجده بر تربت حسين عليه السلام حجابهاى هفتگانه را پاره مى كند.

مصباح التمهجد، ص ???/ بحارالانوار، ج ??، ص ???

حديث56

قال ابوعبدالله عليه السلام:

فى طين قبرالحسين عليه السلام الشفاء من كل داء و هو الدواء الاكبر؛

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

شفاى هر دردى در تربت قبر حسين عليه السلام است و همان است كه بزرگترين داروست.

كامل الزيارات، ص ??? / وسائل الشيعه، ج ??، ص ???

حديث57

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

حنكوا اولادكم بتربة الحسين (عليه السلام) فإنها امان؛

كام كودكانتان را با تربت حسين (عليه السلام) برداريد چرا كه خاك كربلا فرزندانتان را بيمه مى كند.

وسائل الشيعه، ج ??، ص ???

حديث58

قال رسول الله (صلي اللع عليه و آله و سلم):

الا و ان الإجابة تحت قبته والشفاء فى تربته، و الائمة عليهم السلام من ولده؛

پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

بدانيد كه اجابت دعا، زير گنبد حرم او(امام حسين عليه السلام) و شفاء در تربت او، و امامان (عليهم السلام) از فرزندان او هستند.

مستدرك الوسائل، ج ??، ص ???

حديث59

قال ابوعبدالله عليه السلام:

من باب عند قبرالحسين عليه السلام ليلة عاشورا لقى الله يوم القيامة ملطخا بدمه كأنما قتل معه فى عرصة كربلا؛

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

كسى كه شب عاشورا در كنار مرقد امام حسين عليه السلام سحر كند روز قيامت در حالى به پيشگاه خدا خواهد شتافت كه به خونش آغشته باشد، مثل كسى كه در ميدان كربلا و در كنار امام حسين عليه السلام كشته شده باشد.

وسائل الشيعه، ج ??، ص ???

حديث60

قال الصادق عليه السلام:

من زارالحسين عليه السلام يوم عاشورا وجبت له الجنة؛

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

هر كس كه امام حسين عليه السلام را در روز عاشورا زيارت كند بهشت بر او واجب مى شود.

اقبال الاعمال، ص ???

حديث61

قال الرضا عليه السلام:

من زار قبرالحسين (عليه السلام) بشط الفرات كان كمن زار الله؛

امام رضا عليه السلام فرمودند:

كسى كه قبر امام حسين عليه السلام را در كرانه فرات زيارت كند، مثل كسى است كه خدا را زيارت كرده است.

مستدرك الوسائل، ج ??، ص???؛ به نقل از كامل الزيارات.

حديث62

قال ابوالحسن موسى بن جعفرعليه السلام:

أدنى ما يثاب به زائر ابى عبدالله عليه السلام بشط فرات إذا عرف حقه و حرمته و ولايته ان يغفر له ما تقدم من ذنبه و ما تأخز؛

حضرت امام موسى كاظم عليه السلام فرمودند:

كمترين ثوابى كه به زائر امام حسين عليه السلام در كرانه فرات داده مى شود اين است كه تمام گناهان بخشوده مى شود. بشرط اين كه حق و حرمت ولايت آن حضرت را شناخته باشد.

مستدرك الوسائل، ج ??، ص ???، به نقل از كامل الزيارات، ص ، 138

حديث63

قال الصادق عليه السلام:

من اتى قبرالحسين عليه السلام عارفا بحقه كتبه الله عزوجل فى اعلى عليين؛

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

هر كس كه به زيارت قبر حسين عليه السلام نايل شود و به حق آن حضرت معرفت داشته باشد خداى متعال او را در بلندترين درجه عالى مقامان ثبت مى كند.

من لا يحضره الفقيه، ج ?، ص???

حديث64

امام صادق عليه السلام فرمودند:

من لم يأت قبرالحسين عليه السلام و هو يزعم انه لنا شيعة حتى يموت فليس هو لنا شيعة و ان كان من اهل الجنة فهو من ضيفان اهل الجنة؛

كسى كه به زيارت قبر امام حسين نرود و خيال كند كه شيعه ما است و با اين حال و خيال بميرد او شيعه ما نيست و اگر هم از اهل بهشت باشد از ميهمانان اهل بهشت خواهد بود.

كامل الزيارات، ص ???/ بحارالانوار، ج ??، ص ?

حديث65

عن ابى عبدالله قال:

من اراد الله به الخير قذف فى قلبه حب الحسين عليه السلام و زيارته و من اراد الله به السوء قذف فى قلبه بغض الحسين عليه السلام و بغض زيارته؛

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

هر كس كه خدا خير خواه او باشد محبت حسين (عليه السلام) و زيارتش را در دل او مى اندازد و هر كس كه خدا بدخواه او باشد كينه و خشم حسين (عليه السلام) و خشم زيارتش را در دل او مى اندازد.

وسائل الشيعه، ج ??، ص ???/ بحارالانوار، ج ??، ص ?? .

حديث66

قال ابوعبدالله عليه السلام:

لو ان احدكم حج دهره ثم لم يزرالحسين بن على عليهماالسلام لكان تاركا حقا من حقوق رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) لان حق الحسين فريضة من الله تعالى واجبه على كل مسلم؛

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

اگر يكى از شما تمام عمرش را احرام حج ببندد اما امام حسين عليه السلام را زيارت نكند حقى از حقوق رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) را ترك كرده است؛ چرا كه حق حسين (عليه السلام) فريضه الهى و بر هر مسلمانى واجب و لازم است.

وسائل الشيعه، ج ??، ص ???

حديث67

قال ابوعبدالله عليه السلام:

من لم يأت قبرالحسين عليه السلام حتى يموت كان منتقص الايمان منتقص الدين، ان ادخل الجنة كان دون المؤمنين فيها؛

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

هر كس به زيارت قبر امام حسين (عليه السلام) نرود تا بميرد، ايمانش ناتمام و دينش ناقص خواهد بود به بهشت هم كه برود پايين تر از مومنان در آنجا خواهد بود.

وسائل الشيعه، ج ??، ص ???

حديث68

قال ابوعبدالله عليه السلام:

لا تدع زيارة الحسين بن على عليهماالسلام و مُرّ أصحابك بذلك يمدالله فى عمرك و يزيد فى رزقك و يحييك الله سعيدا ولا تموت الا شهيدا؛

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

زيارت امام حسين عليه السلام را ترك نكن و به دوستان و يارانت نيز همين را سفارش كن! تا خدا عمرت را دراز و روزى و رزقت را زياد كند و خدا تو را با سعادت زنده دارد و نميرى مگر با شهادت.

وسائل الشيعه، ج??، ص???

حديث69

قال الصادق عليه السلام:

من اراد ان يكون فى جوار نبيه و جوارعلى و فاطمه عليهم السلام فلا يدع زيارة الحسين عليه السلام؛

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

كسى كه مى خواهد در همسايگى پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) و در كنارعلى (عليه السلام) و فاطمه (سلام الله عليه) باشد زيارت امام حسين (عليه السلام) را ترك نكند.

وسائل الشيعه، ج ??، ص ???، ح ??

حديث70

قال الامام الصادق عليه السلام:

من سره ان يكون على موائد النور يوم القيامة فليكن من زوارالحسين بن على عليهماالسلام؛

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

هر كس دوست دارد روز قيامت، بر سر سفره هاى نور بنشيند بايد از زائران امام حسين عليه السلام باشد.

وسائل الشيعه، ج ??، ص ???/ بحارالانوار، ج ??، ص ??

حديث71

قال ابوعبدالله عليه السلام:

زيارة قبرالحسين بن على عليهماالسلام من أفضل ما يكون من الأعمال؛

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

زيارت قبر امام حسين عليه السلام از بهترين كارهاست كه مى تواند انجام يابد.

مستدرك الوسائل، ج ??، ص ????

حديث72

قال الامام الصادق عليه السلام:

زوروا قبرالحسين عليه السلام ولا تجفوه فانه سيد شباب أهل الجنة من الخلق و سيد شباب الشهداء؛

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

مرقد امام حسين عليه السلام را زيارت كنيد و با ترك زيارتش به او ستم نورزيد، چرا كه او سيد جوانان بهشت از مردم و سالار جوانان شهيد است.

مستدرك الوسائل ج ??، ص ??? / كامل الزيارات ، ص ????

حديث73

عن ابى جعفر و ابى عبدالله عليهماالسلام يقولان:

من احب أن يكون مسكنه و مأواه الجنة، فلا يدع زيارة المظلوم؛

از امام باقر و امام صادق عليهماالسلام نقل شده كه فرمودند:

هر كس كه مى خواهد مسكن و مأوايش بهشت باشد، زيارت مظلوم – امام حسين عليه السلام- را ترك نكند.

مستدرك الوسائل، ج ??، ص ????

حديث74

عن حمران قال: زرت قبرالحسين عليه السلام فلما قدمت جاء نى ابو جعفر محمد بن على عليه السلام … فقال عليه السلام ابشر يا حمران فمن زار قبور شهداء آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) يريد الله بذلك وصلة نبيه حرج من ذنوبه كيوم ولدته امه؛

حمران مى گويد هنگامى كه از سفر زيارت امام حسين (عليه السلام) برگشتم، امام باقرعليه السلام به ديدارم آمد و فرمودند: اى حمران! به تو مژده مى دهم كه هر كس قبور شهيدان آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) را زيارت كند و مرادش از اين كار رضايت خدا و تقرب به پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) باشد، از گناهانش بيرون مى آيد مانند روزى كه مادرش او را زاده است.

امالى شيخ طوسى، ج ?، ص ??، چاپ نجف/ بحارالانوار، ج ??، ص ???

حديث75

امام صادق عليه السلام فرمودند:

ليس نبى فى السموات والارض و الا يسألون الله تبارك و تعالى ان يوذن لهم فى زيارة الحسين عليه السلام ففوج ينزل و فوج يعرج؛

هيچ پيامبرى در آسمانها و زمين نيست مگر اين كه مى خواهند خداوند متعال به آنان رخصت دهد تا به زيارت امام حسين عليه السلام مشرف شوند، چنين است كه گروهى به كربلا فرود آيند و گروهى از آنجا عروج كنند.

مستدرك الوسائل، ج ??، ص ??? به نقل از كامل الزيارات، ص ????

حديث76

قال رسول الله صلى الله عليه و آله:

يقبر ابنى بأرض يقال لها كربلا هى البقعة التى كانت فيها قبة الاسلام نجا الله التى عليها المؤمنين الذين امنوا مع نوح فى الطوفان؛

پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

پسرم حسين در سرزمينى به خاك سپرده مى شود كه به آن كربلا گويند، زمين ممتازى كه همواره گنبد اسلام بوده است، چنان كه خدا ياران مومن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد .

كامل الزيارات، ص???، باب ??، ح ? .

حديث77

امام صادق عليه السّلام فرمودند:

يا زُرارَةُ! اِنَّ السَّماءَ بَكَتْ عَلَى الْحُسَيْنِ اَرْبَعينَ صَباحاً ؛

اى زراره ! آسمان چهل روز، در سوگ حسين بن على عليه السّلام گريه كرد.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 552

حديث78

امام صادق عليه السّلام فرمودند:

اَرْبَعَةُ الا فِ مَلَكٍ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام شُعْثٌ غُبْرٌيَبْكُونَهُ اِلى يَوْمِ القِيامَةِ ؛

چهار هزار فرشته نزد قبر سيدالشهدا عليه السّلام ژوليده و غبارآلود، تا روز قيامت بر آن حضرت مى گريند.

كامل الزيارات ، ص 119

حديث79

حضرت صادق عليه السّلام فرمودند:

نيحَ عَلَى الْحُسَينِ بْنِ عَلي سَنَةً فى كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ وَ ثلاثَ سِنينَ مِنَ الْيَوْمِ الَّذى اُصيبَ فيهِ؛

يك سال تمام ، هر شب و روز بر حسين بن على عليه السّلام نوحه خوانى شد و سه سال، در روز شهادتش سوگوارى برپا گشت .

بحارالانوار، ج 79، ص 102

حديث80

پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمودند:

يا فاطِمَةُ! كُلُّ عَيْنٍ باكِيَهٌ يَوْمَ الْقيامَةِ اِلاّ عَيْنٌ بَكَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَينِ فَاِنِّها ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعيمِ الْجَنّةِ؛

فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است ؛ مگر چشمى كه در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد،كه آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود.

بحارالانوار، ج 44، ص 293

حديث81

امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند :

كربلا را زيارت كنيد و اين كار را ادامه دهيد، چرا كه كربلا بهترين فرزندان پيامبران را در آغوش خويش گرفته است.

كامل الزيارات، ص 269

حديث82

امام باقر عليه السلام :

مُروا شيعَتَنا بِزِيارَةِ قَبرِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام؛ فإنَّ إتيانَهُ يَزيدُ في الرِّزقِ ، ويَمُدُّ في العُمرِ ، ويَدفَعُ مَدافِعَ السُّوءِ؛

شيعيان ما را به زيارت قبر حسين بن على عليه السلام فرمان دهيد ؛ زيرا زيارت آن ، روزى را زياد مى كند ، عمر را دراز مى گرداند و بديها را دور مى سازد .

بحار الأنوار : 101 / 4 / 12

حديث83

قال زين العابدين - عليه السلام -:

ان النبى - صلى الله عليه وآله - اذن فى اذن الحسين - عليه السلام - بالصلاة يوم ولد ؛

در روز ولادت امام حسين (ع ) پيامبر اسلام (ص ) در گوش او اذان گفت .

(بحارالانوار، ج 104، ص 112)

حديث84

قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - :

وَ نَحْنُ رَيْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَ سَيِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ يَتَقَدَّمُ، اَوْ يُقَدِّمُ عَلَيْنا اَحَداً ؛

امام حسن مجتبي - عليه السلام - به دنباله وصيّتش در حضور جمعي از أصحاب فرمودند:

و ما دو نفر _ يعني حضرت و برادرشان امام حسين (عليهما السلام) _ ريحانه رسول اللّه (صلي الله عليه وآله وسلم) و دو سرور جوانان اهل بهشت هستيم، پس خدا لعنت كند كسي را كه بر ما پيشقدم شود يا ديگري را بر ما مقدّم دارد.

كلمة الإمامُ الْحَسَن - عليه السلام -، ص 211

حديث85

امام صادق عليه السلام :

اَ لْبَرَكَةُ مِنْ قَبْرِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلىٍّ عليه السلام عَشَرَةُ اَمْيالٍ؛

تا ده ميل اطراف قبر حسين بن على عليه السلام بركت است.

(بحارالأنوار، ج 101، ص116، ح 41 . )

حديث86

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم مي فرمايند :

بى اُنذِرتُم وَ بِعَلىِّ بنِ أبى طالِبِ اهْتَدَيتُم... وَ بِالْحَسَنِ اُعْطيتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَينِ تَسعَدونَ وَ بِهِ تَشقونَ ألا وَ إنَّ الْحُسَينَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّه ُ عَلَيهِ ريحَ الْجَنَّةِ؛

به وسيله من هشدار داده شديد و به وسيله على عليه السلام هدايت مى يابيد و به وسيله حسن احسان مى شويد و به وسيله حسين خوشبخت مى گرديد و بدون او بدبخت. بدانيد كه حسين درى از درهاى بهشت است، هر كس با او دشمنى كند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى كند.

مأة منقبة، ص 22 .

حديث87

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

أحَبَّ اللَّهُ مَن أحَبَّ حُسَيناً؛

هر كه حسين را دوست بدارد ، خداوند دوستدار او است.

بحار الأنوار ، ج 43 ، ص 261

حديث88

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

مَن اَرادَ الله بهِ الخَيرَ قَذَفَ في قَلبَهِ حُبَّ الحُسَين وَ حُبَّ زيارتِهِي؛

كسي كه خدا خير خواه او باشد، محبّت حسين و شوق زيارتش را در دل او مي اندازد.

(بحارالانوار ج 98، ص 76)

حديث89

امام حسين (عليه السلام) فرمودند:

فَإني لا أَرَي المَوتَ إلَّا السَّعادَةَ وَ الحَياة مَعَ الظّالِمينَ إلّا بَرماً؛

به درستي كه من مرگ را جز سعادت نمي بينم و زندگي با ستمكاران را جز محنت نمي دانم .

(تحف العقول ، ص 245)

حديث90

به درستي كه حسين بن علي (عليهما السلام) فرمودند: اگر زائر من بداند كه خداوند چه برايش آماده كرده است، شاديش بيشتر از بي تابيش (از رنج سفر) خواهد بود. و همانا زائر او پاك از هر گناهي به خانه ي خود بر مي گردد.

وسايل الشيعه، ج10، ص 318.

حديث91

حضرت امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند:

آن كس كه به خاطر خدا و در راه او زائر قبر حسين (عليه السلام) گردد، خداوند او را از آتش دوزخ آزاد مي كند و از فزع اكبر (خوف بزرگ) در روز قيامت ايمنش خواهد ساخت.

كامل الزيارات، ص 146.

حديث92

امام صادق (سلام الله عليه) مي فرمايند:

من سره أن يكون علي موائد النور يوم القيامة فليكن من زوار الحسين بن علي (سلام الله عليها)؛

هر كس دوست دارد روز قيامت، بر سر سفره هاي نور بنشيند بايد اززائران امام حسين (سلام الله عليه) باشد.

بحارالانوار، ج101، ص 238.

حديث93

امام صادق (سلام الله عليه) مي فرمايند:

لا تدع زيارة الحسين بن علي (سلام الله عليه) يمد الله في عمرك و يزيد في رزقك و يحييك الله سعيدا و لا تموت إلا شهيدا؛

زيارت امام حسين (سلام الله عليه) را فرو نگذار تا كه خدا عمرت را طولاني و روزيت را زياد كند و زندگي با سعادت و مرگ با شهادت به تو خواهد بخشيد.

وسايل الشيعه، ج14، ص 431.

حديث94

امام صادق عليه السلام :

لا تَدَع زيارَةَ الحُسَيْنِ بْنِ عَلىّ عليه السلام و مُر اَصحابَكَ بِذالِكَ، يَمُدُّ اللّه ُ فى عُمْرِكَ و يَزيدُ اللّه ُ فى رِزقِكَ و يُحييكَ اللّه ُ سَعيدا و لاتَموتُ اِلاّ سَعيدا و يَكتُبكَ سَعيدا؛

زيارت امام حسين عليه السلام را رها نكن و دوستان خود را هم به آن سفارش كن، كه در اين صورت، خداوند عمرت را طولانى و روزى ات را زياد مى كند و زندگى ات را همراه با سعادت مى كند و جز سعادتمند نمى ميرى و نام تو را در شمار سعادتمندان، ثبت مى كند.

كامل الزيارات، ص 286.

حديث95

امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند:

من انشد في الحسين بيتا من شعر فبكي و ابكي عشره فله لهم الجنه.

هر كسي درباره حسين (عليه السلام) بيتي شعر بسرايد و خود بگيرد و ده نفر را بگرياند، براي او و آن ده نفر بهشت باشد.

ثواب الاعمال/ ج110.

حديث96

امام رضا (عليه السلام) مي فرمايند:

فعلي مثل الحسين فليبك الباكون، فان البكاء عليه لحظ الذنوب العظام.

هر كسي چون حسين بايد گريه كنندگان بگريند؛ زيرا كه گريستن بر او گناه بزرگ را مي زدايد.

وسايل الشيعه/ج10/ ص 394.

حديث97

امام سجاد (عليه السلام) مي فرمايند:

ايها مؤمن دمعت عيناه بقتل الحسين (عليه السلام) حتي يسيل علي خده، لواه الله بها في الجنه عرفا يسكنها احقابا.

هر مؤمني كه چشمانش براي كشته شدن حسين (عليه السلام) گريان شود، به طوري كه اشك بر گونه هايش سرازير گردد، خداوند به سبب آن او را درغرفه هاي بهشتي جاي دهد كه روزگاران دراز در آن به سر برند.

ثواب الاعمال/ ج108.

حديث98

حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايند:

كل عين يوم القيامه باكيه و كل عين يوم القيامة ماهره، الاعين من اختصه الله بكرامته و بكي علي ما ينهك من الحسين و آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم).

در روز قيامت همه چشمها گريانند و هيچ چشمي خواب ندارد، مگر آن چشمي كه خداوند آن را به كرامت خود اختصاص داده و براي هتك حرمت حسين و خاندان محمد گريسته باشد.

الخصال/ ج 625.

حديث99

رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

أن الله خلقني و خلق علياً و فاطمه و الحسن و الحسين و الأئمه من نور واحد؛

خداوند، من و علي و فاطمه و حسن و حسين و امامان را از يك نور آفريده است.

جامع الاخبار ص 46

امام سجاد(ع)

حديث1

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

كان على بن الحسين (عليه السلام) يلبس الصوف و اءغلظ ثيابه اذا قام الى الصلاة، و كان (عليه السلام) اذا صلى يبرز الى موضع خشن فيصلى فيه و يسجد على الارض. عععع؛

امام سجاد (عليه السلام) هنگام نماز لباس پشمى خشن مى پوشيد و در مكان زبر و سخت به نماز مى ايستاد و بر زمين سجده مى كرد.

بحار الانوار، ج 46، ص 108.

حديث2

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

كان على بن الحسين (عليه السلام) اذا كان شهر رمضان لم يتكلم الا بالدعا و التسبيح و الاستغفار و التكبير فاذا اءفطر قال: اللهم ان شئت اءن تفعل فعلت.

امام سجاد (عليه السلام) در ماه مبارك رمضان جز به دعا و تسبيح و استغفار و تكبير لب نمى گشود و سخن نمى گفت، هنگامى كه افطار مى كرد مى فرمودند: معبودا! هر كارى را خواسته باشى انجام دهى انجام خواهى داد.

كافى، ج 4، ص 88، ح 8.

حديث3

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

كان على بن الحسين (عليه السلام) يصل ما بين شعبان و رمضان و يقول: صوم شهرين متتابعين توبة من الله.

امام سجاد (عليه السلام) روزه ماه شعبان و رمضان را بهمديگر مى چسباند، و مى فرمودند: روزه دو ماه پشت سر هم موجب پذيرش توبه از طرف خداست .

كافى، ج 4، ص 92، ح 3.

حديث4

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

كان على بن الحسين (عليه السلام) اذا كان اليوم الذى يصوم فيه، ياءمر بشاة فتذبح و تقطع اءعضاؤ ه و تطبخ، و اذا كان عند المساء اءكب على القدور حتى يجد ريح المرق و هو صائم، ثم يقول: هاتوا القصاع اغرفوا لال فلان، و اغرفوا لال فلان حتى ياءتى على آخر القدور، ثم يؤ تى بخبز و تمر فيكون ذلك عشاءه.

روزى كه امام سجاد (عليه السلام) روزه مى گرفت دستور مى داد گوسفندى تهيه و ذبح شود و تكه شود و پخته شود هنگامى كه شب مى شد سر خود را بالاى ديگها خم مى كرد تا بوى آبگوشت را با دهان روزه بچشد و بعد از چشيدن مى فرمودند: كاسه ها را بياوريد براى فلان خاندان و فلانى پر كنيد تا اينكه به آخرين ديگها مى رسيد نان و خرما آورده مى شد، پس اين شامش مى شد.

بحار، ج 46، ص 71 ؛ من لا يحضره الفقيه 90، ح 1955.

حديث5

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

كان على بن الحسين (عليه السلام) لا يسافر الا مع رفقة لا يعرفونه و يشترط عليهم اءن يكون من خدم الرفقة فيما يحتاجون اليه.

امام چهارم (عليه السلام) جز با كاروانى كه او را نشناسند مسافرت نمى كرد و با آنان شرط مى كرد كه از خدمتگزاران كاروان در نيازمنديهاى آنان باشد.

بحار الانوار، ج 46، ص 69.

حديث6

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

كان (على بن الحسين (عليه السلام)) يقبل الصدقة قبل ان يعطيها السائل، قيل له: ما يحملك على هذا؟ قال: فقال: لست اقبل يد السائل انما اقبل يد ربى، انها تقع فى يد ربى قبل اءن تقع فى يد السائل...

امام چهارم (عليه السلام) قبل از اينكه صدقه را به فقير بدهد مى بوسيد، از امام سؤال شد، حكمت اين كار شما چيست؟ فرمودند: من دست پروردگارم را مى بوسم نه دست فقير را، زيرا صدقه قبل از اينكه به دست فقير برسد در دست خدا قرار مى گيرد.

بحار الانوار، ج 46، ص 74.

حديث7

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

كان على بن الحسين (عليه السلام) يقول: انى لا حب اداوم على العمل و ان قل.

امام على بن الحسين (عليه السلام) مى فرمودند: من دوست دارم كه بر كار مداومت داشته باشم اگر چه كم باشد.

وسائل الشيعة، ج 1، ص 70.

حديث8

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

كان على بن الحسين (عليه السلام) يمشى مشية كاءن على راءسه الطير لا يسبق يمينه شماله.

امام چهارم چنان با آرامش راه مى رفت مثل اينكه بالا سرش پرنده اى قرار دارد (كه نمى خواهد او حركتش را متوجه شود و پرواز كند) طرف راست او جلوتر از طرف چپش پيشى نمى گرفت.

مشكاة الانوار، 227.

حديث9

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

ان زين العابدين بكى على اءبيه اءربعين سنة، صائما نهاره، قائما ليله، فاذا حضر الافطار جاء غلامه بطعامه و شرابه فيضعه بين يديه فيقول: كل يا مولاى، فيقول (عليه السلام): قتل ابن رسول الله (عليه السلام) جائعا، قتل ابن رسول الله (عليه السلام) عطشانا، فلا يزال يكرر ذلك و يبكى حتى يبل طعامه بدموعه، و يمزج شرابه بدموعه فلم يزل كذلك حتى لحق بالله عزوجل.

امام زين العابدين (عليه السلام) چهل سال براى پدر بزرگوارش گريه كرد، در حالى كه روزش، روزه دار بود و شبش، شب زنده دارى مى كرد، هنگامى كه وقت افطار مى شد غلامش غذا و نوشيدنى براى او مى آورد و جلويش مى گذاشت و مى گفت: بخور، امام (عليه السلام) مى فرمودند: فرزند رسول خدا (عليه السلام) گرسنه و تشنه شهيد شد اين جمله را تكرار مى كرد و گريه سر مى داد تا اينكه غذايش با اشك چشمش مخلوط مى شد او هموار اينطور بود تا اين كه به جوار رحمت حق شتافت.

وسائل الشيعة، 2، 923.

حديث10

امام سجاد(عليه السلام) فرمودند:

لاءن اءدخل السوق و معى درهم اءبتاع به لحما لعيالى و قد قرموا اليه اءحب الى من اءن اءعتق نمسة.

چنانچه وارد بازار شوم و همراهم درهمى باشد كه با آن براى خانواده ام گوشتى بخرم كه به آن اشتياق دارند براى من محبوبتر است از اينكه فردى را آزاد كنم.

وسائل الشيعة، ج 15، ص 251، ح 6.

حديث11

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

كان على بن الحسين (عليه السلام) يصلى فى اليوم و الليلة الف ركعة و كانت الريح تميله بمنزلة السنبلة، و كانت له خمسماءة نخلة، فكان يصلى عند كل نخلة ركعتين، و كان اذا قام فى صلاته غشى لونه لون آخر، و كان قيامه فى صلاته قيام العبد الذليل بين يدى الملك الجليل، كان اءعضائه ترتعد من خشية الله و كان يصلى صلاة مودع يرى اءنه لا يصلى بعدها اءبدا.

امام چهارم (عليه السلام) شبانه روز هزار ركعت نماز مى خواند و باد همانند سنبلى او را حركت مى داد و او داراى پانصد نخل بود، كه كنار هر كدام دو ركعت نماز مى خواند، و هنگامى كه به نمازش مى ايستاد رنگ برنگ مى شد و ايستادنش در نماز همانند ايستادن بنده در مقابل پادشاه بزرگ بود، بدن او از خوف خدا مى لرزيد، و همانند كسى كه با نماز وداع مى كند و فكر مى كند آخرين نماز اوست و ديگر هيچ وقت نماز نخواهد خواند نماز مى گزارد.

بحار الانوار، ج 46، ص 79.

حديث12

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

كان على بن الحسين (عليه السلام) يصلى فى اليوم و الليلة اءلف ركعة كما كان يفعل اءمير المؤمنين (عليه السلام).

امام على بن الحسين (عليه السلام) شبانه روز هزار ركعت نماز مى خواند همانطور كه اميرمؤمنان هم چنين مى كرد.

بحار الانوار، ج 46، ص 61.

حديث13

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

كان لابى (عليه السلام) فى موضع سجوده آثار ناتئة و كان يقطعها فى السنة مرتين، فى كل مرة خمس ثفنات، فسمى ذاالثفنات لذلك.

در سجدگاه پدر بزرگوارم آثار ورم بود و سالى دوبار آن را قطع مى كرد در هر مرتبه پنج لايه پينه بود از اين جهت او را ((ذو الثفنات)) ناميدند.

بحار الانوار، ج 46، ص 6.

حديث14

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

ان اءبى على بن الحسين (عليه السلام) ما ذكر الله عزوجل نعمة الا سجد، و لا قراء آية من كتاب الله عزوجل فيها سجود الا سجد و لا دفع الله عزوجل عنه سوء يخشاه اءوكيد كائد الا سجد و لا فرغ من صلاة مفروضة الا سجد، و لا وفق لاصلاح بين اثنين الا سجد و كان اءثر السجود فى جميع مواضع سجوده، فسمى السجاد لذلك.

پدرم على بن الحسين (عليه السلام) هيچ گاه نعمتى را ياد نمى كرد جز اينكه سجده شكر انجام مى داد، و آيه اى از كتاب خدا را نمى خواند كه داراى سجده بود مگر اينكه سجده مى كرد، و هر گاه خداوند، مكر حيله گرى يا خطرى را از او بر طرف مى كرد سجده شكر بجا مى آورد و هر وقت از نماز فارغ مى شد سجده مى كرد و زمانى كه موفق مى شد بين دو نفر اصلاح كند سجده مى كرد و طورى بود كه اثر سجده در تمام اعضاء هفتگانه سجده او نمايان بود از اين جهت او سجاد ناميده شد.

بحار الانوار، ج 46، ح 6.

حديث15

لو مات من بين المشرق و المغرب لما استوحشت بعد اءن يكون القرآن معى؛

اگر تمام كسانى كه در ميان مشرق و مغرب هستند از دنيابروند (و من تنها بمانم) و قرآن با من باشد وحشت مرا نمى گيرد (و نمى ترسم).

بحارالانوار، ج 46، ص 107.

حديث16

امام باقر عليه السلام :

كانَ يُصَلّي صَلاةَ مُوَدِّعٍ يَرى أنَّهُ لايُصَلِّي بَعدَها أبَدَا ؛

امام سجّاد عليه السلام مانند كسى كه آخرين نماز خود را به جاى مى آورد ، نماز مى گزارد. او چنين مى ديد كه پس از آن هيچ گاه نماز نمى گزارد .

. همان ، ج 46 ، ص 79 .

حديث17

امام باقر عليه السلام :

كانَ أثَرُ السُّجُودِ فِي جَميعِ مَواضِعِ سُجُودِهِ فَسُمِّىَ السَجّادُ لِذلِكَ ؛

اثر سجده در تمام مواضع هفت گانه سجده او(امام سجاد عليه لسلام) نمايان بود ؛ از اين جهت «سجّاد» ناميده شد .

. بحار الأنوار ، ج 46 ، ص 6 .

حديث18

امام صادق عليه السلام :

يُنادِي مُنادٍ يَومَ القيامَةِ أينَ زَينُ العابِدينَ؟ فَكَأنّي أنظُرُ إلى عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ عليه السلام يَخطُرُ بَينَ الصُّفُوفِ ؛

روز قيامت منادى ندا مى دهد : «زيور عبادت كنندگان كجاست؟» گويا على بن حسين عليه السلام را مى بينم كه ميان صف ها با ابّهت گام بر مى داد .

. ميزان الحكمه ، ح 1131 .

حديث19

قالَ الامام ابو عبدالله - عليه السّلام - : كان علي بن الحسين اذا اتاهُ ختنُهُ علي ابنتهِ او علي اختِهِ، بَسَطَ له ردائُه ثم اجلسَهُ ثم يقول: مرحباً بمن كفي المؤنةَ و سَتَرَ العورة.

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: سيرة (امام) علي بن الحسين اين بود كه هنگامي كه يكي از دامادهاي او (شوهر دختر يا شوهر خواهر او)، بر او وارد مي شد، امام - عليه السّلام - عباي خود را بر زمين، پهن مي نمود و وي را بر آن مي نشاند، سپس مي فرمودند: آفرين بر كسي كه مخارج ناموس مرا مي پردازد و او را حفظ مي كند.

«وسائل الشيعه، ج 14، ص 24»

حديث20

قال الامام السجاد _ عليه السّلام _ : اللّهم انّي اسئلك ان تملَاَء قلبي حُبّاً لكَ.

امام سجاد _ عليه السّلام _ در دعا اينگونه مي فرمودند: خداوندا قلب مرا از محبت به خودت سرشار نما.

«بحارالانوار، ج 95، ص 93»

حديث21

الإمام الصادق عليه السلام :

إنَّ عَلِيَّ بنَ الحُسَينِ عليه السلام استَقبَلَهُ مَولىً لَهُ في لَيلَةٍ بارِدَةٍ ، وعَلَيهِ جُبَّةُ خَزٍّ ومِطرَفُ خَزٍّ وعِمامَةُ خَزٍّ وهُوَ مُتَغَلِّفٌ بِالغالِيَةِ ، فَقالَ لَهُ : جُعِلتُ فِداكَ ، في مِثلِ هذِهِ السّاعَةِ عَلى هذِهِ الهَيئَةِ إلى أينَ ؟

قالَ : فَقالَ : إلى مَسجِدِ جَدّي رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، أخطُبُ الحورَ العينَ إلَى اللّه ِ عَزَّوجَلَّ .

امام صادق عليه السلام :

خدمتكار على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام ، ايشان را در شبى سرد ، ملاقات كرد ، در حالى كه جامه و ردا و عمامه اى از خَز پوشيده و خود را با عطرى ، خوش بو كرده بود . گفت : فدايت شوم! در چنين ساعتى و با اين وضع ، ره سپار كجايى؟

امام عليه السلام فرمود : « به مسجد جدّم پيامبر خدا مى روم تا از خداى عز و جلحوريان را خواستگارى كنم » .

الغالِيَةُ : نوع من الطيب مُركّب من مسك وعنبر ودُهن ، والتغلّف بها : التلطُّخُ (النهاية : ج 3 ص 383 «غلا») .الكافى: ج 6 ص 517 ح 5 ، بحار الأنوار: ج 46 ص 59 ح 13 .

حديث22

امام صادق عليه السّلام فرمودند:

بَكى عَلىُّ بْنُ الحُسَينِ عليه السّلام عِشْرينَ سَنَةً وَ ما وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعامٌ اِلاّبَكى؛

امام زين العابدين عليه السّلام بيست ساله (به ياد عاشورا) گريستند و هرگز طعامى پيش روى او نمى گذاشتند مگر اينكه گريه مى كردند.

بحارالانوار، ج 46، ص 108

حديث23

امام سجاد عليه السّلام فرمودند:

اِنّى لَمْ اَذْكُرْ مَصْرَعَ بَنى فاطِمَةَ اِلاّ خَنَقَتْنى لِذلِكَ عَبْرَةٌ ؛

من هرگز شهادتِ فرزندان فاطمه (عليها السّلام) را به ياد نياوردم، مگر آن كه بخاطر آن، چشمانم اشكبار گشت .

بحارالانوار، ج 46، ص 109

حديث24

قال الصادق - عليه السلام -:

كان (السجاد) - عليه السلام - اذا حضرت الصلاة اقشعر جلده و اصفر لونه و ارتعد كالسعفة ؛

چون وقت نماز فرا مى رسيد بدن امام زين العابدين (عليه السلام) مى لرزيد و رنگ چهره اش زرد مى شد و مانند شاخه نخل خرما و مرتعش مى شد.

(بحارالانوار، ج 84، ص 247).

حديث25

قال الامام الصادق -عليه السلام-:

كان على بن الحسين - عليهماالسلام - اذا قام الى الصلاة ، تغير لونه .فاذا سجد لم يرفع راءسه حتى يرفض عرقا ؛

امام سجاد (ع ) وقتى به نماز مى ايستاد رنگش دگرگون مى شد و چون به سجده مى رفت سربر نمى داشت تا آن كه عرق از وى مى ريخت .

(فروع كافى ، ج 3، ص 300)

حديث26

امام سجاد(عليه السلام) مي فرمايند:

اگر همه ي مردم از شرق تا غرب عالم بميرند با وجود قرآن در كنار من، هرگز احساس وحشت و تنهايي نكنم.

(بحارالانوار/89/239)

حديث27

امام باقر عليه السلام مي فرمايند :

كانَ اَبى زَيْنُ الْعابِدينَ عليه السلام اِذا نَظَرَ اِلَى الشَّبابِ الَّذينَ يَطْ_لُبونَ الْعِلْمَ اَدْناهُمْ اِلَيْهِ وَ قالَ : مَرحَبا بِكُمْ اَ نْتُمْ وَدائِعُ الْعِلْمِ وَ يوشِكُ اِذْ اَ نْتُمْ صِغارُ قَوْمٍ اَنْ تَ_كونوا كِبارَ آخَرينَ ؛

پدرم [امام] زين العابدين عليه السلام ، هر گاه به جوانانى كه دانش مى اندوختند ، مى نگريست ، آنان را به خود نزديك مى كرد و مى فرمود : آفرين بر شما كه امانت هاى [مردم براى آموختن]دانشيد و به زودى شما كم سالان جامعه ، بزرگان جامعه اى ديگر مى شويد .

الدر النظيم فى مناقب الائمة اللهاميم ، ص 587 .

حديث28

حضرت امام سجاد (عليه السلام) مي فرمايند:

هيچ جرعه اي سرنكشيدم كه نزد من خوشتر از جرعه ي خشمي باشد كه با آن طرف مقابل را كيفر ندهم.

اصول كافي، ج2، ص 109.

حديث29

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

ان على بن الحسين (عليه السلام) كان اءحسن الناس صوتا بالقرآن و كان يرفع صوته حتى يسمعه اهل الدار.:

امام على بن الحسين (عليه السلام) از نظر صوت قرآنى نيكوترين فرد بود و صداى قرآن خواندنش را بلند مى كرد تا اهل خانه بشنوند و بهره مند گردند.

وسائل الشيعه، ج 4، ص 858.

امام باقر(ع)

حديث1

عن ابي عبدالله - عليه السلام - قال: كانَ لِاَبِي ثَوْبانِ خَشِنانِ يُصَلّي فِيهِما صَلاتَهُ.

امام صادق - عليه السلام - فرمودند: پدرم دو لباس خشن داشت كه در آن دو لباس نماز خويش را مي خواند.

«وسائل الشيعة، ج3، ص331»

امام صادق(ع)

حديث1

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

يريدوننى الا اقول الحق و الله لا ازال اقول الحق حتى اموت

از من مى خواهند كه حق را نگويم، به خدا سوگند هماره حق را خواهم گفت تا هنگامى كه مرگ بسراغم آيد.

رجال الكشى: 601 ح 1121

حديث2

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

انى لاسارع الى حاجة عدوى خوفا ان اراده فيستغنى عنى.

من با شتاب نياز دشمن را بر آورده مى سازم از بيم آنكه مبادا او را رد كنم و او از من بى نياز شود.

بحارالانوار 78: 207 ح 64

حديث3

امام كاظم (عليه السلام) فرمودند:

كان يعرف موضع سجود ابى عبدالله (عليه السلام) بطيب ريحه.

جايگاه سجده امام صادق (عليه السلام) از بوى خوش آنجا شناخته مى شد.

كافى 6: 511 ح 11

حديث4

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

ما اتخمت قط و ذلك انى لم ابداء بطعام الا قلت بسم الله و لم افرغ من طعام الا قلت الحمدلله.

هرگز هضم غذا بر من مشكل نشده است، زيرا هيچ گاه شروع به غذا نكردم مگر اينكه ((بسم الله)) گفتم و هيچ گاه از غذا خوردن فارغ نشدم مگر آنكه ((الحمدلله)) گفتم.

وسائل الشيعه، 16 ص 586 ح 7

حديث5

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

انى اذا سافرت فى شهر رمضان ما آكل الا القوت و ما اشرب كل الرى.

هرگاه در ماه رمضان به مسافرت مى روم (به احترام ماه رمضان اگر چه مسافرم و روزه بر من واجب نيست ولى) جز به اندازه رمق داشتن غذا نمى خورم و هرگز از آب در حد سيراب شدن نمى نوشم.

وسائل الشيعه 7: 147 ح 5

حديث6

امام صادق عليه السّلام مى فرمايند:

قالَ لى اَبى : يا جَعْفَرُ! اَوْقِفْ لى مِنْ مالى كَذا وكذا النّوادِبَ تَنْدُبُنى عَشْرَ سِنينَ بِمنى اَيّامَ مِنى ؛

پدرم امام باقر عليه السّلام به من فرموندد:

اى جعفر! از مال خودم فلان مقدار وقف نوحه خوانان كن كه به مدّت ده سال در (منا) در ايام حجّ، بر من نوحه خوانى و سوگوارى كنند.

بحارالانوار، ج 46، ص 220

حديث7

فضل بن ابى قرّه: خدمت امام صادق عليه السلام كه در باغشان مشغول كار بودند، رسيديم و عرض كرديم: خدا ما را فداى شما كند! اجازه بدهيد يا ما برايتان كار كنيم و يا غلامان. حضرت فرمودند: نه، مرا به حال خود بگذاريد؛ زيرا دوست دارم خداوند عزّوجلّ مرا در حال كار كردن و زحمت كشيدن براى كسب روزى حلال ببيند.

من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 163، ح 3595.

حديث8

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

اين لاعمل فى بعض ضياعى حتى اعرق و ان لى من يكفينى ليعلم الله عزوجل انى اطلب الرزق الحلال.

من در برخى زمينهاى كشاورزيم كار مى كنم تا عرق مى كنم، در حالى كه افرادى هستند كه به جاى من كار كنند و مرا از كار كردن بى نياز كنند، ولى من كار مى كنم تا خداوند بزرگ بداند كه من براى روزى حلال تلاش مى كنم.

وسائل الشيعه 12: 23 ح 8

امام كاظم(ع)

حديث1

امام رضا(سلام الله عليه):

كانَ أبي إذا دَخَلَ شَهرُ الْمُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِكاً؛

چون ماه محرم فرا مى رسيد، كسى پدرم را خندان نمى ديد.

وسائل الشيعة، ج 10، ص 505

حديث2

عن ابى الحسن موسى (عليه السلام):

انه كان اذارفع راءسه فى صلاته من السجدة الاخيرة جلس جلسة ثم نهض للقيام و بادر بركبتيه من الارض قبل يديه ، و اذا سجد بادربهما الارض قبل ركبتيه؛

هنگامى كه امام كاظم (عليه السلام) سر از سجده دوم برمي داشت ، كمى مى نشست و بعد قيام مى كرد (و يكسره از سجده قيام نمى كرد) و پيش از دستها، زانوها را از زمين برميداشت وهنگامى كه به سجده مى رفت ، دستها راپيش از زانوها بر زمين مى گذاشت .

(بحارالانوار، ج 85، ص 162).

حديث3

امام رضا عليه السّلام فرمودند:

انَ اَبى اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِكاً وَ كانَتِ الْكِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّى يَمْضِىَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ،

فَاِذا كانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ كانَ ذلِكَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكائِهِ ؛

هرگاه ماه محرّم فرا مى رسيد، پدرم (موسى بن جعفرعليه السّلام) ديگر خندان ديده نمى شد و غم و افسردگى بر اوغلبه مى يافت تا آن كه ده روز از محرّم مى گذشت ، روز دهم محرّم كه مى شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود.

امالى صدوق ، ص 111

حديث4

امام رضا (عليه السلام) مي فرمايند:

زيارَةُ قَبرِ أبي مِثلُ زِيارَةِ قَبِر الحُسَينِ؛

زيارت قبر پدرم ، موسى بن جعفرعليه السلام ، مانند زيارت قبر حسين عليه السلام است .

كامل الزيارات ، ص 499

حديث5

امام رضا عليه السلام :

كانَ [الامام الكاظم عليه السلام ]عَقلُهُ لاتُوازي بِهِ العُقُولُ و رُبَّما شاوَرَ الأسوَدَ مِن سُودانِهِ ؛

هيچ انديشه اى با انديشه او(امام كاظم عليه السلام) برابرى نمى كرد و [با اين حال] چه بسا با يكى از خادمان سياه خود مشورت مى كرد .

مكارم الأخلاق ، ج 2، ص 99 .

امام رضا(ع)

حديث1

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم :

مَن أحَبَّ أن يَلقَى اللّه َ ضاحِكا مُستَبشِرا فَليَتَوَلَّ عَلِيَّ ابنَ مُوسَى الرِّضا عليه السلام ؛

كسى كه دوست دارد خندان و با روى گشاده خداوند را ديدار كند ، بايد از محبّت و ولايت على بن موسى الرضّا عليه السلام بهره مند باشد .

بحار الأنوار ، ج 36 ، ص 296 .

حديث2

امام رضا(سلام الله عليه):

ما زارَني أحَدٌ مِن أَوليائي عارِفاً بِحَقّي إلّا شُفِّعتُ فِيهِ يَومَ الْقيامَةِ؛

هر يك از دوستانم مرا با شناخت حقّم زيارت نمى كند مگر اين كه در روز قيامت، شفاعتم از او پذيرفته مى شود.

وسائل الشيعة، ج 13، ص 552

حديث3

پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):

سَتُدفَنُ بَضعَةٌ مِنّى بأرضِ خُراسانَ، لا يَزُورُها مُؤمِنٌ إلاّ أوجَبَ اللَّهُ لَهُ الجَنَّةَ؛

زود باشد كه پاره اى از تن من در خاك خراسان دفن شود. هيچ مؤمنى آن را زيارت نكند مگر آن كه خداوند بهشت را بر او واجب گرداند.

حكمت نامه پيامبر اعظم صلَّي الله عليه و آله ج4 ، ص 300

حديث4

امام رضا(سلام الله عليه):

ألا وإنّي لَمَقتولٌ بِالسَّمِّ ظُلما،ومَدفونٌ في مَوضِعِ غُربَةٍ؛ فَمَن شَدَّ رَحلَهُ إلى زِيارَتِي، استُجيبَ دُعاؤُهُ،وغُفِرَ لَهُ ذَنبُه ؛

بدانيد كه من با زهر ستم، كشته خواهم شد و در خاك غربت، دفن خواهم شد. پس، هر كه براى زيارت من بارِ سفر بربندد، دعايش مستجاب و گناهانش آمرزيده مى شود.

نهج الدعاء، ج 1، ص: 381

حديث5

حضرت امام رضا (عليه السلام) مي فرمايند:

من زارني علي بعد داري اتيته يوم القيامه في ثلاث مواطن حتي اخلصه من اهوالها؛ اذا نظايرت الكتب يمينا و شمالا و عندالصراط و عندالميزان؛

هر كه مرا در ديار غربت زيارت كند، روز قيامت من در سه جا به داد او مي رسم و از هراسها و سختيها آنها نجاتش مي دهم؛ در وقتي كه نامه هاي اعمال از راست و چپ پراكنده شوند و در هنگام گذشتن از صراط و در موقع سنجيدن اعمال (ميزان)

عيون اخبار الرضا، ج2، ص 255.

حديث6

امام رضا (عليه السلام) فرمودند:

الحمد لله الذى جعل فى و فى اءبنى محمد اسوة برسول الله و ابنه ابراهيم.

ستايش، شايسته خداوندى است كه در من و فرزندم محمد (امام جواد) شباهتى و الگويى از پيامبر و فرزندش ابراهيم را قرار داد.

دلائل الامامه: 200

امام جواد(ع)

حديث1

پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

.... و اءن الله عزوجل ركب فى صلبه (الحسين (عليه السلام)) نطفة مباركة طيبة زكية مرضية و سماها محمد بن على (عليه السلام) فهو شفيع شيعته، و وارث علم جده، له علامة بينة و حجة ظاهرة.

...خداوند بزرگ در صلب امام حسين (عليه السلام) نطفه بابركت و پاك و پاكيزه و پسنديده اى قرار داده و او را محمد بن على (عليه السلام) ناميده است كه او شفيع شيعيان، و وارث دانش جدش مى باشد، او داراى نشانه اى آشكار و برهانى روشن است.

عوالم العلوم 23: 218.

حديث2

قال الرضا (عليه السلام) لاصحابة:

قد ولد لى شبيه موسى بن عمران، فالق البحار و شبيه عيسى بن مريم قدست ام ولدته، قد خلقت طاهرة مطهرة.

امام رضا (عليه السلام) به اصحابشان فرمودند:

براى من فرزندى متولد شد كه شبيه موسى بن عمران است كه درياها را شكافت و مانند عيسى بن مريم كه مادرش مقدس و پاك و پاكيزه او را به دنيا آورده بود.

بحارالانوار 50: 15 ح 19

حديث3

امام رضا (عليه السلام) اوصاف امام جواد(عليه السلام) را چنين بيان كردند:

الصادق، و الصابر، و الفاضل، و قرة اءعين المؤ منين و غيظ الملحدين.

او راستگو، صبور و بردبار، داراى فضيلت، نور چشم مؤ منان و مايه خشم كفار است.

مستدرك عوالم العلوم 23: 27

حديث4

امام رضا (عليه السلام) فرمودند:

الحمد لله الذى جعل فى و فى اءبنى محمد اسوة برسول الله و ابنه ابراهيم.

ستايش، شايسته خداوندى است كه در من و فرزندم محمد (امام جواد) شباهتى و الگويى از پيامبر و فرزندش ابراهيم را قرار داد.

دلائل الامامه: 200

حديث5

ابو يحيي صفاني مي گويد:

در خدمت امام رضا (عليه السلام) بودم كه فرزند كوچكشان، امام جواد (عليه السلام) ، را نزد ايشان آوردند. امام رضا(عليه السلام) فرمودند:

«اين مولودي است كه با بركت تر از او براي شيعيان ما به دنيا نيامده است.»

بحار الانوار، ج 50، ص 23، ح 14

حديث6

امام جواد (عليه السلام) فرمودند:

انا الجواد، انا العالم بانساب الناس فى الاصلاب انا اعلم بسرائركم و ظواهركم، و ما انتم صائرون اليه.

من جوادم، من عالم به نسبهاى مردم در صلبها هستم، من از نهانها و آشكارهاى شما آگاهترم، و بهتر مى دانم كه سرانجام شما چه خواهد بود.

بحارالانوار 50: 108.

امام هادي(ع)

حديث1

امام هادي (عليه السلام) مي فرمايند:

لو سلك الناس واديا شعبا لسلكت وادي رجل عبد الله وحده خالصا؛

اگر همه مردم مسيري را انتخاب كنند و در آن گام نهند ، من به راه كسي كه تنها خدا را خالصانه مي پرستد خواهم رفت .

بحار الانوار ، ج 78 ، ص 245

امام حسن عسكري(ع)

حديث1

امام على عليه السلام :

العُلَماءُ حُكّامٌ عَلَى النّاسِ؛

عالمان ، فرمانرواى بر مردمند.

غرر الحكم : 507 منتخب ميزان الحكمة : 402

حديث2

كانَ لِباسُ اَبِي مُحَمَّدٍ الْعَسْكري - عليه السلام - بَياضٌ ناعِمَةٌ فَحَسَرَ عَن ذِراعَيْهِ فَاِذاً مَسْحٌ اَسْوَدٌ خَشِنٌ عَلي جِلْدِهِ فَقالَ هذا لللّه وَ هذا لَكُمْ.

لباس امام عسكري - عليه السلام - لباسي سفيد رنگ و نرم بود پس آن امام دست هاي خود را بالا زد در زير لباس روئي، لباسي موئين، سياه و خشن داشت، فرمودند: اين لباس خشن براي خداوند و اين لباس سفيد نرم را به براي شما پوشيده ام.

«سفينة البحار، ج2، ص504»

امام مهدي(ع)

حديث1

امام على (عليه السلام) فرمودند:

لينز عن عنكم قضاة السوء... و ليعزلن عنكم امراء الجور و ليطهرن الارض من كل غاش و ليعملن بالعدل.

براستى او (امام مهدى عليه السلام) قاضيان زشت كردار را بر كنار مى كند و حكمرانان ستمگر را بر مى دارد و زمين را از هر ستمگرى پاكيزه مى كند و خود به عدالت رفتار مى نمايد.

بحارالانوار، ج 51، ص 120، حديث 23.

حديث2

امام علي (عليه السلام) فرمودند:

فيريكم كيف عدل السيرة و يحيى ميت الكتاب و السنة.

(امام مهدى عليه السلام) شيوه عدالت را به شما نشان مى دهد و احكام از بين رفته كتاب و سنت را زنده سازد.

نهج البلاغه خطبه 138

حديث3

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

فاذا قام قائمنا (عليه السلام) حرم على كل ذى كنز كنزه حتى ياءتوه به يستعين به.

چون قائم ما قيام كند، هر گنجى را بر صاحب آن حرام نمايد، تا آن را به خدمت او آورند و او آن گنج را (در راه مصالح مردم) به كار گيرد.

تهذيب الاحكام، ج 4، ص 144، روايت 402

حديث4

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

يفرق المهدى اصحابه فى جميع البلدان و ياءمرهم بالعدل و الاحسان و يجعلهم حكاما فى الاقاليم و ياءمرهم بعمران المدن.

مهدى(عليه السلام) اصحاب خويش را در تمامى شهرها مى پراكند و آنان را به عدالت و احسان فرمان مى دهد، آنان را حاكمان مناطق مختلف قرار داده به آنان دستور مى دهد كه به آبادانى و سازندگى شهرها بپردازند.

يوم الخلاص، ص 395

حديث5

امام على (عليه السلام) فرمودند:

يعطف الهوى على الهدى اذا عطفوا الهدى على الهوى و يعطف الراءى على القرآن اذا عطفوا القرآن على الراءى.

هنگامى كه مردم هدايت را تحت الشعاع هواى نفس خود قرار دهند (مهدى عليه السلام) خواسته هاى نفسانى را تحت الشعاع هدايت قرار مى دهد و هنگامى كه مردم قرآن را بر اساس راءى و خواسته هاى خود تفسير كنند (مهدى) آراء و نظريات را پيرو قرآن قرار مى دهد.

نهج البلاغه، خطبه 138.

حديث6

قال الامام على (عليه السلام) فى صفة المهدى:

اوسعكم كهفا و اكثركم علما و اوصلكم رحما... شوقا الى رؤ يته.

امام علي (عليه السلام) درباره صفات مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمودند:

پناه دهى او از همه شما گسترده تر و دانشش از همه شما بيشتر و رسيدگى به خويشانش از همه شما فزونتر است... چقدر مشتاق ديدن اويم!

بحارالانوار، ج 51 ص 115، روايت 24.

حديث7

امام على (عليه السلام) فرمودند:

و يدخل المهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بيت المقدس و يصلى بالناس اماما... فيتقدم المهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فيصلى بالناس و يصلى عيسى خلفه و يبايعه .

مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) وارد بيت المقدس شود و به امامت او مردم نماز مى گزارند... مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) جلو رفته و مردم و نيز عيسى (عليه السلام) پشت سر او نماز گزارند و عيسى با وى بيعت نمايد.

الامام المهدى، ص 557.

حديث8

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

فيقبل على الطائفة المنحرفة فيعظهم و يدعوهم ثلاثه ايام فلا يزدادون الا طغيانا و كفرا فياءمر بقتلهم فيقتلون جميعا.

پس (امام مهدى عليه السلام) روى به گروه منحرفان نمايد و سه روز آنان را موعظه و دعوت كند و چون آنان بر طغيان و كفرشان بيفزايند، فرمان به كشتار آنان مى دهد، و همگى را مى كشند.

نوائب الدهور، ج 3، ص 142.

حديث9

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

ان رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) سار فى امته باللين، كان يتاءلف الناس، و القائم (عليه السلام) يسير بالقتل، بذلك امر فى الكتاب الذى معه ان يسير بالقتل و لا يستتب احدا، ويل لمن ناواه.

همانا رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) با امت خويش به نرمى و محبت رفتار مى نمود، ولى امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) با كشتن با آنان برخورد كند. اين فرمانى است كه در نوشته اى كه همراه اوست به او دستور داده اند تا با اين شيوه رفتار كند و كسى را به توبه فرا نخواند. واى بر آنكه با او دشمنى ورزد!

الغيبة، نعمانى، ص 153.

حديث10

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

العلم سبعة و عشرون جزءا فجميع ما جائت به الرسل جزءان فلم يعرف الناس حتى اليوم غير الجزئين فاذا قام القائم اخرج الخمسة و العشرين جزء فبثها فى الناس.

دانش، بيست و هفت قسمت است. تمامى آنچه پيامبران آورده اند دو قسمت است و مردم تاكنون بيش از دو قسمت را نشناخته اند. چون قائم بپاى خيزد، بيست و پنج قسمت ديگر را بيرون آورد و در ميان مردم بپراكند.

موسوعة احاديث المهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، ج 4، ص 53.

حديث11

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

اذا قام قائمنا فانه يقسم بالسوية و يعدل فى خلق الرحمن البر منهم و الفاجر.

چون قائم ما بپاى خيزد بطور مساوى تقسيم مى كند و در ميان خلق خدا - با نيك و بد - به عدالت رفتار مى نمايد.

علل الشرايع، ص 161

حديث12

قال الباقر (عليه السلام) فى صفة المهدى:

يعطيكم فى السنة عطائين و يرزقكم فى الشهر رزقين و تؤ تون الحكمة فى زمانه حتى ان المرئة لتقضى فى بيتها بكتاب الله تعالى و سنة رسول الله.

امام باقر (عليه السلام) در توصيف مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمودند:

در سال دو بار بر شما بخشش مى فرمايد و در هر ماه دوبار روزى مى دهد. در زمان او حكمت به شما داده شود، تا آنجا كه زن در خانه خويش بر اساس كتاب خداوند و سنت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) حكم مى كند.

الغيبة، نعمانى، ص 158.

حديث13

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

كل ما فى ايدى شيعتنا من الارض فهم فيه محللون حتى يقوم قائمنا فيجبيهم طسق ما كان فى ايديهم و يترك الارض فى ايديهم و اما ما كان فى ايدى غيرهم فان كسبهم من الارض حرام عليهم حتى يقوم قائمنا فياءخذ الارض من ايديهم و يخرجهم صغرة.

همه زمينهايى كه در اختيار شيعيان ماست بر آنان حلال است تا آنكه قائم ما قيام نمايد و از آنان ماليات زمينهايى را كه در اختيار آنان است بستاند و زمين را به ايشان واگذار نمايد. اما زمينهايى كه در اختيار غير شيعيان است، در آمد آنان از اين زمينها حرام است تا وقتى كه قائم ما بپاى خيزد و زمين را از آنان باز ستاند و با ذلت آنان را بيرون براند.

الكافى، ج 1 ص 408

حديث14

قال اميرالمؤ منين (عليه السلام) فى توصيف المهدى (عليه السلام):

فلا يترك عبدا مسلما الا اشتراه و اعتقه و لا غارما الا قضى دينه و لا مظلمة لاحد من الناس الا ردها و لا يقتل قتيل الا قضى عنه دينه و الحق عياله فى العطاء.

امير مؤ منان (عليه السلام) در توصيف امام مهدى (عليه السلام) فرمودند:

هيچ برده مسلمانى باقى نمى ماند مگر آنكه مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) او را خريده و آزاد مى سازد و بدهكارى نيست مگر آنكه وام او را بپردازد. ستمى بر كسى نمى رود مگر آنكه داد او را بستاند. كسى كشته نمى شود مگر اينكه قرض او ادا مى كند و خانواده اش را تحت پوشش كمكهاى خويش قرار مى دهد.

الامام المهدى، ص 631.

حديث15

قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم):

علامة المهدى ان يكون شديدا على العمال جوادا بالمال رحيما بالمساكين.

پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

از نشانه هاى مهدى است: سختگيرى در برخورد با كارگزارن. بخشندگى مال. مهربانى و رحمت با تهيدستان.

موسوعة احاديث الامام المهدى، ص 246، ج 1، روايت 152.

حديث16

پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

القائم من ولدى... و سنته سنتى يقيم الناس على ملتى و شريعتى و يدعوهم الى كتاب الله عزوجل.

قائم از فرزندان من است، شيوه و سنت او سنت من است و مردم را بر اساس دين و شريعت من بر پاى مى دارد و به كتاب خداوند دعوت مى كند.

بحارالانوار، ج 51، ص 73، روايت 19.

حديث17

پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

انه يستخرج الكنوز و يقسم المال.

(امام مهدى عليه السلام) گنجها را استخراخ مى كند و ثروتها را تقسيم مى نمايد.

منتخب الائر، ص 472.

حديث18

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

ان فى امتى المهدى... فيجى اليه رجل فيقول: يا مهدى اعطنى، اعطنى! قال: فيحثى له فى ثوبه ما استطاع ان يحمله.

مهدى(عليه السلام) از امت من است... شخص به محضر او مى آيد و مى گويد: اى مهدى! به من چيزى بده! مرا چيزى ببخش! پس آن حضرت به اندازه اى كه آن مرد بتواند بردارد و حمل كند (ثروت و مال) در دامان او مى ريزد.

سنن ترمذى، ج 4، ص 439، روايت 2232.

حديث19

پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

ان على بن ابى طالب امام امتى... و من ولده القائم المنتظر الذى يملاء الله به الارض عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما.

براستى كه على بن ابى طالب (عليه السلام) امام امت من است... و قائم از نسل اوست. آن كس كه زمين را از عدالت و مساوات لبريز مى كند، آنگونه كه از ستم و بيداد لبريز گشته باشد.

كشف الغمة، ج 3، ص 328

حديث20

رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

يبلغ من رد المهدى المظالم حتى لو كان تحت ضرس انسان شى انتزعه حتى يرده.

كار امام مهدى (عليه السلام) در باز پس گرفتن حقوق بدانجا رسد كه اگر در بن دندان انسانى حق فردى ديگر نهاده باشد، آن را باز پس گرفته و (به صاحب حق) بر مى گرداند.

موسوعة احاديث الامام المهدى، ج 1، ص 221

حديث21

قال العسكرى (عليه السلام): (فى صفة القائم (عليه السلام))

فاذا قام قضى بين الناس بعلمه كقضاء داود (عليه السلام) لا يساءل البينة.

امام حسن عسگرى (عليه السلام) در توصيف حضرت مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمودند:

چون او قيام نمايد، بين مردم بر اساس دانش خود حكم كند همانند قضاوت حضرت داود، و درخواست شاهد نمى كند.

الكافى، ج 1، ص 509، روايت 13.

حديث22

قال الامام الصادق - عليه السلام - : اِنَّ قائِمَنا اَهْلَ الْبَيْتِ اِذا قامَ لَبِسَ ثِيابَ عَليٍّ - عليه السلام -.

امام صادق - عليه السلام - فرمودند: بدرستي كه هنگامي كه قائم ما اهل بيت قيام نمايد، لباسي همانند لباس امير المؤمنين خواهد پوشيد.

«سفينة البحار، ج2، ص504»

حديث23

عن اميرالمؤمنين - عليه السّلام - قال: الا و انَّ من أدرَكَها منّا يَسرِي فيها بِسراجٍ مُنيرٍ و يَحذُو فيها علي مثال الصالحين.

امام علي - عليه السّلام - فرمودند: بدانيد كه همانا آن كسي كه از ما (مهدي - عجل الله تعالي فرجه الشريف -) فتنه هاي آينده را دريابد، با چراغي روشن در آن گام مي نهد و بر همان سيره و روش صالحان (پيامبر و ائمه) رفتار مي كند.

«نهج البلاغه، خطبه 150»

حديث24

قال اميرالمؤمنين - عليه السّلام - : هو شابٌ مربوعٌ، حَسَنُ الوجهِ حَسَنُ الشََّعرِ، يَسيلُ شَعرُهُ علي منكِبَيهِ و نُورُ وجِههِ يَعلُو سَوادَ لِحيتِهِ و رأسِهِ.

امام علي - عليه السّلام - فرمودند: او (مهدي - عجل الله تعالي فرجه الشريف -) جواني است چهار شانه، نيكو روي و زيبا موي كه مويش بر شانه اش ريخته و نور صورتش بر سياهي موي سر و صورتش برتري دارد.

«بحار الانوار، ج 51، ص 36»

حديث25

عن ايوب ابن نوح قال: قلتُ لابي الحسن الرضا - عليه السّلام - : انّا نرجُوا اَن تكونَ صاحبَ هذا الامرِ ...

ايوب بن نوح گويد: به امام رضا - عليه السّلام - عرضه داشتم كه ما اميد داريم شما صاحب الامر باشيد و خداوند امر ظهور را به راحتي و بدون جنگ به شما واگذار كند، همانا ما با شما بيعت كرده و درهم ها را بنام شما ضرب مي كنيم، حضرت - عليه السّلام - فرمودند: از ما اهلبيت احدي نيست كه نامه هاي (فراواني) براي او بيايد و با انگشتان به او اشاره شود و از مسائل (متفاوتي) از او سئوال شود و اموالي برايش بياورند مگر اينكه كشته مي شود يا مي ميرد تا اينكه خداوند براي اين امر پسر بچه اي از ما اهل بيت را مبعوث مي كند ... .

«بحار الانوار، ج 51، ص 37»

حديث26

عن ابي جعفر - عليه السّلام - : ان الله تبارك و تعالي حيثُ خَلَقَ الخلقَ ... أخَذَ الميثاقَ علي اُوِلي العزمِ انّني ربُّكُم و محمدً رسولي و علي اميرُ المؤمنين و اوصيائُه من بعده وُلاةُ امري و خُزّانُ علمي ... .

امام باقر - عليه السّلام - فرمودند: خداوند تبارك و تعالي زماني كه مخلوفات را آفريد ... از پيامبران اولي العزم پيمان گرفت كه من پروردگار شمايم و محمد فرستاده من است و علي و جانشينان بعد از او واليان امر و مخزن علم من هستند و همانا به وسيله مهدي دينم را ياري مي كنم و حكومتم را بر پا مي سازم و از دشمنانم انتقام مي گيرم و به وسيله او همه

را به بندگي خود مي كشانم، خواه از روي اطاعت باشد و خواه از روي اكراه.

«الكافي، ج2، ص 8»

حديث27

قال ابو جعفر - عليه السّلام - : انّ القائمَ اذا قام بمكةَ و ارادَ أن يَتَوَجَّهَ الي الكوفةِ نادَي مُناديهِ الا لا يحملْ احدٌ منكم ... .

امام باقر - عليه السّلام - فرمودند: همانا قائم زماني كه در مكه قيام كرد و خواست به سوي كوفه حركت كند، مناديش ندا مي دهد. «آگاه باشيد هيچ كس از شما غذا و نوشيدني حمل نكند» و حضرت، سنگ موسي بن عمران را همراه خود دارند و آن بار شتري است، پس در هيچ جاي فرود نمي آيند مگر اينكه چشمه اي از آن مي جوشد، پس هر كس گرسنه يا تشنه باشد سير مي شود و اين توشه آنها تا نجف است.

«الكافي، ج 1، ص 231»

حديث28

عن ابي جعفر - عليه السّلام - قال: السُّفياني و القائمُ في سَنَةٍ واحدةٍ.

امام باقر - عليه السّلام - فرمودند: خروج سفياني و قيام قائم - عليه السّلام - در يك سال اتفاق مي افتد.

«اثبات الهداة، ج 7، ص 426»

حديث29

قال ابو جعفر - عليه السّلام - و قد سألته عن القائم - عليه السّلام - فقال: لا يكون حتي ينادي مناد من السماء يسمع اهل المشرق و اهل المغرب حتي يسمع الفتاة في حذرها.

امام باقر - عليه السّلام - در جواب سئوالي كه در مورد قائم - عليه السّلام - از او پرسيده شده بود، فرمودند: (مهدي - عجل الله تعالي فرجه الشريف -) قيام نمي كند تا آن كه مناديي از آسمان ندا دهد، ندايي كه اهل شرق و غرب عالم، حتي دختران پرده نشين از پس پرده آنرا مي شنوند.

«اثبات الهداة، ج 7، ص 424»

حديث30

قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : طُوبي لمن ادرك قائمَ اهلِ بيتي و هو مقتدٍ به قبلَ قيامِهِ يأتِمُ به و بائمةِ الهُدي من قبلِهِ و يَبرَأُ الي الله من عدوِّهم اُولئِكَ رُفقائي و اكرمُ اُمَّتي عليَّ.

پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: خوشا به حال كسي كه زمان قائم اهل بيت مرا را درك كند، در حالي كه قبل از قيامش از او پيروي مي كرده، به او و ائمه هدي قبل از او متمسك شده و از دشمنانشان به سوي خداوند بيزاري مي جسته است، آنها دوستان من و كريم ترينِ امت من هستند.

«بحار الانوار، ج 51، ص 72»

حديث31

قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : والّذي بَعَثَني بالحقِّ نبياً لو لم يبقِ من الدنيا الا يومٌ واحدٌ لاطالَ اللهُ ذلك اليومَ حتي يَخرُجَ منه وَلَدي المهديُّ فَيَنْزِلَ روحُ الله عيسي بن مريم - عليه السّلام - فَيُصلِّي خَلْفَه.

پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: قسم به آن كس كه مرا به حق به نبوت مبعوث كرد اگر از دنيا جز يك روز باقي نماند خداوند آن روز را آنقدر طولاني مي كند تا فرزندم مهدي در آن روز قيام كند، پس عيسي بن مريم- عليه السّلام - فرود مي آيد و پشت سرش نماز مي خواند.

«بحار الانوار، ج 51، ص 71»

حديث32

قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : انَّ خُلَفائي و اوصيائي و حُجَجِ اللهِ علي الخَلقِ بعدي اثنا عشر اوَّلُهم اخي و آخِرُهم وَلَدي ... قال المهدي يملأها قسطاً و عدلاً ... .

پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: همانا جانشينان و اوصياء من و حجت هاي الهي بر مردم بعد از من دوازده نفرند، اولي آنها برادرم (علي) و آخرينشان فرزندم مي باشد ... مهدي كه دنيا را از قسط و عدل پر مي كند ... .

«بحار الانوار، ج 51، ص 71»

حديث33

قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : الائمه بعدي اثنا عشر، عدد شهور الحول و منا مهدي هذه الامة له هيبةُ موسي و بهاءُ عيسي و حكمُ داودَ و صبرُ ايوب.

پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - : فرمودند: ائمه بعد از من 12 نفرند؛ به تعداد ماه هاي سال و مهدي اين امت از ما است، هيبتي موسي گونه دارد و به زيبايي مانند عيسي است و در حكم مانند داود و صبري ايوب وار دارد.

«منتخب الاثر، ص 26»

حديث34

عن النبي - صلّي الله عليه و آله - : الائمةُ من بعدي اثنا عشر اولُهم انت يا علي و آخرهم القائم المهدي يَفتَحُ الله علي يده مشارقَ الارضِ و مغارِبَها.

پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: ائمه بعد از من 12 نفرند اولينشان تويي اي علي و آخرينشان مهدي قائم است، خداوند بدست او شرق و غرب زمين را فتح مي كند.

«صراط المستقيم، ج 2، ص 126»

حديث35

عن الامام ابي جعفر - عليه السّلام - قالَ : يَظْهَرُ الْمَهْدِيُّ بِمَكةَ عِنْدَ الْعِشاءِ مَعَهُ رايَةُ رَسُولِ اللهِ - صلَي الله عليه وآله - وَقَمِيصُهُ وَسَيْفُهُ وَعَلاماتٌ وَ نُورٌ وَبيانٌ.

امام باقر - عليه السّلام - فرمودند: مهدي (موعود (عج)) هنگام نماز عشا در مكه در حالي كه پرچم رسول الله بر دست و پيراهن او را در بدن و شمشير وي را با خود دارد، ظهور مي كند و با او نشانه ها و نورانيت و بيان ويژه اي است.

«روضة الكافي، ج 2، ص 145»

حديث36

عَنْ أبِي عَبْدِاللهِ - عليه السّلام - قالَ: مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكونَ مِنْ أَصْحابِ الْقائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَلْيَعْمَلُ بِالْوَرَعِ وَمَحاسِنِ الْأَخْلاقِ وَهُوَ مَنْتَظِرٌ فَاِنْ ماتَ وَقامَ الْقائِمُ بَعْدَهُ كانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكهُ.

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: كسي كه دوست مي دارد از اصحاب امام قائم بشمار آيد، پس در انتظار بسر ببرد و ورع و پارسايي را پيشه خود سازد و به محاسن اخلاق بپردازد، اين چنين كسي را منتظر گويند و اگر بميرد در حاليكه امام خود را زيارت نكرده باشد، پاداش وي بسان كساني است كه در ركاب امام حضور دارند.

«مستدرك سفينة البحار، ج 6، ص 184»

حديث37

عَنْ زُرارَة عَنْ أبِي عَبْدِاللهِ - عليه السّلام - قالَ: يُناديِ مُنادٍ بِاسْمِ الْقائِمِ - عليه السّلام - قلْتُ: خاصٌّ أمْ عامٌّ؟ قالَ: عامٌّ يَسْمَعُ كلُّ قَوْمٍ بِلِسانِهِمْ، قلْتُ فَمَنْ يُخالِفُ الْقائِمَ وَقَدْ نُودِيَ بِإِسْمِهِ؟ قالَ لا يَدَعُهُمْ إِبْلِيسُ ... .

زراره مي گويد: امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: منادي اي به نام «قائم آل محمد» - صلَي الله عليه و آله - (در جهان) ندايي مي دهد. زراره گفت به امام گفتم: (طرف خطاب و يا شنونده آن) بعضي از مردم اند يا همه مردم؟ امام پاسخ داد: نداء عام است و همه با زبان خود آنرا مي شنوند. به امام عرض كردم: پس چه كسي در برابر اين وضوح و صراحت ابلاغ، به مخالفت برمي خيزد؟ امام پاسخ داد: ابليس مردم را آن چنان مورد وسوسة خويش قرار مي دهد كه در پايان شب، مردم نسبت به قيام امام، شك مي كنند.

«منتخب الأثر، ص 450»

حديث38

قالَ جَعْفَرُ الصَّادِِقُ - عليه السّلام - : ما كانَ قَوْلُ لُوطٍ - عليه السّلام - لِقَوْمِهِ «لَوْ اَنَّ لِي بِكمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلي رُكنٍ شَدِيدٍ» (سورة هود، آيه 80) إِلاّ تَمَنِّياً لِقُوّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ وَشِدَّةِ أَصْحابِهِ وَهُمْ الرُّكنُ الشَّدِيدُ ... .

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: گفتار حضرت لوط - عليه السّلام - درباره قومش كه فرمودند: «اي كاش مرا قوتي و يا پناهگاهي امن و استوار بود تا از شرّ شما محفوظ مي ماندم» آرزويي است در حيطه قدرت قائم مهدي و استواري يارانش كه عبارتند از ركن شديد، هر يك از ياران مهدي - عليه السّلام - داراي قدرت چهل مرد هستند،

دلهاي آنها از فولاد محكم تر است، اگر بر كوهها بگذرند كوهها درهم فرو ريزند و دست از شمشيرهاي خود برنمي دارند تا آنكه خدا از آنان راضي شود.

«ينابيع المودّه، ص 9»

حديث39

قالَ أَبو عَبْدِ اللهِ - عليه السّلام - : إِنَّ قائِمَنا إِذا قامَ مَدَّ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ لِشِيعَتِنا فِي أَسْماعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ حَتّي (لا) يَكونَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقائِمِ بَرِيدٌ يُكلِّمَهُمْ فَيَسْمَعُونَ وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ وَهُوَ فِي مَكانِهِ.

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: همانا آنگاه كه قائم ما ظهور كند، خداوند نيروي شنوايي و بينايي شيعيان و پيروان ما را آن چنان تقويت خواهد كرد كه از فاصله بسيار دور صداي امام را مي شنوند و آن حضرت را مي بينند و با او صحبت مي كنند، در صورتي كه امام در جايگاه خويش مستقر است.

«الكافي، ج 8، ص 240»

حديث40

عن الامام ابي جعفر - عليه السّلام - قالَ : إِذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ اللهُ يَدَهُ عَلي رُؤُوسِ الْعِبادِ فَجَمَعَ بِها عُقُولَهُمْ وَ كمُلَتْ بها أَحْلامُهُمْ.

امام باقر - عليه السّلام - فرمودند: آنگاه كه قائم ما قيام كند خداوند متعال عنايت خويش را متوجّه مردم خواهد ساخت آن چنان كه عقل آنان را جمع و حلم آنان كامل مي گردد.

«الكافي، ج 1، ص 25»

حديث41

عَن الامام الصادق - عليه السّلام - قالَ: إِنَّ الْمُؤْمِنَ فِي زَمانِ الْقائِمِ وَ هوَ بِالْمَشْرِقِ لَيَري أَخاهُ الَّذي فِي المَغْرِب وَ كذا الَّذيِ فِي الْمَغْرِبِ يَري أَخاهُ الَّذيِ فِي الْمَشْرِقِ.

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: البته انسان با ايمان در زمان حضرت قائم در حاليكه در مشرق است، برادر و دوست خود را كه در مغرب بسر مي برد مي بيند و همچنين، آنكس كه در مغرب است، برادر خود را در مشرق مي بيند.

«بحار الأنوار، ج 52، ص 391»

حديث42

قالَ أمِيرُ الْمُؤْمِنينَ - عليه السّلام - : يَعْطِفُ الْهَوي عَلي الهُدي إِذا عَطََفُوا الْهُدي عَلي الْهَوَي وَيَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلي الْقُرْآنِ إِذا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلي الرَّأْيِ فَيُرِيكمْ كيْفَ عَدْلُ السِّيرَةِ وَيُحْيِي مَيْتَ الْكتابِ وَالسُّنَّةِ.

أميرالمؤمنين - عليه السّلام - فرمودند: (مهدي موعود - عليه السّلام - پس از ظهور) هواي نفس را مطيع دين مي سازد در صورتي كه در جهان، دين در محور هواي نفس تفسير مي گردد و همچنين اظهار نظرها را پيرو نظر قرآن مي سازد در حاليكه عكس آن مي باشد و مشاهده خواهيد كرد كه چگونه سيره ها بسوي شاه راه حقيقت تغيير مسير خواهد داد و قرآن و سنت فراموش شده و متروك، حيات خويش را در جامعه باز مي يابند.

«نهج البلاغه، خطبه 136»

حديث43

قالَ أمِيرُ الْمُؤْمِنينَ - عليه السّلام - : وَ تَخْرُجُ الْأَرْضُ أَفالِيذَ كبِدِها وَتُلْقي إِلَيْهِ سَلَماً مَقالِيدَها.

أميرالمؤمنين - عليه السّلام - فرمودند: (هنگامي كه امام زمان قيام كند) زمين قطعات جگر (گنجينه هاي ارزنده) درون خود را بيرون مي ريزد و كليه خزينه هاي خود را به امام تسليم مي كند.

«ارشاد مفيد، ص 359»

حديث44

عن الامام ابي جعفر - عليه السّلام - قالَ : الْقائِمُ مِنّا مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ مُؤَيَّدٌ بِالنَّصْرِ تُطْوي لَهُ الْأَرْضُ وَ تَظْهَرُ لَهُ الْكنُوزُ وَ يَبْلُغُ سُلْطانُهُ الْمَشْرِقَ وَالْمَغْرِبَ وَيُظْهِرُ بِهِ اللهُ دِينَهُ كلَّهُ وَلُوْ كرِهَ الْمُشْرِكونَ فَلا يَبْقي عَلي وَجْهِ الْأَرْضِ خَرابٌ إِلاّ عُمِّرَ.

امام باقر - عليه السّلام - فرمودند: قائم ما بر اثر رعب و ترسي كه در دلهاي مخالفان ايجاد مي شود، پيروز مي گردد، زمين در اختيار او قرار مي گيرد، همه گنجينه هاي نهفته در دل زمين براي او ظاهر مي شوند، قدرت حكومت او شرق و غرب عالم را فرا مي گيرد و دين خدا بوسيلة او به همگان عرضه مي شود. گرچه كفار را ناخوش آيد. و در سطح زمين خرابه اي باقي نمي ماند، جز آنكه به آباداني تبديل گردد.

«المحجة البيضاء، ج 4، ص 341»

حديث45

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

القائم منا منصور بالرعب مؤ يد بالنصر... يبلغ سلطانه المشرق و المغرب... فلا يبقى على وجه الارض خراب الا عمر.

قائم ما به وسيله بيم، يارى شود و با پيروزى تاءييد گردد. حكومت او مشرق و مغرب را فرا گيرد. پس در تمامى روى زمين خرابى باقى نمى ماند مگر آنكه آباد شود.

منهاج البراعة، ج 8، ص 353.

حديث46

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

اذا ظهر القائم سوى بين الناس حتى لا ترى محتاجا الى الزكاة.

چون قائم (عليه السلام) ظهور كند آنگونه بين مردم به مساوات رفتار نمايد كه نيازمند به دريافت زكات ديده نشود.

بحارالانوار ج 52، ص 390، روايت 212.

حديث47

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

اذا قام القائم من آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم): ضرب فساطيط لمن يعلم الناس القران على ما انزل الله.

چون قائم آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) كند نمايد، خيمه هايى برپاى دارد تا افرادى قرآن را آنگونه كه خداى نازل فرموده است به مردم بياموزند.

نوائب الدهور، ح 3، ص 409.

حديث48

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

يهدم ما كان قبله كما هدم رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) امر الجاهلية و يستاءنف الاسلام جديدا.

او (امام مهدى عليه السلام) آنچه را پيش از او بوده است در هم ريزد؛ آنگونه كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) امور جاهليت را در هم ريخت. مهدى (عليه السلام) اسلام را به گونه اى تازه و جديد مى آغازد.

الغيبة، نعمانى، ص 152.

حديث49

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

اذا قام القائم (عليه السلام) يوسع الطريق الاءعظم... و يهدم كل مسجد على الطريق و يسد كل كوة الى الطريق

و كل جناح و كنيف و ميزاب الى الطريق.

چون قائم (عليه السلام) قيام كند، راههاى اصلى را توسعه مى دهد و هر مسجدى را كه مانع را باشد ويران مى سازد و هر پنجره را كه به سوى راههاى عمومى گشوده باشد و نيز هر گونه ايوان و آبريزگاه و ناودانى را كه به طرف راههاى عمومى باشد مى بندد.

الغيبة، شيخ طوسى، ص 475.

حديث50

قال الباقر (عليه السلام):

فى قوله تعالى (و لمن انتصر بعد ظلمه (3)): ذلك القائم (عليه السلام) اذا قام انتصر من بنى امية و من المكذبين و من النصاب.

امام باقر (عليه السلام) درباره اين آيه شريفه (و براى آن كس كه انتقام كشد پس از ستمى كه بر او رفته است) فرمودند: منظور از اين آيه، قائم آل محمد (عليه السلام) است، چون او قيام كند از بنى اميه و تكذيب كنندگان و دشمنان انتقام بگيرد.

تفسير برهان، ج 1، ص 212.

حديث51

امام حسين (عليه السلام) فرمودند:

صاحب الامر يضع سيفه على عاتقه ثمانية اشهر.

صاحب الامر شمشيرش را به مدت هشت ماه بر شانه خويش مى گذارد (و به نبردى پيوسته مى پردازد).

كمال الدين، ص 318، روايت 5.

حديث52

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

ثم يرجع الى الكوفة فيبعث الثلاث ماءئة و البضعة عشر رجلا الى الافاق كلها فيمسح بين اكتافهم و على صدورهم فلا يتعايون فى قضاء.

سپس (امام مهدى عليه السلام) به شهر كوفه بر مى گردد و سيصد و ده نفر و اندى را به تمامى اطراف مى فرستد و دستى بر بين شانه ها و سينه هاى آنان مى كشد، پس در هيچ قضاوتى در نمى مانند.

الامام المهدى، ص 543.

حديث53

امام حسين (عليه السلام) فرمودند:

فى القائم منا سنن من الانبياء... فاما من نوح فطول العمر و اءما من ابراهيم فخفاء الولادة و اعتزال الناس و اما من موسى فالخوف و الغيبة و اءما من عيسى فاختلاف الناس فيه و اءما من ايوب فالفرج بعد البلوى و اءما من محمد فالخروج بالسيف.

در قائم ما سنتها و ويژگيهايى از پيامبران وجود دارد:

از نوح (عليه السلام) عمر طولانى، از ابراهيم (عليه السلام) مخفى بودن و ولادت و دورى گزينى از مردم، از موسى (عليه السلام) ترس و غيبت، از عيسى (عليه السلام) اختلاف مردم درباره او، از ايوب (عليه السلام) گشايش پس از گرفتاريها، و از محمد (عليه السلام) قيام با شمشير.

كشف الغمة، ج 3، ص 329.

حديث54

امام رضا (عليه السلام) فرمودند:

لو قد خرج قائمنا لم يكن الا العلق و العرق، القوم على السروج و ما لباس القائم الا الغليظ و ما طعامه الا الجشب.

چون قائم ما قيام كند، چيزى جز مرگ و عرق نخواهد بود. افراد هماره بر پشت اسبها (در نبرد) خواهند بود. لباس قائم لباسى خشن و غذايش طعامى ناگوار و بدمزه خواهد بود.

بحارالانوار، ج 52، ص 359.

حديث55

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

انه يخبر كل قوم بما استبطنوه و يعرف وليه من عدوه بالتوسم.

او (امام مهدى عليه السلام) از آنچه گروهها پنهان نموده اند خبر مى دهد و دوست خود را از دشمنش به فراست باز مى شناسد.

صراط المستقيم، ج 2، ص 254.

حديث56

امام صادق(عليه السلام) فرمودند:

و ما تستعجلون بخروج القائم؟ فوالله ما لباسه الا الغليظ و لا طعامه الا الجشب و ما هو الا السيف و الموت تحت ظل السيف.

چرا درباره قيام قائم شتاب مى كنيد؟ به خدا سوگند! لباسش جز لباسى ضخيم و خوراكش جز غذايى ناگوار نيست. قيام او جز شمشير و مرگ در سايه شمشير نيست.

بحارالانوار، ج 52، ص 354.

حديث57

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

ان قائمنا اذا قام لبس لباس على (عليه السلام) و سار بسيرته.

همانا چون قائم ما قيام كند، لباس على (عليه السلام) را بپوشد و بر اساس شيوه و سيره او رفتار نمايد.

وسائل الشيعة، ج 3، ص 348، روايت 7.

حديث58

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

يفقد الناس امامهم فيشهد الموسم فيراهم و لا يرونه.

مردم امام خويش را نيابند (امامشان غايب از نظرها باشد پس امام هنگام حج در مراسم حج حضور يابد و ايشان را ببيند، ولى آنان وى را نبينند.

وسائل الشيعة، ج 8، ص 96، روايت 9.

حديث59

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

فما تنكر هذه الاءمة ان يفعل الله جل و عز بحجته كما فعل بيوسف ان يمشى فى اسواقهم ويطاء بسطهم حتى ياءذن الله فى ذلك له.

چگونه اين امت انكار مى كنند كه خداوند با حجت خويش آن گونه رفتار نمايد كه با حضرت يوسف رفتار نمود (امام زمان (عليه السلام) بصورت ناشناس) در بازارهايشان حركت نمايد و پاى بر فرشهايشان بگذارد تا اينكه خدا در اين باره به او اجازه (ظهور) بدهد.

الكافى، ج 1، كتاب الحجة، ص 134، روايت 885.

حديث60

قال الامام الصادق - عليه السّلام - : ان قائمَنا اذا قام مدَّ اللهُ عزَّوجلَّ لشيعتنا في اسماعهم و ابصارهم حتي لا يكون بينهم و بين القائم بريد، يكلمهم فيسمعون و ينظرون اليه و هو في مكانه.

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: وقتي قائم ما قيام كند، خداوند چشمان و گوشهاي شيعيان ما را تيز مي كند، به گونه اي كه ميان قائم و شيعيانش پيكي نيست، او صحبت مي كند و آنها مي شنوند و او را مي بينند، در حالي كه او در جاي خود مي باشد.

«الكافي، ج 8، ص 241»

حديث61

قال الامام الصادق - عليه السّلام - : اذا قام القائم عرض الايمانَ علي كلِ ناصبٍ فان دخلَ فيه بحقيقةٍ و الا ضَرَبَ عُنُقَهُ او يُؤَدِي الجزيةَ كما يؤديها اليوم اهل الذمه.

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: زماني كه قائم - عليه السّلام - قيام كند، ايمان را بر هر ناصبي (غيرمومني) عرضه مي كند، پس اگر واقعاً ايمان آورد او را رها مي كند و اگر ايمان حقيقي نياورد يا گردن او را مي زند و يا او را مجبور به پرداخت جزيه مي كند، چنانكه اهل ذمه امروز جزيه مي دهند.

«الكافي، ج 8، ص 227»

حديث62

قال ابو عبدالله - عليه السّلام - : ... اذا ادركتَ هذا الزمان فادع بهذا الدعاء: اللهمَّ عَرِّفني نفسَكَ فانَّك اِن لم تُعرِّفْني نفسَك لم اعرِف نَبيَّكَ، اللهمَّ عرَّفْني ...

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: ... هر گاه زمان غيبت را درك كردي پس اين دعا را بخوان: خداوندا شناخت خودت را به من عطا كن، چرا كه اگر تو خود را به من نشناساني، نبيّت را نخواهم شناخت، خداوندا رسولت را به من بشناسان، چرا كه اگر شناخت رسولت را به من عطا نكني، حجت تو (امام زمان) را نخواهم شناخت، خداوندا حجتت را به من بشناسان، چرا كه اگر او را به من نشناساني از دينم گمراه مي شوم.

«الكافي، ج 1، ص 337»

حديث63

قال ابو عبدالله - عليه السّلام - : انَّ لِصاحِبِ هذا الامر غيبةٌ المتمسك فيها بدينه كالخارط للقتاد.

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: همانا براي صاحب الامر غيبتي است (پس) كسي در دوران او دين خود را حفظ كند، مانند كسي است كه خار مغيلان را با دست بتراشد.

«الكافي، ج 1، ص 335»

حديث64

عن الامام علي بن الحسين - عليه السّلام - قال: ان اهل زمان غيبة، القائلون بامامتِه، المنتَظرون لظُهورِهِ افضَلُ اهل كلِ زمانٍ.

امام سجاد - عليه السّلام - فرمودند: همانا مردم زمان غيبت كه امامت او را پذيرفته اند و منتظر ظهور اويند، برتر از افراد همه زمانها هستند.

«بحار الانوار، ج 52، ص 122»

حديث65

عن ابي عبدالله - عليه السّلام - قال: صاحب هذا الامور تعمي ولادته علي (هذا) الخلق لئلا يكون لاحد في عنقه بيعة اذا خرج.

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: ولادت صاحب الامر - عليه السّلام - بر اين مردم پوشيده است تا بيعت هيچ كس در هنگام ظهور بر گردن او نباشد.

«بحار الانوار، ج 52، ص 95»

حديث66

قال سليمان: فقلت للامام الصادق - عليه السّلام - : فكيف ينتفع الناس بالحجةِ الغائبِ المَستور؟ قال: كما ينتفعون بالشمس اذا سترها السحاب.

سليمان گويد: به امام صادق - عليه السّلام - عرضه داشتم: مردم چگونه از حجتي (امام) كه از نظر پنهان است، نفع مي برند؟ حضرت فرمودند: همان گونه كه از خورشيد پشت ابر نفع مي كنند (از او نيز نفع مي برند).

«بحار الانوار، ج 52، ص 92»

حديث67

قال ابو عبدالله - عليه السّلام - : من اَقَرَّ بالائمةِ مِن آبائي وَ وُلدي و جَحَدَ المَهديّ من وُلدي كان كمن اقرّ بجميع الانبيا و جحد محمداً - صلّي الله عليه و آله - نبوته.

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: هر كس به امامت ائمه هدي از پدران و فرزندانم اقرار كند ولي فرزندم مهدي را انكار نمايد، مانند كسي است كه به نبوت تمامي پيامبران اقرار كند اما نبوت محمد - صلّي الله عليه و آله - را انكار نمايد.

«بحار الانوار، ج 51، ص 145»

حديث68

عن ام هاني قال: قلت لابي جعفر - عليه السّلام - ما معني قولِ الله تعالي «فلا اقسم بالخُنَّس»؟ قال لي: يا ام هاني امام يَخنِسُ سَنَةَ ستينَ و مأتينِ ثم يَظهَرُ كالشهاب يتَوقَد في الليلة الظلماء فان ادركتِ زمانه قرَت عينُك.

ام هاني گويد به امام باقر - عليه السّلام - عرضه داشتم، معني كلام خداوند در آيه «فلا اقسم بالخُنَّس» (تكوير، 15) چيست؟ حضرت فرمودند: اي ام هاني اين آيه درباره امامي است كه خود را از سال 260 پنهان نموده (بگونه اي كه مردم او را نمي شناسند). سپس مانند شهابي درخشنده در شب تاريك، ظهور مي كند پس اگر تو آن زمان را درك كردي چشمت روشن.

«الكافي، ج 1، ص 341»

حديث69

قال الامام الحسين - عليه السّلام - : امّا انَّ الصابِرَ في غيبتِهِ علي الاذي و التكذيبِ بمنزلةِ المجاهدِ بالسيف بينَ يَدَي رسول الله - صلّي الله عليه و آله -.

امام حسين - عليه السّلام - فرمودند: همانا كسي كه در زمان غيبت بر آزار و اذيت و تكذيب كردن ها صبر كند، همانند كسي است كه با شمشير در كنار رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - مبارزه مي كند.

«بحار الانوار، ج 51، ص 133»

حديث70

عن الامام الحسن - عليه السّلام - قال: يُطيلُ الله عُمرَهُ في غَيبَةٍ ثُمَّ يُظهِرُهُ بِقُدرَتِهِ في صُورَةِ شابٍ ابنِ دونَ اربعين سنةٍ ذلك لِيُعلَم اَنَّ اللهَ علي كل شيءٍ قدير.

امام حسن - عليه السّلام - فرمودند: خداوند در زمان غيبت عمر او را طولاني مي گرداند سپس او را با قدرت خود به صورت جواني كه سنش كمتر از چهل سال است ظاهر مي كند تا همه بدانند خداوند بر هر چيزي تواناست.

«بحار الانوار، ج 51، ص 123»

حديث71

عن النبي - صلّي الله عليه و آله - قال: انت ابو الائمةِ الإحدَي عشرة مِن صُلبكَ مطهرون معصومون و منهم المهدي.

پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - (به امام علي - عليه السّلام -) فرمودند: تو پدر يازده امام كه از صلب تو هستند مي باشي، اماماني پاك و معصوم و مهدي از آنهاست.

«صراط المستقيم، ج 2، ص 126»

حديث72

عن النبي - صلّي الله عليه و آله - قال: يَخرُجُ المهدي مِن وُلدي يَصلحُ اللهُ تعالي امره في لَيلَةٍ فيملأ الارضَ عدلاً كما مُلِئَت جوراً.

پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: مهدي كه از فرزندان من است، قيام مي كند در حالي كه خداوند يك شبه امر قيام او را اصلاح مي كند پس زمين را همانگونه كه پر از ظلم و ستم شده، پر از عدل و داد مي كند.

«صراط المستقيم، ج 2، ص 122»

حديث73

قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - لِفاطمة في مرضِهِ: و الّذي نفسي بيده لابُدَّ لِهذِهِ الاُمَّةِ مِن مهديٍ و هو واللهِ مِن وُلدِكِ.

پيامبر اكرم در مريضي (اي كه منجر به رحلتشان شد) به حضرت فاطمه - عليها السلام - فرمودند: قسم به آن كسي كه جانم در دست اوست، حتما مهدي و هدايت گري براي اين امت مي آيد و قسم به خدا او فرزند تو است.

«بحار الانوار، ج 51، ص 67»

حديث74

قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : لابد للغلام من غيبة. فقيل له: و لِمَ يا رسول الله، قال: يخاف القتل.

پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: لازم است مهدي در حالي كه پسر بچه است غائب شود، گفته شد: اي رسول خدا غيبت براي چه، حضرت فرمودند: مي ترسد كشته شود.

«بحار الانوار، ج 52، ص 90»

حديث75

عَن الامام الصادق - عليه السّلام - قالَ: إذا قامَ قائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ - عليه السّلام - حَكمَ بَيْنَ النَّاسِ بِحُكمِ داوُدَ - عليه السّلام - لا يَحْتاجُ إِلي بَينَةٍ يُلْهِمُهُ اللهُ بِعِلْمِهِ.

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: آنگاه كه قائم آل محمد - عليه السّلام - ظهور كند در جامعه همچون داود پيامبر - عليه السّلام - قضاوت خواهد كرد؛ در باب احكام صادره نيازي به شاهد و بيّنه ندارد بلكه واقعيت و حقيقت امر را خداوند به وي الهام مي كند و او مأمور است تا به علم خويش عمل كند.

«الغيبة، ص 122»

حديث76

عَنْ أبِي عَبْدِاللهِ - عليه السّلام - قالَ: فِيهِمْ رِجالٌ لايَنامُونَ اللَّيلَ لَهُمْ دَوِيٌّ فِي صَلواتِهِمْ كدَوِيِّ النَّحْلِ يَبِيتُونَ قِياماً عَلي أَطْرافِهِمْ وَيُصْبِحُونَ عَلي خُيُولِهِمْ ... شِعارُهُمْ يا لِثاراتِ الْحُسَيْنِ إذا سارُوا يَسِيرُ الرُّعْبُ أَمامَهُمْ مَسِيرَةَ ... .

امام صادق - عليه السّلام - فرمودند: در ميان آنان (لشگريان امام زمان _ عجل الله تعالي فرجه الشريف - ) رجالي ديده مي شوند كه شبها را بيدار مي مانند و همچون زنبور عسل شب را در زمزمه (عبادت و راز و نياز) به سر مي برند و نيز شبها را در دفاع و نگهباني بروز مي رسانند، ... شعار آنان «يا لثارات الحسين» است وقتي كه بحركت درمي آيند ترس و وحشت نيز در پيشاپيش آنان در دلهاي مخالفان ايجاد مي شود و خداوند توسط آنان امام حق را نصرت مي بخشد.

«مستدرك سفينة البحار، ج 6، ص 184»

حديث77

قالَ جَعْفَر الصَّادِِق - عليه السّلام - فِي هذِهِ الْآيَةِ (قَلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ كفَرُوا إيْمانُهُمْ وَلا هُمْ يَنْظُرُونَ): يَوْمُ الْفَتْحِ، يَوْمٌ تُفَتَّحُ الدُّنْيا عَلي الْقائِمِ وَلا يَنْفَعُ أَحَداً تَقَرَّبَ بِالْإيمانِ مالَمْ يَكنْ قَبْلَ ذلِك مُؤْمِناً ... .

امام صادق - عليه السّلام - در پيرامون آيه «قل يوم الفتح» فرمودند: روز فتح، همان روزي است كه جهان، بدست قائم آل محمد فتح شود و آنروز كسي را كه قبلاً ايمان نداشته است روي آوردن به دين، سودي ندهد ولي كسي كه قبل از فتح امام ايمان آورده و به امامت امام معتقد بوده و در شمار منتظرانش باشد، از ايمان خويش، سود برد و بر شأن و مقامش افزوده شود و اين پاداش دوستان و پيروان

ما اهل بيت است.

«منتخب الأثر، ص 470»

حديث78

عَنْ أبِي عَبْدِاللهِ - عليه السّلام - قالَ: فِي وَصْفِ الْحَجَرِ وَ الرُّكنِ الَّذيِ وُضِعَ فِيهِ قالَ وَمِنْ ذلِك الرُّكنِ يَهْبِطُ الطَّيْرُ عَلي الْقائِمِ فَاَوَّلُ مَنْ يُبايِعُهُ ذلِك الطَّيْرُ وَهُوَ وَاللهِ جَبْرَئِيلُ وَ إلي ذلِك الْمَقامِ يُسْنِدُ ظَهْرَهُ ... .

امام صادق - عليه السّلام - در وصف ركني كه «حجر الأسود» بر آن نصب شده است، فرمودند: پرنده اي از روي آن ركن به سوي حضرت قائم به پرواز در مي آيد و اول كسي است كه با او بيعت مي كند و به خدا قسم اين پرنده جبرئيل است و آن كسي كه تكيه به اين مقام مي زند دليل و حجت بر ظهور حضرت قائم است و اين مكان شاهد است كه چه كساني در اين مكان وفاي به عهد مي كنند.

«بحار الأنوار، ج 52، ص 279»

حديث79

عَنِ النَّبِيِّ - صلَي الله عليه و آله - قالَ: يَنْزِلُ عِيسي بْنُ مَرْيَمَ - عليه السّلام - إِلي الْأَرْضِ وَ كأَنَّ رَأْسَهُ يَقْطُرُ وَلَمْ يُصِبْهُ بَلَلٌ وَ إِنَّهُ يَكسِرُ الصَّلِيبَ وَيَقْتُلُ الْخِنْزِيرَ وَ يُفيضُ الْمالَ ... .

پيامبر اكرم - صلَي الله عليه و آله - فرمودند: هنگام ظهور، عيسي مسيح - عليه السّلام - به زمين باز مي گردد و از بالاي سرش قطره هاي آب فرو مي ريزد ولي باو اصابت نمي كند و وي را تر نمي سازد. و مسيح كسي است كه صليب را مي شكند، خوك را مي كشد و اموال را تقسيم مي كند و در حكومت مهدي - عليه السّلام - امنيت ويژه اي در زمين حكم فرماست به گونه اي كه شير با شتر و پلنگ با گاو

و گرگ با گوسفند، زندگي مي كنند. بچه ها با مارها ببازي مشغول مي شوند و هيچ كدام به ديگري گزندي نمي رسانند و عيسي - عليه السّلام - چهل سال زندگي مي كند و سپس مي ميرد و مسلمين بر او نماز مي خوانند و دفنش مي كنند.

«حيوة الحيوان، ج 1، ص 7»

حديث80

عَنِ النَّبِيَّ - صلَي الله عليه و آله - قالَ: ... يُخْرِجُ اللهُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ - عليه السّلام - تِسْعَةً مِنَ الْأئِمَّةِ اُمَناءَ مَعْصُومُونَ مِنّا مَهْدِيُّ هذِهِ الْأُمَّةِ إذا صارَتْ الدُّنْيا هَرَجاً و مرجاً وَ تَظاهَرَتْ الْفِتَنُ وَتَقَطَّعَتِ السُّبُلُ ... .

پيامبر اكرم - صلَي الله عليه و آله - فرمودند: خداوند متعال، از صلب حسين 9 نفر از ائمه و پيشوايان را بدنيا خواهد آورد، آنگاه كه جهان در هرج و مرج فرو رود و فتنه ها دست به دست هم دهند و راههاي جامعه بسته شود و وقتي كه برخي از فتنه جويان به ياري يكديگر بشتابند، بزرگ به كوچك ترحم نكنند و كوچك براي بزرگ احترام نگذارد (در اين هنگام) خداوند متعال «مهدي» ما يعني نهمين فرزند امام حسين را مبعوث خواهد ساخت، او دژهاي گمراهي را فتح نموده و دلهاي غافلان را بيدار خواهد ساخت. حركت و قيام او ماهيت ديني خواهد داشت همان ديني كه من در آغاز آن قيام كرده ام، وي زمين را پر از عدل و داد خواهد ساخت چنانچه پر از ظلم شده باشد.

«أنوار البهيه، ص 174»

حديث81

قالَ رَسُولُ اللهِ - صلَي الله عليه و آله - : إِنَّ قائِمَنا إذا خَرَجَ يَتجه لَهُ ثَلاثْماةَ وَ ثَلاثَة عَشَر رَجُلاً عَدَدَ رِجالِ بَدْرٍ، فَاِذا كانَ وَقْتُ خُرُوجِهِ كانَ لَهُ سَيْفٌ مَغْمُودٌ فَيُنادِيهِ السَّيْفُ: قُمْ يا وَلِيَّ اللهِ فَاقْتُلْ أَعْداءَ اللهِ.

پيامبر اكرم - صلَي الله عليه و آله - فرمودند: آنگاه كه قائم ما خروج كند، سيصد و سيزده تن به عدد شهداي بدر، وي را همراهي خواهند كرد و در زمان خروج آن حضرت شمشيري كه در

غلاف دارد ندا مي دهد كه: اي، وليّ خدا برخيز و دشمنان خدا را نابود كن.

«الإنصاف، ص 231»

حديث82

قالَ رَسُولُ اللهِ - صلَي الله عليه و آله - : مَنْ أَنْكرَ الْقائِمَ مَنْ وُلديِ فَقَد انْكرَنِي.

پيامبر اكرم - صلَي الله عليه و آله - فرمودند: كسي كه وجود قائم از فرزندان مرا انكار كند، مرا انكار كرده است.

«منتخب الأثر، ص 492»

حديث83

امام باقر عليه السلام :

إذا قامَ القائِمُ عليه السلام سارَ إلَى الكوفَةِ فَهَدَمَ بِها أربَعَةَ مَساجِدَ ، فَلَم يَبقَ مَسجِدٌ عَلى وَجهِ الأَرضِ لَهُ شُرَفٌ إلّا هَدَمَها وجَعَلَها جَمّاءَ .

زمانى كه قائم عليه السلام به پا خيزد ، به كوفه رفته ، چهار مسجد را در آن ويران خواهد ساخت . پس كنگره هر مسجدى را كه داراى آن باشد ، ويران كرده ، آن را بدون كنگره خواهد كرد .

الإرشاد: ج 2 ص 385 ، الغيبة للطوسى: ص 475 ح 498 نحوه ، إعلام الورى: ج 2 ص 291 كلّها عن أبي بصير ، روضة الواعظين: ص 290 ، بحار الأنوار: ج 52 ص 339 ح 84 .

حديث84

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

يَومُ النَّيروزِ هُوَ اليَومُ الَّذي يَظهَرُ فيهِ قائِمُنا أهلَ البَيتِ؛

نوروز ، روزي است كه قائم ما اهل بيت در آن ظهور مي كند.

بحار الأنوار ، ج 52 ، ص 276

حديث85

امام صادق عليه السلام :

إذا قامَ قائمُ آلِ محمّدٍ علَيهِ وعلَيهِمُ السلامُ حَكَمَ بينَ الناسِ بحُكمِ داودَ ، لا يَحتاجُ إلى بَيِّنةٍ ، يُلهِمُهُ اللّه ُ تعالى فَيَحكُمُ بعِلمِهِ .

زم_ان_ى ك_ه ق_ائم آل محمّد عليه السلام ، ق_يام كند ، به حكم داود ميان مردم داورى مى كند و نيازى به بيّنه (شهود و مدرك) ندارد . خداوند متعال اين حكم را به او الهام مى كند و او به علمش قضاوت مى كند .

بحار الأنوار : 14 / 14 / 23 منتخب ميزان الحكمة : 472

حديث86

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

مثل قائم ما مثل وقوع قيامت است كه وقت آنرا جز خداي تبارك و تعالي نمي داند و به احدي آشكار نسازد ... جز به صورت ناگهاني پيش نخواهد آمد.

بحارالانوار جلد 51 صفحه 154

حديث87

امام حسين (عليه السلام) فرمودند:

خداوند قائم ما را از پس پرده غيب برون آور و آن گاه او از ستمگران انتقام گيرد.

اثبات الهداء ج 7 ص 138

حديث88

امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:

بدان كه ميان خداي متعال و بندگانش خويشي و قرابتي نيست، و كسي كه مرا انكار كند از من نيست و راه او راه پسر نوح است.

(كمال الدين و تمام النعمه/2/484)

حديث89

امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:

من مهدي هستم، منم قيام گر زمان، منم آن كه زمين را آكنده از عدل مي سازد،

آنچنان كه از ستم پر شده بود.

(بحارالانوار/52/2)

حديث90

امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:

اگر نبود كه ما دوستدار صلاح شما هستيم و به شما لطف و مرحمت داريم، همانا به شما توجه و التفات نمي كرديم.

(بحارالانوار/53/179)

حديث91

امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:

تنها به سوي خدا دست نياز بر مي آورم و از او كفايت امور مي خواهم و از او توفيق كار زيبا و شايسته را مي طلبم و از او سرپرستي خويش را مي خواهم.

(بحارالانوار/25/183)

حديث92

امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:

همانا من ايمني بخش اهل زمين هستم، همچنان كه ستارگان ايمني بخش اهل آسمانند.

(بحارالانوار/53/181)

حديث93

امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:

نفع بردن از من در زمان غيبتم مانند نفع بردن از خورشيد هنگام پنهان شدنش در پشت ابرهاست.

(بحارالانوار/53/181)

حديث94

امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:

هر يك از پدرانم بيعت يكي از طاغوت هاي زمان به گردنكشان بود، ولي من در حالي قيام خواهم كرد كه بيعت هيچ طاغوتي به گردنم نباشد.

(بحارالانوار/53/181)

حديث95

امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:

من تنها بازمانده ي خدا در زمين و انتقام گيرنده از دشمنان او هستم.

(بحارالانوار/53/181)

حديث96

امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:

ما از اوضاع شما كاملاً آگاهيم و هيچ يك از احوال شما بر ما پوشيده نيست.

(بحارالانوار/52/51)

حديث97

امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:

من باقيمانده ي از آدم و ذخيره ي نوح و برگزيده ي از ابراهيم و خلاصه ي محمد(صلي الله عليه و آله و سلم) مي باشم.

(غيبت نعماني/281)

حديث98

امام مهدي(عليه السلام) فرمودند:

من آخرين جانشين پيامبرم و خداوند بواسطه ي من، بلا را از خانواده و شيعيانم بر طرف مي كند.

(بحارالانوار/52/30)

حديث99

پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

لتملأنّ الأرض ظلما و عدوانا ثمّ ليخرجنّ رجل من أهل بيتي حتّى يملأها قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و عدوانا؛

زمين از جور و تعدى پر مى شود آنگاه مردى از خاندان من بيرون آيد تا آن را از انصاف و عدل پر كند چنان كه از ظلم و تعدى پر شده است.

نهج الفصاحه

حديث100

امام سجاد(عليه السلام) مي فرمايند:

إِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْ كُلِّ مُؤْمِنٍ الْعَاهَةَ وَ رَدَّ إِلَيْهِ قُوَّتَهُ؛

هنگامي كه حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف ظهور كند، خداوند ناراحتي ها و بلايا را از هر مؤمني مي زدايد و به او قدرت و قوت عطا مي كند.

بحارالانوار،ج52،ص346،باب37.

حديث101

امام حسن عسكري (عليه السلام) مي فرمايند:

إذا قام القائم أمر بهدم المنائر و المقاصير التي في المساجد؛

هنگامي كه قائم (ع) قيام كند ، دستور به خرابي مناره ها و اتاقكهاي مخصوص پيش نمازها در مساجد دهد .

الغيبة للشيخ الطوسي ، ص 133

حديث102

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :

أمّا وَاللّهِ، لَوْ تَرَكُوا الْحَقَّ عَلي أهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبيّه، لَمّا اخْتَلَفَ فِي اللّهِ اثْنانِ، وَ لَوَرِثَها سَلَفٌ عَنْ سَلَف، وَ خَلْفٌ بَعْدَ خَلَف، حَتّي يَقُومَ قائِمُنا، التّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ - عليه السلام - ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:

به خدا سوگند، اگر حقّ _ يعني خلافت و امامت _ را به اهلش سپرده بودند و از عترت و اهل بيت پيامبر )صلوات اللّه عليهم( پيروي و متابعت كرده بودند حتّي دو نفر هم با يكديگر درباره خدا _ و دين _ اختلاف نمي كردند. و مقام خلافت و امامت توسط افراد شايسته يكي پس از ديگري منتقل مي گرديد و در نهايت تحويل قائم آل محمّد(عليه السلام) مي گرديد كه او نهمين فرزند از حسين (عليه السلام) مي باشد.

بحارالأنوار، ج 36، ص 352، ح 224

حديث103

امام حسين عليه السلام :

فى بَيانِ ما يَحْدُثُ فى زَمَنِ ظُهورِ الاِْمامِ الْحُجَّةِ عليه السلام : وَ لَتَنْزِلَنَّ الْبَرَكَةُ مِنَ السَّماءِ اِلَى الاَْرْضِ حَتّى اِنَّ الشَّجَرَةَ لَتَقْصِفُ مِمّا يَزيدُ اللّه ُ فيها مِنَ الثَّمَرَةِ وَ لَتُوْكَلُ ثَمَرةُ الشِّتاءِ فِى الصَّيْفِ وَ ثَمَرَةُ الصَّيْفِ فِى الشِّتاءِ وَ ذلِكَ قَوْلُهُ تعالى: وَ لَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُرى آمَنوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الاَْرْضِ وَلكِن كَذَّبُوا؛

در بيان آنچه هنگام ظهور امام زمان عليه السلام رخ مى دهد : بركت از آسمان به سوى زمين فرو مى ريزد، تا آن جا كه درخت از ميوه فراوانى كه خداوند در آن مى افزايد، مى شكند. (مردم) ميوه زمستان را در تابستان و ميوه تابستان را در زمستان مى خورند و اين معناى سخن خداوند است كه: (و اگر

مردمِ آبادى ها ايمان مى آوردند و تقوا پيشه مى كردند، بركت هايى از آسمان و زمين به روى آنان مى گشوديم، ليكن تكذيب كردند).

(مختصر بصائر الدرجات، ص 51 . )

حديث104

حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايند:

به سبب غيبت مهدي(عليه السلام) سردرگمي به وجود مي آيد كه گروهي گمراه مي شوند و گروهي ديگر برهدايت مي مانند.

بحارالانوار،ج 51، ص118.

حديث105

با مهدي ما حجت گسسته مي شود . او پايان بخش سلسله امامان، نجات بخش امت و اوج نور و راز نهان است.

بحارالانوار، ج77،ص 300.

حديث106

امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند:

امام و پيشواي خود را بشناس كه اگر امام را شناختي، ظهور،زودتر روي دهد يا ديرتر،تو را زياني نمي رسد.

بحارالانوار، ج 52،ص141.

حديث107

امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:

زمانى كه قائم ما ظهور كند كينه ها از سينه بندگان بيرون مى رود.

(بحارالانوار، ج 52، ص 316)

حديث108

امام على عليه السلام مي فرمايند :

اَصْحابُ الْمَهْدىِّ شَبابٌ لا كُهولٌ فيهِم اِلاّ مِثْلَ كُحْلِ الْعَيْنِ وَ الْمِلحِ فِى الزّادِ وَ اَقَلُّ الزّادِ الْمِلْحُ؛

ياران مهدى(عج) جوان اند و كهن سالان در ميان آنان كم اند ، مانند سُرمه در چشم و نمك در زاد و توشه ، كه كمترين قسمت توشه ، نمك است .

الغيبة طوسى ، ص 476، ح 501 .

حديث109

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

يَخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَيُوَطِّئونَ لِلمَهدِيِّ سُلطانَهُ؛

مردمى از مشرق قيام مى كنند و زمينه حكومت مهدى را فراهم مى آورند.

كنزالعمّال ، ح 38657

حديث110

امام حسين (عليه السلام) مي فرمايند:

يَظهَرُ اللَّهُ قائِمَنا فَيَنتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ؛

خداوند قائم ما را از پس پرده غيبت بيرون مى آورد و آن گاه او از ستم گران انتقام مى گيرد.

إثباة الهداة ، ج 7 ، ص 138

حديث111

امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند:

لَو أدرَكتُهُ لَخَدَمتُهُ أيامَ حَياتي؛

اگر او [امام زمان عليه السلام ] را در يابم ، تمام عمر به او خدمت مي كنم .

الغيبه ، نعمانى ، ص 245

حديث112

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

المَهدِي مِن عِترَتي مِن وُلدِ فاطِمَةَ

مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) از عترت من و از فرزندان فاطمه(سلام الله عليها) است.

(بحار الأنوار، ج38، ص44)

حديث113

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

المَهدِي مِن عِترَتي مِن وُلدِ فاطِمَةَ؛

مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) از عترت من و از فرزندان فاطمه است.

(بحار الأنوار، ج38، ص44)

حديث114

امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمودند:

أنا خاتم الأوصياء و بي يدفع الله البلاء عن أهلي و شيعتي

من آخرين جانشين پيامبر هستم ، و به وسيله من است كه خداوند بلا را از خاندان و شيعيانم دور مي سازد.

(بحارالأنوار ، ج 52 ، ص 30)

حديث115

امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمودند:

أنا بَقيةَ اللهِ في أرضِهِ وَ المُنتَقِم مِن أَعدائِهِ؛

من ذخيره خدا در روي زمين و انتقام گيرنده از دشمنان او هستم.

(تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 392)

حديث116

امام على (عليه السلام) فرمودند:

... وضع يده على رؤ وس العباد فلا يبقى مؤ من الا صار قلبه اشد من زبر الحديد و اعطاه الله قوة اربعين رجلا.

(امام مهدى عليه السلام) دست بر سر بندگان (خداوند) گذارد، پس هيچ مؤ منى باقى نمى ماند جز آن كه قلبش محكم تر از پاره هاى آن گردد و خداوند به او نيروى چهل مرد را عنايت فرمايد.

كمال الدين، ص 653.

خاندان عصمت(ع)

حديث1

پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

هركس خداوند محبت اهل بيت(عليهم السلام) را به او بخشيده، به خير دنيا و آخرت دست يافته است.

الخصال/515

حديث2

امام باقر(عليه السلام) فرمودند:

من أصبح يجد برد حبنا علي قلبه فليحمد الله علي بادي النعم قيل و ما بادي النعم؟ قال: طيب المولد؛

هركس صبح كند و خنكاي محبت ما را در قلب خود بيابد، بايد خدا را براي نخستين نعمت سپاس گويد، گفته شد نخستين نعمت چيست؟ فرمودند: حلال زادگي.

امالي صدوق 1/562/755

حديث3

رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

إني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي أهل بيتي ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا؛

من دو چيز ارزشمند در ميان شما مي گذارم؛ كتاب خدا، و عترت و اهل بيتم، اگر به آنها چنگ بزنيد هرگز گمراه نمي شويد.

غايه المرام 1/115

حديث4

امام جواد (عليه السلام) فرمودند:

نحن خزان الله على علمه و غيبه و حكمته و اءوصياء اءنبيائه، و عباد مكرمون.

ما (خاندان پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) خزانه داران علم خدا و غيب و حكمت پروردگاريم. ما جانشينان انبياء الهى و بندگان بزرگواريم.

مستدرك عوالم العلوم 23: 160.

حديث5

پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):

مَن بَكى عَلى مُصابِ هذِهِ الْبِنتِ (زَينَبَ(عليها السلام)) كانَ كَمَن بَكى عَلى أَخَوَيهَا الْحَسَنَ وَالْحُسَينَ(عليهما السلام)؛

هر كس بر مصيبت هاى اين دختر (زينب(عليها السلام)) بگريد، همانند كسى است كه بر برادرانش، حسن و حسين(عليهما السلام) گريسته باشد.

وفيات الائمّة، ص 431

حديث6

پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):

أنا أوّلُ وافِدٍ علَى العَزيزِ الجَبّارِ يَومَ القِيامَةِ وكِتابُهُ وأهلُ بَيتي ثُمّ اُمَّتي، ثُمّ أسألُهُم: ما فَعَلتُم بكِتابِ اللَّهِ وبأهلِ بَيتي؟؛

من و كتاب خدا و اهل بيت من، نخستين گروهى هستيم كه در روز قيامت بر خداى عزيز جبار وارد مى شويم و سپس امت من. آنگاه من از آنها مى پرسم كه با كتاب خدا و با اهل بيتِ من چه كرديد؟

الكافي: ج 2، ص 600، ح 4

حديث7

امام جواد(سلام الله عليه):

مَن زارَ قَبرَ عَمَّتِى بِقُمّ فَلَهُ الجَنَّةُ؛

پاداش كسى كه قبر عمه ام (فاطمه معصومه) را در قم زيارت كند بهشت است.

ميزان الحكمة: ح 8180

حديث8

امام صادق(سلام الله عليه):

وتَدخُلُ بِشَفاعَتِها شِيعَتي الْجَنَّةَ بِأجمَعِهِم؛

همه شيعيان من با شفاعت او (حضرت معصومه(س)) وارد بهشت خواهند شد.

بحارالأنوار، ج 60، ص 216

حديث9

امام حسين (عليه السلام) فرمودند:

عباس را نزد خدا منزلي است كه روز قيامت همه شهيدان بر آن رشك مي برند.

الخصال ج 1 ص 68

حديث10

امام رضا (عليه السلام) فرمودند :

به راستي محرم ماهي است كه مردمان عهد جاهليت جنگ و خونريزي را در آن حرام مي شمردند ليكن خونهاي ما را در اين ماه حلال شمردند ، و حرمت ما را شكستند و فرزندان و زنان را به اسارت كشيدند و آتش در خيمه هاي ما افروختند و آنچه در آنها زاد و توشه داشتيم به يغما بردند و حرمت رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) را در امر ما نگاه نداشتند .

كتاب پيام عاشورا صفحه 74

حديث11

قال رَسُولُ اللّهِ - صلي الله عليه وآله - :

ما مِنْ هُدْهُد إلاّ وَ في جِناحِهِ مَكْتُوبٌ بِالِسّرْيانيَّةِ آلُ مُحَمَّد خَيْرُ الْبَريَّةِ؛

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند:

هيچ پرنده اي به نام هدهد وجود ندارد مگر آن كه روي بال هايش به لغت سرياني نوشته شده است: آل محمّد (صلوات الله عليهم اجمعين) بهترين مخلوق روي زمين مي باشند.

بحارالأنوار، ج 27، ص 261، ح 2.

حديث12

قال رسول الله ( صلي الله عليه و آله و سلم) :

.. فأنتم اهل البيت أهل الله عزوجل الذين بهم تمت النعمة و اجتمعت الفرقة و ائتلفت الكلمة.

پيامبر اكرم ( صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

شما اهل بيت، اهل الله هستيد كه به بركت شما، نعمت كامل گشته و پراكندگي بر طرف شده و اتحاد كلمه پديد آمده است.

الكافي، جلد 1، ص446

حديث13

امام على عليه السلام مي فرمايند:

نَحْنُ اَقَمْنا عَمودَ الْحَقِّ و هَزَمْنا جُيوشَ الْباطِلِ؛

ما (اهل بيت) ستون هاى حق را استوار و لشكريان باطل را متلاشى كرديم.

عيون الحكم والمواعظ، ص 499 .

حديث14

حضرت مهدي (عليه السلام) مي فرمايند:

حقانيت، با ما اهل بيت رسول خداست و كناره گيري برخي از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهدشد؛ چرا كه ما دست پرورده هاي نيكوي پروردگار هستيم و ديگر آفريده هاي خداوند،دست پرورده هاي ما خواهند بود.

بحارالانوار، ج 53، ص178.

حديث15

امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند:

عموي ما، عباس بن علي، بصيرتي نافذ وايماني استوار داشت وهمراه برادرش اباعبدالله جهاد كرد ونيكو از امتحان برآمد وبه شهادت رسيد.

تنقيح المقال، ج2،ص 128

حديث16

حضرت زين العابدين(عليه السلام) مي فرمايند:

براي حضرت ابوالفضل درنزد خداوند تبارك وتعالي، مقام شامخي است كه همه شهيدان در روز قيامت به حال او غبطه مي خورند.

بحارالانوار، ج22،ص274

حديث17

رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

اكرموا اولادي و حسنوا آدابي؛

اولاد مرا اكرام كنيد و آداب مرا نيكو انجام دهيد.

ينابيع الحكمه، ج3، ص218

حديث18

رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:

من اكرم اولادي فقد اكرمني ومن اهانهم فقد اهانني؛

كسي كه اولاد مرا اكرام و احترام كند ، به من احترام كرده و كسي كه به آنها اهانت كند، به من اهانت كرده است.

ينابيع الحكمه، ج3، ص220

حديث19

امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:

به خاندان پيامبرتان بنگريد و هر سو رفتند در پى آنان برويد.

(نهج البلاغه، خ 96)

حديث20

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

مَثَلُ أهلِ بَيتي كَمَثَلِ سَفينَهِ نوحٍ مَن رَكِبَها فَقَد نَجي وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها فَقَد هَلَكَ؛

اهل بيت من چون كشتي نوح اند؛ هر كه بر آن نشيند نجات يابد و آنكه از آن تخلف كند هلاك گردد.

(عيون الاخبار، ج 1، ص211)

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109