بانك جامع اشعار مداحان جلد 12

مشخصات كتاب

سرشناسه:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان،1390

عنوان و نام پديدآور:بانك جامع اشعار مداحان (جلد 12)/ مهدي سروري (مداح)

مشخصات نشر:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان ، 1390.

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه

موضوع : حضرت امام هادي(ع)

حضرت امام هادي(ع)

ولادت

1- الا ماه رجب تابنده ماه ديگرت آمد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب تركيب بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع مرآت ولايت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

الا ماه رجب تابنده ماه ديگرت آمد

چ_راغ دلف__روز ت__ا اب__د روشنگ_رت آمد

در آغوش سحر خورشيد گردون پرورت آمد

مه و مهر و فلك را كن نثارش، اخترت آمد

فروغ حسن غيب است اين كه امشب در فضاداري

تو در دامن عل_ي ب_ن ج_واد بن رضا داري

*****

زهي اين گل كه آغوش خداوند است گلزارش

س_لام الله دائ__م ب_ر ق_د و ب_الا و رخسارش

كلاف جان به كف، صد يوسف مصري به بازارش

جواد ابن رضا چشم و دلت روشن به ديدارش

به م_رآت جم__ال ب_ي مثالش ده ولي را بين

در اين آيينه امشب هم محمّد هم علي را بين

*****

جم_الش از جمال كبري_ا دارد حكايت ها

كم_الش از كم__ال انبي__ا دارد روايت ها

عيان در مصحف روي منيرش كل آيت ها

هدايت گشته در خط تولايش هدايت ها

حكايت از ح_سن دارد جمال نازنين او

همانا نور مهدي مي درخشد از جبين او

*****

تعالي الله تعالي الله از اين حسن خدادادي

كه برهردل دهد با ياد رويش يك جهان شادي

حقيقت يافته در خط نورش خط آزادي

ميان چارده هادي شده مشهور بر هادي

جهان غرق تجلايش زمان مهد تولايش

علي نام دل آرايش، محمّد محو سيمايش

*****

سلام الله في الدارين بر ق_در و جلال او

دل از آل محمّ_د م_ي برد م_اه جمال او

جلال غيب پي_دا در جم_ال ب_ي مثال او

دع_اي جامع_ه درّي ز دري_اي كم_ال او

عبارت هاي آن ن_ور هدايت را كند كامل

محبت، معرفت، ايمان، ولايت را كند كامل

*****

ملائك بست_ه صف برگرد «سرَّ

من رَا»ي او

طواف از دور آرد كعبه بر صحن و سراي او

گرفتند آسمان ه_ا ن_ور از گل__دسته هاي او

ست__اده با عصا موسي در اي__وانِ طلاي او

عجب نبْود كه آيد وحي، موسي را ز دربارش

و ي_ا گيرد شفا قلب مسيح از چشم بيمارش

*****

س__لام الله اي ن__ام ه__دايت زنده از نامت

فلك، زوّار اي_وان و م_لك، م__رغ لب بامت

همه سيراب از درياي فيض و رحمت عامت

ملك در آسمان، حيوان وحشي در قفس رامت

حريم قدس تو در سامره ك_وي حسين ما

نجف، كرب و بلا، مشهد، مدينه، كاظمين ما

*****

نه تنه__ا دول__ت عب_اسيان آم_د حقير تو

همانا سركشان گشتند يكسر سر به زير تو

تو در زندان دشمن بودي و دشمن اسير تو

چ__و مه_ر از اب_ر مي تابيد رخسار منير تو

چه غم گر تاخت بر قبر تو خصم روسياه تو

ب_وَد دل ه_اي م_ا هم قبر تو، هم بارگاه تو

*****

كي ام من خاك خدّام درت يا حضرت هادي

كه مي گردد دلم دور سرت يا حضرت هادي

ز پا افتاده اي در محض_رت يا حضرت هادي

قبولم ك_ن به جان مادرت يا حضرت هادي

نمي دانم كه بودم يا چه ب_ودم يا كجا هستم

همين دانم كه خاري در گلستان شما هستم

*****

شم_ا دادي__د در عي__ن سي_اهي آبرو بر من

شما شستيد جرمم را به آب رحمت از دامن

شم_ا داديد ج_ان ت_ازه ام از مهر خود بر تن

شم_ا از گلخ_ن آوردي_د م_ا را جانب گلشن

شما خوانديد از به_ر عنايت خلق عالم را

مبادا دور سازيد از درِ اين خانه «ميثم» را

*****

2- شب فراق امشب، سحر شد اي ياران

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب

آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع مرآت ولايت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

شب فراق امشب، سحر شد اي ياران

عي_ان ز بح_ر ن_ور، گهر شد اي ياران

ج_وادِ اه_ل البيت، پ_در شد اي ياران

ت_و هادي آل محمّ__دي مولا

عليّ الهادي خوش آمدي مولا

*****

ابوالحسن چشم و چراغ پيغمبر

علي ز سرتا پا، رض_ا ز پ_ا تا سر

رجب گرفت از تو شرافتي ديگر

ت_و هادي آل محمّ__دي مولا

عليّ الهادي خوش آمدي مولا

*****

جم_ال تو شاهد، جمال سرمد را

به حسن تو ديدند، فروغ احمد را

ب_ه ي_ك نگه بردي، دل محمّد را

ت_و هادي آل محمّ__دي مولا

علي الهادي خوش آمدي مولا

*****

تويي تويي مولا م_راد اهل البيت

جم_ال زيباي_ت نم_اد اهل البيت

تويي همه هستِ جواد اهل البيت

ت_و هادي آل محمّ__دي مولا

عليّ الهادي خوش آمدي مولا

*****

شفاي چشم دل، زخاك پاي تو

گ_دا ش__ود آنكو نشد گداي تو

س__لام آل الله ب__ه سام_راي تو

ت_و هادي آل محمّ__دي مولا

عليّ الهادي خوش آمدي مولا

*****

دعاي هر روزم، عرض سلام تو

گرفت_ه ج_ا مرغِ دلم به بام تو

به مصحف قلبم، نوشته نام تو

ت_و هادي آل محمّ__دي مولا

عليّ الهادي خوش آمدي مولا

*****

3- اي چراغ و چشم دلها هادي آل محمد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع مرآت ولايت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي چراغ و چشم دلها هادي آل محمد

يابن زهرا يابن زهرا عيد ميلادت خوش آمد

عل_ي بن الجواد عزيز فاطمه

شب ميلاد تو مبارك بر همه

علي مولا علي، علي مولا علي

*****

ت_و عزي_ز م_رتضايي، دومي_ن ابن الرضايي

جد مهدي، حجّتِ حق، نجل ختم الانبيايي

علي مولا علي، علي مولا علي

*****

ت_و امام_ان ه_دا را شمع جمعي نورعيني

هم علي بن محمّد، هم علي بن الحسيني

سلام ما همه به باب و مادرت

جواد اهل بيت گرفت_ه در برت

علي مولا علي، علي مولا علي

*****

اي ملايك دسته دسته زائر صحن و سرايت

پر زند مرغ دل من روز و شب در سامرايت

يمِ لطف و عطا عنايت كن مرا

به شهر سامره هدايت كن مرا

علي مولا علي، علي مولا علي

*****

اي ولايت هستي من، اي ثنايت بر زبانم

خ_اك پ_اي زائرانت توتي_اي دي_دگانم

س_لام از ج_ان و دل نث__ارت م_ي كنم

آن ح__رم را ز دور زي__ارت م__ي كنم

علي مولا علي، علي مولا علي

*****

4- الا ز خالق و خلقت سلام حضرت هادي

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام

تعداد استفاده 0

متن شعر

الا ز خالق و خلقت سلام حضرت هادي

الا ولاي تو فيض مدام حضرت هادي

الا كلام تو خير الكلام حضرت هادي

الا به دست تو دين را زمام حضرت هادي

تويي به ملك الهي امام حضرت هادي

وصيّ حضرت خيرالانام حضرت هادي

*****

حساب فضل تو بيرون بود ز حد و شماره

ولادتت به جهان داد آبروي دوباره

سزد كه چرخ فشاند بپات ماه و ستاره

كند به خاك درت سجده آفتاب هماره

اگر به ياد تو گيرند لحظه لحظه هزاره

فضائل تو نگردد تمام حضرت هادي

*****

تو جدّ مهدي و باب حسن عزيز جوادي

وليّ كلّ خلايق امام كلّ عبادي

نماز و روزه و خمس و زكات و حجّ و جهادي

پناه خلقت و نور الفؤاد و باب مرادي

تو هادي ملك و جن و انس و رُكن و بلادي

به يمن توست فلك را نظام حضرت هادي

*****

تو دُر نه يم نور يم دو گوهر نابي

عليّ چارمي و حافظ چهار كتابي

به باغ دين پدرانت همه گل و تو گلابي

حيات خلق بود آب و تو حيات به آبي

به مُلك نور تو ماهي به شهر علم تو بابي

چو جد خويش عليه السلام حضرت هادي

*****

گرفته مُلك جهان را عطاي واسعه ي تو

كتاب حشر بود صفحه اي ز واقعه ي تو

پُر از صداي خدا لحظه لحظه سامعه ي تو

بهشت جاذبه ي تو جحيم دافعه ي تو

شناسنامه ي كلّ ائمه جامعه ي تو

تو راست معجزه در هر كلام حضرت هادي

*****

هزار ماه شب چارده اسير هلالت

هزار مهر درخشنده ذره اي ز جمالت

هزار عرش كمال اند نردبان كمالت

هزار سال

فزون آسمان نيافت مثالت

هزارها متوكّل اسير قدر و جلالت

زهي جلال و كمال و مقام حضرت هادي

*****

تو كيستي كه خداوند دادگر به تو نازد

حسن حسين علي با پيامبر به تو نازد

سلام بر تو كه هم جد و هم پدر به تو نازد

بزرگ مصلح دين منجي بشر به تو نازد

اما عسكري آن نازنين پسر به تو نازد

تويي به خلق دو عالم امام حضرت هادي

*****

اگر چه گشت عدو حمله ور به صحن و سرايت

اگر چه نقش زمين گشت خشت هاي طلايت

مزار توست دل ما و جان ما بفدايت

هماره ريخته «ميثم» دُر قصيده به پايت

پُر است مدح وي از ميوه هاي مدح و ثنايت

بريز شهد ولايش به كام حضرت هادي

*****

5- از عرش خدا، بوي گل زهرا مياد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 2-69

تعداد استفاده 0

متن شعر

از عرش خدا، بوي گل زهرا مياد

خورشيد هدي، مي تابه رو دست جواد

با نغمه ي شادي،

پيچيده صداي منادي

مي خونه سرود ولادت

كه اومده حضرت هادي

امشب، آسمون دل بي تابه، نور ازلي مي تابه

به ظلمت دنيا

بارون، تا دم سحر مي باره، سمانه رو دستاش داره

يه غنچه ي زيبا

*****

درياي كرم، تو نگاه آسمونيش

عالم اسيره، سخاوت و مهربونيش

مهتاب سعادت،

طليعه ي نور هدايت

يه روزي مي شه عاشقا رو

مي بره براي زيارت

هستي، بيقرار و خاطر خواشه، دلا ميون دستاشه

كه يوسف زهراست

عشقش، چراغ شباي تاره، كه نور محبت داره

تجلّي يكتاست

*****

شوق حرمش، آروزي اهل ولا

شيش گوشه ي تو، آئينه ي كرببلا

تو عين بهاري،

يه عالمه ديوونه داري

سائلاي تو همه مي گن

براي ما كم نمي ذاري

دلها، به كرامتت مديونن، تو حريم تو مهمونن

عنايت عشقي

شيعه، به ولاي تو پابنده، به هواي تو پابنده

حقيقت عشقي

*****

6- اي ولي ا... سرمد عيد ميلادت مبارك

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي ولي ا... سرمد عيد ميلادت مبارك

شمع جمع آل احمد عيد ميلادت مبارك

خلق را مقصود و مقصد عيد ميلادت مبارك

اي گل فاطمه عيدت مبارك

*****

مهر تو روح ولايت روي تو مهر هدايت

كار تو لطف و عنايت خاك تو خُلد مخلّد

اي گل فاطمه عيدت مبارك

*****

تو وليّي تو امامي تو ركوعي تو سلامي

تو صلاتي تو صيامي از همه خوبان سر آمد

اي گل فاطمه عيدت مبارك

*****

مظهر حسن خدايي نور چشم مرتضايي

دومين ابن الرضايي اي تنت روح مجرّد

اي گل فاطمه عيدت مبارك

*****

هادي خلق جهاني محور كون و مكاني

مقتدا در هر زماني اي امام عرش مسند

اي گل فاطمه عيدت مبارك

*****

اي بزرگي خاك پايت ذكر ما مدح و ثنايت

جوشد از بحر عطايت هر زمان لطف مجدّد

اي گل فاطمه عيدت مبارك

*****

7- خيزيد و ببينيد تجلاي خدا را

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب تركيب بند

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

خيزيد و ببينيد تجلاي خدا را

در بيت ولا مشعل انوار هدا را

آن عبد خدا وجهه ي معبودنما را

رخسار علي ابن جواد ابن رضا را

در نيم_ه ذيحج_ه ن_دا داد من_ادي

تبريك كه آمد به جهان حضرت هادي

****

پيچيده در امواج فضا بوي محمد

گويند خلايق سخن از خوي محمد

بينيد عيان طلعت دلجوي محمد

در آينه ي روي علي روي محمد

الحق كه جواد ابن رضا را پسر آمد

ب_ر اب_ن رضا، ابن رضاي دگر آمد

****

دل خانه و چشم همه فرش قدم او

لبريز شده ظرف وجود از كرم او

آورده حرم سجده به خاك حرم او

صد حاتم طايي است گداي درم او

از پاره ي دل در قدمش گل بفشانيد

عيدي ز رضا و ز جوادش بستانيد

****

اي طلعت زيباي تو خورشيد هدايت

اي گوهر رخشنده ي نه بحر ولايت

ذات ازلي را ازل دست عنايت

فضل و كرم و جود تو را نيست نهايت

ب_ودن_د امامان هم_ه هادي ره ن_ور

بين همه نام تو به هادي شده مشهور

****

هنگام سخن بوسه ي عيسي به لب تو

با ياد خدا سال و مه و روز و شب تو

دل هاي محبان خدا در طلب تو

نام تو علي آمد و هادي لقب تو

چارم علي از آل رسول دو سرايي

قرآن روي دست جواد ابن رضايي

****

اي روح دعا از نفس گرم تو زنده

بر اشك دعاي تو اجابت زده خنده

تو عبد خداوندي و خلقي به تو بنده

صورت به روي پات نهد شير درنده

جنت گل رويي_ده اي از فيض ن_گاهت

رضوان چو يكي سائل بنشسته به راهت

****

ما نور ولايت ز كلام تو گرفتيم

ما وحي خدا را ز پيام تو گرفتيم

ما كوثر توحيد ز جام تو گرفتيم

ما خط خود از مشي و مرام تو گرفتيم

تا صبح جزا رو به روي خاك تو داريم

ما جامعه را از نفس پ_اك ت_و داريم

****

تو گوهر نه بحري و درياي دو گوهر

سرتا به قدم حيدر و زهرا و پيمبر

بوسيده جوادت چو كتاب الله اكبر

هم يوسف زهرايي و هم بضع? حيدر

هم طاهري و هم نسب از طاهره داري

هم در دل هر دلشده يك سامره داري

****

عيسي دمي و فيض دمت باد مبارك

در ديد? هستي قدمت باد مبارك

هر لحظه به خلقت كرمت باد مبارك

تجديد بناي حرمت باد مبارك

كردم چ_و ب_ه دي_دار رواق حرمت سير

ديدم كه در اين خانه عدو شد سبب خير

*****

زيبد كه به پاي تو سر خويش ببازيم

بر صحن تو و قبر و رواق تو بنازيم

در نار حسد خصم حسودت بگدازيم

اين كعب? دل را همه چون كعبه بسازيم

تا كور شود دشمن و تا دوست شود شاد

گردي_د دوب_اره ح_رم پ_اك ت_و آب_اد

*****

اي سامره ات كرب و بلاي دگر ما

بر خاك درت تا ابدالدهر سر ما

وصف تو دعاي شب و ذكر سحر ما

مهر ت_و ب_ه ب_ازار قيامت ث_مر ما

عالم ب_ه ولاي تو ننازد به

چه نازد؟

«ميثم» به ثناي تو ننازد به چه نازد؟

*****

8- جلوه گر شد جمال حي سرمد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع از صيام تا قيام 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

جلوه گر شد جمال حي سرمد

صلوات خدا و آل احمد

به روي هادي آل محمّد

گويد منادي با وجد و شادي

خوش آمدي خوش آمدي امام هادي

خوش آمدي خوش آمدي امام هادي

*****

آسمان اختر افشاند ز دامن

مگر آيد ندا از حي ذوالمن

يا امام جواد چشم تو روشن

دهم امامم ماه تمامم

خوش آمدي خوش آمدي امام هادي

خوش آمدي خوش آمدي امام هادي

*****

تو مراد دلي باب المرادي

حجت كبريا خيرالعبادي

ميوه ي قلب حضرت جوادي

شمس ولايت بحر عنايت

خوش آمدي خوش آمدي امام هادي

خوش آمدي خوش آمدي امام هادي

*****

اي دل عالمي صحن و سرايت

پدر و مادرم بادا فدايت

من و طوف حريم با صفايت

دلم مزارت مرغ هزارت

خوش آمدي خوش آمدي امام هادي

خوش آمدي خوش آمدي امام هادي

*****

9- كرده عطا بر جواد خدا گلي مه جبين

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 2-69

تعداد استفاده 0

متن شعر

كرده عطا بر جواد خدا گلي مه جبين

كه بر قدمهاي او فتاده روح الامين

به يمن ميلاد تو مدينه شد با صفا

به ما عطا كن شها تذكره ي سامرا

سيدي ابن الرضا(4)

*****

نشسته لبخند و بر لب امام جواد

نام تو بابا، علي به عشق حيدر نهاد

جود تو همچون يم و لطف تو بي انتها

دلم هوايي شده مرا ببر كربلا

سيدي ابن الرضا(4)

*****

شمس جمال علي به روي تو منجلي

هادي دين خدا مولانا علي النقي

جَلد در خانه ات حور و ملك سر به سر

كه گسترند زير پاي زائران تو پَر

سيدي ابن الرضا(4)

*****

10- دلا در خانه ي ابن الرّضا ابن الرّضا ...

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

دلا در خانه ي ابن الرّضا ابن الرّضا را بين

چراغ و چشم زهرا و عليّ مرتضي را بين

ز انوار رخ ابن الرضا روشن فضا را بين

فروغي دلنشين و دلربا و جانفزا را بين

عروس حضرت زهرا بهار شادي آورده

براي شيعيان امشب امام هادي آورده

*****

دو چشم دل ز هم بگشا كه حُسن داد گر بيني

در ابناء بشر آيينه ي خيرالبشر بيني

در آغوش جواد ابن الرضا قرص قمر بيني

بيا تا نخل سر سبز ولايت را ثمر بيني

دوباره شيعه را از نور حق دل منجلي آمد

كه از سوم محمد در جهان چارم ولي آمد

*****

فروغ حُسن غيب ذات حقّ سبحانه پيدا شد

يگانه لاله ي ريحانه را ريحانه پيدا شد

همه گيريد جان بر كف رخ جانانه پيدا شد

به گرد شمع رويش يك جهان پروانه پيدا شد

زمين، در سينه خورشيد خداوندت مبارك باد

جواد ابن الرضا ميلاد فرزندت مبارك باد

*****

موحّد گشته دل با ياد بسم ا... ابرويش

زبور، انجيل و قرآن را بخوان در مصحف رويش

جواد ابن الرضا چون شاخه ي گل مي كند بويش

دل پيغمبران يكسر اسير طُرّه ي مويش

چه خوانم مِهر يا مه يا چراغ انجمش خوانم

همان بهتر كه خود ابن الرضاي دومش خوانم

*****

به سيرت مظهر واجب به صورت صورت امكان

به رخ والشمس و مو واليل و دل عَرشِ استَوَي الرَّحمن

فيوضاتش رسد هم بر ملك پيوسته هم انسان

عبارات و كلام روح افزايش اخ القرآن

به بازار ولايت يوسف زهراست اين مولود

يم دو گوهر است و دُرّ نه درياست اين مولود

*****

علي نام و محمد صورت است

و بوالحسن طينت

بيانش دُر، دلش دريا، كفش باران، دمش رحمت

كلامش نور و مهرش دين و حبش معني طاعت

ولي خالق منان امام عالم خلقت

امامت جاودان از او قيامت را امان از او

حقيقت را زبان از او طريقت را نشان از او

*****

به كويش بندگي كن خواهي ار عبد خدا گردي

بخوان اوصاف او تا با پيمبر هم صدا گردي

مبادا لحظه اي در عمر خود از او جدا گردي

بكوش انسان كه در خط تولايش فدا گردي

بقا خواهي فنا در مكتب سرخ ولايت شو

جمال هادي آل محمد بين هدايت شو

*****

خرد را آبرو با آبرويش بستگي دارد

وجود عالم هستي به مويش بستگي دارد

حيات جاودان بر آب جويش بستگي دارد

شفاي دردها بر خاك كويش بستگي دارد

وجود ما به مِهر آن امامي مفتخر گردد

كه شير وحشي از آهو به گردش رام تر گردد

*****

زهي بحري كه همچون عسكري در دل گهر دارد

زهي ماهي كه از خورشيد رويي خوب تر دارد

به پيشاني فروغ حجت ثاني عشر دارد

به صلب خويش مولانا امام المنتظر دارد

سلام ما به ابناء و به آباء گرام او

خوشا آن كس كه شد آن هادي عترت امام او

*****

خوشا آنكو كنار تربتش اشك رجا دارد

شرار ناله، سوز سينه، حال التجا دارد

بدل حال مناجات و به لب ذكر دعا دارد

خداوندا دلم پيوسته شوق سامرا دارد

امامي كز نگاهش درد انس و جان دوا گردد

عجب نبود كه «ميثم» هم از او حاجت روا گردد

*****

11- مژده كه طنين گام شادي آمد

مشخصات

مناسبت ولادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

مژده كه طنين گام شادي آمد

آوازه ي عشق از منادي آمد

باشور و نشاط شب نشينان فلك

گفتند ز ره امام هادي آمد

فضائل

1- اي به همه هاديان تو هادي و رهبر

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع مرآت ولايت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي به همه هاديان تو هادي و رهبر

حج_ت حقّ و ده_م وصي پيمبر

ه_م عل_ي چ__ارم از محمّد سوم

هم دُرِ نُه بحر نور و بحرِ دوگ_وهر

اب_ن رض__ا ه_ادي النق_ي ولي الله

نج_ل عل__ي، زاده ي بت_ول مطه__ر

عمر كمت بيشتر ز عمر زمان ه_ا

فيض دمت روح صدمسيح به پيكر

ماه جمال تو گشته غرق ست_اره

از اث__ر بوس__ه ي ج__واد مك__رر

سام__ره ات قبل_ه ي قل_وب ملايك

صحن تو از مسجدالح_رام، فراتر

مثل نبي ماه را كني به دو نيمه

مثل علي مي كَني ز جا درِ خيبر

مثل حسن صبر مي كني به مصائب

مث_ل حسينت ت_وانِ نهضت ديگ_ر

كفش غلام تو به كه صد «متوكل»

به_ر تواض_ع نهن_د بر كف آن سر

جامع_ه دارد «دعاي جامعه» از تو

اي ب_ه ف_داي تو جمع اول و آخر

جامع_ه يعن_ي شناس نامه ي عترت

جامع_ه يعن_ي كلام حضرت داور

جامعه يعني هزار گردونْ خورشيد

جامع_ه يعن_ي ه__زار دري_ا گوهر

جامعه يعني هم_ان عص_اره ي قرآن

جامعه يعن_ي هم_ان تبل_ورِ كوثر

جامع_ه يعن_ي تم_ام ن_ور نب_وّت

جامعه يعني مقام احمد و حي_در

جامعه يعني حيات شيعه به دنيا

جامعه يعني نجات خلق به محشر

طاعت خلقت بدون مهر تو فردا

ب_ا گن__ه ك__لّ خلقت است برابر

مؤم_ن، ب_ي مهرتان ندارد ايمان

حت_ي سلم_ان و هم جناب ابوذر

گرچه ز تو دورم اي به من همه نزديك!

گوي_ي بگْرفت__ه ام م_زار ت_و در بر

طاي_ر جان_م ش_ده مقي_م حريمت

م_رغ دل_م م_ي زند به سامره ات پر

واي به عباسيان كه با تو چه كردند

از ره بي__داد، آن گ__روه ستمگ__ر

از مت_وكل كشي_دي آنچه كشيدي

بيشت__ر از اي__ن ورا نب__ود ميس_ر

ب_ا چ_ه گن_ه ب_رد سوي بزم شرابت

اي ب__دنت پاكت__ر ز روح مطه__ر

از مي رجس و پليد خ_ويش تعارف

كرد ب_ه ت_و اي عزي__ز فاطمه، ساغر

كاش كه مي ريخت آسمان به زمين خون

كاش ك_ه م_ي شد زمين شراره ي آذر

اي ت_و جگ_ر پ__اره ي ج__واد الائم_ه

وي جگرت پاره پاره چون گلِ پرپر

ب__اور شيع_ه نب_ود ك__ز اث_رِ زهر

از جگرت با نفس شراره كشد سر

گرچه به جانت رسيد زخم مداوم

پيكر پاكت به خون نگشت شناور

رأس منيرت دگر چو جد غريبت

با لب عطش_ان جدا نگشت ز پيكر

گرچ_ه كشاندند سوي بزم شرابت

گشت به تو دم به دم جسارت ديگر

چ_وب ن_زد ب_ر لبت دگر متوكل

در ملاء عام ن_زد دخت_ر و خواهر

سوز بده تا هم_اره اش_ك بريزد

دي_ده ي «ميثم» ب_راي آل پيمب_ر

2- اي هدايت راه خود را يافته در كوي تو

مشخصات

مناسبت مدح

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي هدايت راه خود را يافته در كوي تو

وي چراغ عقل روشن از فروغ روي تو

هاديان خلق را خط طريقت سوي تو

جنت اهل ولا هم خُلق تو هم خوي تو

اي محمد را وصي اي رب اعلا را ولي

هادي امت دهم مولاي ما چارم علي

*****

پيكر توحيد را روح مطهر كيست؟ تو

شمع جمع محفل آل پيمبر كيست؟ تو

راهيان نور را هادي و رهبر كيست؟ تو

دُرّ نه دريا و درياي دو گوهر كيست؟ تو

آفتاب سامره چشم و چراغ مرتضي

جدّ پاك مهدي و نجل جواد بن الرضا

*****

نام نيكويت علي خُلقت علي خويت علي

صدق و اخلاصت علي آئينه ي رويت علي

وجه نيكو، چشم و ابرو، دست و بازويت علي

اي ثنا خوانت محمد اي ثناگويت علي

سومين ابن الرضا باب امام عسكري

كرده در چشم هدايت طلعتت روشنگري

*****

شهرياران جهان خاك سر كوي توأند

خوب رويان دو عالم عاشق روي توأند

اختران آسماني قطره ي جوي توأند

عرشيان و فرشيان با هم ثناگوي توأند

آيه هاي وحي در خال و خط رخسار توست

حرف حرف «جامعه» از لعل گوهر بار توست

*****

جامعه موجي است از درياي عرفان شما

جامعه نوري است از لب هاي خندان شما

جامعه بحري است از انوار قرآن شما

جامعه برقي است از خورشيد تابان شما

جامعه ما را سوي عترت هدايت مي كند

روح را مست مي ناب ولايت مي كند

*****

تو علي چارم و ابن الرضاي دومي

تو چراغ انجمن هايي و ماه انجمي

تو جمال حي سبحاني به چشم مردمي

تو جواد ابن الرضا نجل امام هشتمي

نجل وجه ا... را در خطّ و خالت

يافتم

چارده خورشيد در ماه جمالت يافتم

*****

دادها ماندند و چون دود از ميان بيداد رفت

دولت مظلوم ماند و دور استبداد رفت

شوكت عباسيان با نامشان بر باد رفت

هر چه در عالم جز آثار شما از ياد رفت

ايها الهادي النقي راه هدايت راه توست

آنچه باقي مانده قول نحن وجه ا... توست

*****

گر چه قلب پاكت از زخم زبان آزرده اند

گر چه روز و شب بلاها بر سرت آورده اند

گر چه در حق تو اي مولا ستم ها كرده اند

گر چه با اجبار در بزم شرابت برده اند

شعر نابت خصم را در اضطراب انداخته

نقش دشمن را در آن محفل به آب انداخته

*****

شعر نابي را كه خواندي سر به سر هشدار بود

بر سر آن بي خبر فرياد آتش بار بود

هر كلامت يك نهيب از داور قهار بود

شعر نه، بر جان آن جاني، شرار نار بود

آن ستمگر را ز گفتار تو حالي داد دست

كرد اظهار ندامت جام را در هم شكست

*****

ايها الهادي النقي يابن النجوم الزاهره

اختر برج شرف يابن البدور الباهره

جدّ پاك مهدي و نجل بتول طاهره

پر زند مرغ دلم هر شب به سوي سامره

هر كه بودم هر كه هستم هست و بودم خاك توست

سينه ي من سامره، قلبم حريم پاك توست

*****

اي تمام آفرينش يكدم از عمر كمت

زنده جان پيكر توحيد از فيض دمت

شمع جمع عالمي، پروانه جان عالمت

آبروي صورت خورشيد خاك مقدمت

اي ولي حق! تو سرمست ولايت كن مرا

هادي عالم به سوي خود هدايت كن مرا

*****

كيستم من خاك زوار امام هاديم

هر كه هستم عبد دربار امام هاديم

بوته ي خاري به گلزار امام هاديم

سائلي بر گرد ديوار امام هاديم

روز اول ساكن اين بوستانم كرده اند

از كرامت «ميثم» اين خاندانم كرده اند

*****

3- جان، مرغ خوش الحان علي بن محمد

مشخصات

مناسبت

مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

جان، مرغ خوش الحان علي بن محمد

دل طاير ايوان علي بن محمد

هستي يم احسان علي بن محمد

جان همه قربان علي بن محمد

لب گشته ثناخوان علي بن محمد

دست من و دامان علي بن محمد

*****

چارم علي و از سه علي باد سلامش

روح سخن چار محمد به پيامش

جاه حسنين است نمايان ز مقامش

جد موسي جعفر بود و فاطمه مامش

خيزد همه دم عطر محمد ز كلامش

دانش گل بستان علي بن محمد

*****

بحري كه عطايش گهر ناب ولايت

مهري كه فروغش همه انوار هدايت

ابري كه در او موج زند بحر عنايت

نوري كه چو انوار حقش نيست نهايت

هادي به كتاب و به حديث و به روايت

حق محور و ميزان علي بن محمد

*****

تا مهر بر افروزد و تا ابر نبارد

تا مه دل شب، گردد و اختر بشمارد

تا نخل شود سبز و گل سرخ بر آرد

تا دست قضا امر قدر را بنگارد

در منطق قرآن و نبي فرق ندارد

حكم حق و فرمان علي بن محمد

*****

نطقش همه توحيد و بيانش همه تنزيل

ايمان به تولاي وجودش شده تكميل

نامش همه بردند به تعظيم و به تجليل

محصول كمال از كلماتش شده تحصيل

آيات خداوند تعالي شده تأويل

از نطق دُر افشان علي بن محمد

*****

تا خاك دهد سبزه و تا گل دمد از گِل

اوراست ولايت به حريم حرم دل

با آنكه بود درك غمش بر همه مشكل

نور است به هر وادي و هر منزل و محفل

كو شوكت مأموني چون شد متوكل

خلق اند ثناخوان علي بن محمد

*****

او ماه فروزنده و سادات ستاره

از سامره دارد به همه

خلق نظاره

وصفش نتوان كرد به اعداد شماره

ما راست سر طاعت و اوراست اشاره

از اوست اگر جامعه خوانيم هماره

اي جامعه قربان علي بن محمد

*****

افسوس كه دادند ز بيداد عذابش

چون شمع، فلك كرد به هر حادثه آبش

بردند ز بيداد سوي بزم شرابش

از ديده روان شد به گل چهره گلابش

فرياد كه كشتند در ايام شبابش

پر زد به جنان جان علي بن محمد

*****

او را كه وجود آمده تسليم اراده

دشمن به دل خسته بسي زخم نهاده

بردند به دنبال عدو پاي پياده

پيش متوكل به روي پاي ستاده

اين ذكر حقش بر لب و آن مست ز باده

واي از دل سوزان علي بن محمد

*****

داد از متوكل كه چها كرد چها كرد

پيوسته جفا كرد جفا كرد جفا كرد

سر از تن سادات جدا كرد جدا كرد

نه شرم ز احمد نه ز دادار حيا كرد

بر حضرت صديقه جسارت به خطا كرد

در پيش دو چشمان علي بن محمد

*****

افتاد خزان در چمن حضرت هادي

خون شد جگر و سوخت تن حضرت هادي

شد بي كس و تنها حَسن حضرت هادي

در سامره شد دفن تن حضرت هادي

خاموش به لب شد سخن حضرت هادي

«ميثم» شده گريان علي بن محمد

*****

4- كيستم من مظهر كل صفات كبريايم

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 4

تعداد استفاده 0

متن شعر

كيستم من مظهر كل صفات كبريايم

هادي اهل زمينم رهبر خلق سمايم

آفتاب ملك جان در شهر سُرِ مَن رَآيم

جدّ مهدي، زاده ي پاك عليّ مرتضايم

هادي آل محمد شمع جمع اوليايم

من وليّ حق عليّ بن جواد ابن الرّضايم

*****

من علي چارم از نسل اميرالمؤمنينم

هل اتايم، كوثرم، طاها و قدر و ياء و سينم

گرچه بي يار و معينم خلق را يار و معينم

آسماني اختر برج ولايت در زمينم

شهريار ملك دينم انس و جان را مقتدايم

من وليّ حق عليّ بن جواد ابن الرّضايم

*****

دومين ابن الرضا از آل پيغمبر منم من

شيعه ي اثني عشر را هادي و رهبر منم من

نام نيكويم علي، بابِ حسن پرور منم من

منجي خلق جهان و شافع محشر منم من

ذات ربّ العالمين را رحمت بي انتهايم

من وليّ حق عليّ بن جواد ابن الرّضايم

*****

كيستم من گوهر ده بحرم و بحر دو گوهر

رهبر دين حجت حق هادي آل پيمبر

مصلح كل، مهدي موعود را جدّ مطهر

از نهم مولا نهم ريحانه ي زهراي اطهر

باب حاجت قبله ي اهل ولا روح دعايم

من وليّ حق عليّ بن جواد ابن الرّضايم

*****

ميوه ي قلب رسول ا... شمع جمع آلم

كبريا وجه و محمد طينت و احمد خصالم

شوكت عباسيان گرديد پامال جلالم

هر كلام جامعه دُرّي است از بحر كمالم

يادگار مجتبي و نجل شاه كربلايم

من وليّ حق عليّ بن جواد ابن الرّضايم

*****

نام من در عين غربت شمع محفلهاست آري

كار من از اهل عالم حلّ مشكل هاست آري

مِهر من در سينه ها چون مه به منزلهاست آري

قبر ويران گشته

ي من كعبه ي دلهاست آري

يك جهان دل بوده هر شب زائر صحن و سرايم

من وليّ حق عليّ بن جواد ابن الرّضايم

*****

آسماني ها زميني ها همه محو مقامم

با وحوش و با طيور دشت و صحرا هم كلامم

بر بني آدم نه تنها بر همه عالم امامم

ني عجب گر شير وحشي در قفس گرديد رامم

يا ببوسد يا گذارد صورت خود را به پايم

من وليّ حق عليّ بن جواد ابن الرّضايم

*****

گاه آمد از بني العبّاس در زندان عذابم

گاه بردند از ره بيداد در بزم شرابم

ياد مي افتاد از بزم مي و شام خرابم

من كه در سنّ جواني ظلم ها شد بي حسابم

اولياء ا... سيراب اند از جام ولايم

من وليّ حق عليّ بن جواد ابن الرّضايم

*****

آن ستمگر سال ها لرزاند جان و پيكرم را

از شقاوت كرد ويران قبر جدّ اطهرم را

بي حيايي بين جسارت كرد زهرا مادرم را

با جسارت هاش آتش زد دل غم پرورم را

دوست دارم دوستانم اشك ريزند از برايم

من وليّ حق عليّ بن جواد ابن الرّضايم

*****

محنت و اندوه من بسيار بود و عمر من كم

چشم بستم دست شستم از جهان با يك جهان غم

گرچه هر دم ظلم و طغيان ديدم و بستم فرو، دم

سركشد سوز دلم از شعله هاي نخل «ميثم»

خوش بود با نظم او جاري شود اشك عزايم

من وليّ حق عليّ بن جواد ابن الرّضايم

*****

5- اي كعبه ي دل كوي تو يا حضرت هادي

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي كعبه ي دل كوي تو يا حضرت هادي

وي قبله ي جان روي تو يا حضرت هادي

اي چشم همه سوي تو يا حضرت هادي

اي خلق ثناگوي تو يا حضرت هادي

آيينه ي اجلال نبي كيست؟ تويي تو

چارم علي از آل نبي كيست؟ تويي تو

*****

تو اختر برج نبوي شمس هدايي

ماه علوي آينه ي حُسن خدايي

فرمانده ي ملك قدر و جيش قضايي

آري تو عليّ بن جواد ابن رضايي

خوبان جهان نور هدايت ز تو دارند

ارواح رُسل روح ولايت ز تو دارند

*****

تو جاني و در كالبد كلّ وجودي

تو وجه خدا آينه ي غيب و شهودي

تو نيّت و تكبير و قيامي و قعودي

تو رابطه ي خلق و خداوند ودودي

از فيض تو منّت به سر خلق نهادند

با مهر تو دادند به ما آنچه كه دادند

*****

اي گوهر توحيد به دُرج دهن تو

روييده به هر سو گل وحي از چمن تو

انوار خدا در تو و حُسن حَسن تو

ما جامعه داريم ز فيض سخن تو

زين جامعه دل سوي تولاي تو راهي است

هر جمله ي آن جلوه اي از وحي الهي است

*****

از سامره خيزد به فلك نور حقايق

دلها به طواف حرم قدس تو شايق

مرهون تو روز و شب و ساعات و دقايق

روزي خور خوان كرمت جمله خلايق

مدح تو نداي حق و جبريل منادي

نام تو علي كنيه ي زيباي تو هادي

*****

من آبرو از خاك در سامره دارم

من خاطره ها از سفر سامره دارم

من جلوه ي طور از شجر سامره دارم

من عشق دو قرص قمر سامره دارم

هر جا

كه روم مرغ دلم در حرم توست

چشمم به تو و لطف و عزا و كرم توست

*****

تو حجت حق خلق به تأييد تو بنده

توحيد و نبوت به تولاي تو زنده

جبريل به بام تو يكي مرغ پرنده

در بين قفس رام تو شيران درنده

كردند چو بر ماه جمال تو نظاره

پروانه صفت دور تو گشتند هماره

*****

نور تو كه از صبح ازل تافته در دل

خاموش نگردد به هزاران متوكل

هرگز نشود محو، حق از فتنه ي باطل

آري نرسد بار كج خصم به منزل

قرآن همه را با سخن وحي دهد پند

هر چيز بود فاني، جز وجه خداوند

*****

اي جود تو همچون يم و افلاك حبابت

آوخ كه رسيد از ستم خصم عذابت

گريم به تو و غصه ي بي حد و حسابت

افسوس كه بردند سوي بزم شرابت

برخيرگي خصم و به بي شرم او اف

خاكم به دهن جام مي ات كرد تعارف

*****

تو آيه ي تطهيري و رجس از تو به دور است

دل جاي خدا و دهنت چشمه ي نور است

واي از متوكل كه چه بي شرم و جسور است

مست مي و مست ستم و مست غرور است

با آن شرف و عزت و اجلال معاني

مي خواست كه در محفل او شعر بخواني

*****

خواندي دو سه بيتي كه بهم ريخت سرورش

بر خاك فكندي زبر تخت غرورش

گفتي سخن از آدمي و تنگي گورش

افتاد به تن لرزه بدان قدرت و زورش

لرزيد ولي در پي اظهار ندامت

مي زد همه دم تيشه به طوباي امامت

*****

فرياد كه زد زهر ستم شعله به جانت

افسوس كه مسموم شدي چون پدرانت

آوخ كه ز تن رفت برون تاب و توانت

سوزد جگرم بر تو و غمهاي نهانت

«ميثم» كه به دل سوز و به سر شور تو دارد

باشد كه به

خاك حرمت چهره گذارد

*****

6- اي دهمين اختر برج هدي

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب مثنوي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي دهمين اختر برج هدي

از تو هدايت شده خلق خدا

نام تو نام علي مرتضي

كنيه ي زيباي تو ابن الرّضا

دسته گل فاطمه ي اطهري

گوهر نُه يم، يم دو گوهري

بحر به موج كرمت يك حباب

ذره اي از مِهر رخت آفتاب

سامره با تربت پاكت بهشت

جنّت و زيبايي آن بي تو زشت

چرخ كهن پيش تو جِرمي صغير

صد متوكل به حضورت حقير

جود تو چون لطف خدا متّصل

خاك درت آبروي اهل دل

وادي ايمن دل آرام تو

شير درنده به قفس رام تو

آينه ي احمدي و داوري

نجل جواد و پدر عسكري

مروه صفا يافته از روي تو

كعبه نشاني بود از كوي تو

از تو بود بگوش جان سامعه

از تو بود زيارت جامعه

سزد سر از عرش بر آريم ما

كز تو چنين جامعه داريم ما

جامعه نه بلكه روايات نور

صفحه به صفحه همه آيات نور

جامعه يعني آيت محكمه

دائره المعارف ائمه

جامعه انوار هدايت بود

جامعه خورشيد ولايت بود

گفت چنين راوي نيكو سير

حكايتي ز آن شه والا گهر

كه ديدم از فتنه ي اين روزگار

گشت به مركب متوكل سوار

گفت كه خلق از پي اجلال او

پياده آيند به دنبال او

بود در آن عرصه ميان همه

پاي پياده پسر فاطمه

هم قطرات عرقش بر جبين

هم به لبش ذكر خداي مبين

سوخته از آتش غيرت چو شمع

حرمت او شكسته در بين جمع

ديده چو بر ماه رخش دوختم

اشك فشان ز آتش غم سوختم

گفتمش اي آيت حق اليقين

از متوكّل چه توقع جز اين

زين عمل زشت خود اين زشت خو

بوده جسارت به تو مقصود او

گفت به پاسخ پسر فاطمه

نيست مرا از

اين ستم واهمه

من به مقام و رتبه و جاه ، كم

از بچه ي ناقه ي صالح نيم

ناخن من به محضر ذات هو

نيست كم از ناقه و فرزند او

يعني عمر ظلم پاينده نيست

بيشتر از سه روز او زنده نيست

بعد سه شب از دم شمشير تيز

شد متوكل بدنش ريز ريز

از پس او معتمد نابكار

گشت چو بر گُرده ي امت سوار

داد جفا و ستم و قهر داد

تا پسر فاطمه را زهر داد

آن همه سر تا به قدم جان پاك

لاله صفت شد جگرش چاك چاك

سوخت از اين غم دل اهل ولا

سامره شد در غم او كربلا

«ميثم» اگر وصف غمش مي كند

اشك نثار حرمش مي كند

7- اي دهم حجت خداي ودود

مشخصات

مناسبت مدح

سبك مرثيه

قالب مثنوي

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي دهم حجت خداي ودود

هادي مُلك خالق معبود

آفرينش يم عنايت تو

هاديان بنده ي هدايت تو

اي فداييّ تو اب و ام ما

اي تو ابن الرضاي دوم ما

همه عالم يم عنايت تو

اولياء تشنه ي ولايت تو

اي تو باب المراد اهل البيت

نور چشم جواد اهل البيت

آفتاب رخ هو القيوم

همه ي حُسن چارده معصوم

معرفت سايه اي ز قامت تو

نور، يك جلوه از كرامت تو

روي تو آيت هوالموجود

به وجود تو بسته كلّ وجود

حلم ها لاله اي ز گلشن تو

علم ها خوشه اي نثار نرگس تو

روح، قرباني تن پاكت

تن، غباري به دامن خاكت

بال جبريل فرش مجلس تو

گل نرگس نثار نرگس تو

ابر بارنده فيضي از جامت

شير درّنده در قفس رامت

چشم دشمن به لطف و رحمت تو

متوكّل حقير عزت تو

نور الانوار كلّ اجدادي

سيدي يا عليٍ نِ الهادي

جامعه سطري از عبارت تو

انبيا عاشق زيارت تو

در خراسان، مدينه، سامرا

نجف و كاظمين و كرببلا

زائرين هر كجا كه مهمانند

جامعه با دم تو مي خوانند

كيست ابن الرضاي دوم، تو

در امامان علي چارم، تو

به مزار مطهر تو سلام

به عروس و به خواهر تو سلام

بوي احمد دمد ز ياسمنت

از رواق مقدس حَسَنت

زده بر سر هواي سامره ام

خاك پاي گداي سامره ام

سامره آفتاب سينه ي من

كربلاي من و مدينه ي من

سامره شهر نور، شهر شرف

سامره باغي از بهشت نجف

سامره در زمين بهشت اله

آسمان دو آفتاب و دو ماه

تو وليّ خداي دادگري

تو جواد الائمه را پسري

تو ز هر وصف خوب، خوبتري

تو به يك چهره چارده قمري

تو عليِّ عليّ و فاطمه اي

تو چراغ هدايت همه

اي

به دعاي تو سنگ، گُل آرد

به ولاي تو ابر مي بارد

هم تو گفتيّ و هم خداست گواه

من اَطاكُم فقد اَطاعَ ا...

تو زعيمي تو رهبري تو امام

حق بود از تو با تو در تو مدام

ذكر حق چيست ذكر خير شما

كيست ميزان حق به غير شما

بي دمت آدمي نمي ماند

به خدا عالمي نمي ماند

طاير وحشي از تو دانه گرفت

در رياض تو آشيانه گرفت

من اَتاكُم نجي سرود سرود

به شما خاندان درود درود

شمع بزم اخوّتيد شما

اهلبيت نبوّتيد شما

در زمين در سپهر در افلاك

هر كه شد بي شما هلاك هلاك

چشم دل بي چراغتان كور است

شاهد من كَلامُكُم نُور است

به خداوندي خدا سوگند

به محمد به انبيا سوگند

به كتاب و به مكه و به حرم

به صفا و به مروه و زمزم

به مدينه به خاك قبر رسول

به مزاري كه گم شده ز بتول

به شهيدان بدر تا امروز

به شهادت به مرگ ظالم سوز

اين كلام خداي دادار است

مِهرتان خُلد و بُغضتان نار است

روح قرآن بود ميان شما

جان«ميثم» فداي جان شما

8- گرفته جان نفسم در ثناي حضرت هادي

مشخصات

مناسبت مدح و مرثيه

سبك مرثيه

قالب قصيده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 2

تعداد استفاده 0

متن شعر

گرفته جان نفسم در ثناي حضرت هادي

دُرِ سخن بفشانم به پاي حضرت هادي

نداشت طوطي جانم هنوز لاله به جسمم

كه بود مرغ دلم آشناي حضرت هادي

صفا و مروه كجا و حريم يوسف زهرا

صفاست در حرم با صفاي حضرت هادي

مقربان الهي فرشتگان بهشتي

كشند منّت لطف و عطاي حضرت هادي

ز دست رفته شكيبم خدا كند كه نصيبم

شود زيارت صحن و سراي حضرت هادي

درندگان زمين التجا برند به سويش

پرندگان هوا در هواي حضرت هادي

اگر به سامره ام اوفتد گذر سر و جان را

كنم نثار به گنبد نماي حضرت هادي

دلم كه درد گناهش به احتضار كشانده

پناه برده به دارالشفاي حضرت هادي

مرا چه قدر كه گردم گداي خاك نشينش

كه هست خازن جنت گداي حضرت هادي

دهد به روح لطيف ملك، صفا و طراوت

ملاحت سخن دلرباي حضرت هادي

به خاك، عطر بهشتي پراكند اگر آيد

نسيمي از طرف سامراي حضرت هادي

به عمر، دهر مرا گر دهند عمر، نيرزد

به لحظه اي كه كنم جان فداي حضرت هادي

به تيرگي نبري روي و راه خود نكني گم

هدايت است به ظلّ لواي حضرت هادي

بخوان زيارت پر فيض جامعه كه بري پي

به ارزش سخن دلرباي حضرت هادي

مرا رضايت ابن الرضا خوش است كه دانم

بود رضاي خدا در رضاي حضرت هادي

هزار بار به هر لحظه لعن بر متوكل

كه بود در پي جور و جفاي حضرت هادي

به زور خواند به بزم شراب حجت حق را

نكرد شرم و حيا از خداي حضرت هادي

گهي به بزم شراب و گهي به مجلس دشمن

چگونه اشك نريزم

براي حضرت هادي

چو شمع، از شرر زهر، آب گشت وجودش

گرفت شعله ز سر تا بپاي حضرت هادي

نبود اين همه بيداد و ظلم و جور پياپي

جزاي آن همه مهر و وفاي حضرت هادي

چگونه اشك نريزند دوستان به عزايش

كه گشته فاطمه صاحب عزاي حضرت هادي

غريب و بي كس و تنها شهيد گشت چو جدش

زمين سامره شد كربلاي حضرت هادي

سياه پوش كن اي آسمان ملائك خود را

كه شد خموش صداي دعاي حضرت هادي

شراره سر كشد از بيت بيت تو «ميثم»

توئي زبان غم و دردهاي حضرت هادي

شهادت

1- دهمين ركن دين هادي اهل بيت

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع مرآت ولايت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

دهمين ركن دين هادي اهل بيت

گشته مسموم كين ه_ادي اه_ل بيت

يا امام زمان الامان الامان

*****

ايه__ا العسك__ري يا حسن يا حسن

خيز و كن سيدي رخت ماتم به تن

يا امام زمان الامان الامان

*****

زخم بغض عدو عاقبت چاره شد

هادي اه_ل بيت جگرش پ_اره شد

يا امام زمان الامان الامان

*****

سام_ره سام_ره غرق ماتم شده

كرب_لاي دگ__ر كلِّ عالم شده

يا امام زمان الامان الامان

*****

تيره از غم فضاست قتل ابن الرضاست

بلك_ه ص_احب ع_زا عل__ي مرتضاست

يا امام زمان الامان الامان

*****

پيك__ر پ__اك او ب_ر روي شانه ها

رأس جدش حسين كن__ج ويران_ه ها

يا امام زمان الامان الامان

*****

هرچه با او شد از خص_م ب_د اخترش

نش_د از ت_ن جدا لب عطشان سرش

يا امام زمان الامان الامان

*****

جسم اب_ن الرضا شد نهان زير خاك

مثل جدش نشد پيكرش چاك چاك

يا امام زمان الامان الامان

*****

2- در سامره بر پا شده قيامت

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب آهنگين

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع مرآت ولايت 3

تعداد استفاده 0

متن شعر

در سامره بر پا شده قيامت

ي_ا حض_رت زه_را س__رت سلامت

حجةابن الحسن، رخت غم كن به تن

امام هادي شده مسموم

در سامره جان داده مظلوم

*****

داغ رضا تازه شده دوباره

ام_ام عسكري كند نظاره

ج__واد الائم__ه، عزي___ز فاطم__ه

امام ه_ادي ش_ده مسموم

در سامره جان داده مظلوم

*****

سام_ره كربلاي ديگ__ر شده

ع_زاي ف__رزند پيمب__ر شده

مي رسد اين ندا، واوي_لا واوي_لا

امام ه_ادي ش_ده مسموم

در سامره جان داده مظلوم

*****

خون گشت از غم، جگر كبابش

بردن_د س_وي مج_لس شرابش

ي_ا ام_ام زم_ان، الام_ان الام_ان

امام ه_ادي ش_ده مسموم

در سامره جان داده مظلوم

*****

خ_ون ب_ه دل حي_در كرار شد

حض_رت فاطم_ه ع_زادار ش_د

واوي__لا آه آه، با چه جرم و گناه

امام ه_ادي ش_ده مسموم

در سامره جان داده مظلوم

*****

اي شيعي_ان ش_د وقت سوگواري

اشك حسن به ديده گشته جاري

ديده گري_ان پس_ر، در ع__زاي پ__در

امام ه_ادي ش_ده مسموم

در سامره جان داده مظلوم

*****

امام م_ا ش_د پاره پاره جگر

ديگر سرش جدا نشد زپيكر

واي از اين جنايت، ظل_م ب_ي نه_ايت

امام ه_ادي ش_ده مسموم

در سامره جان داده مظلوم

*****

3- اشك از مژگان صبر آويخته

مشخصات

مناسبت تخريب قبور

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اشك از مژگان صبر آويخته

با نفسهايم غمي آميخته

ايستاده مهدي صاحب زمان

پاي آن گلدسته هاي ريخته

4- مسموم كينه شد امام هادي اي خدا

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 75

تعداد استفاده 0

متن شعر

مسموم كينه شد امام هادي اي خدا

غم ها در سينه شد فزون ز ماتم و عزا

اي كه تاج سري، از هر عيبي بري

چرا خون جگري

آه و واويلتا (3)

*****

خون دلش شده روان ز چشمان ترش

رويش كبوده از ستم سپيد موي سرش

گويد من مضطرم، چون داغ مادرم

شد سوز جگرم

آه و واويلتا (3)

*****

جدّ مهدي صاحب الزمان رفت از جهان

گشته مأواي او ديگر به اعلاي جهان

شهيد اشقيا، كشته شد از جفا

رفته از اين دنيا

آه و واويلتا (3)

*****

5- بي نشون و غربت زده بي قرار و حسرت زده

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 75

تعداد استفاده 0

متن شعر

بي نشون و غربت زده بي قرار و حسرت زده

دم آخر از بي كسي مي خونه مصيبت زده

خزون بي بهاره با دل شكسته در احتضاره

بوي مزار زهرا پيچيده تو حجره اش بارون مي باره

غريب آقا(3)

*****

چي بگم چي اومد سرش شعله ور شده پيكرش

گريه مي كنه بي امون پسرش دم بسترش

مي خونه هر چي غصه است همه جا گرفته تو سينه ي من

نيمه ي شب كي ديده يه امام و بزم شراب دشمن

غريب آقا(3)

*****

روضه داره تو سامرا به هواي كرببلا

زير لب صدا مي زنه يا رقيه امّ البكا

پياده پشت مركب دويده خدايا با صد جسارت

مث رقيّه بوده خرابه نشين ديار غربت

غريب آقا(3)

*****

6- زمين و زمان بايد كه از خجالت آب مي شد

مشخصات

مناسبت تخريب قبور

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 75

تعداد استفاده 0

متن شعر

زمين و زمان بايد كه از خجالت آب مي شد

بايد به جاي سامرا خونه ي ما خراب مي شد

شيعه چرا بي سر و سامون بمونه

حسرت چرا روي دلامون بمونه

بعد دو سال سامرا ويرون بمونه

*****

روزگار براي ما بد نمي مونه هميشه

ايشا ا... خيلي زود ديگه ساخت حرم تموم مي شه

سامرا هم دوباره با صفا مي شه

گلدسته هاش مث امام رضا مي شه

ضريح شش گوشش يه كربلا مي شه

*****

7- مي خواست جان سپارد و جاني دگر نداشت

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 75

تعداد استفاده 0

متن شعر

مي خواست جان سپارد و جاني دگر نداشت

هنگام كوچ بود ولي بال و پر نداشت

چشمش ز پنجره سوي مهتاب خيره بود

معلوم بود اين شب آخر سحر نداشت

افتاده بود روي زمين آه مي كشيد

اما كسي ز حال دل او خبر نداشت

با اين كه داغ زخم زبان بود بر دلش

مرهم به غير زهر به زخم جگر نداشت

با خاطرات تلخ خودش گرم مي گرفت

جر اشك يار و همدمي آخر به بر نداشت

ياد دمي كه در پي مركب دويده بود

با ناله اي كه در دل دشمن اثر نداشت

ياد دمي كه قبر خودش را نظاره كرد

با ظالمي كه شرم از آن خون جگر نداشت

مي ريخت اشك و نوحه ي گودال مي سرود

از خواهري غريب و عزيزي كه سر نداشت

از دختري كه بعد عمو در مسير شام

ديگر به غير زجر و سنان همسفر نداشت

وقت هجوم لشكر سيلي و كعب ني

جز عمه ي خميده رقيه سپر نداشت

از سوز زهر تشنه شد و گفت يا حسين

اي كاش هيچ وقت ربابت پسر نداشت

8- نحوه ي شهادت امام هادي(ع)

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب نثر

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

امام علي النقي (هادي) _ عليه السّلام _ امام دهم شيعيان جهان است كه در نيمه ذي حجه سال 212 ه_. ق در شهر صريا (حومه مدينه) به دنيا آمد. پدرش امام جواد _ عليه السّلام _ و مادر گراميش سمانه نام دارد.

حضرت امام هادي _ عليه السّلام _ در 8 سالگي پس از شهادت پدر بزرگوارشان عهده دار مقام امامت گرديد و پس از 33 سال امامت در سن 41 سالگي در سامرا در زمان خلافت معتز به شهادت رسيدند.

امامت امام هادي _ عليه السّلام _ مقارن با خلافت 6 خليفه عباسي بود. مقارن بود با 7 سال باقيمانده از خلافت معتصم برادر مأمون، با واثق پسر معتصم به مدت 5 سال، متوكل برادر واثق 16 سال، منتصر پسر متوكل به مدت 6 ماه، مستعين پسر عموي منتصر 4 سال و معتز پسر ديگر متوكل كه سه سال خلافت كرد. امام هادي پس از گذشت يك سال از خلافت معتز در سامرا مسموم شده و به شهادت رسيد و جسم پاك حضرت در سامرا در خانه مسكوني حضرت مدفون گرديد.

نكته مهم در شهادت امام هادي _ عليه السّلام _ اين است كه حضرت در سامراء به شدت تحت نظر بود و به خاطر كنترل بسيار شديد و خفقان حاكم و منع دوستان و شيعيان از ديدار با حضرت و عقوبت سخت متخلفين»حتي نزديكترين ياران امام نيز از حال و وضع امام بي خبر يا بسيار كم اطلاع بودند. و به

همين دليل است كه منابع اشاره دقيقي به نحوه شهادت امام ندارد. منابع فقط شهادت حضرت در زمان معتز را ذكر كرده اند بدون ذكر زمان دستور خليفه به مسموم كردن و اينكه چه كساني مأمور اين جنايت شدند و چه زماني اين عمل پليد از آنان سر زد و حتي در روز شهادت حضرت هم اتفاق نظر نيست.

امام هادي _ عليه السّلام _ در طول دوران امامت خود از سركشان و حاكمان فاسد بني عباس رنجها و محنت هاي زيادي كشيد «و در اين ميان متوكل در ظلم و ستم به حضرت و سنگدلي گوي سبقت را از ديگران ربود».

«متوكل وجود امام هادي _ عليه السّلام _ را خطر بزرگي براي حكومت خويش احساس مي كرد، لذا تصميم گرفت تا با دو روش هم زمان در يك اقدام از بحراني تر شدن اوضاع جلوگيري كند. يكي حمله به ياران امام و نابود كردن آثار شيعيان تا حدي كه قبر مطهر امام حسين _ عليه السّلام _ را نيز تخريب كرد و دوم دور كردن امام از مدينه كه پايگاه سازمان تشيع بود.

«عبدالله بن محمد فرماندار مدينه از دشمنان اهل بيت _ عليهم السلام _ بود و از امام نزد متوكل سعايت مي كرد و پيوسته قصد آزار آن جناب را داشت. امام هادي _ عليه السّلام _ در نامه اي به متوكل سعايت و دروغگويي او را ياد آوري كرد ولي متوكل كه زمينه را براي تبعيد امام از مدينه و تحت نظر گرفتن مناسب مي ديد در نامه اي ظاهرا محترمانه از حضرت خواست به سامرا بيايد»

نامه متوكل رسيد و حضرت آماده

رفتن به سامرا شد «وقتي آن حضرت به سامرا رسيد متوكل ( با آن همه وعده و احترام كه در نامه اش بود) يك روز خود را پنهان كرد و آن حضرت را در كاروانسرايي كه به كاروانسراي گداها معروف بود فرود آورد».

سپس متوكل دستور داد: «حضرت را كاملا تحت نظر گيرند و خانه شان را محاصره كرده و مانع ديدار شيعيان با ايشان و استفاده دانش پژوهان از آن سرچشمه علم و معرفت گردند و حتي ايشان را در تنگنا و محاصره اقتصادي قرار داد و رساندن حقوق شرعيه و هدايا را از داخل و خارج بر حضرت ممنوع كرد و متخلفان را عقوبتي سخت نمود».

اين وضعيت جز در حكومت شش ماهه منتصر تا زمان شهادت امام ادامه داشت و در زمان معتز شدت گرفت.

يكي ديگر از سختگيري هاي متوكل در آزار امام هادي _ عليه السّلام _ اين بود كه «گاه بگاه به مأموران خود دستور مي داد تا ناگهاني به خانه امام ريخته و آنجا را بازرسي كنند به اميد آنكه سلاح يا مدركي دال بر فعاليت ايشان عليه حكومت بدست آورند. لكن در اين حمله هاي شبانه جز كتاب هاي علمي و ادعيه چيزي يافت نشد»

گاهي متوكل فرمان مي داد «حضرت را در هر حالتي كه هست به دربار آورند. در يكي از اين احضارها امام در حالي بر متوكل وارد شد كه او مست و لا يعقل در كنار جامها و سبوهاي شراب و در ميان گروه هاي خنياگر و رقاصه افتاده بود.امام بي توجه به موقعيت خطير و خطرات احتمالي به شدت او را سرزنش و ملامت كرد

و به نصيحت گويي و ياد آوري قيامت پرداخت و فسق و فجور و مي خوارگي و بدكارگي او را محكوم ساخت. متوكل بر آشفت و دستور داد ايشان را در زندان محبوس سازند» حضرت روانه زندان شد و «شخصي از حضرت شنيد كه مي فرمودند انا اكرم علي الله من ناقه صالح» و سپس اين آيه را خواندند «تمتعوا في داركم ثلاثة ايام ذلك وعد غير مكذوب»

بيش از سه روز نگذشت كه متوكل به دست فرزندش منتصر به هلاكت رسيد»

منتصر گر چه بر امام سخت نگرفت ولي اين آرامش نسبي امام و شيعيان پس از شش ماه تمام شد و دوباره آزار و حصر و شكنجه و قتل راهكار اساسي خلافت در مقابل شيعيان بود«امام هادي _ عليه السّلام _ با حاكمان ستمگر سازش نكرد و آنها از مبارزه منفي و عدم همكاري حضرت هراس داشتند و رنج مي بردند تا اينكه تنها راه خويش را خاموش كردن نور خدا پنداشتند و بدين ترتيب امام هادي _ عليه السّلام _ نيز مانند امامان پيشين به مرگ طبيعي از دنيا نرفت بلكه در زمان معتز مسموم گرديد».

منابع معتبر و مورخان شيعه شهادت حضرت را در « ماه رجب سال 254 ه.ق» مي دانند. مرحوم آيت الله مرعشي نجفي شهادت حضرت را در روز دوشنبه سوم رجب سال 254 ه.ق مي داند گر چه برخي منابع شهادت حضرت را در ماه جمادي الثاني يا 27 رجب نيز ذكر كرده اند.

9- يارب از زهر جفا سوخت ز پا تا به سرم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك مرثيه

قالب غزل

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع نخل ميثم 2

تعداد استفاده

0

متن شعر

يارب از زهر جفا سوخت ز پا تا به سرم

شعله با ناله بر آيد هه دم از جگرم

جز تو اي خالق دادار كسي نيست گواه

كه چه آورده جفاي متوكل به سرم

مي دوانيد پياده به پي خويش مرا

گرد ره ريخت بسي بر رخ همچون قمرم

آن شبي را كه مرا خواند سوي بزم شراب

گشت از شدت غم، مرگ عيان در نظرم

خواست تا بر من مظلوم دهد جام شراب

شرم ننمود در آن لحظه ز جد و پدرم

زهر نوشيدم و راحت شدم از عمر ولي

ريخته خاك يتيمي به عذار پسرم

هر زمان هست در اين دار فنا مظلومي

حق گواه است كه من از همه مظلوم ترم

فخر «ميثم» همه اين است به فردا كامروز

هم ثنا گستر من آمده هم نوحه گرم

10- بزن بارون (2) كه مث ابرا دلگيرم

مشخصات

مناسبت تخريب قبور

سبك ولادتي

قالب آهنگين

شاعر ناشناس

منبع زمزمه هاي ولايت 75

تعداد استفاده 0

متن شعر

بزن بارون (2) كه مث ابرا دلگيرم

بزن بارون (2) دارم از غصه مي ميرم

*****

با چه دلي نيگا كنم حرم سامرا رو

هر شب و روز تو هر نفس مي خونم اين دعا رو

اللهم عجل لوليك الفرج (2)

خدايا غربت هم اندازه داره

مصيبت پا روي قلبم مي ذاره

مزار آقام به زير آواره

*****

اين حرمي كه هر دلي ديدنش از خداشه

آينه ي غريبي علي و بچه هاشه

ايشا ا... با دعاي خير زهرا

دوباره سامرا رو خيلي زيبا

با حجت بن الحسن مي سازيم ما

*****

آرزومه با نوكرات سر يه سفره باشم

ماه رجب با معرفت عازم كربلا شم

حسينه باعث و بانيّ خلقت

حسينه يكّه سوار شفاعت

حقيقت عشق و آخر رحمت

*****

11- هادي نظري ز خيل گمراهانيم

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

هادي نظري ز خيل گمراهانيم

درد است بجان و طالب درمانيم

در سوگ تو ديده ها نشانيم به اشك

در حشر شفاعت تو را خواهانيم

12- اي آنكه بود هادي دين نام تو را

مشخصات

مناسبت شهادت

سبك ولادتي

قالب رباعي

شاعر ناشناس

منبع بايگاني

تعداد استفاده 0

متن شعر

اي آنكه بود هادي دين نام تو را

خون گشت دل از گردش ايام تو را

فرياد ز معتز كه پس از آنهه ظلم

با زهر جفا كشت سر انجام تو را

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109