سرشناسه:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان،1390 عنوان و نام پديدآور:بانك جامع پيامك قائميه جلد 9/ واحد تحقيقات مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان مشخصات نشر:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان 1390. مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه
چشمهاي درشتت را كه به من مي دوزي و با لبهاي بزرگ و با صداي رسا آواز مي خواني . از هميشه بيشتر دوستت دارم ، تو واقعاً زيباترين قورباغه اي !
برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......بسه ........ حالا برگرد ! ............... همين جوري بري پايين به نفت مي رسي !
از شيرجه جانانه شما بر روي گوشي متشكريم .
شركت حمايت از اس ام اس نديده ها !!!
روز تو رو تو كوچه ديدم و عاشقت شدم ... فرداش تو خيابون ديدمت و ديوونت شدم ... امروز تو اتوبان ديدمت خدا آخر و عاقبتم و بخير كنه !عجب ماشيني هستي .
قلب من ، دل من ، خون تو رگهاي من ، نفس من جيگر من ، خلاصه ... همه وجودم درد مي كنه . بايد برم دكتر ببينم چرا اينطوري شدم !
_ + - + - + - + - + -
+ - + - + - + - + -
+ - + - + - + - + -
بشين جمع و منها ببين چندمين باره سر كار رفتي ؟
ميخواستم ببينم خوابي يا نه ؟؟؟؟؟ دير وقته برو بخواب ، صبح بيدار نميشي !!!!! شرمنده اس ام اس مال شما نبود
جيك ، جيك ، جيك ، جيك ، جيك ، . . . يكي اضافه كن بفرست براي جوجوي بعدي (ستاد سرشماري جوجه هاي آخر پاييز)
يارو ميره لب دريا
... بقيش بمونه واسه فرد
اين اس م اس رو وقتي دوروبرت كسي نيست بخون. اگر هم عجله داري برو يه جاي خلوت و تنهايي بخونش
.
.
.
پشت سرتو بپا
.
.
.
كسي نيست داري مي خوني؟
.
.
.
خوب خدا را شكر كسي نيست ببينه سركاري!
خوابي؟ بيداري ؟ شوخي نكن ! خوابيدي يا بيداري؟ اگه خوبي پس چرا بيداري؟ ديدي ناقلا؟ بيداري! شايد هم بيدار بودي! ديدي خواب بودي؟ پس بيداري!
كاري نداشتم.... فقط مي خواستم ببينم خوابي يا بيداري؟
پاشو برو مسواك بزن بعد خواب!
يكي از ملانصرالدين مي پرسه چه جوري جنگ شروع مي شه؟
ملا بدون معطلي يكي مي زنه توي گوش طرف و ميگه اينجوري!
روزي ملانصرالدين بدون دعوت رفت به مجلس جشني.
يكي گفت: جناب ملا! شما كه دعوت نداشتي چرا آمدي؟
ملانصرالدين جواب داد: اگر صاحب خانه تكليف خودش را نمي داند. من وظيفه ي خودم را مي دانم و هيچ وقت از آن غافل نمي شوم.
يك روز ملانصرالدين خرش را در جنگل گم مي كند. موقع گشتن به دنبال آن يك گورخر پيدا مي كند. به آن مي گويد: اي كلك لباس ورزشي پوشيدي تا نشناسمت!
ملا در بالاي منبر گفت : هركس از زن خود ناراضي است بلند شود. همه ي مردم بلند شدند جز يك نفر. ملا به آن مرد گفت : تو از زن خود راضي هستي؟ آن مرد گفت : نه ... ولي زنم دست و پامو شكسته نمي تونم بلند شم!
معلم به دانش آموز ميگه: پنج تا حيوان درنده نام ببر ميگه: دو تا ببر 3تا شير!!!
يارو با 206 مسافر كشي مي كرده، 5نفر سوار كرده بوده، با سرعت تمام مي رفته، اولي مي گه: آقا خيلي داري تند ميريا. راننده مي گه: تا حالا 206 داشتي؟ يارو مي گه: نه، راننده مي گه: پس ساكت شو. دومي مي گه: آقا خيلي خيلي داري تند ميريا، باز راننده مي پرسد تا حالا 206 داشتي ؟ اونم مي گه: نه، باز راننده مي گه: پس تو هم ساكت شو. همين جوري مي گفتن كه خيلي تند ميري و اينا، تا اينكه پنجمي مي گه آقا زيادي داري تند ميري ها!!! راننده مي پرسه: تا حالا 206 داشتي؟ مي گه: آره... مي گه: پس بگو ترمزش كجاس؟!!
يارو ميره كولر بخره فروشنده ميگه: آبي باشه؟ يارو ميگه نه اگر قرمزشو دارين بديد؟!!!!!
يه روز به مراد ميگن: اونايي كه زن ذليل هستن بيان سمت چپ بقيه برن سمت راست. همه ميرن سمت چپ فقط يكي نميره. بهش ميگن تو چرا نميري اونور؟ ميگه خانومم گفته از جات تكون نخور!!!!!!!!!!
يارو يه تيكه يخو گرفته بوده بالا داشته خيلي متفكرانه بهش نگاه ميكرده. رفيقش ازش ميپرسه: چي رو نگاه ميكني؟ يارو ميگه: ازش آب ميچكه ولي معلوم نيست كجاش سوراخه!!!!!
يارو از ساختمون ده طبقه ميفته پايين، همه جمع ميشن دورش، ازش ميپرسن: آقا چي شده؟ ميگه: منم تازه رسيدم!
مرده و زنش دعواشون شده بوده، با هم حرف نمي زدند. زن وقتي شب ميره بخوابه يك يادداشت براي شوهرش مي گذاره كه: منو فردا ساعت 6 بيدار كن. صبح زنه ساعت 10 از خواب پا ميشه، شوهرش براش يك يادداشت گذاشته كه: پاشو ساعت شيشه!
يارو سوار آسانسور ميشه، ميبينه نوشته: ظرفيت 12 نفر. با خودش ميگه: عجب بدبختيه ها! حالا 11 نفر ديگه از كجا بيارم؟!
دعاي هنگام طلاق : پروردگارا ، آن دلبر شيرين كه سپردي به منش ، از بس كه نونور بود سپردم به ننش
يارولنگ بوده باكشتي ميره سفر وقتي برميگرده دوستش ميگه سفرخوب بود؟ ميگه نه بابا همش استرس داشتم چون هي ميگفتن لنگرو بندازيد تو آب.
يارو چربي داشته ميره دكتر، دكتر ميگه روزي 4 كيلومتر بدو. بعد يه هفته زنگ ميزنه به دكتره ميگه: دكتر رسيدم لب مرز حالا چي كار كنم؟!!!
به يارو ميگن يه موجود نام ببر! ميگه: يخ! ميگن يخ كه موجود نيست! ميگه: پس همه جا نوشتن يخ موجود است!!!
ميگن از فردا خوشگل ها رو مي گيرن تو رو خدا بيرون نرو نمي گيرنت ضايع مي شي .
به بزه مي گن چرا زنگولت صدا نمي كنه ؟ مي گه گذاشتمش رو ويبره !
معلم : فعل كشيدن را صرف كن .
شاگرد : كشيدم كشيدي پاره شد !
به بچه مي گن برو سي دي خام بخر . مي گه : صوتي يا تصويري ؟
يارو رتبه اول كنكور ميشه بهش ميگن چه كار كردي . ميگه : روزي 25 ساعت درس مي خوندم !!! ميگن مگه ميشه ؟ ميگه : آره . صبح يك ساعت زودتر بيدار مي شدم .
يه روز از يك داماد كه دو تا كت رو ي هم پوشيده بود مي پرسند چرا دو تا كت پوشيدي ؟ داماد مي خنده و ميگه : چون عقد و عروسي با همه .
مي دوني چرا زنها بيشتر از مردها عمر مي كنند ؟... چون زن ندارن !
وقتي كه رفتي هم روحم سوخت هم جيگرم . با رفتنت دوگانه سوزم كردي .
يارو مي ره امتحان گواهينامه بده چند بار رد ميشه بعد تو راه پليس جلوش رو مي گيره مي گه گواهينامه ؟ يارو مي گه دادين كه مي خواين ؟
يارو مي ره امتحان گواهينامه بده چند بار رد ميشه بعد تو راه پليس جلوش رو مي گيره مي گه گواهينامه ؟ يارو مي گه دادين كه مي خواين ؟
هه هه هه.....
ببخشيد ، يه لحظه تو رو تو ذهنم تجسم كردم ، نتونستم جلوي خنده مو بگيرم !
قلمراد مي رود خارج و با خودش سه كيلو قند مي برد . ازش مي پرسند : اينها را كجا مي بري ؟ ميگه : آاخر شنيده ام غربت تلخ است .
دعاي يك زن موفق : خدايا ، از تو خردمندي مي خواهم تا همسرم را درك كنم ، عشق مي خواهم تا او را ببخشم . بردباري مي خواهم تا شرايطش را بپذيرم ، زيرا اگر از تو قدرت بخواهم ، او را آنقدر مي زنم تا ناكار بشه .
فيلمهاي در حال اكران : به خاطر 1 ليتر بنزين ، من ترانه 1000 ليتر بنزين دارم ، رايجه خوش بنزين ، ب مثل بنزين ، علي بنزيني ، بنزيني ها ، بازي بنزين ، مرد بنزيني ، پسر بنزين فروش ، دو كارت با يك بنزين ، بنزين فصل ، مي خواهم بنزين بزنم ! سفر به پمپ بنزين ، بازگشت بنزين ، از ميدون تا پمپ بنزين ، دزدان بنزين .