سرشناسه:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان،1390 عنوان و نام پديدآور:بانك جامع پيامك قائميه جلد 1/ واحد تحقيقات مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان مشخصات نشر:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان 1390. مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه
باده نوشان مِى قالوابلى را بنگريد
وجه صادق را، جمال مصطفى را بنگريد
صد سلام و صد درود اين دو گل دلخواه را
سر دهيد اى عاشقان آواى صلى اللَّه را
ميلاد پيامبر رحمت(ص) و امام صادق(ع) مبارك باد
دو نهال بارور در باغ دين روئيده شد
ياسهاى آسمانى در زمين روئيده شد
نخل حق در سرزمين مشركين روئيده شد
لاله در باغ دل اهل يقين روئيده شد
ميلاد پيامبر رحمت(ص) و امام صادق(ع) مبارك باد
گلشن جان را ز عطر اين دو گل خوشبو ببين
رو نما سوى حجاز و جلوه يا هو ببين
عاشقان بُستان جانبخش دعا را بنگريد
اين دو نور عالم آراى خدا را بنگريد
ميلاد پيامبر رحمت(ص) و امام صادق(ع) مبارك باد
ازبهار و عيش و مستى گفتگو دارد ربيع
عيد زيباى برائت از عدو دارد ربيع
عيد ميلاد دو دلدار نكو دارد ربيع
موسم سرمستى دلهاى شيدا آمده
ميلاد پيامبر رحمت(ص) و امام صادق(ع) مبارك باد
در تور سپيده، صبح، زيبا شده است
خورشيد جهانتاب، فريبا شده است
امروز فرشتگان به هم مي گويند
تبريك، گل محمدي وا شده است
ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد
ز دامن پاك آمنه بنت وهب
خورشيدرخي طلوع كرده امشب
از رفعت رتبت محمد دارند
انگشت تحير آسمان ها بر لب
ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد
از جنس فرشته هاي پاك آمده است
درياست، دلي كه سينه چاك آمده است
«لولاك لما خلقت الافلاك» بگو
خورشيد به مهماني خاك آمده است
ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد
جاني كه ز سوي حق مؤيد آمد
مجذوب كلام پاك سرمد آمد
نام خوش الله جهان گستر شد
هرگاه به لب نام محمد آمد
ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد
من سرخوشم از باده جام احمد
راهي نروم به جز مرام احمد
يارب به تو گفتم و همي گويم باز
جان و دل من فداي نام احمد
ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد
گل نكند جلوه در جوار محمد
رونق گل مى برد، عذار محمد
گل شود افسرده از خزان وليكن
نيست خزان از پى بهار محمد
ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد
اي اوج شكوه، سرو رعنا، احمد
اي باغ گل و بهار زيبا، احمد
يك لحظه مباد رو ز ما بردارى
اي نور چراغ ديده ما، احمد!
ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد
اين ساعت شب كه مي تواند باشد؟
گل مي شكفد، بهار بايد باشد
دل را به سوي نماز شب مي خواند
بايد نفس خوش محمد باشد
ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد
بين شب و روز جنگ شد بر سر عشق
خورشيد طلوع كرد از منبر عشق
درياچه ساوه از تعجب خشكيد
در روز تولد تو _ پيغمبر عشق
ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد
اي بهر تو آفريده گيتي
شمس و قمر و ستارگان هم
اي مير امم، امير «لولاك»
وي فخر بشر، نبي اكرم
اي نام تو زنده تا قيامت
وي دين تو تا به حشر محكم
ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد
نام احمد، نام جمله انبياست
چون كه صد آمد، نود هم پيش ماست
ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد
آمد، مردي از تبار هابيل در عالم الفيل و بت ها سرنگون شدند و كنگره هاي قصر كسرا، واژگون. ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد.
ي نبي روشنايي، عزت آفرينشي و زمين، بر ستون هاي بودن تو، اين گونه استوار مانده است. ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد.
اي آخرين فرصت روشنايي! آمدنت را دف مي زنيم و مژده ميلادت را شكوفه مي باريم. تو، عزت آفرينشي و زمين، بر ستون هاي بودن تو، اين گونه استوار مانده است. ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد.
مبارك باد، ميلاد روشني و نيكي! خجسته باد، قدم هاي نورسيده انسانيت و يگانه پرستي! امشب، از گوشه گوشه آسمان، سمفوني ستاره بلند است. ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد.
مبارك باد، ميلاد روشني و نيكي! خجسته باد، قدم هاي نورسيده انسانيت و يگانه پرستي! امشب، از گوشه گوشه آسمان، سمفوني ستاره بلند است. ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد.
محمد(ص) مي آيد؛ تا خورشيد نفس هايش، برف ظلم و جهل را به رودخانه هاي جاري ايمان و راستي بدل كند. او مي آيد تا آيين آفتاب، ماندگار شود. ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد.
ميلاد آينه مهرباني ها، خاتم پيامبرن، رحمت زمين و آسمان، بر پيروان يكتاپرستش مبارك باد.
محمد(ص) مي آيد؛ با بشارت آفتاب و سخاوت مهر مي آيد، تا سرشارمان كند از آيه هاي آبي آسمان و ما حضور متبركش را در كوچه هاي آينه بندان، مكرر مي كنيم. ميلاد نبي رحمت(ص) مبارك باد.
صداي بال و پر جبرئيل مي آيد
شب است و ماه به آغوش ايل مي آيد
لب كوير پس از اين ترك نخواهد خورد
كه ساقي از طرف سلسبيل مي آيد
لباس خاطره را از حرير عشق بدوز
حليمه! نزد تو فردي اصيل مي آيد
نگاه آمنه از اين به بعد مي خندد
چرا كه معجزه اي بي بديل مي آيد
ميلاد پيامبر رحمت، تاج آفرينش بر شما خجسته باد
بهار بي خزان، روي محمد
بهشت جاودان، كوي محمد
معطر ساخت گلزار جهان را
شميم تار گيسوي محمد
دلا ميلاد ختم المرسلين است
فروغ آسماني در زمين است
محمد (ص) مهر ظلمتْ سوز آمد
شب يلداي ما را روز آمد
دلا ميلاد ختم المرسلين است
فروغ آسماني در زمين است
محمد (ص) مهر ظلمتْ سوز آمد
شب يلداي ما را روز آمد
شب ميلاد احمد(ص) با پور حيدر آمد
همه شادي نماييد كه ميلاد نبي شد
جلوه ي نور صادق ز بعدش منجلي شد
به آمنه بنت وهب، خدا عطا كرده پسر
پسر چه گويم كه به خلق، خدا عطا كرده پدر
ميلاد پيامبر رحمت، تاج آفرينش بر شما خجسته باد.
از مكه فروغ ايزدي پيدا شد
سر چشمه فيض سرمدي پيدا شد
در هفدهم ربيع از دخت وهب
نو دسته گل محمدي پيدا شد
حق چو ديد آن نور مطلق در حضور
آفريد از نور او صد بحر نور
آفرينش را جز او مقصود نيست
پاك دامن تر زاو موجود نيست
ميلاد نبي اكرم (ص) و امام صادق(ع)گرامي
حق چو ديد آن نور مطلق در حضور
آفريد از نور او صد بحر نور
آفرينش را جز او مقصود نيست
پاك دامن تر زاو موجود نيست
ميلاد نبي اكرم (ص) و امام صادق(ع)گرامي
دلم به ياد تو امشب لبالب از شور است
تو كيستي كه حريمت چو كعبه مشهور است؟
ميلاد نبي اكرم(ص) مبارك
عترت آمد از آيينه ام
كيست در غار حراي سينه ام
رگ رگم پيغام احمد مي دهد
سينه ام بوي محمد مي دهد
بر عالميان رحمت بي حد آمد
زيبا گهر رسول امجد آمد
تبريك به شيعيان اهل عالم
چون فاطمه دختر محمد آمد
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
اين مژده ي جانبخش ز سرمد آمد
ميلاد يگانه بنت احمد آمد
اي شيعه تو را دهم بشارت امشب
يكدانه گل باغ محمد آمد
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
بر آينه ي جمال داور صلوات
بر آبروي آل پيمبر صلوات
بر فاطمه اي كه شد به شأنش نازل
از سوي خدا سوره كوثر صلوات
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
خلقت كائنات شد، بهر وجود فاطمه(س)
زنده همه جهان شد از، يمن ورود فاطمه(س)
پيش حريم حرمتش، خيل ملك كشيد صف
از سر ش_وق جملگي، محو سجود فاطمه(س)
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
البشارت كه عيان مهر فروزان آمد
ظاهر از پرده عصمت رخ جانان آمد
سر زد از برج نبوت مه رخشنده دين
روشن از نور رخش عالم امكان آمد
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
دختر ختم رسل هادى گل شاه رسل
از پس پرده عيان چون مه كنعان آمد
دسته دسته ملك از عالم بالا به زمين
بهر ديدار رخش خرم و خندان آمد
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
بر چرخ عفاف نور سرمد زهراست
محبوبه حق ، دختر احمد زهراست
خاتون قيامت است و بانوي بهشت
سر سلسله آل محمد زهراست
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
زهرا كه گل سر سبد آل عباست
انوار خدايي زِ جمالش پيداست
در قدر و جلالتش چه گويم زين بِه
زهراست محمد و محمد زهراست
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
عالم زفروغ احمدي لبريز است
از جلوه حيِ سرمدي لبريز است
ميلاد بتول است و فضاي مكه
از عطر گل محمدي لبريز است
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
نور دگري به بيت احمد آمد
محبوب رسول حيّ سرمد آمد
تا عطر وجودش همه عالم گيرد
زهرا ، گل گلزار محمد آمد
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
جبريل به عرش نقش كوثر زده است
طوبي گل تسبيح به پيكر زده است
از خانه ي كوچك محمد امشب
خورشيد زمين و آسمان سر زده است
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
در باغ نبوت از نهال توحيد
هنگام سحر گلي شكوفا گرديد
چون غنچه ي گل ، خديجه خنديد چو ديد
زهرا چو گُل محمدي مي خنديد
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
توصيف تو برتر از عقول و ادراك
در مدح تو خالق تو گفته لَولاك
بي فاطمه ام نمي شد هر گز ممكن
خَلق علي و احمد و خَلق افلاك
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
ذات سرمدي مدح تو را مي گويد
عفّت ز قدم هاي تو رَه مي جويد
از سينه ي تو عطر جنان مي آيد
وقتي كه محمد تو را مي بويد
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
ي شأن نزول آيه هاي كوثر
از آسيه و هاجر و مريم برتر
وقتي كه خدا تو را به احمد بخشيد
فرمود به او : صَلِّ لِرَبّك وَالنحَر
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
بر كوكب آسمان عصمت صلوات
بر فاطمه گوهر نبوت صلوات
بر مادر يازده امام برحق
از صبح ازل تا به قيامت صلوات
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
اي اولين زني كه به مردان سرآمدي
سر تا قدم تجسم اوصاف سرمدي
كانون عشق و عاطفه يعني كه فاطمه
آئينه ي تمام نماي محمدي
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
آن زن كه به مُلك آفرينش يكتاست
در وادي عصمت و شرف خيرِ نساست
جز او نبود امّ ابيها به جهان
آن نور دو ديده ي محمد زهراست
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
مشب همه جا جشن مباركباد است
دلها همه از مقدم زهرا شاد است
از بهر محمد و خديجه صلوات
روشن همه جا ز نور اين اُولاد است
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
خدا كند اثري حق به آه ما بخشد
بصيرتي به دل عُذر خواه ما بخشد
به احترام محمد چه ميشودكه خدا
شب ولادت زهرا گناه ما بخشد
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
شك در ديده ترم باشد
شب ميلاد دلبرم باشد
اي عزيز رسول، يا زهرا
عشق تو روح پيكرم باشد
جان ما را اگر پذيرايي
هديه روز مادرم باشد
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
زهرا كه مراد هر حسيني باشد
فرموده نبي قره العيني باشد
او خير كثير است به نامش سوگند
يك چشمه كوثرش خميني باشد
ميلاد حضرت زهرا(س) و امام خميني(ره) مبارك باد
شفيع شيعيان زهرا عزيز مصطفي آمد
زگلزار نبي امشب دو تا گوهر نمايان شد
رخ زهرا و فرزندش خميني ماه تابان شد
مبارك مقدم او بر همه خلق مسلمان شد
ميلاد حضرت زهرا(س) و امام خميني(ره) مبارك باد
دريا ست نبي و گوهرش فاطمه است
يكتاست علي و همسرش فاطمه است
با آنكه پناهه همه خلقست حسين
او هم به پناه مادرش فاطمه است
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
عصمت داوري نبود اگر نبود فاطمه
جنت و كوثري نبود اگر نبود فاطمه
هيچ پيمبري نبود اگر نبود فاطمه
احمد و حيدري نبود اگر نبود فاطمه
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
فاطمه نامي كه با آن عشق مي بازد خدا
فاطمه نوري كزآن بر خلق مي نازد خدا
ما نه ياران دگر نه انبيا گويند كاش
در جزا ما را ز چشم او نياندازد خدا
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
محبوبه حق در دوجهان فاطمه است
در قلب محبِ او كجا واهمه است؟
آندم كه قدم نهد بسوي محشر.
لطف و كرمش شامل حال همه است
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
بر افلاك حقايق زهره حلم و حيا زهرا
به بحر عصمت حق گوهر صدق وصفا زهرا
يگانه بانوي دين فخر نسوان بني آدم
فروزان شمع بزم محفل آل عبا زهرا
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
تو اي حبيبه خدا كه زيب عرش داوري
ضياء چشم مصطفي زكيه و مطهري
محمد از حضور تو بوي بهشت مي شنيد
ترا خدا داده به او تو فاطمه تو كوثري
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
جمادى غرق شادى بود آنشب
بشارت را منادى بود آنشب
خدا را شهر مكه ، شهر قرآن
به تاييد قضا شد نور باران
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
رسول الله را باشد دو قرآن ، صامت و ناطق
كتاب صامتش قرآن ، كتاب ديگرش زهرا
درود هر زن آزاده و هر مرد آزاده
بر آن بانو كه باشد در ولايت رهبرش زهرا
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
سلام حق سلام انبيا بر شخص پيغمبر
سلام شخص پيغمبر به تنها دخترش زهرا
عبور ناقه اش چون روز محشر افتد از محشر
كند محشر به پا محشر كه گردد محشرش زهرا
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
محمد بحر بي پايان رحمت گوهرش زهرا
علي فلك نجات آفرينش لنگرش زهرا
رسول الله مي نازد كه دارد دختري چون او
كتاب الله مي نازد كه باشد كوثرش زهرا
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
بگوشم مژده مي آيد دمادم
دل شوريده گردد شاد و خرم
تولد يافت در ماه جمادي
عزيز كه بود او فخر عالم
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
زدامان خديجه فخر زنها شد عيان امشب
ز يمن مقدمش روشن زمين و اسمان امشب
تمام اهل عالم خادم آن آستان امشب
علي را همسر و گمراهيان را رهنما آمد
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
مرا وقت سحرگاهان به گوشم اين ندا آمد
ندا از جانب بالا ز عرش كبريا آمد
دل هر شيعه مسرور است زين مولود فرخنده
كه اندر بوستان دين گلي از انبياء آمد
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
امشب ملائك بر نبي تبريك گفتند
تا صبح گرد خانه اش پرواز كردند
آندم كه سر زد روي زهرا
سادات زين مادر به عالم ناز كردند
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
بتول طاهره خير النساء انسيه حورا
مهين ام الائمه بنت النبيا زهرا
غمام فضل وكوه حلم و بحر علم و دانائي
سپهر عقل را بدرالدجي شمس الضحي زهرا
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
در آسمانها عرشيان با شور و شادي
چشن سرور و شادماني ساز كردند
در وصف و مدح كوثر ختم رسولان
امشب تمام قدسيان لب باز كردند
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
از آسمان قدوسيان آواز كردند
درهاي رحمت را دوباره باز كردند
در موسم ميلاد ياس باغ عصمت
در باغ جنت بلبلان آواز كردند
ميلاد حضرت فاطمه(س) مبارك باد
بر عالميان رحمت رحمن زهراست
در هر دو جهان سرور نِسوان زهراست
نوري كه دهد شاخه طوبي از اوست
كوثر كه خدا گفته به قرآن زهراست
ولادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
پناه عالمي درگاه زهراست
بشر حيران زقدر و جاه زهراست
صراط او صراط مستقيم است
كه راه رستگاري راه زهراست
ولادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
زهرا كه از فروغش عالم ضيا گرفته
دين نبي ز فيضش نشو و نما گرفته
مريم زمكتب او درس حيا گرفته
جشني به عرش اعلي بهرش خدا گرفته
ولادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
عالم شده معطر از گلشن خديجه
خندد گل محمد در دامن خديجه
آنان كه ديده بستند از خدمت خديجه
كي مي توان ببينند اين عزت خديجه
ولادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
شد جهان پرشور و غوغا
صفحه ي گيتي مصفا
بيت احمد طور سينا
پانهد زهرا(س) به دنيا
ولادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
باز از چمن داور، يك غنچه نمايان شد
از يمن قدوم او عالم همه بستان شد
برخيز نما شادي، ايام سرور آمد
چون باز دري بر خلق از روضه ي رضوان شد
ولادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
السلام اي درخت نور بر تنت هميشه رخت نور
اي الهه ي وفا و عشق اي تو خوبي و صفا و عشق
پاكي از وجود پاك توست عشق قلب سينه چاك توست
ولادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
سراي احمد امشب رشك طور است
زمين و آسمان غرق سرور است
نهد پا در جهان دخت محمد(ص)
به راهش از جهان گلريز حور است
ولادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
امام زمان(ع)مي فرمايند:
در دختر رسول خدا فاطمه (س) براي من سرمشق و الگويي نيكو است.
ولادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
امشب، آسمان مكه آذين بند قدوم دختر خورشيد است و كعبه و زمزم و صفا، سرود خوان آمدن كوثر جاري رسول خدايند.
ولادت حضرت فاطمه (س) مبارك باد
ميلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عيار مكارم و قله رفيع فضائل صديقه كبري ، حضرت فاطمه زهرا (س) مبارك باد.
ميلاد زهره زهرا، طاهره مطهره، كوثر رسول، حضرت زهراي بتول بر همه مسلمانان جهان مبارك باد.
ميلاد حضرت بتول و هديه آسماني خدا به رسول، بانوي ملكوت و جبروت، حضرت صديقه طاهره (س) گرامي باد.
سالروز ميلاد خجسته فاطمه زهرا (س) سرور بانوان جهان، عطاي خداوند سبحان، كوثر قرآن، همتاي امير مومنان و الگوي بي بديل تمام جهانيان مبارك باد. س
نازد به خودش خدا كه حيدر دارد
درياي فضايلي مطهر دارد
همتاي علي نخواهد آمد به جهان
صد بار اگر كعبه ترك بر دارد
سرچشمه ي عشق با علي آمده است
گل كرده بهشت تا علي آمده است
شد كعبه حرمخانه ميلاد علي(ع)
كز كعبه صداي يا علي آمده است
ميلاد امام علي(ع)آغازگر اشاعه عدالت و مردانگي و معرف والاترين الگوي شهامت و ديانت، بر عاشقانش مبارك باد!
ميلاد مظهر علم و عزت و عدالت و سخاوت و شجاعت، اسد الله الغالب، علي بن ابيطالب(ع)، مبارك باد
از دين نبي شكفته جان و دل من
با مهر علي سرشته آب و گل من
گر مهر علي به جان نمي ورزيدم
در دست چه بود از جهان حاصل من
تا حبّ علي و آل او يافته ايم
كام دل خويش مو به مو يافته ايم
وز دوستي علي و اولاد علي است
در هر دو جهان گر آبرو يافته ايم
تا كه بر لب نامت اي زيباترين، مي آورم
آسمان ها را تو گويي بر زمين مي آورم
تو طلوع آفتابي، من اذان مغربم
زير لب نام اميرالمؤمنين مي آورم
آن شير دلاور كه زبهر طمع نفس
در خوان جهان پنجه نيالود، علي بود
شاهي كه وصي بود و ولي بود، علي بود
سلطان سخا و كرم و جود، علي بود
ميلاد مرتضي اسدالله حيدر است
جشن ولادت علي(ع) آن مير صفدر است
زوجي براي فاطمه حق آفريده است
اين زادروز همسر زهراي اطهر است
هر كس كه شود داخل حصن حيدر
ايمن بود از عذاب روز محشر
جز مهر علي و آل چيزي نبود
سرمايه ي طوبا و بهشت و كوثر
ميلاد امام علي(ع) مبارك باد
ذكر من، تسبيح من، ورد زبان من علي است
جان من، جانان من، روح و روان من علي لست
تا علي (ع) دارم ندارم كار با غير علي
شكر لله حاصل عمر گران من علي است
ميلاد امام علي(ع) مبارك باد
زد عشق تو خيمه در دل ما
حل شد زتو جمله مشكل ما
با مهر علي و آل بسرشت
از روز ازل خدا دل ما
ميلاد امام علي(ع) مبارك باد
حجت حق، از حريم حق، به امر حق عيان شد
روشن از نور رخش، ارض و سما، كون و مكان شد
خانه زاد حق ولادت يافت اندر خانه ي حق
حق به مركز جا گرفت، باطل گريزان از ميان شد
ميلاد امام علي(ع) مبارك باد
ان سبب ماه رجب ماه خداست
كه اندر آن ميلاد شاه لافتي ست
شد رخش از كعبه ظاهر، عقل گفت:
چون كه صد آمد نود هم پيش ماست
ميلاد امام علي(ع) مبارك باد
دل هر چه نظر به وسعت عالم تافت
جز نور تو در عرصه ي آفاق نيافت
هنگام نهادن قدم بر سر خاك
ديوار حرم به احترام تو شكافت
ميلاد امام علي(ع) مبارك باد
مكه پر شور و شعف
كعبه مي گيرد شرف
قبله را قبله نما
آمده مير نجف
ميلاد امام علي(ع) مبارك باد
نيستم بيگانه، هستم آشنايت يا علي
از ازل دل داده بر مهر و ولايت يا علي
تا جمال خويش را در كعبه حق ظاهر كند
پرده گيرد از جمال دلربايت يا علي
دلم شده غرق سرور و شعف
كعبه شده بهر علي يك صدف
مرغ دلم رها شده به سوي
ايوان باصفاي شاه نجف
تمام لذت عمرم همين است
كه مولايم اميرالمومنين است
ميلاد امام علي(ع) مبارك باد
نيمه ماه مبارك بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنايت دارد امشب
آسمان سطح زمين را عطر و عنبر بيز كرده
لاجرم با روضه رضوان شباهت دارد امشب
رحمت بي منتهاي دوست مي بارد به عالم
بس كه خير و بركت و فيض و سعادت دارد امشب
اين شب قدر است يا روز وصال قرب يزدان
بر شب قدر از شرف آري فضيلت دارد امشب
جشن ميلاد حسن در عرش اعلا گشته برپا
زين سبب بر ليلة الاسرا شباهت دارد امشب
سيّد خيل جوانان بهشت آمد به دنيا
مرحبا بر ساير شبها سيادت دارد امشب
حق عطا كرده زكوثر گوهري مر بندگان
مظهر نور و صفات كبريايي اي حسن
علت پيدايش ارض و سمائي اي حسن
قدسيان را سيّد و سالار و يار و سروري
خاكيان را مُلتجا و رهنمايي اي حسن
تو گل مينويي و ريحانه باغ بهشت
از جلالت عرش را، زينت فزايي اي حسن
خو حَسن، طينت حسن، ظاهر حسن، باطن حسن
در حقيقت رحمت بي منتهايي اي حسن
قد حسن، قامت حسن، صورت حسن، سيرت حسن
حَبَّذا آينه ايزد نمايي اي حسن
حسن اي لعل لبت آب حيات
حسن اي مظهر حُسن و بَركات
حسن اي جلوه نور اَزَلي
شه دارين، وليّ بن ولي
حسن اي مظهر اسماء خدا
حسن اي زيب ده عرش علا
دين و قرآن زتو پاينده شده
از تو احكام خدا زنده شده
مي خواست تا چشم و چراغ دين، شما باشي
بعد از علي ميراث دار مصطفي باشي
مثل نسيمي مهربان و مثل باران، سبز
آميزه اي از رحمت و جود و سخا باشي
حضرت رسول(ص) فرمودند: هر كه حسن(ع) و حسين(ع) را دوست بدارد، مرا دوست داشته، و هركه ايشان را دشمن بدارد، مرا دشمن دانسته است.
پانزده روز رياضت را در اين ماه طاعت، يك نفس دويده ايم تا در بشارت ولادت او، مژده عشق بشنويم و مژدگاني مهر بگيريم.
او كه از اشراق مهرباني ها طلوع كرده و در بستر بخشندگي، دامن گسترده است.
او كه در اولين تصوير زميني اش، تبسمي شيرين به آينه نگاه پدر و مادر هديه داده است.
او كه اولين نواده نبوت است و نخستين زاده امامت.
از نسل نور است و زاده خورشيد، از تبار هدايت است و قافله سالار مهر و اميد.
ماه دل آراي نيمه رمضان را، پانزده روز است به انتظار نشسته ايم و به كرامت و مهرباني اش محتاجيم!
از بزرگواري كريم اهل بيت عليه السلام به دور است كه هنگام نياز و حاجت كسي، كرامت خويش بپوشاند و در انعام و اكرام به او بخل ورزد.
پس دست التماس ما و دامان كريمانه او!
نيمه ماه است؛ ماهي كه درهاي رحمت بر روي جهانيان گشوده شده است.
خدايا! به «كريم اهل بيت» سوگند، سايه كرامت خويش را از ما دريغ مدار!
ثمره زندگي علي و فاطمه، پا به جهان خاكي گذاشت. خاك تا افلاك غرق نور و سرور شود.
آمد و كرامت را از پدر آسماني اش آموخت و چراغ كرامتش را براي اهل زمين برافروخت.
مجتبي، در آغوش پاك ترين مادران عالم چشم به جهان گشود و ميوه قلب رسول اللّه شد.
حَسَن، آينه حُسن خداوندي است؛ تصوير زيبايي خداوند است كه در صورت خاكي نقش بسته است.
از حريم فاطمه در نيمه ماه صيام
چهره ماه حسن تابيد با وجه حسن
هر طرف مي گذرم بانگ طرب مي شنوم
زآنكه ميلاد حسن، نور دل بوالحسن است
مي خواست تا چشم و چراغ دين، شما باشي
بعد از علي ميراث دار مصطفي باشي
مثل نسيمي مهربان و مثل باران، سبز
آميزه اي از رحمت و جود و سخا باشي ميلاد كريم اهل بيت(ع) مبارك.
ماه دل آراي نيمه رمضان را، پانزده روز است به انتظار نشسته ايم و به كرامت و مهرباني اش محتاجيم.
نيمه ماه مبارك بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنايت دارد امشب
جشن ميلاد حسن(ع) در عرش اعلا گشته بر پا
زين سبب بر ليلة الاسرا شباهت دارد امشب
جان به جانان عرض كردن عاشقان را عار نيست
مفلسان را با كريمان كارها دشوار نيست
ميلاد امام حسن(ع) مبارك
تو مگو ما را بدان شه بار نيست
با كريمان كارها دشوار نيست
ميلاد امام حسن(ع) مبارك
در ضيافت الهي چهره زيبايت نقاب خلقت را گسست يعني كه خداوند به وجود كريمت بندگانش را خواهد نواخت.
بر ما بتاب اي جريان زلال كرامت. ميلاد امام حسن(ع) مبارك
بر خوان رحمت خداوند، امروز دست كريم تو ساقي سعادت است و ما نه تشنه طهور كه جرعه نوش ظهور رُخت به صف ايستاده ايم.
پيامبر: فرزند صالح گلي است كه خدا به بندگانش مي دهد. دو گل من در دنيا حسن و حسين اند.
پيامبر: به حسن(ع) شكوه و جذبه و وقار و به حسين(ع) بخشندگي و رحمت خود را بخشيدم.
در جود و كرم دست خدا هست حسن(ع)
دست همه را وقت عطا بست حسن(ع)
نوميد نگردد كسي از درگه او
زيرا كه كريم اهل بيت است حسن(ع)
با عشق حسن(ع) من به جهان ناز كنم
افطارمو با نام حسن باز كنم
صد شكر كه درك شب قدر رمضان
با جشن ولادتش آغاز كنم
امشب خوان ماه رمضان به يمن قدوم كريم اهل بيت گسترده تر است. هوشيار باشيد كه بي نصيب از كنارش نگذريد.
بنگر به مرتضي كه در اين ماه روزه را
با بوسه از لب پسر افطار مي كند
امام حسن: بهترين نيكويي، اخلاق نيكو است. ميلادش مبارك
امام حسن: بهترين نيكويي، اخلاق نيكو است. ميلادش مبارك
مهماني حق چه باصفا شد
ميلاد امام مجتبي شد
روزه داران به رهش جان و دل ايثار كنيد
امشب از جام تولاي وي افطار كنيد
ميلاد كريم اهل بيت مبارك
ميلاد كريم سبزپوش آل فاطمه، تنهاترين سردار لشكر حيدر و غريب شهر پيامبر تهنيت باد.
ميلاد اولين گل بوستان علي و زهرا مبارك باد
دلخواسته هايتان را آرزو كنيد ميلاد كريم اهل بيت فرا رسيده است
ولادت مظهر جود و كرم و بخشش، مبارك ... التماس دعا
آمده نوگل ولا / روح و روان مصطفي / نور دو چشم مرتضي
فروغ چشم من رسد / زينت انجمن رسد / حسن رسد، حسن رسد
شاه جوانان جهان/ امام جمله انس و جان / قدم گذارد به جهان
ز مقدم او، زمين چو گلشن، بگو به زهرا، چشم تو روشن
آمده نوگل ولا / روح و روان مصطفي / نور دو چشم مرتضي
فروغ چشم من رسد / زينت انجمن رسد / حسن رسد، حسن رسد
شاه جوانان جهان/ امام جمله انس و جان / قدم گذارد به جهان
ز مقدم او، زمين چو گلشن، بگو به زهرا، چشم تو روشن
دوش بر گوشم رسيد اين مژده از جان آفرينم
كايد از ره آن نگار دلنواز و نازنينم
گفتم اي مه از كدامين آسمان باشي؟ بگفتا
شمس ايوان ولايت، عُروَة الوثقاي دينم
من همان ماه تمامم، جلوه ي ماه صيامم
شاهد صلح و قيامم، وجه رب العالمينم
طاعات قبول*عيدتون مبارك
ولادت باسعادت كريم اهل بيت، امام حسن مجتبي(عليه السلام) مبار
شمس عفت زگريبان، قمر آورده برون
نخله ي فاطمه، اول ثمر آورده برون
بوالحسن را حسني داده خداوند و حسن
از افق، رخ پي اهل نظر آورده برون
آمد آن ماه كه ماه رمضان كرد دو نيم
چون نبي معجز شق القمر آورده برون
شمس عفت زگريبان، قمر آورده برون
نخله ي فاطمه، اول ثمر آورده برون
بوالحسن را حسني داده خداوند و حسن
از افق، رخ پي اهل نظر آورده برون
آمد آن ماه كه ماه رمضان كرد دو نيم
چون نبي معجز شق القمر آورده برون
ميلاد نور، در نيمه ي ماه نور، بر عاشقان نور مباركباد.
ميلاد حسن(ع) خسرو دين است امشب
شادي و سرور مؤمنين است امشب
از يمن قدوم مجتبي(ع) طاعت ما
مقبول خداوند مبين است امشب
ماه رحمت، سفره اش گسترده شد
زنده از فيضش جهان مرده شد
آسمان پرگشته از شادي و شور
آمده از لطف حق ميلاد نور
مهماني حق چه باصفا شد
ميلاد امام مجتبي شد
(اين عيد بر عاشقان مبارك)
تا خدا هست و خدايي مي كند، مجتبي مشكل گشايي مي كن
سلام بر لحظه هايي كه تو را آوردند!
سلام بر لب هاي رسول اللّه كه ميلاد تو را به درگاه پروردگار، سبحه گفت و نام يگانه ات را از دست جبرئيل گرفت و در گوش عصمتت زمزمه كرد!
سلام بر لبخند سرافراز علي عليه السلام ، كه در طلوع تو اتفاق افتاد!
سلام بر تو، امامتِ فرداي پس از علي!
سلام بر تو، شباهتِ بي شائبه محمدي!
سلام بر اقيانوس كرامت و سخاوتي كه از دامان «كوثر» و «ابوتراب» برخاست.
سر قافله شام بلايي زينب تو
شير زن كرب و بلايي زينب
در عصر به خون نشسته عاشورا
سرچشمه اي از صبر خدايي زينب
آنان كه ز خشم و كين به هم پيوستند
زخمي شدگان بدر و خيبر هستند
رحمي ننمودند به طفلان حسين
زنجير جفا به دست و پايت بستند
آرام به سوي كربلا مي رفتند
در دام فريب اشقياء مي رفتند
درياي عطش غرقهء خون و آنان
چون موج به ساحل خدا مي رفتند
جان به قربان تو اي رهبر آزادي و عشق
كه روانت سر تسليم نياورد فرود
زان فداكاري مردانه و جانبازي پاك
جاودان بر تو و بر عشق و وفاي تو درود
آن روز كه روز غربت و ياري بود
پژمرده شكوفه هاي گلناري بود
از تابش آ فتاب، دل ها مي سوخت
سوز عطش جوانه ها جاري بود
دستي كه به حنجر تو خنجر بگذاشت
خاموش طنين ناي تو مي پنداشت
غافل كه به هر كجا روان بود سرت
بند ستم از پاي جهان بر مي داشت
آن دم كه نه غربت آشكارا دم زد
تومار ستمگران دون بر هم زد
لب تشنه كنار شط مواج فرات
پا بر سر زندگاني عالم زد
گر پيكرم از تيغ دو صد پاره كنيد
از شهر و ديار خويشم آواره كنيد
وين دشت اگر ز خون ما موج زند
هيهات كه روي عجز نظاره كنيد
نانكه ز كين بي پر و بالت كردند
پرپر ز جفا، گل جمالت كردند
شرمي ز نبي و فاطمه ننمودند
زير سم اسب، پايمالت كردند
مفهوم بلند آفتابي عباس
از گريه كودكان كبابي عباس
از تشنگيت فرات دلخون گرديد
والله كه آبروي آبي عباس
روز ميلاد امام حسين(ع)، مجالي است براي پاسداري نام پاسدار، اين دليرمردان روزگار و اسوه هاي ايثار.
سلام بر شما، مالك اشترها و ابوذرهاي زمان كه مصداق حرّيت اباعبدالله ايد.
ولادت امام حسين(ع) و روز پاسدار مبارك باد
گرامي باد روز پاسدار، بر سربازان اسلام كه با پرچمداري آرمان هاي اباعبدالله(ع) تفسيرگر راه حسينند.
ولادت امام حسين(ع) و روز پاسدار مبارك باد
روز پاسدار، اين يادگاران سال هاي آتش و عشق و ايمان گرامي باد.
پاسدار، دستِ هميشه همراهِ انقلاب است كه توانِ رزمي او، برگرفته از نيروهاي دروني انسان است.
ولادت امام حسين(ع) و روز پاسدار مبارك باد
گرامي باد روز پاسدار، اين سروهاي سرافراز وادي عشق، اين آيه هاي پرشكوه رزم و ايثار.
ولادت امام حسين(ع) و روز پاسدار مبارك باد
گرامي باد روز پاسدار بر آنان كه از جنس شهيدان و هم پيمان با حسين(ع) و از نسل فصل سرخ استقامتند.
ولادت امام حسين(ع) و روز پاسدار مبارك باد
سلام بر شما اي عباس هاي حادثه كه در جاده هاي سرخ ايثار و در مسير ولايت، پاسدار ارزش هاي انقلابيد.
ولادت امام حسين(ع) و روز پاسدار مبارك باد
روز پاسدار، يادآور عزم غرورآفرين فهميده هاي مكتب وانديشه حسين(ع) است.
ولادت امام حسين(ع) و روز پاسدار مبارك باد
مبارك باد روز پاسدار؛ روز آنان كه با پروانه حضورشان به دور شمع وطن،
غيرتي حسيني را از كربلا تا قلّه هاي دماوند به دوش مي كشند.
ولادت امام حسين(ع) و روز پاسدار مبارك باد
ي پاسداران حريم عشق! مگر مي توان بي نام و ياد شما درفرهنگ لغات اين سرزمين، به مفهوم آزادي و رهايي رسيد؟!
ولادت امام حسين(ع) و روز پاسدار مبارك باد
لا اي پاسدار انقلاب كشور عشق
نام نيكويت هميشه ثبت، اندر دفتر عشق
تو كردي اقتدا در عزت و ايثار به آن كس
كه هستي اش فدا بنمود و گرديد مظهر عشق
ولادت امام حسين(ع) و روز پاسدار مبارك باد
حسين جان! اي ابر شعله ورِ هستي، ميلادت بارش رحمتي است بر كوير خشكيده دل هاي ما.
ولادت خجسته امام حسين(ع) مبارك باد
ميلاد خط سرخ عشق، سومين پرچم دار قله امامت و ديانت، آقا اباعبدالله الحسين(ع) مبارك باد.
سوم شعبان، ولادت فرخنده مهتر جوانان بهشت و آموزگار شهادت، امام حسين (ع) مبارك و خجسته باد.
صفا گرفته دلم از صفاي ثارالله
نواي مرغ دلم در نواي ثارلله
زصبح روز ولادت نه صبح روز ازل
پريده مرغ دلم در هواي ثارالله
فاطمه آورده فرزندي كه در قدر و جلال
هم محمد هم اميرالمؤمنين هم مجتباست
چشم ثاراللهيان روشن به ميلاد حسين
كام حزب اللهيان شيرين كه اين عيد خداست
خدا به ختم رسل كشتي نجاتي داد
كه پيش وسعت او گم هزار ها درياست
در انبيا و رسل در ائمه تنها اوست
كه خاك تربتش از بهر درد خلق دواست
رسول گفت حسين از من است و من زحسين
نبي حسين و حسين اش همان رسول خداست
به هر طرف نگري جلوه ي جمال خداست
ادب كنيد كه ميلاد سيد الشهداست
گرفته ختم رسل روي دست آينه اي
كه در صحيفه ي او صورت خدا پيداست
به مصحف رخ او با وضو نگاه كنيد
كه نقطه نقطه آن جاي بوسه ي زهراست
ميلاد حسين و سوم شعبان است
خورشيد ولايت از افق تابان است
اى كشور جمهورى اسلام،حسين
داماد عزيز ملت ايران است
ميلاد حسين و سوم شعبان است
خورشيد ولايت از افق تابان است
اى كشور جمهورى اسلام،حسين
داماد عزيز ملت ايران است
ميلاد حسين شادى دلها شد
اميد دل پيامبران پيدا شد
اينك بسويش برو كه فردا دير است
كز آمدنش در شفاعت وا شد
ميلاد حسين نوگل زهراشده امشب
گيتى ز رخش طور تجلا شده امشب
ده مژده ى جانبخش بعالم ز قدومش
زيرا كه در رحمت حق واشده امشب
امروز كه بلبلان ترنم كردند
با يكديگر از عشق تكلّم كردند
چون غنچه و گل على و زهرا از شوق
بر روى حسين خود، تبسم كردند
اى آنكه ترا حُسن خداداد بُود
ميلاد تو جلوه گاه ايجاد بُود
ما را به نگاه لطف خود شادان كن
امروز كه قلب فاطمه،شاد بُود
بر آنچه كه شد هادى فطرس صلوات
خوانيم به دل شادى فطرس صلوات
ميلاد حسين عيد آزادى اوست
بر لحظه ى آزادى فطرس صلوات
وقتى كه حسين يافت ميلاد امروز
يزدان در لطف تازه بگشاد امروز
در عالم قدس يك حسين داشت خدا
آن را به محمد و على داد امروز
مشب شب ميلاد حسين است حسين
اندر همه جا ياد حسين است حسين
خوانند همه نادعلى، ليك على
امشب بلبش ناد حسين است حسين
امشب كه فضا پر است از بوى حسين
عطر گل سرخ آيد از سوى حسين
اى فطرس پر سوخته احرام ببند
از بهر طواف كعبه ى روى حسين
در سوم شعبان كه همه لطف و صفاست
ميلاد پر افتخار شاه شهد است
در حيرتم از اين كه بُوَد وقت سرور
يا موسم سوز و گريه و شور و نواست
از خاطر دهر كى رود ياد حسين
گلبانگ عدالت است فرياد حسين
بر خلق ستم ديده، مبارك بادا
مرگ ستم است، روز ميلاد حسين
ميلاد حسين خون بهاى دين است
اين عيد، حيات شيعه را تضمين است
امروز فرشتگان به هم مى گويند
احياگر آيين محمد اين است
نام تو را دواى درد است حسين
بى ياد تو بين كه چهره زرد است حسين
عشق تو مرا ز خويش بيگانه نمود
بى عشق تو بين كه سينه سرد است حسين
نور ابدى و ازلى مى آيد
بر عالم ايجاد، ولى مى آيد
مجموعه ى حسن و عشق و ايثار و كرم
يعنى كه حسين ابن على مى آيد
حق كرده ظهور تا حسين آمده است
آيات جهاد با حسين آمده است
فطرس به اميد عفو بر درگه او
با ذكر حسين، با حسين آمده است
باعث كون و مكان منشاء ايجاد حسين
كه وجودش به جهان مفخر انسان آمد
مظهر ذات خدا سبط رسول دو سرا
نور چشمان علي آن شه مردان آمد
نور حق جلوه به برج شرف زهرا كرد
بين به اين نور كه اين گونه درخشان آمد
وه چه روزي است مبارك ز قدوم شه دين
موسم مغفرت و رحمت يزدان آمد
روز فرخنده ميلاد حسين بن علي
مژده ي خامُشي آتش نيران آمد
مژده اي دل كه دگر سوم شعبان آمد
پيك شادي ز بر حضرت جانان آمد
مژده اي دل كه براي دل غمديده ما
هدهد خوش خبر از نزد سليمان آمد
خيز اي دل تو بياراي كنون بزم طرب
كه دگر موسم اندوه به پايان آمد
همين نه من شده ام ريزه خوار خوان حسين
كه هست عالم ايجاد، ميهمان حسين
ز آفتاب قيامت نباشدش باكي
كسي كه رفت دمي زير سايبان حسين
اي پناه مستمندان يا حسين بن علي
اي دواي دردمندان يا حسين بن علي
كشتي راه نجات ما گنه كاران
رس به فرياد غريبان يا حسين بن علي
بوي گلهاي بهشتي ز فضا مي آيد
عطر فردوس هم آغوش صبا مي آيد
نوگل مصطفوي ، زينت باغ علوي
مظهر پنج تن آل عبا مي آيد
ميلاد گل رسول و زهرا و علي است
زيرا كه جهان خجسته زين نور جلي است
ما را دگر از روز جزا بيمي نيست
چون بر دل ما عشق حسين بن علي است
جشن ميلاد امام چارمين آمد پديد
روز وجد مؤمنات و مؤمنين آمد پديد
درّة التّاج فضيلت جوهر علم لدن
حضرت سجّاد زين العابدين آمد پديد
از مهين بانوى ايران سر زد از خاك عرب
آفتابى كز جمالش شد عيان آيات ربّ
حجّت حقّ، رحمت مطلق ، علىّ بن الحسين
درّة التّاج شرف ، ماه عجم ، شاه عرب
ولادت با سعادت امام سجاد(ع) مبارك باد
امام چارم آوردي ب_ه دنيا
عروس حضرت زهرا مبارك
عبادت هاي حيدر ي_اد آمد
كه عيد حضرت سجاد آم_د
خدا امشب وليّش را ولي داد
جمالي منجلي نوري جلي داد
حسين بن علي چشم تو روشن
كه امشب بر تو ذات حق علي داد
شب وجد ام_ام عال_مين است
كه ميلاد علي بن الحسين است
ولادت با سعادت امام سجاد(ع) مبارك باد
اي اهل دعا! روح دعا باد مبارك
در دي_ده تجلاي خدا باد مبارك
اين عيد مبارك، به شما باد مبارك
لبخند ام_ام شهدا ب_اد مب_ارك
جان در بدن عالم ايجاد مبارك
آمد به جهان حضرت سجاد، مبارك
امام العابدين خوش آمد
دل شده منجلي مبارك
عيد چارم ولي مبارك
حسين بن علي مبارك
بر تو عين اليقين خوش آمد
امام العابدين خوش آمد
دعاي او صفاي جان است
حرز تمام شيعيان است
ما را نمايد پيوسته امداد
آمد به دنيا امام سجّاد
ولادت با سعادت امام سجاد(ع) مبارك باد
هستي ما بود ولايش
تفسير جانبخش دعايش
دل با دعايش حق را كند ياد
آمد به دنيا امام سجّاد
ميلاد سيد الساجدين(ع) مبارك باد
روشن دل اهل يقين است
عيد امام العارفين است
اهل حقيقت تبريكتان باد
آمد به دنيا امام سجّاد
ولادت با سعادت امام سجاد(ع) مبارك باد
گل باغ ياسين خوش آمد
امام العابدين خوش آمد
اين پسر مرآت حُسن پيغمبر است
زبانش ذوالفقار دست حيدر است
اين پسر بر حسين، حسين ديگر است
نجل حبل المتين خوش آمد
ولادت با سعادت امام سجاد(ع) مبارك باد
امروز دل اهل ولايت شاد است
ميلاد سعيد اشرف ايجاد است
آن قدر به درگاه خدا كرد سجود
معروف از آن به سيد سجاداست
ميلاد سيد الساجدين(ع) مبارك باد
اي عترت پاك پيمبر
اي شيعه زهرا و حي_در
شادي نمائيد شد عيد ميلاد
آمد به دنيا امام سجّاد
ميلاد سيد الساجدين(ع) مبارك باد
ميلاد زين العاب_دين است
عيد امام الساجدي_ن است
زهرا و حيدر مسرور و دلشاد
آمد به دنيا امام سجّاد
ولادت با سعادت امام سجاد(ع) مبارك باد
يا فاطمه چشم تو روشن
بيت الولا گرديده گلشن
حق بر حسينت يك دسته گل داد
آمد به دنيا امام سجّاد
ميلاد امام زين العابدين(ع) مبارك باد
امام العابدين خوش آمد
سيدالساجدين خوش آمد
به فرزند زهرا نور عين آمده
جهان را امام العالمين آمده
ميلاد علي بن الحسين آمده
روح قرآن و دين خوش آمد
نور چشم خامس آل عبا زين العباد
شافع عصيان به روز واپسين آمد پديد
ميلاد امام زين العابدين(ع) مبارك باد
با قامت عصمت و حيا مى آيد
با بانگ مناجات و دعا مى آيد
ميلاد عبادت است يعنى سجاد
از سوى خدا به سوى ما مى آيد
ميلاد سيد الساجدين(ع) مبارك باد
پيشانى آفتاب دارى، آرى
در ديده ى جان گلاب دارى، آرى
گل نغمه ى نور، از كلامت جارى است
سجادى و عشق ناب دارى، آرى
امشب اي اهل دعا روح دعا مي آيد
پسر خامس اصحاب كسا مي آيد
مؤمنين گرد هم آييد به محراب دعا
صف ببنديد كه مولاي شما مي آيد
ميلاد سيد الساجدين(ع) مبارك باد
امشب كه در بهشت وا مى گردد
هر درد نگفتنى دوا مى گردد
از يمن ولادت امام سجاد(ع)
حاجات دل خسته روا مى گردد
ولادت با سعادت امام سجاد(ع) مبارك باد
ساغر زده ام ز جام باقر
بشكفته لبم به نام باقر
چشم همه روشن از جمالش
آمد به جهان امام باقر
ميلاد شكافنده ي دانش نبوي و وارث علم علوي، خجسته باد
اى باقر العلوم كه هنگام مكرمت
باشد هزار حاتم طايى گداى تو
پنجم ولى و حجت خلاق عالمى
لوح دل است مهر به مهر و ولاى تو
ميلاد امام محمد باقر عليه السلام مبارك باد
دارم به دل ولاي تو يا باقر العلوم
بر سر بود هواي تو يا باقر العلوم
عهد ولادت تو و جشن و سرور ماست
جانم شود فداي تو يا باقر العلوم
ميلاد شكافنده ي دانش نبوي و وارث علم علوي، خجسته باد
اى مهر دل فروز، در آسمان علم
وى يار مه جبين، يا باقرالعلوم
اى حجت خدا، ما را شفيع شو
در روز واپسين، يا باقرالعلوم
ميلاد امام محمد باقر عليه السلام خجسته باد
بر اهل ولا عيد مويّد شده امشب
در جلوه رخ داور سرمد شده امشب
لبخند عيان برلب احمد شده امشب
ميلاد همايون محمد شده امشب
بهشت رحمت صفاى جنت
بهار طوبى جمال يزدان
امام باقر كه فيض وافر
دهد كلامش به علم و عرفان
ولادت با سعادت امام محمد باقر عليه السلام مبارك باد.
منادى ميزند بين زمين آسمان فرياد
صفر اين ماه عظمى را رسيده مژده ميلاد
كه شادان گشته از ميلاد باقر حضرت سجاد
بر پدر آنچنان بر فرزندى چنين
مرحبا مرحبا، آفرين آفرين
ز بهر رفع حاجات و نياز خويش گرديده
سلاطين جهان يكسر گداى حضرت باقر
زبان از وصف او لكن، قلم از مدح او عاجز
كه جز حق كس نمى داند بهاى حضرت باقر
ميلاد شكافنده ي دانش نبوي و وارث علم علوي، خجسته باد
دهد اين مژده را بر فاطمه روح الامين امشب
كه ماهى آسمانى آمده روى زمين امشب
خدا بخشد گلى زيبا به زين العابدين امشب
حافظ مكتب و باقر علم دين
مرحبا مرحبا، آفرين آفرين
ولادت با سعادت خورشيد علم، مخزن الاسرار توحيد، شكافنده معماهاى وجود، حضرت امام محمد باقر عليه السلام مبارك باد
امشب گل سرخ باغ دين مي آيد
فرزند اميرالمومنين مي آيد
تبريك كه ماه برج حكمت باقر
در خانه زين العابدين مي آيد
امشب شب مرگ غم و وقت سرور است
هنگامه ي آزادى و ميلاد نور است
جولان جشن پنجمين مولاست امشب
عيد علوم كل ما فيهاست امشب
ولادت باسعادت درياي بينش و شكافنده ي دانش، مبارك باد
اي به تو از خالق داور سلام
از لب جان بخش پيمبر سلام
شمس و قمر را به نسب اختري
نسل امام از پدر و مادري
اختر تابنده ي دانش تويي
بلكه شكافنده ي دانش تويي
دانش كل نقطه اي از مكتبت
علم لدني سخني بر لبت
هر نفست باغ گلي از كمال
هر سخنت پاسخ صدها سؤال
ميلاد شكافنده ي دانش نبوي و وارث علم علوي، خجسته باد.
ميلاد امام محمدباقر(عليه السلام) شكافنده علوم و گشاينده دروازه هاي دانش، برشيعيان و ارادتمندان حضرتش خجسته باد!
شيعيان! به پا خيزيد كه جشن مولود پنجم، آسمان را ستاره باران كرده و زمين را نورافشان . امروز، قاصدك ها پيام آور تبريك عيد هستند؛ تبريك ميلاد پنجمين مولود زمين و آسمان .
مبارك باد ميلاد مولود پنجم؛ ميلادي سراسر نور، سراسر عشق، سراسر شاد و زيبا.
ي امام دانايي هاي بشر، من جواني از بي كرانه آبي ها، امروز در انتظار شميمي از بوي خوش آشنايي ات هستم، تا انديشه مرا با طلوع صبح صادقي نوراني كني. ميلادت گلباران!
امروز جاده هاي بي حاشيه آسمان، مردي را به زمين، بدرقه مي كند كه در كوچه هاي جواني، فانوسي از بي كرانه دانش ها به دست مي گيرد. مقدمش گلباران!
طنين پر ترنم «دانستن» در سالروز ميلاد اسوه علم و فضيلت، بر همه جوانان ايران زمين فرخنده باد!
ميلاد باقرالعلوم (عليه السلام) شكافنده اقيانوس بي كرانه دانش، بر همه جوانان و پويندگان راهشان خجسته باد!
سالروز ولادت آن غواص بي بديل دانش ها را كه دامن دامن معرفت به تشنگان دانايي و آگاهي مي بخشيد، تبريك مي گوييم.
اى باقر العلوم كه هنگام مكرمت
باشد هزار حاتم طايى گداى تو
پنجم ولى و حجت خلاق عالمى
لوح دل است مهر به مهر و ولاى تو
در عرصه وجود نهى قبل از آنكه پاى
داده سلام احمد مرسل براى تو
هر كس تو را شناخت دل از ديگرى بريد
بيگانه گشت با همه كس آشناى تو
امام و حجّت اهل يقيني
فروغ آسمان، مهر زميني
گشادي بال دانش بر سر م
گشودي راه دين در باور ما
از آن موجي كه از علم تو برخاست
شريعت زنده و اسلام برجاست
ز درياي تو خيزد موج دانش
درخشد نام تو بر اوج دانش
سر مى پرورانم من هواى حضرت باقر
بدل باشد مرا شوق لقاى حضرت باقر
ز عشقش جان من بر لب رسيده كس نمى داند
كه نبود چاره ساز من سواى حضرت باقر
اى مهر دل فروز، در آسمان علم
وى يار مه جبين، يا باقرالعلوم
اى حجت خدا، ما را شفيع شو
در روز واپسين، يا باقرالعلوم
نزايد مادر گيتى ز بهر خدمت مردم
به جود و بخشش و لطف و سخاى حضرت باقر
به ذرات جهان يكسر بود او هادى و رهبر
كه جان عالمى گردد فداى حضرت باقر
ز بهر رفع حاجات و نياز خويش گرديده
سلاطين جهان يكسر گداى حضرت باقر
زبان از وصف او لكن، قلم از مدح او عاجز
كه جز حق كس نمى داند بهاى حضرت باقر
دلم پر مى زند امشب براى حضرت باقر
كه گويم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
نديده ديده ى گيتى به علم و دانش و تقوا
كسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر
بهشت رحمت صفاى جنت
بهار طوبى جمال يزدان
امام باقر كه فيض وافر
دهد كلامش به علم و عرفان
گرامي وارثِ محمودِ احمد
امام باقري، نامت محمّد
فروزان اختري برتر ز انجم
تو فخر عترتي، خورشيد پنجم
از روشني طلعت رخشنده «باقر»
شد نور علوم نبوي بر همه ظاهر
در اوّل ماه رجب از مشرق اعجاز
گرديد عيان ماه تمام از رخ باقر
سيدي مدح تو گويم كه تو ممدوح خدائي
ششمين حجت حق نجل رسول دو سرائي
صادق الوعدي و مصداق صداقت همه جائي
مخزن علم خدا مشعل انوار هدائي
ميلاد پيامبر رحمت(ص) و امام صادق(ع) مبارك باد
امام جعفر صادق از آسمان آمد
به جسم خسته عالم دوباره جان آمد
ميلاد امام صادق(ع) مبارك باد
ميلاد گل بوستان نبوي، وام دار شيعه علوي، امام جعفر صادق(ع) مبارك باد
ميلاد پايه گذار دانشگاه بزرگ جعفري، پايه گذار مكتب شيعه دوازده امامي، امام جعفر صادق(ع) مبارك باد
صادق آل محمد(ص) آمده است و صابر راه حق و رئيس مذهب عشق؛ قدومش گلباران
طلوع آفتاب علم لدني، امام صادق عليه السلام بر پهناي قرن ها فقاهت و اجتهاد، مبارك باد
هفده ربيع، بهاري ترين فصل اهل زمين است. در نيلوفرانه قدوم ختم رسل، براي روشني ديدگان جد عزيزش، نور در ديدگان منتظر آينه ها پراكنده اند؛نور عالم گير صادق آل احمد را! ميلاد امام صادق(ع) مبارك باد.
ميلاد جامع علم و عمل و عبادت ، پرچم دار شاهراه ولايت علوى، حضرت امام جعفر صادق عليه السلام گرامى باد!
ز آسمان دل من خورشيد و مه برآمد
شب ميلاد احمد(ص) با پور حيدر آمد
همه شادي نماييد كه ميلاد نبي شد
جلوه ي نور صادق ز بعدش منجلي شد
اي چراغ دانشت گيتي فروز
تا قيامت پيشتاز علم روز
آفرينش را كتاب ناطقي
اهل بينش را امامِ صادقي
ولادت امام جعفر صادق عليه السلام مبارك
هفده ربيع الاول، سالروز طلوع خورشيد پرفروغ آسمان علم الهى و برگيرنده نقاب از چهره حقايق، امام جعفر صادق عليه السلام بر همه مسلمانان عالم مبارك باد!
اي ششم پيشواي اهل ولا
خلق را رهبري به دين هدي
پاي تا سر خدا نمايي تو
هم ز سر تا بپاي صدق و صفا
ولادت امام جعفر صادق عليه السلام و نبي اكرم (ص) مبارك
ميلاد نبي اكرم بهانه خلقت و قرآن ناطق، امام صادق(ع)بر شما تبريك وتهنيت باد
صادق كه اساس دين ازاو شد معمور
بودند ملايك پي امرش مامور
ميلاد ششمين اختر تابناك آسمان ولايت و نبي اكرم نور هدايت مبارك باد
سر زد مهى زيبا از نسل كوثر
شد جلوه گر نور موسى بن جعفر
تابنده خورشيد عشق و عقيده
امام صادق را فروغ ديده
ولادت امام موسي كاظم(ع) مبارك باد
قدم زد در جهان مولاى عالم موسى جعفر
كه از يمن قدومش، غرق زيور، عرش اعلاشد
چه خورشيدى زمين و آسمان را كرده نورانى
چه ماه پر فروغى در سپهر مجد،پيداشد
ولادت امام موسي كاظم(ع) مبارك باد
مژده اي دل كه شب ميلاد كاظم آمده
فاطمه بر ديدن موسي كاظم آمده
كاظمين امشب چراغان ازوجود كاظم است
خانه ي صادق چراغان از حضور كاظم است
ولادت امام موسي كاظم(ع) مبارك باد
ماه مدينه شمع جمع هستى
بر ما دهد درس يكتا پرستى
هفتم وصى خاتم النبيين
سلاله طاها و آل ياسين
ميلاد هفتمين ستاره آسمان ولايت مبارك باد
زمين را از صفا زيور ببنديد
به اوج آسمان اختر ببنديد
به مژگان خاك اين ره را زداييد
بر آن بال ملائك را گشاييد
ميلاد كاظم آل محمد(ص) مبارك باد
مژده ى ميلاد تو، نفحه ى باد صباست
رايحه ى ياد تو با دل ما آشناست
آمدى و باب هر حاجت دلها شدى
باب حوائج تويى، نام تو ذكر خداست
ولادت امام موسي كاظم(ع) مبارك باد
بر امام منتظر بادا مبارك اين ولادت
تهنيت بر شيعيان حضرتش از اين ولادت
رسيد شادى شيعيان به عرش اعلى
چونكه شد نور رخ موسوى هويدا
ولادت امام موسي كاظم(ع) مبارك باد
آن درگهى كه پايه اش از عرش برتر است
دولت سراى حضرت موسى بن جعفر است
آيينه جمال خداوند سرمدى
هم مظهر علوم و خصال پيمبر است
ولادت امام موسي كاظم(ع) مبارك باد
امام كاظم عليه السلام مظهر تهذيب نفس، تقوا و علم الهى است كه با ميلادش، هفتمين صبح امامت را عطرآگين كرد.
هفتمين بهار بى خزان خلقت از راه رسيده و آفتاب، مصرّانه لبخند مى زند بر فراز آسمان هستى. آسمان، صداى هلهله ملائك و شادكامى زمينيان را مى شنود.
سالروز ولادت كاظم خشم و موساى ايمان مبارك باد.
خجسته زادروز پاسدار مكتب جعفرى و هفتمين پيشواى مشعل فروز هدايت مبارك باد.
موساى عيسوى دم، هفتم امام شيعه
از كاظم غيظ افزود بر احترام شيعه
آيد شميم جنت زد بر مشام شيعه
گشتند زان شه دين، شاهان غلام شيعه
بگرفت چون كه آن شاه بر كف زمام شيعه
گرديد نور ايمان ظلمت زداى شيعه
آن درگهى كه پايه اش از عرش برتر است
دولت سراى حضرت موسى بن جعفر است
آيينه جمال خداوند سرمدى
هم مظهر علوم و خصال پيمبر است
در جبهه مباركش، آثار زهد و علم
لعلِ لبش، علامتى از حوض كوثر است
سالار اهل دين بُوَد و فخر اوليا
هفتم امام و حجت خلاق اكبر است
يا نجمه يا نجمه بزن تبسّم
بر ماه رخسار امام هشتم
ملك هستي بوَد مدينه ي او
قلب امكان بوَد خراسانش
هو الحق هو الحي هو الحي هو الهو
عيان گشته جمال رضا ضامن آهو
تو آسمون شهر ما يك گنبد طلائيه
عزت ما مشهديا از اون گل خدائيه
هر كه دلت بپرسه كه دلت اسير و مجنون كيه
با افتخار داد مزنم دلم امام رضائيه
غافل مشو شايد نظري شد امشب
شايد كه مبارك سحري شد امشب
شايد كه بخاطر امام هشتم
از يوسف زهرا خبري شد امشب
عشق من دينم ولي حق رضاست
پاره ي جسم نبي چشم و چراغ مصطفاست
قبله ي هفتم كه پيش بارگاه رفعتش
آسمان با وسعت بي انتها تحت الشعاست
سحراي حرمت رو هيچ جاي عالم نداره
پيش گنبد طلائيت، حتي كعبه كم مي ياره
دلم از تو جون گرفته ، از تو آب و دون گرفته
منو بي تو زنده بودن ، خدا اون روز و نياره
همه جا غرق صفا شد شب ميلاد رضا
پر طراوت همه جا شد شب ميلاد رضا
همه جا آينه بندان همه جا آينه وار
محشر آينه ها شد شب ميلاد رضا
آسمانها به زمين خيره كه اين توده ي خاك
مركز نور خدا شد شب ميلاد رضا
شب ميلاد كرامت شب ميلاد كرم
شب ميلاد وفا شد شب ميلاد رضا
يا رئوف است رئوف نغمه ي قدسي نفسان
شب تسبيح و دعا شد شب ميلاد رضا
بارش رحمت و رأفت همه جاري است مگر
شب ميلاد رضا شد شب ميلاد رضا
خانه ي نجمه بود قبله ي دلها و بر آن
كعبه هم قبله نما شد شب ميلاد رضا
همه لطف و همه فيض و همه شور و همه نور
شب قدر آمده يا شد شب ميلاد رضا
عالم آل محمد به جهان جلوه نمود
عَلَم عِلم بپا شد شب ميلاد رضا
دومين بضعه مني كه پيمبر فرمود
بود نشناخته تا شد شب ميلاد رضا
بعد موسي كه بود رهبر معصوم بشر؟
حل شد اين مسأله تا شد شب ميلاد رضا
امام جواد(ع): افزوني نعمت از جانب خداوند بريده نشود تا شكرگزاري از سوي بندگان بريده شود.
ولادت جواد الائمه برشما مبارك باد
امام جواد(ع): سه چيز است كه در اثر آن، بنده به مقام رضوان الهي مي رسد:
استغفار فراوان، فروتني و زياد صدقه دادن.
ولادت جواد الائمه برشما مبارك باد
امام جواد(ع): امر به معروف و نهي از منكر دو آفريده خداوند هستند،
پس هر كه آن دو را ياري كند، عزيز مي شود، و هر كه آن دو را وانهد خار مي شود.
ولادت جواد الائمه برشما مبارك باد
امام جواد(ع) مي فرمايند: عزتمندي مؤمن در بي نيازي او از مردم است.
ولادت جواد الائمه برشما مبارك باد
امام جواد(ع): مؤمن به سه ويژگي نياز دارد:
توفيق از جانب خدا، واعظي از درون و پذيرش نصحيت از ناصحين.
ولادت جواد الائمه برشما مبارك باد
شب تولد درياي ج_ود و احسان است
رسد به گوش سماواتيان ، سرود جواد
قدم به عرشه ي زين براق نور نهاد
به سوي حضرت سبحان بود صعود جواد
هر كس به زمانه سر سپارد به جواد
كار دو جهان وا بگذارد به جواد
از ساحت ثامن الحجج فيض برد
از بسكه رضا علاقه دارد به جواد
اين كودك نازنين امير دلهاست
او باب مراد است و جواد ابن الرضاست
از آمدن او به محمد سوگند
خوشحال تر از امام هشتم زهراست
اي حجت برحق خدا ادركني
محبوب تمام اوليا ادركني
اي آنكه به بركت قدومت هستي
دلداده حضرت رضا ادركني
اي روضه ي رضوان رضا ادركني
سرحلقه ي خوبان خدا ادركني
درجود و كرم نيامده در عالم
دستي به كريمي شما ادركني
دلها زقدم دوست شاد است امشب
سيراب زچشمه ي مراد است امشب
بشگفته تقي شكوفه ي باغ رضا
فرخنده ولادت جواد است امشب
اي كوي تو قبله ي مراد ادركني
اي دادرس روز معاد ادكني
اي گشته زفرط جود و احسان و عطا
مشهور و ملقب به جواد ادركني
پيشواي اهل ايمان مركز تقوا تقي
مقتداي اهل ايقان كعبه دل هاستي
با شكوه مرتضي فرزند دلبند رضا
قرة العين نبي نور دل زهراستي
امام جواد آن شه ملك بود
كه بد عالم علم غيب و شهود
ز تقوي «تقي» بود آن نور پاك
ز بخشش «جواد» آن مه تابنك
ابوجعفر آن رهبر انس و جان
فروغ خدا از جمالش عيان
آسمان معرفت ، گنج سخا ، درياي جود
شهر فضل و دانش و بخشش بيايد در وجود
در شب ميلاد مسعود شه خوبان جواد
حق به روي عالم و آدم در رحمت گشود
آسمان معرفت ، گنج سخا ، درياي جود
شهر فضل و دانش و بخشش بيايد در وجود
در شب ميلاد مسعود شه خوبان جواد
حق به روي عالم و آدم در رحمت گشود شد باز به روي خلق، باب بركات
اي غرق گنه رسيد كشتي نجات
زن دست به دامان جواد و بفرست
بر احمد و آل او دمادم صلوات
آفتابي امشب از بيت رضا سر ميزند
كودكي لبخند در دامان مادر ميزند
آن كه جودش خيره سازد چشم هر فرزانه را
و آن كه با علمش به جان خصم آذر ميزند
ميلادامام جواد(ع) مبارك
مي دهد عيدي رضا(ع) بر شيعيان و دوستانش
جشني از بهر پسر، شاه خراسان دارد امشب
ميلادامام جواد(ع) مبارك
امشب رضويون همه شادند
دل در حرم رضا نهادند همه
عيدى ولادت از پدر مى گيرند
خشنود ز مقدم جوادند همه
ميلاد تقى نهم امام است امروز
در كشور جود، بار عام است امروز
تبريك فرشتگان به درگاه رضا
هم در صلوات است و سلام است امروز
خوش باش كه قلب شيعه شاد است امشب
كار همه بر وفق مراد است امشب
درهاى بهشت آرزو باز شده است
چون شام ولادت جواد است امشب
برخيز به شادى، گه برخاستن است
چون شادى امشب ز گنه تاختن است
امشب شب ميلاد تقى هست و شب
عيدى ز جواد و اهل بيت خواستن است
ميلاد باسعادت پاكيزه ترين خلق خدا، معدن لطف و صفا، گستره ي عظيم ولايت،
پناه درماندگان، امام علي النقي(ع) بر عاشقان سيره اش مبارك باد.
ميلاد دهمين منظومه كهكشان هستى، طلايه دار پاكى و هدايت، امام على النقى (ع) گرامى باد.
ميلاد امام پاكي و روشنايي، ستاره ي راهنماي بشريت، گنجينه ي ارزشمند كرامت، قله ي بلند فضيلت،
گلبرگ درخت رحمت، برگزيده ي خداوند سرمد، حضرت امام هادي (ع) تهنيت باد.
طلوع ستاره ي تابناك ولايت، خورشيد عدالت، فرزند ايمان، مهبط انوار رحمان،
مفسر بزرگ آيه هاي قرآن، حضرت امام علي النقي(ع) تهنيت باد.
ولادت دهمين گلبرگ آسماني، آيينه ي عصمت، هادي امّت، اسوه ي مجد و شرافت، ناي پرخروش ولايت،
ناخداي كشتي هدايت، حضرت امام هادي (ع) بر پيروان ولايت خجسته باد.
امام هادى آمد تبارك اللَّه
مژده ز سوى خدا بر همه آمد
وجه خدا در زمين چهره گشوده
ماه امام جواد جلوه نموده
ولادت امام هادي(عليه السلام) مبارك باد
چشم و چراغ آل فاطمه آمد
دست گل جواد الائمه آمد
بانگ منادى آمد تبارك اللَّه
موسم شادى آمد تبارك اللَّه
ولادت امام هادي(عليه السلام) مبارك باد
اي دوست بيا كه وقت شادي آمد
هم عزت و هم نور الهي آمد
بر خلق خدا رحمت حق نازل شد
فرزند تقي امام هادي آمد
ولادت امام هادي(عليه السلام) مبارك باد
محور دين، عروه ى اهل يقين
حجت حق، مظهر جان آفرين
شد به جهان ماه رخش جلوه گر
هادى دين، زاده ى خير البشر
ولادت امام هادي(عليه السلام) مبارك باد
شمس هدى پادشه بحرو بر
هادى دين، زاده ى خيرالبشر
مژده ز ميلاد شه ملك دين
نور خدا سرور اهل يقين
ولادت امام هادي(عليه السلام) مبارك باد
سبط نبى مير همه متقى
شبل على بحر نقاوت نقى
شاه عشر هادى جن و بشر
هادى دين، زاده ى خيرالبشر
ولادت امام هادي(عليه السلام) مبارك باد
مژده ز ميلاد ولى عشر
هادى دين زاده ى خيرالبشر
مژده ز ميلاد على النقى
هادى دين نوگل باغ تقى
ولادت امام هادي(عليه السلام) مبارك باد
امروز كه دل قرين شاديست
ميلاد تو اي امام هادي است
ميلاد تو برهمه مبارك
بر مهدي فاطمه مبارك.
مژده اى دل كه دلربا آمد
دلربايى گره گشا آمد
محنت و درد و غم فرارى شد
شادى و رحمت و صفا آمد
ولادت امام هادي(عليه السلام) مبارك باد
ي نور خدا امام هادي
وي مكتب عشق را منادي
اي در كف تو لواي قرآن
وي مجري آيه هاي قرآن
در اوج طلوع روشنائي
آيينه ي پاك حق نمائي
ز سوي عرش رحمن، نويد شادي آمد
بشارت اي محبان، امام هادي آمد
كجايي يابن زهرا بده عيدي مارا
كه روح عشق و ايمان امام هادي آمد
امشب اي دل، مرا شب شادي است
در كف ما برات آزادي است
باب رحمت ز هر طرف شد باز
شب ميلاد حضرت هادي(ع) است
در شادى به روى مردم دنيا واشد
مولد غنچه شد و فصل اقاقى ها شد
ماه زيباى مدينه تو دل تاريكيا
كودكى، لاله رخى، ميوه هفت آسمونا
كودكى با همه خصلت مردان خدا
پسر پاك نقى هَدِيّه خوب خدا
يا حسن عيد تو امروزِ وُ دل عيدى مى خواد
عيديمون باشه همين كه آقامون مهدى بياد
زمين را بياراييد و ثانيه ها را در عطر شكوفه هاي عشق بپيچيد. هلهله كنيد و پاي بكوبيد كه اينك،
يازدهمين فصل كتاب شيعه، با دست هاي سبز مردي از تبار ملكوت، ورق مي خور د.
ولادت امام حسن عسكري(ع) مبارك باد.
با نام «حَسَن»، باب يازدهم كتاب امامت نگاشته مي شود و اين، مژده اي است براي ما كه چيزي به
كليّت روشني نمانده است. چيزي نمانده به سرزدنِ يگانه گوهر عشق و اتمام حجت.
از هم اكنون، دنيا چشمان پرفروغش را به انتظار مي نشيند.
ولادت امام حسن عسكري(ع) مبارك باد.
او آمده است؛ تا خورشيد، مبدأ همه آيينه ها باشد. شكفتن بهار در بهاري دل انگيزتر؛
دميدن گلِ حُسن در حُسني فزون تر، روييدن گلي دلرُباتر در گلستان طاها!
ولادت امام حسن عسكري(ع) مبارك باد.
قدم بر چشم هاي زمين نهاده اي و جهان روشن شد. صفا آورده اي به ماتمكده دل دنيا!
روشنايي آوردي به شب هاي بي ستاره اهالي!
اي ستاره دنباله دار! عشق، امروز، در سايبان مهرباني تو منزل مي كند.
ولادت امام حسن عسكري(ع) مبارك باد.
مي آيد امروز؛ يازدهمين ستاره، يازدهمين ماه، امام ثانيه هاي سلوك،
امام جبين بر افروخته ازجلاي جان، از كثرت طاعت، از اوج خشوع.
ولادت امام حسن عسكري(ع) مبارك باد.
تو آمدي و كوچه هاي مدينه را باران شكوفه پوشاند؛ آمدي و آينه ها، به پابوسي ات، آب هاي جهان را
به انعكاس برخاستند. آمدي، تو يازدهمين چراغ پرفروغ ولايت باشي.
ولادت امام حسن عسكري(ع) مبارك باد.
بهار تازه و گل تازه و چمن تازه
ستاره يار و فلك يار و دورگردون، يار
هر آن كه بر گل رخسار تو گشايد چشم
بهار را چه كند؟ اي به «چهر» رشكِ بهار!
درخت اگر گل سوري، به باغ آورده
نهال قامت تو، آفتاب دارد بار!
ولادت امام حسن عسكري(ع) مبارك باد.
آن كه مي آيد، شكوه آسمان، عظمت زمين، صداقت ايمان و نجابت آب است.
بهار از نامش شكوفا و عشق از يادش لبريز است!
ولادت امام حسن عسكري(ع) مبارك باد.
آمد؛ سيزدهمين حلقه از منظومه نور، سيزدهمين آيه از سوره عترت و سيزدهمين ساقي ميخانه عشق.
ولادت امام حسن عسكري(ع) مبارك باد.
امام حسن عسكري(ع) مي فرمايند:
دوست نادان، مايه رنج است.
امام حسن عسكري(ع) مي فرمايند:
قلب احمق در دهان او و دهان حكيم در قلب اوست.
امام حسن عسكري(ع) مي فرمايند:
مؤمن براى مؤمن ،بركت و بر كافر، اتمام حجّت است.
امام حسن عسكري(ع) مي فرمايند:
كينه توز ، ناآرامترينِ مردمان است.
امام حسن عسكري(ع) مي فرمايند:
خشم و غضب، كليد هر گونه شرّ و بدى است.
امام حسن عسكري(ع) مي فرمايند:
خنده بيجا از نادانى است.
امام حسن عسكري(ع) مي فرمايند:
از جمله تواضع و فروتنى، سلام كردن بر هر كسى است كه بر او مىگذرى، و نشستن در پايين مجلس است.
امام حسن عسكري(ع) مي فرمايند:
«بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» به اسم اعظم خدا، از سياهى چشم به سفيدىاش نزديكتر است.
امام حسن عسكري(ع) مي فرمايند:
هر كه به پايين نشستن در مجلس خشنود باشد، پيوسته خدا و فرشته ها بر او رحمت فرستند تا برخيزد.
امام حسن عسكري(ع) مي فرمايند:
جدال مكن كه ارزشت مى رود و شوخى مكن كه بر تو دلير شوند.
ولي حق حسن العسكري اي آن كه قضا
مجري امر تو و بنده راي تو بود،
نه همين جاي تو در سامره تنها باشد
كه به دلهاي محبان تو جاي تو بود
آمدي تا شب هاي بي ستاره را در ماه غرق كني و دست هاي تنها مانده را بگيري و تا خدا بالا بكشي.
ولادت امام حسن عسكري(ع) مبارك باد.
آمدي تا آفتاب رويت، قبله آفتاب گردان ها شود.
ولادت امام حسن عسكري(ع) مبارك باد.
دست بيفشانيد و عود بسوزانيد كه يازدهمين مسافر بهار، از راه مي رسد؛ قدم هايش را شكوفه باران كنيد!
ولادت امام حسن عسكري(ع) مبارك باد.
ميلاد يازدهمين حجت خداوند، پيام آور آيينه و روشني، بر رهروان صديقش مبارك باد!
ميلاد يازدهمين امام، و سيزدهمين كشتي نجات آقا امام حسن عسكرى (ع) بر شما مبارك باد.
پسر فاطمه، نور هدي
سبزترين باغ بهار خدا
با تو دل از غصه رها مي شود
پاكتر از آينه ها مي شود
اي گل گلزار خدا، يا حسن عسكرى (ع)
آينه ي قبله نما يا حسن عسكرى (ع)
به اميد روزي كه متن اس ام اس ها اين باشه: مهدي آمد، انتظارها هم سرآمد
قطعه ي گمشده اي از پر پرواز كم است
يازده بار شمرديم و يكي باز كم است
يكي از جمعه ها جان خواهد آمد
به درد عشق، درمان خواهد آمد
غبار از خانه هاي دل بگيريد
كه بر اين خانه مهمان خواهد آمد
بخوان دعاي فرج را دعا اث_ر دارد
دعا كبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعاي فرج را و عافيت بطلب
كه روزگار بسي فتنه زير سر دارد
بخوان دعاي فرج را كه يوسف زهرا
ز پشت پرده ي غيبت به ما نظ_ر دارد
بخوان دعاي فرج را به ياد خيمه ي سبز
كه آخرين گل سرخ از همه خبر دارد
گفته بودم گربيايي مقدمت را گل فشانم *
گل چه قابل مهربانم چشمهايم فرش راهت
آقا بيا تا زندگي معنا بگيرد
شايد دعاي مادرت زهرا بگيرد
آقا بيا تا با ظهور چشم هايت
اين چشم هاي ما كمي تقوا بگيرد
خدايا تا به كي هجران مهدي
به دستم حسرت دامان مهدي
الهي هر بلا از حضرتش دور
الهي، من بلا گردان مهدي
هر كجا سلطان بود، دورش سپاه و لشكر است
پس چرا سلطان خوبان بي سپاه و لشكر است
با خبر باش__يد اي چشم انتظاران ظه____ور
بهترين سلطان عالم از همه تنهاتر است
اللهم عجل لوليك الفرج
براي تعجيل در فرجش در اين لحظات عزيز (شب) صلوات
شد نيمه ي شعبان و جهان گشت جوان
از مقدم پاك آن ولي سبحان
آن پرده نشين كاخ وحدت امروز
بنمود رخ از پرده و گرديد عيان
بر چهره پر ز نور مهدي صلوات
بر جان و دل صبور مهدي صلوات
تا امر فرج شود مهيا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدي صلوات
سر راهت در انتظارم
برده هجرت صبر و قرارم
جز ظهورت اي گل زهرا
به خدا حاجتي ندارم
هر روزي كه مي گذرد، يك روز به ظهور امام زمان نزديك تر مي شويم؛ اما به خود امام زمان چطور؟
قطعه ي گمشده اي از پر پرواز كم است
يازده بار شمرديم، يكي باز كم است
اين همه آب كه جاري است نه اقيانوس است
عرق شرم زمين است كه سرباز كم است.
(اللهم عجل لِوليكَ الفَرَج)
طلوع نزديك است اگر بخواهيم
ظهور تو زيباتر از ظهور همه ي زيبايي هاست
چشم به راه زيباترين بهاريم
خدايا انتظار چقدر دير مي گذرد
با صد نگاه خسته، صدا مي زنيم تو را
بياييد همه منتظر آمدنش شويم
عصر انتظار، ولادتت را به جشن گرفته است، اي گل نرگس
چشمان منتظر ما، خيس از اشك شوق ميلاد توست، مهدي زهرا
خجسته باد ميلاد مولود نجات
قدم هايت بوسه گاه چشم هايمان اي گل نرگس
جشن ميلادت كاش به ضيافت ظهور مي پيوست
ميلاد نرگس پنهان گرامي باد
اي كاش تمام پنجره ها رو به تو باز مي شدند.
آن گاه تمام خانه ها آفتابي بودند
اي طلوع چشم هايت ديدني
غنچه ي لبخندهايت چيدني
وقتي طلوع مي كني، نيلوفران سر از سجده بر مي دارند
اوست كه در انتظار تواست تا پرده ي غيبت را بدري و چهره ي دل آرايش را به مشاهده بنشيني، او غائب نيست؛ از هر حاضري حاضرتر است، اين تويي كه غائبي، تو بايد حاضر شوي، او منتظر توست.
خدايا با نور امام مهدي، همه ي تاريكي ها را روشن كن... (ميلاد نور مبارك)
با صد نگاه خسته، صدا مي زنيم تو را يا مهدي
مهديا! مرا اميد وصال تو زنده مي دارد.
اميد آمدنت، تنها بهانه ي جشن ماست ، مهدي زهرا.
مهديا! ما در جشن ميلادت به شور دعا مي خوانيم و به شوق اشك مي ريزيم تا ديدارت.
تك نغمه ي شادي ما در جشن ميلاد مهدي زهرا سلام الله عليها، دعاي فرج است.
به شاد باش ميلاد مهدي زهرا سلام الله عليها ظهورش را صلوات
سلام بر مهدي امت ها
سلام بر عدل مشهور جهان
سلام بر ماه تابان
سلام بر خورشيد تاريكي هاي پنهان
سلام بر ماه شب چهاردهم
سلام بر بهار مردم و خرمي روزگاران
سلام بر نور ديدگان مردم
خدايا با نور (امام مهدي) همه ي تاريكي ها را روشن كن.
درود بر شما اي دعوت كننده ي مردم به سوي خدا
سلام بر ميثاق الهي
درود بر تو در تمام ساعات شب و سراسر روز
سلام بر تو به هنگام صبح و شام
سلام بر فرزند نورهاي درخشان
سلام بر تو اي نور خدا
درود بر تو اي كشتي نجات
سلام بر چشمه ي حيات و زندگي
اي امام زمان به فريادم برس
م_ژده ي آم_دنت قيم_ت ج_ان مي ارزد
تاري از موي تو آق_ا به جه_ان مي ارزد
السلام عليك يا صاحب الزمان
بهترين هديه به امام زمان عج ترك يك گناه است
امشب زمين و آسمان گرديده پر شور و شعف
امشب تمام عرشيان بهر زيارت بسته صف
امشب كه عيدي ميدهد بر عاشقان شاه نجف
امشب تو هم مستي كن و دل را بري كن از اسف
زيرا به دنيا آمده مظهر عزت و شرف
*ميلاد نور مبارك*
مهدي جان بيا و دنياى دل را به بوى خوش فطرت پر كن. دل هايى كه همواره در سرزمين نيمه شب تو را مى خوانند و به عشق تو در آسمان مكاشفه پرواز مى كنند
تو خواهى آمد و ياس ها و نيلوفرهاى «سركش را به دعوت خواهى خواند و حضور تو تسلاى دل ياس هاى كبود خواهد بود.
مهدي جان! به روسياهي مان نگاه نكن و به دستهايمان كه خالي و گنهكارند، قلبمان را ببين كه هر روز، صبح و شام تو را مي خوانند.
كجايى اى هميشه پيدا از پس ابرهاى غيبت؟
به اميد روزي كه متن تمام پيامك ها يك جمله باشد و آن: مهدي آمد.
آقا جان! حيف نيست ماه شب چهارده پشت ابرهاي تيره و پاره پاره پنهان بماند؟ حيف نيست ديده را شوق وصال باشد ولي فروغ ديده نباشد؟!
همه هست آرزويم كه بيينم از تو رويي
چه زيان تو را كه من هم برسم به آرزويي
به كسي جمال خود را ننموده اي و ببينم
همه جا به هر زباني بود از تو گفتگويي
دردِ تو را به تنهايي نمي كشم كه تمام سنگريزه هاي زمين، منتظر گام هاي تواَند تا كوه شوند و پرچم تو را در اوج عشق خود برافرازند و آن وعده محتوم، چه نزديك است؛ اگر عاشق باشي
اي ماه فاطمه! به آن اميد كه از افق نور بازگشت تو را دريابم، همه شب ستاره مي شمارم تا صبح ديدارت فرا رسد.
ميلاد مهدي(عج)، مشعل هدايت و روشن گري، مبيّن حقيقت، بر اهل طريقت مبارك باد!
ميلاد مهدي(عج)، تصنيف سرخ ترانه هاي انتظار، بر عموم مسلمين جهان مبارك باد!
شب ميلاد تو، هنگامه گشودن پنجره هاي اميد است به روي بغضِ ستم ديدگان بي پناه تاريخ.
خجسته باد بزم قدسيان در صبحي كه آفتاب زمين و آسمان به زير سقف خانه نرگس طلوع مي كند.
مهدي(عج)، بوستاني است از سرو رشيد نرگس، از سلاله ياس فاطمه و از ريشه گل هاي محمدي.
ميلاد ستاره سهيل آسمان امامت، تداعي كننده شادي لحظه طلوع طلعت نوراني اوست.
ميلاد حجت خدا، دوازدهمين ساغر الهي بر منتظران جمالش مبارك باد!
يا مهدي(عج)! اي نقطه شروع شفق، اي مجري حق! ميلاد تو، قصيده بي انتهايي است كه تنها خدا بيت آخرش را مي داند؛ بيا و حُسن ختام زمان باش!
ميلاد مهدي(عج) سفينه نجات و اميد حيات، بر عاشقانش مبارك باد! امام حسين(ع) فرمودند: «اگر زمان او (مهدي(عج)) را درك كنم، در تمام عمرم به او خدمت خواهم كرد».
ميلادت مبارك باد، اي سپيده پنهان كه اهل زمين در آرزوي بوي بهشتي تو، هماره دعاي فرج را زمزمه مي كنند!
مبارك باد ميلاد تو، اي معراج خاكيان و اي سراج افلاكيان؛ اي آينه ايمان، يا صاحب الزمان!
اي مدني برقع و مكي نقاب
سايه نشين چند بُوَد آفتاب؟
منتظران را به لب آمد نفس
اي ز تو فرياد، به فرياد رس
مهدي جان!
سئوالي ساده دارم از حضورت
من آيا زنده ام وقت ظهورت
اگر كه آمدي من رفته بودم
اسير سال و ماه و هفته بودم
دعايم كن دوباره جان بگيرم
بيايم در ركاب تو بميرم
پيك صبا دارد به لب از شوق ديدار اين سخن
بادا مبارك مقدمت يا سيدي! يابن الحسنچ
آقا بيا تا زندگي معنا بگيرد
شايد دعاي مادرت زهرا بگيرد
آقا بيا تا با ظهور چشم هايت
اين چشم هاي ما كمي تقوا بگيرد
سام____را امشب چه نازي مي كند
ب_____ر زمينه__ا يكه ت_____ازي مي كند
روز مي_____لاد گ___ل ن__رگس زش___ور
آسم_____ان هم عشقب__ازي مي كند
اي منتظران مژده كه اين منظر آمد
محبوب خدا حجت ثاني عشر آمد
خيزيد و گل افشانيد
گل در چمن افشانيد
طاووس جنان آمد
سلطان زمان آمد
روز ولادت گل خ___لاق سرم___د است
او از تبار حي_در و از ن_سل احمد است
در آسم_ان و زمين مي رس_د به گ_وش
مي_____لاد ق_____ائم آل مح________مد است
دلها ز هجر روي مهت چون شكسته اند
چشمان به راه آمدنت بس كه خسته اند
خيل عظيم منتظ__ران با تم__ام عش___ق
از عمق دل به ي_اد ظه__ورت نشست_ه اند
برخيز! كه حجّت خدا مى آيد
رحمت زحريم كبريا مى آيد
از گلشن عسكرى گذر كن، كامروز
بوى گل نرگس از فضا مى آيد
اين عشق آتشين زدلم پاك نمي شود
مجنون به غير خانه ي ليلا نمي شود
بالاي تخت يوسف كنعان نوشته اند
هر يوسفي كه يوسف زهرا نمي شود
به اميد روزي كه همه پيام هاي كوتاه اين باشد: مهدي فاطمه(ع) آمد.
ميلاد امام مهدي(عج) سفينه نجات و اميد حيات، بر عاشقانش مبارك باد.
امام مهدي(عج)، بوستاني است از سرو رشيد نرگس، از سلاله ياس فاطمه و از ريشه گل هاي محمدي.
ميلاد حجت خدا، دوازدهمين ساغر الهي بر منتظران جمالش مبارك باد.
ديدار نگار آشنا مي خواهيم
وصل گل نرگس از خدا مي خواهيم
بردرد دل خسته ما , وصل , دواست
هجران زدگانيم , دوا مي خواهيم
آقا بيا بخاطر باران ظهور كن
مارا از اين هواي سراسيمه دور كن
وقتي براي بدرقه عشق مي روي
از كوچه هاي خسته ما هم عبور كن
اللهم عجل لوليك الفرج
بخوان دعاي فرج را دع_ا اثر دارد
دعا كبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعاي فرج را ك_ه ي_وس_ف زه_را
ز پشت پرده ي غيبت به ما نظ_ر دارد
گفتم كه خدا مرا مرادي بفرست
طوفان زده ام، راه نجاتي بفرست
گفتند كه با زمزمه ي "يا مهدي"
نذر گل نرگس صلواتي بفرست
دعا مي كنم غرق باران شويد
چو بوي خوش ياس و ريحان شويد
چو ياران مهدي شمارش كنند
دعا ميكنم جزء ياران شويد
اي منتظران وقت اذان نزديك است
آقا به خدا به جمكران نزديك است
آماده كنيد خانه ها را زيرا
برگشتن صاحب الزمان نزديك است
سر راهت در انتظارم
برده هجرت صبر و قرارم
جز ظهورت اي گل زهرا
به خدا حاجتي ندارم
ما معتقديم كه عشق سر خواهد زد
بر پشت ستم كسي تير خواهد زد
سوگند به هر چهارده آيه نور
سوگند به زخم هاي سرشار غرور
آخر شب سرد ما سحر مي گردد
مهدي به ميان شيعه برمي گردد
با بوي خدا و با وضو مي آيد
از كعبه و سمت رو به رو مي آيد
«او» آمدني ست، لحظه ها مي دانند
يك لحظه به عشق مانده، او مي آيد
بر چهره پر ز نور مهدي صلوات
بر جان و دل صبور مهدي صلوات
تا امر فرج شود مهيا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدي صلوات
لا اي آخرين آواي سرمد
كجايي مهدي آل محمد
بيا آقا همه چشم انتظارند
گل زهرا دگر طاقت ندارند
خدايا با ظهور آيه ي نور
بده شادي به دلهاي پر از شور
دلم مي ميرد با داغ جدايي
بيا يابن الحسن آقا كجايي
قا بيا تا زندگي معنا بگيرد
شايد دعاي مادرت زهرا بگيرد
آقا بيا تا با ظهور چشمهايت
اين چشمهاي ما كمي تقوا بگيرد
روزي ز سفر، ستاره برمي گردد
عشق من و تو دوباره برمي گردد
ترديد مكن، بدون شك همين امشب
باباي سفر كرده به خانه برمي گردد
يا ابانا استغر لنا ذنوبنا انا كنا خاطئين
قطعه گمشده اي از پر پرواز كم است
يازده بار شمرديم و يكي باز كم است
اين همه آب كه جاري است نه اقيانوس است
عرق شرم زمين است كه سرباز كم است
در گوش سحر طنين حزب اللَّه است
خورشيد ز عزم عاشقان آگاه است
اى منتظران سرود وحدت خوانيد
فرزند محمد و على در راه است
بر چهره ى دلگشاى مهدى، صلوات
بر قامت دلرباى مهدى، صلوات
تا پرده ز رُخ گرفت، قدسى نفسان
خواندند: به رو نماى مهدى، صلوات
سرِّ ازلى، نور خدايى مهدى
لاهوتى و پاك و حق نمايى مهدى
از شوكت و عزم و اقتدارت پيداست
مانند علىّ مرتضايى، مهدى
پژمرده ام اى بهار، كى مى آيى
خورشيد در انتظار، كى مى آيى
از ظلم، شب تيره شده روز بشر
اى وارث ذوالفقار، كى مى آيى
الم همه جسم است و تو جانى، مهدى
يعنى تو همان جان جهانى، مهدى
تنها نه گذشته، حال و آينده ز توست
حقا كه تو صاحب الزمانى، مهدى
امروز كه آفتاب توحيد دميد
در خانه ى نرجس، گل اميد دميد
مى خواند حكيمه سوره ى قدر،كه ديد
در وقت طلوع فجر خورشيد دميد
اى حجّت ذات حىّ قيوم، بيا
اى شاد ز تو: خاطر مغموم، بيا
مظلوم اسير چنگ ظالم، تاكى؟
اى دشمن ظلم و يار مظلوم، بيا
تا سايه ى مهدى به جهان افتاده است
شوقى به قلوب شيعيان افتاده است
در طلعت آفتاب روشن امروز
عكس رخ صاحب الزمان افتاده است
مهدى كه جدا كننده ى نيك و بد است
داناى حقايق ز ازل تا ابد است
در محفل انبيا بود شمع اميد
در گلشن اوليا، گل سرسبد است
بر جلوه ى روى ماه مهدى، صلوات!
بر جذبه ى هر نگاه مهدى، صلوات!
ما را نبود چو هديه اى در خور او
بفرست به پيشگاه مهدى، صلوات!
تا سايه ى مهدى به جهان افتاده است
شوقى به قلوب شيعيان افتاده است
در طلعت آفتاب روشن امروز
عكس رخ صاحب الزمان افتاده است
اي دل شيداي ما گرم تمناي تو
كي شود آخر عيان طلعت زيباي تو
نيمه شعبان بود روز اميد بشر
شادي امروز ماست نهضت فرداي تو
ب_وي نفس حجت ثاني عشر آيد
اي شب حركت كن كه به زودي سحر آيد
اي صبح بيا تا شب هجران به سر آيد
خ_ورشيد بني فاطمه از كعبه بر آيد
تنها پسر زهرا ما را پ_دري كن
اين قافله گمشده را راهبري كن
سحر از دامن نرجس، برآمد نوگلى زيبا
گلى كز بوى دلجويش، جهان پير شد برنا
به صبح نيمه شعبان تجلّى كرد خورشيدى
كه از نور جبينش شد، منوّر ديده زهرا(س)
بشكفت به شوق و شعف و زمزمه امشب
گل از گل لبخ_ند بني فاطمه امشب
مرغان بهشت_ي شده آواره مهدي(ع)
گ_ردند به دور و ب__رِِ گه_واره مهدي(ع)
بر منتظران اين خبر خوش برسانيد
كامشب شب قدر است همه قدر بدانيد
با نور نوشتند به پيشاني خورشيد
ماهي كه جهان منتظ_رش بود درخشيد
امشب رسد از سامره بوي گل نرگس
گلها همه چشماند به سوي گل نرگس
يعقوب شنيده است ب_وي پيرهن امشب
مهدي زده لبخند به روي حسن امشب
يا رسول الله! با غروب آفتاب تو، كعبه تا قيامت سيه پوش گشته و زمزم، اشك عزا به رخسار مكه مى ريزد.
يا رسول الله! مثل تو ديگر در پهنه زمين تكرار نخواهد شد، اما با تكرار صلوات بر تو، نور حضورت را در قلب خود احساس مى كنيم.
اى خاتم مهربانى و عشق! سلام بر تو كه گام هاى مهتابى ات شب هاى جهل بشر را به جاده هاى راستى كشاند!
يا رسول اللّه! امروز ماتم سراي دل را به نام تو، سيه پوش كرده ايم و نام مبارك تو را با درود و تحيّت بر زبان جاري مي سازيم.
غمي در سينه ام مي جوشه امشب
چراغ آسمون، خاموشه امشب
گمونم پيرنِ مشكي شو، زهرا عليهاالسلام
به جاي مادرش، مي پوشه امشب!
در شب رحلت پيامبر اعظم (ص)، اشك غم مي ريزيم و بي تاب مي شويم. عروج آسماني اش را تسليت مي گوييم.
رحلت پيامبر اعظم، معراج وصال اوست با حضرت دوست. رحلت جانسوزش را به عاشقان رسالتش تسليت مي گوييم.
در شب رحلت خاتم انبيا، محمد مصطفي (ص) فرشتگان عرش مي گريند. عاشقانش با چشماني اشك آلود، مرثيه غم مي سرايند. ما نيز در شب رحلت آسماني اش در سوگ مي نشينيم.
به گلها بگوييد به اشك ژاله، رخ بشويند و بلبلان را به نوحه خواني بخوانيد كه پيامبر باران، امشب ديگر نمي خندد.
فقدان رسولان، پشت اهالي ايمان را مي شكند و عشق را داغدار مي كند؛ رحلت رسول اعظم اسلام تسليت باد!
دلم به ياد تو امشب لبالب از شور است
تو كيستي كه حريمت چو كعبه مشهور است؟
رحلت پيامبر اكرم (ص) بر تمام مسلمين جهان تسليت باد
سياه پوش بيست و هشتمين روز صفر، شانه به شانه آسمان فشرده در ابر مدينه مى گريم.
روز شهادت زهراى اطهر است
عالم پر از مصيبت و دل ها مكدّر است
خشكيده چون نهال برومند عمر او
چشم جهانيان همه از اشك غم تر است
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
وقتي گداي فاطمه بودن براي ماست
احساس مي كنيم كه دو عالم گداي ماست
با گريه بهر فاطمه آدم عزيز است
اين گريه خانه نيست كه دولت سراي ماست
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
در عزايت اين دل ديوانه مى سوزد هنوز
شمع، خاموش ست و اين پروانه مى سوزد هنوز
در ميان سينه، قلب داغدار شيعيان
از براى محسن دُردانه، مى سوزد هنوز
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
اين قدر پي قبر من مظلومه نگرديد
هرجا دلتان مي شكند قبر من آنجاست
هرجا كه عزا برمن مظلومه گرفتند
ساكت ننشينيد حسين و حسن آنجاست
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
شب بود و چشم خفتگان در خواب خوش بود
بيدار مردى اشك چشمش، آب خوش بود
در خاك پنهان كرده خونين لاله اش را
آزرده جسم يار هجده ساله اش را
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
از نخست زندگي هرگز نمي شد باورم
كه شود اين خانه روزي قتلگاه همسرم
روزتنهايي كه حتي يك نفر يارم نبود
ديدم آنجا پشت در افتاده تنها ياورم
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
حق ذي القربي ادا شد بعدتو يا مصطفي
كوثر قرآن فدا شد بعد تو يا مصطفي
تازيانه خوردن وناله كشيدن از جگر
قسمت آل عبا شد بعد تو يا مصطفي
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
گذشته نيمه اي از شب خدايا
رسيده جان شب بر لب خدايا
فقان از سينه تا لاهوت مي رفت
به روي شانه ها تابوت مي رفت
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
كنار بستر خونين تو نشسته علي
كنار صورت پر چين تو نشسته علي
دوباره مثل همان روز دست بسته شده
و مثل پهلوي پاكت علي شكسته شده
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
ز ابر ديده چو خاك مزار را گل كرد
نشست تا سحر خاك بر سر دل كرد
شبي كه آينه اش دفن شد چه حالي داشت
از اين كه فاطمه را با نبي مقابل كرد
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
آن كه بعد پدر در همه جا تنها بود
نور چشمان نبى، فاطمه زهرا بود!
گل مينوى بهشتى به جوانى پژمرد
آن كه عطر نفسش، بوى خوش گلها بود
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
پدر زخم زبان بسيار خوردم
كتك از خصم بد كردار خوردم
ميان كوچه هاي شهر،سيلي
همه از دشمن هم از ديوار خوردم
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
ز تربت گل او بوي سيب مي آيد
زقبرفاطمه بوي عجيب مي آيد
صداي هق هق يك ابر خسته و تنها
صداي بارش امن يجيب مي آيد
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
اي كشتي شكسته كه پهلو گرفته اي
بر گو چرا تو دست به پهلو گرفته اي
گل را خدا براي سرور آفريده است
اي گل چرا به غصه و غم خو گرفته اي
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
اگر چه خصم، درِ خانه ريخت بر سر من
رواست گري_ه كني_د از ب_راي شوهر من
مدينه گريۀ م_ن سخ_ت خسته ات كرده
حلال ك_ن ك__ه ب__وَد روزهاي آخر من
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
خاكستر اين لانه اصلا ديدني نيست
آتش در اين كاشانه اصلا ديدني نيست
در پيش چشمان ترِ يك شمع خاموش
افتادن پروانه اصلا ديدني نيست
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
تا كه پرسيدم ز منطق، عشق چيست
در جوابم اينچنين گفت و گريست
ليلي ومجنون همه افسانه اند
عشق تفسيري ز زهرا وعليست
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
بريزم اشك غم ، از ديده بر رخسار مادر جان
بنالم در عزايت بادل افكار مادر جان
يه ياد آرم از آن ساعت كه با پهلوي بشكسته
كشيدي ناله در بين در و ديوار مادر جان
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
گل من كه رنگش نيلي نبود
جواب محبت كه سيلي نبود
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
تمناي دل زينب همينه
كه روي زانو مادر بشينه
الهي اين چه درد بي دوائي است
كه دختر روي مادر را نبينه
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
چون مرغ سحر شكسته باشد بالم
يك تن نبود فاطمه پرسد حالم
رفتي تو ولي جان نبي روح علي
بي تو به خدا صفا ندارد عالم
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
اگر محور به هر امكان علي بود
ولي بر فاطمه مهمان علي بود
كنار تربتت مظلومه زهرا
سر شب تا سحر گريان علي بود
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
ز سو زدل كنم گريه برايت
كه ديگر نشنوم زهرا صدايت
در و ديوار خانه با نگاهم
بيادم آورد آ ن ناله هايت
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
الهي داد از اين دل داد از اين دل
كنار قبر زهرا كرده منزل
بگو زهرا زجا خيزد ببيند
كه ا شك ديده كردخاك او گل
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
چه حالي داده دل را دست مادر
كه مي شستي زدنيا دست مادر
از آن سيلي مگر چشمت نمي ديد
كه مي جستي مرا با دست مادر
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
آه زهرا تا ابد جاري بود
دست مولا تشنه ياري بود
چون علي شد بي كس و بي هم نفس
گفت يا زينب به فريادم برس
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
يا علي جان تربت زهرا كجاست؟
يادگار غربت زهرا كجاست؟
تا ز نورش ديده را روشن كنم
بر مزارش شعله ها بر تن كنم
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
چو مي اُفتد به چشمم گاهواره
نفس مي گردد از غم پُر شماره
الهي كاش محسن در برم بود
نمي شد قلبم از كين پاره پاره
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
هر سينه كه دوستدار زهراست
آشفته و بي قرار زهراست
گنجينه ي هفت آسمان ها
در سينه ي خون نگار زهراست
از شرح كرامتش همين بس
عالم همه وامدار زهراست
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
باد پاييزي اگر برگ خزان را مي برد
مهر زهرا هم گناه شيعيان را مي برد
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
من مهديم در دست تيغ انتقامم
مادر به قبر مخفي ات بادا سلامم
مادر دلم خون است از بندم رها كن!
دستي برآور بر ظهور من دعا كن!
من بهترين يار وفادار تو هستم
روز ظهورم هم عزادار تو هستم
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
بعد از اين خورشيد مي ماند غريب
مي تراود از لبش ام يجيب
از مشرق قلبم رسيده فاطميه
رخت عزايم كو ، رسيده فاطميه
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
ديدم كه ازپس در پهلوي من شكسته است
فرياد من درآنجا علي علي علي بود
بر روي سينه من با ميخ در نوشتند
اين جرم گفتن علي علي علي بود
من هم زخون سينه بر روي در نوشتم
تنها گناه زهرا علي علي علي بود
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
ما زنده به لطف و رحمت زهرائيم
مامور براي خدمت زهرائيم
روزي كه تمام خلق حيران هستند
ما منتظر شفاعت زهرائيم
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
آنان كه بر اين خانه هجوم آوردند
در خاك نهال كينه را پروردند
در كعبه علي شكسته بتها شان را
اكنون به در خانه تلافي كردند
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
يتيمان جز دو چشم تر ندارند
به غير از خاك غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها بايد فغان كرد
كه طفلان علي مادر ندارند
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
عمريست رهين منت زهرائيم
مشهور شده به عزت زهرائيم
مُرديم اگر به قبر ما بنويسيد
ماپير غلام حضرت زهرائيم
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
آن روز كه پهلوي تو از كينه شكست
دل هاي مُحبّان تو در سينه شكست
تصوير تو را دِل علي آينه بود
اندوه تو سنگي شد و آيينه شكست
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
فاطميه قصه گوي رنجهاست
فاطميه تفسير سوز مرتضي ست
فاطميه شعر داغ لاله است
قصه ي زهراي 18 ساله ست
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
شكسته بال وپري زآشيانه ميبردند
تن ضعيف غريبانه شبانه ميبردند
جنازه اي كه همه انبياء قربانش
چه شد كه هفت نفرمخفيانه ميبردند
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
مسلمانان چرا شب دفن شد صديقه كبري؟
چرا گم شد نشان قبر آن انسيه حوراء؟
هنوز از رحلت ختم رسل نگذشته ايامي!
نگين خاتم پيغمبران بشكست واويلا!
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
امشب دل سنگ كوچه ها ميگريد
يك شهر،خموش وبيصدا ميگريد
تشييع جنازه غريب زهراست
تابوت بحال مرتضي ميگريد
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
هرچه باشد من نمك پرورده ام
دل به عشق فاطمه خوش كرده ام
حج من بي فاطمه (س) بي حاصل است
فاطمه (س) حلال صدها مشكل است
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
گُل بوته باغ مصطفي زهرا بود
آلاله داغ مرتضي زهرا بود
خورشيدِ بلندْ در شبستان وجود
سرچشمه رحمت خدا زهرا بود
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
اي خاكِ درِ تو تاجِ سرها زهرا
وي قبر تو مخفي ز نظرها زهرا
تا باب شفاعت تو باز است چه غم؟
گر بسته شود تمام درها زهرا
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
مدينه در وطن تنهاترينم
«ولي اللّه»ام و خانه نشينم
ز سوز داغ زهراي جوان مرگ
شرر خيزد ز آه آتشينم
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
ز كف دادم چراغ لاله ام را
كنم پنهان ز دشمن ناله ام را
نه دست خود كفن كردم شبانه
تن زهراي هجده ساله ام را
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
يا علي رفتم بقيع اما چه سود
هر چه گشتم فاطمه آنجا نبود
يا علي قبر پرستويت كجاست
آن گل صد برگ خوشبويت كجاست
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
گنجينه ي هفت آسمان ها
در سينه ي خون نگار زهراست
از شرح كرامتش همين بس
عالم همه وامدار زهراست
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
اي كاش فدك اين همه اسرار نداشت
اي كاش مدينه در و ديوار نداشت
فرياد دل محسن زهرا اين بود
اي كاش در سوخته مسمار نداشت
كاش قلبم به قبرش راه داشت
كاش زهرا هم زيارتگاه داشت
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد
از گريه عرش ، آسمان دريا شد
يك قطره چكيد و مثل عاشورا شد
با شال عزا مرد غريبي مي گفت
ايام عزاي مادرم زهرا شد
شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) تسليت باد
لعنت به عدو كه روح تقوا را كشت
ايمان و كمال و عشق و معنا را كشت
باز آ و بگير انتقامي سنگين
از آنكه ز راه ظلم زهرا را كشت
شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) تسليت باد
زهرا كه شهيد گشت بي جرم و گناه
هست از غم او سينه ي عالم پر آه
ناموس خدا كجا و سيلي خوردن
لاحول ولا قوة الا بالله
شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) تسليت باد
بر عالميان رحمت رحمان زهراست
در هر دو جهان سرور نسوان زهراست
نوري كه دهد شاخه ي طوبي از اوست
كوثر كه خدا گفته به قران زهراست
شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) تسليت باد
اندر آن برهه حساس علي تنها بود
خانه تحت نظر و كوچه پر از اعدا بود
هيچ كس ياري آن سيد مظلوم نكرد
از علي آنكه دفاع كرد فقط زهرا بود
شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) تسليت باد
نمايان شد ز خط آتش و دود
كه جرم فاطمه حب علي بود
پس از زهرا علي بي همزبان شد
اسير امتي نامهربان شد
شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) تسليت باد
ما زنده به لطف و رحمت زهرائيم
مامور براي خدمت زهرائيم
روزي كه تمام خلق حيران هستند
ما منتظر شفاعت زهرائيم
شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) تسليت باد
آن كه بعد پدر در همه جا تنها بود
نور چشمان نبى، فاطمه زهرا بود!
گل مينوى بهشتى به جوانى پژمرد
آن كه عطر نفسش، بوى خوش گلها بود
شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) تسليت باد
لهى! دست من را بسته بودند
حريم خانه ام بشكسته بودند
به ضرب تازيانه آن جماعت
تن مرضيه را آزرده بودند
شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) تسليت باد
الهى! كوثرم كو؟ دلبرم كو؟
گلم كو؟ هستى ام كو؟ گوهرم كو؟
على تنها و دلخون مانده افسوس
يگانه مونس و تاج سرم كو؟
شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) تسليت باد
هر سينه كه دوستدار زهراست
آشفته و بي قرار زهراست
گنجينه ي هفت آسمان ها
در سينه ي خون نگار زهراست
از شرح كرامتش همين بس
عالم همه وامدار زهراست
منم زينب كه بي دلدار مانده ست
به قلبم خون به چشمم خار مانده ست
نگاهم خيره مي ماند هميشه
به آن خوني كه بر ديوار مانده ست
يا علي خرابم از غمت
سوختم كبابم از غمت
زخم كهنه را نمك زدند
همسر تو را كتك زدند
در حريم فاطميّه مرغ دل پر مي زند
ناله از مظلومي زهراي اطهر مي زند
السلام عليك يا فاطمة الزهرا
الا اي چاه ! يارم را گرفتند
گلم ، باغم ، بهارم را گرفتند
ميون كوچه ها با ضرب سيلي
همه دار و ندارم را گرفتند
جز علي و پدرت، قدر تو را كس نشناخت
شب قدري و بُوَد قدر تو پنهان ، زهرا
ديدم كه ازپس در ، پهلوي من شكسته است
فرياد من در آنجا ، علي علي علي بود
بر روي سينه ي من ، با ميخ در نوشتند
اين جرم گفتن علي علي علي بود
من هم زخون سينه ، بر روي در نوشتم
تنها گناه زهرا ، علي علي علي بود
سر فصل كتاب آفرينش زهراست
روح ادب وكمال و بينش زهراست
روزي كه گشايند در باغ بهشت
مسئول گزينش و پذيرش زهراست
بر عالميان رحمت رحمان زهراست
در هر دو جهان سرور نسوان زهراست
نوري كه دهد شاخه ي طوبي از اوست
كوثر كه خدا گفته ، به قرآن زهراست
خزان زود هنگام و كبود شدن ياس بوستان پيامبر ، تسليت باد .
حضرت حيدر به نام فاطمه حساس بود
خلقت از روز ازل مديون عطر ياس بود
اي كه ره بستي ميان كوچه ها بر فاطمه
گردنت را مي شكست آنجا اگر عباس بود
ما گوشه نشينان غم فاطمه ايم
محتاج عطا و كرم فاطمه ايم
من با كه گويم اين كه بهارم خزان شده
ماهم به خاك تيره غربت نهان شده
بانوي بي نشان كه به هرسو نشان ز اوست
رفت از برم به قامت همچون كمان شده
يا علي قبر پرستويت كجاست؟
آن گل صد برگ خوش بويت كجاست؟
در بين آن ديوار و در اي فدايي حيدر
دادي تو شش ماهه پسر بهر ياري حيدر
حضرت محمد (ص) مي فرمايند : فاطمه پاره تن من است . هركه او را بيازارد ، مرا آزرده خاطركرده و هر كه او را شاد كند ، مرا نيز خوشحال نموده است .
دل از غم فاطمه توان دارد ، نه
و ز تربتِ او كسي نشان دارد ، نه
آن تربتِ گمگشته به بَر ، زوّاري
جز مهدي صاحب الزمان دارد ، نه
پيمبري كه عمري غم خوار امتش بود
روي كبود زهرا (س) اجر نبوتش بود ؟!
بر حاشيه ي برگ شقايق بنويسيد
گل ، تاب فشار در و ديوار ندارد
ازفاطمه اكتفا به نامش نكنيد
نشناخته توصيف مقامش نكنيد
هر كس كه در او محبت زهرا نيست
علامه اگر هست سلامش نكنيد
شد كشته بمحراب عبادت حيدر
هر ديده بحال مرتضي مي گريد
ب_ا گفتن "قد قتل" ز جبريل امين
در خلد برين خير نساء مي گريد
اي خدا شيعه دلش محزون است
از غم عشق علي مجنون است
اين همان ماتم عظمي باشد
سحر آخر مولا باشد
دنياي دني، جاي كسي همچو علي نيست
آغشت به خون، روي جهان تاب علي را
تا رد نكند خالق او، خواهش اورا
ز آن رنگ شهادت زده، محراب علي را
تيغ بر فرق عدالت زده و خنديدند
خون به ابعاد غريبي علي پاشيدند
زاغ ها از دل شب كنده و بر روز زدند
روز و شب، گوشه محراب به هم پيچيدند
زخم بر سلسله باور و ايمان افتاد
همه افلاك از اين زخم به خود لرزيدند
شب پر از رخوت نامردي مردم گرديد
آسمان، ماه، ستاره، همگي خوابيدند
صبح، امّا دو سه تا كاسه شير آوردند
كودكاني كه علي را همه شب مي ديدند
هق هق چاه شناور شده در گريه نخل
همه از هم فقط از درد علي پرسيدند
امام علي(ع)، بي كرانه ترين شكوه خلقت است كه تا ابد، تلألؤ نورش روشنايي بخش هستي است.
طبيبا وامكن زخم سرم را
مسوزان قلب زينب دخترم را
ببند آنگونه زخمم را كه در قبر
نبيند فاطمه زخم سرم را
در و ديوار مسجد هست شاهد
كه من گفتم اذان آخرم را
وداع زندگي را گفتم آنروز
كه زد در كوچه قنفذ همسرم را
به نماز بست قامت كه نهد به عرش پا را
به خدا علي نبيند به نماز جز خدا را
به نماز آخرينش چه گذشت من ندانم
كه نداي دعوت آمد شه ملك لافتي را
همه اهل بيت عصمت زسرا برون دويدند
ابتا و واعليا بنمود پر فضا را
امشب، شب ناله در فراق پدري مهربان است كه غير از چاه و نخل و ماه، كسي گريه اش را نديده بود. پدري دل سوز كه با آه همه كودكان يتيم، شريك بود و غصه هاي همه را بر جان خود هموار مي كرد، ولي كسي از غربت او و دردهاي دلش، با خاري در چشم و استخواني در گلو، خبر نداشت.
به جز از علي (ع) كه گويد به پسر كه قاتل من
چو اسير توست اكنون، به اسير كن مدارا
به شهر كوفه در محراب طاعت
علي شد كشته در حال عبادت
ز پ_ور ملجم مردود كافر
بخون شد غوطه ور ساقي كوثر
داني زچه رو ديده ما ميگريد
در ماتم شاه اوليا مي گريد
تنها ز غمش اهل زمين گريان نيست
عيسي بفلك از اين عزا ميگريد
شد كشته بمحراب عبادت حيدر
هر ديده بحال مرتضي مي گريد
ب_ا گفتن "قد قتل" ز جبريل امين
در خلد برين خير نساء ميگريد
محراب كوفه امشب در موج خون نشسته
يا عرش كبريا را سقف و ستون شكسته
سجاده گشته رنگين از خون سرور دين
يا خاتم النبيين، يا خاتم النبيين
از تيغ كينه امشب فرقي دو نيم گرديد
رفت آن يتيم پرور، عالم يتيم گرديد
دل را ز شرار عشق سوزاند علي(ع)
يك عمر غريب شهر خود ماند علي(ع)
وقتي كه شكافت فرق او در محراب
گفتند مگر نماز مي خواند علي(ع)
خورشيد چراغكي ز رخساره علي ست
مه نقطه كوچكي ز پرگار علي ست
هركس كه فرستد به محمد(ص) صلوات
همسايه ديوار به ديوار علي ست
اي كاش علي شويم و عالي باشيم
هم سفره كاسه سفالي باشيم
چون سكه به دست كودكي برق زنيم
نان آور سفره هاي خالي باشي
امشب سر مهربان نخلي خم شد
در كيسه نان به جاي خرما غم شد
در خانه ي دور بيوه اي شيون كرد
همبازي كودك يتيمي گم شد
امشب اين دل ياد مولا مي كند
ليلة الق_در است و احيا مي كند
بشنو اي گ_وش دلها بي صدا
نغمه ي ف_زت و رب الكعبه را
بي علي دنيا ندارد اعتبار
واي بر ما واي بر اين روزگار
با آنكه اميد همه هستي تو علي(ع)
بر عرش خدا قائمه هستي تو علي(ع)
آنقدر غريبي كه خدا مي داند
مظلوم تر از فاطمه(س) هستي تو علي(ع)
در برج ولامهر جهان تاب علي(ع) است
در شهر علوم نبي باب علي(ع) است
از اول خلقت بشر تا امروز
مظلوم ترين شهيد محراب علي(ع) است
اى كريم اهل بيت عليهم السلام! قلب اندوهگينمان در عزاىت ، ديدار و شفاعتت را در قيامت مى طلبد تا طعم بخشندگى تو را دريابيم.
شهادت دومين نور ولايت، صاحب كرامت و شفيع قيامت، امام حسن مجتبى عليه السلام ، را تسليت مى گوييم.
اي كريم آل طه ! باور كنم، تشييع غريبانه پيكرت را در هجوم بي امان نفرت و كينه؟
اي كريم آل طه ! بوي غربت حنجره ات، جهاني را غريبانه به گريه مي اندازد.
اي كريم آل طه ! وقتي تو رفتي، چشمان آسمان سياهي رفت و اشك از نگاه ستاره غلتيد.
اي كريم آل طه ! باور كن آسمان، تاب تنهايي نمي آورد و كمرش زير داغت، خم خواهد شد.
سلام، غريب تر از هر غريب!
سلام، مزار بي چراغ، تربت بي زاير، بهشت گمشده!
سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمديده!
سلام، سينه شعله ور، جگر سوخته، پيكر تيرباران شده!
سلام، امام غريب من!
آبروي حسين به كهكشان مي ارزد
يك موي حسين بر دو جهان مي ارزد
گفتم كه بگو بهشت را قيمت چيست
گفتا كه حسين بيش از آن مي ارزد
السلام اي وادي كرببلا
السلام اي سرزمين پر بلا
السلام اي جلوه گاه ذوالمنن
السلام اي كشته هاي بي كفن
كاش بوديم آن زمان كاري كنيم
از تو و طفلان تو ياري كنيم
كاش ما هم كربلايي مي شديم
در ركاب تو فدايي مي شديم
عاشورا،عروه الوثقاي نجات و سنگ نشان هدايت و كربلا،نقطه بيداري و كانون ظلمت زدايي است
هركس كربلا را عشق مي ورزد،بايد فاصله خويش با كربلا را اندازه بگيرد و از خويش بپرسد:برلب فرات زندگي،تا كنون چند بار به خاطر ديگران از خودگذشته است؟
عاشورا،كتاب جامع عشق است و بي حسين(ع) تاريخ ما ابتر بود وهر حماسه،قصه بي روحي كه جز ملال خاطر و كسالت روح حاصلي نداشت.
عاشورا،باهمه غم بار بودنش ،زيباترين تابلويي است كه شگفت انگيزترين قطعه هستي را نمايش مي دهد.
زد شرر بر قلب خونين تو، در دشت بلا
داغ مرگ اكبر گلگون قبايت، يا حسين
جان فدا كردى به راه مكتب آزادگى
جان هر آزاده اى گردد، فدايت يا حسين
عاشورا،آواي جاودان حنجره زخمي وجدان است.
درقلب هاي مؤمنان،شعله هاي عاشورايي هماره زنده و تابنده است.
به_ارِ ب_اغِ دل از گري_ه مح_رّم توست
بهشت، برگ گلي از شراره غ_م توست
محرمت ب_ه من احرامي سي_ه بخ_شيد
كسي كه مَحرم اين جامه گشت، محرم توست
ام__ام صاب__ران ب_ودم، خميدم
جدا از شاخه شد ي_اس اميدم
چو دست از جسم عباسم جدا شد
س_ر خود را به نوك نيزه ديدم
عشقي به حسين عشق زينب نشود
اين عشق جدا ز شيعه يارب نشود
در روز و شبي كه من نگريم ز غمش
آن شام سحر و آن سحرم شب نشود
ماهي كه ز آفتاب روشن تر بود
لب تشنه آب و تشنه باور بود
مي رفت و دل از حسين مي برد كه او
پيغمبر كربلا، علي اكبر بود
كسي چون من گل پرپر نبيند
گل_وي پ_اره اصغ_ر نبين_د
بدست خويش كندم قبر او را
كه اين قنداقه را مادر نبيند
اصغر كه نسيم عشق مويش بوسيد
خورشيد ولايت سر و رويش بوسيد
مي خواست حسين تا ببوسد لب او
تير آمد و زودتر گلويش بوسيد
هر سال براي تو سيه مي پوشيم
در دسته ي عاشقان علم بر دوشيم
ما، بعد هزار و چارصد سال هنوز
با ياد لب تو آب را مي نوشيم
لب تشنه ام از سپيده آبم بدهيد
جامي ز زلال آفتابم بدهيد
من پرسش سوزان حسينم ياران
با حنجره عشق جوابم بدهيد
شوريده سري كه شرح ايمان مي كرد
هفتاد و دو فصل سرخ عنوان مي كرد
با ناي بريده نيز بر منبر ني
تفسير خجسته اي ز قرآن مي كرد
هلال خون، مه خون، ماه اشك، ماه عزاست
عزاي كيست؟ گمانم عزاي خون خداست
خميده قامت گردون، شكسته پشت فلك
روانه خون دل از چشم آدم و حوّاست
چون ديد به نوك ني سرش را خورشيد
بر خاك، تن مطهرش را خورشيد
آرام ، حرير نور خود را گسترد
پوشاند برهنه پيكرش را خورشيد
به جاي جاي دلم جاي پاي تو است حسين
خوشم كه حنجره ام نينواي تو است حسين
هزار چشمه ي اشكم اگر دهند به چشم
خدا گواهست كه وقف عزاي تو است حسين
خط تو با خون تو آغاز مي شود، از آن زمان كه تو ايستادي، دين راه افتاد و چون فرو افتادي، حق برخاست.
شامگاه عاشورا، آسمان تمام ستاره هاي خود را مي گريد و بدين فرجام، قطره اشك درشتي از خون، از گوشه پلك آسمان به بيرون مي لغزد. خورشيد، آغاز دهمين روز از ماه محرم 61 هجري را اعلام مي كند.
به جز اينكه امام حسين در عاشورا شهيد شده است عاشورا نيز در تاريخ شهيد شده است. و پيام اصلي عاشورا(عدالت) نيز فراموش شده است. پس در هر عاشورايي دو شهيد موجود است و بر هر شهيدي نوحه اي واجب.
ماه عاشورا رسيده، خون بود جاري زديده
زينب مظلومه گيرد بوسه از حلق بريده
سينه سوزان ديده گريان
واحسينا، واحسينا
هر كه مرا به روضه تو راه داده است
تاج محبت تو به فرقم نهاده است
از ابتداي خلقت حق در دو چشم ما
تصويري از عزاي محرم فتاده است
اى كه دل ها همه از داغ غمت غمگين است
وى كه از خون تو صحراى بلا رنگين است
نرود ياد لب تشنه ات از خاطره ها
هر كه را مى نگرم از غم تو غمگين است
آن حسينى كه شرف يافته دين از شرفش
سر و جان داد ز كف تا نرود دين ز كفش
هدف تير بلا ساخت على اصغر خويش
تا كه سرمشق بگيرد بشر از اين هدفش
يادتان باشد لباس مشكيم را تا كنيد
گوشه اي از قبر من اين جامه را هم جا كنيد
كاش من در شام تاسوعا بميرم تا شما
خرجيم را نذر خرج ظهر عاشورا كنيد
مه، بارقه اى ست در شبستان حسين
شب، حادثه اى ز درد پنهان حسين
هر صبح، ز دامن افق، خون آلود
خورشيد برآيد از گريبان حسين
حسين ، كشته ديروز و رهبر روز است
قيام اوست ، كه پيوسته نهضت آموز است
تمام زندگي او ، عقيده بود و جهاد
اگر چه مدت جنگ حسين ، يك روز است
در عزاي شه دين كرببلا مي لرزد
نه همين كرببلا عرض و سما مي لرزد
گوئيا ناله زهرا رسد از دور به گوش
كاين چنين دست و تن شمر دغا مي لرزد
درصف كرببلا جان جهان را كشتند
سبب خلقت پيدا و نهان را كشتند
يك جهان اهرمن ازكين به هواي زرو سيم
جمع گرديده سليمان زمان را كشتند
مگر بكرببلا آب قيمت جان بود
كه از عطش به فلك ناله يتيمان بود
كفن دريغ مگر بود بهر شاه شهيد
كه تا سه روز تنش روي خاك عريان بود
تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين
عالمى را ز غم خويش تكان داد حسين
تا كه گلبوسه ز لب هاى پسر چيد لبش
قدرت عاطفه خويش نشان داد حسين
تا كه خاموش شد از زمزمه «يا وَلَدى»
عشق فرياد برآورد كه جان داد حسين
جذبه عشق بنازم كه پس از داغ جوان
حكمت صبر نشان بر همگان داد حسين
گفت بر هاشميون نعش على را ببرند
كز غم داغ پسر تاب و توان داد حسين
نقد جان داد و به حق جان جهان را بخريد
در كف خلق جهان خط امان داد حسين
پرچم كرببلا هميشه بلند است
حافظ پرچم اگر خداي حسين است
هر چه كه ما خواستيم فاطمه داده
آنچه فقط مانده كربلاي حسين است
بال فرشته كه خاك پاي حسين است
فرش حسينيه عزاي حسين است
فاطمه دنبالش است روز قيامت
هر كه به دنبال دسته هاي حسين است
بر لوح كتاب خون كلام تو بلند
آواي قيامت از قيام تو بلند
خون تو زلال چشمه خورشيد است
اي در عرفات عشق نام تو بلند
در خانه اي كه ذكر شه كربلا رود
زان خانه نور جانب عرش علا رود
كن درد خود دوا بشفا خانه ي حسين
بايد كه دردمند بدارالشفا رود
صد نوا خيزد ز ناى نينوايت، يا حسين
نغمه هاى عشق باشد در نوايت، يا حسين
ميزند آتش، به قلب دوستانت دم به دم
داستان جانگداز كربلايت، يا حسين
در محرم سينه ها غرق ملالي ديگر است
جاري از چل چشمه دلها زلالي ديگر است
با حلولش برنخيزد جز فغان از عاشقان
طاق ابروي محرم را هلالي ديگر است
به نال اي دل كه ديگر ماتم آمد
بگري اي ديده ايام غم آمد
گل غم سرزد از باغ مصيبت
جهان را تازه شد داغ مصيبت
جهان گرديد از ماتم دگرگون
لباس تعزيت پوشيده گردون
ز باغ غصه كوه از پا فتاده
زمين را لرزه بر اعضا فتاده
شرمنده شد بهار ، ز گلزار كربلا
بلبل كند نوا كه خزانِ محرم است
ما عاشقانِ لاله ي سرخِ پيمبريم
كز عطر او بهشتِ خداوند ، خرم است
در دفتر گل، ورق ورق گوهر بود
از اشك، سرانگشت نگاهم تَر بود
چيزي كه به من توان زاري مي داد
قنداقة خون_ين ع__لي اصغ__ر ب__ود
هفتاد و دو سينه سرخ هجرت كردند با سرورِ آفتاب بيعت كردند
رفتند و به درياي ابد پيوستند
چون رود ، به اصل خويش رجعت كردند
ما حلقه به گوش عشق روح افزاييم
سرمست زشور جام عاشوراييم
گشتيم چو قطره ، محو در عشق حسين (ع)
اكنون به طفيل عشق او درياييم
در دشت عطش ، لاله صفت سوخت حسين (ع)
تا مشعل آزادگي افروخت حسين (ع)
بر لوح فلق ، تا به قيامت ، نقش است
درسي كه زخون ، به خلق آموخت حسين (ع)
هم «حيّ علي الفّلاح » او خونين بود
هم سجده بي سلاح او خونين بود
افسوس كه چند ساعتي بعد نماز
پيشاني ذوالجناح او خونين بود
آن روز كه آهنگ سفر داشت حسين (ع)
از راز شهادتش خبر داشت حسين (ع)
از بهر سرودن يكي قطعة سرخ
هفتاد و دو واژه در نظر داشت حسين (ع)
الحق كه به ما درس وفا داد حسين (ع)
هر چيز كه داشت بي ريا داد حسين (ع)
يعني كه تأملي كنيد اي ياران !
آن هستي خود زكف چرا داد حسين (ع)؟
همواره تجّسم قيام است حسين (ع)
در سينة عاشقان ، پيام است حسين (ع)
در دفتر شعر ما ، رديف است هنوز
دل چسب ترين شعر كلام است حسين (ع)
يك قافله غم ، زكربلا آوردم
صد شور و نوا ، زنينوا آوردم
بر روشني تيره دلان كوفه
يك ماه ، به روي نيزه ها آوردم
ازبهر ستيز و مرگ ، آماده شويد
در محضر عشق دوست ، افتاده شويد
از خون حسين بشنويد اين پيغام
در طول زمان هميشه آزاده شويد
مه بارقه اي است در شبستان حسين (ع)
شب ، حادثه اي ز درد پنهان حسين (ع)
هر صبح ، ز دامن افق ، خون آلود
خورشيد بر آيد از گريبان حسين (ع)
باز شد ماه محرّم، كربلا را بنگريد
حجّ عاشوراي خون، سعي و صفا را بنگريد
وعده گاه وصل جانان، قبله گاه اهل دل
كوي هفتادودو قرباني، منا را بنگريد
آيينه شدند و تابناك افتادند
مانند سپيده، سينه چاك افتادند
در پيش نگاه مهربان خورشيد
هفتادودو آسمان به خاك افتادند
اي از ازل به مهر تو دل آشنا حسين
وي تا ابد لواي عزايت به پا حسين
هر ماه در عزاي تو، ماه محرّم است
هرجا بود به ياد غمت كربلا حسين
خاك حرمت ، مهر نماز است حسين (ع)
راه تو ، هميشه چاره ساز است حسين (ع)
اي خون تو دشنه بر گلوگاه ستم
از خون تو شيعه ، سرافزار است حسين(ع)
گر بر ستم قرون برآشفت حسين
بيداري ما خواست به خون خفت حسين
آن جا كه زمان محرم اسرار نبود
با لهجه خون سِرّ گلو گفت حسين
عالم همه خاك كربلا بايدمان
پيوسته به لب خداخدا بايدمان
تا پاك شود زمين ز ابناي يزيد
همواره حسين مقتدا بايدمان
روز جان بازي ياران حسين است امروز
كربلا عرصه ميدان حسين است امروز
آسمان محو تماشاي فداكاري اوست
ما سوا واله و حيران حسين است امروز
باز در جان جهان يكسره غوغاست حسين
اين چه شوري است كه از ياد تو برپاست حسين؟
اين چه رازي است كه صد شعله فرو مرد و هنوز
روشن از داغ تو ظلمت كده ماست حسين؟
تا قيامت نرود نقش تو از لوح ضمير
حيرتم كُشت، بگو اين چه معماست حسين؟
آن روز غريبانه و تنها جان داد
پرورده آسمان، به صحرا جان داد
اسرار شگفت عشق، معنا مي شد
وقتي كه عطش كنار دريا جان داد
ظهر عاشورا، زمين كربلا بود و حسين
پيش خيل دشمنان، تنها خدا بود و حسين
هر طرف پرپر گلي از شاخه اي افتاده بود
و اندر آن گلشن، خزانِ لاله ها بود و حسين
آن روز ز دشت كربلا خون باريد
از ابر سياه نينوا خون باريد
آن لحظه كه شد شهيد فرزند رسول
از زخم دل ستاره ها خون باريد
آن جانِ ز جسمْ رسته، قرآن مي خواند
با نايِ ز هم گسسته، قرآن مي خواند
در طشت طلا به بزم شب انديشان
خورشيدِ به خون نشسته قرآن مي خواند
آيينه شدي تا كه خدا در تو درخشيد
خورشيدترين حادثه ها در تو درخشيد
بر دوست همان روز كه با حنجره خون
گفتي تو «بلي» كرب و بلا در تو درخشيد
اي نماز عشق را تكبير سرخ
آيت تطهير را تفسير سرخ
اي شكوه آفرينش، اي يقين
آبروي مكتب، اي سالار دين
اي امام لاله هاي نينوا
آفتابِ غرقِ خون در كربلا
اي حضور آسمان در جان خاك
يا حسين بن علي روحي فداك
موج ها هرچه تلاطم مي كنند
پيش پايت خويش را گم مي كنند
آب و عطش آن اراده را نرم نكرد
جز ياد خدا دل تو را گرم نكرد
دستي كه نشست در كمين دستت
اللّه اللّه از خدا شرم نكرد
اي تشنه لبي، كه آب شرمنده توست
تا صبح جزا سحاب شرمنده توست
در اوج عطش گذشتي از آب فرات
و اللّه كه انتخاب شرمنده توست
عاشورا ، اوج عشق و اخلاص نسبت به معلم حريت و اسوه جهاد و شهادت حسين بن علي (ع) مي گردد و همه حتي غير شيعه ، در مقابل عظمت روح ان ازاد مردان تعظيم مي كنند.
هدفِ معمار عاشورا، حضرت حسين بن علي عليه السلام ، اين است كه انسان را با عبور دادن از واقعيّت عاشورا به حقيقت عاشورا برساند.
محرم و عاشورا هميشه زنده است چون خون و حماسه در رگ هاي غيرتمندان الهي همواره جوشان است.
باز محرم رسيد، ماه عزاي حسين
سينه ي ما مي شود، كرب و بلاي حسين
كاش كه تركم شود غفلت و جرم و گناه
تا كه بگيرم صفا، من ز صفاي حسين
عالم همه محو گل رخسار حسين است
ذرات جهان درعجب از كار حسين است
داني كه چرا خانه ي حق گشته سيه پوش
يعني كه خداي تو عزادار حسين است
عطري كه از حوالي پرچم وزيده است
ما را به سمت مجلس آقا كشيده است
از صحن هر حسينيه تا صحن كربلا
صد كوچه بازكنيد محرم رسيده است
بر نيزه ، سري به نينوا مانده هنوز
خورشيد ، فرا ز نيزه ها مانده هنوز
در باغ سپيده ، بوته بوته گل خون
از رونق دشت كربلا مانده هنوز
همواره تجّسم قيام است حسين
در سينة عاشقان ، پيام است حسين
در دفتر شعر ما ، رديف است هنوز
دل چسب ترين شعر كلام است حسين
اشكم ز هجر روي تو خوناب شد حسين
مويم ز غصه رشته ي مهتاب شد حسين
هر جا كنار آب نشستم ز داغ تو
از بس كه سوختم جگرم آب شد حسين
كاش بوديم آن زمان كاري كنيم
از تو و طفلان تو ياري كنيم
كاش ما هم كربلايي مي شديم
در ركاب تو فدايي مي شديم
قيامت بي حسين غوغا ندارد
شفاعت بي حسين معنا ندارد
حسيني باش كه در محشر نگويند
چرا پرونده ات امضاء ندارد
در كلاس عاشقي عباس غوغا مي كند
در دل هر عاشقي عباس مأوا مي كند
هر كسي خواهد رود در مكتب عشق حسين
ثبت نامش را فقط عباس امضا مي كند
با آب طلا نام حسين قاب كنيد
با نام حسين يادي از آب كنيد
خواهيد مه سربلند و جاويد شويد
تا آخر عمر تكيه بر ارباب كنيد
فرا رسيدن ماه محرم تسليت باد
پرسيدم ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟
آهي كشيدوگفت:كه ماه محرم است
گفتم: كه چيست محرم؟
باناله گفت:ماه عزاي اشرف اولادآدم است
آبروي حسين به كهكشان مي ارزد
يك موي حسين بر دو جهان مي ارزد
گفتم كه بگو بهشت را قيمت چيست
گفتا كه حسين بيش از آن مي ارزد
محرم آمد و ماه عزا شد
مه جانبازي خون خدا شد
جوانمردان عالم را بگوييد
دوباره شور عاشوار به پا شد
الحق كه به ما درس وفا داد حسين (ع)
هر چيز كه داشت بي ريا داد حسين (ع)
يعني كه تأملي كنيد اي ياران !
آن هستي خود زكف چرا داد حسين (ع)؟
كربلا دارالنعيم زينب است
كعبه خود تحت حريم زينب است
عمر زينب فخر مولا بود و بس
او به زهرا المثني بود و بس
دل را اگر از حسين بگيرم چه كنم
بي عشق حسين اگر بميرم چه كنم
فردا كه كسي را به كسي كاري نيست
دامان حسين اگر نگيرم چه كنم
بر سينه ي من نوشته بين الحرمين
نصف قلبم با ابالفضل،نصف ديگر با حسين
ديباچه ي عشق و عاشقي باز شود
دلها همه آماده ي پرواز شود
با بوي محرم الحرام تو حسين
ايام عزا و غصه آغاز شود
بازدلم غم گرفت دوباره ماتم گرفت
ماه محرم آمد تمام عالم گرفت
عزاداران حسيني، پروانگاني شيفته نورند كه شمع محفل آراي خويش را يافته و از شعله شمع، پيراهنِ عشق پوشيده اند و آماده جان باختن و پرسوختن و فدا شدن اند.
عزاداري، احياء خط خون و شهادت، و رساندن صداي مظلوميت آل علي به گوش تاريخ است.
عزاداري براي شهيد كربلا، انتقال «فرهنگ شهادت» به نسلهاي آينده است.
عزاداري، شور و عاطفه را از شعور و شناخت، بر خوردار مي سازد و ايمان را در ذهن جامعه هوادار، زنده نگه مي دارد.
عميقترين پيوندها ميان عقل و عشق و عاطفه و برهان، در سايه عزاداري براي عاشورا شكل مي گيرد.
محرّم، فروردين جانهاست و بهار ايمانهاي سست شده و طراوت انديشه هاي مرده و افسرده و خوابيده، و شكوفايي غنچه هاي بسته بيداري و آگاهي و ايثار و فداكاري است.
محرّم، وجدان هميشه بيدار تاريخ، و گلوي هماره فريادگر زمان است.
محرّم، ماه پاسداري از حرمت انسان است.
محرّم، حريم ايمان و حصار قرآن است.
محرّم، اهرم حركت دهنده انسانها و پديدآورنده شورشهاي شيعي و نهضتهاي علوي و قيامهاي مكتبي است.
عاشورا، سقّاي تشنه كامانِ عزّت است .
عاشوراي حسين عليه السلام، دادخواهي غديرعلي عليه السلام، پس از نيم قرن مظلوميّتِ حقّ است.
حسين عليه السلام شناگر درياي خون بود و رهپوي وادي عشق. و در قربانگاه خود، در آخرين لحظات نيز، سرود توحيد و رضا خواند.
هنوز هم بشريّت، تشنه درسهاي «مكتب عاشورا»ست، مكتبي كه الفباي آن، فداكاري، جانبازي، خلوص و خدامحوري است.
حسين عليه السلام، چشمه اي از حقيقت و حرّيت است كه تا ابد كام تشنگان آزادي را سيراب مي سازد.
روز عاشورا، روز به بار نشستن خون در سوگ پرپر شدن گل هاي محمدي است.
روز عاشورا، روز هجرت آگاهانه و جانبازي عاشقانه در راه دوست است.
روز عاشورا، روز متفرق شدن دنياطلبان و زرخواهان از محضر رهبر است.
روز عاشورا، روز پايداري و وفاداري در عصر غروب دين در روزگار بي تفاوتي هاست!
روز عاشورا، روز انجام بزرگترين مسئوليت «آدم» در دشوارترين شرايط است.
روز عاشورا، روز عاشورايي شدن حق جويان و حق طلبان است.
روز عاشورا، روز مُحرِم شدن در حرم مُحرَّم است!
روز عاشورا، روز تماشاي چگونه مردن براي آموختن چگونه زيستن است.
روز عاشورا، روز استقامت در دين، به بلنداي «صراط مستقيم» است.
عاشورا، صحنه پيكار تمامي ايمان در برابر تمامي كفر است.
نهضت عاشورا، پايه گذار تمامي نهضت هاي بر حق روزگاران است.
نهضت عاشورا، پايه گذار تمامي نهضت هاي بر حق روزگاران است. مهم ترين درسي كه عاشورا به جوانان مي آموزد، پايداري است؛ پايداري در برابر ستم طاغوت ها.
عاشورا، يادآور مردان غيوري است كه امر به معروف و نهي از منكر را ارج نهادند.
عاشورا، يادآور مردان غيوري است كه امر به معروف و نهي از منكر را ارج نهادند.
ظهر عاشورا، ميعادگاه ملاقات خداوند با سالار شهيدان(عليه السلام) است.
آن گاه كه سرور جوانان اهل بهشت را كشتند، غم بر دل انسان تا ابد لانه كرد.
عاشورا، مبدئي دوباره براي جان گرفتن اسلام است.
چشم حق بين و گوش حق شنو و قلب روشن، توشه عاشوراييان است.
حنجره ها را بگشاييد و نفس ها را فرياد كنيد، تا سكوت كفر، عاشورا را در خود نبلعد.
عاشورا، طراوت جاودانه روح انسان، تجلّي ياد خدا، و جدا كننده نور و ظلمت از هم است.
عاشورا، گلستاني است با سَروْهاي سرخ شهادت و نخل هاي ارغواني ايثار و خون، و دانشگاهي است كه هر سالك الي اللّه بايد آن را ببيند.
عاشورا، رستاخيزي است كه پرده از چهره همه زشتي ها مي كشد و پليدان را رسوا مي سازد.
عاشورا، آينه اي است كه تمامي مفاهيم انساني را با ابعاد حقيقي اش در خود متجلّي ساخته است.
عاشورا، تجلي گاه آرامش و اطمينان نفوس مطمئنه است، مشعل فروزانِ معرفت، فرا روي انسان ها است.
عاشورا، نقطه اوج اداي امانت انسان است. عاشورا، نمايش قدرتِ روح در كوران حوادث و نشانه آرامش در توفان بلاهاست.
عاشورا، تولد دوباره حيات آدميّت و حماسه جاودان عشق و تجلّي زيباي توحيد است.
عطر تربت كربلا بر دوش قلم هاى عاشورايى نشسته است تا بنويسند: لبيك يا حسين!
پررنگ تر از خون، حديثى در عاشورا نوشته نشده است كه دل هاى كربلايى آن را بخوانند.
قدم به قدم، صداى «يا حسين» در كربلا كاشته شده است؛ مراقب باشيم روىِ حُرمت لاله ها پا نگذاريم!
عاشورا، جاده اى پر عبور براى عاشقانه هاى جگرسوزِ آب است.
خاطرات ما ورق مى خورد: توفيق ناله هاى «بين الحرمينى» را به لباس سوگ عاشورا سنجاق مى كنيم و به ياد كربلا مى گرييم.
خون حسين عليه السلام و يارانش، قبله نماي كمال و سعادت است.
محرم، سياه پوش لحظه هاي عاشوراست.
كربلا چرا تشنه اي؟ اين اشك زلال و شيرين نسل هاست كه قطره قطره بر پهناي گونه دلت مي بارد.
حادثه عاشورا، كمر تاريخ را شكست و ماندگارترين باور را بر پهنه زمان نگاشت.
حسين عليه السلام ، آرزوي جويندگان و آبروي يابندگان است.
محرم، تنها ماهي است كه در تقويم ها با سرانگشت خونين ورق مي خورد.
محرم، ماه آميختگي با حسين عليه السلام و آموختگي از اوست .
عاشورا، بغضِ گريه را مي شكند و جام سينه را از خون لبريز مي كند.
كربلا، عميق ترين زخمي است كه بر پيكر زمين نشسته، و رساترين فريادي است كه در دهليز تاريخ پيچيده است.
محرم، حريم حرم خدا و حرمت سنت حسين عليه السلام است.
عاشورا، تكليف است و عاشورايي شدن عمل به تكليف.
عاشورا، مجمعِ عمومي حماسه سازان هستي است.
حسين عليه السلام، تنديس ايمان و عشق الهي است.
حسين عليه السلام، نام آورترين نام و نامدارترين سردار بر چكاد روشني هاست.
محرم، ماه تجديد حيات بشريت است.
عاشورا، از جاذبه ها دل كندن و به جذبه دوست رسيدن است.
هيچ نقطه اي در هويت هستي نيست كه از حركت و شعر و شعور عاشورايي خالي باشد.
عاشورا، انفجاري از نور بود و تابشي از حق، كه بر انديشه ها تجسم كرد.
عاشورا، تداوم رسالت انسان در پهنه خلقت است.
حسين عليه السلام، تفسير بعثت، ترجمان نبوت و معناي امامت است.
عاشورا، صحنه نمايش فراگير و فشرده تماميت كارزار خوبي و بدي است.
حسين، زيباترين نامي است كه در شناسنامه بشر نوشته اند.
حسين عليه السلام، ميزان سنجش صداقت آدمي است و قبول ولايت حسين، براتِ آزادي انسان از جهنم پليديهاست.
تاسوعا، مقدمه جان فشاني و عاشورا، سرفصل دلباختگي در محضر حسين عليه السلام است.
عاشورا، شراره عشق حق است كه بر جان عاشقان حسين عليه السلام فرو مي ريزد.
اي خدا! جوششِ چشمه هاي عاشورا را در قلب ما جاري كن، و دل هاي ما را از زلال مهرش سيراب گردان.
عاشورا، قرارگاه عشق است و پناهگاه عاشقان. كيست كه از اين معبر عبور كند و قرار و پناه نگيرد؟
عاشورا، تداوم رسالت انسان در پهنه خلقت است.
عاشورا، عرضه اثبات ظفرمندي انسان خداگونه بر سپاه ابليس است.
عاشورا، صحنه نمايش فراگير و فشرده تماميت كارزار خوبي و بدي است.
عاشورا، عاشقانه اي آرام در قلب واقعه كربلاست.
محرم، ماه محرم شدن در پيشگاهِ خدا و مَحرم شدن، با حسينيان است.
راه حسين عليه السلام، كوتاهترين راه رسيدن به بهشت است.
خون جاري عاشورا، تا ابديت در رگ و ريشه آزادگي جاري است.
عاشورا،فصل يتيمي گل ها وجوانه هاي ايمان است كه با خون هاي پاك شهيدان آبياري شده اند.
شهادت بزرگ مرد مناجات، سيد سجده كننده آل طه، امام عابدان و عارفان، بر همه جوانان جوينده راه سبز وصال تسليت باد!
تسليت باد سالروز شهادت امامِ لحظه هاي مناجات سبز صحيفه عشق و عرفان!
غم فراق امام كاروان اسراي كربلا، نگين آرامش قلب اهل حرم، بر همگان به ويژه جوانان دلداده كوي دوست تسليت باد!
اي امام عابدان شب زنده دار، غم فراق علقمه و عاشورا، چگونه بر پيكر تب دارت نهيب مي زد، آن زمان كه در ابتداي اسارتت، زخم هاي گلگون قدم هايت را به شمارش نشستي؟
امشب اشك هاي داغ ِ روي گونه هايم، در كنار تپش هاي ملتهب قلبم، نظاره گر پر كشيدن سجده دارترين عنصر هستي است . اي امام زمزمه هاي عاشقانه شب، سفرت پرباران!
صحيفه سبز تو، نجواي انوار تابناكي است كه تا بي نهايت، شربت آرام بخش روح عطشناك آدمي است . دعاهايت را در اين فصل سرد، بدرقه جواني ام كن.
امروز روز پر كشيدنِ مردي است كه در ساليان دراز، غم عظيم عاشورا را لابه لاي بغض هاي مناجات، به آسمان هديه كرده است .
اي امام سجده كننده بر تربت كربلا، عروجت بر جاده هاي گل آذين بسته آسمان و رها شدنت از بي مهري هاي اهل زمين بر قلب هاي ما تسليت باد.
اي سرور عابدان عالم، امشب كه شب رحلت توست، به درگاهت مي آيم تا بر جواني ام دعا كني، تا در لطافت و غلظت و رقت و نورانيت تو شناور شوم و ذوب شوم در زلال نگاهت.
اي داغدار آينۀ كربلا سلام
معناي صبر و داغ و سجود و دعا سلام
سجاد، اي صحيفۀ تو مصحف شهود
سجادۀ گشوده به سمت خدا سلام
اي نورِ صادر از صدفِ پنج تن، درود
اي وارث حقيقت آل عبا، سلام
جان داده با تمام شهيدان حسين را
سجّاد، اي شهادت بي انتها، سلام
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
تا حشر انقلاب حسين است سربلند
در پاي خطبه هاي تو يا زين العابدين
در كوچه هاي شام فقط سنگ هاي بام
بودند آشناي تو يا زين العابدين
خاشاك و سنگ و خنده و دشنام و هلهله
گرديد رونماي تو يا زين العابدين
سلام مي دهيم از دور صبح و شام
بر صحن با صفاي تو يا زين العابدين
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
اي تم_ام آف_رينش تشن_ة اشك شبت
وي خدا و خلق او مشتاق يارب ياربت
اي مسيحاي دعا در ه_ر نفس، لعل لبت
سينه هاي سوخته يك شعله از تاب و تبت
باب حاجت باب رحمت باب ايمان باب دين
ق_طب عرفان، سيّ_دسجّ_اد، زين العابدين
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
اي شام، كربلاي تو يا زين العابدين
دل بزم ابتلاي تو يا زين العابدين
يك عمر در فراق جوانان هاشمي
شد خونِ دل غذايِ تو يا زين العابدين
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
اي كنز مخفي ازلي يك نفر نگفت
ويرانه نيست جاي تو يا زين العابدين
آرد صداي گريه ما سر بر آسمان
از اشك بي صداي تو يا زين العابدين
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
اي طبيبي كه ز تب سر به قدم سوخته اي
از بد حادثه هم ساخته، هم سوخته اي
نور عشقي و برافروخته اي در شب شام
روح عدلي و به زنجير ستم سوخته اي
چارمين حجّتي و حافظ خون شهدا
ز تب داغ تو سر تا به قدم سوخته اي
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
اي قلب داغديدۀ هفتاد و دو شهيد
اي گشته عالمي به غمت مبتلا، سلام
زيباتر از تو اي همه صبر اي همه رضا
در كربلا كه گفت به كرب و، بلا «سلام»؟
در راه كوفه بر تو و بر عمّۀ تو داد
رأس پدر ز منبر ني، بارها سلام
اي خورده سنگ دشمن دين چون نبي، درود
در شهر شام، شاهد طشت طلا، سلام
اي خطبۀ بليغ تو همچون علي، درود
صبر جميل، آه، سكوتِ رسا، سلام
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
اي كه نوميد نشد از كرمت دشمن هم
از غم خويش دل اهل كرم سوخته اي
بر تو گريم كه همه مهر تو در گريه گذشت
بر تو سوزم كه چهل سال ز غم سوخته اي
با غم در به دري هاي ره كوفه و شام
ساختي آن همه تا كاخ ستم سوخته اي
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
اي كاش پر شود عوض اشك چشم ما
از خون ساق پاي تو يا زين العابدين
در حيرتم كه از چه به زنجير بسته شد
دست گره گشاي تو يا زين العابدين
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
من جگر گوشه شير خدايم
كه جگر پاره از زهرِ جفايم
داغدار لاله هاي كربلايم
يادگار مكه، فرزند مِنايم
تا كه پيغام خون به كوفه بردم
بارها زنده گرديده و مردم
من شهيد زنده دشت بلايم
يادگار مكه، فرزند مِنايم
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
امام سجاد(ع)، پاسدار وحي نبوي، خط علوي و شور حسيني بود. شهادت اين امام همام تسليت باد.
در سوگ زين العابدين زهرا نشسته
تير غم از داغش بر اين دلها نشسته
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
شهادت حق اليقين است
عزاي زين العابدين است
اين ناله ي روح الامين است
دُردانه ي حسين مظلوم
چهارمين امام معصوم
از زهر كين گرديده مسموم
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
ناله هاي آتشين دارد مدينه
داغ زين العابدين دارد مدينه
مانده بر لب نغمه هاي دلنشينش
پاره پاره گشته قلب نازنينش
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
عاشوراى حسينى، كتاب سرخى بود كه «تفسيرناب» آن از زبان امام سجاد(ع) تراويد.
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
لاله سرخ شهادت تن تبدار من است
چشمه فيض خدا چشم گهر بار من است
حافظ خون پيام شهداي ره دين
لب گوياي من و ديده خونبار من است
داغ يكدشت شهيد و غم يك دشت اسير
اين همه بار گران بر تن بيمار من است
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
اى زمين و آسمانها، سوگوار غُربتت
آفتاب صبحدم، سنگ مزار غربتت
بر جبين فصلها، هر يك نشان داغ توست
اى گريبان خزان چاك، از بهار غربتت
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
يك بقيع اندوه و ماتم، يك مدينه اشك و خون
سينه هامان يك به يك، آينه دار غربتت
پاك شد آينه از زنگ، اى تماشايى ترين!
شستشو داديم دل را، با غبار غربتت
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
روز و شب خون دل و اشك بصر داشت
داغ هفتاد و دو لاله برجگر داشت
گه به ياد فرق اكبر گريه مي كرد
گه براي حلق اصغر گريه مي كرد
جاي گل بر گردنش دشمن غل انداخت
بر بدن از سلسله، زخمش گل انداخت
شاميان بر اشك چشمش خنده كردند
كف زدند و داغ او را تازه كردند
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
من جگر گوشه شير خدايم
كه جگر پاره از زهرِ جفايم
داغدار لاله هاي كربلايم
يادگار مكه، فرزند مِنايم
تا كه پيغام خون به كوفه بردم
بارها زنده گرديده و مردم
من شهيد زنده دشت بلايم
يادگار مكه، فرزند مِنايم
شهادت امام سجاد(ع) تسليت باد
سالروز شهادت جانسوز نهال گلشن دين،
نور ديده زهرا، سپهر دانش و بينش،
امام محمد باقر(ع) تسليت باد
اى مهر دل فروز، در آسمان علم
وى يار مه جبين، يا باقرالعلوم
اى حجت خدا، ما را شفيع شو
در روز واپسين، يا باقرالعلوم
دلم پر مى زند امشب براى حضرت باقر
كه گويم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
نديده ديده ى گيتى به علم و دانش و تقوا
كسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر
شهادت مظلومانه شمع هدايت و پنجمين بحر كرامت، تسليت و تعزيت.
كسي كه بود شكافنده ي تمام علوم
هزار حيف كه از زهر كينه شد مسموم
سر تو باد سلامت يا رسول الله
وصّي پنجم تو كشته شد، ولي مظلوم
اي همصداي كودكان، همبازي بنت الحسين
كي مي زني دل را صلا، اي يادگار كربلا
اي آنكه بين حجره ات، در لحظه هاي آخرين
ذكرت حسين و كربلا، اي يادگار كربلا
دارِ فانى را وداعى خسته داشت
زير لب نامى گران، پيوسته داشت
آخر الامر از تب و تاب ممات
داد ذكر وا حسينايش نجات
تفسير دشت كربلا در سينه توست
دلها گرفتار غم ديرينه توست
با رفتنت ديگر تو آسوده ز دردى
داغ يتيمى را به صادق هديه كردى
اى صبر مطلق، گشته اى بى تاب از چه؟
اى كشتى عدل خدا، گرداب از چه؟
جسم شريفت از چه كم كم آب گشته
بنگر كه صادق از غمت بى تاب گشته
به غربت علي و خاندان او سوگند
امام ما ز جهان رفت با دلي مغموم
هماره قصه مظلومي اش به خاك بقيع
بود ز غربت قبرش براي ما معلوم
ب_ه سر م_ي پ_رورانم من هواي حضرت ب_اقر(ع)
ب_ه دل باشد مرا شوق لقاي حضرت باقر(ع)
زعشقش جان من بر لب رسيده كس نمي دان_د
ك_ه نبود چاره ساز من سواي حضرت باقر(ع)
سلام من به مدينه ، به غربت صادق
سلام من به بقيع و به تربت صادق
سلام من به مدينه ، به آستان بقيع
سلام من به بقيع و كبوتران بقيع
سلام من به مزار مطهر صادق
كه مثل ماه درخشد به آسمان بقيع
سلام من به تو اي ماه فاطمي بقيع
سلام من به تو اي ياس هاشمي بقيع
جان عاشقان و شيفتگان تو، در آتشي از ماتم مي سوزد و شراره اش دنيا را مي سوزاند. هق هق گريه، رخصت تسليت گويي نمي دهد و طاقت شانه ها را مي گيرد.
غم جانكاه تو را بر دل مجروح عاشقان تسليت مي گوييم.
الا اي لاله ي خوشبو، عزيز آل پيغمبر
كه بهر دين و قرآنت چنين گرديده اي پرپر
شده زين غم، گل خاتم، مدينه غرق در ماتم
دوصد لعنت به آنكس باد كه مسمومت نمود از زهر
شهادت ششمين شمع روشنگر و وصي پيغمبر، تسليت و تعزيت.
بنال اي دل كه در ناي زمان، فرياد را كشتند
بهين آموز گار مكتب ارشاد را كشتند
اساتيد جهان بايد به سوگ علم بنشينند
كه در دانشگه هستي، بزرگ استاد را كشتند
اي ششم پيشواي اهل ولا
خلق را رهبري به دين هدي
پاي تا سر خدانمايي تو
هم ز سر تا بپاي صدق و صفا
زهر منصور زد شرر به دلت
آب شد پيكرت ز زهر جفا
خون شد از داغ تو دل شيعه
عالم از ماتم تو غرق عزا
صادق كه اساس دين ازاو شد معمور
بودند ملايك پي امرش مامور
آخر ز جفا، ناصر احكام خدا
مسموم شد از ظلم و جفاي منصور
سرمايه امروز بقيع، اشك است و اشك. مدينه، جهان را از شيون اكنون خود پر كرده است. امروز بقيع در لباس سوگ، چكيده اشك هاي غربت شيعيان است و دانش،
بحارالانوار اشكي است كه به تمامي برگ هاي زرين احاديث، تسليت مي گويد.
اى ششمين ستاره تابناك امامت و ولايت، صادق آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلّم)! نامت را با افتخار به دل هاى غريبمان مى سپاريم تا يادت آرام بخش سينه هاى بى تابمان باشد.
سبز آمدى، سرخ رفتى، حال آنكه سپيد سپيد زيستى و صداقت، تنها واژه اى است كه برازنده نام توست. تو از زلالى آينه، هر آينه فراترى.
در تو كرامت باران موج مى زند. با تلاوت قرآن هم آغوشى و دست هايت، مونس آسمان مدينه اند
«مدينه» همچنان مظلوم است و ... «بقيع» مظلوم¬تر! رنج¬نامه نانوشته شيعه، بر خاك و سنگ مزار صادق آل پيامبر ، گوياتر از هر زمان به شِكْوه و شهادت ايستاده است.
شهادت امام صادق (ع)، مرد آسماني مدينه، چشمه جود و سخاوت، كوه حلم و بردباري، تجسم اخلاص و صبر و درياي عميق علوم لدني بر پيروان آن حضرت تسليت باد!
امشب شب شهادت صادق آل پيامبر است؛ شبي كه خورشيد مدينه دانش، چهره فروزانِ اهل بيت و وارثِ علومِ رسالت، در ظلمتكده دورانِ منصور، به خونِ دل نشست.
زين ماتمى كه چشم ملائك ز خون تر است
گويا عزاى صادق آل پيغمبرست
شهادت جانسوز رئيس مذهب شيعه امام جعفر صادق عليه السلام تسليت باد.
كن روان اشك غم اي شيعه به دامان امروز
تسليت ده به شهنشاه خراسان امروز
كشته شد موسي بن جعفر ز جفاي هارون
زير زنجير بلا، گوشه ي زندان امروز
از جهان رفته با قلب خسته
نزد زهراي پهلو شكسته
راحت از جور و زنجير كين شد
خاك غم بر سر مسلمين شد
خدايا! به حق تن رنجور موسي بن جعفر
فرج مهدي منتظَر را برسان
امشب شب عزاي امام عالمين است
دل را هواي قبر غريب كاظمين است
باب الحوائج امشب حاجت روا گرديده
مهدي به ياد جدش، صاحب عزا گرديده
آجرك الله يا بقية الله
خدايا بحق امام كاظم (ع) توفيق كظم غيظ در لحظات سخت امتحان را به همه ما عطا بفرما .
شهادت امام كاظم(ع) تسليت باد
يا حضرت معصومه، اي يادگار زهرا
بزم عزا به پا كن امشب براي بابا
اي شيعيان بياريد عطر و گلاب و قرآن
موسي بن جعفر آزاد، گردد ز كنج زندان
شهادت غريبانه امام كاظم(ع) تسليت باد
اي امام الرئوف! همراه با كبوتران حرمت، محزون و گريان دل را به دور بارگاه تو پر مى دهيم تا با زمزمه ملائك همراه شويم.
سلام بر تو اي عصمت هشتم! كوچه هاي توس، هنوز بوي عطرآگين تو را مي دهد و آواي غريب ملايك هنوز در طواف حريم كبريايي ات به گوش مي رسند.
سلام بر تو اي خورشيد تابان خراسان كه تمام انگورها، مرثيه خوان واپسين لحظات توانَد.
السلام عليك يا امام الرئوف!
سلام بر تو كه مهرباني هايت از شمار زائران انبوهت بسيار بيشتر است.
امروز، سلام اشكبار ما با سوختن «اباصلت» همراه شده است.
زائري باراني ام آقا به دادم مي رسي ؟
بي پناهم ، خسته ام ، تنها ، به دادم مي رسي ؟
گر چه آهو نيستم اما پر از دلتنگيم
ضامن چشمان آهوها به دادم مي رسي ؟
من دخيل التماسم را به چشمت بسته ام
هشتمين دردانه زهرا به دادم مي رسي
هر چند حال و روز زمين و زمان بد است
يك تكه از بهشت در آغوش مشهد است
حتي اگر به آخر خط هم رسيده اي
آنجا براي عشق شروعي مجدد است
امروز كه سر بر حرمت مي آيم
انگار تمام عشق كامل شده است
اي ضامن آهو ! به غريبي سوگند
دل كندن از اين ضريح مشكل شده است
بر در دوست به اميد پناه آمدهايم
همره خيل غم و حسرت و آه آمدهايم
چون نديديم پناهى به همه مُلك جهان
لاجرم سوى رضا بهر پناه آمده ايم
من كيستم گداي تو يا ثامن الحجج
شرمنده عطاي تو يا ثامن الحجج
بالله نمي روم بر بيگانگان به عجز
تا هستم آشناي تو يا ثامن الحجج
با نام رضا به سينه ها گل بزنيد
با اشك به بارگاه او پل بزنيد
فرمود كه هر زمان گرفتار شديد
بر دامن ما دست توسل بزنيد
مرغ دلم شور و نوا مي كند
ذكر علي بن موسي الرضا مي كند
مي پرد و مي رود از سينه ام
آه كه عشق تو چها مي كند
السلام عليك يا امام الرئوف!
سلام بر تو كه مهرباني هايت از شمار زائران انبوهت بسيار بيشتر است.
امروز، سلام اشكبار ما با سوختن «اباصلت» همراه شده است.
ما و او _ هر دو _ داغدار خورشيدي هستيم كه غروب مي كند.
سلام بر تو اي خورشيد تابان خراسان كه تمام انگورها، مرثيه خوان واپسين لحظات توانَد.
امروز، عمارت بلند آوازه توس، غربت است و بر بالاى اين بناى شهير، كبوترى نيست كه نالان نباشد. بر بالاى اين بناى غريب، آسمان نيز به اشك ريزى ابرها تن داده است.
اى ضامن هر چه نياز و اى امام رئوف! ما خود را به پنجره نگاه تو آويخته ايم و چشم هاى آغشته به رازمان را به ضريح تو دوخته ايم. ما را از سقاخانه لطفت سيراب كن.
دلش درياي خون، چشمش به در بود
اميدش ديدن روي پسر بود
پدر مي گشت قلبش پاره پاره
پسر مي كرد بر حالش نظاره
پدر چون شمع سوزان آب مي شد
پسر هم مثل او بيتاب مي شد
پسر از پرده ي دل ناله سر داد
پدر هم جان در آغوش پسر داد
كعبه ي اهل ولاست صحن و سراي رضا
شهر خراسان بُوَد كرب و بلاي رضا
در صف محشر خدا مشتري اشك اوست
هر كه در اينجا كند گريه براي رضا
از در باب الجواد مي شنوم دم به دم
يا ابتاي پسر، وا ولداي رضا
خراسان ميدهد بوي مدينه
خراسان كوه غم دارد به سينه
خراسان را سراسر غم گرفته
در و ديوار آن ماتم گرفته
شهادت امام رضا (عليه السلام) تسليت باد.
اي شيعه بزن ناله و فرياد امشب
از غربت آن غريب كن ياد امشب
شهادت امام رضا (عليه السلام) تسليت باد
گرفته ام به سر دست هاي خود جان را
نشان دهيد به من جاده خراسان را
شهادت امام رضا (عليه السلام) تسليت باد
در ميان حجره يا رب كيست غوغا مي كند
شكوه زير لب ز بي رحمي دنيا مي كند
شهادت امام رضا (عليه السلام) تسليت باد
امام الرضا به حجره غريبانه جان سپرد
او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
شهادت امام رضا (عليه السلام) تسليت باد.
اى غريب ترين غريب ها؛ قلب تو رأفتى به توان بى نهايت است؛ پس طفل هاى بى پناه حاجت ما را درياب و شفاعتمان را بپذير.
يا امام رضا! همراه با كبوتران حرمت، محزون و گريان دل را به دور بارگاه تو پر مى دهيم تا با زمزمه ملائك همراه شويم.
يا امام رضا! امروز، تنها نه خيابان هاى خراسان كه تمام رگ هاى عاشقانت، به گلدسته و رواقت ختم مى شود.
يا امام رضا!حنجره نورانى ات، جرعه نوش سم ستم سيه دلان مى شود و طنين هق هق زائرانت تا قيامت، گلوى سوخته ات را ياد مى كند.
مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت
آن مظهر داد، تاب بيداد نداشت
مي خواست كه فرياد كند تشنه لبم
از سوز عطش، طاقت فرياد نداشت
مي زنم امروز در كوي توَلاّيت قدم
تا بگيري دست اين افتاده را فردا جواد
در گلستان محمد، نخل سرسبز رضا
ميوه قلب علي، ريحانه زهرا جواد
در ميان حجره يا رب كيست غوغا ميكند
شكوه زير لب ز بي رحمي دنيا ميكند
همسرش از فرط شادي و شعف كف ميزند
زين عمل خود را به عالم خوار و رسوا ميكند
گشته عالم، غرق ماتم
در عزاي جواد الائمه
كرده زهرا ناله برپا
در عزاي جواد الائمه
شد ز بيداد، شهر بغداد
كربلاي جواد الائمه
ياجواد الائمه! اي خورشيد عشق
اي مولاي جوان من
چه زود غروب كردي!
گشته عالم غرق ماتم در عزاى جوادالائمه
كرده زهرا ناله بر پا از براى جوادالائمه
يوسف زهرا به سن نوجوانى گشته مسموم
مى دهد جان در ميان حجره ى در بسته مظلوم
ابن الرضا به حجره غريبانه جان سپرد
او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل
از روي شوق در ره جانانه جان سپرد
اي شيعه بزن ناله و فرياد امشب
از غربت آن غريب كن ياد امشب
مسموم شد از زهر، جواد بن رضا
در حجره ي در بسته ي بغداد امشب
خورشيد سپهر عدل و داد است جواد
سر لوحه دفتر رشاد است جواد
در جود و سخا كسي به پايش نرسد
چون مظهر جود حق جواد است، جواد
سلام ما به رخ انور امام جواد
درود ما، به تن اطهر امام جواد
غريب بود و غريبانه جان سپرد و نبود
كسى به وادى غم، ياور امام جواد
سلام بر امام جواد(ع) كه «جود» قطره اي بود در پيشاني بلندش و «علم» غنچه اي بود از گلستانِ وجودش و «حلم» گوهري بود از گنجينه فضايلش.
سلام بر امام جواد(ع) كه 25 سال، خورشيد فضيلت را روياند و شكوفاند و خود، فروزان تر از خورشيد تابيد و درخشيد.
ستاره جوان آسمان ولايت، با غروب سرخش، زمين را از داغ فراق پير خواهد كرد.
اي باب الحوائج، يا جواد الائمه! اي بهارِ نُهُم، تو را شهيد كردند؛ در حالي كه هنوز بيش از 25 گُل در باغِ عمرت شكوفا نشده بود.
غروب شفق گون نهمين آفتاب ولايت را تسليت عرض مي كنيم.
شهادت مظهر جود و سخا و علم و معرفت، امام جواد(ع) تسليت و تعزيت.
شهادت غريبانه ي امام مسموم، جواد مظلوم(ع) بر شما تسليت باد.
شهادت مظلومانه جوانترين شمع هدايت و نهمين بحر كرامت، تسليت و تعزيت.
غروب غريبانه دهمين آفتاب ولايت، بر رهروان راه مقدسش تسليت باد!
امروز كه زمين و آسمان مي گريد
از بهر غريب سامرا مي گريد
جا دارد اگر كه شيعه خون گريه كند
چون مهدي صاحب الزمان مي گريد
شهادت جانسوز امام هادي(ع) تسليت باد
نه همي جاي تو در سامره تنها باشد
كه به دلهاي محبان تو جاي تو بود
ديده گريان نشود روز جزا در محشر
هر كه گريان به جهان بهر عزاي تو بود
شهادت جانسوز امام هادي(ع) تسليت باد
موي از غم سامرايي ام گشته سپيد
در چهره چروك بي كسي گشته پديد
داني كه چرا به سينه و سر بزنيم؟
چون بوالحسن ثالث ما گشته شهيد
شهادت جانسوز امام هادي(ع) تسليت باد
جمعي_م م_ا و ليك پريشان به ياد تو
وز م_ا شكست_ه ت_ر دل زهرا و بوتراب
يا هادي المضل_ّين، كز مردم ضلال
جسمت در التهاب و روانت در التهاب
شهادت جانسوز امام هادي(ع) تسليت باد
دل را شراره غم تو پر شرار كرد
داغ تو قلب خسته دلان، داغدار كرد
اي سرو بوستان ولا از غم تو چرخ
جاري ز ديده اشك، چو ابر بهار كرد
با كشتن تو قاتلت اي هادى امم
خود را به نزد ختم رسل شرمسار كرد
اي واي دوباره شام غربت سر زد
چاووش عزا به خانه ي دل در زد
در شهرِ جفا، مرد صفا تنها شد
چهارم علي از ديار فاني پر زد
شهادت جانسوز امام هادي(ع) تسليت باد
در مجلس مظلوميّت مردِ غريب
بنگر كه دلم ميان غمخانه گم است
اين ناله ز ماتمِ امامِ هادي ست
معصوم دوازدهم امامِ دهم است
شهادت جانسوز امام هادي(ع) تسليت باد
سال ها تحت نظر بودي و بودي در حبس
كس ندانست و نداند كه چه آمد به سرت
امام عسكري گرديده مسموم
سر مهدي سلامت سر مهدي سلامت
ب_ه شه_ر سام__ره ج_ان داده مظلوم
سر مهدي سلامت سر مهدي سلامت
مهدي دگر تنهاي تنهاست
مانند شمع انجمن هاست
گشته آن ماه غايب از نظرها
از دو چشمش روان خون جگرها
اي قبله ي حرم، حرم سامراي تو
بيت الولاي دل حرم با صفاي تو
قرآن يگانه دفتر مدح و ثناي تو
روح ملك كبوترصحن و سراي تو
آيينه ي جمال خداوند سرمدي
فرزند پاك چار علي، سه محمدي
اي به غربت گشته مسموم از ره بي ياوري
كشته ي راه خدا و زاده ي پيغمبري
يا امام عسگري يا امام عسگري
دوستان بر من و سوز جگرم گريه كنيد
به شرار دل و اشك بصرم گريه كنيد
من جوان بودم و در سن شبابم كشتند
بر دل سوخته و چشم ترم گريه كنيد
يا حجت ثاني عشر يا اباصالح
گريه كن از داغ پدر يا اباصالح
ام__ام مظل__وم، گرديده مسموم
يوسف فاطمه، سلاله ي مصطفي
در جواني شدي كشته ي زهر جفا
شد به فصل شباب، قلب زارت كباب
غصه دارم به سينه اي آقا
قصه هاي مدينه اي آقا
قصه ي كوچه هاي تنهايي
قصه ي غصه هاي زهرايي
چرا زير و رو نمي شي آسمان بي خبري
نمي بيني چي شده قبر امام عسكري
شنيدم غبار غم گرفته صحن خلوتش
اثري نمونده از گنبد با ابهتش
هشدار كه ماتم عظيم است امشب
دلها همه با غصه نديم است امشب
بر صاحب عصر تسليت بايد گفت
كآن درّ گرانمايه يتيم است امشب
عالم مدار ذات شما و شما غريب
شايد كه بهتر است بگويم خدا غريب
سخت است ديدنش كه به ديوارهاي شهر
هر گوشه اي نوشته شده سامرا غريب
اين فاجعه جريحه ي احساس ها شده
چون صاعقه بلاي دل ياس ها شده
تصوير كهنه اش كه به تاريخ دل سپرد
ويران سراش سوژه ي عكاس ها شده
سوخت از زهر ز پا تا به سرم
آب گرديده خدايا جگرم
پسرم مهدي موعود كجاست
تا ببيند كه چه آمد به سرم
چراغ عمر عسكري گرديده خاموش
در باغ رضوان فاطمه گشته سيه پوش
اي حجت ثاني عشر ، مهدي امام منتظر ، سرت سلامت
در ماتم عسكري سما مي گريد
ارواح تمام انبياء مي گريد
زهرا به بقيع حسين در كرببلا
در طوس غريب الغربا مي گريد
گشت باباي تو مسموم از جفا يابن الحسن
سوخت از زهر ستم سرتا بپا يابن الحسن
عسكري شد كشته از زهر جفاي معتمد
عالمي ماتمسرا شد زين جفا يابن الحسن
چهره ي مهتاب جانم هاله اي از غم گرفته
از غروب ماه رويم سامرا ماتم گرفته
من غريب سامرايم ، يادگار مرتضايم
همچو اجداد غريبم ، كشته ي زهر جفايم
فرياد يا للمسلمين فرياد فرياد
ياران غيرتمند دين فرياد فرياد
آنانكه با اسلام و قرآن در نبردند
آنان كه توهين بر رسول ا... كردند
بار دگر اجداد خود را ياد كردند
در شهر «سُرّ مَن رَآ» بيداد كردند