صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف ) جلد 21

مشخصات کتاب

سرشناسه : خمینی ، روح الله ، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368.

عنوان و نام پدیدآور : صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف )/ تدوین سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی (گروه انتشارات ).

وضعیت ویراست : [ویراست ؟].

مشخصات نشر : تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سازمان چاپ و انتشارات : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی ، 1370 -

مشخصات ظاهری : ج.

شابک : دوره964-422-126-5 : ؛ 36000 ریال : ج. 1، چاپ دوم964-422-127-3 : ؛ 3500 ریال (ج. 2، چاپ دوم) ؛ 3500 ریال (ج. 3، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج.3، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج.3، شمیز) ؛ 3500 ریال (ج. 4، چاپ دوم) ؛ 3500 ریال (ج. 5، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج.5، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج.5، شمیز) ؛ 3500 ریال (ج.6) ؛ 4950 ریال (ج. 8، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج. 9، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج. 9، شمیز) ؛ 9500 ریال (ج. 9، چاپ دوم) ؛ 36000 ریال (ج. 10، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج.10، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج.10، شمیز) ؛ 39000 ریال (ج. 11، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج. 15، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج. 15، شمیز)

یادداشت : ج . 1و 2 (چاپ دوم : 1370).

یادداشت : ج. 3 - 5 (چاپ دوم: تابستان 1371).

یادداشت : ج.3، 5 و 10 (چاپ ؟: بهمن 1361).

یادداشت : ج.6 (چاپ اول : زمستان 1371).

یادداشت : ج. 8 (چاپ دوم : 1373).

یادداشت : ج. 9 و 15(چاپ ؟: بهمن 1361).

یادداشت : ج. 9 (چاپ دوم : پائیز 1374).

یادداشت : ج . 10 (چاپ دوم : بهار 1378).

یادداشت : ج . 11 (چاپ دوم : 1378).

موضوع : خمینی ، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، 1279 - 1368. -- پیام ها و سخنرانی ها

موضوع : فتوا های شیعه -- قرن 14

موضوع : ایران -- تاریخ -- انقلاب اسلامی، 1357 -- اسناد و مدارک

موضوع : ایران -- تاریخ -- جمهوری اسلامی، 1358 - -- اسناد و مدارک

شناسه افزوده : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی. گروه انتشارات

شناسه افزوده : سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

شناسه افزوده : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی

رده بندی کنگره : DSR1572 1370

رده بندی دیویی : 955/08308

شماره کتابشناسی ملی : م 73-66

ص: 1

اشاره

عکس

ص: 2

عکس

ص: 3

عکس

ص: 4

عکس

ص: 5

عنوان و نام پدیدآور : صحیفه نور:مجموعه رهنمودهای امام خمینی مدظله العالی/تهیه و جمع آوری مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی

مشخصات نشر : تهران: وزارت ارشاد اسلامی، 1364.

مشخصات ظاهری : ج.

وضعیت فهرست نویسی : در انتظار فهرستنویسی (اطلاعات ثبت)

یادداشت : فهرست نویسی بر اساس جلد هفدهم٬ 1364.

یادداشت : عنوان عطف: صحیفه نور

ویراستار دیجیتالی:محمد منصوری

شماره کتابشناسی ملی : 2 0 4 3 6 5 8

عکس

ص: 6

ص: 1

ص: 2

بیانات امام خمینی درجمع رئیس جمهور ، نخست وزیرواعضاى هیات دولت بمناسبت هفته دولت

ما نباید حساب کنیم که جنگ تمام شده است

تاریخ : 8/6/67

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ما اولا تشکر مى کنیم از هیات دولت و ملت ایران که در این ایام جنگ با این که خیلى تحت فشار بودند ، با قدرت و با حفظ عظمت اسلام کارها را به خوبى انجام دادند تا این خار سر راه شکسته شد . و ما امروز باید بعض مسائل را عرض کنیم . من جمله این که ما نباید حساب کنیم که جنگ تمام شده است ، ما باید حساب کنیم که در حال جنگیم ، براى این که دشمن ما چه دشمن هاى بزرگ از قبیل امریکا و شوروى و چه آنهایى که اذناب آنها هستند از قبیل صدام و امثال اینها اینها چون با اسلام مخالف هستند و دیدند که اسلام امروز در دنیا یک قدرت بزرگى شده است در مقابل آنها ، از این جهت آنها دائما مشغول نقشه کشى هستند و ما نباید از این مساله غفلت کنیم . هم باید مردم مهیا باشند ، قواى مسلحه مهیا باشند ، مردمى که باید به جبهه بروند و جبهه ها را پر کنند ، تعقیب کنند این مطلب را و سستى نکنند . دشمن ما دشمنى است که رو نقشه ، با نقشه کار مى کند .

قواى مسلحه ما و ملت ما باید مهیا باشند

الان ممکن است که در ایران منتشر کنند که خوب ! دیگر مساله تمام شد و چه شد و مردم را سست کنند . و حال این که این مساله تمام نشده است ، اینها همیشه دنبال این هستند که کارهاى خودشان را انجام بدهند ولو به دست ملت ها یا دولت ها . در ایران چون نمى توانند این کار را بکنند ، نه ملت با آنهاست نه دولت ، از این جهت یک راه هاى دیگرى که دارند دنبال مى کنند ، از این جهت ما باید بیدار باشیم ، جبهه ها باید پر باشد ، ما خودمان را در حال جنگ بدانیم . مى بینید که به هیچ چیز از امور اعتنا ندارند ، امروز مى گویند جنگ ، فردا همان جنگ را صلح مى کنند . باز فردا جنگ شروع مى کنند ، از این جهت قواى مسلحه ما و ملت ما باید مهیا باشند براى این امر ، این یک مساله است .

هیات تشخیص مصلحت باید نظارت کنند در امور لکن مردم را هم شرکت بدهند

مساله دیگر این مساله بازسازى است که بسیار مهم است . در بازسازى اگر بخواهد ملت سرخود کار بکند ، فساد ایجاد مى شود . اگر بخواهد دولت مستقل اجرا کند ، قدرت ندارد . باید مردم

ص: 3

همراهى کنند و هر چه قدرت دارند براى این امر مهم به میدان بیاورند ، لکن با نظارت دولت . و راجع به این که کجا مقدم ، کجا موخر ، این بالاخره صحبت پیش مى آید و آن طورى که صلاح است این است که هیات تشخیص مصلحت باشد مرکب از سران کشور و نخست وزیر و تشخیص بدهند ، تشخیص مصلحت بدهند که کجا باید اول باشد ، کجا باید بعد باشد ، وضعش باید چه جور باشد ، مردم خودشان داخل باشند لکن مستقل نباشند و دولت باید به مردم مجال بدهد به این که در کارها داخل بشوند ، و مردم هم باید به دولت مجال بدهند که با تأنى و نقشه کشى این کار مهم را انجام بدهند . ممکن است دست هایى در کار باشند که بخواهند در همین مقوله هم راجع به بازسازى هم شلوغ کنند و فساد ایجاد کنند ، این را باید خیلى متوجه باشند و این همان هیات تشخیص مصلحت که مرکب از سران کشور است ، آنها باید نظارت کنند در امور لکن مردم را هم شرکت بدهند . چنانچه حالا که بعد از جنگ است مردم باید در کارهاى تجارى آزاد باشند لکن با نظارت دولت که یک وقت خداى نخواسته دوباره از آن چیزهایى که از خارج مى آوردند و آن چیزهاى فاسدى که مى آوردند دوباره شروع نکنند . دولت اجازه بدهد مردم از خارج چیز بیاورند ، تجارت کنند ، لکن نظارت داشته باشد که فساد ایجاد نشود . این هم یک مطلبى است که مهم است و باید خیلى در آن چیز کرد .

نباید توهم کنیم که باید همه کارها زودى درست بشود

و باز مسائلى هست که تمامش مربوط به این است که ما باید بیدار باشیم در این امور ، نباید که توهم کنیم که باید همه آن کارها زودى درست بشود . الان ممکن است که یک عده اى بیفتند توى مردم . . . * اشخاصى که مخالف با ما هستند ، هستند ، زیادند الان هم هستند که خوب ! جنگ تمام شد ، یا اللّه زود تمام کنید ! مطلب یک مطلبى نیست که به زودى تمام بشود ، مطلبى است که هشت سال کوبیدند ، شهرهاى ما را از بین بردند ، این باید اقلا همان قدرى که آنها کردند ما دنبال کنیم که انشأ اللّه تا چند سال بتوانیم این کار را انجام بدهیم . مردم ننشینند گوش کنند به حرف اشخاص که زود باید درست بشود ، فورا باید همه چیز درست بشود نه ، نمى توانند ، مساله اى است که نمى شود این را ، هم در این امر باید خیلى دقیق باشند و هم در مهیا بودن راجع به جنگ .

و من امیدوارم که خداوند تأیید کند شما را ، همان طور که تا حالاکرده است . ما تا حالا با تاییدات الهى پیش رفتیم ، بنابراین کار مهم اتکال به خداى تبارک و تعالى است ، تا حالا هر چه شده به دست او بوده ، از حالا هم تا آخر به دست اوست و ما هم تابع هستیم که کارهایى که ایشان مى گوید عمل کنیم . و شما هم متوجه به این معنا باشید که اتکالتان را به خدا زیاد کنید و توجه تان را به خدا زیاد کنید . و ما چیزى نیستیم ، ما هیچ هستیم ، آن که هست اوست و آن که کار مى کند اوست . و من هم که وظیفه ام دعاست ، من دعا مى کنم راجع به همه شما و از خداى تبارک و تعالى مى خواهم که به همه شما توفیق

ص: 4

بدهد ، به همه شما سلامت بدهد ، به ملت ایران توفیق و سلامت بدهد . خداوند دشمنان اسلام را نابود کند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 5

تاریخ : 13/6/67

فرمان امام خمینى به حجت الاسلام خامنه اى رئیس جمهورى و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام

در مورد حدود تعزیرات شرعى و حکومتى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى حاج سید على خامنه اى دامت افاضاته

با اهداى سلام و دعاى خیر براى اعضاى محترم مجمع تشخیص مصلحت ، در این زمان که بحمداللّه تعالى کار جنگ بدین جا رسیده است ، این جانب حق تعزیرات حکومتى را لغو نمودم .

حدود تعزیرات ، چه شرعى و چه حکومتى حق فقهاى جامع الشرایط است ، ولى براى جلوگیرى از فساد لازم است مجمع تشخیص مصلحت ، تشخیص مصالح را در اجرا و عدم اجرا داده و به نحوى که مصلحت را تشخیص مى دهند عمل کنند . انشأاللّه موفق باشید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 6

تاریخ : 14/6/67

پیام امام خمینى خطاب به علماومردم پاکستان بمناسبت اربعین شهادت علامه عارفحسین حسینى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

خدمت حضرات علماى اعلام و حجج اسلام و ملت بزرگوار پاکستان ایدهم اللّه تعالى

پیام ها و تلگرافات تبریک و تسلیت شما در رابطه با شهادت جناب حجت الاسلام آقاى سید عارف حسین حسینى ، این یار وفادار اسلام و انقلاب و مدافع محرومان و مستضعفان و این فرزند راستین سید و سالار شهیدان حضرت ابى عبداللّه الحسین علیه السلام واصل گردید . گرچه این حادثه بزرگ قلوب مسلمانان و خصوصا روحانیت متعهد اسلام را جریحه دار نمود ولى مساله اى دور از انتظار ما و ملت هاى جهان و خصوصا ملت بزرگوار پاکستان که خود طعم تلخ استعمار را چشیده است و با مبارزه و جهاد و شهادت استقلال خویش را به دست آورده است ، نبود . درد آشنایان جوامع اسلامى ، همانان که با محرومان و پابرهنگان میثاق خون بسته اند باید توجه کنند که در آغاز راه مبارزه اند و براى شکستن سدهاى استعمار و استثمار و رسیدن به اسلام ناب محمدى راه طولانى اى در پیش دارند و براى امثال علامه عارف حسین حسینى بشارتى بالاتر از این نبوده است که از محراب عبادت حق ، عروج خونین (ارجعى الى ربک ) خویش را نظاره کنند و جرعه وصل یار را از شهد شهادت بیاشامد و شاهد وصول هزاران تشنه عدالت به سرچشمه نور گردد . بزرگترین فرق روحانیت و علماى متعهد اسلام با روحانى نماها در همین است که علماى مبارز اسلام همیشه هدف تیرهاى زهرآگین جهانخواران بوده اند و اولین تیرهاى حادثه ، قلب آنان را نشانه رفته است . ولى روحانى نماها در کنف حمایت زرپرستان دنیا طلب ، مروج باطل یا ثناگوى ظلمه و موید آنان بوده اند .

تا به حال یک آخوند دربارى یا یک روحانى وهابى را ندیده ایم که در برابر ظلم و شرک و کفر ، خصوصا در مقابل شوروى متجاوز و آمریکاى جهانخوار ایستاده باشد . همان گونه که یک روحانى وارسته عاشق خدمت به خدا و خلق خدا را ندیده ایم که براى یارى پابرهنگان زمین ، لحظه اى آرام و قرار داشته باشد و تا سر منزل جانان علیه کفر و شرک مبارزه نکرده باشد و عارف حسینى این گونه بود . و ملت هاى اسلامى حتما دلیل این واقعه را دریافته اند که چرا در ایران (مطهرى ) ها و (بهشتى ) ها و شهداى محراب و سایر روحانیون عزیز و در عراق (صدر) ها و (حکیم ) ها و در لبنان (راغب حرب ) ها و (کریم ) ها و در پاکستان (عارف حسینى ) ها و در تمامى کشورها روحانیون

ص: 7

درد آشناى اسلام ناب محمدى _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ هدف توطئه و ترور مى شوند .

ملت شریف و مسلمان پاکستان که بحق ملتى انقلابى و وفادار به ارزش هاى اسلامى بوده اند و با ما رابطه دیرینه گرم انقلابى ، عقیدتى و فرهنگى دارند ، باید تفکر این شخصیت شهید را زنده نگه دارند و نگذارند شیطان زادگان جلوى رشد اسلام ناب محمدى صلى اللّه علیه و آله و سلم را بگیرند .

امروز استکبار شرق و غرب چون از رویارویى مستقیم با جهان اسلام عاجز مانده است ، راه ترور و از میان بردن شخصیت هاى دینى و سیاسى را از یک طرف و نفوذ و گسترش فرهنگ اسلام آمریکایى را از طرف دیگر به آزمایش گذاشته اند . اى کاش همه تجاوزات جهانخواران همانند تجاوز شوروى به کشور مسلمان و قهرمان پرور افغانستان علنى و رودررو بود تا مسلمانان ابهت و اقتدار دروغین غاصبین را در هم مى شکستند . ولى راه مبارزه با اسلام آمریکایى از پیچیدگى خاصى برخوردار است که تمامى زوایاى آن باید براى مسلمانان پابرهنه روشن گردد که متاسفانه هنوز براى بسیارى از ملت هاى اسلامى مرز بین اسلام آمریکایى و اسلام ناب محمدى و اسلام پابرهنگان و محرومان و اسلام مقدس نماهاى متحجر و سرمایه داران خدانشناس و مرفهین بى درد کاملا مشخص نشده است . و روشن ساختن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و در یک آیین ، دو تفکر متضاد و رودررو وجود داشته باشد ، از واجبات سیاسى بسیار مهمى است که اگر این کار توسط حوزه هاى علمیه صورت پذیرفته بود ، به احتمال بسیار زیاد سید عزیز ما عارف حسینى در بین ما بود .

وظیفه همه علماست که با روشن کردن این دو تفکر ، اسلام عزیز را از ایادى شرق و غرب نجات دهند . البته خون این شهیدان عزیز تمامى خاک و خاشاک ها را از مسیر اعتلاى ارزش هاى معنوى ریشه کن مى سازد و همه مروجین باطل را به دریا مى ریزد . ولى نباید از این مساله غفلت کنیم که امروز روز آماده باش همه دشمنان اسلام است ، روز بیدار باش همه جهانخواران است . آن روزى که استعمار شرق و غرب مسلمانان را خواب کرده بود و بر مرکب مراد سوار بود ، از خطر بزرگ و بالقوه اى به نام اسلام و قرآن سخن مى گفت . و اما امروز که شوروى و آمریکا به دنبال انقلاب مقدس اسلامى ایران صدها ضربه سیاسى ، نظامى و فرهنگى خورده اند و در همه جاى عالم زنگ خطر اسلام علیه منافع حیاتى شان به صدا در آمده است ، باید با دقت تمام کید و فریب استکبار شرق و غرب را شناخت و خنثى نمود .

ملت هاى مسلمان باید اصل را بر دشمنى و فریب ابرقدرت ها با خود بگذارند ، مگر این که خلاف عینى و عملى آن را مشاهده و لمس و باور نمایند . ما به حبل ولایت خدا و پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام چنگ زده ایم و جدا باید از هر آنچه غیر رضایت آنان است ، متنفر و بیگانه باشیم و از این بیگانگى هم بر خود فخر و مباهات کنیم .

شهادت جناب حجت الاسلام آقاى سید عارف حسین حسینى را به روحانیون متعهد اسلام و خانواده محترم این شهید و ملت مسلمان پاکستان تبریک و تسلیت عرض نموده و به همه برادران و

ص: 8

خواهران مسلمان خود در آن کشور اطمینان مى دهم که ایران اسلامى در کنار شما و به عنوان یارى امین و سنگرى محکم از شرافت ، استقلال ، عزت و اعتبار اسلامى تان دفاع خواهد نمود .

این جانب فرزند عزیزى را از دست داده ام . خداوند تعالى به همه ما توفیق تحمل مصایب و توان ادامه راه پرفروغ شهیدان را بیشتر از پیش کرامت فرماید و توطئه و مکر ستمگران را به خودشان برگرداند و ملت پرکرامت اسلام را در مسیر جهاد و شهادت ثابت قدم نگه دارد .

والسلام على عباد اللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 9

عکس

ص: 10

تاریخ : 15/6/67

نامه امام خمینى در پى استعفاى مهندس میرحسین موسوى نخست وزیر

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب آقاى موسوى نخست وزیر محترم

نامه استعفاى شما باعث تعجب شد ، حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید لااقل من و یا مسوولین رده بالاى نظام را در جریان مى گذاشتید . در زمانى که مردم حزب اللّه براى یارى اسلام ، فرزندان خود را به قربانگاه مى برند ، چه وقت گله و استعفا است !

شما در سنگر نخست وزیرى در چارچوب اسلام و قانون اساسى به خدمت خود ادامه دهید ، در صورتى که نسبت به بعضى از وزرا به توافق نمى رسید ، چون گذشته عمل مى شود . این حق قانونى مجلس است که به هر وزیرى که مایل بود راى دهد .

تعزیرات از این پس در اختیار مجمع تشخیص مصلحت است که اگر صلاح بداند به هر میزان که مایل باشد در اختیار دولت قرار خواهد داد . همه باید به خدا پناه بریم و در مواقع عصبانیت دست به کارهایى نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند .

مردم ما از این گونه مسایل در طول انقلاب زیاد دیده اند ، این حرکات هیچ تاثیرى در خطوط اصیل و اساسى انقلاب اسلامى ایران نخواهد داشت . از آن جا که من به شما علاقه مندم انشأاللّه عندالملاقات مسایلى است که گوشزد مى نمایم .

والسلام

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 11

عکس

ص: 12

تاریخ : 17/6/67

پاسخ به نامه حجت الاسلام سید احمد خمینى درموردتنظیم وتدوین اسنادومدارک مربوط به ایشان

بسم اللّه الرحمن الرحیم

فرزند عزیزم احمد حفظه اللّه تعالى و ایده

از آن جا که شما را بحمداللّه در مسایل سیاسى و اجتماعى صاحب نظر مى دانم و در تمامى فراز و نشیب ها در کنار من بوده اى و هستى و با صداقت و کیاست امور سیاسى و اجتماعى این جانب را متصدى هستى ، لهذا شما را براى تنظیم و تدوین کلیه مسایل مربوط به خود که بسا در رسانه هاى گروهى اختلافات و اشتباهاتى رخ داده است انتخاب مى نمایم . و از خداوند متعال که حاضر و ناظر است ، توفیقات شما را خواستارم . امید است با صرف وقت و دقت نظر این امر را به پایان برسانى .

والسلام علیکم

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 13

عکس

ص: 14

تاریخ : 19/6/67

پاسخ به دو استفتأ در مورد شطرنج و خرید و فروش آلات موسیقى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

خدمت مرجع عالیقدر حضرت آیت اللّه العظمى امام خمینى دامت برکاته

1 _ از آنجا که آلات لهو و لعب استفاده هاى مشروع از قبیل نواختن سرودها را دارد آیا خرید و فروش آن بى اشکال است .

امام خمینى : خرید و فروش آلات مشترکه به قصد منافع محلله آن اشکال ندارد .

2 اگر شطرنج آلات قمار بودن خود را به طور کلى از دست داده باشد و چون امروز تنها به عنوان یک ورزش فکرى از آن استفاده گردد بازى با آن چه صورتى دارد ؟

امام خمینى : بر فرض مذکور اگر برد و باختى در بین نباشد اشکال ندارد .

ص: 15

عکس

ص: 16

تاریخ : 20/6/67

پاسخ به نامه نماینده زرند کرمان در مورد آقاى محتشمى وزیر کشور

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى محتشمى _ ایده اللّه تعالى _ از دوستان قدیمى من و فردى متدین ، متعهد و مبارز است که با هوشى سیاسى اى که دارد همیشه خدمتگزارى خوب براى اسلام و ایران بوده است . مقصود من از نامه به هیات وزیران آقاى محتشمى نیست .

انشأاللّه آقایان در مسائلى که مى خواهند به کسى نسبت دهند ، دقت کافى نمایند و جهات شرعى را نیز مراعات نمایند .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 17

تاریخ : 26/6/67

پیام امام خمینى خطاب به فرماندهان ومسئولین سپاه پاسداران شرکت کننده درمجمع بزرگ فرماندهان سپاه

بسمه تعالى

فرزندان عزیزم ، فرماندهان و مسؤولان محترم سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ! در پایان قریب هشت سال دفاع مقدسى که منتهى به استقلال و تمامیت ارضى کشور و شکست طرح هاى توسعه طلبانه دشمنان انقلاب اسلامى مان گردید ، نمى دانم با چه بیانى احساسات و علاقه خویش را به شما سربازان گمنام و سرداران دلاورى که طوفان خشم این امت حزب اللّه از سینه صحنه کارزار شما جوشیده است ، بیان نمایم . در نزد موحدین و سالکان طریقت ، سخن از اجر و پاداش دنیایى ، اسائه ادب به منزلت و مقام آنان است و دنیا با همه زرق و برق ها و اعتباراتش به مراتب کوچکتر از آن است که بخواهد پاداش و ترفیع مجاهدان فى سبیل اللّه گردد . و مجاهد فى سبیل اللّه بزرگتر از آن است که گوهر زیباى عمل خود را به عیار زخارف دنیا محک بزند .

اما من که وظیفه ام دعاگویى و سپاس و تشکر از همه سپاهیان و بسیجیان و ارتشیان است ، باید به همه نیروهاى مسلح کشور و به شما اطمینان بدهم که تا زنده هستم و تا رمق در جسم و جان دارم ، از حمایت و دعاى خیر براى شما دریغ نخواهم کرد و شما را از بهترین عزیزان و همراهان خود مى دانم و همان گونه که در ایام جنگ در کنار شما بوده ام و شاید یکایک شما محبت و ارادتم را به خود احساس کرده اید ، بعد از این نیز چنین خواهم بود .

شما آینه مجسم مظلومیت ها و رشادت هاى این ملت بزرگ در صحنه نبرد و تاریخ مصور انقلابید ، شما فرزندان دفاع مقدس و پرچمداران عزت مسلمین و سپر حوادث این کشورید ، شما یادگاران و همسنگران و فرماندهان و مسؤولان بیدار دلانى بوده اید که امروز در قرارگاه محضر حق ماوا گزیده اند ، و از آن جا که من بین خودم و شما فاصله اى نمى بینم و سخن دل شما همه عاشقان انقلاب اسلامى را پیش از این که به کاغذ و قلم کشیده شود درک مى نمایم ، تصور مى کنم که شما به خاطر آن غرور مقدس و آن روح پرحماسه اى که سال ها در میدان هاى نبرد و در هنگامه آتش و خون و از دل صخره هاى صعب مشکلات در فضاى سرد و گرم حوادث آبدیده شده است و همه ذرات وجودتان با شجاعت و بى قرارى عجین گردیده ، از سکون و آرامش رنج ببرید و دلتان در همان حال و هواى خیمه جنگ بتپد و چه بسا از خود بپرسید که در شرایط صلح چه نیازى به وجود ماست ، که این

ص: 18

هم از برکات معنویت و تحول در کشور ماست که پس از هشت سال دفاع مقدس در خود احساس خستگى نمى کنید . ولى من به طور جد و اکید مى گویم که انقلاب و جمهورى اسلامى و نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامى که بحق از بزرگترین سنگرهاى دفاع از ارزش هاى الهى نظام ما بوده و خواهد بود ، به وجود یکایک شما نیازمند است ، چه صلح باشد و چه جنگ .

من باز تاکید مى کنم که ما در سیاست خود براى رسیدن به صلح در چهارچوب قطعنامه شوراى امنیت جدى هستیم و هرگز پیشقدم در تضعیف آن نخواهیم بود ولى آثار کارشکنى را در سیاست و رفتار نظامى عراق مشاهده مى کنیم که بعید به نظر نمى رسد که دست بعضى از قدرت ها و ابرقدرت ها در این قضایا پنهان باشد و چه بسا صدامیان بخواهند بخت سیاه و تیره گون خود را مجددا آزمایش کنند .

در هر حال ما باید آماده و مهیا باشیم . روزهاى حساس و تعیین کننده اى در پیش رو داریم و انقلاب اسلامى هنوز سال ها و ماه هاى تعیین کننده دیگر در پیش خواهد داشت که واجب است پیش کسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه ها حاضر و آماده باشند و از کید و مکر جهانخواران و آمریکا و شوروى غافل نمانند و حتى در شرایط بازسازى نیروهاى مسلح باید بزرگترین توجه ما به بازسازى نیروها و استعدادها و انتقال تجارب نظامى و دفاعى به کلیه آحاد ملت و مدافعان انقلاب باشد ، چرا که در هنگامه نبرد مجال پرداختن به همه جهات قوت ها و ضعف ها و طرح ها و برنامه ها و در حقیقت ترسیم استراتژى دفاع همه جانبه نبوده است . ولى در شرایط عادى باید با سعه صدر و به دور از حب و بغض ها به این مسایل پرداخت و از همه اندوخته ها و تجربه ها و استعدادها و طرح ها استفاده نمود و در جذب هر چه بیشتر نیروهاى مومن به انقلاب همت گماشت و تجارب را به دیگران منتقل ساخت و در تجهیز کلیه آحاد و افراد این کشور بر اساس اصول و فرمول خاص دفاع همه جانبه و تا رسیدن به تشکل واقعى و حقیقى بسیج و ارتش بیست میلیونى کوشش نمود و در کنار این مسوولیت بزرگ و پیروى از خطوط کلى سیاست نظامى کشور باید همان محافل انس و نورانیت و برادرى و وحدتى که در میدان هاى نبرد و در جبهه بوده است و همان ارتباط معنوى که میان شما و روحانیون عزیز برقرار بود ، به مجامع داخلى و به همه محیطهاى سیاسى و اجتماعى و نظامى کشانده شود و تا انقلاب اسلامى ما از خطر آفت ها و تفرقه ها و بى تفاوتى ها محافظت گردد . و مبادا که این سرمایه هاى عظیمى که محصول سال ها تجربه و تلاش در عسرت ها و فراز و نشیب ها بوده است ، در مسیر زندگى روزمره به فراموشى سپرده شود .

من به شما دعا مى کنم و عزت و سعادت دنیا و آخرتتان را از پیشگاه مقدس مسالت دارم . انشأاللّه در لواى عنایت پروردگار و در ظل توجه حضرت بقیه اللّه ارواحنا فداه پایدار و سرفراز باشید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 19

عکس

ص: 20

تاریخ 28/6/67

پاسخ به نامه حجت الاسلام ناطق نورى در مورد حجت الاسلام محتشمى وزیر کشور

جناب حجت الاسلام آقاى ناطق نورى دامت افاضاته

بسمه تعالى

با سلام ، در جمهورى اسلامى جز در مواردى نادر که اسلام و حیثیت نظام در خطر باشد ، آن هم با تشخیص موضوع از طرف کارشناسان دانا ، هیچ کس نمى تواند راى خود را بر دیگرى تحمیل کند و خدا آن روز را هم نیاورد .

من تمام سعى خود را مى نمایم که با نسبت مطلبى به من ، کسى مظلوم نگردد . من شما را هم فردى متدین ، متعهد ، مبارز و داراى هوش سیاسى مى دانم . براى من شما و آقاى محتشمى فرقى ندارد . من هر دوى شما و همین طور همه دست اندرکاران صدیق نظام و تمامى افرادى که چون شما قلبشان براى اسلام و ایران مى طپد را فرزندان اسلام و انقلاب مى دانم .

همه باید سعى کنیم تا روح وحدت و پاکى را بر محیط کارمان حاکم گردانیم ، تا بتوانیم تمامى قدرت ها و ابرقدرت ها را به زانو درآوریم . باید تلاش کنیم زهد و قدس اسلام ناب محمدى را از زنگارهاى تقدس مابى و تحجرگرایى اسلام آمریکایى جدا کرده و به مردم مستضعفمان نشان دهیم . ما اگر توانستیم نظامى بر پایه هاى نه شرقى نه غربى واقعى و اسلام پاک منزه از ریا و خدعه و فریب را معرفى نماییم ، انقلاب پیروز شده است . توفیق جناب عالى را از خداوند متعال خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 21

عکس

ص: 22

تاریخ 28/6/67

پاسخ به پیشنهاد سرپرست بنیاد 15 خرداد مبنى بر ادامه کار احداث سد قم زیرنظر بنیاد و وزارت نیرو

جناب حجت الاسلام آقاى صانعى دامت افاضاته

بسمه تعالى

با توجه به محرومیت مردم قم و زحمات آنان در طول مبارزه با طاغوت ، سرعت عمل در بناى سد 15 خرداد ضرورى به نظر مى رسد . با تشکر از تمامى افرادى که در مورد سد مذکور زحمت کشیده و مى کشند ، با پیشنهاد جناب عالى که همیشه مورد اعتماد و اطمینان این جانب بوده و مى باشید و همیشه تلاش نموده اید تا در جهت رفاه مردم محروم و مظلوم یار و غمخوار آنان باشید ، موافقت مى نمایم .

مسوولان و دست اندرکاران بنیاد پربرکت پانزدهم خرداد باید با فداکارى و پشتکار در اتمام سد و کارهاى خیر دیگر تلاش پیگیر داشته باشند .

انشأاللّه مسوولین کشور کمک لازم را در این زمینه خواهند نمود . لازم مى دانم از زحمات باارزش جهاد تشکر و قدردانى نمایم .

والسلام علیکم

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 23

عکس

ص: 24

تاریخ 28/6/67

پاسخ به نامه حجت الاسلام مهدى کروبى سرپرست بنیادشهیدانقلاب اسلامى درباره مسایل فرهنگى و تحصیلى فرزندان شاهد

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ مهدى کروبى دامت افاضاته

بسم اللّه الرحمن الرحیم

گزارش مشروح مسایل فرهنگى و تحصیلى فرزندان عزیز شاهد واصل گردید . از تلاش مسوولین و صاحب نظرانى که به این امر مهم اهتمام نموده و در راه بارور شدن و شکوفایى استعدادهاى سرشار نونهالان و جوانان برنامه ریزى کرده اند ، تشکر مى نمایم .

از این که نوشته اید فرزندان عزیز شهدا و مفقودین و جانبازان و اسرا با جدیت و عشق و علاقه درس مى خوانند ، موجب غرور و شادمانى است . سلام گرم و محبت خالصانه ام را به این سرمایه هاى گرانبهاى انقلاب ، این یادگاران معلمین جاوید دانشگاه عشق و شهادت ابلاغ نمایید و از قول من به آنان بگویید که من با تمام وجود به شما عشق مى ورزم و شما را از دل و جان دوست دارم و علاقه مندم که فردفرد شما عالم و متخصصى متعهد براى اسلام ناب محمدى صلى اللّه علیه و آله و سلم و مبارزى سرسخت علیه اسلام آمریکایى و مرفهین و پرچمدار وفادارى براى ایثارگران و شهیدان خود باشید و بتوانید با چراغ علم و عمل و تقوا ، ظلمت نفاق و کج فکرى ها و تحجرها و مقدس مابى ها را از دامن اسلام بزدایید .

کارنامه نورانى شهادت و جانبازى عزیزان شما ، گواه صادقى بر کسب بالاترین امتیازات و مدارج تحصیلى معنوى آنان است که با مهر رضایت خدا امضا شده است و کارنامه شما در گرو تلاش و مجاهدت شما است . زندگى در دنیاى امروز ، زندگى در مدرسه اراده است و سعادت و شقاوت هر انسانى به اراده همان انسان رقم مى خورد . اگر بخواهید عزیز و سربلند باشید ، باید از سرمایه هاى عمر و استعدادهاى جوانى استفاده کنید . با اراده و عزم راسخ خود به طرف علم و عمل و کسب دانش و بینش حرکت نمایید که زندگى زیر چتر علم و آگاهى آن قدر شیرین و انس با کتاب و قلم و اندوخته ها آن قدر خاطره آفرین و پایدار است که همه تلخى ها و ناکامى هاى دیگر را از یاد مى برد .

بشریت با همه پیشرفت هایش در علوم و فنون هنوز در گهواره طفولیت دانش است و تا رسیدن به بلوغ کامل راه طولانى در پیش است .

امیدوارم ملت هاى اسلامى و ملت بزرگ ایران با یک تحرک فرهنگى گسترده بتوانند

ص: 25

مسلمانان رااز فقر و تنگناى علمى درآورند . توصیه مجدد و اکید من به همه دست اندرکاران و مسوولین کشور این است که بیشتر از گذشته به امور فرهنگى این عزیزان توجه نمایند . من هدیه اى جز دعاى خیر براى فرزندان شاهدان همیشه تاریخ ، خصوصا آنهایى که در تحصیل جزء شاگردان ممتاز شناخته شده اند ندارم .

امیدوارم خداوند عطش علم آموزى را در آنان زیاد و سینه هاشان را دریاى معارف خود گرداند و تعهد عمل را به آنان کرامت نماید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 26

عکس

ص: 27

تاریخ 28/6/67

پاسخ به نامه آیت اللّه آذرى قمى درباره نحوه ادامه همکارى ایشان با جامعه مدرسین وروزنامه رسالت

جناب حجت الاسلام آقاى آذرى قمى دامت افاضاته

بسمه تعالى

با سلام و دعا ، من همیشه علاقه مند بوده و هستم و هرگز در ذهنم نیست که خداى ناکرده جناب عالى کارى بر خلاف اسلام بنمایید . شما از چهره هاى فاضل و مبارز و دلسوخته انقلاب مى باشید . شما با نوشتن مطالب و مقالات خوب در تلاشید تا مردم را به راه صحیح راهنمایى نمایید .

من در مورد روزنامه رسالت و جامعه محترم مدرسین ایدهم اللّه تعالى حرفى نمى توانم بزنم ، هر طور خود و جامعه صلاح دانستید عمل کنید . اگر در این زمینه ها حرفى زده ام و یا چیزى نوشته ام آن گونه که مصلحت تشخیص داده ام عمل کرده ام . خداوند جناب عالى را براى یارى اسلام و مسلمین حفظ فرماید .

والسلام علیکم

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 28

عکس

ص: 29

تاریخ 30/6/67

پیام امام خمینى در تجلیل از هنرمندان متعهد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهه هاى عشق و شهادت و شرف و عزت ، سرمایه زوال ناپذیر آن گونه هنرى است که باید به تناسب عظمت و زیبایى انقلاب اسلامى ، همیشه مشام جان زیباپسند طالبان جمال حق را معطر کند .

تنها هنرى مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدى صلى اللّه علیه و آله و سلم اسلام ائمه هدى علیهم السلام اسلام فقرأ دردمند ، اسلام پابرهنگان ، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت ها باشد . هنرى زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه دارى مدرن و کمونیسم خون آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل ، اسلام التقاط ، اسلام سازش و فرومایگى ، اسلام مرفهین بى درد و در یک کلمه اسلام امریکایى باشد . هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعى ، اقتصادى ، سیاسى ، نظامى است . هنر در عرفان اسلامى ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسیم تلخکامى گرسنگان مغضوب قدرت و پول است . هنر در جایگاه واقعى خود تصویر زالو صفتانى است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامى ، فرهنگ عدالت و صفا لذت مى برند . تنها به هنرى باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب و در رأس آنان امریکا و شوروى را بیاموزد .

هنرمندان ما تنها زمانى مى توانند بى دغدغه کوله بار مسوولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکأ به غیر ، تنها و تنها در چارچوب مکتبشان به حیات جاویدان رسیده اند و هنرمندان ما در جبهه هاى دفاع مقدسمان این گونه بودند تا به ملا اعلا شتافتند و براى خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدند و در راه پیروزى اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بى درد را رسوا نمودند . خدایشان در جوار رحمت خویش محشورشان گرداند .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 30

عکس

ص: 31

تاریخ 1/7/67

پیام امام خمینى در تجلیل از خانواده هاى معظم شهدا و ایثارگران

بسم اللّه الرحمن الرحیم

خداوندا ! همه چیز تویى و غیر از تو همه هیچ . خداوندا ! تو عزیزى و غیر از تو همه ذلیل . خداوندا ! تو غنى اى و غیر از تو همه فقیر .

هفته جنگ امسال حال و هواى دیگرى دارد و پس از سال ها دفاع مقدس ، یارى دین خدا صورت دیگرى به خود گرفته است . آمادگى جنگى ضرورت بیشترى یافته است و دشمنان خدا و خلق خدا آنى غافل نیستند و در کمین نشسته اند تا آنچه را خدایى است نابود کنند .

خانواده هاى شهدا تا همیشه تاریخ ، این مشعلداران راه اولیا ، افتخار روشنایى طرق الى اللّه را به عهده گرفته اند . مجروحین و معلولین ، خود چراغ هدایتى شده اند که در گوشه گوشه این مرز و بوم به دین باوران ، راه رسیدن به سعادت آخرت را نشان مى دهند ، راه رسیدن به خداى کعبه را . اسرار در چنگال دژخیمان خود سرود آزادى اند و احرار جهان آنان را زمزمه مى کنند . مفقودین عزیز ، محور دریاى بیکران خداوندى اند و فقراى ذاتى دنیاى دون در حسرت مقام والایشان در حیرتند . از شهدا که نمى شود چیزى گفت . شهدا شمع محفل دوستانند . شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادى و صولشان (عند ربهم یرزقون ) اند و از نفوس مطمئنه اى هستند که مورد خطاب (فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى ) پروردگارند . این جا صحبت عشق است و عشق و قلم در ترسیمش بر خود مى شکافد .

والسلام

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 32

عکس

ص: 33

تاریخ 2/7/67

پاسخ به نامه حجت الاسلام قدیرى در مورد شطرنج و آلات موسیقى

جناب حجت الاسلام آقاى قدیرى دامت افاضاته

بسمه تعالى

پس از عرض سلام و قبل از پرداختن به دو مورد سوال و جواب ، این جانب لازم است از برداشت جناب عالى از اخبار و احکام الهى اظهار تاسف کنم . بنابر نوشته جناب عالى زکات تنها براى مصارف فقرا و سایر امورى است که ذکرش رفته است و اکنون که مصارف به صدها مقابل آن رسیده است راهى نیست و (رهان ) در سبق و (رمایه ) مختص است به تیر و کمان و اسب دوانى و امثال آن که در جنگ هاى سابق به کار گرفته مى شده است و امروز هم تنها در همان موارد است . و انفال که بر شیعیان تحلیل شده است ، امروز هم شیعیان مى توانند بدون هیچ مانعى با ماشین هاى کذایى جنگل ها را از بین ببرند و آنچه را که باعث حفظ و سلامت محیط زیست است را نابود کنند و جان میلیون ها انسان را به خطر بیندازند و هیچ کس هم حق نداشته باشد مانع آنها باشد ، منازل و مساجدى که در خیابان کشى ها براى حل معضل ترافیک و حفظ جان هزاران نفر مورد احتیاج است ، نباید تخریب گردد و امثال آن . و بالجمله آن گونه که جناب عالى از اخبار و روایات برداشت دارید ، تمدن جدید بکلى باید از بین برود و مردم کوخ نشین بوده و یا براى همیشه در صحراها زندگى نمایند .

و اما راجع به دو سوال ، یکى بازى با شطرنج در صورتى که از آلت قمار بودن بکلى خارج شده باشد ، باید عرض کنم که شما مراجعه کنید به کتاب جامع المدارک مرحوم آیت اللّه آقاى حاج سید احمد خونسارى که بازى با شطرنج را بدون رهن جایز مى داند و در تمام ادله خدشه مى کند ، در صورتى که مقام احتیاط و تقواى ایشان و نیز مقام علمیت و دقت نظرشان معلوم است . اما این که نوشته اید از کجا سائل به دست آورده که شطرنج بکلى آلت قمار نیست ، این از شما عجیب است ، چون سوال ها و جواب ها فرض است و بنابراین آنچه را من جواب داده ام در فرض مذکور است که اشکالى متوجه نیست و در صورت عدم احراز باید بازى نکنند . و عجیب تر آن که نوشته اید چرا به جاى (قصد حرام نباشد) ، (قصد حلال ) نوشته شده ؟ گویى عمل شخص متوجه و قاصد بدون قصد هم مى شود ، در این صورت قصد حلال مساوق است با نبودن (قصد حرام ) .

و اما در قضیه خرید و فروش آلات مشترکه براى مقصد حلال ، اشتباه بزرگى کرده اید که گمان کرده اید خرید و فروش براى منفعت حلال ، یعنى استفاده حرام کردن و این بر خلاف آنچه نوشته شده

ص: 34

است مى باشد . البته در این زمینه ها مسایل زیادى است که حال و وقت من اجازه تعقیب آنها را ندارد . از جناب عالى که فرد تحصیلکرده و زحمت کشیده اى مى باشید ، توقع نبود که این گونه برداشت کرده و آن را به اسلام نسبت دهید . شما خود مى دانید که من به شما علاقه داشته و شما را مفید مى دانم ، ولى شما را نصیحت پدرانه مى کنم که سعى کنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت تاثیر مقدس نماها و آخوندهاى بى سواد واقع نشوید ، چرا که اگر بنا است با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدس نماهاى احمق و آخوندهاى بى سواد صدمه اى بخورد ، بگذارید هر چه بیشتر بخورد . از خداوند متعال توفیق جناب عالى را در خدمت به اسلام و مسلمین چون گذشته خواهانم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 35

تاریخ 11/7/67

پاسخ به نامه رؤساى سه قوه ونخست وزیر در مورد کسب تکلیف براى بازسازى کشور

کسب تکلیف براى بازسازى کشور

بسم اللّه الرحمن الرحیم

بر هیچ یک از مردم و مسوولین پوشیده نیست که دوام و قوام جمهورى اسلامى ایران بر پایه سیاست نه شرقى و نه غربى استوار است و عدول از این سیاست ، خیانت به اسلام و مسلمین و باعث زوال عزت و اعتبار و استقلال کشور و ملت قهرمان ایران خواهد بود .

جمهورى اسلامى ایران نباید تحت هیچ شرایطى از اصول و آرمان هاى مقدس و الهى خود دست بردارد . انشأاللّه مردم سلحشور ایران کینه و خشم انقلابى و مقدس خویش را در سینه ها نگه داشته و شعله هاى ستم سوز آن را علیه شوروى جنایتکار و آمریکاى جهانخوار و اذناب آنان به کار خواهند گرفت تا به لطف خداوند بزرگ پرچم اسلام ناب محمدى صلى اللّه علیه و آله و سلم بر بام همه عالم قد برافرازد و مستضعفان و پابرهنگان و صالحان ، وارثان زمین گردند .

در مساله بازسازى و سازندگى من اطمینان دارم که شخصیت هاى رده بالاى نظام و مسوولین محترم و نیز مردم وفادار و انقلابى کشورمان چون گذشته هرگز قبول نمى کنند که نیل به این هدف به قیمت وابستگى ایران اسلامى به شرق و یا غرب تمام شود . اخیرا دست هاى پنهان و آشکار غرب و شرق به منظور ایجاد شکاف و اختلاف میان طرفداران انقلاب اسلامى به حیله جدیدى متوسل شده اند که مسوولین عزیز و رده بالاى کشورمان و نیز شخصیت ها و چهره هایى از مجلس و دولت و روحانیون را به تفکر و گرایشات وابستگى و همچنین عدول از مواضع گذشته و نهایتا به شرق گرایى یا غرب گرایى متهم نمایند و موذیانه با طرح مسائلى از این قبیل که فلان شخصیت نظام جمهورى اسلامى راست گرا و یا میانه رو و یا سازشکار و غرب گراست و یا فلان مسوول تندرو و انقلابى شده است که نتیجتا اعتماد مردم را به دست اندرکاران نظام سلب نمایند که به یارى خداوند و با رشد و آگاهى مردم بازار این گونه القائات در این مملکت کساد و مشتریان آن اندک بوده اند و بر مردم ثابت است کسانى که سال ها و بارها چه قبل و چه بعد از انقلاب امتحان خود را در تعهد به اسلام و انقلاب داده اند و در این راه به پاى چوبه هاى دار رفته و زندان ها کشیده و ترور گشته اند و سلامت خود را از دست داده اند و تحت شکنجه هاى شاه براى استقلال و آزادى مبارزه کرده اند ، یقینا دلشان به حال انقلاب و ثمرات آن نه تنها کمتر از دیگران نسوخته که بیشتر مى سوزد و مسیر ارزشى و الهى و پرکرامت خویش را به هیچ وجه عوض نمى کنند .

ص: 36

و من از باب وظیفه به مردم و فرزندان پرشور انقلابى ام مى گویم که مبادا بدون در نظر گرفتن محذورات سیاسى و شرایط بسیار پیچیده و حساس کشور به طرح سوال ها و اشکالاتى رو آورید که بازگو کردن و تحلیل واقعى قضایا توسط مسوولین دلسوز نظام باعث کشف اسرار مملکت شده و براى نظام مساله آفرین گردد و نه تنها گره اى را باز نکند که بر مشکلات نیز بیفزاید .

من سیاست داخلى و خارجى کشور را به دقت ملاحظه مى کنم و تا زنده ام نخواهم گذاشت مسیر سیاست واقعى ما عوض شود و مسوولین نیز چیزى غیر از این نمى خواهند و انتظارى غیر از این از آنان نمى رود . من به بعضى از مسوولین هشدار مى دهم که به شدت باید مراقب بود که خداى نکرده آب به آسیاب دشمنان نریزیم و آنان را با اقوال و جبهه گیرى هایمان شادمان نگردانیم . به مسوولین و دست اندرکاران در هر رده نیز مى گویم که شرعا بر همه شما واجب است که همت کنید تا آخرین رگ و ریشه هاى وابستگى این کشور به بیگانگان را در هر زمینه اى قطع نمایید که انشأاللّه خواهید کرد و اگر مصلحت نظام و اسلام سکوت است ، دردمندانه سکوت کنید که اجر سکوت براى پیشبرد اهداف نظام و اسلام به مراتب بیشتر از دفاع از اتهام وابستگى است .

همان گونه که قبلا گفته ام سیاست بازسازى و تشخیص و تعیین اولویت در امر بازسازى مراکز آسیب دیده کشور به عهده سران محترم و متعهد سه قوه و آقاى نخست وزیر است ولى باید توجه داشت که با در نظر گرفتن حجم عظیم کار و ضرورت تسریع در تعیین خط مشى بازسازى و سازندگى ، حتما از نظرات کارشناسان و صاحب نظران خصوصا هیات دولت و وزرا و کمیسیون هاى مربوطه مجلس شوراى اسلامى که چهره هاى دلسوز و متعهد و مطلع در آنها فراوانند و نیز از مسوولین هر امرى استفاده نمایند چرا که آنان نیز به خوبى دریافته اند که بازسازى و سازندگى جز از طریق تعاون و همفکرى میسر نیست . و این کشور متعلق به اسلام و همه ملت ایران است و همان گونه که در جنگ همه در کنار هم بودند ، در صلح و سازندگى هم باید در کنار یکدیگر باشند که انشأاللّه مراکز علمى و دانشگاهى نیز در این مساله بزرگ سهیم خواهند بود .

لازم به تذکر است که وزیر و یا مسوول مربوطه نیز در تصمیم گیرى نهایى سران و نخست وزیر صاحب راى مى باشند .

اما نکاتى که در بازسازى و سازندگى توجه به آن ضرورى است

1 _ با این که اطمینان داریم که خانواده هاى معظم شهدا و جانبازان و اسرا و مفقودین هیچ گاه راضى نشده و نمى شوند که در برابر ایثار عزیزانشان که فقط به خاطر خدا و رسیدن به کمال بوده است سخن از رفاه و مادیات به میان آید و همت آنان بلندتر از این مقوله هاست ، ولى بر دست اندرکاران نظام است که همه ذوق و استعداد و توان خود را در هر چه بهتر رسیدن به امور معنوى و مادى و ارزشى و فرهنگى این یادگاران هدایت و نور به کار گیرند و از خدمت بى شائبه و بى منت به آنان دریغ نکنند که هر چه انقلاب اسلامى ایران دارد از برکت مجاهدت شهدا و ایثارگران است . من مى دانم که بسیارى از خانواده هاى عزیز شهدا و جانبازان و اسرا و مفقودین به خاطر

ص: 37

مناعت طبع و بزرگوارى واخلاق کریمه خود در مصایب و مشکلات زندگى به مسوولین مراجعه نکرده اند و با مراجعه شان به حداقل بوده است . و همه نیز مى دانیم که اکثریت این قشر و رزمندگان عزیز اسلام از طبقات محروم کم درآمد بودند و مرفهین کمتر دل براى انقلاب سوختند ، ولى وظیفه ماست که در حد توان و مقدورات قدرشناس زحمات آنان باشیم و من میل ندارم که این قدرشناسى فقط در حد تعریف و تمجید ظاهرى خلاصه شود بلکه باید در همه نوع امتیازات اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى به آنان بها داده شود و ضرورتى نمى بینیم که به این عزیزان سفارش و نصیحت کنم و رسالت بزرگ حفظ امانت خون هاى مقدس شهیدان را بازگو نمایم که بحمداللّه تا به حال خانواده هاى شهدا و اسرا و مفقودین و جانبازان خود حافظ و نگهبان ارزش شهادت و ایثار بوده اند و بعد از این نیز به یارى خدا پاسدار آن خواهند بود .

2 _ با قبول و اجراى صلح کسى تصور نکند که ما از تقویت بنیه دفاعى و نظامى کشور و توسعه و گسترش صنایع تسلیحاتى بى نیاز شده ایم ، بلکه توسعه و تکامل صنایع و ابزار مربوط به قدرت دفاعى کشور از اهداف اصولى و اولیه بازسازى است و ما با توجه به ماهیت انقلابمان در هر زمان و هر ساعت احتمال تجاوز را مجددا از سوى ابرقدرت ها و نوکرانشان باید جدى بگیریم .

3 _ توجه به بازسازى مراکز صنعتى نباید کوچکترین خللى بر ضرورت رسیدن به امر خودکفایى کشاورزى وارد آورد ، بلکه اولویت و تقدم این امر باید محفوظ بماند و مسوولین بیشتر از گذشته خود را مکلف به اجراى آن سازند و در امر احیاى اراضى و مهار آب ها و ایجاد سدها و تشویق کشاورزان و دامداران و استفاده ء هر چه بیشتر از نعمتهاى بیکران الهى در طبیعت تلاش نمایند که مطمئنا خودکفایى در کشاورزى مقدمه اى است براى استقلال و خودکفایى در زمینه هاى دیگر .

4 _ مهمترین عامل در کسب خودکفایى و بازسازى توسعه مراکز علمى و تحقیقات و تمرکز و هدایت امکانات و تشویق کامل و همه جانبه مخترعین و مکتشفین و نیروهاى متعهد و متخصصى است که شهامت مبارزه با جهل را دارند و از لاک نگرش انحصارى علم به غرب و شرق درآمده و نشان داده اند که مى توانند کشور را روى پاى خود نگه دارند . انشأاللّه این استعدادها در پیچ و خم کوچه هاى اداره ها خسته و ناتوان نشوند .

5 _ برنامه ریزى در جهت رفاه متناسب با وضع عامه مردم توام با حفظ شعایر و ارزش هاى کامل اسلامى و پرهیز از تنگ نظرى ها و افراط گرایى ها و نیز مبارزه با فرهنگ مصرفى که بزرگترین آفت یک جامعه انقلابى است و تشویق به تولیدات داخلى و برنامه ریزى در جهت توسعه صادرات و گسترش مبادى صدور کالا و خروج از تکیه به صادرات نفت و نیز آزادى واردات و صادرات و به طور کلى تجارت بر اساس قانون و با نظارت دولت در نوع و قیمت .

6 _ رعایت اصول ایمنى و حفاظتى مراکز و صنایع و ایجاد پناهگاه هاى جمعى براى مردم و کارگران که این اختصاص به زمان جنگ ندارد بلکه طریقه احتیاط در هر شرایط است .

7 _ استفاده از نیروهاى عظیم مردمى در بازسازى و سازندگى و بها دادن به مؤمنین انقلاب

ص: 38

خصوصاً جبهه رفته ها و توسعه حضور مردم در کشاورزى و صنعت و تجارت و بازسازى شهرهاى تخریب شده و شکستن طلسم انحصار در تجارت داخل و خارج به افراد خاص متمکن و مرفه و بسط آن به توده هاى مردم و جامعه .

8 _ حفظ و نگهدارى ترکیب یک یا چند شهر خراب شده در جنگ به منظور ترسیم علنى تجاوز دشمنان علیه انقلاب و کشورمان و نشان دادن قدرت دفاع و مقاومت قهرمانانه ملت که آیندگان فقط به اسناد و نوشته ها بسنده نکنند . البته این کار با رضایت کامل صاحبان املاک و با ایجاد شهرهاى مجاور باید انجام شود .

9 _ تاکید بر حفظ ارزش ها و شؤون اخلاقى و اجتماعى و نیز سالم سازى اجتماعات که گروهى از خدا بى خبر و فرصت طلب تصور نکنند که مردم در برابر نیات پلید آنان بى تفاوتند .

انشأاللّه خداوند همه را از شر نفس اماره و شر دشمنان محافظت فرماید و به همه شرح صدر و تدبیر در امور و اخلاص در عمل و ایثار در خدمت به خلق مرحمت کند . احمد به صورت آزاد بهتر مى تواند به اسلام و مردم کشور خدمت نماید و تنها در جلسات شرکت مى کند تا گزارش مسایل سریعتر به این جانب برسد .

والسلام على من اتبع الهدى

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 39

عکس

ص: 40

تاریخ 12/7/67

پاسخ به نامه دوم حجت الاسلام والمسلمین قدیرى

جناب حجت الاسلام آقاى قدیرى دامت افاضاته

بسم اللّه الرحمن الرحیم

با سلام و دعاى خیر و آرزوى موفقیت براى شما در پیاده کردن احکام اسلام . نامه اول شما و جواب من در حال و هواى مدرسه و درس و بحث بود و الا من شما را مجتهد و صاحب نظر در فقه مى دانم و همیشه از خدا خواسته ام که شما جوانان بتوانید معضلات کشور در زمینه هاى مختلف را حل کنید .

من شما را یکى از دوستان قدیمى و خوب خود مى دانم و زحمات شما را در درس بحث و کمک هاى شما را در تمام زمینه ها فراموش نمى کنم . ما باید سعى کنیم تا حصارهاى جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدى صلى اللّه علیه و آله برسیم و امروز غریب ترین چیزها در دنیا همین اسلام است و نجات آن قربانى مى خواهد و دعا کنید من نیز یکى از قربانى هاى آن گردم . خداوند جناب عالى را تأیید فرماید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 41

تاریخ 6/8/67

پیام تسلیت به مناسبت رحلت آیت اللّه سید روح اللّه خاتمى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

اسلام و ایران یکى از پرفروغترین چهره هاى تقوا و خلوص و ایمان خود را از دست داد . برادر عزیزم خاتمى زنده دل ، چهره تابناک مبارزات خستگى ناپذیر روحانیت روشن ضمیر در دهه هاى اخیر این مرز و بوم بود . او روشنفکرى متدین و مجتهدى بزرگوار و از خوبان امینى بود که اگر نتوان گفت بى نظیر ، مسلما کم نظیر بود .

او با گوشت و پوست خود مبارزه را مى فهمید و سختى هاى آن را چون شربتى گوارا مى نوشید . او یار و پناه محرومان بود . او یک عمر با تحجر و واپسگرایى جنگید و یکى از طرفداران بى بدیل اسلام ناب محمدى صلى اللّه علیه و آله و سلم در عصر فریب و خودپرستى بود . او پاک زیست و پاک مرد و پاک در جوار رحمت رب اش آرمید . این ضایعه دردناک را به مردم ایران خصوصا به اهالى متدین استان یزد و به خانواده مکرمش و فرزندان متدینش و فرزند فاضل ، باتقوا و متعهدمان جناب حجت الاسلام آقاى حاج سید محمد خاتمى وزیر محترم ارشاد اسلامى تسلیت عرض مى نمایم . خداوند او را غریق رحمت خویش گرداند .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 42

عکس

ص: 43

عکس

ص: 44

عکس

ص: 45

تاریخ 10/8/67

رهنمودهاى امام خمینى مبنى بر(تحکیم برادرى)

درپاسخ به نامه حجت الاسلام حاج شیخ محمد على انصارى درباره ى اختلاف نظرهاى موجود فیمابین دو جریان عقیدتى _ سیاسى وفادار به انقلاب و اسلام

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ محمد على انصارى دامت افاضاته

بسم اللّه الرحمن الرحیم

نامه شما را مطالعه کردم ، مساله اى را طرح کرده اید که پاسخ به آن کمى طولانى مى گردد ولى از آن جا که من به شما علاقه مندم ، شما را مردى متدین و دانا البته کمى احساساتى مى دانم و از محبت هاى بى دریغت نسبت به من همیشه ممنونم . به عنوان نصیحت به شما و امثال شما که تعدادشان هم کم نیست مسائلى را تذکر مى دهم :

کتاب هاى فقهأ بزرگوار اسلام پر است از اختلاف نظرها و سلیقه ها و برداشت ها در زمینه هاى مختلف نظامى ، فرهنگى و سیاسى و اقتصادى و عبادى ، تا آن جا که در مسائلى که ادعاى اجماع شده است قول و یا اقوال مخالف وجود دارد و حتى در مسائل اجماعى هم ممکن است قول خلاف پیدا شود ، از اختلاف اخبارى ها و اصولى ها بگذریم . از آن جا که در گذشته این اختلافات در محیط درس و بحث و مدرسه محصور بود و فقط در کتاب هاى علمى آن هم عربى ضبط مى گردید ، قهرا توده هاى مردم از آن بى خبر بودند و اگر با خبر هم مى شدند ، تعقیب این مسائل برایشان جاذبه اى نداشت . حال آیا مى توان تصور نمود که چون فقها با یکدیگر اختلاف نظر داشته اند نعوذباللّه خلاف حق و خلاف دین خدا عمل کرده اند ؟ هرگز . اما امروز با کمال خوشحالى به مناسبت انقلاب اسلامى حرف هاى فقها و صاحب نظران به رادیو و تلویزیون و روزنامه ها کشیده شده است ، چرا که نیاز عملى به این بحث ها و مسائل است . مثلا در مساله مالکیت و محدوده آن ، در مساله زمین و تقسیم بندى آن ، در انفال و ثروت هاى عمومى ، در مسائل پیچیده پول و ارز و بانکدارى ، در مالیات ، در تجارت داخلى و خارجى ، در مزارعه و مضاربه و اجاره و رهن ، در حدود و دیات ، در قوانین مدنى ، در مسائل فرهنگى و برخورد با هنر به معناى اعم . چون عکاسى ، نقاشى ، مجسمه سازى ، موسیقى ، تئاتر ، سینما ، خوشنویسى و غیره ، در حفظ محیط زیست و سالم سازى طبیعت و جلوگیرى از قطع درخت ها حتى در منازل و املاک اشخاص ، در مسائل اطعمه و اشربه ، در جلوگیرى از موالید در صورت ضرورت و یا تعیین فواصل در موالید ، در حل معضلات طبى همچون پیوند اعضاى بدن انسان و غیر به انسان هاى دیگر ، در مساله معادن زیرزمینى و روزمینى و ملى ، تغییر موضوعات حرام و حلال و توسیع و تضییق بعضى

ص: 46

از احکام درازمنه و امکنه مختلف ، در مسائل حقوقى و حقوق بین المللى و تطبیق آن با احکام اسلام ، نقش سازنده زن در جامعه اسلامى و نقش تخریبى آن در جوامع فاسد و غیراسلامى ، حدود آزادى فردى و اجتماعى ، برخورد با کفر و شرک و التقاط و بلوک تابع کفر و شرک ، چگونگى انجام فرایض در سیر هوایى و فضایى و حرکت بر خلاف جهت حرکت زمین یا موافق آن با سرعتى بیش از سرعت آن و یا در صعود مستقیم و خنثى کردن جاذبه زمین و مهمتر از همه اینها ، ترسیم و تعیین حاکمیت ولایت فقیه در حکومت و جامعه که همه اینها گوشه اى از هزاران مساله مورد ابتلاى مردم و حکومت است که فقهاى بزرگ در مورد آنها بحث کرده اند و نظراتشان با یکدیگر مختلف است و اگر بعضى از مسائل در زمان هاى گذشته مطرح نبوده است و یا موضوع نداشته است ، فقها امروز باید براى آن فکرى بنمایند .

لذا در حکومت اسلامى همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا مى کند که نظرات اجتهادى فقهى در زمینه هاى مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسى توان و حق جلوگیرى از آن را ندارد ولى مهم شناخت درست حکومت و جامعه است که بر اساس آن نظام اسلامى بتواند به نفع مسلمانان برنامه ریزى کند که وحدت رویه و عمل ضرورى است و همین جا است که اجتهاد مصطلح در حوزه ها کافى نمى باشد بلکه یک فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه ها هم باشد ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد و یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد و به طور کلى در زمینه اجتماعى و سیاسى فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیم گیرى باشد ، این فرد در مسایل اجتماعى و حکومتى مجتهد نیست و نمى تواند زمام جامعه را به دست گیرد . اما شما باید توجه داشته باشید تا زمانى که اختلاف و موضع گیرى ها در حریم مسائل مذکور است ، تردیدى متوجه انقلاب نیست . اختلاف اگر زیربنایى و اصولى شد ، موجب سستى نظام مى شود و این مساله روشن است که بین افراد و جناح هاى موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد ، صرفا سیاسى است ولو این که شکل عقیدتى به آن داده شود ، چرا که همه در اصول با هم مشترکند و به همین خاطر است که من آنان رامى نمایم . آنها نسبت به اسلام و قرآن و انقلاب وفادارند و دلشان براى کشور و مردم مى سوزد و هر کدام براى رشد اسلام و خدمت به مسلمین طرح و نظرى دارند که به عقیده خود موجب رستگارى است . اکثریت قاطع هر دو جریان مى خواهند کشورشان مستقل باشد ، هر دو مى خواهند سیطره و شر زالوصفتان وابسته به دولت و بازار و خیابان را از سر مردم کم کنند ، هر دو مى خواهند کارمندان شریف و کارگران و کشاورزان متدین و کسبه صادق بازار و خیابان زندگى پاک و سالمى داشته باشند ، هر دو مى خواهند دزدى و ارتشأ در دستگاه هاى دولتى و خصوصى نباشد ، هر دو مى خواهند ایران اسلامى از نظر اقتصادى به صورتى رشد نماید که بازارهاى جهان را از آن خود کند ، هر دو مى خواهند اوضاع فرهنگى و علمى ایران به گونه اى باشد که دانشجویان و محققان از تمام

ص: 47

جهان به سوى مراکز تربیتى و علمى و هنرى ایران هجوم آورند ، هر دو مى خواهند اسلام قدرت بزرگ جهان گردد . پس اختلاف بر سر چیست ؟ اختلاف بر سر این است که هر دو عقیده شان است که راه خود باعث رسیدن به این همه است . ولى هر دو باید کاملا متوجه باشند که موضع گیرى ها باید به گونه اى باشد که در عین حفظ اصول اسلام براى همیشه تاریخ ، حافظ خشم و کینه انقلابى خود و مردم علیه سرمایه دارى غرب و در رأس آن آمریکاى جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیزم بین الملل و در رأس آن شوروى متجاوز باشند .

هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذره اى از سیاست (نه شرقى و نه غربى جمهورى اسلامى ) عدول نشود که اگر ذره اى از آن عدول شود ، آن را با شمشیر عدالت اسلامى راست کنند . هر دو گروه باید توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هیچ یک از آن دو جریان رحم نمى کنند . دو جریان با کمال دوستى مراقب امریکاى جهانخوار و شوروى خائن به امت اسلامى باشند . هر دو جریان باید مردم را هوشیار کنند که درست است که امریکاى حیله گر دشمن شماره یک آنها است ولى فرزندان عزیز آنان زیر بمب و موشک شوروى شهید گشته اند . هر دو جریان از حیله گرى هاى این دو دیو استعمارگر غافل نشوند و بدانند که امریکا و شوروى به خون اسلام و استقلالشان تشنه اند .

خداوندا ! تو شاهد باش من آنچه بنا بود به هر دو جریان بگویم گفتم ، حال خود دانند . البته یک چیز مهم دیگر هم ممکن است موجب اختلاف گردد که همه باید از شر آن به خدا پناه ببریم که آن حب نفس است که این دیگر این جریان و آن جریان نمى شناسد . رئیس جمهور و رئیس مجلس و نخست وزیر ، وکیل ، وزیر و قاضى و شوراى عالى قضایى و شوراى نگهبان ، سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغات ، نظامى و غیرنظامى ، روحانى و غیرروحانى ، دانشجو ، غیردانشجو ، زن و مرد نمى شناسد و تنها یک راه براى مبارزه با آن وجود دارد و آن ریاضت است ، بگذریم .

اگر آقایان از این دیدگاه که همه مى خواهند نظام و اسلام را پشتیبانى کنند به مسائل بنگرند ، بسیارى از معضلات و حیرت ها برطرف مى گردد ولى این بدان معنا نیست که همه افراد تابع محض یک جریان باشند . با این دید گفته ام که انتقاد سازنده معنایش مخالفت نبوده و تشکل جدید مفهومش اختلاف نیست . انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه مى شود . انتقاد اگر به حق باشد ، موجب هدایت دو جریان مى شود . هیچ کس نباید خود را مطلق و مبراى از انتقاد ببیند . البته انتقاد غیر از برخورد خطى و جریانى است . اگر در این نظام کسى یا گروهى خداى ناکرده بى جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد ، حتما پیش از آن که به رقیب یا رقباى خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است . در هر حال یکى از کارهایى که یقینا رضایت خداوند متعال در آن است ، تالیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورت ها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است . باید از واسطه هایى که فقط کارشان القأ بدبینى نسبت به جناح مقابل است ، پرهیز نمود . شما آن قدر دشمنان مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید ، لکن اگر دیدید کسى از اصول تخطى مى کند ، در برابرش قاطعانه بایستید .

ص: 48

البته مى دانید که دولت و مجلس و گردانندگان بالاى نظام هرگز اصول و داربست ها را نشکسته اند و از آن عدول نکرده اند . براى من روشن است که در نهاد هر دو جریان اعتقاد و عشق به خدا و خدمت به خلق نهفته است . با تبادل افکار و اندیشه هاى سازنده مسیر رقابت ها را از آلودگى و انحراف و افراط و تفریط باید پاک نمود . من باز سفارش مى کنم کشور ما در مرحله بازسازى و سازندگى به تفکر و به وحدت و برادرى نیاز دارد . خداوند به همه کسانى که دلشان براى احیاى اسلام ناب محمدى صلى اللّه علیه و آله و سلم و نابودى اسلام امریکایى مى طپد ، توفیق عنایت فرماید و شما و همه را در کنف عنایت و حمایت خویش محافظت فرماید و انشأاللّه از انصار اسلام و محرومین باشید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 49

تاریخ 13/8/67

انتصاب حجت الاسلام حاج شیخ محمد على صدوقى به سمت نماینده امام وامام جمعه یزد

جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ محمد على صدوقى دامت افاضاته

بسم اللّه الرحمن الرحیم

با تاثر عمیق از ارتحال عالم بزرگوار مرحوم حجت الاسلام والمسلمین آقاى خاتمى رضوان اللّه تعالى علیه جناب عالى را که فرزند سومین شهید محراب ، مرد علم و عمل ، صدوقى عزیز رحمة اللّه علیه مى باشید و خود فردى با کفایت ، متدین و مدبر هستید ، به سمت نماینده خویش و امام جمعه یزد منصوب مى نمایم و با شناختى که از شما دارم انشأاللّه در رفع نیازمندى ها و مشکلات آن دیار موفق خواهید بود و مردم شریف و متدین یزد را به وظایف اسلامى شان آشنا نموده و چون گذشته به آنان در زمینه هاى مختلف خدمت خواهید کرد . امیدوارم اهالى یزد عموما و روحانیون و علماى اعلام آن استان و نهادهاى انقلابى همکارى هاى لازم را در برگزارى هر چه باشکوهتر این فریضه وحدت آفرین و دشمن شکن انجام دهند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 50

پاسخ به نامه یک اسیر در بند رژیم عراق

بسمه تعالى

فرزند بسیار عزیزم ! از نامه دلسوزانه شما بسیار متاثر گردیدم ، من ناراحتى شما عزیزان در بند را احساس مى کنم ، شما هم ناراحتى پدرتان را که فرزندان عزیزش دور از وطن هستند ، احساس کنید .

عزیزان من سید و مولاى همه ما حضرت موسى بن جعفر بیش از همه شماها و ماها در رنج و گوشه زندان به سر بردند براى اسلام عزیز . شما صبر کنید خداوند فرج را ان شأاللّه تعالى نزدیک مى نماید و پدر پیر شما را با دیدن شما شاد مى فرماید . به همه عزیزان در بند سلام مرا برسانید . من از دعاى خیر فراموشتان نمى کنم . خداحافظ شما باشد . پدرپیرت (خ )

عکس

ص: 51

تاریخ 2/9/67

پیام امام خمینى در آستانه ى سالگرد بسیج مستضعفین

بسم اللّه الرحمن الرحیم

تشکیل بسیج در نظام جمهورى اسلامى ایران یقینا از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالى بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامى ایران ارزانى شد .

در حوادث گوناگون پس از پیروزى انقلاب خصوصا جنگ ، بودند نهادها و گروه هاى فراوانى که با ایثار و خلوص و فداکارى و شهادت طلبى ، کشور و انقلاب را بیمه کردند . ولى حقیقتا اگر بخواهیم مصداق کاملى از ایثار و خلوص و فداکارى و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم ، چه کسى سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود ! بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمرى است که شکوفه هاى آن بوى بهار وصل و طراوات یقین حدیث عشق مى دهد . بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامى است که پیروانش بر گلدسته هاى رفیع آن ، اذان شهادت و رشادت سر داده اند . بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامى است که تربیت یافتگان آن ، نام و نشان در گمنامى و بى نشانى گرفته اند . بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را که همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضأ نموده اند .

من همواره به خلوص و صفاى بسیجیان غبطه مى خورم و از خدا مى خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند ، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجى ام . من مجددا به همه ملت بزرگوار ایران و مسوولین عرض مى کنم چه در جنگ و چه در صلح بزرگترین ساده اندیشى این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصا آمریکا و شوروى از ما و اسلام عزیز دست برداشته اند لحظه اى نباید از کید دشمنان غافل بمانیم ، در نهاد و سرشت آمریکا و شوروى کینه و دشمنى با اسلام ناب محمدى _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ موج مى زند باید براى شکستن ، امواج طوفان ها و فتنه ها و جلوگیرى از سیل آفت ها به سلاح پولادین صبر و ایمان مسلح شویم . ملتى که در خط اسلام ناب محمدى _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ و مخالف با استکبار و پول پرستى و تحجرگرایى و مقدس نمایى است ، باید همه افرادش بسیجى باشند و فنون نظامى و دفاعى لازم را بدانند ، چرا که در هنگامه خطر ملتى سربلند و جاوید است که اکثریت آن آمادگى لازم رزمى را داشته باشد .

خلاصه کلام ، اگر بر کشورى نداى دلنشین تفکر بسیجى طنین اندازد ، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه باشیم .

بسیج باید مثل گذشته و با

ص: 52

قدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد . امروز یکى از ضرورى ترین تشکل ها ، بسیج دانشجو و طلبه است . طلاب علوم دینى و دانشجویان دانشگاه ها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند ، فرزندان بسیجى ام در این مراکز ، پاسدار اصول تغییر ناپذیر (نه شرقى و نه غربى ) باشند . امروز دانشگاه و حوزه از هر محلى بیشتر به اتحاد و یگانگى احتیاج دارند . فرزندان انقلاب به هیچ وجه نگذارند ایادى آمریکا و شوروى در آن دو محل حساس نفوذ کنند . تنها با بسیج است که این مهم انجام مى پذیرد . و مسائل اعتقادى بسیجیان به عهده این دو پاسگاه علمى است . حوزه علمیه و دانشگاه باید چهارچوب هاى اصیل اسلام ناب محمدى را در اختیار تمامى اعضأ بسیج قرار دهند . باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامى باشند و این شدنى است ، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامى نیست ، باید هسته هاى مقاومت را در تمامى جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد . شما در جنگ تحمیلى نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب مى توان اسلام را فاتح جهان نمود . شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است ، انقلاب اسلامى در جهان نیازمند فداکارى هاى شماست ؟ مسؤولین تنها با پشتوانه شماست که مى توانند به تمامى تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون آمریکا و شوروى مى شود به زندگى مسالمت آمیز توأم با صلح و آزادى رسید . حضور شما در صحنه ها موجب مى شود که ریشه ضدانقلاب در تمامى ابعاد از بیخ و بن قطع گردد .

من دست یکایک شما پیشگامان رهایى را مى بوسم و مى دانم که اگر مسؤولین نظام اسلامى از شما غافل شوند ، به آتش دوزخ الهى خواهند سوخت . بار دیگر تاکید مى کنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونى ، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانى را به دنبال خواهد داشت . من از تمامى بسیجیان خصوصا از فرماندهان عزیز آن تشکر مى کنم و از دعاى خیر براى این فرزندان با وفاى اسلام غفلت نخواهم نمود . خداوند شهداى عزیز و گمنام بسیج را که به نعمت همجوارى اهل بیت _ علیهم السلام _ مغتنم و جانبازان عزیز را شفا و اسرا و مفقودین عزیز را سالما به اوطانشان بازگرداند و هر روز بر عظمت و شوکت این نهاد مقدس و مردمى که پیروان اسلام عزیز و حضرت بقیه اللّه الاعظم ارواحنا لمقدمه الفدأ هستند بیفزاید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 53

تاریخ : 2/9/67

انتصاب حجت الاسلام ابراهیم فاضل فردوسى به سمت نماینده امام و امام جمعه بوشهر

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ ابراهیم فاضل فردوسى دامت افاضاته با تشکر و قدردانى از زحمات چند ساله جناب حجت الاسلام آقاى مدنى دامت افاضاته که اکنون ایشان به خاطر گرفتارى هاى شخصى از امامت جمعه بوشهر استعفا داده اند ، جناب عالى را به سمت امام جمعه بوشهر و نماینده خود در آن استان منصوب مى نمایم که انشأاللّه تعالى ضمن برگزارى نماز پرصلابت جمعه ، مردم را به وظایف اسلامى و انقلابى خود آشنا ساخته و به وحدت و همبستگى در برابر دشمنان اسلام دعوت نمایید . امید است با همکارى اهالى محترم و نهادها و مسؤولین جمهورى اسلامى در آن شهر بتوانید هر چه باشکوه تر نماز جمعه را برگزار نمایید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 54

تاریخ : 3/9/67

انتصاب آقاى میر حسین موسوى به مسؤول ایجاد تشکیلات و رسیدگى به امورجانبازان

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب آقاى مهندس میرحسین موسوى نخست وزیر محترم ایده اللّه تعالى

از آن جا که چندى قبل جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ مهدى کروبى طى نامه اى درخواست نمودند که براى رسیدگى هر چه بیشتر و بهتر به امور جانبازان و خانواده هاى شهدا ، اداره امور جانبازان انقلاب اسلامى و جنگ تحمیلى به نهاد یا تشکیلات دیگرى سپرده شود ، این جانب ضمن تقدیر و تشکر فراوان از ایشان و از کلیه مسؤولین و دست اندرکاران بنیاد شهید انقلاب اسلامى و مرکز پزشکى بنیاد ، خصوصا سرکار خانم کروبى که در شرایط جنگ کمال ایثار و فداکارى را نسبت به این عزیزان نموده اند ، جناب عالى را مسؤول اداره کلیه امور جانبازان عزیز نمودم که با استفاده از همکارى و تجربیات بنیاد شهید انقلاب اسلامى و جانبازان و نیز اختصاص بهترین امکانات بنیاد مستضعفان به ایجاد تشکیلات جدیدى در این امر مقدس و بزرگ همت گمارید . و امید است با درایت و تقوا و تعهدى که در شما سراغ دارم به تمامى امور این حماسه سازان و شهیدان زنده انقلاب رسیدگى کامل گردد . و بنیاد شهید انقلاب اسلامى نیز همچون گذشته با فراغت و امکانات بیشتر امور خانواده هاى معظم شهدا و مفقودین و اسرا را دنبال نماید .

از آن جا که ممکن است این روزها افرادى بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات و القائاتى در اذهان عامه به وجود آورند و زحمات بى شائبه و طاقت فرساى شما را خصوصا در مسأله جنگ خدشه دار نمایند ، لازم است که این نکته را تذکر دهم که من همچون گذشته شما را فردى لایق و دلسوز براى انقلاب اسلامى مى دانم و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهیز سپاهیان اسلام فراموش نمى کنم و الان نیز شما را تایید و حمایت مى کنم .

از آن جا که سران کشور و هیات مشورتى بازسازى کشور در چند روز آینده اصول و سیاست بازسازى را به دولت ابلاغ مى نمایند ، جناب عالى و اعضاى محترم هیات دولت باید با قدرت و قاطعیت و با استقلال کامل به امر بازسازى کشور و ترمیم خرابى ها پرداخته و رسیدگى به محرومین را در صدر برنامه هاى خود قرار دهید و مردم عزیز و شریف ایران نیز که همه چیز خود را در طبق اخلاص و بندگى خدا نهاده اند ، توجه دارند که تا رسیدن به استقلال واقعى راه طولانى پیش رو دارند و همه مى دانند که با توجه به حجم عظیم خرابى ها نباید انتظار اصلاح و بازسازى سریع امور را داشت .

ص: 55

ما هنوز در آغاز راه هستیم و سال ها وقت لازم است که با همت و تلاش همه دست اندرکاران و مردم عزیز ، میهن اسلامى مان بازسازى شود و مشکلات برطرف گردد . چه بسا افراد مغرض و مخالف با انقلاب که از هیچ راهى نتوانسته اند به اسلام و انقلاب لطمه وارد نمایند ، امروز در قالب شعارها و بالا بردن سطح توقعات در مردم ، بخواهند به هدف هاى شوم خود نایل شوند و با انگشت نهادن روى مشکلاتى که نتیجه تحمیل چندین ساله جنگ بوده است ، مردم را نسبت به مسؤولین بدبین کنند و این طور تبلیغ نمایند که بعد از قبول قطعنامه و نبودن جنگ ، چرا مشکلات حل نمى شود ؟ باید به این افراد گفت مگر این کار به سادگى امکان پذیر است ؟ مگر کشور ما از محاصره ها بیرون آمده است ؟ مگر همه مراکز آسیب دیده برق و سوخت و کارخانجات را یک روزه مى توان راه اندازى نمود که ما بگوییم دیروز جنگ بود ، عذرها موجه ولى امروز که جنگ نیست چرا کمبود است ؟ البته این سخن ها از باب تذکر به مؤمنین است و الا مردم وفادار و انقلابى کشورمان براى به دست آوردن استقلال واقعى و رسیدن به خودکفایى ، خیلى بیش از اینها آماده صبر و فداکارى هستند . و من مطمئنم که ملت عزیز ایران یک لحظه استقلال و عزت خود را با هزار سال زندگى در ناز و نعمت ولى وابسته به اجانب و بیگانگان معاوضه نمى کند .

در خاتمه بار دیگر از زحمات دلسوزانه و مخلصانه دوست خوبم جناب حجت الاسلام آقاى کروبى تشکر مى نمایم و امیدوارم تمامى افرادى که در خدمت معلولین جنگ تحمیلى بوده اند ، با صمیمیت با آقاى نخست وزیر همکارى نمایند .

خداوند بزرگ به همه مسؤولین و دولت خدمتگزار و مردم شریف ایران ، توفیق صبر و ایثار در راه اسلام را عنایت فرماید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 56

تاریخ : 7/9/67

رهنورد امام خمینى درپاسخ به استفسارجمعى ازنمایندگان مجلس درخصوص کیفیت کار و محدوده اختیارات (مجمع تشخیص مصلحت نظام )

بسم اللّه الرحمن الرحیم

با سلام مطلبى که نوشته اید ، کاملا درست است ، انشأاللّه تصمیم دارم در تمام زمینه ها وضع به صورتى درآید که همه طبق قانون اساسى حرکت کنیم . آنچه در این سال ها انجام گرفته است ، در ارتباط با جنگ بوده است . مصلحت نظام و اسلام اقتضا مى کرد تا گره هاى کور قانونى سریعا به نفع مردم و اسلام باز گردد . از تذکرات همه شما سپاسگزارم و به همه شما دعا مى کنم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

عکس

ص: 57

عکس

ص: 58

تاریخ : 14/9/67

پیام به سمینار مسؤولین و اعضاى شوراى مرکزى جهاد سازندگى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

زحمات بى وقفه جهاد ، این سنگرسازان بى سنگر در دفاع مقدسمان از جمله مسائلى است که ترسیم آن در قالب الفاظ نمى گنجد ، عشق جهاد در خدمت به اسلام و مردم ، چشم دل عشاق خدمت به دین و مردم را روشن نموده است . شجاعت دلیرمردان و شیرزنان جهادى مان در جهادمان علیه کفر و بیداد زبانزد خاص و عام است . وسعت دامنه گذشت و ایثار مردان و زنان جهاد ، جنگ و صلح ، بزرگ و کوچک ، فقیر و غنى این مرز و بوم را فرا گرفته است . جهاد شمایل دنیاى آزادى و استقلال در عرصه کار و تلاش و پیکار علیه فقر و تنگدستى و رذالت و ذلت است .

فرزندان عزیز جهادى ام ! به تنها چیزى که باید فکر کنید به استوارى پایه هاى اسلام ناب محمدى _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ است . اسلامى که غرب و در رأس آن آمریکاى جهانخوار و شرق در رأس آن شوروى جنایتکار را به خاک مذلت خواهد نشاند . اسلامى که پرچمداران آن پابرهنگان و مظلومین و فقراى جهانند و دشمنان آن ملحدان و کافران و سرمایه داران و پول پرستانند . اسلامى که طرفداران واقعى آن همیشه از مال و قدرت بى بهره بوده اند و دشمنان حقیقى آن زراندوزان حیله گر و قدرت مداران بازیگر و مقدس نمایان بى هنرند .

شما عزیزان با خدمات شایسته خود در پشت جبهه ها ، چون جبهه ها ، دل امام زمان _ روحى له الفدأ _ را شاد کرده اید . امیدوارم از سیاست صحنه هاى سخت (نه شرقى نه غربى جمهورى اسلامى ) عبور کنید که اگر ایران را بر پایه استقلال واقعى پایه ریزى نکنیم ، هیچ کارى نکرده ایم . چشم امید من به شما سازندگان پرشور و نشاط اسلامى است .

والسلام علیکم

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 59

عکس

ص: 60

تاریخ : 8/10/67

پیام به اعضاى مجمع تشخیص مصلحت

بسم اللّه الرحمن الرحیم

خدمت حضرات آقایان اعضاى محترم مجمع تشخیص مصلحت دامت افاضاتهم با سلام و دعا و آرزوى موفقیت براى آن مجمع محترم از آن جا که وضعیت جنگ به صورتى درآمده است که هیچ مسأله اى آن چنان فوریتى ندارد که بدون طرح در مجلس و نظارت شوراى محترم نگهبان ، مستقیما در آن مجمع طرح گردد ، لازم دیدم نکاتى را متذکر شوم :

1 _ آنچه تاکنون در مجمع تصویب شده است ، مادام المصلحه به قوت خود باقى است .

2 _ آنچه در دست تصویب است ، اختیار آن با خود مجمع است که در صورت صلاحدید تصویب مى نمایند .

3 _ پس از آن ، تنها در مواقعى که بین مجلس و شوراى نگهبان اختلاف است ، به همان صورتى که در آئین نامه مصوب آن مجمع طرح شده بود عمل گردد .

البته ماده 5 به همان صورتى که اصلاح کرده بودم _ جلسه با 7 نفر رسمیت پیدا مى کند _ باقى باشد و ماده 10 بدین صورت اصلاح گردد : کلمه (مجددا) حذف گردد و به جاى آن (تنها یکبار) گذارده شود .

تذکرى پدرانه به اعضاى عزیز شوراى نگهبان مى دهم که خودشان قبل از این گیرها ، مصلحت نظام را در نظر بگیرند ، چرا که یکى از مسائل بسیار مهم در دنیاى پرآشوب کنونى ، نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیم گیرى ها است . حکومت ، فلسفه عملى برخورد با شرک و کفر و معضلات داخلى و خارجى را تعیین مى کند . و این بحث هاى طلبگى مدارس که در چارچوب تئورى ها است ، نه تنها قابل حل نیست که ما را به بن بست هایى مى کشاند که منجر به نقض ظاهرى قانون اساسى مى گردد .

شما در عین این که باید تمام توان خودتان را بگذارید که خلاف شرعى صورت نگیرد _ و خدا آن روز را نیاورد _ باید تمام سعى خودتان را بنمایید که خداى ناکرده اسلام در پیچ و خم هاى اقتصادى ، نظامى ، اجتماعى و سیاسى متهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد . خداوند به همه اعضاى محترم مجمع تشخیص مصلحت توفیق دهد تا هر چه بهتر به اسلام خدمت کنید .

ص: 61

عکس

ص: 62

عکس

ص: 63

عکس

ص: 64

عکس

ص: 65

تاریخ : 11/10/67

پیام به گورباچف رهبر شوروى

پیام به گورباچف رهبر شوروى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب آقاى گورباچف صدر هیأت رئیسه اتحاد جماهیر سوسیالیستى شوروى با امید خوشبختى و سعادت براى شما و ملت شوروى از آن جا که پس از روى کار آمدن شما چنین احساس مى شود که جناب عالى در تحلیل حوادث سیاسى جهان خصوصا در رابطه با مسائل شوروى در دور جدیدى از بازنگرى و تحول و برخورد قرار گرفته اید و جسارت و گستاخى شما در برخورد با واقعیات جهان چه بسا منشأ تحولات و موجب به هم خوردن معادلات فعلى حاکم بر جهان گردد ، لازم دیدم نکاتى را یادآور شوم هر چند ممکن است حیطه تفکر و تصمیمات جدید شما تنها روشى براى حل معضلات حزبى و در کنار آن حل پاره اى از مشکلات مردمتان باشد ، ولى به همین اندازه هم شهامت تجدیدنظر در مورد مکتبى که سالیان سال فرزندان انقلابى جهان را در حصارهاى آهنین زندانى نموده بود ، قابل ستایش است . و اگر به فراتر از این مقدار فکر مى کنید ، اولین مساله اى که مطمئنا باعث موفقیت شما خواهد شد ، این است که در سیاست اسلاف خود دایر بر خدازدایى و دین زدایى از جامعه که تحقیقا بزرگترین و بالاترین ضربه را بر پیکر مردم کشور شوروى وارد کرده است ، تجدید نظر نمایید و بدانید که برخورد واقعى با قضایاى جهان جز از این طریق میسر نیست .

البته ممکن است از شیوه هاى ناصحیح و عملکرد غلط قدرتمندان پیشین کمونیسم در زمینه اقتصاد ، باغ سبز دنیاى غرب رخ بنماید ولى حقیقت جاى دیگرى است . شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گره هاى کور اقتصادى سوسیالیسم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایه دارى غرب حل کنید ، نه تنها دردى از جامعه خویش را دوا نکرده اید که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند . چرا که امروز اگر مارکسیسم در روش هاى اقتصادى و اجتماعى به بن بست رسیده است ، دنیاى غرب هم در همین مسایل _ البته به شکل دیگر _ و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است .

جناب آقاى گورباچف !

باید به حقیقت رو آورد : مشکل اصلى کشور شما مساله مالکیت و اقتصاد و آزادى نیست . مشکل شما عدم اعتقاد واقعى به خداست ، همان مشکلى که غرب را هم به ابتذال و بن بست کشیده و یا خواهد کشید . مشکل اصلى شما مبارزه طولانى و بیهوده با خدا و مبدا هستى و آفرینش است .

ص: 66

جناب آقاى گورباچف !

براى همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزه هاى تاریخ سیاسى جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوى هیچ نیازى از نیازهاى واقعى انسان نیست ، چرا که مکتبى است مادى و با مادیت نمى توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت که اساسى ترین درد جامعه بشرى در غرب و شرق است ، به در آورد .

حضرت آقاى گورباچف !

ممکن است شما اثباتا در بعضى جهات به مارکسیسم پشت نکرده باشید و از این پس هم در مصاحبه ها ، اعتقاد کامل خودتان را به آن ابراز کنید ، ولى خود مى دانید که ثبوتا این گونه نیست . رهبر چین اولین ضربه را به کمونیسم زد و شما دومین و على الظاهر آخرین ضربه را بر پیکر آن نواختید . امروز دیگر چیزى به نام کمونیسم در جهان نداریم ، ولى از شما جدا مى خواهم که در شکستن دیوارهاى خیالات مارکسیسم ، گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نشوید . امیدوارم افتخار واقعى این مطلب را پیدا کنید که آخرین لایه هاى پوسیده هفتاد سال کژى جهان کمونیسم را از چهره تاریخ و کشور خود بزدایید . امروز دیگر دولت هاى همسو با شما که دلشان براى وطن و مردمشان مى طپد ، هرگز حاضر نخواهند شد بیش از این منابع زیرزمینى و روزمینى کشورشان را براى اثبات موفقیت کمونیسم _ که صداى شکستن استخوان هایش هم به گوش فرزندانشان رسیده است _ مصرف کنند .

آقاى گورباچف !

وقتى از گلدسته هاى مساجد بعضى از جمهورى هاى شما پس از هفتاد سال بانگ اللّه اکبر و شهادت به رسالت حضرت ختمى مرتبت _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ به گوش رسید ، تمامى طرفداران اسلام ناب محمدى (ص ) را از شوق به گریه انداخت . لذا لازم دانستم این موضوع را به شما گوشزد کنم که بار دیگر به دو جهان بینى مادى و الهى بیندیشید . مادیون معیار شناخت در جهان بینى خویش را (حس ) دانسته و چیزى را که محسوس نباشد ، از قلمرو علم بیرون مى دانند و هستى را همتاى ماده دانسته و چیزى را که ماده ندارد ، موجود نمى دانند . قهرا جهان غیب مانند وجود خداوند تعالى و وحى و نبوت و قیامت را یکسره افسانه مى دانند . در حالى که معیار شناخت در جهان بینى الهى اعم از (حس و عقل ) مى باشد و چیزى که معقول باشد ، داخل در قلمرو علم مى باشد گرچه محسوس نباشد . لذا هستى اعم از غیب و شهادت است و چیزى که ماده ندارد ، مى تواند موجود باشد . و همان طور که موجود مادى به (مجرد) استناد دارد ، شناخت حسى نیز به شناخت عقلى متکى است .

قرآن مجید اساس تفکر مادى را نقد مى کند و به آنان که بر این پندارند که خدا نیست وگرنه دیده مى شد . (لن نومن لک حتى نرى اللّه جهرة ) . مى فرماید : (لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هواللطیف الخبیر) . از قرآن عزیز و کریم و استدلالات آن در موارد وحى و نبوت و قیامت بگذریم که از نظر شما اول بحث است . اصولا میل نداشتم شما را در پیچ و تاب مسائل فلاسفه بخصوص فلاسفه

ص: 67

اسلامى بیندازم . فقط به یکى دو مثال ساده و فطرى و وجدانى که سیاسیون هم مى توانند از آن بهره اى ببرند ، بسنده مى کنم : این از بدیهیات است که ماده و جسم هر چه باشد از خود بى خبر است . یک مجسمه سنگى یا مجسمه مادى انسان ، هر طرف آن از طرف دیگرش محجوب است ، در صورتى که به عیان مى بینیم که انسان و حیوان از همه اطراف خود آگاه است . مى داند کجاست ، در محیطش چه مى گذرد ، در جهان چه غوغایى است . پس در حیوان و انسان چیز دیگرى است که فوق ماده است و از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمى میرد و باقى است . انسان در فطرت خود هر کمالى را به طور مطلق مى خواهد و شما خوب مى دانید که انسان مى خواهد قدرت مطلق جهان باشد و به هیچ قدرتى که ناقص است ، دل نبسته است . اگر عالم را در اختیار داشته باشد و گفته شود جهان دیگرى هم هست ، قطرتا مایل است آن جهان را هم در اختیار داشته باشد . انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگرى هم هست ، فطرتا مایل است آن علوم را هم بیاموزد . پس قدرت مطلق و علم مطلق باید باشد تا آدمى دل به آن ببندد . آن خداوند متعال است که همه به آن متوجهیم گرچه خود ندانیم . انسان مى خواهد به (حق مطلق ) برسد تا فانى در خدا شود . اصولا اشتیاق به زندگى ابدى در نهاد هر انسانى نشانه وجود جهان جاوید و مصون از مرگ است .

اگر جناب عالى میل داشته باشید در این زمینه ها تحقیق کنید ، مى توانید دستور دهید که صاحبان این گونه علوم علاوه بر کتب فلاسفه غرب ، در این زمینه به نوشته هاى فارابى و بوعلى سینا _ رحمة اللّه علیهما _ در حکمت مشأ مراجعه کنند تا روشن شود که قانون علیت و معلولیت که هر گونه شناختى بر آن استوار است ، معقول است نه محسوس ، و ادراک معانى کلى و نیز قوانین کلى که هرگونه استدلال بر آن تکیه دارد ، معقول است نه محسوس ، و نیز به کتاب هاى سهروردى _ رحمة اللّه علیه _ در حکمت اشراق مراجعه نموده و براى جناب عالى شرح کنند که جسم و هر موجود مادى دیگر به نور صرف که منزه از حس مى باشد ، نیازمند است و ادراک شهودى ذات انسان از حقیقت خویش ، مبرا از پدیده حسى است . و از اساتید بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیه صدرالمتالهین _ رضوان اللّه تعالى علیه و حشره اللّه مع النبیین و الصالحین _ مراجعه نمایند تا معلوم گردد که حقیقت علم همانا وجودى است مجرد از ماده و هر گونه اندیشه از ماده منزه است و به احکام ماده محکوم نخواهد شد .

دیگر شما را خسته نمى کنم و از کتب عرفا و بخصوص محیى الدین بن عربى نام نمى برم که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید ، تنى چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این گونه مسائل قویا دست دارند ، راهى قم گردانید تا پس از چند سالى با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر ز موى منازل معرفت آگاه گردند که بدون این سفر آگاهى از آن امکان ندارد .

جناب آقاى گورباچف !

اکنون بعد از ذکر این مسائل و مقدمات از شما مى خواهم درباره اسلام به صورت جدى تحقیق و تفحص کنید و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما ، که به جهت ارزش هاى والا و جهان

ص: 68

شمول اسلام است که مى تواند وسیله راحتى و نجات همه ملت ها باشد و گره مشکلات اساسى بشریت را بازگو نماید . نگرش جدى به اسلام ممکن است شما را براى همیشه از مساله افغانستان و مسائلى از این قبیل در جهان نجات دهد . ما مسلمانان جهان را مانند مسلمانان کشور خود دانسته و همیشه خود را در سرنوشت آنان شریک مى دانیم .

با آزادى نسبى مراسم مذهبى در بعضى از جمهورى هاى شوروى ، نشان دادید که دیگر این گونه فکر نمى کنید که مذهب مخدر جامعه است . راستى مذهبى که ایران را در مقابل ابرقدرت ها چون کوه استوار کرده است ، مخدر جامعه است ؟ ! آیا مذهبى که طالب اجراى عدالت در جهان و خواهان آزادى انسان از قیود مادى و معنوى است ، مخدر جامعه است ؟ ! آرى مذهبى که وسیله شود تا سرمایه هاى مادى و معنوى کشورهاى اسلامى و غیر اسلامى در اختیار ابرقدرت ها و قدرت ها قرار گیرد و بر سر مردم فریاد کشد که دین از سیاست جداست ، مخدر جامعه است . ولى این دیگر مذهب واقعى نیست بلکه مذهبى است که مردم ما آن را مذهب امریکایى مى نامند .

در خاتمه صریحا اعلام مى کنم که جمهورى اسلامى ایران به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین پایگاه جهان اسلام به راحتى مى تواند خلا اعتقادى نظام شما را پر نماید و در هر صورت کشور ما همچون گذشته به حسن همجوارى و روابط متقابل معتقد است و آن را محترم مى شمارد .

والسلام على من اتبع الهدى

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 69

تاریخ : 20/10/67

پیام به کارکنان صنعت نفت و دیگر بحش هاى صنعتى و تولیدى در مورد بازسازىکشور

اشاره

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ملت بزرگ و شریف ایران ، در دوران مبارزه و پیروزى انقلاب و نیز از آغاز جنگ تاکنون ، شاهد صداقت و تلاش و مجاهدات کارگران عزیز و مسؤولین محترم صنایع و کارخانجات خصوصا عزیزان شرکت و صنعت نفت بوده است ، که به حق در حساسترین شرایط ، شایسته ترین خدمات را به انقلاب و میهن اسلامى نموده اند . ارزش مبارزه آنان با رژیم طاغوتى شاه در اعتصاب و بستن شیرهاى نفت به روى بیگانگان و وارد کردن ضربه قاطع بر آنان فراموش نخواهد شد . اما مهمتر از آن این که در طول جنگ تحمیلى على رغم احتمال خطرات فراوان و بمباران هاى مکرر مراکز صنعتى و نفتى ، مسؤولین و کارگران متعهد و دلسوز انقلاب با تکیه بر ایمان به خداى بزرگ و اعتماد به نفس هیچ گونه سستى اى به خود راه نداده و با اراده اى محکم آبروى انقلاب را حفظ نموده و اسلام و ایران را سرافراز نموده اند و در سخت ترین مواقع و شرایط ، تولید و صادرات نفت را در بالاترین حد نیاز حفظ و علاوه بر ترمیم مراکز آسیب دیده در اعماق آب ها و دل دریاها و بستر زمین ها و قلل کوه ها ، به توسعه این صنعت مهم و اکتشاف ادامه دادند که براى بسیارى از صاحب نظران امور شگفت آور است ، چرا که در اوج حملات بى وقفه دشمنان حتى یک روز هم تولید و صادرات نفت این کشور قطع نگردید ، این نیست جز عنایت پروردگار و توجه حضرت بقیة اللّه _ ارواحنا فداه _ و عشقى که در دل این عزیزان ، همانند عشق بسیجیان به دفاع مقدس نهفته است .

من موارد متعددى از تلاش و مجاهدات این هنرمندان عاشق را در گزارشات و تصاویر دیده ام . اطمینان دارم که اگر عشق به خدا و مکتب نبود ، هیچ گاه آنان حاضر نمى شدند در مراکز و کارخانجات و پالایشگاه هایى که محاط به انواع خطرها و مملو از مواد آتش زا بوده اند ، به کار خود ادامه دهند . آفرین بر شما کارگران و کارفرمایان و متفکرینى که آتش دنیا را به خاطر جلب رضایت حق بر خود خریدند .

من ضمن تشکر از گردانندگان صنایع کشور خصوصا صنعت نفت و گاز ، از همه آنان مى خواهم که با تلاش خود به دنیا ثابت کنند که مى توانند با فکر و تلاش خود چرخ هاى اقتصادى کشور را به حرکت درآورند و انشأاللّه آنها با مژده راه اندازى کامل صنایع نفت و گاز و پتروشیمى _ در آینده اى نه چندان دور _ چشم و دل مردم ایران را روشن و شاد خواهند کرد . شما با تلاش در این امر

ص: 70

مقدس به جهانیان ثابت خواهید کرد که فشارهاى اقتصادى پس از جنگ ، ما را به هیچ کشورى وابسته نخواهد کرد . ضد انقلاب داخل و خارج و استعمار چپ و راست در تمامى زمینه ها تبلیغ مى کنند که فشارهاى اقتصادى پس از جنگ ، کمر نظام نوپاى اسلامى را خواهد شکست ؛ باید آنها این آرزو را به گور ببرند . مردمى که در زیر بمباران ها و در تمامى مصایب خود را براى یک مبارزه طولانى آماده کرده اند ، هرگز حاضر نیستند کوچکترین نرمشى در مقابل جهان استکبار داشته باشند . این از بدیهیات است که نارسایى هاى پس از جنگ به سرعت برطرف نمى شود و چند سالى وقت لازم است تا کمبودها برطرف شود . عزیزانى که در کارخانه هاى وابسته به صنایع سبک و سنگین و نفت و گاز و معادن و نیرو و پست و تلگراف و تلفن و راه و ترابرى و سایر مراکز کار مى کنند ، خدا را در نظر بگیرند و گوش به تبلیغات دشمنان ندهند و استوار و مقاوم در راه اندازى چرخ هاى اقتصادى و صنعتى کشور کوشش نمایند .

امروز دنیا اعمال ما و شما را زیر ذره بین گذاشته است تا ببیند چکاره ایم و چقدر توان مقابله با مشکلات را داریم . امروز پدر پیر شما خمینى از تمامى شما کارگران و صنعتگران و متخصصان مى خواهد که با تمام قدرت مواظب باشید که دوباره مردم ما گرفتار ابرقدرت ها و قدرت ها نشوند . مشکلات پس از جنگ یکى پس از دیگرى رخ مى نمایاند و نظام نوپاى ما انشأاللّه در مقابل آنها چون کوه ایستاده است و مردم عزیز زیر فشار چرخ هاى زندگى و اقتصادى همان گونه که تا به حال براى خدا و دین او مقاومت کرده اند ، بعد از این نیز با تمام توان استقامت مى کنند ، و الا همه زحمات این سالیان پر درد و اضطراب و افتخار از بین خواهد رفت . هشیارى مردم در وضع فعلى یکى از عوامل پیروزى آنان بر باطل است و مردم تصور نکنند ایادى نفوذى استکبار و آمریکا دست از شیطنت برداشته اند ، در هر جا و در هر مقوله اى احتمال حضور و کارشکنى آنان هست . باید با دقت مراقب بود که نکند دستى در کار باشد که تبلیغ کند جنگ تمام شد و وضع کشور فرق نکرد . مگر آثار جنگ ظرف یکى دو سال تمام مى شود ؟ من دست و بازوى همه کسانى که بى ادعا و مخلصانه در صدد استقلال و خودکفایى کشورند ، مى بوسم . باز سفارش مى کنم که به خدا متکى باشید و براى همیشه زیر بار شرق و غرب نروید . مردم باید تصمیم خود را بگیرند . یا رفاه و مصرف گرایى یا تحمل سختى و استقلال . و این مسأله ممکن است چند سالى طول بکشد ولى مردم ما یقینا دومین راه را که استقلال و شرافت و کرامت است ، انتخاب خواهند کرد .

ضرورتى به گوشزد کردن اهمیت نفت در معادلات جهان و اقتصاد بین الملل و نیز نقش عظیم صنعت نفت و انرژى را در کشورها و سیاست ها نمى بینم . انشأاللّه مسؤولین امر با توجه کافى و بصیرت و دقت از این گنج ها و ذخایر سیال خدادادى پاسدارى نمایند و در توسعه و استفاده هر چه بیشتر و بهتر آنها تلاش نمایند و در تأمین نیازهاى جامعه و پابرهنگان و اولویت دادن به مناطق محروم موفق باشند . خداوند تعالى این روحیه مقدس سربازى و فداکارى را در کلیه کارگران و کارمندان و متخصصان تا رسیدن به استقلال و خودکفایى کامل حفظ فرماید . خداوند شهداى عزیزشان را غریق

ص: 71

الطاف و عنایت خود فرماید و به جانبازان شفا دهد و مفقودین و اسرا را به وطن و آغوش خانواده هاى عزیز خویش برگرداند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 72

عکس

ص: 73

تاریخ : 25/10/67

نامه به آقاى سید حمید روحانى در مورد تدوین تاریخ انقلاب اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى آسید حمید روحانى (زیارتى ) دامت افاضاته

با تشکر از زحمات جناب عالى در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامى و تلاش قابل تقدیرتان در تدوین تاریخ انقلاب اسلامى ، امیدوارم بتوانید با دقت تاریخ حماسه آفرین و پرحادثه انقلاب اسلامى بى نظیر مردم قهرمان ایران را بدان گونه که هست ثبت نمایید .

شما به عنوان یک مورخ باید توجه داشته باشید که عهده دار چه کار عظیمى شده اید . اکثر مورخین تاریخ را آن گونه که مایلند و یا بدان گونه که دستور گرفته اند مى نویسند ، نه آن گونه که اتفاق افتاده است . از اول مى دانند که کتابشان بنا است به چه نتیجه اى برسد و در آخر به همان نتیجه هم مى رسند .

از شما مى خواهم هر چه مى توانید سعى و تلاش نمایید تا هدف قیام مردم را مشخص نمایید ، چرا که همیشه مورخین اهداف انقلاب ها را در مسلخ اغراض خود و یا اربابانشان ذبح مى کنند . امروز هم چون همیشه تاریخ انقلاب ها ، عده اى به نوشتن تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامى ایران مشغولند که سر در آخور غرب و شرق دارند . تاریخ جهان پر است از تحسین و دشنام عده اى خاص له و یا علیه عده اى دیگر و یا واقعه اى در خور بحث . اگر شما مى توانستید تاریخ را مستند به صدا و فیلم حاوى مطالب گوناگون انقلاب از زبان توده هاى مردم رنجدیده کنید ، کارى خوب و شایسته در تاریخ ایران نموده اید . باید پایه هاى تاریخ انقلاب اسلامى ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرت ها و ابرقدرت ها باشد .

شما باید نشان دهید که چگونه مردم علیه ظلم و بیداد ، تحجر و واپس گرایى قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدى را جایگزین تفکر اسلام سلطنتى ، اسلام سرمایه دارى ، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام امریکایى کردند .

شما باید نشان دهید که در جمود حوزه هاى علمیه آن زمان که هر حرکتى را متهم به حرکت مارکسیستى و یا حرکت انگلیسى مى کردند ، تنى چند از عالمان دین باور دست در دست مردم کوچه و بازار ، مردم فقیر و زجرکشیده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پیروز بیرون آمدند .

شما باید به روشنى ترسیم کنید که در سال 41 ، سال شروع انقلاب اسلامى و مبارزه روحانیت

ص: 74

اصیل در مرگ آباد تحجر و مقدس مابى چه ظلم ها بر عده اى روحانى پاکباخته رفت ، چه ناله هاى دردمندانه کردند ، چه خون دل ها خوردند ، متهم به جاسوسى و بى دینى شدند ولى با توکل بر خداى بزرگ کمر همت را بستند و از تهمت و ناسزا نهراسیدند و خود را به طوفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ایمان و کفر ، علم و خرافه ، روشن فکرى و تحجرگرایى سرافراز ولى غرقه به خون یاران و رفیقان خویش پیروز شدند .

حرف بسیار است ولى حال نوشتن بیش از این را ندارم . خداوند به شما که مورد علاقه من هستید و خود از ستم کشیده هاى این انقلابید ، توفیق بندگى دهد تا بتوانید با در نظر گرفتن او ، جل و علا واقعیت ها را براى نسل آینده ثبت کنید من به شما دعا مى کنم و از واحد فرهنگى بنیاد شهید تشکر مى کنم که به شما کمک مى کند تا انشأاللّه بتوانید کارتان را به پایان برسانید .

والسلام

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 75

تاریخ : 9/11/67

نامه به مدیر عامل صدا و سیما در ارتباط با پخش یک برنامه توهین آمیز از رادیو

بسمه تعالى

آقاى محمد هاشمى مدیر عامل صدا و سیماى جمهورى اسلامى

با کمال تأسف و تأثر روز گذشته (روز شنبه 8 بهمن ) از صداى جمهورى اسلامى مطلبى در مورد الگوى زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید . فردى که این مطلب را پخش کرده است تعزیر و اخراج مى گردد و دست اندرکاران آن تعزیر خواهند شد . در صورتى که ثابت شود قصد توهین در کار بوده است ، بلاشک فرد توهین کننده محکوم به اعدام است . اگر بار دیگر از این گونه قضایا تکرار گردد ، موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدى مسؤولین بالاى صدا و سیما خواهد شد . البته در تمامى زمینه ها قوه قضاییه اقدام مى نماید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 76

عکس

ص: 77

تاریخ : 9/11/67

نامه به ریاست قوه قضاییه در مورد رسیدگى هر چه بیشتر و دقیقتر به امورقضایى و کمى ها و کاستى ها

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى حاج سید عبدالکریم موسوى اردبیلى ریاست قوه قضاییه دامت افاضاته

با سلام و دعا براى شما و تمامى دست اندرکاران قوه قضاییه و امید موفقیت براى همه . شنیده مى شود که مسائل و نصایح پدرانه پدر پیرتان موجب رنجش بعضى از دست اندرکاران قضأ کشور شده است و آنان که با فرهنگ حوزه سر و کار نداشته اند ، گمان برده اند تلخى و شیرینى این گونه بحث ها و گوشزدها موجب شده است که علاقه من به شما و سایر عزیزان شوراى عالى قضایى و دست اندرکاران دستگاه قضأ کم شده است . این گونه نیست ، من شما را مردى صالح و متدین و از یاران خوب خود و انقلاب مى دانم و از شما و سایر اعضأ شوراى عالى قضایى که مورد علاقه من هستید مى خواهم تا هر چه بیشتر و بهتر و دقیقتر به امور قضایى رسیدگى نمایید و کمى ها و کجى ها را با جدیت برطرف نمایید . انقلاب اسلامى ما انقلاب خود شماهاست . من هم مانند شما در خدمت انقلاب هستم ، در جمهورى اسلامى همه باید با انتقادها و طرح اشکال ها راه را براى سعادت جامعه باز کنند .

خداوند به جناب عالى و حجج اسلام آقایان دادستان کل کشور موسوى خوئینى ها و اعضأ شوراى عالى قضایى مقتدایى و بجنوردى و همچنین آقاى مرعشى که با موافقت این جانب در جاى دیگرى تصمیم دارند خدمت کنند ، اجر و ثواب عنایت فرماید و به همه نیرویى عطا فرماید که هر چه زودتر اشکالات بسیار قوه قضاییه را برطرف نمایند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 78

عکس

ص: 79

تاریخ : 17/11/67

فرمان امام خمینى به حجت الاسلام آقاى سید ساجد على نقوى (از علماى شیعه پاکستان )

بسم اللّه الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلوه والسلام على محمد و آله الطاهرین و لعنه اللّه على اعدائهم اجمعین . و بعد جناب حجت الاسلام آقاى آسید ساجد على نقوى دامت افاضاته از طرف این جانب نمایندگى و وکالت دارند در تصدى امور حسبیه که در زمان غیبت حضرت ولى عصر _ ارواحنا فداه _ از مختصات فقیه جامع الشرایط است و همچنین مجازند در اخذ وجوه شرعیه از قبیل مظالم عباد و زکوات و کفارات و صرف آنها در مصارف مقرره شرعیه و در مورد سهمین مبارکین نیز مجازند در اخذ و صرف آن در مصارف خودشان به نحو اقتصاد و در مورد مازاد نیز مجازند نصف سهم مبارک امام علیه السلام را در ترویج شریعت مقدسه صرف نموده و نصف سهم سادات را نیز به سادات مستحق بپردازند و مابقى را نزد این جانب ارسال دارند . و اوصیه ایده اللّه تعالى بما اوصى به السلف الصالح من التجنب عن الهوى و ملازمه التقوى و رعایه الاحتیاط فى امورالدین والدنیا والسلام علیه و رحمة اللّه و برکاته .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 80

تاریخ : 19/11/67

موافقت با پیشنهاد وزیر اطلاعات در مورد عفو زندانیان گروهکى

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى رى شهرى وزیر محترم اطلاعات دامت افاضاته

با پیشنهاد شما مبنى بر عفو عمومى زندانیان گروهکى موافقت مى شود و امیدوارم خانواده هاى محترم زندانیان گروهکى ، فرزندان خود را نصیحت کنند تا دست به کارهایى نزنند که موجب ناراحتى مجدد خود و خانواده هایشان گردد .

انشأاللّه مسؤولین نظام اسلامى با مهربانى و برادرى با آنها برخورد نموده و با ایجاد تسهیلات شغلى موجب دلگرمى آنان گردند . از خداوند متعال مى خواهم راه هدایت و درستى را نصیب همه بفرماید .

والسلام علیکم

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 81

ص: 82

فصل بیست و نهم

تولدی دوباره

برخیزید! ای شهیدان تاریخ خونبار وطن اسلامی!

برخیزید! ای همۀ آن کسان که در راستای قرون ستم را برنتافتید.

برخیزید! ای علویان طبرستان!

ای سربداران خراسان!

برخیزید! ای بدار آویخته شدگان ری ای مقتولان مغول در سراسر این خاک گلگون!

ای پامال شدگان زیر سم ستوران تاتار و غز!

ای شهیدان راه مشروطه!

.برخیزید! ای شهیدان 15 خرداد

ای شهیدان انقلاب اسلامی!

برخیزید و دستاورد خونهای مقدس خود را بنگرید!

ص: 83

این خجسته روز را این روز به ثمر رسیدن آمال همه قرون و اعصار ستمدیدگی را...

يوم الله 22 بهمن را.

این خجسته روز بر شما و بر ما مبارک باد بر همگان مبارک باد...

برهمگان مبارک باد!

ص: 84

تاریخ : 24/11/67

انتصاب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ رسول منتجب نیا به نمایندگى امام و ریاست سازمان عقیدتى _ سیاسى شهربانى

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ رسول منتجب نیا دامت افاضاته

این جانب از زحمات ارزشمند جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ محمد مهدى موحدى کرمانى نماینده خود و مسؤول محترم عقیدتى _ سیاسى شهربانى جمهورى اسلامى ایران که فردى فاضل و متدین و دلسوز اسلام و انقلاب مى باشند ، تشکر مى نمایم . خدمات بسیار سودمند ایشان به تمامى پرسنل شهربانى قابل تقدیر است .

از آنجا که ایشان به علت کسالت قبلى خود استعفا نموده و درخواست کرده اند که فردى دیگر این کار را به عهده گیرد ، جناب عالى که فردى فاضل و مبارز و دلسوز اسلام و انقلاب مى باشید را به نمایندگى از طرف خود و نیز به ریاست عقیدتى _ سیاسى شهربانى جمهورى اسلامى ایران منصوب مى نمایم . امیدوارم جناب عالى همچون آقاى موحدى از تلاش در راه اسلام و خدمت به پرسنل عزیز شهربانى کوتاهى ننمایید . موفقیت شما را از خداوند متعال خواستارم .

والسلام علیکم

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 85

تاریخ : 25/11/67

پیام درباره انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانى

بسمه تعالى

انا لله و انا الیه راجعون

به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان مى رسانم مؤلف کتاب آیات شیطانى _ که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است _ همچنین ناشرین مطلع از محتواى آن ، محکوم به اعدام مى باشند . از مسلمانان غیور مى خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند ، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسى جرات نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود ، شهید است انشأاللّه . ضمنا اگر کسى دسترسى به مولف کتاب دارد ولى خود قدرت اعدام او را ندارد ، او را به مردم معرفى نماید تا به جزاى اعمالش برسد .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 86

تاریخ : 29/11/67

اطلاعیه دفتر امام خمینى در مورد توبه سلمان رشدى (نویسنده کتاب آیات شیطانى )

بسمه تعالى

رسانه هاى گروهى استعمارى خارجى به دروغ به مسؤولین نظام جمهورى اسلامى نسبت مى دهند که اگر نویسنده کتاب آیات شیطانى توبه کند ، حکم اعدام درباره او لغو مى گردد . حضرت امام خمینى مدظله فرمودند : این موضوع صددرصد تکذیب مى گردد . سلمان رشدى اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد ، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال ، تمامى هم خود را به کار گیرد تا او را به درک واصل گرداند . حضرت امام اضافه کردند : اگر غیر مسلمانى از مکان او مطلع گردد و قدرت این را داشته باشد تا سریعتر از مسلمانان او را اعدام کند ، بر مسلمانان واجب است آنچه را که در قبال این عمل مى خواهد به عنوان جایزه و یا مزد عمل به او بپردازند .

ص: 87

تاریخ : 3/12/67

پیام امام خمینى به مراجع و روحانیون درمورداستراتژى آینده انقلاب و حکومت اسلامى

اشاره

بسم اللّه الرحمن الرحیم

خدمت حضرات روحانیون سراسر کشور و مراجع بزرگوار اسلام ، مدرسین گرام و طلاب عزیز حوزه هاى علمیه و ائمه محترم جمعه و جماعات دامت برکاتهم .

صلوات و سلام خدا و رسول خدا بر ارواح طیبه شهیدان خصوصا شهداى عزیز حوزه ها و روحانیت . درود بر حاملان امانت وحى و رسالت پاسداران شهیدى که ارکان عظمت و افتخار انقلاب اسلامى را بر دوش تعهد سرخ و خونین خویش حمل نموده اند . سلام بر حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت که رساله علمیه و علمیه خود را به دم شهادت و مرکب خون نوشته اند و بر منبر هدایت و وعظ و خطابه ناس از شمع حیاتشان گوهر شب چراغ ساخته اند . افتخار و آفرین بر شهداى حوزه و روحانیت که در هنگامه نبرد رشته تعلقات درس و بحث و مدرسه را بریدند و عقال تمنیات دنیا را از پاى حقیقت علم برگرفتند و سبکبالان به میهمانى عرشیان رفتند و در مجمع ملکوتیان شعر حضور سروده اند .

سلام بر آنان که تا کشف حقیقت تفقه به پیش تاختند و براى قوم و ملت خود منذران صادقى شدند که بندبند حدیث صداقتشان را قطرات خون و قطعات پاره پاره پیکرشان گواهى کرده است و حقا از روحانیت راستین اسلام و تشیع جز این انتظارى نمى رود که در دعوت به حق و راه خونین مبارزه مردم خود ، اولین قربانى ها را بدهد و مهر ختام دفترش شهادت باشد . آنان که حلقه ذکر عارفان و دعاى سحر مناجاتیان حوزه ها و روحانیت را درک کرده اند در خلسه حضورشان آرزویى جز شهادت ندیده اند و آنان از عطایاى حضرت حق در میهمانى خلوص و تقرب جز عطیه شهادت نخواسته اند . البته همه مشتاقان و طالبان هم به مراد شهادت نرسیده اند . یکى چون من عمرى در ظلمات حصارها و حجاب ها مانده است و در خانه عمل و زندگى جز ورق و کتاب منیت نمى یابد و دیگرى در اول شب یلداى زندگى سینه سیاه هوس ها را دریده است و با سپیده سحر عشق عقد وصال و شهادت بسته است . و حال من غافل که هنوز از کتم عدم ها به وجود نیامده ام ، چگونه از وصف قافله سالاران وجود وصفى بکنم ؟ من و امثال من از این قافله فقط بانگ جرسى مى شنویم ، بگذارم و بگذرم . تردیدى نیست که حوزه هاى علمیه و علماى متعهد در طول تاریخ اسلام و تشیع مهمترین پایگاه محکم اسلام در

ص: 88

برابر حملات و انحرافات و کجروى ها بوده اند . علماى بزرگ اسلام در همه عمر خود تلاش نموده اند تا مسایل حلال و حرام الهى را بدون دخل و تصرف ترویج نمایند .

اگر فقهاى عزیز نبودند معلوم نبود امروز چه علومى به عنوان علوم قرآن و اسلام و اهل بیت _ علیهم السلام _ به خورد توده ها داده بودند . جمع آورى و نگهدارى علوم قرآن و آثار و احادیث پیامبر بزرگوار و سنت و سیره معصومین _ علیهم السلام _ و ثبت و تبویب و تنقیح آنان در شرایطى که امکانات بسیار کم بوده است و سلاطین و ستمگران در محو آثار رسالت همه امکانات خود را به کار مى گرفتند ، کار آسانى نبوده است که بحمداللّه امروز نتیجه آن زحمات را در آثار و کتب با برکتى همچون کتب اربعه و کتاب هاى دیگر متقدمین و متاخرین از فقه و فلسفه ، ریاضیات و نجوم و اصول و کلام و حدیث و رجال ، تفسیر و ادب و عرفان و لغت و تمامى رشته هاى متنوع علوم مشاهده مى کنیم . اگر ما نام این همه زحمت و مرارت را جهاد فى سبیل اللّه نگذاریم ، چه باید بگذاریم ؟

در بعد خدمات علمى حوزه هاى علمیه سخن بسیار است که ذکر آن در این مختصر نمى گنجد . بحمداللّه حوزه ها از نظر منابع و شیوه هاى بحث و اجتهاد غنى و داراى ابتکار است . تصور نمى کنم براى بررسى عمیق همه جانبه علوم اسلامى طریقه اى مناسب تر از شیوه علماى سلف یافت شود . تاریخ بیش از هزار ساله تحقیق و تتبع علماى راستین اسلام گواه بر ادعاى ما در راه بارور ساختن نهال مقدس اسلام است . صدها سال است که روحانیت اسلام تکیه گاه محرومان بوده است ، همیشه مستضعفان از کوثر زلال معرفت فقهاى بزرگوار سیراب شده اند . از مجاهدات علمى و فرهنگى آنان که به حق از جهاتى افضل از دمأ شهیدان است که بگذریم ، آنان در هر عصرى از اعصار براى دفاع از مقدسات دینى و میهنى خود مرارت ها و تلخى هایى متحمل شده اند و همراه با تحمل اسارت ها و تبعیدها ، زندان ها و اذیت وآزارها و زخم زبان ها ، شهداى گرانقدرى را به پیشگاه مقدس حق تقدیم نموده اند . شهداى روحانیت منحصر به شهداى مبارزه و جنگ در ایران نیستند ، یقینا رقم شهداى گمنام حوزه ها و روحانیت که در مسیر نشر معارف و احکام الهى به دست مزدوران و نامردمان ، غریبانه جان باخته اند زیاد است .

در هر نهضت و انقلاب الهى و مردمى علماى اسلام اولین کسانى بوده اند که بر تارک جبین شان خون و شهادت نقش بسته است . کدام انقلاب مردمى اسلامى را سراغ کنیم که در آن حوزه و روحانیت پیش کسوت شهادت نبوده اند و بر بالاى دار نرفته اند و اجساد مطهرشان بر سنگفرش هاى حوادث خونین به شهادت نایستاده است ؟ در 15 خرداد و در حوادث قبل و بعد از پیروزى ، شهداى اولین ، از کدام قشر بوده اند ؟ خدا را سپاس مى گذاریم که از دیوارهاى فیضیه گرفته تا سلول هاى مخوف و انفرادى رژیم شاه و از کوچه و خیابان تا مسجد و محراب امامت جمعه و جماعات و از دفاتر کار و محل خدمت تا خطوط مقدم جبهه ها و میادین مین ، خون پاک شهداى حوزه و روحانیت افق فقاهت را گلگون کرده است و در پایان افتخارآمیز جنگ تحمیلى نیز رقم شهدا و جانبازان و مفقودین حوزه ها نسبت به قشرهاى دیگر زیادتر است . بیش از دوهزار و پانصد نفر از

ص: 89

طلاب علوم دینیه در سراسر ایران در جنگ تحمیلى شهید شده اند و این رقم نشان مى دهد که روحانیت براى دفاع از اسلام و کشور اسلامى ایران تا چه حد مهیا بوده است .

امروز نیز همچون گذشته شکارچیان استعمار در سرتاسر جهان از مصر و پاکستان و افغانستان و لبنان و عراق و حجاز و ایران و اراضى اشغالى به سراغ شیردلان روحانیت مخالف شرق و غرب و متکى به اصول اسلام ناب محمدى صلى اللّه علیه و آله و سلم رفته اند و از این پس نیز جهان اسلام هر از چند گاه شاهد انفجار خشم جهانخواران علیه یک روحانى پاک باخته است . علماى اصیل اسلام هرگز زیر بار سرمایه داران و پول پرستان و خوانین نرفته اند و همواره این شرافت را براى خود حفظ کرده اند و این ظلم فاحشى است که کسى بگوید دست روحانیت اصیل طرفدار اسلام ناب محمدى با سرمایه داران در یک کاسه است . و خداوند کسانى را که این گونه تبلیغ کرده و یا چنین فکر مى کنند ، نمى بخشد . روحانیت متعهد ، به خون سرمایه داران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتى نداشته و نخواهد داشت . آنها با زهد و تقوا و ریاضت درس خوانده اند و پس از کسب مقامات علمى و معنوى نیز به همان شیوه زاهدانه و با فقر و تهیدستى و عدم تعلق به تجملات دنیا زندگى کرده اند و هرگز زیر بار منت و ذلت نرفته اند . دقت و مطالعه در زندگى علماى سلف ، حکایت از فقر و نهایتا روح پر فتوت آنان براى کسب معارف مى کند که چگونه در پرتو نور شمع و شعاع قمر تحصیل کرده اند و با قناعت و بزرگوارى زیستند .

در ترویج روحانیت و فقاهت نه زور سرنیزه بوده است

در ترویج روحانیت و فقاهت نه زور سرنیزه بوده است نه سرمایه پول پرستان و ثروتمندان بلکه هنر و صداقت و تعهد خود آنان بوده است که مردم آنان را برگزیده اند . مخالفت روحانیون با بعضى از مظاهر تمدن در گذشته صرفا به جهت ترس از نفوذ اجانب بوده است . احساس خطر از گسترش فرهنگ اجنبى ، خصوصا فرهنگ مبتذل غرب موجب شده بود که آنان با اختراعات و پدیده ها برخورد احتیاط آمیز کنند . علماى راستین از بس که دروغ و فریب از جهانخواران دیده بودند ، به هیچ چیزى اطمینان نمى کردند و ابزارى از قبیل رادیو و تلویزیون در نزدشان مقدمه ورود استعمار بود ، لذا گاهى حکم به منع استفاده از آنها را مى دادند . آیا رادیو و تلویزیون در کشورهایى چون ایران وسایلى نبودند تا فرهنگ غرب را به ارمغان آورند ؟ و آیا رژیم گذشته از رادیو و تلویزیون براى بى اعتبار کردن عقاید مذهبى و نادیده گرفتن آداب و رسوم ملى استفاده نمى نمود ؟ به هر حال خصوصیات بزرگى چون قناعت و شجاعت و صبر و زهد و طلب علم و عدم وابستگى به قدرت ها و مهمتر از همه احساس مسوولیت در برابر توده ها ، روحانیت را زنده و پایدار و محبوب ساخته است و چه عزتى بالاتر از این که روحانیت با کمى امکانات ، تفکر اسلام ناب را بر سرزمین افکار و اندیشه مسلمانان جارى ساخته است و نهال مقدس فقاهت در گلستان حیات و معنویت هزاران محقق به شکوفه نشسته است . راستى اگر کسى فکر کند که استعمار ، روحانیت را با این همه مجد و عظمت و نفوذ تعقیب نکرده و نمى کند ، ساده اندیشى نیست ؟

مساله کتاب آیات شیطانى کارى حساب شده براى زدن ریشه دین و دیندارى و در رأس آن

ص: 90

اسلام و روحانیت است . یقینا اگر جهانخواران مى توانستند ، ریشه و نام روحانیت را مى سوختند ولى خداوند همواره حافظ و نگهبان این مشعل مقدس بوده است و انشأ اللّه از این پس نیز خواهد بود ، به شرط آن که حیله و مکر و فریب جهانخواران را بشناسیم . البته این بدان معنا نیست که ما از همه روحانیون دفاع کنیم ، چرا که روحانیون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند . در حوزه هاى علمیه هستند افرادى که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدى فعالیت دارند . امروز عده اى با ژست تقدس مابى چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام مى زنند که گویى وظیفه اى غیر از این ندارند . خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه هاى علمیه کم نیست . طلاب عزیز لحظه اى از فکر این مارهاى خوش خط و خال کوتاهى نکنند ، اینها مروج اسلام آمریکایى اند و دشمن رسول اللّه . آیا در مقابل این افعى ها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود ؟

استکبار وقتى که از نابودى مطلق روحانیت و حوزه ها مأیوس شد ، دو راه را براى ضربه زدن انتخاب نمود . یکى راه ارعاب و زور دیگرى راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر وقتى حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد ، راه هاى نفوذ تقویت گردید . اولین و مهمترین حرکت القاى شعار جدایى دین از سیاست است که متاسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازه اى کارگر شده است تا جایى که دخالت در سیاست دون شان فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگى به اجانب را به همراه مى آورد . یقینا روحانیون مجاهد از نفوذ بیشتر زخم برداشته اند . گمان نکنید که تهمت وابستگى و افترأ بى دینى را تنها اغیار به روحانیت زده است ، هرگز ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته به مراتب کارى تر از اغیار بوده و هست .

در شروع مبارزات اسلامى اگر مى خواستى بگویى شاه خائن است ، بلافاصله جواب مى شنیدى که شاه شیعه است ! عده اى مقدس نماى واپسگرا همه چیز را حرام مى دانستند و هیچ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند . خون دلى که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختى هاى دیگران نخورده است . وقتى شعار جدایى دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردى و عبادى شد و قهرا فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست و حکومت دخالت نماید ، حماقت روحانى در معاشرت با مردم فضیلت شد . به زعم بعض افراد ، روحانیت زمانى قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپاى وجودش ببارد و الا عالم سیاس و روحانى کاردان و زیرک ، کاسه اى زیر نیم کاسه داشت . و این از مسایل رایج حوزه ها بود که هر کس کج راه مى رفت متدین تر بود . یاد گرفتن زبان خارجى کفر و فلسفه و عرفان گناه و شرک به شمار مى رفت . در مدرسه فیضیه فرزند خرد سالم مرحوم مصطفى از کوزه اى آب نوشید ، کوزه را آب کشیدند ، چرا که من فلسفه مى گفتم . تردیدى ندارم اگر همین روند ادامه مى یافت ، وضع روحانیت و حوزه ها ، وضع کلیساهاى قرون وسطى مى شد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعى حوزه ها را حفظ نمود .

علماى دین باور در همین حوزه ها تربیت شدند و صفوف خویش را از دیگران جدا کردند . قیام

ص: 91

بزرگ اسلامى مان نشات گرفته از همین بارقه است . البته هنوز حوزه ها به هر دو تفکر آمیخته اند و باید مراقب بود که تفکر جدایى دین از سیاست از لایه هاى تفکر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند و یکى از مسایلى که باید براى طلاب جوان ترسیم شود ، همین قضیه است که چگونه در دوران وانفساى نفوذ مقدسین نافهم و ساده لوحان بى سواد ، عده اى کمر همت بسته اند و براى نجات اسلام و حوزه و روحانیت از جان و آبرو سرمایه گذاشته اند . اوضاع مثل امروز نبود ، هر کس صد در صد معتقد به مبارزه نبود زیر فشارها و تهدیدهاى مقدس نماها از میدان به در مى رفت . ترویج تفکر شاه سایه خداست و یا با گوشت و پوست نمى توان در مقابل توپ و تانک ایستاد و این که ما مکلف به جهاد و مبارزه نیستیم و یا جواب خون مقتولین را چه کسى مى دهد و از همه شکننده تر ، شعار گمراه کننده حکومت قبل از ظهور امام زمان علیه السلام باطل است و هزاران (ان قلت ) دیگر ، مشکلات بزرگ و جانفرسایى بودند که نمى شد با نصیحت و مبارزه منفى و تبلیغات جلوى آنها را گرفت . تنها راه حل ، مبارزه و ایثار و خون بود که خداوند وسیله اش را آماده نمود . علما و روحانیت متعهد سینه را براى مقابله با هر تیر زهرآگینى که به طرف اسلام شلیک مى شد آماده نمودند و به مسلخ عشق آمدند . اولین و مهمترین فصل خونین مبارزه در عاشوراى 15 خرداد رقم خورد . در 15 خرداد 42 مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود که اگر تنها این بود مقابله را آسان مى نمود . بلکه علاوه بر آن از داخل جبهه خودى گلوله حیله و مقدس مابى و تحجر بود . گلوله زخم زبان و نفاق و دورویى بود که هزار بار بیشتر از باروت سرب جگر و جان را مى سوخت و مى درید . در آن زمان روزى نبود که حادثه اى نباشد ، ایادى پنهان و آشکار آمریکا و شاه به شایعات و تهمت ها متوسل شدند حتى نسبت تارک الصلوه و کمونیست و عامل انگلیس به افرادى که هدایت مبارزه را به عهده داشتند مى دادند . واقعا روحانیت اصیل در تنهایى و اسارت خون مى گریست که چگونه آمریکا و نوکرش پهلوى مى خواهند ریشه دیانت و اسلام را برکنند و عده اى روحانى مقدس نماى ناآگاه یا بازى خورده و عده اى وابسته که چهره شان بعد از پیروزى روشن گشت ، مسیر این خیانت بزرگ را هموار مى نمودند .

آن قدر که اسلام از این مقدسین روحانى نما ضربه خورده است ، از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیر المومنین علیه السلام که در تاریخ روشن است . بگذارم و بگذرم و ذائقه ها را بیش از این تلخ نکنم . ولى طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس مابى و دین فروشى عوض شده است . شکست خوردگان دیروز ، سیاست بازان امروز شده اند . آنها که به خود اجازه ورود در امور سیاست را نمى دادند ، پشتیبان کسانى شدند که تا براندازى نظام و کودتا جلو رفته بودند . غائله قم و تبریز با هماهنگى چپى ها و سلطنت طلبان و تجزیه طلبان کردستان تنها یک نمونه است که مى توانیم ابراز کنیم که در آن حادثه ناکام شدند ولى دست برنداشتند و از کودتاى نوژه سر برآوردند ، باز خدا رسوایشان ساخت . دسته اى دیگر از روحانى نماهایى که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا مى دانستند و سر به آستانه دربار مى ساییدند ، یکمرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفى که براى اسلام آن همه زجر و آوارگى و

ص: 92

زندان و تبعید کشیدند تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند . دیروز مقدس نماهاى بى شعور مى گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است ، امروز مى گویند مسوولین نظام کمونیست شده اند ! تا دیروز مشروب فروشى و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان براى ظهور امام زمان ارواحنا فداه را مفید و راهگشا مى دانستند ، امروز از این که در گوشه اى خلاف شرعى که هرگز خواست مسوولین نیست رخ مى دهد ، فریاد وا اسلاما سر مى دهند ! دیروز حجتیه اى ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانى نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند ، امروز انقلابى تر از انقلابیون شده اند ! ولایتى هاى دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروى اسلام و مسلمین را ریخته اند در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است ، امروز خود را بانى و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را مى خورند ! راستى اتهام آمریکایى و روسى و التقاطى ، اتهام حلال کردن حرام ها و حرام کردن حلال ها ، اتهام کشتن زنان آبستن و حلیت قمار و موسیقى از چه کسانى صادر مى شود ؟ از آدم هاى لامذهب یا از مقدس نماهاى متحجر و بى شعور ؟ فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعن ها و کنایه ها نسبت به مشروعیت نظام کار کیست ؟ عوام یا خواص ؟ خواص از چه گروهى ؟ از به ظاهر معممین یا غیر آن ؟ بگذریم که حرف بسیار است . همه اینها نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزه هاست و برخورد واقعى هم با این خطرات بسیار مشکل و پیچیده است .

از یک طرف وظیفه تبیین حقایق و واقعیات و اجراى حق و عدالت در حد توان و از طرف دیگر مراقبت از نیفتادن سوژه اى به دست دشمنان کار آسانى نیست .

با این که در کشور ما در اجراى عدالت بین روحانى و غیر آن امتیازى نیست ، ولى وقتى با متخلفى از روحانیت خوش سابقه یا بدسابقه برخورد شرعى و قانونى و جدى مى شود ، فورا باندها فریاد مى زنند که چه نشسته اید جمهورى اسلامى مى خواهد آبروى روحانیت را ببرد . اگر احیانا کسى مستحق عفو بوده و بخشیده شود ، تبلیغ مى کنند که نظام به روحانیت امتیاز بیجا مى دهد .

مردم عزیز ایران باید مواظب باشند که دشمنان از برخورد قاطع نظام با متخلفین از به اصطلاح روحانیون سوء استفاده نکنند و با موج آفرینى و تبلیغات اذهان را نسبت به روحانیون متعهد بدبین ننمایند و این را دلیل عدالت نظام بدانند که امتیازى براى هیچ کس قابل نیست و خدا مى داند که شخصا براى خود ذره اى مصونیت و حق و امتیاز قایل نیستم . اگر تخلفى از من هم سر زند مهیاى مواخذه ام . حال بحث این است که براى جلوگیرى از تکرار آن حوادث تلخ و رسیدن به اطمینان از قطع نفوذ بیگانگان در حوزه ها چه باید کرد ؟ گرچه کار مشکل است ولى چاره چیست باید فکرى کرد . اولین وظیفه شرعى و الهى آن است که اتحاد و یکپارچگى طلاب و روحانیت انقلاب حفظ شود وگرنه شب تاریک در پیش است و بیم موج و گردابى چنین حایل .

امروز هیچ دلیل شرعى و عقلى وجود ندارد که اختلاف سلیقه ها و برداشت ها و حتى ضعف

ص: 93

مدیریت ها دلیل به هم خوردن الفت و وحدت طلاب و علمأ متعهد گردد . ممکن است هر کس در فضاى ذهن و ایده هاى خود نسبت به عملکردها و مدیریت ها و سلیقه هاى دیگران و مسوولین انتقادى داشته باشد ، ولى لحن و تعابیر نباید افکار جامعه و آیندگان را از مسیر شناخت دشمنان واقعى و ابرقدرت ها که همه مشکلات و نارسایى ها از آنان سرچشمه گرفته است ، به طرف مسایل فرعى منحرف کند و خداى ناکرده همه ضعف ها و مشکلات به حساب مدیریت و مسوولین گذاشته شود و از آن تفسیر انحصارطلبى گردد که این عمل کاملا غیر منصفانه است و اعتبار مسوولین نظام را از بین مى برد و زمینه را براى ورود بى تفاوت ها و بى دردها به صحنه انقلاب آماده مى کند .

من امروز بر این عقیده ام که مقتدرترین افراد در مصاف با آن همه توطئه ها و خصومت ها و جنگ افروزى هایى که در جهان علیه انقلاب اسلامى است ، معلوم نبود موفقیت بیشترى از افراد موجود به دست مى آوردند . در یک تحلیل منصفانه از حوادث انقلاب خصوصا از حوادث ده سال پس از پیروزى باید عرض کنم که انقلاب اسلامى ایران در اکثر اهداف و زمینه ها موفق بوده است و به یارى خداوند بزرگ در هیچ زمینه اى مغلوب و شکست خورده نیستیم ، حتى در جنگ پیروزى از آن ملت ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه خسارات چیزى به دست نیاوردند .

البته اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم در جنگ به اهداف بلندتر و بالاترى مى نگریستیم و مى رسیدیم ولى این بدان معنا نیست که در هدف اساسى خود که همان دفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود مغلوب خصم شده ایم . هر روز ما در جنگ برکتى داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم . ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ایم ، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ایم ، ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم ، ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته ایم ، ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که باید روى پاى خودمان بایستیم ، ما در جنگ ابهت دو ابر قدرت شرق و غرب را شکستیم ، ما در جنگ ریشه هاى انقلاب پربار اسلامى مان را محکم کردیم ، ما در جنگ حس برادرى و وطن دوستى را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم ، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامى قدرت ها و ابرقدرت ها سالیان سال مى توان مبارزه کرد ، جنگ ما کمک به فتح افغانستان را به دنبال داشت ، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت ، جنگ ما موجب شد که تمامى سردمداران نظام هاى فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند ، جنگ ما بیدارى پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت ، تنها در جنگ بود که صنایع نظامى ما از رشد آن چنانى برخوردار شد و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابى در پرتو جنگ تحقق یافت .

همه اینها از برکت خون هاى پاک شهداى عزیز هشت سال نبرد بود ، همه اینها از تلاش مادران و پدران و مردم عزیز ایران در ده سال مبارزه با آمریکا و غرب و شوروى و شرق نشات گرفت . جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنى نیست ، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود ، جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگى وجود دارد . چه کوته نظرند آنهایى که خیال مى کنند چون ما

ص: 94

در جبهه به آرمان نهایى نرسیده ایم ، پس شهادت و رشادت و ایثار و از خود گذشتگى و صلابت بى فایده است ! در حالى که صداى اسلام خواهى آفریقا از جنگ هشت ساله ماست ، علاقه به اسلام شناسى مردم در آمریکا و اروپا و آسیا و آفریقا یعنى در کل جهان از جنگ هشت ساله ماست .

من در این جا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیل هاى غلط این روزها رسما معذرت مى خواهم و از خداوند مى خواهم مرا در کنار شهداى جنگ تحمیلى بپذیرد . ما در جنگ براى یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم . راستى مگر فراموش کرده ایم که ما براى اداى تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است . ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود . و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند ، آن ساعتى هم که مصلحت بقاى انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد ، باز به وظیفه خود عمل کرده است ! آیا از این که به وظیفه خود عمل کرده است نگران باشد ؟ نباید براى رضایت چند لیبرال خودفروخته در اظهارنظرها و ابراز عقیده ها به گونه اى غلط عمل کنیم که حزب اللّه عزیز احساس کند جمهورى اسلامى دارد از مواضع اصولى اش عدول مى کند . تحلیل این مطلب که جمهورى اسلامى ایران چیزى به دست نیاورده و با ناموفق بوده است ، آیا جز به سستى نظام و سلب اعتماد مردم منجر نمى شود ؟ ! تاخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمى شود که ما از اصول خود عدول کنیم . همه ما مامور به اداى تکلیف و وظیفه ایم نه مامور به نتیجه . اگر همه انبیا و معصومین علیهم السلام در زمان و مکان خود مکلف به نتیجه بودند ، هرگز نمى بایست از فضاى بیشتر از توانایى عمل خود فراتر بروند و سخن بگویند و از اهداف کلى و بلندمدتى که هرگز در حیات ظاهرى آنان جامه عمل نپوشیده است ذکرى به میان آورند . در حالى که به لطف خداوند بزرگ ، ملت ما توانسته است در اکثر زمینه هایى که شعار داده است به موفقیت نایل شود . ما شعار سرنگونى رژیم شاه را در عمل نظاره کرده ایم ، ما شعار آزادى و استقلال را به عمل خود زینت بخشیده ایم ، ما شعار مرگ بر آمریکا را در عمل جوانان پر شور و قهرمان و مسلمانان در تسخیر لانه فساد و جاسوسى آمریکا تماشا کرده ایم ، ما همه شعارهایمان را با عمل محک زده ایم . البته معترفیم که در مسیر عمل ، موانع زیادى به وجود آمده است که مجبور شده ایم روش ها و تاکتیک ها را عوض نماییم . ما چرا خودمان و ملت و مسوولین کشورمان را دست کم بگیریم و همه عقل و تدبیر امور را در تفکر دیگران خلاصه کنیم ؟

من به طلاب عزیز هشدار مى دهم که علاوه بر این که باید مواظب القائات روحانى نماها و مقدس ماب ها باشند ، از تجربه تلخ روى کار آمدن انقلابى نماها و به ظاهر عقلاى قوم که هرگز با اصول و اهداف روحانیت آشتى نکرده اند عبرت بگیرند که مبادا گذشته تفکر و خیانت آنان فراموش و دلسوزى هاى بى مورد و ساده اندیشى ها سبب مراجعت آنان به پست هاى کلیدى و سرنوشت ساز نظام شود .

من امروز بعد از ده سال از پیروزى انقلاب اسلامى همچون گذشته اعتراف مى کنم که بعض

ص: 95

تصمیمات اول انقلاب در سپردن پست ها و امور مهمه کشور به گروهى که عقیده خالص و واقعى به اسلام ناب محمدى نداشته اند ، اشتباهى بوده است که تلخى آثار آن به راحتى از میان نمى رود ، گرچه در آن موقع هم من شخصا مایل به روى کار آمدن آنان نبودم ولى با صلاحدید و تایید دوستان قبول نمودم و الان هم سخت معتقدم که آنان به چیزى کمتر از انحراف انقلاب از تمامى اصولش و حرکت به سوى آمریکا جهانخوار قناعت نمى کنند در حالى که در کارهاى دیگر نیز جز حرف و ادعا هنرى ندارند . امروز هیچ تاسفى نمى خوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبوده اند . انقلاب به هیچ گروهى بدهکارى ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهاى فراوان خود را به گروه ها و لیبرال ها مى خوریم ، آغوش کشور و انقلاب همیشه براى پذیرفتن همه کسانى که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولى نه به قیمت طلبکارى آنان از همه اصول ، که چرا مرگ بر آمریکا گفتید ! چرا جنگ کردید ! چرا نسبت به منافقین و ضد انقلابیون حکم خدا را جارى مى کنید ؟ چرا شعار نه شرقى و نه غربى داده اید ؟ چرا لانه جاسوسى را اشغال کرده ایم و صدها چراى دیگر . و نکته مهم در این رابطه این که نباید تحت تاثیر ترحم هاى بیجا و بى مورد نسبت به دشمنان خدا و مخالفین و متحلفین نظام ، به گونه اى تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهى زیر سوال بروند . من بعض از این موارد را نه تنها به سود کشور نمى دانم که معتقدم دشمنان از آن بهره مى برند ، من به آنهایى که دستشان به رادیو تلویزیون و مطبوعات مى رسد و چه بسا حرف هاى دیگران را مى زنند صریحا اعلام مى کنم : تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرال ها بیفتد ، تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرال ها بیفتد ، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بى پناه را از بین ببرند ، تا من هستم از اصول نه شرقى و نه غربى عدول نخواهم کرد ، تا من هستم دست ایادى آمریکا و شوروى را در تمام زمینه ها کوتاه مى کنم و اطمینان کامل دارم که تمامى مردم در اصول همچون گذشته پشتیبان نظام و انقلاب اسلامى خود هستند که علاوه بر ده ها و صدها صحنه اعلام حضور و آمادگى خود امسال نیز در راهپیمایى 22 بهمن حقیقت آمادگى کامل خویش را به جهانیان نشان دادند و واقعا دشمنان انقلاب را شگفت زده کردند که تا کجا حاضر به فداکارى اند . من در این جا خود را شرمنده و کوچکتر از آن مى دانم که زبان به وصف و تقدیر از آنان بگشایم . خداوند پاداش عظیم این همه اخلاص و رشد و بندگى را خواهد داد ولى به آنان که ناآگاهانه مردم شریف و عزیز ما را متهم به روى گردانى از اصول و انقلاب و روحانیت مى کنند سفارش و نصیحت مى کنم که در گفتار و کلمات و نوشته ها با دقت و مطالعه عمل کنند و برداشت ها و تصورات نابجاى خود را به حساب انقلاب و مردم نگذارند . مساله دیگر این که امروز مقابله و تجزیه روحانیت انقلابى به سود کیست ؟ دشمنان از دیرباز براى اختلاف افکنى میان روحانیون آماده شده اند . غفلت از آن ، همه چیز را بر باد مى دهد . حال اختلاف به هر شکلى باشد ، بدبینى شدید نسبت به مسوولین بالا باشد یا مرزبندى فقه سنتى و پویا و امثال آن . اگر طلاب و مدرسین حوزه علمیه با یکدیگر هماهنگ نباشند ، نمى توان پیش بینى نمود که موفقیت از آن کیست و اگر بر فرض محال حاکمیت فکرى از آن روحانى نماها و متحجرین گردد روحانیت انقلاب جواب خدا

ص: 96

و مردم را چه مى دهد .

انشأ اللّه در بین جامعه مدرسین و طلاب انقلابى اختلافى نیست ، اگر باشد بر سر چیست ؟ بر سر اصول یا بر سر سلیقه ها ؟ آیا مدرسین محترم که ستون محکم انقلاب در حوزه هاى علمیه بوده اند نعوذباللّه به اسلام و انقلاب و مردم پشت کرده اند ؟ مگر همان ها نبودند که در کوران مبارزه حکم به غیرقانونى بودن سلطنت دادند ؟ مگر همان ها نبودند که وقتى یک روحانى به ظاهر در منصب هر جمعیت از اسلام و انقلاب فاصله گرفت ، او را به مردم معرفى کردند ؟ آیا مدرسین عزیز از جبهه و رزمندگان پشتیبانى ننمودند ؟ اگر خداى ناکرده اینها شکسته شوند چه نیرویى جاى آنان را خواهد گرفت ؟ و آیا ایادى استکبار ، روحانى نماهایى را که تا حد مرجعیت تقویت نموده است ، یا فرد دیگرى را در حوزه ها حاکم نمى کنند ؟ و یا آنها که در طوفان پانزده سال مبارزه قبل از انقلاب و ده سال حوادث کمرشکن بعد از انقلاب نه غصه مبارزه و نه غم جنگ و اداره کشور را خورده اند و نه از شهادت عزیزان متاثر شده اند و با خیالى راحت و آسوده به درس و مباحثه سرگرم بوده اند مى توانند در آینده پشتوانه انقلاب اسلامى باشند ؟ راستى شکست هر جناحى از علما و طلاب انقلابى و روحانیون و روحانیت مبارز و جامعه مدرسین ، پیروزى چه جناحى و چه جریانى را تضمین مى کند ؟ جناحى که پیروز شود یقینا روحانیت نیست و اگر آن جناح الزاما به روحانیت رو آورد ، راستى به سراغ کدام قشر و تفکر از روحانیت مى رود ؟ خلاصه اختلاف به هر شکلى کوبنده است . وقتى نیروهاى مؤمن به انقلاب حتى به اسم فقه سنتى و فقه پویا به مرز جبهه بندى برسند آغاز باز شدن راه استفاده دشمنان خواهد بود . جبهه بندى نهایتا معارضه پیش مى آورد . هر جناح براى حذف و طرد طرف مقابل خود واژه و شعارى انتخاب مى کند ، یکى متهم به طرفدارى از سرمایه دارى و دیگرى متهم به التقاطى مى شود که من براى حفظ اعتدال جناح ها همیشه تذکرات تلخ و شیرینى داده ام ، چرا که همه را فرزندان و عزیزان خود مى دانم البته هیچ گاه نگران مباحثات تند طلبگى در فروع و اصول فقه نبوده ام ولى نگران تقابل و تعارض جناح هاى مؤمن به انقلابم که مبادا منتهى به تقویت جناح رفاه طلب بى درد و نق بزن گردد .

نتیجه مى گیرم که اگر روحانیون طرفدار اسلام ناب و انقلاب دیر بجنبند ابرقدرت ها و نوکرانشان مسایل را به نفع خود خاتمه مى دهند . جامعه مدرسین باید طلاب عزیز انقلابى و زحمت کشیده و کتک خورده و جبهه رفته را از خود بدانند . حتما با آنان جلسه بگذارند و از طرح ها و نظریات آنان استقبال نمایند و طلاب انقلابى هم مدرسین عزیز طرفدار انقلاب را محترم بشمارند و با دیده احترام به آنان بنگرند و در مقابل طیف بى عرضه و فرصت طلب و نق بزن ید واحده باشند و خود را براى ایثار و شهادت در راه هدایت مردم آماده تر کنند . حال جامعه و مردم طالب حقیقت باشند مثل زمان ما که حقا مردم بیشتر از آنچه که ما فکر مى کنیم وفادار به روحانیت بوده و خواهند بود یا نباشند مثل زمان معصومین علیهم السلام . اما مردم شریف ایران توجه داشته باشند که نوعا تبلیغاتى که علیه روحانیت انجام مى پذیرد به منظور نابودى روحانیت انقلاب است ، ایادى شیطان در تنگناها و سختى ها به سراغ مردم مى روند که بگویند روحانیت مسبب مشکلات و نارسایى هاست . آن هم کدام روحانى ،

ص: 97

روحانى بى درد و بى مسوولیت نه ، بلکه روحانیتى که در همه حوادث جلوتر از دیگران در معرض خطر بوده است . کسى مدعى آن نیست که مردم و پابرهنه ها مشکلى ندارند و همه امکانات در اختیار مردم است . مسلم آثار ده سال محاصره و جنگ و انقلاب در همه جا ظاهر مى شود و کمبودها و نیازها رخ مى نماید ولى من با یقین شهادت مى دهم که اگر افرادى غیر از روحانیت جلودار حرکت انقلاب و تصمیمات بودند امروز جز ننگ و ذلت و عار در برابر آمریکا و جهانخواران و جز عدول از همه معتقدات اسلامى و انقلابى چیزى بر ایمان نمانده بود .

لازم به یادآورى است که ذکر شمه اى از وقایع انقلاب و روحانیت به معناى آن نیست که طلاب و روحانیون عزیز در فرداى این نوشته حرکت تند و انقلابى بنمایند بلکه هدف علم و آگاهى به نکته هاست که در انتخاب مسیر با بصیرت حرکت کنند و خطرها و گذرها و کمین گاه ها را بهتر بشناسند . اما در مورد روش تحصیل و تحقیق حوزه ها ، این جانب معتقد به فقه سنتى و اجتهاد جواهرى هستم و تخلف از آن را جایز نمى دانم . اجتهاد به همان سبک صحیح است ولى این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست ، زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند . مساله اى که در قدیم داراى حکمى بوده است به ظاهر همان مساله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد و یک نظام ممکن است حکم جدیدى پیدا کند ، بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادى و اجتماعى و سیاسى همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقى نکرده است ، واقعا موضوع جدیدى شده است که قهرا حکم جدیدى مى طلبد . مجتهد باید به مسایل زمان خود احاطه داشته باشد . براى مردم و جوانان و حتى عوام هم قابل قبول نیست که مرجع و مجتهدش بگوید من در مسایل سیاسى اظهارنظر نمى کنم . آشنایى به روش برخورد با حیله ها و تزویرهاى فرهنگ حاکم بر جهان ، داشتن بصیرت و دید اقتصادى ، اطلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان ، شناخت سیاست ها و حتى سیاسیون و فرمول هاى دیکته شده آنان و درک موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایه دارى و کمونیزم که در حقیقت استراتژى حکومت بر جهان را ترسیم مى کنند ، از ویژگى هاى یک مجتهد جامع است . یک مجتهد باید زیرکى و هوش و فراست هدایت یک جامعه بزرگ اسلامى و حتى غیر اسلامى را داشته باشد و علاوه بر خلوص و تقوا و زهدى که در خور شان مجتهد است واقعا مدیر و مدبر باشد . حکومت در نظر مجتهد واقعى فلسفه عملى تمامى فقه در تمامى زوایاى زندگى بشریت است ، حکومت نشان دهنده جنبه عملى فقه در برخورد با تمامى معضلات اجتماعى و سیاسى و نظامى و فرهنگى است ، فقه تئورى واقعى و کامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور است .

هدف اساسى این است که ما چگونه مى خواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم براى معضلات جواب داشته باشیم و همه ترس استکبار از همین مساله است که فقه و اجتهاد جنبه عینى و عملى پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد . راستى به چه علت است که در پى اعلام حکم شرعى و اسلامى مورد اتفاق همه علما در مورد یک مزدور بیگانه این قدر جهانخواران بر افروخته شدند و سران کفر و بازار مشترک و امثال آنان به تکاپو و تلاش مذبوحانه

ص: 98

افتاده اند ؟ غیر از این نیست که سران استکبار از قدرت برخورد علمى مسلمانان در شناخت و مبارزه با توطئه هاى شوم آنان به هراس افتاده اند و اسلام امروز مسلمانان را یک مکتب بالنده و متحرک و پر حماسه مى دانند و از این که فضاى شرارت آنان محدود شده است و مزدبگیران آنان چون گذشته با اطمینان نمى توانند علیه مقدسات قلم فرسایى کنند مضطرب شده اند . من قبلا نیز گفته ام همه توطئه هاى جهانخواران علیه ما از جنگ تحمیلى گرفته تا حصر اقتصادى و غیره براى این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوى جامعه است و حتما در مسایل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم . ما نباید غفلت بکنیم ، واقعا باید به سمتى حرکت نماییم که انشأ اللّه تمام رگه هاى وابستگى کشورمان از چنین دنیاى متوحشى قطع شود .

استکبار غرب شاید تصور کرده است از این که اسم بازار مشترک و حصر اقتصادى را به میان بیاورد ما در جا مى زنیم و از اجراى حکم خداوند بزرگ صرف نظر مى نماییم . خیلى جالب و شگفت انگیز است که این به ظاهر متمدنین و متفکرین وقتى یک نویسنده مزدور با نیش قلم زهرآگین خود احساسات بیش از یک میلیارد انسان و مسلمان را جریحه دار مى کند و عده اى در رابطه با آن شهید مى شوند برایشان مهم نیست و این فاجعه عین دموکراسى و تمدن است اما وقتى بحث اجراى حکم و عدالت به میان مى آید ، نوحه رافت و انسان دوستى سر مى دهند . ما کینه دنیاى غرب را با جهان اسلام و فقاهت از همین نکته ها به دست مى آوریم . قضیه آنان قضیه دفاع از یک فرد نیست ، قضیه حمایت از جریان ضد اسلامى و ضد ارزشى است که بنگاه هاى صهیونیستى و انگلیس و آمریکا به راه انداخته آند و با حماقت و عجله خود را رو به روى همه جهان اسلام قرار داده اند . البته ما باید ببینیم که بعض دولت ها و حکومت هاى اسلامى چگونه با این فاجعه بزرگ برخورد مى کنند . این که دیگر مساله عرب و عجم و فارس و ایران نیست بلکه اهانت به مقدسات مسلمانان از صدر اسلام تاکنون و از امروز تا همیشه تاریخ است و نتیجه نفوذ بیگانگان در فرهنگ مکتب اسلام است که اگر غفلت کنیم این اول ماجراست و استعمار از این مارهاى خطرناک و قلم به دستان اجیر شده در آستین فراوان دارد .

ضرورتى نیست که در چنین شرایطى ما به دنبال ایجاد روابط و مناسبات گسترده باشیم ، چرا که دشمنان ممکن است تصور کنند که ما به وجود آنان چنان وابسته و علاقه مند شدیم که از کنار اهانت به معتقدات و مقدسات دینى خود ساکت و آرام مى گذریم . آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل مى کنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسى خود تجدیدنظر نماییم و ما خامى کرده ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهاى تند یا جنگ سبب بدبینى غرب و شرق نسبت به ما و نهایتا انزواى کشور شده است و اگر ما واقع گرایانه عمل کنیم ، آنان با ما برخورد متقابل انسانى مى کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین مى گذارند . این یک نمونه است که خدا مى خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانى در این زمان اتفاق بیفتد و دنیاى تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعى خود را در دشمنى دیرینه اش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده اندیشى به در آییم و همه چیز را به

ص: 99

حساب و اشتباه و سوء مدیریت و بى تجربگى نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مساله اشتباه ما نیست ، بلکه تعمد جهانخواران به نابودى اسلام و مسلمین است والا مساله فردى سلمان رشدى آن قدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیست ها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند .

روحانیون و مردم عزیز حزب اللّه و خانواده هاى محترم شهدا حواسشان را جمع کنند که با این تحلیل ها و افکار نادرست خون عزیزانشان پایمال نشود . ترس من این است که تحلیل گران امروز ده سال دیگر بر کرسى قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتواى اسلامى و حکم اعدام سلمان رشدى مطابق اصول و قوانین دیپلماسى بوده است یا خیر ؟ و نتیجه گیرى کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتى داشته است و بازار مشترک و کشورهاى غربى علیه ما موضع گرفته آند ، پس باید خامى نکنیم و از کنار اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم ! خلاصه کلام این که ما باید بدون توجه به غرب حیله گر و شرق متجاوز و فارغ از دیپلماسى حاکم بر جهان درصدد تحقق فقه عملى اسلام برآییم و الا مادامى که فقه در کتاب ها و سینه علما مستور بماند ، ضررى متوجه جهانخواران نیست و روحانیت تا در همه مسایل و مشکلات حضور فعال نداشته باشد ، نمى تواند درک کند که اجتهاد مصطلح براى اداره جامعه کافى نیست . حوزه ها و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث ، مهیاى عکس العمل مناسب باشند . چه بسا شیوه هاى رایج اداره امور مردم در سال هاى آینده تغییر کند و جوامع بشرى براى حل مشکلات خود به مسایل جدید اسلام نیاز پیدا کند . علماى بزرگوار اسلام از هم اکنون باید براى این موضوع فکرى کنند .

نکته آخرى که توجه به آن لازم است این که روحانیون و علما و طلاب باید کارهاى قضایى و اجرایى را براى خود یک امر مقدس و یک ارزش الهى بدانند و براى خود شخصیت و امتیازى قایل بشوند که در حوزه ننشسته اند بلکه براى اجراى حکم خدا راحتى حوزه را رها کرده و مشغول به کارهاى حکومت اسلامى شده اند . اگر طلبه اى منصب امامت جمعه و ارشاد مردم یا قضاوت در امور مسلمین را خالى ببیند و قدرت اداره هم در او باشد و فقط به بهانه درس و بحث مسوولیت نپذیرد و یا دلش را فقط به هواى اجتهاد و درس خوش کند ، در پیشگاه خداوند بزرگ یقینا مواخذه مى شود و هرگز عذر او موجه نیست ، ما اگر امروز به نظام خدمت نکنیم و استقبال بى سابقه مردم از روحانیت را نادیده بگیریم ، هرگز فرصت و شرایط بهتر از این را نخواهیم داشت . امیدوارم از نصایح و تذکرات مشفقانه این پدر پیر و این خدمتگزار حقیر خود دلگیر نشده باشید و در مظان استجابت دعا با انفاس قدسیه و با دل هاى منور خود برایم دعا و طلب مغفرت نمایید . من هم از یاد و دعاى خیر براى روحانیت اصیل و حوزه هاى علمى غفلت نمى کنم .

خداوندا ! توان علما و روحانیت را در خدمت به دین خود افزون نما . خداوندا ! حوزه هاى علمیه ، این سنگرهاى پاسدارى از فقاهت و اسلام ناب را تا ابد پابرجا بدار . خداوندا ! شهداى روحانیت و حوزه ها را از نعم بیکران و رزق حضور خویش بهره مند فرما . خداوندا ! به جانبازانشان

ص: 100

شفا مرحمت کن و به خانواده هاى شهدایشان صبر و اجر مرحمت فرما . مفقودین و اسرایشان را هر چه زودتر به اوطانشان برگردان . خداوندا ! ارزش خدمت و خدمتگزارى به دین خود و به مردم را در دل و دیدگان ما افزون و جاودانه نما (انک ولى النعم ) .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 101

تاریخ : 4/12/67

فرمان به حجت الاسلام آقاى خامنه اى جهت رسیدگى به تحریف وقایع تاریخى درکتب درسى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى خامنه اى ریاست شوراى عالى انقلاب فرهنگى دامت افاضاته

نامه جناب حجت الاسلام آقاى سید حمید روحانى اخطارى است براى همه آنانى که دلشان براى اسلام و انقلاب مى طپد . باعث تعجب و تاسف است که نظام آموزشى کشور اسلامى ایران نسبتى به مرحوم بهبهانى رحمة اللّه علیه دهد که حتى کسروى با آن سوابق ضد اسلامى درباره ایشان نمى دهد . کسروى ضد دین پس از تجلیل از آقایان بهبهانى و طباطبایى ، دستور بهبهانى و طباطبایى به مردم را در پناه بردن به سفارت یک دولت بیگانه ، رد مى کند .

از حضرت عالى که دلسوز اسلام و انقلاب هستید ، اکیدا مى خواهم مسوولى براى رسیدگى به این امور گذاشته تا در تمام این گونه موارد شما را در جریان بگذارد . سایر موارد نامه آقاى روحانى هم مورد مداقه است ، گزارش کار را به این جانب بدهید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 102

تاریخ : 7/12/67

پاسخ به پیام رهبر شوروى

اشاره

امام : انشأ اللّه سلامت باشند ، ولى به ایشان بگویید که من مى خواستم جلوى شما یک فضاى بزرگتر باز کنم .

در خاتمه حضرت امام فرمودند : من مى خواستم دریچه اى به دنیاى بزرگ یعنى دنیاى بعد از مرگ که دنیاى جاوید است را براى آقاى گورباچف باز نمایم و محور اصلى پیام من آن بود . امیدوارم بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش نمایند .

حضرت امام از خروج نیروهاى شوروى از افغانستان استقبال کردند و بر حسن همجوارى و توسعه مناسبات قوى در ابعاد مختلف در مقابله با شیطنت هاى غرب و خروج نیروهاى بیگانه از خلیج فارس تاکید و آرزو کردند تا مردم شوروى و ایران همیشه در صلح و آرامش زندگى کنند .

ص: 103

تاریخ : 18/12/67

حکم انتصاب حجت الاسلام عبداللّه نورى به سمت نماینده امام در سپاه پاسداران

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ عبداللّه نورى دامت افاضاته

با یاد و گرامیداشت خاطره فداکارى هاى یکى از سرداران بزرگ نهضت اسلامى ایران مرحوم شهید حجت الاسلام آقاى حاج شیخ فضل اللّه محلاتى که از یاران با وفاى این جانب و از سختى کشیدگان دوران مبارزات خونبار انقلاب اسلامى ایران و همچنین مردى صالح و فداکار و برادرى دلسوز براى پاسداران عزیز انقلاب اسلامى بود که خدایش او را رحمت کند و در جوار خود پذیرایش گردد . و با تشکر از زحمات قائم مقام ایشان جناب حجت الاسلام آقاى عراقى که فردى متدین و صالح که در کوران جنگ و جهاد خدمات قابل تقدیرى انجام داده است و انشأ اللّه از این پس چون گذشته در خدمت اسلام و ایران و انقلاب اسلامى خواهند بود . این جانب جناب عالى را که فردى هستید فاضل ، متدین ، مبارز ، متقى و با فهم سیاسى بسیار خوب و علاوه بر آن از خانواده محترم شهدا که خود افتخارى است بزرگ مى باشید به نمایندگى از جانب خود در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى منصوب مى نمایم . لازم است مسایلى را به شما و فرزندان عزیزم در سپاه گوشزد نمایم :

1 _ وظایفى که در قانون به عهده شما گذاشته شده است باید دقیقا مراعات گردد و شما به هیچ وجه نباید از آن چشم پوشى کنید ، فرزندان سپاهى ام نیز نباید از قانون کوچکترین تخطى بنمایند .

2 _ نمایندگى شما در سپاه پاسداران اعم از لشکرى و کشورى و وزارت سپاه مى باشد لذا کلیه مسایل فرهنگى ، عقیدتى سیاسى و فکرى و فعالیت هاى تبلیغاتى و انتشاراتى و حفاظت و اطلاعات و مسایل قانونى دیگر زیر نظر شماست و شما باید هدایت تمامى موارد مذکور را به عهده بگیرید .

3 _ تمامى فرزندان عزیزم در سپاه اعم از فرماندهان و سایرین هماهنگى هاى لازم را با نماینده محترم این جانب داشته و دارند و تخطى از آن با عکس العمل روبرو خواهد شد .

4 _ از این پس تأیید عزل و نصب فرماندهان سپاه پاسداران با شماست

5 _ از آنجا که شما نماینده این جانب در جهاد سازندگى هم مى باشید از خداوند متعال مى خواهم تا با هماهنگى سپاه و جهاد بتوانید این دو نهاد مقدس انقلاب را یار و همکار یکدیگر نمایید تا بهتر بتوانند به اسلام و انقلاب و ایران خدمت کنند .

ص: 104

توفیق و تأیید شما را از خداوند تعالى آرزومندم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 105

تاریخ : 29/12/67

پیام به مناسبت سال نو

بسم اللّه الرحمن الرحیم

یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل والنهار یا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال .

تحویل حال الى الحسن الحال این است که انشأ اللّه در این سال نو ما تغییرات روحى بدهیم ، یعنى واقعا تحول برایمان حاصل بشود و او به این است که همان طورى که سیره انبیا از اول تا آخر بوده است که جنگ و صلحشان براى خدا بوده است ، هیچ پیغمبرى جنگ نکرد الا براى خدا و صلح نکرد الا براى خدا .

و امسال نوروز ما بین دو عید واقع شده است یکى عید سعید ولادت حضرت امام حسین سلام اللّه علیه که احیا کننده دین اسلام بود از صدر اسلام تا آخرالزمان و یکى هم عید 15 شعبان ولى عصر ارواحنا له الفدا که او تا ازل احیا مى کند دین خداى تبارک و تعالى را . و ما امیدواریم که ملت ما در این سال نو به طورى عمل بکند که سیره انبیا بوده است ، به طورى عمل بکند که سیره اولیا بوده است و عمده این است که هواهاى نفس از بین برود ، انسان در طول عمر مبتلاى به این هواى نفس است که محتاج به ریاضت است و من که گوینده ام موفق نشدم به این عمل و من امیدوارم که ملت ایران و همه مسلمانان دنیا یک تحولى پیدا کنند در این سال نو که براى خدا کار کنند ، براى سلطه خودشان نباشد ، براى پیروزى خودشان نباشد ، براى هواهاى نفسانى نباشد . و خداوند انشأ اللّه همه را توفیق بدهد که در راه خداى تبارک و تعالى مجاهدت کنند و انشأ اللّه این روز بر همه مبارک باشد و خداوند همه مسلمین را با هم متفق کند در مقابل کفر جهانى.

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 106

تاریخ : 2/1/68

پیام به مهاجرین جنگ تحمیلى به مناسبت نیمه شعبان

اشاره

بسم اللّه الرحمن الرحیم

خدمت خواهران و برادران و فرزندان عزیز مهاجرین جنگ تحمیلى ایدهم اللّه تعالى

با سلام و درود به پیشگاه مقدس مولود نیمه شعبان و آخرین ذخیره امامت حضرت بقیه اللّه ارواحنا فداه و یگانه دادگستر ابدى و بزرگ پرچمدار رهایى انسان از قیود ظلم و ستم استکبار ، سلام بر او و سلام بر منتظران واقعى او ، سلام بر غیبت و ظهور او و سلام بر آنان که ظهورش را با حقیقت درک مى کنند و از جام هدایت و معرفت او لبریز مى شوند .

سلام بر ملت بزرگ ایران که با فداکارى و ایثار و شهادت راه ظهورش را هموار مى کنند و سلام بر شما خواهران و برادران مهاجر که بدون شک در جنگ تحمیلى از کسانى هستید که صدمه فراوان روحى و جسمى و مالى خورده اید . شما عزیزان در زمان یورش وحشیانه صدام پس از روزها دفاع قهرمانانه اضطرارا محل زندگى و راحتى خود را ترک نموده و حقیقتا به زندگى پر مشقت در نقطه اى دور از خانه و کاشانه خویش تن داده اید . شما مهاجرین عزیز جنگ تحمیلى ، لحظه لحظه جنگ و سختى هاى آن را درک کرده اید . انشأ اللّه جمهورى اسلامى در آینده اى نه چندان دور شهرها و روستاهاى شما را بهتر از قبل در اختیار شما خواهد گذاشت ، ولى باید خود به کمک مسوولان آمده و در نوسازى و مهیا سازى شهر و روستاهاتان آنان را یارى نمایید . بحمد اللّه فرزندان خردسال آن روز شما ، امروز جوانانى شده اند که مانند سایر برادران و خواهران خود از میهن اسلامى شان دفاع خواهند کرد .

همه مى دانند که تحمل هشت سال فشار و سختى فقط براى اسلام عزیز بوده است ، لذا مسوولین باید در دفاع از اسلام محکمتر از همیشه با تمام توان در مقابل تجاوز نظامى ، سیاسى و فرهنگى جهانخواران بایستند ، چرا که امروز دنیاى استکبار خصوصا غرب خطر رشد اسلام ناب محمدى صلى اللّه علیه و آله و سلم را علیه منافع نامشروع خود درک کرده است .

امروز غرب و شرق به خوبى مى دانند که تنها نیرویى که مى تواند آنان را از صحنه خارج کند ، اسلام است . آنها در این ده سال انقلاب اسلامى ایران ضربات سختى از اسلام خورده اند و تصمیم گرفته اند که به هر وسیله ممکن آن را در ایران که مرکز اسلام ناب محمدى است نابود کنند . اگر بتوانند با نیروى نظامى ، اگر نشد ، با نشر فرهنگ مبتذل خود و بیگانه کردن ملت از اسلام و فرهنگ ملى

ص: 107

خویش و اگر هیچ کدام از اینها نشد ، ایادى خودفروخته خود از منافقین و لیبرال ها و بى دین ها را که کشتن روحانیون و افراد بى گناه برایشان چون آب خوردن است ، در منازل و مراکز ادارات نفوذ مى دهند که شاید به مقاصد شوم خود برسند . و نفوذى ها بارها اعلام کرده اند که حرف خود را از دهان ساده اندیشان موجه مى زنند .

من بارها اعلام کرده ام که با هیچ کس در هر مرتبه اى که باشد عقد اخوت نبسته ام . چهارچوب دوستى من در درستى راه هر فرد نهفته است . دفاع از اسلام و حزب اللّه اصل خدشه ناپذیر سیاست جمهورى اسلامى است . ما باید مدافع افرادى باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوش تا گوش بریدند . ما باید دشمن سرسخت کسانى باشیم که پرونده هاى همکارى آنان با آمریکا از لانه جاسوسى بیرون آمد . ما باید تمام عشقمان به خدا باشد نه تاریخ . کسانى که از منافقین و لیبرال ها دفاع مى کنند ، پیش ملت عزیز و شهید داده ما راهى ندارند . اگر ایادى بیگانه و ناآگاهان گول خورده که بدون توجه بلندگوى دیگران شده اند ، از این حرکات دست بر ندارند ، مردم ما آنها را بدون هیچ گونه گذشتى طرد خواهند کرد .

مسوولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست . انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت ارواحنا فداه _ است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد . مسایل اقتصادى و مادى اگر لحظه اى مسوولین را از وظیفه اى که بر عهده دارند منصرف کند ، خطرى بزرگ و خیانتى سهمگین را به دنبال دارد . باید دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنمایند ، ولى این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانى اسلام است منصرف کند .

مردم عزیز ایران که حقا چهره منور تاریخ بزرگ اسلام در زمان معاصرند ، باید سعى کنند که سختى ها و فشارها را براى خدا پذیرا گردند تا مسوولان بالاى کشور به وظیفه اساسى شان که نشر اسلام در جهان است برسند و از آنان بخواهند که تنها برادرى و صمیمیت را در چهارچوب مصلحت اسلام و مسلمین در نظر بگیرند . چه کسى است که نداند مردم عزیز ما در سختى هستند و گرانى و کمبود بر طبقه مستضعف فشار مى آورد ، ولى هیچ کس هم نیست که نداند پشت کردن به فرهنگ دنیاى دون امروز و پایه ریزى فرهنگى جدید بر مبناى اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامى با آمریکا و شوروى ، فشار و سختى و شهادت و گرسنگى را به دنبال دارد و مردم ما این راه را خود انتخاب کرده اند و بهاى آن را هم خواهند پرداخت و بر این امر هم افتخار مى کنند ، این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب بى شهادت میسر نیست .

من بار دیگر از مسوولین بالاى نظام جمهورى اسلامى مى خواهم که از هیچ کس و از هیچ چیز جز خداى بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشأ سرمایه دارى غرب و پوچى و تجاوز کمونیزم نکشند که ما هنوز در قدم هاى اول مبارزه جهانى خود علیه غرب و

ص: 108

شرقیم .

مگر بیش از این است که ما ظاهرا از جهانخواران شکست مى خوریم و نابود مى شویم ؟ مگر بیش از این است که ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفى مى کنند ؟ مگر بیش از این است که با نفوذ ایادى قاتل و منحرف خود در محافل و منازل ، عزت اسلام و مسلمین را پایکوب مى کنند ؟ مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدى در سراسر جهان بر چوبه هاى دار میروند ؟ مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزب اللّه در جهان به اسارت گرفته مى شوند ؟ بگذار دنیاى پست مادیت با ما چنین کند ولى ما به وظیفه اسلامى خود عمل کنیم .

امروز بیشتر از هر زمانى کینه و دشمنى استکبار علیه اسلام ناب محمدى برملا شده است ، بسیج عمومى آنان در دفاع از یک خودفروخته و نویسنده مزدور گویاى این واقعیت است و شاید آنان این همه فضاحت و بى آبرویى شان را به خاطر رسیدن به هدف شوم خود پیش بینى نکرده بودند که امروز با سرافکندگى و خوارى از کرده خود پشیمان و با ذلت مراجعه مى کنند .

احتمالا قضیه مبارزه با حجاب زنان مسلمان در فضاى آموزشى ، حرکتى انحرافى براى کمرنگ کردن جلوه عظیم دفاع جهان اسلام از رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم مى باشد . گرچه خود این واقعه هم از دردهایى است که ملت هاى اسلامى گرفتار آن شده اند که چگونه در دنیاى به اصطلاح آزاد ، الزام زنان و دختران مسلمان به رفع حجاب عین دموکراسى است و فقط ما که گفته ایم کسى که به پیغمبر اسلام صلى اللّه علیه و آله و سلم توهین کند و اجماع فقهأ مسلمین فتوا به اعدام آن مى دهند ، خلاف آزادى است ! راستى چرا دنیا در برابر کسى که اجازه ندهد تا دختران مسلمان به دلخواه خود با پوشش اسلامى در دانشگاه ها درس بخوانند یا تدریس کنند ، ساکت نشسته است ؟ جز این است که تفسیر و تاویل آزادى و استفاده از آن در اختیار کسانى است که با اساس آزادى مقدس مخالفند ؟ امروز خداوند ما را مسوول کرده است ، نباید غفلت نمود . امروز با جمود و سکون و سکوت باید مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را پابرجا داشت . من باز مى گویم همه مسوولان نظام و مردم ایران باید بدانند که غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامى تان به خیال خام خودشان بیرون نبرند ، آرام نخواهند نشست . نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور ، همیشه با بصیرت و با چشمانى باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید ، لحظه اى آرامتان نمى گذارند .

البته ما از زحمات وزارت امور خارجه قدردانى مى کنیم و آنها باید با جدیت به کار خود ادامه دهند که انشأ اللّه در انجام وظیفه بزرگ الهى و سیاسى خود موفق خواهند بود .

از خداوند متعال مى خواهم تا مهاجرین عزیزمان را هر چه زودتر به خانه و کاشانه خود برساند و تلخى غربت ها و سختى ها را به شیرینى مراجعت شان مبدل سازد .

در خاتمه لازم است از همه کسانى که از مهاجرین عزیز جنگ تحمیلى پذیرایى کرده و مى کنند و همچنین از مسوولین محترم بنیاد مهاجرین که زحمات زیادى متحمل شده اند ، تشکر و قدردانى

ص: 109

نمایم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 110

عکس

ص: 111

تاریخ : 8/1/68

پاسخ به استعفاى آیت اللّه منتظرى از پست قائم مقامى رهبرى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام والمسلمین آقاى منتظرى دامت افاضاته

با سلام و آرزوى موفقیت براى شما ، همان طور که نوشته اید رهبرى نظام جمهورى اسلامى کار مشکل و مسوولیت سنگین و خطیرى است که تحملى بیش از طاقت شما مى خواهد و به همین جهت هم شما و هم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم و در این زمینه هر دو مثل هم فکر مى کردیم ولى خبرگان به این نتیجه رسیده بودند و من هم نمى خواستم در محدوده قانونى آنها دخالت کنم . از این که عدم آمادگى خود را براى پست قائم مقامى رهبرى اعلام کرده اید ، پس از قبول صمیمانه از شما تشکر مى نمایم .

همه مى دانند که شما حاصل عمر من بوده اید و من به شما شدیدا علاقه مندم . براى این که اشتباهات گذشته تکرار نگردد به شما نصیحت مى کنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمایید و ازرفت وآمدمخالفین نظام که به اسم علاقه به اسلام و جمهورى اسلامى خود را جا مى زنند ، جدا جلوگیرى کنید . من این تذکر را در قضیه مهدى هاشمى هم به شما دادم .

من صلاح شما و انقلاب را در این مى بینم که شما فقیهى باشید که نظام و مردم از نظرات شما استفاده کنند . از پخش دروغ هاى رادیو بیگانه متاثر نباشید ، مردم ما شما را خوب مى شناسند و حیله هاى دشمن را هم خوب درک کرده اند که با نسبت هر چیزى به مقامات ایران کینه خود را به اسلام نشان مى دهند .

طلاب عزیز ، ائمه محترم جمعه و جماعات ، روزنامه ها و رادیو و تلویزیون باید براى مردم این قضیه ساده را روشن کنند که در اسلام مصلحت نظام از مسایلى است که مقدم بر هر چیز است و همه باید تابع آن باشیم .

جناب عالى انشأ اللّه با درس و بحث خود ، حوزه و نظام را گرمى مى بخشید .

والسلام علیکم

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 112

تاریخ : 14/1/68

انتصاب آیت اللّه جنتى به ریاست سازمان تبلیغات اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ احمد جنتى دامت افاضاته

به دنبال درخواست اعضاى محترم و بزرگوار شوراى عالى سازمان تبلیغات مبنى بر این که براى پیشبرد بهتر کار ، شخصى از طرف این جانب به تنهایى مسوول آن سازمان گردد ، جناب عالى را به مدیریت و ریاست آن سازمان منصوب مى نمایم .

روشن است شما که از افراد متدین ، خوب و با سابقه طولانى در مبارزات مى باشید و عمرى را در حوزه هاى علمیه سپرى کرده اید ، مى توانید خدمات ارزنده اى به اسلام و انقلاب بنمایید .

امیدوارم با تلاش پیگیر و با استفاده از همه نیروهاى مؤمن به انقلاب و اسلام از عهده این مهم برآیید . تبلیغات که همان شناساندن خوبى ها و تشویق به انجام آن و ترسیم بدى ها و نشان دادن راه گریز و منع از آن است ، از اصول بسیار مهم اسلام عزیز است . انشأ اللّه در محدوده توانتان نقاط کور و مجهول را براى مردم شریف ایران و جهان اسلام باز و روشن نمایید و چهارچوب اسلام ناب محمدى که در ترسیم قهر و خشم و کینه مقدس و انقلابى علیه سرمایه دارى غرب و کمونیزم متجاوز شرق است و نیز راه مبارزه علیه ریا و حیله و خدعه را به مردم و بخصوص جوانان سلحشورمان نشان دهید .

این مساله که نظام در اهداف خود جدى است و با هیچ کس شوخى ندارد و در صورت به خطر افتادن ارزش هاى اسلامى با هر کس در هر موقعیت قاطعانه برخورد مى نماید ، باید به عنوان یک اصل خدشه ناپذیر براى تمامى دست اندرکاران و مردم تبلیغ گردد .

توفیق جناب عالى و اعضأ معزز و محترم شوراى عالى سازمان تبلیغات اسلامى و تمامى افراد این سازمان را از خداوند متعال خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 113

تاریخ : 19/1/68

فرمان به حجت الاسلام رجمانى مسؤول بسیج مستضعفین در مورد صرف کمک هاى مردمى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى رحمانى مسوول محترم بسیج مستضعفین دامت افاضاته

با تشکر از زحمات جناب عالى و تمامى خواهران و برادران بسیج و دست اندرکاران کمک هاى مردمى به جبهه هاى نبرد حق علیه باطل که در روزهاى حماسه و جهاد با تلاش خود خدمات ارزشمندى را به اسلام و انقلاب و ایران نمودند . جناب عالى که از مبارزین با سابقه و از دوستان خوب این جانب مى باشید ، تلاش نمایید تا در طول شش ماه آنچه را در اختیار ستاد کمک هاى مردمى است در موارد مصرفش صرف نمایید و کار را به انجام رسانید .

توفیق جناب عالى را از خداوند متعال خواستارم .

والسلام علیکم

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 114

عکس

ص: 115

تاریخ : 26/1/68

نامه به نمایندگان مجلس شوراى اسلامى و وزرأ در مورد کناره گیرى آیت اللّهمنتظرى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

خدمت فرزندان عزیز ، نمایندگان محترم مجلس شوراى اسلامى و وزرأ محترم دامت افاضاتهم

با سلام شنیدم در جریان امر حضرت آقاى منتظرى نیستید و نمى دانید قضیه از چه قرار است . همین قدر بدانید که پدر پیرتان بیش از دو سال است در اعلامیه ها و پیغام ها تمام تلاش خود را نموده است تا قضیه بدین جا ختم نگردد ولى متاسفانه موفق نشد . از طرف دیگر وظیفه شرعى اقتضا مى کرد تا تصمیم لازم را براى حفظ نظام و اسلام بگیرد ، لذا با دلى پر خون حاصل عمرم را براى مصلحت نظام و اسلام کنار گذاشتم .

انشأ اللّه خواهران و برادران در آینده تا اندازه اى روشن خواهند شد . سفارش این موضوع لازم نیست که دفاع از اسلام و نظام شوخى بردار نیست و در صورت تخطى ، هر کس در هر موقعیت بلافاصله به مردم معرفى خواهد شد .

توفیق همگان را از خداوند متعال خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 116

تاریخ : 28/1/68

پیام به مناسبت روز ارتش

بسم اللّه الرحمن الرحیم

بیست و نهم فروردین سالروز ارتش قهرمان و دلاور جمهورى اسلامى ایران بر ملت رشید ایران و بر همه ارتشیان و نیروهاى مسلح کشور مبارک باد . افتخار و آفرین بر ارتشى که در اوج تصمیم جاودانه خود حصار تعبد طاغوت را شکست و برج و باروى رژیم سلطنت و حکومت دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهى را به آتش کشید و خود را از قیود حاکمیت ستمگران و مستشاران آمریکایى که با هزاران آمال و آرزو براى منافعشان از ایران جزیره ثبات ساخته بودند ، رهایى بخشید . گرچه سران وابسته و خودفروخته ارتش تا آخرین لحظه حیات ننگین حکومت پهلوى تلاش فراوانى براى نجات تخت و تاج سلطنت نمودند ، ولى تصمیم شجاعانه پرسنل شریف ارتش اعم از افسران و درجه داران و سربازان آنچنان کوبنده و قاطع بود که مجال تفکر و تصمیم را از دشمنان خدا و خلق گرفت و پیوستن ارتش خصوصا نیروى هوایى به صفوف الهى ملت ، لحظه شادى بندگان خدا و یاس و ناامیدى ستمگران گردید که آن روزها و ساعات شیرین و پر خاطره عشق ارتش به اسلام و میهن اسلامى ، هرگز از یاد ملت ایران نمى رود و حقا نیروى هوایى سهم بیشترى ادا کرده است . پیوستن ارتش به مردم معرف ارزش واقعى ارتش و موجب کینه توزى جهانخواران گردید .

در آغاز پیروزى انقلاب اسلامى ایادى شرق و غرب و آنها که صداقت و امانت و دیندارى و میهن دارى ارتشیان را در حماسه پیروزى درک نکرده بودند ، کمر به نابودى ارتش بستند و با شعارهاى به ظاهر انقلابى و فریبنده مصمم به انحلال آن و غارت سلاح ها و نابودى امکانات دفاعى کشور شدند و چه بسا ساده لوحان نیز تحت تاثیر القائات آنان راه این هدف شوم را هموار نمودند که خداوند متعال کشور و انقلاب اسلامى ما را از توطئه شوم آنان رهایى بخشید و ارتش سرافراز ایران اسلامى همچون برق و صاعقه بر سر توطئه گران که در گوشه و کنار مرزها خواب تجزیه ایران را در سر پرورانده بودند فرود آمد و کردستان و گنبد و ترکمن صحرا گورستان کوردلان گردید که همه اینها از افتخارات تاریخى و فراموش ناشدنى ارتش قهرمان است .

و اما مهمتر از همه اینها حماسه هشت سال دفاع مقدس و مظلومانه ارتش و سپاه و نیروهاى انتظامى و مردمى است که در حقیقت در برابر همه جهانخواران ایستادند و متجاوزینى که به خود وعده

ص: 117

فتح سه روزه خوزستان و سقوط تهران را داده بودند به باتلاق مرگ و هلاکت فرستاد ، واقعا ارتش و نیروهاى سپاهى و بسیجى ها مظلومانه و با کمترین امکانات جنگیدند و برگ هاى زرین افتخار و کرامت و شرافت و شهادت را به اسلام عزیز هدیه نمودند . شجاعت ها و رشادت هاى بى نظیر نیروى هوایى و هوانیروز و خلبانان دلاور در نفوذ به اعماق خاک دشمن و رویارویى با مدرن ترین امکانات اهدایى استکبار به صدامیان و دفاع از حریم هوایى کشور نشانه تعهد ، عشق و ایمان آنان به خدا و اسلام و میهن اسلامى است . مهیا نگهداشتن و تعمیر و بازسازى ادوات و ابزار پیچیده هواپیماها و رادارها و سلاح هاى ضد هوایى و موشک ها و پدافند از کشور دلیل مهارت و تخصص و ارزش هاى علمى والاى این عزیزان است که خداوند بر توان و ایمان آنان بیفزاید .

نیروى زمینى قهرمان که در حقیقت در تمامى حوادث در نوک پیکان حملات ناجوانمردانه دشمنان بوده است ، به حق چهره راستین و شکست ناپذیر و استوار خویش در دفاع از مرزهاى گسترده کشورمان را نشان داد . حضور و آمادگى دفاعى در مرزهاى غرب و جنوب و شمال غرب با آن همه خصوصیات جغرافیایى و با سرما و گرماى طاقت فرساى مناطق ، آن هم با کمبودها و محاصره ها کار آسانى نبوده است که علاوه بر آن ارتش با هماهنگى سپاه و بسیج در اکثر صحنه هاى رزم و پیکار توانست پشت سپاهیان کفر را در هم بشکند و سرزمین هاى مقدس و اشغال شده میهن عزیزمان را از چنگال متجاوزان خارج نماید و در عملیات هاى بزرگى همچون شکستن حصر آبادان و فتح المبین و بیت المقدس و ده ها عملیات افتخارآفرین دیگر دوشادوش و همگام عزیزان سپاه و بسیج به فتوحات و افتخارات بزرگى نایل شود و هم اکنون نیز با کمال قدرت و صلابت از مرزها و پاسدارى و حراست نماید و در برابر خطرات احتمالى در آمادگى کامل باشد .

نیروى دریایى نیز همچون سایر نیروها بحمد اللّه در آب هاى خلیج فارس و مرزهاى آبى کشور در عرصه دفاع مقدس از کشور اسلامى مان چون نگینى درخشنده است و بر عرشه کشتى افتخار و صلابت خود استوار ایستاده است . رویارویى آنان با نیروى دریایى دشمن و آن همه افتخارات رزم و رشادت و شهادت و نیز کنترل و بازرسى کشتى هاى در خلیج فارس و تنگه هرمز و مهمتر از همه نبرد قهرمانانه آنان در برابر آمریکاى متجاوز و حضور جدى آنان در آب هاى بین المللى نشانه اقتدار و اعتبار این نیروى بزرگ و سرافراز است و ملت ایران باید به چنین ارتش مؤمن و وفادارى افتخار کند و نیروهاى مسلح و ارتش بزرگ ایران باید بدانند که همه این افتخارات به برکت ایمان به خدا و دفاع از کشور امام زمان ارواحنا فداه و در سایه وحدت و انسجام و همدلى و برادرى با یکدیگر و پشتیبانى مردم به دست آمده است و براى رسیدن به قله این عزت و شوکت اسلامى ، سرمایه هاى فراوان و شهدأ گرانقدرى تقدیم راه خدا گردیده است و باید تا آخر همین رویه و سیاست . یعنى ایمان ، وحدت و نظم ، حفظ و تقویت گردد و نیروهاى مسلح کشور اعم از سپاه و ارتش در کنار یکدیگر به سازندگى و رشد و تقویت بنیه هاى دفاعى اسلام و کشور همت بگمارند .

من تا آخر پشتیبان ارتش و سپاه و بسیج خواهم بود و تضعیف آنان را حرام مى دانم . من به

ص: 118

عنوان فرمانده کل قوا به مسوولین و تصمیم گیرندگان نیز دستور مى دهم که در هیچ شرایطى از تقویت نیروهاى مسلح و بالا بردن آموزش هاى عقیدتى و نظامى و توسعه تخصص هاى لازم و خصوصا حرکت به طرف خودکفایى نظامى غفلت نکنند و این کشور را براى دفاع از ارزش هاى اسلام ناب و محرومین و مستضعفین جهان در آمادگى کامل نگهدارند و مبادا توجه به برنامه هاى دیگر موجب غفلت از این امر حیاتى گردد که مطمئنا غفلت از تقویت بنیه دفاعى کشور ، طمع تهاجم و تجاوز بیگانگان و نهایتا تحمیل جنگ ها و توطئه ها را به دنبال مى آورد .

ارتش و سایر نیروهاى مسلح در دوران بازسازى باید به اصل بازسازى معنوى و اعتقادى نیز توجه کافى داشته باشند ، چرا که همه در میدان نبرد و کارزار آموخته و تجربه کرده اند که معنویت و ایمان چقدر در پیروزى ها و موفقیت ها و بالا بردن توان و استقامت نیروها موثر است .

من با تشکر از زحمات روحانیون عزیز و مسوولین عقیدتى سیاسى ارتش بخصوص نماینده خود جناب حجت الاسلام آقاى صفایى که از چهره هاى مؤمن و خوب و صدیق این انقلاب است ، تاکید مى کنم که به مساله ى آموزش هاى عقیدتى و اخلاقى بیشتر توجه شود .

دوران خدمت نظامى براى جوانان کشور بهترین فرصت و مناسبتى است که نظام و ارتش و مسوولین عقیدتى سیاسى مى توانند از آن استفاده کنند و جوانان عزیز و غیور را با بهترین روش هاى دفاعى اعم از تجربى و علمى یا اعتقادى بارور سازند که براى همیشه و تا آخر عمر سرباز و مدافع اسلام و میهن اسلامى باشند .

در خاتمه ضمن تشکر از همه نیروهاى مسلح خصوصا نیروهاى عزیز و مومن و فداکار ارتش ، افسران ، سربازان ، درجه داران و کادرهاى مختلف ستادى و غیر ستادى و فرماندهان عزیز ، نمایندگان خود در ارتش و دفاتر مشاورت و همچنین وزارت دفاع و کلیه سازمان ها و مراکز تابعه ارتش ، از پیشگاه مقدس پروردگار مى خواهم که هر روز بر قدرت و شوکت و صلابت این مدافعان راستین میهن اسلامى بیفزاید و شهدأ گرانقدر آنان را که همه ما در زیر سایه برکات آنان به نعمت امنیت و آزادى و استقلال رسیده ایم ، با شهدأ بزرگوار اسلام محشور فرماید و به جانبازان عزیزشان شفا کرامت نماید و مفقودین و اسرأ بزرگوارشان را به اوطان خود برگرداند و به خانواده هاى معظم شهدا صبر و اجر مرحمت فرماید .

در خاتمه توصیه موکد مى کنم به همه ملت بزرگ ایران به ویژه دست اندرکاران در نظام مبارک جمهورى اسلامى و کسانى که به نظام جمهورى اسلامى و اسلام عزیز دلبستگى دارند که آنچه در این سال هاى طولانى انقلاب پیش آمد از پیروزى هاى معجزه آسا در مقابل همه قدرت ها و ابرقدرت ها و صاحبان رسانه هاى گروهى جهان که کمر همت به محو جمهورى اسلامى و در حقیقت اسلام بزرگ بسته اند و بحمد اللّه ناکام ماندند ، از برکات و عنایات خداوند تعالى و ایمان همه قشرهاى متعهد به مبادى اسلام بوده و بى شک از ادعیه مبارکه حضرت بقیه اللّه صلوات اللّه و سلامه علیه و روحى و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدأ برخوردار بوده و هست و بر همه ماها لازم است با تشکر از این

ص: 119

نعمت بزرگ ، در حفظ این عنایات کوشا باشیم .

والسلام على عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 120

تاریخ : 2/68

پاسخ به استفسار استاندار سمنان در رابطه با تامین آب آشامیدنى مردم این استان از چشمه ها

بسمه تعالى

علماى اعلام و روحانیون محترم و ائمه جمعه معظم مجازند از طرف این جانب در این باب اقدام کنند و به هر نحوى مى توانند آن را انجام موفقیت همگان را از خداى تعالى مسالت دارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 121

تاریخ : 4/2/68

نامه به حجت الاسلام خامنه اى در مورد تدوین متمم قانون اساسى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى خامنه اى ریاست محترم جمهورى اسلامى ایران دامت افاضاته از آن جا که پس از کسب ده سال تجربه عینى و عملى از اداره کشور ، اکثر مسؤولین و دست اندرکاران و کارشناسان نظام مقدس جمهورى اسلامى ایران بر این عقیده اند که قانون اساسى با این که داراى نقاط قوت بسیار خوب و جاودانه است ، داراى نقایص و اشکالاتى است که در تدوین و تصویب آن به علت جو ملتهب ابتداى پیروزى انقلاب و عدم شناخت دقیق معضلات اجرایى جامعه ، کمتر به آن توجه شده است ، ولى خوشبختانه مساله تتمیم قانون اساسى پس از یکى دو سال مورد بحث محافل گوناگون بوده است و رفع نقایص آن یک ضرورت اجتناب ناپذیر جامعه اسلامى و انقلابى ماست و چه بسا تاخیر در آن موجب بروز آفات و عواقب تلخى براى کشور و انقلاب گردد . و من نیز بنابر احساس تکلیف شرعى و ملى خود از مدت ها قبل در فکر حل آن بوده ام که جنگ و مسایل دیگر مانع از انجام آن مى گردید .

اکنون که به یارى خداوند بزرگ و دعاى خیر حضرت بقیة اللّه روحى له الفدأ نظام اسلامى ایران راه سازندگى و رشد و تعالى همه جانبه خود را در پیش گرفته است ، هیأتى را براى رسیدگى به این امر مهم تعیین نمودم که پس از بررسى و تدوین و تصویب موارد و اصولى که ذکر مى شود ، تأیید آن را به آرأ عمومى مردم شریف و عزیز ایران بگذارند .

الف _ حضرات حجج اسلام والمسلمین و آقایانى که براى این مهم در نظر گرفته ام :

1 _ آقاى مشکینى 2 _ آقاى طاهرى خرم آبادى 3 _ آقاى مؤمن 4 _ آقاى هاشمى رفسنجانى 5 _ آقاى امینى 6 _ آقاى خامنه اى 7 _ آقاى موسوى (نخست وزیر) 8 _ آقاى حسن حبیبى 9 _ آقاى موسوى اردبیلى 10 _ آقاى موسوى خوئینى ها 11 _ آقاى محمدى گیلانى 12 _ آقاى خزعلى 13 _ آقاى یزدى 14 _ آقاى امامى کاشانى 15 _ آقاى جنتى 16 _ آقاى مهدوى کنى 17 _ آقاى آذرى قمى 18 _ آقاى توسلى 19 _ آقاى کروبى 20 _ آقاى عبداللّه نورى که آقایان محترم از مجلس خبرگان و قواى مقننه و اجراییه و قضاییه و مجمع تشخیص مصلحت و افراد دیگر و نیز پنج نفر از نمایندگان مجلس شوراى اسلامى به انتخاب مجلس انتخاب شده اند .

ص: 122

ب محدوده مسایل مورد بحث :

1 _ رهبرى 2 _ تمرکز در مدیریت قوه مجریه 3 _ تمرکز در مدیریت قوه قضاییه 4 _ تمرکز در مدیریت صدا و سیما به صورتى که قواى سه گانه در آن نظارت داشته باشند . 5 _ تعداد نمایندگان مجلس شوراى اسلامى 6 _ مجمع تشخیص مصلحت براى حل معضلات نظام و مشورت رهبرى به صورتى که قدرتى در عرض قواى دیگر نباشد 7 _ راه بازنگرى به قانون اساسى 8 _ تغییر نام مجلس شوراى ملى به مجلس شوراى اسلامى .

ج _ مدت براى این کار حداکثر دو ماه است .

توفیق حضرات آقایان را از خداوند متعال خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 123

تاریخ : 6/2/68

پاسخ به آقاى عسگر اولادى در مورد صرف وجوه و امالى که در اختیار ولى فقیه است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب آقاى حبیب اللّه عسگر اولادى زید توفیقه

با سلام ، کلیه وجوه و اموال مجهول المالک ، بلاصاحب ، ارث بلا وارث و اموالى که بابت تخمیس و خروج از ذمه و اجراى اصل 49 قانون اساسى و دیگر قوانین در اختیار ولى فقیه است ، در اختیار جنابان آقایان حجج اسلام مهدى کروبى و حسن صانعى دامت افاضاتهما قرار مى گیرد . آقایان از طرف این جانب وکیل مى باشند تا به هر گونه صلاح مى دانند در تمامى ابعاد ، فروش ، نگهدارى و اداره آنها اقدام نمایند .

بدیهى است اگر مایل باشند مى توانند قسمتى از این اختیارات را در اختیار وزارت امور اقتصادى و دارایى قرار دهند . از آقایان مى خواهم که دقت کامل کنند تا کلیه در آمدهاى حاصله را هر چه بهتر در موارد مقرره شرعیه صرف نمایند و در حد توان به بنیاد شهید ، بنیاد پانزده خرداد ، بنیاد مسکن ، کمیته امداد ، سازمان بهزیستى ، طرح شهید رجایى و بنیاد جانبازان انقلاب اسلامى و موارد دیگر مورد نظرشان کمک نمایند و در تمامى موارد ، امور شرعیه به دقت مراعات گردد . توفیق جناب عالى و آقایان را در خدمت به خانواده شهدا ، جانبازان و مفقودین و اسرا و مستضعفین آرزومندیم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 124

عکس

ص: 125

تاریخ : 7/2/68

پاسخ به آیت اللّه مشکینى در مورد انتخاب حوزه علمیه قم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام والمسلمین آقاى حاج شیخ على مشکینى دامت افاضاته

پس از سلام و آرزوى موفقیت ، انشأاللّه موفق و مؤید باشید . نامه جناب عالى در مورد انتخابات حوزه علمیه قم رسید ، از جناب عالى و سایر دست اندرکاران تشکر مى نمایم . شما از قول من به فرزندان انقلابى ام بفرمایید که تندروى عاقبت خوبى ندارد . اگر آنان جذب حضرات آقایان جامعه محترم مدرسین نشوند ، در آینده گرفتار کسانى خواهند شد که مروج اسلام آمریکایى اند .

من باز مى گویم اگر طلاب انقلابى و مدرسین طرفدار انقلاب هماهنگ کار نکنند ، هر دو شکننده اند . باید تمام تلاش را نمود که به این نقطه مهم رسید . آقایان به روشنى دیدند که دشمن از نقاط ضعف چه ضربه اى به اسلام و روحانیت زد . مؤمن از یک سوراخ دو بار نباید گزیده شود .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 126

تاریخ : 7/2/68

پاسخ به گزارش حجت الاسلام مقتدایى در مورد وضع زندانیان

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى مقتدایى دامت افاضاته

با سلام از گزارشى که در مورد وضع زندانیان دادید ، تشکر مى نمایم . همه باید سعى کنیم به صورتى حرکت کنیم که به احدى ظلم نشود . انشأاللّه با تلاش خود این مهم جامه عمل مى پوشد . از خداوند متعال توفیق و تأیید همه شما را خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 127

عکس

ص: 128

تاریخ : 9/2/68

پاسخ به نامه حجت الاسلام حاج شیخ على مشکینى در مورد متمم قانون اساسى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقاى حاج شیخ على مشکینى دامت افاضاته

پس از عرض سلام خواسته بودید نظرم را در مورد متمم قانون اساسى بیان کنم . هر گونه آقایان صلاح دانستند عمل کنند ، من دخالت نمى کنم . فقط در مورد رهبرى ، ما که نمى توانیم نظام اسلامى مان را بدون سرپرست رها کنیم . باید فردى را انتخاب کنیم که از حیثیت اسلامى مان در جهان سیاست و نیرنگ دفاع کند .

من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم که شرط مرجعیت لازم نیست . مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور کفایت مى کند . اگر مردم به خبرگان رأى دادند تا مجتهد عادلى را براى رهبرى حکومتشان تعیین کنند ، وقتى آنها هم فردى را تعیین کردند تا رهبرى را به عهده بگیرد ، قهرى او مورد قبول مردم است . در این صورت او ولى منتخب مردم مى شود و حکمش نافذ است .

در اصل قانون اساسى من این را مى گفتم ولى دوستان در شرط مرجعیت پافشارى کردند ، من هم قبول کردم . من در آن هنگام مى دانستم که این در آینده نه چندان دور قابل پیاده شدن نیست . توفیق آقایان را از درگاه خداوند متعال خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 129

تاریخ : 17/2/68

پاسخ به گزارش شوراى مدیریت و دبیرخانه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

شوراى مدیریت حوزه علمیه قم دامت افاضاته

با سلام و دعا براى شما عزیزان ، زحمات شما عزیزان چیزى نیست که بر کسى پوشیده باشد . انشأاللّه با کمک همه دست اندرکاران امور حوزه موفق شوید پاسخگوى سؤالات جهان اسلام شوید .

این مسأله نباید فراموش شود که به هیچ وجه از ارکان محکم فقه و اصول رایج در حوزه ها نباید تخطى شود . البته در عین این که از اجتهاد جواهرى به صورتى محکم و استوار ترویج مى شود ، از محاسن روش هاى جدید و علوم مورد احتیاج حوزه هاى اسلامى استفاده گردد . بار دیگر به فرزندان خوب و انقلابى ام سفارش مى کنم که شوراى مدیریت حوزه علمیه قم مورد تأیید این جانب مى باشند ، سعى کنند تندروى نکنند که تندروى باعث شکست خودشان مى گردد . باید طلاب جوان ، اساتید محترم حوزه را که در خدمت انقلاب و اسلام و علوم اسلامى مى باشند یارى کنند تا آنان بتوانند به هدف هاى مهم تعلیم و تربیت برسند . شوراى مدیریت و اساتید عزیز هم توجه داشته باشند که بدون طلاب انقلابى به هیچ یک از خواسته هاى مشروع خود نخواهند رسید ، طلاب انقلابى و مبارز ، پیشتازان انقلاب اصیل اسلامى مان مى باشند ، چهره گلگون و روشن فیضیه هاى ایران در جهان اسلام مرهون زندان ها و شکنجه هاى این عزیزان است .

این مسأله باید در نظر گرفته شود که شوراى مدیریت حوزه علمیه قم از خدا مى خواهند کارى کنند که طلاب عزیز در فراگیرى علم و دانش با مشکلات روبرو نشوند ، اگر در بعضى جهات بدین نتیجه نمى رسند ، لابد در حد توانشان نیست . شعار همیشه از آن کسانى است که وارد گود اجرا نیستند .

از خداوند متعال توفیق سروران و سربازان علوم اسلامى را خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 130

فصل سی ام

درسوگ آفتاب

شنیده ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت

فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت

نشان یار سفر کرده از که پرسم راست

که هر چه گفت برید صبا پریشان گفت

من ومقام رضا، بعد از این و شکر و شکیب(1)

که دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت

مردی، تنهاتر از خورشید، که از مشرق نور خود درخشید و چون آفتاب با

ص: 131


1- در نسخه قزوینی رقیب است.

فروتنی بر همگان تابید و راه نوظهور خود را پیمود و عمری با کوششی خستگی ناپذیر در گسترش اسلام و علوم قرآنی و مبانی ایمان و ستم سوزی و بیدار کردن اقالیم اهل ،قبله از جان مایه نهاد و بر سر پیمان صبح نخستین و عهد دوست ایستاد و پیامبرانه ابرام کرد و از هیچ کس هیچ کس هیچ کس جز خدا نهراسید و دلی به بزرگی سرفراز ترین کوه های عالم داشت و سینه ای به وسعت گسترده ترین اقیانوسها.

مردی که آهن از نفسش نرم میشد.

و عزمش پیشاپیش ،کالبد گام بر میداشت

مردی به روانی موج

در برخاستن

و کران تا کران رفتن

مردی که پولاد از چین ابرویش

به هم میپیچید

مردی که چون آفتاب مینگریست

و غمان امت را در خویش می گریست

مردی با چشم و زبان و گوش در صداقت برابر

مردی که باطراوت میگفت

و گلخنده اش از سنگ و آهن

شکوفه می رویاند.

مردی از تاریخ بیشتر

و از همه بیشتر....»

سرانجام آن مرد مردان، آن ابر مرد همه ی ،اعصار با نفسی مطمئن و قلبی آرام، به دیدار دوست اعلی شتافت و داغی سرخ بر دل ما نهاد.

و اینک «وصیت نامه ی» او این یادگار صحف نورانی انبیاء، آخرین برگ «صحیفه ی نور» او و صحیفه ی نور ماست...

ص: 132

عکس

ص: 133

عکس

ص: 134

عکس

ص: 135

عکس

ص: 136

عکس

ص: 137

عکس

ص: 138

عکس

ص: 139

عکس

ص: 140

عکس

ص: 141

عکس

ص: 142

عکس

ص: 143

عکس

ص: 144

عکس

ص: 145

عکس

ص: 146

عکس

ص: 147

عکس

ص: 148

عکس

ص: 149

عکس

ص: 150

عکس

ص: 151

عکس

ص: 152

عکس

ص: 153

عکس

ص: 154

عکس

ص: 155

عکس

ص: 156

عکس

ص: 157

عکس

ص: 158

عکس

ص: 159

عکس

ص: 160

عکس

ص: 161

عکس

ص: 162

عکس

ص: 163

عکس

ص: 164

عکس

ص: 165

عکس

ص: 166

عکس

ص: 167

عکس

ص: 168

تاریخ : 15/3/68

وصیت نامه سیاسى _ اللّهى رهبر کبیر انقلاب اسلامى و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران

بسم اللّه الرحمن الرحیم

قال رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم : انى تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتى اهل بیتى فانهما لن یفترقا حتى یردا على الحوض .

الحمدلله و سبحانک اللّهم صل على محمد و آله مظاهر جمالک و جلالک و خزائن اسرار کتابک الذى تجلى فیه الاحدیه بجمیع اسمائک حتى المستاثر منها الذى لا یعلمه غیرک واللعن على ظالمیهم اصل الشجره الخبیثه .

و بعد اینجانب مناسب مى دانم که شمه کوتاه و قاصر در باب ثقلین تذکر دهم ، نه از حیث مقامات غیبى و معنوى و عرفانى که قلم مثل منى عاجز است از جسارت در مرتبه اى که عرفان آن بر تمام دائره وجود از ملک تا ملکوت اعلى و از آنجا تا لاهوت و آنچه در فهم من و تو ناید سنگین و تحمل آن فوق طاقت ، اگر نگویم ممتنع است . و نه از آنچه بر بشریت گذشته است از مهجور بودن از حقایق مقام والاى ثقل اکبر و ثقل کبیر که از هر چیز اکبر است جز ثقل اکبر که اکبر مطلق است و نه از آنچه گذشته است بر این دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن براى مثل منى میسر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود ، بلکه مناسب دیدم اشاره اى گذرا و بسیار کوتاه از آنچه بر این دو ثقل گذشته است ، بنمایم .

شاید جمله (لن یفترقا حتى یردا على الحوض ) اشاره باشد بر اینکه بعد از وجود مقدس رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم هر چه بر یکى از این دو گذشته است بر دیگرى گذشته است و مهجوریت هر یک مهجوریت دیگرى است تا آنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در حوض وارد شوند . و آیا این حوض مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است یا چیز دیگر که به عقل و عرفان بشر راهى ندارد ؟ و باید گفت آن ستمى که از طاغوتیان بر این دو ودیعه رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم گذشته نه بر امت مسلمان بلکه بر بشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است .

ص: 169

و ذکر این نکته لازم است که حدیث ثقلین متواتر بین جمیع مسلمین است و کتب اهل سنت از صحاح شش گانه تا کتب دیگر آنان با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم _ بطور متواتر نقل شده است و این حدیث شریف حجت قاطع است بر جمیع بشر بویژه مسلمانان مذاهب مختلف و باید همه مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوى آن باشند و اگر عذرى براى جاهلان بى خبر باشد براى علمأ مذاهب نیست .

اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا ، این ودیعه الهى و ما ترک پیامبر اسلام _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ مسائل اسف انگیزى که باید براى آن خون گریه کرد پس از شهادت حضرت على (ع ) شروع شد . خودخواهان و طاغوتیان ، قرآن کریم را وسیله اى کردند براى حکومت هاى ضدقرآنى و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از _ پیامبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم _ دریافت کرده بودند و نداى (انى تارک فیکم الثقلان ) در گوششان بود با بهانه هاى مختلف و توطئه هاى از پیش تهیه شده ، آنان را عقب زده و با قرآن ، در حقیقت قرآن را که براى بشریت تا ورود به حوض ، بزرگترین دستور زندگانى مادى و معنوى بود و هست ، از صحنه خارج کردند و بر حکومت عدل الهى که یکى از آرمان هاى این کتاب مقدس بوده و هست خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردند تا کار به جایى رسید که قلم از شرح آن شرمسار است . و هر چه این بنیان کج به جلو آمد ، کجى ها و انحراف ها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که براى رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشرى از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدى (ص ) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند ، برساند و این ولیده علم الاسمأ را از شر شیاطین و طاغوت ها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حکومت را به دست اولیأاللّه ، _ معصومین علیهم صلوات الاولین والاخرین _ بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند ، چنان از صحنه خارج نمودند که گویى نقشى براى هدایت ندارد و کار به جایى رسید که نقش قرآن به دست حکومت هاى جائر و آخوندهاى خبیث بدتر از طاغوتیان وسیله اى براى اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالى شد و مع الاسف به دست دشمنان توطئه گر و دوستان جاهل ، قرآن این کتاب سرنوشت ساز ، نقشى جز در گورستان ها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگى آنان باشد ، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلى از صحنه خارج شد ، که دیدیم اگر کسى دم از حکومت اسلامى بر مى آورد و از سیاست که نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ و قرآن و سنت مشحون آن است ، سخن مى گفت گویى بزرگترین معصیت را مرتکب شده و کلمه آخوند سیاسى موازن با آخوند بى دین شده بود و اکنون نیز هست .

و اخیرا قدرت هاى شیطانى بزرگ به وسیله حکومت هاى منحرف خارج از تعلیمات اسلامى که خود را به دروغ به اسلام بسته اند ، براى محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانى ابرقدرت ها قرآن را با خط زیبا طبع مى کنند و به اطراف مى فرستند و با این حیله شیطانى قرآن را از صحنه خارج مى کنند . ما همه

ص: 170

دیدیم قرآنى را که محمدرضا خان پهلوى طبع کرد و عده اى را اغفال کرد و بعض آخوندهاى بى خبر از مقاصد اسلامى هم مداح او بودند و مى بینیم که ملک فهد هر سال مقدار زیادى از ثروت هاى بى پایان مردم را صرف طبع قرآن کریم و عمال تبلیغات مذهب ضدقرآنى مى کند و وهابیت این مذهب سراپا بى اساس و خرافاتى را ترویج مى کند و مردم و ملت هاى غافل را سوق به سوى ابرقدرت ها مى دهد و از اسلام عزیز و قرآن کریم براى هدم اسلام و قرآن بهره بردارى مى کند .

ما مفتخریم و ملت عزیز سر تاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبى است که مى خواهد حقایق قرآنى که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم مى زند ، از مقبره ها و گورستان ها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمیع قیودى که بر پاى و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوى فنا و نیستى و بردگى و بندگى طاغوتیان مى کشاند ، نجات دهد . و ما مفتخریم که پیرو مذهبى هستیم که رسول خدا موسس آن به امر خداوند تعالى بوده و امیرالمومنین على بن ابى طالب این بنده رها شده از تمام قیود ، مامور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگى هاست .

ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگى مادى و معنوى و بالاترین کتاب رهایى بخش بشر است و دستورات معنوى و حکومتى آن بالاترین راه نجات است ، از امام معصوم ما است .

ما مفتخریم که ائمه معصومین از على بن ابى طالب گرفته تا منجى بشر حضرت مهدى صاحب زمان علیهم الاف التحیات والسلام که به قدرت خداوند قادر زنده و ناظر امور است ، ائمه ما هستند .

ما مفتخریم که ادعیه حیات بخش که او را قرآن صاعد مى خوانند از ائمه معصومین ما است . ما به مناجات شعبانیه امامان و دعاى عرفات حسین بن على علیهماالسلام و صحیفه سجادیه این زبور آل محمد و صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالى به زهراى مرضیه است . از ما است .

ما مفتخریم که باقرالعلوم بالاترین شخصیت تاریخ است و کسى جز خداى تعالى و رسول صلى اللّه علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام ، مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد ، از ماست .

و ما مفتخریم که مذهب ما جعفرى است که فقه ما که دریاى بى پایان است یکى از آثار اوست و ما مفتخریم به همه ائمه معصومین علیهم صلوات اللّه و متعهد به پیروى آنانیم .

ما مفتخریم که ائمه معصومین ما صلوات اللّه و سلامه علیهم در راه تعالى دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکى از ابعاد آن است در حبس و تبعید بسر برده و عاقبت در راه براندازى حکومت هاى جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند . و ما امروز مفتخریم که مى خواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگ

ص: 171

سرنوشت ساز سر از پا نشناخته جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدا مى کنند .

ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خورد و کلان در صحنه هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند . و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشور اسلامى از واجبات مهم است شرکت و از محرومیت هایى که توطئه دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند ، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتى که دشمنان براى منافع خود به دست نادانان و بعضى آخوندهاى بى اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند ، خارج نموده اند . و آنان که توان جنگ ندارند در خدمت پشت جبهه به نحو ارزشمندى که دل ملت را از شوق و شعف به لرزه در مى آورد و دل دشمنان و جاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب مى لرزاند ، اشتغال دارند . و ما مکرر دیدیم که زنان بزرگوارى زینب گونه _ علیها سلام اللّه _ فریاد مى زنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خداى تعالى و اسلام عزیز از همه چیز خود گذشته و مفتخرند به این امر و مى دانند آنچه به دست آورده اند بالاتر از جنات نعیم است چه رسد به متاع ناچیز دنیا ، و ملت ما بلکه ملت هاى اسلامى و مستضعفان جهان مفتخرند به این که دشمنان آنان که دشمنان خداى بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند ، درندگانى هستند که از هیچ جنایت و خیانتى براى مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمى کشند و براى رسیدن به ریاست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمى شناسند و درآنان آمریکا این تروریست بالذات ، دولتى است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم پیمان او صهیونیست جهانى است که براى رسیدن به مطامع خود جنایاتى مرتکب مى شود که قلم ها از نوشتن و زبان ها از گفتن آن شرم دارند و خیال ابلهانه اسرائیل بزرگ ، آنان را به هر جنایتى مى کشاند . و ملت هاى اسلامى و مستضعفان جهان مفتخرند که دشمنان آنها حسین اردنى این جنایت پیشه دوره گرد ، و حسن و حسنى مبارک هم آخور با اسرائیل جنایتکارند و در راه خدمت به آمریکا و اسرائیل از هیچ خیانتى به ملت هاى خود روى گردان نیستند . و ما مفتخریم که دشمن ما صدام عفلقى است که دوست و دشمن او را به جنایتکارى و نقض حقوق بین المللى و حقوق بشر مى شناسند و همه مى دانند که خیانتکارى او به ملت مظلوم عراق و شیخ نشینان خلیج ، کمتر از خیانت به ملت ایران نباشد و ما و ملت هاى مظلوم دنیا مفتخریم که رسانه هاى گروهى و دستگاه هاى تبلیغات جهانى ، ما و همه مظلومان جهان را به هر جنایت و خیانتى که ابرقدرتهاى جنایتکار دستور مى دهند ، متهم مى کنند .

کدام افتخار بالاتر و والاتر از این که آمریکا با همه ادعاهایش و همه ساز و برگهاى جنگیش و آن همه دولت هاى سرسپرده اش و به دست داشتن ثروت هاى بى پایان ملت هاى مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانه هاى گروهى در مقابل ملت غیور ایران و کشور حضرت بقیه اللّه _ ارواحنا لمقدمه الفدأ _ آنچنان وامانده و رسوا شده است که نمى داند به که متوسل شود و رو به هر کس مى کند جواب رد مى شنود و این نیست جز به مددهاى غیبى حضرت بارى تعالى _ جلت عظمته _ که ملت ها را بویژه ملت ایران اسلامى را بیدار نموده و از ظلمات ستمشاهى به نور اسلام هدایت نمود .

ص: 172

من اکنون به ملتهاى شریف ستمدیده و به ملت عزیز ایران توصیه مى کنم که از این راه مستقیم الهى که نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر کافر وابسته است بلکه به صراطى که خداوند به آنها نصیب فرموده است محکم و استوار و متعهد و پایدار ، پاى بند بوده و لحظه اى از شکر این نعمت غفلت نکرده و دست هاى ناپاک عمال ابرقدرت ها ، چه عمال خارجى و چه عمال داخلى بدتر از خارجى ، تزلزلى در نیت پاک و اراده آهنین آنان رخنه نکند و بدانند که هر چه رسانه هاى گروهى عالم و قدرت هاى شیطانى غرب و شرق اشتلم مى زنند دلیل بر قدرت الهى آنان است و خداوند بزرگ سزاى آنان را هم در این عالم و هم در عوالم دیگر خواهد داد (انه ولى النعم و بیده ملکوت کل شى ء) و با کمال جد و عجز از ملت هاى مسلمان مى خواهم که از ائمه اطهار و فرهنگ سیاسى ، اجتماعى ، اقتصادى ، نظامى این بزرگ راهنمایان عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و جان فشانى و نثار عزیزان پیروى کنند . از آن جمله دست از فقه سنتى که بیانگر مکتب رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت ملت ها است چه احکام اولیه و چه ثانویه که هر دو مکتب فقه اسلامى است ، ذره اى منحرف نشوند و به وسواس خناسان معاند با حق و مذهب گوش فرا ندهند و بدانند قدمى انحرافى مقدمه سقوط مذهب و احکام اسلامى و حکومت عدل الهى است و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت که بیانگر سیاسى نماز است هرگز غفلت نکنند که این نماز جمعه از بزرگترین عنایات حق تعالى بر جمهورى اسلامى ایران است و از آن جمله مراسم عزادارى ائمه اطهار و بویژه سید مظلومان و سرور شهیدان حضرت ابى عبداللّه الحسین صلوات وافر الهى و انبیأ و ملائکه اللّه و صلحأ بر روح بزرگ حماسى او باد هیچ گاه غفلت نکنند .

و بدانند آنچه دستور ائمه _ علیهم السلام _ براى بزرگداشت این حماسه تاریخى اسلام است و آنچه لعن و نفرین بر ستمگران آل بیت است تمام فریاد قهرمانه ملت ها است بر سردمداران ستم پیشه در طول تاریخ الى الابد . و مى دانید که لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنى امیه _ لعنت اللّه علیهم _ با آن که آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده اند فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریاد ستم شکن است . و لازم است در نوحه ها و اشعار مرثیه و اشعار ثناى از ائمه حق علیهم سلام اللّه به طور کوبنده فجایع و ستمگرى هاى ستمگران هر عصر و مصر یادآورى شود و در این عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست امریکا و شوروى و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله آل سعود این خائنین به حرم بزرگ الهى _ لعنت اللّه و ملائکته و رسله علیهم _ است به طور کوبنده یادآورى و لعن و نفرین شود . و همه باید بدانیم که آنچه موجب وحدت بین مسلمین است این مراسم سیاسى است که حافظ ملیت مسلمین بویژه شیعیان ائمه اثنى عشر _ علیهم صلوات اللّه و سلم _ .

و آنچه لازم است تذکر دهم آن است که وصیت سیاسى الهى این جانب اختصاص به ملت عظیم الشان ایران ندارد بلکه توصیه به جمیع ملل اسلامى و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب مى باشد .

از خداوند عزوجل عاجزانه خواهانم که لحظه اى ما و ملت ما را به خود واگذار نکند و از

ص: 173

عنایات غیبى خود به این فرزندان اسلام و رزمندگان عزیز لحظه اى دریغ نفرماید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 174

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامى که دست آورد میلیون ها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب دیدگان عزیز ، این شهیدان زنده است و مورد امید میلیون ها مسلمانان و مستضعفان جهان است به قدرى است که ارزیابى آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است . اینجانب روح اللّه موسوى خمینى که از کرم عظیم خداوند متعال با همه خطایا مأیوس نیستم و زاد راه پرخطرم همان دلبستگى به کرم کریم مطلق است به عنوان یک نفر طلبه حقیر که همچون دیگر برادران ایمانى امید به این انقلاب و بقأ دست آوردهاى آن و به ثمر رسیدن هر چه بیشتر آن دارم به عنوان وصیت به نسل حاضر و نسل هاى عزیز آینده مطالبى هر چند تکرارى عرض مى نمایم و از خداوند بخشاینده مى خواهم که خلوص نیت در این تذکرات عنایت فرماید .

1 _ ما مى دانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد . با تأییدات غیبى الهى پیروز گردید . اگر نبود دست تواناى خداوند امکان نداشت یک جمعیت سى و شش میلیونى با آن تبلیغات ضد اسلامى و ضد روحانى ، خصوص در این صد سال اخیر و با آن تفرقه افکنى هاى بى حساب قلم داران و زبان مردان در مطبوعات و سخنرانى ها و مجالس و محافل ضداسلامى و ضدملى به صورت ملیت و آن همه شعرها و بذله گویى ها و آن همه مراکز عیاشى و فحشأ و قمار و مسکرات و مواد مخدره که همه و همه براى کشیدن نسل جوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالى و ترقى میهن عزیز خود فعالیت نمایند ، به فساد و بى تفاوتى در پیش آمدهاى خائنانه که به دست شاه فاسد و پدر بى فرهنگش و دولت ها و مجالس فرمایشى که از طرف سفارتخانه هاى قدرتمندان بر ملت تحمیل مى شد و از همه بدتر وضع دانشگاه ها و دبیرستان ها و مراکز آموزشى که مقدرات کشور به دست آنان سپرده مى شد ، با به کار گرفتن معلمان و استادان غرب زده یا شرق زده صد در صد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامى بلکه ملى صحیح ، با نام ملیت و ملى گرایى گرچه در بین آنان مردانى متعهد و دلسوز بودند لکن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قراردادنشان کار مثبتى نمى توانستند انجام دهند و با این همه و ده ها مسائل دیگر از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان و با قدرت تبلیغات به انحراف فکرى کشیدن بسیارى از آنان ، ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کنند و در سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد اللّه اکبر و فداکارى هاى حیرت آور و معجزه آسا تمام قدرت هاى

ص: 175

داخل و خارج را کنار زده و خود مقدرات کشور را به دست گیرد . بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامى ایران از همه انقلاب ها جداست ، هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام . و تردید نیست که این یک تحفه الهى و هدیه غیبى بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارت زده عنایت شده است .

2 _ اسلام و حکومت اسلامى پدیده الهى است که با به کار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین مى کند و قدرت آن دارد که قلم سرخ بر ستمگرى ها و چپاولگرى ها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسان ها را به کمال مطلوب خود برساند و مکتبى است که بر خلاف مکتب هاى غیر توحیدى در تمام شؤون فردى و اجتماعى و مادى و معنوى و فرهنگى و سیاسى و نظامى و اقتصادى دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادى و معنوى نقش دارد فروگذار ننموده است و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است . اینک که به توفیق و تأیید خداوند ، جمهورى اسلامى با دست تواناى ملت متعهد پایه ریزى شده و آنچه در این حکومت اسلامى مطرح است اسلام و احکام مترقى آن است ، بر ملت عظیم الشان ایران است که در تحقق محتواى آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است ، که انبیأ عظام از آدم _ علیه السلام _ تا خاتم النبیین _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ در راه آن کوشش و فداکارى جانفرسا نموده اند و هیچ مانعى آنان را از این فریضه بزرگ باز نداشته و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام علیهم صلوات اللّه _ با کوشش هاى توانفرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیده اند . و امروز بر ملت ایران خصوصا و بر جمیع مسلمانان عموما واجب است این امانت الهى را که در ایران به طور رسمى اعلام شده و در مدتى کوتاه نتایج عظیمى به بار آورده با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقأ آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند و امید است که پرتو نور آن بر تمام کشورهاى اسلامى تابیدن گرفته و تمام دولت ها و ملت ها با یکدیگر تفاهم در این امر حیاتى نمایند و دست ابرقدرت هاى عالم خوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمدیدگان جهان کوتاه نمایند .

اینجانب که نفس هاى آخر عمر را مى کشم ، به حسب وظیفه ، شطرى از آنچه در حفظ و بقأ این ودیعه الهى دخالت دارد و شطرى از موانع و خطرهایى که آن را تهدید مى کنند براى نسل حاضر و نسل هاى آینده عرض مى کنم و توفیق و تأیید همگان را از درگاه پروردگار عالمیان خواهانم .

الف _ بى تردید رمز بقأ انقلاب اسلامى همان رمز پیروزى است و رمز پیروزى را ملت مى داند و نسل هاى آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلى آن انگیزه الهى و مقصد عالى حکومت اسلامى و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه براى همان انگیزه و مقصد .

اینجانب به همه نسل هاى حاضر و آینده وصیت مى کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت اللّه برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شود ، این انگیزه الهى را

ص: 176

که خداوند تعالى در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزى و بقأ آن است فراموشى هدف و تفرقه و اختلاف است . بى جهت نیست که بوق هاى تبلیغاتى در سراسر جهان و ولیده هاى بومى آنان تمام توان خود را صرف شایعه ها و دروغ هاى تفرقه افکن نموده اند و میلیاردها دلار براى آن صرف مى کنند . بى انگیزه نیست سفرهاى دائمى مخالفان جمهورى اسلامى به منطقه و مع الاسف در بین آنان از سردمداران و حکومت هاى بعض کشورهاى اسلامى که جز به منافع شخصى خود فکر نمى کنند و چشم و گوش بسته تسلیم امریکا هستند ، دیده مى شود و بعض از روحانى نماها نیز به آنان ملحقند . امروز و در آتیه نیز آنچه براى ملت ایران و مسلمانان جهان باید مطرح باشد و اهمیت آن را در نظر گیرند ، خنثى کردن تبلیغات تفرقه افکن خانه برانداز است . توصیه اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه در عصر حاضر آن است که در مقابل این توطئه ها عکس العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند .

ب _ از توطئه هاى مهمى که در قرن اخیر ، خصوصا در دهه هاى معاصر و بویژه پس از پیروزى انقلاب آشکارا به چشم مى خورد ، تبلیغات دامنه دار با ابعاد مختلف براى مأیوس نمودن ملت ها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است . گاهى ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است نمى تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند یا آن که اسلام یک دین ارتجاعى است و با هر نوآورى و مظاهر تمدن مخالف است و در عصر حاضر نمى شود کشورها از تمدن جهانى و مظاهر آن کناره گیرند و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهى موذیانه و شیطنت آمیز ، به گونه طرفدارى از قداست اسلام که اسلام و دیگر ادیان الهى سر و کار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایى و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خداى تعالى نزدیک و از دنیا دور مى کند و حکومت و سیاست و سررشته دارى بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوى است . چه اینها تمام براى تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیأ عظام است و مع الاسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحانیان و متدینان بى خبر از اسلام تاثیر گذاشته که حتى دخالت در حکومت و سیاست را به مثابه یک گناه و فسق مى دانستند و شاید بعضى بدانند و این فاجعه بزرگى است که اسلام مبتلاى به آن بود . گروه اول که باید گفت از حکومت و قانون و سیاست یا اطلاع ندارند یا غرضمندانه خود را به بى اطلاعى مى زنند زیرا اجرأ قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیرى از ستمگران و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردى و اجتماعى و منع از فساد و فحشأ و انواع کجروى ها و آزادى بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایى و جلوگیرى از استعمار و استثمار و استعباد و حدود و قصاص و تعزیرات بر میزان عدل براى جلوگیرى از فساد و تباهى یک جامعه و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها از این قبیل ، چیزهایى نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگى اجتماعى کهنه شود . این دعوى به مثابه آن است که گفته شود قواعد عقلى و ریاضى در قرن حاضر باید عوض شود و به جاى آن قواعد دیگر نشانده شود .

ص: 177

اگر در صدر خلقت ، عدالت اجتماعى باید جارى شود و از ستمگرى و چپاول و قتل باید جلوگیرى شود ، امروز چون قرن اتم است آن روش کهنه شده و ادعاى آن که اسلام با نوآوردها مخالف است ، همان سان که محمدرضا پهلوى مخلوع مى گفت (که اینان مى خواهند با چارپایان در این عصر سفر کنند) . یک اتهام ابلهانه بیش نیست . زیرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوردها ، اختراعات و ابتکارات و صنعت هاى پیشرفته که در پیشرفت و تمدن بشر دخالت دارد ، هیچ گاه اسلام و هیچ مذهب توحیدى با آن مخالفت نکرده و نخواهد کرد ، بلکه علم و صنعت مورد تاکید اسلام و قرآن مجید است . و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معنى است که بعضى روشنفکران حرفه اى مى گویند که آزادى در تمام منکرات و فحشأ حتى هم جنس بازى و از این قبیل ، تمام ادیان آسمانى و دانشمندان و عقلا با آن مخالفند ، گر چه غرب و شرق زدگان به تقلید کورکورانه آن را ترویج مى کنند . و اما طایفه دوم که نقشه موذیانه دارند و اسلام را از حکومت و سیاست جدا مى دانند ، باید به این نادانان گفت که قرآن کریم و سنت رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله آن قدر که در حکومت و سیاست احکام دارند در سایر چیزها ندارند ، بلکه بسیار از احکام عبادى اسلام ، عبادى سیاسى است که غفلت از آنها این مصیبت ها را به بار آورده . پیغمبر اسلام (ص ) تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومت هاى جهان لکن با انگیزه بسط عدالت اجتماعى ، و خلفأ اول اسلامى حکومت هاى وسیع داشته اند و حکومت على بن ابى طالب _ علیه السلام _ نیز با همان انگیزه به طور وسیعتر و گسترده تر از واضحات تاریخ است و پس از آن به تدریج حکومت به اسم اسلام بوده و اکنون نیز مدعیان حکومت اسلامى به پیروى از اسلام و رسول اکرم _ صلى اللّه علیه و آله _ بسیارند .

اینجانب در این وصیتنامه با اشاره مى گذرم ولى امید آن دارم که نویسندگان و جامعه شناسان و تاریخ نویسان ، مسلمانان را از این اشتباه بیرون آورند . و آنچه گفته شده و مى شود که انبیأ علیهم السلام به معنویات کار دارند و حکومت و سر رشته دارى دنیایى مطرود است و انبیأ و اولیأ و بزرگان از آن احتراز مى کردند و ما نیز باید چنین کنیم اشتباه تاسف آورى است که نتایج آن به تباهى کشیدن ملت هاى اسلامى و باز کردن راه براى استعمارگران خونخوار است . زیرا آنچه مردود است حکومت هاى شیطانى و دیکتاتورى و ستمگرى است که براى سلطه جویى و انگیزه هاى منحرف و دنیایى که از آن تحذیر نموده اند جمع آورى ثروت و مال و قدرت طلبى و طاغوت گرایى است و بالاخره دنیایى است که انسان را از حق تعالى غافل کند . و اما حکومت حق براى نفع مستضعفان و جلوگیرى از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعى همان است که مثل سلیمان بن داود و پیامبر عظیم الشان اسلام _ صلى اللّه علیه و آله _ و اوصیأ بزرگوارش براى آن کوشش مى کردند از بزرگترین واجبات و اقامه آن از والاترین عبادات است . چنانچه سیاست سالم که در این حکومت ها بوده از امور لازمه است . باید ملت بیدار و هشیار ایران با دید اسلامى این توطئه ها را خنثى نمایند و گویندگان و نویسندگان متعهد به کمک ملت برخیزند و دست شیاطین توطئه گر را قطع نمایند .

ج _ و از همین قماش توطئه ها و شاید موذیانه تر ، شایعه هاى وسیع در سطح کشور و در

ص: 178

شهرستان ها بیشتر بر این که : (جمهورى اسلامى هم کارى براى مردم انجام نداد . بیچاره مردم با آن شوق و شعف فداکارى کردند که از رژیم ظالمانه طاغوت رهایى یابند ، گرفتار یک رژیم بدتر شدند ، مستکبران مستکبرتر و مستضعفان مستضعف شدند ، زندان ها پر از جوانانى که امید آتیه کشور است ، مى باشد و شکنجه ها از رژیم سابق بدتر و غیرانسانى تر است . هر روز عده اى را اعدام مى کنند به اسم اسلام ، و اى کاش اسم اسلام روى این جمهورى نمى گذاشتند ، این زمان از زمان رضاخان و پسرش بدتر است ، مردم در رنج و زحمت و گرانى سرسام آور غوطه مى خورند و سردمداران دارند این رژیم را به رژیمى کمونیستى هدایت مى کنند اموال مردم مصادره مى شود و آزادى در هر چیز از ملت سلب شده ) و بسیارى دیگر از این قبیل امور که با نقشه اجرا مى شود . و دلیل آن که نقشه و توطئه در کار است آن که هر چند روز یک امر در هر گوشه و کنار و در هر کوى و برزن سر زبان ها مى افتد . در تاکسى ها همین مطلب واحد و در اتوبوس ها نیز همین و در اجتماعات چند نفره باز همین صحبت مى شود و یکى که قدرى کهنه شد یکى دیگر معروف مى شود و مع الاسف بعض روحانیون که از حیله هاى شیطانى بى خبرند با تماس یکى دو نفر از عوامل توطئه گمان مى کنند مطلب همان است و اساس مسأله آن است که بسیارى از آنان که این مسائل را مى شنوند و باور مى کنند اطلاع از وضع دنیا و انقلاب هاى جهان و حوادث بعد از انقلاب و گرفتارى هاى عظیم اجتناب ناپذیر آن ندارند ، چنانچه اطلاع صحیح از تحولاتى که همه به سود اسلام است ندارند و چشم بسته و بى خبر امثال این مطالب را شنید و خود نیز با غفلت یا عمد به آنان پیوسته اند .

اینجانب توصیه مى کنم که قبل از مطالعه وضعیت کنونى جهان و مقایسه بین انقلاب اسلامى ایران با سایر انقلابات و قبل از آشنایى با وضعیت کشورها و ملت هایى که در حال انقلاب و پس از انقلابشان بر آنان چه مى گذشته است و قبل از توجه به گرفتارى هاى این کشور طاغوت زده از ناحیه رضاخان و بدتر از آن محمدرضا که در طول چپاولگرى هایشان براى این دولت به ارث گذاشته اند ، از وابستگى هاى عظیم خانمان سوز تا اوضاع وزارتخانه ها وادارات و اقتصاد و ارتش و مراکز عیاشى و مغازه هاى مسکرات فروشى و ایجاد بى بندوبارى در تمام شؤون زندگى و اوضاع تعلیم و تربیت و اوضاع دبیرستان ها و دانشگاه ها و اوضاع سینماها و عشرتکده ها و وضعیت جوان ها و زن ها و وضعیت روحانیون و متدینین و آزادى خواهان متعهد و بانوان عفیف ستمدیده و مساجد در زمان طاغوت و رسیدگى به پرونده اعدام شدگان و محکومان به حبس و رسیدگى به زندان ها و کیفیت عملکرد متصدیان و رسیدگى به مال سرمایه داران و زمین خواران بزرگ و محتکران و گرانفروشان و رسیدگى به دادگسترى ها و دادگاه هاى انقلاب و مقایسه با وضع سابق دادگسترى و قضات و رسیدگى به حال نمایندگان مجلس شوراى اسلامى و اعضاى دولت و استاندارها و سایر مأمورین که در این زمان آمده اند و مقایسه با زمان سابق و رسیدگى به عملکرد دولت و جهادسازندگى در روستاهاى محروم از همه مواهب حتى آب آشامیدنى و درمانگاه و مقایسه با طول رژیم سابق با در نظر گرفتن گرفتارى به جنگ تحمیلى و پیامدهاى آن از قبیل آوارگان میلیونى و خانواده هاى شهدا و آسیب دیدگان

ص: 179

در جنگ و آوارگان میلیونى افغانستان و عراق و با نظر به حصر اقتصادى و توطئه هاى پى در پى آمریکا و وابستگان خارج و داخلش ، اضافه کنید فقدان مبلغ آشنا به مسائل به مقدار احتیاج و قاضى شرع و هرج و مرج هایى که از طرف مخالفان اسلام و منحرفان و حتى دوستان نادان در دست اجراست و ده ها مسایل دیگر . تقاضا این است که قبل از آشنایى به مسایل به اشکال تراشى و انتقاد کوبنده و فحاشى برنخیزید و به حال این اسلام غریب که پس از صدها سال ستمگرى قلدرها و جهل توده ها امروز طفلى تازه پا و ولیده ئى است محفوف به دشمن هاى خارج و داخل رحم کنید و شما اشکال تراشان به فکر بنشینید که آیا بهتر نیست به جاى سرکوبى به اصلاح و کمک بکوشید و به جاى طرفدارى از منافقان و ستمگران و سرمایه داران و محتکران بى انصاف از خدا بى خبر ، طرفدار مظلومان و ستمدیدگان و محرومان باشید و به جاى گروه هاى آشوب گر و تروریست هاى مفسد و طرفدارى غیرمستقیم از آنان توجهى به ترورشدگان از روحانیون مظلوم تا خدمت گزاران متعهد مظلوم داشته باشید ؟

اینجانب هیچ گاه نگفته و نمى گویم که امروز در این جمهورى به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل مى شود و اشخاصى از روى جهالت و عقده و بى انضباطى بر خلاف مقررات اسلام عمل نمى کنند ، لکن عرض مى کنم که قوه مقننه و قضاییه و اجراییه با زحمات جانفرسا کوشش در اسلامى کردن این کشور مى کنند و ملت ده ها میلیونى نیز طرفدار و مددکار آنان هستند و اگر این اقلیت اشکال تراش و کارشکن به کمک بشتابند ، تحقق این آمال آسان تر و سریع تر خواهد بود و اگر خداى نخواسته اینان به خود نیایند ، چون توده میلیونى بیدار شده و متوجه مسایل است و در صحنه حاضر است ، آمال انسانى اسلامى به خواست خداوند متعال جامه عمل به طور چشم گیر خواهد پوشید و کجروان و اشکال تراشان در مقابل این سیل خروشان نخواهند توانست مقاومت کنند . من با جرات مدعى هستم که ملت ایران و توده میلیونى آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول اللّه _ صلى اللّه علیه و آله _ و کوفه و عراق در عهد امیرالمومنین و حسین بن على _ صلوات اللّه و سلامه علیهما _ مى باشند . آن حجاز که در عهد رسول اللّه _ صلى اللّه علیه و آله _ مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمى کردند و با بهانه هایى به جبهه نمى رفتند که خداوند تعالى در سوره توبه با آیاتى آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است . و آن قدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل در منبر به آنان نفرین فرمودند و آن اهل عراق و کوفه که با امیرالمؤمنین آن قدر بدرفتارى کردند و از اطاعتش سر باز زدند که شکایات آن حضرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است . و آن مسلمانان عراق و کوفه که با سیدالشهدأ _ علیه السلام _ آن شد که شد و آنان که در شهادت دست آلوده نکردند یا گریختند از معرکه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد . اما امروز مى بینیم که ملت ایران از قواى مسلح نظامى و انتظامى و سپاه و بسیج تا قواى مردمى از عشایر و داوطلبان و از قواى در جبهه ها و مردم پشت جبهه ها با کمال شوق و اشتیاق چه فداکارى ها مى کنند و چه حماسه ها مى آفرینند . و مى بینیم که مردم محترم سراسر کشور چه کمک هاى ارزنده مى کنند . و مى بینیم که بازماندگان شهدا و آسیب دیدگان

ص: 180

جنگ و متعلقان آنان با چهره هاى حماسه آفرین و گفتار و کردارى مشتاقانه و اطمینان بخش با ما و شما روبرو مى شوند و اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان . در صورتى که نه در محضر مبارک رسول اکرم _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ هستند و نه در محضر امام معصوم _ صلوات علیه . و انگیزه آنان ایمان و اطمینان به غیب است . و این رمز موفقیت و پیروزى در ابعاد مختلف است و اسلام باید افتخار کند که چنین فرزندانى تربیت نموده و ما همه مفتخریم که در چنین عصرى و در پیشگاه چنین ملتى مى باشیم .

و اینجانب در اینجا یک وصیت به اشخاصى که به انگیزه مختلف با جمهورى اسلامى مخالفت مى کنند و به جوانان ، چه دختران و چه پسرانى که مورد بهره بردارى منافقان و منحرفان فرصت طلب و سودجو واقع شده اند ، مى نمایم که بى طرفانه و با فکر آزاد به قضاوت بنشینید و تبلیغات آنان که مى خواهند جمهورى اسلامى ساقط شود و کیفیت عمل آنان و رفتارشان با توده هاى محروم و گروه ها و دولت هایى که از آنان پشتیبانى کرده و مى کنند و گروه ها و اشخاصى که در داخل به آنان پیوسته و از آنان پشتیبانى مى کنند و اخلاق و رفتارشان در بین خود و هوادارانشان و تغییر موضع هایشان در پیشامدهاى مختلف را با دقت و بدون هواى نفس بررسى کنید . و مطالعه کنید حالات آنان که در این جمهورى اسلامى به دست منافقان و منحرفان شهید شدند . و ارزیابى کنید بین آنان و دشمنانشان . نوارهاى این شهیدان تا حدى در دست ، و نوارهاى مخالفان شاید در دست شماها باشد . ببینید کدام دسته طرفدار محرومان و مظلومان جامعه هستند .

برادران ! شما این اوراق را قبل از مرگ من نمى خوانید . ممکن است پس از من بخوانید . در آن وقت من نزد شما نیستم که بخواهم به نفع خود و جلب نظرتان براى کسب مقام و قدرتى با قلب هاى جوان شما بازى کنم . من براى آن که شما جوانان شایسته اى هستید علاقه دارم که جوانى خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهورى اسلامى صرف کنید ، تا سعادت هر دو جهان را دریابید . و از خداوند غفور مى خواهم که شما را به راه مستقیم انسانیت هدایت کند و از گذشته ما و شما با رحمت واسعه خود بگذرد . شماها نیز در خلوت ها از خداوند همین را بخواهید ، که اوهادى و رحمان است .

و یک وصیت به ملت شریف ایران و سایر ملت هاى مبتلا به حکومت هاى فاسد و دربند قدرت هاى بزرگ مى کنم .

اما به ملت عزیز ایران توصیه مى کنم که نعمتى که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید ، همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسدارى نمایید و در راه آن که نعمتى عظیم ، الهى و امانت بزرگ خداوندى است کوشش کنید و از مشکلاتى که در این صراط مستقیم پیش مى آید ، نهراسید که (ان تنصروااللّه ینصرکم و یثبت اقدامکم ) . و در مشکلات دولت جمهورى اسلامى با جان و دل شریک و در رفع آنها کوشا باشید و دولت و مجلس را از خود بدانید و چون محبوبى گرامى از آن نگهدارى کنید . و به مجلس و دولت و دست اندرکاران توصیه مى نمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزارى به آنان خصوصا مستضعفان و محرومان و

ص: 181

ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیأ نعم همه هستند و جمهورى اسلامى ره آورد آنان و با فداکارى هاى آنان تحقق پیدا کرد و بقأ آن نیز مرهون خدمات آنان است ، فروگزار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید و حکومت هاى طاغوتى را که چپاولگرانى بى فرهنگ و زورگویانى تهى مغز بودند و هستند را همیشه محکوم نمایید ، البته با اعمال انسانى که شایسته براى یک حکومت اسلامى است .

و اما به ملت هاى اسلامى توصیه مى کنم که از حکومت جمهورى اسلامى و از ملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حکومت هاى جائر خود را در صورتى که به خواست ملتها که خواست ملت ایران است ، سر فرود نیاوردند ، با تمام قدرت به جاى خود بنشانید که مایه بدبختى مسلمانان ، حکومت هاى وابسته به شرق و غرب مى باشند . و اکیدا توصیه مى کنم که به بوق هاى تبلیغاتى مخالفان اسلام و جمهورى اسلامى گوش فرا ندهید که همه کوشش دارند که اسلام را از صحنه بیرون کنند که منافع ابرقدرت ها تأمین شود .

د _ از نقشه هاى شیطانى قدرت هاى بزرگ استعمار و استثمارگر که سال هاى طولانى در دست اجرأ است و در کشور ایران از زمان رضاخان اوج گرفت و در زمان محمدرضا با روش هاى مختلف دنباله گیرى شد ، به انزواکشاندن روحانیت است که در زمان رضاخان با فشار و سرکوبى و خلع لباس و حبس و تبعید و هتک حرمات و اعدام و امثال آن و در زمان محمدرضا با نقشه و روشهاى دیگر که یکى از آنها ایجاد عداوت بین دانشگاهیان و روحانیان بود ، که تبلیغات وسیعى در این زمینه شد و مع الاسف به واسطه بى خبرى هر دو قشر از توطئه شیطانى ابرقدرت ها نتیجه چشم گیرى گرفته شد . از یک طرف از دبستانها تا دانشگاه ها کوشش شد که معلمان و دبیران و اساتید و رؤساى دانشگاه ها از بین غرب زدگان یا شرق زدگان و منحرفان از اسلام و سایر ادیان انتخاب و به کار گماشته شوند و متعهدان مؤمن در اقلیت قرار گیرند که قشر مؤثر را ، که در آتیه حکومت را به دست مى گیرند ، از کودکى تا نوجوانى و تا جوانى طورى تربیت کنند که از ادیان مطلقا و اسلام بخصوص و از وابستگان به ادیان خصوصا روحانیون و مبلغان متنفر باشند . و اینان را عمال انگلیس در آن زمان و طرفدار سرمایه داران و زمین خواران و طرفدار ارتجاع و مخالف تمدن و تعالى در بعد از آن معرفى مى نمودند . و از طرف دیگر با تبلیغات سوء روحانیون و مبلغان و متدینان را از دانشگاه و دانشگاهیان ترسانیده و همه را به بى دینى و بى بند و بارى و مخالفت با مظاهر اسلام و ادیان متهم مى نمودند . نتیجه آن که دولتمردان مخالف ادیان و اسلام و روحانیون و متدینان باشند ، و توده هاى مردم که علاقه به دین و روحانى دارند مخالف دولت و حکومت و هر چه متعلق به آن است باشند . و اختلاف عمیق بین دولت و ملت و دانشگاهى و روحانى راه را براى چپاولگران آنچنان باز کند که تمام شؤون کشور در تحت قدرت آنان و تمام ذخایر ملت در جیب آنان سرازیر شود ، چنانچه دیدید به سر این ملت مظلوم چه آمد و مى رفت که چه آید .

اکنون که به خواست خداوند متعال و مجاهدت ملت ، از روحانى ودانشگاهى تا بازارى و

ص: 182

کارگر و کشاورز و سایر قشرها ، بند اسارت را پاره و سد قدرت ابرقدرت ها را شکستند و کشور را از دست آنان و وابستگانشان نجات دادند ، توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامى پیوند دوستى و تفاهم را محکم تر و استوارتر سازند و از نقشه ها و توطئه هاى دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آن که فرد یا افرادى را دیدند که با گفتار و رفتار خود در صدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند و اگر تاثیر نکرد از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانى مى توان گرفت و مخصوصا اگر در اساتید کسى پیدا شد که مى خواهد انحراف ایجاد کند او را ارشاد و اگر نشد از خود و کلاس خود طرد کنند . و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینى است و توطئه ها در دانشگاه ها از عمق ویژه اى برخوردار است و هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئه ها باشند .

ه _ _ از جمله نقشه ها که مع الاسف تاثیر بزرگى در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادى به جا مانده ، بیگانه نمودن کشورهاى استعمار زده از خویش و غرب زده و شرق زده نمودن آنان است ، به طورى که خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق ، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند و وابستگى به یکى از دو قطب را از فرایض غیرقابل اجتناب معرفى نمودند . و قصه این امر غم انگیز طولانى و ضربه هایى که از آنان خورده و اکنون نیز مى خوریم کشنده و کوبنده است . و غم انگیزتر این که آنان ملت هاى ستمدیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگه داشته و کشورهایى مصرفى بار آوردند و به قدرى ما را از پیشرفت هاى خود و قدرت هاى شیطانیشان ترسانده اند که جرأت دست زدن به هیچ ابتکارى نداریم و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهاى خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم و این پوچى و تهى مغزى مصنوعى موجب شده که در هیچ امرى به فکر و دانش خود اتکأ نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم ، بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر داشتیم ، نویسندگان و گویندگان غرب و شرق زده بى فرهنگ ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بومى ما را سرکوب و مأیوس نموده و مى نمایند و رسوم و آداب اجنبى را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحى و ثناجویى آنها را به خورد ملت ها داده و مى دهند . فى المثل اگر در کتاب یا نوشته یا گفتارى چند واژه فرنگى باشد بدون توجه به محتواى آن با اعجاب پذیرفته و گوینده و نویسنده آن را دانشمند و روشنفکر به حساب مى آورند و از گهواره تا قبر به هر چه بنگریم اگر با واژه غربى و شرقى اسم گذارى شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگى محسوب و اگر واژه هاى بومى خودى به کار رود مطرود و کهنه و واپس زده خواهد بود . کودکان ما اگر نام غربى داشته باشند مفتخر و اگر نام خودى دارند سر به زیر و عقب افتاده اند . خیابان ها ، کوچه ها ، مغازه ها ، شرکت ها ، داروخانه ها ، کتابخانه ها ، پارچه ها و دیگر متاع ها ، هر چند در داخل تهیه شده ، باید نام خارجى داشته باشد تا مردم از آن راضى و به آن اقبال

ص: 183

کنند . فرنگ ما بى از سرتاپاو در تمام نشست و برخاست ها و در معاشرت ها و تمام شؤون زندگى موجب افتخار و سربلندى و تمدن و پیشرفت ، و در مقابل ، آداب و رسوم خودى ، کهنه پرستى و عقب افتادگى است . در هر مرض و کسالتى ولو جزیى و قابل علاج در داخل ، باید به خارج رفت و دکترها و اطبأ دانشمند خود را محکوم و مأیوس کرد . رفتن به انگلستان و فرانسه و آمریکا و مسکو افتخارى پرارزش و رفتن به حج و سایر اماکن متبرکه کهنه پرستى و عقب ماندگى است ، بى اعتنایى به آنچه مربوط به مذهب و معنویات است از نشانه هاى روشنفکرى و تمدن و در مقابل تعهد به این امور نشانه عقب ماندگى و کهنه پرستى است .

اینجانب نمى گویم ما خود همه چیز داریم . معلوم است ما را در طول تاریخ نه چندان دور خصوصا و در سده هاى اخیر از هر پیشرفتى محروم کرده اند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوى خصوصا مراکز تبلیغاتى علیه دستاوردهاى خودى و نیز خود کوچک دیدن ها و یا ناچیز دیدن ها ، ما را از هر فعالیتى براى پیشرفت محروم کرد . وارد کردن کالاها از هر قماش و سرگرم کردن بانوان و مردان خصوصا طبقه جوان به اقسام اجناس وارداتى از قبیل ابزار آرایش و تزئینات و تجملات و بازى هاى کودکانه و به مسابقه کشاندن خانواده ها و مصرفى بار آوردن هر چه بیشتر که خود داستان هاى غم انگیز دارد و سرگرم کردن و به تباهى کشاندن جوان ها که عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراکز فحشأ و عشرتکده ها و ده ها از این مصائب حساب شده براى عقب نگهداشتن کشورهاست . من وصیت دلسوزانه و خادمانه مى کنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشم گیرى از بسیارى از این دام ها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیارى از کارخانه ها و وسائل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمى رفت متخصصین ایران قادر به راه انداختن کارخانه ها و امثال آن باشند و همه دست ها را به سوى غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند ، در اثر محاصره اقتصادى و جنگ تحمیلى خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمت هاى ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم مى توانیم .

باید هشیار و بیدار و مراقب باشید که سیاست بازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسه هاى شیطانى شما را به سوى این چپاولگران بین المللى نکشند و با اراده مصمم و فعالیت و پشت کار خود به رفع وابستگى ها قیام کنید و بدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و امریکا و شوروى کم ندارد و اگر خودى خود را بیابد و یأس را از خود دور کند و چشم داشت به غیر خود نداشته باشد ، در دراز مدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد و آنچه انسان هاى شبیه به اینان به آن رسیده اند ، شما هم خواهید رسید . به شرط اتکال به خداوند تعالى و اتکأ به نفس و قطع وابستگى به دیگران و تحمل سختى ها براى رسیدن به زندگى شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطه اجانب . و بر دولت ها و دست اندرکاران است ، چه در نسل حاضر و چه در نسل هاى آینده ، که از متخصصین خود قدردانى کنند و آنان را با کمک هاى مادى ومعنوى تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهاى مصرف ساز و

ص: 184

خانه برانداز جلوگیرى نمایند و به آنچه دارند بسازند . تا خود همه چیز بسازند . و از جوانان ، دختران و پسران مى خواهم که استقلال و آزادى و ارزش هاى انسانى را ولو با تحمل زحمت و رنج ، فداى تجملات و عشرت ها و بى بند و بارى ها و حضور در مراکز فحشأ که از طرف غرب و عمال بى وطن به شما عرضه مى شود نکنند . که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهى شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگى کشیدنتان و مصرفى نمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمى کنند و مى خواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقب مانده و به اصطلاح آنان نیمه وحشى ، نگهدارند .

و _ از توطئه هاى بزرگ آنان ، چنانچه اشاره شد و کرارا تذکر داده ام ، به دست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت خصوصا دانشگاه ها است که مقدرات کشورها در دست محصولات آنها است . روش آنان با روحانیون و مدارس علوم اسلامى فرق دارد با روشى که در دانشگاه ها و دبیرستان ها دارند ، نقشه آنان برداشتن روحانیون از سر راه و منزوى کردن آنان است ، یا با سرکوبى و خشونت و هتاکى که در زمان رضاخان عمل شد ولى نتیجه معکوس گرفته شد ، یا با تبلیغات و تهمت ها و نقشه هاى شیطانى براى جدا کردن قشر تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر که این هم در زمان رضاخان عمل مى شد و در ردیف فشار و سرکوبى بود و در زمان محمدرضا ادامه یافت بدون خشونت ولى موذیانه . و اما در دانشگاه ، نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزش هاى خودى منحرف کنند و به سوى شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هر چه مى خواهند انجام دهند . اینان کشور را به غارت زدگى و غرب زدگى بکشانند و قشر روحانى با انزوا و منفوریت و شکست قادر بر جلوگیرى نباشد . و این بهترین راه است براى عقب نگهداشتن و غارت کردن کشورهاى تحت سلطه ، زیرا براى ابرقدرت ها بى زحمت و بى خرج و در جوامع ملى بى سروصدا هر چه هست به جیب آنان مى ریزد . پس اکنون که دانشگاه ها و دانشسراها در دست اصلاح و پاکسازى است بر همه ما لازم است با متصدیان کمک کنیم و براى همیشه نگذاریم دانشگاه ها به انحراف کشیده شود و هر جا انحرافى به چشم مى خورد با اقدام سریع به رفع آن کوشیم و این امر حیاتى باید در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاه ها و دانشسراها انجام گیرد که نجات دانشگاه از انحراف ، نجات کشور و ملت است .

و اینجانب به همه نوجوانان و جوانان در مرحله اول و پدران و مادران و دوستان آنها در مرحله دوم و به دولتمردان و روشنفکران دلسوز براى کشور و در مرحله بعد وصیت مى کنم که در این امر مهم که کشورتان را از آسیب نگه مى دارد با جان و دل کوشش کنید و دانشگاه ها را به نسل بعد بسپرید . و به همه نسل هاى مسلسل توصیه مى کنم که براى نجات خود و کشور عزیز و اسلام آدم ساز ، دانشگاه ها را از انحراف و غرب و شرق زدگى حفظ و پاسدارى کنید ، و با این عمل انسانى اسلامى خود دست قدرت هاى بزرگ را از کشور قطع و آنان را ناامید نمایید . خدایتان پشتیبان و نگهدار باد .

ز _ از مهمات امور تعهد وکلاى مجلس شوراى اسلامى است . ما دیدیم که اسلام و کشور

ص: 185

ایران چه صدمات بسیار غم انگیزى از مجلس شوراى غیر صالح و منحرف ، از بعد از مشروطه تا عصر رژیم جنایتکار پهلوى و از هر زمان بدتر و خطرناکتر در این رژیم تحمیلى فاسد خورد و چه مصیبت ها و خسارت هاى جانفرسا از این جنایتکاران بى ارزش و نوکرمآب به کشور و ملت وارد شد . در این پنجاه سال یک اکثریت قلابى منحرف در مقابل یک اقلیت مظلوم موجب شد که هر چه انگلستان و شوروى و اخیرا آمریکا خواستند با دست همین منحرفان از خدا بى خبر انجام دهند و کشور را به تباهى و نیستى کشانند . از بعد از مشروطه هیچ گاه تقریبا به مواد مهم قانون اساسى عمل نشد . قبل از رضاخان با تصدى غرب زدگان و مشتى خان و زمین خواران و در زمان رژیم پهلوى به دست آن رژیم سفاک و وابستگان و حلقه به گوشان آن .

اکنون که با عنایت پروردگار و همت ملت عظیم الشأن سرنوشت کشور به دست مردم افتاد و وکلأ از خود مردم و یا انتخاب خودشان بدون دخالت دولت و خان هاى ولایات به مجلس شوراى اسلامى راه یافتند و امید است که با تعهد آنان به اسلام و مصالح کشور جلوگیرى از هر انحراف بشود ، وصیت اینجانب به ملت در حال و آتیه آن است که با اراده مصمم خود و تعهد خود به احکام اسلام و مصالح کشور در هر دوره از انتخابات وکلأ داراى تعهد به اسلام و جمهورى اسلامى که غالبا بین متوسطین جامعه و محرومین مى باشند و غیر منحرف از صراط مستقیم به سوى غرب یا شرق و بدون گرایش به مکتب هاى انحرافى و اشخاص تحصیل کرده و مطلع بر مسایل روز و سیاست هاى اسلامى به مجلس بفرستند . و به جامعه محترم روحانیت خصوصا مراجع معظم وصیت مى کنم که خود را در مسائل جامعه خصوصا مثل انتخاب رئیس جمهور و وکلأ مجلس کنار نکشند و بى تفاوت نباشند . همه دیدید و نسل آتیه خواهد شنید که دست سیاست بازان پیرو شرق و غرب ، روحانیون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنجها بنیان گذاشتند از صحنه خارج کردند و روحانیون نیز بازى سیاست بازان را خورده و دخالت در امور کشور و مسلمین را خارج از مقام خود انگاشتند و صحنه را به دست غرب زدگان سپردند و به سر مشروطیت و قانون اساسى و کشور و اسلام آن آوردند که جبرانش احتیاج به زمان طولانى دارد .

اکنون که بحمداللّه تعالى موانع رفع گردیده و فضاى آزاد براى دخالت همه طبقات پیش آمده است ، هیچ عذرى باقى نمانده و از گناهان بزرگ نابخشودنى ، مسامحه در امر مسلمین است . هر کس به مقدار توانش و حیطه نفوذش لازم است در خدمت اسلام و میهن باشد و با جدیت از نفوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر و غرب یا شرق زدگان و منحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلوگیرى نمایند و بدانند که مخالفین اسلام و کشورهاى اسلامى که همان ابرقدرتان چپاولگر بین المللى هستند با تدریج و ظرافت در کشور ما و کشورهاى اسلامى دیگر رخنه و با دست افراد خود ملت ها ، کشورها را به دام استثمار مى کشانند . باید با هوشیارى مراقب باشید و با احساس اولین قدم نفوذى به مقابله برخیزید و به آنان مهلت ندهید . خدایتان یار و نگهدار باشد .

و از نمایندگان مجلس شوراى اسلامى در این عصر و عصرهاى آینده مى خواهم که اگر خداى

ص: 186

نخواسته عناصر منحرفى با دسیسه و بازى سیاسى وکالت خود را به مردم تحمیل نمودند ، مجلس اعتبارنامه آنان را رد کنند و نگذارند حتى یک عنصر خرابکار وابسته به مجلس راه یابد . و به اقلیت هاى مذهبى رسمى وصیت مى کنم که از دوره هاى رژیم پهلوى عبرت بگیرند و وکلأ خود را از اشخاص متعهد به مذهب خود و جمهورى اسلامى و غیر وابسته به قدرت هاى جهان خوار و بدون گرایش به مکتب هاى الحادى و انحرافى و التقاطى انتخاب نمایند . و از همه نمایندگان خواستارم که با کمال حسن نیت و برادرى با هم مجلسان خود رفتار و همه کوشا باشند که قوانین خداى نخواسته از اسلام منحرف نباشد و همه به اسلام و احکام آسمانى آن وفادار باشید تا به سعادت دنیا و آخرت نائل آیید . و از شوراى محترم نگهبان مى خواهم و توصیه مى کنم ، چه در نسل حاضر و چه در نسل هاى آینده ، که با کمال دقت و قدرت وظایف اسلامى و ملى خود را ایفأ و تحت تاثیر هیچ قدرتى واقع نشوند و از قوانین مخالف با شرع مطهر و قانون اساسى بدون هیچ ملاحظه جلوگیرى نمایند و با ملاحظه ضرورات کشور که گاهى با احکام ثانویه و گاهى به ولایت فقیه باید اجرأ شود و توجه نمایند .

و وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شوراى اسلامى و چه انتخاب خبرگان براى تعیین شوراى رهبرى یا رهبر ، در صحنه باشند و اشخاصى که انتخاب مى کنند روى ضوابطى باشد که اعتبار مى شود ، مثلا در انتخاب خبرگان براى تعیین شوراى رهبرى یا رهبر توجه کنند که اگر مسامحه نمایند و خبرگان را روى موازین شرعیه و قانون انتخاب نکنند چه بسا که خساراتى به اسلام و کشور وارد شود که جبران پذیر نباشد و در این صورت همه در پیشگاه خداوند متعال مسوول مى باشند . از این قرار عدم دخالت ملت ، از مراجع و علمأ بزرگ تا طبقه بازارى و کشاورز و کارگر و کارمند ، همه و همه مسوول سرنوشت کشور و اسلام مى باشند چه در نسل حاضر و چه در نسل هاى آتیه . و چه بسا که در بعض مقاطع عدم حضور و مسامحه ، گناهى باشد که در رأس گناهان کبیره است .

پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و الا کار از دست همه خارج خواهد شد و این حقیقتى است که بعد از مشروطه لمس نموده اید و نموده ایم . چه هیچ علاجى بالاتر و والاتر از آن نیست که ملت در سرتاسر کشور در کارهایى که محول به اوست بر طبق ضوابط اسلامى و قانون اساسى انجام دهد و در تعیین رئیس جمهور و وکلأ مجلس با طبقه تحصیل کرده متعهد و روشنفکر با اطلاع از مجارى امور و غیر وابسته به کشورهاى قدرتمند استثمارگر و اشتهار به تقوى و تعهد به اسلام و جمهورى اسلامى مشورت کرده و با علمأ و روحانیون با تقوى و متعهد به جمهورى اسلامى نیز مشورت نموده و توجه داشته باشند رئیس جمهور و وکلأ مجلس از طبقه اى باشند که محرومیت و مظلومیت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند نه از سرمایه داران و زمین خواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخى محرومیت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمى توانند بفهمند .

و باید بدانیم که اگر رئیس جمهور و نمایندگان مجلس شایسته و متعهد به اسلام و دلسوز براى

ص: 187

کشور و ملت باشند ، بسیارى از مشکلات پیش نمى آید و مشکلاتى اگر باشد . رفع مى شود و همین معنى در انتخاب خبرگان براى تعیین شوراى رهبرى یا رهبر با ویژگى خاص باید در نظر گرفته شود که اگر خبرگان که با انتخاب ملت تعیین مى شوند از روى کمال دقت و یا مشورت با مراجع عظام هر عصر و علمأ بزرگ سرتاسر کشور و متدینین و دانشمندان متعهد به مجلس خبرگان بروند بسیارى از مهمات و مشکلات به واسطه تعیین شایسته ترین و متعهدترین شخصیت ها براى رهبرى یا شوراى رهبرى پیش نخواهد آمد ، یا با شایستگى رفع خواهد شد . و با نظر به اصل یکصد و نهم و یکصد و دهم قانون اساسى ، وظیفه سنگین ملت در تعیین خبرگان و نمایندگان در تعیین رهبر یا شوراى رهبرى روشن خواهد شد که اندک مسامحه در انتخاب ، چه آسیبى به اسلام و کشور و جمهورى اسلامى وارد خواهد کرد که احتمال آن که در سطح بالاى از اهمیت است براى آنان تکلیف الهى ایجاد مى کند .

و وصیت اینجانب به رهبر و شوراى رهبرى در این عصر که عصر تهاجم ابرقدرت ها و وابستگان به آنان در داخل و خارج کشور به جمهورى اسلامى و در حقیقت به اسلام است در پوشش جمهورى اسلامى و در عصرهاى آینده آن است که خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهورى اسلامى و محرومان و مستضعفان بنمایند و گمان ننمایند که رهبرى فى نفسه براى آنان تحفه اى است و مقام والایى ، بلکه وظیفه سنگین و خطرناکى است که لغزش در آن اگر خداى نخواسته با هواى نفس باشد ننگ ابدى در این دنیا و آتش غضب خداى قهار در جهان دیگر در پى دارد . از خداوند منان هادى با تضرع و ابتهال مى خواهم که ما و شما را از این امتحان خطرناک با روى سفید در حضرت خود بپذیرد و نجات دهد و این خطر قدرى خفیف تر براى روسأ جمهور حال و آینده و دولت ها و دست اندرکاران به حسب درجات در مسوولیت ها نیز هست که باید خداى متعال را حاضر و ناظر و خود را در محضر مبارک او بدانند . خداوند متعال راهگشاى آنان باشد .

ح _ از مهمات امور مساله قضاوت است که سر و کار آن با جان و مال و ناموس مردم است . وصیت اینجانب به رهبر و شوراى رهبرى این است که در تعیین عالیترین مقام قضایى که در عهده دارند ، کوشش کنند که اشخاص متعهد سابقه دار و صاحب نظر در امور شرعى و اسلامى و در سیاست را نصب نمایند و از شوراى عالى قضایى مى خواهم امر قضاوت را که در رژیم سابق به وضع اسفناک و غم انگیزى در آمده بود ، با جدیت سر و سامان دهند و دست کسانى که با جان و مال مردم بازى مى کنند و آنچه نزد آنان مطرح نیست عدالت اسلامى است ، از این کرسى پر اهمیت کوتاه کنند و با پشتکار و جدیت بتدریج دادگسترى را متحول نمایند و قضات داراى شرایطى که انشأ اللّه با جدیت حوزه هاى علمیه مخصوصا حوزه مبارکه علمیه قم تربیت و تعلیم مى شوند و معرفى مى گردند ، به جاى قضاتى که شرایط مقرره اسلامى را ندارند ، نصب گردند که انشأ اللّه تعالى به زودى قضاوت اسلامى در سراسر کشور جریان پیدا کند . و به قضات محترم در عصر حاضر و اعصار آینده وصیت مى کنم که با در نظر گرفتن احادیثى که از معصومین صلوات اللّه علیهم در اهمیت قضا و خطر عظیمى که قضاوت دارد و توجه و نظر به آنچه در باره قضاوت به غیر حق وارد شده است ، این امر خطیر را تصدى نمایند و

ص: 188

نگذارند این مقام به غیر اهلش سپرده شود و کسانى که اهل هستند از تصدى این امر سرباز نزنند و به اشخاص غیر اهل میدان ندهند و بدانند که همان طور که خطر این مقام بزرگ است ، اجر و فضل و ثواب آن نیز بزرگ است و مى دانند که تصدى قضا براى اهلش واجب کفایى است .

ط _ وصیت اینجانب به حوزه هاى مقدسه علمیه آن است که کرارا عرض نموده ام که در این زمان که مخالفین اسلام و جمهورى اسلامى کمر به براندازى اسلام بسته اند و از هر راه ممکن براى این مقصد شیطانى کوشش مى نمایند و یکى از راه هاى با اهمیت براى مقصد شوم آنان و خطرناک براى اسلام و حوزه هاى اسلامى ، نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزه هاى علمیه است که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافى است و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهى بر علوم اسلامى و جازدن ، خود را در بین توده ها و قشرهاى مردم پاکدل و علاقه مند نمودن آنان را به خویش و ضربه مهلک زدن به حوزه هاى اسلامى و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب مى باشد و مى دانیم که قدرت هاى بزرگ چپاولگر در میان جامعه ها افرادى به صورت هاى مختلف از ملى گراها و روشنفکران مصنوعى و روحانى نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسان ترند ، ذخیره دارند که گاهى سى چهل سال با مشى اسلامى و مقدس مابى با پان ایرانیسم و وطن پرستى و حیله هاى دیگر با صبر و بردبارى در میان ملتها زیست مى کنند و در موقع مناسب ماموریت خود را انجام مى دهند . و ملت عزیز ما در این مدت کوتاه پس از پیروزى انقلاب نمونه هایى از قبیل مجاهد خلق و فدایى خلق و توده اى ها و دیگر عناوین دیده اند و لازم است همه با هوشیارى این قسم توطئه را خنثى نمایند و از همه لازم تر حوزه هاى علمیه است که تنظیم و تصفیه آن با مدرسین محترم و افاضل سابقه دار است با تأیید مراجع وقت و شاید تز نظم در پى بى نظمى است ، از القائات شوم همین نقشه ریزان و توطئه گران باشد . در هر صورت وصیت اینجانب آن است که در همه اعصار خصوصا در عصر حاضر که نقشه ها و توطئه ها سرعت و قوت گرفته است ، قیام براى نظام دادن به حوزه ها لازم و ضرورى است که علما و مدرسین و افاضل عظیم الشان صرف وقت نموده و با برنامه دقیق صحیح حوزه ها را و خصوصا حوزه علمیه قم سایر حوزه هاى بزرگ و بااهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند . و لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درس هایى که مربوط به فقاهت است ، و حوزه هاى فقهى و اصولى از طریقه مشایخ معظم که تنها راه براى حفظ فقه اسلامى است منحرف شوند و کوشش نمایند که هر روز بر دقتها و بحث و نظرها و ابتکار و تحقیق ها افزوده شود و فقه سنتى که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد و البته در رشته هاى دیگر علوم به مناسبت احتیاجات کشور و اسلام برنامه هایى تهیه خواهد شد و رجالى در آن رشته تربیت باید شود . و از بالاترین و والاترین حوزه هایى که لازم است به طور همگانى مورد تعلیم و تعلم قرار گیرد علوم معنوى اسلامى از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الى اللّه (رزقنااللّه و ایاکم ) ، که جهاد اکبر مى باشد .

ص: 189

ى _ از امورى که اصلاح و تصفیه و مراقبت از آن لازم است ، قوه اجراییه است . گاهى ممکن است که قوانین مترقى و مفید به حال جامعه از مجلس بگذرد و شوراى نگهبان آن را تنفیذ کند و وزیر مسوول هم ابلاغ نماید لکن به دست مجریان غیر صالح که افتاد آن را مسخ کنند و بر خلاف مقررات یا با کاغذبازى ها یا پیچ و خم ها که به آن عادت کرده اند یا عمدا براى نگران نمودن مردم عمل کنند که به تدریج و مسامحه غائله ایجاد مى کند .

وصیت اینجانب به وزرأ مسوول در عصر حاضر و در عصرهاى دیگر آن است که علاوه بر آن که شماها و کارمندان وزارتخانه ها بودجه اى که از آن ارتزاق مى کنید مال ملت ، و باید همه خدمتگزار ملت و خصوصا مستضعفان باشید و ایجاد زحمت براى مردم و مخالف وظیفه عمل کردن حرام و خداى نخواسته گاهى موجب غضب الهى مى شود . همه شما به پشتیبانى ملت احتیاج دارید . با پشتیبانى مردم خصوصا طبقات محروم بود که پیروزى حاصل شد و دست ستم شاهى از کشور و ذخایر آن کوتاه گردید و اگر روزى از پشتیبانى آنان محروم شوید ، شماها کنار گذاشته مى شوید و همچون رژیم شاهنشاهى ستمکار ، به جاى شما ، ستم پیشگان پستها را اشغال مى نمایند . بنابراین حقیقت ملموس ، باید کوشش در جلب نظر ملت بنمایید و از رفتار غیر اسلامى انسانى احتراز نمایید . و در همین انگیزه به وزرأ کشور در طول تاریخ آینده توصیه مى کنم که در انتخاب استاندارها دقت کنند . اشخاص لایق ، متدین ، متعهد ، عاقل و سازگار با مردم انتخاب نمایند تا آرامش در کشور هر چه بیشتر حکمفرما باشد . و باید دانست که گرچه تمام وزیران وزارتخانه ها مسوولیت در اسلامى کردن و تنظیم امور محل مسوولیت خود دارند ، لکن بعضى از آنها ویژگى خاص دارند ، مثل وزارت خارجه که مسوولیت سفارتخانه ها را در خارج از کشور دارد . اینجانب از ابتداى پیروزى به وزراى خارجه راجع به طاغوت زدگى سفارتخانه ها و تحول آنها به سفارتخانه هاى مناسب با جمهورى اسلامى توصیه هایى نمودم ، لکن بعض آنان یا نخواستند یا نتوانستند عمل مثبتى انجام دهند و اکنون که سه سال از پیروزى مى گذرد اگر چه وزیر خارجه کنونى اقدام به این امر نموده است و امید است با پشتکار و صرف وقت این امر مهم انجام گیرد . و وصیت من به وزراى خارجه در این زمان و زمان هاى بعد آن است که مسوولیت شما بسیار زیاد است ، چه در اصلاح و تحول وزراتخانه و سفارتخانه و چه در سیاست خارجى ، حفظ استقلال و منافع کشور و روابط حسنه با دولت هایى که قصد دخالت در امور کشور ما را ندارند و از هر امرى که شائبه وابستگى با همه ابعادى که دارد به طور قاطع احتراز نمایید و باید بدانید که وابستگى در بعض امور هر چند ممکن است ظاهر فریبنده اى داشته باشد یا منفعت و فایده اى در حال داشته باشد ، لکن در نتیجه ، ریشه کشور را به تباهى خواهد کشید و کوشش داشته باشید در بهتر کردن روابط با کشورهاى اسلامى و در بیدار کردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحاد کنید که خداوند با شما است .

و وصیت من به ملت هاى کشورهاى اسلامى است که انتظار نداشته باشید که از خارج کسى به شما در رسیدن به هدف که آن اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است کمک کند ، خود باید به این امر

ص: 190

حیاتى که آزادى و استقلال را تحقق مى بخشد ، قیام کنید . و علماى اعلام و خطباى محترم کشورهاى اسلامى دولت ها را دعوت کنند که از وابستگى به قدرت هاى بزرگ خارجى خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند ، در این صورت پیروزى را در آغوش خواهند کشید و نیز ملت ها را دعوت به وحدت کنند و از نژادپرستى که مخالف دستور اسلام است ، بپرهیزند و با برادران ایمانى خود در هر کشورى و با هر نژادى که هستند ، دست برادرى دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر ، خوانده و اگر این برادرى ایمانى با همت دولت ها و ملت ها و با خداوند متعال روزى تحقق یابد ، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشکیل مى دهند . به امید روزى که با خواست پروردگار عالم این برادرى و برابرى حاصل شود .

و وصیت اینجانب به وزارت ارشاد در همه اعصار خصوصا عصر حاضر که ویژگى خاص دارد ، آن است که براى تبلیغ حق مقابل باطل و ارائه چهره حقیقى جمهورى اسلامى کوشش کنند . ما اکنون در این زمان که دست ابرقدرت ها را از کشور خود کوتاه کردیم ، مورد تهاجم تبلیغاتى تمام رسانه هاى گروهى وابسته به قدرت هاى بزرگ هستیم . چه دروغ ها و تهمت ها که گویندگان و نویسندگان وابسته به ابرقدرت ها به این جمهورى اسلامى نوپا نزده و نمى زنند . مع الاسف اکثر دولت هاى منطقه اسلامى که به حکم اسلام باید دست اخوت به ما دهند ، به عداوت با ما و اسلام برخاسته اند و همه در خدمت جهانخواران از هر طرف به ما هجوم آورده اند و قدرت تبلیغاتى ما بسیار ضعیف و ناتوان است و مى دانید که امروز جهان روى تبلیغات مى چرخد ، و با کمال تاسف ، نویسندگان به اصطلاح روشنفکر که به سوى یکى از دو قطب گرایش دارند به جاى آن که در فکر استقلال و آزادى کشور و ملت خود باشند ، خودخواهى ها و فرصت طلبى ها و انحصار جویى ها به آنان مجال نمى دهد که لحظه اى تفکر نمایند و مصالح کشور و ملت خود را در نظر بگیرند و مقایسه بین آزادى و استقلال را در این جمهورى با رژیم ستمگر سابق نمایند و زندگى شرافتمندانه ارزنده را توام با بعض آنچه را که وابستگى و نوکرمابى و ثنا جویى و مداحى از جرثومه هاى فساد و معادن ظلم و فحشأ بسنجند و از تهمت ها و نارواها به این جمهورى تازه تولد یافته دست بکشند و با ملت و دولت در صف واحد بر ضد طاغوتیان و ستم پیشگان زبان ها و قلم ها را به کار بگیرند .

و مساله تبلیغ تنها به عهده وزارت ارشاد نیست ، بلکه وظیفه همه دانشمندان و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان است . باید وزارت خارجه کوشش کند تا سفارتخانه ها نشریات تبلیغى داشته باشند و چهره نورانى اسلام را براى جهانیان روشن نمایند که اگر این چهره با آن جمال جمیل که قرآن و سنت در همه ابعاد به آن دعوت کرده از زیر نقاب مخالفان اسلام و کج فهمى هاى دوستان خودنمایى نماید ، اسلام جهان گیر خواهد شد و پرچم پر افتخار آن در همه جا به اهتزاز خواهد آمد . چه مصیبت بار و غم انگیز است که مسلمانان متاعى دارند که از صدر عالم تا نهایت آن نظیر ندارد ، نتوانسته اند این گوهر گرانبها را که هر انسانى به فطرت آزاد خود طالب آن است عرضه کنند ، بلکه خود

ص: 191

نیز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهى از آن فراریند .

ک _ از امور بسیار بااهمیت و سرنوشت ساز مساله مراکز تعلیم و تربیت از کودکستان ها تا دانشگاه ها است که به واسطه اهمیت فوق العاده اش تکرار نموده و با اشاره مى گذرم . باید ملت غارت شده بدانند که در نیم قران اخیر آن آنچه به ایران و اسلام ضربه مهلک زده است ، قسمت عمده اش از دانشگاه ها بوده است . اگر دانشگاه ها و مراکز تعلیم و تربیت دیگر با برنامه هاى اسلامى و ملى در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان جریان داشتند ، هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن امریکا و شوروى فرو نمى رفت و هرگز قراردادهاى خانه خراب کن بر ملت محروم غارت زده تحمیل نمى شد و هرگز پاى مستشاران خارجى به ایران باز نمى شد و هرگز ذخایر ایران و طلاى سیاه این ملت رنج دیده در جیب قدرت هاى شیطانى ریخته نمى شد و هرگز دودمان پهلوى و وابسته هاى به آن ، اموال ملت را نمى توانستند به غارت ببرند و در خارج و داخل پارک ها و ویلاها بر روى اجساد مظلومان بنا کنند و بانک هاى خارج را از دسترنج این مظلومان پر کنند و صرف عیاشى و هرزگى خود و بستگان خود نمایند . اگر مجلس و دولت و قوه قضاییه و سایر ارگان ها از دانشگاه هاى اسلامى و ملى سرچشمه مى گرفت ، ملت ما امروز گرفتار مشکلات خانه برانداز نبود و اگر شخصیت هاى پاکدامن با گرایش اسلامى و ملى به معناى صحیحش ، نه آنچه امروز در مقابل اسلام عرض اندام مى کند ، از دانشگاه ها به مراکز قواى سه گانه راه مى یافت ، امروز ما غیر امروز و میهن ما غیر این میهن و محرومان ما از قید محرومیت رها و بساط ظلم و ستمشاهى و مراکز فحشأ و اعتیاد و عشرتکده ها که هر یک براى تباه نمودن نسل جوان فعال ارزنده کافى بود درهم پیچیده و این ارث کشور بر باد ده و انسان برانداز ، به ملت نرسیده بود و دانشگاه ها اگر اسلامى انسانى و ملى بود ، مى توانست صدها و هزارها مدرس به جامعه تحویل دهد . لکن چه غم انگیز و اسفبار است که دانشگاه ها و دبیرستان ها به دست کسانى داده مى شد و عزیزان ما به دست کسانى تعلیم و تربʘʠمى دیدند که جز اقلیت مظلوم محرومى همه از غرب زدگان و شرق زدگان با برنامه و نقشه دیکته شده در دانشگاه ها کرسى داشتند و ناچار جوانان عزیز و مظلوم ما در دامن این گرگان وابسته به ابرقدرت ها بزرگ شده و به کرسى هاى قانون گذارى و حکومت و قضاوت تکیه مى کردند و بر وفق دستور آنان یعنى رژیم ستمگر پهلوى عمل مى کردند . اکنون بحمداللّه تعالى دانشگاه از چنگال جنایتکاران خارج شده و بر ملت و دولت جمهورى اسلامى است در همه اعصار که نگذارند عناصر فاسد داراى مکتب هاى انحرافى یا گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاه ها و سایر مراکز تعلیم و تربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیرى نمایند تا مشکل پیش نیاید و اختیار از دست نرود . و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستان ها و دانشگاه ها آن است که خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادى خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد .

ل _ قواى مسلح از ارتش و سپاه و ژاندارمرى و شهربانى تا کمیته ها و بسیج و عشائر ویژگى خاص دارند . اینان که بازوان قوى و قدرتمند جمهورى اسلامى مى باشند و نگهبان سرحدات و راه ها و

ص: 192

شهرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنیت و آرامش بخشان به ملت مى باشند ، مى بایست مورد توجه خاص ملت و دولت و مجلس باشند و لازم است توجه داشته باشند که در دنیا آنچه که مورد بهره بردارى براى قدرت هاى بزرگ و سیاست هاى مخرب بیشتر از هر چیز و هر گروهى است ، قواى مسلح است . قواى مسلح است که با بازى هاى سیاسى ، کودتاها و تغییر حکومت ها و رژیم ها به دست آنان واقع مى شود و سودجویان دغل بعض سران آنان را مى خرند و با دست آنان و توطئه هاى فرماندهان بازى خورده کشورها را به دست مى گیرند و ملت هاى مظلوم را تحت سلطه قرار داده و استقلال و آزادى را از کشورها سلب مى کنند . و اگر فرماندهان پاکدامن متصدى امر باشند ، هرگز براى دشمنان کشورها امکان کودتا یا اشغال یک کشور پیش نمى آید و یا اگر احیانا پیش آید به دست فرماندهان متعهد شکسته و ناکام خواهد ماند .

و در ایران نیز که این معجزه عصر به دست ملت انجام گرفت ، قواى مسلح متعهد و فرماندهان پاک و میهن دوست سهم بسزایى داشتند و امروز که جنگ لعنتى و تحمیلى صدام تکریتى به امر و کمک امریکا و سایر قدرت ها پس از نزدیک به دو سال با شکست سیاسى و نظامى ارتش متجاوز بعث و پشتیبانان قدرتمند و وابستگان به آنان روبرو است ، باز قواى مسلح نظامى و انتظامى و سپاهى و مردمى با پشتیبانى بى دریغ ملت در جبهه ها و پشت جبهه ها این افتخار بزرگ را آفریدند و ایران را سرافراز نمودند و نیز شرارت ها و توطئه هاى داخلى را که به دست عروسک هاى وابسته به غرب و شرق براى براندازى جمهورى اسلامى بسیج شده بودند ، با دست تواناى جوانان کمیته ها و پاسداران ، بسیج و شهربانى و با کمک ملت غیرتمند درهم شکسته شد . و همین جوانان فداکار عزیزند که شب ها بیدارند تا خانواده ها با آرامش استراحت کنند . خدایشان یار و مددکار باد .

پس وصیت برادرانه من در این قدم هاى آخرین عمر بر قواى مسلح به طور عموم آن است که اى عزیزان که به اسلام عشق مى ورزید و با عشق لقأاللّه به فداکارى در جبهه ها و در سطح کشور به کار ارزشمند خود ادامه مى دهید ، بیدار باشید و هشیار که بازیگران سیاسى و سیاستمداران حرفه اى غرب و شرق زده و دست هاى مرموز جنایتکاران پشت پرده ، لبه تیز سلاح خیانت و جنایتکارشان از هر سو و بیشتر از هر گروه متوجه به شما عزیزان است و مى خواهند از شما عزیزان که با جانفشانى خود انقلاب را پیروز نمودید و اسلام را زنده کردید ، بهره گیرى کرده و جمهورى اسلامى را براندازند و شما را با اسم اسلام و خدمت به میهن و ملت از اسلام و ملت جدا کرده به دامن یکى از دو قطب جهانخوار بیندازند و بر زحمات و فداکارى هاى شما با حیله هاى سیاسى و ظاهرهاى به صورت اسلامى و ملى خط بطلان بکشند .

وصیت اکید من به قواى مسلح آن است که همان طور که از مقررات نظام ، عدم دخول نظامى در احزاب و گروه ها و جبهه ها است ، به آن عمل نمایند و قواى مسلح مطلقا ، چه نظامى و انتظامى و پاسدار و بسیج و غیر اینها ، در هیچ حزب و گروهى وارد نشده و خود را از بازى هاى سیاسى دور نگهدارند . در این صورت مى توانند قدرت نظامى خود را حفظ و از اختلافات درون گروهى مصون

ص: 193

باشند .

و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است ، دولت و ملت و شوراى دفاع و مجلس شوراى اسلامى ، وظیفه شرعى و میهنى آنان است که اگر قواى مسلح ، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد ، بر خلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملى انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که بى اشکال به تباهى کشیده مى شوند و یا در بازى هاى سیاسى وارد شوند ، از قدم اول با آن مخالفت کنند و بر رهبر و شوراى رهبرى است که با قاطعیت از این امر جلوگیرى نماید تا کشور از آسیب در امان باشد . و من به همه نیروهاى مسلح در این پایان زندگى خاکى وصیت مشفقانه مى کنم که از اسلام که یگانه مکتب استقلال و آزادیخواهى است و خداوند متعال همه را با نور هدایت آن به مقام والاى انسانى دعوت ، مى کند ، چنانچه امروز وفادارید ، در وفادارى استقامت کنید که شما را و کشور و ملت شما را از ننگ وابستگى ها و پیوستگیها به قدرت هایى که شما را جز براى بردگى خویش نمى خواهند و کشور و ملت عزیزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زیر بار ننگین ستم پذیرى نگه میدارند ، نجات مى دهد . و زندگى انسانى شرافتمندانه را ولو با مشکلات ، بر زندگانى ننگین بردگى اجانب ول با رفاه حیوانى ترجیح دهید و بدانید مادام که در احتیاجات صنایع پیشرفته ، دست خود را پیش دیگران دراز کنید و به دریوزگى عمر را بگذرانید ، قدرت ابتکار و پیشرفت در اختراعات در شما شکوفا نخواهد شد . و به خوبى و عینیت دیدید که در این مدت کوتاه پس از تحریم اقتصادى همان ها که از ساختن هر چیز خود را عاجز مى دیدند و از راه انداختن کارخانه ها آنان را مأیوس مى نمودند ، افکار خود را به کار بستند و بسیارى از احتیاجات ارتش و کارخانه ها را خود رفع نمودند . و این جنگ و تحریم اقتصادى و اخراج کارشناسان خارجى ، تحفه اى الهى بود که ما از آن غافل بودیم . اکنون اگر دولت و ارتش کالاهاى جهانخواران را خود تحریم کنند و به کوشش و سعى در راه ابتکار بیفزایند ، امید است که کشور خودکفا شود و از دریوزگى از دشمن نجات یابد .

و هم در اینجا باید بیفزایم که احتیاج ما پس از این همه عقب ماندگى مصنوعى به صنعت هاى بزرگ کشورهاى خارجى حقیقتى است انکارناپذیر ، و این به آن معنى نیست که ما باید در علوم پیشرفته به یکى از دو قطب وابسته شویم . دولت و ارتش باید کوشش کنند که دانشجویان متعهد را در کشورهایى که صنایع بزرگ پیشرفته را دارند و استعمار و استثمارگر نیستند ، بفرستند و از فرستادن به امریکا و شوروى و کشورهاى دیگر که در مسیر این دو قطب هستند ، احتراز کنند ، مگر انشأ اللّه روزى برسد که این دو قدرت به اشتباه خود پى برند و در مسیر انسانیت و انسان دوستى و احترام به حقوق دیگران واقع شوند ، یا انشأ اللّه مستضعفان جهان و ملت هاى بیدار و مسلمانان متعهد آنان را به جاى خود نشانند . به امید چنین روزى .

م _ رادیو تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهاى موثر تباهى و تخدیر ملت ها ، خصوصا نسل جوان بوده است . در این صد سال اخیر بویژه نیمه دوم آن چه نقشه هاى بزرگى از این ابزار ، چه در تبلیغ ضد اسلام و ضد روحانیت خدمتگزار و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق

ص: 194

کشیده شد و از آنها براى درست کردن بازار کالاها خصوصا تجملى و تزئینى از هر قماش ، از تقلید در ساختمان ها و تزئینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنى و پوشیدنى و در فرم آنها استفاده کردند ، به طورى که افتخار بزرگ فرنگى ماب بودن در تمام شؤون زندگى از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه در خانم هاى مرفه یا نیمه مرفه بود و در آداب معاشرت و کیفیت حرف زدن و به کار بردن لغات غربى در گفتار و نوشتار به صورتى بود که فهم آن براى بیشتر مردم غیر ممکن و براى هم ردیفان نیز مشکل مى نمود . فیلم هاى تلویزیون از فرآورده هاى غرب یا شرق بود که طبقه جوان زن و مرد را از مسیر عادى زندگى و کار و صنعت و تولید و دانش منحرف و به سوى بى خبرى از خویش و شخصیت خود و یا بدبینى و بدگمانى به همه چیز خود و کشور خود حتى فرهنگ و ادب و ماثر پر ارزش که بسیارى از آن با دست خیانتکار سودجویان به کتابخانه ها و موزه هاى غرب و شرق منتقل گردیده است .

مجله ها با مقاله ها و عکس هاى افتضاح بار و اسف انگیز و روزنامه ها با مسابقات در مقالات ضد فرهنگى خویش و ضد اسلامى ، با افتخار ، مردم بویژه طبقه جوان موثر را به سوى غرب یا شرق هدایت مى کردند . اضافه کنید بر آن تبلیغ دامنه دار در ترویج مراکز فساد و عشرتکده ها و مراکز قمار و لاتار و مغازه هاى فروش کالاهاى تجملاتى و اسباب آرایش و بازیها و مشروبات الکلى بویژه آنچه از غرب وارد مى شد و در مقابل صدور نفت و گاز و مخازن دیگر ، عروسک ها و اسباب بازى ها و کالاهاى تجملى وارد مى شد و صدها چیزهایى که امثال من از آنها بى اطلاع هستیم و اگر خداى نخواسته عمر رژیم سرسپرده و خانمان برانداز پهلوى ادامه پیدا مى کرد ، چیزى نمى گذشت که جوانان برومند ما ، این فرزندان اسلام و میهن که چشم امید ملت به آنها است ، با انواع دسیسه ها و نقشه هاى شیطانى به دست رژیم فاسد و رسانه هاى گروهى و روشنفکران غرب و شرق گرا از دست ملت و دامن اسلام رخت بر مى بستند یا جوانى خود را در مراکز فساد تباه مى کردند و یا به خدمت قدرت هاى جهانخوار در آمده و کشور را به تباهى مى کشاندند . خداوند متعال به ما و آنان منت گذاشت و همه را از شر مفسدین و غارتگران نجات داد .

اکنون وصیت من به مجلس شوراى اسلامى در حال و آینده و رئیس جمهور و روساى جمهور مابعد و به شوراى نگهبان و شوارى قضایى و دولت در هر زمان آن است که نگذارند این دستگاه هاى خبرى و مطبوعات و مجله ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند و باید همه بدانیم که آزادى به شکل غربى آن که موجب تباهى جوانان و دختران و پسران مى شود ، از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانى ها و کتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومى و مصالح کشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیرى شود و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامى و مخالف با حیثیت جمهورى اسلامى است ، به طور قاطع اگر جلوگیرى نشود ، همه مسوول مى باشند ، و مردم و جوانان حزب اللّهى اگر برخورد به یکى از امور مذکور نمودند ، به دستگاه هاى مربوطه رجوع کنند و

ص: 195

اگر آنان کوتاهى نمودند ، خودشان مکلف به جلوگیرى هستند . خداوند تعالى مددکار همه باشد .

ن _ نصیحت و وصیت من به گروه ها و گروهک ها و اشخاصى که در ضدیت با ملت و جمهورى اسلامى و اسلام فعالیت مى کنند ، اول به سران آنان در خارج و داخل ، آن است که تجربه طولانى به هر راهى که اقدام کردید و به هر توطئه اى که دست زدید و به هر کشور و مقامى که توسل پیدا کردید ، به شماها که خود را عالم و عاقل مى دانید ، باید آموخته باشد که مسیر یک ملت فداکار را نمى شود با دست زدن به ترور و انفجار و بمب و دروغ پردازى هاى بى سر و پا و غیر حساب شده منحرف کرد و هرگز هیچ حکومت و دولتى را نمى توان با این شیوه هاى غیر انسانى و غیرمنطقى ساقط نمود ، بویژه ملتى مثل ایران را که از بچه هاى خوردسالش تا پیرزن ها و پیرمردهاى بزرگسالش ، در راه هدف و جمهورى اسلامى و قرآن و مذهب جان فشانى و فداکارى مى کنند . شماها که مى دانید (و اگر ندانید بسیار ساده لوحانه فکر مى کنید) که ملت با شما نیست و ارتش با شماها دشمن است و اگر فرض بکنید با شما بودند و دوست شما بودند ، حرکات ناشیانه شما و جنایاتى که با تحریک شما رخ داد ، آنان را از شما جدا کرد و جز دشمن تراشى کار دیگرى نتوانستید بکنید . من وصیت خیرخواهانه در این آخر عمر به شما مى کنم که اولا با این ملت طاغوت زده رنج کشیده که پس از دو هزار و پانصد سال ستمشاهى با فدا دادن بهترین فرزندان و جوانانش خود را از زیر بار ستم جنایتکارانى همچون رژیم پهلوى و جهانخواران شرق و غرب نجات داده ، به جنگ و ستیز برخاسته اید ، چطور وجدان یک انسان هر چه پلید باشد راضى مى شود براى احتمال رسیدن به یک مقام ، یا میهن خود و ملت خود این گونه رفتار کند و به کوچک و بزرگ آنها رحم نکند ؟ من به شما نصیحت مى کنم دست از این کارهاى بى فایده و غیر عاقلانه بردارید و گول جهانخواران را نخورید و در هر جا هستید اگر به جنایتى دست نزدید ، به میهن خود و دامن اسلام برگردید و توبه کنید که خداوند ارحم الراحمین است و جمهورى اسلامى و ملت از شما انشأ اللّه مى گذرند و اگر دست به جنایتى زدید که حکم خداوند تکلیف شما را معین کرده ، باز از نیمه راه برگشته و توبه کنید و اگر شهامت دارید ، تن به مجازات داده و با این عمل ، خود را از عذاب الیم خداوند نجات دهید و الا در هر جا هستید عمر خود را بیش از این هدر ندهید و به کار دیگر مشغول شوید که صلاح در آن است .

و بعد به هواداران داخلى و خارجى آنان وصیت مى کنم که با چه انگیزه جوانى خود را براى آنان که اکنون ثابت است که براى قدرتمندان جهانخوار خدمت مى کنند و از نقشه هاى آنها پیروى مى کنند و ندانسته به دام آنها افتاده اند به هدر مى دهید ؟ و با ملت خود در راه چه کسى جفا مى کنید ؟ شما بازى خوردگان دست آنها هستید و اگر در ایران هستید ، به عیان مشاهده مى کنید که توده هاى میلیونى به جمهورى اسلامى وفادار و براى آن فداکارند و به عیان مى بینید که حکومت و رژیم فعلى با جان و دل در خدمت خلق و مستمندان هستند و آنان که به دروغ ادعاى خلقى بودن و مجاهد و فدایى براى خلق مى کنند ، با خلق خدا به دشمنى برخاسته و شما پسران و دختران ساده دل را براى مقاصد خود و مقاصد یکى از دو قطب قدرت جهانخوار به بازى گرفته و خود یا در آغوش یکى از دو قطب جنایتکار

ص: 196

به خوش گذرانى مشغول و یا در داخل به خانه هاى مجلل تیمى با زندگى اشرافى نظیر منازل جنایتکارانى بدبخت به جنایت خود ادامه مى دهند و شما جوانان را به کام مرگ مى فرستند .

نصیحت مشفقانه من به شما نوجوانان و جوانان داخل و خارج آن است که از راه اشتباه بر گردید و با محرومین جامعه که با جان و دل به جمهورى اسلامى خدمت مى کنند ، متحد شوید و براى ایران مستقل و آزاد فعالیت نمایید تا کشور و ملت از شر مخالفین نجات پیدا کند و همه با هم به زندگى شرافتمندانه ادامه دهید . تا چه وقت و براى چه گوش به فرمان اشخاصى هستید که جز به نفع شخصى خود فکر نمى کنند و در آغوش و پناه ابرقدرته ها با ملت خود در ستیز هستید و شما را فداى مقاصد شوم و قدرت طلبى خویش مى نمایند ؟ شما در این سال هاى پیروزى انقلاب دیدید که ادعاهاى آنان با رفتار و عملشان مخالف است و ادعاها فقط براى فریب جوانان صاف دل است و مى دانید که شما قدرتى در مقابل سیل خروشان ملت ندارید و کارهایتان جز به ضرر خودتان و تباهى عمرتان نتیجه اى ندارد . من تکلیف خود را که هدایت است ادأ کردم و امید است به این نصیحت که پس از مرگ من به شما مى رسد و شائبه قدرت طلبى در آن نیست گوش فرا دهید و خود را از عذاب الیم الهى نجات دهید . خداوند منان شما را هدایت فرماید و صراط مستقیم را به شما بنماید .

وصیت من به چپ گرایان مثل کمونیست ها و چریک هاى فدایى خلق و دیگر گروه ها متمایل به چپ ، آن است که شماها بدون بررسى صحیح از مکتبها و مکتب اسلام نزد کسانى که از مکتب ها و خصوص اسلام اطلاع صحیح دارند ، با چه انگیزه خودتان را راضى کردید به مکتبى که امروز در دنیا شکست خورده رو آورید . و چه شد که دل خود را به چند (ایسم ) که محتواى آنها پیش اهل تحقیق پوچ است ، خوش کرده اید و شما را چه انگیزه اى وادار کرده که مى خواهید کشور خود را به دامن شوروى یا چین بکشید و با ملت خود به اسم توده دوستى به جنگ برخاسته یا به توطئه هایى براى نفع اجنبى به ضد کشور خود و توده هاى ستمدیده دست زدید ؟ شما مى بینید که از اول پیدایش کمونیسم مدعیان آن دیکتاتورترین و قدرت طلب و انحصار طلب ترین حکومت هاى جهان بوده و هستند . چه ملت هایى زیر دست و پاى شوروى مدعى طرفدار توده ها خورد شدند و از هستى ساقط گردیدند . ملت روسیه ، مسلمانان و غیر مسلمانان ، تاکنون در زیر فشار دیکتاتورى حزب کمونیست دست و پا مى زنند و از هر گونه آزادى محروم و در اختناق بالاتر از اختناقهاى دیکتاتورهاى جهان بسر مى برند . استالین ، که یکى از چهره هاى به اصطلاح درخشان حزب بود ورود و خروجش را و تشریفات آن و اشرافیت او را دیدیم . اکنون که شما فریب خوردگان در عشق آن رژیم جان مى دهید مردم مظلوم شوروى و دیگر اقمار او چون افغانستان از ستمگرى هاى آنان جان مى سپارند و آنگاه شما که مدعى طرفدارى از خلق هستید ، بر این خلق محروم در هر جا که دستتان رسیده چه جنایاتى انجام دادید و با اهالى شریف آمل که آنان را به غلط طرفدار پروپا قرص خود معرفى مى کردید و عده بسیارى را به فریب به جنگ مردم و دولت فرستادید و به کشتن دادید . چه جنایت ها که نکردید . و شما طرفدار خلق محروم مى خواهید خلق مظلوم و محروم ایران را به دست دیکتاتورى شوروى دهید و چنین خیانتى را با سرپوش فدایى خلق و

ص: 197

طرفدار محرومین در حال اجرا هستید . منتهى حزب توده و رفقاى آنان با توطئه و زیر ماسک طرفدارى از جمهورى اسلامى و دیگر گروه ها با اسلحه و ترور و انفجار .

من به شما احزاب و گروه ها ، چه آنان که به چپ گرایى معروف گرچه بعضى شواهد و قراین دلالت دارد که اینان کمونیست امریکایى هستند و چه آنان که از غرب ارتزاق مى کنند و الهام مى گیرند و چه آنها که با اسم خودمختارى و طرفدارى از کرد و بلوچ دست به اسلحه برده و مردم محروم کردستان و دیگر جاها را از هستى ساقط نموده و مانع از خدمت هاى فرهنگى و بهداشتى و اقتصادى و بازسازى دولت جمهورى در آن استان ها مى شوند ، مثل حزب دموکرات و کومله وصیت مى کنم که به ملت بپیوندند و تاکنون تجربه کرده اند که کارى جز بدبخت کردن اهالى آن مناطق نکرده اند و نمى توانند بکنند . پس مصلحت خود و ملت خود و مناطق خود آن است که با دولت تشریک مساعى نموده و از یاغى گرى و خدمت به بیگانگان و خیانت به میهن خود دست بردارند و به ساختن کشور بپردازند و مطمئن باشند که اسلام براى آنان ، هم از قطب جنایتکار غرب و هم از قطب دیکتاتور شرق بهتر است و آرزوهاى انسانى خلق را بهتر انجام مى دهد .

و وصیت من به گروه هاى مسلمان که از روى اشتباه به غرب و احیانا به شرق تمایل نشان مى دهند و از منافقان که اکنون خیانتشان معلوم شد ، گاهى طرفدارى مى کردند و به مخالفان بدخواهان اسلام از روى خطا و اشتباه گاهى لعن مى کردند و طعن مى زدند ، آن است که بر سر اشتباه خود پافشارى نکنند و با شهامت اسلامى به خطاى خود اعتراف و با دولت و مجلس و ملت مظلوم براى رضاى خداوند هم صدا و هم مسیر شده و این مستضعفان تاریخ را از شر مستکبران نجات دهید و کلام مرحوم مدرس ، آن روحانى متعهد پاک سیرت و پاک اندیشه ، را به خاطر بسپارید که در مجلس افسرده آن روز گفت : (اکنون که باید از بین برویم ، چرا با دست خود برویم ؟ ) . من هم امروز به یاد آن شهید راه خدا به شما برادران مؤمن عرض مى کنم اگر ما با دست جنایتکار آمریکا و شوروى از صفحه روزگار محو شویم و با خون سرخ شرافتمندانه با خداى خویش ملاقات کنیم ، بهتر از آن است که در زیر پرچم ارتش سرخ شرق و سیاه غرب زندگى اشرافى مرفه داشته باشیم . و این سیره و طریقه انبیأ عظام و ائمه مسلمین و بزرگان دین مبین بوده است و ما باید از آن تبعیت کنیم و باید به خود بباورانیم که اگر یک ملت بخواهند بدون وابستگى ها زندگى کنند ، مى توانند و قدرتمندان جهان بر یک ملت نمى توانند خلاف ایده آنان را تحمیل کنند . از افغانستان عبرت باید گرفت با آن که دولت غاصب و احزاب چپى با شوروى بوده و هستند تاکنون نتوانسته اند توده هاى مردم را سرکوب نمایند.

علاوه بر این ، اکنون ملت هاى محروم جهان بیدار شده اند و طولى نخواهد کشید که این بیدارى ها به قیام و نهضت و انقلاب انجامیده و خود را از تحت سلطه ستمگران مستکبر نجات خواهند داد و شما مسلمانان پاى بند به ارزش هاى اسلامى مى بینید که جدایى و انقطاع از شرق و غرب برکات خود را دارد ، نشان مى دهد و مغزهاى متفکر بومى به کار افتاده و به سوى خودکفایى پیشروى مى کند و آنچه کارشناسان خائن غربى و شرقى براى ملت ما محال جلوه مى دادند ، امروز به طور چشم گیرى با

ص: 198

دست و فکر ملت انجام گرفته و انشأ اللّه تعالى در دراز مدت انجام خواهد گرفت و صد افسوس که این انقلاب دیر تحقق پیدا کرد و لااقل در اول سلطنت جابرانه کثیف محمدرضا تحقق نیافت و اگر شده بود ، ایران غارت زده غیر از این ایران بود .

و وصیت من به نویسندگان و گویندگان و روشنفکران و اشکال تراشان و صاحب عقدگان آن است که به جاى آن که وقت خود را در خلاف مسیر جمهورى اسلامى صرف کنید و هر چه توان دارید در بدبینى و بدخواهى و بدگویى از مجلس و دولت و سایر خدمتگزاران به کار برید و با این عمل کشور خود را به سوى ابرقدرت ها سوق دهید ، با خداى خود یک شب خلوت کنید و اگر به خداوند عقیده ندارید با وجدان خود خلوت کنید و انگیزه باطنى خود را که بسیار مى شود خود انسان ها از آن بى خبرند ، بررسى کنید . ببینید آیا یا کدام معیار و با چه انصاف خون این جوانان قلم قلم شده را در جبهه ها و در شهرها نادیده مى گیرید و با ملتى که مى خواهد از زیر بار ستمگران و غارتگران خارجى و داخلى خارج شود و استقلال و آزادى را با جان خود و فرزندان عزیز خود به دست آورده و با فداکارى مى خواهد آن را حفظ کند ، به جنگ اعصاب برخاسته اید ، و به اختلاف انگیزى و توطئه ها خائنانه دامن مى زنید و راه را براى مستکبران و ستمگران باز مى کنید ؟ آیا بهتر نیست که با فکر و و قلم و بیان خود دولت و مجلس و ملت را راهنمایى براى حفظ میهن خود نمایید ؟ آیا سزاوار نیست که به این ملت مظلوم محروم کمک کنید و با یارى خود حکومت اسلامى را استقرار دهید ؟ آیا این مجلس و رئیس جمهور و دولت و قوه قضایى را از آنچه در زمان رژیم سابق بود بدتر مى دانید ؟ آیا از یاد برده اید ستم هایى که آن رژیم لعنتى بر این ملت مظلوم بى پناه روا مى داشت ؟ آیا نمى دانید که کشور اسلامى در آن زمان یک پایگاه نظامى براى امریکا بود و با آن عمل یک مستعمره مى کردند و از مجلس تا دولت و قواى نظامى در قبضه آنان بود و مستشاران و صنعتگران و متخصصان آنان با این ملت و ذخایر آن چه مى کردند ؟ آیا اشاعه فحشأ در سراسر کشور و مراکز فساد از عشرتکده ها و قمارخانه ها و میخانه ها و مغازه هاى مشروب فروشى و سینماها و دیگر مراکز که هر یک براى تباه کردن نسل جوان عاملى بزرگ بود در خاطرتان محو شده ؟ آیا رسانه هاى گروهى و مجلات سراسر فساد انگیز و روزنامه هاى آن رژیم را به دست فراموشى سپرده اید ؟

و اکنون که از آن بازارهاى فساد اثرى نیست ، براى آن که در چند دادگاه یا چند جوان که شاید اکثر از گروه هاى منحرف نفوذ کرده و براى بدنام نمودن اسلام و جمهورى اسلامى کارهاى انحرافى انجام مى دهند و کشتن عده اى که مفسد فى الارض هستند و قیام بر ضد اسلام و جمهورى اسلامى مى کنند ، شما را به فریاد در آورده و با کسانى که با صراحت اسلام را محکوم مى کنند و بر ضد آن قیام مسلحانه یا قیام با قلم و زبان که اسفناک تر از قیام مسلحانه است نموده اند ، پیوند مى کنید و دست برادرى مى دهید و آنان را که خداوند مهدورالدم فرموده نور چشم مى خوانید و در کنار بازیگرانى که فاجعه 14 اسفند را برپا کردند و جوانان بى گناه را با ضرب و شتم کوبیدند ، نشسته و تماشاگر معرکه مى شوید ، یک عمل اسلامى و اخلاقى است و عمل دولت و قوه قضاییه که معاندین و منحرفین و

ص: 199

ملحدین را به جزاى اعمال خویش مى رسانند شما را به فریاد در آورده و داد مظلومیت مى زنید ؟ من براى شما برادران که از سوابقتان تا حدى مطلع و علاقه مند به بعضى از شما هستم ، متاسف هستم ، نه براى آنان که اشرارى بودند در لباس خیرخواهى و گرگ هایى در پوشش چوپان و بازیگرانى بودند که همه را به باد بازى و مسخره گرفته و در صدد تباه کردن کشور و ملت و خدمتگزارى به یکى از دو قطب چپاولگر بودند .

آنان که با دست پلید خود جوانان و مردان ارزشمند و علماى مربى جامعه را شهید نمودند و به کودکان مظلوم مسلمانان رحم نکردند ، خود را در جامعه رسوا و در پیشگاه خداوند قهار مخذول نمودند و راه بازگشت ندارند که شیطان نفس اماره بر آنان حکومت مى کند . لکن شما برادران مؤمن با دولت و مجلس که کوشش دارد خدمت به محرومین و مظلومین و برادران سر و پا برهنه و از همه مواهب زندگى محروم نماید ، چرا کمک نمى کنید و شکایت دارید ؟ آیا مقدار خدمت دولت و بنیادهاى جمهورى را با این گرفتارى ها و نابسامانى ها که لازمه هر انقلاب است و جنگ تحمیلى با آن همه خسارت و میلیون ها آواره خارجى و داخلى و کارشکنى هاى بیرون از حد را در این مدت کوتاه مقایسه با کارهاى عمرانى رژیم سابق نموده اید ؟ آیا نمى دانید که کارهاى عمرانى آن زمان اختصاص داشت تقریبا به شهرها آن هم به علامت مرفه و فقرأ و مردمان محروم از آن امور بهره ناچیز داشته یا نداشتند و دولت فعلى و بنیادهاى اسلامى براى این طایفه محروم با جان و دل خدمت مى کنند . شما مؤمنان هم پشتیبان دولت باشید تا کارها زود انجام گیرد و در محضر پروردگار که خواه ناخواه خواهید رفت با نشان خدمتگزارى به بندگان او بروید . این مقدار بریده شده را خودم انجام دادم .

س _ یکى از امورى که لازم به توصیه و تذکر است ، آن است که اسلام نه با سرمایه دارى ظالمانه و بى حساب و محروم کننده توده هاى تحت ستم و مظلوم موافق است ، بلکه آن را بطور جدى در کتاب و سنت محکوم مى کند و مخالف عدالت اجتماعى مى داند . گرچه بعض کج فهمان بى اطلاع از رژیم حکومت اسلامى و از مسایل سیاسى حاکم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طورى وانمود کرده اند و باز هم دست بر نداشته اند که اسلام طرفدار بى مرز و حد سرمایه دارى و مالکیت است و با این شیوه که با فهم کج خویش از اسلام برداشت نموده اند ، چهره نورانى اسلام را پوشانیده و راه را براى مغرضان و دشمنان اسلام باز نموده که به اسلام بتازند و آن را رژیمى چون رژیم سرمایه دارى غرب مثل رژیم امریکا و انگلستان و دیگر چپاولگران غرب به حساب آورند و با اتکال به قول و فعل این نادانان یا غرضمندانه و یا ابلهانه بدون مراجعه به اسلام شناسان واقعى ، با اسلام به معارضه برخاسته اند و نه رژیمى مانند رژیم کمونیسم و مارکسیسم لنینیسم است که با مالکیت فردى مخالف و قائل به اشتراک مى باشند با اختلاف زیادى که دوره هاى قدیم تاکنون حتى اشتراک در زن و همجنس بازى بوده و یک دیکتاتورى و استبداد کوبنده در بر داشته ، بلکه اسلام یک رژیم معتدل با شناخت مالکیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالکیت و مصرف که اگر بحق به آن عمل شود ، چرخهاى اقتصاد سالم به راه مى افتد و عدالت اجتماعى که لازمه یک رژیم سالم است تحقق مى یابد .

ص: 200

در اینجا نیز یک دسته با کج فهمى ها و بى اطلاعى از اسلام و اقتصاد سالم آن در طرف مقابل دسته اول قرار گرفته و گاهى با تمسک به بعض آیات یا جملات نهج البلاغه اسلام را موافق با مکتب هاى انحرافى مارکس و امثال او معرفى نموده اند و توجه به سایر آیات و فقرات نهج البلاعه ننموده و سرخود ، به فهم قاصر خود ، به پا خاسته و مذهب اشتراکى را تعقیب مى کنند و از کفر و دیکتاتورى و اختناق کوبنده که ارزش هاى انسانى را نادیده گرفته و یک حزب اقلیت با توده هاى انسانى مثل حیوانات عمل مى کنند ، حمایت مى کنند .

وصیت من به مجلس و شوراى نگهبان و دولت و رئیس جمهور و شوراى قضایى آن است که در مقابل احکام خداوند متعال خاضع بوده و تحت تاثیر تبلیغات بى محتواى قطب ظالم چپاولگر سرمایه دارى و قطب ملحد اشتراکى و کمونیستى واقع نشوید و به مالکیت و سرمایه هاى مشروع با حدود اسلامى احترام گذارید و به ملت اطمینان دهید تا سرمایه ها و فعالیت هاى سازنده به کار افتند و دولت و کشور را به خودکفایى و صنایع سبک و سنگین برسانند . و به ثروتمندان و پول داران مشروع وصیت مى کنم که ثروتهاى عادلانه خود را به کار اندازید و به فعالیت سازنده در مزارع و روستاها و کارخانه ها برخیزید که این خود عبادتى ارزشمند است .

و به همه در کوشش براى رفاه طبقات محروم وصیت مى کنم که خیر دنیا و آخرت شماها رسیدگى به حال محرومان جامعه است که در طول تاریخ ستمشاهى و خان خانى در رنج و زحمت بوده اند . و چه نیکو است که طبقات تمکن دار به طور داوطلب براى زاغه و چپر نشینان مسکن و رفاه تهیه کنند و مطمئن باشند که خیر دنیا و آخرت در آن است و از انصاف به دور است که یکى بى خانمان و یکى داراى آپارتمانها باشد .

ع _ وصیت اینجانب به آن طایفه از روحانیون و روحانى نماها که با انگیزه هاى مختلف با جمهورى اسلامى و نهادهاى آن مخالفت مى کنند و وقت خود را وقف براندازى آن مى نمایند و با مخالفان توطئه گر و بازیگران سیاسى کمک و گاهى به طورى که نقل مى شود با پول هاى گزافى که از سرمایه داران بى خبر از خدا دریافت براى این مقصد مى کنند کمک هاى کلان مى نمایند آن است که شماها طرفى از این غلط کارى ها تاکنون نبسته و بعد از این هم گمان ندارم ببندید . بهتر آن است که اگر براى دنیا به این عمل دست زده اید و خداوند نخواهد گذاشت که شما به مقصد شوم خود برسید ، تا در توبه باز است از پیشگاه خداوند عذر بخواهید و با ملت مستمند مظلوم هم صدا شوید و از جمهورى اسلامى که با فداکارى هاى ملت به دست آمده حمایت کنید که خیر دنیا و آخرت در آن است . گرچه گمان ندارم که موفق به توبه شوید و اما به آن دسته که از روى بعض اشتباهات با بعض خطاها چه عمدى و چه غیر عمدى که از اشخاص مختلف یا گروه ها صادر شده و مخالف با احکام اسلام بوده است با اصل جمهورى اسلامى و حکومت آن مخالفت شدید مى کنند و براى خدا در براندازى آن فعالیت مى نمایند و با تصور خودشان این جمهورى از رژیم سلطنتى بدتر یا مثل آن است ، با نیت صادق در خلوت تفکر کنند و از روى انصاف مقایسه نمایند با حکومت و رژیم سابق و باز توجه نمایند که در

ص: 201

انقلاب هاى دنیا هرج و مرجها و غلط روى ها و فرصت طلبى ها غیر قابل اجتناب است و شما اگر توجه نمایید و گرفتارى هاى این جمهورى را در نظر بگیرید از قبیل توطئه ها و تبلیغات دروغین و حمله مسلحانه خارج مرز و داخل و نفوذ غیر قابل اجتناب گروه هایى از مفسدان و مخالفان اسلام در تمام ارگان هاى دولتى به قصد ناراضى کردن ملت از اسلام و حکومت اسلامى و تازه کار بودن اکثر یا بسیارى از متصدیان امور و پخش شایعات دروغین از کسانى که از استفاده هاى کلان غیر مشروع بازمانده یا استفاده آنان کم شده و کمبود چشم گیر قضات شرع و گرفتارى هاى اقتصادى کمرشکن و اشکالات عظیم در تصفیه و تهذیب متصدیان چند میلیونى و کمبود مردمان صالح کاردان و متخصص و ده ها گرفتارى دیگر که تا انسان وارد گود نباشد از آنها بى خبر است . و از طرفى اشخاص غرضمند سلطنت طلب سرمایه دار هنگفت که با رباخوارى و سودجویى و با اخراج ارز و گرانفروشى به حد سرسام آور و قاچاق و احتکار ، مستمندان و محرومان جامعه را تا حد هلاکت در فشار قرار داده و جامعه را به فساد مى کشند ، نزد شما آقایان به شکایت و فریب کارى آمده و گاهى هم براى باور آوردن و خود را مسلمان خالص نشان دادن ، به عنوان سهم مبلغى مى دهند و اشک تمساح مى ریزند و شما را عصبانى کرده به مخالفت بر مى انگیزانند ، که بسیارى از آنان با استفاده هاى نامشروع خون مردم را مى مکند و اقتصاد کشور را به شکست مى کشند . اینجانب نصیحت متواضعانه برادرانه میکنم که آقایان محترم تحت تاثیر این گونه شایعه سازى ها قرار نگیرند و براى خدا و حفظ اسلام این جمهورى را تقویت نمایند و باید بدانند که اگر این جمهورى اسلامى شکست بخورد و به جاى آن یک رژیم اسلامى دلخواه بقیه اللّه روحى فداه یا مطیع امر شما آقایان تحقق نخواهد پیدا کرد . بلکه یک رژیم دلخواه یکى از دو قطب قدرت به حکومت مى رسد و محرومان جهان که به اسلام و حکومت اسلامى روى آورده و دل باخته اند مأیوس مى شوند و اسلام براى همیشه منزوى خواهد شد و شماها روزى از کردار خود پشیمان مى شوید که کار گذشته و دیگر پشیمانى سودى ندارد و شما آقایان اگر توقع دارید که در یک شب همه امور بر طبق اسلام و احکام خداوند تعالى متحول شود ، یک اشتباه است و در تمام طول تاریخ بشر چنین معجزه اى روى نداده است و نخواهد داد .

و آن روزى که انشأ اللّه تعالى مصلح کل ظهور نماید ، گمان نکنید که یک معجزه شود و یک روزه عالم اصلاح شود . بلکه با کوشش ها و فداکاریها ، ستمکاران سرکوب و منزوى مى شوند . و اگر نظر شماها مثل نظر بعض عامى هاى منحرف آن است که براى ظهور آن بزرگوار باید کوشش در تحقق کفر و ظلم کرد تا عالم را ظلم فرا گیرد و مقدمات ظهور فراهم شود ، (فاناللّه و انا الیه راجعون ) .

ف _ وصیت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان این است که شماها نباید بنشینید و منتظر آن باشید که حکام و دست اندرکاران کشورتان یا قدرت هاى خارجى بیایند و براى شما استقلال و آزادى را تحفه بیاورند . ما و شماها لااقل در این صد سال اخیر که به تدریج پاى قدرت هاى بزرگ جهانخوار به همه کشورهاى اسلامى و سایر کشورهاى کوچک باز شده است ، مشاهده کردیم با تاریخ هاى صحیح براى ما بازگو کردند که هیچ یک از دول حاکم بر این کشورها در فکر آزادى و

ص: 202

استقلال و رفاه ملتهاى خود نبوده و نیستند ، بلکه اکثریت قریب به اتفاق آنان یا خود به ستمگرى اختناق ملت خود پرداخته و هر چه کرده اند براى منافع شخصى یا گروهى نموده یا براى رفاه قشر مرفه و بالانشین بوده و طبقات مظلوم کوخ و کپرنشین از همه مواهب زندگى حتى مثل آب و نان و قوت لایموت محروم بوده و آن بدبختان را براى منافع قشر مرفه و عیاش به کار گرفته اند و یا آن که دست نشاندگان قدرت هاى بزرگ بوده اند که براى وابسته کردن کشورها و ملت ها هر چه توان داشته اند به کار گرفته و با حیله هاى مختلف کشورها را بازارى براى شرق و غرب درست کرده و منافع آنان را تأمین نموده اند و ملت ها را عقب مانده و مصرفى بار آوردند و اکنون نیز با این نقشه در حرکتند .

و شما اى مستضعفان جهان و اى کشورهاى اسلامى و مسلمانان جهان به پا خیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوى تبلیغاتى ابرقدرت ها و عمال سر سپرده آنان نترسید و حکام جنایتکار که دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزیز تسلیم مى کنند از کشور خود برانید و خود و طبقات خدمتگزار متعهد زمام امور را به دست گیرید و همه در زیر پرچم پر افتخار اسلام مجتمع و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید و به سوى یک دولت اسلامى با جمهورى هاى آزاد و مستقل به پیش روید که با تحقق آن همه مستکبران جهان را به جاى خود خواهید نشاند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند . به امید آن روز که خداوند تعالى وعده فرموده است .

ص _ یک مرتبه دیگر در خاتمه این وصیتنامه به ملت شریف ایران وصیت مى کنم که در جهان حجم تحمل زحمت ها و رنج ها و فداکارى ها و جان نثارى ها و محرومیت ها مناسب حجم بزرگى مقصود و ارزشمندى و علو رتبه آن است . آنچه که شما ملت شریف و مجاهد براى آن به پا خاستید و دنبال مى کنید و براى آن جان و مال نثار کرده و مى کنید والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدى است و مقصودى است که از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد و آن مکتب الوهیت به معنى وسیع آن و ایده توحید با ابعاد رفیع آن است که اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غیب و شهود است ، و آن در مکتب محمدى صلى اللّه علیه و آله و سلم به تمام معنى و درجات و ابعاد متجلى شده و کوشش تمام انبیأ عظام علیهم السلام و اولیأ معظم _ سلام اللّه علیهم براى تحقق آن بوده و راه یابى به کمال مطلق و جلال و جمال بى نهایت جز با آن میسر نگردد ، آن است که خاکیان را بر ملکوتیان و برتر از آنان شرافت داده و آنچه براى خاکیان از سیر در آن حاصل مى شود ، براى هیچ موجودى در سراسر خلقت در سر و عَلَن حاصل نشود .

شما اى ملت مجاهد ! در زیر پرچمى مى روید که در سراسر جهان مادى و معنوى در اهتزاز است . بیابید آن را یا نیابید ، شما راهى را مى روید که تنها راه تمام انبیأ _ علیهم سلام اللّه _ و یکتا راه سعادت مطلق است . در این انگیزه است که همه اولیأ شهادت را در راه آن به آغوش مى کشند و مرگ سرخ را احلى من العسل مى دانند و جوانان شما در جبهه ها جرعه اى از آن را نوشیده و به وجد آمده اند

ص: 203

و در مادران و خواهران و پدران و برادران آنان جلوه نموده و ما باید به حق بگوییم (یا لیتنا کنا معکم فنفوز فوزا عظیما . گوارا باد بر آنان آن نسیم دل آرا و آن جلوه شورانگیز و باید بدانیم که طرفى از این جلوه در کشتزارهاى سوزان و در کارخانه هاى توانفرسا و در کارگاه ها و در مراکز صنعت و اختراع و ابداع و در ملت ، به طور اکثریت در بازارها و خیابان ها و روستاها و همه کسانى که متصدى این امور براى اسلام و جمهورى اسلامى و پیشرفت و خودکفایى کشور به خدمتى اشتغال دارند ، جلوه گر است و تا این روح تعاون و تعهد در جامعه برقرار است ، کشور عزیز از آسیب دهر انشأ اللّه تعالى مصون است . و بحمد اللّه تعالى حوزه هاى علمیه و دانشگاه ها و جوانان عزیز مراکز علم و تربیت از این نفحه الهى غیبى برخوردارند و این مراکز دربست در اختیار آنان است و به امید خدا دست تبهکاران و منحرفان از آنها کوتاه .

و وصیت من به همه ، آن است که با یاد خداى متعال به سوى خودشناسى و خودکفایى و استقلال با همه ابعادش به پیش روید و بى تردید دست خدا با شما است ، اگر شما در خدمت او باشید و براى ترقى و تعالى کشور اسلامى به روح تعاون ادامه دهید . و این جانب با آنچه در ملت عزیز از بیدارى و هوشیارى و تعهد و فداکارى و روح مقاومت و صلابت در راه حق مى بینم و امید آن دارم که به فضل خداوند متعال این معانى انسانى به اعقاب ملت منتقل شود و نسلا بعد نسل بر آن افزوده گردد .

با دلى آرام و قلبى مطمئن و روحى شاد و ضمیرى امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوى جایگاه ابدى سفر مى کنم و به دعاى خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خداى رحمان و رحیم مى خواهم که عذرم را در کوتاهى خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد و از ملت امیدوارم که عذرم را در کوتاهى ها و قصور و تقصیرها بپذیرند و با قدرت و تصمیم اراده به پیش روند و بدانند که با رفتن یک خدمتگزار در سد آهنین ملت خللى حاصل نخواهد شد که خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند و اللّه نگهدار این ملت و مظلومان جهان است .

والسلام علیکم و على عباد اللّه الصالحین و رحمة اللّه و برکاته

26 بهمن 1361/1 جمادى الاول 1403

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 204

بسمه تعالى

این وصیت نامه را پس از مرگ من احمد خمینى براى مردم بخواند و در صورت عذر ، رئیس محترم جمهور یا رئیس محترم شوراى اسلامى یا رئیس محترم دیوان عالى کشور ، این زحمت را بپذیرند و در صورت عذر ، یکى از فقهأ محترم نگهبان این زحمت را قبول نماید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 205

بسمه تعالى

در زیر این وصیت نامه 29 صفحه اى و مقدمه چند مطلب را تذکر مى دهم :

(1) اکنون که من حاضرم ، بعض نسبت هاى بى واقعیت به من داده مى شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود . لهذا عرض مى کنم آنچه به من نسبت داده شده یا مى شود مورد تصدیق نیست مگر آن که صداى من یا خط و امضأ من باشد با تصدیق کارشناسان ، یا در سیماى جمهورى اسلامى چیزى گفته باشم .

(2) اشخاصى در حال حیوه من ادعا نموده اند که اعلامیه هاى اینجانب را مى نوشته اند . این مطلب را شدیدا تکذیب مى کنم . تاکنون هیچ اعلامیه اى را غیر شخص خودم تهیه کسى نکرده است .

(3) از قرار مذکور بعضى ها ادعا کرده اند که رفتن من به پاریس به وسیله آنان بوده . این دروغ است . من پس از برگرداندنم از کویت با مشورت احمد ، پاریس را انتخاب نمودم ، زیرا در کشورهاى اسلامى احتمال راه ندادن بود . آنان تحت نفوذ شاه بودند ولى پاریس این احتمال نبود .

(4) من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوس و اسلام نمایى بعضى افراد ذکرى از آنان کرده و تمجیدى نموده ام که بعد فهمیدم از دغل بازى آنان اغفال شده ام . آن تمجیدها در حالى بود که خود را به جمهورى اسلامى متعهد و وفادار مى نمایاندند و نباید از آن مسایل سوء استفاده شود . و میزان در هر کس حال فعلى او است .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 206

عکس

ص: 207

عکس

ص: 208

عکس

ص: 209

عکس

ص: 210

عکس

ص: 211

عکس

ص: 212

عکس

ص: 213

عکس

ص: 214

عکس

ص: 215

عکس

ص: 216

عکس

ص: 217

عکس

ص: 218

عکس

ص: 219

عکس

ص: 220

عکس

ص: 221

عکس

ص: 222

عکس

ص: 223

عکس

ص: 224

عکس

ص: 225

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109