صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف ) جلد 20

مشخصات کتاب

سرشناسه : خمینی ، روح الله ، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368.

عنوان و نام پدیدآور : صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف )/ تدوین سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی (گروه انتشارات ).

وضعیت ویراست : [ویراست ؟].

مشخصات نشر : تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سازمان چاپ و انتشارات : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی ، 1370 -

مشخصات ظاهری : ج.

شابک : دوره964-422-126-5 : ؛ 36000 ریال : ج. 1، چاپ دوم964-422-127-3 : ؛ 3500 ریال (ج. 2، چاپ دوم) ؛ 3500 ریال (ج. 3، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج.3، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج.3، شمیز) ؛ 3500 ریال (ج. 4، چاپ دوم) ؛ 3500 ریال (ج. 5، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج.5، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج.5، شمیز) ؛ 3500 ریال (ج.6) ؛ 4950 ریال (ج. 8، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج. 9، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج. 9، شمیز) ؛ 9500 ریال (ج. 9، چاپ دوم) ؛ 36000 ریال (ج. 10، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج.10، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج.10، شمیز) ؛ 39000 ریال (ج. 11، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج. 15، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج. 15، شمیز)

یادداشت : ج . 1و 2 (چاپ دوم : 1370).

یادداشت : ج. 3 - 5 (چاپ دوم: تابستان 1371).

یادداشت : ج.3، 5 و 10 (چاپ ؟: بهمن 1361).

یادداشت : ج.6 (چاپ اول : زمستان 1371).

یادداشت : ج. 8 (چاپ دوم : 1373).

یادداشت : ج. 9 و 15(چاپ ؟: بهمن 1361).

یادداشت : ج. 9 (چاپ دوم : پائیز 1374).

یادداشت : ج . 10 (چاپ دوم : بهار 1378).

یادداشت : ج . 11 (چاپ دوم : 1378).

موضوع : خمینی ، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، 1279 - 1368. -- پیام ها و سخنرانی ها

موضوع : فتوا های شیعه -- قرن 14

موضوع : ایران -- تاریخ -- انقلاب اسلامی، 1357 -- اسناد و مدارک

موضوع : ایران -- تاریخ -- جمهوری اسلامی، 1358 - -- اسناد و مدارک

شناسه افزوده : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی. گروه انتشارات

شناسه افزوده : سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

شناسه افزوده : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی

رده بندی کنگره : DSR1572 1370

رده بندی دیویی : 955/08308

شماره کتابشناسی ملی : م 73-66

ص: 1

اشاره

عکس

ص: 2

عکس

ص: 3

عکس

ص: 4

عکس

ص: 5

عکس

ص: 6

عکس

ص: 7

عکس

ص: 8

عکس

ص: 9

عکس

ص: 10

عکس

ص: 11

عنوان و نام پدیدآور : صحیفه نور:مجموعه رهنمودهای امام خمینی مدظله العالی/تهیه و جمع آوری مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی

مشخصات نشر : تهران: وزارت ارشاد اسلامی، 1364.

مشخصات ظاهری : ج.

وضعیت فهرست نویسی : در انتظار فهرستنویسی (اطلاعات ثبت)

یادداشت : فهرست نویسی بر اساس جلد هفدهم٬ 1364.

یادداشت : عنوان عطف: صحیفه نور

شماره کتابشناسی ملی : 2 0 4 3 6 5 8

فصل بیست و پنچم

در مسلخ عشق

پیشوایشان فریادی سرخ برآورده بود... فریادی شب شکن. و اهریمنان که نور

را برنمی تافتند، پیشوایشان را در بند کشیده بودند... سلاله های سربداران در دشت ورامین و در تهران کفن پوش به دنبال پیشوا فریاد برداشتند؛ و قدم در راه بی برگشت نهادند... اهریمنان با گلوله به جنگ سینه های مالامال از ایثار و عشق و ایمان برخاستند... و ناگاه دشت ها از شقایق سرشار شد... و دشت ورامین و خیابانهای تهران از خون مقدس سلاله های سربداران رنگین گشت هزاران دل با دستهای عشق از خون وضو ساخت و نماز شهادت خواند...

و نهضت جان گرفت و در پانزده خرداد، در آخرین روزهای بهار بهاری دیگر جوشید...

و پانزده خرداد سرفصل بیداری شد...

ص: 12

ص: 1

ص: 2

دیدار با رئیس جمهور ، رئیس مجلس دیوان عالى کشور ، نخست وزیر ، سفرا و کارداران کشورهاى اسلامى مقیم تهران به مناسبت عید سعید فطر

آنچه که براى ما و شما مى ماند ، آن چیزى است که در درون خودمان تحصیل کرده باشیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

تاریخ : 19/3/65

امیدوارم که این عید سعید براى همه مسلمین عید به معناى واقعى باشد و براى ملت ایران برکات عید از جانب خداى تبارک و تعالى نازل شود . عید واقعى آن وقتى است که انسان رضاى خدا را به دست بیاورد ، درون خود را اصلاح کند . امورى که مربوط به این عالم است گذراست ، زودگذر هم هست و پیروزى ها و شکست ها و خوشى ها و ناخوشى این دنیا بیش از چند روزى و مقدار اندکى پایدار نیست . آنچه که براى ما و شمامى ماند ، آن چیزى است که در درون خودمان تحصیل کرده باشیم ، باور بکنیم که خداى تبارک و تعالى حاضر است ، باور بکنیم که همه چیز به دست اوست و ما چیزى نیستیم ، باور بکنیم که ما قاصر هستیم براى شکرگزارى نعمت هاى خدا .

این ماه مبارک رمضان با آن همه برکاتى که دارد ، ما نمى توانیم از عهده شکر یکى اش برآییم ولى باید کوشش کنیم که در این ماه مبارک رمضان که بر ما گذشت ، اگر حالى پیدا شد ، این حال را تا ماه رمضان دیگر نگه داریم و اگر حالى پیدا نشد ، متأسف باشیم و کوشش کنیم که پیدا کنیم . این هیاهوها همه رفتنى است ، تمام شدنى است ، آنچه که هست آنى است که پیش خود ماست ، آن باقى است و با ماست و ما باید کوشش کنیم که باطن خودمان را اصلاح کنیم .

شکرگزارى به این است که ما مقام این ملت را بشناسیم

بحمداللّه کشور ما ، کشور شما ، کشورى است که امروز باید بگوییم نمونه است . آنچه که مى خواستم عرض کنم این است که این اقبال مردم بر امور معنوى و بر امور ظاهرى ، خصوصا این جوان هاى ما در جبهه ها و این روز قدس که امسال من هر چه نگاه کردم به نظرم عظیم تر از سال قبل بود و نمى تواند انسان قدر این نعمت را و شکر این نعمت را به اندازه کافى بجا بیاورد ، اینها براى ما تکلیف درست مى کند ، تکلیف ما را زیاد مى کند ، تکلیف قوه مقننه را دوچندان مى کند ، تکلیف قوه مجریه را همین طور ، قضاییه را همین طور ، تکلیف براى روحانیت عظیم الشان زیاد مى شود . ما

ص: 3

نمى توانیم از عهده شکر این نعمت برآییم لکن باید حتى الامکان شکرگزارى کنیم . شکرگزارى به این نیست که ما بگوییم الحمدلله . آن هم یک شکر است ، شکرگزارى به این است که ما مقام این ملت را بشناسیم و این جبهه و پشت جبهه را همیشه در نظر داشته باشیم که حجت را بر ما اینها تمام کرده اند . خدا مى داند که من هر وقت نظرم به این جوان هایى که عازم جبهه هستند و به شور و شعف دارند به جبهه ها مى روند ، وقتى من آنها را نگاه مى کنم ، از خودم خجالت مى کشم ، ما کى هستیم ، ما چى هستیم ؟ ما قریب هشتاد و چند سال در این دنیا (خودم را مى گویم ) بودم و به قدر این چند روزى که اینها مشغول خدمت هستند ، ما خدمت نکردیم ، ما خودمان را نساختیم . از من گذشت لکن شما توجه کنید که خود را بسازید ، توجه کنید که دنیا را به چیزى نگیرید ، توجه کنید که همه رفتنى هستیم و باید به خداى تبارک و تعالى نزدیک بشویم تا آن جا ما را راه بدهند . شما ادعیه ائمه اطهار را ملاحظه کنید ، اینها ادعیه شلاق هایى است که بر فرق ماها زده مى شود ، اینهایى که به واقعیت و به عقیده ما معصوم از هر خطا هستند ، ببینید که در ادعیه ها چه جور عجز و ناله مى کنند ، براى این که مطلب بزرگ است . مقام بشر هر چه باشد ، مقام خاتم النبیین بالاترین مقام ، لکن وقتى که این مقام را با مقام الوهیت ملاحظه بکنیم که خود آنها مى بینند ، هیچ است در مقابل همه چیز . آنى که آنها فهمیدند از عظمت خدا ، آنها را وادار کرده است آن طور راز و نیاز کنند و اعتراف به تقصیر . شما در ادعیه امیرالمؤمنین ، خود رسول خدا ، حضرت سجاد سلام اللّه علیه ، سایر ائمه ملاحظه کنید چه جملاتى هست و ما چطور بعیدیم از این معانى ، چه معارفى در این ادعیه هست که ما محرومیم از آن معارف ، چه سوزى در قلب این خاصان خدا بوده است که براى فراق خدا مى سوختند و آتش جهنم را مى گفتند اگر صبر کنیم ، صبر در فراق را چه کنیم ؟ اینها براى ما مثل یک افسانه است لکن واقعیت است ، واقعیتى است که آنها فهمیده اند و ما نفهمیدیم . ما الان تکلیف زیاد داریم ، ما مواجه هستیم با یک ملتى که همه چیز خودش را در طبق اخلاص گذاشته است و براى اسلام دارد صرف مى کند . جوان ها را مى دهد ، جوان ها جان خودشان را مى دهند ، زن ها جوان هاى عزیز خودشان را مى دهند و با آن شور و شعف آنها به میدان مى روند و مردم با آن شور و شعف در جبهه و خارج جبهه دارند فداکارى مى کنند . تکلیف ما با اینها چى هست ؟ ما چه جواب بدهیم از این همه جهاتى که اینها عرضه مى دارند ؟ ما چى داریم که در جواب آنها بدهیم ؟ معذلک باید آن مقدارى را که توان هست انجام بدهیم . شکر این نعمت به این است که ما مردم را شریک بزرگ بدانیم در این حکومت . حکومت نیست ، باید همه خدمتگزار باشیم براى این ملت ، براى این جوان ها و براى این پیرها و زن ها و مردها .

دولت به تنهایى نمى تواند که این بار بزرگى که الان به دوش این ملت هست بردارد

مردم را در همه امور شرکت بدهیم ، دولت به تنهایى نمى تواند که این بار بزرگى که الان به دوش این ملت هست بردارد . همان طورى که ملاحظه مى کنید اگر چنانچه این شور و شعف ملت و جوان هاى عزیز نبود هیچ دولتى نمى توانست مقابله کند با این قدرت هایى که همه قدرتشان را ، قوه شان را پهلوى

ص: 4

هم گذاشتند و به ما حمله کردند . بدون این که این ملت همراهى کند ما نمى توانستیم کارى بکنیم . هر چى داریم از اینهاست و هر چى هست مال اینهاست ، دولت عامل اینهاست ، قوه قضاییه عامل اینهاست ، قوه اجراییه عامل اینهاست ، قوه مقننه عامل اینهاست . ادا تکلیف باید بکنند ، شرکت بدهند مردم را در همه امور . همان طور که با شرکت مردم در این جنگ ، شما بحمداللّه پیروز شدید و پیروزتر هم خواهید شد ، با شرکت اینها شما مى توانید اداره کنید این کشور را . مردم را در امور شرکت بدهید ، در تجارت شرکت بدهید ، در همه امور شرکت بدهید ، مردم را در فرهنگ شرکت بدهید ، مدارسى که مردم مى خواهند درست کنند کارشکنى نکنید برایشان ، البته نظارت لازم است ، انتقاد هم لازم است لکن کارشکنى نکنید .

تکلیف است براى همه ما که این جمهورى که به این جا رسیده است تا آخر حفظ کنیم

بین خودتان برادر باشید ، حفظ کنید این برادرى را ، با حفظ برادرى شما به این جا رسیدید و با حفظ برادرى باید جلو بروید . اگر خداى نخواسته خللى حاصل بشود ، در این برادرى ، چه در خود تهران ، چه در خارج تهران ، هر جا باشد ، چه بین روحانیون ، چه بین مردم ، چه بین جناح هایى که هستند ، اگر خداى نخواسته یک وقت یک خللى واقع بشود شکست همراه اوست . شما فکر این را بکنید که حافظ اسلامید ، نه حافظ خود . شما باید حفظ اسلام را بکنید ، آن هم نه در زمان خود ، همان طورى که انبیأ عظام دنبال این بودند که بعد از خودشان تا آخر حافظ باشند ، تکلیف است براى همه ما که ما این جمهورى که به این جا رسیده است تا آخر حفظ کنیم . تا آخر حفظ کردن این است که هر روز محکم کنیم برادرى خودمان را ، سر اغراض جزییه که زود مى گذرد ، لطمه اى خداى نخواسته به اسلام وارد نکنیم ، لطمه اى به جمهورى اسلام وارد نکنیم . اشکال اگر هست به من و دیگران ، اشکال را باید گفت لکن نباید تضعیف کرد دولت را ، نباید تضعیف کرد قوه مقننه را ، قوه قضاییه را ، روحانیت را . اینها جرم است ، اینها گناه نابخشودنى است . شما توجه باید بکنید . ملت ما توجه بکنند که یک ملت با هم هیچ قوه اى بر آنها غلبه نخواهد کرد ، هیچ قوه اى نمى تواند بر یک ملتى که همراه هم هستند و با هم هستند ، هیچ قدرتى نمى تواند با او مقابله کند و لهذا شیاطین در پى این هستند که از این راه پیش بروند که بین جناح ها اختلافى ایجاد کنند . اعتنا نکنید به این شیاطین ، در شهرها اعتنا نکنند آقایان به شیاطینى که مى خواهند اختلاف ایجاد کنند .

حفظ اسلام به حفظ وحدت است

قوى باشید و پشت هم باشید ، دولت و ملت با هم باشد ، ملت پشتیبان دولت در امور باشد ، دولت خدمتگزار ملت باشد در امور ، شرکت بدهند مردم را در همه امور . دانشگاه ها باید مردم در آن دخالت داشته باشند ، مردم خودشان به طور آزاد باید دانشگاه داشته باشند ، منتها دولت نظارت باید بکند . نظارت دولت حتمى است لکن این طور نباشد که خیال کنید که / خود ملت / خود دولت مى تواند همه

ص: 5

این کارها را انجام بدهد ، مى بینید که نمى تواند ، اعتراف دارند همه بر این ، دولت اعتراف دارد ، همه اعتراف دارند این که بدون ملت ما نمى توانیم . این ملت را از دست ندهید ، نگهش دارید . روحانیون مکلفند ، خودشان هم مى دانند مکلفند حفظ اسلام را بکنند ، حفظ اسلام به حفظ وحدت است و باید بکنند و این واجب است بر همه که حفظ کنند وحدت را ، مردم را نگه دارند . اگر در یک شهرى از شهرها بنا بود یک اختلافى واقع بشود ، بدانند که دست شیطان در کار است ، باید این را از بین ببرند و نگذارند یک وقت خداى نخواسته / در / ولو در یک شهرى ، در یک روستایى اختلاف واقع بشود . برادران روحانى قویا با هم باشند و کناره گیرى نکنند ، همه در میدان باشند ، با هم باشند . ما مى خواهیم حفظ اسلام را بکنیم ، با کناره گیرى نمى شود حفظ کرد ، خیال نکنید که با کناره گیرى تکلیف از شما سلب مى شود ، تکلیف دوچندان است . باید در صحنه باشید ، بیایید ، همه روحانیت بیاید ، کنار رفتن از مکاید ابلیس است که نمى گذارد که همه با هم باشند ، قدرت را روى هم بگذارید . ارتش ، سپاه ، بسیج و گروه هاى مردمى همه با هم باشید ، اگر باشید با هم ، خداى تبارک و تعالى نصرت مى کند شما را . نصرت خدا این است که همه با هم براى رضاى خدا باشید ، همه با هم براى این باشید که اسلام را تقویت کنید و اسلام را به جاهاى دیگر هم برسانید و این نصرت خداست و خداوند وعده کرده است که اگر نصرت کنید ، من هم نصرت مى کنم . و مى بینید که دارد نصرت مى کند ، مى بینید که ما یک روزى بود که همه اوضاع به هم ریخته شده بود و همه جا خراب بود و حالا بحمداللّه همه چیز صحیح است و خوب است و همه جهات تمام است و جبهه هاى ما قوى و داخل و خارج همه درست ، همه جهات درست است و لیکن باید مردم توجه کنند به این که آنها پشتیبان هیأت حاکمه باشند و هیأت حاکمه خدمتگزار آنها . خداوند همه ما را از شر شیطان نگه دارد و خداوند همه ما را قدرت این بدهد که با خودمان جنگ کنیم و با باطن خودمان ستیزه کنیم و اصلاح کنیم خودمان را .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 6

تاریخ : 22/3/65

انتصاب مجدد حجج اسلام آقایان : لطف اللّه صافى ، احمد جنتى و ابولقاسم خزعلىبه عضویت شوراى نگهبان

بسمه تعالى

با تشکر وافر از زحمات ارزنده حضرات فقهاى محترم شوراى نگهبان دامت برکاتهم ، چون ادامه این خدمت بزرگ به اسلام و جمهورى اسلامى امرى ضرورى است و حضرات فقهاى مذکور در متن ، لیاقت و تعهدشان محرز است و در مدت طولانى این خدمت ، آشنایى وافر به مسائل جاریه دارند ، براى دوره جدید نیز خود حضرات حجج اسلام آقاى حاج آقا لطف اللّه صافى و آقاى حاج شیخ احمد جنتى و آقاى حاج شیخ ابوالقاسم خزعلى ایدهم اللّه تعالى را به عضویت در شوراى محترم نگهبان منصوب نمودم .

از خداوند تعالى مزید توفیق آنان در این خدمت را خواهانم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 7

تاریخ : 7/4/65

انتصاب مجدد حجت الاسلام موسوى اردبیلى به ریاست دیوان عالى کشور

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى موسوى اردبیلى دامت افاضاته

با تشکر از زحمات ارزنده جناب عالى در مدت تصدى مقام محترم ریاست دیوان عالى کشور ، چنانچه پس از نظرخواهى حضرات قضات محترم صحت و حسن اجراى امور محوله مورد تصدیق آقایان واقع شد ، جناب عالى را براى بار دیگر به مقام محترم ریاست دیوان عالى کشور منصوب نمودم . از خداوند تعالى توفیق جناب عالى و سایر متصدیان را در خدمت به اسلام و مسلمین درخواست مى نماید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 8

تاریخ : 15/4/65

پیام تسلیت به حجت الاسلام سید على خامنه اى به مناسبت رحلت والد ایشان

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى حاج سید على خامنه اى رئیس محترم جمهور دامت افاضاته

رحلت والد معظم جناب عالى که عمرى با علم و تعهد و تقوا بسر بردند ، موجب تأسف گردید . این مصیبت را به جناب عالى و اخوان محترم و خاندان جلیل تسلیت گفته ، سلامت و موفقیت آن جناب را از خداى تعالى مسألت دارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 9

تاریخ : 26/4/65

اجازه مصرف سهم مبارک امام (ع) براى احداث مدارس آموزش و پرورش

بسمه تعالى

چنانچه قبلا هم تذکر داده ام ، مقصود این جانب این است که کسانى که مجازند مقدارى از سهم مبارک امام (ع ) را شخصا در موارد مقرره شرعیه صرف کنند ، از این مقدار مجاز مى توانند به وزارت آموزش و پرورش کمک کنند تا وسایل آموزش و پرورش فرزندانشان بهتر فراهم شود . امید است جناب آقاى وزیر محترم آموزش و پرورش و سایر دست اندرکاران در این خدمت ارزنده موفق باشند .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 10

تاریخ : 28/4/65

دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و ارتش جمهورى اسلامى به مناسبت میلاد خجسته حضرت امام رضا (ع)

بسم اللّه الرحمن الرحیم

این عید سعید به همه ملت ها خصوصا ملت ایران و خصوصا رزمندگان ما انشأاللّه مبارک باشد . خداوند انشأاللّه شما پیروان اسلام را حفظ کند که در راه اسلام ، در راه ملت خودتان کوشش کنید انشأاللّه .

آن چیزى که مى خواهم عرض کنم این است که ما و شما پیروان مکتبى هستیم که این مکتب ، ائمه هدى علیهم السلام جریان دهنده او بودند بعد از رسول خدا و حضرت رضا سلام اللّه علیه که مهمان ما ایرانى ها هست و ما مفتخریم به این که زیر سایه ایشان هستیم ، مجرى این بودند . ماها پیروان آنها هستیم و پیروان آنها باید لااقل یک پرتوى از آن چیزى که آنها داشتند تحصیل کنند و دقت کنند و کوشش کنند که تحصیل بکنند . آنها تمام عمر خودشان را صرف کردند براى اسلام . تاریخ ، از پیغمبر اسلام آن طور نقل مى کند ، از ائمه هدى هم نقل مى کند که اینها دایما مشغول مجاهده بودند ، علاوه بر آن مجاهدات معنوى که فوق طاقت ماهاست ، مشغول مجاهده بودند براى تحکیم مبانى اسلام و کوتاه کردن دست کسانى که به ملت ها ظلم مى کنند ، منتها هر کدام به آن مقدارى که آن وقت قدرت داشتند . و مع الاسف نگذاشتند که آن قدرتى که باید ، براى آنها حاصل بشود تا ما طعم او را بچشیم و بتوانیم تبعیت کنیم . اما امروز ما در یک کشورى هستیم که به حسب واقع و به حسب ادعاى همه ماها کشورى است که اسلامى است و براى اسلام خدمت مى شود ، این یک وظایفى دارد که ما باید در آن وظایف کوشا باشیم . وظیفه اى که از همه وظایف بالاتر است این است که اخلاص داشته باشیم براى کارهایى که مى کنیم . شما گمان نکنید که اتکأ به ماوراى خدا براى ما بتواند یک کارگشایى بکند ، اتکأ به خدا بکنید . اگر ما یک روز اتکأ خودمان را از خدا برداشتیم و روى نفت گذاشتیم یا روى سلاح گذاشتیم ، بدانید که آن روز ، روزى است که ما رو به شکست خواهیم رفت . شما امروز بحمداللّه موجب سرافرازى ملت ایران شدید و ملت ایران هم موجب سرافرازى اسلام . و اخلاص پیدا کنید در کارهاى خودتان ، اتکأ خودتان را به خداى تبارک و تعالى قوى کنید که نصر و نصرت بدون اتکأ او حاصل نمى شود .

شما ملاحظه کنید الان قدرت هاى بزرگى که اتکأ دارند به آن سلاح هاى عجیب و غریب خودشان ، در اضطراب دارند زندگى مى کنند . گمان نکنید که کاخ سفید و کرملین الان آرام نشسته اند و

ص: 11

با وضع آرام زندگى مى کنند .

آنها با اضطراب زندگى مى کنند و این اضطراب براى این است که آنها تبع شیطان هستند و شیطان نمى گذارد که طمانینه پیدا بشود در قلب انسان . شما هم بخواهید که اضطراب نداشته باشید و بخواهید که ایمانتان را قوى بکنید ، بدانید که نصرت دنبالش است . اول باید اخلاصتان را قوى بکنید ، ایمانتان را قوى بکنید بعد دنبال کار بروید به آن طورى که خداى تبارک و تعالى امر فرموده است . و این اخلاص و ایمان ، شما را تقوبت مى کند و روحیه شما را بالا مى برد و نیروى شما جورى مى شود که هیچ قدرتى نمى تواند مقابله بکند . امروز هم که مى بینید همین طور است ، الان همین طور است که قدرت هاى بزرگ هم با شما مقابله نمى توانند بکنند . یعنى آنها خودشان به اضطراب هایى گرفتار هستند که آن اضطراب ها نمى گذارد که وارد بشوند در یک کارهاى دیگرى .

و من به شما سفارش مى کنم که بعد از اخلاص ، اتحاد را ، وحدت را . اگر اخلالى به این وحدت شیاطین پیدا بکنند و بتوانند اخلال بکنند به وحدت شما رزمندگان ، بدانید که شما گرفتار آن (کید) شیطانى شدید و شکست همراهش است .

کوشش کنید که در بین ، این نباشد که من ارتشى هستم یا سپاهى هستم ، من بسیجى هستم . همه احساس این را کنید که ما خدمتگزار اسلامیم . وقتى بنا شد همه خدمتگزار اسلام باشید ، اختلاف دیگر پیش نمى آید . شما بدانید که اگر تمام انبیا علیهم السلام در یک عصر مجتمع مى شدند ، هیچ اختلافى نداشتند . اختلاف براى این است که انسان ، هر کسى مى خواهد پیش خودش ، براى خودش یک کارى انجام بدهد ، هر اختلافى از هواى نفس پیدا مى شود . وقتى انسان بخواهد براى خودش یک مسأله اى را درست کند ، مى بیند که آن رفیقش شاید جلو بیفتد ، این یک قدرى جلوتر مى رود ، او یک قدر ، یک وقت مى بینید که اختلاف حاصل مى شود .

الان در این مقطع زمانى که ما موجود هستیم و مى بینید که همه قدرت ها بر خلاف ما دارند فعالیت مى کنند و استثنایش بسیار کم است ، شما اگر در داخل خودتان یک خللى پیدا بشود ، یک اختلافى پیدا بشود خداى نخواسته و انشأاللّه نخواهد شد و اگر خداى نخواسته شیاطین بخواهند یا شیاطین داخلى یا شیاطین خارجى _ رسانه هاى گروهى بخواهند یک اختلالى ایجاد کنند ، شما بدانید که علاوه بر این که در این جا شکست خوردید ، در آن عالم هم پیش خدا مسؤول هستید ، براى این که حفظ جمهورى اسلامى یک فریضه است بر همه ما و ما اگر چنانچه این فریضه را به درستى بخواهیم انجام بدهیم ، باید همه با هم همراه باشیم . یعنى نه همین شما ، نه همین سپاه و عرض کنم ارتش ، نه همین قواى مسلحه ما ، همه ایران ، همه افراد ایران از روحانیون گرفته تا بازارى ها تا مجلس تا همه جا ، وقتى همه اینها هم شدند یک قدرت ، یک قوه هستند و این قوه مى تواند در مقابل همه چیز ایستادگى کند . و بدانید که امروز که از جهات دیگر مأیوس شدند ، از جهات این که در جبهه ها آنها یک پیشرفتى بکنند یا بتوانند (فاو) را برگردانند یا بتوانند در مهران کارى بکنند ، آنها مأیوس شدند ، از این نکته مأیوس نیستند که بین خودتان بیایند ایجاد کنند اختلاف را ، این اختلاف از زبان هر کس باشد ، از زبان هر موجودى باشد ، این زبان ، زبان شیطان است ، چه از زبان یک روحانى باشد ، چه از زبان یک مقدس

ص: 12

باشد ، چه از زبان یک نمازگزار باشد و چه از سایر زبان ها ، بدانید که این زبان ، زبان شیطان است و گاهى هم خود آن آدم ملتفت نیست که تحت تأثیر شیطان است یا زبان شیطان در او دارد فعالیت مى کند .

بنابراین ، از امور مهمه اى که بر همه ما واجب است دفاع از اسلام ، دفاع از جمهورى اسلامى است و آن بستگى دارد به وحدت ، هر کس در هر لباسى باشد و در هر مکانى باشد و زبانش / به / جریان پیدا کند براى این که ولو به واسطه هایى بخواهد ایجاد اختلاف بکند بین شما ، این از جنود ابلیس است و مطرود است پیش خدا و مسؤول است پیش خدا ولو این که یک آدمى باشد که نماز شبش ترک نمى شود . این مسأله ، مسأله مهمى است ، مسأله وحدت بین شما و وحدت همه قشرهاى مختلف ایرانى یک امر مهمى است براى حفظ کیان اسلام که واجب است بر همه ما ، چنانچه بر همه واجب است که به هر طور مى توانیم دفاع کنیم از اسلام . امروز قضیه ، قضیه دفاع است ، دفاع از یک قدرت هایى که مى خواهند حمله کنند ، مى خواهند به هر طورى شده است باز شما را و ما را برگردانند به اسارت اولى و این دفعه اگر اینها خداى نخواسته یک قدرتى پیدا کنند ، مثل سابق نیست ، آنها اساس اسلام را از بین مى برند براى این که دیدند اسلام است که مى تواند کار بکند و در مقابل بایستد . و این یک فریضه اى است بر همه ما ، از اهم فرایض است حفظ اسلام . یعنى حفظ اسلام از حفظ احکام اسلام بالاتر است . اساس اسلام اول است ، دنبال او اساس احکام اسلام است . بر همه ما ، بر همه شما به مقدارى که قدرت داشته باشیم ، به مقدارى که توانایى داشته باشیم واجب است که جدیت کنیم در این که این دفاع مقدس را ما به طور شایسته عمل بکنیم .

شما در جبهه ها هیچ نگذارید آرامش پیدا کند دشمن ، اگر بگذارید آرامش پیدا کند مى رود و تجهیز زیادتر مى کند و شما را به زحمت مى اندازد . باید نگذارید که او یک شب از اضطراب بیرون بیاید ، الان در اضطراب هستند ، نگذارید که آنها از اضطراب بیرون بیایند و ثانیا همه ملت ایران باید در این امر شرکت داشته باشند . مسأله ، مسأله یک حکومت نیست ، مسأله ، مسأله یک جنبه نیست ، مسأله ، مسأله اسلام است . مسأله اسلام . یعنى بر زن و مرد این کشور واجب است که دفاع کنند ، هر کس به اندازه اى که مى تواند باید دفاع بکند و این دفاع را باید تعقیب بکنیم تا انشأاللّه به پیروزى هایى که خداى تبارک و تعالى مى خواهد ، برسیم که من امیدوارم که خداوند به همه شما توفیق عنایت کند ، همه شما را حفظ کند و وحدتتان را حفظ کند و جدیت تان را دوچندان کند و شما مطمئن باشید که شما پیروزید ، براى این که کسى که براى خدا عمل مى کند پیروز است .

این پیروزى براى شما هست ، خدا وعده کرده است که اگر نصرت کنید خداى تبارک و تعالى را ، شما را نصرت مى کند . نصرت ها هم که همه دیدید و همه اوقات دیدید که چه نصرت هایى حاصل شده است و حاصل مى شود و حاصل خواهد شد .

مطمئن باشید ، قلب هایتان قوى باشد و _ هیچ _ از هیچ امرى نترسید ، از هیچ قدرتى نترسید ، این قدرت ها قدرت هایى نیستند که بتوانند با اسلام مقابله کنند . شما انشأاللّه امیدوارم که موفق باشید و انشأاللّه من هم که دعا مى کنم به شما و واقعا مفتخرم به این که ما یک وقتى واقع هستیم که یک همچو

ص: 13

ملتى داریم و یک همچو سپاهى داریم و یک همچو ارتشى داریم و یک همچو قواى مسلحه اى داریم و یک همچو ملت و اشخاصى داریم و همچو دست اندرکارانى داریم که همه آنها انشأاللّه براى خدا عمل مى کنند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 14

تاریخ : 11/5/65

موافقت با پیشنهاد انتصاب سرکار سرهنگ حسین حسنى سعدى به فرماندهى نیروىزمینى ارتش جمهورى اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

با تقدیر از زحمت هاى طاقت فرساى سرکار سرهنگ صیاد شیرازى که با تعهد کامل به اسلام و جمهورى اسلامى در طول دفاع مقدس ، از هیچ گونه خدمتى به کشور اسلامى خوددارى نکرده و امید است در آینده نیز در هر مقامى باشد ، موفق به ادامه خدمت هاى ارزنده خود باشد ، با پیشنهاد مذکور موافقت نموده و سرکار حسین حسنى سعدى را به فرماندهى نیروى زمینى ارتش جمهورى اسلامى منصوب مى نمایم .

امید است خداى تعالى به ایشان توفیق خدمت به اسلام و ایران و جمهورى اسلامى را مرحمت فرماید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 15

تاریخ : 16/5/65

پیام به زائران بیت اللّه الحرام

اشاره

بسم اللّه الرحمن الرحیم

و اذان من اللّه و رسوله الى الناس یوم الحج الاکبر ان لله برى من المشرکین و رسوله .

صدق اللّه العلى العظیم

ستایش و نیایش مخصوص ذات مقدسى است که با عنایات خاص خود و فرو فرستادن وحى بر انبیاى عظام _ از آدم صفى اللّه تا محمد حبیب اللّه علیهم صلوات اللّه و سلم _ راه و روش چگونه زیستن و براى چه آفریده شدن و مقصد آفرینش را بر جامعه بشرى آموخت . و درود بى پایان بر پیامبران اولوالعزم چون ابراهیم بت شکن و موساى طاغوت برانداز و عیساى مسیح که اگر فرصت یافته بود همانند آنان بود ، و محمد شکننده تمامى بت ها و برائت جوینده از تمامى مشرکان و ستمکاران . و سلام جاویدان بر ائمه مسلمین ، این راهگشایان پیکارگرى علیه ستمکاران مسلمان نما و جباران غاصب حقوق اللّه و حقوق الناس و کج فهمان داغ بر پیشانى . و سلام بر آن ابراهیم خلیل اللّه که یک تنه بر بت ها و بت پرست ها یورش برد و از تنهایى و آتش نهراسید ، و آن موساى کلیم اللّه که با عصاى چوپانى بر فرعونیان خروش کشید و از بى کسى باک نداشت . و سلام و درود بر محمد حبیب اللّه که به تنهایى قیام کرد و تا آخرین ساعات زندگانى با کفار ظلم پیشه به جنگ برخاست و از کمى عده و عده ننالید . و سلام بر مسلمانان صدر اسلام که با اندک تدارکات جنگى به سلاطین جور روم و ایران تاختند و از کمى یاران به خود ترس راه ندادند . و درود بى پایان بر على بن ابى طالب که با دژخیمان به صورت مسلمان و مقدس نماهاى بدتر از کفار جنگید و از هیچ قدرتى نهراسید . و سلام بر حسین بن على که با یاران معدود خویش براى برچیدن بساط ظلم غاصبان خلافت بپاخاست و از ناچیز بودن عده و عده به خود خیال سازش با ستمگر را راه نداد و کربلا را قتلگاه خود و فرزندان و اصحاب معدودش قرار داد و فریاد (هیهات مناالذله )اش را به گوش حق طلبان رساند که در نظر دنیاگرایان و ملت پرستان ، آنچه از این اولیاى معظم الهى صادر شده بر خلاف عقل و شرع است . قیام بدون تجهیزات کافى را عقل آنان نمى پسندد و شرع آنان اجازه نمى دهد . و نیز به عقیده آنان حرکت از کشورى به کشورى دیگر که داراى حکومت و تشکیلاتى مى باشد ، مخالف با عقل و ملیت بوده و بالاخره مخالف با موازین شرعى و الهى است و همچنین صلح با نمرودیان و فرعونیان و ملحدان و ستمگران و سازش با ظالمان به صورت مسلمان و با زهد فروشان داغ بر پیشانى ، طریق صواب و عقل و شرع بوده و هست . وبا این

ص: 16

انگیزه تسلیم و سازش با آمریکاى جهانخوار و وابستگان به او لزوم عقلى و شرعى دارد و تخلف از آن مخالف شرع و عقل است . و دفاع از ملت مظلوم عراق که زیر چکمه دژخیمان به جان آمده اند و فوج فوج علماى عظام و ابرار بى پناه آنان را به شهادت مى رسند و زنان و کودکان آنان زیر لگدهاى ستمگران مى سوزند و مى میرند و فریاد (یا للمسلمین ) مى کشند ، بر خلاف عقل و شرع مى باشد ! این انگیزه ملى گرایى و خلود در ارض است که مصالح مسلمانان را فراموش کرده و دفاع از مصالح مسلمین را در حصار ملت خاص قرار داده و قلم سرخ بر قرآن کریم و احادیث رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهم السلام و سیره مستمره انبیاى عظام و اولیاى معظم علیهم السلام در طول تاریخ کشیده است .

ملت غیور متعهد ایران در آن روزهاى سخت مصیبت بار که دشمن جنایتکار از زمین و هوا و دریا غافلگیرانه به کشورشان حمله کرد و قسمت عظیمى از آن را متصرف شد و جنایتکاران داخل و قدرت هاى بزرگ خارج و عمالشان در سطح کشور به خرابکارى و قتل و غارت دست زدند ، با ارتش از هم پاشیده و قواى مسلح ناچیز آرایش ندیده فقط با اتکال به خداى متعال و نیروى ایمان دشمن را با شکست و زبونى از کشور عزیز خود بیرون راند و هیچ گاه ضعف و سستى و زبونى به خود راه نداد و از شهادت استقبال نمود و به سازش و صلح با افعى زخم خورده تن در نداد و جز معدودى ضعیف القلب یا خیانتکار و دنیاطلب و راحت خواه که به اسلام و مصالح مسلمین اعتنایى نداشتند و ندارند ، با ضعف و دلهره از صلح و صفا دم مى زدند و مى زنند و تعمد داشته و یا نمى دانستند که صلح با این جنایتکاران در هر موقع باعث بر باد دادن حیثیت اسلام و کشور اسلامى بوده و نیز موجب گرفتارى همیشگى میهن عزیزمان در چنگال ابرقدرت هاست .

اکنون که با عنایات خداوند تعالى و توجه بقیه اللّه روحى فدأ نظام جمهورى اسلامى ما از هر جهت در موضع قدرت قرار گرفته است و ارتش نیرومند و سپاه عظیم مؤمن سلحشور و قواى مسلح قدرتمند و ملت حاضر در صحنه دارد و پشت دشمن را در ابعاد مختلف شکسته است ، برایمان سازش و صلح تحمیلى بدتراز جنگ چه معنى دارد ؟ چه کسى است که نمى داند صلح طلبى دشمن براى مجهز شدن بیشتر و غافلگیرى اى است ، که جمهورى اسلامى باید براى احتراز از آن در طول بیش از هزار کیلومتر قواى مجهز آماده داشته باشد ؟ و کیست که نداند صلح با این حزب به رسمیت و شرعیت شناختن حکومت بعث است که با قتل و جنایت بر یک کشور اسلامى حکومت مى کند ؟ و کیست که نداند این امر از بزرگترین گناهان است و از واضح ترین خیانت ها به مسلمین است ؟ ملت عزیز ما با تعهدى که به اسلام دارند ، جنگ را تا سرحد شهادت و لقأ اللّه که از بزرگترین آمال اولیاى خدا و ارباب معرفت است ادامه مى دهند ، گرچه آن را بیخبران نابودى انگارند و مادیگران لقأ اللّه را نابودى لقب مى دهند .

اکنون که حجاج بیت اللّه الحرام از خانه تن و دنیا مهاجرت الى اللّه و رسوله ، که خانه دل است مى کنند و همه چیز محبوب حقیقى در وراى آنان است بلکه چیزى جز او نیست که درون و برون

ص: 17

داشته باشد ، باید بدانند که حج ابراهیمى محمدى صلى اللّه علیهما و آلهما سال هاست غریب و مهجور است ، هم از جهات معنوى و عرفانى و هم از جهات سیاسى و اجتماعى و حجاج عزیز تمامى کشورهاى اسلامى باید بیت خدا را در همه ابعادش از این غربت درآورند ، اسرار عرفانى و معنویش به عهده عرفاى غیرمحجوب . و ما اینک با بعد سیاسى و اجتماعى آن سر و کار داریم که باید گفت فرسنگ ها از آن دوریم . ما مأمور به جبران مافات هستیم . این کنگره سراپا سیاست که به دعوت ابراهیم و محمد صلى اللّه علیهما و آلهما برپا مى شود و از هر گوشه دنیا و از هر فج عمیق در آن اجتماع مى کنند ، براى منافع ناس است و قیام به قسط است و در ادامه بت شکنى هاى ابراهیم و محمد است و طاغوت شکنى ها و فرعون زدودن هاى موسى است . و کدام بت به پایه شیطان بزرگ و بت ها و طاغوت هاى جهانخوار مى رسد که همه مستضعفان جهان را به سجده خود و ستایش خویش فراخوانند و همه بندگان آزاد خداى تعالى را بنده فرمانبردار خویش دانند ؟

در فریضه حج که لبیک به حق است و هجرت به سوى حق تعالى به برکت ابراهیم و محمد است ، مقام (نه ) بر همه بت ها و طاغوت هاست و شیطان ها و شیطان زاده هاست . و کدام بت از شیطان بزرگ آمریکاى جهانخوار و شوروى ملحد متجاوز بزرگتر و کدام طاغوت و طاغوتچه از طاغوت هاى زمان ما بالاترند ؟

در لبیک لبیک (نه ) بر همه بت ها گویید و فریاد (لا) بر همه طاغوت ها و طاغوت چه ها کشید و در طواف حرم خدا که نشانه عشق به حق است ، دل را از دیگران تهى کنید و جان را از خوف غیرحق پاک سازید و به موازات عشق به حق از بت هاى بزرگ و کوچک و طاغوت ها و وابستگان شان برائت جویید که خداى تعالى و دوستان او از آنان برائت جستند و همه آزادگان جهان از آنان برى هستند .

و در لمس (حجرالاسود) بیعت با خدا بندید ، که با دشمنان او و رسولانش و صالحان و آزادگان دشمن باشید و به اطاعت و بندگى آنان هر که باشد و هر جا باشد سر ننهید و خوف و زبونى را از دل بزدایید که دشمنان خدا و در رأس آنان شیطان بزرگ زبونند ، هر چند در ابزار آدمکشى و سرکوبى و جنایتشان برترى داشته باشند .

و در سعى بین صفا و مروه ، با صدق و صفا سعى در یافتن محبوب کنید که با یافتن او همه یافت هاى دنیاوى گسسته شود و همه شک ها و تردیدها فرو ریزد و همه خوف و رجاهاى حیوانى زایل شود و همه دلبستگى هاى مادى گسسته شود و آزادگى شکفته گردد و قید و بند شیطان و طاغوت که بندگان خدا را به اسارت و اطاعت کشند ، در هم ریزد .

و با حال شعور و عرفان به مشعرالحرام و عرفات روید و در هر موقف به اطمینان قلب بر وعده هاى حق و حکومت مستضعفان بیفزایید و با سکوت و سکون تفکر در آیات حق کنید و به فکر نجات محرومان و مستضعفان از چنگال استکبار جهانى باشید و راه هاى نجات را از حق ، در آن

ص: 18

مواقف کریمه طلب کنید .

پس به منا روبد و آرزوهاى حقانى را در آن جا دریابید که آن قربانى نمودن محبوبترین چیز خویش در راه محبوب مطلق است . و بدانید تا از این محبوب ها که بالاترینش حب نفس است و حب دنیا تابع آن است ، نگذرید به محبوب مطلق نرسید و در این حال است که شیطان را رجم کنید و شیطان از شما بگریزد . و رجم شیطان را در موارد مختلف با دستورهاى الهى تکرار کنید که شیطان و شیطان زادگان همه گریزان شوند . و شرط همه مناسک و مواقف براى رسیدن به آرزوهاى فطرى و آمال انسانى ، اجتماع همه مسلمانان در این مراحل و مواقف و وحدت کلمه تمامى طوایف مسلمین است بدون اعتنا به زبان و رنگ و قبیله و طایفه و مرز و بوم و عصبیت هاى جاهلى ، و هماهنگ خروشیدن بر دشمن مشترک است که دشمن اسلام عزیز است و در این عصر از آن سیلى خورده است و آن را مانع غارتگرى هاى خود مى داند و با تفرقه افکنى و نفاق پراکنى مى خواهد این مانع ملموس را از سر راه خود بردارد . و عمال مزدور آنان که در رأس آنها آخوندهاى حسود دنیاگراى دربارى اند و در هر جا و هر وقت خصوصا در ایام حج و مراسم الهى آن ، مأمور اجراى این مقاصد شوم مى باشند . مسلمانان در مواقف و مراسم این عبادت که یکى از مقاصد بزرگ آن اجتماع مسلمین از تمام بقاع زمین براى منافع مستضعفان جهان است و کدام نفع بالاتر از کوتاه کردن دست جهانخواران از ممالک اسلامى است لازم است با هوشیارى مراقب اعمال ضداسلامى و قرآنى این عمال خبیث و آخوندهاى نفاق افکن باشند و آنان را که با نصحیت به اسلام و منافع مسلمین وقعى نخواهند گذاشت ، از خود برانند که اینان از طاغوتیان شیطان تر و پست ترند .

اینک این جانب به تذکراتى که لازم مى دانم ، حسب معمول مى پردازم و از خداوند توفیق همگان را براى خدمت به اسلام مى خواهم :

تذکرات

1 _ به زایران بیت اللّه الحرام ایدهم اللّه تعالى عرض مى کنم که اعمال و مناسک را به طور دقیق از روحانیون محترم که در کاروان ها هستند فراگیرید و به هیچ عملى بدون راهنمایى آنان دست نزنید ، چه بسا باشد که خداى نخواسته با سهل انگارى ، عملتان باطل شود و جبران را تا آخر نتوانید بکنید و یا به احرام باقى بمانید و در برگشت موجبات زحمت خود و نزدیکان خویش شوید و این یک تکلیف شرعى است که از آن غفلت نباید کرد . و به روحانیون محترم عرض مى کنم که علاوه بر آن که مسائل را به طور وضوح که همه کس بفهمد در جلسات متعدد به گروه خود یاد دهید ، در وقت اعمال آنان نیز مواظب آنها باشید و آنها را هدایت فرمایید .

2 _ به زایران محترم تذکر مى دهم که در این مواقف معظمه و در طول سفر به مکه مکرمه و مدینه منوره ، از انس با قرآن کریم این صحیفه الهى و کتاب هدایت غفلت نورزند که مسلمانان هر چه دارند و خواهند داشت در طول تاریخ گذشته و آینده از برکات سرشار این کتاب مقدس است . و از همین فرصت از تمامى علماى اعلام و فرزندان قرآن و دانشمندان ارجمند تقاضا دارم که از کتاب مقدسى که (تبیان کل شى ) است و صادر از مقام جمع الهى به قلب نور اول و ظهور جمع الجمع تابیده

ص: 19

است ، غفلت نفرمایند . این کتاب آسمانى _ الهى که صورت عینى و کتبى جمیع اسمأ و صفات و آیات و بینات است و از مقامات غیبى آن دست ما کوتاه است و جز وجود اقدس جامع (من خوطب به ) از اسرار آن کسى آگاه نیست و به برکت آن ذات مقدس و به تعلیم او خلص اولیاى عظام دریافت آن نموده اند و به برکت مجاهدات و ریاضت هاى قلبیه ، خلص اهل معرفت به پرتوى از آن به قدر استعداد و مراتب سیر بهره مند شده اند و اکنون صورت کتبى آن که به لسان وحى بعد از نزول از مراحل و مراتب ، بى کم و کاست و بدون بک حرف کم و زیاد به دست ما افتاده است ، خداى نخواسته مباد که مهجور شود و گرچه ابعاد مختلفه آن و در هر بعد مراحل و مراتب آن از دسترس بشر عادى دور است لکن به اندازه علم و معرفت و استعدادهاى اهل معرفت و تحقیق در رشته هاى مختلف ، به بیان ها و زبان هاى متفاوت نزدیک به فهم از این خزینه لایتناهاى عرفان الهى و بحر مواج کشف محمدى صلى اللّه علیه و آله و سلم بهره هایى بردارند و به دیگران بدهند و اهل فلسفه و برهان با بررسى رموزى که خاص این کتاب الهى است و با اشارات از آن مسائل عمیق گذشته ، براهین فلسفه الهى را کشف و حل کرده ، در دسترس اهلش قرار دهند . و وارستگان صاحب آداب قلبى و مراقبات باطنى رشحه و جرعه اى از آنچه قلب عوالم از (ادبنى ربى ) دریافت فرموده ، براى تشنگان این کوثر به هدیه آورند و آنان را مؤدب به آداب اللّه تا حد میسور نمایند . و متقیان تشنه هدایت بارقه اى از آنچه به نور تقوا از این سرچشمه جوشان (هدى للمتقین ) هدایت یافته اند ، براى عاشقان سوخته هدایت اللّه به ارمغان آورند . و بالاخره هر طایفه اى از علماى اعلام و دانشمندان معظم به بعدى از ابعاد الهى این کتاب مقدس دامن به کمر زده و قلم به دست گرفته و آرزوى عاشقان قرآن را برآورند و در ابعاد سیاسى ، اجتماعى ، اقتصادى ، نظامى ، فرهنگى و جنگ و صلح قرآن وقت صرف فرمایند تا معلوم شود این کتاب سرچشمه همه چیز است . از عرفان و فلسفه تا ادب و سیاست ، تا بیخبران نگویند عرفان و فلسفه بافته ها و تخیلاتى بیش نیست و ریاضت و سیر و سلوک کار درویشان قلندر است ، یا اسلام به سیاست و حکومت و اداره کشور چکار دارد که این کار سلاطین و روساى جمهور و اهل دنیاست . یا اسلام دین صلح و سازش است و حتى از جنگ و جدال با ستمکاران برى است . و به سر قرآن آن آورند که کلیساى جاهل و سیاستمداران بازیگر به سر دین مسیح عظیم الشان آوردند .

هان اى حوزه هاى علمیه و دانشگاه هاى اهل تحقیق ! بپاخیزید و قرآن کریم را از شر جاهلان متنسک و عالمان متهتک که از روى علم و عمد به قرآن و اسلام تاخته و مى تازند ، نجات دهید . و این جانب از روى جد ، نه تعارف معمولى ، مى گویم از عمر به باد رفته خود در راه اشتباه و جهالت تاسف دارم . و شما اى فرزندان برومند اسلام ! حوزه ها و دانشگاه ها را از توجه به شوونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید . تدریس قرآن در هر رشته اى از آن را محط نظر و مقصد اعلاى خود قرار دهید . مبادا خداى ناخواسته در آخر عمر که ضعف پیرى بر شما هجوم کرد از کرده ها پشیمان و تاسف بر ایام جوانى بخورید همچون نویسنده .

3 _ باید بدانیم حکمت آن که این کتاب جاوید ابدى که براى راهنمایى بشر به هر رنگ و

ص: 20

ملیت و در هر قطب و قطر ، تا قیام ساعت نازل گردیده است ، آن است که مسائل مهم حیاتى را چه در معنویات و چه در نظام ملکى زنده نگه دارد و بفهماند که مسائل کتاب براى یک عصر و یک ناحیه نیست . و گمان نشود قصد ابراهیم و موسى و محمد علیهم و على آلهم السلام مخصوص به زمان خاصى است . فریاد برائت از مشرکان مخصوص به زمان خاص نیست ، این دستور است و جاوید ، در صورتى که مشرکان حجاز منقرض شده اند . و (قیام ناس ) مختص به زمانى نیست و دستور هر زمان و مکان است و در هر سال در این مجمع عمومى بشرى از جمله عبادات مهم است الى الابد . و همین است نکته سفارش اکید ائمه مسلمین علیهم السلام بر اقامه عزاى سید مظلومان تا آخر ابد و فریاد مظلومیت آل بیت رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و ظالمیت بنى امیه علیهم لعنه اللّه با آن که بنى امیه منقرض شده اند ، فریاد مظلوم بر سر ظالم است . و این پرخاش و فریاد باید زنده بماند و برکاتش امروز در ایران در جنگ با یزیدیان واضح و ملموس است . و لازم است حجاج بیت اللّه الحرام در این مجمع عمومى و سیل خروشان انسانى فریاد برائت از ظالمان و ستمکاران را هر چه رساتر برآورند و دست برادرى را هر چه بیشتر بفشارند و مصالح عالیه اسلام و مسلمین مظلوم را فداى فرقه گرایى و ملى گرایى نکنند و برادران مسلم خود را هر چه بیشتر متوجه به توحید کلمه و ترک عصبیت هاى جاهلى که جز به نفع جهانخواران و وابستگان آنان تمام نمى شود بنمایند ، که این خود نصرت خداوند تعالى است و وعده حق تعالى به امید واثق شامل حالشان مى شود . و اگر خداى نخواسته از عمال جهانخواران که در رأس آنان آخوندهاى جیره خوار تفرقه افکن واقع اند پیروى کنند ، به معصیت بزرگى دست زده اند و مشمول غضب قادر جبار خواهند شد و در قید و بند ابرقدرت ها باقى خواهند ماند و باید به خداوند از آن پناه برد .

4 _ از زایران محترم کشور ایران تقاضا دارم که توجه کنند از چه کشورى مى روند و به سوى کى رو آورده اند . از کشورى مى روند که براى اسلام عزیز و اجراى احکام نورانى آن به جاى احکام طاغوت بپاخاسته و زن و مرد و پیر و جوان هر چه داشته اند فدا کردند . جوانان عزیز متعهدى که هر یک از آنها ارزش هاى الهى اى دارند که ما از درک آن عاجزیم ، شهید شده اند و معلول گردیده اند و به اسارت در آمده اند و ملتى که مشتاقانه در راه خدا از جان و مال و منال خود گذشته اند و داغ عزیزان خود را به جان خریده اند . و به سوى کشورى مى روند که خانه خداوند تعالى و کعبه آمال انبیاى عظام و اولیأ کرام و محط وحى و مهبط جبرئیل امین و ملائکه اللّه است . به سوى خدا مى روند تا هر حرکت و سکونشان الهى باشد و به سوى قربانگاه اسماعیل عزیز مى روند که دستور گذشتن از هر چیز را در راه او به ما داد و به سوى مدینه محمد صلى اللّه علیه و آله مى روند تا محمدى شوند و چگونه زیستن و چگونه مجاهدت کردن و چگونه رفتن به سوى معشوق را بیاموزند . رفته اند به سوى قبر رسول عظیم الشان و قبور اولیاى عظیم المنزله اى که لحظه اى به دنیا و زخارف آن توجه نکرده اند و به جز به خدا و اوامر او نیندیشیده اند و به جز رضاى او قدم برنداشته اند ، پس آگاه باشید که از کجا به کجا مى روید . پس تکلیف شما جدا زیاد است و حرکات و اعمال شما علاوه بر آن که در محضر حق تعالى و

ص: 21

حضور اوست و در مراقبت اولیأ اللّه وملائکه اللّه است ، در پیش چشمان هزاران زایرى است که از کشورهاى اسلامى و از سراسر جهان به آن جا آمده اند و چه بسا تحت تأثیر تبلیغات دامنه دار رسانه هاى گروهى دشمنان اسلام و ایران قرار گرفته اند که از هر صبح تا شام بسیارى از وقت خود را صرف دروغپردازى در باره اسلام و ملت ایران و دست اندرکاران خدمتگزاران این کشور مظلوم کرده و مى کنند و مردم بپاخاسته این مرز و بوم را به غیر از آنچه هستند معرفى مى کنند ، که شاید به واسطه این تبلیغات بسیارى از مردم ملسمان جهان یا باور نموده یا در ابهام بسر برند .

و نیز از ملت عزیزمان ، معلولین و شهیدان زنده و بازماندگان و وابستگان به آنان که در کاروان ها کم نیستند ، مراقب اعمال شما هستند و اینک شمایید و این بار سنگین امانت الهى و تکلیف اسلامى و وجدان و فطرت خود ، یا انشأاللّه تعالى به پاس خون شهیدان و به پاس آبروى اسلام و ملت مظلوم عزیزتان با سرافرازى منادى حق و مبلغ عملى و قولى اسلام و جمهورى اسلامى مى شوید و علاوه بر ثواب عظیم زیارت بیت اللّه و قبور اولیاى خدا به ویژه رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم مورد عنایات حق تعالى و دعاى بقیه اللّه ارواحنا لمقدمه الفدأ و غریق رحمت بارى تعالى و خیر و ثواب در دنیا و آخرت خواهید شد و یا خداى نخواسته منادى شیطان و مروج تبلیغات دشمنان اسلام و موجب هتک حرمت اسلام و جمهورى اسلامى و شهیدان شاهد و رنجدیدگان امت خود مى شوید و دست رد الهى بر سینه شما نامحرمان مى زنند .

اکنون شما عزیزان بر سر دوراهى سعادت ابدى و تحصیل رضاى حق و خاصان او و شقاوت و محرومیت ابدى هستید و امیدوارم به برکت مواقیت و مواقف متبرکه و دعاى ملت محروم که بدرقه راه شماست ، از طبقه اول باشید و اسلام و شهدا و جانبازان و ملت و میهن خود را سرافراز کنید و دست رد به سینه دشمنان اسلام و مسلمانان زنید و دشمنان را مخذول و دل شکسته و دوستان را شاد نمایید و شما گرچه مى دانید باید چه بکنید و از چه پرهیز نمایید لکن این جانب نیز براى اداى تکلیف و اتمام حجت به مهمات آنها اشاره مى کنم :

الف _ اخلاق کریمه انسانى اسلامى را با همه زوار از هر طبقه و هر طایفه و هر رنگ و هر زبان و هر کشور باشند ، با دقت مراعات نمایید و در برخوردها و رفت و آمدها در جمیع اوقات و احوال و پیشامدها صبور و بردبار باشید و کریمانه با همه رفتار نمایید و در مقابل درشتى ها ، نرمى و سلم و در مقابل بدرفتارى ها ، خوبى و محبت کنید و براى رضاى خداوند تعالى تحمل هر پیشامد بدى از هر کس باشد ، با روى گشاده و سعه صدر نمایید که آن مواقف کریمه و بقاع شریفه محل نزاع و جدال نیست . و آن چنان کنید که معلوم شود شما از کشور امام صادق سلام اللّه علیه آمده اید و این خود یک خدمت شایان به اسلام و جمهورى اسلامى و هم میهنان عزیز است . و بدانید که پس از رجوع از سفر ، لذت این امر را به طور شایسته خواهید برد ، علاوه بر تحصیل رضاى حق و پیامبر عظیم الشان صلى اللّه علیه و آله و حضرت بقیه اللّه روحى لمقدمه الفدأ که شاهد و حاضر است .

ب _ در راهپیمایى ها لازم است در وقت ، کیفیت ، شعار و امثال آنها از متصدیان امور پیروى

ص: 22

کنید و نظم و آداب اسلامى را بطور شایسته مراعات نمایید و به هیچ کس اجازه ندهید که سر خود و بدون دستور شعار دهد ، که ممکن است عمال دشمنان اسلام و جمهورى اسلامى که براى تفرقه افکندن و بدنام نمودن شما آمده باشند در بین شما نفوذ کنند و با تحریکات و شعارهاى غلط مخالف اخلاق اسلامى ، به آبروى شما و ملت شما و اسلام و مذهب لطمه وارد کنند و در هر صورت لازم است همه گوش به دستورات و شعارهاى نماینده این جانب حجت الاسلام آقاى کروبى و دیگر متصدیان امور فرا دهید و از غیر آنها جدا پرهیز نمایید .

ج _ کالاهایى که در حجاز به حجاج محترم عرضه مى شود ، آنچه به آمریکاست مخالف با آرمان هاى اسلامى و اساسا مخالف با اسلام است و خریدارى آنها کمک به دشمنان اسلام است و ترویج باطل است و از آنها باید احتراز شود . انصاف نیست که جوانان عزیز ما در جبهه ها جان دهند و جانبازى کنند و شما با خرید این کالاهابه جنایتکاران جنگى کمک کنید و به اسلام و جمهورى اسلامى و ملت مظلوم خود با این اعمال دهن کجى نمایید . شما براى خودتان یا دوستانتان مى توانید چیزهاى مناسب از خود ایران تهیه نمایید که به دشمنان ایران و اسلام کمک نشود . این جانب وظیفه خود را ادا نمودم و شمایید که در زیارت خدا و رسول ، به دشمنان آنان کمک ننمایید و موجب سرافکندگى ملت و میهن خود نشوید . اینها تذکراتى است که به واسطه اهمیت آن در سال هاى قبل داده شد و تکرار آن وظیفه این جانب است .

5 _ خوب است که سران کشورهاى اسلامى در مسائل روز کشورهاى اسلامى تحت ستم و ملت هاى مظلوم تحت چکمه هاى اجانب و غارتگرهاى شیطان هاى بزرگ و سایر شیاطین که ذخایر غنى آنان را چپاول مى نمایند و ملت ها در فقر و فاقه مى سوزند ، تفکر نموده و به خود آیند و خوف و وحشتى را که ابرقدرت ها با تبلیغات خود بر آنها تحمیل کرده اند تا مصالح کشور خود و سایر مسلمانان و مظلومان را نادیده گرفته و تن به مذلت مرگبار دهند ، با ارزیابى صحیح سنجش نموده و با وجدان به قضاوت بنشینند و بیش از این براى خویش و کشورهاى خود ننگ به بار نیاورند و در حال ملت و دولت ایران مطالعه کنند که خود را از زیر بار قلدرهاى هر دو قطب خارج کرده و پرتو پیروزى آن و اسلام عزیز در سراسر جهان نورافشانى مى کند و در راه شرف اسلام و عزت میهن اسلامى خویش بپاخاسته و دراین راه که همان راه انبیاى عظام علیهم و آلهم السلام است ، از همه چیز مادى خود گذشته و فریاد (هیهات مناالذله ) را به گوش جهانیان رسانده است . و اگر دولت هاى منطقه به جاى هماهنگ شدن با ملت ایران ، کمک به حزب عفلقى عراق که اسلام زدایى جزء مرام آن است نمى کردند ، در همان ماه هاى اول کوبیده شده بود و ملت عزیز اسلامى عراق از شر او راحت شده بودند و کشور ایران و عراق و سایر کشورهاى منطقه با برادرى زیست مى نمودند . و اکنون نیز که بازیگران حرفه اى با ترفندهاى مختلف مى خواهند سلطه غارتگرانه سال هاى طولانى را حفظ و از وحدت مسلمین و از اسلام بزرگ سیلى خورده اند و سخت آشفته هستند ، عمال معلوم الحال خود را به راه انداخته اند تا نگذارند اسلام به پیروزى برسد . همچون حسن مراکشى که با ملاقات و دست دوستى

ص: 23

دادن به (پرز) به اسلام و ملت هاى مسلمان به ویژه ملت عرب و فلسطین خیانت فاحش نابخشودنى نموده و بر ملت و دولت هاى اسلامى و عربى است که با برخورد قاطع دست این خیانتکار را قطع کنند . و چون حسین اردنى ، این دلال دوره گرد خیانتکار که تا دولت هاى منطقه را به دام شیطان بزرگ نیندازد از پاى نخواهد نشست . و چون (حسنى مبارک ) نسخه دوم انورالسادات و دیگر خائنین به اسلام را از خود برانند که اینانند که شما را بازیچه خود قرار داده اند تا متعمدا یا بدون عمد سد راه شرف و عزت اسلام شوند .

ما از دولت هاى منطقه مى خواهیم که دست از حمایت دشمنان اسلام و بشریت بردارند و بیش از این با مصالح اسلامى که مصالح خودشان و میهن شان و مظلومان جهان است معارضه نکنند و با همسویى و همکارى جمهورى اسلامى ، دست رد به سینه فتنه گران و جهانخواران زنند و باید بدانند این حزب مرده زنده نخواهد شد (والعاقبه للمتقین )

این جانب به حسب وظیفه اسلامى آنچه صلاح مسلمانان و حکومت هاى کشورهاى منطقه است ، گوشزد کردم و از خداوند متعال خواهانم آنان را به راه راست هدایت فرماید و از کجروى ها باز دارد .

والسلام على عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 24

عکس

ص: 25

تاریخ : 20/5/65

پیام به مناسبت بزرگداشت شهدا ، جانبازان ، اسرا و مفقودین

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ولا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل اللّه امواتا بل احیأ عند ربهم یرزقون

اگر نبود در شأن و عظمت شهداى فى سبیل اللّه این آیه کریمه که با قلم قدرت غیب بر قلب مبارک نورانى سید رسل صلى اللّه علیه و آله و سلم نگاشته و پس از تنزل مراحلى به ما خاکیان صورت کتبى آن رسیده است ، کافى بود که قلم هاى ملکوتى و ملکى شکسته شود و قلب هاى ماورأ اصفیأ اللّه از جولان در حول آن فرو بسته شود . ما خاکیان محجوب یا افلاکیان چه دانیم که این ارتزاق عند رب الشهدا چى است . چه بسا مقامى باشد که خاص مقربان درگاه او جل و علا و وارستگان از خود و ملک هستى باشد . پس مثل من وابسته به علایق و وامانده از حقایق چه گویم و چه نویسم که خاموشى بهتر و شکستن قلم اولى است .

بارالها ! تو واقفى بر اسرار و غیر تو چه داند و چه تواند و چه سان از عهده شکر نعمت هایى که به ملت عزیز ما عطا فرموده اى بدر آید . ما از عهده شکر شهداى گرانقدر و شهیدان زنده عزیز و اسرا و مفقودین معظم و بازماندگان و وابستگان به آنان و بالجمله ملت بزرگوار نیز نخواهیم بر آمد . پس تو که شکور و غفورى به همه آنان ، از الطاف خفیه خود مرحمتى فرما و درى از معارف الهیه بر روى همگان بگشا و به شهداى گرانقدر ، مقام هر چه والاتر و به شهداى زنده ، اجر شهید در راه خود و سلامت و عافیت و به مفقودین و اسرا ، صبر و عودت به وطن و به بازماندگان شهدا و بستگان سایرین اجر و صبر عنایت فرما و ظهور بقیه اللّه ارواحنا لمقدمه الفدا را نزدیک نما .

انک ولى النعمه والمغفره

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 26

تاریخ : 2/6/65

دیداربارئیس جمهور ، رئیس مجلس شوراى اسلامى ، نخست وزیر ومسؤولین کشورىو لشکرى به مناسبت روز عید غدیرخم

غدیر منحصر به آن زمان نیست ، غدیر در همه اعصار باید باشد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

امیدوارم انشأاللّه این عید مبارک به همه ملت هاى مظلوم و بخصوص به ملت شریف ما مبارک باشد . خداوند انشأاللّه که با عنایات خاصه خود نظرى به این ملت بزرگ که باید گفت پرچمدار اسلام در این عصر هستند ، به اینها عنایت خاصى بفرماید و آنها را از عنایات خاصه ى خود نصیب بزرگ عنایت بفرماید .

من در باره ى شخصیت حضرت امیر چه مى توانم بگویم و کى چه مى تواند بگوید . ابعاد مختلفه اى که این شخصیت بزرگ دارد ، به گفتگوى ماها و به سنجش بشرى در نمى آید . کسى که انسان کامل است و مظهر جمیع اسمأ و صفات حق تعالى است ، ابعادش به حسب اسمأ حق تعالى باید هزار تا باشد و ما از عهده بیان حتى یکى اش / را/ نمى توانیم برآییم . این شخصیت که جامع تضاد است ، امور متضاد در او جمع است ، کسى نمى تواند در حول و حوش او سخن بگوید ، از این جهت من در این موضوع بهتر مى دانم که ساکت باشم . لکن مسأله اى را که بهتر است ما بگوییم ، انحرافاتى است که براى ملت ها و خصوصا براى شیعیان این حضرت پیش آمده است در طول تاریخ و دست هایى که این انحرافات را از اول به وجود آورده اند و توطئه هایى که بوده است در طول تاریخ اخیرا در این سال هاى اخیر ، سده هاى اخیر پیش آمده است ، آنها را عرض کنم .

مسأله غدیر ، مسأله اى نیست که به نفسه براى حضرت امیر یک مسأله اى پیش بیاورد ، حضرت امیر مسأله غدیر را ایجاد کرده است . آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است ، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید . غدیر براى ایشان ارزش ندارد ، آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش ، غدیر آمده است . خداى تبارک و تعالى که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول اللّه کسى نیست که بتواند عدالت را به آن طورى که باید انجام بدهد ، آن طورى که دلخواه است انجام بدهد ، مأمور مى کند رسول اللّه را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهى داشته باشد ، این را نصب کن . نصب حضرت امیر به خلافت این طور نیست که از مقامات معنوى حضرت باشد ، مقامات معنوى حضرت ومقامات جامع او

ص: 27

این است که غدیر پیدا بشود و این که در روایات ما و از آن زمان تا حالا این غدیر را آن قدر از آن تجلیل کرده اند ، نه از باب این که حکومت یک مسأله اى است ، حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس مى گوید که (به قدر این کفش بى قیمت هم پیش من نیست ) ، آن که هست اقامه عدل است . آن چیزى که حضرت امیر سلام اللّه علیه و اولاد او مى توانستند در صورتى که فرصت به آنها بدهند ، اقامه عدل را به آن طورى که خداى تبارک و تعالى رضا دارد انجام بدهند ، اینها هستند لکن فرصت نیافتند . زنده نگه داشتن این عید نه براى این است که چراغانى بشود و قصیده خوانى بشود و مداحى بشود ، اینها خوب است ، اما مسأله این نیست . مسأله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم ، به ما یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست ، غدیر در همه اعصار باید باشد و روشى که حضرت امیر در این حکومت پیش گرفته است باید روش ملت ها و دست اندرکاران باشد . قضیه غدیر ، قضیه جعل حکومت است ، این است که قابل نصب است والا مقامات معنوى قابل نصب نیست ، یک چیزى نیست که با نصب این مقام پیدا بشود ، لکن آن مقامات معنوى که بوده است و آن جامعیتى که براى آن بزرگوار بوده است ، اسباب این شده است که او را به حکومت نصب کنند . و لهذا مى بینیم که در عرض صوم و صلوه و امثال اینها مى آورد و ولایت مجرى اینهاست . ولایتى که در حدیث غدیر است به معناى حکومت است ، نه به معناى مقام معنوى . و حضرت امیر را همان طورى که من راجع به قرآن عرض کردم که قرآن و در روایات است این نازل شده است به منازل مختلف ، کلیاتش سبع و الى سبعین و الى زیادتر ، تا حالا رسیده است به دست ماها به صورت یک مکتوب ، حضرت امیر هم این طور است ، رسول خدا هم این طور است . مراحل طى شده است ، تنزل پیدا کرده است ، از وجود مطلق تنزل پیدا کرده است ، از وجود جامع تنزل پیدا کرده است و آمده است پایین تا رسیده است به عالم طبیعت ، در عالم طبیعت این وجود مقدس و آن وجود مقدس و اولیاى بزرگ خدا . بنابراین ، این که حدیث غدیر را ما حساب کنیم که مى خواهد یک معنویتى را براى حضرت امیر ، یا یک شانى براى حضرت امیر درست کند نیست . حضرت امیر است که غدیر را به وجود آورده است ، مقام شامخ اوست که اسباب این شده است که خداى تبارک و تعالى او را حاکم قرار بدهد .

غدیر آمده است که بفهماند سیاست به همه مربوط است

مسأله ، مسأله حکومت است . مسأله ، مسأله سیاست است ، حکومت عدل سیاست است ، تمام معناى سیاست است . خداى تبارک و تعالى این حکومت را و این سیاست را امر کرد که پیغمبر به حضرت امیر واگذار کنند ، چنانچه خود رسول خدا سیاست داشت و حکومت بدون سیاست ممکن نیست ، این سیاست و این حکومتى که عجین با سیاست است ، در روز عید غدیر براى حضرت امیر ثابت شد . این که در این روایت در روایات هست که (بنى الاسلام على خمس ) این ولایت ، ولایت

ص: 28

کلى امامت نیست ، آن امامتى که هیچ عملى مقبول نیست ، قبول نمى شود الا به اعتقاد به امامت ، این معنایش این حکومت نیست . خوب ! ما بسیارى از ائمه مان حکومت نداشتند . ما الان معتقدیم که حضرت امیر در یک برهه از زمان به حکومت رسید ، حضرت امام حسن هم یک مدت بسیار بسیار کمى به حکومت رسید ، باقى ائمه حکومت نداشتند . آن که خداى تبارک و تعالى جعل کرد و دنبالش هم براى ائمه ى هدى جعل شده است ، حکومت است ، لکن نگذاشتند که این حکومت ثمر پیدا بکند ، بنابراین حکومت را خدا جعل کرده است براى حضرت امیر سلام اللّه علیه و این حکومت یعنى سیاست ، یعنى عجین با سیاست ، از اعوجاج هایى که پیدا شده است مع الاسف ، این است که ، یعنى اعوجاج زیاد پیدا شده اما از بزرگترینش این است که دست هایى از زمان سابق ، از زمان خلفاى اموى و خلفاى عباسى علیهم لعنه اللّه ، از آن زمان دست هایى پیدا شده است که بگویند که دین علیحده از مسائل است و سیاست علیحده از حکومت است . هر چه طرف پایین آمده است ، این قوت گرفته است تا وقتى بازیگرى هاى دنیا که دیدند باید دین را یک چیز تعبدى قرار داد ، این بازیگرها آمدند و این طور کردند که به ماها هم باورمان آمده بود که دین چکار دارد به سیاست ، سیاست مال امپراطورها . این معنایش این است که تخطئه کنیم خدا را و رسول خدا را و امیرالمومنین را ، براى این که حکومت سیاست است ، حکومت که دعا خواندن نیست ، حکومت که نماز نیست ، حکومت روزه نیست . حکومت ، حکومت عدل اسباب این مى شود که اینها اقامه بشود ، اما خود حکومت یک دستگاه سیاسى است . آنى که مى گوید دین از سیاست جداست ، تکذیب خدا را کرده است ، تکذیب رسول خدا را کرده است ، تکذیب ائمه هدى را کرده است . و این که این قدر صداى غدیر بلند شده است و این قدر براى غدیر ارج قایل شده اند و ارج هم دارد براى این است که با اقامه ولایت یعنى با رسیدن حکومت به دست صاحب حق ، همه این مسائل حل مى شود ، همه انحرافات از بین مى رود . اگر حکومت عدل بپا شود ، اگر گذاشته بودند که حضرت امیر سلام اللّه علیه حکومتى را که مى خواهد بپا کند ، تمام انحرافات از بین مى رفت و محیط یک محیط صحیح و سالم مى شد که آن وقت مجال براى همه اشخاص که داراى افکار هستند ، عرفا که داراى افکار هستند ، حکما که داراى افکار هستند ، فقها ، همه براى آنها مجال هم پیدا بشود ، از این جهت اسلام (بنى على خمس ) نه معنایش این است که ولایت در عرض این است ، ولایت اصلش مسأله حکومت است ، حکومت هم این طورى است ، حکومت حتى از فروع هم نیست . آن چیزى که براى ائمه ماقبل از غدیر و قبل از همه چیزها بوده است ، این یک مقامى است که مقام ولایت کلى است که آن اقامت است که در روایت هست که (حسن و حسین امامان قاما او قعدا) . وقتى قعد است که امام نیست . امام به معناى حکومت نیست ، این یک امام دیگرى است و آن مسأله ى دیگرى است . آن مسأله ، مسأله اى است که اگر او را کسى قبول نداشته باشد ، اگر تمام نمازها را مطابق با همین قواعد اسلامى شیعه هم بجا بیاورد باطل است . این غیر حکومت است ، آن در عرض اینها نیست ، آن از اصول مذهب است ، آنى است که اعتقاد به او لازم است و از اصول مذهب است و انحرافى که پیدا شده است علاوه بر همه انحرافاتى که همین انحراف است که ما باور کردیم که

ص: 29

سیاست به ما چه ربط دارد . غدیر آمده است که بفهماند که سیاست به همه مربوط است ، در هر عصرى باید حکومتى باشد با سیاست ، منتها سیاست عادلانه که بتواند به واسطه آن سیاست اقامه صلوه کند ، اقامه صوم کند ، اقامه حج کند ، اقامه همه معارف را بکند و راه را باز بگذارد براى این که صاحب افکار ، یعنى آرام کند که صاحب افکار ، افکارشان را با دلگرمى و با آرامش ارائه بدهند . بنابراین این طور نیست که ما خیال کنیم که ولایتى که در این جا مى گویند آن امامت است و امامت هم در عرض هم فروع دین است ، نخیر . این ولایت عبارت از حکومت است ، حکومت مجرى اینهاست ، در عرض هم به آن معنا نیست ، مجرى این مسائل دیگر است . این انحرافات خیلى زیاد است ، نمى شود همه اش را احصأ کرد .

علماى ما در طول تاریخ این طور نبود که منعزل از سیاست باشند

خیال کردند یک دسته زیادى که معناى عرفان عبارت از این است که انسان یک محلى پیدا بشود و یک ذکرى بگوید و یک سرى حرکت بدهد و یک رقصى بکند و اینها ، این معنى عرفان است ، مرتبه اعلاى عرفان را امام على سلام اللّه علیه داشته است و هیچ این چیزها نبوده در کار . خیال مى کردند که کسى که عارف است باید دیگر بکلى کناره گیرد از همه چیز و برود کنار بنشیند و یک قدرى ذکر بگوید و یک قدرى تغنى بشود و یک قدرى چه بکند و دکاندارى . امیرالمومنین در عین حالى که اعرف خلق اللّه بعد از رسول اللّه در این امت ، اعرف خلق اللّه به حق تعالى بود ، معذلک نرفت کنار بنشیند و هیچ کارى به هیچى نداشته باشد ، هیچ وقت هم حلقه ى ذکر نداشت ، مشغول بود به کارهایش ، ولى آن هم بود . یا خیال مى شود که کسى که اهل سلوک است ، اهل سلوک باید به مردم دیگر کار نداشته باشد ، در شهر هر چه مى خواهد بگذرد ، من اهل سلوکم ، بروم یک گوشه اى بنشینم و ورد بگویم و سلوک به قول خودش پیدا کند . این سلوک در انبیا زیادتر از دیگران بوده است ، در اولیا زیادتر از دیگران بوده است ، لکن نرفتند در خانه شان بنشینند و بگویند که ما اهل سلوکیم و چکار داریم که به ملت چه مى گذرد ، هر که هر کارى مى خواهد بکند . اگر بنا باشد که اهل سلوک باید بروند کنار بنشینند ، پس باید انبیأ هم همین کار را بکنند و نکردند . موسى بن عمران اهل سلوک بود ولى معذلک رفت سراغ فرعون و آن کارها را کرد . ابراهیم هم همین طور ، رسول خدا هم که همه مى دانیم . رسول خدایى که سال هاى طولانى در سلوک بوده است ، وقتى که فرصت پیدا کرد ، یک حکومت سیاسى ایجاد کرد براى این که عدالت ایجاد بشود ، تبع ایجاد عدالت فرصت پیدا مى شود براى این که هر کس هر چیزى دارد بیاورد . وقتى که آشفته است نمى توانند ، در یک محیط آشفته نمى شود که اهل عرفان ، عرفانشان را عرضه کنند ، اهل فلسفه ، فلسفه شان را ، اهل فقه ، فقه شان را ، لکن وقتى حکومت یک حکومت عدل الهى شد و عدالت را جارى کرد و نگذاشت که فرصت طلب ها به مقاصد خودشان برسند ، یک محیط آرام پیدا مى شود ، در این محیط آرام همه چیز پیدا مى شود . بنابراین (ما نودى بشى ء) مثل (ما نودى بالولایه) براى اینکه حکومت است . به هیچ چیز مثل این امر سیاسى دعوت نشده است

ص: 30

و این امر سیاسى بوده است ، زمان پیغمبر بوده است ، زمان امیرالمومنین بوده است ، بعدها هم اگر یک فرصت پیدا مى شد ، آنها هم داشتند این معما را . انحرافات زیاد شده است . بعضى از اهل علم خودمان هم همین معانى را دارند (لباس جندى حرام است ، لباس شهرت است ، به عدالت مضر است ) حضرت امیر عادل نبوده ؟ ! حضرت سیدالشهدا هم عادل نبوده ؟ ! حضرت امام حسن هم عادل نبوده ؟ ! پیغمبر اکرم هم عادل نبوده ؟ ! براى این که لباس جندى داشتند ! اینها را تزریق کردند به ما ، به ما آن طور دست هاى توطئه گر تزریق کردند که ماها هم باورمان آمده است . تو چکار دارى به این که چه مى گذرد ، تو مشغول درست باش ، تو مشغول فقهت باش ، تو مشغول فلسفه ات باش ، تو مشغول عرفانت باش ، چکار دارى که چه مى گذرد . در آن وقت ، اوایلى که این مسائل پیش آمد ، یکى از رفقاى ما که بسیار خوب بود ، بسیار مرد صالحى بود و اهل کار هم بود ، لکن من وقتى یک قضیه را صحبت کردم که در این قضیه ما باید تحقیق کنیم ، گفت به ما چکار دارد ، حاصل امر سیاسى است به ما چکار دارد . این طور تزریق شده بود که یک مرد عالم روشنفکر متوجه به مسائل ، این طور مى گوید که به ما چکار دارد . پیغمبر هم مى گفت سیاست به ما چکار دارد ؟ امیرالمؤمنین هم که حکومت داشت ، مى گفت سیاست . . . . حکومتى داشت براى ذکر گفتن و براى قرآن خواندن و براى نماز خواندن و همین دیگر ؟ ! حکومت بود ، ولایت بود و تجهیز جیوش بود عرض مى کنم حکومت ها در نصب کردن اینها بود ، همه اش سیاست است اینها .

آنى که مى گوید که آخوند چکار دارد به سیاست ، این با آخوند خوب نیست ، این با اسلام بد است ، مى خواهد آخوند را کنار بگذارد که مى تواند یک کارى توى مردم انجام بدهد و هر کارى دلشان مى خواهد بکنند و لهذا این طور شد . البته علماى ما در طول تاریخ این طور نبود که منعزل از سیاست باشند . مسأله مشروطیت یک مسأله سیاسى بود و بزرگان ما در آن دخالت داشتند ، تاسیسش کردند . مسأله تحریم تنباکو یک مسأله سیاسى بود و میرزاى شیرازى رحمت اللّه این معنا را انجام داد . در زمان هاى اخیر هم مدرس ، کاشانى ، اینها مردم سیاسى بودند و مشغول کار بودند ، اما به قدرى قدرت داشت این دست قوى توطئه گر که نمى شد از فکر حتى اهل علم محترم هم بیرون کرد به این که نه ، مسأله این طور نیست ، مسأله حکومت در زمان پیغمبر بوده و سیاست هم بوده ، در زمان امیرالمومنین بوده و سیاست هم بوده و این که همه نقل کرده اند و این قدر غدیر را بزرگ کرده اند ، براى این که به ما بفهمانند ، تعلیم بدهند به ما که این طورى باید باشد .

ما باید این جنگ را ادامه بدهیم تا وقتى که انشأاللّه پیروزى حاصل بشود

ما الان مبتلاى به جنگیم ، یک دسته اى در همین قضیه هم دارند اشکالتراشى مى کنند ، نه یک اشخاصى باشند که حالا تأثیرى داشته باشند ، اما هستند ، هستند اشخاصى که مى گویند که بیایید صلح

ص: 31

بکنیم ، بیایید یک سازشى بکنیم . ما از تاریخ باید این امور را یاد بگیریم ، به حضرت امیر تحمیل کردند ، مقدسین تحمیل کردند ، آنهایى که جبهه شان داغ داشت و اضر مردمند بر مسلمین . ، آنها تحمیل کردند به حضرت امیر حکمیت را و تحمیل کردند آن که حکم باید بشود را ، بعد که حضرت امیر با فشار اینها نتوانست ، مى خواستند بکشندش اگر نکند ، براى این که آنها چیز کرده بودند که چه باید چه بشود ، حکم قرار بدهید / ما / قرآن است ، قرآن است این . این ابتلا را حضرت امیر داشت ، الان نظیر او را ما داریم . این که مى گویند ، این ور و آن ور مى افتند که بگذارید یک حکمیتى پیدا بشود ، بیایند حکم ، حکم پیدا بشود که کارها را انجام بدهد ، تشخیص بدهد که کى چى است . دنیا نمى داند که کى متجاوز است ؟ ! ما از آن قضیه باید عبرت بگیریم و زیر بار حکمیت ، ما این در این هفت سالى که بوده است فهمیدیم که این حکم ها کى هستند و اینهایى که مى خواهند صلح ایجاد کنند کى ها هستند . قصه امام حسن و قضیه صلح ، آن هم صلح تحمیلى بود ، براى این که امام حسن ، دوستان خودش یعنى آن اشخاص خائنى که دور او جمع شده بودند ، او را جورى کردند که نتوانست خلافش بکند ، صلح کرد . صلح تحمیلى بود . این صلحى هم که حالا به ما مى خواهند بگویند ، این است . بعد از این که صلح کردند ، به حسب روایت ، به حسب نقل ، معاویه به منبر رفت و گفت که تمام حرف هایى که گفتم ، ما قرار دادیم ، زیر پاى من . مثل پاره کردن این مردیکه آن قراردادها را . آن صلح تحمیلى اى که در عصر امام حسن واقع شد ، آن حکمیت تحمیلى که در زمان امیرالمؤمنین واقع شد و هر دویش به دست اشخاص حیله گر درست شد ، این ما را هدایت مى کند به این که نه زیر بار صلح تحمیلى برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلى . ما باید خودمان به حسب رأى خودمان ، به حسب رأى ملتمان ، آن طورى که الان همه ملت دارند مى گویند ، ما باید این جنگ را ادامه بدهیم تا وقتى که انشأاللّه پیروزى حاصل بشود و نزدیک است انشأاللّه . منتها اگر بخواهد ملت ما نزدیکتر بشود این پیروزى ، زیاد نزدیک بشود که به صلاح ماست و به صلاح ملت عراق است و به صلاح منطقه است باید مجهز بشود ، باید در این برهه زمان باید به تمام معنا مجهز بشود براى جبهه ها .

باید کارى کرد که صدام یک سیلى دیگرى بخورد و برود سراغ کارش

آقایان گفتند که در بسیارى از جاها هست در کشور که از دولت یک چیزهایى هست آن جا که ابزارى است براى جهادسازندگى براى چیز براى جبهه ، و زیادى است آن جا . من عرض مى کنم که اگر یک ابزارى در یک جایى زیادى است و تشخیص دادند فرمانداران ، استانداران و ائمه جمعه تشخیص دادند که این در این جا دیگر اضافه است ، زیادى است ، لازم نیست این جا ، این لازم است که براى جبهه ها برود . اگر بخواهید که کشورتان آباد بشود ، کشورتان اسلامى بشود و زود بشود ، طولانى نشود ، باید مجهز بشوید و هر با همه قوا مجهز بشوید تا این که کلک این مرد را بکنید . در آن اوایل گفته شد به این که سیلى خواهد خورد صدام ، صدام سیلى را خورده الان گیج است ، الان نمى داند چه مى کند ، واقعا نمى داند الان چه مى کند ، از یک طرف اشتلم مى کند ، از یک طرف التماس مى کند ، از

ص: 32

یک طرف گدایى مى کند از یک این الان در حال گیجى است . و من خوف این را دارم که اگر این دیوانه بشود بیشتر از این که الان هست اگر به واسطه شکست دیوانه بشود ، به کشور عراق یک طور صدماتى وارد کند ، بگوید حالا که من غرق شدم ، بگذار همه غرق بشوند ، یک همچو موجودى است این . من خوف این را دارم که به اعتاب عالیات هم این تجاوز کند و خداوند انشأاللّه مهلتش ندهد . باید کارى کرد که یک سیلى دیگرى بخورد و برود سراغ کارش ، یا خودکشى کند یا فرار کند از این جا به یک جاى دیگرى و دنبال کارهایى که هست .

دست هاى قوى اى این انحرافات را ایجاد کردند و ما و دیگران در حال غفلت هستیم

در هر صورت انحرافاتى که بعد از غدیر خم پیدا شد و ماها هم غفلت کردیم همه نه بسیارى از ماها ، اکثریت شاید غفلت کردند و ما را کناره گیر کردند ، نگذاشتند که در امور مسلمین دخالت بکنیم ، اسباب این گرفتارى هایى شده است که الان در سرتاسر کشورهاى اسلامى داریم مى بینیم . در همه جا این مسائل هست . باور کردند علماى اهل سنت به این که اطاعت از هر قلدرى باید کرد ، این هم به دست اشخاص قلدر پیدا شده است . امکان دارد یک همچو چیزى که پیغمبر اسلام احکام بفرستد و بگوید از آتاتورک که احکام ما را محو مى کند اطاعت کنید ؟ ! این را کدام عقل مى پذیرد ؟ پیغمبر اسلام احکام بفرستد ، خداى تبارک و تعالى احکام بفرستد بگوید که نماز بخوانید ، بعدش هم بگوید اطاعت کنید از آتاتورک که مى گوید نماز نخوانید ! از کدام بشنویم ، از خدا یا از آتاتورک ؟ این را چه عقلى باور مى کند ؟ این اولوالامرى که در قرآن وارد شده است ، واضح است که کسى است که تلو رسول خداست ، اللّه است ، رسول خداست اولوالامر ، او باید یک همچو صفاتى داسته باشد . معقول نیست که خداى تبارک و تعالى مردم را وادار کند که از رضاخان که همه جهات شرعى و اسلامى را کنار مى گذاشت ، شما اطاعت کنید . دین بفرستد بعد بگوید از کسى که لادین است اطاعت کنید . یعنى شما هم لادین بشوید /این / مى شود این ؟ ! این انحرافاتى است که پیدا شده است و مع الاسف دست هاى قوى اى این انحرافات را ایجاد کردند و ما و دیگران در حال غفلت هستیم . از انحرافات زیادى که دست هاى قوى دشمن هاى اسلام دست در آن داشتند ، همین اختلافاتى است که بین طوایف مختلف هست . اختلاف سنى و شیعه ، البته سنى و شیعه /در عقاید/ در بسیارى از عقاید مختلفند باید هم باشند ، من نمى گویم باید . . . . باشند ولى خوب هستند دیگر ، آزادند . اما این اسباب این بشود که ما کارشکنى کنیم که نبادا یک وقتى یک کشورى مسلط بشود و آمریکا را بیرون کند ، کارشکنى کنیم که نبادا یک وقتى بتوانیم یک نفرى که دارد اسلام را به هم مى زند ، دارد یک کشورى را از بین مى برد ، ما بخواهیم او را از بین ببریم ، کارشکنى کنیم . بعضى آخوندها ، آخوندهاى دربارى ،

ص: 33

کتاب نوشتند در همین زمان در مکه منتشر کردند؛ باز کتاب تفرقه . اینها نمى دانم چه فکر مى کنند ، جز این است که اینها نوکر آمریکا یا بعض بلاد دیگر هستند که اینها را وادار به این مى کنند که یک همچو مسائلى را بگویند و تفرقه ایجاد کنند ؟ در بین خود ما هم خوب تفرقه هاى چیزى هست . این شیخى است و آن صوفى است و آن اخبارى است و آن اصولى است . عقاید مختلف اسباب اختلافات خارجى چرا بشود ؟ چرا در این امرى که همه مشترک هستیم با هم نباشیم ؟ اینها جورى است که یک تربیتى پیدا شده است به دست این توطئه گرها که از جوانى ، از بچگى ما را تربیت کردند به این طور که شماها باید یک طورى کنید که دیگران نباشند ، آنها هم یک جور دیگرى شما نباشید ، همه با هم مختلف ، از این اختلاف نتیجه اش را آنها مى برند ، عقل چه اقتضا مى کند !

من از خداى تبارک و تعالى عاجزانه استدعا مى کنم که این جمهورى اسلامى را قدرت عنایت کند و اسلام را در همه جا تقویت کند و مسائل اسلامى را در همه جا تقویت کند و افکار مختلفى که در این امور هست ، خداى تبارک و تعالى این افکار را برگرداند به یک فکر صحیح ، به یک فکر اسلامى ، به یک فکرى که باید مشى کرد به آن طورى که باید اداره کرد یک کشور اسلامى را .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 34

تاریخ : 8/6/65

دیدار با رئیس جمهور ، نخست وزیر و هیأت به مناسبت هفته دولت

اشخاصى هستند که مقام تحت تأثیر آنهاست از باب قوت نفسى که دارند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

لازم است که /من / در این روزى که فاجعه نخست وزیرى رخ داد یک یا چند کلمه اى یادى از این دو نفر شهید بزرگوار و همین طور آقاى عراقى که من سابقه طولانى با ایشان داشتم ، بشود . من از خصوصیاتى که در این آقایان بود ، آقاى رجایى ، آقاى باهنر ، آقاى عراقى ، آنى که به نظرم خیلى بزرگ است ، این است که آقاى رجایى یک نفر آدمى بود که ، دستفروشى در بازار از قرارى که گفتند ، من در مطالعاتى که در ایشان کردم به نظرم آمد که از حال دستفروشى اش تا حال ریاست جمهور ، در روح او تأثیرى حاصل نشد . چه بسا اشخاصى هستند که اگر کدخداى ده بشوند ، تغییر مى کنند به واسطه ضعفى که در نفسشان هست ، تحت تأثیر آن مقامى که پیدا مى کنند واقع مى شوند و اشخاصى هستند که مقام تحت تأثیر آنهاست از باب قوت نفسى که دارند . و آقاى رجایى ، آقاى باهنر در عین حالى که خوب یکى شان رئیس جمهور بود ، یکى شان نخست وزیر بود ، این طور نبود که ریاست در آنها تأثیر کرده باشد ، آنها در ریاست تأثیر کرده بودند . یعنى آنها ریاست را آورده بودند زیر چنگ خودشان ، ریاست آنها را نبرده بود تحت لواى خودش . و این یک درسى است که انسان باید از اینها یاد بگیرد والحمدلله در این جمهورى بسیارند همچو اشخاص که تفاوتى به حالشان نکرده است ، آن وقتى که در طلبگى بودند یا در بازار بودند /یا چیزها/ یا وقتى که مقام پیدا کردند فرقى نکرده است که انسان ببیند که خیر حالا یک بادى به غبغب بیندازد و یک هیاهویى بجا بیاورد و اینها نشده است و این مسأله اى است که اهمیت دارد . آن که تحت تأثیر مقام مى رود ، نه این است که یک مقامى دارد ، این از باب این که بسیار آدم ضعیفى است ، مقام به او تسلط پیدا مى کند و دنبال او هم مى رود آن وقت . و این دنبال رفتن مقام بسیار ضرر دارد براى خود انسان و براى کسانى که در کار هستند براى کشورشان ، از آن طرف اگر چنانچه عکس شد ، تأثیر خوب دارد ، هم براى خودشان و هم براى کشور . و لهذا من با این که « ما ابرى ء نفسى ان النفس لاماره بالسوء » به شما آقایان عرض مى کنم که توجه به این معنا داشته باشید ، این مقامات بعد از چند روزى دیگر تمام مى شود ، آنهایى که در اریکه قدرت هاى بزرگ بودند بعد از چند روز تمام شد ، آنهایى هم که به درویشى و به قناعت زندگى کردند آنها هم تمام شد ، این امور تمام مى شود ، آن چیزى که هست ، ما در حضور حق تعالى هستیم و ثبت است در نامه اعمال ما همه امور ، همه

ص: 35

خلجانات نفسانى و ما باید آن فکر آن جا باشیم . این راجع به این آقایان که واقعا اسباب تاسف شد که یک همچو اشخاصى فاسد از بین بردند . ولى بحمداللّه اینها در مماتشان هم تقویت کردند این جمهورى اسلامى را . آقاى عراقى را هم من سال هاى طولانى مى شناختم ، در همان اوایل امر که این مسائل پیش آمد ، ایشان وارد بود در امر و با من دوستى داشت ، او هم بسیار مرد صالح و بزرگوارى بود ، خداوند همه اینها را رحمت کند .

بى انصافى است که ما بگوییم دولت موفق نبوده

و اما راجع به ، چون هفته دولت است یک کلمه هم با آقایان راجع به این معنا صحبت کنم . ما باید در سنجش هامان روى هم مطلب را بریزیم و حساب کنیم ، یک نقطه را اگر بخواهیم نظر بکنیم ممکن است این نقطه ما را به خطا بکشاند ، یک نقطه دیگر را نگاه کنیم باز همین طور ، ما باید عملکرد دولت را رویهمرفته حساب کنیم ، ببینیم که آیا این دولت در این مدتى که در جنگ بوده است و در محاصره اقتصادى بوده است و مخالفت همه قوت هاى بزرگ دنیا بوده است . این دولت موفق بوده است رویهمرفته یا نه ؟ بى انصافى است که ما بگوییم موفق نبوده ، بى انصافى است که ما بگوییم که دولت کار ازش نیامده . خوب ! کارهاى بزرگى کرده اند ، کارهایى که در ظرف چهل ، پنجاه سال نشده بود ، اینها کرده اند در هر قشرشان ، همه جا ، همه افرادشان و رویهمرفته یک دولت موفق بوده است . و من به شما آقایان سفارش مى کنم که با این که موفق بودید باید دنبال موفقترى بروید ، قناعت نکنید به این که ما حالا فلان کار را کردیم . ما هر چه خدمت بکنیم به این ملت ، کم خدمت کرده ایم ، براى این که این ملت بود که همه این گرفتارى ها به دست او رفع شد ، دولت شاهنشاهى به دست آنها ساقط شد و هر چه ما داریم از آنهاست . ما باید خدمتگزار باشیم ، واقعا خدمتگزار باشیم و هر چه خدمت بکنیم باز کم است . ما که شکر خدا را نمى توانیم بجا بیاوریم براى این که کوچکتریم از این که شکر خدا را بجا بیاوریم ، لکن شکر این ملت قهرمان و مظلوم همان شکر خداست ، کسى که شکر اینها را بجا نیاورد ، شکر خدا را بجا نیاورده است براى این که اینها بندگان خدا هستند ، اینها کسانى هستند که براى خدا دارند خدمت مى کنند به این کشور و شکر این است که ما به آنها خدمت بکنیم ، هر کس در هر مقامى که هست خدمت بکند .

اشخاصى که قلم در دستشان است متوجه باشند که قلم آنها ، زبان آنها در حضور خداست

و من باید این را عرض بکنم که گاهى اشخاص با این که ممکن است که آدم هاى خوبى باشند ، لکن یک چیزهایى در نفوس انسان هست که انسان از آن غفلت مى کند . مثلا یک پدر و مادرى که بچه شان را خیلى دوست دارند ، این هر چه مى بیند خوبى مى بیند از او ، اصلا غفلت مى کند از این که در این بدى باشد . (حب الشى ء یعمى و یصم ) . از آن ور هم همین طور است ، وقتى انسان در قلبش دشمنى

ص: 36

یا مخالفت با یک کسى داشت یا با جمعى داشت ، هر چه خوبى ببیند ، بدى مى بیند ، اصلا خوبى ها محو مى شود . من به همه اشخاصى که قلم در دستشان است ، زبان گویا دارند مى خواهم سفارش کنم که متوجه باشند که قلم آنها ، زبان آنها در حضور خداست ، فردا مؤاخذه دارد ، صحبت سر دولت و ریاست جمهور و اینها نیست ، صحبت سر نظام است ، نظام اسلام است . آقاى خامنه اى سلمه اللّه باشند رئیس جمهور یا یک کس دیگر ، آقاى موسوى نخست وزیر باشند یا یک کس دیگرى ، این مطرح نیست ، مطرح نظام جمهورى اسلامى است ، ما مکلفیم به حفظ او ، همه نویسنده ها مکلفند به حفظ نظام . وقتى که انسان فرض کنید از یک کسى گله دارد یا مى بیند نقیصه اى در کار هست ، این نصیحت مى تواند بکند و باید بکند ، اما لسان نصیحت غیر لسان لجن کردن و ضایع کردن است . من راجع به افراد هم عقیده ام هست _ یعنى شارع هم همین طور است ، ما تابع او هستیم _ که اگر انسان یک مسلمانى را براى خاطر هواى نفسش لگدمال کند ، این در آن دنیا شاید مجازاتش بدترین مجازات باشد و در این دنیا هم موفق نخواهد شد . ما لسانمان باید لسان نصیحت باشد و انسان مى بیند که گاهى وقت ها لسان ها لسان نصیحت نیست ، قلم ها قلم هاى نصیحت نیست . مطرح دولت نیست ، مطرح جمهورى اسلامى است . گاهى وقت ها انسان مى بیند که به واسطه یک قلمى ، به واسطه یک نوشته اى ممکن است که در بازار یک مطلبى واقع بشود ، یک زیادى قیمتى بشود ، یک کسر قیمتى بشود ، این طور چیزها ، این کسى که قلم دستش مى گیرد باید توجه به این معنا بکند که مسأله ، مسأله فرد نیست ، مسأله اسلام است و نظام اسلامى و ما مکلفیم این نظام را حفظ کنیم . همچو نباشد که وقتى قلم دستمان آمد ، اگر من با آقاى نخست وزیر مخالفم یا با آقاى خامنه اى مخالفم ، دیگر فکر این نباشم که قلمم کجا مى رود ، هر جا رفت بنویسم ، هر چه شد بکنم ، این در حضور خداست ، در حضور ملائکة اللّه است ، ثبت مى شود اینها و /من / ممکن است که اشخاص هم خوب باشند ، اما این چیزهایى که در نفس انسان است نمى تواند انسان به این زودى بر آن مکاید شیطان و مکاید نفس اماره /انسان / تسلط پیدا کند ، انبیا هم دنبال این بودند که یک وقت خداى نخواسته گرفتار یک همچو مسائلى نشوند .

آن کسى قلمش قلم انسانى است که از روى انصاف بنویسد

آقایان توجه بکنند که قلم آنها یک وقت قلمى نباشد که جمهورى اسلامى را تضعیف بکند . و من مى بینم در بعضى قلم ها این جورى است و اینها توجه بکنند . من همیشه میل دارم که با نصیحت ، با _ عرض مى کنم که _ تقاضا ، با ملایمت با آقایان رفتار کنم و همیشه جورى باشد که یک صحبتى که ملایم نباشد ، نباشد . لکن اگر چنانچه یک وقتى اقتضا بکند مصلحت اسلام ، یک وقت انسان ببیند که مى خواهد یک کسى اسلام را تضعیف کند ولو نمى فهمد خودش یا خداى نخواسته از روى فهم _ که بعضى نادر هست الان که از روى ادراک مى خواهند لطمه بزنند و شناسایى هم ممکن است شده باشند _ لکن توجه کنند که اگر یک وقت یک همچو چیزى پیش بیاید ، آن وقت یک وضع دیگرى پیش مى آید ، این جور نیست که همه اش قضیه نصیحت باشد و ملایمت باشد ، یک مسأله دیگرى پیش مى آید .

ص: 37

ما در حال انقلاب هستیم ، شما ملاحظه کنید آن جاهایى که انقلاب شده است چه کرده اند ، آن جاهایى که انقلاب شده است ، انقلاب روسیه اى که پنجاه و چند سال از آن گذشته است ، روزنامه باز همچو تحت کنترل است که نمى توانند یک کلمه این ور و آن ور بگویند . الان به طورى که براى من گزارش دادند در عراق هیچ مطلبى را جز این که اداره اطلاعات اجازه بدهد نمى توانند بروز بدهند ، هیچ مطلبى را . راجع به اقتصادشان ، راجع _ به عرض مى کنم _ که ارزشان ، راجع به نظامى شان ، همه چیزها ، باید اداره اطلاعات اجازه بدهد تا چى بشود . بعضى . . . نوشته بود ، لابد آقایان هم دیده اند که بعد از دو سال حق دارند که یک کلمه اى راجع به او بگویند ، خوب ما چى ؟ ما هر چه دستمان آمد گفتیم . حالا اقتصاد ما این طورى است و ما ورشکسته هستیم ! خوب ما ورشکسته ، جناب عالى که مى فرمایید که ما ورشکسته شدیم ، این براى اسلام مضر است یا براى دولت مضر است ؟ این براى جمهورى اسلامى مضر است . وقتى فهمید طرف ما ورشکسته نیستیم ، چون مردم مى دانند ، اما تویى که برمى دارى مى نویسى ما ورشکسته هستیم ، تویى که مى نویسى ما هیچى دیگر نداریم ، تویى که این حرف ها را مى نویسى ، این براى اسلام مضر است نه براى دولت . اگر یک چیزى بود که مخصوص دولت بود ، خوب ! یک مسأله اى بود ، باز مى شد یک چیزى ، اما یک چیزى که براى نظام مضر است هست و این را توجه کنید به آن . دست هاتان را یک قدر نگه دارید ، قلم هاتان را یک قدر نگه دارید ، توجه بکنید به این که هر چیزى نباید نوشته بشود ، هر چیزى نباید منتشر بشود . و من به شما عرض مى کنم که من ممکن است یک روزى اگر چنانچه خداى نخواسته تعقیب بکنند آقایان ، ممکن است من یک وضع دیگرى پیش بیاید برایم .

و من از خداى تبارک و تعالى مى خواهم که موفق باشند همه و همه خدمت بکنند . شما همه در یک مملکت دارید زندگى مى کنید . شما ملاحظه کنید انسان چقدر ضعیف است ، اگر من یک قلمى دستم بگیرم و بخواهم مطلبى بنویسم برای کسی که خیلى دوستش دارم ، ممکن نیست در این قلم یک لغزشى پیدا بشود که این ولو هزار تا عیب داشته باشد یکى از آنها را اشاره کنم ، هیچ ممکن نیست ، براى این که این دوستى نمى گذارد . اگر چنانچه از آن ور من با یک کسى دشمنى داشته باشم ، یک قلمى دست بگیرم بخواهم بنویسم ، ممکن نیست که از محاسن او یک کلمه بنویسم . این قضیه ، قلم شیطان است این ، آن کسى قلمش قلم انسانى است ، آنى است که از روى انصاف چیز بنویسد . از روى انصاف صحبت کند ، آن هم توجه کند که در یک وقتى که ما الان این طور گرفتارى ها را داریم ، بعضى از امورى که از روى انصاف هم باشد نباید گفت ، همان طورى که دیگران نمى کنند . خوب ! یک روزنامه ، تمام روزنامه ها را در انقلابات از بین مى برند ، یکى مى گذارند این تحت نظر دولت ، تحت نظر خودشان ، تمام احزاب را از بین مى برند ، یکى را مى گذارند تحت حزب خودشان . انقلابات این جورى هستند دیگر ، نمى گذارند که هرج و مرج باشد ، هر که هر کارى دلش مى خواهد بکند ، هر که هر حرفى

ص: 38

مى خواهد بزند . حالا این ضرر به نظام دارد یا ندارد ، نه ، ما بگذار حریفمان از بین برود ولو اسلام هم رفت جهنم ! در بعضى اشخاص انسان این جور مى بیند و باید تجدید نظر بکنند در کارهایشان ، باید توجه بکنند که یک وقت خداى نخواسته یک ورق دیگر پیش نیاید . وقتى انسان تکلیف بفهمد دیگر نمى تواند که بگوید این دوست من است ، این رفیق من است ، این برادر من است ، این پسر من هست .

تعدیل کنید کارهایتان را ، تحت تأثیر نفس اماره واقع نشوید

من از خداى تبارک و تعالى استدعا مى کنم که یک همچو مسائلى را پیش نیاورد و از آقایان ، از همه نویسندگان ، از همه گویندگان تقاضا مى کنم که شما یک قدرى تعدیل کنید کارهایتان را ، تحت تأثیر نفس اماره واقع نشوید . دولت موفق بوده است ، دولت با گرفتارى اى که دارد ، ما الان در حال جنگیم ، ما در حال محاصره هستیم ، همه دنیا دست هاشان ، قلم هاشان بر طرف ضد ماست ، حالا خود ما هم بنشینیم هى هر که هر چه دلش مى خواهد بگوید ، این صحیح است آیا ؟ من امیدوارم که آقایان هم در گفتارشان مثل آقاى خامنه اى ، آقاى رفسنجانى نصیحت کنند همه را ، همه کسانى که هستند نصیحتشان کنند که یک قدرى در امور تجدید نظر بکنند ، این جور نباشد که همه اش هى عیب بگویند . خوب ! یک قدرى از چیزهایى که ، خدمت هایى کرده اند چطور گفته نمى شود ؟ در بعضى قلم ها یک کلمه راجع به این که فلان خدمت هم شده است نمى شود ، از اول شروع مى شود عیب ، عیب ، کجاست ، کجاست ، کجاست ، کجاست ، کجاست ، کجاست ، همه . آن وقت بعضى هاش ضرر مى زند به حیثیت اسلام ، بعضى هاش ضرر مى زند به نظام ، بعضى هاش ضرر مى زند به ، حتى در قواى نظامى تأثیر مى کند . و امیدوارم که دیگر این امور تکرار نشود . خداوند شما را و ما را و همه ملت ما را از این لغزش ها نجات بدهد و ما را کارى کند که در حضور خودش روسیاه وارد نشویم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 39

تاریخ : 12/7/65

نامه به آیت اللّه منتظرى در مورد رسیدگى به اتهامات سید مهدى هاشمى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

حضرت حجت الاسلام والمسلمین فقیه عالى قدر آقاى منتظرى دامت ایام برکاته

پس از اهدأ سلام و تحیت ، علاقه این جانب به جناب عالى بر خود شما روشن تر از دیگران است . به حسب قاعده طول آشنایى صمیمانه و معاشرت از نزدیک ، مقام ارجمند علمى و عملى شما ، مجاهدت با ستمگران و قلدران و رنج هاى فراموش نشدنى جناب عالى در سال هاى طولانى براى اهداف اسلامى ، قداست و وجاهت و وارستگى کم نظیر آن جناب و بالاتر حیثیت بلند پایه اى که دنباله این امور به خواست خداوند تعالى براى شما فعلا حاصل است و احتیاج مبرمى که جمهورى اسلامى و اسلام به مثل جناب عالى دارد ، انگیزه علاقه مبرم است ، لهذا این حیثیت مقدس باید از هر جنبه محفوظ و مصون باشد . حفظ این حیثیت به جهات عدیده بر شما و همه ماها واجب و احتمال خدشه دار شدن آن نیز منجز است براى اهمیت بسیار آن .

با این مقدمه باید عرض کنم این حیثیت واجب المراعات به احتمال قوى بلکه ظن نزدیک به قطع در معرض خطر است ، خصوصا با داشتن مخالفین مؤثر در حوزه قم که ممکن است دنبال بهانه اى باشند . این خطر بسیار مهم از ناحیه انتساب آقاى سید مهدى هاشمى است به شما . من نمى خواهم بگویم که ایشان حقیقتا مرتکب چیزهایى شدند ، بلکه مى خواهم عرض کنم ایشان متهم به جنایات بسیار از قبیل قتل ، مباشره یا تسبیبا و امثال آن مى باشند . و چنین شخصى ولو مبرى باشد ، ارتباطش موجب شکستن قداست مقام جناب عالى است که بر همه حفظش واجب مؤکد است .

آنچه مسلم است و در آن پاى فشارى دارم ، رسیدگى به وضعیت و مواد اتهام او است ، رسیدگى به خانه تیمى و انباشتن اسلحه آن هم با پول ملت به اسم کمک به سازمان هاى به اصطلاح آزادیبخش . اصولا یک همچو اعمالى بدون دخالت دولت جرم است و باید ایشان که صلاحیت این امر را _ ولو واقعا براى این سازمان ها باشد _ ندارد و دخالت در حکومت است ، جواب بدهد . این امر قطعى است و آنچه از شما مى خواهم ، در مرتبه اول پیشنهاد مستقیم شما به دخالت وزارت اطلاعات و رسیدگى به این امور است و اگر براى شما محذور دارد ، به طورى که تکلیف شرعى از شما ساقط است ، سکوت است . حتى در محافل خصوصى دفاع از یک همچو شخصى که خطر براى حیثیت شما است و احتمال فساد و خونریزى بى گناهان است . سم قاتل است . باید تمام فعالیت ها که به اسم کمک به سازمان هاى

ص: 40

به اصطلاح آزادیبخش است ، قطع شود و تمام کسانى که در این امور دخالت داشته اند محاکمه شوند .

و آنچه مسلم است و مایه تأسف ، حسن ظن جناب عالى به اعمال و افعال و گفته ها و نوشته هاست که به مجرد وصول به شما ترتیب اثر مى دهید و در مجمع عمومى صحبت مى کنید و به قوه قضاییه و غیره سفارش مى دهید .

و من از شما که دوست صمیمى سابق و حال من هستید و مورد علاقه ملت ، تقاضا مى کنم که با اشخاص صالح آشنا به امور کشور مشورت نمایید ، پس از آن ترتیب اثر بدهید تا خداى نخواسته لطمه به حیثیت شما که برگشت به حیثیت جمهورى است نخورد . آزادى بى رویه چند صد نفر منافق به دستور هیأتى که با رقت قلب و حسن ظنشان واقع شد ، آمار انفجارها و ترورها و دزدى ها را بالا برده است . ترحم بر پلنگ تیزدندان ستمکارى بود بر گوسفندان .

من تأکید مى کنم که شما دامن خود را از ارتباط با سید مهدى پاک کنید که این راه بهتر است والا هیچ عکس العملى در رسیدگى به امر او از خود نشان ندهید که رسیدگى به امر جنایات مورد اتهام حتمى است . سلامت و توفیق جناب عالى را خواهانم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 41

تاریخ : 12/7/65

موافقت با استعفاى حجت الاسلام راستى و انحلال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى راستى دامت افاضاته

با خصوصیات علمى و عملى و اخلاقى خوبى که در جناب عالى است ، امید است چون گذشته به تربیت افراد صالحى براى اسلام و جمهورى اسلامى اشتغال داشته و موفق باشید . با استعفاى جناب عالى و درخواست انحلال سازمان ، موافقت مى نمایم .

از خداوند تعالى توفیق همگان را براى خدمت به اسلام و مسلمین خواهانم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 42

عکس

ص: 43

تاریخ : 15/7/65

موافقت با پیشنهاد حجت الاسلام حسن صانعى در مورد احداث سد براى تأمین آبشهرستان قم به وسیله بنیاد پانزده خرداد

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ حسن صانعى سرپرست بنیاد 15 خرداد دامت افاضاته

با تشکر از زحمات جنابعالى و تمامى دست اندرکاران بنیاد 15 خرداد ، با پیشنهاد شما موافقت مى شود . لازم است در این امر حیاتى دولت و جناب آقاى نخست وزیر و وزیر نیرو و وزیر جهاد با مشارکت فعال خود در کمک مالى و برداشتن موانع ، تلاش چشمگیرى نمایند و همان طور که قبلا گفتم کمک به محرومین و جانبازان و جنگ زدگان و خانواده هاى شهدا ، اسرا و مفقودین یکى از بزرگترین عبادت هاست ، دولت و مسؤولین قضایى توجه داشته باشند که کمک به بنیاد مذکور در رفع نیازهاى نیازمندان از کارهاى اصیل انقلابى است .

امیدوارم جنابعالى در مقابل خدمات بسیار ارزنده مردم قم ، مردم شهر خون و قیام و شهادت و ایثار ، با ایجاد سدى بزرگ بتوانید به این شهر مقدس کمک نمایید و گزارش پیشرفت کار را به اینجانب بدهید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 44

تاریخ : 17/7/65

پاسخ به نامه آقاى بهزاد نبوى در مورد استعفانامه حجت الاسلام راستى

بسمه تعالى

جناب آقاى بهزاد نبوى

این جانب فقط با استعفاى آقاى راستى و انحلال سازمان مذکور موافقت نمودم و با مطالب دیگرى که در استعفانامه بود به هیچ وجه موافقت نکردم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 45

پاسخ به نامه حجت الاسلام محمدى رى شهرى در مورد رسیدگى به اتهامات گروه مهدى هاشمى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى رى شهرى وزیر اطلاعات

با توجه به مسائلى که تاکنون کشف و یا مورد سوءظن شده است و با توجه به جوسازى ها و اطلاعیه هایى که با اسامى مختلف توسط افراد ضد انقلاب و منحرف و وابسته به مهدى هاشمى پخش گردیده است ، که نه تنها سوءظن را بیشتر مى کند که خود دلیل مستقلى است بر خط انحراف از انقلاب و اسلام ، جناب عالى موظف هستید به جمیع جوانب این امر با کمال دقت و انصاف رسیدگى نمایید و تمام افراد متهمى را که از سران این گروه محسوب مى شوند و نیز افراد دیگرى را که در انتشار مسائل کذب و قضایاى دیگر دست داشته اند ، تعقیب نمایید . و بدیهى است که این امر چون مربوط به اسلام و انقلاب و امنیت کشور است ، تحقیق آن منحصرا در اختیار وزارت اطلاعات کشور مى باشد .

باید تأکید کنم که همه در پیشگاه قضاوت اسلام مساوى بوده و نیز به همان اندازه که اغماض از مجرمین گناه بزرگى است ، تعرض نسبت به بى گناهان ، از گناهان نابخشودنى است . خداوند تعالى را حاضر و ناظر بدانید که این امر عبادتى است که دامان بزرگانى را از اتهامات پاک و توطئه منحرفان را خنثى مى کند .

والسلام

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 46

تاریخ : 18/8/65

دیدار با گروهى از برادران ارتش ، سپاه پاسداران و کمیته هاى انقلاب اسلامى

در خارج باید بدانند که جمهورى اسلامى به کورى چشم ابرقدرت ها ، تثبیت شده است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از همه قواى مسلحه ، چه ژاندارمرى ، چه ارتش ، چه سپاه پاسداران ، چه کمیته ها ، چه بسیجى ها و سایرین باید تشکر کنم که با قدرت خود این جمهورى اسلامى را تثبیت کردند . و دشمنان ما چه در داخل و چه در خارج باید بدانند که جمهورى اسلامى به کورى چشم ابرقدرت ها و به کورى چشم امثال منافقین و مخالفین با جمهورى اسلامى ، تثبیت شده است و خللى انشأاللّه در او وارد نخواهد شد .

آنچه من مى خواهم به آقایان عرض کنم این است که کرارا گفتم که شما پیروزید و کارى که شما انجام مى دهید ، کارى است الهى ، کارى است که براى خداست و کوشش کنید قصد خودتان را خالص کنید براى خدا که چه کشته بشوید و چه بکشید ، شما اهل نجات هستید ولى کوشش کنید که قصد شما الهى باشد و بحمداللّه هست . و من هر وقت که چهره اینهایى که دارند رو به جبهه ها مى روند ملاحظه مى کنم واقعا از خودم خجالت مى کشم که اینها به چه مقامى رسیده اند ، به چه پایه اى از عرفان ، چه پایه اى از معرفت رسیده اند که این طور با هیجان ، این طور براى خدا رو به جبهه ها مى روند .

و دشمنان ما باید این معنا را بدانند که جمهورى اسلامى از این به بعد ، بلکه از اولى که این جمهورى رو به رشد رفت ، جورى تثبیت شده است و جورى در دنیا الان به حسب واقع نمایش داده شده است که وابستگى به هیچ کس ندارد ، وابسته به ملت است ، وابسته به قواى مسلحه است ، اشخاص در این امور دخالت ندارند . این که هى هر روز شهرت مى دهند که چه شده است چه شده است ، فلانى سکته کرده ، فلانى در بستر مرگ است ، فلانى ، خوب ! باشد ، البته مرگ براى همه هست ، براى ما هم هست ، اما این را بدانند که شادى نکنند براى این . این یک امرى است که واقع مى شود و شما خواهید دید انشأاللّه که جمهورى اسلامى باقى است چه ما باشیم ، چه اشخاص باشند ، چه نباشند . همین ها بودند که شادى مى کردند /که / براى این که جمهورى را در یک جایى در آن مرکز منفجر کردند و هفتاد هشتاد نفر از دوستان ما را ، از بزرگان را از بین بردند ، شادى مى کردند که جمهورى از بین رفت ، تمام شد دیگر . دیدند که ابدا تمام نشد و مردم ریختند بدتر از اول ، بالاتر از اول ، ریختند در خیابان ها و چه

ص: 47

کردند .

جنگ یک تکلیف شرعى است که مردم ادا مى کنند ، من باشم ادا مى کنند ، نباشم هم ادا مى کنند

حالا هم همین طور است ، بیخود خودشان را معطل نکنند و همین طور اینهایى که در اطراف خلیج هستند بیخود خودشان را معطل نکنند و خودشان را فداى صدام نکنند ، صدام رفتنى است ، همین ممکن است که انشأاللّه به همین زودى او برود و على اى حال چه او رفتنى باشد چه نرفتنى باشد ، ما یک تکلیف داریم ادا مى کنیم ، ملت ما ، ارتش ما ، سپاه ما و همه قواى مسلحه ما یک تکلیف ادا مى کنند . این مثل این است که گفته بشود که اگر فلانى رفت و فلانى رفت ، مردم نماز نمى خوانند ، تکلیف است ، به رفتن کسى مردم دست از نمازشان برنمى دارند ، به رفتن کسى نمازشان را ، حج شان را دست از آن برنمى دارند . و قضیه جنگ امروز براى همه ما اهمیتش بیشتر از فروع دین است . این طور نیست که جنگ مثل امر جنگى باشد که دیگران با دیگران مى کنند . جنگى است که اسلام دارد مى کند در مقابل کفر ، اسلام دارد مى کند در مقابل نفاق و این جنگ یک تکلیف شرعى است که مردم ادا مى کنند ، من باشم ادا مى کنند ، نباشم هم ادا مى کنند .

و امیدوارم انشأاللّه خداوند همه شما را توفیق بدهد ، سلامت بدهد و همه کسانى که در این راه براى خدا به رحمت ایزدى پیوستند و شهید شدند ، خداوند آنها را به رحمت خودش ، به رحمت واسعه خودش غریق کند و در ضیافت خودش آنها را راه بدهد و کسان دیگرى هم که معلول شدند یا مفقود شدند یا شاید صدمات دیگر برشان وارد شده ، خداوند انشأاللّه آنها را ، هم صبر بدهد و هم شفا عنایت کند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 48

تاریخ : 29/8/65

بیانات امام خمینى در جمع خانواده هاى شهدا ، مفقودین و اسرا ، جمعى ازمسؤولین قضایى ارتش ومسؤولین اعزام بزرگ سپاه محمد(ص)وسرپرست بنیاد شهید به مناسبت میلاد با سعادت رسول اکرم (ص) و ولادت امام جعفرصادق (ع )

به مناسبت میلاد با سعادت رسول اکرم (ص) و ولادت امام جعفرصادق (ع )

بسم اللّه الرحمن الرحیم

امروز که از اعیاد بسیار بزرگ اسلام است ، به همه ملت هاى محروم اسلامى و همه مستضعفین جهان و ملت بزرگوار خودمان تبریک و تهنیت عرض مى کنم .

این عید بزرگ ، سرمنشأ تمام برکات در عالم است و مرکز وحدت مسلمین در جهان است . من نمى توانم راجع به برکات این عید ، امروز با وقت کم عرضى بکنم . امید است که گویندگان و نویسندگان در این امر اهتمام کنند و برکات تولد این دو بزرگوار را گوشزد کنند . آنچه که من امروز مى خواهم عرض کنم ، این است که ما در روزى عید گرفتیم که از جهاتى ملت ایران باید جشن بگیرند . یکى جهات پیروزى ملت ایران در جهان ، در جبهه ها در پشت جبهه ها ، در همه کشورهاى اسلامى و غیراسلامى و یک امر مهمى که در این روز باید تبریک به همه عرض بکنم ، این انفجار عظیمى است که در کاخ سیاه واشینگتن رخ داد و این رسوایى بسیار مهمى که براى سران کشور امریکا پیدا شد . شما ملاحظه بکنید و ببینید که در تمام دنیا ، در سراسر جهان ، مطبوعاتشان و رسانه هایشان و خطابه هایشان تمام متوجه این معناست که سرپوشى بگذارند بر این رسوایى که براى رئیس جمهور آمریکا پیش آمد . رئیس جمهور آمریکا در این رسوایى باید عزا بگیرد و کاخ سفید مبدل به کاخ سیاه بشود _ گرچه همیشه بوده است _ لکن این متفرقه گویى و اضطرابى که در کاخ سفید پیدا شد و در طرفدارهاى آمریکا ، حکایت از عظمت مسأله مى کند . یک مقام عالى رتبه _ به قول خودشان _ از آمریکا به طور قاچاق و با تذکره جعلى وارد ایران مى شود ، در صورتى که ایران نمى داند چى است ، به مجردى که وارد مى شود و معلوم مى شود که این از مقامات امریکاست ، ایران او را در یک جایى تحت نظر قرار مى دهد و محبوس مى کند و تمام حرکات او را تحت نظر قرار مى دهد و او با هر کس خواسته است ملاقات کند ، ملاقات نمى کند .

آنى که ادعا مى کند که اگر من به شوروى رفته بودم ، رئیس شوروى سه مرتبه دیدن من مى آمد ، گمان مى کند این جا هم شوروى است ! . این جا کشور اسلام است ، این جا نه کرملین قابل این است که ذکرى ازش بشود و نه کاخ سیاه ! این جا کشور رسول خداست ، این جا کشور حضرت صادق است ،

ص: 49

این جا پاسدارهاى ما شرافت دارند بر کاخ نشین ها ، این جا بسیجى هاى ما و امت ما شرافت دارند بر تمام کاخ نشین هاى عالم و همه کسانى که ادعاى پوچ خودشان را مى کنند و گمان مى کنند که باید عالم پیش آنها خاضع باشد .

آنهایى که مى گفتند ما چه مى کنیم و چه مى کنیم و قطع رابطه مى کنیم و از این مسائل مى گفتند امروز معلوم شد که با عجز و ناله در پیشگاه این ملت آمده اند و مى خواهند که رابطه برقرار کنند ، مى خواهند عذر تقصیر بخواهند و ملت ما قبول نمى کند . این یک مسأله است ، مسأله اى است که از تمام پیروزى هاى شما بالاتر است . مسأله رئیس آمریکا با آن همه به قول خودش جلال و جبروت ، کسى را از مقامات عالى بفرستد به این جا که با مقامات این جا ملاقات کنند و هیچ یک از آنها حاضر به ملاقات نشود ، این مسأله بزرگى است که دنیا را منفجر کرده است و باید هم بکند . کاخ سفید را به عزا نشانده است و باید هم بنشاند . مسأله مسأله مهم است .

الان تسابق مى کنند تمام کشورهاى بزرگ براى رابطه پیدا کردن با ایران ، این چى است ؟ این افراد ایران است ؟ این جمعیت کثیر ایران است ؟ ایران جمعیتى ندارد در مقابل عالم . این ایمان جوان هاى ماست ، این برکات رسول اکرم است ، این برکات امام صادق است . این برکاتى است که چشم دنیا را خیره کرده است و همه را مضطرب کرده . آنهایى که گمان مى کردند که با یک تشر ایران را مى توانند چه بکنند ، گمان کردند که حالا هم زمان قاجار است ، حالا هم زمان پهلوى است که مردم بیدار نبودند . امروز زمان بیدارى مردم ماست ، زمان هشیارى و شکوفایى ایمان است در این کشور و لهذا مى بینید که الان هر رادیویى را باز کنید از خارج ، از هر گوشه عالم راجع به قضایاى آمریکا و راجع به خضوع او در مقابل ایران صحبت مى کنند و حرف ها را مى زنند . اضطراب در کلمات خود ریگان این قدر هست . تناقض گویى ، اضطراب هست که انسان نمى تواند باور کند که یک آدمى که رئیس یک همچو کشورى هست و ادعایش آن قدر زیاد است ، این قدر تناقض گویى ، این قدر اضطراب ، این قدر وحشت که او را گرفته است ، امروز یک چیز مهمى است . نه فقط او را ، کرملین هم همین طور است ، آنها هم مسابقه مى کنند با امریکا در رابطه با ایران .

امروز ایران بیدار شده است

چى است مسأله ؟ چه شده است ایران ؟ چه قصه اى در ایران واقع شده است که سابق اگر چنانچه در زمان سلاطین سابق ، در زمان قاجار ، در زمان پهلوى اگر یک کلمه در آن جا مى گفتند اینها تمام کنار مى رفتند ، اگر یک تشر مى زدند آنها خلع سلاح مى شدند ، چه شده است که حالا پاسدارهاى ما هم اعتنا به آنها نمى کنند ؟ براى این که آن وقت مردم را خواب کرده بودند ، تبلیغات دامنه دار دشمن هاى اسلام ، مردم را خواب کرده بودند ، از هم جدا کرده بودند ، شهرها از هم جدا بود ، احزاب مختلفه همه با هم مختلف بودند ، حکومت ها همه دست نشانده بودند ، اما امروز مسأله این نیست ، امروز ایران بیدار شده است ، امروز اسلام در ایران رواج پیدا کرده است ، امروز حقیقت ایمان در ایران

ص: 50

شکوفا پیدا کرده است ، اینها برکات ایمان است . غافل نباشید از این ، برکات وحدت شما در تمام امور است . غافل از این وحدت نباشید ، غافل از این حظ الهى نباشید . در عین حال انسان مى بیند که در حالى که کاخ کرملین به لرزه در آمده است و کاخ سیاه سیاهپوش شده است و مى خواهند توجیه کنند هى حرف هاى خودشان را و هى از این ور و آن ور مى زنند که توجیه کنند این خطایى که کردند و این کسى را که این جا فرستادند و با رسوایى از این جا بیرونش کردند ، مى خواهند توجیه کنند ، مع الاسف بعض از اشخاصى که در خود ایران هستند توجه به مسائل یا ندارند یا متعمدند . اینها هم /به تبع آنها کارهاى / به تبعیت از تبلیغات آنها ، آنها هم با همان لسان ، این جا تبلیغ مى کنند .

چرا مى خواهید بین سران کشور تفرقه ایجاد کنید

من نمى خواهم در این روز مبارک اسباب افسردگى اشخاص بشوم ، لکن مى خواهم عرض کنم چرا این قدر ما عقب افتاده هستیم ؟ چرا ما باید به واسطه اغراض نفسانیه این قدر خودمان را ببازیم ؟ چرا باید وقتى که دنیا به تزلزل درآمده است براى این بى اعتنایى ایران به کاخ سفید و سیاه ، چرا ما باید توجیه کنیم مسائل آنها را ؟ چرا ما باید این قدر غربزده باشیم یا شیطان زده ؟ من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص ، ولو بعضى شان در نظر من پوچند لکن از بعضى از این اشخاص که سابقه دارند هیچ توقع نداشتم که در این زمان که باید فریاد بزنند سر امریکا ، فریاد مى زنند سر مسؤولین ما ! چه شده است ؟ شماها چه تان است ؟ چه کردید شماها ؟ شماها چرا باید تحت تأثیر تبلیغات خارجى واقع بشوید یا تحت تأثیرات نفسانیت خودتان ؟ در یک همچون مسأله مهمى که باید همه شما دست به هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که ما وحدت داریم ، وحدت ما این طور شده است و در روزى که /روز/ هفته وحدت است چرا شماها مى خواهید تفرقه ایجاد کنید ؟ چرا مى خواهید بین سران کشور تفرقه ایجاد کنید ؟ چرا مى خواهید دو دستگى ایجاد کنید ؟ چه شده است شما را ؟ کجا دارید مى روید ؟ (این تذهبون ؟ ) من نمى توانم که آن طورى که مى خواهم ، با شما صحبت کنم و نمى خواهم در روز عید رنجش براى شما پیدا کنم ، لکن شما انصاف بدهید که در یک همچو وقتى ، وقت یک همچو امورى است ؟ ! وقت یک همچو تأییدى است از کاخ سفید ؟ وقت یک همچو تأییدى است از ریگان ؟ ! لحن شما در آن چیزى که به مجلس دادید ، از لحن اسرائیل تندتر است ، از لحن خود کاخ نشینان آن جا تندتر است . شما چه شده است این طور شدید ؟ شما که این طور نبودید بعضى تان ، من بعضى تان را مى شناسم ، شما این طور نبودید .

من امیدوارم که شما باز توجه کنید به مسائل ، توجه کنید به دنیا ، توجه کنید به خودتان ، توجه کنید به قدرت خودتان ، نشکنید این قدرت را ، گرچه شماها نمى توانید ، لکن نباید یک همچو کارى در ایران بشود . من نمى خواهم دل شما را بشکنم ، لکن شما دل ملت ما را نشکنید ، شما دل مسؤولین ما را نشکنید ، شما هى تندرو و کندرو درست نکیند ، دو دستگى ایجاد نکنید ، این خلاف اسلام است ، خلاف دیانت است ، خلاف انصاف است ، نکنید این کارها را .

ص: 51

من امیدوارم که خداى تبارک و تعالى به همه ملت ما سلامت و سعادت عنایت کند و دوستان ما را به خود بیاورد و کسانى که مى خواهند تفرقه ایجاد کنند ، انشأاللّه خدا هدایتشان کند و خداى تبارک و تعالى شر اشرار را از سر این کشور کوتاه کند و این عید مبارک را بر همه مبارک تر کند و رزمنده هاى ما را در هر جا که هستند با دل قوى به پیش ببرد و بدانند رزمندگان که پیروزند و بدانند که این پیروزى که اخیرا پیدا شد ، از همه پیروزى ها در نظر دنیا بالاتر است و توجه کنند به این که با عنایت خدا به پیش بروند و سیلى آخر را بزنند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 52

تاریخ : 26/9/65

پاسخ به نامه حجت الاسلام محمد على صدوقى در مورد بازسازى مناطقسیل زده یزد از محل وجوه بنیاد صدوق

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ محمد على صدوقى دامت افاضاته

با تقدیر و تشکر از مردم متدین یزد ایدکم اللّه تعالى که به چنین عمل بسیار مهم خداپسندانه اقدام نموده اند و با طلب رحمت براى شهید بزرگوار مرحوم صدوقى رحمة اللّه علیه و تقدیر از زحمات ارزشمند جناب عالى در این امر خطیر ، امید است اهالى محترم سایر مناطق براى نجات جان افراد سیلزده هر چه بیشتر اقدام و در ساختن مساکن تخریب شده و ترمیم خسارات وارده اقدام و موجب رضاى خداوند متعال و حضرت بقیة اللّه ارواحنا فداه را فراهم نمایند .

انشأاللّه تعالى روحانیون معظم سراسر کشور دامت برکاتهم مردم را در این امر حیاتى تشویق و تجهیز فرمایند .

والسلام على عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 53

تاریخ : 2/10/65

فرمان امام امت به هیأت عفو زندانیان

بسم اللّه الرحمن الرحیم

حضرات حجج اسلام ، هیأت محترم عفو دامت افاضاتهم

بنا به گزارش واصله ، بعضى از مسؤولین در مورد انحلال هیأت عفو که مورد احترام و اطمینان این جانب مى باشند ، مطالبى نوشته اند که واقعیت ندارد و چنین انحلالى صورت نگرفته است و حضرات آقایان باید توجه داشته باشند این گونه مسائلى که موجب رنجش خاطر همگى ماست ، نباید سبب دلسردى در کارها باشد ، زیرا شما براى خدا کار مى کنید و او از شما راضى و خشنود است .

من به قوه قضاییه توصیه مى کنم که با روى گشاده شما را در سراسر کشور یارى دهند و شما نیز همچون گذشته با احتیاط و دقت به کارتان ادامه دهید و بدانید که شما مورد تأیید این جانب هستید .

خداوند به همه ما این توفیق را عنایت فرماید که هر چه بهتر بتوانیم به اسلام و مسلمین خدمت کنیم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 54

تاریخ : 7/10/65

پیام امام به ملت ، روحانیون ومسؤولین براى کمک رسانى به هموطنان سیل زده

بسم اللّه الرحمن الرحیم

خدمت ملت شریف و مقاوم ایران و حضرات حجج اسلام و ائمه محترم جمعه و جماعات و روحانیون معظم و مسؤولین ارجمند جمهورى اسلامى ایران

ضمن تشکر از کمک هاى بیدریغ و ایثارگرى هاى بى شائبه برادران و خواهران ایمانى و روحانیون معظم و دولت و مسؤولین متعهد و خدمتگزار در امر کمک رسانى به هموطنان سیلزده و سپاسگزارى از اعلام آمادگى هاى عموم حضرات محترم ، از آن جا که مسأله مهم و مشکل اساسى این عزیزان در وضع کنونى ، بازسازى خانه هاى ویران شده و تجدید بناى منازل آنان مى باشد ، لازم است هر چه زودتر براى انجام این امر مهم اقدام مؤثر و سریع صورت گیرد . و از آن جایى که بعضى از روحانیون محترم و مردم شریف اقدام به این امر کرده اند و نیز از آن جایى که بنیاد مسکن انقلاب اسلامى مورد تأیید این جانب مى باشد و با تجربه و سابقه و تخصصى که در این کار دارد و آمادگى کامل خود را نیز براى انجام این کار بزرگ اعلام نموده است ، امیدوارم با هماهنگى کامل میان تمامى آنهایى که براى این امر مهم کمر همت بسته اند ، از هدر رفتن نیروها جلوگیرى شود تا به یارى خداى تعالى هر چه زودتر این وظیفه بزرگ اسلامى و انسانى انجام پذیرد . و از نماینده محترم خود در بنیاد مسکن جناب حجت الاسلام آقاى رسولى مى خواهم گزارش کارها را به این جانب بدهند . موفقیت همگان را از پروردگار متعال مسألت مى نمایم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 55

تاریخ : 5/11/65

دیدار با اعضاى شوراى مدیریت حوزه علمیه قم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من چنانچه سابقا نیز گفته ام ، راجع به حوزه علمیه عقیده ام بر این است که باید به آن بیشتر از همه چیز توجه کرد ، چرا که حوزه علمیه اگر درست بشود ، ایران درست مى شود و اگر خداى نخواسته در حوزه علمیه فسادى به وجود آید _ ولو در دراز مدت _ در سرتاسر ایران آن فساد پیدا مى شود و آنها که همیشه در فکر بوده اند که در حوزه علمیه نفوذ کنند ، به همین خاطر است . نفوذ آنها ، نفوذ ظاهرى نیست که معلوم باشد فلان آقا نفوذى است ، چه بسا بیشتر از شما اظهار دیانت بکند ، معذلک در موقع مناسب کارش را انجام دهد . اینها از مشکلات حوزه است و قضیه تحصیل هم باید به نحوى باشد که فقه سنتى فراموش نشود و آن چیزى که تا به حال اسلام را نگه داشته است ، همان فقه سنتى بوده است و همه همت ها باید مصروف این بشود که فقه به همان وضعى که بوده است محفوظ باشد . ممکن است اشخاصى بگویند که باید فقه تازه اى درست کرد ، که این آغاز هلاکت حوزه است و روى آن باید دقت بشود .

البته من همه شما آقایان را مى شناسم و از شما به خاطر زحمتتان در این امر تشکر مى کنم ، ولى باید خیلى متوجه باشید . در هر صورت آن چیزى که براى حوزه ها خطر است ، این است که ما این فقه را به نحوى که به دست ما رسیده است ، به نسل آینده تحویل ندهیم . باید همان طور که مبانى اسلامى ، مبانى فقهى را تحویل داده اند ، ما هم به آینده ها تحویل بدهیم ، که اگر این افراد در آینده نتوانستند کار خودشان را انجام بدهند ، تقصیر ما نباشد .

و دیگر این که اخلاق باید در همه جا و در همه دروس مورد توجه قرار گیرد . و اعتقادم بر این است که باید هر کس حوزه درسى بزرگ یا کوچکى دارد ، یکى دو دقیقه مقدمتایامؤخرتا درس اخلاق بگید که طلاب با اخلاق اسلامى بار بیایند . و اجمالا من از شما مطمئنم که شما خوب کار مى کنید و نظرات درستى دارید ، لکن در هر کارى اشتباهاتى هم هست . گروه هاى مختلف به این حوزه نظر دارند ، چون در دراز مدت مى توانند کارهایى که ما مى کنیم به هم بزنند . و این که شما در رابطه با سابقه افراد تحقیق مى کنید ، کار خوبى است ، چرا که اگر کسى قبل از انقلاب یا بعد از آن کجروى داشته است و الان مى گوید من توبه کرده ام ، ممکن است این توبه کردن مصلحتى باشد . باید توجه داشت که این افراد حوزه را فاسد نکنند . و شما همیشه با حضرات مراجع و سایر بزرگان مشورت کنید و از آنها نظر

ص: 56

بخواهید و من هم به شما دعا مى کنم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 57

تاریخ : 10/11/65

موافقت با انتصاب سرکارسرهنگ منصورستارى به فرماندهى نیروى هوایى ارتش جمهورى اسلامى ایران

بسمه تعالى

با تقدیر و تشکر از خدمات سرکار سرهنگ هوشنگ صدیق ، با پیشنهاد مذکور موافقت مى شود .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 58

تاریخ : 16/11/65

پیام به مناسبت روز انقلاب اسلامى و شهادت درتجلیل از ایثارگران شهید ، جانباز و مفقود در دهه مبارکه فجر2

اشاره

بسم اللّه الرحمن الرحیم

گرامى باد بر ملت بزرگ ایران و بر پیروان شاهد بزرگ ، حضرت محمد مصطفى صلى اللّه علیه و آله و سلم وجود رادمردانى که راه شهادت را برگزیده اند و در هجرت از زندگى عالم ادنى و جهان سفلى به وادى ایمن و ملکوت اعلا رسیده اند و در جستجوى حیات ، سرچشمه را یافته اند و سیراب و سرمست از جرعه (ارجعى الى ربک ) به رویت جمال و کشف رضایت حق نایل آمده اند (و کفى بهم فخرا) . و چه غافلند دنیاپرستان و بیخبران که ارزش شهادت را در صحیفه هاى طبیعت جستجو مى کنند و وصف آن را در سروده ها و حماسه و شعرها مى جویند و در کشف آن از هنر تخیل و کتاب تعقل مدد مى خواهند و حاشا که حل این معما جز به عشق میسر نگردد که بر ملت ما آسان شده است . و اینک ما شاهد آنیم که سبکبالان عاشق شهادت بر توسن شرف و عزت به معراج خون تاخته اند و در پیشگاه عظمت حق و مقام جمع الجمع به شهود و حضور رسیده اند و بر بسیط ارض ، ثمرات رشادت ها و ایثارهاى خود را نظاره مى کنند که از همت بلندشان جمهورى اسلامى ایران پایدار و انقلاب ما در اوج قله عزت و شرافت مشعل دار هدایت نسل هاى تشنه است و قطرات خونشان سیلابى عظیم و طوفانى سهمناک را برپا کرده است و ارکان کاخ هاى ظلم و ستم شرق و غرب را به لرزه انداخته است و آنان را در عزا و ماتم از دست دادن یاران و نوکرانى چون محمدرضاخان و سادات هاو نمیرى ها و نیز اقتدارها و افتخارات شیطانى خود سیاهپوش کرده است و هنوز اول ماجراست و کابوس هاى دیگرى دارند و باید خود را براى نابودى و مرگ جیره خوارانى چون صدام و دست نشاندگانى چون اسرائیل غاصب آماده کنند ، که اینها همه از برکات سحر شهیدان ماست و ما در انتظار رؤیت خورشیدیم و به شهیدان باید گفت (اتیکم اللّه مالم یوت احدا من العالمین ) .

و مبارک باد بر خانواده هاى عزیز شهدا ، مفقودین و اسرا و جانبازان و بر ملت ایران که با استقامت و پایدارى و پایمردى خویش به بنیانى مرصوص مبدل گشته اند که نه تهدید ابر قدرت ها آنان را به هراس مى افکند و نه از محاصره ها و کمبودها به فغان مى آیند و نه از خیانت و وحشیگرى هاى صدام دیوانه و افسار گسیخته رو به زوال ، در زدن شهرها و ویران کردن خانه ها و مساجد و بیمارستان ها و مدارس خم به ابرو مى آورند و چون گذشته به راه خود که همان راه اسلام عزیز و عزت و شرف و انسانیت است ادامه مى دهند و زندگى با عزت را در خیمه مقاومت صبر ، بر حضور در

ص: 59

کاخ هاى ذلت و نوکرى ابرقدرت ها و سازش و صلح تحمیلى ترجیح مى دهند . و من افتخار مى کنم که در میان شما و در کنار شما هستم و در غم و مصیبت هاى شما که مصیبت اسلام و مسلمین است شریک مى باشم .

عجبا ! که دیو صفتان عفلقى وقتى که در صحنه هاى نبرد ، آن همه شکست ها را متحمل شده اند و بزدلانه از روبروى شیرمردان ارتش اسلام پا به فرار گذاشته اند ، براى جبران آن همه ناتوانى و عجز ، ناجوانمردانه خانه ها و مدارس و بیمارستان ها و مساجد را بر سر اقشار بى دفاع مردم از طفل شیرخواره گرفته تا محصل دبستانى و دبیرستانى و از بیمار در بیمارستان ها تا پیرمردان و پیرزنان خراب مى کنند . آرى ملت عزیز ایران و خصوصا مردم شهرهاى مورد تهاجم هوایى دشمن به خوبى لمس کرده اند که دشمنان آنان راه پیشوایان و اعقاب شجره خبیثه بنى امیه و یزیدان علیهم لعنة اللّه را برگزیده اند و هدفى جز محو آثار رسالت و اثبات و تحکیم شعار پوسیده (لا خبر جأ و لا وحى نزل ) را دنبال نمى کنند ، چرا که از یزیدیان انتظارى جز این نیست که به حریم کشور اسلامى ما و به ملت پیرو امام زمان و حتى به خانه آل محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم (یعنى قم ) تجاوز نمایند و از ملت دلاور مسلمان ایران هم انتظارى جز ادامه راه حسین و زینب نیست که این راه را انتخاب کرده اند . ملتى که سالار شهیدان را پیشوا و ایثار و فداکارى را سلاح و شهادت را سبب جاودانگى خود مى داند از چه مى ترسد و با چه کسى جز خدا معامله مى کند ؟ !

و اینک من به همه عزیزانى که خانه و کاشانه و جگر گوشگان خود را در این حوادث و میدان کارزار از دست داده اند ، عرض مى کنم که یقینا شما احساس همدردى این خدمتگزار و پدر پیر خود را درک مى کنید که من ویرانى خانه هاى شما را ویرانى خانه خود و شهادت و جراحت عزیزان و فرزندان شما را شهادت و جراحت فرزندان خود مى دانم و با شما هستم و شما را به صبر و مقاومت سفارش مى کنم و امیدوارم که ملت ایران با همان روح همبستگى و برادرى که در همه مشکلات خود را یاور و غمخوار یکدیگر مى دانند ، در این امتحان بزرگ الهى به یارى و کمک آسیب دیدگان بشتابند و با آغوش باز و محبت و اخوت در رفع مشکلات آنان کوشش کنند و همگام با دولت خدمتگزار که با کمال فداکارى و پشتکار شب و روز مشغول امداد و برنامه ریزى هستند ، به جنگ مشکلات بروند .

به هر حال قلم و بیان من عاجز است که مقاومت عظیم و گسترده میلیون ها مسلمان شیفته خدمت و ایثار و شهادت را در این کشور صاحب الزمان ارواحنا فداه ترسیم نماید و از حماسه ها و رشادت ها و خیرات و برکات فرزندان معنوى کوثر ، حضرت فاطمه سلام اللّه علیها سخن بگوید که همه اینها از هنر اسلام و اهل بیت و از برکات پیروى امام عاشورا سرچشمه گرفته است . و ملت ما کمربندها را محکم بسته اند و از زن و مرد و پیر و جوان همه و همه ، به جز تعداد انگشت شمارى منافق خودفروخته جاسوس و سایر وابستگان به استکبار جهانى ، در صحنه نبرد حق در برابر باطل ایستاده اند و بر یکدیگر سبقت مى جویند و کدام سبقتى در مسیر الى اللّه بالاتر از این که سیل زدگان محصور در فکر کمک به جبهه اند و رزمندگان در صحنه نبرد هم بضاعت مالى خود را به سیل زدگان

ص: 60

تقدیم مى کنند . و کدام تحولى بالاتر از این که پدران و مادران و همسران شهیدان ما از فراق عزیزان خود شکوه نمى کنند ولى غبطه و حسرت دورى از قافله شهدا را بر زبان دارند ، و چه کر و کورند آنان که بعد از تجربه سال ها مقاومت و سرسختى این ملت قهرمان هنوز هم بر حقایق و واقعیات پا مى نهند و به تجهیز صدام رو به احتضار و حزب عفلقى ادامه مى دهند که در حقیقت خود و صدام را به گورشان نزدیکتر و ملت ما را آبدیده تر مى سازند و عزم آنان را براى سرعت بخشیدن به سقوط متجاوز جزم تر مى کنند .

ابرقدرت ها ، از آمریکا که در رأس همه مفاسد عالم است

گرفته تا شوروى و فرانسه که متأسفانه بیشترین امکانات تهاجم به شهرها را اعم از موشک و بمب و هواپیما در اختیار عراق گذارده اند ، باید بدانند که با ادامه این حمایت هاى علنى و تلویحى از صدام کینه یک ملت انقلابى و استوار و یک حکومت اسلامى و مردمى و صددرصد تثبیت شده و داراى هواداران بى شمار از مکتب ها و نژادها و ملیت هاى مختلف در سرتاسر جهان را علیه خود برمى افروزند و مردم ما و ملت هاى جهان ، آنان را در این جنایت ها و خیانت ها سهیم مى دانند . و باید تمامى قدرت ها و ابرقدرت ها بدانند که ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطره خون براى اعلاى کلمه اللّه ایستاده ایم و بر خلاف میل تمامى آنان ، حکومت نه شرقى و نه غربى را در اکثر کشورهاى جهان پایه ریزى خواهیم نمود . و استکبار جهانى چه زود فراموش کرده است صحنه عظیم و تاریخى حضور مردم در روز قدس را که اگر ده ها بار هم تکرار بشود ، به یارى خداوند مردم ما همان مردمند و صحنه ها همان صحنه هاست .

من ضمن تشکر و تقدیر فراوان از نیروهاى مردمى و بسیجیان جان بر کف و سپاهیان محمد و ارتش قدرتمند و مقاوم و سپاهیان قهرمان و دلاور و روحانیون و جهادگران و امدادگران و خبرنگاران و نیروهاى انتظامى کمیته و شهربانى و ژاندارمرى و همه کسانى که در پشت جبهه ها به تقویت و تدارک رزمندگان همت گماشته اند و نیز با تقدیر و تشکر وافر از رزمندگان عملیات کربلاى 4 و 6 و خصوصا کربلاى 5 که واقعا حماسه ها آفریدند و حیرت و تعجب همه جهانیان را برانگیخته اند و بر مستحکمترین دژها و موانع و مدرنترین سلاح ها یورش بردند و دلاورانه در مصاف با دشمن زبون جنگیدند و امیران و افسران و درجه داران و سربازان بى شمارى از دشمن را به اسارت گرفته اند و هم اکنون نیز به نبرد خود ادامه مى دهند و دل انبیا و پیامبر اسلام و مولاى خود حضرت صاحب الامر را شادمان ساخته اند . از همه جوانان غیور و اقشار برومند کشور اسلامى مى خواهم که مثل همیشه به جبهه ها هجوم آورند و به سپاهیان حضرت مهدى عجل اللّه تعالى فرجه بپیوندند و نفس هاى آخر عمر صدامیان را بگیرند که دست نصرت حق با شماست و چنانچه تا به امروز و در همه صحنه ها از امدادهاى غیبى و عنایات ویژه خود شما را متنعم ساخته است ، بعد از این یار و یاورتان خواهد بود و شما را تنها نخواهد گذاشت و من هم در همه حالات به شما دعا مى کنم و شما را دوست مى دارم و اى کاش در کنار شما و در سنگر شما بودم .

خداوندا ! به ملت ما و رزمندگان لشکر اسلام و به مسؤولین و فرماندهان که با دقت و نظم و سعه

ص: 61

صدر و جلب رضایت حق به برنامه ریزى و هدایت امر جنگ مشغولند و به رزمندگان با اخلاص و با ایمان ، از نیروى زمینى و هوایى و دریایى ارتش و سپاه و جنگ آوران بسیج که اسلام و انقلاب و میهن اسلامى خود را بیمه کرده اند و دست تجاوزگران را شکسته اند و به روحانیون عزیزى که حوزه علم را به مکتب عشق مبدل ساخته و پیشاپیش ارتش اسلام ، سینه ها را سپر کرده اند و به جهادگران بى سنگرى که در سخت ترین شرایط به پاسدارى از حریم رزمندگان و تحکیم مواضع بى قرار آنان همت گمارده و با ایثار و فداکارى جان عزیزانمان را در سنگر و مواضع دفاعى حفظ کرده اند و به امدادگران و طبیبانى که از خانه هاى امن خود به جبهه مى روند و پا به پاى خط شکنان به نجات مصدومین و مجروحین همت مى گمارند و یا ابدان مطهر شهیدان را حمل مى کنند و به دانشگاهیان و دانشجویان و متخصصین از ارگان ها و وزارتخانه ها که در امور مختلف یار و مددکار ارتش اسلامند و به فیلمبرداران و خبرنگارانى که در خط مقدم جبهه حماسه هاى بى نظیر و جلوه هاى ملکوتى جنود خدا را به نمایش مى گذارند و ملت ایران و مردم جهان را در عصر حاضر و آیندگان را به فرهنگ دفاع مقدس خود و تاریخ انقلاب آشنا مى سازند و به همه پشتیبانان و مراکز پشتیبانى از جبهه ، از کشاورزان در گوشه هاى دهات که از ثمرات رنج خودمى گذرند ، گرفته تا کارگران و مردم شهرها و بخش ها و اقشار گوناگون بازارى و ادارى و غیره که با جان و مال و قول و فعل خود ، رزمندگان را حمایت و دلگرم مى کنند نصرت و برکت و پیروزى و شرافت و عزت دنیا و آخرت کرامت فرما .

خداوندا ! شهداى عزیز این ملت را که براى تو و براى اعتلاى دین تو جان باخته اند ، در جوار اولیایت مخلد فرما و به بازماندگان آنان خصوصا پدران و مادران و فرزندان و همسرانشان که براى رضاى تو ، فراق و دورى آنان را تحمل مى کنند و پرچم مبارزه آنان را بر دوش گرفته و به پیش مى روند ، صبر و اجر کرامت کن و فرزندان آنان را براى رأفت و مهربانى بیشتر به مادران داغدیده خود مهیا فرما و جانبازان عزیز و پیروز و سرافراز ما را شفا عنایت کن و مفقودین و اسرا ، این شیرمردان دربند را با سلامت و پیروزى به اوطان خود باز گردان و ما را خدمتگزار این ملت و ملت را قدرشناس زحمات شهیدانمان گردان و شیرینى و حلاوت محبت و رضایت خود را به ما عنایت کن و دعاى خیر حضرت بقیة اللّه ارواحنا فداه را شامل حالمان گردان و این انقلاب را از خطر آفت ها و لغزش ها و از کید کافران و منافقان و ملحدان حفظ فرما .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 62

65/11/21

دیدار با گروهی از مسؤولان کشور، اقشار ملت و میهمانان خارجی دهه فجر به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی

اشاره

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من مقدم میهمانان عزیزى که از بلاد مختلف تشریف آوردند در این کشور مظلوم ، مقدم آنها را مبارکباد عرض مى کنم و از خداوند تعالى مسالت مى کنم که همه آنها و همه ملت هاى مستضعف جهان را در مقابل مستکبران پیروز فرماید .

مسائل ما زباد است ، من بعضى از مسائل را عرض مى کنم و امیدوارم که آقایان که در اطراف تشریف مى برند توجه به این مسائل را به اهل ملت خودشان و به اشخاصى که متعهد هستند ، آنها را تذکر بدهند . صورت اعمال همیشه شبیه به هم است ، ظاهر عمل از یک فاجر فاسد ظاهر بشود یا کافر ظاهر بشود و از یک مؤمن موحد یا از یک ولى خدا ، ظاهر یکى است . شمشیرى که ابن ملجم مى کشد و بهترین خلق اللّه را شهید مى کند با شمشیرى که بهترین خلق اللّه مى کشد و عدواللّه را اعدام مى کند در صورت یکى است ، شمشیر است و قدرت عمل است و کشتن آن طرف یا شهید کردن آن طرف . اما آنچه که ممتاز مى کند این دو عمل را از هم و همه اعمال صادره از بشر به واسطه او ممتاز مى شود آن عبارت از غایات اعمال است ، انگیزه هاى اعمال است ، این شمشیر براى چه کشیده شد و براى چه زده شد ؟ این ندا براى چى بلند شد و براى چى ختم شد ؟ اگر شمشیر براى خدا بلند بشود و براى خدا به پایین بیاید ، این انگیزه ، انگیزه الهى است . ارزشمند است . اگر براى شیطان باشد ، این ابلیسى است و ارزشمند نیست ، این در همه اعمال مردم است . در همه اعمال خصوصى انسان و در اعمال اجتماعى ، سیاسى ، انقلابى است .

همه رژیم هاى دنیا که در سر کار هستند ، اینها اعمالشان اعمال دنیایى است

انقلابات در دنیا زیاد واقع شده است و یک حکومت رفته است ، حکومت دیگر آمده است ، یک رژیم رفته ، رژیم دیگر آمده است ، ولى انقلاباتى که آمده است باید دید انگیزه انقلاب چه بوده است و براى چه چیز انقلاب واقع شده و ثمره این انقلاب چى هست و چه بوده . انقلاب فرانسه ، شوروى ، سایر انقلاباتى که در عالم واقع شده است ، یک انقلاباتى بوده است و یک رژیم ها تغییر کردند به رژیمى دیگر ، حکومت تغییر کرده به حکومت دیگر ، اما انگیزه ، انگیزه مادى بوده است ، انگیزه دنیایى

ص: 63

بوده است . آن وقتیکه روسیه قیام مى کند و رژیم سابق را از بین مى برد ، انگیزه اش این بوده است که این دنیا دست من باشد نه دست او . الان هم که همه رژیم هاى دنیا در سر کار هستند ، اینها اعمالشان اعمال دنیایى است . (یاکلون کما تاکل الانعام ) : مثل همان حیواناتى که با هم جنگ مى کنند و یکى دیگرى را از بین مى برد ، انگیزه یک انگیزه طبیعى است ، یک انگیزه دنیایى است . این دنیا را او مى خواهد براى خودش حفظ کند ، آن هم مى خواهد براى خودش . قدرت را او براى خودش مى خواهد ، آن هم براى خودش مى خواهد . اما انگیزه انبیأ در انقلاباتشان ، در قیامشان دنیا نبوده است ، اگر دنیا را اصلاح کردند تبع بوده است ، انگیزه الهى بوده است ، براى خدا بوده و براى معارف الهى و براى بسط عدالت الهى در جامعه . آن انگیزه است که این انقلابات را از هم جدا مى کند .

ما این انقلابى که کردیم و ملت ما کرد ، این را به حسب آن طورى که از اول نداى او بلند شد و الان هم این ندا بلند است ، این انقلاب براى اسلام بوده است نه براى کشور ، نه براى ملت ، نه براى به دست آوردن یک حکومت . براى این که اسلام را از شر ابرقدرت ها و جنایتکارهاى خارجى و از شر سلیقه هاى کج داخلى داخل اسلامى نجات بدهد . این انگیزه ، انگیزه اى است که اگر چنانچه در جوان هاى ما ملاحظه بفرمایید ، در عموم ملت ملاحظه بفرمایید ، البته استثنا دارد ، در همه جا استثنا هست ، در زمان رسول اللّه هم استثنا بود ، همیشه این استثناها هست ، اما وقتى که وجهه عمومى مردم را در این حرکت هایى که دارند ، در این شور و شوقى که دارند و رو به مرگ مى روند با شور و شوق ، از هر کدام بپرسید که تو چرا دارى مى روى به جبهه ، مى گوید : براى /این که / خدا ، براى اسلام ، براى خدا ، براى امر خداست . اما اگر فرض کنید که از یک سرباز روسى بپرسند که تو براى جبهه مى روى چه کنى ؟ ! او مى گوید مى خواهم این کشور را به دست بیاورم ، مى خواهم قدرت خود را توسعه بدهم . در عالم همیشه همین طور است . ما باید فکر این معنا باشیم که ما تلخى ها و شیرینى ها داشتیم . اما تلخى هایى که داشتیم براى این است که ما معارفمان ناقص است . شما ملاحظه کنید که بهترین خلق اللّه در عصر خودش ، حضرت سیدالشهداسلام اللّه علیه و بهترین جوانان بنى هاشم و اصحاب او شهید شدند و از این دنیا رفتند با شهادت ، لکن وقتى که در آن مجلس پلید یزید صحبت مى شود ، حضرت زینب سلام اللّه علیها قسم مى خورد که (ماراینا الا جمیلا) : رفتن یک انسان کامل ، شهادت یک انسان کامل در نظر اولیأ خدا جمیل است ، نه براى این که جنگ کرده و کشته شده ، براى این که جنگ براى خدا بوده است ، قیام براى خدا بوده است . اگر این معنا را تزریق کنند ، این میهمان هاى ما ، این میهمان هاى عزیز ما در مملکت هایى که مى روند به مردم بگویند که جوان هاى ایران با این انگیزه دارند خودشان را به جبهه مى رسانند و به شهادت ، و شهادت را فوز عظیم مى دانند . این شهادت فوز عظیم دانستن نه از باب این است که کشته شدن است ، خوب ! کشته شدن ، طرف ما هم کشته مى شود ، از باب این است که این انگیزه براى اسلام است ، وقتى انگیزه براى اسلام شد ، دیگر لذت دارد نه غم ، منتها ما چون ناقص هستیم و نرسیدیم به آن مقامى که باید برسیم ، از این جهت تلخى داریم . ما البته تلخى ها داشتیم به حسب این وضع روحى اى که داریم ، از ما اشخاص بزرگ شهید شده

ص: 64

است به دست اشخاص پلید وخانوارها ، خانواده ها ، اطفال اینها الان دارند کشته مى شوند و این براى ما سخت است ، براى ما دشوار است ، لکن وقتى انگیزه را ملاحظه کنیم و غایات اعمال را ملاحظه کنیم و اگر بفهمیم این مقاصدى که انبیأ داشتند و آن کارهایى که انبیأ کردند و آن کارهایى که در صدر اسلام واقع شده است ، چه جور بوده است براى ما سهل مى شود . یعنى خوف از بین مى رود ، تلخى مبدل به لذت مى شود ، ناگوارى مبدل به گوارایى مى شود و هر چه طرف این انگیزه پیش برویم و این مطلب روحى را بر خودمان تزریق کنیم و با مجاهدت پیش برویم ، این اسباب این مى شود که هیچ تلخى ما در دنیا نبینیم مگر آن چیزى که مخالف اسلام است . آنى که مخالف اسلام است براى ما تلخ باشد و آن چیزى که براى اسلام است ، براى ما شیرین باشد .

سعى کنید که انگیزه ها ، انگیزه هاى الهى باشد

شما مى بینید با این که هر روز تقریبا ایران زده مى شود و عده کثیرى از بچه ها ، از کودک ها ، از زن هاى پیر ، از مردهاى پیر ، از مردم عادى ، دارند خراب مى شود خانه ها به رویشان ، معذلک از همان زیر آوارها که در مى آیند ، حرفشان این است که ما باید تا پیروزى جنگ کنیم ، این یک انگیزه اى است که در این جوان هاى ما پیدا شده است و امید است که در ما هم پیدا بشود . من واقعا وقتى که بعضى از این جوان ها را مى بینم ، بعضى از این صحبت هاى جوان ها را مى شنوم ، بعضى از این شادى هاى آنها را مى بینم در جبهه ها ، مى بینم که جایى که الان آتش است و هر روز آتشبازى است ، اینها با سرافرازى و با عظمت روح و با شادى دارند پیش مى روند ، من متحیر مى شوم و از این حسرت مى برم که ما نرسیدیم به یک همچو مقامى . سعى کنید که انگیزه ها ، انگیزه هاى الهى باشد . سعى کنید که به مردم خودتان هر جا هستند ، به کشورهاى خودتان هر جا هستند تزریق کنید که انگیزه هایشان الهى باشد ، براى کشورگیرى نباشد ، براى سلطه نباشد ، براى دنیا نباشد ، گمان نکنند که دنیا یک چیزى است که باقى مى ماند ، چند روز مى ماند دست این و از بین مى رود . آن چیزى که باقى مى ماند آنى است که لله تعالى است . (ما عندکم ینفدو ما عنداللّه باق ) . (ما عنداللّه ) آن چیزهایى است که انسان براى خدا مى کند ، آنها باقى هست و آن چیزى که پیش خود ما هست از دنیا و از جهاتى که نفسانیت ما دارد ، اینها از بین مى رود .

پس بنابراین شما مطالعه کنید در حال این کشور ، در حال این ملت و بگویید این ملت را و این کشور را براى کشورهاى خودتان ، شاید انشأاللّه همین انگیزه ها پیدا بشود و از سلطه هاى خارجى کم بشود . و ما امیدواریم که جوانان ما در این اوقات همان طورى که از اول بودند و با شادى به طرف جنگ مى رفتند و به طرف رساندن اسلام به پیروزى و خارج کردن اسلام از شر ابرقدرت هاى خارجى و سلیقه هاى کج داخلى اى که در داخل کشورهاى اسلامى هست ، اینها براى شر اینها و از بین بردن اینها پیروز بشوند و برسند به جایى که حکومت اسلامى توسعه پیدا کند در همه جا و عدل اسلامى در همه جا توسعه پیدا بکند و عدل اسلامى این است که همه حکومت هایى که در دنیا هستند ، روى موازین

ص: 65

اسلامى حکومت بکنند . و ما امیدواریم که این امر به تدریج مهیا بشود براى آن وقتى که آن عدل بزرگ اسلامى در روى زمین توسعه پیدا مى کند و حکومت ها ، حکومت عدل مى شوند .

و من از خداى تبارک و تعالى براى پیروزى اسلام و براى کسانى که به اسلام خدمت مى کنند و کسانى که دنباله اسلام هستند ، رحمت و مغفرت طلب مى کنم و از خداى تبارک و تعالى براى کسانى که در راه اسلام شهید شدند ، یا معلول شدند ، یا اسیر شدند ، براى آنها سلامت و خروج از سلطه قدرت ها دعا مى کنم و امیدوارم که همه شما و همه آنها سلامت باشند و دنیا و آخرت شما انشأاللّه اصلاح بشود .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 66

عکس

ص: 67

تاریخ : 15/12/65

پاسخ به نامه آقاى موسوى گرمارودى

بسمه تعالى

جناب آقاى موسوى گرمارودى ایده اللّه تعالى

همان گونه که مرقوم داشتید ، جناب عالى پس از کشف انحراف بنى صدر چند مرتبه نزد این جانب آمدید و اظهار داشتید که من مى خواهم از سمتى که نزد بنى صدر دارم کناره گیرى کنم و این جانب براى مصالحى که در نظر داشتم ، با نظر شما مخالفت کردم و شما را با اکراهى که داشتید ، از کناره گیرى باز داشتم و شما را در اعمال مخالف او هیچ گاه شریک نمى دانم . انشأاللّه تعالى موفق باشید در خدمت به بندگان خداوند .

والسلام

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 68

تاریخ : 23/12/65

بیانات امام در جمع رئیس جمهور ، رئیس مجلس دیوان عالى کشور و مسؤولان ، کشورى ولشکرى در سالروز ولادت امیرمؤمنان حضرت على علیه السلام

این موجود یک اعجازى است که نمى شود در اطراف او آن که هست صحبت کرد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من این عید سعید را به همه مسلمین جهان و به ملت بزرگ خودمان و به همه مظلومان در طول تاریخ تبریک عرض مى کنم . امیدوارم خداوند در سایه عنایات حضرت ولى عصر و جد بزرگوارش حضرت رسول و حضرت امیر سلام اللّه علیهما این مملکت و ممالک اسلامى از شر اشرار مصون باشد . در باره حضرت امیر سلام اللّه علیه این قدر گفته شده است و نوشته شده است و باز هم حقش ادا نشده است . یعنى این معجزه الهى تاکنون معلوم نشده است که چه شخصیتى است . همه طوایف مختلفى که در اسلام هستند و خصوصا در شیعه مذهب ها ، این حضرت را به خودشان نسبت مى دهند . عرفا ، حکما ، فقها ، فلاسفه و اقشار مختلفه حتى دراویش ، صوفیه و حتى کسانى که به اسلام اعتقاد ندارند از کلمات ایشان استشهاد مى کنند . /الان در یعنى / آن وقت که من عراق بودم که حزب عفلقى اى که اصلا اعتقاد به اسلام ندارد ، بلکه مضاد با اوست ، معذلک کلمات ایشان را در دیوارها برش استشهاد مى کردند و هر کسى به یک نحو از ایشان اسم مى برد . در زورخانه ها به عنوان یک پهلوان ، در جنگ ها به عنوان یک جنگنده ، در مدارس به عنوان یک ارزشمند فقیه و در هر جایى که ملاحظه مى کنید به نظر هر یک و هر طایفه اى حضرت یک وضعى دارد و همه آنها را از خودشان مى دانند ، الا البته بعضى که اصلا اعتقادى به اسلام ندارند ، لکن معذلک آنى که باید باشد این معما حل نشده است و نخواهد شد . این موجود یک اعجازى است که نمى شود در اطراف او آن که هست صحبت کرد ، هر کس به اندازه فهم خودش و به اندازه نظرى که دارد در این باب صحبت کرده است و حضرت غیر از این معانى است . یعنى ما نمى توانیم به آن جایى که بتوانیم از ایشان به آن جور که هستند مدح کنیم . آن صفات متضاده که در اشخاص نمى شود باشد ، در ایشان هست . از همین جهت است که این صفات متضاده که هست ، این که هر کسى یک طرفش را گرفته است و خیال مى کند که ایشان او است . کسى که عارف مسلک است و در رأس عرفاى عالم واقع شده است ، این آدم در حکومت دخالت دارد ، در صورتى که عرفاى معروف اصلا کناره گیرى مى کردند . کسى که در جنگ ها آن طور

ص: 69

فعالیت داشته است معذلک درزهد و تقوا و کناره گیرى از خلق آن طور بوده است . چون ابعاد مختلف درش بوده است . هر کسى یک بعدى از او را گرفته است و خیال کرده است که بعد واقعى این است و تاکنون آن بعدى که ایشان دارند ، آن بعد معنوى اى که ایشان دارند براى کسى کشف نشده است مگر براى اشخاصى که همطراز او هستند . از این جهت در باره ایشان صحبت کردن از هر ترتیبى که باشد ، همه این چیزها را دارد لکن آن که هست نمى شود صحبت کرد ، نمى توانیم ما صحبت کنیم و لهذا باید غمض عین کنیم از صحبت در باره ایشان و از ایشان بخواهیم که ما را هدایت کند و به آن راهى که ایشان هستند ، ما لااقل به بعضى اش برسیم .

اگر هواهاى نفسانى در کار باشد این منجر به اختلاف مى شود

اما راجع به مسائلى که مناسب است در این روز گفتن ، من کمى اش را عرض مى کنم . ما الان گرفتارى هاى زیادى داریم که همه مى دانید . و مى دانید که همه قدرت هایى که هستند با ما مخالفند . یعنى قدرت ها دست به هم داده اند تا اسلام را که مى بینید در این جاها یک نمونه اى ازش پیدا شده است بکوبند و نگذارند که اسلام سر بلند کند . ما تکلیفمان چى هست ؟ در این حالى که همه با ما مخالفند ، همه مى خواهند /ما/ همه ما را از بین ببرند ، مى خواهند ما را برگردانند به آن حالى که یک نفر فرض کنید که سفیر یا مادون سفیر یک کشورى بتواند همه اوضاع ایران را به هم بزند ، ما را مى خواهند به آن حال برگردانند . تکلیف ما در این وقت چى است ؟ خدا براى ما چه راهى معین کرده ؟ باز ما باید بنشینیم با هم مختلف باشیم ؟ باز با هم نزاع کنیم ؟ حالا من این که مى گویم نزاع ، نه این که نزاعى هست و لیکن باید جلوگیرى کنیم که مبادا باشد . حالا فردا رسانه هاى گروهى نگویند که فلانى گفته است که نزاع هست و الان در ایران جنگ است . یکى از امورى که آنها درصددند که همیشه دامن به آن بزنند ، همین که در داخل ایران نزاع سر قدرت است . اینها باز نشناختند اسلام را ، نشناختند ایران را ، نشناختند متصدیان امور در ایران را . خیال مى کنند که یک دسته آن طرف ایستادند ، یک دسته هم آن طرف ایستادند همه دارند تو سر هم مى زنند که یکى مى خواهد قدرت را براى خودش ، یکى مى خواهد قدرت را براى خودش ، این براى این است که نظر ، نظر مادى است . وقتى نظر ، نظر مادى شد همین طورها هست . اگر خداى نخواسته نظر مادى در بین ماها حاصل بشود و ما نسیان کنیم خداى تبارک و تعالى را به توجه به دنیا و مقامات ، لاعلاج خواهد شد اختلاف . کسانى که توجه به دنیا دارند ، نمى شود اختلاف نداشته باشند ، هر کسى براى خودش مى خواهد . آنهایى که اختلاف ندارند ، آنهایى هستند که به دنیا اعتنا ندارند ، آنهایى هستند که ارزش را بهش توجه دارند ، آنها بینشان اختلاف واقع نمى شود . اگر همه انبیا جمع بشوند و همه اولیا جمع بشوند ، با هم اختلاف نمى کنند ، یک کلمه اختلاف ندارند ، لکن اگر دو تا کدخدا در یک ده باشد اختلاف پیدا مى کند ، اگر دو عالم باشد (روحانى واقعا) صد عالم روحانى باشد ، ممکن نیست با هم اختلاف داشته باشند . اما اگر دو عالم باشد یا دو صورت عالم باشد که بخواهد دکان درست کند براى خودش ، شکى نیست که با عالم دیگرى که بازآن هم همین

ص: 70

جور است اختلاف پیدا مى شود . و همین طور اگر چنانچه سران یک کشورى براى خدا کار بکنند ، اینها اختلاف نخواهند پیدا کرد و باید توجه کنند که گمان نکنند که مأمونند از این که به راه ابلیس بروند . هیچ امرى یکدفعه نمى شود ، به تدریج ، یک قدم یک قدم انسان را مى کشانند به جهنم . از ابتدا نمى آید نفس اماره انسان بگوید بیا برو جهنم ، یا ابلیس بگوید بیا برو جهنم ، یا نفس اماره بگوید یااللّه پاشویم دعوا راه بیندازیم ، نخیر . ابتدائا از اول شروع مى شود یک قدم جلو مى رود آدم ازش غفلت مى کند ، تبعیت مى کند ، یک قدم دیگر جلو مى رود ، یک وقت مى بیند که سر از این بیرون آورد که با هم دارند اختلاف مى کنند . که جلوى این اختلافات را بگیریم ؟ تکلیف شرعى ما ، تکلیف عقلى ما ، تکلیف وجدانى ما این نیست که نگذاریم یک وقت خداى نخواسته بین اقشار اختلاف پیدا بشود ؟ او به این است که هواهاى نفسانى کم بشود ، غیر از این راهى ندارد . اگر هواهاى نفسانى در کار باشد ، این منجر به اختلاف مى شود ، ولو این که هر مقدار هم یک نفرى آدمى باشد که به ظواهر خیلى اعتقاد داشته باشد و خیلى هم دنبال ظواهر باشد ، لکن وقتى که در قلبش هواى نفسانى باشد قهرا آن هواى نفسانى او را دنبال مى کند . این هواى نفسانى در همه هست /نمى شود/ تعرضش نمى شود کرد ، لکن بعضى ها مهار مى کنند و بعضى ها مهار نمى کنند این که مى گویم در همه ، یعنى همه مردم متعارف نه اولیاى خدا _

همه توجه به این داشته باشید که دنبال اختلاف نروید

ما باید فکر این معنا باشیم که در این کشور یک وقت خداى نخواسته به تدریج اختلاف واقع نشود . همه پشتیبان هم باشیم . بنابر این بگذاریم که دندان روى جگر بگذاریم و هواى نفسانى را زیر پا بگذاریم و با هم خوب بشویم . اگر در قلب هم یک چیزى هست که الان نمى تواند یک آدمى جلویش را بگیرد ، ولى در عمل قدرت دارد به این که جلویش را بگیرد ، جلویش را بگیرد . امروز تأیید همه قشرها بر همه ما لازم است . ما باید از مجلس طرفدارى بکنیم ، مجلس هم باید از همه ملت طرفدارى بکند . ما باید طرفدار دولت باشیم ، دولت هم باید خدمت به ملت بکند . ما باید به همه قوایى که الان هستند تبعیت کنیم ازشان به اندازه اى که باید بکنیم و پشتیبانى کنیم ازشان به اندازه اى که باید بکنیم . آنها هم باید از هم پشتیبانى بکنند . یک دسته بیایند بخواهند یک طرف بکشند ، یک دسته هم یک طرف دیگر بکشند (در حالى که نیست الان ، این طور دارند مى گویند) اگر خداى نخواسته یک جرقه اى پیدا بشود ، خواهد دنیا این را بزرگ کرد تا آن جایى که بگویند ایران الان دیگر هیچ چیز درش نیست .

الان شما ملاحظه مى کنید که رسانه هاى گروهى تمام چیزهایى که در ایران ، چیزهاى خوبى که در ایران هست ، اگر صحبت کنند به طور برق آسا ازش مى گذرند و تهمت مى زنند و سر آن تهمت ایستادگى مى کنند . جنگ واقع مى شود ، مى بینید که الان پیروزى هاى بزرگ واقع شده است ، این را همچو مى برندش و همین طور کنارش مى گذارند . اول که اصل را ذکر نمى کنند ، بعد هم این ، این را

ص: 71

گفت ، آن هم او را گفت و تا حالا تأییدى ازش نشده . خبرگزارى هایشان مى آیند این جا ، آنهایى که اغراض دارند یک چیزى انبار مى کنند و مى فرستند آن جا و آنها هم مى دانند که اینها انبار کردند و فرستاده اند ، معذلک مى گویند که (چیز است ، ایران چه شده ، چه شده ، چه شده ، دلیل ما آن کسى است که مخالف با ایران هست ، آن مخالف با ایران این طورى گفته ، درست است لابد . این براى این است که دنبال این هستند که یک چیزى از ما پیدا کنند و بزرگش کنند و ما را در داخل به هم بریزند . عقل ما و دیانت ما و اسلام و همه چیز اقتضا مى کند که ما حالا وقتى بنا شد که همه با ما بدند . با هم خوب بشویم ، طرفدار هم باشیم . ارتش طرفدار سپاه باشد ، سپاه طرفدار ارتش باشد و همه ارگان ها طرفدار هم باشند . این نخواهد ارتش را از بین ببرد ، آن نخواهد سپاه را از بین ببرد ، آن نخواهد دولت را از بین ببرد ، آن نخواهد قوه قضایى را از بین ببرد ، همه باید با هم باشند . این یک تلکیف الهى شرعى است به عهده ما و به عهده همه ملت ، البته /در موقع / اگر خداى نخواسته یک وقت ما ببینیم که مى خواهد یک همچو چیزى واقع بشود ، تکلیف شرعى مان این است که با هر ترتیبى که مى شود جلویش را بگیریم ولو به افشا کردن ، ولو به این که یک نفرى را قربانى کنیم براى یک ملت ، یک دسته اى را قربانى کنیم براى یک ملت .

آدم یک وقت از خودش تعریف مى کند براى این که هدایت کند دیگران را ، این نفس رحمان است

من دارم به شما آقایان عرض مى کنم همه توجه به این داشته باشید که دنبال اختلاف نروید . فردا ممکن است که انتخابات پیش بیاید ، خوب ! در موقع انتخابات البته صحبت ها خواهد شد ، دنبال این نروید که به هواى نفسانى خودتان براى خودتان درست کنید . مى خواهد یک قضیه اى واقع بشود در ایران ، دنبال این نباشید که به نفع من باشد ، آن یکى بگوید به نفع من باشد ، این مبدا اختلاف است . انبیا و اولیا و کسانى که وارسته از دنیا هستند ، این معانى را ندارند . شما هم اگر تبعیت از انبیا دارید ، تبعیت از امیرالمؤمنین سلام اللّه علیه دارید ، باید این معنا را نداشته باشید . امیرالمؤمنین سلام اللّه علیه تمام دنیا پیشش هیچ بوده ، من گاهى فکر مى کردم که حضرت امیر و همین طور در بین انبیا هم همین طور ، در بین ائمه هم همین طور گاهى از خودشان تعریف مى کنند ، این چیه ؟ این مبداش همانى است که خداى تبارک و تعالى به آدم گفت ، وادارش کرد به این که آن اسمایى را که خدا به او تعلیم کرده است امر بهش کرد که باید بگویى . اگر این امر را نکرده بود آدم نمى گفت . اینها مأمورند که چون مقام ، مقام بزرگى است به مردم معرفى کنند این مقام را براى تبعیت مردم ، نه براى این که مى خواهند خودشان را چه بکنند . حضرت امیر که در بسیارى از جاها از خودش تعریف مى کند که من اعتناى به دنیا ندارم ، او مأمور است این را بگوید ، بهش هم سخت است این . /به / انبیاى دیگر هم که از خودشان یک چیزى صحبت مى کردند براى این که این راه هدایت بوده است ، نه براى این که براى خودشان بوده ، راه هدایت به عالم غیب بوده . مثل یک طبیبى که هیچ قواى نفس ندارد ، لکن مى بیند که اگر چنانچه طب

ص: 72

خودش را نشان ندهد مردم به مرض مى افتند ، به یک مرضى مى افتند ، این مجبور مى شود در عین حالى که نمى خواهد از خودش تعریف کند ، از طب خودش و این که من متخصص در این امرم تعریف کند . دو جور تعریف داریم . یک وقت این است که آدم تعریف مى کند مى خواهد خودش را نشان بدهد ، این ابلیس است . یک وقت این است که آدم تعریف مى کند مى خواهد خودش را نشان بدهد ، این ابلیس است . یک وقت از خودش تعریف مى کند براى این که هدایت کند دیگران را ، این نفس رحمان است . حضرت امیر که مى فرماید که من ، قسم مى خورد به این که اگر همه دنیا و چه را به من بدهند ، من ظلم حتى به آن طور نمى کنم ، این وادار شده است از طرف خداى تبارک و تعالى به این که این را بگوید تا مقام معلوم بشود . مردم تبعیت کنند ، مثل همان طبیب مى ماند ، نمى خواهد خودنمایى کند مثل امثال ماها که اگر فرض کنید یک شعرى بلد هستیم مى خواهیم خودنمایى کنیم که من آنم که شعر گفتم ، اگر یک درسى خواندیم خودنمایى کنیم که من آنم که درس خواندم ، او مى خواهد هدایت کند مردم را به راهى که غیر از این نمى شود و لهذا در عین حالى که برایش مشکل است ، مى گوید . رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم در عینى که برایش مشکل بود که حضرت امیر را معرفى کند و راه هدایت را به مردم بگوید ، براى این که مى دید ممکن است یک وقت اختلاف بشود ، معذلک خدا الزامش کرد که باید بگویى ، اگر نگویى کارى نکردى . اینها الزامى است . این که در لسان ائمه مى بینید که از خودشان تعریف مى کنند گاهى ، این یک الزامى است که از طرف غیب /بر آن شده است / بر آنها شده است که باید این کار را بکنید مردم طبیب را بشناسند . مردم یک ظاهرى مى بینند که ظاهر این و آن یکى مثل هم است ، گاهى هم مى بینند که خوب ! این آدم هم مى کشد ، این مامور است که به آنها بفهماند که این آدمکشى چى است و راه هدایت این است ، مثل همان طبیب . اگر ما شمه اى از این معنا پیدا بکنیم که اگر هم معرفى مى خواهیم خودمان را بکنیم ما نباید بکنیم البته ، ما همچو مأموریتى نداریم ، لکن اگر بخواهیم بکنیم براى این باشد که هدایت بشوند مردم ، اگر دیدید براى خود است بدانید که دست شیطان در کار است . اگر دیدید که یک وقتى ما مخالفت مى کنیم با رئیس جمهور ، یا شما مخالفت مى کنید بدانید که براى خدا نیست ، دست ابلیس در کار است . و همین طور اگر از دولت ، اگر ما از دولتى که الان دارد خدمت مى کند و خدمتش هم شایان است و مورد اعتماد است ، ما بخواهیم تکذیب بکنیم ، بدانید که دست شیطان در کار است ، براى خدا نیست . اگر بخواهیم از ارتش بدگویى کنیم ، بدانید دست شیطان در کار است ، از سپاه بکنیم بدانید دست شیطان در کار است ، دست الهى نیست .

امروز شمایید و همه عالم دشمن شما ، الا معدود

میزان را خود انسان در باطنش غالبا مى فهمد و اگر بخواهد بفهمد هم میزان دارد . این آدمى که در رأس یک امرى واقع هست ، پیش خودش یک وقت شاید فکر کند که اگر این امر دست آن یکى باشد ، بهتر از من است ، ببیند راضى هست واقعا بین خودش و خداى خودش که او باشد و خودش نباشد ؟ اگر دید راضى هست به این امر ، بداند که یک چیزى از عالم غیب درش هست و اگر راضى نیست بداند که عیب درش هست ، نفسانیت درش هست . البته ما نمى توانیم از نفسانیت خودمان به طور

ص: 73

مطلق جلوگیرى کنیم ، ما همچو قدرتى نداریم ، اما قدرت این را داریم که جلوى خودمان را بگیریم اظهار نکنیم . قدرت نداریم اگر با یک کسى واقعا مخالفیم ، مخالفت را در قلبمان هم نداشته باشیم ، اما قدرت این را داریم که در مقام عمل ، در مقام اظهار نکنیم این کارها را . و ما امروز ملکف شرعى هستیم ، تکلیف الهى است که اگر در دلمان /هم از بعضى مان / بعضى مان از بعضى مان خوشش نمى آید در مقام عمل ، در مقام ذکر ، در مقام تبلیغ بر خلاف نفس خودش عمل بکند ، این یک امرى است که قدرت دارد انسان ، اگر آن را قدرت ندارد ، لکن عمل را ، فعل را قدرت دارد و لهذا خدا از انسان مؤاخذه مى کند . مؤاخذه نمى کند که چرا در قلب تو این واقع نشد ، حالا نقص انسان ، اما این مؤاخذه این طورى ندارد . اما مى توانستى در عین حالى که خوش نیستى با این ، دوست ندارى ، این را ذکر نکنى ، این را قدرت دارى ، نکردى معاقبى . و /ما/ امروز قضیه شخصى نیست که یک کسى معصیت خدا را مى کند و معاقب است این به اندازه شخصیت خودش و به اندازه حال خودش معاقب است . ما اگر امروز مخالفت با هم بکنیم ، قضیه یک ملت در کار است ، قضیه ملت هاى اسلامى در کار است ، قضیه اسلام در کار است ، قضیه ارزش هاى الهى در کار است ، قضیه ملت هاى اسلامى در کار است ، این جرمش غیر آن جرمى است که کسى تو خانه اش نشسته ، یک معصیتى مى کند ، آن هم جرم است . اما کسى مخالفت بکند با یک کسى که دارد خدمت به خلق مى کند این غیر آن جرمى است که مخالفت بکند با یک شخصى که در بین خانه خودش فرض کنید که در عائله خودش مى کند ، آن هم جرم است . اما کسى مخالفت بکند با یک کسى که دارد خدمت به خلق مى کند این غیر آن جرمى است که مخالفت بکند با یک شخصى که در بین خانه خودش فرض کنید که در عائله خودش مى کند ، آن هم جرم است . اما این جرم از آن جرم خیلى بالاتر است و این یک چیزى است که مشکل است خداى تبارک و تعالى انسان را ببخشد . امروز خیلى تکلیف به عهده ماست ، تکلیف هاى شاق هم به عهده ماست .

امروز شمایید و همه عالم دشمن شما الا معدود ، البته بین ملت ها زیاد هست /شما/ به شما توجه دارند . اما دولت ها معدودى هستند که مخالف با شما نیستند ، همه مخالفند . اگر ما هم بخواهیم خودمان با هم مخالفت کنیم ، این یک جرمى است که تا ابد به عهده ما خواهد ماند و براى ما یک جرم ابدى ثابت خواهد شد ، یک روسیاهى ابدى پیش خداى تبارک و تعالى براى ما پیدا خواهد شد .

حضرت امیر سلام اللّه علیه در بسیارى از امورى که برایش خیلى سخت بود ، دندان روى جگر مى گذاشت و موافقت مى کرد براى مصالح کلى ، براى مصالح اسلام . ما اگر تبعیت از او داریم باید این طور باشیم ، اگر یک مقدار هم تبعیت داریم ، یک مقدارى همین طور باشیم . در هر صورت آنى که در یک همچو موقعى براى ما باید خیلى مورد نظر باشد ، این که الان دارند از اطراف دنبال این مى روند که ما را از باطن از بین ببرند ، در داخل ما را خرد کنند ، نتوانستند در خارج بکنند ، نقشه ها همه نقش بر آب شد و از بین رفت لکن حالا الان این نقشه ، نقشه مهمى است که مى خواهند در داخل ، هى چیزهایى مى گویند در کجا چى واقع شده ، معلوم شد چه شده است ، کى با کى دعوا دارد ، کى با کى چه دارد و اینها تأثیر دارد اگر چنانچه توجه نکند انسان به خداى تبارک و تعالى ، از خداى تبارک و تعالى در واقع نخواهد این را که انسان را از این شرها نجات بدهد ، ممکن است انسان در دام بیفتد . و ما بحمداللّه امروز همه با هم خوب هستیم ، انشأاللّه و امیدوارم خداى تبارک و تعالى همه را

ص: 74

تأییدکند و همه شما دیگرى را تأیید کنید ، همه ملت دولت را تأیید کند ، دولت همه ملت را تأیید کند و مجلس و همین طور همه با هم باشند تا انشأاللّه خداى تبارک و تعالى قدرت بدهد به همه و توجه کند به همه و این ملت را از شر اشرار نجات بدهد .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 75

تاریخ : 1/1/66

پیام نوروزى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

یا مقلب القلوب والابصار یا مدبراللیل و النهار یا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال .

نوروز امسال یک خصوصیاتى دارد که براى آن خصوصیات مبارک است و من به ملاحظه آن خصوصیات به تمام مسلمین جهان و مظلومین جهان و ملت مجاهد و عزیز خودمان تبریک عرض مى کنم . بعض از آن خصوصیات این است که بحمداللّه ما سالى را تجدید مى کنیم که قبلش پیروزى هاى چشمگیرى بود که همه مى دانند و امیدوارم که خداوند در این سال نو هم آن پیروزى هایى که باید عنایت بفرماید ، به ما عنایت بفرماید . و از خصوصیاتى که کمتر اتفاق مى افتد ، این است که امسال ، این سال نو بین دو عید بزرگ واقع شده است بین سیزدهم و مبعث . مبعث که مال بعثت ولى اللّه اعظم ، ولى اللّه مطلق بالاصاله است و مولود که باز عید ولى اللّه بالتبع است و این دو بزرگوار در عوالم غیب با هم بودند ، متحد بودند و شهادت در این عالم یکى مظهر آن غیب مطلق است در بعثت و یکى مظهر آن غیب مطلق است در امامت . امامت و بعثت دو امر هستند که اینها به ظهور آن معنویت بزرگ عام است و آن ولایت است و به این لحاظ این عید ، این روز بزرگ به واسطه محفوف بودنش به این دو عید بزرگ ، این عید ملى هم مبارک است . و دنبال این مطلب این معنا را باید عرض کنم که ما واقع شدیم در بین این دو عید که یکى عید ولادت حضرت امیر و یکى عید بعثت که بزرگترین اعیاد اسلامى است . و این دو بزرگوار همان طورى که در عالم غیب و غیب غیب با هم بودند و متحد بودند ، در عالم هم که آمدند ، در این دنیا هم که آمدند اینها اخوت داشتند ، برادرى داشتند و یک بودند و این براى ما باید عبرت باشد که مایى که الان در این عید ، در این روز نوروز واقع شدیم ، بین دو عیدى واقع شدیم که صاحبان آن دو عید در همه نشئات با هم بودند و در این نشئه هم برادر بودند . ما باید از این عبرت بگیریم که ما هم برادرى خودمان را حفظ کنیم . تمام کسانى که در این کشور متصدى امور هستند ، باید برادرى خودشان را حفظ کنند و اخوتى که بین آن دو بزرگوار بوده است ما تبعیت کنیم از آنها و اخوت داشته باشیم ، همان طورى که آنها در تمام ایام عمرشان در این عالم در تمام اوقات با هم بودند و پشتیبان هم بودند و یکى به تبعیت آن دیگرى همه امور را محول به او کرد و همه امور را به تبعیت او بجا

ص: 76

آورد و با او بود و برادر او بود در همه امور ، کسانى هم که در این کشور هستند ، از هر قشر و از هر طایفه خصوصا متصدیان امور ، اینها تبعیت کنند از این بزرگوار در این که اخوت خودشان را حفظ کنند ، برادر باشند خصوصا در این مقطع از زمانى که اگر چنانچه یک خللى واقع بشود در برادرى این آقایان ، خلل به اسلام واقع مى شود و لهذا مسأله ، مسأله مهمى است و ما در یک مقطع بزرگ و عظیمى واقع شدیم و اگر چنانچه اخوت خودمان را حفظ کنیم و همین طور ارتش و سپاه و بسیج و سایر قواى مسلحه از عشایرى و غیره ، اینها هم اخوت خودشان را حفظ کنند ، تبعیت کردیم از مولاهاى خودمان و به سعادت انشأاللّه مى رسیم .

و اگر چنانچه یک وقت خداى نخواسته هواهاى نفسانى در کار بیاید و انسان تبعیت از هواى خودش بکند و بخواهد در مقابل هم جبهه گیرى بکند ، خداى نخواسته اگر یک همچو امرى واقع بشود ، بدانید که ما مخذول دنیا و آخرت خواهیم بود . و لهذا در این عید ، در این مقطع از زمان ، در این چیزى که براى ما الان پیش آمده است و آن روزى که روز نو است ، سال نو است و محفوف به دو عید بزرگ است ، ما باید از آنها تبعیت کنیم و اخوت خودمان را در همه جا حفظ کنیم و من از خداى تبارک و تعالى خواستارم که این اخوت را بین همه ارگان ها ، بین مجلسى ها و بین دولت ، قوه قضایى و سایر مردم ، بین همه قشرهاى ملت حفظ کند و ما آن تبعیت را از موالى خودمان بکنیم که انشأاللّه با سعادت از این دنیا برویم . و مهم قضیه هواى نفس است ، در همه امور آن چیزى که انسان را به دام مى اندازد ، هواى نفس انسان است و من از خداى تبارک و تعالى خواستارم که موفق کند این مسلمین را ، موفق کند این سردمداران مسلمین را به این که توجه بکنند به این که کارهایى که مى کنند از روى هواى نفس نباشد و خصوصا در این ملت ما که بحمداللّه تاکنون به این وضع رسیده اند و این پیروزى ها را پیدا کردند و البته شهید دادند ، البته معلول دادند ، مفقود دادند و جوان هاى خودشان را از دست دادند لکن در عین حال با هم بودند و پشتیبان هم بودند ، از این به بعد هم پشتیبان هم باشند و برادر باشند با هم . و من امیدوارم این روز نو به همه مبارک باشد ، به همه قشرهاى ملت ، به هر طایفه اى از طوایف ملت و امیدوارم که کسانى که تاکنون با این جمهورى اسلامى ، از کسانى که مال خود ایران بودند و با جمهورى اسلامى به توهماتى مخالفت مى کردند ، از این به بعد از مخالفتشان دست بردارند و آن طورى که رضاى خداست بجا بیاورند . رضاى خدا امروز این است که اسلام پرتوش در همه جا باشد و این تابع این است که شما در داخل ، همه ، همه قشرها ، کسانى که به خیالاتى مخالفت مى کنند یا مخالفت کردند و کسانى که در خارج هستند و به خیالاتى مخالفت مى کنند ، اینها بیدار بشوند ، هشیار بشوند و هواهاى نفسانى را از دست بدهند ، دست بردارند از هواهاى نفسانى . و خداوند انشأاللّه همه قشرها را سعید کند و موفق کند به این خدمت به اسلام و به خدمت به ملت و مسلمین .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 77

تاریخ : 8/1/66

دیدار با وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکى و مسؤولین پزشکى کشور درسالروز بعثت رسول اکرم (ص )

با بعثت پیامبر اکرم انقلاباتى حاصل شد که قبل از او نبوده است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

این عید سعید را که باید گفت بزرگترین اعیاد اسلامى است ، من به همه مسلمین جهان و مستضعفین جهان تبریک عرض مى کنم . قضیه بعثت ، مسأله اى نیست که ما بتوانیم در اطراف او صحبتى بکنیم . ما همین قدر مى دانیم که با بعثت پیغمبر اکرم انقلاباتى حاصل شد و چیزهایى در دنیا حاصل شد /به تدریج / که قبل از او نبوده است . آن معارفى که به برکت بعثت رسول اکرم در عالم پخش شد کسانى که مطلعند که این معارف چى است و تا آن اندازه اى که ماها مى توانیم ادارک بکنیم _ مى بینیم که از حد بشریت خارج است ، اعجازى است فوق ادراک بشریت ، از یک انسانى که در جاهلیت متولد شده است ، در جاهلیت بزرگ شده است و یک آدمى بوده است که در یک محیطى پرورش یافته است که اسمى از این مسائل اصلا نبوده در آن وقت . محیط آن جا اصلا راجع به مسائل دنیا و به مسائل عرفان و فلسفه و سایر مسائل اصلا آشنایى نداشتند و در تمام عمرش حضرت آن جا بوده ، یک سفر مختصرى کرده است که چند وقتى ، یک چند روزى ، سفر کرده و برگشته . آن وقت ، وقتى که بعثت حاصل شد ، انسان مى بیند که یک مطالبى پیش آورده است که از حد بشریت خارج است . این اعجازى است که براى اهل نظر دلیل بر نبوت پیغمبر است والا ایشان به خودش نمى توانست این کار را بکند ، نه تحصیلاتى داشت ، حتى نوشتن را هم نمى دانست ، مسائل ، یک مسائل بزرگى است که ما نمى توانیم در اطرافش صحبت کنیم و کشف هم نشده است ، براى خود ایشان است و کسانى که خاص الخالص ایشان هستند . مسائل اجتماعى در اسلام مى دانید که هست ، همه جور مسائل هست و به درجه اعلا هست که از عهده یک نفر آدمى که در آن محیط زندگى کرده است ، و یا در هر محیطى یک نفر آدم بتواند این طور در دنیا همه چیز را بیابد که مطابق عقل حالا باشد و آینده ، این یک امر اعجاز است ، غیر از اعجاز چیز دیگر نمى تواند باشد .

فساد در آن وقت بود و حالا هم هست و تا آخر هم خواهد بود

ما هم باید از قضیه بعثت و آن برکات بعثت که حاصل شده است ، با این که آنى که پیغمبر مى خواست حاصل نشده است حالا و بعدها هم نخواهد حاصل شد ، آن مسائلى که اوخواست که

ص: 78

مى خواهد ، مردم چه بشوند ، نه در زمان خودشان شد و نه بعد شد ، و گرچه بعضى آخوندهاى دربارى مى گویند که فلانى گفته است که پیغمبر نتوانست بله ! من عرض مى کنم پیغمبر نتوانست ، اگر توانسته بود تو آخوند دربارى ! حالا نبودى . همه مى دانیم که در زمان پیغمبر وضع جورى بود که پیغمبر حتى احکامى که مى خواست بگوید ، تقیه مى کرد حضرت ، مسائلى که مى خواست بگوید حضرت ملاحظه مى کرد و موفق نشد پیغمبر به آن چیزى که مى خواست ، آن چیزى که دلخواهش بود /بعثت / بعث کرد ، همه چیز گفت ، در رساندن مطلب هیچ قصورى نبود ، اما در فهماندن مردم ، آشنا کردن مردم به مسائل یک مسأله اى نبود که از عهده کسى برآید . (و لهذا مى بینید فساد در آن وقت بود و حالا هم هست و تا آخر هم خواهد بود . بله ، در زمان حضرت صاحب سلام اللّه علیه حکومت واحد مى شود ، قدرت حکومت . . . عدالت یک عدالت اجتماعى در همه عالم مى آید اما نه این که انسان ها بشوند یک انسان دیگر ، انسان ها همان ها هستند که یک دسته شان خوبند ، یک دسته شان بد ، منتها آنهایى که بد هستند دیگر نمى توانند که کارهاى خلاف بکنند) در هر صورت مسأله بعثت مسأله اى نیست که ما حالا بتوانیم در اطرافش صحبت کنیم .

مجاهده در راه خدا مراتب دارد ، یکى از مراتبش این است که انسان براى خدا مداوا کند

من باید از شما آقایانى که حاضر هستید و کسانى که غیر حاضر هستند ، از تمام اقشار ملت تشکر کنم که یک ملت نمونه هستید و امید است که این ملت نمونه اسباب این بشود که انقلاباتى در ایران ، در دنیا پیدا بشود زیادتر از آنى که الان هست . از پزشکان من باید تشکر کنم و عرض کنم بهشان که خداى تبارک و تعالى مجاهدین در راه خودش را برایشان مقام بزرگ قائل است و مجاهد در راه خدا مراتب دارد . یکى از مراتبش هم این است که براى خدا انسان مداوا کند کسانى که مبتلا هستند ، خصوصا در این زمان و در این وقتى که ما واقع هستیم که انصافا کارهاى شما یک مجاهده در راه خداست منتها باید توجه کنید و مجاهده لله باشد ، براى او باشد . وقتى براى او باشد ، همیشگى مى شود . چیزهایى که براى خداست ، اینها دایم است همیشگى است . چیزهایى که براى طبیعت و ماده است ، خود ماده و طبیعت از بین مى رود ، آنهایى که براى اوست آنها هم از بین مى روند . شما پزشکان که الان باید گفت یکى از مجاهدین در راه خدا هستید ، توجه بکنید که اغراضتان یک اغراض مادى نباشد ، اغراض الهى باشد . اغراض الهى داشتید ، مادى هم دنبالش هست ، اما این مادى دیگر الهى شده است که دنبالش هست . اغراض مادى شدید ، هر چه هم بگویید براى خدا ، درست نخواهد شد . عمده این است که اغراض را همه قشرهاى ملت دولت ، مجلس همه غرض هاشان را غرض الهى کنند تا همه مسائل مسائل الهى بشود ، آن وقت ما راه یافتیم به یک گوشه اى از آن چیزى که انبیا مى خواستند .

ص: 79

شما هم خودتان را عوض کنید و با مردم راه بروید

شما مى بینید که ما الان مبتلا هستیم به چه چیزهایى در دنیا ، باید من و شما ترک تعجب کنیم از این که تحول در همه چیز واقع شده الا در قصرهاى این قدرتمندان ، دنیا عوض شده است اینها باز خیال مى کنند که دنیاى صد سال ، صد و پنجاه سال پیش است . اینها باز نفهمیده اند یا خودشان را به نفهمى مى زنند که همه عالم عوض شده است ، آفریقا عوض شده است ، اروپا عوض شده است و همه آسیا عوض شده است ، همه عوض شدند ، همه عوض شدند الا این سردمداران که یا عوض نشده اند یا خودشان را مى زنند به این که ما عوض نشده ایم . و اینها خیال مى کنند که مثلا ایران باز مثل زمان قاجار و زمان پهلوى است که اگر یک سفیرى از آنها بخواهد یک کارى را بکند ، اینها جرأت نکنند مقابلش حرف بزنند ، اگر یک قضیه اى بخواهد واقع بشود ، به مجرد این که سفیر فلان جا آمد گفت نه ، تمام بشود . اینها نمى فهمند که مسأله این طور نیست و دنیا حالا این نیست ؟ دنیا حالا این نیست که شما هر چه آن جا نشستید و گفتید ، این عمل بشود . شما غایت امر بتوانید کلاه خودتان را نگه دارید ، دنبال این نباشید که کلاه مردم را بردارید . اگر نفهمیدید تا حالا که دنیا چه خبر است ، باید گفت که شما در رأس نفهم ها واقع هستید . و اگر مى فهمید و خیال مى کنید مردم دیگر نمى فهمند ، این هم باز یک اشتباه بزرگ است که شما خیال مى کنید مردم حالا ، مردم زمان صد سال پیش از اینند ، مردم زمان پنجاه سال پیش از اینند ، نه ، این طور نیست ، تغییر کرده است ، تحول حاصل شده است ، دنیا به هم خورده است ، انقلاب پیدا شده است در دنیا و شما سرتان را زیر برف کرده اید و همان حرف هاى سابق را مى زنید . اگر در خلیج فارس چه بشود ، تنگه هرمز چه باشد ، ما چه مى کنیم ! شما خیال مى کنید که حالا هم مثل سابق است که در خلیج فارس و در همه جا یک کلمه مى گفتید تمام مى شد قضیه . حالا نیست مسأله این طور ، بفرمایید در خلیج ببینید چه خبر است . و لهذا یک روز مى گویند که ما چه مى کنیم ، یک روز بر مى گردند ، یک روز مى گویند نگفتیم این طور . در کاخ سفید مسائل یک مسائلى است که یکى شان مى گوید که ما دخالت نظامى مى کنیم ، یکى شان مى گوید ابدا همچو چیزى نبوده . اصلا سر درگمند ، نمى فهمند چه مى کنند وباز هم نشناخته اند مردم را ، نشناخته اند دنیا را، دنیا عوض شده است ، شما هم باید خودتان را عوض کنید ، افکارتان را عوض کنید . نمى شود حالا مثل سابق با دیکتاتورى یا به تبلیغ به هم زد اوضاع را ، یک کلمه شما بگویید ، خیال مى کنند همه باید بگویند چشم ، نمى گویند دیگر ، مردم نیستند این طور حالا و باید شما هم خودتان را عوض کنید و با مردم راه بروید ، خیال نکنید که همه مردم باید دست بسته در مقابل شما هیچ حرفى نزنند ، امروز ایران ما این طور است که اگر چنانچه فرض کنید که یک رئیس جمهور آمریکا بیاید این جا ، مردم عادى این جا حاضر برایشان نیستند بروند تماشایش کنند ، این طور نیست که خیال کنید که اگر یک کسى بیاید ، این جا چه خواهد شد ، چه مى شود اگر چه بشود . نخیر ، این مسأله این نیست ، مردم عوض شده اند ، یک جور دیگرى شده اند ، اعتنایى به این مسائل ندارند . نه ما ، افریقایى ها هم ندارند ، سایر جاها هم ندارند ، فقط شماها هستید ! که چند نفرى که یک مسائلى دستتان است و یک قدرت هایى دستتان است و خیال مى کنید که اعمال

ص: 80

نمى خواهید بکنید ، مى خواهید بگویید که ما اعمال مى کنیم و با همین کار تمام بشود ، با این کار تمام نمى شود ، اعمال هم بکنید نمى شود . شوروى فهمید که در افغانستان ، با این که کشور افغانستان آنهایى که سر کار هستند با شوروى هستند و کمونیست در آن جا هست ، معذلک این عده اى که مسلمان هستند در آن جا و اهل اسلام هستند همچو مجال را بر شوروى تنگ کرده اند که الان نمى داند چه جورى از این غائله بیرون برود . مثل ایران که دولتش و ملتش و همه با هم هستند ، فقط یک چند نفر انگشت شمارند که تبع امریکا هستند ، نمى فهمند که خودشان چه مى گویند ، یک چند نفر معدودى هستند که اینها برخلاف هستند و من عقیده ام هست که اینها هم بیایند و با مردم بشوند و خیال نکنند که حالا سابق است و امریکا هر کارى دلش بخواهد بکند که شما بترسید از امریکا .

من امیدوارم که خداوند توفیق بدهد به ملت هاى مظلوم دنیا که در مقابل ظلم ها بایستد و نترسند ، گمان نکنند که اینها هر چه گفتند عمل مى کنند ، اینها نه ، اینها مى خواهند که با همان تبلیغات کار را انجام بدهند و از این تبلیغات هیچ وقت نترسید و کشور ایران که نمى ترسد ، ببینید که ایستاده مقابل و افغانستان که ریختند درش و آن طور فساد را درست کردند این طور ایستاده است و آنها را مستاصل کرده و در لبنان بالاتر از آنها مى بینید که چه کرده اند و دنیا عوض شده است و /شما/ مسلمین توجه کنند و مظلومین توجه کنند که /این / باید خودشان را حفظ کنند و در مقابل ابرقدرت ها بایستند و امیدوارم خداوند همه را توفیق بدهد و به برکت این عید سعید انشأاللّه خداوند پیروز کند شما را ، مملکت ما را همان طورى که مستقل است به استقلال بیشتر برساند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 81

تاریخ : 25/1/66

دیدار با خانواده هاى شهدا ، مفقودین و اسرا ، بازماندگان شهداى لبنان ، سرپرستبنیاد شهید ، وزیر و مسؤولین وزارت کشور به مناسبت نیمه شعبان

ماه رمضان ماه نبوت است و ماه شعبان ماه امامت

بسم اللّه الرحمن الرحیم

عید سعید بر همه مسلمین جهان و مستضعفان مبارک باد . ما در ماه شعبان هستیم و چند روز دیگر در ماه رمضان واقع مى شویم . ماه رمضان ، ماه نبوت است و ماه شعبان ، ماه امامت . ماه رمضان ، لیله القدر دارد و ماه شعبان ، شب نیمه شعبان دارد که تالى لیله القدر است . ماه رمضان مبارک است براى این که لیله القدر دارد و ماه شعبان مبارک است براى این که نیمه شعبان دارد . ماه رمضان مبارک است براى این که نزول وحى بر او شده است یا به عبارت دیگر معنویت رسول خدا وحى را نازل کرده است و ماه شعبان معظم است براى این که ماه ادامه همان معنویات ماه رمضان است . این ماه مبارک رمضان جلوه لیله القدر است که تمام حقایق و معانى در او جمع است و ماه شعبان ، ماه امامان است که ادامه همان است . در ماه مبارک رمضان ، مقام رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم به ولایت کلى الهى بالاصاله تمام برکات را در این جهان بسط داده است و ماه شعبان که ماه امامان است ، به برکت ولایت مطلقه به تبع رسول اللّه همان معانى را ادامه مى دهد . پس ماه رمضان ماهى است که تمام پرده ها را دریده است و وارد شده است جبرئیل امین بر رسول خدا و به عبارت دیگر وارد کرده است پیغمبر اکرم جبرئیل امین را در دنیا ، و ماه شعبان ، ماه ولایت است و همه این معانى را ادامه مى دهد . ماه رمضان مبارک است که قرآن بر او وارد شده است و ماه شعبان مبارک است که ادعیه ائمه علیهم السلام در او وارد شده است . ماه مبارک رمضان که قرآن را وارد کرده است ، قرآن مشتمل بر تمام معارف است و تمام مایحتاج بشر است و ماه شعبان که ماه امامان است ، ادامه همان حقیقت است و همان معانى در تمام دوره ها .

آن چیزى که در قرآن به طور اسرار هست ، در ادعیه ائمه ما به طور اسرار هست . در دعاى شعبانیه مى خوانیم که مى فرماید ، عرض مى کند به خدا : (واجعلنى ممن نادیه فاجابک و لا حظته فصعق لجلا لسک فناجیته سرا و عمل لک جهرا) . مسأله صعق را مى آورد در میان ، همان معنایى که در قرآن کریم راجع به حضرت موسى مى گوید : (فلما تجلى ربه للجبل ) و موسى در صعق واقع شد . این ماه صعق است و این هم ماهى است که همان صعق را مى خواهد . این ماه تجلى الهى است بر پیغمبر

ص: 82

اکرم و این ماه تجلى الهى به تبع پیغمبر اکرم بر امامان است . حضرت مهدى سلام اللّه علیه ابعاد مختلفه دارد که آنچه که براى بشر واقع شده است ، بعض ابعاد اوست ، چنانچه آنچه از قرآن و پیغمبر اکرم براى بشر معلوم شده است ، بعض ابعاد آن معنویات است . معنویاتى در قرآن هست که براى هیچ کس جز پیغمبر اکرم و کسانى که شاگرد او هستند و از او استفاده کردند ، کشف نشده است و بر ادعیه ما مسائلى هست که همان طور است . همان طورى که رسول اکرم به حسب واقع حاکم بر جمیع موجودات است ، حضرت مهدى همان طور حاکم بر جمیع موجودات است . آن خاتم رسل است و این خاتم ولایت ، آن خاتم ولایت کلى بالاصاله است و این خاتم ولایت کلى به تبعیت است . پس این دو ماه ، ماه هایى هستند که باید ما راجع به آنها احترام قائل بشویم و ادعیه اى که بر این ماه مبارک ، ماه معظم شعبان وارد شده است و پس از آن در ماه مبارک رمضان وارد شده است بخوانیم و درش تدبر کنیم . مفسرانى که اهل این معانى هستند ، ادعیه ائمه را تفسیر کنند ، مناجات شعبانیه از مناجات هایى است که کم نظیر است ، مثل دعاى ابوحمزه که از حضرت سجاد وارد شده است ، آن هم کم نظیر است و این هم کم نظیر است . دعاى کمیل در شعبان وارد شده است و یکى از چیزهایى است که ادعیه هایى است که در پانزده شعبان ، شب پانزده شعبان خوانده مى شود ، مشتمل بر اسرارى است که دست ما از آن کوتاه است . از ائمه هدى ادعیه اى وارد شده است که مضامین آنها را باید تأمل کرد و آنهایى که اهل نظر هستند ، اهل معرفت هستند در آنها شرح کنند ، آنها را به مردم ارائه بدهند ، اگر چه هیچ کس نمى تواند آن چیزى که به حسب واقع هست شرح کند .

ماه رمضان را مهلت ندهیم به این جنایتکار که مجهز بشود

ما از این مسأله باید بگذریم و همان اکتفا کنیم به این که ما تابع هستیم و ما قائل به این هستیم که نور نبوت و نور امامت از صدر خلقت بوده است و تا آخر خواهد بود . در ماه مبارک جنگ بدر واقع شده است . اینهایى که در هر بهانه اى مى خواهند مهلت براى صدام بگیرند ، اخیرا هم باز متشبث شدند به این که در ماه مبارک آتش بس باشد ، مهلت بدهید به این جنایتکار که در ماه مبارک تجهیز کند خودش را و بعد از ماه مبارک بدتر از اول حمله کند ! یک جنایتکارى که از هیچ امرى از امور نمى گذرد و به هیچ قشرى از اقشار رحم نمى کند و به اهل کشور خودش هم رحم نمى کند و آنها را در تحت فشارها و کشتارها قرار مى دهد و دایما درصدد فرصت است براى این که خودش را تحمیل کند بر همه منطقه . آنهایى که تبع امریکا هستند ، آنها دعوت مى کنند ما را بر این که در ماه مبارک رمضان آتش بس . در سال قبل بود یا سال جلویى بود که دست اندرکارهاى عراق مى گفتند که ماه حرام است ، /در/ جنگ حرام است . اینها باز این مطلب هم نفهمیدند که ماه رجب ماه حرام است نه ماه رمضان ، ماه رمضان ماه جنگ است . ملت ما باید متوجه باشند به دسیسه هاى قدرت هاى بزرگ که در هر فرصتى دسیسه اى ایجاد مى کنند و ما باید هشیار باشیم و گول اینها را نخوریم و ماه رمضان را مهلت ندهیم به این جنایتکار که مجهز بشود و باز به شرارت خودش ادامه بدهد . این شخص الان در لب گودال است ،

ص: 83

لب گودال جهنم است و شما جوان ها و شما مردم باید این را ثابت کنید در جهنم ، الان هم جهنم محیط بر اوست ، الان هم این زندگى اى که او مى کند زندگى جهنمى است و آن اخلاقى که دارد اخلاق جهنمیان است . برماست که به هیچ یک از این بوق هاى تبلیغاتى و آنهایى که تبع آنها هستند یا از زبان امریکا صحبت مى کنند یا اشتباه مى کنند در امور راجع به این که جنگ را باید پایان داد ، هیچ گوش ندهید ، جنگ پایان ممکن نیست بپذیرد الا به رفتن این حزب فاسد انشأاللّه .

و مرگ بر همه ظالم هاى دنیا ، مرگ بر آنهایى که دارند مردم را و ملت ها را مى چاپند و با تبلیغات خودشان ، خودشان را یک ملت یا یک دولت صلح طلب حساب مى کنند . اینها در حال مرگ هستند . آنى که باقى است خداى تبارک و تعالى است ، آن که هست و همیشه هست ، اوست و آن که اهل سعادت است ، آنى است که تقوا داشته باشد ، تبعیت داشته باشد از اسلام و تبعیت از اسلام اگر ما داریم ، باید هم دشمنان اسلام را سرکوب کنیم تا آن اندازه اى که مى توانیم و هم باید بین دوستان خودمان محبت ایجاد کنیم .

وحدت را حفظ کنید تا خداى تبارک و تعالى عنایتش را مستدام کند

آقاى محتشمى سلمه اللّه گفتند که استاندارها در این جا هستند یا جمعى از اشخاصى که مسؤولین هستند . آقایان باید ، آقایان استاندارها باید توجه کنند که وحدت خودشان را و وحدت خودشان با ملت را حفظ کنند که ما هر چه داریم ، به برکت خدا و عنایت او از این ملت داریم . آن که شما را به این مسند نشانده است ، اگر مسند داشته باشید ملت است ، آن که دست ظلم را از شما کوتاه کرده است و عدالت را مى خواهد اجرا کند همین ملت است ، همین جوان هایى هستند که الان در راه اسلام فداکارى مى کنند . باید وحدت داشته باشید تا حفظ بشوید ، دسیسه ها براى ایجاد اختلاف است و شما توجه داشته باشید که یک کلمه اختلاف آمیز از گناهان بزرگى است که مشکل است خداى تبارک و تعالى بیامرزد ، چه این کلمه صادر بشود از دشمن هاى ما ، چه این کلمه صادر بشود از دوستان ما ، چه از اشخاصى که ادعاى قداست مى کنند و چه از اشخاصى که این ادعا را ندارند . یک کلمه اختلاف انگیز در یک همچو موقعى که اسلام در معرض خطر کفر است ، این از گناهانى است که نمى شود به این زودى ازش گذشت . شما فردا وارد مى شوید بر خداى تبارک و تعالى و آن جا جواب باید بدهید . آنهایى که ما را دعوت مى کنند به صلح و سازش ، در محضر خدا هستند و جواب باید بدهند . آنهایى که ما را دعوت مى کنند به آتش بس ، در محضر خدا هستند و جواب باید بدهند . توجه کنید به همه امور و وحدت را حفظ کنید تا خداى تبارک و تعالى عنایتش را مستدام کند و شما را به سعادت برساند . و من امیدوارم که این ملت شریف سعادت دوچندان پیدا کند و این رزمندگان معظم از هر صنفى که هستند و از هر قشرى که هستند ، اینها مؤید باشند به تأییدات الهى . و ملت ایران توجه بکند که امروز روزى است که باید مجهز بشود تا این جرثومه فساد را از بن در آورد . خداوند انشأاللّه شما را توفیق بدهد و دشمنان شما را هدایت کند و اگر نشده اند ، جزا بدهد .

ص: 84

تاریخ : 8/2/66

موافقت با پیشنهاد رئیس شورایعالى مبنى بر ترفیع ده تن از افسران ارتش جمهورىاسلامى ایران

موافقت مى شود .

امید است انشأاللّه تعالى با وحدت کلمه بین همه قواى رزمنده ، مقاصد عالیه اسلام تحقق پیدا کند .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 85

تاریخ : 8/3/66

بیانات امام خمینى در جمع مسؤولان کشورى و لشکرى به مناسبت عید سعید فطر

ضیافت خدا در این نشاه چشم پوشى از شهوات است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

انشأاللّه امیدوارم که این عید سعید به همه مسلمین و همه مظلومان جهان خصوصا ملت شریف ایران مبارک باشد . من فکر مى کردم که این ضیافتى که شما مؤمنین دعوت برش شدید که ضیافت اللّه است ، این چى است . دعوت شدیم به ضیافت اللّه و ضیافت اللّه در عالم ماده عبارت از این است که ما را پرهیز بدهد از تمام شهوات دنیوى ، این مرتبه مادى ضیافت اللّه است که همه کسانى که دعوت شدند به این ضیافت بدانند که ضیافت خدا در این نشاه چشم پوشى از شهوات است و ترک آن چیزى که قلب انسان ، یعنى روح طبیعى انسان بهش مایل است آنها را باید ترک کند ، این ضیافت خداست و این ضیافت سایه ضیافت هایى است که در طول عالم وجود تحقق دارد . منتها در عالم ماده به این صورت است که ترک شهوات طبیعى است ، شهوات جسمانى است و در عالم مثال ترک شهوات خیالى است و در عالم بعد از مثال ترک شهوات عقلانى است ، روحانى است . شهوت در هر جا به یک صورت تحقق دارد ، در این عالم به همین طورى که مى دانید و در عالم بعد از این عالم ، عالم مثال شهواتى که انسان در عالم مثال دارد بالاتر از شهواتى است که در عالم طبیعت دارد و جلوگیرى از آن هم مشکل تر است و ضیافت اللّه در آن جا این است که از آن شهوات انسان منصرف بشود ، از شهوات نفسانى ، آن شهوات نفسانى اى که الان عالم گرفتارش هست ، شهوات عقلانى هم که بالاتر از این شهوات است ضیافت اللّه در آن جا باز این است که از آن شهوات عقلانى هم باید دست برداشت و /آنها هم / در همه این مراتب هم شیطان وارد است که نگذارد شما در این ضیافت اللّه استفاده کنید ، در عالم طبیعت نگذارد ، در عالم خیال نگذارد در عالم عقل هم نگذارد و دست برداشتن از آن آمال عقلانى نیز مشکل تر از دست برداشتن از این آمال دیگر است . آمال نفسانى که پایین تر از آمال عقلانى است ، عالم را به آتش کشیده . تمام این جنگ و تمام این نزاع هایى که در عالم واقع مى شود چه در یک عائله واقع بشود یا در همه عالم که آن هم یک عائله است تمام اینها از همین سرکشى نفس است و ضیافت اللّه در آن جا که ما دعوت بر آن هم شدیم ، این است که وارد بشویم در آن جا و ترک کنیم آن شهوات نفسانیه را و این بسیار مشکل است ، شهوات جسمانى آسانتر است ترکش تا شهوات بالاتر تا برسد به شهوات نفسانى . تا آن آخر انسان مبتلاست به این شهوات نفسانى و ضیافت اللّه هم در آن عالم

این

ص: 86

است که ما دعوت شدیم که دعوت بشویم که ترک کنیم اینها را ، این جا ظل آن جاست و آن جا روح این جاست و شهوات عقلانى هم که در بسیارى در تمام عالم پرتو انداخته است این بالاتر از شهوات روحانى و نفسانى و جسمانى است و ضیافت اللّه هم در آن جاست که آن هم ترک بشود . ضیافت اللّه ترک این چیزهاست ، براى این که ضیافت ، رفتن در حضور آن کسى است که انسان را دعوت کرده است . خدا دعوت کرده است ، ما هم در اثر این ، در دنبال این دعوت وارد مى شویم در ضیافت . آیا ما در این ماه رمضان ، در این ضیافت وارد شده ایم و ترک کرده ایم شهوات جسمانى را ، فضلا از شهوات خیالى و شهوات نفسانى و شهوات عقلانى ؟ این دیگر هر کسى دست خودش است که خیال کند ببیند چه کرده است . آیا در محضر حق تعالى که دعوت کرده است ما را ، ما رفته ایم در این محضر ؟ وارد شده ایم در این محضر تا استفاده بکنیم یا وارد نشده ایم ؟ در مسائل بالاتر از این جا هم هست . اینها مراتبى است از آن ضیافت فوق این ضیافات که آن ضیافت اهل معرفت است . خدا همه را دعوت کرده است به این ضیافت و اهل معرفت و کمل از اولیأ در آن ضیافت وارد مى شوند و مى توانند ، البته نادرى مى تواند از عهده برآید . و فوق این همه مقامات ، آن جایى است که دیگر ضیافتى در کار نیست ، مضیفى و میهمانى و مهماندارى و ضیافتى در کار نیست ، آنچه در وهم تو ناید آن است که اصل مسأله دیگر مى رسد به جایى که ضیافتى در کار نیست .

توجه به حق تعالى طورى که دیگر ضیافتى در کار نباشد مخصوص کمل اولیأ است

و از جمله چیزهایى که در ماه مبارک هست ، قضیه ادعیه ماه مبارک است . انسان وقتى ادعیه ائمه علیهم السلام را مى بیند چه در ماه مبارک ، چه در غیر ماه مبارک ، خوب ! در ماه مبارک زیاد است ادعیه . اگر نبود این که نهى شدیم از مأیوس شدن از رحمت خدا ، ما باید وقتى آنها را مى بینیم بکلى مأیوس بشویم . این امام سجاد است که مناجات هایش را شما مى بینید و مى بینید چطور از معاصى مى ترسد . مسأله ، مسأله بزرگتر از این مسائلى است که ما فکر مى کنیم ، مسأله غیر از این مسائلى است که در فکر ما یا در عقل عقلا یا در عرفان عرفا بیاید . مسأله اى است که اولیأ مى دانند چى است قضیه ، آنها فهمیدند تا آن اندازه اى که بشر باید بفهمد که قضیه چه بزرگ است و در مقابل چه عظمتى ما هستیم و سر و کار ما با کیست . اینها به ما تعلیم مى دهند و این طور نیست که دعا براى تعلیم ما باشد ، دعا براى خودشان بوده است ، خودشان مى ترسیدند ، از گناهان خودشان گریه مى کردند تا صبح ، از پیغمبر گرفته تا امام عصر سلام اللّه علیه ، همه از گناه مى ترسیدند ، گناه آنها غیر اینى است که من و شما داریم ، آنها یک عظمتى را ادراک مى کردند که توجه به کثرت ، از گناهان کبیره است پیش آنها . حضرت سجاد در یک شبش به حسب آن چیزى که وارد شده تا صبح اللّهم ارزقنا التجافى عن دارالغرور و الانا به الى دارالسرور والاستعداد للموت قبل حلول الفوت . مسأله ، مسأله بزرگ است ، آنها در مقابل عظمت خدا وقتى که خودشان را حساب مى کنند مى بینند که هیچ نیستند و هیچ ندارند ،

ص: 87

واقع مطلب همین است ، جز او کسى نیست و چیزى نیست . وقتى که توجه بکنند به عالم کثرت ولو به امر خدا این است که نسبت مى دهند به رسول خدا که فرمود لیغان على قلبى فانى لاستغفراللّه فى کل الامور سبعین مره . او غیر از این مسائلى بوده است که پیش ماهاست . آنها در ضیافت بوده اند ، در مافوق ضیافت هم بوده اند ، در ضیافت بوده اند و از این که حضور در مقابل حق تعالى دارند و معذلک دارند مردم را دعوت مى کنند ، از همین کدورت حاصل مى شده . توجه به مظاهر الهى ، از غیب متوجه شدن به شهادت و به مظاهر الهى ولو همه اش الهى است ، براى آنها همه الهى است لکن معذلک از آن جایى که ، از آن غیبى که آنها مى خواهند که کمال انقطاع الیک است وقتى که توجه مى کنند به مظاهر ، این گناه بزرگ است ، این گناه نابخشودنى است ، این دار غرور است پیش حضرت سجاد ، توجه به ملکوت دار غرور است ، توجه به مافوق ملکوت هم دار غرور است ، توجه به حق تعالى طورى که دیگر ضیافتى در کار نباشد که مخصوص کمل اولیأ است آن جا دیگر ضیافت اللّه نیست در کار .

هواهاى نفسانى سرچشمه تمام مفاسدى است که در عالم هست

خداوند به ما نصیب کند که ما انکار نکنیم این مسائل را ، از جمله چیزهایى که سد راه انسانیت است ، انکار مقامات است ، محصور کردن همه چیز را در این چیزهایى که خود ما مى فهمیم ، اگر یک کسى یک قدم بالاتر بگذارد ولو لفظا این از دیانت به نظر آنها خارج شده است . این سد راه است ، قدم اول یقظه است ، انسان باید بیدار بشود . ما همه الان در خوابیم . (الناس نیام ) / وقتى / اگر موت حاصل بشود براى انسان ، آن وقت انتباه است ولى کو که حاصل بشود ! عمده این است که انسان این مسائلى که وارد شده است ملاحظه کند که تمام آن چیزى که در گفتار اهل معرفت علمى است ، در ادعیه ما ، فوق اوست . اگر انکار کردید ، انکار آنها را هم کردید ، انکار اقوال ائمه علیهم السلام را هم کردید ، ولو نمى دانید و این انکار سد راه انسان است ، نمى گذارد انسان یک قدم بالا برود و این مارب نفسانى و هواهاى نفسانى سرچشمه تمام مفاسدى است که در عالم هست ، این مفاسدى که دنیا را به آتش زده است و دنیا در آتش از دست آنها مى سوزد . لابد اخیرا شنیدید که رئیس جمهور امریکا گفته است که این کشور ایران یا رژیم ایران وحشى هستند . اگر مقصود از وحشى این است که رام نیستند در مقابل آن چیزهایى که شما مى خواهید ، گاوشیرده نیستند ، این را شما اسمش را وحشى مى گذارید ، بگذارید و اگر واقعا وحشى به آن معنایى که شما به خیالتان است که گفته اند ، مى گویید ، بى حساب دارید حرف مى زنید . وحشى آن است که نمى گذارد مردم ، زورمندها به او تعدى کنند یا وحشى آن است که مى خواهد تعدى کند ؟ بى حساب نباید صحبت کرد . شما اگر چنانچه رفراندوم کنید

ص: 88

بین ملت هاى دنیا که امروز وحشى ترین رژیم ها کى است ، من گمانم این است که بین ملت ها اگر اتفاق آرا نباشد ، اکثریت قاطع هست که آمریکا . آن کسى که از آن ور دنیا مى آید به این ور دنیا و تهدید مى کند که من چه کنم و چه مى کنم ، این وحشى است یا آن که مى گوید بابا بگذارید ما سر جاى خودمان در کشور خودمان آزاد باشیم ؟ در منطق آنها وحشى این است که رام آنها نباشد چنانچه تروریسم هم آن است که تابع آنها باشد و لهذا دیدید که عراق را تا آن وقتى که رام نبود براى آمریکا در چیز تروریست ها حساب کردند ، همچو که رام شد او را از بین بردند ، آن وقت به جاى او / جاى / دیگرى را گذاشتند . بى حساب انسان اگر حساب کند این طورى است ، وقتى که سرخود انسان بخواهد مسائل را بگوید این است که رؤساى جمهور دنیا الا معدودى آنها فکر مى کنند آنها فکر مى کنند / که هر کس که مصالح ما را در نظر گرفت و هر کس که گاو شیرده ما شد ، این وحشى نیست . و اما آن که سرکشى کرد از این فرمان ، این وحشى است ! ! این منطق امثال ریگان است . و شما باید ، ملت هاى ضعیف باید این منطق را بکوبند ، روى این منطق است که دارند عالم را مى چاپند ، دارند مظلومین را زیر پا له مى کنند ، اگر یک قدرى سستى کنید له مى شوید .

ملت ایران باید به فکر باشد اگر لحظه اى سستى کند تا ابد له است

اینهایى که مى گویند باید سازش کرد ، اینها مى فهمند که ما اگر سازش کنیم ، له مى شویم ، اینها راضى اند به این که سازش بشود . اینها مى گویند مطیع باشید ، هر چه ما گفتیم عمل کنید ، خودتان دیگر قدغن است که فکر کنید ، فکر خودتان را باید غلاف کنید . آنها مى خواهند که آرامش حاصل بشود در دنیا ، آرامش وقتى حاصل مى شود پیش آنها ، که همه تابع باشند . ملت ها باید به فکر باشند ، ملت ایران باید به فکر باشد ، اگر لحظه اى سستى کند تا ابد له است . الان که صدام رو به جهنم دارد مى رود و انشأاللّه خواهد رفت . وقت این است که شما جدیت تان زیادتر بشود چه قواى مسلحه از هر صنف که هستند و چه ملت و چه این بسیج اگر مهلت بهش بدهید هر روزى که مهلت مى دهید _ او را تقویت مى کنند و کار مشکل تر مى شود . باید مهلت بهش نداد ، سستى نباید کرد ، مردم در اتصال به جبهه ها و جبهه ها در فعالیت . هر روزى که تعویق بیفتد این قصه مشکل تر مى شود و شما باید فکر کنید و نگذارید کار مشکل بشود . به جاى این که مناقشات لفظى بین خودتان باشد رها کنید ، این وقتش نمى گذرد ، اگر باشد ، همه را رها کنید یکصدا دنبال این باشید که نگذارید ابرقدرت ها در کشور شما دیگر دخالت کنند . آنها الان مسابقه مى کنند در این که دخالت کنند در کشور مسلمین ، در خلیج ، باید نگذاشت . نترسید از این هیاهو ، هیاهویى است که مى کنند که ما را با همان هیاهو بترسانند . آنها هم خیال مى کنند که ملت ایران از این که یک وقت طیاره هاى آنها بیایند و بمباران کنند جایى را مى ترسند . امتحان خودشان را مردم داده اند ، ملتى که دنبال شهادت است ، ملتى که افرادش این است که

ص: 89

دست و پایشان وقتى قطع مى شود ، گله مى کنند که خدایا ! چطور ؟ مگر ما لایق نبودیم که جان ما را بگیرى . یک همچو ملتى را نترسانید از این که ما چه مى کنیم ؟ شما هر غلطى مى خواهید بکنید و نمى توانید هم بکنید ، این ابرقدرت ها مى خواهند به همه جا مسلط بشوند و این بدبخت هاى خلیج هم مثل کویت گرفتار این وسوسه شده است ، خیال مى کند که اگر در دامن آمریکا برود خلاص مى شود ، این اشتباه است . آمریکا مى خواهد همه چیز شما را از بین ببرد و مسلط بر همه حیثیت ملت شما بشود ، با همین بازى ها . توجه به عواقب امر خودتان بکنید . شما فردا که آمریکا دست از روى سرتان برداشت ، باز ایران همراه هست ، هستش ! آن روزى هم که دستش روى سر شماست ، هستش ، هیچ ترس از این که او چه مى کند ندارد . تا حالا هر چه کردند ، هر چه خواستند کردند معذلک /هر چه خواستند کردند و/ ملت ما قوى تر شد . عمده این است که همه ملت همصدا باشند ، مناقشات را دست بردارند ، بگذارند براى بعد ، وقت زیاد است . امروز که همه چیز همه شما ، همه چیزتان خداى نخواسته اگر چنانچه غلبه اى پیدا بشود از یک قدرتى به باد مى رود ، باید راجع به این چیزهاى جزیى که اهمیت ندارد ، هى ننشینید و بگویید ، هى بنویسید ، او بنویسد ، او بگوید . باید دست برداشت از این چیزها ، با هم باشید تا این شیطان ها را بیرون کنید بعد ، وقتى که بیرون کردید ، بنشینید خودتان هر کارى خواهید بکنید . هر چیزى وقتى دارد ، امروز وقت مناقشات نیست ، امروز وقت این نیست که یک دسته اى یک طرفى را بگیرند ، یک دسته یک طرفى را بگیرند ، یک دسته اى نصیحت کنند ما را که شما باید صلح بکنید ، این مال ضعفاست ، آن اشخاص ضعیفى که همیشه در دام آمریکا بودند یا امثال اینها از این مسائل مى گویند لکن ما تازه خارج شدیم از این دام ، دوباره حاضر نیستیم وارد بشویم ، ملت ما حاضر نیست به این که دوباره در این دام وارد بشود ، دوباره مستشارهاى آمریکا بیاید و هر حکومتى مى خواهد بکند . تا حالا ما را عقب نگه داشتند بس است این مى خواهند باز هم نگه دارند ، عقب تر ببرند ؟

من دعا مى کنم از خداى متعال ، مى خواهم که خداوند ما را بیدار کند و خداوند دشمن هاى اسلام را اگر قابل اصلاح نیستند ، از بین ببرد و ما را آشنا کند به وظایف همین عالم و به وظایف عالم هاى دیگر و ما را از این ضیافت ، یک حظى به قدرت خودش عنایت کند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 90

تاریخ : 9/3/66

تلگرام به آیت اللّه گلپایگانى به مناسبت عید سعید فطر و بازگشت ایشان ازمسافرت

اشاره

بسم اللّه الرحمن الرحیم

حضرت آیت اللّه آقاى گلپایگانى دامت برکاته _ قم

پس از اهدأ سلام و تحیت و تبریک عید مبارک فطر ، از بازگشت جناب عالى با سلامت و امید سلامت هر چه بیشتر براى جناب عالى ، خداوند جل و اعلى را شکرگزارم . این جانب از ادعیه خالصانه براى سلامت وجود با برکت آن جناب غفلت نکرده و نمى کنم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 91

عکس

ص: 92

تاریخ : 11/3/66

پاسخ به پیشنهاد حجج اسلام آقایان خامنه اى و هاشمى رفسنجانى در باره تعطیل و فعالیتهاى حزب جمهورى اسلامى

بسمه تعالى

جنابان حجج اسلام آقاى خامنه اى و آقاى هاشمى دام توفیقهما موافقت مى شود . لازم است تذکر دهم که حضرات آقایان مؤسسین محترم حزب ، مورد علاقه این جانب مى باشند . امیدوارم همگى در این موقع حساس با اتفاق و اتحاد در پیشبرد مقاصد عالیه اسلام و جمهورى اسلامى کوشا باشید . ضمنا تذکر مى دهم که اهانت به هر مسلمانى چه عضو حزب باشد یا نه ، بر خلاف اسلام و تفرقه اندازى در این موقع از بزرگترین گناهان است .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 93

تاریخ : 13/3/66

بیانات امام در جمع نمایندگان مجلس شوراى اسلامى

کوشش کنید خدشه اى پیدا نشود در مجلس

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من بنا ندارم که امروز صحبت کنم ، لکن دعا منافات ندارد با بنا . من همیشه دعاگوى همه اقشار ملت بوده ام خصوصا آن جمعى که ارزشمندند در این نظام . من امیدوارم که خداى تبارک و تعالى به شما آقایانى که عمرتان را دارید صرف مى کنید براى اسلام و پیشبرد اسلام ، توفیق بیشتر عنایت کند و امیدوارم که در این مجلس و در مجلس هاى آتیه مسائل ، مسائل اسلامى باشد و روش ، روش اخلاقى و اسلامى .

البته من نباید نصیحت کنم شما را ، شما بحمداللّه خودتان همه چیز را مى دانید ، لکن در این زمان باید فکر کنید که مجلس اگر یک خدشه پیدا بکند چه خواهد شد . کوشش کنید خدشه اى پیدا نشود در مجلس ، کوشش کنید که همان طورى که اسلام این مسائل را پیش آورده و ما در سایه اسلام توانستیم این مسائل را حل کنیم ، این مسأله محفوظ بماند و همه چیز در سایه اسلام محفوظ بماند . البته من مشکلات مجلس را ، مشکلات دولت را مى دانم ، از این جهت توقع ندارم که همه امور همین طورى حل بشود لکن در عین حال چون اتکأ شما آقایان به خداى تبارک و تعالى است ، امیدوارم که خداوند هدایت کند شما را و راه حقیقى اى که اسلام مى خواهد ، شما در آن راه باشید و خواهید بود و امیدوارم که همیشه کوشا باشید در این که این ملتى که زیر بار ظلم بوده است ، از این به بعد این ملت سرفراز باشد و نمایندگان اینها که خلاصه ملت و عصاره ملتند ، سرفراز باشند و قویدل مشغول خدمت باشند .

ما مى خواهیم تکلیفمان ادا بشود ، دنبال این نیستیم که یک منصبى به دست بیاوریم

این هیاهوها که در عالم هست ، اینها همیشه بوده است و همیشه هم خواهد بود لکن این که باقى است خداست و اعتماد به خدا ، شما این اعتماد را حفظ کنید و مشکلات را با تدبیرهایى که دارید حل کنید و امیدوارم که خداوند همه را تأیید کند _ وقتى براى خدا باشد ، تأیید مى کند . وقتى کار براى خدا باشد ، ما چه پیروز بشویم و چه نشویم ، (کارمان خداست براى ) ما تکلیف ادا کردیم ، ما مى خواهیم

ص: 94

تکلیفمان ادا بشود ، دنبال این نیستیم که یک منصبى به دست بیاوریم ، شماها نیستید . و ما مى دانیم که از عهده شکر خدا نمى توانیم به در بیاییم . من خودم را عرض مى کنم ، من شهادت مى دهم که خودم تاکنون دو رکعت نماز براى خدا نخوانده ام ، هر چه بوده براى نفس بوده . دلیلش هم این است که اگر چنانچه جنت و نارى نباشد ، آیا ما باز همان طور مشغول مى شویم به دعا یا خیر ؟ دعاى ما آنى که هست براى این است که خداى تبارک و تعالى به ما عنایت کند و به ما روزى کند بهشت را و محترز کند از جهنم . آنى که عنایت آمال ماست همین است والا براى خدا آن وقت معلوم مى شود که اگر کلید بهشت و جهنم را به شما بدهند و بگویند که شما مختارید و هیچ کس از شما به جهنم نمى رود ، هیچ کس از شما هم از بهشت محروم نیست ، آن وقت آیا ما باز قیام مى کردیم به دفع شهوات ؟ قیام مى کردیم به خواندن نماز ؟ اینها پیش خود ماست . من خودم مى دانم که نیست این جور ، نیستم این طور . امیدوارم که خداوند به شما توفیق بدهد ، اتکال به خدایتان زیاد بشود و هر چى دارید از خداست و از خدا بخواهید و من دعاگوى شما هستم ، در مواقعى که وقت دعاست به شما دعا مى کنم و امیدوارم خداوند مستجاب کند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 95

تاریخ : 25/3/66

انتصاب حجت الاسلام على فلاحیان به سمت دادستانى دادسراى ویژه روحانیت

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى على فلاحیان دامت افاضاته

نظر به اهمیت و لزوم حفظ شوون روحانیت و حوزه هاى علمیه ، جناب عالى را با حفظ سمت ، به عنوان دادستان دادسراى ویژه روحانیت منصوب مى نمایم تا بر طبق موازین شرع مقدس ، بر جرایم روحانى نمایان و دین به دنیا فروشان رسیدگى نمایید . ضمنا کلیه دادگاه و دادسراها موظفند تا با ارسال پرونده هاى درخواستى که در حدود اختیارات این دادگاه و دادسراست به شما کمک نمایند .

از آن جا که جناب عالى با فعالیت هاى ضدانقلاب در هر صورت و لباس آشنایى دارید ، بجاست تا بدون در نظر گرفتن فشارهاى جانبى از طرف هر شخص و شخصیت به وظیفه خطیر خود با کمال دقت و قاطعیت عمل نمایید و نیز خدا را حاضر و ناظر بدانید و عدل و انصاف اسلامى را در تمام زمینه ها رعایت نمایید . خداوند به شما توفیق خدمت به اسلام و مسلمین و روحانیت را عطا فرماید .

والسلام

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 96

تاریخ : 25/3/66

انتصاب حجت الاسلام على رازینى به سمت حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى على رازینى دامت افاضاته نظر به اهمیت و لزوم حفظ شوون روحانیت و حوزه هاى علمیه ، جناب عالى را با حفظ سمت ، به عنوان حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت منصوب مى نمایم تا بر طبق موازین شرع مقدس به جرایم روحانى نمایان رسیدگى نمایید . بدیهى است که شوراى عالى قضایى در زمینه صدور ابلاغ قضات دادگاه و دادسرا و تأمین نیرو و امکانات لازم کمال مساعدت را خواهد نمود . ضمنا کلیه دادگاه ها و دادسراها موظفند تا پرونده هاى درخواستى که در حدود اختیارات این دادگاه و دادسراست را ارسال دارند . جناب عالى با کمال دقت و ظرافت و قاطعیت به وظیفه شرعى تان عمل نمایید و خداوند متعال را حاضر و ناظر دانسته و تحت تأثیر هیچ کس و هیچ چیز قرار نگیرید .

از خداوند متعال موفقیت شما و سایر افرادى که در این مأموریت با شما همکارى مى نمایند را خواستارم .

والسلام

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 97

تاریخ : 2/4/66

تأیید اساسنامه کمتیه امداد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اعضاى محترم شوراى مرکزى کمیته امداد شما آقایان از انقلابیون اول نهضت اسلامى بوده اید ، زندان ها کشیده اید و زجرها دیده اید . امیدوارم براى هدف مقدسى که دارید که آن خدمت به محرومین جامعه است ، توفیق بیشترى داشته باشید . من به شما دعا مى کنم که در مقابل زحماتى که مى کشید خداوند پاداش نیکویى به شما دهد . اساسنامه اى که تنظیم کرده اید ، انشأاللّه موجب رضاى خداوند است .

روح اللّه الموسوى الخمینى

تاریخ : 8/4/66

ص: 98

بیانات امام خمینى در دیدار با رئیس شوراى عالى قضایى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اگر فرض کنیم ما کارهایى را نتوانستیم انجام بدهیم ، ما به وظیفه مان عمل مى کنیم

من همیشه دعاگوى همه اقشار ملت خصوصا اینهایى که خدمتگزار هستند و مشغول به خدمت هستند ، هستم . البته آقاى رئیس دیوان عالى کشور مبالغه کرده اند ، هر چه هست از اسلام است و از برکات وجود مبارک حضرت بقیه اللّه . ما ، همه ما چیزى نیستیم . امیدوارم که خداوند شما را توفیق بدهد و من دعا مى کنم به شما و مى دانم که مشکل قضا یک مشکل بسیار دست بالایى است و به این زودى ها هم قابل حل نیست ولى با همت آقایان ، با وقت صرف کردن آقایان انشأاللّه که مشکلات قضا هم رفع مى شود . و اگر فرض کنیم که نتوانستیم حل کنیم یا ما کارهایى را نتوانستیم انجام بدهیم ، ما به وظیفه مان عمل مى کنیم . و خداى تبارک و تعالى از ما بیشتر از آنچه قدرت داریم ، نمى خواهد . ما انشأاللّه که قدرت خودمان را صرف مى کنیم و شما آقایان هم وقت خودتان را صرف مى کنید و قضا چون یک مسأله بسیار بسیار مشکل و مهمى است ، باید در ناملایمات تامل کنید و تحمل کنید و از خداى تبارک و تعالى بخواهید که شما را قدرت بدهد در این که حل کنید قضایا را .

من از همه شما و از شوراى عالى قضایى ملتمس دعا هستم و تشکر به خدمتشان عرض مى کنم و امیدوارم خداوند تبارک و تعالى به شماها اجر بدهد و در یک همچو مقامى ، زمانى که ما گرفتار این همه بلیات هستیم ، خودمان با هم مجتمع باشیم و همه اقشار ملت با هم باشند تا انشأاللّه مسائل حل بشود .

انشأاللّه خداوند به همه شما توفیق بدهد ، به همه ملت ما توفیق بدهد که خدمتگزار اسلام باشند و خدا دشمنان اسلام را ، دشمنان این جمهورى اسلامى را اگر هدایت نمى شوند ، خودش به مقام خودش به آنها برسد .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 99

تاریخ : 9/4/66

پاسخ به استجازه دبیرخانه مرکزى ائمه جمعه براى عدم دخالت ائمه جمعه درانتخابات

بسمه تعالى

با تشکر از زحمات ارزنده دبیرخانه ائمه جمعه و ائمه جمعه محترم بلاد و درخواست از محضر مقدس خداوند متعال براى توفیق هر چه بیشتر به همه نهادها و ملت شریف ، موافقت مى شود .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 100

تاریخ : 10/4/66

پاسخ امام به نامه چهارتن از نمایندگان مجلس شوراى در مورد انتخابات

بسمه تعالى

با این که این گونه سؤال ها اکنون زود است ، معذلک باید مردم را براى انتخابات آزاد گذاریم و نباید کارى بکنیم که فردى بر مردم تحمیل شود . بحمداللّه مردم ما داراى رشد دینى سیاسى مطلوب مى باشند و خود ، افراد متدین و درد مستضعفان چشیده و آگاه به مسائل دینى سیاسى و همگام با محرومین را انتخاب خواهند کرد و در چنین اوضاعى هیچ فرد و گروهى و هیچ نهاد و سازمان و حزب و دفتر و تجمعى نمى تواند در حوزه انتخابات دیگران دخالت نماید و براى غیر حوزه خود ، فرد یا افرادى را کاندیدا نموده و از آنان تبلیغ نماید . در شرایط کنونى ، این جانب به هیچ وجه و به هیچ کس اجازه نمى دهم تا از سهم مبارک امام علیه السلام و یا از اموال دولت و اموال دفاتر و سازمان ها و مجامع و اموال عمومى خرج انتخابات کند . باید مردم را براى شرکت در انتخابات تشویق کرد . انشأاللّه نظرم را در این مورد بعدا اعلام خواهم کرد .

روحانیون محترم حوزه هاى انتخاباتى سعى کنند در حوزه خود از افراد و گروه هاى مسلمان که در انتخابات کاندید شده و یا از کاندیداهاى مورد علاقه خود طرفدارى مى کنند ، چون پدرى مهربان باشند و آنان را با دیده محبت بنگرند .

از خداوند توفیق شما را خواستارم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 101

تاریخ /11/4/66

بیانات امام در جمع اعضاى مجلس خبرگان

دنبال این بروید که معارف اسلامى را در بین مردم تقویت کنید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من تشکر مى کنم از حضرات آقایان که عنایت کردند و این جا تشریف آوردند تا از نزدیک خدمتشان برسیم و من دعاگوى همه هستم ، خصوصا این نخبگانى که از سراسر کشور بسیار مورد اهمیت هستند . من نباید به آقایان تذکر بدهم لکن براى این که صحبتى شده باشد ، دو سه کلمه عرض مى کنم .

عرض من این است که تمام تشکیلاتى که در اسلام از صدر اسلام تا حالا بوده است و تمام چیزهایى که انبیا از صدر خلقت تا حالا داشتند و اولیأ اسلام تا آخر دارند ، معنویات اسلام است ، عرفان اسلام است ، معرفت اسلام است ، در رأس همه امور این معنویات واقع است . تشکیل حکومت براى همین است . البته اقامه عدل است لکن غایت نهایى معرفى خداست و عرفان اسلام ، در هیچ کتابى از کتب الهى و فلسفى مثل قرآن نیست که حقایق معارف را به طور صریح در بعضى جاها و به طور کنایه بسیارى جاها فرموده است و آقایان باید توجه به این معنا داشته باشند که مردم را آشنا به معارف الهى کنند . اسلام بسیار غنى است هم از حیث جهات معنوى که در رتبه عالى است ، از جهت عرفانى که بالاتر از آن است و هم غنى است از حیث تشکیلات ادارى . و البته آقایان مى دانند این را ، در عین حالى که عنایت به طبیعت نبوده است و عمده هدایت به غیب بوده ، معذلک مى بینید که قرآن در /بسیار از/ بعضى جاها برخلاف آن چیزى که در بین مثلا هیأت دان هاى سابق بوده است ، بر خلاف آنها مى گوید . قرآن اول کتابى است که حرکت زمین را بیان کرده با صراحت . جبال را فرمودند مثل ابرها حرکت مى کنند ، خیال نکنید که اینها جامدند ، منتها چون سابق هیأت بطلمیوس غلبه داشته است ، بعضى از آقایان این را تعبیر کرده اند به حرکت جوهرى و حال آن که حرکت جوهرى حرکتى است مثل حرکت سحاب نیست ، هیچ ربطى به او ندارد . و همین طور در بسیارى از جاها قرآن شریف مسائلى فرموده اند که در سابق نبوده است نظیرش ، اصلش نبوده است . از این جهت ما باید عمده توجه مان به عرفان اسلامى باشد . اگر ملاحظه فرموده باشید در آیات شریفه اى که مربوط به معنویات و عرفان و عرض مى کنم که سلوک و این طور چیزها هست ، در هیچ کتابى نظیر قرآن نیست و هیچ کتابى سابقه ندارد که این طور عرفان داشته باشد ، این طور فلسفه داشته باشد منتها از باب این که ما

ص: 102

عقب بودیم و عقب هم هستیم ، نمى توانیم این طورى که قرآن شریف فرموده است ، ما هم بتوانیم آن طور بگوییم . همین قدر مى دانیم که باید ما هم مان را صرف کنیم و آن قدرى که استعداد داریم ، قدرت داریم تا آن اندازه ما معارف اسلامى را به مردم بفهمانیم . معارف اسلامى بسیار غنى است ، بسیار بزرگ است و باید این را فهماند . مثلا /همین / در عین حالى که توجه به مادیات نبوده است و عمده نظر روى معنویات است معذلک بر خلاف هیأت بطلمیوس ، قرآن مى گوید که تمام ستاره ها /در زمین / در آسمان پایین واقع شدند ، در صورتى که هیأت سابق این طور نمى گفتند /آسمان پایین / هر چه ستاره هست در آسمان پایین است و سبع سموات از این جا معلوم مى شود که غیر آن سبع سمواتى است که بطلمیوسى ها گفته اند ، آنها مى گویند که هفت آسمان یکى اش کره کذا دارد ، یکى کره کذا ، یکى کره کذا و آن آخریش عبارت از آنى است که ستاره ها را دارند . قرآن مى گوید که نجوم در دنیاى آسمان ها واقع شده است ، تمام نجوم این طور است . بنابراین آن چیزى که ماوراى اینهاست مثلا سمأ دوم ما نمى دانیم چى است قصه اش ، بالاترش هم ما نمى دانیم چى است . زینا السمأ الدنیا بزینه الکواکب ، این آسمان پایین را تزیین به زینت کواکب کرده . در هر صورت آن چیزى که من توصیه مى کنم به همه اهل علم و به همه آقایان ، به همه دانشمندان این که دنبال این بروید که معارف اسلامى را در بین مردم تقویت کنید که رأس امور این معارف اسلامى است و اگر او درست بشود همه کارها درست مى شود .

اگر انسان حقیقتا مومن به معارف اسلامى باشد دیگر اختلاف پیدا نخواهد شد

اگر انسان معارف اسلامى را داشته باشد و حقیقتا مومن به معارف اسلامى باشد ، دیگر اختلاف پیدا نخواهد شد بین دستجات ، اختلاف اساسى . البته رایى هست اما اختلاف اساسى که بخواهد این دسته ، دسته دیگر را محکوم کند یا فرض کنید که توهین کند آن دسته ، دسته دیگر را ، این براى این است که ما ضعیفیم در ایمان . اگر ما قوى در ایمان بودیم ، شما ملاحظه مى کنید اگر همه انبیا در یک روز جمع بودند هیچ همچو اختلافاتى نداشتند . خوب ! البته ما این طور نیست که بتوانیم اختلافات آرا را رفع کنیم ، اختلافات آرا هست و باید هم باشد اما آن چیزى که لازم است این است که به مردم ، به دستجات مختلف ، به همه ائمه جمعه ، ائمه جماعات ، روحانیون سراسر کشور و سایر قشرها این معنا توصیه بشود که در سر یک چیزهایى که مربوط به نفسانیت است نزاع نکنند و این طور نیست که بعضى نزاع ها مربوط /به نفسانى / به اسلام باشد ، به خدا باشد . براى خدا انسان نمى شود اهانت کند به مومن ، براى خدا انسان نمى شود که کشف ستر مومن بکند ، اینها همه براى این است که نفسیت انسان این جورى است .

و /من / امیدواریم که ما همه موفق بشویم که این پرده را ، این حجاب را برداریم . خداوند انشأاللّه همه آقایان را حفظ کند ، سالم نگه دارد و در خدمتشان مستدام نگه دارد و همه الحمدلله خدمتگزار اسلام هستند و همه متوجه به مسائل .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 103

تاریخ : 16/4/66

موافقت با شرایط پیشنهادى وزیر اطلاعات

بسم اللّه الرحمن الرحیم

با تشکر از زحمات اعضأ محترم وزارت اطلاعات ، این سربازان گمنام امام زمان _ عجل اللّه تعالى فرجه که در جنگ با ایادى استکبار در داخل کشور صدمات بسیار دیده اند و از طعن و لعن ضد انقلاب و اغفال شده ها نرنجیده و وظیفه اسلامى میهنى خود را انجام مى دهند ، با شرایط وزیر محترم اطلاعات آقاى رى شهرى موافقت مى نمایم و انشأاللّه خداوند به همه شما توفیق بیشتر عنایت فرماید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 104

تاریخ : 20/4/66

انتصاب حجت الاسلام محمد رضا ناصرى یزدى به امامت جمعه شهر کرد

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ محمد رضا ناصرى یزدى دامت افاضاته

بر حسب درخواست اهالى محترم شهرکرد ایدهم اللّه تعالى ، بدین وسیله جناب عالى را به سمت امام جمعه شهرکرد منصوب مى نمایم که انشأاللّه تعالى ضمن برگزارى این فریضه الهى ، مردم را نسبت به وظایف خطیر و حساسى که در رابطه با اسلام عزیز و انقلاب خونبار ملت شریف ایران دارند آشنا ساخته و از تفرقه و اختلاف که مهمترین عامل نفوذ دشمنان مى باشد ، بر حذر دارید . ضمنا جناب عالى از طرف این جانب نمایندگى دارید در آن استان در مورد اخذ وجوه شرعیه و رسیدگى به امور مذهبى و حل مشکلات دینى مردم ، که امید است با همکارى علمأ اعلام و اهالى محترم محل بتوانید وظایف محوله را به نحو احسن انجام دهید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 105

تاریخ : 5/5/66

دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

هم وحدت را حفظ کنید و هم اخلاص را

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من چند کلمه دعا مى کنم به شما ، من همیشه دعاگوى شماها هستم . از خداى تبارک و تعالى مسالت مى کنم که شما را در کارهایتان موفق کند و اسلام را به دست شما ، به دست دوستان شما ، به دست رفقاى شما ، به دست همه قواى مسلحه ، اسلام را /پیشبرد کند/ پیش ببرد و کفر را ساقط کند . البته مى دانید که زمینه سقوط کفر را خدا دارد فراهم مى کند و از ما نیست این چیزها ، شما هم باید این را از خودتان ندانید . این خداى تبارک و تعالى است که به شما قدرت داده است و خداى تبارک و تعالى است که شما را همت داده است و هر تیرى که رها مى کنید ، با دست شما خداى تبارک و تعالى کار را انجام مى دهد چنانچه تا حالا تجربه کردید .

من دعاى شما ، دعاى به همه شما را بر خودم لازم مى دانم و از خداى تبارک و تعالى مى خواهم که شما را موفق کند و از شما تشکر مى کنم که مشغول خدمت به اسلام هستید و تقاضا دارم که وحدت خودتان را حفظ کنید و اخلاص تان را ، هم وحدت را حفظ کنید و هم اخلاص را ، هم خودتان را چیزى ندانید و هم قدرت خداى تبارک به دست شما انشأاللّه اجرا بشود و شرط این است که همه با هم ، تمام قوا با هم باشید و امیدوارم که خداوند به همه شما سلامت ، صحت و توفیق و پیروزى عنایت کند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 106

فصل بیست و ششم

حرامیان و حرم کعبه

روزگار، روزگار شگفتی هاست.

روزگار ستم های بزرگ و ستمدیدگی های بزرگتر.

در سرزمین وحی و زیر همان آسمانی که روزگاری جبرئیل امین پیام الهی را به برگزیده ترین انسان عصر و ،اعصار انسان کامل، خاتم رسولان محمد بن عبدالله صلى الله علیه و آله و سلم _ می رساند؛ در حریم همان خانه ای که خداوند خود در حق آن می فرماید: «وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمنا»؛

ص: 107

و روی همان زمینی که آیینه های روشن جمال الهی یعنی انسانهای والایی چون علی بن ابی طالب - عليه صلوات الله الواهب و فاطمه - سلام الله عليها _ و خديجه _ عليها السلام و دیگرها و دیگرها، گام بر میداشتند و ایثارگرانی چون حمزه سیدالشهدا و ابوذر و مقداد و بلال و عمار در فضای آن نفس میکشیدند.... و پاک و گانی چون جعفر طیار با بال همت در فضای ایثار و شرف برای آن به پرواز در می آمدند و در راه آن از شوق سر و دست می افشاندند و می باختند.

در زیر همان آسمان و بر روی همان زمین و در همان حریم امن الهی؛ اینک بولهبها و بوجهلها و ابو سفیانها دگر باره سر برافراشته اند و شگفتا در لباس دروغین «خادم الحرمین حرمت حرم را می شکنند و به آن خیانت می ورزند؛ به نام خدا دست در دست دشمنان خدا می نهند.

شگفت تر آنکه رضایت خدا را به رضایت آمریکا می فروشند و رسول خدا را ناخشنود می کنند؛ به قول شاعر آل الله محتشم بنگر که را برای که ناشاد کرده اند!

***

اما زمین از حجت خدا خالی نیست و اینک نایب حجت خدا با عزمی چون کوه استوار به افشای تاریخی این حرامیان تاریخ برخاسته و شما در این فصل از صحیفه ی ،نور سخنان توفنده ی او را در این زمینه نیز میخوانید و در می یابید که فرسنگها آن سوی ،کعبه مردی به پاسداری از حرمت آن برخاسته و با برداشتن نقاب از چهره ی پلید «خائن الحرمین»ها؛ آنان را در تاریخ رسوا ساخته است. دور مباد روزی که دست آلوده ی این خائنان و حرامیان از حریم قدس ،کعبه کوتاه گردد که گفت:

«تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ...»

ص: 108

تاریخ : 6/5/66

پیام برائت به زائرین بیت اللّه الحرام

قسمت اول

بسم اللّه الرحمن الرحیم

و من یخرج من بیته مهاجرا الى اللّه و رسوله ثم یدرکه الموت فقط وقع اجره على اللّه الحمدلله على الائه والصلوه والسلام على انبیائه سیما خاتمهم و افضلهم و على اولیائه و خاصه عباده سیما خاتمهم و قائمهم ارواح العالمین لمقدمه الفدأ .

قلم ها و زبان ها و گفتارها و نوشتارها عاجز است از شکر نعمت هاى بى پایانى که نصیب عالمیان شده و مى شود . خالقى که با جلوه سراسر نورانى خود ، عوالم غیب و شهادت و سر و علن را به نعمت وجود آراسته و به برکت برگزیدگانش به ما رسانده که : (اللّه نورالسموات والارض ) و با ظهور جمیلش پرده از جمالش برافکنده که (هوالاول والاخر والظاهر والباطن ) و به کتب مقدس آسمانى اش که از حضرت غیب بر انبیائش از صفى اللّه تا خلیل اللّه و از خلیل اللّه تا حبیب اللّه صلوات اللّه و سلامه علیهم و سلم نازل فرموده ، راه وصول به کمالات و فناى در کمال مطلق را تعلیم فرموده و سلوک الى اللّه را گوشزد کرده چون کریمه (و من یخرج من بیته مهاجراالى اللّه ) و طریق برخورد با مومنین و دوستان خود و ملحدین و مستکبرین و دشمنان خویش را آموخته : (محمد رسول اللّه و الذین معه اشدأ على الکفار رحمأ بینهم ) . و هزاران شکر که ما را از امت خاتم النبیین محمد مصطفى صلى اللّه علیه و آله و سلم قرار داد ، افضل و اشرف موجودات و از پیروان قرآن مجید ، اعظم و اشرف کتب مقدسه و صورت کتبیه حضرت غیب مستجمع جمیع کمالات به صورت وحدت جمیعه و ضمانت حفظ و صیانت آن را از دستبرد شیاطین انس و جن فرموده (انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون ) ، قرآنى که نه یک حرف بر آن افزوده شده و نه یک حرف کاسته . کتاب کریمى که ما را از برخورد انبیأ معظم الهى با مستکبرین جهان و جهانخواران طول تاریخ آگاه نموده و از طریقه حضرت خاتم الرسل صلى اللّه علیه و آله و سلم با مشرکان و زورگویان و کفار و در رأس آنان منافقان ، مطلع کرده و این برخورد ، جاویدان و براى هر عصرى و هر مصرى است .

در این کتاب جاوید مى بینیم که فرموده (قل ان کان اباوکم و ابناوکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجاره تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من اللّه و رسوله و جهاد فى سبیله فتربصوا حتى یاتى اللّه بامره واللّه لا یهدى القوم الفاسقین ) . خطاب به مصلحت اندیشان و سازشکاران و متاسفان براى شهادت جوانان و از دست رفتن مال ها و جان ها و خسارت هاى دیگر

ص: 109

وارد شده و جالب آن که بعد از حب خداى تعالى و رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله در بین تمام احکام الهى ، جهاد فى سبیل اللّه را ذکر فرموده و تنبه داده که جهاد فى سبیل اللّه در راس تمام احکام است که آن حافظ اصول است و تذکر داده که در صورت قعود از جهاد ، منتظر عواقب آن باشید ، از ذلت و اسارت و برباد رفتن ارزش هاى اسلامى و انسانى و نیز از همان چیزها که خوف آن را داشتید از قتل عام صغیر و کبیر و اسارت ازواج و عشیره . و بدیهى است که همه اینها پیامد ترک جهاد ، خصوصا جهاد دفاعى است که ما اکنون گرفتار آن هستیم و اشاره به این امر است آیه کریمه (فلیحذرالذین یخالفون عن امر ربه ان تصیبهم فتنه او یصیبهم عذاب الیم ) . و کدام فتنه و بلیه بالاتر از آنچه دشمنان اسلام ، خصوصا در این زمان براى برچیدن اساس اسلام و برپا کردن حکومت هایى مثل ستمشاهى و برگرداندن مستشاران غارتگر و بر باد رفتن حرث و نسل ملت و بر سر کشور و ملت ایران ، آن آید که بر سر کشور عراق و ملت مظلوم آن در این چند سال آمد .

و حمد و شکر بى پایان بر ذات مقدس ربوبیت که با تربیت هاى معنوى خود ملت ایران را از غرقاب فساد شتمشاهى نجات بخشیده و راه و رسم زمین مستقل در پناه بیرق شکوهمند اسلام را به آنان آموخت و امروز در جهان کشورى نیست جز ایران که در دخالت ابرقدرت ها پیراسته باشد و سرنوشت خویش را خود بر اساس اسلام عزیز تعیین کند و دست به سینه اغیار زند و خداوند بر ما منت نهاده که در سایه این ملت زندگى مى کنیم . و شکر بى پایان بر عنایات حق جل و علا که در آستان عزیمت حجاج محترم ایرانى به سوى معبد عشق و مرقد معشوق و هجرت به سوى خداى تعالى و رسول معظمش _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ نداى اسلام بر اقصا بلاد جهان طنین افکنده و بیرق معنوى اسلام در اقطار عالم به اهتزاز در آمده و چشم هاى جهانیان به سوى کشور ولى اللّه اعظم _ ارواحنا لمقدمه الفدأ _ دوخته شده و به رغم بدخواهان و منحرفان که کوس رسوایى شان بر سر بازارها زده شده و بر خلاف خواب هاى خرگوشى آنان که وعده سقوط جمهورى اسلامى را در سه ماه با یک سال به خود و اربابان خود مى داند ، امروز پس از سال ها ، کشور عزیز اسلامى ایران از همیشه پایدارتر و ملت عظیم آن سرافرازتر و قواى مسلحه آن پرقدرت تر و جوانان و سالمندان آن مصمم تر و حوزه هاى مقدس علمیه آن در سایه مراجع معظم و علمأ اعلام کثراللّه امثالهم پر شورتر و پیوند حوزه ها و دانشگاه ها استوارتر و قواى سه گانه آن فعال تر و جهات سیاسى ، فرهنگى و نظامى آن رو به رشدتر . و دشمنان آن که در حقیقت دشمنان اسلام و استقلال کشور هستند ضعیف تر و زبون تر و کاخ هاى مستکبران لرزان تر و رسوایى کاخ سیاه بر ملاتر و پریشان گویى و دلهره کاخ نشینان افزون تر و سردرگمى رسانه هاى گروهى جهان _ که انعکاس سردرگمى کاخ نشینان _ واضح تر گردیده است ، لازم است در این جوى که پیش آمده است ، مسلمین و مستضعفان جهان آگاهانه از آن استفاده کرده و جمیع فرق مسلمین و مستضعفان دست در دست هم داده و خودشان را از قید اسارت ابرقدرت ها خارج

ص: 110

نمایند . اینک تذکراتى را عرض مى کنم :

1 _ اعلان برائت از مشرکان که از ارکان توحیدى و واجبات سیاسى حج است ، باید در ایام حج به صورت تظاهرات و راهپیمایى باصلابت و شکوه هر چه بیشتر و بهتر برگزار شود و حجاج محترم ایرانى و غیر ایرانى با هماهنگى کامل با مسؤولین حج و نماینده این جانب ، جناب حجت الاسلام آقاى کروبى در کلیه مراسم شرکت نمایند و فریاد کوبنده برائت از مشرکان و ملحدان استکبار جهانى و در رأس آنان آمریکاى جنایتکار را در کنار خانه توحید طنین اندازند و از ابراز بغض و کینه خود نسبت به دشمنان خدا و خلق غافل نشوند . مگر تحقق دیانت جز اعلام محبت و وفادارى نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل است ؟ حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر شود و کدام خانه اى سزاوارتر از کعبه و خانه امن و طهارت والناس که در آن به هر چه تجاوز و ستم و استثمار و بردگى و یا دون صفتى و نامردمى است عملا و قولا پشت شود و در تجدید میثاق (الست بربکم ) بت آلهه ها و اربابان متفرقون شکسته شود و خاطره مهم ترین و بزرگترین حرکت سیاسى پیامبر (ص ) در و اذان من اللّه و رسوله الى الناس یوم الحج الاکبر زنده بماند و تکرار شود ، چرا که سنت پیامبر (ص ) و اعلان برائت کهنه شدنى نیست و نه تنها اعلان برائت به ایام و مراسم حج منحصر نشود ، که باید مسلمانان فضاى سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملى نسبت به دشمنان خدا لبریز کنند و به وسوسه خناسان و شبهات تردید آفرینان و متحجرین و منحرفین گوش فرا ندهند و لحظه اى از این آهنگ مقدس توحیدى و جهان شمولى اسلام ، غفلت نکنند که مسلما جهانخواران و دشمنان ملت ها ، بعد از این آرام و قرار نخواهند داشت و به حیله ها و تزویرها و چهره هاى گوناگون متمسک مى شوند و روحانى نماها و آخوندهاى دربارى و اجیر شدگان سلاطین و ملى گراها و منافقین به فلسفه ها و تفسیرها و برداشت هاى غلط و منحرف روى مى آورند و براى خلع سلاح هاى مسلمانان و ضربه زدن به صلابت و ابهت و اقتدار امت محمد _ صلى اللّه علیه و آله وسلم _ به هر کارى دست مى زنند و چه بسا جاهلان متنسک بگویند که قداست خانه حق و کعبه معظمه را به شعار و تظاهرات و راهپیمایى و اعلان برائت نباید شکست و حج جاى عبادت و ذکر است نه میدان صف آرایى و رزم و نیز چه بسا عالمان متهتک القا کنند که مبارزه و برائت و جنگ و ستیز ، کار دنیاداران و دنیاطلبان بوده است و ورود در مسائل سیاسى ، آن هم در ایام حج دون شأن روحانیون و علما مى باشد که خود این القائات نیز از سیاست مخفى و تحریکات جهانخواران به شمار مى رود که مسلمانان باید با همه امکانات و وسایل لازم به مقابله جدى و دفاع از ارزش هاى الهى و منافع مسلمین برخیزند و صفوف مبارزه و دفاع مقدس خویش را محکم و مستحکم نمایند و به این بیخبران و دل مردگان و پیروان شیاطین بیش از این مجال حمله را به صفوف عقیده و عزت مسلمانان ندهند و از همه جا و همه سرزمین ها و خصوصا از کعبه حق به جنود خدا متصل شوند و زائران عزیز ، از بهترین و مقدس ترین سرزمین هاى عشق و شعور و جهاد به کعبه بالاترى رهسپار شوند و همچون سید و سالار شهیدان حضرت ابى عبداللّه الحسین _

ص: 111

علیه السلام _ از احرام حج به احرام حرب و از طواف کعبه و حرم به طواف صاحب بیت و از توضوء زمزم به غسل شهادت و خون رو آورند و به امتى شکست ناپذیر و بنیانى مرصوص مبدل گردند که نه ابر قدرت شرق یاراى مقابله آنان را داشته باشد نه غرب که مسلما روح و پیام حج چیز دیگرى غیر از این نخواهد بود که مسلمانان ، هم دستورالعمل جهاد با نفس را بگیرند و هم برنامه مبارزه با کفر و شرک را .

به هر حال اعلان برائت در حج ، تجدید میثاق مبارزه و تمرین تشکل مجاهدان براى ادامه نبرد با کفر و شرک و بت پرست هاست و به شعار هم خلاصه نمى شود که سرآغاز علنى ساختن منشور مبارزه و سازماندهى جنود خداى تعالى در برابر جنود ابلیس صفتان است و از اصول اولیه توحید به شمار مى رود و اگر مسلمانان در خانه ناس و خانه خدا از دشمنان خدا اظهار برائت نکنند ، پس در کجا مى توانند اظهار نمایند و اگر حرم و کعبه و مسجد و محراب ، سنگر و پشتیبان سربازان خدا و مدافعان حرم و حرمت انبیا نیست ، پس مامن و پناهگاه آنان در کجاست ؟

خلاصه ، اعلان برائت مرحله اول مبارزه و ادامه آن مراحل دیگر وظیفه ماست و در هر عصر و زمانى جلوه ها و شیوه ها و برنامه هاى متناسب خود را مى طلبد و باید دید که در عصرى همانند امروز که سران کفر و شرک همه موجودیت توحید را به خطر انداخته اند و تمامى مظاهر ملى و فرهنگى و دینى و سیاسى ملت ها را بازیچه هوس ها و شهوت ها نموده اند چه باید کرد . آیا باید در خانه ها نشست و با تحلیل هاى غلط و اهانت به مقام و منزلت انسان ها و القأ روحیه ناتوانى و عجز در مسلمانان ، عملا شیطان و شیطان زادگان را تحمل کرد و جامعه را از وصول به خلوص که غایت کمال و نهایت آمال است ، منع کرد و تصور نمود که مبارزه انبیا با بت و بت پرست ها منحصر به سنگ و چوب هاى بى جان بوده است و نعوذباللّه پیامبرانى همچون ابراهیم در شکستن بت پیشقدم و اما در مصاف با ستمگران ، صحنه مبارزه را ترک کرده اند ؟ و حال آن که تمام بت شکنى ها و مبارزات و جنگ هاى حضرت ابراهیم با نمرودیان و ماه و خورشید و ستاره پرستان مقدمه یک هجرت بزرگ و همه آن هجرت ها و تحمل سختى ها و سکونت در وادى غیر ذى زرع و ساختن بیت و فدیه اسماعیل مقدمه بعثت و رسالتى است که در آن ، ختم پیام آوران سخن اولین و آخرین بانیان و موسسان کعبه را تکرار مى کند و رسالت ابدى خود را با کلام ابدى (اننى برى مما تشرکون ) ابلاغ مى نماید که اگر غیر از این تحلیل و تفسیرى ارائه دهیم ، اصلا در زمان معاصر ، بت و بت پرستى وجود ندارد و راستى کدام انسان عاقلى است که بت پرستى جدید و مدرن را در شکل ها و افسون ها و ترفندهاى ویژه خود نشناخته باشد و از سلطه اى که بتخانه هایى چون کاخ سیاه بر ممالک اسلامى و خون و ناموس مسلمین و جهان سوم پیدا کرده اند ، خبر نداشته باشد .

امروز فریاد برائت ما از مشرکان و کافران ، فریاد از ستم ستمگران و فریاد امتى است که جانشان از تجاوزات شرق و غرب و در رأس آنان آمریکا و اذناب آن به لب رسیده است و خانه و وطن و سرمایه اش به غارت رفته است . فریاد برائت ما ، فریاد ملت مظلوم و ستم _ دیده _ کشیده افغانستان

ص: 112

است و من متاسفم که شوروى به تذکر و هشدار من در مورد افغانستان عمل ننمود و به این کشور اسلامى حمله کرد . بارها گفته ام و اکنون نیز تذکر مى دهم که ملت افغانستان را به حال خود رها کنید ، مردم افغانستان سرنوشت خودشان را تعیین نموده و استقلال واقعى خود را تضمین مى کنند و به ولایت کرملین با قیمومت آمریکا احتیاجى ندارند و مسلم بعد از خروج نظامیان بیگانه از کشورشان ، به سلطه دیگرى گردن نمى نهند و پاى آمریکا را اگر قصد دخالت و تجاوز در کشورشان کرده باشد ، مى شکنند .

و نیز فریاد برائت ما فریاد مردم مسلمان آفریقاست ، فریاد برادران و خواهران دینى ما که به جرم سیاه بودن تازیانه ستم سیه روزان بى فرهنگ نژادپرست را مى خورند .

فریاد برائت ما ، فریاد برائت مردم لبنان و فلسطین و همه ملت ها و کشورهاى دیگرى است که ابرقدرت هاى شرق و غرب ، خصوصا آمریکا و اسرائیل به آنان چشم طمع دوخته اند و سرمایه آنان را به غارت برده اند و نوکران و سرسپردگان خود را به آنان تحمیل نموده اند و از فواصل هزاران کیلومتر راه به سرزمین هاى آنان چنگ انداخته و مرزهاى آبى و خاکى کشورشان را اشغال کرده اند .

فریاد برائت ما ، فریاد برائت همه مردمانى است که دیگر تحمل تفرعن آمریکا و حضور سلطه طلبانه آن را از دست داده اند و نمى خواهند صداى خشم و نفرتشان براى ابد در گلوهاى شان خاموش و افسرده بماند و اراده کرده اند که آزاد زندگى کنند و آزاد بمیرند و فریادگر نسل ها باشند .

فریاد برائت ما ، فریاد دفاع از مکتب و حیثیات و نوامیس ، فریاد دفاع از منابع و ثروت ها و سرمایه ها ، فریاد دردمندانه ملت هایى است که خنجر کفر و نفاق قلب آنان را دریده است .

فریاد برائت ما ، فریاد فقر و تهیدستى گرسنگان و محرومان و پابرهنه هایى است که حاصل عرق جبین و زحمات شبانه روزى آنان را ، زراندوزان و دزدان بین المللى به یغما برده اند و حریصانه از خون دل ملت هاى فقیر و کشاورزان و کارگران و زحمتکشان ، به اسم سرمایه دارى و سوسیالیزم و کمونیزم مکیده و شریان حیات اقتصاد جهان را به خود پیوند داده اند و مردم جهان را از رسیدن به کمترین حقوق حقه خود محروم نموده اند .

فریاد برائت ما ، فریاد امتى است که همه کفر و استکبار به مرگ او در کمین نشسته اند و همه تیرها و کمان ها و نیزه ها به طرف قرآن و عترت عظیم نشانه رفته اند و هیهات که امت محمد _ صلى اللّه علیه و آله وسلم _ و سیراب شدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان به مرگ ذلت بار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند و هیهات که خمینى ، در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظاره گر صحنه هاى ذلت و حقارت مسلمانان باشد . من خون و جان ناقابل خویش را براى اداى واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نموده ام و در انتظار فوز عظیم شهادتم . قدرت و ابرقدرت ها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینى یکه و تنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستى است ادامه مى دهد و به یارى خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام ، این پابرهنه هاى مغضوب دیکتاتورها ، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و

ص: 113

سرسپردگانى که به ستم و ظلم خویشتن اصرار مى نمایند سلب خواهد کرد . آرى شعار نه شرقى ، نه غربى ما ، شعار اصولى انقلاب اسلامى در جهان گرسنگان و مستضعفین بوده و ترسیم کننده سیاست واقعى عدم تعهد کشورهاى اسلامى و کشورهایى است که در آینده نزدیک و به یارى خدا اسلام را به عنوان تنها مکتب نجاتبخش بشریت مى پذیرند و ذره اى هم از این سیاست عدول نخواهد شد و کشورهاى اسلامى و مردم مسلمان جهان نه باید وابسته به غرب و اروپا و آمریکا و نه وابسته به شرق ، شوروى که انشأاللّه ، به خدا و رسول خدا و امام زمان وابسته است و به طور قطع و یقین ، پشت کردن به این سیاست بین المللى اسلام ، پشت کردن به آرمان مکتب اسلام و خیانت به رسول خدا _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ و ائمه هدى _ علیهم السلام _ است و نهایتا مرگ کشور و ملت ما و تمامى کشورهاى اسلامى است و کسى گمان نکند که این شعار ، شعار مقطعى است که این سیاست ، ملاک عمل ابدى مردم ما و جمهورى اسلامى ما و همه مسلمانان سرتاسر عالم است . چرا که شرط ورود به صراط نعمت حق برائت و دورى از صراط گمراهان است که در همه سطوح و جوامع اسلامى باید پیاده شود . مسلمانان بعد از شرکت در راهپیمایى هاى برائت و اعلان همبستگى با ملت دلاور ایران ، باید به فکر رمى استعمار از کشورها و سرزمین هاى اسلامى خود باشند و براى بیرون راندن جنود ابلیس و برچیدن پایگاه هاى نظامى شرق و غرب از کشورهاى خود تلاش بنمایند و نگذارند دنیاخواران از امکانات آنان ، در جهت منافع خود و ضربه زدن به کشورهاى اسلامى استفاده کنند که این بزرگترین ننگ و عار کشور و سران ممالک اسلامى است که بیگانگان به مراکز سرى و نظامى مسلمانان راه پیدا کنند . مسلمانان از هیاهو و طبل هاى توخالى تبلیغات ظالمانه نهراسند که کاخ ها و قدرت هاى نظامى و سیاسى استکبار جهان ، همانند لانه عنکبوت سست و در حال فروریختن است . مسلمانان جهان باید به فکر تربیت و کنترل و اصلاح سران خودفروخته بعض کشورها باشند و آنان را با نصیحت یا تهدید از این خواب گرانى که هم خودشان و هم منافع ملت هاى اسلامى را به باد فنا مى دهد ، بیدار نمایند و به این سرسپردگان و نوکران هشدار بدهند و خودشان هم با بصیرت کامل از خطر منافقین و دلالان استکبار جهانى غافل نشوند و دست روى دست نگذارند و نظاره گر صحنه شکست اسلام و غارت سرمایه ها و منابع و نوامیس مسلمین نباشند .

ملت هاى مسلمان باید به فکر نجات فلسطین باشند و مراتب انزجار و تنفر خویش را از سازشکارى و مصالحه رهبران ننگین و خودفروخته اى که به نام فلسطین ، آرمان مردم سرزمین هاى غصب شده و مسلمانان این خطه را به تباهى کشیده اند به دنیا اعلام و نگذارند این خائنان بر سر میز مذاکره ها و رفت و آمدها ، حیثیت و اعتبار و شرافت ملت قهرمان فلسطین خدشه دار کنند ، که این انقلابى نماهاى کم شخصیت و خودفروخته به اسم آزادى قدس به آمریکا و اسرائیل متوسل شده اند .

ص: 114

عجبا که هر روز از فاجعه خونبار غصب فلسطین بیشتر مى گذرد ، سکوت و سازش سران کشورهاى اسلامى و طرح مماشات با اسرائیل غاصب بیشتر و حتى از تبلیغ و شعارهایى بیت المقدس هم خبرى به گوش نمى رسد و اگر دولت و مردم کشورى همانند ایران که خود نیز در حالت دفع تجاوز و جنگ و محاصره است ، به پشتیبانى از مردم فلسطین برخاسته و فریاد مى زند ، او را محکوم مى کنند و حتى از این که یک روز هم به نام قدس برگزار شود ، وحشت نموده اند . نکند که اینان تصور کرده اند که گذشت زمان ، سیرت و صورت جنایت هاى اسرائیل و صهیونیزم را دگرگون ساخته است و گرگ هاى خون آشام صهیونیزم ، از فکر تجاوز و غصب سرزمین هاى از نیل تا فرات دست برداشته اند . مسؤولین محترم کشور ایران و مردم ما و ملت هاى اسلامى از مبارزه با این شجره خبیثه و ریشه کن کردن آن ، دست نخواهند کشید و به یارى خداوند تعالى از قطرات پراکنده پیروان اسلام و توان معنوى امت محمد _ صلى اللّه علیه و آله وسلم _ و امکانات کشورهاى اسلامى باید استفاده کرد و با تشکیل هسته هاى مقاومت حزب اللّه در سراسر جهان اسرائیل را از گذشته جنایت بار خود پشیمان و سرزمین هاى غصب شده مسلمانان را از چنگال آنان خارج کرد . من همان گونه که بارها و در سال هاى گذشته قبل و بعد از انقلاب هشدار داده ام ، مجددا خطر فراگیرى غده چرکین و سرطانى صهیونیزم را در کالبد کشورهاى اسلامى گوشزد مى کنم و حمایت بى دریغ خود و ملت و دولت و مسؤولین ایران را از تمامى مبارزات اسلامى ملت ها و جوانان غیور و مسلمان در راه آزادى قدس ، اعلام مى نمایم و از جوانان عزیز لبنان که موجب سرافرازى امت اسلام و خوارى و ذلت جهانخواران گردیده اند ، تشکر مى کنم و براى موفقیت همه عزیزانى که در داخل سرزمین هاى اشغالى و یا در کنار این کشور غصب شده ، با تکیه به سلاح ایمان و جهاد به اسرائیل و منافع آن ضربه مى زنند دعا مى کنم و اطمینان مى دهم که ملت ایران ، شما را تنها نخواهد گذاشت . به خداى تعالى توکل کنید و از قدرت معنوى ملسمانان بهره بجویید و با سلاح تقوا و جهاد و صبر و مقاومت بر دشمنان حمله ببرید که (ان تنصروا اللّه ینصرکم و یثبت اقدامکم ) .

2 _ از آن جا که جنگ در رأس امور و برنامه هاى کشور ماست ، جهانخواران در آستانه پیروزى قاطع ملت ایران بر نظام پوسیده و رو به زوال عفلقیان ، تلاش گسترده اى را در جهت مشوه ساختن افکار عمومى جهانیان به کار گرفته اند تا بعد از آن همه تجاوزات و جنایات صدامیان و سکوت مجامع بین المللى ، ما را جنگ طلب معرفى نمایند . و چه بسا با این حربه جدید ، افراد ناآگاهى را تحت تأثیر قرار داده باشند . لازم است براى روشن شدن افکار عمومى ملت هاى در بند و خصوصا زائران محترم نکاتى را یادآور شوم .

دنیا از آغاز جنگ تاکنون و در تمام مراحل دفاعى ما ، هیچ گاه با زبان عدالت و بى طرفى با ما سخن نگفته است . آن روزى که صدام و حزب بعث از روى غرور و بى خردى به منظور ساقط نمودن نظام نوپاى جمهورى اسلامى ایران به کشور عزیزمان ایران حمله نموده و قراردادهاى بین المللى را پاره کرد و شخصا تجاوزات هوایى و دریایى و زمینى ارتش را رهبرى مى نمود و نه تنها خانه هاى یک

ص: 115

شهر و روستا ، که مراکز ده ها شهر و صدها روستا را با خاک یکسان مى کرد و کودکان معصوم ملت ما را در آغوش مادرانشان به شهادت مى رساند و تجاوزات و وحشى گرى ها را تا آن جا ادامه داد که قلم از نوشتن و زبان از بیان آنان شرم مى کند و نیز در آن روزى که صدام اولین جرقه و شعله هاى آتش جنگ را در خرمن امنیت همه کشورهاى اسلامى و خلیج فارس برافروخت ، هیچ کس از این مدعیان صلح ، جلوى آتش افروزى او را نگرفته و از امکانات و اهرم هاى فشار و قراردادهاى خود در جهت کنترل و مهار او بهره نجست و به دفاع از ملت مظلوم و ستمدیده ایران و عراق برنخاست و به صدام _ این آغاز کننده جنگ _ نگفت که به کدام گناه و به چه جرمى ملت ایران باید کشته شوند ! و به کدام گناه میلیون ها زن و مرد و پیر و جوان آواره شوند و یا خانه و کاشانه شان ویران گردد ! و به کدام جرم و گناه حاصل زحمات ده ها ساله تلاش و سرمایه گذارى یک ملت در صنایع و کارخانجات و مزارع و کشتزارها سوخته و برباد برود ! آیا جرم ما ، ایرانى بودن ماست ، جرم ما فارسى بودن ماست ، جرم ما اختلافات و تنازعات گذشته مرزى ماست ؟ خیر ، چنین نیست . امروز همه مى دانند جرم واقعى ما از دید جهانخواران و متجاوزان ، دفاع از اسلام و رسمیت دادن به حکومت جمهورى اسلامى به جاى نظام طاغوت ستمشاهى است ، جرم و گناه ما احیأ سنت پیامبر _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ و عمل به دستورات قرآن کریم و اعلان وحدت مسلمانان اعم از شیعه و سنى ، براى مقابله با توطئه کفر جهانى و پشتیبانى از ملت محروم فلسطین و افغانستان و لبنان و بستن سفارت اسرائیل در ایران و اعلان جنگ با این غده سرطانى و صهیونیزم جهانى و مبارزه با نژادپرستى و دفاع از مردم محروم آفریقا و لغو قراردادهاى بردگى رژیم کثیف پهلوى با آمریکاى جهانخوار بوده است . و نزد جهانخواران و نوکران بى اراده آنان چه گناهى بالاتر از این که کسى از اسلام و حاکمیت آن سخن بگوید و مسلمانان را به عزت و استقلال و ایستادگى در مقابل ستم متجاوزان دعوت کند .

ما به این نکته نه فقط در جنگ تحمیلى ، که از روز نخست شروع مبارزه و از پانزده خرداد تا بیست و دوم بهمن رسیده ایم و به خوبى دریافته ایم که براى هدف بزرگ و آرمانى اسلامى _ الهى باید بهاى سنگینى پرداخت نماییم و شهداى گرانقدرى را تقدیم کنیم و جهانخواران ما را راحت و آرام نخواهند گذاشت و با استفاده از ایادى داخلى و خارجى شان به ما شبیخون زده و خون عزیزان ما را بر بستر کوچه ها و خیابان ها و مرزهایمان جارى مى کنند و همین گونه شد وقتى که فریاد اسلامخواهى مردم کشور ما در پانزده خرداد به گوش آمریکا رسید و وقتى که براى اولین بار غرور آمریکا و اقتدار و ابرقدرتى او در اعتراض به مصونیت کارگرانش در ایران شکسته شد و آمریکا متوجه اقتدار و رهبرى علما و روحانیت اسلام و عزم جزم و اراده پولادین ملت ایران براى کسب آزادى و استقلال و رسیدن به نظام عدل اسلامى گردید ، به نوکر بى اراده و وطن فروش و فرومایه خود محمدرضا خان دستور داد که صداى اسلامخواهى ملت ما را خاموش کند و از او پیمان گرفت تا همه افرادى که در برابر آمریکا قد علم کرده اند را نابود کند و همه دیدیم که این خائنان و سرسپردگان در این ماموریت شوم لحظه اى درنگ ننمودند و به نام ماموریت و آزادى و رسیدن به دروازه تمدن بزرگ ، از کشته هاى این ملت

ص: 116

پشته ها ساختند و در و دیوار کشور ما را از فیضیه گرفته تا دانشگاه و از دانشگاه تا کوچه و بازار و خیابان و از خیابان تا مسجد و محراب به خون عزیزان و جوانان تکبیرگوى پیر و خدا و رسول خدا (ص ) ، رنگین کردند و در شرایطى که جلادان رژیم ستمشاهى پر و بال و برگ و شاخه شجره طیبه آزادى را مى شکستند ، همه جهانخواران در یک اقدام هماهنگ تبلیغاتى و بین المللى شاه را متمدن و مترقى ، و آزادى طلبان و مسلمانان را مرتجع و خواسته هاى اسلامى آنان را ارتجاع سیاه معرفى کردند و در ادامه همان سیاست سرکوب بود که در کربلاى خون رنگ ایران جنایات یزیدیان را ده ها بار در عاشوراها و تاسوعاها تکرار نمودند و مملکت ما را به جزیره آرام و ثبات آمریکا و به قبرستان و خرابه این ملت مبدل ساختند که من در روز ورود به کشور عزیز ایران در بهشت زهرا گفتم که شاه مملکت ما را ویران و قبرستان هاى آن را آباد نمود و الان نیز همان سخن را تکرار مى کنم که شاه کشور ما را ویران و قبرستان ها را آباد کرد ولى شاه که بود و به دستور چه کسى عمل مى کرد ؟ که اگر او به تنهایى و به فکر فاسد و تبهکار خود عمل مى کرد چه بسا قضایا بعد از رفتن او خاتمه مى یافت . ولى چه کسى است که نداند شاه نوکر و مامور آمریکا و تمامى شهیدان و عزیزان ما ، خون بها و قربانیانى بودند که به خاطر آزادى از آنان گرفته شد و کار او ماموریتى بوده است که براى اربابان خود به انجام رسانید و تا توانست انتقام آمریکا را از اسلام و مسلمین گرفت ولى کارگزار اصلى ماجرا یعنى خود آمریکا در پشت صحنه باقى مانده بود ، آمریکایى که از اسلام راستین مى ترسید و از قیام منتهى به حکومت عدل واهمه داشت .

آمریکا به تصور این که ملى گراها و منافقین و دیگر وابستگان چپ و راست او به زودى پاشنه سیاست انقلاب و حاکمیت نظام و اداره کشور را به نفع او به حرکت در مى آورند چند روزى سیاست خوف و رجأ را در پیش گرفت و به طرح و اجراى کودتا و اعمال سیاست فشار و ترویج چهره هاى وابسته خود و نیز به ترور شخصیت انقلاب و انقلابیون واقعى کشور پرداخت که خداوند مجددا بر ما منت نهاد و در صحنه حماسى تسخیر لانه جاسوسان ، مردم ایران برائت مجدد خویش را از آمریکا و اذناب آن اعلام نمودند ، که دوباره آمریکا همان تیغى که به دست محمدرضا خان سپرده بود در کف صدام این زنگى مست نهاد . صدام چه کرد ؟ آیا صدام همان کارى را که شاه قبل از انقلاب انجام داده بود انجام نداد ؟ شاه قبرستان هاى ما را از سروهاى بلند آزادى پر نساخت ؟ آیا صدام که از قدرت برتر و مانور بیشترى برخوردار بود غیر از این کرد ؟ آیا شاه کشورمان را به آمریکا نفروخته بود ؟ آیا صدام براى فروختن ایران به آمریکا به صورت دیگرى عمل نکرد ؟ گفتم که خرابى هاى شاه را اگر مهلت مان دهند با تلاش همه دست اندرکاران و ملت شریف در بیست سال هم نمى توانیم آباد کنیم . آیا خرابى هاى صدام را مى شود در کمتر از بیست سال آباد نمود ؟ مردم شریف ایران و مسلمانان و آزادى خواهان تمامى جهان باید بدانند که اگر بخواهند بدون گرایش به چپ و راست و مستقل از هر قدرت و ابرقدرتى روى پاى خویش بایستند ، باید بهاى بسیار گران استقلال و آزادى را بپردازند .

تجربه انقلاب اسلامى در ایران ، با خون بهاى هزاران شهید و مجروح و خراب شدن منزل ها و

ص: 117

به آتش کشیده شدن خرمن هاى کشاورزان و کشته شدن تعداد بسیارى در بمب گذارى ها و اسیر شدن فرزندان انقلاب و اسلام به دست دژخیمان بعث عراق و هزاران گونه تهدید و فشار اقتصادى و جانى به دست آمده است . ملت ایران تجربه پیروزى بر کفر جهانى را در خراب شدن منازل خود بر سر کودکان در خواب به دست آورده و با فداکارى ها و مجاهدات ، انقلاب و کشور خود را بیمه نموده است . و ما به تمام جهان تجربه هایمان را صادر مى کنیم و نتیجه مبارزه و دفاع با ستمگران را بدون کوچکترین چشمداشتى ، به مبارزان راه حق انتقال مى دهیم و مسلما محصول صدور این تجربه ها ، جز شکوفه هاى پیروزى و استقلال و پیاده شدن احکام اسلام براى ملت هاى دربند نیست . روشنفکران اسلامى همگى با علم و آگاهى باید راه پر فراز و نشیب دگرگون کردن جهان سرمایه دارى و کمونیزم را بپیمایند و تمام آزادیخواهان باید با روشن بینى و روشن گرى ، راه سیلى زدن بر گونه ابرقدرت ها و قدرت ها ، خصوصا آمریکا را بر مردم سیلى خورده کشورهاى اسلامى و جهان سوم ترسیم کنند . من با اطمینان مى گویم اسلام ابرقدرت ها را به خاک مذلت مى نشاند ، اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکى پس از دیگرى بر طرف و سنگرهاى کلیدى جهان را فتح خواهد کرد .

ملت شریف ایران توجه داشته باشید که کارى که شما مردان و زنان انجام داده اید آن قدر گران بها و پر قیمت است که اگر صدها بار ایران با خاک یکسان شود و دوباره با فکر و تلاش فرزندان عزیز شما ساخته گردد ، نه تنها ضررى نکرده اید ، که سود زیستن در کنار اولیأاللّه را برده اید و در جهان ابدى شده اید و دنیا بر شما رشک خواهد برد ، خوشا به حالتان !

من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام مى کنم که اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند ، ما در مقابل همه دنیاى آنان خواهیم ایستاد و تا نابودى تمام آنان از پاى نخواهیم نشست ، با همه آزاد مى شویم و یا به آزادى بزرگترى که شهادت است مى رسیم و همانگونه که در تنهایى و غربت و بدون کمک و رضایت احدى از کشورها و سازمان ها و تشکیلات جهانى ، انقلاب را به پیروزى رساندیم ، و همان گونه که در جنگ نیز مظلومانه تر از انقلاب جنگیدیم و بدون کمک حتى یک کشور خارجى متجاوزان را شکست دادیم ، به یارى خدا باقیمانده راه پرنشیب و فراز را با اتکأ به خدا ، تنها خواهیم پیمود و به وظیفه خویش عمل خواهیم کرد ، یا دست یکدیگر را در شادى پیروزى جهان اسلام در کل گیتى مى فشاریم و یا همه به حیات ابدى و شهادت روى مى آوریم و از مرگ شرافتمندانه استقبال مى کنیم ولى در هر حال پیروزى و موفقیت با ماست و دعا را هم فراموش نمى کنیم .

خداوندا ! بر ما منت بنه و انقلاب اسلامى ما را مقدمه فروریختن کاخ هاى ستم جباران و افول ستاره عمر متجاوزان در سراسر جهان گردان . و همه ملت ها را از ثمرات و برکات وراثت و امامت مستضعفان و پابرهنگان برخوردار فرما .

حال با این مقدمه ها قضاوت در جنگ با خود مسلمانان است که تعقل و اندیشه کنند که ما در مسیر چه هدف و آرمانى مورد تهاجم قرار گرفته ایم و شهیدان گرانقدرى را به پیشگاه مقدس حق تقدیم کرده ایم و صدام پلید چه نیاتى از تهاجم خود در سر پرورانده است و دنیا نیز به چه انگیزه اى به

ص: 118

حمایت ضمنى و علنى از او برخاسته است و تا امروز هم متجاوزین در تنگناى تسلیحات و امکانات نظامى و اقتصادى و سیاسى نبوده اند و دنیا هر روز به بهانه اى آنان را به بهترین و مدرن ترین سلاح ها مسلح نموده است ولى از دادن امکاناتى که حق مسلم ملت ماست و حتى پول آنها را گرفته اند خوددارى نموده اند ، ولى با تمام این احوال ما افتخار مى کنیم که در این نبرد طولانى و نابرابر فقط با تکیه بر سلاح ایمان و توکل بر خداى بزرگ و دعاى بقیه اللّه _ عجل اللّه تعالى فرجه _ و اعتماد به نفس و همت دلاور مردان و شیر زنان صحنه کارزار به پیروزى رسیده ایم و خدا را سپاس مى گزاریم که منت هیچ قدرت و کشور و ابرقدرتى در جنگ ، بر گردن ما نیست و مردم کارآزموده و متوکل ما با استعانت از ذات مقدس کبریا یکه و تنها و مظلومانه بر مشکلات بسیارى از طرح و عملیات و بسیج و آموزش نیروها تا نیاز تسلیحاتى کشورمان فائق آمده اند . و علاوه بر موفقیت هاى اعجاز گونه اى که در صحنه هاى دفاع از کشور اسلامى و بیرون راندن متجاوزین از هزاران کیلومتر ، به تحولات شگرف صنعتى از قبیل راه اندازى کارخانجات و دگرگونى در خطوط تولید و ساختن و اختراع ده ها وسایل پیشرفته و مدرن نظامى ، آن هم بدون حضور هیچ مستشارى و بدون هیچ گونه کمک خارجى ، دست یافته ایم ، و هم اکنون که به مرز پیروزى مطلق رسیده ایم و قدم هاى آخرمان را برمى داریم ، صداى ناآشناى صلح طلبى آن هم از کام ستمگران و جنگ افروزان به گوش مى رسد و در جهان غوغا به راه انداخته و عزا و ماتم صلح طلبى برپا نموده است و مدافع آزادى و امنیت انسان ها شده و براى خون جوانان و سرمایه هاى مادى و معنوى در کشور ایران و عراق مرثیه سرایى مى کنند . راستى چه شده است که استکبار جهانى و در رأس آن آمریکا این قدر طرفدار ملت ها شده است و جنگ افروزان و آتش بباران معرکه ها و جلادان قرن به شرف انسانیت و همزیستى مسالمت آمیز اعتقاد پیدا کرده اند و از عطش سیراب ناشدنى و خصلت خونخوارى خود که طبیعت فرهنگ سرمایه دارى و کمونیزم است ، منصرف شده اند و شمشیرها و خنجرها و قداره هاى فرو رفته در قلب و جگر ملت ها را به غلاف کشیده اند ! آیا این حقیقت است یا فریب و آیا این همان جلوه هاى دیگر شبیخون ها و بى انصافى هایى نیست که روزى سکوت را مصلحت خویش مى دید و امروز صلح طلبى را ؟ آیا به راستى از این طریق جهانخواران نمى خواهند از ضربه آخر ما جلوگیرى کنند و براى حفظ منافع خویش سیاست جنگ و صلح جهانى را به تصمیمات و فکرهاى پوسیده و شیطانى خود گره بزنند و عملا جان و مال و مملکت و امنیت ملل عالم را به قبضه قدرت خود در آورند که به طور قطع و یقین ، علت و فلسفه سماجت و اصرار جهانخواران در تحمیل صلح بر ملت ایران ، نشات گرفته از همین تفکر است . و از همه اینها که بگذریم این مسأله که چه کسى خواهان صلح واقعى و چه کسى جنگ طلب است خود اول بحث ماست .

قسمت چهارم

آیا واقعا صدام از گذشته ها و کرده ها و تجاوزات و ظلم ها و ستم هاى خود پشیمان شده است و اظهار ندامت مى کند و از خیانتى که به ملت ها و کشورهاى اسلامى و در جهت تضعیف بنیه دفاعى ملل

ص: 119

اسلامى نموده است عذر تقصیر مى خواهد ؟ آیا صلح طلبى صدام از روى دلسوزى و تنبه و آگاهى اوست و اصلا با این همه جنایت و غارتگرى ها ، براى صدام وجدان و شعور و عاطفه اى مى توان تصور کرد ، با این که این افعى زخم خورده به خاطر استیصال و درماندگى خود به طناب صلح طلبى چسبیده است ؟ و عجبا که بعض مدعیان عقل و سیاست و دوراندیشى چگونه طرح مى دهند و با تحریف آیات کتاب خدا و استناد به سنت پیامبر _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ مسیر عزت و کرامت مسلمین را دگرگون و مردم ما را از شرافت جهاد بر حذر دارند ، که خداوند را سپاس مى گزاریم که به ملت ایران آگاهى و رشد مرحمت فرموده است که نه تنها تحت تأثیر این القائات نرفته و نمى رود ، بلکه این موضع گیرى هاى ناشیانه و بچه گانه را دلیل کمبود و ضعف مبانى فکرى و عقیدتى صاحبان این تحلیل دانسته و به آن لبخند تمسخر مى زند . کدام انسان عاقلى است که با وجود همه شرایط مناسب و مقدمات لازم و فدا کردن هزاران قربانى بزرگ ، از نبرد با دشمن رو به احتضار مکتب و جامعه و کشور خود چشم پوشى نموده و به او مهلت توان دوباره دهد تا در موقع مناسب به کشور ما حمله کند ؟ آیا ریاست چند روزه دنیا ارزش این همه خفت و زبونى را دارد ؟ دنیا در شروع تجاوز به ما پیشنهاد نمود که براى جلوگیرى از تهاجم بیشتر به کشورتان ، حاکمیت و خواسته هاى صدام را بپذیرد و به زورگویى صدامیان گردن نهید و امروز هم در راستاى همان سیاست ها و در زیر بمباران مناطق مسکونى و حمله شیمیایى و حمله به نفت کش ها و هواپیماى غیرنظامى و قطارهاى مسافربرى به زبان دیگرى ما را به پذیرش حکومت زور و تجاوز صدامیان دعوت مى کند . و این را دیگر همه آگاهان جهان درک کرده اند که نه تنها صدام از خلق و خوى سبعیت و درندگى ذره اى عدول ننموده است که متأسفانه با حمایت جهانخواران و یا سکوت سازمان ها و مراکز بین المللى به گرگ زخم برداشته اى بدل شده است و مى رود تا شعله هاى آتش و جنگ را در کشورهاى منطقه و خصوصا خلیج فارس بر افروزد .

و من با وجود چنین شرایطى به همه سران کشورهاى خلیج فارس و همه ابرقدرت هاى شرق و غرب و خصوصا آمریکا و شوروى هشدار مى دهم و آنان را از دخالت و ماجراجویى و تصمیمات عجولانه برحذر مى دارم و به ملت آمریکا از این که عنان عقل و اراده خویش را در مهمترین مسائل سیاسى و بین المللى و نظامى به دست افرادى چون ریگان بسپارد نصیحت مى کنم . چرا که ریگان در کارها و خصوصا در مسائل سیاسى و و تصمیم گیرى ها ناتوان شده است و به کمک عقلا و اندیشمندان نیازمند شده است که مردم آمریکا را به ورطه سقوط نکشاند . من به سران کشورهاى خلیج فارس سفارش مى کنم که به خاطر یک عنصر ورشکسته سیاسى ، نظامى اقتصادى بیش از این خود و مردم کشورتان را تحقیر نکنید و با توسل به دامن آمریکا ضعف و ناتوانى خود را برملا نسازید و از گرگ ها و درنده ها براى شبانى و حفظ منافع خود استمداد نطلبیده ابرقدرت ها آن لحظه اى که منافع شان اقتضا کند شما و قدیمى ترین وفاداران و دوستان خود را قربانی مى کنند و پیش آنان دوستى و دشمنى و نوکرى و صداقت ارزش و مفهومى ندارد ، آنان منافع خود را ملاک قرار داده اند و به صراحت و در

ص: 120

همه جا از آن سخن مى گویند . چه خوب است که بعض سران سرسپرده کشورهاى اسلامى به اربابان و خدایان زر و زور و تزویر خود ، این نکته را جدى گوشزد کنند که این قدر از منافع خود در خلیج فارس سخن نگویند ، براى این که همین مسأله موجب حساسیت شدید مردم منطقه است که آمریکا و فرانسه و انگلیس چه منافعى در آب هاى خلیج فارس دارند که تا پاى دخالت نظامى و جنگ هم مى خواهند آن را حفظ کنند ؟ البته سیاست ما در مورد خلیج فارس از اول تاکنون صریح و روشن بوده است . جمهورى اسلامى ایران به امنیت در خلیج فارس اهمیت زیادى مى دهد و به همین دلیل و على رغم فراهم بودن همه نوع امکانات دریایى و هوایى و زمینى در بستن تنگه هرمز و صدمه وارد کردن به کشتى ها و نفت کش ها و منافع و مراکز صدور نفت و پالایشگاه ها و بنادر منطقه تا به حال از سیاست صبر و انتظار و جلوگیرى از گسترش جنگ پیروى نموده است و فقط در حد نشان دادن مقدار کمى از قدرت و حضور و توانایى خود و مقابله به مثل وارد عمل گردیده است . و دنیا به این حقیقت رسیده است که ناامنى در خلیج فارس فقط به ضرر ایران تمام نمى شود ، بلکه قوى ترین قدرت ها و ابرقدرت ها هم اگر مثل آمریکا تمامى امکانات هوایى و دریایى و جاسوسى _ خبرى خود و هم پیمانان خود در منطقه را بسیج کنند ، که حتى یک کشتى را بدون خطر اسکورت و حفاظت نمایند ، از این خطر و ضرر مصون نخواهند ماند و در این گرداب ناامنى غرق مى شوند و على رغم آن همه مقدمات و تمهیدات و جار و جنجال هایى که در جهان آمریکا بر پا نموده است و ده ها خبرنگار و فیلمبردار را به منطقه گسیل داشته اند تا خبر موفقیت نقشه هاى شوم آمریکا را مخابره کنند ، خداوند زمینه رسوایى و زبونى آمریکا را به دست غیب خود فراهم مى آورد و اقتدار معنوى پرچم لااله الااللّه را بر پرچم کفر به نمایش مى گذارد و دل بندگان خالص خویش را شادمان مى سازد و چه بهتر که آمریکا و ریگان از مسیر سیاست مین گذارى شده خلیج فارس که کوس رسوایى آنان را در جهان به صدا در آورده است مجددا عبور نکند و بر مرکب غرور و جهلى که تا به حال ده ها بار صاحب خود را بر زمین کوبانیده است ، سوار نشود و لااقل شبح قدرت و قدرت نمایى خود را پیش نوکران خود مثل کویت حفظ کند و بیش از این آنان را از شکست و خفت خود شرمسار و سرافکنده نسازد و مطمئن باشند که ادامه جولان در خلیج فارس منطقه را به کانون خطر و بحران ناخواسته علیه خود آنان سوق مى دهد . و دنیا اگر خودش را آماده بحران نفت و به هم خوردن همه معادلات اقتصادى و تجارى و صنعتى کرده است ، ما هم آماده ایم و کمربندها را محکم بسته ایم و همه چیز براى عملیات آماده است . و حتما آمریکا باید به این نکته برسد که دخالت نظامى در خلیج فارس صرفا یک آزمایش نیست که یک دام بزرگ و یک بازى خطرناک است و ما و همه مسلمانان منطقه خلیج فارس ، حضور نظامى ابرقدرت ها را نقشه و مقدمه تهاجم و حمله به ممالک اسلامى و کشور جمهورى اسلامى ایران و در ادامه حمایت از صدام تلقى مى کنیم . مسلمانان جهان با همراهى نظام جمهورى اسلامى ایران عزم خود را جزم کنند تا دندان هاى آمریکا را در دهانش خرد کنند و نظاره گر شکوفایى گل آزادى و توحید و امامت جهانى نبى اکرم باشند .

البته لازم است این نکته را براى چندمین بار به سران کشورهاى اسلامى حاشیه خلیج فارس

ص: 121

بازگو کنم که القأ شبهه و بزرگ جلوه دادن خطر اسلام و انقلاب و جمهورى اسلامى ایران براى کشورهاى منطقه همان ترفند قدیم و جدید جهانخواران بوده و است ، که از این طریق از پیدایش جو تفاهم و همکارى مسالمت آمیز جلوگیرى نمایند و احساس نیاز کشورها را به شرق و غرب تشدید کنند . جمهورى اسلامى ایران مایل است بر اساس حفظ وحدت و حمایت از منافع کشورها و ملت هاى اسلامى آنان را در مشکلات یارى نماید و در بروز حوادث تحمیلى سیاسى _ نظامى از ناحیه استکبار جهانى با قدرت و نفوذ خود آنها را رفع و در جهت کنترل و نفى سلطه سیاسى شرق و غرب برنامه اى دقیق و قوى ارائه دهد ، ولى ما مطمئنیم که با وجود صدام و حزب عفلقى عراق این مسأله به کندى پیش مى رود ، چرا که به همان میزانى که ابرقدرت ها از ائتلاف و وحدت ملت هاى اسلامى واهمه دارند ، صدام نیز از همکارى ایران با کشورهاى اسلامى در هراس است . به هر حال اصرار ما در نبرد ، تا رفتن صدام و حزب کثیف عراق و رسیدن به شرایط بر حق و عادلانه دیگرمان یک تکلیف شرعى و واجب الهى است که از آن هرگز تخطى نمى کنیم که انشأاللّه با تحقق آن ، در کنار کشورهاى اسلامى ، سیاستى محکم و بنیادین براى همه کشورها و ملت هاى اسلامى پایه ریزى شده است و در پرتو آن منافع مردم از آفت و خطر مهاجمین و متجاسرین محفوظ خواهد ماند و همه کسانى که به فکر تجاوز به حریم کشورهاى اسلامى شده اند از سرنوشت صدامیان عبرت مى گیرند و خودشان را به خشم و غضب ملت ها گرفتار نخواهند ساخت .

امروز بدون شک سرنوشت همه امت ها و کشورهاى اسلامى به سرنوشت ما در جنگ گره خورده است . جمهورى اسلامى ایران در مرحله اى است که پیروزى آن به حساب پیروزى همه مسلمانان و خداى نخواسته شکست آن ، به ناکامى و شکست و تحقیر همه مومنان مى انجامد و رها کردن یک ملت و یک کشور و یک مکتب بزرگ در نیمه راه پیروزى ، خیانت به آرمان بشریت و رسول خداست ، لذا تب جنگ در کشور ما جز به سقوط صدام فرو نخواهد نشست و انشأاللّه تا رسیدن به این هدف فاصله چندانى نمانده است . و خدا را سپاس مى گزاریم که ملت و دولت و مسؤولین ارتش و سپاه و بسیج و نیروهاى مردمى و همه اقشار دلاور کشورمان در آمادگى کامل به سر مى برند و همه اهل جنگ و هنرآفرینان مدرسه عشق و شهادتند و به خوبى از پس توطئه هاى استکبار و ایادى جاسوس و منافق آنان برآمده اند و مى روند که به یارى خداوند بزرگ آخرین معابر پیروزى را باز کنند و علاوه بر حضور برتر خود در خلیج فارس و جزایر و سواحل و مناطق غرب و جنوب ، هم اکنون نیز به سازماندهى و بسیج و تشکل مردم ستمدیده عراق پرداخته اند که این از مهمترین خواسته ها و هدف هاى ما بوده است ، چرا که از اول جنگ به صراحت اعلام کرده ایم که ایران حتى به یک وجب از خاک عراق چشم ندوخته است و مردم عراق در تصمیم گیرى و انتخاب حکومت خود آزادند و چه بهتر آن که قبل از سقوط حاکمیت مطلق بعث عراق ، به دست رزمندگان دلاور اسلام در جبهه هاى نبرد ،

ص: 122

حکومت دلخواه و مورد نظر خود را انتخاب کنند که بحمداللّه طلیعه این حرکت بزرگ آشکار شده است و همه ابرقدرت و حامیان رژیم رو به زوال بعث مطمئن باشند که بین المللى کردن درگیرى ها در جنگ و ایجاد جو فشار و جریانات ساختگى سیاسى ، تبلیغاتى و دیپلماسى علیه جمهورى اسلامى ایران در جهان و دخالت هاى نظامى و غیرنظامى در خلیج فارس و بزرگ نمایى مشکلات و اختلاف تراشى و ارائه تحلیل هاى کور و بى ثمر ، ما را از هدف سرنگونى صدام و حزب بعث عراق و تنبیه متجاوز باز نخواهد داشت و به لطف خدا تمامى فشارها و محاصره هاى جهانى را براى نیل به این هدف بزرگ تحمل مى کنیم و از جنگ کردن در راه خدا خسته نمى شویم . و این ملت بزرگ ایران است که با قامتى استوار بر بام بلند شهادت و ایثار ایستاده است و هر روز نشاط و تحرک و فریاد او براى ادامه راه بیشتر مى شود . البته ممکن است غرب زده ها و بزدلان و همان ها که نه در روزهاى آغازین در میدان دفاع بوده اند و نه تا به امروز به حمایت از حماسه آفرینان و وطن بانان خدمتى کرده اند و نه در آینده لیاقت حضور در جنود و سربازان خدا را خواهند یافت ، براى خوش خدمتى به اربابان و دل گرم نمودن آنان از خستگى و بن بست در جنگ تحمیلى ، داد سخن دهند و به خیال خام خود افکار را از جنگ منحرف نمایند و احیانا آنها که در خارج از مرزها نشسته اند باورشان بیاید که مردم و مسؤولین و ارتش و سپاه و بسیج از جنگ و ادامه آن خسته شده اند و یا در میان آنان بر سر جنگ اختلاف افتاده است . و حال آن که به لطف خدا در حاکمیت جمهورى اسلامى ما اختلافى بر سر مواضع اصولى ، سیاسى و اعتقادى وجود ندارد و همه مصمم اند تا توحید ناب را در بین الملل اسلامى پیاده نموده و سر خصم را به سنگ بکوبانند ، تا در آینده اى نه چندان دور به پیروزى اسلام در جهان برسند .

الحمدلله این کشور رسول خدا (ص ) امروز میلیون ها جوان داوطلب جنگ و شهادت در خود پرورانده است و دل و دیدگان ملت ما را جز رضایت حق چیزى بر نخواهد کرد و به همین جهت از بذل مال و جان و فرزندان خویش در راه خدا لذت مى برند و ملاک ارزش و برترى در نزد آنان تقوا و سبقت در جهاد گردیده است و از تفرعن ها و خودنمایى هاى جاهلیت قدیم و جدید متنفرند و من خودم را خادم یک چنین ملتى مى دانم و به این خدمت افتخار مى کنم و همه این برکات معنوى را از توجه پیامبر رحمه للعالمین و خاتم المرسلین (ص ) مى دانم و مردم و جوانان کشورهاى اسلامى را به کشف و شناخت و ایجاد روابط گرم و برادرانه با این عصاره هاى فضیلت و تقوا دعوت نموده و در این فرصت به همه مسوولان کشورمان تذکر مى دهم که در تقدم ملاک ها ، هیچ ارزش و ملاکى مهمتر از تقوا و جهاد در راه خدا نیست و همین تقدم ارزشى و الهى باید معیار انتخاب و امتیاز دادن به افراد و استفاده از امکانات و تصدى مسؤولیت ها و اداره کشور و بالاخره جایگزین همه سنت ها و امتیازات غلط مادى و نفسانى بشود ، چه در زمان جنگ و چه در حالت صلح ، چه امروز و چه فردا ، که خدا این امتیاز را به آنان عنایت فرموده است و صرف امتیاز لفظى و عرفى کفایت نمى کند ، که باید هم در متن قوانین و مقررات و هم در متن عمل و عقیده و روش و منش جامعه پیاده شود و مصلحت زجرکشیده ها

ص: 123

و جبهه رفته ها و شهید و اسیر و مفقود و مجروح داده ها و در یک کلام ، مصلحت پابرهنه ها و گودنشین ها و مستضعفین بر مصلحت قاعدین در منازل و مناسک و متمکنین و مرفهین گریزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامى مقدم باشد و نسل به نسل و سینه به سینه شرافت و اعتبار پیشتازان این نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند و باید سعى شود تا از راه رسیده ها و دین به دنیا فروشان ، چهره کفرزدایى و فقرستیزى روشن انقلاب ما را خدشه دار نکنند و لکه ننگ دفاع از مرفهین بى خبر از خدا را بر دامن مسؤولین نچسبانند و آنهایى که در خانه هاى مجلل ، راحت و بى درد آرمیده اند و فارغ از همه رنج ها و مصیبت هاى جان فرساى ستون محکم انقلاب و پابرهنه هاى محروم ، تنها ناظر حوادث بوده اند و حتى از دور هم دستى بر آتش نگرفته اند ، نباید به مسؤولیت هاى کلیدى تکیه کنند ، که اگر به آن جا راه پیدا کنند چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند ، و حاصل همه زحمات ملت را بر باد دهند ، چرا که اینها هرگز عمق راه طى شده را ندیده اند و فرق و سینه شکافته نظام و ملت را به دست از خدا بى خبران مشاهده نکرده اند و از همه زجرها و غربت هاى مبارزان و التهاب و بى قرارى مجاهدان که براى مرگ و نابودى ظلم بیگانگان دل به دریاى بلا زده اند ، غافل و بى خبرند .

3 _ روحانیون و مدیران و مسؤولین محترم کاروان ها و حج با توجه به مسؤولیت خطیرى که در اداره و توجیه زائران محترم پذیرفته اند و با در نظر گرفتن شرایط استثنایى کشور جمهورى اسلامى ایران باید تمام همت و تلاش خود را در برگزارى صحیح و منظم حج به کار گیرند و با سعه صدر و به دور از هر گونه توقع و منتى زائران محترم بیت اللّه را در آموزش و تعلیم مناسک و مسائل حج همراهى نمایند و متناسب با حضور قشرهاى مختلف اعم از بى سواد و باسواد براى آنان برنامه ریزى کنند و از نقش سازنده خود و تأثیر بزرگى که حج براى همیشه در سرنوشت انسان مى گذارد غافل نشوند ، چرا که در آن فضا و شرایط معنوى همه دل ها براى تحول و پذیرفتن حق آماده است ، لذا از اعمال نظرهاى شخصى در امور حج و خصوصا در مسائل و مناسک جدا خوددارى شود و مسائل حج را با علم و یقین و در موارد ضرورت با مراجعه به اشخاص مطلع و یا منابع فقهى آن بیان فرمایند ، چرا که در اعمال و مناسک حج مسائل جدید و مورد ابتلأ فراوان است و خداى نا کرده بیان ناقص و غلط مسائل ، موجب بطلان عمل و گرفتارى حجاج محترم و عسر و حرج مى گردد .

روحانیون عزیز در عین حالى که مسائل را به طور واضح و دقیق بیان مى کنند ولى از مشکل تراشى و حالت هاى وسواس گونه اى که زائران را در شک و تردید و احتیاطهاى بى مورد قرار مى دهد خوددارى کنند ، چرا که وسواس در برنامه و مراسم و عبادت ها و ادعیه موجب کسالت و بى توجهى در واجبات مى شود . و یکى از فرصت هاى بسیار مناسب و مغتنم براى روحانیون ، ارتباط با صاحب نظران و اندیشمندان و علماى کشورهاى اسلامى است . هر چند که استکبار جهانى ، یا سران بعض کشورهاى اسلامى به شدت از این نوع ملاقات ها و رابطه ها بیمناک و از آن جلوگیرى و مراقبت

ص: 124

مى نمایند ، ولى برنامه ریزى سالم و استفاده کردن از این موقعیت مناسب براى تبادل افکار و اندیشه ها و پیدا کردن راه حل براى معضلات جوامع اسلامى از خواسته هاى جمهورى اسلامى ایران بوده است و در این فرصت مغتنم ، روحانیون معظم و مسؤولین تبلیغات حج براى انتقال تجارب انقلاب و ارائه خط مشى هاى سیاسى در پرتو احکام قرآن و نقش عظیم روحانیت اسلام در رهبرى مردم و جامعه ، نقش کارسازى باید ایفا بنمایند .

متأسفانه نه تنها مردم کشورها ، بلکه روحانیون ممالک اسلامى اکثرا از کارآیى و نقش سازنده و تعیین کننده خود در مسائل روز و سیاست هاى بین المللى بى خبر هستند و متاثر از القائات و برداشت هاى مادى ، تصور مى کنند که در عصر تمدن و تکنیک و صنعت و تحولات علمى و پیشرفت هاى مادى ، نفوذ روحانیت کم شده است و نعوذباللّه اسلام از اداره کشورها عاجز مانده است ، که بحمداللّه پیروزى انقلاب اسلامى ایران به رهبرى روحانیت ، خلاف این تصورات را ثابت نمود و على رغم همه کارشکنى ها و سنگ اندازى ها و توطئه هاى شرق و غرب و حسادت و کینه توزى ایادى آنان توانمندى و اقتدار روحانیت اسلام آشکار گردید . که من از تمامى علما و متفکرین و دانشمندان اسلامى سراسر جهان دعوت مى کنم که در فرصت هاى مناسب به کشور عزیز اسلامى ایران سفر کنند و در وضع گذشته این مملکت که نظام شاهنشاهى آن را به مملکتى غرب زده و تهى از ارزش هاى اسلامى مبدل ساخته بود و ایران مى رفت تا پایگاهى براى اسلام زدایى و محو آثار رسالت گردد و از تاریخ تا فرهنگ و همه مظاهر اسلام نابود شود ، فکر نمایند و همچنین به بررسى وضعیت کنونى بپردازند که اساس قوانین و مقررات این کشور را وحى و اسلام معین نموده است و تمامى مظاهر کفر و شرک و معاصى علنى حتى المقدور برچیده شده و على رغم همه نغمه هاى شوم التقاطى ها و چپ ها و راست ها و ملى گراها که در روزهاى اول پیروزى انقلاب و براى قبضه نمودن قدرت و تفکر ملت ایران از حلقوم آنان برمى خاست ، خداوند بر ما منت نهاد که توطئه آنان کشف و در تمامى کشور ما قوانین و برنامه هاى اسلامى در حال پیاده شدن است و از میدان هاى نبرد و کارزار گرفته تا مراکز تحقیقات علمى ، دانشگاه ها و حوزه ها و از مجالس قانونگذارى و تدوین همه مقررات کشورى و لشکرى تا قوه مجریه که دست اندر کار حل و فصل بزرگترین مسائل ادارى و اجرایى یک کشور بزرگ و در حال جنگ و محاصره و با جمعیتى متجاوز از پنجاه میلیون نفر است و از قوه قضاییه که مسؤولیت اجراى حدود و احکام الهى و در حقیقت بار سنگین تامین امنیت جان و نوامیس و اموال و شخصیت یک جامعه انقلابى را به عهده دارد تا فرماندهى قواى نظامى و انتظامى که مسؤولیت امنیت مرزها و داخل کشور و خنثى نمودن صدها توطئه رنگارنگ به عهده آنان است و باید جلوى تخریب و جنایات منافقین و ضدانقلاب و اشاعه فحشا و منکرات و دزدى ها و قتل ها و مواد مخدر را بگیرند ، که همه اینها با رهبرى روحانیت متعهد و به برکت احکام نورانى اسلام و کتاب آسمانى پیامبر اکرم حضرت محمد بن عبداللّه _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ و پیروى از ائمه هدا _ علیهم السلام _ اداره مى شود و خدا را سپاس مى نهیم که با تکیه بر آیات وحى و کتاب خدا توانسته ایم کشورمان را از وابستگى ها

ص: 125

نجات دهیم . البته تا پیاده کردن تمامى احکام و مقررات اسلامى و عمل کامل در همه سطوح جامعه راه زیادى در پیش داریم ولى به یارى خداوند همچنان به تلاش و کوشش خود ادامه مى دهیم و در عمل به همه غرب زدگان و شرق زدگان و خودباختگانى که از مطرح کردن شعار اسلام و اعتماد به قرآن کریم واهمه داشته اند ، نشان مى دهیم که چگونه مى توان جامعه را از سرچشمه هاى معرفت کتاب خدا و هدایت اسلام عزیز سیراب نمود ، که بحمداللّه همه اینها از برکات و ورود علما در مسائل سیاسى و استنباط احکام در مسائل مستحدثه بوده است ، که روحانیت کشور ایران فقط به خطابه و وعظ و ذکر مسائل روزمره اکتفا ننموده است و با دخالت در مهمترین مسائل سیاسى کشور خود و جهان توانسته است قدرت مدیریت روحانیت اسلام را به نمایش بگذارد و اتمام حجتى براى همه قائلین به سکوت و سازشکاران بى تعهد و علم فروشان بى عمل باشد و تعجب است که چگونه بسیارى از علما و روحانیون کشورها و بلاد اسلامى از نقش عظیم و رسالت الهى و تاریخى خود در این عصرى که بشریت تشنه معنویت و احکام نورانى اسلام است غافلند و عطش ملت ها را درک نمى کنند ، از التهاب و گرایش جوامع بشرى به ارزش هاى وحى بى خبرند و قدرت و نفوذ معنوى خود را دست کم گرفته اند ، که در همین شرایط پر زرق و برق حاکمیت علوم و تمدن مادى بر نسل معاصر ، علما و خطبا و ائمه جمعه بلاد و روشنفکران اسلامى با وحدت و انسجام و احساس مسؤولیت و عمل به وظیفه سنگین هدایت و رهبرى مردم ، مى توانند دنیا را در قبضه نفوذ و حاکمیت قرآن درآورند و جلوى این همه فساد و استثمار و حقارت مسلمین را بگیرند و از لانه کردن شیاطین کوچک و بزرگ و خصوصا آمریکا در ممالک اسلامى جلوگیرى کنند و به جاى نوشتن و گفتن لاطائلات و کلمات تفرقه انگیز و مدح و ثناى سلاطین جور و بدبین کردن مستضعفان به مسائل اسلام و ایجاد نفاق در صفوف مسلمین به تحقیق و نشر احکام نورانى اسلام همت بگمارند و با استفاده از این دریاى بیکران ملت هاى اسلامى ، هم عزت خود را و هم اعتبار امت محمدى _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ را پایدار نمایند .

آیا براى علماى کشورهاى اسلامى ننگ آور نیست که با داشتن قرآن کریم و احکام نورانى اسلام و سنت پیامبر _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ و ائمه معصومین _ علیهم السلام _ احکام و مقررات کفر در ممالک اسلامى تحت نفوذ آنان پیاده شود و تصمیمات دیکته شده صاحبان زر و زور و تزویر و مخالفان واقعى اسلام اجرا گردد و سیاست گذاران کرملین با واشنگتن دستورالعمل براى ممالک اسلامى صادر کنند ؟ علماى بلاد و کشورهاى اسلامى باید راجع به حل مشکلات و معضلات مسملین و خروج آنان از سیطره قدرت حکومت هاى جور با یکدیگر به بحث و مشورت و تبادل نظر بپردازند و براى حفظ منافع مسلمین سینه ها را سپر کنند و جلوى تهاجم فرهنگ هاى مبتذل شرق و غرب را که به نابودى نسل و حرث ملت ها منتهى شده است را بگیرند ، و به مردم کشورهاى خود آثار سوء و نتایج خودباختگى در مقابل زرق و برق غرب و شرق را بازگو نمایند و به مردم و به دولت ها خطر استعمار نو و شیطنت ابرقدرت ها که جنگ و مسلمان کشى در جهان به راه انداخته اند ، گوشزد کنند .

ص: 126

من مجددا تاکید مى کنم که دنیا امروز تشنه حقایق و احکام نورانى اسلام است و حجت الهى بر همه علما و روحانیون تمام گردیده است ، چرا که وقتى جوانان کشورهاى اسلامى براى دفاع از مقدسات دینى خود تا سرحد شهادت پیش رفته اند و براى بیرون کردن متجاوزان ، خود را به دریاى حوادث و بلازده اند و زندان ها و شکنجه ها را به جان خریده اند و همچون مسلمانان شجاع و مبارز و عزیزان حزب اللّه لبنان و سایر کشورها مقاومت کرده اند و به جهاد علیه متجاوزان برخاسته اند ، چه حجتى بالاتر از این و چه بهانه اى براى سکوت و مماشات و در خانه نشستن و تقیه کردن هاى بى مورد مانده است ؟

علما و روحانیت متعهد اسلام اگر دیر عمل کنند ، کار از کارگذرد . البته ما درد تنهایى بعض از علما و متعهدینى که در شهرها و کشورهایشان در محاصره سرنیزه ها و فشار تهدیدها و حکم هاى نامشروع علماى سوء و دربارى گرفتار آمده اند احساس مى کنیم ولى به همه این عزیزان که در فشار جباران مى باشند ، موعظه خدا را یادآور مى شویم که ان (تقومواللّه مثنى و فرادى ثم تتفکروا) براى خدا قیام کنید و از تنهایى و غربت نهراسید ، مساجد بهترین سنگرها و جمعه و جماعات مناسب ترین میدان تشکل و بیان مصالح مسلمین مى باشند . امروز دولت ها و سرسپردگان ابرقدرت ها اگر چه به جنگ جدى با مسلمانان برخاسته اند و همچون دولت هند ملسمانان بى گناه و بى پناه و آزاده را قتل عام مى کنند ولى هرگز جرات و قدرت تعطیل مساجد و معابد مسلمین را براى همیشه ندارند و نور عشق و معرفت میلیون مسلمان را نمى توانند خاموش کنند . در عین حال اگر آنان مساجد و محافل مذهبى و سیاسى علماى اسلام را به تعطیلى بکشانند و حتى علماى اسلام را در ملأ عام بدار کشند ، خود دلیل مظلومیت اسلام و موجب توجه بیشتر مسلمانان به روحانیت و پیروى از آنان مى شود . مگر نه این است که خداوند از علما پیمان گرفته است که در برابر ستم ستمکاران و ظلم جنایت پیشگان ساکت و آرام نمانند ؟ مگر نه این است که علما حجت پیامبران و معصومین بر زمین هستند ؟ پس باید علما و روشنفکران و محققان به داد اسلام برسند و اسلام را از غربتى که دامنگیرش شده است نجات دهند و بیش از این ذلت و حقارت را تحمل نکنند و بت سیادت تحمیلى جهانخواران را بشکنند و با بصیرت و سیاست چهره منور و پر اقتدار خود را آشکار سازند و در این راستا ، دو چهره ها و روحانى نمایان و دین به دنیافروشان و قیل و قال کنندگان را از خود و از کسوت خود برانند و اجازه ندهند که علماى سوء و تملق گویان ظلمه و ستمگران ، خود را به جاى پیشوایان و رهبران معنوى امت هاى اسلامى بر مردم تحمیل کنند و از منزلت و موقعیت معنوى علماى اسلام سوء استفاده کنند . روحانیون متعهد اسلام باید از خطر عظیمى که از ناحیه علماى مزور و سوء و آخوندهاى دربارى متوجه جوامع اسلامى شده است سخن بگویند ، چرا که این بى خبران هستند که حکومت جابران و ظلم سران وابسته را توجیه و مظلومین را از استیفاى حقوق حقه خود منع و در مواقع لزوم به تفسیق و کفر مبارزان و آزادیخواهان

ص: 127

در راه خدا حکم مى دهند ، که خداوند همه ملت هاى اسلامى را از شرور و ظلمت این نااهلان و دین فروشان نجات دهد .

و یکى از مسائل بسیار مهمى که به عهده علما و فقها و روحانیت است ، مقابله جدى با دو فرهنگ ظالمانه و منحط اقتصادى شرق و غرب و مبارزه با سیاست هاى اقتصاد سرمایه دارى و اشتراکى در جامعه است ، هر چند که این بلیه دامنگیر همه ملت هاى جهان گردیده است و عملا بردگى جدیدى بر همه ملت ها تحمیل شده و اکثریت جوامع بشرى در زندگى روزمره خود به اربابان زر و زور پیوند خورده اند و حق تصمیم گیرى در مسائل اقتصاد جهان از آنان سلب شده است و على رغم منابع سرشار طبیعت و سرزمین هاى حاصلخیز جهان و آب ها و دریاها و جنگل ها و ذخایر ، به فقر و درماندگى گرفتار آمده اند و کمونیست ها و زراندوزان و سرمایه داران با ایجاد روابط گرم با جهانخواران ، حق حیات و ابتکار عمل را از عامه مردم سلب کرده اند و با ایجاد مراکز انحصارى و چندملیتى ، عملا نبض اقتصاد جهان را در دست گرفته و همه راه هاى صدور و استخراج و توزیع و عرضه و تقاضا و حتى نرخ گذارى و بانکدارى را به خود منتهى نموده اند و با القاى تفکرات و تحقیقات خودساخته ، به توده هاى محروم باورانده اند که باید تحت نفوذ ما زندگى کرده والا راهى براى ادامه حیات پابرهنه ها ، جز به تن دادن به فقر باقى نمانده است و این مقتضاى خلقت و جامعه انسانى است که اکثریت قریب به اتفاق گرسنگان در حسرت یک لقمه نان بسوزند و بمیرند و گروهى اندک هم از پرخورى و اسراف و تعیش جانشان به لب آید . به هر حال این مصیبتى است که جهانخواران بر بشریت تحمیل کرده اند و کشورهاى اسلامى به واسطه ضعف مدیریت ها و وابستگى ، به وضعیتى اسف بار گرفتار شده اند که این به عهده علماى اسلام و محققین و کارشناسان اسلامى است که براى جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام ، طرح و برنامه هاى سازنده و در برگیرنده منافع محرومین و پابرهنه ها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به درآورند . البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصا برنامه هاى اقتصادى آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایه دارى غرب و اشتراکى شرق ، بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست و ریشه کن شدن آثار سوء و مخرب آن چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت اسلامى همچون جمهورى اسلامى ایران نیازمند به زمان باشد ، ولى ارائه طرح ها و اصولا تبیین جهت گیرى اقتصاد اسلام در راستاى حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومى آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان ، بزرگترین هدیه و بشارت آزادى انسان از اسارت فقر و تهیدستى به شمار مى رود و بیان این حقیقت که صاحبان مال و منال در حکومت اسلام هیچ امتیاز و برترى اى از این جهت بر فقر اندازند و ابدا اولویتى به آنان تعلق نخواهد گرفت ، مسلم راه شکوفایى و پرورش استعدادهاى خفته و سرکوب شده پابرهنگان را فراهم مى کند . و تذکر این مطلب که ثروتمندان هرگز به خاطر تمکن مالى خود نباید در حکومت و حکمرانان و اداره کنندگان کشور اسلامى نفوذ کنند و مال و ثروت خود را به بهانه فخرفروشى و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتکشان افکار و خواسته هاى خود را

ص: 128

تحمیل کنند ، این خود بزرگترین عامل تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرایش آنان به اخلاق کریمه و ارزش هاى متعالى و فرار از تملق گویى ها مى گردد و حتى بعض ثروتمندان را از این که تصور کنند که مال و امکاناتشان دلیل اعتبار آنان در پیشگاه خداست متنبه مى کند .

خلاصه کلام این که بیان این واقعیت که در حکومت اسلامى بهاى بیشتر و فزون تر از آن کسى است که تقوا داشته باشد ، نه ثروت و مال و قدرت و همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل مؤظفند که با فقرا و مستمندان و پابرهنه ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین ، و در کنار مستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن ، افتخار بزرگى است که نصیب اولیأ شده و عملا به شبهات و القائات خاتمه مى دهد ، که بحمداللّه در جمهورى اسلامى ایران ، اساس این تفکر و بینش در حال پیاده شدن است .

و همچنین مسؤولین محترم کشور ایران على رغم محاصرات شدید اقتصادى و کمبود درآمدها ، تمامى کوشش و تلاش خود را صرف فقرزدایى جامعه کرده اند و همه آرمان و آرزوى ملت و دولت و مسؤولین کشور ماست که روزى فقر و تهیدستى در جامعه ما رخت بربندد و مردم عزیز و صبور و غیرتمند کشور از رفاه در زندگى مادى و معنوى برخوردار باشند . خدا نیاورد آن روزى را که سیاست ما و سیاست مسؤولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و روآوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیأ و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشترى برخوردار بشوند . معاذاللّه که این با سیره و روش انبیأ و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین _ علیهم السلام _ سازگار نیست ، دامن حرمت و پاک روحانیت از آن منزه است ، تا ابد هم باید منزه باشد و این از افتخارات و برکات کشور و انقلاب و روحانیت ماست که به حمایت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده کرده است . از آن جا که محرومیت زدایى ، عقیده و راه و رسم زندگى ماست ، جهانخواران در این مورد هم ما را آرام نگذاشته اند و براى ناتوان ساختن دولت و دست اندرکاران کشور ما حلقه هاى محاصره را تنگ تر کرده اند و بغض و کینه و ترس و وحشت خود را در این حرکت مردمى و تاریخى تا مرز هزاران توطئه سیاسى _ اقتصادى ظاهر ساخته اند و بدون شک جهانخواران به همان میزان که از شهادت طلبى و سایر ارزش هاى ایثارگرانه ملت ما واهمه دارند ، از گرایش و روح اقتصاد اسلام به طرف حمایت از پابرهنگان در هراسند و مسلم هر قدر کشور ما به طرف فقرزدایى و دفاع از محرومان حرکت کند ، امید جهانخواران از ما منقطع و گرایش ملت هاى جهان به اسلام زیادتر مى شود و روحانیت عزیز باید به این اصل توجه عمیق داشته باشند و افتخار تاریخى و بیش از هزار ساله پناهگاهى محرومان را براى خود حفظ کنند و به سایر مسؤولین و مردم توصیه نمایند که ما نباید گرایش و توجه بى شائبه محرومین را به انقلاب و حمایت بى دریغ آنان را از اسلام فراموش کنیم و بدون جواب بگذاریم .

البته پرواضح است که همه اقشار کشور ما در انقلاب سهیم و شریکند و همه براى خدا و انجام

ص: 129

وظیفه الهى خود وارد صحنه ها شده اند و مقصد خداست و هرگز آمال بلند و الهى خود را به مسائل مادى آلوده نمى کنند و با کمبودها از میدان بدر نمى روند ، چرا که کسى که براى خدا جان و مال فدا مى کند به خاطر شکم و دنیا از پا در نمى آید ، ولى وظیفه ما و همه دست اندرکاران است که به این مردم خدمت کنیم و در غم و شادى و مشکلات آنان شریک باشیم که گمان نمى کنم عبادتى بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد . راستى وقتى که پابرهنه ها و گودنشینان و طبقات کم درآمد جامعه ما امتحان و تقید خود را به احکام اسلامى تا سر حد قربانى نمودن چندین عزیز و جوان و بذل همه هستى خود داده اند و در همه صحنه ها بوده اند _ و انشأاللّه خواهند بود _ و سر و جان را در راه خدا مى دهند ، چرا ما از خدمت به این بندگان خالص حق و این رادمردان شجاع تاریخ بشریت افتخار نکنیم ! ما مجددا مى گوییم که یک موى سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ و کاخ نشینان جهان شرف و برترى دارد .

و آخرین نکته اى که در این جا ضمن تشکر از علمأ و روحانیون و دولت خدمتگزار حامى محرومان باید از باب تذکر عرض کنم و بر آن تأکید نمایم ، مسأله ساده زیستى و زهدگرایى علمأ و روحانیت متعهد اسلام است که من متواضعانه و به عنوان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانى خود مى خواهم که در زمانى که خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیأ را به آنان محول فرموده است ، از زى روحانى خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهورى اسلامى ایران است ، پرهیز کنند و بر حذر باشند که هیچ آفت و خطرى براى روحانیت و براى دنیا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست که بحمداللّه روحانیت متعهد اسلام امتحان زهدگرایى خود را داده است ، ولى چه بسا دشمنان قسم خورده اسلام و روحانیت بعد از این براى خدشه دار کردن چهره این مشعل داران هدایت و نور دست به کار شوند و با کمترین سوژه اى به اعتبار آنان لطمه وارد آورند که انشأاللّه موفق نمى شوند .

و اما زائران محترم ایرانى که انصافا شخصیت و شعور و رشد سیاسى و اجتماعى خود را در مراسم حج سال هاى گذشته به نمایش گذارده اند و باعث حفظ آبرو و اعتبار جمهورى اسلامى ایران شده اند ، امسال نیز علاوه بر دقت و توجه به اعمال و واجبات حج و استفاده از این نعمت بزرگ تشرف به مکه مکرمه و مدینه منوره و زیارت خانه خدا و مرقد پاک نبى اکرم _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ و بقیع و تشرف به جوار تربت مطهر حضرت زهرا _ سلام اللّه علیها _ و ائمه معصومین _ علیهم السلام _ در راهپیمایى کوبنده برائت با هماهنگى و انسجام کامل در صفوف و شعارها و برنامه ها شرکت نمایند و از برکات این اجتماع مقدس عبادى _ سیاسى که نشان دهنده اقتدار مسلمین و کشور عزیز و اسلامى ایران است بهره مند شوند و با برخوردهاى اخلاقى و سالم و سازنده در تمام مراسم حج و خصوصا در مسیر راهپیمایى با مردم سایر کشورها و یا مأمورین کشور عربستان سعودى ، آنان را به ضرورت حضور در این اجتماعات دعوت کنند و از هر گونه اعمال سلیقه هاى شخصى و

ص: 130

کارهاى خودسرانه اى که خداى ناکرده موجب هتک احترام این اجتماع عظیم شود خوددارى کنند و از درگیرى و اهانت و جدال احتراز نمایند ، هر چند که زائران محترم با آگاهى کامل نقشه ها و توطئه ها را خنثى مى کنند ولى چه بسا افرادى به منظور بر هم زدن شکوه و جلوه اجتماعات حج و مخدوش کردن چهره انقلاب به کارهاى بدون حساب خودسرانه دست بزنند . البته بعید به نظر مى رسد که دولت یا مأمورین عربستان که میزبان زائران خانه خدا و حرم پیغمبر اکرمند ، از این نمایش قدرت اسلام و مسلمین در برابر کفر و ابتکار عملى سیاسى ملت ما که به خاطر سربلندى جهان اسلام و مسلمین مى باشد جلوگیرى کنند . در هر حال زائران ایرانى به نقش و رسالت خود در تمامى مراحل حج توجه کنند که تمامى اعمال و رفتار آنان با دقت مورد توجه و نظر دوستان و دشمنان انقلاب ماست ، دشمنان انقلاب درصدد دست یافتن به سوژه اى ولو مختصر جهت تخریب قداست و اعتبار الهى مردم کشور ما مى باشند و دوستان و طرفداران انقلاب مشتاق آشنایى با روش و سیره و خصوصیات این ملتى که آوازه نام و نشانش _ به یارى خداوند _ در سراسر عالم طنین افکنده است ، گردیده اند . و حج بهترین میعادگاه معارفه ملت هاى اسلامى است که مسلمانان با برادران و خواهران دینى و اسلامى خود از سراسر جهان آشنا مى شوند و در آن خانه اى که متعلق به تمام جوامع اسلامى و پیروان ابراهیم حنیف است ، گرد هم مى آیند و با کنار گذاردن تشخص ها و رنگ ها و ملیت ها و نژادها به سرزمین و خانه اولین خود رجعت مى کنند و با مراعات اخلاق کریمه اسلامى و اجتناب از مجادلات و تجملات ، صفاى اخوت اسلامى و دورنماى تشکل امت محمدى _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ را در سراسر جهان به نمایش مى گذارند .

زایران محترم کشور ایران ، ارزش دستاوردهاى معنوى و سیاسى جمهورى اسلامى ایران را در برخورد با سایر مسلمانان بهتر درک مى کنند و با توجه و اطلاع از گرفتارى ها و مشکلاتى که به اشکال مختلف بر ملت هاى اسلامى تحمیل شده است ، به ابعاد عظمت انقلاب و عنایات خاصه حق تعالى و توجه امام زمان _ ارواحنا فداه _ به این ملت بیشتر پى مى برند و قدر برکات این انقلاب را بیشتر از گذشته مى دانند و از کار و تلاش مسؤولین محترم و دولت خدمتگزار که شب و روز خود را وقف خدمت نموده اند ، مطلع مى گردند و از تحولى که در جوانان و اقشار دیگر ملت به وجود آمده است و آنان را به بهشت صلابت و عفت و حیا و شرافت و آزادى و جهاد رهنمون شده اند ، خدا را سپاس مى گزارند .

خداوندا ! این نعمت هاى بزرگ را از ما و ملت ما نگیر . خداوندا ! ما را به ارزش برکات خود بیشتر آشنا فرما . خداوندا ! بر بندگى ما و خلوص ما و اظهار عجز و ذلت ما در برابر خودت بیفزا . خداوندا ! به ما توکل و صبر و مقاومت و رضا و توفیق جلب عنایت خود کرامت فرما و در مسیر خدمت به بندگانت ما را تا مرز قربانى خود و فرزندان و هستى مان همراهى و مدد بنما .

زائران محترم مبادا که از احساس رشد و عظمت انقلاب خود در برابر مسلمانان دیگر کشورها به غرور و عجب گرفتار شوند و خداى نخواسته به اعمال و رفتار مسلمانان به دیده اهانت و تحقیر

ص: 131

بنگرند و از همدلى و انس با دوستان خدا در مکه مکرمه محروم شوند و از شکر این نعم بزرگ الهى ، که تواضع در برابر مسلمانان و مستضعفان و برادران دینى است ، غافل بمانند . در کنار خانه خدا و مرقد پیامبر اکرم _ صلى اللّه علیه و آله وسلم _ بیعت ها و پیوندهاى دوستى و ارتباط آینده را با مسلمانان محکم کنند و حدیث انقلاب و لطف خدا را به آنان بازگو نمایند . و از جانب من و همه ملت ایران به همه مسلمانان اطمینان بدهید که جمهورى اسلامى ایران پشتیبان شما و حامى مبارزات و برنامه هاى اسلامى شماست و در هر سنگرى علیه متجاوزان در کنار شما ایستاده است و از حقوق گذشته و امروز و آینده شما انشأاللّه دفاع خواهد کرد و به آنان بگویید که اقتدار و اعتبار جمهورى اسلامى ایران متعلق به همه ملت هاى اسلامى است و دفاع از ملت قهرمان و دلاور ایران در حقیقت دفاع از همه ملت هاى تحت ستم است و ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهاى اسلامى مى شکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور انقلاب راستین و بیان احکام محمدى (ص ) است ، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه مى دهیم و به یارى خدا راه را براى ظهور منجى مصلح کل و امامت مطلق حق امام زمان _ ارواحنا فداه _ هموار مى کنیم .

و از نکاتى که حجاج محترم باید به آن توجه کنند ، این که مکه معظمه و مشاهد مشرفه آینه حوادث بزرگ نهضت انبیا و اسلام و رسالت پیامبر اکرم است ، به جاى ، جاى این سرزمین محل نزول و اجلال انبیأ بزرگ و جبرئیل امین و یادآور رنج ها و مصیبت هاى چندین ساله اى است که پیامبر اکرم (ص ) در راه اسلام و بشریت متحمل شده اند و حضور در این مشاهد مشرفه و امکنه مقدسه و در نظر گرفتن شرایط سخت و طاقت فرساى بعثت پیامبر ، ما را به مسؤولیت و حفظ دستاوردهاى این نهضت و رسالت الهى بیشتر آشنا مى کند ، که واقعا پیامبر اکرم _ صلى اللّه علیه _ و ائمه هدى در چه غربت هایى براى دین حق و امحأ باطل ، استقامت و ایستادگى نموده اند و از تهمت ها و اهانت ها و زخم زبان هاى ابولهب ها و ابوجهل ها و ابوسفیان نهراسیده اند و در عین حال شدیدترین محاصره هاى اقتصادى در شعب ابى طالب ، به راه خود ادامه داده اند و تسلیم نشدند و سپس با تحمل هجرت ها و مرارت ها در مسیر دعوت حق و ابلاغ پیام خدا و حضور در جنگ هاى پیاپى و نابرابر و مبارزه با هزاران توطئه و کارشکنى ها به هدایت و رشد همت گماشته اند که دل صخره ها و سنگ ها و بیابان ها و کوه ها و کوچه ها و بازارهاى مکه و مدینه پر است از هنگامه پیام رسالت آنان که اگر آنها به زبان و به سخن مى آمدند و از راز و رمز تحقق (فاستقم کما امرت ) پرده برمى داشتند ، زائران بیت اللّه الحرام در مى یافتند رسول خدا براى هدایت ما و بهشتى شدن مسلمانان چه کشیده اند و مسؤولیت پیروان او چقدر سنگین است . و ملت شهید داده ایران اگر چه در طول دوران مبارزه و جنگ و حوادث دیگر انقلاب مظلومیت ها و درد و رنجهاى فراوان دیده است و جوانان و عزیزان گرانقدرى را تقدیم راه خدا کرده است ولى یقینا وسعت مظلومیت ها و سختى هایى که بر پیشوایان ما رفته است ، به مراتب بالاتر از مسائل ماست . حجاج محترم سلام خالصانه ملت عزیز و مسؤولین پرتلاش و خانواده هاى معظم شهدا و جانبازان و اسرا و مفقودین را به پیشگاه مقدس پیامبر رحمت _

ص: 132

صلى اللّه علیه و آله و سلم _ و اهل بیت هدا _ علیهم السلام _ ابلاغ کنید و ملتمسانه و عاجزانه از آنان تفقد و رحمت بیشتر براى این پیروان صادق خود خواسته و پیروزى ملت ما را در جنگ بر کفر جهانى از خدا بخواهند و از این فرصت مناسب در دعا کردن به همه مسلمانان و رفع گرفتارى ها استفاده کنند .

خداوندا ! اگر هیچ کس نداند تو خود مى دانى که ما براى برپایى پرچم دین تو قیام کرده ایم و براى برپایى عدل و داد در پیروى از رسول تو در مقابل شرق و غرب ایستاده ایم و در پیمودن این راه لحظه اى درنگ نمى کنیم . خداوندا ! تو مى دانى که فرزندان این سرزمین در کنار پدران و مادران خود براى عزت دین تو به شهادت مى رسند و با لبى خندان و دلى پر از شوق و امید به جوار رحمت بى انتهاى تو بال و پر مى کشند . خداوندا ! تو مى دانى که امت رسول تو در این مملکت مواجه با همه توطئه هاست و ایادى شیطان در داخل و خارج او را آرام نمى گذارند و تلاش ها هر روز براى در تنگنا و مضیقه قرار دادن این ملت در امور اقتصاد فزون تر مى شود .

خداوندا ! تو مى دانى مردم ما مشکلات را به جان و دل خریده اند و از هیچ کس غیر تو ترس و بیم ندارند و تمام زجرها و دردها را تحمل مى کنند ، همه پیروزى ها را از آن تو و به عنایت تو مى دانند ، پس ما را به عنایت دوباره خود همراهى نما و دل هاى ملت ما را به نصر و پیروزى خود امیدوارتر ساز و رزمندگان جبهه ما را به مدد غیبى و جنود مخفى خود غالب و پیروز گردان و توان و صبر و استقامت ما را در تحمل سختى ها و مشکلات افزون نما و نعمت رضایت در شکست و پیروزى را به ما ارزانى فرما و دل مردم ما را که براى دین تو شهید ، مفقود ، مجروح و اسیر داده اند و سختى هجران عزیزان را به عشق لقأ و رضاى تو تحمل کرده اند ، شادمان فرما و همه ما را در مسیر بندگى خود عاشق و درد آشنا فرما و شهیدان ما را از کوثر زلال ولایت خود و رسول اکرم _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ و ائمه هدى _ علیهم صلوات اللّه _ سیراب نما و انقلاب اسلامى ما را به انقلاب مصلح کل متصل فرما . (انک ولى النعم . )

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 133

تاریخ : 12/5/66

پیام به حجت الاسلام کروبى درباره فاجعه خونین مکه

بسم اللّه الرحمن الرحیم

والذین هاجروا فى سبیل اللّه ثم قتلوا او ماتوا لیرزقنهم اللّه رزقا حسنا و ان اللّه لهو خیرالرازقین جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ مهدى کروبى دامت افاضاته

پیام استقامت و مظلومیت شما و زائران عزیزتر از جانمان را از کنار کعبه مظلوم و حرم خون آلود خدا شنیدم . سلام خالصانه این جانب و همه ملت ایران را به همه عزیزانى که در کنار خانه خود و حرم امن خدا مورد تهاجم و گستاخى اجیرشدگان شیطان بزرگ ، یعنى آمریکاى جنایتکار قرار گرفته اند ، ابلاغ کنید . این حادثه بزرگ نه تنها احساسات و عواطف ملت ایران را که یقینا دل همه آزادگان جهان و ملت هاى اسلامى را جریحه دار و متألم ساخته است ولى براى ملت بزرگ و قهرمانى همچون مردم عزیز کشورمان که تجربه چندین ساله انقلاب را دیده اند و نقاب از چهره ها و نیرنگ هاى ایادى آمریکا چون شاه و صدام را در حمله به عزاداران حسینى و آتش زدن قرآن ها و مساجد برداشته اند ، این حوادث غیر مترقبه و شگفت آور نیست که دوباره دست کثیف آمریکا و اسرائیل از آستین ریاکاران و سردمداران کشور عربستان و خائنین به حرمین شریفین به درآید و قلب بهترین مسلمانان و عزیزان و میهمانان خدا را نشانه رود و مدعیان سقایت حاج و عمارت مسجدالحرام ، خیابان ها و کوچه هاى مکه را از خون مسلمانان سیراب کنند .

ما در عین حال که شدیدا متأثر و عزادار از این قتل عام بى سابقه امت محمد _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ و پیروان ابراهیم حنیف و عاملین به قرآن کریم گردیده ایم ولى خداوند بزرگ را سپاس مى گزاریم که دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامى ما را از کم عقلان و بى خردان قرار داده است ، چرا که خودشان هم درک نمى کنند که حرکت هاى کورشان سبب قوت و تبلیغ انقلاب ما و معرف مظلومیت ملت ما گردیده است و در هر مرحله اى سبب ارتقأ مکتب و کشورمان را فراهم کرده اند که اگر از صدها وسیله تبلیغاتى استفاده مى کردیم و اگر هزاران مبلغ و روحانى را به اقطار عالم مى فرستادیم تا مرز واقعى بین اسلام راستین و اسلام آمریکایى و فرق بین حکومت عدل و حکومت سرسپردگان مدعى حمایت از اسلام را مشخص کنیم ، به صورتى چنین زیبا نمى توانستیم و اگر مى خواستیم پرده از چهره کریه دست نشاندگان آمریکا برداریم و ثابت کنیم که فرقى بین محمدرضا خان و صدام آمریکایى و سران حکومت مرتجع عربستان در اسلام زدایى و مخالفتشان با

ص: 134

قرآن نیست و همه نوکر آمریکا هستند و مأمور خراب کردن مسجد و محراب و مسؤول خاموش نمودن شعله فریاد حق طلبانه ملت ها ، باز به این زیبایى میسر نمى گردید ، و همچنین اگر مى خواستیم به جهان اسلام ثابت کنیم که کلیدداران کنونى کعبه لیاقت میزبانى سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تأمین آمریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنان کارى از دستشان برنمى آید ، بدین خوبى نمى توانستیم بیان کنیم و اگر مى خواستیم به دنیا ثابت کنیم که حکومت آل سعود ، این وهابى هاى پست بى خبر از خدا به سان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته اند ، به این اندازه که کارگزاران ناشى و بى اراده حاکمیت سعودى در این قساوت و بیرحمى عمل کرده اند ، موفق نمى شدیم و حقا که این وارثان ابى سفیان و ابى لهب و این رهروان راه یزید روى آنان و اسلاف خویش را سفید کرده اند .

جمهورى اسلامى ایران الحمدلله در میان زائران خانه حق از ملیت ها و نژادها و کشورها و حتى در خود عربستان طرفداران بسیار زیاد و دوستان صادق و وفادارى پیدا نموده است که براى گواه و شهادت حقانیت ما و معرفى ابعاد قتل عام خونبار مسلمانان به دست خادم الحرمین و انتقال حقایق تلخ روز حادثه به مردم جهان ما را یارى دهند . و چه بهتر که بلافاصله و در حالى که اجساد عزیزان ما بر زمین افتاده اند ، صدام و حسین اردنى و حسن مراکشى به حمایت از جنایت آل سعود اعلام همبستگى نمایند ، گویى عربستان سنگر بزرگى را فتح کرده است و در کشتن صدها زن و مرد بیدفاع مسلمان و به رگبار مسلسل بستن آنان و عبور از روى اجساد مطهر آنان به پیروزى نظامى بزرگى نایل آمده است که به یکدیگر تبریک مى گویند و حال آن که جهان در این ماتم نشسته و دل پیامبر خاتم شکسته است . و چه کسى است که نداند توسل به زور و سرنیزه و لشکرکشى در برابر زائران خانه حق و تهیه آن همه مقدمات و توسل به بهانه هاى پوچ براى درگیرى با زنان و مردان و جانبازان و مادران و همسران شهیدان چیزى جز استیصال و خشم و ضعف آمریکا و عجز و ناامیدى سرسپردگان آنان نخواهد بود . یقینا آمریکا و عربستان از شرایط خلع سلاح مسلمانان در حرم خدا و احترام مؤمنین به احکام قرآن و پرهیز از جدال در کنار خانه خدا سوء استفاده کرده اند و با وسایل از پیش فراهم شده و نقشه هاى دقیق روبه صفتانه به صفوف شیرمردان و شیرزنان ما حمله نموده اند و آنان را غافلگیر کرده اند . حکومت سعودى مطمئن باشد که آمریکا لکه ننگى بر دامنش نهاده است که تا قیام قیامت هم با آب زمزم و کوثر پاک نمى شود و خونى که از دل اقیانوس بزرگ ملت ما بر سرزمین حجاز جارى شده است ، زمزم هدایتى براى تشنگان سیاست ناب اسلام گردیده است که ملت ها و نسل هاى آینده از آن سیراب و ستمکاران در آن غرق و هلاک مى شوند و ما همه این جنایت ها را به حساب آمریکا گذاشته ایم و به یارى خدا و در موقع مناسب به حساب آنان خواهیم رسید و انتقام فرزندان ابراهیم را از نمرودها و شیاطین و قارون ها خواهیم گرفت و مجددا تأکید مى کنم که اینها بهاى گران حاکمیت نه شرقى و نه غربى و استقلال و آزادى و اسلام خواهى ماست .

و اینک از فرصت استفاده کرده به یکى از آیات کتاب کریم اشاره مى کنم آن جا که فرموده

ص: 135

است : (اجعلتم سقایه الحاج و عمارة المسجد الحرام کمن امن باللّه والیوم الاخر و جاهد فى سبیل اللّه لا یستوون عنداللّه واللّه لا یهدى القوم الظالمین . ) گویى آیه کریمه در همین عصر نازل شده و گویى براى آل سعود و امثال آل سعود در طول تاریخ و براى ملت مجاهد بزرگ ایران و حجاج بیت اللّه الحرام در عصر حاضر و امثال آنان در همه اعصار آمده است . خداوند تعالى مى فرماید : شما کوردلان آب رسانى به حجاج و تعمیر مسجدالحرام را با ارزش آنانى که ایمان به خدا و به روز جزا آورده و در راه خدا مجاهده مى کنند ، مساوى قرار داده اید ، حاشا که اینان با شما مساوى نیستند و خداوند ستمگران را هدایت نمى کند . آیا سعودى ها و امثال آنان در طول تاریخ ارزش خود را براى تهیه آب در مواقف حج و زرق و برق تعمیرات مسجدالحرام را با ارزش هاى مسلمانانى به خداوند و روز جزا ایمان دارند و با نثار خون خود و جوانان مجاهد خود در راه خدا و براى دفع دشمنان خدا از حریم اسلام و حرم خداوند تعالى به پا خاسته اند مقایسه نکرده اند و سعودى هاى عصر حاضر ، پا را فراتر از آن نگذاشته و بر مسلمانان افتخار نمى کنند و با مجاهدان راه خدا آن نمى کنند که روى آمریکاى جهانخوار و ارباب خود را سفید کرده است . و جالب توجه این که خداوند در این آیه ایمان به خدا و روز جزا را ذکر فرموده و از میان تمام ارزش هاى اسلامى و انسانى مجاهده در راه خدا را با دشمنان خدا و بشریت انتخاب کرده است و در این انتخاب به همه مسلمانان تعلیم فرموده است که ارزش جهاد فوق همه ارزش هاست . و آیا خداوند با ذکر واللّه (لایهدى القوم الظالمین ) نمى خواهد بفرماید خداوند سعودى هاى عصر را و تمام اعصار تاریخ را ستمگرانى بیش نمى داند که قابل هدایت نیستند و خداوند آنان را هدایت نمى فرماید . آیا ستمکارى بر حق و خلق و بر رسول خدا و امت بزرگوار حضرت رسول خاتم ، بالاتر از آنچه آل سعود با کعبه و حرم امن الهى و با زائران مجاهد آن که همه چیز و همه کس خود را در راه دوست و آرمان اسلام تقدیم کردند ، مى توان تصور کرد ؟ آیا جرم این مجاهدان که به فرمان خداوند تعالى نداى برائت از مشرکین را انجام داده اند ، جز برائت از خدایان آل سعود و سعودى هاى عصر حاضر و شاه حسین و شاه حسن و مبارک نامبارک و صدام عفلقى است ؟ آیا سکوت در مقابل این ستمگرى ها که در طول تاریخ سابقه نداشته است ، چیزى جز رضاى به این جرم و شرکت در ظلم و ستم ظالمین و ستمگران است ؟ و در هر صورت آل سعود براى تصدى امور کعبه و حج لیاقت نداشته و علما و مسلمانان و روشنفکران باید چاره اى بیندیشند . زائران شریف ایرانى امسال پیام انقلاب و برائت خود را با خونشان به جهان و به امت اسلام ابلاغ نمودند و با تقدیم شهداى بزرگ به پیشگاه مقدس حق از سازندگان و بانیان سیاست نه شرقى و نه غربى کعبه خداوند گشته اند و ملت بزرگ ایران نیز با تجلیل گسترده خود از شهدا و شرکت میلیونى خود در راهپیمایى و اعلان برائت از کفر خصوصا آل سعود به وظیفه انقلابى و الهى خود عمل نموده اند که در این جا لازم است از حضور گسترده آنان و همه اقشار و خواهران و برادران تشکر کنم . اکنون نوبت زائران دیگر کشورها و خصوصا علما و روشنفکران و گویندگان است که پیام مظلومیت ما را به جهان ابلاغ کنند . انشأاللّه زائران محترم ایرانى با مقاومت و صبر بقیه اعمال خود را به اتمام برسانند و با گام هاى محکم

ص: 136

و دلى آرام و قلبى سرشار از رضایت و لبى خندان ، شادى پیروزى خون بر شمشیر و شهادت در کنار خانه خدا را جشن بگیرند و افرادى که به مدینه منوره مشرف مى شوند ، سلام شهیدان به خون خفته کعبه و مجروحین خانه امن را به رسول خدا و ائمه هدى علیهم السلام ابلاغ کنند و این موفقیت بزرگ را به محضرشان تبریک بگویند و به راه خود با صلابت و اطمینان ادامه دهند و مشکلاتى که آمریکا و عربستان بر آنان تحمیل نموده اند به حساب خدا و دفاع از پیامبر بگذارند و از این که خداوند هدیه ها و قربانیان هاجروار و اسماعیل گونه این ملت بزرگ را در کنار خانه خود پذیرفته است سپاسگزار و شاکر باشند که انشأاللّه خداوند شهداى بزرگ ما را با شهداى صدر اسلام محشور و به بازماندگان آنان صبر و اجر و به مصدومین و مجروحین شفا عنایت فرماید و شر متجاوزان را به خودشان باز گرداند و آنان را به عقوبت خود کیفر دهد .

از خداوند مسألت مى کنم که از این زمان که همه کفر و همه شرک دست به دست هم داده اند و تصمیم و عزم خود را براى شکست امت اسلام جزم کرده اند و همه ضربه ها را بر علیه ما به کار گرفته اند ، خود ما را در حصار محکم خود و در لواى مرحمت و لطف خود حفاظت فرماید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 137

تاریخ : 22/5/66

انتصاب حجت الاسلام سراج الدین موسوى به نمایندگى امام در کمیته انقلاب اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

فرزندان عزیزم ، فرماندهان و مسؤولین و اعضاى دلاور کمیته هاى انقلاب اسلامى سراسر کشور ایدهم اللّه تعالى .

کمیته هاى انقلاب اسلامى این نهاد انقلابى و برگزیده از متن مردم مسلمان که در روزهاى قبل از پیروزى انقلاب اسلامى شکل گرفت و بعد از پیروزى بلافاصله هسته هاى مقاومت را در سراسر کشور تشکیل داد و حافظ اسلام و انقلاب گردید ، مسلمانان را شاد و دشمنان اسلام و کشور را ذلیل کرد . این جانب از زحمات اعضاى دلیر و رشید پاسداران کمیته ها تشکر مى کنم .

از آن جا که خواسته اید نماینده اى در آن نهاد تعیین نمایم . جناب حجت الاسلام آقاى سراج الدین موسوى ایده اللّه تعالى فرمانده کمیته هاى انقلاب اسلامى که از افراد با سابقه و سختى کشیده قبل و بعد از انقلاب مى باشد را به نمایندگى از جانب خود در آن نهاد منصوب مى نمایم . توفیق ایشان و تمامى پاسداران شجاع کمیته هاى انقلاب اسلامى را از خداوند متعال خواستارم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 138

تاریخ : 23/5/66

دیدار با مسؤولین و پرسنل جهاد سازندگى به مناسبت عید غدیر خم

آیا حضرت امیر براى خاطر این که توجه به این دنیا دارد این قدر فریاد مى زند ؟ !

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من قبل از این که وارد صحبت بشوم لازم است که از این جهاد سازندگى تشکر کنم . از من دعا مى آید و من دعا مى کنم ، دعا به شما که عمرتان را صرف براى اسلام و مسلمین مى کنید و شما هم از هیچ کس پاداش نخواهید الا از خدا و هیچ کس هم نمى تواند به شما پاداش بدهد _ پاداشى که حق شماست _ مگر خداى تبارک و تعالى . من از خداى تبارک و تعالى در این روز سعید خواستارم که تمام کسانى که خدمتگزار هستند به این جمهورى اسلامى و تمام کسانى که جانشان را صرف مى کنند ، مالشان را صرف مى کنند ، پشتیبانى مى کنند از اینها ، خداوند آنها را به سعادت کامل برساند .

من تبریک این عید مبارک را به همه مسلمین جهان ، مستضعفین جهان و خصوصا ایران مظلوم عرض مى کنم . من واقعا نمى دانم راجع به حضرت امیر از کجا شروع کنم ، مسأله بغرنجى است ، مسأله اى نیست که انسان بتواند بفهمد این همه ناله هایى که ایشان مى زده است ، سر در چاه مى کرده ناله مى کرده ، هر جا مى رسیده ناله مى کرده ، این دعاهایى که از ایشان وارد شده است که در آن ، آن همه ناله است ، اینها چى است ؟ آیا حضرت امیر _ سلام اللّه علیه _ براى خاطر این که توجه به این دنیا دارد و از مرتبه وحدت به سوى کثرت آمده است این قدر فریاد مى زند ؟ آیا توجه به کثرت موجب این همه فریاد ایشان هست ؟ آیا در آن ناله هاى شب و در آن چاه ها که ایشان ناله مى زده است و در آن مواردى که ایشان با خداى تبارک و تعالى مناجات مى کرده است راجع به این معنا بوده است ؟ راجع به این بوده است که خدایا ! مرا از جوار خودت برگرداندى به عالم کثرت و همان حرفى که رسول اکرم _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ فرمودند ، از ایشان نقل شده است که : (یغان على قلبى و انى لاستغفراللّه فى کل یوم سبعین مره ) . این (یغان على قلبى ) یعنى /من / همین طورى یک کدورت حاصل مى شده یا همین رجوع به کثرت کدورت بوده ؟ توجه به این عالم طبیعت با این که در نظر آنها جلوه خداست معذلک از آن جلوه باطنى و از آن مرتبه غیر حضرت الوهیت آنها را واداشته است ، از این جهت ناله مى زدند . این مسأله اى است که ما نمى توانیم ادراکش را بکنیم . ما خیال مى کنیم که این حرف هایى که فلاسفه مى گویند ، این حرف هایى که عرفاى علمى مى گویند ، این حرف هایى که حکما مى گویند ، اینها نمونه اى از این مسائل است . نمونه اى از آن مسائلى است که براى ولى اعظم ، ولى اللّه اعظم و براى اولیأ

ص: 139

بزرگ خدا حاصل شده است هست ، اینها هم مسایل علمى است ، عرفان علمى ، فلسفه علمى و حکمت علمى ، اینها علمى است غیر آن معنایى است که باید باشد . یافتن ، مسأله دیگرى است و غرق شدن در آن مسایل ، مسأله بالاتر و محو شدن در همه مسائل ، مرتبه بالاتر و صعق از برایشان حاصل مى شده است این از بالاتر و رجوع از آن جا براى آنها مشکل بوده است ، دردناک بوده است . هیچ دردى بالاتر از این نبوده است که از آن مرتبه غیب ، از آن جایى که لقأ خداست بدون این که کسى در کار باشد ، بدون این که خودشان هم در کار باشند ، از آن جا وقتى برگشت مى کنند به این عالم ، خوب این خیلى سخت است برایشان . این مسأله در همه اولیأ خدا بوده است از حضرت آدم تا رسول خدا و این یک مطلبى است که ماها نمى توانیم ادراک کنیم ، ما جز این که همین چیزهایى که مربوط به همین عالم است ، همه اش طبیعى است ، حتى عرفان هم طبیعى است ، حتى حکمت هم طبیعى است و حتى فلسفه هم طبیعى است ، همه اینها یک امور طبیعى است ، ما در همین حدود ، آنى که غایت آمال عارفین بوده همین بوده است ، عارفین علمى ، این غیر آنى است که آنها ادراک مى کردند ، ما در باره او چه مى توانیم بگوییم ؟

ما گله اى نداریم که چون قیام کرده ایم براى اقامه عدل ، سیلى بخوریم

البته وقتى رجوع به کثرت هم مى کردند ، مصیبت هایى که برشان و بر مسلمین وارد مى شده است آن هم کمرشکن بوده ، آنها همه مصائب را داشته اند ، منتها مصائب معنویشان غلبه داشته است بر همه چیزها ، رجوعشان از عالم صعق ، صحو ، از عالم محو به عالم صحو ، این رجوع برایشان مشکل بوده است ، دردناک بوده . اما وقتى رجوع کردند ، آنها چون مظهر رحمت خدا هستند مى خواهند همه مردم سعادتمند باشند . وقتى مى بینید که مردم این طور هستند ، مردم دارند دسته دسته به جهنم مى روند ، دسته به دسته براى خودشان جهنم تهیه مى کنند ، آنها از این رنج مى برند . حتى . . . براى این که کفار هم به جهنم مى روند آنها رنج ببرند ، آنها رحمت هستند . یا وقتى ملاحظه مى کند که حکومت عدل مى خواهد تشکیل بدهد ، آن وقت براى حکومت عدل آن قدر رنج مى برد و آن قدر سیلى مى خورد ، این هم رنج دارد ، نه از باب این که براى خودش ، براى این که مى خواهد مردم را به عدالت برساند و مردم زیر بار نمى روند . این چیزى است که از صدر عالم تا آخر هست ، هر کس قیام کرد براى اقامه عدل سیلى خورد . ابراهیم خلیل اللّه چون قیام کرد براى عدالت ، سیلى خورد و او را به آتش انداختند ، از صدر عالم تا حالا تاوان این چیزهایى که براى عدالت ، براى حکومت عدل بوده است ، این تاوان را پرداخته اند و باید هم بپردازند ، هر وقت به یک نحو . ما فرض مى کنیم اینى که گفته مى شود ، گفته شده است غلط و بر خلاف واقع که بعض انبیا قیام براى اقامه عدل نکردند ، همان موعظه کردند ، همان صحبت کردند . ما فرض مى کنیم که این حرف ، (جنگ نکردند) ، ما فرض مى کنیم صحیح باشد ، اما

ص: 140

شما ملاحظه کنید مقدس ترین چیزهایى که براى کفار بوده است ، بت بوده اند . اگر یک کسى تنهایى بدون این که وحشت بکند ، خداى نخواسته بیاید این جا و به خدا جسارت بکند ، این به جنگ مسلمین برنخاسته ؟ اگر به خدا سب کند ، به رسول خدا سب کند ، این به جنگ مسلمین برنخاسته ؟ این تنهایى قیام کرده بر ضد مسلمین . اگر ابراهیم خلیل اللّه ما فرض کنیم هیچ کارى نکرده جز این که عصایش را کشیده و بت ها را شکسته _ مقدس ترین چیزى که پیش بت پرست ها بوده آن بوده _ این قیام بر ضد آنها نیست ؟ این قیام مسلحانه نیست ؟ این بالاتر از قیام مسلحانه نیست ؟ /شما/ اگر چنانچه لشکرهایى مسلحانه به شما قیام کند ، براى شما ، علیه شما قیام کنند ، ما بین او و مابین آن که مسلحانه قیام نکرده اما آمده علنا لعن مى کند به مقدسات شما ، شما او را بدتر مى دانید یا این ؟ هیچ شک ندارد که مسلم این را بدتر مى داند ، آنها هم همین طور بودند . بنابراین ، این حرف غلط که حضرت عیسى سلام اللّه علیه همین موعظه کرده و نصیحت کرده یا حضرت موسى همان مقدار کارهاى مختصر را کرده . حالا بعضى شان که خوب قیام کردند ، ولى این مسأله مسأله اى بوده است که در تمام ایام ، در تمام دنیا از صدر عالم تا حالا بوده و تا آخر هم خواهد بود که هرکس قیام کرد براى این که عدالت ایجاد کند ، حکومت عدل ایجاد کند ، سیلى خورده . پس ما گله اى نداریم که چون قیام کردیم براى اقامه عدل ، براى حکومت عدل ، براى حکومت اسلامى ، سیلى بخوریم ، ما باید زیادتر سیلى بخوریم ، آن وقت یک نحو بوده حالا نحو دیگرى بوده اما در این که تاوان را باید پس بدهیم مثل هم است . ابراهیم خلیل اللّه تاوان را پس داد ، موساى کلیم اللّه داد و رسول خدا داد و امیرالمؤمنین آن همه شدت کشید و ائمه ما آن قدر سختى کشیدند براى این که آنها همه در نظر داشتند که حکومت عدل ایجاد کنند . اگر فقط حضرت ابراهیم مى آمد و دعا مى کرد و ذکر مى کرد ، این دیگر تو آتشش نمى انداختند . اگر حضرت رسول سلام اللّه علیه فقط آن وقت که در مکه بود ، فقط دعا مى خواند ، بیش از این نبود ، اما او با این چیزهایى که پیش آنها شریف بود ، پیش آنها عظمت داشت مبارزه مى کرد ، از این جهت باهاش مخالفت مى کردند و اگر هر کس بنشیند همان دعا بکند ، هیچ کس کاریش ندارد . اگر مسلمان ها هم بنشینند دست دراز کنند طرف خدا ، خدایا ! رحمت کن کى را ، لعنت کن کى را و چى را ، هیچ کس کارشان ندارد اما این خلاف سیره انبیاست ، خلاف شیوه انبیاست . همه سیلى خوردند ما هم داریم سیلى مى خوریم و این سیلى اى است که به اسلام مى خورد ، به ما نیست . این سیلى اى است که از صدر عالم تا حالا به مقدسات انبیا خورده است ، به شخص نبوده ، مسأله شخص نبوده ، مسأله مکتب بوده ، به مکتبشان سیلى زدند و حالا چون عالم به هم متصل شده و دیگر یک جاى معینى نیست ، همه جا مثل همین حالا ، الان شاید حرف من را خیلى جاها بشنوند ، هر که گوش کند . حالا این طورى است که عالم شده یک محله ، یک مسجد ، یک همچو جایى . از این جهت الان وقتى که شما قیام کنید و ببینید که شما قیام کردید بر ضد تمام مقدسات آنها ، مقدسات آنها چى است ؟ دنیاست . مى خواهد نفوذ پیدا کند ، نمى گذارید ، آن مقدساتش بوده ، شما بر ضد مقدسات آنها قیام کردید . مى خواهد او جمع آورى مال بکند ، شما به ضدش قیام کردید ، مال حرام را مى گویید نباید جمع کند . هر چه آنها مقدس مى دانند چون مربوط به دنیاست شما هم مکتبتان اقتضا

ص: 141

کرده است که مقابل آنها بایستید و باید سیلى بخورید ، چاره اى نیست . باید همه سیلى بخوریم ، این سیلى اى است که اسلام دارد مى خورد .

رسانه هاى گروهى و آمریکا هر چه داد و فریاد بکنند فایده ندارد

و بحمداللّه الان برق این مسائل در همه جاى دنیا جلوه کرده است و هر چه مى خواهند داد و فریاد بزنند رسانه هاى گروه و آمریکا و هر جا بخواهند هر چه داد و فریاد بکنند و هر چه غلط کارى بکنند ، فایده ندارد . همین کار خلافى که در مکه کردند ، این کار الان در همه جاى دنیا موجش برآمده است ، لکن رادیو اسرائیل البته با ما باید مخالفت کند ، نمى شود ، آن هم از همان سنخ است . حکومت هاى جائر همه باید با ما مخالفت کنند ، تبلیغات عالم ، رسانه هاى گروه عالم همه باید با ما ضدیت بکنند ، ما اگر این کار را نکنند خلاف مى دانیم /خلاف / باید بگوییم خلاف کردند . من سابق یک وقتى مى گفتم که اگر اینها بخواهند من را مفتضح کنند ، تعریف کنند . این که بدگویى مى کنید ، بیشتر مردم توجه مى کنند براى این که شما اگر دستتان را به دریا هم بزنید نجس مى شود . شما اگر تعریف از من بکنید مردم همه مخالفت مى کنند ، اما خداى تبارک و تعالى خواسته است که اینها دشمنى کنند تا این که مردم مجهز بشوند .

و من امیدوارم خداى تبارک و تعالى به همه ما توفیق بدهد که ما در معارف اسلامى وارد بشویم ، ما ادراک کنیم آن ادعیه اى که ائمه خدا کردند ، اینها چه مى گویند ، با خدا چى صحبت مى کنند ، ببینیم چى است قصه شان ، خدا ما را آشنا کند با آن مسائل . خداوند انشأاللّه اسلام را خودش تقویت کند و وعده کرده است و وعده را انجاز کند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 142

تاریخ : 1/6/66

دیدار با رئیس جمهور ، نخست وزیر و اعضاى هیأت دولت به مناسبت هفته دولت

ما جز یک خدمتگزارى که باز هم توفیقش از اوست چیزى نیستیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ما خداى تبارک و تعالى را شکر مى کنیم که با این همه مشکلاتى که براى جمهورى اسلامى پیش آوردند و پیش خواهند آورد ، جز ذات مقدس او پناهى نداریم ، هر چه هست از اوست و هر چه خواهد شد هم از اوست و ما جز یک خدمتگزارى که باز هم توفیقش از اوست ، چیزى نیستیم . /هم / باید همه ما توجه داشته باشیم به این که ما خودمان چیزى نیستیم ، هر چه هست اوست . اگر عنایات او نبود ما هیچ بودیم ، چنانچه از ازل هم هیچ بودیم و بعدها هم از حیث حیثیت خودمان هیچیم ، منتها ما هیچ ها اشتباه داریم ، خیال مى کنیم ما هم یک چیزى هستیم و این یک حجابى است بین ما که امیدوارم خداى تبارک و تعالى این حجاب را بردارد و ما بفهمیم کى هستیم ، (اللّهم ارنى الاشیأ کما هو) . (ارنى الاشیأ کما هو) ؛ یعنى به حسب احتمال قوى این که ، آن که هستند که صرف تعلق به او هستند ، او را نشان بدهد ، که اگر او را نشان بدهد معرفت خدا حاصل مى شود و اگر آن چیزى که ما همه در حجاب هستیم ، آن حجاب برداشته بشود ، معلوم مى شود که غیر از او کسى نیست و چیزى نیست و همه اشکالات در حجابى است که ما داریم ، گمان مى کنیم چیزى هستیم . و من امیدوارم که خداى تبارک و تعالى به همه ما توفیق معرفت عنایت کند و توفیق خدمت به خلق اللّه .

این دولت و اقشارى که مربوط به دولت هستند در عین حالى که محرومترین قشرها هستند ، با اخلاص ترین قشرها هستند

البته من از مشکلات دولت ، از مشکلات کارمندان دولت ، از مشکلات همه قشرهایى که در بین دولت کار مى کنند ، آگاهم ، چنانچه شماها بهتر آگاهید و من مى دانم که این دولت و این اقشارى که مربوط به دولت هستند در عین حالى که محرومترین قشرها هستند ، با اخلاص ترین قشرها هستند و در عین حالى که با یک زندگى درویشانه مى گذرانند ، بحمداللّه قدرت معنوى دارند و هر چه زندگى زیادتر بشود ، قدرت روحى کمتر مى شود . این /را/ مسلم است هر قدمى که دنیا براى آدم برمى دارد ، انسان عقب مى گیرد ، آنهایى که در کاخ هاى بسیار مجلل زندگى مى کنند ، نگرانى شان بیشتر از آنى هست که درویش اند و در محله ها زندگى مى کنند ، پس ما از این جهت هم /که / شکرگزار هستیم که ما را در لباس

ص: 143

درویش ها درآورده است _ نه درویش به معناى اصطلاحى ، درویش واقعى _ و ما خدمت به خدا و خدمت به خلق خدا را وظیفه خودمان مى دانیم و همه را هم از او مى دانیم و مشکلات را هم انشأاللّه پشت سر مى گذاریم و همان طورى که تاکنون ایستادگى کردیم ، همه ایستادگى کردند در مقابل همه مشکلات ، از این به بعد هم /در همه / بین همه مشکلات ایستادگى خواهند کرد و من هم دعا مى کنم که خداوند به شما توفیق بدهد .

و اشخاصى که خارج ایستادند و اشکال مى کنند ، از باب این که خودشان در گود نیستند اشکال کردن یک چیز آسانى است اما حل اشکال مشکل است خوب ! البته اشخاص خارج نشستند ، مى گویند : چرا چه شد ؟ چرا نشد ؟ چرا باید بشود ؟ چرا فلان کار باید بشود ؟ باید بکنند ، لکن وارد نیستند ببینند که مشکلات چى هست . در یک همچو زمانى که دولت و ایران مبتلاى به همه گرفتارى هایى که مى بینید هستند و همه دولت ها ، همه جهان به استثناى ملت هایشان در صدد محو جمهورى اسلامى هستند . یعنى در صدد محو اسلام هستند ، در عین حال خداى تبارک و تعالى تأیید کرده است و ما استقامت کردیم ، مقاومت کردیم ، بعدها هم خواهیم کرد انشأاللّه .

اگر ما از مسأله قدس بگذریم ، اگر ما از صدام بگذریم ، اگر از همه کسانى که به ما بدى کردند بگذریم ، نمى توانیم از مسأله حجاز بگذریم

و آن چیزى که من امروز خیال دارم عرض کنم قضیه اسفبارى است که در مکه اتفاق افتاد . ما از اول قیام _ انشأاللّه _ براى خدا و براى نجات ملت ، شهدا خیلى داشتیم ، چه قبل از این که انقلاب واقع بشود _ در زمان ستمشاهى _ شهداى بزرگ داشتیم و چه بعدش که مى بینید /که داشتیم / شهداى بسیار ارزشمند داشتیم ، لکن مسأله حجاز ، مسأله دیگرى است ، غیر مسائل است ، ما آن وقت هر چه بوده این که کتک مى خوردیم یا گاهى مى زدیم ، گاهى خوردیم بعد هم همین طور ، ما شهدا خیلى دادیم و در همه جا شهید دادیم . در زمان رضاشاه آن همه رنج هر کس یادش است مى داند چه خبر بود ، در زمان محمد رضا هم که همه یادتان است چه بساطى داشتیم ، چه داشتند و چه شهدایى در آن وقت دادیم و چه شهدایى در بین این وقت ها . لکن همه قضیه شهادت بود ، قضیه بزرگ بود لکن قضیه ، قضیه مسأله حجاز نبود ، مسأله قدس مسأله بزرگى است ، روز قدس هم دیدید که چه ، اما روز قدس مسأله اى است و روز جمعه خونین مکه مسأله دیگرى است . روز قدس ما براى این که نجات بدهیم قدس را از دست غاصب ، لکن آنها این طور نبود که قدس را توهین بهش بکنند ، از بین ببرند . آنها هم مدعى بودند ما قدس را مى خواهیم و چه مى کنیم . البته نباید قدس دست آنها باشد اما این طور نبود که روز قدس ما براى خاطر این که اسلام آن طور صدمه دیده ، ما براى خاطر این که قدس که باید دست صاحبانش باشد ، غاصب آمده غصب کرده . در این انفجارها که حاصل شد ، در این ترورها که شد بسیار عزیزان بزرگى را ما از دست دادیم که هر خاک پاى آنها بر این کاخ نشینان ارزشش بیشتر بود _ اگر آنها ارزشى داشتند که ندارند _ لکن همه این بود که ما کتک مى خوریم و مى زنیم ، در جنگ با

ص: 144

صدام هم که تحمیل به ما کردند ، ما خیلى از دست دادیم ! شهید از دست دادیم ، خیلى ضرر بردیم لکن ما ضرر بردیم ، مسأله ، مسأله حجاز نیست . مسأله حجاز مسأله اى است که ما باز خواب هستیم ، دنیا هم باز خواب است که چه شد . مسأله حجاز ، مسأله بزرگترین مقامات قدس اسلامى و دنیایى شکسته شد ، کعبه احترامش پیش ما تنها نیست ، پیش مسلمین تنها نیست ، کعبه را همه ملل محترم مى شمرند . همه مللى که به دین چیز دارند . کعبه ، کعبه اى است که از زمان اول خلقت بوده است و همه انبیا در او خدمتگزار بودند . شکستن کعبه مسأله اى نیست که بشود ازش همین طورى گذشت . اگر ما از مسأله قدس بگذریم ، اگر ما از صدام بگذریم ، اگر ما از همه کسانى که به ما بدى کردند بگذریم ، نمى توانیم از مسأله حجاز بگذریم ، مسأله حجاز یک باب دیگرى است غیر مسأله چیزهاى دیگر .

و آنچه لازم است زنده نگه داشتن این روز است ، آن روزى که این خیانت شد به اسلام . و الان ماه محرم نزدیک مى شود ، ماه محرم براى ما خیلى عزا هست لکن سیدالشهدا سلام اللّه علیه هم فدا شد براى این که در مکه نماند که نبادا به ساحت قدس مکه جسارت بشود ، همه فداى مکه هستند . مکه جایى است که همه انبیا خدمتگزار او بودند و حالا گرفتار شده مکه به دست یک دسته اشخاص ملحد که اصلا نمى فهمند باید چه بکنند و نمى فهمیدند و نمى دانند چه تحمیلى برشان شد و /مسلمین / یک ننگى هست الان براى همه مسلمین دنیا که مکه ، محل قدس الهى ، محلى که مقدس ترین مقامات الهى است این طور شکسته بشود و مسلمان ها نشسته باشند تماشا کنند . مسلمان ها خودشان تکلیف خودشان را مى دانند . مسأله را باید زنده نگه داشت ، در ماه محرم تمام کسانى که منبر مى روند ، واعظ هستند ، نوحه خوان هستند ، تمام دستجات باید در رأس امورشان این مسأله قرار داده شود . سیدالشهدا براى این بود شهادتش ، براى این بود که اقامه بشود عدل الهى ، اقامه بشود خانه خدا ، محفوظ باشد خانه خدا و در یک زمان ما که همه نشستیم و تماشا مى کنیم ، ما تماشاچى هستیم ؟ چه باید بکنیم ؟

البته این معنا را من تذکر بدهم که معنى این که ما باید با این مسأله برخورد داشته باشیم ، این نیست که کسانى که الان در این جا از سعودى ها هستند یا از سایر ، از کویت ، از جاهاى دیگر اینها را ما کارى داشته باشیم ، اینها در پناه ما هستند باید محفوظ باشند و این جوان هاى ما البته حسن نیت دارند ، لکن من بهشان عرض مى کنم که در بین شما ممکن است اشخاصى باشند که حسن نیت نداشته باشند ، بخواهند مملکت ایران را ، بخواهند دولت ایران را آلوده کنند . شما متوجه باشید که اینها چیزى نیستند که ما به اینها کار داشته باشیم ، چون مسأله بالاتر از این مسائل است و باید ما با همه قوایى که داریم ، مسلمین با همه قوایى که دارند و دنیا ، آنهایى که به خدا اعتقاد دارند ، با همه قوایى که دارند ، باید با این مسأله محاربه کنند ، به هر طورى که خودشان صلاح مى دانند . این ننگ را نباید ما به گور ببریم که ما بودیم دیدیم در حضور ما بزرگترین جنایت واقع شد و حالا هم آنها طلبکار هستند از ما .

ص: 145

بعد بزرگتر مسأله حجاز همین است که احترام یک محل مقدسى از بین رفت و مسلمین ساکت نخواهند نشست

این توطئه بى اشکال یک توطئه سابقى بود هیچ اشکالى در این نیست که یک سابقه اى داشت این توطئه . بنا داشتند بر این که این امر واقع بشود ، تحمیل کرده بودند بر آل سعود احمق که یک همچو کار احمقانه اى بکند و خودش را در تمام دنیا منحط کند ، با این که منحط بود و منحط خواهد بود و ما واقعا متحیریم که باید چه بکنیم ؟ خداى تبارک و تعالى خانه خودش را حفظ مى کند . (ان اللّه بیتا یحمیه ) و خواهد سیلى را خورد از مسلمین ، از مؤمنین ، از حجازى ها . خود حجازى ها که در این امر وارد نبودند الا دستجاتى که مربوط به این حزب باطل و این دولت باطل است . این توطئه از سابق بود ، هیچ سابقه نداشت که در سال هاى سابق ، قبل از این که حجاج بروند ، ملک سعود براى من پیام بفرستد و از من تشکر کند که شما گفتید که این جا آرامش باشد و با ما چه بکنند و اینها ، بنابراین نبود . امسال این اتفاق افتاد ، براى چى ؟ براى چى ایشان براى من پیام فرستاد ؟ براى این که بگوید که من حسن نیت دارم ، چه دارم ، فلان ، یا یک نمایشى بود . بهترین دلیل بر این که این مسأله ، مسأله توطئه بود همان کیفیت عملشان بود . خودشان اقرار کردند به این معنا ، مى گویند که ایرانى ها مى خواستند بیایند کعبه را آتش بزنند و قم را کعبه قرار بدهند _ یک همچو حرف ابلهانه _ خوب ! معلوم مى شود از اول بنا داشتند /به / این کار را بکنند به بهانه این که ایرانى ها آمدند کعبه را خراب کنند ، ما هم مهیا شدیم پدرشان را درآوریم . قضیه کشته شدن نیست ، قضیه هتک احترام است . مسأله حجاز /مسأله / ابعاد مختلف دارد منتها بعد بزرگترش همین است که احترام یک محل مقدسى از بین رفت و مسلمین ساکت نخواهند نشست . بعدها خواهد فهمید فهد و امثال فهد خواهد فهمید که چه چیزى تحمیلش کرده اند و چه قضیه اى واقع شد و مسلمین خودشان مى دانند تکلیف خودشان را ، حجازى ها هم مى دانند این را ، اگر این کشتار که در حرم واقع شده بود ، اگر در طایف واقع مى شد ، خوب ! باز قابل تحمل بود براى این که طایف بود ، کشتار بود فقط . ما کشته خیلى داریم ، ما در جنگ ها کشته داریم ، قبلش هم داشتیم ، بعدها هم داریم . اگر در طایف واقع شده بود این یک مسأله اى بود ، مى گفتیم کشتند یک عده اى را ، اما در حرم واقع شده ، حرمى که خدا از اول امنش قرار داده و الان حرم مغصوب است در دست اینها ، از اول هم این طور بود براى این که اینها چکاره اند که آمدند خادم الحرمین _ خائن الحرمین _ شدند ؟ کى اینها را خادم الحرمین قرار داده ؟ با چه وجهى اینها اسم مملکت اسلامى را تغییر دادند از آنى که بود ، حجاز را مملکت سعودى قرار دادند ، مملکت سعودى به چه مناسبت ؟ اینها مسائلى است که همه اش بغرنج است و ما نمى دانیم که از این عار چطور خارج بشویم . من واقعا در مسائل خیلى تحمل داشتم . در مسائل جنگ ، در همه اینها تحمل داشتم اما این بى تحمل کرده من را ، مسأله غیر از این مسائل است .

آنچه ما امیدواریم این است که خداى تبارک و تعالى با قدرت خودش حل کند . مسائل را و امیدواریم خداوند به همه ما توفیق بدهد که در این باره بى تفاوت نباشیم ، در این ماه محرم بى تفاوت

ص: 146

نباشند ، مسلمین در دنیا بى تفاوت نباشند .

خداوند انشأاللّه همه شما را توفیق بدهد و امیدوارم که خدمتگزار باشید به این بندگان خدا که مظلوم هستند و مظلوم بودند و حفظ کنید این شیوه خدمتگزارى به اینها را و بحمداللّه شما خودتان از آن طبقه هستید ، از طبقه بالا نیستید ، یعنى از طبقه پایین ، شما از طبقه ممتاز هستید ، آنهایى که آن وقت ها متکفل حکومت بودند از طبقه اى بود که ناچیز بودند و خداوند شما را موفق کند که همیشه خدمتگزار باشید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 147

تاریخ : 18/6/66

پاسخ امام خمینى به نامه حجت الاسلام کروبى در مورد کسب اجازه از امام جهت ادامه کاررسیدگى به امور حجاج

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ مهدى کروبى دامت افاضاته

پس از تشکر از مقاومت اسلامى و وصف ناپذیر حجاج مظلوم و محترم بیت اللّه الحرام در مقابل هجوم آل سعود ، این روسیاهان تاریخ و عمال چشم و گوش بسته آمریکاى جهانخوار و نیز تشکر از مقاومت متعهدانه و شجاعانه جناب عالى که با وجود گرفتارى در چنگال خون آشام آل سعود با پیام ها و مصاحبه هاى آتشین ، پرده از روى چهره کریه این جنایتکاران تاریخ برداشته و کوس رسوایى فراموش ناشدنى امریکاى جنایتکار و عمال خبیث آن را در عالم به صدا درآوردید ، جناب عالى را که بحمداللّه در صف اول مجاهدان اسلام بوده و هستید ، چون سال هاى گذشته به نمایندگى از طرف خود به سرپرستى حجاج بیت اللّه الحرام منصوب مى نمایم .

جنایت تاریخى شکستن احترام حرم امن الهى که دل مسلمانان متعهد جهان را آتش زد چیزى نیست که تا ابد بشود آن را فراموش کرد و یا ساکت بود .

در این جا لازم مى دانم که از زحمات تمامى دست اندرکاران و مسؤولین حج و از جناب حجت الاسلام آقاى امام جمارانى دامت افاضاته که با تعهد و مقاومت خود موجب سرافزازى جمهورى اسلامى ایران گردیده اند و باعث شادى روح شهدا شده اند ، تشکر کرده و توفیق هر چه بیشتر همه را در خدمت به اسلام و احکام نورانى آن از خداوند خواستارم و براى شهداى گرانقدر مکه خونین مان که با اهدا خون خود پرچم سرخ توحید ، رسالت و امامت را در آسمان و زمین به اهتزاز درآوردند ، طلب رحمت و مغفرت نموده و براى بازماندگان آنان که افتخار بزرگى نصیب شان شده است ، صبر واجر مسالت مى نماید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 148

عکس

ص: 149

عکس

ص: 150

تاریخ : 31/6/66

پیام امام به مناسبت آغاز هشتمین سال جنگ تحمیلى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

و من یقاتل فى سبیل اللّه فیقتل او یغلب فسوف نوتیه اجرا عظیما

این اجر عظیم که به قلم با عظمت عظیم مطلق وعده داده شده است ، چگونه آن را با فکر ناچیز بشر مى توان تحلیل کرد . گویى این اجر عظیم همان حب خداوند تعالى است که در سوره مبارکه صف آمده است : ان اللّه یحب الذین یقاتلون فى سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص . محبوبیت نزد بارگاه احدى را کدام فیلسوف توانا یا عارف علمى بزرگ دانا مى تواند درک کند تا از آن سخن گوید و یا به سخن قلم در آورد ؟ آیا این حب نافله است که در نتیجه تقرب به آن بنده خاکى پا بر سر ملک و ملکوت اعلا نهد و حق جل و علا با جاذبه غیبى خویش سمع و بصر و قلب او شود و آنچه بشنود یا ببیند یا ذوق عرفانى کند با سمع و بصر و قلب حق جل و علا باشد و نبیند جز به بصر حق و نشنود جز به سمع حق و نداند جز به علم حق و حجاب ها مرتفع شود و جهان را آنچه که هست مشاهده کند که (اللّهم ارنى الاشیأ کماهى ) یاقرب فریضه است که در آن شخص و شخصیت محو شود و صعق رخ دهد و خود و خودى از میان برود و کثرت به تمام معنى رخت بربندد و نه چشمى باشد و نه گوشى و نه باطنى و نه ظاهرى . (هوالاول و الاخر والظاهر والباطن ) . دیگر سبیل اللّهى در کار نیست و اسم و رسمى بجا نمى ماند ، اینان از خانه خارج شدند و موت آنان را ادراک نموده و قدم ها و قلم ها شکسته شده است . بارالها ! این وصف مجاهدان فى سبیل اللّه و اجر عظیم آنان است که در صحنه هاى کارزار با دشمنان تو و دشمنان رسول معظم تو و دشمنان قرآن کریم تو به شهادت رسیده اند یا در این راه پیروز گردیده اند و تو خود شاهدى که در این سال ما جانبازان و مهاجران و مجاهداتى داشتیم که به سوى تو و به سوى خانه امن تو که از صدر خلقت تاکنون مامن هر موجودى بوده است هجرت کردند و در پیش چشمان حیرت زده مسلمانان کشورهاى جهان به دست پلید آمریکا که از آستین آل سعود به در آمده است ، به خاک و خون کشیده شدند و در آستانه عاشوراى ولى اللّه اعظم سلام اللّه علیه عاشورایى دیگر با ابعاد مختلف در جوار تو و خانه امن تو در جمعه خونین پدید آوردند که اى کاش نبودم تا آن ببینم و یا

ص: 151

بشنوم ، نه براى شهادت عزیزانى مجاهد و مهاجر ، که شهادت امرى است که آرزوى عزیزان ما است و شهدى است آشنا براى زنان و مردان و کودکان ما که در یورش هاى مغولانه صدام عفلقى شدیدتر و فجیع تر آن را چشیده اند و دیده ایم ، بلکه براى مصیبتى است که نه تنها براى پیغمبر اسلام صلوات اللّه علیه _ که براى تمامى انبیا و مرسلین از آدم تا خاتم پیش آمد و به فرمان کاخ سیاه به دست ناپاک آل سعود ، این شقى ترین جانیان عصر ، بالاترین مقام قدس الهى شکسته شد . اگر در عاشوراى حسینى ولى خدا با یارانش در راه تو جنگیدند و شهید شدند ، در عاشوراى جمعه خونین مکه با تو و رسول تو و زائران ما ، این رسولان مکتب رسول تو که به خاطر دین تو هیچ گونه وسیله اى حتى براى دفاع از خود نداشتند چنان کردند که تنها از دست آمریکا ، شیطان بزرگ و اذنابش میسر بود . امریکا و دست نشاندگانش در این کشتار سبعانه انتقام از اسلام عزیز و محبط وحى و محل امن خدا باز گرفتند . اسلامى که در آینده اى نه چندان دور مکتب تمامى کشورهاى زیر یوغ شرق و غرب مى گردد .

خداوندا ! امروز تمامى قدرت ها و ابرقدرت ها مصمم شده اند تا ریشه اسلام ناب رسول گرامى مان صلى اللّه علیه و آله و سلم را قطع کنند . بارالها ! امروز صدامیان با کینه اى که از دین تو دارند ، دست در دست تمامى شیاطین جهان داده اند تا صداى اسلام محمدى را خاموش سازند . از تو مى خواهم تا ما را در راهت صبورتر و شکیبایى خانواده هاى عزیز و بزرگوار شهدا ، جانبازان ، مفقودین و اسرامان را بیشتر گردانى . پروردگارا ! شهداى ما را با سیدالشهدا علیه السلام محشور فرما و جانبازان عزیز و مقتدر انقلاب اسلامى خودت را شفا عنایت فرما . اسرا و مفقودین ما را هر چه زودتر به اوطانشان بازگردان . خداوندا ! به تمام ملت هاى اسلامى خصوصا ملت شجاع و حماسه ساز ایران تحمل بیشتر فشارهاى نظامى استکبار از زمین و دریا و هوا و فشارهاى اقتصادى و سیاسى روزافزون کانون هاى فساد را عنایت فرما . خداوندا ! باطن دل هاى معتقدان به دین رسول اکرم (ص ) را تنها از رضایت خود لبریز گردان . (انک مجیب الدعوات ) .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 152

تاریخ : 7/7/66

دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور

یک حسنه در کار است و آن عبارت از این است که ما به مقام قرب خدا برسیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من قبلا از آقاى مشکینى گله کنم . ما آن قدرى که گرفتار به نفس خودمان هستیم کافى است ، دیگر مسائل نفرمایید که انباشته بشود در نفوس ما و ما را به عقب برگرداند . شما دعا کنید که آدم بشویم ، دعا کنید که حتى به همین ظواهر اسلام عمل بکنیم ، ما که دستمان به آن بواطن نمى رسد لااقل به این ظواهر عمل بکنیم .

من زاید مى دانم که در خدمت آقایان که هستم مطلبى بگویم ، من دعا مى کنم و بنایم هم بر این است که به دعا کفایت کنم . من دعا مى کنم که خداوند تبارک و تعالى ما را از قید و بند نفس اماره نجات بدهد . من عرض مى کنم که خداوندا ! ما گرفتار هستیم ، گرفتار در دست خودمان هستیم ، گرفتار به نفوس خودمان هستیم و گرفتار به نفوس خبیثه اى که بر ضد اسلام و مسلمین عمل مى کند ، ما را و همه را از این گرفتارى نجات بده . خداوندا ! تو فرمودى که ما دعا کنیم و تو استجابت کنى ، (ربنا اتنا فى الدنیا حسنه و فى الاخره حسنه ) و من باید عرض کنم که احتمالا حسنه این نیست که ما حسنه دنیا ، مال و اموال تهیه کنیم ، ما مقام تهیه کنیم . در این آیه شریفه خیلى نکاʠهست ولى من حال گفتنش را ندارم ولى اجمالا این که حسنه عبارت از این است ، حتى حسنه دنیا (ربنا اتنا فى الدنیا حسنه ) ، حسنه در دنیا این است که انسان در هر قدمى که بر مى دارد ، در هر مقامى که پیدا مى کند . در هر نعمتى از خداى تبارک و تعالى که به او اعطا مى شود آنها را برگرداند به صاحبش . اگر مقام و دنیا هر چه پیش ما به ما اقبال کند ، اگر ما به او اقبال کردیم این حسنه نیست . روایات مختلفى که در این باب هست و تألیف شده است ، مصادیقى را ذکر کردند اختلاف ندارند این روایات ، آنها مصادیق را ذکر مى کنند و لهذا مصادیق مختلفه در روایات ذکر شده است و در لسان مفسرین هم جهات مختلف گفته شده است . لکن آن چیزى که من احتمال مى دهم حسنه ، آن هم به طورى که کانه یک حسنه در کار است ، یک حسنه است که این حسنه در دنیا هست و حسنه واحد است بر آخرت و همه عبارت از این است که ما به مقام قرب خدا برسیم ، ما بفهمیم که چه بکنیم . اگر مقامى ما را توجه به دنیا داد ، به عالم ماده داد ، این حسنه نیست . اگر نماز بخوانیم براى رسیدن به یک ماربى ولو در آخرت ، این هم حسنه نیست . حسنه عبارت از این است که ما را برساند به آن جایى که عقل ما نمى رسد .

ص: 153

تمام قشرهاى ملت با هم باشند ، پشتیبان هم باشند

شما آقایان توجه دارید و من نباید عرض کنم که ما امروز گرفتار هستیم به چه گرفتارى هایى . تمام تبلیغات بر ضد ماست ، تمام دنیا به ضد اسلام قیام کرده اند . ما باید براى خاطر خدا ، براى به دست آوردن حسنه خودمان با هم باشیم ، تمام قشرهاى ملت با هم باشند ، تمام علماى اعلام و تمام ائمه جمعه با هم باشند ، پشتیبان هم باشند ، پشتیبان دولت باشند ، پشتیبان مجلس باشند ، پشتیبان قوه قضایى باشند ، پشتیبان قوه اجرایى باشند ، آنها خدمتگزار باشند به مردم و شما هم خدمتگزار . اینها بندگان خدا هستند ، خدمت به بندگان خدا خدمت به خداست و خدمت به بندگان خدا امروز این است که همه مجتمعا در صدد این باشند که با کلمه واحده از اسلام و مسلمین و خصوصا از مستضعفان جهان و ملت شریف ایران پشتیبانى کنند . شما آقایان نفوذ کلمه دارید در بین مردم ، شما ، حرف شما در بین مردم گوش شنوا دارد ، باید مردم را دعوت کنید به این که وحدت با هم داشته باشند ، دعوت کنید به این که پشتیبان هم باشند ، پشتیبان دولت باشند ، پشتیبان مجلس باشند و این طور نباشد که هر کدام با دیگرى مخالفت کنند و انشأاللّه نمى کنند هم ، لکن شماها و همه ما باید ، موظف هستیم که مردم را به همه این مسائل دعوت کنیم .

تمام گرفتارى هایى که در عالم هست از نقطه خود آدم است

این دنیا از دست ما مى رود ، نزدیک و دور دارد ، من زودتر و شما به تدریج ، آن چیزى که باقى مى ماند حسنه است ، این دنیا نیست ، این حسنه است ، آنى که انبیا هم دنبالش هستند و آن حسنه مطلقه عبارت از رسیدن به مقامى است که ما نمى توانیم بفهمیم . او باقى مى ماند و هر چى که از ما باقى بماند حسنات است که باقى مى ماند . البته ما از رحمت خدا مایوس نیستیم ، ما ناقصیم لکن خداى تبارک و تعالى جبران مى کند ، خداوند وعده فرموده است به ما رحمت را ، رحمتش سعه دارد بر همه موجودات ، لکن توجه به این معنا لازم است که انسان خودبین نباشد ، توجه به خودش نداشته باشد ، تمام گرفتارى هایى که در عالم هست از همین نقطه است ، از نقطه خود آدم است . این خود آدم است که گرفتار است و گرفتار مى کند ، این نفسیت انسان است که دنیا را به فساد کشانده ، دنیا را به هلاکت کشانده . و امیدواریم خداوند رحمتش را بر ما نازل کند و ما را از جمله رحمت شدگان حساب کند و ما را هدایت کند به صراط مستقیم آن طورى که فرموده است و ما را از ضالین و مغضوبین قرار ندهد انشأاللّه .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 154

تاریخ : 3/8/66

پاسخ به استفتأ شوراى نگهبان در مورد مالکیت و استخراج معادن

بسم اللّه الرحمن الرحیم

حضرات حجج اسلام آقایان فقهاى شوراى نگهبان دامه افاضاتهم

پس از اهدأ سلام و تحیت ، اصل مسأله تبعیت اعماق زمین و نیز هوا نسبت به املاک شخصى تا حدود احتیاجات عرفى است مثلا اگر کسى در خارج از محدوده منزل و یا زمین شخصى و یا وقفى کانالى زده و از زیرزمین آنها عبور کند یا تصرف نماید ، دارندگان منازل و زمین یا متولیان نمى توانند ادعایى بنمایند . یا اگر کسى بالاتر از مقدار متعارف بنایى ایجاد و یا رفت و آمد نماید ، هیچ یک از مالکین و یا متولیان حق جلوگیرى از او را ندارند و بالاخره تبعیت زمین شخصى به مقدار عرفى است و آلات جدیده هیچ گونه دخالتى در تعیین مقدار عرفى ندارد ولى تبعیت کشور مقدار بسیار زیاد است و دولت حق دارد تا از تصرف بیش از حق عرفى شخص و یا اشخاص جلوگیرى نماید . بنابراین نفت و گاز و معادنى که خارج از حدود عرفى املاک شخصى است ، تابع املاک نمى باشد و اما اگر فرض کنیم معادن و نفت و گاز در حدود املاک شخصى است که فرضى بى واقعیت است این معادن چون ملى است و متعلق به ملت هاى حال و آینده است که در طول زمان موجود مى گردند ، از تبعیت املاک شخصیه خارج است و دولت اسلامى مى تواند آنها را استخراج کند ولى باید قیمت املاک اشخاص و یا اجاره زمین تصرف شده را مانند سایر زمین ها بدون محاسبه معادن در قیمت و یا اجاره بپردازد و مالک نمى تواند از این امر جلوگیرى نماید . انشأاللّه موفق و موید باشید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 155

تاریخ : 19/8/66

بیانات امام در جمع رؤساى سه قوه ، مسؤولین کشورى و لشکرى و جمعى از اعضاىخارجى کنفرانس وحدت اسلامى

هر کس که بخواهد پیغمبر را بشناسد ، قرآن را باید بشناسد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من مطلب تازه اى ندارم و خودم را لایق نمى دانم که راجع به رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم و حضرت صادق سلام اللّه علیه چیزى عرض کنم براى این که تو آن مرتبه نیستم که بتوانم راجع به این مسائل صحبتى بکنم ، فقط مى خواهم عرض کنم به آقایان که معرف رسول اکرم ، قرآن است . همان طور که خود رسول اکرم و حضرت صادق سلام اللّه علیه ولى اللّه اعظم جلوه تام حق تعالى هستند ، قرآن هم همان طور است ، قرآن هم جلوه نام خداى تعالى است . یعنى با همه اسمأ و صفات تجلى کرده است و ولى اللّه اعظم و رسول اکرم را با آن اشراق هایى که ما ازش اطلاع نداریم و با همه اسمأ و صفات محقق کرده است و همین طور ولى اللّه اکرم حضرت صادق و سایر ائمه را ، لکن معرف ایشان خود کتاب الهى است . یعنى هر کس هر چند در این کتاب مقدس دقت کند و توجه داشته باشد بیشتر مطلع مى شود که آورنده او کیست و چه جور آدمى است .

قرآن یک سفره اى است که انداخته شده است براى همه طبقات ، یعنى یک زبانى دارد که این زبان هم زبان عامه مردم است و هم زبان فلاسفه است و هم زبان عرفاى اصطلاحى است و هم زبان اهل معرفت به حسب واقع . در این کتاب شریف ، مسائلى هست که مهمش مسائل معنوى است و رسول اکرم و سایر انبیا نیامدند که این جا حکومت تأسیس کنند ، مقصد اعلا این نیست . نیامدند که این جا عدالت ایجاد کنند ، آن هم مقصد اعلا نیست ، اینها همه مقدمه است . تمام زحمت که اینها کشیدند چه از حضرت نوح گرفته ، از حضرت ابراهیم گرفته تا آمده است این جا ، رسول اکرم رسیده است ، تمام مشقت هایى که کشیدند و کارهایى که کردند ، مقدمه یک مطلب است و او معرفى ذات مقدس حق . کتاب هاى آسمانى هم که بالاترینش کتاب قرآن کریم است ، تمام مقصدش همین است که معرفى کند حق تعالى را با همه اسمأ و صفاتى که دارد . عامه مردم خیلى ازش چیز مى فهمند (این کتاب را) و خواص هم مسائل بالاتر مى فهمند و اخص خواص هم مسائل فوق آن را مى فهمند ، لکن (انما یعرف الکتاب ما خوطب به ) هیچ کس نمى تواند بفهمد /آنى که پیغمبر/ هر کس که بخواهد پیغمبر را بشناسد قرآن را باید بشناسد . و هیچ کس نمى تواند بشناسد و لهذا هیچ کس پیغمبر را هم نمى تواند بشناسد .

ص: 156

معرف ایشان کتاب خودشان است و معرف حضرت صادق سلام اللّه علیه بعد از این که خود پیغمبر معرف است ، خود وجودش معرف است ، این فقهى است که با زبان ایشان بسط پیدا کرده است که براى احتیاج بشر از اول تا آخر هر مسأله اى پیش بیاید ، مسائل مستحدثه ، مسائلى که بعدها خواهد پیش آمد که حالا ما نمى دانیم ، این فقه از عهده جوابش بر مى آید و هیچ احتیاج ندارد به این که یک تاویل و تفسیر باطلى بکنیم .

خود فقه ، خود کتاب و سنت ، خود فقهى که اکثرش را حضرت صادق سلام اللّه علیه بیان فرموده است ، این فقه همه احتیاجات صورى و معنوى و فلسفى و عرفانى همه بشر را در طول مدت الى یوم القیامه ، این محتوایش این طور است ، اینها معرفى است که خود اینها معرف این بزرگوارانند و ما نمى توانیم که از آنها تعریفى بکنیم که لایق آنها باشد .

ادعیه ائمه کتاب صاعد است

ادعیه ائمه هدى دعاهاى آنها ، همان مسائلى را که کتاب خدا دارد ، دعاهاى آنها هم دارد با یک زبان دیگر . قرآن یک زبان دارد ، یک نحو صحبت مى کند و همه مطالب را دارد منتها بسیاریش در رمز است که ما نمى توانیم بفهمیم و ادعیه ائمه علیهم السلام یک وضع دیگرى دارد ، به تعبیر شیخ عارف و استاد ما ، ادعیه کتاب صاعد است ، قرآن صاعد . تعبیر مى فرمود به این که قرآن کتاب نازل است که از آن جا نزول کرده است و ادعیه ائمه کتاب صاعد است ، همان قرآن است رو به بالا مى رود ، جواب اوست تقریبا . کسى بخواهد بفهمد که مقامات ائمه چى است ، باید رجوع کند به آثار آنها ، آثار آنها ادعیه آنهاست ، مهمش ادعیه آنهاست و خطابه هایى که مى خواندند . مثل مناجات شعبانیه ، مثل نهج البلاغه ، مثل دعاى یوم العرفه و اینهایى که انسان نمى داند که چه باید بگوید درباره آنها .

اگر چنانچه ائمه هدى فقط مسأله گو بودند ، چکار داشتند بهشان این ظالمین و مستکبرین ؟

در هر صورت ما عاجزیم از این که شکر این نعمت را بجا بیاوریم که ما اهل یک مذهبى هستیم که از این دو منبع هر دو استفاده مى کنیم . از منبع وحى و از منیع ولایت . و سایر فرق این منبع دوم را کم دارند و ما شکر (این نعمت را نمى توانیم بجاى بیاوریم ) و از خداى تبارک و تعالى مى خواهیم که به ما توفیق بدهد که بتوانیم شکر این نعمت را بجا بیاوریم و وقتى که مفاد آیات شریفه را مى خوانیم یا سیره انبیا را ملاحظه مى کنیم ، مى بینیم که آنها تمامشان یکى از کارهایى که البته مقصد نبوده لکن مقدمه بوده ، این بوده است که عدالت را در دنیا ایجاد کنند . پیغمبر مى خواهد عدالت ایجاد کند تا بتواند آن مسائلى که دارد که آن مسائل ، انسان مى خواهد درست کند ، آن مسائل را طرح کند و از زمانى که وحى

ص: 157

براى پیغمبرها آمده است یکى از مسائل شان همین معنا بوده است که معارضه مى کردند با کسانى که ظلم داشتند ، ظالم بودند ، ستمگر بودند ، خونخوار بودند و هر کدام به یک صورتى با آنها معارضه مى کردند و گمان نشود که هیچ پیغمبرى تو خانه اش مى نشست و فقط یا دعا مى خواند و یا احکام مى گفته ، خیر این طور نیست . احکام را مى گفتند دنبالش مى رفتند براى اجرا .

ابراهیم مسائل را مى گفت بعد هم بر مى داشت بت هایى که آن وقت مثل این بود که یکى به خداى تبارک و تعالى در مذهب ما جسارت کند ، این طور معارضه مى کرد باهاشان . ولى مسائل را هم مى گفت ، مقابله مى کرد با ستم ، مقابله مى کرد با ظلم . این معنایى که به خورد ما داده بودند قدرت هاى مستکبر جهان که نباید دیانت در سیاست دخالت بکند ، این از آن سیاست هایى بوده است که آنها داشتند براى عقب نگه داشتن مسلمین و براى این که نگذارند اینها معارضه کنند و لهذا اینها را وادار کردند ، این قدر تبلیغ کردند که در بین بسیارى از قشرها این است که آخوند /را/ به سیاست چکار دارد ؟ چکار دارى ، تو برو دعایت را بخوان ! حتى حضرت عیسى سلام اللّه علیه که این اشخاصى که تابع او هستند خیال مى کنند که حضرت عیسى فقط یک معنویاتى مى گفته است ایشان هم همین طور بوده ، از اول بنا بوده بر این که معارضه کند . آن وقتى که متولد شده ، تازه متولد شده است مى گوید که من کتاب آوردم . قرآن این را نقل مى کند که تازه متولد شده بوده ، وقتى که مادرش به واسطه آن تهمت هایى که مى زدند ، (یهود برش مى زدند) ناراحت بود همچو که متولد شد گفت که نه ، غصه نخور ، اگر کسى آمد پیشت باهات صحبت بکند ، تو بگو که من صائمم و صائم بوده لابد _ و بروید از آن بچه بپرسید . اینها آمدند ، حضرت تازه متولد شده بود ، آمدند بنا کردند به حضرت مریم حرف هاى نامربوط زدن ، حضرت مریم هم اشاره کرد به او که بروید آن جا ، گفتند : ما چه جور با این تکلم کنیم ؟ بعد ایشان شروع کرد که خدا به من کتاب داده است . ببینید چى مى گوید ، این مسأله کتاب دادن معلوم مى شود یک مسائلى قبل از این است که ایشان متولد بشود /من را/ کتاب بهم داده ، به من توصیه کرده چه بکنم ، چه بکنم همان مسائل را مى گوید . یک همچو حضرت عیسایى نمى نشیند تو خانه و مسأله بگوید تا چه بشود . اگر مسأله مى خواست بگوید و مسأله گو بود ، دیگر چرا دارش مى کشیدند ؟ ! دیگر چرا اذیتش مى کردند ؟ !

و همین طور سایر انبیا و آن چیزى که از همه مشهودتر است ، حضرت رسول سلام اللّه علیه است که آمد و تشکیل اداره داد ، تشکیل حکومت داد . این معنایش این است که کار دارند به حکومت ، در سیاست کار دارند . و تشکیل حکومت دادن جز این است که دخالت در سیاست است و وارد شدن در عرصه سیاست است ؟ بنابراین ، این مسأله اى را که در بین مسلمین همین طور تزریق کردند تا حتى بعض از خواص هم به این معنا اعتقاد پیدا کردند که شما بروید سراغ مسجد ، ما هم مى رویم سراغ حکومت ، این براى این بود که این طور به سر ما بیاورند ، این طور به سر همه مسلمین بیاورند که دارید مشاهده مى کنید .

مسلمین باید بیدار بشوند ، مسلمین از سیره انیبا و خصوصا مسلمین از سیره پیغمبر اکرم باید

ص: 158

مطالعه کنند ، ببینند چه کرده است و ما باید تأسى کنیم . اگر پیغمبر آمده بود و فقط تو مسجد مدینه نشسته بود و قرآن را ذکر کرده بود و دیگر کارى هم نداشت ، ما هم مى رفتیم همین کار را مى کردیم ، ما تاسى مى کردیم . اما کسى که آمده است ، از همان اولى که آمده است در مکه مشغول مبارزه بوده است یک نحوى غیر از آن نحوى که در مدینه دیگر مسلحانه بوده تا وقتى آمد مدینه ، در مدینه که آمد حکومت تشکیل داد ، فرستاد ، مبلغ فرستاد ، حکومت فرستاد در همه جا ، آن جایى که دستش مى رسید ، مژده داد ایشان به مردم که ما مى گیریم دنیا را ، همه را از بین مى بریم . روم را از بین مى بریم ، ایران را از بین مى بریم . یعنى از آن وضعى که آنها دارند که بت پرستى مى کنند یا آتش پرستى مى کنند ، این را از بین مى برند و الا احیا کردند همین مدت کوتاهى که پیغمبر اکرم زندگى کرد ، احیا کرد بشر را ، مسلمین باید تاسى کنند به او که او چه کرد ، ما هم باید آن کار را بکنیم . او حکومت تشکیل داد ما هم باید حکومت تشکیل بدهیم ، او جنگ کرد ما هم باید جنگ بکنیم ، او دفاع کرد ما هم باید دفاع کنیم . بنابراین ، ما اگر تابع این پیغمبر اکرم هستیم ، اگر تابع ائمه هدى هستیم ، ببینیم که اینها در ایام حیاتشان چه کردند ، نشستند و مسأله گفتند ؟ اگر چنانچه مسأله گو بودند چکار داشتند بهشان این ظالمین و این مستکبرین که بکشندشان و حبس شان کنند و تبعیدشان کنند و ببرندشان به خارج و نگذارند که کسى پیششان برود ؟ در عین حالى که همه این مضیقه ها بوده ، شما مى بینید که فقه چه جور دامنه اى دارد و چه جور دامنه هایى خواهد داشت و همه اش از کتاب و سنت است .

خداى تبارک و تعالى ما و شما را از شر این مستکبرین نجات بدهد و ملت هاى ایران را ، ملت هاى دیگران را ، همه مسلمین را بیدار کند تا دماغ این مستکبرین را به خاک بمالد و آنها را رسوا کند ، همان طورى که تاکنون رسوا کرده است .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 159

تاریخ : 21/8/66

پاسخ امام خمینى به نامه شوراى عالى پشتیبانى جنگ مبنى بر درخواست صدورفرمان معظم له براى تهیه عده و عده هاى لازم به منظور دفع تجاوز رژیم بعثى عراق

بسمه تعالى

شوراى عالى پشتیبانى جنگ اعزهم اللّه تعالى

واضح است و کرارا گفته شده است که این جنگ تحمیلى در رأس امور واقع است و لازم است به همت همه اقشار کشور هر چه سریعتر با عنایات حق تعالى پیروزى به دست آید . بنابراین آنچه که شوراى عالى پشتیبانى جنگ و متخصصان امور جنگى ضرورت تشخیص داده اند باید عمل شود و کوتاهى نگردد . در این فرصت از تمام اقشار ملت خصوصا علماى اعلام و ائمه جمعه و جماعات و خطباى محترم لازم است تشکر کنم که با صرف جان و عزیزان و مال خود در راه مقاصد اسلام به طور شایسته عمل به وظیفه الهى نمودند و از ملت عظیم که با راهپیمایى هاى اخیر پشت جنایتکاران پلید خصوصا آمریکا را لرزاند ، با تمام وجود قدردانى بنمایم .

از خداوند تعالى قدرت هر چه بیشتر رزمندگان و پیروزى آنان و رحمت و سعادت شهدا و جانبازان و آزادى اسرا و صبر داغ دیدگان و سلامت و پشتکار دست اندرکاران را طلب مى کنم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 160

تاریخ : 28/8/66

دیدار با طلاب رزمى _ تبلیغى تیپ 83 امام جعفر صادق (ع )

شما مطمئن باشید که من در مواقعى که احتمال مى دهم دعا مستجاب باشد به همه دعا مى کنم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من نمى دانم با چه زبانى ، من نمى توانم احساساتى که دارم نسبت به شماها و اخلاص و مودتى که دارم نسبت به همه قشرهاى ملت و خصوصا قشر روحانى با چه زبان ادا کنم . شما مطمئن باشید که من در مواقعى که احتمال مى دهم دعا مستجاب باشد ، به همه دعا مى کنم . و الان هم از خداى تبارک و تعالى مى خواهم که شما را در راهى که بوده اید حفظ کند و خداوند دشمنان اسلام را هدایت کند و اگر نمى شوند ، فانى کند .

امیدوارم که همه شما آقایان و سایر قشرهاى ملت در کار خودتان مستقیم باشید که این کار حق است . راه شما راه خداست و خداى تبارک و تعالى به شما نصرت عنایت مى کند . خداوندا ! اینها بندگان تو هستند ، اینها در حضور تو هستند ، اینها براى اسلام تو خدمت مى کنند ، اینها براى شکست کفار جانفشانى مى کنند ، خداوندا ! تو تأییدشان کن ، حفظشان کن ، سلامت شان بدار ، عاقبت همه را ختم به خیر کن .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 161

تاریخ : 10/9/66

پیام امام خمینى در پاسخ به پیام تبریک رئیس جمهور مالدیو به مناسبت میلاد حضرت رسول (ص )

بسم اللّه الرحمن الرحیم

حضرت آقاى مامون عبدالقیوم رئیس جمهور کشور مالدیو

تلگراف تبریک آن جناب به مناسبت میلاد مسعود پیامبر گرامى اسلام حضرت محمدبن عبداللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم واصل و موجب تشکر گردید ، متقابلا این عید بزرگ را به آن جناب و ملت برادر کشورتان تبریک گفته ، سعادت و موفقیت ملل اسلامى را در راه جهاد با دشمنان اسلام از خداى تعالى مسئلت دارم .

والسلام علیکم

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 162

تاریخ : 16/9/66

پاسخ به استفسار وزیرکارواموراجتماعى در مورد برقرارى شروط الزامى درواحدهاى تولیدى و خدماتى

بسمه تعالى

در هر دو صورت ، چه گذشته و چه حال دولت مى تواند شروط الزامى را مقرر نماید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 163

عکس

ص: 164

تاریخ : 26/9/66

پاسخ حضرت امام به نظر خواهى دبیرشوراى نگهبان پیرامون امکان استفاده ازفتواى معظم له جهت اعمال شروطى در ازاى استفاده از خدمات و امکانات دولتى و عمومى

بسمه تعالى

دولت مى تواند در تمام مواردى که مردم استفاده از امکانات و خدمات دولتى مى کنند با شروط اسلامى و حتى بدون شرط قیمت مورد استفاده از آنان بگیرد و این جارى است در جمیع مواردى که تحت سلطه حکومت است و اختصاص به مواردى که در نامه وزیر کار ذکر شده است ندارد بلکه در انفال که در زمان حکومت اسلامى امرش با حکومت است ، مى تواند بدون شرط یا با شرط الزامى این امر را اجرا کند و حضرات آقایان محترم به شایعاتى که از طرف استفاده جویان بى بند و بار یا مخالفان با نظام جمهورى اسلامى پخش مى شود اعتنایى نکنند که شایعات در هر امرى ممکن است .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 165

تاریخ : 28/9/66

تقدیرازکمک مالى خواهران مسلمان عراقى به جبهه هاى جنگ

بسمه تعالى

مبلغ بسیار ارزنده اى که خانم هاى معظم عراقى ، که خداوند به آنها هر چه بیشتر توفیق خدمت به اسلام و رزمندگان عزیزى که براى رفع شر قدرت ها و وابستگان پست آنان جانفشانى مى کنند ، واصل شد . از خداوند تعالى سلامت و سعادت همه را خواهانم .

دعاگو _ روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 166

عکس

ص: 167

تاریخ : 30/9/66

پاسخ امام به نامه مدیر عامل و یکى از اعضاى شوراى سرپرستى صدا و سیما درمورد برنامه هاى تلویزیونى

بسمه تعالى

نظر نمودن به این قبیل فیلم ها و نمایشنامه ها هیچ یک اشکال شرعى ندارد و بسیارى از آنها آموزنده است و پخش آنها نیز اشکالى ندارد و همین طور فیلم هاى ورزشى و آهنگ ها اکثرا بى اشکال است . گاهى خلاف به طور نادر دیده مى شود که باید بیشتر مواظبت کرد لکن دو نکته باید مراعات شود : اول آن که کسانى که گریم مى کنند ، باید محرم باشند و اجنبى حرام است چنین کارى را انجام دهد . دوم آن که بینندگان از روى شهوت نظر نکنند .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 168

عکس

ص: 169

تاریخ : 16/10/66

پاسخ به نامه رئیس جمهور پیرامون اختیارات حکومت اسلامى

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى خامنه اى رئیس جمهور محترم جمهورى اسلامى دامت افاضاته

پس از اهدأ سلام و تحیت ، من میل نداشتم که در این موقع حساس به مناقشات پرداخته شود و عقیده دارم که در این مواقع ، سکوت بهترین طریقه است . و البته نباید ماها گمان کنیم که هر چه مى گوییم و مى کنیم کسى را حق اشکال نیست . اشکال بلکه تخطئه یک هدیه الهى است براى رشد انسان ها ، لکن صحیح ندانستم که جواب مرقوم شریف و تقاضایى که در آن شده بود را به سکوت برگزار کنم ، لهذا آنچه را که در نظر دارم به طور فشرده عرض مى کنم .

از بیانات جناب عالى در نماز جمعه این طور ظاهر مى شود که شما حکومت را که به معناى ولایت مطلقه اى که از جانب خدا به نبى اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم واگذار شده و اهم احکام الهى است و بر جمیع احکام فرعیه الهیه تقدم دارد ، صحیح نمى دانید و تعبیر به آن که این جانب گفته ام حکومت در چارچوب احکام الهى داراى اختیار است ، بکلى بر خلاف گفته هاى این جانب است .

اگر اختیارات حکومت در چارچوب احکام فرعیه الهیه است ، باید عرض حکومت الهیه و ولایت مطلقه مفوضه به نبى اسلام صلى اللّه علیه و آله و سلم یک پدیده بى معنى و محتوا باشد . اشاره مى کنم به پیامدهاى آن که هیچ کس نمى تواند ملتزم به آنها باشد . مثلا خیابان کشى ها که مستلزم تصرف در منزلى است یا حریم آن است در چارچوب احکام فرعیه نیست ، نظام وظیفه و اعزام الزامى به جبهه ها و جلوگیرى از ورود و خروج ارز و جلوگیرى از ورود یا خروج هر نحو کالا و منع احتکار در غیر دو سه مورد و گمرکات و مالیات و جلوگیرى از گران فروشى ، قیمت گذارى و جلوگیرى از پخش مواد مخدر و منع اعتیاد به هر نحو غیر از مشروبات الکلى ، حمل اسلحه به هر نوع که باشد و صدها امثال آن که از اختیارات دولت است بنابر تفسیر شما خارج است و صدها امثال اینها . باید عرض کنم حکومت که شعبه اى از ولایت مطلقه رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم است ، یکى از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتى نماز و روزه و حج است . حاکم مى تواند مسجد یا منزلى را که در مسیر خیابان است خراب کند و پول منزل را به صاحبش رد کند ، حاکم مى تواند مساجد را در موقع لزوم تعطیل کند و مسجدى که ضرار باشد در صورتى که رفع بدون تخریب نشود ، خراب کند . حکومت مى تواند قراردادهاى شرعى را که خود با مردم بسته است ، در موقعى که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد

یک جانبه لغو کند و مى تواند هر امرى را چه عبادى و یا غیر عبادى /است / که جریان آن مخالف مصالح اسلام است ، از آن ، مادامى که چنین است جلوگیرى کند . حکومت مى تواند از حج که از فرایض مهم الهى است ، در مواقعى که مخالف

ص: 170

صلاح کشور اسلامى دانست موقتا جلوگیرى کند .

آنچه گفته شده است تاکنون و یا گفته مى شود ، ناشى از عدم شناخت ولایت مطلقه الهى است آنچه گفته شده است که شایع است مزارعه و مضاربه و امثال آنها را با آن اختیارات از بین خواهد رفت ، صریحا عرض مى کنم که فرضا چنین باشد این از اختیارات حکومت است و بالاتر از آن هم مسائلى است که مزاحمت نمى کنم . انشأاللّه تعالى خداوند امثال جناب عالى را که جز خدمت به اسلام نظرى ندارید ، در پناه خود حفظ فرماید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 171

عکس

ص: 172

تاریخ : 21/10/66

پاسخ امام به نامه حجت الاسلام خامنه اى رئیس جمهور در مورد مبانى فقهى ولایت فقیه

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى خامنه اى رئیس جمهور محترم جمهورى اسلامى دامت افاضاته ، مرقوم شریف جناب عالى واصل وموجب خرسندى گردید . این جانب که از سال هاى قبل از انقلاب با جناب عالى ارتباط نزدیک داشته ام و همان ارتباط بحمداللّه تعالى تاکنون باقى است ، جناب عالى را یکى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مى دانم و شما را چون برادرى که آشنا به مسائل فقهى و متعهد به آن هستید و از مبانى فقهى مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبدارى مى کنید ، مى دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى از جمله افراد نادرى هستید که چون خورشید روشنى مى دهید . مع الاسف جمهورى اسلامى و سران محترم آن به جرم اسلام خواهى و بسط عدالت اسلامى در جهان مورد تاخت و تاز تبلیغاتى جهانخواران شده اند و مثلا اگر بگویند آفتاب روشن است ، فردا تبلیغات جهانى به شرح و تفصیل و توجیه و تحلیل پرداخته و جمهورى اسلامى و یاران آن را به طورى محکوم مى کنند و چون آشنا به فقه اسلامى و به ملت فداکار اسلام و ایمان راسخ آنان نیستند ، بسیارى از اوقات تبلیغات آنان به نفع جمهورى اسلامى تمام مى شود .

و البته ما متوقع نیستیم که با قیامى که بر پایه اسلام عزیز نمودیم و (نه ) به شرق و غرب و عمال آنها گفته ایم ، آنان به ما و شماها و به ملت عزیز جان بر کف ما بارک اللّه بگویند . و خوشبختانه اخیرا در همین موضوع حدود ولایت فقیه نویسندگان و گویندگان متعهد و آگاه به مسائل اسلامى ، مسأله را در مجالس و روزنامه ها تا آن جا که دیدم مورد بحث قرار داده که من از تمامى آنان تشکر مى کنم و امید است ائمه ى محترم جمعه و بویژه امثال جناب عالى که در میان مسائل دست توانا دارید ، مسأله را تعقیب و در خطبه هاى نماز جمعه اذهان ناآگاهان را روشن و زبان دشمنان اسلام را قطع فرمایید . و جناب عالى و ملت بزرگوار خواهند دید که در اطراف همین نامه چه شیطنت ها و تحلیل ها در رسانه هاى گروهى مخالفین اسلام و همدستان آنان خواهد صورت گرفت . در خاتمه سلامت و سعادت جناب عالى را از خداوند خواستار و امید است امثال جناب عالى در مقاصد عالیه خود پیروز و سر بلند گردید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 173

تاریخ : 23/10/66

بیانات امام خمینى در دیدار با آیت اللّه صافى دبیر شوراى نگهبان

بسمه تعالى

در این دیدار امام امت با تشکر از زحمات شوراى نگهبان فرمودند :

ولایت فقیه و حکم حکومتى از احکام اولیه است ، نهاد شوراى نگهبان همیشه مورد تأیید این جانب است و به هیچ وجه تضعیف نشده و نخواهد شد . این نهاد باید همیشه با بیدارى و هوشیارى در خدمت به اسلام و مسلمین کوشا باشد .

ص: 174

عکس

ص: 175

تاریخ : 17/11/66

فرمان تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام اسلامى در پاسخ به نامه مسؤولان مملکتى براى کسب تکلیف در مورد تشخیص موضوع حکم حکومتى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

گرچه به نظر این جانب پس از طى این مراحل زیر نظر کارشناسان که در تشخیص این امور مرجع هستند ، احتیاج به این مرحله نیست ، لکن براى غایت احتیاط در صورتى که بین مجلس شوراى اسلامى و شوراى نگهبان شرعا و قانونا توافق حاصل نشد ، مجمعى مرکب از فقهاى محترم شوراى نگهبان و حضرات حجج اسلام خامنه اى ، هاشمى ، اردبیلى ، توسلى ، موسوى خوئینى ها و جناب آقاى میرحسین موسوى و وزیر مربوط براى تشخیص مصلحت نظام اسلامى تشکیل گردد . در صورت لزوم از کارشناسان دیگرى هم دعوت به عمل آید و پس از مشورت هاى لازم رأى اکثریت اعضاى حاضر این مجمع مورد عمل قرار گیرد . احمد در این مجمع شرکت مى نماید تا گزارش جلسات به این جانب سریعتر برسد .

حضرات آقایان توجه داشته باشند که مصلحت نظام از امور مهمه اى است که گاهى غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز مى گردد . امروز جهان اسلام ، نظام جمهورى اسلامى ایران را تابلوى تمام نماى حل معضلات خویش مى دانند . مصلحت نظام و مردم از امور مهمه اى است که مقاومت در مقابل آن ممکن است اسلام پابرهنگان زمین را در زمان هاى دور و نزدیک زیر سؤال برد و اسلام آمریکایى مستکبرین و متکبرین را با پشتوانه میلیاردها دلار توسط ایادى در داخل و خارج آنان پیروز گرداند .

از خداوند متعال مى خواهم تا در این مرحله حساس آقایان را کمک فرماید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 176

تاریخ : 21/11/66

بیانات امام در جمع گروهى ازمسؤولان کشور ، نمایندگان کشورهاى خارجى مقیم تهران و مهمانان خارجى دهه فجر

اشاره

بسم اللّه الرحمن الرحیم

آنچه که من مى خواهم عرض کنم بعد از این که تبریک این دهه را بر همه مسلمان ها ، به همه مظلومان تقدیم مى کنم ، این است که نباید در ذهن کسى بیاید که انقلاب مربوط به شخصى است . من باید عرض کنم که از باب این که یک فردى از افراد جامعه هستم ، به همان مقدار اگر دخالت داشتم ، دارم . آنچه هست از خداى تبارک و تعالى است ، خداى تبارک و تعالى است که این ملت را منقلب کرد از یک حالى به حال دیگر . او مقلب القلوب است ، اوست که همه کارها و زمام همه امور در دست اوست و ما هیچ و هیچ اندر هیچ هستیم . عنایات اوست که این ملت را در حالى که همه جهات شکست درش بود ، طورى منقلب کرد که بحمداللّه پیروز شد و پیروزى از خداست . و من مکرر تجربه کردم در این مدتى که وارد این امور بودم که بسیارى از اوقات ، ما یک کارى مى خواستیم بکنیم منحرف مى شدیم به کار دیگر ، بعد مى بینیم این کار انحرافى درست بوده ، این نبود جز این که خداى تبارک و تعالى این کارها را مى کرد . سفر مى رفتیم ، مى دیدیم که این ترتیبى که ما قهرا پیش آمده است ، این ترتیب صلاح بوده است نه آنى که ما خیال مى کردیم . در هر امرى از امور ، من با تجربه دیدم که ما خودمان فکرمان نمى رسد . آن که افکار را در دست دارد حق تعالى است و او زمام امور را در همه امور به دست دارد و این را باید باور کنیم . ملت ما باید این مطلب را باور کند که اگر در یک آن عنایات حق تعالى از عالم منصرف بشود ، معدوم مى شود عالم . عالم هست به پشتوانه اراده حق تعالى ، یک آن عنایت منصرف بشود ، تمام ملک و ملکوت معدوم مى شود . دایما اراده حق است که حفظ کرده است ، منتها ما جاهل هستیم نمى دانیم مطلب را . و عمده آن است که تمام رنج هایى که بر بشر وارد مى شود ، از این جهل است . این جهل اگر مرتفع بشود ، رنج ها مرتفع مى شود . اگر ببینید انسان که همه کار از اوست ، دیگر رنجى در کار نیست . و این یک مرتبه نازله از اولیاست و آنها مراتب دیگرى دارند که اسم و رسمى ندارد .

باید ما توجه کنیم به این که یک گوشه اى از دنیا هستیم ، یک جمعیت چند میلیونى که نسبت به عالم آن قدر ما ضعیفیم ، کم ایم ، جمعیت کم است و باید ما در همان لحظه اول با آن همه توطئه هایى که بود از بین رفته باشیم ، این که ما را نگه داشت خدا بود نه ما . آن که شکست داد قدرت هاى بزرگ را و شکست مى دهد قدرت هاى بزرگ را خداست ، چنانچه آن که قدرت مى دهد اوست .

قدرت هاى بزرگ

ص: 177

نمى دانند که این قدرت خداست و رنج شان از همین معناست .

اگر ملت به همین وضع پیش برود مطمئن باشید که پرتوش همه عالم را خواهد گرفت

و ما باید این معنا را باور کنیم که ما از عنایت حق است که از هیچ به این جا رسیدیم و از عنایات حق است که ما توانستیم این مملکت را ، یعنى ملت توانست ، من که چیزى نیستم ، توانست این ملت ، این ملت را از زیر یوغ ستمشاهى و بدتر از او ، یوغ آمریکا و شوروى و امثال اینها بیرون بیاورد . سابقه ندارد که یک ملتى سر پاى خودش بایستد و بگوید نه این و نه آن ، این سابقه ندارد . هر کس متکى به یک جایى است ، گرچه همه اتکاها به خداست و خودشان نمى فهمند لکن در فهم خودشان هر کسى متکى به یک جایى است . و ملت ما بحمداللّه با عنایت حق تعالى و عنایت اولیاى خداى تبارک و تعالى که به آنها ایمان داد ، به آنها قدرت داد ، این ملت دست رد به سینه همه زد و ایستاد و گفت استقلال را ما مى خواهیم ، آزادى را ما مى خواهیم . و اگر به همین وضع پیش برود ، مطمئن باشید که پرتوش همه عالم را خواهد گرفت .

و الان هم بحمداللّه در همه عالم آن چیزى که حرفش هست ، ایران است . یک دسته اى فحاشى مى کنند ، یک دسته اى خوب مى گویند . این طرح که در همه جا مطرح است دلیل بر این است که یک قدرتى در کار است و الا اگر چیزى نبود فحش هم نمى خورد ، چنانچه قبلا این طور بود که تو سرش مى زدند ، فحشش هم نمى دادند . اما الان که مى بینید که همه عالم ، همه تبلیغات عالم بر ضد ماست و بسیارى از اینهایى که به ضد ماست ، خودشان نمى فهمند به نفع ماست . اگر شما ، لابد ملاحظه فرمودید این تبلیغاتى که مى کنند و این حرف هایى که مى زنند ، بسیاریش به نفع ما تمام مى شود و خودشان نمى فهمند و این هم از عنایات خداست . عمده این است که ما بفهمیم که سرچشمه همه امور حق تعالى است و ما خودمان را یک وقت بازى ندهیم که ما در یک کارى ، انجام کار را ما دادیم و منم ، این منم که دارم این کار را مى کنم . اگر این کار یک وقت پیش آمد ، شکست دنبالش است ، شکست معنویش که معلوم است ، شکست صوریش هم مى شود .

ملت فلسطین بداند اگر یک قدم عقب بگذارد دوباره برمى گردد به آن حال اول

ولى من امیدوارم که این ملت به همین منوالى که هستش و هر روز هم داد قدرتش زیادتر مى شود و هر روز هم دارد پیشرفتش زیادتر مى شود ، این ملت به پیش برود و دنیا انشأاللّه برگردد به یک دنیاى آزاد و از زیر یوغ قدرتمندان بیرون برود و یک ملت آزادى ، یک دنیاى آزادى ، مظلومان دنیا از زیر ظلم ستمگران بیرون بروند و همه اینهایى که طرفدارى دارند مى کنند از این ملت هایى که زیر دستشان است ، در حقیقت دارند پایمال مى کنند آنها را . اگر آمریکا از یک جایى یا از جاهایى تعریف مى کند ، تعریف از خودش است ، براى این که مى بیند همه مطیع او هستند . و این که از ما تکذیب مى کند

ص: 178

و هر روز یک چیزى مى گوید ، براى این که مى بیند که این ملت مطیع او نیست ، او مى خواهد مطیع بشود . و شما بدانید که اگر یک کلمه این ملت بر وفق رأى او حرف بزند ، تمام اوضاع را او برمى گرداند به نفع این ملت ، در صورتى که به نفعش واقعا نیست . یعنى پایمال مى شود باز . و من امیدوارم که همه ملت ها دست به هم بدهند و نگذارند که این قدرت ها دوباره به سر کار بیایند .

و امروز شما فلسطین را مى بینید ، بى استثنا من مى خواهم عرض کنم ، بى استثنا باید عرض کنم که همه دست به هم دادند که نگذارند که ملت فلسطین این راهى را که الان پیش گرفته است ، باقى باشد . یا به صورت دلسوزى براى فلسطین که حیف ! فلسطین دارد چه مى شود ، چه مى شود ، خوب است که یک قدرى مثلا مماشات کنند تا کار درست بشود و ملت فلسطین بداند که اگر یک قدم عقب بگذارد راجع به همین معنایى را که الان در دست دارد ، دوباره بر مى گردد به آن حال اول . و الان فلسطین یهود را تقریبا دارد پایمال مى کند و امیدوارم که بکند . و اگر این معناى اسلامى را در دست بگیرد و به حرف کسانى که خیرخواهى مى کنند به خیال خودشان یا به خیال خودشان نه ، مى خواهند گول بزنند ، کسانى که مى گویند که یک قدرى آتش بس باشد ، یک پنج ماهى ، یک چیزى آتش بس باشد ، یک کسانى دیگر بیایند این کار را بکنند ، از این حرف هایى که مى دانید همه ، همه اینها براى این است که نگذارند که این فلسطین به این کارى که دست زده است این کار را پیش ببرد مى خواهند ساکتش کنند ، دوباره پایمالش کنند . نسبت به ما هم همین طور است ، اگر چنانچه یک وقت دیدید که یک روى خوشى نشان مى دهند ، بدانید که این روى خوش دلیل بر این است که مى خواهند ما را پایمال کنند . هر وقت آنها روى خوش نشان دادند شما سخت تر بگیرید .

و من امیدوارم خداوند به برکات ائمه اطهار خصوصا حضرت صاحب سلام اللّه علیه که این مملکت مال اوست ، این ملت کار خودش را پیش ببرد و همه آقایان ، همه کسانى که خدمتگزار هستند به این ملت ، انشأاللّه تعالى آنها موفق باشند و منصور باشند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 179

ص: 180

فصل بیست و هفتم

یاد روز آزادی

به پشت سر می نگریم به زندگی نیاکان خویش که قرنها زیر سلطه ی ستم به سر بردند و گرچه هماره با آن به هر طریق ممکن به مبارزه برخاستند؛ یا سربدار شدند یا دست کم در نوشته ها و سروده ها و ترانه های خویش به فریاد برخاستند؛ یا جان در راه مشروطه ی مشروعه باختند؛ اما هماره ،همچنان بار بستمهای سنگین را بر گرده های مقاوم خود کشیدند.... تا آن که ،سرانجام راهروی ،آگاه به رهبری امت برخاست. نیروهای پراکنده را تشکل و تجمع بخشید؛ فریادها را همصدا کرد؛ مشت ها را به هم گره زد و نیروی یکپارچه ای از ستمدیدگان فراهم آورد و به ریشه ستم زد... و بتها را شکست و طاغوتها را از اریکه ی قدرت به زیر کشید و اجنبی را به بیرون راند و نعمت «آزادی» و عزت «استقلال»؛ نخستین هدیه ی او به امت بود... مردم زنجیرهای گران را بریدند و کشور از وابستگی رهید...

ص: 181

و حکومت جمهوری اسلامی دستاورد مبارک بعدی شد...

و اینهمه در خجسته روز 22 بهمن 57 در مشیت الهی قرار گرفت.

هماره این یوم الله این یاد روز آزادی این طلیعه ی استقلال، خجسته و ميمون باد...

این چنین باد و ایدون باد.

ص: 182

تاریخ : 9/12/66

دیدار با اعضاى شوراى مرکزى حزب اللّه لبنان ، سفراى جمهورى اسلامى ایران درسوریه و لبنان و معاون سیاسى وزارت امور خارجه

این درس را نباید فراموش کنیم که باید در مقابل ابرقدرت ها مقاومت کرد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

تجربه اى که ما از دنیا در این سال هاى طولانى داریم این است که مسلمان ها ولو این که یک عده کمى باشند وقتى در مقابل خصم خودشان مقاومت کنند ، اگرچه خصم آنان ابرقدرت ها هم باشند پیروزند .

شما لبنان را ملاحظه کردید که همه ابرقدرت ها در آن جا جمع شده بودند ، اما وقتى یک عده کم در مقابلشان ایستاد ، آنها شکست خوردند .

شما مطلع نیستید که در زمان ستمشاهى در ایران چه خبر بود . در زمان قاجار ، انگلیسى ها بودند و چه ها که نکردند . بعد از این که آنها از این کشور رفتند و رضاخان رفت ، زمان محمدرضاشاه ، ایران مرکز آمریکا و محل تاخت و تاز آنها شده بود و مصیبت بیشتر بود ، چرا که هم قواى آنها زیاد بود و هم مردم اسلحه نداشتند و هم جوانان به فساد کشیده شده بودند ، به صورتى که نمى شود آن را تصور نمود . اما وقتى مردم ایران احساس کردند که باید خودشان در مقابل شاه و آمریکا مقاومت کنند ، مقاومت کردند و سلطنت 2500 ساله را در هم کوبیدند و از بین بردند و این معجزه اى بود که در ایران به وقوع پیوست و این درس را نباید فراموش کنیم که باید در مقابل ابرقدرت ها مقاومت کرد .

باید با تمام قوا و تا آخرین نفرمان مهیا شویم و در راه خدا جهاد کنیم

امروز همه قدرت ها و ابرقدرت ها دست به دست یکدیگر داده اند که نگذارند فلسطینى هاى مسلمان به هدفشان برسند . حتى بسیارى از کسانى که به ادعا نسبت به فلسطینى ها اظهار علاقه مى کنند ، علاقه شان به این نیست که مسلمانان فلسطینى بر اسرائیل غلبه کنند و متأسفانه با سکوت و سازش و تماشا دست به هم داده اند که نگذارند مسلمانان فلسطینى پیروز بشوند ، چرا که پیروزى آنان پیروزى اسلام است و آنها مى ترسند همان طورى که اسلام در ایران پیروز شد و همه بساط آنها را بر هم زد و منافعشان را از بین برد ، همین طور اگر در لبنان و فلسطین اسلام به پیروزى رسد ، همه بساطشان را در هم پیچد . لذا همه شیاطین مجتمعند که نگذارند اسلام رشد کند و ما باید این معنا را در نظر داشته

ص: 183

باشیم که با تمام قوا و تا آخرین نفرمان مهیا شویم و در راه خدا جهاد کنیم . دفاع از نوامیس مسلمین و دفاع از بلاد مسلمین و دفاع از همه حیثیات مسلمین امرى است لازم و ما باید خودمان را براى مقاصد الهى و دفاع از مسلمین مهیا کنیم . و خصوصا در این شرایطى که فرزندان واقعى فلسطین اسلامى و لبنان اسلامى یعنى حزب اللّه و مسلمانان انقلابى سرزمین غصب شده و لبنان با نثار خون و جان خود فریاد (یا للمسلمین ) سر مى دهند ، با تمام قدرت معنوى و مادى در مقابل اسرائیل و متجاوزین بایستیم و در مقابل آن همه سفاکى ها و ددمنشى مقاومت و پایمردى کنیم و به یارى آنان بشتابیم و سازشکاران را شناسایى و به مردم معرفى کنیم .

من امیدوارم شما موفق باشید و مطمئن باشید که موفق مى شوید . جمهورى اسلامى ایران هم در کنار شما و در کنار همه مسلمانان ، بلکه در کنار همه مستضعفان جهان خواهد بود . انشأاللّه پیروز باشید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 184

تاریخ : 11/12/66

دیدار با خانواده هاى شهدا ، مفقودین ، اسرا و جانبازان شهرستان هاى قزوین ، آبیک و . . . در سالروز ولادت امیرالمؤمنین على (ع )

حضرت امیر سلام اللّه علیه حقیقتا مظلوم است و مظلوم بوده حتى در بین شیعیان

بسم اللّه الرحمن الرحیم

این عید مبارک را به همه مسلمین جهان و مستضعفین و خصوصا ملت ایران تبریک عرض مى کنم ، از خداوند تعالى سلامت همه را خواستارم .

ما در تولد حضرت امیر جهات معنویش /را از/ دست ما ازش کوتاه است . ما /نمى توانیم / از این جهات معنوى اى که در ایشان بوده است حتى یک جمله موافق با واقع نمى توانیم عرض کنیم ، لکن بعضى از جهات که مربوط به خود جهت مادى است و جهات اجتماعى است ، آن را مى شود گفت . شما ملاحظه کنید که یک نفر که خلیفه مسلمین است ، زمامدار امور است ، خلیفه است ، این چه وضعى داشته است ، در حالى که خلیفه است مى خواهد نماز جمعه بخواند ، لباس زیادى ندارد ، مى رود بالاى منبر ، آن لباسى که دارد حرکت مى دهد _ به حسب نقل _ تا خشک بشود ، دو تا لباس ندارد ، یک کفشى را که خودش وصله مى کرده است ، کفاشى مى کرده است ، ازش مى پرسند /مى گوید/ ، حضرت مى فرماید که این کفش به نظر شما چقدر ارزش دارد ، مى گویند : هیچ . مى گوید که : (امارت بر شما هم ، خلافت هم ، در نظر من مثل این کفش و پایین تر از این کفش است ، مگر این که اقامت عدالت کنم ) . شما کجا سراغ دارید که یک نفر خلیفه باشد و وضعش این طور باشد ؟ حضرت امیر سلام اللّه علیه حقیقتا مظلوم است و مظلوم بوده است ، حتى در بین شیعیان هم مظلوم است . وقتى مى خواهند تعریف کنند از حضرت امیر ، تعریف مى کنند به چیزهایى که بر خلاف واقع است و توهین به حضرت است ، مثلا مى گویند که انگشترش را که مى خواسته هدیه بدهد به فقیر ، قیمتش خراج شامات بوده است ! آن کسى که لباسش آن است ، انگشتر مى پوشد که قیمتش خراج باشد ؟ ! این یک دروغى است که اگر روایت هم داشته باشد ، دروغ است _ در صورتى که ندارد _ وقتى مى خواهند معرفى کنند حضرت امیر را ، به این جهات معرفى مى کنند ، به همین جهات چیز . یا آنهایى که عارف لفظى هستند _ عرفان حقیقى که کم است در دنیا _ آنها هم وقتى که مى خواهند از حضرت نقل کنند ، یک حرف هاى درویشى نقل مى کنند . آنى که هست واقعیتش را که نمى دانند ، و این جهات ظاهرى هم که حضرت داشته است براى جهالت هایى که بوده است ، منحرف کردند از واقعیتش ، خیال کردند تعریف حضرت امیر به این است

ص: 185

که انگشترش چقدر قیمت داشته باشد و مثلا چه باشد . یک زندگى عجیب و غریبى براى حضرت امیر .

شما خلافت در آن وقت یک وضع خاصى داشته است ، خصوصا آن خلفاى از معاویه به پایین ، یک سلطنتى بوده است و /در همین عصر که / در همان عصر که معاویه آن بساط سلطنتى را راه انداخته بود ، حضرت امیر مثل یک فعله مى رفت کار مى کرد ، مثل یک عمله مى رفت کار مى کرد و آب راه مى انداخت و بعد همان جا مى گفت این آب صدقه است . آب راه نمى انداخت براى خودش ، وضع زندگى این بوده است . ما اگر بخواهیم از ایشان تقلید کنیم نمى توانیم ، حقیقتا نمى توانیم تقلید کنیم ، قدرت این معنا را ما نداریم . اما خود ایشان هم فرمودند که شما نمى توانید ، اما تقوا مى توانید داشته باشید . مى توانید که تقوا داشته باشید ، مى توانید که با خدا باشید ، توجه به خداى تبارک و تعالى داشته باشید .

خیال مى کنند که اگر موشک انداختند به ایران فورا شکست مى خورد

و بحمداللّه ملت ما امروز یک وضع خاصى دارد که شاید در طول تاریخ نبوده . در همان تاریخى که ائمه علیهم السلام بودند ، خود رسول اللّه بوده است ، حضرت امیر بوده است ، مردم اختلاف داشتند ، مردم ، همان هایى که دور و بر خودشان بودند /از آنها/ وقتى مى خواستند ببرندشان جنگ ، نمى رفتند . اما امروز وضعى شده است که داوطلبند . اشتباهى که این غربى ها دارند و این مخالفین ما دارند ، اشتباه این است که خیال مى کنند که وقتى که کلمه موشک تو کار آمد ، مردم ایران مى ترسند دیگر بعد چه بشوند . این موشک ها را زدند و کشتند و چه کردند و مردم ایران سر جاى خودشان نشستند و مى خندند بهشان . شما مردم ایران را از موشک نترسانید ، مردم ایرانى که شهادت را براى خودشان افتخار مى دانند و بسیارى از اوقاتى که این جا مى آیند انسان تعجب مى کند از وضع اینها که جوانش فوت شده است ، جوانش شهید شده است ، مى گوید باز هم مى خواهم ، مى خواهم جوان دارم باز مى دهم . بچه کوچک ، مى گوید انشأاللّه بزرگ مى شود و شهید بشود . یا زن ها مى بینید که چه وضعى دارند . اینها مردم را ، این مردمى که طالب شهادتند از شهادت مى ترسانند ! و این یک اشتباهى است که از باب این که نمى فهمند ، اصلا ادراک این معنا را که معنویات چى است ، امثال صدام و اینها اصلا نمى فهمند که مسأله چى است . متوجه این که ایران چه وضعى دارد و مردم ایران چه وضعى دارند ، اصلا متوجه این نیست ، همین قدر خیال مى کند که اگر موشک انداختند به ایران ، فورا شکست مى خورند . این قویتر مى کند اینها را .

عمده این است که ما باید حفظ کنیم ایمان و وحدت خودمان را

عمده این است که ما توجه داشته باشیم به این که حفظ کنیم ایمان خودمان را و وحدت خودمان را . اگر این راه حفظ شد هیچ ، از هیچى دیگر ترس ندارد . موشک بیاید ، چه مى دانم هر کى مى خواهد بیاید و آمریکا بیاید ، شوروى بیاید ، هر کى مى خواهد بیاید ، البته این نکته از ذهن مردم ما

ص: 186

خارج نمى شود که وقتى ببینند که آنهایى که کمک مى کنند به صدام براى این شرارت هایش ، این از ذهن مردم خارج نمى شود ، توجه بهش دارند و آنهایى که مى خواهند منافع خودشان محفوظ بشود ، باید توجه به این داشته باشند که منافعشان محفوظ اگر بخواهد باشد ، باید یک جورى عمل بکنند که این طورها نباشد و الا محفوظ نخواهد ماند . آن کسى که کمک مى کند یا کمک مادى مى کند یا کمک نظامى مى کند ، آنها هم خیال مى کنند که ما از کمک هاى نظامى آنها ، کمک هاى آنها مى ترسیم . نه ، ترسى در کار نیست . براى این که یک ملتى است که شهادت طلب است ، حالا شهادت با موشک باشد یا با تانک باشد یا با توپ باشد یا با هر چه باشد . شهادت طلب است این ملت . از این نمى ترسد ، اما فراموش هم نمى کند که کى ها به اینها /به اینها/ دارند خدمت مى کنند ، کى امر مى کند بهشان که این کارها را بکنید ، انگیزه آنها چى هست ، آنهایى هم که اینها وادار مى کنند ، کى اند و کى به اینها کمک مى کند ، کى موشک مى دهد ، کى چى مى کند ، این از ذهن مردم ما بیرون نمى رود و باید لذا توجه داشته باشند آنهایى که این کار را مى کنند . و من از خداى تبارک و تعالى مسألت مى کنم که همه ما را در ایمان به خودش مستقر قرار بدهد و همه مسلمین را حفظ کند و از شر کفار همه مسلمان ها ، همه مستضعفان جهان محفوظ باشند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 187

تاریخ : 27/12/66

پاسخ به تلگرام تبریک فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت عملیات پیروزمند والفجر 10

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب آقاى محسن رضایى فرمانده محترم کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

از عنایات خداوند بزرگ و توجه رسول معظم او به این ملت مقاوم و ایثارگر و رزمندگان سلحشور اسلام در پیروزى بزرگ و برق آساى (والفجر 20) سپاسگزارم . به یقین این هدیه الهى از ختم این سال پرحادثه ، تحقق وعده (ان تنصروا اللّه ینصرکم و یثبت اقدامکم ) . از ثمره مقاومت بى نظیر این ملت بزرگ در برابر حملات بزدلانه عفلقیان در بمباران شهرهاست .

اخبار پیروزى ها و حماسه هاى دلاوران اسلام نه تنها دل ملت ما که قلب همه مستضعفان و محرومان را شادمان نمود و صدام و عفلقیان و حامیان و اربابان او خصوصا آمریکا و اسرائیل را عزادار کرد . سلام خالصانه مرا به همه فرماندهان عزیز و شجاع و رزمندگان ظفرمند پیروز سپاه و بسیج و ارتش و هوانیروز و نیروى هوایى و جهادگران دلاور و گمنام و امدادگران و کلیه نیروهاى مردمى و کرد ابلاغ کنید . و سلام و تشکر ملت ایران را به مردم شهرهاى آزاد شده عراقى که بدون این که حتى یک گلوله هم به طرف آنان و شهرهاى آنان شلیک شود ، با آغوش باز و فریاد اللّه اکبر از رزمندگان ما استقبال نمودند ، برسانید و به آنها بگویید که مى بینید صدام چگونه دیوانه وار شما و شهرهایتان را بمباران خوشه اى و شیمیایى مى کند . و خواهیم دید که جهانخواران چگونه در تبلیغات مسموم خود از کنار این پیروزى هاى بزرگ و جنایات صدامیان خواهند گذشت .

این جانب با تشکر مجدد از ملت مقاوم ایران و رزمندگان عزیز از جوانان غیرتمند کشور سرافراز اسلامى ایران مى خواهم که به جبهه ها عزیمت کنند و با تداوم عملیات خود مجال تجدید سازمان و تنفس عفلقیان شکست خورده و مستاصل را بگیرند . دست قدرت و نصرت بى انتهاى خداوند یار و ناصرتان باد .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 188

تاریخ : 30/12/66

پیام به مناسبت سال نو

بسم اللّه الرحمن الرحیم

یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال .

خداوند این سال جدید را بر همه مسلمان ها ، بر ملت ما ، بر همه مستضعفین جهان مبارک کند . و این سال یک خصوصیاتى دارد که کم اتفاق مى افتد . و امروز در آستانه ولادت حضرت سیدالشهدا ، که ما باید انگیزه قیام ایشان را ببینیم چى بود و مقصد ایشان چى بود و وضع زندگى ایشان و همه ائمه علیهم السلام چى بود ، خصوصا در ماه شعبان چه وضعى داشتند .

سیدالشهدا سلام اللّه علیه از همان روز اول که قیام کردند براى این امر ، انگیزه شان اقامه عدل بود . فرمودند که ، مى بینید که معروف عمل بهش نمى شود و منکر بهش عمل مى شود . انگیزه این است که معروف را اقامه کند و منکر را از بین ببرد ، انحرافات همه از منکرات است ، جز خط مستقیم توحید هر چه هست منکرات است ، اینها باید از بین برود ، و ما که تابع حضرت سیدالشهدا هستیم باید ببینیم که ایشان چه وضعى در زندگى داشت ، قیامش ، انگیزه اش نهى از منکر بود که هر منکرى باید از بین برود . من جمله قضیه حکومت /عدل / جور ، حکومت جور باید از بین برود ، از آن طرف وقتى که مناجاتشان را مى بینیم ، مناجاتى که در ماه شعبان هست و من در نظر ندارم که در هیچ یک از ادعیه گفته شده باشد که ادعیه مال همه ائمه است . این دعاى شعبان ، مناجات شعبان مناجات همه ائمه است و در این ، مسائل بسیار هست ، معارف بسیار هست و ادب این که انسان چه جور باید با خداى تبارک و تعالى مناجات کند . ما غافلیم از این معانى که وضع چى است . شاید بعضى از جهال ما هم این طور اعتقاد دارند که این ادعیه وارد شده و این چیزهایى که از ائمه وارد شده است اینها تشریفات است . مى خواهند ما را باد بدهند و حال این که مسأله این نیست /مسأله / مسأله این است که در مقابل خدا ایستادند آنها ، آنها مى دانند که در /چه / مقابل چه عظمتى ایستادند ، آنها معرفت دارند به خداى تبارک و تعالى و مى دانند چه کنند و مناجات شعبانیه از مناجات هایى است که اگر یک نفر انسان دلسوخته ، یک عارف دلسوخته نه از این عارف هاى لفظى بخواهد این را شرح کند و شرح کند از براى دیگران ، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است ، چنانچه همه ادعیه ائمه علیهم السلام .

شما /در مناجات حضرت / در دعاى عرفه حضرت سیدالشهدا ملاحظه مى کنید که چه مسائلى در آن هست و ما ازش غافل هستیم . ماه شعبان این خصوصیت را دارد که الان /ما در آستانه / عید نوروز

ص: 189

ما در آستانه ولادت حضرت سیدالشهداست و دنبال او و ولادت حضرت مهدى علیه السلام که آن هم در 15 شعبان واقع شده است . بنابراین تقریبا باید ما بگوییم که یک حجتى است بر ما این دو ولادت و /این / واقع شدن این روز شریف و این روز نوروز در یک همچو آستانه اى که این دو بزرگوار که هر دو /اقامه عدل / براى اقامه عدل هستند . سیدالشهدا سلام اللّه علیه که همه عمرش را و همه زندگیش را براى رفع منکر و جلوگیرى از حکومت ظلم و جلوگیرى از مفاسدى که حکومت ها در دنیا ایجاد کردند ، تمام عمرش را صرف این کرد و تمام زندگیش را صرف این کرد که این حکومت ، حکومت جور بسته بشود و از بین برود . معروف در کار باشد ، منکرات از بین بروند . حضرت صاحب سلام اللّه علیه و ارواحنا فداه هم که تشریف مى آورند براى همین معناست . تمام انبیا که قیام کرده اند در عالم طبیعت _ حالا معانى شان که ، معارف غیبیه شان را خدا مى داند ما نمى دانیم ، اما در عالم طبیعت _ وقتى زندگى اینها را مى بینیم از اول مقابله ى با طاغوت بوده است . بنابراین معنا بوده و این باید سرمشق بشود از براى مسلمان ها ، کسانى که واقعا مسلمان هستند و واقعا علاقه مند به اهل بیت عصمت هستند و به پیغمبر اسلام هستند و از هر مذهبى که هستند ، علاقه مند به آن مذهبشان هستند ، باید ببینند که صاحب مذهب چه کرده است . موسى بن عمران چه کرد ، در زندگیش چه کرد ، حضرت ابراهیم در زندگیش چه کرد ، تمام اینها قیام کردند در مقابل جور ، در مقابل ظلم ، همه قیامشان این معنا بود . ما سرمشق باید بگیریم از اینها و ما باید قیام کنیم در مقابل ظلم . مسلمان باید در مقابل جورها ، در مقابل ظلم ها ، در مقابل منکرات قیام کنند ، همان طورى که ملت شریف ایران بحمداللّه قیام کرد و مى شود گفت که این انقلاب که /در این آیه / در این دعاى شریف واقع شده است (یا مقلب القلوب ) ، در جوان هاى ما واقع شده است . اینها الان برگشتند از یک حالى به حال دیگرى و حال نویى پیدا کرده اند . و در این ماه که ماه شعبان است باید ما توجه به این معنا بکنیم که ما باید چه بکنیم ، با این طاغوت ها باید چه بکنیم ؟ باید همان طورى که سیدالشهدا سلام اللّه علیه تمام حیثیت خودش ، جان خودش را و بچه هایش را ، همه چیز را در صورتى که مى دانست قضیه این طور مى شود ، کسى که فرمایشات ایشان را از وقتى که از مدینه بیرون آمدند و به مکه آمدند و از مکه آمدند بیرون حرف هاى ایشان را مى شنود همه را ، مى بیند که ایشان متوجه بوده است که چه دارد مى کند ، این جور نبود که آمده است ببیند که ، بلکه آمده بود حکومت هم مى خواست بگیرد ، اصلا براى این معنا آمده بود و این یک فخرى است و آنهایى که خیال مى کنند که حضرت سیدالشهدا براى حکومت نیامده ، خیر . اینها براى حکومت آمدند ، براى این که باید حکومت دست مثل سیدالشهدا باشد ، مثل کسانى که شیعه سیدالشهدا هستند باشد . اصل قیام انبیأ از اول تا آخر این بوده است . در طبیعت قیام انبیأ _ قیام مسلحانه یا غیرمسلحانه _ در مقابل همه کسانى که به جور داشتند مردم را از بین مى بردند باشد .

و ما امروز مبتلاى به این معنا هستیم ، مسلمان ها مبتلاى به این معنا هستند ، مسلمان ها مى بینند که این دولت هاى بزرگ ، این قدرت هاى بزرگ و این کسانى که اذناب آنها هستند ، کسانى که فرمانبر آنها هستند الان با مسلمین ، با مردم ، با مستضعفین ، حتى با آن کسانى که مال خودشان است چه مى کنند .

ص: 190

تمام اینها ظاهر مى گویند که ما اقامه عدل مى خواهیم بکنیم ، اما چه عدلى ؟ عدل امریکایى ، عدل امریکایى یعنى چه ؟ یعنى هر کس خاضع به من شد ، آن یک چیزى است که ما /باید/ او را قبولش داریم ، هر کس منافع مملکتش را به ما داد ما او را قبول داریم ! از آن ور شوروى هم همین است ، همه این قدرت هاى بزرگ این طورى هستند و ما باید در مقابل تمام اینها بایستیم ، همان طورى که جوان هاى ما بحمداللّه الان در جبهه ها این پیروزى ها را ، این پیروزى هاى بزرگ را به دست آوردند ، باید تا آخر این مطلب باشد ، باید هیچ درش سستى نشود تا وقتى که انشأاللّه علم را به دست صاحب علم بدهند . بنابراین عید نوروز ما ، یک عید نوروزى است که در یک وقتى واقع شده است که حجت بر ماست و او این است که زندگى سیدالشهدا ، زندگى حضرت صاحب سلام اللّه علیه ، زندگى همه انبیأ عالم ، همه انبیأ از اول ، از آدم تا حالا همه شان این معنا بوده است که در مقابل جور حکومت عدل را مى خواستند درست کنند /حکومت / و مع الاسف به قدرى به گوش ما خواندند ، به قدرى به گوش ملت ما خواندند ، به گوش ملت هاى ضعیف خواندند که حکومت به شما چکار دارد ، شما برو نمازت را بخوان ، شما مسجدت را برو ، همین ! البته ، ما اگر فقط مسجد برویم و دعا بکنیم و بعد هم دعا به عرض بکنم که آن بزرگان چه بکنیم ، همه با ما خوب مى شوند ! اما وظیفه این است که ما برویم مسجد بنشینیم دعا بخوانیم یا وظیفه این است که ما باید قیام بکنیم ؟ وظیفه این است که ما همه باید همه چیز خودمان را در راه اسلام فدا بکنیم ، چنانچه اولیاى ما این کار را کردند . و امروز شما مى بینید که این صدام را که _ بحمداللّه _ سیلى خورده است و الان محو این سیلى است ، الان نمى فهمد دارد چه مى کند . شما ببینید که این همه پیروزى اى که واقع شده ، اصلا این انکار مى کند که این جا چیزى واقع شده ، این نمى فهمد که فردا این خبرنگارها ، این خارجى ها مى آیند مى روند آن جا مى بینند چه خبر است . این یک همچو حیوانى است که مملکت خودش را ، افراد خودش را ، اشخاصى که مربوط به خودش هستند آنها را بمباران مى کند ، بمباران شیمیایى مى کند که باید پاسدارهاى ما به داد آنها برسند .

من باید تشکر کنم از این ملت ، این ملت شریف خودمان و خصوصا از این کسانى که در جبهه ها مشغول هستند یا پشت جبهه ها مشغول به این هستند که آنها را کمک کنند ، ما باید تشکر کنیم از اینها و خصوصا از این جوان هایى که همه چیزشان را در راه اسلام دادند . شما ملاحظه مى کنید که اشخاصى مى آیند این جا ، همه چیزشان را کانه دادند ، معذلک مى گویند کاش که ما یک بچه کوچکى که داریم بزرگ بشود ، برود جنگ بکند ، اینها حجت بر ما هست ، اینها حجت بر آن اشخاصى هست که تو خانه نشستند و نق مى زنند ، تو خانه نشستند و به مردم تزریق مى کنند که نه ، نروید جایى ، خدا انشأاللّه بیدار کند اینها را ، خداوند انشأاللّه اشخاصى را که مخالفت مى کنند یا از روى عمد یا از روى _ عرض مى کنم _ نفهمى مخالفت مى کنند ، اینها را بیدار کند و اینها را در این سال نو تجدید کند . و خداوند انشأاللّه این اسراى ما را ، این کسانى که محبوب ما هستند ، محبوب ملت ما هستند ، این معلولین را ، این اسرا را و این تمام کسانى که در آن جا در بند هستند ، همه اینها را خداوند انشأاللّه آزاد کند و ما را هم به وظیفه خودمان آشنا کند . و اى کاش کسى مى آمد و این ادعیه ائمه علیهم السلام

ص: 191

را ترجمه مى کرد ، این را شرح مى کرد ، این ادعیه خیلى محتاج به شرح است . و ما اگر این ادعیه را بتوانیم یک اشخاص عارفى ، عارف صحیح ، دلسوخته پیدا بشود که اینها را براى مردم تشریح بکند ، همه چیز در اینها هست ، در عین حالى که دعاست . شما ادعیه حضرت سجاد را مى بینید ، دعاست اما چه مى کند در این دعا ! هم معنویات هست ، هم قضیه حکومت هست ، همه چیز هست ، هم از بین بردن حکومت ظلم است ، چنانچه سیره همه ائمه علیهم السلام بر این بوده و ما به قدرى در گوشمان خواندند که بابا بروید سراغ کارتان ، کار نداشته باشید به حکومت ، که حتى اشخاص که آگاه هم بودند ، اینها هم بازى خورده بودند . من بعضى از اشخاصى که ازشان هیچ توقع نداشتم ، در سابق چیز بودند ، از همین امور چیزى بودند ، داخل در این مسائل ما بودند ، لکن معذلک ، اینها مى گفتند آخر ما چکار داریم به این کار ، حالا آنها مى خواهند این کار را بکنند ، این کار آنهاست ، ما کار دیگر داشته باشیم . این یک همچو چیزى بود که ما را بازى داده بودند و مردم الان باید بدانند که هر مطلبى را که این خارجى ها مى گویند تمام مطالب این خارجى ها براى گول زدن ماهاست ، گول زدن همه ماست . کسانى هم که تابع آنها هستند مطالبى مى گویند ، براى این است که ما را باز به دامن آنها بیندازند . و ما باید بیدار باشیم و هشیار باشیم و هیچ وقت لغزش پیدا نکنیم . خداوند انشأاللّه این ملت را بیدار کند و بیدارتر . خداوند انشأاللّه مردم ما را به سلامت ، عزت برساند ، به مقاصد خودشان ، که آن مقصد ، مقصد اسلام است و کوتاه کردن دست تمام کسانى که ظالم هستند . انشأاللّه خداوند این عید را بر همه ما ، بر همه مسلمین ، بر همه مستضعفین مبارک کند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 192

تاریخ : 11/1/67

پیام به مناسبت انتخابات سومین دوره مجلس شوراى اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

در آستانه انتخابات سومین دوره مجلس شوراى اسلامى هستیم . گمان نمى کنم که نقش و اهمیت انتخابات و مجلس شوراى اسلامى بر کسى پوشیده باشد . بحمداللّه هر چه از عمر با برکت انقلاب شکوهمند اسلامى ما مى گذرد ، مردم مسلمان و متعهد کشورمان به اهمیت حضور و نقش تعیین کننده خود در تمامى صحنه هاى انقلاب آشناتر مى شوند و راز دوام و بقا و استحکام قیام الهى خود را بهتر کشف مى نمایند .

هم اکنون با توجه به آگاهى و شعور بالاى سیاسى مردم خداجوى ایران ، شاید ضرورتى به یادآورى اهمیت شرکت در انتخابات نباشد ، ولى براى احتیاط در اداى تکلیف شرعى سیاسى خود ، نکاتى را متذکر مى شوم :

1 _ از آغاز انقلاب تاکنون یکى از اهداف شوم و پلیدى که همواره مورد توجه استکبار جهانى و نوکران خارجى و داخلى آنان بوده است ، دور کردن مردم از صحنه هاى انقلاب و گسستن پیوندهاى پولادین آنان با آرمان هاى اجتماعى _ سیاسى اسلام بوده است که در راه تحقق آن به انواع حیله ها و ترفندهاى گوناگون متوسل شده اند که بحمداللّه سرشان به سنگ خورده است و ملت پیروز و سرافراز ایران با نمایش قدرت عظیم خود در حوادث گوناگون انقلاب ، این حقیقت و واقعیت را به اثبات رسانیده و نشان داده اند که از دریاى خروشان وحدت و انسجام آنان چیزى کم نشده و نخواهد شد و جهانخواران انشأاللّه تا ابد حسرت گسستن اتحاد مقدس مردم ما را به گور خواهند برد .

بعید به نظر نمى رسد که در این روزها یکى از اهداف شرارت هاى اخیر صدامیان در تهدید و ارعاب و ادامه بمباران ها و موشک باران مناطق مسکونى ، علاوه بر سرپوش نهادن بر شکست هاى پیاپى خود در صحنه هاى نبرد ، رسیدن به این هدف باشد که حضور مردم را تحت الشعاع این جنایات قرار دهند . از هم اکنون همه باید مطمئن باشیم که رسانه هاى استکبارى از عدم حضور مردم در صحنه انتخابات سخن ها خواهند گفت و با تحلیل هاى موذیانه و القائات توأم با تهدید و ارعاب تلاش خواهند نمود ذهن ها را به مسائل دیگر معطوف نمایند ، غافل از آن که امت اسلامى ایران سال هاست نشان داده اند که از این هیاهوها نمى ترسند و مقاوم و استوار در مقابل تمام ابرقدرت ها و قدرت ها مى ایستند و با یارى خداوند متعال ملت شریف ایران با حضور گسترده خود ، انتخابات را در موعد مقرر و با

ص: 193

قدرت و قاطعیت برگزار مى کنند و مطمئنا در زیر موشک و بمب هم اگر قرار بگیرند ، به پاى صندوق ها مى روند و به تکلیف شرعى _ الهى خود عمل خواهند نمود .

و این جانب تحت هر شرایطى در انتخابات شرکت مى کنم و انشأاللّه دنیا خواهد دید که مردم عزیز ایران چگونه حماسه حضور گذشته خویش را در سراسر میهن اسلامى تکرار خواهند کرد .

2 _ همان طور که بارها گفته ام مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و یا گروه و دسته اى حق تحمیل فرد و یا افرادى را به مردم ندارند . جامعه اسلامى ایران که با درایت و رشد سیاسى خود جمهورى اسلامى و ارزش هاى والاى آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفته اند و به این بیعت و این پیمان بزرگ وفادار مانده اند ، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیداى اصلح را دارند . البته مشورت در کارها از دستورات اسلامى است و مردم با متعهدین و معتمدین خویش مشورت نمایند و افراد و گروه ها و روحانیون در حد تذکرات قبلى در حوزه خود مى توانند کاندیدا معرفى نمایند ، ولى هیچ کس نباید توقع داشته باشد که دیگران اظهارنظر و اظهار وجود نکنند .

در هر حال مردم با بصیرت و درایت و تحقیق کاندیداهایى را شناسایى کرده و به سوابق و روحیات و خصوصیات دینى _ سیاسى نامزدهاى انتخاباتى توجه نمایند . مردم شجاع ایران با دقت تمام به نمایندگانى رأى دهند که متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسؤولیت کنند و طعم تلخ فقر را چشیده باشند و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمین ، اسلام مستضعفین ، اسلام رنجدیدگان تاریخ ، اسلام عارفان مبارزه جو ، اسلام پاک طینتان عارف و در یک کلمه ، مدافع اسلام ناب محمدى _ صلى اللّه علیه و آله و سلم _ باشند و افرادى را که طرفدار اسلام سرمایه دارى ، اسلام مستکبرین ، اسلام مرفهین بى درد ، اسلام منافقین ، اسلام راحت طلبان ، اسلام فرصت طلبان و در یک کلمه ، اسلام آمریکایى هستند ، طرد نموده و به مردم معرفى نمایند و از آن جا که مجلس خانه همه مردم و امید مستضعفین است ، در شرایط کنونى نباید کسى انتظار داشته باشد که حتما نمایندگان باید از گروه و صنف خاصى باشند . باید توجه داشت که هنوز خیلى از مسائل وجود دارد که به نفع محرومین باید حل و فصل شود و تمیز بین کسانى که در تفکر خود ، خدمت به اسلام و محرومان را اصل قرار داده اند ، با دیگران کار مشکلى نیست .

3 _ نصیحتى است از پدرى پیر به تمامى نامزدهاى مجلس شوراى اسلامى که سعى کنید تبلیغات انتخاباتى شما در چهارچوب تعالیم و اخلاق عالیه اسلام انجام شود و از کارهایى که با شؤون اسلام منافات دارد ، جلوگیرى گردد . باید توجه داشت که هدف از انتخاب در نهایت ، حفظ اسلام است . اگر در تبلیغات ، حریم مسائل اسلامى رعایت نشود ، چگونه منتخب حافظ اسلام مى شود . باید سعى شود تا خداى ناکرده به کسى توهین نگردد و در صورتى که رقیب انتخاباتى به مجلس راه یافت ، به دوستى و برادرى _ که چیزى شیرین تر از آن نیست _ لطمه اى نخورد .

ملت شهیدپرور ایران بدانند این روزها روز امتحان الهى است ، روز پرخاش علیه کسانى است که با اسلام کینه دیرینه دارند ، روز انتقام از کفر و نفاق است ، روز فداکارى است ، امروز روز

ص: 194

عاشوراى حسینى است ، امروز ایران کربلاست ، حسینیان آماده باشید : (جهزوا انفسکم بالصلاح و السلاح ) . نهراسید که نمى هراسید ، کمربندهاتان را محکم کنید . اى آزادگان و احرار به پا خیزید ! قدرت هاى بزرگ شرق و غرب مى خواهند شما را در زیر چکمه ها و چنگال هاى کثیف و خونین خود خرد کنند که حتى آخ هم نگویید . امروز روز مقاومت است ، چنان بر صدام و امریکا و استکبار غرب سیلى زنید که برق آن چشمان استکبار شرق را کور کند . امروز روز درنگ نیست ، امروز روز صیقل انسانیت انسان هاست ، روز جنگ است ، روز احقاق حق است و حق را باید گرفت و انتظار آن که جهانخواران ما را یارى کنند بى حاصل است . امروز روز حضور در حجله جهاد و شهادت و میدان نبرد است ، روز نشاط عاشقان خداست ، روز جشن و سرور عارفان الهى است ، امروز روز نغمه سرایى فرشتگان در ستایش انسان هاى مجاهد ماست . درنگ امروز ، فرداى اسارت بارى را به دنبال دارد . امروز باید لباس محبت دنیا را از تن بیرون نمود و زره جهاد و مقاومت پوشید و در افق طلیعه فجر تا ظهور شمس به پیش تاخت و ضامن بقاى خون شهیدان بود .

فرزندانم ! دشمن در بمباران شیمیایى مناطق مسکونى ، نهایت قساوت و درندگى خود را نشان داده است و با حمله شیمیایى به مردم بى دفاع عراق حتى پایه هاى حمایت حامیان خود را سست نموده است . به سوى جبهه ها هجوم برید تا ضربات پى در پى شما توان و امان او را بگیرد که انشأاللّه پیروز خواهید شد .

والسلام على عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 195

تاریخ : 14/1/67

بیانات امام خمینى در دیدار با مسؤولین وزارت پست و تلگراف به مناسبت نیمه شعبان

بعضى ها انتظار فرج را به این مى دانند که در مسجد بنشینند و دعا کنند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

این عید سعید انشأاللّه بر همه مسلمین جهان ، مستضعفان عالم و خصوصا ملت ما مبارک باد . آنچه که امروز مى خواهم به عرضتان برسانم برداشت هایى که از انتظار فرج برداشته شده است ، بعضى اش را من عرض مى کنم . بعضى ها انتظار فرج را به این مى دانند که در مسجد ، در حسینیه ، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان سلام اللّه علیه را از خدا بخواهند . اینها مردم صالحى هستند که یک همچو اعتقادى دارند بلکه بعضى از آنها را که من سابقا مى شناختم بسیار مرد صالحى بود ، یک اسبى هم خریده بود ، یک شمشیرى هم داشت و منتظر حضرت صاحب سلام اللّه علیه بود . اینها به تکالیف شرعى خودشان هم عمل مى کردند و نهى از منکر هم مى کردند و امر به معروف هم مى کردند لکن همین ، دیگر غیر از این کارى /را/ ازشان نمى آمد و فکر این مهم که یک کارى بکنند نبودند . یک دسته دیگرى بودند که انتظار فرج را مى گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه مى گذرد ، بر ملت ها چه مى گذرد ، بر ملت ما چه مى گذرد ، به این چیزها ما کار نداشته باشیم . ما تکلیف هاى خودمان را عمل مى کنیم ، براى جلوگیرى از این امور هم خود حضرت بیایند انشأاللّه درست مى کنند . دیگر ما تکلیفى نداریم ، تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کارى به کار آنچه در دنیا مى گذرد یا در مملکت خودمان مى گذرد نداشته باشیم . اینها هم یک دسته اى ، مردمى بودند که صالح بودند .

آیا خلاف قرآن نیست که ما دیگر معصیت کنیم تا حضرت صاحب بیاید ؟

یک دسته اى مى گفتند که خوب ! باید عالم پرمعصیت بشود تا حضرت بیاید . ما باید نهى از منکر نکنیم ، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کارى مى خواهند بکنند ، گناه ها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود .

یک دسته اى از این بالاتر بودند مى گفتند باید دامن زد به گناه ها ، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت سلام اللّه علیه تشریف بیاورند . این هم یک دسته اى بودند که البته در بین این دسته منحرف هایى هم بودند ، اشخاص ساده لوح هم بودند ، منحرف هایى هم بودند که براى

ص: 196

مقاصدى به این دامن مى زدند .

یک دسته دیگرى بودند که مى گفتند که هر حکومتى اگر در زمان غیبت محقق بشود ، این حکومت باطل است و بر خلاف اسلام است . آنها مغرور بودند ، آنهایى که بازیگر نبودند مغرور بودند به بعض روایاتى که وارد شده است بر این امر که هر علمى بلند بشود قبل از ظهور حضرت ، آن علم ، علم باطل است . آنها خیال کرده بودند که نه ، هر حکومتى باشد ، در صورتى که آن روایات که هر کس علم بلند کند علم مهدى ، به عنوان مهدویت بلند کند . حالا ما فرض مى کنیم که یک همچو روایاتى باشد ، آیا معنایش این نیست که ما تکلیفمان دیگر ساقط است . یعنى خلاف ضرورت اسلام ، خلاف قرآن نیست این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم /تا پیغمبر بیاید/ تا حضرت صاحب بیاید ! حضرت صاحب که تشریف مى آورند براى چى مى آیند ؟ براى این که گسترش بدهند عدالت را ، براى این که حکومت را تقویت کنند ، براى این که فساد را از بین ببرند . ما بر خلاف آیات شریفه قرآن دست از نهى از منکر برداریم ، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را براى این که حضرت بیایند ، حضرت بیایند چه مى کنند ؟ حضرت مى آیند مى خواهند همین کارها را بکنند . الان دیگر ما هیچ تکلیفى نداریم ؟ دیگر بشر تکلیفى ندارد بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد ! به حسب رأى این جمعیت که بعضى شان بازیگرند و بعضى شان نادان ، این است که ما باید بنشینیم دعا کنیم به صدام ، هر کسى نفرین به صدام کند خلاف امر کرده است ، براى این که حضرت دیرآیند ! و هر کسى دعا کند به صدام /این / براى این که این فساد زیاد مى کند ، ما باید دعاگوى آمریکا باشیم و دعاگوى شوروى باشیم و دعاگوى اذنابشان از قبیل صدام باشیم و امثال اینها تا این که اینها عالم را پر کنند از جور و ظلم و حضرت تشریف بیاورند ! بعد حضرت تشریف بیاورند چه کنند ؟ حضرت بیایند که ظلم و جور را بردارند ، همان کارى که ما مى کنیم و ما دعا مى کنیم که ظلم و جور باشد ، حضرت مى خواهد همین را برش دارند . ما اگر دستمان مى رسید قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم ، تکلیف شرعى ماست منتها ما نمى توانیم . اینى که هست این است که حضرت عالم را پر مى کند از عدالت ، نه شما دست بردارید از این تکلیفتان ، نه این که شما دیگر تلکیف ندارید .

آنى که مى گوید حکومت نباشد معنایش این است که هرج و مرج بشود

ما تکلیف داریم که ، اینى که مى گوید حکومت لازم نیست معنایش این است که هرج و مرج باشد . اگر یک سال حکومت در یک مملکتى نباشد ، نظام در یک مملکتى نباشد ، آن طور فساد پر مى کند مملکت را که آن طرفش پیدا نیست . آنى که مى گوید حکومت نباشد معنایش این است که هرج و مرج بشود ، همه هم را بکشند ، همه به هم ظلم بکنند براى این که حضرت بیاید . حضرت بیاید چه کند ؟ براى این که رفع کند این را . این یک آدم عاقل ، یک آدم اگر سفیه نباشد ، اگر مغرض نباشد ، اگر دست سیاستى این کار را نکرده باشد که بازى بدهد ماهارا که ما کار به آنها نداشته باشیم ، آنها بیایند هر کارى بخواهند انجام بدهند ، این باید خیلى آدم نفهمى باشد .

ص: 197

اما مسأله این است که دست سیاست در کار بوده . همان طورى که تزریق کرده بودند به ملت ها ، به مسلمین ، به دیگر اقشار جمعیت هاى دنیا که سیاست کار شماها نیست بروید سراغ کار خودتان و آن چیزى که مربوط به سیاست است بدهید به دست امپراطورها . خوب ! آنها از خدا مى خواستند که مردم غافل بشوند و سیاست را بدهند دست حکومت و به دست ظلمه ، دست آمریکا ، دست شوروى ، دست امثال اینها و آنهایى که اذناب اینها هستند و اینها همه چیز ما را ببرند ، همه چیز مسلمان ها را ببرند ، همه چیز مستضعفان را ببرند و ما بنشینیم بگوییم که نباید حکومت باشد ! این یک حرف ابلهانه است منتها چون دست سیاست در کار بوده ، این اشخاص کافر را ، اینها را بازى دادند و گفتند شما کار به سیاست نداشته باشید ، حکومت مال ما ، شما هم بروید در مسجدهایتان بایستید نماز بخوانید چکار دارید به این کارها .

اینهایى که مى گویند که هر علمى بلند بشود /و هر حکومتى / خیال کردند که هر حکومتى باشد این بر خلاف انتظار فرج است ، اینها نمى فهمند چى دارند مى گویند . اینها تزریق کردند بهشان که این حرف ها را بزنند ، نمى دانند دارند چى چى مى گویند . حکومت نبودن یعنى این که همه مردم به جان هم بریزند ، بکشند هم را ، بزنند هم را ، از بین ببرند ، بر خلاف نص آیات الهى رفتار بکنند . ما اگر فرض مى کردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند ، همه را به دیوار مى زدیم براى این که خلاف آیات قرآن است . اگر هر روایتى بیاید که نهى از منکر را بگوید نباید کرد ، این را باید به دیوار زد ، این گونه روایت قابل عمل نیست و این نفهم ها نمى دانند دارند چى مى گویند ، هر حکومتى باشد حکومت چیز است . بلکه شنیدم بعضى از اشخاص گفته اند که خوب با این وضعى که هست ، الان در ایران هست ، دیگر ما نباید تهذیب اخلاق بکنیم /دیگر/ غلط است این حرف ها ، چیزى نیست دیگر حالا ، حتما باید استاد اخلاق در یک محیطى باشد که همه مردم فاسدند ! شراب خانه ها همه بازند و عرض مى کنم که جاهاى فساد همه بازند ! اگر یک جایى باشد که خوب باشد . آن جا دیگر تهذیب اخلاق لازم نیست ! نمى شود ! باطل است ! اینها یک چیزهایى است که . . . اگر دست سیاست در کار نبود ابلهانه بود ، لکن آنها نمى فهمند دارند چى مى کنند ، آنها مى خواهند ما را کنار بزنند .

باید کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم براى آمدن حضرت سلام اللّه علیه

حالا البته این پر کردن دنیا را از عدالت ، این را ما نمى توانیم بکنیم ، اگر مى توانستیم مى کردیم اما چون نمى توانیم بکنیم ایشان باید بیایند . الان عالم پر از ظلم است ، شما یک نقطه هستید در عالم ، عالم پر از ظلم است ، ما بتوانیم جلوى ظلم را بگیریم ، تکلیفمان است . /قرآن و/ ضرورت اسلام و قرآن تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را بکنیم . اما نمى توانیم بکنیم ، چون نمى توانیم بکنیم باید او بیاید تا بکند ، اما ما باید فراهم کنیم کار را . فراهم کردن اسباب این است که

ص: 198

کار را نزدیک بکنیم ، کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم براى آمدن حضرت سلام اللّه علیه . در هر صورت این مصیبت هایى است که به وارد شده است و سیاستهاى خارجى دامن بهش زدند براى چاپیدن اینها و براى از بین بردن عزت مسلمین و باورشان هم آمده است خیلى ها ، شاید الان هم بسیارى باور بکنند که نه ، حکومت نباید باشد و زمان حضرت صاحب باید بیاید حکومت . و هر حکومتى در غیر زمان حضرت صاحب باطل است . یعنى هرج و مرج بشود ، عالم به هم بخورد تا حضرت بیاید درستش کند ! ما درستش مى کنیم تا حضرت بیاید .

انشأاللّه خداوند اصلاح کند اینها را و امیدواریم که خداوند این روز را بر همه ما ، بر همه شما مبارک کند و دست ظالم ها را کوتاه کند و قدرت بدهد به ملت هاى مظلوم براى سرکوب کردن این ظالم ها .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 199

عکس

ص: 200

تاریخ : 20/1/67

پاسخ امام خمینى به نامه دکتر ولایتى در مورد انتشار اخبار و اظهارنظرهایى که اصول سیاست خارجى کشور در آنها مراعات نمى شود

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب آقاى دکتر ولایتى وزیر محترم امور خارجه

من جناب عالى را مردى متدین و دلسوز انقلاب مى دانم و شما و دوستانمان در وزارت امور خارجه باید تحمل انتقاد را _ چه حق و چه ناحق _ داشته باشیم . جو باز سیاسى ایران انقلابى ، بى تجربگى بعضى از مسؤولان ، سبقت در رساندن سریع هر موضوعى به جامعه گرچه به ضرر مردم باشد ، نه تنها کار وزارت امور خارجه را مشکل مى کند ، که در بعضى اوقات روى سیاست هاى داخلى هم اثر نامطلوب مى گذارد . این جانب به شما و تمامى خادمین به اسلام و ایران دعا مى کنم . امیدوارم چون گذشته در خدمتتان تنها خدا را منظور دارید . از خداوند متعال توفیق جناب عالى و سایر خدمتگزاران به اسلام را خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 201

تاریخ : 22/1/67

بیانات امام خمینى در دیدار با وزیر ارشاد اسلامى و سرپرست سازمان حج و اوقاف وامور خیریه

بسم اللّه الرحمن الرحیم

(امسال انشأاللّه یکصد و پنجاه هزار نفر از ایران به حج مى روند و حجاج به وظیفه خود که برائت از مشرکین و آمریکا و اسرائیل است عمل مى کنند . ممکن نیست حجاج ما به حج بروند و دست به تظاهرات علیه استکبار جهانى نزنند . اصولا برائت از مشرکین از وظایف سیاسى حج است و بدون آن ، حج ما ، حج نیست . آل سعود بدانند اگر غیر از این عمل کنند ، در مقابل تمام مسلمین دنیا ایستاده اند و اگر صحیح و درست عمل کنند به نفع خودشان است ) .

ص: 202

عکس

ص: 203

تاریخ : . . . /2/67

فرمان امام خمینى به حجت الاسلام آقاى محمد على انصارى

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ محمد على انصارى دامت افاضاته

جناب عالى که فردى متدین و آگاه مى باشید ، به عنوان نماینده این جانب با دو نفر از طرف شوراى محترم نگهبان و دو نفر از طرف وزیر محترم کشور موظف مى باشید تا به موارد ذیل عمل نموده و کار انتخابات تهران را به پایان برسانید .

1 _ آقایان باید تمام تلاش خود را بنمایند تا انتخابات مرحله دوم در روز قدس صورت گیرد و مجلس سوم در وقت مقرر تشکیل گردد .

2 _ هیأت نظارت شوراى محترم نگهبان موظف است که از ابتدا تعداد صندوق هایى را که از آنها شکایت شده است ، مشخص نمایند .

3 _ وزارت کشور موظف است تمامى صندوق هاى مورد شکایت را هم امروز به شوراى محترم نگهبان منتقل گرداند .

4 _ وزارت کشور مى تواند افرادى را در موقع شمارش آرا بر سر صندوق ها بگمارد تا براى هیچ کس هیچ شبهه اى پیش نیاید .

5 _ آرا نسبت به همه کاندیداها شمارش شود نه کاندیداهاى خاص . مسؤولیت حفظ صندوق هاى منتقل شده با شوراى نگهبان است . جناب عالى موظف مى باشید تا مسائل را به این جانب گزارش نمایید تا قوه قضاییه یا هر کس که در راه پیشبرد کارها مانع ایجاد مى کنند ، قاطعانه برخورد نماید . خداوند همه را به راه راست هدایت فرماید و از کید شیطان نفس نجات دهد .

والسلام

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 204

عکس

ص: 205

تاریخ 3/2/67

پاسخ امام خمینى به نامه حجت الاسلام حاج سیداحمدآقادرموردگزارش رسیدگى به شکایات صندوقهاى انتخابات نمایندگان مجلس

بسمه تعالى

طبق آنچه ذکر شده است ، باید عمل شود و مسامحه جایز نیست . انشأاللّه تعالى موفق و مؤید باشند .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 206

تاریخ 12/2/67

فرمان امام خمینى به اعضاى شوراى نگهبان در مورد انتخابات

بسمه تعالى

اعضاى محترم شوراى نگهبان دامت افاضاتهم

با توجه به گزارشات مختلف و نیز رسیدگى و گزارش نماینده این جانب در امر انتخابات ، صحت آن محرز و آن را اعلام نمایید تا انتخابات در موعد مقرر (روز قدس ) انجام گیرد و تصمیم نهایى در مورد صندوق ها و آرا با رأى اکثریت نمایندگان محترم شوراى نگهبان و وزیر محترم کشور و نماینده این جانب است . و کسانى که احتیاط یا وسوسه در امر انتخابات مى کنند ، بهتر است کمال احتیاط را براى حفظ حیثیت جمهورى اسلامى و اسلام نمایند .

والسلام علیکم

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 207

تاریخ : 17/2/67

متن حکم امام خمینى به تیمسار سهرابى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

تیمسار سرتیپ اسماعیل سهرابى

از زحمات شما در دوران ریاست ستاد مشترک ارتش جمهورى اسلامى ایران تشکر و قدردانى مى شود . شایسته است که با توجه به تجارب و معلوماتتان در امور نظامى از وجود جناب عالى در مشاورت نظامى شوراى عالى پشتیبانى جنگ استفاده به عمل آید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 208

تاریخ : 17/2/67

انتصاب سرهنگ ستاد على شهبازى به ریاست مشترک ارتش جمهورى اسلامى ایران

بسم اللّه الرحمن الرحیم

سرکار سرهنگ ستاد على شهبازى

با توجه به شایستگى و تعهد دینى و انقلابى اى که از شما گزارش شده است ، به درجه سرتیپى مفتخر و به ریاست ستاد مشترک ارتش جمهورى اسلامى ایران منصوب مى گردید .

توفیق شما را در خدمت به اسلام و نظام جمهورى اسلامى از خداوند متعال مسألت مى نمایم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 209

تاریخ : 27/2/67

بیانات امام خمینى دردیداربامسؤولین کشورى ولشکرى ومردم حزب اللّه به مناسبت عیدسعیدفطر

ضیافت الهى همه اش ترک است ، ترک شهوات

بسم اللّه الرحمن الرحیم

قبلا من باید از ملت ایران ، بعد از این که تبریک عید را عرض مى کنم ، تشکر کنم که در صحنه ها خصوصا در صحنه انتخابات خوب حاضر شدند و در عین حالى که همه دست ها در این بود که این انتخابات به طور شایسته و آرام عمل نشود ، بحمداللّه عمل شد و خداوند عید مبارک را بر همه مبارک کند .

چیزى که من مى خواهم عرض کنم ، راجع به یک فقره از این خطبه اى است که رسول اکرم در ماه رمضان فرموده اند . یک جمله از او این است که خداوند شماها را مهمان کرده است ، دعوت کرده است شما را به ضیافت ، شماها در ماه مبارک مهمان خدا هستید . مهماندار خداست و مخلوق مهمان او است . البته این ضیافت نسبت به اولیأ کمل الهى به آن نحوى نیست که ما تخیل کنیم یا دست ما به او برسد . ما باید حساب کنیم ببینیم که این ضیافت چى بوده است و ما چقدر راه یافتیم به این ضیافت . در عین حالى که همه عالم تحت رحمت الهى است و هر چه هست رحمت اوست و رحمت او به همه چیز واسعه است لکن باب ضیافت یک باب دیگر است ، دعوت به ضیافت یک مسأله دیگرى است . این ضیافت ، همه اش ترک است . ترک شهوات از قبیل خوردنى ها ، نوشیدنى ها و جهات دیگرى که شهوات انسان اقتضا مى کند . خداوند دعوت کرده است ما را به این که شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک ، چیزى نیست . ترک هواها ، ترک خودى ها ، ترک منى ها ، منیت ها ، اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلا وارد نشدیم ، را همان دادند به این ضیافتخانه یا نه ، استفاده کردیم از این ضیافت الهى یا نه . البته حساب امثال من با کرام الکاتبین است اما من به شما آقایان و هر کس که این کلمات مى رسد و خصوصا طبقه جوان عرض مى کنم که آیا در این مهمانخانه رفتید ؟ استفاده کردید ؟ از شهوات خصوصا شهوات معنوى چشم پوشیدید ؟ یا این که مثل من هستید ؟

عید مال کسى است که در این ضیافت راه یافته باشد

جوان ها متوجه باشند که در جوانى مى شود اصلاح کرد انسان خودش را ، هر مقدار انسان

ص: 210

سنش زیادتر مى شود ، اقبالش به دنیا بیشتر مى شود . جوان ها نزدیکترند به ملکوت پیرها هر چه مى گذرد ، هر چه بر عمرشان مى گذرد ، هى اضافه مى شود یک چیزهایى که آنها را از خدا دور مى کند . شماها در فکر باشید که /از این ضیافت / اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید . عید مال کسى است که در این ضیافت راه یافته باشد ، استفاده کرده باشد از این ضیافت . همان طورى که شهوات ظاهرى را باید ترک بکند ، از شهوات باطنى که بالاترین سد راه است براى انسان باید از اینها جلوگیرى کند . تمام این مفاسدی که در عالم حاصل مى شود ، براى این است که در این ضیافت وارد نشده اند یا اگر وارد شده اند استفاده نکرده اند . خطاب به همه مردم است ، همه دعوت شدید به ضیافت اللّه ، همه مهمان خدا هستید و مهمانى به ترک است . اگر ذره اى هواى نفس در انسان باشد ، این به مهمانى وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است . تمام این جار و جنجال هایى که در دنیا مى بینید براى این است که استفاده از این ضیافت نکرده اند ، در این مهمانى وارد نشده اند ، دعوت خدا را قبول نکرده اند .

کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید ، راه به شما بدهند در این جا و اگر چنانچه راه یافتید مسائل حل است . این که مسائل ما حل نمى شود ، براى این که در ضیافت خدا وارد نشدیم ، در ماه رمضان اصلا وارد نشدیم ، یک ترک اکل و شربى کردیم لکن آن که باید بشود نشده است . اگر چنانچه هواهاى نفسانى بگذارد ، انسان به حسب فطرت الهى است ، فطرت فطرت اللّه است ، همه هم توجه دارند به او ، لکن این توجه به دنیا که توجه ثانوى است و اعوجاجى است ، این جلوگیرى مى کند از آن مسائلى که باید باشد . اگر مى بینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم خداى نخواسته نمونه اش هست ، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید ، ماه رمضان را ادارک نکردید ، اقبال کرده است به شما ماه رمضان . (اقبل علیکم شهراللّه ) اما شما او را ردش کردید ، پس زدید .

دشمن ها همیشه دنبال این هستند که ما را از داخل بپوسانند

در انتخابات در عین حالى که باید گفت انتخابات خوبى گذشت لکن شیاطینى مى خواستند که یک تخم نفاق بکارند . در جاهاى دیگر وقتى انتخابات مى شود ، حزب ها و دست هاى خارجى مردم را مى کشند طرف خودشان و مردم را بازى مى دهند ، صحبت هایى مى کنند که همه اش براى اغفال مردم است . در انتخابات در عین حالى که بسیار خوب انجام گرفت لکن دست هایى مى خواست ایجاد اختلاف کند ، دو دستگى ایجاد کند و حال آن که موفق نشدند بحمداللّه . باید شما متوجه باشید به این که دشمن ها همیشه دنبال این هستند که ما را از داخل . . . ما را بپوسانند در داخل و اگر در این ضیافت وارد شده باشید دشمن ها دستشان کوتاه خواهد شد . وقتى حقیقت این ضیافت را انسان مى بیند ، مى بیند که اگر انسان وارد این ضیافت بشود ، تمام اختلافات در دنیا حل مى شود . شیاطین دنبال این

ص: 211

هستند که ایجاد اختلاف کنند ، دودستگى بگویند هست ، لکن بحمداللّه ملت ما و خصوصا روحانیت ما اشخاصى هستند که چهره شان نورانى است و در این ماه مبارک هم در این ضیافت انشأاللّه وارد شده اند و آثارش هم بعد ظاهر مى شود که همه با هم هستند ، دو جبهه نیست .

اگر در یک ملتى اختلاف سلیقه نباشد این ناقص است

البته دو تفکر هست باید هم باشد ، دو رأى هست باید هم باشد ، سلیقه هاى مختلف باید باشد لکن سلیقه هاى مختلف اسباب این نمى شود که انسان با هم خوب نباشد . من عرض کردم مثل طلبه ها که با هم مباحثه مى کنند ، آن وقتى که مباحثه مى کردند جار و جنجال جورى بود که انسان خیال مى کرد دشمن هم هستند ، وقتى مباحثه تمام مى شد نشستند به دوستى کردن و انس . اگر در یک ملتى اختلاف سلیقه نباشد ، این ناقص است . اگر در یک مجلسى اختلاف نباشد ، این مجلس ناقصى است . اختلاف باید باشد ، اختلاف سلیقه ، اختلاف رأى ، مباحثه ، جار و جنجال اینها باید باشد لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته بشویم دشمن هم . باید دو دسته باشیم در عین حالى که اختلاف داریم ، دوست هم باشیم . اگر در این ماه مبارک ، در این ضیافت وارد شدیم باید بعد از ماه مبارک تا مدت ها آثارش باقى باشد .

ماه مبارک به منزله ، یک /چیزى است / ساعتى است که کوکش بکنند و خودکار تا مدتى که این کوک است باشد . این ماه مبارک باید این جور باشد که مردم را تا ماه مبارک دیگر حفظ کند ، بعد ماه مبارک دیگر بیاید از سر گرفته بشود و این براى این است که باید ما در این ضیافت وارد شده باشیم و من امیدوارم که وارد شده باشیم و همه آقایان با سلامت ، صحت و خوشى این سال را بگذرانند .

هر روزى که بر اهل معصیت بگذرد جهنم شان بدتر و داغ تر مى شود

و من عقیده ام است بهترین دعا از براى امثال رئیس جمهورى امریکا و نوکرهاى او مثل صدام ، بهترین دعاها دعاى این است که خدا مرگشان بدهد ، این دعا براى آنهاست . اگر مى خواهید نفرین کنید بگویید خدا حفظشان کند . براى این که هر روزى که بر امثال اینها مى گذرد ، جهنم شان بدتر مى شود . جهنم مراتبش مثل خود مراتب انسان لایتناهاست . هر روزى که بر اهل معصیت بگذرد ، جهنم شان بدتر و داغ تر مى شود . پس دعاى براى اینها اگر بخواهید بکنید این است که خداوند اینها را مرگ بدهد تا این که این جهنم به آن سختى نباشد برایشان و خداوند انشأاللّه ما را هم بیدار کند ، متوجه کند ، متوجه کند که ما چند روزى بیشتر نیستیم ، منتها من زودتر و شما هم دنبالش دیگر ، بعد از صد سال دیگر از این بساط خبرى نیست . اینها همه گذراست و از بین مى رود ، آن چیزى که باقى مى ماند حرکات خود انسان است . آن چیزى که به انسان جهنم را مى رساند یا بهشت را مى رساند خود انسان است ، از خارج نیست . انسان که مرد شروع مى شود به یک عالم دیگرى که خود انسان تهیه کرده ، از خارج چیزى نمى آید ، هر چه هست از خود انسان است . کوشش کنید که انشأاللّه اصلاح

ص: 212

بکنید در این روز ، در این وقت ، در این سال ها خودتان را و خداوند انشأاللّه به شما و همه اهالى این کشور سلامت عنایت کند و همه شما انشأاللّه در جوار خداى تبارک و تعالى و با دعاى حضرت صاحب سلام اللّه علیه و ارواحنا فداه همه شما انشأاللّه موفق و موید و به آرزوهاى صحیحى که دارید که آرزوى همه رسیدن به خداست و خودش هم نمى داند ، همه توجهشان به اوست و خدا پرده ها را بردارد تا همه ببینیم او را .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 213

تاریخ : 7/3/67

پیام به مناسبت آغاز کار سومین دوره مجلس شوراى اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از عنایت و توجه ذات مقدس حق تعالى سپاسگزاریم که بار دیگر ملت شریف و عزیز ایران را به اداى یکى از بزرگترین فرایض سیاسى و اجتماعى خود مفتخر نمود . و در اوج شرارت شیطان بزرگ و اذناب پلید او علیه انقلاب و نظام جمهورى اسلامى ایران ، توفیق بیعت مجدد با میثاق هاى ازلى خود را به آنان کرامت فرمود . و به رغم بدخواهان ، انتخابات سومین دوره مجلس شوراى اسلامى با صحت و سلامت و در موعد برگزار گردید ، که بحمداللّه امروز ما شاهد افتتاح سومین دوره مجلس شوراى اسلامى هستیم . و من ضرورتى به ذکر حوادث زمان انتخابات و نیز حماسه هاى مردم عزیزمان در این مورد نمى بینم و همچنین اهمیت و نقش مجلس شوراى اسلامى و شوراى نگهبان در نظام کشور اسلامى ایران بر کسى پوشیده نیست . و انشأاللّه نمایندگان محترم مجلس ، سنگینى بار مسؤولیت و رسالت خود را در این امر خطیر احساس کرده و مى کنند و به خوبى دریافته اند که نظام و مردم از آنان چه انتظارى دارند ، که باید گفت مجموعه خواسته ها و انتظارات اسلامى مردم از مجلس ، رفع گرفتارى ها و محرومیت ها و دگرگونى در نظام پر پیچ و خم ادارى کشور ، از انتظارات بحقى است که باید آنها را جدى گرفت . و نمایندگان محترم مجلس قبل از پرداختن به لوایح و تبصره ها و مواد غیرضرورى به فکر مسائل اصلى و کلیدى کشور باشند و بر اساس اسلام عزیز در کمیسیون ها با طرح قوانین و لوایح به سمتى حرکت کنند که مشکلات اساسى کشور مرتفع و سیاست هاى زیربنایى کشور در امور فرهنگى و اقتصادى و اجتماعى و سیاسى در راستاى کمک به محرومین و رفع استضعاف ، مدون و به مورد اجرا درآید .

و امروز کشور و نظام و مدیریت آن همچون گذشته نیاز به شجاعت در حل مسائل و چه بسا وسوسه ها ما را از رسیدن به اهداف بزرگترى که در پیش رو و در نظر داریم محروم کند ، که امیدوارم این مجلس با هماهنگى و همدلى نمایندگان و نیز با همسویى و ارتباط قوى با مجریان و کارشناسان و همچنین با استفاده از نظریات و مشورت با شوراى محترم نگهبان ، بتواند گام هاى بلندى در حل معضلات محرومین و پابرهنه ها بردارد و در تنگناها و موانع ، از قدرت و قاطعیت و سرعت عمل مجمع تشخیص مصلحت که پشتوانه عظیم و بابرکت و پر ثمرى براى کشور ماست ، بهره مند شود .

و اما چیزى که از همه اینها مهمتر است ، این که چه آنهایى که به مجلس راه یافته اند و خادم

ص: 214

منتخب شده اند و چه آنها که به وظیفه خود عمل نموده اند ولى به مجلس راه نیافته اند و همچنین طرفداران هر دو گروه باید بدانند که همه این امور اعتبارى و زودگذر است و همه در محضر حق هستیم و آنچه در صحیفه کردار ما ماندنى است اعمال و رفتار ما و آنچه موجب سعادت و جاودانگى ما مى شود ، صفاى معنویت و ثمرات خلوص بندگى است ، و ما هم نباید خلوص عمل و جامعه اسلامى خودمان را به زنگار کدورت ها و اختلافات آلوده کنیم و رقابت هاى گذشته انتخاباتى هم هرگز نباید موجبات تفرقه و جدایى را فراهم نماید .

و من احتمال مى دهم که عوامل و دست هاى ناپاکى بخواهند از رقابت هاى انتخاباتى در رسیدن به آرزوهاى خود استفاده کنند و با طرح مسائل پوچ و بى معنا دل ها را از یکدیگر جدا سازند و یا با تردید و ایجاد ذهنیت ها ، صحت و سلامت انتخابات و نهایتا مشروعیت مجلس را زیر سؤال برند ، که در این شرایط همه آحاد ملت ایران و همه روحانیون و دست اندرکاران کشور باید در کنار هم و دست در دست هم به راه مقدس خود ادامه دهند . و صاحبان قلم و سخن و مطبوعات نیز به طور جد مواظب نوشته ها و گفته هاى خود باشند و نمایندگان مجلس نیز به عدالت و عطوفت با یکدیگر برخورد کنند و به مسائل دامن نزنند و خصوصا در اعتبارنامه ها به مسائل شخصى و گروهى نپردازند و در نطق هاى قبل از دستور و غیر آن به شخصیت و اعتبار نمایندگى مجلس توجه کنند و حرمت مجلس و نظام و اخلاق کریمه اسلامى را مقدم دارند و خلاصه کلام این که مجلس و نمایندگان باید موید وحدت و انسجام جامعه باشند و مسؤولین در کنار مردم و مردم همراه و پشتیبان مسؤولین به وظیفه خود عمل کنند و از برکات مادى و معنوى اتحاد مقدس خود بهره مند شوند و از صحنه ها کنار نروند ، امروز شاید گناهى بالاتر از کناره گیرى نباشد و هیچ عذر و بهانه اى براى ترک صحنه انقلاب پذیرفته نمى شود .

و مردم عزیز ایران بعد از فراغت از انتخابات همچون گذشته به پشتیبانى مادى و معنوى خود از جبهه هاى نبرد و رزمندگان ادامه دهند و سپاهیان نور را حمایت نمایند و همه آنان و رزمندگان عزیز بدانند که در هر صورت پیروزى با ماست و ما به این مسأله یا تمام وجود معتقدیم و از آغاز جنگ تاکنون بارها عنایات حق را دیده ایم . و ملت بزرگ ایران مطمئن باشند که از آن روزى که در این راه مقدس قدم نهاده اند ، چیزى را از دست نداده اند که نگران حادثه باشند و ضررى نکرده اند که از آن احساس غبن و پشیمانى کنند . همه سرمایه هاى آنان در پیشگاه مقدس حق تعالى باقى مانده است .

البته کشورى همانند ایران که درصدد تحقق اهداف بلند اسلامى است ، ممکن است فرازها و نشیب هایى داشته باشد همان گونه که در صدر اسلام نیز چنین بوده است ولى براى یک ملت بزرگ هیچ پیروزى اى بالاتر از تصمیم و عزم و اراده استوار آنان براى رسیدن به حق نیست که بحمداللّه خداوند آن را به مردم کشور ایران عنایت نموده است و ما به یارى خدا و با همت و اراده پولادین مردم در برابر همه مشکلات خواهیم ایستاد و همان گونه که به برکت ایمان و توکل مردم و رزمندگان به پیروزى هاى بزرگ و معجزه آسایى رسیده ایم و هر روز موفقیت و امتحان جدیدى بوده است ، بعد از این نیز به راه خود ادامه مى دهیم .

ص: 215

رزمندگان عزیز و دلاور ما اعم از ارتش و سپاه و بسیج با تکیه بر ایمان و سلاح و امید به نصرت حق و با حمایت بى شائبه مردم ، به نبرد و دفاع مقدس خود ادامه دهند و عزم ها را جزم کنند و بر دشمن زبون بتازند و با همت خود افتخار نصرت و پیروزى را به ارمغان آورند که سرنوشت جنگ در جبهه ها رقم مى خورد نه در میدان مذاکره ها . و به یارى خداوند و دعاى خیر حضرت بقیه اللّه ارواحنا فداه حرف آخرمان را با صدامیان و جهانخواران در صحنه حماسه جهاد و شهادت مى زنیم و از خداوند نیز صبر و مدد مى طلبیم . خداوند یار و ناصر مجاهدان و رزمندگان ما باد .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 216

تاریخ : 12/3/67

انتصاب حجت الاسلام هاشمى رفسنجانى به سمت جانشینى فرمانده کل قوا

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ على اکبرهاشمى رفسنجانى دامت افاضاته

با توجه به درگیرى رویاروى آمریکاى جهانخوار علیه اسلام و ایران و هماهنگى غرب و شرق و ارتجاع منطقه در مبارزه با انقلاب اسلامى و جلوگیرى از پیروزى اسلام ، به پیشنهاد رئیس جمهور محترم جناب حجت الاسلام آقاى خامنه اى دامت افاضاته ، جناب عالى را با تمام اختیارات به جانشینى فرماندهى کل قوا منصوب مى نمایم و جناب عالى موظف به اجراى دستورات ذیل مى باشید :

1 _ ایجاد ستاد فرماندهى کل تا تهیه زمینه وحدت کامل

2 _ هماهنگى کامل ارتش ، سپاه ، بسیج و نیروهاى انتظامى در تمامى زمینه هاى دفاع مقدس اسلام بدیهى است انسجام و ادغام مورد قبول و صحیح ادارات و سازمان هاى مربوط و پشتیبانى کننده در هماهنگى نیروهاى مسلح ، نقش اساسى را دارا خواهند بود .

3 _ تمرکز صنایع نظامى و تهیه مایحتاج دفاع مقدسمان و انسجام امکانات تعمیراتى ، پشتیبانى ، فنى ، مهندسى ، رزمى ، آموزشى و تحقیقاتى و نیز بسیج همه امکانات و ابزار در جهت اهداف مشخص از سوى فرماندهى کل

4 _ سعى در استفاده هر چه بهتر از امکانات و نیروها و جلوگیرى از به کار گرفتن امکانات مادى و معنوى در غیر موارد ضرورى و در همین راستا حذف یا ادغام سازمان ها و تشکیلات تکرارى و غیر ضرورى

5 _ تمرکز امور تبلیغى و فرهنگى نیروهاى مسلح در تمام زمینه ها

6 _ استفاده درست و قاطع از قوانین دادگاه نظامى در زمان جنگ و تنبیه متخلف در هر رده

7 _ بهره بردارى صحیح از کمک هاى مردمى در تمامى زمینه ها قواى قواى مقننه و اجراییه و قضاییه موظفند تمامى امکانات وسیاست هاى خود را جهت نیازهاى جنگ به کار گیرند .

از مردم عزیز ایران و نیروهاى نظامى و انتظامى مى خواهم تا با صبر و شکیبایى انقلابى و با قدرت و استقامت در مقابل توطئه هاى استکبار جهانى ایستادگى نمایند و مطمئن باشند که پیروزى از

ص: 217

آن صابران است .

جهان امروز غرق در نامردمى ها و حیله هاست و شما یاران اسلام در اوج قداست و شرافت مى باشید . من به همه شما دعا مى کنم ، خداوند یار و پشتیبان مبارزان راه خدا باد .

توفیق جناب عالى را از خداى تعالى مسألت دارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 218

تاریخ : 17/3/67

پاسخ امام به نامه حجت الاسلام واعظ طبسى نماینده امام وتولیت آستان قدس درباره حفظ اموال و موفوفات آستان قدس رضوى

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى طبسى تولیت آستان قدس رضوى دامت افاضاته

با سلام و آرزوى موفقیت بیشتر براى شما . زحمات و تحمل سختى هاى شما قبل از انقلاب تا به ثمر رسیدن آن و تلاشتان بعد از انقلاب براى تثبیت نظام نوپاى جمهورى اسلامى بر کسى پوشیده نیست . جناب عالى از چهره هاى درخشان مدیریت و انقلاب اسلامى در ایران و بخصوص در استان خراسان مى باشید .

تمامى مسؤولان نظام اسلامى از جمله جناب عالى باید موانع را از سر راه برداشته و با صبر و تدبیر بدانگونه که رضاى خداست پیش روند . شما در راه حق و شیرین کمک به مستضعفین و محرومین از هیچ کوششى فروگذار ننموده و نخواهید نمود . و چون گذشته توجه داشته باشید که باید بدون کوچکترین گذشتى به موقوفات حضرت امام رضا علیه السلام بدانگونه که واقفین وقف کرده اند ، عمل کنید . من امیدوارم با هماهنگى شما و مسؤولان آن دیار مقدس ، تمامى موقوفات ثامن الحجج علیه السلام به طور جدى حفظ گردد و مسؤولان ذیربط باید کمک لازم را در هر موردى که لازم داشته باشید ، بنمایند تا به کمک همه مسؤولان به فقرا و مستمندان خدمات بیشترى گردد و رضاى خداوند تحصیل شود . توفیق جناب عالى را از خداوند متعال خواستارم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 219

تاریخ : 23/3/67

نامه امام خمینى خطاب به نخست وزیر و وزیران

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب آقاى نخست وزیر ، آقایان وزرا ایدهم اللّه تعالى

مسأله اى را که لازم دیدم تذکر بدهم ، این است که قوام نظام اسلامى ایران بر اتحاد در روش و حرکت در کلیت سیاست مورد قبول اسلام است . همگى باید سعى کنیم هر حرکتى اعم از سیاسى ، نظامى ، اقتصادى و اجتماعى که انجام مى دهیم ، به آن کلیت صدمه نزند . ترسیم کلیت . . . از اصول اساسى قوانین اسلامى است که هدایت فرد و جامعه را بر عهده دارد .

هر مسؤولى و هر متعهد به نظامى باید سعى کند براى پیشبرد نظام در چهارچوب محدوده وظایفش عمل کند ، که در غیر این صورت احتمال پاشیدگى نظام جمهورى است . لذا اگر هر وزیرى دخالت در کار وزیر دیگر نماید که حتى دخالت او باعث رشد کار گردد ، مورد قبول نیست ، چرا که خروج از چهارچوب اختیارات ضررش بسیار بیشتر از رشد کار در نقطه اى دیگر است . روشن است که مشورت و هماهنگى و همکارى مورد بحث نیست .

این جانب گاهى به موضعگیرى هاى وزرا و نمایندگان در خارج از محدوده وظایفشان برخورد مى کنم که متعجب مى شوم . از باب مسائل سیاست خارجى کشور بر عهده وزیر امور خارجه است . اگر آقایان اعتراضى دارند باید برادرانه در هیأت دولت مطرح کنند . اگر به اعتراض جواب قانع کننده اى داده شد ، که چه بهتر و الا وزیر امور خارجه است که در چهارچوب سیاست ترسیمى از رهبرى نظام و یا مجلس ، تصمیم گیرنده است . این شیوه پسندیده اى نیست که هر وزیر و یا نماینده اى هر چه دلش خواست در مجامع عمومى بگوید .

آقایان وزرا ! من به شما و به نمایندگان محترم نصیحت مى کنم که سیاست هاى یکدیگر را تضعیف و یا تخریب نکنید ، که اگر وحدت روش و حرکت در نظام نوپاى اسلامى صدمه ببیند ، نتایجى که دنیاى استکبار از این برخوردها مى گیرد ، بسیار شکننده است . کارى نکنیم که دنیا فکر کند نظام اسلامى ایران با این اختلاف سلیقه ها و با این ابراز اختلاف ها هیچ گاه راه ثبات را نخواهد پیمود . خداوند به تمامى شما توفیق خدمت به بندگان خوب خود را . . . ارزانى دهد .

والسلام

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 220

تاریخ : 4/4/67

انتصاب حجت الاسلام محمد یزدى به عضویت شوراى نگهبان

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ محمد یزدى دامت افاضاته

با تقدیر از زحمات صادقانه جناب حجت الاسلام آقاى صافى دامت افاضاته طبق اصل 92 قانون اساسى ، جناب عالى را که از افراد متدین مورد وثوق و دردآشناى اسلام و انقلاب مى باشید ، به عنوان یکى از فقهاى شوراى نگهبان منصوب مى نمایم . توفیق بیشتر شما را در راه تأیید قوانین مورد رضایت خداوند و در جهت کمک به مستضعفین و محرومین جامعه اسلامى ایران خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 221

تاریخ : 13/4/67

پاسخ امام خمینى به پیام تسلیت آیت اللّه منتظرى به مناسبت فاجعه سقوط هواپیماى مسافربرى توسط آمریکا

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب آیت اللّه آقاى منتظرى دامت افاضاته

پیام جناب عالى تسکینى بود بر آلام تمامى کسانى که از شیطان بزرگ ، آمریکاى حیله گر ضربه خورده اند . مردم آزاده جهان همیشه ازابرقدرت ها خصوصا آمریکاى جنایتکار صدمه دیده اند و تا عزم خود را براى رویارویى با کفر و شرک جهانى و آمریکاى سلطه گر جزم ننمایند ، هر روز شاهد جنایتى تازه خواهند بود .

مردم شریف ایران باید توجه کنند که امروز ، روز مبارزه و جنگیدن با تمام شیاطینى است که حقوق حقه تمامى پابرهنگان جهان را صرف عیش و نوش و تهیه سلاح هایى مى نمایند که براى همیشه حاکم دنیاى گرسنگان باشند .

جنگ امروز ما ، جنگ با عراق و اسرائیل نیست . جنگ ما ، جنگ با عربستان و شیوخ خلیج فارس نیست . جنگ ما ، جنگ با مصر و اردن و مراکش نیست . جنگ ما ، جنگ با مصر و اردن و مراکش نیست . جنگ ما ، جنگ با ابرقدرت هاى شرق و غرب نیست . جنگ ما ، جنگ مکتب ماست علیه تمامى ظلم و جور . جنگ ما جنگ اسلام است علیه تمامى نابرابرى هاى دنیاى سرمایه دارى و کمونیزم . جنگ ما جنگ پابرهنگى علیه خوش گذرانى هاى مرفهین و حاکمان بى درد کشورهاى اسلامى است . این جنگ سلاح نمى شناسد ، این جنگ محصور در مرز و بوم نیست ، این جنگ خانه و کاشانه و شکست و تلخى کمبود و فقر و گرسنگى نمى داند . این جنگ ، جنگ اعتقاد است ، جنگ ارزش هاى اعتقادى انقلابى علیه دنیاى کثیف زور و پول و خوش گذرانى است . جنگ ما ، جنگ قداست ، عزت و شرف و استقامت علیه نامردمى هاست .

رزمندگان ما در دنیاى پاک اعتقاد و در جهان ایمان تنفس مى کنند و مسلمین جهان هم که مى دانند جنگ بین استکبار و اسلام است ، جهانخواران را آرام نخواهند گذاشت و ضربه هاى خود را بر همه کاخ نشینان وارد مى کنند .

جناب عالى که یکى از ذخایر این انقلاب مى باشید ، با پشتیبانى از آقاى هاشمى وقت خود را مصروف در ساختن دنیایى از کرامت و بزرگوارى نمایید . و مردم شریف ایران نیز بداند که این روزها دست هاى ناپاک شرق و غرب براى هدم اسلام و مسلمین در یکدیگر گره خورده است ، باید نگذاریم

ص: 222

که تلاش فرزندان انقلابى مان در جبهه ها از بین برود . براى برپایى احکام اسلام عزیز دست اتحاد به یکدیگر داده ، محکم و استوار تا پیروزى اسلام حرکت کنیم .

مسؤولین نظام باید تمامى هم خود را در خدمت جنگ صرف کنند . این روزها باید تلاش کنیم تا تحولى عظیم در تمامى مسائلى که مربوط به جنگ است به وجود آوریم . باید همه براى جنگى تمام عیار علیه آمریکا و اذنابش به سوى جبهه رو کنیم . امروز تردید به هر شکلى خیانت به اسلام است ، غفلت از مسائل جنگ ، خیانت به رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم است . این جانب جان ناقابل خود را به رزمندگان صحنه هاى نبرد ، تقدیم مى نمایم .

انفجار هواپیماى مسافربرى ، زنگ خطرى است براى تمامى مسافرت هاى هوایى باید با تمام وجود تلاش کنیم تا چنین صحنه هاى دردناکى پیش نیاید .

این جانب به تمامى بستگان این فاجعه تسلیت عرض نموده و خود را در غم و اندوه از دست دادن عزیزانشان شریک مى دانم . من به جناب عالى و تمام کسانى که براى رسیدن به هدف مقدس پیروزى اسلام تلاش مى نمایید ، دعا مى کنم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 223

ص: 224

فصل بیست و هشتم

آغازی دیگر در فصل ایثار

و این خود ایثاری دیگر است. امام این پیر روشن بین دل آگاه برای مصلحت انقلاب و اسلام که این دو را هرگز از یکدیگر جدایی مباد جام زهر را می نوشد و می فرماید: «خدا میداند که اگر نبود انگیزه ای که همه ی ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود.»

و بدین گونه، امام همانند همیشه در محضر امت خویش سخن می گوید، ساده و صمیمی و استوار، آنچنان که یک پدر و یک مراد و مقتدا را باید،

ص: 225

بی پیرایه های برآمده از سیاست بی شائبه.

آری امام قطعنامه را پذیرفته است.

و مگر هرگز این پیر عارف دانا را جز عشق به امت و اسلام و جز ایمان به آن ،یگانه هوایی در سر بوده است؟

پذیرش ،امام پذیرش امت است و امت به همراه امامش جرعه ی زهر را می نوشد.

بی تردید رحمت و رضای خداوند به مصلحت امت اسلام و در گذشتن از آنچه بود که پیشاپیش گفته می شد و امام می گذرد و آبرو با خدا معامله می کند.

جاودانه زی! که آن سرسختی برابر خصم، و این تواضع و فروتنی برابر ،امت تنها بایسته و شایسته ی مردی چون توست.

امام نوید میدهد که جبهه ی جنگ با کفر، به هر شکل و در هر کجای زمین پهناور خدا، تا همیشه ی تاریخ گشوده خواهد بود: «بغض و کینه ی انقلابی تان را در سینه ها نگه دارید، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید...».

آتش این بغض و کینه تا ابد افروخته باد، چرا که جای جای ایران لاله گون گواه بر جنایات آمریکا و ایادی اوست.

و همین چند روز پیش بود که خلیج فارس بر روی گروهی از هموطنان ی گناه آغوش گشود تا آنان را برای همیشه در برگیرد خلیج فارس گاهواره ی کودکانی شد که شاید با نخستین لبخند خویش مردند.... آری، خلیج بر معصومیت و استواری این امت برای همیشه گواه خواهد بود و آن بغض و کینه ی انقلابی که پیر آگاه دل اسلام از امت خویش خواست که همواره در دل زنده و تفتیده نگاه دارد، سرانجام روزی انتقام همه ی خونهای به ناحق ریخته را خواهد گرفت.

ص: 226

تاریخ : 29/4/67

پیام به مناسبت سالگرد کشتار خونین در مکه وقبول قطعنامه 598

بسم اللّه الرحمن الرحیم

لقد صدق اللّه رسوله الرءیا بالحق لتدخلن المسجد الحرام انشأاللّه امنین .

على رغم گذشت یک سال از کشتار فجیع و بى رحمانه حجاج بى دفاع و زایران مومن و موحد به وسیله نوکران آمریکا و سفاکان آل سعود ، هنوز شهر خدا و خلق خدا در بهت و حیرتند . آل سعود با کشتن میهمانان خدا و به خاک و خون کشیدن بهترین بندگان حق ، نه تنها حرم را ، که جهان اسلام را آلوده به خون شهیدان نمود و مسلمانان و آزادگان را عزادار ساخت .

مسلمانان جهان در سال گذشته براى اولین بار عید قربان را با شهادت فرزندان ابراهیم علیه السلام که ده ها بار از مصاف با جهانخواران و اذناب آنان برگشته بودند در مسلخ عشق و در مناى رضایت حق جشن گرفتند ، و بار دیگر آمریکا و آل سعود بر خلاف راه و رسم آزادگى ، از زنان و مردان ، از مادران و پدران شهید ، از جانبازان بى پناه ما کشته ها گرفتند و در آخرین لحظات نیز با ناجوانمردى و قساوت بر پیکر نیمه جان سالخوردگان و بر دهان تشنه و خشکیده مظلومان ما تازیانه زدند و انتقام خود را از آنان گرفتند . انتقام از چه کسانى و از چه گناهى ؟ انتقام از کسانى که از خانه خویش به سوى خانه خدا و خانه مردم هجرت نموده بودند ! انتقام از کسانى که سال ها کوله بار امانت و مبارزه را بر دوش کشیده بودند ! انتقام از کسانى که همچون ابراهیم علیه السلام از بت شکنى برمى گشتند ! شاه را شکسته بودند ! شوروى و آمریکا را شکسته بودند ! کفر و نفاق را خرد کرده بودند ! همان ها که پس از طى آن همه راه ها با فریاد : (اذن فى الناس بالحج یاتوک رجالا) . پابرهنه و سربرهنه آمده بودند تا ابراهیم را خوشحال کنند ، به میهمانى خدا آمده بودند تا با آب زمزم گرد و غبار سفر را از چهره بزدایند . و عطش خویش را در زلال مناسک حج بر طرف نمایند و با توانى بیشتر مسؤولیت پذیر گردند و در سیر و صیرورت ابدى خود نه تنها در میقات حج ، که در میقات عمل نیز لباس و حجاب پیوستگى و دلبستگى به دنیا را از تن به در آورند . همان ها که براى نجات محرومان و بندگان خدا راحتى راحت طلبان را بر خود حرام و محرم به احرام شهادت شده بودند و عزم را جزم کردند تا نه تنها بنده زر خرید آمریکا و شوروى نباشند که زیر بار هیچ کس جز خدا نروند . آمده بودند که دوباره به محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم بگویند که از مبارزه خسته نشده اند و به خوبى مى دانند که ابى سفیان و ابى لهب و ابى جهل براى انتقام در کمین نشسته اند و با خودمى گویند : مگر هنوز لات و

ص: 227

هبل در کعبه اند ؟ آرى ، خطرناک تر از آن بت ها ، اما در چهره و فریبى نو .

آنها مى دانند که امروز حرم ، حرم است اما نه براى ناس ، که براى آمریکا ، و کسى که به آمریکا لبیک نگوید و به خداى کعبه رو آورد سزاوار انتقام خواهد شد . انتقام از زایرانى که همه ذرات وجود و همه حرکات و سکنات انقلابشان مناسک ابراهیم را زنده کرده است ! و حقیقتا مى رود تا فضاى کشور و زندگى خویش را با آواى دلنشین (لبیک ، اللّهم لبیک ) معطر سازد .

آرى در منطق استکبار جهانى هر که بخواهد برائت از کفر و شرک را پیاده کند متهم به شرک خواهد شد ، و مفتى ها و مفتى زادگان این نوادگان (بلعم باعورا) ها به قتل و کفر او حکم خواهند داد . بالاخره در تاریخ اسلام مى بایست آن شمشیر کفر و نفاقى که در لباس دروغین احرام یزیدیان و جیره خواران بنى امیه علیهم لعنه اللّه براى نابودى و قتل بهترین فرزندان راستین پیامبر اسلام یعنى حضرت ابى عبداللّه الحسین علیه السلام و یاوران با وفاى او پنهان شده بود ، مجددا از لباس همان میراث خواران بنى سفیان به درآید و گلوى پاک و مطهر یاوران حسین علیه السلام را در آن هواى گرم ، در کربلاى حجاز و در قتلگاه خرم پاره کند و همان اتهاماتى را که یزیدیان به فرزندان راستین اسلام زدند و آنان را خارجى و ملحد و مشرک و مهدورالدم معرفى کردند ، درست همان را به رهروان راه آنان وارد آورند که انشأاللّه ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از آمریکا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد ، و با برپایى جشن پیروزى حق بر جنود کفر و نفاق و آزادى کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجدالحرام وارد خواهیم شد .

اما زایران کشورها که یقینا با کنترل و ارعاب دولت و حکومت هایشان به مکه سفر کرده اند ، جاى دوستان و برادران و حامیان و همسنگران واقعى خود را در میان خود خالى خواهند یافت . آل سعود براى پرده پوشى جنایات هولناک سال گذشته خود و همچنین توجیه (صدعن سبیل اللّه ) و منع حجاج ایرانى از ورود به حج ، زایران را زیر بمباران شدید تبلیغات خود قرار خواهد داد ، و آخوندهاى دربارى و مفتى هاى خود فروخته لعنه اللّه علیهم در کشورهاى اسلامى خصوصا حجاز توسط رسانه ها و مطبوعات دست به نمایش ها و سخنرانى ها زده و عرصه را بر تفکر و تحقیق زایران در باره فهم و درک فلسفه واقعى حج و نیز پى بردن به ماجراى از پیش طراحى شده شیطان بزرگ در قتل میهمانان خدا ، تنگ خواهند نمود و مسلم در چنین شرایطى رسالت زایران بسیار سنگین است . بزرگترین درد جوامع اسلامى این است که هنوز فلسفه واقعى بسیارى از احکام الهى را درک نکرده اند ، و حج با آن همه راز و عظمتى که دارد هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بى حاصل و بى ثمر باقى مانده است .

یکى از وظایف بزرگ مسلمانان پى بردن به این واقعیت است که حج چیست و چرا براى همیشه باید بخشى از امکانات مادى و معنوى خود را براى برپایى آن صرف کنند . چیزى که تا به حال از ناحیه ناآگاهان و یا تحلیل گران مغرض و یا جیره خواران به عنوان فلسفه حج ترسیم شده است ، این

ص: 228

است که حج یک عبادت دست جمعى و یک سفر زیارتى سیاحتى است . به حج چه که چگونه باید زیست و چطور باید مبارزه کرد و با چه کیفیت در مقابل جهان سرمایه دارى و کمونیسم ایستاد ! به حج چه که حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمین باید ستاند ! به حج چه که باید براى فشارهاى روحى و جسمى مسلمانان چاره اندیشى نمود ! به حج چه که مسلمانان باید به عنوان یک نیروى بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمایى کنند ! به حج چه که مسلمانان را علیه حکومت هاى وابسته بشوراند ، بلکه حج همان سفر تفریحى براى دیدار از قبله و مدینه است و بس ! و حال آن که حج براى نزدیک شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است و حج تنها حرکات و اعمال و لفظها نیست و با کلام و لفظ و حرکت خشک ، انسان به خدا نمى رسد . حج کانون معارف الهى است که از آن محتواى سیاست اسلام را در تمامى زوایاى زندگى باید جستجو نمود ، حج پیام آور و ایجاد و بناى جامعه اى به دور از رذایل مادى و معنوى است ، حج تجلى و تکرار همه صحنه هاى عشق آفرین زندگى یک انسان و یک جامعه متکامل در دنیاست ، و مناسک حج مناسک زندگى است و از آن جا که جامعه امت اسلامى از هر نژاد و ملیتى باید ابراهیمى شود تا به خیل امت محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم پیوند خورد و یکى گردد و ید واحده شود ، حج تنظیم و تمرین و تشکل این زندگى توحیدى است . حج عرصه نمایش و آیینه سنجش استعدادها و توان مادى و معنوى مسلمانان است . حج بسان قرآن است که همه از آن بهره مند مى شوند ولى اندیشمندان و غواصان و دردآشنایان امت اسلامى اگر دل به دریاى معارف آن بزنند و از نزدیک شدن و فرو رفتن در احکام و سیاست هاى اجتماعى آن نترسند . از صدف این دریا ، گوهرهاى هدایت و رشد و حکمت و آزادگى را بیشتر صید خواهند نمود و از زلال حکمت و معرفت آن تا ابد سیراب خواهند گشت ، ولى چه باید کرد و این غم بزرگ را به کجا باید برد ، که حج بسان قرآن مهجور گردیده است ، و به همان اندازه اى که آن کتاب زندگى و کمال و جمال در حجاب هاى خود ساخته ما پنهان شده است و این گنجینه اسرا آفرینش در دل خروارها خاک کج فکرى هاى ما دفن و پنهان گردیده است و زبان انس و هدایت و زندگى و فلسفه زندگى ساز او به زبان وحشت و مرگ و قبر تنزل کرده است ، حج نیز به همان سرنوشت گرفتار گشته است ، سرنوشتى که میلیون ها مسلمان هر سال به مکه مى روند و پا جاى پاى پیامبر و ابراهیم و اسماعیل و هاجر مى گذارند ، ولى هیچ کس نیست که از خود بپرسد ابراهیم و محمد علیهم السلام که بودند و چه کردند ، هدفشان چه بود ، از ما چه خواسته اند ؟ گویى به تنها چیزى که فکر نمى شود به همین است . مسلم حج بى روح و بى تحرک و قیام ، حج بى برائت ، حج بى وحدت و حجى که از آن هدم کفر و شرک برنیاید ، حج نیست ، خلاصه همه مسلمانان باید در تجدید حیات حج و قرآن کریم و باز گرداندن این دو به صحنه هاى زندگى شان کوشش کنند و محققان متعهد اسلام با ارائه تفسیرهاى صحیح و واقعى از فلسفه حج همه بافته ها و تافته هاى خرافاتى علمأ دربارى را به دریا بریزند .

اما آنچه زایران عزیز باید بدانند این که آمریکا و آل سعود حادثه مکه را یک مبارزه فرقه اى و نزاع قدرت میان شیعه و سنى ترسیم نموده و ایران و رهبران آن را به عنوان کسانى که هوس رسیدن به

ص: 229

یک امپراطورى بزرگ را در سر مى پرورانند معرفى مى کنند ، تا بسیارى از کسانى که از مسیر حوادث سیاسى جهان اسلام و نقشه هاى شوم جهانخواران بى خبرند ، تصور کنند که فریاد برائت ما از مشرکین و مبارزه ما براى کسب آزادى ملت ها و در مسیر کسب قدرت سیاسى مان و گسترش قلمرو جغرافیاى حکومت اسلامى است . البته براى ما و همه اندیشمندان و محققانى که از نیات پلید تشکیلات آل سعود باخبرند ، جاى تعجب نیست که به ایران و حکومتى که از بدو پیروزى تا به حال فریاد وحدت مسلمین را سر داده است و در همه حوادث جهان اسلام خود را شریک غم و شادى مسلمانان مى داند ، تهمت افتراق و جدایى مسلمانان را بزنند ، و یا بالاتر از آن ، زایرانى را که به عشق زیارت مرقد پیامبر و حرم امن الهى به حجاز رفته اند به لشکرکشى و تشکل براى تصرف کعبه و آتش زدن حرم خدا و تخریب مدینه پیامبر متهم نمایند ، و دلیل و مدرک این کار را حضور پاسداران و نظامیان و مسؤولین کشورمان در مراسم حج ذکر کنند ، آرى ، در منطق آل سعود نظامى و پاسدار کشور اسلامى باید با حج بیگانه باشد ، و این گونه سفرها براى مسؤولین کشورى و لشکرى تعجب آور و توطئه انگیز مى شود ، از نظر استکبار ، مسؤولین کشورهاى اسلامى باید به فرنگ بروند ، آنها را به حج چه کار ! دست نشاندگان آمریکا آتش زدن پرچم آمریکا را به حساب آتش زدن حرم ، و شعار مرگ بر شوروى و آمریکا و اسرائیل را به حساب دشمنى با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته اند و نیز مسؤولین و نظامیان ما را با لباس احرام به عنوان رهبران توطئه معرفى کرده اند .

واقعیت این است که دول استکبارى شرق و غرب و خصوصا آمریکا و شوروى عملا جهان را به دو بخش آزاد و قرنطینه سیاسى تقسیم کرده اند . در بخش آزاد جهان ، این ابرقدرت ها هستند که هیچ مرز و حد و قانونى نمى شناسند و تجاوز به منافع دیگران و استعمار و استثمار و بردگى ملت ها را امرى ضرورى و کاملا توجیه شده و منطقى و منطبق با همه اصول و موازین خودساخته و بین المللى مى دانند . اما در بخش قرنطینه سیاسى که متأسفانه اکثر ملل ضعیف عالم و خصوصا مسلمانان در آن محصور و زندانى شده اند ، هیچ حق حیات و اظهار نظرى وجود ندارد ، همه قوانین و مقررات و فرمول ها همان قوانین دیکته شده و دلخواه نظام هاى دست نشاندگان و در بر گیرنده منافع مستکبران خواهد بود و متأسفانه اکثر عوامل اجرایى این بخش همان حاکمان تحمیل شده یا پیروان خطوط کلى استکبارند که حتى فریاد زدن از درد را نیز در درون این حصارها و زنجیرها جرم و گناهى نابخشودنى مى دانند ، و منافع جهانخواران ایجاب مى کند که هیچ کس حق گفتن کلمه اى که بوى تضعیف آنان را بدهد یا خواب راحت آنان را آشفته کند ندارد . و از آن جا که مسلمانان جهان به علت فشار و حبس و اعدام ، قدرت بیان مصیبت هایى را که حاکمان کشورشان بر آنها تحمیل کرده اند را ندارند ، باید بتوانند در حرم امن الهى مصایب و دردهایشان را با کمال آزادى بیان کنند تا سایر مسلمانان براى رهایى آنان چاره اى بیندیشند . لذا ما بر این مطلب پافشارى و اصرار مى کنیم که مسلمانان ، حداقل در خانه خدا و حرم امن الهى ، خود را از تمامى قید و بندهاى ظالمان آزاد ببینند و در یک مانور بزرگ از چیزى که از آن متنفرند اعلام برائت کنند و از هر وسیله اى براى رهایى خود استفاده نمایند .

ص: 230

حکومت آل سعود مسؤولیت کنترل زایران خانه خدا را به عهده گرفته است و این جاست که با اطمینان مى گوییم که حادثه مکه جداى از سیاست اصولى جهانخواران در قلع و قمع مسلمانان آزاده نیست . ما با اعلام برائت از مشرکین تصمیم بر آزادى انرژى متراکم جهان اسلام داشته و داریم ، و به یارى خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزى این کار صورت خواهد گرفت . و انشأاللّه روزى همه مسلمانان و دردمندان علیه ظالمین جهان فریاد زنند و اثبات کنند که ابرقدرت ها و نوکران و جیره خوارانشان از منفورترین موجودات جهان هستند .

کشتار زایران خانه خدا توطئه اى براى حفظ سیاست هاى استکبار و جلوگیرى از نفوذ اسلام ناب محمدى صلى اللّه علیه و آله و سلم است . و کارنامه سیاه و ننگین حاکمان بى درد کشورهاى اسلامى حکایت از افزودن درد و مصیبت بر پیکر نیمه جان اسلام و مسلمین دارد .

پیامبر اسلام نیازى به مساجد اشرافى و مناره هاى تزییناتى ندارد . پیامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پیروان خود بوده است که متأسفانه با سیاست هاى غلط حاکمان دست نشانده به خاک مذلت نشسته اند . مگر مسلمانان جهان فاجعه قتل عام صدها عالم و هزاران زن و مرد فرقه هاى مسلمین را در طول حیات ننگین آل سعود و نیز جنایت قتل عام زایران خانه خدا را فراموش مى کنند ؟ مگر مسلمانان نمى بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون هاى فتنه و جاسوسى مبدل شده اند که از یک طرف اسلام اشرافیت ، اسلام ابوسفیان ، اسلام ملاهاى کثیف دربارى ، اسلام مقدس نماهاى بى شعور حوزه هاى علمى و دانشگاهى اسلام ذلت و نکبت ، اسلام پول و زور ، اسلام فریب و سازش و اسارت ، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنه ها و در یک کلام اسلام آمریکایى را ترویج مى کنند و از طرف دیگر سر بر آستان سرور خویش ، آمریکاى جهانخوار مى گذارند .

مسلمانان نمى دانند این درد را به کجا ببرند که آل سعود و خادم الحرمین به اسرائیل اطمینان مى دهد که ما اسلحه خودمان را علیه شما به کار نمى بریم و براى اثبات حرف خود با ایران قطع رابطه مى کنند . واقعا چقدر باید رابطه سران کشورهاى اسلامى با صهیونیست ها گرم و صمیمى شود تا در کنفرانس سران کشورهاى اسلامى مبارزه صورى و ظاهرى هم با اسرائیل از دستور کار آنان و جلسات آنان خارج شود . اگر اینها یک جو غیرت و حمیت اسلامى و عربى داشتند ، حاضر به یک چنین معامله کثیف سیاسى و خودفروشى و وطن فروشى نمى شدند .

آیا این حرکات براى جهان اسلام شرم آور نیست ؟ و تماشاچى شدن گناه و جرم نمى باشد ؟ آیا از مسلمانان کسى نیست تا بپاخیزد و این همه ننگ و عار را تحمل نکند ؟ راستى ما باید بنشینیم تا سران کشورهاى اسلامى احساسات یک میلیارد مسلمان را نادیده بگیرند و صحه بر آن همه فجایع صهیونیست ها بگذارند و دوباره مصر و امثال آنان را به صحنه بیاورند ؟ حال ، مسلمانان باور مى کنند که زایران ایرانى براى اشغال خانه خدا و حرم پیامبر قیام کرده اند و مى خواستند کعبه را دزدیده به قم ببرند ؟ اگر مسلمانان جهان باور کرده اند که سران آنها دشمنان واقعى آمریکا و شوروى و اسرائیل هستند ، تبلیغات آنان هم در مورد ما را باور مى کنند .

ص: 231

البته ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجى و بین الملل اسلامى مان بارها اعلام نموده ایم که در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم ، حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعه طلبى و تفکر تشکیل امپراطورى بزرگ مى گذارند ، از آن باکى نداریم و استقبال مى کنیم . ما در صدد خشکانیدن ریشه هاى فاسد صهیونیزم ، سرمایه دارى و کمونیزم در جهان هستیم ، ما تصمیم گرفته ایم به لطف و عنایت خداوند بزرگ نظام هایى را که بر این سه پایه استوار گردیده اند نابود کنیم و نظام اسلام رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم را در جهان استکبار ترویج نماییم ، و دیر یا زود ملت هاى در بند شاهد آن خواهند بود . ما با تمام وجود از گسترش باج خواهى و مصونیت کارگزاران آمریکایى حتى اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد جلوگیرى مى کنیم . انشأاللّه ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج ، این منبر بزرگى که بر بلنداى بام انسانیت باید صداى مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آواى توحید را طنین اندازد ، صداى سازش با آمریکا و شوروى و کفر و شرک نواخته شود . و از خدا مى خواهیم که این قدرت را به ما ارزانى دارد که نه تنها از کعبه مسلمین که از کلیساهاى جهان نیز ناقوس مرگ آمریکا و شوروى را به صدا درآوریم . مسلمانان جهان و محرومین سراسر گیتى از این برزخ بى انتهایى که انقلاب اسلامى ما براى همه جهانخواران آفریده است ، احساس غرور و آزادى کنند و آواى آزادى و آزادگى را در حیات و سرنوشت خویش سر دهند و بر زخم هاى خود مرهم گذارند ، که دوران بن بست و ناامیدى و تنفس در منطقه کفر به سر آمده است و گلستان ملت ها رخ نموده است . و امیدوارم همه مسلمانان شکوفه هاى آزادى و نسیم عطر بهارى و طراوت گل هاى محبت و عشق و چشمه سار زلال جوشش اراده خویش را نظاره کنند ، همه باید از مرداب و باتلاق و سکوت و سکونى که کارگزاران سیاست آمریکا و شوروى بر آن تخم مرگ و اسارت پاشیده اند ، به درآییم و به سوى دریایى که زمزم از آن جوشیده است روانه شویم و پرده کعبه و حرم خدا را که به دست نامحرمان نجس آمریکا و آمریکازاده ها آلوده شده است با اشک چشم خویش شستشو دهیم .

مسلمانان تمامى کشورهاى جهان ! از آن جا که شما در سلطه بیگانگان گرفتار مرگ تدریجى شده اید باید بر وحشت از مرگ غلبه کنید و از وجود جوانان پرشور و شهادت طلبى که حاضرند خطوط جبهه کفر را بشکنند استفاده نمایید ، به فکر نگه داشتن وضع موجود نباشید بلکه به فکر فرار از اسارت و رهایى از بردگى و یورش به دشمنان اسلام باشید که عزت و حیات در سایه مبارزه است و اولین گام در مبارزه ، اراده است و پس از آن تصمیم بر این که سیادت کفر و شرک جهانى خصوصا آمریکا را بر خود حرام کنید . ما در مکه باشیم یا نباشیم دل و روحمان با ابراهیم و در مکه است . دروازه هاى مدینه الرسول را به روى ما ببندند یا بگشایند ، رشته محبتمان با پیامبر هرگز پاره و سست نمى شود ، به سوى کعبه نماز مى گزاریم و به سوى کعبه مى میریم . و خدا را سپاس مى گزاریم که در میثاقمان با خداى کعبه پایدار مانده ایم و پایه هاى برائت از مشرکین را با خون هزاران هزار شهید از عزیزانمان بنیان نهاده ایم و منتظر هم نمانده ایم که حاکمان بى شخصیت بعض کشورهاى اسلامى و

ص: 232

غیراسلامى از حرکت ما پشتیبانى کنند . ما مظلومین همیشه تاریخ ، محرومان و پابرهنگانیم ، ما غیر از خدا کسى را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم ، دست از مبارزه با ظالم بر نمى داریم . جمهورى اسلامى ایران از مسلمانان آزاده جهان که على رغم اختناق سیاسى حاکم بر آنها با ترتیب کنفرانس ها و مصاحبه ها و سخنرانى ها ، پرده از اسرار جنایت بار آمریکا و آل سعود برداشتند و مظلومیت ما را به دنیا نشان دادند تشکر مى نماید . مسلمانان باید بدانند تا زمانى که تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود ، همیشه منافع بیگانگان بر منافع آنان مقدم مى شود . و هر روز شیطان بزرگ یا شوروى به بهانه حفظ منافع خود حادثه اى را به وجود مى آورند . راستى اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدى با جهانخواران حل نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند ، آسوده خواهند بود ؟ هم اکنون اگر آمریکا یک کشور اسلامى را به بهانه حفظ منافع خویش با خاک یکسان کند ، چه کسى جلوى او را خواهد گرفت ؟ پس راهى جز مبارزه نمانده است و باید چنگ و دندان ابرقدرت ها و خصوصا آمریکا را شکست ، و الزاما یکى از دو راه را انتخاب نمود : یا شهادت یا پیروزى ، که در مکتب ما هر دوى آنها پیروزى است که انشأاللّه خداوند قدرت شکستن چهارچوب سیاست هاى حاکم و ظالم جهانخواران و نیز جسارت ایجاد داربست هایى بر محور کرامت انسانى را به همه مسلمین عطا فرماید و همه را از افول ذلت به صعود عزت و شوکت همراهى نماید .

بعضى افراد تا قبل از حادثه تلخ و شیرین حج در سال گذشته ، فلسفه اصرار جمهورى اسلامى ایران را بر راهپیمایى برائت از مشرکین به خوبى درک نکرده بودند و از خود و دیگران سؤال مى کردند که در سفر حج و در آن هواى گرم چه ضرورتى به راهپیمایى و فریاد مبارزه است و اگر هم فریاد برائت از مشرکین هم سر داده شود ، چه ضررى متوجه استکبار مى شود ؟ و چه بسا افراد ساده دلى تصور مى کردند که دنیاى به اصطلاح متمدن جهانخواران نه تنها تاب تحمل این گونه مسائل سیاسى را خواهد داشت ، که به مخالفان خود حتى بیش از این هم اجازه حیات و تظاهرات و راهپیمایى خواهند داد ، و دلیل این مدعا اجازه راهپیمایى هایى است که در کشورهاى به اصطلاح آزاد غرب داده مى شود . ولى این مسأله باید روشن باشد که آن گونه راهپیمایى ها هیچ گونه ضررى براى ابرقدرت و قدرت ها ندارد . راهپیمایى مکه و مدینه است که بسته شدن شیرهاى نفت عربستان را به دنبال دارد ، راهپیمایى هاى برائت در مکه و مدینه است که به نابودى سرسپردگان شوروى و آمریکا ختم مى شود ، و درست به همین جهت است که با کشتار دست جمعى زنان و مردان آزاده از آن جلوگیرى مى شود ، و در پناه همین برائت از مشرکین است که حتى ساده دلان مى فهمند که نباید سر بر آستان شوروى و آمریکا نهاد .

ملت عزیز و دلاور ایران مطمئن باشند که حادثه مکه منشأ تحولات بزرگى در جهان اسلام زمینه مناسبى براى ریشه کن شدن نظام هاى فاسد کشورهاى اسلامى و طرد روحانى نماها خواهد بود . و با این که بیشتر از یک سال از حماسه برائت از مشرکان نگذشته است ، عطر خون هاى پاک شهداى عزیز ما در تمامى جهان پیچیده و اثرات آن را در اقصى نقاط عالم مشاهده مى کنیم . حماسه مردم فلسطین یک پدیده تصادفى نیست ، آیا دنیا تصور مى کند که این حماسه را چه کسانى سروده اند و هم

ص: 233

اکنون مردم فلسطین به چه آرمانى تکیه کرده اند که بى محابا و با دست خالى در برابر حملات وحشیانه صهیونیست ها مقاومت مى کنند ؟ آیا تنها آواى وطن گرایى است که از وجود آنان دنیایى از صلابت آفریده است ؟ آیا از درخت سیاست بازان خودفروخته است که بر دامن فلسطینیان میوه استقامت و زیتون نور و امید مى ریزد ؟ اگر این چنین بود ، اینها که سال هاست در کنار فلسطینیان و به نام ملت فلسطین نان خورده اند ! شکى نیست که این آواى اللّه اکبر است ، این همان فریاد ملت ماست که در ایران شاه را و در بیت المقدس غاصبین را به نومیدى کشاند . و این تحقق همان شعار برائت است که ملت فلسطین در تظاهرات حج ، دوشادوش خواهران و برادران ایرانى خود فریاد رساى آزادى قدس را سر داد و مرگ بر آمریکا ، شوروى و اسرائیل گفت ، و بر همان بستر شهادتى که خون عزیزان ما بر آن ریخته شد ، او نیز نثار خون و به رسم شهادت آرمید . آرى ، فلسطینى راه گم کرده خود را از راه برائت ما یافت و دیدیم که در این مبارزه چطور حصارهاى آهنین فرو ریخت و چگونه خون بر شمشیر و ایمان بر کفر و فریاد بر گلوله پیروز شد و چطور خواب بنى اسرائیل در تصرف از نیل تا فرات آشفته گشت ، و دوباره کوکب دریه فلسطین از شجره مبارکه لاشرقیه و لاغربیه ما برافروخت . و امروز به همان گونه که فعالیت هاى وسیعى در سراسر جهان براى به سازش کشیدن ما با کفر و شرک در جریان است ، براى خاموش کردن شعله هاى خشم ملت مسلمان فلسطین نیز به همان شکل ادامه دارد و این تنها یک نمونه از پیشرفت انقلاب است . و حال آن که معتقدین به اصول انقلاب اسلامى ما در سراسر جهان رو به فزونى نهاده است و ما اینها را سرمایه هاى بالقوه انقلاب خود تلقى مى کنیم ، و هم آنهایى که با مرکب خون طومار حمایت از ما را امضا مى کنند و با سر و جان دعوت انقلاب را لبیک مى گویند و به یارى خداوند کنترل همه جهان را به دست خواهند گرفت .

امروز جنگ حق و باطل ، جنگ فقر و غنا ، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه ها و مرفهین بى درد شروع شده است . و من دست و بازوى همه عزیزانى که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاى عزت مسلمین را نموده اند ، مى بوسم و سلام و درودهاى خالصانه خود را به همه غنچه هاى آزادى و کمال نثار مى کنم و به ملت عزیز و دلاور ایران هم عرض مى کنم خداوند آثار و برکات معنویت شما را به جهان صادر نموده است ، و قلب ها و چشمان پرفروغ شما کانون حمایت از محرومان شده است ، و شراره کینه انقلابى تان جهانخواران چپ و راست را به وحشت انداخته است . البته همه مى دانیم که کشور ما در حال جنگ و انقلاب ، سختى ها و مشکلاتى را تحمل کرده و کسى مدعى آن نیست که طبقات محروم و ضعیف و کم درآمد و خصوصا اقشار کارمند و ادارى در تنگناى مسائل اقتصادى نیستند ، ولى آن چیزى که همه مردم ما فراتر از آن را فکر مى کنند ، مسأله حفظ اسلام و اصول انقلاب است . مردم ایران ثابت کرده اند که تحمل گرسنگى و تشنگى را دارند ، ولى تحمل شکست انقلاب و ضربه به اصول آن را هرگز نخواهند داشت . ملت شریف ایران همیشه در مقابل شدیدترین حملات تمامى جهان کفر علیه اصول انقلاب خویش مقاومت کرده است که در این جا مجال ذکر همه آنها نیست .

ص: 234

آیا ملت دلاور ایران در مقابل جنایات متعدد آمریکا در خلیج فارس اعم از حمایت نظامى و اطلاعاتى به عراق و حمله به سکوهاى نفتى و کشتى ها و قایق ها و سرنگونى هواپیماى مسافربرى مقاومت نکرده است ؟ آیا ملت ایران در جنگ دیپلماسى شرق و غرب علیه خود و ایجاد بازى هاى سیاسى مجامع بین المللى مقاومت نکرده است ؟ آیا ملت شجاع ایران در مقابل جنگ اقتصادى ، تبلیغاتى ، روانى و حملات ددمنشانه عراق به شهرها و موشک باران مناطق مسکونى و بمباران هاى مکرر شیمیایى عراق در ایران و حلبچه مقاومت نکرده است ؟ آیا ملت عزیز ایران در مقابل توطئه منافقین و لیبرال ها و زراندوزى و احتکار سرمایه داران و حیله مقدس مابان مقاومت نکرده است ؟ آیا همه این حوادث و جریانات براى ضربه زدن به اصول انقلاب نبوده است ؟ که اگر نبود حضور مردم ، هر یک از این توطئه ها مى توانست به اصول نظام ضربه بزند که خدا را سپاس مى گزاریم که ملت ایران را موفق نمود تا با قامتى استوار به رسالت خود عمل کند و صحنه ها را ترک نگوید .

ملت عزیز ما که مبارزان حقیقى و راستین ارزش هاى اسلامى هستند ، به خوبى دریافته اند که مبارزه با رفاه طلبى سازگار نیست و آنها که تصور مى کنند مبازره در راه استقلال و آزادى مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه دارى و رفاه طلبى منافات ندارد ، با الفباى مبارزه بیگانه اند . و آنهایى هم که تصور مى کنند سرمایه داران و مرفهان بى درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه مى شوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنان کمک مى کنند ، آب در هاون مى کوبند . بحث مبارزه و رفاه ، بحث قیام و راحت طلبى ، بحث دنیاخواهى و آخرت جویى دو مقوله اى است که هرگز با هم جمع نمى شوند ، و تتها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند . فقرا و متدینین بى بضاعت ، گردانندگان و بر پادارندگان واقعى انقلاب ها هستند . ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتى که ممکن است خط اصولى دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم . مسؤولین نظام ایران انقلابى باید بدانند که عده اى از خدابى خبر براى از بین بردن انقلاب ، هر کس را که بخواهد براى فقرا و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید فورا او را کمونیست و التقاطى مى خوانند . از این اتهامات نباید ترسید ، باید خدا را در نظر داشت و تمام هم و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرا به کار گرفت و از هیچ تهمتى نترسید . آمریکا و استکبار در تمامى زمینه ها افرادى را براى شکست انقلاب اسلامى در آستین دارند . در حوزه ها و دانشگاه ها مقدس نماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوشزد کرده ام ، اینان با تزویرشان از درون محتواى انقلاب و اسلام را نابود مى کنند ، اینها با قیافه هاى حق به جانب و طرفدار دین و ولایت ، همه را بى دین معرفى مى کنند ، باید از شر اینها به خدا پناه بریم . و همچنین کسانى دیگر که بدون استثنا به هر چه روحانى و عالم است حمله مى کنند و اسلام آنها را اسلام آمریکایى معرفى مى نمایند ، راهى بس خطرناک را مى پویند که خداى ناکرده به شکست اسلام ناب محمدى منتهى مى شود . ما براى احقاق حقوق فقرا در جوامع بشرى تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد .

امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدى است و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ

ص: 235

اسلامى رونق و زرق و برق کاخ هاى سفید و سرخ را از بین خواهند برد ، امروز خمینى آغوش و سینه خویش را براى تبرهاى بلا و حوادث سخت و برابر همه توپ ها و موشک هاى دشمنان باز کرده است ، و همچون همه عاشقان شهادت ، براى درک شهادت روزشمارى مى کند . جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمى شناسد و ما باید در جنگ اعتقادى مان ، بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم ، انشأاللّه ملت بزرگ ایران با پشتیبانى مادى و معنوى خود از انقلاب ، سختى هاى جنگ را به شیرینى شکست دشمنان خدا در دنیا جبران مى کند ، و چه شیرینى بالاتر از این که ملت بزرگ ایران مثل یک صاعقه بر سر آمریکا فرود آمده است ! چه شیرینى بالاتر از این که ملت ایران سقوط ارکان و کنگره هاى نظام ستمشاهى را نظاره کرده است و شیشه حیات آمریکا را در این کشور شکسته است ! و چه شیرینى بالاتر از این که مردم عزیزمان ریشه هاى نفاق و ملى گرایى و التقاط را خشکانیده اند ! و انشأاللّه شیرینى تمام ناشدنى آن را در جهان آخرت خواهند چشید . نه تنها کسانى که تا مقام شهادت و جانبازى و حضور در جبهه پیش رفته اند ، بلکه آنهایى که در پشت جبهه با نگاه محبت بار و با دعاى خیر خود جبهه را تقویت نموده اند ، از مقام عظیم مجاهدان و اجر بزرگ آنان بهره برده اند . خوشا به حال مجاهدان ! خوشا به حال وارثان حسین علیه السلام !

اذناب آمریکا باید بدانند که شهادت در راه خدا مسأله اى نیست که بشود با پیروزى یا شکست در صحنه هاى نبرد مقایسه شود ، مقام شهادت خود اوج بندگى و سیر و سلوک در عالم معنویت است ، نباید شهادت را تا این اندازه به سقوط بکشانیم که بگوییم در عوض شهادت فرزندان اسلام ، تنها خرمشهر و یا شهرهاى دیگر آزاد شد ، تمامى اینها خیالات باطل ملى گراهاست و ما هدفمان بالاتر از آن است . ملى گراها تصور نمودند ما هدفمان پیاده کردن اهداف بین الملل اسلامى در جهان فقر و گرسنگى است ، ما مى گوییم تا شرک و کفر هست ، مبارزه هست و تا مبارزه هست ، ما هستیم . ما بر سر شهر و مملکت با کسى دعوا نداریم ، ما تصمیم داریم پرچم (لا اله الا اللّه ) را بر قلل رفیع کرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوریم . پس اى فرزندان ارتشى و سپاهى و بسیجى ام ! و اى نیروهاى مردمى ! هرگز از دست دادن موضعى را با تأثر و گرفتن مکانى را با غرور و شادى بیان نکنید که اینها در برابر هدف شما به قدرى ناچیزند که تمامى دنیا در مقایسه با آخرت .

پدران و مادران و همسران و خویشاوندان شهدا ، اسرا ، مفقودین و معلولین ما توجه داشته باشند که هیچ چیزى از آنچه فرزندان آنان به دست آورده اند کم نشده است . فرزندان شما در کنار پیامبر اکرم و ائمه اطهارند ، پیروزى و شکست براى آنها فرقى ندارد . امروز روز هدایت نسل هاى آینده است ، کمربندهاتان را ببندید که هیچ چیز تغییر نکرده است . امروز روزى است که خدا این گونه خواسته است و دیروز خدا آن گونه خواسته بود و فردا انشأاللّه روز پیروزى جنود حق خواهد بود ، ولى خواست خدا هر چه هست ما در مقابل آن خاضعیم و ما تابع امر خداییم و به همین دلیل طالب شهادتیم و تنها به همین دلیل است که زیر بار ذلت و بندگى غیر خدا نمى رویم . البته براى اداى تکلیف همه ما موظفیم که کارها و مسائل مربوط به خودمان را به بهترین وجه و با درایت و دقت انجام دهیم .

ص: 236

همه مى دانند که ما شروع کننده جنگ نبوده ایم ، ما براى حفظ موجودیت اسلام در جهان تنها از خود دفاع کرده ایم و این ملت مظلوم ایران است که همواره مورد حمله جهانخواران بوده است ، و استکبار از همه کمینگاه هاى سیاسى و نظامى و فرهنگى و اقتصادى خود به ما حمله کرده است . انقلاب اسلامى ما تاکنون کمینگاه شیطان و دام صیادان را به ملت ها نشان داده است . جهانخواران و سرمایه داران و وابستگان آنان توقع دارند که ما شکسته شدن نونهالان و به چاه افتادن مظلومان را نظاره کنیم و هشدار ندهیم ، و حال آن که این وظیفه اولیه ما و انقلاب اسلامى ماست که در سراسر جهان صلا زنیم که اى خواب رفتگان ! اى غفلت زدگان ! بیدار شوید و به اطراف خود نگاه کنید که در کنار لانه هاى گرگ ، منزل گرفته اید . برخیزید که این جا جاى خواب نیست ! و نیز فریاد کشیم ! سریعا قیام کنید که جهان ایمن از صیاد نیست ! آمریکا و شوروى در کمین نشسته اند و تا نابودى کاملتان از شما دست بر نخواهند داشت . راستى اگر بسیج جهانى مسلمین تشکیل شده بود ، کسى جرات این همه جسارت و شرارت را با فرزندان معنوى رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم داشت ؟

امروز یکى از افتخارات بزرگ ملت ما این است که در برابر بزرگترین نمایش قدرت و آرایش ناوهاى جنگى آمریکا و اروپا در خلیج فارس صف آرایى نمود . و این جانب به نظام هاى آمریکایى و اروپایى اخطار مى کنم که تا دیر نشده و در باتلاق مرگ فرو نرفته اید از خلیج فارس بیرون روید ، و همیشه این گونه نیست که هواپیماهاى مسافربرى ما توسط ناوهاى جنگى شما سرنگون شود ، که ممکن است فرزندان انقلاب ناوهاى جنگى شما را به قعر آب هاى خلیج فارس بفرستند .

به دولت ها و حکومت هاى منطقه خصوصا به عربستان و کویت مى گویم که همه شما در ماجراجویى ها و جنایاتى که آمریکا مى آفریند شریک جرم خواهید بود ، و ما تا به حال از این که همه منطقه در کام آتش و خون و بى ثباتى کامل غوطه ور نشود ، دست به عملى نزده ایم ، ولى حرکات جنون آمیز ریگان مطمئنا حوادث غیر منتظره و عواقب خطرناکى را بر همه تحمیل مى کند . شما اطمینان داشته باشید که در این برگ جدید بازنده اید ، خودتان و کشور و مردم اسلامى را در برابر آمریکا این قدر ذلیل و ناتوان نکنید ، اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید .

بحمداللّه از برکت انقلاب اسلامى ایران دریچه هاى نور و امید به روى همه مسلمانان جهان باز شده است و مى رود تا رعد و برق حوادث آن ، رگبار مرگ و نابودى را بر سر همه مستکبران فرو ریزد . نکته مهمى که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کى و تا کجا ما را تحمل مى کنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند . به یقین آنان مرزى جز عدول از همه هویت ها و ارزش هاى معنوى و الهى مان نمى شناسند ، به گفته قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمى دارند مگر این که شما را از دین تان برگردانند . ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروى در تعقیب مان خواهند بود تا هویت دینى و شرافت مکتبى مان را لکه دار نمایند . بعضى مغرضین ما را به اعمال سیاسى نفرت و کینه توزى در مجامع جهانى توصیف و مورد شماتت قرار مى دهند و با دلسوزى هاى

ص: 237

بى مورد و اعتراض هاى کودکانه مى گویند : جمهورى اسلامى سبب دشمنى ها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادیشان افتاده است ، که چه خوب است این سوال پاسخ داده شود که ملت هاى جهان سوم و مسلمانان و خصوصا ملت ایران در چه زمانى نزد غربى ها و شرقى ها احترام و اعتبار داشته اند که امروز بى اعتبار شده اند !

آرى اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامى و انقلابى خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام را با دست هاى خود ویران نماید ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بى فرهنگ به رسمیت بشناسند ولى در همان حدى که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابرقدرت باشند ما ضعیف ، آنها ولى و قیم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها ، نه یک ایران با هویت ایرانى اسلامى بلکه ایرانى که شناسنامه اش را آمریکا و شوروى صادر کند ، ایرانى که ارابه سیاست آمریکا یا شوروى را بکشد و امروز همه مصیبت و عزاى آمریکا و شوروى و غرب در این است که نه تنها ملت ایران از تحت الحمایگى آنان خارج شده است که دیگران را هم به خروج از سلطه جباران دعوت مى کند . کنترل و حذف سلاح هاى مخرب از جهان اگر با حقیقت و صداقت همراه بود خواسته همه ملت هاست ، ولى این نیز یک فریب قدیمى است و این همان چیزى است که اخیرا از گفته هاى سران آمریکا و شوروى و نوشته هاى سیاسیون آنها آشکار گردیده است که مراودات اخیر سران شرق و غرب به خاطر مهار بیشتر جهان سوم و در حقیقت جلوگیرى از نفوذ پابرهنه ها و محرومین در جهان مالکیت هاى بى حد و مرز سرمایه داران است . ما باید خود را آماده کنیم تا در برابر جبهه متحد شرق و غرب ، جبهه قدرتمند اسلامى انسانى با همان نام و نشان اسلام و انقلاب ما تشکیل شود و آقایى و سرورى محرومین و پابرهنگان جهان جشن گرفته شود . مطمئن باشید قدرت هاى شرق و غرب همان مظاهر بى محتواى دنیاى مادى اند که در برابر خلود و جاودانگى دنیاى ارزش هاى معنوى قابل ذکر نمى باشند .

من به صراحت اعلام مى کنم که جمهورى اسلامى ایران با تمام وجود براى احیاى هویت اسلامى مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذارى نمى کند و دلیلى هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروى از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوى جاه طلبى و فزون طلبى صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد . ما باید براى پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامه ریزى کنیم ، ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگى به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجى خود بدانیم . ما اعلام مى کنیم که جمهورى اسلامى ایران براى همیشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامى و آسیب ناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانى عقیدتى و تربیتى اسلام و همچنین به اصول و روش هاى مبارزه علیه نظام هاى کفر و شرک آشنا مى سازد .

و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتا مسأله بسیار تلخ و ناگوارى براى همه و خصوصا براى من بود ، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و

ص: 238

مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن مى دیدم ولى به واسطه حوادث و عواملى که از ذکر آن فعلا خوددارى مى کنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور که من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى دانم ، و خدا مى داند که اگر نبود انگیزه اى که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شود ، هرگز راضى به این عمل نمى بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود ، اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالى گردن نهیم ، و مسلم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود .

من در این جا از همه فرزندان عزیزم در جبهه هاى آتش و خون که از اول جنگ تا امروز به نحوى در ارتباط با جنگ تلاش و کوشش نموده اند ، تشکر و قدردانى مى کنم و همه ملت ایران را به هشیارى و صبر و مقاومت دعوت مى کنم . در آینده ممکن است افرادى آگاهانه یا از روى ناآگاهى در میان مردم این مسأله را مطرح نمایند که ثمره خون ها و شهادت ها و ایثارها چه شد ! اینها یقینا از عوالم غیب و از فلسفه شهادت بى خبرند و نمى دانند کسى که فقط براى رضاى خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگى نهاده است ، حوادث زمان به جاودانگى و بقا و جایگاه رفیع آن لطمه اى وارد نمى سازد . و ما براى درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله طولانى را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم . مسلم خون شهیدان ، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است ! خون شهیدان براى ابد درس مقاومت به جهانیان داده است و خدا مى داند که راه و رسم شهادت کورشدنى نیست و این ملت ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود . و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفاى آزادگان خواهد بود . خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند ! خوشا به حال آنان که در این قافله نور ، جان و سر باختند ! خوشا به حال آنهایى که این گوهرها را در دامن خود پروراندند !

خداوندا ! این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روى مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آن محروم مکن . خداوندا ! کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه اند و نیازمند به مشعل شهادت ، تو خود این چراغ پرفروغ را حافظ و نگهبان باش . خوشا به حال شما ملت ! خوشا به حال شما زنان و مردان ! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده هاى معظم شهدا و بعدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده ام و در برابر عظمت و فداکارى این ملت بزرگ احساس شرمسارى مى کنم . و بدا به حال آنانى که در این قافله نبودند ، بدا به حال آنهایى که از کنار این معرکه بزرگ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهى تا به حال ساکت و بى تفاوت و یا انتقاد کننده و پرخاشگر گذشتند .

آرى ! دیروز روز امتحان الهى بود که گذشت و فردا امتحان دیگرى است که پیش مى آید و همه ما نیز روز محاسبه بزرگترى را در پیش رو داریم ، آنهایى که در این چند سال مبارزه و جنگ به هر

ص: 239

دلیلى ازاداى این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کرده اند ، مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفته اند و خسارت و زیان و ضرر بزرگى کرده اند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبه حق خواهند کشید ، که من مجددا به همه مردم و مسؤولین عرض مى کنم که حساب این گونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند و نگذارند این مدعیان بى هنر امروز و قاعدین کوته نظر دیروز به صحنه ها برگردند .

من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش مى کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد ، نگذارید پیش کسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگى روزمره خود به فراموشى سپرده شوند . اکیدا به ملت عزیز ایران سفارش مى کنم که هشیار و مراقب باشید . قبول قطعنامه از طرف جمهورى اسلامى ایران به معناى حل مسأله جنگ نیست ، با اعلام این تصمیم حربه تبلیغات جهانخواران علیه ما کند شده است . ولى دورنماى حوادث را نمى توان به طور قطع و جدى پیش بینى نمود و هنوز دشمن از شرارت ها دست بر نداشته است و چه بسا با بهانه جویى ها به همان شیوه هاى تجاوزگرانه خود ادامه دهد . ما باید براى دفع تجاوز احتمالى دشمن آماده و مهیا باشیم و ملت ما هم نباید فعلا مسأله را تمام شده بداند . البته ما رسما اعلام مى کنیم که هدف ما تاکتیک جدید در ادامه جنگ نیست ، چه بسا دشمنان بخواهند با همین بهانه ها حملات خود را دنبال کنند ، نیروهاى نظامى ما هرگز نباید از کید و مکر دشمنان غافل بمانند ، در هر شرایطى باید بنیه دفاعى کشور در بهترین وضعیت باشد . مردم ما که در طول سال هاى جنگ و مبارزه ابعاد کینه و قساوت و عداوت دشمنان خدا و خود را لمس کرده اند ، باید خطر تهاجم جهانخواران در شیوه ها و شکل هاى مختلف را جدى تر بدانند ، و فعلا چون گذشته تمامى نظامیان اعم از ارتش و سپاه و بسیج در جبهه ها براى دفاع در برابر شیطنت استکبار و عراق به مأموریت هاى خود ادامه دهند . در صورتى که این مرحله از حادثه انقلاب را با همان شکل خاص و مقررات مربوط به خود پشت سر گذاردیم براى بعد از آن و سازندگى کشور و سیاست کل نظام و انقلاب تذکراتى دارم که در وقت مناسب خواهم گفت . ولى در مقطع کنونى به طور جد از همه گویندگان و دست اندرکاران و مسؤولین کشور و مدیران رسانه ها و مطبوعات مى خواهم که خود را از معرکه ها و معرکه آفرینى ها دور کنند و مواظب باشند که ناخودآگاه آلت دست افکار و اندیشه هاى تند نگردند و با سعه صدر در کنار یکدیگر مترصد اوضاع دشمنان باشند .

دراین روزها ممکن است بسیارى از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند _ که هر چند این مسأله به خودى خود یک ارزش بسیار زیباست _ اما اکنون وقت پرداختن به آن نیست . چه بسا آنهایى که تا دیروز در برابر این نظام جبهه گیرى کرده بودند و فقط به خاطر سقوط نظام و حکومت جمهورى اسلامى ایران از صلح و صلح طلبى به ظاهر دم مى زدند ، امروز نیز با همان هدف سخنان فریبنده دیگرى را مطرح نمایند و جیره خواران استکبار همان ها که تا دیروز در زیر نقاب دروغین صلح خنجرشان را از پشت به قلب ملت فرو کرده بودند ، امروز طرفدار جنگ شوند . و ملى گراهاى بى فرهنگ براى از بین بردن خون شهداى عزیز و نابودى

ص: 240

عزت و افتخار مردم تبلیغات مسموم خویش را آغاز نمایند که انشأاللّه ملت عزیز ما با بصیرت و هشیارى جواب همه فتنه ها را خواهد داد .

من باز مى گویم که قبول این مسأله براى من از زهر کشنده تر است ولى راضى به رضاى خدایم و براى رضایت او این جرعه را نوشیدم . و نکته اى که تذکر آن لازم است این است که در قبول این قطعنامه فقط مسؤولین کشور ایران به اتکأ خود تصمیم گرفته اند و کسى و کشورى در این امر مداخله نداشته است .

مردم عزیز و شریف ایران ! من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش مى دانم و شما مى دانید که من به شما عشق مى ورزم و شما را مى شناسم ، شما هم مرا مى شناسید ، در شرایط کنونى آنچه موجب امر شد ، تکلیف الهى ام بود . شما مى دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگیم ، اما تصمیم امروز فقط براى تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضاى او از هر آنچه گذشتم و اگر آبرویى داشته ام با خدا معامله کرده ام .

عزیزانم ! شما مى دانید که تلاش کرده ام که راحتى خود را بر رضایت حق و راحتى شما مقدم ندارم . خداوندا ! تو مى دانى که ما سر سازش با کفر را نداریم . خداوندا ! تو مى دانى که استکبار و آمریکاى جهانخوار گل هاى باغ رسالت تو را پرپر نمودند . خداوندا ! در جهان ظلم و ستم و بیداد ، همه تکیه گاه ما تویى و ما تنهاى تنهاییم و غیر از تو کسى را نمى شناسیم و غیر از تو نخواسته ایم که کسى را بشناسیم ، ما را یارى کن که تو بهترین یارى کنندگانى . خداوندا ! تلخى این روزها را به شیرینى فرج حضرت بقیه اللّه _ ارواحنا لتراب مقدمه الفدأ _ و رسیدن به خودت جبران فرما .

فرزندان انقلابى ام ! اى کسانى که لحظه اى حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید ! شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما مى گذرد . مى دانم که به شما سخت گذرد ولى مگر به پدر پیر شما سخت نمى گذرد ؟ مى دانم که شهات شیرین تر از عسل در پیش شماست ، مگر براى این خادمتان این گونه نیست ؟ ولى تحمل کنید که خدا با صابران است ، بغض و کینه انقلابى تان را در سینه ها نگه دارید ، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید و بدانید که پیروزى از آن شماست . و تأکید مى کنم که گمان نکنید که من در جریان کار جنگ و مسؤولان آن نیستم . مسؤولین مورد اعتماد من مى باشند ، آنها را از این تصمیمى که گرفته اند شماتت نکنید که براى آنان نیز چنین پیشنهادى سخت و ناگوار بوده است ، که انشأاللّه خداوند همه ما را موفق به خدمت و رضایت خود فرماید .

من در این جا به جوانان عزیز کشورمان ، به این سرمایه ها و ذخیره هاى عظیم الهى و به این گل هاى معطر و نوشکفته جهان اسلام سفارش مى کنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگى خود را بدانید و خودتان را براى یک مبارزه علمى و عملى بزرگ تا رسیدن به اهداف عالى انقلاب اسلامى آماده کنید . و من به همه مسؤولین و دست اندرکاران سفارش مى کنم که به هر شکل ممکن وسایل ارتقأ اخلاقى و اعتقادى و علمى و هنرى جوانان را فراهم سازید و آنان را تا مرز رسیدن به بهترین ارزش ها

ص: 241

و نوآورى ها همراهى کنید و روح استقلال و خودکفایى را در آنان زنده نگه دارید . مبادا اساتید و معلمینى که به وسیله معاشرت ها و مسافرت به جهان به اصطلاح متمدن ، جوانان ما را که تازه از اسارت و استعمار رهیده اند ، تحقیر و سرزنش نمایند و خداى ناکرده از پیشرفت و استعداد خارجى ها بت بتراشند و روحیه پیروى و تقلید و گداصفتى را در ضمیر جوانان تزریق نمایند ، و به جاى این که گفته شود که دیگران کجا رفتند و ما کجا هستیم ، به هویت انسانى خود توجه کنند و روح توانایى و راه و رسم استقلال را زنده نگه دارند . ما در شرایط جنگ و محاصره توانسته ایم آن همه هنرآفرینى و اختراعات و پیشرفت ها داشته باشیم ، انشأاللّه در شرایط بهتر زمینه کافى براى رشد استعداد و تحقیقات را در همه امور فراهم مى سازیم . مبارزه علمى براى جوانان ، زنده کردن روح جستجو و کشف واقعیت ها و حقیقت هاست ، و اما مبارزه علمى آنان در بهترین صحنه هاى زندگى و جهاد و شهادت شکل گرفته است .

و نکته دیگرى که از باب نهایت ارادت و علاقه ام به جوانان عرض مى کنم ، این است که در مسیر ارزش ها و معنویات از وجود روحانیت و علمأ متعهد اسلام استفاده کنید و هیچ گاه و تحت هیچ شرایطى خود را بى نیاز از هدایت و همکارى آنان ندانید . روحانیون مبارز و متعهد به اسلام در طول تاریخ و در سخت ترین شرایط همواره با دلى پر از امید و قلبى سرشار از عشق و محبت به تعلیم و تربیت و هدایت نسل ها همت گماشته اند و همیشه پیشتاز و سپر بلاى مردم بوده اند . بر بالاى دار رفته اند و محرومیت ها چشیده اند ، زندان ها رفته اند و اسارت ها و تبعیدها دیده اند و بالاتر از همه آماج طعن ها و تهمت ها بوده اند ، و در شرایطى که بسیارى از روشنفکران در مبارزه با طاغوت به یأس و ناامیدى رسیده بودند ، روح امید و حیات را به مردم برگرداندند و از حیثیت و اعتبار واقعى مردم دفاع نموده اند . و هم اکنون نیز در هر سنگرى از خطوط مقدم جبهه گرفته تا مواضع دیگر در کنار مردمند ، و در هر حادثه غمبار و مصیبت آفرینى شهدأ بزرگوارى را تقدیم نموده اند .

در هیچ کشور و انقلابى جز انقلاب بعثت و رسالت و زندگى ائمه هدى _ علیهم السلام _ و انقلاب اسلامى ایران سراغ نداریم که رهبران انقلاب آن قدر آماج حملات و کینه ها گردند ، و این به خاطر صداقت و امانتدارى اى است که در وجود علمأ متعهد اسلام متبلور است . مسؤولیت پذیرى در کشورى که با محاصره ها و مشکلات اقتصادى و سیاسى و نظامى مواجه است کار مشکلى است . البته روحانیون متعهد کشور ما باید خودشان را براى فداکارى هاى بیشتر آماده کنند و در مواقع لزوم و ضرورت از آبرو و اعتبار خود براى حفظ آبروى اسلام و خدمت به محرومان و پابرهنگان استفاده کنند ، و جاى بسى سپاس و امتنان است که ملت رشید و دلاور ایران قدر خادمان واقعى خود را مى شناسند و فلسفه عشق و ارادت خود را به این نهاد مقدس در یک کلمه خلاصه مى کند علما و روحانیون متعهد اسلام هرگز به آرمان و اصالت و عقیده و هدف اسلامى ملت خیانت نکرده و نمى کنند ، البته تذکر این نکته لازم است که در تمام نوشته ها و صحبت ها هر وقت نام روحانیت را به میان آورده ام و از آنان قدردانى نموده ام ، مقصودم علمأ پاک و متعهد و مبارز است ، که در هر قشرى

ص: 242

ناپاک و غیر متعهد وجود دارد و روحانیون وابسته ضررشان از هر فرد ناپاک دیگر بیشتر است ، و همیشه این دسته از روحانیون مورد لعن و نفرین خدا و رسول و مردم بوده اند و ضربات اصلى را به این انقلاب ، روحانیون وابسته و مقدس ماب و دین فروش زده اند و مى زنند و روحانیون متعهد ما همواره از این بى فرهنگ ها متنفر و گریزان بوده اند .

من به صراحت مى گویم ملى گراها اگر بودند به راحتى در مشکلات و سختى ها و تنگناها دست ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز مى کردند . و براى این که خود را از فشارهاى روزمره سیاسى برهانند ، همه کاسه هاى صبر و مقاومت را یکجا مى شکستند و به همه میثاق ها و تعهدات ملى و میهنى ادعایى خود پشت پا مى زدند . کسى تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمى دانیم ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند ! البته ما مطمئنیم که در همین شرایط نیز آنها که با روحانیت اصیل کینه دیرینه دارند و عقده ها و حسادت هاى خود را نمى توانند پنهان سازند ، آنان را به باد ناسزا گیرند . ولى در هر حال آن چیزى که در سرنوشت روحانیت واقعى نیست ، سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است که اگر بندبند استخوان هایمان را جدا سازند ، اگر سرمان را بالاى دار برند ، اگر زنده زنده در شعله هاى آتشمان بسوزانند ، اگر زن و فرزندان و هستى مان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند ، هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمى کنیم .

علما و روحانیون انشأاللّه به همه ابعاد و جوانب مسؤولیت خود آشنا هستند ولى از باب تذکر و تأکید عرض مى کنم امروز که بسیارى از جوانان و اندیشمندان در فضاى آزاد کشور اسلامى مان احساس مى کنند که مى توانند اندیشه هاى خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامى بیان دارند ، با روى گشاده و آغوش باز حرف هاى آنان را بشنوند ، و اگر بیراهه مى روند با بیانى آکنده از محبت و دوستى راه راست اسلامى را نشان آنها دهید . و باید به این نکته توجه کنید که نمى شود عواطف و احساسات معنوى و عرفانى آنان را نادیده گرفت و فورا انگ التقاط و انحراف بر نوشته هاشان زد و همه را یکباره به وادى تردید و شک انداخت . اینها که امروز این گونه مسائل را عنوان مى کنند ، مسلما دلشان براى اسلام و هدایت مسلمانان مى طپد و الا داعى ندارند که خود را با طرح این مسائل به دردسر بیندازند . اینها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان گونه اى است که خود فکر مى کنند ، به جاى پرخاش و کنار زدن آنها با پدرى و الفت با آنان برخورد کنید . اگر قبول هم نکردند مأیوس نشوید ، در غیر این صورت خداى ناکرده به دام لیبرال ها و ملى گراها و یا چپ و منافقین مى افتند و گناه این کمتر از التقاط نیست . وقتى ما مى توانیم به آینده کشور و آینده سازان امیدوار شویم که به آنان در مسائل گوناگون بها دهیم و از اشتباهات و خطاهاى کوچک آنان بگذریم و به همه شیوه ها و اصولى که منتهى به تعلیم و تربیت صحیح آنان مى شود ، احاطه داشته باشیم . فرهنگ دانشگاه ها و مراکز غیرحوزه اى به صورتى است که با تجربه و لمس واقعیت ها بیشتر عادت کرده است تا فرهنگ نظرى و فلسفى ، باید با تلفیق این دو فرهنگ و کم کردن فاصله ها ، حوزه و دانشگاه در هم ذوب شوند تا میدان براى گسترش و بسط معارف اسلام وسیع تر گردد .

ص: 243

نکته دیگر این که من اکثر موفقیت هاى روحانیت و نفوذ آنان را در جوامع اسلامى در ارزش عملى و زهد آنان مى دانم و امروز هم این ارزش نه تنها نباید به فراموشى سپرده شود که باید بیشتر از گذشته به آن پرداخت . هیچ چیزى به زشتى دنیاگرایى روحانیت نیست ، و هیچ وسیله اى هم نمى تواند بدتر از دنیاگرایى ، روحانیت را آلوده کند ، چه بسا دوستان نادان یا دشمنان دانا بخواهند با دلسوزى هاى بى مورد مسیر زهدگرایى آنان را منحرف سازند و گروهى نیز مغرضانه یا ناآگاهانه روحانیت را به طرفدارى از سرمایه دارى و سرمایه داران متهم نمایند . در این شرایط حساس و سرنوشت سازى که روحانیت در مصدر امور کشور است و خطر سوء استفاده دیگران از منزلت روحانیون متصور است ، باید به شدت مواظب حرکات خود بود ، چه بسا افرادى از سازمان ها و انجمن ها و تشکیلات سیاسى و غیر آنها با ظاهرى صددرصد اسلامى بخواهند به حیثیت و اعتبار آنان لطمه وارد سازند و حتى علاوه بر تأمین منافع خود روحانیت را رو در روى یکدیگر قرار دهند . البته آن چیزى که روحانیون هرگز نباید از آن عدول کنند و نباید با تبلیغات دیگران از میدان به در روند ، حمایت از محرومین و پابرهنه هاست ، چرا که هر کسى از آن عدول کند از عدالت اجتماعى اسلام عدول کرده است . ما باید تحت هر شرایطى خود را عهده دار این مسؤولیت بزرگ بدانیم و در تحقق آن اگر کوتاهى بنماییم ، خیانت به اسلام و مسلمین کرده ایم .

در خاتمه از پیشگاه مقدس پروردگار که الطاف بیکران خود را بر این ملت ارزانى داشته است تشکر و قدردانى مى کنم و از محضر مقدس بقیه اللّه _ ارواحنا فداه _ عاجزانه مى خواهیم که ما را در مسیر و هدفمان مدد و رهبرى فرماید .

خداوند متعال به خانواده هاى شهدا صبر و اجر و به مجروحین و معلولین شفا عنایت فرماید و اسرا و مفقودین را به وطن خویش بازگرداند ، خداوندا ! از تو مى خواهیم آنچه مصلحت اسلام و مسلمین است را براى ما مقدر فرمایى . انک قریب مجیب .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 244

تاریخ : 30/4/67

بیانات امام خمینى در دیدار با محسن رضایى فرمانده کل سپاه پاسداران

بسم اللّه الرحمن الرحیم

مسائل سیاسى مربوط به جنگ را وزارت خارجه به عهده دارد ، ولى مسائل جبهه ها را باید نیروهاى نظامى و انتظامى و مردمى زیر نظر ستاد فرماندهى کل قوا به عهده بگیرند .

همان طور که قبلا گفتیم ما با مردم خود با صداقت صحبت مى کنیم . ما در چهارچوب قطعنامه 598 به صلحى پایدار فکر مى کنیم و این به هیچ وجه تاکتیک نیست ، ولى سلحشوران ارتش اسلام باید خود را آماده کنند که اگر دشمن دست به حملاتى زد ، جواب مناسبى به آن بدهند .

فرزندان انقلابى ام ! توجه کنید که امروز روز حضور گسترده در جبهه هاست ، فکر نکنید که دیگر جنگ تمام شده است ، خود را مسلح به سلاح ایمان و جهاد کنید ، بر دشمن غدار رحم جایز نیست و اینها تمام حرف هایشان یک فریب است . ما خواستیم به دنیا ثابت کنیم که صدام معتقد به مجامع بین المللى نیست و ما تا قبول قطعنامه از سوى عراق جواب دشمنان اسلام را در جبهه ها خواهیم داد .

ص: 245

عکس

ص: 246

تاریخ : 6/5/67

لوح دستخط امام خمینى به فرماندهان و خلبانان شجاع نیروى هوایى و هوانیروز

بسم اللّه الرحمن الرحیم

توسط تیمسار سرتیپ ستارى فرمانده محترم نیروى هوایى ارتش جمهورى اسلامى ایران و تیمسار سرتیپ دوم انصارى فرمانده هوانیروز ارتش جمهورى اسلامى ایران

خلبانان عزیز و قهرمان نیروى هوایى جمهورى اسلامى ایران و خلبانان دلیر و شجاع هوانیروز

اینجانب از زحمات طاقت فرساى شما و تمامى افراد متعهد و دلسوزى که به نحوى از انحأ در آمادگى هاى پروازها دست دارند ، تشکر مى نمایم . شما در طول جنگ تحمیلى بخصوص در شرایط حساس امروز از رزمندگان صحنه هاى نبرد و میهن اسلامى مان با تمام توان دفاع نموده و مى نمایید .

شجاعت شما دل تمامى میهن دوستان و اسلام باوران را شاد کرده است . شما در صحنه هاى سخت کارزار به دشمنان میهن عزیزمان آموختید که دیگر خیال تعرض به کشورمان و مکتب حیات بخش هم میهنانمان را ننمایند .

اینجانب دست یکایک شما را مى فشارم و از صمیم جان به شما دعا مى کنم . خدا یار و نگهدارتان باد . به امید پیروزى رزمندگان اسلام بر کفر جهانى .

و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 247

عکس

ص: 248

تاریخ : 23/5/67

پاسخ امام خمینى به نامه یکى از خواهران طلبه و مادر یک شهید

بسمه تعالى

فرزند عزیزم خانم حاجیه شمسى نورانى

نامه پراحساس شما را خواندم . از شما و افرادى مانند شما نمى دانم چگونه باید قدردانى کرد . من که در مقابل این همه محبت و صفا غیر از تشکر و دعا کارى نمى توانم انجام بدهم .

دستبندت را برایت مى فرستم تا از جانب من هدیه اى باشد براى تو و معادل آن را با نذر حقوق شش ماهه ات را من خود به جبهه مى فرستم .

از قول من به فرزندان عزیزت ، این عزیزان ملت شریف ایران سلام گرمم را برسان . خدا یار و نگهدارت باد .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 249

تاریخ : 8/6/67

بیانات امام خمینى درجمع رئیس جمهور ، نخست وزیرواعضاى هیات دولت به مناسبت هفته دولت

ما نباید حساب کنیم که جنگ تمام شده است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ما اولا تشکر مى کنیم از هیأت دولت و ملت ایران که در این ایام جنگ با این که خیلى تحت فشار بودند ، با قدرت و با حفظ عظمت اسلام کارها را به خوبى انجام دادند تا این خار سر راه شکسته شد . و ما امروز باید بعض مسائل را عرض کنیم ؛ من جمله این که ما نباید حساب کنیم که جنگ تمام شده است ، ما باید حساب کنیم که در حال جنگیم ، براى این که دشمن ما _ چه دشمن هاى بزرگ از قبیل آمریکا و شوروى و چه آنهایى که اذناب آنها هستند از قبیل صدام و امثال اینها _ اینها چون با اسلام مخالف هستند و دیدند که اسلام امروز در دنیا یک قدرت بزرگى شده است در مقابل آنها ، از این جهت آنها دائما مشغول نقشه کشى هستند و ما نباید از این مسأله غفلت کنیم . هم باید مردم مهیا باشند ، قواى مسلحه مهیا باشند ، مردمى که باید به جبهه بروƘϠو جبهه ها را پر کنند ، تعقیب کنند این مطلب را و سستى نکنند . دشمن ما دشمنى است که رو نقشه ، با نقشه کار مى کند .

قواى مسلحه ما و ملت ما باید مهیا باشند

الان ممکن است که در ایران منتشر کند که خوب ! دیگر مسأله تمام شد و چه شد و مردم را سست کنند . و حال این که این مسأله تمام نشده است ، اینها همیشه دنبال این هستند که کارهاى خودشان را انجام بدهند ولو به دست ملت ها یا دولت ها . در ایران چون نمى توانند این کار را بکنند ، نه ملت با آنهاست نه دولت ، از این جهت یک راه هاى دیگرى که دارند دنبال مى کنند ، از این جهت ما باید بیدار باشیم ، جبهه ها باید پر باشد ، ما خودمان را در حال جنگ بدانیم . مى بینید که به هیچ چیز از امور اعتنا ندارند ، امروز مى گویند جنگ ، فردا همان جنگ را صلح مى کنند؛ باز فردا جنگ شروع مى کنند ، از این جهت قواى مسلحه ما و ملت ما باید مهیا باشند براى این امر ، این یک مسأله است .

هیأت تشخیص مصلت باید نظارت کنند در امور لکن مردم را هم شرکت بدهند

مسأله دیگر این مسأله بازسازى است که بسیار مهم است . در بازسازى اگر بخواهد ملت سر خود کار بکند ، فساد ایجاد مى شود؛ اگر بخواهد دولت مستقل اجرا کند ، قدرت ندارد . باید مردم

ص: 250

همراهى کنند و هر چه قدرت دارند براى این امر مهم به میدان بیاورند ، لکن با نظارت دولت . و راجع به این که کجا مقدم ، کجا مؤخر ، این بالاخره صحبت پیش مى آید و آن طورى که صلاح است این است که هیأت تشخیص مصلحت باشد مرکب از سران کشور و نخست وزیر و تشخیص بدهند ، تشخیص مصلحت بدهند که کجا باید اول باشد ، کجا باید بعد باشد ، وضعش باید چه جور باشد ، مردم خودشان داخل باشند لکن مستقل نباشند و دولت باید به مردم مجال بدهد به این که در کارها داخل بشوند ، و مردم هم باید به دولت مجال بدهند که با تأنى و نقشه کشى این کار مهم را انجام بدهند ، ممکن است دست هایى در کار باشند که بخواهند در همین مقوله هم راجع به بازسازى هم شلوغ کنند و فساد ایجاد کنند ، این را باید خیلى متوجه باشند و این همان هیأت تشخیص مصلحت که مرکب از سران کشور است ، آنها باید نظارت کنند در امور لکن مردم را هم شرکت بدهند . چنانچه حالا که بعد از جنگ است مردم باید در کارهاى تجارى آزاد باشند لکن با نظارت دولت که یک وقت خداى نخواسته دوباره از آن چیزهایى که از خارج مى آورند و آن چیزهاى فاسدى که مى آورند دوباره شروع نکنند . دولت اجازه بدهد مردم از خارج چیز بیاورند ، تجارت کنند ، لکن نظارت داشته باشد که فساد ایجاد نشود . این هم یک مطلبى است که مهم است و باید خیلى در آن چیز کرد .

نباید توهم کنیم که باید همه کارها زودى درست بشود

و باز مسائلى هست که تمامش مربوط به آن است که ما باید بیدار باشیم در این امور ، نباید که توهم کنیم که باید همه آن کارها زودى درست بشود . الان ممکن است که یک عده اى بیفتند توى مردم . . . اشخاصى که مخالف با ما هستند ، هستند ، زیادند الان هم هستند که خوب ! جنگ تمام شد ، یا اللّه زود تمام کنید ! مطلب یک مطلبى نیست که به زودى تمام بشود ، مطلبى است که هشت سال کوبیدند ، شهرهاى ما را از بین بردند ، این باید اقلا همان قدرى که آنها کردند ما دنبال کنیم که انشأاللّه تا چند سال بتوانیم این کار را انجام بدهیم . مردم ننشینند گوش کنند به حرف اشخاص که زود باید درست بشود ، فورا باید همه چیز درست بشود . نه ، نمى توانند ، مسأله اى است که نمى شود این را ، هم در این امر باید خیلى دقیق باشند و هم در مهیا بودن راجع به جنگ .

و من امیدوارم که خداوند تأیید کند شما را ، همان طور که تا حالا تأیید کرده است . ما تا حالا با تأییدات الهى پیش رفتیم ، بنابراین کار مهم اتکال به خداى تبارک و تعالى است ، تا حالا هر چه شده به دست او بوده ، از حالا هم تا آخر به دست اوست و ما هم تابع هستیم که کارهایى که ایشان مى گوید عمل کنیم . و شما هم متوجه به این معنا باشیم که اتکالتان را به خدا زیاد کنید و توجه تان را به خدا زیاد کنید . و ما چیزى نیستیم ، ما هیچ هستیم ، آن که هست اوست و آن که کار مى کند اوست . و من هم که وظیفه ام دعاست ، من دعا مى کنم راجع به همه شما و از خداى تبارک و تعالى مى خواهم که به همه شما توفیق

ص: 251

بدهد ، به همه شما سلامت بدهد ، به ملت ایران توفیق و سلامت بدهد . خداوند دشمنان اسلام را نابود کند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 252

عکس

ص: 253

عکس

ص: 254

عکس

ص: 255

عکس

ص: 256

عکس

ص: 257

عکس

ص: 258

عکس

ص: 259

عکس

ص: 260

عکس

ص: 261

عکس

ص: 262

عکس

ص: 263

عکس

ص: 264

عکس

ص: 265

عکس

ص: 266

عکس

ص: 267

عکس

ص: 268

عکس

ص: 269

عکس

ص: 270

عکس

ص: 271

عکس

ص: 272

عکس

ص: 273

عکس

ص: 274

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109