صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف ) جلد 17

مشخصات کتاب

سرشناسه : خمینی ، روح الله ، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368.

عنوان و نام پدیدآور : صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف )/ تدوین سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی (گروه انتشارات ).

وضعیت ویراست : [ویراست ؟].

مشخصات نشر : تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سازمان چاپ و انتشارات : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی ، 1370 -

مشخصات ظاهری : ج.

شابک : دوره964-422-126-5 : ؛ 36000 ریال : ج. 1، چاپ دوم964-422-127-3 : ؛ 3500 ریال (ج. 2، چاپ دوم) ؛ 3500 ریال (ج. 3، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج.3، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج.3، شمیز) ؛ 3500 ریال (ج. 4، چاپ دوم) ؛ 3500 ریال (ج. 5، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج.5، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج.5، شمیز) ؛ 3500 ریال (ج.6) ؛ 4950 ریال (ج. 8، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج. 9، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج. 9، شمیز) ؛ 9500 ریال (ج. 9، چاپ دوم) ؛ 36000 ریال (ج. 10، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج.10، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج.10، شمیز) ؛ 39000 ریال (ج. 11، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج. 15، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج. 15، شمیز)

یادداشت : ج . 1و 2 (چاپ دوم : 1370).

یادداشت : ج. 3 - 5 (چاپ دوم: تابستان 1371).

یادداشت : ج.3، 5 و 10 (چاپ ؟: بهمن 1361).

یادداشت : ج.6 (چاپ اول : زمستان 1371).

یادداشت : ج. 8 (چاپ دوم : 1373).

یادداشت : ج. 9 و 15(چاپ ؟: بهمن 1361).

یادداشت : ج. 9 (چاپ دوم : پائیز 1374).

یادداشت : ج . 10 (چاپ دوم : بهار 1378).

یادداشت : ج . 11 (چاپ دوم : 1378).

موضوع : خمینی ، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، 1279 - 1368. -- پیام ها و سخنرانی ها

موضوع : فتوا های شیعه -- قرن 14

موضوع : ایران -- تاریخ -- انقلاب اسلامی، 1357 -- اسناد و مدارک

موضوع : ایران -- تاریخ -- جمهوری اسلامی، 1358 - -- اسناد و مدارک

شناسه افزوده : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی. گروه انتشارات

شناسه افزوده : سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

شناسه افزوده : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی

رده بندی کنگره : DSR1572 1370

رده بندی دیویی : 955/08308

شماره کتابشناسی ملی : م 73-66

ص: 1

اشاره

عکس

ص: 2

عکس

ص: 3

عکس

ص: 4

عکس

ص: 5

عکس

ص: 6

عکس

ص: 7

عکس

ص: 8

عکس

ص: 9

عکس

ص: 10

عکس

ص: 11

عکس

ص: 12

عنوان و نام پدیدآور : صحیفه نور:مجموعه رهنمودهای امام خمینی مدظله العالی/تهیه و جمع آوری مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی

مشخصات نشر : تهران: وزارت ارشاد اسلامی، 1364.

مشخصات ظاهری : ج.

وضعیت فهرست نویسی : در انتظار فهرستنویسی (اطلاعات ثبت)

یادداشت : فهرست نویسی بر اساس جلد هفدهم٬ 1364.

یادداشت : عنوان عطف: صحیفه نور

شماره کتابشناسی ملی : 2 0 4 3 6 5 8

عکس

ص: 13

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى هیأت هاى بازسازى نیروى انسانى وزارتخانه ها ومؤسسات دولتى و شرکت هاى وابسته و خانواده هاى شهداى پاسداران کمیته هاى انقلاباسلامى خوزستان

همانطورى که بازسازى ، یک مسأله مهم حیاتى بود در اول انقلاب ، الان هم باید تعقیب شود

بسم اللّه الرحمن الرحیم

تاریخ : 61/6/14

انشأاللّه تعالى آقایان حاضر ، موفق به خدمتى که مشغول هستند باشند . البته مسأله پاکسازى و بازسازى وزارتخانه ها و ادارات یک امر ضرورى بوده است ، براى اینکه در رژیم سابق ، اشخاص بسیارى در این وزارتخانه ها ، در این ادارات بودند که آنها لیاقت این مسائل را نداشتند و شاید بسیارى از آنها ضد انقلاب بودند و پس از پیروزى انقلاب ضرورى بود که یک همچو هیات هائى باشند و شناسائى کنند اشخاصى که مفسد هستند ، اشخاصى که مضر هستند به جمهورى اسلامى ، اشخاصى که مى خواهند نارضایتى در بین مردم ایجاد کنند ، آنها را باید پاکسازى مى کردند ، لکن نکته اى که من باید عرض کنم به آقایان و این امرى است که بر عموم افرادى که در این کشور مشغول خدمت هستند ، براى آنها هم هست این است که اصل این مسائل ، هم ضرورى است که باید باشد و هم با نبودنش فاجعه درست مى شود ، لکن در کیفیت این امر و مواردى که باید این کار بشود و افرادى که باید اینطور کارها را انجام بدهند ، در آنها باید خیلى دقت بشود .

اول راجع به افرادى که انتخاب مى شوند براى این پاکسازى ها ، بازسازى یا در انجمن هاى اسلامى که تشکیل شده است ، در همه جا هست و خدمت هم زیاد مى کنند ، اول امر و مهمتر از همه این است که افرادى که انتخاب مى کنند ، سوابقشان را ، کارهائى که در آن رژیم متصدى بودند و کارهائى که بعد از شکست رژیم انجام دادند ، اینها باید بررسى بشود . شما مى دانید که امروز در هر جائى که یک خدمتگزارى است ، یک عده اى بخواهند خدمت کنند ، اشخاص مفسد ، منافق و منحرف با حیله هائى خودشان را وارد مى کنند . چه بسا آنهائى که وارد مى شوند و مى خواهند که بر خلاف آن چیزى که اسلام اقتضا مى کند ، عمل بکنند و مردم را ناراضى کنند ، چه بسا از اشخاص سالم دیگر بسیار خودشان را جنداللّهى و طرفدار جمهورى اسلامى معرفى کنند .

امروز به مجرد اینکه یکى بخواهد خودش را مسلم و پایدار به احکام اسلام و مومن به نهضت حساب کند ، خوب ، ما باید از او قبول کنیم ، لکن نباید در امورى که مربوط به اینطور مسائل است ،

ص: 1

وارد بشود ، مگر اینکه آن اشخاص مورد اطمینان دولت ، مورد اطمینان قوه قضائى و سایر ارگان هائى که هستند ، آن اشخاص مورد اطمینان را براى اینکه شناسائى بشوند از افراد ، آن اشخاصى باشند که بالاخره ، شناسائى اشخاصى که مى خواهند در این امور وارد بشوند و طرفین قضیه اش بسیار خطرناک است ، ممکن است کسانى وارد بشوند و افراد غیر صالح را حفظ کنند ، افراد صالح را کنار بگذارند و یا از خارج ، افرادى که مربوط به این دستجات مختلف است ، وارد بکنند ، این بدون شناسائى نمى شود باشد . همین طور شما بخواهید که اسم نویسى کنید ، هر کس مى خواهد بیاید در این بازسازى وارد بشود ، این یک فاجعه ایجاد مى کند . گاهى پس از چیزهائى که مسلما باید مورد نظر آقایان باشد و باید به آن دقت بشود ، یعنى سوابق اشخاص در رژیم سابق و خانواده این چه جور هستند ، دوستانى که او داشته است چه جور بودند و بعد از انقلاب چه جور رفتار کردند ، چه وضعى داشتند ، اینها باید بررسى بشود و محتاج به این است که افراد مطمئنى که صد در صد مورد اطمینان دولت هست ، یا مورد اطمینان فرض کنید مجلس است ، یا مورد اطمینان قوه قضایى و شوارى دفاع هست ، این افراد مورد اطمینان براى شناسایى اینها باشد . چه بسا اگر یک نفر در بین آنها که مى خواهند این هیات ها را شناسائى کنند ، منحرف باشد ، شما یک وقت توجه بکنید که در بین این افرادى که تعیین شده است ، بسیاریشان افراد فاسد بودند و ضد انقلاب بودند . بنابراین ، یک مسأله مهم حیاتى است براى کشور ، همانطورى که بازسازى یک مسأله مهم حیاتى بود در اول انقلاب و الان هم باید تعقیب بشود ، همین طور کیفیت بازسازى ، افرادى که مى خواهند وارد بشوند در این امر ، باید افراد صالح باشند و مطمئن به این زودى نشوید که ما عده اى هستیم که همه مان حزب اللّهى هستیم ، ممکن است که در بین شما عده اى باشند که به اسم حزب اللّه وارد بشوند و به اسم حزب اللّه کارهاى شما را فلج کنند ، کارشکنى کنند و شما بعد از دو سال دیگر متوجه بشوید مطالب را .

بنابراین ، یکى از امور مهم ، مسأله شناسایى افرادى است که مى خواهند این هیات ها را تشکیل بدهند و این را نباید در آن مسامحه به هیچ وجه کرد .

آنوقت راجع به کیفیت عملى که انجام مى دهند ، این از حیث افراط و تفریط ، باید انسان اجتناب کند و از آن و هرکس که در آن رژیم وارد بوده ، ما بگوئیم که اینها همه شان فساد بودند ، در بین این افراد ، افرادى بودند که در آنوقت خون جگر مى خوردند لکن الزام داشتند به بعضى کارها ، البته اگر جنایاتى از آنها صادر شده باشد ، آنوفت آن مسأله دیگرى است ، اما مجرد اینکه این آدم در آنوقت در وزارتخانه بوده ، در اداره بوده یا فرض کنید در آن حزب فاسد رستاخیز بودند ، مجرد این را نباید شما میزان قرار بدهید .

در آنوقت شما خوب ، بودید و ملتفت هستید ، غالب شما توجه به این مسائل دارند که در آنوفت الزامى بود ، آن مرد ، آن مرد ناصالح ، آن مرد فاسد اعلام کرد که هر کس وارد نمى شود در این حزب ، برود از ایران . خوب ، در یک همچو محیطى ممکن است بسیارى افرادى که با آن رژیم هم مخالف بودند ، مى دیدند چاره ندارند الا اینکه وارد بشوند و ممکن است که در آنوقت یک افرادى در ادارات

ص: 2

در وزارتخانه ها وارد شدند براى یک تخفیف ظلم ، شما گمان نکنید هرکس در آنوقت وارد شده ، پس او ظالم است . ممکن است یک افرادى وارده شده باشند براى اینکه ظلم هائى که در این ادارات ، در این وزارتخانه ها در آن رژیم داده مى شد ، تا یک حدودى تخفیف به آن بدهند . اینها یک امورى است که اگر خداى نخواسته شما یک بیگناهى یا یک آدم خدمتگزارى که در آن رژیم هم مى خواسته خدمت به اسلام بکند ، خدمت به ایران بکند ، شما یک وقت کنارش بگذارید به مجرد اینکه وارد در حزب است یا وارد در وزارتخانه است ، این یک امرى است که صحیح نیست و براى شما صالح نیست . از آن طرف هم باید افرادى که مى بینید که در آن رژیم مشغول بودند به یک فسادکارى ، خرابکارى ، ظلم و تعدى و حالا از اینها باقى ماندند در اینجاها ، آنها هم که آن نحو هستند ، آنها هم احتیاط این است که بیرون بروند ، ولو حالا خیلى هم خودشان را جنداللّه حساب مى کنند . اگر در آن رژیم مشغول یک کارهاى فاسد بودند ، مشغول ظلم و تعدى به مردم بودند ، این به این زودى اصلاح نمى شود ، اگر بین خودش و خدا هم اصلاح شد ، لکن ما تکلیفمان این است که اینها را در یک مواردى که کار براى مردم دارند مى کنند ، در آن موارد آنها را ابقا نکنیم . پس ما باید نه از آن طرف ، هرکس اظهار کرد که من مثلا آدم صالحى هستم ، حزب اللّه هستم و چه ، ابقا کرد ، نه از این طرف ، هرکس در رژیم سابق یک کارى انجام داده است ، داخل در یک اداره اى بوده است ، داخل در یک وزارتخانه اى بوده ، شما بخواهید پاکسازى کنید ، این هم درست نیست . یک امر مسلمانى ، یک امر موافق با شرع که افراد شناسائى بشوند ، اگر چنانچه واقعا الان دارند کارشکنى مى کنند ، ناراضى در بین مردم درست مى کنند و امثال اینها ، اینها را حتما باید معرفى کنید و پاکسازى بشوند ، یک اشخاصى که خدمتگزارند ، در رژیم سابق بودند ، اما آنوقت هم اینطور نبود که جنایتکار باشند و مشغول فساد باشند ، آنها را نباید ما کنار بگذاریم ، بالاخره این کشور محتاج به اداره است ، محتاج به خدمتگزار است و باید افرادى را که کارشناس هستند ، باشند در این ادارات . به مجرد اینکه یک احتمالى مى دهید یا فرض کنید که در ، همین که آنوقت در رژیم سابق یک کارى کرده ، آنوقت فرض کنید که در یک محضرى بوده است که آنجا شاه هم در آن محضر بود ، این ، مجرد این ، مجوز براى بیرون کردن نیست ، اگر هم هیچ وقت با آنها نبوده لکن با عملشان موافق بوده ، هیچ وقت با شاه یک جائى نبوده که عکس بیندازد ، اما با عمل موافق بوده ، کارهاى آنها را اجرا مى کرده ، ظلم هاى آنها را اجرا مى کرده ، یک همچو آدمى هم نباید الان در وزارتخانه ها و در جاهائى که محل کار مردم است ، محل مراجعات مردم است ، آنجا هم نباید باشد .

خوب ، شما که سرکشى مى کنید در همه وزارتخانه ها و ادارات ، توجه به این معنا داشته باشید که با مردم اینها چه مى کنند . یکى از امور مهمه این است که ما نباید مثل سابق باشیم که اگر یک بیچاره اى مى خواهد مراجعه کند به یک اداره اى ، به یک رئیس اداره اى ، آنقدر اشکالتراشى و آنقدر فساد باشد و بالاخره هم امروز برو ، فردا بیا ، فردا برو ، پس فردا بیا ، اینطور چیزها اگر افرادى در آنجا هست که اینطور با مرد معامله مى کنند ، شما بدانید که اینها مى خواهند ناراضى درست بکنند . یک کسى آمده یک کارى دارد ، کار جزئى هم هست ، برو سر آن میز ، آن برو سر آن میز ، آن برو سر آن میز ، آن کارهائى

ص: 3

که سابق مى کردند ، اگر شما در ادارات دیدید یک همچو چیزى هست ، باید به آنها تنبه بدهید ، ارشادشان کنید که این کارها ، کارهاى اسلامى نیست . اگر تکرار کردند ، آنها را هم باید کنار بگذارید .

کار شما در حالى که یک کار اسلامى مهمى است ، مسؤولیت بسیار بزرگى هم دارد

در هر صورت ، کار شما در عین حالى که یک کار مهمى است ، یک کار اسلامى مهمى است ، یک خدمت بسیار بزرگ است ، مسؤولیت بسیار بزرگى هم دارد . از مسؤولیتش غافل نباشید . نبادا شما بخواهید خدمت بکنید ، یک وقت خداى نخواسته خلاف آن بشود ، بخواهید عبادت بکنید ، یک وقت خداى نخواسته معصیت بشود . باید همه این مسائل ، نه همه شما ، همه کسانى که در کارهائى که در این جمهورى اسلامى هست ، واردشوند ، همه اینها ، این را توجه کنند که ما مى خواهیم براى اسلام خدمت کنیم ، مى خواهیم همانطور که اسلام مى خواهد ، عمل کنیم . اسلام هم نسبت به افراد ، افراد پائینى که نمى شود اصلاحشان کرد را کنار مى گذارد . اشخاصى اگر هم یک کار خلافى یک وقتى کردند و بعد برگشتند و شما سوابقشان را دیدید ، دیدید که نه ، اینها اشخاصى بودند که در آنجا به واسطه الزام ، به واسطه اجبار ، به واسطه ترس ، به واسطه اینطور امور ، یک کارى کردند ، به مجرد این شما اخذ نکنید و یک کسى را در جامعه ، این کار مهمى است که کار بسیار باارزش است ، لکن مسؤولیت هم بسیار دارد و این را باید همه آقایان متوجه باشند و همین طور آنهائ که در جاهائى که آن انجمن هاى اسلامى است ، آنها هم باید این توجه را داشته باشند که در عین حالى که انجمن هاى اسلامى خدمت کنند و خدمتشان هم ارزشمند است ، در عین حال ، مسؤولیت شان هم زیاد است . چه بسا که در بین انجمن هاى اسلامى هم یک فرد یا افرادى پیدا بشوند که بخواهند انجمن اسلامى را بکشند به خلاف اسلام و فساد ایجاد کنند . آنها هم باید افرادشان را شناسائى کنند ، ببینند که این آدمى که به اسم انجمن اسلامى آمده آیا خودش تعهد به اسلام دارد ، چه جور بوده وضعش ، خانواده اش چه بوده ، اینها یک مسائل مهمى است که امروز ما به آن مبتلا هستیم . و شما مى دانید که در بین این چپ ها ، در بین این منحرفین ، در بین این منافقین ، افرادى هستند که با طراحى وارد مى شوند و در همه جا سر مى کشند و وارد مى شوند و یک وقت خداى نخواسته غائله ایجاد مى کنند ، اینها یک مسائلى است که باید خود آقایان توجه داشته باشند .

منافقین و آن اشخاصى که در خارج با هم جمع شده اند ، همه موافق این هستند که اسلام نباشد

چنانچه مى بینید که ما الان مبتلا هستیم به جنگ و مبتلا هستیم به آن چیزهائى که ، تبلیغاتى که در خارج بر ضد ما مى شود ، شما مى بینید چقدر تبلیغ ، من گمان ندارم که یکى از این رسانه هاى گروهى با جمهورى اسلامى بخواهد به انصاف عمل کند . طرفدارى را من نمى گویم ، بخواهد به انصاف عمل کند ، بخواهد چیزى که مى گوید ، از روى انصاف باشد ، مثلا مى بینید که یکى از رسانه هاى گروهى که چند شب پیش از این ، دو سه شب پیش از این بود ، مى گفت که عراق هم خیلى آدم کشته ، ایران هم

ص: 4

کشته ، لکن ما راجع به عراق مستند نداریم ، راجع به ایران مستند داریم ، استناد داریم به چیزى . او چى است ؟ آن یک چیزى است که منافقین در خارج منتشر کردند . مستند یک رادیوئى ، نه اینکه نمى فهمند ، مى فهمند ، خواهند یک چیزى بگویند ، به خیال خودشان و بهانه اى دست بدهند ، والا آنها مى فهمند که این منافقینى که در خارج هستند و آن اشخاصى که حالا با هم جمع شده اند و تو سر هم مى زنند و همه موافق با این هستند که اسلام نباشد ، اینها مى گویند که ما از آنها شنیدیم ، چون از آنها شنیدیم ، پس مستند است . خوب ، ما یک همچو ابتلائى الان در دنیا داریم که حرف دشمن هاى ما که از اینجا بیرونشان راندند و آنقدر جنایات در این کشور کردند ، مستند مى شود ، براى اینکه الان هر روز ، روزى صد نفر در ایران در زندان اوین اعدام مى شوند (یکى از حرف هایش است ) صد نفر الان دارد اعدام مى شود . خوب ، یک همچو گرفتارى ما داریم ، وقتى یک همچو گرفتارى داریم ، ما باید خودمان توجه به مسائل بکنیم ، هوشمند باشیم ، یک وقت بهانه دست ندهیم که خداى نخواسته یک چیز کوچکى را ما عمل کنیم ، این بهانه بشود دست آنها ، و به قول خودشان مستند پیدا بکنند .

الان تمام رسانه هاى گروهى به ضد ایران ، به ضد اسلام ، اصلا اسلام را آنها مضر مى دانند ، با افراد ایرانى بد نیستند ، با افرادى که مى خواهند طرف اسلام باشند ، مى خواهند اسلام را پیاده کنند ، با اینها بد هستند ، آنها اسلام را مضر به حال خودشان دانند و مع الاسف ما مبتلاى به دولت هاى اسلامى که ملت ها اسلامى هستند ، به دولت ها ئى هستیم که در کشورهاى اسلامى هستند ، آنها هم همین طور دارند دامن مى زنند به اینطور اختلافات .

شما ملاحظه کنید که چقدر اسف بار است این مطلب که اسرائیل در محضر این دولت هاى به اصطلاح اسلامى ، آنقدر به این زن و بچه و پیر و بزرگ لبنان صدمه وارد آورد ، آنقدر افراد را کشت و آنقدر افراد را آواره کرد ، و الان هم در آنجا مشغول به فعالیت است . چقدر اسف بار است که در محضر اینها این کار شده است و معذلک الان دنبال این هستند که آن توطئه ها ئى که آمریکا دارد درست مى کند ، طرح هائى که آمریکادهد که همه طرح ها شان بر ضد خلق است و بر ضد اسلام است ، اینها در صدد هستند که پیشنهادهائى که قبلا کردند مثل کمپ دیوید و بعدش شبیه او را درست کردند و همه اینها متفق بر این هستند که اسرائیلى که اینقدر جنایتکار است ، حالا مسلمان ها بشناسند به اسم یک دولت مستقل متعهد ، این چقدر براى انسان دردناک است . و من الان را عرض مى کنم که اگر چنانچه این دولت هایى که در خلیج فارس و اطراف خلیج فارس و در جاهاى دیگر هستند ، اینها یک همچو امرى را تصویب کنند ، و مثل طرح آمریکا یا طرح بعد از او که طرح شده است ، اینها تصویب کنند و اسرائیل را شناسائى کنند ، ملت ما و ارتش ما و سپاه پاسداران ما و اسلام و خداى تبارک و تعالى از آنها نخواهد گذشت . و بترسند از آن روزى که این ملت احساس بکند ، این ارتش ، این سپاه پاسداران احساس بکنند که تکلیف دارند که این اشخاصى که کمپ دیوید را یا شبیه او را براى استقلال و براى شناسائى اسرائیل تصویب کردند ، تکلیف شرعى بر ایشان یک وقت حاصل بشود که اینها باید تادیب بشوند . و این مسأله لبنان و همین طور مسأله ایران ، مسأله هجوم

به ایران و مسأله هجوم

ص: 5

به لبنان ، یک مسأله اى بود که با طرح آمریکا عمل شد ، یعنى آمریکا طرح داده ، چون دیده است که اینجا از دستش رفته ، طرح داده است که براى ایران مشکلات ایجاد کند (هر چه توانست مشکلات کرد و از بین رفت ) بعد هم مشکلات جنگ را ایجاد کند و این جنگ هم ادامه پیدا بکند و این چیزى که حق است عمل نشود تا ادامه پیدا بکند و بهره بردارى را آمریکا بکند . لبنان هم همین مسأله بود که طرحى آنها داشتند که در آنجا اجرا بکنند و اسرائیل را وادار کردند به اینکه آنطور جنایت ها را بکند ، تا اینکه آن طرح هائى که به نفع آمریکاست و همه کشورها را اسیر آمریکا مى کند بیشتر از آنچه که هستند ، آنها اجرا بشود . خوب ، این ملت هاى اسلام ، این دولت هاى به اصطلاح اسلامى ، تا کى مى خواهند این ذلت ها را تحمل کنند و این تحقیرها را بپذیرند ؟ تا کى اینها توجه به این ندارند که زندگانى شرافتمندانه بهتر از این زندگانى هاست که در پارک ها باشد و شرافتمندانه نباشد ؟ اینها به خود بیایند ، توجه کنند به این مسائل و اگر چنانچه طرح کمپ دیوید و همین طور امثال او براى شناسائى اسرائیل ، اینها به آن رأى بدهند ، هر یک از اینها که رأى دادند ، یک وقت تکلیف شرعى براى ما مى شود به اینکه با آنها یک معامله دیگر بکنیم .

ما نمى خواهیم با کسى جنگ بکنیم ، شما مى بینید که ما با عراق جنگ نداشتیم ، ملت عراق ملت خود ماست ، آنقدر که ما علاقه به عراق داریم ، در عراق مرکز تشیع است ، در عراق مرکز امیرالمؤمنین (علیه السلام) است ، مرکز حسین بن على (علیه السلام) است ، مرکز سایر ائمه است ، ملت اسلامى است ، ما علافه داریم به عراق ، همانطورى که علاقه داریم به ایران به اعتبار اینکه اسلام است ، آنجا هم علاقه داریم به اعتبار اینکه یک کشورى اسلامى است و مرکز اولیأ خداست ، ما هیچ وقت بناى بر این نداشتیم که به عراق یک صدمه اى وارد کنیم و تا کنون هم هر چه به من گزارش داده شده است ، تقریبا این بوده است که به مردم عراق تعدى نشده است . اما ما چه بکنیم با یک همچو فاسدى که هم عراق را دارد به تباهى مى دهد و هم ایران را به خیال خودش ، ما چه کنیم با یک همچو آدمى که از اول مى گوید که ما با رژیمى که زرتشتى هستند ، نمى دانم مجوس هستند ، یک رژیمى که همه اش صداى اللّه اکبر است ، همه آن بناهائى که در عراق ، بناهاى اسلامى که در عراق هست ، همه اش ، اگر نگویم همه اش اکثرش از ایرانى ها بوده ، ایرانى ها این بناها را ساخته اند ، چطور آن آدم به اسم اینکه ایران زرتشتى است ، نمى دانم پارسند ، از فارسند (مگر فارس بودن اشکال دارد ؟ ) به اسم اینکه همه ایرانى مجوس هستند ، به اسم این ، حمله کرد و بعد فهمید که نخیر ، اسلام با اللّه اکبر پشت گردنى به او مى زند و تا کنون هم اینطور بوده و بعدها هم اگر تسلیم حق نشوند ما یک امر غیراسلامى نمى خواهیم ، ما یک امر حقى مى خواهیم ، ما مى گوئیم یک متجاوز آمده است و آنهمه جنایات وارد کرده است ، آنهمه افراد کشته است ، آنهمه خانه خراب کرده است ، آنهمه مردم را بى خانمان کرده است ، آنهمه عراقى را بى خانمان کرده ، اینهمه افرادى که از عراق فرار کردند آمده اند اینجا آواره شدند ، همه اینها هستند ، خوب ، بیاید این آدم ، این دولت ، این کذا ، بیاید ، مردم را بنشانند ، اشخاصى که عادل هستند ، بنشانند و ببینند که ما چه مى خواهیم . ما مى گوئیم که این جنایاتى که این کرده است ، چون پیشقدم بوده است ، ما غیر دفاع ، تا کنون هیچ کارى نکرده ایم ، این

ص: 6

جنایات باید جبران بشود . اگر ما دست از جنایات برداریم جانى هستیم ، کمک به جنایت ، خودش یک جنایتى است . ما مى گوئیم که اینطور باید باشد ، ما مى گوئیم که باید اینها از کشور ما بیرون بروند و تعدى نکنند به کشور ما .

باید مسلمین با هم متحد بشوند و توى دهنى بزنند به امریکا

شما مى دانید که هر روز آبادان مورد اصابت گلوله است و موشک است و امثال اینها ، هر روز خوب ، مى آیند کنار و از آنجا با آن چیزهاى دوربرد مى زنند به آن ، کى را مى کشند ؟ مردم بیچاره را ، مردمى که نه ، و یک زن بیچاره اى است و یک بچه کوچکى است و اینها . هیچ کار ندارد ، جز بقال است و نمى دانم خباز است ما مى گوئیم که ما خواهیم که اینها تا آن حد بروند که نتوانند یک همچو کارى بکنند . خوب ، بیایند عقلا بنشینند این کار را بکنند ، ما که مخالف با آن نیستیم ، لکن اگر نکنند ، خوب ، ما خودمان باید بکنیم ، ما با قوه قهریه باید بکنیم . اگر اینها عمل کردند به اینها ، خوب ، ما دیگر حرفى نداریم ، اینها بروند سراغ کارشان ، ما هم سراغ کارمان . و اما اگر عمل نکنند و هر روز براى ایران یک غائله درست کنند و هر روز ایران را بکوبند ، خوب ما تکلیف ما این است که جلوى این را بگیریم ، تکلیف ما این است که تا هر جا جلوگیرى از این امر متوقف به اوست ، پیش برویم و کار خودمان را انجام بدهیم ، این یک امر عقلى است ، یک امر عقلائى است . آنها که الان هم در خاک ما هستند ، الان هم در بلندى هاى ایران هستند ، الان هم دارند ظلم و تعدى به ایران مى کنند ، ما دفاع نکنیم ؟ ما آنها را بگذاریم سرجاى خودشان هر غلطى مى خواهند بکنند ؟ خوب ، ما دفاع بکنیم ، همانطورى که از خرمشهر و جاهاى دیگر بیرونشان کردند ، اینها را هم عقب خواهند نشاند تا اینکه آن کارى را که ما مى خواهیم ، انجام بگیرد . اگر هم یک اشخاصى هستند ، دولت هائى هستند که مى خواهند این کار را بدون اینکه قوه قهریه در کار باشد ، انجام بدهند ، ما هم حاضریم . ما همیشه صلح طلب هستیم ، لکن نه صلحى که جانى را سر جنایت خودش باقى بگذاریم ، همچو صلحى ، صلح نیست ، ما صلحى مى کنیم که با قدرت و قوت ، دفاع از کشور خودمان ، دفاع از اسلام بکنیم .

و من انشأاللّه امیدوارم که همه مسلمین بیدار بشوند و توجه بکنند به اینکه اگر چنانچه جلوى آمریکا و این مهره هاى آمریکا که براى خاطر آمریکا و منافع او به اسلام صدمه وارد مى آورند مثل اسرائیل و مثل صدام ، انشأاللّه مردم بیدار بشوند و بفهمند اگر به اینها مهلت داده بشود ، همه مسلمین به تباهى کشیده خواهند شد . و آمریکا محدود نیست آمالش به یک کشور و دو کشور ، و اینها ، هرجائى را مى خواهد او تحت سیطره او باشد و امروز روزى است که ما اعتقادمان این است که باید مسلمین با هم متحد بشوند و تو دهنى بزنند به آمریکا . و بدانند که مى توانند ، توانائى این امر را دارند ، هم قدرت پرسنلى و افراد دارند ، و هم ملت باهاشان موافق است ، اگر امرى بکنند ، کارى بکنند ، و هم امکانات زیاد دارند ، شریان حیات آمریکا و غرب بسته به نفت این منطقه است . و من امیدوارم که همه ما خدمتگزار به اسلام و مسلمین باشیم و همه شما آقایان با تعهد به اسلام ، با اینکه حاضر بدانید خدا را

ص: 7

در کارهاى خودتان ، آن روزى را که مى خواهید یک کسى را کنار بگذارید ، آن روزى که مى خواهید به یک کسى فرض کنید که یک (انگ ) غیراسلامى بزنید ، توجه کنید که خدا حاضر است . اگر خداى نخواسته بر خلاف بکنید عمدا و اگر سهوى باشد ، اشتباهى باشد که مقدماتش دست شماست ، بدانید که این خداى حاضر و ناظر بر شما ممکن است نبخشد . توجه بکنید که کارها همه اسلامى باشد ، براى خدا باشد ، خدمت براى خدا باشد . و امیدوارم که خداوند به همه شما توفیق عنایت کند و همه شما براى خدمت به اسلام و مسلمین موفق باشید و همه ایرانى ها که در مکه ؟ مشرف شدند ، با سلامت ، با صحت به اوطان خودشان برگردند . و من امیدوارم که حجاز و کشور حجاز و دولت حجاز با این عزیزان که بر ضد مخالفان اسلام هستند ، بر ضد امریکا هستند ، بر ضد آن دنباله آمریکا و آن فاسد هستند ، به طور اسلامى عمل کنند و موجب نگرانى دولت و ملت ما را فراهم نکنند که اگر این فراهم بشود ، ممکن است خطرى داشته باشد .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 8

فصل هجدهم

انقلاب چهارم

انقلاب مقدس اسلامی، با پشتوانه ی خونهای شهیدان و تأییدات پیابی الهی و رهبریهای پیامبرانه ی امام از مهالک سخت و گذرگاه های تنگ و خطرناک تاریخی رهیده است...

جنگ این بزرگترین توطئه شرق و غرب نیز روز ،روز گامی در جهت نابودی جنگ افروزان بر می دارد و می رود که واژه ی کثیف و تباه صدام و نوکری او را در عمیق ترین ژرفنای فراموشخانه ی تاریخ سرنگون سازد...

در جبهه های داخلی، توطئه های جهانخواران یکی پس از دیگری خنثی شده است و همه ی تیرهای زهرآلود و موذیانه ی ابر قدرت ها و ایادی ،آنان به سنگ خورده است مردم اینار ،گر همچنان بیش از پیش در صحنه حاضر و پشتیبان امام و انقلاب مقدس خویش و گوش به فرمان های پیامبرانه ی اویند، و در این راه از هیچ ایثاری دریغ نورزیده اند و دریغ ندارند.

ص: 9

اکنون، زمان آنست که توطئه های خیلی باریک و تاریک و غیر مستقیم ابر قدرت ها نیز خنثی شود، یعنی همه نیروهای امت در بازسازی جامعه با جان و دل سهیم شوند پس باید رگه های ناخالصی ها که از قصورها و احیاناً تقصیرها در دستگاه های گرداننده ی امور جاری انقلاب موجب نارضایتی ها و دلسردی ها می توانند شد، شناخته شود و مردم با آرامش بیشتر و احساس امنیت راستین به بازسازی جامعه بپردازند....

و چنین است که ،امام همچنان چون همیشه به موقع و به هنگام فرمان تاریخی 8 مادهای خود را صادر می فرمایند.

و بحق، انقلاب چهارم، رخ می نماید.

جامعه، با خونی نو، امیدی تازه، به حرکت و نشاط کار باز می گردد و نیروهای احیاناً سر خورده اما مستعد و علاقه مند به جریان سازنده ی انقلاب باز می گردند و نیروهای اجرایی در هر دستگاه، اعم از قضایی تقنینیه و مجریه با مراقبت و دقت بیشتر به انجام خدمت می پردازند....

تخلفات، از هر مقام، چشم پوشی نخواهد شد....

و نسیمی از عدالت حکومت علی (ع) ، برراستای جامعه وزیدن می گیرد.

هیچ کس حق ندارد تحت هیچ پوششی از توجیهات، به تلفن دیگری گوش دهد.

هیچ کس حق ندارد در امور خصوصی افراد به هیچ نحو و هیچ بهانه دخالت کند.

هیچ کس حق ندارد کسی را تعقیب و بازداشت نماید یا بدون حکم صریح و آن هم حکم شرعی حاکم شرع وارد منزل کسی شود. و....

****

انقلاب چهارم رخ داده است.

ص: 10

تاریخ : 61/6/17

پیام امام خمینى به مناسبت سالگرد 17 شهریور

بسم اللّه الرحمن الرحیم

وَ ذِکّر هُمْ بِاَیّامَ اللّه (قرآن کریم )

تذکر به ایام اللّه که خداوند متعال به آن امر فرموده است ، انسان ساز است ، قضایائى که در ایام اللّه رخ داده است ، براى تاریخ و انسان ها در طول تاریخ آموزنده و بیدار کننده است . حوادث بزرگ تاریخ که قرآن مجید هم از بعض از آنها یاد کرده است ، سرمشقى پربرکت براى ساختن جامعه ها و اشخاص و جامعه عصر ما که عصرانقلاب است و در کشور ایران که کشور انقلاب و شاهد بسیارى از حوادث بزرگ است که باید آنها را ایام اللّه محسوب کنیم و به ذکر آنها و تذکر آن ایام بپردازیم که براى ملت قهرمان و مجاهدان سلحشور ، درس انقلاب است .

17 شهریور که اکنون در آستانه سالگرد آن هستیم از ایام الهى است که باید ذکر آن را زنده نگه داریم و به نسل هاى آینده تسلیم کنیم .

فداکارى هاى ملت سلحشور در راه اسلام و دیو سیرتى دژخیمان رژیم شاهنشاهى در این روز و ایامى نظیر آن ، درس بسیار ارزنده اى از فداکارى اى است که ملت مظلوم سلحشور را و رژیم جنایتکار پهلوى را در طول تاریخ معرفى نموده است تا نسل هاى آینده ببینند این جمهورى اسلامى با چه جان نثارى ها و از خودگذشتگى هابه دست آمده است تا انشأاللّه آنان نیز با شهامت و شجاعت و ایثار و فداى عزیزان خویش ، این هدیه بزرگ الهى را حفظ نمایند .

17 شهریور 57 و نظایر آن که قبل از پیروزى انقلاب و پس از آن بسیار بوده است و ملت مجاهد ایران بحمداللّه تعالى در همه آنها پیروزمندانه و شرافتمندانه و سرافرازانه در سرکوبى ستمکاران ، قیام و اقدام نمودند ، جلوه الهى و قدرت پایان ناپذیر ایمان به غیب را در جهان پرتو افکن ساخت و آفتاب فروزنده اسلام را که از گریبان مجاهدان در راه حق سربرآورد ، به عالمیان بویژه مظلومان و مستضعفان معرفى نمود و به آنان درس پربرکت جانبازى در راه هدف الهى را آموخت . بگذار کور دلان در داخل و خارج هر چه مى خواهند بکنند و بگویند و به هر جنایتى که روى تاریخ را سیاه مى کند و روى منافقان و همقطاران جنایتکارشان را سیاهتر ، دست بزنند و با انفجارها که کار جنایتکاران ورشکسته است و هر فرد ساده اى مى تواند این نحو جنایات را انجام دهد ، به اسم قیام مسلحانه براى نجات خلق و جنگ خیابانى براى سرنگونى اسلام و جمهورى اسلامى ، براى خود و

ص: 11

سبعانى امثال خود ، دلخوشى و براى رسانه هاى گروهى در خدمت ابرجنایتکاران سوژه تبلیغاتى بر ضد اسلام و جمهورى اسلامى فراهم کنند .

ملت شریف ایران باید اذعان کند که منافقان سیه بخت و همقطاران آنان گوى سبقت را از جنایتکاران تاریخ و گوى رذالت و خباثت را از سفلگان جهان ربوده اند و گمان ندارم شما بتوانید گروه و یا دسته اى را بیابید که جنایات و سفلگى شان به ابعاد این گروهگ منافقین باشد که مدعى اسلام راستین باشند و قرآن کریم و آیات حدود آن را محکوم کنند ، آن هم با تعبیرى جسارت بار و کفر شعار مدعى طرفدارى از خلق باشند و اینگونه با بندگان مستمند و کارگر و طبقه ضعیف رفتار کنند . بمب گذارى کنند و آن را جنگ خیابانى مسلحانه بنامند و ادعاى قدرتمندى کنند و چون دزدان و روبهان فرار کرده و در بیغوله ها بخزند . ادعاى سیاستمدارى کنند و اینگونه با اعمال احمقانه ، خود را از ملت جدا و رسوا و منزوى کنند . ادعاى علم و جهان بینى کنند و اینگونه در مسائل واضح ، جاهل باشند که با جهل و نادانى خود تار و پود خود را بگسلانند . ادعاى خدمت به میهن و کشور کنند و اینگونه به دشمنان سرسخت کشور و میهن خدمت کنند و از استقلال و آزادمنشى دم زنند و اینگونه وابسته به قدرت هاى شیطانى باشند . اینجانب صداى انفجارى را که به دست این جنایتکاران در پارک شهر در شب گذشته اتفاق افتاد ، در جماران شنیدم . این انفجار عظیم در محلى اتفاق افتاد که مرکز طبقه مستمند و کاسب جزء و کارگر و محل اجتماع زن و مرد و طفل و طبقه ضعیف و محتاج است و آنچه گزارش شده است ، ده ها نفر شهید و مجروح به جاى گذاشته است که در بین آنان زنان باردار و طفل کوچک شیرخوار بوده است و شما بدانید که اگر این گروهگ ها بتوانند ، تهران را بویژه محله هاى جنوب شهر که بیشتر در تحقق اهداف اسلامى فداکارى کرده اند ، یکسره منفجر مى کنند . این است قیام مسلحانه و جنگ خیابانى با سپاه پاسداران و این است منطق آنان که براى ریاست دنیا به دام شیاطین افتاده اند . و باید ملت شریف ما بدانند اینان همیشه کارهائى را که انجام مى دهند ارزیابى مى کنند تا اگر اصلاح خود را در انکار دیدند ، انکار کنند و اگر صلاح را در عهده دارى دیدند ، به عهده بگیرند و آن را از شاهکارهاى چریک هاى رزمنده خود و به عنوان یک پیروزى و اگر بشود ، جنگ خیابانى مسلحانه ، تحویل رسانه هاى گروهى دهند و ما بیش از این منتظریم تا رادیوهاى بیگانه این عمل احمقانه را به عنوان شکست جمهورى اسلامى و بى ثباتى حکومت ، به خورد ساده دلان دهند . از خداوند تعالى عاجزانه تقاضا مى کنم که ما را از شر نفس اماره و شیطان درونى و بیرونى حفظ فرماید . سلام و درود بر شهیدان و آسیب دیدگان هفدهم شهریور و نظایر آن . سلام و درود بر بازماندگان شهدا از پانزدهم خرداد تا هفدهم شهریور 57 و تا پانزدهم و هفدهم شهریور 61 و سلام بر ملت شریف و مجاهد ایران که با همت والاى خود هر مشکلى را تحمل و با روى گشاده در جبهه و پشت جبهه براى اهداف مقدس اسلام فداکارى مى کنند و سلام و صلوات خداوند متعال و ملائکه اللّه و انبیأ معظم و اولیأ خدا بر حضرت بقیه اللّه ارواحنالتراب مقدمه الفدا

والسلام على عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 12

تاریخ : 61/6/17

بیانات امام خمینى در جمع رهبران مذهبى بنگلادش

مسلمین باید در مقابل کفار و مشرکین متحد شوند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از اینکه شمابه اینجا تشریف آورده اید متشکرم و امیدوارم در مدتى که در تهران هستید ، کسانى که همراه شما هستند و مى توانند با مردم رفت و آمد کنند را مأمور سازید تا بروند با مردم گفتگو کنند و ببینند وضع ایران چگونه است ، آیا مورد رضایت مردم هست یا خیر ، و ببینند مردم چگونه با آغوش باز به دولت کمک مى کنند و ببینند که ایران ، آرام و حکومت اسلام برقرار و مردم آزادند . شما در نماز جمعه ها و ادارات و سایر مجامع اگر بروید ، مى بینید که مردم جز اسلام هدفى ندارند و در این جنگ هم مردم پشتیبان دولت هستند .

اما راجع به اصل و اساس مسائل مسلمین ، ما معترفیم که این دو برادر شیعه و سنى به واسطه دست که در کار بوده است ، چه از روى تقصیر یا قصور ، نتوانسته اند اتحادى را که مسلمین باید در مقابل کفار و مشرکین داشته باشند ، ایجاد نمایند الان هم نمى گذارند ، زیرا در اطراف پاکستان و هند و بنگلادش و دیگر نقاط ، مناقشه زیاد است و این امر موجب ضعف مسلمین و قوت سلطه گران گردیده است . ما از جناب ایشان توقع داریم که در کشور خود و در میان دولت هاى همجوار جدیت کنند که اختلافات مرتفع گردد و مسلمین با هم در مقابل کفار و مشرکین متحد شوند . آنها مى خواهند اسلام نباشد تا بتوانند فضائل ما را بگیرند . در زمانى که همه مسلمین گرفتار کفار و مشرکین و منافقین هستند ، وقت آن نیست که ما با هم جنگ و نزاع کنیم .

صدام با اساس اسلام مخالف است ، صدام مهاجم و ما همیشه در حال دفاع بوده ایم

اما مسأله اى که بین ما و عراق است و ممکن است شما از آن بى اطلاع باشید ، این است که صدام از زمانى که من در نجف تبعید بودم ، در بین مردم ، به عنوان مخالف اسلام و به جلادى و خونخوارى معروف بود . البته در آن زمان هنوز رئیس دولت نبود ، اما وقتى که رئیس جمهور شد ، به اسم اینکه ایران و ایرانى ها فارس و مجوسند ، با تحریک آمریکا از زمین و دریا و هوا به ایران حمله کرد و ملت ما وقتى که متوجه گشت ، همراه با قواى مسلح اسلام ، آنها را متوقف ساخت و الان هم که سال سوم جنگ نزدیک است ، صدام مهاجم و ما همیشه در حال دفاع بوده ایم . ما بر حسب حکم اسلام

ص: 13

و قرآن و عقل نمى توانیم که دفاع نکنیم . آنها هر روز به شهرهاى ایران و بر روى مردم بى دفاع ، بمب و یا موشک مى اندازند و تا زمانى که آنها اینگونه تجاوز مى کنند ، ما دفاع خواهیم کرد . صدام در طول این مدت مرتب مى گفت صلح ، و صلح او عبارت از این بود که خوزستان به او داده شود . ما الان هم صلح را مى خواهیم به شرط اینکه آدم متجاوز سرجایش بنشیند . ملت ما ایستاده و در صحنه است تا به خواسته هاى مشروع خود دست یابد ، زیرا عراقى ها به کشور ما آمده اند و هر کجا را که گرفته اند با بمب خراب کردند ، به طورى که الان بسیارى از شهرها و دهات غرب و جنوب به تل خاکى تبدیل گردیده است . حرف ما این است که متجاوز باید غرامت ما را بدهد و اشخاص با صلاحیت بیایند و متجاوز را تشخیص داده و مجازات کنند . ما هرگز به مردم عراق تعدى نکرده ایم ، در حالى که نیروهاى ما مى توانند بغداد و یا بصره را بزنند ، ولى این کار را نمى کنند . شما تحقیق کنید و ببینید که آنها هر روز آبادان و بعضى از شهرهاى دیگر ما را مى زنند و مردم بى دفاع ما را کشته و گویند ما نظامى ها را مى کشیم . ما با ملت عراق برادر هستیم و خاک آنها را مقدس مى دانیم . آنجا محل اهل بیت و مدفن امیرالمؤمنین و امام حسین علیهم السلام است . دو سوم مردم آنجا شیعه و برادران اهل سنت هم با ما موافقند ، در حالى که صدام با اساس اسلام مخالف است و تابع آن مرد عفلقى مى باشد . ما حاضریم صلح کنیم ، ولى نمى شود متجاوز را مجازات نکرد و غرامت تجاوز را نگرفت ، اسلام هم چنین اجازه اى را نمى دهد . اینها با کمک رادیوهاى بیگانه تبلیغ مى کنند که ایران مى خواهد کشورهاى خلیج فارس را بگیرد . ما همانگونه که مکرر گفته ایم ، شارع مقدس به ما اجازه چنین کارى را نمى دهد ، اما اینکه مسلمین از جان و مال و نوامیس خود دفاع کنند ، این را هم خدا و هم عقل و هم شرع اجازه مى دهد . ما ملت مظلومى هستیم و از شما خواهیم در مسائل مربوط به ما تحقیق کنید . شما ملاحظه کردید در لبنان یک دولت پوشالى دو میلیونى یعنى اسرائیل در مقابل یک میلیارد مسلمان ایستاد و حمله کرد و آنقدر جنایت کرد که در تاریخ کم نظیر است . آنوقت مى بینیم که دولت هاى اسلامى در تلاشند که آن را به رسمیت بشناسند . ما مى گوئیم اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود و بیت المقدس مال مسلمین و قبله اول مسلمین است . خداوند به همه شما توفیق عنایت کند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 14

تاریخ : 61/6/17

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى شوراى مرکزى جهاد سازندگى و نماینده امام در ایننهاد

جهاد ، خدمتگزار مردم محروم و مستمند بوده است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از حرف هاى جنابعالى مى فهمیم که شما سر موفقیت را به دست آورده اید . جهاد ، خدمتگزار مردم محروم و مستمند بوده است . جمعیت و یا ملتى اگر بخواهند موفق باشند ، علاوه بر اینکه براى خدا باید کار کنند و از دیگران چشمداشتى نداشته باشند ، باید با مردم باشند . بدون مردم نمى شود کار کرد و موفقیت حاصل نمى شود . سر قضیه همانطور که خودتان فهمیده اید این است که مردم را نمى شود به چیزى توجه داد مگر توسط روحانیون و در طول تاریخ هر چه بوده از روحانیون و مردم بوده است و هر وقت این دو را از صحنه کنار گذاشته اند ، همه اش فساد بوده است و در همین پنجاه سال هم که ما شاهد آن بوده ایم ، آنچه که ما را در دامن غرب اند اخت این بود که روحانیون و مردم را سرکوب کرده بودند . انشأاللّه دولت و مجلس آنچه مصلحت جامعه است در نظر بگیرند و کارى کنند این مستمندانى که در طول تاریخ محروم بوده اند را نجات دهند . باید گفتگو شود که خداى ناخواسته کارى نشود که جهاد نتواند کارى بکند . من آنچه از جهاد شنیده ام ، این است که فعالیت هاى چشمگیرى داشته و بخصوص آنچه در جبهه ها انجام مى دهند ، بسیار ارزشمند است . به این امر ادامه دهید ، خداوند به شما توفیق مى دهد .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 15

تاریخ : 61/6/27

بیانات امام خمینى دردیدار با وزیر پست تلگراف و تلفن و مسؤولین شرکتمخابرات

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من متقابلا شهادت حضرت امام محمدتقى علیه السلام را به شما تسلیت عرض مى کنم . در خلال صحبت هاى شما مطلبى بود مبنى بر اینکه کارهائى که سابقا خارجى ها انجام مى دادند ، الان توسط خود آقایانى که در مخابرات هستند انجام مى گیرد . ما واقعا باید متاسف باشیم از اینکه در طول سلطنت این دو جنایتکار چقدر صدمه دیدیم و اگر گذاشته بودند که خود مردم و دانشمندان ، متکفل امور باشند و مردم را تشویق کرده بودند ، حال کشور ما اینطور نبود . ما الان باید فرصت را غنیمت شمرده و براى اسلام و کشور اسلامى کار بکنیم و زندگى خودمان را هدر ندهیم . امروز مردم از وضع دولت مطلعند و شما مردم را براى پشتیبانى از خود لازم دارید . دولت بدون پشتیبانى مردم نمى تواند کار بکند و هر یک از ادارات و وزارتخانه ها باید این مسأله را مد نظر داشته باشند که براى خدا مردم را راضى نگه دارند . اگر شما تاریخ پنجاه سال سلطنت را ملاحظه کنید ، آنوقت تکلیف خودتان را مى دانید که با ملت بودن چیست و بدون ملت بودن چیست . همه ماباید براى خدمت به توده هائى که در طول تاریخ همیشه محروم بوده اند کوشش کنیم و دولت باید آنها را مقدم بدارد و مغزهایى را که مشغول به کارند ، تشویق بکند . دولت باید این فرصت را که در این کشور افرادى پیدا مى شوند که خودشان مى توانند کارها را انجام بدهند ، غنیمت بشمارد و به تدریج انشأاللّه به آن جائى برسند که ما دیگر به خارج احتیاجى نداشته باشیم . مسلما اینها تشویق مى خواهند و شما باید به این فکر باشید که براى خدا کار کنید تا نتیجه کارتان تا ابد باقى بماند . بدانید هر کارى که شما انجام دهید و ملت از آن استفاده اسلامى و فرهنگى بکند ، براى شما فایده دارد . اگر شما هم نباشید . شما باید کسانى را که براى کارها ، خصوصا براى مخابرات انتخاب مى کنید ، شناسایى کنید تا اینکه متعهد به اسلام باشند ، نه باادعا . زیرا الان همه ادعاى این را دارند که ما متعهد به اسلام هستیم . و بدانید که در عین حال که همه دنبال شناسائى اقشار مخالف ، منافق و چپگرا هستند ، معذلک ممکن است کسانى باشند که با نفوذ خود بخواهند اوضاع را به هم بزنند و براى ملت و دولت غائله به بار آورند و یا اسرار مملکت را بیرون برده و در مخابرات استراق سمع نمایند . امیدوارم خداوند شما را در خدمت به این مردم محروم تأیید فرماید و این دولت و این مجلس و سایر مردم را براى شما و ما نگه دارد .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 16

تاریخ : 61/6/28

بیانات امام خمینى در جمع رؤساى دانشگاه ها ، اعضاى دفتر هماهنگى حوزه و دانشگاه ، معاونان ، مدیران کل و مسؤولان ستادى_ اجرائى وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و آموزش عالى

علم یک حقیقت غیر متناهی است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ما امروز مواجهیم با چهره هاى علماى محترم و اساتید دانشگاه و حوزه علمیه ، به طور کلى در تمام سطح هائى که مشغول آموزش هستند ، چه در دانشگاه که آن هم آموزش است و چه در سطح هاى پائین تر و چه در این نهضت سوادآموزى که امید است توفیق زیاد پیدا بکنند و بیسوادى را ریشه کن کنند ، دو رکن بزرگ ، آموزش و پرورش است . همه جا ، حالا _ من _ اسمش یک جائى آموزش باشد ، یک جائى دانشگاه ، آن فرق نمى کند . دو رکن اصلى ، آموزش وپرورش است و اسلام در هر دو رکن سفارش اکید فرموده است و پرورش سفارشش بیشتر شده است و اهمیتش هم بیشتر است . پرورش به معناى اینکه در هر جائى که علما مشغول تدریس هستند ، علماى دانشگاه و علماى حوزه هاى علمى قدیمى و استادها در هر جا هستند با این دو رکن مواجهند ، رکن آموزندگى و تربیت علمى و رکن پرورش و تربیت اخلاقى و تهذیب نفس . ما اگر فرض کنیم که یک ملتى آموزش و پرورش در آن نفوذ کرد و همه ملت آموزش یافتند به اندازه اى که احتیاجات ملت است و پرورش یافتند و تهذیب نفس کردند و تربیت اخلاقى شدند ، ملتى که یک همچو توفیقى را پیدا بکند یک ملت نمونه اى خواهد بود . و ما حالا هر دو جهتش را عرض مى کنیم و چیزهائى که مترتب بر هر دو جهت است آقایان مى دانند ، لکن تذکر ، باز خوب است . مسأله آموزش و مساله تعلیم و تربیت علمى ، یک مطلبى است که در قرآن کریم ، در احادیث اولیاى خدا از رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) تا سایر ائمه هدى ، همه جا ذکر از این قضیه بوده است و تجلیل از مقام علما به معناى وسیع و وادار کردن به اینکه باید علم را بیاموزند ، اگر چه در چین باشد و این مثل است ، یعنى اگر چنانچه علم را هم از یک کشورهائى که دور افتاده اند و از اسلام هم اطلاعى ندارند ، لکن از علم شان استفاده باید کرد . و از مهد تا لحد ، از وقت تولد تا آخر ، که باز این یک تاکیدى است بر اینکه تعلیم و تعلم انحصار به یک سن خاصى ندارد و هیچ کس هم مستغنى از آن نخواهد بود . علم یک حقیقت غیرمتناهى است و انسان اگر در تمام عمر هم تحصیل علم را بکند ، باز به آخر نرسانده است و لهذا سزاوار است که انسان در تمام مراحل عمر مشغول تحصیل علم باشد . یعنى همه محتاجیم به اینکه از یکدیگر چیز یاد بگیریم . همه محتاج به تعلیم و تربیت علمى هستیم . هیچ وقت نیست که انسان از این مستغنى بشود و کسى که بخواهد خودش را بسازد در جهت علم ، نباید در

ص: 17

یک حدى که رسید بگوید این بس است . کسى که این معنا را تو هم کند که این مقدار بس است ، این ادراک نکرده است ماهیت علم را . علم یک معنائى است ، یک حقیقتى است در هر رشته اى ، که آخر ندارد ، غیرمتناهى است . از این جهت ما باید در تمام مدت عمرمان علم را تحصیل کنیم ، مطالعات را داشته باشیم و دیگران را تربیت کنیم ، تربیت علمى کنیم و سطح معلومات مردم را بالا ببریم . و در یک کشورى که در این جهت کامیاب نبوده است ، حالا که ما و شما و آقایان متصدى این امر هستیم ، باید هم نهضت سوادآموزى توسعه داشته باشد و همه شرکت کنند ، کسانى که سواد ندارند شرکت کنند ، تا آنها را ببرند به حدى که براى خودشان بتوانند مسائلى را بفهمند و هم از کودکستان تا دبیرستان ، تا بالاتر و دانشگاه ، باید تحصیلات را تحکیم کنند و همچو نباشد که دنبال این باشند که یک سندى دست بدهند ، یا یک سندى بگیرند ، یک مدرکى داشته باشند . خود علم را تعقیب کنند و حتى اساتید دانشگاه هم محتاج به تعلیم و تعلم هستند و همین طور در حوزه هاى علمى قدیمى ، آنها هم در یک حدى قانع نباید باشند و تا آخر عمرمشغول باشند ، مشغول به تحصیل ، مشغول به تعلیم . آنهائى که مدرس هستند و تعلیم مى دهند ، توجه دارند که خودشان استفاده کنند از تدریس شان و از تعلم شان و از شاگردهاشان ، بسیارى از امور را ، چون آنجاها یک بحث آزادى است و هرکس حق دارد که اشکال بکند و حرف استاد را قبول نکند و حرف استاد را رد بکند . اساتید مى دانند که در این رد و بدل و در این اعطا و اخذ ، اخذ زیاد است و انسان در همان جا تربیت علمى مى شود . قضیه علم معلوم است و همه مى دانید که یک موهبت شریف است که همه آروزى او را دارند و _ هیچ انسان هم _ در فطرت انسان این است که هیچ وقت بس ندارد . فطرت اینطورى است . شما اگر فرض بکنید که تمام علوم مادى و معنوى را بدانید و بشنوید ، یک وقتى که در یک جائى هست که یک علم دیگر هم هست ، فطرت شما آن را هم مى خواهد . غیرمتناهى است فطرت در همه امور . اهمیت علم ، یک امرى است که همه مى دانند و واضح است .

هر چه به سر بشر مى آید از علم بدون تهذیب است

لکن ما حساب این را بکنیم که قضیه پرورش و قضیه آموزش چه جور است یعنى آموزش اخلاقى و معنوى و قضیه تهذیب نفس ، آن وضعش چطور است . ما اگر فرض کنیم که دانشگاه ما یا فیضیه ما ، علوم را به طور وافر مى دانند و تدریس هم کنند لکن فرض بکنیم که پرورش روحى و تهذیب نفس و اخلاق در آن نباشد ، آیا از این تربیت علمى فقط ، منهاى تربیت هاى روحى و پرورش معنوى ، چه حاصل مى شود براى کشورشان ؟ و چه حاصل مى شود براى اسلام عزیز ؟ و چه حاصل مى شود براى مردم ، ملت ؟ علم حاصل شد ، اما اگر تربیت معنوى نباشد پهلوى علم و پرورش روحى نباشد ، چه بسا که (و بسیار هم شده است که ) همین علم ، مایه فساد شده است و همین عالمى که تهذیب نفس نداشته است و همین استاد دانشگاه که تهذیب نفس نداشته است ، و همین استاد دانشگاهى که مهذب نبوده اند ، براى یک کشور تحفه فساد مى آورند ، بهتر مى توانند فساد را در کشور ایجاد کنند .

ص: 18

شما مى دانید انشأاللّه و باید بدانید که در طول تاریخ که ما و شما و ملت ما صدمه دیده است و در این اعصار اخیره که صدمات بیشتر شده است و وابستگى هاى کشور به حد اعلا رسیده بوده است ، این فقط براى این بوده است که علم بوده است ، تربیت اخلاقى و دینى و معنوى نبوده است . اگر دانشگاه از اول که ایجاد شد و تحقق پیدا کرد ، این دو رکن در آن پیاده شده بود ، رکن علم و رکن تربیت معنوى ، اگر این دو جهت در دانشگاه پیدا شده بود ، محصولات این دانشگاه هم محصولاتى صحیح و مترقى و سازنده بود و کشور ما به این حالى که ما الان داریم مى بینیم ، نبود .

گرفتارى هاى همه براى این است که اعوجاج اخلاقى و تهذیب نفس در کار نبوده است ، اعوجاج اخلاقى بوده است ، تهذیب نفس در کار نبوده است . همه مصیبت هائى که بر کشورها وارد مى شود و شما ببینید که در تمام دنیا وقتى که ما نظر بیندازیم به تمام دنیا ، اینهمه مصیبت هایى که وارد مى شود بر مظلومان ، بر تمام دنیا و اینهمه افکار که خرج مى شود براى اینکه یک چیزى درست کنند که مردم را هلاک کنند ، توپ و تانک و نمى دانم موشک و امثال ذلک ، اینها براى این است که تربیت معنوى ندارند نه آنهایى که مسیحى هستند ، مسیحى هستند و به تعلیمات حضرت مسیح سلام اللّه علیه ، عمل مى کنند و تربیت شدند و نه آنهائى که یهودى هستند به تربیت هاى حضرت موسى سلام اللّه علیه تربیت شدند و نه آنهایى که مسلمان هستند به تربیت هاى معنوى اسلام تربیت شدند . ادعا زیاد است ، ادعاى اینکه صلح طلب هستیم ، ادعاى اینکه ما مى خواهیم در عالم صلح برقرار بشود زیاد است ، از ابرقدرت ها هم بیشتر از جاهاى دیگر است ، آنها بیشتر ادعا مى کنند که ما مى خواهیم صلح در جهان باشد . انبیا هم این دعوت را مى کردند ، لکن کدام درست گفتند ؟ کدام صادقند ؟ انبیا هم صلح را در جهان خواستند و مردم را دعوت به صلح مى کردند ، اینها هم ادعا کنند که ما صلح طلبیم . رادیو اسرائیل یک برنامه اى داشت که کانه تمام این صهیونیست ها و این جنایتکارها همه براى خدا کار مى کنند ، براى حقیقت کار مى کنند ، براى صلح کار مى کند ، همه طرفدار مظلومان هستند ، همه طرفدار چه هستند . این ادعاى آنها ، آن عمل آنها!! همین عملى که تازه هم اتفاق افتاده ، آمریکا هم همین ادعا را مى کند . اگر چنانچه یکى از اینها بروند در کلیساهاى خودشان ، همه آداب کلیسا را بجا مى آورند و همان صحبت هاى کلیسا را مى کنند ، لکن وقتى که در مقام علم است ، چه مى کند ؟ مى بینید . براى اینکه نه آنها مسیحى هستند . و من تعجب مى کنم از این که مسیح با آنهمه تهذیب نفس و با آنهمه دعوت به معنویات ، چطور شده که مریدهایش بدتر شدند از یهود هم با اینکه از یهود نمى شود گفت کسى بدتر است (یهود ، اسرائیل را مى گویم ) چه جور شده است که مریدهاى او ، سران کشورهائى هستند که تمام بشر را دارند به آتش مى کشند . این ، براى این است که علم را اینها دارند ، علم سیاست دارند ، علم صنایع دارند ، همه چیز دارند ، اما آنى را که باید داشته باشند ندارند ، آنى که براى بشر مفید است ، ندارند و آن ، تهذیب نفس و معنویات . نه معنویت مسیح را آنها دارند و نه معنویت موسى کلیم را آن دسته دارند و نه معنویت اسلام را اینهائى که ادعاى اسلام مى کنند ، بسیارى شان دارند . آن جنبه تعلیماتى ، اگر چه بسیار اهمیت دارد ، لکن اگر پهلوى او پرورش روحى نباشد ، مضر به حال بشر است .

ص: 19

تمام این خرابى هائى که مى بینید وارد مى شود بر همه کشورها ، خرابى هائى است که منشأش علما بودند ، علماى دانشگاه ها منشأ این مسائل بودند . آنهائى که موشک ها مى سازند ، آنهائى که طیاره ها مى سازند ، آنهائى که چنین و چنان ، منشا تمام این خرابى ها اینها هستند . و هر چه به سر بشر مى آید از علم مى آید ، علم بدون تهذیب .

اگر چنانچه علم در یک قلب فاسد وارد شد ، ضررش بیشتر از نادانى است

اگر چنانچه ما فرض مى کردیم که بشر مهذب بود و عالم نبود ، دنیا با آرامش ، با آرامش خاطر زندگى مى کرد . اگر ما فرض مى کردیم که علم توى کار نبود ، فقط تهذیب نفس بود ، البته خیلى عقب بود بشر از اینکه علم ندارد ، خیلى نقیصه بزرگ داشت ، لکن رویهمرفته اش براى بشر ، صلاح این است که آموزش داشته باشد . اگر امر دایر شد بین این دو تا ، صلاح بشر این است که علم تحصیل بکند ، یا صلاح بشر این است که تربیت معنوى داشته باشد ؟ ما شک نداریم در اینکه اگر امر بین این دو تا باشد ، دایر بین این دو تا ، یعنى اگر یکى آمد دیگرى نباشد ، اگر علم آمد تهذیب نباشد ، اگر تهذیب هم آمد علم نباشد ، اگر این بشر مهذب باشد ، آزار به کسى نرساند ، مردم را رنج ندهد ، با مردم رئوف باشد ، مردم را برادر خود بداند ، بشر را برادر و همتاى خود بداند ، اگر یک همچو معنائى با همه شوونى که تهذیب نفس داشت ، بود ، علم هم هیچ نبود ، مردم در آسایش بودند . و اگر علم بود و تهذیب نبود ، اگر انبیا را ما استثنأ بکنیم از بشر ، از اول انبیائى در کار نبودند و بشر خودش خود به خود بزرگ مى شد ، اگر اینطور بود ، تمام بشر به هلاکت و به ناسامانى مى رسید و روى خوش در بین بشر اصلا پیدا نمى شد . الان که مى بینید که یک عدد بسیارى از مردم خوب هستند و آن توده هاى مردم است ، این از برکت همان تربیت هاى معنوى انبیأ خداست . تربیت هاى معنوى انبیأ خدا ، در عین حالى که همه قبول نکردند این تربیت را ، معذلک آنقدر در دنیا نور افکنده است که توده هاى مردم ، توده هاى ضعیف مردم ، همه خوب هستند . کمتر در آنها این فسادها یپدا مى شود . اگر ما فرض بکنیم که شماهائى که از اول مى خواهید آموزش بدهید و نهضت سواد آموزى درست کردید ، همراه او ، شما پرورش نداشته باشید و تهذیب نفس نداشته باشید ، این عمل شما خیلى خوب ، اما هدر رفته است ، همراهش باید این باشد . و اگر چنانچه شمایى که متکفل آموزش نونهالان هستید ، فقط دنبال این باشید که ما علم شان را درست کنیم و دنبال پرورش شان نباشید ، دنبال تهذیب نفس نباشید ، شما هم موفق در کار نخواهید بود ، یعنى یک خدمت مثبتى براى کشور خودتان نکردید .

بالاتر از اینجا ، دانشگاه است . اگر اساتید دانشگاه فقط همّشان این باشد که درس بگویند (البته دانشگاه هاى سابق ما ، درس هم درست نبود ، اگر بود ، ما اینقدر عقب نمانده بودیم از دانش هم ، حالا ما فرض مى کنیم که خیر ، خوب حالا هم انشأاللّه خوب است ) . فقط بنایشان بر این باشد که تعلیم کنند اینها را ، پهلویش تربیت نباشد ، تربیت معنوى نباشد ، از دانشگاه آنها مى آید بیرون که فساد مى کند . حوزه هاى علمى هم همین طور است . اگر در حوزه هاى علمى قدیمى تهذیب نباشد ، اخلاق نباشد ،

ص: 20

آموزش معنوى نباشد ، فقط آموزش علمى باشد ، فقط علم در کار باشد ، آنجا هم افرادى از آن خواهند بیرون بیاید که دنیا را هلاک مى کنند ، به هم مى زنند . پس آن دو رکن آموزش با رکن پرورش باید بگوئیم که اینها با هم هستند و اگر با هم در یک جمعیتى ، در یک بنگاهى ، در یک مدرسه اى ، در یک دانشگاهى ، اینها همدوش هم رفتند و جلو رفتند ، آنوقت است که ما استفاده از دانشگاه مى کنیم ، استفاده از حوزه هاى علمى مى کنیم ، استفاده از همه جا مى کنیم ، از آموزش هاى پائین و بالا ، همه جا ، همه مراتب . بنابراین چیزى که مهم است ، قضیه پروراندن روح این اطفال از کوچکى تا برسد در هر جا که مى روند ، آنها را تربیت روحى بکنند و تربیت علمى ، اگر چنانچه علم در یک قلب فاسد وارد شد ، در یک مغز فاسد از جهت اخلاق وارد شد ، ضررش بیشتر از نادانى است . نادانى فقدان یک امر بزرگ است ، اما دیگر ضرر زدن نیست و نابود کردن نیست . خلاف اینکه اگر دانش باشد بدون بینش اخلاقى و بینش نفسانى و الهى ، این است که بشر را به هلاکت مى رساند . انبیا هم آنقدرى که در تربیت پافشارى مى کردند و آنقدرى که مردم را سوق مى دادند به اینکه مهذب باشند ، آنقدر علم را سوق نمى دادند به علم . سوق به تهذیب بیشتر از او است براى اینکه او فایده بیشتر است . البته علم هم یک چیزى است که مورد نظر همه بوده و هست ، لکن اینها باید با هم باشند . اینها یک دو بالى هستند که اگر یک ملتى بخواهد پرواز کند طرف سعادت ، با دو تاى اینها باید پرواز کند ، یکى اش که ناقص باشد نمى شود . و من امیدوارم که شما آقایان اساتید دانشگاه ، علماى حوزه ها ، این روابطتان را حفظ بکنید . یکى از خیانت هائى که به این کشور شد ، جدا کردن فیضیه به اصطلاح با دانشگاه بود . اساتید از ملاها مى ترسیدند مى گفتند اینها هیچ اند ، اینها تهى مغزند ، اینها هیچى نمى دانند ، حوزه هاى ما هم از دانشگاهى ها مى ترسیدند ، مى گویند آنها بیدین اند همه شان . تفاهم وقتى بشود ، من گمان مى کنم امروز اینجور نیست دیگر مسأله . وقتى که پاى علما در دانشگاه باز شد و پاى اساتید دانشگاه در حوزه ها باز شد ، آنوقت مى فهمند که مسأله چه جنایتى وارد شده است بر این کشور . وقتى که اساتید دانشگاه تشریف بردند به قم و با آقایانى که مشغول هستند به این کارها تماس گرفتند و با هم نشستند و مسائل را طرح کردند ، آنوفت مى فهمند که اینقدر فریاد که زده مى شود که اسلام یک فرهنگ غنى اى است در همه چیز ، این اسباب این نمى شد که آنوقت در دیوارهاى دانشگاه نوشته بشود که اسلام یک ، یا به تعبیر اینطور هم نباشد ، نظیر این را . این براى این است که تفاهم در کار نبوده است . از اول اینطورى مى خواستند درست بکنند دانشگاه را و اطفال ما را از اول مى خواستند به یک فرمى اینها را بار بیاورند که دشمن بشوند با اسلام و با هر چه که مربوط به اسلام است . اسم آخوند را توى دانشگاه نمى شد ببرى ، اسم دانشگاهى هم در محیط فیضیه نمى شد ببرى . هر یک از اینها اگر مى رفتند آنجا ، خودشان را غریب مى دیدند ، خودشان را هیچ مى دیدند ، مى دیدند چه محیط بدى وارد شده اند . این براى این بود که اینطورى درست کردند تا اینکه این دو جبهه اى که مى توانند کشور را حفظ کنند و مى توانند نجات بدهند از گرفتارى ها ، اینها دشمن هم بشوند . این سرکوبى او را بکند ، او سرکوبى این را بکند آنها نتیجه اش را بگیرند و نتیجه را گرفتند ، دیدیم که گرفتند . آنقدر پافشارى در دشمن کردند

ص: 21

این دو قشر ، براى چه بود ؟ آنقدر تبلیغات سوء از همه اطراف نسبت به این طبقه مظلوم علما و از آن طرف در آنجا ، آنهمه تبلیغات براى دانشگاهى و دانشگاه و اینها چه بود ؟ براى چه اینطور بود ؟ خوب ، براى این بود که مى ترسیدند که اگر اینها به هم نزدیک بشوند و تفاهم کنند ، بفهمند که اسلام چه چیز است . اگر بروند این آقایان اساتید دانشگاه در حوزه هاى علمى و پیش اساتید ببینند که اسلام چیست وحشت نمى کنند آنوقت . آنوقت مى فهمند که ما چقدر مصیبت کشیدیم در این دوران ها و خصوصا این پنجاه سال ، براى اینکه ما با برادرهاى خودمان دشمن بودیم ، هر کدام دیگرى را تضعیف مى کردیم . شما توجه داشته باشید به این معنا که باید این پیوند بین دانشگاه و فیضیه برقرار باشد . بین حوزه هاى علمیه قدیمى و حوزه هاى علمى جدید باید پیوند باشد تا بتوانید شما کشور خودتان را حفظ کنید . کشور شما اگر چنانچه شما دو قشر ، قشر دانشگاهى ، جوان هاى دانشگاه ، اساتید دانشگاه ، معلم هاى دبیرستان و دبستان و امثال ذلک ، کوشش کنند به اینکه بچه ها را با حوزه هاى علمى آشنا کنند ، علماى آنجا هم کوشش کنند که اهل علم آنجا و جوان هاى تحصیلکرده و محصل آنجا را با دانشگاه نزدیک کنند ، هماهنگ کنند ، اگر این دو قشر هماهنگ بشود و اگر صالح بشود این دو قشر دانشمند ، کشور ما هیچ نقص دیگرى نمى تواند پیدا بکند . همه مصیبت ها براى اینهاست . یک فردى که رفت در دانشگاه و به آنطور فساد بیرون آمد که امثال اشخاصى که شما مى دانید ، ا لبته یک کشور را به باد فنا خواهد داد و اگر صالح باشد هم ، صلاح در یک کشورى ایجاد خواهد شد .

(اذا فسد العالم فسد العالم ) عالم را عالم فساد مى کند ، توده مردم فاسد نمى کند .

قطعنامه کنفرانس فاس ، بیمه کردن اسرائیل است

الان ما از دست علماى این دو ابر قدرت داریم رنج مى کشیم ، براى اینکه آنها علماى فاسد ، علماى سوء هستند . این رنج که ما داریم از این کشورهاى اسلامى خودمان مى بریم ، شما مى دانید که در فاس چه گذشت ؟ و بعد از او اسرائیل چه کرد ؟ راجع به فاس خیل حرف زده شده است ، من آنها را دیگر تکرار نمى کنم . راجع به ، یک کلمه من صحبت مى کنم که آیا این بندى که ، بند هفتم که ادعا مى شود ، بعضى از آنها ادعا مى کنند که اسرائیل به رسمیت شناخته نشده است ، آیا شناخته نشده است ؟ یا فقط شناخته شده است ، یا شناخته شده با یک امر زاید ؟ وقتى که کشورهاى اسلامى مى نشینند با هم و از شوراى امنیت مى خواهند که بیاید و امنیت را در همه کشورهاى منطقه ، امنیت را در اینجاها تأمین بکند ، اسرائیل از کشورهاى منطقه نیست ؟ هست . اگر هست ، استثنا شد در این کنفرانس فاس یا استثنا نشد ؟ خوب استثنا که نشده ، از کشورهاى منطقه هم هست . خوب ، وقتى شما همه گفتید که باید اسرائیل همانطورى که حجاز ، همانطورى که لبنان ، همانطورى که جاهاى دیگر تأمین بشود و امنیت باشد ، به طورى که اگر یکى شان بخواهند به دیگرى تعدى بکنند ، شوراى امنیت جلویشان را بگیرد ، این معنایش این است که اگر یکى بخواهد به این اسرائیل صدمه اى بزند ، یکى بخواهد علیه او کارى بکند ، شوراى امنیت باید به حکم همه این آقایانى که در فاس جمع شدند ، باید جلویش را بگیرد . این بیمه کردن

ص: 22

اسرائیل است زاید بر شناسایى . شناسائى این است شما هم یکى از ممالک هستید و خودتان هم حکومت دارید و خودتان هم حکومت دارید و خودتان چه ، این شناسایى ، اما زاید بر شناسایى بیمه کردند این اسرائیل را و اسرائیل بعدش چه کرد ؟ بعدش در مجلس اسرائیل گفته شد که اصل این طرح ارزش نظر ندارد ، ارزش اینکه ما بخوانیم ندارد . دنبالش هم اسرائیل این جنایتى است که همین دو روز متکفل شده و الان هم هست . جنایتى که از قرارى که بعضى از این آقایان گفتند ، آمریکا گفته است قصابى راه انداخته . شما ببینید اگر آمریکا یک جائى را بگوید قصابى مى کنند ، اگر سردسته قصاب ها بگوید که قصابى مى کنند ، چه واقعه اى در آنجا بایداتفاق افتاده بود . این ملت مظلوم لبنان ، بیروت و امثال آنها چه کردند و چه شده است ؟ آقایان بیمه کردند این کشورى را که اعتنا به او نکردند . و من یک کلمه مى خواهم بگویم و آن این است که اگر اسرائیل در تمام عمرش یک راست گفته باشد ، همین است که این قرارداد ارزش نگاه کردن ندارد . شما ببینید آقایان مجتمع شدند اسرائیل را بیمه کردند ، اسرائیل نه اینکه نمى فهمد این چیزها را ، مى فهمد . اسرائیل را بیمه کردند ، شناسائى کردند . حالا یا این هم جزء دروغ هاى اسرائیل است و بند و بست است یا راست است . این جمله که این قرار داد و این قطعنامه ارزش نگاه کردن ندارد ، صحیح است . چرا ندارد ؟ براى اینکه آنهائى که این را امضأ کردند ارزش ندارند . اگر ارزش آنها داشتند ، مى شد که اسرائیل یک همچو کلمه اى بگوید ؟ یک همچو توهینى که به هر کس بکند ، یک کسى که بگوید اصل حرف هاى تو ارزش گوش دادن ندارد ، نوشته هاى تو ارزش دیدن ندارد ، هر کس به یک آدم عادى یک همچو کند تا آخر عمرش با او دشمن مى شود . این آقایان طرفدارى از کسى کردند که به آنها اینطور توهین کرده و آنها را اینطور تحقیر کرده و دنبالش هم بیروت را و لبنان را و جنوب لبنان را آنطور به آتش کشیده . الان هم در حجاز اجازه نیست که بگویند مرگ بر اسرائیل . از مرگ بر اسرائیل یک دسته هائى که رفتند و براى اسلام مى خواهند شکایت پیش پیغمبر اسلام ببرند ، شکایت پیش خداى تبارک و تعالى در خانه او ببرند ، نمى گذارند شکایت کنند ، مى گویند بخورید و صدایتان درنیاید . اى لبنانى ها کتک بخورید ، کشته بدهید ، لکن نفس نکشید . این بیمه کردن اسرائیل این است و او ارزش اصلا براى شماها قائل نیست . او هیچ براى شما قائل نیست . خداى تبارک و تعالى ارزش براى این قرارداد قائل نیست و این قرارداد را قابل ذکر نمى داند . پیغمبرهاى دنیا حتى پیغمبر (اینها که پیغمبر ندارند ، اینها ، این اسرائیلى ها حرف مى زنند ، مثل مسلمان بودن بعضى از ماها) انبیاى عظام هم براى این قرارداد ارزش قائل نیستند . آنهائى که مى گویند که اسرائیل شناسائى شده است ، مى دانند مسأله را که شناسائى به اضافه شده است یا نمى دانند ؟ اگر نمى دانند ، که نمى دانم چه باید گفت . و اگر مى دانند ، چطور اینها قبول مى کنند یک همچو تحقیرى را و یک همچو تحقیر کوبنده اى را که شاید هیچ دولتى نتواند از کس دیگر بپذیرد . چطور اینها با همه ساز و برگى که دارند و با همه ادعاهائى که دارند ، یک دولتى که عددش معلوم نیست چند تاست که خود آنها هم با اسرائیلى ها بد هستند ، این ، اینها را اینطور تحقیر کند و آنها بپذیرند . حالا هم که اینطور تحقیر کرده ، حالا هم به طرفدارى از آمریکا ، به طرفدارى از اسرائیل پلیس حجاز جوان هاى ما را ،

ص: 23

پیرمردهاى ما را ، زن ها را ، بچه ها را بازداشت کنند ، برگردانند . چه کرده اند اینها ؟ اینها مسلمان نیستند ؟ ! چه گفته اند مگر ؟ گفته اند مرگ بر آمریکا! مرگ بر شوروى ! مرگ بر اسرائیل ! اینها مرگ بر اینها گفته اند ، پس اینها اصلا مسلمان نیستند ؟ ! اینها عبادت خدا نیامده اند بکنند ؟ ! مگر چه کرده اند اینها که عبادت خدا اینها که همه مورد مرحمت ، دارند فریاد اسلام را مى کشند ، مگر اینها چه کرده اند که نیامده اند براى این کارها ؟ اینها آمده اند مى گویند مرگ بر اسرائیل . مگر اسرائیل چیست ؟ اسرائیل دوست ماست ؟ ! این دوستى که مى گوید که ارزش ندارید شما که حرفتان را گوش کنم ، این دوست است ؟ ! یا ارباب است . آمریکا هم یک همچو حرفى تا حالا به شما نزده . آمریکا با همه قدرتش یک همچو حرفى نزده است که حرف یک دسته اى که همه شان مدعى چه هستند ، بگوید که اصلا گوش کردن ، طرحش ارزش ندارد ، شنیدنش ارزش ندارد . آمریکا تا حالا به شما این را نگفته و شما از اسرائیل پذیرفتید و منتظر ذلت دنیا و آخرت باید باشید .

ملت ها چشم امید به ایران بسته اند

خداوندا! ما با این ملت هاى مظلوم که در تحت فشار این دولت ها هستند چه بکنیم ؟ چه جواب بدهیم به این ملت ها ؟ خداوندا! ما با این دولت هائى که به اسم اسلام اینقدر تحقیر مى شوند و نفس در نمى آورند ، ما چه بکنیم با اینها ؟ اینها را باید چه کرد با آنها ؟ باید ملت ها خودشان ، خودشان بیدار بشوند ، خودشان بیدار بشوند دفاع کنند از خودشان ، منتظر نباشند که دولت هایشان این کارها را بکند . ما هم اگر نشسته بودیم منتظر بودیم که آریامهر برایمان کار بکند ، حالا بدتر از حالا بودیم . ملت ما هم ننشست که برایش دروازه تمدن بزرگ را بیاورند . او را گرفت ، دمش را گرفت بیرونش کرد و خودش زمام امور را به دست گرفت و امروز که ما اینجا نشسته ایم با یک سال پیش مان ، با دو سال پیش مان خیلى فرق داریم . امروز بحمداللّه همه چیز این ملت و همه چیز این مسلمان هاى کشور ما رو به ترقى است و ترقى کرده است . بالاتر ، اصل شما اگر این یک کلمه را توجه کنید که اگر این کشور یک پیشروى اسلامى ، یک پیشروى ملى نکرده بود ، چرا همه کشورها با آن مخالفند . استثنائش کم است . مگر اینجا چه شده است که همه با آن بد هستند ؟ دست چپى بد است ، دست راستى بد است ، منافقش بد است نمى دانم سلطنت طلبش بد است ، آمریکائى اش بد است ، شورویش بد است ، همه بد هستند . مگر چه شده اینجا که همه با آن بد هستند ؟ خوب ، همه جا هم انقلابات شده است ، اما انقلابى که شده همه با آن بد نبودند ، یک دسته طرفدارش بودند ، یک دسته هم با آن مخالف . ایران چه شده است که همه با آن مخالفند ؟ این معلوم مى شود ایران یک مطلبى در آن هست که این مطلب بر همه سنگینى مى کند . ایران دنبال یک برنامه اى هست که این برنامه نمى توانند بپذیرند ، گوش هایشان نمى تواند بشنود و آن برنامه ، برنامه اسلام است . اسلامى که مى گوید که همه را باید رفض کنید ، خودتان باید باشید . اسلامى که مى گوید که اگر کسى با یک جناح از چپ و راست مواده داشته باشد ، این محاربه با خدا دارد . اینها را از این مى ترسند ، از این مى ترسند که این نزاع به جاهاى دیگر برسد ورسیده الحمدللّه

ص: 24

و دنبال کنید که برسد به همه جا ، درست برسد . دنبال کنید که دنیا بفهمد شما چه کردید و تبلیغات زیاد خارجى ها را خنثى کنید . الان سرتاسر ، سرتاسر دنیا تبلیغ بر ضد شما مى کنند ، الا کمى ، کمى هست ملت ها با شمایند . هر کس نداى شما را شنیده فهمیده شما چه مى گوئید ، با شماست . آنها هم که ندایتان را فهمیدند و فهمیدند هم چه مى گوئید ، لکن این را مخالف با سلطنت خودشان مى دانند ، مخالف با رئیس جمهور خودشان مى دانند ، مخالف با منافع خودشان مى دانند ، آنها هم با شما دشمنند . ملت هاى ضعیف هر که حرف شما را شنیده ، با شما موافق است . اینهائى که در خارج رفته اند ، هر جا رفته اند اینها وقتى که مى آیند مى گویند ملت ها همه عاشق ایرانند ، ایران راخواهند ، چشم امید به ایران بسته اند . استقامت کند ملت ما ، استقامت کند دانشگاه ما ، استقامت کند حوزه هاى علمى قدیمى ما ، استقامت کنند ارتش و همه چیز ما ، ملت ما ، که استقامت اسباب این مى شود که ادامه پیدا کند این نهضت و انقلاب و به همه جا سرایت کند . جمله (فاستقم کما امرت ) در دو جاى قرآن هست یک جا در سوره شورى یک جا هم در سوره هود ، لکن پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) مى فرماید که نقل مى کنند که فرموده است (شیبتنى سوره هود لمکان ) . این آیه ، چرا سوره هود را گفت ؟ براى اینکه سوره هود یک ذیلى دارد و آن این است که (فاستقم کما امرت و من تاب معک ) استقامت ، خواسته است که ملت ها مستقیم باشند . کسانى که به پیغمبر گرایش پیدا کردند و رسیدند به اینکه پیغمبر ، پیغمبر اسلام است و ایمان به او آوردند ، اینها هم باید مستقیم باشند . پیغمبر براى این ذیل مى فرماید که (شیبتنى سوره هود) والا استقامت خودش را ، خوف نداشت از اینکه خودش استقامت داشته باشد . داشت ، خودش مى دانست دارد ، اما مى ترسید که ما استقامت نداشته باشیم . اگر ببینید که در بین توده هاى مردم ، در بین اشخاص ، دلسردى براى این نهضت پیدا مى شود ، بدانید استقامت توى کار نیست یا دارد مى رود از دست . کارى بکنید که این توده هاى مردم استقامت داشته باشند در این نهضتى که کرده اند . این نهضت یک امر الهى است و خدا فرموده است (فاستقم کما امرت و من تاب معک ) همانطورى که پغمبر اکرم از هیچ آمد و فتح کرد و نورش همه جا را گرفت ، شما ملت هم بعد از آن رژیم فاسد ، از هیچ شروع کردید ، یعنى هر چه بود خرابى بود و شما شروع کردید براى درست کردن آن . اما رفیق نیمه راه نباشید ، اینطور نباشد که ما تا اینجا رفته ایم حالا از اینجا دیگر برویم سراغ کارهاى دیگرمان . در رأس امور این است که ما این امر الهى را که (فاستقم کما امرت و من تاب معک ) این امر الهى را ما اجرا کنیم . ما در این انقلابى که ، یعنى ملت ما در این انقلابى که کرده است ، تا حالا استقامت کرده است و بحمداللّه تا حالا پیروز شده است . شما پیروزید در دنیا ، شما مطرح شده اید در دنیا . در همه گوشه هاى دنیا ، دولت هاى دنیا از شما یک نحو هراسى دارند که مبادا یک وقت ملت هایشان مثل شما بشود . شما تا حالا پیروزید ، استقامت کنید تا پیروزى نهائى به دست تان بیاید ، خودتان را بسازید و جوان هاى خودتان را بسازید و کودکان خودتان را بسازید . از توى دامن مادرها تا دانشگاه ها و هر جا به بعد ، اینها را بسازید که اگر ساخته شدند و ایمان در آنها تقویت شد ، مستقیم خواهند بود ، اعوجاج پیدا نمى کنند ، نه در راه اعوجاج

ص: 25

پیدا مى کنند ، نه در نیمه راه رها مى کنند . اساتید دانشگاه بدانند که اگر چنانچه دانشگاه را بسازند ، کشورشان را بیمه کرده اند تا آخر . ومعلم دبیرستان و دبستان و همه جا که مهیا مى کنند بچه ها را براى دانشگاه ، بدانند که اگر آنجا مهذب کردند این بچه ها را و این بچه ها را مؤمن به بار آوردند و مومن تحویل دانشگاه دادند و دانشگاه مؤمن تحویل ملت داد ، کشور خودشان را از همه آسیب ها نجات داده اند . آنهائى که در این امر اخلال مى کنند (خداى نخواسته اگر باشد) آنها اشخاصى هستند که خدمتگزار یکى از دو قدرت هستند و خیانت به ملت مى کنند . آنهائى که اگر دیدید که بین شما و فیضیه مى خواهند جدائى بیندازند ، فیضیه هم دید که بین آنها و دانشگاهى ها مى خواهند جدائى بیندازند ، بدانید که این یک دست اجنبى در کار است و آنها مى خواهند که شما دو قشر را مثل سابق از هم جدا کنند و منافع خودشان را در این بین ببرند ، چنانچه بردند و دیدیم . ما الان هم که هر چه گرفتارى داریم از آن رژیم داریم . الان این رژیم براى شما گرفتارى بحمداللّه نیاورده ، جنگ البته مشکل است ، لکن ما جنگ را شروع نکردیم و بحمداللّه در جنگ هم پیروز شدند و پیروز مى شود . و خداى تبارک و تعالى با شما و شما هم با او باشید . انشأاللّه خداوند این ملت را ، این دولت را ، این مجلس را و این رئیس جمهور را ، این وزراى ما را ، همه اینها را به سلامت نگه دارد که براى ملت خدمت کنند و شما دانش آموزان و دانشمندانى که آنها را آموزش مى دهید و اساتیدى که تربیت مى کنید آنها را و اساتید حوزه علمیه که تربیت مى کنید دیگران را ، خداوند براى این ملت حفظ بکند و خداوند ملت ما را با سلامت و سعادت قرین کند و دنیا و آخرت آنها را تامین بفرماید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 26

تاریخ : 61/6/29

پیام امام خمینى به مناسبت عید سعید قربان

بسم اللّه الرحمن الرحیم

والى اللّه المشتکى

در آستانه عید سعید قربان که باید به عموم مسلمانان جهان و بخصوص حجاج بیت اللّه الحرام ، رهسپاران به سوى قربانگاه بزرگ ابوالانبیا حضرت ابراهیم خلیل اللّه صلوات اللّه علیه و علیهم تبریک عرض کنم ، مع الاسف در این سال مصیبت هائى بر مسلمین وارد شد که به جاى تبریک ، تعزیت باید گفت . تعزیت نه فقط براى تجاوز شیطان بزرگ آمریکاى جنایتکار بر حریم مسلمین و نه فقط براى هجوم حکام تروریست و جنایت پیشه اسرائیل بر کشور عزیز اسلامى لبنان ، و نه براى جنایات صدام عفلقى این نوکر بى اراده آمریکا و اسرائیل بر مسلمانان عرب و غیرعرب و جنوب و غرب کشورمان ایران ، و نه براى جست و خیز و شادمانى سران کشورهاى مصر ، اردن ، سودان ، مغرب و غیر آنان براى پیروزى دشمنان اسلام و بشریت بر مظلومان لبنان و بیروت و به خاک و خون کشیدن هزاران جوان و پیر و طفل ، زن و مرد بیگناه ، گرچه همه اینها مصیبت است و تعزیت دارد ، لکن مصیبت بزرگ و فاجعه عظیمى که همه مصیبت ها و فاجعه ها پیش آن ناچیز است ، آن است که مشتى تروریست صهیونیست بى حیثیت ، به بدترین وجه بر مسلمانان تاخت و تاز کنند . مسلمانانى که داراى آنهمه امکانات معنوى و مادى هستند که با یک تشر مى توانند آمریکا را از منطقه عقب برانند تا چه رسد به اسرائیل . ما نه فقط براى آوارگى یک عده مظلوم که از سرزمین هاى خود رانده شدند و پناهگاهى ندارند در سوک و عزا هستیم ، که مصیبت بزرگ آن است که این جنایت ها به دست اسرائیل در مرئى و منظر دولت هاى مدعى اسلام انجام مى شود . فاجعه بزرگ آن است که این دولت هاى مدعى اسلام براى ناز شست آمریکا و اسرائیل فعالیت مى کنند که مو به مو طرح کمپ دیوید یا شبیه آن را اجرا کنند و به دنبال این جنایت عظیم صریحا اسرائیل را به رسمیت یا به آقائى بشناسند . فاجعه براى مسلمانان آن است که بعضى از دولت هاى به اصطلاح مسلمان ، با دیدن این فجایع بزرگ مانع مى شوند تا مظلومان از دست ستمگران حتى ناله کنند .

مصیبت عظیم آن است که آمریکا که قریب نیم قرن بر مسلمانان جهان بخصوص منطقه ، هر چه خواسته است ستم کرده و مخازن آنان را غارت نموده است ، دولت ها نه تنها از ترس آمریکا نمى توانند اظهار مظلومیت مظلومان را حتى در کشورهاى خودشان بشوند ، بلکه چنانکه دیدیم با ملت غارت زده

ص: 27

ایران که با نهضت اسلامى خود مى خواهد فریاد مظلومانه سردهد و به ملت هاى مظلوم جهان داد خود را برساند ، چه ها کرده و در مخالفت با ایران حتى از آمریکا و اسرائیل گوى سبقت را ربودند و براى تقرب به ستمکاران ، با تمام قواى تبلیغاتى و تسلیحاتى به متجاوز به ایران کمک نمودند . به جاى آنکه به ملت و دولت برادر خود دست اخوت و وحدت دهند ، به آمریکا و اسرائیل دست عبودیت و ذلت دادند و به توطئه علیه ملت ایران برخاستند . ما اکنون از بسیارى از دولت هاى به اصطلاح اسلامى مأیوس هستیم و امیدى به هدایت آنان نداریم مگر آنکه خداوند متعال نظر عنایتى فرماید و تحولى در آنان بوجود آورد تا مسائل را آنگونه که شایسته است ، بررسى نمایند و خود و کشور خود را از چنگال گرگان جهانخوار نجات دهند . اینک لازم است تذکراتى به زائران بیت اللّه الحرام و آنان که در قربانگاه حضرت خلیل الرحمن سلام اللّه علیه حاضر مى شوند ، داده شود :

1_ لازم است حجاج ، مسائل حج را از واجبات و محرمات نزد علماى اعلام به خوبى یاد گیرند تا خداى نخواسته تخلفاتى حاصل نشود که موجب هدر رفتن زحمات آنان گردد یا موجب محل نشدن آنان شود و براى خودشان اشکالاتى پیش آید .

2_ لازم است زائران محترم ایرانى توجه کنند که از کشورى انقلابى و اسلامى و متعهد به احکام اسلام راهى حج شده اند و چشمان دوستان و دشمنان بر آنها دوخته شده است . دوستان ، براى آنکه ببینند زائران محترم به تعهد اسلامى خود باقى هستند و در رفتار و گفتار و برخورد با مسلمانان جهان آبروى انقلاب اسلامى شکوهمند خود را حفظ مى نمایند و در زحمت ها و مشقت ها و کمبودها که لازمه قهرى این سفر مقدس است ، بردبارى و شکیبائى دارند و خداوند متعال را در امور حاضر و ناظر مى دانند و با سرافرازى به کشور خود باز مى گردند و کشور و انقلاب خود را در بین مسلمانان جهان سرافراز مى کنند و انقلاب اسلامى کشور عزیز خود را مسلمانان جهان و کشورهاى اسلامى صادر مى نمایند ، یا خداى نخواسته بر خلاف اخلاق و کردار اسلامى از بعض آنان در مریى و منظر برادران اسلامى ، عمل و یا گفتارى ولو کوچک صادر مى شود که موجب هتک اسلام و جمهورى اسلامى که از گناهان بزرگ نابخشودنى است . و دشمنان ، براى آنکه در گفتار و کردار و اخلاق آنان خدشه کنند و خداى نخواسته اگر امرى گر چه بسیار ناچیز از آنان صادر شود ، بهانه به دست آوردند و با بوق هاى تبلیغاتى خود مطالب کوچک را بزرگ و بزرگتر جلوه دهند و بیش از پیش ، چهره اسلام و انقلاب را در نظر اجانب و جهانیان واژگون و مسلمانان ایران را در نظر مسلمانان جهان مردمى بى بند و بار معرفى کنند و اسلام را مکتبى به دور از ارزش هاى والاى انسانى و ملت شریف ایران را ملتى منحط و دور از تمدن و تعالى ، به خورد جهانیان دهند . باید بدانند مسؤولیت حجاج محترم در پیشگاه مقدس خداوند متعال و در مقابل ملت شریف و مجاهد ، در راه اسلام و تعالیم انسانى آن ، بسیار خطیر و بزرگ است . هرگز گمان نکنند امسال که همه مى دانیم چنگال ابرقدرت ها و وابستگان به آنان ، به کشورهاى اسلامى و مظلومان جهان بیش از پیش فرو رفته و خون جوانان مظلوم مسلمین بیشتر از هر وقت از چنگال آنان مى چکد ، مشابه سال هاى دیگر است .

ص: 28

اکنون قدرتهاى بزرگ جهان از اسلام و برنامه هاى غرب و شرق زدائى آن به وحشت افتاده اند و شیطان بزرگ ، جوجه شیطان ها را فرا خوانده و به تمام توطئه ها براى خاموش کردن نور خدا دست یازیده است .

3_ لازم است زائرین محترم بیت اللّه الحرام از هر ملت و مذهبى که هستند به فرامین قرآن کریم گردن نهند و در مقابل سیل شیطانى بنیان کن اسلام زدائى شرق و غرب و وابستگان بى اراده آنان ، دست اخوت اسلامى به هم دهند و به آیات شریف الهى که آنان را به اعتصام به حبل اللّه فرا خوانده و از تفرقه و اختلاف تحذیر و نهى نموده است ، توجه کنند . از این فریضه عبادى _ سیاسى اسلام ، در آن امکنه شریفه که بحق براى مصالح موحدین و مسلمین جهان بنا شده است ، بیشترین استفاده معنوى و سیاسى را نموده و به سر قربانگاه ابراهیمى _ اسماعیلى توجه کنند ، که براى خداى تبارک و تعالى و هدف مقدس اسلام تا سر حد فداى عزیزترین ثمره وجود خود باید ایستاد و از هدف الهى دفاع نمود . باید شیطان بزرگ و میانه و کوچک ، اولى ، وسطى و عقبه را از حریم مقدس اسلام و کعبه و حرم راند و باید دست شیاطین را از کعبه و حرم کشورهاى اسلامى که حریم آن است قطع کرد و باید دعوت خداوند متعال را لبیک گفت . باید حجاج محترم کشور انقلاب اسلامى ایران فریاد مجاهدین شجاع و فداکار ملت شریف مجاهد را بر مسلمانان جهان در آن مجمع عمومى مسلمین برسانند و آنان را موظف نمایند که حامل پیام ملت ایران به تمام ملت هاى مظلوم جهان باشند و فریاد یاللمسلمین این ملت انقلابى

4_ مسلمانان باید بدانند که پس از انقلاب اسلامى و توجه به قدرت خارق العاده اسلام ، توطئه هاى و نقشه هاى امریکا از ایجاد تفرقه بین برادران اهل سنت و تشیع و هجوم به ایران که مرکز ثقل نهضت اسلامى است ، تا نقشه عمیق و گسترده هجوم به لبنان و آن جنایات عظیم ، همه و همه براى اسلام زدائى و تضعیف این قدرت الهى است . باید بدانند نقشه امریکا که به دست خبیث اسرائیل در جریان است ، به بیروت و لبنان خلاصه نمى شود ، که اسلام در همه جا ، در کشورهاى اسلامى خصوصا منطقه خلیج فارس و حجاز مرکز وحى الهى ، هدف است . هدف اول آن است که حکام منطقه گوش و چشم بسته در فرمان آمریکا و از آن دردناکتر اسرائیل باشند و ننگ هر تحقیر و نوکرى را بپذیرند . در چنین جو و فاجعه عظیمى ، ملت هاى اسلامى نباید بى تفاوت باشند و از هیچ کوشش در راه حفظ اسلام و کشورهاى اسلامى نباید دریغ کنند . چه دردناک و مصیبت بار است که در جوار مسلمانان و دولت هاى به اصطلاح اسلامى ، اسرائیل غاصب اینچنین جسورانه و فاتحانه به مردم مظلوم لبنان ، به خواهران و برادران عزیز بیروتى تجاوز کند و به جاى آنکه دولت هاى کشورهاى اسلامى به دفاع ، که یک فریضه الهى و انسانى است ، برخیزند ، اینچنین نرمش نشان دهند ، بلکه براى مقصد شوم آمریکا و اسرائیل به فعالیت برخیزند و به جاى اسرائیل ستم پیشه ، ایران اسلامى و اسلام را در ایران هدف و تمام هدف قرار دهند . آیا اگر امروز توانستند عذرهائى براى سکوت بلکه کمک به مقاصد شوم این جنایتکار و اربابش بتراشند ، تاریخ را هم مى توانند به انحراف کشند ؟ آیا ملت هاى آزاد را هم مى توانند فریب

ص: 29

دهند ؟

و آیا خداوند منتقم را هم با عذرهاى غیر موجه خود مى توانند قانع کنند ؟ و آیا اینطور که اینان اسلام بزرگ را به ملعبه و بازى گرفته اند ، گناه بزرگشان بخشودنى است ؟ و آیا از عهده جواب براى خون هاى زنان و مردان و کودکان بیگناه بیروت بر مى آیند ؟

5 _ چون لازم است در این سفر مبارک بر جریانات و طرح هاى اسلامى _ سیاسى ، هماهنگى هاى کامل بین تمام کاروان ها و گروه ها باشد و از هرج و مرج و امور مخالف با اخلاق اسلامى به طور کامل اجتناب شود ، ضرورى است حجاج محترم و کاروان هاى حج از پیشنهادهاى متصدى محترم امور حج و حجاج ، جناب حجت الاسلام آقاى موسوى خوئینى ها پیروى نمایند ، که اگر خداى نخواسته هر کاروان و هر گروهى مستقلا و بدون توجه به هماهنگى اقدام به امرى کنند ، ممکن است فاجعه اى پیش آورد و انحرافاتى تحقق یابد که چهره اسلامى جمهورى اسلامى و انقلابى دگرگون جلوه داده شود و این گناه عظیمى است که پیش خالق و خلق مسؤولیتى بس بزرگ دارد .

اینجانب امیدوارم که حجاج عزیز ایدهم اللّه تعالى از خود و دوستان خود مراقبت نمایند که این عبادت با عظمت الهى ، آلوده به گناه و خطایا نشود . در میقات هاى الهى و مقامات مقدس ، در جوار خانه پر برکت خداوند تعالى ، آداب حضور محضر مقدس خداوند عظیم ، مراعات و قلوب حجاج عزیز از تمام وابستگى هاى به غیر حق ، آزاد و از آنچه غیر دوست هست ، تهى و با انوار تجلیات الهى منور گردد تا اعمال و مناسک این سیر الى اللّه با محتواى حج ابراهیمى و پس از آن ، حج محمدى ، آراسته گردد و با سبکبارى از افعال طبیعت ، همگان سالم از ورزهاى منى و منیت ، با کوله بارى از معرفت حق و عشق محبوب ، به اوطان خود باز گردند و به جاى سوغات هاى مادى فانى ، دستاوردهاى باقى ابدى براى دوستان به سوغات آورند . با مشتى پر از ارزش هاى انسانى اسلامى که پیغمبران بزرگ از ابراهیم خلیل اللّه تا محمد حبیب اللّه صلى اللّه علیهم و آلهم اجمعین به انگیزه آن مبعوث شدند ، به دوستان عاشق شهادت بپیوندند . این ارزش ها و انگیزه هاست که انسان را از اسارت نفس اماره به سوء و وابستگى به غرب و شرق ، نجات و به شجره مبارکه زیتونه لاشرقیه و لاغربیه رساند . و اگر مسلمانان جهان به انگیزه انبیأ علیهم السلام که عصاره آن در آخرین کتاب انسان ساز ، قرآن کریم ، این کتاب هدایت که از مبدأ نور (اللّه نورالسموات و الارض ) به مشکات قلب نورانى خاتم الرسل صلى اللّه علیه و آله و سلم تابش نمود تا قلوب انسان ها را از حجاب هاى ظلمت و نور برهاند و عالم را نور علا نور کند ، پى برند و به اقیانوس نور متصل شوند ، هرگز در اسارت شیطان و شیطان زادگان در نمى آیند و براى چند روز مسند توهمى و ریاست هاى تخیلى ، داغ ننگ و ذلت را بر جبین خویش نمى پذیرند و براى تقرب به شیطان بزرگ و طرح اسارت بار کمپ دیوید و اشباه آن ، به جست و خیز بر نمى خاستند . هان اى قطره هاى جدا از اقیانوس قرآن و اسلام ! به خود آئید و به این اقیانوس الهى متصل شوید و به این نور مطلق استناره کنید تا چشم طمع جهانخواران از شما ببرد و دست تطاول و تجاوز آنان قطع شود و به زندگانى شرافتمندانه و ارزش هاى انسانى برسید . از این زندگى ننگین که مشتى اسرائیلى دوره گرد ، بر شما حکومت کنند و مسلمانان مظلوم را در حضور شماپایمال نمایند ،

ص: 30

رهائى یابید . بار الها! به ما خفتگان توفیق بیدارى عنایت فرما و حکام کشورهاى اسلامى را به خود آر که با معیارهاى اسلامى بر مسلمانان حکومت کنند و بت هاى نفس و طاغوت را در هم شکنند .

6_ بر روحانیون محترم و نویسندگان و گویندگان متعهد لازم است که در فرصت هاى مناسب و در محضر مسلمانان ، به جبران تبلیغات مسمومى که از وسائل ارتباط جمعى وابسته به آمریکا و اسرائیل ، به شایعه افکنى و دروغپردازى بر ضد اسلام و جمهورى اسلامى ایران اشتغال دارند ، از اسلام و انقلاب اسلامى ایران دفاع نمایند و چهره واقعى آن را به جهانیان معرفى نمایند و دستاوردهاى اسلامى را که با جهاد بى امان ملت متعهد ایران ، با همه گرفتاریها و کارشکنى هاى دشمنان اسلام در داخل و خارج ، نصیب کشورشان شده است ، یادآور شده و ملت ها را آماده کنند و از تهمت هایى که از ناحیه بوق هاى تبلیغاتى به این ملت زده شده است پرده بردارند و نقشه ها و توطئه هاى آمریکا و وابستگان به آن را افشا کنند . از هجوم ارتش صدام عفلقى به امر آمریکا و پشتیبانى کشورهاى وابسته به آن ، جهانیان را باخبر کنند . مسلمانان را از آنچه به دست بعضى از حکام آمریکایى بر اسلام و مسلمین مى گذرد که بدترین آنها شناسائى رسمى اسرائیل و بعد از آن ، تاخت و تاز وحشیانه به کشور اسلامى لبنان و شهید و معلول کردن ده هزار مردم بیگناه و بى پناه است ، آگاهى دهند . شاید ملت ها با اعتقادبه خداى متعال از این فاجعه بزرگ تاریخ که روى مسلمانان را در جهان و در پیش نسل هاى آینده ، خدانخواسته سیاه مى نماید ، جلوگیرى کنند و اسلام عزیز و مسلمین را از این ننگ بزرگ رهائى بخشند و خود را از این تحقیر و ذلت ناهنجار که یاد آن هر مسلمان غیرتمند را مى لرزاند آزاد کنند .

7_ اخیرا به دولت هاى منطقه که براى فجایع مخالف با اسلام و تعلیمات قرآن ، گردهمائى مى نمایند ، اخطار مى کنم که اقدام و قیام بر ضد اسلام و ملت هاى اسلامى نکنند . در صورتى که چنین کنند ، دولت و ملت ایران که بزرگترین قدرت منطقه است ، به اذن اللّه تعالى بر شما نخواهد بخشود و هر پیامدى که براى شما پیش آید ، خود مسؤول آن هستید . از شما که رگ حیات و شریان بزرگ اقتصاد و صنایع جهان در دستتان است ، هیچ عذرى در پیشگاه معظم خالق و مخلوق پذیرفته نخواهد شد . امید است انشأاللّه تعالى اسلام عزیز با پشتیبانى ملل اسلامى در جهان خصوصا منطقه ، به آمال خود برسد و مسلمانان جهان بر مستکبران پیروز شوند .

والسلام على عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 31

تاریخ : 61/6/31

پیام امام خمینى به مناسبت دومین سالگرد جنگ تحمیلى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

دو سال از هجوم آمریکاى جهانخوار توسط جیره خوار خود ، صدام عفلقى به کشور اسلامى ایران و در واقع به اسلام گذشت و با سپاس به درگاه خداوند متعال هر چه از این جنگ ناخواسته تحمیلى مى گذرد ، قدرت اسلام و جمهورى اسلامى و قواى نظامى و انتظامى ایران و پایدارى ملت متعهد آشکارتر و افزون تر مى گردد و رسوائى جهانخواران و وابستگان و پیوستگان به آنان بیشتر و واضح تر مى شود و مشت خرابکاران و منافقان و منحرفان بازتر مى گردد و بحمداللّه تعالى و با عنایات خاصه الهى و توجه حضرت بقیه اللّه ارواحنا لمقدمه الفدا ، امسال کشور و ملت ایران با سال هاى گذشته فرق هاى چشمگیرى داشته است . سال هاى قبل ارتش فریب خورده صدام در کشور عزیز ما به جنایات خود ادامه مى داد و صدام تکریتى و اربابانش امید داشتند که بتوانند در داخل کشور به خرابکارى و جنایت ادامه دهند و خیال سردارى قادسیه را در سر داشتند و جدائى مناطق نفت خیز را در مغزهاى پوک خود مى پختند ولى در این سال پر برکت مى بینیم و مى بینید که کاخ هاى امیدشان فرو ریخته و قواى مسلح شجاع و مومن ایران آنان را با رسوائى هر چه تمامتر از کشور خویش رانده اند و اکنون چون دزدان در بلندى هاى ایران پناهگاه ساخته و در آنها خزیده اند و قدرت مقابله را از دست داده اند و از داخل کشور عراق با توپ هاى دور برد و موشک ها مناطق مسکونى عرب نشین را مى کوبند و مردم شهرهاى مقاوم مرزى را به شهادت مى رسانند و بلند پروازى هاى سردار قادسیه بدل شده است به دریوزگى از این دولت و آن دولت و به مشتى دروغ که خود را به آن دلخوش و روى خود را با سیلى سرخ کرده است و به خیال خود ارتش خویش را فریب مى دهد و انتقام شکست مفتضحانه خود را از ملت مظلوم عراق و فرماندهان ارتش خود گیرد و مضحک تر از همه اینکه جزیره خارک را منطقه نظامى اعلام مى کند و پشتیبانان شکست خورده او دامن به این دروغ زده اند که شاید این حیله موجب شود کشتى هاى نفتکش به جزیره خارک نیایند و ایران را وادار به صلح نمایند که این حیله شیطانى نیز خنثى و نقش بر آب شد ، چرا که رزمندگان ایران شجاعانه از خاک و بندرهاى ایران دفاع مى نمایند و دولت با اعلام بیمه کشتى هاى نفتکش ، این نقشه را باطل کرد . و امروز قدرت نیروهاى مسلح ایران از ارتش و سپاه و بسیج و قواى انتظامى و عشایرى و مردمى آنچنان است که مى تواند با راحتى شهرهاى عراق را در هم کوبد ، لکن پیروى از احکام اسلام عزیز آنان را از تجاوز به حریم شهرهاى مسکونى باز

ص: 32

داشته است و اگر خداى ناکرده فرماندهان و پرسنل قواى مسلح ما چون صدام و قواى تابع او بودند که به اسلام و احکام نورانى آن اعتنائى نداشتند و از ارزش هاى انسانى بى بهره بودند ، شهرهاى عراق چون شهرهاى خوزستان و امثال آن در هم کوبیده مى شد . در سال گذشته توطئه گران مطبوعات و بازیگران رسانه هاى گروهى وابسته به آمریکا و صهیونیسم با کمال وقاحت ایران را متهم مى کردند که از اسرائیل اسلحه وارد مى کند و طرفدار اسرائیل جنایتکار است ، اکنون در کنفرانس فاس ، فاش و روشن شد که طرفدار اسرائیل ، صدام جنایتکار و اکثر دولت هاى منطقه باشند . طرفدارى از جنایتکارى که با کمال جسارت پس از آنهمه تبهکارى هایش و خدمتگزارى هاى دویله هاى (دویله ها: دولت های کوچک، دولت های ناچیز و حقیر) منطقه ، آنان را به باد مسخره گرفته است و آنان را آنچنان تحقیر نموده که جز خود آنان هر انسانى را خجالت زده مى کند و خجالت نه از براى سران این دولت ها ، بلکه براى انتسابشان به اسلام و از آن جهت که متأسفانه امور مسلمانان به دست اینان است . پیامد آن خدمتگزارى ها به این جنایتکار ، قتل عام بیگناهان بیروت ، جنایتى که عمق آن را ما نمى دانیم ، حجم جنایت به قدرى بوده است که به حسب گزارش خبرگزارى ها خشم جهانیان را برافروخته است ، حتى جنایتکاران جهان چون ریگان و حسنى مبارک را به صورت ظاهر وادار به محکوم نمودن آن نموده است . حجم جنایت به گونه اى بوده است که حتى خبرگزارى ها و روزنامه هاى طرفدار اسرائیل آن را محکوم و بزرگترین جنایت پس از جنگ جهانى دوم دانسته اند و به گونه اى بوده است که حتى خود جنایتکاران نمونه جهان چون اسرائیل و فالانژها و دیگر همدستانشان هر یک به دیگرى نسبت مى دهد و بزرگترین مصیبت براى مسلمانان آن است که از سران دولت هاى منطقه نفس بر نمى آید و از آن فجیع تر و ننگ آورتر طرفدارى بى قید و شرط بعض حکام منطقه است و باز هم در حجاز از جنایت اسرائیل و پدربزرگ او امریکا نمى شود اسم برد . و ما با سپاس به درگاه پروردگار عالمیان ، باز هم مددهاى غیبى را از اسلام و جمهورى اسلامى دریافت مى کنیم و خداوند کید آنان را که دولت ایران را طرفدار اسرائیل معرفى مى کردند به خود آنان برگرداند و آنان را نزد ملت رسوا کرد و صدام عفلقى که براى روبروئى با اسرائیل بهانه مى تراشید و خواست با آن بهانه ها خود را از دست مدافعان سلحشور ایران نجات دهد ، در کنفرانس فاس به حمایت و شناسائى اسرائیل و بیمه و امنیت آن گریبان پاره کرد و (مکروا و مکراللّه و اللّه خیر الماکرین ) .

اکنون که بزرگداشت هفته جنگ تحمیلى فرا رسیده است و بحمداللّه تعالى قواى مسلح و غیور ایران با سرافرازى تمام و غرور آفرینى براى اسلام و ملت بزرگ ، مراحل آخر پیروزى را طى مى کند ، لازم است ملت شریف ایران عموما و خصوصا دولتمردان و گویندگان و نویسندگان و شاعران و هنرمندان از این قشرهاى فداکار هر یک به سهم خود قدردانى نمایند و مراحل مختلف پیروزى این حماسه آفرینان را با گفتار و نوشتار و کردار خود در معرض نمایش گذارند و در محافل هفته جنگ

ص: 33

فواید و نتایج و پیامدهاى آن را برشمارند و روح شجاع این رزمندگان بزرگ را هر چه بیشتر تقویت کنند . ملت شجاع و متعهد ، این هفته لازم است حضور خود را در صحنه جنگ اثبات نمایند و مشت محکمى به دهان یاوه سرایان بکوبند . امروز ابرقدرت ها ، ملت حاضر در صحنه ما را متهم مى کنند که از جمهورى اسلامى رو برگردانده و از جنگ که حقیقتا دفاع از اسلام است خسته شده اند . آنان ملت ایران را نشناخته اند و ناچار به دروغپردازى پرداخته اند و با اتهامات گوناگون به قواى مسلح و ملت ایران ، تصمیم دارند به هر صورتى که هست بار دیگر جنایات خود را در ایران تکرار نمایند ، ولى ملت رشید و مقاوم ایران در مقابل آنان ایستاده اند و هرگز به آنان چنین اجازه اى را نخواهند داد . آنان مى خواهند با جمهورى اسلامى مخالفت کنند ، چرا که این مخالفت مردم عزیز ما را مصمم تر خواهد نمود تا براى مبارزه اى طولانى تر دست در دست یکدیگر نهند و از ایران واسلام عزیز و استقلال و شرف خویش دفاع نمایند . لهذا ملت شریف در سراسر ایران از روحانى و دانشگاهى و بازاریان و جوانان عزیز محصل تا رزمندگان فداکار و سایر قشرهاى معظم در این هفته جنگ به شکرانه پیروزى اسلام پشتیبانى خود را از جمهورى اسلامى و قواى مسلح ، فداکاران در راه هدف که اسلام و ایران است به ثبوت برسانند و نیز یاد شهداى فداکار را که جمهورى اسلامى و پیروزى ها ، رهین جان نثارى آنهاست ، زنده نگه دارند و از معلولین عزیز و آسیب دیدگان و آوارگان مقاوم در راه استقرار حکومت اللّه تفقد و قدرشناسى نمایند و از بازماندگان شهدا دلجوئى و به آنان دلدارى دهند ، گر چه زبان ها و قلم ها در توصیف جوانان و نوجوانان ، پیران و سالخوردگان عزیزى که خون پاک خود و سلامت خویشتن را فدا کرده اند تا اسلام زنده و کشور پاینده بماند و از شر دشمنان خونخوار آزاد شود ، عاجزند و نیز عاجزند که به پدران و مادران دلیرى که چنین فرزندانى را تربیت کردند و به اسلام تقدیم نمودند دلدارى دهند و از خواهران و برادرانى که در جوار آنان بودند دلجویى نمایند ، اینان مشمول عنایات و رحمت هاى بى پایان خداوند ، در جوار اولیأ عظیم الشان ، با سعادت در دنیا و آخرت قرینند ، خدایشان رحمت و برکت دهد . درود بى پایان به روح پاک شهیدان راه حق و سلام فراوان بر آسیب دیدگان و آوارگان در جبهه هاى دفاع از اسلام و ایران اسلامى و درود و سلام بر بازماندگان شهدا و خانواده هاى آسیب دیدگان و سلام خداوند و انبیأ و اولیأ او بر بقیه اللّه ارواحنا لمقدمه الفدا

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 34

تاریخ : 61/7/1

پیام امام خمینى به مناسبت آغاز سال تحصلى 62 _ 61

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اکنون که با تأیید خداوند متعال و توجه خاص بقیه اللّه ارواحنا لمقدمه الفدا مراکز آموزش از دبستان ها و دبیرستان ها گشایش مى یابد و مراکز سرنوشت ساز کشور و جمهورى اسلامى به فعالیت بر مى خیزند ، تذکراتى را که کرارا داده ام ، به علت اهمیت موضوع ، شایسته تکرار مى بینم .

اینجانب خود را مسؤول اسلام و ملت محترم مى دانم تا در این امر حیاتى باز تأکید و پافشارى نمایم . امیدوارم همه دست اندرکاران امور تربیتى و آموزشى و تمام دولتمردان جمهورى اسلامى و همه روشنفکران متعهد و گویندگان و نویسندگان و بالاخره فرد فرد ملت ایران که نزد خداوند قهار مسؤول هستند ، در این امر که در رأس امور است ، نه تنها سهل انگارى و مجامله ننمایند که با جدیت و پشتکار براى هر چه غنى تر و بهتر شدن اساس آموزش و پرورش اقدام نمایند .

1_ باید سعى شود متصدیان امور تربیتى از مرتبه ابتدائى تا آخر از اشخاص صالح و متعهد و معتقد به جمهورى اسلامى انتخاب شوند ، افرادى که هیچ گونه گرایش به مکتب هاى انحرافى شرق و غرب نداشته باشند . دانش آموزان عزیز با کمال دقت و بیطرفى اعمال و کردار دبیران و معلمین را زیر نظر بگیرند که اگر خداى نکرده در یکى از آنان انحرافى ببینند بلافاصله به مقامات مسؤول گزارش نمایند و خود دبیران و معلمین با هشیارى مواظب همکاران خود باشند تا اگر بعضى از آنان خواستند افکار انحرافى خود را در خلال تدریس به فرزندان میهن اسلامى مان القأ کنند ، از آنان جلوگیرى نمایند و در صورتى که فایده اى نبخشید با قاطعیت مطلب را با مسؤولان در میان بگذارند . ایران امروز دیگر تحمل افکار غربزده و شرقزدگى مشتى خائن را ندارد . ما باید با تمام وجود به استقلال فرهنگى برسیم که استقلال فرهنگى پایه و اساس کشورى آزاد و مستقل است . استادان عزیز باید خود این اعتقاد را بیابند که تنها فرهنگ ایران اسلامى است که نجاتبخش کشور و ملت مان مى باشد . معلمان عزیز خود بهتر مى دانند که فرهنگ استعمارى در زمان این پسر و پدر چه به روز این کشور و ملت آورده است . به فرهنگ غنى ایران اسلامى تکیه کنید و مطمئن باشید که پیروزى از آن شماست . فرزندان عزیزتان را در سر کلاس ها به صورتى تربیت نمائید که وقتى فارغ التحصیل مى شوند جوانان برومندى تحویل جامعه گردند که با تمام وجود معتقد باشند که آنچه بدبختى داشتند از ابرقدرت هاى شرق و غرب و شرقزدگى و غربزدگى است .

ص: 35

2_ دبیران و معلمان و به طور کلى استادان ، سخت از دانش آموزان مواظبت نمایند تا گروهگ هاى چپى روسى و امریکائى و منافقین امریکائى آنان را فریب ندهند . فرزندان عزیزم خود از یکدیگر به بهترین وجه مراقبت نمایند و در صورتى که مشاهده کردند که بعضى از دشمنانشان در لباس دوست و همشاگردى مى خواهند آنان را جذب گروه خود کنند ، به مقامات مسؤول معرفى نمایند و سعى کنند این کار خود را به صورتى مخفى انجام دهند . فرزندان عزیزم ! شما خوب دانید که مقدرات جمهورى اسلامى در آینده به شما سپرده مى شود . از خود و دوستان کاملا مراقبت نمائید تا در ابعاد مختلف ، چه بعد اعتقادى و چه ابعاد دگر صراط مستقیم را بپمائیم ، زیرا گرایش به یکى از مکتب هاى انحرافى و نیز وابستگى فکرى و عملى به غرب و شرق اگر چه بسیار کوچک ، نه تنها خودتان را نابود مى کند که در صورت سهل انگارى ولو در دراز مدت به دیگران سرایت خواهد کرد و همه ما در پیشگاه خداوند متعال و نسل هاى آینده مسؤول خواهیم بود . باید توجه داشته باشید که نفوذ منافقین و دیگر خرابکاران و افراد منحرف در دبیرستان ها و دیگر مراکز تعلیم و تربیت موجب تباهى اسلام است و مسؤول آن ، همه دست اند رکاران امور تربیتى مخصوصا دبیران و معلمان و دانش آموزان حزب اللّهى مى باشند . همه مى دانیم که سرنوشت یک کشور و یک ملت و یک نظام ، بعد از توده هاى مردم در دست طبقه تحصیلکرده است و هدف بزرگ استعمار نو به دست گرفتن مراکز این قشر است . کشور ما در دهه هاى اخیر هر چه صدمه دیده و رنج کشیده است از دست خائنین این قشر بوده است . وابستگى به شرق و غرب توسط غربزدگان و شرقزدگان و به اصطلاح روشنفکران که از دانشگاه ها برخاسته اند ولى چهارچوب فکریشان در مدارس ابتدائى و متوسطه درست شده است ، به فرهنگ ، دین و کشورمان صدمه هاى بیشمار زده اند ، چرا که این افراد براى تکمیل وابستگى به شرق و غرب و اخیرا امریکا هر کارى که توانسته اند به نفع آنان انجام دهند دادند . چون درس خوانده بودند با کوله بار غربزدگى و شرقزدگى چون دزدانى که با چراغ آیند ، براى اربابان و کعبه هاى آمال شان گزیده تر کالاها را انتخاب کردند . گر چه ما مسؤول آنچه در آن روزگاران بر ملت مان رفته است نیستیم ، لکن امروز رئیس جمهور و دولت و مجلس شوراى اسلامى و تمامى متصدیان امور تربیتى در مقابل خداوند قادر و توده هاى ملت مستضعف مسؤول هستیم . (کلکم راع و کلکم مسؤول ) و باید بدانید که از مسؤولیت هاى بسیار بزرگ ، مسؤولیت دینى و ملى است ، مسؤولیت در مقابل مستضعفان و مظلومان است و بالاخره مسؤولیت در پیشگاه خالق و خلق ، آن هم در طول تاریخ آینده . مسامحه و سهل انگارى در تعلیم و تربیت خیانت به اسلام و جمهورى اسلامى و استقلال فرهنگى یک ملت و کشور مى باشد و باید از آن احتراز کرد . امروز دانش آموزان باید سعى کنند تاریخ انقلاب اسلامى مان را و نقش وحدت بین خودشان و دانشگاهیان را با روحانیون بیاموزند ، زیرا اگر روحانیون شما را و شما روحانیون را بشناسید و با هم تفاهم کنید ، مطمئن باشید که جناح هاى غربزده و شرقزده از منافق و چپگرایان و دیگر خرابکاران و منحرفان بر شما و کشور اسلامى تان طمع نخواهند کرد و اگر هم طمع کنند ، با شکست قطعى مواجه خواهند شد . و بدانید که بى انگیزه نبوده است که رژیم سابق از شاعران و نویسندگان و سخنگویان و

ص: 36

شایعه سازان و روزنامه نگاران وابسته براى تفرقه بین این دو گروه استفاده مى کردند که متاسفانه آنچنان در این امر موفق شدند که این دو قشر دشمن سرسخت یکدیگر شدند و رفت و آمد هر گروه در محیط دیگرى ممنوع اعلام شده بود و هیچ یک چشم دیدن دیگرى را نداشت و این اختلافات را رضا خان و پسرش دامن زدند تا کشور ایران را در تمامى ابعاد وابسته به قدرت ها کردند و آنچنان مردم را از خود و فرهنگ خود و فرهنگ غنى اسلام بیگانه کردند که در هر چیز خود را به بیگانگان محتاج و خویشتن را فاقد همه ارزش ها مى دانستند و این فاجعه موجب گردید تا کشور و اسلام بزرگ را عقب نگه دارند و به سر این کشور و ملت ، آن آمد که همه مى دانید که جبران آن محتاج به فعالیت همه جانبه شبانه روزى ملت و دولت و شما مى باشد و امید است تا با هماهنگ شدن همگان و راهنمائى هاى متفکران و عالمان متعهد و بیرون راندن یاس و ناامیدى از خود و یافتن خویشتن خویش و فرهنگ عظیم خود به زودى به استقلال کامل دست یابیم و ملت مظلوم بتوانند به مدارج عالیه معنوى و مادى خود برسد .

3_ مادران و پدران متعهد از رفت و آمدهاى فرزندانشان سخت مراقبت نمایند و آنان را زیر نظر بگیرند تا خداى ناکرده صید منافقان امریکائى و منحرفان روسى نگردند و وضع درسى آنان را دنبال کنند ، چرا که نقش مادران و پدران در حفظ فرزندانشان در سنین دبستان و دبیرستان بسیار مهم و ارزشمند است . باید توجه داشته باشند که فرزندانشان در سنینى هستند که با یک شعار گمراه کننده فریب مى خورند و خداى ناکرده به راهى قدم مى گذارند که جلوگیرى از آن از هیچ کس ساخته نیست . مادران و پدران توجه داشته باشند که آنان از همه کس موثرتر براى نجات فرزندانشان از گرداب جهل و فساد مى باشند . به همین جهت دلسوزانه و متعهدانه با اساتید فرزندانشان در تماس باشند و آنان را در این مهم یارى دهند و از آنان یارى گیرند . امیدوارم این نونهالان ، استقلال فرهنگى ، سیاسى ، اقتصادى و نظامى فرداى ما را تامین کنند و ما را از شر ابرقدرت نجات دهند و پایه گذاران جهان سوم راستین گردند . امید است با تایید خداوند متعال و اعتماد به قدرت ایمان و عنایت حضرت بقیه اللّه روحى لمقدمه الفدا طرق غیبى به روى همه باز و راه سعادت و ترقى روحى و جسمى بر همگان گشاده گردد .

والسلام على عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 37

تاریخ : 3/7/61

بیانات امام خمینى در دیدار با آیت اللّه زاده صدوقى و مسؤولان نهادها ، ارگان ها وادارات دولتى استان یزد

آنچه را که براى همیشه باقى مى ماند خدمت به اسلام و احکام خداست

بسم اللّه الرحمن الرحیم

استان یزد چون همیشه با عقل و تدین اداره مى شده است ، مردم آن همواره متدین و طرفدار اسلام هستند و در انقلاب هم یزد مؤثر بوده است و من امیدوارم که یزد نمونه اى باشد براى سایر استان هاى کشور و همانطور که مردم آن متعهدند ، متعهدتر باشند . امروز روزى است که همه ما باید کوشش کنیم تا نقشه ها و جنایات ابرقدرت ها و طرفداران داخلى آنها که شکست خورده اند را خنثى کنیم . رفتن آقاى صدوقى که شخصى متعهد و عاقل و فعال و از همه جهات انگشت شمار بوده ، براى ما باعث کمبود است و ما امثال ایشان را کم داریم . خداوند ایشان را رحمت کند . البته بعد از آقاى صدوقى ، آقاى خاتمى همه کارها را با کمک آقازاده صدوقى انجام مى دهند و من امیدوارم که آقایان قدر این نعمت را را بدانند و با همکارى همه ارگان ها مسائل حل شود و بدانید آنچه را که براى همیشه باقى مى ماند خدمت به اسلام و احکام خداست و سایر چیزها از بین رفته و فانى مى شوند انشأاللّه موفق باشید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 38

تاریخ : 4/7/61

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از سردبیران ، مدیران معاونان ، مسؤولان ، کارکنانوخبرنگاران سازمان خبرگزارى جمهورى اسلامى

آنچه که در خبرگزارى ها مهم است کیفیت آن است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

آنچه که در خبرگزارى ها مهم است کیفیت آن است ، زیرا هر کدام که به راستى و راستگوئى نزدیکتر باشد ، شوق انسان را به گوش دادن بیشتر مى کند . در جمهورى اسلامى باید صادقانه تمامى اخبار و خصوصا مسائل مربوط به جنگ و نحوه برخورد دولت هاى بزرگ با ملت ایران براى مردم بازگو شود . امروز کارهاى ایران مورد توجه دنیا و خبرگزارى ها و مطبوعات و رادیوها و تلویزیون هاست و همه آنها مراقب هستند که چیزى پیدا نموده و بااضافات و دروغپردازى ها به جمهورى اسلامى صدمه وارد سازند و با مصاحبه هاى صد درصد دروغ با افراد مغرض ، یا اظهار نظرهاى بى مورد درباره افراد مى خواهند اذهان مردم را منحرف سازند و یکى از چیزهائى که زیاد روى آن تبلیغ مى کنند مسأله انقلاب و اسلام است ، چرا که مسلم است اگر اسلام رشد پیدا کند جلوى خائنین راگیرد . و اگر ما مى گوئیم که انقلاب باید صادر شود ، یعنى اسلام باید در همه جا رشد پیدا کند و ما بنا نداریم در جائى دخالت نظامى کنیم . من امیدوارم خبرگزارى جمهورى اسلامى به واسطه خصوصیتى که در آن هست رشد نموده و همه ما و شما در کارها خداوند را ناظر خود ببینیم و به اند ازه مسؤولیت تبلیغ نموده و تلاش هاى دشمنان را خثنى سازیم . خداوند همه ما و شما را در خدمت به این مردمى که همیشه در ظلم و ستم بوده اند موفق بدارد . خداوند مجروحان شما را شفا و شهدا را رحمت فرماید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 39

تاریخ : 8/7/61

بیانات امام خمینى در دیدار با وزیر کشور و کلیه سرپرستان کمیته هاى انقلاب اسلامى مناطق تهران

اختلافاتى که مشاهده مى شود از ضعف ایمان است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

یکى از امورى که در اخلاق توجه به آن مهم است اینکه مسائل تکرار شود و این تکرار و تذکر هم در خود انسان و هم در دیگران تأثیر مى کند ، از این جهت من بعضى از مسائل را تذکر مى دهم . شما مى دانید آن چیزى که این نهضت و این انقلاب را به ثمر رساند ایمان بود و مؤمنین همانطور که قرآن شریف فرموده است برادر یکدیگر بوده و فرقى بین آنها نیست . هواى نفس انسان مى خواهد هر چه بشود بگوید من کرده ام ، و این آثار خودخواهى است و اختلافاتى هم که مشاهده مى شود از ضعف ایمان است . آنها که مى خواهند براى خدا کار کنند ، چه خودشان و چه برادرانشان و چه افرادى دیگر انجام بدهند ، براى آنها فرقى نمى کند . و من امیدوارم همه ما بتوانیم در جمهورى اسلامى این قدم را که بالاترین قدم هاست برداریم . آن روزى که شما احساس کردید محبت و برادرى بین شما و سایر قشرهاى خدمتگزار زیادتر مى شود ، بدانید که ایمانتان زیادتر گردیده است . شما مى دانید که الان کشور ما محتاج این است که قواى مسلح با هم باشند و اگر خداى نخواسته بین کمیته ها و سپاه پاسدارن تفاهم نباشد ، به مقصدى که آن اسلام است ، نخواهید رسید . و هرگز در این فکر نباشید که من کمیته اى هستم و باید تنها کمیته کارش بهتر باشد ، و سپاه هم همین را بگوید . در این فکر باشید که با برادرى کارها را انجام دهید و این اصل قرآنى را که مؤمنین با هم برادر هستند بپذیرید و با هم دوست و به یکدیگر محبت داشته باشید و خیر همدیگر را بخواهید و آن خواطر نفسانى و باطنى که عبارت از جدائى سپاه از کمیته ها باشد را دور بیندازید . این رمز موفقیت جامعه است .

باید براى خدا مراتب و سلسله مراتب را حفظ کنید

رمز دوم اینکه گرچه کشور ایران بالا و پائین ندارد و آن دوله ها و سلطنه ها رفته اند و ما خودمان هستیم ، لکن باید نظم و نظام باشد . شما باید براى خدا مراتب و سلسله مراتب را حفظ کنید و اگر بنا باشد هر کس خودش رأى بدهد و علیحده عمل بکند ، آنوقت است که معنویات و موفقیت ها عادى هم از بین رود . و شما مى دانید با آنکه پیغمبر اکرم در مسجد مى نشست و کسى که وارد مى شد نمى دانست که کدام یک از آنها پیغمبر است ، با این حال همه مامور اطاعت از او بودند . ما همه برادر هستیم ، لکن

ص: 40

اگر نظام نباشد برادرى هم به هم مى خورد . مثلا اگر در جنگ بنا باشد از فرماندهى اطاعت نشود ، مسلما شکست خواهیم خورد . در جنگ آنوقتى شکست نیست که همه گوش به فرمان کسى باشند که وقتى نقشه و فرمان مى دهد همگى به آن عمل کنند (و ذکر فان الذکرى تنفع المومنین ) . پس با اتکال به خداوند تعالى روحیه خودمان را تقویت کنیم و با هم برادر باشیم و بدانیم آنها که با هم اختلاف دارند ، موفقیت هم ندارند و شما نمى خواهید با زور موفقیت پیدا کنید شما مى خواهید با اخلاق خوب و کردار خوب با مردم رفتار کنید تا پیش خدا و خلق آبرومند باشید و مردم را از خودتان بدانید و اگر تفنگ و اسلحه هم در دست شماست ، با اخلاق مردم را خاضع کنید و خضوع قلبى میزان است و اگر بتوانید قلب مردم را همراه خود کنید ، این چیزى است که پیش خداوند دوام و ثبات دارد . من دعاگوى شما هستم و امیدوارم انشأاللّه به وظایف دینى و اسلامى و کشورى خودتان عمل کنید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 41

تاریخ : 61/7/10

پیام امام خمینى به مناسب فاجعه دلخراش بمب گذارى در خیابان ناصر خسرو

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اناللّه و انا الیه راجعون

انفجار جنایت بار عظیمى که شب گذشته صداى مهیب آن را شنیدیم و حجم عظیم آن را در وسایل ارتباط جمعى خواهید دید و شنید ، در جنوب شهر تهران در بین جماعت مظلومى که از طبقه مستضعف و مستمند تشکیل مى شود اتفاق افتاد و صدها بیگناه و مظلوم را شهید و مجروح کرد . کودکان نورس را درآغوش مادران به هلاکت رساندو شرافت و انسانیت را به سوگ نشاند و چهره قبیح آمریکائیان منافق و منحرف را بیشتر ظاهر کرد . اینان انتقام شکست مفتحضانه خود را از مظلومان متعهد به اسلام جنوب شهر مى گیرند و شکست خود را از چشم آنان مى بینند . جنوب شهریهاى محروم و طبقه مظلوم در طول تاریخ با تعهد به ارزش هاى انسانى و اسلامى ، بیشتر و مصمم تر در مقابل قدرت ها و وابستگان و دلباختگان به آنها بپا خاسته و مى خیزند و اینان هستند که با مشت گره کرده خود و حضور دائم درصحنه اسلام ، قدرت ها را در هم مى کوبند و طمع کاران را که به دنبال قدرت ها بودند ، مأوس نمودند . سربازان و سپاهیان و بسیجیان و سایر قواى مسلح امروز ما نیز در همین طایفه و طبقه هستند . ملت عزیز ما مى بینند که هر وقت پیروزى نصیب شان مى شود و رزمندگان دلیر و مجاهد ایران ، دشمنان اسلام و ملت ها را شکست داده به عقب رانند ، به انگیزه انتقام از آنان ، یک عده مظلوم را به خاک و خون مى کشند و عقده هاى خود را مى گشایند و به گمان باطل خود مى خواهند تزلزل و سستى در رزمندگان شجاع بوجود آورند . اینان قدرت اسلام و ایمان را نشناخته و با انگیزه هاى حیوانى و غربى خود ملت اسلام را مى سنجند . اینان از فهم حقایق محروم و از انگیزه هاى الهى بیخبرند (صم بکم عمى فهم لایعقلون ) و شاید یکى از انگیزه هاى باطل آنان ، آن است که اذهان ملت ایران و ملت هاى مظلوم جهان را از شکست مفتضحانه آمریکا در جنگ صدام عفلقى و رانده شدن او از ایران ، منحرف و به این فاجعه بزرگ متوجه کنند و بهانه به دست رسانه هاى گروهى خارجى دهند تا با تبلیغات دامنه دار خود بر این شکست بزرگ آمریکا و نوکر بى اراده اش صدام ، پرده پوشى کنند و یا از حجم بزرگ پیروزى رزمندگان شجاع بکاهند ، غافل از آنکه ملت انقلابى ایران دفاع از اسلام و قطع دست شیطان بزرگ از منطقه را در رأس برنامه هاى خود مى داند . در عین حال که هر انسانى که از فطرت الهى خود خارج نشده ، براى این جنایت بزرگ و براى به شهادت رسیدن یک

ص: 42

عده کودک و بزرگ بیگناه در سوگ است و از مصدوم و مجروح شدن برادران خود متأثر و متأسف است ، پیروزى غرورآفرین و کفرشکن سلحشوران جبهه ها را از یاد نمى برد . ملت بیدار ایران حیله هاى شیطانى این تبهکاران را شناخته و مرتکبین آنان را نیز مى شناسد و انکار آنان را چون انکار اسرائیل در جنایت حیوانى خود در بیروت مى داند .

اینجانب پیروزى بزرگ سلحشوران ایران را به اسلام و ولى اللّه الاعظم ارواحنا له الفدا و ملت شریف ایران تبریک و این فاجعه دردناک را به همگان بویژه به بازماندگان و مادران و پدران این مظلومان تسلیت عرض کنم . جناب آقاى نخست وزیر موظف مى باشند که هیأتى براى رسیدگى به خانواده هاى شهدا و خسارت وارده تعیین نمایند و در صورت احتیاج مظلومان این واقعه ، به آنان کمک و خسارات را تأمین نمایند . درود بر شهدا و آسیب دیدگان مظلوم و رحمت خداوند بر شهیدان .

از خداوند تعالى صبر براى بازماندگان و صحت و شفا براى مجروحان و آسیب دیدگان خواهانم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 43

تاریخ : 61/7/11

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از دانشجویان و مسؤولین دانشکده افسرى و بانوانو مددکاران دایره شهداى ارتش جمهورى اسلامى

فرماندهان شما از سنخ خود شما هستند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از حضور این عزیزانى که با چهره هاى نورانى در اینجا آمده اند تشکر مى کنم و همیشه دعاى به همه قشرها خصوصا سربازان اسلام ، از یاد نخواهد رفت . شما باید توجه به این معنا داشته باشید که این جمهورى اسلام اسلامى ، مخلوط یک قوائى است که براى دنیا نمى تواند شناخت داشته باشد . اصلا این ترکیب در دنیا سابقه نداشته است ، ترکیبى از ارتش و روحانى ، ترکیبى از ملا و سپاهى ، ترکیبى از رئیس جمهور اینطور ، و رئیس مجلس آنطور و نخست وزیر آنطور ، این ترکیب سابقه ندارد و ترکیب ناشناخته اى است . و لهذا طرح هائى که در دنیا به ضد این انقلاب ریخته شده است و شود ، از باب اینکه شناخت روى این ترکیب ندارند و سابقه به این نحو اجتماع ندارند ، خنثى مى شود . امروز این ترکیبى که در دولتمردان است و این ترکیبى که در آنها و مردم است ، این مجموعه ناشناخته است . شناخت اشخاص دانشمند در دنیا از یک ارتش طاغوتى بوده است و از یک دولت طاغوتى و از یک مردم تحت ستم که باید همیشه ظلم بکشند . امروز نه رهبران شما و فرماندهان شما از سنخ فرماندهان زمان رژیم طاغوتى است و نه دولت شما از سنخ آن دولت هاست و نه ارتش شما و سپاه شما و بسیج شما و شهربانى شما و دیگر قواى نظامى و انتظامى شما از سنخ و بافت آن سابق است و از سنخ و بافت کشورهاى دنیا ، سرتاسر . اصلا این یک موجود جدیدى است که در این عهد و در این عصر متولد شده است که کارشناسان و دانشمندانى که با آن امور مانوسه خودشان سروکار داشته اند ، این مولود جدید را نمى توانند بشناسند . ایده این مولود را هم نمى توانند بفهمند ، انگیزه حرکت هاى اینها را هم نمى توانند بفهمند و آن ایمانى که در قلب اینهاست ، آنها نمى توانند ادراک کنند . آنها سروکارشان با یک موجودات دیگرى بوده است وراى این مولودى که در این عصر پیدا شده است . و شما ملاحظه کنید که نه نظر شما امروز به فرمانداران و فرماندهانتان ، مثل نظر آن اشخاصى در سابق بودند در ارتش ، و نه فرماندهان شما آن نظر را به شما دارند که سابق فرماندهان داشتند . فرماندهان سابق ، زیردستان _ خودش را_ خودشان را مثل اسیران مى انگاشتند ، مثل عبید توهم مى کردند و هرگز حاضر نبودند که با آنها در یک جمع خصوصى بنشینند و_ دل _ درد دل این

ص: 44

عزیزان را گوش کنند تابفهمند . فرماندهان شما حالا از سنخ خود شما هستند ، در آغوش خود شما هستند ، چنانچه شما هم نور چشم فرماندهانتان هستید و در آغوش آنها هستید . اینکه همه توطئه ها خنثى مى شود و همه چیزهائى که در دنیا براى ضد ما خرج مى شود به باد فنا مى رود ، روى همین معناست که ما یک موجود ناشناخته هستیم . این مولود یک مولود تازه است ، دنیا تازه یک همچو مولودى را بوجود آورده و تا آمدند این را بشناسند ، طولانى است وقت و اگر شناختند ، همه متوجه به آن شوند . آنهائى که امروز با شما مخالفت دارند ، با یک موجود ناشناخته مخالفت دارند ، نمى دانند شما چى هستید . آن تحولى که در همه افراد این ملت پیدا شده است و منجمله ارتش و سپاه و همه قواى نظامى و انتظامى ، این تحول الهى است که چشم و گوش دنیا نسبت به آن کور و کر است ، نمى توانند بفهمند که شما چى مى خواهید ، نمى توانند بفهمند که ارتش اسلامى یعنى چه . آن اسلامى که پیش بسیارى از این دولت هست ، این اسلام ، غیر از این اسلامى است که شما ادراک کرده اید و آن ارتشى که در دنیا هست ، غیر از این ارتش است ، سنخش مخالف است . فرماندهان ارتش که به هر جا ملاحظه بکنید ، ارتشى ها را عبید خودشان مى دانند و ارتشى ها ملزمند به اینکه آنها را هم بالا دست و بالا دست بدانند . ارتش امروز ایران اینطور نیست ، نه پرسنل شان آن پرسنل است و نه فرماندهانشان آن فرماندهان ، نه نظر فرماندهان به پائین ترها به اصطلاح نظر بالا و پائین است و نه نظر پرسنل به آنها این است که اینها یک مقامى دارند که ما نباید با آنها اصلا صحبت کنیم . در آن رژیم و رژیم هاى سابق بر آن ، در طول تاریخ شاهنشاهى ، اگر ارتشى بود ، ارتش متجاوز بود و اگر ژاندارمرى بود ، براى تجاوز به مردم در بین بلاد گماشته شده بودند و اگر شهربانى بود ، شهربانى براى تعدى به مظلومان گماشته شده بود . شما همه یاد دارید در چند سال پیش از اینکه رژیم محمدرضا به طور غصب این مملکت را گرفته بودند ، در نظر دارید که خود شما ، یعنى نه شماى شخصى ، خود آنهائى که در ارتش بودند چه وضعى داشتند ، نسبت به پائین ها چه جور بودند و نسبت به بالاها چطور . آن سپهبدها و سرلشگرها و _ نمى دانم _ امثال آنها وقتى که به پاى مظلومان و زیردستان مى رسیدند ، آنطور غبغب را پرکردند و به آنها اربابى مى فروختند و در مقابل یک نفر اجنبى که از خود آنها در ارتش شان بسیار کمتر بوده است درجه اش ، به طور خاضعانه رفتار مى کردند ، براى اینکه آنها مکتبى نبودند ، یعنى مکتب اسلام را ندیده بودند ، از اسلام بى اطلاع بودند .

شما امروز در میدان ها عمل را هم یاد مى گیرید

شمائى که امروز در اینجا هستید و خداوند تبارک و تعالى به شما توفیق داده است که در دانشکده افسرى یک همچو رژیمى زندگى مى کنید و تحصیل ، بدانید که شما وضع تان با سابق فرق دارد . شما لشکر خدا هستید . شما ارتش امام زمان سلام اللّه علیه هستید و شما باید وضع تان را بدانید که با سابق فرق دارد . شما در عین حالى که در دانشکده افسرى مشغول تحصیل هستید ، در جبهه ها مى روید و همراه تحصیل تان عملا هم تحصیل مى کنید ، علوم عملى خود علومش مهم نیست ، عمل بر

ص: 45

آنش مهم است . ارتش سابق اگر چنانچه فرماندهانشان یا افسرانشان دوره هاى این _ نظامى را دیده بودند ، لکن عمل نداشتند . یک ارتش تو سرى خورده تحت ستم خارجى ها و مستشاران خارجى ، وقتى که از جوانى همانطور تحت ستم و تحت سلطه آنها بار بیایند تا برسند به بالا ، معلوم است که وضع شان وضع یک مردمى است که باید تو سرى بخورند ، خودشان را براى ساختن با اجانب و متابعت از اجانب مهیا مى کردند . امروز شما در مقابل تمام قدرتهاى دنیا ایستاده اید و در دانشکده تان وقتى که تحصیل مى کنید و به جبهه ها مى روید ، با شوق به جبهه ها مى روید و آنجا تعلیم عملى بینید . اینطور نیست که فقط خواندن و نوشتن باشد ، عمل کردن است . و یکى از برکات این جنگ تحمیلى براى ملت ما همین معناست که ما سربازانمان و جوانان و دانشجویان افسرى ما در دانشکده افسرى ، علاوه بر تحصیل دوره هاى دانشکده ، عملا در جبهه ها حاضر مى شوند و تعلیمات عملى مى بینند و در علوم عملى ، این میزان است نه خواندن . خواندن مقدمه عمل است و شما امروز در میدان ها عمل را هم یاد مى گیرید . امروز شما نور چشم همه ما هستید و ما به وجود امثال شما باید افتخار بکنیم و شما باید براى اسلام یک ارتش قوى و یک ارتش مستقل باشید . ارتش یکى از ارکان یک کشور است و در این زمان پاسداران اسلام هم یکى از ارکان این کشور است و اگر در ذهنش ، ارتش یا پاسدار ، حقارت ادراک بکند ، این نمى تواند براى یک ملتى مفید باشد . سابق تحقیر مى کردند قواى نظامى و انتظامى ما را ، فرماندهانشان و بالاتر از او ، مستشارى که مى آمد ، مستشاران ظالمى که مى آمدند ، تحقیر مى کردند اینها را . با روح حقارت ، اینها بزرگ مى شدند . امروز ملت از شما تعظیم مى کند و شما یک کسى که بالاى سرتان باشد و شما را تحقیر بخواهد بکند ، سراغ ندارید . نه آنهائى که فرمانده شما هستند اهل این هستند که تحقیر بکنند پرسنل خودشان را و نه شما آن هستید که تحقیر را قبول بکنید . این مجموعه را نمى توانند بفهمند چى هست و لهذا نقشه هائى که مى کشند ، خودشان هم مى گویند که ما این را نشناخته ایم ، ما مى توانیم جاهاى دیگر را بشناسیم ، لکن ایران را نشناخته ایم . این براى این است که شما یک ترکیب حاضرى که همه اش توجه به معنویات داشته باشد ، سربازش در جبهه ها دعا بخواند و دعاى کمیل بخواند و با دعاى کمیل و نماز شب و ذکر و فکر الهى ، خودش را مهیا کند براى جنگیدن با آن ارتشى که در محل خودش ، با امورى که شما دانید و کسانى که در قرارگاه هاى آنها بودند و دیدند چه چیزها بوده ، آنطور بوده اند . اینها اصلا دو سنخ است . شما سرتاسر عالم را بگردید ، امروز ارتش و سپاه و بسیج و سایر قوائى که ما در اینجا ، ملت ایران دارد ، و خود ملت ایران ، شما در سرتاسر عالم یک همچو ترکیبى را نمى توانید پیدا بکنید . این یک ترکیب الهى است . یک ترکیب الهى مرکب از روحانیون ، ارتش ، ژاندارمرى ، شهربانى ، سپاه ، بسیج و ملت همه یک موجودند اینها ، یک مخلوطند اینها ، این موجود مخلوط ، یک ترکیب خاص الهى است و این ترکیب خاص الهى ناشناخته است و لهذا نمى توانند بفهمند شما چى مى خواهید اصلش .

ص: 46

ما صلح الهى را مى خواهیم ، نه صلح صدامى را

آن صلحى که ما مى خواهیم ، امثال صدام یا حسین یا حسن کجائى ، نمى توانند بفهمند چى است . آنها صلح ها را مثل صلح هائى مى دانند که در زمان هاى سابق ، دولت ها با هم صلح مى کردند ، در عین حالى که صلح مى کردند باطن شان در جنگ بود که چه وقت فرصت پیدا بکنند و بچاپند همه را . آنهائى که در نظرشان است ، در جنگ عمومى دوم ، بعد از آنکه یک دسته بر دسته دیگر با هم چیره شدند و شوروى و انگلستان هم با هم بودند در آنوقت ، چرچیل اعتقادش این بود که حالائى که ما طرف را شکست دادیم حمله کنیم به اینهائى که همراه ما بودند ، به شوروى حمله کنیم . مجلس جلویش را گرفت براى اینکه آنها هم ، نه اینکه نمى خواستند ، آنها مى دیدند که ممکن است شکست در آن باشد . اینها وضع صلح شان اینطورى است . صلح صدامى این سنخ صلح است ، نه صلح شماست که اسلامى است و واقعا صلح را مى خواهید . ما از روز اولى که به ما هجوم شده است و ما به دفاع برخاستیم ، یک افرادى در مملکت ما زمامدار بودند که اینها همه صلح را مى خواستند ، لکن نه صلح صدامى را ، صلح انسانى را ، صلح الهى را ، اینها مى خواستند که وقتى که با یک کشورى صلح کنند همانطورى که با اهالى آن کشور اینها برادر هستند با آن دولت آن کشور هم برادر باشند . لکن با کى ما برادر باشیم ؟ با کسى که آن هم در هجومش و آنهمه جنایاتش مى گوید من صلح طلبم ؟ در مصاحبه اى که اخیرا کرده است (حرف هاى اخیر این خیلى تماشائى است ) مصاحبه اى که همین اخیر ، شاید امروز به من رسید ، یکى از حرف هایش این است که ما از اسلام و دین و دنیاى اسلامى دریافتى کردیم که دیگران نکردند ، دریافت ما این است که باید تجاوز نکنیم به کشور دیگر . شما ببینید چه قدرتى لازم است و چه قلبى باید در باطن یک همچو آدمى باشد که جرات کند یک همچو حرفى را بزند پیش اشخاصى که همه مى دانند دروغ مى گوید . حالا اگر فرض کنید ارتش خودش هم نمى دانست ، یک چیزى بود ، اما ارتش خودش هم مى داند چکاره هستند و چکاره بودند . مى گوید ما مثل دیگران نیستیم ، ما صلح طلب هستیم ، ما از اسلام اینطور فهمیده ایم که تجاوز نکنیم . امروزى که بیرونش کردند ، این به یاد این حرف افتاده است . در عین حالى که این پیروزى که در اخیر نصیب شما شده است و نقشه اش را آقایان آورده اند و گفتند و ما شنیدیم و به حرف آنها و به قول آنها از بزرگترین پیروزى در معنویت بوده است و در جهت اینکه الان مشرف هستند بر عراق و بر بعضى از شهرهاى عراق ، این از دیگر پیروزى ها بالاتر بوده ، معذلک صدام باز چند روز پیش از این گفت که اینها حمله کردند ، لکن ما دفع شان کردیم و تار و مار شدند! . اگر اینها تار و مار شده بودند ، چطورهمچو بدون اینکه یک شکستى در کار باشد براى تو ، یکدفعه سراسیمه به شوراى امنیت رجوع کردى و به دولت هاى عربى رجوع کردى و این ور و آن ور افراد را فرستادى و از شوراى امنیت خواستى که نگذارند تجاوزى در کار باشد ؟ خوب ، اگر شما دفع شان کردى ، محتاج نبود ، سرنیزه دفع شان کرده ، محتاج نیست که شوراى امنیت پایش را در کار بگذارد ، چطور همچو سراسیمه شدى و افراد را فرستادى دور شهرهاى کشورهاى دنیا مى گردند براى اینکه یک راهى پیدا کنند براى نجات تو ؟ تو که پیروز هستى ، دیگر این چیزها را نمى خواهد . و فرق

ص: 47

ما بین یک دولت اسلامى ویک ارتش اسلامى ، با یک دولت غیر اسلامى و ارتش غیر اسلامى ، این است که اینها اگر چنانچه خداى نخواسته شکست هم بخورند ، دستشان را پیش دیگرى دراز نمى کنند ، اینها عار این را که به دیگران بگویند بیایید و به ما کمک کنید ، تحمل نمى کنند ، اینها مسلمند ، اینها پیش خدا و به درگاه خدا دست دراز مى کنند و کسى که به پیشگاه خدا دست خودش را دراز کرد همه را پشت سر مى گذارد .

جوانان عزیز به شرکت در این دانشکده هاى افسرى توجه کنند

و من امیدوارم که شما عزیزانى که در دانشکده افسرى هستید و امید آتیه ایران و اسلام هستید با توجه به خداى تبارک و تعالى و تحکیم ایمان خودتان که دنبال آن استقلال فکرى ، استقلال عملى هست ، تحصیل تان را به آخر برسانید و انشأاللّه براى این ملت که شما همه نور چشمان همه ما هستید ، براى این ملت پیروزى هاى بالاتر را انشأ اللّه به هدیه بیاورید . و از امورى که من باید عرض کنم این است که من به ملت عزیز عرض مى کنم و جوان هائى که هستند ، که توجه به این دانشکده هاى افسرى و به دانشگاه هاى افسرى داشته باشند و بروند در آنجا ، که این یک مسأله اى است که براى ایران امروز مهم است و ما امیدواریم که با توجه خود ملت به این مراکز و آمدن و اسم نوشتن و اینطور چیزها ، یک ارتش قوى اى پیدا بکنیم و بحمداللّه الان هم هست ، لکن قوى تر از این که در مقابل هیچ قدرتى سر خضوع نیاوریم و شکسته نشویم .

ما صلح را استقبال مى کنیم ، لکن یک صلح شرافتمندانه اسلامى

انشأاللّه خداوند شماها را حفظ کند و ما باز هم تکرار مى کنیم این معنا را که ما یک مردمى هستیم که براى خاطر اسلام دفاع داریم مى کنیم _ ما_ هجوم به ما شده است و هجوم را دفاع مى کنیم و از اول هم همین بود ، لکن در عین حال از اول هم صلح طلب بودیم و صلح یکى از امورى است که ما به تبع اسلام قبول کردیم . صلح اسلامى ، صلحى که برادر مى شوند بعد از صلح و ما طالب این صلح هستیم ، اما صلحى که اعتنا نکنند به اینکه جنایت کردند در اینجا و اعتنا نکنند به اینکه غراماتى وارد شده است و باید جبران بکنند ، خساراتى وارد شده است و باید جبران بکنند ، این اسمش صلح نیست ، این اسمش را باید بگذاریم صلح صدامى این صلح نیست ، صلحى که بخواهند یک مملکتى را بچاپند و یک مملکتى را خراب و ویران کنند . و الان هم نفت شهر را نفت هایش را آتش زدند براى اینکه احتیاطا آتش بگیرد که وقتى که بیرونشان کردند ، نفت ها کم شده باشد . ما با یک همچو موجوداتى طرف هستیم . ما چطور مى توانیم همین طورى بى قید و شرط بنشینیم و صحبت کنیم و مصالحه کنیم ؟ شوراى امنیت هم اگر بگوید ، ما نمى پذیریم . همه عالم بگویند ، ما اینطور صلح را نمى توانیم بپذیریم . هیچ عاقلى این صلح را نمى پذیرد . تمام هیات هائى که اینجا آمدند از اول و بعد هم شاید بیایند ، مى بینند که ما یک صحبت فقط داریم . ما صلح را قبول داریم ، ما صلح را استقبال مى کنیم ،

ص: 48

لکن یک صلح شرافتمندانه اسلامى . صلحى که باید بفهمند که متجاوز چه کرده است ، صلحى که باید خسارات این کشور جبران بشود . نه صلحى که از آن طرف بگوید صلح ، از آن طرف بفرستد و توپ ها را ببندد به مردم بیگناه بیچاره . صلح طلبى صدام ، عینا مثل صلح طلبى آمریکا مى ماند ، مثل صلح طلبى اسرائیل مى ماند ، مثل خلقى بودن منافقین و منحرفین است ، عینا همین است . از آن طرف مى گویند ما براى خاطر خلق داریم چه مى کنیم ، از آن طرف اینطور جنایات به همین بیچاره ها مى کنند . تا حالا یک چیزى ، کارى اینها نسبت به کسانى که داراى یک مقامى هستند ، یعنى مقام هاى به خیال آنها ، یا از ثروتمندان هستند و _ عرض بکنم که _ سرمایه داران ، تا حالا یکى از آنها را اینها ترور نکردند . هر چه ترور کردند ، این ذغال فروش ، این سبزى فروش ، این بقال ، این چه ، و وقتى هم که مى خواهند قدرت نمائى زیاد بکنند ، یک همچو کارى بکنند که مجبور مى شوند که کار را بکنند و بعد هم که بگویند نکردیم . اسرائیل هم مى گوید ما اصلا در این امر دخالت نداشتیم . در امر این فجایعى که در لبنان اتفاق افتاد مى گوید همه مى دانند که ما یک مردم انساندوستى هستیم ، ارزش براى انسان قائل هستیم ، هرگز ما این کار را نکردیم . اینها هم نظیر آنها مى مانند ، اینها هم اشخاصى هستند که ملت را مى خواهند ، اشخاصى هستند که طرفدار خلقند!! آنوقت چى را آتش مى زنند ؟ انفجار کجا واقع مى شود ؟ انفجار در پائین شهر واقع مى شود ، آنجائى که این کارگرها و اینها مهیایند براى اینکه بروند پیش زن و بچه هایشان ، یا مهمانخانه هائى که از اشخاص طبقه پائین ، یعنى از حیث ثروت ، نه از حیث جهات دیگر ، در اینجا زندگى مى کنند . اینطور اینها را ظلم برشان مى کنند و واقعا دنیا الان یک مرضى دارد ، مرض مزمنى دارد که خوب شدنش به این چیزها نمى تواند باشد . دنیا علیل است ، سران همه کشورها ، الا انگشت شمار ، نمى توانم بگویم این یکى دو تا ، سه تا ، سران همه اینها مردم را مسموم کرده اند و افکار ملت هاى خودشان را مسموم کرده اند و علیل کرده اند ملت هاى خودشان را ، آنقدر تحقیر کرده اند از این ملت ها ، آنقدر اینها را در فشار اقتصادى قرار داده اند و آنقدر این بیچاره ها زحمت کشیدند و زحمت هایشان را دیگران به غارت بردند که علیل شدند ، افکارشان از بین رفته است ، یکى مى خواهد که بیاید احیأ کند این افکار را . و من امیدوارم که انشأاللّه حضرت بقیه اللّه زودتر تشریف بیاورند و این طبیب واقعى بشر ، با آن دم مسیحائى خود اصلاح کند اینها را .

خداوند همه ما را موفق کند که خدمتگزار این ملت باشیم ، ملت ، خدمتگزار اسلام باشیم ، خدمتگزار مستضعفان جهان باشیم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 49

تاریخ : 17/7/61

بیانات امام خمینى در دیدار با وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه ومعاونین این سازمان

مردم سعى کنند که در بخش کشاورزى و صنایع کوچک فعال باشند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

یکى از مسائل مهم ما مسأله اقتصاد است . ما باید سعى کنیم که از حیث اقتصاد قوى و بدون وابستگى باشیم و باید مسأله کشاورزى که در رژیم سابق براى به هم زدن آن نقشه داشتند تا ما را وابسته کنند ، بیشتر مورد نظر ما باشد . البته به طرف صنعت هم باید رفت ، ولى اگر از کشاورزى منحرف شویم ، اسباب آن مى شود که آنچه خودمان نیز داریم از بین برود و مقصود رژیم سابق از آنهمه تبلیغات براى تمدن بزرگ همین بود که کشاورزى را از بین ببرد و مملکتى که هم آب داشت و هم زمین ، آب ها را به هدر مى دادند و زمین ها هم بدون استفاده مانده بود باید مردم سعى کنند که آب ها به هدر نرود و از زمین ها استفاده کنند و در بخش کشاورزى و صنایع کوچک فعال باشند و توجه دولت به صنایع بزرگ باعث نشود که صنایع کوچک هم از بین برود و دولت بایستى تمام قدرت خود را براى کشاورزى به کارگیرد . و اینکه در شوراى اقتصاد و برنامه ها روحانیون نظارت مى کنند ، از باب این است که آنها به امور شرعى توجه دارند و نظارت آنها باعث مى شود که طرحى که شما دهید و براى تصویب به مجلس شوراى اسلامى و شوراى نگهبان مى رود ، رد نشود و در نتیجه کارها آسان شود و شما در برنامه هایتان معطل نمانید . من به همه شما و کسانى که به انقلاب و اسلام کمک مى کنند دعا مى کنم . امیدوارم موفق باشید .

ص: 50

تاریخ : 61/7/21

بیانات امام خمینی در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی شرکت کننده در کنفرانس بین المجالس

ملت ایران در مقابل امریکا مى ایستد و به امید خداوند پیروز است .

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از انحطاطى که در بعضى از سران دولت ها در عصر ما حاصل شده است تعجب مى کنم و نیز متعجم از فکر حکومت هاى منطقه که چرا اینقدر ذلیل اند و همه چیزشان را تقدیم نموده و علاوه بر ذلت در مقابل آمریکا ، در برابر اسرائیل هم ذلت را به جان مى خرند . آن چیزى که دنیاى متزلزل از آن مى ترسد ، اسلام است . اینها از حکومت جمهورى اسلامى مى ترسند و ما باید محکم بایستیم و خودمان را براى مقابله با مشکلات احتمالى آینده مهیا کنیم . ما نمى توانیم شرافت اسلامى _ انسانى خود را از دست بدهیم . بحمداللّه مردم ما همه آگاه و مهیا هستند و شما مى بینید این ارتشى ها و پاسدارها و بسیج و سایر نیروها در جبهه ها چه مى کنند . آنها وقتى مى خواهند به خط مقدم بروند ، انگار که به حجله عروسى مى روند و حتى صدر اسلام هم اینچنین وضعى را کمتر به خود دیده است و بعضى از افراد نمى توانند اینهمه از خودگذشتگى را بفهمند و کارهاى انجام شده را نادیده مى گیرند . در هر صورت ما باید مهیا باشیم و مردم باید در وضع موجود و با جنگ تحمیلى که درگیر آن هستیم و همه ابرقدرت ها با ما دشمن اند ، فکر این را بکنند که دولت در چه وضعى و با چه مشکلاتى روبروست و توقع این را نداشته باشیم که هر چه مى خواهیم ، درب خانه ما حاضر باشد . و همه مى دانیم که این دشمنى ها تازگى ندارد ، چرا که در زمان پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) چه تهمت و ناسزاها به ایشان مى گفتند ، ولى ایشان از تبلیغ دین اسلام دست بر نمى داشت . و حالا اگر کم و کسرى در مملکت وجود دارد ، ما متأثریم و دولت و مسؤولین با همه توان خود در رفع کمبودها مى کوشند و کارهاى مهمى انجام داده اند که امیدوارم به یارى خداوند بهتر بشود .

اگر ما تسلیم آمریکا و ابرقدرت ها مى شدیم ، ممکن بود امنیت و رفاه ظاهرى درست مى شد و قبرستان هاى ما پر از شهداى عزیز ما نمى گردید ، ولى مسلما استقلال و آزادى و شرافت مان از بین مى رفت . آیا ما مى توانیم نوکر و اسیر آمریکا و دولت هاى کافر شویم تا بعضى چیزها ارزان شود و شهید و مجروح ندهیم ؟ هرگز ملت زیربار این ننگ نخواهد رفت و تن به این ذلت نخواهد داد . ملت ایران در مقابل آمریکا مى ایستد و به امید خداوند پیروز است . خداوند آنقدر تأکید کرده است که ما با آنها موالات نداشته باشیم ، آنوقت براى ارزانى اجناس ، ما خودمان را بفروشیم ؟ شما توقع نداشته

ص: 51

باشید که آنها از ما تعریف کنند . اگر آنها از من طلبه و شما تعریف مى کردند ، ساقط مى شدیم . ملت ها با شما هستند و این سازمان ها دستاوردهاى ابرقدرت هائى هستند که مى خواهند مردم مستضعف جهان را چپاول کنند و به همین جهت با شما مخالفند . خداوند همه شما را موفق کند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 52

تاریخ : 22/7/61

بیانات امام خمینى در جمع ائمه مراکز استان هاى سراسر کشور

یکى از برکات این انقلاب اقامه نماز جمعه هاست

بسم اللّه الرحمن الرحیم

یکى از برکات این نهضت و انقلاب ، همین اقامه نماز جمعه هاست . در صدر اسلام هم نماز جمعه و مساجد چنین وضعى داشتند که اجتماعات وسیله اى بودند براى رفع گرفتارى هاى مسلمین و تصمیم گیرى در مقابله با دشمنان اسلام و شما اگر خطبه هاى آن زمان را مطالعه کنید ، مى بینید که چقدر آنها پرمحتوا بودند ، که متأسفانه دست هاى خائنین به تدریج به کار افتاد و طایفه اى از مسلمانان اقامه جمعه را کنار گذاشتند و طوایف دیگرى هم که اقامه مى کردند بسیار محدود و بى محتوا و تقریبا مسائل آنان به چند جمله نصیحت ختم مى شد . چنانچه اکثر حوزه علمیه هم یک بعدى بود و طلاب با اینکه خیلى زحمت مى کشیدند ، ولى فقه متمرکز شده بود در چند باب متعارف و با اینکه اطلاعات علما در آن مسائل بسیار عالى و خوب بود ولى درباره قضا کمتر بحث مى کردند ، که امروز ما در این مسأله ، مشکلات بزرگى داریم .

و یکى از مطالب دیگرى که سعى مى شد حوزه ها از آن خالى باشند ، قضیه دخالت روحانیون در امور سیاست بود که این را یک عیب بزرگ معرفى کرده و شاید بعضى الان هم دخالت در امور سیاست را عیب بدانند و مى گویند که چرا فلانى در امور سیاسى دخالت مى کند و به ما چه که در دنیا چه مى گذرد . بلااشکال این نقشه اى بود که بر ما تحمیل شد ، زیرا آخوند و یا مجتهد نمى توانست اسم سیاست را ببرد و بعضى از ما هم باورمان آمده بود که امروز کار به جائى رسیده است که بلاد مسلمین دستخوش تاخت و تاز آمریکا و ابرقدرت ها گردیده و این جنایتکاران از آن سوى دنیا آمده و قیم بر امور مسلمین و در همه جریانات آنان دخالت مى کنند و ارتش مى فرستند و در حجاز هم که یک روزى مرکز اسلام و تجهیز قواى اسلامى بوده است ، گفته مى شود که به ما چه ربطى دارد که در دنیا چه مى گذرد و اسرائیل چه مى کند . آقاى موسوى خوئینى ها مى گفتند بعد از فشار زیادى که روى ائمه جمعه آنجا آمد که راجع به فلسطین صحبت کنید ، آنها با چند کلمه دعا که خداوند مسلمین را از شر اسرائیل نجات دهد اکتفا کردند و همه کتک ها که حجاج ما خوردند و آن حبس ها را کشیده و اهانت شده اند به خاطر این بود که اسم اسرائیل برده نشود ، چون آنان مى گفتند اینگونه حج خلاف سنت رسول اللّه و بدعت در اسلام است .

ص: 53

و من امیدوارم که نماز جمعه ها آن محتواى اصیل خود را باز یابد و قهرا سایر مسلمین هم زمانى که دیدند مدت ها از این نعمت بزرگ الهى غافل بوده اند ، به فکر برگزارى صحیح آن مى افتند ، اگر چه دولت ها مخالف آن باشند . در صدر اسلام ، هر وقت مسلمین خواستند به جنگ عزیمت کنند ، از مساجد تجهیز مى شدند و هر وقت که کار مهمى داشتند ، در مساجد آن را مطرح ساخته و درباره مسائل سیاسى به بحث و گفتگو مى نشستند .

باید بر تمام امور مسلمین نظارت داشته باشید و سعى کنید که مساجد ما به حال مساجد صدر اسلام برگردد

و ما باید این محتواى عظیم را باز گردانیم و اهتمام به امور مسلمین داشته باشیم و اهتمام به امور مسلمین ، تنها مسأله گوئى نیست ، علاوه بر آنها ، امور سیاسى و اجتماعى و سایر گرفتارى هاى مسلمین است که هر کس به آنها اهتمام نکند مسلمان نیست . و شما باید بر تمام امور مسلمین نظارت داشته باشید و سعى کنید که مساجد ما به حال مساجد صدر اسلام برگردد و توجه داشته باشید که عزلت و کناره گیرى در اسلام نیست و این امر در یکى از طوایف غیر مسلمین بوده است که متأسفانه در بعضى از جوامع اسلامى رسوخ کرده .

الحمدلله تحول بزرگى در ملت ما پدید آمده است و این جوان ها که به عشرتکده ها و فساد و فحشا کشیده مى شدند ، الان به جبهه ها رفته و براى اسلام و مملکت پیروزى و افتخار مى آفرینند و ما در برابر آنان مسؤولیم . و هیچ انقلابى تاکنون صورت نگرفته است که دو سه سال اینقدر نتیجه داده باشد . و بر حسب قواعدى که در دنیا هست بعد از هر انقلابى هزاران گرفتارى و مشکلات و قحطى پیش مى آید ، ولى بحمداللّه در ایران این قضایا نیست و ملت ما هم براى شکم قیام نکرده اند و شما باید به مردم گوشزد کنید که لازمه انقلابى بودن ، تحمل سختى هاست و اگر چه ما خسارات زیاد دیده ایم لکن این خسارت ها آیا به آنهمه عظمت هاى انقلابى نمى ارزد ؟ در حالى که شهادت حضرت سیدالشهدا از همه خسارت ها بالاتر بود ولى چون او مى دانست که چه مى کند و کجا مى رود و هدفش چیست ، فداکارى کرد و شهید شد و ما هم باید روى آن فداکارى ها حساب کنیم که سیدالشهدا چه کرد و چه بساط ظلمى را به هم زد و ما هم چه کرده ایم . ما محمدرضا را از این مملکت بیرون کردیم و الان یک دکان مشروب فروشى در سراسر ایران نیست ، آنهمه مفاسد و غیره وجود ندارد و این نعمت بزرگى است .

در هر صورت ما الان مبتلا هستیم در داخل و خارج به یک سرى نق زدن ها و این نق زدن ها از گرفتن اسلحه به روى ما بدتر است که عده اى در گوشه و کنار نشسته و بیخ گوش یکدیگر به خرده گیرى و اشکالتراشى مى پردازند . و شما در منابر و خطبه ها مسائل انقلاب را به مردم گوشزد کنید که ما از صفر شروع کرده ایم و باید خرابى ها اصلاح شود . الحمدلله مردم هم متحد هستند و جوان ها براى شهادت افتخار مى کنند و حق هم دارند که افتخار کنند چون براى خدا مبارزه مى کنند و اگر شما

ص: 54

صحبت هاى بعضى از سران دولت ها را ملاحظه کنید ، معلوم مى شود که آنها فقط با اسلام مخالفند و بعضى از روشنفکران ما هم در داخل همین جورند که فقط اسلامى بودن جمهورى را نمى خواهند ، و الا شما بگوئید جمهورى دموکراتیک ، اینها قبول دارند اما جمهورى اسلامى براى آنها بدعت است و یک چیز تازه اى است که در اسلام نبوده و ما باید در مقابل این توطئه ها صبر کنیم و به این حرف ها گوش ندهیم . انشأاللّه خداوند همه شما را تأیید کند که مردم را ارشاد نمائید به اینکه در صحنه بمانند و اسلام را حفظ کنند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 55

تاریخ : 23/7/61

پیام امام خمینى به مناسبت شهادت چهارمین شهید محراب (آیت اللّه اشرفى اصفهانى)

بسم اللّه الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

چه سعادتمندند آنان که عمرى را در خدمت به اسلام و مسلمین بگذرانند و در آخر عمر فانى به فیض عظیمى که دلباختگان به لقأاللّه آرزو مى کنند نائل آیند . چه سعادتمند و بلند اخترند آنان که در طول زندگانى خود کمر همت به تهذیب نفس و جهاد اکبر بسته و پایان زندگانى خویش را در راه هدف الهى با سرافرازى به خیل شهداى در راه حق پیوستند . چه سعادتمند و پیروزند آنان که در نشیب و فرازها و پستى و بلندى هاى حیات خویش به دام هاى شیطانى و وسوسه هاى نفسانى نیفتاده و آخرین حجاب بین محبوب و خود را با محاسن غرق به خون خرق نموده و به قرارگاه مجاهدین فى سبیل اللّه راه یافتند . چه سعادتمند و خوشبختند آنان که به دنیا و زخارف آن پشت پا زده و عمرى را به زهد و تقوا گذرانده و آخرین درجات سعادت را در محراب عبادت و در اقامه جمعه با دست یکى از منافقین و منحرفین شقى ، فائز و به والاترین شهید محراب که به دست خیانتکار اشقى الاشقیا به ملأ اعلا شتافت ، ملحق شدند .

و شهید عزیز محراب این جمعه ما از آن شخصیت هائى بود که اینجانب یکى از ارادتمندان این شخص والامقام بوده و هستم . این وجود پر برکت متعهد را قریب شصت سال است مى شناختم . مرحوم شهید بزرگوار حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا عطأاللّه اشرفى را در این مدت طولانى به صفاى نفس و آرامش روح و اطمینان قلب و خالى از هواهاى نفسانى و تارک هوا و مطیع امر مولا و جامع علم مفید و عمل صالح مى شناسم و در عین حال مجاهد و متعهد و قوى النفس بود . او در جبهه دفاع از حق از جمله اشخاصى بود که مایه دلگرمى جوانان مجاهد بود و از مصادیق بارز (رجال صدقوا ما عاهدوا اللّه علیه ) بود و رفتن اوثلمه بر اسلام وارد کرد و جامعه روحانیت را سوگوار نمود . خداوند او را در زمره شهداى کربلا قرار دهد و لعنت و نفرین خود را بر قاتلان چنین مردانى نثار فرماید . ننگ ابدى بر آنان که یک چنین شخص صالحى را که آزارش به مورى نرسیده بود از ملت ما گرفتند و خود را در پیشگاه خداوند متعال و در نزد ملت فداکار ، منفورتر و جنایتکارتر از قبل معرفى کردند . این بزرگوار مثل سایر شهداى عزیز ما به جوار رحمت حق پیوست و ملت مجاهد و قواى مسلح سلحشور ما با عزمى راسخ تر به پیشبرد انقلاب ادامه مى دهند و آنان که به ادعاى واهى خود کوس

ص: 56

طرفدارى از خلق را مى زنند و با خلق خدا آن مى کنند که همه مى دانند ، در این جنایت عظیم چه توجیهى دارند ؟ و با به شهادت رساندن عالمى خدمتگزار و پیرمرد بزرگوار هشتاد ساله چه قدرتى کسب مى کنند و چه طرفى مى بندند ؟ و آنان که در سوگ این جنایتکاران اشک تمساح مى ریزند و از جریان حکم خدا درباره آنان شکایت دارند ، چه انگیزه اى دارند ؟ آیا انتقام از جمهورى اسلامى به شهادت رساندن یک عالم پارساست و به آتش کشیدن یک عده کودک و زن و مرد و توده هاى رنجکش است ؟ آیا راه به حکومت رسیدن و قدرت را به دست آوردن ، این نحوه جنایات است ؟ !

بار الها! ملت مجاهد ما در این برهه از زمان با چه حوادثى و با چه چهرهائى مواجه است ، عصرى که حکومت هاى مسلمین آنچنانند و رسانه هاى گروهى آنچنان و ابرقدرت ها اینچنین ، عصرى که باطل را به صورت حق به خورد مردم مى دهند و جنایات را به صورت صلح طلبى ، عصرى که دشمنان اسلام و مسلمین با ملت هاى مستضعف آن مى کنند که چنگیز نکرده و اکثر حکومت هاى مسلمانان در جنایاتى که بر ملت هاى خود مى رود از جانیان طرفدارى مى کنند ، عصرى که در خانه امن خدا از دشمنان اسلام و جنایتکاران به مسلمین نمى شود شکایت کرد ، عصرى که فریاد مرگ بر اسرائیل و آمریکا بر خلاف اسلام تلقى مى شود و عصرى که براى استقرار حکومت اسلامى و پیاده کردن احکام اسلام در یک کشور ، مدعیان اسلام به ستیز نظامى و تبلیغاتى با آن بر مى خیزند و با اسلام عزیز به اسم اسلام مى جنگند .

بارالها! ملت مجاهد ایران در این عصر جاهلیت و تاریک مظلومند و به جز اتکال به درگاه تو و اعتماد به عنایات تو پناهى ندارند و از پیشگاه مبارک تو استمداد مى کنند و در راه حق به راه خود ادامه مى دهند و از این وحشگیرى هراسى به خود راه نمى دهند و عزتى که براى تو و رسول تو و مؤمنین است ، براى زندگى عاریت چند روزه از دست نمى دهند .

بار الها! از تو رحمت براى شهداى عزیز و بویژه شهید محراب این هفته و سلامت و سعادت و صبر براى ملت بویژه بازماندگان شهدا و اهالى محترم باختران و شفاى عاجل براى آسیب دیدگان و انتقام از دشمنان اسلام را خواستارم . درود به روان عزیزان شهید ، درود بر بازماندگان شهدا ، سلام بر آسیب دیدگان و صلوات و سلام خداوند و مقربان درگاهش بر حضرت بقیة اللّه ارواحنا لمقدمه الفدا .

والسلام على عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 57

تاریخ : 25/7/61

بیانات امام خمینى در جمع خطبا ، گویندگان مذهبى ، علما و روحانیون قم و تهران واستانهاى آذربایجان شرقى و غربى

اگر این نهضت حسین (علیه السلام) نبود اسلام را وارونه به مردم نشان مى دادند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از علماى محترم آذربایجان و اهل علم آنجا و علماى تهران و برادران علماى اهل سنت تشکر مى کنم و سلامت و سعادت همه را از خداوند تعالى مسئلت مى کنم . در آستان شهر محرم ، مصیبتى بر همه ما وارد شد و آن شهادت این پیر هشتاد ساله که عمر شریف خودش را در راه اسلام و در راه خدمت به مردم و راه تهذیب جامعه صرف فرمود . ملت ما از طفل ششماهه تا پیرمرد هشتاد ساله را در راه خدا فدا کرد و این اقتدأ به بزرگمرد تاریخ ، حضرت سیدالشهدا سلام اللّه علیه است .

حضرت سیدالشهدا سلام اللّه علیه به همه آموخت که در مقابل ظلم ، در مقابل ستم ، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد . با اینکه از اول دانست که در این راه که مى رود راهى است که باید همه اصحاب خودش و خانواده خودش را فدا کند و این عزیزان اسلام را براى اسلام قربانى کند ، لکن عاقبتش را هم مى دانست . اگر نبود این نهضت ، نهضت حسین علیه السلام ، یزید و اتباع یزید اسلام را وارونه به مردم نشان مى دادند و از اول ، اینها اعتقاد به اسلام نداشتند و نسبت به اولیأ اسلام حقد و حسد داشتند . سیدالشهدا با این فداکارى که کرد علاوه بر اینکه آنها را به شکست رساند و اندکى که گذشت مردم متوجه شدند که چه غائله اى و چه مصیبتى وارد شد و همین مصیبت موجب به هم خوردن اوضاع بنى امیه شد ، علاوه بر این ، در طول تاریخ آموخت به همه که راه همین است . از قلت عدد نترسید ، عدد کار پیش نمى برد ، کیفیت اعداد ، کمیت جهاد اعدأ مقابل اعدأ ، آن است که کار را پیش مى برد . افراد ممکن است خیلى زیاد باشند ، لکن در کیفیت ناقص باشند یا پوچ . و افراد ممکن است کم باشند ، لکن در کیفیت توانا باشند و سرافراز .

انقلاب ایران به خواست خداى تبارک و تعالى شکست نخواهد خورد

تاریخ ، این نهضت ایران را و این انقلاب را فراموش نخواهد کرد و این فداکارى اى که در همه قشرهاى ملت اسلامى است در ایران ، فراموش نخواهد کرد . و این وحدتى که بین اقشار ملت از هر طبقه هستند ، بین برادران اهل سنت و برادران شیعى مذهب تحقق پیدا کرده است و این اخوت اسلامى فراموش نخواهد شد و این انقلاب به خواست خداى تبارک و تعالى شکست نخواهد خورد . اینکه همه

ص: 58

قدرت هاى بزرگ دنیا و آنهایى که در بلوک شرق و غرب هستند ، با انقلاب ما دشمن باشند ، گو اینکه همه رسانه هاى گروهى دنیا بر ضد این نهضت قلمفرسایى کنند و دروغپردازى ، آنچه حقیقت است روشن خواهد بود و روشن خواهد شد و آن روزى هم که حضرت سیدالشهدا را مظلوم شهید کردند ، بعضى از اشخاصى که بودند ، او را به اسم خارجى و اینکه در حکومت حق وقت ، قیام کرده است ، اینطور معرفى کردند . لکن نور خدا مى درخشد و خواهد درخشید و عالم را خواهد از نور پر کرد .

تکلیف ما در آستانه شهر محرم الحرام چیست ؟ تکلیف علماى اعلام و خطباى معظم در این شهر چیست ؟ در این شهر محرم ، تکلیف سایر قشرهاى ملت چى هست ؟ سیدالشهدا و اصحاب او و اهل بیت او آموختند تکلیف را ، فداکارى در میدان ، تبلیغ در خارج میدان . همان مقدارى که فداکارى حضرت ، ارزش پیش خداى تبارک و تعالى دارد و در پیشبرد نهضت حسین سلام اللّه علیه کمک کرده است ، خطبه هاى حضرت سجاد و حضرت زینب هم به همان مقدار یا قریب آن مقدار تأثیر داشته است . آنها به ما فهماندند که در مقابل جائر ، در مقابل حکومت جور نباید زن ها بترسند و نباید مردها بترسند . در مقابل یزید ، حضرت زینب سلام اللّه علیها ایستاد و آن را همچو تحقیر کرد که بنى امیه در عمرشان همچو تحقیرى نشنیده بودند و صحبت هائى که در بین راه و در کوفه و در شام و اینها کردند و منبرى که حضرت سجاد سلام اللّه علیه رفت و واضح کرد به اینکه قضیه ، قضیه مقابله غیر حق با حق نیست ، یعنى ما را بد معرفى کرده اند ، سیدالشهدا را مى خواستند معرفى کنند که یک آدمى است که در مقابل حکومت وقت ، خلیفه رسول اللّه ایستاده است . حضرت سجاد این مطلب را در حضور جمع فاش کرد و حضرت زینب هم . امروز کشور ما هم به همین نحو است . سازمان عفو بین المللى که من باید بگویم سازمان جعل بین المللى ، سازمان کذب بین المللى ، در یک بیانیه اى که صادر کرده است ، همان تهمت هائى که در صدر اسلام ، به رسول خدا و به اولاد و اتباع او مى زدند ، زاید بر او را بر کشور ما زده اند . همان دروغ هائى که اتباع یزید منتشر کردند ، امروز همین سازمان عفو بین المللى (به اصطلاح ) منتشر مى کند یک همچو دروغ هایى را . انسان خجالت مى کشد که بگوید ما در یک کشورهائى و در یک زمینى زندگى مى کنیم که اینها رسانه هاى گروهى اش است و اینها هم سازمان هاى عفو بین المللى و سازمان هاى دیگرش است . انسان عار دارد که بگوید ما در عصرى زندگى مى کنیم که تمام ارزش ها ، تمام ارزش ها فداى قدرت هاست ، فداى منافع مادى است و براى خود جز منافع مادى چیزى را ارزش نمى دانند . و ما امروز اینطور مبتلا هستیم . آن پیرمرد سالخورده زاهد عابد متعهد را مى کشند و آن فساق و آن منافقین مى گویند که این را ما کشتیم براى اینکه مستقیما در شکنجه ها و در قتل ها ، مستقیما دخالت داشته است . این چه بى آبروئى است که اینها دارند ، چه سنخ تربیتى است که اینها شده اند . از آن طرف آنهمه تهمت به جمهورى اسلامى و از آن طرف اینطور جنایات به اشخاصى که شب در خلوت با خدا هستند و روزها در جهاد . تکلیف ماها را حضرت سیدالشهدا معلوم کرده است ، در میدان جنگ از قلت عدد نترسید ، از شهادت نترسید . هر مقدار که عظمت داشته باشد مقصود و ایده انسان ، به همان مقدار باید تحمل زحمت بکند . ما باز درست نمى توانیم ادراک کنیم که حجم این

ص: 59

پیروزى چقدر است . دنیا بعد خواهد ادراک کرد که این پیروزى ملت ایران چه حجمى دارد . به همان حجمى که این پیروزى دارد و این مجاهدت همان حجمى را که دارد ، در ازائش مصیبت ها هم باید حجم شان زیاد باشد . ما نباید متوقع باشیم که همه قدرت ها را دستشان را از منافع شان در اینجا و انشأاللّه در منطقه کوتاه کردیم ، و متوقع این باشیم که هیچ صدمه اى به ما وارد نمى شود . ما نباید متوقع باشیم که با اینهمه پیروزى ، ما همین طور سالم خواهیم ماند . ما همین طور روزمره ، همانطورى که سابق بوده حالا هم باید باشیم . تکلیف همه روحانیون ، چه خطبائى که منبر تشریف مى برند ، یا ائمه جمعه و جماعت و هر کس که با مردم سر و کار دارد و با آنها صحبت مى کند ، این است که وضعیت قیام حضرت سیدالشهدا را به مردم درست بفهمانند که قیام براى چى بود ، چه بود و با چه عده اى قیام شد و با تحمل چه مصائبى آن قیام به آخر رسید ، که به آخر نخواهد رسید .

نقش عظیم مجالس عزا و سوگوارى در ایجاد وحدت کلمه

این را باید همه گویندگان توجه بکنند و ما باید همه متوجه این معنا باشیم که اگر قیام حضرت سیدالشهدا سلام اللّه علیه نبود ، امروز هم ما نمى توانستیم پیروز بشویم . تمام این وحدت کلمه اى که مبدأ پیروزى ما شد براى خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگوارى و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد . سید مظلومان یک وسیله اى فراهم کرد براى ملت که بدون اینکه زحمت باشد براى ملت ، مردم مجتمعند . اسلام مساجد را سنگر قرار داد و وسیله شد از باب اینکه از همین مساجد ، از همین جمعیت ها ، از همین جمعات ، از همین جمعه ها و جماعات ، همه امورى که اسلام را به پیش مى برد و قیام را به پیش مى برد مهیا باشد و بالخصوص حضرت سیدالشهدا از کار خودش به ما تعلیم کرد که در میدان وضع باید چه جور باشد و در خارج میدان وضع چه جور باشد و باید آنهایى که اهل مبارزه مسلحانه هستند چه جور مبارزه بکنند و باید آنهایى که در پشت جبهه هستند چطور تبلیغ بکنند . کیفیت مبارزه را ، کیفیت اینکه مبارزه بین یک جمعیت کم با جمعیت زیاد باید چطور باشد ، کیفیت اینکه قیام در مقابل یک حکومت قلدرى که همه جا را در دست دارد ، با یک عده معدود باید چطور باشد ، اینها چیزهایى است که حضرت سیدالشهدا به ملت آموخته است و اهل بیت بزرگوار او و فرزند عالیمقدار او هم فهماند که بعد از اینکه آن مصیبت واقع شد باید چه کرد ، باید تسلیم شد ؟ باید تخفیف در مجاهده قائل شد ؟ یا باید همانطورى که زینب سلام اللّه علیها در دنباله آن مصیبت بزرگى که (تصغر عنده المصائب ) ایستاد و در مقابل کفر و در مقابل زندقه صحبت کرد و هر جا موقع شد ، مطلب را بیان کرد و حضرت على ابن الحسین سلام اللّه علیه با آن حال نقاهت ، آنطورى که شایسته است ، تبلیغ کرد .

حفظ اسلام تکلیف بزرگ است

ما امروز در مقابل اینهمه تبلیغاتى که در عالم دارد مى شود بر ضدمان ، در مقابل آنها واقع هستیم . در مقابل مطبوعات ، در مقابل رادیوها ، در مقابل سخنرانى ها ، در مقابل سازمان ها ، ما در مقابل

ص: 60

اینها واقع هستیم و ما منافع آنها را از دست شان گرفته ایم و دست آنها را از کشورمان قطع کرده ایم و براى ادامه این نهضت باید کوشش کنیم ، یک نعمتى است خدا به ما داده است ، ما باید این نعمت را حفظ کنیم . اسلام که مى رفت در عصر رژیم منحوس پهلوى از بین برود اسلام را برگرداندیم و آن که دشمن او بود کنار زدیم و امروز باید این نعمت را حفظ کنیم . تکلیف همه این است که این نعمتى که خداى تبارک و تعالى داده است ، به شکر این نعمت مجاهده کنیم براى حفظ او . بحمداللّه سربازهاى اسلام در جبهه ها ، از ارتشى و پاسدار و بسیج و عشایر و اینها گرفته تا آنهایى که کمک به آنها مى کنند ، آنها دارند خدمت خودشان را به شایستگى انجام مى دهند و دشمن را روز به روز ، ساعت به ساعت عقب مى نشانند و ما باید در پشت جبهه همانطورى که توده هاى مردم در پشت جبهه دارند کمک مى کنند به جبهه ها ، علماى اعلام ، گویندگان بزرگ ، خطباى عظیم الشان هم باید جهاد کنند و جهاد آنها تبلیغ است . جهاد آنها فهماندن حجم این پیروزى است و این عملى که شما براى او انقلاب کردید و این ایده اى که براى او قیام کردید ، فهماندن به ملت ها و ملت که مقدار این پیروزى چقدر است و براى حفظ او باید چه کرد . همان طورى که پپروزى حاصل شد به حضور همه جمعیت ها در میدان و در صحنه ، حضور همه در صحنه هاى نبرد جبهه و پشت جبهه ، حفظ این نعمت بزرگ الهى هم محتاج به این است که حاضر باشند جوان هاى ما ، حاضر باشند که هر وقتى آنها را خواستند ، بروند و از اسلام دفاع کنند . اسلام یک امرى است که انبیأ که نبى اکرم ، که اولاد نبى اکرم و اصحاب متعهد نبى اکرم براى او جانفشانى ها کردند و براى او زحمت ها کشیدند . اسلام چیزى است که از خدا آمده است و باید حفظ بشود و اگر خداى نخواسته این پیروزى که دنبال این انقلاب به دست شما آمده است ، به واسطه سستى ما ، به واسطه ضعف تبلیغ ما ، به واسطه ضعف حضور ملت به شکست (خداى نخواسته ) برسد ، بدانید که اسلام تا قرن ها دیگر نمى تواند سربلند کند . تکلیف بزرگ است و همه باید تکلیف بزرگ را بپذیریم . آخر مطلب شهادت است و وصول به لقأاللّه و حضور در محضر حضرت سیدالشهدا و امثال او ، و این غایت آمال اشخاصى است که عشق به خدا دارند و ما مى بینیم در جبهه ها ، براى ما نقل مى کنند از جبهه ها که این جوان هاى عزیز در جبهه ها شب چه حالى دارند ، چه ذکر و فکر و دعائى دارند و نمازى ، و روز با چه نشاطى به جبهه ها مى روند . این چیزى است که خداى تبارک و تعالى ، نعمتى است که خداى تبارک و تعالى به این ملت عطا فرموده است ، این نعمت را حفظ کنید .

همین شهادت ها پیروزى اسلام را بیمه مى کند

شما آقایان روحانیون و همه روحانیونى که در کشور هستند همه مکلفند به اینکه این نعمت خدا را ، این عطیه الهى را حفظ کنند و شکر این نعمت را برآورند و شکر به این است که تبلیغ کنند . آنچه که سیدالشهدا عمل کرد و آن ایده اى که او داشت و آن راهى که او رفت و آن پیروزى که بعد از شهادت براى او حاصل شد و براى اسلام حاصل شد ، به مردم روشن کنند و بفهمانند به همه که مسأله مجاهده در راه اسلام آن است که او کرد . مى دانست که با یک عده قلیل کمتر از صد نفر نمى شود مقابله با یک

ص: 61

همچو ظالمى داراى همه چیز کرد ، در صورت هاى مادى ، لکن مى دانست که همین شهادت پیروز کرد اسلام را و اسلام را تجدید کرد . همین شهادت این پیرمردهاى محراب از مدنى رحمة اللّه گرفته تا این شهد اخیر ما ، همین شهادت ها پیروزى را بیمه مى کند . همین شهادت هاست که دشمن شما را رسوا مى کند در دنیا ، هر چند که همه دنیا با آنها موافق باشد . _ آنها که _ همین سازمان عفو بین المللى که آنهمه دروغپردازى کرده است ، سند صحیح هم دارد ، سند صحیحش این است که منافقین اینطور مى گویند ، مستند این است که در نوشته هاى منافقین این امور هست ، آنهائى که دشمن اسلامند ، آنهائى که دشمن ملت هستند ، دشمن مسلمانان هستند ، آنهایى که دیوانه شدند براى اینکه نرسیدند به آن اهدافى که داشتند ، و او سلطه بدتر از سلطه محمدرضا بر این کشور بود .

شما باید تبلیغ کنید آقا ، محرم است ، این محرم را زنده نگه دارید . ما هر چه داریم از این محرم است و از این مجالس . مجالس تبلیغ ما هم از محرم است ، از این قتل سیدالشهد است و شهادت اوست . ما باید به عمق این شهادت و تأثیر این شهادت در عالم برسیم و توجه کنیم که تأثیر او امروز هم هست . اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزادارى و اجتماعات سوگوارى نبود ، کشور ما پیروز نمى شد . همه در تحت بیرق امام حسین سلام اللّه علیه قیام کردند . الان هم مى بینید که در جبهه وقتى که نشان مى دهند آنها را ، همه با عشق امام حسین است که دارند جبهه ها را گرم نگه مى دارند . لکن در این اجتماعاتى که در محرم و صفر مى شود و در سایر اوقات ، مبلغین عزیز و علماى اعلام و خطباى معظم باید مسائل روز را ، مسائل سیاسى را ، مسائل اجتماعى را و تکلیف مردم در یک همچو زمانى که گرفتار اینهمه دشمن ما هستیم معین کنند ، به مردم و به کشور بفهمانند که ما در بین راه هستیم و باید تا آخر راه انشأاللّه برویم . ما با این ترتیبى که تاکنون بوده است و کشور ما و افراد کشور ما بحمداللّه حاضر بودند ، با این ترتیب اگر پیش برویم ، آخر کارمان به پیروزى مطلق مى رسد ، لکن نباید سست بشویم .

ما تحت حمایت هیچ قدرتى نیستیم جز خداى تبارک و تعالى

این کشور ما که قیام کرد ، از اول هم که قیام کرد جمهورى اسلامى و استقلال کامل و نه شرقى و نه غربى را اعلام به دنیا کرد و از اول اعلام کرد به دنیا که ما نه تحت حمایت آمریکا و نه تحت حمایت شوروى و نه تحت حمایت هیچ قدرتى نیستیم . مائیم و تحت عنایات خداى تبارک و تعالى و پرچم توحید که همان پرچم امام حسین علیه السلام است . وقتى این اعلام را شما به دنیا کردید و معلوم است پشت سر این اعلام ، دنیا بر ضد شما خواهند قیام کرد . از اول باید توجه به این معنا بکنید که ما هم همانطورى که سیدالشهدا در مقابل آنهمه جمعیت و آنهمه اسلحه اى که آنها داشتند قیام کرد تا شهید شد ، ما هم همین طور ، ما هم براى شهادت حاضریم . الان هم مى بینید که در عین حالى که عده اى از بزرگان جمعه را از بین بردند ، آنهائى که الان هستند ، تمام با روى گشاده اعلام مى کنند که ما تا مرز شهادت این پست را داریم و حاضریم . همه باید اینطور باشند .

ص: 62

آنهائى که از مجالس لهو و لعب بازمانده اند شکوه دارند

اگر نهضت شما و قیام شما و اینها مثل قیام هاى دیگر بود که براى رسیدن به یک چیزهاى دنیوى بود ، قیام کرده بودید که فراوانى باشد ، قیام کرده بودید که ارزانى باشد ، قیام کرده بودید که رفاه باشد ، قیام کرده بودید که مجالس لهو و لعب باشد ، اگر براى اینها قیام کردید ، خوب حق دارید که آنهایى که مى خواهند شکوه کنند ، شکوه کنند . البته توده مردم شکوه ندارند ، آنى که دارد ، آنهایى است که از آن مجالس لهو و لعب بازمانده اند ، لکن توده اى که قیام کرده است و از اول هم غیر از اینکه ما براى اسلام و جمهورى اسلامى قیام کردیم ، دیگر آمال و آرزویى نداریم . این ملت خسته نمى شود . این ملت اینطور نیست که بگوید حالا که نرسیدیم به آن ، پس برویم سراغ کارمان . این ملت مى بینند رسیده به آن . الان موج این نهضت شما و انقلاب شما ، در عالم این موج رفته است ، در همه جاى دنیا این موج پیروزى شما سایه افکن است . ایرانى که مطرح نبود در مجامع دنیا جز اینکه یک عضوى است از اعضاى نوکرهاى آمریکا ، امروز در همه دنیا آنهایى که انصاف دارند تصدیق مى کنند که این جمهورى اسلامى پیروز است و پیروزى او هم ادامه دارد انشأاللّه .

از رحمت خدا مأیوس نباشید

برادران عزیز! مأیوس نباشید (لا تیأسوا من روح اللّه ) از آن چیزهایى که خدا عنایت به شما مى کند و از آن عنایات الهى مأیوس نباشید و نیستید و شما پیروزید و در دنیا سرافرازید . شما ملتى هستید که ، اگر یک ملتى بود که کارى از او نمى آمد ، گوشه گیرى کرده بود ، انعزال کرده بود ، نه آمریکا با او مخالف بود نه شوروى و نه سایر قدرت ها . همانطورى که در زمان سابق ، مثل بره مردم را خوابانده بودند و آنها هم به جان این بره ها افتاده بودند ، سرش را او مى برید و دستش را او مى برید . بله ، شکم براى یک عده اى تا اندازه اى جور بود ، درست بود ، اما محرومین چطور بودند ؟ در آنوقت محرومین را بروید حساب کنید . ملت ما که همان یک دسته نیستند که دور و بر مثلا قدرت هاى در اینجا پر و بال بزنند و استفاده کنند . ملت ما _ این _ اکثرش این محرومینى هست که سر تا سر کشور هستند و در آن زمان اصلا براى آنها کارى نشده بود و امروز در همین مدت کم ، بیشتر از آن مدتى که آنها بودند در این کارها ، کار انجام گرفته است در صورتى که ایده شما این نبوده است ، اینها از توابع هست . آن چیزى که شما مى خواستید اسلام بود ، آن چیزى که شما مى خواستید جمهورى اسلام بود ، آن چیزى که شما مى خواستید نه شرقى نه غربى و این حاصل است ، این را حفظش کنید . الان اشخاصى هستند که عقیده شان این است که ما باید باز یا برویم آن طرف ، یا برویم آن طرف ، لکن ملت ما قبول نمى کند دیگر این معانى را . ملت ما از اول قیام کرد براى اینکه جمهورى اسلامى بدون اینکه بوى شرق یا غرب را بدهد مطلوب اوست . حالا که اینهمه جوان داده است و اینهمه خون داده است و اینهمه عزیزان را از دست داده است ، حالا دیگر نمى آید بگوید که خیر ، حالا همه ما را کشتید دست شما درد نکند ، بسم اللّه . ما تا آخرین وقت و تا آخرین نفس ایستاده ایم و ملت ایستاده است و بحمداللّه با قدرت

ص: 63

دارد پیش مى رود .

ما رهین منت این توده هاى بزرگوار و ایثارگر هستیم

شما قدرت نمایى در دنیا کردید . غافل از این قدرت نمایى نباشید . اینهمه دشمن ها براى همین است که این یک قدرتى در مقابل دنیاست و متحریند باید چه کرد با این قدرت . شما یک قدرتى نشان دادید به دنیا که تاکنون هیچ جمعیت قلیلى نتواسته است این قدرت را در جمعیت هاى بزرگ ایجاد کند . باید این را حفظش کنید . اسلام را زنده کردید ، باید زندگى او را ادامه بدهید . ادامه اش به عهده همه است ، از کسى که شخص اول روحانیون هست و مراجع هستند ، تا آن طلبه ، بچه اى که مشغول است در درس خواندن . خطبا تکلیف دارند که با خطبه و با صحبت مردم را بیدار کنند و حفظ کنند . علما و ائمه جمعه و جماعات با آن سنگرهایى که دارند مردم را در سنگر حفظ کنند و خود مردم هم بحمداللّه حاضر هستند و ما باید از آنها تشکر کنیم و انصافا ما رهین منت این توده هاى بزرگوارى هستیم که همه چیزشان را مى دهند و چیزى هم نمى خواهند ، از آن پیرزن ها که آن چیزى که در طول عمرشان تهیه کردند ، حالا مى آیند براى اسلام مى دهند تا آن اشخاصى که قلک شان را مى شکنند و پولش را مى آورند براى اسلام مى دهند . من نمى توانم توصیف کنم از این ملت و نمى توانم تجلیل کنم . اما واگذار مى کنیم تا خداى تبارک و تعالى به آنها عنایت خاص خودش را اعطأ بفرماید . خداوند انشأاللّه همه شما را حفظ کند و در این سنگرها محکم پا بر جا نگه دارد . و مجالس را ، مجالس عزا را ، دستجات را به طور کامل و شایسته انشأاللّه حفظ کنیم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 64

تاریخ : 26/7/61

بیانات امام خمینى درجمع گروهى از اعضاى دفتر مشاورت امام و متخصصین نیروى هوائى جمهورى اسلامى

اتکال به نفس ، بعد از اعتماد به خدا منشأ خیرات است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اینکه شما با ابتکارات خود و اعتماد به خداوند کارهاى مهمى انجام داده اید و دستگاه هاى پیچیده اى را به کار انداخته اید ، موجب تقدیر و تشکر است . اتکال به نفس ، بعد از اعتماد به خداوند منشأ خیرات است و اگر کشورها ما را آرام بگذارند مردم همه امور را اصلاح مى کنند ، مهم این است که شما خودتان را بیابید زیرا در رژیم گذشته ما خودمان را گم کرده بودیم و آنها هر کارى که مى خواستند کردند و به ما تزریق کردند که شما توانائى انجام کارها را ندارید و دانشمندان ما از آنها توسرى خورند و این بود وضع ما و مردم ما هم مى گفتند براى چه کسى کار بکنیم ، چون همه چیز ما وابسته است . و مصیبت بالاتر این بود که جوانان ما با دستور مستشاران خارجى عمل مى کردند و منافعشان به جیب اجانب رفت و قهرا هر کسى که مى خواست در چنین محیطى انسان مستقلى باشد ، توسرى مى خورد و از مسائل مأیوس و افسرده مى شد ، ولى اکنون که بحمداللّه از شر آنها پاکسازى شده است ، مى بینید که جوانان عزیز و مردم ما توانائى انجام کارها و برداشتن موانع را دارند و من امیدوارم که به زودى به حد خودکفائى برسیم . من دعاگوى همه شما هستم .

والسلام

ص: 65

تاریخ : 28/7/61

پاسخ امام خمینى به تلگرام آیت اللّه العظمى مرعشى نجفى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

حضرت آیت اللّه آقاى نجفى دامت برکاته _ قم

تلگرام محترم در تسلیت شهادت ناگوار شهید محراب مرحوم حجت الاسلام والمسلمین آقاى اشرفى رحمة اللّه علیه موجب تشکر گردید . بحمداللّه تعالى هر یک از این شهادت هاى بزرگ که خسارت عظیمى براى ملت عظیم الشان اسلام است ، بر خلاف تو هم تبهکاران منافق ، موجب رسوائى منافقین جنایتکار و انسجام صفوف ملت بزرگوار مى شود . (ولا یزال یوید هذا الدین بالرجل الفاجر) .

خداوند تبارک و تعالى منت گذاشته بر ملت ایران و آنکه به حسب برداشت دشمنان اسلام موجب ضعف و سستى است ، موجب قدرت و وحدت و انسجام مى گردد .

از خداوند متعال پیروزى براى اسلام و رحمت و مغفرت براى شهیدان بویژه شهید اخیر و سلامت و صبر براى بازماندگان شهدا و صحت عافیت براى آسیب دیدگان خواستار است و سلامت و استدامه برکت وجود شریف را در پناه خداوند متعال و عنایات حضرت بقیة اللّه ارواحنا فداه خواستار است .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 66

تاریخ : 61/7/28

نامه وزیر کشور به محضر امام خمینى جهت کسب اجازه برگزارى انتخابات مجلس خبرگان

اشاره

بسم اللّه الرحمن الرحیم

محضر مقدس رهبر عالیقدر و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران حضرت آیت اللّه العظمى امام خمینى مدظله العالى

احتراماً معروض مى دارد در اجراى ماده 12 آئین نامه اجراى قانون انتخابات مجلس خبرگان ، موضوع اصول پنجم و یکصد و هفتم و یکصد و هشتم قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران ، وزارت کشور موظف است که پس از وصول دستور مقام رهبرى مبنى بر انجام انتخابات مجلس خبرگان حداکثر ظرف 10 روز مراتب و تاریخ شروع ثبت نام داوطلبان را با استفاده از وسایل ارتباط جمعى به اطلاع امت شهید پرور ایران برساند .

مستدعى است در صورت اقتضاى رأى عالى ، معروضه تقدیمى را مزین به امر مبارک مبنى بر شروع انتخابات فرمائید .

تاریخ 28/7/61

پاسخ امام خمینى به نامه وزیر کشور

موافقت مى شود . انشأاللّه تعالى مبارک است .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 67

تاریخ : 61/8/9

درخواست قائم مقام شهردار تهران از محضر امام خمینى

بسمه تعالى

حضور مبارک حضرت امام خمینى مدظله العالى

با سلام و تحیات ، چون شهردارى تهران مصمم است به حول و قوه خداوند متعال نسبت به جلوگیرى از احکام خلاف شرع که متأسفانه بعضا تاکنون ادامه داشته است و نیز اجراى احکام نورانى اسلام اقدام سریع به عمل آورد ، چون در حال حاضر با توجه به گرفتارى شوراى نگهبان و شورایعالى قضائى ، شهردارى قادر نخواهد بود مشکل مردم را سریعا از آن طریق حل نماید لذا خواهشمند است اجازه فرمائید تا تعیین تکلیف قطعى از طرف شوراى نگهبان و یا شورایعالى قضائى ، به خاطر جلوگیرى از توقف کار ، حجت الاسلام والمسلمین جناب آقاى محمدى گیلانى حاکم شرع محترم دادگاه هاى انقلاب اسلامى به طور مستمر نسبت به مسائل مبتلا به شهردارى که مستقیما در رابطه با مردم مى باشند ، اظهار نظر فرموده و حکم شرعى که براى شهردارى لازم الاجرا باشد ، صادر نمایند .

شهردارى تهران _ قائم مقام شهردار تهران ، محمد کاظم سیفیان

پاسخ امام خمینى به درخواست قائم مقام شهردار تهران

بسمه تعالى

همانگونه که نوشته اید ، تا تعیین تکلیف قطعى از طرف شوراى نگهبان و شورایعالى قضائى ، جناب حجت الاسلام آقاى محمدى گیلانى مجازند مشکلات شرعى شما را مرتفع سازند .

انشأاللّه موفق باشید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 68

تاریخ : 61/8/13

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى شوراهاى اسلامى روستاهاى سراسر کشور و گروهى از مهاجرین جنگ تحمیلى

توجه کنند که در شوراها افراد نفوذى از منحرفین به صورت اسلام وارد نشوند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

امروز دو قشر عزیز در اینجا تشریف دارند و ما به هر دو قشر دعاى خیر را انشأاللّه فراموش نمى کنیم . یک قشر ، عده اى از شوراهاى اسلامى روستا که باید ما از جهاد سازندگى که در مدتى که این انقلاب پیروز شده است و تحقق پیدا کرده است در خدمت هستند و از وجود آنها استفاده هایى زیاد در جبهه ها و پشت جبهه ها شده است و مى شود و شوراهاى محترم که در سراسر کشور هستند ، آنها هم براى خدمتگزارى به روستاها و محرومین و طبقه اى که از سالیان دراز در زحمت بودند و براى آنها هیچ کارى نشده بود ، انجام خدمت مى دهند . تذکرى که به شوراها لازم است داده شود ولو اینکه خودشان توجه دارند ، یکى این است که توجه کنند که در شوراها یک وقت افراد نفوذى از منحرفین به صورت اسلام و به صورت مقدس مآبى وارد نشوند . اینها که شیاطین هستند ، همانطورى که شیطان به شکل هاى مختلف وارد مى شود و انسان را گول مى زند اینها هم همان شیطان ها هستند و به صورت مختلف وارد مى شوند . باید آقایانى که در شورا هستند ، با شناسائى تمام از سوابق آنها و از کارهائى که بعد از انقلاب متعهد بودند و در ضمن انقلاب و مهم این است که قبل از انقلاب چه جور بودند ، بررسى بشود به اینکه اینها مردمى هستند که به انقلاب عقیده دارند ، متعهد به اسلام هستند و براى خدمت به این توده هاى مستضعف که همیشه محروم بودند ، آمده اند خدمت کنند . و این از مهمات امور است که مردم در هر قشرى که آمده اند اینجا ، این سفارش را کرده ام و مى دانم که خود شماها متوجه هستید ، لکن باز تذکر لازم است .

و یکى دیگر ، رفتارى است که با مردم و با این توده هاى مستضعف مى شود . چه بسا باشد که خدمت ها ، خدمت هاى ارزنده است ، لکن گاهى _ با _ برخورد به بعضى افراد ، یک برخوردى است که خدمت را هم پایمال مى کند . مهم این است که _ این خدمت ها _ واقعا احساس بکنند این خدمتگزارها که خدمتگزارند ، احساس این معنا را بکنند که این توده ها بندگان محروم خدا هستند و بندگانى هستند که قبل از انقلاب آنقدر محرومیت داشتند و در انقلاب آنقدر خدمت کرده اند و بعد از انقلاب هم تا قیام به امر درست نشده است باز جزء محرومین بوده اند و شما مى خواهید به اینها خدمت کنید و خدمتگزار آنها هستید . مبادا یک وقتى در ضمن اینکه شما خدمت را مى کنید ، یکى درشتى اى

ص: 69

باشد که خدمت شما را در خودش محو کند . باید اخلاق اسلامى ، آداب اسلامى درست مراعات بشود ، همانطورى که شیوه ائمه ما اولیأ خدا بوده است که خودشان را خدمتگزار مردم مى دیدند با حسن معاشرت با رفتار انسانى ، با رفتار الهى رفتار کردند و کارهائى را که باید انجام بدهند ، با همین حسن رفتار انجام مى دهند و شما هم بندگان همان خدا و امت همان پیغمبر و شیعه همان امیرالمؤمنین هستید و شیوه هاى شما باید به همانطور باشد .

و یک کلمه هم به این قشرى که از خاندان خودشان ، از شهرهاى خودشان به واسطه این جنگ آواره شده اند ، عرض مى کنم که ما در مسائل و مشکلاتى که شما دارید ، توجه داریم و دولت هم توجه دارند و شوراها هم دارند ، بسیج هم دارد ، به اندازه آنکه توانائى دارند ، خدمت خواهند کرد و انشأاللّه که به زودى جنگ پایان پیدا مى کند ، خدمت ها به شما زیادتر خواهد شد و من از دو قشر سپاسگزارى و تشکر مى کنم که آمده اند که از نزدیک با هم ملاقات کنیم .

مشکلى که امروز دنیا را تهدید مى کند ، مشکل این دو ابرقدرت است

مشکلى که امروز دنیا را تهدید مى کند ، مشکل این دو ابرقدرت است . این دو ابرقدرت که تمام دنیا را در زیر بال خودشان نگه داشته اند و از آنها استفاده مى کنند ، اینها مشغول به یک طرح هایى هستند و درست کردن یک سلاح هایى هستند که براى آتیه بشر خطرناک است . گر چه هر دسته اى از دسته دیگر مى ترسند و این ابرقدرت از آن ابرقدرت و آن از این ، لکن ممکن است که یک وقت در رأس یکى از این دو ابرقدرت ، یک دیوانه اى واقع بشود مثل هیتلر یا مثل صدام و به واسطه آن جنونى که براى قدرت دارد ، دنیا را به تباهى بکشد . و اگر خداى نخواسته یک جنگ بین این دو قدرت در امروز تحقق پیدا کند ، اینها دنیا را به خاک و خون مى کشند و به تباهى . مشکل دنیا امروز اینها هستند . مشکل هاى دیگر ، مشکل هاى منطقه اى است و این مشکل را باید ملت ها و اشخاص متفکر در همه دنیا و توده هاى محروم دنیا دنبال این بروند که این مشکل را رفع کنند . اگر آنها بنشینند که دولت هاى آنها این مشکل را رفع کند ، نخواهد کرد . دولت ها نه همچو قدرت و عرضه اى دارند و هواهاى نفسانى هم که خودشان دارند ، مانع از این مى شود که با این دو ابرقدرت مخالفت کنند .

باید براى آتیه دنیا ، امروز توده هاى مردم ، نویسندگان ، گویندگان ، فکر بکنند و مردم را آگاه بکنند به این خطرى که تمام بشریت را تهدید مى کند ، آگاه کنند همه توده هاى دنیا را که این خطر بزرگ پیش است و اگر این ابرقدرت ها در این حالى که هستند و مشغول تهیه سلاح هاى بزرگ اتمى و غیر آن هستند ، به همین حال باقى باشند ، دنیا ممکن است که به خرابى بکشد و عمده ضررش به ملت ها برسد . باید هر کس در هر جا هست ، نویسنده هائى که هستند ، روشنفکرانى که هستند و علمایى که در همه قشرهاى دنیا هستند و دانشمندان ، مردم را به این خطر آگاه کنند تا بلکه خود مردم و توده هاى مردم و مقابل این دو قدرت بایستند و این سلاح ها را جلوگیرى کنند . و اینکه زمزمه این هر وقت شده است و مى شود ، مدت ها در این حرف هست که مى خواهیم تحدید این سلاح هاى اتمى را بکنیم و مى خواهیم

ص: 70

تفاهم کنیم به اینکه این سلاح هاى اتمى با موشک هاى عظیمى را که تازه درست شده است . جلوى این را بگیریم . هر دوى اینها شعر است و آمریکا هم همین نظر را دارد که شوروى را اغفال کند و آن سلاح ها را در غرب و در هر جائى که دست دارد ، این سلاح ها را مهیا کند براى یک روزى که با فشار یک دگمه ، دنیا به آتش کشیده بشود . امروز باید مردم دنیا توجه به این مشکل بزرگ دنیا بکنند و هر قشرى ، نویسنده اى ، مطبوعات ، در سر تا سر دنیا دنبال این مطلب باشند و مردم را بیدار کنند که در مقابل این کارهائى که اینها مى کنند ، درست قیام کنند . البته کم و زیاد الان هستند قشرهایى که تظاهر مى کنند بر ضد این سلاح ها ، لکن باید همه مردم قیام کنند تا بتوانند کارى انجام بدهند .

اگر چنانچه قدرت آمریکا نبود ، صدام هم نمى توانست که این کار احمقانه را بکند و اگر قدرت آمریکا نبود ، اسرائیل هم نمى توانست که این کار سفاکانه را بکند و اگر قدرت آمریکا نبود ، این دولت هاى اطراف خلیج و امثال اینها هم این کارهایى را که حالا انجام مى دهند ، نمى دادند و دنیا از این دو قدرت اگر بخواهد خارج بشود ، باید همانطورى که در ایران عمل شد که تمام قشرها قیام کردند و تمام قشرها نهضت کردند و انقلاب کردند و به هیچ یک از دو قدرت پناه نبردند ، مستقلا خودشان وارد عمل شدند و با اینکه همه کوشش ها را کرد آمریکا _ براى اینکه _ از زمان سابق تا حالا براى اینکه اینها را سرکوب کند ، نتوانست . تا همه کشورهاى اسلامى و غیراسلامى ، تمام کشورهایى که در دنیا هستند و همه آنها هم توده هایشان بیچاره و ضعیف است در تحت سلطه حکومت هاى خودشان ، تا اینها قیام نکنند و تا اینها توجه به این خطر بزرگى که دنیا را دارد تهدید مى کند و اگر خداى نخواسته یک وقت واقع بشود ، دیگر کشورى باقى نمى ماند و انسانى شاید باقى نماند ، الا کم ، باید فکر بکند دنیا . باید دانشمندها فکر بکنند ، مردم را بیدار بکنند . قلم تنها فایده ندارد ، گفتن تنها فایده ندارد ، اعتماد به دولت ها فایده ندارد ، خود مردم و خود نویسندگان و گویندگان باید مردم را بیدار کنند و قلمى فایده دارد که بیدارگر توده هاى مردم باشد و اگر چنانچه حال دنیا به همین وضع باشد ، از قبیل اسرائیل و صدام باز هم ممکن است باشد و اگر این از بین رفت و او از بین رفت ، یکى دیگر مثل اینها را بتراشند . شما ببینید که صدام چه کار ناشایسته اى کرد که امروز در دام افتاده است و نمى داند چه کند . مثل صدام ، مثل آن کسى بود که ادعاى پهلوانى مى کرد و هر وقت که مى رفت بیرون یک کسى پیدا مى شد او را کتک مى زد یا زمین مى زد ، بر مى گشت مادرش را کتک مى زد . صدام در هر جبهه اى که سیلى خورده است و در هر جبهه اى که شکست خورده است ، دنبال آن ، یک دسته از این عراقى هاى بیچاره اى که در تحت ظلم او هستند و دست و پا مى زنند ، از آنجا بیرون کرده است . یا به حبس کرده است و با سلاح هاى دورزن خودش _ را _ این افراد محروم جامعه را ، شهرهاى عربى نشینى که محروم هستند ، اینها را هدف قرار مى دهد ، یا شهرهاى دیگر ایران را . این همان مسأله است . هر وقت شکست مى خورد یک همچو قضیه اى هست . الان هم که شکست فاحش را خورده است ، منتظر باشید که باز اگر خداى نخواسته بتواند او در شهرهاى مرزى یک جنایتى بکند و دوستان و منافقین هم در داخل ، و این براى این است که اذهان را از این شکست بلکه بتواند منصرف کند ، در عین حالى که در همین عملیات

ص: 71

محرم که قواى مسلح ایران آنقدر پیشروى کردند و اینها را از کشور بیرون کردند ، البته یک مقدارى باز هست و _ قریب بیش از _ قریب به دو هزار نفر از آنها اسیر گرفتند که هزار و هشتصد نفرش شاید در پشت جبهه ها آمده باشد ، و آنطور منهدم کردند بساط آنها را و آنقدر از مهمات آنها را گرفتند به غنیمت و از قرارى که مى گویند تاکنون حدود نود خودرو و امثال این را از آنها به غنیمت گرفته اند و بسیارى از چیزها را منهدم کرده اند . در عین حالى که این مسائل هست و این پیشرفت ها هست ، صدام در نطق خودش مى گوید که ایران حمله کرد ، لکن ما آنها را شکست دادیم ، ارتش ما آنها را شکست داد . تبلیغات خارجى هم ، همه بوق هاى خارجى هم بنایشان بر این است که هر وقت که این شکست مى خورد تا مدتى اصلا حاشا مى کنند یا ساکت مى شوند ، مدتى هم که مى خواهند صحبت کنند مى گویند که ایران اینطور مى گوید ، صدام هم همینطور مى گوید . از ایران هم که مى خواهند نقل بکنند یک چیز کمترى را نقل مى کنند ، مثلا مى گویند که صد نفر را تاکنون اینها گرفته اند ، و از آن وقتى که مى خواهند نقل کنند با آب و تاب نقل مى کنند ، مدتى این کار را کنند ، بعد کم کم که مى بینند نمى شود و حاشا کردنش نمى شود ، کم کم مى روند دنبال اینکه به یک وجهى مسائل را بگویند . در قضیه خرمشهر توجه کردید که قضیه خرمشهر ، مدت ها انکار این مى کردند که خرمشهر گرفته شده است از آنها . هم صدام مى گفت که این حرف نیست ، ما چقدر از اینها کشته ایم ، چه کرده ایم ، چه کرده ایم و هم بوق هاى تبلیغاتى دنبال او این حرف ها را مى زدند . کم کم که آنهمه اسیر گرفتند و نشان دادند و اینها ، آنوقت مى گوید که ما به ارتش قدرتمند خودمان دستور دادیم که شما فتح خودتان را کرده اید و عقب نشینى حالا کنید ، دیگر ما فتح تمام شد . و تعجب این است که این را در برابر ارتش و نظامى هاى خودش و فرماندهان خودش مى گوید ، که آنها در باطن نفس شان به ریشش مى خندند (اگر داشته باشد) و مى فهمند که قضیه چى است . در عین حالى که مى بیند که همه اینهایى که در مقابلش ایستاده اند فهمند که این دارد بى ربط مى گوید ، با جرأت مى گوید . الان هم همین طور است ، الان هم این سردار قادسیه باز مى گوید که سپاه قادسیه من ، ارتش قادسیه من چه کرده اند . اخیرا مى گوید که در همین جنگ ، چهار هزار نفر ما ایرانى را کشتیم و تاکنون چقدر از دست داده ، آنها را گرفتیم آوردیم و چقدر هم اسیر گرفتیم . این همین معناست که نمى داند اصلش چه بکند و این باید نفرینش را به آمریکا بکند که یک همچو کلاهى سر این گذاشته اند و اگر انشأاللّه خداوند توفیق بدهد به مسلمین و مسلمین درست توجه به مسائل منطقه بکنند و اسرائیل را از منطقه اخراج و از دنیا بیرون کنند ، آنها هم باید به آمریکا نفرینش را بکنند . این کشورهاى اطراف ما هم که تاکنون هر چه توانسته اند کمک کرده اند ، حالا تازگى مى گویند که اگر ایران بخواهد وارد عراق بشود ، ما ایران را حصر اقتصادى و سیاسى مى کنیم . شما تا حالا هر کارى توانسته اید کرده اید . آنطورى که مى گویند تاکنون سى میلیارد دلار حجاز کمک کرده است به ارتش عراق و به عراق و راه ها را باز کردند اینها براى اینکه سلاح ها را از طرف بفرستند براى اینها و افراد هم فرستاده اند . آن بدبخت که آن طرف دنیا نشسته ، نمى تواند کلاه خودش را نگه دارد ، آن هم مى گوید که ، آن نمیرى مى گوید که ما کمک مى کنیم به اسرائیل . آن مردک در داخل خودش به هم ریخته

ص: 72

است ، نمى داند چه بکند ، این معنا را مى گوید ما کمک مى کنیم . اینها همه عروسک هایى هستند دست آمریکا ، آمریکا مى گوید اینطور بگو ، مى گوید . دنیا باید آمریکا را از بین ببرد ، و الا تا اینها هستند ، این مصیبت ها در دنیا هست . اینجا نشد ، یک جاى دیگر . الان در بسیارى از جاهاى دنیا امریکا آتش افروخته و جنگ هایى که الان در بسیارى از جاهاى دنیا هست ، همه اش زیر سر این است و دنیا را اینها دارند تهدید مى کنند و هرگز هم اینها سلاح هایى که مى گویند متوقف مى کنیم و آنها را محدود مى کنیم به حد ، هرگز راست نمى گویند . بنابر این ما باید هر چه فریاد داریم به سر اینها بزنیم و امروز که سالروز لانه جاسوسى است ، من به ملت مان تبریک عرض مى کنم و این عملى که دوستان اسلام ، مجاهدین اسلام انجام دادند ، یک عمل بسیار خوبى بوده است و بسیار مؤثرى بود که این لانه از اینجا کنده شد . اگر این لانه جاسوسى در اینجا بود ، شاید ایران را به تباهى مى کشید . الان هم در خارج به عراق هى نقشه مى دهند ، از اینجا نقشه ها مى گیرند با آن چیزهایى که دارند و به عراق مى دهند . هر کارى مى خواهند بکنند . تاکنون همه تقریبا ، تقریبا همه ، همه نه ، بسیارى از این کشورهاى خلیج و اطراف خلیج و اینها کمک هاى همه طرفى کردند با عراق و کارى هم نتوانستند بکنند . حالا تازه مى گویند که _ ما _ اگر ایران بخواهد پیش برود در عراق ، ما دیگر تاب تحمل نداریم و ما اینها را از جهت سیاسى و از جهت (در بعضى جاها هم مى گویند) نظامى ، از جهت سیاسى و از جهت اقتصادى در فشار قرار مى دهیم . شما تا حالا هر کارى توانسته اید کرده اید ، کارى دیگر نمى توانید بکنید . بیخود خودتان را در دنیا ضایع مى کنید و شما بدانید که اگر صدام خداى نخواسته پیش ببرد ، تمام شما را به آتش مى کشد . صدام وضع روحیش این است . اصلا در روحیه صدام این تبهکارى است و آدمکشى و جنایت است . اگر خداى نخواسته این یک سلطه اى پیدا بکند ، حجاز را از بین مى برد ، سوریه را از بین مى برد ، این چیزهاى خلیج را ، کویت را هم ، همه اینها را از بین خواهد برد . این مرد اینطورى است . جنس این آدم اینطورى است . همانطورى که جنس اسرائیل اینطور است که جنایتکار است و به جنایت دل خوش مى کند ، این هم همین طور است . اینها برادر هم هستند .

و خداوند شر شیطان بزرگ و شیاطین بزرگ و کوچک را انشأاللّه رفع کند و مسلمان ها را بیدار کند و دولت هاى اسلامى را از این غفلتى که دارند ، هشیار کند . و ملت بزرگ ایران که الگو هستند براى تمام کشورها و ملت ها ، خداوند آنها را از آفات و بلیات حفظ کند و این آوارگان را انشأاللّه خداوند صبر عنایت کند و قدرت به دولت و ملت عنایت کند که آنها را درست انشأاللّه ، جاهاى آنها را بهتر از سابق بسازند و خدمت به این مردم محروم بکنند .

والسلام علکیم و رحمة اللّه

ص: 73

تاریخ : 61/8/17

استفتأ رئیس کل بانک مرکزى ازمحضرامام خمینى درمورد ارزحاصل از فروش نفت

اشاره

محضر مقدس رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران حضرت آیت اللّه العظمى امام خمینى مدظله العالى

به دنبال فرمان جنابعالى در مورد لغو قوانین خلاف اسلام و مطالعاتى که در بانک مرکزى بدین منظور و جایگزین نمودن قوانین جدیدى که مخالف شرع مقدس اسلام نباشد به عمل آمد چون شبهه ای در مورد مالکیت دولت بر ارز حاصل از فروش نفت ایجاد گشته است، لذا از محضر آن مرجع عالیقدر تقاضا دارد که پاسخ سؤال زیر را بفرمایند.

سؤال: آیا ارزی که از طریق فروش نفت که توسط دولت و با هزینه و سرمایه گذاری دولت استخراج گشته و توسط دولت نیز به فروش می رسد متعلق به دولت و در مالکیت او هست یا نه؟

محسن نوربخش

فتواى امام خمینى در پاسخ رئیس کل بانک مرکزى ایران

اشاره

بسمه تعالى

متعلق به دولت و در مالکیت دولت اسلامى است که باید صرف در اداره کشور و مصالح ملت شود .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 74

تاریخ : 61/8/25

پیام امام خمینى به مردم اصفهان

بسم اللّه الرحمن الرحیم

خدمت عموم مردم مسلمان و رشید اصفهان دامت توفیقاتهم

سلام علیکم بما صبرتم فنعم عُقْبّى الدّار

رحمت خداوند بر همه شهیدان و رضوان و مغفرت حق بر ارواح مطهرشان که جوار قرب او را برگزیدند و سرفراز و مشتاق به سوى جایگاه مخصوص شان در پیشگاه رب خویش شتافتند . و سلام و درود بر شما پدران و مادران ، همسران ، فرزندان و بازماندگان شهدا که از بهترین عزیزان خود در راه بهترین هدف که اسلام عزیز است ، بزرگوارانه گذشته اید و در امر دفاع از دین خدا ، آنچنان صبر و مقاومت نشان داده اید که رشادت و استقامت یاران سید شهیدان حضرت امام حسین (علیه السلام) را در خاطره جهانیان تجدید کردید . اینجانب با عرض تبریک و تسلیت به مردم قهرمان و شهید پرور استان نیرو خیز اصفهان و همه ملت بزرگ ایران که وفادارى خود را به اسلام و خداى متعال به نحو احسن به اثبات رسانده اند ، اطمینان دارم که این فداکارى ها و جانبازى ها در آینده نزدیک شجره طیبه اسلام را بیش از پیش بارور مى نماید و دشمنان قسم خورده اسلام را به نابودى و اضمحلال محکوم خواهد ساخت . از خداوند متعال براى شهداى عزیز رحمت و مغفرت و براى جانبازان مجروح و معلول شفاى عاجل و براى خانواده هاى محترم آنان صبر و اجر مسئلت دارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 75

تاریخ : 61/8/25

پاسخ امام خمینى به پیام مشترک فرماندهان نیروى زمینى ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در مورد پاکسازى جاده پیرانشهر به سردشت ازعوامل ضد انقلاب

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از قول من به کلیه رزمندگان اسلام بویژه رزمندگانى که در منطقه عملیات قرارگاه حمزه سیدالشهدا علیه السلام با دشمنان اسلام مبارزه مى کنند تبریک بگوئید . اسلام و مسلمانان متعهد ، به این پیروزى هاى چشمگیر شما چشم دوخته اند و از یاد هیچ یک از ما نخواهید رفت . شما فرزندان عزیز ملت هستید . فتحى که به دست شما صورت گرفت ، براى ملت سرافرازى بود . امیدوارم این پیروزى تا آخرین مرحله موفق باشد . سلامت و سعادت تمام رزمندگان را از خداوند خواهانم و از دعا شما را فراموش نخواهم کرد .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 76

تاریخ : 27/8/61

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از هموطنان ارمنى_ کلیمى _ آشورى _ زرتشتى وکلدانى ، رهبران دینى و نمایندگان اقلیت هاى مذهبى در مجلس شوراى اسلامى

ما همه که در تحت پرچم توحید هستیم تا با هم مجتمع نباشیم ، نمى توانیم در مقابل کفر مقاومت کنیم

من خوشبختم که جمهورى اسلامى بعضى فرصت ها را به ما و ملت ما نصیب مى کند و از آن فرصت ها ، ملاقات با قشرهاى مختلف و مذاهب مختلف و دین هاى مختلف است . ما همه در تحت لواى توحید مجتمع هستیم . ایران مال همه است و توحید مذهب همه است و مبدأ و معاد ایده همه است و ما این مشترکات را داریم و ملت واحده هستیم و لازم است که در مسائل ایران ، همه در صحنه باشیم و همه با هم ید واحده باشیم که دیگرانى که مى خواهند به همه ماها تعدى کنند ، چه با اسم اسلام و چه با اسم سایر مذاهب ، به مسلمین جهان و به ملت هاى مظلوم جهان ظلم و ستم روا مى دارند ، با هم تشریک مساعى کنیم در اینکه یک راه پیدا کنیم براى جلوگیرى از ستم در تمام قشرهاى انسان هاى دنیا .

انبیأ عظام سلام اللّه علیهم از آدم تا خاتم که تشریف آورده اند و انبیأ بزرگ اولوالعزم که در بین مردم تشریف داشته اند ، همه آنها براى اینکه پرچم توحید را و عدالت را در بین ملت ها بر پا کنند . پیامبران ، تمام پیامبران در طول تاریخ اینطور نبوده است که فقط یک ناصحان باشند ، بلکه آنها براى تهذیب اخلاق مردم به گفتار ، به کردار ، به عمل ، به فعالیت مأمور بودند و خداى تبارک و تعالى آنها را براى اینکه انسان ها را بسازند ، براى اینکه خلق انسانى در آنها رشد پیدا بکند و اعمال و افعال انسانى داشته باشند ، مبعوث فرموده است و همه در هر حالى که بوده اند کوشش خود را کرده اند . و من یک نکته اى که سابقا هم گاهى گفتم عرض مى کنم و آن این است که ما نمى دانیم چرا این انبیائى که اینقدر کوشش کرده اند براى تهذیب ملت ها ، براى اصلاح ملت ها ، براى جنبه معنویت ملت ها ، حکومت هائى که در طول تاریخ آمده است ، چه حکومت هاى اسلامى و چه حکومت هاى ادیان دیگر ، بر حسب قاعده در خلاف مشى پیامبران خود عمل کرده اند . شما امروز مى بینید که کشورهاى دنیا مبتلا هستند به سرانى که ادعاى مسیحیت مى کنند ، ادعاى یهودیت مى کنند ، ادعاى اسلامیت . ابتلائى که الان ملت هاى دنیا دارند به دست بسیارى از این سران ، ابتلائى است که باید ما ابتلأ انبیا حساب کنیم . همانطورى که انبیا در صدر عالم تا آخر مبتلا بودند به دست یک خیانتکارانى که با آنها آنطور عمل کردند که روى

ص: 77

تاریخ را سیاه کردند ، ملت هاى آنها هم امروز مبتلا هستند به سرانى که روى تاریخ را سیاه مى کنند و انبیا را سرشکسته در پیش خداى تبارک و تعالى (نعوذ باللّه ) مى کنند . شما ببینید که اگر پیغمبر اسلام را ببرند در محضر خدا و به او بفرماید خداى تبارک و تعالى ، وحى کند به او که این افرادى که ، حکومت هائى که ادعاى اسلام مى کنند ببینید چه مى کنند با مردم ، ببینید که این حکومت ها بر خلاف مصالح کشورهاى خودشان عمل مى کنند ، جوابى ندارند جز اینکه من تبلیغ کرده ام لکن آنها نشنیدند . و اگر هر یک از انبیا را ببرند در محضر خدا و خداى تبارک و تعالى به آنها وحى کند که این حکومت هائى که از مذهب شما هستند ، ببنید الان در جهان چه مى کنند ، امریکا با مردم چه مى کند با دعوى مسیحیت . آن مسیحى که تمام وجودش بر این بوده است ، این مسیحى که تمام وجودش روحانى بوده است و بر این معنا بوده است که مردم را روحانى کند ، الان آنهائى که ادعاى مسیحیت مى کنند ، اقبالشان به دنیا از آنهائى که مشرک هستند کمتر نیست . آنهائى که اصلا مبدأ و معاد را قبول ندارند ، با آنهائى که دعوى مسیحیت مى کنند ، دعوى یهودیت مى کنند از این سران ، فرق با آنها معلوم نیست چیزى باشد ، بلکه شاید اینها جلو باشند از آنها در اینکه به دنیا توجه دارند و مردم مظلوم را زیر پاى خودشان خرد مى کنند . امروز شما مى بینید که صهیونیست در عالم که مدعى یهودى بودن هست و یهودیان او را قبول ندارند ، با مردم چه کند و معذلک ادعا مى کند که من تابع حضرت موسى هستم . و بالاتر و بدتر از او دولت هاى بزرگ مسیحى با مردم چه مى کنند ، با آن روحانیتى که حضرت مسیح داشته است ، با مردم چه مى کنند و با ملت هاى خودشان ، حتى با ملت هاى مظلوم خودشان . و دیگران چه مى کنند که روى مسیحیت را سیاه کرده اند ، البته روى خودشان سیاه است . و همین طور سایر قشرها و آنهائى که ادعاى اسلام مى کنند . امروز صدمه اى که ملت مسلمان ما از صدام دارد مى کشد و ملت مظلوم مسیحى و غیر مسیحى از صهیونیست ها در لبنان و امثال لبنان مى کشند ، کى از دیگرى کشیده است این رنج ها را ؟ اینها همه مدعى هستند ، لکن در عمل بینید که چه هستند . و ما ملت ها ، ما همه که در تحت پرچم توحید هستیم ، تا با هم مجتمع نباشیم ، تا در اصل ملیتى که مال همه است با هم مجتمع نباشیم و با هم وحدت نداشته باشیم و در صحنه حاضر نباشیم ، نمى توانیم در مقابل این سیل کفر و این سیل فزاینده اى که همه عالم را دارد مى برد ، نمى توانیم مقاومت کنیم . اینکه مى بینید در ظرف چهار سالى که ، قریب چهار سالى که ایران بحمداللّه ایستاده است و رزمندگان در حدود بیش از سه سال ، بیش از دو سال در جنگ هست ، شما مى بینید که اینها همه ایستاده اند و با همه مشکلات ایستاده اند و ملت هم پشت سر آنها و این است که موجب پیروزى ما شده است .

دولت اسلامى براى همه دین هائى که رسمى هستند احترام قائل است

شما این مطلب را باید بدانید که دولت اسلامى براى اگر به وظایف اسلامى عمل کند ، براى همه قشرها ، براى همه دین هائى که رسمى هستند در ایران ، براى همه اینها احترام قائل است ، براى همه اینها همانطورى که براى سایر قشرهاى ملت مسلمان احترام قائل است ، براى آنها هم قائل

ص: 78

است و این نیست جز اینکه اسلام اینطور است .

شما در تاریخ شاید دیده باشید که وقتى که لشکر معاویه آمد و چند نفر را چه کرد و یکى از زن هاى اهل مذاهب رسمى را ، آن خلخال را از پایش درآورد ، حضرت امیر که حکومت آنوقت بود (بر حسب نقل ) فرموده است که شنیدم خلخال از پاى یک کسى که با اسلام است و تابع اسلام است درآوردند و اگر کسى در این امر بمیرد ، این را نباید ملامت کرد . اینطور پشتیبان است . ملت ایران همه با هم باید در صحنه باشند ، همه با هم باید تشریک مساعى کنند براى حفظ ایران و براى اینکه انشأاللّه این کشورهاى دیگر را هم از آن اسارت هائى که داشته اند بیرون بیاورند . شما مقایسه یک حساب ، پیش خود _ که _ یک حساب را مقایسه کنید مابین آن رژیم سابق و رژیم هائى که الان هم در دنیا هست و بوده است ، با رژیمى که امروز در ایران برقرار است ، شما مقایسه کنید بین این دو تا ببینید که وضع همه ملت در عین حالى که گرفتارى هاى همه جانبه دارد دولت و ملت ما ، در عین حالى که ملت و دولت ما در فشار اقتصادى دولت هاى بزرگ هستند ، در عین حالى که دولت و ملت ما مورد تهاجم نظامى دولت ها هستند ، معذلک آنقدرى که در این چند سال ، در این دو سه سال کم ، با همه این گرفتارى ها ، براى مستمندان کار شده است ، در طول سلطنت این پدر و پسر غیر انسان ، حاصل نشده بود . و مطمئن باشید شما که دولت اسلامى خدمتگزار است براى همه قشرهاى ملت ، اختصاص به یک طایفه ، دو طایفه ندارد و ما از طرف اسلام مأمور به این معنا هستیم . ما مأمور به این هستیم که تا آقایان در تعهد خودشان به دولت اسلامى و جمهورى اسلامى باقى هستند ، ما در تعهد خودمان در خدمتگزارى به آنها باقى باشیم . و من امیدوارم که ملت مطلقا از مسلمین و این قشرهاى غیر مسلم مربوط به اسلام و اینهائى که به رسمیت شناخته شدند در اسلام و در قانون اساسى ، همیشه توجه به این داشته باشند که پیروزى ما با این است که همه با هم باشیم . پیروزى ما ، پیروزى شما در این است که همه در صحنه باشیم ، در این است که اختلافاتى که جزئى بین تان هست برطرف باشد و اختلاف در کار نباشد . در چیزهائى که مربوط به دولت است ، در چیزهائى که مربوط به مجلس است ، در چیزهائى که مربوط به قانون است ، باید همه ما تشریک مساعى کنیم ، همه ملت با هم باشند .

مجلس خبرگان تقویت رهبرى است

امروز در ملت ما مطرح است قضیه مجلس خبرگان براى تعیین رهبرى . این مسأله اى است که نباید ملت ایران براى آن کم ارج قائل باشد . الان یک دسته از قرارى که شنیدم دوره افتاده اند که این مجلس خبرگان نباید باشد براى اینکه تضعیف رهبرى است .

مجلس خبرگان تقویت رهبرى است گول این حرف ها را نخورند ، باید همه وارد بشوند ، این یک تکلیف است . حفظ اسلام یک تکلیف شرعى است براى همه ما . حفظ مملکت توحیدى یک تکلیفى است براى همه قشرهاى ملت و اگر چنانچه همه با هم نباشند و در صحنه حاضر نباشند و رأى به وکلا ندهند و رأى به مجلس خبرگان ندهند و وکلائى که باید تعیین بشود و کسرى دارند رأى کم بیاورند ، این بر خلاف تکلیف عمل کرده اند . باید همه در

ص: 79

صحنه باشند و همه وارد باشند و من به قشر روحانیت هم عرض مى کنم که کناره گیرى موجب این مى شود که همانطورى که در زمان سابق از کناره گیرى علماى مذاهب ، اسباب این شد که ملت ما و بزرگانشان جدا شدند و هر کارى خواستند دولت کردند و دولت ها را به حال خود گذاشتند و هر طور سرکشى خواستند کردند ، اگر چنانچه شما از صحنه بیرون بروید ، علما ، دانشمندان از صحنه بیرون بروند ، این اسباب این مى شود که باز آن مسائل سابق پیش یباید . امروز تکلیف است . مجلس خبرگان تکلیف است براى همه که هم در آن که مى خواهد خبره بشود باید برود اسم نویسى کند ، آن که لایق است برود و اسم نویسى کند ، ملت به آنها رأى بدهند . در هر صورت اگر چنانچه ما همه مان در صحنه نباشیم و همه به فکر این نباشیم که این کشور را از شر مفسدان نجات بدهیم ، اگر به فکر این نباشیم ، خداى نخواسته اگر حاضر هم ، در وضع حاضر هم خیلى تأثیر نکند ، در وضع آینده ملت باز تأثیر مى کند و خداى نخواسته دوباره ملت ما را گرفتار آنطور اشخاص مى کند که بر صغیر و کبیر ما رحم نکنند . و من امیدوارم که خداوند تبارک و تعالى به همه ما توفیق بدهد که خدمت کنیم به این کشور ، خدمت کنیم به این ملت و همه با هم باشیم و بر ضد کسانى که بر خلاف این ملت هستند ، بر خلاف مصالح این ملت هستند ، نهضت خودمان را حفظ کنیم و انشأاللّه در طول تاریخ ، دیگر گرفتار آن حکومت هایى که خودشان را از مردم جدا مى دانستند و براى خودشان دستگاه هاى سلطنتى درست کرده بودند ، گرفتار انشأاللّه نشویم .

والسلام علینا و على عباداللّه الصاحین

ص: 80

تاریخ : 61/8/27

فرمان امام خمینى به حجت الاسلام موحدى کرمانى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ محمد على موحدى کرمانى دامت افاضاته

به دنبال شهادت جانگداز حجت الاسلام والمسلمین آقاى حاج عطأاللّه اشرفى رحمة اللّه علیه ، جنابعالى را به سمت امام جمعه باختران منصوب مى نمایم که انشأاللّه تعالى ضمن انجام این فریضه بزرگ ، مردم را به وظایف دیگرى که در رابطه با اسلام عزیز و انقلاب خونبار ملت شریف ایران دارند ، آشنا سازند . امید است اهالى محترم عموما و حضرات علماى اعلام خصوصا و نهادهاى انقلابى فرصت را مغتنم شمرده همکارى هاى لازمه را در انجام هر چه باشکوهتر نماز وحدت آفرین جمعه با جنابعالى داشته باشند . موفقیت همگان را از خداى تعالى مسئلت دارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 81

تاریخ : 61/9/3

بیانات امام خمینى در جمع ائمه جمعه استان خراسان

امروز ملت در مراکز نماز جمعه اجتماع و با یکدیگر تفاهم مى کنند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

همانگونه که کرارا گفته ام ، یکى از برکات این انقلاب و پیروزى ما این است که با آقایان علما و خصوصا برادران اهل سنت که قبلا خدمتشان نمى رسیدیم ملاقات مى کنیم و من امیدوارم که این مسأله ادامه پیدا کند و وحدت کلمه براى همیشه برقرار باشد .

برپائى نماز جمعه یکى از برکات بسیار عظیم اسلام بود که مع الاسف قبل از پیروزى انقلاب در بین علماى شیعه بسیار کم جلوه و برادران اهل سنت هم که اقامه کردند ، خطبه هایشان محدود به حدودى خاص بود . اما امروز از برکت نماز جمعه است که ملت از خانه هایشان بیرون ریخته و در مراکز نماز جمعه اجتماع و با یکدیگر تفاهم مى کنند و به مسائل سیاسى و دینى گوش مى دهند ، که این مسأله بسیار ارزشمند است و همانطور که مى بینید روز به روز هم بحمداللّه رشد کرده و بر این جمعیت افزوده مى شود و هیچ گاه تزلزلى در آن دیده نشده است .

این رسانه هاى گروهى بیگانگان هستند که تبلیغ مى کنند مردم علاقه زیادى به نماز جمعه ندارند شما در کجاى دنیا مى توانید جائى را مثل استان اصفهان پیدا کنید ؟ همین چند روز پیش فقط در شهر اصفهان حدود سیصد و هفتاد نفر را تشییع کردند معذلک همین شهید داده ها و داغدیده ها همچنان به خدمت خود به اسلام ادامه مى دهند . امروز مردم ما فهمیده اند که تا فداکارى نباشد ، اسلام را نمى شود پیش برد و مى دانند که همه ما باید براى اسلام فدا شویم .

سیره انبیأ عظام خصوصا نبى اکرم و اصحابش در طول تاریخ ، فدا شدن در راه اسلام بوده است و مردم ما هم این سیره را پیش گرفته و از آنان تبعیت مى کنند . این زمزمه هائى که گاهى مى شود مبنى بر اینکه گرفتارى زیاد است و مثلا گرانى زیاده شده است و مردم دلسرد شده اند ، بى اساس است . شما مى بینید که اینگونه مسائل در کشورهائى که سال هاى طولانى انقلاب کرده اند وجود دارد و شما کشورى را سراغ ندارید که چهار سال از پیروزى انقلابش گذشته باشد و همه چیزش درست باشد و هر روز مردم بیشتر در صحنه باشند و بیش از پیش از انقلاب و دولت پشتیبانى کنند و این چیزى نیست جز اینکه این انقلاب ، اسلامى و مربوط به اسلام است . اگر این انقلاب مثل سایر انقلاب ها مربوط به طایفه و حزبى خاص بود . و یا عده اى با کودتا قدرت را به دست مى گرفتند ممکن نبود که ملت اینطور

ص: 82

یکپارچه دنبالش حرکت کنند و از آنها حمایت کنند و این نعمتى است که اسلام به ما عنایت فرموده و ما باید قدر این عنایت خدا را بدانیم . این از عنایات اسلام است که همه برادران اهل سنت و شیعه با هم هستند و اختلافى هم با یکدیگر ندارند و بحمداللّه کسانى را که در دو طرف بودند و تفرقه ایجاد مى کردند را هم شناختند و کنار زدند و امروز صادقانه در کنار یکدیگر خدمت مى کنند و من امیدوارم که این رویه مستدام باشد .

ائمه جمعه یکى از مؤثرترین قشرهاى جامعه به حساب مى آیند

ائمه جمعه باید توجه داشته باشند که یکى از مؤثرترین قشرهاى جامعه به حساب مى آیند و باید توجه داشته باشند که مردم گوششان به اینهاست و در اجتماع ائمه جمعه سعى مى کنند ببینند امام جمعه چه مى گوید . از این رو باید سعى شود خطبه ها پرمحتوا باشد . در خطبه ها هم باید امر به تقوا و اینگونه مسائل رعایت شود و هم مردم را به وحدت و حضور در صحنه دعوت نمایند .

اینکه مى بینید اجانب اینگونه بر ضد ایران تبلیغ مى کنند و رسانه هاى گروهى شان بى وقفه علیه ما به کار گرفته مى شوند ، براى این است که این قیام براى اسلام است و ما مى خواهیم فرهنگ اسلامى را در همه جا گسترش دهیم و اینها مى ترسند که مبادا اسلام در کشورشان رشد پیدا کند و دیگر جائى براى آنها نباشد . از جمله امورى که اجانب به آن دامن مى زنند ، همین مسأله انتخابات است . هر انتخاباتى که در ایران مى شود . اینها مى گویند مردم این دفعه نمى آیند ، مردم سست و خسته شده اند . و شما دیدید که در انتخابات گذشته ، از انتخابات اصل نظام جمهورى اسلامى گرفته تا مجلس خبرگان براى قانون اساسى ، مجلس و رؤساى جمهور ، مردم هر دفعه بهتر از دفعه قبل شرکت کردند . الان هم عده اى در خارج نشسته اند و تبلیغ مى کنند که این دفعه دیگر مردم خسته شده اند و شور سابق را ندارند و از این قبیل حرف ها . اینها اکثر عقده هائى در دل دارند و روى همین عقده هاست که این صحبت ها را مى کنند . اگر عقده هاى درونى آنها حل مى شد ، چنین صحبت هائى را نمى کردند . همین منافقین و دیگران که مردم آنها را از ایران بیرونشان کرده اند ، در خارج نشسته اند و مى گویند مردم با ما هستند . شما ائمه جمعه موظفید براى جلوگیرى از شیطنت هائى که اینها مى کنند و مى گویند مردم اعراض کرده اند و در انتخابات شرکت نمى کنند ، مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کنید و مردم نیز ثابت کنند که اعراض نکرده اند و با شرکت شان در انتخابات ثابت کنند که از اسلام رویگردان نیستند . اسلام چیزى نیست که کسى بتواند از آن رویگردان باشد . ما هر روز شاهدیم که مادران شهدا ، کسانى که حتى چند شهید داده اند ، فریاد مى زنند که اگر باز هم داشتیم در راه خدا مى دادیم و تأسف مى خورند که دیگر فرزندى ندارند که در راه خدا بدهند . اجانب تبلیغ مى کنند که در ایران بچه هاى کوچک را با زور به جبهه مى فرستند ، در حالى که چنین نیست . مردم مى خواهند جلوى این جوان هاى چهارده پانزده ساله را بگیرند که به جبهه نروند ، ولى آنها از دست پدر و مادرها فرار مى کنند و به جبهه مى روند . مسلما فردى را که بالغ نیست نه کسى مى گوید به جبهه برو و نه کسى چنین حقى دارد که بگوید . مردم ما

ص: 83

بحمداللّه خودشان از رفتن به جبهه ها استقبال مى کنند و جبهه ها را پر مى کنند . من امیدوارم که شما آقایان با صفاى قلب در کنار یکدیگر باشید و مردم را به صلاح و سداد دعوت کنید و همه در صحنه باشید و مردم را به حضور در صحنه دعوت کنید . اینطور نیست که آدم خوب کسى باشد که در کنارى نشسته باشد و تسبیحى دست بگیرد و در مسجد ذکر بگوید . اگر انسان خوب اینگونه بود حضرت رسول صلى علیه و آله و سلم و حضرت امیر مومنان (علیه السلام) هم این کار را مى کردند . ما ندیدیم در تاریخ کسى گفته باشد رسول اکرم و امیر مؤمنان در جائى از صحنه کناره گیرى کنند و در مسجد بنشینند و ذکر بگویند ، بلکه بعکس در همه جا حضور داشتند و در صحنه بودند . بنابراین اینکه عده اى نشسته اند و مى گویند باید کناره گیرى کرد ، درست نیست . روحانیت باید عضو فعال جامعه باشد و مردم را هدایت و ارشاد نماید . شما آقایان هم بر امور جارى در محل خودتان نظارت داشته باشید و مردم را هدایت کنید . من هم از خداوند مى خواهم که به شما توفیق دهد تا به اسلام و مسلمین خدمت کنید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 84

تاریخ : 3/9/61

بیانات امام خمینى درجمع گروهى ازرزمندگان اسلام مستقردرکردستان و اعضاىخانواده هاى شهداى انقلاب اسلامى

شما برادران موجب سرافرازى حضرت امام زمان سلام اللّه علیه در پیشگاه خداى تبارک و تعالى شدید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من امروز بنا نداشتم که صحبت بکنم و حالا هم به طور اختصار یک کلمه مى گویم و دعا مى کنم به شما . من الفاظ را و گفتار را ناقص تر از این مى دانم که در ستایش از شما جوانان عزیز و همه ارگان هایى که در ایران خدمت مى کنند ، از ارتش و سپاهى و کمیته و بسیج و هم اینها ، الفاظ کوتاه هستند که از شما برادران و از این چهره هاى نورانى مستعد براى شهادت مدیحه بگویند . شما آبروى اسلام را و آبروى رسول خدا را در پیشگاه مقدس حق تعالى حفظ کردید و شما برادران موجب سرافرازى حضرت امام زمان سلام اللّه علیه در پیشگاه خداى تبارک و تعالى شدید . حماسه هایى که شماها در کردستان و نیز دوستان شما در جاهاى دیگر از قبیل جبهه مسلم و محرم و سایر جبهه ها آفریدید ، قابل توصیف نیست و شما مستعد این باشید که امام زمان سلام اللّه علیه از شما توصیف کند و خداى تبارک و تعالى به شما عنایات خاصه خودش را بکند و انشأاللّه خواهد کرد . شمائى که از جان خودتان در راه اسلام گذشته اید و در میدان هاى نبرد حق بر باطل پیشقدم شدید و سرکوبى کردید از این دشمنان اسلام و دشمنان ملت و دشمنان ملت کرد و غیر کرد ، شماها موجب سرافرازى همه ملت شدید . ما به وجود شما افتخار مى کنیم و من از خداوند تعالى سعادت شما را در این دنیا و آن دنیا و سلامت شما را و رحمت بر شهیدان شما را خواستارم و امیدوارم خداى تبارک و تعالى به شما عزیزان پیروزى عنایت کند و ثواب شهدا را به شما مرحمت فرماید . خداوند تمام رزمندگان ما را در همه جبهه ها از بلیات حفظ کند و پیروزى آنها را که پیروزى اسلام است ، پیروزى قرآن مجید است ، ثبت کند در لوح محفوظ .

شما اهالى کردستان گول این گروهک ها را نخورید

من یک کلمه به شما و اهالى کردستان عرض مى کنم که شما اهالى کردستان و دیگرانى که در آن نواحى هستند گول این گروهک ها را نخورید . اینها نغمه اى بلند کردند بر خلاف قرآن مجید و بر

ص: 85

خلاف اسلام . نغمه نژادپرستى ، طرح اینکه کرد ، لر ، فارس ، اینها باید از هم جدا باشند و هر یک مستقلا براى خود چیزى داشته باشند ، این آن است که اسلام آمده است که بردارد از میان ، این دیوارها را اسلام آمده است که خراب کند و همه شما و همه ما و همه مسلمین در تحت لواى لااله الااللّه و توحید همقدم باشیم و هم نفس باشیم و اسلام را به پیش ببریم . و امیدوارم که موفق بشوید به اینکه اسلام را در همه کشورهاى اسلامى و حقایق اسلام را در همه دنیا پیاده کنید و شما بحمداللّه الگو هستید براى تمام کشورهائى که هستند و مسلم بدانید که چشم همه کشورها یعنى مسلمان هاى کشورها و مستضعفان کشورها به شما دوخته شده است و دعاى ما بدرقه شماست . و خدایا! تو را به اولیایت قسم مى دهیم که این عزیزان ما را حفظ کن ، این دوستان خدا و دوستان امام زمان را پیروز کن .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 86

تاریخ : 61/9/4

بیانات امام خمینى در دیدار با فرمانده ژاندارمرى و نماینده امام در ژاندارمرى جمهورىاسلامى

سعى کنید روح ایمان و اسلامیت را در پرسنل زنده نگه دارید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

نکته اى که باید تذکر دهم این است که اولا هیچ گاه از حجم کار زیاد نترسید که کار هرقدر هم زیاد باشد در مقابل اراده انسان ناچیز است و اگر انسان بخواهد ، مى تواند همه کارهاى عظیم را با حجم هر قدر هم زیاد به انجام برساند .

دوم اینکه سعى کنید روح ایمان و اسلامیت را در پرسنل زنده نگه دارید . اگر روح اسلام در افراد باشد همانطور که امروز در سرتاسر جبهه ها مى بینید ، همه مسائل حل مى شود . همه مى خواستند ژاندارمرى را از اخلاق اسلامى و ایمان جدا کنند و آنها را بد تربیت کنند . انشأاللّه سعى شود که تربیت اسلامى در بین افراد احیا شود . امروز مردم از هر لحاظ کمک خواهند کرد و به همین جهت مشکلات حل خواهد شد .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 87

تاریخ : 61/9/6

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از دانشجویان عضو دفتر تحکیم وحدت انجمن هاىاسلامى دانشجویان دانشگاه هاى سراسر کشور

مراقب باشید که منحرفین در انجمن هاى اسلامى نفوذ نکنند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از شما دانشجوهاى عزیز که امید آینده کشور اسلامى هستید تشکر مى کنم که تشریف آوردید در این روز سرد و با شما ملاقات مى کنم . شما مى دانید که هر چه از خوبى ها و بدى ها براى یک ملتى تحقق پیدا مى کند ، وابستگى یا استقلال ، در قید و بند بودن و اختناق یا آزادى ، تابع تربیت هاى دانشگاهى است . آنچه که دانشگاه در یک کشورى نقش دارد از امور مهمه اى است و نقش بزرگى دارد که این نقش بزرگ را اگر ایفا کند و به طور صحیح ایفا کند ، کشور را به مقصد اعلاى خودش مى رساند . این دو جناح دانشگاه و فیضیه که بحمداللّه امروز با هم تحکیم وحدت کرده اند و با هم یک عضو براى جامعه شده اند ، اینها مى توانند که کشور را به استقلال حقیقى و آزادى برسانند و اگر خداى نخواسته این دو قشر انحراف پیدا کنند ، مطمئن باشید که کشور و احکام اسلام به انحراف کشیده مى شود . از این جهت این کارى که شما دانشجوهاى عزیز دارید و آن کار توجه به مسائل اسلامى دانشگاه ، از امور بسیار با اهمیت و ارزشمند است و از آن طرف بسیار با مسؤولیت .

آن چیزى که من به نوع قشرهایى که ملاقات کرده ام سفارش کرده ام و امروز به شما جوان هاى عزیز سفارش مى کنم و تاکید مى کنم این است که انجمن هاى اسلامى باید توجه کنند که در بین این انجمن ها از این منحرفین نفوذ نکنند . شما مطمئن باشید که این منحرفین و منافقین و آنهائى که دستشان از این کشور کوتاه شده است با هر حیله اى که شده است مى خواهند در همه جاى کشور خصوصا در دانشگاه که مرکز علم و مرکز همه جهات کمالى انسانى است ، مى خواهند نفوذ کنند و چه بسا اشخاصى با ظاهر بسیار صالح و در حضور شماها بیشتر از شماها قید و بند اسلام و فریاد (وا اسلاما) مى زند ، خداى ناخواسته از منحرفین باشد . آنها همانطورى که شیطان با هر صورتى در مى آید و با هر حیله اى انسان را منحرف مى کند ، اینها هم شیاطین انسى هستند که به هر صورتى و به هر شکلى در مى آیند و ممکن است که در بین شما خداى نخواسته یک نفوذى بکنند و اگر خداى نخواسته یک همچو نفوذى بشود ، بدانید که انحراف در پیش است . گرچه به کوتاه مدت نشود ، در دراز مدت انحراف خواهد شد . و لهذا باید سعى خودتان را ، کوشش خودتان را در انتخاب افراد براى این

ص: 88

انجمن ها بکنید و دقت کنید که افراد ، افرادى باشند که سابقه آنها و قبل از انقلاب آنها و در انقلاب درست معلوم باشد و با شناخت کامل در این انجمن ها راه داده بشوند . این انجمن ها فعالیت شان بسیار ارزش دارد ، لکن یک همچو مسؤولیت هائى دارند که مسؤولیت شان هم بزرگ است . چنانچه مسؤولیت توجه به همه جهات دانشگاه و نظارت به همه جهات دانشگاه راجع به اینکه انحرافى واقع نشود ، استاد منحرفى خداى نخواسته وارد نشود و متصدیان امور خداى ناخواسته منحرف نباشند ، این هم از امور مهمى است که باید بسیار رویش دقت بشود ، لکن توجه به این معنا که براى هر امر جزئى نباید شما به عنوان اینکه حزب اللّه هستید ، براى یک امر جزئى افرادى که صالح هستند ولو سابق یک خطائى یا یک کارى که الزامى بوده است کردند ، نباید کنار بگذارید . باید هر چه بکنید جاذبه داشته باشید و اشخاصى که اینها در حال حاضر خوب کار مى کنند و مفید هستند ، در دانشگاه ها باشند و تعلیم و تربیت را بکنند با نظارتى که همه دانشجویان در امور دارند .

در هر صورت کار ، کار مهمى است و این کار مهم مسؤولیتش هم مهم است و من امیدوارم که شما برادرهاى عزیز و عزیزان ملت موفق بشوید در این کار اسلامى انسانى و دانشگاه هاى ما انشأاللّه باز بشود و به کارهاى خودش ادامه بدهد و براى این ملت امورى که لازم دارد ، مهیا کند .

مجلس خبرگان یک مجلسى است پشتوانه کشور

البته مسائل زیادى در پیش داریم و شما در پیش دارید که باز شیاطین دوره افتاده اند و نمى خواهند بگذارند این مسائل تحقق پیدا کند . یکى همین مجلس خبرگان است که امروز محل ابتلأ همه است . مجلس خبرگان یک مجلسى است که باید شما و ملت بدانند که این مجلس پشتوانه کشور است براى حفظ امنیت کشور و حفظ استقلال کشور و حفظ آزادى براى کشور و اگر مسامحه در این امر بشود ، یک تقصیرى است که ممکن است جبران بعدها نشود این تقصیر . باید همانطورى که اعلام مى کنند و آن روزى که اعلام مى کنند ، آقایان بروند و افرادى را که تعیین کرده اند بزرگان ، به آنها رأى بدهند و کسانى هم که خودشان میل دارند که رأى بدهند بروند و شرکت بکنند . در آرأ آزادند ، هرکس را مى خواهند انتخاب کنند ، و لیکن شرکت داشته باشند ، اینطور نباشد که خداى نخواسته آمال و آرزوى استعمار را در ایران انجام بدهند . شرکت نکردن در این امر مورد آمال آن کسانى است که مى خواهند این کشورها را و کشور اسلامى ما را به انحراف بکشانند و هر چه ذخایر دارند ببرند . از این جهت من به همه ملت سفارش مى کنم ، به زن و مرد سفارش مى کنم که هر کس به حد قانونى رسیده است ، در این مجلس ، در این انتخاب شرکت کند و افرادى که پیشنهاد مى شود و انتخاب شده است یعنى پیشنهاد شده است ، هر یک را که خواستند ، به او رأى بدهند ، لکن شرکت کنند . این یکى از مسائل مهمى است که ما داریم و امروز دنبال این هستند که نگذارند این کار بشود . کارشکنى ها مى کنند ، اشکالات مى کنند و این اشکالات و کارشکنى ها همه براى این است که از این مجلس مى ترسند ، از اینکه این مجلس تحقق پیدا کند و در موقع خودش بتواند کار خودش را انجام بدهد

ص: 89

مى ترسند ، از این جهت نمى خواهند که این انجام بگیرد ، چنانچه امروز بعد از اینکه دستشان از امور تخریبى تقریبا کوتاه شده است و در جبهه ها شکست خورده اند و در داخل و خارج رو به شکستند و شکست خورده اند باز دنبال این هستند که مجلس را ، دولت را ، اینها را تضعیف کنند . دنبال این هستند که در بین مردم اشکالتراشى براى دولت بکنند یا براى مجلس . و شما بدانید که این اشکالتراشان و این اشخاصى که دوره مى افتند و چیزهایى را اشاعه مى دهند ، اینها به خیر ملت نیست ، به خیر شما نیست ، به خیر اسلام نیست . امروز مجلس و دولت از ارگان هائى است که ما باید حفظشان کنیم ، باید کوشش کنیم در اینکه این دولت محفوظ بماند و این مجلس محفوظ بماند و این دولت خدمتگزار است و خدمت هاى بسیار چشمگیرى کرده است و دارد مى کند ، لکن خرابى ها از بس زیاد است و از بس که گرفتارى ها زیاد است ، جنگ هست در کار ، محاصره هست ، محاصره اقتصادى هست ، مخالفت همه کشورهاى خارج به استثنأ بعضى از آنها هست و کمک کردن به دشمنان ما و کمک نکردن به ماست ، کارشکنى براى ملت ایران است و در یک همچو وضعیتى آنها مى خواهند که در داخل یک ایجاد اختلافى بکنند که از آن اختلاف آنها بهره گیرى کنند .

مخالفت با دولت ، مخالفت با اسلام است

و شما بدانید که اگر چنانچه این وحدتى که بین مسلمین هست و خصوصا در بین ایران تحقق پیدا کرده است ، اگر این وحدت از دست برود ما بر مى گردیم خداى نخواسته به همان رژیم هاى فاسدى که همه چیز این کشور را به باد دادند و نگذاشتند مغزهاى متفکر این جوان هاى ما به کار بیفتد . و ما الان در صورتى که سه سال ، چهار سال از جمهورى اسلامى گذشته است ، مى بینیم که در همه جا به کوشش دولت و به کوشش جوان ها کارها دارد راه مى افتد ، کارخانه ها با کوشش خود جوان ها دارد راه مى افتد و در عین حالى که ما در سه سال تقریبا در جنگ هستیم ، معذلک دولت آنطور اقدام کرده است و آنطور خدمت کرده است که نگذاشته است که قرض بکند کشور ما از خارج . در حالى که صدام در عین حالى که همه کشورهاى متمکن و داراى قدرت با او موافقند و همراهى مى کنند و مجانى به او مى دهند و چه ، معذلک میلیاردها ارز خودش را از بین برده است و میلیاردها قرض کرده است و دولت ما بحمداللّه با کوششى که دارد و با وحدت نظرى که هست بین شان انشأاللّه و با وحدتى که ما بین ملت و دولت است ، هم ارز را بالا برده اند به طور چشمگیر و هم از هیچ جا تاکنون قرض نکرده اند و ما باید تشکر کنیم از یک همچو دولتى و اگر اشکالى فرض کنید یک وقتى داریم که حتما بدانید از روى سوء نیت آنها کارى نمى کنند ، اگر چنانچه یک وقت اشتباهى داشته باشند ، اشتباه را باید به طور معقول تذکر داد و وقتى که به طور معقول تذکر دادند آنها درصدد رفعش بر مى آیند . من اعلام مى کنم به همه ملت که امروز مخالفت با دولت ، مخالفت با مجلس ، مخالفت با جمهورى اسلامى ، مخالفت با ارگان هائى که در جمهورى اسلامى است مخالفت با اسلام است و موجب تباهى این کشور و این ملت خواهد شد . باید همه پشتیبان باشند و همه توجه کنند به اینکه در یک همچو مشکلاتى اینطور

ص: 90

گرفتارى ها را دارند به تدریج انشأاللّه رفع مى کنند ، این موجب تشکر ملت باید باشد . به مجرد اینکه در ذائقه یکى یک مطلبى درست نیست ، فورا هجوم نکنند و کارشکنى بکنند و عرض بکنم تضعیف بکنند دولت را . و همین طور راجع به مجلس ، که مجلس در رأس همه امور واقع است ، باید تایید بکند ملت و هیچ وقت اینطور نباشد که تضعیف بکند . و من امیدوارم که ملت توجه کامل داشته باشد و این تحکیم وحدتى که شما در نظر دارید ، باز موفق بشوید و ملت موفق بشود که در بین همه افرادى که در کشور هست ، بین همه افرادى که مشغول خدمت هستند ، تحکیم وحدت بشود و همه آنها مشغول کار باشند و دلگرم مشغول کار باشند ، موجب سستى و سردى فراهم نشود ، موجب دلگرمى باشد ملت براى مجلس و دولت ، تا اینکه بتوانند انجام خدمت بکنند . خداوند انشأاللّه همه شما را و همه ملت را هدایت به راه راست بکند و همه ما را خدمتگزار به اسلام ، خدمتگزار به مسلمان ها و خدمتگزار به کشور .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 91

تاریخ : 11/9/61

فرمان امام خمینى به حجت الاسلام نور مفیدى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى حاج سید کاظم نور مفیدى امام جمعه محترم گرگان دامت افاضاته بدین وسیله جنابعالى را به سمت نماینده خود در منطقه گرگان منصوب مى نمایم که انشأاللّه تعالى در رفع نیازمندى هاى مذهبى و مشکلات سیاسى و دینى اهالى آن سامان اقدام نموده و در امورى هم که نیاز به اذن ولى فقیه دارد جنابعالى از طرف اینجانب مجاز در تصدى و تصرف مى باشید . دوام توفیقات آنجناب را از خداى تعالى مسئلت دارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 92

تاریخ : 11/9/61

بیانات امام خمینى درجمع ائمه جمعه وروحانیون استان همدان ، گروهى ازروحانیون اصفهان ، اعضاى نهادهاى مختلف اجرایى ، کارکنان مرکز اسناد انقلاب اسلامى و وزیرمشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه

تحول روحى ملت از عنایات و تفضلات الهى است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اولاً باید تشکر کنم از آقایان علماى استان همدان و از علماى اصفهان و از برادرهائى که از خارک آمده اند و از برادرهائى که از تمام کشور راجع به برنامه و اینها تشریف آورده اند که از نزدیک با هم ملاقات کنیم . و من امیدوارم که همه آقایان در هر جا که هستند موفق باشند و مؤید به تاییدات خداى تبارک و تعالى .

یک صحبت من با همه آقایان ، مشترک بین همه آقایان و همه ملت و همه علماى سرتاسر کشور و همه رزمندگان و قشرهاى دیگرى که در هر جا هستند ، چه آنهائى که مشغول به یک خدمت دولتى یا مجلسى یا ملى هستند و چه آنها که مشغول به جهاد هستند در مقدم جبهه ها و در پشت جبهه ها و بالاخره تمام خواهران و برادران کشور اسلامى ایران ، و آن این است که همانطورى که آقا فرمودند ، خداوند تبارک و تعالى به ما عنایت فرمود و تفضل فرمود ، تفضلى که ما نمى توانیم از عهده شکر او برآئیم . یک تفضل در جنبه نفى که بحمداللّه ملت ما با فضل الهى موفق شد که رژیم فاسدى که مى رفت همه ایران را ، همه جوانان ایران را فاسد کند ، از چنگال ظلم آن و ابرقدرت هائى که دندان و چنگ شان بر این مملکت مسلط شده بود ، از ظلم آنها و از گرفتارى ها به برکت اسلام و به برکت ملت بزرگوار ایران رهائى یافتیم . و یک جنبه مثبت که تحولى در ایران پیدا شد که نمى توانید شما در تاریخ نظیر این تحول را پیدا بکنید ، تحولى که تمام قشرها را از آن وضعى که داشتند ، از آن گرفتارى هائى که داشتند ، چه گرفتارى هاى اخلاقى و چه گرفتارى هاى مادى و چه گرفتارى هاى معنوى متحول کرد به یک انسان هائى که براى خدا ، براى اسلام ، براى استقلال و آزادى ، همه با هم کوشش مى کنند . نمى تواند انسان تصور کند که چه انگیزه اى در تمام این کشور ، در بچه هاى کوچک دو سه ساله تا پیرمردهاى مریض در بیمارستان ها پیدا شد که همه از یک حالت طبیعى به یک حالت الهى برگشتند . شما الان در هر جاى این کشور که بروید مى بینید که توجه عمومى مردم ، توجه توده هاى مردم به اسلام است و هر گرفتارى که براى دولت پیش بیاید ، براى ارگان هائى که در دولت هستند ، براى ارتش پیش بیاید ، براى پاسدارها پیش بیاید ، براى کمیته ها پیش بیاید و براى سایر رزمندگان ، مردم به دنبال آنها و به حمایت

ص: 93

آنها مهیا هستند و عمل مى کنند . که اگر نبود این تحولى که خداى تبارک و تعالى نصیب کشور ما کرده است ، این اگر تحول الهى نبود و این تجلى ایمان نبود ، هرگز نمى توانست کسى باور کند که آن گرگ هائى که بر این کشور تسلط پیدا کردند و با چنگ و دندان همه چیز این کشور را در تحت سلطه خود قرار داده بودند ، آنها بیرون بروند و نمى شد تصور کرد که همه قدرت هاى بزرگ و آنهائى که دنباله آنها هستند ، چه در منطقه و چه در خارج منطقه با هم دست به هم دادند از حیث تبلیغات ، تسلیحات و قواى نظامى شان و همه بر ضد این ملت مظلومى که براى خدا قیام کرده است کوشش مى کنند و خداى تبارک و تعالى معذلک قدرتى به این ملت عنایت فرموده است که تمام توطئه هاى آنها را خنثى کرده است و مى کند انشأاللّه . و این از امورى است که ما شکرگزارى او را نمى توانیم بحق بجا بیاوریم ، لکن آن مقدارى که براى ما میسور است در سپاسگزارى و شکرگزارى در این نعمت بزرگ ، این است که اولا تقوا را پیشه خود کنیم و خداى تبارک و تعالى را در تمام امور حاضر و ناظر ببنیم در خلوت و جلوت ، در حال جنگ و در حال صلح ، در تهیدستى و در غنا خداى تبارک و تعالى را حاضر ببینیم . همه عالم محضر خداست ، هر چه واقع مى شود در حضور خداست ، هر خطراتى که در قلب ما واقع مى شود در حضور خداست . ما باید به شکر نعمتى که خداى تبارک و تعالى ، نعمت هاى غیر متناهى که به ما عنایت کرده است و به شکر این نعمتى که اخیرا به ما عنایت فرموده است ، توجه به او داشته باشیم و تقوا را پیشه کنیم و از خداى تبارک و تعالى بخواهیم که ما را به حال خودمان باز ندارد و عنایت خودش را از ما سلب نفرماید .

علماى بلاد و ائمه جمعه و جماعات مردم را دعوت کنند به تقوا و حضور در صحنه

و یک کلمه به علماى اسلام و خصوصا علماى ایران و آقایانى که از استان همدان تشریف آورده اند و از اصفهان و بالاخره تمام علما و ائمه جمعه و جماعاتى که در تمام کشور هستند و یا امام جمعه هستند یا مبلغ هستند و مشغول به خدمت هستند ، مردم را دعوت کنید به تقوا . در نماز جمعه در خطبه اول واجب است دعوت به تقوا . با همین عنوان عربى اش را بگوئید ، فارسى اش را بگوئید و مردم را دعوت کنید که متقى باشند . و در خطبه دوم هم احتیاط لازم است که مردم را دعوت کنند به تقوى . و این دلیل بر این است که در این خطبه واجب فرموده است که مردم را به تقوا دعوت کنند ، دلیل بر این است که عنایت حق تعالى به تقوا در درجه بالایى از سایر عنایت هاست . و ما مردم را ، شما آقایان علمائى که ائمه جماعت هستید ، علمائى که ائمه جمعه هستید ، علمائى که مبلغ هستید ، در هر جا هستید مردم را به تقوا و توجه به خداى تبارک و تعالى دعوت کنید ، که این دعوت به تقوا و دعوت به توجه به خدا (که انشأاللّه مؤثر خواهد بود در همه نفوس ) موجب این بشود که عنایت حق تعالى به ما ادامه پیدا کند و خداوند این نعمت را براى ما حفظ بفرماید .

و یک چیز دیگرى که باز مربوط به علما هست و مربوط به سایر ملت ، و آن این است که علماى بلاد ، ائمه جمعه و جماعات ، مبلغین ، مردم را دعوت کنند به حضور در صحنه . تاکنون هر چه برکات به

ص: 94

این جمهورى اسلامى رسیده است و هر چه پیروزى نایل این ملت مظلوم ، که در طول تاریخ مظلوم بود عاید شده است ، از حضور ملت و همه قشرهاست که در صحنه اند و از اینکه جمهورى اسلامى را از خود مى دانند ، چنانچه از خودشان هست . اسلام اختصاص به شخصى ندارد . اسلام ، اسلام همه است و جمهورى اسلامى خدمتگزار به همه است و مال همه است .

من عرض مى کنم که هم علما این مطلب را همیشه به مردم گوشزد کنند و هم مبلغین گوشزد کنند که این حضور شما در صحنه و پشتیبانى شما از جمهورى اسلامى و از مجلس و از دولت و از قوه قضائیه و از ارتش و از سپاه پاسداران و همه ، این رمز پیروزى است که عاید شما شده است و به شکرانه نعمت پیروزى ، مردم را دعوت کنید به اینکه در صحنه باشند و مردم دنبال این باشند که مشکلاتى که براى دولت یا براى مجلس یا براى ارتش پیش مى آید ، ننشینند و نگاه کنند و ناظر باشند ، در صحنه باشند و فعالیت کنند . به فعالیت شماهاست که این جمهورى زنده مانده است و انشأاللّه با فعالیت هاى شما هم زنده و شکوفا خواهد بود .

از جمله چیزهائى که باز تکلیف همه ماست و تکلیف آقایان است که مردم را به آن دعوت کنند و دنباله حضور در صحنه است این است که مجلس خبرگانى که ما امروز در پیش داریم ، اینطور نباشد که آقایان ، دیگران کناره گیرى کنند ، سستى کنند . ملت را دعوت کنند ، خودشان تشریف ببرند به پاى صندوق راى ، رأى بدهند ، ملت را دعوت کنند به راى . منتها ملت و شما و هر کس آزاد است همیشه و به هر کس که مى خواهد ، رأى مى دهد ، ولو آنکه آقایان و فرض کنید که علماى حوزه علمیه تهران یا قم آنها را معرفى نکرده باشند . شما الزامى ندارید به اینکه هر چه آنها معرفى کردند ، شما هم همان را معرفى کنید . البته آنها بررسى کرده اند ، تخصص در این امر دارند ، بررسى از امور کرده اند و با بررسى این کار را انجام داده اند ، لکن این اسباب این نمى شود که کسى الزام کند که کسى را که تو باید به فلان رأى بدهى . آزاد هستید و رضاى خدا را در نظر بگیرید و توجه به خدا داشته باشید و پاى صندوق ها بعد از اینکه اعلام کردند ، تشریف ببرید و رأى خودتان را بدهید . این رأى به اسلام است . همانطور که جمهورى اسلامى را شما رفتید و رأى دادید و تقریبا از صد کمى کمتر رأى دادید ، اینجا هم امید است که به همین طورها باشد انشأاللّه .

مسأله برنامه از مهمات یک کشور است

و یک کلمه هم با بعضى از گروه هائى است که اینجا تشریف دارند . اما از آنهائى که از جزیره خارک آمده اند ، باید من بسیار تشکر کنم . اینها آنطورى که امام جمعه محترمشان نقل کرد الان براى من ، (قبل از اینکه من بیایم نقل کرد) بچه و کوچک ، زن و مرد دنبال این رفتند که این مواردى را که خرابکارها مى خواهند خراب کنند ، اینها دورش خاک بریزند تا نتوانند خراب کنند . این از همان تحولاتى است که در ملت ما پیدا شده است که عرض کردم . شما گمان نکنید که اگر همه جزیره خارک را به باد فنا مى دادند در زمان طاغوت ، یکى پیدا مى شده که بگوید چرا ، شاید هم مردم خوشحال مى شدند

ص: 95

که این شاه و نمى دانم شاه بازى هائى که بوده ، بگذارید که به هم بخورد . امروز خداى تبارک و تعالى به واسطه اسلام که سایه افکنده است بر همه و سایه محبتش بر روى همه ملت است ، با خاطر اوست که بزرگ و کوچک در صحنه اند و در آنجائى که احتمال این هم هست که یک وقت خرابکارى بشود ، معذلک مى روند و این کارها را مى کنند . و من بسیار متشکرم از آنها و دعا مى کنم خداوند انشأاللّه آنها را حفظ کند و خداوند توفیق عنایت کند که خداى تبارک و تعالى توفیقات خودش را از ما سلب نکند و توفیق عنایت کند که ما به خدمت مشهور باشیم .

و یک کلمه هم با این گروه هایى که در برنامه هستند عرض مى کنم . مسأله برنامه از مهمات یک کشور است . اگر چنانچه بدون برنامه ، یک کشورى بخواهد اداره بشود ، نمى شود اداره بشود ، باید برنامه باشد . برنامه ریزى ها را باید با کمال دقت اشخاصى که تخصص دارند ، اشخاصى که توجه به مسائل سیاسى و مسائل اجتماعى و مسائل اسلامى دارند ، اینها باید با کمال دقت بررسى کنند و متحدا با هم برنامه ریزى کنند و براى کشور راه برنامه ریزى ، راهى _ است _ باز مى کند براى پیشبرد مقاصد کشورى ، لکن یک نکته را عرض کنم و آن اینکه اگر برنامه ریزى را بدون نظارت روحانیون بکنند (یعنى متخصصینى که از روحانیون هستند) این موجب این مى شود که برنامه را که ریختید ببرید مجلس ، مجلس رد کند . آنها قبول کردند ، ببرید در کمیسیونى که تخصص در این امر دارند ، آنها رد کنند . از اینجا بگذرد ببرید در شوراى نگهبان ، آنجا رد کنند . این اسباب این مى شود که کارها معطل بماند . شما در این اجتماعاتى که مى خواهید بکنید ، روحانیونى که در این امر تخصص دارند ، آنها را دعوت کنید که نظارت کنند که یک وقت خداى نخواسته برخلاف اسلام چیزى واقع نشود ، که اگر بر خلاف اسلام واقع بشود ، جز اینکه شما زحمت تان هدر رفته است ، کارى نکرده اید ، براى اینکه بالاخره وقتى رسید به شوراى نگهبان ، شوراى نگهبان رد مى کند ، آنوقت شما مدت زحمت کشیده اید زحمت تان از بین رفته است ، دوباره از سر باید شروع کنید . این را از اول یک کسى که تخصص داشته باشد در امور اسلامى ، و بینائى و توجه به مسائل کشور و به گرفتارى هائى که امروز ما در کشور داریم ، توجه به این مسائل رویهمرفته داشته باشد ، آن هم حاضر باشد و با شما کمک کند و نظارت کند تا اینکه مسائل مطابق ارزش هاى اسلامى باشد ، وقتى مطابق شد دیگر آسان مى شود ، مجلس که برود مجلس قبول مى کند و شوراى نگهبان هم که برود شوراى نگهبان هم قبول مى کند . این اسباب تند شدن کار مى شود . آنطور ، اسباب این مى شود که کارها تعویق بیفتد ، و در حالى که برنامه لازم داریم و محتاج است کشور ما به برنامه _ برنامه _ چندین ماه هى دست به دست برود ، از این کانال رد بشود ، آن کانال رد کنند تا آخر هم به نتیجه نرسد . و اما اگر چنانچه متضصصین در اصل برنامه ریزى ، متخصصین در امور اسلامى ، اینها با هم مجتمع بشوند و برنامه را درست بکنند که مطابق ارزش هاى اسلامى باشد ، آنوقت دیگر به زودى کار تمام مى شود و بهتر هم خواهد شد . و من امیدوارم که انشأاللّه این کار را جدیت کنید که بشود و عمده این است که همانطور که اول عرض کردم ، تقوا داشته باشید . تقوا براى همه لازم است و براى کسانى که متصدى امور کشور هستند ، لازمتر است .

ص: 96

آنهایى که متصدى امور نیستند ، تقوا یک امرى است که براى شخص خودشان و احیانا هم براى یک عده اى که با او تماس دارند موثر است و خلاف تقوا براى شخص خود آن آدم و براى اشخاصى که با او معاشر هستند ، گاهى سرایت مى کند و موثر مى شود . اما متصدیان امور به حسب تصدى که دارند ، اگر خداى نخواسته تقوا نداشته باشند ، یک وقت مى بینید که اینهائى که در رأس امورند اگر تقوا نداشته باشند ، این به همه کشور سرایت مى کند ، همه کشور را یک وقت خداى نخواسته به باد مى دهد و لهذا براى آنها اهمیت تقوا بسیار بیشتر است تا براى اشخاص . آنها ، هم براى خودشان خوب است ، هم براى دوستانشان خوب است و هم براى کشورشان خوب است ، براى تمام کشور . اگر با بى نظرى و حسن نظر و تقوا در همه جا عمل بشود ، اختلافاتى پیش نمى آید . همه این اختلافات که مى بینید گاهى پیش مى آید ، همانطورى که اختلافاتى که در دولت هاى بزرگ پیش مى آید ، براى اینکه تقوا ندارند ، تقواى سیاسى ندارند ، تقواى اجتماعى ندارند ، تقواى شخصى و اخلاقى ندارند . این اسباب این مى شود که این مى خواهد او را بچاپد ، او هم مى خواهد این را بچاپد ، این موجب این مى شود که دعوا بشود . اما اگر تقوا در کار بود و اگر چنانچه هر کسى روى مرز خودش عمل مى کرد ، اینهمه جنگ و جدال پیش نمى آمد .

اگر بخواهید شما به اسلام خدمت کرده باشید باید کارهائى که انجام مى دهید با تقوا و با حسن نیت باشد

حالا ما در کشور خودمان که بحمداللّه مردمش رو به تقوا و رو به اسلام و رو به احکام قرآن و اسلام هستند و دارند از آن راه مى روند و آن سیر را مى کنند ، براى ما ، براى خود ما ، این مسأله لازم است که آنهائى که متصدى امور این کشور هستند ، چه دولت ، چه قوه قضائیه و چه مجلس ، اینهائى که متصدى راه انداختن کار این ملت هستند و آنهائى که در جبهه ها هستند و مشغول جنگ یا تهیه جنگ هستند ، همه مردم و خصوصا اینها ، اینها اگر چنانچه بخواهند این کشور پیش برود ، اختلافات از بین برود ، اختلافاتى که همه مى دانیم که اگر خداى نخواسته پیش بیاید و ملت را به تباهى خواهد کشید ، اگر اختلافات در سران قوم پیش بیاید سرایت خواهد کرد و یک وقت مى بینیم که دسته دسته شدند و هر کسى یک طبلى مى زند ، اگر بخواهید شما به اسلام خدمت کرده باشید ، بخواهید به قرآن مجید خدمت کرده باشید ، بخواهید که در پیشگاه خدا رو سفید باشید ، بخواهید که فردا که از اینجا به آن در مى روید رو سفید بروید ، باید اینطور باشد که کارهائى را که انجام مى دهید ، بى غرض و بى مرض و با تقوا و با حسن نیت باشد . اشکال خیلى خوب است ، در مجلس مثلا ، خوب ، باید یک مطلب رد و بدل بشود ، اشکال بشود ، لکن اشکال طلبگى . دو تا طلبه وقتى که با هم مى نشینند و _ عرض مى کنم که _ صحبت مى کنند ، گاهى مى رسد به فریاد ، این فریاد مى زند سر او ، او فریاد مى زند سر او براى مطلب ، اما همه دنبال اینند که حق را پیدا کنند ، بعد هم که مباحثه تمام شد دو تا رفیق هستند ، مى روند با هم مى نشینند و چاى مى خورند . اینجور اشکال ، اشکال سازنده است . اشکال مدرسه اى ، اشکال طلبگى ،

ص: 97

اشکال سازنده است . طلبه ها آزاد در پاى درس مراجع خودشان مى نشینند ، آزاد صحبت مى کنند ، اینطور نیست که حق صحبت دادن به این ندهند ، به آن ندهند ، به همه هم مساوى حق مى دهند ، یک بچه اى هم برود ، بچه طلبه اى هم برود وقتى اشکال بکند گوش به او مى دهند ، جوابش را مى دهند . این اشکال سازنده است هر دو مى خواهند حق را پیدا بکنند . شما هم همین طور است ، ملت ما هم باید همه همین جور باشند . اگر بخواهند تربیت اسلامى داشته باشند باید توجه کنند ، گوششان به این باشد که اسلام چه فرموده ، ما هم دنبال آن باشیم . اگر آراى خودشان را ، اغراض خودشان را خداى نخواسته در پیش بیاورند ، هم خودشان تباه مى شوند و هم دیگران را تباه مى کنند . برنامه ریزى اش همین طور است و وزارتخانه هایش همین طور است و مجلسش همین طور است ، ارتش و قواى مسلحش همین طور است ، سایر ملتش هم همین طور است ، قوه قضائى اش هم همین طور است و خصوصا در قوه قضائیه از جاهاى دیگر اهمیتش بیشتر است ، براى اینکه قوه قضائیه سر و کار با همه چیز مردم دارد ، اینها باید با توجه به خداى تبارک و تعالى و حسن نیت و توجه به مسائل اسلامى (چنانچه دارند) با اینطور مشى کنند و همین طور سایر برادرهائى که در این کشور هستند .

اگر ما مشى مان را اینطور قرار بدهیم مطمئن باشید که آسیبى به ماها نمى رسد . آن روز آسیب به ما مى رسد که از باطن بگندیم ، افراد باطن شان بگندد و این گند هم سرایت کند و یک دسته اى را از بین ببرد و متعفن کند . آن دسته ، دسته دیگر را ، آن دسته ، دسته دیگر را . آنوقت است که کودتا مى شود و از بین مى روید ، آنوقت است که ممالک بزرگ به شما طمع مى کنند و با دست خودتان شما را از بین مى برند . غالب آن جاهائى که این دولت هاى بزرگ و این قدرت هاى فاسد غلبه کرده اند بر مردم ، با دست خود مردم به مردم غلبه کرده اند . کم اتفاق مى افتد که یک دولتى بیاید بریزد و خودش بخواهد کارى را انجام بدهد . همیشه نشسته اند آنجا توطئه مى کنند ، آدم تراشى مى کنند در خود ملت . اگر توانستند از خود ملت یک بساطى درست مى کنند و ملت را از بین مى برند ، کشورها را از بین مى برند . باید ما که یک کشورى هستیم توجه به خدا مى خواهیم داشته باشیم ، مى خواهیم خودمان مستقل باشیم ، مى خواهیم خودمان همین کار فقیرانه اى که داریم ، مال خودمان باشد . ما نمى خواهیم که همه چیزهاى بزرگ را داشته باشیم و اسیر باشیم . ما البته اگر الان هم تسلیم هر کدام از قدرت ها بشویم ، هر چه بخواهیم به ما مى دهند . الان هم اگر شما دولت تان ، ملت تان تسلیم بشوید به آمریکا ، سرشار همه چیز به شما مى دهند ، اما چى ، همان چیزى را مى دهند که به حیواناتشان مى دهند ، همان چیزى را مى دهند که به اسب هایشان مى دهند ، همان چیزى را مى دهند که به نوکرهایشان مى دهند . اما اگر ما بایستیم و بگوئیم نه ، ما نه شرقى هستیم و نه غربى ، نه این را مى خواهیم ، نه آن را مى خواهیم و با هیچ کس هم دعوا نداریم ، هر کس با ما مصالحه دارد و حاضر است که ما با استقلال خودمان زندگى کنیم ، ما با او هم روابط داریم و هرکس این معنا را ندارد ، ما نمى خواهیم روابط داشته باشیم .

بالاخره اساس یک کشورى با اتحاد مردمش مى شود . استقلال یک کشورى اگر بخواهد حفظ بشود باید مردم احساس کنند که ما استقلال مى خواهیم . آزادى یک کشورى باید مردم احساس کنند که

ص: 98

ما آزادى مى خواهیم ، تنفر از اینکه ما در تحت رهبرى و نمى دانم در تحت ذلت کشورهاى چیز باشیم براى شکم مان . باید ملت این را احساس کند که ما عروسک خارجى را نمى خواهیم که به ما عروسک بدهید و ما خودمان را تسلیم کنیم . ما این زرق و برق خارجى که برایمان بیاید نمى خواهیم ، ما مى خواهیم مستقل باشیم خودمان درست کنیم . اگر این را ملت احساس کرد ، هیچ وقت این آزادى و این استقلال را از دست نمى تواند بدهد ، هیچ وقت به آن طمع نمى کنند . همه طمع ها این است که توجه کنند ، این را با او دعوا بدهند ، این قاضى را با آن قاضى ، این حاکم را با آن حاکم ، آن استاندار را با آن استاندار ، مردم را با آنها ، امام جمعه ها را با مردم ، مردم را با امام جمعه ها ، از این حرف ها . اگر این مسائل پیش بیاید ، بترسید که به زودى خداى نخواسته عنایات خدا از ما سلب بشود و ما برگردیم به همان حال فضاحتى که آنوقت بود ، به حالى که جوان هاى ما را مى بردند تا بکلى تباه کنند ، مى بردند تا تمام حیثیت انسانى را از آنها بگیرند . و اگر انشأاللّه همین طورى که شما بیدار هستید ، همین طورى که توجه به مسائل دارید ، همین طورى که توجه به امور الهى دارید ، همین طورى که توجه دارید که دشمن هایتان کى هستند ، توجه دارید که دوست هایتان کى هستند ، اگر اینطور پیش بروید ، بدون اینکه جنگى باشد و بدون اینکه نزاعى باشد ، کسى با شما چیز نمى کند . این هم که مى بینید یک گوشه کشور ما فرض کنید جنگ واقع شد و دو سال هم هست که آنهمه هم به ما و خودشان ضرر زده اند ، براى اینکه یک دیوانه اى پیدا کرده اند ، یک نفر آدم که نفهمید چه مى کند . الان هم آنطورى که در روزنامه ها بوده (من نمى دانم صحت و سقمش را) الان هم مى گویند که این آدم به واسطه اینکه شکست خورده و باید فرار کند ، بنا دارد که مخازن خودشان را از بین ببرد و از این آدم بعید ندانید شما . اما اشخاص متفکر ، اشخاص متوجه ، فرض کنید که همین دولت هاى ابر قدرتى ملتفت مسائل هستند ، آنها هیچ وقت خودشان نمى آیند در میدان ، آنها همیشه از این حیوانات را وا مى دارند که بریزند به جان هم اینها و از بین ببرند اینها را . و ما باید ایستادگى کنیم و این توجه را داشته باشیم که شما خیال نکنید که جنگ است و ما سختى جنگ داریم . آقا! شما هر کدامتان ادراک کرده باشید ، این جنگى که در دنیا پیدا شد ، جنگ ثانى ، این جنگ دوم ، جنگ اولش را هم من یادم هست ، اما این جنگ دومى که بسیارى از شما یادتان هست ، این جنگ با اینکه به ما هیچ ارتباط نداشت ، ما داخل جنگ نبودیم ، ما هیچى ، کنار بودیم ، در عین حال به واسطه همین جنگ ، ایران قحطى شد ، در ایران نان پیدا نمى شد ، یک چیزى بود سیاه ، مثل این عباى من سیاه بود ، یک چیز اینطور قلمبه اى مى دادند به مردم . یک دانه نان سنگکى شما در تهران پیدا نمى کردید . در قم که ما بودیم ، تمام دکان ها بسته شده بود و هیچ پیدا نمى شد . امروز بحمداللّه نعمت مى بینید دارد . مى گویید گرانى است ، شما یک توجهى به سایر جاها بکنید . کجا گرانى نیست ؟ قبول دارم که باید گرانى را جلویش را بگیرند ، قبول دارم که باید زحمت بکشند ، اما یک دولتى است که با تمام کوشش دارد زحمت مى کشد و خدمت مى کند ، حالا یک دسته فاسق غرغر مى کنند براى اینکه حکومت دست آنها نیفتاده است و دست یک آدم هایى صحیح افتاده است . خوب آنها حسابشان علیحده است ملت ما که حسابش این نیست ، ملت ما حسابش این است که ببیند که این دولت کارش

ص: 99

موازین اسلامى دارد ، البته اگر یک اعوجاجى هم پیدا بشود مجلس رفع مى کند ، اگر اعوجاجى در مجلس هم پیدا بشود شوراى نگهبان دیگر اغماض نخواهد کرد .

بنابراین مشکلات جنگ که در دنیا اگر یک جائى واقع بشود مردم ، هم را مى خورند ، در ایران با این مشکلات جنگ ارز شما بالا رفته است ، ارزى که در اول جنگ کم بوده است حالا بهتر از آنوقت شده است ، ارزى که در بین جنگ یک وقت پائین آمد الان بالا رفته است و این براى این است که دولت ما یک دولت دانشمندى است و خدمت دارد مى کند ، سایر ارگان ها هم همه خدمت دارند مى کنند . البته در هر جا دو نفر آدم هم که پیش قاضى مى روند ، یکى شان ناراضى در مى آید و این حکم به عدل هم ناراضى درست مى کند ، اما این را نباید پاى حساب آورد . ما باید توجه کنیم به اینکه گرفتارى در حال جنگ و انقلاب هست ، خود انقلاب هر جا واقع شده است ، در بعضى جاها بیشتر از چند میلیون آدم کشته شده است در انقلابشان . اینجا انقلاب شده است ، انقلاب هم البته ما ضایعات داشتیم اما نه ضایعات انقلاب ، کم بود ضایعات در اینجا . الان هم بحمداللّه همه جا امن وامان است ، یک جنگ بین یک دیوانه و عاقل هم در سرحدات هست ، این هم که بیرونش کردند تمام شد و تمام مى شود انشأاللّه . باید هرکس که غر به گوشش مى خوانند ، جوابش را بدهد که آقا کجا گرانى نیست . خوب ، البته یک مملکت اینطورى است . اگر شما پیدا کرده اى یک جائى که نعمت اینطورى که الان هست در ایران ، البته یک چیزهائى که اساسى نیست فرض کنید سیگار کم است ، حالا هم که سیگار زیاد شده ، فرض کنید یک چیزهاى تجملى نیست ، شما تجملى را مى خواهید چه کنید ؟ تجملى همان ها بود که آنها وارد مى کردند و شما را اسیر مى کردند ، ارز شما را از بین مى بردند . اما آنهائى که اساس زندگى است نان است و نمى دانم گوشت است و اینها هست حالا گران است من هم قبول دارم گران است ، اما نباید ما وقتى که یک جنسى گران شد در حالى که خوب بود اصلش به حسب قاعده دنیا قحطى باشد ، پیدا نشود ، اصلا گوشت ، من خودم با این چشم هایم دیدم که یک اسبى که مرده بود یک عده ریختند سرش و گوشتش را بردند ، من خودم این را دیدم . امروز گوشت هست منتها گران است ما هم قبول داریم ، اما در صدد هستند که درست کنند . و من به شما نوید مى دهم که انشأاللّه کشور شما کشور صحیح خوب بشود به شرط اینکه متعهد به اسلام باشید و متوجه باشید به اینکه خداى تبارک و تعالى عنایت به ما کرد . و ما حفظش باید بکنیم ناشکرى نکنید . من مى ترسم خداى نخواسته از اینکه اگر ناسپاسى خداى تبارک و تعالى از ما دید ، با اینکه اینهمه نعمت به ما عنایت کرده است ، اگر ناسپاسى ببیند خداى نخواسته عنایتش را کم بکند و ما تباه بشویم . شکر نعمت خدا بکنید ، توجه به خدا داشته باشید ، انشأاللّه همه موفق خواهید شد و همه پیشبرد خواهید کرد و مملکت شما یک مملکت نمونه خواهد شد و همه تان سلامت و سعادت داشته باشید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 100

تاریخ : 13/9/61

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى شوراى مرکزى و نماینده امام در جهاد سازندگى

اگر جنبه ایمان مردم تقویت شد ، همه امور به راحتى انجام مى شود .

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از مسائلى که شما و دیگران گزارش داده اند ، بسیارى از خیانت هائى که به این کشور و مردم گردیده است ، کشف مى شود که چه کوشش هائى در جهت بازداشتن ما از همه چیز ، انجام شده و جلوى مغزهائى که مى توانستند کار بکنند و پیشرفت علمى داشته باشند را گرفته و کشاورزى ما را از بین بردند . شما مى بینید که چقدر از زمین ها هنوز بلااستفاده و چه مقدار از آب آنها مانند آب کارون به هدر مى رود . آنها به اسم اینکه ما مى خواهیم پیشرفت داشته باشیم و مملکت ما مملکت صنعتى باشد ، مسأله اصلاحات ارضى را بهانه کردند . قضیه آنها قضیه کلاغى شد که مى خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد که راه رفتن خودش را هم فراموش کرد ، که خدا خواست و مملکت را از دست آنها گرفت و مسائل و تصمیمات به دست خود مردم افتاد .

اینکه شما گفتید در کارها هماهنگى وجود دارد ، کار بسیار خوب و صحیح است . زیرا تا امور آنگونه اجتماعى نباشد و همه افراد ، یک رویه و هدف را نداشته باشند ، کارها پیش نمى رود . امروز همه مردم ما مى خواهند به اسلام و کشورشان خدمت کنند و ما مى بینیم در عین حال که این کشورى که به دست ما افتاده هیچ پیشرفتى نداشته است ، اما انسان هاى آن تبدیل به انسان هاى پرشور و فعال گردیده اند که همین دلیل است که ما مى توانیم همه کارها را خودمان انجام دهیم . اگر چه امریکا نمى خواهد و نمى گذارد که کار بکنیم ، ولى ما و ملت ما به یارى خداوند ، بنا داریم کارى بکنیم که آنها نتوانند مانع باشند و در این جهت لازم است افراد با علوم آشنا شوند ، البته علمى که در خدمت مردم باشد . در هر صورت مسؤولیت ما امروز زیاد است و باید خودمان مملکت مان را آباد کنیم و اگر این کار را نکنیم شکر خدا را بجاى نیاورده ایم . مسأله کشاورزى در کشور ما در رأس امور است . بحمداللّه مملکت از نظر منابع طبیعى ، همه چیزش خوب است ، آب و زمین خوب دارد و مردمش آگاه و در فکر کشاورزى هستند . دولت باید آنها را تشویق و تقویت بنماید و امکانات لازم را در اختیار آنها بگذارد . من از زحماتى که آقایان مى کشند خیلى تشکر دارم و عمده این است که این کارها را خدا اجر مى دهد . خدمت به این مردم و خصوصا روستائیان از بین نمى رود . و شما کوشش کنید با افرادى که تماس دارید ، با استفاده از روحانیون و موعظه ، روح ایمان را در آنها تقویت کنید که اگر جنبه ایمان

ص: 101

مردم تقویت شد ، همه امور به راحتى انجام مى شود . مثلا همى جهاد ، در جنگ چقدر کار کرده است . این به خاطر جدیتى است که جوان ها دارند و کشور را از خودشان مى دانند و براى خدا کار مى کنند . وقتى ایده آنها این باشد ، کارها به خوبى پیش مى رود . اینطور نباشد که اگر کسرى پیدا کردید و یا مشکلى در کارتان پیش آمد ، دلسرد شوید . به کار خودتان ادامه دهید . من همه شما را دعا مى کنم و امیدوارم خداوند به شما توفیق خدمت به این مستمندان را که از بزرگترین عبادات نزد اوست ، عنایت فرماید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 102

تاریخ : 61/9/16

پیام امام خمینى به مناسبت انتخابات مجلس خبرگان

بسم اللّه الرحمن الرحیم

با اینکه در اهمیت مجلس خبرگان براى تعیین رهبر یا شوراى رهبرى ، اینجانب کرارا تذکراتى داده ام و حضرات علمأ اعلام دامت برکاتهم به قدر کافى صحبت فرموده و اهمیت آن را گوشزد نموده اند ، لازم دانستم که نکته مهمى را به عرض ملت شریف برسانم و آن اهمیت ویژه اى است که این مجلس دارا مى باشد . واضح است که حکومت به جمیع شؤونه آن و ارگان هائى که دارد ، تا از قبل شرع مقدس و خداوند تبارک و تعالى شرعیت پیدا نکند ، اکثر کارهاى مربوط به قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه بدون مجوز شرعى خواهد بود و دست ارگان ها که باید به واسطه شرعیت آن باز باشد بسته مى شود و اگر بدون شرعیت الهى کارها را انجام دهند ، دولت به جمیع شؤونه طاغوتى و محرم خواهد بود و لهذا تعیین خبرگان و فقیه شناسان از تکالیف بزرگ الهى است و هیچ کس را عذرى در مقابل اسلام و پیشگاه خداوند قهار نخواهد بود و من تکلیف خود را در این موضوع ادا نمودم . و همانطور که قبلا تذکر دادم مردم در دادن رأى به اشخاص واجد شرایط آزاد هستند و هیچ کس را حق الزام کسى نیست و من امیدوارم که ملت شریف ایران در این امر مهم الهى که منحرفان از هر چیزى بیشتر با آن مخالفت کرده و مى کنند و این نیز از اهمیت آن است ، یکدل و یکجهت در روز انتخابات به سوى صندوق ها هجوم برند و آراى خود را به صندوق ها بریزند و امید است علماى اعلام کثراللّه امثالهم ، هم خود شرکت نمایند و هم ملت را ارشاد فرمایند . و لازم است مطلبى را که گاهى شنیده مى شود که براى تبلیغات انتخاباتى بعضى از کاندیداها خداى نخواسته بعضى دیگر را تصعیف یا توهین مى کنند ، در رابطه با آن تذکر دهم که امروز این نحو مخالفت ها خصوصا از چنین کاندیداهایى ، براى اسلام و جمهورى اسلامى فاجعه آمیز است . اگر فرضا کسى در دیگرى مناقشه دارد ، ابراز آن و اظهار در بین مردم هیچ مجوزى ندارد و حیثیت و آبروى مومن در اسلام از بالاترین و والاترین مقام برخوردار است و هتک مومن ، چه رسد به مومن عالم ، از بزرگترین گناهان است و موجب سلب عدالت است . امید است انشأاللّه چنین مطلبى نباشد و اگر غفلتا اتفاق افتاده است تکرار نشود . از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمین و بقاى عزت براى ملت بزرگ ایران را خواستارم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 103

تاریخ : 61/9/20

پیام امام خمینى به خانواده شهدا ، به مناسبت چهارمین سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از شهیدان ارجمندى که خداوند تعالى در شان آنان کلمه بزرگ (احیأ عند ربهم یرزقون ) را فرموده است ، بشرى قاصر مثل من چه تواند گفت . آیا بار یافتن نزد خداوند و ضیافت مقام ربوبى از آنان را مى توان با قلم و بیان و گفت و شنود توضیح داد ؟ آیا این همان مقام (فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى ) نیست که حدیث شریف برسید شهیدان و سرور مظلومان منطبق نموده است ؟ آیا این جنت همان است که مؤمنان در آن راه دارند ، یا لطیفه الهى آن است ؟ آیا این بار یافتن و ارتزاق نزد رب الارباب همان معنى بشرى آن است ، یا رمزى الهى و بالاتر و فوق برداشت بشر خاکى ؟

بار الها! این چه سعادت عظیمى است که نصیب بندگان خاص خود فرموده اى که ما از آن محرومیم . اکنون من به مادران و پدران مربى این بندگان خاص خدا و به همسران و بازماندگان این عزیزان به جاى تسلیت تبریک عرض مى کنم .

(یا لیتنى کنت معهم فافوز فوزاً عظیما)

والسلام على عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 104

تاریخ : 61/9/24

فرمان 8 ماده اى امام خمینى خطاب به قوه قضائیه و تمام ارگان هاى اجرائى در مورداسلامى شدن قوانین و عملکردها

بسم اللّه الرحمن الرحیم

در تعقیب تذکر به لزوم اسلامى نمودن تمام ارگان هاى دولتى بویژه دستگاه هاى قضائى و لزوم جانشین نمودن احکام اللّه در نظام جمهورى اسلامى به جاى احکام طاغوتى رژیم جبار سابق لازم است تذکراتى به جمیع متصدیان امور داده شود . امید است انشأاللّه تعالى با تسریع در عمل ، این تذکرات را مورد توجه قرار دهند .

1 _ تهیه قوانین شرعیه و تصویب و ابلاغ آنها با دقت لازم و سرعت انجام گیرد و قوانین مربوط به مسائل قضائى که مورد ابتلاى عموم است و از اهمیت بیشتر برخوردار است در رأس سایر مصوبات قرار گیرد که کار قوه قضائیه به تأخیر یا تعطیل نکشد و حقوق مردم ضایع نشود ، و ابلاغ و اجراى آن نیز در رأس مسائل دیگر قرار گیرد .

2_ رسیدگى به صلاحیت قضات و دادستان ها و دادگاهها با سرعت و دقت عمل شود تا امور شرعى و الهى شده و حقوق مردم ضایع نگردد و به همین نحو رسیدگى به صلاحیت سایر کارمندان و متصدیان امور ، با بیطرفى کامل بدون مسامحه و بدون اشکالتراشى هاى جاهلانه که گاهى از تندروها نقل مى شود ، صورت گیرد تا در حالى که اشخاص فاسد و مفسد تصفیه مى شوند اشخاص مفید و مؤثر با اشکالات واهى کنار گذاشته نشوند . و میزان ، حال فعلى اشخاص است با غمض عین از بعض لغزش هائى که در رژیم سابق داشته اند مگر آنکه با قرائن صحیح معلوم شود که فعلا نیز کارشکن و مفسدند .

3 _ آقایان قضات واجد شرایط اسلامى ، چه در دادگسترى و چه در دادگاه هاى انقلاب باید با استقلال و قدرت بدون ملاحظه از مقامى احکام اسلام را صادر کنند و در سراسر کشور بدون مسامحه و تعویق به کار پر اهمیت خود ادامه دهند و مأمورین ابلاغ و اجرا و دیگر مربوطین به این امر باید از احکام آنان تبعیت نمایند تا ملت از صحت قضا و ابلاغ و اجرا و احضار احساس آرامش قضائى نمایند و احساس کنند که در سایه احکام عدل اسلامى جان و مال و حیثیت آنان در امان است . و عمل به عدل اسلامى مخصوص به قوه قضاییه و متعلقات آن نیست ، که در سایر ارگان هاى نظام جمهورى اسلامى از مجلس و دولت و متعلقات آن و قواى نظامى و انتظامى و سپاه پاسداران و کمیته ها و بسیج و دیگر

ص: 105

متصدیان امور نیز به طور جدى مطرح است و احدى حق ندارد با مردم رفتار غیر اسلامى داشته باشد .

4_ هیچ کس حق ندارد کسى را بدون حکم قاضى که از روى موازین شرعیه باید باشد توقیف کند یا احضار نماید ، هر چند مدت توقیف کم باشد . توقیف یا احضار به عنف جرم است و موجب تعزیر شرعى است .

5 _ هیچ کس حق ندارد در مال کسى چه منقول و چه غیر منقول و در مورد حق کسى دخل و تصرف کند یا توقیف و مصادره نماید مگر به حکم حاکم شرع ، آن هم پس از بررسى دقیق ثبوت حکم از نظر شرعى .

6 _ هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه و یا محل کار شخصى کسى بدون اذن صاحب آنها وارد شود یا کسى را جلب کند یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت نماید و یا نسبت به فردى اهانت نموده و اعمال غیر انسانى اسلامى مرتکب شود ، یا به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگرى به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند و یا براى کشف گناه و جرم هر چند گناه بزرگ باشد ، شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد و تجسس از گناهان غیر نماید یا اسرارى که از غیر به او رسیده ولو براى یک نفر فاش کند . تمام اینها جرم و گناه است و بعضى از آنها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبائر بسیار بزرگ است و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر شرعى هستند و بعضى از آنها موجب حد شرعى مى باشد .

7 _ آنچه ذکر شد و ممنوع اعلام شد ، در غیر مواردى است که در رابطه با توطئه ها و گروهک هاى مخالف اسلام و نظام جمهورى اسلامى است که در خانه هاى امن و تیمى براى براندازى نظام جمهورى اسلامى و ترور شخصیت هاى مجاهد و مردم بیگناه کوچه و بازار و براى نقشه هاى خرابکارى و افساد فى الارض اجتماع مى کنند و محارب خدا و رسول مى باشند ، که با آنان در هر نقطه که باشند و همچنین در جمیع ارگان هاى دولتى و دستگاه هاى قضائى و دانشگاه ها و دانشکده ها و دیگر مراکز با قاطعیت و شدت عمل ولى با احتیاط کامل باید عمل شود ، لکن تحت ضوابط شرعیه و موافق دستور دادستان ها و دادگاه ها ، چرا که تعدى از حدود شرعیه حتى نسبت به آنان نیز جایز نیست ، چنانچه مسامحه و سهل انگارى نیز نباید شود . و در عین حال مأمورین باید خارج از حدود مأموریت که آن هم منحصر است به محدوده سرکوبى آنان حسب ضوابط مقرره و جهات شرعیه ، عملى انجام ندهند . و موکدا تذکر داده مى شود که اگر براى کشف خانه هاى تیمى و مراکز جاسوسى و افساد علیه نظام جمهورى اسلامى از روى خطا و اشتباه به منزل شخصى یا محل کار کسى وارد شدند و در آنجا با آلت لهو یا آلات قمار و فحشا و سایر جهات انحرافى مثل مواد مخدره برخورد کردند حق ندارند آن را پیش دیگران افشا کنند ، چرا که اشاعه فحشا از بزرگترین گناهان کبیره است و هیچ کس حق ندارد هتک حرمت مسلمان و تعدى از ضوابط شرعیه نماید . فقط باید به وظیفه نهى از منکر به نحوى که در اسلام مقرر است عمل نمایند و حق جلب یا بازداشت یا ضرب و شتم صاحبان خانه و ساکنان آن را ندارند و تعدى از حدود الهى ظلم است و موجب تعزیر و گاهى تقاص مى باشد . و اما کسانى که معلوم

ص: 106

شود شغل آنان جمع مواد مخدره و پخش بین مردم است ، در حکم مفسد فى الارض و مصداق ساعى در ارض براى فساد و هلاک حرث و نسل است و باید علاوه بر ضبط آنچه از این قبیل موجود است آنان را به مقامات قضائى معرفى کنند . و همچنین هیچ یک از قضات حق ندارند ابتدائا حکمى صادر نمایند که به وسیله آن مأموران اجرا اجازه داشته باشند به منازل یا محل هاى کار افراد وارد شوند که نه خانه امن و تیمى است و نه محل توطئه هاى دیگر علیه نظام جمهورى اسلامى ، که صادر کننده و اجرا کننده چنین حکمى مورد تعقیب قانونى و شرعى است .

8 _ جناب حجت الاسلام آقاى موسوى اردبیلى رئیس دیوانعالى کشور و جناب آقاى نخست وزیر موظفند شرعا از امور مذکوره با سرعت و قاطعیت جلوگیرى نمایند و لازم است در سراسر کشور ، در مراکز استاندارى ها و فرماندارى ها و بخشدارى ها هیات هائى را که مورد اعتماد و وثوق مى باشند انتخاب نمایند و به ملت ابلاغ شود که شکایات خود را در مورد تجاوز و تعدى مأمورین اجرا ، چه نسبت به حقوق و اموال آنان سر مى زند بدین هیات ها ارجاع نمایند و هیات هاى مذکور نتیجه را به آقایان تسلیم و آنان با ارجاع شکایات به مقامات مسؤول و پیگیرى آن متجاوزین را موافق با حدود و تعزیرات شرعى مجازات کنند .

باید همه بدانیم که پس از استقرار حاکمیت اسلام و ثبات و قدرت نظام جمهورى اسلامى با تایید و عنایات خداوند قادر کریم و توجه حضرت خاتم الاوصیا و بقیه اللّه اروحنا لمقدمه الفدأ و پشتیبانى بى نظیر ملت متعهد ارجمند از نظام و حکومت ، قابل قبول و تحمل نیست که به اسم انقلاب و انقلابى بودن خداى نخواسته به کسى ظلم شود و کارهاى خلاف مقررات الهى و اخلاق کریم اسلامى از اشخاص بى توجه به معنویات صادر شود . باید ملت از این پس که حال استقرار و سازندگى است احساس آرامش و امنیت نمایند و آسوده خاطر و مطمئن از همه جهات به کارهاى خویش ادامه دهند و اسلام بزرگ و دولت اسلامى را پشتیبان خود بدانند و قوه قضائیه را در دادخواهى ها و اجراى عدل و حدود اسلامى در خدمت خود ببینند و قواى نظامى و انتظامى و سپاه پاسداران و کمیته ها را موجب آسایش و امنیت خود و کشور خود بدانند . و این امور بر عهده همگان است و کار بستن آن موجب رضاى خداوند و سعادت دنیا و آخرت مى باشد و تخلف از آن موجب غضب خداوند قهار و عذاب آخرت و تعقیب و جزاى دنیوى است . از خداوند کریم خواهانم که همه ما را از لغزش ها و خطاها حفظ فرماید و جمهورى اسلامى را تایید فرموده و آن را به حکومت عالمى قائم آل محمد صلى اللّه علیه و آله متصل فرماید . (انه قریب مجیب )

والسلام على عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 107

تاریخ : 61/9/28

بیانات امام خمینى دردیداربافرماندارسپاه ، سرپرست ، مربیان و اعضاى بسیج مستضعفین سپاه پاسداران انقلاب اسلامى سراسر کشور

ادعاى پوچ رضاخان در مورد ارتش

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من اول تشکر کنم از شما جوانان عزیز که علاقه من به شما مثل علاقه یک پدر به فرزند و یک برادر به برادر است . تشکر کنم که تشریف آورده اید و من از نزدیک جمال شما را زیارت مى کنم . آقاى رضائى راجع به فعالیت هایى که شما آقایان کرده اید ، یک گوشه اى را تذکر دادند و من مى خواهم چون دانشگاه ها هم باز شده است و انشأاللّه باز مى شود ، از فرهنگ شروع کنم تا به شما برسد . ببینیم که فرهنگ وارداتى به ما چه کرد و ما در مقابلش باید چه بکنیم . من از ارتش شروع مى کنم که فرهنگ وارداتى در ارتش و در همه ارگان هاى دولتى و در قشر توده ها و جمعیت هاى ما چه کرد . زمان رضا خان ، زمانى بود که ادعا مى کردند که ارتش قدرتمندترین زمان خودش را دارد و از همه زمان ها به ادعاى آنها قدرتمندتر است . من تاریخى براى شما بگویم که گمان ندارم هیچ یک از شما در آنوقت بوده باشید و آن مسائل را از نزدیک لمس کرده باشید . وقتى که ارتش انگلستان و شوروى (روسیه آنوقت ) جنگ داشتند با آلمان و طرفدارهاى او ، قبلا به دستور آنها در ایران راه ها را ساختند و خط آهن کشیدند براى اینکه تجهیزات آنها عبور کند از اینجا ، و بعد در یک ساعتى ، از ارتش روسیه و ارتش انگلستان هجوم کردند به ایران . به مجرد اینکه در سرحد (سرحدهاى دور) اینها وارد شدند ، وضع ارتش ایران به هم خورد . در سرحدات ، ادعا اول شده بود که سه ساعت مقاومت کردند و بعد که رضا شاه پرسیده بود چرا (از قرارى که نقل کرده اند) چرا اینقدر کم مقاومت کردید ؟ گفته بودند : اینکه گفتند سه ساعت ، یک دروغ بوده ، ما همچو که آمدند ، فرار کردیم . و آنوقت معروف شد که آن یکى که دو نمى شود اعلامیه ارتش ایران است در این هجوم که یک اعلامیه داد ، دوم نداشت . این در سرحدات بود . در تهران ، من آن روز تهران بودم و در یک میدانى که نزدیک به این خط آهن ، ایستگاه خط آهن بود ، آنجا بودم و دیدم که سربازها در تهران از سربازخانه ها بیرون آمدند و دارند فرار مى کنند . هیچ در تهران خبرى نبود ، فقط در سرحدات بود که خبرش رسیده بوده که بله اینطور شده است . سربازها از سربازخانه ها بیرون آمده بودند و یکى شان را ، یکى دو نفرشان را من دیدم که دنبال یک شترى که یک بارى به بارش بود مى گردیدند که چیز ازش بیفتد بخورند . تمام ، تقریباً تمام فرماندهان ارتش

ص: 108

چمدان هاى خودشان را بستند و فرار کردند ، از تهران فرار کردند ، فرار کردند که بروند بیرون ، شاید از ایران بروند بیرون . و ارتش ما که آنقدر برایش صحبت مى کردند که قدرتمند است ، فقط این کار را مى کرد و همین طور قواى نظامى و انتظامى دیگرش که مردم را سرکوب مى کرد . مازندران را تمامش را املاکش را گرفت رضا شاه ، تمام قدرتش این بود که به ما و به مردم و به ملت بخصوص روحانیت فشار مى آورد و زورگوئى مى کرد و در مقابل آنها ، در صورتى که آنها با ما جنگ نداشتند مى خواستند بیایند و عبور کنند از اینجا و اینجا را بگیرند ، اینقدر مقاومت کردند که اصل به حسب حرف اول و دروغ اول ، سه ساعت و به حسب حرف دوم که شاید آن صادقانه بوده اینکه اصلا مقاومتى در کار نبوده ، آنها آمدند و ما هم رفتیم ، فرار کردیم . این وضع ارتش بود در آنوقت و وضع ژاندارمرى آنوقت . این را کسانى که حتى ژاندارمرى زمان محمد رضا را اطلاع دارند (گفتن ندارد) مى دانند چه خبر بود و وضع شهربانى آنوقت که پاسبان ها با مردم چه مى کردند . پاسبان ها که باید پاسبانى کنند از این مردم و از این کشور ، به جاى پاسبانى ، یا زور مى گفتند یا دزدى مى کردند یا رشوه مى گرفتند و فشار مى آوردند به مردم . این وضع قواى نظامى و انتظامى ما بود که از این بدتر بود ، حالا کسانى که اطلاعات عمیق دارند ، از آنها باید بپرسید . این را مقایسه کنید با حالا و پاسدارن عزیز ما و ارتش ما و ژاندارمرى ما و شهربانى ما . چه شد که آنوقت آنطور بود ، در مقابل اجنبى آنطور زبون بودند و اینوقت اینطور است که جوان ها در مقابل آمریکا ایستاده اند و شعار مى دهند و مى گویند که مرگ بر آمریکا ؟

پاسدار و ارتشى اى که در سنگر نماز شب بخواند مثل شیر مقاومت مى کند

نکته اینکه این تحول در ارتش پیدا شد ، این تحول در سپاه پاسداران پیدا شد ، جوان هایى که قبل از این انقلاب در فکر این معنا نبودندکه جنگى کنند و جهات جنگى را داشته باشند و نظامى باشند و در بین مردم خودشان سربلند بایستند و حفظ کنند مردم را ، این چیست ؟ فرق ما بین این دو زمان چى است ؟ این فرق ، در فرهنگ است . فرهنگ ما در آن زمان با فرهنگ در این زمان فرق کرده است . زبان فرهنگ ما در آن زمان با زبان فرهنگ ما در این زمان فرق کرده است . شما از دانشگاه شروع کنید تا ادارات دولتى ، تا ارتش ، تا ژاندارمرى آنوقت و تا همه اینها و تا توده هاى مردم ، جوان ها ، ببینید که ارتش ما و سایر قشرهاى ملت و دولتى ، مجلس آنوقت و دولت آنوقت و همه اینها در اثر فرهنگ وارداتى چه بودند . ما هر مطلبى را ، اگر یک شخصى مریض باشد ، تا احساس مرض نکند به طبیب رجوع نمى کند ، وقتى احساس مرض کرد آنوقت مى رود پیش طبیب . طبیب هم تا مرض را نشناسد ، نمى تواند معالجه بکند . جامعه وقتى که مریض باشد همین طور است . تا جامعه احساس نکند که مریض است ، احساس نکند که در حال احتضار است ، تا این را احساس نکند به فکر طبیب نمى افتد ، به فکر معالج نمى افتد . جامعه آنوقت خودش احساس مرض نمى کرد ، خیال مى کرد که نه ، ما خودمان سالمیم ، جامعه مان سالم است ، سایه اعلیحضرت به سر ماست ، ارتش ما ، ما را حفظ مى کند و امثال اینها . در اثر اینکه احساس درد نمى کرد و اگر احساس درد هم مى کرد طبیبى نبود که این مرض

ص: 109

را علاج کند ، بلکه آنهائى که دست اندرکار بودند ، آنها طبیب معالج نبودند ، آنها جنایتکارانى بودند که به عوض دارو ، سم به مردم مى دادند . اگر دانشگاه ما دانشگاه خودى بود ، دانشگاه ، دانشگاهى نبود که دنبال فرهنگ وارداتى باز بشود ، آن درآمدهائى که داشت ، آن نبود که در آنوقت بود . شما از آن چیزهائى که از دانشگاه هاى آنوقت درآمد (البته من نمى خواهم همه را بگویم ، استثنأ دارد اما استثنایش کم است ) آنهائى که از دانشگاه بیرون آمدند و سیل آنها راه افتاد به طرف انگلستان و فرانسه و اخیرا آمریکا ، ببینید که اینها در دانشگاه چى تهیه کردند ، وقتى رفتند در خارج چى تهیه کردند و براى ما چى سوغات آوردند . افرادى که آنوقت از دانشگاه بیرون آمده بودند و تحصیلاتشان را هم در خارج کرده بودند و برگشتند در ایران ، همان هائى بودند که وزراى آنوقت را و بسیارى از وکلاى آنوقت را آنها تشکیل مى دادند . این وزراى آنوقت و آن وکلاى آنوقت چه مى کردند در ایران ؟ براى ایران چه تحفه مى آوردند ؟ تمام کوشش آنها این بود که رضایت در یک برهه اى انگلستان را و بعدش امریکا را فراهم کنند . در رأس همه هم که در آن زمان رضاخان بود و در زمان بعد ، محمدرضا خان بود ، آن هم تمام کوشش اش این بود که آنها راضى بشوند ، براى اینکه مى دید که اگر آنها راضى نباشند ، این از بین مى رود . وقتى خودخواه بود و مى خواست خودش باقى بماند ، به این کار نداشت ملت است . هر چه مى خواهد باشد ، من باشم ، هر که باشد ، هر که نباشد . شما ببینید که منافع این مملکت ، منافع این کشور از نفت گرفته تا سایر منفعت هائى که در این کشور هست و غنى است بحمداللّه این چه مى شد . نفت در آنوقت بیشتر از حالاها صادر مى شد ، به ایران چه مى رسید ؟ به دستگاه سلطنتى چه مى رسید ؟ به خارجى ها چه مى رسید ؟ کى منافعش را مى برد ؟ آنهائى که مى خواستند منفعت ایران را برگردانند ، دستگاه هایى بر مى گرداندند و چیزهایى ، سلاح ها و _ عرض مى کنم که _ مهمات از آمریکا بر مى گرداندند ، در ازاى پول نفتى که ما نفتش را داده بودیم ، براى خودشان پایگاه درست مى کردند و خدا خواست که اینها را آنها آوردند براى خودشان پایگاه درست کردند و بحمداللّه بر ضد خودشان شد . دانشگاه ما در آنوقت در دست یک دسته از اشخاصى که در یک وقتى انگلیسى و در اخیر آمریکایى محض بودند ، یعنى چشمان طرف آمریکا بود که ببینند چه مى گوید تا اینها فرمان ببرند . یک دسته اقلیتى هم که از مردم شریف بودند در مجلس یا در دانشگاه ، اینها در اقلیت بودند و نمى توانستند صحبت کنند ، همراه کسى نداشتند . اینها باید خون جگر بخورند و در حضور آنها ببینند که این جنایات دارد وارد مى شود . شما دست روى هر یک از این ارگان هاى سابق بگذارید ، بروید سراغ مجلس ، مجلس چه فضاحتى در این ایران به بار آورد ، مجلسى که اسمش را مى گذاشتند مجلس شوراى ملى ایران ، با این ملت ایران چه کرد این مجلس . شماها دیگر این آخرها یادتان هست که این قضیه آخرى که گذراندند براى اینکه کسانى که آمریکایى هستند ، از آمریکا آمده اند ، ارتشى هستند ، بستگان آمریکا هستند ، مأمون هستند و نباید در اینجا محاکمه شان کرد . این را مجلس درست کرد . البته یک بازى هم در آوردند که دوتایشان هم مخالفت کرد ، دوتایشان چه ، اما مطلب معلوم بود که از اول باید این بشود و این هم شد . مجلس ما آن بود که ما را اسیر آمریکا کرد و شاه موشان مجلس ما هم ، کشور ما هم آن بود

ص: 110

که کشور ما را آنطور اسیر کرد ، و خود ارتش هم ، چون فرهنگ ، فرهنگ خارجى بود و تربیت و ارتزاق از فرهنگ خارجى مى شد ، آنها بودند که جز اینکه جیب هاى خودشان را پر بکنند کارى نمى کردند . طورى نبود که ما یک ارتش فرض کنید که چهارصد هزار نفرى که داشتیم ، یک ارتشى باشد که بتواند یک مقاومتى بکند . تربیت ، یک تربیتى بود که نباید مقاومت کرد . رفاه در بین آنها به طورى بود که دیگر جاى این نمى ماند که بخواهند براى کس دیگر یا براى حفظ کشورشان چه بکنند . در آنوقت هم دفاع از ملت ، ملت ایران بود ، دفاع از کشور ایران بود ، حالا هم هست . آنوقت دفاعشان آن بود که عرض کردم که اصلا مقاومت نشد و اساسا خراب بود و معلوم شد که ارتش میان تهى است و امروز هم شما حال ارتش را ، حال پاسدارها ، حال بسیج را ، حال اینها را مى بینید که دو سال و بیشتر از دو سال است که مقاومت کرده اند و ایستاده اند این جوانها و این ملیت که اینها را اینجور کرده . اگر ملیت بود ، آنها هم داشتند این را . این آقایانى که خیال مى کنند که از ملیت است این امور ، اینها نمى فهمند . اگر _ مى فهمند خودشان _ مى فهمیدند ، خودشان را به این روز نمى انداختند . این ایمان است که اینها را اینطور کرده . آن پاسدار و آن ارتشى که در سنگر خودش نماز شب بخواند ، این ارتشى مثل شیر مقاومت مى کند ، براى اینکه براى خداست . آن ارتشى که مشروب بخورد آنجا و قمار بازى کند آنجا ، براى کى کند ؟ آن تا ببیند پاسدار آمد ، سى هزار نفرشان اسیر مى شوند ، مى آیند خودشان را به بند هم مى اندازند . شما خیال مى کنید که ما در مقابل همین عراق که همه کشورها دارند از آن حمایت مى کنند ، پول سرشار را این شیوخ بدبخت به این جانى مى دهند و اسلحه هاى بسیار هم که از همه جا برایشان مى آید ، شما خیال مى کنید که اگر یک روزى در آن زمان اتفاق مى افتاد ، او با آن وضعى که داشت و کشور ما با این وضعى که داشت که ملت هیچ کار نداشت به این مسائل ، فقط بود ارتشش ، ارتش آنطورى ، یک ساعت اینها مى توانستند مقاومت کنند ؟ خدا خواست که آنوقت به این فکر نیفتادند . یعنى آن هم از باب این بود که شاه تسلیم آمریکا بود و دیگر ادعایى نداشتند که نوکر خودشان را چى بکنند . امروز که دو سال بیشتر است شما مقاومت کرده اید و دنبال شما این مردم ، زن و مردشان در دنبال شما هستند و دارند کوشش مى کنند براى پیشبرد شما ، این فرهنگ اسلام است که این را آورده است ، نه فرهنگ ملى است و نه فرهنگ شاهنشاهى ، اینها بود قبلا و این مسائل نبود . این اسلام است که جوان را ، جوان ها را از کنار دریا و از آن بازى که برایشان درست کرده بودند ، از آن چاه هایى که برایشان کنده بودند ، نجات داد و به سعادت رساند و مقابل همه قدرت هاى دنیا ایستاد و خم به ابرو نیاورد . این فرهنگ این کار را کرد .

دشمنان دست به هم داده بودند که اسلام را بکوبند

از دانشگاه اسلامى ، انشأاللّه بعد از چند سال خواهید دید که نتیجه چه خواهد شد . دولت ها از دانشگاه تشکیل مى شود ، مجلس ها از دانشگاه تشکیل مى شود ، دانشگاه در ارتش دخالت دارد ، دست دارد ، فرهنگ در ارتش تأثیر دارد ، فرهنگ در کوچه و بازار و مردم تأثیر دارد . آن روز روزنامه ها را

ص: 111

مى دیدى ، روزنامه هایى بود که همه برخلاف مصالح خود کشور ما و چون اسلام را مى دیدند که اگر باشد نمى شود که این اسلام را جلویش را گرفت ، برخلاف اسلام بودند . در زمان رضاخان ، خوب شد که شما آنوقت نبودید ، خون دلى خوردند اشخاصى که در آنجا بودند ، در آنوقت بودند . آقا ، در روزنامه یا در مجله اى که آنوقت منتشر شد به صراحت به رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) جسارت کرد ، یک نفر جواب نداد . به صراحت ، شعراى آنوقت ، نویسنده هاى آنوقت ، روشنفکران آنوقت ، همه اینها دست به هم داده بودند که اسلام را بکوبند . البته استثنأ داشت ، اما آنها در اقلیت بودند ، نمى توانستند چیزى بگویند . مجلات آن روز ، خدا مى داند که آن مجلات با این جوان ها چه کرده است . سینماهاى آن روز ، تئاترهاى آن روز ، هنرهاى آن روز ، اینها همه دست به هم داده بودند که اسلام را از اینجا بیرون کنند و امریکا را وارد کنند . خدا به ما تفضل کرد ، ترحم کرد و این تحول حاصل شد و تا این مطلب هست ، این تحول هست و باقى هست ، شما از هیچ چیز نترسید . کسى که از خدا مى ترسد از کس دیگرى نباید بترسد . بین شما و آنها ، همین بود که شما براى خدا ، فى سبیل اللّه دارید جهاد مى کنید . آنوقت ، اصل صحبت از خدائى در کار نبود (اعلیحضرت فرمودند ، چه فرمان یزدان چه فرمان شاه ) این منطق اینها بود . اینکه روحانیون فریاد مى زنند به اینکه اسلام را باید تقویت کرد در یک کشورى ، باید ایمان مردم را تقویت کرد ، اینها براى همین است که دیدند که کجاهائى که ایمان هست ، جاهائى که ایمان هست چى هست و جاهائى که ایمان نیست چى هست . حالا شما خودتان لمس کردید این را . همین جوان هائى که الان هستند ، نظیر آنها سابق هم بودند . سابق اینطور نبود که ما جوان نداشته باشیم . به همین مقدار یک خرده کمتر البته ، چون جمعیت زیاد شده ، جوان آنوقت بود و همین مقدار اشخاص بودند ، مردم بودند ، جمعیت همین طور بود ، اما چى بود ؟ خیابانش را وقتى مى گشتیم همه فساد ، این فرهنگ اجنبى است . در خیابان ها کسى وارد مى شد مى دید سر تا ته خیابان ها یا مشروب فروشى است یا بساط زدن و چه کردن است ، یا زن هاى لخت در بین مردم راه افتادن است . بازارش را مى دیدى همین بود ، همین مسائل بود . توى مدارسش مى رفتى ، توى مدارس دانشگاهى _ و چیزیش _ همین مسایل بود . در دیوارهاى دانشگاه بدگویى بود به اسلام و به قرآن کریم . حتى بعد از انقلاب ، آنوقتى که دانشگاه در قبضه منافقین و امثال منافقین بود ، در دیوار دانشگاه به اسلام جسارت مى کردند . وقتى که ما دست مان را دراز کردیم که هر چه آمریکا مى دهد بخوریم و هر چه هم خط مى دهد عمل بکنیم و خودمان گوش و چشمها را ببندیم نبینیم ، وقتى اینطور مى شود ، آن حال مى شود که دیدیم و دیدید .

آن چیزى که ملت ها را مى سازد فرهنگ صحیح است

و این خداست که ما را از این لجنزار و از این چاه هلاکت بیرون آورد و به مقام انسانیت شماها را رساند . مقامى که براى خدا ، براى پیشبرد اهداف اسلام شما جنگ مى کنید . نظیر مجاهدین این زمان ، نظیر این جوان هاى این زمان ، از اول تاریخ تا حالا نبوده است . اگر آنها بوده اند ، اما کم بودند . زمان رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم تا مى آمد به زمان ائمه ما علیهم السلام ، آن زمان رشد اسلام

ص: 112

بود ، پیغمبر چقدر خون دل از این مردم همان بلاد خودشان مى خورد ، امیرالمؤمنین چقدر شکایت کرده است ، قرآن چقدر شکایت کرده است _ قرآن از آنها _ شکایت از همان مسلمان ها . امیرالمؤمنین از همان مسلمان ها و از همین کسانى که در اطرافش بودند شکایت مى کردند ، منبر مى رفت آروزى مرگ مى کرد . امیرالمؤمنین وقتى هم که شمشیر را خورد از آن منافق ، (فزت و رب الکعبه ) فرمود ، براى اینکه راحت شد از این گرفتارى که به دست مردم دارد . مى خواستند یک ارتشى را ، یک لشکرى را به آنطورى که سابق بود ، براى دفاع از اسلام راه بیندازند ، چقدر خون دل مى خوردند ، چقدر زحمت مى کشیدند ، نمى آمدند . امروز داوطلب شما دارید مى روید ، داوطلب طرف شهادت مى روید ، طرف مرگ مى روید . امروز شما بسیج و پاسداران و کمیته ها و ارتش و قواى نظامى و انتظامى و عشایر و آنها یک جور دیگرى بودند ، حالا یک جور دیگرى شده اند ، همه شما امید اسلام هستند ، اسلام به وجود شما افتخار مى کند ، بگذار هر چه مى خواهند در خارج بگویند ، در خارج بگویند که مردم دیگر برگشته اند _ از _ ، دیگر مردم رها کرده اند . انتخابات مى شود اولش مى گویند که (همین انتخاب اخیر) اولش در خارج مى گفتند که مردم شرکت نمى کنند ، مردم شرکت نکردند . مى ترساندند که اگر شرکت کنید چه مى شود . بعد که دیدند شرکت مى کنند ، حالا مى گویند دروغ است . هر چه مى شنوند از این چیزها ، یکى شان به دیگرى مى گوید دروغ است . اینها مى خواهند تحلیل ما را ، ما را از تحلیل مان اغفال کنند . اینطور بود . مى گویند بابا ، مردم آنجا در صحنه هستند . مى گویند نخیر ، هیچ در صحنه نیستند . دانشگاه ها باز مى شود مى گویند مردم نخیر ، نمى روند . انتخابات شد ، نخیر انتخابات نبود . انتصابات بود ، دولت مردم را با زور برد . بابا ، مردم در دانشگاه اجتماع مى کنند براى نماز . نخیر ، به اینها پول مى دهند . همه را مى گویند دروغ است . براى اینکه مبادا . . . مى گویند این دروغ است که مى خواهند این تحلیل ما ، ما شک در تحلیل مان بکنیم . وضع اینجور شده براى آنها . اگر اینها یک آدم هایى بودند ، واقعا انسان تاسف مى خورد به بعضى اشخاص که مى توانستند آدم باشند ، مى توانستند مفید باشند ، مى توانستند براى خودشان مفید باشند ، مى توانستند براى کشور مفید باشند ، همچو جهالت کردند ، نفهمى کردند با همه ، اصلا نشناخته بودند اسلام چه هست ، قدرت اسلام را نمى دانستند چیست ، هى دم از ملیت زدند و هى دم از چى زدند . اسلام اینها را اینطور از خود بیخود کرده و عاشق کرده است ، اینها نشناختند ، ملت را نشناختند ، ایمان ملت را نشناختند ، به خیال خودشان مى خواستند خدمت براى دیگران بکنند که خودشان به نوائى برسند ، خودشان هم به همین نرسیدند . آنها گمان مى کردند که بالاخره امریکا مى آید ، پس ما یک جاى پائى براى خودمان بگذاریم . بعضى شان هم شاید مبعوث بودند از طرف آنها ، لکن امریکائى در کار نیست . تا اینها زنده اند ، امریکا تو کار نیست . حالا اگر یک وقت در تاریخ خداى نخواسته یک چیزى بشود ، ایران باز فراموش کند این صحنه هاى انسانى را ، آن مسأله دیگرى است ، اما انشأاللّه این مسائل هست و به قوت خودش هست و اینها باختند ، بدبخت کردند خودشان را . و یک دسته هاى دیگر هم هستند دارند بدبخت مى کنند . نکنند اینها دیگر . این جوان ها رها کنند این مسائل را ، مى بینند که دیگر نمى شود ، مى دانند که دیگر این منحرفین نمى توانند بیایند اینجا

ص: 113

برسند به یک حکومتى . حکومت به کى بکنند ؟ به اینها ؟ در صورتى که مى توانند خوب ، بیایند درست مثل آدم مشغول کار بشوند و توبه کنند ، برگردند به کارهاى خودشان . در هر صورت آن چیزى که ملت ها را مى سازد ، فرهنگ صحیح است . آن چیزى که دانشگاه را بارور مى کند که براى ملت مفید است ، براى کشور مفید است ، آن عبارت از آن محتواى دانشگاه است ، نه درس است . صنعت ماعداى ایمان ، فساد مى آورد . علم ماعداى ایمان ، فسادآورد . (اذا فسد العالم فسد العالم . ) هر چه علم بیشتر شد ، فسادش هم بیشتر است . اهل جهنم از تعفن عالم به ایذا دارند ، اذیت مى کشند . عالمى که ایمان دارد آن است که خدا تعریفش مى کند ، پیغمبر تعریفش مى کند ، اسلام تعریفش مى کند . اگر ایمان پهلوى تخصص نباشد ، تخصص مضر است . تخصص در یک کشورى باشد که ایمان تویش نباشد تخصص کشور را به هلاکت مى رساند ، به بستگى مى رساند . اینهمه متخصص ما داشتیم در هر رشته اى ، در زمان سابق براى این ملت چه کردند این متخصصین ما ؟ جز هى ملت را به عقب راندند ، هى وابسته کردند ، همه چیز وابسته شد . هر چه اسم مى بردند مى گفتند باید برویم به سراغ اروپا . لولهنگ سازى را خوب بلدند . آنها به ما ما را مى بردند براى اینکه تعلیم کنند ، تعلیم نمى کردند ، جوان هاى ما را مى بردند یک دسته را فاسد مى کردند ، یک چیزهاى ناقصى ، میان راه اینها را رها مى کردند بیایند . ما را هى بازى دادند ، کشور ما را هى بازى دادند ، ملت راهى بازى دادند که ما مى خواهیم شما را برسانیم به تمدن بزرگ . وقتى رفتند دیدیم که تمدن بزرگ که نبود هیچ ، ما را منحط کردند تا حدى که همه چیزمان وابسته به غیر بود و همه دارائى ما را بردند اینها . اینها که رفتند تمام بانک هاى اینجا را غارت کردند و رفتند . اینقدر بدهکار هستند این فرارى ها به این بانک ها . سال هاى طولانى باید زحمت بکشند تا چیز بانک ها را حالا خود ایران بدهد . براى اینکه فرهنگ ، فرهنگ ایمانى نبود ، ایمان توى جامعه نبود ، ایمان در بازار نبود ، ایمان توى _ عرض مى کنم _ خیابان نبود ، ایمان توى دانشگاه نبود . هر جا را منتها مؤثرتر مى دانستند ، آنجا را بیشتر فشار مى آوردند . روحانیون هم که الا خیلى . خیلى نادر از آن مسائل اولى که صدر اسلام داشته ، نگذاشته بودند ، همان سر جاى خودشان بودند . اینها را دیگر نمى توانستند منحرف کنند ، از بین مى بردند ، اسیر مى کردند ، تبعید مى کردند ، حبس مى کردند ، مى کشتند . عده اى از روحانیون بزرگ را کشتند در زمان رضا خان ، از شهرهاى خودشان بیرونشان کردند بردند یک جاى دور دستى آنجا نگهشان داشتند . علماى آذربایجان را از آنجا برداشتند بردند یک جاى دیگر . علماى مشهد را همه را اسیر کردند آوردند تهران . یکى از بزرگترین علماى آنجا را در همین تهران بین من خودم این را دیدم که توى یک خیابانى که اجازه داشت تا اینجا بیاید از خانه اش بیرون ، با شبکلاه نشسته بود و مردم مى آمدند مى رفتند خیلى ها نمى شناختند ، بعضى ها هم مى شناختند جرأت نمى کردند سلام بکنند به او . و همین را که علماى درجه یک مشهد بود ، مرحوم آقازاده بزرگ که از علماى درجه یک بزرگ بود ، با پاسبان توى خیابان مى بردندش براى محاکمه ، آخرش هم کشتند او را .

ص: 114

خداوند مردم را به یک انسان هاى اسلامى _ انسانى متحول کرد

این ملت ، همان ملت بود ، اما چرا حرف نزد ، براى اینکه فرهنگ خارجى نگذاشته بود . این چشمش را این جوان وقتى باز مى کرد ، به مجله نگاه مى کرد مى دید که همه اش یک مسائل جنسى ، به روزنامه نگاه مى کرد ، یا فحش به آخوند بود یا _ فحش عرض مى کنم _ که به ملا بود یا به اسلام یا به این چیزها . بچه را از کوچکى بزرگش کردند به ضداسلام ، به ضد وطن . به ضد ایمان و اگر خداى تبارک و تعالى به این ملت مظلوم ترحم نفرموده بود ، آن خواب هائى که اینها دیده بودند ، بیشتر از این مسائل بود . شما یکى دو سه تا مسأله اش که در این آخر واقع شد ازدواج پسر یک سرهنگى به پسر سرهنگ دیگر ، ازدواج پسر به پسر ، این یکى از مسائلى بود که راهش باز شد ، بعدها هم اگر مهلت داده بودند مسأله رایج مى شد ، چرا که در بعضى جاهاى دیگر هست . فحشاى علنى در خیابان ، در شیراز ، اینها خیلى خواب دیده بودند براى ما . دیگر قضیه دریایش را که همه آنهائى که رفته اند ، دیده اند _ و عرض مى کنم _ یا شنیده اید و قضیه کاباره ها و قضیه میخانه ها و قضیه قمار بازى ها و این قضایائى که سرتاته ایران پر از این مسائل بود . صحبت از اسلام توى کار نبود . خداوند رحم کرد ، همه شما را متحول کرد ، تمام جوان هاى ما را از آن منجلاب نجات داد و وارد کرد در یک محیط اسلامى انسانى که در مقابل شرق و غرب ایستاده است و ابدا خم به ابرو نمى آورد که اینها داراى _ نمى دانم _ چه چیزهاى پیشرفته اى هستند و آنها هم ، شما این را بدانید که آنها ، همیشه اینطور بوده که استعمارگر کوشش اش این بوده است که از خود مردم به جان خود مردم بریزد . همیشه بنابراین بوده که یک کودتائى در خود کشور ایجاد کند ، یک اختلافى در خود کشور ایجاد کند . اینها در این صدد هستند همیشه ، دست از ما برنمى دارند . بیدار باشد ملت ما ، بیدار باشد ارتش ما ، بیدار باشد پاسدارهاى ما ، کمیته ها ، بسیج نمى دانم عشایر ، همه اینها بیدار باشند بفهمند که اگر یک وقت بنا شد که یک زمزمه خلاف پیدا شد بدانید که نمونه این است که یک مسأله اى درست کنند . دانشگاه که باز شده است ، بدانند این جوان ها که دست ها ممکن است در کار باشد که باز مسائل را طور دیگرى کنند و شماها را منحرف کنند . همان دفعه اولى که شما از یک استاد یا از یک دانشجو یک چیز انحرافى دیدید ، همان دفعه اول گزارش بدهید تا جلویش گرفته بشود . و من امیدوارم که خداى تبارک و تعالى به شما عزیزان که عزیز اسلام هستید ، عزیز پیغمبر اسلام هستید ، عزیز حضرت ولى امر هستید به شما توفیق عنایت کند که در راه اسلام ، در راه میهن خودتان جدیت کنید و انشأاللّه آن بسیج عمومى که براى یاد گرفتن باشد ، هم تعلیمات دینى و یاد گرفتن قرآن و کتاب و هم تعلیمات نظامى و اینها ، یک کشور نظامى بشود ، نظامى _ الهى . یک همچو کشورى که اینطور شد ، دیگر کسى به آن طمع نمى کند ، براى اینکه مى داند ضررش بیشتر از نفعش است . توجه کنید به افغانستان ، در صورتى که کمونیست _ هایش ، دولتش نمى دانم مخالف بودند با مردم ، همین عده مردمى که مال ملت بودند و مال اسلام بودند ، همه طریقه اسلامى داشتند ، همین ها تاکنون بعد از بیشتر از یک سال مقاومت کردند و شوروى را پشیمان کردند از این کارى که کرده است و یکى از کسانى که از ارتشى هاى شوروى بود و فرارکرده

ص: 115

بود مى گفت تاکنون سى هزار جمعیت ارتشى شوروى در افغانستان کشته شده است . اینها مى بینند نمى شود در یک کشورى که ملتش یک چیزى را مى خواهند ، نمى شود خلافش کرد . حالا آنجا دولت شان هم موافق با آنها بود و حزب _ نمى دانم _ زهر مارشان هم موافق با آنها بود . اینجا که ما نه یک حزب مخالفى داریم و نه یک دولت مخالفى داریم و نه یک مجلس مخالفى ، هیچى نیست . در اینجا بیایند چه بکنند ؟ هر کوچه بروند کشته مى شوند ، هر کوچه ، اینها باید بروند از ماورأى ابرها عبور کنند . بالاخره کشور گیرى و منفعت از کشور با آسمان نمى شود ، زمین مى خواهد ، زمین هم نمى توانند بیایند . انشأاللّه خداوند به شما توفیق بدهد که ایمانتان قوى بشود . ایمان همه ما ، ایمان همه ما انشأاللّه قوى باشد . توجه به خدا و آن قرب به خداى تبارک و تعالى هر روز زیادتر بشود و وحدت کلمه و اجتماع ما که در رأس امور است ، درباب حفظ کشور بیشتر بشود انشأاللّه .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 116

تاریخ : 1/10/61

بیانات امام خمینى در دیدار با وزیر کشور و معاونین این وزارتخانه و استاندارانسراسر کشور

این قدرت اسلام است که مردم را اینطور در صحنه نگه مى دارد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از جمله مسائلى که باید به آن توجه کنیم و شکر خداى تبارک و تعالى را بجاى بیاوریم ، اینکه ببینیم ملت با ما چه کرده است . شما اگر در تمام ادوار و دنیا بگردید ، ملتى را همانند مردم ایران نمى توانید پیدا کنید که در رفع همه مشکلات پیشقدم باشند . و همیشه میزان ، نوع ملت و توده ها هستند . مردم ماقبل از انقلاب و بعد از آن ، چنان در صحنه هستند که انسان متحیر مى شود . شما ببینید که در همین انتخابات مجلس خبرگان ، چون مردم آن را مى خواستند ، بیش از هیجده میلیون راى دادند و ملت مى داند که فشارى در کار نبود . حتى یک مورد هم ماموران دولتى به کسى نگفتند که برو رأى بده . این قدرت اسلام است که از یک طرف مردم را اینطور در صحنه نگه دارد و از طرف دیگر قواى مسلح ، از سپاه پاسداران گرفته تا ارتش و ژاندارمرى و شهربانى و بسیج و عشایر ، همه و همه بیشتر از دو سال با تحمل آنهمه فشارها و سختى ایستاده و از این کشور دفاع مى کنند و شهید مى دهند . در مورد خانه هاى تیمى هم که در سراسر کشور گروهى از مفسدین در آنها مشغول به توطئه بوده و هستند ، مى بینید که شهربانى و کمیته ها و پاسداران و ماموران دادستانى و سایرین چه اقدام هاى موثرى انجام مى دهند که همین دیشب اعلام کردند پنجاه خانه تیمى به همراه عده زیادى از این مفسدین را گرفته اند اگر در رژیم سابق یک خانه تیمى کشف مى شد ، مى دانید که چه هیاهوئى راه مى انداختند . امروز چه ؟ من این را یک ظلم مى دانم که فرزندان عزیز ما اینگونه شبانه روز کار کنند و در رادیو و تلویزیون و روزنامه ها فقط چند کلمه بگویند و رد بشوند . همین فقط گفته شود که چه شد ، بدون تشکر از مردم ما که با مأمورین همکارى داشتند و بدون تشکر از تمام دست اندرکاران . امروز پاسداران عزیز ما براى کشف خانه هاى تیمى آنهمه کشته مى دهند تا خانه اى کشف شود و محل فسادى از بین برود . من از آنها تشکر مى کنم .

خدمت به ملت و دولت ، خدمت به اسلام است

این شکر نعمت است ، نعمتى که خداوند به ما داده است . شکر نعمت این است که ما به جاى صحبت ، عمل کنیم . آن هم طبق ضوابط اسلام ، نه تجاوز کنیم و نه تقصیر .

ص: 117

همانطور که عرض کردم ، رفتن و جاسوسى کردن و تجسس نمودن خلاف اسلام است . از طرفى تجاهر به فسق و خلاف شرع هم خلاف شرع است . البته توده هاى مردم هیچ گاه عمل خلافى انجام نمى دهند ، ولى ممکن است دسته اى پیدا شوند و بخواهند سوء استفاده کنند . نه ، سوء استفاده هم نباید بشود . احکام اسلام در تمام ابعادش باید عمل بشود . یعنى نه جاسوسى شود و تفتیش عقاید و نه کسى متجاهر به فسق شود .

ما نباید ظلم کنیم ، یعنى تفتیش نمائیم که در داخل خانه هاى مردم چه مى گذرد ، کسى هم حق ندارد عشرتکده درست کند و یا قمارخانه . در حکومت اسلامى با اینگونه امور مبارزه مى شود . ما مى خواهیم احکام خدا جارى شود . آن طرفش هست ، این طرفش هم هست . آن طرف که نباید با مردم بدرفتارى کرد ، نباید داخل منازل مردم ریخت ، مردم باید در خانه هایشان مطمئن باشند ، در زندگى شان ، کسب و تجارتشان اطمینان داشته باشند . دولت اسلامى موظف است مردم را مطمئن نماید در همه چیز ، در سرمایه هایشان ، در کسب و کارشان . دولت حق ندارد به آنها تعدى نماید و اگر کسى تعدى کرد تأدیب خواهد شد . و از آن طرف هم اگر کسانى که مخالف اسلام هستند بخواهند تجاهر به فسق نمایند ، آنها هم تادیب خواهند شد . خلاصه ما باید تمام جوانب را ملاحظه کنیم و باید در مقابل ملت بزرگ ایران متواضع باشیم و به آنها خدمت کنیم . یک خدمت این است که بگوئیم متشکریم و دعا کنیم . ولى شکرگزارى حقیقى از ملت عبارت است از اینکه نعمتى را که آنها به ما دادند جبران کنیم . در مقابل گرفتارى هاى آنها خاضع باشیم و سعى کنیم تا تمام گرفتارى هاى آنها را رفع نمائیم . همه مى دانیم که کشور ما هیچ گونه تزلزلى ندارد . و اینکه با تمام گرفتارى ها به چنین استقرارى رسیده ایم ، از عنایات خداوند است که مردم توجیه شدند تا در مقابل تمامى سختى ها بایستند .

امروز اکثر قدرت ها با ما مخالف هستند ، ولى ملت ما با اتحاد خود در مقابل تمام آنها ایستاده است . ملت اگر اتحادش را حفظ کند ، مطمئن باشد شکست نمى خورد . مردم باید پشتیبان دولت باشند . دولت و استانداران و فرماندارها در هر جائى که هستند باید به مردم خدمت کنند . وقتى ما خدمتگزار ملت شدیم ، ملت هم پشتیبان ما خواهد شد و در این صورت است که طمع خارجى ها قطع خواهد شد ، چرا که همیشه اجانب بنایشان بر این است که از داخل ، کارها را خراب کنند و اتحاد مردم را از بین ببرند ، اختلاف ایجاد کنند و بعد به ایادى داخلى شان دستور دهند تا مقاصد پلید آنها را پیاده نمایند . پس ملت باید اتحاد خودش را حفظ نماید و تنها در سایه این اتحاد است که ما تحت هیچ بیرقى نیستیم . ما تنها زیر پرچم اسلام زندگى مى کنیم و هیچ کس بر ما نفوذ ندارد . تنها نسبت به احکام اسلام خاضعیم و تا قدرت داریم دنبال تحکیم پایه هاى اسلامى باشیم و از اسلام تبعیت مى نمائیم . در این صورت است که خداى تبارک و تعالى به ما کمک خواهد کرد .

عمده این است که ما به اسلام خدمت کنیم . خدمت به ملت ، خدمت به اسلام است . خدمت به دولت ، خدمت به اسلام است . و امروز هر خدمتى که انجام دهیم ، خدمت به اسلام است . هر خدمتى که مردم به آن احتیاج داشته باشند ، خدمت به اسلام است . وقتى قرار گذاشتیم که به اسلام خدمت کنیم ،

ص: 118

خداى تبارک و تعالى هم ما را تنها نمى گذارد و نمى گذارد گرفتار شویم . براى اینکه گرفتارى از خود انسان است ، از خارج نیست . تا در داخل ملت یک کرم زدگى پیدا نشود خارجى ها نمى توانند کارى انجام دهند . و بحمداللّه امروز ما از داخل اطمینان داریم و با این اطمینان باید به مردم خدمت کنیم و دیگر نباید بگوئیم حال انقلاب است . نه ، دیگر حال آرامش است ، حال خدمت به مردم و جامعه است ، حال خدمت به اسلام است ، حال این است که مردم مطمئن باشند و نسبت به همه چیزشان اطمینان داشته باشند ، سرمایه هایشان را به کار انداخته و نسبت به آن اطمینان داشته باشند ، باید کاسب نسبت به کسبش و ادارى نسبت به اداره اش اطمینان داشته باشد . دیگر هیچ کس از آمدن به وطن خود نترسد . بیایند و بفهمند که در اینجا مسأله اى نیست . با کمال آرامش مشغول به کار شوند و نترسند از اینکه یک وقت سرمایه هایشان را مى گیرند . خیر ، ما بر آن نیستیم که سرمایه مردم گرفته شود . سرمایه مردم مال خودشان است ، آن را به کار بیندازند و کسب بکنند و کشور را اداره و تقویت بکنند . دولت هم پشتیبان آنهاست و باید باشد . خداوند همه شما را حفظ فرماید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 119

تاریخ : 4/10/61

بیانات امام خمینى در دیدار با وزیر ، مسؤولان دوایر سیاسى _ ایدئولوژیک وپرسنل گروه تحقیقات صنعتى و دفاعى وزارت دفاع

آنچه ما به دست آورده ایم ، این است که اسلام را زنده کرده ایم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از شما عزیزانى که براى اسلام و میهن خودتان افتخار آفریدید و با گزارشات و پیشرفت هاى خود مرا خوشحال کردید تشکر مى کنم ما هر قدمى که به پیش مى رویم ، از جنایاتى که به وسیله آمریکا و امثال آن و ایادى داخلى آمریکا بر این کشور رفته است ، بیشتر مطلع مى شویم . بزرگترین خیانتى که کردند همین بود که نگذاشتند جوان ها و ارتش ما رشد کنند . اگر از اول ارتش ما یک ارتش اسلامى بود و آن تعهدات اسلامى را داشت و به آن عمل مى کرد ، حالا وضع ما غیر از این بود . معذلک خداوند تبارک و تعالى سایه عنایتش را بر سر این ملت انداخت که در بین راه جلوى مفاسد را بگیریم ، البته باز هم در بین راه هستیم و من امیدوارم که آقایان با دلگرمى به کار خود ادامه دهند و توجه داشته باشند به اینکه خداوند به آنها اجر خواهد داد و همین کارهاى شما هم از عبادات بزرگ است و علاوه بر اینکه در دنیا و در همه جا ثبت مى شود در نامه عمل شما هم ثبت خواهد شد .

ما در عین حال که در این جنگ عزیزانى را از دست داده ایم و آنهمه جنایت بر این کشور وارد شده است و اخیرا جنایت بزرگ دزفول را متحمل شده ایم که من در اینجا به خانواده هاى مصیبت دیدگان این حادثه تسلیت گفته و براى مصدومین آنها نیز از خداوند شفا مى خواهم ، اما چیزى که کشور ما دریافت کرده است بسیار ارزشمندتر و عزیزتر از اینهاست . البته ما صدمات به افراد را نمى توانیم جبران کنیم ، لکن امید است که بعدها اشخاص دیگرى بیایند جبران کنند . آنهائى که بدبین هستند و در گوشه اى نشسته اند و روى نقطه ضعف ها انگشت مى گذارند که چرا ما کشته دادیم ، چرا وضع فلان است و از این چراها و چراها ، هیچ گاه آن طرفش را در نظر نمى گیرند که ما چه دریافت کرده ایم . و البته این را ما و همه مى دانیم که چقدر از ما کشته و معلول و مصدوم شدند ولى ما ابتدا به جنگ نکردیم . اگر آقایان مى گویند که چرا شما با آمریکا در افتادید که این جنگ واقع شود ، که ما هم از اول مى دانستیم که در افتادن با آمریکا و همه قدرت این توابع را دارد ، ولى این اشکالى است که این آقایان باید به خود پیغمبر بکنند که چرا با ابوسفیان ها در افتادید تا عمویت و افراد بزرگى از اسلام کشته شوند و مى بایست تسلیم مى شدى و در گوشه خانه ات مى نشستى و در این صورت به امیرالمؤمنین هم این

ص: 120

اشکال وارد است که همه گفتندبگذار معاویه و اشعث در حکومت شام باقى باشد و همین مطلب اسباب این شد که اشخاصى مثل عمار و چندین هزار جمعیت کشته شوند . و با این تفکر ، اشکال به حضرت سیدالشهدا هم وارد است که چرا از مدینه آرام برخاست و با یک جمعیت کم به راه افتاد و در مقابل یک حکومت جبار ایستاد . پس اگر بنا باشد همه اینها و همه انبیا در تاریخ اشتباه کرده باشند و مى بایست با منطق این آقایان با قلدرها بسازند ، ما هم اشتباه کرده ایم و به آن اعتراف مى کنیم و اگر مسأله این نیست ، بلکه مسأله ، مسأله انسانیت به ارزشهاى انسانى است ، جلوگیرى از این جنایاتى است که قلدرها به بشریت و انسانیت مى کنند ، مسأله تباهى افراد ارزشمند است ، پس ما نمى توانستیم داخل خانه نشسته باشیم و آمریکا هم بیاید در داخل این کشور حکمفرمائى کند و همه دست به سینه در برابر آمریکا بایستند و چاپلوسى کنند تا اینکه نان و اسلحه به آنها بدهد و یا اینکه مهماتى را در اینجا انبار کند که هر وقت جنگى واقع شد براى خودش استفاده کند و براى خودش پایگاه بسازد که خداوند مرحمت فرمود و آن پایگاه هائى که آمریکا براى خودش درست کرده بود ، به دست ما افتاد که همه اش غنیمت است ، غنیمت جنگى .

در هر صورت ما باید فکر کنیم و این دو مطلب را در ترازو بگذاریم که چه از دست داده ایم و چه به دست آورده ایم . آنچه ما به دست آورده ایم این است که اسلام را زنده کردیم . در حالى که از اسلام اسمى بیش نمانده بود و با ادعاى اسلام مى خواستند اسلام زدائى کنند ، منتها از اول نمى توانستند بگویند ما اسلام را قبول نداریم ، مى گفتند قبول داریم ، اما مرتب پاورقى مى زدند و یکى یکى احکام اسلام را از بین مى بردند ولى بحمداللّه الان مردم اسلام را در این کشور مى بینند و مشاهده مى کنند که دیگر از آنهمه فسادها خبرى نیست و همه مردم فعال شده اند و مى دانند که باید در مقابل آمریکا و زورگوئى هاى آنها بایستند و باید خودشان استقلال داشته باشند که نمونه آن همین که شما مى گوئید که این آقایان چیزهائى را درست کردند که کسى فکر نمى کرد که بتوانند آنها را درست کنند ، که انشأاللّه بعدها بیشتر و بهتر انجام مى دهند . خداوند به همه شما و به همه ما توفیق دهد که به این ملتى که تاکنون زیر سلطه اجنبى و زیر سلطه رژیم هاى فاسد بودند ، خدمت نموده و آنها را نجات دهیم و شما هم به فضل خدا امیدوار باشید و خداوند همه شما را حفظ کند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 121

تاریخ : 61/10/4

فرمان امام خمینى در مورد تعیین اعضاى ستاد پیگیرى فرمان 8 ماده اى

فرمان امام خمینى در مورد تعیین اعضاى ستاد پیگیرى فرمان 8 ماده اى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

حضرات آقایان حجج اسلام ، آقایان موسوى اردبیلى رئیس دیوانعالى کشور ، میر حسین موسوى نخست وزیر ، امامى کاشانى رئیس دیوان عدالت ادارى ، محقق رئیس بازرسى کل کشور ، ناطق نورى وزیر کشور و آقازاده وزیر مشاور ، با اکثریت آرأ حق دارند متخلف یا متخلفین را پس از تشخیص عزل نمایند . توفیق آقایان را از خداوند متعال خواستارم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 122

61/10/4

بیانات امام خمینی در دیدار با وزیر، معاونین و مدیران کل وزارت امور خارجه و گروهی از سفرا و کاردان جمهوری اسلامی

وزارت خارجه مى تواند با اسلامى شدنش موجودیت اسلامى ما را به خارج نشان دهد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از اینکه اینجا تشریف آورده اید تا با هم درد دل کنیم ، تشکر مى کنم . شما مى دانید که وزارت خارجه تنها وزارتخانه اى است که با اسلامى شدنش بیشتر از سایر وزارتخانه ها مى تواند موجودیت اسلامى ما را به خارج نشان دهد ، و بعکس ، صدماتى که به این کشور ممکن است وارد آید و در سابق از ناحیه سفارتخانه هاى خارجى در اینجا و سفارتخانه هاى ما در خارج ، بر کشور وارد شده ، بیشتر از دیگران است . چون وزارت خارجه با همه دنیا و با افکار و ایده هاى مختلف و برنامه هاى گوناگون روابط دارد . و من مى دانم که براى اصلاح آن و سایر وزارتخانه ها و همه ارگان هاى دولتى و امثال آن ، وقت لازم است لکن وقتى بنابراین شد که ما باید خودمان باشیم و وابسته به غیر نباشیم و خودمان حیثیت خودمان را حفظ کنیم و این احساس در ما پیدا شد ، همین امر انشأاللّه منتهى مى شود که همه چیز ما اصلاح بشود . و اگر شما در این راه مستقیم که راه اسلام است و روزى چند مرتبه هم در نماز از خدا مى خواهید که (اهدناالصراط المستقیم ) یعنى ما را به صراط مستقیم هدایت کن ، وارد بشوید ، مسلم به آخر هم خواهید رسید . عمده این است که انسان در آن راهى که باید سیر بکند وارد بشود که پیدا کردن راه ، مشکل ولى بعد از پیدا کردن ، پیمودن آن آسان است . همانند کسى که در بیابان گم شده و مرتب به این طرف و آن طرف مى زند و با این وضع شاید هیچ گاه به مقصد نرسد اما وقتى که در راه مستقیم قرار گرفت به مقصد هم مى رسد ، چه سیرهاى معنوى باشد و چه سیرهاى مادى .

اما در جهت معنویت و بعد از اینکه دولتى اسلامى شد و مردم احساس کردند که ما مى خواهیم اصلاح بشویم ، در این صورت است که همه کارها به معنویات بستگى دارد . همین کارى که شما در وزارت خارجه و سفرا در خارج مى کنند ، اگر در راه مستقیم اسلامى باشد ، سیر الى اللّه است .

در سیر الهى لازم نیست که انسان در یک گوشه اى بنشیند و بگوید من مى خواهم سیر الى اللّه داشته باشم . خیر ، سیر الى اللّه همان سیره و روش انبیا و خصوصا پیغمبر اسلام و ائمه معصومین است که در عین حالى که در جنگ وارد مى شدند و مى کشتند و کشته مى دادند و حکومت مى کردند ، همه چیز سیر الى اللّه بود . اینطور نبود که آن روزى که حضرت امیر مشغول است ، سیر الى اللّه نباشد و فقط در

ص: 123

هنگامى که نماز مى خواند سیر الى اللّه باشد ، هر دویش سیر الى اللّه بود . لذا پیغمبر مى فرماید ضربت على در روز خندق افضل از عبادت ثقلین است .

وقتى که ما مى خواهیم جهات معنوى را بکنیم در مادیات و مادیات را به طرف معنویات بیاوریم ، این سیر الى اللّه است . البته کار مشکلى است ، ولى اینطور نیست که نشود . وقتى که انسان وارد عمل شد موفق مى شود .

در همین قضیه پیروزى ملت بر رژیم منحط سابق ، تصور این معنا که ملتى که هیچ چیزى در دستش نیست و رژیم همه چیز دارد ، چگونه پیروز مى شود ، مشکل بود . آنهایى که این تصور در آنها قوى بود ، سفارش مى کردند که وارد نشوید ، لکن وقتى که ملت بنا گذاشت که کارى بکند و در میدان وارد بشود ، به آخر رسید و کارى کرد که ما نمى توانیم درست حجمش را توجه کنیم . و هر قدمى که ما و شما برداشتیم ، خداوند به یک قدم دیگر ما را هدایت فرمود . چراغ را خود خداى تبارک و تعالى جلو گرفته و تاریک ها را روشن کرد و هیچ وقت نگذاشت که ملت سست شود . این براى آن بود که ملت راهش را پیدا کرد و به صراط مستقیم رسید .

بحمداللّه ایران راهش را پیدا کرده است و من امیدوارم هر روز هم محکم تر باشد و به راه خود ادامه بدهد . امیدوارم سفارتخانه ها هم در صراط مستقیم انسانیت سیر بکنند و سعى شود که سفارتخانه ها تحت سلطه دیگران نباشند و تصرفاتى در آنها از ناحیه دیگران نباشد . هر قدمى که برمى دارند به فکر این باشند که آیا رو به وابستگى مى رویم ، یا به طرف رهایى و آزادى . و رابطه با کشورهاى خارجى که نمى خواهند ما را ببلعند باید باشد . به آنها که خواهند از طریق روابط ما را وابسته بکنند ، هیچ لزومى ندارد و باید با احتیاط با آنها برخورد شود . ما باید به سمتى حرکت کنیم که مى خواهیم با کفایت خودمان خودکفا باشیم . نه گندم از خارج بیاوریم و نه خوردنى و پوشاک و سایر وسایل دیگر که بعضى از این امور ، دراز مدت و بعضى در کوتاه مدت باید انجام بگیرد .

البته راجع به ابزار جنگى ، مسائل پیچیده است معذلک در این امر هم ما موفقیت هاى زیادى حاصل کرده ایم و باید همه همت کنند و ملت و دولت با هم بجوشند و کوشش کنند که کارها را خودشان انجام دهند .

انشأاللّه همه شما موفق و مؤید باشید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 124

تاریخ : 61/10/5

پیام امام خمینى در تقدیر از کلیه رزمندگان اسلام

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ان الجهاد من ابواب الجنه فتحه اللّه لخاصه اولیائه «عن امیرالمؤمنین (علیه السلام )»

این فضیلت بزرگ در بین فضایل بیشمارى که براى مجاهدین فى سبیل اللّه نقل شده بیشتر جلب توجه مى کند . این واژه ها با همان معناى عرفى خود ، نه اسرار الهى و عرفانى که دست ما از آنها کوتاه است ، بى شک گفتار و نوشتار بشر عادى از بیان آنها عاجز است . این مدال الهى بر بازوان مجاهدان ، چون خورشید در نزد صاحبان اسرار غیبى و ملکوتى مى درخشد . مگر این جلوه همان خلقت نیست که ابراهیم خلیل الرحمن را مفتخر کرد ؟ و بارقه اى از مقام حبیب اللّهى نیست که در تارک افضل موجودات مى درخشد ؟ و مگر نازله مقام ولى اللّهى نیست از امیر المومنین تا خاتم الاولیا که به آن اولیأاللّه مشرف شده ؟ اگر هست (که هست ) با چه بیان مى توان حول آن گردید و با کدام چشم بشرى مى شود این جلوه را دید ؟ پس بهتر اینکه من قاصر با تقدیم السلام علیکم یا خاصه اولیأاللّه دم فرو بندم . و این کرامت بزرگ براى مجاهدان فى سبیل ا لله چه شهید یا پیروز شوند یا نشوند . و براى شهیدان ، فضایل زاید الوصف دیگر است و براى پیروزمندان عزیز فضلى جداگانه . پیروزمندانى چون این عزیزان شورانگیز ، از فرماندهان عزیز سپاه و ارتش تا سایر مجاهدان ، تا سایر مبارزان و مجاهدان میدان دفاع و پیشتازان بسیج و کمیته و ژاندارمرى و شهربانى ، نیروهاى مردمى و عشایرى شجاع دلیر که در شکستن حصر آبادان تا شکستن دژ محکم خرمشهر تا فتح بزرگ محرم ، نقش اساسى داشتند و به صورت حریف ستمگر که تا بن دندان به سلاح هاى آمریکا و شوروى و دیگر قدرت ها و از پشتیبانى مالى و نظامى مرتجعان منطقه مجهز و برخوردار بوده است ، آنچنان سیلى زدند که داغ رسوائى آن بر جبهه صدامیان در تاریخ خواهد ماند . قدرت هاى بزرگ و حامیان صدام تا کنون باید فهمیده باشند که قدرت نظامى و سلاح هاى مدرن هرگز نمى تواند با خشم انقلابى و مقدس ملت ها مقابله کند .

اینجانب با عذر تقصیر ، به فرماندهان ارتش و سپاه و تمام فرماندهان نیروهاى نظامى و انتظامى و تمامى همرزمان آنان که با دفاع سلحشورانه خود از اسلام و کشور براى اسلام و مسلمین و هم میهنان عزیز در صحنه خودشان سرافرازى کسب نمودند ، تبریک عرض و براى شهداى بزرگوار و آزاده آنان و میهن اسلامى که به سعادت ابدى رسیدند ، رحمت بى انتهاى خداوندى و براى مادران و پدران و همسران و سایر بستگان و بازماندگان آنان آرزوى سعادت ابدى و صبر جمیل و اجر جزیل مى نمایم .

ص: 125

درود بر سپاهیان و ارتشیان ایران اسلامى ، سلام بر فرماندهان محترم آنان . درود بر همه مجاهدان و رزمندگان در راه هدف . پیروز باد فرماندهان و رزمندگان ژاندارمرى و شهربانى و کمیته و بسیج و نیروهاى مردمى و عشایرى . برافراشته باد پرچم پرافتخار جمهورى اسلامى ایران . و صلوات و سلام بر پشتیبان عظیم الشان مستضعفان جهان حضرت بقیة اللّه و ارواحنا فداه .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 126

تاریخ : 61/10/5

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از آموزشیاران نهضت سوادآموزى و کارکنان جمعیتهلال احمر جمهورى اسلامى

ارزش ها در دنیا به حسب مکتب ها و دیدها مختلف است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

امروز بحمداللّه با دو گروهى که هر دو گروه ارزشمندند مواجه هستیم . گروه آموزندگان به ملت در سرتاسر کشور ، البته گروهى از آنها و گروهى هم از هلال احمر . ارزش ها در دنیا به حسب مکتب ها و به حسب دیده ها مختلف است . با مطالعه به مکتب هائى که در دنیاهست و به مسلک هائى که در دنیا هست ، مى توانیم بفهمیم که ارزش ها در مکتب اختلاف دارد و در ایده ها هم اختلاف دارد . شما اگر قطع نظر کنید از مکتب هاى توحیدى و الهى و به مکتب هاى مادى و به ایده هایى که دنبال مادیات هستند مراجعه کنید و مطالعه در آن بکنید ، مى بینید که این دو مکتب متقابل با هم و مختلف هم هستند . مکتب الهیین و موحدین ارزش هایش یک چیزهائى است ، یک عناوین است و مکتب هاى مادیگرى ، چه مادیگرى کمونیستى و چه مادیگرى سرمایه دارى و بالاخره تمام مکتب هایى که ماوراى مکتب الهى است ، ارزش ها با هم فرق دارد . شما در همین کشور خودمان در زمان طاغوت و طاغوت ها ملاحظه کنید که در خود آنها ارزش ها چه بود و در ملت که رنگ آنها را به تبع قبول کرده بودند ، ارزش ها چه بود . در زمان آنها ، آنوقتى که اتومبیل و امثال اینها نبود ، در مرکب ، ارزش ها به کالسکه هاى چند اسبه و هر چى بیشتر بود اسب ، هشت اسب ، گاهى تا بیشتر از این هم و عدد خدمه و عدد آنهائى که هیاهو اطراف این انسانى که ، یا غیر انسانى که در آن کالسکه نشسته بود ، هم ارزش در بین قشر روشنفکر آن زمان و هم نویسنده هاى آن زمان و هم شعرا و گویندگان و اهل هنر آن زمان ، ارزش به این بود که هرکس بارکش بیشتر و هرکس خدم و حشمش بیشتر ، ارزشش بیشتر . طبقه اى که اسم خودشان را طبقه اشراف و اعیان گذاشته بودند ، ارزش پیش آنها این بود که چند تا نوکر داشته باشند و چند تا ده داشته باشند و چند تا اسب داشته باشند و چند تا تازى و سگ داشته باشند . در پیش سرمایه دارها هم ، ارزش ، زیادى سرمایه و روى هم انباشتن سرمایه ها و پرکردن بانک ها یا تجارتخانه ها از اموال ، از هر راهى باشد وقتى در قشر توده هاى مردم نگاه مى کردى ، در بین زن و مرد هر دو طایفه ، ارزش به لباس بود و به طرز پوشیدن و دوختن لباس و آرایش . هر که بهتر لباس مى پوشید و شیک تر بود درلباس ، ارزشش پیش مردم بیشتر بود و هر زنى که آرایشش به طرز اروپایى بود و لباسش از آنجا الهام

ص: 127

مى گرفت ، این پیش زن ها هم ارزشش زیادتر بود ، البته پیش اکثر . ارزش ها همه به امور مادى بود . وقتى بنا باشد که ارزش انسان به اسب و الاغ و سگ و تازى و امثال اینها باشد ، آن مبدأ ارزش ، ارزشش از این شخص بیشتر است . اگر اسب ارزش یک انسان شد ، آن اسب ارزشش از انسان بیشتر است ، براى اینکه او ارزش به انسان داده . اگر فرش و قالى و تجملات و بزگ کردن و مو چطور کردن و مد را از اطراف آوردن ، این ارزش یک انسان را زیاد کند ، آنها ارزش شان بیشتر از این است ، براى اینکه آنها مبدأ ارزش هستند . انسان خودش ارزش ندارد ، ارزشش به گاودارى است . گاوها ارزش شان بیشتر از خود انسان است . ارزش شان به پارک دارى است ، ارزش شان به فرش دارى است ، ارزش شان به امثال این مسائل است . و روى موازین عقلى اگر مبدأ اثر یک جایى باشد و به واسطه آن مبدأ اثر ، این آدم یا این شى ء ارزش پیدا کند ، آن مبدأ اثر ارزشش بیشتر است . نقل شود که یک عارف مسلکى وارد شده بود به منزل یک امیر ، یک سلطان یا یک امیر و دیده بود که مجلس همه چیز مزین است ، همه چیز هست ، در این بین آب دهان مى خواست بیندازد ، نگاه کرد به اطراف و آب دهنش را توى صورت آن امیر انداخت . امیر اعتراض کرد که براى چه . گفت من هر چه نگاه کردم ، کثیف تر از صورت تو در اینجا نیافتم . شما اگر آن ورق را ببینید ، انسان اگر آن صفحه دوم عالم را ببیند و در آنجا ببیند که اینهایى که ارزش شان را به این مسائل مى دانند ، آنوقت مى بینید که در آنجا صورت آنها آنقدر مشوه و صورت انسانى هم نیست ، یک صورت دیگر است ، تا ببینى سگ باز است و همه دلش را به سگ داده است ، صورت سگ است .

ارزش در لسان انبیا و در لسان اولیأ خدا ، به علم و تقواست

مسأله تجسم اعمال و تجسم اخلاق و اینها یک اى است که در پیش اهل نظر و محققین مسلم است و در روایات ما هم هست کسى که غیبت مى کند ، در روایات هست که زبانش به اندازه _ بین در آنجا_ بین مکه و مدینه ظاهرا هست ، دراز مى شود و مردم در روز حشر از روى این زبان عبور مى کنند . این نتیجه غیبت است . یک کسى که زبانش از این ور شهر به آن ور شهر دراز مى شود و اعراض مردم را ذکر مى کند و آبروى مردم را مى برد ، این زبان در آن عالم تا آن اندازه اى که اینجا دراز بوده ، آنجا هم درازى پیدا مى کند و اهل محشر از رویش به حسب این روایت مى گذرند . وقتى بنا شد ارزش انسان به این مسائل باشد آنوقت هیچ یک از معنویات دیگر ارزش ندارد . شما اگر گمان بکنید در پیش این طایفه هائى که ارزش را به این معانى مى دانند ، ارزشى که پیش انبیا هست اینها اصلا ارزش بدانند ، باور نکنید که بدانند . ممکن است بگویند ، ولیکن باور ندارند . اگر باور داشتند رفتند دنبال آن ارزش ، حالا که ندارند و نمى روند دنبال آن ارزش ، معلوم شود باور ندارند . ارزش در لسان انبیا و در لسان اولیأ خدا و در رأس آنها قرآن کریم و رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم ارزش به علم و تقواست . میزان ، ارزش این دو خاصه است ، علم و تقوا تواما . علم تنها ارزش ندارد ، یا ضعیف است ارزشش . تقواى تنها یا ارزش ندارد یا ضعیف است ارزشش . در حدیث منقول از رسول خداست

ص: 128

که (قصم رجلان یا صنفان ظهرى عالم متهتک و جاهل متنسک ) جاهلى که نداند موازین انسانى اسلامى را ، این هر چه هم متنسک باشد ، برخلاف آن طریقه اى که طریقه انبیاست عمل مى کند . و عالمى که تقوا نداشته باشد و متهتک باشد ، آن هم ضررش بر اسلام بدتر است از هرکس . آن ارزش علم و تقواست . همه چیز را از متقین قبول کنند . در لسان قرآن ، از علم در لسان قرآن بسیار تمجید شده است ، لکن در کنارش تقوا . علم تنها فایده ندارد براى انسان ، مگر همان روى موازین طبیعت ، و تقوا هم بدون علم انسان را نمى رساند به کمال .

انسان تا آن آخر عمرش ، هم به علم احتیاج دارد و هم به آموزش و هم به پرورش

شما آقایان و آقایانى که در هر جا هستند و این شغل شریف را در آن وارد شدند که آموزش بدهند به ملت ما و این ملت مظلومى که از همه چیز در رژیم هاى سابق محروم بود و آنها هى دم مى زدند از بزرگى و از تمدن و ملت شان در جهالت غوطه ور بود ، شمائى که امروز همت این معنا را گماشتید که مردم را سواد آموزى کنید توجه داشته باشید که ارزش کار شما ارزشى است که قرآن کریم این ارزش را تصدیق فرموده است ، لکن در کنار این آموزش ، پرورش هم باشد ، دعوت به تقوا هم باشد . آموزش تنها نباشد ، آموزش و تربیت باشد . انسان تا آن آخر عمرش ، هم به علم احتیاج دارد و هم به آموزش و هم به پرورش . هیچ انسانى نیست که مستغنى از علم باشد و مستغنى از پرورش و تربیت . اینکه بعضى از اشخاص گمان مى کنند که ما دیگر وقت درس خواندنمان گذشته است ، این صحیح نیست . درس یک وقت معین ندارد ، علم یک وقت معین ندارد . همانطورى که در حدیث است که علم از گهواره است تا قبر ، اگر انسان در حال احتضار هم یک کلمه یاد بگیرد بهتر از این است که جاهل باشد . اینطور نباشد که شما که آنها را تعلیم دهید و انشأاللّه موفق خواهید بود ، غفلت از تربیت ، از این غفلت نکنید . محتاج است انسان به موعظه ، محتاج است به تربیت ، تا آخر عمر احتیاج دارد . علم را با تربیت ، اینها دو بالى است که انسان با آن مى تواند سیر بکند الى اللّه تعالى . مردم را به تقوا دعوت کنید ، همانطورى که تعلیم شان مى کنید ، به تقوا دعوتشان بکنید . آن جمله هائى که مى خواهید یادشان بدهید جمله هایى باشد که دعوت به تقوا شده ، دعوت به مکارم اخلاق شده . شما اگر کتاب هایى که در زمان سابق تعلیم مى کردند ببینید ، مى بینید که آن کتاب ها خودش مردم را از تقوا دور مى کرد . علم به استثنأ تقوا مى خواستند درست کنند و کشور ما را علم به استثنأ تقوا فاسد کرد و حکومت ها را علم به استثنأ تقوا فاسد کرد و قلدرها هم به واسطه اینکه تقوا نداشتند علم هم نداشتند ، بدتر بودند . شما از آن بچه کوچکى که پیش تان مى خواهد سوادآموزى کند تا آن پیرمرد و پیرزنى که با عصا مى آید پیش تان و انشأاللّه بیاید ، علم را ، آموزش را با حوصله تمام ، چون به این قسم از مردم حوصله لازم است ، با صبر تمام ، با حوصله و صبر آموزش بدهید و در ضمن این آموزش ، آن پر دیگر را هم تقویت کنید که تقواست یعنى جمله هایى که انتخاب مى کنید براى اینکه آنها را یاد بدهید جمله هایى باشد که در آن تقوا هم ذکر باشد .

ص: 129

ملت اگر متقى شد مى تواند که حفظ کند خودش را از همه آفاتى که در دنیا پیش مى آید

اینکه مى بینید که در نماز جمعه که بزرگترین اجتماعات است (در اسلام قاعده اش بود باشد) و بحمداللّه امروز در ایران بزرگترین اجتماعات است ، در خطبه امر شده است به اینکه دعوت به تقوا بکنید ، این براى اهمیتى است که تقوا دارد . دنبال اینکه توحید را تذکر مى دهید و صلوات و سلام را بر پیغمبر اکرم "ص " و اولیائش مى فرستید و از آنها نام مى برید ، در قبال او امر به تقوا کنید و سرسرى از امر به تقوا نگذرند ائمه جمعه ، این را یکى از مسائل مهم بدانند . ملت اگر متقى شد مى تواند که حفظ کند خودش را از همه آفاتى که در دنیا پیش مى آید و ائمه جمعه انشأاللّه بیشتر توجه بکنند که مردم را دعوت کنند به تقوا . باید مردم را آشنا کرد با آن چیزى که انبیا براى آن آمدند . براى مکارم اخلاق همه انبیا آمدند ، (بعثت لاتمم مکارم الاخلاق ) براى تقوا و آدم سازى آمدند انبیا و حالا که این ائمه جمعه شغل انبیا را که نماز جمعه بوده است و نماز بوده است ، در سایر جاها این شغل شریف را متکفل شدند ، همت کنند به اینکه مردم را آموزش تقوا بدهند ، دعوت به تقوا بکنند . ذکر تقوا و تاریخ تقوا گفتن ، این در خطبه جمعه کافى نیست . باید دعوت کنند مردم را به تقوا ، وادار کنند مردم را به تقوا ، اهمیت بدهند به این خاصه الهى که انبیا براى آن آمدند و شما آموزگارها باید اهمیت بدهید به مسأله تقوا و آموزندگان هم باید اهمیت بدهند و اساتید دانشگاه و اساتید حوزه ها هم به این خاصه باید اهمیت خاص بدهند ، که اگر علم تنهاى بى تقوا باشد ولو علم توحید باشد ، ولو علم ادیان باشد ، در آن عالم ارزش ندارد . علم تنها اگر ضررش بر ملت ها و بر اسلام بالاتر از نفعش نباشد ، که هست ، باید گفت که بى تقوا مى تواند که یک کشورى را ، یک انسان هائى را به باد فنا بدهد و آن کسى که عالم تر است بهتر مى تواند که مردم را فاسد کند . پس باید که همراه این آموزش ، آموزش تقوا هم باشد . از بچه ها اگر هست ، بچه را آموزش تقوا به اندازه فهم شان و بزرگترها را هم همین طور و بزرگترها گمان نکنند دیگر احتیاج ندارند ، یا اینکه وقت گذشته است . وقت نمى گذرد ، انسان در هر حال اگر یک چیزى را بداند بهتر از ندانستن است . در هر صورت این شغل بسیار شریف است و مسؤولیتش هم بسیار سنگین است و انشأاللّه شما موفق باشید .

علم و تقواست که مى تواند این صلیب سرخ و هلال احمر را ارزش به آن بدهد

و دنبال همین قضیه این صلیب سرخ است ، صلیب سرخ ایده اش اگر یک ایده انسانى اسلامى باشد ، این هم یکى از امورى است که دنبال همان تقواست ، دنبال همان علم است . علم و تقواست که مى تواند این صلیب سرخ را و این هلال احمر را و این چیزى که هست ، هلال احمر که در اینجا هست ، آن تواند که ارزش به آن بدهد . ارزش به حجم کار نیست ، ارزش به کیفیت است . وقتى کیفیت کار شما خوب شد و حجمش هم زیاد شد آنوقت ارزش ها ، ارزش هاى بسیار ارزنده است . البته این کار بسیار ارزنده است ، با معلولین سرو کار داشتن و با ضعفا سرو کار داشتن و با اشخاصى که در

ص: 130

جنگ هستند ودر بیمارستان ها هستند سرو کار داشتن ، در عین حالى که مشکل است پرارزش است .

و اما اینکه این آقا گفتند که به حسب قوانین بین المللى افراد هلال احمر باید مصون باشند ، اینها در جاهائى که ارزش را ، ارزش انسانى نمى دانند ، حرفش هست ، معنایش نیست . شما استبعاد نکنید که حزب بعث عراقى دنبال این باشد که قواعد بین المللى چى هست ، یا آنهائى که همین جمعیت هاى بین المللى را به اصطلاح خودشان درست کردند . آنها ارزش را در این مسائل که انبیا مى گفتند ، در این مسائل نمى دانند ، آنها ارزش انسان را به ایمان نمى دانند ، آنها ارزش انسان را به شقاوت ، خونریزى و بدتر از آن مى دانند . وقتى ارزش را اینها آن ندانستند و از اول نفس خبیث شان منحرف است در اخلاق و در همه چیز ، دیگر توقع نداشته باشید که آنها به قواعد بین المللى عمل کنند . به چه قواعد اینها عمل مى کنند ؟ مگر آنهائى که این جمیعت هاى حقوق بشر و نمى دانم سازمان کذا را درست کردند ، خودشان به این قواعد بین المللى عمل مى کنند ؟ آنهائى که اینهمه فریاد مى زنند از حقوق بشر ، وقتى که مى رسند به اینکه حزب بعث صدامى اینقدر از انسان ها را در اینجا کشته است و آنقدر از انسان ها را در اینجا بى خانمان کرده و علیل کرده ، علاوه بر اینکه از آن همین طورى مى گذرند ، توجیه هم مى کنند . توجیه مى کنند به اینکه خوب ، شما در عراق فلان جا را منفجر کردید ، اینها هم عوض دارند . یک دروغ عراق مى گوید براى اینکه تصحیح کند کار خودش را . هر روز مى گوید که بصره را زدند . این بصره اى که زدند کجاست ، این جمعیت بصره کجایند که زدندشان ، یا سایر شهرها . اسلام اجازه نمى دهد که ما مردم بیگناه را براى خاطر گناه دیگرى آزار بدهیم . منتها آنها مى گویند این مسائل را ، براى اینکه وقتى یک بمب یا چند بمب مى اندازند و یک جمعیت کثیرى را ، زن و بچه بیگناه را ، پیر و جوان بیگناه را مى کشند بگویند که ما در ازاى آن ، این کار را کردیم . شما متوقع نباشید از اینهائى که ادعاى این مسائل را مى کنند و مى گویند مثلا هلال احمر در هر جا یا صلیب سرخ در هر جا افرادش مصونند ، توقع نداشته باشید که در عمل هم همین طور باشند ، در عمل اینطور نیستند . ارزش ها پیش آنها ارزش انسانى نیست و همه مسائل همین طور است منتها من بعضى هایش را عرض کردم . شما خودتان مطالعه کنید ببینید که در رژیم سابق در هر جا ارزش چه بود ، ارزش شعر چه بود ، ارزش روشنفکر چه بود ، روشنفکر آنوقت ارزش را به چه مى دانست ، ارزش انسان ها به چه بود در آنوقت . آنوقت خواهید فهمید که مسأله دو راه هست ، یک راه انبیاست و یک راه شیاطین . یک راه طغات است و یک راه انبیاست . راه انبیا ارزش ها را طور دیگرى مى داند . انسان را صاحب ارزش مى داند و ارزشش را به حیوان نمى دانند ، به جماد نمى دانند ، به دارائى نمى دانند ، به آن چیزهائى که در باطن خودش هست مى دانند ، به علم مى دانند ، به تقوا مى دانند ، به مکارم اخلاق مى دانند ، و این قشر از جمعیت بشر تمام ارزش ها را به غیر آن چیزى که انبیا مى دانند ، مى دانند . خداوند انشأاللّه ما و شما را موفق کند که به ارزش هاى انبیا توجه کنیم و ما دنبال انبیا و در خط آنها باشیم و از ارزش هاى دنیائى که برخلاف سیره انبیا است پرهیز کنیم . دنیائى را بخواهیم که ارزشش انبیا دادند ، خدمتى را بخواهیم که ارزشش را تقوا و علم داده است . انشأاللّه همه موفق بشوید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 131

تاریخ : 61/10/6

بیانات امام خمینى در دیدار با نخست وزیر ، رئیس مجلس شوراى اسلامى مرکزى و مسؤولان دفاتر حزب جمهورى اسلامى در سراسر کشور

حزب الهى آن است که دعوت به خود نکند ، دعوت به خدا کند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

این هم از برکات انقلاب و نهضت اسلام است که با آقایانى که در اطراف هستند ملاقات مى کنم و امیدوارم این اجتماعات و ملاقات ها مفید باشد . از اول عالم تا حال دو حزب بوده است : یکى حزب الهى و یکى حزب غیر الهى و شیطانى . و آثار هر یک هم جدا بوده است و آنى که مال اللّه بوده چون مقصد خداى تبارک و تعالى است ، به سوى او و در راه مستقیم است و آن که بر خلاف این راه بوده که اکثریت هم با اینهاست ، حزب هاى شیطانى هستند . از صدر عالم تا حالا ، زمان رسول اللّه هم بوده است و در زمان خودمان هم حزب رستاخیز را دیدید که مقصدشان معلوم بود . حزب هاى الهى ، آثارش این است که روح خداست ، یعنى کوشش آن این است که دعوت به خود نکند و دعوت به خدا بکند ، دعوت به طبیعت نکند و دعوت به الوهیت و ملکوت بکند و این علامتى است که انسان خودش مى تواند بفهمد که کجا مى رود . آیا طرف حزب خدایى و خدا مى رود و جزء حزب اللّه است یا طرف حزب هاى دیگر . انسان مى تواند تشخیص بدهد که چکاره است ، البته گاهى حجاب ها مانع مى شود که انسان بفهمد چکاره است . آنها که در این راهند که راه را پیدا کنند مى توانند حجاب ها را پاره کنند و بیایند راه حزب اللّه را ، از باب اینکه (حزب اللّه هم الغالبون ) و حزب هاى دیگر هم که فرضا مدتى بمانند و دست و پا بزنند ، مغلوبند و آن چیزى که لازم است براى همه افراد بشر ، این است که توجه کنند که خودشان را در حزب خدا وارد کنند . انبیا هم براى همین آمدند ، یعنى اگر چنانچه جنگ مى کردند براى خدا و اگر صلح مى کردند ، براى خدا و اگر دعوت مى کردند براى خدا . و هیچ یک از انبیا را سراغ نداریم که گوشه گیرى کرده باشد . چوپان است ، عصایش را برمى دارد و راه مى افتد براى نجات مردم و فرعون ، ولى فرعون نتوانست نجات پیدا کند . و اسلام است که راه افتاد با همین فقیرها و با همین مردم که در نظر اشخاص دیگر مردم پایین بودند و اشکال به پیغمبر مى کردند که با تو یک دسته اراذل و مردم پست هستند . و امروز تمام خوبى هایى که در دنیا هست و تمام آثار خیر ، اثر دعوت انبیاست . یعنى مردمى که دعوت انبیا راقبول کردند ، آثار خیر گذاشتند و یک دسته هم که اعوجاج داشتند و آثار خیر گذاشتند ، باز هم اینها از آثار انبیا است براى اینکه آثار انبیأ اسباب این شد تا آنها از خوف ملت ها یک

ص: 132

همچو کارهایى را انجام دهند و خودشان را به این راه بزنند و وارد بشوند که مقاصدشان را پیش ببرند ، لکن این انحراف است و انسان باید از این انحراف ها نجات پیدا کند . و بدترین انحراف این است که انسان در ظاهر یک جورى نمایش دهد که واقعش برخلاف اوست . این نفاق است و نفاق از بدترین خبرهایى است که در قرآن مجید آمده . براى خود منافقین بخصوص یک سوره آمده است و براى غیر منافقین بالخصوص سوره نیست . البته براى کفار آمده که کفار منافقین هم هستند . بنابر این آنقدرى که اسلام تکیه کرده است بر اینکه منافقین را از بین ببرد یا اصلاحشان کند ، براى کفار اینطور نیست . انسان مى داند با آدم کافر چه بکند ، اما با منافقین نمى داند چه کند . زمان پیغمبر هم همین طور بوده است . و در اسلام از منافقین بیشتر تکذیب شده است و منافق اوضح مصادیق کفر است .

اگر ایده حزبى چیزى غیر از خدا باشد آن حزب شیطان است

در هر صورت باید جامعه ما ، روحانیون ما ، روشنفکران ما و دانشمندان ما در فکر این باشند که این نعمت و فرصتى که خدا به ما داده است ، طورى نشود که آن را شکر نکنیم . آقایان در هر جا که هستند ، در حزب یا در خارج حزب باید کارى که مردم را در صحنه نگه دارند . وقتى مردم با هم مجتمع شدند ، آنوقت است که مى توانند کارى انجام دهند و وقتى قطرات جمع شد سیل هم درست مى شود . بنابر این ما باید دعوت بکنیم و دعوت ما به خود نباشد ، دعوت به دنیا نباشد ، دعوت به خدا باشد . وقتى دعوت به خدا شد و دنیا هم الهى شد ، مى شود آخرت و مى شود ملکوت دنیا و فرقى ندارد مابین اینجا و ملکوت و جبروت ، همه اش جلوه اى است از خدا . آن چیزى که دنیا را بد مى کند این است که انسان توجه کند به عالم پایین ، در مقابل خداى تبارک و تعالى . و کسى که دنیا را دارد و خیرات و مبرات و زکات و خمس و همه اینها را مى دهد ، دنیایش بد نیست . و میزان ، حجم نیست ، میزان ، آن وضعیت روحى هرکس است . وهمه خطرها براى انسان خود آدم است و مبدأ اصلاح هم از خود آدم باید شروع شود . و نمى شود که یک واعظى که خودش اصلاح نشده بتواند دیگران را اصلاح کند و آن واعظى مى تواند موعظه کند که در باطنش هم موعظه شده باشد . و همین طور هرکس که مى خواهد صحبت کند باید توجه کند که چه مى خواهد بگوید ، آیا در این چیز رضاى خدا هست ، آیا دعوت به خودش هست یا دعوت به خدا ، بعد هم که صحبت کرد ، بنشیند که آیا این صحبت براى این بود یا براى آن . این راهى است براى سیر انسان به خدا که مراقبت کند از خودش و بعد از مراقبت محاسبه نماید . اینطور نیست که حزب بد باشد یا هر حزبى خوب باشد . میزان ، ایده حزب است و اگر ایده چیز دیگرى باشد این حزب شیطان است ، هر اسمى هم داشته باشد . بنابراین ما باید کوشش کنیم که حزبمان را حزب اللّه کنیم ، خودمان را جزء حزب اللّه قرار دهیم . و من امیدوارم که آقایان موفق شوند در هر جا که هستند براى اسلام و براى خدا و براى رسیدن به مقصد الهى فعالیت کنند و اگر در بین خودشان دیدند که کسى انحراف دارد ، به آقایان اطلاع دهند . من امیدوارم که خداوند تایید کند که براى اسلام انشأاللّه مفید واقع شوید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 133

تاریخ : 61/10/7

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى ستاد مرکزى پیگیرى فرمان 8 ماده اى امام

رسیدگى به امر متخلفین باید با کمال جدیت و قاطعیت عمل شود

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من باید به آقایان عرض کنم که شما در این کارى که دارید انجام مى دهید که رسیدگى به امر متخلفین هست ، چه در سطح دادستان ها و قضات و اینها و چه در سطح ادارات و وزارتخانه ها و اینها ، یک امرى است که الزام شرعى الان دارد و با کمال جدیت و قاطعیت این باید عمل بشود . و ما نمى توانیم ببینیم که یک کشورى ادعاى این بکند که ما جمهورى اسلامى هستیم و قاضى که باید آنقدر در شرع به او اهتمام شده است ، آنوقت قاضى ، یک شهر را به آتش بکشد و سکوت بکنیم . یا فرض کنید یک دادستانى در یک جائى کارهاى خلاف شرع بین مى کرده است ، باز هم باید ما بنشینیم و سکوت بکنیم . از حالا به بعد اصلا سکوت معنا ندارد . باید آقایان به طور جدى محکمه اى تشکیل بدهند براى رسیدگى به امر متخلفین ، قضات متخلف و کسان دیگرى که در هر جا هستند و متخلفند و متخلفین را بعد از اینکه معلوم شد که این آدم تخلف کرده و خلاف کرده است ، باید آنهائى که مسؤول هستند فورا و غایت الامر در ظرف سه روز به جاى آنها کسى را بگذارند و اگر آنها مسامحه در این امر کردند بى عذر ، بخواهند این کار را نکنند ، خود شما ، خود آقایانى که ، این هیاتى که براى این رسیدگى است و چیز هستند ، مجاز هستند که تعیین کنند ، مستقلا خودشان تعیین کنند و مسامحه در هیچ امرى ابدا نباید بشود ، چنانچه از آن طرف هم باید با کمال توجه به اطراف قضیه که کسى یک وقت خداى نخواسته مظلوم واقع نشود . لکن ما باید این بار ظلم را که الان در سرتاسر کشور گاهى مى شود به اشخاص ، این بار را دیگر باید سبک کنیم و از بین ببریم و اگر چنانچه من الان اعلام مى کنم اگر چنانچه اشخاص به واسطه اغراض فاسده بخواهند جوسازى کنند و بخواهند تلفن از این طرف و آن طرف بکنند و این مطلب معلوم بشود ، خود آنها برخلاف موازین شرعى و مقابل اسلام مى خواهند کار بکنند و من به ملت اعلام مى کنم که هر کس که این کار را کرد ، بااو معامله فسق بکنند و در هیچ جائى از جاهائى که یک آدم عادل باید باشد ، او را نپذیرند و اطلاع بدهند تا تأدیب بشوند آنها . یک کارى که اسلام مى خواهد بکند ، یک کارى که براى مردم ، مى خواهد ظلم را از مردم بردارند ، آنوقت یک کسى بگوید ما جوسازى مى کنیم ، یک کسى بگوید که ما این کار را نمى کنیم ، نباید بشود . این معنایش این است که کار اسلام نباید بشود و این اقلش این است که اعلا مرتبه فسق است و باید تعزیر بشود و

ص: 134

بالاترش این است ممکن است یک وقت چیزهاى دیگر بشود . و کسى حق ندارد در سرتاسر کشور ، هیچ قاضى شرعى حق ندارد که بدون جهت استعفا کند و بخواهد جوسازى کند . اگر جوسازى کند ، معلوم مى شود که خودش زیر سوأل است و باید خودش احضار بشود و اگر چنانچه واقعا خودش را لایق نمى داند ، باید اعتراف کند که من لایق نیستم و نمى خواهم بکنم و بعد از اینکه او را کنار گذاشتند ، بلافاصله بعد از حداکثر سه روز ، به جاى او باید قاضى و دادستان و اینطور چیزها تعیین بشود .

در هر صورت ، شما کارى را که دارید انجام مى دهید و این هیأتى که براى این مسأله درست شده است و کارى مى خواهند انجام بدهند ، بر آنها مسامحه جایز نیست و همانطورى که زیاده روى هم انشأاللّه نمى کنند و آن هم جایز نیست . هر دو طرف قضیه است و مسأله ، مسأله مسامحه و شوخى نیست . اگر یک جائى مسامحه ما از کسى دیدیم ، ما از او بازخواست خواهیم کرد و اگر یک مقامى ، هر کس باشد ، بخواهد جوسازى بکند ، بخواهد تخلف از این مسائل بکند ، این تخلف از احکام اسلام است و اگر مقامى است که _ باید _ حیثیت عدالت در او معتبر است ، خودش منعزل هست فى نفسه و اگر این در آن مقام هم حیثیت عدالت معتبر نیست باید دستگاه ها و دست اندرکارها او را کنار بگذارند و اگر نگذاشتند ، این هیات باز مجازند که آنها را به جاى آنها قرار بدهند . در هر صورت مسأله ، مسأله مهم است و مسأله ، مسأله آبروى اسلام است ، آبروى جمهورى اسلامى است و مسأله شوخى نیست که یک کسى در یک شهرى آنهمه جنایات مى کند آنوقت یک کس دیگرى براى خاطر او کمک کند به او ، معین ظلمه باشد . نباید این کارها بشود . خودشان دست بردارند از این کارها ، والا مورد تادیب واقع خواهند شد . انشأاللّه من دعا مى کنم که موفقیت براى شما حاصل بشود و کارها را با جدیت ، هیات هاى محل وثوق قرار بدهید و دادگاهى که مورد توجه است و دادگاه صحیح است ، تشکیل بدهید ، یا دادگاه هائى در اطراف تشکیل بدهید که این مسائل را حل بکنند و رسیدگى بکنند و بعد از اینکه یک کسى شاکى دارد ، او را بخواهند (هر کس مى خواهد باشد) اگر شکایتى دارد و دیدند یک شکایتى است روى اساس صحیح ، باید او را بخواهند و محاکمه کنند ، اگر چنانچه بیگناه بودند ، خوب ، بروند سراغ کارشان و اگر بیگناه نبودند ، آنوقت باید به مجازات خودشان به حسب موازین شرعى از تعزیر و از حد و از قصاص و از اینها ، چون بعضى از اینها قصاص دارند باید مردم قصاص کنند از آنها و بعضى از اینها تعزیر شرعى (اکثر اینها تعزیر شرعى دارد) و باید تعزیر بشوند ، این اشخاصى که مرتکب شدند و ابدا تخلف از این امر نخواهد شد . هرکس هر جوسازى بکند به ضرر خودش است و او را در بین مردم ، ما اعلام مى کنیم . اگر کسى بخواهد یک جوسازى بکند که اسلام کار خودش را عمل نکند ، این بدتر از آن کارى است که منافقین دارند کنند ، براى اینکه آنها جوسازى اسلامى نمى کنند ، شما مى خواهید جوسازى برخلاف قوانین اسلام بکنید و شما هم جزء آنها واقع مى شوید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 135

تاریخ : 61/10/9

نامه نخست وزیر و رئیس دیوانعالى کشور به محضر امام خمینى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

محضر مقدس رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینى مدظله العالى

به عرض عال مى رساند حسب الامر آن حضرت نسبت به تشکیل محکمه قضات و دادستان هاى دادگاه ها و دادسراهاى انقلاب ، ستاد اجرائى پیگیرى فرمان ، مبادرت به تشکیل محکمه فوق نموده و درخواست مى شود فردى را که مورد اعتماد و وثوق مقام رهبرى است جهت ریاست این محکمه منصوب فرمائید .

سید عبدالکریم موسوى اردبیلى _ میر حسین موسوى

تاریخ : 61/10/9

فرمان امام خمینى در پاسخ نامه ننخست وزیر و رئیس دیوانعالى کشور

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى آقا سید جعفر کریمى دامت افاضاته را براى ریاست محکمه مرقوم ، منصوب نمودم . انشأاللّه تعالى ایشان با قاطعیت و دقت و مطابق با ضوابط شرعى موفق به انجام این خدمت بزرگ براى اسلام و مسلمین باشند و جز رضاى خالق متعال به چیز دیگرى فکر نکنند .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 136

تاریخ : 61/10/21

بیانات امام خمینى در دیدار با رؤساى جمهورى و مجلس ، گروهى از نمایندگان مجلسشوراى اسلامى ، اعضاى هیأت دولت ، فرماندهان سپاه و ارتش و شرکت کنندگان درکنگره جهانى ائمه جمعه

تبریک عظیم در وقتى است که مسلمین توجه کنند به گرفتارى هائى که دارند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من قبلا تبریک این عید بزرگ سعید اسلامى را که در آن روز حرکت انسان ها به سوى عالم دیگر بنیانگذارى شد و حرکت هاى معنوى در محیطى که آلوده به همه شرک ها و پلیدى ها بود ، تبریک عرض مى کنم و به همه ملت اسلام تبریک ولادت با سعادت رسول اکرم صلى اللّه و علیه و آله و سلم و ولادت فرزند بزرگوارش ، مبدأ همه فیض ها و حامل پیام هاى رسول اکرم ، حضرت صادق سلام اللّه علیه را تبریک عرض مى کنم و به همه مهمانان عزیزى که از بلاد مختلف تشریف آوردند ، ائمه جمعه و شاید ائمه جماعت هم باشند و دیگر برادران ، عرض ارادت مى کنم و خوشامد مى گویم که به کشور خودشان آمدند . ما جدائى ما بین خودمان و مسلمین احساس نمى کنیم و امیدوارم که مسلمین هم احساس بکنند که همه ممالک ، ممالک اسلام است و همه مال همه مسلمین .

مبارک وقتى است که ، تبریک عظیم در وقتى است که مسلمین توجه بکنند به گرفتارى هائى که دارند و توجه بکنند به اینکه از کجا این گرفتارى ها آمده است و علل آمدن این گرفتارى ها چیست و راه نجات از آن چیست . ائمه جمعه که در این هفته در این کشور ستمدیده و انقلابى آمدند و انشأاللّه در فرصت هاى دیگر هم این نحو اجتماعات خواهد بود ، باید بررسى بکنند از علل انحطاط افکار مسلمین و بررسى بکنند از اینکه آن چیزى که استعمار را بر مسلمین استیلا داد و آن عللى که باعث شد که استعمار بر همه مقدرات کشورهاى اسلامى و همه مستضعفین جهان حکمفرما باشد ، آن ارزیابى کنند در این سمینارها و مجالس مهم شان و راه را ، علل را ، کیفیت سلطه آنها را بیابند و راه علاج را ، چه باید کرد ، چه شده است و چه باید کرد . البته بسیارى از آقایان مى دانند که استکبار جهانى از چه راهى وارد شد در این کشورها ، به دست خود اشخاصى که از این ملت ها بودند ، با طرح هاى خود دولت هاى عقب مانده و دولت هاى بى توجه به مصالح مسلمین و آنهائى که متعلق به این دولت ها بودند ، از نویسندگان و گویندگان و خطبا و احیانا ائمه جمعه و جماعات ، آنها با تبلیغاتى که الهام مى گرفتند به حسب ظاهر از قدرت هاى خارجى ، درصدد این برآمدند که آن چیزى که از همه قدرت ها بالاتر مى تواند در مقابل اجانب و قدرت هاى اجنبى بایستد اسلام است و این را با بررسى هاى دانشمندان

ص: 137

کشورهاى خارجى بررس دقیق شده است و تنها راه نجات خودشان را این مى دانند که اسلام در این کشورها یا نباشد یا محتوا نداشته باشد . یا نباشد را خیلى مى دانند موفقیت پیدا نمى کنند ، لکن محتوا نداشتن را موفق شده اند و امید توفیق هم دارند و اگر مسلمین بیدار نشوند و توجه نکنند ، این امر و این برنامه دنبال مى شود .

رسول اللّه پایه سیاست را در دیانت گذاشته است

یکى از امور مهمى که همه ، بسیارى از آقایان مى دانند ، قضیه (که براى سلطه آنهاست ) انزواى روحانیت از جامعه هاست و براى این امر نقشه هاى مختلف است از آن جمله جدایى سیاست از دیانت که مع الاسف این نقشه بسیار موثر بوده است و گرفته است و گرفتارى هاى مسلمین اکثرا ، بلکه همه از این راه بیشتر بوده است تا راه هاى دیگر . الان هم بوق هاى استعمارى و آنهائى که سرسپرده استعمار هستند این فریاد را مى زنند و اسلام را از سیاست جدا مى دانند و براى مسلمان جایز نمى دانند که در سیاست دخالت کند و دامن مى زند به این حرف ، به این مطلب ، روحانیونى که وابسته به دولت ها هستند و دربارى هستند آنها دامن مى زنند به این مطلب ، خصوصا در این عصر و آقایان ائمه جمعه و جماعات و همه خطباى کشورهاى اسلامى باید این مطلب را به مردم برسانند که بنابر منطق این طایفه که مى گویند (باید مسلمان در سیاست دخالت نکند) و او را طرد مى کنند و لعن شاید بکنند باید رسول اللّه را طرد کنند .

رسول اللّه پایه سیاست را در دیانت گذاشته است . رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم تشکیل حکومت داده است ، تشکیل مراکز سیاست داده است و سایر خلفاى اسلام تا آنجائى که به انحراف کشیده نشده بود و در صدر اسلام ، باید همه آنها را نفى کنند ، باید آنها را این آخوندهاى دربارى و این سلاطین نوکرماب باید پیغمبر اکرم و خلفاى اسلام را طرد کنند و بگویند که آنها مسلم نبودند ، براى اینکه آنها دخالت در سیاست کردند . سیاستى که در صدر اسلام بود یک سیاست جهانى بود . پیغمبر اسلام دستش را دراز کرده بود در اطراف عالم و عالم را داشت دعوت مى کرد به اسلام و دعوت مى کرد به سیاست اسلامى و حکومت تشکیل داد و خلفاى بعد حکومت تشکیل دادند . در صدر اسلام از زمان رسول خدا تا آنوقتى که انحراف در کار نبود ، سیاست و دیانت توام بودند ، این آخوندهاى دربارى و این به اصطلاح سلاطین آمریکائى یا شوروى یا باید پیغمبر و پیغمبران را و خلفاى پیغمبر و پیغمبران را تخطئه کنند یا باید خود و حکومت هاى خود را تخطئه کنند . امر دایر بین این دو است و از این خارج نیست . نمى شود منطقى که در مکه از سیاست ما را تخطئه مى کند و مسلمین را که مى خواهند شعار بر ضد ستمگران بدهند جلوگیرى مى کند و در سایر بلاد که بعضى از ائمه دربارى ، ائمه (اگر باشد بینشان ) جمعه دربارى و ائمه جمعه دربارى در یک دو راهى واقع هستند ، هر کدام را مى خواهند اختیار کنند . یا اختیار کنند که اسلام را نه رسول اللّه و نه بعد از او خلفا و نه آنهائى که متصدیان امور اسلام بوده از اصحاب و از وابستگان به آنها در صدر اسلام آنها مسلم نیستند یا اقرار کنند که

ص: 138

خودشان و حکومت هایى که در بلاد خودشان هست مسلم نیستند . جمع مابین این دو نخواهد شد ، سر این دو راهى همه هستند و گرفتارى مسلمین هم در همین است که به آنها تزریق کرده اند ، تبلیغ کرده اند که روحانیون باید بروند در کنج مدرسه ها و مسجدها و بعضى مسائل اسلام را بگویند ، نه همه را . اساس مطلب اینجاست که اسلام آیا دین سیاست است و با سیاست به همه ابعاد ، با مسائل اجتماعى ملت ها به همه ابعاد ، با مسائل اقتصادى و فرهنگى و همه چیزهایش با همه افراد توام است یا اینکه اسلام باید منزوى باشد و در صدر اسلام آنهائى که حکومت دادند همه در اشتباه بودند . اگر مسلمین مطلع بشوند که این بوق هاى استعمارى ، آنها را دارند از اسلام جداکنند و اسلام زدایى مى کنند و محتواى اسلام را از آن چیزى که دارد خالى مى کنند منجمله مسأله امامت جمعه ، در صدر اسلام مسائل سیاسى در مسجد به وسیله آنهائى که امام جمعه بودند حل و فصل مى شد و نقشه هاى جنگ در آنجا کشیده مى شد و مع الاسف ما را رساندند به آنجا که در خطبه هاى جمعه جز چند کلمه موعظه و تحذیر از اینکه نبادا در امور دخالت کنید چیزى نبوده است . یا نماز جمعه نبود یا اگر بود ، محتوا نداشت ، یا حج را نمى گذاشتند بروند و اگر مى گذاشتند ، حج بى محتوا بود . حجى که یک مجمع عمومى است براى مسلمین و همه مسلمین در آنجا گرفتارى هاى ایام سالشان را باید حل بکنند و باید همه دور هم بنشینند و دانشمندان آنها ، عقلاى آنها دور هم بنشینند و مسائل اسلامى را طرح کنند و گرفتارى هایى که در هر کشور هست که از دست حکومت ها این گرفتارى ها بوده است یا از دست قدرت هاى بزرگ بوده است خاطرنشان کنند و در راه حلش فکر کنند ، نقشه بکشند ، حج را به یک صورت بى محتوا و مبتذل بیرون آورده اند و امروز هم که یک طایفه اى از مسلمین از ایران و غیر ایران در فکر این هستند که در آن مجمع عمومى مسائل اسلامى ، گرفتارى مسلمین ، مسائل اجتماعى ، مسائل دیگرى که گرفتارند مسلمین ، مسائلى که قدرت هاى بزرگ براى آنها پیش آورده اند و گرفتارى هائى که حکومت ها براى آنها پیش آورده اند در آنجا حل و فصل بشود معذلک به یک صورت مبتذلى در آورده بودند و به مردم هم باورانده بودند به اینکه غیر از این چیزى نیست و امروز هم که یک طایفه اى مى خواهند این کار را تجدید کنند ، با تمام قوا مخالفت مى کنند . امروز هم بعضى از آخوندهاى دربارى ایران را تکفیر مى کند و مسلمین ایران را مسلم نمى داند براى اینکه آنهابا آمریکا مخالفند و چه بر جرمى بالاتر از این و چه چیزى که انسان را از اسلام بیرون ببرد بالاتر از اینکه به آمریکا و اسرائیل کسى جسارت کند! این گرفتارى هاى شما مسلمان هاست .

ائمه جمعه باید مردم را بیدار کنند و مسلمین را در صحنه نبرد بیاورند

و این ائمه جمعه هستند که در بلاد باید این مسائل را به مسلمین بفهمانند و گمان نکنند که اگر اینها در مجمع عمومى مسلمین این مسائل را طرح بکنند حکومت هاى آنها دیگر بتواند به آنها آزارى بدهد . امروز اگر ائمه جمعه که از همه بلاد اطراف آمده اند وقتى که رفتند در بلاد خودشان در همان جمعه اول گرفتارى هاى مسلمین را و اینکه راه گرفتارى چى است گرفتارى چه بوده است ، علل

ص: 139

گرفتارى چه بوده و راه حل آن چى است و راه نجات چى است به مردم بفهمانند ، اگر همه با هم این مسائل را طرح کنند ، مطمئن باشید که حکومت ها نمى توانند شما را آزار بدهند . مسائل ایران را ببرند ، مسائل سیاسى ایران را ، مسائل اجتماعى ایران را ، مسائل اسلامى ایران را ببرند و به همه ملت ها عرضه کنند که ایران توانست در مقابل طاغوت ، آن هم طاغوتى که از همه این طاغوت بچه ها بالاتر بود بایستد و او را از کشور خودش بیرون کند و به جاى او اسلام را جانشین کند . همانطورى که ایران با توده هاى ملت توانست این کار را بکند و روحانیون و نویسندگان و گویندگان مبدأ این امر شدند ، آقایان هم هر جا بروند همین امر را بگویند ، مردم را بیدار کنند ، مردم را هوشیار کنند ، بفهمانند به مردم دردها را و بفهمانند راه درمان را . مجرد اینکه آقایان در یک مجلسى یا در مجالسى بنشینند و پیش خودشان نطق کنند و چیز بنویسند این کافى نیست ، خوب است ولى کافى نیست . باید این در اسلام ، در همه ممالک اسلامى پخش بشود ، مطالب ایران پخش بشود در مقابل همه بلندگوهایى که الان از اسلام ترسیده اند و مى بینند که ایران مى خواهد که اسلام را در خود و در سایر بلاد اسلامى عرضه کند و ترویج کند ، در مقابل همه بوق ها که ایران را مى کوبند و همه گویندگان که ایران را اسلامى نمى دانند و ایران را مملکت اختناق دانند ، مملکت آدمکشى مى دانند ، مملکتى مى دانند که بچه ها را مى کشند و زن هاى آبستن را ، و این نیست جز اینکه از ایران ترسیده اند و مى خواهند ایران را بکوبند پیش مسلمین . ائمه جمعه ها که در همه بلاد هستند و تشریف آورده اند اینجا و اوضاع ایران را دیدند و امید است که به بعضى از بلاد دیگر هم سفر کنند و اگر چنانچه سفر کنند به خوزستان و آنهمه جنایاتى که آمریکا در خوزستان کرده است و آنهمه جنایاتى که عمال آمریکا در بلاد عرب نشین ایران کرده است به اسم عجم ، ببینید آقایان و ببینند که طرز تفکر آن آخوندهاى دربارى چیست و طرز تفکر آن سلاطین جور چیست . باید عمل کرد ، گفتار تنها فایده ندارد ، عمل لازم است . مسلمین باید در میدان بیایند ، در صحنه بیایند ، علماى اسلام باید در صحنه بیایند ، همانطورى که علماى کشور ما آمدند و نتیجه گرفتند باید مسلمین را آنها در صحنه بیاورند ، باید با تبلیغات ، مسلمین را در صحنه نبرد بیاورند که دست عمال دولت هاى بزرگ را کوتاه کنند یا آنها را خاضع کنند در مقابل اسلام .

من اگر بخواهم همه گرفتارى هاى مسلمین و راه هاى آن را بگویم ، نه احاطه خیلى دارم به آن چیزها و نه وقت شما اقتضا مى کند و نه حال من ، لکن شمائى که در اینجا تشریف آورده اید و مجالس دارید و گرد هم هستید و بررسى اوضاع را مى کنید یکى از بررسى هاى مهم قضیه گرفتارى هائى است که ما پیدا کردیم از ابرقدرت ها و راه هائى است که آنها به آن راه ها نفوذ پیدا کردند در کشورهاى اسلامى و دنبال فهمیدن درد ، دوا را هم باید بررسى بکنید و من امیدوارم که موفق بشوید . وقتى که براى خدا و براى رضاى او کار بکنید مطمئن باشید که خداوند هم هدایت مى کند شما را به راه رسیدن به مقصد و هم با شما اعانت مى کند و همراهى مى کند و این مطلب در ایران تحقق پیدا کرد . شما ملاحظه کنید ایران که با یک جمعیت کمى بدون هیچ سلاح و بدون هیچ تشکیلات در مقابل یک قدرت بزرگى که دوهزار و پانصد سال بر این کشور حکومت جائرانه کردند و امروز هم یعنى در زمان ما هم

ص: 140

قدرت هاى بزرگ همه با او کمک بودند ، همه به او سلاح مى دادند ، همه به او امکانات مى دادند ، این ملت کوچک در مقابل همه این قدرت ها ، چه قدرت هاى شرقى و چه قدرت هاى غربى ایستاد و از خوف از مرگ نترسید و متحول شد به یک انسان هاى الهى که عاشق دیدار خداى تبارک و تعالى و عاشق شهادت هستند و مقصد خودشان را پیش بردند و دارند پیش مى برند . سایر کشورها هم همین باید باشد ، دولت ها را آگاه کنند ، اگر خاضع شدند دولت ها و حاضر شدند به مضامین اسلامى رفتار کنند ، بپذیرند آنها را و اگر حاضر نشدند ، با آنها ستیز کنند و نترسند از چیزى .

گرفتارى هائى که مسلمین دارند از دست قدرت هاى بزرگ است

گرفتارى هاى مسلمین همه از این قدرت هاى بزرگ و تزریق کردن آنها و تلقین کردن آنها به نوکرهاى خودشان در منطقه ها و تمام گرفتارى هایى که مسلمین دارند از دست اینهاست و تا از دست اینها نجات پیدا نکنند گرفتارى ها رفع نمى شود . باید دید با چه حقى آمریکا از آن طرف دنیا دستش را دراز مى کند به این طرف دنیا و در کشورهاى اسلامى دخالت مى کند و مى خواهد مقدرات کشورهاى اسلامى را او تعیین کند . این ننگ براى مسلمین نیست که یک کشورى که دشمن خدا شمرده مى شود ، یعنى سرانش ، یک دولتى که دشمن اسلام شمرده شود و دشمن بشریت شمرده مى شود ، از آن طرف دنیا دستش را دراز کند با یک میلیارد جمعیت مسلم مقدرات کشورهاى اسلامى را او تعیین کند ؟ و نگویند تو چکاره اى که در لبنان دخالت مى کنى ؟ تو چکاره که در مصر دخالت مى کنى ؟ ما دست او را شکستیم و قطع کردیم و از کشور خودمان بیرونشان کردیم . امریکا مى گوید که ما در منطقه منافع داریم ! چرا باید او در منطقه ما منافع داشته باشد ؟ چرا باید منافع مسلمین منافع امریکا باشد و او در منطقه منافع داشته باشد و یکى سوأل نکند این را ، یکى از کشورها سوأل نکند این را از آمریکا که شما چکاره هستید که آمدید مى خواهید مقدرات این منطقه را درست کنید ؟ شما چکاره اید ؟ شما چرا آمدید ؟ همه این مجالسى که به دست خود این قدرت هاى فاسد ایجاد شده هم ، ساکت نشستند ، با اینکه دخالت دولتى در دولت دیگر این مسائل عمومى دنیاست که نباید بشود لکن او به صراحت دخالت مى کند و دولت هاى مرتجع بسیار کثیف هم با صراحت از او مى خواهند که دخالت بکند و این مجلس هاى عمومى نمى گویند چرا دخالت مى کنى ، تو از آن ور دنیا چکاره اى که آمدى اینجا مقدرات مردم را مى خواهى دخالت کنى ، مقدرات مسلمین را مى خواهى دخالت کنى . و از او اسفناکتر قضیه اسرائیل است که بوق هاى استعمارى تا امروز هم اسرائیل را دارند ترویج مى کنند و در عین حال ایران را متهم مى کنند که از اسرائیل اسلحه مى خرد و با هم هستند و گاهى هم مى گویند ایرانى ها با امریکائى ها هستند . ایرانى که از بیشتر یا حدود بیست سال تا حالا در همه صحبت هاى گویندگان متوجه شان ، اسرائیل در صدر مسائل شان بوده است و مخالفت با اسرائیل در صدر مسائل شان بوده است ایران را متهم مى کنند به اینکه از اسرائیل چیز مى آورند ، آنوقت عراقى که از اسرائیل پشتیبانى مى کند و اسرائیل از او پشتیبانى مى کند ، او نه اسرائیلى نیست ، او برضد اسرائیل است ! اینها مصیبت هائى

ص: 141

است که مسلمین نشسته اند گوش و چشم باز و قلب ها در عمأ ، باید چه کرد ؟ اى ائمه جمعه بلاد اسلامى و کشورهاى اسلامى ! باید چه کرد ؟ چرا ما به این روز نشانده شدیم که آمریکا از آن ور دنیا بیاید و مقدرات کشورهاى ما را تعیین کند و مقدرات علماى اسلام را تعیین کند ولو با دست دیگران و به صراحت بگوید که من منفعت دارم در منطقه و دخالت آشکار در منطقه بکند و مسلمین نشسته باشند و ناظر باشند ؟ اى ائمه جمعه همه بلاد اسلامى ! مردم را آگاه کنید ، این (چرا) را بین مردم بگوئید ، این (چرا) هم به غرب وارد است و هم به شرق وارد است . و چرا شوروى در ممالک اسلامى دخالت مى کند ، دخالت نظامى . آمریکا هم همه جور دخالت مى کند در همه کشورهایى که تحت سلطه او هستند یا مى خواهند تحت سلطه ببرد ، هم دخالت نظامى مى کند ، هم دخالت سیاسى مى کند و همه جور دخالت . خوب ، این چرا ندارد در دنیا ؟ این یک میلیارد جمعیت نباید بگویند چرا ؟ از این یک میلیاد جمعیت اگر نصف شان فریاد بزنند که چرا ، امریکا کنار مى رود . امریکا با دست خود دولت هاى وابسته ، با دست خود نویسندگان خبیث و گویندگان فاسد مقاصد خودش را پیش مى برد و مسلمین نشسته اند و این نویسندگان مى نویسند و این گویندگان مى گویند و این دربارى ها و روحانیون دربارى کمک مى کنند به این قدرت هاى بزرگ و مردم نشسته اند و گوش مى دهند و مى بینند . تکلیف نیست ؟ مسلمین دیگر در این اصل تکلیفى ندارند ؟ مسلمین تنها هتسند ؟ ما نباید از تاریخ رسول اللّه عبرت بگیریم ؟ یک نفر آدم پاشد و همچو کارهائى کرد ، ما نباید از تاریخ عالم عبرت بگیریم که یک نفر موسى پا شد و با فرعون چه کرد ؟ ما باید عبرت بگیریم . آقا آن روز پیغمبر اکرم عده اى همراهش نبود ، خودش بود و خودش با همه دشمن ها ، حتى عشیره خودش دشمنش بودند ، لکن اتکال به خدا ، توجه به او ، فناى در او کار را پیش برد . نمى شود که انسان هم خودپرست باشد و هم خداپرست ، نمى شود که انسان هم منافع خودش را ملاحظه کند و هم منافع اسلام . باید یکى از این دو تا باشد ، یا باید الهى باشد یا شیطانى ، این دو راه است . شما علاج بکنید مردم را به اینکه این هواهاى نفسانى بیرون بروند . اگر حکومت هایى که در اسلام به طور غیر قانونى دارند حکومت مى کنند ، از این هواهاى نفسانى بیرون بروند و توجه بکنند به عزت اسلام ، به ارزش هاى اسلام و براى یک پارک و یک نمى دانم باغ و یک ملک و یک چه ، اسلام را زیر پا نگذارند ، مسائل اسلام حل است .

(حب الدنیا رأس کُلّ خطیئه ) همه خطاها از خود انسان و از این حب انسان به خودش هست . اگر آنهایى هم که در صدر اسلام بودند مثل مسلمین حالا بودند ، آنها هم همان جا ، در همان محل خودشان خفه شده بودند ، لکن آنها به جان و دل براى اسلام کوشش کردند و رفتند و نه براى اینکه کشورى بخواهند ، کشور ، اسلام مى خواهد چه کند ، براى اینکه آدم درست کند ، رفتند که ستمکارها را شرشان را از سر مظلومان قطع کنند ، دست ستمکاران را قطع کنند و وعده الهى را که (نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین ) را تحقق بدهند و بسیار هم موفق شدند لکن آنقدرى که آنها مى خواستند نشد ، آنها همه دنیا را مى خواستند که آدم کنند . ائمه جمعه کوشش کنند مردم را به تقوا دعوت کنند ، مردم را متقى کنند ، مردم را از دنیا و از آمال دنیائى پرهیز بدهند و اگر این

ص: 142

معنا را موفق بشوند ، موفق مى شوند که برخلاف آنهائى که بر مصالح اسلام سلطه دارند تجهیز خواهند شد .

مردم را متحول کنید و دعوت کنید به تقوا

شما الان غریب هستید اینجا ولو منزل خودتان هست ، لکن تازه در این مجلس تشریف آوردید و نمى دانید در ایران چه بود و چه شد و چه گذشت . ایران چه حالى بود ، خیابان هاى ایران به چه حالى بود . میکده ها از کتابخانه ها بسیار بیشتر بود و عشرتکده ها هم و مراکز فساد هم و روزنامه و مجلات و سینماها و تئاترها و دانشمندان و همه شان ، همه شان با هم مخلوط شده بودند و یک کشور شیطانى درست کرده بودند ، طاغوتى درست کرده بودند و اسلام عنایتش را ، لطفش را به این ملت مظلوم ، در طول تاریخ عنایتش را ، پرتو عنایتش را افکند بر اینها و اینها متحول شدند ، انسان عشرتکده اى متحول شد به انسان مجاهد اسلامى ، انسان شهوتران متحول شد به انسان عاشق موت و این عشق به موت است که تمام مسائل اسلام را دارد حل کند . اگر نبود این جوان ها و این رزمنده هائى که همه عشق به موت دارند ، از همه قشرهائى که هستند ، از ارتش و سپاه و بسیج و سایرین و عشایر و سایر مردم که همه با هم هستند ، اگر این تحول نبود ، ما باز در زندان هاى شاهنشاهى باید باشیم . مردم را متحول کنید . علاج این است که مردم را آگاه کنید و متحول کنید ، دعوت کنید به تقوا ، دعوت کنید به ارزش هاى انسانى . ارزش هاى انسانى در طاغوت عبارت از این است که چند تا سگ دارد و چند تا اتومبیل دارد و چند تا پارک دارد و چند تا نوکر دارد . تمام ارزش هاى انسانى را زیر پا گذاشتند . و شما مردم را آگاه کنید ، در ا ین سمینارها راه را پیدا کنید و مردم کشورهاى خودتان را از مسائل ، از مسائل سیاسى بالخصوص . نترسید از این چهار تا دربارى که مى گویند آخوند نباید در سیاست دخالت کند . ایران بحمداللّه الان اکثریت قاطع اهل علمش در سیاست دخالت مى کنند ، در امور اجتماعى دخالت کنند و آن چندتائى که آن ته مانده ، از دربار ماندند ، آنها هم دیگر ازشان کارى نمى آید . شما باید ملت را اینطور کنید و من که دعاگوى همه شما هستم به شغل خودم که عبارت از دعاگوئى است قیام مى کنم و از خداوند تعالى نصرت مسلمین را در سراسر جهان و نصرت مستضعفین را در سراسر جهان بر مستکبرین طلب مى کنم و توفیق و تایید شما ائمه جماعات و ائمه جمعه را در این امر مهم اسلامى و در این سنگر اسلامى که هستید ، توفیق شما را براى خدمت به اسلام از خداى تبارک و تعالى مسئلت مى کنم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 143

تاریخ : 61/10/15

فرمان امام خمینى به ستاد پیگیرى تخلفات قضائى و ادارى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ستاد پیگیرى تخلفات قضائى و ادارى

اخیرا چند کتاب به عنوان سوالات دینى و ایدئولوژى اسلامى را ملاحظه نمودم و بسیار متأسف شدم از آنچه در این کتاب ها و جزواتى از این قبیل به اسم اسلام ، این دین انسان ساز الهى ، براى گزینش عمومى مطرح شده است و آنها را میزان رد و قبولى افراد قرار داده اند . این نوشته ها که مشحون از سوالات غیر مربوط به اسلام و دیانت و احیانا مستهجن و اسف آور است ، از آنجا که به اسم دیانت اسلام منتشر شده است ، از کتب و جزوات انحرافى است که براى حیثیت اسلام و جمهورى اسلامى مضر است و به وزیر ارشاد توصیه نمودم که امثال این کتب را در اسرع وقت جمع آورى و فروش و خرید و نشر آنها را ممنوع شرعى اعلام نمایند . شاید بسیارى از افرادى که در تدوین آنها دخالت داشته اند داراى حسن نیت بوده اند ، لکن احتمال نفوذ شیاطین در این نحو مسائل قوى است که براى مشوه نمودن چهره نورانى اسلام یا جمهورى اسلامى به این امر اقدام نموده اند . لهذا مراتب زیر را از ستاد محترم خواستارم :

1_ تمام هیأت هائى را که به نام گزینش در سراسر کشور تشکیل شده اند ، منحل اعلام مى نمایم ، چه در قواى مسلح یا در وزارتخانه ها و ادارات و چه در مراکز آموزش و پرورش تا برسد به دانشگاه ها ، تمام آنها منحل است و ستاد انحلال را اعلام نماید .

2_ ستاد موظف است در اسرع وقت دستور دهد تا هیأت هائى به جاى هیأت هاى منحله ، از افراد صالح و متعهد و عاقل و صاحب اخلاق کریمه و فاضل و متوجه به مسائل روز تعیین تا در گزینش افراد صالح بدون ملاحظه روابط اقدام نمایند و گزینش زیر نظر آنها انجام گیرد و دقت شود تا این افراد ، تنگ نظر و تند خو ، نیز مسامحه کار و سهل انگار نباشند . و چنانچه قبلا تذکر داده ام میزان در گزینش ، حال فعلى افراد است ، مگر آنکه از گروهک ها و مفسدین باشند یا حال فعلى آنها مفسده جوئى و اخلالگرى باشد و اما کسانى که در رژیم سابق به واسطه جو حاکم یا الزام رژیم ستمگر مرتکب بعضى نارواها شده اند ولى فعلا به حال عادى و اخلاق صحیح برگشته اند ، تندروى هاى جاهلانه در حق آنها نشود که این ظلم است و مخالف دستور اسلام و باید ممنوع اعلام شود .

3_ از آنجا که بسیارى از سوأل هاى اسلامى این کتابچه ها ازمسائل غیر محل اطلاع مى باشد

ص: 144

که شاید فضلا و علماى زحمتکش نیز در جواب آنها عاجز باشند و نیز بعض آنها غلط و بعضى از سوأل ها و جواب ها بر خلاف است ، این نحوه سوالات به هیچ وجه معیار در گزینش افراد نیست و ندانستن آنها براى آنان اشکال و عیبى ندارد . لازم است ستاد محترم اشخاصى را مأمور کنند که اگر افرادى ، چه به واسطه سوأل هاى شرعى که دانستن آنها براى این اشخاص لزوم ندارد و چه سوأل هاى ناروائى که به اسلام ارتباط ندارد ، از ادارات و یا وزارتخانه یا دیگر مراکز اخراج شده اند و یا به واسطه آن استخدام نشده اند ، تشخیص داده تا اگر اخراج یا عدم پذیرش به صرف این امور یا اشباه آن بوده است ، آنان را به محل خود براى خدمت برگردانند که این نحوه عمل که با آنها شده است ظلم فاحش است و محروم نمودن کشور از اشخاص مفید مى باشد که از همه اینها باید جلوگیرى شود و نیز از افراد صحیحى که در هیات هاى گزینش بوده اند ، قدردانى شود و به افراد دیگر آنها نصیحت شود تا نظیر این افعال در کشور اسلامى واقع نشود .

4_ ستاد محترم دستور دهد کتابچه هاى مختصرى شامل بعضى از مسائل شرعى که محل اطلاع عمومى است و مسائل اعتقادى که دانستن آنها در اسلام لازم است به طور ساده ، بدون معماها که در این کتب و نشریات انحرافى موجود است ، و بعضى مسائل مناسب با شغل افراد ، با نظارت اشخاص مطلع از احکام اسلام و متوجه به اطراف مسائل سیاسى و اجتماعى تهیه شود و آنها را در دسترس افراد قرار داده و در صورت احتیاج اشخاص را آموزش دهند و بدون آموزش سوأل از آنها نشود و میزان رد و قبول ، موازین اسلام و انسانى باشد که هدایت جاهلان ، منظور نظر اصیل است .

5 _ تجسس از احوال اشخاص در غیر مفسدین و گروه هاى خرابکار مطلقا ممنوع است و سوأل از افراد به اینکه چند معصیت نمودى ، چنانچه بنا به بعضى گزارشات این نحوه سوالات شود ، مخالف اسلام و تجسس کننده معصیت کار است . باید در گزینش افراد این نحوه امور خلاف اخلاق اسلامى و خلاف شرع مطهر ممنوع شود .

6_ بنا به گزارش رسیده ، بعضى از کلاس هاى درسى که در ارتش و سپاه و سایر مراکز نظامى و انتظامى تاسیس شده است ، بسیار مستهجن و مبتذل است . باید این کلاس ها به وسیله اشخاص عالم ، عاقل و متعهد اداره شود و نمایندگان اینجانب در نیروهاى نظامى و انتظامى با کمال جدیت به اصلاح آنان پرداخته و به کار خود ادامه دهند . این ستاد موظف است براى هر وزارتخانه یا مراکز دیگر کتابچه هائى مناسب با کار آنان به صورت معقول و اسلامى تهیه نموده و از تعلیمات جاهلانه و احیانا ضد انقلابى جلوگیرى نمایند . از خداوند تعالى توفیق آقایان را در امور محوله و حسن جریان آن را خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 145

تاریخ : 61/10/16

بیانات امام خمینى در جمع فرماندهان نظامى سپاه و ارتش ، مستقر در قرارگاه کربلا ونجف

کسى که خدا با اوست از هیچ قدرتى جز قدرت او هراسى ندارد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از شما برادرها و جوان هاى عزیزى که در جبهه اسلام در مقابل کفر مشغول خدمت هستید تشکر مى کنم . رمز پیروزى شما برادران و جوانان عزیز اتکال به خداى تبارک و تعالى و اعتماد به رحمت اوست که این در رأس همه امور است و دیگرى پیروى از دستورات خداى تبارک و تعالى در اینکه همه با هم یکى باشید و در روایت حضرت رسول هم آمده است که مؤمنین یک دست هستند و حتى تعبیر دو دست نفرمودند و باید شما اجتماع و وحدتتان را به جائى برسانید که بین خودتان جدایى نبینید و این دستور اسلامى است که با یکدیگر برادر باشید و این وحدت و برادرى اسباب این مى شود که هیچ قدرتى نتواند بر شما چیره شود و تا این توکل و توجه به خدا هست هر قدرتى در مقابل شما هیچ و نابود است . شما بحمداللّه با دلى روشن و چشمى باز براى خدا و براى اسلام و براى کشورى که از خود شماست فداکارى مى کنید و این فداکارى پیش خداى تبارک و تعالى و ملائکة اللّه و انبیا ثبت است . هرگز از دشمن هراسى نداشته باشید . کسى که خدا با اوست از هیچ قدرتى جز قدرت او هراسى ندارد و از آنجا که ما همه چیزمان از اوست و باید در راه او باشیم ، خودمان ، جانمان ، مالمان ، اولاد و فرزندانمان همه و همه از اوست . شما این را مى دانید که هر چه بشود ، پیروزى با ماست و مادامى که شما این ایده را دارید که براى خدا خدمت کنید ، در عبادت هستید و پیروز و دشمن شما انشأاللّه شکست خورده است و نابود خواهد شد . امیدوارم که خداوند قدرت روحى و بازوئى به شما عنایت کند که در راه او جهاد کنید و شما اجر شهدا را دارید ، چه شهید بشوید و چه شهید نشوید . بروید به طرف نبرد با دشمن ، با دلى محکم و قلب هایى مملو از محبت خدا ، قلب هائى که از هیچ قدرتى ترس ندارد . و خداوند همه شما را حفظ کند . موفق باشید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 146

تاریخ : 61/10/18

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى ستاد مرکزى پیگیرى فرمان امام و هیأت هاى منتخبرسیدگى به تخلفات در استان هاى کشور

آبروى مردم را حفظ کنید و در هر مسأله اى ببینید خدا چه مى گوید ، آن را انجام دهید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

شما آقایان توجه داشته باشید که همه در محضر خدا هستید و انسان همواره باید اینگونه تلقى کند که خدا ناظر اعمال و رفتار اوست . در جمهورى اسلامى غیر از گروهک هایى که مى خواهند به اسلام و مسلمین ضرر و زیان بزنند نباید دنبال عیب دیگران رفت باید آبروى مردم را حفظ کنید و در هر مسأله اى که پیش مى آید ببینید خدا چه مى گوید که همان را انجام دهید . در مورد هیأت هاى گزینشى که قبلا بوده اند ، من نسبت به صلحاى آنها جسارتى نمى کنم و چون از باب اینکه احتمال آن مى رفت که عده اى در میان آنها نفوذ کرده باشند ، صلاح بود که آنها را منحل اعلام کنم تا دوباره با ترتیب بهترى بوجود آیند . بعضى از مسائل گزینش بسیار بد بوده است و احتمال مى رفت که افراد فاسدى بخواهند ما را از بین ببرند . چون مسائلى از این قبیل که شماره شناسنامه فلانى چند است یا فلان کس در کجا شهید شده جزء مسائل اسلامى نیست و در کشور اسلامى عنوان اینگونه مطالب به نام مکتب ، خجالت آور است که اینها ملاک گزینش و اسلامى بودن افراد گردد و ما جوانانى که به درد اسلام مى خورند را از کارها بیرون بریزیم . و من نگرانیم از این بود که ما نشسته باشیم و در پیش ما کتاب ها و جزواتى به اسم اسلام منتشر شود که ربطى به اسلام ندارند و عده اى هم بگویند که اگر اینها عیب داشتند ، جواب آنها را مى دادند ، پس مورد قبول هستند که در مقابل آنها ساکتند . برنامه دشمنان ما این است که کشور ما را از داخل خراب کنند و با این تحولى که امروز در جوان ها پیدا شده است و همه مردم در جبهه ها و پشت جبهه ها مشغول خدمت هستند ما دیگر هیچ عذرى براى خدمت و جذب آنها نداریم . و همه ما باید سعى کنیم که یک دست باشیم بر علیه دشمنان اسلام و مسلمین و به تکلیف الهى خودمان عمل کنیم . امیدوارم موفق باشید و خداوند شما را حفظ کند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 147

تاریخ : 61/10/19

متن درخواست استعفاى آیت اللّه صانعى از عضویت در شوراى نگهبان

بسم اللّه الرحمن الرحیم

محضر مبارک حضرت آیت اللّه العظمى امام خمینى دام ظله على رئوس المسلمین

با عرض ارادت و تحیت ، بدین وسیله استعفاى خود را از عضویت در شوراى نگهبان تقدیم مى دارم . امید است با کرامت و بزرگوارى ، مورد قبول قرار گیرد . الامر الیکم

یوسف صانعى عضو فقهاى شوراى نگهبان

پاسخ امام خمینى به درخواست استعفاى آیت اللّه صانعى

بسمه تعالى

موافقت مى شود . انشأاللّه موفق باشید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 148

تاریخ : 61/10/19

بیانات امام خمینى در دیدار با رئیس دیوانعالى کشور و کلیه قضات شورایعالىقضائى و شعب دیوانعالى کشور

قضاوت حق اشخاص دانشمندى است که قضاى اسلامى را مى دانند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

قبلاً دو نکته را باید عرض کنم ، یکى اینکه روحانیونى که در حوزه هاى علمیه بزرگ شده اند ، با مجاهدات و تکلیف شرعى از آن حوزه خارج مى شوند و در جاهاى دیگر خدمت مى کنند . اینطور نیست که منافقین خیال کرده اند که براى آنها ریاست و مقام مطرح است . آنها سى چهل سال در حوزه ها زحمت کشیده اند و با آن وضع عادت کرده اند ولى براى خدمت به خارج از حوزه مى روند .

قضاوت چه در رژیم گذشته و چه حال به حسب حکم الهى حق روحانیون بوده است . گر چه در رژیم گذشته آنها را از حق شان محروم کرده بودند ولى در زمان کنونى در عین حال که براى آنها رنج دارد ولى باید بر آن قیام کنند و نمى توانند از آن تخلف نمایند . پس اینطور نیست که آنها بخواهند جائى را قبضه کنند ، البته به ما هم نسبت مى دهند که مى خواهند امپراطورى تشکیل دهند . این خیال باطل است زیرا وضع اسلام و حتى جنگ هاى اسلام براى تشکیل امپراطورى نبوده است ، بلکه براى شکستن امپراطورى ظالم و روى کار آوردن عدل اسلامى بوده است . امروز آقایان در هر جا که وارد مى شوند قصد خدمت دارند . آن رئیس جمهور است که بالاترین مقام را دارد ولى وضعش ، کیفیت سلوکش ، زندگیش ، نشست و برخاستش را با مردم ، همه مى بینید و آن رئیس مجلس است و این آقا هم که رئیس دیوانعالى کشور ، تمام اینها وضع شان مانند زمان طلبگى شان است فقط اکنون خدمت وسیع ترى را انجام مى دهند . قضاوت را همه مى دانند که چه کار مشکل و پرمسؤولیت و چه کار پرزحمتى مى باشد زیرا بالاخره یک طرف منازعه از قاضى ناراضى است ، خیلى نادر است هر کسى که محکوم شده است شکرگزار باشد . این نکته اول بود که عرض کردم که باید قدر روحانیونى که حوزه ها را رها کرده اند و دارند خدمت مى کنند بدانیم .

نکته دوم آنکه من از شورایعالى قضائى که بود تشکر مى کنم . اینها دو سه سال زحمت کشیدند ، رنج بردند و خدمت کردند و براى مقامى هم نیامده بودند . آنها از بزرگان روحانیون هستند . آنها هم از محل مورد امن شان آمدند در محیطى که زحمتش زیاد و رنج و کارش زیاد و مسؤولیتش پیش خدا زیاد بود . حال براى یک مرد روحانى با روحیات اسلامى مطرح نیست که رئیس دیوانعالى کشور شود یا دادستان کل کشور و یا کار دیگرى انجام دهد . امروز نباید کسى گمان کند آقایانى که در شورایعالى

ص: 149

قضائى بودند خداى ناخواسته نامطلوبند ، آنها مطلوب و خدمتگزارند و بعضى از آنها از اول انقلاب خدمت کرده اند ، حال اگر به واسطه بعضى مسائل و جهات ، رنجى را که تا به حال کشیده اند بدهند کس دیگرى بکشد و خودشان استراحت کنند و یا در جاى دیگرى که گرفتاریش کمتر است خدمت کنند ، معنایش این نمى باشد که نامطلوب مى باشند . من بعضى از آنان را سى سال است که شناسم ، اینان مطلوب بودند لکن خسته شده اند و این اسباب این مى شود که کار سبکترى را انجام دهند و اکنون مى خواهم این رنج را به گردن آقاى شیخ یوسف صانعى بگذارم و ایشان را به عنوان دادستان کل کشور معرفى مى کنم . من آقاى صانعى را مثل یک فرزند بزرگ کرده ام . آقاى صانعى در مباحثات و درس هائى که در سال هاى طولانى داشتیم مى آمدند و شرکت مى کردند . ایشان فرد برجسته اى در میان روحانیون است و مرد عالمى است که متوجه به مسائل و مخالف سرسخت منافقین و جریانات انحرافى مى باشند و در مقابل آنان با جدیت و قاطعیت عمل مى نمایند . از این جهت من ایشان را به جاى آقاى ربانى که از ایشان هم تشکر مى کنم و باید فکرى کرد که ایشان هم بتوانند به این کشور خدمت کنند و خدمتگزار باشند معرفى مى کنم و امیدوارم که ایشان به مسائل بیشتر توجه داشته باشند .

و به همه آقایان عرض مى کنم که امر قضاوت مسؤولیتش بسیار زیاد است و انسان با جان و مال و ناموس و حیثیت مردم سر و کار دارد و با یک لغزش ممکن است آبروى مسلمانى ریخته شود و یا مسلمانى را تا آخر عمر محروم و بدبخت کند ولى از آنجا که تکلیف الهى است ما نمى توانیم از زیر بار آن شانه خالى کنیم . و قضیه قضاوت حق اشخاص دانشمندى است که قضاى اسلامى را بدانند و عدالت و تقوا داشته باشند و بفهمند با چه مطلبى سر و کار دارند و به چه کار بزرگى مشغول هستند که یک لغزش گاهى یک کشور را از بین مى برد و از آن طرف کارهاى خوب یک کشور را روشن مى کند . و من امیدوارم که همه قضات و دادستان ها و کسانى که امور دادگسترى سراسر کشور را به عهده دارند ، براى خاطر خدا و براى خاطر اسلام در فکر مستمندانى باشند که در طول تاریخ تحت فشارهاى سلاطین و یا خان ها و یا سرمایه دارها و امثال اینها بودند و آنها را نجات دهند . و انشأاللّه کشور ما کشورى باشد که هر چه بیشتر به افق اسلام نزدیک شود که این آرزوى ماست و بسته به این است که هر دسته اى در هر جائى که خدمت مى کند این مسأله در نظرش باشد که براى خدا و براى اسلام خدمت کند ، نه براى مقام . در هر صورت مقام یک مسأله نیست که انسان ارزش انسانى خود را صرف آن کند ، چرا که بالاترین چیز ارزش انسانى هر فرد باشد و باید ارزش انسانى را هر چه بیشتر تقویت کنید و این امر با کناره گیرى درست نمى شود و انسان ارزشش به این است که در جامعه ببیند که چه خدمتى به این بندگان خدا مى تواند انجام دهد . و شما مى دانید که هر چه پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) رنج کشید ، که از همه هم بیشتر رنج کشید ، براى تربیت مردم و براى نجات مظلومین از دست ظالم ها بود . خداوند همه شماها را توفیق بدهد و مؤید و منصور باشید و من دعاگوى همه شما هستم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 150

تاریخ : 61/10/26

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از کارکنان صنایع دفاع ملى ، پرسنل دایره سیاسى _ ایدئولوژیک ارتش و وزارت دفاع و گروهى از کارکنانسازمان صدا و سیماى جمهورى اسلامى مرکز اصفهان

امروز تمام عذرها را خدا راهش را بسته و بر همه ما اتمام حجت کرده

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من قبلاً از آقایان و عزیزان حاضر در اینجا تشکر مى کنم که در اینجا تشریف آوردید و از نزدیک ما شاهد چهره هاى نورانى شما هستیم . امروز که بحمداللّه ایران به دست ایران و ایرانى اداره مى شود و همه شؤون کشور در دست خود ایرانیان و خود دلبستگان به اسلام رهبرى مى شود ، امروز روزى است که همه قشرهائى که در این کشور هستند مسؤول هستند . هیچ فردى از افراد این کشور ، چه از نویسنده و روشنفکر و چه روحانى و دانشگاهى و چه ارتش و سپاهى و بسیج و عشایر و چه مردم بازار و مردم خیابان ها نمى توانند عذرى پیدا بکنند به اینکه ما براى فلان عذر نتوانستیم به این کشور اسلامى خدمت کنیم . تمام عذرها را خداى تبارک و تعالى راهش را بسته و حجت را بر همه ما تمام کرده است و امروز ایران میدان کار است ، میدان نبرد است با شیاطین و میدان سازندگى جوانان است و میدان خدمت به اسلام و خدمت به مسلمین و خدمت به مستضعفان جهان . هر کس در هر شغلى که به او پیشنهاد مى شود ، اگر شایستگى ندارد براى آن شغل ، براى او صحیح نیست و جایز نیست که در آن شغل وارد بشود و اگر شایستگى دارد براى آن ، براى او صحیح نیست که شانه خالى کند . امروز ما احتیاج به همه گروه هائى که در کشور هستند داریم و همه ملت ایران احتیاج به گروه هاى مختلف دارند و اسلام عزیز هم احتیاج به فعالیت همه شماها دارد . از طرف خداى تبارک و تعالى عذرها منقطع است ، راه را باز کرد ، موانع را برطرف کرد ، دشمنان را کنار گذاشت و میدان را براى فعالیت باز کرد . و ما در این کشور ، اسلام در این کشور احتیاج به بسیارى از چیزها دارد که آنها که مى توانند این احتیاج را رفع کنند و شایسته هستند ، براى آنها عذرى نیست که وارد نشود .

قضاوت یک واجب کفائى است

امروز ما قاضى لازم داریم . قضاوت ، شما مى دانید که در طول مدت سلطنت ، به دست روحانیون نبود که به حسب احکام اسلام مختص به آنهاست . قضاوت به یک صورت مشوه درآمده بود و قاضى یک آدمى بود که به حسب اکثر که به درد هیچ چیز نمى خورد (سیما قضأ) . امروز قضاوت احتیاج دارد

ص: 151

به افراد ، به افراد حوزه هاى علمیه هر جا که هست ، قم ، مشهد ، آذربایجان ، هر جا که حوزه علمیه هست ، اصفهان . علما و مدرسین حوزه ها باید قاضى تربیت کنند و این یک واجب کفائى است براى همه . قضاوت یک واجب کفائى است که اگر چنانچه کسى بتواند انجام بدهد و به زمین بماند این امر ، معاقب است . اینکه (من حالا حالش را ندارم ، قضاوت امر مشکلى است ) . این حرف ها عذر نیست . باید همه افرادى که خودشان را شایسته مى دانند بیایند و این امر بزرگ را و این امر زمین مانده را از زمین بردارند ، این بار را از زمین بردارند . و گویندگانى که هر جا ما داریم ، در سر تا سر کشور ، چه گویندگانى که از طبقه روحانى هستند و اهل منبر و چه گویندگانى که از سایر طبقات هستند و نویسندگان در هر جا که هستند ، چه در حوزه هاى علمیه و چه در دانشگاه ها و چه در سایر جاها هستند ، باید با گفتار خودشان و نوشتار خودشان به این کشور خدمت کنند . عذر نیست براى آنها که چون من وارد یک شغلى نیستم پس نویسندگى هم نکنم . شغل امروز یک امرى است که براى آن اشخاصى که شایسته هستند و ایران احتیاج به آن شغل ها دارد ، واجب کفایى است . واجب کفایى آن است که به همه واجب است و اگر چنانچه طرح بشود ، همه معاقب هستند ، لکن اگر یک عده اى قیام کردند به آن امر ، از دیگران ساقط مى شود . قضاوت از این امرهاست . و رسیدگى به حال مستضعفان ، رسیدگى به حال اینهائى که در طول مدت سلطنت و خصوصا این رژیم اخیر از هر چیز محروم بودند ، این هم یکى از امورى است که آنهائى که قدرت دارند به اینکه براى آنها خدمت کنند ، خدمت یک امر لازمى است براى آنها و باید خدمت کنند . و مسأله تبلیغ که یکى از امور بسیار مهم است و _ عده _ اکثر شما که در اینجا تشریف دارید مورد عمل تان هست .

ارتش بیشتر از نهادهاى دیگر محتاج به تعلیم و تربیت اسلامى است

هر کارى را که انسان عهده دار شد ، مسؤول آن کار است ، مسؤول است در اینکه به راستى و امانت عمل کند و مسؤول است در اینکه با جدیت و فعالیت عمل کند و با خلوص براى خداى تبارک و تعالى . شمایى که در ارتش سازمان ایدئولوژى را دارید و سازمان _ سیاست _ را سیاسى را دارید ، الان مسؤول این امر هستید . همه جمعیت دنیا احتیاج به تعلیم و تربیت دارند . هیچ کس نمى تواند ادعا کند که من دیگر احتیاج ندارم به اینکه تعلیم بشوم و تربیت بشوم . رسول خدا هم تا آخر احتیاج داشت منتها احتیاج او را خدا رفع مى کرد . ما همه احتیاج داریم . ارتش از آن ارگان هائى هست که احتیاجش بیشتر است به این امور و شما که متکفل این امر سیاسى و این امر تبلیغاتى و این امر ایدئولوژى هستید باید بدانید که مسؤولیت بزرگى به عهده تان است و عمل ارزشمندى هم هست . ارتشى که در طول مدت شاهنشاهى گرفتار بوده است به دست یا مستشارهاى خارجى و یا فرماندهان داخلى (که از آنها کمتر نبودند) و آن چیزى که مطرح نبوده است در آنجا ، مسائل سیاسى اسلامى و مسائل ایدئولوژى اسلامى ، بلکه شاید در بسیارى از جاها مردم را از اسلام دور مى کردند ، مردم را کنار مى گذاشتند ، ارتش را نمى گذاشتند که حتى مسائل عادى خودش را یاد بگیرد . امروز که ارتش بحمداللّه اسلامى است و

ص: 152

نیروهاى مسلح ایران بحمداللّه همه متحول شدند به یک نیروهاى اسلامى و خدمتگزار به قرآن کریم ، امروز احتیاج دارند به تعلیم و تربیت ، احتیاج دارند به اینکه مسائل را ، مسائل اسلامى را ، مسائل سیاسى اسلامى را ، اینها _ را _ به آنها گفته بشود و تربیت بشوند آنها _ را _ و محتاج به این است که آقایانى که متکفل این امور هستند ، آنها را از گروه هائى که هستند ، حزب هائى که هستند ، آنها را کنار بگذارند و ارتش باشد و ارتش . ارتش اسلامى قدرتمند ، منتها با تعلیمات اسلامى و فهماندن به اینکه اسلام چه سیاستى در جهان دارد و مى خواهد چه بکند ، اینها باید به آنها گوشزد بشود و آنها تحت تربیت و تعلیم واقع بشوند . اخلاق کریمه ، آنقدرى که در ارتش و سپاه و در قواى مسلح دیگر اخلاق کریمه لازم است ، شاید در جاى دیگرى به آن اندازه لازم نباشد . آنها هستند که گاهى در جبهه ها وقتى که مى روند ممکن است که با یک وضعى روبرو بشوند که اگر اخلاق اسلامى نداشته باشند براى خودشان ، براى ارتش شان غائله بجا بیاورد . اخلاق اسلامى را باید براى آنها بگوئید و بحمداللّه آنها براى پذیرایى الان مهیا هستند و بحمداللّه بسیارى از آنها هم تربیت شده هستند . شما وقتى ملاحظه کنید در جبهه ها ، مى بیینید که جوان هاى عزیز سپاه و ارتش و سایر قوا ، اینها چه فداکارى ها مى کنند و چه مناجات ها با خدا مى کنند ، اینها ساخته شده اسلام هستند ، لکن احتیاج باز دارند به اینکه تربیت بشوند ، تعلیم بشوند . و آنهایى که متکفل امور صنایع هستند (صنایع دفاع ) بدانند که امروز ایران احتیاج دارد به وجود آنها و آنها مسؤولند در مقابل خداى تبارک و تعالى ، باید با تمام قوا افکار خودشان را صرف کنند که ما در یک همچو قضیه اى انشأاللّه به خودکفائى برسیم . و شما خدمتى که مى کنید خدمت بسیار بزرگى است و مسؤولیت هم دارید در مقابل خدمت ، چنانچه اجر دارید در مقابل خدمت ، اجر اخروى دارید .

هر کس در هر کارى باید امین باشد

و هر کس در هر جا هست و هر جا خدمت مى کند ، یکى از امورى که بسیار براى او لازم است امانت است ، امین باید باشد . اگر خداى نخواسته در یک گروهى اشخاص غیر امین و اشخاص خائن پیدا بشود ، یک وقت مى فهمیم که تمام آن گروه را اینها به بدنامى کشیدند یا به فساد . از امور لازم ، امانت است در امور . براى بازرس ها امانت از امور بسیار لازم است . آنهایى که در شغل بازرسى هستند ، آنها باید امین باشند و مطلبى که دست آنها مى آید به احدى غیر از آنجایى که باید گفته بشود نگویند . عرض مردم ، حیثیت مردم از امورى است که خداى تبارک و تعالى درباره او بسیار تأکید کرده است و اسلام درباره او بسیار پافشارى کرده است . قاضى هاى محترم دادسراها و سایر جاها ، کسانى که متکفل قضا هستند یا بازرسى هستند ، در هر جا که هستند اینها باید امین باشند و انشأاللّه هستند و باید مطالبى که از اشخاص ، آنها که سر و کارشان با اعراض مردم است ، سر و کارشان با حیثیات مردم است ، با جان مردم است ، با ناموس مردم است ، اگر بنا باشد که به غیر آن راهى که خدا تعیین کرده است یک راه دیگرى بروند و خداى نخواسته افشأ اسرار مردم را بکنند ولو یک انسانى باشد

ص: 153

معصیت کار ، آن را افشا بخواهند بکنند ، الا آنهائى که معصیت را علن مى کنند ، آنها دیگر احترامى ندارند در اسلام . آن کسى که علنا آمده است در خیابان و کار خلاف مى کند این دیگر احترام ندارد ، اما آنهائى که تحفظ مى کنند بر این مسائل ، در خلوت یک کار خلاف مى کنند ، بر فرض اینکه شما مطلع شدید ، جایز نیست برایتان که این را افشا کنید حتى براى برادرتان ، حتى براى اهل منزلتان . بنابر این از امور مهمى که براى قاضى ، براى آن اشخاص که بازپرس هستند ، براى سازمان بازرسى ، از امور مهمى که باید مراعات کنند این است که امین باشند در آن امرى که به آنها محول شده است و اینطور نباشد که سازمانى باشد براى بازرسى و آنوقت خودش معصیت خداى نخواسته بکند و افشا کند اسرار مردم را و همان جائى که باید گزارش بدهد ، بیش از او تعدى اى به هیچ وجه نباید بکند .

بر حوزه هاى علمیه و علماست که قاضى تربیت و تحویل جامعه بدهند

و من از حوزه هاى علمیه و از علماى اعلامى که در بلاد هستند و از فضلائى که در حوزه ها هستند ، از آنها مى خواهم که در این امور ، در امور قضائى و در امور دادگسترى به این کشور کمک کنند و حوزه ها مى توانند در عین حالى که حوزه بقایش هست و باید باشد ، مى توانند عده به مقدارى که احتیاج هست به قاضى ، تحویل بدهند قاضى را ، تربیت کنند قاضى را . این یک امر مهمى است براى اسلام و براى مسلمین . اعراض مردم دست قضات است ، باید آنها را ، هم تعلیم کنند و هم تربیت کنند تا بیایند و خدمت کنند به این کشور .

با حفظ اتحاد ، براى اسلام و جمهورى اسلامى تبلیغ کنید

و تمام اشخاصى که هستند و هستیم و هستید شما ، تمام ما مسؤول هستیم . باید فکرى بکنیم که خدمتى که از ما مى آید امروز بکنیم ، خصوصا در یک عصرى که همه تبلیغات دنیا تقریبا بر ضد ماست . شما هر رادیوئى را که باز بکنید و هر مطبوعاتى را که از خارج اگر آمد ببنید ، مى بینید که مشحون است از اینکه به دولت ایران حمله مى کنند ، آنوقت هر چه دروغ هم دلشان خواهد مى گویند ، هر چه هم . البته ملت ایران هم ، دولت ایران هم به آنها خیلى صدمه وارد کرده است ، شیرهاى نفت را بسته است به روى امریکا و به روى اسرائیل . راه براى آنها نیست در اینجا تا اینکه جاهائى را که آنها مى خواهند ، داشته باشند و مخالفت با دشمن هایشان بکنند ، دیگر در اینجا راهى ندارند . افراد ایران دیگر وابسته به آنها نیستند تا براى آنها کار بکنند . البته آنها دشمن هستند و دشمنى شان تا آخر هست ، لکن باید شما آقایان همه با هم باشید ، اختلاف نباشد در کار ، اتحاد باشد ، همبستگى با هم داشته باشید ، دانشگاه ها با هم دوست و رفیق باشند و دانشگاه با فیضیه پیوند دائمى داشته باشند و تبلیغات ، تبلیغات دامنه دارى باشد براى اسلام و براى جمهورى اسلامى و سفارتخانه در هر جا هستند باید تبلیغ کنند اسلام را و جمهورى اسلامى را . همه باید ، ما این امرى را که ملت با آن زحمت و با آنهمه رنج در ظرف پنجاه سال یا بیشتر و خصوصا این اواخر کشیده و اینهمه شهید داده است و اینهمه معلول داده است که

ص: 154

انسان خجالت مى کشد از روى آنها ، باید ما خدمت کنیم تا بتوانیم یک عشرى از اعشار آن کارهائى که آنها براى همه ما کردند از عهده برآئیم .

امروز روز کار است

برادرها! امروز روز کار است . هر کس در هر جا هست باید کار بکند . ما مى خواهیم خودکفا باشیم ، خودکفائى را با تبلیغات نمى شود کرد ، با کار مى شود کرد . رعیت باید کار بکند ، کشاورز باید کشاورزى بکند ، دامدارها باید دامدارى بکنند و باغبان ها باید باغبانى بکنند و دانشمندان باید به طور شایسته دانش خود را ، دانش خودشان را به دانشجویان منتقل بکنند و دانشگاه که در رأس امور هست و تقدیرات یک کشورى ، مقدرات یک کشورى بسته به وجود آنهاست ، باید جدیت بکنند که روى خودشان را از غرب و شرق برگردانند و به صراط مستقیم ، به سوى کعبه آمال ، به سوى خداى تبارک و تعالى توجه کنند و جوانان را بسازند براى آتیه این کشور . و من امیدوارم که همه ما موفق بشویم به خدمت . شمائى که در صنایع هستید صنعت را تقویت کنید ، آقایان که در جاهاى دیگر هستند آن کارهائى که به آنها محول است تقویت بکنند ، مبلغین تبلیغ خودشان را توسعه بدهند و دانشمندان دانش خودشان را توسعه بدهند و منتقل کنند و ننشینند دنبال هم صحبت بکنند و بگویند حالا که ما داخل کار نیستیم پس باید کارشکنى هم بکنیم . خوب ، فهمیدند ، در عرض این چهار سال فهمیدند که کارهاى آنها در ایران دیگرى اثرى ندارد . ایرانى ها آن راهى را که گرفتند و پیدا کردند دنبال مى کنند ، دیگر آنها از هر جا بخواهند این راه را برگردانند ، دیگر قدرت این را ندارند . بنابر این آنهائى که در خارج هستند بروند سراغ یک زندگى اى بکنند ، خودشان را ، عمرشان را تباه نکنند که هى بنشینند و فحاشى بکنند . آنها هم که در داخل هستند و یک قدرى فضولى مى کنند ، آنها هم کنار بگذارند . دیگر گذشت وقت اینکه فضولى هاى شما یا تبلیغات شما تأثیرى در این کشور بکند . بحمداللّه این کشور الان در تحت عنایت حق تعالى و در تحت حمایت ولى عصر سلام اللّه علیه به مقامى رسیده است که مى تواند راه خودش را طى کند . و امیدوارم که غرور براى ما پیدا نشود و همیشه توجه به خدا و اینکه کارها را غیب دارد انجام مى دهد و شما دعا کنید که به دست شما انجام بدهد . خداوند همه شما را انشأاللّه سلامت بدارد و عزت و عافیت ، و همه ممالک اسلامى را از شر اجانب و غارتگرها نجات بدهد .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 155

تاریخ : 61/10/27

فرمان امام خمینى به آیت اللّه ربانى املشى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ محمد مهدى ربانى املشى دامت افاضاته

با تقدیر و تشکر از زحمات بسیار شما در مقام دادستانى کل کشور و همچنین در شورایعالى قضایى و از آنجا که جنابعالى مورد وثوق و اطمینان مى باشید ، طبق اصل 91 قانون اساسى جمهورى اسلامى که به منظور پاسدارى از احکام اسلام و قانون اساسى از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شوراى اسلامى با آنها شورایى تشکیل مى شود و انتخاب اعضاى فقهاى آن شورا بر طبق شرائط تعیین شده به عهده اینجانب مى باشد ، بدین وسیله جنابعالى را به عنوان یکى از فقهاى شوراى نگهبان منصوب مى نمایم . و از خداوند تعالى توفیق بیشتر شما را امیدوارم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 156

تاریخ : 61/11/3

بیانات امام خمینى در جمع مدیران ، معاونان سیاسى و برون مرزى و امور شهرستانهاى صدا و سیماى جمهورى اسلامى و گروهى از برادران کارآموز ترکمن

با تبلیغ فرهنگ اسلامى ، به دروغ پراکنى هاى صداهاى خارجى پاسخ دهید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

تبلیغات مسأله اى است پر اهمیت و حساس ، یعنى دنیا با تبلیغات حرکت مى کند . آنقدرى که دشمنان ما از حربه تبلیغات استفاده کنند از طریق دیگرى نمى کنند . و ما هم باید به مسأله تبلیغات بسیار اهمیت دهیم و از همه چیزهائى که هست ، بیشتر به آن توجه کنیم . باید تبلیغات فرهنگى ما مخصوصا در رادیو و تلویزیون بیشتر باشد . چرا که الان وضع طورى شده است که آن روستائى که در صحرا مشغول امر کشاورزى مى باشد هم به رادیو گوش مى کند و در بعضى نقاط تلویزیون هم هست . آنقدرى که رادیو و تلویزیون مى تواند به مردم خدمت کند ، روزنامه ها و دستگاه هایى دیگر نمى توانند خدمت کنند . شما مى دانید که تبلیغات خارجى علیه ما زیاد است . شما باید با تبلیغ فرهنگ اسلامى ، به دروغ پراکنى هاى صداهاى خارجى پاسخ دهید . امروز ابرقدرت ها از انقلاب اسلامى ما سیلى خورده اند و مى ترسند که مبادا در نقطه اى دیگر ، انقلابى دیگر مانند انقلاب ما صورت گیرد . به همین دلیل این روزها شاهد رفت و آمدهاى سیاسى در منطقه هستیم . آنها به دست و پا افتاده اند و هر روز توطئه اى جدید مى کنند ، ما هم باید در مقابل آنها مهیا باشیم . همانطور که امریکا براى توطئه آماده است ، ما هم باید براى مبارزه و مقابله آماده باشیم . مادامى که بخواهیم مستقل باشیم و زیر بار وابستگى نرویم ، باید تحمل این مشکلات و قدرت مبارزه با آن را پیدا کنیم . امروز ما وارث کشورى هستیم که وابسته به شرق و غرب بود ، و شرق زده و غربزده هم در رأس امور بودند . بنابر این ، باید محکم بایستیم و این جمهورى را که در مقابل همه انحرافات ایستاده است حفظ کنیم . برادران و خواهران مذاهب گوناگون ، همه دست در دست یکدیگر بگذارند و از حیثیت و کیان اسلام و جمهورى اسلامى دفاع کنند و از این هیاهوها نترسند ، که ما شکست نمى خوریم . شما که مسؤولیت بسیار سنگینى به عهده تان مى باشد ، مطمئن و استوار به کار خودتان ادامه دهید ، هر روز برنامه هایتان را بیشتر و بهتر توسعه دهید و کوشش نمائید تا برنامه هاى اصولى و منطبق با موازین اسلام ، ارائه نمائید و حیثیت ملت و مذهب خودتان را حفظ کنید . باید برنامه براساس بینش و فرهنگ اسلام تنظیم شود . امیدوارم با دلى محکم و گرم در کارى که دارید ، موفق شوید . امروز کشور مال خودتان است . امروز همه مى دانند و مى فهمند

ص: 157

که براى خودشان کار مى کنند ، براى آتیه کشور خودشان . به خدا اعتماد کنید که هر چه داریم از اوست و براى بندگان اوست ، پس براى او و بندگان او خدمت کنید . خداوند همه شما را حفظ فرماید .

والسلام عیکم و رحمة اللّه

ص: 158

تاریخ : 61/11/4

فرمان امام خمینى به حجت الاسلام محمد على صدوقى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى محمد على صدوقى دامت افاضاته

جنابعالى به نمایندگى اینجانب در ستاد نظارت انتخاب دو نفر عضو شورایعالى قضائى تعیین مى شوید تا بر جریان این انتخابات بر طبق مقررات نظارت نمائید . انشأاللّه تعالى موفق باشید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 159

تاریخ : 61/11/4

بیانات امام خمینى در جمع کلیه نمایندگان مجلس شوراى اسلامى

این مجلس بهترین مجالسى است که از صدر مشروطیت تا حالا بوده است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از آقایان تشکر مى کنم که در این هواى سرد و با این برف تشریف آوردند و از نزدیک ما خدمت شان مى رسیم .

من در این مسأله هیچ شکى ندارم که این مجلس بهترین مجالسى است که در همه دنیا هست و بهترین مجالسى است که از صدر مشروطیت تا حالا بوده است . من از همه شما بیشتر زمان هاى سابق را ادراک کرده ام . من از زمان قاجار و تا حالا مجالس را دیده ام و کیفیت اینکه مردم چه جور انتخاب کردند و چقدر دخالت داشتند مردم و افرادى که در مجلس آمدند چطور بودند و این سنوات آخر را که همه آقایان مى بینند و دیده اند . در تمام طول مشروطیت ، این مجلس به این ترتیب که تمام افرادش تقریبا متدین و معتقد به اینکه باید اسلام حکومت کند ، در تمام دوره ها نبوده است این . و در انتخاباتى که من از بچگى انتخابات را در حدود خودمان و بعد هم که از جاهاى دیگر هى شنیده شده است ، انتخابات هیچ گاه به طور کلى در دست مردم نبوده است . یک مدت زیادى به دست متنفذین منطقه ، مناطق ، خان ها و مالکین بزرگ و اینها بوده است و در آنوقتى که دیگر آن بساط آنها ، قدرت هایشان از بین رفت ، دربست در دست حکومت وقت بوده . اگر در تهران مثلا یکى دو نفر ، چند نفر که انتخاب مى شدند ، انتخاب مردم بود و باقى اش نبود (براى اینکه تهران _ فرض کنید _ جایى بود که خیلى نمى شد فشار بیاورند) اما جاهاى دیگر مسأله ، مسأله مردم در کار نبود ، یعنى شوراى ملى ما در هیچ وقت نداشتیم . اگر چند نفر هم ملى در آنها بوده است ، لکن مجلس همچو مجلسى نبود که یک شوراى ملى باشد ، و ما امروز داریم یک شوراى اسلامى و ملى به حسب آن بعد صحیحش مشاهده مى کنیم .

مجلس در رأس همه ارگان ها واقع شده است

من در این شک ندارم ، در اینکه آقایان وکلا همه به حسب نوع (و اگر استثنا بشود یک استثناى بسیار نادر است ) حسن نیت دارند ، در این هم من هیچ تردیدى ندارم و در این معنا هم که مجلس در رأس همه ارگان ها واقع است و مجلس ، ملت است که متبلور شده است و تحقق پیدا کرده در یک جاى محدود ، این هم بى اشکال است . بنائا علیه ما تا اینجایش با همه آقایان موافقیم و اعتقاد هم همانطورى

ص: 160

که دارید ، داریم . لکن هیچ کس و هیچ دستگاهى و هیچ فردى نمى تواند ادعا کند که من نقص هیچ ندارم . اگر کسى ادعا کرد این را ، این بزرگترین نقصش همین ادعاست . کسى نیست که بتواند بگوید که من دیگر بى عیب هستم . اگر بعضى اشخاص پیدا بشوند که خوب ، بسیارى از عیوب را ندارند ، لکن بى عیب ما نداریم در دنیا و ما باید همیشه توجه مان به آن عیوب خودمان باشد . عیوب احتمالى ، نمى گویم عیوب دارند ، عیوب احتمالى و انسان که بخواهد براى خدا کار بکند و به مقام انسانیت برسد ، باید همیشه دنبال این باشد که ببیند چه عیبى دارد ، دنبال این نباشد که ببیند چه حسنى دارد ، براى اینکه دنبال اینکه چه عیبى دارد ، مى شود که انسان در صدد رفع آن برآید و دنبال اینکه چه حسنى دارد ، پرده مى شود در چشم انسان و نمى تواند عیوب خودش را ببیند .

من میل دارم که این مجلس ، یعنى همه میل دارید که این مجلس که از همین ملت تشکیل شده است و با رأى همین ملت تشکیل شده است و همه مى دانید که این ملت جز اسلام انگیزه نداشت ، حتى مذاهبى که رسمى هستند ، آنها هم دیانت را مى خواهند ، خدا را مى خواهند ، رضاى خدا را مى خواهند ، ما باید فکر این معنا باشیم که این معنا که رضاى خداست و آرمان اسلام است ، این معنا را به تمام معنا در صدد باشیم که متحقق کنیم . انسان گاهى دیدش ، مجلس هم همین طور است ، دیدها مختلف است ، هر دو و همه جمعیت اسلام را مى خواهند ، لکن دید از اسلام اختلاف دارد و مى دانید که تقریبا بسیارى از روشنفکرهاى ما هستند ، افراد تحصیلکرده ما هستند که اینها ادعاى اسلام شناسى مى کنند ، لکن از اسلام بى اطلاعند . اینطور نیست که اسلام را به آن معنایى که دارد ، به آن معنا بتوانند بفهمند . یک جنبه یا یک جنبه هایى را در آن مطالعه مى کنند و مسائلى در آنجا مثلا فهمند ، لکن جنبه هاى زیاد دیگرى که در اسلام هست توجه نمى کنند و این اسباب این مى شود که یک اختلاف نظرهایى پیش بیاید . من میل دارم که ، شما هم میل دارید که این مجلس طورى باشد که اگر قانونى را گذراند وقتى که در شوراى نگهبان برود بى چون چرا قبول کنند . شما مى دانید که مردم اسلام را مى خواهند ، دیانت را مى خواهند ، رضاى خدا را مى خواهند . اینهمه مردمى که در ایران در این طول مدت مبارزه کردند و حالا هم دارند در جبهه ها مبارزه مى کنند و در پشت جبهه ها هم مبارزه مى کنند ، اینها همه براى اسلام است و براى خداست . اینها را ما باید فکر این باشیم که این نظرى که به مجلس دارند و نظر اسلامى دارند ، این نظر محفوظ بماند . این نه مخصوص مجلس است ، دولت هم همین طور است . همه کسانى که مشغول یک شغلى در دولت هستند این معنا را باید توجه کنند که مردم توجه به اسلام دارند ، انحراف مختصرى اگر پیدا بشود در یکى از اینها ، این انحراف را مردم نمى پذیرند . و ما باید براى خدا در صدد رضایت این مردم باشیم ، یعنى این مردمى که آن مجلس هاى طاغوتى را به هم زدند و یک مجلس اسلامى درست کردند ، دست بسیارى را از توى حبس ها گرفتند و بیرون آوردند ، از تبعیدها ، تبعید شده ها را برگرداندند . اینها همه چیزهائى بود که مردم کردند ، ما ادعا نمى توانیم بکنیم که من کردم ، شما کردى ، جامعه کرد منتها به توفیق خداى تبارک و تعالى . خداوند این جامعه را طورى قرار داد و عنایت به طورى شد که این جامعه با دید اسلامى جلو افتادند . جوان هایشان

ص: 161

را فدا کردند و همه چیزشان را دادند و آن رژیم را و آن کسانى که آن رژیم را تقویت مى کردند رفتند و یک جمهورى اسلامى پیدا شد و از این جهت مردم دنبال اسلام هستند . اگر خداى نخواسته در مجلس شورا (نه به واسطه سوء نیت ، به واسطه اینکه شناخت کم است ) یک دسته اى گمان مى کنند که مکتب سرمایه دارى بهتر از مکتب کمونیست است مثلا ، یک دسته هم آن طرفش را خیال مى کنند . آن که خیال مى کند او بهتر است ، مى رود سراغ اینکه ببیند در اسلام کجاها اسمى از این مسأله برده شده ، بدون اینکه توجه به اطراف مسأله بکند ببیند که آنجائى که گفتند ، پهلویش چه گفتند . یک دسته مى روند آن چیزى را که باز خودشان به نظرشان رسیده ، مى روند دنبال آنکه او را پیدا بکنند . من در نجف که مشرف بودم ، مى دیدم که در این دیوارهاى نجف ، کربلا ، یک چیزهائى را همین بعثى ها که اساس ادیان را منکرند و قبول ندارند ، در آنجا نوشتند از نهج البلاغه ، آنهائى که در نهج البلاغه راجع به _ فرض کنید که _ انتقاد از اینکه سرمایه دارى اگر چنانچه بزرگ بشود در پهلویش مظلوم پیدا مى شود ، اینطور شعارها را مى نوشتند ، منتها آنها نیت سوء داشتند . آنها اشخاصى نبودند که بروند براى اینکه نهج البلاغه چه مى گوید ، اطاعت کنند . و اما همان اشخاصى هم که حسن نیت دارند ، خدمت مى خواهند بکنند به این کشور ، خدمت به اسلام بکنند ، گاهى به واسطه بى توجهى به همه اطراف مسأله ، مى بینید که یک راهى را پیش گرفتند که این راه ، راه به خیال خودشان اسلام است ، لکن جهات دیگرش را توجه نکردند . از این جهت آنى که من آرزو دارم این است که ما ، شماها که در مرکز قانونگذارى هستید و از همه مهمتر محل شماست و دیگران هم که در ما بعد این واقع هستند ، ما تحت تأثیر هیچ مکتبى واقع نشویم . نمى خواهم بگویم همه شما تحت تأثیر واقع شدید ، لکن یک عده اى ممکن است تحت تأثیر تبلیغات آن طرف یا تبلیغات آن طرف . ما باید راه مستقیم اسلام را بگیریم و مطالعات اسلامى داشته باشیم ، یا از کسانى که مطالعات اسلامى دارند یاد بگیریم که آیا سرمایه دارى تا چه حدود در اسلام قبول شده است و اسلام درباره او چه مى گوید و کمونیسم را اصل اسلام قبول دارد یا قبول ندارد اگر یک مکتب انحرافى ما را در تحت تأثیر خودش قرار بدهد ، ما از اسلام غافل شده ایم ، حسن نیت داریم ، خیلى هم میل داریم که ملت چه باشد ، صلاح این است که امروز چه جور بشود ، صلاح براى اینکه اسلام تقویت بشود این است که امروز چه جور بشود . همه اطراف مساله مطالعه نمى شود که ببینند آن صلاح آخرى ، آنکه اسلام گفته است ، این یک مطلبى است که از خداست . خدا اینطور نیست که در نظر نگرفته باشد که مصلحت چى است براى یک ملت یا براى یک جمعیت مصلحت چى است و مصلحت حالا باید این باشد ، آنوقت آن باشد . آنجاهایش هم که مصلحتى در تغییرات بوده است خدا گفته است آنها را . احکام ثانویه براى همین معناست که گاهى یک مسائلى در جامعه ها پیش مى آید که باید یک احکام ثانویه اى در کار باشد ، آن هم احکام الهى است ، منتها احکام ثانویه الهى است . ما باید در صدد این معنا باشیم که اگر رأى به یک پیشنهادى مى دهیم ، توجه بکنیم که ما تحت تأثیر یک مکتبى از مکتب هاى دنیا واقع نشویم ما تحت تأثیر قرآن باشیم ، تحت تأثیر احادیث از ناحیه پیغمبر صلى اللّه علیه و آله . اگر اینطور بشود کارها زودتر مى گذرد و کارها بهتر مى گذرد و نظر مردم به شما ، همان نظرى

ص: 162

است که حالا هست . اگر ده مرتبه اینطور اتفاق بیفتد که یک عده اى که اکثریت _ فرض کنید _ هستند ، اینها یک چیزى بگویند ، یک عده اى هم در اقلیت باشند چیز دیگر بگویند ، برود در شوراى نگهبان و رد کند ، اکثریت را رد کند ، نقص کند ، اگر چندین دفعه اینطور بشود مردم آزرده مى شوند . یعنى آن شناخت مردم از شما ممکن است یک وقت خداى نخواسته تغییر بکند و این از بزرگترین خطرهائى است که براى مجلس اسلامى است و براى اسلام است . خطر بزرگ این است که امروز ما را آن خطر احتمال مى رود که آن خطر براى ما باشد ، این است که یک وقت ملت از حکومت برگردد . ملت را دیگران نمى توانند برگردانند . آمریکا هر چه به حکومت ما فحش بدهد و به مجلس ما فحش بدهد یا به افراد فحش بدهد ، پیش مردم ، آنها معتبرتر مى شوند و از آن طرف دیگران ، منحرفین هر چه شما را بدگوئى کنند برایتان بهتر است . مصیبت آنوقت بود که از شما تعریف کنند . اگر چهار مرتبه آمریکا ، من آن اوایل مى گفتم این را که اینها نمى فهمند چطور اشخاص را زمین بزنند ، چهار دفعه تعریف کنند از یک کسى ، تعریف کنند از یک چیزى ، وقتى تعریف کردند ، مردم مى فهمند این عیبى دارد که اینها تعریف مى کنند از او ، لکن خدا خواسته است که اینها نفهمند . اگر چند مرتبه مردم ببینند که در مجلس آنهایى که فرستادند در مجلس و همه را به دیانت مى شناسند ، اینها رأى هائى دهند که فقهاى شوراى نگهبان براى خاطر مخالفتش با اسلام رد مى کند ، خوب ، درشان شبهه پیدا مى شود . شما کارى بکنید که تحت تأثیر هیچ کس ، خودتان را از تمام مکاتب دنیا ، خودتان را تبرئه کنید و نصب العین شما اسلام و قرآن و احادیث اسلامى باشد ، منتها چه احکام اولیه ، چه گاهى احکام ثانویه . اگر اینطور بشود ، شوراى نگهبان رد نمى کند دیگر . و من خوف این را دارم که یک مدتى که شما گفتید و آنها نپذیرفتند ، مردم درشان شبهه بشود ، چنانچه این خوف براى دولت هست . اگر دولت همان مسیر مردم را سیر کند ، اگر دولت با این مردمى که در صحنه بودند ، چه از بازرگانانشان و چه از عرض بکنم که دیگر مردمشان و چه از کاسب هاى جزئشان ، همه اینها (الا نادرى که هیچ وقت نبودند) اگر دولت کارى بکند که اینها را یک وقتى همه را ناراضى کند ، از حیث اینکه مالیات ها را زیاد کند بدون وجه ، از حیث اینکه جرم براى تأخیر مالیات بدون وجه ، از اینکه جریمه براى یک مسائل قرار بدهد بدون وجه ، و همین طور قضاتى که در اطراف هستند ، اگر خداى نخواسته طریق شان را یک نحوى قرار بدهند که مردم کم کم شک در اینها بکنند ، آن روز است که براى ما مصیبت پیش مى آید ، آن روز است که نه جنگ مى تواند پیروز بشود ونه مجلس مى تواند موفق باشد و نه دولت ، آن روز است که باید فاتحه را بخوانیم شما آقایان باید توجه به این معنا بکنید که مسائل را طورى طرح کنید ، مسائل را طورى رأى به آن بدهید که در شوراى نگهبان رد نشود ، یا اگر رد مى شود در هر سالى یکى دوتایش رد بشود . اما شما از این ور یک ماه زحمت بکشید و صحبت بکنید و رد و ایراد بکنید و یک مسأله اى را تمام کنید ، آنها بعد از چند روز بگویند اینها خلاف شرع است ، با اسلام نمى سازد ، یا با قانون اساسى مخالف است که آن هم از روى اسلام است ، این وهن براى مجلس آورد و این خوف براى ما ایجاد مى کند که مبادا یک وقتى مردم خیال کنند که اینها تدین ندارند ، توجه ندارند که ، نه تدین دارند ، دیدشان

ص: 163

آن دیدى که باید باشد بعضى شان نیست و الا نه اینکه بى تدین باشند ، خیر خواهند ، حسن نیت دارند ، تدین دارند ، اما اینطور نیست که همه اینها در دیدها یک طور باشند و همه اینها در مسائل یک طور باشند . باید طورى بشود که اگر شما با هم اختلاف کردید ، مثل اختلاف دو تا مجتهد باشد در مسائل ، اختلافى باشد که دو مجتهد با هم دارند . آن اختلاف اگر باشد ، پیش مردم هم مقبول است ، پیش شوراى نگهبان هم مقبول مى شود . و اما اگر بنا باشد که یکى اش از یک طرفى بیفتد که شوراى نگهبان بگوید این خلاف اسلام است ، شوراى نگهبان نمى گوید که این خلاف فتواى من است یا خلاف فتواى زید است ، او مى گوید خلاف اسلام است ، اگر اینطور بشود و تکرار بشود ، این خطرى است براى شما و براى همه و اگر دولت هم بخواهد اینطور مشى که گاهى وقت ها مى شود ، این را ادامه بدهد و مردم را در فشار قرار بدهد ، بازار را در فشار قرار بدهد ، بداند که فاتحه آن دولت هم خوانده خواهد شد . جلب نظر مردم از امورى است که لازم است . پیغمبر اکرم جلب نظر مردم را مى کرد ، دنبال این بود که مردم را جلب کند ، دنبال این بود که مردم را توجه بدهد به حق . شما هم باید دنبال همین معنا باشید ، دولت باید دنبال همین معنا باشد ، ارتش باید همین معنا را داشته باشد ، پاسدارها باید همین طور باشند . اگر خداى نخواسته بعضى از پاسدارها جوانى بکنند و یک کارى که بر خلاف موازین است انجام بدهند ، اگر این تکرار بشود خداى نخواسته چشم مردم از آنها ، رأى مردم از آنها بر مى گردد و مورد سوأل واقع مى شوند و این مصیبت است . شما گمان نکنید که قدرت نظامى شما را نگه داشته است ، قدرت ایمان شما را نگه داشته است و پشتیبانى ملت ها ، ملت . این را باید ، این پشتوانه را باید حفظش بکنید . اگر این پشتوانه خداى نخواسته یک وقتى از دست ما برود ، همه از بین خواهیم رفت و اسلام هم دستخوش باز یک مسائل دیگر مى شود .

ما امروز مسؤول اسلام ، قرآن شریف و همه انبیا هستیم ، باید بر وفق آرأ آنها عمل کنیم

و ما امروز مسؤول اسلام ، مسؤول قرآن شریف ، مسؤول همه انبیا هستیم ، باید ما بر وفق آرأ آنها عمل بکنیم .

و یک کلمه دیگر هم باید عرض کنم و آن اینکه گاهى وقت ها یک کلمه اى فرض کنید که من مى گویم ، یک چیزى من مى گویم ، به نظر شما هم خوب مى آید ، مثلا ، آنوقت مى بینى که در جاهایى ، از این یک برداشت هائى کرده اند که مشمول معصیت شده اند . به من اطلاع داده اند (من که بیرون نیستم ، اما اشخاصى به من اطلاع داده اند) که بعضى نوارهاى بسیار مفتضح در بعضى از جاها هست به عذر اینکه فلانى گفته است که کسى حق ندارد به کسى ، من همچو چیزى گویم که کسى حق ندارد نهى از منکر کند ؟ ! من اگر بفهمم که واقعا این صحت دارد ، اذن مى دهم به آن کسى که مى خواهد اینها را از اطراف خیابان ها بیرون کند ، این دکان هایى که این کارها را مى کنند دکانشان را برچینند . خودشان توجه کنند که این مسائل ، یک مسائلى است که آبروى اسلام در خطر است برایش . در جمهورى

ص: 164

اسلامى علنا یک همچو مسائلى در خیابانش بشود ، این را نمى شود ، تحمل بکنند ، مردم تحمل نمى کنند . و به من نسبت مى دهید ، دروغ نسبت مى دهید ، من همچو کارى نمى توانم بکنم که یک مسأله خلاف شرع را من بگویم بله باید بشود . ما چیزهائى که بر خلاف است مى گوییم نباید باشد ، نه چیزهائى که بر خلاف است باید باشد .

بنابر این پاسدارها که عزیزترین افراد هستند در این کشور باید فکر کنند که این عزت خودشان را و این محبوبیت خودشان را حفظ کنند . اگر این حفظ نشود پوسیده مى شوند ، از بین مى روند و این به این است که مشى شان را مشى اسلامى قرار بدهند . دادگاه ها مشى شان را مشى اسلامى قرار بدهند . مى دهند اما خیلى توجه کنند ، اگر یک جا دیدند که یکى اشتباه کرده ، اشتباه را به او بگویند ، اگر دیدند تعمد کرده ، اطلاع بدهند تا با او رفتار اسلامى بشود و بالاخره همه ما ، همه این دولت و همه این اشخاصى که در کارهاى دولتى ، یا در کارهایى که در جمهورى اسلامى باید بشود دست به کار هستند ، باید این حیثیت خودشان را پیش مردم حفظ کنند و این حیثیت حفظ مى شود به اینکه به مر اسلام عمل بشود ، اعم از احکام اولیه و اگر چنانچه نشد و تشخیص داده شد به اینکه الان مصلحت در حکم ثانوى است ، احکام ثانویه و اما این هم باید روى تشخیص صحیح باشد . خوب ، یک نفر مى نشیند مى گوید که الان حکم اضطرارى است باید فلان چیز بشود ، یک عده اى مى گویند نیست اضطرارى . اینکه نمى شود گفت که حالا که یک عده اى گفتند اضطرارى است ، ما او را گیریم ، فرض کنید چند نفر هم او اکثریت دارد . شما باید یک کارى بکنید که اضطرارى را قبول کند ، شوراى نگهبان قبول کند ، مجلس لااقل دو ثلث اش رأى بدهد به اینکه این امر اضطرارى است ، مشورت کنند با اشخاص مطلع . ما باید به مر اسلام عمل کنیم . آقایان ، شما باید به مر اسلام ، هم تکلیف شرعى تان است ، هم حکم عقل است که ما باید حفظ کنیم مردم را . اگر یک وقتى مردم تو خیابان ریختند و شعار بر ضد ما دادند ، شعار بر ضد کسانى دادند ، خوب ، آنوقت چه مصیبتى است . ما بس مان است آن شعارهایى که در خارج برایمان مى دهند و آن شعارهایى که منافقین مى دهند و امثال آنها . ما وقتى مردم را داریم ، اسلام را داریم و رضاى خدا را داریم ، همه چیز داریم و هیچ یک از آن تبلیغات سوء تأثیرى نمى کند ، اما اگر خداى نخواسته مردم یک وقتى لغزش پیدا کردند دیدند شما خداى نخواسته دارید یک کار خلافى کنید و خیال کنند عمد است ، خوب ، آنها که نمى دانند این مسائل را ، توده مردم که نمى توانند مسائل را تحلیل کنند به طورى که بفهمند که کجا عمد بوده ، کجا نبوده ، فلان آقا چه بوده است ، او چه بوده ، این مصیبت مى شود برایتان . و من امیدوارم که انشأاللّه جدیت زیاد در این مسأله بکنید و انشأاللّه رأى هایى که شما مى دهید ، مشورت ها زیاد باشد ، بلکه گاهى وقت ها با بعض افراد شوراى نگهبان مشورت کنید و بعد از اینکه مشورت شد و این امور آنطور شد ، دیگر نه شوراى نگهبان رد کند و نه مردم ناراضى مى شوند . مردم وقتى دیدند یک حکمى را حکم خداست ، مجلس گفته است ، شوراى نگهبان هم که دنبال این است که احکام اگر خلاف اسلام باشد ردش کنند ، حالا که قبول کردند اسلامى است ، مردم با اسلام که دعوا ندارند . مردم ، اسلام هر چه بفرماید قبول مى کنند . کسى که جوانش را براى اسلام مى دهد

ص: 165

دیگر دنبال این نیست که مثلا فلان چیز را ندارد ، چطور باشد ، یا فلان چیز را دارد ، چه بشود . ما باید این اسلام عزیز را نگهدارى بکنیم . مجلس اسلامى ما نگهبان اسلام باشد و همه ارگان ها و دولت ، نگهبان اسلام ، خدمتگزار اسلام باشد ، وقتى خدمتگزار اسلام شد همه مسلمان ها با آن موافق هستند . چه در ایران و چه در خارج ایران ، همه با آن موافق هستند ، آن عده اى هم که مخالف هستند ، مخالف اسلام اصلش هستند ، آنها هم تأثیرى دیگر حرف هاشان ندارد . و من امیدوارم انشأاللّه که این جنگ به زودى تمام بشود و به نفع شما تمام بشود ، به نفع اسلام تمام بشود و اشخاص اگر چنانچه یک وقت احتیاج به آنها شد باز بروند به جبهه ها ، اگر احتیاج باشد واجب است بروند ، اگر احتیاج نباشد ، نه ، لازم نیست . گاهى وقت ها هم آنها مى گویند نباید بیایند . و کمک کنند و انشأاللّه با دولت هم کمک کنند راجع به شاهراه سازى ها ، راجع به این مسائل ، باید دنبال این باشند که کمک بکنند . و الان ما کارمان آنى است که در رأس امور است همه مى دانید که الان جنگ است ، اگر این حل شود مسائل دیگر چیزى نیستند ، حل مى شوند انشأاللّه . خداوند همه شما را حفظ کند و موفق کند و سلامت بدارد و براى اسلام همه ما خدمت کنیم و انشأاللّه هواهاى نفسانى را کنار بگذاریم و آن چیزى را که به حسب حدیث پیغمبر اکرم است که : (ان اخوف ما اخاف علیکم اثنان ) یکى اتباع هواست ، یکى هم طول امل است . هواها از بین برود ، طول امل ها از بین برود . اینطور نیست که ما همیشه باشیم ، دیر و زود دارد ، زود و دیر دارد ، چند روز آن ، چند روز آن ، هر کسى پنچ روز نوبت اوست و بعدش وارد مى شود به یک دنیائى که دنیاى همیشگى است ، ابدى است ، یا ابدى در نعمت انشأاللّه شماها باشید یا خداى نخواسته طور دیگر . بنابر این ما باید رضاى خدا را به دست بیاوریم و دنبال این باشیم که رضاى او به دست بیاید . حالا او روشنفکرى که یک خیال دیگر مى کند ، هر چه مى خواهد بگوید . آن دولت دیگرى هم که یک چیزى مى گوید ، نقى مى زند ، آن هم هر چه خواهد بگوید ، آن منافقى هم یک چیزى مى گوید ، آن هم هر چه خواهد بگوید . ما رضاى خدا را به دست بیاوریم ، چیزهاى دیگر سهل است .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 166

تاریخ : 61/1/17

بیانات امام خمینى در دیدار با نماینده امام در شهربانى ، رئیس شهربانىکل کشور و رؤساى شهربانى هاى مراکز استان ها

باید رفتارتان با مردم طورى باشد که هنگام مشکلات ، همین مردم مشکلاتتان را رفع کنند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

بحمداللّه انقلاب این جدایى را از میان برداشت . ایران امروز یک گروه و یک حزب الهى شده است و دولت و قواى نظامى و انتظامى و روحانیون و همه اقشار مردم در یک صف واحد و طولانى قرار گرفته و مى خواهند به اسلام و مردم خدمت کنند . و شما هم باید کارى بکنید که آن ذائقه تلخى که مردم در گذشته از دیگران داشته اند به ذائقه شیرینى مبدل سازید ، که اگر چنانچه خداى نخواسته مشکلى برایتان پیدا شد ، همین مردم کوچه و بازار بیایند و مشکل شما را رفع کنند ، که الان هم بحمداللّه وضع همین طور است . چون مردم احساس شان این است که همه چیز از خودشان است و هیچ چیز را غریبه نمى دانند و شما را فرزندان خودشان مى شناسند پس شما باید به وظیفه فرزندى خود و آنها هم به وظیفه پشتیبانى و پدرى عمل کنند . و مطمئن باشید تا این نعمت هست شما قوى و قدرتمند هستید و هیچ قدرتى نمى تواند شما را از بین ببرد ، خدا هم شما را تأیید مى کند .

از وظائف شهربانى است که جلوگیرى از منکرات کند

من مسائل کلى را قبلا نوشته ام که باید ایران یک مملکت اسلامى و همه چیزش اسلامى باشد . اگر کسى در احوال شخص اش مرتکب معصیت و فساد هم بشود و بر فرض اثبات هم ، روى موازین شرعى باید امر به معروف و نهى از منکر نمود . نباید کسى از این معنا سوء استفاده کند و در خیابان ها کار خلاف شرع انجام دهد . یکى از وظایف شهربانى جلوگیرى از منکرات است و ما هم شهربانى را به خاطر عمل به وظایفش مى خواهیم . اگر کسى در خیابان از دستورات شهربانى و رانندگى تخلف کرد ، باید تعقیب بشود و اصولا هر چه در حفظ نظام مملکت و شهر دخالت دارد باید با جدیت عمل گردد . اگر شما مراکزى را مى بینید که در آن توطئه بر علیه انقلاب و نظام جمهورى اسلامى در کار است براى خنثى کردن آن زود عمل کنید . و ابدا این صحبت نیست که دل شما بلرزد که مبادا مسأله اى پیش آید ، مثلا در منزلى که گروهى اجتماع کرده اند و خواهند انفجار و یا خرابکارى انجام دهند و یا یک

ص: 167

دسته و اشخاصى را از بین ببرند ، این وظیفه مأمورین است که جلوى آن را بگیرند ، و مراکزى که اشخاص فاسدى مى خواهند در آن هروئین و تریاک تقسیم کنند و یا فساد و فحشا و منکرات و مشروبات را رواج داده و عشرتکده دایر کنند ، کنترل نمایند . من امیدوارم که شما در کارهایتان موفق باشید و وظایف خود را به طور شایسته انجام دهید . خداوند همه شما را تأیید کند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 168

تاریخ : 10/11/61

بیانات امام خمینى در جمع نمایندگان اصناف و بازاریان تهران و سراسر کشور

یکى از قشرهاى عظیم متعهد به اسلام بازار است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

متشکرم از اینکه امروز مواجه هستم با قشر متعهد اسلامى نمایندگان سراسر کشور از اصناف و بازرگانان و من امروز باید یک مقدار راجع به بازار صحبت کنم ، یک مقدار هم راجع به دولت . آنکه راجع به بازار است ، همه مى دانیم ، مى دانید که بازار یکى از قشرهاى عظیم متعهد به اسلام و در هر غائله اى که براى اسلام پیش آمده است ، این بازار است که پیشقدم است . در قضیه تنباکو و حکم مرحوم میرزاى شیرازى اعلى اللّه مقامه این بازار بود که همراهى کرد و منتهى به قیام شد . بعضى از بازرگانان اصفهان ، از قرارى که نقل شده است یکى از بازرگان هاى معتبر بوده است ، تمام تنباکوهائى که داشته است و آنوقت تاجر تنباکو هم گفته شود بوده است _ پس از حکم میرزا ، آورد در میدان شاه و آتش زد و مشابه او بازارهاى دیگر در تائید حکم میرزا در آنوقت قیام کردند ، حتى شهید هم دادند و پس از آن ، در طول مشروطیت و استبداد به صورت مشروطیت ، باز در هر زمینه ، این بازار است که پیشقدم است و همراه با سایر قشرهاى ملت از کارگران و کشاورزان و امثال اینها ، مجاهده کرده است و مشکلات را تحمل کرده است و در پیشبرد مقاصد اسلام آنچه که توان داشته است ، عمل کرده است و در این پنجاه سال سیاه که تاریخ ایران را سیاه کرد ، سیاه تر از رژیم هاى سابق کرد ، فشار بر بازار بسیار بود و بیشتر بود و از بازار آنها خیلى وحشت داشتند و لهذا یک وقت هم بناى بر این گذاشتند که این سقف ها را خراب کنند ، از زیر این سقف ها خوف داشتند ، لکن موفق نشدند . و در این نهضت ، بازار یک حظ وافر در امور داشت از تعطیلى هائى که کرد ، از اعتصاباتى که کرد ، البته سایر قشرها هم سهیم بودند ، لکن بازار هم یک قشر عظیم سهیم در این امر بود و در این جنگ هم ، بازار هم در جبهه فرستاد و هم در پشت جبهه خدمت کرد . الان هم باز ، بازار است که خدمت مى کند و از اسلام عزیز و از جمهورى اسلامى نگهدارى مى کند .

میرزا ، یک آقاى مرجع بود در یک دهى از عراق ، او نمى توانست که خودش یا طلبه هائى که آنجا دارند بسیج کنند براى مقابله با آن سلطنت استبدادى . او حکمى فرمود ، علماى بلاد هم نمى توانستند خودشان راه بیفتند و این استبداد سیاه را بشکنند . این بازار و ملت بود که پشتیبانى از مراجع خودشان کردند ، از علماى خودشان مى کردند و آنهائى که به راه استبداد مى رفتند ، آنها را به

ص: 169

زمین مى زدند و در همین نهضت و در همین قضایائى که همه شاهد بودید و شاهد بودیم . باز ، بازار است که تعطیلات طولانى کرد و با تعطیلات طولانى و تظاهرات و اعتصابات و چیزهاى دیگر از این نهضت پشتیبانى کرد . البته قشرها هم همه بودند و خداوند همه را تائید کند . این بازار است که از اول ، پشتوانه احکام اسلام بوده است و حالا هم هست و انشأاللّه بعدها هم خواهد بود و امیدوارم که دولت توجه عمیق خاص بکند به بازار و آنچه که از دست او بر مى آید به این قشر متعهد خدمت بکند .

متصدیان امور همه شان مى خواهند خدمت بکنند و آنقدر که قدرت دارند عمل مى کنند

آن چیزى که مربوط به دولت است ، باید من عرض بکنم و شما هم مى دانید و شاید بعضى ها کمتر بدانند ، بعضى ها بیشتر . آن شناختى که من از این متصدیان امور دارم که بعضى از آنها سال هاى طولانى با آنها بوده ام و از نزدیک ملاقاتشان مى کرده ام و بعضى دیگر هم که در طول این خدمتى که مشغول بودند با آنها آشنا شدم . ما یکى ، یکى از اینها را ، البته به طور اجمال که مزاحم شما نشوم ، به شما عرض مى کنم . شما اگر گمان بکنید که در تمام دنیا ، رئیس جمهورها و سلاطین و امثال اینها ، یک نفر را مثل آقاى خامنه اى پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار و بناى قلبى اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند ، پیدا نمى کنید . ایشان را من سال هاى طولانى مى شناسم و در آن زمانى که اول نهضت بود ایشان وارد بود و به اطراف براى رساندن پیام ها تشریف مى بردند و بعد از این هم که این انقلاب به اوج خودش رسید ، ایشان حاضر واقعه بود همه جا ، تا آخر و حالا هم هست . یک نعمتى خدا به ما ، این است که داده .

مجلس مان را شما ملاحظه کنید ، بسیارى از آنها را من از نزدیک مى شناسم ، یعنى سابقه طولانى دارند مثل رئیس مجلس و بسیارى از آقایان دیگر ، و آنها را با تعهد و تعهد به اسلام و خدمتگزارى و هر چه توان دارند ، آنها را مى شناسم و در این طول مدتى که مجلس برپاست مى دانم که همه اینها خدمتگزارند ، در بین آنها من نمى توانم یکى را پیدا کنم که بتوانم بگویم که این ، تعهد به اسلام ندارد . البته اختلاف سلیقه ، اختلاف دید ، اختلاف اجتهاد در هر قشرى هست ، در علما هم هست ، در مجتهدین هم هست ، در شما آقایان هم هست که اختلاف سلیقه دارید ، اختلاف دید دارید لکن مشترکند در اینکه خدمتگزارند و همه مى خواهند خدمتگزار باشند و در بین آنها من حتى یک نفر را نمى توانم بگویم که این یک نفر به اسلام خیلى علاقه ندارد ، همه شان علاقمندند با اختلاف سلیقه اى که دارند . و شوراى نگهبان ، این فقهائى که در آنجا هستند تمامشان را من از نزدیک سال هاى طولانى مى شناسم که باید بگویم اینها را من بزرگ کرده ام آنها هم که حالشان معلوم است . و اما دولت آنها را هم بعضى از آنها که سال هاى طولانى من با آنها آشنا بودم ، بعضى از وزرأ و بعضى از آنها را در این مدتى که متصدى خدمت بودند ، با آنها آشنا شدم و آنها را شناختم ، اینها هم همه شان مى خواهند خدمت بکنند . شما گمان نکنید که در بین آنها ، یکى پیدا بشود که نخواهد خدمت بکند و آنچه که توان دارند اینها ، هم توان خودشان را انجام مى دهند و آنقدر که قدرت دارند عمل مى کنند . قوه قضائیه هم که معلوم است

ص: 170

اشخاصش ، من از اول آشنا بودم به بسیاریشان و الان هم اشخاص معتبرى در آنجا هستند ، متعهدى هستند ، لکن من تفضیل دیگر نمى خواهم بدهم .

گرفتارى هائى که دولت الان با آن مواجه هست ، یک قضیه الان قضیه جنگ است

من مى خواهم حالا به شما آقایان گرفتارى ، بعضى گرفتاریهاى اینها را ، نه همه را ، بعضى گرفتارى هائى که دولت الان با آن مواجه هست عرض کنم تا ببینید که با این گرفتارى هاى الان هم بسیارى از کارها را انجام داده اند و در سر تا سر کشور خدمت هائى کرده اند که در این پنجاه سال نشده است . این آیا سزاوار این نیست که ما تقدیر کنیم از آنها و تشکر ؟ یک قضیه الان قضیه جنگ است . شما شاید بعضى تان بدانند که جنگ در هر روز چقدر خرج دارد ، چقدر مهمات مى خواهد ، چقدر مخارج روزانه است براى جنگ . نفس جنگ امروز در هر روز بیشتر از چند صد میلیون خرج دارد . پهلوى این بگذارید آن خرابى هایى که در جنگ به ما وارد شده است و آن جنایاتى که رژیم بعث بر این ملت ضعیف کرده است . دنبال این جنایات ، آواره هایى که جنگى هستند و غالب بر بیشتر از یک میلیون ، دو میلیون هست که حالا من عددش را خیلى نمى دانم آنها هم یک چیزى هست که دولت باید درست کند کارشان را . پهلوى این بگذارید آوارگانى که از عراق ، از ایرانى هایى که سابق در عراق بودند و زندگى در عراق مى کردند ، بیرون کردند و دولت متکفل امور آنهاست ، آواره هائى که از افغانستان الان در ایران هستند و مشکلات زیادى دارند آنها هم ، این خرابى هائى که بخواهند ترمیم بکنند (البته ملت خیلى کمک مى کند در همه این امور لکن اینطور نیست که کمک ملت کافى باشد ، این مقدار از کمک که کردند) دولت هست که متکفل این امور هست و مسؤول این امور هست ، هر روز مواجه با یک مشکلات عظیم است . مى خواهد که کامیون براى جنگ بفرستد راجع به خواربار که باید از اینجا به آنجا ببرند گرفتار است ، بخواهد خواربار را بفرستد راجع به جنگ گرفتار است ، معذلک با تمام قوا جنگ را مقدم مى دارد . الان گرفتارى دولت به قدرى است که این بودجه هائى که ملاحظه مى کنید اینها نمى تواند کار دولت را درست کند ، این ملت است که باید درست کند .

حالا من عرض مى کنم به شما ، ما فرض مى کنیم که حضرت امیر سلام اللّه علیه امروز در ایران بود و رئیس دولت بود و ملاحظه مى کرد که یک جمعیتى ، صدام و آنهائى که با او موافقند ، یعنى همه دولت هاى دنیا به استثناى بعضى ، این هجوم کرده است به ایران و خرابى کرده است و نفوس مردم را تلف کرده است و آواره کرده است و غارت کرده است و خرابى . حضرت ببینند که الان اسلام و ملت اسلام و اعراض نفوس ملت اسلام در خطر این است که این یاجوج و مأجوج بریزد به ایران و همان کارى را که در اهواز کرد و خرمشهر کرد در تهران بکند و در مشهد بکند و در اصفهان . اگر حضرت احساس این معنا را کرد ، چه کرد ؟ مى نشست موعظه مى کرد ؟ مى گفت که خودم تنها درست مى کنم ؟ پول نداشت ، کافى نبود ، مالیات تنها کافى نبود ، چه بکند ؟ حضرت آنوقت حکم مى کرد به اینکه مردم

ص: 171

به حسب توانشان ، مستضعفین ، طایفه کم درآمد ، اینها کنار و طایفه هائى که پر درآمدند ، صد میلیون مثلا اینها هر سال در مى آورند و بیشتر و خصوصا آنهائى که کارى به کار این مسائل ندارند ، البته نوع بازرگانان اینجور نیستند ، نوع تجار اینجور نیستند ، نوع کسبه اینطور نیستند ، اما در بینشان خوب اشخاصى هست ، شما هم مى شناسید که یک معامله چند صد میلیونى مى کند و در آن معامله هم بیشتر از صد میلیون نفع مى برد و حساب و کتابى هم در کارش نیست . امیرالمؤمنین با این کشورى که در معرض خطر است چه مى کرد ؟ همه افراد را مى فرستاد جنگ با فشار ، اموال اشخاصى که ثروتمند بودند و اینها را مى گرفت و مى فرستاد و اگر نمى رسید عباى خودش را مى داد ، عباى من را هم مى داد ، کلاه شما را هم مى داد براى حفظ کشور اسلام ، براى حفظ نوامیس خود این مردم . شما مى دانید که اگر خداى نخواسته صدام یک وقت دستش به تهران برسد چه خواهد کرد ؟ براى شما اموال مى گذارد ؟ براى شما اعراض مى گذارد ؟ براى شما نفوس مى گذارد ؟ مى دانید چه خواهد کرد ؟ مى دانید که خطر دارد الان ؟ خطر ، صدام قابل آدم نیست ، اما صدام و آنهایى که پشتوانه او هستند ، دولت هایى که پشتوانه او هستند ، آنهایى که کمک مى کنند به آنها ، قدرت هاى بزرگى که اسلحه مى دهند ، قدرت هاى بعد از او که آدم مى فرستند ، تجهیزات مى فرستند ، و افراد مى فرستند ، خوب ، یک همچو خطرى الان براى ایران هست . آیا در یک همچو خطرى که همه متوجه همه است ، نه متوجه یک قشرى ، خطر خوزستان متوجه همه جاى ایران است ، خطر خرمشهر و آبادان و _ عرض مى کنم که _ آنجاهایى را که آنها آنوقت در تصرف داشتند و آن کردند که مغول نکرده بود در طول تاریخ ، این متوجه به همه است . انصاف است که در یک همچو وقتى احتکار بشود ، این ملت را در مضیقه بگذارند ؟ انصاف است که در یک همچو وقتى گرانفروشى بشود که دولت به جان بیاید و نتواند درستش بکند ، یا باید کمک کرد به این دولت ؟ تکلیف نداریم ما که کمک مى کنیم ؟ تکلیف شرعى ، این اصناف محترم ، این بازارى هاى محترم ، اینها مى توانند مبارزه کنند با گرانفروشى ، با اینکه اجناس را به قیمت ارزانتر بفروشند ، آن مقدار که گیرشان آمده ، اگر اجناس را به قیمت ارزان بفروشند ، محتکرین کنار مى روند ، نمى توانند نگه دارند ، یا محتکرین را بروند خود اصناف بروند آنجا ، به آنها بگویند آقا چرا این کار را مى کنید در یک همچو وقتى که همه چیز ما در معرض خطر است ، ما حق داریم که بنشینیم هى گله کنیم از اینکه مثلا فلان چیز کم است ، فلان چیز زیاد است ؟ خوب نمى توانیم . مسأله بالاتر از این معنایى است که من و شما خیال مى کنیم ، مسأله ، مسأله آمریکا است نه مسأله صدام . مسأله فرانسه هست ، مسأله شوروى است .

بازار را ما باید حفظش کنیم با تمام قوا ، از آن طرف بازار باید دولت را حفظ کند

خوب ، ما باید ، این ملت ما تا حالا مقاومت کرده و خداوند انشأ اللّه حفظشان کند و از این بعد هم مقاومت کرده است و مى کند و باید هم زیادتر مقاومت کند . شما بسیاریتان یادتان هست این جنگ دوم را ، ما که داخل جنگ نبودیم ، طرف جنگ نبودیم و لکن وقتى که اینها ریختند به ایران و ایران هم هیچ نتوانست کارى بکند و آن ارتش شاهنشاهى و آن حرف هائى که رضاخان مى گفت ، معلوم شد

ص: 172

همه اش پوچ بود ، اینها وقتى وارد شدند ، با اینکه آنها هم کارى به مردم نداشتند ، همین وارد شدند ، اما دیدید که ارزاق چه جور بود ؟ دیدید که هیچ نانى پیدا نمى شد ؟ دیدید برنج نبود ؟ هیچ نبود ، جیره بندى بود ، آن هم با آن قیمت گران در بعضى اجناس . ما امروز در جنگ هستیم آقا ، ما ، شوخى نیست . مسأله جنگ شوخى نیست ، خرج جنگ شوخى نیست ، مقاومت در مقابل جنگ شوخى نیست ، یک لشکر را یا چندین لشکر را تجهیز کردن براى مقابله ، اینها یک امورى است که دولت گرفتارش هست و دارد خدمت مى کند . ما این دولتى که خدمت مى کند باید تقدیرش بکنیم ، کمکش بکنیم . چهار نفرى که توجه ندارند ، یک چهار نفر دیگرى هم که منافق هستند مى آیند هى به او یک چیزى مى گویند ، به آنها یک چیزى مى گویند ، ناراحتى ایجاد مى کنند در مردم . خدا داند که با این جنگ و با این وضعى که الان براى ایران هست و آن محاصره اقتصادى که هست و آن کمک ها و کارشکنى هایى که هست و آن تبلیغات سوئى که بر ضد شما و بر ضد اسلام هست ، معذلک دولت ایستاده است و دارد خدمت مى کند ، این اعجاز است . باید ما کمکش بکنیم ، زیر بغلش را بگیریم تا بتواند کار بکند . باید اشکالاتى که حتما مى دانند ، خود آنها هم مى دانند که اشکال زیاد است ، اما چه بکنند ؟ بگویند که رها ، هر کس هر کار مى خواهد بکند ؟ خوب ، یک عده هستند که وارد مى کنند و به قیمت هاى چندین مقابل مى فروشند ، یک عده هستند که احتکار مى کنند ، یک عده هست نمى کنند خوب ، این بیچاره دولت چه بکند ؟ جنگ را رهایش کند ، مى شود ؟ آوارگان را رهایش کند مى شود ؟ مستضعفان را رها کند ، مى شود ؟ شما ببینید در همین بساطى که الان براى ملت ما پیش آمده است و دولت هم آنقدر در مقابل اینها مقاومت کرده ، چقدر ساختمان کرده براى مردم ، چقدر راهسازى کرده براى مردم . من مکرر به اینها گفتم که آقا این کارهایى را که مى کنید ، بیایید بگویید ، بیائید به مردم بگویید تا توجه پیدا کنند . خوب شما هم خیلى مى دانید اکثر شاید بدانند که در آنجاهائى که هیچ برایشان کار نشده بود ، نه آب داشتند ، نه زمین داشتند ، نه راه داشتند ، هیچ نداشتند ، نه طبیب داشتند ، الان همه اینها تا یک حدودى که قدرت داشته دولت ، عمل کرده و خوب عمل کرده است . بنابر این ما باید از یک همچو دولتى که نمونه است ، شما خیال مى کنید که صدام اینطورى عمل مى کند ؟ صدام هم مبتلاى به جنگ است ، همه هم به او کمک کنند ، اما بپرسید از آنهایى که از عراق مى آیند ببینید چه مى کند او ، بپرسید از این آقایان عراقى که آمدند و فرار کردند آمدند ، دارد چه کند با این مردم ، این حبس هاى او و اشخاص اخیار را در حبس هایش چه مى کند . بنابر این ما دو طرف قضیه را باید ملاحظه کنیم . از آن طرف بازار را ما باید حفظش بکنیم با تمام قوا ، همه مان موظفیم . بازار است که ما را نگه داشته ، همه را نگه داشته ، از آن طرف ، بازار باید دولت را حفظ کند . اگر رها کند چه بکند دولت . آقاى موسوى ، نخست وزیر یک کاسب است مثل شما کاسب بوده دیگر ، پدرش هم الان ظاهرا کاسب است . خوب ، آن که چیزى ندارد که خودش بدهد ، وزیرهاى دیگر هم همه از این قبیل اند . دولت خودش که چیزى ندارد . دولت مى خواهد دفاع از جان شما ، از ناموس شما ، از مال شما ، از حیثیت شما بکند . خوب ، ما خودمان باید این کار را تکفل بکنیم و آن مقدار که مى توانیم ، اینهایى که سرمایه هاى کلان دارند . اگر یک وقتى شما

ص: 173

شنیدید که این آقایان بعضى مى گویند تروریست اقتصادى و محتکرین را مى گویند ، محتکرین را مى گویند ، عامه بازار که محتکر نیستند ، متعهدند آنها ، آنها خلاف شرع نمى کنند . یک دسته هستند که هم نق مى زنند ، هم کارى به این کارها ندارند ، هم مال مردم را احتکار مى کنند و گران مى فروشند و بازار سیاه درست مى کنند ، یک دسته هم اینها ، اینطور نیست که به بازار کسى جسارت کند ، من تا حالا از هیچ کس نشنیدم که در بازار یک حرفى زده باشد . خوب ، این بازارى است که بازار مسلمین است ، این بازارى است که از اول تا حالا خدمت کرده و حالا هم خدمت مى کند ، بعدها هم خدمت خواهد کرد . بنابر این ما هم در گرفتارى هاى دولت باید ملاحظه کنیم ، هم گرفتارى مستضعفین و بیچاره ها باید ملاحظه کنیم ، هم گرفتارى این آواره هایى که آمدند و الان هستند . ما که نمى توانیم این آواره ها را ، خصوصا این آواره هایى که از خود ما هستند از اهواز آمدند ، از _ عرض کنم _ خرمشهر آمدند ، از این بلادى که مورد تعدى واقع شده است آمدند ، از خوزستان آمده اند ، بالاخره از جاهاى دیگر هم آمده اند و همین طور میهمان هایى که داریم ، خوب افغانى هستند ، مسلمان هستند یا فرض کنید که عراقى هستند یا بیچاره ها را از خانه هایشان دور کردند ، مالشان را بردند ، خودشان را فرستادند اینجا . خوب ، باید چه کرد با اینها ؟ نباید اینها را پذیرائى کرد ؟ ما مسلمانیم ، آنها هم مسلمانند . ما باید از آنها پذیرائى کنیم . خدمت کنیم به آنها و این دولت است که دارد این کارها را مى کند . عمق کار دولت را ما نمى توانیم درست بفهمیم ، تا یک دولت نیاید بنشیند ، تا بعضى از آقایان محترم اصناف نروند پیش دولت بنشینند ، از این نمایندگان ، دولت برایشان تشریح کند که ما گرفتارى مان چى هست ، آنقدرى که آنها گرفتارى دارند ما تصورش را نمى توانیم بکنیم . بنابر این ما دو طرف قضیه را باید ملاحظه کنیم . یعنى از همه ابعاد ما باید توجه بکنیم به مسائل و مشکلاتمان و اسلام همه ما را مسئول قرار داده ، وقتى اعراض نفوس مسلمین در معرض خطر است ، براى همه ما واجب است که اگر به اندازه کافى ندارند آنها جمعیت ، پاشیم برویم ، آن که مى تواند باید پا بشود برود ، براى همه واجب است که حالایى که یک عده اى داوطلب شدند و بحمداللّه زیاد هم هستند و رفتند تو جبهه هم الان ، الحمدلله خوب است ، لکن پشت جبهه مشغول باشند به تأیید دولت ، مشغول باشند به اینکه دولتى که در هر ماه چند میلیون خرج جنگ فقط مى کند ، هر روز هر روز چند صد میلیون خرج جنگ را دارد دولت ، از آن طرف هم عایدى دولت مهمش نفت بود که نفت را حالا نمى گذارند ما استخراج کنیم زیاد . نمى شود هم نفتى که مال نسل هاى آینده است همه اش را در بیاورند و حالا خرج کنند و چهار روز دیگر زندگى نتوانند بکنند . باقى اش این است که خوب مردم کمک کنند ، خیرخواه ها کمک کنند ، ما نصیحت مى کنیم ، استدعا مى کنیم از آنها که کمک کنید به این دولتى که مشغول گرفتاریش هست و آنهمه گرفتارى دارد . دولت هم باید به شما کمک کند ، طرفینى است قضیه ، یک طرف را نباید حساب کرد . از آن طرف دولت که مى تواند باید خدمت کند آنقدرى که توان دارد باید خدمت کند به بازار و به مستمندان و به دیگران ، از آن طرف هم آقایان همه باید خدمت بکنند . منتها اینکه حالا من دارم مى گویم ، به گوش یک عده زیاد اما کم مایه ، کم سرمایه ، به گوش آنها مى رود ، اما یک عده اى هم هستند که سرمایه هاى هنگفت دارند ، آنها

ص: 174

این حرفها را خیلى گوش نمى دهند ، حساب آنها با خداى تبارک و تعالى است . انشأاللّه خداوند همه شما را تأیید کند ، موفق باشید و همه و همه ما و دولت ، همه دنبال این باشیم که اسلام را پیاده کنیم و احکام اسلام را و امیدواریم که پیروز بشویم و پیروز مى شویم و خداوند همه شماها را حفظ کند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 175

تاریخ : 61/11/12

متن نامه رئیس دیوانعالى کشور و نخست وزیر به محضر امام خمینى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

محضر مبارک آیت اللّه العظمى امام خمینى رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران

به عرض عالى مى رساند بررسى هاى انجام شده نشان مى دهد که اموال منقول و غیر منقول بعضى افراد به عناوین مختلف که مستند به احکام کلى بعضى از حکمام محترم شرع مى باشد توقیف و گاهى ضبط مى گردد ، بنابر آنچه گفته مى شود بعضى از احکام یاد شده را به حضرتعالى نسبت مى دهند که به تشخیص این ستاد با فرمان اخیر مغایر است . نظر مبارک را بیان فرمائید .

عبدالکریم موسوى اردبیلى _ میرحسین موسوى

تاریخ 61/11/13

پاسخ امام خمینى به نامه رئیس دیوانعالى کشور و نخست وزیر

بسم اللّه الرحمن الرحیم

درباره توقیف ها مطلب همان است که در بیانیه هشت ماده اى آمده است و پیش از تعیین تکلیف شرعى در محاکم ، هر گونه دخل و تصرف ، خلع ید ، سرپرست گذاشتن و غیره مشروع نیست و اگر حکمى و یا دستورى مخالف آن باشد ، اعتبار ندارد و ستاد در جلوگیرى آن ، اقدام قاطع نماید و در صورت نسبت چیزى به اینجانب ، تا از شخص اینجانب سؤال نشده است باید ترتیب اثر ندهند ، زیرا بسیارى از امور که به اینجانب نسبت داده مى شود بر خلاف واقع است .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 176

تاریخ : 61/11/14

بیانات امام خمینى در دیدار با وزیر و معاونین وزارت صنایع سنگین و اعضاى هیأتعامل سازمان گسترش و نوسازى صنایع ایران

وقتى انسان اراده کرد به پیش مى رود

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من معتقدم که شما و همه کسانى که به کارى اشتغال دارید باید دو جهت را مراعات کنید ، یکى اتکأ به خدا و تلاش براى کسب رضایت او در جهت قطع هر گونه وابستگى این مملکت به اجانب است چون براى جمهورى اسلامى ایران عیب است که دستش پیش دیگران دراز باشد ، و دوم اینکه هیچگاه از کارها مأیوس نشوید چون همه چیز یکدفعه درست نمى شود و کارهاى بزرگ باید به تدریج صورت گیرد و این بستگى به اراده انسان دارد ، وقتى انسان اراده کرد به پیش مى رود . شما ببینید در همین قضایاى انقلاب عده اى گفتند مگر مى شود بدون اسلحه با آنها طرف شد اما وقتى که ملت اراده کرد موفق گردید و اکنون شما کمرتان را محکم ببندید و آن افکارى که همه کارها را شرق و یا غرب باید انجام بدهد از ذهنتان بیرون کنید و تصمیم بگیرید که همه را خودتان انجام دهید . الحمدلله کشور ما جوان هاى با استعداد و کارآمد زیاد دارد و کسى بالاى سر آنها نیست که مانند زمان سابق نگذارد آنها در امور تخصصى مداخله کنند و یا آنها را در حد معمول کارگرى نگه دارد . اکنون محیط براى فعالیت شما باز و زیاد است و من دعا مى کنم که شما در این کار بزرگى که بناست انجام بدهید موفق باشید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 177

تاریخ : 61/11/18

بیانات امام خمینى در جمع مسؤولین و حکام شرع دادگاه ها و دادسراهاى انقلاب اسلامى مرکز

آنى که اساس است آن است که ما حسابمان را با خدا درست کنیم ، نه با مردم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من هم مشکلات دادگاه هاى انقلاب را و دادسراهاى انقلاب را مى دانم که خیلى زیاد است ، و هم زحمات آنها را مى دانم که زحمات بسیارى است ، براى اینکه خود مواجه شدن با امثال آنهایى که سر و کارشان با این دسته از آقایان است ، اصل مواجه شدن با آنها خودش مشکل است . فرضا که انسانى بخواهد به آنها مسائلى را بگوید و آنها جواب بدهند ، اینها ، این مسائل هم البته حجمش خیلى زیاد است و من مى دانم که با حجم زیاد و کمبود افرادى که حوزه هاى علمیه نمى توانند ، حالا من سفارش زیاد کرده ام و مى کنم ، ولیکن خوب ، کمبود دارند و این نکته اش این است که در فکر این مسائل ، حوزه ها نبودند ، یعنى حوزه ها دنبال همان احکامى بودند که رایج بین خودشان هست و محل ابتلاى مردم است ، مسأله دولتى در پیش نبود که راجع به آن هم فکرى بکنند . تازه این کار واقع شده است و حوزه ها هم دنبالش هستند که افراد تربیت کنند ، افراد پیدا کنند و من هم سفارش زیاد کرده ام و باز هم مى کنم ، لکن این مسأله البته مشکل است ، لکن شما در یک انقلابى که پیش مى آید توقع اینکه مسائل به آسانى رفع بشود نباید داشته باشید و ندارید هم ، و اینکه کسى به شما از بشر یک تشویقى بکند یک عرض مى کنم که فرض کنید که پاداشى بدهد ، شما براى خدا کار مى کنید ، بشر چیزى نیست ، بشر یک چیزى حالا مى گوید ، یک چیزى فردا فرض کنید بعضى شان خلافش را هم مى گویند ، اینى که اساس است این است که ما حسابمان را با خدا درست کنیم ، نه با مردم و از هیچ کس هم توقع نداشته باشیم ، مائى که براى خدا مى خواهیم یک کارى بکنیم توقع نداشته باشیم . و من از مخصوص این قشرى که سر و کارشان با این اشخاصى است که ضد انقلاب هستند و اشرار هستند ، من علاقه به اینها زیاد دارم و زحمت آنها را مى دانم و من در آن نوشته اى هم که نوشتم راجع به ، ضد انقلاب را استثنأ کردم . و من معذلک یک گاهى مى بینم سوأل مى کنند که راجع به اینها چى خوب ، من از اول گفتم که آنها حسابشان از این مسائل جداست . آنها نه عفوى حالا در کار است بر ایشان مگر اینکه خیلى تشخیص بدهند که نه ، دیگر حالا منقلب شده واقعا ، و الا ما نمى توانیم حالا با ضد انقلاب یک جورى رفتار کنیم که فردا باز یک اجتماعى بکنند و یک غائله اى براى ایران ایجاد کنند ، براى اسلام ایجاد کنند . اسلام به ما اجازه نمى دهد این را . ما راجع به افراد دیگرى که افراد عادى هستند ، افرادى

ص: 178

هستند که یک جرم هائى کرده اند که در همه جا هست این جرم ها ، عادى است ، آنها را باید البته خوب رسیدگى بکنند و چه بکنند و چه بشود .

حفظ اموالى که در معرض خطر است ، بر ولى غائب واجب است

راجع به اموال ، اگر اموال هایى هستند که واقعا در معرض اینند که اگر چنانچه رسیدگى به آنها نشود از بین برود ، همانطورى که آقاى محمدى فرمودند ، خوب ، این یک مسأله اى است که براى خاطر آنها ، ولى غائب باید آن کار را بکند ، واجب است برایش که این کار را بکند ، براى اینکه از امور حسبیه است ، و بعضى وقت واجب است این امر را انجام دادن ، براى حفظ اموال آنها ، حفظ کنند آنها را ، اموالى که در معرض خطر است ، در مظن از بین رفتن است ، بفروشند و بر ایشان نگه دارند ، همین طورى که آقاى موسوى گفتند . و انشأاللّه این کارها را انجام مى دهید .

و من راجع به دادگاه انقلاب و راجع به کارهائى که مربوط به دادگاه انقلاب است ، من نمى گویم که باید اینجا سستى بشود . اینجا باید با جدیت جلویش گرفته بشود ، باید جلوى این فسادها گرفته بشود . حالا بگیرند نگه دارند تربیت کنند یا اگر واقعا مستحق حدود شرعى هستند حدود شرعى را جارى بکنند که زندان ها باید زندان ها محل تربیت باشد ، باید مردم را در زندان ها تربیت کرد ، زندان خودش یک تربیتگاه باید باشد . خوب کسانى که در زندان هستند برایشان صحبت بشود ارشاد بشود ، آقایان صحبت کنند برایشان ارشادشان کنند . ممکن است یک عده اى شان افرادى باشند که واقعا گول خورده اند و شاید اکثرا هم گول خورده باشند . آنهائى که گول خورده اند کم کم درست مى شوند ، تا یک وقتى که آرامش پیدا شد ، خوب ، آنها هم بروند سراغ زندگیشان . اما آنهائى که غیر اینها هستند ، فرض کنید یک کسى یک دزدى کرده ، یک کسى یک فرض کنید که یک کار خلاف کرده ، آنى که حد شرعى دارد ، خوب ، حد شرعى جارى کنید ، آنى که حد شرعى ندارد باید رسیدگى کرد و این تعزیر مى خواهد ، تعزیرش کنند و رهایش کنند ، آن هم که حد دارد حدش را مى زنند رها مى کنند ، نگه داشتنش در زندان جز اینکه یک خلاف باشد و خداوند راضى نباشد و اینکه یک کسى که باید یک یا چند شلاق بخورد برود ، خوب ، اینها را ناراحت کردن ، که اینها باید زودتر رسیدگى شود . حالا هم باز همین معنا را عرض مى کنم که همه بدانند که در غیر دادگاه هاى انقلابى که مربوط به این گروهک هاست ، سایر دادگاه ها و دادسراها کار مردم را باید زود تمام بکنند و من به حوزه علمیه هم سفارش کرده ام و مى کنم به اینکه کمک کنند و امروز ایران محتاج به کمک است .

معامله با آنهائى که در زندان هستند ، معامله انسانى _ اسلامى باید باشد

شما اگر بدانید ، خیال کنید که در هیچ جاى دنیا مثل ایران پیدا کنید ، نمى توانید بکنید ، یا اینکه به مجردى که انقلاب شد کارهایش یکدفعه رو به راه شد دیگر . حالا یک دسته اى اشرار هست . خوب ، اشرار ، مگر آمریکا اینهمه اشرار را ندارد ؟ اینهمه جنایاتى که در آمریکا واقع مى شود در ایران واقع

ص: 179

نمى شود ، یا در جاهاى دیگر ، این هم ، همه اش براى این است که کارها افتاد دست یک عده متدین ، یک عده اى متدین آمدند در میدان و کارها را انجام دادند . حالا این متدینین یک دسته شان از اهل علم بوده اند و یک دسته شان هم از اشخاص عادى بودند ، متدینین بودند ، اینها آمدند و کارها را انجام دادند و حالا هم الان هستند ، حالا هم از همه ایرانى هائى که هستند ، اینهائى که از اول بودند حالا هم هستند در میدان ، حالا هم چیز مى کنند . و از باب اینکه ناراحتى هایى در پیش بود ، خوب ، من صلاح دیدم به اینکه بعضى مسائل را طرح کنم و به آقایان بگویم و آقایان هم پیگیرى دارند مى کنند و امیدوارم که کارها را درست بکنند . اما در همان جا من قضیه دادگاه ها و داسراى انقلاب را که مربوط به این جمعیت است ، همان جا من گفتم آنها حسابشان علیحده است . اینها باید با جدیت چیز بشود ، با جدیت تعقیب بشود و حسابشان را درست بکنند . البته معاشره ، معامله با آنها مادامى که در زندان هستند ، معامله انسانى اسلامى باید باشد و هر وقت هم معلوم شد که این شخص باید فلان حد را بخورد ، فلان حد را بخورد . باید هم بماند تو حبس _ چیز _ تا برود و آن ، اشرارى است که اگر بیرونش کنند باز هم مشغول بشود به آن کارها ، ماند تا هر وقتى که خدا بخواهد .

باید همه تشکر کنند از این آقایانى که کارهایشان را زمین گذاشتند و مشغول خدمت به اسلام شدند

در هر صورت ، من به همه کس ، حالا یک دسته اى ملتفت نیستند ، توجه ندارند . همه کس باید تشکر کنند از این آقایانى که کارهایشان را زمین گذاشتند . این آقایان یک کار دیگرى داشتند یک کار کارشان این کارها نبود که ، یک کارهاى دیگرى داشتند ، یک علاقه اى به یک مسائلى داشتند ، علاقه اى به مباحثه داشتند ، علاقه اى به درس داشتند ، در یک محلى علاقه پیدا کرده بودند . اینها بدون اینکه توقعى داشته باشند آمدند و مشغول خدمت شدند به اسلام ، خدمت شدند به مسلمین و ما باید از آنها قدردانى کنیم ، باید تشکر کنیم از آنها و خداى تبارک و تعالى هم به آنها اجر خواهد داد و همه چیز از اوست . و انشأاللّه جبران همه نقیصه ها را او مى کند ، بشر چیزى نیست بشر فرض کنید که به شما یک تبریکى هم بگویند ، این اثرى ندارد ، اثر دارد این است که کار پیش خدا خوب باشد ، تا همیشه شایستگى انسان داشته باشد . و من امیدوارم که انشأاللّه همانطورى که تا حالا وضع ایران رو به خوبى است الحمدلله ، رو به بهبودى است ، از این به بعد هم رو به بهبودى بشود و این مسائل جنگ هم زودتر انشأاللّه حل بشود و ایران اگر رهایش کنند به حال خودش (و حال آنکه نمى کنند رها) کار خودش را زود انجام مى دهد ، ولى حالا هم که رها نکنند باز دارد انجام مى دهد .

منافقین حتى بعضى از علماى ما را بازى داده بودند

آن مسأله اى که همه کس مى گفت ، هر کس مى رسید مى گفت که (نمى شود ، نکنید ، خونریزى مى شود ، چه مى شود) ، بعضى از آقایان از قم به من نوشتند که (آقا دیگر بس است _ دیگر _ این شاه

ص: 180

ماندنى است ، دیگر بس است رها کنید) خوب ، اینها نمى دانستند قضیه را و معذور بودند . از این ور خیرخواه بودند ، معذور هم بودند ، اما حتى براى منافقین . منافقین ، خوب بعضى ها را بازى داده بودند اینها ، خوب ، اینهمه جوانان ما را بازى دادند هیچ ، بعضى از علماى ما را بازى داده بودند ، بعضى از ریش سفیدهاى ما را بازى داده بودند ، که به سفارشى نوشته بودند راجع به اینها و من آن آدمى که آمد ، با آنکه سفارشى نوشته بودند اینها ، گوش کردم حرف هایش را دیدم آدم معوجى است . از زیاد مسلمان بودنش من این را ادراک کردم .

در هر صورت ، ما باید این راهى که در آن واقع شدیم ببریمش تا آخر . مأیوس نباید بشویم و شما هم دنبال این نباشید ، یعنى خیال این را نکنید که به شما یا به ایرانى ها ، خارجى ها تبریک مى گویند . آنها تا آخر هم با ما سر و کارشان ، سر و کار دشمنى است و ما هم باید اعتنایى به این دشمنى ها نکنیم . آنها همه چیز دارند ، ما خدا داریم . یعنى همه چیز ما داریم ، آنها هیچ چیز ندارند و تا حالا هم که خداى تبارک و تعالى به ما لطف فرموده ، عنایت فرموده و ما تا حالا هم بحمداللّه بدى آنطورى که انقلابات دیگر مى بینند ، ندیدیم . اینطور که یک میلیون یک میلیون مى ریختند دریا ، ما ندادیم اینطور چیزها را و آن هم براى همین بود که مردم در کار بودند ، اسلام در کار بود ، این مردم یک راز رساندند ، من این حدیثى که وارد شده ، گاهى وقت به این ، همین امثال محمدرضا حمل مى کنم که (لایزال یوید هذا الدین بالرجل الفاجر) آن رجل فاجر وقتى که کار را رساند به آنجا یکدفعه انقلاب حاصل شد ، این تأیید است دیگر ، تأیید دین است ، عکس العمل است این ، آن کارى مى کند که عکس العملش یک همچو مطلبى مى شود و این از اوضح مصادیق بود که این ، آن رجل فاجر بود که تأیید کرد رژیم را به این معنا ، که با کار بدش و با ظلمش و با ستمش انفجار حاصل کرد و مردم فهمیدند و همه به اینکه این رژیم ، رژیمى نیست که بشود به آن دل بست ، این رژیمى نیست که بتواند خدمتگزار باشد ، او خواهد غارت کند ، مى خواهد از بین ببرد ، وقتى مردم فهمیدند این معنا را ، از اعمال خودشان فهمیدند ، انفجار حاصل شد و بحمداللّه پیروز شدید در یک مدت کمى و با یک ضایعات کمى و آن چیزى که بردید ارزشش در دنیا زیاد است و آن این است که اسلام را آوردید ، اسلام را آوردید در ایران . حالا هر کس ، هر چیزى مى خواهد بگوید بگوید ، به ما چه ربطى دارد براى ما همه مى گویند ، براى شما هم بگویند مثلا براى من مى گویند که ، از این خارجى ها یک وقتى نوشته بودند ، چه کردند که خودش دیگر کارى از او نمى آید این اطرافى ها دارند اداره مى کنند او را ، آن اطرافى ها را من تا حالا نشناخته ام که او هى دارد به من مى گوید عرض مى کنم که یا فلان آدم یا فلان آدم در او تأثیر دارد ، حال آنکه اگر مرا آنهائى که شناخته اند مى دانند که من آنى که باید انجام بدهم تحت تأثیر واقع نمى شوم ، انجام مى دهم . اگر من بنا بود که تحت تأثیر واقع شده بودم از اول بنا بود نباید اصلا وارد بشوم در کار ، با اینکه آنقدر به من خیرخواهى کردند الى ماشأاللّه ، خوب ، من در پاریس هم که بودم خیرخواهى زیاد مى شد که کشته مى شود ، چه مى شود ، شلوغ مى شود ، چه مى شود ، پیش هم نمى رود ، از اینها ، لکن ما دیدیم که خوب ، یک تکلیفى است ما ادا مى کنیم ، توانستیم که بحمداللّه حالا هم توانستیم کار را انجام بدهیم ، نتوانستیم

ص: 181

هم تکلیفى بوده است ادا کردیم . حالا هم شما همین است یک تکلیفى متوجه است الان به همه ما براى حفظ این جمهورى ، به همه ایرانى ها ، تکلیف متوجه است که اسلام را آوردید ، حفظش کنید ، رژیم را بردید یک رژیم حقى را آوردید ، بالاخره هم شکستید شما چیز را ، اما تکلیف ادا کردید _ دنبال آنها دنبال این هستند که حالا چه مى گویند که ما آن کار را بکنیم ، حالا این کار پیش مرم چه مى شود ، مردم چه صلاح مى بینند و آنهمه صلاحدید مى کردند براى حضرت امیر ، که شما آن آدم بگذارید باشد ، بعدها ، ایشان مى گفت من نمى توانم یک کسى که بر خلاف اسلام عمل مى کند بگذارمش باشد . در هر صورت امیدوارم که خداوند قدرت مقاومت به همه ما عنایت کند و ما مقاوم باشیم در مقابل مشکلات و انشأاللّه امیدوارم که به زودى مسائل حل بشود و اگر من نبینم ، شما انشأاللّه ببینید که مسائل خوب شده ، حل شده و موفق باشید خداوند تایید کند همه را .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و بر کاته

ص: 182

تاریخ : 19/11/61

بیانات امام خمینى در دیدار با فرمانده وپرسنل نیروى هوائى و گروهى از کارکنان هواپیمائى جمهورى اسلامى

تعهد و فداکارى شما نیروى هوائى از یاد همه مستضعفان محو نخواهد شد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من این پیروزى هاى قدرتمندانه اسلام در این دهه اخیر فجر به همه شما آقایان و تمام نیروهاى مسلح و امت بزرگ اسلامى تبریک عرض مى کنم . مجاهدات شما برادران نیروى هوائى که اول نیروئى بود که به اسلام پیوست و اول نیروئى بود که به اسلام رو آورد و قرآن ، و به طاغوت پشت کرد . این تعهد و این فداکارى که در آنوقت ارزش فراوان داشت ، از یاد ملت ، از یاد همه مستضعفان محو انشأاللّه نخواهد شد و شما در پیشگاه خداى تبارک و تعالى آبرومندید و ارزشمندید که در وقت مشکل این سد را شکستید و در دنباله شما سایر نیروها هم متصل شدند به ملت و بحمداللّه پیروزى حاصل شد و طاغوت مبدل به رحمان شد و شمائى که در آنوقت در خدمت طاغوت بودید ، از آن روز تاکنون در خدمت اسلام و در خدمت خداى تبارک و تعالى هستید .

این پیروزى که براى شما و قواى مسلح از اول انقلاب تاکنون پیدا شده است ، یک امر عادى نمى شود تلقى اش کرد ، اما در اول انقلاب مى دانید که ما مواجه بودیم با چه قدرتى که در سال هاى طولانى او را مجهز کرده بودند ولو اینکه براى ایران مجهز نکرده بودند براى مقابله با دشمن هاى امریکا مجهز کرده بودند و مى دانید که همه قدرت ها هم دنبال او بودند و به او کمک مى کردند و معذلک این ملت در آنوقت که چیزى نداشت ، دست تهى بود ، بر این قدرت ها غلبه پیدا کرد و از جمله غلبه ها قضیه اتصال شما برادران بر ملت بود که در آن روز شعارهاى ملت ، دعوت شما به برادرى بود و شما هم پذیرفتید و در کنار برادرانتان تا امروز مشغول جهاد مقدس هستید . باید ما همه بدانیم که دنبال اینکه ملت و همه اقشار نظامى و قواى مسلح براى خدا و براى پیاده کردن احکام خدا و براى بیرون راندن شیطان و رژیم طاغوت و جایگزین کردن (اللّه اکبر) به جاى اینها . و رژیم جمهورى اسلامى در همه مراحل به ما و شما کمک فرموده است و عنایاتش از شماها سلب نشده است و من امیدوارم که شما و همه ما و همه ملت به عهد خودشان براى خداى تبارک و تعالى باقى باشند و خداى تبارک و تعالى هم اگر شما نصرت بکنید و عده فرموده است که نصرت کند به شما و تا کنون هم نصرت فرموده است . شما ملاحظه بفرمائید که در هر مرحله اى از مراحل که ملت ایران و ارتش ایران و سپاه ایران و سایر قواى مسلح روبرو شدند با کفار ، در عین حالى که اینها ساز و برگشان به اندازه آنها نبوده است و آنها از

ص: 183

همه جا گدائى کردند و به آنها کمک شده است و ایران جز اتصال به خداى تبارک و تعالى به جاى دیگر اتصال ندارد ، این خداى تبارک و تعالى است که این پیروزى ها را نصیب شما و نصیب ملت شما کرده است و الا یک قوائى که در سنگرهاى از پیش ساخته شده نشسته اند ، سنگرهاى بسیار عظیم نشسته اند و به همه جور از قواى از مهمات مجهز هستند ، از سلاح مجهز هستند ، آنوقت یک عده از این طرف در بیابان ها راه بیفتند و آنها را از سنگرها بیرون کنند و سنگرها را خالى کنند و از آنها آنقدر اسیر بگیرند که شما مى دانید . یک مسأله اى نیست که ما یک امر عادى حساب بکنیم و پاى خودمان حساب کنیم . این مسأله مافوق طبیعت است . این مسأله روى عنایاتى است که خدا به شما کرده است و دارد . و براى ما همه این عنایت خداى تبارک و تعالى بالاترین درجه است و ما همه مرهون نعمت هاى او هستیم و باید همیشه این مطلب را در نظر داشته باشیم .

امروز شما مى بینید که همه اقشار ملت یک دست هستند در مقابل کفار

و خداى تبارک و تعالى هم به دنبال اینکه شما این نعمت را شکر مى کنید زیاد مى کند این نعمت را _ اگر شکر _ اگر شکر بکنید وعده فرموده است که من زیاد مى کنم . نعمت هاى خودش را زیادکند . امروز شما مى بینید که همه قواى مسلح ، قواى مسلح و ملت همه با روحانیت ، روحانیت با همه ، یک دست هستند در مقابل کفار و رمز پیروزى شما همین است . یک همچو مجلسى که الان ما داریم که روحانیت با شما مخلوط هستند و در سابق اگر یک روحانى هم در آنجا بود روحانى وابسته به دربار بود و امروز روحانیونى هستند که از خود این مردمند و خدمتگزار این مردمند و از حوزه هاى علمى هستند و به هیچ جا مربوط نیستند . امروز این مخلوطى که ایران دارد که سپاه با ارتش ، ارتش با بسیج ، بسیج با همه ، عشائر با شما با همه . ملت پشتیبان ، روحانیت پشتیبان ، همه با هم هستید ، این یک نعمتى است که خداى تبارک و تعالى به ایران مرحمت فرموده است و گمان نکنید در جاى دیگر این نعمت باشد و علتش هم این است که ایران براى اسلام قیام کرد . از اول فریاد زد که ما اسلام را مى خواهیم و خداى تبارک و تعالى براى اینکه به اسلام ارج مى گذارد ، این کارى که شما کردید ، در پیشگاه او ارزش داشت و شما را یارى کرد و اگر ملت هاى دیگرى هم همین برنامه را داشته باشند و براى اسلام و براى خدا حرکت کنند ، خداى تبارک و تعالى با آنها هم همان خواهد کرد که با شما خواهد کرد . عمده این است که ما تکلیف مان را بفهمیم . عمده این است که بشر بفهمد که باید چه بکند . اگر بشر راه خودش را پیدا بکند ، خداى تبارک و تعالى راه هاى هدایت را ، راه هاى پیروزى را به او نشان مى دهد . شما گمان کنید که این رعبى که خدا در دل اینها انداخته است ، به واسطه تفنگ ماست ؟ به واسطه قدرت ماست ؟ این یک رعبى است که در صدر اسلام هم خداى تبارک و تعالى پیغمبر اسلام را با همین رعب که به دل دشمنانش مى انداخت پیروز مى کرد و الا آنها هم در مقابل دشمنانشان ساز و برگى نداشتند . اینکه یکدفعه وقتى اللّه اکبر گفته مى شود فوج فرار مى کنند ، سنگرها را خالى مى کنند ، در همین اخیر که اطلاع دادند دیدید که به مجرد اینکه اینها حمله کردند و صداى اللّه اکبر را بلند

ص: 184

کردند ، آنها فرار کردند . در خرمشهر هم همین شد . جاهاى دیگر هم همین . بنائا علیه ما باید این نعمت خدا را حفظ کنیم و این رحمتى که خداى تبارک و تعالى به ما عنایت کند ، کوشش کنیم که این رحمت ادامه پیدا کند و کوشش این است که اولا الهى بشویم ، در راه خدا خدمت بکنیم ، خودمان را فرمانبر از خدا بدانیم و خودمان را از او و به سوى او بدانیم و دنبال همین معنا آنوقت آن مسأله دوم که وحدت و انسجام است حاصل مى شود ، براى اینکه تفرقه از شیطان است و وحدت کلمه و اتحاد از رحمان است . وقتى که شما الهى شدید ، رحمانى شدید ، توجه به خدا داشتید ، دنبال او دیگر تفرقه حاصل نمى شود ، اختلاف حاصل نمى شود . و بحمداللّه امروز مابین همه قواى مسلح یک انسجام بزرگ هست و امیدوارم که همه توجه داشته باشید که این انسجام را حفظ بکنید .

کوشش کنیم که این رحمت الهى ادامه پیدا کند

و به این بوق هاى تبلیغاتى که در دنیا بلند است بر ضد شما ، بر ضد همه بلند است ، به اینها هیچ وقت اعتنا نکنید . اینها گاهى تحریک مى کنند ارتش را (ارتش را دیگر ، در ایران ارتش دیگر کارى به جمهورى اسلامى ندارد) و گاهى از این طرف تحریک مى کنند . اینها شغلشان این است که در هر شکستى که بخورند یک مدتى که اصلا بروز نمى دهند شکست را ، یک مدتى هم مى گویند که این مى گوید اینطورى ، آن مى گوید اینطورى . الان هم مى گویند که دولت ایران مى گوید که ما چه کردیم ، صدام هم مى گوید که ما تمامشان را از عراق بیرون کردیم ، همه را کشتیم یا بیرون رفتند و تجهیزات آنها را هم همه را ضبط کردیم . اساس صحبت همین است و باید دولت هاى منطقه این مطلب را بفهمند که اگر چنانچه با اسلام آشنا بشوند و با ایران دست برادرى بدهند ، ایران مى تواند آنها را از شر همه قدرت ها نجات بدهد و آنها دیگر انشأاللّه و آنها دیگر خوف اینکه اگر ما چه بکنیم آمریکا چه مى کند ، نداشته باشند . خوب ، ما همان هائى که شما مى ترسید عمل کردیم . ما یک نوکر نشاندار بزرگى از آمریکا بیرون کردیم و ما سفارت امریکا که اسمش سفارت بود و جاسوسخانه بود ، بستیم و تصرف کردیم و ما جاسوس هاى امریکائى را بیرون کردیم . و ما مستشارهاى امریکائى را بیرون کردیم و امریکا هم نتوانست کارى بکند ، مى خواست بکند . و _ ما در صورتى که _ ایران در صورتى که یک جمعیت محدود فوقش چهل میلیونى دارد و یک مهمات و اسلحه محدود دارد ، در عین حال ایستاده در مقابل همه قدرت ها و از هیچ قدرتى هم باک ندارد ، براى اینکه به یک قدرت اتکال دارد و او خداست . وقتى به او اتکال داشت و اتصال داشت ، احتیاج به اینکه به دیگران اتصال پیدا کند ندارد . وقتى بناشد یک جمعیت چهل میلیونى بتواند در مقابل آمریکا و در مقابل شوروى ، در مقابل فرانسه و در مقابل همه اینها بایستد ، یک ملت اگر یک میلیاردى شد ، آنوقت کسى مى تواند با او مخالفت کند ؟ این مسلمان ها که قریب یک میلیارد جمعیت دارند ، لکن متفرق از هم هستند ، هر کدام یک سازى مى زنند ، دولت هایشان با ملت هایشان مخالفند ، ملت ها هم با دولت ها همین طور ، هر دولتى هم با دولت دیگر اگر هم بگوید دوستم ، دروغ مى گوید . این صدام که حالا اینقدر ، تا حالا اینقدر ادعا مى کرد که من وابستگى

ص: 185

به آمریکا ندارم و من با اسرائیل دشمنم و با مصر دشمن هستم و من یک عربى هستم که فقط عربیت را مى فهم و آمریکا و فرانسه و دیگران را اصلا کارى ندارم و قبول ندارم ، حالا معلوم شد که که قضیه چى هست ، حالا معلوم شد که این مرد ، هم آمریکائى بوده است هم اسرائیلى بوده است و هم در غیاب آنها با شوروى بست و بند داشته است و هم با فرانسه . آنى که در ذهنش نبوده ، عرب بوده ، با مصر هم به اعتبار اینکه آمریکا با مصر است ، آن مربوط است والا او تابع این است ، مى خواهد قدرت خودش را در همه منطقه جا بزند . از اول هم که وارد این هجوم شد ، بازیش دادند و بزرگ منشى خودش به اصطلاح و بلند بینى خودش به اصطلاح و آن حب شیطانى نفسانى خودش هم بود . آمریکا هم بازیش داد که ایران دیگر چیزى ندارد ، خوب ارتشش که از بین رفت و پاسدارها هم که چیزى نیستند و دیگر مردم هم که اصلا کارى به این حرف ها ندارند ، تو بیا برو ایران را بگیر . نفت ایران مال تو . وقتى شد ، چه خواهى کرد ، چه خواهى شد ، منطقه را تو بگیر ، همه منطقه مال تو . یک همچو حرف هائى زدند و کلاه سرش گذاشتند . این بدبخت هم از آنها گول خورد و حمله کرد به ایران و هیچ یک از اینها ایران را نمى شناختند ، یعنى ایران را خیال مى کردند مثل زمان سابق است . ایران را آنها نمى دانستند که وقتى یک ملتى اسلامى شد ، یکدفعه فریاد اسلام را زد ، این غیر از آن چیزهائى است که آنها مى فهمند . آنها اصلا از قدرت اسلام اطلاع ندارند ، نمى فهمند ، نه آنها نمى فهمند ، بعضى از اینها هم که از خود ما بودند و فرار کردند و منافقى کردند ، اینها هم نمى دانستند یعنى چه ایران . اینها هم خیال مى کردند که اگر ما یک صدائى در آوریم تمام شود قضیه و مثلا در آمل اگر یک دسته از کمونیست ها مى گفتند اگر ما یک دفعه آمدیم در خیابان ، دیگر همه مردم با ما هستند . یک همچو حماقت ها اسباب این شد که صدام وارد یک دامى بشود که از صد تا دامى که او دارد بیشتر باشد . و من امیدوارم که خداى تبارک و تعالى به ما عنایاتش را مستدام بدارد و ما در خدمت او بیشتر از سابق باشیم و همه با هم مجتمعا ید واحده باشیم بر ما سوى و خداوند همه شما را سلامت بدارد و ارزش هاى شما هیچ وقت از ذهن ما خارج نمى شود و اول کسى که به ما و به اسلام ملحق شدند شما بودید و شما سابقین السابقین هستید و مقرب هستید پیش خدا انشأاللّه .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 186

تاریخ : 61/11/20

پاسخ امام خمینى به استفسار وزیر مسکن و شهرسازى در مورد قانون اراضى مواتشهرى و زمین هاى بایر که به تصویب مجلس شوراى اسلامى رسیده است .

بسمه تعالى

آنچه را مجلس شوراى اسلامى تصویب نموده و به تأیید شوراى نگهبان رسیده ، هم شرعى است و هم قانونى مى باشد . .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 187

تاریخ : 61/11/21

پیام امام خمینى به خانواده هاى شهدا و جانبازان انقلاب اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

با فرا رسیدن یوم اللّه ، روز بیست و دوم بهمن سالروز شکست باطل و جنود ابلیسى به دست حق طلب جنداللّه ، ماها و نویسندگان و گویندگان و سخنوران اگر بخواهیم ارزش عمل این شهیدان و جانبازان راه خدا را و فداکارى آنان و حجم پیامد این شهادت ها و جان نثارى ها را بشماریم ، شاید ناچار باشیم به عجز خود اعتراف کنیم ، تا چه رسد به مراتب معنوى و مسائل انسانى و الهى آن ، که بى شک عاجز و وامانده مى باشیم ، آنان که از اینگونه عشق به لقأاللّه و شهادت و بارقه هاى باطنى و جلوه هاى روحى که از ثمراتشان اینگونه عشق است غافل هستند و تا آخر عمر چون من قلم شکسته اسیر گره هاى طبیعت و دام هاى شیطانى مى باشند ، دستشان از قله ء بلند این تحولات معجزه آساى الهى کوتاه است ، پس اولى آن است که به بعضى پیامدهاى ظاهرى مشهود بپردازیم _ چه _ که ارزیابى همه جانبه آن نیز میسور نیست . شما اگر به بررسى انقلاب و حالاتى که لازمه انقلاب یک ملت است بپردازید و با تعمق و بیطرفى و بى نظرى به آن نظر اندازید ، خواهید دید که چه هرج و مرج و گسیختگى هایى در سراسر کشور انقلابى بوجود مى آید ، که رسیدن به حداقل نظم و مهار نمودن آن سال هاى طولانى به درازا کشد و لااقل در مدتى طولانى با قحطى ها و مرض هاى پیگیر و درگیرى هاى در سطح کشور و چپاول ها و قتل و غارت ها و دزدى ها و فسادهاى اخلاقى و گرفتارى هاى بسیار دیگر دست به گریبان است و این در حالى است که انقلاب متکى به یک یا چند قدرت بزرگ باشد . ولى کشور ایران با بافتى که انقلاب اسلامى داشت که اسلام برنامه ء همگانى بود و انقلاب مردمى و مستقل بود ، قبل از آنکه به پیروزى نهایى برسد با آنکه دولت رژیم سابق برقرار بود ، با عده اى قلیل از افراد متعهد ، شوراى انقلاب را تشکیل داد و همچنین دولت موقت انتقالى را و در مدت بسیار کوتاه چندین رفراندم و انتخابات انجام گرفت و نظام جمهورى برقرار شد و از قحطى هیچ خبرى نبود ، مراکز فساد اخلاق و میخانه ها و عشرتکده ها و قمارخانه ها و امور غیر مشروع به سرعت برق برچیده شد و آنچه که گروهک ها ، خصوصا منافقین با چهره اى موافق ، خود را وارد انقلاب نمودند و به جمع آورى و دزدى اسلحه و مهمات و اموال بى حساب مردم به صورتى ریاکارانه دست زدند و با همان سلاح ها خود را مقابل مردم قرار دادند ، بوجود آوردند ، در مدتى نه چندان زیاد در هم شکسته شد و کارهاى باقیمانده هاى آنان همان چیزى است که کشورهاى بزرگ و کوچک در حال آرامش دنیا با این

ص: 188

نوع درگیرى ها و انفجارها دست و پنجه نرم کنند و روزى نیست که در کشورى از کشورهاى به اصطلاح متمدن اروپا و آمریکا و سایر قاره ها انفجارى صورت نگیرد و کشور ایران هم در این امور مشابه آنهاست ، البته با حجمى بسیار کمتر . این پیروزى معنوى و مادى مرهون اسلامى بودن انقلاب و مردمى بودن و توجه مردم به اسلام و تحول روحى عظیمى است که خداوند در این ملت ، معجزه آسا ایجاد فرمود ، از آن جمله این جوانان بسیار عزیز در سطح کشورند که ناگهان با یک جهش برق آسا معنوى و روحى با دست رحمت حق تعالى از منجلابى که براى آنان به دست پلید استکبار جهانى که از آستین امثال رضاخان و محمدرضاخان و دیگر سرسپردگان غرب یا شرق تهیه دیده بودند ، نجات یافته و یک شبه ره صد ساله را پیمودند و آنچه عارفان و شاعران عارف پیشه در سالیان دراز آرزوى آن را مى کردند اینان ناگهان به دست آوردند و عشق به لقأاللّه را از حد شعار به عمل رسانده و آرزوى شهادت را با کردار در جبهه هاى دفاع از اسلام عزیز به ثبت رساندند و این تحول عظیم معنوى با این سرعت بیسابقه را جز به عنایت پروردگار مهربان و عاشق پرور نتوان توجیه کرد . اینجانب هنگامى که این جوانان عزیز در عنفوان شباب را ، که با گریه از من عقب مانده تقاضاى دعا براى شهادت مى کنند ، مشاهده مى کنم از خود مأیوس و از آنان شرمنده مى شوم و هنگامى که عکس هاى متعدد این شهیدان نورس نورانى را مى نگرم و ارزش هاى انسانى و مقامات الهى آنان ، که خود از آنها به مرحله هایى دور هستم غبطه مى خورم و چون به مادران و پدران این جوانان و نوجوانان شهید برخورد مى کنم و آن شجاعت ها و شهامت هاى فوق تصور را از آنان مشاهده مى کنم احساس حقارت نموده ، به پیشگاه پیامبر بزرگ اسلام صلى اللّه علیه و آله و حضرت بقیه اللّه روحى لمقدمه الفدا به خاطر چنین امتى و پیروانى متعهد و مجاهد تبریک عرض مى کنم و از خداوند تعالى ولى نعمت و حافظ امت سپاسگزارم . امروز اسلام بزرگ نتیجه آن ایثارها و شهادت ها را مى بیند که دنیا در مقابل آن با همه تبلیغات گمراه کننده و کارشکنى هاى بى حد و حصرش ، ناچار است سر تعظیم فرود آورد و این نسیمى است که از معنویات اسلام در این کشور مظلوم در طول ستمشاهى وزیدن گرفته است و امید از الطاف خداوند منان است که این نسیم الهى را افزایش دهد و آن را به همه کشورهاى ستمدیده و در بند مرحمت فرماید . شاید که دولت هاى خواب کشورهاى اسلامى به خود آیند و به تکلیف الهى و وجدانى و انسانى خود آگاه شوند و بیش از این لجاجت نکنند و توبه کنند که بازگشت از خیانت به اسلام و کشورهاى اسلامى و از جنگ با کشورى که هر چه داشته است در راه مقاصد الهى فدا کرده و مى کند ، دیر مى شود و امروز اشتباهات خود را جبران کنند که فردا دیر است . اینان با چشم و گوش باز از اول هجوم صدام آمریکائى به کشور اسلامى تاکنون شکست هاى ذلت بار او را دیده و هنوز در غمى بسر مى برند . حیرتم از چشم بندى خدا ، همه مى دانیم که شیوه رسانه هاى گروهى وابسته به دولت هاى جهانخواران است که عکس آنچه در ایران مى گذرد را در جهان منتشر کنند و آنچه ناشایسته است به این کشور انقلابى که خواهد آزاد و مستقل باشد ، آن هم به صورتى بزرگ نسبت مى دهند . دنیا امروز گرفتار جهانخواران و غارتگرانى است که کشورها را به آتش مى کشند و غارت مى کنند و نیز گرفتار

ص: 189

وابستگان آنان است که منافع ملت ها و کشورهاى خود را فداى منافع ابرقدرت ها مى کنند و همچنین گرفتار سازمان هاى دست نشانده قدرت هاى بزرگ بویژه آمریکاست که با اسم بى محتواى شوراى امنیت و عفو بین الملل و حقوق بشر و از این قبیل مفاهیم بى محتوا که به قدرت هاى بزرگ خدمت مى کنند و در حقیقت مجرى احکام و مقاصد آنان و مأمور محکوم نمودن مستضعفان و مظلومان جهان به نفع قدرت هاى بزرگ جهانخوار هستند مى باشند . همه مى دانیم و مى دانید که صدام قریب سه سال است با هجوم وحشیانه خود به قتل و غارت و تخریب کشور ایران پرداخته است و از اول تاکنون قسمتى از کشور ما را در دست داشته و دارد و به خیانت خود نسبت به مردم بیگناه مشغول است و این سازمان ها براى یکبار هم او را محکوم نکردند . صدام زمانى به دروغ پیشنهاد صلح مى کرد که ایران زیر تاخت و تاز صدامیان خونخوار بسر مى برد . اما با این مقصد شیطانى تصمیم داشت هر چه زودتر خوزستان را تصرف نموده و با در دست داشتن منابع بزرگ نفتى و حمایت قدرت هاى جهانخوار ، منطقه را به آتش و خون بکشد ، چرا که دیو سرکش نفس حیوانى او حد و مرزى نمى شناسد و تا منطقه از لوث وجود او پاک نشود روى امنیت نخواهد دید . همه مى دانیم که هر روز دست صدام به خون صدها نفر مردم مظلوم ما آغشته است ولى رسانه هاى گروهى و سازمان هاى وابسته به قدرت ها ، بویژه آمریکا چقدر از صلح دوستى صدام پشتیبانى و ثناخوانى نموده و مى نماید ، در صورتى که صلح خواهى صدام و کوشش آمریکا در ایجاد امنیت در دنیا و نیز دیگر قدرتمندان چپاولگر و به اصطلاح طرفداران حقوق بشر همه از یک قماش هستند و تا دنیا به این آرامش طلبان و صلح دوستان و طرفداران حقوق بشر مبتلا است روى امنیت و صلح و آرامش نخواهد دید ، و آنچه آرزوى بشر است تحقق نخواهد یافت ، بلکه تنها بشر به برکت مکتب هاى توحیدى و مؤمنان واقعى آنهاست که به آزادى و سعادت خواهد رسید ، نه مثل دولت هاى مسیحى و یهودى و دولت هاى به اصطلاح اسلامى ، آنان که وابسته و پیوسته به قدرت هاى شیطانى هستند که ضرر این وابستگان و پیوستگان از ضرر ابرقدرت ها براى ملت هاى دربند نه تنها کمتر نیست که بیشتر است ، دوستان حقیقت و دلسوزان بشریت باید براى این بلاى خانمانسوز فکرى کنند . از خداوند تعالى خواهانم که جهانیان را از شر این ستمگران نجات دهد و صلح و صفا و آرامش بیشترى عنایت فرماید و کشور ما را به آرزوى خود که ظهور حضرت مهدى ارواحنا فداه ، مستقر کننده عدل و انصاف و آرامش دهنده جهان است ، برساند و شهداى ما را به رحمت هایى که براى خاصان درگاهش اختصاص داده است مفتخر فرماید و مجروحان و آسیب دیدگان عزیز ما را شفاى عاجل عنایت فرماید و اسرا و گمشدگان عزیز ما را هر چه زودتر از شر صدامیان نجات داده و به میهن اسلامى خودشان برگرداند و به بازماندگان شهدا مخصوصا پدران و مادران و همسران و همه نزدیکان آنان اجر و صبر مرحمت فرماید و رزمندگان سلحشور ما را پیروز فرماید .

والسلام على عباد اللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 190

تاریخ : 61/11/21

بیانات امام خمینى در جمع میهمانان خارجى شرکت کننده در مراسم بزرگداشت دههفجر ، شعراى شرکت کننده در جشنواره شعراى عرب و عده اى از نونهلان متولد 22 بهمنسال 1357

ما کشورمان یک کشورى است که جز خداى تبارک و تعالى پناهى ندارد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

برادران بسیار عزیز که از شعرا و علما و روشنفکران و نویسندگان از کشورهاى مختلف جهان در اینجا آمده اند خوش آمدند . خوش آمدید در کشورى که زیر بار ستم ستمشاهى در طول تاریخ و ستم رژیم پهلوى در پنجاه سال خرد شده . خوش آمدید در کشورى که براى اینکه قیام براى اسلام کرده است و مى خواهد که اسلام در این کشور حکومت کند ، و مورد تجاوز قدرت هاى بزرگ بى واسطه یا با واسطه شده اند ، در این کشور آمدید و خوش آمدید در کشورى که به واسطه اینکه با ابرقدرت ها و نفوذ آنها مخالف است و اعلام مخالفت کرده است مورد تجاوز دشمن هاى اسلام ، از عراق (یعنى حزب بعث عراق ) شروع شده است به دستیارى آمریکا و کمک تقریبا همه کشورهاى جهان و مورد تجاوز همه اینها شده است . کشورى که مى خواهد عدل الهى را در جهان و ابتدائا در مرکز خود که ایران است ، بپا کند و در همه جا حکومت ، حکومت اسلامى باشد و دست قدرت هاى بزرگ از کشورهاى اسلامى کنار باشد . شما مى دانید که کشورهاى بزرگ از ابتدأ این نهضت اسلامى ایران تاکنون و خصوصا در انقلاب بزرگ ایران با همه قدرت ها مخالفت کردند ، کار شکنى کردند و هجوم نظامى کردند و وا داشتند دشمنان اسلام را که هجوم نظامى کند به مناطقى از کشور عزیز اسلام ، به جرم اینکه اسلامى است . و شما مى دانید که الان که جنگ بین جوان هاى متعهد به اسلام و بین صدامیان بعثى عفلقى پشت کرده به اسلام ، درگیر است ، علاوه بر کشورهاى بزرگى که منافع خودشان را در این کشور و در کشورهاى اسلامى دیگر و در سرتاسر جهان ، در کشورهاى استضعافى در خطر مى بینند ، همه به کمک این حزب اشتراکى عفلقى عراق شتافتند و کمک نظامى ، کمک مالى و کمک تبلیغاتى به طور وسیع انجام مى گیرد . و ما کشورمان یک کشورى است که باید بگوئیم جز خداى تبارک و تعالى پناهى ندارد ، و ملت ها که با ما دوست هستند و آن طبقه مستضعفان جهان که با اسلام آشنا و با عدل و کرامت انسانى علاقه دارند ، در تحت فشار دولت هایى واقع شده اند که براى خاطر چند روز عیش و نوش دنیوى اسلام را برکنار و بر ضد اسلام قیام مى کنند و به ملت هاى خودشان فشار مى آورند از خوف اینکه مبادا آنها هم ادعاى عدالت و ادعاى فرهنگ انسانى بکنند .

ص: 191

باید مستضعفان جهان را آگاه کنیم به اینکه چه مصائبى بر اینها وارد شده

امروز تکلیف همه شما آقایانى که از خارج تشریف آوردید ، شعراى شما ، نویسندگان شما ، گویندگان شما ، این است که شعرا در اشعارشان قضایاى این انقلاب را منعکس کنند ، اگر توانستند در مجامع عمومى و اگر نتوانستند حتى در مجامع خصوصى هم محفوظ بماند براى نسل هاى آتیه اى که فرزندانشان الان بعضى شان از کوچولوهایى که در 22 بهمن متولد شده اند و آنهایى که در طول تاریخ مى آیند . باید مردم را ، مردم جهان را ، مستضعفان جهان را آگاه کنید ، آگاه کنیم به اینکه چه مصائبى بر اینها وارد شده است و در تحت چه شرایطى زندگى کنند و آنان که به آنها حکومت مى کنند تحت چه شرایطى هستند و وضع زندگى مالى شان چطور است . و آنهائى که از دولت هاى اسلامى هستند ، ذخائر خودشان را به کجا خرج مى کنند و در جیب کى مى ریزند در عین حالى که ملت هاى آنها گرسنه هستند ، ملت هاى آنها فقیر هستند و بسیارى از آنها از گرسنگى تلف شدند و اینها ذخائر خودشان را ، ذخائرى که مال خود این ملت است و آنها غاصب هستند ، به جاى اینکه براى ملت خودشان ولو عشرى از اعشار آن خرج مى کردند و اینها به رشد مى رسیدند ، تمامش را تسلیم مى کنند به آنهائى که دشمن اسلامند . شعرا در طول تاریخ باید بنویسند این امور را و به شعر ، مردم را بیدار کنند و نویسندگان اگر مى توانند در نطق ها و نوشته هاى خودشان ، در مجامعى که مى روند در شهرهاى خودشان ، در کشورهاى خودشان مسائل ایران را ابلاغ کنند و اگر نمى توانند در کتب و رساله هاى خودشان ثبت کنند که بعدها وقتى که مردم در نسل هاى بعد مى آیند ، ببینند که دشمن هاى آنها کى هست و دوستان آنها کى و تکلیف آنها با دوستانشان و دشمنانشان چیست . اگر ما در تبلیغ قصور کنیم ، اگر ما در گفتن و نوشتن شعر و نثر و همه نحو نوشتن و گفتن قصور کنیم ، ما مدیون نسل هاى آینده هستیم که ممکن بود با نوشته هاى شما ، با نوشته هاى نویسندگان عزیز و با اشعار آنها ، بیدار بشوند و مطلع بشوند بر اینکه بر این ملت ها در این زمان چه گذشته است و ماها چه تحمل رنج کردیم ، بلکه آنها در صدد علاج برآیند ، و امروز نیز ما باید در صدد علاج برآئیم . همه شما و همه ملت هاى ضعیف دردها را مى شناسند ، مى دانند که از کجا صدمه مى بینند و کى به آنها صدمه مى زند و چه رژیمى آنها را تحت فشار قرار مى دهد و درمان را باید بدانند که تا جهان مبتلأ به این جنایتکاران است و وابستگان به این جنایتکاران ، روى خوش نخواهد دید . و ما ، همه شماها که نویسنده هستید و خصوصا شعرا که لسان شعر بالاترین لسان است ، باید مردم را آگاه کنید ، نسل هاى فعلى را ، نسل هاى آینده را و بنا بگذاریم بر اینکه اگر نمى شود در جوامع عمومى ، از جوامع خصوصى و از افرادى که با آنها آشنا هستیم شروع کنیم و شمه اى از این مسائلى که در ایران وارد شده ، واقع شده است ، از مصیبت هائى که در زمان رژیم سابق واقع شده است (و شاید بسیارى از شما بدانند) با مصیبت هائى که در این زمان واقع شده است و دارد واقع شود مردم را آگاه کنید و از شیوه مبارزه اى که در اینجا شروع شد از اول ، و به خواست خداى تبارک و تعالى تا اینجا که آمده است هر روز رشد کرده است ، این شیوه را به آنها گوشزد کنید . لازم نیست که ابتدائاً یک عده کثیر باشند ، عده هاى کوچک و افراد کم ، کم کم این قطره ها با هم جمع شوند و دریا تشکیل مى دهند .

ص: 192

آنهائى که شرقزده و غربزده نیستند باید شروع کنند ولو از صفر

ما از صفر شروع کردیم ، ایران از صفر شروع کرد ، ایران در آنوقتى که همه چیزش در خطر بود و اختناق به طورى بود که زن به شوهر و شوهر به زن نمى توانست یک کلمه خلاف رژیم بگوید ، از صفر اشخاصى که بیدار شدند و بودند ، شروع کردند و این صفر کم کم بزرگ شد و این قطرات کم کم بزرگ شدند و شکل گرفتند و به صورت مشت هاى گره کرده و بدون اینکه در آنها یک تشکیلات منظمى باشد و بدون اینکه داراى یک سلاح باشند . سلاح در دست مردم به هیچ وجه نبود ، لکن اینها از هیچ شروع کردند تا اینکه سلاح ها را از دست دشمنان گرفتند و کم کم با فریاد اینها براى اسلام ، از ارتش ، جناح هاى بسیارى به اینها ملحق شدند که تا الان هم هستند و خدمت مى کنند و در بین خود ملت هم بسیج شد عده کثیرى و الان هم بسیج مى شود .

و ما امیدواریم که ایران به اندازه افرادى که دارد ، جوانانى که دارد ، ارتش داشته باشد . یک ارتش ملى اسلامى انسانى که در مواقعى که احتیاج به آن هست ، چندین میلیون از افراد حاضر به خدمت باشند . کشورهاى دیگر هم آنهائى که بیدارند ، آنهائى که توجه به مسائل دارند ، آنهائى که غربزده و شرقزده نیستند ، آنهائى که منافع خودشان را از شرق نمى دانند و آنهائى که منافع خودشان را از غرب نمى دانند و آنهائى که غرب و شرق را غارتگرانى مى دانند ، آنها هم باید شروع کنند ولو از صفر . و همانطورى که در ایران از صفر شروع شد و تا حدود بیست سال دائما در خدمت آمدند و کردند و ناگهان انقلاب حاصل شد ، انفجار حاصل شد و با انقلاب و انفجار ، این رژیمى که تا دندان مسلح بود و او را مسلح کرده بودند ، همه قدرت ها هم با او همراه بودند ، با همین مردم عادى کشور ما که متحول شدند به یک انسان هاى الهى و به یک انسان هاى توحیدى ، این رژیم شکسته شد و دنبال او هم دست امریکا از اینجا قطع شد و دست همه قدرت ها از منافع ما _ قطع شد _ قطع شد . و در این هنگام که شما تشریف دارید در اینجا ، ما کارهاى خودمان را ، دولت ما کارهاى خودش را و کارهاى ایران را با شایستگى انجام مى دهد و کارخانه ها را به راه مى اندازد و مسائلى که دارد و مشکلاتى که دارد یکى پس از دیگرى حل مى کند و در ظرف چهار سال تمام چیزهایى که یک کشور مستقل باید داشته باشد دارا هست ، در عین حالى که همیشه در فشار بوده و همیشه در محاصره اقتصادى و در محاصره نظامى بود . مأیوس از خدا نباشید ، خدا را حاضر بدانید و قدرت خدا را در همه جا فعال بدانید و مراجعه به صدر اسلام بکنید که یک نفر انسان به تمام معنا ، لکن در نظر کفار ضعیف و مستضعف ، قیام کرد و یک انقلاب به این بزرگى را که دنیا را در تحت سیطره خودش در آورده است ایجاد کرد . از وحدت افراد و کمى افراد هراس نکنید که خداى تبارک و تعالى به شما کمک مى کند و وقتى که شما نصرت بکنید از خداى تبارک و تعالى ، وعده نصرت داده است و کمى عده با اینکه قدرت روحى در کار باشد و انسجام در کار باشد و تعهد به اسلام در کار باشد ، اسباب ضعف نخواهد شد .

ص: 193

شما دولت ها ، مدعى اسلام در لفظ هستید ، لکن در عمل اسلام رامى کوبید

الان که شما ملاحظه مى کنید و صدامیان اشتلم مى کشند که حتى در این نبرد آخر گاهى مى گویند هفت هزار ، گاهى مى گویند پانزده هزار ، ما از ایرانیان را (یعنى از این سپاهیان ایران را) کشتیم و از بین بردیم ، بیش از چهار هزار ما نفرستادیم در جبهه ها . ما ارتشمان و قوایمان در کنار هستند الان ، و ما مى خواهیم که این دولت هائى که دارند کمک مى کنند به یک جنایتکار تاریخ ، به یک جنایتگر که از اولى که این حزب در عراق پیدا شد با اصل جنایت پیدا شد و با تز (اسلام نباید باشد) . این دولت هائى که ادعاى اسلام مى کنند ، ما چطور مى توانیم از آنها این ادعا را بپذیریم ، دنیا چطور مى تواند این ادعا را بپذیرد ، که شما مدعى اسلام در لفظ هستید ، لکن در عمل اسلام را مى کوبید و دشمنان اسلام را تقویت مى کنید . آمریکا که دشمن همه ادیان است حتى مسیحیت ، آمریکا که اصلا اعتنا به ادیان ندارد و جز منافع خودش را نمى خواهد ، حتى منافع امریکائى ها هم نمى خواهد ، منافع دولت امریکا را مى خواهد و همه جهان را به آتش زده است و دارد آتش مى کشد ، شما در منطقه با آغوش باز از او استقبال مى کنید و ارتش او را در مناطق اسلامى پذیرید براى اینکه ارعاب کنید لبنان را و ارعاب کنید ایران را . مسلمین با این مردمى که بنایشان بر این معناست باید چه بکنند ؟ مسلمین که گرفتار یک همچو حکومت هائى هستند و گرفتار یک همچو سردمدارانى هستند باید چه بکنند ؟ باید ساکت بنشینند ، تماشاگر باشند ؟ اگر ایرانى ها هم این فکر را مى کردند که به ما چه ربط دارد ، ما مشغول کسب خودمان هستیم و کارى به این مسائل نداریم ، خدا مى داند که اگر آن قدرت محفوظ مانده بود تا حالا چه به سر اسلام در اینجا آورده بود ، اگر مهلت پیدا مى کرد این رژیم غیر انسانى ، اسلام را از محتواى خودش بکلى خالى مى کرد و یک صورت بى محتوا ، حتى صورت را هم نمى گذاشت حفظ بشود . فجایعى که در زمان او واقع شد ، تاریخ امید است که ثبت کند و متفکران و متوجهان به مسائل بنویسند و باشد در مخزن ها تا ببینند اشخاصى که بعدها مى آیند . بنا ، بر این بود که اصل اسلام در اینجا محو بشود ، شروع کردند تاریخ اسلام را تغییر دادند و شروع کردند و جوان هاى ما را از اسلام مى خواستند جدا کنند ، مواد مخدره و موادى که انسان کش است ، در اینجا به دست همین خاندان پهلوى خریده مى شد و پخش مى شد . این نه براى این بود که فقط منافع مادى مى خواستند ، براى این بود که اطاعت امر آنها را بکنند که باید ایران عقب مانده بماند و یک عده افیونى و هروئینى و عیاش نمى توانند کشور خودشان را حفظ کنند ، آنها بنشینند و چرت بزنند و آنها مخازن آنها را خالى کنند . خداى تبارک و تعالى با قدرت غیبى خودش به این ملت عنایت فرمود و این جوان ها را متحول کرد به یک انسان هاى عارف مسلک که براى خداى تبارک و تعالى و به عشق خداى تبارک و تعالى از جا نشان مى گذرند و مادران و پدران آنها از فرزندان رشیدشان گذرند و این فداکارى موجب این شد که ما در عین حالى که بسیار از بزرگانمان را از دست دادیم و بسیار از جوانان ارزشمندمان را از دست دادیم و خسارات بسیار بر ما وارد شد از دست دشمن ها ، معذلک آنچه که به دست آوردیم اسلام عزیز بود و اسلام ارزش دارد که همه چیز در راه او داده بشود ، چنانچه اولیأ خدا چنین کردند . پیغمبر

ص: 194

اسلام هر چه داشت در راه اسلام داد ، در تمام عمر آسودگى نداشت این سرور ، و حسین بن على سلام اللّه علیه همه چیزش را فداى اسلام کرد و در صدر اسلام همه چیز فداى اسلام بود ، و ما هم باید اقتداى به آنها بکنیم و ما هم امت همان پیغمبر و شیعه و پیرو همان اشخاصى هستیم که در صدر اسلام بودند . ملت ها باید از جا برخیزند ، اگر بنشینند و منتظر این باشند که براى آنها چه براى جهات مادى شان و چه براى جهات معنوى شان دیگران بیایند و کارى بکنند این اشتباه است و اسباب این مى شود که هیچ کارى نتوانند انجام بدهند و در طول تاریخ به همانطورى که هستند باشند و فرزندان آنها هم به همین ترتیب باشند و اگر توجه به خدا بکنند و با توجه به خدا اشتغال به کار بکنند و اشتغال به فعالیت براى اسلام بکنند ، خداى تبارک و تعالى راه ها را بر آنها باز مى کند . شاید تاریخ نتواند بنویسد آن راه هایى که براى ایران باز شد ، آن هدایت هایى که بدون اینکه ماها متوجه او باشیم ، هدایت هائى که تحمیل به ما شد . ما مى خواستیم یک کار بکنیم یک وقت مى دیدیم که کار دیگر داریم انجام مى دهیم و کار دیگر آن بوده است که باید انجام داد . این را در تاریخ نمى شود ثبت کرد ، این علومى است که مال سینه هاست .

بکوشید ملت هاى خودتان را اسلامى و بیدار کنید ، همه تبلیغات دنیا بر ضد ماست

بکوشید که ملت هاى خودتان را اسلامى کنید ، ملت هاى خودتان را بیدار کنید و تاریخ صدر اسلام را براى آنها بخوانید و کوشش هاى آنها را براى اسلام و مسائل ایران را در آنجا منعکس کنید . ما که دستمان از تبلیغات کوتاه است ، نسبت به آنها نمى توانیم آنقدر تبلیغ داشته باشیم ، همه رسانه هاى گروهى در دست دشمنان ماست و هر روز هم تبلیغ مى کنند و هر روز هم ایران را محکوم مى کنند . این سازمان هایى که همه شان نوکر آمریکا و امثال او هستند . سازمان عفو بین المللى نمى دانم شوراى امنیت و امثال اینها که ملاحظه مى کنید در طول این جنگى که صدام و صدامیان به ما تحمیل کردند و آنقدر از شهرهاى ما را کوبیدند و آنقدر جوان هاى ما را کشتند و آنقدر صغیر و کبیر و مرد و زن را زیر آوارها دفن کردند ، یک کلمه راجع به این مسائل ذکر نکردند و کاش ذکر نمى کردند ، امروز ما را محکوم مى کنند ، امروز به ما نسبت ها دهند و روى همان نسبت ها محکوم مى کنند ، قول دشمن هاى ما سند این سازمان هاست و گاهى هم خودشان سند درست مى کنند ، اگر چیزى ندارند ، یا در مطبوعاتشان یا در رادیوهاشان یک مصاحبه درست کنند ، مصاحبه با کى ؟ مصاحبه با آن که اینجا را چاپیده و فرار کرده ، این را سند قرار مى دهند و بر ضد ما تبلیغ مى کنند . همه تبلیغات دنیا بر ضد ماست . ملت ها هم ممکن است بسیارى شان بازى بخورند ، یک عده شان هم توجه دارند . تکلیف شما آقایان این است که آنچه دیدید ولو به تدریج برسانید به کشورهاى خودتان ، به دوستان خودتان که اینجا همچو نیست که در بین خیابان ها کسى نتواند راه برود براى اینکه او را مى کشند و همچو نیست که بچه هاى کوچک را هر روز در خیابان ها مى کشند و اینطور نیست که زندان هاى اینجا شکنجه مى کنند و چه مى کنند و آنطور نیست که ما حمله کرده ایم به عراق و آنطور نیست که عراق از مملکت ما باز به طور کلى خارج شده باشد ، لکن خارج خواهد شد انشأاللّه و تسلیم هم خواهد شد و قدرت هاى بزرگ هم نمى توانند او را

ص: 195

نجات بدهند ، و این دولت هاى کوچک همسایه ، من خوف این را دارم که اگر یک ادامه اى اینها بدهند یک روزى پشیمان بشوند که پشیمانى براى آنها سودى ندارد . و من امیدوارم که خداى تبارک و تعالى به همه شما عزیزانى که وقت صرف کردید و در این کشور ستمدیده آمدید و ستم هایى که به آنها شده است ملاحظه کردید و قدرتى که جوان هاى ما دارند و پشتکارى که دارند و تعهدى که به اسلام دارند ملاحظه کردید ، من تشکر مى کنم و تشکر بیشتر اینکه شما هم مبلغ اسلام باشید در مقابل این مبلغین زیادى که مبلغ کفرند و مبلغ مبلغ ظلمند . خداوند همه شما را توفیق بدهد و خداوند کشورهاى اسلامى را از دست تبهکاران نجات بدهد و همه ستمدیدگان اسلام و غیر اسلام را از ستمگران نجات بدهد .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 196

فصل نوزدهم

طیف بلند نور

طیف بلند نور...

به این جمله های حضرت امام توجه کنید:

«...مسأله ی ،بعثت یک تحول علمی - عرفانی در عالم ایجاد کرد.

قرآن از برکات بزرگ بعثت رسول خداست»

اگر قرآن نبود باب معرفه الله بسته بود، الى الابد.

فلسفه ی یونانی (که در محل خودش بسیار ارجمند است) یک باب دیگری ست: برای اینکه با استدلال ثابت می کند نه معرفت.

معرفت غیر اثبات وجود است

قرآن آمده است که هم اثبات بکند، هم پرده ی دیگرش عرفان قرآن است که در هیچ کتابی نمی یابید حتی در کتب عرفانی اسلامی (که متحول شده است و با عرفان قبل از اسلام بسیار فرق دارد) باز تعبیرات قرآن غیر آنی است که آنها دارند یک نحوه ی دیگری هست یک لطایف دیگری در قرآن هست و اینها همه از برکات بعثت است.

و برکات ،بعثت آن مقداری که در معنویات هست، آنقدر در مادیات ظاهر نشده است، لکن آن مقداری هم که در مادیات ظاهر شده است، باز قبل از

ص: 197

اسلام نبوده است.

و انعکاس معنویت در همه ی جهات ،مادیت از خصوصیات قرآن است....»

***

اینک ما خطاب به پیامبر عظیم الشأن اسلام مقام مقدس نبوی، ولى اعظم حضرت رسول الله صلى الله علیه وآله عرض میکنیم: ای سترگ ترین حجت خدا ای امام الرّسل، ما بر این باوریم که وجود رهبر عارف و آگاه و فقیه و بیدارمان خود از برکات بعثت» توست. جز در پرتو انوار و اشراقات بعثت الهی ،تو کدام مکتب دیگر می تواند رهبری را در گاهواره ای از طیف بلند نور» بپرورد که در ستیزه با دشمنان خدا «بنیان مرصوص» باشد و در نگرش و اندیشه زبان گویای ،قرآن و در مقام ،تواضع بگوید: .... البته آقایان باید بنده را موعظه کنند...» و در استقامت رأی و نظر چنان باشد که در سراسر سالیان در از ،ایستادگی ذره ای از اصول حق با فروتر ننهد و در برابر ستم یک ،لحظه انعطاف نپذیرد؟ آیا جز طیفی بلند از یک نور ،الهی می تواند با جلوه های گوناگون و در بلندای سالیان مبارزه همچنان نور بماند؟ آری،پیامبرا، درود خدا بر تو امام ما از برکات بعثت توست.

ص: 198

تاریخ : 61/11/22

پیام امام خمینى به مناسبت چهارمین سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى ایران

بسم اللّه الرحمن الرحیم

در آستان پنجمین سال پیروزى حق بر باطل و حزب اللّه بر احزاب شیطانى ، مراتب تشکر و عبودیت را به پیشگاه مقدس خداوند متعال که همه از او هستیم و به سوى او مى رویم و پیروزى هاى روز افزون به عنایت و لطف اوست ، تقدیم و عرض ارادت به مقام مقدس ولى اللّه اعظم و بقیه اللّه فى ارضه ارواحنا لمقدمه الفدأ که واسطه فیض و عنایات حق تعالى است و دعاى خیرش بدرقه امت جد بزرگوارش صلى اللّه علیه و آله مى باشد ، تقدیم مى داریم . و تبریک و تهنیت بى پایان خود را نسبت به ملت شریف و متعهد ایران عرض مى کنم که از ابتدأ نهضت تا انقلاب عظیم اسلامى و از انقلاب تا پیروزى و از روز پیروزى تا امروز دلیرانه و سخاوتمندانه در تمام صحنه هاى انقلاب با جان و دل حاضر بوده و هستند و از حریم اسلام عزیز و کشور خویش دفاع نموده و بر ما و همه منت ها دارند و اگر نبود پایمردى آنان ، انقلابى نبود و پیروزى به این عظمت نصیب اسلام و کشور اسلامى نمى شد . خداى را بر این نعمت شکر که با تاییدات غیبى خود چنین تحول الهى را براى این ملت مظلوم بى پناه تقدیر فرموده و آن را در پناه رحمت خود و با نصیب از قدرت لایزال خویش بر دشمنان اسلام و بشریت پیروز فرموده و عاجزانه از ساحت مقدسش مى خواهیم که این عنایت و نعمت را بر این ملت پایدار و مستدام فرماید و نصیب همه مسلمانان جهان نماید . و سپاس و تقدیر فراوان بر رزمندگان عزیز و شجاع از ارتش و سپاه و بسیج تا شهربانى و کمیته و ژاندارمرى و عشایر محترم و سایر قواى مسلح که با دست تواناى خود که از امدادهاى غیبى برخوردار است ، چنان سیلى به رخسار کریه صدامیان و ضربه بر پیکر حامیان آنان زدند که حزب بعث عفلقى با تشبث به هر حشیش نمى تواند آن را جبران کند . و سردار نگونبخت قادسیه دست دریوزگى به هر طرف دراز و چشم امید به جنایتکاران ور شکسته دوخته که چند روزى دیگر به جنایات خود نسبت به ملت مظلوم عراق و مسلمانان عرب و غیر عرب ایران و منطقه ادامه دهد و آنچنان بیچاره و درمانده شده است که با و قاحت تمام ، قلم سیاه بر ادعاهاى پوچ خود کشیده و با اسرائیل که تا دیروز ادعاى دشمنى با آن را مى کرد ، دوستى صمیمى شده و با آمریکا که مدعى ترک روابط با آن بود ، آرزوى وابستگى مى کند و با دویله هاى وابسته به آمریکا که با اخافه و ارعاب و عربده جیب آنان را خالى کرده بود ، اکنون با تملق و سرافکندگى چشم طمع دوخته است و به حسنى و حسن و حسین و نمیرى و دیگر جنایتکاران تاریخ که خود ور شکستگانى بیش

ص: 199

نیستند ، امید نجات بسته است و بوق و شیپور رسانه هاى گروهى سرتاسرى با تبلیغاتى که امروز دروغ هاى شاخدارشان بر همگان روشن گردیده است ، براى نجات این غریق و امانده به دست و پا افتاده اند تا چند روز دیگر بر رخسار درخشنده ء آفتاب عالمتاب اسلام پرده پوشند ، با آنکه خوددانند این سیل خروشان رحمت الهى براى نجات مسلمانان و جمیع مستضعفان و محرومان جهان را با حیله هاى شیطانى نتوان جلوگیرى کرد و این خورشید آسمان معنویت را با تبلیغات دروغین خاموش نتوان نمود . و امید است و عده الهى اراده منت بر مستضعفان به زودى تحقق یا بد و دست قدرتمند حق تعالى هر چه سریعتر از آستین ملت هاى مظلوم بیرون آید و تحول الهى اى که در ملت ایران بوجود آمده است در همه ملل و نحل به خواست خداوند تعالى تحقق یابد که دست ستمکاران از جنایت نسبت به مستضعفان جهان کوتاه شود و مظلومان ، به حقوق از دست رفته خود دست یابند . در اینجا لازم است تذکراتى به خواهران و برادران محترم داده شود ، گر چه بحمداللّه به مسائل اسلام و روز آشنا هستند :

1 _ این مطلب مهم را که کرارا عرض کرده ام ، تکرار مى کنم که ملت عزیز مجاهد و بویژه سلحشوران رزمنده مجاهد فى سبیل اللّه توجه داشته باشند که غرور از پیروزى آفت بزرگى است که شیطان باطنى در بندگان خدا به وجود آورد تا آنان را از راه حق منحرف کند و در اثر آن خلق خدا را در کوشش براى مقاصد الهى سست کند و اگر خداى نخواسته این حالت شیطانى در جبهه ها پیش آید ، در پیروزى ها وقفه حاصل ، بلکه با مکر شیطانى ممکن است به شکست منتهى شود و زمانى این آفت وجدان کش پیش مى آید که انسان از خود و خداوند غافل شود و قدرت و پیروزى ها را از خود بداند و منشأ اصلى آن که ازمه امور را در دست دارد و هر چه کمال و قدرت و جمال است از اوست را از یاد ببرد . ملت عزیز و قواى مسلح رزمنده در طول این انقلاب و این جنگ لمس نموده اند که اگر مددهاى الهى و عنایات خاص خداوند قادر نبود ، هرگز در ما قدرت مقابله با رژیم شیطانى تا دندان مسلح و متکى به قدرت هاى جهانى نبود ، ولى از آنجائى که ملت با تحولى الهى به انقلابى اسلامى متکى به معنویات دست زد ، توانست آن قدرت بزرگ منطقه را در هم بشکند و در جنگ نا برابر از حیث تسلیحات و کمک هاى بى دریغ شرق و غرب و منطقه ، اینهمه پیروزى هاى اعجاز آمیز را نصیب ایران و اسلام نماید . ما نباید فتح هاى بزرگ مثل فتح خرمشهر را از یاد ببریم که دشمن با همه تجهیزات در سنگرهاى بسیار محکم با عده و عدد بسیار کمین کرده بود و در مقابل عده اى از سلحشوران متعهد اسلام از بیابان باز به آنان تاخته و خداوند آنچنان رعب و وحشت را بر دشمنان ما غلبه داد که با اسارت هزاران نظامى و غنیمت هاى بسیار ، باقیمانده اشرار با فضاحت تمام رو به فرار گذاشته و شهرها را رها کردند . رزمندگان عزیز ما نباید این پیروزى معجزه آسا را جز با مددهاى الهى ببینند و اگر چنین شد ، غرور آنها خلاصه مى شود در اینکه ما مورد عنایت قادر متعال هستیم و از خود چیزى نداریم و آنچه داریم از اوست و باید به راه او نثار کنیم و اینجاست که خداوند عنایات خود را ادامه مى دهد و شما سلحشورى و جنگ شرافتمندانه را براى دفاع از اسلام و میهن اسلامى ادامه مى دهید و

ص: 200

به خواست قادر متعال به پیروزى نهائى دست خواهید یافت .

2 _ اکنون که بحمداللّه و منه محیط ایران از غبارهاى شرارت هاى اشرار ، این مدعیان دروغین طرفدارى از ملت و خلق که خود با دست پلید خویش پرده از چهره کثیف خود برداشتند و به دشمنان اسلام که هم قطاران و یا اربابانشان بودند پیوستند ، تقریبا آرامش و سکون با عنایت پروردگار برقرار است ، ملت بزرگ متعهد اسلامى لازم است با تمام توان به بازسازى نارسائى هائى که لازمه هر انقلاب است و در انقلاب ایران که متکى به قدرت لایزال حق تعالى و همت والاى اقشار معظم ملت است ، از سایر انقلاب هاى بزرگ ضایعاتش کمتر و دستاوردهایش بیشتر است ، قیام نمائیم و بدون وقفه از فرصت استفاده نموده و کشور را به سوى بیشتر اسلامى شدن در تمام ابعاد آن ، در تمام ارگان هاى نظام جمهورى اسلامى از قواى سه گانه که اساس نظام است تا حوزه هاى علمیه و دانشگاه ها که اساس فرهنگ است و از قواى نظامى و انتظامى قواى مسلحه دیگر که اساس امنیت هستند تا قشرهاى بازارى و کشاورز و کارگر که هر یک رکنى مهم از ارکان اقتصاد کشورند ، همت گماریم و معلوم است که در این امر بزرگ با ابعاد وسیعش که سرنوشت ملت اسلام بستگى به آن دارد ، تا تمام ملت همت نکنند و قیام فعالانه نداشته باشند ، مقصد اعلاى اسلامى تحقق نخواهد پذیرفت و تنها با اتحاد کلمه و همت همگان که دست تواناى حق تعالى با آن است انشأاللّه تعالى کار به نتیجه خواهد رسید اما کیفیت کمک :

الف _ قوه قضائیه که امروز براى قضأ شرعى احتیاج مبرم به افراد عالم متقى با فضیلت دارد ، حوزه هاى علمیه در هر جا هستند خصوصا حوزه هاى بزرگ باید این مسأله را یک واجب کفائى شرعى مهم تلقى نمایند و براى این مقصد مهم اسلامى از علماى موجود در حوزه ها و شهرستان ها دعوت نمایند و همه علماى اعلام مى دانند که قضا امر بسیار مهمى است که در رژیم هاى طاغوتى به دست اشخاصى که اکثریت آنان صلاحیت نداشته اند سپرده شده بود . در رژیم سابق ما معذور بودیم چون اشخاص صلاحیتدار را در هیچ امرى ، چه رسد به قضاى شرعى ، نمى پذیرفتند ولى امروز که قضاى اسلامى مى خواهد اجرا شود عذرى نیست و بر اشخاص صلاحیتدار واجب است تا حد کفایت به این واجب عمل کنند و دیگران را هدایت نمایند و بسیج کنند و نیز لازم است حضرات مدرسین محترم حوزه ها و علماى اعلام و مجتهدین عظام ، کتبى را که به آنها (علوم غریبه ) نام مى نهادند (زیرا در بحث ها و حوزه هاى علمى منسى بودند چون محل ابتلأ نبودند) امروز که شدیدا به آنها احتیاج است مثل کتاب قضا و شهادات و قصاص و حدود و دیات و دیگر کتب محل حاجت را مورد بحث و تدریس و تحقیق قرار دهند که در آینده مثل امروز گرفتار کمبود اشخاص نباشیم . امید است براى رضاى خداى متعال و براى عمل به وظیفه ، به این امر توجه زیاد شود و مسأله قضا که امروز از مشکلات جمهورى اسلامى است به برکت مراجع بزرگ و علماى اعلام حل شود و نیز شوراى قضائى قوانین مربوط به قضا را با جدیت تهیه نمایند و مجلس محترم هم تصویب این قوانین شرعیه را مقدم بر سایر کارها قرار دهند که قضاى اسلامى در کشور اجرا شود .

ص: 201

ب _ مجلس محترم شوراى اسلامى که در رأس همه نهادهاست ، در عین حال که از اشخاص عالم و متفکر و تحصیلکرده برخوردار است ، خوب است در موارد لزوم از دوستان متعهد و صاحبنظر خود در کمیسیون ها دعوت کنند که با برخورد نظرها و افکار ، کارها سریعتر و محکمتر انجام گیرد و از کارشناسان متعهد و متدین در تشخیص موضوعات براى احکام ثانویه اسلام نظر خواهى شود که کارها به نحو شایسته انجام گیرد . و این نکته نیز لازم است که تذکر داده شود که رد احکام ثانویه پس از تشخیص موضوع به وسیله عرف کارشناس ، با رد احکام اولیه فرقى ندارد ، چون هر دو احکام اللّه مى باشند و نیز احکام ثانویه ربطى به اعمال ولایت فقیه ندارد و پس از رأى مجلس و انفاذ شوراى نگهبان ، هیچ مقامى حق رد آن را ندارد و دولت در اجراى آن باید بدون هیچ ملاحظه اى اقدام کند و با تشخیص دو سوم مجلس شوراى اسلامى که مجتمعى از علماى اعلام و مجتهدان و متفکران و متعهدان به اسلام هستند ، در موضوعات عرفیه که تشخیص آن با عرف است ، با مشورت از کارشناسان ، حجت شرعى است که مخالفت با آن بدون حجت قویتر خلاف طریقه عقلاست و چنانچه تغییر احکام اولیه ، با شک در موضوع و عدم احراز آن با طریقه عقلا مخالف است .

ج _ دولت جمهورى اسلامى که متصدى اداره کشور است و در هر پیشامدى موظف است اقدام مقتضى نماید ، در وضع کنونى بدون کمک ملت ، توانائى رفع تمام گرفتارى ها را ندارد و براى اداره نظام جمهورى و دفاع از دشمنان مهاجم و رفع مشکلات جنگ که حجم آن بسیار عظیم است ، احتیاج به کمک دارد و چون پاى دفاع از اعراض و نفوس و اموال کشور و حفظ اسلام در میان است ، بر همه کس واجب است که به مقدار کفایت ، از خطر عظیم هجوم اجانب به اسلام و مسلمین ، کمک نماید و این تکلیفى است که بیشتر متوجه است به طبقه مرفه و ثروتمند و پس از آنان به طبقه متوسط به حسب احوال آنها ، نه طبقه مستمند و ضعیف که در آمدشان به مقدار اعاشه آنهاست ، گرچه این قشر از تمام قشرها خدمتشان بیشتر است . اینجانب از تمام هم میهنان عزیز تشکر و قدردانى مى کنم که از اول انقلاب تاکنون در صحنه بودند و امیدوارم خداوند متعال توفیق حضور بیشتر را به همه ما عنایت فرماید . و باید دولت محترم توجه نماید که علاوه بر تکلیف الهى که متوجه همه ملت است ، دولت از ویژگى خاصى برخوردار است و تکلیف الهى ، بیشتر متوجه آن و سایر دست اندرکاران است و براى نظم امور در جمیع ابعاد کوشش خواهد کرد . و مسأله جنگ دفاعى که در راس امور است و ملت متعهد کمک به آن را براى خود یک امر لازم داند و دولت در رابطه با آن حقا تمام کوشش را مى کند ، لکن تذکر و تکرار در امور مهم ، لازم است و باید هر روز ابعاد کمک به جبهه ها را بیشتر گسترش دهد و تا فتح نهائى انشأاللّه تعالى برنامه ء دفاع را در رأس همه برنامه ها قرار دهد .

د _ بحمداللّه تعالى قواى مسلح اسلامى در دفاع از اسلام و میهن عزیز ، عاشقانه از ابتدأ هجوم اشرار تاکنون با نثار جان و خون و با عشق به لقأاللّه قواى شیطانى دشمن را در هم شکسته و در هر مرحله از مرحله قبل نیرومندتر و متعهدتر به رزمندگى دلیرانه خود ادامه داده اند و همه ما و میهن اسلامى ایران مرهون خدمات ارزنده آنان هستیم و اگر نبود قدرت روحى و الهى آنان ، معلوم نبود

ص: 202

کشور ما با اینهمه دشمن و کمک هاى قدرت هاى بزرگ و کوچک به کجا کشیده مى شد . و ملت مجاهد متعهد که در طول انقلاب و جنگ تحمیلى از کمک هاى شایان به جبهه ها و پشت جبهه ها دریغ نکرده است و یکى از ارکان پیروزى ، حضور ملت در همه صحنه خصوصا صحنه جنگ است و الحق ، این ملت نمونه در پیشگاه خداوند تعالى ارزشى عظیم دارد ، و امید و توقع است که براى حفظ اسلام و کشور اسلامى خود بر حجم کمک ها افزوده شود که بحمداللّه مى شود ، چنانچه بر حجم مخارج دولت هر روز افزوده شود . در زمانى که حضور و کمک ملت شریف ایران به دولت و جبهه هاى جنگ هر روز بیشتر مى گردد ، عده اى از محتکران و گرانفروشان خدانشناس دست از این حرفه کثیف برنمى دارند و به حال خود و کشور خود دلسوز نیستند ، اینان باید از غضب الهى بترسند و بیش از این خود را در پیشگاه خدا و خلق خدا رسوا نکنند .

ه _ درباره فرهنگ هر چه گفته شود کم است . و مى دانید و مى دانیم اگر انحرافى در فرهنگ یک کشور پیدا شود و همه ارگان ها و مقامات آن رژیم به صراط مستقیم انسانى و الهى پایبند باشند و به استقلال و آزادى ملت از قیود شیطانى عقیده داشته باشند و آن را تعقیب کنند و ملت نیز به تبعیت از اسلام و خواسته هاى ارزنده آن پایبند باشد ، دیرى نخواهد گذشت که انحراف فرهنگى بر همه غلبه کند و همه را خواهى نخواهى به انحراف کشاند و نسل آتیه را آنچنان کند که انحراف به صورت زیبا و مستقیم را راه نجات بداند و اسلام انحرافى را به جاى اسلام حقیقى بپذیرد و بر سر خود و کشور خود ، آن آورد که در طول ستمشاهى و خصوصا پنجاه سال سیاه بر سر کشور آمده و مجلس و ملت و متفکران متعهد باید این حقیقت را باور کنند و اصلاح فرهنگ و از آنجمله اصلاح مدارس از دبستان تا دانشگاه را جدى بگیرند و با تمام قوا در سد راه انحراف بکوشند . اشخاصى معدود قدرت ندارند تا این امر عظیم الحجم مهم را اصلاح کنند و صد در صد آن را اسلامى و ملى در خدمت کشور قرار دهند . همه مسؤولیم و همه باید در پیشگاه خدا و خلق خدا جواب تهیه کنیم و در این زمان که فرصتى ارزنده داریم از هیچ کس هیچ عذرى پذیرفته نیست و همه باید به مقدار توان خویش در این امر حیاتى کوشش نمائیم تا خون جوانان برومند مجاهد و کوشش ملت و مجاهدات بیدریغ آن هدر نرود .

3 _ کرارا مقامات و مسؤولان کشور به دولت هاى اسلام منطقه اعلام نمودند که جمهورى اسلامى ایران که محتواى آن بر اساس عدل اسلامى است و نسبت به آن با تمام جان متعهد است ، اجازه ندارد که به حریم دیگران ظلم و ستمگرى و تجاوز نماید و این تعهد الهى اساس نظام اسلام و جمهورى اسلامى است و کرارا در هر فرصتى به دولت هاى منطقه و دیگران نصیحت نموده و از آنان خواسته است که براى مراعات احکام خدا و قرآن مجید پایبند حسن همجوارى و اخوت اسلامى باشید و مطمئن باشید که اگر شما یک قدم براى مراعات برادرى جلو گذارید ، ما چندین قدم براى فشردن دست شما ، براى از بین بردن ابرقدرت ها پیش خواهیم آمد و بسیار تذکر داده شده است که اگر مسلمانان به دستورات اسلامى رفتار کنند و وحدت کلمه خود را حفظ نمایند و از اختلاف و تنازع که مایه شکست آنهاست دست بکشند ، در سایه ء پرچم (لا اله الا اللّه ) از تجاوز دشمنان اسلام و

ص: 203

جهانخواران مصون خواهند شد و دست شرق و غرب را از بلاد عزیز مسلمین قطع خواهند کرد زیرا هم عده اینها فزونتر و هم ذخائرشان بى پایان است و از همه بالاتر قدرت غیر متناهى خداوند پشتیبان آنان است و قدرت هاى بزرگ به اینان محتاج هستند . و مکرر این واقعیت گفته شده و لمس گردیده که ابر جنایتکاران شرق و غرب جز به منافع شیطانى خود و غارت اموال دیگران و سلطه بر آنان ، به هیچ چیز نمى اندیشند و به صراحت مى گویند ما در منطقه منافع داریم و باید منافع و مصالح خود را حفظ کنیم و اگر یک دلار به شماها کمک کنند ، صدها چندان از شما پس مى گیرند و این رفت و آمدهاى سیاسى و کمک هاى تسلیحاتى و نظامى جز براى تحکیم پایه هاى نفوذ خود در کشورهاى اسلامى و غیر اسلامى نیست . و شماها و رسانه هاى گروهى اکثر ایستگاه ها ، چه تبلیغ دروغین بکنید و چه نکنید و چه چشم و گوش هاى خود را از حقیقت روشن ببندید یا نه ، صدام عفلقى و حزب بعث عراق اساسا ضد اسلامند و در منطقه فتنه انگیزند . آمریکا از جهالت و غرور و بلند پروازى صدام استفاده کرد و او را به هجوم به ایران واداشت و به منطق آمریکا شکست عراق و ایران و از پا در آمدن هر دو یا ایران ، در هر صورت به نفع اوست و صدام بدبخت پیش خود حساب ها کرده بود ، ژاندارمى منطقه و سردارى بزرگ قادسیه را در مغز پوک خود پروراند و آنچه نمى دانست و نخواهد فهمید قدرت اسلام بزرگ و جانبازى سربازان فداکار اسلام بود و در اثر این جهالت و حماقت خود را در دامى افکند که هیچ قدرتى نمى تواند او را نجات دهد . و ما مجددا به دولت هاى منطقه هشدار مى دهیم که بیش از این براى نجات یک سبع جنایتکار که اگر فرصت یابد منطقه را به آتش مى کشد ، زحمت نکشید و خود را به غرقاب هلاکت دچار نکنید و وعده هاى آمریکا و دیگران شما را غافل نکند که با ادامه کمک به دشمن اسلام ممکن است براى ملت و دولت ایران تکلیفى پیش آید که ما میل به آن نداریم و تا وقت نگذشته است به اسلام و دستورات حیاتبخش آن گردن نهید و کشور خود را از شر قدرت هاى اغفال کننده نجات دهید و بدانید که رو آوردن به اسلام و مسألمت با جمهورى اسلامى به صلاح شماست و دولت و ملت ایران براى شما بهتر از آمریکا و صدام و مصر و دیگر دغلبازان است . شماها باید احساس و لمس کرده باشید که قدرت مجموع منطقه کمتر از نیمى از قدرت شاه مخلوع و معدوم است و قدرت امروز ایران به برکت اسلام و حضور ملت چندین مقابل آن رژیم است و آمریکا همانطور که در موقع سختى به شاه مخلوع نتوانست و نخواست کمک کند ، به شما که از شاه معدوم پیش او بى ارزشترید کمک نخواهد کرد . آمریکا و دیگر قدرتمندان ، شما را آلت دست قرار داده اند که منافعشان در منطقه تأمین گردد و اگر شما به دام افتادید ، براى نجاتتان به خود زحمت نمى دهند .

4 _ متصدیان امور و شورایعالى قضائى و ستاد پیگیرى کوشش نمایند که با سرعت به زندان ها و حال زندانیان رسیدگى نموده و از کسانى که از عفوشان ضررى به جمهورى اسلامى نمى خورد و مستحق عفو هستند صورتى تهیه و عفو آنان را تسریع نمایند و کسانى که اسلام براى آنها جزا مقرر فرموده ، تکلیفشان را تعیین کنند و پس از اجرأ حکم خدا ، اگر فساد ایجاد نمى کنند ، آزادشان نمایند و بالاخره رویه را بر عفو و رحمت قرار دهند ، لکن با مفسدان و گروهک هاى فاسد و مفسد با شدت

ص: 204

عمل رفتار کنند مگر آنکه توبه کنند و ثابت شود که توبه آنها جدى است که با ضمانت مى شود آزاد کرد .

5 _ از امور مهمى که اینجانب نگران آن هستم مسائل حوزه هاى علمیه خصوصا حوزه هاى بزرگ مثل حوزه ء مق قم است . آقایان علماى اعلام و مدرسین محترم که خیرخواهان اسلام و کشورهاى اسلامى هستند ، توجه عمیق کنند که مبادا تشریفات و توجه به ساختمان هاى متعدد براى مقاصد سیاسى و اجتماعى اسلام ، آنان را از مساله مهم اصلى حوزه ها که اشتغال به علوم رایج اسلامى و خصوصا فقه و مبادى آن به طریق سنتى است ، اغفال کند و مبادا خداى نخواسته اشتغال به مبادى و مقدمات موجب شود که از غایت اصلى که ابقا و رشد تحقیقات علوم اسلامى خصوصا فقه به طریقه سلف صالح و بزرگان مشایخ همچون (شیخ الطائفه ) و امثاله رضوان اللّه تعالى علیهم و در متاخرین همچون (صاحب جواهر) و شیخ بزرگوار (انصارى ) علیهم رضوان اللّه تعالى باز دارد . اسلام اگر خداى نخواسته هر چیز از دستش برود ولى فقهش به طریقه موروث از فقهأ بزرگ بماند ، به راه خود ادامه خواهد داد ولى اگر همه چیز به دستش آید و خداى نخواسته فقهش به همان طریقه سلف صالح از دستش برود ، راه حق را نتواند ادامه داد و به تباهى خواهد کشید . و با آنکه مى دانیم مراجع عظام و علماى اعلام و مدرسین عالیقدر دامت برکات وجود هم ، توجه به این امر دارند ، لکن خوف آن است که اگر تشریفات و زرق و برق هاى شبیه به قطب مادیت رواج پیدا کند ، در نسل هاى بعد اثر گذارد و خداى نخواسته آنچه از آن مى ترسیم به سر حوزه ها بیاید . لازم است آقایانى که در این امور دست دارند و متصدى این مسائل هستند توجه کنند که حد افراط را جلوگیرى کنند و هر چه مى کنند در خدمت حوزه هاى علمى و در خدمت اسلام و علوم اسلامى باشد و کارها تعدیل شود و از افراط و تفریط احتراز گردد . از خداوند تعالى توفیق همگان را در خدمت به علم و علما و اسلام و ملت خواستارم .

6 _ آن مطلبى که همیشه مدنظر همه بوده و درباره آن پافشارى شده ، حفظ وحدت کلمه و اجتناب از تفرقه است که همه مى دانیم وحدت ملت چه اثرهاى معجزه آسائى داشته است و دارد و در مقابل ، تفرقه و تنازع چه نکبت هائى به سر مسلمین در طول تاریخشان آورده است و ملت عظیم الشان ایران که هر دو طرف را مشاهده کرده اند و از تفرق رنج برده اند و بحمداللّه شهد وحدت را چشیده اند و اعجاز آن را از اول نهضت تا انقلاب و تاکنون لمس نموده اند ، لازم است مراقبت کنند و نگذراند دست هاى پلید شیطانى و عمال سرسپرده استکبار جهانى در صفوف مقدس آنان وارد شده و به تفرقه افکنى قیام کنند . و هر وقت از اشخاص یا گروه هائى یک چنین خیانت هائى مشاهده کردند ، بدون وقفه و در اسرع اوقات در صدد جلوگیرى بر آیند و به مسؤولین کشور اطلاع دهند و آنان را معرفى نمایند و این امر براى همه ملت اهمیت دارد و براى دو قشر از اهمیت ویژه اى برخوردار است : یکى ، قشر محصلین خصوصا دانشگاهیان که لازم است با هوشیارى و تعهد به اسلام و خدمت به کشور مراقب اوضاع و احوال طبقات محصلین و دانشگاهیان باشند که خداى نخواسته یک وقت این مراکز بزرگ تعلیم و تربیت به سوى مسائلى که قبلا مبتلا بدان بودند کشیده نشود . خداوند یار و مددکار همه

ص: 205

باشد .

دوم ، قواى مسلح است که در این حال که هجوم اجانب را مى بینیم و مبتلا به توطئه قدرت هاى شیطانى هستیم ، اهمیتش بیشتر از هر وقت و هر چیزى است باید تمام فرماندهان و افراد ارتش و سپاه و بسیج و عشایر و قواى نظامى و انتظامى توجه خاص به این امر حیاتى داشته باشند و اگر خداى نکرده این قشرهاى متعهد عزیز با دست جنایتکاران و توطئه چینان ، مبتلا به اختلاف شوند و هر یک خود را محور قرار دهند ، مطمئن باشند که شیطان ها و شیطان بزرگ در آنان رخنه کرده و طولى نخواهد کشید که همه به تباهى کشیده شوند و شکست براى آنان حتمى است و با شکست آنان اسلام در اینجا و سایر مناطق به شکستى مبتلا مى شود که قرن ها جبران پذیر نیست . برادران مسلح ! عزیزان ملت ! پشتوانه اسلام و جمهورى اسلامى ! بهوش باشید که شیاطین در کمین اند و کوچکترین غفلت شما بزرگترین فاجعه را براى ملت و اسلام به بارآورد . خداوند کریم و رحیم همه ما را از شر آنان حفظ فرماید .

7 _ و آخرین کلام آنکه در محضر خداوند منان عرض کنیم که خدایا! تو بر ما منت نهادى و ما را در مثل 22 بهمن بر دشمنان خودت پیروز کردى و دست این ملت مظلوم را گرفتى و از سراشیبى سقوط و جهنم هر دو عالم به قله بلند عنایات خود رساندى و این امت مستضعف در طول ستمشاهى را به عزت جاودان کشاندى و جوانان برومند این امت را عاشق خود و شهادت فرمودى و دعاى خیر شب زنده داران را در حق ما قاصران اجابت فرمودى .

بار الها! عنایت خود را از ما دریغ مدار و ناموس دهر و ولى عصر ارواحنافداه را از ما راضى فرما و ما را از نور هدایت خود همیشه بهره مند نما (انک مجیب قریب ) . بار الها! این جوانان سلحشور ما را که با عشق به جمال تو و به امید عنایت و حمایت تو به دشمن متجاوز که به بندگان تو ناگهان تاختند و خون هاى بیگناهان را ریختند و خانه هایشان را بر سرشان خراب کرده بدتر از مغولان به صغیر و کبیر و عرب و عجم رحم نکردند ، شجاعانه تاختند و صف هاى آنان را شکستند و با جنگ نا متعادل که یک طرف تا دندان مسلح و از ساز و برگ جنگى و آرایش حربى و کمک هاى بى پایان شرق و غرب و منطقه برخوردار بوده و طرف دیگر مسلمانانى پاکدل و سحر خیزانى عاشق پیشه و سلحشورانى وارسته و پیوسته به تو با قدرت (ما رمیت اذ رمیت ولکن اللّه رمى ) . در هر ناحیه آنان را با اسارت دستجمعى و غنیمت هاى بسیار در هم کوبیده و به خوارى و مذلت کشاندند و از کشور خود بیرون راندند و کمک هاى شرق و غرب را به هیچ شمردند . خداوندا! اینان را به رحمت واسعه خود غریق فرما و به پیروزى نهایى برسان و شهیدان آنان را با شهدأ صدر اسلام در رکاب پیامبر عالى مقام محشور فرما و پدران و مادران شریفى که این عزیزان را در دامن مهر خود تربیت کرده و در راه اسلام دادند ، در جوار رحمت خود و با اولیأ عظام علیهم السلام محشور فرما و به همسران و خواهران و برادران و نزدیکان آنان صبر و عزت مرحمت کن و ملت ایران که موجب سرافرازى اسلام در جهان گردید و کشور نمونه اى ساخت که امید است پرتو خورشید آساى آن بر مشارق ارض و مغارب آن بتابد

ص: 206

و مستضعفان تحت ستم جهان را بر مستکبران پیروزى دهد ، انشأاللّه ، قدرت ده .

درود فراوان بر همه مجاهدان راه حق از انبیأ عظام و اولیأ کرام و صالحین و مصلحین در طول تاریخ بویژه خاتم پیامبران و اشرف نسل آدم محمد مصطفى صلى اللّه علیه و آله و سلم و دودمان معظمش سیما بقیه اللّه خاتم الاولیأ اروحنا لمقدمه الفدأ و درود بر بیست و دوم بهمن ، یوم اللّه و بر آفرینندگان آن .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 207

تاریخ : 61/11/24

بیانات امام خمینى در دیدار با وزیر ، قائم مقام و مسؤولان وزارت سپاه پاسدارانانقلاب اسلامى

سپاه باید از جهت اخلاق نمونه باشد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از امورى که لازم است شما به آن توجه کنید این است که چون سپاه نهادى نوپاست و مسؤولیت حفظ اسلام و انقلاب را به عهده دارد ، باید از جهت اخلاق نمونه باشد و با همه مردم و سایر قوا برخورد صحیح و اسلامى بنماید . در سپاه و ارتش افرادى وارد نشوند که باعث اختلاف باشند . منحرفین از اول تزشان این بود که سپاه به درد نمى خورد و از آن طرف ، گروهى هم مى گفتند ارتش نباید باشد و هر دوى اینها مى خواستند به ارتش یا سپاه ضربه بزنند . امروز ارتش و سپاه ، هر دو ، خوب و خدمتگزار به اسلام و انقلاب هستند و چون ما مى خواهیم مملکت را از اساس درست کنیم و آن مسائل اسلامى از بین رفته را احیا و زنده نمائیم ، باید در فکر سپاه و ارتش باشیم و بدانیم که اینها تا آخر تاریخ به ما ارتباط دارند و اگر خداى ناکرده پنجاه سال دیگر هم انحرافى پیش آید ، ما مسؤول آن هستیم . سفارش اکید من این است که افراد بر حسب تکلیف شرعى و مصالح جامعه در سپاه و ارتش توجه به مسائل داشته باشند و از گروه گرائى و تفرقه شدیدا احتراز کنند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 208

تاریخ : 61/11/30

تلگرام امام خمینى به حجت الاسلام آقاى واعظ طبسى

بسمه تعالى

مشهد مقدس _ جناب حجت الاسلام آقاى طبسى تولیت محترم آستان قدس رضوى دامت افاضاته

خداوند تعالى را شکر که توطئه جنایتکارانه منحرفان از اسلام درباره جنابعالى خنثى شد و خداوند را سپاس که هر روز این جنایتکاران ورق سیاهى بر اوراق جنایت خود مى افزایند و اکنون که به خواست خداى تعالى دستشان از هر جا کوتاه و هر گروهى از آنان گروه دیگر را لعن مى کند و از رسیدن به آنچه در خیال خود به آرزوى آن بوده اند مأیوس شده اند ، چاره اى جز خرابکارى براى اظهار وجود ندارند که آن هم برایشان جز رسوایى در پى ندارد . از خداوند تعالى سلامت و سعادت جنابعالى و سایر متعهدان به اسلام و خدمتگزاران به جمهورى اسلامى را خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 209

تاریخ : 61/12/22

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از بانوان عضو مؤسسه خیریه 12 فروردین قم وتهران و اعضاى انجمن اسلامى پرستاران

شما بانوان در پشت جبهه ، آن فعالیتى را مى کنید که سلحشوران در جبهه ها مى کنند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

باید از خانم هاى محترم و بانوان معظم قم و حضار محترم که امروز در اینجا تشریف دارند تشکر کنم و قدردانى .

شاید من بهتر از دیگران مشکلاتى که بر این مملکت در طول سلطنت این پدر و پسر گذشت شاهد بوده ام و به اندازه من کمتر کسى از باب اینکه عمرش وفا نکرده است ، شاهد این مسائل بود . اکثر شما خانم ها آن زمان را یاد ندارید و شاید در بین شما بسیار کم باشد که آن زمان اسف بار را یاد داشته باشد . در آن زمان به اسم اینکه مى خواهیم نیمى از جمعیت ایران را فعال کنیم ، آن شقى جنایتکار دست به یک جنایت زد و آن جنایت کشف حجاب بود و به جاى اینکه نیمى از جمعیت ایران را فعال کند آن نیم دیگرى هم که نیمه مردان بود به طور بسیار زیادى از فعالیت انداختند و این عروسک هائى که درست کردند و در همه ادارات جا دادند و در همه خیابان ها راه انداختند ، آنهائى که در ادارات بودند ، سایر افرادى که در ادارات بودند را هم از کارهاى خودشان بازداشتند و آنهائى که در خیابان ها رها بودند ، جوان هاى ما را به فساد کشاندند و فعالیت جوان هاى ما را از دست آنها گرفتند . به اصطلاح خودشان مى خواستند که تمدن شرق را وارد ایران کنند و با آن وضعى که درست کردند ، تمدن بزرگ اسلامى را هم از بین بردند . و بحمداللّه در شهر مقدس قم آنچنان پایدارى کردند خانم ها و بانوان که مشت به دهن آنها زدند و در تهران و سایر شهرها هم اکثریت زن ها ، اکثریت بانوان با آن مخالفت کردند و تو دهنى زدند و همان مقدار از عروسک هائى که خودشان را مهیا کرده بودند براى اینکه ایران را به فساد بکشند ، کافى بود که جوان هاى ما را ، چه دخترها و چه پسرها را منحرف کنند . و خداى تبارک و تعالى بر ما ، بر ملت ما منت گذاشت و نجات داد این ملت را ، این بانوان را از آن نقشه هائى که آنها کشیده بودند . و شما ملاحظه کنید در طول سلطنت این دو نفر فاسد ، این خانم هائى که آمدند بیرون و وارد جامعه شدند ، اینها چه کار مثبتى انجام دادند ؟

الان را مقایسه کنید با آنوقت . الان ایران تقریبا یک مدرسه شده است و در هر جاى ایران که انسان نگاه مى کند ، بانوان آنجا مشغول فعالیت اسلامى ، دینى و حتى فعالیت سیاسى هستند ، با حفظ

ص: 210

عفاف شان ، با حفظ شرفشان . آنها در طول این مدت که رها بودند در بین مردم ، جز فساد ایجاد نکردند و این بانوان در این مدت کم ، آنقدر فعالیت کردند که شما نمونه اش را در قم ملاحظه مى کنید و از این نمونه در شهرهاى دیگرى هم هست و البته من باید تشکر کنم از اهالى قم و از بانوان معظم قم که در یک همچو اوقاتى که ما گرفتار ابرقدرت ها و قدرت هاى فاسد هستیم و ایران از هر طرف مورد حمله آنها هستند ، شما بانوان در پشت جبهه ، آن فعالیتى را مى کنید که آن سلحشوران در جبهه ها ، و همانطورى که آنها مشغول فعالیت هستند ، شما مشغول فعالیت هستید ، یک راه از راه ساختن خود و جوان هاى خود و خانم هاى جوان و یک راه از راه پشتیبانى به آنهائى که در جبهه هستند و این یک امرى است که بسیار مورد تشکر است و بسیار ارزنده است و در پیش خداى تبارک و تعالى ارزندگى شایان دارد . و اما هر کارى که انسان اشتغال به آن دارد ، خصوصا کارهاى اسلامى و انسانى ، البته یک دسته هم پیدا مى شوند که در مقابل این کارها براى اینکه یا حس حسادت دارند و یا حس رقابت و اینها ، یا انحراف دارند ، البته آنها مخالفت مى کنند و شما کسانى که مشغول به این مؤسسه هستند و مدیران این مؤسسه هستند و کسانى که در این مؤسسه مشغول خدمت هستند و کسانى که در این کلاس هاى درس مشغول درس خواندن هستند ، توقع این را نداشته باشید که همه بانوانى که هستند و همه زن هائى که هستند با شما موافق باشند . هستند در بین اشخاص کسانى که آنها نمى توانند این مسائل اسلامى را ببینند و بعضى از آنها مسائل اسلامى را یک مسائلى مى دانند که با تمدن شرق چون مخالف است ، با تمدن غرب چون مخالف است از این جهت ارتجاعى است . پیشرفتگى را آنها به این مى دانند که یا تابع غرب باشند و غرب زده و یا تابع شرق باشند و شرق زده و امروز که ایران دست رد به سینه هر دو گروه زده است و نه متمایل به شرق است و نه متمایل به غرب و مى خواهد انسانى زندگى کند ، با شرافت و ارزندگى انسان شروع کند به کار ، البته کارشکنى هست لکن آنهائى که کارشکنى مى کنند اگر مسلمان هستند این خدمت بزرگى که این خانم ها و این بانوان دارند مى کنند و پیش خدا خدمت شایسته است ، از معاصى کبیره است که کارشکنى در این موضوع بکنند و اگر چنانچه آنها هستند که پایبند به اسلام نیستند و مى خواهند هرزگى بکنند فصل هرزگى گذشت ، دیگر به شما اجازه نمى دهند بانوان ایران که کارهائى که سابق مى کردید این کارها را اعاده بدهید . و من باید از همه شماها تشکر کنم و البته شماها بحمداللّه مشغول فعالیت دینى هستید و بینش سیاسى هم در بین شماها هست و در بین بانوان ایران ، هم بینش دینى هست و هم بینش سیاسى و از آن چیزى که شما را باز مى داشت از اینکه فعالیت سیاسى و دینى بکنید آن موانع مرتفع شد و امیدوارم به زودى شما به یک پایه اى برسید که هر کدامتان بتوانید عده اى را تربیت کنید . و انشأاللّه ایران یک ایران زنده ، یک ایران پاینده ، یک ایران مقاوم در مقابل شرق و غرب و در مقابل آنهائى که در مقابل ما ایستاده اند باشد .

کشورهاى غیر متعهد اول باید کنفرانس خودشان را از عناصر وابسته تصفیه کنند

و اما یک کلمه هم راجع به مسائلى که در این اوقات پیش آمده است عرض کنم . یکى از مسائل ،

ص: 211

این کنفرانس سران به اصطلاح غیرمتعهدهاست . این کنفرانسى که سران اول در سابق تأسیس کردند افراد بسیار متعهدى به اسلام و به کشورهاى خودشان بودند و غیر متعهد نسبت به قدرت هاى بزرگ ، لکن امروز مخلوط شده است از یک جنس هاى مختلف ، بسیاریشان آنها هستند که غیر متعهدند و بعضى از آنها ، آنها هستند که اگر اینها غیرمتعهد باشند ما متعهد نباید باشیم . اگر بنا باشد که حسین اردنى و حسن و حسنى مبارک و امثال اینها غیرمتعهدند همه غیرمتعهدند پس نباید بگویند که یک دسته متعهد ، یک دسته غیرمتعهد . و از کارهائى که باید این کنفرانس متعهدین غیرمتعهدین انجام بدهند که در رأس همه کارهاست و باید بعدها هم این مطلب را انجام بدهند این است که اول متعهد و غیرمتعهد را از هم جدا کنند . هر کس ادعا کرد که من غیرمتعهدم ، در بین خودشان راه ندهند . چه بسا افرادى که وابستگى آنها و غلام حلقه به گوش بودن آنها نسبت به شرق و نسبت به غرب از آن متعهدینى که هستند زیادتر است و اگر وارد اینها باشند و نفوذ در اینها بکنند راه را منحرف مى کنند و دیگران را منحرف مى کنند .

باید اول این کشورهاى غیرمتعهد ، این کشورهایى که مى خواهند مستقل باشند ، این کشورهائى که خودشان را غیرمتعهد مى خواهند . . . بکنند اول تصفیه کنند این مجلس خودشان را ، این کنفرانس خودشان را ، این جنبش خودشان را ، تصفیه کنند از عناصرى که اینها به اسم غیرمتعهد وارد مى شود و مى خواهند خدمت کنند یا به آمریکا که اکثرا اینطورند یا به شوروى که آن هم بسیارند . اگر اینها در بین شما باشند نمى گذارند که شما غیر متعهد بمانید ، نمى گذارند که شما براى کشورهاى ضعیف کار بکنید ، نمى گذارند که شما وابستگى هاى خودتان را از کشورها جدا کنید . اینها در شعار از شما پیش اند . شما ببینید که در این کنفرانسى که اخیرا همین چند روز تأسیس شد و پایان یافت یکى از کسانى که طرفدارى کرد آمریکا بود . آمریکایى که همه عالم را مى خواهد تحت قدرت خودش بیاورد ، اگر چنانچه این کنفرانس را او مى ترسید ازش گمان مى کرد که این کنفرانس بر ضد او خواهند قیام کرد ، هیچ وقت از او تعریف نمى کرد ، از اینها تعریف نمى کردند ، لکن آنها از این کنفرانس تجلیل کردند . براى اینکه دلبستگى آنها به افرادى است که وارد این کنفرانس شده اند مثل حسین اردنى و حسنى و امثال اینها و صدام ، اینها وارد شدند به اسم اینکه ما غیرمتعهد هستیم و این غیرمتعهدها مى خواهند همه شما را به مثل خودشان غیرمتعهد بکنند . اگر شما بخواهید که واقعا یک جمعیت غیرمتعهد ، یک سران غیرمتعهد باشید و بتوانید به آن عدم تعهد خودتان عمل بکنید ، در رأس امور تصفیه است . اگر یک نفر فاسد در بین شما باشد نمى گذارد کار شما انجام بگیرد . باید اول امثال اینها را ، صدام را ، حسین را ، حسنى را ، حسن را و امثال اینها را از بین خودتان طرد کنید تا بتوانید یک کنفرانس صحیح تشکیل بدهید و یک جنبش غیرمتعهد باشد . والا هر چند سال یک دفعه شما اجتماع مى کنید با آنهمه زحمت ، با آنهمه خرج ، با آنهمه گرفتارى ، بیش از یک مسائلى که طرح مى شود و گفته مى شود و بعدش هم عمل نمى شود ، بیش از این کارى انجام نمى دهید و این براى این است که بین شما نمى گذارند اینهایى که نفوذ کرده اند نمى گذارند که کارها انجام بگیرد . باید در رأس امور این باشد که اینها کنار بروند و خودتان

ص: 212

بنشینید ، همانطور که ایران دستش را پیش هیچ کس دراز نمى کند و نکرده است در این چند سال و مستقل ایستاده است و زن و مردش ایستاده است در مقابل آمریکا و در مقابل شوروى و در مقابل هر غیر _ هر متعهدى . اینها غیر متعهدند واقعا ، نه تعهد فرهنگى دارند ، نه تعهد _ چیز _ نظامى دارند ، نه تعهدهاى دیگرى دارند اما اگر باشد اگر یک جایى باشد که بگویند که ما تعهد نظامى نداریم اما تعهد فرهنگى داشته باشند تعهد فرهنگى بدتر از تعهد نظامى است ، وابستگى است نه تعهد . آنها هم که مى گویند تعهد و لاتعهد ، اصلا شما وابسته هستید و غلام حلقه به گوش اینها ، بعضى از اینها هستند . اگر بخواهید که متعهد نباشید باید اساس را عوض بکنید نه تعهد از یک راه نظامى ، فقط باید شما غیرمتعهد و غیر وابسته باشید ، در صنعت ، در فرهنگ ، در همه امورى که یک کشورى احتیاج به آن دارد ، اگر اینطور شد غیرمتعهد مى شوید و مى توانید سرپاى خودتان بایستید و اگر این افراد وارد شما باشند نمى گذارند شما غیرمتعهد بمانید و شما را وابسته مى کنند و شما را بدتر از تعهد درست مى کنند براى اینکه تعهد طرفینى است این براى او تعهد مى کند او براى این تعهد مى کند اما اینها مى خواهند وابسته کنند و بى چون و چرا همانطور که خودشان وابسته هستند و براى آنها کار مى کنند و همه دارائى کشور خودشان را با آن فقرائى که سرتاسر کشورشان هست به جیب ابرقدرت ها مى ریزند اینها وقتى که وارد بشوند در بین شما همین کار را سر شما در مى آورند . من امیدوارم که غیرمتعهدهاى واقعى در فکر بیفتند و این اشخاص فاسد تفاله را بیرون بریزند تا بتوانند براى کشورهاى خودشان و براى ملت هاى ضعیف یک کارى انجام بدهند .

انشأاللّه خداوند به همه شما سلامت و صحت عنایت کند و همه ما و شما را فعال کند در راه خدمت به مستضعفین ، در راه خدمت به مستمندان ، در راه سواد آموزى ، در راه آموزش ، در راه پرورش و همه شما انشأاللّه به خدا سپرده باشید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 213

تاریخ : 62/1/1

پیام امام خمینى به مناسبت حلولسال نو (خطاب به ملت ایران )

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از خداوند تعالى مسئلت مى کنم که این سال جدید را به همه مسلمین جهان و مسلمان هاى ایران و خصوصا قشرهاى مجاهد ، بازماندگان شهدا ، بازماندگان خود معلولین و متعلقین آنها و بسیجى ها و همه قواى مسلح ارتش و غیرارتشى ، سپاه پاسداران و همه اینها مبارک کند و بر ملت ایران انشأاللّه این سال مبارک باشد و سالى باشد که پیروزى دنبالش باشد . انشأاللّه در این سال پیروزى براى ملت هاى مظلوم جهان و مسلمانان جهان مقدر شود و براى ما و براى ملت عزیز ایران این نعمت هائى که خداى تبارک و تعالى به آنها عنایت فرموده است قدردانى کنیم ، قدردانى کنند . خداوند به همه عالم نعمت فراوان داده است و قابل احصأ نیست و ما هم قدرت بر اینکه احصأ کنیم نعمت هاى خداى تبارک و تعالى را نداریم لکن (اما بنعمه ربک فحدث ) تا آن اندازه اى که مى توانیم آن چیزى که به ملت ما خداى تبارک و تعالى عنایت فرموده است بسیار است ، از آن جمله نجات از آن انحطاط فرهنگى و اخلاقى و وصول به مراتبى از مراتب اخلاق و فرهنگ و پیروزى در جبهه ها و بالاتر از آن پیروزى بر نفس که براى جوان هاى ما در قشر وسیعى حاصل شده است و من امیدوارم که براى همه ما این پیروزى معنوى و این تسلط بر نفس و این تسلط بر شیطان نفس حاصل بشود و ما امروز غرق به نعمت هائى هستیم که نمى توانیم آن نعمت ها را شکرگزارى کنیم الا به طور اجمال که از خداى تبارک و تعالى تشکر مى کنیم که به ما یک همچو ملتى عنایت فرموده است که در همه جبهه ها ، در همه صحنه ها حاضرند و ما را و جوان هاى ما را و بانوان ما را از آن منجلابى که براى آنها درست کرده بودند خداوند نجات مرحمت فرمود و جوان هائى که مى رفت بکلى از دست اسلام و از دست مسلمین بروند خداوند به ما برگرداند و آنها را همچو متعهد کرد که الان براى شهادت داوطلب مى روند و در جبهه ها در حالى که جنگ مى کنند تکبیر مى گویند ، نماز مى خوانند و در شب ها مناجات با خدا مى کنند و اینها از نعمت هائى است که ما باید تشکر کنیم . بانوان ما را که البته یک حدودى شان را به راه غیرصحیح هدایت کرده بودند و مى رفت که باز بیشتر بشود خداوند به ما عنایت فرمود و نجات داد از آن چیزهائى که به دست استکبار و به دست اشخاصى که نوکر استکبار بودند خداى تبارک و تعالى ما را از آنها نجات داد ، بانوان ما را نجات داد که امروز بانوان ما به طورى غرق در نعمت خدا هستند و خودشان هم شاید از آن نعمت هاى بزرگ الهى غافل باشند که حدى ندارد و من امیدوارم خداوند تبارک و تعالى به

ص: 214

این ملت که در حال مظلومیت است و همه کشورهاى دنیا الا معدودى که با ما دشمن هستند ، با این ملت براى خاطر اسلام ، خداوند این ملت را تقویت کند و دشمنان اینها را از بین ببرد و این روز سعید را بر همه سعادتمند کند . نکته اى که مى خواستم عرض کنم این است که در اعیادى که مسلمین اسلام به ما عنایت فرموده است ، در همه آن اعیاد آنچه که انسان ملاحظه مى کند همه اش ذکر و دعاست ، نماز است ، روزه است ، ذکر است ، دعاست و در این عید هم که عید ملى است و اسلامى نیست لکن اسلام هم مخالفتى با او ندارد باز مى بینیم که در روایتى که وارد شده ، از آداب امروز روزه گرفتن است ، از آداب امروز دعا کردن است ، نماز خواندن است و این به ما مى فهماند که ملتى بخواهد به راه راست برود و بخواهد استقلال خودش را ، آزادى خودش را بخواهد حفظ کند باید در عیدش و غیر عیدش تذکر داشته باشد ، ذکر خدا بکند ، یاد خدا باشد ، براى خدا باشد . حتى در عیدش دستور روزه است ، دستور استحبابى ، روزه اى که باید انسان منقطع بشود از شهوات خودش و متوجه به خداى تبارک و تعالى شود ، و این دلیل بر این است که ما باید هر قدمى که براى پیروزى پیش مى رویم ، هر قدمى که براى ساختن کشورمان پیش مى رویم ، چند قدمى براى ساختن خودمان ، براى پیروزى بر نفس خودمان ، براى پیروزى بر شیطان باطنى خودمان قدم برداریم .

من از خداى تبارک و تعالى خواستارم که خداوند این ملت را و این جوان هاى عزیز ما را و این شهداى ما را و تمام معلولین ما را ، همه را غرق به رحمت خودش کند و ما را به هدایت خودش به راه راست هدایت بفرماید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 215

تاریخ : 62/1/1

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى هیأت دولت ، فرماندهان وپرسنل نیروهاى سه گانه ارتش و سپاه ، اعضاى شوراى مرکزى ائمه جمعه ، مسؤولانشهردارى ، گروهى از مسؤولان لشکرى و کشورى و اقشار مختلف مردم (به مناسبت حلول سال جدید)

عنایت حق تعالى مردم را وادار کرده است به خدمت

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من در این آغاز سال جدید تبریک به همه آقایانى که در این محفل حاضرند و تمام ملت و خصوصا رزمندگانى که در جبهه ها مشغول به فداکارى هستند و بازماندگان شهداى عزیز و به معلولین و متعلقین به آنها تبریک عرض مى کنم و من امیدوارم که همانطورى که خداوند تبارک و تعالى از ابتدا این نهضت قدم به قدم ما را هدایت فرموده اند به راه پیروزى ، عنایات خودشان را براى پیروزى اسلام و مسلمین مستدام بدارد . آنچه که در این چند سال شده است آقایان شمه اى از آن را فرمودند و البته احصأ تمام آنها نمى شود که به این گفتارها و مجالس احصأ کرد و نه ما قدرت این را داریم که احصأ کنیم . و من کرارا به متصدیان امور عرض کرده ام که کارهایى که انجام داده اید با آن حجم بسیار ، به ملت بازگو کنید خصوصا مى بینید که تمام رسانه هاى گروهى و تمام اشخاص منحرف دائما به گوش جهانیان القأ مى کنند که این پیروزى براى اسلام تا کنون حاصل نشده است ، بلکه این جمهورى رو به زوال است . آنچه که عمل کرده اید به مردم بگویید ، ممکن است که این تبلیغات در بین یک دسته از مردم که آشناى به مسائل نیستند یک وقت خداى نخواسته تأثیر بگذارد . ما آن مقدارى که از متصدیان امور شنیدیم ، در هر جنبه اى از جنبه ها ، دیدید که حجم کارى که این جمهورى اسلامى براى طبقه ضعیف و مستضعفان کرده اند ، یک حجم بزرگى است که در طول سلطنت این پدر و فرزند خلف حاصل نشده است . مى بینیم که در هر جا اینها مى روند ، متصدیان مى روند و عمل مى کنند ، مردم آنجا تقریبا به آنها مى گویند که ما چه نداریم ، چه نداریم . حتى اینها یک راه درست براى این مستمندان و بیچاره ها درست نکردند و یک درمانگاه براى این روستاها درست نکردند و این روستاها در کمال مظلومیت بسر بردند . و در این مدت کمى که با تمام گرفتارى هاى داخلى و خارجى مبتلا بوده است جمهورى اسلامى ، متصدیان امور و خود ملت آنقدر کار کردند که متوقع نبود در آن گرفتارى ها بتوانند ، لکن چون عنایات حق تعالى پشت سرشان هست و مردم را همان عنایات وادار کرده است به خدمت ، از این جهت توفیق بسیار حاصل شده است .

ص: 216

هر رشته اى ، این کوخ نشینان بوده اند . طبع کاخ نشینى منافات دارد با ترتیب صحیح ، منافات دارد با اختراع و تصنیف و تألیف و زحمت . اگر در سرتاسر دنیا هم بخواهید گردش کنید و پیدا کنید ، اگر موفق بشوید ، یکى دو تا و چندتاست . تمام مصنفین از این کوخ نشینان بودند تقریبا و تمام مخترعین از همین کوخ نشینان بودند تقریبا . ما وقتى که در مذهب خودمان ملاحظه مى کنیم که فقه ما آنطور غنى است و فلسفه ما آنطور غنى است ، آن اشخاصى که این فقه را به این غنا رساندند و آن اشخاص که این فلسفه را به این غنا رساندند کاخ نشینان نبودند ، کوخ نشینان بودند . (شیخ طوسى ) که مبدأ این امور و ارزنده ترین اشخاص در جامعه تشیع بوده است یک کاخ نشین نبوده است ، اگر کاخ نشین بود نمى توانست این کتبى که تحویل جامعه داده است و این شاگردهائى که تحویل جامعه داده است تحویل بدهد . در قشر مرفه نمى شود یک همچو کارى انجام بگیرد . وقتى که در متأخرین از علما ملاحظه مى کنیم مى بینیم که صاحب (جواهر) یک همچو کتابى نوشته است که اگر صد نفر انسان بخواهند بنویسند شاید از عهده برنیایند و این کاخ نشین نبوده یک منزل آنطور که نقل مى کنند در آنوقتى که ایشان این کتاب را نوشته اند سرداب در نجف نبوده ، سرداب را (شیخ انصارى ) از ایران براى نجف سوغات برده ، یک منزل محقر داشتند و در یک اتاقشان باز بوده به یک دالانى از قرارى که نقل مى کنند _ که در آن هواى گرم نجف یک نسیمى ، نسیم داغى مى آمده است و ایشان مشغول تحریر (جواهر) بودند . از یک آدمى که علاقه به شکم و شهوات و مال و منال و جاه و امثال اینها دارد این کارها نمى آید ، طبع قضیه این است که نتواند . زندگى (شیخ انصارى ) را همه شنیده یعنى بسیارى شنیده اید چه وضعى داشته است در زهد . اگر نبود آن وضع ، نمى توانست آن شاگردهاى بزرگى را تربیت کند و نمى توانست آن کتاب هاى ارزنده را تحویل جامعه بدهد .

ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ نشینى را از این ملت بزداییم

ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ نشینى را از این ملت بزداییم . اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آنطورى که خداى تبارک و تعالى مى خواهد ، در جامعه ما تحقق پیدا کند ، مردم را از آن خوى کاخ نشینى به پایین بکشید ، خود کاخ نشینى این خوى را مى آورد ، ممکن است که در بین آنها هم کسى پیدا بشود لکن نادر است . توجه کنید که مبادا این ملتى که الان کوخ نشینانش مشغول فعالیت هستند و مشغول به زحمت هستند در جبهه ها و پشت جبهه ها ، این کوخ نشینان را زحمت بکشید که به همین حال خوى کوخ نشینى و خوى اینکه توجه به کاخ ها نداشته باشند نگه دارید تا بتوانید ادامه بدهید زندگى صحیح اسلامى را . آن خوى کاخ نشینى مضر است ، خودش مضر نیست ، خویش مضر است لکن خود او ، این خوى را دنبال دارد . کسى که تمام توجهش به دامدارى است او نمى تواند آدم بشود ، کسى که تمام توجهش به باغدارى است او نمى تواند یک انسان مفید واقع بشود . آنهائى که دامداریشان مفید است براى جامعه ، آنها توجه به دامدارى ندارند ، آنهایى که دامداریشان براى حفظ جامعه است آنها جزء همان کوخ نشینانند و آنهایى که باغداریشان براى حفظ جامعه است آنها هم

ص: 217

اینطور ، لکن وقتى خوى زمینخوارى و باغدارى و کاخ نشینى در بین مردم باشد ، این اسباب این مى شود که انحطاط اخلاقى پیدا بشود . اکثر این خوى هاى فاسد از طبقه مرفه به مردم دیگر صادر شده است و شما امروز در جامعه خودتان وقتى ملاحظه بکنید ، در جامعه اهل علم _ عرض مى کنم _ که مدرسه نشین ها ، اینها که زحمت مى کشند و کار براى این جمهورى اسلامى مى کنند ، اینها همین کوخ نشین هایند . حجره هاى مدرسه را بروند ببینند که چى است وضعش و فعالیت شان چیست ، منزل علماى اسلام را بروند ببینند چى است وضعش و کارشان چى است ، منزل مدرسین جامعه هاى ما را بروند ملاحظه کنند ببینند که منازلشان چى هست و کارشان چى است . و ما بحمداللّه امروز همه دست اندرکارهایمان کاخ نشین نیستند ، دولت ما یک دولت کاخ نشین نیست . آن روزى که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد ، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم . آن روزى که رئیس جمهور ما خداى نخواسته از آن خوى کوخ نشینى بیرون برود و به کاخ نشینى توجه بکند ، آن روز است که انحطاط براى خود و براى کسانى که با او تماس دارند پیدا مى شود . آن روزى که مجلسیان خوى کاخ نشینى پیدا کنند خداى نخواسته و از این خوى ارزنده کوخ نشینى بیرون بروند ، آن روز است که ما براى این کشور باید فاتحه بخوانیم . ما در طول مشروطیت از این کاخ نشین ها خیلى صدمه خوردیم ، مجلس هاى ما مملو از کاخ نشین بود و در بینشان معدودى بودند که از آن کوخ نشین ها بودند و همین معدودى که از کوخ نشین ها بودند از خیلى از انحرافات جلو مى گرفتند و سعى مى کردند براى جلوگیرى . آن روزى که توجه اهل علم به دنیا شد و توجه به این شد که خانه داشته باشند چطور و زرق و برق دنیا خداى نخواسته در آنها تأثیر بکند ، آن روز است که باید ما فاتحه اسلام را بخوانیم .

مادامى که این ملت ، این حالى که الان دارند که توجه به معنویات تا یک حدودى و این جوان هاى ما توجه به معنویات دارند و این تحول عظیم پیدا شده است در آنها که شهادت را با جان و دل مى خرند ، مادامى که این محفوظ است ، این جمهورى اسلامى محفوظ است و هیچ کس نمى تواند به او تعدى کند . آن روزى که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما را پیدا کند و راهنماى ما شیطان باشد ، آن روز است که ابرقدرت ها مى توانند در ما تأثیر کنند و کشور ما را به تباهى بکشند . همیشه این کشور به واسطه این کاخ نشین ها تباهى داشته است . این سلاطین جور که همه کاخ نشین تقریبا بودند ، اینها به فکر مردم نمى توانستند باشند ، احساس نمى توانستند بکنند فقر یعنى چه ، احساس نمى توانستند بکنند بى خانمان یعنى چه ، اینها اصلا احساس این را نمى توانستند بکنند . وقتى که کسى احساس نکند که فقر معنایش چى است ، گرسنگى معنایش چى است ، این نمى تواند به فکر گشنه ها و به فکر مستمندان باشد . لکن آنهایى که در بین همین جامعه بزرگ شده اند و احساس کردند فقر چى است ، دیدند ، چشیدند فقر را ، احساس مى کردند ، ملموس شان بوده است که فقر یعنى چه ، اینها مى توانند به حال فقرا برسند . کوشش کنیم که این وضعیت در همه ما محفوظ باشد ، در مجلس ما ، در ارگان هاى دولتى ما ، در مجاهدین ما ، در ارتش ما ، در قواى مسلحه ، در قواى قضائیه باید این معنویت محفوظ بماند ، توجه به خدا محفوظ بماند . توجه به خداست که یک نفر را از این صحراى گرم

ص: 218

عربستان و از آن مرکز همه جهالت ها منبعث مى کند و یک همچو بساط عالى و یک همچو انسان هایى را تربیت مى کند و یک همچو ملتى را ایجاد مى کند . از شاهنشاهى این چیزها نمى آید . شبان است که مى تواند راه بیفتد و در مقابل فرعون بایستد . از یک نفر نظیر خود فرعون این کار نمى آید . ما باید آدم تربیت کنیم ، نه شکمباره . اسلام مى خواهد انسان درست کند ، اسلام مى خواهد که استقلال محفوظ باشد و استقلال با توجه به دنیا ممکن نیست حاصل بشود . اینهایى که الان هم براى ملت هاى خودشان آنطور تباهى ایجاد مى کنند اینهایى اند که در کاخ نشسته اند و نمى دانند گرسنگى یعنى چه ، فقط توجه به منافع خودشان دارند و مى بینند که امریکا منافع خودشان را حفظ مى کند ، منافع خودش را حفظ مى کند و منافع اینها هم تا آن حدودى که اینها محفوظ باشند براى خودش ، حفظ مى کند . یک همچو اشخاصى نمى توانند به فکر ملت و استقلال ملت باشند . اینهایى که همه توجه شان به این است که کاخ براى خودشان درست کنند ، حتى براى حیوانات خودشان ، براى سگ هاى خودشان کاخ درست مى کنند اینها ، اینها نمى توانند به فکر مردم و آن گرسنه هایى باشند که در کشورهاى خودشان هست و لهذا مى بینیم که نفت همین بیچاره را مى برند به جیب آمریکا مى ریزند و ملتشان آنطور گرسنه و پابرهنه هستند . اینها احساس دیگر ندارند ، اینها احساس انسانى از دست شان رفته . این توجه به زرق و برق دنیا انسان را از آن احساس انسانى اش مى برد ، یک حیوان است در بین مردم راه مى رود . کوشش کنید معنویت را تقویت کنید در بین این ملت . با معنویت است که شما مى توانید استقلال خودتان را حفظ کنید و آزادى خودتان را حفظ کنید و به مراتب کمال برسید .

مسأله قضا یک مسأله اى است که به عهده اهل علم است

و اما گرفتارى هایى که ما الان داریم و باید دنبالش برویم یکى مسأله قضاوت است . این را من سابق هم عرض کردم و دیروز یک نفر از شوراى قضایى آمد پیش من و گفت ما امروز در عین حالى که بسیار کار کردیم و بسیار خوب شده است اوضاع قضا ، معذلک کمبود داریم از حیث قاضى . ایشان گفتند که ما الان 120 نفر قاضى معمم لازم داریم ، روحانى لازم داریم و من قبلا هم عرض کرده بودم که ما دست احتیاج را به این حوزه ها دراز مى کنیم ، حوزه هاى بزرگ مثل حوزه قم (قم خیلى کار کرده است در این امر) مثل حوزه اصفهان ، مثل حوزه مشهد ، آذربایجان . آقا ، مسأله قضا یک چیزى است که به عهده شماست ، مسأله قضا یک مسأله اى است که به عهده اهل علم است ، اینها مسؤول هستند پیش خدا و نمى شود که انسان بنشیند نگاه کند و قضاوت به وضعى باشد که نتوانند ، شوراى قضایى نتواند در هر جا یک قاضى متوسط بفرستد . البته آن قضایى که اسلام فرموده است و آن شرایطى که اسلام فرموده است آن در باید به تدریج به دنبالش برویم ، باید حوزه ها دنبال این مطلب بروند که قاضى به آن نحوى که شارع مقدس مقدر فرموده است پیدا بکنند ، لکن امروز که ما دستمان از آن مرتبه بالا کوتاه است نباید بنشینم تا اینکه قضاوت به حال سابق باقى بماند . باید ما کوشش کنیم و آنقدرى که مى توانیم حوزه ها باید کوشش کنند و افرادى که الان در حوزه ها هست و صلاحیت دارند از براى این

ص: 219

کار و در حوزه ها هم مدرس مثلا نیستند ، مشغول کارهاى تدریسى و امور اینطورى نیستند اینها ، خوب اشخاص زیادى هستند که مى توانند بروند ، از حوزه اصفهان مى تواند یک عده کثیرى را ، از مشهد مى شود ، از تبریز مى شود ، از اینجاها مى شود ، از حتى دهات هم ما داریم افرادى را ، که این کارى است که باید انجام بگیرد . ما هى بنشینیم که کى براى ما انجام بدهد ، کى قوه قضائیه را اداره کند ، غیر از حوزه هاى علمیه ، کى قدرت این مطلب را دارد ؟ البته ، هم باید به فکر آتیه باشند و درست کردن یک قاضى هاى صالح بزرگ و هم الان ما گرفتار هستیم و بخواهد معطل بماند قضا ، بخواهد معطل بماند اصلش رسیدگى به گرفتارى هاى مردم ، امروز با اجازه فقها ، خوب ، یک عده اى باید متصدى این امر بشوند که مى دانند به طور فرض کنید تقلیدى هم حتى کار را انجام بدهند و این یک تکلیفى است از براى همه ما . و یکى هم خود قوه قضائیه ، قوه قضائیه باید توجه بکند که سر و کارش با جان و مال مردم است ، نوامیس مردم ، سر و کار این با آنهاست و باید افراد صالح در آنجا باشند ، سالم باشند و توجه بکنند که خطاى قاضى بزرگ است ، عمدش مصیبت بار است ، خطایش هم بزرگ است ، باید خیلى در این معنا توجه کنند و آن چیزى که من عرض کردم در آن اعلامیه اى که دادم ، راجع به این اعلامیه 8 ماده اى ، البته دنبال کردند ، تعقیب کردند لکن تعقیب بیشتر لازم است ، باید با قدرت و قوه دنبال این بروند که نابسامانى هاى این کشور رفع بشود .

ما از شکر خدا نباید غافل باشیم

حالا اگر یک کلمه من وقتى مى گویم باید بشود ، الان ، شب وقتى که باز مى کنیم رادیو فلان و فلان را ، مى گوید که معلوم مى شود اصلش در ایران به هم خورده همه اوضاع ، براى اینکه فلانى گفته است که باید چه بشود . اگر در قرآن گفت که مردم تقوا داشته باشید ، معلوم مى شود در اسلام اصلا تقوا نیست ؟ ! قرآن گفته تقوا پیدا کنید . خوب ، ارشاد مردم ولو اینکه خوب باشند ، یک امر راجح است . خداى تبارک و تعالى پیغمبر را نصیحت مى کند ، امر به تقوا مى کند ، حالا اگر رادیوى فلان بگوید که خوب ، خدا به پیغمبر گفته است که (یا ایها النبى اتق اللّه ) پس معلوم مى شود تقوا نداشته ؟ ! نخیر .

_ اینها _ من الان یکى از نعمت هاى بزرگى که مى خواستم عرض بکنم این وضعى است که ما الان در ایران داریم ، ما نمى توانیم از عهده این شکر بربیاییم که ما در همه بلاد الان ، هم ائمه جمعه مان ، هم مردم ، همه توجه دارند به اسلام ، هم همه ائمه جماعات ، زن و مرد ، مردم توجه دارند . شما این نماز جمعه هایى که در ایران ، سرتاسر ایران بپا مى شود ملاحظه مى کنید که در حال سر ما با آن وضع سرما ، در رطوبت ، در یخبندى وارد مى شوند ، در آن گرماى تابستان هم در بلاد گرم وارد مى شوند ، در این بلاد جنگزده مثل آبادان که هر روز مورد تجاوز جنایتکاران است باز هم نماز جمعه بپا مى شود و مردم در نماز جمعه حاضر مى شوند . این چى است ؟ این چه چیزى است که براى ما حاصل شده ؟ این را کى کرده غیر از خداى تبارک و تعالى ؟ این نعمت هایى است که خدا به ما داده .

ما بحمداللّه الان یک مجلسى داریم ، که انشأاللّه بهتر خواهد شد ، لکن مجلسى داریم که

ص: 220

خواست اسلام را دارد ایجاد مى کند . وقتى که ملاحظه مجلس را مى کنیم ، ملاحظه شوراى نگهبان را مى کنیم ، ملاحظه دولت را مى کنیم . ملاحظه قوه قضائیه را مى کنیم ، وقتى همه این را ما ملاحظه مى کنیم اینها مورد تشکر است که یک دسته اى از همین مردم ، نه آن بالانشین ها و کاخ نشین ها ، از همین مردم متعارف خودمان ، متصدى شدند و دارند زحمت مى کشند براى این ملت . این ملت را هم تشکر از او مى کنیم که دارد با کمال قدرت پشتیبانى مى کند . ملت باید از این دولت تشکر کند و قدردانى کند و دولت هم باید خدمتگزار این ملت باشد و از او تشکر کند . ملت باید از این قواى مسلح ، این جوان ها که دارند جان خودشان را براى حفظ نوامیس شما فدا مى کنند ، دارند صحت خودشان را از دست مى دهند و دارند زحمت مى کشند براى حفظ شما ، باید قدردانى بکنند و مى کنند . ما از شکر خدا نباید غافل باشیم که یک همچو وضعى الان ما داریم ، وقتى مى رویم جبهه ها مى بینیم که جبهه ها جوان آنطور مشغول فعالیت هستند و مشغول جانبازى هستند ، وقتى مى رویم در بیمارستان ها ، این بیمارها آنطور ، این علیل ها ، اینهایى که در جنگ معلول شدند ، اینهایى که زخمى شدند ، آنطور روحیه اسلامى دارند الان همه شما ژاندارمرى آنوقت چى بود ، حالا چى هست ؟ ارتش آنوقت چى بود ، حالا چى هست ؟ ستاد ارتش آنوقت کى ها بودند ، حالا کى هست ؟ همه چیز بحمداللّه عوض شده است . ما باید شکر خدا را بکنیم و این را حفظش کنید ، حفظش به این است که با هم باشیم . آقا ، همه دنیا مخالف ماست ، ما خودمان باید با هم باشیم ، هستیم با هم ، حالا شب نگویند که معلوم شد همه شان به هم ریختند ، لکن تذکر همیشه لازم است .

در مجلس مخاصمه در کار نیست ، مباحثه علمى است

انسان ، یکى از نکاتى که در قرآن مکرر هست یا مکررات ، براى اینکه قرآن یک آدم سازى مى خواهد بکند . قرآن تاریخ نیست ، اگر تاریخ بود ، در تاریخ ، کتاب تاریخ یک قصه را نوشت ، ثانیا اگر بنویسند زیادى نوشته اند ، اما کتاب اخلاق باید مکرر باشد . کسانى که اخلاق مى خواهند براى مردم بگویند ، باید بگویند ، بگویند تا توى مغزشان بکنند ، با یک دفعه گفتن درست نمى شود . یکى از نکات بزرگى که قرآن کریم ، مکررات را مى بینید دارد ، اینها مکررات نیست ، سبک انسان سازى اینجورى است ، هر صفحه را باز مى کنى دعوت به تقوا ، دعوت به خوبى ، دعوت به چى ، صفحه را هم باز مى کنى ، قصه موسى را چندین مرتبه ذکر مى کند ، قصه ابراهیم را چندین مرتبه ذکر مى کند ، قصه نمى خواهد بگوید که ، یک دفعه وقتى گفت ، خوب ، بس است . اینهایى که قرآن را نمى شناسند ، این خارجى ها که نمى فهمند قرآن چى است ، مى گویند خوب بود باب باب باشد ، هر بابى یک کلمه اى باشد دیگر . قرآن آمده آدم درست کند ، آدم درست کردن به یک دفعه گفتن نمى شود . معلم اخلاق با یک دفعه بگوید و تمام کند برود نمى شود ، باید در یک مجلس هم ده مرتبه یک مطلب را هى بگوید ، بگوید ، بگوید تا در دل ها بنشیند . ما باید دائما به هم سفارش کنیم . حوزه هاى علمیه به دولت و به ملت و به اینها باید سفارش کنند ، دعوت به تقوا کنند ، دعوت کنند به وحدت ، دعوت کنند به تقوا ، مردم ، هرکس با هم

ص: 221

مى نشیند این دعوت را بکنند ، اهل منبر که مى کنند و باید زیادتر بکنند ، مجلس باید در بین صحبت هایشان مردم را بسازند . جنگ مجلس ، مثل جنگ دو فقیه مى ماند ، نه این است که اینها اختلاف دارند . خوب ، فقها با هم اختلاف دارند ، از صدر اسلام تا حالا اگر این نظرها تصادم با هم نمى کرد فقه ما به این قوت نبود ، نظرها باید تصادم کنند ، دعوا شود باید سر آن . بعضى حوزه هایى که ما ادراک کردیم دعوا بود ، استاد یک چیزى را مى گفت ، شاگرد مى ایستاد در مقابلش مى گفت ، او مى گفت ، این گفت ، او مى گفت تا یک مطلب را دیگران استفاده مى کردند از آن ، در مجلس هم باید اینجور باشد . مخاصمه در کار نیست مباحثه علمى است ، مباحثه اخلاقى است ، باید اخلاق به مردم یاد بدهد ، دعوا نباید باشد در آن .

باید همه به هم خدمت کنند و حسن نیت داشته باشند

و همین طور مادامى که ما منسجم هستیم با هم ، دست هایمان تو هم است و دعاى وحدت مى خوانیم ، هستیم . آن روزى ما از بین خواهیم رفت که این دست ها از بین هم بیرون برود ، این به او بد بگوید ، او به او بد بگوید ، او اشکال به او کند ، او اشکال به او بکند . و ما بحمداللّه الان یک ملتى داریم که دست شان در دست هم است و کسى نمى تواند به این ملت آسیب بزند . این پشتیبانى از هم و این کمک کردن ، حوزه ها به دولت ، به قوه قضائیه ، به مجلس کمک کنند ، مجلس به آنها کمک کند ، دولت به همه کمک کنند ، مردم به هم کمک کنند . این بارى که الان به دوش دولت هست نمى تواند تنهایى این بار را بردارد . این یک مسأله واضحى است ، اگر پشتیبانى این ملت نباشد ، اگر پشتیبانى همه قشرها نباشد همه به هم مى خورد و هیچ کارى نمى شود کرد . اینکه تا الان شما پیروز شدید براى این است که پشتیبان شما خود ملت هست و خداى تبارک و تعالى این ملت را بعث کرده است به اینکه پشتیبان شما باشد . وقتى شما خوب کار کنید براى ملت ، آنها هم پشتیبانند . وقتى دولت خوب کار کند براى ملت ، پشتیبانند .

وقتى مجلس خوب کار کند براى مردم ، پشتیبان هستند . مردم باید پشتیبان ملت و پشتیبان دولت باشند ، پشتیبان مجلس باشند ، پشتیبان قوه قضائى باشند و همه به هم خدمت کنند ، همه حسن نیت داشته باشند براى خدمت کردن به هم و بدانند این خدمت عبادتى است که کمتر عبادت به این بزرگى هست . امروز براى حفظ اسلام باید ما از همه چیزهایى که در ذهن هایمان هست و کدورت هایى که فرض کنید یک وقتى داریم ، دست برداریم ، براى خدا با هم باشیم . اگر اینطور شد شما حفظ خواهید شد و اسلام را خواهید صادر کرد به همه دنیا . و من به شما عرض کنم که اگر خداى نخواسته ، خداى نخواسته اسلام در ایران سیلى بخورد ، بدانید که در همه دنیا سیلى خواهد خورد و بدانید که به این زودى دیگر نمى تواند سرش را بلند کند . این الان یک تکلیف بسیار بزرگى است که از همه تکالیف بالاتر است ، حفظ اسلام در ایران . و حفظ اسلام در ایران به وحدت شماهاست ، وحدت روحانى و مردم ، مردم و روحانى ، ارتشى و ژاندارمرى و قواى مسلح با دولت ، همه اینها با هم . همه وقتى دست به هم دادیم و

ص: 222

همه شدیم (یَد واحِدَه عَلى مَنْ سَواهَا) همانطورى که فرمودند که اینها دست واحد هستند بر سوایشان ، اگر دست واحد شدیم براى (مَنْ سَوَاها) هیچ کس نمى تواند به ما ضررى بزند . آن روز به ما ضرر مى خورد که خللى در وحدت ما پیدا بشود . هیچ کس نمى تواند در این کشور کودتا کند ، با وضع فعلى هیچ کس نمى تواند . آن روزى که اختلاف پیدا شد بین تان ، آن روز بدانید که آن شیاطینى که نشستند آنجا و نگاه مى کنند ، آن شیاطین یک کودتاچى درست مى کنند ، مى تراشند ، اختلاف این کار را درست مى کند . و ما امیدواریم که این وحدت محفوظ باشد و این سال جدیدى که آمده است ، وحدت ما زیادتر از آنوقتى که بوده است باشد و به برکت این وحدت ، ما هم معنویاتمان را درست کنیم و هم مادیاتمان را و هم فکرى براى مستمندان ، فکرى براى این بیخانمان ها ، فکرى براى اینها بکنیم .

ما باید به حال این مردم فقیر برسیم

و من امیدوارم که کسانى که تمکن دارند ، کسانى که خانه هاى زیادى دارند ، کسانى که چیزهاى زیاد دارند گمان نکنند سعادتشان به این زیادى هاست . یک نفر آدمى که کم دارد ولى به اندازه معاش دارد ، این آدم لذت زندگى را ، همین زندگى مادى را ، لذتش را بیشتر از آن مى برد که صد تا کاخ دارد و هر روز و هر شب در زحمت حفظ اینهاست . لذت زندگى را او نمى تواند بفهمد چى است . هزاران غذا در اینجا هست (شما گاهى وقت ها شاید دیده باشید در این چیزهایى که نمایش دادند ، مثلا در فیلم ها هست ) اینقدر غذا هست میل نمى کند که دست دراز کند ، نه اینکه نمى خواهد ، اصلا میل ندارد ، نه اینکه مى خواهد حالا خودنمایى کند که من کم مى خورم ، نمى تواند . یک درویش وقتى که یک نان پیدا مى کند و مى خورد لذتش از آن آدمى که صد تا کاخ دارد و نمى تواند استفاده کند بیشتر است . لذت به دارایى نیست ، لذت یک مطلبى است که انسان در خودش باید پیدا بشود و آن نمى شود الا اینکه توجه به خدا داشته باشد و مطمئن به خدا باشد . آن کسى که تزلزل دارد در زندگى ، شما خیال مى کنید که حالا رئیس جمهور آمریکا با رئیس شوروى خیلى در رفاه هستند ؟ و تزلزلى که در دل آنها هست در هیچ کى نیست ، در هیچ فردى نیست ، هر یکى مى خواهند دیگرى را بخورند . نمى دانم شنیدید این را ، من شنیدم که گرگ ها وقتى که مى خواهند بخوابند (جمعیت هستند و مى خواهند بخوابند) رو به هم مى خوابند ، یعنى یک دایره مى شود ، هیچ کدام پشت به هم نمى کنند براى اینکه اگر پشت بکنند مى ترسند آن یکى بخوردش . این ابرقدرت ها اینطورى هستند . الان آنقدرى که آمریکا در فکر این است که شوروى را به هم بزند وضعش را ، آن هم در فکر این است که این را به هم بزند و همه سر این سلاح هاى هسته اى دعوا دارند . اینها تزلزل خاطرشان اینقدر زیاد است ، اینقدر از هم مى ترسند ، این از او مى ترسد ، او از او مى ترسد . باید ما فکر باشیم که خودمان را در بین این تلاطمى که در دنیا هست حفظ کنیم و حفظ به این است که به اسلام گرایش پیدا کنیم و به احکام اسلام گرایش پیدا کنیم و به حال این مردم فقیر برسیم و به حال این اشخاصى که زحمت دارند براى این ملت مى کشند ، به حال اینها دولت برسد ، مردم برسند . و من به اینهایى که داراى املاک زیاد هستند و داراى ثروت زیاد هستند ، به اینها عرض مى کنم

ص: 223

که یک قدرى به حال این فقرا برسید ، اینها را از خانه هایى که فرض کنید حالا نشستند شما دو هزار تومان مى گیرید مى گویید من سه هزار تومان مى خواهم ، خوب یک قدرى کم چیز بکنید اینها هم زندگى داشته باشند . هى دنبال این نباشید که یک زورى تو کار بیاید . ما امیدواریم که احتیاج به این حرف ها نداشته باشد و خود مردم داوطلب این کار را حل کنند و این مستمندها را به یک زندگى ، آنها بیچاره ها قانع هستند به یک زندگى متوسط ، به یک زندگى که بتوانند اعاشه خودشان را بکنند ، بتوانند یک سایه سرى داشته باشند . خداوند همه شما را انشأاللّه موفق کند و این سال را به مسلمین و به همه شماها و به همه ملت هاى دربند و ملت عزیز خودمان این سال را مبارک فرماید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 224

تاریخ : 62/1/12

پیام امام خمینى به مناسبت آغاز پنجمین سال رسمیت جمهورى اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

(وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ )

آغاز پنجمین سال رسمیت جمهورى اسلامى را به ملت شریف ایران و ملت هاى مظلوم تحت فشار ستمگران بومى و اجنبى تبریک مى گویم و نجات ملت هاى در بند را از خداوند قادر متعال خواستارم . تبریک براى آنکه سال هائى که پشت سر گذاشتیم خصوصا سال قبل شاهد پیروزى ها عظیم سیاسى ، نظامى ، اجتماعى ، فرهنگى و اقتصادى بوده ایم و بحمداللّه تعالى ملت و مجلس و دولت و قوه قضائیه و قشرهاى متعهد روحانى و دانشگاهى با سرافرازى و رو سفیدى در نزد خداوند متعال و جهانیان با قامتى افراشته از بوته امتحان پیروزمندانه خارج و امید جهانیان تحت ستم را به اسلام و قدرت معنوى و ظاهرى آن در هر قدم بیش از پیش جلب نموده اند و با همه نشیب و فرازها و رجز خوانى هاى جهانخواران و ریزه خواران پیوسته به آنان ، بر جهانیان ثابت نمودند که (مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ) و ( إِنْ تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ )

خداوند تعالى عنایات خاصه غیبه خود را بر این ملت ستمدیده ارزانى فرمود که در آغاز پنجمین سال ، کشورى در تمام ابعاد آزاد و مستقل به طور معجزه آسا و پیروزمندانه به حیات انسانى اسلامى خود امید زایدالوصف بسته است ، و از هیچ قدرتى هراس به خود راه نمى دهد و دشمن هاى نظامى و سیاسى خود را به زانو درآورده است و به طور حیرت انگیز با همه فشارهاى گوناگون ابرقدرت ها و وابستگان آنان و کمک هاى نظامى و تسلیحاتى و تبلیغاتى و مالى فراوان به دشمن اسلام و ایران ، تاکنون نظام جمهورى اسلامى به عنایت پروردگار از هیچ دولت و ملتى تقاضاى کمک نکرده است و با پشتیبانى ملت و همت جوانان عزیز تمام چرخ هاى اقتصادى و نظامى به طور شایسته در مسیر اسلام در حرکت است و اگر انشأاللّه تعالى ملت و دست اندرکاران نظام اسلامى به همین منوال ، یعنى متعهد به اسلام و احکام مقدس آن باشند ، هر سال از سال دیگر در تمام ابعاد و مراحل قویتر و سرافرازتر خواهند بود . و اینک لازم است چند تذکر ، گرچه تکرارى است و ملت و دولت بحمداللّه تعالى متوجه هستند ، بدهم :

1_ همه مى دانید و باید بدانیم مادامى که ملت پشتیبان مجلس و دولت و قواى مسلح هستند و دولت و مجلس و قواى مسلح در خدمت ملت بویژه قشرهاى محروم مى باشند ، و جلب رضاى خداوند

ص: 225

را در این خدمت متقابل ، مى نمایند . هیچ قدرتى توانائى آسیب رساندن به این نظام مقدس را ندارد و اگر خداى نخواسته یکى از این دو یا هر دو از خدمت متقابل دست بردارند شکست جمهورى اسلامى و اسلام بزرگ ، اگر چه در دراز مدت ، حتمى است . بنابراین ترک این خدمت متقابل که به شکست اسلام و جمهورى اسلامى منتهى مى شود از بزرگترین گناهان کبیره است که باید از آن اجتناب شود ، چنانچه این خدمت از واجبات بزرگ است که باید به آن قیام نمایند . برادران عزیز و خواهران محترم ! در این هنگام که ابرقدرت ها و قدرت ها از هر طرف براى نابودى جمهورى اسلامى و اسلام عزیز بر ما یورش کرده اند ، با غفلت از وظیفه و سهل انگارى ، دین و دنیاى این ملت مظلوم در خطر است . براى حفظ نوامیس و شرف خود صبر را پیشه کنید و به خاطر بعض کمبودها و گرانى اجناس سستى به خود راه ندهید . گرانفروشان و محتکران بى انصاف گمان نکنند که این ظلم در حال حاضر چون سایر احوال است ، امروز این نحو جنایات که ممکن است به شکست جمهورى اسلامى منتهى شود ، کوشش در تضعیف اسلام است . اینجانب خوف آن دارم که خداوند قهار بر شما غضب فرماید و خداى نخواسته تر و خشک با هم بسوزند و راه گریزى در کار نباشد ، (اعوذ باللّه من غضب الحلیم ) بهتر است بازاریان محترم که استوانه فعال جمهورى اسلامى مى باشند توطئه این بى انصاف ها را که لکه ننگى بر دامان آنان هستند ، با تدبیرات عاقلانه خنثى نمایند .

2 _ اینجانب در آغاز سال جدید و سالروز رسمیت جمهورى اسلامى انتظار دارم که تمام نهادهاى این جمهورى از مجلس و ارگان هاى دولتى و جهاد سازندگى و شوراى نگهبان و شورایعالى قضائى و قضات محترم سراسر کشور و دادستانى هاى سطح کشور و قواى مسلح از ارتش و سپاه و بسیج و ژاندارمرى و کمیته و شهربانى و نیروهاى مردمى و عشایرى (ایدهم اللّه تعالى ) همه و همه کوشش کنند در پیاده کردن احکام اسلام ، در افزایش تعهد به ابعاد مختلف این مکتب انسان ساز ، در مجاهده در راه حق و ساختن خویش در اصلاح درون و برون که خود با اصلاح آنان کشور رو به صلاح مى رود . در رژیم هاى گذشته آنچه موجب فساد ملت بویژه قشر جوان شد فساد دستگاه حاکمه بود که چون سرطان به جان ملت افتاده بود و جوانان را به فساد سوق مى داد ، و از همه کوشش لازمتر ، کوشش دو قشر روحانى و دانشگاهى در راه تهذیب و تربیت خود و جوانان عزیز همدوش با تعلیم تا حد تخصص است ، چرا که با فساد آنان عالم فاسد مى شود و با صلاح آنان صالح . علماى اعلام و مدرسین عظام حوزه هاى علمیه بلاد و اساتید محترم و متعهد دانشگاه ها در نزدیک کردن هر چه بیشتر حوزه ها و دانشگاه ها کوشش نمایند . اساتید محترم و متفکران متعهد دانشگاه ها و سایر مراکز تحصیلى که فساد رژیم سابق را لمس کردند و بدبختى هائى که از آن دستگاه فاسد نصیب ملت و کشورشان شد دریافتند ، براى رضاى خداوند تعالى و براى حفظ استقلال و آزادى کشورشان در تربیت انسانى نونهالان همراه با تعلیم آنان کوشش کنند ، که علم و تخصص بدون تهذیب و تربیت ، بلائى است که امروز بشر مبتلاى به آن است و مى رود تا عالم را به آتش کشد و مسابقه و رقابت دو ابرقدرت در مجهز شدن به سلاح هاى مدرن اتمى و هسته اى که از مبادى شیطانى و نفسانى سرچشمه

ص: 226

مى گیرد ، چه مصیبت هائى براى بشریت دارد مگر آنکه دستى از غیب بیرون آید و بشریت را نجات دهد .

3 _ لازم است در این زمان که کشور اسلامى ما مبتلا به جنگ تحمیلى است به قواى مسلح و رزمندگان عزیز ، این مدافعان اسلام بزرگ و کشور عزیز و به سایر متصدیان امور نظامى و انتظامى و امنیتى تذکر دهم که همانطور که تاکنون مشاهده و لمس کرده اید با وحدت و انسجام شماست که پیروزى در مرزها و در داخل کشور نصیب شما و ملت بزرگ ایران شده است ، کوچکترین غفلت از این امر و بالاتر از آن خداى نخواسته غفلت از یاد خداوند تعالى موجب سستى و تزلزل خواهد شد و زحمات چندین ساله تان و خون شهیدان عزیزمان به باد فنا خواهد رفت . توجه به معنویت و تکلیف الهى و یاد خداوند باعث مى شود که این وحدت محفوظ و این برادرى برقرار ماند . خوف آن است که اسلحه در دست شما جوانان عزیز موجب غرور و سرکشى شود و آن تحول روحانى عظیم که در شما پیدا شده است از دستتان برود و شیطان نفس اماره شما را به دام کشد و با سوءرفتار با برادران خود صدق و صفا رخت بربندد و به جاى آن کدورت و جفا جایگزین شود و آن روز فاجعه اى است براى اسلام و مصیبت دردناکى است براى شما و یارانتان ، پس این اخوت و صفا را هر چه بیشتر حفظ نمایید تا همانطور که تاکنون از پشتیبانى بى دریغ ملت برخوردار بودید از این پس هم برخوردار باشید ، خداوند پشت و پناهتان باد .

4 _ قوه قضائیه و هیأت پیگیرى و دیگر هیأت هاى مربوط و منشعب از آنها در این سال جدید بر کوشش خود در اسلامى نمودن همه نهادها بیفزایند و با قدرت تمام به کج رفتاران و منحرفان مهلت ندهند که با اعمال غیرانسانى اسلامى خود عمدا یا از روى نادانى و بى بند و بارى چهره مقدس جمهورى اسلامى را برخلاف آنچه هست نمایش دهند . باید عدالت اسلامى در حق آنان بدون غمض عین اجرا شود و لازم به تذکر است که در حق مجرمان و منحرفان از خدا بى خبر هم نباید از معیارهاى اسلامى و حدود و تعزیرات مقرره تجاوز گردد که آن خود نیز از نظر عدالت اسلامى جرمى است که موجب کیفر است . از خداوند متعال توفیق و تأیید آنان را مى خواهم که طورى با قاطعیت و سرعت عمل نمایند که جمهورى اسلامى بتواند ادعا کند که در کشور ما عدالت اسلامى را به طور کامل اجرا نموده است . و از امور لازم رسیدگى به حال زندانیان و پرونده هاى آنان است که براى تسریع در این امر لازم است هیأت هائى براى رسیدگى به وضع آنان تعیین گردد تا هر چه زودتر گزارش کامل زندان ها و زندانیان را براى مسؤولین امور قضائى تهیه نمایند .

5 _ امید است دختران و پسرانى که گول منحرفان بى دین و بى وطن را خورده و زندگانى خود را تباه نموده و مى نمایند از اعمال خلاف انسانى و ملى و اسلامى گروهک ها عبرت گرفته و به خود آیند ، و توجه کنند که سران پرمدعاى این گروهک ها در خارج ایران خصوصا فرانسه مجهز کننده صدام عفلقى به سلاح هاى مخرب که در قتل و جرح و تخریب ایران و طبقه مظلوم بلاد عرب نشین و غیر آن به کار برده مى شود ، زندگانى مرفهى تشکیل داده و عقد اخوت با حزب کافر بعثى مى بندند و از قدرت هاى ضد اسلام و ایران طرفدارى مى نمایند . کمى فکر کنید که آیا از کسانى که منازل خلق بینوا

ص: 227

و مظلوم را بر سر زن و بچه بى پناهشان خراب مى کنند مى شود طرفدارى کرد ؟ آیا از کسانى که دست صدامى را که ایران را به آتش و خون کشیده است مى فشرند ، مى شود پشتیبانى کرد ؟ انسان در حیرت است از انحطاط انسانى و اسلامى و ملى کسانى که براى رسیدن به مقامى موهوم ، آنهمه ادعاهاى خود را در طرفدارى از خلق و دارا بودن مغز متفکر و در روشن بینى و روشنفکرى و استقلال خواهى و آزادى طلبى و امثال آن ، یکباره زیر پا نهاده و به توهم آنکه حزب بعث ، ایران را مغلوب و تحت سلطه خود در مى آورد و جان و ناموس ایرانیان را از بین مى برد ، به طمع موهوم (در پناه دشمن ایران به نوائى رسیدن ) ، به آن پیوسته و پناهنده شود . و حیرت انگیزتر آنکه بعضى جوانان که خیانت هاى سران گروهک ها را دیده اند و نیز به عیان دیده اند که در ایران براى آنها جائى و آبروئى نیست ، تنها و تنها به لجاجت کودکانه خود ادامه داده و زندگى و جوانى خود را فداى طمع هاى پوچ آنان مى کنند ، غافل از آنکه آنان در فرانسه و کشورهاى دیگر به عیش و عشرت و عقد و ازدواج مشغولند ، و این بازیخورده ها خود را براى آنها به دام بلا مى اندازند . امید است انشأاللّه خدواند اینان را بیدار و هوشیار کند و از این دام بلا برهاند و اینجانب به آن خودفروختگانى که خارج نشسته و به دروغپردازى و خواب خرگوشى عمر خود را تباه مى کنند ، براى چندمین بار نصیحت مى کنم که اگر چشم و گوش شما را هواهاى نفسانیه نبسته است باید بدانید که با این شایعه سازى ها و دروغپردازى ها کارى از پیش نمى برید و بهتر است بیش از این به کار بیهوده اى که موجب بیشتر بردن عرض خود است ، عمر خود را صرف نکنید .

6 _ کلام آخر با دولت هاى منطقه است که همچون صدام بدبخت آلت دست آمریکا شده اند و براى رضاى آمریکا و اسرائیل و براى حفظ منافع آنها بویژه آمریکا مى خواهند خود را به خذلان اخروى و هلاکت و ننگ دنیوى دچار کنند ، نصیحت مى کنم که شما در این چهار سال که از عمر جمهورى اسلامى مى گذرد مشاهده کردید که قدرت هاى بزرگ و اکثر دولت هاى منطقه در محو آثار نبوت و قرآن کریم کوشش کردند و با تمام قواى مادى و معنوى از دشمن اسلام حمایت کردند و کردید ، ولى جمهورى اسلامى به عنایت خداوند متعال و پشتیبانى ملت عظیم القدر ایران با قدرت و بدون اتکال به غیر خداوند متعال به پیش مى رود و همه کوشش هاى شما و ذخیره هاى ملت هاى مظلومتان به باد فنا رفت . از این کار بیهوده و زیانبار دست برداشته و با جمهورى اسلامى که تنها قدرت بزرگ و برومند منطقه است دوستى کنید و مطمئن باشید که آمریکا در شدت ها و گرفتارى ها به شما کمک مؤثر نخواهد کرد و شما را چنانچه از تحلیل دولت آمریکا معلوم است ، براى منافع خود مى خواهد و از اسرائیل این دشمن اسلام و عرب جانبدارى نکنید که این افعى افسرده اگر دستش برسد به صغیر و کبیر شما رحم نمى کند . مکررا دولتمردان ایران در هر فرصتى اعلام نموده اند که جمهورى اسلامى مایل است با همه همجواران و دیگران با صلح و صفا زندگى کند و از دولت هاى اسلامى اگر مورد تهاجم واقع شوند پشتیبانى مى کند ، لکن در مقابل کج رفتارى ها و ستمگرى ها و اسلام شکنى ها با قامت بلند ایستاده است و از هیچ قدرتى باک ندارد و چون براى نصرت خداوند بپاخواسته به وعده او دل بسته است و امید نصرت او را دارد و او فرموده است : ( إِنْ تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ ) از

ص: 228

خداوند تبارک و تعالى عاجزانه مسألت مى نمایم که یارى خود را از جمهورى اسلامى و ملت مظلوم ایران دریغ نفرماید و دست ستمکاران را از بلاد مسلمانان قطع فرماید و به ملت و دولت ایران توفیق نصرت دین او را مرحمت فرماید و توفیق خدمت به مستضعفان و محرومان را به همه ما عنایت فرماید و دولت هاى اسلامى را از غفلت ها نجات دهد و وحدت کلمه بین مسلمین ایجاد فرماید . والسلام على انبیأاللّه سیما خاتمهم صلى اللّه علیه و آله و سلم و على اولیأاللّه علیهم الصلوه و السلام سیما خاتمهم ارواحنالتراب مقدمه الفدأ و سلام و درود بر ملت بزرگ ایران و رحمت خداوند بر شهیدان راه حق بویژه شهیدان جمهورى اسلامى و درود بر بازماندگان آنان و سلام بر آسیب دیدگان جنگ تحمیلى ، این عزیزان بزرگوار و شهداى زنده انقلاب و سلام بر اسراى عزیز ما در چنگال دشمنان اسلام و مفقودین دلاورمان و درود بر پدران و مادران و همسران همه آنان باد و درود بر قواى مسلح و رزمندگان سلحشور ایدهم تعالى .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 229

تاریخ : 62/1/21

بیانات امام خمینى در دیدار با وزیر کشور و گروهى از مسؤولین و اعضاى کمیته هاىمرکزى انقلاب اسلامى سراسر کشور

زحمات شما برادران و کمیته موجب قدردانى است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از برادران تشکر مى کنم که در اینجا تشریف آوردید تا از نزدیک خدمت شماها برسم . زحمات شما برادران و کمیته موجب قدردانى است که در آنوقتى که اول انقلاب بود و پیروزى انقلاب بود و طبع هر انقلاب یک شلوغى هایى و بى امنى هایى هست ، شما بحمداللّه توانستید شهرها را امن کنید و تسلط پیدا کنید بر شهرها از جهت امنیت و از آنوقت تاکنون هم با برادران سپاهى خودتان ، ارتشى خودتان ، همه خدمتگزار به اسلام و به کشور عزیز خودتان بودید . و این امرى است که پیش خداى تبارک و تعالى ثبت است و امیدوارم که تا آخر هم این امر ادامه پیدا بکند و در درگاه خداى تبارک و تعالى نام شما ثبت بشود با نام کسانى که در صدر اسلام براى پیروزى اسلام خدمت کردند .

رفتن در خاک عراق ، دفاع از اسلام و کشور اسلامى است

آنچه که معلوم است و شما همه مى دانید ما امروز در حال دفاع هستیم گو که تبلیغات خارجى بر ضد ما هرچه باشد لکن شما مى دانید که الان بعضى از شهرهاى ما و بعضى از زمین هاى ما در دست دشمن است و شهرهاى مرزى ما هر روز در زیر توپ هاى دوربرد و موشک هاى دشمن است و ما و بر همه ما واجب است که دفاع کنیم از کشور خودمان ، و دفاع این است که ما دشمن را تا آنجا برسانیم و برانیم که نتواند با موشک هاى خودش شهرهاى ما را بکوبد . رفتن در خاک عراق نه هجمه به عراق است ، دفاع از اسلام و کشور اسلامى است . نظیر اینکه اگر یک کسى در خارج منزل شما بایستد از داخل خانه خودش سنگ پرانى کند و موجب خسارت جانى و مالى بشود ، اگر شما وارد بشوید در منزل او ، شما هجمه نکردید به او ، شما مى خواهید دفاع کنید از خودتان . ما هیچ وقت بناى هجوم به یک کشورى نداریم . ما بناى دفاع داریم از یک متعدى و از یک هجمه گر و از یک خدانشناس که در خارج ، وقتى نتواند در داخل وارد بشود و کارى بکند ، با توپ هاى دور بردشان و موشک ها از خارج ، از جاهاى دور مى اندازد و کشور ما را ویران مى کند و عزیزان ما را مى کشد . ما در حال دفاع هستیم گو که این تبلیغات خارجى مى گویند که نه شما وارد شدید در کشور دیگرى . از اول

ص: 230

جنگ تا حالا که آنها وارد بودند صحبتى نبود ، حرفى نبود ، اشکالى نبود ، نه در سازمان ها و نه در رسانه هاى گروهى . امروز که ما براى دفاع خودمان مى خواهیم این را تا جایى ببریم که نتواند به ما خسارت وارد کند ، ما هجوم کردیم به عراق ! طبع آنهایى که تبلیغ بر ضد اسلام مى کنند همین است . بنابراین ما چون مدافع هستیم بر همه ما یک امر واجب است منتها هر کسى دفاع را به یک نحوى باید بکند . کمیته ها بحمداللّه در داخل دفاع مى کنند و در مرزها هم هستند و در جبهه ها هم هستند ، پاسدارها هم همین طور ، ارتشى ها هم همین طور و این براى این است که ما یک ارتش جداى از سپاه و سپاه جداى از کمیته و کمیته جداى از بسیج و همه اینها جداى از عشایر نداریم . ما یک برادرهایى هستیم که اسمأشان مختلف است لکن ارواحشان یکى است . چند تا برادر هر کدام اسم دارند ، اسم شان مختلف است اما گروه هاى مختلف نیستند ، برادرند . گروه هاى ما اسمأشان مختلف است ، بسیج است ، سپاه است ، ارتشى است ، کمیته است و امثال اینها لکن روح آنها یکى است ، وحدت عقیدتى ، وحدت ایمانى دارند و این سبب شده است که شماها توانستید اینهمه قدرت هاى بزرگ را بشکنید و در مقابل تمام قدرت ها در عالم بایستید و تا این روح برادرى محفوظ است و کمیته نمى گوید من در مقابل ارتش ، ارتش نمى گوید من در مقابل سپاه ، سپاه نمى گوید من در مقابل دیگران ، تا این روح محفوظ است شما هم محفوظید . و من امیدوارم که انشأاللّه این روح وحدت و این روح انسانیت در جامعه ما محفوظ باشد و این کشور را از آسیب هایى که در آتیه براى او تهیه دارند مى بینند محفوظ بماند . و ما ایستاده ایم در مقابل دفاع از کشور خودمان و دفاع از اسلام عزیز در مقابل هر مهاجم . مهاجم مى خواهد ابرقدرت باشد ، مى خواهد قدرت کم ، فرقى در نظر ما نیست . ما واجب است برایمان دفاع کنیم از نوامیس اسلام و نوامیس خودمان و دفاع کنیم از کشور اسلامى خودمان و تا مادامى که در حال دفاع هستیم ، با هر قدرتى که بخواهد هجمه بکند بر ما ، مقابله مى کنیم و هیچ هراس نداریم ، غایت امر این است که ما در راه خدا شهید مى شویم و این غایت آمال جوان هاى ماست . و من امیدوارم که این قدرت محفوظ بماند و شما با همین قوه و قدرت پیش بروید . و چون در حال دفاع هستیم ، مادامى که جبهه ها احتیاج دارند به اینکه کمک بشود برایشان ، بر همه واجب است که در جبهه بروند و دفاع کنند . البته کمیته ها چون کارهاى داخلى دارند آنها هم در حال دفاع هستند . دفاع داخلى هم مهم است و همین طور آنهایى که در کردستان هستند و در آنجا زحمت مى کشند ، همانطورى که کسانى که در جبهه هاى غرب هستند و جنوب هستند ، آنهایى که در کردستان و جاهاى دیگر هم زحمت مى کشند مورد تقدیر همه ملت است و ما از باب اینکه یک ملت واحد هستیم ، یک جمعیت واحد هستیم ، همه ما براى همه کسانى که براى این کشور زحمت مى کشند و براى این ملت جانفشانى مى کنند و براى اسلام فداکارى مى کنند ، دعا مى کنیم و همه ملت شکرگزارند نسبت به همه شماها .

در مقابل شما همه جور دشمنى هست ، دشمن هاى نظامى و دشمن هاى تبلیغاتى

و شما مى بینید که در مقابل شما جوان هاى عزیز سرتاسر ملت ، سرتاسر کشور ، جوان هاى

ص: 231

برومند سرتاسر کشور ، در مقابل شما همه جور دشمنى هست ، دشمن هاى نظامى هست ، دشمن هاى تبلیغاتى هست . شما الان ملاحظه مى کنید که این نفتى که الان نشت کرده است در خلیج و برادرهاى خلیجى ما را به زحمت انداخته است و ملت عرب را دارد به زحمت مى اندازند و الان در حال زحمت هستند ، شما ملاحظه بکنید که تمام این تبلیغات خارجى باز به ضد ماست . نظیر این است که بگویند که چرا شما نفت دارید تا اینکه صدام بزند و نفت تان بیاید ، این تقصیر با شماست که نفت دارید ، این تقصیر با شماست که مردمتان در خوزستان هستند ، تقصیر از صدام نیست که اینها را مى کشد ، تقصیر از آنهاست که آنجا هستند و کشته مى شوند . اینها وضع شان اینطورى است که یک کلمه راجع به صدام که چرا این کار را کردى ، چرا این نفت را ، حالا ما کار نداریم به ، _ ما _ ما که احتیاج به این نفت جزیى نداریم بحمداللّه ، ما راجع به این حرف مى زنیم که خوب این برادرهاى عربى که الان در اطراف خلیج هستند ، از کویت و نمى دانم قطر و دوبى و بحرین و امثال اینها ، اینها الان در مضیقه آب هستند ، نمى گویند که چرا این کار را کردى ، این دولت ها نمى گویند صدام چرا این کار را کرده ، مى گویند نفت هاى ایران آمده اینجا! نفت هاى ایران خودش راه افتاده رفته آنجا! اصلا وضع دنیا یک وضع تأسف بارى است که نمى شود گفت که این چه جور وضعى پیدا کرده ، این چه روحیه اى است که این مردم دنیا پیدا کردند . یعنى اینهایى که رسانه هاى گروهى دست شان است و اینهایى که قدرت ها دست شان است اجتماع مى کنند که ببینیم چه باید کرد . خوب ، چه باید کرد ؟ هر چه صدام اجازه فرمایند آنطور باید عمل کرد! یک نفر آدمى که اینهمه تاکنون جنایت کرده است و یک کلمه نگفتید شماها ، خوب این جنایت به ما بوده ، تقصیر ما هم این است که مى گوئیم اسلام باید باشد . اما این جنایت اخیرى که کرده است و به اعراب این جنایت را کرده است ، به ما که این جنایت نشده ، جنایت به ما این است که نفت ما رفته است ، اما بیچاره زن و بچه این عرب چه کرده ؟ زن و بچه خلیج چه کرده ؟ در عین حالى که این جنایت به خود آنها وارد شده است ، حالا هم که اشتباه مى کنند نمى توانند جلوى این را بگیرند ، جلوى این را بگیرند که تضمین بدهد که حمله نکند تا بروند درست کنند اینجا را . این وضع ، یک وضع عجیبى پیدا کرده است این دنیا ، و خداوند انشأاللّه اصلاح کند این بشر را و این وضعى که الان ، این روحیه اى که الان بشر به خودش گرفته است ، این خود باختگى که الان این دولت هاى اطراف خلیج و غیر خلیج و اینها از خود نشان مى دهند نسبت به قدرت هاى بزرگ . اینها گمان مى کنند که اگر صدام مثلا دستش برسد یکى از اینها را مى گذارد سرکار باشد ؟ صدام یک روحى دارد که نمى شود جلویش را بگیرد ، نمى تواند جلویش را بگیرد ، اگر مى توانست جلویش را بگیرد که خودش را به این وضع نرسانده بود . باز اینها کمک او مى کنند ، اینها خیال مى کنند که اگر اینها گرفتار شدند ، امریکا مى آید و جلوى این را مى گیرد که مبادا به آنها صدمه اى وارد بشود . امریکا شماها را براى نفت تان مى خواهد ، امریکا شما را براى این مى خواهد که بازار درست کند که نفت تان را ببرد و بنجل ها را بیاورد به شما بفروشد به قیمت گران ، چه کار دارد امریکا به اینکه شما چه حال دارید . شما هر حالى مى خواهید داشته باشید ، ملت هاى شما هر چه

ص: 232

مى خواهند گرسنه باشند ، ملت هاى شما هر چه مى خواهند تشنگى بکشند الان ، او چه کار به این کارها دارد . او مى خواهد که از شما استفاده ببرد ، نه استفاده اى که یک انسان از انسان مى برد ، نه استفاده اى که یک انسان از یک عبد مى برد ، استفاده اى که حتى از حیوانات هم پست تر ما را حساب مى کنند و مى خواهند استفاده ببرند .

ما دنبال این نیستیم که امریکا برایمان کار بکند ، ما امریکا را زیر پا مى گذاریم

تا مجتمع نشوید ، تا دست تان را به هم ندهید ، تا اخوت اسلامى را حفظ نکنید ، نمى توانید در مقابل این قدرت ها بایستید . تمام شیره جان شما را مى کشند و مى برند و ملت شما را آنطور ضعیف و زبون و بیچاره مى کنند و همه نشسته اید هى منتظرید که امریکا برایتان کار بکند . همانطورى که ما ننشستیم که امریکا یک کارى براى ما بکند ، ما نشسته ایم که امریکا اگر بخواهد شیطنت کند جلویش را بگیریم ، نشسته ایم که اگر شوروى بخواهد کارى بکند جلویش را بگیریم ، دفاع بکنیم از خودمان . ما دنبال این نیستیم که امریکا براى ما کار بکند ، (ما امریکا را زیر پا مى گذاریم ) در این امور ، نمى گذاریم که دخالت در امور ما بکند ، نمى گذاریم کسى دیگر هم دخالت بر ما بکند ، بخواهند هم اگر چنانچه هجمه بکنند ، ما نمى گذاریم اینها طیاره هایشان پیاده بشوند . چتربازهایشان را بین هوا مى کشیم ، از بین مى بریم . مگر آنها مى توانند به اینجا هجمه کنند ؟ ولى آنها هیچ وقت عقل شان به این کمى نیست که بخواهند یک هجمه بکنند ، آنها دنبال نقشه اند که ما را به جان هم بیندازند .

آن روزى که این وحدت از بین برود همه نوامیس ما و زحمت هاى انبیأ علیه السلام به باد فنا خواهد رفت

من این را کرارا عرض کرده ام و کرارا هم به شما خواهم گفت اگر زنده باشم ، که مادامى که شما با هم هستید ، کمیته اى نمى گوید من کمیته باید چه باشم ، کمیته اى مى گوید ما مسلمان ها باید چه جور باشیم ، ارتشى هم نمى گوید من ارتشى باید چکاره باشم ، این هم مى گوید که ما قواى مسلحه باید چه جور باشیم ، ملت ما باید چه باشد ، سپاهى هم همین را مى گوید ، عشایر هم همین را مى گوید ، بازارى هم همین را مى گوید ، کوچه اى هم همین را مى گوید ، مادامى که اینطور هستید محال است که قدرتى بتواند به شما غلبه بکند . نمى شود ، براى اینکه این قدرت هاى بزرگ دنبال این هستند که یک منافعى پیدا کنند ، دنبال این نیستند که یک ضررى بزنند ، مى خواهند منفعت براى خودشان پیدا بکنند منتها اگر عالم هم باد برود منفعت براى آنها باشد ، خوب است . اما یک کشور اینجورى را مى بینند که منفعت اینجا ندارند ، اینها با آن قدرتشان در افغانستان فهمیدند که ضرر کردند . من هم از آن روز اولى که سفیرشان آمد پیش من و گفت _ ما_ دولت افغانستان از ما خواسته ، گفتم نکنید این کار را شما ضرر مى برید ، حالا هم فهمیدند که ضرر بردند . مى دانند که نمى شود یک مملکتى که وضعش اینطورى است نمى شود به آن هجمه کرد ، منفعت در اینجا نیست ، همه اش ضرر است . لکن دنبال این هستند که بین شماها اختلاف بیندازند ، دنبال این هستند که زمزمه اختلاف ایجاد کنند ، یک جا بگویند کمبود هست ،

ص: 233

یک دسته هى فریاد بزنند که ما کم داریم ، کم داریم . اینها خیال مى کنند که جاهاى دیگر زیاد دارند . آقا در جاهاى دیگر صف هاى طولانى بیشتر از اینجا است ، اینجا قحطى نیست که ، اینجا فراوانى است منتها گرانى است ، گرانى هم علاج مى شود . ما نوامیس خودمان را ، اسلام خودمان را ، جان خودمان را ، جان جوانانمان را به خطر بیندازیم که گوشت گران است ! میوه گران است ! و اگر بخواهد این شکاف پیدا بشود که یک دسته نق بزنند یک دسته هم کمک او بکنند و یک دسته هم نمى دانم تبلیغات سوء بکنند و بین خود ملت هى داخل هم و خصوصا بین سپاه و ارتش و کمیته و امثال اینها خداى نخواسته این وحدتى که هست از بین برود ، آن روزى که این وحدت از بین رود مرگ همه ما و به باد رفتن همه نوامیس و به باد رفتن همه زحمت هاى انبیا علیهم السلام نسبت به این کشور خودمان و نسبت به کشورهاى دیگر به باد فنا خواهد رفت .

شما بدانید و باید بدانید اشخاصى که روشنفکرند به اصطلاح ، اشخاصى که کنار نشسته اند و فحش مى دهند ، اشخاصى که بیرون نشسته اند و توجه به مسائل داخل ندارند ، بدانند که اگر یک سیلى بخورد امروز اسلام در این کشور ، تا آخر دیگر باید ملت ها تحت این فشارها باشند . امروز اسلام در اینجا سربلند کرده است و بیرقش بلند شده است و من امیدوارم که این جلوه اش به همه جا برسد و مستضعفین از زیر بار این ظلم ها بیرون بروند . آنهایى که نق مى زنند براى این کشور و به خیال خودشان دلشان براى اسلام مى سوزد ، آنها بدانند که اگر این اسلامى که الان در اینجا هست سیلى بخورد اسلام تا آخر سیلى خورده است باید هى بنشینید و حسرت ببرید . باز هم برگردد به آنجایى که یک نفر پاسبان بیاید همه تان را وقتى که از بین ببرد به همه اهانت کند جرأت حرف زدن نداشته باشید . زمان رضا شاه را یادتان هست ، زمان اوایل محمدرضا هم یادتان هست ، اخیرا البته زورش به اینقدرها نمى رسید . تا دست به هم ندهید ، تا همه با هم نباشید ، تا آنهایى که به نوایى نرسند خیال کنند آن نواست . واللّه خدا مى داند که اینهایى که الان گرفتار هستند ، این وزیر کشور که اینجا نشسته گرفتار است الان ، نه اینکه نوا دارد ، بى نواست . رئیس جمهورش همین طور ، مجلسش هم همین طور و دولتش هم همین طور ، پاسبان هایش و نمى دانم قواى مسلحش هم همین طور ، اینها جانفشانى دارند براى این مملکت مى کنند باید اینها را حفظشان کرد . نباید نق زد ، باید نگهدارى کرد از اینها براى خاطر خدا ، براى خاطر نوامیس خودتان ، براى خاطر کشور خودتان ، اگر دلسوز براى کشور هستید باید که چیز بکنید ، هى ننشینید آنجا بگویید ما کشورمان دارد از بین مى رود . شما دارید تبلیغ مى کنید . با تبلیغ ، شماها مى خواهید کشور را از بین ببرید والا عهد و پیمان بستن با نمى دانم صدام ، کشور ما را حفظ مى کند ؟ ! وادار کردن نمى دانم دولت هاى خارج را به اینکه به اینجا چه بکند کشور را حفظ مى کند ؟ ! خوب ، یک قدر آدم بشوید ، توجه بکنید به مسائل . و من امیدوارم که هر کس هر کارى مى خواهد بکند ، شما جوان هاى ما ، این ملت ما ، این ملت عزیز ما همه شان با هم همین طورى که الان برادر هستند برادر باشند و همین طورى که با هم متحد هستند و من و تو ندارد در کار ، اینطور باشند تا انشأاللّه کشورشان حفظ بشود و هیچ کس هم نتواند به شما آسیب برساند . خداوند انشأاللّه همه شما

ص: 234

را حفظ کند و موفق باشید و مؤید باشید و به کارهایتان ادامه بدهید و با قدرت به پیش بروید که اسلام را انشأاللّه صادر کنید به جاهاى دیگر و خداوند همه شما را حفظ و موفق نگه دارد .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 235

تاریخ : 62/2/4

فرمان امام خمینى به حجت الاسلام یثربى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى حاج سید مهدى یثربى امام جمعه محترم کاشان دامت افاضاته

بدین وسیله جنابعالى را به سمت نماینده خود در منطقه کاشان منصوب مى نمایم که انشأاللّه تعالى در رفع نیازمندى هاى مذهبى و مشکلات دینى اهالى آن سامان اقدام نموده و در امورى هم که نیاز به اذن ولى فقیه دارد ، جنابعالى از طرف اینجانب مجاز در تصدى و تصرف مى باشید . امید است اهالى محترم ، ارگان ها و نهادهاى انقلابى در هماهنگى و همکارى با ایشان کوشش نمایند . دوام توفیقات آنجناب را از خداى تعالى مسئلت دارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 236

تاریخ : 62/2/4

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از کارگران سراسر کشور ، معلمان و مربیانپرورشى و اعضاى ستاد بزرگداشت سالگرد شهادت استاد مرتضى مطهرى

باید ارزش هاى انسانى را از ایران به همه جا صادر کنید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

تصادف خوبى است که در روز ولادت با سعادت حضرت جواد سلام اللّه علیه ما در خدمت دو قشر عظیم الشأن معلمین و کارگران هستیم . و من امیدوارم که این دو قشر محترم که دو بازوى کشور هستند و ملت ، موفق باشند که هر کدام در سنگر خودشان مبارزه علیه ستمکاران را هر چه بیشتر تقویت کنند . معلمین و آموزگاران تربیت کنند جوانانى را براى خدمت به کشور و اسلام ، و کارگران بسیار عزیز ما جدیت کنند که کشور خودشان را از آن ظلماتى که در زمان طاغوت بود نجات بدهند . اینها در آموزش و پرورش و آنها در عمل و کار به همه کشورهاى عالم بفهمانند که ملتى که مى خواهد خودش سرپاى خودش بایستد ، هم خودش آموزش مى بیند و هم خودش کار مى کند .

برادران عزیزم ! ما در عصرى واقع شده ایم که ظلمت دنیا را گرفته است . ما در عصرى واقع شده ایم که ارزش هاى انسانى بکلى از بین رفته و به جاى آن ارزش هاى غیرانسانى و شیطانى نشسته است . ما در عصرى واقع هستیم که شیاطین عالم هجوم به انسان ها و ارزش هاى انسانى آورده اند و مى خواهند که دنیا را به سلطه شیطان در آورند . ما در این عصر با اتکأ به خداى تبارک و تعالى و استمداد از اسلام و قرآن کریم و ولى عصر سلام اللّه علیه باید خودمان کوشش کنیم و خودمان جهاد کنیم ، جهاد در دانشگاه ها و دانشکده ها ، جهاد در کارخانه ها و کارگرى ها ، جهاد در کشاورزى ها ، جهاد در مدارس ، جهاد در دانشگاه ها ، جهاد در همه جا ، جهاد در جبهه ها و جهاد در پشت جبهه ها . شیاطین در همه این گروه هائى که براى خدا قیام کرده اند ممکن است نفوذ کرده باشد .

ما باید تمام قشرهائى که داریم ، خودشان در مقابل شیاطین و در مقابل منافقان بایستند . در کارخانه ها ممکن است افرادى نفوذى باشند و بخواهند دوباره این کشور را به زیر سلطه ابرقدرت ها بکشانند . لازم است که برادران کارگر متعهد در داخل کارخانه ها و این جهاد بزرگ اسلامى با آنها مقابله کنند و نگذارند تبلیغات سوء آنها جوان هاى عزیز ما را منحرف کند . در دانشگاه ها و در دانشکده ها و در دبیرستان ها و مراکز علمى باید خود معلمین و متعلمین ، خود اساتید و خود دانش آموزان توجه کنند به اینکه نبادا در اینجا باز از این قشرهاى فاسد و منافقین و غیر منافقینى که

ص: 237

همه فاسد هستند و نفوذ کردند و خداى نخواسته دانشگاه را به آن وضعى که در سابق بود درآورند . باید معلمین و قشر دانشگاهى و دانش آموزى با فیضیه پیوند خودشان را قوى کنند و عزیزان کارگر ما و کشاورز ما که همه اینها از اشخاص بزرگى هستند که محور اقتصاد ما در دست آنهاست باید پیوند خودشان را با اسلام و قرآن و علماى اسلام قوى کنند . اگر بخواهید به همه مشکلات پیروز بشوید باید همه محکم بایستید در مقابل همه قدرت ها ، باید مهیا کنید خودتان را در مقابل همه مشکلات ، باید ارزش هاى انسانى را از اینجا به همه جا صادر کنید ، و استقلال خودتان را همه جور ، استقلال فرهنگى ، استقلال اقتصادى ، استقلال اجتماعى همه اینها را باید شما محکم نگاه دارید و این در سایه ، این است که توجه به مکتب اسلام و اتکال به خداى بزرگ و با هم هم پیمان شدن و همه قشرها برادر دانستن یکدیگر است . دشمن ها در کمینند ، شما ملاحظه مى کنید که از اطراف دشمن ها در تبلیغاتشان چه مى کنند با ما و در تأیید دشمن هاى ما چه کارها مى کنند و ما جز خداى تبارک و تعالى به کسى اتکأ نداریم ، آنها هر چه دارند ما ارزش انسانى داریم . و خدا داریم . شما ببینید که اینهائى که ادعاى طرفدارى از خلق و طرفدارى از عرب مى کنند با خوزستان چه مى کنند و با دزفول عزیز چه کرده اند . به گمان فاسد اینکه با موشک انداختن در خانه ها و اطفال و زن هاى پیر و جوان را کشتن اسباب این مى شود که ما تسلیم بشویم . آنها باز خوزستان را نشناختند ، دزفول را نشناختند ، با اینکه از اول جنگ تا حالا کرارا تجربه کرده اند و تخریب کرده اند مکان این عزیزان ما را و به شهادت رسانده اند اقشار کثیرى از دوستان خدا را و دیدند که مقاوم ایستادند و ملت ایران و دزفول عزیز مقاوم ایستاده است در مقابل آنها و امروز هم که اینهمه مصیبت وارد کرده اند باز فریاد جنگ ، جنگ تا پیروزى از جوان هاى ما در دزفول بلند است .

آنهائى که با ادعاى پوچ طرفدارى از خلق با خلق ایران اینطور مى کنند و علمأ بزرگ ایران و عزیزان بزرگ ایران و دانشمندان بزرگ ایران و همه قشرها را ترور مى کنند و با دولت صدام که این جنایت ها را به ایران کرده است و این جنایت بزرگ را به دزفول کرده است پیوند دوستى دارند اینها مشت خودشان را در دنیا باز کرده اند ، اینها امروز هم حاضر نیستند که این عمل وحشیانه سبعانه این خبیث را محکوم کنند . وضع دنیا اینطور شده است . شما ملاحظه مى کنید که یک همچو جنایت بزرگى که واقع شده است و در این سال ها کرارا واقع شده است و این چند روز دنبال هم واقع شد ، در تمام رسانه هاى گروهى محکومیتى در کار نبود . عبور مى کردند به طور گذرا و یک کلمه مى گفتند که ایران اینطور مى گوید ، عراق هم در مقابل او مى گوید که ما تلافى کردیم . ارزش هاى انسانى دفن شده است در دنیا . انسانیت در دنیا دفن شده است . آنهائى که دعوى حقوق بشر مى کنند و سازمان ها و کذا که با عرض و طول و طمطراق زیاد در دنیا هستند ، ندیدیم که محکوم کنند این عمل را . به دروغ از آنهائى که با ما دشمنند چیزى را مى گیرند و در مقابل ، مقابل اسلام و در مقابل ایران ، ملت عزیز ایران اطلاعیه صادر مى کنند و هشدار مى دهند به ما و دلیلشان این است که دشمن ها اینطور گفته اند . دلیل محکم سازمان هاى دنیا این است که شما بچه هاى کوچک را در خیابان ها مى کشید و هر روز در اوین صدها

ص: 238

نفر را تیرباران مى کنید ، دلیلش این است که منافقین گفته اند . این دلیل بزرگى است براى سازمان ، اما سازمان ها نمى پرسند که صدام چه کرده است در اینجا . وضع دنیا اینطور شده است ، و ما امیدواریم که از این مرکز اسلامى ایران یک وضعى پیدا بشود که آن ارزش هاى فاسد را دفن کند و اسلام عزیز را ترویج کند و نور قرآن را تجلى بدهد در سرتاسر دنیا تا ارزش هاى اسلامى که دفع شده است و ارزش هاى انسانى که دفع شده است زنده بشود و احیا بشود . و این اولش این است که ما خودمان توجه داشته باشیم به خودمان ، ما خودمان توجه داشته باشیم به اینکه اگر امر دایر بشود بین ارزش هاى انسانى و الهى و ارزش هاى طاغوتى باید ارزش هاى انسانى را انتخاب کنیم .

اگر امر دایر بشود بین خدمت کردن به کشور خودمان و متعهد بودن در مقابل اسلام و کشور خودمان یا خدمت کردن به کشورهاى شرق و غرب باید آن چیزى که براى خودمان است ، انتخاب کنیم . آنهائى که در همین کشور هستند و تفاله هائى که مانده اند ، اینها یک دسته شان براى شرق سینه مى زنند و یک دسته شان براى غرب سینه مى زنند و درعین حال دعوى مى کنند که ما از ملت هستیم . آن کسى که در کارخانه ها مى خواهد فرض کنید خلل ایجاد کند ، خواهد کشور خودش را بکشد تحت سلطه دیگران ، و آن کسى که در دانشگاه اخلال مى کند مى خواهد دانشگاه خودش را بکشد تحت سلطه دیگران ، اینها اجنبى هایى هستند به صورت ملى و به صورت ایرانى ، اینها از ایران اجنبى هستند و ایران آنها را دیگر به ایرانیت نمى شناسد . آن که تمام ارزش هاى اسلامى را و ملى خودش را فداى شوروى کند یا تمام ارزش هاى خودش را فداى آمریکا مى کند او را ما ایرانى نمى دانیم .

ملتى که براى شهادت ایستاده است مشکلات در او اثر ندارد

برادران و خواهران ! ما در راهى وارد شدیم که آن راه ، راه انبیاست و تاریخ تا آنجا که نشان مى دهد انبیا با مشکلات روبرو بودند ، همیشه قشر محروم بودند در مقابل طاغوت و مشکلاتى که براى آنها حاصل بوده است بسیار زیاد بوده است ، طاقت فرسا بوده . ما تا آنجا که از تاریخ اطلاع داریم و از انبیا به ما رسیده است مى بینیم که تمام انبیا مبتلا بودند به طاغوت هاى زمان خودشان و در مشکلات بودند . ما که در طریق انبیا مى خواهیم قدم برداریم از مشکلات نباید هراس کنیم براى اینکه همانطورى که رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم در بیست و چند سال دعوت خود تمام مشکلات را پذیرفت و براى پخش احکام شرعى به همه مشکلات تن در داد ، به مشکلات اقتصادى که آن را در یک غارى محبوس کردند و چندین وقت در آنجا تشریف داشتند و با آن مشکلات مواجه شدند ، لکن از مقصد دست نکشیدند ، قریش با او آن کردند که تاریخ نشان مى دهد و دست از مقصد برنداشتند . انبیأ دیگر همه همین طور بودند . وقتى مقصد الهى شد راه هر چه مشکل باشد چون مقصد الهى است باید به نظر آسان باشد . مى بینید که در بعض روایات هست که حسین بن على سلام اللّه علیه هر چه به ظهر عاشورا نزدیک تر مى شد افروخته روتر مى شد ، رویش افروخته تر مى شد براى اینکه مى دید که جهاد در راه خداست و براى خداست و چون جهاد براى خداست ، عزیزانى که از دست مى دهد از دست نداده

ص: 239

است ، اینها ذخایرى هستند براى عالم بقا . شما که مهیا هستید براى اسلام خدمت بکنید ، کارگران عزیز ما که مهیا هستند براى اسلام خدمت بکنند و کارخانه ها را راه بیاندازند و با جدیت عمل بکنند و که استقلال خودشان را حفظ بکنند مشکلات دارند لکن مشکلات مشکل نیست . دانشگاهى ها و آموزگارها و معلمین و متعلمین که براى خدا کار مى کنند مشکلات دارند لکن در راه خداست ، مشکلات در راه خدا مشکل نیست . اگر ما حساب کنیم ، مشکلات حضرت رسول سلام اللّه علیه و حضرت امیر سلام اللّه علیه بسیار بیشتر بوده است از مشکلاتى که ما امروز مبتلاى به او هستیم و آنها صبر کردند و خداى تبارک و تعالى با صابرین است و ما باید صبر بکنیم و بایستیم در مقابل قدرت هایى که مى خواهند ما را ببلعند و سر آنها را بکوبیم .

برادران ! عزیزان من ! خواهران ! عزیزان اسلام ! توجه کنید و خودتان را حفظ کنید و هیچ تزلزل به خودتان راه ندهید که ما پیروزیم . ما آن روزى که هیچ نداشتیم و همه قدرت ها در مقابل ما بودند ایستادیم و امروز بحمداللّه یک ملتى داریم که یکپارچه در مقابل همه قدرت ها ایستاده است و یک خوزستانى داریم که با آن مشکلات مردانه ایستاده است و یک کردستانى داریم که با آن مشکلات مردانه ایستاده اند و همه جاى ایران اینطور است . و امروز ما بحمداللّه تعالى قوى هستیم و منطقه مثل یک همچو قدرتى ندارد . ما امروز در مقابل همه ایستاده ایم و هیچ قدرتى نمى تواند به ما صدمه بزند . ملتى که براى شهادت ایستاده است مشکلات در او اثرى ندارد . پدران و مادرانى که عزیزان خودشان را فداى اسلام مى کنند ، مشکلاتى براى آنها پیش نمى آید ، آنها مشکلات بر مشکلات غلبه کرده اند . کشور ما بر مشکلات خودش غلبه کرده است ، تمام فشارها را از همه اطراف بر او آورده اند و تحمل کرده است و (ان اللّه مع الصابرین ) .

بعد از آنکه اتکایمان به خداى تبارک و تعالى است و بر حق هستیم و دنبال حق هستیم دیگر از چه بترسیم ، از شهادت نمى ترسیم و بحمداللّه امروز قدرت ایرانى و قدرت اسلام در ایران به طورى است که توجه همه ملت هاى ضعیف را به خودش معطوف کرده است و اسلام صادر شد در سرتاسر دنیا . از این سیاه هاى که در عزیزى که در آمریکا هستند و تا آفریقا و تا شوروى و همه جا ، نور اسلام تابیده است و توجه مردم به اسلام شده است . و منظور ما از صدور انقلاب همین بود و تحقق پیدا کرد و انشأاللّه اسلام در همه جا غلبه بر کفر خواهد پیدا کرد .

خداوند انشأاللّه شما را سعادتمند کند و خداوند عزیزان ما را شهید شده اند و خصوصا عزیزان اخیر دزفول ما را به رحمت خودش متصل کند و اهالى خوزستان خصوصا دزفول را صبر عنایت کند و اجر جزیل عنایت فرماید و ما را براى مشکلات بیشتر مهیا کند و از عنایات خودش براى ما بهره زیادتر بفرستد .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 240

تاریخ : 62/2/6

بیانات امام خمینى در دیدار با فرمانده کل و اعضاى یگان هوائى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

شما اگر تخصصى پیدا مى کنید باید بعد زهد و تعهد را در نظر داشته باشید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ولادت با سعادت حضرت امیر سلام اللّه علیه را به همه ملت ایران و خصوصا شمابرادران تبریک عرض مى کنم . نکته اى که در این ولادت است اینکه ما باید پیرو یک چنین انسان کاملى باشیم که در همه ابعاد متخصصین براى ایشان تواضع مى کنند . در هر بعدى اگر کسى بخواهد مثل بزند ، به ایشان مثل مى زند . در بعد زهد و علم ، و در بعد رحمت به مستضعفین و مستمندان ، و در بعد جنگ و شجاعت ، و خلاصه در همه ابعاد به ایشان مثل زده مى شود . و در حقیقت یک موجود هزار بعدى است و ما باید تابع یک همچو فردى باشیم هر چند که کسى نمى تواند حتى یک هزارم هم شبیه ایشان باشد لکن به آن اندازه اى که مى توانیم بایداز ایشان تبعیت کنیم ، از تعهدى که به اسلام داشت و از اینکه همه چیزش را براى اسلام داد . و شما اگر تخصصى پیدا مى کنید باید آن بعد زهد و تعهد را درنظر داشته باشید ، زیرا متخصص بدون تعهد اگر براى رژیمى ضرر نداشته باشد نفعى هم ندارد . مع الاسف در رژیم سابق نگذاشتند که جوان هاى ما استعدادهاى خود را بروز بدهند و تا توانستند جدیت کردند که آنها را به فساد بکشانند و بحمداللّه امروز از آن وضع نجات پیدا کرده ایم و اگر مهلت پیدا کنیم این کشور را به برکت این جوان هاى عزیز به آنجائى مى رسانیم که احتیاجش در هر امرى از کشورهاى دیگر منقطع گردد . و من امیدوارم که خداوند به شما توفیق دهد که به این کشور و ملتى که سال هاى طولانى عقب نگه داشته شده اند خدمت بکنید و دشمنان باطنى را شکست بدهید و دشمنان ظاهرى را هم شکست داده اید بیشتر شکست بدهید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 241

تاریخ : 62/2/10

پیشنهاد رئیس شورایعالى دفاع در مورد انتصاب فرمانده جدید نیروى دریائى جمهورى اسلامى

بسمه تعالى

مقام معظم رهبر انقلاب و فرمانده کل نیروهاى مسلح

شورایعالى دفاع در اجراى مفاد اصل یکصدودهم قانون اساسى ، انتصاب سرکار ناخدا یکم اسفندیار حصینى را به فرماندهى نیروى دریائى جمهورى اسلامى ایران به آن حضرت پیشنهاد مى کند .

سید على خامنه اى رئیس جمهور و رئیس شواریعالى دفاع

تاریخ : 62/2/10

پاسخ امام خمینى به پیشنهاد رئیس شورایعالى دفاع

بسمه تعالى

موافقت مى شود .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 242

پیام امام خمینى به مناسبت دستگیرى سران حزب خائن توده

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اگر فاتحان دنیا افتخار مى کنند به سرباز گمنام ، اسلام بزرگ و ملت شریف و فاتحان عزیز ما افتخار مى کنند به هزاران سرباز گمنام بزرگوارى که در پى نام و نشان نیستند و براى کشور اسلامى خویش و اسلام عزیز و ملت انسان پرور افتخاراتى مى آفرینند معجزه آسا و پیروزى هاى ژرف . فرق است بین سربازان گمنامى که قدرت هاى مادى دنیا به آن فخر مى فروشند و بین سربازان گمنامى که پرورده اسلام و مکتب توحید هستند ، که انگیزه آنان تحصیل قدرت و اکثرا ستمکارى است و انگیزه اینان خدا و طلب حق است .

اساساً سربازان اگر چه نامدار باشند ، در این جهان گمنامند . نامدارترین سرباز فداکار در اسلام ، امیرالمؤمنین است و او گمنام ترین سرباز است . با کدام تفکر عرفانى ، فلسفى ، سیاسى و کدام قلم و زبان و بیان ، بشر این سرباز گمنام را معرفى کند و بشناسد و بشناساند ؟ و مطلب با حفظ مراتب همین است . سربازان گمنام ما در تمام جبهه ها و پشت جبهه ها که شب و روز و جوانى و هستى خود را براى اسلام و مکتب الهى فدا مى کنند و نام و نشانى نمى خواهند و ندارند ، چه بسا که به سبب ضرورت تشکیلاتى ، همسران ، مادران و نزدیکان آنان ندانند که اینان چه حماسه ها آفرینند و چه ارزش ها براى انقلاب خلق مى کنند . از جبهه ها که کم و بیش مسائل آنها و حماسه هاى سرفرازانه آنان را مى دانید و تا در سنگرهاى آنان که مراکز عبادت اللّه است نروید و دستى از دور بر آتش داشته باشید ، عمق فداکارى و محافل عرفانى الهى آنان معلوم نمى شود ، که بگذریم ، جوانان ارجمند و عزیز ما در جبهه هاى داخلى از عمق جنگل هاى وسیع تا بیغوله ها و پناهگاه هاى بزرگ منحرفان غافل از خدا ، از دموکرات و کومله تا منافقین و فدائى خلق و حزب خلق به اصطلاح مسلمان تا حزب توده و سایر گروهک هاى کوچک و بزرگ را با فداکارى ها و خداطلبى ها آنچنان قلع و قمع کردند که دنیا را با همه دشمنى ها که دارند به اعجاب و تحیر درآوردند . توجه به کارآمدى امنیتى و اطلاعاتى این جوانان گمنام پاسدار و بسیج و کمیته و دادستانى و دیگر دلباختگان در راه خدا در به دام انداختن سران خیانتکار حزب توده که چون مار پر خط و خال در براندازى اسلام فعالیت منافقانه داشتند و هر یک سابقه هاى طولانى بیست سى ساله در جهت تشکیلاتى و اطلاعاتى و جاسوسى داشته اند و از تخصص در این امور بهره وافى داشتند . موجب سرافرازى امت اسلامى است که چنین فداکارانى دارد و اعجاب و

ص: 243

تحیر دستگاه هاى جاسوسى و اطلاعاتى سراسر جهان است و این اعجاز جز به هدایت حق تعالى و عنایات خاصه ولى اللّه الاعظم اروحنا فداه صورت نگرفته است . ملت ایران از این پیروزى با ابعاد مختلفه خصوصاً سیاسى آن باید قدردانى و تشکر کنند و در تقویت جمیع سلحشوران مرزها و داخل کشور کوشا باشند . کمال بى انصافى است که کس یا کسانى از این نگهبانان اسلام و حافظان کشور اسلامى خرده بگیرد . بارالها! ما تو را به این نعمت ها که نصیب ما فرمودى و ما را از کید و خیانت بدخواهان به وسیله جوانان عاشق خود حفظ فرمودى شکر مى کنیم و از عهده ء آنان برنمى آئیم . بارالها! این عزیزان مجاهد فى سبیل اللّه را براى ملت ما حفظ فرما و به شهداى آنان رحمت و به بستگان آنان خصوصا مادران و پدران و همسران آنان صبر و خیر و برکت عنایت فرما .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 244

تاریخ : 62/2/18

بیانات امام خمینى در جمع مسؤولان شوراى مرکزى کمیته هاى امداد سراسر کشور

سپاه و کمیته امداد به برکت اسلام پیدا شده است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

قبلاً تشکر مى کنم از آقایان علما و مؤمنین که در اینجا تشریف دارند و براى زیارتشان ما موفق شدیم . از امورى که باید توجه به آن کرد این است که ا نقلاب اسلامى یک نوآوردهایى دارد که سابقه ندارد .

بعد از انقلاب یک گروه هایى پیدا شدند و یک جمعیت هایى که نظیر اینها در تاریخ گمان ندارم سابقه داشته باشد . همین گروه امداد و کمیته امداد ، من نشنیده ام که در یک کشورى یک همچو کمیته اى باشد که همشان صرف رسیدگى به فقرا و مستمندان و دهقانانى که در دور افتاده ء شهرها قرار گرفته اند و محرومان جامعه و همین طور نهادهاى دیگر از قبیل پاسدار ، کمیته و امثال اینها ، بسیج . اینها یک نوآوردهایى است که به برکت اسلام و تعهد ملت ما به اسلام پیدا شده است و بیسابقه است .

بیسابقه است که به مجرد اینکه انقلاب مى شود یک عده اى به نام پاسدار ، یک عده اى به نام کمیته ، یک عده اى به نام بسیج براى امنیت داخلى و مرزها از خود مردم جوشش کنند و بیسابقه است که در یک کشورى خود مردم و خود علما و مؤمنین یک کمیته اى به اسم کمیته اى براى امداد داشته باشند که همشان این باشد که فقرا و مستمندان را در سراسر کشور رسیدگى کنند و امداد کنند . اینها برکات اسلام است و این گروه هاى عزیز و کمیته ها و همین طور این کمیته امداد یک عمل بسیار لطیف ظریف شریف دارند که با این عمل انشأاللّه مى توانند ریشه فقر را از سرتاسر کشور به امداد ملت بزرگوار ایران و به همت دولت بزرگوار ایران ، این ریشه را از بیخ و بن بکنند . و عمل شما آقایان در سرتاسر کشور عمل بسیار شریف خداپسندى است که مورد عنایت خداى تبارک و تعالى خواهد بود . خداوند تبارک و تعالى به فقرا و به مستمندان و به محرومان آنقدر عنایت دارد که معلوم نیست به قشر دیگر اینقدر عنایت داشته باشد .

مستمندان و فقرا در صف مقدم جامعه هستند

و شما کارى را متکفل شدید و انجام کارى را به عهده گرفتید که مورد عنایت خاص خداى تبارک و تعالى است . و البته باید این توجه را به آقایان عرض کنم ، گر چه خودشان توجه دارند که باید

ص: 245

این عمل با یک ظرافتى انجام بگیرد که مستمندان ، محرومان خیال نکنند که آنها از باب اینکه در صف پائین جامعه واقع شده اند مورد امداد واقع شده اند . آنها در صف مقدم جامعه اند . مستمندان و فقرا و دور افتاده ها در صف مقدم جامعه هستند و همین ها و همین زاغه نشینان و همین حاشیه نشینان و همین محرومان بودند که این انقلاب را به ثمر رساندند . اینها بودند که از همه چیز خودشان در راه اسلام عزیز در رژیم سابق گذشتند و الان همه مشغولند . همین ها هستند که الان در جبهه ها مشغول به فداکارى هستند و جوان هاى همین هاست که در سرتاسر کشور ، داخل و در خارج کشور مشغولند براى تایید اسلام . و ملت شریف ایران قدر یک همچو جوانان و قدر یک همچو خانواده هائى که این جوانان را تحویل جامعه داده اند مى داند و عمده این است که در پیشگاه خداى تبارک و تعالى یک درخشندگى خاص این افراد دارند . اگر نبودند این محرومان جامعه که دلبستگى به این دنیا به آنطورى که بالاترى ها به خیال خودشان دارند ، اگر نبود این همت این محرومان و همت این روستائیان و همت این جنوب شهرى ها ، اگر نبود این ، نه رژیم سابق ظلمش از بین رفته بود و نه ما در مقابل مشکلات توانستیم مقاومت کنیم . همه اینها از برکات اینهائى هستند که شما به امداد آنها برخاسته اید و آنها لایق این هستند که ما با تواضع به خدمت آنها برویم و براى آنها خدمت کنیم . همه ما خدمتگزار آنها باید باشیم . آنها به ما منت دارند که ما را از این قیدى که ابرقدرت ها به دست و پاى ما بسته بودند نجات دادند . آنها بر کشور ما منت دارند که اسلام عزیز را در این کشور حاکم کردند . ما و شما براى آنها کارى نمى کنیم ، آنها ما را رساندند به آنجائى که بتوانیم در مقابل همه قدرت ها بایستیم و سرفراز باشیم که ما نه در طرف شرق هستیم و نه در طرف غرب هستیم و نه احتیاجى به وابستگى آنها داریم . ما یک ملت مستقل هستیم . یک کشور مستقل آزاد و سرفراز هستیم که تمام ریشه هاى فساد را کنده ایم ، یا انشأاللّه اگر یک ریشه هاى پوسیده اى هم مانده است ، مى کنیم و این به برکت همین محرومان است . همین زاغه نشینانى که من یادم نمى رود که وقتى در تلویزیون دیدم از یک خانه اى از این زاغه ها یک عده اى پیرمرد و پیرزن و بچه و اینها بیرون آمدند و یکى از آنها پرسید که کجا مى روید ، گفتند مى رویم تظاهر ، تظاهرات . همین ها بودند که ناهار روزشان و شام شب شان را نداشتند ، لکن با همت والاى خودشان ، با آن قدرت معنوى الهى خودشان در آن رژیم بیرون آمدند و شهید دادند و فاتح شدند و در جمهورى اسلامى هم همین ها هستند که پشتیبانى مى کنند و در جبهه ها و پشت جبهه ها محکم ایستاده اند . البته همه قشرهاى ملت باید ما بگوئیم که اینها از مستضعفان بودند ، براى اینکه دولت هاى قوى ما را به استضعاف کشیده بود و همه ملت هاى عالم را به استضعاف کشیدند . در زمان رژیم سابق همه قشرها در نظر آنها مستضعف بودند و باید فرمانبردار باشند ، از قشر روحانى گرفته تا بازارى تا روستائى تا همه افرادى که سرتاسر کشور هستند . امروز همه اینها از آن قیدها آزاد شدند و براى خاطر همین که این محرومان و مستضعفان و دیگر قشرها قیام کردند ، نهضت کردند و نترسیدند از هیچ چیز و خداى تبارک و تعالى آنها را امداد کرد و به امدادهاى غیبى و جلوه هاى معنوى و پشتیبانى حضرت ولى عصر اروحناله الفدأ ما را رسانده اند به اینکه آزاد شدیم . پس آنها به ما منت دارند و ما باید

ص: 246

خدمت به آنها بکنیم ، دولت باید خدمتگزار آنها باشد .

یکى از بزرگترین جهات معنوى خدمت به خلق اللّه است

کسانى که داراى یک چیزهائى هستند که مى توانند به اینها خدمت کنند اینها هم انصاف اقتضا مى کند که خدمت کنند و در این چیزى که در بانک ذکر کردند که قرار دادند به اینجا ، خدمت کنند ، که این خدمت براى آنها جاودان است و اموال براى آنها نمى ماند . آنچه که ماند آن جهات معنوى است که انسان در کارش انجام مى دهد ، جهات معنوى که یکى از بزرگترین جهات معنوى خدمت به خلق اللّه است ، خدمت به انسان هاى محروم است . این است که براى انسان جاودان مى ماند و در عالم دیگر به درد انسان مى خورد . اموالى که انسان بگذارد و برود به درد انسان نمى خورد . اموالى که پیش بفرستد به درد انسان خورد . و امیدوارم که آنهائى که داراى یک مکنتى هستند توجه داشته باشند که به این مستمندان که ولى نعمت ما هستند رسیدگى کنند و به این حساب که ذکر کردند کمک کنند تا اینکه ریشه این محرومیت انشأاللّه به همت والاى همه کشور و همه علما و غیر علمأ این ریشه ء فاسد از بین برود و همه افراد این ملت یک زندگى متوسطى که باید داشته باشند ، داشته باشند و با راحتى به خدمت به اسلام مشغول باشند .

حقوق بشرى ها حاضر نیستند به حرف مظلومان گوش دهند

و امیدوارم که انشأاللّه آسیبى از ناحیه فاسدها به این کشور وارد نشود . و ملاحظه مى کنید که مدتى است که دولت ایران از سازمان ملل خواسته است که نماینده اى بفرستند که این جنایاتى که این رژیم بعث ملحد به دزفول و به سایر شهرهاى ما ، پلدختر و اینها وارد کرده اند ، ملاحظه کنند ، و اثرى از این پیدا نشده است که تا حالا یک همچو کارى بکنند و توقع هم نیست که بکنند . آنها ، وقتى که منافقین و امثال آنها یک مطلب دروغى مى گویند که الان روزى صدها نفر را در خیابان ها ، بچه کوچک را مى کشند و در اوین چه مى کنند و اینها ، آنها مستندشان را قول یک دشمن اسلام قرار مى دهند و هیاهو مى کنند و اطلاعیه و اینها دهند ، لکن حاضر نیستند که یک نماینده بفرستند که ببینند اینها با این شهرهاى ایران چه کردند ، اینها با خوزستان چه کردند . اینهایى که مى گویند که ما عرب هستیم و به اصطلاح غیرت عربى داریم ، با این ملت عرب چه کردند ، با این ملت مسلم چه کردند ، با این کردها چه کردند . حاضر نیستند این کسانى که ادعاى طرفدارى از حقوق بشرکنند ، حاضر نیستند گوش کنند به حرف این مظلومانى که زیر ستم این ظالم به دستیارى امریکاى جابر ظالم که تمام گرفتارى هاى ما با دست اوست ، حاضر نیستند که رسیدگى کنند که چه شده است . از آن طرف براى ما اطلاعیه صادر مى کنند و اعلامیه صادر مى کنند و محکوم مى کنند . و ما نه به آن محکومیتش ترتیب اثر مى دهیم و به این نه به این نیامدن .

من ثانیا از آقایان تشکر مى کنم که در این خدمت بسیار شریف و بزرگ همت گماشتید . و

ص: 247

برادران عزیز خودتان رانگذارید که اینها در طول تاریخ اینها محروم بودند ، اینها مظلوم بودند ، نگذارید که اینها باز محرومیت بکشند . در رژیم اسلامى نباید محرومیت بکشند اینها ، باید نجات پیدا کنند اینها هم از محرومیت . و همت بزرگتان در این باشد که آن روستاهاى دور افتاده اى که هیچ نداشتند در زمان سابق و بحمداللّه الان بسیارى از کارها در آنجاها شده است ، لکن همت تان در این باشد که به آنها بیشتر برسید و به آنها بیشتر خدمت کنید . خداوند تعالى همه شما را انشأاللّه توفیق بدهد و دست ستمکاران را از سر مظلومان جهان قطع کند و خداى تبارک و تعالى از نور هدایت خودش نصیب همه ما بفرماید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 248

تاریخ : 62/2/20

بیانات امام خمینى در دیدار با معاون فرهنگى وزارت امور خارجه ایران ، وزیر فرهنگو عضو شوراى ساندینیست هاى نیکاراگوئه و سفیر ایران در نیکاراگوئه

باید کوشش کرد که وحدت بین مستضعفان در هر مسلک و مذهب تحقق پیدا کند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از اینکه به اینجا آمده اید تا در دل هاى خود را به یکدیگر برسانیم ، تشکر مى کنم . اینطورى که شما مى گوئید کشور شما با ما شباهت زیادى دارد منتها کشور ما گرفتارى هایش زیادتر است . ما مبتلا به دسیسه هاى همه قدرت هاى جهانیم و جرم ما و کشور و ملت ما این است که براى استقلال و آزادى قیام کرده ایم و مى خواهیم زیر سلطه هیچ یک از قدرت ها نباشیم و این مطلب از دیدگاه ابرقدرت ها و قدرت ها گناه بزرگ و نابخشودنى است . مستضعفین جهان ، چه آنها که زیر سلطه ء آمریکا و چه آنهاکه زیر سلطه ء سایر قدرتمندان هستند اگر بیدار نشوند و دست شان را به هم ندهند و قیام نکنند ، سلطه هاى شیطانى رفع نخواهد شد . و همه باید کوشش کنیم که وحدت بین مستضعفان در هر مسلک و مذهبى که باشند ، تحقق پیدا کند که اگر خداى نخواسته سستى پیدا شود ، این دو قطب مستکبر شرق و غرب مانند سرطان همه را به هلاکت خواهند رساند . ما عازم هستیم که تمام سلطه ها را نابود سازیم و شما هم کوشش کنید که ملت ها را با حق همراه کنید . و آنچه مهم است این است که شما در مذهب خود و ما در مذهب خودمان اخلاص را حفظ و به خداى تبارک و تعالى اعتماد داشته باشیم تا عنایت او شامل حال ما باشد و ما را از تحت این سلطه ها خارج سازد .

ص: 249

تاریخ : 62/2/21

بیانات امام خمینى در جمع رؤساى جمهورى ، مجلس شوراى اسلامى و دیوان عالى کشور؛

اشاره

اعضاى شورایعالى قضایى ، نخست وزیر و اعضاى دولت ، اعضاى شوراى نگهبان ، فرماندهان نظامى و انتظامى ، اعضاى شرکت کننده در کنگره حزب جمهورى اسلامى و مسؤولین سازمان هاى دولتى و نهادهاى انقلابى

مسأله بعثت یک تحول علمى عرفانى در عالم ایجاد کرد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

متقابلا من عید سعید مبعث را به شما آقایان و ملت شریف ایران و جمیع مسلمین بلکه جمیع مستضعفان جهان تبریک عرض مى کنم . مسأله مبعث و ماهیت آن و برکات آن چیزى نیست که بتوان با زبان هاى الکن ما از آن ذکرى کرد و به قدرى ابعاد آن زیاد است و جهات معنوى و مادى او زیاد است که گمان ندارم بتوان حول و بر او هم صحبت کرد . مسأله بعثت یک تحول علمى _ عرفانى در عالم ایجاد کرد که آن فلسفه هاى خشک یونانى را که به دست یونانى ها تحقق پیدا کرده بود و ارزش هم داشت و دارد ، لکن مبدل کرد به یک عرفان عینى و یک شهود واقعى براى ارباب شهود . قرآن در این بعدش براى کسى تاکنون منکشف نشده است مگر (من خوطب به ) و در بعضى ابعادش حتى براى (من خوطب به ) منکشف نشده است فقط براى ذات ذوالجلال جلت عظمته معلوم است . اگر کسى سیر کند در فلسفه هاى قبل از اسلام و فلسفه هاى بعد از اسلام و خصوصا قرن هاى آخر و عرفاى قبل از اسلام و آن کسانى که در هندوستان و امثال آن یک همچو مسائلى داشتند ، با عرفاى بعد از اسلام که به تعلیم اسلام در این امر وارد شده اند ، مى فهمد که چه تحولى در این بعد حاصل شده است . در صورتى که عرفاى بزرگ اسلام هم راجل هستند در کشف حقایق قرآن ، لسان قرآن که از برکات بعثت است ، از برکات بزرگ بعثت رسول خداست ، لسانى است که سهل و ممتنع است . بسیارى شاید گمان کنند که قرآن را مى توانند بفهمند ، از باب اینکه به نظرشان سهل است . بسیارى از ارباب معرفت و ارباب فلسفه گمان مى کنند که قرآن را مى توانند بفهمند ، براى اینکه آن بعدى که براى آنها جلوه کرده است و آن بعدى که در پس این ابعاد است براى آنها معلوم نشده است . قرآن داراى ابعادى است که تا رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم مبعوث نشده بودند و قرآن متنزل نشده بود از آن مقام غیب ، نازل نشده بود از آنجا ، و با آن جلوه نزولى اش در قلب رسول خدا جلوه نکرده بود ، براى احدى از موجودات ملک و ملکوت ظاهر نبود . بعد از آنکه اتصال پیدا کرد مقام مقدس نبوى ولى اعظم با مبدأ فیض به آن اندازه اى که قابل اتصال بود ، قرآن را نازلتا و منزلتا کسب کرد ، در قلب مبارکش جلوه کرد و با نزول

ص: 250

به مراتب هفتگانه به زبان مبارکش جارى شد . قرآنى که الان در دست ماست نازله ء هفتم قرآن است و این از برکات بعثت است و همین نازله ء هفتم آنچنان تحول در عرفان اسلامى ، در عرفان جهانى بوجود آورد که اهل معرفت شمه اى از آن را مى دانند و بشر از همه ابعاد او ، یعنى جمیع ابعاد او براى بشر باز معلوم نشده است و معلوم نیست معلوم شود . آیاتى در قرآن کریم که باز از برکات بعثت است مشاهده شود که این آیات را در عین حالى که انسان گمان مى کند که خوب ، ظاهر است ، لکن تاکنون کشف نشده است (هوالاول و الاخر و الظاهروالباطن و هو معکم اللّه نور السموات و الارض ) اینها آیاتى است که نه مفسرتواند بفهمد ، نه فیلسوف و نه عارف . هرکس ادعا کند که معنى او را فهمیده است ، در جهل فرو رفته است . قرآن را (انما یعرف القرآن من خوطب به ) به وسیله من (خوطب به ) به یک عده معدودى از اولیأ خدا و ائمه ء معصومین علیهم السلام تحویل داده شده است و به وسیله ء آنها یک حدودى که قابل فهم است براى بشر تفسیر شده است ، لکن آنکه لطیفه ء وحى است همان آیه شریف (اللّه نور السموات والارض ) وقتى دست مفسر افتاده است (اللّه نورالسموات والارض ) معنا کرده است که هیچ مربوط به قرآن نیست . این مفسرین در عین حالى که زحمت هاى زیاد کشیده اند لکن دست شان از لطایف قرآن کوتاه است ، نه از باب آنکه آنها تفسیرى کرده اند ، از باب اینکه عظمت قرآن بیشتر از این مسایل است . مسأله معرفت اللّه که در قرآن مطرح است فرماید که به حسب نقل (ما عرفناک حق معرفتک ) البته معنایش این است که آنطورى که معرفت تو حقش است ما نشناختیم ، نه (ما عرفناک حق معرفتى ایاک ) او آنقدرى که حق معرفت بشر است شناخته است اما حظ معرفت بشر غیر از آن چیزى است که حق معرفت اللّه است . حق معرفت اللّه و حق عبادت اللّه را ، حتى به حسب این روایت ، رسول اکرم که بزرگترین عارف و بزرگترین عابد است مى فرماید که (ما عرفناک و عبد ناک ) امافرماید که (ما عرفناک حق معرفتى ایاک ) و (ما عبدناک حق عبادتى ایاک ) براى اینکه آن را ادا کرده ، اما آن حظ انسانى جلوه ظاهرى است و از براى معرفت خدا چیزى است که نه ملک مقرب مى تواند آن معرفت را پیدا کند و نه رسول مرسل و این از برکات بعثت است . اینقدرى که معرفت براى اهل معرفت حاصل شده است . این از نازله ء کتاب خداست که به وسیله ء نزول بر قلب رسول اللّه که آن هم از اسرار بزرگ است . کیفیت وحى از امورى است که غیر از خود رسول خدا و کسانى که در خلوت با رسول خدا بودند با اینکه از او الهام گرفته اند کیفیت نزول وحى را کسى نمى تواند بفهمد و لهذا هروقت خواستند معرفى هم بکنند با زبان ما عامى ها معرفى کردند ، چنانچه خداى تبارک و تعالى با زبان آن بشر عامى خودش را با شتر معرفى مى کند ، با آسمان معرفى مى کند ، با زمین معرفى مى کند ، با خلق و امثال اینها . و این براى این است که بیان قاصر است از اینکه آن مطلبى که هست ادا بشود و تا آن حدى که بیان مى توانسته ادا کند قرآن ادا کرده است و هیچ کتاب معرفتى ادا نکرده است ، آنهائى که ادا کردند به تبع قرآن ادا کردند . اگر قرآن نبود باب معرفت اللّه بسته بود الى الابد . و آن فلسفه یونانى یک باب دیگرى است که در محل خودش بسیار ارجمند است براى اینکه با استدلال ثابت مى کند ، نه معرفت حاصل مى شود ، باب دلیل اثبات مى شود وجود خداى تبارک و تعالى .

ص: 251

معرفت غیر اثبات وجود است و قرآن آمده است که هم اثبات بکند به همان طریقه هاى متعارف و طریقه هاى بلکه گاهى نازل تر از او و هم پرده ء دیگرش عرفان قرآن است که او را همین مقدارش هم که در قرآن هست در هیچ کتابى نمى یابید حتى در کتب عرفانى اسلامى که متحول شده است و با عرفان قبل از اسلام بسیار فرق دارد ، باز تعبیرات قرآن غیرآنى است که آنها دارند .

بعثت رسول خدا براى این است که راه رفع ظلم را به مرم بفهماند

یک نحوۀ دیگرى هست ، یک لطایف دیگرى در قرآن هست و اینها همه از برکات بعثت است و برکات بعثت آن مقدارى که در معنویات هست آنقدر در مادیات ظاهر نشده است ، لکن آن مقدارى هم که در مادیات ظاهر شده است باز قبل از اسلام نبوده است . اتصال _ معنا _ به معنویت به مادیات و انعکاس معنویت در همه جهات مادیات از خصوصیات قرآن است که افاضه فرموده است . قرآن در عین حالى که یک کتاب معنوى ، عرفانى و آنطورى است که به دست ماها ، به خیال ماها ، به خیال جبرئیل امین هم نمى رسد ، در عین حال یک کتابى است که تهذیب اخلاق را مى کند ، استدلال هم مى کند ، حکومت هم مى کند و وحدت را هم سفارش مى کند و قتال را هم سفارش مى کند و این از خصوصیات کتاب آسمانى ماست که هم باب معرفت را باز کرده است تا حدودى که در حد انسان است و هم باب مادیات را و اتصال مادیات به معنویات را و هم باب حکومت را و هم باب خلافت را و همه چیز را و ما که امید است از پیروان اسلام باشیم و از پیروان قرآن باشیم باید همه ابعاد این را در نظر داشته باشیم . نه در نظر داشته باشیم ، بلکه دنبالش باشیم تا حاصل بشود براى ما ، مجاهده کنیم تا حاصل بشود براى ما . و اگر چنانچه ما با همان بعد ظاهرى قرآن ، به همان بعدى که قرآن براى اداره امور بشر آمده است ، براى رفع ظلم از بین بشر آمده است یعنى یک بعدش این است که ظلم را از بین بشر بردارد و عدالت اجتماعى را در بشر ایجاد کند ، اما اگر کوشش کنیم و آنهایى که تابع قرآن خودشان را مى دانند ، مسلمین جهان اگر کوشش کنند تا اینکه این بعد از قرآن را که بعد اجراى عدالت اسلامى است ، در جهان پخش کنند ، آنوقت یک دنیایى مى شود که صورت ظاهر قرآن مى شود . و ما ملت ایران که نهضت کردیم و دست ظلم را کوتاه کردیم باید دنبال این مطلب باشیم و تا آنجایى که دست ظالمان را بکلى از کشور خودمان کوتاه کنیم و با هدایت این نور سایر کشورهاى اسلامى و سایر مستضعفان جهان بیدار بشوند و خودشان را از تحت سلطه قدرت هاى بزرگ خارج کنند . و آن چیزى که ما در روز مبعث باید توجه به آن بکنیم این است که با بعثت رسول خدا ، بعثت رسول خدا براى این است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند ، راه اینکه مردم بتوانند با قدرت هاى بزرگ مقابله کنند به مردم بفهماند . بعثت براى این است که اخلاق مردم را ، نفوس مردم را ، ارواح مردم را و اجسام مردم را ، تمام اینها را از ظلمت ها نجات بدهد ، ظلمات را بکلى کنار بزند و به جاى او نور بنشاند ، ظلمت جهل را کنار بزند و به جاى او نور عمل بیاورد ، ظلمت ظلم را به کنار بزند و به جاى او عدالت بگذارد ، نور عدالت را به جاى او بگذارد و راه او را به ما فهمانده است ، فهمانده است که تمام مردم ، تمام مسلمین برادر هستند و باید با هم وحدت

ص: 252

داشته باشند ، تفرق نداشته باشند .

همه قشرهاى ملت مکلفند به اینکه جمهورى اسلامى را حفظ کنند

برادران ! ما امروز گرفتار تمام قدرت هاى شیطانى بشر هستیم ، ما باید توجه بکنیم به اینکه تکلیف الهى ما در امروز که همه به ما حمله کرده اند چى است . تمام اقشار ملت از آنهایى که در سطح کشور کارفرما هستند و دست اندرکاران دولتى هستند ، آنهایى که قوه قضایى به آنها محول است ، آنهایى که کارهاى دیگر به آنها محول است ، آنهایى که پاسدارى از مرزها به آنها محول هست مثل ارتش و غیره ، آنهایى که همه چیز به آنها محول است و سایر قشرهاى ملت مکلفند به اینکه اسلام را حفظ کنند ، مکلفند به اینکه جمهورى اسلامى را حفظ کنند و این تکلیف ، تکلیفى است که از بزرگترین تکالیفى است که اسلام دارد و آن حاصل نمى شود الا با تفاهم ، الا با اینکه همه ملت با هم برادر باشند . (مؤمنون اخوه ) هستند . اگر این اخوت ایمانى در سرتاسر کشور ما محفوظ بماند و هر کسى براى خودش توجه به خود نداشته باشد توجه به مقصد داشته باشد و خودش را براى مقصد بخواهد هیچ کس تواند به این کشور تعدى کند . و اگر خداى نخواسته در بین آقایان ، در بین مردم ، در بین دولتیان ، در بین مجلسیان ، در بین اقشار ملت ، کارگرها ، کارفرماها و کشاورزان ، همه اگر چنانچه این اخوت ایمانى سست بشود ، آن روز است که رخنه مى کنند در بین شما شیاطین و شما را به جان هم مى ریزند و استفاده اش را قدرت هاى بزرگ مى کنند . آنها ، قدرت هاى بزرگ نشسته اند آنجا که با ایادى خودشان در این کشور راه هایى درست کنند که خود اهل این کشور براى آنها جاده را صاف کند . آنها مستقیما نمى آیند سراغ شما ، آنها با این راه ها ، با قلم هاى فاسد ، با فکرهاى فاسد که در خدمت مى گیرند در سراغ شما مى آیند و باشایعه افکنى ها و دروغپردازى ها در بین شماها هرکس را به دیگرى بدبین خواهند بکنند . و آن روزى که قشرهاى ملت خداى نخواسته برخلاف الان که هستند ، به هم بدبین بشوند ، آن روز است که رخنه کرده اند آنها و استفاده خواهند کرد . و همه مسؤول هستیم ، از من طلبه تا مراجع اسلام تا علماى بلاد اسلامى تا دست اندرکاران ، مجلس ، رئیس جمهور ، ارتشى ها ، پاسدارها و همه قشرهاى ملت در مقابل خدا مسؤولند و همه یک روز در پیشگاه خدا خواهیم رفت و از ما سوأل خواهد شد ، نعمت را از ما سوأل مى کنند و آن نعمت ، اسلام است . ما هستیم ، ما باید پا روى غرض هاى شخصى خودمان بگذاریم براى خدا و براى مقصد . ما همه باید براى خدا باشیم چون از او هستیم و هر چه داریم از اوست ، قدرت هر چه هست از اوست ، نعمت هر چه هست از اوست و او (نُورُالسَمواتِ وَ الْاَرْضْ ) است و ما موظف هستیم از طرف او و از طرف عقل خودمان و وجدان خودمان که به آن کسى که ولى همه چیز ما هست خدمت بکنیم و آمال و آرزوى ما این باشد که دین او را تقویت بکنیم و اسلام را در بین بشر پیاده کنیم و این نمى شود الا به وحدت کلمه ء شما و دست برداشتن از اختلافات ، اگر خداى نخواسته باشد و انشأاللّه نباشد . و من امیدوارم که با وحدت کلمه و با اخوت ایمانى محکم بایستیم و بایستید و این کشور را از حوادث دهر حفظ کنید . خداوند انشأاللّه به همه ما

ص: 253

سعادت دریافت معنویات مبعث پیغمبر اکرم را عنایت فرماید ، خداوند تعالى از نور معرفت خودش که به وسیله قرآن القا شده است به ما هم بهره اى عنایت فرماید ، و خداوند تعالى وحدت اسلامى این ملت را حفظ بفرماید و دولت هاى اسلامى را بیدار کند و ملت هاى اسلام را به هم پیوند بدهد .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 254

تاریخ : 62/2/26

بیانات امام خمینى در دیدار با وزیر ، فرماندهان و اعضاى شورایعالى سپاه پاسدارانانقلاب اسلامى (به مناسبت روز پاسدار)

مادامى که ما پاسدار واقعى باشیم کشورهاى بزرگ نمى توانند کارى انجام دهند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من هم متقابلاً این روز بزرگ را به شما تبریک مى گویم و همیشه شما را دعا مى کنم . اما علت اینکه پیام ندادم : اولا ارگان ها و نهادها زیاد شده اند و ثانیا چون همه ارگان ها از سپاه و ارتش و کمیته و مجلس و دولت را یکى مى دانم ، قبلا براى همه پیام داده ام . چه انتخاب خوبى است که روز ولادت حضرت سیدالشهدا علیه السلام روز پاسدار نامیده شده است . امیدوارم همانگونه که امام حسین علیه السلام با خون خود اسلام را زنده کرده ، شما به تبعیت از او انقلاب و اسلام را ضمانت نمائید . بنى امیه قصد داشتند که اسلام را از بین ببرند و در رژیم گذشته نیز افرادى مثل یزید ، خلاف شرع مى کردند و به اسم دروازه ء تمدن بنا داشتند که دانشگاه ها را فاسد و مردم عادى را سرگرم به مسائل شهوانى کنند ، که اگر مردم انقلاب نکرده بودند و چند سال دیگر مملکت دست آنها بود همه چیز خراب مى شد که با عنایت خداوند آن مسائل از بین رفت . و مادامى که ما پاسدار واقعى باشیم کشورهاى بزرگ نمى توانند کارى انجام دهند و علت فشار دنیا هم این است که مى بینند در این مملکت نه کودتا معنى دارد و نه هجوم نظامى و ایران از نظر منطقه و اسلام قدرت خاصى پیدا کرده است لذا ما را آرام نمى گذارند . و ما باید به همه سفارش کنیم که براى اسلام خدمت کنند و همه در صف واحدى قرار بگیریم که انحرافى پیش نیاید و باید همیشه احساس کنیم که تنها خودمان هستیم در برابر اینهمه دشمنان . باید این بار بزرگ را به منزل برسانیم و در این راه متحد باشیم و گرایش خاص به این گروه و آن گروه نداشته باشیم . و شما سلام مرا به همه برادران و همه پاسداران و نیروهاى نظامى و انتظامى برسانید . من دعاگو و خدمتگزار شما هستم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 255

تاریخ : 62/2/28

بیانات امام خمینى در جمع فقها و حقوقدانان شوراى نگهبان

اگر ما وحدت خودمان را حفظ کنیم و همصدا و هم جهت باشیم از هیچ چیز نباید بترسیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از تحمل زحمات و رنج هاى شما تشکر مى کنم . شما توقع نداشته باشید که مورد اهانت واقع نشوید . همه مى دانید تا کسى کارى انجام ندهد کسى به او توهین نمى کند . توهین براى کسانى است که مى خواهند زنده باشند . هیچ کدام از ما نباید انتظار تعریف را داشته باشیم . باید به حکم خدا عمل کنیم و به این هم کارى نداشته باشیم که چه کسى از این کارى که براى خدا مى کنیم خوشش مى آید و یا چه کسى بدش مى آید . من در تمام مواقعى که مقتضى بوده است ، مجلس و شوراى نگهبان را تایید کرده ام . ما باید دست در دست یکدیگر بگذاریم تا یک کشور اسلامى درست کنیم .

امروز دنیا با ما به خاطر اسلام بد است . بعضى ها که جاهلند مى گویند اسلام به درد نمى خورد ، اما بعضى ها که کمى اوضاع مردم ایران را مى دانند مى گویند اسلام خوب است ولى نه اسلام اینها بلکه اسلام راستین .

امروز تبلیغات علیه من و شما نیست ، تبلیغات علیه اسلام است . اگر ما با اسلام کار نداشتیم کسى با ما بد نبود . امروز آمریکا و شوروى را که آنقدر در دنیا فساد مى کنند کسى محکوم نمى کند ولى تمام محکومیت ها مال ماست . در دنیا تنها ایران است که مورد سوأل است ، ولى اگر ما وحدت خودمان را حفظ کنیم و همصدا و هم جهت باشیم از هیچ چیز نباید بترسیم . مهم این است که با هم خوب باشیم و تصمیم داشته باشیم که مستقل و آزاد حرکت کنیم و مطمئن باشید که مى توانید . ترس آن موقعى است که روسا با هم اختلاف داشته باشند و مردم در صحنه نباشند که بحمداللّه امروز ، هم مردم در صحنه هستند ، هم همه دست اندرکاران با هم خوب هستند . بار دیگر از مساعى شما در شوراى نگهبان تشکر مى کنم . شما براى خدا کار مى کنید و انشأاللّه خداوند شما را تأیید فرماید .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 256

تاریخ : 1/3/62

بیانات امام خمینى در جمع مسؤولان و اعضاى جهاد سازندگى سراسر کشور ، فرماندهکل و فماندهان نواحى و مسؤولان دوایر سیاسى _ ایدئولوژیک ژاندارمرى جمهورىاسلامى

شما اخلاص داشته باشید و براى خدا به بندگان خدا خدمت کنید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من تشکر مى کنم از خداى تبارک و تعالى که در این روز با شما عزیزانى که براى این کشور زحمت مى کشید و براى سازندگى محرومان رنج برید مواجه هستیم و از چهره هاى نورانى عزیز شما بهره مى بریم . خداى تبارک و تعالى این زحمت هاى طاقت فرساى شما عزیزان ، را هرگز فراموشى راه نمى داده است . شما عزیزان ، چه قشر روحانى و چه قشرهاى عزیز دیگر در این مدت طولانى چه رنج ها بردید و چه خدمت هاى شایسته در سرتاسر کشور ، در جبهه و پشت جبهه تقدیم خداى تبارک و تعالى کردید . آنهایى که براى یک مستمند و یک مومن خدمت بکنند آنهمه اجر پیش خدا دارند و شما که براى میلیون ها مستمند و میلیون ها مستضعف خدمت مى کنید جز خداى تبارک و تعالى کسى نمى تواند احصأ کند اجر شما را! و من امیدوارم که با همین عزم راسخ و با همین قدم الهى به کار خودتان ادامه بدهید و توجه به اینکه مردم درباره شما چه مى گویند ، مخالفین درباره شما چه مى گویند ، نداشته باشید . شما اخلاص داشته باشید و براى خدا به بندگان خدا خدمت کنید و ثنا و اجر را از او طلب کنید که او جزاى شما را و اجر شما را عطا مى فرماید . و همین طور از فرماندهان محترم ژاندارمرى که در اینجا حضور دارند تشکر مى کنم ، تشکر مى کنم که آنها هم در حد توان خودشان دارند به این کشور خدمت مى کنند . کشور امروز از خود شماهاست و دست شرق و غرب از کشور کوتاه شده است و شما خودتان هستید که باید کشور خودتان را اداره کنید و حفظ کنید . از اول که این نهضت اسلامى و انقلاب اسلامى به پیروزى رسید همه قشرهاى امت چه قواى نظامى و انتظامى و چه پاسداران عزیز و چه جهاد سازندگى و چه کمیته ها ، همه قشرهاى ملت با هم دست برادرى دادند و به پیش رفتند . چقدر شهید دادند و چقدر مجروح و چه خانواده جوان هاى خودشان را در راه اسلام از دست دادند ، لکن نباید ما بگوییم که از دست دادند . آنکه محفوظ است ، آنکه براى همه محفوظ است ، آن خدمتى است که در راه اسلام و آن خونى است که در راه اسلام ریخته شود . اسلام از اول براى همین امر قیام کرده است که به این مستمندان عالم در مقابل ستمگران خدمت کند و این ستمگران را به جاى خود بنشاند و شما اشخاصى هستید که پیرو یک همچو اسلام عزیز هستید و به

ص: 257

این پیروى باید ادامه بدهید .

موجب تأسف است که یک نفر مسلم در مجامع عمومى بخواهد تضعیف کند جمهورى اسلامى را

من امروز بعضى صحبت ها را با شما برادران عزیز مى کنم و در عین حالى که از شما و همه ملت علاوه بر آن جنود معنوى الهى تقدیر مى کنند و شما را در این خدمت بزرگ مى شمارند ، البته گروه هایى هم هستند که براى اینکه با این کشور مخالفند ، با استقلال این کشور مخالفند ، با آزادى این کشور مخالفند و بالاخره با اسلام که این آزادى و این استقلال را براى شما آورده است مخالفند ، باز دست از شیطنت بر نمى دارند . روش اسلام و طریقه اسلام همان است که از اول در تبلیغات اسلامى و در شعارهاى شما جوان هاى عزیز در سرتاسر کشور بود که ما استقلال خواهیم و آزادى و جمهورى اسلامى . این شعار نه شرقى و نه غربى که در همین شعار هست ، در همه قشرهاى ملت از آن روستاهاى دور افتاده تا مرکزها به گوش مى خورد و هر روز طنین انداز است .

ما در مدتى که ، آنوقتى که جوان هاى پاسدار لانه جاسوسى را فتح کردند و جاسوسان آمریکایى را از ایران راندند گرفتار یک راهى بودیم و یک روشى برخلاف کشور و اسلام بودیم که مدت ها از آن رنج بردیم و مدت ها جوان هاى ما محکوم شدند . جوان هائى که مى خواستند که از زیر یوغ آمریکا و قدرتمند دنیا بیرون بروند و خودشان براى خودشان کشورشان را اداره کنند مورد اهانت واقع شدند و تقصیرشان این بود که لانه جاسوسى را گرفتند . مدت ها همه ما در این قضیه رنج بردیم و پس از آنکه آن مسائل درست شد و این افرادى که با صراحت لهجه اکثر آنهایى که در رأس هستند تصریح کردند که ما جاسوسانى بودیم براى شوروى و دنبال آن وزارت خارجه عده اى را بیرون راند و همین قدر و منزلتى که ملت ما و مابراى آن عزیزانى که جاسوسخانه آمریکا را از بین بردند ، براى این جوانانى که این جاسوس هاى غیر انسانى و اسلامى را و مخالف با کشور و ملت اسلام را دستگیر کردند ، همان اجرى که براى آنها و همان ارزشى که براى آنها قائل هستیم براى اینها هم قائلیم و همان ارزشى که براى این دو گروه قائلیم براى وزارت خارجه و وزیر محترم خارجه هم که عده اى را که تشخیص دادند که عضوهاى نامطلوب هستند از ایران خارج کردند براى اینها هم قائلیم . همانطورى که آنها اثبات کردند که ما به غرب بستگى نداریم و با شجاعت و شهامت پیش رفتند و به کارشکنى ها و انتقادات آنهایى که بر خلاف آنها بودند اعتنا نکردند ، اینها هم در طرف شرقى و شمالى اش همین کار را کردند و بدون اینکه هراسى از این کشورهاى بزرگ و قدرت هاى بزرگ داشته باشند ، جاسوسانى که در داخل کشور بودند و خودشان را ایرانى مى شمردند (ولو ما آنها را ایرانى نمى دانیم ) با قدرت تمام گرفتند و به دام انداختند و لانه هاى جاسوسى آنها را تصاحب کردند و وزارت خارجه در دنبال او ، عده اى را از کسانى که در ایران جاسوسى مى کردند براى خارج ، براى شوروى ، آنها را هم از ایران اخراج کرد بدون اینکه هیچ هراسى به خودشان راه بدهند از شرق یا از غرب . دنبال این قضیه ما امروز

ص: 258

باز مبتلا هستیم به اشخاصى که براى خاطر چپى خاطر توده اى ها و براى خاطر شوروى و بر ضد مصالح اسلام و کشور مشغول تبلیغات سوء هستند و به نظر مى رسد که امروز هر دو دسته ، دسته سابق که ضربه آن عزیزان پاسدار را خوردند و دسته دیگرى که ضربه این دسته از عزیزان پاسدار را خوردند دست به هم داده اند تا شیطنت خودشان را ادامه بدهند . من باید به هر دو دسته هشدار بدهم که دست از این شیطنت ها بردارید . امروز نغمه اینکه براى ایران ، دولت ایران هیچ کارى نکرده است و مستکبر مستکبرتر شده است و مستضعف مستضف تر ، این نغمه شوم را که باید از دهن آمریکا و از دهن شوروى خارج بشود ، اینهایى که در ایران خودشان را مسلم مى دانند ، اینها این نغمه را از گلوهاى خودشان بیرون بیندازند . البته یک دسته هستند فضول و شیطان که از اسلام ضربه دیده اند و آنها ارباب بزرگ خودشان را از دست داده اند و اینها هم اخیرا ارباب بزرگشان را از دست داده اند ، اینها براى خاطر اینکه ارباب ها از دست شان رفته است شیطنت مى کنند و همین ها وادار مى کنند یک دسته ساده لوح را که بى غرض هستند اینها را وادار مى کنند تبلیغات مى کنند و آنها هم هر جا _ دست شان _ یک اجتماعى به دست شان برسد ، در نماز جمعه مثلا اگر یک وقت دست شان برسد ، در مجلس اگر یک وقتى تریبون به دستشان بیاید همان حرف هایى را که باید از حلقوم آمریکا و شوروى بیرون بیاید که براى این ملت هیچ کارى نشده است همان مطلب _ را _ از حلقوم این بیچاره بیرون مى آید . یک دسته گول خورده و یک دسته شیطان ، یک دسته که مى خواهند جمهورى اسلامى نباشد هر چه مى خواهد باشد ، آن مى گوید شوروى باشد و کمونیسم ، آن مى گوید امریکا باشد و غرب و این دو دسته که به نظر مى رسد با هم تفاهم کرده اند ، یک اشخاص ساده لوح را چه در مجلس و چه در خارج مجلس وادار مى کنند که مسائلى را طرح بکنند که هر چه بیشتر ملت ایران را مأیوس کنند . شما برادرانى که چهار سال است دارید براى این مردم خدمت مى کنید و خدمت که شما براى این ملت کرده اید در طول تاریخ شاهنشاهى نشده است . آنها همه خدمت شان را براى کاخ نشینان کرده اند و شما خدمت تان را براى کوخ نشینان ، اینها را در نظر نمى آورند . پاسدارهایى که اینهمه خدمت در جبهه ها کرده اند و در خارج جبهه ها کرده اند و اینطور دست منافقین را از این کشور کوتاه کرده اند اینها خدمت نیست ؟ ! خدمت باید به طرز آمریکائى اش باشد یا به طرز شوروى ؟ ! خیلى موجب تاسف است که یک نفر مسلم گول بخورد از یک دسته شیطان خبیث و در مجامع عمومى بخواهد تضعیف کند جمهورى اسلامى را ، دولت جمهورى اسلامى را و رئیس جمهور را و سایرین را . بسیار تاسف دارم من از اینکه این جمعیت پاکدل اینقدر پاکدل باشند که خیال کنند هر چه این شیاطین گفتند صحیح است ، همین شیاطینى که مى گویند هیچ کارى براى ایران نشده است ، همین شیاطینى که مى گویند زمان شاه بهتر بود از حالا . این نغمه شوم (مستکبر مستکبرتر شده است ) یعنى زمان جمهورى اسلامى بدتر شده است از زمان شاه و (مستضعف مستضعف تر شده است ) یعنى اسلام بدتر است از رژیم شاهنشاهى . آنهایى که مى فهمند و از روى شیطنت صحبت مى کنند با آنها جز اینکه با قدرت رفتار بشود راهى نیست . لکن اینهایى که گول خورده اند از این شیاطین ، با اینها صحبت است که برادران ! شما چرا گول مى خورید ؟

ص: 259

شمایى که عمرى در اسلام گذراندید و فشارهاى زمان طاغوت را دیدید و اهانت هاى زمان طاغوت را چشیدید و امروز مى بینید که از آن فشارها خارج شدید و از آن گرفتارى ها بیرون آمدید و به طور آزادى نفس مى کشید ، به طور استقلال زندگى مى کنید ، شما چرا مى گویید که حالا بدتر از آنوقت شده است و در تضعیف دولت کوشش مى کنید ؟ شما چرا یک وقتى یک قصورى را مى بینید ، یک چیزى را مى بینید که در ایام جنگ ناگزیر است که واقع بشود و در هر انقلابى ناگزیر است که واقع بشود جمع مى کنید و روى هم مى گذارید و در مجامع عمومى براى مردم مى گویید تا مردم را تضعیف کنید ؟ شما چرا آن چیز خدمت هایى که این ملت کرده است و خدمت هایى که این جهاد سازندگى کرده است و خدمت هایى که پاسدارها کرده اند ؟ کمیته ها کرده اند ، خدمت هایى که دولت کرده است ، چرا آنها را نمى بینید ؟ چه شده است شما را که گول چند تا شیطان را در گوشه و کنار کشور مى خورید و نمى دانید چه مى کنید ، نمى دانید تیشه برداشته اید و به ریشه اسلام دارید مى زنید ، نمى دانید که تضعیف جمهورى اسلام ، تضعیف اسلام و تضعیف اسلام را شما نمى خواهید ، لکن از روى نادانى شما را وادار مى کنند تا این مسائل را طرح بکنید .

به خود آیید ، توجه کنید و اینقدر ساده دل نباشید و به آن شیاطین هم مى گویم که سر جاى خودتان بنشینید والا لیست افراد شما خواهد آشکار شد و شما به آنجا خواهید رفت که منافقین رفتند . همانطورى که منافقین اظهار اسلام مى کردند و حالا هم مى کنند ، اسلام راستین خواهند ، نه اسلامى که در آن حدود شرعیه جارى بشود ، نه اسلامى که در آن قصاص شرعى جارى بشود ، نه اسلامى که ابرقدرت ها را بیرون بکند از کشور ، نه اسلامى که کمونیست را سرکوب کند و نه اسلامى که غرب را سرکوب کند ، شما هم همان منافقین هستید با صورت دیگر ، به اسم دلسوزى براى مردم ، همانطور که منافقین کردند به اسم دلسوزى براى کشور ، به اسم دلسوزى براى مردم ، تضعیف کنید هم قوه قضائیه را ، هم قوه مجریه را و هم جمهورى اسلامى را . و درد شما این است که دست تان از آن فسادها کوتاه شده است و من به شما قول مى دهم که دیگر آنها برنگردند . و به شما عرض مى کنم که (بزک نمیر بهار مى آد) نخواهد شد . _ نه _ در نه خربزه براى شما خواهد آمد و نه خیار . شما به جاى خودتان بنشینید اینقدر توطئه نکنید ، آنقدر تضعیف نکنید جمهورى اسلامى را ، که آن مسائل برگشتنى و ملت ما آن ملت نیست که براى خاطر امثال شما تزلزل پیدا بکند . آنهایى که وضعى داشتند و حیثیتى به خیال خودشان داشتند از بین رفتند . آمریکا با آن قدرتش در ایران سرکوب شد و شوروى با آن قدرت بزرگش در ایران سرکوب شد و طرفدارهایش را علنا از ایران یک دسته اى را بیرون کرده اند و یک دسته اى را حبس کرده اند و به جزاى خودشان خواهند رساند . منافقین که عده شان زیاد بود و تبلیغات شان دامنه دار بود و جوان هاى بسیارى را از ما گول زده بودند ، آنها هم به زباله دان ریخته شده اند . شما چند نفر چه مى گویید ، شما چند نفر روشنفکر به اصطلاح خودتان که مى خواهید کمونیسم را در ایران تقویت بکنید یا چند نفر دیگرى که مى خواهید به خیال خودتان آمریکا باز گردد ، من به شما عرض مى کنم تا شما زنده اید آمریکا برنمى گردد ، شوروى هم برنمى گردد . در

ص: 260

نسل هاى آتیه ، اگر ملت ها در نسل هاى آتیه به همین روش حرکت کنند و روحانیون در همه جا حاضر باشند و مردم در صحنه باشند و قواى نظامى و انتظامى ، قواى نظامى و انتظامى اسلام باشد ، این در طول تاریخ هم انشأاللّه نخواهد شد . و اگر خداى نخواسته در یک مدت هاى طولانى سستى براى کشور پیدا بشود یا شیاطین رخنه بکنند در این کشور ، آنوقت امرى است که باید خدا اعانت کند ما را .

خدا از ما هم مى خواهد که از جوانهاى خدمتگزار به اسلام قدردانى بکنیم

من از خداى تبارک و تعالى سلامت و صحت شما عزیزان را خواستارم و به روحانیون جمیع کشور چه در روستا و چه در شهرستان ها و هر جا که هستند سفارش مى کنم که این جوان ها را تشویق کنند ، بروند سراغ این جوان ها ، با آنها صحبت کنند ، ملاطفت کنند این جوان هایى که عزیزانشان از دسته رفته است ، این جوان هایى که تمام توانشان را براى خدمت به این اسلام و خدمت به کشور خودشان خرج کرده اند ، اینها در عین حالى که خداى تبارک و تعالى به آنها اجر مى دهد لکن خدا از ما مى خواهد که به اینها خدمت بکنیم و از اینها قدردانى بکنیم . خداوند همه شما را حفظ کند و براى ملت ما ذخیره کند و آنهایى که کجروش هستند . انشأاللّه خداوند راست شان کند و یا اینکه به جایگاه خودشان برساند .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 261

تاریخ : 62/3/4

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى شوراى مرکزى ائمه جمعه استان تهران

ما تابع حضرت رسول و ائمه علیهم السلام هستیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

البته آقایان باید بنده را موعظه کنند ، لیکن از آنجا که حق برادرى موعظه است ، مسائلى را عرض مى کنم . تحقیقا احیاى نماز جمعه در ایران از مسائل بسیار مهم است . نماز جمعه موجب مى شود تا مسائل فراموش شده در اسلام به بهترین وجه براى مردم گفته شود . در قدیم اگر یک روحانى راجع به امور سیاسى مردم صحبت مى کرد مى گفتند رهایش کنید او سیاسى است ، که این نوع فکر بلااشکال از شیاطین داخل و خارج بوده است . آنها به ما باورانده بودند که روحانى باید عبایش را سر بکشد و فقط برود مسجد نماز معمولى اش را بخواند . روحانى حق دخالت در هیچ امرى را نداشت . ولى واقعیت این است که ما تابع حضرت رسول و ائمه علیهم السلام هستیم که همه امور دست آنها بود ، حکومت تشکیل دادند و مردم را هدایت نمودند . بحمداللّه امروز وارد مسائل سیاسى شدن دیگر عیبى ندارد ، ولى باید توجه کنید که همه متوجه شما هستند ، لذا زى (زیّ: هیأت، پوشش، شعار) اهل علم خودتان را حفظ کنید . درست مانند علماى گذشته ساده زندگى کنید . در گذشته چه طلبه و چه عالم بزرگ شهر زندگى شان از سطح معمولى مردم پائین تر بود و یا مثل آنها بود . امروز سعى کنید زندگى تان از زى آخوندى تغییر نکند . اگر روزى از نظر زندگى از مردم عادى بالاتر رفتید بدانید که دیر یا زو مطرود مى شوید . براى اینکه مردم مى گویند ببینید آنوقت نداشتند که مثل مردم زندگى مى کردند ، امروز که دارند و دست شان مى رسد از مردم فاصله گرفتند . باید وضع مثل سابق باشد . باید طورى زندگى کنیم که نگویند طاغوتى هستیم .

مردم را در صحنه حاضر نگه دارید

مسأله دیگر خطبه هاى نماز جمعه است . باید مردم را امر به تقوا کنید . امر به تقوا در خطبه اول واجب است و در خطبه دوم بنابر احتیاط واجب است . مسائل اخلاقى را به مردم بگویید و آنها را به داشتن اخلاق اسلامى ترغیب کنید . مطالب روز را براى مردم بگویید . آنچه در طول یک هفته در کشور اتفاق مى افتد ، آنها را براى مردم بگویید . مردم را در صحنه حاضرنگه دارید که آنچه انقلاب و ایران را

ص: 262

حفظ کرده حضور مردم در صحنه است . در تمام دنیا مردمى به خوبى مردم ایران پیدا نمى شود . امروز مردم پشتیبان انقلاب اسلامى و دولت هستند . پشتیبانى مردم از دولت به خاطر این است که دولت را اسلامى مى دانند و مى دانند که طرفدارى از دولت ، طرفدارى از اسلام است . تنها به این خاطر است که از دولت پشتیبانى مى کنند . این پشتبانى را باید حفظ کنید ، ائمه جمعه در سراسر ایران بالاترین اجتماع را دارند . از این اجتماعات استفاده کنید و جهات شرعى و سیاسى را به مردم تذکر دهید . آنان را در مقابل شیاطین مجهز کنید . امروز دولت با تمام توان دارد زحمت مى کشد و آنچه از دستش بر مى آید انجام مى دهد . کار مشکل است . امروز اکثر حکومت ها با ما خوب نیستند . دشمنان ما خیلى کارها علیه ما کردند . اختلافات داخلى را بوجود آوردند فایده نکرده ، جنگ را بر ما تحمیل کردند و باز هم ما را رها نمى کنند . با تمام این مشکلات اینهمه کار شده است . البته کمبودهایى هست و گرانى هم بسیار است و مردم هم از اینها ناراحتند ، ولى در کجا این کمبودها و گرانى ها نیست . هنوز در شوروى با آنهمه ادعاهایش صف هاى طولانى هست . در ایران هم گرانى و کمبود هست ولى باید به خاطر اسلام مقاومت کرد . البته مردمى که در جنگ جوان مى دهند ، در مقابل این مشکلات که ناراحت نمى شوند . آنها که در جبهه ها هستند از مشکلات نمى هراسند و مقاومت مى کنند . کسانى که مى جنگند و مبارزه مى کنند در مقابل کمبودها صبر مى کنند ، ولى آن عده اى که در کنار نشستند ، آن عده اى که عیاشى مى کردند و جلوى عیاشى هایشان گرفته شده ناراحتند . آنها هستند که دولت را تضعیف مى کنند و دائم مى گویند کمبود هست . اینها هستند که مشغول تضعیف دولت هستند . آقایان باید در نماز جمعه ها دولت را پشتیبانى کنند . امیدوارم نماز جمعه ها با قدرت هر چه بیشتر انجام شود . خداوند همه تان را تأیید کند .

والسلام علیکم

ص: 263

تاریخ : 62/3/7

بیانات امام خمینى در جمع روحانیون ، مسؤولان و مقامات لشکرى و کشورى (به مناسبت فرا رسیدن نیمه شعبان )

مناجات شعبانیه از بزرگترین و عظیم ترین معارف الهى است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

متقابلاً این عید بزرگ عظیم اسلامى مذهبى را به حضار محترم و اعاظم کشور و به سایر قشرهاى مستضعف جهان ، خصوصا ملت عظیم الشان ایران تبریک عرض مى کنم و امیدوارم که انشأاللّه با عنایات خاصه ولى عصر ارواحنا له الفدأ این کشتى متلاطم انسانیت به ساحل نجات برسد و مستضعفان جهان بر مستکبران ظالم پیروز شوند . و امید است که حکومت بزرگ همگانى حضرت سلام اللّه علیه به زودى برقرار شود و چشم همه ما را و همه مسلمین جهان را به نور مبارکش روشن فرماید . این سه ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان برکات بسیار نصیب انسان ، انسان هائى که مى توانند استفاده کنند از این برکات ، شده است . البته مبدأ همه مبعث است و دنبال او تمام جهاتى که هست . در ماه رجب ، مبعث بزرگ و ولادت مولا على ابن ابیطالب سلام اللّه علیه و بعض ائمه دیگر و در ماه شعبان ولادت حضرت سیدالشهدا سلام اللّه علیه و ولادت حضرت صاحب اروحناله الفدأ و در ماه مبارک ، نزول قرآن بر قلب مبارک پیغمبر اکرم بوده است و شرافت این سه ماه در زبان ها و در بیان ها و در عقل ها و در فکرها نمى گنجد و از برکات این ماه ها ادعیه اى است که وارد شده است در این ماه ها . ما امروز در ماه شریفه واقع هستیم و مناجات شعبانیه از بزرگترین مناجات و از عظیم ترین معارف الهى و از بزرگترین امورى است که آنهائى که اهلش هستندتوانند تا حدود ادراک خودشان استفاده کنند . عناوین مسائل الهى و مسائل عرفانى ، عناوین سهلى است که هرکس گمان مى کند که این عناوین را فهمیده است و امور استدلالیه ء قرآنیه هم در عین حالى که دقیق است ، لیکن سهل الادراک است . بعد از قیام برهان و دنبال او رساندن حاصل این عناوین و نتیجه برهان به قلب مشکل تر است ، که ایمان گفته مى شود به آن و چه بسا که اصحاب برهان به این مرتبه ایمان نرسیده باشند . این یک مساله اى است که باید با تلقینات و تکرار و ریاضات به قلب رساند . شما ملاحظه مى کنید که به حسب ضرورت یک کسى که مرده است ، از او به انسان ضررى وارد نمى شود ، لکن الا بعض اشخاص دیگران اگر چنانچه در یک قبرستانى باشند و کسى نباشد یا با یک مرده اى همجوار باشند در غسالخانه و تنها باشند ترسند ، براى اینکه آن برهان ضرورت عقلى به دل نرسیده است . آن معنایى که عقل ادراک کرده است ضرورت هم دارد ، لکن به دل نرسیده است .

لکن آنهائى که مثلاً

ص: 264

مرده شور هستند و سر و کار دارند با مرده ها ، از باب اینکه تکرار شده است این مطلب پیش شان به قلبشان رسیده است و آنها خوفى ندارند . در مسائل اسلامى هم و مسائل عقلى هم همین طور هست . چه مسائلى عقلى هست که با برهان ، با برهان قوى ثابت است لکن در انسان تأثیر نکرده است ، براى اینکه نتیجه برهان به عقل رسیده است لکن به قلب وارد نشده است ، ایمان به آن نیست ، عقل او را ادراک کرده است لکن قلب ایمان به او نیاورده است . و چه بسا مسائل عرفانى که در قرآن و این مناجات هاى ائمه اطهار سلام اللّه علیهم و همین مناجات شعبانیه مسائل عرفانى هست که اشخاص ، فلاسفه ، عرفا تا حدودى ممکن است ادراک کنند ، بفهمند عناوین را ، لکن آن ذوق عرفانى چون حاصل نشده است نمى توانند وجدان کنند . آیه شریفه در قرآن (ثم دنا فتدلى فکان قاب قوسین اوادنى ) خوب ، مفسرین ، فلاسفه در این باب صحبت ها کردند لکن آن ذوق عرفانى کم شده است . (الهى هب لى کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیأ نظرها الیک حتى تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الى معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک الهى واجعلنى ممن نادیته فاجابک و ناجیته فصعق لجلالک ) اینها عناوین شان را خیال مى کند انسان ، خوب ، ما هم مى دانیم . نه عارف و نه فیلسوف و نه دانشمندتوانند ذوب کنند چى هست مساله . مسأله (فصعق لجلالک ) که مبداش قرآن است (فخر موسى صعقا) مسأله اى است که انسان گمان مى کند که خوب افتادغش کرد (صعق ) یعنى غش کرد ، اما این غش چى بوده است ، غش حضرت موس چى بوده است ، این مسأله اى نیست که غیر موسى بفهمد . یا (دنافتدلى ) را ، این مسأله اى نیست که غیر آن کسى که (دنو) پیدا کرده است بتواند فهم کند ، ادراک کند ، ذوب کند . یا همین جملاتى که در این مناجات بزرگ است و بعض جملات دیگرى که در آن هست مسائلى است که به حسب ظاهر سهل است و واقعا ممتنع است . ریاضات بسیار مى خواهد تا انسان بتواند بفهمد که ناجیته (با فتح تا) نه ناجیته (با ضم تا) ، ناجیته این چى است ؟ خدا با آدم مناجات مى کند ، چى است مناجات ؟ چه خواسته اند ائمه ؟ این از دعاهائى است که من غیر از این دعا ندیدم که همه ائمه روایت شده است همه ائمه این دعا را ، این مناجات را مى خواندند ، این دلیل بر بزرگى این مناجات است که همه ائمه این مناجات را مى خواندند . چى بوده است این ؟ بین آنها و خداى تبارک و تعالى چه مسائلى بوده است ؟ (هب لى کمال الانقطاع الیک ) کمال انقطاع چى است ؟ (و بیدک لابید غیرک زیادتى و نقصى و نفعى و ضرى ) خوب آدم به حسب ظاهر مى گوید خوب ، همه چیز با اوست ، اما وجدان این مطلب که هیچ ضررى به ما نمى رسد الا به دست اوست ، هیچ منفعتى نمى رسد الا به اوست ، اوست ضار و نافع ، اینها چیزهایى است که دست ماها از آن کوتاه است و دعا کنید که خداى تبارک و تعالى به ما توفیق بدهد که در این ماه شریف و ماه شریف رمضان از این مسائل هم یک حظى ولو یک جلوه کوچکى در دل ها و قلب هاى ما واقع بشود و لااقل مؤمن به این بشویم که قضیه (صعق ) چه قضیه اى است . مؤمن به این بشویم که مناجات خدا با انسان چى هست . مناجات را مؤمن بشویم به آن ، انکار نکنیم ، نگوئیم اینها حرف هاى درویشى است . همه این مسائل در قرآن هست به نحو لطیف و در کتب ادعیه مبارکه ما که از ناحیه ء ائمه هدى وارد شده است همه این مسائل هست ، نه به آن لطافت

ص: 265

قرآن لکن به نحو لطیف . آنها و همه اشخاصى که بعدها این اصطلاحات را به کار برده اند فهمیده و نفهمیده از قرآن و حدیث گرفتند و ممکن است که اصل سندش هم درست ندانند ، البته به حقیقت اش هم کم آدمى است که مى تواند پى برد تا چه رسد به اینکه ذائقه روح بچشد این را . چشیدن ذائقه یک مسأله فوق این مسائل است .

اگر امریکا واقعا انساندوست یک کلمه به کارهاى عراق اشکال کند

و من امیدوارم که خداوند تبارک و تعالى این ملتى که امروز قیام کرده است ، نهضت کرده است و براى او قیام کرده است و براى او نهضت کرده است ، شر مفسدین و جبارین را از سرش کوتاه کند تا برسد به مسائلى که باید برسد . لکن تا این قدرت هاى بزرگ به اریکه ء قدرت خودشان نشسته اند ، این امرى است که یک قدرى به نظر مشکل مى آید . نمى دانم که در بعضى از رادیوها که پخش کردند صحبت رئیس جمهور امریکا را ملاحظه کردید که ایشان از همه دنیا استمداد کردند براى اینکه این بهائى هایى که در ایران هستند و مظلومند و جاسوس هم نیستند و به جز مراسم مذهبى به کار دیگر اشتغال ندارند و ایران براى همین که اینها مراسم مذهبى شان را بجا مى آورند 22 نفرشان را محکوم به قتل کرده اند ، ایشان از همه دنیا استمداد کرده که اینها که جاسوس نیستند ، اینها یک مردمى هستند دخالت در هیچ کارى ندارند و روى انساندوستى ایشان این مسائل را مى گویند . اگر ایشان این مسائل را نمى گفت ، خوب _ ما_ گاهى اذهان ساده احتمال مى دادند که خوب اینها هم یک مردمى هستند که ولو اعتقاداتشان فاسد است لکن مشغول کار خودشان هستند و مشغول عباداتى که به نظر خودشان عبادت است مثلا هستند و حال آنکه در آن نظر هم نبودند . لکن بعد از اینکه آقاى ریگان گفته اند ، شهادت دادند به اینکه اینها جز مراسم مذهبى چیزى دیگرى ندارند ، باز هم مى توانیم باور کنیم ؟ از آن طرف وقتى که حزب توده را مى گیرند شوروى صدایش بلند مى شود که یک عده مردم بیگناهى که با جمهورى اسلامى هم موافق بودند ، پشتیبان بودند ، جمهورى اسلامى را هم اینها مثل دیگران همراهى کردند و حالا هم همین طو رهستند ، دولت ایران بیخودى آمده است اینها را گرفته و حبس کرده . از آن طرف هم آقاى ریگان مى گوید که این بهائى ها ، بیچاره ها مردم آرامى ، ساکتى مشغول عبادت خودشان هستند ، جهات مذهبى خودشان را بجاآورند و ایران براى خاطر همین که اینها اعتقادشان مخالف با اعتقاد آنهاست گرفتند . اگر اینها جاسوس نیستند شما صدایتان در نمى آمد . شما براى خاطر اینکه اینها یک دسته اى هستند که به نفع شما هستند ، والا ما شما را مى شناسیم ، آمریکا را مى شناسیم که انساندوستى گل نکرده است که حالا براى خاطر 22 نفر بهائى که در ایران به قول ایشان گرفتار شدند ، براى انساندوستى یک وقت همچو صدا کرده و فریاد کرده و به همه عالم متشبث شده است که به فریاد اینها برسید . مردم شما راشناسند . شمایى که عراق را وادار کردید که هر روز به سر این کشور ما آن مى آورد که مغول نیاورد و به سر کشور خودشان را هم همین طور . عراق که یک دسته از علماى بزرگ آنجا را مثل آقاى آیت اللّه آسید یوسف که من او را مى شناسم که چه مرد سالم صحیحى

ص: 266

است ، براى خاطر (به نظرآید)

انتقام از مرحوم آیت اللّه حکیم ، ایشان را با عده کثیرى از بچه ها و بزرگ هاى این فامیل را گرفته است ، شما اگر چنانچه انساندوست بودید یک کلمه خوب بود بگوئید ، اشارتا بگوئید که خوب چرا این کار راکنید ، یک کلمه در رسانه هاى گروهى شما اشکال کنند به اینکه این کارها در عراق و ایران چى هست که شما مى کنید . شما دیدید که اینها چه کردند و رسیدید به اینکه پرونده هاى آنها را مطالعه کردید و گوئید ؟ یا غیب مى دانید ؟ اگر دلیلى ما نداشتیم به اینکه اینها جاسوس آمریکا هستند جز طرفدارى ریگان از آنها و دلیلى نداشتیم که حزب توده جاسوس هستند جز طرفدارى شوروى از آنها ، کافى بود . لکن ما به شما بگوئیم نه حزب توده را به واسطه ء حزب توده بودنش و نه بهائى را به واسطه بهائى بودنش این محاکم ما محاکمه کردند و حکم به حبس دادند . اینها مسائل دارند ، حزب توده را خودشان آمدند همه حرف هایشان را زدند و سابقه دارند اینها . بهائى ها یک مذهب نیستند ، یک حزب هستند ، یک حزبى که در سابق انگلستان پشتیبانى آنها را مى کرد و حالا هم آمریکا دارد پشتیبانى مى کند . اینها هم جاسوسند مثل آنها . اگر جاسوس نباشند خوب بسیارى از مردم دیگر هم هستند که اینها انحرافات عقیدتى دارند ، کمونیست هستند ، چیزهاى دیگر هستند لکن مردم محاکم ما به واسطه کمونیست بودن آنها یا انحراف عقیده داشتن آنها ، آنها را نگرفتند و حبس بکنند . حزب توده هم مادامى که توطئه نکرده بود ، مادامى که اشتغال به توطئه اش زیاد نشد (البته تحت نظر بودند اینها که اینها چه مى کنند چون سابقه داشتند اینها) ولى مادامى که نزدیک نشد این توطئه شان به خیال خودشان ، به خیال فاسد خودشان به ثمر برسد ، آنوقت بود که پاسدارهاى عزیز ما آنها را گرفتند و انشأاللّه به موقع خودش به جزاى خودشان هم مى رسند .

مسأله این است که طرفدار اینها شما آقاى ریگان هستید و طرفدار آنها آقاى فرض کنید شوروى هست و این دلیل بر این است که اینها یک وضع خاصى دارند که آنها نفع به اینها مى رسانند و اینها نفع مى رسانند . نفع رساندن اینها غیر از این مى تواند باشد که اخبار ما را به آنها بدهند ، جاسوسى بکنند بین ملت ایران و دولت ایران با آنها . این گرفتارى است که کشور ما امروز دارد با این ابر قدرت ها و این منحرفین .

ما با تضعیف جمهورى اسلامى مخالفیم

از آن طرف هم در داخل کشور شیاطینى هستند که اینها هم یا کارگرند براى آنها یا نفهمند ، یا از جمهورى اسلامى بدشان مى آید اصلا ، مى گویند یک چیز دیگر باشد یا اگر واقعا متعهد هستند جمهورى اسلامى را هم قبول دارند همه چیز را هم با شما آقایان مشترک هستند لکن از ساده لوحى شان استفاده مى شود و از آنها کار کشیده مى شود . من که یک وقت مى گویم که مثلا اینطور صحبت ها نباید بشود ، اینطور حرف ها نباید در کجا گفته بشود ، نمى گویم که اختناق است ، هر چه مى خواهند بگویند و هر چه مى خواهند انتقاد کنند ، انتقاد غیر توطئه است . لحن توطئه با لحن انتقاد فرق دارد . انتقاد از امورى است که سازنده است . مباحثه ء علمى همانطورى که علوم اسلامى بى مباحثه

ص: 267

نمى رسد به مقصد ، امور سیاسى هم بى مباحثه نمى رسد به مقصد . مباحثه مى خواهد ، اشکال مى خواهد ، رد و بدل مى خواهد ، این را هیچ کس جلویش را نمى گیرد ، لکن یک وقت لحن ، لحن انتقاد نیست ، لحن ، لحن تضعیف جمهورى اسلامى است ولو اینکه دیکته کردند به او دادند ، نفهمد که اینطورى است لحن ، این لحن است ما با این لحن مخالفیم . این لحن ، آزاد نیست . توطئه آزاد نیست انتقاد آزاد است . بنویسند ، بگویند ، انتقاد کنند اما توطئه کردن و دنبال این باشند که تضعیف کنند جمهورى اسلامى را ، تضعیف کنند ارگان هاى این جمهورى را آن است که دست در کا راست و ماوراى او دست هایى است که گرداننده هستند . این دولت دارد با تمام توانى که دارد ، در یک وقتى که هرکس باشد ناتوان است ، در یک همچو وضعیتى که ما داریم ، هر کسى که بخواهد یک عمل مثبتى انجام بدهد با توانائى زیاد نمى تواند انجام بدهد ، دولتى که تمام توان خودش را دارد براى این ملت صرف مى کند و زحمت مى کشد ، آنوقت در مقابلش بیایند یک وقت نخست وزیرش را متهم کنند که چه هست ، یک وقت وزیر کذایش را . اینها اگر چنانچه واقعا انتقاد سازنده داشتند خوب ، انتقاد کنند ، بگویند فلان جا کج است فلان جا راست . اما همه ، مسائل را کنار گذاشتن ، کارهائى که این دولت بیچاره کرده است کنار گذاشتن ، کارهائى که مجلس کرده است کنار گذاشتن ، نادیده حساب کردن که اینها هیچ ، براى این ملت تا حالا هیچ انجام نگرفته است و الان مثل زمان سابق همه چیز ما وابسته تر شده است ، خوب ، اینها معلوم است یک دستى پشتش هست که مردم را هل بدهد و از صحنه بیرون کند و به جاى او آنهائى که باید بیایند بیایند . ما بااین مخالف هستیم ، هر مسلمانى با این مخالف است ، هر روحانى اى با این مخالف است ، هر انسانى با این مخالف است . آقا مردم زحمت کشیدند ، جوان دادند ، همه چیز دادند در راه اسلام ، اسلامى که حالا با خون این مردم ، با شهادت این جوان هاى عزیز رسیده است به آنجائى که مى خواهد حالا یک رشدى بکند و محکم کند پاى خودش را و بحمداللّه شده است ، شما حالا از سر گرفتید و مى خواهید هى یکى یکى تضعیف کنید . آن توطئه گر هست ، آن چه هست و آن کمونیست هست و آن سرمایه دار است و همین حرف هاى مزخرف که هى گفته مى شود . اگر انتقاد صحیح دارید خوب بگوئید ، بنویسید امضأ کنید که این من مى گویم اینجا و آنجا درست نیست ولو اینکه دولت خیلى کار کرده لکن اینجا ناقص است . اگر یک وقت هم دیدید که فلان دادگاه عمدا خلاف کرده است ، فلان دولت ، فلان وزیر عمدا خلاف کردند ، شما با یک دلیلى ثابت کنید این معنا را . از آن دولت ، از او بازخواست مى شود . اما انسان بنشیند و بى امضا هى بنویسد و منتشر کند و هى تهمت بزند و منتشر کند ، چرا بى امضاست ؟ اگر راست مى گوئید خوب امضا کنید . نباید انسان متوجه شود به اینکه حالا از باب اینکه یک دسته اى یک به خیال آقایان ، به خیال اینها یک چیزى گیرشان آمده است ، والا جز زحمت چى هست برایشان ؟ این روحانیت قم جز زحمت ، این مدرسین محترم قم الان جز زحمت و وقت صرف کردن که باید در امور علمى صرف بکنند حالا آمدند در امورى که باید صرف بشود صرف مى کنند ، چى هست برایشان ؟ چه چیزى به آنها دادند ؟ این روحانیت مبارز تهران جز اینکه زحمت دارند مى کشند و دارند خون دل مى خورند چى به آنها رسیده است ؟ این دادگاه ها و این دادسراها و این

ص: 268

قضات و این مجلس و این شوراى نگهبان و این همه ، تا برسیم به آن پاسدارها و پاسبان ها که جان عزیزشان را دارند فداى شماها مى کنند و فداى اسلام مى کنند و فداى مسلمین کنند ، آنوقت سزاوار است که انسان تضعیف کند اینها را ؟ با تضعیف دولت آنها را تضعیف کند ؟ چیزهائى بگوید آنجا هم منتشر بکنند که مردم تضعیف بشوند ؟ اینها است که انسان را به صدا درمى آورد و مى گوید که آقا بنشینید سرجایتان ، بس است . دیگر نمى شود آن ترتیب برگردد . و اما خیر ، فلانى باانتقاد مخالف است ، نخیر ، انتقاد بکنید توطئه نکنید ، من با توطئه مخالفم ، همه هم مخالفند . ما با تضعیف جمهورى اسلامى تضعیف جمهورى اسلامى ، یعنى تضعیف اسلام ، ما با این مخالفیم . کدام مسلمان است که مخالف نیست با این ؟

با اتکال به خداى تبارک و تعالى نباید ما به خودمان هیچ خوفى راه بدهیم

در هر صورت انشأاللّه امیدواریم که خداوند این عید را بر همه شماها مبارک کند و با دلگرمى به اینکه خداى تبارک و تعالى عنایت دارد به این کشور ، این کشورى است که نمونه است در اینکه متعهد به اسلام است ، این کشورى است که دولت و ملتش ، مجلس و روحانیت اش همه دست به هم داده اند که اسلام را در اینجا و انشأاللّه در همه جا پیاده کنند . خداى تبارک و تعالى مطمئن باشید که عنایت دارد و ولى عصر سلام اللّه علیه و ارواحناله الفداه عنایت به این جامعه دارد و با اتکال به خداى تبارک و تعالى و عنایت ارواح مقدسه نباید ما به خودمان هیچ خوفى راه بدهیم و خوفى هم نداریم . من کرارا این را عرض کرده ام که خوف آن دارد که براى آن عالم یک چیزى قائل نیست . این جوان هاى ما که مى آیند و مى گویند ما مى خواهیم شهید بشویم ، اینها خوف دارند از مردن ؟ اینهائى که قسم مى دهند انسان را که ما شهادت نصیبمان بکنید ، خدا بکند ، اینها خوف دارند از شهادت ؟ از مردن خوف دارند ؟ اینهائى که مشغول خدمت هستند و هر آن متحمل است که خداى نخواسته مورد اصابه چیزهائى بشوند ، اینها خوف ندارند ، اینها مشغول خدمت هستند . خوف آن دارد که آن طرف را قبول ندارد . آن که فهمیده است که یک طرف دیگرى هم هست ، فهمیده است که این دنیا معبر است براى آن عالم ، آن دیگر خوفى ندارد ، آرزویش این است که به مقصدش برسد . «إلهى هَبْ لى کَمالَ الْانْقِطاعِ إلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها إِلَیْکَ حَتّى تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ أرْواحُنا مُعَلَّقَةً بعِزِّ قُدْسِکَ».

خداوند انشأاللّه اسلام را پیروز کند و لشکریان اسلام پیروز بشوند و دست اشرار از این کشور کوتاه بشود .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 269

تاریخ : 62/3/10

پاسخ امام خمینى به نامه اعضاى ستاد پیگیرى فرمان 8 ماده اى در مورد کسب اجازه ازمحضر امام براى واگذارى کار ستاد به قوه قضائیه

بسمه تعالى

بحمداللّه تعالى با جدیت و زحمات طاقت فرساى هیأت پیگیرى ، به طور چشمگیراز هرج و مرج ها که لازمه هر انقلاب است جلوگیرى شده ، کسى به خود اجازه نمى دهد که به منازل یا مغازه ها تجاوز نماید و بدون مجوز شرعى و قانونى کارى به طور عمد تقریبا انجام نمى گیرد و دادگاه ها و دادسراها بدون مجوز شرعى عملى انجام نمى دهند و گزینش ها به روال اسلامى عمل مى کنند و بالاخره اصول امور با زحمت ستاد اصلاح شده است و اینجانب از این هیأت و زحمات آنان تشکر مى کنم و چون مسائل به قوه قضائیه مربوط است و جناب آقاى نخست وزیر و بعضى از وزراى دیگر به کارهاى مهم دیگر باید اشتغال داشته باشند ، با قدردانى از آنان با پیشنهاد مذکور موافقت مى شود . انشأاللّه تعالى موفق و موید باشند .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 270

پاسخ امام خمینى به استفتأ از ایشان در مورد چاپ اسم شریف (اللّه ) و اسامى پیامبر اسلام و ائمه اطهار و آرم جمهورى اسلامى در نشریات

بسمه تعالى

چاپ لفظ جلاله اسمأ شریفه در نشریات مانع ندارد ولى باید از انداختن در مواضع هتک خوددارى شود . و آرم جمهورى اسلامى در حکم لفظ جلاله است على الاحوط .

ص: 271

تاریخ : 62/3/14

بیانات امام خمینى در دیدار با رئیس و نمایندگان مجلس شوراى اسلامى و

اشاره

اعضاىخانواده هایشان ، کارمندان ادارى مجلس شوراى اسلامى و شوراى نگهبان ، سرپرست و مسؤولین بنیاد 15 خرداد سراسر کشور و گروهى از اعضاى خانواده هاى شهداى 15 خرداد

مجلس است که اساس یک کشور را به صلاح مى کشد یا به فساد مى برد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

باید تشکر کنم از آقایان که زحمت کشیدند و تشریف آوردند اینجا تا پهلوى هم مسائلى که داریم صحبت کنیم . مسأله 15 خرداد یکى از مسائلى است که شاید ما قبل و ما بعدش را کم کسى بداند اینها در پرده ابهام تا آخر مى ماند و من بسیارى از مسائل را که ماقبل 15 خرداد رخ داد و بعضى مسائل را که ما بعد او رخ داد مطلعم لکن بیان نمى کنم ولى 15 خرداد به همت جوان هاى کشور و جان نثاران اسلام مبدأ شد از براى تحولات بعدى و من شهداى 15 خرداد را از خداى تبارک و تعالى مى خواهم که غریق رحمت کند که به ما حق دارند . و بازماندگان شهدا که باز هم هستند و بعدها هم هستند انشأ اللّه خداوند صبر و اجر به آنها عنایت بفرماید .

مطالبى که باید عرض کنم و شاید کرارا عرض کرده ام ، مسأله مجلس است و اهمیت مجلس . همانطورى که من کرارا عرض کرده ام که دانشگاه و فیضیه ، اینها اگر اصلاح بشود کشور اصلاح مى شود و همه کارهایى که در رژیم هاى منحرف انجام گرفته است به دست دانشگاهى هایى که انحراف داشته اند صورت گرفته است .

راجع به مجلس هم باید عرض بکنم که در کشورى که مثل کشور ایران بحمداللّه الان یک جمهورى اسلامى به تمام معنا هست و در صدد اسلامى کردن همه امور هست ، مجلس مثل ، همانطورى که صنایع مادر ما داریم ، مجلس هم اینطور است که اگر مجلس یک مجلس اسلامى که با انتخابات صحیح انجام بگیرد و اشخاصى که انتخاب مى شوند واقعا منتخب ملت باشند ، تمام کارهاى کشور با دست مجلسى ها اصلاح مى شود . تمام کارهایى که از بعد از مشروطه انجام گرفت و انحرافاتى که به تدریج پیدا شد تا زمان رژیم پهلوى که به اوج خودش رسید ، یکى از اعمال بزرگ که باید بگوییم که مادر عمال بود مجلس بود . مشروطه را منحرف کردند ، مجلس را مجلس قلدرى کردند ، ملت را از اینکه بدهند محروم کردند و این مال این دوره سابق قبل از این دوره نیست بلکه به طور قطع اکثر دوره ها اینطور بود ، منتها یک دفعه تعیین وکلا با خان ها بود و آن اشخاصى که نفوذ داشتند در کشور ،

ص: 272

در هر منطقه و مردم دخالت نداشتند و اگر دخالت داشتند چشم و گوش بسته بودند . رعیت ها را جمع مى کردند و مى آوردند پاى صندوق و به آنطورى که به آنها دستور داده بودند رأى مى دادند بدون اینکه بفهمند چه دارند مى کنند ، رأى چى هست و چه کار دارند انجام مى دهند . فقط همان خان مى دانست که براى منفعت او و براى منفعت دولت ها اینها دارند رأى مى دهند و اصلا کارى به اینکه کشور به کجا برسد در کار نبود ، کارى به این کار نداشتند . بعد هم که زمان رضاخان پیش آمد و ما بعد رضاخان که اکثرا مى دانید و همه هم در آخر ، در این دوره هاى آخردانید که آن بلاهایى که به سر ملت آمد ، مادرش مجلس بود . یعنى عده اى را اینها خودشان لیست مى دادند و به طورى که محمدرضا اقرار کرد منتها مى گفت زمان قبل ، مقصودش زمان پدرش بود ، لیست را از سفارتخانه مى آوردند که اینها باید تعیین بشوند . بعد از زمان ایشان هم بدتر از آنوقت بود ، وکلاى ما را باید آمریکا یا قبل از او انگلستان تعیین کند و مردم و دولت ایران و هیچ کس هیچ نظرى در این باب نداشت . وکلا با دستور آنها ، با اسم و رسم تعیین میشد مگر بعضى ها که در تهران نمیشد که غیر او بشود که یک اقلیت بسیار نادر بود ، البته به تدریج اینطور شد تا زمان اینها که به اوج خودش رسید تمام بدبختى ها در حکومت از مجلس سرچشمه گرفت . هر کارى مى خواستند انجام بدهند ، هر امر فاسدى را که مى خواستند انجام بدهند دیکته مى کردند و مى آوردند مجلس و مخالف و موافق هم به حسب صورت درست مى کردند و بعد هم همانطورى که دیکته شده بود رء ى مى دادند . و خداى تبارک و تعالى خواست که آن وضع ، هم وضع خان خانى و هم وضع دخالت سفارتخانه ها در ایران برچیده بشود و در این دوره اى که انتخابات شد بحمداللّه به طور اکثریت قاطع ، مردم دخالت داشتند و خانى دخالت نداشت ، آنجأ ى هم که دخالت داشت در مجلس رد شد . و در آتیه هم اگر چنانچه انشأاللّه این ملت به همین طور در صحنه حاضر باشند با تعیین وکلائى که متعهد بر همه جهات اسلام و مصالح کشور هستند ، تعیین کنند ، امید است که در آتیه هر سال بهتر از سال قبل بشود . و بحمداللّه در این دوره هم که چهره هاى بسیار نورانى در مجلس هست و اشخاص متفکر و فقیه و امثال اینها در مجلس هست و یک سال هم مانده است تا به آخر برسد . من امیدوارم که در این سال جدیت بیشتر بشود براى رسیدگى به امور کشور و محرومین کشور و مستضعفین و اگر چنانچه مجلس در این سال جدید هم خودش را صرف کند در اینکه مسائل مشکل را اسلامى کند و با دقت ، همان دقت هایى که اهل علم در مسائل علمى دارند . مسائل علمى همانطورى که آن دقت هاى بسیار ارزنده را لازم دارد ، مسائل سیاسى کمتر از آن نیست ، براى اینکه مسائل سیاسى ، مقدرات کشور در دست آنهأ ى هست که این مسائل را خواهند تفکر کنند . آقایان در فکر این معنا نباشند که زیاد طرح بدهند و زیاد از مجلس بگذرد . در فکر این باشند که خوب طرح بدهند و خوب از مجلس بگذرد . یعنى همانطورى که بناى اهل علم است که در هر مسأله اى دقت مى کنند ، جستجو مى کنند و مباحثه مى کنند ، مجادله مى کنند ، در این مسائل هم باید اینطور باشد که سروته مطلب به طور کافى مورد بررسى قرار بدهند ، مورد دقت قرار بگیرد و با دقت و همت زیاد مسائل طرح بشوند ، در مجلس که آمد یک مسأله پخته از حیث جهات مختلف باشد که راهگشا باشد براى این

ص: 273

کشور و مشکلات این کشور و در این چند سالى که گذشت من تشکر مى کنم از زحمات پر ارزش آقایان که زحمت کشیدند و مشکلات زیادى که بود در داخل مجلس و در خارج مجلس و آنها را پشت سر گذاشتند و الان با قدرت کافى دارند انجام وظیفه مى دهند مجلس این سال با مجلس سال هاى سابق فرق دارد مجلس این سال قدرتش بیشتر است یعنى آنهایى که کارشکنى کردند براى مجلس و براى همه ارگان هاى دولتى و اصل اساسش کارشکنى براى اسلام بود ، آنها یا رفتند و فرار کردند یا منزوى شدند . و بحمداللّه امروز مجلس با دل راحت و با قامت مستقیم تواند که مسائلى که پیش آمده و خواهد آمد در این سالى که سال آخر است ، به طور شایسته حل کنند تا اینکه این مجلس الگو بشود براى مجالس دیگر . و اگر در سال آتیه فرض کنید غیرآقایان یک دسته دیگرى آمدند ، بدانند که باید چه بکنند و اینها چه کردند و آنها هم باید دنباله این ، باید چه کار بکنند . و بالاخره مجلس است که اساس یک کشور را به صلاح مى کشد یا اساس یک مجلس را رو به فساد مى برد . و مجلس بود که در رژیم پهلوى آنهمه فساد ایجاد کرد و آنهمه خیانت کرد و همین مجلس است که در زمان کنونى اینهمه خدمت کرده است و در صدد خدمت است من نمى خواهم بگویم که کارها تمام شده و همه اش هم صددرصد تمام است ، . اما وقتى ما مقایسه بکنیم افراد این مجلس را با افراد دوره رضاخان (به استثنأ نادر) و دوره محمدرضا تقریبا بى استثنأ اگر ما مقایسه کنیم و همان افراد را ببینیم که سابقه شان چى است و چه زندگى کردند و چه هستند ، کافى است که ما به ارزش این مجلس پى ببریم . از آن جنس که در سابق بود هیچ الان نیست در مجلس . اگر فرض کنید یک کسى باشد که با وضع شما یک مخالفتى دارد ، لکن این اختلاف سلیقه است ، نه این است که واقعا انحرافى باشد که آنها داشتند که در سابق بود . سابق انحراف بود یعنى منحرفین را مى آوردند سر کار ، دستور بود ، نمى توانستند خلاف او را هم بکنند و اگر در بین شان یکى دو نفر بود که مخالفت مى کردند ، در اقلیت بودند که صداشان به جائى نمى رسید ، امروز عکس است ، بحمداللّه همه آقایانى که در مجلس هستند ، اینها وابسته به شرق و غرب نیستند و خدمت مى خواهند بکنند ولو اختلاف سلیقه داشته باشند . بحث در مجلس از مسائل بسیار مهم است که باید بحث بشود ، باید هر مسأله اى با دقت رسیدگى بشود و در کمیسیون ها اولاو بعد در مجلس ثانیا و بعد هم در شوراى نگهبان ثالثا رسیدگى بشود که وقتى یک قانون از مجلس بیرون آمد ، یک قانون صددرصد شرعى باشد ، چه موافق با احکام اولیه که مال اسلام است یا موافق با احکام ثانویه که آن هم مال اسلام است و این رویه رویه اى است که اگر انشأاللّه باقى بماند مطمئن باشید که مجلس با قوت خودش وقتى که باقى بماند دولت هم اصلاح مى شود و سایر قوایى که در ایران هستند ، آنها هم اصلاح مى شوند یعنى کجروى نمى شود دیگر بشود . کجروى از مجلس شروع مى شد نه اینکه از خارج مى شد خارج دستور مى داد ، اینها راه مى رفتند و اگر مجلس مستقیم باشد و کارها را آنطورى که مصالح کشور اقتضا مى کند . آنطورى که احکام اسلام اقتضا مى کند ، آنطور بررسى دقیق بشود و با علاقه مندى بررسى بشود ، وقت صرف بشود . تا اینکه مسأله ، هر مسأله اى هست خصوصا مهمات که باید مهمات مسائل را به طور دلسوزانه و به طور جدى بحث طلبگى در آن بکنند . آقایان که عادت

ص: 274

دارند به اینکه بحث طلبگى مى کنند و در مدرسه ها تربیت شدند و با اشکال رد و دفع و همه این امور ، در قانون هم باید همین طور باشد براى اینکه این هم اهمیتش همان اهمیت است ، آن هم اسلام بود ، این هم اسلام است . بنابراین در این سالى که انشأاللّه مى گذرد و امید است به خوبى بگذرد و آقایان با خیال راحت مشغول باشند به خدمت به این مستمندان ، به این مظلومان در طول تاریخ انشأاللّه امیدواریم که این سال را به مبارکى بگذرانید و در سال آتیه انشأاللّه مجلس باز همین جور مجلس باشد و همین طور افراد در آن باشند که انشأاللّه مسائل حل بشود . مسائلى که ما الان در مقابلش هستیم و امیدوارم که مجلس هاى بعد دیگر مواجه با آن نشوند .

مسأله ، مخالفت همه قدرتمندان دنیا با ایران است

خوب ، مسأله مخالفت همه قدرتمندان دنیاست با ایران ، مسأله هم یک مسأله اى نیست که مخفى باشد ، خودشان هم اقرار دارند ، خودشان هم گویند که نباید عراق شکست بخورد . میزان ، عراق نیست ، صدام نیست . میزان ، پیشرفت اسلام است . اینطور نیست که آنهابراى صدام دلسوزى میکنند ، صدام هم یک آدمى است که بعد (گر بشود گفت آدم ) بعد از بین مى رود ، لکن آنى را که از آن مى ترسند از ایران است که ترسند یعنى دنبال شکست ایرانند . هر چند رء یس جمهور امریکا ادعا کند که ما بیطرفى مان ، همین تازه هم باز گفته است . بیطرفى مان محفوظ است . لکن یک مسأله اى است که همه مى دانند ، دیگر لازم نیست به اینکه ما قرآن برایش اقامه کنیم همه مى دانند که ایشان تا چه اندازه بیطرف است در این مسأله و دیگران هم همین طور ، شوروى هم همین طور ، فرانسه هم همین طور ، دیگران هم همین طور مسأله بیطرفى نیست ، مسأله طرفدارى از هر رژیمى است غیر اسلام و کوبیدن اسلام است به هر ترتیبى که بتوانند و بحمداللّه این مجلس و این ملت و این ارتش و این پاسداران و این سایر ارگان هایى که در این کشور هست ایستاده اند در مقابل همه این امور و مقاومت مى کنند . و اگر انشأاللّه این جنگ یعنى تحمیلى بر ما از بین برود و دولت سر صبر رسیدگى بکند به حال مستضعفین ، تمام مسائل به وسیله مجلس و دولت حل مى شود حتى مسأله گرانى . ما همه مى دانیم که گرانى امروز سرسامآور است و یک دسته اى از آن رنج مى برند اما در مقابل آن رنج هایى که خود پیغمبر و همسر بزرگ عزیزش حضرت خدیجه در آن چند سال بردند که مشک را از قرارى که نقل مى کنند ، مشک را مى گذاشتند توى آب و مى مکیدند براى اینکه از آن چربى ، مثلا از آن چیزى که در مشک هست به آنها برسد . وقتى که آنها براى اسلام اینطورى عمل کردند و اینطور مقاومت کردند در مقابل دشمن هاى اسلام ، شما هم که ملت و امت همان بزرگوار هستید نباید از اینکه فلان چیز کم است ، آنى که کم است ارزاق که نیست ارزاق که کم نیست ، آنى که کم است آن وضع آرایشى است که آنها مى خواستند ، یک دسته مى خواستند باشد و دیگر انشأ اللّه نیست . و باید از بین هم برود گرانى هست لکن کجاست که گرانى نیست . اینطور نیست که گرانى مال کشور ما باشد ، همه جا گرانى هست اگر دولت انشأاللّه قدرت پیدا بکند یعنى جنگ تمام بشود و ما به حال عادى برگردیم انشأ اللّه . به مدت کمى به برکت اسلام وبه مدت کمى

ص: 275

به برکت اسلام و ملت در صحنه حاضر ایران این مسائل حل مى شود انشأ اللّه .

ورود ترکیه به عراق براى سرکوبى کردها

از مسائل مهمى که هست و من از یک جنبه اش مى خواهم صحبت کنم ، جنبه هاى دیگرش حالا صحبت از آن نمى شود من فقط یک جنبه اش راخواهم صحبت کنم ، آن قضیه ورود ترکیه در عراق است براى کردها سرکوبى کردها . آنى که من مى خواهم صحبت کنم این است که کرد ایران و کرد عراق و کرد ترکیه همه کرد هستند . تفاوت این است که در کردهاى ایران اکثریت شان با جمهورى اسلامى موافقند و با این چند دسته فاسدشان مخالفند . الان سرتاسر کردستان ائمه جمعه شان ، علماى آنجا ، مردمشان با جمهورى اسلامى موافقند ، آنى که فساد کنند عبارت از یک دو تا دسته اى است که بعض شان کمونیست اند و بعض شان بدتر از کمونیست . چى شد که تمام رسانه هاى گروهى عالم راجع به کردهاى ایران اینقدر حساس هستند که از خود کردها هم حساس ترند . خود کردها مى گویند که ما مى خواهیم که این فاسدها از بین بروند ، لکن رسانه هاى گروهى همیشه ایران را محکوم مى کنند و لحن شان نسبت به ورود ترکیه در عراق براى سرکوبى کردها یا همفکرى عراق با آنها اگر راست باشد ، این دیگر مسأله اى نیست ، خوب آنها آمده اند خواهند مملکت شان را نگذارند که چیز بشود ، آنى که مساله است این است که کرد ایران چرا ؟ اگر مساله اى است که آنها مى گویند تجزیه طلبند ، خوب کردهاى فاسد ما بیشتر هستند ، چى شد که همه عالم سنگینى شان را انداخته اند روى ایران که این ایران است که کردها را چه مى کند و چه ، چقدر مى کشد . و همین فاسدهایى که در خارج نشسته و نسبت به کردهاى ایران سینه چاک مى کنند ، اینها چطور شد که راجع به قضیه کردهاى عراق و کردهاى ترکیه صحبتى اینقدرها ندارند ، اگر باشد هم یک کلمه اى مى گویند و مى گذرند . این گرفتارى هایى که بشر به آن مبتلاست این نحو گرفتارى هاست ، اینطور حق کشى هاست که سرتاسر عالم را فرا گرفته است و اگر چنانچه یک منجى براى این بشر پیدا نشود (و انشأ اللّه امیدوارم که به زودى پیدا بشود و خداوند منجى بزرگ را به داد بشریت برساند) اگر دیر بشود اصلا هلاکت در بین همه شان یک امر ساده عمومى مى شود . یک دسته بیچاره مظلوم در سرتاسر دنیا زیر لگد دارند پایمال مى شوند ، از هیچ جا خبرى نیست که راجع به آنها صحبتى بشود . در آمریکا آنقدر مظلومین دارند پایمال مى شوند اصلا راجع به آمریکا صحبتى نیست که این چرا این کار را مى کند . در شوروى هم آنقدر مظلومین پایمال مى شوند ، صحبتى از آن هم نیست . در منطقه هم همین طور ، آنقدر مردم و ملت هاى خودشان را ، آن هم صحبتى نیست . این فقط اینجاست ، ایران است که حکومتش دارد اختناق ایجاد مى کند و مردم همه شان مخالف با حکومت هستند لکن سرنیزه است که اینها را حاضر کرده و اینها مى آیند در خیابان ها ، که این در دنیا باید اسم این را چى گذاشت ؟ آنى که قلم دستش مى گیرد و اینها را مى نویسد ، باید چه اسمى رویش بگذاریم ؟ آنى که دستور مى دهد به این رسانه ها و همه را هماهنگ مى کند یک وقت مى بینى از همه جا یک صدا بلند

مى شود ، این را باید چى

ص: 276

اسم بگذاریم رویش که اینها چى مى گویند ؟ اینها چه جور جمعیتى هستند ؟ بافت مغزى اینها چه جور است ؟ این گرفتارى هاست که جمهورى ما در این چند سالى که تحقق پیدا کرده است داشته و مجلس هم داشته و همه دولت و دیگران هم داشتند . اگر چنانچه این گرفتارى هاى مرتفع بشود و دنیا سر عقل بیاید و آن چیزى که واقعیت است بگوید ، آن چیزى که واقعیت است تبلیغ بکند ، کار ما آسان است .

حالا من نمى دانم که این آقایانى که آمدند و رسیدگى کردند به خرابى هاى ایران و رفتند در عراق هم یک دسته فقط مجروح جنگى را آوردند به آنها نشان دادند که اینها در بین شهرها اینطور شدند لکن خرابى اى نداشتند که نشان بدهند شاید دو تا دیوار هم خراب کردند که نشان بدهند ، آیا اینها بعد چه خواهند گفت ؟ خواهند گفت که هم ایران خلاف کرده و هم عراق ، دیگر هیچ حرف دیگرى نیست ؟ که خوب واقعا اینها مى خواهند رسیدگى کنند و مى خواهند بفهمند که اندازه چى بوده ، ایران چه کرده ، آنها چه کردند ؟ در همان وقتى که اینها مشغول رسیدگى بودند ، آنها مى زدند ایران را . این دلالت بر این مى کند که آمدند اینها با ما هستند ، شما بیخودى خواستید که اینها بیایند . حالا ما منتظر این هستیم که ببینیم اینها چه مى کنند و چه خواهند کرد و چه خواهند گفت . امیدوارم که اینها هم به حسب وجدان انسانى عمل بکنند و آنچه که هست گزارش بدهند بعد هم که گزارش دادند ، . آنهائى که گزارش را مى گیرند ، کارى به این ندارند که امریکا چه نظرى در این مسأله دارد و شوروى چه نظرى دارد و فرانسه چه نظرى دارد ، به اینها کار نداشته باشند و حکومت واقعى بکنند و آنچه هست به حسب واقع بگویند . ما هیچ توقعى از آنها نداریم الا اینکه آنها همان که هست بگویند .

و من امیدوارم که این مردم در صحنه ما بیشتر در صحنه باشند ، از جنگ خسته نشوند . جنگ در اسلام یک امرى بوده است که از آنوقتى که اسلام حکومت پیدا کرد جنگ هم همراهش بود ، قبل از آن هم دنبال این بودند که نقشه ها را درست کنند ، لابد اینطور است همچو که مدینه آمد رسول خدا و حکومت تشکیل شد ، جنگ یا حنگ تحمیلى بود یا هر چى بود در جنگ بود تا آخر عمرش . آن روز هم که به لقأاللّه مى خواست پیوند کند ، بپیوندد ، آن روز هم جیش (اسامه )اش بیرون شهر بود که خواست جنگ بکند . این جنگ یک چیزى است که براى عدالت ، جنگ لازم است . اگر مردم عادل باشند که دیگر جنگى در کار نیست . اگر مردم انسان باشند که دیگر جنگى در کار نیست لکن وقتى که یک دسته ، اکثریت مستضعفین پایمال دارند مى شوند ، وقتى که تمام حیثیت اسلام و مسلمین در خطر است ، وقتى که تمام حیثیت همین ملت ما در خطر است ، ما که جنگ را شروع نکرده ایم ، ما الان هم در حال دفاع هستیم ما هر روز تقریبا باید گفت بى استثنأ آبادان تقریبا بى استثنأ هر روز کوبیده مى شود ، زاید بر آن هم جاهاى دیگرى که همه مى دانید . ما خواهیم که دست اینها کوتاه بشود که به ما اینطور ، به ملت ما اینطور تعدى نکنند . ما دفاع داریم مى کنیم و ما از اول هم دلمان مى خواست که جنگى نباشد و همه صلح باشد اما مى پذیرند شما اینکه ما و صدام که دشمن اسلام است ، از اول دشمن اسلام بودند ، آنوقت که من نجف بودم مى دانستم که اینها دشمن اسلام هستند ، همین ها را مرحوم آیت اللّه حکیم تکفیر کرد . اینها مشرکند ، ملحدند . شما مى پذیرید که ما با آنها سر یک میز بنشینیم و

ص: 277

مصالحه کنیم ، مصالحه اینکه خوب ، حالاشما این کارها را کردید عذر بخواهید ما هم بگوئیم که ما هم این کارها را کرده ایم ؟ هیچ وجدان انسانى ، اسلامى مى پذیرد این را ؟ یا خیر ، ما باید آن مطلبى که داریم ، حق است و همه عالم اگر انصاف داشتند مى پذیرند و مى پذیرفت ما آن را مى خواهیم ما چیز زایدى نمى خواهیم ، ما همان را مى خواهیم ، از اول جنگ هم گفتیم ما جنگجو نیستیم ، ما مدافع هستیم ، دفاع هم یک حق مسلمى است که اسلام و غیر اسلام براى انسان قائل است . که به ما الان در حال دفاع هستیم . ما جوان هایمان تاکنون آنقدر شهید داده اند ، تاکنون مادرها آنقدر شهید داده اند ، پدرها آنقدر شهید داده اند ، جوان ها آنقدر خون خودشان را داده اند ، براى اینکه شر این قدرت هاى بزرگ از سر ایران کم بشود ، حالاکه بحمداللّه رسیدیم به اینجأ ى که دست ها کوتاه شده ، حالاما کوتاه بیأ یم تا آنها دست شان بلند بشود ؟ من به شما عرض مى کنم اگر ما یک قدم عقب بنشینیم ، آنها صد قدم جلو مى آیند ما محکم باید در مقابل اینها بایستیم تا اینکه آن آدمى که این فساد را در این منطقه ایجاد کرده است سرکوب بشود و آنهایى که وادار کردند اینکه این آدم اینطور ، این خبیث اینطور با مردم عمل بکند آنها هم رسوا بشوند در دنیا ، که اینها بودند که مى گویند که ما طرفدار مثلاچه هستیم و ماخواهیم صلح باشد و همه قدرت هاى ما دنبال این است که صلح بشود .

ما هم آمریکا را مى شناسیم و هم شوروى را مى شناسیم که اینها هیچ کدام صلح طلب نیستند هر دوشان جنگجو و با اسلحه مى خواهند دیگرى را از بین ببرند ، منتها خوب دو تا قدرت در مقابل هم ایستاده اند (اللّهم اشغل الظالمین بالظالمین ) نه او جرات مى کند که یک کارى بکند ، نه اینها جرأت مى کنند یک کارى بکنند لکن نتیجه اینکه همه مظلومین جهان دارند صدمه اش را مى بینند ، دارند پایمال مى شوند و ما مى خواهیم که خداى نخواسته یک وقت ایران این نحو نشود دوباره این افعى ها از اطراف بریزند و هر چى دارید شما ببرند و هر فسادى خواهند ایجاد کنند و جوان هاى شما را به آن فسادى که در زمان رضاشاه و محمدرضاشاه مى خواستند بکشند کشیده بشود . وقتى ما مى خواهیم حقیم و مى خواهیم حق را در این دیار و انشأاللّه در جاهاى دیگر پیاده بکنیم ، ما چه باکى داریم از اینکه مثلا میوه گران است ؟ میوه گران هم ما و شما و همه بر ایمان گران است . یا فرض کنید که فلان چیز کم است البته اگر کسى یادش باشد در این جنگ هاى سابق مى داند که قحطى بود که پدر مردم را در مى آورد ، نه گرانى ، قحطى بود . بحمداللّه حالا قحطى نیست و مردم از این حیث نگرانى ندارند که چیز نباشد . از حیث گرانى ما هم نگران هستیم از این گرانى ، همه نگران هستند اما چاره چى است ؟ چه مى توانیم بکنیم ؟ البته فکرهایى دارند مى کنند و انشأ اللّه امیدوارم موفق بشوند که این مساله هم انشأ اللّه حل بشود که امیدوارم که هم مجلس و هم دولت واینها مشورت کنند با هم و راهى پیدا کنند که انشأاللّه این مشکل ملت هم حل بشود . و من از خداى تبارک تعالى براى همه شما سلامت و توفیق و عزت و عظمت خواستارم و براى شهداى 15 خرداد و از 15 خرداد تا حالا شهدائى که در راه اسلام جان خودشان را از دست دادند علو مقام و مرتبه مسئلت مى کنم و براى بازماندگان آنها انشأاللّه صبر و اجر مسئلت مى کنم و از همه آقایان مى خواهم که در مجالسى که دارند به این ملت دعا بکنند و از

ص: 278

دعاهایى که از ائمه معصومین وارد شده است غفلت نکنند و ماه شریف رمضان در پیش است و ماه شریف شعبان الان ماها در آن هستیم ، از ادعیه ائمه معصومین استفاده کنند و براى این ملت خیر و سلامت طلب کنند و براى دشمنان اسلام خذلان و شکست را بخواهند .

والسلام و علیکم و رحمة اللّه

ص: 279

ص: 280

عکس

ص: 281

عکس

ص: 282

عکس

ص: 283

عکس

ص: 284

عکس

ص: 285

عکس

ص: 286

عکس

ص: 287

عکس

ص: 288

عکس

ص: 289

عکس

ص: 290

عکس

ص: 291

عکس

ص: 292

عکس

ص: 293

عکس

ص: 294

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109