صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف ) جلد 16

مشخصات کتاب

سرشناسه : خمینی ، روح الله ، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368.

عنوان و نام پدیدآور : صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف )/ تدوین سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی (گروه انتشارات ).

وضعیت ویراست : [ویراست ؟].

مشخصات نشر : تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سازمان چاپ و انتشارات : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی ، 1370 -

مشخصات ظاهری : ج.

شابک : دوره964-422-126-5 : ؛ 36000 ریال : ج. 1، چاپ دوم964-422-127-3 : ؛ 3500 ریال (ج. 2، چاپ دوم) ؛ 3500 ریال (ج. 3، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج.3، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج.3، شمیز) ؛ 3500 ریال (ج. 4، چاپ دوم) ؛ 3500 ریال (ج. 5، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج.5، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج.5، شمیز) ؛ 3500 ریال (ج.6) ؛ 4950 ریال (ج. 8، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج. 9، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج. 9، شمیز) ؛ 9500 ریال (ج. 9، چاپ دوم) ؛ 36000 ریال (ج. 10، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج.10، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج.10، شمیز) ؛ 39000 ریال (ج. 11، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج. 15، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج. 15، شمیز)

یادداشت : ج . 1و 2 (چاپ دوم : 1370).

یادداشت : ج. 3 - 5 (چاپ دوم: تابستان 1371).

یادداشت : ج.3، 5 و 10 (چاپ ؟: بهمن 1361).

یادداشت : ج.6 (چاپ اول : زمستان 1371).

یادداشت : ج. 8 (چاپ دوم : 1373).

یادداشت : ج. 9 و 15(چاپ ؟: بهمن 1361).

یادداشت : ج. 9 (چاپ دوم : پائیز 1374).

یادداشت : ج . 10 (چاپ دوم : بهار 1378).

یادداشت : ج . 11 (چاپ دوم : 1378).

موضوع : خمینی ، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، 1279 - 1368. -- پیام ها و سخنرانی ها

موضوع : فتوا های شیعه -- قرن 14

موضوع : ایران -- تاریخ -- انقلاب اسلامی، 1357 -- اسناد و مدارک

موضوع : ایران -- تاریخ -- جمهوری اسلامی، 1358 - -- اسناد و مدارک

شناسه افزوده : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی. گروه انتشارات

شناسه افزوده : سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

شناسه افزوده : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی

رده بندی کنگره : DSR1572 1370

رده بندی دیویی : 955/08308

شماره کتابشناسی ملی : م 73-66

ص: 1

اشاره

عکس

ص: 2

عکس

ص: 3

عکس

ص: 4

عکس

ص: 5

عکس

ص: 6

عکس

ص: 7

عکس

ص: 8

عکس

ص: 9

عکس

ص: 10

عکس

ص: 11

عکس

ص: 12

عنوان و نام پدیدآور : صحیفه نور:مجموعه رهنمودهای امام خمینی مدظله العالی/تهیه و جمع آوری مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی

مشخصات نشر : تهران: وزارت ارشاد اسلامی، 1364.

مشخصات ظاهری : ج.

وضعیت فهرست نویسی : در انتظار فهرستنویسی (اطلاعات ثبت)

یادداشت : فهرست نویسی بر اساس جلد هفدهم٬ 1364.

یادداشت : عنوان عطف: صحیفه نور

شماره کتابشناسی ملی : 2 0 4 3 6 5 8

ص: 13

بیانات امام خمینى در دیدار با ریس جمهور، نخست وزیر، رئیس مجلس و کلیه اعضاى هیأت دولت

مبارک آن روزى است که بتوانیم خودمان را بسازیم و به دنبال آن کشور را

بسم اللّه الرحمن الرحیم

تاریخ : 60/10/23

متقابلا تبریک این عید سعیدى که ولادت دو شخصیت بزرگ اسلامى است به همه آقایان و به ملت ایران و دولت ایران و همه مسلمین جهان عرض مى کنم . و این روز، روز مبارکى است و براى ما مبارک آنوقتى است که خودمان بتوانیم خودمان را بسازیم و دنبال آن کشور را. هر اصلاحى نقطه اولش خود انسان است . اگر چنانچه خود انسان تربیت نشود نمى تواند دیگران را تربیت کند و شما دیدید که در آن طول سلطنتها از اول تا حالا و این سلطنتهاى اخیرى که بسیاریتان همه اش را درک کردید و بعضى از شما بعضى اش را که چون کارها دست اشخاصى بود که تربیت اسلامى نداشتند و خودشان درست نشده بودند، براى خاطر همین نقیصه بزرگ کشور ما را کشاندند به آنجائى که ملاحظه مى کنید و ملت ما را هم کشاندند به آنجائى که سالها باید طول بکشد تا اینکه انشأاللّه اصلاح بشود. از این جهت آن چیزى که بر همه ما لازم است ابتدا کردن به نفس خودمان است و قانع نشدن به اینکه همان ظاهر درست بشود، و از قلبمان شروع کنیم ، مغزمان شروع کنیم و هر روز دنبال این باشیم که روز دوممان بهتر از روز اولمان باشد. و امیدوارم که این مجاهده نفسانى براى همه ما حاصل بشود و دنبال آن مجاهده براى ساختن یک کشور. و ما آن روز عید داریم که مستمندان ما، مستضعفان مابه زندگى صحیح رفاهى و به تربیت هاى صحیح اسلامى انسانى برسند.

و ملاحظه مى کنید که این امر، امرى است که الان بر دوش شما آقایان است . یعنى اصلاح دولت و اصلاح ادارات و اصلاح جامعه و بازسازى همه اینها الان مسؤولیتش به دوش همه ماست و خصوصا شما آقایانى که در رأس امور هستید و اگر چنانچه همت نگمارید به اینکه بى اغماض مسائل را در وزارتخانه ها و در ادارات و در هر جا که هست حل کنید و باز در بین اینها اشخاصى باشند که بخواهند نگذارند امور به مجراى اسلامى خودش انسانى خودش جریان پیدا بکند چه بسا که ما قدم را به واپس برداریم . ادارات را باید با تمام قدرت تصفیه کنید، نه تصفیه از هر فردى که منحرف است ، آنها را تصفیه به یک معنا و تأدیب و تصفیه ، و تهذیب آنهائى هم که هستند لکن باز ادراک نکرده اند مسائل اسلامى را. و اسلام براى ما همه چیز آورده است و ما باید استفاده کنیم از آنها و امروز روز استفاده است . این اسلام بود که ما را بر مشکلات تا حالا، آنهم آن مشکلات بسیاربزرگ تاکنون غلبه داده

ص: 1

است . ماها هیچ کدام نمى توانستیم این کار را بکنیم و این اسلام است که ملت ما را منسجم کرده است و الان دارد انعکاس حقیقى را به سایر جاها هم مى اندازد و ما امیدواریم که انشأاللّه این پرتو اسلامى در همه کشورهاى اسلامى بلکه همه کشورهاى مستضعفین خودنمائى کند و همه انشأاللّه تربیت بشوند همانطورى که آمال اسلام و پیغمبر اسلام بوده است . پیغمبر اسلام براى اینکه مردم تربیت نمى شدند غصه مى خورد به طورى که خداى تبارک و تعالى او را تسلیت مى داد، در مشقت بود، خداى تبارک و تعالى به او خطاب مى کند که ما قرآن را نفرستادیم که تو در مشقت باشى . و براى ملتها از پدر براى اولادش ، از پدر مهربان براى اولادش بر ملتهاى عالم او بیشتر غصه مى خورد و کافرها را وقتى که مى دید اینها به مجراى طبیعى انسانى نمى آمدند، براى آنها متأسف بود و هر انسانى باید اینطور باشد که متأسف باشد براى آنهائى که نمى آیند به خط اسلام و خط انسانیت . بعضى از علماى بزرگ از قرارى که شنیدم فرموده اند که من براى اشخاص منحرف بیشتر دعا مى کنم براى اینکه آنها بیشتر احتیاج به دعا دارند. دل هاى انسانها، انسانهاى متعهد دلهائى است که رئوف و مهربان بر همه بشر است و همین جنگ هائى که پیغمبر اکرم میکردند یا تحمیلى بوده و یا گاهى وقت ها هم اتفاق مى افتاد که ابتدائى بوده است ، همان ها هم آثار رحمت الهى بوده است براى اینکه به دنبال تهذیب یک ملت ها، آنهائى که تهذیب بردارند باید تهذیب بشوند و آنهائى که مانع از تهذیب ملتها هستند باید از سر راه برداشته بشوند. این یک رحمتى است ، صورتش را انسان خیال میکند که کشتار است لکن واقعش بیرون کردن یک موانعى از سر راه انسانیت است و در ایران هم این مسأله که مى بینید که در همه جا براى ما هى طرح مى شود که اینها آدم مى کشند، اینها خیال مى کنند که ایران آدم مى کشد، ایران تا امروز یک دانه آدم را نکشته است ، ایران یک سباعى را که حمله کردند بر همه چیز اسلام ، ملت ، انسانیت ، آنها را اگر بتواند تهذیب مى کند و اگر بتواند با حبس ، آنها را نگه مى دارد تا تهذیب بشود و اگر نتواند تصفیه مى کند. این همان کارى است که همه انبیا از اول خلقت تا حالا کرده اند و آن اشخاصى را که دیگر قابل اصلاح نبوده اند، آن اشخاص را یا غرق کرده اند و یا از بین برده اند. در هر صورت تمام انبیا از صدر عالم تا کنون ، تمام انبیا یک جلوه رحمتى بوده است از خداى تبارک و تعالى و چنانچه موجودیت همه ما جلوه رحمت حق تعالى است . همین طور هدایت خداوند تبارک و تعالى به واسطه انبیا یک رحمت بزرگى است بر همه ، رحمه للعالمین است پیغمبر و همه انبیا رحمت بوده اند و این براى این است که این بشر متوجه نیست ، جاهل است نمى داند چه خبر است آن طرف ، نمى داند که راه انسانیت را اگر طى نکند چه خواهد گذشت بر او. از این جهت آنهائى که راه را مى دانند، مى دانند که این بشر به چه ظلالتى مى افتد و به چه زحمتهائى دچار مى شود از اعمال خودش ، از افکار فاسد خودش . همه چیز هم از خود آدم است . هیچ چیزى تهیه نشده است براى ما که از سابق تهیه کرده باشند که ما را بخواهند عذاب بدهند، همه اینها چیزهائى است که ما خودمان تهیه مى کنیم . هر عملى که ما در اینجا انجام مى دهیم یک صورت برزخى دارد و یک صورت ملکوتى دارد و ما به او مى رسیم . عمل خوب همین طور است و عمل بد هم همین طور است . بنابراین آنهائى که ، انبیا و اولیائى

ص: 2

که راه ها را مى دانستند، عواقب را مى دانستند، براى بشر غصه مى خوردند و جانفشانى مى کردند که مردم را نجات بدهند. یک جانفشانى است و فعالیتى است که میخواهد خودش برسد به نوائى مردم را وادار مى کند به شیطنت ، جوانها را وادار مى کند که خودشان را به کشتن بدهند تا بعد بیاید او زمام امور را به دست بگیرد. این یک طور است . یک طور هم این هست که همه چیزش را فداى بشر مى کند براى تهذیب بشر. انبیا اینطورند. انبیا یک روزشان براى خودشان صرف نشده است ، یک ساعتشان توجه به خودشان نبوده ، همه توجه به این بوده است که این مریض ها را، اینهائى که دارند خودشان را به چاه مى اندازند، اینهائى که دارند خودشان را به عاقبتهاى بسیار بد مى اندازند، اینها را نجات بدهند. ما هم باید آنقدرى که در توانمان است البته ما کوچکتریم از اینکه بگوئیم که انبیا مى کردند ما هم مى خواهیم بکنیم آنقدرى که در توانمان هست براى نجات ملت ها، براى نجات ملت خودمان و براى نجات ملتهاى دیگر از این ظلمت هائى که برایشان پیش آمده است ، از این گرفتارى هائى که برایشان پیش آمده است ما باید فعالیت بکنیم و این اشخاصى که در خلاف واقع شدند و خودشان ملتفت نیستند خصوصا این جوانهاى تازه رس ، این جوانها، این دخترها، این پسرها که این بى انصاف ها اینها را به خط اعوجاجى کشاندند، انحرافى کشاندند اینها را، ما جدیت باید کنیم به اینکه انشأاللّه تربیت بشوند اینها. هر کس صحبت مى کند صحبت بکند که اینها را به راه راست برگرداند، تربیت کند. آنهائى که در حبس هستند تربیت بشوند انشأاللّه . و آن راهى که انبیأ داشتند همین بود که تربیت و تهذیب . انبیا براى انسان آمدند، براى انسان سازى آمدند هیچ کار دیگرى نداشتند، آمدند این انسانها را که در صورت انسانند و دارند بر خلاف راه مى روند اینها را به راه راست ، به راه مستقیم هدایت کنند.

و من امیدوارم که این عید مبارک باشد بر تمام اسلامیان ، بر تمام مستضعفان و بر ملت شریف ایران ما که بحمداللّه ملت خوبى است و دولت و همه چیزى که الان ما داریم ، مجلس مان ، دولتمان ، قوه قضائى مان ، بحمداللّه الان همه خوبند و ما مى خواهیم خوبتر باشند و همه شما میخواهید خوبتر باشند و امیدوارم که همه اینها با این انسجامى که الان هست و نعمتى که خداى تبارک و تعالى به همه ما عنایت کرده است که من گمان ندارم از اولى که حکومت تشکیل شده در دنیا تا حالا یک همچو مجلسى اینطورى ، همچو مجلس خودمانى ، مجلس صفابین اشخاصى که هر کدام در یک مرکزى براى خودشان مثلا چه هستند، الان همه با هم هستیم ، همه با هم صحبت مى کنیم ، همه با هم مشکلات را مى گوئیم و توجه مى کنیم به مشکلات و من گمان نکنم که همچو چیزى تا حالا بوده و این یک نعمتى است که خداى تبارک و تعالى به ما عنایت کرده است و ما امیدواریم که قدر این نعمت را بدانیم و شکر این نعمت به این است که براى خدا و براى اسلام کار بکنیم و همه جهدمان این باشد که این ملت را و خصوصا این مستضعفین و این مستمندان را انشأاللّه ما از آن مشکلاتى که دارند، محرومیت هائى که در طول تاریخ اینها کشیده اند ما بتوانیم و شماها بتوانید انشأاللّه آنها را از این محرومیت ها نجات بدهید و همه آنها را انشأاللّه به رفاه در دنیا و آخرت انشأاللّه برسانید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 3

تاریخ :3 2/10/60

بیانات امام خمینى در جمع ائمه جمعه استان گیلان

اصولا دعوت به اسلام ، دعوت به وحدت است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

یکى از برکات این انقلاب این است که ما با آقایان و روحانیون همه کشور تماس نزدیک داریم و آقایان علما و ائمه جمعه تشریف مى آورند و با هم صحبت و درددل مى کنیم . آنچه مى خواهم عرض کنم این است که اسلام براى ما همه چیز آورده ، همین قضیه وحدت در قرآن کریم با تعبیرهاى مختلف روى آن پافشارى شده و به مردم گوشزد شده است . آنچه مهم است این است که مسلمین به اسلام و قرآن عمل کنند. اسلام همه مسائلى را که مربوط به زندگى بشر در دنیا و آخرت است و آنچه را مربوط به رشد و تربیت انسان و ارزش انسان است داراست . و هیچ مکتبى از مکتب هاى انحرافى که الان رایج است اینطور عنایتى که اسلام نسبت به مسائل دارد، ندارند. هیچ مساله اى نیست که در اسلام نباشد تا بگوشیم که ما آن را پیدا کرده ایم . اسلام همه چیز را گفته است لکن اشکال بر سر مسلمین است . همین مساله وحدت که شما تذکر دادید، الان بحمداللّه هفته وحدت است و به برکت این مولود سعید و فرزند بزرگوارش حضرت صادق علیه السلام بشر مى تواند به آمال خودش برسد.

این وحدت همان چیزى است که در قرآن کریم درباره آن سفارش شده است و ائمه اطهار علیهم السلام مسلمین را به آن دعوت کرده اند. و اصولا دعوت به اسلام ، دعوت به وحدت است . به این معنا که همه در کلمه اسلام با هم مجتمع باشند. لکن همانطور که مى دانید، نگذاشتند این وحدت تحقق پیدا بکند، خصوصا در این عصرهاى اخیر که زیادتر به اختلافات دامن زده اند چون کارشناس هاى آنها فهمیده بودند که اگر این اجتماع بزرگ اسلامى بهم نزدیک بشوند و به هم بپیوندند دیگر هیچ قدرتى نمى تواند با اینها مقابله کند و نسبت به آنها سلطه جوئى کند. آنها تنها راه را در این دیدند که براى مقاصد شوم خود بین همه گروه ها تفرقه بیندازند. شما دیدید در گذشته ، در هر شهر و در هر محله اى که دستجات مختلفى بودند، با هم اختلاف داشتند. آنها همه جا در سطح شهر و روستا اختلاف ایجاد کرده بودند، حتى بین خود روحانیون با هم و بین مردم نسبت به یکدیگر اختلافات ایجاد مى کردند که نگذارند این مجتمع با هم اتحاد پیدا کنند. و مع الاسف در بین بالاترین افراد روحانى و بالاترین افراد روشنفکر هم این مساله تاثیر کرده بود که حتى آنها هم در اختلافاتى که باید جلویش را بگیرند، خودشان را هم وارد مى کردند.

ص: 4

هر جا یک عالم عاقل متدین باشد، مسائل را اصلاح مى کند

البته امروز روزى است که همه ما مسائل را فهمیده ایم و خود مردم هم فهمیده اند و به برکت این انقلاب اسلامى دید سیاسى رعیت ها هم بالا رفته است . الان آنهائى که اصلا دخالت در اینگونه مسائل نمى کردند، داخل در این مسائل شده اند. امروز همه قشرهاى ملت مسائل را مى فهمند و رو به رشد هستند. زن ها که در گذشته از همه چیز جامعه محروم بودند، بحمداللّه در این سال هاى اخیر به طور شایسته و با حفظ موازین شرعى وارد شده اند و خودشان داراى کلاس و تبلیغاتند. روحانیون باید قدر این مسائل را بدانند و بدانند که اگر روحانى درست شد، همه چیز درست مى شود و اگر خداى نخواسته روحانى فاسد شد، عالم فاسد مى شود و این یک واقعیت است . من در جوانى در ایام تابستان که گاهى به بعضى از بلاد مى رفتم در بعضى جاها مى دیدیم که همه مردم خوبند از آن جمله محلات را مى دیدیم که همه مردمش متدین و خوبند، وقتى متوجه مى شدیم ، مى دیدیم که عالم خوب در آنجاست . بنابراین هر جا یک عالم عاقل و متدین باشد، مسائل را اصلاح مى کند و در مقابل اگر خداى نخواسته انحرافى در این قشر پیدا بشود این انحراف به مردم نیز سرایت مى کند.

امروز مسؤولیت بزرگى به دوش همه ماهاست ، همه ائمه جمعه ، همه ائمه جماعت ، همه علماى بلاد. امروز خدا دیگر از ما هیچ عذرى را نمى پذیرد. اگر ما در چند سال پیش از این عذر داشتیم که ما با سرنیزه نمى توانیم مقابله کنیم و اگر یک کلمه بگوئیم حبس است ، امروز دیگر تمام این عذرها منقطع شده و خدا حجت را بر ماها تمام کرده است . الان همه شما توانائى دارید که هر کدام محیط خودتان را با تفاهم با مردم و مسوولین امور اصلاح کنید. امروز همه ما موظفیم که عملا وحدت را در آن محلى که هستیم ایجاد کنیم ، شهریها در شهرها و روستائى ها در روستاها. اگر همه با هم تفاهم کنند و تبلیغ بشود به اینکه ما همه باید با هم باشیم و همه با هم کار کنیم ، مسائلى که هست حل مى شود و بحمداللّه الان مردم هم حاضرند. مساله کمبود روحانى که اشاره کردید، اینطور نیست که فقط شما کمبود روحانى داشته باشید بلکه سرتاسر کشور کمبود دارد و چون که در زمان این دو پدر و پسر فاسد همه چیز را از روحانیون گرفته بودند و فقط براى آنها مسجدى مانده بود که آن هم از نظر آنها باید زیر نظر فلان بازنشسته اداره مى شد و به این ترتیب همه جهاتتان محدود بود و شما نمى توانستید یک کلمه حرف بزنید و مسائل تان را بگوئید. برخلاف امروز که شما مى توانید همه کارى را بکنید و امروز که وجود افراد لازم است ، باید حوزه علمیه ایجاد کنند و افراد را براى آتیه تربیت کنید. الان اگر ما در مساله قضاوت که یکى از مسائل مهم اسلام است و با نوامیس و جان و مال مردم سر و کار دارد کمبود داریم براى این است که در گذشته قضاوت به دست روحانیون نبود تا افراد را تربیت کنند و اصلا در گذشته کتاب قضا یک کتاب منسى بود. در نتیجه امروز که قضاوت آزاد شده است و به دست شما اداره مى شود، مى بینیم که افراد نداریم و دچار مشکل شده ایم که انشأاللّه با همت همه این مشکل بر طرف خواهد شد.

والسلام علیکم ورحمة اللّه و برکاته

ص: 5

تاریخ : 60/10/26

بیانات امام خمینى در دیدار با فرمانده کل قوا و کلیه فرماندهان سپاه پاسدارانانقلاب اسلامى در جنوب کشور

ای کاش من هم یک پاسدار بودم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

شما باید خدا را شکر کنید که این عملیات اسلامى به دست شما اجرا مى شود، هرکس توفیق این عمل را ندارد. امروز صبح بعد از ملاقات با تنى چند از پاسداران به این فکر افتادم که ایکاش من هم یک پاسدار بودم ، اینها چه مى کنند و من چه کار. آنها مى روند با دشمن اسلام مى جنگند و من در اینجا هستم و نمى توانم . شما قدر خودتان را بدانید، خداوند به شما عنایت داشته است که شما را مهیا کرده است تا قرآن کریم و اسلام عزیز و میهن اسلامى را حفظ کنید. نظام الهى مقرر کرده است تا شما براى خدمت به اسلام انتخاب شوید و این پیش خدا ثبت است و ملائکه اللّه و خداوند پشتیبان شماست و دلتان قوى باشد. هر قدمى که براى اسلام بر مى دارید قدمى است الهى که خدا براى شما پیش آورده است . شما روى تدبیر و فکر عمل کنید، دیگر نه از کشتن بترسید و نه از کشته شدن . عمده این است که قصدتان خالص باشد که بحمداللّه هست . روحیه قوى این جوانان بیست ساله از امورى است که انسان را به تعجب وا مى دارد. مقصد امروز ما این است که این کشور آفت زده ، غربزده و سلطنت زده را به اسلام برگردانیم و غرضى غیر از این نداریم .

از مسائلى که خواستم تذکر دهم این است که نظم را کاملا رعایت کنید. شجاعت غیر از تهور است . شجاعت در جنگ حرکتى است قهرمانانه روى نقشه و نظم و حساب و حال آنکه تهور بى حساب و نظم بر دشمن تاختن است . کارها باید روى نظم و قاعده صورت گیرد. تکرار مى کنم کار وقتى روى نظم و قاعده و براى خدا بود دیگر خوفى نیست چه کسى کشته شد و چه کسى کشت . انشأاللّه شما موید به جنداللّه باشید و پیش بروید. دیشب وقتى دیدم عراقى ها تعدادى زن را زیر خاک کرده اند پیش خود گفتم ما هر چه فریاد بزنیم و بخواهیم به دنیا بگوئیم که اینها چه مى کنند، فایده ندارد. چون مظلوم هستیم و نمى خواهیم زیر بار کسى برویم ، باید این فشارها را هم تحمل کنیم ، ولى چون براى خدا کار مى کنیم دیگر چه باک ، هر چه مى خواهند علیه ما تبلیغات کنند و هر چه مى خواهند ما را بد جلوه دهند. امیرالمومنین على علیه السلام فرمودند تمام عالم اگر پشت به من کنند، من ابا ندارم . پس وقتى کار براى خدا باشد دیگر چه باک . هرکس براى خدا بیشتر کار کند بیشتر فحش مى شنود، کما اینکه شما پاسداران از همه بیشتر توهین شدید. خداوند شما را موفق کند.

ص: 6

تاریخ : 60/10/28

بیانات امام خمینى در دیدار با وزیر امور خارجه و کارداران سفارتخانه هاى جمهورىاسلامى ایران

وظیفه اسلامى ماست تا حیثیت اسلام و کشورمان را حفظ کنیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از اولى که جمهورى اسلامى تشکیل شد، من درباره سفارتخانه ها و سفراى این نظام ، به وزراى امور خارجه هر دولتى که روى کار مى آمد تذکر دادم و تاکید مى کردم که نمایندگان جمهورى اسلامى در خارج از کشور باید با نظام اسلامى کاملا تطبیق کنند. اگر افراد و وضع سفارتخانه و کیفیت اداره و برخوردها از سفارتخانه ها با جمهورى اسلامى مطابقت نداشته باشد، نبود سفارتخانه بهتر از بود آن است . اگر سفارتخانه هاى ما مثل سفارتخانه هاى زمان محمدرضا باشد دیگر چه توقعى است از اینکه قلم ها و زبان ها چیزى نگویند و ننویسند. آنها چیزهائى را که نیست جعل مى کنند، اگر خداى نخواسته باشد چه ؟ لذا وظیفه اسلامى و ملى شما و ماست تا حیثیت اسلام و کشورمان را حفظ کنیم . شما که خارج مى روید سعى کنید تا اشخاصى را برگزینید که انحراف نداشته باشند و اگر نمى توانید یکمرتبه اصلاح کنید، در فکر اصلاح تدریجى باشید. همه مى دانید که مسؤولیت وزارتخارجه به مناسبت سروکار داشتنش با خارج بسیار سنگین است ، لذا سعى کنید به هر مقدارى که امکان دارد سفارتخانه هایتان را در مسیر رشد و ترقى و تعالى اسلامى قرار دهید و سعى کنید نشریه اى داشته باشید تا مسائلتان را بیان کنید و به دروغ رادیوها و روزنامه ها تا آنجا که میسر است ، جواب دهید. انشأاللّه روزى این جمهورى موافق با خواست خداى تبارک و تعالى گردد. خداوند شما را موفق و موید کند.

ص: 7

تاریخ : 60/10/30

بیانات امام خمینى در جمع ائمه استان اصفهان و چهارمحال و بختیارى

تهذیب نفس در راس همه امور است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

قبلا باید از آقایان تشکر کنم که در این هواى سرد از راههاى دور، خصوصا که بعضى آقایان نقاهت هم دارند، تشریف آورده اند اینجا و امیدوارم که این برکاتى که به واسطه نهضت حاصل شده است که یکى اش هم همین مرابطه بین آقایان با هم باشد، مستدام باشد و همیشگى انشأاللّه . من نکته اى که آقایان هم مى دانند لکن تذکر است ، ما باید ببینیم که بیشتر صدمه اى که اسلام خورده است از چه خورده است و از چه گروهى و بیشتر چیزى که اسلام به او اهمیت داده است چه امرى است تا راه باز بشود براى کوشش ما که در این امرى که اهتمام دارد اسلام در آن کوشش کنیم و جلوى آن چیزهائى که بر اسلام وارد شده است ، صدماتى که بر اسلام وارد شده است ، انشأاللّه جلویش گرفته بشود. من گمان مى کنم که آن چیزى که به اسلام بیشتر از همه چیز ضرر زده است عدم تربیت صحیح است ، تحقق پیدا نکردن تهذیب و اخلاق اسلامى است . اگر شما در طول تاریخ اسلام بلکه همه انبیا توجه کنید و البته توجه دارید، آنقدرى که اسلام از این اشخاص منحرف و غیر مهذب صدمه خورده است و تمام ادیان صدمه دیده اند، از هیچ چیز دیگر ندیده اند. اصل اساس آن چیزى که به مکتب هاى توحیدى ضرر رسانده است و مانع شده است از اینکه رشد پیدا کنند، همین غیر مهذب بودن بود، گاهى از طرف اشخاصى که علم دارند و مهذب نیستند و بیشتر هم از طرف اشخاصى که جاهل بودند، که مهذب نبودند. و معلوم نیست که آنقدرى که از طرف عالم غیر مهذب اسلام صدمه دیده است ، از طرف جاهل غیر مهذب با اینکه عددشان زیاد است صدمه دیده است ، از طرف جاهل غیر مهذب با اینکه عددشان زیاد است صدمه دیده باشد. تمام مکتب انحرافى را اشخاص دانشمند و ملا ایجاد کردند، چه آن چیزهائى که مذهب سازى بوده است ، آنها هم اشخاص عالمى بودند که مذهب درست کردند، مذهب هاى انحرافى ، و چه مکتب هاى سیاسى که آنها هم از جانب اشخاص دانشمند و عالم بوده است . و آنقدرى که به مکتب توحیدى از این سنخ جمعیت که عالم بودند و همه جور علمى هم شاید مى دانستند، صدمه خورده است ، از هیچ طایفه اى نخورده است . از این طرف قرآن هم که کتاب زنده الهى است ، این هم آنقدرى که دنبال این بوده است که تهذیب کند مردم را، دنبال چیزهاى دیگر نبوده است . اصلا مى شود گفت که قرآن براى همین مقصد آمده است ، براى اینکه بشر به این مطلب از همه

ص: 8

چیز بیشتر احتیاج داشتند. قرآن کتابى است که براى انسان سازى ، از تمام مراحلى که انسان طى مى کند، قرآن در همه مراحلش دعوت دارد و راه دارد و تمام قصه هائى که در قرآن نقل شده است ، گاهى هم تکرار شده است ، براى این بوده است که مساله اهمیت داشته است و این قصه ها راهنماى مردم بوده است و براى تهذیب بوده است . قرآن کتاب احکام نیست . کلیات را، کلیات احکام را، اصولش را ذکر فرموده است آن . قرآن کتاب دعوت است و کتاب اصلاح یک جامعه است که بعد از اینکه به قرآن اصلاح شد جامعه ، به سنت نبى و اخبار وارده از طرف پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) به وسیله ائمه هدى و روات ، آنها عمل بشود. از این جهت این دو نکته اسباب این مى شود که ما توجه به این بکنیم که هم خودمان را تهذیب بکنیم ، براى اینکه اهم امور این است نزد اسلام و اگر علم بلاتهذیب باشد ضررش از جهل بدتر است ، هم خودمان را تهذیب بکنیم و هم خودمان را متوجه به حق تعالى و احکام حق تعالى بکنیم و هم جامعه را به این راه دعوت کنیم که الحمدلله امروز تقریبا همه مسائل تهذیبى و مسائل اخلاقى قابل دعوت است و هیچ مانعى از این نیست . اگر سابق شما مى خواستید که بعضى از احکام الهى را منتشر کنید یا بعضى از اخلاق فاسده را ذکر بکنید، حتى در یک جاى محدود هم نمى توانستید، براى اینکه آنهائى که مخالف شما بودند آنقدر فاسد بودند که شما از هر صفت زشتى که اسم مى بردید، آنها به ریش مى گرفتند و جلوى شما را مى گرفتند و امروز بحمداللّه این فرصت براى ما، براى شما آقایان علما، براى همه علماى اسلام در ایران پیش آمده است که راه باز است براى مهذب کردن مردم و دعوت مردم به صلاح . بنابراین ، آن چیزى که در راس همه امور است ، براى همه ماها اول تهذیب نفس است و در خلال او تهذیب مردم است . اگر انسان خودش مهذب نباشد نمى تواند دیگران را تهذیب کند، حرف اثر ندارد. وقتى که آقایان خودشان را تهذیب کردند، خصوصا ائمه جمعه که سر و کارشان با توده هاى عظیم مردم است ، ائمه جماعت هم هست ، اما ائمه جمعه بیشتر الان مورد توجه هستند، آنها باید انشأاللّه به مقام عالى تهذیب برسند و مردم را هم دعوت به این مطلب بکنند. تمام آن مسائلى که در اسلام است ، حتى مسائل سیاسى اش ، مسائل تهذیبى است ، براى درست کردن آدم است . ما نباید همه مسائل را حالا دنبال مسائل سیاسى قرار بدهیم ، باید همه مسائل را دنبال مسائل اسلامى و خصوصا این وجهه تهذیب مردم . شما ملاحظه مى فرمایید که لحن قرآن در این باب از همه ابواب دیگر لحنش زیادتر و بیشتر تاکید در آن دارد، چندین آیه قسم هست و بعدش (قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها) او به ما مى فهماند که اساس مسائلى که همه چیز به آن درست مى شود، آن تهذیب است و اساس همه مسائلى که انحرافى است ، این عدم تهذیب است و (دسى ) در نفس انسان است ، (دسى ) شیطان است . بنابراین باید ما سرلوحه همه امورمان را این قرار بدهیم .

شاید هیچ انقلابى مثل انقلاب ایران مورد تهاجم واقع نشده باشد

البته گرفتارى الان براى ما، براى ملت خیلى زیاد است ، یعنى شاید در هیچ انقلابى اینطور مثل انقلاب ایران مورد تهاجم واقع نشده باشد، براى اینکه انقلاب هاى دیگر یا انقلاب هاى چپى بوده یا

ص: 9

راستى بوده . اگر چپى بوده چپى ها تاییدش مى کردند، راستى ها مخالفش بودند و اگر بعکس بوده آنها تایید مى کردند و آن دسته مخالف بودند. اما انقلاب اسلامى از باب اینکه از اول اسلامى بوده اینطور نبوده است که یک نفر فرض کنید که غربزده یا شرق زده آمده باشد و انقلاب کرده باشد و مردم را دعوت به انقلاب کرده باشد، کودتا کرده باشد. مساله کودتا نبوده است ، مساله قیام یک ملت براى اینکه از دست ظلم داخل و خارج به تنگ آمده است . قیام یک ملت است در مقابل همه قدرت ها، مهیا هم باید باشد براى اینکه همه قدرت ها به او تهاجم کنند و هیچ توقع ما نداریم که امریکا با ما سر مصالحه داشته باشد یا شوروى . همه اینها مى بینند که اگر این انقلاب در ایران انشأاللّه به ثمر برسد و آنطورى که خواست اسلام است تحقق پیدا بکند، ناچار این انقلاب به خارج صادر مى شود، هیچ احتیاجى به این نیست که کسى هم برود این کار را بکند البته تکلیف است که دعوت بشود همه جا، اما اگر این انقلاب را مردم دنیا که الان متوجه به آن هستند، هم زورمندها متوجهند که احساس خطر مى کنند و هم مظلوم ها متوجهند که شاید این راهى باشد براى نجات ، این انقلاب اگر انشأاللّه به آن مقصد اعلاى خودش برسد و اسلام در اینجا حکومت داشته باشد و هیچ حیثیت دیگرى غیر اسلام نباشد، این خطرى است براى قدرت هاى بزرگ و وابستگان آنها و راه امیدى است براى مستضعفان جهان ، همان معنائى که تمام انبیا از صدر عالم تا حالا دنبال او بودند. همه انبیا آمدند و با قلدرها دعوا کردند. البته آنهائى که مى خواهند انبیا را قبول نکنند و وابستگان به انبیا را محکوم کنند، آنها مى گویند که دین براى این است که مردم را تخدیر کند، اینها تخدیر مى کنند و قدرت هاى بزرگ مى چاپند. ولى هر کس نگاه کند به سیره انبیا از صدر عالم تا حالا، مى بینید که آنى که اطراف انبیا جمع شدند مظلوم ها هستند، آنى که مقابل انبیا بودند قلدرها بودند. ما هیچ نبى اى را سراغ نداریم که با یک قلدرى ساخته باشد به ضد ملت خودش و هیچ وصى نبى اى را سراغ نداریم که ساخته باشد به ضد ملت خودش . این سیره انبیا از صدر عالم تا زمان خاتم همین بوده است که در مقابل این قدرت هائى که ظالم بودند، منتها هر کدام در یک محیطى بودند، از آنجا شروع کردند. حضرت موسى در یک محیطى بوده از آنجا شروع کردند. لکن مقصد این بوده است که ریشه استکبار را از جهان بکنند و مردم مظلوم را از این ظلم هائى که بر ایشان مى شود نجات بدهند. از این جهت با شما دو طایفه به شما توجه دارد، یک طایفه مستکبرین و سودجوها و طوایفى که به آنها وابسته هستند، آنها را توقع نداشته باشید که با شما صلح بکنند، آنها نخواهند صلح کرد، آنها همه شان همان برنامه فرعون ها را دارند که سر سازش هیچ ندارند، و یک دسته هم مستضعفین جامعه هستند که اکثریت و یک اکثریت محروم هستند، این دسته هم با شما هستند. هیچ اشکال ندارد که این برنامه شما اگر چنانچه در خارج تحقق پیدا کند، تمام مظلوم هاى جهان دورش جمع مى شوند. حالا مثل _ زمان هاى _ زمان سابقى که انبیا بودند نیست ، براى اینکه انبیا چقدر زحمت بکشند که از یک شهرى به شهر دیگر منتقل کنند. خوب ، هیچ وسایل نبود. در مکه باید سیزده سال رسول اکرم باشند و نتوانند مطلب خودشان را به حجاز برسانند، تا برسد به جاهاى دیگر بخواهند برسانند. چقدر معطلى دارد. قاصدى باید برود، چند ماه طول مى کشد تا برسد

ص: 10

به آنجا، از این مسایل . حالا هر مطلبى که اینجا گفته مى شود، چند ساعت بعدش در همه دنیا منتشر است ، رادیوها مى گویند که چه مى کنند. لهذا الان حجت بر ما بیشتر است و اهمیت تبلیغ هم زیادتر، براى اینکه تبلیغ شما در اینجا و تهذیب مردم آن نیست که توى مسجد شما تهذیب دارید، مهذب مى کنید مردم را. نخیر، این انعکاس پیدا مى کند و رادیو مى گوید و خارج هم مى رسد. بنابراین ، ما امروز مواجه هستیم با همه قدرت ها که مخالف ما هستند و مظلوم هم هستیم . تمام تبلیغاتى که در تمام جاها هست ، تقریبا تمام جاها، آنهائى که ساکتند، ساکتند، آنهائى که حرف مى زنند همه به ضد اسلام و به ضد جمهورى اسلامى صحبت مى کنند، آنهائى که یک خرده عاقل ترند مى گویند اینها اسلامى نیستند. دل مثلا کارتر یا بگین براى اسلام مى سوزد که ما چون اسلامى نیستیم ، آنها متاثرند! (اى واى ! چرا اسلام در ایران تحقق پیدا نمى کند؟!) آنها هم که از خودمان هستند که یعنى ایرانى هستند، آنهائى که در زمان حکومتشان با اسلام در جنگ بودند، حالا دلسوزى مى کنند براى اسلام که این مملکت اسلامى نیست ! تمام هم و غم اینها که در خارجه رفتند این است که چون اسلامى نبوده از این جهت ما پشت کردیم به آن . و آنهائى که بى عقل هستند، آنها دیگر این مسایل را طرح نمى کنند، آنها اصلش با اصل تبلیغات اسلام مخالف هستند. بنابراین شما مواجه هستید امروز با تمام تبلیغات مخالف ، یعنى هیچ شاید رادیوئى پیدا نکنید، الا اینکه مگر خیلى نادر باشد، الا اینکه حمله مى کند به ایران ، به نهضت ایران ، به حکومت ایران ، به چه و همه هم تقریبا مى گویند که ملت مخالف با اینهاست ، کانه چند نفر معمم آمدند بدون اینکه ملتى در کار باشد، ارتش هم که مى گویند مخالف با اینهاست ، نه اینکه ملتى باشد، بدون اینکه ارتشى باشد، بدون اینها زمام امور را به دست گرفتند. این ملتى که همه مى دانند، نه این است که ما مى دانیم ، آنها مى دانند مسائل را و مى دانند قضیه اینکه ملت چکاره است و چه مى کند و با کیست ، اینها را همه مى دانند لکن از باب اینکه خوب ، خود تبلیغات یک مساله است ، لااقل براى خارج یک جوهایى درست مى کنند. اینها همه شان دنبال این هستند که این نهضت اسلامى را شکست بدهند که مبادا در ایران درست تحقق پیدا کند و تا آخر دست آنها کوتاه بشود و مبادا از ایران به سایر جاها و منطقه هاى دیگر سرایت بکند و صدور پیدا بکند که دست قدرت هاى بزرگ از جهان کوتاه بشود. از این جهت آنها روى این زمینه با شما مخالف هستند. لکن آن چیزى که دل ما و شما و همه را گرم مى کند تاییدى است که خداى تبارک و تعالى از ما مى کند، ما که خودمان قدرتى نداریم و نداشتیم و نخواهیم داشت ، هر چه هست از اوست ، هر قدرتى که هست از اوست ، منتها اگر ملت ها، اگر دولت با خدا باشند، خداى تبارک و تعالى تاییدشان مى کند و اگر چنانچه بر ضد باشند، خداى تبارک و تعالى رهایشان مى کند به حال خودشان . بنابراین ما باید کارى بکنیم که در مقابل این قدرت هاى بزرگى که در مقابل ما هستند و این تبلیغات بزرگى که الان مى شود بر ضد ماها، کارى بکنیم که بهانه دیگر دست آنها ندهیم . یک فرض کنید که امام جمعه اگر خداى نخواسته در یک محلى یک خطاى جزئى بکند، یک اشتباهى بکند، این مساله کم کم مى رسد به دست منافقین و امثال اینها و گروه هاى چپى ، اینها مى رسانند آن را به همه جا و همه جا رویش تکیه مى کنند و بحث مى کنند. ما آن کارهائى که نکردیم و

ص: 11

هیچ وقت هم در ایران نخواهیم کرد مثل کشتن بچه و کشتن غیر بالغ و اینها، چقدر اینها دارند تکیه به آنها مى کنند که خیر، این حکومت اسلامى دارد بچه ها را چه مى کند، بدون محاکمه ، بدون بازرسى ، همین طورى توى خیابان ها مى ریزند و مى کشند و امثال اینها. این چیزهائى که همه مى دانند که نشده است ، دارند براى ما مى گویند. آن چیزى که خواص مختلفى دارد که جاهاى دیگر ندارد، این ، این انقلاب اسلامى ایران است . اولا اسلامى است ، هیچ انگیزه اى غیر اسلام ندارد، یعنى شما از آن اول کشور تا آخر کشور هر جا بروید، مردم فریادشان این است که ما جمهورى اسلام را مى خواهیم . ما اسلام را مى خواهیم . همین طور هم هست . یکى اینکه این انسجامى که پیدا شده است بین شان ، یعنى تمام ملت ما با هم منسجمند، یک عده قلیلى هم هستند که خوب ، همه جا عده قلیل هست که آنها مخالف با اسلام هستند والا توده هاى بزرگ مردم همراهند با شما. این هم یک خصوصیتى است که در این انقلاب است .

همه مسوولین در سرتاسر کشور از خود مردم هستند

و یک جهت دیگر هم این تحولى است که پیدا شده در همه جا. شما ملاحظه بکنید، شاید، بعضى آقایان یادشان باید باشد، همین در زمان قاجار هم که دیگر این آخرى با ضعف زندگى مى کردند معذلک حکومت هایشان در هر جا حکم یک سلطان داشت ، حکم یک پادشاه را داشت ، هر کارى مى خواست مى کرد و بسیارى از جاها را هم اجاره مى دادند. این فرض کنید که استاندارى که مى خواست یک جایى برود، آن والى که مى خواست برود فرض کنید والى خراسان بشود، خراسان تیول او بود و آن وزیر بالا و آن فرض کنید که امیر و الا، آن یک وجهى مى داد خراسان را مى خرید. بنا هم بر این بود که تو برو هر کارى مى خواهى بکن ، ما گوش نمى دهیم به حرف هاى مردم . او مى رفت آنجا هر کارى دلش مى خواست مى کرد، مردم را هر طور مى خواست عذاب مى داد و البته آن پولى که داده است باید در آورد با اضافاتش ، پول ها هم در مى آمد. الان شما در سرتاسر کشور ملاحظه بکنید از نخست وزیر و رئیس جمهورش بگیرید تا آن پائین ها هر که هست ، مى بینید که یک مردمى هستند که از خود مردم هستند. رئیس جمهور یک طلبه اى بوده است سابق و بعد هم یک آقایى شده است و بعد شده است رئیس جمهور. نه دستگاهى اینها را دارند و نه افکارى اینها را دارد و همین طور همه وزرا. این وزرا گاهى وقت ها جمعیتى مى آیند اینجا و مخلوط به هم هستند، آدم تمیز نمى دهد که این پاسدار هست یا وزیر. من حکومت هاى کوچک را دیده ام که وضعشان چطور بود و با چه وضعى بیرون مى آمدند. وقتى بیرون مى آمدند، مردم همه صف مى کشیدند برایشان تعظیم باید بکنند. با بساط مى آمد بیرون یک حکومت فرض کنید که جاى کوچکى ، اما حالا نخست وزیرش مى آید، مردم باشند مثل سایرین . این هم یک مساله اى است که الان در ایران تحقق پیدا کرده است . جاهاى دیگر نیست این مسائل که همه مردمى هستند و همه هم با هم هستند و لهذا هم مردم پشتیبان دولتند و هم مردم پشتیبان ارتشند، هم ارتش و دولت با مردم هستند و این یکى از رمزهاى بزرگ پیروزى این چیز است .

ص: 12

فراوانى یکى از نعمت هاى بزرگى است که ما داریم

و اما اینکه نباید هیچ فرض کنید که اشتباهى باشد، نباید هیچ گرفتارى باشد ، خوب ، چطور نباید و چطور مى توانند. شما فرض کنید که گرانى الان هست ، خوب ، همه ما مى دانیم گرانى هست اما با تمام قوا دارند کوشش مى کنند که بتوانند، نمى توانند. انقلاب واقع شده است ، فراوانى است ، این یکى از نعمت هاى بزرگى است که ما داریم . شما شاید خیلى هاتان شاید یادتان هست که در همین جنگى که به ما مربوط نبود، جنگ عمومى دوم که به ما مربوط نبود، در ایران دیگر نان پیدا نمى شد. من یادم است که در قم که مى رفتند منزل و برمى گشتند، دکان نانوائى هیچ باز نبود، سنگکى اصلش در قم نبود، یک نان هائى ، در تهران که بودیم یک نان هائى درست مى کردند که رنگش با رنگ عباى شما شبیه به هم بود، مردم این نان ها را مى خوردند آنوقت ، امروز شما مى بینید که از حیث ارزاق بحمداللّه خدا لطف کرده است و از ارزاق مردم دیگر نگرانى ندارند گرانى هست البته ، اما نمى شود در یک انقلاب هیج چیز نباشد، لازمه هر انقلاب این است که یک اختلافاتى باشد، یک عرض بکنم که اشرار در اطراف چه بکنند. در هر شاه مردگى که در سابق واقع مى شد یکدفعه ایران به هم مى خورد، اشرار در اطراف چه بکنند. در هر شاه مردگى که در سابق واقع مى شد یکدفعه ایران به هم مى خورد، شاه مى مرد یکدفعه خان ها سر درمى آوردند و دزدها سر درمى آوردند و به هم شلوغ مى شد تا دوباره یک زحمتى کشیده بشود، باز یک آرامش نسبى پیدا بشود، آن هم نسبى . والحمدلله حالا این مسائل کم است ، نه اینکه نیست ، هست ولى کم است . مردم ، اگر اینهائى که یادشان است جنگ دوم جهانى که به ما هیچ مربوط نبود، ما سر پل بودیم ، سر راه بودیم ، آمدند گرفتند اینجا را و به مجردى که گرفتند، همه چیز نادر شد، دیگر هیچ پیدا نمى شد، حالا بحمداللّه پیدا مى شود. حالا فرض کنید یک چیزى کم یافت بشود این را نباید ما هى بگوئیم که ما چه بکنیم ، مردم بگویند ما چه بکنیم . خوب ، مردم که دیدند این مسائل را، مردم که دیدند این گرفتارى را، مردم که شنیده اند گرفتارى هاى جاهاى دیگر را، خوب ، براى چه شکایت مى کنند؟ بحمداللّه فراوانى است ، یعنى گرسنگى نیست توى کار، اینطور نیست که مردم نان پیدا نکنند، اینطور نیست که مردم ارزاق را نتوانند پیدا کنند، کمیاب گاهى مى شود اما آن هم ارزاق عمومى کمتر کمیاب مى شود. یکدفعه مى خواهند آقایان که ، آنهائى که توقع دارند و هى شکایت مى کنند، یکدفعه از آن حال انقلابى برگردند به یک حال آرامشى که هیچ کسى در هیچ جا به ما کار نداشته باشد، خوب ، مایى که الان مواجه هستیم با تمام قدرت هاى عالم ، همه از هر طرف به ما فشار مى آورند، همه از هر طرف به ما مى خواهند ظلم بکنند معذلک دولت ایران و ملت ایران اینطور سر پاى خودش ایستاده است ، در خودش جنگ است ، یک سال و نیم است که جنگ است ، هر وقت جنگ باشد در یک جایى ، همه جایش به هم مى خورد، جنگ است و همه جا آرامش است ، مناطق جنگى هم بحمداللّه با قدرت دارند پیش مى روند، توقع این نباید مردم بکنند، آقایان به مردم نصیحت کنند که توقع اینکه یکدفعه همه گرفتارى ها رفع بشود، یکدفعه شما در کدام حکومت از صدر اسلام تا حالا، حکومت رسول اللّه را بگیرد و حکومت امیرالمومنین سلام اللّه علیه را و بعدش هم که دست هاى آنهائى بودند که فروختند، خوب ، ملاحظه کنید که در همان زمان حضرت امیر همچو نبود که همه اینهائى که

ص: 13

مى روند اطراف و از طرف چیز، همه شان یک مردم سیرى باشند، اصلش بسیاریشان کارهاى خلاف هم مى کردند، افرادى باعث ناراحتى ، حضرت امیر هم چیز مى کردند، حضرت امیر هم اقدام مى کرد چیز مى نوشت به آنها، در صورتى که آنوقت آرامش بود در همه جا، الا زمان حضرت امیر، البته از داخل خیلى خراب بود. در هر صورت من گمان مى کنم که ما اگر چنانچه راجع به این گرفتارى هاى جزئى که داریم و آن گرفتارى هاى بزرگ بحمداللّه رفع شده است ، آنقدر کارها شده است براى این مردم ، اگر راجع به این گرفتارى هاى جزئى که هست و لازمه یک انقلابى هست و باید هم دنبالش بروند و همیشه هم گفته مى شود که دنبالش بروید، اگر راجع به اینها، خوب ، اینها ناشکرى بکند، یک وقت خداى نخواسته عنایت خدا برگردد از ما. ما باید شکر نعمت هاى خدا را بکنیم . شما در سرتاسر ایران الان یک مشروب فروشى دیگر نمى بینید. خوب ، باید چه بشود؟ یک دانه از آن خانه هائى که بود شما مى دانید، همه تان شنیدید البته که در سرتاسر شهر، ما همدان که بودیم مى گفتند مشروب فروشى در همدان بیشتر از نانوایى است ، بیشتر از کتابفروشى است ، تهران بدتر از آنجا، الان شما سرتاسر ایران وقتى بیائى ببینى یک همچو کارهاى خلاف نیست . این کارهاى خلاف آقایان که مضر به حال اسلام بود و آنطور راهى که آنها داشتند پیش مى رفتند که خجالت دارد که انسان اسمش را ببرد که آنها مى خواستند چه بکنند، مى خواستند چه بساطى درست بکنند و بحمداللّه دست آنها کوتاه شد و مملکت الان یک مملکت نیمه اسلامى است . البته گرفتارى هست از باب اینکه نمى شود این گرفتارى ها یکدفعه رفع بشود. باید مردم را هدایت کنید و انشأاللّه مسوولین هم با شماها موافقت مى کنند، شما هم با مسوولین موافقت مى کنید در ساختن مملکت و در ساختن مردم . و مردم هم باید توجه بکنند به اینکه دولت دنبال این هست که بسازد و آنطورى که گزارش داده مى شود از جهاد سازندگى و از سایر کارهایى که تاکنون شده است ، در ظرف آن پنجاه سال به قدر این دو سال با همه این گرفتارى هائى که دولت داشته است ، نشده است . آمار وقتى داده مى شود، خوب ، آمار داده مى شود، وقتى آمار را مى دهند راجع به ساختمان مدرسه ، در تمام دوره آنها به اندازه این دوره ، شاید این دوره نصف تمام آن دوره ها باشد، چیز درست کرده باشند، مدرسه درست کرده باشند. چقدر حمام ، چقدر مسجد، چقدر راه کشیدند، چقدر کار کردند. خوب ، کارهایى است که شده ، ما نباید هى انگشت بگذاریم روى آن که نشده است . خوب ، یک قدرى هم اظهار تشکر از این که شده است باید بکنیم ، یک قدرى هم مردم را آگاه کنیم به اینکه در انقلاب فراوانى نعمت بودن ولو گران است گرانى سرسام آور هم است لکن بودن این نعمت در بین مردم ، این یکى از نعمت هاى بزرگ خداست که در انقلابات دیگر این حرف ها نیست در کار. الان هم در بعضى از جاهائى که یک انقلابى شده است ، از عدم ارزاق و از نبودن اینهاست ، ناله مى کند. بنابراین ما نباید توقع داشته باشیم که همه مسائل درست بشود و تمام افرادى که دارند کار مى کنند، در دولت هستند، تمامشان یک آدم هاى مهذب باشند. نیست همچو چیزى ، نمى شود یک همچو چیزى . ما نداریم الان کسانى که بروند همه جا و مردم را دعوت کنند. حوزه ها مجهز نیستند، براى این کارها نبودند، از باب اینکه همه چیز از دست آنها خارج بود، حتى تبلیغ نمى توانستند درست بکنند، از

ص: 14

این جهت نمى توانستند این کار را... الان ما کمبود داریم نسبت به روحانیت ، کمبود داریم نسبت به مبلغ ، کمبود داریم نسبت به این مسائل و باید به تدریج درست بشود. مایوس نشوید و انشأاللّه با خدا هستیم و خدا با ما هست . ما مى خواهیم که مملکت را اسلامى اش کنیم به همه معانى ، همه شما آرزویتان هم همین است که این مملکت اسلامى بشود و همه احکام اسلام در آن جارى بشود و یک همچو آرزویى که ما داریم ، خداوند ما را تایید مى کند انشأاللّه . انشأاللّه خداوند همه شما را تایید کند، موفق باشید، موید باشید و مردم را هدایت کنید، مشکلات را طورى کنید که مردم خیال نکنند که ما الان مشکلاتى داریم که دیگر قابل حل نیست . نه ، مشکلاتى هست ، البته هست اما دنبالش هستند و قابل حل است ، انشأاللّه حل مى شود همه .

والسلام علیکم ورحمة اللّه و برکاته

ص: 15

تاریخ : 60/11/2

فرمان امام خمینى به آیت اللّه مهدوى کنى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ محمدرضا مهدوى کنى دامت افاضاته

جنابعالى را به عضویت ستاد انقلاب فرهنگى منصوب مى نمایم . امید است با همکارى و همفکرى با اعضأ محترم این ستاد و نیز افراد صاحب نظر متعهد و اساتید و دانشجویان محترم و مسوول ، در هر چه سریعتر بازگشائى دانشگاه هاى کشور کوشش نمائید. انشأاللّه ملت شریف ایران در آینده اى نزدیک شاهد فعالیت علمى دانشگاهى در سراسر ایران باشند.

توفیق جنابعالى و سایر اعضأ محترم و همه افرادى که در این زمینه کوشش مى نمایند را از خداوند متعال خواستارم .

والسلام علیکم

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 16

تاریخ : 60/11/2

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ احمد احمدى دامت افاضاته

جنابعالى را به عضویت ستاد انقلاب فرهنگى منصوب مى نمایم . امید است با همکارى و همفکرى با اعضأ محترم این ستاد و نیز افراد صاحب نظر متعهد و اساتید و دانشجویان محترم و مسوول ، در هر چه سریعتر بازگشائى دانشگاه هاى کشور کوشش نمائید. انشأاللّه ملت شریف ایران در آینده اى نزدیک شاهد فعالیت علمى دانشگاهى در سراسر ایران باشند.

توفیق جنابعالى و سایر اعضأ محترم و همه افرادى که در این زمینه کوشش مى نمایند را از خداوند متعال خواستارم .

والسلام علیکم

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 17

تاریخ : 60/11/4

بیانات امام خمینى در جمع اساتید، اعضاى هیأت مدیره و دانشجویان مدرسه عالى علومتربیتى و قضائى قم ، مسؤولان ستاد مرکزى جهاد سازندگى ، فرماندهان سپاه پاسداران ، گروهى از مسؤولین جمعیت هلال احمر، طلاب و اقشار مردم کاشان واندیمشک

چیزهایى که بر ضد این نهضت است به دست خود ملت از سر راه برداشته مى شود

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من باید تشکر کنم از آقایانى که در این سرما و زحمت تشریف آوردند اینجا و اینجا را مفتخر کردند به وجود شریف خودشان ، هم از بانوان و دوشیزگان قم و هم از علماى اعلام حوزه علمیه و هم از پاسداران و هم از جهاد سازندگى و دیگران و آقایان طلاب کاشان . انشأاللّه خداوند همه ما و شما را موفق کند که به اسلام و خواست اسلام تا آخرین نفس پایدار باشیم و از هیچ توطئه یا تهدیدى خوف نداشته باشیم .

ما چند جور گرفتارى داریم ، یک جور گرفتارى هاى داخلى که همه مى دانید از جهت جنگ و از جهت فسادهائى که گروه هاى فاسد مى کنند و از جهات کمبودهایى که داریم ، اینها به نظر مى آید که خیلى اسباب این نشود که ما عقب نشینى کنیم . ما و شما آقایان و همه ملت که همه با هم هستند، گرفتارى هاى داخلى را حل مى کنند و امروز یک گرفتارى غیرقابل حلى ما نداریم . البته کمبودهایى داریم از قبیل کمبود قاضى ، کمبود مبلغ که این به عهده علماى حوزه علمیه قم و سایر حوزه هاست که با کمال کوشش در این مطلب پافشارى کنند و وجود قاضى امروز خیلى محل احتیاج است و چند هزار قاضى ما لازم داریم ، ایران لازم دارد و آن باید به همت والاى علمأ بلاد و مدرسین محترم حوزه علمیه قم ایدهم اللّه تعالى این کمبود ولو به دراز مدت ، اما نه خیلى دراز مدت ، این کمبود انشأاللّه حل بشود و حل مى شود. و همین طور تربیت مبلغین ، مبلغین امروز خیلى مورد احتیاج است . در شهرها، در روستاها، در مناطق جنگى و همه جا، در کارخانه ها، همه جا مبلغ مورد احتیاج است و کمبود داریم . بسیارى از اوقات مى آیند اینجا و شکایت دارند از اینکه نداریم مبلغ . باید باز حوزه علمیه خصوصا حوزه هاى علمیه همه جا خصوصا حوزه علمیه قم همت کنند که این نقیصه را هم انشأاللّه رفع کنند و مساله اى نیست و خواهد رفع شد.

جنگ هم یک مساله اى بود که انسان خیال مى کرد که یک هائله اى است براى ما و یک

ص: 18

مساله اى است بسیار مهم لکن معلوم شد که منافعش بیشتر از ضررهایش بود. آن انسجامى که در اثر جنگ ، بین قشرها پیدا شد و آن معناى روحانى و معنوى اى که در خود سربازان عزیز از ارتش و ژاندارمرى و سپاه پاسداران به نمایش گذاشته شد و آن روح تعاونى که در همه ملت از زن و مرد در سرتاسر کشور تحقق پیدا کرد، به دنیا فهماند که این مساله اى که در ایران است با همه مسائل جداست . اینجا از باب اینکه اصل نهضت را خود ملت کرد و به ثمر رساندنش هم به دست خود ملت شد، چیزهائى که برضد این نهضت و برضد این انقلاب است ، باز به دست خود ملت از سر راه برداشته مى شود و انشأاللّه این هم به زودى حل خواهد شد.

مساله گرانى و مساله احتکار و اینها هم کرارا گفته شده است به اینکه اینهائى که گرانفروشى مى کنند، اینهائى که احتکار مى کنند، اینها انصاف داشته باشند که این ملتى که با خون خودش و با زحمت خودش شما را به از آن اختناق بیرون آورد و مساله آن ناامنى به صورت قانونى را از بین برد، هیچ انصاف نیست که شما با این ملت و این _ با این مستضعفین اینطور کنید. مى دانید که گرانى و احتکار تلخى اش به ذائقه مستضعفین و عامه مردم محروم است ، مشکل براى اینهاست و الا آنهایى که بالانشین اند و از طبقات مستکبر هستند و بالانشین ، آنها برایشان این امور خیلى مطرح نیست ، هم ذخیره ها دارند و هم اموال زیاد، هر قیمتى هم باشد مى توانند تهیه کنند، این مستضعفین هستند که بار این زحمت به دوش آنهاست و بار انقلاب هم به دوش قوى محترم آنها بود و هست و امیدواریم که این مساله هم حل بشود، با انصاف فروشندگان و ثروتمندان و با توجه اولیأ امور. این مسائل داخلى یک مسائلى است که ولو به دراز مدت حل مى شود. بحمداللّه جهاد سازندگى به طورى که آقا خواندند و ریز این فعالیت ها را دادند، بسیار انسان را دلخوش مى کند و امیدوارم که فعالیت بیشتر از این بشود و به روستاها، به مستضعفین ، به محرومینى که در طول تاریخ محروم بودند، به اینها بیشتر رسیدگى بشود و مى شود. و من تشکر مى کنم از اینهمه زحمت ها و امیدوارم که از این به بعد هم آقاى نورى که در این جرگه وارد شده اند، با هدایت هائى که مى کنند و زحمت هائى که مى کشند و با زحمت هاى سایر برادرهاى محترم مشکل هم هر چه باشد، انشأاللّه حل بشود. مشکل هاى داخلى ما یک قسم مشکلات هست که به دست خودمان باید حل بشود و همه ملت باید در این باب کوشش کنند، آنهائى که کار مى توانند بکنند کار بکنند، زراعت مى توانند بکنند زراعت بکنند و این مشکل را، مشکل اقتصادى را با دست خود ملت انشأاللّه حل بشود و ملت ما به خودکفائى انشأاللّه برسد.

دانشگاه را باید با جدیت باز کنند و به طور حتمى اسلامى اش کنند

مشکل دانشگاه هم حل شده است و مى شود. من از بعضى روزنامه ها گله باید بکنم که گاهى در تیترهایشان یک مطلبى که از یک راه مى خواهد برود، منحرفش مى کنند به راه دیگر. ما مى گوئیم دانشگاه ها باید باز بشود و در خلال باز شدن زحمت کشیده بشود از جناح خود دانشگاهى ها و از جناح

ص: 19

روحانیون و جناح هاى دیگرى خدمت کنند تا اینکه دانشگاه ها به آن تربیت اسلامى برسند. مى بینیم که گاهى وقت ها در روزنامه ها مى گویند که دانشگاه ها تا اصلاح نشود، نباید باز بشود، گاهى هم گردن من مى گذارند این حرف را. من از آنها گله دارم که من مى گویم که دانشگاه چون اصلاحش طولانى است باید باز بشود، نه اینکه صبر کنند تا آن آخر. و یک مطلبى هم به شوراى فرهنگى انقلاب عرض مى کنم که از قرارى که بعضى از آقایان گفتند، ایراد زیاد مى گیرند، یک مساله ، مساله این است که اشخاصى که فاسد هستند و مى خواهند افساد بکنند در دانشگاه ، حرفى نیست که اینها باید در دانشگاه راه پیدا نکنند، آنهائى که دانشگاه را سنگر کرده بودند و اطاق جنگ درست کرده بودند و این مفاسد را ایجاد مى کردند، آنها را باید شناسائى کنند و کنار بگذارند، اما یک دسته جوان هستند از دخترها، از پسرها که اینها گاهى در سابق یک ابتلائاتى به معصیت هایى داشتند و بعد توبه کردند، اینها را نباید آقایان بگویند که شما در فلان وقت یک کار خلافى کردید و حالا دیگر باید محروم باشید از دانشگاه . خیر، در توبه باز است . خداى تبارک و تعالى در توبه را باز گذاشته است براى همه معاصى ، البته مفسدها نباید باشند لکن اشخاصى که توبه کردند، اشخاصى که قبلا افسادى نکرده بودند لکن یک مثلا خلافى کرده بودند، چه دخترها و چه پسرها، و حالا پشیمان شدند، اینها را ما باید با آغوش باز بپذیریم و توبه آنها پیش خداى تبارک و تعالى مقبول است و اینها هم راه پیدا کنند به دانشگاه . و این جوان ها را مایوس نکنید، این جوان ها ذخیره این ملت هستند. انحرافى اگر بوده است فى الجمله ، آنها هم که توبه کردند. بنابراین دانشگاه را باید با جدیت باز کنند و با جدیت دنبال این بروند که به طور حتمى اسلامى اش کنند و تربیت هاى اسلامى در آن باشد.

آنچه بر سر مسلمین آمد، از این قدرت هاى بزرگ است

یک گرفتارى هم ما راجع به مسلمین داریم . و این گرفتارى که راجع به کشورهاى اسلامى است ، این باید به دست خود کشورهاى اسلامى حل بشود. این را همه مى دانند و همه مى دانید که آنچه که بر سر مسلمین آمده است ، از این قدرت هاى بزرگ است و آنچه که باید این مشکلات را حل بکند، وحدت کلمه مسلمین است . این مسلمینى که باید همه دولت هایشان و ملت هایشان دست به دست هم بدهند و مهاجمین به اسلام را، صهیونیسم را که مهاجم به اسلام است و دشمن سرسخت اسلام است و در صدد این است که یکى بعد از دیگرى کشورهایى را از شماها بگیرد، به جاى اینکه همه با هم متحد بشوید و این جرثومه فساد و سرطان را از بلاد مسلمین بیرون کنید و پاک کنید، با هم مى نشینید یا صحبت مى کنید، یا صحبتى مى کنید که به نفع آنهاست . همه هم و غم بعضى از این کشورها این شده است که در ایران اسلام را مى خواهند پیاده کنند. ایرانى که از اول فریاد زده است که ما باید فلسطین را، قدس را آزاد کنیم ، هر روزى برایش یک نغمه اى مى سازند و هر روزى یک بساطى درست مى کنند که ایران با مثلا اسرائیل بست و بند دارد. چه داعى دارید که شما که از اسرائیل اینطور توهین مى بینید، اینطور اهانت مى کند، اینطور حیثیت شما را پایمال مى کند، بلندهاى جولان را _ در_ غصب

ص: 20

مى خواهد بکند و مى گوید من اعتنا به هیچ قدرتى ندارم ، یک همچو جرثومه فسادى را شما باید با اتفاق خودتان از بین بردارید. اگر از بین بر ندارید، این یک ماده سرطانى است که سرایت مى کند به جاهاى دیگر، اکتفا به جولان نمى کند، راى آنها این است که اسرائیل از همه نژادها بالاتر است و از فرات تا نیل هم مال اوست و همه این جاها باید برگردد به اسرائیل و شما نشستید سر یک امور جزئى ، و _ یک _ سر یک امور خیلى ناچیز با هم دعوا مى کنید و همه همتان را این قرار دادید که نبادا ایران یک وقتى یک حرفى بزند. ایران که همه ارگان هایش فریاد مى زنند که ما نظرى نداریم به دولت هاى دیگرى و ملت ها دیگرى ، الا اینکه با آنها متحد بشویم و فساد را از منطقه بیرون کنیم ، دشمنى با ایران را مى کنند. این چرا باید اینطور بشود؟ باید توجه بکنند سران قوم ، توجه بکنند روشنفکران قوم ، توجه بکنند علماى بلاد، توجه بکنند علماى کشور همه جا، توجه بکنند به این اینکه دشمن کى هست و دوست کیست و باید دشمن را بیرون کرد و با دوست دست اتحاد داد. این گرفتارى با دست همه مسلمین باید حل بشود و تا اتحاد بین همه مسلمین نشود، این گرفتارى ها هست ، این یک گرفتارى عمومى است براى همه مسلمین ، یک گرفتارى هم گرفتارى براى همه جهان است ، همه مستضعفان جهان ، این گرفتارى به اضافه همه گرفتارى ها زیر سر آمریکا و شوروى است . اگر امریکا پشتیبانى از اسرائیل نمى کرد، اسرائیل مى توانست فلسطین را غصب کند؟ مى توانست ادعا کند که جولان مال ماست و آن را براى خودشان ثبت کند؟ اگر امریکا نبود و این قدرت شیطانى نبود، اینهمه فساد در بلاد مسلمین حاصل مى شد؟ این همه خونریزى هایى که در بلاد مسلمین مى شود با تحریکات امریکاست . امریکا و آنهایى که با او هستند، اینطورند و از این طرف شوروى هم همانطور. دنیا اگر بخواهد از شر فساد آسوده بشود، باید همه مستضعفین دست به هم بزنند و قدرت هاى اینها را محدود کنند در حکومت هاى خودشان . اسرائیل مى آید جولان را براى خودش قرار مى دهد و ملحق مى کند به سایر ملک هاى غصبى اش ، آنوقت این سازمان هایى که خود، ساخته خود نیستند و از ملت نیستند، بلکه چند تا دولت بزرگ اینها را درست کرده اند و یک وقت مى بینى که همه بساطى درست مى کنند، یک صورتى درست مى کنند، با هم چه مى کنند و یک دسته زیادترى راى به آن طرف مى دهند و بعد هم امریکا مى آید وتو مى کند. این از آن حکومت جنگل بدتر است . حکومت جنگل باز جنگلى است ، حکومت جنگل حکومت قلدرى است لکن اینها حکومت مى کنند و بدتر از جنگل عمل مى کنند و به خورد ملت مى خواهند بدهند که سازمان حقوق بشر ما داریم ، سازمان ملل متحد داریم . همان معنایى که در جنگل باید حاصل بشود بدتر از آن را در امریکا و شوروى مى کنند و بعد سازمان بین المللى هم مى آید یک مانورى مى دهد و یک بساطى درست مى کند، راى هم یک عده برخلاف مى دهند، همه هم برخلاف مى دهند لکن همه هم مى دانند که این راى برخلاف ، اثرى ندارد. وقتى همه اینها مى دانند راى برخلاف ، اثر ندارد براى اینکه امریکا ایستاده و با یک نه تمام مى شود، این کار لغوى نیست که اینها مى کنند؟ کى را مى خواهند بازى بدهند؟ اصل اساس این را خود اینها درست کرده اند، اساس این سازمان ها ساخته خود اینهاست . اگر ساخته خود اینها نبود، به چه مناسبت باید یک کشورى یا چند تا کشور قلدرحق

ص: 21

وتو داشته باشند؟ این را هم از اول خودشان درست کرده اند و این را هم درست کرده اند براى بازى دادن ملت هاى کوچک ، مستضعفین جهان . بدتر از این جنایت و بدتر از این وحشیگرى در عالم نیست . حکومت هاى جنگل باز یک فطرتى دارند، روى آن فطرتشان هم باز ظلمشان را بالسویه مى کنند، اما این سازمان ها و آنهایى که با دست آنها، با دست جنایتکار آنها این سازمان ها درست شده است ، آنها تمام حیثیت و انسانیت بشر را از بین مى برند با اسم اینکه ما طرفدار حقوق بشر هستیم . طرفدار حقوق بشر که آنهمه جنایت در عالم دارد واقع مى شود با دست این دو تا قدرت و هیچ کلمه اى نمى گویند یا اگر بگویند، به شوخى شبیه تر از جدى است ، آنوقت راجع به ایران آن مسائل را مى گویند، باز هم توقع این را دارند که ایران گوش کند به حرف آنها. ایران دیگر راه اسلامى را پیش گرفته و همه این سازمان هایى که هستند، اینها را نوکر ابرقدرت ها مى داند.

بالاخره _ اگر بنا _ اگر بخواهد بشر، مستضعفین عالم اگر بخواهند یک زندگى شرافتمندانه انسانى داشته باشند، باید همه مستضعفین جهان به هم دست بدهند و قدرت این قدرتمندانى که حق وتو دارند، اینها را باید محدود کنند.

خداوند انشأاللّه دنیا را از شر این ابرقدرت ها نجات بدهد. و ملت هاى اسلامى را از شر شیطان داخلى خودشان نجات بدهد. و ملت ما را هر چه بیشتر منسجم کند. و علما و مدرسین و روشنفکران ما را همانطورى که خدمت تاکنون کرده اند، توفیق خدمت عنایت کند.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 22

تاریخ : 60/11/10

بیانات امام خمینى در دیدار وزیر ارشاد اسلامى و سرپرستان هیأت هاى اعزامى به خارج کشور

جمهورى اسلامى از رژیم هاى مظلوم جهان است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

آقایان مى دانند و محتاج به توضیح نیست که جمهورى اسلامى از رژیم هاى مظلوم جهان است . هر چه دروغ مى خواهند مى گویند، بعضى از رادیوها هر چند روز یک بار شیوه دروغ پراکنى شان را عوض مى کنند. وقتى از فحش و ناسزا خسته شدند و یا احتمال دادند که شنونده هایشان خسته شده اند، شروع مى کنند به جعل نامه و همه مضمون ها یکى است . حتى یک رادیو که مقایسه بین انقلاب اسلامى ایران با سایر انقلابات را بنماید نداریم . ما مى خواهیم فقط مقایسه کنند، نه اینکه بیش از آنچه هست بگویند. جمهورى اسلامى پس از پیروزى به تمام افراد گروه ها فرصت داد تا آزادانه هر عملى را مى خواهند انجام دهند و هر روزنامه اى که خواستند منتشر کنند، ولى دیدید که اینها چگونه عمل کردند. اینها با اسلحه به جان مردم افتادند و رسما علیه اسلام قیام کردند. امروز تبلیغات مى کنند که تنها صدى شش و یا صدى ده از مردم طرفدار جمهورى اسلامى مى باشند. تمام آمال و آرزوهایشان شمال بود و معتقد بودند که شمال صددرصد با جمهورى اسلامى مخالفند. از طرف دیگر تمام نیروهایشان را از همه جا جمع کردند و به شهر آمل وحشیانه و غافلگیرانه حمله کردند به امید اینکه مردم هم که با آنها هستند، پس آمل را مى شود فتح کرد و از آنجا شهرهاى دیگر را، ولى متوجه شدید که چه شد. مردم چنان با آنان به مبارزه برخاستند توى دهن آنان زدند که نتوانستند حتى براى چند ساعت مقاومت کنند. مخالفت مردم مهم است . ما باید از شهر آمل و مردم فداکار آن تشکر کنیم . با کمال تاسف عده اى شهید شدند، ولى با شهادت خود به آنان ثابت کردند که در جائى که تمام آرزویتان و اعتمادتان به آنجا بود، دیدید مردم دلیر و مسلمان آمل چه بر روزتان آوردند؟ حالا شما قم و یا تهران چگونه مى خواهید بیایید. رسانه هاى گروهى دشمن ما از این موضوع گذشتند و هیچ نگفتند. اینجا که به نفع ما بود هیچ نمى گویند. ولى آنجا که به ضرر ما باشد هر چه دلشان بخواهد رویش مى گذارند و مى گویند. پس ما باید این موضوع را احساس کنیم که چون مى خواهیم آزاد باشیم ، کشورهائى که در جهان موثرند با ما مخالفند. به همین جهت خودمان باید در فکر خودمان باشیم ، یعنى نباید بنشینیم تا ببینیم دشمنان ما چگونه مى گویند و یا تعریف مى کنند یا نمى کنند و یا مطالب را درست مى گویند یا نه . باید راه بیفتیم و انقلاب خودمان را به دنیا بشناسانیم . الان فرصت خوبى است ، امیدوارم به امید خدا موفق شوید و

ص: 23

بدانید که مردم با ما هستند. ما همانگونه که خود قیام کردیم و ننشستیم تا قدرتى به کمک ما بیاید، حالا هم نباید انتظار داشته باشیم تا دیگران به نفع ما تبلیغ کنند، والا همه مى دانند که در انقلابات دیگر گاهى میلیون ها نفر آدم کشته شده است و نمى گذاشتند کسى نفس بکشد. همین حالا در کدام یک از کشورهاى جهان است که قیام مسلحانه را تحمل کنند. آنها به محض احتمال ، دستگیر مى کنند. وقتى پاى براندازى رژیم در کار است ، وقتى پایمال کردن خون شهدا در کار است ، که دیگر نمى شود ساکت بود. جمهورى اسلامى تنها به کسانى که کسى را کشته اند و یا کارهائى کرده اند که در اسلام حکمش اعدام است ، جزاى عادلانه داده است . این جزا براى حفظ جامعه مفید است . اینها غده هاى سرطانى هستند که براى صحت جامعه باید بیرون آورده شوند. آنهائى هم که زندان هستند تحت تربیت قرار گرفته اند و همیشه سفارش اینها را کرده ام . شما خارج که مى روید این صحبت ها هست ، از اسلام دفاع کنید. بالاخره ما باید کلاه خودمان را خودمان نگه داریم و مطمئن باشیم که کسى نمى آید حفظمان کند. وزارت ارشاد باید فعال شود. شما آقایان از فرصت استفاده کنید و به مردم جهان مطالب را برسانید. مردم خیلى چیزها را نمى دانند. مصاحبه کنید، در میان جمعیت بروید، سخنرانى کنید. باید توجه داشت که فقط سالى یک بار سفر نکرد، بلکه هر فرصتى پیش آمد از این نوع سفرها نمود. امیدوارم با موفقیت مراجعت کنید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 24

تاریخ : 60/11/12

پیام تقدیر امام خمینى به پزشکان و پرستاران و کارکنان

بسم اللّه الرحمن الرحیم

سالروز پیروزى ملت عزیز ایران بر هم میهنان محترم مبارک و بر مجروحان و آسیب دیدگان جنگ مبارک تر. قلم و بیان قاصرتر از آن است که بتوان از این فداکاران تشکر کرد. باید از دکترهاى محترم و پرستاران و کارکنان عزیز بیمارستان ها که فداکاران اسلام و کشور را با گشاده روئى و مهر برادرى و خواهرى پذیرایى مى کنند و به کمک قشرى از ارزشمندترین قشرها بپا خاسته اند تقدیر و تشکر کنم . خدمت به همه بیماران محترم خصوصا فداکارانى که در راه هدف مقدس فداکارى کرده اند ارزشى است که با موازین طبیعى و مادى نتوان ارزیابى نمود. از خداوند تبارک و تعالى براى آنان که در خدمت بیماران و فداکاران در راه هدف مقدس کوشش شبانه روزى مى نمایند طلب سعادت و رحمت مى نمایم . امید است از این نعمت و رحمتى که خداوند تعالى نصیب آنان فرموده است هر چه بیشتر بهره بردارى نموده و بر حجم خدمت بر این فداکاران ارزشمند و سایر بیماران که برادران و خواهران آنانند با لطافت و مهر و عطوفت بیفزایند. از خداوند تعالى پیروزى براى اسلام و صحت و سلامت براى آسیب دیدگان و بیماران و رحمت براى شهیدان خواستارم .

والسلام على عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 25

تاریخ : 60/11/14

بیانات امام خمینى در جمع ائمه جمعه استان خوزستان

وقتى انقلاب از متن مردم باشد نمى شود آن را شکست داد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

متقابلا ولادت با سعادت حضرت عسکرى سلام اللّه علیه را خدمت آقایان تبریک عرض مى کنم و همین طور سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى را و از خداى تبارک و تعالى مى خواهم که ما را براى پیشبرد و اجراى احکام اسلام هدایت فرماید.

آنچه که احساس مى شود این است که اسلام شناسان و مدعیان جامعه شناسى نه از اسلام اطلاعى دارند و نه از جامعه شناسى . شما مى بینید که اشخاص و گروه هائى که مدعى این مسائلند، چون از اسلام و قدرت اسلام و از وضع جامعه اسلامى اطلاعى ندارند گمان مى کردند که این انقلاب در همان روزها و ماه هاى اول نتواند خودش را نگه دارد و از داخل خودش و خارج منهدم مى شود. آنها نمى دانند که وقتى انقلاب مردمى باشد، آن هم با ایده اسلامى ، با انقلاباتى که گروهى و یا اشخاص مى کنند، با هم فرق هاى زیاد دارد. در انقلاب هاى مردمى ، همه مردم بر اثر فشارهائى که در سالیان دراز دیده اند، کم کم براى نجات خود و کشورشان انقلاب مى کنند که در انقلاب ما روحانیون و خطبا در بیدارى مردم نقش اساسى داشتند. وقتى انقلاب از متن مردم باشد نمى شود با گروهى یا دسته اى و یا حتى لشکرهائى آن را شکست داد. مثلا امریکا و یا یک قدرت بزرگ دیگر مى تواند ایران را اشغال کند، ولى نمى تواند انقلاب را شکست دهد چنانکه در افعانستان ، شوروى با شکست روبرو شد و به نظر مى رسد که پشیمان است . آمریکا مى تواند با هواپیماهایش شهرهاى ما را بمباران کند، ولى وقتى وارد ایران شد چه ؟ مردم آنها را با چنگ و دندان از بین مى برند. آنانى که خیال کردند مى توانند انقلاب ما را شکست دهند، از باب این است که نه اسلام را شناخته اند و نه مردم ایران را.

ما مى بینیم در خوزستان و مکان هائى که در آنجا جنگ است ، مردم چگونه مقاومت مى کنند. من وقتى نماز جمعه بعضى از شهرهاى خوزستان را مثل آبادان و اهواز و دزفول مى بینم پیش خود مباهات مى کنم که بحمداللّه اسلام چنین مناطقى را داراست ، مناطقى که هر آن احتمال بمباران دارد، جماعتش با آن قدرت تشکیل مى گردد و امام جماعتش با آن قدرت صحبت مى کند. جمعه هاى شهرهاى جنگى غیر از جمعه تهران و قم و سایر بلاد است ، جمعه هاى این شهرها به ایران روحیه مى دهد.

صدام که از راه دور شما را زیر گلوله مى گیرد و یا بمباران مى کند خود دلیل واضحى است

ص: 26

بر ضعف و زوال عدم قدرت نظامیش . و مضحک اینکه مساله جنگ را با اینکه دنیا مى داند که چگونه است ، حسین اردنى مى خواهد وارد جنگ رسمى شود، او مى خواهد انتحار کند. این هم از باب این است که آنها نه اسلام را شناخته اند، نه مردم ایران را و نه تعهد مردم را نسبت به اسلام و ایران . اینان خیال مى کنند که مردم ما مثل خودشانند. نمى دانند که اگر یک روز سر نیزه را از روى سر مردمشان بردارند از بین مى روند به خلاف ایران . ایران قدرت هاى بزرگ را بیرون راند و قدرتش از روز اول هم بیشتر شده است . نمونه اى را که شما ذکر کردید، هر روز من مى بینم . پیرزن و پیرمردهایى هستند که مى آیند که پسرهایشان شهید شده اند، ولى با این وصف مى آیند و گریه مى کنند که اجازه دهید برویم جنگ . من به آنها مى گویم که شما هم مثل من پیرمرد هستید و نمى توانید بجنگید. مى گویند مى رویم و یک کارى مى کنیم . این است روحیه مردم ما. به وصیت نامه جوانان نگاه کنید، این وصیت نامه ها انسان را مى لرزاند و بیدار مى کند. بحمداللّه ایران یک کشور نمونه است . امیدوارم مردم با هدایت روحانیون همانگونه که هستند باز هم قدرتشان را حفظ کنند تا انشأاللّه احکام اسلام پیاده شود. البته مى دانید که نهضت و انقلاب براى پیاده کردن احکام اسلام است . ما مقصد دیگرى غیر از این نداشتیم . آخر شما که نمى خواستید قدرت کسب کنید، بلکه مى خواستید قرآن را احیا کنید و بحمداللّه در شرف پیاده شدن است . البته گرفتارى ها و کمبودهایى هست ، چه مى شود کرد، مى دانید در حال جنگیم ، انشأاللّه بر طرف مى شود.

گفتید مبلغ کم دارید و به همین خاطر حوزه تشکیل داده اید، بسیار مفید است . ما امروز احتیاج به مبلغ داریم . روحانیون حوزه علمیه قم و سایر حوزه ها به سایر شهرها مى روند ولى باز هم کم است . حوزه هاى شهرها پشتوانه حوزه هاى اصلى است . من کرارا به همه تاکید کرده ام که درس هاى حوزه ها باید به همان وجه سنتى خودش محفوظ باشد. فقه باید همان فقهى باشد که در بین ما هست . اگر از فقه سنتى منحرف بشویم فقه از بین مى رود. باید به همان صورت و قدرتى که مشایخ ما از ابتدا تا به حال فقه را حفظ کرده اند، حفظ کنید. امیدوارم آقایان موفق باشند. باز هم از اینکه اینجا تشریف آورده اید تشکر مى کنم . خداوند همه شما را موفق کند و اسلام را تا ظهور حضرت امام زمان سلام اللّه علیه به پیش ببرد.

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 27

تاریخ : 60/11/15

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از جانبازان انقلاب اسلامى و سرپرست بنیاد شهیدانقلاب اسلامى

ملت ایران امروز ثابت کردند که ملتى هستند زنده و متعهد به عقاید خودشان

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من تشکر مى کنم از شما برادران و عزیزان که به حال نقاهت اینجا آمدید که هم موجبات تاسف من را زیادتر کنید و هم موجبات سرافرازى من . شما عزیزان و بستگان شما و شهدا و بازماندگان شهدا، سند در دست دارید. وجود شما سند دو امر است : یکى سند جنایت امریکا و صدام وابسته امریکا و یکى سند بسیار گویاى شجاعت و شجاعت شماست . شما تعهد خودتان را ثابت کردید. شما ثابت کرده اید و سند دارید به اینکه متعهد به اسلام و قرآن کریم و ملت اسلام هستید. شما رهبران این نهضت هستید و ما از قافله عقب ماندیم . من با کمال صداقت اعتراف مى کنم به اینکه ما سندى بر ادعائى اگر بکنیم ، نداریم و شما عزیزان بدون ادعا، بدون توقع مدح و ثنا و بدون توقع پاداش ، تعهد خودتان را به اسلام و قرآن کریم ثابت کردید. شما و شهیدان این ملت و بستگان شما و بازماندگان شهدا در محضر خدا با یک سند ثبت شده وارد مى شوید و ما همچو سندى را نداریم . سعادت مال شماست و مال بستگان شما و مال شهدا و مال بازماندگان شهداست . صدام با این جنایت ثابت کرد که مقدار تعهدش بر امریکا چقدر است و مقدار طرفداریش از غرب چقدر است و شما هم ثابت کردید به اینکه تا چه اندازه این شخص جنایتکار است . جنایتکارى که براى رسیدن ارباب هایش به مطامع خودشان هم ملت ایران و هم ملت عراق را مى خواهد به تباهى بکشد. و شما ثابت کردید که امثال صدام و حسین برادر صدام ، حسین اردنى چنین عرضه اى ندارند. آنها که با سرنیزه مى خواهند حکومت کنند و با سرنیزه در جبهه ها ارتش بفرستند، آنها عرضه این را که با یک ملتى که با شجاعت خود و تعهد خود به اسلام و روى گشاده به طرف مرگ مى رود، به طرف شهادت مى رود، تا مرز شهادت مى رود، نمى توانند مقابله کنند. صدام خودش را با دست خودش براى حماقتى که داشت به هلاکت رساند و حالا نوبت حسین اردنى است . اینها در کشورهاى خودشان و در بین ملت خودشان رسوا هستند و داوطلبى که حسین ادعا کرده است از قرارى که بعض اشخاص مطلع مى گویند قضیه داوطلبى نیست ، بله ، خودش تنها داوطلب است ، اما او به جبهه ها نمى رود و ترسوتر از آن است که وارد بشود در جبهه ها. او در همان محل خودش مى نشیند و یک دسته اى را با سرنیزه به عنوان داوطلب مى فرستد به هلاکت برسند. ملت ایران امروز همه ثابت کردند به دنیا که ملتى هستند زنده ، ملتى هستند متعهد به

ص: 28

عقاید خودشان و در راه عقیده شهید شدند یا تا مرز شهادت رفتند و ما هر روز شاهد اشخاصى هستیم که از ما مى خواهند که دعا کنیم به شهادت برسند و دعا مى کنیم که به پیروزى برسند. مشکلات انقلابات زیاد است و انقلاب ما به حسب قاعده ، به حسب موازین طبیعى و مادى باید نسبت به مشکلات انقلاب دیگر، صد چندان باشد. براى اینکه ما یک ملتى بودیم تحت ستم در طول شاهنشاهى و بخصوص در طول پنجاه سال سلطنت کثیف خاندان پهلوى و ما هیچ یار و یاورى جز خداى تعالى نداشتیم و ما و ملت ، ملت عزیز ما خود قیام کرد و نهضت کرد و همه قدرت ها را عقب زد. نهضت ها و انقلاب هاى دیگر در مقابلش اگر یک قدرتى ایستاده بود، یک قدرت دیگر هم پشتیبان داشت ، ما خود ایستادیم و از هیچ کشورى پشتیبانى ما نشد و ما اتکال به غیر خدا، به کشورى پیدا نکردیم و این قدرت معنوى و الهى است که در همه پیدا شده است و در شما جوانان عزیزى که الان در اینجا حاضر هستید، با سند جنایت امریکا، قدرت روحى خودتان از حسین و صدام بیشتر است . آنها به قدرت مادى اتکال دارند و شما به قدرت الهى اتکال دارید. کشور ما و ملت عزیز با اینکه هیچ کس و هیچ کشورى از او حمایت نظامى نکرد و در دست خودش هم هیچ چیزى که بتواند مقابله کند با قدرت شیطانى محمدرضا نداشت الا ایمان راسخ به مکتب ، قیام کرد و در 22 بهمن نظام فاسد شاهنشاهى را شکست و نظام مترقى اسلامى را بر پا کرد. و همه براى خدا، و داد و فریادها از سرتاسر کشور فریاد الهى بود، نداى حق بود از حلقوم شما و خداوند وعده نصرت به شما داده است لکن باقى باشید به آن تعهداتتان . شماها وفا کنید به عهد خدا، خداوند وفا مى کند به عهد شما. شماها نصرت بدهید به دین خدا و خداوند نصرت مى دهد به شما. نصرت خدا در این سه سال واضح و روشن بود. هر توطئه اى بر ضد شما و جمهورى شما بپاشد خداى تبارک و تعالى یا با دست شما یا با دست دیگران آن توطئه ها را خنثى کرد و از حالا به بعد هم دلخوش باشید، دلگرم باشید که شمایى که با این سند، با این سند گویا، با این سند صریح در مقابل خدا هستید و شهداى شما با آن سند در محضر خداى تبارک و تعالى هستند، خداوند شما را نصرت مى کند و توطئه ها را خنثى مى فرماید. من تکرار باید بکنم وقتى که امثال شما قدرتمندان روحى را مى بینم با این روحیه بزرگ و با این عظمت روح خجالت مى کشم که خودم را یک انسان متعهد بدانم . من از خداى تبارک و تعالى براى شهدا رحمت و براى شما سعادت و سلامت ، براى متعلقان و بازماندگان همه ، عزت و سعادت و سلامت خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 29

تاریخ : 19/11/60

بیانات امام خمینى در دیدار با رئیس جمهور، وزرا، رئیس و نمایندگان مجلس شوراىاسلامى ، پرسنل ارتش و گروهى از اقشار مختلف مردم

هیچ وقت قدرت هاى بزرگ مواجه با ملت ها نمى شوند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من سالروز پیروزى انقلاب اسلام و دهه ء فجر را به همه ملت و همه ء مستضعفین جهان و شما آقایان که اسوه ء حسنه این ملت هستید تبریک عرض مى کنم و از خداوند تعالى توفیق همه را براى خدمت به بندگان خدا و ادامه پیروزى از خداوند توانا مى خواهم . اساس ادامه یک پیروزى و ادامه یک انقلاب در یک امرى است که به نظر مى آید در رأس امور واقع است و او اینکه دولت ، مجلس و کسانى که در ارتش هستند و سپاه و همه اینها از طبقه متوسط و مادون متوسط باشند. اساس سلطه اى که بر کشورها و بر کشور ما از طرف غیر واقع شده است ، افراد مرفه و کسانى که سرمایه هاى بزرگ داشته اند یا قدرت براى حفظ خودش و حیثیت خودش در دست داشته است . مادامى که مجلس و ارگان هاى دولتى و همه اینها و مردم از این طبقه متوسط و مادون متوسط تشکیل بشود امکان ندارد که یک دولت بزرگى ، یک قدرت بزرگى به هم بزند اوضاع را. همیشه این قدرت هاى بزرگ در هر کشورى یک نفر را با او تفاهم مى کردند که این یک نفر براى خودش و براى قدرتمندى خودش و براى سرمایه خودش فعالیت مى کرد، او را مى دیدند و ملت را مى چاپیدند و به اصطلاح کد خدا را مى دیدند و ده را مى چاپیدند. هیچ وقت قدرت هاى بزرگ مواجه با ملت ها، اگر شدند نتوانستند کار خودشان را انجام بدهند و مواجه هم نشدند. هر وقت که مى خواستند یک دولتى را یا یک سلطنتى را یا یک ریاست جمهورى را که بر وفق مرام آنها عمل نمى کرده از بین بردارند، در مقابل او یک قدرت دیگرى مى تراشیدند و با آن قدرت این قدرت را از بین مى بردند. کار به دست ملت نبوده است و کار به دست طبقه متوسط و مادون متوسط نبوده است . اینکه این عمل را آنها انجام مى دادند یک نکته روحى دارد و آن این است که انسان در باطن خودش و فطرت خودش تناهى ندارد، آمالش ، آمالش غیر متناهى است ، وقوف نمى کند آمال انسان و وقتى که اینطور است اگر انسان اسیر همین آمال غیرمتوقف بشود و ببیند که یک ابرقدرتى این آمال او را و آن خواست هاى مادى او را و آن قدرت او را و سلطه او را بر ملت خودش حفظ کند، او دیگر در بند این نیست که براى ملت کار بکند. براى اینکه از طبقه مرفه است و از طبقه قدرتمند است و قدرتمندى هم و همین طور حب مال و جاه هم حدى ندارد، مرزى

ص: 30

ندارد. آن براى حفظ قدرت خودش و پشتوانه اى که دارد، براى این حفظ قدرت با ملت آن مى کند که همه حیثیت ملت و گنجینه هاى ملت را در دسترس او قرار بدهد، یک سهم ناچیزى هم براى خودش بگیرد. الان شما ملاحظه مى کنید که قدرت هائى در دنیا هست از حیث مال که اگر چنانچه اموالشان را تقسیم بکنند به این 36 میلیون جمعیتى که ما داریم ، اگر یک نفر از آنها اموالشان را تقسیم بکند، تمام افراد این 36 میلیون مرفه مى شوند و از طبقه به اصطلاح خودشان بالا مى شوند. یک نفر از آنها اینطور است لکن همان آدمى که دارائى او به این اندازه بود، از این آدمى که درویش سر محله است حرصش به دنیا بیشتر بود، حرصش به مال بیشتر بود و بیشتر مى خواست جمع بکند. هر چه مال اضافه بشود حرص انسان اضافه مى شود، هر چه قدرت اضافه بشود حرص انسان به قدرت اضافه مى شود و اگر مهذب نباشد انسان ، آن قدرت را براى خودش به کارگیرد، وقتى براى خودش به کار گرفت دولت هاى بزرگى که هستند، ابرقدرت هائى که هستند یک همچو آدم قدرتمندى را پیدا مى کنند و این آدم قدرتمند را به او بال و پر مى دهند و این را به مقام مى رسانند تا اینکه ملت را استضعاف کند و ذخایر ملت را بچاپد. شما ملاحظه وضع این پنجاه سال ، یک قدرى بیشتر را هم بکنید که انتخاب کردند خارجى ها و بعد هم این مطلب را خودشان گفتند که رضاخان را انتخاب کردند و به او قدرت دادند و قدرت آنطور دادند که تمام این ملت را به استضعاف کشانید و حکومت جبار خودش را بر اینها قرار داد و مردم را از همه چیز ساقط کرد و یک نفر بود. آنها آن یک نفر را دمش را مى دیدند و کارهایشان را انجام مى دادند و بعد از او هم محمدرضا را گذاشتند با آنهمه افرادى که اطراف او بودند و همه شان از آنها بودند که طبقه بسیار مرفه و خوشگذران و بالا بالاها به اصطلاح آنها. باید ما متوجه باشیم ، ملت ما متوجه باشند که وقتى که مجلسشان یک مجلسى است که از طبقه متوسط است و توى این مجلس آن دوله ها و سلطنه ها و سلطنتى ها را نداریم و در دولت هم آنطور دولت هائى که افراد مرفه سرمایه دار کذا باشند نداریم ، در ارتش هم آن افراد سپهبد و کذائى که املاک بى اندازه داشتند و آپارتمان هاى چندین طبقه داشتند نداریم ، این مملکت محفوظ مى ماند. آن روزى که هر یک از شماها را ملت دید که از مرتبه متوسط مى غلطید به طرف مرفه و دنبال این هستید که یا قدرت پیدا بکنید یا تمکن پیدا کنید، مردم باید توجه داشته باشند و اینطور افرادى که به تدریج ممکن است یک وقتى خداى نخواسته پیدا بشود، آنها را سر جاى خودشان بنشاند. اگر ملت مى خواهد که این پیروزى تا آخر برسد و به منتهاى پیروزى که آمال همه است برسد، باید مواظب آنهائى که دولت را تشکیل مى دهند، آن که رئیس جمهور است ، آن که مجلس هست ، مجلسى هست ، همه اینها را توجه بکنند که مبادا یک وقتى از طبقه متوسط به طبقه بالا و به اصطلاح خودشان مرفه به آن طبقه برسد. بدانید که اگر دولت اینطور باشد و اگر ملت اینطور باشد و اگر چنانچه مجلس و امثال اینها اینطور باشد، اگر یک قدرتى بخواهد هجمه کند به اینجا، مواجه با سى میلیون جمعیت هست و نخواهد توانست ، نمى تواند آنوقت پیدا کند یک کسى که قدرتمند باشد و آن قدرتمند را وادار کند که ملت را به استضعاف بکشند و بچاپند ملت را براى آنها، تاریخ همین طور بوده . مادامى که این ملت ها _ از یک _ در بینشان افرادى پیدا نشده است که به آن مرتبه

ص: 31

برسد در بین آنها که قدرت مالى یا قدرت دیگرش زیاد بشود و به مردم حکومت کند، نمى توانند آنها این ملت ها را از بین ببرند و حکومت بر آنها کنند. و بالاخره یک وقت یک ابرقدرتى مواجه با یک نفر، دو نفر، صد نفر، پانصد نفر هست که آنها را سیر مى کند و آنها به جان مردم مى افتند و خودش هم کنار مى نشیند و حکومت بالاتر را خودش دارد، حکومت پائین تر را به این آدمى که ، یا این آدم هائى که در این کشور هستند واگذار مى کند. اساس استضعاف ملت ها از خودشان و از قدرتمندان بین خودشان بوده و شما شکر کنید که یک همچو مجلسى دارید که از طبقه مرفه توى آن هیچ نیست . آن طبقه اى که اگر مالش را تقسیم کند بین ملت ما، ملت ما ثروتمند مى شوند، ندارید حالا، در دولت هم ندارید یک همچو ثروتمندانى و یک همچو قدرتمندانى ، ندارد دولت یک همچو قدرتى ، رئیس جمهور یک همچو قدرتى که بتواند یک چیز انحرافى را به ملت تحمیل کند، یک همچو مجلسى نداریم که بتواند یا بخواهد یک امر انحرافى را تصویب کند و دولت هم مجرى او باشد. مادامى که این حد متوسط محفوظ است این جمهورى محفوظ است و امکان مقابله نیست مابین قدرت هاى بزرگ با همچو دولتى . بخواهند کودتا کنند با کى کودتا کنند؟ بخواهند از خارج وارد کنند، مواجه با کى مى شوند؟ مواجه با یک ملتى مى شوند که همه شان از این طبقه اى هستند که این نهضت را به پیش بردند و با آن قدرت و با آن عظمت به پیش بردند. اینها مطالعه امور را مى کنند و اقدام مى کنند. آنها الان در صدد اینند که در بین خود این مردم یک بساطى درست کنند و اختلافاتى درست کنند و بلکه میان اختلافات یک نفر پیدا بکنند که این ، آن نفرى که پیداست ، در یک طرف واقع بشود و این هم به او قدرت بدهند، تا آنکه کم کم با قدرت داخلى ، این کشور کم کم ضعیف بشود و مردم روحیه شان ضعیف بشود و بعد تقدیم کنند به آنها. تا کشور ما این مقام را دارد که بحمداللّه از آن طبقه مرفه بالایى که امور را در دست گرفته اند مبرى هست و امور کشور ما به دست امثال شماها و امور کشور ما به دست امثال این رئیس جمهورها و رئیس مجلس ها و نخست وزیرها و وزرا و وکلا هست ، شما مطمئن باشید که نخواهد توانست یک قدرت خارجى این پیروزى را از بین ببرد.

همه توجه بکنند که خدمتگزار جمهورى اسلامى هستند

و آن روزى که دیدید و دیدند که انحراف در مجلس پیدا شد، انحراف از حیث قدرت طلبى و از حیث مال طلبى ، در کشور در وزیرها پیدا شد، در رئیس جمهور پیدا شد، آن روز بدانند که علامت اینکه شکست بخوریم ، خودنمایى کرده . از آنوقت باید جلویش را بگیرند. رئیس جمهورى که بخواهد سلطنت کند به این مملکت ، خود مردم باید جلویش را بگیرند. مجلسى که بخواهد قدرتمندى نشان بدهد و آن مسائلى که سابق و آن افرادى که سابق در مجلس بودند آن کارها را بکند، خود مردم باید جلویش را بگیرند. اگر مردم بخواهند که اسلام را حفظ کنند، جمهورى اسلامى را حفظ کنند، دولت و مجلس و رئیس جمهور و اینها را حفظشان کنند یعنى حفظ کنند، از اینکه خداى نخواسته یک وقت قدمى از آن ور برندارند. این شیطانى است که در انسان هست و ممکن است که هرکس را منحرف کند

ص: 32

و لازم است که انسان خودش را مهذب کند. شمائى که مى خواهید خدمت به این مردم بکنید و دولت که مى خواهد خدمت به این مردم بکند و رئیس جمهور و امثال اینها که مى خواهند خدمت به این مردم بکنند، توجه بکنند که خدمتگزارند، در دل خودشان این مطلب را ایمان بیاورند به آن که ما خدمت مى خواهیم به این مردم بکنیم . ما در جمهورى اسلامى داریم زندگى مى کنیم ، جمهورى اسلامى که در اسلام مثل رسول اکرم ، مثل امیرالمومنین سلام اللّه علیهما بر آن حکومت کرده اند، مى خواهیم یک همچو حکومتى باشد، یک همچو حکومتى که کفش وصله خورده خودش را مى گوید از این ریاست ها پیش من ارزشش بیشتر است ، یا ریاست ها ارزشش کمتر از این است . شما باید در روحیه تان این مطلب را حفظ کنید و مردم هم باید مواظب شما باشند و مواظب همه اینها باشند و هر یک از ما و شما و همه خواستیم که از آن راهى که اسلام داشته است . از اول راهى که داشته است و از آن طریقه اى که انبیا داشته اند ما بخواهیم عبور کنیم ، آن روز نمونه شکست پیروزى اسلام پیدا مى شود و تا یک همچو مساله اى پیدا نشده پیروزى در جاى خودش شک نکنید که هست ، البته براى خدا باید باشد. شما براى خدا در این مجلس حالا آمدید، وقتى مجلس اینطور است که یک امتیازى نیست که حالا وقتى شما رفتید توى بازار، مردم کنار بروند که رئیس مجلس آمد یا وکیل مجلس آمد، نخست وزیرش هم اینطور است ، اینجور نیست که وقتى که توى مردم برود، مردم فرق بگذارند با هم و همه اینها اینطور هستند، وقتى یک همچو مطلبى را دارید احساس مى کنید که امتیاز دنیائى ندارید، این را باید شکر کنید و در شکرانه این نعمت خدمت به خلق بکنید و خدمت به احکام اسلام بکنید و براى اینهائى که اولیأ ما هستند، این پائین شهرى ها و این پابرهنه ها به اصطلاح شما، اینها ولى نعمت ماها هستند. اگر اینها نبودند، ما یا در تبعید بودیم یا در حبس بودیم یا در انزوا اینها بودند که همه ما را از این مسائل نجات دادند و همه ما را آوردند و نشاندند به جائى ، به خیال خودمان جائى است این . باید ملتفت باشید که آقا شما همان آدمى هستید که توى حبس بودید و شما همان آدمى هستى که در تبعید بودى و شما همان آدمى هستى که در انزوا بودى . این مردمند که آمدند ما را آوردند بیرون از همه اینها و ما اگر تا آخر عمرمان به اینها خدمت کنیم ، نمى توانیم از عهده خدمت اینها برآئیم . خداوند به ما توفیق بدهد که ما یک خدمتگزارى براى اینها باشیم و به این نعمت موفق بشویم . شما امروز هم که ملاحظه مى کنید اینهایى که در جبهه الان دارند جانفشانى مى کنند، اینها از کدام طبقه هستند. شما اگر پیدا کردید در تمام اینها یک نفرى که مال آن اشخاصى باشد که داراى سرمایه بزرگ هستند، آن اشخاصى باشد که در سابق داراى قدرت هائى بودند، اگر یک نفر از آنها پیدا کردید، این محتاج به این است که از ما مژدگانى بگیرید، ولى مى دانم که پیدا نمى کنید. از همین جمعیت اند، الان هم اینهائى که جانشان را دستشان گرفتند و شما را حفاظت مى کنند و آنهایى که در بین شهرها و در بین روستاها حفظ مى کنند شما و مردم را همین طبقه هستند. این طبقه اند که به ما الان منت دارند و از اول منت داشتند، همین ها بودند که هیچ توقعى هم ندارند، هیچ وقت هم نمى آیند توقع کنند. شما باید توجه به این معنا بکنید که ما را اینها آورده اند و وکیل کرده اند، آورده اند و وزیر کرده اند، رئیس جمهور کرده اند، اینها ولى نعمت ما

ص: 33

هستند و ما باید ولى نعمت خودمان را از آن قدردانى کنیم و خدمت کنیم به او و همین ها هستند که الان هم حفظ این کشور را مى کنند و حفظ نظام این کشور را مى کنند. شما آقایان نمى توانید که بروید توى کوچه ها و عرض بکنم که خیابانها و آنجا را اداره کنید، شما یک شان دیگرى دارید، یک شغل دیگرى در خدمت دارید، آنها هم یک شغل دیگرى دارند، اما شغل آنها آنطور است که شما را هم حفظ مى کنند. و من امیدوارم که این روحیه در این ملت باقى باشد و با این روحیه که سربازهاى ما دارند و پاسدارهاى ما دارند و آنهائى که حفاظت این کشور را مى کنند، این روحیه را دارند که روحیه بسیار ارزشمندى است و شهادت طلبى است و خود را به حلقوم مرگ انداختن براى نجات اسلام و نجات کشور. خداوند این روحیه را به همه عنایت کند و مادامى که این روحیه هست و آن مساله اى که قبلا عرض کردم هست ، مطمئن باشید که این کشور بیمه است و هرگز نخواهد آسیب دید. خداوند انشأاللّه به همه شما، به همه ما توفیق خدمت به خلق و عبادت خدا که خدمت به خلق هم از بزرگترین عبادت هاى الهى است عنایت فرماید و شر کسانى که مى خواهند این کشور را و مسلمین را باز برگردانند به حال انزوا یا به حال تحت سلطه بودن ، آنها را هم یا اصلاح و یا اعدام فرماید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 34

تاریخ : 19/11/60

بیانات امام خمینى در جمع پرسنل نیروى هوائى ارتش جمهورى اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من این دهه مبارکه فجر را و سالروز پیروزى انقلاب و سالروز 19 بهمن را بر همه ملت و به همه مستضعفان جهان و بر شما عزیزان که حاضر در اینجا هستید، تبریک عرض مى کنم و امیدوارم که مجاهدات ارزنده شما در پیشگاه خداى تبارک و تعالى ثبت و مورد عنایت باریتعالى و ولى بزرگ امام زمان باشد. من افتخار مى کنم که این ملت ، ملتى است که علاقه مند به اسلام و با علاقه مندى به اسلام این نهضت را بپا کرد و این نهضت را به پیش مى برد و شما عزیزان مورد افتخار هستید و ما هستیم که شما این افتخار را براى ارتش و براى قواى نظامى در دنیا ثبت و در پیش خداى تبارک و تعالى ثبت کردید. کارى که شما عزیزان در این روزها، در روز نوزدهم انجام دادید از حیث معنویت بزرگترین کارها و با ارزش هاى دنیائى هم بزرگترین ارزش ها بود. آن روزى که باز پیروزى به آنجا نرسیده بود که مورد اطمینان باشد و شما در معرض خطر بزرگ بودید، از جان گذشته و به اسلام پیوستید و از سپاه اسلام شدید. خداوند این افتخار را براى شما حفظ کند و شما را در دو جهان سعادتمند فرماید و آنچه که باید به شما عرض کنم این است که تا شما تعهد خودتان را به اسلام حفظ کردید و روابط خودتان را با همه قشرهاى ملت برادرانه کردید. این انقلاب محفوظ خواهد ماند و شما با برادران خودتان که افراد عزیز این ملت هستند، همدوش براى پیشبرد این انقلاب به پیش خواهید رفت و احکام اسلام را انشأاللّه تعالى در همه جا، در همه ایران اجرا خواهید فرمود. این الگوئى باشد براى همه ملت ها و مستضعفان جهان که انشأاللّه اسلام در همه جا حیات پیدا کند و شما انشأاللّه این سعادت جاوید را همراه داشته باشید. بحمداللّه امروز در بین ارتش ، در بین همه نیروهاى ارتشى و در بین همه ارگان هاى دولتى همه افراد بحمداللّه متکى به اسلام و متکى به خداى تبارک و تعالى هستند و اگر خداى نخواسته در بین آنها یک نادرى پیدا بشود، یک فرد منحرفى پیدا بشود، قهرا با استقامت ملت ، با استقامت شما عزیزان آن هم استقامت پیدا مى کند و شما دلگرم باشید به اینکه اتکأ به خدا دارید و آن کس که اتکأ به خدا دارد منصور است . خداوند وعده نصرت به شما داده است مادامى که شما هم نصرت خدا را بکنید و نصرت خدا و نصرت دین خدا نصرت بندگان مومن خداست . شما به این عهد باقى باشید و خداى تبارک و تعالى عهد خود را عمل خواهد کرد. من از خداى تبارک و تعالى سلامت و سعادت همه ملت و خصوصا قواى نظامى و انتظامى و بالاخص شما جوانان عزیز را که براى ارتش افتخار ایجاد کردید از خداى تبارک و تعالى مسئلت مى کنم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 35

تاریخ : 60/11/21

بیانات امام خمینى در جمع میهمانان خارجى و خانواده هاى شهداى لبنان ، دانشجویانخارجى شرکت کننده در اولین مجمع بین المللى حرکت اسلامى دانشجوئى و حافظان و قاریان قرآن

قرآن و اسلام مهجور و مظلومند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از عموم آقایانى که از کشورهاى مختلف آمدند و از نزدیک وضع ایران را تا اندازه اى مشاهده کردند و باز احساس این معنا را کردند که جمهورى اسلامى در دنیا مظلوم است ، از آنها به طور عموم تشکر کنم و خصوصا از این اطفال عزیزى که از لبنان آمده اند و وارث شهدایى و بازماندگان آنها بخصوص تشکر مى کنم و از خداوند تعالى سعادت و سلامت همه را خواستار و امیدوارم که این جمهورى اسلامى به همانطورى که در ایران تحقق پیدا کرد، در همه کشورهاى اسلامى تحقق پیدا بکند. البته من از همه گروه ها نمى توانم علیحده تشکر کنم لکن قرایى هم هستند که از آنها هم باید تشکر کنم و اولیاى شهدایى هم هستند که از آنها هم باید تشکر کنم و بالجمله از همه آقایان تشکر مى کنم .

من امروز در حضور نمایندگان محترم کشورهاى اسلامى یا غیر اسلامى باید مطلبى را به عرض برسانم . از پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) منقول است که اسلام در ابتدا مظلوم بود و بعد هم مظلوم خواهد بود. من مى خواهم مظلومیت اسلام را امروز براى شما آقایان عرض کنم . در قرآن شریف هم مى بینیم که پیغمبر اکرم شکایت کرده است به خداى تبارک و تعالى که (ان قومى اتخذوا هذا القرآن مجهورا) از مهجور بودن قرآن در نزد قومش و در امتش شکایت فرموده است . من این مهجوریت و مظلومیت را امروز در حضور شما آقایان محترم عرض مى کنم که ببینید چه وضعى اسلام و مسلمین دارند. قرآن و اسلام مهجور و مظلومند براى اینکه مهجوریت قرآن و مهجوریت اسلام به این است که مسائل مهم قرآنى و مسائل مهم اسلامى یا بکلى مهجور است و یا برخلاف آنها بسیارى از دولت هاى اسلامى قیام کردند. از مسائل مهم سیاسى قرآن دعوت به وحدت و منع از اختلاف است ، با تعبیرهاى مختلفى که در قرآن کریم هست ، منع تنازع بین مسلمین و سران مسلمین است که نکته اش را هم فرموده است که (لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم ) ما بررسى کنیم به اینکه آیا این دو اصل مهمى که دو اصل سیاسى مهم اسلامى است ، در بین مسلمین چه وضعى دارد، آیا مسلمین اعتنایى کرده اند به این دو اصل ؟ و آیا تبعیتى کرده اند از این دو اصل مهمى که اگر اطاعت از آن بکنند، تمام مشکلات مسلمین

ص: 36

حل مى شود و اگر اطاعت نکنند فشل مى شوند و رنگ و بویشان از بین مى رود؟

خداى تبارک و تعالى براى هیچ یک از کفار سلطه بر مسلمین قرار نداده است

مسلمین دو طایفه هستند، یک طایفه ملت هاى اسلامى است ، توده هاى مردمى است و یک دسته آنهایى هستند که حکومت بر این توده ها مى کنند و سردمدار کشورهاى خودشان هستند. ما بررسى کنیم از این سردمداران و این دولت هایى که در اسلام هر کدام در یک کشورى حکومت مى کنند و همه هم مدعى اسلام هستند و مدعى تبعیت از کتاب اللّه ، ببینیم که اینها آیا به این اصل سیاسى مهم کتاب اللّه عمل کرده اند یا پشت کردند و مخالفت . از آن طرف باز یک اصل دیگرى هست که باز از اصول مهم است که مسلمین نباید تحت سلطه کفار باشند. خداى تبارک و تعالى براى هیچ یک از کفار سلطه بر مسلمین قرار نداده است و نباید مسلمین این سلطه کفار را قبول بکنند. این اصولى که از امور سیاسى است که قرآن کریم طرح کرده است و مسلمین را به آن دعوت کرده است ، ما الان مى بینیم که در کشورهاى اسلامى سران کشورهاى اسلامى یا با هم در نزاع واقع شده اند و منازعات سیاسى ، منازعات تبلیغاتى مى کنند و یا با هم تفاهم و اتحاد ندارند. بین کشورهاى اسلامى اتحاد مى بینیم که نیست ، تنازع هم هست ، گاهى تنازع مسلحانه و گاهى و بسیارى از اوقات تنازع تبلیغاتى و سیاسى و در اثر این تنازع ها فشل شده اند.

قرآن کریم اخبار کرده است به اینکه اگر تنازع کنید، فشل مى شوید. شما آثار فشل را در مسلمین مشاهده مى کنید، آثار فشل را در کشورهاى عربى مشاهده مى کنید. فشل شدن از این بدتر چه که کشورهاى پهناور اسلامى با همه قدرتى که از حیث سیاسى ، از حیث نظامى ، از حیث ذخایر دارند، در مقابل اسرائیل همه فشل هستند؟ شما فشل را چه مى دانید؟ جز این است که نتواند یک دولتى یا یک ملتى کارى که باید انجام بدهد، کارى که باید براى حفظ نظام خودش انجام بدهد، نتواند انجام بدهد؟ دشمنى که حمله بر اسلام کرده است و حمله بر بلاد مسلمین کرده است و هر روز توسعه را زیاد مى کند و قانع به یک کشور هم براى خودش نیست ، مسلمین در مقابل او فشل هستند. شما ملاحظه کنید این کودک هائى که از لبنان و جنوب لبنان آمده اند و این کودک هائى که وارث شهداى اسلام هستند، ما در مقابل اینها چه جواب داریم ؟ وجدان زنده انسان در مقابل این کودک هایى که با دل هاى کوچک خودشان اینجا آمده اند و از اسلام مى خواهند پشتیبانى کنند و در محل هاى خودشان مورد ظلم و تعدى اسرائیل هستند، مسلمان ها در مقابل اینها چه جواب دارند؟ در حدیث شریف رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) هست که اگر مسلمى فریاد بزند (یاللمسلین ) و اجابت نکنند از او، مسلم نیستند آنها و من از اینجا فریاد مى کنم : یاللمسلین ! اى مسلمان هاى جهان ! اى دولت هاى مدعى اسلام ! اى ملت هاى مسلمان جهان ! به داد اسلام برسید. به داد مظلومینى که در فشار قدرت هاى بزرگ هستند برسید. به داد این بچه هاى کوچکى که مادرها و پدرهاى خودشان را از دست داده اند برسید. به داد این کشورهائى که مورد هجوم ابرقدرت ها واقع شده اند برسید، به داد خودتان برسید، به داد ملت هاى خودتان برسید. اى مسلمان هاى

ص: 37

جهان ! قدرت هاى بزرگ دارند با حیله گرى هایى که دارند و یا تبلیغاتى که دارند، و با کسانى که وابسته به آنهاست ، در داخل کشورهاى اسلامى بر همه چیز اسلام سلطه پیدا مى کنند و پیدا کرده اند. اسلام را دریابید اى مسلمان هاى جهان ! اى اشخاصى که از همه کشورها، از بسیارى از کشورها به ایران آمده اید و وضع ایران را از نزدیک ملاحظه مى کنید و بعضى از شماها یا همه رفته اند و اوضاع غرب و جنوب ایران را ملاحظه کرده اند و آن چیزهائى را که به دست آمریکا و به دست وابسته آمریکا صدام است ملاحظه کردید، به دنیا برسانید.

اگر از افغانستان اطلاع ندارید، علماى افغانستان و بسیارى از محترمین افغانستان اینجا هستند، در ایران هستند، از آنها سوال کنید که به افغانستان چه مى گذرد. اى مسلمین ! به داد اسلام برسید. ابرقدرت با اسلام مخالفند، ابرقدرت ها اسلام را نمى خواهند باشد براى اینکه مشاهده مى کنند که در زیر پرچم اسلام اگر یک میلیارد جمعیت بشوند، براى آنها در دنیا زندگى کردن دیگر مشکل مى شود و دست جنایتکار همه آنها قطع مى شود. چه شده است مسلمین را و چه شده است سران مسلمین را که همه حیثیت و آبروى خودشان را نثار آمریکا کرده اند؟ چه شده است اینها را که خزاین بزرگ اسلامى را که مال ملت هاى پابرهنه ضعیف است به آمریکا تقدیم مى کنند آمریکا در مقابل این تقدیم از اسرائیل طرفدارى مى کند و مى گوید که اسرائیل را ما به اینها مى فروشیم ؟ چه شده است مسلمین را؟ چرا باید مسلمین اینطور باشند؟ چرا باید دستگاه هاى تبلیغات مسلمین بر ضد یک دسته از مسلمین که مى خواهند خودشان را نجات بدهند از سلطه هاى خارجى و از دزدهاى بین المللى ، این تبلیغات به ضد همین طایفه هستند؟ چه شده است که جبهه بندى مى کنند در مقابل ایران ؟ مگر ایران چه کرده است ؟ چه شده است که بعضى از روحانیون دربارى ، ایران را تکفیر مى کنند؟ قرآن تصریح مى کند که اگر کسى ادعاى اسلام کرد، او را مسلم بدانید، از او قبول کنید، او را رد نکنید. اینها از اسلام چه خبر دارند؟ ما فریاد مى کنیم که ما مسلم هستیم و مى خواهیم قرآن کریم و دستورات رسول اکرم را در این کشور پیاده کنیم و ما از بیشتر از بیست سال مخالفت خودمان را با اسرائیل و با امریکا اعلام کرده ایم و باز این نویسندگان مجلات ، روزنامه ها و این گویندگان رادیوها ما را متهم مى کنند که با اسرائیل دوستى داریم . ما با اسرائیل دوستى داریم یا آنهائى که مى بینند و مشاهده مى کنند که اسرائیل با مسلمین دارد چه مى کند؟ اسرائیل لبنان را به چه حالت کشانده است ؟ و اسرائیل با سوریه چه دارد مى کند؟ و بلندى هاى جولان را به کشور خودش متصل کرده است و آمالش بیشتر از اینهاست ؟ لکن شما مى گوئید که ما او را مى خواهیم بشناسیم . ما دوستى داریم با او که بیش از بیست سال است فریاد کرده ایم که اجتماع کنید و این غده سرطانى را از بین مسلمین بیرون کنید، بیت المقدس را از او بگیرید، کشورهاى اسلامى را از این غده سرطانى آزاد کنید؟ یا شما که اسرائیل را مى خواهید با حیله هائى بشناسید و یک کشور در مقابل اسلام و هوادار یک همچو کشورى باشید که ظلمش بر همه جهانیان واضح است ؟ و شما جرات دارید در مقابل خدا ایستاده اید و دشمن خدا و دشمن سرسخت مسلمین را مى خواهید سلطه به او بدهید و خواهید آرامش به او بدهید و مى خواهید

ص: 38

بشناسید؟

شما اسرائیل را بشناسید، او شما را نمى شناسد و شما ایستادید و نشستید تا اسرائیل بر همه شما خدا نخواسته حکومت کند.

اى ملت هاى مسلم ! اى ملت هاى مظلوم همه کشورهاى اسلامى ! اى ملت هاى عزیزى که در تحت سلطه اشخاصى واقع شدید که ذخایر شما را تقدیم امریکا مى کنند و شما خودتان با زحمت و ذلت زندگى مى کنید! بیدار بشوید، برخیزید از جا. اى مستضعفین جهان ! برخیزید و در مقابل ابرقدرت ها بایستید که اگر ایستادید، اینها هیچ کارى نمى توانند بکنند. شما دیدید که ملت مسلم ایران با هم متحد شدند و با هم قیام کردند و با دست خالى بدون اسلحه در مقابل آن قدرت هاى عظیم شیطانى محمدرضا و آن قدرت هاى ابرقدرت ها که پشت سر او صف بندى کرده بودند، آنها همه را به کنار زدند و این دولت فاسد را و این سلطنت غیر قانونى فاسد را با قدرت ایمان خودشان و با بانگ اللّه اکبر از صحنه بیرون کردند و به جهنم فرستادند و به جاى او دولت اسلامى ، دولتى که الان در ایران مشاهده مى کنید، یک دولت اسلامى است ، یک دولتى است که طرفدار ضعفاست ، طرفدار مستضعفین جهان است ، یک همچو دولتى را بپا کردند، با اینکه نه قدرت مالى و نه قدرت بدنى و نه قدرت نظامى داشتند لکن قدرت ایمانى داشتند. خداى تبارک و تعالى اگر شما او را نصرت کنید شما را نصرت مى کند (ان تنصروااللّه ینصرکم و یثبت اقدامکم ) اگر خدا را نصرت بکنید، نصرت خدا به نصرت دین اوست ، به نصرت بندگان اوست ، به نصرت مظلومین است . شما اگر بایستید در مقابل ظالم ها و داد مظلومین را از آنها بخواهید، بایستید در مقابل ابرقدرت ها که به شما مى خواهند حکومت کنند، از آن طرف دنیا، از آمریکا، از آن طرف عالم مى آید و مى خواهد به ما حکومت کند و ما و شما و همه را تحت قدرت خودش قرار بدهد و ذخایر ما را هم از بین ببرد و مع الاسف دولت ها هم با او موافقت مى کنند بیشتر از آنها.

پس اسلام امروز مظلوم است و قرآن مهجور است . احکام قرآن مهجور است به اینکه در ماذنه ها اذان مى گوئید و نماز مى خوانید و اکثر احکام سیاسى اسلام را اعتنا به آن ندارید، از مهجوریت بیرون نمى رود قرآن . البته قرائت قرآن و حاضر بودن قرآن در تمام شوون زندگى انسان از امور لازم است لکن کافى نیست . قرآن باید در تمام شوون زندگى ما حاضر باشد. قرآن وقتى مى فرماید (واعتصموابحبل اللّه جمیعا و لاتفرقوا) مى فرماید (ولاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم ) اینطور احکام مترقى سیاسى که اگر به آن عمل بشود سیادت عالم مال شماست . این قرآن را مهجور کردیم همه و اعتنا نکردیم به این مسائل . باید قرآن در همه شؤون وارد بشود. قرائت قرآن باید بشود. قرآن ، ذکر همه باید در همه جا باشد. در همه شؤون انسانى اسلام باید قرآن وارد بشود لکن بعضش باشد و بعضى نباشد، اشکال است . اشکال در موارد دیگر نیست . در احکام سیاسى ، دستور قتال مى دهد با کسانى که با مسلمین مقاتله مى کنند و امروز اسرائیل در مقابل مسلمین ایستاده و مقاتله مى کند، امریکا در مقابل مسلمین ایستاده و مقاتله مى کند، صدام مزدور امریکا در مقابل مسلمین ایستاده است و مقاتله مى کند. خدا دستور داده است به اینکه با این اشخاصى که بر ضد مسلمین ، بر ضد طایفه اى از مسلمین قیام کرده اند، با آنها مقاتله کنید.

ص: 39

صدام مدعى است که من صلح طلبم و زمین از ما، سرتاسر کشور در طرف جنوب و غرب را غصب کرده و مى گوید من صلح طلبم . به این معنا اسرائیل هم صلح طلب است ، بلندى هاى جولان را غصب کرده است ، به طایفه اى از مسلمین تجاوز کرده است ، آن هم مى تواند بگوید من صلح طلبم . امریکا هم مى گوید من صلح طلبم . همه ابرقدرت ها مى گویند ما مى خواهیم صلح در عالم باشد، لکن تمام جنگ هاى عالم زیر سر آنهاست . صدام صلح طلب است لکن تجاوز کرده است به یک کشور اسلامى شما همه ببینید که او با یک کشور اسلامى چه کرده است این نانجیب . مطرح ایران تنها نیست ، مطرح دنیاست . آن مطرح است مسلمین دنیا هستند، آن که مطرح است اسلام است . ما اگر همه هم از بین برویم اسلام باید باقى باشد. اولیأ خدا جان خودشان را فداى اسلام کردند، پیغمبر اسلام از همه کس بیشتر در باب اسلام زحمت کشید و رنج دید و ما داریم رنج هاى پیغمبر اسلام را به باد فنا مى دهیم . و من امیدوارم که شما آقایان که از بلاد مختلف تشریف آوردید در اینجا. صداى مظلومانه این ملت را به همه جا برسانید و به آنها بفهمانید که اینجا یک کشور وحشتناکى که یک صورت مشوه تبلیغات امریکائى و صهیونیستى برایش درست کرده اند، نیست . با این وقت کم و با این محاصره هاى همه جانبه اى که ما داریم ، در این مدت کم آنقدرى که دولت براى مستمندان و براى مستضعفان عمل کرده است ، در طول مدت پنجاه سال سلطه امریکا نشده است ، آنقدرى که براى آنها آب تهیه کرده اند، زمین تهیه کرده اند، لوله کشى کرده اند، اسفالت کرده اند، آنقدرى که اینجا عمل شده است ، جاهاى دیگر در طول پنجاه سال آنها نکرده بودند، معذلک اینجا را متهم مى کنند که خیر مى خواهند یک کشورى را به باد بدهند.

شماها انشأاللّه امیدوارم که با سلامت و سعادت به اوطان خودتان برگردید و مسائل اسلام را ولو اینکه قدرت هاى بزرگ نمى گذارند در رسانه هاى گروهى منتشر بشود، لکن شماها با مصاحبه ها، با تماس ها بگوئید به آنها، بفهمانید به آنها که ایران صلح طلب است ، ایران الان هم مى گوید که صدام برود بیرون از اینجا و یک دستگاهى بین المللى بیاید و رسیدگى کند به جرم او و به جنایات او. ما با دولت عراق ، با ملت عراق جنگى نداشتیم ، آنها به ما هجمه آوردند، یعنى دولت عراق هجمه آورد، لکن تو دهنى خورد و بحمداللّه در دنیا شکست خورد، شکستى که با موافقت اردن و مغرب و امریکا نمى تواند شکست خودش را رفع کند. من از خداى تبارک و تعالى سلامت و سعادت همه مسلمین و قدرت اسلام را و سعادت و سلامت شما دوستان ، برادران عزیز را و سلامت و سعادت این اطفال مظلوم را که انسان را متاثر مى کند دیدن آنها، مى خواهم و شهداى همه را از خداى تبارک و تعالى مى خواهم که رحمت کند و با شهداى صدر اسلام محشور فرماید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 40

فصل شانزدهم

فتح المبین

جنگ همچنان مسأله ی اصلی است، اما در سایه ی رهنمودهای درخشان امام ارواحنا فداه و با آرامش حاصل از انقلاب سوم جامعه ی اسلامی و همه ی ارگان ها و نهادهای مقدس انقلاب این فراغت را یافته اند که واقعاً به جنگ به صورت مساله اصلی بپردازند و دلیران و نستوهان جبهه ها، با اتحاد و اتفاق و هماهنگی و بدون جنگ اعصاب و ترس از خیانت ها و خنجرهای پنهان، با دشمن رویاروی شوند، و چنین است که خرمشهر خونین، خونین شهر خرم، از چنگال کثیف استعمار صهیونی صدام رهانیده می شود. و جنگاوران اسلام با پنجه های پولادین، حلقوم دشمن را در بخشی گسترده از خاک مقدس میهن اسلامی به سختی می فشارند و هزاران هزار اسیر می گیرند و غنایم بسیار جنگی نیز؛ و فتحی مبین می کنند و امام بر دست و بازوی جنگاوران بزرگوار جبهه های حق پدرانه بوسه می زنند.

اليس الصبح بقريب؟

ص: 41

ص: 42

تاریخ : 21/11/60

پیام امام خمینى در آستانه چهارمین سال پیروزى انقلاب اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

در آستانه چهارمین سال پیروزى انقلاب اسلامى ایران اگر نگاهى به نخستین سال نهضت تا پیروزى و نخستین روزهاى پیروزى تا امروز بکنیم و نشیب و فرازها و تحولات چندین ساله خصوصا سال پیروزى را با دقت از نظر بگذرانیم و افکار طبقات مختلف و گروه هاى متعدد را سنجش نمائیم ، به برداشت هاى ارزشمند و نتایج بسیار سودمندى مى رسیم که براى نسل حاضر و نسل هاى آینده درس هائى انسان ساز مى باشد و شاید تاریخ نویسان و جامعه شناس و سیره نویسان روشنفکر و متعهد، براى نسل هاى آینده عمیقا به این کار سودمند برخیزند.

ما اگر با یک نظر سطحى از نخستین روزهاى نهضت تا پیروزى و از پیروزى تاکنون به کردار طبقات مختلف و گروه ها نگریسته و ارزیابى کنیم ، مى توانیم تا حدودى مدعیان پرتوقع و فداکاران بى توقع را به طور اجمال از هم جدا کنیم . قشرهائى که انقلاب را با فداکارى بى دریغ و جان نثارى سخاوتمندانه ، بى هیچ چشمداشتى به پیروزى رسانده و از پیروزى تاکنون براى دفاع از انقلاب و رفع مشکلات از پاى ننشسته اند و تاکنون با آنکه سنگینى انقلاب به دوش آنان بوده است توقع نام و نشان و مقامى نداشته و ندارند، اینان توده هاى میلیونى و محرومان جامعه هستند که خدایشان قدرت و سعادت دهد. و در مقابل قشرها و گروه هائى هستند که یا به هیچ وجه دخالت در نهضت و پیروزى نداشته اند یا به کارشکنى براى حفظ رژیم سابق یا برگرداندن آن رژیم یا رژیمى غیراسلامى ، توطئه ها و فعالیت مى کردند و مى کنند و یا کسانى و گروه هائى بودند و هستند که از انقلاب مردمى و خون جوانان ارزشمند ما براى رسیدن به قدرت شیطانى خویش پلى ساخته و از اسم اسلام براى مقاصد شوم خویش استفاده مى کردند و قشرهاى دیگرى هستند هر یک یا پیوسته به مکتب هاى انحرافى یا با ایده هاى انحرافى که در خارج و داخل به فعالیت مذبوحانه یا بچگانه خود را سرگرم و دلخوش مى نمایند. اینان از اسلام و قدرت معنوى آن و از جامعه ایرانى و قدرت ایمان آنان یا هیچ نمى دانند یا به طور سطحى از آنها گذر کرده اند.

امروز ما مفتخر هستیم به توده هاى عظیم متعهد به اسلام عزیز و جوانان غیرتمند و رزمنده که از اول انقلاب شجاعانه قیام کرده اند و نداى حق را اجابت کردند و گروه کثیرى از آنان به لقأاللّه که آمالشان بود، رسیده و گروه عزیز دیگر که سلامت خود یا اعضأ گرانقدر خود را در راه اسلام و هدف

ص: 43

از دست داده اند و با چهره هاى بشاش و نورانى با آنان مواجه هستیم و نیز مفتخریم که مادران دلیرى که عزیز از دست داده اند و پدران عزیزى که جوانانشان شهید شده اند آنچنان با ما برخورد مى کنند که گویى عروسى عزیزان و جوانانشان را جشن مى گیرند و اینجانب هر وقت با این عزیزان معظم برخورد مى کنم یا وصیت نامه انسان ساز شهیدى را مى بینم احساس حقارت و زبونى مى کنم . اینان سند ایمان و تعهدشان را به اسلام در دست دارند و قبور شهدا و اجساد و ابدان معلولان ، زبان گویائى است که به عظمت روح جاوید آنان شهادت مى دهد و شکایتى اگر دارند از آن است که به فیض شهادت نرسیده اند و یا در حالى که به ثواب شهادت رسیده اند، مى نالند که چرا نمى توانند براى دفاع به جبهه ها برگردند، و فریاد جنگ جنگ تا پیروزى را سر مى دهند.

امریکا و سرسپردگانش باید به خود آیند و از توطئه ها دست بردارند که ایران دیگر جاى تاخت و تاز آنان نیست و امید آن است که دولت هاى پیرو امریکا که خزائن گران و سرمایه ملت ها را با روى گشاده در پاى امریکا نثار مى کنند و در راه تقرب به آن چپاولگر، با اسلام و جمهورى اسلامى به جنگ تسلیحاتى و تبلیغاتى بر مى خیزند از خواب گران بیدار شده و با ملت هاى خود همصدا شوند و از زیر ننگ وابستگى خارج شوند. این دولت وابسته مگر ندیدند که کاخ سفید با کمال بى اعتنائى اعلام کرد که به خاطر آنان و نفت آنان از منافع اسرائیل نمى گذرد؟ و مگر متوجه نشدند که امریکا با اعمال وتو و تهدید سازمان ها بى اعتنائى خود را به آنان ثابت نمود؟

اکنون که کشور ما دهه فجر و سالروز استقلال و آزادى خود را از چنگال ابرجنایتکاران جشن مى گیرد و امید است به همین زودى جشن سقوط حکومت بعثى عراق را بگیریم ، اینجانب سالروز پیروزى اسلام و کشور و دهه مبارک فجر را به ملت محترم و خصوص شهدا و مجروحین و معلولین و بازماندگان و متعلقان آنان تبریک عرض کنم . پیروزى ها و سرافرازى ها و افتخارات ملت ، مرهون فداکارى این عزیزان و همرزمان آنان است . این فداکاران نشان هاى افتخار بر بازوى ملت و جبین امتند تاریخ مجاهدات آنان را ضبط و ملائکه اللّه در دفاتر ملکوتى ثبت مى نمایند. خداوند تبارک و تعالى از رحم سرشار خود، شهیدان را برخوردار و آسیب دیدگان و بازماندگان شهدا و خاندان این عزیزان را سلامت و سعادت ابدى عنایت فرماید.

سلام بر ملت مبارز و درود بر شهیدان و رزمندگان آسیب دیده و افتخار و سعادت و پیروزى براى مجاهدین اسلام در جبهه هاى دفاع از حق .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 44

تاریخ : 22/11/60

پیام امام خمینى به مناسبت سومین سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

بحمداللّه تعالى سه سال از پیروزى انقلاب اسلامى سپرى شد و در آستان سال چهارم هستیم با پیشگوئى هاى قشرهاى غیر آشنا به اسلام و مردم دلیر ایران ، باید جمهورى اسلامى بیش از دو سال از شکست خود را پشت سرگذاشته باشد. خواب هاى شیرینى که مخالفان داخلى و پشتوانه هاى خارجى آنان دیده بودند و رویاهاى امید بخشى که کاخ هاى طلایى برایشان بنا نموده بود، یکى پس از دیگرى با همت والاى ملت عظیم الشان و جوانان برومند اسلام فرو ریخت . این کوردلان که از نصرت خداوند غافل بوده و وعده هاى الهى را نمى توانند باور کنند و انقلاب اسلامى را چون سایر انقلابات بلکه ناچیزتر مى دانستند و با دید مادى و محاسبات غلط به این پدیده الهى مى نگرند و از ارزش انسانى و حجم قدرت ایمان و تحولى که به خواست خداوند قادر در ملت انقلابى ایران پیدا شده خبرى ندارند و ارزش ها را با دیدهاى مادى خود خلاصه در سلطه جویى و استضعاف ملت هاى زیر ستم مى کنند، ناچار گرفتارى هاى پس از انقلاب ایران و توطئه هاى همه جانبه قدرت بزرگ و کوچک ، آنان را به این نتیجه رسانده بود که جمهورى اسلامى پس از چند ماه سرنگون خواهد شد و امریکا با عوامل داخلى خود بر اریکه قدرت خواهد نشست و درست این انگیزه بود که گروهک هاى داخلى و عوامل جهانخواران خارجى مثل صدام را به مقابله با اسلام و جمهورى اسلامى برانگیخت تا خود و هواداران بازیخورده خود و ارتش بى اطلاع خود را به دامى مبتلا کنند که راه مفرى جز تسلیم یا تباهى نداشته باشند. و از صدام بى خبرتر و وابسته تر حسین اردنى است که پس از تجربه برادر جنایتکارش از خواب خرگوشى برنخاسته و داوطلب جنگ با اسلام و قرآن کریم شده و پیشقدم براى نام نویسى در این جنایت و خیانت بر ملت و ارتش خود گردیده است غافل از آنکه علاوه بر آنکه ملت اردن مسلمان است و هرگز با اسلام به جنگ برنخواهد خاست و در این اسم نویسى توفیقى پیدا نخواهد کرد، سرنوشت او همان سرنوشت شاه مخلوع با آن قدرت بزرگ شیطانى و پشتیبانى قدرت هاى بزرگ و کوچک خواهد بود چنانچه سرنوشت صدام به خواست خداوند قادر همان است . اینان نمى دانند قیام یک ملت منسجم از مرد و زن ، کوچک و بزرگ یعنى چه و نمى دانند ملتى که براى خدا و نصرت احکام آسمانى او و نجات مظلومان و محرومان قیام نموده است ، نصرت خداوند قادر را با خود دارد. من به حسب وظیفه اسلامى و انسانى او را نصیحت مى کنم که گول وعده هاى شیطان بزرگ را نخورد و خود

ص: 45

را با جنود خداوند قهار درگیر نسازد و به جاى چنین حرکت سفیهانه غیر اسلامى ارتش خود را براى نجات بیت المقدس مجهز کند که نفع خود و ملت عرب و اسلام در آن است ، والا بازى کردن با آتش و مقابله با قدرت اسلام عواقبى دردناک دارد و ملت و دولت ایران نمى خواهند که به کشورهاى اسلام صدمه و ضررى وارد شود بلکه مى خواهند همه به برادرى در مقابل دشمنان اسلام خصوصا اسرائیل دشمن سرسخت اسلام و اعراب ایستاده و آنان و چپاولگران جهانخوار را از سلطه بر کشورهاى اسلامى و مسلمانان و مستضعفان جهان باز دارند و دست چپاولگران و ستمکاران را قطع کنند.

اکنون در آغاز چهارمین سال پیروزى اسلام در کشور عزیزمان لازم است تذکراتى هر چند تکرارى عرض کنم . (فان الذکرى تنفع المومنین ):

1 _ نصرت حق تعالى از کشور اسلامى ما و هر کشور اسلامى مشروط است به نصرت دادن کشور و کشورها به دین مبین اسلام و احکام مترقى آن که نصرت مظلومان و محرومان جامعه را نیز در بردارد و ما اگر حق را نصرت ننمائیم نباید در انتظار نصر خدا باشیم . و از این جمله است اجرأ عدالت اسلامى در تمام دستگاههاى قضایى و اجرایى در سراسر کشور و از این جمله مهمات ، رسیدگى سریع به پرونده هاى زندانیان و خصوصا آنان که جرمشان مادون جرم گروهک هاى مفسدین و ملحدین اغتشاش گر است . رسیدگى به پرونده کسانى که به عللى تعویق افتاده است اولویت دارد، چنانچه رسیدگى به دادگاه هاى قضایى و دادستانى ها از اولویت خاص برخوردار است و امیدوارم کیفیت برخورد ادارات و دستگاه هاى اجرایى با مردم به گونه اى باشد که احتیاج به رسیدگى نداشته باشد.

2 _ تقویت و توسعه تبلیغات خصوصا در خارج از کشور از اهم امور است و کشور ما در این چند سال تقریبا فاقد آن بوده است . ما در مقابل همه بوق هاى تبلیغاتى جهانخواران در خارج که اسلام عزیز، آنان را به وحشت انداخته است فاقد تبلیغات صحیح هستیم ، سفارتخانه هاى ما عمل مثبتى انجام نداده اند و وزارت ارشاد قطع نظر از تلاش هاى اخیرش تاکنون نتوانسته این امر مهم و حیاتى را توسعه دهد و کشور اسلامى ما مظلومانه مورد هجوم رسانه هاى گروهى و دستگاه هاى دروغ پراکنى واقع شده است و لازم است دولت به مقدار قدرت و توانایى این نقیصه را رفع کند و براى رساندن صداى مظلومان به جهان در توسعه شبکه هاى رادیوئى جدیت نمایند تا ملت ها هر چند مختصر، از آنچه بر ما گذشته است و مى گذرذ مطلع شوند و گروه هائى براى روشنگرى و تبلیغ در فرصت هاى مناسب به کشورها اعزام که صداى مظلومیت ملت و جرایم قدرتمندان ستمگر را به اطلاع ملت ها و مظلومان جهان برسانند و به آنان بفهمانند که مخالفان جمهورى اسلامى ایران همانگونه که از اقوال و اعمالشان به خوبى ظاهر مى شود مخالفت اصلى و هدفى شان با اسلام است و اسلام هر جا برود اینان مخالفت مى نمایند.

3 _ ملت ایران پس از انقلاب مواجه با اشکالات و گرفتارى هایى که لازمه اجتناب ناپذیر هر انقلابى است مى باشند و باید بدانند که این انقلاب چون مردمى و اسلامى است ، از همه انقلاب هاى جهان پرثمرتر و کم ضایعه تر است و مردم انقلابى ما باید بدانند که براى حفظ اسلام و انقلاب و

ص: 46

نگهبانى از ثمرات آن و پاس خون شهیدان لازم است از خود بردبارى انقلابى نشان دهند و به تبلیغات غرض آلود دشمنان انقلاب و اسلام که با تمام وجود کوشش مى کنند تا مردم را از انقلاب و جمهورى اسلامى نگران و دلسرد کنند گوش فرا ندهند و باید بدانند که اکثر کسانى که علیه انقلاب سمپاشى مى کنند از طبقاتى هستند که جلو استفاده هاى نامشروع آنان گرفته شده است و یا از عیاشى ها و هرزه گرى ها باز مانده اند، و الا طبقه محروم که اکثریت قاطع را تشکیل مى دهند وفادار به اسلام و جمهورى اسلامى مى باشند. البته هدف بزرگ داراى اشکالات و گرفتارى هاى بزرگ نیز هست . طبقات محروم و زجر کشیده انقلاب به اندازه پیامبران عظیم الشان و پیغمبر بزرگ اسلام در طول زندگى خصوصا سیزده سال قبل از هجرت رنج و زحمت متحمل نشده اند ولى چون هدف بزرگ بود با روى گشاده تحمل کردند و هدف انقلاب ما همان هدف پیامبر عظیم الشان است . با صبر و تحمل انقلابى به پیش تا گسترش عدل الهى و اسلام عزیز.

4_ از جمله کمبودهاى چشمگیر که پس از انقلاب ناگهان با آن مواجه شده و هستیم ، کمبود قاضى شرع و مبلغ اسلامى است . امروز هزاران قاضى و مبلغ مورد حاجت است که باید با همت اکابر و علما و مدرسین و فضلاى حوزه ها در سراسر کشور خصوصا قم ، مشهد و شهرستان هاى بزرگ تربیت شوند. از گوشه و کنار کشور قاضى مى خواهند و مبلغ و هر روز احتیاجات روز افزون مى شود. حوزه هاى علمیه باید با صرف وقت براى این امر بسیار مهم کوشش خستگى ناپذیر نموده و بپاخیزند. البته در قم به همت فضلا و مدرسین محترم این امر شروع شده است لکن چون حجم کار بسیار زیاد است لازم است حوزه ها تعلیماتشان را افزایش دهند که انشأاللّه این کمبودها تا چند سال دیگر رفع شود.

5 _ یکى از امور مهمى که مورد توجه بزرگان و علمأ حوزه علمیه قم بوده است لکن عمل مثبتى درباره آن انجام نگرفته ایجاد نظم و انضباط در حوزه هاست که لازم است از حوزه علمیه قم شروع شود و به طور جدى و اساسى عمل شود. البته این امر براى حفظ حوزه ها از ورود عناصر منحرف از حیث عقاید و اخلاق و اعمال از اهم وظایف شرعى است که به عهده همه خصوصا فضلا و علما و مدرسین مى باشد و با همکارى جدى همگان و تایید مراجع معظم مى تواند جامه عمل پوشد. در این زمان که حوزه هاى علمیه و روحانیون معظم در پیشبرد مقاصد اسلام و تحکیم جمهورى اسلامى نقش بسیار موثرى دارند، شک نیست که قدرتمندان و قدرت طلبان بیکار ننشسته اند بلکه در تلاشند تا این قدرت فعال را تضعیف کنند و این امر براى آنان میسر نیست مگر با رخنه کردن عناصر فاسد در حوزه ها که از داخل موجبات تباهى و از کار افتادن این پدیده الهى را فراهم آوره و خداى نخواسته به تدریج و در دراز مدت ملت را از آنها مأیوس و رویگردان کنند و همه مى دانیم که اگر خداى نخواسته حوزه ها از عهده تربیت فقها و علما و خطباى موجه و مورد علاقه مردم برنیایند و حوزه ها به طور هرج و مرج و بدون برنامه صحیح و ضابطه اسلامى عقلایى اداره شوند، باید همه منتظر فاجعه شکست جمهورى اسلامى و اسلام بزرگ باشیم و اگر اکنون با همت همگان از سرچشمه فساد جلوگیرى

ص: 47

نشود، فردا و فرداها دیر است و بسا باشد که به جائى رسد که از قدرت همه خارج شود. مقایسه امروز حوزه ها با قبل از انقلاب که روحانیون به واسطه تبلیغات و فشارها و کج فهمى ها از سیاست و نظر در امور کشور منعزل و برکنار بودند، بسیار نابجا و غلط است . گرچه ممکن است بعضى کج فهم ها با این امر حیاتى مخالف بوده و با تز (نظم در بى نظمى است ) با توهمات شیطانى دست به گریبان باشند، لکن اینان در اقلیت هستند و قشرهاى عظیم روحانیون متفکر و متوجه به مسائل و پیشامدها در این فکر هستند و بالاخره همانطور که پاکسازى و تصفیه در همه ارگان هاى دولتى اعم از کشورى و لشکرى لازم است ، در حوزه ها و دانشگاه ها که همگام با حوزه ها هستند و هر دو از ویژگى خاصى برخوردارند تصفیه و پاکسازى مهمتر است و با تصفیه این دو پایگاه اسلامى و ملى ، محتواى جمهورى اسلامى به رشد و ترقى خود ادامه خواهد داد و با انحراف این دو، انقلاب و جمهورى از مسیر اصلى خود منحرف خواهد شد.

6_ چنانچه اینجانب و مسؤولین جمهورى اسلامى مکررا اعلام نموده ایم ملت و دولت جمهورى اسلامى ایران تسلیم احکام مقدس قرآن و اسلامند و به حکم قرآن مجید خود را برادر ایمانى تمام ملت اسلامى و کشورهاى مختلف از حیث فرهنگ و جغرافیا مى دانند و صلح جویى و زندگانى مسالمت آمیز را با تمام دولت ها و ملت ها طالب مى باشند و تا دولتى به حریم کشور آنان تجاوز نکند و متعهد به احکام اسلام باشد آن را برادر خود مى دانند و از کشورها و ملتها مى خواهند که با هم متحد و یکصدا در مقابل تجاوزگران ، هرکس باشد قیام کنند و خود را از چنگ جهانخواران نجات دهند و نیز به حکم اسلام از تجاوز به حقوق و حدود خود دفاع کرده و تجاوزگر را تأدیب نمایند و در این صورت است که هیچ قدرتى به فضل خداوند متعال نمى تواند آنان را از این دفاع مقدس باز دارد. و به دولت ها نصیحت مى کنم که دست از کینه توزى و زور آزمایى بردارند و با ملت و دولت ایران دست برادرى دهند تا به اتفاق ، اسرائیل غاصب را از کشورهاى اسلامى و زمین هاى مغصوب بیرون رانیم و نژادپرستى و زبان سالارى را که در اسلام محکوم و مردود است کنار زنند تا سعادت دارین را در آغوش گیرند و هیچ قدرتى نتواند با آنان مقابله کند.

7 _ سال گذشته براى ملت ایران سال پرخسارتى بود و شخصیت هاى بزرگ و متعهدى را چه لشکرى و چه کشورى در تهران و تبریز و شیراز و سایر نقاط کشور از دست داد و همه را سوگمند کرد. گرچه دشمنان اسلام و جمهورى اسلامى گمان مى کردند با ترور وحشیانه به اسلام و جمهورى شکست وارد شده و روحیه مردم تضعیف مى شود و در اداره و پیشرفت امور کسى جایگزین آنان نمى شود لکن همه دیدند و دشمنان کور دل فهمیدند که این حساب ها غلط از کار در آمد. این حسابگران داخل و خارج با همه پرمدعایى ، انقلاب اسلامى را که از دل پاک یک ملت سرچشمه گرفته بود و با جان مردم و ایمان و عقیدت آنان آمیخته بود نشناخته بودند، گویى شهوت طبیعى حیوانى و شیطانى چشم و گوش آنان را بسته و از معنویات کور و کرشان نموده است . ملتى که عشق شهادت در دل زن و مرد و کوچک و بزرگش جوش مى زند و براى شهادت ، هر یک بر دیگرى سبقت مى گیرد و ازشهوات

ص: 48

حیوانى و دنیایى گریزان بوده و عالم غیب و رفیق اعلى را باور کرده است ، با این خسارات ، هر چند بزرگ باشد از صحنه خارج نمى شود و همه دیدیم که هر شهادتى ، براى ملت رشید ما رشدى چشمگیر به ارمغان آورده ، به طورى که شهادت هاى پى در پى جمهورى اسلامى را آنچنان بیمه کرد که از آسیب دهر مصون گردید و شهادت هر یک از عزیزان سند رسوائى گروهک هاى ملحد و منافق شد و شکست حتمى آنان را تسریع کرد و اکنون به خواست خداوند متعال ، جمهورى اسلامى ایران از قدرتى برخوردار است که سابقه نداشته است و امید است که دست قدرتمند الهى پشتیبان این ملت مظلوم غارت شده و ستمدیده و پشتیبان قواى مسلح نظامى و مردمى در جبهه هاى نبرد علیه باطل باشد و رحمت حق تعالى بر شهیدان راه حق در طول تاریخ و از 15 خرداد تا کنون و سلامت و سعادت نصیب معلولان و مجروحان و ستمدیدگان و آوارگان و بازماندگان شهدا باد.

8 _ مراتب تشکر و سپاس خود را متواضعانه تقدیم ملت بزرگوار متعهد ایران نموده و از خداوند تبارک و تعالى تشکر مى کنم که در عصر حاضر که عصر حکومت شیطان بر زمین است چنین ملت آگاه رشید جان نثارى در راه عقیدت و ایمان و عاشق لقأاللّه و مجاهد فى سبیل اللّه به این کشور طاغوت زده و غارت شده عنایت فرموده که با مجاهدات خویش بدون تکیه بر قدرت هاى چپ و راست بر طاغوتیان غلبه نموده است و دست آنان را از کشور عزیز و مخازن آن کوتاه کرده و منحرفان و منافقان را منزوى نموده یا از کشور رانده است . و از درگاه خداوند متعال عاجزانه خواستار است که آنان را در صراط مستقیم اعانت فرموده و در مقابل پیشامدها و مشکلات اجتناب ناپذیر دنباله انقلاب ، استقامت عطا فرماید. و ملت عزیز بدانند که استقامت آنچنان اهمیت ویژه دارد که از پیامبر اسلام صلى اللّه علیه و آله و سلم منقول است که فرمود سوره هود مرا پیر کرد که فرموده است تو و پیروانت استقامت کن . ما و شما که افتخار پیروى آن حضرت و ادعاى آن را داریم ، باید در حفظ دین مقدس و اسلام عزیز و جمهورى اسلامى استقامت کنیم و مشکلات را با استقبال و استقامت انقلابى رفع نمائیم . خداوند یاور و پناه شما عزیزان باشد و به شما صبر انقلابى مرحمت فرماید که در مشکلات ناتوان نشوید و دید انقلابى دهد که تحت تاثیر جوسازان خدانشناس و متکبران بى اعتنأ به اسلام و انقلاب اسلامى واقع نشوید و از شایعه سازان مخالف مصالح عمومى انقلاب پیروى ننموده و به مقابله با آنان برخیزند.

9 _ در خاتمه ، سالروز پیروزى شکوهمند انقلاب اسلامى را به مسلمانان جهان و ملت معظم ایران و مستضعفان سراسر عالم تبریک عرض مى کنم . مبارک باد بر همه پیروزى اسلام و پیروزى جنود حق بر جنود ابلیس و مبارک باد پیروزى هاى جبهه هاى دفاع از اسلام و حق بر ملت و خصوصا قواى مسلح نظامى ، انتظامى و مردمى.

اینجانب به شکرانه این نعمت هاى بزرگ و به احترام دهه فجر و بیست و دوم بهمن سالروز پیروزى ملت عظیم الشان ، از جناب حجت الاسلام آقاى موسوى رئیس محترم دیوانعالى کشور مى خواهم تا به عموم دادستان ها و قضات محترم ابلاغ کنند که علاوه بر اسامى تهیه شده براى آزادى ،

ص: 49

در اسرع وقت ممکن و حداکثر تا دو ماه به پرونده ها رسیدگى نموده و لیست اسامى زندانیانى که به حسب شرع مقدس عفوشان مانعى ندارد تهیه و نزد اینجانب بفرستند. لازم است مسؤولین امور در تهیه این لیست سختگیرى ننمایند و هر چه بیشتر کوشش نمایند تا زندانیان به مردم عزیز ما ملحق شده و همگام با آنان راه انقلاب اسلامى را بپیمایند. مقتضى است تاکید کنند تا در این امر مسامحه نشود و همانطور که قبلا تذکر دادم دادستانى ها و محاکم قضایى موظفند در اسرع وقت ممکن به پرونده هائى که به عللى رسیدگى به آن به تعویق افتاده است رسیدگى نموده و آنها را در اولویت قرار دهند. از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمین را خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 50

تاریخ : 28/11/60

انتصاب حجت الاسلام معادیخواه به عنوان هماهنگ کننده و تبلیغات خارج از کشور

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى معادیخواه وزیر محترم ارشاد اسلامى با تشکر از زحمات شما و سایر گروه ها و افرادى که در بزرگداشت سالروز انقلاب اسلامى متحمل زحماتى شده اند و با توجه به آنکه تبلیغات خارج ازکشور با آن همه تبلیغات مسموم علیه اسلام از اهمیت ویژه برخوردار است و نظر به آنکه هماهنگ و منسجم بودن آن موجب تاثیر بیشترى خواهد بود، جنابعالى را به عنوان هماهنگ کننده تبلیغات خارج کشور تعیین نمودم تا با تایید خداوند متعال و همکارى تمام افراد و نهادها و ارگان ها و سازمان ها که در این زمینه فعالیت دارند، به این امر حیاتى ادامه داده و جدا جلو بى نظمى ها و تک روى ها گرفته شود تا از سمپاشى ها و تبلیغات دروغین دستگاه هاى شایعه ساز و دروغ پرداز به مقدار توان جلوگیرى شود و جمهورى اسلامى و انگیزه هاى انقلاب ایران را به همان نحو که هست معرفى نمایند.

از خداوند متعال توفیق جنابعالى و همگان را خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 51

تاریخ : 3/12/60

بیانات امام خمینى در دیدار با رئیس جمهور، رئیس مجلس ، رئیس دیوانعالى کشور ونخست وزیر

تاکید در مورد عفو محبوسین

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من امروز مى خواهم تاکید کنم در این امر که راجع به این محبوسین (البته به استثنأ آنهایى که ما به حسب امر خدا نمى توانیم عفو کنیم ) باز تاکید کنم که زودتر این قضیه تمام بشود و آقاى موسوى به همه جا، همه شهرستان ها سفارش کنند که زودتر این کار را انجام بدهند و رسیدگى زودتر بشود تا انشأاللّه براى عید جدید یک عده چشمگیرى از اینها واگر مى شود، همه آنهایى که مى شود، آنها را عفو کرد. حالا گناه دارند، یک گناهى است که قابل عفو است ، انحراف دارند انحرافى است که قابل عفو است ، تهیه کنند و براى عید جدید که مى آید بفرستند تا انشأاللّه اینها عفو بشوند. و من سفارش مى کنم به این اشخاصى که از این گروه ها بازى خورده اند اینها یک مقایسه اى بین حکومت حالا و حکومت سابق بکنند و ما بین مردم در حالا و مردم در سابق بکنند و بین خدمت هائى که این دولت در این مدت کم با آن گرفتارى هاى فوق العاده اى که همه کشورها و تقریبا همه ابرقدرت ها برخلاف این دولت و ملت توطئه مى کنند، مقایسه کنند و بعد ببینند واقعا راهشان چه راهى است راه براى راهى که آنها دارند، مى خواهند چه بکنند و راهى که منافقان و برادرهاى آنها دارند، اینها مى خواهند چه بکنند و من از خداى تبارک و تعالى مى خواهم که هدایت کند این جوان ها را، این دخترها را، این پسرها را که در دام اینها دیگر نیفتند یا از دام اینها انشأاللّه خارج بشوند.

تقدیر از رزمندگان

و باید تقدیر کنم از ارتش و سپاه و ژاندارمرى و سایر قواى مسلح و مردمى که بحمداللّه با قدرت پیشروى دارند مى کنند و در همین (چزابه ) هم کارهایى انجام داده اند و انشأاللّه انجام مى دهند و امیدوارم که به فتح آخرى نزدیک باشیم . و فتح ما آنوقتى است که عراق و ایران و سایر کشورهاى اسلامى همه مرفه باشند و همه بتوانند زندگى آسوده و بى قدرت قدرتمندان و بدون سلطه آنها به زندگى خودشان ادامه بدهند.

و چیزى که در این چند روز مراجعه شده است زیاد به اینجاها و احمد، به من هى کرارا گفته اند که زیاد مراجعه شده است ، من دو روز پیش از این که رادیو را گوش مى کردم ، دیدم که رادیوى خارجى

ص: 52

گفت که فلان گفته است که خمینى در حال مرگ است . من یاد یک قصه افتادم و آن اینکه یک نفر بود که مى خواست اظهار قدرت و پهلوانى بکند. در یک جلسه اى گفت که من آنم که چه کردم ، چه کردم . کارهایش را شمرد و منجمله گفت من آنم که فلان آدم ، فلان پهلوان را در فلان جا کشتم و چه کردم . آن آدم حاضر بود، گفت که آن کسى که شما کشتید حرف هاى شما را دارد مى شنود! من یاد این افتادم که آن کسى که این آقا گفته است که در حال مرگ است ، حرف هاى ایشان را شنیده و به این سبک مغزى خندیده است . من انشأاللّه امیدوارم که آنها هم که در خارج هستند دیگر برگردند، ول کنند این مسائل را، مى دانند که پیشروى نمى کنند، مى دانند که با این ملت نمى شود طرف شد. خوب ، هى ادعا مى کنید که ملت با ماست ، خوب اگر ملت با ماست بیائید با ملت همکارى بکنید، با دولت همکارى بکنید، نه اینکه بروید کنار بنشینید و هى دسته دسته درست کنید و هر کدام به دیگرى هم فحش بدهد. من از خداى تبارک و تعالى سلامت همه آقایان را و سلامت این ملت را و سلامت این آسیب دیدگان را مى خواهم و امیدوارم که ، از ملت هم تشکر مى کنم به اینکه الحمدلله در صحنه حاضرند و تا در صحنه حاضرند این کشور آسیب نخواهد دید ولو هر چه حالا فساد بکنند، هر چه کارهاى خلاف بکنند. خداوند همه تان را حفظ کند.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 53

تاریخ : 4/12/60

نامه کودکان روستاى معدن فیروزه نیشابور به محضر امام خمینى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

امیدواریم که سلام گرم ما بپذیرید و وجودتان از هر گونه بیمارى و ناراحتى دور باشد. ما مى خواستیم همانطور که در کتاب تعلیمات دینى و اخلاق کلاس پنجم بود. نامه اى به شما بنویسم و مانند امام محمد تقى (علیه السلام) که فرماندار سیستان را نصیحت کرده بود، شما را نصیحت کنیم . اما متوجه شدیم که این کار، اشتباه بزرگى است که گناه دارد چون شما خود شخصى بزرگ و باتقوا و پرهیزکارید و در برابر قدرتهاى شرق و غرب ایستادگى نموده اید و با قدرتهاى شیطانى در حال مبارزه هستید، در حالى که ما کودکانى هستیم که شاید حتى دست چپ و راست مان را از یکدیگر تشخیص ندهیم پس چگونه خود را راضى کنیم که شما را نصیحت نمائیم . از این نظر فقط تصمیم گرفتیم که نامه اى براى شما بنویسیم و ضمن عرض سلامى گرم و با محبت ، از خداوند بزرگ بخواهیم و دعا کنیم که شما را در پناه خود در کلیه کارها موفق و پیروز نگه دارد و هر چه زودتر سربازان اسلام را بر نیروهاى صدام و کافران بعثى پیروزى عطا فرماید. آمین یا رب العالمین .

خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدى خمینى را نگه دار.

نماینده کلاس پنجم (الف ) سید ابوالفضل مرزانى

پاسخ امام خمینى

فرزندان عزیز خوبم

چه خوب بود که نصیحتى را که در نظر داشتید، مى نوشتید. ما همه محتاج به نصیحت هستیم و نصیحت شما عزیزان ، بى غرضانه و از روى صفاى قلب است . اکنون به عنوان پدر پیرى شما عزیزان را نصیحت مى کنم که در تحصیل علم و فراگرفتن دانش و اخلاق و کردار نیکو کوشا باشید که افراد متعهد و سودمندى براى اسلام بزرگ و میهن عزیزتان باشید. خداوند یار و نگهدارتان باشد.

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 54

عکس

ص: 55

تاریخ : 9/12/60

تلگرام تسلیت امام خمینى به آیت اللّه طاهرى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اناللّه و اناالیه راجعون

جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى طاهرى امام جمعه محترم اصفهان دامت افاضاته

خبر تاثر انگیز شهادت فرزند برومند جنابعالى گرچه موجب تاثر و تاسف است ، لکن چه کسى اولى از سلاله پاک و مطهر رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) در شهادت در راه هدف و اسلام عزیز؟ و چه کسى اولى از شما فرزند برومند سید شهیدان صلوات اللّه و سلامه علیه و از خاندان محترمتان در صبر و ایثار در راه خداوند متعال ؟ و چه کسى اولى در پاسدارى و مقاومت براى اقامه عدالت اسلامى از ملت عظیم الشان ایران ؟ و چه کسى اولى از دست زدن به این جنایات و به شهادت رساندن فرزندان قرآن و سلاله طیبه شهداى بزرگوار کربلا از صدام و صدامیان ، یادگار جنایتکاران صدر اسلام ؟ ما در راه اسلام ، این هدف مقدس از شهادت نور چشمانمان هراس نداریم و سند ما پدران و مادران شهداى عزیزمان است که آنچنان با گشاده روئى و شجاعت معنوى از شهادت عزیزانشان استقبال مى کنند که انسان را به یاد حضرت على ابن الحسین ، امام سجاد و عمه بزرگوارش زینب کبرى ، فرزند على ابن ابیطالب سلام اللّه علیهم مى اندازد. اینجانب این شهادت و شهادت سایر فرزندان اسلام را در جبهه ها و پشت جبهه ها به حضرت بقیه اللّه ارواحنالمقدمه الفدأ و به جنابعالى و سایر بازماندگان شهدا تسلیت مى دهم و از خداوند متعال براى شهید عزیزتان و سایر شهدا مغفرت و رحمت و براى بازماندگان عزت و صبر و سلامت مى طلبم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 56

تاریخ : 10/12/60

بیانات امام خمینى در دیدار با سرپرست ، گروهى از مسؤولان و پاسداران کمیته هاى انقلاب اسلامى تهران

شما عزیزان اسلام را زنده و ایران را بیمه کردید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من وقتى که مواجه مى شوم با این صورت ها و چهره هاى اسلامى و وقتى که شور و شعف شما جوانان ، عزیزان را مى بینم نشاط براى من حاصل مى شود. شما عزیزان اسلام را زنده کردید و شما عزیزان ایران را بیمه کردید و این جوانان کمیته که از روز اول انقلاب در پیروزى انقلاب نقش بزرگ داشتند، در ادامه انقلاب هم این نقش را دارند و امیدوارم که این نقش را به خلف هاى خودشان و به فرزندان خودشان بیاموزند تا اینکه در طول تاریخ ایران همین طور که الان اسلامى است و مثل شما جوانانى که نظیر آن را ما نمى توانیم در تاریخ پیدا بکنیم ، اولاد عزیز شما هم مثل شما بار بیایند و حفظ کنند کشور خودشان را و حفظ کنند اسلام عزیز را.

اسلام در قرن هاى زیاد مظلوم بود. براى اینکه آن چیزى که اسلام مى خواست در پرده بود و آن چیزى که برنامه اسلام بود هیچ وقت پیاده نشد و گفته نشد و ملت ها را بى خبر گذاشتند از اسلام و جنایتکاران تاریخ کوشش کردند که اسلام را در حجاب نگه دارند و نگذارند این مکتب آزادیبخش را، این مکتب استقلال بخش را، این مکتبى که با ستمکاران در ستیز و با مستمندان برادر است ، نگذاشتند که معرفى بشود و من امیدوارم که در این زمان که ما هستیم توفیق پیدا بکنیم ، همه عزیزان ما توفیق پیدا بکنند و همه مبلغان اسلامى توفیق پیدا بکنند که این پرده هایى که قدرتمندان به روى اسلام کشیده اند و حقایق اسلام را در ستره نگه داشتند، با دست علماى اسلام ، مبلغان اسلام و همه جوان هائى که مشغول خدمت هستند عرضه بشود. قدرت اسلام یک امرى بود که انکار داشتند قدرت ها، حکومت ها. حکومت هایى که روى کار مى آمدند، چه آنهایى که مخالف با اسلام بودند، چه آنهایى که مخالف نبودند، اسلام را در یک حجابى نگه داشتند یا عامدا یا از روى جهل . قدرت اسلام بر عالم و در بین طوایف مختلف عالم در حجاب بود و یک نمونه اى از او در زمان ما و در ایران وطن ما، یک زمینه مختصرى ، یک نمونه مختصرى از او پیدا شد. این نمونه این بود که ثابت کرد اسلام به اینکه جوانان ما مهیا هستند از براى جانفشانى در راه اسلام و همانطورى که اسلام مى خواهد که در مقابل کفر و زندقه و در مقابل ستم و ستمکاران ایستادگى بکنند، مردانه ایستادند و ایثار کردند و جانفشانى کردند و این مطلب را به ثبت رساندند. دنیا هر چه بخواهد انکار کند این حقیقت را و این واقعیت را و هر چه مبلغ هاى فاسد

ص: 57

رژیم هاى فاسد و قدرت هاى فاسد بخواهند این جمهورى اسلامى و این ارزش هایى که در جمهورى اسلامى هست و این ارزش هایى که در امت اسلامى در ایران هست بخواهند پایمال کنند و ستره به روى او قرار بدهند، نخواهد شد. شما جوانان عزیز اثبات کردید که مى توانید در مقابل تمام قدرت ها ایستادگى کنید و مى توانید کشور خودتان را حفظ کنید. آنهایى که انحراف داشتند و دارند، خیال مى کردند که اگر چنانچه رژیم شاهنشاهى از بین برود، اسلام و ایران و همه جهاتى که در ایران هست از بین خواهد رفت و ایران تجزیه خواهد شد به دو قدرت ، غافل از اینکه اسلام و ملت اسلامى اگر هوشیار باشد و اگر توجه به مسائل داشته باشد، مى تواند در مقابل همه قدرت بایستد، مى تواند منحرفین را به جاى خودشان بنشاند و مى تواند اداره کشور را بهتر از زمان هایى که ظلم و ستم بر این کشور احاطه داشت بکند. شما جوانان از روز اول ثابت کردید تعهد خودتان را به خداى تبارک و تعالى و به دیانت اسلام و بر همان امر باقى هستید و امید است که تا آخر باقى باشید و فرزندان شما و سلف شما هم با همین ایده باقى باشند و ایران و اسلام را بیمه کنند براى همیشه .

شما ثابت کردید که هر چه را بخواهید مى توانید ایجاد کنید. شما یک معجزه اى در دنیا به ظهور رساندید که آن معجزه قدرت الهى در بشر بود. شما در مقابل تمام قدرت هایى که مى خواستند ایران را و ایرانى را ببلعند و مى خواستند ذخایر شما را غارت کنند، ایستادید و مقابله کردید و پیروز شدید.

پیروزى بزرگ این است که انسان بر نفس خودش پیروز باشد

شما پیروزید براى اینکه خدا با شماست . شما پیروزید براى اینکه اسلام پشتیبان شماست . شما پیروزید براى اینکه ایمان دارید. شما پیروزید براى اینکه شهادت را در آغوش مى گیرید و آنهایى که از شهادت و از مردن مى ترسند، آنها شکست خورده اند اگر چنانچه هم لشگر عظیم داشته باشند. شما بر نفس خودتان پیروز شدید. شما جوانان در پشت جبهه و در بین کشور و برادران شما در جبهه ، بر نفس خودتان غلبه کردید و زندگى را زندگى ابدى دانستید و این زندگى حیوانى طبیعى را ناچیز شمردید. شما الان پیروز هستید و پیروزى شما مادامى که این قدرت نفسانى در شماست ، مادامى که این ایده الهى در شماست ، پیروزید چه شکست بخورید به حسب صورت و به حسب عوامل مادى و چه پیشرفت بکنید. پیروزى بزرگ این است که انسان بر نفس خودش پیروز باشد و بر شیطان خودش غلبه کند و شماها بحمداللّه اینطور که جانفشانى در راه خدا مى کنید، غلبه کردید بر شیطان خودتان . و من امروز باید از شما تشکر کنم که شما از این ملت پشتیبانى کردید و فعالیت شما به ملت آرامش داد. ملت باید از شما جوانان در سرتاسر کشور که نگهبان امنیت داخلى هستید و از آن جوانان که نگهبان کشور هستند در جبهه ها، تشکر کند و خداى تبارک و تعالى از شما تقدیر مى کند.

آنچه اهمیت دارد این است که انسان عملش پیش خدا مقبول باشد و من مى بینم که بسیارى از این جوانان عزیز هستند که هیچ باکى از شهادت ندارند بلکه شاید همه اینطور باشند. من از خداى تبارک و تعالى سلامت شما و عزت و عظمت اسلام و مسلمین و آرامش همه کشورهاى اسلامى را

ص: 58

مى خواهم و به شما عزیزان که نصیحت پدرانه ، یک نصیحت برادرانه مى کنم و آن اینکه راه خودتان را ادامه دهید و همانطور که شما موجب سرافرازى ایران شدید با اخلاق خوب ، با اعمال خوب ، با برخورد خوب با هموطنان خودتان ، این معنى را، سرافرازى را براى خودتان در پیشگاه خداى تبارک و تعالى هم اثبات کنید. پیروزى مهم است ، لکن ادامه پیروزى مشکل است و مهمتر. شما بحمداللّه امروز جوانانى هستید که به این کشور آرامش دادید و مى دهید و این مطلب را ادامه بدهید با روى گشاده براى مردم و با ایمان قوى که از ایمان قوى این اخلاق صحیح و رفتار صحیح پیدا خواهد شد و من امیدوارم که شماها نسلا بعد از نسل ، این ایده را داشته باشید و ایمان را حفظ کنید و به سلف خودتان یاد بدهید که ایران انشأاللّه پیروز باشد تا آخر.

و من امیدوارم که کشورهاى دیگر اسلامى که خودشان را در قید و بند طبیعت قرار داده اند، هر کدام اینطور قید و بند را دارند، این قید و بندها را بگسلانند و با برادران ایرانى خودشان در این جهاد اکبر همقدم باشند تا در جهاد با ابرقدرت ها هم پیروز شوند. و من از خداى تبارک و تعالى مى خواهم که این دولت هایى که در کشورهاى اسلامى حکومت مى کنند، آنها را بیدار کند و اینطور ذخایر خودشان را در طبق اخلاص نگذارند براى قدرت ها و با روى گشاده ذخایر ملت فقیر خودشان را به قدرت هاى بزرگ تقدیم نکنند و توجه کنند به اینکه امروز تکلیف این است که همانطور که ایران قیام کرد و پیروز شد و دیدید که نتوانستند قدرت ها با او مقابله کنند شماها هم ، دولت ها هم ، ملت ها هم ، با ایران همقدم باشند تا اینکه انشأاللّه اساس ظلم از بشر برچیده بشود و پرچم اسلام در تمام کشورها به اهتزاز در آید.

من از شما آقایان و از علمایى که در بین شما مشغول هدایت هستند و از آقاى کنى تشکر مى کنم و امیدوارم که علماى بلاد و علماى اسلام راجع به مسائل اسلامى هدایت کنند همیشه شماها را و مادامى که اینها در بین شما هستند، امیدوارم که اعوجاجى حاصل نشود، لکن هر یک از شما ضامن نفس خودش هست و باید از هواهاى نفسانى جلوگیرى کند که مبادا خداى نخواسته این وجهه خوبى که شما دارید و این توجهى که به شما شده است ، سست بشود. جوان هایى که در بین شما هستند اگر خداى نخواسته یک وقت تندى دارند، آنها را نصیحت کنید و همه ما محتاج به نصیحت هستیم که در امور اسلامى با روش اسلامى رفتار کنیم و با اخلاق اسلامى با مردم برخوردار کنیم . خداوند همه تان را حفظ کند.

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 59

تاریخ : 11/12/60

بیانات امام خمینى در جمع قضات و حاکم شرع دادگاه هاى انقلاب اسلامى مرکز

بسم اللّه الرحمن الرحیم

امروز مسؤولیت آقایان قضات شرع بسیار سنگین است چون هم باید حیثیت اسلام را حفظ کنند و از طرفى باید حیثیت روحانیت را در نظر بگیرند. دشمنان اسلام با اشاعه دروغ و با بزرگ جلوه دادن نقاط ضعف شما تلاش مى کنند حیثیت روحانیت را لکه دار کنند تا از نفوذى که روحانیت در پیشبرد اسلام دارد کاسته شود و آنها بتوانند اسلام را از بین ببرند و به مقاصد شوم خود برسند. امروز مسؤولیت آقایان قضات از صدر اسلام هم مهمتر است ، چون در صدر اسلام به قضات شرع نسبت به رعایت حقوق مردم سفارش مى شد، اما امروز علاوه بر آن ، حیثیت و کیان روحانیت هم مطرح است که شما باید در رفتار و اعمال خود کاملا دقت و مواظبت داشته باشید. البته شما صد در صد هم اسلامى عمل کنید، دشمنان اسلام دست از دروغ و اعتراض بر نخواهند داشت ، چون آنها به اسلام و انقلاب عقیده ندارند. باید کارى کنید که آنها مصداق معینى از نقاط ضعف شما نداشته باشند...

امام امت همچنین ضمن آرزوى موفقیت براى مسوولان ، نسبت به ارشاد زندانیان تاکید فرمودند تا در جهت ارشاد و هدایت زندانیان تلاش بیشترى به عمل آید.

ص: 60

تاریخ : 17/12/60

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى تیم هاى فوتبال منتخب تهران

من خودم ورزشکار نیستم اما ورزشکارها را دوست دارم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من خودم ورزشکار نیستم اما ورزشکارها را دوست دارم .(احب الصالحین و لست منهم ) از خداى تبارک و تعالى خواهانم که شما جوانان را که ذخیره این کشور هستید و مایه امید ملت و اسلام هستید هر چه بیشتر موفق کند که در همه ابعاد انسانى ورزش کنید. یک بعدش آن بعدى است که شما متخصص در آن هستید و امید است که بعدهاى دیگرى هم که انسان دارد و انسانیت دارد در شما رشد کند. ورزشکارها همیشه اینطور بودند که یک روح سالمى داشتند، از باب اینکه توجه به شهوات نداشتند، توجه به لذات نداشتند، توجه به یک فعالیت جسمى داشتند که عقل سالم در بدن سالم است . شما اگر دقت کنید در حال جوان ها و طبقات جامعه مى بینید که آنهائى که در عیش و عشرت مى گذرانند، حقیقتا عیش و عشرت نیست . بدن ها افسرده ، روح ها پژمرده و کسالت سرتاپاى آنها را گرفته است . اگر دو ساعت عشرت مى کنند، بیست و دو ساعت در ناراحتى آن هستند و آنهائى که اهل خدا هستند، توجه به خدا دارند، ورزش جسمى مى کنند و ورزش روحى ، آنها در تمام مدت ، اشخاصى هستند که پژمردگى در آنها نیست ، افسردگى در آنها نیست و این نعمتى است از خداى تبارک و تعالى که خداوند نصیب همه بکند انشأاللّه .

یکى از وجوه صدور اسلام ، شما جوانانید

شما نمونه باشید در کشورهاى دیگر که شماها از جمهورى اسلامى هستید. ما امروز احتیاج به این داریم که اسلام را در هر جا تقویت کنیم و در هر جا پیاده کنیم و در مملکت خودمان اسلام را به جاهاى دیگر به آن معنایى که در مملکت الان حاصل شده است صادر کنیم . یکى از وجه صدورش همین شما جوان ها هستید که در سایر کشورها مى روید و جمعیت هاى زیادى به تماشاى شما مى آیند، به تماشاى قدرت هاى شما مى آیند. باید طورى بکنید که این جمعیت هاى زیاد را دعوت کنید عملا به اسلام . در اعمالتان ، در رفتارتان ، در کردارتان طورى باشد که نمونه باشید براى جمهورى اسلامى و جمهورى اسلامى با شما به جاهاى دیگر هم انشأاللّه برود.

همه موفق و موید باشید و ادامه بدهید به کارتان و همانطورى که آقا خواندند و گفتند،

ص: 61

همانطورى که در ورزشکارى دارید قدم بر مى دارید، براى ملت تان هم قدم بردارید و این هم براى ملت است ، لکن امروز احتیاجات زیادى ملت دارد، پشت جبهه ها، در خود جبهه ها و شما بازوان قدرتمند این جامعه هستید.

و ما در بین دولت هاى مرتجع و دولت هایى که مردم را مى خواهند چپاول کنند، ما در بین دولت ها منزوى هستیم براى اینکه آنها همه بر ضد ما هستند، لکن بین ملت ها اینطور نیست . ملت ها باحقند، ملت ها با چیزهایى هستند که ، ارزش هایى هستند که ارزش هاى انسانى است . این دولت ها هستند که بسیارى از آنها از این ارزش هاى انسانى هیچ اطلاعى ندارند. شماها هم با ملت ها وقتى که آنجاها مى روید با ملت ها تماس دارید و ملت ها به تماشاى شما مى آیند، همانطورى که عرضه مى دارید ارزش هاى بدنى خودتان را، قدرت هاى بدنى خودتان را، براى ایران ارزش قائل مى شوید و ارزش ایران را به آنها نمایش مى دهید، ارزش هاى اخلاقى ، ارزش هاى اعمالى ، ارزش هاى عقیدتى ، اینها هم توسط خود شما انشأاللّه در آنجاها منتشر بشود و در این ایران هم که هستید به خدمت این جامعه باشید. جامعه ما احتیاج به جوان ها دارد و خدمت جوان ها. اسلام امروز احتیاج دارد به اینکه این جوان ها که در اینجا هستند و زورمند هستند، قدرتمند هستند و قدرت خوبى هم دارند، اینها همه کوشش کنند تا این کشور از شر مفسدین نجات پیدا کند. خداوند همه شما را موفق و موید و منصور کند و براى ما نگهدارد شما را.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 62

تاریخ : 17/12/60

بیانات امام خمینى در دیدار با مدیر عامل و کارکنان گسترش شبکه رادیویى وتلویزیونى سازمان صدا و سیماى جمهورى اسلامى

شما جوانان موفق شدید که باورهاى غلط را بشکنید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من قدم شما جوانانى که براى اسلام ، براى کشور خودتان کوشش مى کنید گرامى مى دارم . این نکته را من سابق هم گفته بودم که تبلیغات دامنه دار مخالفین با بشر، مخالفین با اصلاح بشر، اینها کوشش کرده بودند که در همه جاهایى که مى خواهند تحت سلطه خودشان درآورند، طورى کنند که باور بیاورند به اهالى آنجا که ما خودمان هیچ نیستیم و هر چه هست ما باید از آن طرف هاى مرز، از امریکا، از روسیه بیاوریم . و یکى از علل عقب ماندگى این کشورها همین بود که اصلا افکار خودشان را نمى گذاشتند که اینها به راه بیندازند و تبلیغات طورى شده بود که مى ترسیدند اصلا وارد یک عملى بشوند. و خداوند تبارک و تعالى به ما منت گذاشت که این جمهورى اسلامى را موفق شدید شما جوانان اینجا متحقق کنید و موفق شدید که از این باور غلطى که در بین کشور ما معروف شده بود، این باور غلط بشکنید. شما مگر چه چیزتان از سایر بشر کمتر است ، بشر همه جا یک جنس است و یک نوع است و یکى است . و اینجا اگر بهتر نباشد از آنها بدتر نیست ، لکن نگذاشتند که این بهترها و این مغزهاى متفکر به کار بیفتند. آن مغز متفکرهایى که از ایران فرار کردند، آنها بودند که تفکرشان را براى آنها داشتند، براى خارجى ها به کار مى انداختند و اگر چنانچه یک نفر متفکرى که وطن خودش را مى خواهد، اسلام را مى خواهد کشور خودش را مى خواهد، این معنا ندارد که فرار کند. کجا فرار کند؟ و لهذا بهتر این بود که این مغزهایى که براى خارجه و براى امریکا و براى شوروى در ایران کار مى کردند، اینها بروند و مغزهاى متفکرى که براى خود کشور عمل مى کنند، آنها باشند. و بحمداللّه در این دو سه ساله شماها اثبات کردید، جوان هاى ما اثبات کردند که مى توانند خودشان عمل بکنند و شما مطمئن باشید که در دراز مدت شما همه کار مى توانید بکنید. و امیدوارم که مغزها را به کار بیندازید و آن خوف هایى که ایجاد کرده بودند در کشور ما، آن را هم کنار بگذارید و با شجاعت وارد بشوید و کار خودتان را انجام بدهید. همانطورى که با شجاعت ابرقدرت ها را خارج کردید با شجاعت در فرهنگ خودتان کار بکنید و در کارهاى خودتان ، خودتان عمل بکنید و اتکأ خودتان را هر روز به کم خارج بکنید و یک وقتى برسد که هیچ اتکأ به خارج ما نداشته باشیم ، همه چیز خودمان را خودمان تهیه کنیم ، انشأاللّه .

ص: 63

و یکى از امور دیگرى هم که باز من گفته ام این است که ما را جورى بار آورده بودند که یا باید فرنگى مآب باشیم یا هیچى . یک نفر جوان ، یک نفر خانم اگر سرتاپایش فرنگى مآب است ، این معلوم مى شود خیلى عالیمقام است و اگر چنانچه مثل سایر مسلمان ها است ، این خیلى عقب افتاده است . عقب افتادگى و جلو رفتن را به این مى دانستند که فرنگى مآب باشد، یعنى فرض کنید فرم لباسش چه جور باشد، فرم کفشش چه جور باشد، یا مثلا هر چه که از خارج مى آید صرف بکند. مصرفى بار آوردند ما را، براى همین جهت ما را مصرفى بار آورده اند. امثال تقى زاده که در این ایران یک وقتى قدرت داشته اند، تقى زاده گفته بود که ما باید سرتاپامان انگلیسى باشد یا فرنگى باشد و باید اینطور باشیم تا اینکه آدم بشویم . آدم بودن را به کلاه و کفش و لباس و بزک و امثال ذلک مى دانستند. و آن چیزى که تعلیمات انبیا بود که انسان را با تقوا، قدرت تقوا، قدرت انسانیت ، با علم ، با عمل ، آنها را اینطور مى دانستند، میزان انسانیت را تقوا و علم مى دانستند، اینها به جورى کرده بودند که بین ماها اینطور بین خودشان اینجور نیست ، بین ماها اینطور جلوه داده بودند که آدم اگر بخواهد پیشرفته باشد زبان و حرف وقتى مى زند به حرف خود مادریش نزند، وقتى صحبت مى کند در هر چند کلمه ، دو سه تا کلمه انگلیسى هم باشد، دو سه تا کلمه فرض کنید که اروپایى هم باشد. این تمام اینها چیزهایى بود که به ما تزریق کرده بودند، خائن هاى داخلى زیادتر و الهام هم مى گرفتند از خان هاى آن آن خائن هاى خارجى و ما را اینطور داشتند بزرگ مى کردند. اگر یک مدت دیگرى این ایران خداى نخواسته به دست این رژیم فاسد باقى مانده بود، ما دیگر هیچ باید باشیم ، از بین تمام رفته باشیم .

کشور مال خودمان است و خودمان باید اداره اش کنیم

خداوند به ما منت گذاشت که اسلام را و ایران را به ما برگرداند و ما خودمان انشأاللّه الان کار خودمان را انجام مى دهیم و باید بدانیم که باید فکرمان این باشد که ما خودمان مى خواهیم کار بکنیم اصلا فکر اینطور باید برگردد که مملکت ، مملکت خودمان است ، خودمان هم باید آبادش کنیم . کشاورز باید همین فکر را داشته باشد، آنهائى که در کارخانه ها عمل مى کنند باید همین فکر را داشته باشند، آنهایى که در موارد صنعتى و اینها کار مى کنند باید کارشان همین ، فکرشان این باشد که کشور مال خودمان است ، وقتى مال خودمان است ، معنا ندارد که یکى دیگر بیاید اداره اش کند، باید خودمان اداره اش کنیم . آنجور نباشد که سر هر کارخانه اى باید کسان دیگرى بیایند و بیایند که نگذارند اینجا پیشرفت کند. آمدن ، براى این بود که کارها را آنها تکفل کنند، پادوئى را به اینها بدهند. شما، ایرانى ها بیش از اینکه پادو باشند، بیش از اینکه در یک اداره اى پادو باشند، در یک جایى که صنعت است کارى به آن نداشته باشند. اینها براى این جهت مى آمدند اینجا و حالا بحمداللّه گور خودشان را گم کردند و رفتند و شما خودتان هستید و خودتان و پشتیبان شما خداست . انشأاللّه خداوند به همه شما سلامت بدهد و تشکر مى کنم از شما که رادیو تلویزیون را راه انداختید. و ما باید تبلیغاتمان زیاد باشد و پوشش _ چیزمان _ رادیومان ، تلویزیونمان زیاد بشود تا بتوانیم مطالب خودمان را به عالم برسانیم .

ص: 64

حالا همه مطالبى که ما داریم ، همه چیزهایى که داریم اصلا نمى گذارند به جایى برسد. بله اگر یک چیز خلافى یک ذره وارد بشود، آنوقت رادیوها ببینید چه خواهند کرد. در هر صورت خدا همه شما را حفظ کند و موفق باشید و من هم آنقدرى که سهم خودم است ، دعا کردن به شماهاست و دعا مى کنم شما را. سلامت باشید انشأاللّه .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 65

تاریخ : 18/12/60

پیام امام خمینى به مناسبت رحلت آیت اللّه ربانى شیرازى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اناللّه و اناالیه راجعون

با کمال تاسف رحلت غم انگیز حجت الاسلام والمسلمین مجاهد عزیز آقاى ربانى شیرازى را به اسلام و اولیاى معظم اسلام بویژه حضرت بقیه اللّه ارواحنا فداه و به ملت شریف و حوزه هاى علمیه و اهالى محترم فارس و بازماندگان این فقید سعید تسلیت عرض مى کنم . در طول تاریخ ، مدعیان فضیلت و مجاهدت و شجاعت و تعهد به حق و دین بسیار بوده اند و هستند، لکن صاحبان فضائل و مجاهده و تعهد به حق و حقیقت در اقلیت اند و تنها در سختى ها و گرفتارى ها و حقگوئى ها در مقابل قدرت هاى شیطانى است که مدعیان لاف زن از متعهدان بى سر و صدا و خالصان فداکار از مغشوشان ریاکار متمایز مى شوند.

مرحوم مجاهد سعید ارزشمند، ربانى شیرازى که اکنون در جوار حق آرمیده و ما از برکات وجودش محروم شدیم از این اقلیت بود. او در طول زندگانى شرافتمندانه خود، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن در مقابل باطل و باطل ها ایستاد و از خود نرمش نشان نداد. او در حبس ها و زجرها و ناملایمات با قامت راست انسان هاى متعهد ایستادگى کرد و تسلیم نشد. او که خدایش رحمت کند و به جوار قرب حضرتش بپذیرد، با روحى ملایم در مقابل دوستان و مومنان و مقاوم در برابر دشمنان خلق به لقأاللّه پیوست و ما عقب ماندگان که احتیاج به این مردان حق داریم ، از آن کمال و جمال محرومیم .

از خداوند متعال توفیق خدمت براى همگان سعادت و صبر در این مصیبت براى دوستان و بازماندگان ایشان را خواستارم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 66

تاریخ : 18/12/60

بیانات امام خمینى در جمع رزمندگان ارتش جمهورى اسلامى ایران و سپاه پاسدارانانقلاب اسلامى

اولیأ ما نشان دادند که در مقابل مستکبران گاهى با تبلیغ و گاهى با اسلحه باید ایستاد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من هم وفات و شهادت بانوى بزرگ اسلام را بر همه مسلمین و بر شما برادران عزیز ارتشى ، سپاهى و بسیج و بر حضرت بقیه اللّه اروحنافداه تسلیت عرض مى کنم . این خانه کوچک فاطمه سلام اللّه علیها و این افرادى که در آن خانه تربیت شدند که به حسب عدد، چهار پنج نفر بودند و به حسب واقع ، تمام قدرت حق تعالى را تجلى دادند، خدمت هایى کردند که ما را و شما را همه بشر را به اعجاب در آورده است . خطبه فاطمه زهرا سلام اللّه علیها در مقابل حکومت و قیام امیرالمومنین و صبر امیرالمومنین در مدت بیست و چند سال و در عین حال کمک کارى به حکومت موجود و بعد هم فداکارى در راه اسلام و فداکارى دو فرزند عزیزش امام مجتبى که یک خدمت بسیار بزرگ و دولت جابر اموى را با آن خدمت رسوا فرمود و خدمت بزرگ برادر ارجمندش حضرت سیدالشهدا، چیزهایى بود که همه مى دانید و مى دانیم و با اینکه عده کم و اسباب و ابزار جنگ پیش آنها کم بود، لکن روح الهى و روح ایمان آنها را آنطور کرد که بر همه ستمکاران عصر خودشان غلبه پیدا کردند و اسلام را زنده کردند و براى ما و شما برادرهاى عزیز الگو شدند که ما از کمى عده و کمى عده و کمى ابزار جنگ در مقابل تمام قدرت هایى که امروز با ما به جنگ برخاسته اند، مقاومت کنیم و همانطورى که اولیأ ما علیهم السلام نشان دادند که در مقابل مستکبران گاهى با تبلیغ و گاهى با اسلحه باید ایستاد و مستکبران را باید به جاى خودشان نشاند، ما هم الگوى آنها را، تبعیت از آنها را مى پذیریم . و شما جوان ها نشان دادید که در این میدان هاى نبرد بین حق و باطل با اینکه آنها از ابزار جنگى فراوان و از افراد هم همین طور و از مصر و اردن و آنجاها هم مستقیما به آنها کمک مى شد و از سایر کشورها هم کمک مالى و کمک اسلحه و همه اینها مى شد، معذلک یک جمعیت کمى به حسب عدد، و قوى و شوکتمندى به حسب روح در مقابل همه ایستادند و شکست دادند آنها را.

پیروزى را شمشیر نمى آورد، پیروزى را خون مى آورد

برادرها! این ایمان را حفظ کنید، این قدرت الهى را حفظ کنید و این تعهد خودتان را به اسلام و به ملت حفظ کنید و به پیش بروید. صدام به حسب آن مثلى که گفته شده است که یک دیوانه سنگ را

ص: 67

در چاه مى اندازد و پنجاه عاقل یا بیشتر نمى توانند بیرون بیاورند، این یک دیوانه اى بود که یک اقدامى کرد و یک سنگى را در چاه انداخت و موجب زحمت ملت خودش ، ملت ما و سایر ملت ها گردید که حالا دست به دامن دولت ها شده است تا آنها بیایند و وساطت کنند و میانجیگرى کنند که او را نجات بدهند. او دیگر قابل نجات نیست و ما هم یک قدم عقب نخواهیم نشست .

مصالحه با جنایتکار و سازش با جنایتکاران ، این یک جنایتى است بر مردم متعهد و یک جنایتى است بر اسلام . ما حرفمان از روز اول تا حالا و بعدها معلوم است . ما جنایتکار را که در کشورمان هست ، مى گوئیم باید برود. مسلمان ها هم موظفند به حسب شرع مطهر به اینکه بیایند و اینها را بیرون کنند. شارع مطهر فرموده اند که در قرآن کریم که اگر یک طایفه اى بر طایفه دیگر از مسلمین بخواهند طغیان کنند و تجاوز، بر همه مسلمین واجب است که این جنایتکار و طاغى و یاغى را با او جنگ بکنند و اگر برگشت به اطاعت خدا، آنوقت بنشینند با او صحبت بکنند. ما حزب بعث را جنایتکارانى مى دانیم که در حال صلح و جنگ در جنایتند. در طول حکومتشان در عراق در حال جنگ نبودند، لکن جنایت آنها بر اسلام ، بر مسلمین ، بر ملت عراق ، بر مراجع عظام عراق و بر علمأ اسلام هر روز واقع مى شد و بعد هم آن دیوانگى را که در فطرت آنها بود و طغیانگرى را که خمیره ذاتى صدام است ، آن دیوانگى را عمل کرد و عقلاى اسلام و عقلاى جهان دست به هم دادند که این سنگ را از چاه بیرون بیاورند لکن کار این دیوانه آنطور است که نمى شود این سنگ را بیرون آورد مگر با اسلحه و قوت ایمان ، شما ثابت کردید که مى توانید در مقابل قدرت ها بایستید و شما میدان هاى نبردتان در تاریخ ضبط خواهد شد.

اگر امروز همه قدرتمندان و همه یاوه سرایان تبلیغاتى به ضد شما و به ضد جمهورى اسلامى قلمفرسایى مى کنند با سخنرانى یا توطئه لکن نمى توانند روى حق پرده پوشى کنند. شما بحقید، همانطورى که امام سیدالشهدا بحق بود و با عده قلیلى مقابله کرد و در عین حالى که به شهادت رسید و فرزندان او هم به شهادت رسیدند، لکن اسلام را زنده کرد و یزید و بنى امیه را رسوا کرد. شما هم شیعیان همان حضرت هستید، شما هم در این نبردهاى بزرگى مثل نبرد آبادان و مثل تنگه چزابه و مثل بستان کارى کردید که اعجاز بود، اعجاز بود از باب اینکه یک جمعیت کم با عده و عده کم و با ایمان بزرگ این اعجاز را آفریدند و صدام که این کار غلط را به تخیلاتى که کرده بود انجام داد، الان پشیمان شده است و به همه دولت ها براى کمک دست دراز کرده است و از همه کشورها کمک خواسته است و همه هم ، تقریبا اکثر قریب به اتفاق هم به او کمک مى کنند و همه کمک هایى را که آنها کرده اند نتوانسته اند یک ایمانى براى او بفرستند، براى اینکه در خودشان هم نبود.

اشتباهشان در همین است که خیال مى کنند زیادى جمعیت و زیادى اسلحه کار انجام مى دهد و نمى دانند که آن چیزى که کار را انجام مى دهد بازوى قوى افراد است . افراد کم با بازوان قوى و قلب مطمئن و قلب متوجه به خداى تبارک و تعالى و عشق به شهادت و عشق به لقأاللّه ، اینهاست که پیروزى مى آورد. پیروزى را شمشیر نمى آورد پیروزى را خون مى آورد. پیروزى را افراد و جمعیت هاى زیاد نمى آورد پیروزى را افراد و

ص: 68

جمعیت هاى زیاد نمى آورد پیروزى را قدرت ایمان مى آورد (ما اکثر الضجیج و اقل الحجیج ) حاجى خیلى مى رود به مکه ، لکن آن که حج الهى را بجا مى آورد، آن کم است . و سپاه پاسدار و بسیج و همه اینها، ارتشى و اینها. آن اقلیتى هستند در جنگ و آن اقلیتى هستند در نبرد که (کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن اللّه ).

شما در تمام جهات معنوى و مادى پیروز هستید و پیروزى شما پشتوانه پیروزى مستضعفین جهان است

فرق است مابین ایده شماها و دشمن هاى شما. آنها براى قدرتمندى ، براى نمایش قدرت ، براى شیطان ، با اسلام به جنگ برخاستند و شما براى خدا و براى رضاى او و براى قوت دادن به اسلام و پیاده کردن احکام اسلام به دفاع برخاستید. شما مدافع از انسان هاى مظلوم در طول تاریخ هستید. مدافعات شما از اسلام و پیروزى شما انحصار به پیروزى در میدان ندارد. شما در تمام ابعاد پیروز هستید و شما در تمام جهات معنوى و مادى پیروز هستید و شما در طول تاریخ پیروز هستید و پیروزى شما پشتوانه پیروزى مستضعفین جهان است در طول تاریخ . شمایى که با آغوش باز و با روى گشاده به طرف اللّه و به طرف لقأاللّه و به طرف شهادت مى روید پیروز هستید، چه در میدان جنگ پیروز بشوید و مى شوید و چه خداى نخواسته شکست بخورید و نخواهید خورد. شما آن چیزى را که همراه دارید دشمنان شما ضد او را همراه دارند شما رضاى خدا را همراه دارید و آنها سخط خدا را. شما ایمان را همراه دارید و آنها طرفدارى از کفر را. شما آرامش قلبى دارید و در این جنگ با آرامش ، با خاطر آسوده ، با این ایده که اگر شهید بشوم پیروزم و اگر پیروز بشوم هم پیروزم ، شما این را دارید و آنها از مرگ فرار مى کنند. بین این دو طایفه بسیار فرق است ، آن که مرگ را در آغوش مى گیرد براى اینکه شهادت است ، براى اینکه از اسلام است ، براى اینکه دفاع از حق است و آن که از مرگ فرار مى کند براى اینکه براى طعمه جنگ مى کند. فرق است مابین ملتى که داوطلب براى شهادت هست و براى پیروزى هست و من امیدوارم که داوطلب ها بیشتر بروند و اسم بنویسند و خواهند رفت با آنهایى که ، بین اینها و آنهایى که با سرنیزه به جنگ مى آیند، اگر اقدام نکنند از پشت کشته خواهند شد، آنهایى که با اسم داوطلب ، با فشار و زور و با هزار جور اذیت وادار به جنگ مى شوند، آنهایى که ملت هایشان به آنها پشت کرده است . بین شما که ملت پشتیبان شماست و نگهبان از شماست و به همین جهت خداى تبارک و تعالى نگهبان شماست و پشتیبان شماست با آن که براى شیطان مى خواهد جنگ بکند، براى شیطان نفس مى خواهد جنگ بکند فرق است مابین اینها، فرق است مابین انقلاب اسلامى ایران با انقلاب هاى دنیا. انقلاب هاى دنیا بى استثنا براى ایمان نیست ، براى خدا نیست ، انقلاب ایران براى خداست و از اول هم فریاد خدا بوده است ، اللّه اکبر بوده است و تا آخر هم همین است .

این بدبخت هائى که از ایران فرار کرده اند یا در خارج بوده اند و به تبع طمع هاى پوچ شیطانى نشسته اند و صحبت مى کنند و دروغ پردازى مى کنند و یکى از دروغ هاى بزرگشان که در رادیوها هر

ص: 69

شب شاید باشد و همین دیشب دو مرتبه یا سه مرتبه بود اینکه ایران از اسرائیل _ چیز مى آورد _ ابزار جنگ مى آورد و مى خرد. ایرانى که بیست سال است با اسرائیل در جنگ است ، اسرائیل را مى کوبد و به حسب حکم شرعش با اسرائیل نمى تواند هیچ تناسبى داشته باشد و نخواهد داشت . چند مرتبه همین دیشب بود که از کى گفته است ، چى گفته است ، کى گفته است ، که اینها از اسرائیل چیز مى خرند و آنها هم که در خارج نشسته اند و فکر این را مى کنند که بیایند ایران بعد از اینکه شما جوان ها جانبازى خودتان را کردید ایران را تسلیم یک دسته اشخاص منحرف کنند، اینها هم افکارشان مثل افکار همان صدام است . صدام هم پیش خودش فکر کرد و این فکر را هم تقویت کردند شیطان هاى بزرگ در او که توبه ایرانى که الان به هم خورده است و هرج و مرج است و ارتشى ندارد و چیزى ندارد حمله کن و اسم خودت را مثل اسم سعد وقاص کن و خودت را بگو فاتح قادسیه . غافل از اینکه اینجا بچه هاى نارسشان هم ، بچه هاى کوچکشان هم در مقابل او ایستاده اند و تا هستند نمى توانند اینها یک همچو کارهائى را انجام بدهند.

شما برادرها با قدرت ایمانى و با قدرت اسلامى این پیروزى ها را به دست آوردید خصوصا با این پیروزى اخیر تنگه چزابه به آنها فهماندید که افکارتان غلط بوده است و آرزوهایتان برباد است . و من همانطورى که گفتید دعا کنم ، من همیشه به شما دعا مى کنم ، من دعاگوى شما هستم و من شما را دوست مى دارم . شما برادران من هستید، فرزندان من هستید و من در محضر خداى تبارک و تعالى به این پیروزى هاى شما که پیروزى هایى است که با تعهد اسلامى ، براى اسلام است و من افتخار مى کنم ، مباهات مى کنم به درگاه خدا که یک همچو در یک همچو مقطع از زمان واقع شدم که جوانان ما اینطور هستند. در یک مقطع از زمان واقع شدیم که دست آنهایى که به واسطه تبعیت از آمریکا جوان هاى ما را به فساد مى کشاندند و با همه قدرت ، همه تبلیغات و با درست کردن مراکز فحشا، مراکز قمار، مراکز خمارى و جلسه هاى فاسد، جوان هاى ما را مى خواستند به فساد بکشند و خداى تبارک و تعالى به داد ما رسید، به داد کشور ما رسید، به داد ملت ما رسید و شما جوان ها را بسیج کرد، بسیج الهى شما را کرد که حفظ کنید این کشور را و دست رد به سینه تمام شیاطین و قدرتمندان بزنید و شما پیروز هستید.

خداوند انشأاللّه شما را همانطور که در اینجا پیروز کرده است بعدها هم پیروز کند، خداوند شما را پیروز کند بر شیطان باطنى و شما را بر نفس خودتان پیروز کند تا انشأاللّه وقتى که به محضر خدا رفتید با نشانه هاى افتخارآمیز در خدمت او بروید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 70

تاریخ : 19/12/60

بیانات امام خمینى در جمع ائمه جمعه استان مازندران و دشت گرگان

ما ماموریم که مردم را ارشاد نمائیم و به خیر و صلاح دعوت کنیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از آقایان تشکر مى کنم که تشریف آوردند و از نزدیک خدمتشان رسیدم . مطالبى را که مى خواهم به شما تذکر دهم این است که شما توده هاى میلیونى مردم را مى بینید که چقدر خوبند و من با جرات مى توانم عرض کنم که در طول تاریخ چنین وضعى پیش نیامده است . امروز ایران سى و چند میلیون نفرى به استثناى یک اقلیت بسیار کم ، متحول شده اند و همه به فکر این هستند که اسلام تحقق پیدا کند و در حل مشکلاتى که براى دولت پیش مى آید، پیشقدم هستند. امروز که داوطلبین براى رفتن به جبهه ها اینگونه با آغوش باز شهادت را پذیرا هستند، حتى زمان رسول اللّه (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) و امیرالمومنین سلام اللّه علیه به این شکل نبوده است .

در قرآن آمده است وقتى پیامبر اکرم افراد را دعوت به جنگ مى کرده است ، آنها به بهانه هایى نظیر اینکه امروز نه ، فردا، یا اینکه امروز گرم است یا سرد، اطاعت نمى کردند. از حضرت امیر هم در کوفه آنطور که باید اطاعت نمى کردند.

اگر همراهى این توده هاى محروم نبود، حکومت نمى توانست برقرار باشد و ارتش مى توانست این جنگ را آنطور که حالا به پیروزى رسانده اند، برسانند و این موجب تشکر از همه است . آنچه ما باید به آن توجه زیاد داشته باشیم ، این است که در این انقلاب حفظ حیثیت روحانیت بسته به وجود آقایان است . ملاحظه مى کنید که از هر طرف به ما حمله مى کنند خصوصا به روحانیون . ما باید به فکر باشیم که بهانه اى به دست دشمنان ندهیم . شما مردم را ارشاد کنید. اگر در منطقه شما خلافى پیش آمد به دولت و مراجع قانونى ارجاع دهید. شما آقایان باید تبلیغاتى را که دشمنان علیه ما مى کنند، در نماز جمعه و جماعت جبران کنید و به مردم اطمینان دهید که امروز دولت و کسانى که در راس امور هستند کوشش مى کنند امور را اصلاح نمایند و مسائل اقتصادى را حل کنند. ما همانگونه که ماموریم ، باید مردم را ارشاد کنیم و به خیر و صلاح دعوت نمائیم . ایران امروز بحمداللّه با همه گرفتارى هائى که قدرت ها برایش بوجود آورده اند، همچنان راه خود را مى رود. از خداى تبارک و تعالى توفیق همه آقایان را مى خواهم . آنچه وظیفه من است اینکه به شما آقایان و همه ملت دعا کنم ، که انشأاللّه به این وظیفه عمل خواهم کرد.

ص: 71

تاریخ :21/12/60

فرمان امام خمین به آیت اللّه مهدوى کنى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ محمدرضا مهدوى کنى دامت افاضاته

طبق اصل 91 قانون اساسى جمهورى اسلامى که به منظور پاسدارى از احکام اسلام و قانون اساسى از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شوراى اسلامى با آنها شورائى تشکیل مى شود و انتخاب اعضاى فقهاى آن شورا بر طبق شرایط تعیین شده به عهده اینجانب مى باشد، بدین وسیله جنابعالى را به عنوان یکى از شش فقیه به عضویت شوراى نگهبان منصوب مى نمایم . از خداى تعالى موفقیت هر چه بیشتر شما را امیدوارم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 72

تاریخ : 23/12/60

پاسخ : امام خمینى به تلگرام آیت اللّه العظمى مرعشى نجفى

بسمه تعالى

حضرت آیت اللّه آقاى مرعشى نجفى دامت برکاته

تلگراف تسلیت آن حضرت به مناسبت ضایعه ناگوار رحلت مرحوم حجت الاسلام والمسلمین آقاى ربانى شیرازى قدس سره و اصل و موجب تشکر گردید. از خداى تعالى علو درجه براى آن مرحوم و صبر و اجر جهت بازماندگان ایشان مسئلت داشته و طول عمر و سلامت جنابعالى را خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 73

تاریخ : 24/12/60

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از پرسنل هوانیروز، کارکنان ، کارداران وسرکنسولان جدید وزارت امور خارجه ، اعضاى خانواده هاى شهداى حادثه آمل ، گروهى از کارکنان وزارت دفاع و مربیان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

آنها حربه ایران را که ایمان ، توحید و اسلام است نمى شناسند و تاییدات غیبى را منکر هستند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از شما جوان هاى برومند از هر طبقه که هستید، از نظامیان و کارمندان وزارت خارجه و بازماندگان شهداى آمل تشکر مى کنم و سلامت و سعادت همه را از خداى تبارک و تعالى مسئلت مى نمایم . اشتباهى که همه این گروه هاى مخالف با ایران و اسلام دارند این است که چون یک حکومت اسلامى و یک رژیمى که تمام اجزأ او منسجم باشد و یک دولتى که از مردم و ارتشى که از مردم باشد نبوده است ، یا اگر بوده است همان در صدر اسلام یک مدت کوتاهى بوده و بعدش نبوده است ، لهذا اینها آشنایى ندارند با یک همچو طرز حکومت . اینها همیشه در ذهنشان از حکومت ها مثل حکومت هیتلر و رضاخان و دیگر اشخاص غیر انسانى و غیر اسلامى و غیر مکتبى در ذهنشان هست و مقایسه مى کنند مابین حکومت هائى که در تمام دنیا هستند با حکومتى که در ایران هست و نفهمیدند که این طرز حکوکت غیر آن طرزهاست ، و لهذا به فکر ناقص خودشان در این کشور کودتا امکان دارد و به فکر ناقص خودشان خرابکارى ها در این کشور براى تضعیف روحیه ملت تاثیر دارد یا حمله نظامى در مقابل این کشور و این ملت فایده دارد. اینها حتى آنهائى که از خود ایران بودند و در ایران هم در زمان انقلاب بودند نشناختند ایران را و نشناختند قدرت ایمان را و نشناختند اسلام را. اینها اعتقاد داشتند که کشور ایران به واسطه انقلابى که شده است ، ارتشش در هم ریخته و مردمش متفرق و سر و سامان ندارد این کشور و اگر یک قدرتى در مقابل او بایستد، در ظرف چند روز مى تواند که ایران را قبضه کند. این اشتباهات براى همین است که ادعا مى کنند ما اسلام را مى شناسیم و نشناختند، ادعا مى کنند که ما جامعه ها را مى شناسیم و نشناختند و نکته اش هم همین بود که عرض کردم که یک جامعه مثل جامعه امروز ایران سابقه نداشته یا سابقه اى که آنها مطلع بر آن شده باشند، نداشته و لهذا هر یک از اینها که با آن جهالتى که دارند و عدم دید سیاسى و شناخت از اسلام و جامعه ما دارند، در یک گوشه اى با هم جمع مى شوند و مى خواهند توطئه کنند، به خیال خودشان مى خواهند که یا ایران را

ص: 74

برگردانند به حال سلطنتى ، که یک طایفه زیادشان این خیال را دارند، یا ایران را از جمهورى اسلامى اش برگردانند به جمهورى دموکراتیک ، که آنها هم یک دسته هستند و روى هم رفته اینها اسلام را نمى خواهند، حتى آنهائى که ادعاى اسلام مى کنند هم حکومت اسلامى را به این وضعى که در ایران هست ، نمى خواهند. آنها نمى خواهند که دولتشان یک دولتى باشد که با مردم آمیخته است و ارتششان یک ارتشى باشد که در دامن ملت است و ملت در دامن او. آنها مى خواهند که یک رژیمى باشد که یکى در آن بالا باشد و حکومت کند با یک اقلیت و همه مردم هم خاضع باشند، آن هم خاضعى که با سرنیزه خاضع باشند. شما اگر خیال کنید که در سرتاسر دنیا حکومتى باشد که سرنیزه را بردارد و بتواند به جاى خودش بنشیند، نداریم همچو حکومتى ، یعنى خود ملت ها و خود مردم توده هاى میلیونى با حکومت ها موافق نیستند و یا تا کنون ندیدند یک حکومتى که وقتى که جنگ بشود همه مردم جنگجو هستند، وقتى که محاصره اقتصادى بشود افکار همه مردم توجه به این پیدا مى کند که ما باید خودکفا باشیم و متخصصین ما مشغول مى شوند و افکار خودشان را به راه مى اندازند و قدرت خودشان را به راه مى اندازند و ایران را مستغنى مى کنند از خارج و من به شما اطمینان مى دهم که اگر تا یک مدتى ما در این فشارها باشیم ، ایران بیشتر ثبات پیدا مى کند و مغزهاى متفکر مکتبى ایران بیشتر به کار مى افتد و ایران را _ از _ خودکفا مى کند. آنها حتى کارمندان دولت را، کارکنان در کشور، آنهایى که در کارخانه ها کار مى کنند و کارگرانى که در مزارع مشغول زراعت هستند، در یک رژیم اسلامى نشناختند، آنها مقایسه کردند اینجا را یا به بعض کشورهاى غربى یا به بعض کشورهاى شرقى و روى آن دید است که تا اینجا وارد مى شوند. آن حربه اى که در دست ایران است ، پیش آنها نیست و آنها نمى شناسند آن حربه را، آن حربه ایمان است ، حربه توحید است ، حربه اسلام است ، حربه قرآن مجید است که در تحت بیرق یک همچو اسلام و قرآن و توحید همه مجتمع هستند و آنها تاییدات غیبى الهى را منکر هستند، نمى توانند بفهمند، اینها نمى توانند چشمشان را باز کنند و ببینند که در هرگوشه از ایران یک امور خارق العاده واقع مى شود که با دست عادى بشر نمى تواند واقع بشود. آنها در طبس آمدند و گمان کردند که مى توانند نیرو پیاده کنند و مى توانند بیایند و به بهانه خارج کردن گروگان ها ایران را قبضه کنند و خداى تبارک و تعالى شن ها و بادها را فرستاد و آنها را شکست داد.

اینها نمى توانند بفهمند و نخواهند توانست بفهمند که سربازهاى ایران از نظامى و پاسدار و سایر قواى مسلح با ایمان است که دارند پیش مى روند. تمام قدرت ها یک طرف ایستادند و یک قدرت ایمان هم در مقابل آنها یک طرف و قدرت ایمان بر آنها غلبه کرد و غلبه مى کند. اینها جامعه اى که اسلام در او وجود پیدا کرده است و پیاده شده است ، این جامعه را ندیدند تا بفهمند، در کتاب ها هم همچو جامعه اى را نخوانده اند تا بفهمند، افکار کوتاه آنها هم نمى رسد به این امر که بتوانند بفهمند جامعه اسلامى یعنى چه . در تاریخ ، در عین حالى که خوانده اند که عده هاى بسیار کم و ارتش بسیار کم اسلام بر دولت هاى طاغوت بسیار قدرتمند مثل ایران سابق و مثل روم غلبه کردند و این غلبه ، غلبه ایمان بود، آنها را آنطور غربى ها غربزده کردند و تبلیغات برضد اسلام و برضد ایمان و برضد انبیا

ص: 75

کردند که غفلت کردند از ایمان و اسلام و روى آن غفلت مشغول اینطور خرابکارى ها هستند. اگر این عده اى که در جنگل بودند، اسلام را فهمیده بودند، حمله به آمل نمى کردند. این حمله در عین حالى که براى ما تاسف انگیز بود و عده اى از برادرهاى ما را از دست ما گرفت لکن فهماند به این دسته هاى غیر انسانى که اینطور نیست که شما خیال مى کنید که اگر یک صدایى بلند کنید مردم با شما هستند. چطور یک مردم مسلمانى که دل بسته اند به اسلام و دل بسته اند به قرآن و شهادت را براى خودشان افتخار مى دانند و هر کس شهیدى دارد براى خانمان خودش یک افتخارى مى داند و هست ، چطور امکان دارد که چند تا دزد سرگردنه و چند تا اشخاصى که هیچ از قرآن و اسلام اطلاع ندارند و هیچ ایمان ندارند، بیایند و یک شهر مومن را بخواهند به هم بزنند؟ این معنا واضح شد که مساله آنطور نیست که اینها فکر کردند. صدام یا آنهایى که صدام را وادار کرده بودند به اینکه به ایران حمله کند، نشناخته بودند ایران را، نشناخته بودند قدرت اسلام را، نشناخته بودند قدرت ایمان را و حمله کردند و به این دام افتادند و حالا دارند دست و پا مى زنند که از این دام بیرون بروند و نمى توانند بیرون بروند.

به حکم قرآن تجاوزگر باغى است و باید با او قتال کرد

تبلیغات زیادى که شما مى دانید در همه بوق هاى تبلیغاتى هست ، اخیرا دیگر به اینجا رسیده اند که از این راه تبلیغ کنند که صدام صلح طلب است و ایران قبول نمى کند ایران که گوید ما از آن راهى که داریم عقب نمى نشینیم ، ببینند چه راهى را او مى گوید، ایران چه مى گوید، در عین حالى که مى دانند باز هم نخست وزیر ما، رئیس جمهور ما، رئیس مجلس ما، وزیر خارجه ما، همه اینها تکرار مى کنند که بیایند اشخاص ببینند که ما چه مى گوئیم ، آیا ما صلح طلب نیستیم ؟ صدام صلح طلب است ؟! اگر یک دزدى آمد در خانه یک انسانى و اثاث او را یک مقدارى غارت کرد و خانه او را گرفت و به آتش زد بعض اثاث او را، بعد بگوید که مردم بیائید ما را صلح بدهید، صلح بدهند که توى دزد یک قدرى از خانه را داشته باشى و صاحبخانه هم یک قدرى ؟ توى دزد این ضررهایى که زدى ، نادیده بگیرند؟ توى دزد این شرارت هایى را که کردى ، نادیده بگیرند؟ اگر نادیده نگیرند، صلح طلب نیستند؟ اگر صلح به این معنا مى گویند که ما کشورى که به آن حمله شده است ، تجاوز شده است ، دزدها آمده اند و مقدارى از منزل ما را، مقدارى از خانه هاى ما را غارت کردند، آتش زدند، خراب کردند و جوان هاى ما را کشته اند، حالا مى گویند ما سرجاى خودمان هستیم ، بیائید اى دنیا ببینید که ما صلح طلبیم ، بیائید صلح بکنیم ، خوب ، ما هستیم در اینجا، آنجایى که با تجاوز آمدیم و گرفتیم ، آنجا هستیم ، لکن بیائید ما را صلح بدهید، این صلح را کدام انسان مى تواند بپذیرد؟ این اسمش صلح هست اصلش ؟ ایران که مى گوید که تا از خانه ما بیرون نروید و تا جرم هایى که کردید، معلوم نشود که شما مجرم هستید و تا ضررهایى که به ایران زدید، جبران نشود و حکم به جبران نشود، صلح معنا ندارد، براى اینکه صلح بدون اینها یعنى یک مقدار از خاک ما دست آنها باشد و بعد بگویند گرفتیم این را و مال خودمان ، این ضررهایى که به ایران وارد شده است که ضررهاى انسانى اش بسیار با اهمیت و ضررهاى مادى اش

ص: 76

هم همین طور، این ضررها را زدیم ، حالا بیائید صلح کنیم ، یک مقدارى از خاک ایران مال ما باشد و حدش را بیاوریم این ور آبادان مثلا"، حدش را قرار بدهیم خونین شهر. این صلح است ؟! ما مى گوئیم که ، به همه کشورهاى اسلامى و همه کشورهاى اسلامى ، تمام کشورهاى عرب و غیر عرب ما مى گوئیم که ما حکم را قرآن قرار مى دهیم ، قرآن کتاب آسمانى مسلمین است ، طایفه یا طایفه دیگرى ندارد، ما حکم را قرآن قرار مى دهیم ، ما یک آیه اى از قرآن کریم را حکم قرار مى دهیم و عقلاى عالم ، اشخاصى که مى خواهند صلح بدهند ما را، با همین یک آیه عمل بکنند و ما قبول داریم . صدام هم که مى گوئید و خودش اقرار مى کند که من مسلمان هستم ، در عین حالى که ما بعید مى دانیم ، این قرآن است ، سایر کشورهاى اسلامى هم که مى گویند که ما، ملت ها قرآن را قبول دارند، حتما دولت ها هم مى گویند ما به قرآن اعتقاد داریم ، بیایند بنشینند نماینده بفرستند. ما قرآن کریم را باز مى کنیم ، سوره حجرات را باز مى کنیم و یک آیه از آیات سوره حجرات را برایشان مى خوانیم ، مى گوئیم بیائید با این عمل کنید. در آن آیه این است که اگر دو طایفه اى از مومنین با هم جنگ کردند، شما صلحشان بدهید و اگر یک طایفه اى از اینها تجاوز به طایفه دیگر کرد، همه تان مکلفید که با او قتال کنید، جنگ کنید تا اینکه به اطاعت خدا برگردد. وقتى به اطاعت خدا برگشت ، صلح کنید به عدالت ، به قسط. ما مى گوئیم به دنیا که بیائید ببینید که ما در خاک عراقیم یا عراق در خاک ماست ؟ اگر ما در خاک عراقیم ، شما با ما جنگ کنید و اگر عراق در خاک ماست ، به حسب قرآن کریم تجاوز کرده ، وفئه باغیه است وفئه باغیه را باید با او قتال کنید. ما از قتال شما هم گذشتیم و امیدى به این نداریم ، لااقل محکوم کنید. اگر به قرآن عمل نمى کنید که قتال کنید و او را با سرنیزه بیرون کنید از کشور اسلامى ، لااقل محکوم کنید او را و اگر محکوم هم نمى کنید لااقل بى صدا باشید، بى طرف باشید. چه شده اینها را که نه به قرآن اعتنا دارند و نه به حکم عقل اعتنا دارند و نه مسائل بین المللى ، به هیچى اعتنا ندارند، هر روز یک شایعه درست مى کنند، هر روز مى گویند بحرین را بنا بود ایران ، مى خواست بحرین را چه بکند. یک طیاره از یک جا عبور مى کند یک جائى دیگر ساقط مى شود، شایعه درست مى کنند که اسرائیل داشت همراهى مى کرد و اسنادش موجود است . این کدام اسناد؟ یک کشورى که بیست و چند سال است با اسرائیل مخالفت کرده ، دست اسرائیل را از نفتش کوتاه کرده ، روابط بکلى قطع است و او را غاصب مى داند و مسلمین را دعوت به اتحاد مى کند که این را باید بیرون بکنید و او به ریش مسلمین دارد مى خندد و امریکاى فاسد هم همین طور، باز این مسلمین از اسرائیل دست برداشتند و مى خواهند با او مصالحه کنند بعضى از آنها به تبع امر امریکا و همه تبلیغات خودشان را متمرکز کردند به ضد ایران ، یک دفعه از خودشان نمى پرسند که آخر قضیه چیست . اینقدر سرسپردگى به امریکا، اینقدر سر سپردگى و ترس ، ذخایر خودتان را تقدیم امریکا مى کنید و از او هم با او هم روابط دارید و از او هم عذر مى خواهید و خوش خدمتى و خوش رقصى هم مى کنید. ما با اینکه ملت ضعیف هستیم و به حسب افراد، افراد ما حدود سى و پنج میلیون یا چهل میلیون است و ابزار جنگى ما یک ابزار محدودى است بسیاریش هم غارتگرها در وقتى که انقلاب بود، غارت کردند

ص: 77

و قایم کردند، حالا به روى خود همین ملت مى کشند، ما با همه این گرفتارى ها که داریم ، در مقابل همه کشورهایى که مى خواهند تعدى بکنند ایستادیم ، در مقابل همه قدرت هائى که با ما مى خواهند مخالفت کنند و با اسلام مى خواهند مخالفت کنند، ایستاده ایم و مع الاسف این دولت هاى اسلامى بسیاریشان به جاى اینکه با اسرائیل جنگ کنند، به جاى اینکه دست اتحاد به ایران بدهند که اسرائیل را دفن کنند، اسرائیلى که به همه چیز مسلمین طمع دوخته است ، اسرائیلى که برنامه اش این است که از نیل تا فرات مال اوست ، این اسرائیلى که مکه و مدینه مکرمه را از خودش مى داند و مى خواهد دست درازى کند، مع الاسف این حکومت ها به او کار ندارند بلکه مى خواهند بشناسند او را و همه تبلیغات خودشان را و همه هم و غم خودشان را به اسلام و به حکومت اسلامى ایران متمرکز کرده اند. تا گفته مى شود که ما از این حدودى که داریم و چیزى که از اول گفته ایم ، هیچ قدمى کنار نمى گذاریم ، فورا مى بینید که یک جا مى گوید که دیگر صلح امکان ندارد براى اینکه ایران سر صلح ندارد. مگر آن حدودى که ما گفتیم چیست ؟ جز این است که باید بیرون برود تا ما بنشینیم با او صلح کنیم ؟ ما قرآن مى گوئیم ، ما حکم قرآن را مى گوئیم که همه مسلمین باید به این جنگ کنند تا این بیرون برود. اگر بعد از جنگ سر فرود آورد به احکام اسلام ، آنوقت بنشینند صلح کنند، آن هم صلح به قسط و عدل . مسلمین بیایند ببینند، بابا بى خود صرف وقت در تبلیغات نکنند و حسن قضیه این است که تبلیغات اینقدر اختلاف دارد و اینقدر اعوجاج دارد و اینقدر خلاف ضرورى است که دیگر هرکس بشنود، هم ، اگر راست هم اینها بگویند، مى گویند دروغ است . این بوق هاى تبلیغاتى که هر روز یک چیز مى گویند و هر روز یک مطلب واضح الفساد را مى گویند، طورى اینها حیثیت خودشان را از دست داده اند که هر که بشنود که رادیوى کذایى چه گفت ، مى گوید رادیو دروغ مى گوید. رادیویى که مى گوید که زن و مرد ایران دیگر برگشته اند از حکومت اسلام ، از این حکومت پشت کردند، یا نقل مى کند از بعض اشخاص فاسدى که به واسطه فسادش نتوانسته است در ایران بماند و فرار کرده ، نقل مى کنند که اینها جوان ها و زن هاى آبستن و بچه ها و اینها را در خیابان ها هر روز مى کشند، در عین حالى که خود این تروریست ها دارند این کارها را مى کنند، این کارها را انجام مى دهند و بعد مى گویند ایرانى ها این کار را مى کنند. بله ایرانى است ، اما کدام ایرانى ؟ آن ایرانى که به اسم مجاهد خلق بر ضد خلق ، با اسم فدایى خلق بر ضد خلق قیام کرده است ، آن هم ایرانى است لکن انسان نیست .

اصل وارد شدن در حزب براى ارتش ، سپاه پاسداران و قواى انتظامى و نظامى جایز نیست

برادرها! ما باید خودمان ، خودمان را حفظ کنیم ، نباید ما منتظر این باشیم که قدرت هاى خارجى به ما کمک کنند، ما از کمک آنها گذشتیم . مرا به خیر تو امید نیست ، شر مرسان . شر هم بخواهند برسانند ما با آنها مقابله مى کنیم . ما باید کلاه خودمان را خودمان حفظ کنیم و حفظ این به این است که ارتشى و سایر قواى نظامى و انتظامى ، پاسدار، اینهایى که عشایرى هستند، اینهایى که قدرت هاى

ص: 78

نظامى و انتظامى هستند، با هم یکصدا باشند، اختلاف در بین نباشد. و من عرض مى کنم به همه این قوا و به فرماندهان این قوا که این افراد در هیچ یک از احزاب سیاسى ، در هیچ یک از گروه ها وارد نشوند. اگر ارتش یا سپاه پاسدار یا سایر قواى مسلحه در حزب وارد بشود، آن روز باید فاتحه آن ارتش را خواند. در حزب وارد نشوید، در گروه ها وارد نشوید. اصلا تکلیف الهى شرعى همه شما این است که یا بروید حزب یا بیائید ارتش باشید. مختارید، از ارتش کناره گیرى کنید بروید در حزب ، میل خودتان است اما هم ارتش و هم حزب ، معنایش این است که ارتشى باید از ارتشى اش دست بردارد، بازى هاى سیاسى باید توى ارتش هم وارد بشود. در هر گروهى که وارد هستید باید از آن گروه جدا بشوید، ولو یک گروهى است که بسیار مردم خوبى هم هستند، ولو یک حزب است که بسیار حزب خوبى هست ، لکن اصل حزب وارد شدن براى ارتش ، براى سپاه پاسداران ، براى قواى نظامى و انتظامى وارد شدنش جایز نیست ، به فساد مى کشد اینها را. و من عرض مى کنم که کسانى که در راس ارتش هستند و کسانى که در راس سپاه پاسداران هستند موظف هستند که ارتش را و سپاه را و سایر قواى مسلح را از احزاب کنار بزنند و اگر کسى در حزب هست ، باید او را از ارتش بگویند یا در آنجا یا در اینجا، و همین طور سپاه پاسداران و همین طور سایر قواى مسلح باید وارد در جهات سیاسى نشوند تا انسجام پیدا بشود. اگر وارد بشوید، بالاخره به هم خواهید زد خودتان را و بالاخره در مقابل هم خواهید ایستاد و نظام را به هم خواهید زد و اسلام را تضعیف خواهید کرد. تکلیف همه شما این است که با هم باشید بدون اینکه در یک حزب یا در گروهى وارد شده باشید، هر گروهى مى خواهد باشد. گروه فاسد که انشأاللّه وارد نمى شوید، گروه هاى بسیار خوب هم وارد نشوید، باید شما مستقل ، بدون اینکه پیوند به یک گروهى داشته باشید مستقل باشید و از حزب اللّه تعالى شانه . همه افراد ایران موظفند که با هم باشند. اگر احزاب هستند، خودشان را با سایر افراد کشور هماهنگ کنند، افراد کشور هم خودشان را با آنها برادر بدانند. گروه هاى مختلفى که اسلامى هستند، این گروه هاى اسلامى هم نباید دخالت در امور ارتش بکنند و نباید در آنجا افراد داشته باشند، تا بتوانید یک عضو صالح و یک ارتش و سپاه پاسداران منسجم و صالح و قدرتمند باشید. ورود سیاست در ارتش شکست ارتش است . این را باید بدانید و شرعا جایز نیست . و من امر مى کنم به شما که یا در ارتش یا در حزب . دوم ندارد که بخواهید هم ارتشى باشید، هم حزبى ، نمى شود، یا مثل سایر مردم هر طورى هستید.

به صدام مى گویم که یک راه براى تو سراغ دارم و آن راه انتحار است

و من به همه کسانى که با این جمهورى اسلامى مخالفت مى کنند، نصیحت مى کنم که بس است دیگر، قدرت هاى خودتان را سنجیدید فهمیدید که نمى شود با یک قدرت اسلامى در افتاد، خودتان را سنجیدید، فهمیدید نمى شود، حالا که فهمیدید نمى شود، چرا لجاجت مى کنید؟ دست بردارید بروید مشغول یک کار دیگرى بشوید و به صدام هم مى گویم که من یک راه براى تو سراغ دارم و آن راه انتحار است ، همانطورى که هیتلر بعد از آنکه به شکست رسید خودش را کشت ، تو هم اگر مردى و مثل

ص: 79

هیتلرى خودت را بکش .

اگر بخواهید یک ملت قوى و آزاد باشید، از تشریفات یک قدرى بکاهید

برادرها! خواهرها! عرض کردم که ما باید خودمان ، خودمان را نگه داریم . باید طمع را از همه جا برید، به خدا متوجه شد. تاکنون هم هر چه شما پیروزى داشتید براى این است که اتکال به قدرت الهى و قدرت خودتان که از قدرت الهى است این اتکال را دارید و یکى از نصیحت هایى که چون نزدیک سال نو است مى خواهم به همه ملت این نصیحت را بکنم این است که ما در حالى که جنگزده هستیم ، در حالى که اینهمه آواره داریم ، اینهمه بیمار داریم ، اینهمه معلول در بیمارستان ها داریم و شما هر یکى تان بعض همسایه هاتان شهید دادند، شما باید یک قدرى راجع به مراسم عید کوتاه بیائید. شما همه این قشرهائى که براى اسلام الان دارند زحمت مى کشند و شهید دادند و بازماندگان شهید هستند یا در بیمارستان هستند، اینها را عائله خودتان حساب کنید، مقدارى که مى خواهید تشریفات زاید را عمل بکنید، نکنید و بروید از اینها دلجوئى کنید. ایام نوروز، ایام عید نوروز بروید در این مریضخانه ها، بروید احوال اینها را، اینهایى که آواره شدند، اینهایى که در جنگ آواره شدند، اینهایى که از خارج بیرونشان کردند و گرفتار هستند، به اینها سرکشى کنید و آن تشریفات زمان سابق را تخفیف بدهید. اگر بخواهید یک ملت قوى آزاد باشید، از تشریفات یک قدرى بکاهید، عید را در بین دوستان خودتان ، ملت خودتان ، مجروحان خودتان ، معلولان خودتان و جنگزدگان خودتان و آوارگان خودتان ، از هر جا هست ، اینها همه از شما هست ، این عید را در بین آنها با هم عید کنید. یک قدرى از خودتان بکاهید و بیفزائید براینکه به آنها سرکشى کنید و آنها را احترام کنید. اینها بزرگند، اینها عالیرتبه اند، اینها شهید داده اند، اینها معلول داده اند، معلول هستند و اینها امتحان داده اند و مادرهاى اینها امتحان داده است که شهید مى دهد و افتخار مى کند و مى گوید باز هم دارم ، بیائید ببرید. ما در مقابل اینها سرافکنده هستیم ، ما در مقابل اینها شرمسار هستیم و ما باید با اینها یک جورى رفتار کنیم که عید براى آنها هم باشد. و شما وقتى عید دارید که اخلاق عیدى داشته باشید، اخلاق تازه . و من امیدوارم که به این امر ملت ما سرتاسر همه جا عمل کنند و رضاى خداى تبارک و تعالى را در این امر به دست بیاورند.

از خداى تبارک و تعالى سلامت و سعادت و پیروزى این ملت را مستدعى هستم و همه سعادتمند و پیروز باشید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 80

تاریخ : 25/12/60

بیانات امام خمینى در دیدار با وزیر ارشاد اسلامى ، اعضاى شوراى هماهنگى تبلیغاتاسلامى و ستاد برگزارى مراسم دهه فجر

سلاح تبلیغات ، برنده تر از کاربرد سلاح در میدان هاى جنگ است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ما باید در همه امور هماهنگى را حفظ نمائیم ، مخصوصا هماهنگى در تبلیغات که از اهم امور است باید بیشتر حفظ شود. باید سعى کنید و وحدت و هماهنگى را به صورتى حفظ نمائید که هرگونه تبلیغات سوء را از بین ببرید.

مى دانید که سلاح تبلیغات ، برنده تر از کاربرد سلاح در میدان هاى جنگ است ، باید از اسلحه تبلیغات آنها بیشتر ترسید و متاسفانه ما در این زمینه ضعیف هستیم . ما باید روحیه خود را تقویت کرده و با تمام وجود این را بپذیریم که مى توانیم روى پاى خودمان بایستیم . این خیلى مهم است که متخصصین ما اتکأ به تخصص خود کردند. شما ببینید که محمدرضا چه ضربه اى به روحیه پزشکان ما زده ، او با طبیبان به گونه اى برخورد کرده بود که مثلا براى یک عمل جزئى باید روانه خارج شده ، این خود نقشه اى بود براى تضعیف روحیه متخصصین ما تا خیال کنند در تمام زمینه ها عقب افتاده هستند. ما امروز باید مصصم باشیم تا در تمام رشته ها جلو بیفتیم .

شما که قسمتى از تبلیغات دستتان است ، باید در این زمینه کوشش کنید تا مردم باور کنند چیزى از سایرین کم ندارند. هر چند رادیوهاى بیگانه در دست دشمن است ولى مردم مى دانند که آنها دروغ مى گویند. شما با اتکأ به خداوند قوى باشید. هر موضوعى را باید از نو ساخت و آنقدر دنبال کرد تا تداوم پیدا کند. درست است که شما تازه روى کار آمده اید اما این معنا را در نظر بگیرید که مى خواهید براى خدا کار کنید، نه مقام و منصب . ما مى خواهیم کشورمان از هر جهت مستقل باشد پس باید براى رضاى خدا دنبال این کار را بگیریم تا نه تنها کشورمان ، بلکه تمام مردم جهان را مستقل کنیم . امیدوارم با هماهنگى و نظم در تبلیغات تمام دسیسه هاى دشمن خنثى شود. دشمن حمله نظامى نمى کند زیرا مى داند از حمله نظامى کارى ساخته نیست . آنها مى خواستند از داخل خود ما ضربه اى بزنند ولى دیدند نشد و نمى توانند، با این وجود دست از تبلیغات برنداشتند، مى خواهند به وسیله تبلیغات سوء، اتحاد ما را از بین ببرند. پس شما هر چه مى توانید بیشتر هماهنگ شوید، همه یک هدف را دنبال کنید. امیدوارم در کارهایتان موفق باشید و بتوانید به مردم خدمت کنید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه .

ص: 81

تاریخ : 27/12/60

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از مسؤولان و کارکنان واحد سیاسى و اخبار صداى وسیماى جمهورى اسلامى

امروز نقش رادیو تلویزیون از همه دستگاه ها بالاتر است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از شما خواهران و برادران که در صدا و سیماى جمهورى اسلامى کار مى کنید و زحمت مى کشید، تشکر مى کنم و براى شما دعا مى کنم .

شما مى دانید که از اولى که این صدا و سیما در ایران وجود پیدا کرد، آنچه که از شاید گفت از همه چیزها بیشتر صدمه وارد کرد به هم حیثیت این ملت و هم در وابسته کردن این ملت به قدرت هاى بزرگ ، این دستگاه ها بود. این دستگاه ها در زمان این پسر بدتر از پدر مخصوصا خیانت هائى کرد به ایران از حیث تبلیغ جهات فساد. شما مى دانید که اگر یک مطلبى را در رادیو و تلویزیون گفته بشود و پخش بشود، چه نقشى دارد در سرتاسر کشور بلکه در سرتاسر جاهائى که این صدا به آنجا مى رسد و این سیما. در عهد آنها قبل از انقلاب ، اینها و همه مطبوعات و همه گویندگان الا نادر، در خدمت قدرت هاى خارجى بودند و هر عملى را که انجام مى دادند، آن بود که آنها مى خواستند و هر فسادى که آنها مى خواستند در ایران راه بیندازند یکى از عواملش تبلیغاتى بود که در صدا و سیما مى شد. ترویج فساد از همه طرف در مطبوعات و در رادیو تلویزیون ، نشان دادن فیلم هاى مفتضح براى تباهى طبقه جوان ، مصرفى بارآوردن ملت در تبلیغ کالاهاى مصرفى خارجى ، همه اینها و بسیارى از چیزهاى دیگر که در خدمت غرب و شرق بود، از راه تلویزیون و رادیو، یکى از راه هاى بزرگشان براى تبلیغ این امور این بود و اگر خداى نخواسته این تا چندین سال دیگر دوام پیدا مى کرد، ما باید فاتحه ایران را بخوانیم و الان شما توجه کنید به دستگاهى که سالهاى طولانى در خدمت غرب و شرق بوده و مسائل آنها را پخش مى کرده و عواملى بودند براى تباه کردن جوان هاى ما، و شما تازه وارد شدید و مى خواهید که این را متحول کنید، کار ارزنده و مشکلى است .

شما الان مى دانید که این دستگاه در همه جاى کشور، در روستاها و شهرها و همه جا، بچه و بزرگ از این استفاده مى کنند، این فرق دارد با آن مطبوعات دیگر، مطبوعات دیگر عکس هایش مال همه است لکن محتوایش چون سواد ندارند نمى توانند بخوانند. اما فیلمى که شما نشان بدهید، اگر فیلم سازنده باشد، این در سرتاسر کشور سازندگى دارد. و اگر یک فیلم خداى نخواسته انحرافى باشد، در سرتاسر کشور نقش دارد. شما این را مثل سایر رسانه هاى گروهى حساب نکنید، این یک وضعیت

ص: 82

خاصى دارد که این بچه هاى دو سه ساله ، سه چهار ساله به این نگاه مى کنند و از این در روح آنها اثر گذاشته مى شود تا پیرمردها، تحت تاثیر همه واقع مى شوند و این یک دستگاهى است که در خدمتگزارى مى تواند بهترین دستگاه ها باشد و در خیانت مى تواند بالاترین خیانت را بکند. از تمام دستگاه هاى تبلیغاتى الان ، امروز نقش رادیو تلویزیون از همه دستگاه ها بالاتر است . اگر این اصلاح بشود، یک کشور را مى تواند اصلاح کند و اگر خداى نخواسته انحراف در این باشد، یک کشور را مى تواند منحرف کند. اینهائى که سواد ندارند، خوب ، فیلم ها را تماشا مى کنند، حرف ها را هم مى شنوند، آنها هم که سواد دارند خوب هست ، اینطور نیست که این مخصوص به یک دسته اى باشد. بچه هاى کوچولو مى نشیندند و این عروسک هائى که آنجا چه مى شود مثلا تماشا مى کنند و فیلم ها را تماشا مى کنند، اگر انحراف در اینها باشد، آنها را از همان بچگى منحرف مى کند. این از مدرسه ها بالاتر است ، این مدرسه عمومى سرتاسرى کشور است و صدایى که در اینجا بلند مى شود، همه کشور و تا آنجایى که موج آن مى رود، این صدا مى رود و نقشى که در اینجا نقش مى بندد، صورتى که در اینجا و سیمایى که در اینجا نشان داده مى شود، در همه کشور، در واقع هر جا که این پوشش دارد، مى رود و لهذا مسؤولیت این ، یک مسؤولیت بسیار بزرگى است و خدمت در اینجا هم یک خدمت ارزنده بسیار بزرگى است . شما هم بار مسؤولیت به دوشتان هست و هم ارزش خدمت . ارزش خدمت هست که اگر شما در خدمت این ملت باشید و در خدمت اسلام باشید، مى توانید یک نقشى داشته باشید که آن مسائلى که در طول زمان هاى طولانى ، در زمان آمدن این دو دستگاه در ایران و معوج کردن اذهان همه افرادى که در این نظر داشتند و حالا هم دارند، شما مى توانید که ، مى خواهید که آنها را متحول کنید به یک معناى دیگرى ، این مساله زحمت دارد.

نباید رادیو تلویزیون به طور هرج و مرج اداره بشود

یک وقت مى بینید که در این دستگاه یک کلمه گفته مى شود، یک جمله گفته مى شود و یک بازار به هم مى خورد. اینهایى که مى گویم ، شکایت شده که یک آدم غیر مسوول مى آید یک جمله مى گوید و این جمله تکان دهنده است نسبت به بازرگانها، نسبت به جاهاى دیگر. نباید این دستگاه به طور هرج و مرج اداره بشود. این دستگاه در زیر نظر هر سه قوه است از باب اینکه اهمیت داشته . دستگاهى که تمام قوایى که در ایران هست در او نظر دارند و در او نماینده دارند، این دستگاه نباید اینطور باشد که هرکس هر چه دلش مى خواهد در آنجا بگوید، افراد غیر مسوول یک وقت واقع بشوند آنجا مصاحبه بکنند، در مصاحباتشان یک وقت مسائل اعوجاجى باشد. یک جمله ممکن ست که شما را به وضعى مبتلا کند که نتوانید یک سال جبرانش کنید. این باید به طورى منظم باشد، تحت نظر اشخاصى که آشنایى دارند به مسائل سیاسى ، آشنایى دارند به مسائل اجتماعى ، آشنایى دارند به وضع خود کشور، باید در تحت نظر آنها پخش بشود. اگر بنا باشد که هر که هر چه دلش مى خواهد بیاید توى رادیو، توى تلویزیون بگوید، این هم پخش بشود در همه جا یک وقت مردم گوش کنند و ببینند دولت مى خواهد چه

ص: 83

بکند، در صورتى که آنطور نیست . دولتى که مى خواهد خدمت بکند به این مردم ، مى خواهد همه چیز را به وضع خودش حفظ بکند، این را یک وقت مى بینید که یک نفر آدم مى آید، حالا یا آن آدم ، آدم فاسدى است و خودش را جازده است که این خیلى احتمال است و یا آدم بى اطلاع است ، نمى داند چیست حساب ، سیاست سرش نمى شود، از اجتماع اطلاع ندارد، از وضع تحول ایران اطلاع ندارد، مى آید یک کلمه اى مى گوید، یک جمله اى مى گوید، یک مصاحبه اى مى کند و آشوب بپا مى کند، یعنى ایران را مى برد طرف یک امور غیر مطلوب .

و لهذا همانطورى که شاید در همه دنیا اینطور باشد که این دستگاه تحت کنترل یک اشخاص مطلع از مسائل ، عمیق در مسائل ، که اگر یک چیزى مى خواهد پخش بشود، در نظر آنها باشد، آنها ببینند و بگویند این کلمه صحیح است یا صحیح نیست ، این جمله درست است یا نیست . شما ببینید الان وقتى که مى خواهند یکى از این مقامات عالیرتبه به اصطلاح خودشان صحبت بکنند، اینها نمى آیند بایستند صحبت کنند، اینها مى نویسند. این براى این است که یک نطقى که او مى کند، در سرتاسر عالم منتشر مى شود آن ، اگر یک کلمه این ور و آن ور باشد، یک جمله برخلاف مصالح خودشان باشد، خوب ، غائله بپا مى کند. این دستگاه ها اینطور نیست که در آنجاها، در ممالکى که مترقى هستند به اصطلاح ، در آنجاها همین طور باشد که هر که بخواهد، هر چه بگوید درش . همه کنترل مى شود، اشخاص مختلف مى بینند، اشخاص که تخصصى در این امور دارند مطالعه مى کنند، مى بینند، الفاظ را این ور آن ور مى کنند، جملات را ببینند که چه جورى است . باید شما کوشش کنید که یک وقت خداى نخواسته شمایى که مى خواهید خدمت بکنید، شمائى که آماده اید براى اینکه شب و روز خدمت براى کشور خودتان بکنید و الان فرصت به دست شما داده شده است که شما مى توانید خدمت بکنید، یک وقت مى بینید که یک نفر آدم نفوذ کرده در آنجا و در یک جاى حساس ، آنوقت مى آید یک کارى مى کند، یک عملى انجام مى دهد یا یک فیلمى که آنها مطلع هستند، کارشناس مى خواهد این فیلم ها. این فیلم ها ممکن است یک نتایجى بدهد که نتایج را اشخاص عادى نتوانند درست بفهمند. کارشناس ها در آن فکر کنند، تامل کنند تا اینکه یک فیلم صحیحى باشد که مناسب با جمهورى اسلامى و با مصالح اسلام ، با مصالح کشور خودتان باشد. شما بدانید که تمام قدرت هاى عالم الان توجه به این معنا دارند و چشم هایشان را دوخته اند که این طمعه اى که از دستشان رفته برگردانند. کم چیزى نبوده ، اینها ایران را از جهات مختلف مى خواستند وابسته به خودشان بکنند، وابسته هم بود. الان هم اینها دست بردار نیستند به این زودى ها که ما خیال کنیم که ما حالا از آنها گرفتیم . حالا که گرفتیم آنها فهمیدند که یک همچو مصیبتى بر ایشان واقع شده ، آنها نمى نشینند همین طورى که بیاید هر چه بشود. الان از همه جاها توجه دارند و به همه چیزهایى که در ایران هست توجه دارند و یکى از امورى که توجه زیاد براى آن هست ، همین صدا و سیماست ، براى اینکه خوب معلوم است که این از همه دستگاه ها حساستر است . در دنیا هیچ ما نداریم چیزى که به اندازه اینها حساس باشد و به اندازه اینها بتواند به همه جا برود، هیچ دیگر همچو چیزى ندارد. و لهذا روى این خیلى حساب مى شود و شیاطین خیلى

ص: 84

حساب مى کنند روى این واشخاص مختلفى با ایده هاى مختلف ممکن است بخواهند بیایند وارد بشوند و شما را بازى بدهند.

انسان غیب که نمى داند، خوب مى آید ظواهرش درست مى کند و اینها افراد مختلف از همه جنس دارند. آدمى که بیست سال خودش ملى است ، ملى خودش را معرفى مى کند، خوب ، این بختیار را شما دیدید، این بختیار بیست سال شاید بیشتر، اینها به ملى ، چه ، چه ، چه و خودش را جا زده بودند، بعد معلوم شد یکى از مهره هاى آنهاست ، الان هم براى آنها دارد کار مى کند. و همین طور دارند از همه قسم ها، آنها از همه قسم دارند و به عبارتى دیگر در همه چیزى که در ایران هست ، اصلش هست ، جلبش هم هست و ما باید خیلى متوجه باشیم خصوصا یک همچو دستگاه بسیار موثر و بسیار سودمند در موقع خودش و ضررمند در مواقع دیگر، این دستگاه همه به آن توجه دارند و شما باید به تمام معنا در آن توجه داشته باشید که یک وقت یک فردى نباشد، یک وقت یک فیلمى نباشد، یک وقت فیلمى را به صورتى که خیلى خوب است مثلا"، داده بشود و بعد وضع را دگرگون بکند. مى توانند با یک فیلمى یک وضعى را برگردانند، مى توانند با یک قولى یک مصیبتى ایجاد کنند. بنابراین ، آن چیزى که بر شما هست ، یکى افراد است که افراد باید شناسایى بشود، باید معلوم بشود، سوابقشان معلوم بشود. من از اولى که پیروزى انقلاب پیش آمد، این آقایانى که مى آمدند اینجا راجع به این صحبت ها مى شد، این مطلب را به همه شان تذکر مى دادم که باید اینطور باشد.

ما الان مبتلا هستیم به گروه هایى که آنها قبل از ما مشغول بودند به این امور، قبل از اینکه ما وارد در این امور بشویم ، آنها قبل از این مشغول بودند و نقشه داشتند و ما مبتلا هستیم به آنها. الان به این بعضى از این احزابى که در ایران هستند، بعضى از این گروه هایى که در ایران هستند، اینها قبل از ما خودشان نقشه ها داشتند و کارها داشتند. حالا ما مى فهمیم که این حزب و این دسته منافقین چه سابقه ها خودشان داشتند و چه کارها مى خواستند انجام بدهند، در حبس چه کارها مى خواستند انجام بدهند و قبل از آن چه کارها و بعد از آن چه کارها و الان هم دست بردار نیستند اینها، ولو نمى توانند یک کارى بکنند، لکن کافى است که یکى دونفرشان خودشان را وارد بکنند، یک وقت ببینید که یک انحرافى حاصل شد و از اینها انحراف حاصل شده است . و لهذا افرادى که در موارد حساس اینجا خصوصا واقع مى شوند، افرادى باشند که سوابقشان معلوم باشد اینها چکاره بودند در آنوقت ، چه کرده اند اینها، خانواده اینها چه خانواده اى هست ، چکاره بودند در آنوقت ، کارهایى که در سابق کرده اند روى چه زمینه ها بوده است ، اینها را بخواهید شما. واقعا یک دستگاهى باشد که این دستگاه در خدمت خود کشورتان باشد و بخواهد نجات بدهد این کشور را از آن گرفتارى هایى که در طول تاریخ و خصوصا در این پنجاه سال اخیر ما داشتیم و شما داشتید. مى خواهید نجات بدهید این ملت را، باید طورى بکنید که افرادى که آنجاهایى که حساس است ، بسیار زیاد باید مطالعه کنید رویش و در سایر جاها هم همین طور. على اى حال یک توجه خاصى در اینجا لازم است که باید بشود و افراد کارشناسى لازم دارید که همه چیزها را، پیچ و مهره هاى همه امور را بتوانند یک عده از، یک عده اى

ص: 85

کارشناس که درست مطالعه کنند و بفهمند، هم در فیلم ها و هم در گفتارها و هم در مصاحبه ها، همه اینها باید اینطور باشد تا اینکه انشأاللّه موفق بشوید، و مطمئن باشید که موفق هستید.

ما مى خواهیم مسائل الهى و مقاصد الهى در ایران جایگزین باطل ها بشود

و عمده این است که یک کشورى که شما از دهن چند تا اژدها بیرونش آوردید، اینها، طرفین ، همه شان اژدها هستند، یکى شان بدتر یکى شان بدتر از او بدتر، والا همه در بدى مثل هم هستند و شما الان آنها را، کشور خودتان را، این ملت نجات داده و حالا هر گوشه ایش دست یک دسته اى افتاده است که باید درش کار کند. و مطمئن باشید شمایى که مى خواهید، مایى که مى خواهیم آن مسائل الهى و آن مقاصد الهى و مقاصد حق در ایران جایگزین آن باطل ها بشود، خداوند با ما همراهى مى کند. وقتى که ما یک همچو پشتوانه اى داریم و ملت ما الان مى بینید که شما خیال مى کنید مساله عادى است که یک ملت سرتاسرش ، یک مطلب را بگوید، این مساله عادى نیست ، یک مساله غیبى است این که سرتاسر کشور یک وقتى آدم ببیند که هر جا هر صدایى بلند مى شود، آن چیزى که در بندر عباس واقع مى شود، در آخر آذربایجان هم واقع مى شود همان مطلب ، کى مى تواند یک همچو کارى را انجام بدهد، چه دستگاهى مى تواند، آن دستگاه هاى بزرگ خارجى وقتى بخواهند یک چیزى را راه بیندازند، یک میتینگى مى خواهند راه بیندازند، هزار جور زحمت دارد، باز هم نمى توانند آنطورى که دلشان مى خواهد. شما یک کلمه مى گوئید، یک وقت مى بینید سرتاسر کشور همه با هم همصدا هستند. این یک دست غیبى است همراه ما و این را حفظش کنید. حفظ به این است که خدمت را خالص کنید براى خداى تبارک و تعالى عقل اقتضا مى کند انسان زحمت که مى کشد این زحمت را براى خلق بکشد، همان زحمت را براى خالق هم بکشد، نتیجه اش هم در دنیا همان است . شما در اینجا کار مى کنید، زحمت مى کشید، قصدتان هر چه هست ، آن مقدارى که باید به شما مثلا از حیثیت برسد مى رسد، حالا عقل اقتضا مى کند که خوب ، ما وقتى که اینطور است ، چرا براى خدا نباشد، ما براى خدا هم کار بکنیم ، هر مقصدى که داریم بهتر به ما مى رسد، براى غیر خدا هم کار بکنیم ، به ما مى رسد، لکن براى ما ضررهاى معنوى دارد. چرا انسان همه مسایل را، معنویات را نگیرد تا مادیات هم دنبالش بیاید؟ مادیات هست ، اما معنویات را وقتى شما گرفتید مادیات هم دنبالش مى آید، لازم نیست شما براى او زحمت بکشید. شما براى معنویات ، براى کشورتان ، براى رها کردن کشورتان از ظلم و جورى که کشیده اند، این ملت کشیده است از این اشخاصى که در اینجا حکومت کرده اند و به اینها ظلم کرده اند یا قدرت هایى که آلاتشان در اینجا بوده است و کارهایى کرده اند، شما براى نجات این ملت کار بکنید، خداوند به شما هم در دنیا همه چیز مى دهد و هم در آخرت انشأاللّه . و امیدوارم خداوند شما را موفق کند که انشأاللّه این دستگاه را یک دستگاه به تمام معنا اسلامى که هر جا کلید باز مى شود، انسان بفهمد که این با سایر جاها فرق دارد، این یک جور دیگرى است . خدا حفظتان کند انشأاللّه ، موفق تان کند.

ص: 86

تاریخ : 1/1/61

پیام رادیو تلویزیون امام خمینى به مناسبت فرا رسیدنسال نو

بسم اللّه الرحمن الرحیم

انشأاللّه این عید سعید و این سال نو بر همه مسلمین و ملت شریف ایران ، بر خواهران ، بر برادران مبارک و مسعود باشد. مبارک باشد عید بر تمام کسانى که در این سال در راه ، در سال جلو تمام توان خودشان را در صرف براى پیشرفت اسلام کردند و امیدوارم که آن دعائى که در اول سال در حال تحویل خوانده مى شود (یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الى احسن الحال ) براى ملت ما در آن سال تحقق پیدا کرده است و براى این سال بالاتر از آن تحقق پیدا کند. تمام قلوب و تمام ابصار و بصیرت ها در دست خداى تبارک تعالى و ید قدرت اوست . اوست که تدبیر مى کند جهان را، لیل و النهار را و اوست که قلوب را متحول مى کند و بصیرت ها را روشن مى کند و اوست که حالات انسان را متحول مى کند و ما آن را در ملت عزیز خودمان ، در زن و مرد، در کوچک و بزرگ یافتیم . این تقلیب قلوب که قلب ها از آمال دنیوى و از چیزهائى که در طبیعت است بریده بشود و به حق تعالى پیوسته بشود و بصیرت ها روشن بشود و صلاح و فساد خودشان را به وسیله بصیرت بفهمند، در ملت ما بحمداللّه تا حدود چشمگیرى حاصل شده است و من امیدوارم که در این سال جدید به اعلا مرتبت خودش برسد. این قلب هائى که قبل از انقلاب توجه به دنیا داشت ، توجه به آمال دنیوى داشت و از غیب کمتر توجه داشت به غیب ، و از غیب کمتر جلوه اى در او حاصل مى شد، ما امروز مى بینیم که این جلوه ها حاصل شده است و این شوق و شعف ها به لقأاللّه براى آنها حاصل شده است و دست عنایت خداى تبارک و تعالى به سر این ملت کشیده شده است و ایمان آنها را تقویت فرموده است که یکى از علائم ظهور بقیه اللّه اروحنا فداه است . بى انگیزه نیست که در یک ملتى که در طول مدت شاهنشاهى ستمشاهى و در این پنجاه سالى که پنجاه سال سیاه بود براى این ملت ، متحول بشود به یک قلبى که روشنى او از آفتاب روشنتر و یک بصیرتى که نور او براى ملک و ملکوت روشنائى مى دهد و یک تحول معجزه آسائى که در تمام قشرهاى ملت تحقق پیدا کرده است . مبارک باشد این روز جدید و این سال نو بر همه کسانى که قدرت و ایمانشان به رشد رسیده است و امید است به حد اعلاى رشد برسد، و نثار کردن خون پیش آنها با شجاعت و با تصمیم عزم ، یک چیز تازه اى است و یک چیزى است تحقق پیدا کرده است . ایثار در این ملت به حد رشد رسیده است و انشأاللّه در آتیه خواهد رسید و من امیدوارم که این سال مثل سال سابق و مثل همیشه

ص: 87

سالى باشد که هم مبارک باشد و هم تمام ارگان هاى دولتى بر طبق قوانین اسلامى عمل کنند و مشکلات را به قدرت ایمان و پشتیبانى ملت یکى را بعد از دیگرى از بین ببرند. ما اگر چه مشکلات زیاد داریم ، لیکن در برابر آن مشکلات یک قدرت انسانى عجیب و یک قدرت خداوندى در دنبالش و در پشتیبانى از او ما داریم و ما که خداى تبارک و تعالى را پشتیبان خود مى دانیم و مقصد ملت ما آزادى از چنگال دشمنان اسلام است و مقصد و مقصود ما استقلال کشور اسلامى است ، به طورى که هیچ یک از قدرت هاى عالم نتواند آسیبى به آن برسانند و ما براى خاطر خداى تبارک و تعالى این نهضت را و این ادامه نهضت را دنبال کردیم و ملت ما بحمداللّه با رشد ایمان و با قدرت الهى این انقلاب را به پیش مى برد و من امیدوارم که در این سال آتیه بهتر از سال هاى قبل در امور ملت باشیم و باشید و راه را براى خدا بهتر طى کنید و صراط مستقیم انسانیت را بیشتر طى کنید و به مقصود که رسیدن به مقامى است که خداى تبارک و تعالى براى مومنین و براى عارفان خودش وعده داده است ما برسیم و دست همه قدرت ها از کشور ما انشأاللّه کوتاه شود و کوتاه شده است و ما بحمداللّه به مقامى رسیده ایم که دیگر با این وضعى که کشور ما دارد، با این وضعى که جوانان ما دارند، با این تعهدى که بانوان ما دارند، با این تعهدى که کشور ما تمام افرادش دارد، ما در مقابل هیچ مشکلى انشأاللّه ضعیف نخواهیم شد و بحمداللّه تاکنون هم هر سال از سال دیگر بهتر بود و بهتر خواهد شد و من امیدوارم که با ناگوارى هائى که بر ما وارد شد لیکن ایمانى که در ما و در شما و در همه ملت ما حاصل شد جبران را بکند و امیدواریم که این انقلاب یک انقلاب جهانى بشود و مقدمه براى ظهور حضرت بقیه اللّه ارواحناله الفدا باشد. من تبریک مى گویم بر همه مومنین ، بر همه مستضعفین جهان ، بر همه مسلمین جهان و از همه مسلمین مى خواهم که با قدرت و قوت در راه اسلام قدم بردارند و اسلام را پشتیبانى کنند تا اینکه انشأاللّه دشمنان اسلام ، آنهائى که نمى توانند اسلام را ببینند مقصور بشوند و منزوى .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 88

تاریخ : 1/1/61

بیانات امام خمینى در دیدار با نخست وزیر هیأت دولت ، رئیس و نمایندگان مجلسشوراى اسلامى ، اعضاى شوراى نگهبان و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، گروهى از مسؤولین لشگرى و کشورى و اقشار مختلف مردم

ملتى که تحت پرچم اسلامى ادامه حیات مى دهد، با این توطئه آسیب نمى بیند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

متقابلا حلول سال جدید را بر شما آقایان که خلاصه یک ملت مظلوم و یک ملت فداکار هستید (تبریک ) عرض مى کنم و به همه ملت و ملت هاى جهان و مسلمین جهان و مستضعفین جهان تبریک عرض مى کنم . و من امیدوارم که این سال طلیعه پیروزى هاى بسیار باشد که بزرگترین آنها پیروزى معنوى است .

من یک کلمه راجع به بعدهائى که در سال گذشته تحقق یافت و آقایان از بعدهاى مختلفش صحبت کرده اند، من هم مختصرا یک کلمه عرض کنم و آن اینکه سال گذشته سال آزمایش قدرت ها، آزمایش قلم ها، آزمایش زبان ها و آزمایش فعالیت هاى ضد انقلاب بود، ضد انقلاب به معناى وسیع که از خارج و داخل ، دولت هاى ابرقدرت و وابستگان به آنها و در داخل گروه هاى مختلف روى هم رفته آزمایش کرده اند و ما هم آزمایش کردیم ، هم قدرت ها را و هم تبلیغات خارجى و داخلى را. اگر چنانچه جمهورى اسلامى ایران شبیه به جمهورى هاى دیگر یا رژیم هاى دیگر بود، ما باید با اینهمه تبلیغات دامنه دار همه گروهائى که از خارج و داخل هستند و توطئه هاى داخل و خارج ، باید ما فاتحه جمهورى اسلامى را بخوانیم ، لکن آزمایش ها براى ما و براى خود آزمایشگران روشن کرد، گرچه آنها به روى خودشان نمى آورند لکن مطلب روشن شد که یک ملت نظیر ملت ایران که در تحت پرچم بزرگ اسلام مى خواهد ادامه حیات بدهد، با این توطئه ها، با این قدرت ها و با این شیطنت هاى قدرت ها و تفاله آنها در داخل و خارج آسیب نمى بیند. این یک مطلب ادعائى نیست ، این یک مطلب عینى است ، مطلب ملموس است . از اول مى گفتند که این جمهورى اسلامى ، دو سه ماه ، یکى دو سه ماه بیشتر نمى تواند تاب بیاورد، بعد صدام را وادار کردند که او هم به خیال خودش یکى دو هفته بیشتر لازم نبود تا اینکه ایران را قبضه کند و بعد هم این اشخاصى که در کمین نشسته بودند که ملت زحمت بکشد و آنها ربحش را ببرند، آنها هم در خیال این بودند که ملت را گول بزنند و با خودشان همراه کنند و کشور را برگردانند به حال وابستگى به آمریکا یا احیانا شوروى ، همه آزمایش ها را کردند، آزمایش نظامى

ص: 89

کردند، آزمایش توطئه هاى داخلى و انفجارات و امثال اینها همه آزمایش شد و ما مى بینیم که امروز ملت ایران از سال سابق و از سابق تر، منسجم تر است و ما به خودمان وعده مى دهیم که با خواست خداى تبارک و تعالى این انسجام هر چه بیشتر حاصل بشود و گروه هائى که بازى خورده اند یا به طمع طعمه بودند آنها هم بپیوندند به این ملت و براى کشور خودشان فعالیت کنند.

مقایسه دستگاه هاى اجرائى جمهورى اسلامى با زمان سابق

من امروز یک مقایسه عبورى مى کنم بین دستگاه هاى ایران و همه چیزهائى که در ایران هستند بالفعل و آنهائى که در زمان سابق بودند، براى جواب از آن اشخاصى که مى گویند که آن زمان ، زمان شاه بهتر از حالا بود و براى آن اشخاصى که مى گویند کاشکى اسم اسلام روى این جمهورى نبود و براى آن اشخاصى که به خیال خودشان براى اسلام اشک تمساح مى ریزند و من مى دانم که باطن قلبشان چه است . در یک کشور، متصدیان آن کشور و کسانى که دولتمردان این کشور هستند و در تشکیل یک دولت دخالت دارند، ارگان هاى مختلف است و من مقایسه مى کنم .

از رئیس جمهور شروع مى کنم ، این آقایانى که مى گویند که زمان شاه بهتر بود، آقاى خامنه اى را مى گویند از شاه ظالم تر است !! آقاى خامنه اى را مى گویند که اموال این ملت را در داخل و خارج دارد مى چاپد و بیشتر از زمان شاه ایشان دارد مى چاپد!! این مساله را مى گویند! مى توانند مقایسه کنند مابین رئیس جمهور فعلى ما و رئیس جمهور قبل از ایشان با روساى جمهور تمام دنیا و با سلاطینى که به مال و جان مردم آنطور تعدى مى کنند؟ مقایسه مى شود کرد؟! من براى آنهائى که چشم و گوششان را هواى نفس بسته و مرض هاى داخلى خودشان را نمى توانند ببینند این مطلب را مى گویم ، اگر مى گویند اینطور است خوب ، اعلام کنند. املاک و عرض بکنم که کاخ ها و ویلاها و امثال اینها را اعلام کنند که ایشان اینقدر تهیه کرده است یا مشغول است .

بعد مى آئیم سراغ مجلس ، افرادى که در مجلس هستند از رئیس مجلس ، آقاى هاشمى با سایر افرادى که در مجلس هستند، این را مقایسه بکنید با مجلس سابق ، حتى بهترین ارگانى که در آنوقت بود و دولتى که در آنوقت بوده و مجلسى که در آنوقت بود و مقایسه کنید با مجلس زمان رضاخان و محمدرضا خان . کدام یک از روساى مجلس بهتر از رئیس مجلس حالا هستند و کدام یک از افراد کاندیداى مردم ، بهتر هستند؟ بله ، در طول مشروطیت افراد بسیار ارزنده اى در مجلس بودند اما در این پنجاه سال اخیر یک نفر هم آدمى که بشود به او گفت این نماینده ملت است سراغ نداریم . بعد از اینکه آن مجلسى که مرحوم مدرس در آن بود، به مجرد اینکه مجلس تمام شد، فرستادند ایشان را گرفتند و بردند و با آن زجرها شهید کردند، شما دیگر سراغ دارید یک مجلسى که واقعا مال ملت باشد و مردم خودشان به طور آزاد انتخاب کرده باشند؟ اگر سراغ دارید خوب ، لازم نیست حالا بگوئید (ما مى ترسیم عمومى بگوئیم )، خوب ، خصوصى بگوئید امضا محفوظ.

مى آئیم سراغ شوراى نگهبان ، در تمام دوره مشروطیت جز آن اول که یک صورتى برایش بود،

ص: 90

دیگر شوراى نگهبان ما نداشتیم . خوب ، این شوراى نگهبانى که نداشتیم شما مى گوئید که حالا مثل آنوقت است ، براى اینکه حالا هم شوراى نگهبان نداریم ما؟ یا اگر داریم یک مردمى هستند نظیر مردم آنوقت و نظیر دست در کاران آنوقت ؟! آنجا هم که نمى توانید بگوئید، براى اینکه نبود شوراى نگهبان ، مى گوئید بودن شوراى نگهبان از نفس این مجلس است و نفس این جمهوریت است که زمان شاه که آن نبود، بهتر بود. اگر مى گوئید، آن را هم باز بنویسید.

مى آئیم سراغ دولت ، من مى توانم ادعا بکنم که از آنوقتى که در دنیا دولت تحقق پیدا کرده ، تا حالا دولتى مثل دولت ما نبود. اگر آنوقت ها در مجلس افرادى نادرى بودند که کارهاى مجلس را مى خواستند تصحیح بکنند، لکن در دولت ها آنقدرى که من سراغ دارم دولتى که روى هم رفته مثل این دولت باشد ما نداریم ، نداشتیم یا ملک ها و سلطنه ها و کذا بودند که آنها خوبانشان آن بود که غارتگرى را چندان اشکال بر آن نداشتند. من یک دفعه که نخست وزیر، آخرى ، در اواخر دکتر امینى بود آمد آنجا، به او گفتم که چطور شده است که یک نفر که مثل سایر مردم است ، چیزى ندارد، وقتى که وارد مى شود در دولت بعد از چند وقت چیزدار مى شود؟ این از کجا آمده ؟ چطور شده اینطور است ؟ خوب ، جوابى نداشت که بدهد، جواب هم نمى داد، لابد حالا دارد جواب مى دهد!!

مى آئیم سراغ قوه قضائیه و کیفیت قضا، شما در چه زمانى سراغ دارید که یک همچو افرادى شوراى قضائى را تحقق بدهد؟ اگر اطلاع دارید و ما اطلاع نداریم ، خوب ، آن را هم تذکر بدهید که قضاوت در زمان محمدرضا، در زمان رضاشاه از حالا بهتر بود، قضات آنوقت از قضات حالا بهتر بودند. قضاوت آنوقت را من مى خواهم صحبتى بکنم از آنها ولى شماها مى دانید که وضع چه جورى بود و چه اشخاصى بر مال و جان این کشور حکومت مى کردند، قضاوت مى کردند. حالا این شوراى قضائى که از علما تحقق پیدا کرده است شما مى گوئید این شوراى قضائى از قدرت هاى قضائى سابق بهتر بود؟ و با همه نقیصه اى که ما داریم و این نقیصه را هم نمى توانیم با این زودى از بین ببریم معذلک قضأ فعلى و قدرت قضأ فعلى اصلا طرف نسبت با سابق نیست ، اگر مى گوئید هست اطلاع بدهید. رئیس دیوانعالى کشور را در سابق و حالا پهلوى هم بگذارید، دادستان ها را با دادستان فعلى و همین طور. اینکه مى گوئید زمان محمدرضا بهتر از این بود، من دانم ، اینها که چیزهائى است که هست .

خوب ، مى آئیم سراغ ارتش ، ارتش زمان محمدرضا بهتر از این ارتشى که هست الان و دارد جانفشانى مى کند و دارد در جبهه ها خون خودش را مى دهد و مى خواهد دفاع کند از کشور خودش ، شما اگر سراغ دارید یکى از این ارتشى ها حالا، یکى از کارهائى که آن سپهبدها و بالاتر و پائین ترها مى کردند، اگر پیدا کردید یک نفر در بین اینها که این کارها را مى کند، معرفى کنید، لکن نمى توانید معرفى کنید. شما شهربانى حالا را بدتر از شهربانى زمان سابق مى دانید؟ شماها یادتان رفته است که رئیس شهربانى در همان قم با بزرگتر عالم شما چه مى کرد و به شما چقدر اعتنا داشت ؟ شما یادتان رفته است که یک حکومتى که مى آمد در قم و مرکز تشیع با شماها چه مى کرد؟ چه جور رفتار مى کرد؟ و

ص: 91

در هر جا. حالا، شهربانى حالا از شهربانى زمان محمدرضا بدتر است ؟! مثل پاسدارها ما داریم در زمان محمدرضا و در سابق بر او و در طول تاریخ ، یک همچو پاسدارهائى ما داریم ؟ اگر داریم اطلاع بدهید.

اگر این جمهورى اسلامى و روساى آن از بین بروند به جایش مامور از آمریکا مى آید

عمده این است که آقایان یا بى اطلاعند و وارد در مسائل نبوده اند، یک مسجدى رفته اند و یک درسى هم گفته اند و دیگر جهات دیگر را به آنها نگفته اند، یا مطلعند لکن مى خواهند بگویند. شمائى که مى گوئید زمان رضاشاه بهتر از حالا بود، در زمان رضاشاه شما چه وضعى داشتید؟ نه شما، مرحوم شیخ ما رضوان اللّه علیه چه حالى داشت ؟ در یک قضیه اى که شاید قضیه کشف حجاب بود، مرحوم شیخ رحمة اللّه ، مرحوم آقا شیخ عبدالکریم رضوان اللّه علیه یک کاغذى به رضاشاه نوشت و راجع به این معنا تذکرى داد، جواب نداد، نخست وزیر گفت به عرض اعلیحضرت رسید، ایشان گفتند شما خوب است که مشغول کار خودتان باشید. یک دانه پاسبان اگر مى آمد در این شهر مذهبى که چقدر جمعیت مذهبى و چقدر اهل علم داشت مى آمد، هر کارى با هر یک از شما مى کرد احدى صحبت نمى کرد. شهربانى حالا مثل شهربانى زمان رضاشاه است ، محمدرضا شاه است ؟! چرا باید ما قدر نعمت خدا را ندانیم ؟ من از آقایان مى پرسم بسیار خوب ، تمام اینها همه شان یک اعوجاجاتى دارند شما اگر اینها خداى نخواسته از بین بروند، حکومت را مى دهند دست شما؟ مى آیند مى گویند آقاى فلان بیائید شما حکومت کنید؟ اگر این جمهورى اسلامى شکست بخورد، به جاى آن یک جمهورى بهتر از این جمهورى مى آید؟ سراغ دارید که یک افرادى باشند که بعد از اینکه اینها از بین رفتند آنها بیایند اداره کنند؟ شما مى دانید که چشم ها دوخته شده بود که چه اشخاصى بیایند و در اینجا حکومت کنند که بدتر از زمان محمدرضا مى شد؟ شما مى دانید که اگر این جمهورى از بین برود، این مجلس از بین برود، این رئیس جمهور از بین برود به جاى او یک مامورى از آمریکا مى آید. ممکن است خیلى هم مقدس ماب باشد، مثل مقدس ماب رئیس شهربانى قم در زمان مرحوم آقاى بروجردى ، خیلى هم مقدس ماب باشد، لکن کشور شما را از بین ببرد و آنطور به اسلام سیلى بزند که تا ابد نتواند سرش را بالا کند. مى توانید فکر کنید که دارید چه مى کنید؟ مى شود یک شب بنشینید خودتان فکر کنید که تضعیف این ملت و این دولت و این مجلس و امثال اینها چه لطمه اى بر اسلام ممکن است بزند؟

شما کدام ملت را سراغ دارید که با اینهمه زجر و گرفتارى اینطور مستقیم ایستاده باشد

من مدعى هستم که مثل ملت ایران و مجلس ایران و دولت ایران و رئیس جمهور ایران و شوراى قضائى ایران و شوراى نگهبانى ایران و اینها همه و ملت ایران از صدر تاریخ عالم تا حالا نبوده . بهترین عصرها در اسلام ، عصر رسول اکرم است . در عصر رسول اکرم آنوقت که مکه بودند حکومتى در کار نبود، آنوقتى که مدینه آمدند و باب حکومت باز شد، شما مى دانید که همین

ص: 92

مقدس ماب هاى مکه و مدینه و همین افرادى که اظهار ارادت مى کردند، با پیغمبر چه مى کردند؟ شما مى دانید که قرآن مى گوید این را، خوانده اید این را؟ که اگر به آنها مى فرمود که جنگ بروید نمى رفتند، اگر مى رفتند با بهانه بر مى گشتند؟ شما مثل این پاسدارهایى که اشک مى ریزند براى اینکه بروند به جبهه و شهید بشوند کجا سراغ دارید؟ بگوئید. صدر اسلام از یک عده معدود انگشت شمارى که بگذرید، دیگر اینها قابل مقایسه با این پاسدارهاى ما، با این قواى انتظامى و نظامى ما نیستند. شما کدام ملت را سراغ دارید که با اینهمه گرفتارى و رنج ، با اینهمه شهید دادن و خون دادن و با اینهمه زجر و ناکامى اینطور مستقیم ایستاده باشند؟ آن عراق و کوفه و آنها در صدر اسلام و آن مکه و مدینه در صدر اسلام ، صدر نورانى اسلام ، پیغمبر در زمان خودش غریب تر و مظلوم تر بود از حالا، اطاعتش را نمى کردند، نزدیکانشان هم اطاعتش را نمى کردند. امیرالمومنین سلام اللّه علیه در صدر اسلام مظلومتر از هر حاکمى در هر وقت بود، آنقدر اذیتش مى کردند. همان مقدس ها ایستادند مقابلش ، گفتند باید قرآن را بالاى نیزه کرد، اگر چنانچه قبول نکنى ، چه خواهیم کرد. مجبورش کردند به اینکه قبول کند، بعد هم تکفیرش کردند، گفتند توبه کن ، تو کافر شده اى . این حال صدر اسلام ، بعد هم که حکومت افتاد دست بنى امیه و بنى عباس و اینها چه جور بود وضع ، بعد هم که افتاد دست دیگران . کدام زمان را شما سراغ دارید که مثل حالا باشد؟ چرا نعمت خدا را شکر نمى کنید؟ چرا از خدا تشکر نمى کنید که در عصرى واقع شده اید که یک همچو ملت دارید؟ در عصرى واقع شده اید که یک همچو مجلس دارید، یک همچو دولت دارید، یک همچو رئیس جمهور دارید، یک همچو پاسدار دارید. آقا چرا چشمتان را هم گذاشته اید و دلتان را باز کرده اید براى عقده ها و اینطور انتقاد مى کنید؟ ما از شما همراهى نمى خواهیم اما شما تکلیف خدایى را چه مى کنید؟ چرا باید با این دولتى که مظلوم است ، همه دنیا، همه کشورها تقریبا به او حمله کرده اند، کارشکنى برایش کرده اند، شما دوستان هم کارشکنى مى کنید؟ شما مى دانید که کارشکنى هاى شما هم تاثیر خیلى ندارد، لکن من متاسفم از روحیه اى که در بعضى از آنها هست و همین طور بعضى قشرهائى که مى گویند که ما اسلام راستین مى خواهیم ، اسلام راستین . مردیکه مى گوید ما اسلام راستین مى خواهیم ، نه آن اسلامى که مى گوید دست دزد را باید برید. قرآن اسلام راستین نیست ؟! اگر این دولت برود، یک همچو اشخاصى مى آیند روى کار. اگر این جمهورى اسلامى از بین برود، اسلام آنچنان منزوى خواهد شد که تا آخر ابد، مگر در زمان حضور حضرت ، نتواند سرش را بلند کند. لابد شما هم مى گوئید که باید ما یک دولت کافر ظالمى پیش بیاوریم تا ظلم زیاد بشود، تا حضرت ظهور کند! خوب ، یک طریقه اى است . شما خیال مى کنید نیست همچو افرادى ، یک همچو افرادى هستند که معنا ندارد حکومت باشد، یک حکومت عدل اصلا نباید باشد، باید جلویش را گرفت تا حضرت تشریف بیاورند.

همه یک مقصد داریم و آن تحقق اسلام است

من امیدوارم که خداى تبارک و تعالى عنایت کند به همه این ملت ، به اشخاصى که مخالف

ص: 93

هستند با جمهورى اسلامى و اشخاصى که مخالف هستند با اسلام عنایت کند و آنها را به راه صحیح هدایت بفرماید. من امیدوارم که در این سالى که وارد شده ایم به مبارکى و میمنت ، یک سالى باشد که ما و همه ملت دست به هم بدهند و این خرابى ها را بسازند و من امیدوارم که این جوان ها، این بچه ها، این بچه هاى کم سنى که بازى خوردند، آنها هم بیچاره ها به خیال اینکه اسلام راستین به خیال خودشان مى خواهد پیاده بشود و این جمهورى نمى گذارد این کار بشود، یادشان دادند، چشم و گوششان را بستند تا بدون اینکه توجه به مسائل بکنند وارد کارهائى بشوند، امیدواریم که آنها هم بیدار بشوند و با ملت همدوش و همصدا باشند. و من امیدوارم که تمام کسانى که دست به کار هستند در دولت ، با هم دست به هم بدهند، با هم دوست باشند، افرادى که در مجلس هستند همه با هم رفیق باشند، همه یک مقصد دارید، همه مى خواهید که اسلام تحقق پیدا بکند، چرا پس با هم ما دلخورى داشته باشیم .

برادر باشید که مخاصمه کار اهل جهنم است

را درى از امورى است که هم قرآن کریم فرموده است که در این عالم برادرند و هم فرموده است که در بهشت برادر هستند و در سریرها در روبروى هم مى نشینند و برادرند. من امیدوارم که این آثار حالا تحقق پیدا کند تا منعکس بشود در آنجا و مى دانیم که هر چه در اینجا باشد صورت غیبى اش در آنجا به ما مى رسد. ما گرفتار اعمال خودمان هستیم در آن عالم ، از خارج به ما چیزى نمى دهند. ما هستیم که بنا مى کنیم اساس آن عالم را. اینهمه اعمال شماست که به شما رد مى شود (انها هى اعمالکم ترد علیکم . فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره ) نه اینکه ثوابش را مى برد، خودش را مى بیند (و من یعمل مثقال ذره شرا یره ) خود شر را مى بیند، خود آن عمل را در آنجا مى بیند. کارهاى ما، عقاید ما، اخلاق ما تمام اینها در آنجا منعکس است و من امیدوارم که برادرى را در اینجا مستحکم کنیم تا در آنجا منعکس بشود و برادر باشیم . مخاصمه مال اهل جهنم است . (خصام اهل النار) یکى از مصیبت هائى که اهل جهنم به آن مبتلا هستند همین خصامى است که با هم دارند. جنگ و نزاعى است که با هم دارند، به هم مى پرند مثل سگ و یکى از کرامت هائى که اهل بهشت دارند آن ، برادرى و دوستى و محبت است و این باید از اینجا تهیه بشود. چرا ما با برادرهاى ایمانى مان ، با برادرهائى که همه صالحند، خوبند، مى خواهند خدمت بکنند، چرا مخالف باشیم ؟ فرضا راى یک کسى با راى دیگرى در یک جهتى مخالف است ، اختلاف آرا در بین فقها هم الى ماشأاللّه است . و من امیدوارم که انعکاس این دولت و مجلس و قواى ثلاثه اى که هست و همه ارتشى ها، انعکاس برادریشان در بهشت باشد و در بهشت همه با هم برادر و در سریرها روبروى یکدیگر نشسته باشند و خداوند توفیق بدهد به همه ما.

دست به دست هم بدهید و نقیصه ها را رفع کنید

و من امیدوارم که این سال ، سال خوب باشد، سال سازندگى باشد. گرچه همه سال ها خوب بود، سازنده بود. سال هائى که گذشت ، همه اش سازنده بود و همه اش انسان ساز بود، از امتحانات بیرون

ص: 94

آمدند اشخاص و اشخاصى که نتوانستند از امتحان بیرون بیایند منعزل شدند و من امیدوارم که در این سال حتى آنهائى هم که مخالفند با جمهورى اسلامى ، یک قدرى تحمل کنند، تعمق کنند، ببینند که اگر این جمهورى نباشد ما باید یا در حلقوم آمریکا یا در حلقوم شوروى فرو برویم ، چاره جز این نیست . به حال اسلام رحم کنند، به حال جمهورى اسلامى رحم کنند. همه چیزش بهتر از همه دوره ها بوده است . البته نقیصه زیاد است ، دست به هم بدهند، نقیصه ها را رفع کنند. خداوند انشأاللّه به همه شما سلامت و سعادت عنایت کند و این سال جدید را بر همه مبارک فرماید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 95

تاریخ : 2/1/61

پیام امام خمینى به ملت مسلمان و رزمندگان غرورآفرین اسلام در خصوص عملیات ظفرمند فتح المبین

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ان تنصروااللّه ینصرکم و یثبت اقدامکم

اخبار غرور آفرین جبهه هاى نبرد علیه قواى شیطانى را یکى پس از دیگرى دریافت نمودم . قلم قاصر است که احساسات خویش را ابراز کنم . به قواى مسلح اسلامى که خدایشان نصرت آخرین را نصیب فرماید، تبریک عرض مى کنم . مبارک باد بر شما عزیزان افتخار آفرین پیروزى بزرگى را که با یارى ملائکه اللّه و نصرت ملکوت اعلى نصیب اسلام و کشور عزیز ایران ، کشور بقیه اللّه الاعظم ارواحنا له الفدا نمودید. رحمت واسعه خداوند بر آن مادران و پدرانى که شما شجاعان نبرد در میدان کارزار و مجاهدان با نفس در شب هاى نورانى را در دامن پاکشان تربیت نمودند. مژده باد به شما جوانان برومند در تحصیل رضاى پروردگار که از بالاترین سنگرهاى روحانى و جسمانى ظاهرى و باطنى پیروزید. مبارک باد بر بقیه اللّه ارواحنا له الفدأ وجود چنین رزمندگان ارزشمند و مجاهدان فى سبیل اللّه که آبروى اسلام را حفظ و ملت ایران را روسپید و مجاهدان راه خدا را سرافراز نمودید. ملت بزرگ ایران و فرزندان اسلام به شما سلحشوران افتخار مى کنند. آفرین بر شما که میهن خود را بر بال ملائکه اللّه نشاندید و در میان ملل جهان سرافراز نمودید. مبارک باد بر ملت چنین جوانان رزمنده اى و بر شما چنین ملت قدردانى که به مجرد فتح و پیروزى توسط رزمندگان به دعا و شادى برخاستید. اینجانب از دور دست و بازوى قدرتمند شما را که دست خداوند بالاى آن است بوسم و بر این بوسه افتخار مى کنم . شما دین خود را به اسلام عزیز و میهن شریف ادا کردید و طمع ابرقدرت ها و مزدوران آنان را از کشور خود بریدید و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسلام جهاد کردید. (یالیتنى کنت معکم فافوز فوزا) عظیما

درود بر فرماندهان بزرگوار و رزمندگان و بر همه مجاهدان راه عظمت کشور و اسلام ، و نفرت و لعنت بر منافقان و منحرفانى که مى خواستند یکى از انبارهاى مهمات چنین مجاهدانى را به آتش بکشند، و غضب و سخط خداوند بر آن خدانشناسانى که با کمک به صدام عفلقى مى خواستند او را نجات دهند، و شکر بى پایان خداوندى را که توانستید با شکست مفتضحانه ، نیروهاى کفر را در بارگاه قادر متعال بى آبرو و در پیشگاه ملت هاى مسلمان منفور نمائید. من از خداوند تعالى نصرت نهائى شما عزیزان و شکست مخالفان حق را خواستارم .

ص: 96

درود بر شما و رحمت خدا بر شهیدان راه حق و شهداى جبهه نبرد حق علیه باطل و سلام بر عباداللّه الصالحین .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 97

تاریخ : 10/1/61

پاسخ امام خمینى به پیام فرماندهان نظامى به مناسبت عملیات ظفرمند فتح المبین

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ان اللّه یحب الذین یقاتلون فى سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص

تیمسار ظهیرنژاد رئیس ستاد مشترک ارتش جمهورى اسلامى ، سرکار سرهنگ صیاد شیرازى فرمانده نیروى زمینى ارتش جمهورى اسلامى ایران ، جناب آقاى محسن رضائى فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ایران ، سرکار سرهنگ معین پور فرمانده نیروى هوائى ارتش جمهورى اسلامى ایران

پیام آرامش بخش و افتخارآمیزتان پیرو پیروزى هاى بزرگ سلحشوران ظفرمند عملیات فتح المبین واصل و موجب سرافرازى گردید. گرچه این شجاعت ها و فداکارى ها و پیروزى هاى عظیم کم سابقه یا بى سابقه در بعد نظامى و میدان نبرد از طرف نیروهاى مسلح عظیم القدر جمهورى اسلامى ، آنچنان افتخارآفرین و اعجاب آمیز است که با مقیاس هاى عادى و معیارهاى نظامى و جنگى نتوان ارزش پرعظمت و غرورآفرین آن را با الفاظ محدود و عبارات معدود، و شجاعت و حمله برق آساى سلحشوران ایران بزرگ را به ذهن آورد و با قلم و بیان اظهار کرد، گرچه این شکل پیروزى ها و سلحشورى ها در باب خود بى نظیر یا کم نظیر است ، گرچه این نحو تاختن بر نیروهاى زمینى و هوائى دشمنانى که تا بن دندان با سلاح هاى سنگین و سبک مدرن غربى و شرقى مسلح بودند، در جنگ هاى جهان نمونه است که در ظرف کمتر از یک هفته آنچنان مات شوند که هر چه دارند بگذارند و فرار نمایند و یا تسلیم شوند به صورتى که قواى مسلح ما تاکنون نتوانند اسیران و کشتگان و غنائم را بشمار آورند، و گرچه تمام این امور برخلاف عادت بصورتى معجزه آسا تحقق یافت ، لکن آنچه انسان را در مقابل رزمندگان جبهه ها و پشتیبانان آنان در میدان رزم مثل جهاد سازندگى و هم فیلمبرداران جان بر کف عزیز و پزشکان و پرستاران متعهد و والامقام و خبرنگاران جسور و مردمان میلیونى پشت جبهه به خضوع وادار مى کند، بعد معنوى آن است که با هیچ معیارى نمى توان سنجید و با هیچ میزانى نمى توان عظمت آن را دریافت .

ما عقب ماندگان و حیرت زدگان وآن سالکان و چله نشینان و آن عالمان و نکته سنجان و آن متفکران و اسلام شناسان و آن روشنفکران و قلم داران و آن فیلسوفان و جهان بینان و آن جامعه شناسان و انسان یابان و آن همه و همه ، با چه معیار این معما را حل و این مساله را تحلیل مى کنند که از جامعه

ص: 98

مسمومى که در هر گوشه آن عفونت رژیم ستمشاهى فضا را مسموم نموده بود، بازار و مغازه هایش مسموم ، خیابان ها و گردشگاه هایش مسموم ، تفریحگاه ها و سینماهایش مسموم ، مطبوعات و رسانه هاى گروهیش مفتضح و مسموم ، وزارتخانه ها و اداراتش مسموم ، مجلس شورا و دادسراها و دادگاه هایش مسموم ، مراکز تعلیم و تربیتش از کودکستان تا دانشگاهش مسموم و بدتر از مسموم و فضاى حاکم بر سرتاسر کشور مسموم ، که هر یک براى مسموم نمودن جوانان و به فساد کشاندن آنان عاملى فعال بود و نونهالان و تازه جوانان ما در یک چنین محیطى به جوانى و رشد رسیده بودند که به حسب موازین و عادت باید سرشار از مسمومیت و فساد اخلاق و عقیدت باشند که اگر معلم و مربى اخلاق و مهذب نفوس بخواهد تنها یکى از آنها را با صرف سال هاى طولانى متحول گرداند میسر نگردد، چگونه در ظرف سال هاى معدود از بطن این جامعه و انقلاب که خود نیز اگر معیارهاى عادى را حساب کنیم باید کمک به فساد کند، یک همچو جوانان سرشار از معرفت اللّه و سراپا عاشق لقأاللّه و با تمام وجود داوطلب براى شهادت جان نثار براى اسلام که پیران هشتاد ساله سالکان کهنسال به جلوه اى از آن نرسیده اند، بسازد؟ جز دست غیبى و دستگیرى الهى و تصرف ربوبى ، با چه میزان و معیار مى توان تحلیل این معما کرد؟

اینجانب هر وقت با یکى از چهره ها روبرو مى شوم و عشق او را به شهادت در بیان و چهره نورانیش مشاهده مى کنم احساس شرمسارى و حقارت مى کنم و هر وقت در تلویزیون ، مجالس و محافل این عزیزان که خود را براى حمله به دشمن خدا مهیا مى کنند و مناجات راز و نیازهاى این عاشقان خدا و فانیان راه حق را در آستانه هجوم به دشمن مى نگرم که با مرگ دست به گریبان هستند و از شوق عشق در پوست نمى گنجند، خود را ملامت مى کنم و بر حال خویش تاسف مى خورم . اکنون ملت ما دریافته است که (کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا). مجالس حال و دعاى اینان شب عاشوراهاى اصحاب سیدالشهدا را در دل زنده مى کند.

جوانان عزیزم و فرماندهان محترم ! شما توقع نداشته باشید که من بتوانم از عهده ثناى شما و شکر عمل شما برآیم . شما را همان بس که محبوب خداى تعالى هستید و خداى شما فرموده که شما را که چون سدى محکم و بنیانى مرصوص در مقابل دشمنان خدا و براى رضاى او ایستاده اید دوست مى دارد و این است جزاى شما و این است عاقبت عمل شما. پس ، از این مرحله بگذرم و از گروه هائى که از جهات مختلف در جبهه ها با آن حال جنگ و نزدیکى خطر، شما را کمک کرده و مى کنند و در خدمت شما بوده و هستند باید تشکر کنم . خدایتان یار و مددکار و رحمت حق بر شهداى عزیزتان و خاندان محترمشان که با شجاعت و شهامت به شهادت فرزندان و نزدیکانشان افتخار مى کنند، خود را و فرزندان خود را از اسلام و براى اسلام مى دانند. سلام خدا و بزرگان دین بر شهدا و خاندانشان و بر رزمندگان در راه اسلام و ایران .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 99

تاریخ : 12/1/61

پیام امام خمینى به مناسبت سومین سالگرد رسمیت یافتن جمهورى اسلامى ایران

بسم اللّه الرحمن الرحیم

در آغاز چهارمین سال رسمیت جمهورى اسلامى حمد و ثناى بى پایان خداوند متعال را که با نصرت خود و جنود غیبى ، رزمندگان سلحشور و متعهد ایران را در دو بعد معنوى و ظاهرى پیروز و با سرافرازى هر چه تمامتر به جائى رساند که معجزه عصر به دست مبارک و تواناى آنان به صورتى آشکار، تحقق پیدا کرد و لشکرهاى مجهز به جهازهاى مدرن قدرت هاى شیطانى در فاصله اى اندک شکست مفتضحانه خورده یا تسلیم شدند و یا فرار نمودند و یا کشته شدند.

12 فروردین سال 61 درخشندگى دیگرى در تاریخ ایران دارد. درخشندگى پرتو نور خدا، درخشندگى حمایت و عنایت خاص پروردگار جهان بر ملت ستمدیده و غارت زده ایران . کسى که این حمایت و اعجاز را نبیند خفاشى است که نور خورشید جهان افروز را نتواند دید. با تمام اسباب اطمینان و سکون خاطر در دشمن و تمام اسباب وحشت و خوف در رزمندگان ایران ، کدام سبب ، اطمینان و سکینه را در اینان ایجاد و رعب و وحشت را در آنان متحقق کرد؟ آنها برخوردار از پشتیبانى ابرقدرت ها بویژه شیطان بزرگ ، آمریکا بودند و مى باشند. اکثر قدرتمندان منطقه به آنها انواع سلاح را از اطراف جهان مى رساندند و میلیاردها دلار در اختیار آنها مى گذاشتند و به پشتیبانى از آنان از فرستادن ارتش هم دریغ نداشتند و تمام رسانه هاى گروهى موثر در خدمتشان بود و هست و ما در محاصره اقتصادى و در حال انقلاب و در هم ریختگى و مواجه با توطئه هاى جانفرساى داخلى و خارجى . آنها غافلگیرانه به ما هجوم آوردند و از دریا و زمین و هوا به ما حمله کردند و مقدار زیادى از کشور ما را تصرف نمودند و به خرابى و قتل و غارت شهرهاى ما و ملت مظلوم ما پرداختند که این نیز از اسباب بزرگ براى رعب و وحشت ما و آرامش و سکون براى مهاجمین به کشور ما بود. آیا آنچه خداوند تعالى مى فرماید: (وقذف فى قلوبهم الرعب فریقا تقلتون و تاسرون فریقا)، مصداق ظاهرش در فتح مبین متحقق نیست ؟ آیا آیه (هوالذى انزل السکینه فى قلوب المومنین ) مصداق ظاهرش رزمندگان این جبهه نیست ؟ مگر آنچه در صدر اسلام واقع شد و موجب فتح لشکر اسلام گردید جز اینها بود؟ آیا در ظرف یک هفته آنچه تاکنون شمارش شده است بیش از پانزده هزار اسیر و هزاران مقتول و هزاران مجروح و آنهمه غنایم جنگى امرى عادى است ؟ آیا فوج فوج تسلیم در مقابل عده اى غیر معادل با خصم امرى عادى و طبیعى است ؟

ص: 100

بارالها! جوانان رزمنده ایران فتح را از تو مى دانند و به قدرت خویش مغرور نیستند و اگر غرور و سرافرازى هست براى آن است که مورد عنایت و حمایت ذات مقدس تو هستند. تو طمانینه و سکینه را در دل آنان نازل فرمودى و رعب و وحشت را در قلوب دشمنان آنان که دشمنان اسلامند انداختى . خداوند! هر چه هست از توست و امید آن داریم که این عنایت و حمایت را ادامه دهى تا پیروزى نهائى و پس از آن نیز تا آنگاه که دشمنان تو و اسلام در نبرد با جنوداللّه و حزب اللّه هستند و تا استقرار حکومت اللّه .

اینک بعضى تذکرات که ملت و دولت و ارتش و سپاه و بسیج و دیگر قواى مسلح به آنها توجه دارند عرض مى کنم :

1_ همه باید بدانیم که تمام امور و از آن جمله فتح و نصر به دست خداوند متعال است . (و ماالنصر الا من عنداللّه العزیز الحکیم ). باید توجه داشته باشیم که در این فتح مبین و سایر فتوحات ، غرور به قدرت خویش پیدا نکنیم و شیطان نفس بر ما غلبه نکند، که غرور موجب سردى و سستى مى شود و در جنگ لازم است قواى مسلح تا آخرین نقطه و تا پیروزى نهائى داراى آمادگى لازم بوده و از نیرنگ و خطر دشمن در هیچ حال غافل نباشند، بویژه دشمنى که تمام قدرت هاى شیطانى براى حفظ او کوشش دارند و خود، خوب مى داند که شکست براى او نابودى است . رزمندگان معظم در مرزها، سنگرها و پایگاه هاى خود را محکم کنند و لحظه اى از هجوم دشمن غفلت نورزند که لحظات پیروزى بسیار حساس است . با یاد خداوند منان و دلبستگى به نصرت او آماده و مجهز باشید و دشمن را حقیر و بیچاره نشمرید. خدایتان نصرت نهائى را عنایت فرماید.

2_ از اینکه بوق هاى تبلیغاتى دروغپرداز و شایعه ساز که در خدمت ابر جنایتکارانند از پیروزى هاى رزمندگان شجاع ما نامى نمى برند و در سکوت مرگبار فرو رفته اند و گاهى از پیشروى هاى صدامیان شکست خورده و ناتوان در شوش و دزفول سخن مى گویند، ناراحت نباشید. بحمداللّه تعالى نخواهند توانست بر این پیروزى ها که چون خورشید عالمتاب مى درخشد سرپوش نهند، چنانچه اخیرا که رسوائى سکوت به حد اعلى رسید مجبور شدند مختصرا" خبرها را با حالتى متزلزل بیان کنند. شما رزمندگان عزیز و شجاع که با ذکر خداوند متعال و نداى اللّه اکبر به پیش مى روید و به دشمن مى تازید از بوق هاى قدرت هاى سیلى خورده چشمداشت انعکاس صحیح پیروزى هاى خدا داده را ندارید و نباید داشته باشید. شما چون ماه نورافشانى کنید و آنان بوق مخالف بزنند. شما براى عقیده ، جهاد و دفاع مى کنید و از خداوند چشمداشت رحمت دارید و بگذارید تا تبلیغات استعمارى از آنان از خدا بیخبر که براى دنیا و شیطان به جنگ با اسلام برخاسته اند پشتیبانى نمایند. پیروز باشید و سرافراز و به خداى قادر اعتماد کنید و به پیش بروید (والعاقبه للمتقین ).

3_ هر چند جنگ و دفاع از حق و میهن ، زحمت ها و خسارت ها دارد و جوانان پر ارزش را از ما گرفت و جنگزدگان مظلومى را آواره و بى خانمان کرد، لکن به خواست خداى منان محتواى پرعظمت و شکوهمندى داشت . این جنگ تحمیلى ، شکوه و عظمت ایمان و اسلام را در پهناور جهان

ص: 101

منتشر نمود و ایران بزرگ که مى رفت با خیانت هاى خاندان پهلوى و بستگان آنان یک کشور وابسته و مصرفى و یک ملت مرده و سر به زیر براى ضربه خوردن و ستم پذیرفتن معرفى شود، ناگهان با یک جهش بى سابقه و یک انقلاب الهى در جنگ غافلگیرانه با توطئه جهانخواران ستم پیشه و مزدوران بى فرهنگ و پشتیبانى آشکار و نهان ابرقدرت ها آنچنان پیروزمندانه و شجاعانه بر پیکر پلید صدامیان و آمریکائیان منطقه تاخت و آنچنان اسطوره هاى شیطانى را یکى پس از دیگرى در هم شکست که گوئى دست مبارک على ابن ابیطالب سلام اللّه علیه در روز خندق از آستین پر عظمت لشکریان ما بیرون آمده است و در مبارزه تمامى اسلام در مقابل تمامى کفر ظفرمندانه و سرافراز با قامتى به بلندى ابدیت استوار ایستاده است .

امروز ایران در جهان پیش دوست و دشمن به نام یک کشور مکتبى مقاوم در مقابل قدرت هاى بزرگ مطرح است ، حتى آنان که از روى جهل و نادانى و یا حسد و عقده هاى درونى با این جمهورى و این جوانان پرتوان به دشمنى برخاسته اند در باطن و سیر ذاتشان با اعجاب و بزرگى به آن مى نگرند و از پیروزى هاى آن خون دل مى خورند.

4_ گر چه مى دانم مکتبى بودن و تعهد به اسلام راستین اقتضأ مى کند تا رزمندگان اسلام با اسرأ جنگى و پناهندگان با عطوفت و فتوت ، به گونه اى اسلامى رفتار کنند که بحمداللّه مى کنند، هر چند صدام و صدامیان برخلاف اینان رفتارشان غیر انسانى و سبعانه باشد، لکن تذکر و تاکید سودمند است . باید جوانان ما و کسانى که عهده دار نگهدارى اسیران و پناهندگان هستند طعم شیرین رحمت و بزرگوارى اسلام را به آنان بچشانند و با آنان آنگونه رفتار کنند که مولاى آنها و پیشواى عظیم الشانشان با بدترین خلق خدا و جنایتکارترین انسان ها این ملجم لعنت اللّه علیه رفتار فرمود، تا اسیران که ضربه روحى خورده اند احساس آرامش و جبران در حکومت اسلامى نمایند و پس از آزادى در سلک مبلغین اسلام و احیانا فداکاران آن درآیند که این خود خدمت پر ارزشى به اسلام و جمهورى اسلام است و چه بسا که این اسیران و پناهندگان با اجبار و تهدید به مرگ خود و خانواده هایشان به جبهه ها فرستاده شده باشند، چنانچه بعضى از آنها این ادعا را دارند. و گمان نکنید آن خوى جنایتکارى و سبعیتى که در امثال صدام است در اینان باشد و چه نیکوست که جوانان عزیز و نگهبانان این بازیخوردگان از یک موجود صدامى یا در خدمت جنایت ، یک انسان اسلامى و در خدمت مکتب مقدس قرآن بسازند، و بدانند که (من احیا نفسا فکانما احیا الناس جمیعا) و هدایت از بزرگترین مظاهر احیأ است .

5_ امروز دنیا، حتى کوردلان هم مى دانند که ایران از موضع قدرت که موهبت الهى است صحبت مى کند. امروز ایران به آن حرفى که از روز اول گفته است پاى بند است . ما با هیچ کشورى ، چه اسلامى و چه غیر اسلامى سر جنگ نداریم و طالب صلح و صفا براى همه هستیم و تاکنون نیز به دفاع که براى هرکس فریضه اى است الهى و حقى است انسانى برخاسته ایم و هرگز قصد تجاوز به کشورهاى دیگر را نداریم و مى خواهیم کشورهاى اسلامى در کنار هم با تعهد اسلامى به دفاع از حقوق

ص: 102

مسلمین و کشورهاى اسلامى در مقابل متجاوزان و متجاسران مانند اسرائیل تجاوزگر بایستند. و اگر این آرزوى دیرینه ملت و دولت ایران جامه عمل بپوشد هیچ قدرتى هر چند هم بزرگ نمى تواند به کشورهاى اسلامى یا یکى از آنها تجاوز کند یا اعمال قدرت و زور نماید. و ما صلاح تمام کشورها بویژه کشورهاى مجاور و منطقه را در آن مى دانیم که براى ارضأ شهوت بلند پروازى و ماجراجوئى صدام و منفعت طلبى و سلطه جوئى قدرت هائى که او را به دام و مهلکه انداخته اند خود را به تباهى و هلاکت دنیوى و عذاب الیم اخروى مبتلا نکنند و با کشورى که با همه مسلمانان جهان خواهد دست برادرى دهد و اخوتى که خداوند عطا فرموده است به رسمیت بشناسد و جامه عمل پوشد به طور مسالمت آمیز رفتار نمایند و از حرکت جنون آمیز صدام عفلقى و عاقبت امر آن عبرت بگیرند و بدانند که اگر خداى نخواسته قدرت به دست صدام جاه طلب بیفتد، با آنان کمتر از اسرائیل عمل نخواهد کرد و آن روز پشیمان خواهند شد که گرفتار اسرائیل دوم یا بدتر از او شوند. پس سزاوار است که این نصیحت اسلامى را بپذیرند و با آتش بازى نکنند و سزاوارتر آنکه با ملت بپاخاسته مظلوم در اراضى اشغالى فلسطین همصدا شده و از تظاهرات و قیام آنان در مقابل ستم هاى اسرائیل پشتیبانى عملى کنند تا همانگونه که ایران با تظاهرات و انقلاب اسلامى رژیم ستمشاهى را ساقط نمود آنان نیز بر این دیو آدمخوار و غاصب ملحد غلبه کنند. و امید است که مظلومان مراکز اشغالى به تظاهرات و اعمال ضد صهیونیستى خویش ادامه دهند تا پیروزى را به دست آورند. از خداوند متعال ، تعالى اسلام و هواداران آن را خواستار و سرنگونى پرچم هاى شیطانى را امیدوارم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 103

تاریخ : 14/1/61

بیانات امام خمینى در دیدار با دبیرکل ، مسؤولان و اعضاى دفاتر حزب جمهورىاسلامى در سراسر کشور و اعضاى انجمن اسلامى کارکنان بانک هاى تهران

راس همه خطاها همین خودخواهى هاست

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من امیدوارم که این سال جدید و سالروز جمهورى اسلامى به همه ملت ایران و ملت هاى مستضعف جهان و به شما آقایانى که در اینجا مجتمع هستید مبارک باشد و قشر مستضعف انشأاللّه پیروز باشد و مستکبران جهان در سراشیب سقوط باشند. و از شما آقایان که اعضاى حزب جمهورى اسلامى و چه اعضاى بانک و چه اعضاى آن کسانى که در بانک ها و در سایر جاها به عنوان جمعیت اسلامى کار مى کنند، من تشکر کنم و امیدوارم که همه ما و همه شما و همه ملت ما هر چه بیشتر رو به اسلام و تحقق اسلام و انگیزه هاى الهى پیش برویم و این انگیزه هاى الهى و اسلامى در همه نقاط جهان متحقق بشود.

آن چیزى که دنیا را تهدید مى کند، سلاح هاو سرنیزه ها و موشک ها و امثال این نیست . آن چیزى که دارد این سیاره ما را در سراشیبى انحطاط قرار مى دهد، انحراف اخلاقى است . اگر انحراف اخلاقى نباشد هیچ یک از این سلاح هاى جنگى به حال بشر ضرر ندارد آن چیزى که دارد این انسان ها را و این کشورها را رو به هلاکت و رو به انحطاط مى کشاند، این انحطاطهائى است که در سران کشورها و در دست به کارهاى این حکومت ها از انحطاط اخلاقى دارد تحقق پیدا مى کند و همه بشر را دارد سوق مى دهد به سراشیب انحطاط و نمى دانیم که عاقبت امر این بشر چه خواهد شد. شما ملاحظه بفرمائید که این سلاح هاى بزرگ مدرن که الان در دست ابرقدرت هاست ، این سلاح ها در چه امرى از امور به کار مى رود؟ آیا براى خیر بشر است ؟ براى تامین صلح است چنانچه مدعى هستند؟ یا براى هلاکت بشر و براى خودخواهى هائى که این سران دارند؟

اینکه در روایات ما هست که (حب الدنیا راس کل خطیئه ) این یک واقعیتى است و اساس حب دنیا هم ریشه حب دنیا هم حب نفس است که آن هم حب دنیاست . تمام فسادهائى که در بشریت پیدا شده است از اولى که بشریت تحقق پیدا کرده است تاکنون و تا آخر، منشاش همین حب نفس است . از حب نفس است که حب به جاه ، حب به سلطنت ، حب به مقام حب به مال و حب به همه انگیزه هاى شهوانى پیدا مى شود و انبیا اساس کارشان این بوده است که این حب نفس را تا آن مقدار که ممکن

ص: 104

است سرکوب کنند و نفس ها را مهار کنند و انبیا هم آنطورى که مى خواستند موفق نشدند و تا آخر هم نتوانستند آنطورى که دلخواه آنهاست تحقق پیدا بکند. و در حکومت عدل بقیه اللّه هم عدالت جارى مى شود، لکن حب هاى نفسانى در بسیارى از قشرها باقى است و همان حب هاى نفسانى است که بعضى روایات هست که حضرت مهدى سلام اللّه علیه را تکفیر مى کنند. حقیقتا راس همه خطاها، خطیئت ها همین خودخواهى هاست و تا این خودخواهى ها در بشر هست ، این جنگ ها و این فسادها و این ظلم ها و ستمگرى ها هست و انبیا اینکه دنبال این بودند که یک حکومت عدلى در دنیا متحقق کنند، براى این است که حکومت عدل اگر باشد، حکومتى باشد با انگیزه الهى ، باانگیزه اخلاق و ارزش هاى معنوى انسانى ، یک همچو حکومتى اگر تحقق پیدا بکند، جامعه را مهار مى کند و تا حد زیادى اصلاح مى کند و اگر حکومت ها به دست جباران باشد به دست منحرفان باشد، به دست اشخاصى باشد که ارزش ها را در آمال نفسانى خودشان مى دانند، ارزش هاى انسانى را هم گمان مى کنند که همین سلطه جوئى ها و شهوات است ، تا این حکومت ها برقرار هستند بشریت رو به انحطاط است و اگر آمال انبیا در یک کشورى تحقق پیدا بکند آن ولو بعض آمال انبیا، آن کشور رو به اصلاح مى رود.

شما مقایسه بکنید این جمهورى اسلامى را در زمان ما، مقایسه بکنید این سران جمهورى اسلامى در کشور ما و این حزب جمهورى اسلامى در کشور ما، مقایسه بکنید با هر کشورى را که مى خواهید انتخاب کنید. شما هر کشورى را که انتخاب کنید، من گمان نمى کنم که رویهمرفته مثل این کشور ایران اینطور که ملت به حسب نوع و حکومت و مجلس و روسائى که هستند و در کارها دخالت مى کنند و اداره مى کنند کشور را شما گمان ندارم که نظیرى برایش پیدا بکنید.

من نمى خواهم بگویم که ما نقیصه نداریم ، الى ماشأاللّه نقیصه داریم و الى ماشأاللّه ما هواهاى نفسانى داریم لکن به مقایسه ما مى خواهیم حساب کنیم ، نه اینکه صددرصد جمهورى اسلامى الان آن خطى را که انبیا مى خواستند، طى کنند، یا حزب جمهورى اسلامى یا سایر نهادهائى که در کشور هست ، ما هیچ یکمان مدعى نیستیم که تمام اینها صددرصد تمام است ، لکن مدعى این هستیم که یک نسیم روحانى از جانب خداى تبارک و تعالى به این کشور وزیده است ، یک بارقه الهى به این کشور تابیده است و به واسطه همین نسیم روح بخشى که با عنایت حق تعالى در این کشور وزیده است ، این کشور را رو به اسلام و آمال انبیا دارد سوق مى دهد، ولو اینکه در بسیارى از جاهایش اشتباهات هست و بسیارى از اشخاص ناباب هم در گروه ها وارد شده اند، لکن ما رویهمرفته مطلب را در هر جامعه اى باید حساب بکنیم . در یک جامعه ما نمى توانیم بگوئیم که افراد همه شان سالمند، در تمام دوره دنیا زمان انبیا و بالاترین زمانى که بشر یک راسى داشته است مثل انبیا و در اسلام مثل رسول اکرم ، معذلک وقتى که حساب مى کنند، حساب جامعه را باید بکنند نه حساب افراد را. ببینیم جامعه ، جامعه رو به اصلاح و صلاح هست یا جامعه رو به سوى انحطاط هست .

من نمى خواهم بگویم که جوامع بشرى و افرادى که در سایر جوامع زندگى مى کنند، آنها

ص: 105

منحطاند، لکن مى خواهم عرض کنم تشکیلات را که بهتر مى توانیم به آن اطلاع پیدا بکنیم ، وقتى حساب بکنیم تشکیلاتى که در ایران هست ، بدون اینکه در نظر یک عصبیتى در کار باشد، این تشکیلات از تشکیلاتى که در سایر کشورها هست بهتر است . این تشکیلات رو به اسلام دارد مى رود و این تشکیلات مى خواهد که آمال انبیا را متحقق کند و در سایر تشکیلات لااقل ما سراغ نداریم که اینطور باشد. آنهائى را که اطلاع داریم ، ولو فردى ، افرادى در آن پیدا بشود که صالح باشد، لکن تشکیلات رویهمرفته وقتى حساب مى کنیم ، تشکیلات رو به انحطاط است .

ما از بعضى موارد محدود و جزئى مى توانیم که مسائل را تا یک حدودى به دست بیاوریم . شما ملاحظه بکنید که از وقتى که این جمهورى اسلامى تحقق پیدا کرده است ، کشورهائى که با این جمهورى اسلامى مخالفت کرده اند چه وضعیتى داشته اند تا بفهمیم که انحطاط اخلاقى تا چه اندازه در بشر هست .

این جمهورى اسلامى از آغاز با ذکر خدا همراه بود

این جمهورى اسلامى از اول که نهضت اسلامى این مردم تحقق پیدا کرد و کم کم انقلاب تحقق پیدا کرد، از همان اول فریاد این جمعیت ها و گروه ها در هر جا که بودند فریاد این بود که با اللّه اکبر پیش مى رفتند، خدا و ذکر خدا در فریادهاى آنها بود و تا حالا هم و از اول تا حالا در این بین ها هم ، این ذکرهاى الهى و یاد خدا در این کشور زنده است و این اسلام خواهى و اخلاق اسلامى خواهى در این بشر زنده است . لکن کدام کشور است ، الا نادر که ما را مسلمان بداند حتى . ما هر چه فریاد بزنیم که ما اسلام را مى خواهیم ، بسیارى از این کشورهاست که مى گویند که اینها زرتشتى هستند مثلا"، گبر هستند، آتش پرست اند، این جز انحطاط اخلاقى در دستگاه هاى دولتى ولو در بسیارى از کشورهاست ؟ ما از روز اول و اشخاصى که توجه به این مسائل دنیائى ، آن چیزى که بر دنیا مى گذرد، داشته اند، از اول با اسرائیل مخالف بوده ایم . بیشتر از بیست سال است که صحبتهاى ما همیشه راجع به این بود که اسرائیل نباید که یک کشور مستقلى باشد و باید این ظالم را از این دنیا برداشت ، خطر دارد، خطرناک است . لکن تا حالا هم همین کشورهائى که مى گویند ما مسلمان هستیم و اسلامى هستیم ، تا حالا هم ما را با اسرائیل همدست مى دانند! ما که از اول آمریکا را ظالم مى دانستیم و ستمگر مى دانستیم و کشور خودمان را در دامن او به واسطه خیانت حکومت سابق اینجا، در دامن او مى دیدیم هست ، مخالفت کردیم با او، مردم قیام کردند و مرگ بر امریکا گفتند و عمل هم کردند و آن لانه جاسوسى را هم گرفتند و عذرشان را خوب خواستند، همه رفتند سراغ کارشان ، تا امروز همه به ما گفته مى شود که اینها با آمریکا همدستند! کانه امریکا و ما هر دو با هم همدست هستیم که با آمریکا مجادله کنیم ! این جز انحطاط اخلاقى است که در این سران کشورها، بسیارى از کشورها رو به سراشیبى دارند مى روند؟

صدام را وادار کردند که به این کشور اسلامى حمله کند و از زمین و هوا و دریا حمله کرد به ما و بعضى از اشخاصى که آنوقت سردمدار بودند خیانت کردند به این کشور و در عین حالى که اطلاع

ص: 106

داشتند، چیزى نگفتند. لکن همین صدامى که حمله کرد به کشور ما، با اسم اسلامى و اینکه با گبرها مى خواهم مبارزه کنم ، با این اسم خودش را آرایش مى داد، و این جز یک انحطاط اخلاقى کثیف هست ؟ و آنهائى که از اول تا حالا به صدام اسلحه دادند، پول دادند و ارتش برایش فرستادند، اینها همه مى گویند ما مسلمان هستیم و طریقه ما طریقه اسلام است . با کى اینها دارند مبارزه مى کنند؟ با آن جمعیتى که از بچه و بزرگشان ، از مرد و زنشان ، از حکومت تا مجلس و تا هر جا که انسان ملاحظه مى کند و آنها هم مى دانند، همه هر چه دارند هى فریاد اسلام را مى زنند. آنهائى که مى گویند ما مسلم هستیم و مسلمان هستیم و طریقه اسلام را داریم ، آنها در رادیوهایشان ، در تبلیغاتشان ، در تلویزیونشان و در نطق هایشان و در سایر چیزها وقتى که ملاحظه کنید مى بینید که همان آثارى است که زمان شاهنشاهى در اینجا بود، همان وضع است و حالا ما این بنگاه هاى تبلیغاتى مان ، این مطبوعاتمان و این رادیو و تلویزیونمان و این ارگانهایى که هستند و این قواى ثلاثه اى که هستند، اینها وقتى که صحبت مى کنند یا رادیو از آن پخش مى شود امور، اکثرا پخش اسلام و احکام اسلام نیست ؟ کجاى دنیا شما سراغ دارید که در رادیویش درس فقه باشد، در رادیویش درس فلسفه الهى باشد؟ و کجا سراغ دارید که رادیو اکثر وقتش را در تبلیغات اسلامى دارد صرف مى کند، و همین طور رادیو تلویزیون ؟ و کدام حزب را سراغ دارید که سران آن حزب مثل سران حزب جمهورى اسلامى باشد؟ البته من افراد را نمى شناسم لکن سران را مى شناسم و چیزى که آنها تصدیق بکنند ما هم تصدیق مى کنیم . من نمى خواهم بگویم که در حزب جمهورى اسلامى افرادى خودشان را وارد نکردند یا افرادى هم نیستند که اشتباهاتى داشته باشند یا تعمداتى ، لکن رویهمرفته را ما باید حساب بکنیم که رویهمرفته وقتى که حساب بکنیم این حزب را با حزب هاى دیگرى مثلا با حزب توده یا احزابى که در زمان محمدرضا بود، سران آنها با سران اینها، افراد آنها با افراد اینها، طرز عمل آنها با طرز عمل اینها مقایسه بکنیم و انصاف داشته باشیم مى بینیم که این وجهه ، وجهه انسانى و اسلامى است و آنها به حسب نوع اینطور نیستند.

اسلحه هاى ما در راه تحقق آرمان هاى اسلامى و الهى دارد به کار مى رود

اینکه مخالفت مى کنند با سران اینها، با خود اینها، با سایر ارگان هائى که در ایران الان هست ، این مخالفت جز این است که مخالفت با اخلاق انسانى و ارزش هاى انسانى است ؟ اسلحه دست سپاه پاسداران ما و همین طور ارتش ما هست ، دست صدامى ها هم هست ، دست اردنى ها یعنى حکومت هست و دست آمریکا و شوروى هم هست ، همه اینها اسلحه دارند، ما اسلحه هاى کوچک داریم آنها اسلحه هاى بزرگ دارند، این اسلحه ها وقتى به کار مى رود خود اسلحه فى نفسه اشکالى ندارد، چیزى نیست ، خود شمشیر فى نفسه چیزى نیست ، شمشیر حضرت على ابن ابیطالب با شمشیر ابن ملجم یک شمشیر، یک جور بودند، شاید شمشیر او تیزتر هم بود لکن او که این شمشیر را به کار مى برد، این میزان است . آنکه یک ضربت را با عبادت ثقلین مساوى مى داند و افضل ، با آن ضربتى که همین

ص: 107

موجودى که یک ضربتش افضل از عبادت ثقلین است به خاک و خون مى کشد، آن میزان است ، آن که ضربت ها را وارد مى کند میزان است .

از اول این جنگ تحمیلى ، ما ببینیم که سپاهیان ما و ارتش ما اسلحه هاى خودشان را در چه کار به کار بردند، در چه جهت به کار بردند و امریکا و آنهائى که دنبال یعنى صدام را وادار کردند به این امر، آنها در چه کار. وقتى ملاحظه مى کنیم مى بینیم که طیاره هاى آنها دزفول و آبادان را، اهواز و اندیمشک را، امثال اینها را مى کوبد و آن مردم را کوبیده است و آنجاها را خراب کرده است و الان یک خرابه اى بعد از اینکه بروند، یک خرابه اى دست کشور ما هست ، و اسلحه هاى ما دفاع از این ملت ضعیف است به کار مى رود، در راهى که خدا فرموده است ، اسلحه هاى ایران الان غیر آن که دست منحرفین است ، آن که به حسب توده هاى مردم میزان است ، به حسب اجتماع میزان است ، این اسلحه ها در راه تحقق آرمان هاى اسلامى و الهى دارد به کار مى رود و آن اسلحه ها در راه تخریب و براندازى اسلام دارد در کار مى رود. اینکه من عرض مى کنم که دنیا تهدید به فنا، از راه سراشیبى در اخلاق دارد حرکت مى کند، براى این است که این دو طایفه اى که یک طایفه حمله کردند و زن و بچه مردم را آواره کردند و همین طور زن و بچه مردم را از عراق هم آواره کردند و کشور ما را آنطور خراب کردند که ما سال ها باید زحمت بکشیم تا برش گردانیم به حال اول ، مى بینیم که کشورهاى مختلفى با یک همچو ستمگر و یک همچو خبیثى دارند کمک مى کنند، اسلحه مى فرستند و همه چیز، هم افراد مى فرستند، تبلیغات مى کنند، اکثرا وقت صرف مى شود براى اینکه این جمهورى اسلامى را از بین ببرند. از قرارى که در این نوشته ها یا در گفته ها بود، رئیس جمهور آمریکا گفته است که این جنگ را دیگر باید به هم یک کارى بکنیم از بین برود، براى اینکه این جنگ دیگر به نفع آمریکا نیست ، شما ببینید این چه اقرارى است که یک نفر آدم ، رئیس جمهور یک کشور ابرقدرت به اصطلاح ، همچو اقرار مى کند که جنگ تا حالا به نفع آمریکا بوده است ، براى اینکه جنگ براى به هم زدن این جمهورى اسلامى بوده است ، حالا که مى بینیم نمى شود این کار و ممکن است که جمهورى اسلامى رشد زیاد بکند و سایر کشورهاى مسلمان هم بیدار بشوند، پس حالا یک خطرى است براى آمریکا، دیگر به نفع امریکا نیست . حالا تقاضا کرده است از همه اشخاصى که دست اندرکارند که بیایند و این جنگ را به یک طورى به صلح برگردانند. و ما که از اول مى گفتیم که ما جنگ با کسى نداریم ، ما با همه عالم مى خواهیم صلح داشته باشیم ، ما اختلافى با کسى نداریم ، ما مى خواهیم برویم کشورگیرى کنیم ، ما دفاع مى کنیم ، دفاعى که اسلام به ما دستور داده ، ما تابع اسلام هستیم ، هر چه فرموده است عمل مى کنیم ، اگر فرموده بود که دفاع هم نکنید، ما هم مى نشستیم و کارى نمى کردیم ، فرموده دفاع بکنید، باید بکنیم ، آنها هجوم کردند و ما دفاع . به جاى اینکه اینهایى که مى گویند ما مسلمان هستیم ، این کشورهائى که مى گویند ما اساس کارمان بر اسلام است ، اینها به یک آیه اى از قرآن عمل مى کردند، ما همه قبول داشتیم که اگر یک طایفه اى بغى کردند و طغیان کردند و به طایفه اى دیگر از مسلمین چه کردند، همه باید با او جنگ کنند تا او برگردد به حکم خدا وقتى برگشت آنوقت بنشینند اصلاح کنند.

ص: 108

ما همان حرف اولى که گفتیم ، همان حرف اول را همه زدیم . در مجلس صحبت شده همان بوده ، رئیس جمهور صحبت کردند همان بوده ، نخست وزیر صحبت کردند همان بوده ، رئیس مجلس صحبت کردند همان بود. حرف ما یک حرف منطقى صحیح انسانى است . یک کسى که تجاوز کرده به ما و اینهمه خسارات به ما وارد کرده است و در کشور ما هست الان هم ، خوب ، حرف صحیح ما این است که خوب ، از کشور ما برو. متعدى آن است که توى کشور دیگرى است و شما اگر چنانچه از این جوامع بین المللى که ما مى شناختیم شان (یعنى تا حدودى ) بخواهید دعوت کنید که بنشینید و ببینید متجاوز کى است ، مطمئن باشید که اگر از یک کشورهاى صالح (اگر باشد) نخوانید اشخاص را براى رسیدگى ، آنها قبلا شما را محکوم کرده اند، قبلا آنها ما را متجاوز شاید محسوب کرده باشند و اینها همان انحطاطى است که من عرض مى کنم . رو به انحطاط اخلاقى ما هستیم و ما باید چه بکنیم و اسلام باید چه بکند با اینکه با این اخلاقى که دیگر به افتضاح کشیده شده است ، با این وضعى که دیگر آن روزى که اینها شکست خوردند و رفتند بیرون و زدند ایرانى ها آنها را بیرون کردند، آن روز هم باز هى گفته مى شود که صدام افراد خودش را خواسته است دیگر! بعد از اینکه واضح شده این مساله در همه جا، از خارج آمدند دیدند و گفتند که مساله چى بوده ، حالا هم باز آنجا را نمى خواهند به رو بیاورند که شکست خورده ، مى گوید که ایشان خواستند افرادش را، لابد صلح جویى بوده این ! اینها همه علائم این است که دنیا رو به سراشیبى است ، یعنى این قشرهائى که دارند دنیا را اداره مى کنند اینها رو به سراشیبى هستند و ملت ها باید متوجه به این معنا باشند که ملت ها را اینها نکشانند همراه خودشان رو به سراشیبى . ملت عراق باید متوجه این معنا باشد که اگر چنانچه صدام در عراق باقى بماند آنها را رو به فساد مى کشد، جوان ها را رو به فساد مى کشد و خدا مى داند که آنقدر لطمه اى که بر عراق وارد شده است ، از این حزب کافر عفلقى و بر جوان هاى آنها وارد شده است ، چه صدمات اخلاقى بوده که وارد شده است . آن که انسان را و کشورها را تهدید مى کند این انحرافات اخلاقى است که تهدید مى کند، و الا سلاح فى نفسه که چه اشکال دارد.

باید ملتفت باشید که اشخاصى که در بین شما هست انحراف نداشته باشند

یعنى ما از مساله بگذریم ، یک چند کلمه اى با آقایانى که در اینجا تشریف دارند عرض کنیم . من اطمینان به این آقایانى که مى شناسم شان که در راس این حزب بودند و سابق هم بعضى دیگرى که بودند، اینها را ما با آنها بودیم و مى شناسیم ، لکن این آقایان چند نفر هستند و احاطه به تمام کشور و حزب جمهورى اسلامى در تمام کشور را ندارند. باید اشخاصى که در هر جا هستند و متکفل این امر هستند و اشخاص صالح هستند، با کمال دقت و با کمال وسوسه ملاحظه کنند که افرادى که خداى نخواسته انحراف دارد و افرادى که مى خواهند خودشان را وارد کنند در این چیزهایى که به نفع اسلام است و منحرفش کنند، مبادا باشد در آنها. حتى یک فردشان هم خطر دارد به اندازه خودش . جمعیت زیادى اند الان که در حزب هستند، باید توجه کرد به اینکه آنهائى که در راس هستند، خیلى درباره آنها،

ص: 109

یعنى در هر جا هستند، در راس به طور مطلق نه ، رده بالا را نمى گویم ، آنهائى که در جاهاى دیگر هستند و اداره مى کنند حزب جمهورى اسلامى را باید توجه کنند که در همان مرکز اداریش و تبلیغاتى اش و چیزهاى دیگرى که دارند مبادا یک نفر از اشخاص منحرف با یک صورت بسیار مثلا اسلامى ، وارد نشود. توجه به سوابقشان بکنند، به لواحقشان ، به خانواده هاشان و به کارهائى که مى کنند، توجه بکنند. یک وقت انسان مى بیند که یک چیزى بسیار خوب است لکن آمدند و منحرفش کردند و لااقل بدنامش کردند. اینها الان به همین قدر کافى اند که یک چیزى که مورد توجه مردم هست بدنامش کنند. اینها در صدد این هستند که هر چه ما داریم بدنام بشود دولت را، مجلس را و جمهورى اسلامى را و حزب جمهورى را. باید ما توجه بکنیم به اینکه راهى که خدا پیش پاى ما گذاشته است و ما مى خواهیم همان راه را برویم ، اشخاصى نیایند وارد بشوند و راه را منحرف کنند. این شیطان از روز اول خداى تبارک و تعالى را اگر ملاحظه فرمودید تهدید کرده که من بنده هاى تو را، مى نشینم و منحرف مى کنم . این تهدیدى است از طرف شیطان به خدا. اینها اینطور هستند که تا آن آخرین نفسشان وقتى نرسیدند به آنى که باید برسند، تا آن آخرین نفسشان لااقل اگر دست شان نمى رسد که بکشند اینها را، بدنام کنند اینها را و این چه بهتر که وارد بشوند در این جمعیت هایى که به اسم اسلام دارند کار مى کنند مثل انجمن هاى اسلامى که در همه جا هست . این انجمن هاى اسلامى ، خود انجمن اسلامى یک چیز خوبى است ، مطلوبى است و افرادش هم انشأاللّه اکثرا خوبند، لکن باید توجه داشته باشد این انجمن ها که افرادى که در این انجمن وارد مى شوند، اینها چکاره هستند و وارد مى شوند. یک وقت شما مى بینید که انجمن اسلامى منحرف شده است و بدنام شده است . اگر چند جا یک خلاف هایى را انجام بدهند تعمدى ، و بخواهند بدنام کنند این انجمن هاى اسلامى را، یک وقت مى بینید در سطح کشور انجمن هاى اسلامى را مى گویند اشخاص مخالفى هستند اینها. باید خود اشخاصى که تماس دارند با افراد، در هر جا که هستند خودشان باید دنبال این مطلب بروند که اصلاح کنند قضیه را و افراد با شناسائى ، با شناسائى بروند. اگر فرض کنید یک انجمن اسلامى باشد که بیاید و کم کم بخواهد یک جایى که هست آنجا را به هم بزند، اداره اى را حیثیت اداریش را به هم بزند، بدانید این انجمن اسلامى نیست . انجمن اسلامى باید ناظر به امور باشد و معین هر جا که هست باشد. اگر چنانچه انجمن اسلامى مثلا در بانک که هست بخواهد افراد صالح را هى بگوید چطور است و بیرون کند و افراد ناصالح وارد بکند، این انجمن اسلامى نیست .

باید ملتفت باشید که اشخاصى که در بین شما هست انحراف نداشته باشند که به واسطه انحراف شما را به انحراف بکشند یا لااقل بدنام کنند و بالاخره ما هر چیزى که در این مملکت الان داریم ، چه مجلس و چه دولت و چه حزب و چه بانک و چه سایر ارگان هایى که داریم باید ما کوشش کنیم که اینها بخورد به جمهورى اسلامى . خوب ، ما ادعا کردیم که ما جمهورى اسلامى را مى خواهیم ، همه ملت هم موافقند با این ، جمهورى اسلامى مى خواهیم ، آنهائى که مخالفند معدودى هستند، خوب ، ما که مى گوئیم که نظام جمهورى اسلامى را در ایران ما متحقق کردیم ، آنوقت اگر خداى نخواسته بیایند

ص: 110

مجلس ببینند که مجلس را بعضى آوردند خراب دارند مى کنند، بروند دولت ، دولت هم ببینند همین طور است ، همین طور یک وقت بشود شیر بى دم و شکم ، ما باید کوشش کنیم که اینها را تا آن اندازه اى که قدرت داریم به همین چیزى که اسلام مى خواهد مبدل کنیم .

بانک هاى ما باید توجه به این معنا داشته باشند که بانک ، بانک اسلامى است امروز، نه بانک زمان رضاشاه و محمدرضا شاه . بانک ها باید فکر این مطلب باشند که مسائل خودشان را با اسلام تطبیق بدهند و همه جا اینطور باید باشد. ما از رویهمرفته جامعه مان هیچ نگرانى نداریم . رویهمرفته جامعه ما یک جامعه اسلامى است و دارد رو به اسلام مى رود، اما از این خصوصیات و افراد نادر که گاهى وقت ها اشخاص بسیار خطرناکى هستند، از اینها نگرانى هست که مبادا در هر جا که اینها بتوانند، وارد بشوند و با ورود خودشان انحراف ایجاد بکنند و ما نباید سهل انگارى کنیم که خوب ، یک نفر آمده است فرض کنید در این محل ، و خرابکارها دیگران نیستند. نه ، یک نفر فاسد یک وقت مى بینید که یک انجمنى را فاسد مى کند و یک کشورى را رو به فساد مى کشاند، ما باید توجه به این مسائل داشته باشیم . این حدود الهى که خداى تبارک و تعالى قرار داده و یک فرد اگر در داخل منزلش هم یک کارى بکند که بیرون منعکس بشود او را تعقیب و مجازات مى کنند، براى اینکه اینهائى که اینطور فسادها را در یک مملکتى مى کنند ولو توى خانه اى این کار را مى کنند این کم کم سرایت مى کند و جامعه را رو به فساد مى برد. خداى رحمان و رحیمى که با همه بندگانش رحمت دارد و مى خواهد همه بندگانش به سلامت و سعادت باشند، به حسب تشریع اینطور فرموده است . آنوقت یک نفر آدمى که بیاید در خیابان و شمشیرش را بکشد، چاقویش را بکشد و بخواهد مردم را تهدید کند، بگویند که این را باید بکشید، این براى این نیست که این یک آدم یک همچو کارى کرده ، یک دشمنى با این آدم است ، این براى این است که اگر این را رها کنند یک کشور کم کم کشیده مى شود به فساد. فساد یک فرد، دو فرد، چهار فرد، این ور، آن ور، اگر منحصر به خودشان بود حرفى نبود اما فساد سرایت مى کند، اخلاق فاسد سرایت مى کند به همه ، کم کم مى بیند یک وقت یک کشورى فاسد شد. اسلام از اول جلویش را خواسته بگیرد، گفته این کسى که این فساد را کرده باید با او اینجور رفتار کنید تا از اول نگذارد رشد پیدا کند این فساد. شما هم باید، موظفید، در بانک موظفند، در انجمن هاى اسلامى موظفند، جمهورى اسلامى و حزب جمهورى اسلامى موظف است و دولت و همه موظفند به اینکه نگذارند، یک مورد هم فساد وقتى واقع شد اغماض نکنند، همان یک مورد را تعقیب کنند و همین یک مورد را از بین ببرند تا سرایت نکند، یک وقت یک جمهورى به فساد کشیده بشود یا لااقل به اینطور کشیده بشود که بدنام بشود در دنیا. به اندازه کافى ما اشخاصى که ، مبلغینى که بخواهند این جمهورى اسلامى را به بدنامى بکشند به قدر کافى در دنیا ما داریم . خودمان نباید یک کارى بکنیم که کمک بشود، به قدر کافى دنیا با ما دارد مخالفت مى کند. ولى شما اگر خودتان را حفظ بکنید و اگر اخلاق اسلامى در خودتان نفوذ بکند و همه توجه به این مسائل داشته باشید که از اخلاق اسلامى یکى از امور مهمش قضیه تفرقه نداشتن و مجتمع بودن است ، همه با هم بودن است و تا حالا هم ما هر چه

ص: 111

پیشرفت کرده ایم از این معنا بوده . تاکنون این جمهورى اسلامى از اولى که انقلاب پیدا شده ، چه در آنجائى که قطع ریشه هاى فساد را کردند و از بین بردند تا آنجائى که در امور کشور کارسازى کردند، بازسازى کردند، در اثر این وحدتى بوده است که اینها داشتند که یکى از اخلاق اسلامى است .

مادامى که برادرى را حفظ کنیم ، در امان هستیم

این برادرى یکى از امورى است که در قرآن کریم همه ما را برادر خواندند، مسلمان ها را، مومنین را، و برادرها باید با حسن نیت و برادرى مجتمع باشند و بحمداللّه تعالى هستند. ما باید این نعمت الهى که خدا این هم نعمت حساب کرده ، این نعمت ، بزرگ ترین نعمت است ، این نعمت الهى را ما باید حفظش کنیم . مادامى که این نعمت الهى را ما حفظ کردیم ، در امان هستیم از همه شیاطین و آن روزى که ما این نعمت را خداى نخواسته از دست بدهیم ، آن روز است که خلل وارد مى شود به کشور ما. و من امیدوارم که به همین نحوى که الان دارد پیش مى رود و جمهورى اسلامى دارد پیش مى رود و همه کسانى که در ایران یک کارى انجام مى دهند، یک فکرى را دارند، همه با هم هستند و موافق با هم هستند و تاکنون هم بحمداللّه هر چه توطئه بوده است در اثر همین بیدارى که ملت ما دارند و بیدارى که دولت ما دارد و سایرین دارند همه خنثى شده است و انشأاللّه از این به بعد هم خنثى خواهد شد. خداوند انشأاللّه به همه شما، به همه کشور، کشورهاى اسلامى ، به همه ملت هاى مسلمان ، آگاهى به مقدارى که بتوانند به اسلام برگردند و بتوانند خدمت کنند به نوع بشر، انشأاللّه توفیقش را عنایت بفرماید و امیدوارم که این جمهورى اسلامى انشأاللّه برسد به مقامى که خودش را برساند به زمان ظهور امام زمان سلام اللّه علیه . و انشأاللّه خداوند ما را در اخلاق خوش ، در رفتار خوش ، در کردار خوش یارى کند و هواهاى نفسانى ما را انشأاللّه با عنایت خودش و قدرت خودش سرکوب کند.

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 112

تاریخ : 15/1/61

پاسخ امام خمینى به پیام اتحادیه انجمن هاى اسلامى دانشجویان ایرانى در اروپا

اتحادیه انجمن هاى اسلامى دانشجویان در اروپا

بسم اللّه الرحمن الرحیم

السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

خواهران و برادران عزیز و متعهد! مرقوم شریف واصل ، توفیق و سلامت و سعادت شما جوانان محترم را از خداوند متعال خواستار است . سه سال از آغاز جمهورى اسلامى و تدفین ستمشاهى دو هزار و پانصد ساله مى گذرد و این طفل نوزاد با مواجه بودن با توطئه ها و خرابکارى ها و جنایت ها و خیانت هاى عناصر داخلى و قدرت هاى بزرگ شیطانى و دولت هاى سرسپرده منطقه و غیر منطقه ره صد ساله رفته و با دست قدرت مطلقه ء الهى ، انقلاب شکوهمند ملت مظلوم و تحت ستم و شکنجه ایران تمام موانع را از سر راه برداشته و توطئه ها را خنثى نموده است . با اینکه اکثر بوق تبلیغاتى و مطبوعات در خدمت مخالفین اسلام و جمهورى اسلامى هستند و در طول مدت انقلاب و بویژه در سال هاى اخیر با تمام شیوه براى کوبیدن این رژیم نوپا از هیچ تهمت و دروغ و ناسزا و شایعه پراکنى کوتاهى نکرده اند و شاید در مقابل این دشمنان مقتدر هر رژیمى بود در هم ریخته و ساقط شده بود، ولى انقلاب اسلامى به طور معجزه آسائى به راه خود ادامه مى دهد و بسیارى از مسلمانان و مستضعفان جهان را بیدار نموده است و امید آن است که یک انقلاب عمیق عمومى در سراسر جهان در مقابل جهانخواران ضد بشریت تحقق یابد. انقلاب ایران با قدرت به پیش مى رود و هر روز انسجام و استحکامش فزونى مى یابد و مخالفانش با شکست مواجه مى شوند.

نکته مهم پس از فضل خداوند متعال که پشت و پناه مظلومان است ، خصوصا آنان که براى رفع ظلم و کوتاه کردن دست جنایتکاران بین المللى فداکارى مى کنند و جوان مى دهند، مردمى بودن این انقلاب است و بزرگترین نقش آن ایمان راسخ به خداى بزرگ و به پیروزى است . و شما عزیزان که نقش مهمى در خنثى نمودن تبلیغات دروغین و تهمت هاى بى پایه را بر عهده دارید با اعتماد به فضل و یارى خداوند متعال به راه خود ادامه دهید و چون مقصد اقامه عدل و قسط است ، از پیشامدها نهراسید.

خواهران و برادران من ! مشکلات زیاد شما را در آن محیط احساس مى کنم ، چنانچه شما هم مشکلات ما را حس مى کنید، لکن هر دو مى دانیم که راه ما حق است و همه در مقابل باطل ایستاده ایم و با صبر و استقامت ، حق بر باطل پیروز است و خداوند وعده پیروزى را داده است و امیدوارم که زمان

ص: 113

آن نزدیک باشد. ما کوشش داریم که تبلیغات خود را گسترش داده و نیز با همه گرفتارى ها در این امر مهم به فعالیت برخیزیم و همه ما و شما که داراى یک مقصد و ایده هستیم ، باید براى رسیدن به آن تمام توان خویش را به کار بریم و خوب است که این نکته را تذکر دهم ، تبلیغات بسیار عظیم دشمنان ما چون با اختلاف زیاد و تناقض گوئى انجام گرفته و مى گیرد، گمان نمى کنم تاثیر چشمگیرى داشته باشد (والامر الى اللّه ) چنانکه دیدیم و دیدید که پیروزى عظیمى که رزمندگان شجاع و متعهد ما در هفته قبل در فتح مبین به دست آوردند که همه جهان آن را با تمام کوشش تاکنون نتوانسته اند عرضه کنند و نیز اسلحه و مهماتى که از دشمن به غنیمت گرفته شده و آنچه از آنان منهدم گردید، به قدرى زیاد است که مدتى وقت لازم دارد تا شمارش نموده و یا جمع آورى نمایند و همچنین عدد کشته شدگان فریب خورده باز به طور کامل به دست نیامده و اسیران و پناهندگان به قدرى زیادند که تخلیه آنان به مرکز هنوز میسر نشده و بیش از چهارده هزار نفر تاکنون به تهران فرستاده شده است و آنچنان شکست آشکارى به دشمن وارد کرده اند که در تاریخ جنگ ها بى نظیر و کم نظیر بوده است ، با همه اینها و رانده شدن دشمن تا مرز عراق ، بوق هاى تبلیغاتى بزرگ جهان تا مدتى از آن یا ذکرى نکردند و یا از پیروزى صدامیان داد سخن دادند، تا آنکه رسوائى آنان برملا شد و پس از آمدن خبرنگاران ، مقدارى از پیروزى مخابره شد. با این وصف رسانه ها با موذیگرى به زبان درآمدند و ضمن انعکاس بعضى ابعاد آن ، از فرمان صدام براى عقب نشینى به انگیزه آرایش جدید سخن به میان آوردند و اینجانب گمان مى کنم این رسوائى مفتضحانه که براى رسانه هاى گروهى دشمنان انسانیت در این جنگ بویژه در چند جبهه از قبیل آبادان و بستان و از همه مهمتر در فتح المبین ببار آمد، براى ملت ایران یکى از پیروزى هاست . و مساله دیگرى که باید براى شما تذکر دهم این است که شما برادران و خواهران اگر گفتار و کردار گروهک هاى منحرف بویژه گروه منافقین را بررسى نمائید، متوجه مى شوید که آنها از زمانى که با عده اى از علماى اعلام مثل حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقاى منتظرى و دیگر دوستان زندان بوده اند، تا وقتى که ملت پیروز شد و به برکت مجاهدات ملت شجاع نجات پیدا کردند و نیز در طول این سه سال با چه چهره مختلف و کردار و اقوال متضاد با ملت شریف مواجه بوده و هستند. با یک بررسى کوتاه مى توانید از عقاید التقاطى آنان ، بلکه عقاید متضاد با اصول اسلامى و رفتار و کردار گوناگون منافق گونه آنان ، اگر تاکنون آگاه نشده اید، آگاه شوید. ما از نزدیک مشاهده نموده و مى نمائیم که این مدعیان اسلام ، با عقاید و اصول اسلامى مخالفند و این مدعیان مجاهدت براى خلق ، چه جنایاتى که مرتکب نشده اند، از قیام مسلحانه و کشتار مردم بى گناه کوچه و بازار تا آتش سوزى ها و انفجارها و ترورها که اکثرا کودکان و زنان و مردان مستمند و مظلوم طعمه جنایات غیر انسانى آنان بوده اند و اکنون نیز ادامه دارد و از ابتداى پیروزى انقلاب اینان در صدد به دست گرفتن قدرت بوده اند و از پادگان ها و کلانترى ها بیت المال مسلمین را، از مهمات تا انواع سلاح هاى کوچک و بزرگ به غارت برده و با دزدى از بانک ها که و ده ها جنایت در سرتاسر کشور، خانه هاى تیمى تدارک دیده و با قیمت هاى زیاد اجاره کرده و مراکز خیانت به ملت را هر چه بیشتر تقویت نمودند، که بحمداللّه

ص: 114

تعالى با قواى مسلح و پشتیبانى ملت اکثر آنها کشف شده است . و از هر چیز جنایت بارتر، گول زدن دختران و پسران کم سال ناآگاه و به فساد کشاندن آنها و همچنین وادار نمودنشان به ترور و آتش سوزى است که به خواست خداوند، بسیارى از آنان از فریبکارى همدستان خود مطلع شده و توبه نموده اند. برادران و خواهران محترم ! این تذکرات براى آن است که از جوانان و دوستان کم اطلاع خود جلوگیرى نمائید که با این گرگان در لباس آدم و جنایتکاران با اسم اسلام راستین ، معاشرت ننموده و کوچکترین تماسى نگیرند. اینان که از امپریالیزم انتقاد سرسختانه ء منافق گونه مى کردند، اکنون معلوم شد که چهره واقعى آنان چه چهره کریهى است و امروز به خوبى روشن است که اینان به دامان امپریالیست ها پناهنده و با کمک آنان به توطئه علیه جمهورى اسلامى برخاسته اند و با شایعه سازى و دروغپردازى مى خواهند جوانان معصوم را به دام بکشند و با استفاده از خون مظلومان و گول خوردگان ، اوامر اربابانشان را اجرا کنند.

شما دوستان ، به حسب وجدان و شرع مطهر موظفید هر قدر مى توانید جرایم ایشان را فاش کنید و نگذارید جوانان که ذخایر ملت اند در دام آنان افتند. و شما بدانید که اگر ما در تحت لواى اسلام و پرچم توحید باشیم ، از آسیب دشمنان مصون خواهیم بود. امروز چون گذشته همه بدبختى هاى مسلمانان از تفرقه و عدم اجتماع در زیر پرچم پرافتخار اسلام است . پیروز باشید و خداوند یارتان باد.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 115

تاریخ : 21/1/61

بیانات امام خمینى در جمع نمایندگان عشایر کشور، گروهى از کارکنان سازمان هاىصدا و سیما و خبرگزارى جمهورى اسلامى ، شرکت توانیر، جمعیتهلال احمر، اعضاى جهاد سازندگى و خانواده هاى شهدا

رژیم سابق گروه هائى را که احتمال مى داد در مقابل ابرقدرت بایستند، سرکوب مى کرد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

این گروه هاى مختلفى که امروز تشریف آوردند و ما از نزدیک خدمتشان رسیدیم که همه در ارتباط با این جنگ و در خدمت در جبهه بوده اند، از همه آنها من تشکر مى کنم و امیدوارم که همه آنها موفق باشند و همانطور که تاکنون دین خودشان را به اسلام و کشور خودشان ادا کردند، این خدمت را ادامه بدهند تا انشأاللّه کشورشان ، کشور عزیزشان به استقلال تام و آزادى کامل برسد و اشرار را در این کشور از بین ببرند و انشأاللّه همه موفق باشند.

من به مناسبت اینکه از عشایر محترم کشور عددى اینجا تشریف دارند و از رادیو و تلویزیون هم عددى هستند، بعضى از مسائلى که در رژیم سابق ، در این پنجاه سال با برنامه ریزى مسلم تحقق پیدا کرده است ، عرض مى کنم ، گرچه همه آنها را نمى شود. و من امیدوارم که تاریخ نویسان ما و آنهائى که اهل مطالعه هستند این پنجاه سال را تحت نظر قرار بدهند و ببینند که در این پنجاه سال این پدر و پسر چه به روز این کشور آوردند. ما یک بررسى کوتاه از این ارگان هائى که در این کشور مى توانستند منشا اثرى باشند و گروه هائى که ممکن بود در مقابل قدرت هاى بزرگ بایستند، ما یک بررسى مختصر گذرائى مى کنیم ببینیم که اینها در همه این گروه ها و در همه این ارگان ها چطور با این کشور بازى کردند و چطور خدمت خودشان را به ابرقدرت ها اثبات کردند. در یک کشور، ما یک نظرى به مراکز سیاسى آن کشور باید بکنیم و یک نظرى به مراکز اقتصادى کشور و اجتماعى کشور و یک نظرى به قدرت نظامى کشور و یک نظرى به گروه هاى تبلیغاتى و مطبوعاتى کشور و یک نظرى به گروه هائى که مى توانستند براى این کشور یک قدرت باشند، مثل عشایر، ببینیم که در طول این پنجاه و چند سال اینها با آن قدرت هائى که ممکن بود در مقابل ابرقدرت ها بایستند چه کردند. رضاخان که آمد اول با یک صورت ظاهر اسلامى آمد و کم کم قدرت را به دست گرفت و به حسب آن چیزى که انگلستان تصویب کرد، او را آنها آوردند، آنوقت قدرت مال آنها بود و این مامور بود به اینکه این کشور را آن مقدارى که امکان دارد در مقابل قدرت هاى بزرگ ایستادگى بکند، آن ارگان ها را در هم بشکند با

ص: 116

اختلاف رویه ها. دنبال این هم پسرش که به نظر من خبیث تر از پدر بود همان معنا را دنبال کرد با یک وضع دیگرى . اول هدفى که رضاخان در نظر گرفت ، کوبیدن روحانیون بود به اسم اینکه مى خواهم اصلاح بکنم . تمام کارهایشان از اول تا آخر به اسم اصلاح و به اسم ترقى دادن کشور. اجانب ، قدرت هاى بزرگ که مطالعات زیادى در این کشور دارند ملاحظه کردند که یکى از گروهائى که مى تواند مردم را بسیج کند در مقابل قدرت هاى خارجى ، روحانیت است . ابتدا شروع کردند با اینها دست و پنجه نرم کردن ، یعنى اینها را کوبیدن . اگر شما هم مطبوعات آنوقت را و رسانه هاى گروهى آنوقت را و نویسندگان و گویندگان آنوقت را در نظر بگیرید، یا آن مقدارى که از آنها باقى مانده است مطالعه کنید، مى بینید که تمام رسانه هاى گروهى و تمام مطبوعات کشور و رادیو، سینما و تئاتر و تمام اینهائى که در یک کشورى مى تواند کار صحیحى بکند همه آنها در خدمت اجانب و در خدمت این رژیم فاسد، به ضدیت با روحانیت برخاسته اند. خود او مامورین را وادار مى کرد به اینکه آنها را در هر جا هستند، سرکوب کنند با اسمأ مختلف و این مطبوعات ، این رسانه هاى گروهى ، اینها هم در بى آبرو کردن اینها و جدا کردن ملت از آنها کوشش داشتند. این خودش یک تاریخ طولانى است و کسانى که درست نظر بکنند به تاریخ پنجاه سال ، مى توانند بفهمند که قضیه چه بود، و دنبال آن هم در شکستن اسلام و شکستن قدرت اسلام کوشش هاى فراوان کردند و همه گروهائى که نویسنده بودند و انحراف داشتند، گوینده بودند و انحراف داشتند و رسانه هاى گروهى ، همه در خدمت آنها با خود اسلام مخالفت کردند. در روزنامه هایشان من خودم دیدم که به پیغمبر اسلام سب کردند. این یک دسته ، که احتمال مى دادند که اینها بتوانند مردم را بسیج کنند در مقابل منافع اجانب و ابرقدرت ها. یک جاى دیگرى هم که به طور دیگر با آن مبارزه کردند، دانشگاه ها بود. دانشگاه ها هم اگر چنانچه یک دانشگاه هاى اسلامى ملى بود، کسانى که از آنها بیرون مى آمدند توانستند در مجلس بروند و دولت تشکیل بدهند و امثال اینها و نگذارند نفوذ اجانب در این کشور زیاد بشود. اینجا را هم به یک وضع دیگرى کوبیدند، یعنى خود دانشگاه ها را نریختند و تعطیل بکنند، براى اینها برنامه هائى گذاشتند، معلم هائى درست کردند، استادهائى درست کردند که آنها در خدمت آنان بودند و دانشگاه را یک دانشگاه وابسته به خارج و وابسته به انگلستان در یک وقت و به آمریکا در آخر، اینطور درست بکنند که افرادى که از اینها بیایند، الا کمى از آنها، در خدمت اجانب باشند. این هم یک باب مفصلى است که محتاج به بحث زیاد است که دانشگاه ما را به صورتى درآوردند که فرآورده هاى این دانشگاه ، آنهائى که از دانشگاه خارج مى شدند و به خارج مى رفتند و از خارج سوغات مى آوردند، تمامش در خدمت آنها باشد، آنها اینطور میل داشتند. البته در بین اینها بعضى هم بودند که اینطور نبودند اما در یک اقلیت ناچیز واقع بودند. این هم مراکز تعلیم ما.

مجلس هم یکى از مراکز بود که مرکز سیاست یک کشور، قانونگذارى یک کشور، مجلس را هم با فشار و با طرح هاى مختلف از اشخاصى فراهم کردند. اشخاصى را در مجلس آوردند که همه در خدمت آنها باشند، الا قلیلى از آنها، الا کمى از آنها، که کم کم این کم را هم از بین بردند و اخیراً من

ص: 117

دیگر سراغ ندارم که یک نفر وکیلى که در مجلس هاى اخیر بود، بعد از آنکه امثال مدرس را از بین بردند، من دیگر سراغ ندارم که یک کسى آنطورى که اسلام مى خواهد، باشد. مجلس را هم قبضه کرد، یعنى مجلس را هم به خدمت اجانب وا داشتند. تبع او دولت هم اینطور مى شود، دولتى که این مجلس تعیین بکند و با دستور این شاه و شاه نما عمل بکند، مجلس هم افرادى را بر سر کار مى آورد که همه در خدمت آنها باشند و رادیو و تلویزیون و دستگاه هاى تبلیغاتى تمام در خدمت آنها یکسر بودند. هر کس روزنامه هاى آنوقت را بخواند یا اگر نوارهائى از آنوقت باقى بود بشنود، مى فهمد که نقشه این بود که یا در خدمت دولت هاى اجانب باشند و اخیرا خصوصا در خدمت آمریکا و یا یک افرادى باشند که بى تفاوت باشند. این مراکزى که براى عیش و عشرت جوان ها تهیه کردند و این مغازه هاى زیادى که براى فروش عروسک ها و فرآورده هاى خارجى که بوجود آوردند و این دکان هاى مشروب فروشى ، اینها به یک طبع خودش واقع نشده ، اینها روى یک برنامه بود که آنقدرى که مى توانند در دانشگاه ها جوان ها را از بین ببرند و به خط آنها بکنند، آنقدرى که در آنجا نمى شود، یعنى مراکز فحشا، بى تفاوتشان کنند و راجع به کشور خودشان بى تفاوت باشند، هر کارى مى خواهند بکنند، بکنند، آنها کارى نداشته باشند. عشرتکده باشد، سینماى موافق میل و شهوات جوان ها باشد، دیگر این مملکت هر چه بر آن بگذرد، گذشته است . ذخایرش را دارند مى برند، برده اند. نفتش را دارند مى خورند، خورده اند و امثال ذلک .

رضاخان عشایر را بکلى مى خواست از بین ببرد و بسیار هم موفق شد

و یک چیز دیگر هم ارتش بود. ارتشى که ده ها هزار نفر از خارج مستشار برایش مى آید و آقابالاسر برایش مى آید، نمى تواند یک ارتشى باشد که براى کشور خودش مفید باشد. او براى کشور دیگرى مفید است ، در خدمت دیگرى است . این هم یک باب مفصلى است که دانشمندان باید مطالعه کنند و بنویسند مسائل آنوقت را. این هم راجع به ارتشش بود. راجع به عشایر، یکى از چیزهائى که آنها احتمال مى دادند که یک وقت این عشایرى که به دیانت اسلام اعتقاد دارند و مى خواهند که اسلام تحقق داشته باشد، احتمال مى دادند که اینها برخلاف آنها قیام بکنند، عشایر بودند. رضاخان عشایر را بکلى مى خواست از بین ببرد و بسیار هم موفق شد در از بین بردن ، یک افرادى از آنها را تربیت کنند که عشایر را اینها به طریقى که آنها مى خواهند، استعمالشان کنند که بسیارى از آنها در خارج بودند و در ایران بودند و انحراف داشتند. آنها مامور این بودند که عشایر را منحرف کنند و تضعیف کنند روحیه آنها را. همه اینها دست به دست هم داد و این کشور را اینطور که مى بینید کرد.

شما در هر مرکزى پا بگذارید، پاى اجانب را در آنجا مى بینید

از این طرف کارخانه ها و مزرعه ها و کشتزارهاى ما، با اسم اصلاحات بکلى مساله کشاورزى را از بین بردند. ایرانى که اگر کشاورزیش سرجاى خودش درست عمل بکند باید میلیون ها تن صادر

ص: 118

بکند، امروز نشسته است و دستش طرف دیگران دراز است که گندم بدهید. این هم از کارهائى بود، از جنایاتى بود که رژیم براى این مملکت پیش آورد. کارخانه ها هم بالا سرش افرادى بودند که نمى گذاشتند که اشخاصى که در آنجا از خود ایرانى ها هستند، در آنجا یاد بگیرند مطالب را. کارشناس هاى خارجى آمدند کارهاى کلیدى را در دست گرفتند و مردمى که آنجا بودند پادوى آنها بودند.

شما در هر مرکزى که پا بگذارید، در هر جائى که پا بگذارید، پاى اجانب را در آنجا مى بینید، یعنى سابقا اینجور بود بحمداللّه امروز اینجور نیست . اگر یک کسى وارد مى شد در این مملکت و بازار مى رفت ، پاى اجانب بود. اگر آدمى فهیمى بود، مى دید چه قضیه است . اگر بازار مى رفت ، مى دید که پاى آنها آنجا هست ، بازار را مى خواهند فاسد کنند. اگر در دانشگاه ها رفت ، مى دید پاى آنها در آنجا بیشتر از جاهاى دیگر هست مى خواهند آنجا را معوج کنند. اگر در ارتش مى رفت ، پاى آنها را در آنجا مى دید و اگر در کارخانه ها مى فت ، پاى آنها را مى دید و اگر در مجلس هم مى رفت ، در دولت و هر جا مى رفت ، پاى آنها در آنجا بود. همه جا نفوذ داشتند و این کشور را با تمام قدرت کشاندند به طرف غرب اخیرا یا به طرف شرق ، و کشور ما را یک کشور وابسته شکست خورده که اگر چند سال دیگر دست آنها بود، غیر قابل اصلاح بود.

خداى تبارک و تعالى بر همه ما، بر همه ملت ما و بر مسلمین منت گذاشت و عنایت کرد، الطاف خودش را در این کشور عنایت کرد، جلوه داد و این کشور را سرتاپایش را بیدار کرد. با اینکه این مسائل که من عرض مى کنم ، شاید اکثر مردم نسبت به آن بى تفاوت بودند و توجهى نداشتند، لکن یک مطلب را همه یکدفعه متوجه شدند که آمریکا مى خواهد ما را از بین ببرد. این مطلبى بود که سرتاپاى این کشور توجه به آن کرد به اینکه آمریکا مى خواهد ما را مستعمره خودش بکند و تمام حیثیت ما را، حیثیت اسلامى ما را، حیثیت ملى ما را و ذخایر ما را مى خواهد از بین ببرد. این یک مطلبى بود که در سرتاپاى این کشور منعکس شد و مردم باورشان شد و باورکردنى هم بود براى اینکه همه چیز را مى دیدند. این روحیه اى که در این کشور پیدا شد، به عنایت خدا پیدا شد. این را هیچ کس نمى تواند ادعا کند که من این کار را کرده ام . امکان نداشت که بشر بتواند، از بچه که تازه زبان درآورده تا پیرمردى که در بیمارستان خوابیده و دم مرگش هست ، این کشور را اینطور توجه بدهد به اینکه ما مى خواهیم مسلمان بشویم و ما مى خواهیم مملکت مان مملکتى آزاد باشد، مستقل باشد، اسلامى باشد، این یک دست غیبى ، یک عنایت غیبى بود که به سر این کشور انعکاس پیدا کرد، کشیده شد و این کشور را بیدارش کرد. و امروز این کشور ما بحمداللّه تعالى طورى است که هر جا بروى توجه به اسلام هست . شما در هرجا، در عشایر بروى ، عشایر از این زیر بارهاى سنگین که رژیم سابق به آنها تحمیل کرد، بیرون آمده اند، متوجه به اسلام شده اند. بروید در دهات دور افتاده این کشور، هر جا شما بروید، مى بینید که بچه و بزرگشان از اینکه استقلال و آزادى را ما مى خواهیم ، مى گویند و از آمریکا انتقاد مى کنند و از اجانب انتقاد مى کنند.

ص: 119

منحرفین بدانند با کشورى که مردمش عشق به فداکارى دارند نمى توان مبارزه کرد

این اشخاص منحرفى که در داخل و خارج شیطنت هائى مى خواهند بکنند، اینها بسیار ابله هستند. اینها عقلشان را از دست داده اند و حب مقام و جاه اینها را اصلا نابینا کرده ، بصیرتشان را از آنها گرفته ، اینها نمى دانند در یک کشورى که وضعش اینطورى است ، همه مردمش فریاد مى زنند و به جنگ مى روند و عشق به فداکارى دارند، در یک همچو کشورى نمى شود از این کارها کرد، نمى شود با این کشور مبارزه کرد، نمى شود در این کشور کودتا کرد. کشورى که همه قواى نظامیش دنبال شهادت دارند مى روند و همه قواى نظامى و انتظامى ، پاسدار مسلحش و همه عشایرى که آنها هم در جنگ ها وارد مى شوند، همه دارند با روى گشاده طرف شهادت مى روند، با یک همچو کشورى نمى شود با یک گروه چند صد نفرى یا بیشتر یا کمتر معارضه بکنند. اینها اشتباهشان همه اش این است که نه قدرت اسلام را اینها مى توانند بفهمند و نه ملت خودشان را شناخته اند. از این جهت خارج و داخل توطئه هاى بچگانه ، توطئه هاى ابلهانه اى به خیال خودشان درست مى کنند. در هر رشته اى که مى خواهند توطئه بکنند، نمى دانند که چشم هاى بیناى این کشور به همه کارهاى اینها از صبح تا آخرشان نظارت دارد. نمى فهمند این مسائل را اینها، از این جهت خودشان را به مهلکه مى اندازند. بچه هاى عزیز ما را مى خواهند گول بزنند. این بچه هاى ما، جوان ها، دختر و پسر که از اینها گول خورده اند، مطالعه کنند ببینند که اینها چه وضعى دارند و مملکت ما چه وضعى دارد، دولت چه وضعى دارد و آنها چه وضعى دارند، آنها به کجا پناه بردند و دولت چه مى گوید در مقابل آنها.

من امیدوارم که انشأاللّه این روحیه قوى که در این کشور هست ، این روحیه اسلامى و توحیدى که در این کشور هست ، باقى باشد. این کشور را ما به صاحب اصلى او امام زمان سلام اللّه علیه تحویل بدهیم . انشأاللّه به خدمت ایشان ، همه ، انشأاللّه همه برسیم و کشور را و ملت را تسلیم ایشان بکنیم ، خداوند انشأاللّه همه شما را و همه ما را و همه ملت را و همه مسلمین را موفق کند که به تکالیف اسلامى مان عمل بکنیم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 120

تاریخ : 24/1/61

بیانات امام خمینى در دیدار با دادستان کل انقلاب اسلامى و ائمه جمعه استان هاىآذربایجان غربى و شرقى

شما در تمام دنیا یک حکومت و یک مردم و یک روحانیت مثل ایران پیدا نمى کنید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من قبلا باید از آقایان تشکر کنم که زحمت کشیدند و از راه هاى دور تشریف آوردند اینجا و من خدمت شان رسیدم و این را من کرارا گفته ام که یکى از برکات این انقلاب همین است که ما محروم بودیم از فیض زیارت آقایان در طول عمر، مگر آنهائى که مثلا در قم بودند چه آنها را ما آقایانى که بعید بودند، ما محروم بودیم و حالا بحمداللّه هر چند وقت یک دفعه از علماى بلاد تشریف مى آورند و ما را سرافراز مى کنند و از همه تشکر مى کنم و از خداى تبارک و تعالى تشکر مى کنم که این توفیق براى بنده حاصل شد و امیدوارم که همه مان موفق بشویم در اینکه این راهى که ابتدایش است و موانع بحمداللّه اکثرا برداشته شده است ، ما بتوانیم ادامه بدهیم . و من الان مى توانم خدمت شما این ادعا را بکنم که عجالتا در عصر ما (تا برسیم به عصرهاى سابق ) در این عصرى که ما الان هستیم شما در تمام دنیا یک حکومت و یک مردم و یک روحانیت مثل ایران پیدا نمى کنید. این را من به طور اطمینان عرض مى کنم . شما ملاحظه کردید سابق هم در ایران چه جور بود وضع ، وضع حکومت ها در هر بلادى چه بود. بنده در جوانى خوب ، آن حکومت هاى زمان قاجار را دیدم بعد هم حکومت زمان اینها را، یک حکومت در یک بلدى که مى آمد مالک جان و مال مردم کانه بود و مردم در مقابل او باید هیچ حرف نزنند. من خودم مشاهده کردم که حکومتى که در مال ولایت ثلاث ها بود، در مرکزش گلپایگان بود و آمده بود خمین (من بچه بودم ) یک آدم بسیار متدین بود، بسیار آدم خوبى بود، حالا چه بهانه اى این مرد خبیث پیدا کرد، توى اطاقش رفته بودند نشسته بودند، کشیدندش آوردندش توى حیاط بستندش به چوب و به کف پایش چوب زدند بعد هم آن فراش خبیثى که همراهش بود (من توى دالان وقتى داشت مى رفت دیدم ) با چک به پشت گردنش زد تا بردند، حالا چى از او گرفتند آن را دیگر من نمى دانم . وضع حکومت ها اینطور بود، وضع آن بالاتر از حکومت ها هم که شما مى دانید، خودتان که ادراک کردید زمان رضاشاه چه بود، حالا چه بود. و شما نمى توانید الان پیدا کنید یک رئیس جمهورى در تمام روساى جمهور مثل این رئیس جمهورى که ما داریم که روحانى باشد و واقعا روحانى باشد، واقعا علاقه مند به روحانیت باشد، یا یک دولتى که مردم همراهش باشند.

ص: 121

این تحول الهى را که در کشور ایجاد شده حفظش کنید

شما مى بینید در این جنگى که واقع شده است این مردم چطور فداکارى دارند مى کنند، این جوان ها و این مادرها و این پدرها چطور دارند فداکارى مى کنند و اینهائى که پشت جبهه هستند از همه صنف ، از آقایان روحانیین گرفته تا مردم دیگر. این تحول یک تحول الهى است ، هیچ نمى شود غیر از این حساب کرد. این یک بارقه ء الهى است که دمیده است به این کشور و این کشور را اینطورى زنده کرده است و تا این بارقه هست هیچ ترس از آسیب نداریم . خدا نکند که یک وقتى ما اسباب این بشویم که خداى تبارک و تعالى این عنایت را بردارد، دستش را از روى سرما بردارد. ما باید به تمام معنا متوجه این باشیم که حفظ کنیم این عنایت خدا را، این چیزى که به ما عنایت کرده ما باید حفظش کنیم . و من از همه آقایان که همه از خودمان هستند مى خواهم درخواست کنم که هر جا که تشریف دارید، هم با مردم و هم با کسانى که از طرف دولت مى آیند آنجا، با هم همفکرى کنید و کارها را با معاونت هم با فکر هم پیش ببرید. خداى نخواسته یک وقت فرض کنید _ یک خطائى از یک فرض کنید که اجزاى دولتى حاصل مى شود نصیحتش کنند، چه کنند، یا اگر نصیحت را قبول کرد به مرکز اطلاع بدهند که این آدم چطور است .

علت مخالفت دشمنان ترس از اسلام است

در هر صورت من از همه شما آقایان ، امیدوارم که به این جمهوریى که الان همه قلم ها و قدم هاى خارجى تقریبا برضد اوست ، کمى ما داریم از حکومت هاى خارج ، کمى هستند که مخالفت نداشته باشند، همه مخالفت دارند، همه ، در صدد این هستند که این اسلام را که اینجا آمده ، نباشد. با صراحت یک فرض کنید آدم مسلمان ، یک حاکم مسلمان ادعاى اسلام مى کند، مى گوید که هر جا صحبت اسلام بشود ما از بین مى بریمش . خوب ، حکومت مصر این را گفت هر جا کلمه اسلام در کار باشد ما این را از بین مى بریم براى اینکه این درست نیست . الان همه اینهائى که با شماها مخالفند براى این است که شما مى خواهید یک حکومت اسلامى باشد، اینها مخالفند. براى این هم مخالف هستند، به اینکه اگر یک حکومت اسلامى در یک کشورى باشد نمى توانند به طور هرج و مرج دارائى آن کشور را ابرقدرت ها ببرند.

تا اسلام تضعیف نشود، روحانیت تضعیف نشود، از بین نرود، نمى توانند اینها کارهایشان را بکنند و لهذا از اولى که رضاخان آمد به سرکار تا آخر، از اول تا آخر در صدد این بودند که اسلام را تضعیفش کنند با هر ترتیبى که مى توانند، احکامش را یکى بعد از دیگرى تضعیف کنند و روحانیت را هم که خادم اسلام است این را هم تضعیفش کنند و از بین ببرند و دیدید که رضاخان چه کرد با روحانیت و پسرش هم همین طور، هر کدام به یک راهى و این براى همین معناست که مى خواهند این اسلام نباشد در اینجا، تا آنها افسارشان باز باشد، هر کارى دلشان مى خواهد بکنند و از اسلام اینها مى ترسند. از هیچ چیز نمى ترسند الا از اسلام و اگر چنانچه کسى باشد که با آنها کارى نداشته باشد

ص: 122

البته آنها هم کارى با او ندارند. همانطورى که از قرارى که گفته اند انگلیسى ها که آمده بودند به عراق ، کسى بالاى مناره اذان مى گفت ، گفت این چه مى گوید، گفتند این اذان مى گوید، گفت به امپراطورى انگلستان که لطمه اى نمى زند، گفت نه ، گفت هر چه مى خواهد بگوید. میزان ، لطمه نزدن به امپراطورى هاست ، آنوقت به انگلستان حالا به آمریکا. انسان این معناست .

مادامى که مردم مهیا و در صحنه اند دشمن قادر به کارى نیست

و من کرارا این را گفته ام که آذربایجان یک خصوصیت خاصى دارد در ایران ، یک همسایه اى دارد که خصوصیت خاصى دارد آذربایجان و آذربایجان همیشه یک سدى بوده است در مقابل این کارهائى که مى خواسته بشود و حالا انشأاللّه بیشتر باید باشد، یعنى علماى آذربایجان مردم را همین طورى مهیا نگه دارند، براى اینکه تا مردم در صحنه اند و مهیا هستند اینها ولو زور هم دارند، نمى کنند کارى . آن روزى که در بین مردم یک اختلافى پیدا بشود، بین مردم و حکومت اختلاف پیدا بشود، بین خود روحانیون خداى نخواسته یک وقت اختلاف پیدا بشود، آن روز است که ممکن است آنها یک وقتى دخالت بکنند. مادامى که همه مردم با هم هستند، روحانیت هست در صحنه و مردم هم هستند در صحنه ، حکومت هم با_ مردمى است ، اسلامى است ، آنها نمى توانند کارى بکنند، قدرت دارند اما عقل هم دارند، نمى توانند کارى بکنند. آنوقت اینها مى توانند کار بکنند که از داخل ما را بپوسانند. اگر از داخل ما را با تبلیغات ، با کارهاى اعوجاجى از داخل یک کارى کردند، آنوقت مى توانند، و ما باید حفظ کنیم . واقعا ما اگر چنانچه اسلام را مى خواهیم که بحمداللّه مى خواهید، همه مى خواهید اسلام را، اگر اسلام را مى خواهیم باید این جمهورى را حفظش کنیم و اینکه از دهن بعضى ها در مى آید که این از زمان شاه هم بدتر است ، خوب معلوم است این از دهان آمریکا مى خواهد دربیاید، از دهان اینها در مى آید. آنها خودشان ابتدائا نمى گویند، از این راه مى گویند. ما باید حفظ کنیم این جمهورى را، ما باید این نعمتى که خدا به ما داده است حفظ بکنیم . شما مى دانید که آن روزى که اینها بودند روحانیت اصلا منسى بود، داشتند کنارش مى زدند که ببرندش از بین ، اگر اینها یک مدتى مانده بودند بکلى از بین مى بردند، خدا خواست که رفتند اینها و حالا بحمداللّه روحانیت کارهاى خودش را دارد اینجا مى دهد.

همه چیز در راه شدن است و احتیاج به همراهى ملت دارد

این نماز جمعه اى که در همه جا هست شما ببینید چه برکتى است این نماز جمعه . واقعا انسان اگر بگوید که اگر نبود الا این نماز جمعه (تقریبا مردم را مهیا مى کند، مردم را بیدار مى کند این نماز جمعه ) و اگر نبود این ، براى ما خیلى کار شده بود و بحمداللّه همه چیز الان هست و همه چیز در راه شدن است و ما البته نباید توقع داشته باشیم که یک حکومتى که همه با آن مخالفند همه با آن از خارج مخالفند با آن این یکدفعه بتواند، یک مملکت که خرابه بود و اینطور با آنهمه فساد دست ما

ص: 123

دادند، با آنهمه فسادهائى که شما مى دانید که چه فسادهائى ، بازارش چه بود، خیابانش چه بود، تا برسد به عشرتکده ها و تا برسد به جاهاى دیگر چه خبر بود، یکدفعه بتواند حکومت این را منقلبش کند به یک بهشت برین ، خوب ، نمى شود، هیچ وقت هم نشده تا حالا، هیچ وقت هم نخواهد شد. بنابراین همراهى مى خواهد که این حکومت را همراهى کنند تا بتوانند کار را انجام بدهد و ما مطمئنیم که این اجزایى که الان مجلس هست ، حکومت هست ، قوه قضائیه هست ، چیز انقلابى هست ، همه اینها، اینها همه مى خواهند براى خدا کار کنند، براى اسلام مى خواهند کار بکنند منتها به اندازه قدرتشان مى خواهند کار بکنند، زاید بر قدرت نمى توانند کارى بکنند. یا فرض کنید که ما به اندازه قضاوت در تمام کشور افراد نداریم ، از باب اینکه ما از اول مجهز براى این کار نبودیم ، ما سال ها، یعنى از اول تا حالا دست ما نبوده است قضاوت ، دست دیگران بوده ، حالا که آمده ما افراد نداریم که شرایط را داشته باشد. این افراد هم افرادى هستند که خوب ، تا حتى الامکان بهتر از این است که شارب الخمرى بیاید قاضى بشود. شما وضع دادگسترى را نمى دانید چه خبر بوده است ، ما هم درست الان نمى دانیم که وضع دادگسترى چه خبر بود، شاید از همه جاها فساد دادگسترى بیشتر بوده ، حالا بخواهیم این دادگسترى را یکدفعه متحولش کنند به یک دادگسترى اسلامى ، افراد لازم دارد، کار لازم دارد و باید با تدریج ، کمک ، کمک مى خواهد، یعنى ملت ، روحانیت خصوصا در باب قضاوت روحانیت باید خیلى کمک بکند والحمدلله مشغول هم هستند براى اینکه تهیه بکنند. من از خداى تبارک و تعالى سلامت و سعادت همه آقایان را مى خواهم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 124

تاریخ : 61/1/25

پیام امام خمینى به مناسبت روز زن

بسم اللّه الرحمن الرحیم

مبارک باد بر ملت عظیم الشان ایران بویژه زنان بزرگوار روز مبارک زن ، روز شرافتمند عنصر تابناکى که زیر بناى فضیلت هاى انسانى و ارزش هاى والاى خلیفه اللّه در جهان است .

و مبارکتر و پر بهاتر انتخاب بسیار والاى روز بیستم جمادى الثانى است ، روز پرافتخار ولادت زنى که از معجزات تاریخ و افتخارات عالم وجود است ، زنى که در حجره کوچک و خانه اى محقر انسان هائى تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوى افلاک و از عالم ملک تا آن سوى ملکوت اعلى م ى درخشد. صلوات و سلام خداوند تعالى بر این حجره محقرى که جلوه گاه نور عظمت الهى و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است .

نقش زنان در عالم از ویژگى هاى خاصى برخوردار است . صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه مى گیرد.

زن ، یکتا موجودى است که مى تواند از دامن خود افرادى به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه ، بلکه جامعه ها به استقامت و ارزش والاى انسانى کشیده شوند، مى تواند بعکس آن باشد. بدون شک آنچه در این پنجاه سال روزگار سیاه ایران به دست این رژیم سیه روى به ملت عزیز ایران بویژه بانوان مظلوم آن گذشت با طرح و نقشه از پیش حساب شده ابرجنایتکاران جهان بوده است . رضاخان و فرزند جنایتکارش با فکر علیلشان به چنان جنایات عمیقى دست زدند که در طول تاریخ این کشور، بى نظیر و یا کم نظیر بوده است .

ابرجنایتکاران که ادامه حیات خویش را در اسارت ملت ها بویژه ملت هاى اسلامى مى دانند در این سده هاى اخیر که راهشان به کشورهاى اسلامى نفت خیز و ثروتمند باز شد دریافتند که تنها قشر مذهبى است که مى تواند خار راهى در راه استعمار و استثمار آنان باشد و دیدند که حکم نیم سطره یک مرجع مذهبى مورد علاقه مردم داراى چنان قدرتى است که دولت انگلستان و دربار قدرتمند قاجار را به زانو درآورد و نیز دریافتند که زنان در آن نهضت نقش اساسى داشتند و متوجه شدند که در مشروطه و پس از آن نیز زنان بویژه قشر متوسط محروم آنان هستند که مى توانند با قیام خود، مردان را به میدان بکشند و احساس کردند که تا این عوامل به قوت خودباقى هستند نقشه هاى آنان نقش برآب است و لازم دیدند براى دست یافتن به این کشورها و مخازن سرشار آنها پایه هاى مذهب و رهبرى مذهبى

ص: 125

قشرهاى مذهبى سست شود و از همان زمان ها به فکر این نقشه و عملى نمودن آن افتادند و توفیق هائى هم به دست آوردند تا آنکه رضاخان را براى این خدمت یافته و او را به قدرت رساندند و او با این سه عامل به پیکار سرسختانه پرداخت و کسانى که آن زمان را به یاد دارند مى دانند این خائن تبهکار با دستیارى عمال بى وطنش با اینان چه کردند و براى پیروزى هر چه سریعتر نقشه هایشان چه راه هائى را براى انحرافى و مصرفى نمودن و به فساد کشاندن بانوان مظلوم در پیش گرفتند. کافى است نسل حاضر که آن روزگار سیاه را درک نکرده اند به کتاب ها، شعرها، نوشته ها، نمایشنامه ها، تصنیف ها، روزنامه ها، مجله ها و مراکز فحشا و قمارخانه ها و شرابفروشى ها و سینماها که همه یادگار آن عصر بودند بنگرند و یا از آنان که دیده اند بپرسند و نیز سوال کنند که نسبت به زن ، این قشر انسان پرور و آموزگار، چه ظلم ها و خیانت هائى در ظاهر فریبنده اى به اسم زن مترقى روا داشتند. شک نیست که توده هاى زنان مذهبى ، خصوصا محرومان جامعه مقاومت نمودند ولى براى استعمارگران خائن در بسیارى از قشرهاى مرفه و عشرت طلب توفیق حاصل شد و اینان بازار را براى اربابان گرم کردند و اکنون نیز که با عنایت خداوند متعال و فعالیت ملت عظیم الشان بویژه بانوان و زنان شیر دل دست ستمکاران کوتاه شده است ، هنوز اقلیتى ناچیز به کارهاى جاهلانه خود ادامه مى دهند و امید است انشأاللّه تعالى آنان هم از حیله هاى شیاطین بزرگ و کوچک آگاه شده و از دم فریب آنان برهند. ما باید امروز که روز زن است و به حقیقت در ایران عزیز روز زن است ، به زنان خویش افتخار نمائیم . چه افتخارى بالاتر از این که زنان بزرگوار ما در مقابل رژیم ستمکار سابق و پس از سرکوبى آن ، در مقابل ابرقدرت ها و وابستگان آنان در صف اول ایستادگى و مقاومتى از خود نشان دادند که در هیچ عصرى چنین مقاومتى و چنین شجاعتى از مردان ثبت نشده است . مقاومت و فداکارى این زنان بزرگ در جنگ تحمیلى آنقدر اعجاب آمیز است که قلم و بیان از ذکر آن عاجز بلکه شرمسار است .

اینجانب در طول این جنگ ، صحنه هائى از مادران و خواهران و همسران عزیز از دست داده دیده ام که گمان ندارم در غیر این انقلاب نظیرى داشته باشد و آنچه براى من یک خاطره فراموش نشدنى است ، با اینکه تمام صحنه ها چنین است ، ازدواج یک دختر جوان با یک پاسدار عزیز است که در جنگ هر دو دست خود را از دست داده و از هر دو چشم آسیب دیده بود. آن دختر شجاع با روحى بزرگ و سرشار از صفا و صمیمیت گفت حال که نتوانستم به جبهه بروم ، بگذار با این ازدواج دین خود را به انقلاب و به دینم ادا کرده باشم . عظمت روحانى این صحنه و ارزش انسانى و نغمه هاى الهى آنان را نویسندگان ، شاعران ، گویندگان ، نقاشان ، هنرپیشگان ، عارفان ، فیلسوفان ، فقیهان و هر کس را که شماها فرض کنید، نمى توانند بیان و یا ترسیم کنند، و فداکارى و خداجوئى و معنویت این دختر بزرگ را هیچ کس نمى تواند با معیارهاى رایج ارزیابى کند. و این روز مبارک ، روز این زن و این زن هاست که خدایشان براى اسلام و ایران عظمت آن پایدار نماید. و هم اکنون یک نصیحت مخلصانه و پدرانه به بانوانى که جوانند و همسرانشان به لقأاللّه پیوسته اند مى نمایم که از ازدواج ، این سنت ارزنده الهى سرباز نزنند و با ازدواج خود یادگارهائى چون خود، مقاوم و ارزنده به جاى گذارند

ص: 126

و به وسوسه بعضى اشخاص بى توجه به صلاح ها و فسادها گوش فرا ندهند. و نیز به پاسداران و سربازان و جوانان عزیز تذکر مى دهم که ازدواج با این بانوان را غنیمت شمرده و با انتخاب همسرانى چنین ارزنده به زندگى شرافتمندانه خویش ادامه دهند. خداوند تعالى یار و مددکارتان باد. درود و سلام بى پایان بر زن و زن ها، این عناصر ارزنده و مقاوم . مبارک باد بر همه روز ارزشمند زن . خداوند پشتیبان این کشور عزیز باشد و یار و یاور همه .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 127

تاریخ : 25/1/61

پیام امام خمینى به مناسبت مردم فلسطین در سرزمین هاى اشغالى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

مساله قدس یک مساله شخصى نیست و یک مساله مخصوص به یک کشور و یا یک مساله مخصوص به مسلمین جهان در عصر حاضر نیست ، بلکه حادثه اى است براى موحدین جهان و مومنان اعصار گذشته و حال و آینده ، از روزى که مسجد الاقصى پى ریزى شد تا آنگاه که این سیاره در نظام هستى در گردش است . و چه دردناک است براى مسلمانان جهان در عصر حاضر که با داشتن آنهمه امکانات مادى و معنوى ، در مرئى و منظر آنان به پیشگاه خداوند متعال و رسولان عالیقدرش اینچنین جسارت واقع شود، آن هم از یک مشت اوباش جنایتکار. و چه ننگ است براى دولت هاى اسلامى که با در دست داشتن شریان حیاتى ابرقدرت هاى جهان بنشینند و تماشاگر باشند که آمریکا ابرجنایتکار تاریخ ، یک عنصر فاسد بى ارزش را در مقابل آنان علم کند و با عده اى ناچیز عبادتگاه مقدس و قبله گاه اول آنان را از آنان غصب نموده و با کمال وقاحت در مقابل همه آنان قدرت نمائى کند. و چه شرم آور است سکوت در مقابل این فاجعه بزرگ تاریخ و چه زیبا بود که بلندگوهاى مسجد اقصى از همان روز که اسرائیل این عنصر خبیث دست به کار این جنایت عظیم شده بود به صدا در مى آمدند. اکنون که مسلمانان انقلابى و شجاع فلسطین با همتى عالى و با آواى الهى از معراجگاه رسول ختمى صلى اللّه علیه و آله و سلم خروش برآورده و مسلمانان را به قیام و وحدت دعوت نموده اند و در مقابل کفر جهانى نهضت نموده اند، با کدام عذر در مقابل خداوند قادر و وجدان بیدار انسانى مى توان در این امر اسلامى بى تفاوت بود؟ اکنون که خون جوانان عزیز فلسطین دیوارهاى مسجد قدس را رنگین کرده است و در مقابل مطالبه حق مشروعشان از مشتى دغلباز با مسلسل جواب شنیده اند، براى مسلمانان غیرتمند عار نیست که به نداى مظلومانه آنان جواب ندهند و همدردى خود را با آنان اظهار نکنند؟ باشد که فریاد همدردى آنان دولت ها را بیدار کند که از قدرت عظیم اسلامى استفاده کرده و دست آمریکاى جهانخوار، این جنایتکار تاریخ را که از آن طرف دریاها به پشتیبانى ستمگران ، دست پلید اسرائیلیان را مى فشارد قطع کنند و خود و ملت هاى مظلوم جهان را نجات دهند. امید است خداوند منان بر بشر منت عطا فرموده و وعده قرآنى خود را هر چه زودتر انجاز فرماید و مستضعفان جهان را بر مستکبران غلبه دهد.

ص: 128

درود بر قدس و بر مسجد اقصى . درود بر ملت هاى بپاخاسته در مقابل اسرائیل جنایتکار و درود بر مسلمانان و مستضعفان جهان .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 129

تاریخ : 28/1/61

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از دلاوران سپاه اسلام و دانشجویان مسلمان ایرانىمقیم خارج کشور

شما جوانان از این اخلاص و ایثار، جمهورى اسلامى را بیمه کردید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من این میلاد بزرگ را متقابلا، میلاد حضرت فاطمه سلام اللّه علیها را به همه آقایان که در اینجا تشریف دارند و به همه ملت و همه ملت مستضعف تبریک عرض مى کنم و از همه آقایانى که دو سه گروه اند ظاهرا در اینجا تشریف دارند، چه آنهائى که از خارج کشور آمده اند و چه شما آقایانى که در داخل بودید، تشکر مى کنم . من عرض مى کنم که شما رزمندگان متوقع نباشید که از مثل من یا هر کس که از سنخ بشر است ، از شما تقدیر کند، نمى تواند تقدیر کند. خداوند تعالى مشترى شماست . شما آنچه که داشتید، بزرگترین موونه اى که داشتید و آن جان بود و روح ، در راه خدا داده اید، چه آنهائى که شهید شدند و به لقأاللّه انشأاللّه رسیدند و چه شما که حاضر براى شهادتید، عمده این حضور است .

شما دو مطلب را متحقق کردید که با این دو مطلب کسى که از سنخ بشر جز آن که از اولیأ خدا باشد و الهام از خدا گرفته باشد نمى تواند تقدیر شما را بکند. یکى بزرگتر سرمایه خودتان که آن حیات است ، در طبق اخلاص گذاشتید و دیگرى اینکه این هدیه را با اخلاص در طبق اخلاص تان گذاشتید. عمده این اخلاصى است که در شما جوانان ظاهر است . شما از این اخلاص و ایثار، جمهورى اسلامى را بیمه کردید. فتح هایى که نصیب شما شده است ، خصوصا در فتح مبین ، گرچه با هیج معیارى نمى توان آن را سنجید و با هیچ زبانى نمى توان از آن توصیف کرد، لکن آنچه که بالاتر از همه آنهاست این صداقت شما و این اخلاص شما در بارگاه حق تعالى است . آنچه که در نزد خدا ارزشش از همه بالاتر است ، این ایثار از روى اخلاص است همان که خداى تبارک و تعالى در سوره (هل اتى ) اهل بیت عصمت را به آن توصیف مى کند که : (ویطمعون الطعام على حبه )... طعام چیزى نیست ، آن هم یک قرص نان جو، آنچه اهمیت دارد (على حبه ) هست .

آنچه در پیشگاه حق تعالى ارزش دارد و هیچ بشرى نمى تواند آن را توصیف کند، این اخلاص و محبتى است که شما دارید. شما جان خودتان را فدا مى کنید و بسیار اشخاص هم هستند که در راه هاى انحرافى باز هم این کار را مى کنند. صورت عمل ، یک صورت است لکن معنى دو تا و محتوا دوتاست . میزان محتواى عمل است ، نه صورت عمل . شمشیر على ابن ابیطالب سلام اللّه علیه و فرود آوردن شمشیر و به دشمن آن شمشیر را ضربه زدن و او را کشتن ، این امرى است که در همه جا واقع

ص: 130

مى شود و بسیارى از اشخاص این اعمال را کرده اند و مى کنند. ارزش به اینها نیست ، ارزش به آن است که در قلب على ابن ابیطالب چه گذشته است و مرتبه اخلاص او چه اندازه بوده است .

آن مرتبه اخلاص است که یک ضربت را با عبادت ثقلین ، عبادت جن و انس مقابل کرده است . شما این اخلاص تان و این شهادت طلبى و این ایثارتان براى خداست که ارزش به شما داده است و این ارزش را هیچ معیارى نمى تواند اندازه گیرى کند. عزیزان من ! حفظ کنید این نعمت را. خداوند به شما یک همچو نعمتى داده است که شما را با عنایت ذاتى خودش ، با دست غیبى خودش متحول کرده است به یک انسان هاى خالص براى خود و انسان هائى که جان و هر چه دارند، در راه خدا ایثار مى کنند. (ان اللّه اشترى من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه ) این جنتى که مشترى به شما عطا مى کند، با جنتى که دیگران براى آنها تحقق پیدا مى کند، فرق دارد. امیدوارم که این جنت ، جنت لقأ باشد. امیدوارم که مشترى شما، شما را در حضور خود پذیرایى کند. اولیأ خدا در آن عالم هم که هستند، به غیر خدا سرگرم نیستند. نعمت هاى بهشت را از آن مى گذرند و متوجه به لقأ حق تعالى هستند و شما که جان نثارى دارید مى کنید و ایثار مى کنید و با ایده شهادت به میدان هاى جنگ مى روید و از اسلام دفاع مى کنید و از مکتب دفاع مى کنید و کشورهائى را که طمع به این کشور دوخته اند مایوس مى کنید همه اینها ارزشمند و بسیار ارزشمند است ، لکن آن اخلاص و محبت شما و آن ایثار در راه خدا بالاترین ارزش است براى شما. آن ایثار و اخلاص است که حتى در ترازوى عالم غیب هم نمى شود که سنجش بشود. آن پیش خداى تبارک و تعالى سنجش مى شود و ما مفتخریم که در یک همچو برهه از زمان واقع شدیم که مثل شما عزیزان در آنجا و در آن زمان و در آن مکان واقع شدید و ما از هوائى تنفس مى کنیم که شما از آن هوا تنفس مى کنید. شما ایثار گرید و شما اخلاص مندید، شما بر نفس خود پیروز شدید و ما عقب ماندیم . شما احتمال این معنى را ندهید که تفنگ و ژ 3 و مسلسل شما پیروز شده است . مقابل شما بالاتر از این را هم داشتند، شما اندک داشتید و آنها بسیار، لکن آنچه که شما را پیروز کرد و پیروز مى کند، آن ایمان شماست و آن اخلاص شماست که در شما هست و در آنها نیست . شما براى خدا در میدان ها وارد مى شوید و آنها براى شیطان . آنها حزب شیطانند و شما حزب خدا. آنچه شما را در دو جبهه پیروز کرد و پیروز کرده و مى کند انشأاللّه (جبهه باطنى و نفسانى و جبهه جنگ با گروه شیطانى ) آن اخلاص و ایمان شماست که شما را پیروز مى کند. شما شیعه همان هستید که مى فرمود اگر همه عالم در مقابل من بایستند، تنها در مقابل مى ایستم . آن ایمان است که او را آنطور در مقابل همه چیز مى ایستاند. آن اخلاص اوست ، آن روحانیت و معنویت اوست و شما هم شیعه او هستید. امیدوارم که از روحانیت او و از علومى که خداى تبارک و تعالى به او عنایت کرده است و نفخات الهى که در روح مبارک او دمیده شده است ، به شما و همه ما نصیبى داده بشود.

برادران ! شما پیروزید و شهداى شما پیروزند، ملت شما پیروز است . شما یک ملتى دارید که در تمام دنیا مثل آن ملت پیدا نمى شود و ملت یک شمائى دارد که در تمام مثل شما پیدا نمى شود. آنها که داوطلب براى جنگ هستند، داوطلبى شان براى شیطان است . آنها هم داوطلب مى شوند، شما هم

ص: 131

داوطلب هستید و لکن فرق هست مابین داوطلبى و ایثار شما با داوطلبى و ایثار منحرفین . آنها براى براى رسیدن به دنیا و رسیدن به آمال و شهوات نفسانى وارد مى شوند در میدان ها و شما براى شهادت و براى رسیدن به لقأاللّه وارد مى شوید. شما پیروزید، چه شهید بشوید و چه انشأاللّه پیروزى ظاهرى هم حاصل بشود. شما به نفس خودتان پیروز شدید، به شیطان باطنى خودتان پیروز شدید، وسوسه هاى شیطانى را از بین بردید و دل خودتان را براى خدا صاف کردید و به میدان ها با دل صاف و نیت خالص و عزم مصمم و رسیدن به پیروزى نهائى مى روید و پیروزى نهائى از آن شماست . خداوند همه شما و همه رزمندگان را و همه قواى مسلح را پیروز کند و خداوند شما را در دو جبهه باطن و ظاهر به پیروزى نهائى برساند و خداوند انشأاللّه این کشور را از شر شرق و غرب حفظ بفرماید. خداوند همه شما را به عنایت خودش غریق رحمت هاى غیبیه خود بفرماید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 132

تاریخ : 29/1/61

پیام امام خمینى به مناسبت روز ارتش

بسم اللّه الرحمن الرحیم

گرچه روز ارتش در جمهورى اسلامى از روز مردم جدا نیست ، بحمداللّه تعالى ارتش آنچنان مردمى است و در خدمت مردم است و مردم آنچنان با ارتش منسجم و پیوند ناگسستنى دارند که هر دو یک واحد را تشکیل مى دهند و روز ارتش روز مردم است ، لکن انتخاب یک روز براى ارتش به منظور تجلیل بیشتر و تقدیر سزاوارتر و نمودار تکریم از چهره سلحشور و رزمنده آنان است .

ملت عظیم الشان ایران روز 29 فروردین را به عنوان روز مبارک ارتش به آنان تبریک مى گویند. امسال با سپاس بى حد به درگاه خداوند تعالى با پیروزى هاى بزرگى که ارتش و سایر قواى مسلح نصیب ملت ایران نمودند و با افتخار جاویدى که در فتوحات ، بویژه فتح مبین براى کشور اسلامى آفریدند تبریک ها بیشتر و جدى تر و توام با سزاوارى است . جاوید باد قواى مسلح و ارتش و سرافراز باد کشور بقیه اللّه اعظم اروحنالمقدمه الفدأ که اینچنین سربازان متعهد و فداکارى دارد.

در این جنگ تحمیلى و دفاع از حق ، ارتش ایران و دیگر قواى مسلح بر جهانیان ثابت کردند که مجاهدین در راه هدف و اسلام عزیز و میهن معظم از یک قدرت غیبى مافوق طبیعت و برتر از محاسبات کاخ نشینان ستمگر برخوردارند که با ارزیابى کوردلان خدانشناس نمى توان سنجید و با معیارهاى الحادى درست نخواهد شد. با کدامین سنجش ها و معیارها مى توان فتح مبین را تحلیل کرد و با کدام معادلات مى توان ارزیابى نمود نبرد نابرابرى که یک طرف آن قدرت شیطانى مجهز به تمام ابزار جنگى سبک و سنگین و برخوردارى از پشتیبانى بى دریغ ابرقدرت ها و اکثر دولت هاى منطقه که با دست باز و روى گشاده تمام امکانات خویش را در اختیار آن قرار داده اند و تمام بوق هاى تبلیغاتى جهان نیز از آن پشتیبانى نموده اند و همه جهات تقویت در آن موجود بوده است و طرف دیگر قواى مسلحى که ولادت او پس از انقلاب و پیروزى آن بود و ارتشش تازه از زیر سلطه مستشاران امریکائى و فرماندهان ستمشاهى نجات پیدا کرده و از رژیم طاغوتى به رژیم اسلامى انسانى انتقال یافته اند و سپاه پاسدارانش و بسیجش از متن ملت برخاسته و تازه تفنگ به دست گرفته و دانشگاه هاى نظامى آنچنان ندیده اند و از ابزار جنگى کامل برخودار نبوده و تمام اسباب ظاهرى ضعف در آنان موجود بوده است و تنها ایمان به خداوند و عشق به شهادت در راه اسلام و روح ایثار و فداکارى ، ابزار نبرد نابرابر اینان بود و در ظرف قریب به یک هفته آنچنان قواى عظیم شیطانى را در هم کوبید و آنچنان

ص: 133

طومار ارتش مجهز برخوردار از آرایش را در هم پیچید که فوج قواى دشمن با همه تجهیزات تسلیم یا فرارى و یا مقتول گردیدند. کدام روشنفکران تحلیل گر و دانشگاه جنگ رفتگان متفکر این پیروزى معجزه آسا را توجیه مى کنند؟ اگر ارتش و سایر قواى مسلح از نصرت معنوى الهى برخوردار نبودند پس این امر خارق العاده چگونه تحقق یافت ؟ آرى فرق بسیار است بین جوانانى که شب را با مناجات و قرائت قرآن و نماز و نیایش بسر مى برند و حمله را با ذکر خدا و اللّه اکبر شروع مى کنند با آنانکه شب را با معصیت خدا و روز را در جنگ با خدا آغاز مى کنند. فرق است میان آن سنگرها که کتاب خدا و نهج البلاغه و کتاب هاى دعا در آن است با آن سنگرها که بنا به گفته فاتحان ، ابزار قمار و شراب و مسکرات و بدتر از آن در آنها یافت مى شود. و فرق است میان آنان که با اعتقاد به اینکه صاحب الزمان روحى فداه فرمانده آنهاست و جنگ مى کنند و آنان که صدام عفلقى ابرجنایتکار فرمانده آنان است . و فرق است میان آنان که خود را برادر ملت مسلمان عراق مى دانند و هرگز به خود اجازه نمى دهند که به شهرها یا روستاهاى برادران خود تجاوز کنند با آنان که هر روز به هر شهر و دهکده (هر چند عرب نشین ) که بتوانند آتش گشوده و با دعوى جنگ براى عربیت ، کودکان و زنان و پیرمردان بیگناه را قتل عام مى کنند. فرق است میان آنان که با اسراى جنگى خویش که در حال جنگ با آنان به اسیرى درآمده اند چون برادران خویش رفتار مى کنند با آنان که با اسرائى که از ایران گرفته اند و اکثر آنها مردم عرب روستاها یا شهر بوده و در جنگ دخالت نداشته آنچنان دژخیمانه رفتار مى کنند که از ترس رسوائى بیشتر اکنون نیز نتوانند خویشاوندان و نزدیکان آنان را براى ملاقات بپذیرند. ما بحمداللّه تعالى امروز ارتشى داریم که با سرافرازى و قامتى استوار در جهان مى درخشد.

امسال ملت ایران با چنان سرافرازى و افتخار، روز ارتش را مى گذراند که در سال هاى پیش بى سابقه بوده است و ارتش با چنان درخشندگى در مقابل دشمنان ایستادگى مى کند که در تاریخ حیاتش کم نظیر و یا بى نظیر بوده است و امید است که هر سال از سال پیش افتخار آفرین تر گردد. و در اینجا از بعضى تذکرات هر چند بدان توجه داشته باشید نگذرم :

1 _ از عنایات غیبى الهى غافل نباشید و تمام قواى نظامى و انتظامى و قواى مسلح از هر ارگانى که هستید سعى کنید این عنایات الهى را براى خودتان و براى ملت حفظ کنید و راه آن این است که به تعهد خویش عمل کرده و در پیشگاه حق تعالى براى اسلام و جمهورى اسلامى تا حد توانائى فداکارى نمائید و براى رضاى خداوند تعالى ، نه هواهاى نفسانى و شیطانى ، براى دفاع از اسلام و میهن خودتان در صحنه حاضر باشید و مبادا پیروزى ها شما را مغرور کند و از کمک هاى غیبى غافل نماید که غرور و غفلت انسان را به تباهى مى کشد و بى تردید از قدرت نظامى مى کاهد. و پس از اتکال به خداوند به قدرت خود که از اوست اعتماد و اتکال داشته باشید.

2 _ مى دانید که پیروزى در اثر انسجام تمام قواى مسلح با نقشه واحد و فکر واحد نصیب شما شد. باید این انسجام و این وحدت حفظ شود که تزلزل در این امر الهى از بزرگترین اسباب فشل و خداى ناخواسته شکست است و اگر کسى یا خطى درصدد ایجاد تفرقه باشد بى درنگ به فرماندهان

ص: 134

خبر دهید تا جلوگیرى کنند. تمام قواى مسلح در جمهورى اسلامى براى مقصد واحد و هدف معین کوشش مى کنند و همه باید به منزله دست واحد علیه مخالفان و معاندان با اسلام و جمهورى اسلامى باشند. و بدانید که تا این وحدت و انسجام و این هدف عالى اسلامى پابرجاست کشور شما آسیب نخواهد دید.

به برادران ارتش و پاسدار و ژاندارمرى و شهربانى و بسیج و گروه هاى مسلح مردمى توصیه مى کنم خود را چنانچه قرآن کریم امر فرموده با هم برادر بدانید و در جبهه ها و در پشت جبهه ها چون برادران هم خط و همفکر و همصدا باشید که در این صورت مى توانید از نیروهاى معنوى و غیبى الهى برخوردار باشید و بر تمام مشکلات غلبه کنید. انشأاللّه تعالى موفق و پیروز باشید. خداوند یار و نگهدار شما.

3 _ از امور مهمى که باید تمام نیروهاى مسلح از آن پیروى کنند و اغماض از آن به هیچ وجه نمى توان کرد و باز هم تذکر داده ام آن است که هیچ یک از افراد نیروهاى مسلح چه رده هاى بالا یا پائین در حزب و گروهى با هر اسم و عنوان نباید وارد شوند، هر چند آن حزب و گروه صددرصد اسلامى و به جمهورى اسلامى وفادار باشند. و هر کس در یک حزب و گروه وارد شد باید از ارتش و سپاه و سایر قواى انتظامى و نظامى و قواى مسلح خارج شود. و فرماندهان و مسوولان موظف هستند که هر کس در یکى از احزاب یا گروه هاى سیاسى یا دینى وارد شد به او تذکر دهند که از حزب و یا گروه ها و یا سازمان خارج شود و اگر تخلف کرد او را از ارتش یا دیگر قواى مسلح اخراج کنند و همه افراد موظفند چنین اشخاصى را به فرماندهان معرفى نمایند. و باید توجه داشته باشند که ورود قواى مسلح در احزاب و گروه ها و سازمان ها پایه قواى مسلح را متزلزل خواهد کرد و غفلت از این امر موجب پیگرد خواهد بود.

4 _ همه مى دانیم که ارتش و سایر قواى مسلح از پشتیبانى بى دریغ ملت در سراسر کشور آنچنان برخوردارند که در طول تاریخ بى نظیر یا بسیار کم نظیر است . گمان ندارم کسى بتواند ادعا کند که ملتى جز ملت عظیم الشان ایران از کوچک و بزرگ و زن و مرد سراسر کشور اینگونه پشتیبان قواى مسلح خود باشند و ایثارگر و داوطلب به جبهه هاى جنگ براى فداکارى و شهادت سبقت گیرند و گمان ندارم هیچ معیارى جز عقیدت به مکتب و ایثار در راه خدا و هدف معنوى قادر به حل این معما باشد. اینجانب به ارتش عزیز و سایر عزیزان نصیحت مى کنم که قدر این نعمت الهى را بدانید و با تمام قوا بکوشید که این حضور عمومى ملت را در صحنه و این پشتیبانى بزرگ را حفظ نمائید، و راه آن استقامت و پایدارى در راه هدف و فداکارى براى اسلام عزیز و ایران و جمهورى اسلامى است . مادام که شماها در حفاظت میهن خودتان و اسلام و جمهورى اسلامى با اتحاد و انسجام کامل در صحنه باشید، از توطئه هاى دشمنان اسلام براى براندازى جمهورى اسلامى نهراسید و چون سدى آهنین در مقابل آنان بایستید و با سرافرازى بر مهاجمین تبهکار بتازید و آنان را در هم کوبید. ملت بزرگ یکدل و یکجهت پشتیبان شماست و دست عنایت حق تعالى و پرتو قدرت لایزال او بر سرشماست . پیروز

ص: 135

باشید و با قدرت به پیش بروید و دشمنان خدا را از کشور خود برانید و دست تباهکاران داخل و خارج را قطع کنید و از خداوند قادر استعانت نمائید.

5 _ ملت ایثارگر ایران عزیزان بسیارى در جبهه ها و پشت جبهه ها از دست داده و تحمل رنج ها و سختى بسیارى نموده و از دشمنان قسم خورده و دوست نمایانى خیانتکار و تبه روزگار، دغلبازى هاى زیادى دیده اند لکن در مقابل در پیشگاه خداوند متعال سرافراز و روسفید و در جهان نمونه و الگو و در نزد نسل آینده ماجور و سربلند است . از خداوند تعالى براى ملت سعادت ابدى و براى رزمندگان در جبهه ها و پشت جبهه ها استقامت و پایدارى و براى شهداى بزرگوار از اول نهضت تاکنون و پس از این رحمت و مغفرت و براى آسیب دیدگان عافیت و سلامت و براى بازماندگان و ستمدیدگان صبر و شهامت و براى ارتش و دیگر قواى مسلح شجاعت و اخلاص و مروت و براى جمهورى اسلامى بقا و براى گردانندگان آن حسن تدبیر و سیاست و براى مخالفان جاهل و بى غرض آن بیدارى و انصاف و براى غرضمندان و دشمنان آن خذلان و ذلت و براى مسلمانان جهان همبستگى و وحدت و براى کشورهاى اسلامى استقلال و عظمت و براى سران آنها خروج از قید خودخواهى و سرپیچى از تبعیت بیگانگان و براى همگان شناخت اسلام عزیز و عظمت و قدرت آن را خواستارم .

بار الها! ارتشیان و سایر رزمندگان اسلام را بر کفر جهانى هر چند فزونتر پیروز فرما و توفیق خدمت و اخلاص به همه ما عنایت فرما. سلام بر ارتشیان محترم و درود بر سپاهیان و دیگر قواى مسلح .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 136

تاریخ : 8/2/61

بیانات امام خمینى در جمع مسؤولان و نویسندگان دایره انتشارات سپاه پاسدارانانقلاب اسلامى

شهدا را قلم ها مى سازند و قلم ها هستند که شهید پرورند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ابتدا باید از شما آقایان و سپاه پاسداران تشکر کنم که به حسب غالب افراد، متعهد و براى اسلام و جمهورى اسلامى خدمت مى کنند. خداوند آنان را تقویت و شهداى آنان را با شهداى صدر اسلام محشور کند و بازماندگان آنان که همه هستند را تایید کند تا جمهورى اسلامى که همه قدرت ها بر علیه آن قد علم کرده اند را به منزل برساند.

اهمیت انتشارات ، مثل اهمیت خون هائى است که در جبهه ها ریخته مى شود. و (مداد العلمأ افضل من دمأ الشهدا دمأ شهدا) اگر چه بسیار ارزشمند و سازنده است ، لکن قلم ها بیشتر مى توانند سازنده باشند و اصولا شهدا را قلم ها مى سازند و قلم ها هستند که شهید پرورند. از این روست که شما باید به ارزش کار خود توجه داشته باشید و بدانید هر عملى که ارزشش بیشتر باشد، مسوولیتش سنگین تر است . شما که در گروه فرهنگى سپاه هستید، باید کارى کنید که نشریات شما مفید باشد. انتشارات رژیم سابق ، عاملى قوى درجهت به فساد و تباهى کشاندن نسل جوان دختر و پسر بود که شما باید آن را جبران کنید و باید در نشریات سپاه فصلى را به نصیحت خود پاسداران اختصاص دهید تا کار شما، هم نسبت به افراد سپاه پاسداران سازنده باشد و هم تبلیغات براى دیگران .

ما که خواهیم روى پاى خودمان بایستیم باید مردم را به استقامت و حضور در صحنه دعوت کنیم

امروز که اکثر رادیوهاى بیگانه و منشورات خارجى با جدیت تمام کوشش مى کنند تا خبرهاى خوب ما را بد جلوه دهند، ما باید تبلیغات خود را گسترش دهیم و به زبان هاى دیگر از قبیل عربى و انگلیسى مسائل خود را به سایر نقاط دنیا برسانیم . این خدمتى را که شما در این زمان مى کنید مى توانم بگویم ارزنده تر است از خدمت هائى که در طول تاریخ براى اسلام شده است ، چون کسانى که در سابق بودند، همچو دشمنانى که ما داریم ، نداشتند. افراد آن زمان فقط با روم و ایران سر و کار داشتند و اینک سر و کار ما با همه دنیاست . امروز از آن طرف دریاها در اینجا دخالت مى کنند، قصد دارند در امور همه کشورها دخالت کنند و ما که مى خواهیم روى پاى خودمان بایستیم باید مردم را به استقامت و حضور

ص: 137

در صحنه دعوت نمائیم . شما، جوانان را به خیر و صلاح دعوت کنید و چنانچه اشکالى دیدید جلوگیرى کنید که به جاى دیگر سرایت نکند. چه بسا اشخاصى باشند که بخواهند در بین شما وارد شوند و کارهاى خلافى انجام دهند. آنچه در کارهاى تبلیغ خیلى مهم است و کرارا تذکر داده ام اینکه باید افرادى را که با آنها آشنا هستید در این امر مهم وارد کنید و همانطور که گفتید حوزه علمیه نظارت نماید تا دچار مشکل و اشتباه نشوید. من هم به همه شما دعا مى کنم و از خداوند مى خواهم همه شما را موفق و محفوظ فرماید و این جمهورى اسلامى و ملت را که براى خدا قیام کرده است به پیش ببرد تا به زمان ظهور حضرت ولى عصر سلام اللّه علیه متصل گردد.

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 138

تاریخ : 11/2/61

بیانات امام خمینى در دیدار با وزیر کار و امور اجتماعى و گروهى از کارگرانکارخانجات مختلف

یک (روز) شما کارگرها به یک (عمر) سرمایه دارها و کارفرماها و کذا و کذاها ارزش دارد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من این روز مبارک کارگر را بر شما و همه کارگرانى که در طول تاریخ رفته اند و خواهند آمد، تبریک عرض مى کنم . مبارک باد بر شما قشر عزیز عامل ارزش هاى بزرگ انسانى ، و مبارک باد بر شما و بر همه ملت ما این روز مبارک که بحمداللّه امروز کشور ما طورى است که روز کارگر، روز همه است و روز ارتش روز همه است و روز زن ، روز همه است و همه با هم منسجمند و یک واحد الهى را متحقق کرده اند. آن وحدتى را که خداى تبارک و تعالى امر فرموده اند، بحمداللّه در قشرهاى ملت مسلمان ایران متحقق شده است و اگر یک اقلیت ناچیزى هم باشد، در این اکثریت مستهلک است . من نمى دانم که راجع به کار و کارگر از چه بعدى با شما سخن بگویم ، همه ابعادش که در ذهن من است یا بیشترش در ذهن من است ، نمى توانم در یک جلسه محدود عرض کنم ، ناچارم که بعضى از ابعادش را در اینجا خدمت شما عزیزان عرض کنم و مطالبى را که عرض مى کنم ، شما به وجدان خودتان عرضه کنید و اگر پذیرفتید، من متشکر مى شوم و من مى خواهم که با وجدان پاک خودتان ارزیابى کنید و بدانید که شما چه وضعى در کشورتان دارید و کارگران چه وضعى در کشوهاى دیگر دارند.

من یک جهت نازل کارگرى را ابتدائا عرضه مى کنم و آن این است که شما توجه کنید به گروه کارگران ، اعم از شما کارگرانى که در کارخانه ها و در صنعت ها هستید و زحمت مى کشید و آن گروه هائى که در مزارع زحمت مى کشند و بالاخره گروه فعال زحمتکش که امروز روز شماست و البته روز همه است . شما یک توجهى به این مطلب بکنید که این گروه هاى کارگر نشاط خودشان و جهات همان مادیت را، شما ملاحظه کنید، ببینید که این گروه کارگر از سلامت بدن و از سلامت روح بیشتر برخوردارند یا آن گروه هائى که به اصطلاح کارفرما هستند؟ و آن سرمایه دارهائى که کار نمى کنند و کنار نشسته اند و با بیکارى عمر خودشان را مى گذرانند؟ شما به وجدان خودتان رجوع کنید، اگر یک همچو مجلسى که الان نمونه اى از کارگر است که بحمداللّه امروز اینجا تشریف آورده اند، اگر این مجلس در کنارش یک مجلس دیگرى بود از سرمایه دارها و بیکارها و آنهائى که نشسته اند خانه و مى خورند و مى خوابند، اگر یک کسى از خارج بیاید و چهره هاى شما را ببیند، بازوان شما را ببیند،

ص: 139

سینه هاى فراخ شما را ببیند، بشاشت چهره هاى شما را ببیند و آهنگ صوت هاى شما را بشنود و بعد نظر بکند به آن مجلسى که آن عده کارفرما و سرمایه دار و بیکار و هرزه گرد نشسته اند، مى بیند که اینها یک جوان هاى سالم ، سرنشاط و آنها یا چرت مى زنند و یا خمیازه مى کشند و یا از درددل و پهلو و سر خودشان مى نالند. و این ، براى این است که کسانى که کارگر نیستند به آن معناى عامش ، اینها اینطور نیست که شما گمان کنید یک روزگار خوشى دارند، شما توجه به این معنا شاید بسیاریتان نداشته باشید که روزگار تلخى که بر سرماى دارها و کارفرماها و داراى کذا و کذاها، خان ها و فئودال ها و امثال اینها مى گذرد، آن روزهاى سخت چقدر براى آنها ناگوارى دارد و یک روز شما به یک عمر آنها ارزش دارد. آنها براى خاطر بیکارى و پرخورى و خواب و هرزه روى پناه مى برند به تریاک ، افیون ، منقل و یا هروئین و یا مراکز فحشا، براى اینکه نمى توانند تحمل آن چیزهائى که در نفسشان مى گذرد و آن ناراحتى هائى که دارند نمى توانند بکنند و من آنقدرى که اطلاع دارم و در جوانى دیدم ، اکثر این خان ها و فئودال ها به وافور پناه برده بودند، آنهائى که تدین شان دیگر خیلى نیست ، آنها به مشروبات و به هروئین و به امثال این چیزها یا به مراکز فحشا و دنبال مراکز فحشا، آنطور زحمت هائى که دارد و آنطور مرض هائى که هست و آنطور گرفتارى هائى که هست ، شما کارگرها بحمداللّه ندیدید و امید است که نبینید. شما قدر این کارگرى را بدانید که این کارگرى ، هم مزاج شما را سالم نگه مى دارد و اگر چنانچه انسان بیکار بیفتد، آن فعالیت هائى که در بدنش و در سلول هاى بدنش باید بشود، آنها هم از کار مى افتند و کسانى که فعالیت دارند، به اندازه اى که فعالیت دارند، آنها هم به کار مى افتند و جبران مى کنند نقیصه ها را و شما مى بینید که در یک گروه زیاد از کارگرها یکى دو نفر بشود پیدا بکنید که اینها مریض باشند و افسرده باشند و اینها همه الحمدلله سرحالند و خیال مى کنند که آنها آسوده اند، این ، خیالى است که آنها مى کنند، در صورتى که آنها، آن طبقه به اصطلاح خودشان بالا و به حسب واقع پائین ، آنها اینقدر افسردگى ها و گرفتارى ها را دارند که به حساب نمى آید.

این یک مساله اى است که باید شما خودتان بعد فکرش را بکنید و مطالعه کنید در بین خودتان ، جوان هاى خودتان را مقایسه کنید با آنهائى که بیکار مى گذرانند و به هرزه درى و به هرزه گرى عمر خودشان را مى گذرانند و آن ارزشى که شما دارید، شما برادران دارید و آن ارزشى که اسلام به شما داده است ، از پیغمبر اکرم شنیده اید که نقل شده است که کف دست یک کارگر را، یعنى همان محلى که کار درش تاثیر کرده و پنبه بسته ، آنجا را بوسید و این ، یک نشان ارزش است براى کارگر در طول تاریخ . پیغمبر اسلام که اولین فرد انسان هاست و بزرگترین انسان کامل است ، نسبت به کارگر اینطور تواضع بکند و کف دست او را که علامت کار است ببوسد، این نکته دارد که کف دست را بوسیده ، نه پشت دست را. کف دست آثار کار درش هست ، مى خواهد ارزش کار را به عالمیان اعلام کند، به مسلمین اعلام کند که ارزش کار این است که آنجائى که کارگر که کار کرده است ، در اثر کار یک نشانه اى پیدا کرده من آنجا را مى بوسم که ملت هاى اسلامى و بشر ارزش این کارگر را بداند.

ص: 140

امروز شما کارگرها با کار خودتان یک کشور را نجات مى دهید از وابستگى

و من امروز عرض مى کنم که کارگر امروز، با کارگر آنوقت بسیار فرق دارد. آنوقت در آن محیطى که رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم زندگى مى فرمودند و سایر جاهائى که مردم دیگر هم زندگى مى کردند، خصوصا حجاز که پیغمبر اکرم تشریف داشتند، آنجا روابط با سایر کشورها یا هیچ نبود، یا اگر بود بسیار کم و اگر چنانچه کمبودى براى یک شهر پیدا مى شد، آن کمبود از شهرهاى دیگر باید جبران بشود، احتیاج به همان ، هم کشورى هاى خودشان داشتند و رفع نقیصه را اگر یک وقتى نمى توانست در خود یک شهرى بکند، از یک شهر دیگرى انجام این کار را مى دادند. این وابستگى هائى که امروز در دنیا هست و این زندگى که محیط دنیا را و وضع دنیا را با سابق جدا کرده است و اینطور روابط زیادى که امروز وقتى شما اینجا یک صحبت بکنید، قبل از اینکه به فرض کنید که بیرون اینجا برسد، آمریکا هم از آن مطلع مى شود و وابستگى هائى که دنیا به هم دارد و وابستگى هائى که کشورها به کشورهاى بزرگ سرمایه دارى یا کمونیستى دارد، آنوقت در زمان رسول خدا نبوده است . ارزش کار در آنوقت همین مقدار بوده است که خود کار شریف است و خود کار براى انسان و روحیات انسان مفید است و کار، اثرش هم علاوه بر اینکه براى خود انسان و مزاج انسان مفید است و در روح انسان هم تاثیر دارد براى یک شهرى هم فایده دارد، اما دیگر مطرح نبود که اگر کار نکنم وابسته به امریکا مى شوم یا وابسته به شوروى ، این مساله آنوقت مطرح نبود. امروز ارزش کار شما به همان اندازه است که دنیا پیشرفت کرده ، همان معنائى که در دنیا، پیشرفت هائى که در دنیا شده است و اگر کارگر به آنطورى که باید کار کند، کار نکند، وابستگى هائى که در یک کشورى ، در یک محیطى مى شود غیر از آن وابستگى هائى است که در سنین سابق ، در قرون سابق بوده ، در زمان رسول اللّه بوده است . امروز شما با کار خودتان مى توانید که یک ارزشى ایجاد کنید که اصلش آنوقت مطرح نبوده است . با کار خودتان مى توانید که این وابستگى هائى که در طول تاریخ ، از آنوقتى که شرق و غرب به اینجا راه پیدا کردند و در طول سلطنت منحوس پهلوى پیدا کرده این کشور که مى دانید همه چیزهایش وابسته شده است و همه افرادش را اینها وابسته کرده بودند و همه گروه ها را وابسته کرده بودند، امروز اگر شما کار بکنید و فعال در کار کردن باشید، ارزش این است که علاوه بر آن ارزش هاى معنوى و مادى که براى شخص خود شما دارد، علاوه بر این یک کشور را شما نجات مى دهید از وابستگى . ما تا کى باید وابسته به امریکا، وابسته به شوروى باشیم ؟ بالاخره باید یک عمل داشته باشد. ما باید ادراک این معنا را بکنیم که ما که در هر جا کار مى کنیم ، در امر کشاورزى کار مى کنیم ، در امر صنعت و در کارخانه ها کار مى کنیم ، باید خودمان به خودمان تلقین کنیم که ما مستقلیم و ما باید مستقل باشیم و ما نباید دستمان را به دیگرى دراز کنیم براى امورى که کشورمان محتاج است . ارزش کار شما امروز ارزش یک امرى است که نمى شود مقایسه اش کرد با زمان هاى سابق . رسول اللّه در آن محیط، ممکن است که توجه ، لابد توجه به همه محیطها داشته است ، در آن محیط دست کارگر را آنطور که نقل مى کنند، کف دست کارگر و محل کار را بوسیده تا ارزش کار را در تاریخ عرضه کنند

ص: 141

و ما مفتخریم و شما و همه مفتخرند به اینکه یک همچو نشانى پیغمبر اکرم به شما داده ، یا در بعضى روایات فرموده اند که قطره عرقى که از بدن کارگر مى آید مثل قطره خونى است که از شهداى در راه خدا مى آید. چقدر این ارزش دارد. آنهائى که الان در جبهه ها جنگ مى کنند و در جبهه بحمداللّه پیروزمندانه جنگ مى کنند و اخیرا هم پیروزى بزرگى به دست آوردند و امید است پیروزى نهائى را به دست بیاورند انشأاللّه ، این چقدر ارزش دارد، عرق شما هم که در کارخانه ها مى ریزد، همان ارزش را دارد، براى اینکه شما هم براى احیأ یک کشور، براى وابسته نبودن یک کشور به خارج ، براى استقلال کشور اسلامى زحمت مى کشید، آنها هم براى دفاع از یک کشور اسلامى ، دفاع از اسلام زحمت مى کشند. آنها کارگرند مثل شما و شما مجاهدید مثل آنها و این یک نعمت بزرگى است که نصیب کارگرها در قشر وسیع و شما عزیزان که در کارخانه ها و در مواردى که صنعت در آنجا حکمفرماست ، کار مى کنید. و باید توجه کنید که نگذاشتند شما، آن اشخاصى که خائن بودند به این کشور، آن اشخاصى که وابستگى داشتند به کشورهاى ابرقدرت ، آنها کوشش کردند که شما نتوانید آن چیزهائى که کشورتان احتیاج دارد، بسازید. اگر نبود در طول تاریخ ، در این سده هاى آخرى که خارجى هاى به اینجا راه پیدا کردند، و نبود خیانت هائى که حکومت هاى ما بر ما کردند، شما هم امروز، الان از همان صنعت هاى پیشرفته مى توانستید تحقق بدهید و امروز هم باید در این فکر باشید. تا در این فکر نباشید، نمى توانید کشور خودتان را و نسل هاى آینده را نجات بدهید. باید به این فکر باشید که خودتان قادر بر این هستید که آن چیزهائى که در خارج درست مى کنند و شما احتیاج به آن دارید و کشور شما احتیاج به آن دارد، خودتان درست کنید.

دو بلوک سرمایه دارى و کمونیستى کارگر را ابزار قرار داده اند براى منافع خودشان

و من یک نکته دیگرى هم به شما عرض مى کنم که توجه کنید که اینهائى که از کارگرها پشتیبانى مى خواهند بکنند و آنهائى که مى خواهند کشور را به سوى غرب بکشند به اسم شرق و خود کشورهاى کمونیستى و سرمایه دارى ، این دو بلوک سرمایه دارى و کمونیستى ، نسبت به کارگر چه جور هستند و اسلام نسبت به کارگر چه جور است . اول شخص اسلام را من عرض کردم ، اول شخص اسلام ، مصدع اسلام بود و شارع اسلام از قبل خداى تبارک و تعالى ، رفتار او با کارگر، آن بود که عرض کردم که کف دست کارگر را با تواضع بوسید و این نشان کارگرى را بوسید و براى کارگران افتخار ایجاد کرد. ارزش انسانى را توجه داشت که کارگر، کارگر آن روز استقلال داشت و هر چه کارکرد براى خودش بود و استقلال داشت و ارزش داشت و آن ارزش را، محل ارزش را بوسید پیغمبر اکرم و اعلام کرد ارزش کارگر را و دوم شخص اسلام على ابن ابیطالب سلام اللّه علیه ایشان خودش یک کارگر بوده یعنى قنات حفر مى کرده ، مى رفته است قنات مى کنده است آب بیرون مى آورده ، لکن براى خودش نه ، بعد از آنکه بیرون مى آمده وقف مى کرده براى مستمندان ، براى آنها. یک نفر کارگر بوده است که براى اعاشه خودش هم کار مى کرده و در عین حالى که آنطور قنات ها را (چندین قنات

ص: 142

از ایشان هست ) کنده با دست خودش و همان روز (به حسب نقل ) همان روزى که بیعت به امامت کردند براى او، به خلافت ، وقتى بیعت تمام شد، همان روز بیل و کلنگ خودش را برداشت دنبال کار... این دو نفر شخص اول اسلام که کارشان باید سرمشق باشد براى همه ما. شما مقایسه کنید این احترامى که کارگر در اسلام به واسطه عمل این دو بزرگمرد تحقق پیدا کرده و این ارزشى که به شما داده است که خودش هم در عرض شما آمده است . و این فقط على ابن ابیطالب سلام اللّه علیه نیست ، حضرت صادق ، حضرت باقر، آنها هم ، از آنها نقل کرده اند که در یک محلى که داشتند، مى رفتند کار مى کردند. به حضرت صادق بعضى مى گفتند آقا (حضرت صادق شغلش خیلى بود. شغل معنویش زیاد بود و کار تبلیغاتى و کار تعلیماتى اش زیاد بود، معذلک خودش تشریف مى برد به حسب این نقل و در آن جائى که داشت کار مى کرد) به او عرض کردند که خوب ، این را به ما واگذار کن . فرمود من میل دارم که کارى که مى خواهم براى خودم بکنم ، حرارت آفتاب را در بدن خودم حس کنم . این ، چقدر ارزش مى دهد که یک نفر که در زمان خودش شخص اول بود و داراى آن مقامات بود، خودش کار مى کند و تعلیم مى دهد که ارزش کار چى است . شما در بلوک کمونیستى سران اینها را ببینید، ادعاها و شعارها زیاد است ، در طول زمان اینها شعار داده اند و ادعا کرده اند، لکن وقتى که مى بینید که خود آنها وضعشان چه جورى است ، سلوکشان با کارگر چى است ، به کارگر چه نظرى دارند، چه جور نگاه مى کنند، سرمایه دارى هم ملاحظه کنید آنها چه مى کنند، هر دو اینها کارگر را آلت استفاده خودشان قرار داده اند. این هر دو بلوک اینها را، آن به یک وضعى ، آن به وضع دیگر آلت قرار داده اند و ابزار قرار داده اند براى منافع خودشان و براى چى . در کشورهاى کمونیستى اصل براى کارگر (من نمى توانم که نسبت به کارگر این تعبیر را بکنم ) اینها را مثل یک حیوان کارگر را فرض کردند که هیچ نباید داشته باشند، فقط خوراک به شما مى دهند، شما باید کار کنید خوراک بگیرید، آنوقت که کارى ازشان نمى آید، طردشان مى کنند و به راى بعضى شان باید ریختشان به دریا. آن دسته دیگر هم شما را بازى داده اند کارگرها را بازى داده اند و از راه دیگر مى چاپند آنها را.

صلاح و فساد این کشور امروز به دست خود ملت است

اسلام براى کارگر ارزش قائل است ، براى کارگر و کار ارج قائل است و احترام قائل است ، یعنى همانطورى که یک شخص عالم ، یک شخص مجاهد را توصیف مى کند، شخص کارگر، زارع ، هر کارگرى را، مى گوید همه شان مثل همند، مثل شانه اى که این رده هائى که دارد، همه هم قد هستند، مثل هم هستند، آن شانه هاى آنوقت اینطور بودند، اینها همین طور همه برابر هستند. در قرآن کریم هم تصریح مى کند که امتیازها به این مسائلى که سرمایه داشتن ، قدرت داشتن نمى دانم و امثال اینها نیست ، ارزش ها و بزرگى ها به تقواست ، به ارزش انسانى است . ارزش انسانى را این دو بلوک اصلا فراموش کرده اند، توجه به اینکه اینها انسانند مثل خود ما هستند. آنوقتى که استالین متولد شده ، با یک رعیت دیگرى ، یک رعیتى فرقى با هم نداشتند، بعدا او به قدرت رسیده آنطور عمل کرده و این

ص: 143

بیچاره ها تحت ستم ، اینطور باید عمل کنند براى آنها. یا آن بلوک سرمایه دارى هم همین طور ارزش براى انسان ها قائل نیستند، آنها ارزش براى قدرت خودشان قائلند، هر کشورى که تحت قدرت آنها باشد به او کمک مى کنند.

الان اگر یک گرایش بکند این کشور اسلامى به یک طرف از اینها، برایش سرشار، همه کارى مى کنند، لکن ارزش انسانى و ارزش اسلامى اقتضأ مى کند که به هیچ یک از آنها گرایش پیدا نکند. هر مملکتى که از آنها بخواهد استقلال داشته باشد، جدا بشود مثل کشور ما، گرفتار اینها مى شود. الان کشور شما گرفتار این دو بلوک هستند، هر کدام به یک راهى ، به یک طورى و تمام این فسادهائى که واقع مى شود در این کشور از این گروهک هاى فاسد و تمام تبلیغاتى که خود این گروه ها در خارج مى کنند، اینها همه براى خاطر این است که دستور از آنها گرفتند. آن روزى که کشور ایران خداى نخواسته ، خدا نیاورد آن روز را به گرایش پیدا کند به آمریکا، خواهید دید که تمام اینهائى که در _ چیز هستند _ پاریس جمع شده اند و اسباب زحمت ایرانى ها را خیال مى کنند مى توانند فراهم کنند، همه قلم هایشان بر مى گردد و ثناگو مى شود، از این طرف هم همین طور، ما مى خواهیم مستقل باشیم ، ما مى خواهیم که آمریکا در طول زمان ، قبلا انگلستان و بعد آمریکا، در طول سلطنت این دو مرد فاسد به سرما آمده است ، تمام ارزش هاى انسانى را مى خواستند از ما بگیرند و جوان هاى ما را به فساد بکشند و جوان هاى ما را به مراکز فساد بکشند و انسانیت را از آنها بگیرند، اینها، مى خواهیم ما که دیگر تحت آن سلطه نباشیم و خودمان یک انسان مستقل باشیم . شما کوشش کنید، صلاح و فساد این کشور امروز به دست خود ملت است . شماها هم یک عضو بسیار مهمى در این کشور هستید و بسیار موثرى براى رفع وابستگى کشورتان به خارج ، کشاورزان هم یک عضو بزرگ این کشورند براى رفع وابستگى این کشور به خارج . شما دو بازوى بزرگ این کشور کوشش کنید که ما در کشاورزى محتاج به اینکه به دیگران مراجعه کنیم و از دیگر جاها بیاوریم نباشیم و در امور صنعتى هم نباشیم . و بدانید که از حالا که شروع کنید مى توانید این عمل را بکنید، منتها کشاورزها زودتر مى رسند به آنجا و شما یک قدرى دیرتر، منتها ارزش عمل شما بسیار زیاد است و کارهاى شما فنى است . خیال نکنید که فقط آنها مى توانند که این کارها را بکنند، آنطورى که تبلیغاتشان تاکنون در گوش ما خوانده شده است که ما باید وابسته باشیم . ما نباید وابسته باشیم ، ما باید مستقل باشیم ، ما باید هر مقدارى که خودمان کار مى کنیم به همان مقدار اکتفا کنیم ، در صدد باشیم که خود را به آن حدى برسانیم که از کشور ما هم ارزاق و گندم و جو و امثال اینها صادر بشود و این کشور بسیار مستعد براى این معناست ، و هم کوشش کنیم که دیگران به ما محتاج باشند در امور صنعتى و مى توانیم ، و مى توانید و مى توانیم . ما فرضا هم نتوانیم ، ما فرض مى گیریم که خیر، نمى توانیم ، اما کوشش خودمان که یک عبادتى است ، یک کار ارزشمندى است ، ما کوشش خودمان را مى کنیم . من کرارا این مطلب را گفتم که ما صد در صد اینطور نیست که کار مى کنیم که پیروز بشویم ، البته میل داریم ، اما اینطور نیست که حتم داریم که ما پیروز مى شویم . نه ، اما در عین حالى که حتم به پیروزى نداریم ، تکلیف خودمان را

ص: 144

عمل مى کنیم ، ما یک انسان هستیم ، شما انسان هستید و ارزشمند هستید، شما مى خواهید ارزش خودتان را حفظ کنید، شما مى خواهید که به شما فرض کنید که عروسک ها را بیاورند بفروشند، یا شما را به مراکز فحشا بکشانند و ارزشتان را از بین ببرند و شکمتان را سیر کنند. شما مى خواهید ارزشتان را حفظ کنید و دنبال آن ارزش که در مرکز اعلأ واقع شده است ، کشور خودتان را هم نجات بدهید. ما و شما و همه دوستان و همه کشاورزان و همه کارگران و همه ملت ایران توجه به این داشته باشند که این ارزشى که خداى تبارک و تعالى نصیب شما کرد و این استقلالى که نصیب شما کرد و این امرى که الان در تمام دنیا شما مطرحید، هر چه مى خواهند این قلم هاى فاسد از شماها تکذیب کنند، از ایران تکذیب کنند، هر چه مى خواهند از دادگاه ها تکذیب کنند، از دولت تکذیب کنند، لکن دنیا فهمیده است که شما ارزش دارید و دنیا فهمیده است که شما یک ملتى هستید که نظیر شما در طول تاریخ تا حالا نبوده است .

همه آثارى که از آقاى مطهرى هست ، بى استثنا خوب است

و من امیدوارم که ملت هاى دیگر هم به تبعیت از شما و به تبعیت از اسلام عزیز نظیر شما بشوند، استقلال خودشان را و آزادى خودشان را به دست بیاورند. خداوند همه شما را انشأاللّه صحت و سلامت بدهد. و چون روز مطابق است ، منطبق است با سالروز وفات مرحوم مطهرى رحمة اللّه ، من باید یک کلمه هم از آن به شما عرض کنم . مرحوم آقاى مطهرى یک فرد بود، جنبه هاى مختلف در او جمع شده بود و خدمتى که به نسل جوان و دیگران مرحوم مطهرى کرده است ، کم کسى کرده است . آثارى که از او هست ، بى استثنا همه آثارش خوب است و من کس دیگرى را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بى استثنا آثارش خوب است . ایشان بى استثنا آثارش خوب است ، انسان ساز است ، براى کشور خدمت کرده ، در آن حال خفقان خدمت هاى بزرگ کرده است این مرد عالیقدر. خداوند به حق رسول اکرم او را با رسول اکرم محشور بفرماید و خداوند همه شهداى ما را انشأاللّه رحمت بفرماید و خداوند جنگنده هاى ما را که الان درصدد پیروزى آخرى هستند و انشأاللّه تحقق پیدا مى کند، آنها را، پیروزى آخرى را نصیب به آنها فرماید و خداوند شما کارگران عزیز را و همه کارگران را انشأاللّه اجر شهدا عنایت کند.

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 145

تاریخ : 20/2/61

فرمان امام خمینى به حجت الاسلام قرائتى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ محسن قرائتى دامت افاضاته

نظر به اهمیت امر سوادآموزى و گسترش فرهنگ و معارف اسلام و با توجه به تجربیاتى که در این باره دارید، جنابعالى را به سمت نماینده خود در سازمان نهضت سوادآموزى تعیین مى نمایم .

امید است با هماهنگى هر چه بیشتر با مسوولان محترم این سازمان و وزارت آموزش و پرورش مسؤولیت سنگین خویش را بهتر انجام دهید.

بدیهى است که کمک و مساعدت دست اندرکاران امر نهضت و وزارت آموزش و پرورش و استفاده از تمامى امکانات موجود، پیروزى شما را بر عفریت بیسوادى که یکى از میراث هاى شوم نظام طاغوتى است سریع تر مى نماید.

از خداى تعالى موفقیت شما را در این راه مسئلت دارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

تاریخ : 20/2/61

ص: 146

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى اصلى واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

امروز هر چه مى بینید امور غیر عادى است . تمام کارهائى که در داخل شهرها و در جبهه ها مى شود از امورى است که خداوند متعال بر ما منت گذاشته است . شما ببینید چگونه لشکریان کفر با آن سلاح ها و آنهمه افراد از تعداد اندک ما شکست مى خورند. این همان نصر به واسطه رعب است که خدا در دل دشمنان ما رعب ایجاد کرده است . در صدر اسلام لشکریان کفر در مقابل مسلمانان چنان مى ترسیدند که با همه تجهیزاتشان خودشان را یا تسلیم مى کردند و یا فرار مى نمودند. امروز هم در ایران وضع چنین شده است که هر کجا حرف پاسدار مى شود، دشمنان ما، چه منافقین و چه صدامیان شدیدا مى ترسند. آنها هم که در خارج نشسته اند از پاسداران ما در ایران مى ترسند. در اینجا لازم است شما را به یک نکته نصیحت کنم و آن این است که اتحاد و انسجامتان را حفظ کنید. شما باید بدانید که هر اختلاف و نزاعى شروع شود، از باطن خود انسان است و هر اتحاد و انسجامى که حاصل شود، از خداست . امیدوارم قوى باشید و به پیش روید. مطمئن باشید که پیروزید.

والسلام علیکم

ص: 147

تاریخ : 21/2/61

پاسخ امام خمینى به تلگرام آیت اللّه العظمى مرعشى نجفى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

حضرت آیت اللّه آقاى نجفى دامت برکاته _ قم

پس از اهدأ سلام و تحیت ، تلگراف شریف مبنى بر تبریک پیروزى هاى بزرگ رزمندگان اسلام موجب تشکر گردید. اینجانب متقابلا پیروزى غرورآفرین رزمندگان اسلام را به جنابعالى و جمیع علاقه مندان به اسلام و قرآن کریم تبریک عرض مى کنم . اسلام از اول ظهورش گرفتار دشمنان خودخواه و سرکشانى عنان گسیخته بوده است و بحمداللّه با عنایات خداوند متعال و نصرت هاى غیبى ، راه خود را به پیش مى برد. حمله گستاخانه رژیم کافر بعث عراق که با تحریک ابرقدرت ها خصوصا امریکاى جهانخوار انجام گرفت و با انگیزه خدمت به دشمنان اسلام و بشریت بود، از طلیعه آن پیش بینى مى شد که با شکست مفتضحانه روبرو خواهد شد و بدبختى و نفرت و ذلت براى دشمنان خداى تعالى به بار خواهد آورد و عظمت و سربلندى براى اسلام و مسلمانان خواهد آفرید. این پیروزى و دیگر پیروزى ها مرهون عنایات غیبى خداوند متعال و پشتیبانى بقیه اللّه اروحنا له الفدا و ادعیه خالصه صاحب نفسان و بزرگان است و این روحیه معجزه آساى سلحشوران قواى مسلح از ارتش و سپاه و بسیج و سایر قواى نظامى و انتظامى و مردمى در جبهه ها و ملت عظیم الشان ایران در پشت جبهه ها که از نوادر تاریخ است ، مرهون خلوص نیت آنان و ایمان سرشار و عزم استوارشان است . خداوند این روحیه انسانى _ الهى را هر چه افزونتر فرماید. از جنابعالى و از سایر مراجع عظام و علماى اعلام امید دعاى خیر براى پیروزى نهایى اسلام بر کفر را دارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 148

تاریخ : 26/2/61

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى شورایعالى تبلیغات اسلامى ، ائمه جماعات قم وغرب تهران و کارکنان دفتر مرکزى سازمان تبلیغات اسلامى

هیچ انقلابى تاکنون به اندازه انقلاب اسلامى مورد هجوم تبلیغاتى و تسلیحاتى واقع نشده است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

بحمداللّه این مجلس ، مجلس علماست ، مجلس دانشمندان متعهد است و ما موفق شدیم به زیارت آقایان و امیدواریم که همه توفیق پیدا کنیم در خدمت به اسلام .

مساله تبلیغات از صدر اسلام تا ابد یکى از امورى است که اسلام بر آن پافشارى کرده است و در این زمان که ما هستیم یک اولویت خاصى دارد همه مى دانیم که هیچ انقلابى تاکنون به اندازه انقلاب اسلامى مورد هجوم تبلیغاتى و تسلیحاتى واقع نشده است . انقلاب هائى که در دنیا واقع شده است یا گرایش به راست داشته اند، راستى ها با او موافقت مى کرده اند و اگر مخالفتى بوده است ، از چپى ها بوده است ، یا گرایش به چپ داشته اند، بعکس بوده است . لکن اسلام چون نه شرقى و نه غربى است و صراط مستقیم است ، جمهورى اسلامى هم با همان برداشت از اسلام متحقق شده است و امروز چون نه چپى است ، چپى ها با او مخالفند و نه راستى است ، راستى ها با او مخالفند و ملاحظه مى فرمائید که تمام رسانه هاى دنیا به استثناى کمى از آنها و تمام رسانه هاى بزرگ دنیا الان یا با صراحت و یا با تلویح با این جمهورى اسلامى و اسلام مخالفت مى کنند و در هر شب و روز ساعات بسیار را براى سرکوبى جمهورى اسلامى صرف مى کنند و از آن طرف اشخاصى امثال صدام را که من از اول گفتم که این آدم ، آنوقت هم که ما در نجف اشرف مشرف بودیم ، آن را یک مرد خطرناکى معرفى مى کردند و یک جنون عجیبى در این آدم هست که براى خودخواهى خودش حاضر است که تمام ملت هاى دنیا را به خاک و خون بکشد، اینها را وادار کرده اند که با ما مخالفت کنند و حمله کنند و امروز هم که به خواست خداى تبارک و تعالى و تاییدات او جبهه جنگ دارد، تکلیفش کنند و حمله کنند و امروز هم که به خواست خداى تبارک و تعالى و تاییدات او جبهه جنگ دارد تکلیفش معین مى شود و سقوط صدام و انشأاللّه حزب بعث نزدیک مى شود، رسانه هاى گروهى که نمى توانند منکر این بشوند که پیشرفت هائى ایران کرده است ، معذلک از راه هاى دیگرى مشغول سمپاشى شده اند. از این راه که اگر این جمهورى موفق بشود و غلبه پیدا کند بر عراق ، بر رژیم عراق ، آیا با منطقه چه خواهد کرد، آیا با شیخ نشینان حکومت هاى منطقه چه خواهد کرد. این حرف ها الان رایج شده است و در رسانه هاى

ص: 149

گروهى گفته مى شود و تمامش براى این است که آنها را وادار کنند به یک کارى در مقابل ایران ، در مقابل جمهورى اسلامى .

و ما امروز براى خاطر اینکه در تاریخ مساله بماند، عرض مى کنم که دولت ایران و ملت ایران با همه ملت ها و با همه دستگاه هائى که انحراف ندارند، مخالفت ندارد و از اول هم اعلام کرده است که ما به زمین هاى دیگران هیچ نظرى نداریم و پیش ما اصلش زمین و طبیعت و مادیت اینقدرها نیست که به ازاى او با مسلمانان جهان به جنگ برخیزیم . این یک برنامه اى است که مخالفین اسلام دارند و سرکشان دنیا و ارباب هاى آنها دارند که باید سرکوبى کرد تمام مستضعفان جهان را تا به قدرت رسید و به نوائى رسید و اسلام یک همچو امرى را که محکوم مى کند و ما که تابع اسلام هستیم و ملت ما که ملتى است ، تعهد دارد به تبعیت از احکام اسلام ، هرگز مخالفت با احکام اسلام نمى کند و ما اعلام مى کنیم که این حکومت هائى که در منطقه هستند یا خارج منطقه هستند توجه داشته باشند که آنها را دارند وادار مى کنند که خودشان را به هلاکت بیندازند براى خاطر امریکا یا بلوک دیگر.

ما به اینها مکرر تنبه داده ایم که شما آلت دست ابرقدرت ها هستید و از شما استفاده مى کنند، به شما استفاده نمى دهند. شمائى را که امروز دارند تحریک مى کنند که اگر با صدام همراهى نکنید، چه و چه خواهد شد و ایران با شما چه ها خواهد کرد، اینها مى خواهند که شما آلیت دست آنها را داشته باشید و به منافع آنها با صدام همراهى کنید و به همان تله اى که صدام افتاد، شما هم بیفتید و شما بدانید که اگر صدام نجات پیدا کند و قدرت به دست بگیرد، آدمى نیست که قدرشناسى از امثال شما بکند، آدمى است که جنون بزرگ بینى خودش را دارد و با این جنون با شما که با او هم همراهى کردید به جنگ برمى خیزد و شما را اگر قدرت داشته باشد، تباه خواهد کرد. و من و دولت ایران و ملت ایران اعلام مى کنیم که شما اگر چنانچه با صدام همراهى نکنید و اگر چنانچه بطور اسلامى با ما رفتار کنید و به برنامه هاى قرآن کریم با ما رفتار کنید و با ملتها رفتار کنید، دولت ایران و ملت ایران با شما برادر است و از شما حمایت خواهد کرد. لکن اگر چنانچه خداى نخواسته انحرافى عمل کنید و خودتان را به این دام بیندازید، مطمئن باشید که شما از صدام قدرتمندتر نیستید و آنهائى که مثل دولت مصر مى خواهند به او کمک کنند، آنها هم تجربه کنند ببینند که چه خواهد شد و من نصیحت شان مى کنم که این تجربه را نکنند و جوان هاى بیگناه مردم را به تباهى نکشند و جوان ها را نیاورند در یک میدانى که عاقبتش براى آنها هلاکت است .

ما امروز موظفیم که تبلیغات را هر چه بیشتر تقویت کنیم

و اما در یک همچو محیطى که تمام رسانه هاى گروهى به ضد اسلام واقعا و به ضد جمهورى اسلامى تبلیغات مى کنند، امروز تبلیغات یک ویژگى خاص دارد و بر همه لازم است که تبلیغات کنند. تبلیغات داخلى براى اینکه مبادا خداى نخواسته مردم تحت تاثیر تبلیغات سوء ابرقدرت ها واقع بشوند و بالاتر از او تبلیغات در خارج باید بشود.

ص: 150

ما تبلیغاتمان در خارج بسیار ناقص است و اشخاصى که از خارج مى آیند اینجا و با من ملاقات مى کنند، همه از این مطلب شکایت دارند که در خارج تبلیغات کم است . البته وزارت خارجه و ارشاد اخیرا یک طرح هائى دارند و انشأاللّه موفق خواهند شد، لکن باید ما تبلیغاتمان زیاد بشود که لااقل ما بتوانیم به ملت ها حالى کنیم که این تبلیغاتى که اینها بر ضد اسلام و بر ضد مسلمین و بر ضد جمهورى اسلامى مى کنند، اینها تمام غلط است و شما دیدید که وقتى خبرنگارها از اطراف مى آیند و مى بینند، آنهائى که انصاف دارند اعلام مى کنند و همین چند روز پیش از این یکى از آنها اعلام کرد که کلیه چیزهائى که ارتش ایران اعلام کرده است صحیح است ، لکن رسانه هاى گروهى دست بردار نیستند. آنها اگر یک قدم فرض کنید که صدامى ها پیش بیایند، او را قلمداد مى کنند که کجا را گرفتند، کجا چه شد، محاصره کردند ارتش ایران را و اگر چنانچه ایران پیش ببرد، حتى الامکان ذکرى نمى کنند، آنوقتى که خیلى رسوائى در مى آورد ذکر کمى مى کنند و مى روند دنبال اینکه آیا چه خواهد شد، اى واى که اگر اسلام پیروز بشود چه خواهد شد. و ما امروز موظفیم که تبلیغات را هر چه بیشتر تقویت کنیم و دولت و وزارت ارشاد موظف است که تبلیغات را در خارج تقویت کند و همه آقایانى که از اول اصل شانشان تبلیغ بوده است ، انبیا شانشان تبلیغ بوده است ، اولیأ خدا شانشان تبلیغ بوده است ، همه آقایان علمایى که هستند، اینها همه مبلغین اسلام هستند. باید خطبأ عظام ما که مبلغین اسلامند، علماى اعلام ما، طلاب عزیز ما و قشرهاى دیگر که در تبلیغات دخالت دارند و مشغول این عمل شریف هستند، باید به سرعت خودشان زیادى بدهند و تبلیغات خودشان را تسریع کنند، البته روى یک موازینى و روى یک نظامى و روى یک سازمانى که آنطور البته بهتر خواهد بود و من هم که وظیفه ام دعا کردن به شماست و از اول هم دعاگوى شما بودم ، من هم امیدوارم که موفق بشوم به وظیفه خودم عمل کنم .

اینهایى که شب ها به دعا و مناجات بر مى خیزند در جنگ ها پیروز خواهند شد

و یک کلمه هم راجع به ارتش و راجع به سپاه و راجع به پیروزى هاى آنها عرض کنم . امروز بحمداللّه در جبهه هاى ما جوان هایى هستند از ارتشى ، از سپاهى ، از بسیج ، از مردمى که هر کس آنجا رفته است و آمده است با من ملاقات کرده است ، مى گوید آنها به ما دل مى دهند و شجاعت مى دهند. ما مى رویم که آنها را تشجیع کنیم ، مى بینیم که نه ، ما تحت تاثیر آنها واقع مى شویم و حقیقتا یک امرى است که خداى تبارک و تعالى عنایت خاصش را به اینها کرده است . اینهائى که شب ها به دعا برمى خیزند و به مناجات برمى خیزند، البته در جنگ ها پیروز خواهند شد. و مطمئن باشند که این نفس هاى آخرى که صدام و صدامیان و طرفداران آنها دارند مى کشند، اینها آن نفس هائى است که محتضر مى کشد و امیدوارم که اسلام در همه جا چهره نورانى خودش را نمایش بدهد و خداوند تبارک و تعالى نصرت بدهد به آنها و قوت بدهد به آنها و ملت هم در دنباله آنها هستند و آنها را تایید مى کنند و آنها را پشتیبانى مى کنند و مبلغین هم آنها را پشتیبانى مى کنند. آنها با قلب پاک خودشان و بازوهاى بزرگ خودشان و قوى خودشان به کار خودشان ادامه بدهند که انشأاللّه نصرت نزدیک است . (و ما _

ص: 151

النصر الا من عنداللّه )

ما از خدا مى خواهیم که به ما کمک بدهد و این نصرت را نصیب ارتش ما و ملت ما بکند و همه انشأاللّه موفق بشوند که این نور اسلام را در همه جا پرتوافکن باشند و ما امیدواریم که شما آقایان هم موفق و موید باشید و همانطورى که در روایات ما هست که از قم علم به جاهاى دیگر منتشر مى شود، بحمداللّه مدت هائى است که این معنا تحقق پیدا کرده است و امروز امیدواریم که به همت علماى قم و مدرسین بزرگ قم و خطباى قم این مساله زیادتر بشود و امروز بحمداللّه همه ایران قم است و همه علما هستند و همه دانشمندان و همه اشخاصى هستند که اسلام از آنها بهره مى گیرد و به آنها پشتیبانى مى کند. خداوند تمام ما را از فداکاران اسلام قرار بدهد و از فداکاران به امام زمان سلام اللّه علیه که آثار رحمت خدا و آثار حمایت این بزرگوار در جبهه ها براى اشخاص ظاهر شده است و مى شود انشأاللّه .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 152

تاریخ : 61/3/2

پاسخ امام خمینى به پیشنهاد حجت الاسلام واعظ طبسى در مورد بازسازى هویزه

بسم اللّه الرحمن الرحیم

خدمت حجت الاسلام آقاى واعظ طبسى تولیت محترم آستان مقدس رضوى دامت افاضاته

پس از اهداى تحیت و سلام ، مرقوم شریف با پیشنهاد مسرت بخش واصل گردید. اگر هویزه مظلوم با دست جنایتکار صدام این دشمن سرسخت اسلام و تشیع ، به صورت ویرانه اى درآمد و آن جایگاه پروانه هاى شمع ولایت در کشور ثامن الائمه علیه و على آبائه صلوات و تحیات چون جایگاه جغدان گردید و مسلمانان عرب مظلوم آن شهر خون و شهادت ، از صغیر و کبیر و مرد و زن از آتش بیداد این کافر کیش مدعى دوستى عرب سوخت ، چه کس اولى از تولیت آستان مطهر و خدمتگزار مرقد نورانى حضرتش ، در ترمیم خرابى ها و بناى شهر دوستان معظم او است و کدام مقام والاتر از مقام ولایت آن سرور در نوازش دوستان عزیز او. باشد که خیرخواهان و دوستان محترم آن مقام مقدس اقتدا به مولاى خود نموده و در راه بازسازى خوزستان و دیگر خرابه هاى یادگار این ابر جنایتکار قرن همت گمارند. و من از نکته اى بس لازم نمى توانم صرفنظر کنم و آن درآمد عظیم سرشارى که شهر مى سازد و در مدت تولیت جنابعالى آنهمه خدمت نموده است و مقایسه آن با غارتگرى هاى دودمان پهلوى که این ثروت عظیم را در راه شهوات و لذات خویش به کار بردند. و چه روسیاهند آنان که از آن رژیم حمایت کرده و مى کنند.

توفیق جنابعالى را در خدمت به آستان مقدس مولا خواستار و خداى را شکر که در عصر ما مثل جنابعالى به این سمت مقدس راه یافته و به جاى ظلمت ، نور و به جاى خیانت ، امانت جایگزین گردیده است .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 153

تاریخ : 3/3/61

پیام امام خمینى به مناسبت فتح خرمشهر

بسم اللّه ارحمن الرحیم

با تشکر از تلگرافاتى که در فتح خرمشهر به اینجانب شده است ، سپاس بى حد بر خداوند قادر که کشور اسلامى و رزمندگان متعهد و فداکار آن را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود. اینجانب با یقین به آنکه (ما النصر الا من عنداللّه ) از فرزندان اسلام و قواى سلحشور مسلح که دست قدرت حق از آستین آنان بیرون آمد و کشور بقیه اللّه الاعظم اروحنا لمقدمه الفدا را از چنگ گرگان آدمخوار که آلت هائى در دست ابرقدرتان خصوصا آمریکاى جهانخوارند، بیرون آورد و نداى اللّه اکبر را در خرمشهر عزیز طنین انداز کرد و پرچم پر افتخار لااله الا اللّه را بر فراز آن شهر خرم که با دست پلید خیانتکاران قرن به خون کشیده شده و خونین شهر نام گرفت ، تشکر مى کنم . و آنان فوق تشکر امثال من هستند، آنان به یقین مورد تقدیر ناجى بشریت و بر پا کننده عدل الهى در سراسر گیتى روحى لتراب مقدمه الفدا مى باشند، آنان به آرم (ما رمیت اذ رمیت و لکن اللّه رمى ) مفتخرند. مبارک باد و هزاران بار مبارک باد بر شما عزیزان و نور چشمان اسلام این فتح و نصر عظیم که با توفیق الهى و ضایعات کم و غنائم بى پایان و هزاران اسیر گمراه و مقتولین و آسیب دیدگان بدبخت که با فریب و فشار صدام تکرینى این ابر جنایتکار دهر به تباهى کشیده شده اند، سرافرازانه براى اسلام و میهن عزیز افتخار ابدى به هدیه آوردید و مبارک باد بر فرماندهان قدرتمند که فرماندهان چنین فداکارانى هستند که ستاره درخشنده پیروزى هاى آنان بر تارک تاریخ تا نفخ صور نورافشانى خواهد کرد. و مبارک باد بر ملت عظیم الشان ایران اینچنین فرزندان سلحشور و جان برکفى که نام آنان و کشورشان را جاویدان کردند. و مبارک باد بر اسلام بزرگ این متابعانى که در دو جبهه جنگ با دشمن باطنى و دشمنان ظاهرى پیروزمندانه و سرافراز امتحان خویش را دادند و براى اسلام سرافرازى آفریدند.

و هان اى فرزندان قرآن کریم و نیروهاى ارتش و سپاهى و بسیج و ژاندارمرى و شهربانى و کمیته ها و عشایر و نیروهاى مردمى داوطلب و ملت عزیز! هشیار باشید که پیروزى ها هر چند عظیم و حیرت انگیز است شما را از یاد خداوند که نصر و فتح در دست اوست غافل نکند و غرور و فتح شما را به خود جلب نکند، که این آفتى بزرگ و دامى خطرناک است که با وسوسه شیطان به سراغ آدم مى آید و براى اولاد آدم تباهى مى آورد. و من با آنکه به همه شما اطمینان تعهد به اسلام دارم ، لکن از

ص: 154

تذکر که براى مومنان نفع دارد، باید غفلت نکنم ، چنانچه از نصیحت به حکومت هاى همجوار و منطقه دریغ ندارم و آنان مى دانند امروز با فتح خرمشهر مظلوم ، دولت و ملت پیروزمند ما از موضع قدرت سخن مى گوید و من به پیروى از آنان به شما اطمینان مى دهم که اگر از اطاعت بى چون و چراى آمریکا و بستگان آن دست بردارید و با ما به حکم اسلام و قرآن کریم رفتار کنید، از ما جز خیر و پشتیبانى نخواهید دید. و شما بدانید آنقدر که ابرقدرت ها از صدام ، این نوکر چشم و گوش بسته پشتیبانى کردند از شماها که قدرت هاى کوچک و حکومت هاى ضعیف هستید، پشتیبانى نمى کنند و شما عاقبت این جنایتکار و همقطار جنایتکارش شاه مخلوع را به عیان دیده اید. قدرت هاى بزرگ بیش از آنچه از شما استفاده نمایند از شما طرفدارى نمى کنند و شماها را براى منافع خویش به هلاکت مى کشند و من نصیحت برادرانه به شما مى کنم که کارى نکنید که قرآن کریم براى برخورد با شما تکلیف نماید و ما به حکم خدا با شما رفتار کنیم و یقین بدانید که امثال حسنى مبارک مصرى و حسین اردنى و دیگر هم جنایتکاران آنان براى شما نفعى ندارند و دین و دنیاى شما را تباه مى کنند و اگر با تشتت هاى خود بخواهید طرح کمپ دیوید یا فهد راکه مرده اند، زنده کنید، که ما خطر بزرگ براى کشورهاى اسلامى خصوصا حرمین شریفین مى دانیم ، اسلام به ما اجازه سکوت نمى دهد. و اینجانب در پیشگاه مقدس خداوند تکلیف الهى خود را ادأ نمودم . اکنون دست تضرع و دعا به سوى خالق یکتا بلند کرده و به قواى مسلح اسلام و فداکاران قرآن کریم و میهن عزیز ایران دعا مى کنم و سلامت و سعادت و پیروزى آنان را خواستار هستم .

سلام و درود بى پایان بر فرماندهان متعهد قواى مسلح و بر رزمندگان فداکار و بر ملت دلیر ایران عزیز و سرشار از شادى ها.

والسلام على عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 155

تاریخ : 4/3/61

بیانات امام خمینى در جمع ائمه جمعه استان کرمان

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از آقایانى که زحمت کشیده و اینجا آمده اند تشکر کرده و دعاگوى همه مى باشم . و همچنین از اهالى و علماى کرمان و ائمه جماعت آن استان که خداوند همه آنان را حفظ فرماید تشکر مى کنم . بار دیگر این نکته را تذکر مى دهم که سعى کنید وحدت را حفظ نمائید، وحدت بین خودتان ، وحدت بین خودتان و مسوولین و وحدت بین خودتان و مردم . شما مى بینید که تمام سعى منافقین و مفسدین خارج و داخل بر این است که بین مردم شکاف ایجاد نمایند و این خود بهترین دلیل است که ما باید وحدتمان را حفظ کنیم .

این پیروزى عظیم و بزرگى که رزمندگان ما به دست آورده اند و وابسته به قدرت هاى بزرگ را از سرزمین خودمان بیرون کردند، از حفظ وحدت است . امروز تمامى رسانه هاى گروهى سعى مى کنند یا پیروزى ما را منعکس نکنند و یا اگر مى کنند، بلافاصله با داد و بیداد خطر این پیروزى را در منطقه گوشزد نمایند و فریاد مى دارند که اگر ایران پیروز شود با منطقه چه مى کند، با کشورهاى خلیج چه خواهد کرد.

آنچه مردم را مجتمع مى کند همین ائمه جماعت و جمعه هاست . شما در کرمان و دیگران در سایر شهرها سعى کنید مسائل خودتان را مطرح کنید و با یکدیگر تفاهم داشته باشید، مردم هم که در صحنه حاضر و ناظرند، دیگر هیچ ترسى نیست . امروز همکارى و همیارى مردم بیسابقه است . ما هر روز شاهد زنانى هستیم که ماحصل عمرشان ، یک تکه طلا را مى آورند و در راه خدا و جنگ انفاق مى کنند. از طرف دیگر یکى از آقایان به من گفت که در جبهه نوجوان دوازده سیزده ساله اى دیده است که دستش قطع شده و بلافاصله دست قطع شده خود را گرفته و رفته است به سوى میدان جنگ ، خوب توجه کنید در چنین موقعیتى تکلیف ما چیست ؟ خیلى روشن است که تکلیف همگى ما خیلى سنگین است . اگر خداى ناخواسته اشتباهى کنیم آنها که منافعشان در خطر است آن را در داخل و خارج بزرگ مى کنند و علیه ما تبلیغات مى کنند.

سعى کنید مطالعه کنید که در خطبه هایتان چه مى خواهید بگوئید. امیدوارم اسلام به دست شما منتشر شود تا مقدمه اى شود براى ظهور حضرت مهدى عجل اللّه تعالى فرجه الشریف . امیدوارم موفق و موید باشید.

والسلام علیکم

ص: 156

تاریخ : 6/3/61

پیام امام خمینى به مناسبت سالروز میلاد امام حسین (علیه السلام) و روز پاسدار

بسم اللّه الرحمن الرحیم

طلوع آفتاب سوم شعبان که سالروز طلوع شمس معنویت و پاسدار اسلام و مجدد حیات قرآن کریم و نجاتبخش امت خاتم صلى اللّه علیه و آله و سلم از شب تاریک به عصر ظلمانى حکومت جائرانه یزیدیان که مى رفت تا قلم سرخ بر چهره نورانى اسلام کشد و زحمات طاقت فرساى پیامیر بزرگ اسلام صلى اللّه علیه و آله و سلم و مسلمانان صدر اسلام و خون شهدأ فداکار را به طاق نسیان سپارد و به هدر دهد، بر همه مسلمانان جهان و شیعیان خط سرخ امامت و ملت فداکار در صحنه ایران بزرگ و رزمندگان در راه هدف مقدس و خصوص سپاه پاسداران عزیز که این روز عظیم الشان را براى خود انتخاب نموده اند مبارک باد. و امروز که نوید پیروزى حق را بر باطل و جنوداللّه را برجنود شیطان ، با پیروزى هاى بزرگ پى در پى خصوصا بیت المقدس که از شاهکارهاى عظیم کم نظیر جنگ ها بوده است ، مى دهد، مبارک تر و پر برکت تر است .

سپاه پاسداران که رکنى بزرگ در پیروزى انقلاب اسلامى است با اقتدا به مولاى خود سید مظلومان علیه الصلوه والسلام ، نجاتبخش ملت ایران و اسلام عزیز از شب هاى تاریک و ظلمانى ستمشاهى بوده و در پاسدارى از انقلاب و هدف هاى آن عاملى موثر و رکنى رکین بوده و هست . سپاه در جبهه هاى دفاع مقدس از اسلام و میهن اسلامى ، با وحدت و انسجام کامل با ارتش معظم و بسیج عزیز و ژاندارمرى و عشایر مکرم و سایر قواى نظامى و انتظامى و مردمى ، چون صفى آهنین و بنیانى مرصوص پاسدارى نموده و دشمنان اسلام و بشریت را از میدان هاى نبرد مفتضحانه رانده است و براى خود و اسلام و میهن معظم ایران افتخارهائى آفریده است که تاریخ فراموش نخواهد کرد و حضرت بقیه اللّه ارواحنا لتراب مقدمه الفدا از نظر مبارک نخواهد برد و پروردگار جل و اعلا بر خدمتگزاران به اسلام و میهن اسلامى که این رزمندگان بحمداللّه تعالى از آنانند، رحمت و برکت خود را دریغ نخواهد فرمود.

اى عزیزانى که مجالس ذکر و دعا و مناجات شما در شب ها چون شب عاشورا به ملکوتیان نورافشانى مى کند و چون ستاره اى درخشان در جبهه ها مى درخشد و روزتان چون روز عاشورا در مقابل یزیدیان استقامت مى نماید! قدر این شب هاى معنوى و عرفانى و این روزهاى سلحشورى و افتخار آمیز را بدانید که خداى بزرگ شما را براى نصرت خویش انتخاب فرموده و امثال ما را لایق

ص: 157

این خوان نعمت و رحمت معنویت و فداکارى ندانسته است .

صدام خائن امروز بهتر فهمیده است که از این دامى که براى او گسترده اند نجات نخواهد یافت و او و حزب کافر بعث عراق جز سرنگونى و هلاکت سرنوشتى ندارند و از این رو با آنهمه رجزخوانى و ادعاى پوچ سردارى قادسیه و کوبیدن طبل میان تهى انقلابى بودن و با اسرائیل دشمنى آشتى ناپذیر داشتن ، امروز به دامان حکومت سرسپرده آمریکا یار و همقطار اسرائیل پناه برده و دست ذلت و دریوزگى به جانب دشمنان عرب و اسلام دراز کرده است که نخست او را از این مهلکه مرگبار که خود براى خود تهیه دیده نجات دهند و سپس اذهان را از دشمن بزرگ اسلام و غاصب سرزمین هاى آنان منصرف و قرارداد ننگین کمپ دیوید را با برگرداندن حسنى مبارک به جامعه عرب به کرسى نشاند و یا طرح فهد را که براى ملت عرب و بالاتر براى اسلام ننگ آور است اجرا کند. من به دولت هاى عربى منطقه هشدار مى دهم که با تسلیم شدن در مقابل اینگونه طرح ها، علاوه بر قبول اسارت خویش به دست آمریکا و از آن ننگین تر اسرائیل ، دشمنى ملت و دولت و قواى مسلح نیرومند ایران را براى همیشه به بار مى آورد و اگر امروز به دامن اسلام برنگردید، فردا دیر است . شما را فریبکارى هاى آمریکا و رجزخوانى هاى حسنى و حسن و حسین و قابوس که حقا احتیاج به قیم دارند و سفیهانه جوانان کشورهاى خود و اسلحه و مهمات ارتش خویش را که باید در راه نجاتشان از چنگال اسرائیل به کار برند و گول نزند، با یک کشور اسلامى که شاه معدوم را با آن قدرت شیطانى و حمایت شیطان هاى بزرگ و کوچک و صدام جنایتکارتر از شاه معدوم را به جهنم فرستاد، به ستیز برنیانگیزاند. شما به مطبوعات و رسانه هاى گروهى خود اجازه ندهید که به تبعیت از بوق هاى ابر جنایتکاران ، به سمپاشى و تهمت و افترا نسبت به کشور نظامى که مى خواهد با همه مسلمانان و دولت هاى منطقه با برادرى و حسن جوار رفتار کنند مشغول باشند. شما که هر روز شاهدید که رئیس جمهور محترم و دولت و مجلس ایران کرارا شما را نصیحت نموده اند و به دوستى دعوت کرده اند و مى خواهند قدرت عظیم اسلامى ایران را براى دفع دشمنانى که به کشورهاى شما چشم طمع دوخته اند، در کنار شما به کار برند و شما و ذخایر شما را از حلقوم جهنمى جهانخواران براى نفع ملت هاى شریف مظلوم منطقه بیرون کشند.

آن روز که اول انقلاب بود و ارتش و سپاه و دیگر قواى مسلح ما آمادگى کافى نداشتند، صدام با همه تجهیزات و خیانت بعضى عناصر دست اندر کار، ناگهان از زمین و هوا و دریا به ایران تاخت و غافلگیرانه قسمت بزرگى از کشور ما را اشغال نمود. نیروهاى مومن و جوانان فداکار به مجرد اطلاع راه را بر آنان بستند و عقابان تیز پرواز نیروى هوائى مواضع نظامى سرتاسر عراق را در هم کوبیدند و اگر نبود تعهد اسلامى آنان و خوف هلاکت بیگناهان و خرابى اماکن ملت برادر عراق ، که تاکنون نیز دست آنان را همین انگیزه بسته است ، چنان درس عبرت آمیزى به حزب کافر بعث مى دادند که بعضى از دولت هاى منحرف منطقه و غیر آن هواى مبارزه با ملتى که شهادت را تحفه آسمانى مى دانند، به سر نپرورانند. و اما امروز که با سپاس خداوند متعال و تاییدات غیبى و عشق و ایمان سرشار ملت ، قواى

ص: 158

مسلح از سپاه پاسداران و ارتش و بسیج و عشایر و نیروهاى مردمى و قواى نظامى و انتظامى و کمیته ها و دیگر نیروها به انواع سلاح ها و صلاح ها مجهز و آماده هستند و فریاد شهادت طلبى و جنگ جنگ تا پیروزى آنان فضاى ایران بلکه جهان را به هیجان و لرزه در آورده است و از موضع قدرت عظیم ، دست پر برکت و قدرتمند خود را براى دوستى و برادرى ایمانى پیش تمام مسلمین خصوصا ملت ها و دولت هاى منطقه و همسایه دراز کرده و آنان را نصیحت مى کنم که صلاح دنیا و آخرت اینان نیست که با خیال خام پشتیبانى از مصر و اردن و دیگر خائنان به ملت هاى خود و اسلام عزیز هر روز گرد هم آیند و بخواهند توطئه هاى آمریکاى جهانخوار را جامه عمل بپوشانند. دولت مصر و اردن اگر عرضه داشتند و در فکر شرف انسانى و عربى بودند خود را از اسارت رژیم صهیونیستى اسرائیل رهائى مى بخشیدند نه آنکه در شناسائى اسرائیل کوشش مى کردند و با طرح اسارت بار کمپ دیوید رشته هاى اسارت و ذلت خویش را محکمتر مى نمودند. و آنان که به خیال خام خود براى مقابله با جمهورى اسلامى در باز گرداندن مصر به جامعه عرب کوشش مى کنند، سخت در اشتباه هستند و گور خود را با دست خود که دست جنایتکار آمریکاست مى کنند. در صورتى که پس از پیروزى نهائى که به خواست خداوند بیش از چند قدمى به آن نمانده است ، اگر از کردار غیر اسلامى و غیر عربى خود پشیمان شده و توبه کنند، در این صورت اگر دولتمردان ما هم قبول کنند، معلوم نیست ملت ستمدیده و عزیز از دست داده ما قبول کند و در صورت عدم قبول ملت ، هیچ یک از دولتمردان ایران حق و قدرت هیچ گونه کارى را در این زمینه ندارد، زیرا در ایران اسلامى ، مردم تصمیم گیران نهائى تمامى مسائلند. پس تا فرصت از دست نرفته و وقت باقى است ، به دامان اسلام و ملت هاى خود برگردند و دست از توطئه ها و سمپاشى ها علیه ایران نیرومند بردارند و با دولت و ملت ایران علیه اسرائیل و دیگر دشمنان اسلام و بشریت همدست و همداستان شوند که اینجانب صلاح دین و دنیاى آنان را در این مى بینم . اکنون درهاى رستگارى به روى آنان باز است و خداوند تعالى رحمه للعالمین است .

اکنون به مناسبت روز بزرگ ولادت سراسر افتخار و با سعادت پاسدار عظیم الشان اسلام و قرآن کریم که با خون خود و یاران و عزیزان ارجمندش نعره کفرآمیز یزیدیان را که عربده کشان نداى (لا خبرجأ ولا نزل ) را سر مى دادند، در حلقوم نحسشان خفه کرد و روز پاسداران عاشق پیشه فداکارى که با خون پاک خود و سایر رزمندگان عزیز، نعره هاى عربده آساى سردار قادسیه عصر را با یاران تبهکار جنایت پیشه اش در حلقوم کفر ندایشان شکست ، سخنى با این منادیان حق و مبارزان دشمنان حقیقت در میان مى گذارم و این تذکرى است براى آگاهان :

برادران محترم و نور چشمان عزیز! مبادا آفت هاى پیروزى که در راس آنها غرور است ، خداى ناخواسته شما را به دام کشد و از صاحب اصلى نصر که خداوند قادر است اغفالتان نماید، که این حیله اى است شیطانى که دنبال آن علاوه بر از دست رفتن معنویت که اساس پیروزى شما عزیزان است ، موجب غفلت از حیله هاى دشمنان نیز مى باشد که شکست را همراه دارد. باید شما قواى نیرومند مسلح

ص: 159

و ملت عظیم الشان پشتیبان شما از تبلور جلوه قدرت اللّه در خود هیچ گاه غافل نشوید (و ماالنصر الا من عنداللّه ) و (نصر من اللّه و فتح قریب ) و (انا فتحنالک فتحا مبینا) شاهد آن است .

تمام جمال و جلال و خوبى ها از اوست و به ید قدرت او، و شکست و غرور و سرکشى از شیطان نفس است که باید به خداوند متعال از آن پناه برد.

برادران ! از اسراى جنگ که در دست شمایند، هر چند گناهکارند دلجویى کنید و با آنان رفتار اسلامى _ انسانى داشته باشید و آسیب دیدگان عراقى را به اسرع وقت به بیمارستان ها بفرستید تا تحت معالجه قرار گیرند و دکترها و پرستارهاى بیمارستان ها که کوشش هاى ارزنده آنان چه در جبهه ها و چه در بیمارستان ها بر مردم شریف ما پوشیده نیست و باعث تشکر بسیار است ، با آنان چون نزدیکان و برادران خود رفتار نمایند و تلخى آسیب و اسارت را با رفتار اسلامى خود از ذائقه آنان کاهش دهند. در اینجا لازم مى دانم از روحانیون در جبهه ها و جهاد سازندگى و وزارت دفاع و تمامى کسانى که در دفاع از میهن اسلامى نقش داشته اند تشکر نمایم .

یکى دیگر از امورى که باید تمام قواى مسلح و خصوصا آنان که در شهرها سر و کارشان با مردم بیشتر است ، مثل سپاه پاسداران و بسیج و کمیته ها و شهربانى توجه کنند، رفتار نیکو و انسانى آنان است با مردم ، بویژه مستضعفان . مردمى که از جمهورى اسلامى و رزمندگان جبهه ها با تمام توان پشتیبانى مى کنند، سپاه و سایرین باید قلوب آنان را جلب و رضاى خداوند را به دست آورند و ملت عزیز نیز قدر این فداکاران را که شب و روز خود را براى حراست از اسلام و کشور و حفاظت آنان صرف مى کنند، بدانند و از آنان قدردانى نمایند.

و اینجانب با ناتوانى خود دعاگوى همه هستم و از خداوند سعادت همه را خواهان و براى شهداى عزیز رحمت و علو درجات و براى بازماندگان آنان صبر و سلامت و براى آسیب دیدگان که نور چشمان ما هستند، سلامت کامل و سعادت و براى رزمندگان پیروزى نهائى و براى اسلام عظمت و قدرت و براى جمهورى اسلامى دوام را خواستارم .

و در آخر از ملت ایران متواضعانه تشکر مى کنم که با تمام توان مشکلات جنگ را که امرى است اجتناب ناپذیر با کمال گشاده روئى تحمل نموده اند، بلکه اینانند که به متصدیان امور دلدارى مى دهند و با تقدیم عزیزان خود به اسلام در پشت جبهه ها نیز حاضر و با کمک هاى بسیار ارزنده خود از فداکاران و دولت خدمتگزار خویش پشتیبانى نموده و اسلام بزرگ و میهن عزیز خویش را در جهان سرفراز کردند و الحق اگر این روحیه بزرگ اسلامى انسانى ملت نبود، دولت در همان قدم هاى اول به بن بست مى رسید. و ما بحمداللّه تعالى با این ملت حاضر در جمیع صحنه ها و دولت با تمام توان و قدرت خدمتگزار به اسلام و جمهورى اسلامى و ارتش و سپاه و بسیج و دیگر فداکاران شجاع سلحشور که دژهاى محکم دشمن را که قریب دو سال در ساختن و استحکام و مجهز نمودن آنها به تمام تجهیزات جنگى کوشش ها نمودند، با یورشى دلاورانه و تایید الهى در هم کوبیده و ارتش آرایش یافته و مجهز به جمیع سلاح هاى بزرگ و کوچک مدرن ساخت آمریکا و شوروى و فرانسه را

ص: 160

نیرومند مسلح در هم پیچید به صورتى که عده اى از آنان را وادار به فرار و عده بیشمارى از آن مفسدان را کشته و زخمى و عده بسیارى را به اسارت درآوردند و با دل مطمئن به الطاف الهى و قدرت معنوى و سپاهیگرى آنان ، آخر جنگ را که نزدیک است نظاره مى کنیم و خداى عزوجل را بر نعمت هاى سرشار او سپاس مى گزاریم .

درود خدا و رسولش بر شهدا و معلولین جنگ تحمیلى عراق علیه ایران . سلام خدا بر پدران و مادران و همسران و تمامى بازماندگان شهدأ افتخارآفرین اسلام و ایران عزیز. سلام و درود ملت ایران بر آسیب دیدگان جنگ . مرگ و نفرین بر ابرقدرتان ، بخصوص آمریکاى جنایتکار که اکثر فتنه هاى منطقه به دست کثیف او تحقق مى یابد.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 161

تاریخ : 8/3/61

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى ستاد بسیج اقتصادى

ایران امروز به عنوان یک ایران بزرگ و نیرومند مطرح است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

کسانى که سنشان اقتضا مى کند و زمان هاى گذشته را به یاد دارند، مى دانند که چگونه جنگ شد و به کشور ما وارد شدند و عواقب جنگ چه بود و چه چیزهائى را به دنبال داشت .

در جنگ دوم جهانى ما هیچ قدرتى نداشتیم و دیگران به کشور ما وارد شدند و من به یاد دارم که بر ملت چه گذشت . من باب نمونه ، در آن موقع وسائل اولیه زندگى پیدا نمى شد و اگر هم بود فاسد بود. شما اگر زندگى امروز مردم را نسبت به گذشته مقایسه کنید خواهید فهمید که بر خلاف گذشته امروز نایابى نیست بلکه گرانى است .

مهم این است که امروز همه ، همه چیز را بر روى ما بسته اند و این خود، نعمتى براى ما بوده است . وقتى همه درها بسته شد و فکرها باز، مى بینید که فعالیت ها آغاز شد و همه جا کانون فعالیت است . مردم همچنان در کنار دولت ایستاده اند و هیچ گاه دولت را تنها نگذاشته اند و مى بینید قریب دو سال است که جنگ را به خوبى به پیش مى برند. فتح خرمشهر یک مساله عادى نبود. اینکه پانزده الى بیست هزار نفر به صف ، براى اسارت بیایند و تسلیم شوند، مساله عادى نیست ، بلکه مافوق طبیعت است . ایران امروز به عنوان یک ایران بزرگ و نیرومند مطرح است و در همه جا بر سر زبان هاست ، صدام مى گوید ما پیروزمندانه عقب نشینى کردیم !! قصه نادر را شنیده اید که وقتى شکست خورد و به سردارها گفت : بنویسید ما شکست خوردیم . میرزا مهدى خان نوشت : چشم زخمى به ارتش ما وارد آمد. وقتى که نوشته را به دست نادر دادند، آن را پرت کرد آن طرف و گفت : بنویس با ما چه کردند. او این قدرت را داشت که بگوید ما شکست خوردیم . اینها اگر قدرت جبران داشتند به شکست خود اعتراف مى کردند ولى شکست آنها همیشگى و تا ابد است .

از طرفى آمریکا تشر مى زند که ما منافع داریم . بلى ، شما منافع دارید ولى ما از دستتان گرفته ایم . شما از آن طرف دنیا مى خواهید دخالت کنید. مگر دخالت چگونه است ؟ دخالت شما این است که صدام و منافقین را فرستاده اید. معناى دخالت این نیست که ریگان خودش بیاید. شما آقایان قدر این ملت را بدانید و کوشش کنید رضایت آنها را که با ما و شما همراهى کردند حاصل کنید. من از شما که مشغول خدمت به اسلام و مسلمین هستید تشکر مى کنم و امیدوارم در کارتان موفق باشید.

ص: 162

تاریخ : 9/3/61

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از کارکنان صنعت نفت

با اعتصابات شما رژیم سابق و اربابان آنان فلج گردیدند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

شما عزیزانى که امروز اینجا تشریف دارید، کسانى هستید که اولا مورد هدف جنایتکاران بیشتر از همه هستید و ثانیا براى خدمت به اسلام و میهن عزیز اسلامى موثرترین ارگان ها هستید. من به شما تبریک مى گویم که شما جوانانى هستید که با کوشش شما این انقلاب پیروز شد و شما مردان سلحشورى هستید که با اعتصابات شما رژیم سابق و اربابان آنها فلج گردیدند. مبارک باد بر شما این پیروزى و این قدرت . و باید به شما بعضى از نکات را عرض کنم :

اینکه در این پیروزى بزرگى که نصیب ایران شده است و بحمداللّه قدم هاى آخر را طى مى کند و دشمنان اسلام و میهن شما نفس هاى آخر را مى کشند، مى بینید که قدرت هاى بزرگ به وحشت افتادند و گاهى ما را تهدید مى کنند، شما را تهدید مى کنند و گاهى منطقه را بر ضد ما و ملت ما و شما مى خواهند بسیج کنند، این براى این است که آنها از این قدرت اسلامى و از این وحدتى که در ایران پیدا شده است و انسجامى که در تمام گروه هاى این ملت پیدا شده است خوف دارند. بالاتر ارگانى که هدف جنایتکاران است ، قضیه نفت است و قضیه کارمندان و کارفرمایان نفت است . شما باید توجه بکنید که حفظ این کشور و حفظ اسلام در این ناحیه بسته به تعهد شما به اسلام و میهن خودتان است . و جنایتکاران و منافقان و منحرفان ، حیله اى که دارند، در راس همه حیله ها نفوذ در بین شماست و منحرف کردن شماها در راس برنامه هاى آنهاست و من امید این را دارم که شما همانطور که تاکنون در مقابل همه ایستاده اید و کارمندان و کارفرمایان و تمام اشخاص که در این محلى که شریان حیات یک ملت است به کار ادامه مى دهید، از حیله هاى اینها غافل نباشید. بدانید که هر روزى که در بین شما، حیله گران و افسون سازان و ساحران آمدند و خواستند یک مطلبى ایجاد کنند، یک خلافى ایجاد کنند، بدانید آن روز است که مى خواهند شما را تحت سیطره دشمنان اسلام قرار بدهند و اسیر آنها بکنند.

خدمتگزار ملت و اسلام باشید تا بزرگى بکنید بر همه دولت هاى قدرتمند

اینکه دولت آمریکا در اینوقت از زمان مى گوید که ما دوستانى داریم در منطقه و منافعى داریم ، باید دید که او چى مى گوید، دوستان آنها کى هستند و کى بودند و منافع آنها در این منطقه چى هست و

ص: 163

چى بود و چى خواهد بود. آنها دوستانى دارند و دوستان ، آنقدر دوستى دارند که علاوه بر اینکه مزدور بى مزد هستند، مزدور مزدبده هستند. آنهائى که منافع کشور خودشان را، سرمایه هاى انسان هاى مظلوم را به پاى قدرتمندان مى ریزند و منافع آنها را تامین مى کنند، مراد از منافع اینطور منافع است ، منافعى که شریان حیات آنها را در صورتى که قطع بشود، قطع مى کند. و دوستان آنها دوستانى هستند که اگر آنها کنار بروند، حیات آنها را هم سلب مى کند. و ما به همه کشورهائى که همسایه ما هستند، اسلامى هستند، به دولتمردان آنها که به خیال خودشان اسلامى هستند، تذکر مى دهیم که مقصود آمریکا از اینکه ما دوستانى داریم و منافعى داریم و دنبال او و دوستان منافع خودشان را به واسطه اسلام و ایران اسلامى در خطر مى بینند، آن منافع ، همان منابع سرشار کشورهاى اسلامى است و همان منابع زیرزمینى در کشورهاى اسلامى و مناطق مهم براى آنها هست و آن دوستان شماها هستید که بعض شما هست که براى آنها خدمت مى کنید و در ازأ این خدمت ، ذخایر خودتان را هم تقدیم مى کنید.

ملت ایران ، دولت ایران و همه ارگان هاى ایران مى خواهند شما را از این بار ذلت که براى شما پیش آورده اند که منافع شما و چیزهائى که باید براى ملت هاى شما و براى تعمیر کشور شما صرف بشود، به رایگان مى خواهند ببرند و شما را دارند اغفال مى کنند و به خیال خودشان خیال دارند که شماها را در این مهلکه اى که صدام گرفتار شد، گرفتار کنند که شاید بتوانند از این گرفتارى که به برکت اسلام براى آنها پیدا شده است ، از آن نجات پیدا کنند. ملت ها مى دانند که اسلام براى آنها از هر چیز عزیزتر و سودمندتر، هم براى دنیاى آنهاست و هم براى آخرت آنها. دولت ها باید این تنبه را داشته باشند، ملت ها مى دانند، ملت ها که سالیان دراز تحت شکنجه بودند، شکنجه هاى روحى ، شکنجه هاى جسمى ، ملت هائى که در فقر و مسکنت غوطه مى خورند و زرهاى آنها را و طلاى سیاه آنها را در حلقوم دیگران مى ریزند، ادراک مى کنند که موافقت با جمهورى اسلامى ، بیرون کردن قدرت هاى اجنبى و سلطه هاى کفار است و برچیدن بساط آنهاست . دولت ها باید متذکر باشند و دولت ها توجه بکنند به رژیم فعلى ایران ، ببینند که آیا آنها برایشان با وضعى که دارند بهتر است یا اگر وضع تغییر بکند و بشود مثل ایران ؟ توجه بکنند به اینکه ایران امروز، دولت و ملت و مجلس و تمام ارتش و سپاه پاسداران و همه ، یک ارگان هستند و همه پشتیبان هم هستند. دولت اگر گرفتارى پیدا بکند، همین ملتند که رفع گرفتارى مى کنند. اگر در سرحدات ما جنگ ، جنگ تحمیلى پیدا شد، همین ملت و همین کارکنان نفت و سایر ارگان ها هستند که پشتیبانى مى کنند. همانطورى که سابق شیرهاى نفت را بستند و پیروز شدند، امروز هم باز مى کنند و باز کردند و پیروزند. و براى دولت اگر مشکلى پیدا بشود، همین جوانان و همین ملت ، زن و مرد، بچه و بزرگ است که در رفع اشکالات کوشش مى کند.

شما دولت هاى خارج از ایران مى بینید که آنقدر مشکلات براى ما، ابرقدرت ها پیش آوردند و ما را محاصره اقتصادى کردند و کمک همین ملت ، آن توطئه ها را خنثى کرد. اگر شما این وضع را پیدا بکنید، ملت شما با شما مثل ملت ایران با دولت ایران باشد و تمام قدرت هاى شما جمع بشود، متمرکز بشود و در مقابل قدرت ها بایستد و آقائى کنید نه نوکرى ، خدمتگزار ملت و اسلام باشید تا بزرگى بکنید

ص: 164

بر همه دولت هاى قدرتمند، آن بهتر است یا اینکه قطع رابطه بکنید با ملت هاى خودتان وداع بگوئید با اسلام و مخالفت کنید با یک جمهورى که اسلامى است و مى خواهد آزاد و مستقل باشد؟ و مخالفت با اینها بکنید و ذلیل باشید در تحت سلطه قدرتمندان که وقتى مطلبى پیش مى آید که مخالف با منافع آنهاست اعلام مى کنند که دوستانى داریم و منافعى داریم ؟ آمریکا چه منافعى مى تواند در اینجا داشته باشد جز منابع زرخیز شما؟ و چه دوستانى مى تواند اینجا داشته باشد جز آنهائى که به عنوان دوستى خدمتگزار هستند؟ آمریکا دوست نمى خواهد، آمریکا خدمتگزار مى خواهد، آمریکا خدمتگزارانى مى خواهد که منافع ملت شان را تقدیم بکنند و در عین ذلت را به خودشان بار بیاورند تحمل کنند. ما، ملت ما و دولت ما ایستاده ایم و در مقابل هر سلطه جوئى ایستاده ایم و تا آنوقت که توان داریم مخالفت مى کنیم . و من امیدوارم که این عنایاتى که خداى تبارک و تعالى با این ملت خدمتگزار به اسلام دارد، مستدام باشد و این خدمتى که تمام ملت ما براى اسلام و میهن اسلامى مى کند مستدام باشد. و اگر همچو مطلبى انشأاللّه مستدام باشد، آسیب نخواهد دید، قدرت هاى بزرگ را با تمام کیدهاى شیطانى رسوا خواهد کرد.

ما از اول انقلاب تاکنون هر چه دیدیم معجزات بوده است

ما از اول انقلاب و بعد از پیروزى تاکنون هر چه دیدیم معجزات بوده است . شما ملاحظه بفرمائید که در این اختلافى که ، نهضتى که ایران پیدا کرد و مقابل رژیم شاهنشاهى با آنهمه یال و کوپال و با آنهمه کسانى که قدرتمند بودند و دولت هاى قدرتمند و پشتیبانى آنها، کدام قدرت توانست یک همچو رژیم دو هزار و پانصد ساله با همه ابزار جنگى و آلات ، سلاح هاى مدرن ، از این کشور بیرون کند و شکست بدهد؟ و کدام قدرت است که امروز در جبهه هاى جنگ در مقابل اینهمه تجهیزات ، پیروزى حاصل مى کند؟ و کدام قدرت بزرگ است که در دل اینها آنطور رعب و ترس مى افکند که فوج فوج خود را تسلیم مى کنند؟ در صورتى که آنها در پناهگاه هائى که با همه جور تجهیزات مجهز بود زندگى مى کردند و برادران شما و ما باژ _ 3 و امثال اینها در بیابان ، از بیابان هجوم مى کردند. آنچه آنها را آنطور مرعوب کرد که یکباره سلاح ها را زمین گذاشتند و تقدیم کردند و هر کدام مى توانستند خودشان را به شط انداختند و یا هلاک شدند یا با شنا خارج شدند و هر کدام نمى توانستند اسیر شدند و تسلیم شدند.

بیدار باشید که اگر اختلافى پیدا بشود اسارت شما عود مى کند

برادران من ! توجه کنید که شما چه کردید و باید چه ماموریت الهى را انجام بدهید. توجه کنید که شما شریان هاى ابرقدرت ها و غرب و شرق را در دست دارید و دشمن هاى شما هدف اصلى شان شما هست که دست شما و دست قدرتمند شما آنها را به عقب زد. و توجه کنید به کید آنها و توطئه هاى آنها که هر روز در کار هست . کارمندان نفت و تمام کارگران این طلاى سیاه بدانند که آنها مقصد هستند

ص: 165

و آنهائى که مى خواهند این کشور را به شکست بدهند، یکى از کارهایشان همان است که در آنجا یک ایجاد اختلاف بکنند. بیدار باشید که اگر خداى نخواسته در آنجا یک اختلافى پیدا بشود، اسارت شما عود مى کند. ما و شما و همه ملت ما آن روز در تحت سلطه قدرت هاى بزرگ به وسیله این رژیم فاسد بودیم ، کارفرمایان تمام جاها آنها بودند و ماها را مثل یک عمله حساب مى کردند. دست برومند شما و قدرت ایمانى شما آنها را به جاى خود نشاند و به جهنم فرستاد و شما امروز خودتان بحمداللّه قدرت در دست دارید و خودتان تمام رشته ها را در دست دارید و با همه توطئه هائى که آنها کردند، همه را خود شماها خنثى کردید و همین تحریم اقتصادى براى شما یک تحفه آسمانى بود که فکرهاى متفکران ما را به راه انداخت و بحمداللّه رو به خودکفائى مى روند. من دیگر کوتاه مى کنم و دعا مى کنم به شما که خداوند تبارک و تعالى ، این قدرت اسلامى را حفظ کند و خداوند تبارک و تعالى هشیارى شما را حفظ کند و خداوند تعالى دشمن هاى ملت ما را از بین ببرد و کیدهاى آنها را خنثى کند و سعادت و سلامت و عزت و عظمت نصیب شما دوستان و ملت هاى اسلامى باشد.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 166

تاریخ : 11/3/61

بیانات امام خمینى در جمع نمایندگان مجلس شوراى اسلامى ، اعضاى شورایعالى قضائى ، قضات شرع و دادستان هاى دادگاه هاى انقلاب اسلامى

هر قدمى که انقلاب به پیش مى گذارد مسؤولیت متعهدین به اسلام افزون مى شود

بسم اللّه الرحمن الرحیم

با تشکر از آقایان نمایندگان محترم مجلس و آقایان شوراى قضائى و قضات محترم اسلامى و دادستان هاى محترم که با تشریف آوردنشان خدمتشان رسیدیم و تبریک پیروزى هاى اسلام به همه آقایان و همه ملت و همه مستضعفان جهان ، چند کلمه اى راجع به تکالیف فعلى خودمان و بعد هم چند کلمه اى راجع به اوضاعى که الان در دنیا مى گذرد عرض کنم . البته مطلبى را که رئیس محترم مجلس فرمودند، من الان نمى توانم به طور شایسته صحبتى در آن باب بکنم . من امروز یک کلیاتى عرض مى کنم و انشأاللّه در فرصت دیگر امید است که مسائل و مشکلات حل بشود. در عین حالى که ایشان فرمودند مشکلات داریم و من هم معتقدم به اینکه مشکلات فراوان داریم ، لکن چون درصدد رفع مشکلات هستیم ، هم مجلس محترم که بحمداللّه یک اجتماع الهى است و هم شوراى قضائى و قضات و دادستان هاى محترم که تمام متعهد و خدمتگزار هستند و هم دولت و مراتب اجرائى ، الان همه درصدد رفع مشکلات هستند و این مژده رفع مشکلات را مى دهد. تا شروع نشده است به رفع مشکلات و طرح هائى که براى رفع مشکلات است ، مشکلات خیلى بزرگ نمایش پیدا مى کند، لکن بعد از اینکه تصمیم گرفته شد و شروع شد به کار، امید است که با همین شروع ، رو به رفع مشکلات بگذاریم و انشأاللّه با سرعت این مشکلات بر طرف بشود. آنچه من در این جلسه محترم باید عرض کنم این است که هر قدمى که انقلاب به پیش مى گذارد، به همان اندازه مسؤولیت همه آقایان و همه کسانى که در امور این نهضت اسلامى ، چه دولت و چه دیگران ، دخالت دارند، افزون مى شود. یک وقت است که اول انقلاب است و مشکلات انقلاب در کار است و هرج و مرج هائى که در هر انقلاب اجتناب ناپذیر است ، آنجا عذر موجه است . یک وقت هم هست که باز مفسدین و منافقین و منحرفین دستشان باز است و به کارهاى جنایتکارى خودشان ادامه مى دهند و جنگ است و حال جنگ است ، آنوقت هم یک مقدارى معذور هستند. اما بحمداللّه این مسائل که خار راه آقایان است ، حل شده باید ما حساب کنیم . هم قضیه جنگ به خواست خداى تبارک و تعالى در شرف حل است و هم این منحرفین و وابستگان به قدرت ها رو به فنا هستند. از این جهت ما، آقایانى که در مجلس شوراى اسلامى هستند و مهمترین مقام را

ص: 167

دارا هستند و چه شوراى قضائى و قوه قضائیه که از اهمیت بسیار برخوردار است و هم دولت که مجرى قوانین است ، قوانین اسلام است ، امروز مسوول هستیم . یعنى از من طلبه تا شما آقایان و تا دولت و قوه قضائیه و قضات محترم و دادستان هاى محترم همه جا و ائمه جماعات و جمعات و مراجع عظام اسلام و طلاب علوم دینیه و متفکرانى که متعهد به اسلام هستند، همه در این وقت مسؤولیت بزرگى به عهده داریم . یعنى خداى تبارک و تعالى الان از ما عذر را کم مى پذیرد یا نمى پذیرد. الان ما نمى توانیم بگوئیم که حال انقلاب است و حال انقلاب کارى از دستمان برنمى آید، و نمى توانیم بگوئیم که جنگ آنطور در ایران است که دست همه را بسته است ، و نمى توانیم بگوئیم که این گروهک ها آنطور فعالیت دارند که اذهان ما را به خودشان متوجه کرده اند. اینها مسائلى است که یا حل شده است یا نزدیک به حل است . از این جهت ما الان هم مجلس باید قدم هاى بلندترى بردارد و لوایحى که عرضه مى شود یا خودش قوانین مى خواهد بگذراند، هر چه بیشتر سرعت بدهد و اسلامى بودنش صددرصد باشد. اگر یک قانون ، یک پیشنهاد، یک لایحه در آن یک نکته غیر اسلامى باشد، این در نظر اسلام و خداى تبارک و تعالى مردود است . باید ما همه کوشش کنیم به اینکه همانطور که جمهورى اسلامى را با کوشش این مردم و جمعیت هاى میلیونى اسلامى ، این جمهورى اسلامى را به پیروزى رساندند و همه ما مرهون زحمات و فداکارى هاى آنها هستیم و خداوند همه را سلامت بدارد و به همه شهداى ما رحمت و سعادت نصیب کند، ما همه مرهون آنها هستیم و ما آن مقصدى را که آنها داشتند موظفیم که دنبال کنیم . مقصد آنها در شعارهاى آنها از اول انقلاب تا حالا و انشأاللّه بعدها هم شعارها محفوظ است ، منعکس است . آنها استقلال مى خواهند، آزادى مى خواهند و جمهورى اسلامى مى خواهند. جمهورى اى که باید اساسش بر احکام اسلام باشد و جمهورى اى باشد که رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم و امام زمان روحى له الفدا بپذیرد. اگر یک خدشه در احکام اسلام واقع بشود، نه پیغمبر مى پذیرد و نه امامان ما. کوشش باید بکنیم به اینکه در عین حالى که باید سریع قدم هاى بلند را برداریم و در عین حال ، تمام قدم ها باید اسلامى باشد و رو به اسلام باشد و نمى توانیم اگر یک مطلبى را در مجلس بگذرانیم و خداى نخواسته متخلف باشد از اسلام ، نمى توانید شما عذر براى خودتان پیدا بکنید. و اگر یک قدم ، قضات محترم و شوراى قضائى خداى نخواسته بر خلاف آنچه مقرر است بردارند، آن هم معذور نیست و مواخذ است . و اگر چنانچه ائمه جمعه و ائمه جماعت و کسانى که در این جمهورى اسلامى از روحانیون مشغول یک کارى هستند، اگر خداى نخواسته یک قدمى ، یک کلامى برخلاف مصالح اسلام بردارند، معاقب هستند. همه معاقب هستیم و همه مسوول هستیم ، (کلکم راع و کلکم مسئول ) ما باید کوشش کنیم که رو به اسلام برویم و اسلام را هر چه زودتر، قوانین اسلام را، قوانین قضائى اسلام را، قوانین سیاسى اسلام را هر چه زودتر به طور شایسته در این کشور پیاده کنیم و مطمئن باشید که اگر چنانچه اراده کنید، مى توانید و در عین حالى که تاکنون هر چه قوانین در آن رژیم هاى سابق بوده است ، تقریبا بسیارى از قوانین ، قوانین جزائى و سیاسى اش که همه در بسیارى از قوانین شان برخلاف مسیر اسلام بوده است ، یا متصدیان قضا اشخاصى بودند که بر خلاف موازین

ص: 168

اسلام متصدى قضا شدند و در نار هستند. و متصدیان همه امور که مشغول به خدمت هستند، اگر خداى نخواسته یک خلافى در کار باشد ولو اشتباها باشد، باید با کمال دقت ملاحظه کنند و مداقه کنند که مبادا یک مطلبى واقع شود بر خلاف آنچه که باید واقع بشود. و من به همه شما و به همه آقایان دعاگو هستم و آنچه که وظیفه من است که یکى اش دعاگوئى است ، امیدوارم دعا کنید که کوتاهى نکنم .

این عار تا قیامت بر پیشانى شما غیر متعهدها متنقش است

و اما مسائلى که امروز در منطقه و جهان واقع مى شود، البته شما همه یا اکثرا مى دانید که چه دارد واقع مى شود. از امریکا تا انگلستان ، تا فرانسه ، تا آلمان تا سایر جاها به راه افتاده اند، دستپاچه شده اند و هیاهو مى خواهند راه بیندازند که در این وقت چه مى شود. این دستجاتى که مى خواهند صدام را زنده کنند یا تطهیر کنند، چه در بغداد بروند و غیر متعهدین به اصطلاح مجتمع بشوند و چه نروند، مطلب از اینها گذشته است . این مرده ، زنده نخواهد شد. اگر هم بغداد بروید، یک مرده را رئیس خودتان قرار دادید، یک جنایتکار مرده را انتخاب کرده اید. و این عار براى شما غیر متعهدها تا قیامت بر پیشانى تان متنقش است . و اگر گمان کنید که با رفتن بغداد و تعیین صدام به ریاست ، یا یکى دیگرى که مثل صدام است ، شما بتوانید که یک کسى که جنایتش آنقدر زیاد است که نمى توانیم ما به ذکر و قلم ، ذکر کنیم آن را، بخواهید تطهیر کنید، او با دریاهاى عالم هم تطهیر نخواهد شد. و اگر بخواهید علم کنید او را و زنده کنید، این علم خوابید و این نعشش الان موجود است . الان یک نعشى است که دارد حرکت آخر عمرش را مى کند. شماها نمى توانید این کار را انجام بدهید. بیخود خودتان را زحمت ندهید و عرض خودتان را نبرید و براى ماها هم زحمت درست نکنید و آنهائى که از آن طرف دریاها آمده اند اینجاها گردش مى کنند، آنها هم اگر بخواهند صدام را زنده کنند، همان حرفى است که به آنها باید گفت و اگر حضرت عیسى سلام اللّه علیه که مرده ها را زنده مى کرد بیاید، این مرده را نمى تواند زنده کند. براى اینکه زنده کردن این ، به هدایت است . و خداى تبارک و تعالى به پیغمبر اسلام که اشرف از حضرت عیسى سلام اللّه علیه است مى فرماید: (انک لاتهدى من احببت ) حضرت عیسى مرده هاى طبیعى را زنده مى کرد، لکن مرده اى که قلبش مرده است ، مرده اى که هستى اش از بین رفته است ، حیثیتش از بین رفته است و قادسیه اش به فنا مبدل شده است ، حضرت عیسى هم همچو کارى را نه مى کند و نه مى تواند. بنابراین اینها مى خواهند چه بکنند؟ اینهائى که اجتماع مى کنند که ، یک کنفرانس هائى ایجاد مى کنند که کنفرانس غیر متعهدها را، بلکه بتوانند در بغداد تاسیس کنند و ایجاد کنند، اولا که معلوم نیست که موافقت کنند بسیارى از دولت ها، دولت هائى که توجه به مسائل دارند، دولت هائى که مرعوب آمریکا و دیگر کشورها نیستند، دولت هائى که توجه به حیثیت خودشان دارند و دولت هائى که به اسلام فکر مى کنند، اینها با شما موافقت معلوم نیست بکنند، و بخواهید که با عدم موافقت آنها هم ، شما باز آن مجلس را تاسیس کنید و آن را رئیس بدانید که در تاریخ ننگى براى خودتان ایجاد مى کنید که با دریاها نمى شود این ننگ را شست . و نمى توانید که شما اعاده کنید حیثیت

ص: 169

کسى را که از اول نداشت ، و اگر داشت ، به باد فنا رفت ، آدمى که ملاحظه کردید در آن چیزى که نوشته بود به سران نظامى خودش در شهر خونین شهر، خرمشهر، که آنطور سفارش کرده بود که بزنید، بکشید و چه بکنید، تا آخر گلوله ، تا آخر نفر، این دید که همان نظامى هاى او گوش ندادند به او، نتوانستند گوش بدهند، اصلا مجال قرائت این چیزها را به آنها ندادند و فوج فوج تسلیم شدند. یک همچو آدمى که دنبال این مى گوید که امر به عقب نشینى کردیم ، (لابد عقب نشینى تاکتیکى !!) این آدم را نمى توانید اعاده حیثیتش را بکنید، حیثیت خودتان را سر این بى حیثیت به باد ندهید. ما نصیحت هاى خودمان را، ایران نصیحت هاى خودش را به شماها مى کند که شماها یک قدرى در خلوت بنشینید و آمریکا و شوروى و دیگر قدرتمندان را از مغزتان شستشو کنید و فکر کنید که ما اگر برویم بغداد، چه جور مى توانیم بکنیم . و من اعلام یک خطرى هم براى شما مى کنم که از صدام بعید نمى دانم و آن اینکه همین صدامى که در حال مردن است یک وقت عده اى از شما را بکشد و گردن ایران بگذارد، براى اینکه شما را وادار کند که مخالفت کنید. خوف این مطلب زیاد است . شما از این جانى خیال نکنید که هیچ کارى بر نمى آید، این جانى ، جنایت زیاد از او مى آید. و این جنایت به نظر انسان نزدیک است ، همانطورى که یک جاهائى را مى زند و مى گوید ایران زده است و خودش با اسرائیل رفیق و دوست و برادر است و مى گوید که اسلحه از اسرائیل مى آید و حالا هم ابرقدرت ها و گویندگان آنها با این مانورهاى مضحک یکى از این ور مى گیرد، یکى از آن ور. یکى مى گوید که من به اطلاع آمریکا بودم ، آمریکا مى گوید من گفتم آنقدر کار نکن و مجلسشان مى گوید که چرا این کار را کردى . مطلب را مسلم همه شان مى گیرند که اى مردم بدانید که این اسرائیل به ایران اسلحه فرستاده . و همه اینها و خود اسرائیل هم این مطلب را احراز کرده است که اگر اسرائیل انگشتش را به بحر محیط بزند، نجس مى شود، چون این را احساس کرده است ، مى خواهد با اینکه (من کمک کرده ام ) ایران را بدنام بکند، از باب اینکه مى داند که موافقت او با ایران ، بدنام کردن ایران است ، خودش هم این را احساس کرده است .

براى خدمت به امریکا حیثیت خود را پیش نسل هاى آینده از بین نبرید در هر صورت این مسائل که الان مى گذرد، اینها همه هست و من خوف این را دارم که اگر اینها مجتمع بشوند، در بغداد یا در بین راه ، چند نفر از اینها را بزنند و بکشند و گردن ایرانى ها بگذارند و یا در مجلس که مجتمع مى شوند، یک وقت خود صدام براى اینکه برود دستش را بشوید، بیرون برود و مجلس را منهدم کنند. درست توجه کنید که مبادا به دام بیفتید، به دام این صدام بیفتید، که این مرد خطرناکى است . و اشخاصى که آخر عمرشان را مى گذرانند، جنایتکارانى که آخر عمرشان را مى گذرانند، مى گویند حالا که من رفتم بگذارید، همه بروند. (اقتلونى و مالکا مرا بکشید که مالک هم کشته بشود. مساله اینطورى است . حالا خودشان بنشینند فکر بکنند که آیا صدام با این جنازه متعفن ، ارزش دارد که شما ارزش هائى به پاى او بریزید؟ آمریکا که مى گوید من اسرائیل را به هیچ کس

ص: 170

نمى فروشم ، از شما آنهمه ذخایر مى گیرد و مى گوید من اسرائیل را به شما نخواهم فروخت ، ارزش دارد این آمریکا که شما براى خدمت به او تمام حیثیت خودتان را پیش ملتتان ، پیش ملت هاى عالم ، پیش نسل هاى آینده از بین ببرید؟ من امیدوارم که اینها بیدار بشوند و توجه به مسائل بکنند و خودشان را به هلاکت نیندازند و ما را هم به زحمت نیندازند. خداوند انشأاللّه همه مسلمان ها را به وظایف اسلامى خودشان آشنا کند. ما و شما و همه ملت ایران را به وظایف اسلامى اسلامى خودمان آشنا کند و توفیق عمل به اسلام و پیاده کردن اسلام در همه جا به همه ما مرحمت فرماید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 171

61/3/12

پیام امام خمینی در مورد بازسازی مناطق جنگی

بسمه تعالى

در پى پیروزى عظیم رزمندگان پرتوان اسلام و آزادى خرمشهر، شهرهاى لاله هاى خونین ، مردم عزیز و مهربان و ایثارگر کشورمان و علماى اعلام و ائمه محترم جمعه و جماعات در شهرستان هاى مختلف با تلگرام هاى بسیار آمادگى خود را جهت بازسازى مناطق ویران شده اعلام و مراتب ایثار و فداکارى خویش را در این امر مهم و انسانى ابلاغ کردند و به راستى این حضور دائمى و خستگى ناپذیر در صحنه و آمادگى و فداکارى هاى خالصانه مردم دلیر ما براى هر مسلمانى غرورانگیز و براى جهانیان اعجاب آمیز است و مى توان گفت این هم یکى از الطاف الهى و برکات جنگ است که اینچنین مردم را به هم نزدیک و مهربان نموده و در غم و شادى یکدیگر شریک ساخته است . من در برابر اینهمه ایثار و از خودگذشتگى و خلوص ، از تشکر و قدردانى عاجز و ناتوانم و خداى بزرگ است که با رحمت واسعه خود مى تواند پاداش شما را داده و قدردانى کند (شکراللّه مساعیکم الجمیله .) مطلبى که لازم به تذکر است اینکه به خاطر تسریع در کار انشأاللّه تعالى ، حضرات و اقشار محترمى که آمادگى خود را براى بازسازى اعلام داشته اند، متوجه باشند که هماهنگى خود را با شورایعالى بازسازى مناطق جنگى که تحت نظر دولت جمهورى اسلامى فعالیت مى کنند حفظ نموده و کمک هاى خود را چه از نظر مالى و چه از نظر مصالح و نیروى انسانى با راهنمائى هاى شوراى مزبور به انجام رسانند تا به خواست خداى تعالى هر چه بهتر و سریعتر به هدف مقدس خود رسیده و از هدر رفتن نیروها و ناهماهنگى ها جلوگیرى نمایند. در خاتمه از اینکه نمى توانم به یکایک نامه هاى شما بزرگواران جواب دهم معذرت خواسته ، موفقیت همه عزیزان و نابودى هر چه زودتر دشمنان اسلام و انسانیت را از خداى متعال مسئلت دارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 172

تاریخ : 13/3/61

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از خانواده هاى شهدا و فرماندهان سپاه پاسدارانانقلاب اسلامى

یکى از احکامى که مورد توجه خداست وحدت و انسجام همه است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

همانطورى که این برادرها، برادرهاى بسیار عزیز مایلند که با من ملاقات کنند، من هم مایلم که چهره هاى عزیز و نورانى آنها را ببینم . خوب ، لکن مسائل ، بعضى اش مهم است و به واسطه مهم بودن آن مسائل ، یک مسائل دیگرى باید یک قدرى تعویق بیفتد و بحمداللّه امروز و در این 15 خرداد که نزدیکش هستیم ، وضع ایران به طور عموم ، وضع قواى مسلح به طور خصوص بسیار فرق دارد با خرداد سال قبل و بحمداللّه انسجامى که الان حاصل شده است بین تمام قواى مسلح که کوشش مى شد که اینها با هم نباشند و نقشه آمریکائى بود که این اشخاصى که مى توانند فعال باشند، مقابل هم قرار داده بشوند، آن مدفون شد و خنثى و آنطورى که من ، اشخاصى که رفت و آمد مى کنند از روحانیون ، دیگران براى من نقل مى کنند، اعجاب دارم از این برادرى که همه گروه ها با هم دارند که گاهى گفته مى شود که وقتى که انسان وارد مى شود آنجا و نمى شناسد، اصلا نمى تواند تمیز بدهد که کدام ارتشى اند، کدام سپاهى اند، کدام بسیجى اند. اینطور با هم مربوط و با هم هستند. و همین معناست که خداى تبارک و تعالى شماها را و همه ما را مورد عنایت قرار داده است و همین نصرت الهى است ، نصرت الهى که انسان توجه به احکامش داشته باشد و عمل بکند به احکامش . این نصرت الهى است و یکى از احکامى که مورد توجه است این وحدت و انسجام همه است . و خصوصا قوائى که در فعالیت نظامى هستند، اینها اگر خداى نخواسته یک وقتى یک اختلافى در خودشان بروز کند همان روز است که آمریکا به مقاصد خودش نزدیک مى شود.

روزى که حیثیت اسلام در میان است باید تمام امیال خویش را فداى میل اسلام کنیم

و لهذا فرضا که شما ملاحظه کنید که ، یا آنها ملاحظه کنند که بعضى ها مخالف مثلا میل شان یا موافق چه عمل مى کنند، امروز نباید انسان امیال خودش را به نظر بگیرد. یک روزى که گرفتارى اسلام و حیثیت اسلام در میان است و مى بینید که همه قدرتمندها و همه تبلیغات بر ضد همه هست و از اول هم بر ضد همه و خصوص پاسدار عزیز بوده است ، باید انسان تمام امیال خودش را فداى میل اسلام ، بکند حکم و احکام اسلام بکند. همانطور که شما و همه این رزمندگان ما واقعاً یک

ص: 173

چهره هائى هستند که انسان از خودش خجالت مى کشد که با آنها مواجه بشود. کسانى که جان خودشان را که سرمایه همه چیز است دیگر براى انسان ، این را فدا دارند مى کنند براى اسلام و ماها این توفیق را نداریم ، نمى توانیم ، منتها دعا مى کنیم به شما. وقتى بنا شد که شما یک همچو تحفه اى را دارید به اسلام تقدیم مى کنید، آنوقت اگر فرض کن یک چیزى مخالف میل تان شد، باید با آن مخالف میل ، با میل خودتان یک قدرى مبارزه کنید. این مبارزه باطنى است که لازم است انسان داشته باشد همیشه و همیشه مواظب باشد.

شیطان خرده کارى خیلى دارد، چیزهاى مخفى ، چیزهائى که انسان نمى تواند ادراک کند و بعد ادراک مى کند زیاد دارد و وسوسه هاى زیاد دارد. باید در مقابلش ایستاد و در مقابلش از هواهاى ادراک مى کند زیاد دارد و وسوسه هاى زیاد دارد. باید در مقابلش ایستاد و در مقابلش از هواهاى نفسانى جلوگیرى کرد. و این وحدت و انسجامى که الان بین شما و سایر برادرانتان در ارتش و بسیج و سایر جاها هست ، این را حفظ کنید و همین طور عشایر را که یک قوه اى هستند و علاقمند هستند بحمداللّه .

امروز باید با هم باشید و دشمن مشترک را دفع کنید

و در رژیم سابق ، زمان رضاشاه مى خواستند این عشایر را از بین ببرند و بسیارى شان را از بین بردند. الان بحمداللّه آنها هم یک قدرتى هستند با شما دوست و رفیقند. همه با هم دوست باشید، همه با هم رفیق باشید تا اینکه بتوانید این بار را به منزلش برسانید و مطمئن باشید که تا ایران به این وضعى که فعلا هست ، و بحمداللّه دارد جلو مى رود. خیلى از اشخاصى که بدبین بودند به اسلام و بدبین هم هستند، هى امید این را داشتند که اسلام همین چند ماهى بیشتر، باز مهلت مى دادند، یک چند ماه دیگر، یک چند ماه دیگر، یک سال دیگر، و حالا دیدند که سه سال گذشت و رو به انسجام بیشتر و اینجا ثبات بیشتر است . و من امیدوارم که هر چه عمر این طفل زیادتر بشود و عمرش طولانى تر بشود، بر آن فعالیت و بر آن قوه هاى خودش افزوده بشود و انسجامش هم زیادتر بشود. و این اشخاصى که به امید این نشسته اند که دوباره ایران برگردد، سلطنت طلب مى خواهد دوباره ایران به سلطنت برگردد، دیگران مى خواهند یک جمهورى دموکراتیک غیر مذهبى ، با تعبیر غیر مذهبى ، غیر مذهبى درست بکنند، اینها همه شان به قبرستان خواهند رفت و نمى توانند انشأاللّه . و اما شرطش این است که : (ان تنصروااللّه ینصرکم ) خداى تبارک و تعالى تعلیق کرده ، این نصرت خدا دنبال نصرت ماست . ما اگر از خدا نصرت کردیم و براى خدا، براى دین خدا عمل کردیم ، که یکیش همین است که گله ها اگر داریم ، الان باشد، الان بایگانى کنند گله ها را، بعدها که درست شد اگر باز گله اى باقى ماند مى شود انسان یک کارى بکند، اما امروز وقت اینکه من از یک کسى اوقاتم تلخ باشد، یک چیزى بگویم که یک وقت خداى نخواسته براى او مضر باشد، یا شما یک چیزى بگوئید، یا ارتشى ها یک چیزى بگویند این امروز نباید مطرح بشود. همه باید تمام با هم باشید و یک دشمن مشترک آمده است و باید اول دشمن مشترک را دفعش کنید، بعد که دشمن مشترک دفع شد، خوب ، گله ها بعدها امید است که حل بشود، اگر

ص: 174

هم حل نشد، آسان است آن بعدها. حالا من هم دعا مى کنم به شما و امیدوارم که همین حیثیتى که دارید الان ، بحمداللّه شما الان در بین همه دنیا، الان ایران ، اگر همه رسانه ها را ملاحظه کنید، ایران مطرح است همه جا، در همه دنیا مطرح است ایران و همه از این جنبش ایرانى و اسلامى وحشت دارند. با اینکه ملت هاى اسلامى و دولت اسلامى ، ملت ها که وحشت ندارند دولت هاى اسلامى هم نباید وحشت داشته باشند، براى اینکه ایران بنا ندارد به اینکه دولت هاى اسلامى را کنار بگذارد، چى بشود، امید دارد اسلام موفق بشود، آنها هم خودشان را با اسلام تطبیق کنند. همه ما با آنها موافق هستیم و دشمن مشترک ما که امروز اسرائیل و آمریکا و امثال اینهاست که مى خواهند حیثیت ما را از بین ببرند و ما را تحت ستم دوباره قرار بدهند، این دشمن مشترک را دفع بکنید، بعد که دفع کردید دشمن مشترک را، آنوقت دیگر هر کسى در محل خودش براى خودش حکومت هست و براى چى . انشأاللّه که موفق باشید و موید، و من دعا مى کنم به شما و دعا کنید که من غافل نشوم از این دعاگوئى . انشأاللّه خداوند همه تان را حفظ کند و در پناه امام زمان سلام اللّه علیه به عنایت حق تعالى از عنایت حق تعالى برخوردار باشید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 175

تاریخ : 14/3/61

پیام امام خمینى به شرکت کنندگان در اردوى عشایرى واحد بسیج مستضعفین سپاهپاسداران انقلاب اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

سلام بر عشایر دلیر ایران . سلام بر سلحشوران غیورى که در طول تاریخ اسلامى ایران پیوسته بر سر مرزها و در حاشیه کویرها و در دل کوه ها و در پهندشت صحراها و در هر نقطه عشایرى دیگر از این کشور عزیز و پهناور پیوسته سرسخت ترین مدافعان اسلام و میهن اسلامى را تشکیل داده و راه هرگونه توطئه اى را بر دشمنان اسلام بسته اید. درود بر شما عزیزانى که احیانا سخت ترین شرایط اقلیمى و بیشترین کمبودها و محرومیت هاى زندگى را متحمل شده و دشوارى ها را بر خود هموار ساخته اید، ولى نه تنها آلت دست بیگانگان و افراد خود فروخته و نوکران بى اختیار و فرارى از ملت قرار نگرفته اید، که همه آنها را از میان خود طرد کرده و بیرون رانده اید. درود بر شما شیر مردان و شیر زنانى که با بسیج عشایرى و ارسال کمک هاى مالى و همکارى هاى دیگر، چه در خط مقدم جبهه و چه در پشت جبهه ، موجبات دلگرمى رزمندگان دلیر ما را فراهم ساخته و پشتوانه محکمى براى جنگجویان و وسیله اى براى کشف و خنثى کردن توطئه هاى دشمنان ما گشته اید. من از اینجا بر شما عزیزان درود مى فرستم و دست شما را به گرمى مى فشارم و امیدوارم همچون گذشته سدى محکم و نفوذناپذیر در برابر دشمنان اسلام و وطن اسلامى خویش باشید و محیط پاک و باصفاى عشایرى خود را از نفوذ تبلیغات زهرآگین و مسموم ناپاکان و جیره خواران بیگانه پرست سالم نگه دارید و راه هرگونه توطئه اى را بر آنها ببندید و با هوشیارى کامل نقشه هاى خائنانه شان را نقش بر آب کنید. امید است خداى تعالى نیز شما را در پیمودن این راه مقدس یارى کرده و توفیق دهد و شما نیز در تمام مراحل زندگى هیچ گاه خدا را از یاد نبرید. در خاتمه از مسوولان محترم مملکتى نیز مى خواهم که در کنار مسؤولیت هاى سنگین دیگرى که دارند، هر چه بیشتر و سریعتر در رفع مشکلات و کمبودهاى شما بکوشند و انشأاللّه تعالى با پایان گرفتن جنگ و بازسازى مناطق جنگى رسیدگى به وضع شما عزیزان و رفع نابسامانى هاى شما را در اولویت قرار دهند.

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 176

فصل هفدهم

استرجاع امام

انا الله و انا اليه راجعون...

امام، خروشناک و نستوه کلمه مبارک استرجاع را از گلوی مظلوم مسلمانان جهان به مناسبت یورش صهیونیسم به جنوب لبنان و

مظلومیت فلسطین فریاد می کنند....

به همه مسلمانان جهان هشدار می دهند و آنان را در برابر تجاوز صهیونیسم غاصب به اتحاد و یکپارچگی و قیام راستین و عملی

میخوانند خیانت سران اکثر کشورهای اسلامی را افشا می فرمایند و وزش نقاب توطئه کمپ دیوید را و کنفرانس های آمریکائی این سران را دلاورانه از هم می درند....

رهنمودهایی در مورد ماه مبارک رمضان به جوامع اسلامی می دهند و نیز فرمان تهیه مقدمات حجی استعمار شکن را صادر می فرمایند تا در آن اجتماع الهی سترگ دنباله کلمه استرجاع به گوش همه مسلمانان جهان رسانیده شود.

ص: 177

و نیز در آستانه رمضان، در این فصل، امام بزرگوارمان، به سوگ شهید محراب ارجمند دیگری می نشینند؛ شهید آیت الله صدوقی دوست و یاور دیرین امام و شهید محراب و گلگون کفن نماز جمعه استان یزد... و چه جانگداز اما بر حماسه، این داغ بزرگ را، تعبیر و تجلیل می کنند، آنجا که می فرمایند:

«..... چه کسی اولی به شهادت است از امثال شهید بزرگوار ما و فقيه متعهد و فداکار اسلام شهید صدوقی عزیز....».

***

خدایا تا انقلاب مهدی (عج)، خمینی را نگه دار

ص: 178

تاریخ : 61/3/15

پیام امام خمینى به مناسبت سالروز 15 خرداد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

با سپاس بى حد به خداوند متعال ، امروز به روز 15 خرداد 61 رسیدیم . سالروز خرداد 42 خمیر مایه نهضت مبارک ملت بزرگ ایران و روز بذر انقلاب اسلامى ماست . ملت عزیز باید این خمیرمایه و بذر پر برکت را در عصر عاشوراى 83 جستجو کند، عصر عاشوراى مصادف با ساعات شهادت نصرت آفرین سید مظلومان سرور شهیدان ، عصر عاشورائى که خون طاهر و مطهر ثاراللّه و ابن ثاره به زمین گرم کربلا ریخت و ریشه انقلابات اسلامى را آبیارى نمود. ملت عظیم الشان در سالروز شوم این فاجعه انفجارآمیزى که مصادف با 15 خرداد 42 بود با الهام از عاشوراى آن قیام کوبنده را به بار آورد. اگر عاشورا و گرمى و شور انفجارى آن نبود، معلوم نبود چنین قیامى بدون سابقه و سازماندهى واقع مى شد. واقعه عظیم عاشورا از 61 هجرى تا خرداد 61 و از آن تا قیام عالمى بقیه اللّه اروحنالمقدمه الفدا، در هر مقطع انقلاب ساز است . آن روز یزیدیان با دست جنایتکاران گور خود را کندند و تا ابد هلاکت خویش و رژیم ستمگر جنایتکار خویش را به ثبت رساندند، و در 15 خرداد 42 پهلویان و هواداران و سردمداران جنایتکارشان با دست ستمشاهى خود گور خود را کندند و سقوط و ننگ ابدى را براى خویش بجا گذاشتند که ملت عظیم الشان ایران بحمداللّه تعالى با قدرت و پیروزى بر گور آتشبار آنان لعنت مى فرستد.

سالروز 15 خرداد 60، با 61 که اینک شاهد آنیم فرق بسیار دارد. در سال 60 مع الاسف کشور و ملت شریف گرفتارى هاى زیاد داشت که گرفتارى جنگ تحمیلى و خیانت بعضى عناصر آتش افروز براى بیگانگان و خرابکارى هاى عناصر فاسد از منافقان تا دیگر گروهک هاى منحرف تروریست منجر به شهادت عده کثیرى از عزیزان متعهد به اسلام و جمهورى اسلام گردید، ولى بحمداللّه تعالى در سالروز 15 خرداد 61 رزمندگان قدرتمند ما با فداکارى و عاشق پیشگى که پشتوانه آنان عنایت حضرت باریتعالى و توجه خاص حضرت بقیه اللّه روحى لمقدمه الفدا، و پشتیبانى ملت بزرگوار در سراسر کشور است بر جنگ آفرینان پیروز شدند و اکنون قدم هاى آخر را بر مى دارند و صدامیان تبهکار نفس هاى احتضار را مى کشند و بساط مفسدان داخل و گروهک هاى مزدور با همت پاسداران ، کمیته ها و پرسنل شهربانى و بسیج و همکارى ملت عزیز در هم پیچیده شد. در سال 60 با فعالیت زیاد خائنان و وابستگان به آمریکا مى رفت تا میان سپاه پاسداران ، این جوانان متعهد فداکار با ارتشیان

ص: 179

رزمنده عزیز که فداکارى همگان را در جبهه ها مشاهدیم با دست پلید جنایتکارانى سیاست باز و تروریست هائى جنایت پیشه با حیله هائى شیطانى شکاف پیدا شود و خداوند مى داند که کشور مظلوم ما با این نقشه شوم به کجا کشیده مى شد و به ملت شریف چه ها مى گذشت و به سر اسلام چه ها مى آمد و به خواست خداوند بزرگ و همت مجلس شوراى اسلامى و پشتیبانى ملت شریف در سال 60، در سال 61 سالروز خرداد، این جرثومه هاى فساد و خیانت و این جنایت پیشگان آمریکائى از صحنه خارج و به قبرستان نسیان سپرده شدند.

امروز با سپاس به الطاف خداوند متعال نیروهاى مسلح آنچنان از انسجام و وحدت برخوردار هستند که دل هاى بدخواهان پلید را به وحشت مرگبار افکنده اند و به رغم تبلیغات دروغین رسانه هاى گروهى دشمنان یاوه سرا، بین قواى مقننه و قضائیه و اجرائیه و بین آنان و ملت آنچنان وحدت کلمه و اخوت ایمانى برقرار است که تاریخ نظیر آن را ندیده و بازگو ننموده است . و اینجانب امیدوارم که این بارقه الهى که به برکت اسلام و تعهد به آن براى کشور ایران جلوه کرده است براى همیشه برقرار و پایدار باشد.

بگذار دشمنان شکست خورده و بدخواهان منزوى که دستشان از همه چیز کوتاه شده است خود را به این دروغ هاى مفتضح و آرزوهاى بچگانه دلخوش کنند که ایران بر سر قدرت در تب و تاب است و روحانیون بر سر به دست گرفتن زمام امور صف بندى مى کنند و ایران پس از فلانى در آتیه نزدیک به اغتشاش کشیده مى شود و جمهورى اسلامى به جمهورى غیر مذهبى دموکراتیک مبدل مى شود. و باید بدانند که این آرزوهاى به خیال خود طلائى را به گور خواهند برد. و بحمداللّه تعالى ایران عزیز به جائى رسیده است که بین همه ارگان ها و گروه ها اخوت ایمانى قرآنى برقرار است و به مرتبه اى از ثبات رسیده است که با مردن اشخاص ، هر که باشد، آسیب نخواهد دید. و این رسانه هاى دروغ ساز گروهى آنچنان مبتلا به خلافگوئى و تناقض پراکنى شده اند که شاید به غیر از دوستان خیالپرداز و امیدپرور آنان کسى گوشش به این دروغ ها بدهکار نباشد.

ما در زندگى خود در این انقلاب اسلامى چیزهایى دیده ایم و قبل از آن صحنه هائى دیده بودیم باور نکردنى و شگفت انگیز، از دوره افتادن رضاخان در تکایا و شمع روشن کردن تا قرآن طبع نمودن محمدرضا و احرام حج بستن ، از عابد و زاهد و مسلمان شدن صدام تا اسلام شناس شدن کارتر و تا به حکم جهاد مسلمانان علیه ایران تهدید کردن بلندگوى بگین و ریگان و شاید اگر زندگى ادامه پیدا کند اینان را در صف هاى جماعت و محراب عبادت ببینیم . درست در زمانى که جمهورى اسلامى براى حفظ سرزمین هاى اسلامى و حراست از حرمین شریفین ، مسلمانان را به وحدت اسلامى دعوت مى کند و یا للمسلمین مى گوید، از مرکز وحى براى خنثى نمودن این فریاد پیشنهاد جهاد علیه این دعوت را کرده و به نفع آمریکا دشمن اسلام و اسرائیل که براى گرفتن از فرات تا نیل و سلطه بر حرمین شریفین کوشش مى نماید، سینه چاک مى زنند. در مدت قریب دو سال که صدام عفلقى به کشور اسلامى ایران تجاوز نمود و شهرهاى مسلمان عرب ایرانى را خراب ، و کوچک و بزرگ آن سامان را

ص: 180

با آتش توپ ها، و موشک ها و سایر سلاح ها به قتل رساند، دولت هاى جهانخوار و بستگان آنان او را محکوم نکردند و سازمان هاى حقوق بشر و امثال آنان دم فرو بسته بودند، ولى امروز که لاشه نیمه جان صدام و حزب کافر بعث عراق در بغداد نفس هاى آخر را مى کشند همه بوق هاى تبلیغاتى و رسانه هاى گروهى جهانخواران و تمام وابستگان به آنان با تبلیغات و رفت و آمدهاى پى در پى ، صلح طلب شده اند و استمداد از اسرائیل و مصر و اردن مى کنند و گاهى آمریکا ایران را تهدید مى کند و هنوز نفهمیده است که ایران که براى کوتاه شدن دست آنان با انگیزه شهادت قیام نموده است و جهاد در راه خداوند را به جان و دل مى خرد از تهدید امثال او باک ندارد. و اگر مسلمانان جهان از خواب برخیزند و با یارى خداوند دست اتحاد ایمانى به هم دهند هیچ قدرتى نمى تواند آنها را تهدید کند. و مقامات ایرانى آنان را به برادرى و اتحاد در هر مقطع دعوت کرده اند. و امید است که به خود آیند و شرافت انسانى و اسلامى خویش را فداى قدرت هاى شیطانى نکنند و به جاى آنکه با جمهورى اسلامى ایران که براى نجات آنان و کشورهاى اسلامى حاضر به پشتیبانى از آنان است دست اخوت دهند، به مخالفت برنخیزند و خود را فداى صدام عفلقى و اربابانش نکنند. و در غیر این صورت ملت بزرگ و قواى مسلح برومند ایران در هر پیشامدى که به دست خود آنان تحقق پیدا کند خود را در پیشگاه مقدس خداوند بزرگ ملت هاى اسلامى مسوول نمى داند و ملت ایران نمى تواند در مقابل پیشامدهائى که اسلام یا کشورهاى اسلامى را خصوصا مهبط وحى و حرمین شریفین را تهدید مى کند بى تفاوت باشد.

ملت ایران همچون سایر مسلمانان جهان در مقابل مشکلات و خطرهائى که براى اسلام در دست اجراست ، در پیشگاه خداى قادر مسوول است و امروز از خطرناکترین امور طرح کمپ دیوید و طرح فهد است که اسرائیل و جنایات او را تحکیم مى کند. همه ما بویژه دولت عربستان در مقابل اسلام و قرآن کریم و نسل هاى آینده مسوول مى باشیم . و من خوف آن دارم که خداى نخواسته یک روز ملت ها و دولت هاى اسلامى به خود آیند که با دست آمریکاى جنایتکار اسرائیل به خواست هاى ظالمانه و جنایتکارانه خود برسد و از مسلمین کارى ساخته نشود. من طرفدارى از طرح استقلال اسرائیل و شناسائى او را براى مسلمانان یک فاجعه و براى دولت هاى اسلامى یک انفجار مى دانم و مخالفت با آن را یک فریضه بزرگ اسلام مى شمارم و به خداوند بزرگ از این نقشه ها که به دست مسلمان نماها براى اسلام کشیده مى شود پناه مى برم .

ملت بزرگ ایران سالروز 15 خرداد را که یوم اللّه است زنده نگه مى دارد و افتخار قیام ملت را که با مشت گره کرده و خون طاهر خویش در مقابل ستم شاهى پهلوى ایستاده و پایه استوار انقلاب اسلامى را که سرنگونى قدرتمندترین جنایتکار منطقه را در پى داشت ریخت ، از یاد نمى برد و الان فداکارى ها و مجاهدات جوانان برومند کشور اسلامى را که پایه گذارى خروج از ظلمات به سوى نور و از حقارت به سوى سرافرازى و از اسارت به سوى استقلال را نمود بزرگ مى شمارد و عاشوراى فریاد زن (هیهات مناالذله ) و 15 خرداد و دیگر ایام اللّه را که در پى داشت و از نور الهى عاشورا فروغ و از شمس جمال حسینى گرمى و از پرتو هدایت او معرفت به وظیفه و از استقامت او در مقابل

ص: 181

باطل استوارى فرا گرفت ، ارجمند مى دارد. خداوند تعالى این ملت را که از 15 خرداد 42 تا 22 بهمن 57 و از آنوقت تاکنون براى اقامه عدل الهى از هر چه داشته است گذشته است و عزیزان برومند خود را که قامت رشید و بلند آنان چون ابدیت استوار و گرمى خودشان چون عشق به جمال جمیل حق روح افزا بود، به پاى دوست به قربانگاه فرستادند، با نور هدایت خود ارشاد و با جلوه قدرت ازلى خود برومند و با بارقه روانبخش خود در احقاق حق و ابطال استوار و پایدار فرماید و این وحدت و صلابت را از آنان سلب ننماید.

ولا حول ولا قوه الا باللّه

والسلام على عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 182

تاریخ : 15/3/61

پاسخ امام خمینى به نامه اعضاى هیات مؤسس بنیاد 15 خرداد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

این بنیاد پر برکت که در راه جامعه است ، مورد تایید اینجانب است ، چنانچه متصدیان محترم آن مورد وثوق و اطمینان مى باشند. انشأاللّه در این خدمت ارزنده اسلامى موفق باشند و امید است دولت و ملت شریف از پشتیبانى این بنیاد دریغ ننمایند و امید است بنیاد شریف براى روستاهاى محروم و دور افتادگان اولویت قائل شوند. خداوند تعالى توفیق خدمت همگان را براى رفاه قشر مظلوم عنایت فرماید.

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 183

تاریخ : 16/3/61

بیانات امام خمینى در جمع ائمه جمعه استان زنجان

کسى که بخواهد به جنت و لقأاللّه برسد باید زحمت را تحمل کند و دلسرد نشود

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اول باید از آقایان که زحمت کشیده و به اینجا تشریف آورده اند تشکر کنم . چیزى که امروز به آن مبتلا هستیم و ممکن است براى ما پیش آید، قضایائى است که بعد از پیروزى جنگ براى ما ممکن است پیش بیاید. آمریکا معلوم نیست به این زودى طمعش را از این کشور قطع کند. ملت ایران درصدد است به آن وضعى که سابق داشت و به آن اسارت هائى که از همه طرف براى او بود و به آن محرومیت هائى که در سابق داشت و آن خلاف موازین اسلامى که در سابق عمل مى شد برنگردد. از این جهت ما باید خودمان را براى مقاومت مهیا کنیم . روحانیون باید این وظیفه را به طور شایسته عمل کنند و مردم را همیشه مهیا نگه دارند. بعضى از مردم شاید ندانند که چه قضیه اى واقع شده است . شخصیت هائى که از خارج مى آیند و یا گاهى براى من پیام مى فرستند، مى گویند شما نمى دانید چه کرده اید و در دنیا چه شده است . حق هم همین است . ما آن کارى را که این ملت در پناه اسلام و امام زمان سلام اللّه علیه انجام داده است ، عمقش را نمى توانیم بفهمیم ، باید به تدریج فهمید که چه حادثه اى پیش آمده است . لکن تا آن اندازه اى که ما مى دانیم و از لحن تمام رسانه هاى گروهى معلوم است این نیست که دشمنان ضربه خورده اند و اینهمه دروغپردازى ها و شیطنت ها امر عادى نیست . در دنیا جنگ ها، کشتارها و خیلى خرابى ها واقع مى شود، اما وقتى که ملاحظه مى کنیم ، مى بینیم که از آن مسائل کمتر منعکس مى شود. اما مى بینیم نسبت به مسائلى که به نفع ایران است ، آن را کوچک جلوه مى دهند و آنجا که به ضرر ایران است ، بزرگ جلوه اش مى دهند. ما باید آن مقاومت و روح اسلامى را حفظ کنیم و آن سختى ها که به خود پیغمبر اسلام صلى اللّه علیه و آله و سلم وقتى که در مکه و مدینه بودند و بر حضرتش گذشته است ، به یاد آوریم . باید فکر کنیم که پیغمبر چه کرده است ، او یک بشر است ، اما وظیفه دارد و خدا به او امر کرده است که باید استقامت کنى . همانطور که پیغمبر به استقامت و مقاومت مامور است ، هر کس که همراه اوست و به او گرویده است ماموریت دارد استقامت کند. (فاستقم کما امرت و من تاب معک ) ما باید مردم را روشن کنیم به کارى که کرده اند و سابقه نداشته است . هر انقلابى که شده متکى به قدرتى بوده است ، اگر از یک جبهه ضربه مى دیده خودش را متکى به جبهه دیگر مى کرده است . این کارى که شما و ملت ما کرده اند، نمونه است که در این سده هاى اخیر

ص: 184

به این شکل نبوده است که ملتى بخواهند خودش باشد و به آنچه که دارد بسازد و خودش را به جائى برساند که به دیگران احتیاج نداشته باشد. باید توده هاى مردم به این کار بزرگى که کرده اند آشنا بشوند. کار بزرگ است ، ولى زحمت زیاد دارد. همین دیروز که مردم به خیابان ها ریختند و راهپیمائى کردند، صدام ، ایلام را که مردم محرومى در آنجا زندگى مى کنند، در حال راهپیمائى بمباران مى کند که تاکنون چهل نفر شهید شده اند و دویست نفر مجروح . یک چنین جنایت بزرگى اگر از طرف ایران واقع مى شد، مى دیدید که رسانه هاى گروهى خارج چه مى کردند، ولى حال که عراق یک چنین جرمى را مرتکب شده است ، مساله را به صورت جزئى نقل مى کنند و دنبالش مى گویند که صدام گفته است این به عنوان تلافى صورت گرفته است که ایران با بصره چه کرده است . صدام دروغى مى گوید که عذرى پیدا کند و یک چنین جنایتى را مرتکب شود و ما باید منتظر یک چنین جنایاتى باشیم . نباید بگوئیم چرا شده . چرایش معلوم است ، شما اسلام را مى خواهید و آنها مى گویند نباید اسلام را بخواهید. دولت مصر با صراحت مى گوید این جمهورى اسلامى نباید باشد و با دولت اسرائیل براى کوبیدن اسلام متحد مى شود. مصر و اسرائیل با هم پیمان مى بندند که بر ضد ایران به کمک عراق بروند. چرا باید کشورهاى اسلامى به این وضع باشند که اسرائیل به لبنان حمله کند و آنها بى تفاوت باشند و برخى از آنها با اسرائیل دوستى داشته باشند؟ ما باید به راه خودمان ادامه دهیم و مقاومت کنیم . ائمه جمعه و جماعت باید به مردم بفهمانند که کارى که کرده اند زحمت دار است و کسى که بخواهد به جنت و لقأاللّه برسد باید زحمت را تحمل کند و دلسرد نشود. امروز حفظ این دولت یک واجب شرعى است . من امیدوارم موفق باشید و همه موفق شوید به این جمهورى خدمت کنید و در تایید همه مقامات و تحکیم وحدت بین خودمان و آشنا کردن مردم به وظایف خطیرشان کوشا باشیم و من هم امیدوارم به وظیفه خود که دعاگوئى است ، موفق باشم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 185

تاریخ : 61/3/17

پیام امام خمینى به مناسبت حمله رژیم اشغالگر قدس به جنوب لبنان و بمباران ایلام

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اناللّه و انا الیه راجعون

من کلمه مبارکه استرجاع را نه براى جنایات اسرائیل و شهادت و آسیب بسیارى از مسلمانان مظلوم جنوب لبنان عزیز مى گویم ، گرچه آن هم استرجاع دارد، و نه براى شهرها و روستاهاى آن کشور اسلامى که به دست جنایتکار رژیم صهیونیستى کافر اسرائیل ، اشغال و خراب شده است ، گرچه آن هم استرجاع دارد، و نه براى آواره شدن هزاران خواهران و برادران آن محیط مظلوم اسلامى ، گرچه آن هم استرجاع دارد، و نه براى فلسطینى هاى مظلوم زیر ستم اسرائیل ، گرچه آن هم استرجاع دارد، و نه براى شهادت بیش از چهل نفر زن و مرد و کودک شیرخوار ایلام که به دست جنایتکار صدامیان ، در حال شعار بر ضد آمریکا و اسرائیل خونخوار، هدف بمب واقع ، و آسیب بیش از دویست نفر مسلمان عشایرى بى گناه و خرابى مسجد، تکیه ، بیمارستان و خانه هاى مظلومان ، گرچه آن استرجاع دارد، بلکه براى بى تفاوتى کشورهاى اسلامى یعنى حکومت هاى آنها استرجاع مى کنم و ایکاش فقط بى تفاوتى بود.

من استرجاع براى پشتیبانى بسیارى از حکومت ها از اسرائیل و صدام ، این دو ولد نامشروع آمریکا مى کنم . من و هر مسلمانى در هر جا هست باید استرجاع کنیم براى کمک هاى مادى و معنوى دولت هاى کشورهاى اسلامى به آمریکا راس جنایتکاران و اسرائیل و بعث عفلقى عراق ، پیاده کننده منویات شوم آمریکا و صهیونیسم جهانى . هر مسلمان غیرتمند باید استرجاع کند براى پیشنهاد حکم جهاد با یک کشور مخالف اسرائیل به اتهام دروغین دریافت اسلحه از اسرائیل و کوشش در راه به رسمیت شناختن اسرائیل متجاوز به کشور اسلامى لبنان و به شهادت رساندن هزاران مسلمان بیگناه جنوب آنجا.

اسرائیل متجاوز جنایتکار تایید باید شود و آمریکاى راس متجاوزین ، با ذخایر کشورهاى مظلوم مستمند اسلامى ، کمک مادى و با کوشش هاى رسانه هاى گروهى منطقه اسلامى ، کمک سیاسى و معنوى شود و فلسطین و سوریه باید تنها بمانند. صدام صددرصد مخالف اسلام باید در تجاوز به ایران و هلاکت حرث و نسل ناحیه مسلمان عرب نشین و غیره آنان تایید تبلیغاتى و کمک هاى مادى و نظامى شود و کشور اسلامى ایران که براى احیأ اسلام و قرآن کریم بپا خاسته باید تنها باشد.

ص: 186

اینها و مطالب بسیار دیگر، مصائبى براى مسلمانان است که باید دستجمعى استرجاع کنند، اینجانب مصیب هاى عظیمى را که بر برادران مظلوم بى یار و یاور جنوب لبنان وارد شده است و همچنین مصائب وارده بر مظلومان ایلام و دیگر مناطق جنگزده ایران تسلیت عرض نموده و براى شهدا در طول دفاع هاى مظلومانه این دو کشور اسلامى رحمت و مغفرت و براى بازماندگان آنان صبر و استقامت از خداوند تعالى مسئلت مى نمایم و از خداوند تعالى مى خواهم که این دولت هاى بى توجه به مصالح کشورهاى اسلامى و بى اعتنا به احکام قرآن کریم را از خواب غفلت بیدار نماید و دشمنان اسلام و مسلمین را منکوب فرماید.

والسلام على من اتبع الهدى

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 187

تاریخ : 61/3/23

بیانات امام خمینى در جمع فرماندهان لشکرها و یگان هاى مستقل نیروى زمینى و مدیریت ها و معاونت هاى ارتش جمهورى اسلامى

اینهمه هیاهو و سر و صدا و مخالفت ابرقدرت ها، حکایت از عمق پیشرفت هاى نظامى و طبیعى شما مى کند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

قبلا من تشکر مى کنم از اینکه در یک همچو روزى که انشأاللّه مفتاح تمام پیروزى هاست ، خدمت شما جوانان عزیز و رزمنده رسیدم . آنچه که از خارج همیشه به ما خبر مى رسد و آنهائى که مى روند اطلاع به ما مى دهند و گاهى بعضى شخصیت ها به ما پیام مى فرستند که شما عمق این کارى که کردید، خودتان هم نمى دانید. تمام این بررسى هاى ظاهرى و پیشرفت هاى ظاهرى این نیروهاى اسلامى است . عمق این پیشرفت هاى ظاهرى هم همانطورى که به ما گفته مى شود، پیام مى فرستند، براى خودمان هم باز خیلى واضح نیست که جمهورى اسلامى و این نهضتى که در ایران پیدا شده است ، در همان عمق طبیعى و مادیش چه دگرگونى اى در همه ارزش ها ایجاد کرده است و شما باید بدانید که ملت ها، حتى آن ملت هائى که الهى هم نیستند، اینها همه شان که جزء مستضعفان جهان هستند و همیشه در تحت سلطه مستکبران بوده اند، امید دوخته اند به این نهضتى که در ایران حاصل شده است و این یک مساله بزرگى است که در همین بعد طبیعى براى رزمندگان ما و براى ملت ما حاصل شده است که عمقش آنقدر زیاد است که همه قدرت هاى خارجى و همه رسانه هاى خارجى به ضد این قیام کرده اند. اگر این امر عادى بود نباید اینهمه هیاهو در دنیا راه بیفتد، اینهمه سر و صدا بلند بشود، اینهمه مخالفت بشود. هر چه عمق مخالفت رسانه هاى گروهى و قدرت هاى بزرگ زیادتر باشد، کشف مى کند که عمق پیشرفت هاى نظامى و طبیعى شما بیشتر است . اگر یک امر عادى بود، نباید اینقدر امریکا دنبالش باشد که این را با هر حیله اى که باشد، در همین جا خفه کند. این یک امر غیر عادى است حاصل شده است و ما در عمق ظاهرى این قضیه هم که ملاحظه کنیم ، با همین ارزش هاى ظاهرى که مورد بررسى رسانه هاى گروهى است ، مورد بررسى مقامات نظامى دنیاست ، این یک عمق زیادى دارد که کم کم دارد براى دنیا ظاهر مى شود و تاکنون آن عمق معنوى که در این نهضت و در این ملت حاصل شده است ، در خارج کمتر به این توجه شده است . تمام نظرها رفته است روى مسائل نظامى و پیشرفت هاى نظامى که تصدیق دارند که این یورش هایى که از طرف این

ص: 188

رزمندگان ایرانى حاصل مى شود، اینها سابقه ندارد، وضعش یک وضع دیگرى است غیر اوضاع جنگ هاى دنیا. اینها همه توجه به همین پیشرفت ها و شکست ها و امثال این دارند. نظر دارند به اینکه ایران با اینکه یک جمعیت محدودى هست ، به چهل میلیون بیشتر نمى رسد این جمعیت و تمام قدرت ها هم با آن مخالفت کرده اند و بعد از انقلاب هم هست ، که انقلاب خودش یک چیزى است که هر جا که حاصل مى شود اوضاع را به هم مى زند، نظام را به هم مى زند، لکن وقتى ملاحظه کردند که امروز ما در سال چهارم انقلاب واقع هستیم و همه چیزمان بهتر از اول است ، یعنى اگر اول یک نقصى در نظام ما داشتیم ، نقصى در نیروهاى نظامى و انتظامى داشتیم ، نقصى در انسجام گروه هائى که همه مسلحند داشتیم ، امروز آن نقص رفع شده است . اینها همه روى حساب هاى مادى حساب شده است ، ما عمق این مساله را از جهت معنوى واقعا نمى توانیم ادراک کنیم . یک جمعیتى که در طول تاریخ و خصوصا این رژیم سابق کوشش کردند که این جمعیت را از همه چیز بى خبر نگه دارند، از همه اوضاع دنیا، کوشش کردند که این جوان هاى ما که باید خدمت بکنند به این کشور، ابتلا پیدا کنند به مواد مخدره ، به جاهائى که شهوانى هست . آنهمه مراکز شهوت و آنهمه مراکز فحشا درست کردند و عرضه کردند بر این ملت در طول این ده ها سال اخیر که شدت پیدا کرد و در زمان محمدرضا از همه وقت بیشتر شدت داشت و شما از جهت اخلاقى و فرهنگى ایران باید این معنا را اعتقاد کنید که اگر این انقلاب به داد ایران نرسیده بود، ایران در سراشیبى محو و فنا واقع شده بود که اصلا اسمش از تاریخ باید محو بشود. به طورى تبلیغات شده بود که همه چیز ما را مى خواستند وابسته کنند به غیر و به ما حالى کنند که شما هیچ کارى ازتان نمى آید، اصلا جنگ معنا هیچ ندارد، شما نمى توانید اصلا جنگ بکنید با هیچ جا اصلا ما در این سه سال ، نزدیک به چهار سال ، یعنى وارد در چهار سال که شدیم این عمق پیشرفت ظاهرى را به دنیا حالى کردیم ، به حکومت هاى بزرگ دنیا به قدرت هاى بزرگ دنیا. این کارى که شما برادرها و دوستان شما و همقطارهاى شما انجام دادند، حالى کردند به آنها که ما در عین حالى که یک جمعیت کمى هستیم ، لکن توانائى این را داریم که با هر قدرتى مقابله کنیم .

خدا متحول کرد این جمعیت را به یک جمعیت حزب اللّهى و این را شرق و غرب نمى توانند بفهمند

لکن آن عمق دومى که اساس مطلب است که عمق معنوى این قضیه باشد. آقا، یک کشورى که سال هاى طولانى زحمت کشیده اند، یک قشر از روشنفکر با قلم ، با تبلیغ ، با تعلیم زحمت کشیده اند، یک قشر مطبوعاتى و رسانه هاى گروهى با همه قدرت زحمت کشیده اند که این کشور را از خودش تهى کنند، یعنى اعتقادشان را گفت اینطور کنند، مغزشان را شستشو کنند و اینها را معتقد کنند به اینکه شما هیچ نیستید، باید تحت لواى یا شرق یا غرب ، غرب مى گفت تحت لواى غرب ، شرق مى گفت تحت لواى شرق ، باید زندگى کنید والا هیچ کارى از شماها ساخته نیست . و شما یک وارد شد این انقلاب بر یک همچو جمعیتى که لااقل در این پنجاه سال ، بیشتر از همیشه تحت اینطور تربیت ها بودند.

ص: 189

دانشگاهش اینطور تربیت مى کرد و ارتشش را اینطور تربیت مى کردند و همین طور همه چیزش را. عمق معنوى این ، این است که در مدت کمتر از یک سال باید بگوئیم آنچنان تحول در این جمعیت حاصل شد و آنچنان منقلب شد این جمعیت به یک موجود دیگر، آن جمعیت رفاه طلب به یک جمعیت سلحشور و جنگجو، آن جمیعت میان تهى از کارهائى که باید خودش انجام بدهد به یک جمعیت متفکر در امور خودش ، و زحمتکش براى کشور خودش و رفتن رو به کفا براى زندگى خودش و اگر به داد این جمعیت خداى تبارک و تعالى نرسیده بود، خدا مى داند که مساله فحشا را به کجا رسانده بودند. شما شاید خیلى هایتان مطلع باشید از آن قصه اى که در شیراز اتفاق افتاد و آن بساطى که درست کردند و آن عقدى که واقع شد ما بین یک پسر و یک مرد. اینها دنبال یک همچو چیزى بودند. مى خواستند این کشور را به اینجا برسانند. خدا به فریاد این ملت رسید، ملت مظلوم ، و متحول کرد این جمعیت را به یک جمعیت حزب اللّهى ، یک جمعیتى که همه چیزش را دارد براى خدا مى دهد. این مساله مهم است ، این مساله اى که آن اشخاصى که در صدد تهذیب هستند، در صدد تزکیه نفس هستند، پنجاه سال زحمت مى کشند، بعد از زحمت هاى فراوان پنجاه ساله به یک مقامى مى رسند و این جوان ها را خداى تبارک و تعالى آنطور در ظرف یک مدت بسیار کم متحول کرد به یک مقامى که آنهائى که پنجاه سال زحمت کشیده اند نرسیده اند به این مقام ، نرسیده اند به آنجا که غیر از خدا اصلا هیچى نخواهند، شهادت را اینطور طالب باشند. اینطور شهادت را در بر بگیرند. این یک مساله مهمى است ، ما همیشه باید در نظر داشته باشیم که این مساله ، مساله عادى نیست که یک نفر آدم ، صد نفر آدم ، هزار نفر آدم یا همه بتوانند انجامش بدهند. یک کشور چهل میلیونى که با بى بند و بارى مى خواستند اینها را بار بیاورند و همه قدرت ها دنبال این معنا بودند و همه تبلیغات و همه گفتار و همه نوشته ها دنبال این بود، یکدفعه متحول بشود به یک کشورى که همه حزب اللّه هستند و همه آن چیزهائى که شهوى بود و آن چیزهائى که مربوط به شهوات نفسانیه بود، دور ریختند و ایستادند در مقابل قدرت هاى بزرگ و شکست دادند آنها را، این تحول ، تحولى است که شرق و غرب نمى توانند بفهمند، آنها هر چیزى مى توانند بفهمند، همین در سطح مادیت اشیا را ارزیابى مى کنند که کدام پیروز شد، کدام پیروز نشد، در سطح معنویت اینها نمى توانند اصلا تصور کنند که یک کشور چهل میلیونى چطور متحول شده است به یک چیزى که جوان هایشان را مى دهند و گریه مى کنند که کاش یکى دیگر هم داشتند. دست و پایشان را از دست داده اند و تاثرشان به این است که من ندارم که باز بروم . و این صحنه هاى بسیار نورانى که در جبهه ها، شما که هستید، بهتر از ما مى دانید که چه صحنه هایى است ، وقتى که آقایان مى آیند اینجا با من صحبت مى کنند، واقعا انسان تعجب مى کند از اینکه این چه شد، چه قضیه اى واقع شده است که اینطور تحول حاصل شد؟ البته چون قدرت خداست ، تعجبى ندارد، با قدرت خدا واقع شده است و ما امروز و آخر، اول همه جا نصر را باید از خدا بدانیم ، نصرت مال اوست ، ما چیزى نیستیم ، نصرت ، نصرتى است که او به ما داده است .

ص: 190

تا حالا سابقه ندارد که روحانى و ارتشى و پاسبان و پاسدار در کنار هم باشند و در کنار هم جنگ بکنند

این قدرتى که الان در ایران هست که همه رویش حساب دارند مى کنند، همه کشورها رویش حساب مى کنند و بدون جهت بسیارى از کشورها هم ترسیده اند، این یک قدرتى است که خدا داده است ، این یک چیزى نیست که ما بتوانیم تحصیلش بکنیم ، این چیزى است که خدا به ما عنایت فرموده است بنابراین ما باید روى همین مساله همیشه تکیه بکنیم ، روى این مساله که ما خودمان چیزى نیستیم و هر چه هست مبدأ غیبى دارد و آن مبدأ غیبى است که ما را کمک مى کند، آقا، شوخى نیست که یک جمعیت کثیرى با زحمت هائى یک دژى براى خودشان ، به آن دژهاى محکم درست بکنند و در پناه آن دژ باشند و یک جمعیت کمى از بیابان به آنها حمله بکنند و تسلیم بشوند آنها، تسلیم براى این است که مى ترسند، ترس را که در آنها ایجاد کرده است ؟ ما که جمعیت مان به اندازه آنها نبود، ما که در بیابان بودیم و در معرض اینکه آسیب ببینیم و آنها در پناهگاه ها بودند و در دژهایى که درست کرده بودند و این خوف را هم نداشتند، این یک خوفى بود که خداى تبارک و تعالى در قرآن هم از آن اطلاع داده است که در صدر اسلام خدا یک قسم از چیزهائى که پیروز مى کرد کشور اسلامى را، همین بود که رعب در دل مقابلین آنها القا مى فرمود. ما مرهون این رحمت هاى بزرگ الهى هستیم و در عین حال مرهون این ملت هستیم که اینطور همه با هم کمک مى کنند. سابقه اصلا ندارد، از اول تاریخ تا حالا سابقه ندارد که روحانى و ارتشى و پاسبان و پاسدار و امثال اینها در کنار هم باشند و در کنار هم جنگ بکنند اصلا این سابقه اى ندارد. هیچ جا، نه حالا سابقه دارد، بعدها هم معلوم نیست که ، مگر به برکت اسلام جاى دیگر پیدا کند یک همچو چیزى که همه شان با هم باشند. و این صحنه هائى که در سنگرها که اینها همه با هم هستند براى من نقل مى کنند، واقعا صحنه هائى است که اعجاز آمیز است و قدر این صحنه ها را بدانید.

و اما بعضى مسائلى که ما الان در پیش داریم ، شما مى دانید که ما از اولى که این جنگ شروع شد تا حالا، چه آن روزى که صدام کوس قادسیه براى خودش مى زد و چه امروز که دیگر اسمى از او نیست و رفته است آنجائى که خدا مى داند، ما مسائلمان مسائلى بوده است که یکى بوده ، آن هم براى این است که یک مسائلى که ما گفتیم ، یک چیزى نبوده که مى خواستیم تحمیل کنیم ، یک چیزى بوده است که وقتى عرضه کنیم به همه عقلاى دنیا و همه جنگنده هاى دنیا عرضه کنیم به آنها، از ما مى پذیرند. ما از اول مى گفتیم که شما ریختید در منزل ما، در شهرهاى ما، در کشورها ما، حمله کردید و غافلگیرانه وارد شدید در کشور ما و آن همه خرابى کردید و آن هم جرم کردید و آنهمه کشتار کردید، باید بروید بیرون . یکى از شرایط ما این است که بروید بیرون . این را چه انسانى مى تواند بگوید که این شرط، یک شرط تحمیلى است ؟ خوب ، دزد آمده در خانه ما و اثاث ما را برداشته و جمع کرده مى گوید حالا بیا صلح کنیم ، اینها مال من . خوب همین است دیگر، اینها دزدهائى بودند که ریختند به این کشور و هر چه هم بود در این شهرها برده اند، هر چه مردم مال داشتند، اگر یک مقدارش را توانستند خود اینها

ص: 191

حمل کنند از محلشان ، کرده اند، اگر نه ، آنها برده اند و از بین برده اند و آنهمه خرابى کرده اند و خرابى هائى که در هیچ جا متعارف نیست (مغول هم که به این حمله کرده ، اینطور نبوده است که وقتى یک شهرى را مى گیرد تا آخر خرابش کند) شهرهاى ما را اینطور کرده اند اینها. خوب ما مى گوئیم که شما وارد شدید به ما و اینهمه جرم کردید، حالا مى گوئید که بیائید با هم صلح کنیم ، صلح کنیم یعنى خوزستان مال شما، یعنى آنقدرى که شما گرفتید مال شما. نه ، هیچ وقت ، هیچ کس نمى پذیرد. ما مى گوئیم شما بدون قید و شرط باید بیرون بروید، اگر هم بیرون نروید بیرونتان مى کنیم ، بهتر هم براى خودتان همین است که بیخود این جوان هاى بیچاره را به زور نیاورید و به کشتن بدهید، خودتان بروید بیرون . این یک مساله اى است که همه عقلاى دنیا مى پسندند از ما که کسى آمده است منزل شما و خرابکارى کرده ، حالا به او مى گوئید بروید بیرون . اگر مى خواهید یک تفاهمى بشود، باید بروید بیرون .

ما اگر صلح بکنیم ، معنایش تشویق کردن این جانى است

مساله دوم ، مساله خسارت هائى که وارد کردند، قضیه جبران خسارت یک جهت مادى دارد، یک جهت سیاسى و معنوى . جهت مادیش گرچه خیلى زیاد است براى ما، اینطورى که همه شهرها را خراب کرده اند و هر چه ما داشتیم ، به هم زده اند و البته جوان هاى ما هر دانه ایش ارزش همه لشگر آنها را داشت و از دست ما گرفته شدند اینها. ارزش مادى قضیه خیلى زیاد نیست ، عمده ارزش معنوى است و ارزش سیاسى مساله ، اگر بنا باشد که یک کسى بیاید، هر چه جرم دارد بکند و هر چه دستش مى رسد جنایت وارد کند و بعد بگوید که خوب حالا دیگر صلح مى کنیم ، _ من مى رویم بیرون _ من مى روم بیرون . بسیار خوب ، صلح مى کنیم خوب ، این جنایتى که کردى چى ؟ اگر ما این مطلب را اغماض کنیم ، نه از باب این است که یک مساله مثلا مادى را اغماض کردیم ، یک مساله معنوى را ما اغماض کردیم ، یعنى یک ستمگر و یک گروه ظالم را ما تشویق کرده ایم به اینکه باز بکنید. فردا هم باز دوباره برگردند و همین بساط را در آورند بعد هم بگویند که آقا بسیار خوب ، باز صلح مى کنیم . هى خلاف کنند و هى بگویند صلح مى کنیم . این باید جلویش گرفته بشود، در دنیا باید اینطور تعدیاتى که واقع مى شود، جلویش گرفته بشود. یکى از مواردى که باید، جهتى که باید به او جلوگیرى بشود این است که خسارت هایى که وارد شده باید بدهید. الان مى گویید که ما، دروغى هم مى گویند البته ، که ما بیرون مى رویم و قبول مى کنیم فلان ، خوب ، بسیار خوب ، الان بروند بیرون و همین حالا کارشناس ها هم بیایند و جریمه هاى اینها را ارزیابى کنند که چقدر بوده ، یک گروه دیگر هم بیایند و ارزیابى کنند که کى مجرم است . ما اگر مجرم را امروز رهایش کنیم ، امروزى که ما قدرت داریم ، ما آن روزى هم که صدام آن کوس کذا را مى زد، مسائلمان همین بود، امروز هم که قدرت دست ماست و صدامى در کار نیست ، امروز هم همان حرف ها را ما مى زنیم و آن حرف این است که مجرم باید معلوم بشود کى است ، اگر ما مجرم هستیم ، دنیا به ما هر چه مى خواهد بگوید و اگر آنها مجرم هستند، باید همانطور حکومت بشود، به طور عدالت حکومت بشود. ما عدالت را مى خواهیم ، ما هیچ وقت طالب جنگ از اول نبودیم . اگر

ص: 192

چنانچه عراق به ما حمله نکرده بود، ما دفاع نمى کردیم . اما دفاع ما کردیم ، ما جنگ نکردیم تا حالا. در عین حالى که رزمندگان ما و فرماندهان ارتش و سپاه به ما گفتند اجازه بدهید ما وارد بشویم در آنجا و با آنها چه بکنیم ، خوب ما هم ، ما مى خواهیم دفاع بکنیم ، دفاع که یک مساله عقلى است ، یک مساله اى است که حتى حیوانات هم اصلا وقتى بخواهند حمله کنند دفاع مى کنند. دفاع یک مساله طبیعى است ، ما همیشه دفاع کرده ایم تا حالا، هیچ وقت جنگ نکرده ایم . ما که مى گوئیم که ما جنگجو نیستیم مثل شماها، ما صحیح مى گوئیم و شاهد داریم و آن ، این است که از ما دفاع است ، شمائى که مى گوئید ما صلح طلبیم ، مى خواهید که صلح طلبى شما مثل صلح طلبى اسرائیل است تا حالا، اسرائیل هم حالا مى گوید بیائید صلح کنیم . یعنى چه ؟ یعنى وارد شده است و شهرهاى لبنان را گرفته است و حالا مى گوید که ما، بیائید حالا دیگر آتش بس کنیم . آن روز آتش بس است که با مشت بزنند اسرائیل را بیرونش کنند از شهرهاى خودشان و آنوقت بگویند که بسیار خوب ، حالا آتش بس ، بنشینید مجرم را بفهمیم کى است . آنوقت هم صلح همین طورى نباید بشود، مجرم باید معلوم بشود کى است . اسرائیل بیاید هر چه جرم دارد بکند، بعد بگوید که خوب ، ما دیگر کارى نداریم ، شما بروید سراغ کارتان ، اینجا هم که ما گرفتیم مال خودمان ، معنى آتش بس این است ؟ همان آتش بس صدامى است ، این آتش بسى است که اسرائیلى هم دارد چیز مى کند، یعنى همه چیزمان را دادیم ، حالا بس . بسم اللّه تشریف بیاورید حالا دیگر با هم چون ، صورت هم را ببوسیم و اینهائى را هم که بردید، مال شما باشد. آتش بسى هم که اینها الان دارند اظهار مى کنند، همان وقت هم که آتش بس کنند، سه ساعت بعدش آبادان را تیرباران مى کنند و آدم مى کشند، در صورتى که آبادان جنگجو نیست ، آبادان یک جمعیتى دارند مشغول کسب خودشان هستند. اینها مى گویند که اینها کردند و ما کردیم ، کى ؟ کدام وقت اینها به این شهرهاى شما کارى کردند؟ اینها هم با شما جنگ دارند شما هم با اینها جنگ دارید. شمایى که مى گوئید آتش بس ، بسیار خوب ، مى گوئید که چون اینها به ما چى کردند، ما هم کردیم ، اینها به شهر شما کردند یا به شما؟ شما باید تلافى به خود اینها بکنید، شما تلافى به آبادان مى کنید، همان کارهائى که از اول به آبادان مى کردید، حالا هم همان کارها را دارید مى کنید و این آتش بس نیست . ما همان شرایطى که از اول گفتیم ، حالا هم همان شرایط را مى گوئیم ، که یکى بیرون رفتن تمام این ارتشى هاى عراق و این جنگنده هاى عراق از کشور ما بدون قید و شرط، هیچ قید و شرطى در کار نیست . حالا که مى گویند ما بیرون مى رویم ، _ ایشان _ اینها مى گویند بیایند، ما بیرون مى رویم که شما بیائید رد بشوید، لکن به شرط اینکه صلح باشد تمام بشود مساله ، یعنى به شرط اینکه ما هر چه ضرر به شما زدیم ، هر چه جنایت کردیم هیچ . این مضحک است واقعا، یک جمعیتى مى خواهند بیایند کمک کنند شما را، شما مى گوئید حالا که مى خواهید کمک بکنید، پس دست بردارید از این ادعاهائى که دارید، شما مجرم را دیگر لازم نیست بشناسید، بیائید صلح بکنیم با هم ، لازم نیست که اینهمه جریمه ها که وارد شده است به شما، تلافى بشود. این معناى آتش بس نیست ، این معناى صلح نیست . ما همان مطلبى را که از اول گفتیم ، همه دولتمردان ما همان مطلب را مى گویند. باید بى قید و شرط اینها بیرون بروند، نروند،

ص: 193

بیرونشان مى کنیم بى قید و شرط و اگر زیادتر بمانند براى خودشان ضرر زیادتر دارد، هر چه بمانند، ضررش براى آنها زیاد است و باید تمام چیزهائى که به ما وارد کرده اند، ما حالا مقدارش را نمى دانیم ، کارشناس باید بیاید بگردد مقدارش را معلوم کند که چقدر مقدارش است ، آن هم باید تحقق پیدا کند و باید مجرم هم معلوم بشود که کى هست . و ما بعد معنوى این کار را داریم . ما اگر عراق دست بردارد، این حزب بعث از عراق و برود گم شود سراغ کارش و مردم عراق خودشان ، این مردم مظلوم خودشان براى خودشان حکومت تعیین کنند، یک شاهى از آنها نمى خواهیم براى اینکه آن بعد معنوى دیگر نیست در کار و آن مجرم رفت ، تمام شد. آن بعد معنوى نیست در کار دیگر، ما بعد معنوى قضیه را باید چیز بکنیم . ما مسوول این جوان ها هستیم ، ما مسوول این ارتش هستیم ، ما مسوول این زن ها و مردهائى که بچه هایش و جوانش را از دست داده اند، هستیم . مگر ما مى توانیم که بى قید و شرط بگوئیم که بیائید صلح بکنیم ، چون ما مى خواهیم برویم کمک شما بکنیم ؟ این مسلک اسلام نیست که ما بخواهیم کمک آنها بکنیم و یک رشوه هم بدهیم . بله ، بعضى حکومت ها اینطورى هستند، نفت هایشان را مى دهند و التماسشان هم مى کنند، این حکومت ، اسلامى نیست اینطور. ما آن چیزهائى که از اول گفته ایم ، تا حالا سرش هستیم ، یک قدم اینطرف و آنطرف نیست در کار، نمى خواهیم که تحمیل کنیم ، یک چیز غیر عقلى و غیر عقلائى بگوئیم و نمى خواهیم از آن چیزى که هر عقلى مى پذیرد، عقب بنشینیم ، آن هم به واسطه آن بعد معنوى که دارد، به واسطه اینکه آدم جانى را نباید در جنایتش تشویق کرد. ما اگر صلح بکنیم . معنایش تشویق کردن این جانى است به جنایتش . ما صلح مى خواهیم ، خیلى هم مى خواهیم اما صلح بى قید و شرط. معنایش این است که شما همین جا که هستید باشید، یا خیر، بروید بیرون ، لکن دیگر باقیش هر چه هست شده است دیگر، هر چه مى خواهد بشود شده است ، نخیر، این به حیثیت اسلام ضرر مى زند اینطور اغماض و حق ندارد کسى اینطور اغماض کند. البته راه دادن براى رفتن به سوریه براى طرف شدن با آنها یک مساله اى نیست که شما به ما منت داشته باشید، ما به شما منت داریم اگر روى قواعد عادى باشد،البته چون یک تکلیف الهى است ، به هیچ کس هم منت نداریم ، اما نباید شما از ما یک چیزى بگیرید که مى خواهیم بیائیم کمکتان . شمائى که مى گوئید که ما با اسرائیل مخالف هستیم و مى دانم که دروغ شما مى گوئید که شرط اینکه شما بیائید از اینجا رد بشوید این است که صلح بشود و هر چى که ما کردیم دیگر هیچ ، این معنى صلح است ! این معنى راه دادن است ! شما معلق مى کنید راه دادن را به چیزى که نشود. دنیا باید این را بداند که ما حاضریم صلح کنیم ، حاضریم پیش برویم در آنجا، لکن در عرض اینکه اینها دارند کنار مى روند و یکى از شرایط را مى گویند، ما خودمان مى پذیریم در عرض این دو گروه بیایند. در همین پانزده روزى که اینها بنا دارند، فرض کنید که دروغ نمى گویند، مى خواهند بروند، در عرض این بیاید یک گروه مورد توجه همه ، بین المللى ، بیاید رسیدگى کند به این جرم هائى که اینها کرده اند، به این خسارت هائى که به شهرهاى ما وارد شده ، به روستاهاى ما وارد شده ، البته یک خسارت هائى به ما وارد شده است که قابل جبران نیست و آن جوان هاى ماست ، این دیگر قابل جبران نیست ، اینها آنطرف باید در آن پیشگاه خدا باید اینها رسیدگى

ص: 194

بشود. در عرض اینکه شما مى گوئید ما کنار مى رویم و بیائید ما دیگر راه مى دهیم به شما، در عرض اینکه شما کنار مى روید یک گروه بیایند رسیدگى کنند به اینکه جنایات را چقدر بوده ، چقدر ضرر زده اید شما به ایران و یک گروه هم توافق کنید بیاید که رسیدگى کند به اینکه مجرم کى است ، اینها وقتى حاصل شد، اما راه دادن شما به ما براى رفتن آنجا، شما باید یک چیزى هم دستى بدهید که ما مى خواهیم برویم با دشمن هاى شما جنگ بکنیم ، اگر شما راست مى گوئید که با اسرائیل مخالف هستید و نمى خواهید با این بهانه یک کلاهى سر ما بگذارید و خیال مى کنید که ایران توجه به این مسائل ندارد و کسانى که در راس امور هستند، توجه به این مسائل ندارند، شما اگر نمى خواهید که یک توطئه اى داشته باشید و یک کار خلافى بکنید، خوب ، راه بدهید ما برویم .

اگر راست مى گوئید که با اسرائیل مخالفید، باید از ما خواهش کنید که به شما کمک کرده و جلو این را بگیریم

راجع به مسائلى که ما از اول گفتیم همان مسائل هست . حالا ما قبول مى کنیم از شما که بیائید بروید بیرون ، قبول ، بسم اللّه تشریف ببرید اما نه اینکه بیرون ، تمام شد قضیه ، این یکى از چیزهائى است که ما مى خواستیم ، دوتاى دیگرش مانده است که بعد معنوى آن در نظر ماست ، بعد سیاسى آن در نظر ماست نه بعد مادى آن ، تا اینکه بگوئید که غمض عین کنید، طلبى دارید از ما نگیرید. شما مگر ما مى توانیم که صرف نظر کنیم از یک چیزى که جانى را به جنایت خودش تشویق مى کند؟ ما باید جانى را در دنیا رسوا کنیم و جرمى که کرده است ، از او بگیریم تا این امور لااقل محدود بشود اگر از بین مى رود لااقل محدود بشود. اینطور نشود که هر کسى افسار گسیخته بریزد شهرهاى دیگران را از بین ببرد و اموال مردم را غارت کند و آتش بزند و بعد هم بگوید خوب ، بسیار خوب ، حالا دیگر صلح مى کنیم . این صلح نیست ، این معنایش این است که نخیر شما باید باج به ما بدهید تا ما با شما صلح کنیم و این امروز آن روزى نیست که شما این حرف ها را مى زنید، شما دیگر این حرف ها را باید کنار بگذارید، شما دیگر قدرتى ندارید که بتوانید یک همچو مسائلى را بگوئید و شما خیال کنید که دیگران به شما تقویت مى کنند، آن دیگران هم مثل شما مى مانند. شما که مال خودتان بود، اینطور از کار درآمد، یک جمعیت کمى اینطور خرمشهر را گرفت ، آنها که از خارج اجیر شما مى خواهند بشوند، آنها براى شما مى خواهند کار بکنند، براى خودشان مى خواهند کار بکنند، آنها با یک فوت از بین مى روند. بنابراین ، مساله این است که ما امروز که در اینجا مبتلا هستیم به یک همچو حزبى و در آنجا مبتلا هستیم به یک همچو رژیم فاسد، رژیم اسرائیل ، ما در هر دو جبهه حاضریم به اینکه جنگ بکنیم . اینجا که از خودمان است و جنگ مى کنیم ، آنجا هم از خود ما هست . ما حاضریم ، لکن راه دادن به ما براى رفتن ، باید یک چیزى ما به شما بدهیم که شما راه بدهید، باید ما مجرم را دیگر کار نداشته باشیم ، باید بنشینیم صلح کنیم دیگر با هم ، دست گردن به هم بیندازیم که اینهمه آمدى جرم کردى ، براى اینکه حالا مى خواهى به من همراهى کنى ، بیا به من یک چیزى هم به ما بده تا همراهى کنیم ! نه ، این مساله

ص: 195

غیر عقلائى است و هرگز نخواهد شد. مساله راه دادن یک چیزى است که شما باید التماس کنید که ما بیائیم برویم سراغ آن کار را بکنیم . ما داوطلب هستیم . شما باید از ما خواهش کنید که آقا بیائید با ما کمک کنید تا ما برویم جلوى این را بگیریم اگر راست مى گوئید که با اسرائیل مخالفید و اگر مساله این نیست با اسرائیل مخالف نیستید و مى خواهید ما نرویم آنجا، شرط را اینطور قرار مى دهید که حالا بدون همه قیدى مصالحه کنیم ، آنوقت شما تشریف بیاورید ببرید، آن هم تشریف بیاورید حرفى است تا به صورت واقعى من امیدوارم که انشأاللّه همانطورى که شما در جبهه هاى جنگ پیروز شدید و پیروز هستید و امیدوارم که همیشه پیروز باشید، همینطور در معنویات هم که مهم است ، که این مادیات تابع آن معنویات است ، این معنویات هر چه قوى بشود، شما قویتر خواهید شد. یک نفر آدم با ایمان مى تواند با هزاران نفر بى ایمان مقابله کند و شما در این عرض مدتى که جنگ کرده اید، دیده اید که مساله اینطورى است که ایمان وقتى که در میدان مى آید، همه چیز را از بین مى برد، مقابلش هر چه هست ، از بین مى برد.

انشأاللّه خداوند ایمان همه ما را زیاد کند و شما را در این دو قطب معنویت و مادیت تقویت کند و اسلام را انشأاللّه از شر همه قدرتمندان نجات بدهد و این تحولى که در ایران هست ، انشأاللّه باقى باشد و تا ظهور امام زمان این ملت بتواند این کشور را به طور شایسته تحویل ایشان بدهد انشأاللّه .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 196

تاریخ : 23/3/61

بیانات امام خمینى در جمع نمایندگان نهضت هاى آزادیبخش جهان _ فرمانده ، مدیران وسرپرستان دوایر سیاسى _ ایدئولوژیک وپرسنل نیروى دریائى _ وزیر، مدیران و کارکنان وزارت ارشاد اسلامى

امروز، ابتلاى اسلام سکوت دول منطقه در قبال جنایات اسرائیل است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

قبلا باید از آقایانى که در اینجا حاضر هستند، از نیروى دریائى و از وزارت ارشاد و از مهمانان عزیزى که از خارج آمده اند، تشکر کنم . من امیدوارم که خداى تبارک و تعالى بر این ملت هاى ضعیف عنایت کند و دست ستمکاران را قطع کند انشأاللّه .

ابتلاى اسلام ، امروز این است که گوش هائى که باید به مسائل ، به مشکلات مسلمین گوش بدهند، کر شده اند و زبان هائى که باید براى مصالح مسلمین به کار بیفتند، لال شده اند و چشم هائى که باید مصیبت هائى که بر مسلمین وارد مى شود ملاحظه کنند، کور شده اند. ما با این لال ها و کرها و کورها چه بگوئیم ؟ آیا این دولت هاى منطقه مساله لبنان را یک فاجعه نمى دانند؟ یک فاجعه براى اسلام نمى دانند؟ یک فاجعه براى مسلمین جهان نمى دانند؟ آیا حمله اسرائیل به لبنان و کشتار بى حد فاجعه نیست ؟ براى اسلام فاجعه نیست براى مسلمان ها فاجعه نیست ؟ آیا تصریح به اینکه این عمل با صوابدید امریکا واقع شده است ، در گوش اینها وارد نمى شود؟ اگر کر نیستند چرا این فریاد و ناله عزیزان ما را در لبنان نمى شنوند؟ و اگر کور نیستند، چرا این کشته هائى که هر روز دارد در لبنان و ایران روى هم مى ریزد و جوان هاى عزیزى که ما در جبهه ها و زن ها و بچه ها و مردهاى پیر که در خارج جبهه ها و در شهرها به هلاکت مى رسند، نمى بینند؟ اگر مى بینند و فاجعه مى دانند، چرا صحبتى در کار نیست ؟ اگر علاقه به کیان اسلام ، علاقه به قرآن کریم ، علاقه به حرمین شریفین دارند، چرا امروز که دارد این معالم دینى زیر پا گذاشته مى شود و تهدید مى کند اسلام و قرآن و حرمین شریفین را، صحبتى نمى کنند؟ چرا باز کمک مى کنند؟ چه شده است اینها را که در حضور آنها این مصائب واقع مى شود و در محضر همه اینطور جنایت ها واقع مى شود و علاوه بر اینکه سکوت کرده اند، تایید مى کنند. باز هم قرار داد کمپ دیوید را مى خواهند تایید کنند، باز هم طرح فهد را مى خواهند تایید کنند، باز هم اسرائیل را مى خواهند بشناسند. این فاجعه ها را باید ما با کى در میان بگذاریم ؟ با دولت هائى که چشم و گوششان را بسته اند و بدون اراده تسلیم امریکا شده اند؟ با ملت هاى مظلومى که تحت فشار این

ص: 197

دولت ها دارند جان مى دهند؟

تا ملت ها آگاهى و انسجام پیدا نکنند محکوم به حکومت هاى فاسدند

باید با ملت ها در میان گذاشت ، همانطورى که در ایران ، ملت ایران بود که فاجعه اى که براى اسلام به دست امریکا و سرسپردگان او که رژیم منحوس پهلوى است ، پیش مى آمد، همین جوان هاى ایران بودند و همین ملت ایران بود و همین ارتش ایران بود و همین نیروهاى دریائى و هوائى و زمینى ایران بود و همین سپاه پاسداران ایران بود و همین جوان هاى بسیج و عشایر ایران بود که با هم وظیفه فهمیدند، بیدار شدند و با هم مشت ها را گره کردند و با مشت ، تانک ها را از صحنه بیرون کردند. تا ملت ها یک همچو بیدارى پیدا نکنند و تا ملت ها یک همچو انسجامى پیدا نکنند، باید بدانند که محکوم به حکومت هاى فاسد و محکوم به امریکاى جنایتکار و سایر ابرقدرت ها هستند. با داشتن آنهمه ذخائر، آنهمه امکانات که اگر یک هفته نفت خودشان را به روى این جنایتکارها ببندند تمام مسائل حل خواهد شد، معذلک مى گویند که ما این کار را نمى کنیم . این مصیبت ها را ما به کجا باید عرض کنیم جز به ساحت مقدس خداى تبارک و تعالى ؟ ما شکایت از این حکومت ها را به کجا ببریم جز به ساحت مقدس خداى تبارک و تعالى ؟ ما چطور شکایت کنیم از آنهائى که ایران را که ایستاده است و مى خواهد در مقابل همه قدرت ها بایستد و اسلام را محقق کند در دنیا، در مقابل این ، طرح جهاد مى دهند و اسرائیل که به جنگ با اسلام برخاسته است و با صراحت مى گوید که از نیل تا فرات مال من است و حرمین شریفین را از خود مى داند، سکوت کرده اند. ما این دردها را کجا ببریم ، این مصیبت ها را پیش کى طرح کنیم ؟ این سکوت هاى مرگبار را، سکوت هائى که تایید مى کند جنایتکاران را، این سکوت هائى که تشویق مى کند ستمکاران را، باید به کى عرضه کنیم و از کى بخواهیم که عنایت کند و این سکوت ها را بشکند؟ جمعیت تان کم است ؟ ثروتتان کم است ؟ نفتتان ناچیز است ؟ زمین هایتان کم است ؟ مراکز مهمى که در سوق الجیشى بسیار معتبر است ، شما دستتان نیست ؟ همه امکانات هست ، لکن یک چیز نیست و آن ایمان است . ایمان نیست .

آنچه که ملت ما را پیروز کرد ایمان به خدا و عشق به شهادت بود

ملت ایران هیچ نداشت و ایمان داشت و ایمان او را بر همه قدرت ها غلبه داد و مسلمان هاى همه کشورها، دولت هاشان همه چیز دارند لکن ایمان ندارند، آنچه که کشور ما را، ملت ما را پیروز کرد، ایمان به خدا و عشق به شهادت بود، عشق به شهادت در مقابل کفر، در مقابل نفاق ، براى حفظ اسلام ، براى حفظ قرآن کریم .

این مهمان هاى عزیز ما که آمده اند، اینها حامل پیام ایران باشند به ملت ها که خودتان باید به فکر باشید، ننشینید تا براى شما دست نشاندگان امریکا کار کنند. آنها در این گرفتارى که ایران دارد، براى باغ وحش خودشان شتر مى خرند! این مصیبت را ما کجا ببریم ؟ چهارده تا شتر براى باغ وحش فلان

ص: 198

سلطان منطقه ازخارج مى خرند و با طیاره ها مى خواهند ببرند به آن محل . اینها دارند همه چیز ما را مى برند و آنها شتر مى خرند! من نمى دانم که این گوش ها کى باز مى شود. با نفخ صور باید باز بشود؟ و این چشم ها کى بینا مى شود و این زبان ها کى گویا مى شود؟ (صم بکم عمى فهم لایعقلون .) همه اش سر لایعقلون است ، (صم بکم عمى ) هم دنبال (لایعقلون ) است .

دولت عراق ، اسرائیل را بهانه قرار داده براى فرار از چنگال عدل الهى

ما بحمداللّه در جبهه داخل پیروز هستیم و رزمندگان ما از همه طبقاتى که بودند، چه نیروى دریائى که امروز بعضى از آنها در اینجا تشریف دارند و خدا حفظشان کند و چه نیروى زمینى و چه نیروى هوائى و چه سایر قواى مسلح مثل سپاه پاسداران و دیگران ، در صحنه اند و ایستاده اند در مقابل هر پیشامدى . کشور ما که سرمایه هاى بزرگ خود که عبارت از جوان هاشان باشد، در طبق اخلاص گذاشته اند و براى اسلام . براى دین خداى تبارک و تعالى جهاد مى کنند، براى هر پیشامدى که براى مسلمین مى شود، اینها در صحنه اند، مضحک این است که دولت ما پیشنهاد مى کند که راه بدهید ما برویم با دشمن هاى شما جنگ بکنیم و این را یکى از شرایط قرار مى دهد، براى اینکه مایوس از شماست و شما باید شرط قرار بدهید و آنها مى گویند که باید از هر چیزى که ما کردیم بگذرید تا راهتان بدهیم ، آن هم چه راه دادنى . اینها مصیبت نیست که بر اسلام وارد است که یک جمعیت فداکار مى خواهند بروند با دشمن عرب ، با دشمن اسلام ، با دشمن حرمین شریفین ، با دشمن همه منطقه جنگ بکنند، (خودشان که نشستند و بى تفاوت هستند، بلکه موافق هستند با آنها) از ما رشوه مى خواهند که راه به آنها بدهید که اینها بروند آنجا، براى آنها جنگ بکنند؟ مثل یک نفر غریق که دارد در دریا غرق مى شود و یکى مى رود نجاتش بدهد مى گوید چه به من مى دهى تا اجازه بدهم مرا نجات بدهى . اینها، دولت عراق قضیه اسرائیل را بهانه قرار داده براى اینکه از چنگال انتقام و عدالت الهى فرار کند. بهانه قرار داده است که بگوید شما اگر بخواهید ما اجازه بدهیم بروید و ما غریق ها را نجات بدهید، باید از جنایاتى که به شما کردیم صرفنظر کنید و یک دولت ، دو تا دولت ، صلح باشند و متصالح باشند که وارد بشوند و از آنجا بروند سراغ نجات ما. این غیر از این است که (صم بکم عمى فهم لا یعقلون )؟ مگر دولت ایران آنوقتى که شمابه خیال خودتان قدرت داشتید، غیر از این حرفى مى زند که حالا مى گوید؟ این همان را مى گوید. دو تا مطلب دیگرى که بزرگان این کشور عنوان کردند و شرط قرار دادند، این از باب این است که از شما مایوس هستند، مى گویند شرط صلح ، شرط صلح این باشد که راه بدهید تا برویم . آن شرطى را که شما باید با ما بکنید، بگوئید ما به شرطى صلح مى کنیم که شما بیائید از اینجا بروید. این ، غیر از این است که تعقل ندارند و چشم و گوش آنها را هواهاى نفسانى بسته است ؟

ایران براى همه کشورها حجت است

دولتمردان ما که مى گویند این بیچاره هائى که از عراق بیرون کردید و فرستادید به اینجا و ما با

ص: 199

آغوش باز آنها را پذیرائى مى کنیم . اینها وطنشان آنجاست ، یکى از شرایط ما این است که آنها را راه بدهید، این یک شرط غیر معقول است ؟ یک شرطى است زائد بر آن که ما از اول گفتیم راه دادن اهالى یک کشور در محل خودشان و اجازه دادن اینکه آوارگان از آنجا که به زور بیرونشان کردید، برگردند به جاى خودشان ، این یک چیزى است که ما یک شرط زیادى کردیم ؟! نه ، این امرى است طبیعى ، دنبال آن شرائط ماست ، ما اضافه نکردیم .

آتش بسى که صدام مى گوید، آتش بسى که دنبالش آتش مى گشاید. راهى که صدام مى خواهد به ما بدهد، راهى است که نجات خودش را در آن راه مى یابد، نه راه مى خواهد براى اسرائیل بدهد. این ، طرفین قضیه را ملاحظه کرده است ، اگر ما قبول کنیم ، پس مصالحه واقع شده است و صدامى ها نجات پیدا کردند و اگر قبول نکنیم ، پس معلوم مى شود که ما نمى خواهیم جهاد کنیم ، نمى خواهیم با اسرائیل جنگ کنیم . ما به آنها مى گوئیم که ما قبول داریم ، شما کنار بروید و کارشناس ها بیایند ببینند که شما چه کردید در این کشور، چه جرم هائى را مرتکب شدید و کارشناس ها بیایند ببینند که کى این جنایت را مرتکب شده است . لکن ما جنایات را غمض عین کنیم ، براى اینکه مى خواهیم براى شما کار کنیم ، اینها از عجایبى است که در تاریخ باز مى ماند، از عجایبى است که تاریخ ضبط مى کند که ایران مى خواست براى نجات عرب ، که اسرائیل بخصوص با عرب مخالف است و براى نجات حرمین شریفین و براى نجات کشورهاى اسلامى که همه در تهدید اسرائیل هستند و براى مقابله با این سرطان فاسد مى خواست برود و دولت ها از او رشوه مى خواستند. اینها مسائلى است که در تاریخ ثبت مى شود و ننگ هایى است که بر پیشانى این اشخاص ثبت خواهد شد.

تا کشورهاى اسلامى ، ملت هاى اسلامى ، آن معنایى که در ایران پیدا شد، الگوى خودشان قرار ندهند و تا خودشان به خیابان ها نریزند و بخواهند از دولت هاى خودشان که با اسرائیل باید روبرو بشوید، گمان نکنید که این کر و کورها به تعقل برسند. ملت ها باید بایستند و بخواهند از ارتش هاى منطقه خودشان و از دولت هاى منطقه خودشان که بیایند و با این فلسطینى ها و با این سورى ها که مورد ظلم واقع شده اند، کمک کنند تا این غده سرطانى از بین برود. و اگر آنها هم تماشاگر باشند که ببینند چه مى شود، آنها هم بى تفاوت باشند و عذر این باشد که دولت ها باید این کار را بکنند، اگر اینطور باشد، آنها هم در محضر خدا جواب صحیح ندارند. ایران حجت است بر همه کشورها. خداى تبارک و تعالى ممکن است که در آخرت ، ایران را حجت قرار بدهد بر آنهائى که به ظلم ساخته اند و تسلیم ظالم شده اند و قیام نکرده اند. اگر اعتقاد به خدا و معاد دارند، جواب باید تهیه کنند براى خداى تبارک و تعالى . آن روز دیگر امریکا و اسرائیل نمى توانند به دادتان برسند. و اگر به این معانى اعتقاد ندارند، جواب براى ملت هاى مظلوم دنیا باید تهیه کنند، جواب نسل هاى آتیه که خداى نخواسته با این روشى که اینها دارند، آنها در دام خواهند افتاد، جواب باید تهیه کنند. اگر ارزش هاى ایمانى را هیچ حساب مى کنند، ارزش هاى نظامى خودشان را، ارزش هاى ملى خودشان را، ارزش هاى انسانى را در نظر بگیرند و براى چهار روز حکومت کردن ، زیر بار ذلت نروند، آن هم ذلت در تحت چکمه اسرائیل .

ص: 200

مسلمان ها باید از جا برخیزند، باید قیام کنند. خدا فرموده است : (انما اعظکم بواحده ان تقومواللّه مثنى و فرادى ). نگوئید تنها هستیم ، تنهائى هم باید قیام بکنیم ، اجتماعى هم باید قیام کنیم ، با هم باید قیام کنیم . همه موظفیم به اینکه براى خدا قیامت کنیم و براى حفظ کشورهاى اسلامى قیام کنیم ، در مقابل این دو غده سرطانى که یکى حزب فاسد بعث عراق است و یکى اسرائیل و هر دو سر منشاش امریکاست .

اگر کشورهاى اسلامى با هم قیام کنند اسرائیل بکلى از بین خواهد رفت

عذر نیست پیش خداى تبارک و تعالى ، نه ما معذوریم و نه شما. عذر نیست که ما نداشتیم چیزى ، همه چیز دارید. عذر نیست که ما قدرت نداریم ، همه قدرتمندتر هستید. وقتى روى هم بایستید، روى هم دست برادرى با هم بدهید، یک قدرت بزرگ جهانى را شما مى توانید تحقق بدهید. عذر نیست که ما اسلحه نداریم ، سلاحى که شما دارید دنیا ندارد و او سلاح نفت است . دنیا به سلاح شما احتیاج دارد، رگ حیات دنیاست . این سلاحى که خداى تبارک و تعالى به اختیار شما گذاشته است ، براى خداى تبارک و تعالى از او استفاده کنید. این قدرتى که خداى تبارک و تعالى در بازوان شما گذاشته است ، براى خداى تبارک و تعالى به کار بگیرید. خداوند انشأاللّه بیدار کند این دولت ها را، خداوند انشأاللّه هشیار کند این جمعیت هاى فراوانى که در عین حالى که همه چیز دارند، تحت فشار ظلم هستند. من امیدوارم که همانطورى که ایران تاکنون آمده است و دست ستمکارها را کوتاه کرده است و خود رو به یک تمدن خواهد رفت و ایران را یک ایران آزاد و مستقل قرار داده است ، این آزادى و استقلال و این حضور جمعى ، تا آخر باقى بماند. من امیدوارم که ملت هاى این کشورهاى اسلامى به این مسائل توجه کنند و ننشینند تا اینکه وقت بگذرد. امروز، روزى است که اگر با هم قیام کنند، اسرائیل بکلى از بین خواهد رفت . من امیدوارم که این دولت هائى که در عین حالى که اسرائیل با صراحت مى گوید که (من باید همه اینجاها را بگیرم ) و اینجاها را ملک خودش مى داند و شاهدیم که قدم قدم دارد پیش مى رود، این دولت ها بیدار بشوند و با این ماده سرطانى که خطرش براى همه منطقه و براى اسلام است ، قیام کنند و با حرف و صحبت و شوخى و مزاح مسائل را نگذرانند.

من امیدوارم که این دولت ها آنقدرى که به باغ وحش خودشان اهمیت مى دهند، به اسلام اهمیت بدهند. خداوند انشأاللّه این قدرت هایى که براى اسلام کار مى کنند پیروز کند و خداوند انشأاللّه شما جوان هاى عزیزى که از اول انقلاب تا حالا و از حالا به بعد هم در صحنه حاضرید و براى اسلام کار مى کنید، شما را تایید کند. امیدوارم که خداوند تمام مسلمین جهان را تایید کند و از زیر بار ستم قدرت هاى بزرگ خارج شوند.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 201

تاریخ : 25/3/61

بیانات امام خمینى در دیدار با وزیر کشور، و فرمانداران سراسر کشور

امید است اداره شما عبادتگاه و خدمت هاى شما عبادت باشد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اولا باید از شما دوستان و عزیزان تشکر کنم ، از راه هاى دور آمدید و ملاقات حاصل شد و من عذر این معنا را که بتوانم امروز بحث طولانى بکنم ، امید است بپذیرید. و لهذا من اکتفا مى کنم به اینکه به شماها دعا کنم .

من از خداى تبارک و تعال مسئلت مى کنم که تمام کشور ایران ، هر جائى که شما دوستان هستید و در هر شغلى که عزیزان ما اشتغال دارند، محلشان مهبط الهى باشد یعنى کارها براى خدا، براى خدمت به بندگان خدا، براى خدمت به اسلام باشد که این از بزرگترین عبادات است ، خدمت به خلق خدا و خدمت به اسلام .

امید است که در هر جا شما هستید، اداره شما و پست هاى شما مبدل بشوند به یک عبادتگاه و خدمت هاى شما همه عبادت باشد. و من امیدوارم که در مقابل آن رژیم سابق ، جاهائى که مامورین بودند، مرکز معصیت بود، امروز شما با تعهد به اسلام و با تعهد به احکام اسلام و با تعهد به جمهورى اسلامى ، در خدمت بندگان خدا و مستضعفین باشید و بیشتر از همه طبقات ضعیف را ملاحظه کنید و این خود یک عبادت بزرگ است براى شما و من امیدوارم که شما به این عبادت موفق باشید و غنیمت بدانید اینکه در یک رژیمى واقع شدید، در یک حکومتى واقع شدید که آن شغلى که سابق معصیت بود، امروز عبادت است و آن اتاقى که سابق در آن معصیت واقع مى شد، امروز با خدمت به خلق خدا عبادتگاه است . و خداوند این عبادتگاه را براى شما حفظ کند و شما را موفق کند که به این عبادت بزرگ که خدمت به جمهورى اسلامى و خدمت به مردم است بیشتر موفق بشوید. و خداوند انشأاللّه در جبهه هاى نبرد، اسلام را بر ضد کفر در هر جا هستند، در ایران ، در لبنان ، در فلسطین و جاهاى دیگر پیروز کند. انشأاللّه کسانى که ظلم به این ملت ها مى کنند، ستم به این مردم مى کنند و برخلاف اسلام عمل مى کنند، خداوند تبارک و تعالى آنها را ادب کند. و امیدوارم که شما هر چه بیشتر موفق بشوید به اینکه براى این مردم مستمند کار بکنید و اجر آن را از خداى تبارک و تعالى بخواهید. خداوند به همه شما توفیق بدهد.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 202

تاریخ : 27/3/61

پیام امام خمینى به مناسبت سالروز تأسیس جهاد سازندگى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

27 خرداد، روز تاسیس جهاد سازندگى را به عموم ملت انقلابى و شریف ایران و به همه تلاشگران متعهد و مومن در راه تحقق آرمان هاى ملت مسلمان ایران تبریک مى گویم ، روزى که با تاسیس این ارگان عظیم ، انقلاب اسلامى ما توانست به دورافتاده ترین مناطق کشور راه یابد و رسالت تاریخى و اسلامى خود را با تمام کارشکنى ها به اقصى نقاط کشور برساند. به راستى فرزندان اسلام ، خواهران و برادران ایثارگر، با عضویت در این نهاد انقلابى ، با فداکارى بى نظیر خود در میان دشوارترین شرایط زندگى و سخت ترین مناطق جغرافیائى کشور توانستند در مدتى کوتاه ، اینهمه آثار زنده و ارزنده را در تمام ابعاد براى مردم ستمدیده ایران به ارمغان آورند. کم نیستند جهادگرانى که در راه بهبود زندگى مردم محروم و مستضعف ما شهید و یا معلول گردیده اند و کم نیستند خواهران و برادرانى که در بدترین شرایط، دست به اقدامات فرهنگى و عمرانى زدند و به بدترین شکل به دست گروهکهاى از خدا بى خبر و منافقان دنیاپرست شهید گردیدند، چرا که این از خدا بى خبران خوب فهمیدند که این جوانان جهادگرند که بذر انقلاب را در دل هر روستائى مى کارند و با آبادانى مناطق محروم است که هر روستائى و شهرى محروم ، سربازى مى شود پاسدار انقلاب اصیل اسلامى خویش ، چرا که آمریکا و ایادى مزدبگیرش خوب به این نتیجه رسیده اند با جهاد مقدس فرزندان اسلام است که نهال انقلاب اسلامى در روستاها و شهرهاى دور افتاده این آب و خاک به گل مى نشیند و تنها به همین دلیل است که هر جهادگرى را مانند رزمنده اى در میدان نبرد مى دانند که از انقلاب و اسلام و ایران دفاع مى نماید.

نقش جهاد سازندگى در جنگ ، کمتر از نیروهاى نظامى نبوده و نیست و این اقرارى است مکرر از سوى فرماندهان ارتشى و سپاهى ما که اگر جهاد نبود پیروزى با این سرعت به دست نمى آمد. باید اعتراف کرد که اینان بزرگترین آبرو را به انقلاب اسلامى خود داده اند و با تعهد به اسلام و ایمان به خداى تعالى در این راه بهترین نمونه و الگوئى براى همه جوانان مسلمان و متعهد اسلامى گردیدند. امروز در گوشه و کنار کشور و در میان دورافتاده ترین روستاهاى محروم و بد آب و هوا که قدم بگذارید با ایثارگران جهاد سازندگى مواجه مى شوید که خیلى زودتر از شما خود را بدانجا رسانده اند و با نداشتن امکانات لازم ، با هر وسیله اى که در اختیار داشته و دارند، با تمام وجود در از بین بردن

ص: 203

کمبودها و مشکلات و بیمارى ها و نارسائى هاى مردم کوشش مى نمایند و در بسیارى از موارد براى ایجاد وسائل رفاهى از ایثار جان خود دریغ نکردند. من هرگاه از نزدیک با جوانان پرشور و پرتحرک جهاد سازندگى مواجه مى شوم و یا در وسایل ارتباط جمعى آثار ارزنده فرهنگى و عمرانى آنان را شنیده و یا مى بینم ، از دل براى موفقیت و سربلندى آنان دعا مى کنم . آفرین بر شما که اینگونه به اسلام و انقلاب اسلامى آبرو دادید. درود بر شما که براى تحقق آرمان هاى ملت مسلمان و انقلابى ایران و براى پیاده کردن برنامه هاى اسلام عاشقانه به استقبال شهادت شتافته اید و علیرغم تبلیغات واهى دشمنان ، اختلاف زبان و لباس مانع تلاش فردى و جمعى شما در این راه نگردیده است و هم اکنون مشاهده مى کنید که چگونه با لباس هاى محلى و زبان هاى قومى دست در دست یکدیگر در این گردهمائى مهم شرکت جسته اید.

امیدوارم همانگونه که در راه سازندگى کشور تمام نیروهاى مادى و معنوى خود را به کار بسته اید، از سازندگى خود و دیگران نیز که مقدم بر همه سازندگى هاست غفلت نکنید و همانگونه که بارها یادآورى کرده ام سازندگى روح را بر سازندگى جسم مقدم دارید تا به خواست خداى تعالى با نیروى ایمان ، کارها به بهترین و سریعترین وجه پیش رود و هر چه زودتر با کمک خداوند و یکدیگر این کشور را به خودکفائى و آبادى کامل برسانیم ، انشأاللّه تعالى .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 204

تاریخ : 29/3/61

فرمان امام خمینى به حجت الاسلام زنجانى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى حاج سید میرآقا زنجانى دامت افاضاته

بر حسب درخواست اهالى محترم و علمأ اعلام شهرستان زنجان ایدهم اللّه تعالى ، جنابعالى را به سمت امام جمعه این شهر منصوب مى نمایم که انشأاللّه تعالى ضمن برگزارى این فریضه بزرگ الهى مردم را به وظایف مهم اسلامى و انقلابى دیگرى که دارند، آشنا سازید و از تفرقه و اختلاف برحذر دارید. امید است اهالى محترم نیز فرصت را مغتنم شمرده در انجام هر چه باشکوهتر این نماز وحدتبخش کوشا باشند.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 205

تاریخ : 29/3/61

بیانات امام خمینى در دیدار با رئیس و مسؤولان شهربانى جمهورى اسلامى ، آگاهى ودادستانى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

وضع پلیس در دنیا و در رژیم سابق این بود که همه در خدمت قدرتمندان بودند و نقشه آنهائى که مى خواستند در کشورها سلطه پیدا کنند و نمى توانستند که همه مردم را تحت نظارت قرار دهند این بود که نفر یا افراد مقتدرى را بر سر همه بگمارند، مثل رضاخان که یک آدم قلدرى بود و به اسم نجات ایران وارد شد و همه قدرت ها را در دست گرفت و در اختیار انگلیس قرار داد.

پلیس در دنیا در خدمت مردم و بیچاره ها نیست ، در دنبال قلدرهاست و اینکه مى بینید همه قدرت ها نسبت به ایران بد شده اند و هر موضوع کوچکى را بزرگ و هر امر بزرگى را کوچک مى کنند، به خاطر این است که پلیس و ارتش امروز ما غیر از همه کشورهاست . پلیس با مردم مختلط است . الان پلیس با سایر ارگان ها با هم و همه در خدمت مکتبى هستند که سال ها کوبیده شده است . خدا خواست که این کشور را نجات داد و این هم یک نعمتى بود که همه متوجه این مسائل بشوند.

اینکه مى گویم دنیا چیزهاى کوچک خود را بزرگ و آنچه مربوط به ماست با بى توجهى از آن مى گذرد، همین قضیه موزه عباسى بود که آنقدرى که من مطلع هستم ، راجع به آن اصلا چیزى ذکر نکردند. در حالى که این موضوع یکى از مسائل مهم پلیسى بود که اگر یک کشور دوست آنها صد مرتبه کمتر این کار را انجام مى داد آنها بزرگ مى کردند.

اینها از ایران ترسیده اند، نه از افراد، بلکه از این انسجام و اینکه پلیس و ارتش و دولت در خدمت مردم هستند و مردم پشتیبان آنها مى باشند که اگر براى یک پلیس در خیابان گرفتارى پیدا شود مردم در رفع آن همکارى مى کنند.

این مطلب را باید همیشه در ذهن داشته باشید و به پرسنل خود تذکر دهید که هنوز دست ها در کار است و آنها غافل نشسته اند. آنها یک چیزى را از دست داده اند که آن چیز منشا است که همه چیز را از دست آنها بگیرد. و این مساله از منطقه هم گذشته و به خود آنها رسیده است . این به خاطر آن است که همه در خدمت اسلام هستند و پلیس هم در خدمت اسلام است . همین کارهاى شما عبادت است و شما در مقابل خداوند تعالى براى کشف این مساله ارزش دارید، چون شما به کشورى آبرو مى دهید که براى خدا قیام کرد. و من باید از این کشفى که کردید تشکر کنم که زحمت کشیدید و ماه ها روى آن کار کردید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 206

تاریخ : 30/3/61

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از علما، ائمه جماعات و روحانیون و وعاظ قم وتهران

این مجالس عزا یک سازماندهى سرتاسرى کشورهاى اسلامى است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

قبلا باید تشکر کنم از آقایان روحانیون و آقایان خطبا که از تهران و از قرارى که گفته اند، از قم تشریف آورده اند و خدمتشان رسیدیم و امیدوارم که همه موفق به خدمت به اسلام و مسلمین باشند.

مطالب زیاد است ، لکن یک مطلب راجع به آقایان خطبا و علما عرض مى کنم و یک مطلب هم راجع به مسائل روز که ابتلأ به آن داریم . آن مطلبى را که راجع به آقایان خطبا عرض مى کنم این است که عمق این کارى را که شما دارید و عمق ارزش مجلس هاى عزادارى ، کم معلوم شده است و شاید پیش بعضى هیچ معلوم نشده است . اینکه در روایات ما براى یک قطره اشک براى مظلوم کربلا آنقدر ارزش قائلند، حتى براى تباکى (به صورت گریه درآمدن ) ارزش قائلند، نه از باب این است که سید مظلومان احتیاج به این کار دارد و نه این است که فقط براى ثواب بردن شما و مسلمین شما باشد، گرچه همه ثواب ها هست ، لکن چرا این ثواب را براى این مجالس عزا آنقدر عظیم قرار داده شده است و چرا خداوند تبارک و تعالى براى اشک و حتى یک قطره اشک و حتى تباکى ، آنقدر ثواب داده است ؟ کم کم این مساله از دید سیاسى اش معلوم مى شود و انشأاللّه بعدها بیشتر معلوم مى شود، اینکه براى عزادارى ، براى مجالس عزا، براى نوحه خوانى ، براى اینها اینهمه ثواب داده شده است ، علاوه بر آن امور عبادیش و روحانیش ، یک مساله مهم سیاسى در کار بوده است . آن روزى که این روایات صادر شده است ، روزى بوده است که این فرقه ناجیه مبتلا بودند به حکومت اموى و بیشتر عباسى ، و یک جمعیت بسیار کمى ، یک اقلیت کمى در مقابل قدرت هاى بزرگ . در آنوقت براى سازمان دادن به فعالیت سیاسى این اقلیت ، یک راهى درست کردند که این راه ، خودش سازمانده است و آن ، نقل از منابع وحى ، به اینکه براى این مجالس اینقدر عظمت هست و براى این اشک ها، آنقدر در حول و بر این اشک ها و عزادارى ها، شیعیان با اقلیت آنوقت اجتماع مى کردند و شاید بسیارى از آنها هم نمى دانستند مطلب چه هست ، ولى مطلب ، سازماندهى به یک گروه اقلیت در مقابل آن اکثریت ها. و در طول تاریخ ، این مجالس عزا که یک سازماندهى سرتاسرى کشورها هست ، کشورهاى اسلامى هست و در ایران که مهد تشیع و اسلام و شیعه هست ، در مقابل حکومت هائى که پیش مى آمدند و بناى بر این داشتند که اساس اسلام را از بین ببرند، اساس روحانیت را از بین ببرند، آن چیزى که در مقابل

ص: 207

آنها، آنها را مى ترساند، این مجالس عزا و این دستجات بود. در دفعه اول که مرا از قم گرفتند و بردند، در بین راه این بعضى از این مامورینى که بودند در آن اتومبیل من ، مى گفت که ما آمدیم سراغ شما، از این چادرهائى که در قم بود مى ترسیدیم که مبادا اینها مطلع بشوند و ما نتوانیم انجام وظیفه کنیم . اینها که هیچ ، قدرت هاى بزرگ از این چادرها مى ترسند، قدرت هاى بزرگ از این سازمانى که بدون اینکه دست واحدى در کار باشد که آنها را مجتمع کند، خود به خود ملت را به هم جوشانده اند در سراسر یک کشور، کشور پهناور، در ایام عاشورا و در دو ماه محرم و صفر و در ماه مبارک ، این مجالس است که مردم را دور هم جمع کرده است . و اگر یک مطلبى بخواهد براى اسلام خدمتى بکند و شخصى بخواهد که مطلبى را بگوید، سرتاسر کشور به واسطه همین گویندگان و خطبا و ائمه جمعه و جماعت یکدفعه منتشر مى شود و اجتماع مردم در تحت این بیرق الهى ، این بیرق حسینى ، اسباب این مى شود که سازمان داده شده باشد. اگر قدرت هاى بزرگ در منطقه هاى خودشان بخواهند که یک اجتماعى ایجاد کنند، با فعالیت هاى زیادى که شاید چند روز یا چند دهه مى کنند، در یک شهرى ، یک عده فرض کنید صدهزار نفرى ، پنجاه هزار نفرى ، با خرج هاى زیاد و زحمت هاى زیاد مجتمع مى شوند و به قول آن کسى که مى خواهد صحبت کند، گوش مى دهند لکن شما مى بینید که براى خاطر همین مجالسى که مردم را به هم پیوند داده است ، این مجالس عزائى که مردم را به هم جوش داده است ، به مجرد اینکه یک مطلبى پیش مى آید، در یک شهر نه ، در سرتاسر کشور، تمام قشرهاى مردم و عزاداران حضرت سیدالشهدا مجتمع مى شوند و احتیاج به اینکه زیاد زحمت کشیده بشود و تبلیغات بشود، ندارد. با یک کلمه ، وقتى مردم ببینند که این کلمه از حلقوم سیدالشهدا. سلام اللّه علیه بیرون مى آید، همه با هم مجتمع مى شوند. اینکه بعضى از ائمه (شاید امام باقر بوده ، من الان خوب یادم نیست . مى فرماید که براى من یک نفر نوحه سرا در منا بگذارید که آنجا براى من گریه بکند و عزا بگیرد، نه این است که حضرت باقر سلام اللّه علیه احتیاج به این داشته است و نه اینکه براى او شخصا فایده اى داشته است ، لکن جنبه سیاسى این را ببینید، در منا آنوقتى که از همه اقطار عالم آدم مى آید آنجا، یک کسى بنشیند یا اشخاصى نوحه سرائى کنند براى امام باقر و جنایت کسانى که با او مخالفت کردند و او را مثلا به شهادت رساندند، ذکر کند و این مساله موجى باشد در همه دنیا این مجالس عزا را دست کم گرفتند.

هیچ قدرتى نمى توانست 15 خرداد را بیافریند، مگر قدرت خون سیدالشهدا(علیه السلام)

شاید غربزده ها به ما مى گویند که ملت گریه و شاید خودى ها نمى توانند تحمل کنند که یک قطره اشک مقابل چقدر ثواب است ، یک مجلس عزا چقدر ثواب دارد، نتواند هضم کنند و نتوانند هضم کنند آن چیزهائى که براى ادعیه ذکر شده است و آن ثواب هائى که براى دو سطر دعا ذکر شده است ، نمى توانند این را ادراک کنند و هضم کنند. جهت سیاسى این دعاها و این توجه به خدا و توجه همه مردم را به یک نکته ، این ، این است که یک ملت را بسیج مى کند براى یک مقصد اسلامى . مجلس عزا نه براى این است که گریه بکنند براى سیدالشهدا و اجر ببرند، البته این هم هست . و دیگران را اجر

ص: 208

اخروى نصیب کند، بلکه مهم ، آن جنبه سیاسى است که ائمه ما در صدر اسلام نقشه اش را کشیده اند که تا آخر باشد و آن ، این اجتماع تحت یک بیرق ، اجتماع تحت یک ایده ، و هیچ چیز نمى تواند این کار را به مقدارى که عزاى حضرت سیدالشهدا در او تاثیر دارد، تاثیر بکند. شما گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستجات سینه زنى و نوحه سرائى نبود، 15 خرداد پیش مى آمد. هیچ قدرتى نمى توانست 15 خرداد را آنطور کند، مگر قدرت خون سیدالشهدا، و هیچ قدرتى نمى تواند این ملتى که از همه جوانب به او هجوم شده است و از همه قدرت هاى بزرگ براى او توطئه چیده اند، این توطئه ها را خنثى کند، الا همین مجالس عزا. در این مجالس عزا و سوگوارى و نوحه سرائى براى سید مظلومان و اظهار مظلومیت یک کسى که براى خدا و براى رضاى او جان خودش و دوستان و اولاد خودش را فدا کرده است ، اینطور ساخته جوانانى را که مى روند در جبهه ها و شهادت را مى خواهند و افتخار به شهادت مى کنند و اگر شهادت نصیب شان نشود متاثر مى شوند، و آنطور مادران را مى سازد که جوان هاى خودشان را از دست مى دهند و باز مى گویند باز هم یکى دو تا داریم . این مجالس عزاى سیدالشهداست و مجالس دعا و دعاى کمیل و سایر ادعیه است که مى سازد این جمعیت را اینطور و اساس را اسلام از اول بنا کرده است ، به طورى که با همین ایده و با همین برنامه به پیش برود و اگر چنانچه واقعا بفهمند و بفهمانند که مساله چه هست و این عزادارى براى چه هست و این گریه براى چه اینقدر ارج پیدا کرده و اجر پیش خدا دارد، آنوقت ما را ملت گریه مى گویند، ما را ملت حماسه مى خوانند. اگر بفهمند آنها که حضرت سجاد سلام اللّه علیه که همه چیزش را در کربلا از دست داد و در یک حکومتى بود که قدرت بر همه چیز داشت ، این ادعیه اى که از او باقى مانده است چه کرده است و چطور مى تواند تجهیز بکند، به ما نمى گفتند که ادعیه براى چیست . اگر روشنفکران ما فهمیده باشند که این مجالس و این دعاها و این ذکرها و این مجالس مصیبت جنبه سیاسى و اجتماعى اش چیست ، نمى گویند که براى چه این کار را بکنیم . تمام روشنفکرها و تمام غربزده ها و تمام قدرتمندها اگر جمع بشوند نمى توانند یک 15 خرداد را ایجاد کنند، آنچه این قدرت را دارد این است که در تحت لواى او همه مجتمعند. ما که داد مى زنیم که ما اسلام را مى خواهیم و جمهورى اسلامى را مى خواهیم ، براى اینکه در جمهورى اسلامى به نام اینکه اسلامى است و براى خداست ، همه ملت مجتمع هستند و ما دیدیم که براى خاطر همین جمهورى اسلامى بودند و براى خاطر همین که براى خدا قیام کردند، این جمهورى اسلامى برخوردار از چه قدرتى از ملت و از سایر کشورها هم برخوردار شده است .

ما ملتى هستیم که با همین گریه ها قدرت 2500 ساله را از بین بردیم

ملت ما قدر این مجالس را بدانند، مجالسى است که زنده نگه مى دارد ملت ها را، در ایام عاشورا زیاد و زیادتر و در سایر ایام هم غیر این ایام متبرکه ، هفته هاست و جنبش هاى اینطورى هست . اگر بعد سیاسى اینها را اینها بفهمند، همان غربزده ها هم مجلس بپا مى کنند و عزادارى مى کنند، اگر چنانچه ملت را بخواهند و کشور خودشان را بخواهند. من امیدوارم که هر چه بیشتر و هر چه بهتر این مجالس

ص: 209

برپا باشد. و از خطباى بزرگ تا آن نوحه خوان در این تاثیر دارد. آن که ایستاده پاى منبر چند شعر مى گوید و چند شعر مى خواند، با آن که در منبر است و خطیب است ، اینها هر دو در این مساله تاثیر دارند، تاثیر طبیعى دارند، گرچه خود بعضى اشخاص هم ندانند دارند چه مى کنند، من حیث لایشعر. تقریبا ما به این مرتبه رسیده ایم که ملت ما یکدفعه یک انقلابى کرد و یک انفجارى درش حاصل شد که نظیر آن در هیچ جا نبود. یک ملتى که همه چیزش وابسته بود و این رژیم سابق همه چیز این را از دست داده بود و همه شرافت انسانى این کشور را از دست داده بود و همه چیز ما را وابسته کرده بود، یکدفعه یک انفجارى حاصل شد که نظیر آن در هیچ جا نبود. یک ملتى که همه چیزش وابسته بود و این رژیم سابق همه چیز این را از دست داده بود و همه شرافت انسانى این کشور را از دست داده بود و همه چیز ما را وابسته کرده بود، یکدفعه یک انفجارى حاصل شد که این انفجار در برکت همین مجالسى که همه کشور را، همه مردم را دور هم جمع مى کرد و همه به یک نقطه نظر مى کردند. این مساله را باید آقایان خطبا و ائمه جماعت و ائمه جمعه ، درست بیشتر از آنقدرى که من مى دانم ، براى مردم تشریح کنند، تا اینکه گمان نکنند که ما یک ملت گریه هستیم . ما یک ملتى هستیم که با همین گریه ها یک قدرت دو هزار و پانصد ساله را از بین بردیم .

از باب اینکه تذکر به آقایان و مومنین نفع دارد، دو سه تا جمله هم اینطورى عرض مى کنم و آن اینکه همه آقایانى که در هر جاى از این کشور هستند و صداى من را مى شنوند، چه از طبقه علما و ائمه جماعات و جمعه و چه از طبقه خطبا که آنها هم از علما هستند و کسانى که در بلاد (از روحانیون) متصدى این امور هستند، توجه به این معنا داشته باشند که امروز آبروى جمهورى اسلامى به دست شما بسته است . اگر خداى نخواسته یک دخالت هاى بیخود و بیجا، یک کارهائى که از روحانیون صحیح نیست ، انجام بدهید، این جمهورى اسلامى لکه دار مى شود، دولت باید به قدرت خودش باقى باشد و امروز دولت ، دولت اسلامى است و بر همه ماها فریضه است که از این دولت اسلامى پشتیبانى بکنیم . مامورینى که از دولت مى آید، در همه جا، مامورین دولت اسلامى است . اگر خداى نخواسته از یک مامور که من حیث اینکه درست اطلاع بر مسائل ندارد یا اشتباه مى کند، یک مطلبى که بر خلاف ذائقه شماست یا بر خلاف مسائل اسلامى است ، از او صادر بشود، مقابله نکنید، تضعیف نکنید، او را نصیحت کنید. اگر چنانچه نصیحت را گوش نکرد، به مصادر امور مراجعه کنید. ائمه جمعه بلاد نصب و عزل نکنند و کسانى که در بین ارتش یا سایر ارگان ها انجمن هاى اسلامى دارند، اینها دخالت هاى غیر چیزهائى که بر عهده آنها نیست نکنند. ارشاد بکنند دولت را، ارشاد بکنند مامورین دولت را و همه کسانى که در پیش آنها هست ، آنها را ارشاد بکنند. و اگر چنانچه کسى هم به گوش به ارشاد نداد، به مصادر امورى که مسؤولیت دارند مراجعه کنند، حل خواهد شد. براى حفظ حیثیت اسلام که شماها پاسدار آن هستید و حفظ حیثیت جمهورى اسلامى که شماها نگهبانان آن هستید، از کارهائى که نباید انجام بدهید و از کارهائى که دخالت در امور اجرائى است که با کسى دیگرى است که انجام بدهد، مستقیما عمل نکنید، ارشاد بکنید همه را، نظر ارشادى داشته باشید. اگر یک مطلب اشتباهى از یک استاندار واقع شد یا از یک فرماندار، در منابر نبرید این را و آبروى او را بریزید، این امرى است که خدا راضى نیست ، به او بگوئید در خلوت و با او تفاهم کنید و از او بخواهید که رویه را تغییر بدهد. اگر نداد، به مصادر امور مراجعه کنید. مستقیما بخواهید این کار را بکنید، حیثیت جمهورى اسلامى و

ص: 210

حیثیت اسلام در دنیا لکه دار مى شود و شما حافظ این حیثیت هستید و فریضه است براى همه ما حفظ حیثیت این جمهورى اسلامى . شما مى بینید که امروز همه قلم ها و همه زبان ها از ابرقدرت ها یا دولت هاى مرتبط به آنها، بر ضد این جمهورى اسلامى تجهیز شدند و همه با یک رویه خاصى عمل دارند مى کنند، ما دیگر بهانه دست آنها ندهیم .

و من این یک کلمه را عرض بکنم ، شاید قبلا هم عرض کرده باشم ، و آن اینکه من از اول که در این مسائل بودیم و کم کم آثار پیروزى داشت پیدا مى شد، در مصاحبه هائى که کردم ، چه با کسانى که از خارج آمدند، حتى در نجف و در پاریس و چه در حرف هائى که خودم زدم ، این کلمه را گفته ام که روحانیون شغل شان یک شغل بالاتر از این مسائل اجرایى است و اگر چنانچه اسلام پیروز بشود، روحانیون مى روند سراغ شغل هاى خودشان ، لکن وقتى که ما آمدیم و وارد در معرکه شدیم دیدیم که اگر روحانیون را بگوئیم که بروید سراغ مسجدتان ، این کشور به حلقوم آمریکا یا شوروى مى رود. ما تجربه کردیم و دیدیم که اشخاصى که در راس واقع شدند و از روحانیون نبودند، در عین حالى که بعضى شان هم متدین بودند، از باب اینکه آن راهى که ما مى خواستیم برویم و آن راهى که مستقل باشیم و با نان و جو خودمان بسازیم و زیر فرمان قدرت هاى بزرگ نباشیم ، آن راه ، با سلیقه آنها موافق نبود. و لهذا چون آنجا دیدیم که ما نمى توانیم در همه جا یک افرادى پیدا بکنیم که صددرصد براى آن مقصدى که این ملت ما براى آن ، جوان هاشان را دادند و اموالشان را دادند، نمى توانیم پیدا بکنیم ، ما تن دادیم به اینکه رئیس جمهورمان از علما باشد و گاهى رئیس فرض کنید که نخست وزیرمان هم همین طور. و در جاهاى دیگر هم که قبلا گفته بودیم ، بنا نداریم اینطور باشد و الان هم عرض مى کنم هر روزى که ما فهمیدیم که این کشور را یک دسته از این افرادى که روحانى نیستند، به آنطور که خداى تبارک و تعالى فرموده است ، اداره مى کنند، آقاى خامنه اى تشریف مى برند سراغ شغل روحانى بزرگ خودشان و نظارت بر امور و سایر آقایان هم همین طور. ما اینطور نیست که هر جا یک کلمه اى گفتیم و دیدیم مصالح اسلام ، حالا ما آمدیم دیدیم اینجورى نیست ، اشتباه کرده بودیم ، بگوئیم ما سر اشتباه خودمان باقى هستیم . ما هر روزى فهمیدیم که این کلمه اى که امروز گفتیم اشتباه بوده و ما قاعده اش این است که یک جور دیگر عمل بکنیم ، اعلام مى کنیم که آقا این را ما اشتباه کردیم ، باید اینجورى بکنیم . ما دنبال مصالح هستیم ، نه دنبال پیشرفت حرف خودمان . (به من مهلت بدهید که عرایضم را به آقایان بکنم ). بنابر این مساله یک چیزى نیست که آقایان به ما بگویند شما آن روز اینجورى گفتید. راست است ، ما آن روز خیال مى کردیم که در این قشرهاى تحصیلکرده و متدین و صاحب افکار، افرادى هستند که بتوانند این مملکت را به آنجورى که خدا مى خواهد، ببرند، آنطور اداره کنند، وقتى دیدیم که نه ، ما اشتباه کردیم ، آمدند بعضى شان خودشان را به ما جا زدند، ما هم که غیب نمى دانیم ، و بعضى شان هم خوب بودند لکن رایشان با راى ما مخالف بود، ما از حرفى که در مصاحبه ها گفتیم ، عدول کردیم و موقتا تا آنوقتى که این کشور را به غیر روحانى مى تواند اداره کند، آقایان روحانیون به ارشاد خودشان و به مقام خودشان برگردند و محول مى کنند دستگاه هاى اجرائى

ص: 211

را به کسانى که براى اسلام دارند کار مى کنند و تا مساله اینطور است که ابهام پیش ما هست ، احتمال هست . اگر در یک میلیون احتمال ، یک احتمال ما بدهیم که حیثیت اسلام با بودن فلان آدم یا فلان قشر در خطر است ، ما ماموریم که جلویش را بگیریم ، تا آنقدرى که مى توانیم . هر چه مى خواهند به ما بگویند، بگویند که کشور ملایان ، حکومت آخوندیسم و از این حرف هائى که مى زنند، و البته این هم یک حربه اى است براى اینکه ما را از میدان به در کنند. ما نه ، از میدان بیرون نمى رویم . خوب ، این مقدار از حرف ها بود که با آقایان عرض کردیم و امیدوارم که در ماه مبارک رمضان ، این ماه بزرگ ، هم دعا کنند به این جمهورى اسلامى و هم هدایت کنند مردم را که مردم در صحنه باقى باشند.

ما باید از راه شکست عراق دنبال لبنان برویم

مردم گمان نکنند که ما دیگر پیروز شدیم و احتیاج به وجود آنها نیست . احتیاج به وجود آنها هست و همیشه هست . دولت تنهائى نمى تواند همه امور را اداره کند، ملت را باید همراه داشته باشد. ما هم جنگ مان تمام نشده ، الان در حال جنگ هستیم و تا در حال جنگ هستیم جوان هاى ما باید به جبهه ها کمک کنند. همانطورى که تا حالا جوان هاى عزیز ما در جبهه ها رفتند و بسیارى از آنها به لقأاللّه و فیض شهادت رسیدند، امروز هم ما احتیاج به آنها داریم ، توطئه ها رو به رشد است . مساله اى که باید در این جنبه اى که مربوط به روز است عرض کنم ، این ا ست که بعد از آنکه این قدرت هاى بزرگ و خصوصا آمریکا در همه توطئه ها فلج شد و شکست خورد و مى بیند که این جنگى هم که او براى ما بپا کرده است ، این هم دارد به آخر مى رسد انشأاللّه ، یک توطئه دیگرى عمیق تر اجرا کرده است که در این توطئه ، ما هم یک قدرى بازى خوردیم و آن این است که یک نکته اى که پیش ما خیلى بزرگ است و ما نسبت به آن حساسیت زیاد داریم ، آن غائله را پیش آورد تا اینکه ملت ما را از آن مطلبى که در کشور خودش مى گذرد و از آن جنگى که در خودش مى گذرد، غافل کند، قضیه هجوم اسرائیل به لبنان . آمریکا مى دانست که ما و ملت ما نسبت به لبنان حساسیت داریم و نسبت به اسرائیل هم از آن طرف حساسیت داریم ، این دام را آمریکا درست کرد، یعنى آن نوکر خودش را فرستاد به اینکه حمله کند به لبنان و آنهمه خسارات وارد کند و آنهمه جنایات . و ما مى دانیم که اگر میلیون ها جمعیت را از بین ببرند و یک مطلبى براى آمریکا حاصل بشود و یک نفعى برسد، مى گوید همه بروند از بین . این را ما از ابرقدرت ها شناخته ایم . آنها در فکر این نیستند که در لبنان به زن و بچه مردم و به بلاد این مستمندان و بیچارگان چه مى گذرد، آنها دنبال این هستند که صدام را در این طرف سرجاى خودش نگه دارند و ایران که در نظر آنها خیلى اهمیتش بیشتر از لبنان و جاهاى دیگرى است ، براى آنها محفوظ بماند. آمریکا مى بیند که ما هم مرز با شوروى هستیم ، آن هم در طول صدها کیلومتر و آن چیزى که آمریکا را به وحشت مى اندازد، آن شوروى است و آن مى ترسد از اینکه اگر چنانچه صدام از بین برود، شوروى بتواند در اینجاها یک غلطى بکند، لکن ما مى دانیم که نمى تواند، بعد از اینکه ملت اینطور که هست و در صحنه هست ، باشد، هیچ کس نمى تواند. علاوه بر آن ، مى بینند

ص: 212

که اگر چنانچه جنگ عراق پیش ببرد ایران ، و عراق را، جنگش را به نفع خودش شکست بدهد عراق را، عراق به ایران متصل مى شود، یعنى ملت عراق ، ملت مظلوم عراق از زیر چنگال این حزب ستمگر، خودش را اخراج مى کند و متصل مى کند به ملت ایران و یک حکومتى خودش تاسیس مى کند موافق میل خودش ، اسلامى . و اگر ایران و عراق به هم پیوند پیدا کنند، و اتصال پیدا کنند، سایر این کشورهاى کوچولویى که در منطقه هست ، آنها هم به اینها مى پیوندند و آمریکا از این منطقه زرخیز که براى او حاضر است هزاران لشکر خودش را از بین ببرد و هزاران مردم را از بین ببرد، محروم خواهد شد. این نقشه این است که بگین را وادار کند به اینکه تو حمله کن به لبنان ، لبنان که تو حمله کردى ، ایران حساسیت نسبت به او دارد و همه قوایش را متمرکز مى کند در اینکه تو را از بین ببرد و اگر ایران از جنگ عراق غافل بماند، عراق کار خودش را انجام مى دهد و ایران در اینجا هم نمى تواند کارى بکند. نقشه این است . باید همه ملت ما و همه دولتمردان ما توجه به این معنا داشته باشند که در عین حال که ما لبنان را با ایران از حیث مصالح و مفاسد جدا نمى دانیم ، لکن باید کارى بکنیم که نتوانیم هم لبنان را و هم ایران را نجات بدهیم ، از این کار اجتناب کنیم . اگر امروز تمام نظرها متوجه به لبنان بشود و تمام قدرت ها و گویندگان از لبنان بگویند و تمام نویسندگان از لبنان بگویند، این ، توفیقى است براى آمریکا که ایران جنگ خودش را فراموش کرد، و هم عراق را از دست مى دهد و هم لبنان را، نه مى تواند در عراق کارى بکند و نه مى تواند در لبنان . ما راه مان این است که باید از راه شکست عراق دنبال لبنان برویم ، نه مستقلا. شما ملاحظه کنید اخیرا تمام رسانه هاى گروهى ، تمامش ، آنچه که من دیده ام ، رسانه هاى گروهى راجع به جنگ عراق و ایران دیگر صحبتى نمى کنند، شاید یک کلمه بگویند، همه رفتند سراغ لبنان ، همه رادیوهائى که قبل از این حمله این مرد، این نامرد به لبنان آغاز شد، تمام حرف هایشان ایران بود و جنگ عراق ، وقتى نقشه آمریکا اینطور شد که ایران را از جنگ عراق منصرف کنید و برش گردانید به آن جائى که حساسیت دارد و آن ، راجع به لبنان است ، از آن روز، این رادیوها و گویندگان خارجى راجع به ایران و این حرف ها چیزى نمى گویند. شما بدانید که این چیزى که از عراق در چند روز پیش ، از آن مجلس عراق صادر شد که ما بلاد ایران را خالى مى کنیم ، این یک مساله توطئه است . نه اینکه مى خواهند خالى کنند، اینها مى خواهند تخدیر کنند ما را، و جوان هاى ما را از جبهه منصرف کنند و داوطلبانى که باید وقتى اعلام مى کنند که ما، ده هزار جمعیت ، بیست هزار جمعیت مى خواهیم ، صد هزار مى روند اسم نویسى کنند، سردشان کنند که نروند. وقتى نرفتند، عراق در این مساله ممکن است خداى نخواسته پیروز از کار در بیاید. اگر عراق پیروز شد، مطمئن باشید که شما در لبنان هم هیچ کارى نمى توانید بکنید. باید ما این نقشه اى که آمریکا کشیده است براى ما، خنثى کنیم ، یعنى همه گویندگان ما در سرتاسر کشور و همه ائمه جماعت ما در سرتاسر کشور، این مساله را بگویند که ما باید از راهى که شکست عراق است ، به لبنان برویم . عراق را نگذاریم سرجاى خودش بایستد و جمع کند قدرت خودش را و دیگران هم به او کمک کنند و مرزهاى خودش را قوى کند و بعد هم یک حمله ناگهانى به ما بکند، باز برگردد به آن چیزهائى که از اول بود. غفلت از این ، انتحار است .

ص: 213

همه گویندگان موظفند، چه ائمه جمعه و چه ائمه جماعت و چه خطبا و همه نویسندگان موظفند که این توطئه را افشا کنند و ذکر کنند و مردم را از توجه به جبهه جنگ خودمان غافل نکنند و بیدار کنند. ما مى خواهیم که قدس را نجات بدهیم ، لکن بدون نجات کشور عراق از این حزب منحوس نمى توانیم . ما لبنان را از خود مى دانیم ، لکن مقدمه اینکه لبنان را ما نجات بدهیم این است که عراق را نجات بدهیم . ما مقدمه را رها نکنیم و بى ربط برویم سراغ ذى المقدمه و همه چیز خودمان را صرف کنیم در آن و عراق براى خودش محکم کند جاى خودش را.

من نمى دانم دیشب این اعلامیه اى که ، اطلاعیه اى که صدام داده است و طولانى ، خیلى طولانى است ، آقایان ملاحظه کردند، اگر ملاحظه نکردند، دنبال کنند، پیدایش کنند. به نظر من مى آید که این را نوشتند و آنهائى که نقشه در دستشان است ، نوشتند و دادند دست صدام که او بخواند. و من آنطورى که از حال صدام در نظرم است این است که حال صدام این نیست که بتواند تفکر کند یا بتواند یک چیزى بنویسد. او این چیزها را از دست داده است . شما نمى دانید که چقدر هذیان در این گفتار است . اگر یک آدمى بود که به قدر یک جوان کلاس اول ادراک داشت ، این را نمى خواند، این چیزى که برایش نوشتند، نمى خواند. نمى دانید چقدر از پیروزى هاى خودش نقل کرده ، چقدر از شجاعت هاى لشکر خودش که در همه جبهه ها پیروز شدند، چقدر ذکر کرده است . این را بخوانید و بخندید. مى گوید که ما این عقب نشینى مان پیروزى بزرگى است براى ملت عراق ، ما ملت عراق را نجات دادیم از این کشور، مثلا کى ؟ از این کشور اسلامى ، اینها ریختند در کشور ما و جنگ شروع کردند و ما جلو آنها را گرفتیم و عقب زدیم آنها را و بردیم تا آبادان و اهواز! یک آدمى که عقلش تا یک اندازه یک جوانى سر جا باشد، آنهمه از اول ، آنهمه صحبت ها کرده و اشتلم ها خوانده و براى خودش سردارى کذا را نقشه چینى کرد و آن روز هم بازیش داده بودند، امروز هم برایش نوشته اند یک ورقه اى مثل یک ورقه هائى که مى نویسند دست یک بچه مى دهند بخواند، مفادش را خودش نمى داند چه است ، لکن دیگران مى فهمند. من میل دارم که آقایان پیدا کنند این را، کسانى که این اطلاعیه مطول را که یک ساعت بیشتر وقت من را صرف خودش کرد، مطالعه کنند، ببینند که این مرد چى دارد مى گوید، اول چى مى گفت ، حالا چى مى گوید. مى گوید ما براى اثبات اینکه صلح طلبیم ، صلح جو هستیم همه لشکر خودمان را امر مى کنیم که از خاک ایران تا ده روز دیگر بیرون بروند. اگر راست مى گوید این مطلب را، بسیار خوب ، این یکى از مسائلى که ما داشتیم ، حاصل ، ولى چند تا مطلب دیگر داریم باید حاصل بشود، تا حاصل نشود ما در حال جنگ هستیم . یکى اینکه اینهمه خساراتى که به ما وارد گردید که خودش نوشته ، این را اقرار کرده که خساراتى که بر ایران وارد شد، قابل شمارش نیست (شبیه به این تعبیر) و از یک طرف هم مى گوید که ما هزاران اسیر گرفتیم و نمى فهمد این را که فردا باید جواب این را بدهد که تو هزاران اسیر گرفتى بیا تحویل بده . ما که مى گوئیم هزاران اسیر گرفتیم ، همه این اشخاصى که ، نویسنده ها و مخبرین که از خارج آمدند، بردیم نشانشان دادیم که بابا اینها در این شهر، اینها هستند، در شهرهاى دیگر هم آنجا، آنجا، آنجا. در تلویزیون هم نشان دادیم یک مقدارش را البته و

ص: 214

ما مى گوئیم داریم این مقدار و هر وقت بخواهیم تحویل بدهیم ، تحویل مى دهیم . اما این آدمى که توجه به مسائل سیاسى ندارد، مى گوید که خساراتى که به ایران وارد شده است قابل شمارش نیست ، نمى شود ارزیابى کرد. فردا از تو مى گیرند اینها را. ما از الان هم اعلام مى کنیم که ما نه هیچ روزى جنگجو بودیم به این معنا که حمله کنیم به یک کشورى اسلامى ، براى اینکه کشور اسلامى ، ما همه کشورهاى اسلامى را از خودمان مى دانیم ، بناى بر این نداشتیم که در یک کشورى دخالت کنیم و تا حالا هم دخالت نکرده ایم ، و نه تاکنون ارتش ما، سپاه پاسداران ما به کشور عراق حمله کرده اند، از اول شما بودید که حمله کردید و همه دنیا مى دانند این را. براى کى این حرف را مى زنى ، براى دلخوشى خودت این حرف را مى زنى ، چرا اینى که نوشتند، یک دفعه دیگر مطالعه نکردید؟ به یک کسى بگوئید بخواند که و بفهماند که این چه چیزى نوشته در اینجا. کى باور مى کند در دنیا که ارتش ایران حمله کرده بعضى شهرهاى آنها را گرفته ، آنها آمده اند حالا دفاع کرده اند و عقب نشانده اند اینها را تا آوردند به خوزستان و حالا هم پیروزمندانه این شهرها را رها مى کنند و مى روند؟! بسیار خوب ، تو بمیر و بدم ، پیروزمندانه بیرون برو و بعد هم این چیزهائى را که ما از عراق مى خواهیم یعنى از دولت عراق و این خساراتى را که شما مى گوئید به شمارش نمى آید، از شما که به طور معقول مطالبه مى کنیم و اگر ندادید، ما در حال جنگ هستیم ، به طور اجبار از شما مى گیریم . و بعد هم ، و بعد هم باید به حسب وجدان دنیا و به حسب دستورات الهى ، باید آن کسى که اینقدر جنایت وارد کرده است به کشور خودش و کشور ما، باید این مشخص بشود. باید اشخاص بیاند، اشخاصى که طرفین قبول دارند، بیایند بنشینند و ببینند که ما حمله کردیم به عراق یا او حمله کرده است . خرابى هائى که آنها وارد کرده اند، ببینند و بروند در شهرهاى آنها هم ببینند، خرابى از ایران چه شده . ممکن است یکدفعه اشتباهى واقع شده باشد و بخواهند یک جاى دیگر را بزنند، اشتباها یک جائى را هم زده باشند، اما هر روز، الان که اینها مى گویند که ما یک طرفه آتش بس دادیم ، هر روز از آبادان تنها بیست نفر، سى نفر زخمى و چند نفر شهید مى شوند. این قضیه آتش بس آنهاست ، مثل آتش بس بگین که آتش بس مى کند و دنبالش اینطور جنایات مى کند.

آن روزى که آمریکا و شوروى در کار نباشند، دنیا از این گرفتارى ها بیرون مى آید

دنیا مبتلاست به یک همچو اشخاصى ، دنیا مبتلاست به اینطور مغزهاى پوک متفرعن که همه چیز را فداى یک روز سلطه خود مى کنند. و چه وقت باید این دنیا از این گرفتارى بیرون بیاید؟ آن روزى که آمریکا در کار نباشد و آن روزى که شوروى در کار نباشد. و امیدوارم که خداى تبارک و تعالى با همه شماها و با همه ما و با همه ملت ما و عنایت داشته باشد و آن عنایاتى که از اول داشته است و ما خود هیچ بودیم و همه چیز را او به ما داد، این عنایات محفوظ باشد و در این ماه مبارک رمضان همه آقایان دست به دعا بلند کنند و به این جمهورى اسلامى و به لبنان و به فلسطین و به محرومان و مستضعفان دنیا دعا کنند.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 215

تاریخ : 61/4/6

پیام امام خمینى به مناسبت سالروز فاجعه 7 تیر

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اناللّه و انا الیه راجعون

با فرارسیدن سالروز هفتم تیر، خاطره قبل از آن فاجعه و پس از آن تجدید شد. قبل از آن ، هجوم هاى ددمنشانه بازیگران آمریکائى به فرزندان راستین اسلام و انقلاب و نهادهائى که اینان براى مقصدى الهى در آنها فعالیت مى کردند، از مجلس شوراى اسلامى و دولت اسلامى و قوه قضائیه و دادگاه هاى انقلاب و شوراى نگهبان و همه نهادهاى اسلامى تا شخصیت هاى عزیزى که از قبل از انقلاب تا پیروزى آن در صحنه بوده و به خدمت و فداکارى ادامه مى دادند و هر چه شخصیت ها براى انقلاب اسلامى عزیز مفیدتر و ارزشمندتر بودند، سنگینى توطئه براى شکستن شخصیت آنان افزونتر و دامنه تهمت ها و افتراها وسیع تر بود. آن کوردلان دلباخته به آمریکا و سر از پا نشاخته در راه رسیدن به هدف هاى شیطانى ، به گمان آنکه توطئه آنان کارگر شده و با برداشتن این عزیزان متعهد از سر راه خود، ملت مسلمان و متعهد به سوى آنان روى آورده و مقاصد طاغوتى آنان به ثمر مى رسد و با انگیزه آنکه پس از آن شهیدان ، همه چیز به هم مى ریزد و شاهد پیروزى خود و اربابان جهانخوار خویش را در آغوش مى گیرند، دست به این جنایت بزرگ زدند و در لحظاتى دردناک هفتاد و چند نفر مومن متعهد و فرزندان برومند اسلام را که هر یک با فداکارى خود نخلى پربار بود، از دست ملت گرفتند که ناگهان صحنه هاى عظیم شورانگیز و انفجارات بزرگ آدم ساز، از آن فاجعه رخ داد، چنانکه در یک شب که مزدوران آمریکائى همه چیز را به هم ریخته و آشفته و جمهورى اسلامى را سرکوب شده پنداشتند و ملت عزیز را به سوى خود و پشتیبان خود مى اندیشیدند، چهره نورانى اسلامى از وراى چهره هاى نورانى حزب اللّه جلوه نمود و تمام قصرهاى تخیلى و آمال شیطانى آنان فرو ریخت . این سیه روزان ، انفجارى ایجاد کردند که نور خدا را خاموش نمایند و خداوند قادر به دست مبارک حزب اللّه انفجارى در واکنش آن ایجاد فرمود، که انقلاب اسلامى و همه نهادهاى آن چون سدى آهنى و صفى مرصوص از آسیب دهر مصون ماند.

(یریدون ان یطفئوا نور اللّه بافواههم و یا بى اللّه ان یتم نوره ولو کره الکافرون ). مگر شهداى بزرگوار هفتم تیر در مجاهدات سرسختانه خود و فداکارى بى دریغ در راه هدف چه مى خواستند جز پیروزى انقلاب و سرنگونى پرچم شیطانى کفر و نفاق و جز افتادن ماسک ریا و تزویر

ص: 216

چهره هاى کریه و ددمنشانه به صورت خلقى و اسلامى ؟ چه بسا اگر این شهادت هاى دلخراش واقع نمى شد، آنان با همان خوى شیطانى و با ظاهرى فریبنده در صحنه بازى هاى سیاسى باقى مى ماندند و بى امان ضربه هاى خویش را به انقلاب و فرزندان راستین آن وارد مى کردند و براى اسلام و مسلمانان مظلوم سنگ راه مى شدند و با ضربه نهائى آمریکا و دیگر ابرقدرت ها جمهورى را شکست مى دادند یا لااقل پیروزى را به عقب رانده و راه را طولانى مى کردند، ولى این فاجعه غمناک و شهادت هاى پى در پى به پیروزى اسلام انقلابى سرعت بخشید.

سپاس فراوان به درگاه خداوند متعال که با عنایات خاصه خود این کشور بقیه اللّه اروحنا لمقدمه الفدا و این ملت حزب اللّه را در تمام زمینه ها و مراحل به پیروزى و یا آستانه پیروزى رساند و قدرت جمهورى اسلامى و ارگان هاى او روز به روز افزایش یافته است .

امروز ملت عزیز ایران که نادانان گمان مى کردند با جنایات غیر انسانى خویش و به شهادت رساندن شخصیات ارزنده آن از صحنه خارج مى شوند و رمز حضور آنان را نمى توانستند و نمى توانند ادراک کنند، همچنان با قدرت الهى خود به پیش مى روند و ما امیدواریم که با شکست توطئه اخیر آمریکا براى حفظ صدام و حزب غفلقى ، قواى شجاع ما با شکست نهائى دولت عراق ، راه را براى تاختن به سوى بیت المقدس باز نمایند، چنانچه امید است ما شاهد بى تفاوتى کشورهاى منطقه که با هجوم اسرائیل و قتل و غارت اخیر آن در کشور اسلامى لبنان همه چیز آنان در خطر تباهى است نباشیم . ملت هاى مسلمان بدانند که با این سکوت مرگبار بعضى از دولت هاى منطقه و این تسلیم بى چون و چراى آنان در مقابل آمریکا و اسرائیل ، امروز لبنان عزیز در حلقوم این جهانخوار و تفاله او فرو مى رود و فرداى نزدیک کشورهاى عزیز دیگر. و اگر امروز دولت هاى منطقه با سلاح نفت و سلاح گرم در مقابل این جنایتکاران بایستند، مساله اسرائیل و پس از آن آمریکا و هر قدرتمند چپاولگر دیگر حل مى شود. ما تاسف شدید خود را از اینکه بعضى از دولت هاى اسلامى دست خود را به سوى آمریکا که جنایتکار اصیل و توطئه گر دست اول است دراز کرده اند و از گرگ آدم در، نجات خود را مى خواهند، ابراز مى داریم و شدیدا آن را محکوم مى کنیم . و ملت سلحشور و دولت انقلابى ایران اگر مساله جنگ عراق و توطئه براى اغفال ما از آنچه به آن مبتلا هستیم و نقشه براى شکست ما در دو جبهه نبود، به گونه اى دیگر عمل مى کرد. و ما براى چندمین بار به دولت هاى اسلامى ، خصوصا دولت هاى منطقه روى آورده و از آنان مى خواهیم و قاطعانه به آنان تذکر مى دهیم که براى حفظ شرف و جان و ناموس و مال ملت هاى اسلامى بپاخیزند و با ما و دولت سوریه و فلسطینى ها متحد شده و در صف واحد از عزت و شرف اسلام و عرب دفاع کنند و براى همیشه دست این جنایتکاران را از کشورهاى زرخیز خود قطع نمایند و فرصت را از دست ندهند که فردا دیر است .

اینجانب از پیشگاه مقدس حق جل و على عظمت براى اسلام و مسلمین و بیدارى براى دولت هاى اسلامى و عزت و شرف براى کشورهاى اسلامى و رحمت براى شهداى اسلام در طول تاریخ خصوصا شهداى هفتم تیر و صبر و شکیبائى براى ملت ایران و بازماندگان شهدا خواستارم و

ص: 217

هر چند براى همه شهدا و بویژه شهداى 7 تیر عظمت و بزرگوارى قائلم و لکن شناخت من از شهید مظلوم بهشتى و ابعاد گوناگون او و شهید محمد منتظرى و مجاهدات ارزشمند او بیشتر است و نمى توان تاسف شدید خویش را در فقدان آنان پنهان کرد.

اناللّه و اناالیه راجعون

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 218

تاریخ : 61/4/11

پیام امام خمینى به مناسبت شهادت آیت اللّه صدوقى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اناللّه و اناالیه راجعون

طبع یک انقلاب ، فداکارى است . لازمه یک انقلاب ، شهادت و مهیا بودن براى شهادت است . قربانى شدن و قربانى دادن در راه انقلاب و پیروزى آن اجتناب ناپذیر است بویژه انقلابى که براى خداست و براى دین او، براى نجات مستضعفان است و براى قطع امید جهانخواران و مستکبران . ما در هر جمعه و در هر جماعت و در هر محفل اسلامى و در هر گردهمایى براى یارى اللّه در انتظار قربانى هستیم و در انتظار شهادت .

قربانى براى یک انقلاب بزرگ نشانه یک پیروزى و نزدیک شدن به هدف است . بى جهت نیست که درباره سید شهیدان جهان ، منقول است که هر چه یاران بزرگوارش از دست مى رفتند و هر چه به ظهر عاشورا نزدیکتر مى شد رنگ مبارکش افروخته تر و ابتهاجش زیادتر مى شد، هر شهیدى که مى داد یک قدم به پیروزى نزدیکتر مى شد. مقصد، عقیده است و جهاد در راه آن و پیروزى انقلاب ، نه زندگى و دنیا و رنگ و بوى ننگین آن . این شهادت هاست که به ملت ما وعده پیروزى نهایى مى دهد. مگر اسلام از شهادت هفتاد و دو تن برگزیدگان خدا در حکومت جبار بنى امیه خسارت دید و انقلاب عظیم ایران از شهادت هفتاد و چند تن در یک لحظه و هزاران جوانان بزرگوار عاشق خدا و شهادت خسارت دید که ما خوف خسارت در شهادت عالمى بزرگوار و بزرگى متعهد و فداکار داشته باشیم . مگر فقهاى ارجمند و ائمه جمعه و جماعت والا مقام که در صف مقدم انقلاب بودند و هستند نباید در صف مقدم شهدا و جانبازان در راه دوست باشند. چه کسى اولى به شهادت است در زمانى که کفر بنى امیه اسلام را تهدید مى کرد، از فرزند معصوم پیامبر اسلام و فرزندان و اصحاب او و چه کسى اولى به شهادت است در عصرى که استکبار جهانى و فرزندان خلف آن در داخل و خارج ، اسلام عزیز را تهدید مى کنند، از امثال شهید بزرگوار ما و فقیه متعهد و فداکار اسلام شهید صدوقى عزیز رضوان اللّه علیه ، شهید بزرگى که در تمام صحنه هاى انقلاب حضور داشت و یار و مددکار گرفتاران و مستمندان بود و وقت عزیزش صرف در راه پیروزى اسلام و رفع مشکلات انقلاب مى شد و براى خدمت به خلق و انقلاب سر از پا نمى شناخت . هر جا زلزله مى شد شهید صدوقى براى ترمیم خرابى ها آنقدر که توان داشت حاضر، هر جا که سیل مى آمد او بود که در صف مقدم براى دستگیرى خلق خدا حاضر بود. در

ص: 219

جبهه ها او و دوستان او و امثال او بودند که هر چند یک دفعه سرکشى کرده و آرامش قلب خلق اللّه بودند. این مدعیان خدمت به خلق و قیام براى خلق که در بیغوله ها خزیده و در حال انقلاب به چپاول اسلحه و مهمات بیت المال خلق فعالیت شبانه روزى نمودند، اینک که خداوند تعالى چهره کریه شان را آشکار کرد و دستشان را از مال و جان خلق اللّه کوتاه نمود، چنین خدمتگزارانى را از این خلق مى گیرند و چون دزدان از سوراخ درآمده و غافلگیرانه اینگونه مردان فداکار براى ملت و توده هاى محروم را از محرومین مى ستانند و آن را به حساب قدرت خویش مى آورند و فتحى بزرگ براى خود و اربابان خود مى دانند و با تمام رسوایى باز خود را براى حکومت این ملت اسلامى مهیا مى کنند. غافل از آنکه هر شهادتى ملت را به هدف بزرگ نزدیکتر مى کند، و آنان را در پیشگاه حق و خلق رسواتر و بى آبروتر. ما در عین حال که از شهادت و فقدان این بزرگان خدمتگزار به اسلام و محرومین در سوکیم ، از نزدیک شدن به هدف اعلا که قطرات خون این شهیدان آن را نوید مى دهند، دلگرم و خرسندیم . آنچه پیش ما مطرح است هدف بزرگ و شخصیت هاى این بزرگمردان شهید است که بحمداللّه هدف نزدیک و شخصیت هاى اینان بارزتر و بزرگتر مى شود. اینجانب دوستى عزیز که بیش از سى سال با او آشنا و روحیات عظیمش را از نزدیک درک کردم از دست دادم و اسلام خدمتگزارى متعهد را و ایران فقیهى فداکار و استان یزد سرپرستى دانشمند را از دست داد و در ازأ آن به هدف نهایى که آمال این شهیدان است نزدیک شد. من به پیشگاه مقدس بقیه اللّه الاعظم روحى فداه و ملت عزیز و اسلام عزیزتر تبریک و تسلیت عرض مى کنم و از خداوند تعالى براى شهید عظیم رحمت و مغفرت و براى ملت بزرگ بویژه یزد متعهد صبر و اجر و براى خاندان محترم این بزرگوار خصوصا فرزند برومند عزیزش صبر جمیل و اجر جلیل خواهانم . از خداوند متعال پیروزى اسلام و سرنگونى کفر را خواستارم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 220

تاریخ : 61/4/12

پاسخ امام خمینى به نامه اعضاى شورایعالى تبلیغات اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

خدمت اعضاى محترم شورایعالى تبلیغات اسلامى ایدهم اللّه تعالى

گزارش خدمات شوراى مذکور را ملاحظه نمودم . از همکارى با حوزه علمیه قم و تشکیلات منسجم و هماهنگى که با مقامات ذیربط بوجود آورده اید تقدیر و تشکر مى کنم . همه مى دانیم در این موقع حساس که جمهورى اسلامى و اسلام عزیز مورد تهاجم تبلیغاتى رسانه هاى گروهى مرتبط با قدرت هاى بزرگ و وابستگان آنان قرار گرفته است و آنان در باطل خود آن فعالیت ها و تبلیغات وسیع را به راه انداخته اند، ما و شما و همه طرفداران اسلام براى حق خود باید به این حربه برنده روز، مجهز باشیم و چهره واقعى اسلام و جمهورى اسلامى را در داخل و بیشتر در خارج ، در معرض شناخت همگان درآوریم و این وظیفه الهى و انسانى بر عهده ماست و در این زمینه تذکراتى را لازم مى دانم

1_ با تشکر عمیق از علما و فضلاى محترم حوزه علمیه قم که در هر گرفتارى وظیفه الهى خود را انجام داده اند و در نقاط مختلف کشور بویژه در جبهه هاى جنگ تحمیلى و مناطق دور افتاده محروم و مراکز کارگرى حضور یافته و شایستگى خویش و حوزه هاى دینى و علمى را به ثبوت رساندند، لکن نظر به حساسیت موقع و موقعیت آنان در اولویت دادن به امور تبلیغى به نظر مى رسد که فعالیت چشمگیرتر و دقت بیشترى براى این امر حیاتى اختصاص دهند و علاوه بر اوقات تعطیل ، در ایام اشتغال نیز بخشى از اوقات شریف خود را در این امر صرف نمایند و با انتخاب افراد شایسته به طور متناوب نگذارند این پست حساس خالى بشود. از خداوند تعالى توفیق همگان را خواستارم.

2_ لازم است نهادهاى دولتى و ارگان هاى انقلابى و ذیربط در این وظیفه الهى با شوراى مذکور همکارى جدى نمایند.

3_ بدیهى است که تبلیغات خارج از کشور از ویژگى خاص و اهمیت مخصوصى برخوردار است و چون وزارت ارشاد عهده دار این امر است لازم است شورایعالى تبلیغات در جذب و آموزش نیروهاى صالح و افرادشایسته براى اعزام به خارج از کشور و براى مقصد نشر فرهنگ اسلامى به وزارت ارشاد کمک و همکارى نمایند و با هماهنگى کامل این وظیفه الهى را عمل نمایند.

امید است خداوند قادر از عنایت خاص خود همگان را برخوردار فرماید.

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 221

تاریخ : 14/4/61

پاسخ امام خمینى به تلگرام تسلیت آیت اللّه العظمى مرعشى نجفى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

حضرت آیت اللّه آقاى مرعشى نجفى دامت برکاته

تلگرام محترم در تسلیت شهادت شهید محراب و فرزند اسلام حجت الاسلام والمسلمین مرحوم شهید صدوقى موجب تشکر گردید. اینجانب متقابلا به جنابعالى و عموم ملت عزیز و حوزه هاى علمیه تسلیت عرض و از خداوند متعال رحمت براى این سرباز فداکار اسلام که عمرى در خدمت به حوزه هاى علمیه و خدمت به محرومان گذراند و به دست منافقین انتقامجو که کارهایشان خلاصه در ضربه زدن به اسلام و طبقه محروم ملت است ، مسئلت مى نمایم .

در طول پیروزى انقلاب از اعمال وحشیانه منحرفان وابسته به امریکا ظاهر مى شود که دشمنى با طبقه علما و روحانیون متعهد در راس برنامه هاست و شهادت هر یک از این عزیزان مشت آنان را که مدعى طرفدارى ملت از آنان است باز نموده . از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمین را خواستار و از جنابعالى امید دعاى خیر براى نظام جمهورى اسلامى را دارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 222

تاریخ : 61/4/15

فرمان امام خمینى به آیت اللّه خاتمى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقاى حاج آقا روح اللّه خاتمى دامت افاضاته

به دنبال شهادت جانگداز سومین شهید محراب صدوقى عزیز و اتفاق نظر علماى بزرگ یزد و محبوبیت در نزد اهالى محترم ، جنابعالى را که موصوف به علم و تقوا مى باشید به سمت نماینده و امام جمعه یزد منصوب مى نمایم . انشأاللّه ضمن انجام این فریضه بزرگ مردم را به کلیه وظایف خود در رابطه با اسلام عزیز و مسلمین و انقلاب خونین و مستحکم ملت شریف ایران آشنا فرمائید. انشأاللّه جنابعالى در تمشیت امور و رسیدگى به احتیاجات مردم قاطعانه عمل مى نمائید. امید است اهالى محترم و متدین یزد عموما و حضرات علماى اعلام خصوصا و نهادهاى انقلابى فرصت را مغتنم شمرده همکارى هاى لازمه را در انجام هر چه باشکوهتر نماز وحدت آفرین و دشمن شکن جمعه با جنابعالى داشته باشند.

موفقیت همگان را از خداوند متعال مسئلت دارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 223

تاریخ : 61/4/23

پیام امام خمینى به ملت مسلمان عراق به مناسبت آغاز آغاز عملیات پیروزمندانه رمضان

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ملت مظلوم در بند عراق ! عزیزان زجردیده و شکنجه کشیده محترم بین النهرین ! اکنون که برادران مجاهد شما در دفاع از میهن خود و دفع حملات دشمن اسلام مجبور شدند به خاک عراق بیایند تا به خواست خداوند متعال ملت ستمدیده عراق را از شر حزبى که در طول سلطه غیر مشروعش بر کشور اسلامى ، آنچنان ضربه ها به این ملت شریف وارد کرده که قابل شمارش نیست نجات دهند چه علماى بزرگى مثل مرجع عظیم الشان آیت اللّه حکیم قدس سره از جور و ستم و فشارهاى غیر انسانى این حزب کافر در منزل خود منزوى و با دل خون به جوار رحمت حق رخت بربستند و مثل شهید مظلوم ، عالم آگاه آیت اللّه صدر و خواهر بزرگوارش که در تحت شکنجه دژخیمان صدام عفلقى جان خودشان را فدا کردند و چه جوانان عزیز و برومند عراق که در حبس و شکنجه بسر برده و بالاخره به دست این حزب به لقأاللّه شتافتند و اکنون که قریب دو سال است که به جمهورى اسلامى به جرم اسلامى بودنش حمله کرده اند و روى مغول را سفید کرده اند، هزاران جوان عراقى و ایرانى را که سرمایه هاى ملت خویش بودند فداى هواهاى نفسانى خودشان نمودند که شما بهتر جنایات این حزب و صدام ، این ابرجنایتکار را مى دانید بپاخیزید و با برادران صمیمى خود دست اخوت اسلامى دهید و این حکومت ستمگر را از صحنه خارج کنید و خود با تضمین خود، حکومت اسلامى دلخواه را تشکیل دهید. ملت عزیز عراق ! اکنون که برادران شما با فداکارى جان بر کف براى حفظ میهن خود و نجات برادران عزیز در بند خود به سوى شما آمده اند، قیام کنید و با الهام از اسلام بزرگ بر دشمنان اسلام بتازید که برادران عزیز شما و ملت شریف ایران از پشت جبهه ها به جبهه مى آیند و با کمک شما عزیزان و برادران ایمانى این غده هاى سرطانى را از قلب یک کشور اسلامى بیرون ریخته و ملت شریف عراق را بر سرنوشت خود حاکم مى گردانند. اى اهالى غیور بصره ! به استقبال برادران مومن خود بیائید و دست ستمکار عفلقى هاى کافر را از بلاد خود کوتاه کنید. اى اهالى محترم اعتاب مقدسه ! اى جوانان غیور که در هر فرصت بر این ناپاکان تاخته اید! فرصتى را که خداوند به شما عنایت نموده ، غنیمت شمرید و مردانه قیام کنید و سرنوشت خویش را به دست گیرید. اى ارتشیان گرفتار حزب کافرى که براى هواهاى نفسانى خویش جوانان شما را به قربانگاه فرستادند! برادران ما براى نجات شما آمده اند و با فداکارى و توکل به خداى تعالى این رژیم کافر و ستمگر را به جهنم مى فرستند. شما

ص: 224

عزیزان در بند بپا خیزید و خود و میهن خود را با کمک برادران ایرانى خود نجات دهید و نگذارید مقدرات کشورتان در امریکا طرح ریزى شود. و شما اى برادران و جوانان ایرانى ! به کمک برادران رزمنده خود بشتابید که این لحظه از، حساسترین لحظات سرنوشت ساز است ، یا پیروزى اسلام بر کفر عفلقیان و یا خداى نخواسته اگر غفلتى و یا اهمالى شود شکست اسلام و ننگ ملت براى همیشه ، و هیهات که شما جوانان غیور زیر بار ذلت بروید. پس تکلیف اسلامى و میهنى شما اقتضا دارد که به سوى جبهه ها جوانمردانه هجوم آورید و بکوشید تا جامه ذلت نپوشید و بدانید که روحیه ارتش عراق بکلى از دست رفته است و اسلام امروز احتیاج به شما جوانان برومند دارد. به سوى نبرد با کفر بشتابید و برادران عراقى خود را نجات دهید و برادران جان بر کف رزمنده جمهورى اسلامى را کمک کنید که فردا دیر است . از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمین را خواستارم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 225

تاریخ : 25/4/61

پیام امام خمینى به مناسبت روز جهانى قدس

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اناللّه و اناالیه راجعون

در سالروز قدس سال 1361 غم انگیزترین و دردناکترین روزها را مى گذرانیم و اسفناکترین و مصیبت بارترین ایام را پشت سر مى گذاریم ، نه فقط غم و درد براى شهداى بى پناه و بیگناه لبنان مظلوم و نه فقط اسف و مصیبت از حمله دامنه دار اسرائیل جانى با بمب هاى خوشه اى و آتش زا به ساکنین عرب و مسلمانان بیروت که موجب شهادت و آسیب هزاران پیر و جوان و زن و مرد و کودک بیگناه بى پناه شده است و نه براى نقشه هاى شوم آمریکاى ابرجنایتکار و نه براى هدم اساس اسلام در ایران و سایر کشورها و نه براى کمک هاى مادى و معنوى مصر و اردن و دیگر همقطارانشان به دو جنایتکار افسار گسیخته (بگین ) و (صدام )، که اینان خوى درندگى و جنایتکارى دارند و زندگى و حیات مادى آنان بستگى به تجاوز به حقوق ملت ها و مستضعفان جهان دارد و تحت ستم قراردادن و سرکوبى ملت هاى مظلوم از افتخارات آنان است و نه براى تجاوز بیرحمانه صدام عفلقى و حزب بعث عراق به کشور اسلامى ایران و کشتار هزاران کودک ، پیرزن و پیرمرد و به ویرانه بدل کردن شهرهاى آباد و سرسبز عرب نشین و فارس نشین ایران ، که این حزب مشرک نمى تواند اسلام را تحمل کند و برنامه آن براندازى اسلام و هواداران آن است ، مصیبت و تاسف و غم و درد براى ابتلأ مسلمانان به این حکومت هاى خود فروخته و دلباخته به ابرقدرت آمریکا و چشم بسته به فرمان دشمنان اسلام و مسلمانان است . اینان براى مخالفت با جمهورى اسلامى و کمک هاى نظامى و تسلیحاتى و مادى و معنوى به صدام که اسلام را دشمن خود مى داند عذرهائى مى تراشیدند و مساله فارس و عرب را برخلاف دستورات اسلام و قرآن مجید پیش مى آوردند و در بوق هاى تبلیغاتى و مطبوعات در خدمت ابرقدرت ها پشتیبانى اسرائیل از ایران را با دروغ شاخدار بهانه مى کردند.

امروز که اسرائیل به یک کشور مسلمان عربى حمله نموده و مسلمانان را به خاک و خون مى کشد، چه عذرى در خفقان مرگبار خود دارند؟ چه عذرى در پیشگاه خداى قهار و ملت هاى اسلامى در کمک به اسرائیل و ارباب جنایتکارش دارند؟ چه عذرى در تعقیب پیشنهاد ذلت بار (کمپ دیوید) و (طرح فهد) دارند؟ چه عذرى در سازش با این جانیان با لذات و خوانخواران حرفه اى دارند؟ آیا آمریکا با آمریکاى سابق که ما را به دروغ متهم به سازش با آن مى کردند فرق کرده است ؟ و یا اسرائیل با

ص: 226

اسرائیلى که به بهانه دروغین دادن اسلحه به جمهورى اسلامى به کمک صدام شتافتند و به دشمنى با ما براى نجات حزب بعث عفلقى یقه پاره مى کردند، تفاوت کرده است ؟

بارالها! مسلمانان منطقه گرفتار یک چنین حکمفرمایانى هستند چنانچه مولاى آنان على ابن ابیطالب گرفتار منافقانى ظاهرالصلاح بود و به دست آنان در مثل این ایام به لقأتو شتافت و از گرفتارى ها نجات پیدا کرد.

بارالها! امروز اسلام گرفتار منافقانى جنایتکارتر از نهروانى هاست که با نام اسلام آن را مى کوبند و با دشمنان اسلام به اسم اسلام و در حقیقت براى چپاول اموال ملت هاى مظلوم و محروم و دربند کشیدن آزادگان ملت ها سازش مى کنند.

خداوندا! این دولتمردان نادان بار ذلت اسرائیل را به دوش مى کشند که چند روزى بر ملت هاى مسلمان حکومت کنند.

خداوندا! این حکومت هاى نادان با داشتن همه امکانات براى پیروزى بر ابرقدرت ها، به جنایات آمریکا و اسرائیل صحه مى گذارند و براى تحکیم پایه هاى کفر شب و روز خود را نمى فهمند.

بارالها! این خلق مسلمان و مظلوم را از چنگال آنان نجات ده . اما اکنون چه باید کرد؟ آیا راهپیمائى و فریادها و بیقرارى ها از دست دشمنان اسلام و مستضعفان جهان کافى است ؟ یا آنکه این وسیله است ، نه هدف . گرچه دولت منطقه و عمال استعمارگران و ستم پیشگان همین فریادها را نیز تحمل نمى کنند و مطمئن باشید که فریادها را در حلقوم ستم زدگان و محرومان خفه مى کنند. هم آنان که از هم اکنون از فریاد مظلومانى که در هر سال یک مرتبه در حول کعبه آمال خود مى گردند و ناله و فغان مى کنند و در مجمعى که اساسش بر امور سیاسى بنیان گذاشته شده به مخالفت برمى خیزند، خروش و پرخاش مسلمانان براى رهائى قدس ، به هر وسیله اى که باشد خفه خواهند کرد.

اسلام عزیز و پیامبر عظیم الشانش و شهید محرابش که در شب مبارک قدر براى محرومین به خاک و خون کشیده شد، این شکوه را به کجا سردهند که سلطه گران در بلاد اسلامى مى گویند درد و رنج بکشید و ناله نکنید، در زیر شکنجه هاى امریکا و اسرائیل پلید و دیگر قدرتمندان خرد شوید و دم در نیاورید. دردها زیاد است لکن چاره چیست ؟ ملت ایران به پیروى از قرآن کریم و اسلام بزرگ راه چاره را یافت و رژیم آمریکائى پهلوى را پس از فریادها و اعتصاب ها با مشت و دندان در مقابل تانک ها و مسلسل ها از پاى درآورد و صدام جنایتکار و حزب مشرک او را با ایمان و قیام لله از پاى درآورد و صدام بلند پرواز را که لاف سردارى قادسیه مى زد به دریوزگى و ذلت کشاند و تمام توطئه ها را با هدایت الهى در نطفه خفه کرد و اکنون نیز از پاى نمى نشیند تا آنچه از روز اول به عنوان غرامت و براى تادیب مجرم خواست جامه عمل پوشد و تصمیمات شوراى امنیت و سازمان هاى بى ارزش را جز ورق پاره هائى در خدمت وتوکنندگان نمى داند.

آنان با همه عربده ها و تبلیغات بى پایه سر تعظیم به پیش صهیونیزم ها فرو آورده و براى تحکیم پایه هاى حکومت آنان و وابستگانشان چون صدام در آستانه مرگ ننگین به تشکیل جلسه و صدور

ص: 227

قطعنامه پرداخته اند و گمان کرده اند دولت متکى به خدا و ملت عظیم ایران بیدى است که از این بادها بلرزد. ملتى که اکنون طعم شیرین شهادت را چشیده است و پیرو مولاى خود امیرالمومنین و اولاد عظیم القدر او که شهادت را فوز عظیم مى دانسته و در محراب شهادت و میدان نبرد نداى (فزت و رب الکعبه ) را سر مى دادند از سازمان هاى نوکر ابرقدرت ها نمى هراسد. ملتى که ابرقدرت آمریکا را از کشور بقیه اللّه اروحنالمقدمه الفدا، با ذلت و خوارى راند و نفت و خزاین خود را از حلقوم آن بیرون کشید، از طبل هاى توخالى سازمان هاى ساخته آن نمى ترسد و این ملت و دولت پیرو آن ، همانگونه که کرارا اعلام نموده اند، خواست هاى مشروع خود را از صدام و حزب عفلقى مى گیرند و براى احقاق حق مشروع خود به هر اقدامى دست مى زنند (بلغ ما بلغ).

و اما تکلیف ملت ها در آستان روز قدس و آستان سالروز شهادت بزرگ انسان تاریخ بشریت آن است در اجتماعات و راهپیمائى هاى خود از دولت هاى خویش به طور جدى بخواهند که با قدرت نظامى سلاح و نفت در مقابل آمریکا و اسرائیل به مقابله برخیزند و اگر گوش نکردند و اسرائیل جنایتکار را که تمام منطقه حتى حرمین شریفین را تهدید مى کند و هم اکنون عمق خواسته هاى او واضح شده است را تایید کردند، با فشار و اعتصابات و تهدید آنان را مجبور به عمل کنند. در حالى که اسلام و اماکن مقدسه آن مورد تهدید به تجاوز قرار گرفته هیچ فرد مسلمانى نمى تواند در مقابل آن بى تفاوت باشد و آنچه در این موقع که اسرائیل تجاوز گسترده به بلاد مسلمین نموده و مسلمانان بیگناه و بى پناه را به خاک و خون کشیده است دولت هاى منطقه انجام مى دهند جز یک کلام بى محتوا و سازشکارانه نیست و مصیبت بارتر آنکه از دست اسرائیل به آمریکا جنایتکار اصلى پناه مى برند و در حقیقت از خوف مار به اژدها روى مى آورند و با داشتن ابزار مقابله با آنان حاضر به یک کلمه خشن یا یک تهدید نیستند و با این وضع باید همه حاضر براى محو و نابودى شوند و در طول زندگى خود به هر ذلتى تن در دهند. ایران همانگونه که اعلام کرد جز از راه عراق و برکنارى حکومت حزب بعث نمى تواند اقدامى موثر کند و پس از حصول خواسته هاى مشروع خود داوطلب است که خیلى بیشتر از حال در کنار سایر مسلمانان و بویژه ملت ها و دولت هاى عربى در نبرد با اسرائیل تشریک مساعى نماید و به عنوان یکى از قدرت هاى بزرگ مسلمان منطقه با قدرت هاى دیگر منطقه بسیار کوبنده تر از این زمان در نبرد با اسرائیل همکارى کند. و اگر خداى نخواسته اوضاع و احوال کشورهاى اسلامى و عربى و حکومت هاى منطقه به همین منوال باشد که نه تنها سراپا سازش و تسلیم و تایید از دشمن اصلى و وابستگان به اوست ، که کمک هاى مادى و معنوى به آنان مى کنند، ایران مجاهد در پیشگاه مقدس خداوند عذر دارد و از ملت هاى اسلامى منهاى دولت ها استمداد مى کند که اگر آنان اجابت کردند دست به اقدام موثرتر و جدى تر خواهد زد. من به سران فلسطینى نصیحت مى کنم که دست از رفت و آمدهاى خودشان برداشته و با اتکأ به خداوند متعال ، مردم فلسطین و اسلحه خویش تا حد مرگ با اسرائیل بستیزند چرا که این رفت و آمدها موجب مى شود که ملت هاى مبارز از شما دلسرد شوند. شما اطمینان داشته باشید که نه شرق به درد شما مى خورد و نه غرب . با ایمان بر خدا و تکیه بر سلاح با

ص: 228

اسرائیل بجنگید و همچون ملت و نیروهاى مسلح ایران که بى اتکا به قدرت ها و ابرقدرت ها و با ایمان به خداى تعالى و قدرت لایزال او تا حصول خواسته هاى مشروع خویش دست از اسلحه بر نمى دارند.

خداوندا! از این سستى ها و بى تفاوتى هاو جاه طلبى ها و خودباختگى ها در سراسر جهان به تو پناه مى برم . خداوندا! براى نصرت اسلام و مسلمین جهان و مستضعفان دربند مستکبران و براى نصرت نیروهاى جمهورى اسلامى بر فریب خوردگان بعثى صدامى از درگاه مقدست استمداد مى طلبم .

والسلام على من اتبع الهدى

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 229

تاریخ : 29/4/61

پاسخ امام خمینى به نامه فرزند آیت اللّه صدوقى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جنابعالى که مورد علاقه اهالى محترم یزد و مورد اطمینان هستید، مجازید به همان نحو که شهید سعید بزرگوار ابوى محترمتان صدوقى عزیز قدس سره عمل مى نمودند، عمل نمائید و آنچه ایشان در تمام مراحل به شما مراجعه کرده اند و ناقص مانده است ، تکمیل کنید. امید است اهالى محترم و ارگان هاى دولتى در صورت وجود مشکلاتى در رفع آن با شما همکارى نمایند و آنچه مربوط به اینجانب است پس از مراجعه به جناب حجت الاسلام والمسلمین آقاى خاتمى دامت افاضاته و مشورت با ایشان اگر رفع نشد به اینجانب مراجعه نمائید. توفیق و تایید جنابعالى را در خدمت به اسلام و محرومین از خداوند تعالى خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 230

تاریخ : 3/5/61

بیانات امام خمینى در جمع کارکنان اداره مرکزى آستان قدس رضوى،اعضاى حزب جمهورى اسلامى مشهد و کارکنان استاندارى وپرسنل هوایى استان خراسان

همه قدرت ها در هر جا محتاج به توجه حضرت رضا سلام اللّه علیه هستند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

امروز میهمان هاى ما بسیار عزیزند، این میهمان هاى عزیز از جائى مى آیند که دل هاى ملائکه اللّه به آنجا متوجه است . اصلا مرکز ایران آستان قدس است و ما امیدواریم که همه ما را خداوند از خدمتگزاران آستان قدس رضوى سلام اللّه علیه قرار بدهد. و شماها چقدر خوشبخت هستید که در آن آستان زندگى مى کنید، چه آنهائى که خدمتگزار مستقیم آستانه هستند و چه آنهائى که در آستان مقدس خدمتگزار به ملت و اسلام و جمهورى اسلامى هستند. همه نیروها، همه قدرت ها در هر جا هستند، محتاج به توجه خاص حضرت رضا سلام اللّه علیه هستند. آستاندار، نیروى هوائى و انجمن هاى اسلامى و همه اینها جزء کارمندان آن آستان مقدسند. و شما برادرانى که در آستان مقدس مستقیما کار مى کنید از خوشبختى بزرگى برخوردارید که شاید خیلى توجه به او نباشد. و من امیدوارم که انشأاللّه تعالى به برکت آن آستان مقدس ، جمهورى اسلامى همانطورى که تاکنون پیروزمندانه پیش رفته است از این به بعد هم پیش برود و این جمهورى اسلامى باقى باشد با اسلامیت خود تا وقتى که ، زمانى که به حضور بقیه اللّه این جمهورى مشرف شود و مسائل را در خدمت ایشان حل کند.

مسجدالنبى مرکز سیاست هاى اسلامى بوده است و ثقل قدرت اسلامى

ما امروز با بسیارى از مسائل مواجه هستیم که شما آقایان هم مى دانید و مسائل ایران امروز پشت پرده نیست ، آشکار است و همه ملت از دولتند و دولت هم از ملت است . دولت و هر چه متعلق به دولت است خدمتگزار ملت است و ملت هم پشتیبان دولت و تا این هماهنگى میان همه قشرها هست ، آسیب نخواهد دید این جمهورى اسلامى .

شما مى دانید که امروز ما از جهات ظاهرى طبیعى تنها هستیم . تقریبا تمام شرق و غرب یا مخالف مستقیم با ما هستند و یا غیر مستقیم . اگر در بین آنها حکومت هائى پیدا بشوند که بیطرف باشند یا احیانا موافق با ما باشند، بسیار معدودند و انگشت شمار. قدرت هاى بزرگ با اسلام مخالفند، نه آن اسلامى که فقط خلاصه بشود در دعا و مسجد، آن اسلامى که در صدر اسلام همه احتیاجات ملت ها را حل

ص: 231

مى کرده است و آن اسلامى که در امور سیاسى ملت ها و در امور اجتماعى ملت ها، مستقیما دخالت مى کرده است . شما اگر صدر اسلام را ملاحظه کنید مى بینید که اسلام از زمان پیغمبر صلى اللّه علیه و آله و سلم حکومت تشکیل کرده است ، قواى نظامى و انتظامى داشته است ، در سیاست ها دخالت مى کرده است و مسجدالنبى مرکز سیاست اسلامى بوده است و ثقل قدرت اسلامى .

دست هاى ناپاک و عقل هاى ضعیف موجب این شد که بعد از رسول اللّه و صدر اسلام کم کم مردم را از آن مسائل اصلى که در نظر اسلام بوده است ، منحرف کنند و مردم را متوجه به فقط یک مسائل جزئى بکنند و در مسائل عمومى کلى که کشورهاى اسلامى به آن احتیاج دارند، بیطرف باشند و احیانا هم مخالف باشند. این یک نقشه شیطانى بوده است که از زمان بنى امیه و بنى عباس طرح ریزى شده است و بعد از آن هم هر حکومتى که آمده است تایید این امر را کرده است و اخیرا هم که راه شرق و غرب به دولت هاى اسلامى باز شد، این امر در اوج خودش قرار گرفت که اسلام ، یک مسائل شخصى بین بنده و خداست و سیاست از اسلام جداست و نباید مسلمانان در سیاست دخالت کنند و نباید روحانیون وارد سیاست بشوند، آنها همان در مسجدها محبوس باشند و همه کارشان این باشد که بروند نماز بخوانند و چند کلمه هم دعا کنند و برگردند منزل . این یک نقشه اى بوده است که از صدر اسلام ریشه دارد و امروز که دولت هاى شرق و غرب ، قدرت هاى بزرگ شرق و غرب در مقابل اسلام ایستاده اند، به اوج خود رسیده .

جمهورى اسلامى بنا دارد استقلال خودش را حفظ کند و آرزو دارد کشورهاى اسلامى از خواب گران برخیزند

و بحمداللّه ملت ایران یک امر استثنائى است امروز و یک ملت استثنائى که شبیه ندارد. امروز شما نمى توانید یک کشورى را پیدا بکنید که تمام شعارهایش نه شرقى و نه غربى است . یا از بلوک شرقند به طور رسمى ، یا از بلوک غربند به طور رسمى و یا واسطه اند به طور پنهان . همان غیر متعهدها هم باور نکنید که غیر متعهدند، اگر در بین شان پیدا بشود، بسیار نادر است . و ما امروز مواجهیم با شرق و غرب و بلوک شرق و بلوک غرب و همه قدرت هائى که در منطقه ها در سرتاسر دنیا قدرت در دست آنهاست . و ما، یعنى ملت ، همانطورى که از اول راه خودش را پیدا کرده است و با مشت خالى ، بدون سلاح ، لکن با سلاح ایمان و صلاح در مقابل قلدرها ایستاد و ابتدائا آن رژیم منحوسى که اگر خداى نخواسته چند سال دیگر باقى مى ماند اسلام را بکلى محو مى کرد، آن را بیرون کردند و دست همه ابرقدرت ها را از مخازن خودشان قطع کردند و مع الاسف در حالى که باید همه دولت هاى اسلامى دور این مرکز جمع شوند و به اسلام گرایش پیدا کنند و اسلامى که استقلال را براى آنها به هدیه آورده است و آزادى را، مع کمال الاسف توجه به مسائل ندارند و یا دارند و هواهاى نفسانیه نمى گذارد که آنطورى که باید، عمل کنند. امروز تقریبا تمام تبلیغاتى که در رسانه هاى گروهى و در مطبوعات شرق و غرب هست ، تمام آنها بر ضد جمهورى اسلامى یا مى نویسند و یا مى گویند و نکته هم معلوم است که

ص: 232

جمهورى اسلامى بنا دارد بر اینکه استقلال خودش را حفظ کند و دست دیگران را و دست جهانخواران را و آنهائى که وابسته به آنهاست ، از کشور خودش قطع کند و آرزو دارد که تمام کشورهاى اسلامى ، تمام حکومت هائى که بر کشورهاى اسلامى سلطه دارند و به اصطلاح حاکم هستند، آرزو دارد جمهورى اسلامى که آنها هم از این خواب گران برخیزند.

ما بنا نداشتیم و نداریم که به یک کشورى هجوم کنیم

شما ملاحظه کنید یک جمهوریى که براى تحقق اسلام و براى پیاده کردن احکام تحقق پیدا کرد و یک ملتى که سرتاسر او الا بعض گروهک هاى کثیف ، براى اسلام همه چیز خودشان را دارند فدا مى کنند، چطور مورد تهاجم بعضى حکومت ها واقع شدند، مثل حکومت عراق ، یعنى حکومت غاصب عراق ، یعنى حکومت ظالم عراق ، یعنى حکومتى که ملت عراق از او متنفرند و با سرنیزه دارد مردم را به جاى خودشان مى نشاند. شما ببینید که این حکومت فاسد به اسم اینکه شما ملت ایران مجوسى هستید و فارس هستید و این جرمى است که شما فارس هستید و به اسم عربیت و سردار قادسیه بودن هجوم کردند به این کشور. ما و کشور ما هیچ وقت بنا نداشتیم و نداریم که به یک کشورى هجوم کنیم ، لکن بعد از آن که به ما هجوم کردند، دفاع ، یک امرى است که هم شرعا واجب است بر همه و هم عقلا. ما حال دفاعى داریم و امروز هم حال دفاعى داریم . بیست و چند ماه این ارتش مزدور عراق در ایران بود و موارد حساس ایران را در دست داشت و آنهمه جنایات کرد که تاریخ اینها را باید ثبت کند و از آن کشورهایى که مى گویند ما طرفدار اسلام هستیم و جمعیتهاى حقوق بشر و سازمان کذا صحبتى نشد، گاهى اگر شد ایران را محکوم مى کردند. و امروز که ما باز براى دفاع از کشور خودمان و دفاع از ملت مظلوم خودمان وارد شدیم در عراق ، براى اینکه نگذاریم هر روز آبادان و اهواز و آنجاها مورد حمله آنها واقع بشود و مورد توپ هاى دوربرد آنها و موشک هاى آنها باشد و مى خواهیم اینها را به حدى برسانیم که نتوانند این کار را بکنند و این یک دفاعى است که ما مى کنیم ، باز تمام مطبوعات و تمام رادیوها یا محکوم مى کنند ما را و یا فریاد مى زنند که براى منطقه خطر است . تحریک مى کنند کشورهاى منطقه را. و من و تمام اشخاصى که مسوول هستند (البته من طلبه اى هستم و مسوول نیستم ، لکن من موعظه مى کنم ) تاکنون کرارا ما به این دولت هاى منطقه تذکر داده ایم که با شما مى خواهیم بجنگیم ، ما آنطور نیستیم که وقتى زور پیدا کردیم ، با قلدرى بخواهیم در یک کشور دیگرى دخالت کنیم . ما در عین حالى که قدرتمندترین دولت هاى منطقه هستیم و به برکت اسلام ، یک قدرتى این کشور ما و این ملت ما دارد که قدرت هاى بزرگ هم نمى توانند تعرض به او بکنند، در عین حال ما مى خواهیم که با همه این کشورهاى اسلامى و خصوصا اینهایى که در منطقه هستند، در خلیج هستند و در اطراف خلیج هستند، مى خواهیم برادر باشیم ، مى خواهیم همه آنها با هم دست به هم بدهیم . و خداى تبارک و تعالى آنقدر مقدورات به این کشورهاى اسلامى داده است ، چه از جهات معنوى و چه از جهات مادى ، که اگر بفهمند این حکومت ها و توجه به مسائل پیدا بکنند، قدرتى هستند که در مقابل

ص: 233

آنها قدرت دیگرى اندک است . شما، کشور شما، کشورهاى خلیج و کسان دیگرى که در منطقه هستند قدرت مادى دارند، یعنى نفت دارند، آن نفتى که اگر ده روز به روى غرب بسته بشود، همه تسلیم خواهند شد. با همه قدرتى که در دست دارند و دست داریم ، مع الاسف قدرت ایمان نیست در کار. اگر به جاى نفت ما ایمان داشتیم ، احتیاج به هیچ چیز نداشتیم . ملت ما ایمان داشت و خداى تبارک و تعالى به او عنایت کرد و او را متحول کرد از آن نقشه هائى که براى او کشیده بودند که اگر مهلت پیدا مى کردند تمام جوان هاى ما را به فساد مى کشاندند، خدا به ما ترحم کرد و متحول کرد این جوان ها را که در رژیم سابق برایشان نقشه کشیده بودند که در مراکز فساد عمر خودشان را تباه کنند، امروز در مراکز فعالیت و جنگ و همه چیزهائى که براى کشور مفید است ، مشغول فعالیت هستند. امروز آنچنان سرشار از ایمانند این سپاه پاسداران و این پرسنل ژاندارمرى و ارتش و سپاه ، همه ، همه رزمندگان ما چنان سرشار از ایمانند که در مقابل همه چیز ایستاده اند و پایدارى مى کنند. و ما چقدر به این کشورهاى منطقه باید بگوئیم که بابا، ما به شما کار نداریم ، شما بیائید و با ما برادرى کنید تا همه با قدرت هاى بزرگ مقابله کنیم و کشورهاى خودمان را نجات بدهیم . شماها خیال مى کنید که آلمان ، انگلستان و در راس همه آمریکا صلاح شما را مى خواهد؟ شوروى صلاح شما را مى خواهد؟ آنها صلاح خودشان را مى خواهند،آنها شماها را به بند مى کشند تا از شما استفاده کنند. آن روزى که ببینند استفاده نمى توانند بکنند، شما را دور مى اندازند و همراهى با شما نمى کنند. شما بیائید امروز که ملت ایران قیام کرده است و مى بینید که تا چه اندازه پیشرفت کرده است و همه قدرت ها را اجازه نداده است که دخالت بکنند در کشور خودش ، با اینها همقدم بشوید تا همه با هم ، هرکس در کشور خودش مستقل ، لکن همه با هم در مقابل قدرت هایى که مى خواهند ما را از بین ببرند و ما را مستعمره خودشان (ولو مستعمره نو باشد) قرار بدهند، از چنگال آنها نجات پیدا کنیم . شماها تا کى مى خواهید اسیر آمریکا باشید و اسیر مستشاران آمریکا؟ شما دیدید که ملت ایران مستشاران آمریکائى را به دور ریخت و خود الان همه چیز خود را دارد اداره مى کند و اگر چنانچه مهلت به او داده بشود، آنچنان قدرتى خواهد پیدا کرد که نتواند کسى دخالت در کشورش بکند. و طمع طمعکاران و آدمخواران را از این کشور تا آخر قطع کرده است و مى کند انشأاللّه.

وارد شدن ما در عراق نه براى این بوده است که ما عراق را مى خواهیم تصاحب کنیم یا بصره را. ما وطنمان بصره و شام نیست ، ما وطنمان اسلام است ، ما تابع احکام اسلام هستیم . اسلام به ما اجازه نمى دهد که یک کشور مسلمى را ما تحت سلطه قرار بدهیم و ما نخواهیم هیچ وقت ، توجه به این نخواهیم پیدا کرد. شماها چه داعى دارید که دائما دم از این مى زنید که ایران خطر است براى ما؟ ایران خطر است براى آمریکا، ایران خطر است براى شوروى ، نه براى شما. ایران رحمت است براى شما. شما بیائید و به ایران دست برادرى بدهید تا بفهمید لذت برادرى را و بفهمید که زندگى استقلالى در مقابل آنهمه چیزهائى که طمع داریدازخارجى ها، زندگى استقلالى از همه آنها بهتر است . چرا شما با ایران مخالفت مى کنید؟

ص: 234

بحمداللّه بعضى از کشورهاى منطقه به خود آمدند و از آن راهى که داشتند برگشتند. و من امیدوارم که همه کشورهاى منطقه و دولت هاى منطقه به خود بیایند و مطمئن باشند که یک ایران قدرتمند اسلامى براى آنها بهتر است از آمریکا و شوروى . آنها فقط مصالح خودشان را در نظر دارند و اسلام مصالح کشورهاى اسلامى و مسلمانان ، همه را، بلکه مصالح بشر را. ما به هیچ کشورى طمع نداریم و به هیچ کشورى حقى نداریم و خداى تبارک و تعالى به ما اجازه نداده است که در هیچ کشورى دخالت بکنیم مگر آنکه مثل دفاع باشد که امروز ما با این دولت فاسد عراق در حال دفاع هستیم . و البته باید ملت ما بدانند که جنگ ما تمام نشده است و آن توطئه اى که دیده بودند که ما را متوجه کنند به لبنان و از این راه به ما ضربه بزنند، آن هم به خواست خداى تبارک و تعالى فاش شد و ما بنایمان بر این است که اول عراق باید از شر این مفسدین و از شر این غاصبین فارغ بشود و بعد از آن انشأاللّه به قدس.

تمام کشورهاى اسلامى بدانند که ایران ابدا نظرى به کشورهاى آنها ندارد. ایران براى جمعیت خودش همه چیز دارد و اینطور نیست که یک کشور سرکش باشد که بخواهد همه چیز را در تحت سلطه خود بیاورد. ایران براى خدا قیام کرده است و براى خدا ادامه مى دهد و جز دفاع ، جنگ ابتدائى با هیچ کس نخواهد کرد.

هر کدام که امروز به صدام کمک کنید، خیانت به اسلام کرده اید

لکن من باید تذکر بدهم ، هشدار بدهم به این بعضى از این کشورها که باز هم کمک کارى مى کنند به دشمن اسلام . من هشدار بدهم که توجه داشته باشید براى آتیه خودتان زحمت تولید نکنید. شما هر کدام که امروز به صدام کمک کنید، خیانت به اسلام کرده اید و مجرم هستید پیش اسلام . اگر تا امروز عذرى مى تراشیدید که ما از عراق مى ترسیم ، امروز دیگر آن عذر نیست . عراق یعنى حکومت عراق خودش را هم نمى تواند حفظ کند تا چه رسد به اینکه بخواهد به شما تعدى کند. این عذر، منقطع است امروز. و ما اگر ببینیم بعضى دولت ها باز کمک مى کنند، کمک نظامى مى کنند، کمک مالى مى کنند به دولت عراق ، آنها را مجرم مى شناسیم و انشأاللّه با آنها اگر برنگردد معامله مجرم مى کنیم و احکام اسلام را درباره آنها جارى مى کنیم . و من نصیحت مى کنم باز به آنها که دیر نیست و امروز هم برگردید و لااقل کمک نکنید به این مجرم اصلى و به آن مجرم اصلى تر که آمریکا باشد.

خداوند انشأاللّه همه کشورهاى اسلامى را از شر این مفسدین ، از شر این ستمکاران و جهانخواران حفظ کند و حکومت هاى اسلامى را بیدار کند که به وظایف خودشان ، به وظایف اسلامى و انسانى خودشان عمل کنند و همه در کنار هم برادر باشند و دست جنایتکاران را از کشورهاى خودشان قطع کنند. و خداوند انشأاللّه ما را از خدمتگزاران اسلام قرار بدهد. و امیدوارم که با دعاى شما که از آستان قدس آمده اید و باز به آنجا انشأاللّه با سلامت رجوع مى کنید، ما هم بتوانیم به آستان بوسى آن حضرت نائل آئیم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 235

تاریخ :12/5/61

پاسخ امام خمینى به نامه وزیر کشور در مورد کسب تکلیف پیرامون سرپرستى کمیته هاى انقلاب اسلامى

بسمه تعالى

با تشکر از جناب حجت الاسلام آقاى مهدوى که با همه توان در خدمت کوشا هستند و با تاسف از استعفاى ایشان ، جناب حجت الاسلام آقاى ناطق نورى را به سرپرستى کمیته هاى انقلاب اسلامى در سراسر کشور منصوب نمودم . امید است تمام افراد کمیته ها و حضرات روحانیون که در کمیته ها هستند با جناب ایشان همکارى و کمک نمایند. توفیق ایشان را در خدمت به اسلام و مسلمین خواهانم .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 236

تاریخ : 14/5/61

فرمان امام خمینى به حجت الاسلام موسوى خوئینى ها در مورد سرپرستى حجاج بیتاللّه الحرام

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى سید محمد خوئینى ها دامت افاضاته با فرا رسیدن ایام حج ، این فریضه بزرگ عبادى ، سیاسى و اجتماعى که در بین عبادات بزرگ از ویژگى هاى خاص برخوردار است و خداوند تبارک و تعالى مسلمانان جهان را با شرایط خاص دعوت نموده است تا در ضمن بجا آوردن این فریضه بزرگ از امورى که در بلاد مسلمین از جهات اجتماعى و سیاسى مى گذرد مطلع شده و اگر گرفتارى هائى دارند با یکدیگر در میان گذاشته و حتى الامکان در رفع آن کوشا باشند و مع الاسف بسیارى از مسلمانان به واسطه کج روى ها و یا کج فهمى هاى بعضى عناصر و یا دسیسه هاى بعضى از دست اندرکاران سودجو بعد سیاسى این عبادت شریف را به طاق نسیان سپرده اند، جنابعالى را به سمت نماینده خویش و سرپرست حجاج محترم ایران منصوب نمودم که با بینش خاص سیاسى که دارید به امور حجاج از ابعاد مختلفه رسیدگى نموده و براى احیأ این سنت بزرگ الهى در خطاب ها و مراسم دینى ، مسلمین را به وحدت کلمه و اتحاد مسیر دعوت نموده و آنان را از آنچه در لبنان عزیز و ایران مجاهد و افغانستان مظلوم ، از ستمکاران و جهانخواران مى گذرد مطلع نمائید و حجاج محترم بلاد را به وظایف بزرگ خود در مقابله با چپاولگران بین المللى و تجاوزکاران آشنا نمائید.

البته علمأ محترمى که در این سفر هستند، چه آنان که با تقاضاى اینجانب مشرف شده اند و چه دیگران ، جنابعالى را تایید مى فرمایند و حجاج محترم موظفند که به راهنمائى هاى شما گوش فرا دهند و از خطوطى که براى آنان ترسیم مى نمائید اطاعت نموده و تجاوز ننمایند تا انشأاللّه تعالى این فریضه عظیم با محتوا و ابعاد متعددش بجا آورده شود.

بدیهى است که متصدیان امور که به هر مناسب کارشان با این فریضه و با حجاج محترم مرتبط است ، براى هماهنگ نمودن کارها موظفند با شما همکارى و از ارشاداتتان استفاده نمایند. امید است حجاج محترم کشورهاى اسلامى در وحدت کلمه کوشا و از اخوت ایمانى که خداوند تعالى بین مسلمین امر فرموده است غفلت ننمایند و از تفرقه افکنى که کار شیطان و شیاطین انسى است احتراز نمایند.

والسلام على عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 237

تاریخ : 16/5/61

بیانات امام خمینى در دیدار با مدیرعامل ، معاونین ، مدیران و مسوولان بخش هاى مختلفسازمان صدا و سیماى جمهورى اسلامى

هر قدمى که ما جلو مى گذاریم تبلیغات سوء دشمنان زیادتر مى شود

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من اول باید تشکر کنم از شما برادرها که در این محل بسیارحساس خدمت مى کنید و تقدیر کنم از شما که انشأاللّه بعدها هم به همین خدمت به طور شایسته انجام وظیفه کنید.

شما خودتان مى دانید که این مرکز، مرکز بسیار حساس و مهمى است که اگر یک فیلم ، یک صحبت در محل آنجا بشود و براى جمهورى اسلامى مناسب نباشد، فورا در همه جا پخش مى شود. امروز این رسانه ها طورى هست که همه کس به آن گوش مى کند و در خارج هم منعکس تا یک حدودى مى شود و مساله بسیار حساس است و شما مى دانید که دشمن هاى اسلام چون منافع شخصى خودشان از بین رفته ، واقعا همه با این دستگاه و همه دستگاه هاى دولتى و دستگاه هاى اسلامى مخالفند و ما باید کوشش کنیم که در مقابل اینهمه تبلیغاتى که هر روز دارد مى شود، آن هم تبلیغات بسیار بد، که اگر یک نفر عاقل درست نگاه کند مى فهمد که این تبلیغات چه جور تبلیغاتى هستند و دروغ بودنش را ما که در این محیط هستیم مى دانیم لکن خوب ، ممکن است در جاهایى اشخاصى ، افرادى باشند، بى اطلاع باشند و گمان کنند که واقعا یک همچو مسائلى مى گذرد. شما مى دانید که الان مسائلى که به جمهورى اسلامى نسبت مى دهند از قبیل اینکه کودک ها را مى کشند، زن هاى آبستن را مى کشند، اشخاصى که فلج هستند و ناقص الخلقه هستند اینها جلو مى فرستند که راه را باز کنند برایشان ، از این قبیل هر روز هست . من با اینکه کم نگاه مى کنم این چیزهایى که مى آورند، نوشته هایى که مى آورند، لکن آن حساس هایش را که نگاه مى کنم مى بینم که هر روز این مسائل هى دارد زیادتر مى شود یعنى هر قدمى که ما جلو مى گذاریم ، تبلیغات زیادتر مى شود البته در بین همین تبلیغاتى هم که مى شود، گاهى از آنها یک مسائلى سر مى زند که به نفع ماست و ما رویهمرفته باید حساب این را بکنیم که ما باید خدمتگزار اسلام باشیم .

کسى که براى خدا کار مى کند در هیچ جهت شکست نمى خورد

ما باید براى خدا کار بکنیم . کسى که براى خدا کار مى کند در هیچ جهت شکست نمى خورد. بر فرض اینکه _ ما بریزند و یکى از قدرت هاى بزرگ ، مثلا فرض کنید بریزند و همه ایران را از بین

ص: 238

ببرند، ما باز شکست نخورده ایم . در تاریخ محفوظ است این فداکارى همه ملت ما، و هر کس بخواهد جلوى این را بگیرد، دیگر نمى تواند. تاریخ ثبت کرده است این امور را.

و البته ما باید خیلى به فکر این باشیم که این دستگاهى که مهمترین دستگاه شاید باشد در تبلیغات ما، این دستگاه از حیث سیما و از حیث صدا هر دو اسلامى باشد یعنى کوشش بشود در اینکه هر قدمى که بر مى دارید، یک قدمى باشد براى اسلام بردارید تا اینکه کارتان عبادت باشد. از اول که این جمهورى که پیروز شد، من به اشخاصى که متکفل این امور بودند و در راس این قضیه واقع شده بودند، هى این مطلب را سفارش مى دادم ، لکن بعضى از آنها که بعدها معلوم شد که مردم غیر صحیحى هستند، هى عذر مى آوردند که ما مشغولیم و داریم درست مى کنیم و نمى شود و چه و کذا. لکن حالا بحمداللّه مى بینیم که دارد مى شود و امیدواریم که به کوشش این آقاى محترم ، آقاى رفسنجانى ، برادر آن آقاى رفسنجانى ، انشأاللّه این مسائل درست بشود و این دو تا برادر انشأاللّه خدمت خودشان را به اسلام و ایران بکنند. ایشان در تبلیغات و ایشان هم در همه چیزها. و البته فیلم ها، باید کسانى که فیلمسازند، باید معلوم بشود که اینها چکاره اند، چه جور بوده اند، وضع روحى شان ، وضع زندگى شان ، وضع معاشرت هایشان قبلا چه جور بوده است ، آیا تحول حاصل شده برایش ، تحول روحى ، یا اینکه باز همان ته مانده هاى سفره شاه هست در قلب هاشان؟آن کسى که مى خواهد فیلم درست کند گاهى وقت فیلم را، خوب ، بسیارى ها متوجه نمى شوند چى است ، لکن محتوایش رویهمرفته انسان یک وقت مى بیند که یا طرف چپ است ، یا طرف راست است ، یا رو به فساد است . این ، باید خیلى دقت بشود. یعنى ما همه موظفیم به اینکه کارى انجام بدهیم که موافق با مقصد جمهورى اسلامى که همان مقاصد اسلامى است باشد و هیچ خوفى از این نداشته باشیم که ما اگر فرض کنید فلان فیلم را درست کنیم ، به ما نمى گویند که اینها چه هستند. ما بالاخره در این دنیا الان معرفى شدیم به یک ملت ارتجاعى و یک ملتى که ، تقریبا یک هیولائى از جمهورى اسلامى دارند درست مى کنند که کسانى که در اینجا نیستند خیال مى کنند که الان ، الان در تهران یک دسته اى ریخته اند دارند بچه کوچک ها را مى کشند و زن ها را چه مى کنند.

آدمکشى و چپاولگرى با اسم (اسلام راستین)

این انقلاب ، یک خصوصیتى دارد و آن اینکه انقلاب اسلامى است و همه جناح ها با، الا کمى ، با این جهت اسلامى اش مخالفند. حتى اشخاصى که در ایران بودند و آن گروه هایى که بودند و اینها، حتى اینها هم از اسم اسلام مى ترسند و اگر اسم اسلام را ببرند، اسلام را به یک جور دیگرى در پیش خودشان تعبیر مى کنند، اسلام راستین اسمش را مى گذارند، که ایران اسلام ندارد ما باید بیائیم این اسلام راستین را چه بکنیم . آنوقت در ضمن اینکه اسلام راستین را مى خواهند چه بکنند، این آدمکشى ها و این بساط را همه را آنها راه مى اندازند به اسم اسلام راستین .

ص: 239

ما براى اداى وظیفه اسلامى ، وجدانى و ملى وارد شدیم در میدان جنگ

ما از اول من گفته ام که ما به شرط اینکه پیروز بشویم در میدان نیامده ایم . ما براى ادأ یک وظیفه اسلامى ، وجدانى ، ملى وارد شدیم در این میدان و همه ملت ایران که وارد شده اند در این میدان و الان بحمداللّه همه وارد هستند، توجه دارند و فهمیده اند که این گروه هاى مخالف ، یا این قدرت هاى مخالف ، چه دردى دارند. ما مى دانیم که آنها دردشان به این چیزها دوا نمى شود و دیگر هم مایوس انشأاللّه باید بشوند. و ما انشأاللّه امیدواریم که در همه ابعاد این جمهورى پیروز باشیم و جنگ مان هم انشأاللّه زودتر تمام بشود. و شما و همه مى دانند که ما اهل جنگ نیستیم که بخواهیم برویم یک کشورى را بگیریم ، یا کشور گشائى بکنیم . ما دنبال این هستیم که دنیا در صلح و آرامش باشد. اسلام از اول داراى یک همچو مقصدى بوده و خصوصا در بین مومنین ، در بین مسلمین ، اخوت را سفارش فرموده است ، بلکه ایجاد تشریع فرموده است .

ما باید با همه برادر باشیم ، با همه ، همه مسلمین برادر باشیم و در مقابل کفار بایستیم ، نه اینکه ما در مقابل مسلمین بایستیم . خوب ، ما ناچاریم الان ، دفاع داریم مى کنیم . ما تاکنون یک قدم براى جنگ بر نداشته ایم ، اینها همه دفاع است . الان هم که ما وارد شدیم در خاک عراق ، براى دفاع است ، نه براى چیز دیگر. بیایند آنها کارها را انجام بدهند، ما فورا بر مى گردیم . بیایند آنها چیزهائى را که باید انجام بدهند، انجام بدهند ما فورا بر مى گردیم . نه ما بصره را مى خواهیم ، بصره برادر ماست ما مى خواهیم که چه بکنیم . و ما همیشه احتراز داریم از اینکه در بصره یک وقتى خونى بریزد و در سایر شهرهاى بغداد، براى اینکه ما، مى دانید که آنها با صدام از اول بد بودند. ملت عراق از حالا بد نیست ، از اول با این حزب بد بود براى اینکه ملت عراق ، اشخاصى که علاقه مند بودند به آنها، آنها را اینها از بین بردند، مثل آقاى حکیم که مردم علاقه مند بودند، مرجع شان بود، آنطور با ایشان عمل کردند، ایشان را در خانه تقریبا حبس کردند و ریختند در منزل ایشان در بغداد که رفته بودند براى معالجه ، ریختند در منزل ، ایشان را تفتیش کردند، در منزل یک مرجعى . و مردم متوجه به این مسائل هستند که اینها از اول با اسلام بد بودند، از اول با مسلمین بد بودند.

صدام دیگر از بین رفته است

حالا که صدام دیگر از بین رفته است ، حالا هى شعار اسلام مى دهد و شعار صلح دوستى ، و مى گوید ما هم دفاع کردیم . حالا ایشان از ما یاد گرفته است که ما مى گوئیم ما دفاع ، ما واقعیت را مى گوئیم ، او هم مى گوید ما از اول مى خواستیم دفاع کنیم از عراق . خوب ، کى به شما حمله کرده بود که مى خواستید دفاع کنید؟ و (ما پیروز شدیم از باب اینکه نگذاشتیم که مثلا اینها بریزند همه عراق را بگیرند!!) خوب ، حالا ایشان پیروز باشند، اما با پیروزى کنار بروند. همانطورى که با پیروزى عقب نشستند، با پیروزى هم بروند سراغ یک کار دیگرى ، بروند پاریس با آن دیگران که هستند، با آنها بنشینند و ایشان هم یک دولت عراقى تشکیل بدهند. حالا که ما از همه قسم داریم ، ما از شاه گرفته ،

ص: 240

شاه قانونى تا نخست وزیر قانونى ، تا رئیس جمهور قانونى ، تا همه چیز قانونى ما الان در خارج داریم ، خوب ، ایشان هم بروند آنجا قانونا همه چیز را درست کنند، این مانعى نیست .

همیشه توجه داشته باشید که کارهایتان در محضر خداست

در هر صورت ، همه اینها با ما مخالفند و ما باید به توجه به اسلام ، توجه به خداى تبارک و تعالى ، اتکال به خداى تبارک و تعالى ، فراموش نکردن خداى تبارک و تعالى را مشغول کار باشیم . و شمائى که ، برادرانى که در یک همچو مرکز مهمى واقع شدید، همیشه توجه داشته باشید که کارهایتان در محضر خداست . همه کارها، چشم هائى که به هم مى خورد در محضر خداست ، زبان هائى که گفتگو مى کند در محضر خداست و دست هائى که عمل مى کند در محضر خداست و فردا ما جواب باید بدهیم . اگر ما جواب را براى آن طرف تهیه کردیم ، هیچ باکى از هیچ چیز نداریم ، لکن اگر خداى نخواسته نتوانستیم جواب درست کنیم براى آن طرف ، باید متاسف باشیم و توبه کنیم . من از خداى تبارک و تعالى سلامت و سعادت شما را مى خواهم و از زحمت هاى شما تشکر مى کنم و امیدوارم که بیشتر زحمت بکشید، بیشتر براى اسلام کار بکنید. مائى که از خدا هستیم ، براى خدا باید صرف کنیم وقت خودمان را، براى خدا باید خودمان را صرف کنیم . انشأاللّه همه موفق و موید باشید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 241

تاریخ : 17/5/61

بیانات امام خمینى در دیدار با وزیرکشور، فرمانده ژاندارمرى ، استانداران سراسرکشوروگروهى از مسؤولان و پرسنل دوایر سیاسى_ ایدئولوژیک ژاندارمرى جمهورى اسلامى

تمام عالم محضر حق تعالى است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از اینکه آقایان استاندارها و پرسنل ژاندارمرى در اینجا حاضرند و من مواجه با این چهره هاى مصمم هستم ، قدردانى مى کنم . من از زحمات همه آقایان ژاندارمرى در همه جا، که الان براى اسلام فداکارى مى کنند و همین طور استاندارها که در محلى که هستند خدمت مى کنند، تشکر و تقدیر مى کنم و براى همه آنها دعا مى کنم . من امروز بنا دارم که موعظه کنم شما آقایان را و همه ارگانهائى که در ایران هستند، بلکه همه ملت را. ما همه ، تمام افرادى که در کشور مشغول یک خدمت هستند و همین طور ملت که آن هم بحمداللّه مشغول خدمت به این جمهورى اسلامى هستند، ما همه مسوول هستیم (کلکم راع و کلکم مسئول ). ما در همه امور، در همه کارهائى که انجام مى دهیم ، در امورى که در افکار ما مى گذرد، در محضر حق تعالى هستیم ، تمام عالم محضر اوست . خلجان هائى که در قلوب همه مى گذرد، در محضر اوست . و ما همه در هر امرى که در دست ماست و در هر مسوولیتى که در این کشور به عهده داریم ، مسؤولیت بزرگى پیش خداى تبارک و تعالى داریم . تمام افرادى که در جبهه ها به جنگ مشغولند و تمام کسانى که جان خودشان را فداى اسلام مى کنند، همه اینها در محضر خداى تبارک و تعالى هستند و اجر هیچ یک از افراد ضایع نخواهد شد. چیزى که براى خداست باقى است . (ما عندکم ینفذ و ما عنداللّه باق ) هر چیزى که از ما هست ، اینها از بین مى رود و آن چیزى که براى خداست و تقدیم به محضر خداست او باقى مى ماند.

امروز آبروى جمهورى اسلامى بسته است به آبروى متصدیان امر

من به همه کسانى که در این کشور الان مشغول یک خدمت هستند عرض مى کنم که توجه داشته باشید که آبروى جمهورى اسلامى که آبروى اسلام است ، حفظ کنید. جمهورى اسلامى امروز آبرویش بسته است به آبروى متصدیان امر و هرکس در هر مقامى که هست ، مسؤولیت به اندازه حجم آن مقام دارد. حجم مسؤولیت به اندازه حجم مقامى است که شخصیت ها دارند یا گروه ها دارند و توجه کنید که مبادا خداى نخواسته کارهائى از شما، از گروه هائى که در این کشور خدمت مى کنند، سر بزند

ص: 242

که با جمهورى اسلامى سازش نداشته باشد. باید کارها را تطبیق بدهید با اسلام و با جمهورى اسلامى . اگر فى المثل شما در هر مقامى که هستید، از مقام ریاست جمهور تا بیاید به آنجائى که به مردم عادى منتهى مى شود و افرادى که در این دستگاه ها مشغول خدمت هستند، از آن کارمند کوچک و آن کسى که دم در براى پذیرش اشخاص گماشته شده اند تا آن مقام بالایى که باید رسیدگى به امور مسلمین بکند، همه آنها مسوول هستند. کجروى ها در محضر خداست و راست روى ها هم در محضر اوست . ما باید فکر این باشیم که این کارهائى که به عهده ما قرار داده شده است ، این کارها را طورى انجام بدهیم که مرضى خداى تبارک و تعالى باشد و ما اگر اینجا بتوانیم از مسؤولیت مقامات اینجا یک وقت شانه تهى کنیم یا کارى بکنیم که آنها توجه نکنند، ملائکه اللّه هستند و ثبت مى کنند و یک روزى سوال مى شود از ما.

طبق موازین اسلامى خدمت کنید

گاهى مى شود که کارهاى به ظاهر اسلامى ، لکن با بى توجهى و خلاف اسلام واقع مى شود. فى المثل اشخاصى مى خواهند خدمت بکنند، پاسدارها مى خواهند خدمت بکنند، پلیس مى خواهد خدمت بکند و قصدش هم خدمت است ، لکن گاهى در کیفیت عمل ، طورى مى شود که معصیت مى شود. مثلا من از این کارهاى جزئى ، خرده کارى ها شروع مى کنم . مثلا مى خواهند در کمیته ها، در جاهایى که براى بسیج مهیا هستند مى خواهند اینها خدمت بکنند، لکن گاهى همین هایى که مى خواهند خدمت بکنند، یک کارهایى انجام مى دهند که با موازین اسلامى درست در نمى آید، مثل اینکه نصف شب ها شروع مى کنند به فریاد و شعار دادن و دعا خواندن و تکبیر گفتن ، در صورتى که همسایه ها هستند و ناراحت مى شوند، مریض ها هستند، معلولین هستند، بیمارستان ها هست و اینها رنج مى برند و شما یک چیزى را که مى خواهید عبادت باشد، معصیت کبیره مى شود. اگر در سحر فرض بکنید یک عده اى بخواهند دعاى وحدت بخوانند، خوب مى شود در داخل منزل خودشان ، در داخل آن محلى که هستند، در آن داخل ، خودشان بخوانند، براى خدا مى خواهند بخوانند و بلندگو اگر دارند، بلندگو را در داخل بگذارند که صدا بیرون نیاید. گاهى پیش من اشخاصى مى آیند و شکایت مى کنند که تمام آرامش ما را بعضى از این گروه ها به هم مى زنند و حتى ما خواب نداریم . شما مى خواهید یک کار عبادى بکنید، مى خواهید تظاهر کنید، مى خواهید چه بکنید، تبلیغ کنید، دعا بخوانید شما، دعا بین خودتان و خداست .

فرضا بخواهید یک اجتماعى باشد که در آن اجتماع ، دعا خوانده بشود، اینجا نباید بلندگوهاى بزرگ را، پر قوه را بیرون بگذارند و تمام افرادى که در این محله هستند یا محله هاى دور هستند، رنج ببرند از این کار. اینها معصیت کبیره است که الان متوجه شدید، دیگر عذر ندارید. اذیت مسلم و آزار مومنین ، از بزرگترین گناهان کبیره است . شما مى خواهید تبلیغ کنید، در بین خودتان مى خواهید بکنید، بکنید، مانعى ندارد. در مراکز خودتان هر چه مى خواهید دعا بکنید، هر چه مى خواهید تبلیغ کنید، هر چه مى خواهید شعار بدهید لکن ملاحظه مردم ضعیف را، مردمى که روز، کار کردند و حالا

ص: 243

مى خواهند استراحت کنند، این مرضائى که در بیمارستان ها هستند، این معلولینى که از خود شما هستند و در جنگ ها معلول شده اند و حالا مى خواهند استراحت کنند، این فریادهاى شما نمى گذارد آنها استراحت کنند. این یک امر پائینى است که من عرض کردم ، که از اینجا باید رتبه رتبه بالا برود. مثلا فرض کنید که شما مى خواهید، پاسدارهاى عزیز و سایر اشخاصى که متصدى این امور هستند، مى خواهند یک خانه اى را که فهمیده اند که خانه تیمى است ، آنجا را قبضه کنند، البته باید هم بکنند لکن قبلا باید آنطور بررسى بشود که صد در صد این خانه ، خانه تیمى است که خداى نخواسته یک وقت در یک خانه اى به خیال خانه تیمى وارد بشوند به یک عده زن و بچه مردم و تا آمده اند بفهمند چى است ، چند تا از بچه هایشان یا خداى نخواسته تلف شده اند یا زخمى شدند. شما کار اسلامى مى خواهید بکنید، لکن یک وقت سر از یک کار بسیار جنایت بزرگى سر در مى آورد. باید تمام امورى که انجام مى دهید متوجه باشید که در محضر خداست و مسؤولیت شما دارید، مسؤولیت اینجا هم دارند لکن آن مهمش مسؤولیت الهى است . یا در فرض بفرمائید که هر یک از این ادارات دولتى که هست ، که مى خواهند خدمت کنند به مردم ، از آن کسى که دم در هست ، پیشخدمت هست ، تا آنجائى که مثلا جاى رئیس هست ، باید توجه داشته باشند که همه خدمتگزار این مردم هستند، همه اجیر این مردم هستند، اجرت از اینها دارند مى گیرند براى خدمت و باید با مردم رفتارشان رفتار انسانى ، اسلامى باشد. اینطور نباشد که یک کسى حالا احتیاج پیدا کرده که پیش این فرض کنید رئیس برود، از دم در، ناملایم ببیند. خوب ، در رژیم سابق این مسائل بود و همه ما مناقشه مى کردیم ، اگر حالا هم بنا باشد که یک همچو مسائلى باشد، این به آبروى اسلام ضرر مى زند. آنوقت مى گفتند رژیم شاهنشاهى ، حالا شما یک کار نکرده را در تبلیغاتى که در خارج مى شود، بوق مى زنند برایش ، فرضا از اینکه یک کارى انجام بدهید، یک کارى خداى نخواسته برخلاف موازین انجام بدهید یا فرض کنید در جبهه ها که بحمداللّه همه شماها منسجم و مشغول خدمت هستید، وقتى که اسرا را مى گیرید، اسراى مجروح را مى گیرید یا اسراى سالم را مى گیرید، توجه بکنید که اینها اسیر شما هستند، اینها امروز تحت سلطه شما هستند و شما با اسرا باید رفتارتان رفتار بسیار اسلامى و انسانى باشد که وقتى این اسرا یک وقتى در محال خودشان رفتند، همه براى شما تبلیغ کنند، نه اینکه خداى نخواسته براى یک کار جزیى ، اینها دشمن بشوند و وقتى رفتند، در محال خودشان تبلیغ سوء بکنند. اینها مسائلى است که باید تمام جهاتش را ملاحظه کرد. استاندارى ها موظفند به اینکه تمام افرادى که در حیطه فرمان آنها هست تحت نظر داشته باشند. تمام این افراد خدمت باید بکنند، خدمتگزار هستند، استاندارها خدمتگزار هستند، خدمت اینها بالاتر است ، مسؤولیت اینها هم بالاتر است ، باید اینها خدمت به مردم بکنند و توجه کنند که مبادا یک وقت یک کسى احتیاج به استاندار داشته باشد نتواند او را ببیند، این همان طاغوت است که نمى گذارد اینطور بشود. اگر بنا باشد که حالا هم باز این تشریفاتى که در آن زمان بود باشد، نمى شود که ما جمهورى را اسلامى حساب کنیم . البته نظام ، لازم است و هرج و مرج نیست لکن زیاده روى کردن و مردم را تحت فشار گذاشتن ، این یک مساله غیراسلامى است . همه استاندارها

ص: 244

موظفند که در این محلى که مى روند، نسبت به همه کسانى که زیر دست او هستند، توجه داشته باشد که مبادا یک وقتى بر خلاف موازین اسلامى واقع بشود.

قاضى بر شفیر جهنم است

و از اینها بالاتر قضات هستند، قاضى هائى که جان و مال و ناموس مردم در قبضه آنها و تحت نظر آنهاست . آنها باید توجه بکنند، دقت بکنند و ملاحظه بکنند که مبادا یک وقت یک مظلومى را آنها به اسم ظالم به حبس بیندازند یا خداى نخواسته به اعدام . اینها در این دنیا مسؤولیت دارد، اگر از زیربار مسؤولیت این دنیا فرار کنید، از زیر بار مسؤولیت خدا فرار نمى توانید بکنید. قاضى بر شفیر جهنم است . (على شفیر النار) او لب جهنم نشسته است . همه چیز مردم دست این قضات است ، چه قضات دادگاه هاى انقلاب و چه قضات دادسراهاى دادگسترى ها. باید توجه بکنند این قضات به اینکه اینها هم خدمتگزار هستند و کارشان بسیار حساس و مسؤولیت شان بسیار بزرگ و اگر خداى نخواسته لغزشى بکنند و جان یک مسلم ، مال یک مسلم ، ناموس یک مسلم به واسطه خطاى آنها، به واسطه خداى نخواسته تعمد آنها آسیب ببیند، در این دنیا باید محاکمه بشوند و اگر اینجا فرار از محاکمه کردند، در بارگاه حق تعالى هیچ نمى توانند فرار کنند. همه کسانى که در این کشور به خدمت مشغول هستند، اینها باید همه توجه داشته باشند که آبروى اسلام که مظهر بزرگش الان جمهورى اسلامى است و ایرانى ها بحمداللّه این اسلام را در اینجا، این رژیم اسلامى را در اینجا پیاده کردند، باید حفظ کنند، آبروى جمهورى اسلامى را حفظ کنند، بهانه دست بهانه جوها که بدون بهانه هم به ما تاخت و تاز مى کنند، بهانه دیگر دست آنها ندهند.

همه مردم موظفند در دفاع از جمهورى اسلامى و نوامیس مسلمین

و باید شما آقایان ، تمام قواى نظامى و انتظامى بدانند که ما الان هم در حال جنگ هستیم ، جنگ ما تمام نشده است ، جنگ ما هست . همیشه بین اسلام و غیراسلام جنگ است . و ما باید توجه بکنیم به اینکه این کارى را که همه مان الان قیام برایش کردیم و آن جمهورى اسلامى است و ابقاى جمهورى اسلامى ، باید دفاع از آن بکنیم . همه مردم موظفند در دفاع از این جمهورى اسلامى . امروز که در سرحدات ما جنگ است و آنها مى گویند ما خارج شدیم از کشور اسلامى بکلى ، و گاهى هم از باب نفهمى ، اقرار مى کنند که نه ، ما وارد هستیم در آنجا، به طور کنایه اقرار مى کنند، ما الان در آنجا به دفاع مشغولیم و مشغول دفاع از اسلام ، دفاع از حیثیت مسلمین ، دفاع از نوامیس مسلمین هستیم . و مادامى که در آنجا احتیاج هست بر افراد، تمام افراد، تمام ، بى استثنا، آنهایى که مى توانند، قدرت دارند، براى آنها لازم است که احتیاج سرحدات را از حیث افراد و از حیث چیزهائى که احتیاج دارد آنجا، در آن تامین کنند. البته یک واجب عینى نیست ، یک واجب کفائى است . مادامى که احتیاج هست ، بر همه واجب است . اگر یک دسته اى رفتند و کار را انجام دادند یعنى محتاج دیگر نبودند، از دیگران ساقط

ص: 245

است ولى مادامى که احتیاج است ، به تمام افراد عینا واجب است لکن یک دسته اى اگر کار را انجام دادند، از دیگران ساقط مى شود. امروز هم باز احتیاج هست ، باز کشور ما محتاج به افراد جانباز، افراد سلحشور، افراد فداکار براى اسلام است و ما الان در همان مرزى که هستیم و در همان مقدارى که وارد در خاک عراق شدیم براى دفاع از اسلام و دفاع از مملکت اسلامى ، باید ما این کار را به اتمام برسانیم . و مادامى که و مادامى که آنها به شرایط ما عمل نکردند، جنگ ما باقى است . به مجرد اینکه بگویند ما خارج شدیم ، پذیرش ندارد، ما باید خودمان بفهمیم که آنها خارج شدند و ما مى دانیم که آنها الان هم در کشور ما هستند و الان هم در بسیارى از جاها ساکن هستند و سنگر دارند و از خارج هم هر روز تقریبا، آبادان را و بعضى شهرهاى دیگر را بمباران مى کنند. مادامى که وضع اینطورى است و مادامى که آنها به شرایطى که قرار داده شده است و شرایط، همه شرایط عقلائى است ، شرایطى است که همه عقلاى عالم این شرایط را مى پسندند و ما هیچ زورگوئى نداریم و نمى خواهیم تحمیل بکنیم . ما با شرایطمان ، شرایطى که از اول گفته شده است و تا حالا هم همان شرایط هست ، در آن شرایط پایبند هستیم و مادامى که این شرایط حاصل نشده است ، ما در حال جنگ هستیم و ما با کسانى که اشرار هستند نمى توانیم صلح کنیم .

تذکر به ائمه جمعه و سایر روحانیون

من انشأاللّه امیدوارم که شما، خود آقایان و کسانى که ، در روحانیونى که ، روحانیون محترمى که سر و کار با آقایان دارند، در این امورى که پیش مى آید هدایت کنند که مبادا خداى نخواسته یک جوانى توجه به مسائل نداشته باشد و یک کارى انجام بدهد که با جمهورى اسلامى مناسب نیست . باید روحانیون آنها را تذکر بدهند. و یک تذکر هم به روحانیون هست ، به ائمه جمعه و جماعات و روحانیون دیگرى که با مردم سر و کار دارند. آنها هم باید توجه بکنند به اینکه این جمهورى اسلامى ربطش به آنها بیشتر از دیگران است و این جمهورى اسلامى اگر از (خداى نخواسته ) یک نفر روحانى صدمه ببیند، بیشتر از دیگران مواخذه دارد. باید آقایان توجه بکنند، در رفتارشان ، در کردارشان ، در گفتارشان ، چیزهائى که مضر به حال جمهورى اسلامى است ، نزنند. مسائلى که با جمهورى اسلامى مخالف است و آنها گمان مى کنند که نباید هر مساله اى را گفت ، نگویند. و باید ما مسائل اسلامى را با طریق اسلام و شکایات را به طریق اسلامى رسیدگى کنیم یعنى قضات رسیدگى کنند و علماى اعلام هم در همه جا که هستند و خصوصا ائمه جمعه ها که با گروه هاى زیادى سر و کار دارند، باید توجه بکنند که در گفتارشان ، در رفتارشان همه چیز اسلامى باشد و خداى نخواسته یک مطلبى که فرض کنید که یک استاندار را در محل خودش تضعیف مى کند، یک قوه قضائیه را در محل خودش تضعیف مى کند، از اینها احتراز کنند که ما الان محتاج به این هستیم که در کشورمان آرامش باشد. و البته قضات باید رسیدگى کنند به همه امور. و من امیدوارم که همه ما موفق باشیم به خدمت کردن به این ملت هاى مظلومى که در تحت فشار ستمکاران الان دارند دست و پا مى زنند و ملت مظلوم

ص: 246

لبنان که الان در زیر پاى صهیونیست دارد دست و پا مى زند و مع الاسف دادرسى براى آنها نیست و حکومت ها غفلت دارند از مسائل ، یا هواهاى نفسانى نمى گذارد که آنها به درد این مردم ، به داد این برسند. از خداى تبارک و تعالى سلامت و سعادت همه مسلمین دنیا را خواستارم و از خدا مى خواهم که قدرت نظامى و انتظامى آنها را هر چه بیشتر قوى کند که در خدمت به اسلام و خدمت به مسلمانان کوشا باشند. انشأاللّه همه شما و همه ملت سعادتمند باشند.

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 247

تاریخ : 25/5/61

بیانات امام خمینى در جمع ائمه جمعه استان بوشهر

مى خواهند بین دو قشر اهل سنت و علماى شیعه اختلاف ایجاد کنند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از تشریف فرمائى آقایانى که از راه دور آمده اند، متشکرم . همانگونه که بارها گفته ام ، این هم از برکات این جمهورى است که مى توانیم از نزدیک علماى بلاد را ملاقات کنیم و مسائل را با هم در میان گذاریم که امید است این رو به مستدام باشد.

مسائلى را که شما اشاره کردید، در طول تاریخ بوده است . طرح مساله جدا بودن سیاست از روحانیت ، چیز تازه اى نیست . این مساله در زمان بنى امیه طرح شد و در زمان بنى عباس قوت گرفت . در این زمان هاى اخیر هم که دست هاى بیگانه در ممالک باز شد، آنها هم به این مساله دامن زدند به طورى که مع الاسف بعضى از اشخاص متدین و روحانیون متعهد هم باورشان آمده است که مثلا اگر یک ملایى در مسائل سیاسى وارد بشود، به او ضربه مى خورد. این یکى از نقشه هاى بزرگ استعمار است که بعضى باور کردند.

من امیدوارم ائمه جمعه که در همه جا هستند، چه در مناطق برادران اهل سنت و چه شیعه ، به این مساله زیاد توجه کنند که الان هم اشخاصى هستند که قصد اخلال دارند و مى خواهند بین این دو قشر اختلاف ایجاد کنند و این یک مصیبتى است براى مسلمین که باز هم گاهى زمزمه مى شود، ولى بحمداللّه کم شده است و توطئه اخلالگران شکست خورده است .

چند روز قبل نامه اى به من نوشتند که در بعضى از مناطق مثل سیستان و باختران افرادى در مجالس مذهبى و در بعضى خطبه ها مسائل تفرقه افکنى را عنوان کرده اند که خود برادران اهل سنت هم به آنها اعتراض کرده و گفته اند حالا وقت این حرف ها نیست .

شما نمى دانید که آقایان اهل سنت و علماى شیعه مدت هاست که زحمت مى کشند که تفرقه را کنار بگذارند و کسانى که پیغمبرشان و دینشان یکى است ، همراه و برادر باشند، لکن افرادى کوشش مى کنند که تفرقه ایجاد کنند و شما خوب مى دانید که چه کسانى از تفرقه سود مى برند.

شما به مردم توجه دهید که اینگونه کارها که از این قبیل افراد سر مى زند، به نفع مسلمین نیست و آنها خیرخواه ما نیستند. اینگونه کارها و این تفرقه ها خدمت به امپریالیسم و خدمت به دشمن است . شما آقایان به این نماز جمعه اهمیت دهید. این هم از برکات جمهورى اسلامى است که این سنت

ص: 248

سیاسى الهى ترویج شود به طورى که تمام خارجى ها متوجه آن شده اند که امیدوارم انشأاللّه باقى بماند.

شما در رابطه با محرومیت آن مناطق فرمودید، من هم مى دانم . رژیم سابق بنایش به این بود که مردم را در محرومیت نگاه دارد. من امیدوارم که این جنگ تمام بشود و دولت هم که مهیاست براى خدمت ، خدمتگزار است ، خدمت کند. البته نمى دانید که کار، مشکل است لکن با پشتیبانى و موافقت مردم کارها آسان مى شود. کما اینکه تا حال هم چنین بوده و مردم پیشقدم شده اند و خرابى هاى جنگ را که دولت به تنهایى نمى توانست حل کند، حل مى کنند.

امروز ما باید همه با هم و پشتیبان یکدیگر باشیم . اگر قشرى با قشر دیگر مخالفت کند، کم کم زیاد مى شود و باعث شکست خواهد بود. من امیدوارم همه بتوانیم تبلیغاتى که بر علیه ماست ، خنثى کنیم و وحدت کلمه بین همه ایجاد شود و برادران اهل تسنن و تشیع با هم باشند و همین رویه دنبال شود تا بتوانیم کار کنیم . خداوند همه را توفیق دهد.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 249

تاریخ : 31/5/61

بیانات امام خمینى در جمع روحانیون کاروان ها حج ،پرسنل دادستانى مرکز، دادسراها و دادگاه هاى انقلاب اسلامى دادستانى ارتش جمهورىاسلامى

امروز توقع ملت از شما آقایان روحانیون بسیار زیاد است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

امروز سر و کار ما با آقایان روحانیین است بیشتر، و کسانى که آنها هم صبغه روحانى انشأاللّه دارند و در محضر روحانیین مشکل است که انسان بتواند همه حرف ها را عرض کند. مسائل بسیار زیاد است ، مربوط به آقایان روحانیون به طور عموم و مسائلى مربوط به روحانیونى که با کاروان هاى حج مشرف مى شوند که مخصوص آنهاست ، و مسائلى که مربوط به قضات و دادستان هاى کشور است ، و مسائل دیگرى که معلوم نیست که ما مجال کنیم دیگر عرض کنیم مگر مختصرى .

آنکه مربوط به قشر روحانیون است ، خود آقایان بهتر مى دانند که روحانیون در هر جا که هستند، آن روحانى اى که در راس روحانیت مثلا واقع است ، مثل مراجع ، تا آن روحانى اى که در یک روستا، در یک ده مشغول خدمت به اسلام است . امروز توقع ملت ، بلکه توقع مستضعفان و ملت هاى جهان از شما آقایان روحانیون ، در هر جا هستید، بسیار زیاد است . و امروز شما غیر از دیروزى است که در سلطه نظام فاسد پهلوى و در تحت ستم ستمکاران جهان بودید. آن روز اگر چنانچه سکوتى ، قصورى بود، مى پذیرفتند که آقایان نمى توانند الان مسائلشان را آنطور که هست ، مسائل اسلام را آنطور که هست ، قدرت ندارند که عمل کنند و به مردم برسانند، ولى امروز این مساله حل شده است و بحمداللّه همه آقایان در هر جا که هستند با آزادى مى توانند مسائل را طرح کنند و با آزادى مى توانند مردم را ارشاد کنند.

اگر امروز راجع به هر قضیه اى که براى ملت ، قضایاى عمومى که براى ملت پیش مى آید و خداى نخواسته روحانیونى که ارتباط با آن مسائل دارند، قصورى بکنند یا اشتباهى بکنند، این اشتباه و قصور دیگر در محضر خداى تبارک و تعالى و در پیشگاه مردم پذیرفته نیست . دیگر ما نمى توانیم بگوئیم که ما چه بکنیم ، سازمان امنیت است و ما کارى ازمان نمى آید. ما الان ، شما آقایان الان در مسائلى که پیش مى آید آزادید که مطالبى که مربوط به اسلام است ، مطالبى که انحراف واقع مى شود در هر جا، آن مسائل را ارشاد کنید، مردم را ارشاد کنید، کارمندان دولت را ارشاد کنید و مسائل را با خود آنها در پیش بگذارید و انحرافات را رفع کنید. گرفتارى هاى سابق ، همه شما، اکثر شما یک مقداریش

ص: 250

را مشاهده کرده است و بعضى شما که سنتان بالاست ، از اول تا حالا، تا زمان انقراض این رژیم فاسد، دیده اید که چه کارهائى بوده است و شما با چه اشخاصى مواجه بودید و چه اشخاصى حکومت بر ملت مى کرد و حکومت بر این مستضعفین مى کرد. ما به شکرانه این معنا که از آن گرفتارى هاى بسیار عجیب و غریب که در طول تاریخ نظیرش مثل این پنجاه سال اخیر واقع نشد، به شکرانه نجات از او، امروز باید به خداى تبارک و تعالى که ما را از این گرفتارى بزرگ نجات داده است ، شکر کنیم و شکر این است که ما الان خدمت کنیم . شکر لفظى باید بکنیم ، اما شکر حقیقى آن است که ما در ازاى رهایى از این رژیم فاسد که همه چیز ما را به باد فنا داد و مى خواست بدهد، اینکه ما امروز کارى بکنیم که خداى تبارک و تعالى از ما راضى باشد.

بر تمام کسانى که مى توانند یا اجتهادا یا تقلیدا قضاوت کنند واجب است که در قضاوت وارد بشوند

امر مهم ، مساله قضاوت است . از امورى که شاید در کم امرى اسلام آنقدر به آن توجه داشته است ، مساله قضاوت است و مساله دادسراها و دادگاه ها که سر و کارشان با همه چیز مردم است . باید این معنا را من عرض کنم که قضاوت از امورى است که واجب است به طور کفائى ، و واجب کفائى قبل از آنکه پیدا بشود به مقدار کفایت ، بر آحاد، واجب است . یعنى اگر یک قضاوتى زمین بماند یا یک جایى منحرفین وارد قضاوت بشوند، بر تمام کسانى که مى توانند یا اجتهادا یا تقلیدا قضاوت کنند، بر همه اینها واجب است که در قضاوت وارد بشوند و رفع احتیاج را بکنند. ما امروز وقتى که احتمال این معنا را بدهیم ، یا اینکه با آقایانى که متصدى امور قضایى و دادگاه هستند صحبت مى کنیم ، از این معنا که ما کم داریم قاضى ، آن مقدارى که لازم داریم کم است ، و اگر چنانچه در حبس ها از این منحرفین یا محتمل الانحراف ها باشند و نتوانسته اند آنها را رسیدگى کنند، براى کمبود قاضى است . این یک امرى است که براى نجات فرض کنید یک عده اى که محتمل است که اینها بیگناه باشند یا گناهشان اندک باشد، واجب است بر همه اشخاصى که از آنها قضاوت مى آید در این امر، داوطلب بشوند تا به امر قضا وادار بشوند و این نقیصه را از بین ببرند. مدرسین محترم حوزه علمیه قم که بحمداللّه بسیار فعال هستند، باید این مساله را در حوزه علمیه قم مطرح کنند که امروز اشخاصى که صلاحیت دارند ولو تقلیدا براى قضاوت ، این اشخاص اسم نویسى کنند و بیایند در این مواردى که ، زندان هایى که اشخاص هستند، تا اینکه حل این قصه بشود که مثلا اشخاصى باید زود کارشان تمام شود و ما نداریم افراد. این یک امر واجبى است یعنى بر همه واجب است ، تا آنوقتى که آن مقدارى که احتیاج است بر آورده بشود. گاهى وقت ها انسان به واسطه احتیاط، خلاف احتیاط مى کند. احتیاط مى کند فلان آقا که امر قضا مشکل است و نمى شود رفت و نمى شود کرد، اینطور چیزها، با اینکه واجب کفائى ، واجب عینى است اول به همه ، وقتى یک عده اى عمل کردند و کفایت حاصل شد، آنوقت از دیگران ساقط مى شود، و الا همه معاقب هستیم . اگر چنانچه قضا به زمین بماند، احتیاط بر این است که وارد بشوند،

ص: 251

یعنى امرى است واجب ، معلوم الوجوب ، این احتیاط مى کنند، این عذر نمى تواند باشد. یا اشخاصى مثلا مى خواهند ادامه بدهند تحصیلاتشان را و باید هم ادامه بدهند، اما در یک وقتى که یک واجبى به عهده آنها هست ، نمى توانند به این امر مستحب بسیار ارزنده مشغول باشند، باید بروند این کار را به اندازه کفایت انجام بدهند که مبادا خداى نخواسته یک نفر آدم بیگناه به کارش رسیدگى نتوانستند بکنند. باید بیایند آقایان و وارد بشوند و رسیدگى بکنند. و این امر را من امروز به عهده مدرسین قم و علمأ مشهد و اصفهان و جاهاى دیگرى که حوزه هاى علمیه هست ، از آنها این عهده آنها مى گذاریم که آنها خودشان به فکر این باشند که افراد را بخواهند و افراد را تشویق کنند، به هر ترتیبى که مى توانند، و تعزیر کنند از اینکه یک امر واجب شرعى است ، نمى شود یک امر واجب شرعى زمین مانده و من مشغول نماز شب بشوم . وقتى آن واجب شرعى است ، اگر مزاحم با هر مستحبى بشود، آن واجب شرعى را باید من عمل کنم . این یک مساله است که لازم است که تذکر داده بشود و آقایان مدرسین هم و علماى اعلام بلاد هم تذکر بدهند و این نقیصه را کم کنند تا اینکه این مشکل حل بشود.

قضات بر وفق شرع عمل کنند، به قوانین سابق اعتنا نکنند

مساله دیگر، قضیه باز راجع به قضاوت است که باید خیلى توجه بکنند آقایان قضات ، آقایان دادستان ها، کسانى که متکفل این امر مهم اسلامى هستند، که مسؤولیت این زیاد است و لازم هم هست که شما مسؤولیت را به عهده بگیرید. باید وارد شد لکن در یک امر بزرگى است ، توجه بکنند که جان و مال و ناموس یک ملت در دست این قضات است و در دست این دادگاه هاست و مسوول این مسائل هستند و باید تا آن مقدارى که مى توانند، تا آن مقدارى که قدرت دارند، توجه بکنند به مصالح عمومى اسلام . نه این که گناهکار است ، از او بگذرند، و نه آن که خداى نخواسته گناهکار نیست ، یک وقتى مبتلا بشود. قاضى باید یک آدم قاطعى باشد که در دو طرف قضیه قاطعیت داشته باشد. اگر یک کسى به حسب حکم شرع باید این را کشت ، ترحم نکنند، جایز نیست . اگر باید فرض بفرمائید که حبس و تعزیر بشود، تعزیر بکنند و اگر یک کسى خداى نخواسته یک آدمى است که گناهکار نبوده است ، بدون وقفه او را تبرئه کنند و بدون وقفه او را آزاد کنند. قاضى باید اینطور باشد، فکرش اینطور، نه رئوف و مهربان باشد که جنایتکاران را هم به او رافت کند، آن هم جنایتکارهائى که یک نمونه اش را من و شما در چند شب پیش دیدیم و پشت انسان را لرزاند و بسیار نمونه دارد که ما ندیدیم . اینهائى که بعدها معلوم مى شود، تا آخر هم که معلوم نمى شود، در بارگاه خدا معلوم مى شود، بعدها معلوم مى شود، ما کمى اش را دیدیم ، یک نمونه اش این بود که چند شب پیش از این دیدید که انسان نمى تواند بفهمد که یک آدم که از اول به فطرت الهى متولد شده است تا این حد جنایتش مى رسد. تصور این معناها براى انسان مشکل است . من گمان ندارم که هیچ حیوانى نسبت به حیوان دیگر اینطور بکند. خوب ، یک همچو مسائل هست آنوقت اگر چنانچه یک آقاى قاضى رافتش بگیرد که امثال اینها را با آنها ملایمت بکند، یعنى نمى گویم که زاید بر آن مقدارى که قضأ الهى اجازه مى دهد، ابدا حتى یک سیلى نباید

ص: 252

بزنند. اما آنى که به حسب حکم شرع ، حکمش قتل است ، مسامحه نکنند. از آن طرف هم طورى باشد که اگر چنانچه یک نفر آدم بیگناه است ، حتى مانع بشود از اینکه یک حرف تند به او بزنند. آنها هم که گناهکارند حق نیست به اینکه با آنها معامله غیرانسانى بکنند. آنها مستحق قتلند، باید قتل بشوند، مستحق اعدامند، اعدام باید بکنند، اما زاید بر آن بخواهند کارهائى بکنند، این را بدانند که مسوول هستند. و همین طور متصدیان حبس و زندان ها باید این معنا را توجه داشته باشند، چه اشخاص که در راس هستند و چه اشخاصى که مشغول اجراى عمل هستند، باید این معنا را توجه بکنند که حدود الهى معنایش این نیست که یک کسى که مستحق قتل است ما فحش به او بدهیم ، جایز نیست این ، یا به او سیلى بزنیم ، حق نیست ، یعنى قصاص دارد این . یک نفر آدم جانى که دارند مى برند بکشندش ، اگر شما یک سیلى بزنید، او باید حق دارد به شما سیلى را عوض بزند و خلاف شرع کردید. گمان نکنید که حالا که این آدم توى حبس آمده است ، ما باید با او رفتار بد کنیم ، انشأاللّه نمى کنید و نباید بکنید. و همین طور قضات محترم شرع ، باید موازین را با دقت ، با کمال دقت موازین را عمل بکنند و خداى نخواسته یک وقت برخلاف موازین اسلامى واقع نشود. مائى که مدعى هستیم که جمهوریمان جمهورى اسلامى است ، احکام اسلام باید در این جمهورى اجرا بشود. یکى از امور مهم ، قضیه زندان هاست ، یکى از امور مهم ، قضیه دادگاه هاست ، دادسراهاست ، دادگسترى هاست . اگر بنا باشد که حالا هم خداى نخواسته مثل زمان رژیم سابق ، در دادگسترى ها کارهاى خلاف شرع بشود، خوب ، ما باید فاتحه این جمهورى را بخوانیم . و این مکرر سفارش شده است که اگر قوانین ندارید، باید بخشنامه کنید که تمام قضات بر وفق شرع عمل کنند، به قوانین سابق اعتنا نکنند.

و من حالا هم اعلام مى کنم به تمام سرتاسر قضات کشور، کسانى که متصدى قضا هستند، کسانى که در دادگسترى هستند، تمام قوانینى که در زمان طاغوت بوده است و برخلاف شرع بوده است ، تمام باید دور ریخته بشود و مسوولیتش به گردن من ، تمام را دور بریزید و به جاى او قوانین شرع را عمل بکنید.

شوراى قضائى _ باید _ اگر نکردند این کار را خداى نخواسته ، حالا بخشنامه کنند به همه سرتاسر کشور، به دادستان ها و به دادگاه ها و به دادگسترى ها و به همه اینها امر کنند به اینکه تمام احکامى که به حسب قانون ، قانون فاسدى که گذرانده اند، تمام اینها فاسد است و مگر حالا گاهى پیدا بشود که مطابق شرع باشد، خوب ، آنها را عمل باید بکنند و آن چیزهائى که برخلاف شرع است هیچ کس حق ندارد عمل بکند و هر که عمل بکند، علاوه بر اینکه پیش خداى تبارک و تعالى رو سیاه است و عذر اینکه ما به قانون عمل مى کنیم ، غلط است . کدام قانون ؟ قانون مخالف با اسلام ؟ قانون مخالف با شرع ؟ نباید به آن عمل بشود. شما اگر با قانون سابق هم باز عمل بکنید، خوب ، یکى از ماده هاى متمم قانون اساسى سابق این بود که هیچ قانونى برخلاف شرع ، قانون نیست . منتها پیشتر به آن عمل نشده سابقا به آن عمل نکردند. بنائا علیه آن چیزهائى که به اسم قانون آورده اند و بر خلاف شرع است ، به حسب قانون اساسى زمان سابق هم قانون نیست .

ص: 253

شما مى توانید آنوقت اگر از شما سوال کردند چرا کردید، بگوئید قانون اساسى سابق هم ا ین را گفته است ، قانون حالا هم که اینطورى است ، و مجرم هست کسى که این عمل را بکند. به هیچ کس نباید اعتنا بکنید، هر کس گفت که این کار خلاف شرع را باید مطابق قانون عمل کنید. توى دهنش بزنید، به هیچ کس اعتنا نکنید. نمى گویم پاشید سیلى به او بزنید، لکن جلویش بایستید و بگوئید که این خلاف شرع است من نمى کنم و نباید هم بکنم . و انشأاللّه آقایان هم کرده اند این کار را. و اگر چنانچه اعتنا نشده ، ثانیا _ چیز بکنند و _ متخلفین را دعوت کنند و محاکمه کنند.

دادگسترى سابق باید متحول بشود به یک دادگسترى اسلامى . مجرد اینکه قانون سابق بوده ما باید به آن عمل بکنیم ، به حسب قانون سابق هم نباید به آن عمل کرد، براى اینکه قانون اساسى سابق اساس است . قانون اساسى سابق ، متممش مى گوید که هر قانونى برخلاف شرع است ، قانون نیست اصلا. بنابراین ، اینکه مى گوئید قانون اینطور مى گوید، غلط مى کند، قانون نیست این ، این یک قراردادى بوده است که زمان طاغوت ، طاغوت بوده ، بنائا علیه آقایان نباید اعتنا بکنند به این امور و باید بخشنامه بکنند. شوراى نگهبان ، شوراى قضایى بخشنامه بکنند و همه جا بگویند به اینکه این قوانین سابق که مخالف شرع بوده ، نباید عمل بشود و اگر کسى عمل بکند مجرم است و باید محاکمه بشود به جزاى خودش برسد. این هم راجع به این جهت ، و البته مسائل زیادى راجع به مسائل دادگاه و قضا هست لکن دیگر مجال این نیست .

حقیقت حج اینست که ببینید مستضعفان جهان چطورند

و راجع به حج و آقایانى که در حج ، در کاروان ها هستند. حقیقت حج این است که شما بروید درد مردم را ببینید، ببینید فقرا چه جورى هستند، شما هم بشوید آنطور، ببینید مستمندان جهان چطورند، شما هم آن رنگ در آئید. اگر مردم توقع داشته باشند که حالا که ما حج مى رویم باید براى ما همچو رفاه حاصل بشود که در منازلمان هم نیست ، این حج نمى تواند باشد. آن حجى که خداى تبارک و تعالى بر اشخاص واجب فرموده است این است که بروید آنجا زندگانى مردم را ببینید. آنوقت که ما رفتیم ، زندگانى آنوقت حجازى ها را یک مقدارى دیدیم که حالا حجاج نمى توانند ببینند. آنوقت که ما با اتومبیل بین مکه و مدینه مى رفتیم ، هر جا اتومبیل مى ایستاد، هر جا در این بیابان هاى لم یرزع طولانى ، هر جا اتومبیل مى ایستاد، از زیر این بته ها و اینها آمدند بیرون ، بچه هائى که هیچ لباس نداشتند، زن هائى که لباسشان فقط ساتر بود، مردهائى که وضعشان را انسان نمى تواند بیان بکند، مى آمدند و از مردم گدائى مى کردند. باید اینها را انسان ببیند و بعد توقع بکند به اینکه نخیر، ما باید حالا که حج مى رویم و با کاروان مى رویم و نمى دانم چى مى رویم ، حالا باید در آنجا همه چیز براى ما مهیا باشد. خیر، یک قدرى باید توجه به این مسائل بکنند. آقایان روحانیون مردم را توجه بدهند به این مسائل که توقعات آنها در سطح بالا نباشد. شما را با طیاره مى برند، آنوقت ها که مى رفتند، با الاغ مى رفتند، چند وقت مى رفتند، در بعضى جاها چهارده ماه طول مى کشید، چهارده ماه طول مى کشید

ص: 254

رفت و برگشت حج . حالا شما دو ساعت ، سه ساعت سوار مى شوید با طیاره با راحتى مى روید آنجا. آنوقت که مى رفتید، خانه اى تو کار نبود که شما بروید. شما خودتان باید بروید تهیه بکنید و خودتان بروید زحمت بکشید. آن هم آن خانه هایى که بودند و آن وضع و آن کثافتى که در آنوقت بود. حالا خانه برایتان تهیه کرده اند. خوب ، شما حاجى هستید، شما مسلمانى هستید که مى خواهید به داد مسلمین برسید، به داد مستضعفین جهان برسید. اینقدر بالا نبرید توقعات خودتان را که خداى تبارک و تعالى یک وقت خداى نخواسته امر بفرماید که ا ینجور نشود، و نمى شود آنوقت ، آنوقت گرفتارى زیاد مى شود.

باید شما آقایان روحانیون ، مردم را تذکر بدهید به اینکه اگر یک کمبودى هست ، آقایان که رفتند کارها را کردند، زحمت کشیدند و دارند هم الان مى کشند، ولیکن بیشتر از آن قدرت شان که نمى توانند زحمت بکشند. به اندازه وسعشان ، به اندازه قدرتشان زحمت کشیدند و کار انجام دادند، خانه تهیه کردند با آن سختى هائى که در آنجا هست ، لکن نمى توانند بیشتر از این بکنند. اگر یک وقت دیدید یک چیزى کسرى دارید، نه اینکه آقایان نخواسته اند آقایان نتوانسته اند. وقتى نتوانستند چه بکنند؟ بگویند که آقایان حج نیائید براى اینکه ما مى توانیم براى شما یک جاى بزرگى درست کنیم و نمى دانم یک تفریحگاهى داشته باشیم و چه ؟ یا نه ، بیائید و یک قدرى هم توجه کنید به زحمت هائى که فقرا مى کشند.

مردم هم باید دنبال این امر باشند که مساله حج را یاد بگیرند

در هر صورت این وظیفه علمائى هست که در کاروان ها هستند، یعنى یکى از وظایفشان . یکى از وظایف مهم هم قضیه آشنا کردن مردم است به مسائل حج . بسیار آدم مى بینید که حج مى روند، زحمت مى کشند، لکن مساله حج را نمى دانند، آنجا گرفتار مى شوند. بعد که آمدند، بعد از چند سال سوال مى کنند که ما اینجور کردیم آیا حجمان درست است یا نه ؟ ما اینطور نکردیم ، آیا درست است یا درست نیست ؟ آیا ما محرم هستیم باز یا نه ؟

باید آقایان مردم را جلسه قرار بدهند، جلسه درس قرار بدهند، درس بدهند، مردم را به آداب حج را، واجبات حج را، محرمات حج را، اینها را بگویند. آدابش هم نشد، نشد، اما محرمات و واجبات را به مردم تعلیم کنند و هر روز داشته باشند، مردم هم موظفند که بروند پیش آقایان در این درس ها اگر دارند، بروند آقایان گوش کنند و مسائل حج را یاد بگیرند که بعدها گرفتار نشوند که وقتى که آمدند، من طوافم چه جورى بود، آیا درست است یا نه ؟ وقتى مساله را یاد گرفتید، دیگر درست مى شود و عیبى پیداکند. این هم یکى از وظایفى است که همه دارند و روحانیون باید این وظیفه را در آنجا انجام بدهند و مردم هم باید دنبال این امر باشند که مساله حج را یاد بگیرند، نه اینکه ما فقط حج برویم و هر چه شد، شد دیگر. نه ، این غیر از سایر جاهاست . خوب ، انسان زیارت مى رود، اگر زیارتش هم چیزى نشد، دیگر اشکالى برایش پیدا نمى شود. اما اینجا اشکال پیدا مى شود بعد محرم مى ماند، بعد باید

ص: 255

دوباره حج برود. از این مسائل مشکل پیش مى آید که باید براى خاطر خودتان هم این مسائل را تعقیب کنید که یاد بگیرید و در اشتباه و خطا نیفتید که بعدها اسباب زحمت تان بشود. این هم یکى از مسائل است .

امور سیاسى که در حج واقع مى شود، باید روى نظام باشد

از مسائل دیگرى که باز آقایان روحانیون که در کاروان ها هستند، به مردم بگویند که باید این امر، امورى که در آنجا واقع مى شود، امور سیاسى اى که در حج واقع مى شود، روى نظام باشد. اینکه هر کس خودش بخواهد یک کارى بکند، این هرج و مرج همیشه غلط بوده . هر امرى باید یک نظمى داشته باشد. مى خواهند اجتماع کنند براى فلان امر، خوب ، یک کسى که متکفل امور حج است باید برنامه بدهد روى آن برنامه عمل بکنند. هر کسى بخواهد که در هر گروهى بخواهد خودش علیحده روى مذاق خودش که اختلاف هم خیلى هست بین مذاق ها، بخواهد هر چى بشود، هم گرفتارى آنجاها پیدا مى شود و بدتر از آن ، این است که گاهى وقت ها اسباب و هم مى شود براى جمهورى اسلامى . نباید کارى بکنند که براى جمهورى اسلامى یک بدنامى پیدا بشود. خوب ، مبلغینى که الان در همه جاى دنیا تقریبا هستند، برضد ما همه تبلیغات را، بر ضد جمهورى اسلامى همه تبلیغات را دارند مى کنند، دیگر ما خودمان یک کارى نکنیم که یک مطلبى دست آنها بیفتد و هر چى مى خواهند به آن باد بکنند و هر چى مى خواهند زیادش بکنند. این هم یکى از مسائل لازم است که به هر کسى در کاروانى که هست ، بگوید که روى میزانى و روى برنامه باید کارها انجام بگیرد، نه هرج و مرج باشد، هر که هر طورى دلش مى خواهد عمل بکند. این هم یک مساله اى است که باید آقایان به آن خیلى توجه بکنند و اشخاصى که حج مى روند هم توجه بکنند که خداى نخواسته حج شان مخلوط به معصیت ، یک وقتى نشود. همه اش اسلام باشد و همه اش عبادت باشد. راهپیمائى ها عبادت باشد، نه معصیت ، شعارها عبادى باشد، نه معصیتى ، جورى باشد که براى خدا باشد. هر که هر کارى دلش مى خواهد، به هر که مى خواهد بد بگوید، نه ، اینطور نیست . باید این مسائل روى یک برنامه صحیحى که از قبل ریخته مى شود، این مسائل هم باید توجه به آن بشود.

در این عصر ما، همه الفاظ محتواى خودشان را از دست داده اند

و از امورى که براى همه ما لازم است ، این است که ما یک توجهى به مسائل دنیا بکنیم ، ببینیم وضعش چه جورى است . من فکر مى کردم که در این عصر ما، همه الفاظ محتواى خودشان را از دست داده اند. ما در یک عصرى واقع شده ایم که الفاظ از آن معنى اى که دارند، فرار کرده اند، یک معانى دیگرى دنبالش آمده . معنى عدالت را انسان نگاه مى کند در دنیا، الان یک جور دیگر است . معنى خلقى بودن را آدم ملاحظه مى کند، مى بیند یک وضع دیگرى دارد. سازمان هاى امنیت دنیا را انسان وقتى ملاحظه مى کند، مى بیند که سازمان ناامنى است ، نه سازمان امن ، اما اسمش سازمان امن است . جمعیت هاى طرفدار بشر را انسان مى کند، مى بیند که همین جمعیت طرفدار بشر، طرفدار ظالمند،

ص: 256

طرفدار بشر نیستند، طرفدار ظلمه هستند. این کارهائى که ، این چیزهائى که در دنیا الان از این قدرت هاى بزرگ واقع مى شود، هیچ کس نیست که از آنها بپرسد که چرا. گاهى یک جائى ، یک چیزى یک کسى مى گوید، اما مساله ، مساله اى است که وقتى بنا باشد که سازمان هاى بزرگ دنیا اختیارش دست چهار پنج نفر باشد، این را نمى شود گفت که این امنیت بشر، سازمان طرفدار بشر نمى دانم سازمان کذا. این اختیارش دست چهار پنج نفر است ، این هم مطلب خودش را از دست داده که باید براى همه مردم باشد، چهار پنج نفر همه چیزها را دارند. هر کارى همه بکنند یک نفر بگوید (نه ) تمام مى شود. این هم باید از روى حق وتو یک امرى است که هیچ آدمى نمى تواند بپذیرد و این مجالس مثلا عمومى دنیا که براى این امور است این را پذیرفته اند. اینکه هیچ آدمى ، هیچ انسان نابالغى هم نمى تواند بپذیرد که ما مى خواهیم همه دنیا بر عدالت باشند، لکن اختیار دست این دو نفر، این چند نفر باشد! هر جا را اینها مى چاپند اگر چنانچه مثلا سازمان بین المللى کذا بخواهد جلویش را بگیرد فورا وتو مى کنند، مى گوید نه . غلط مى کنید این حرف را مى زنید. آن یکى مى ریزد افغانستان ، اگر یک وقت بگویند چرا، مى گوید نه . غلط کردى .آن یکى مى ریزد به مثلا بیروت و امثال ذلک ، اگر چنانچه بخواهند در آنجا حرفى بزنند مى گویند غلط کردى .

الان اسرائیل در مقابل همه کشورهاى اسلامى ایستاده مى گوید غلط نکنید. این تاسف ندارد؟ انسان نیستند اینهائى که در راس امور هستند که اسرائیل در مقابلشان ایستاده مى گوید فضولى موقوف . آمد و بیروت را گرفت و آنهمه جنایات وارد کرد و سازمان آزادیبخش را به هم زد اوضاعش را و همه را متفرق کرد و بعد هم بدانید که شماهائى که ساکت بودید و در این جنایات مقابله نکردید همین نشستید و یک کلمه اى گفتید، آن هم کلمه اى که بااین موافق باآنها بوده ، نوبت شما هم مى رسد. اسرائیل به خدمت شما هم مى آید.

تاسف دارد که اسلام آن وضع را دارد و کسانى که ادعاى اسلام را مى کنند این وضع را دارند. اسلام نسبت به متخلفین ، نسبت به متجاوزین آنطور سختگیرى مى کند و اینهائى که مى گویند ما تابع اسلام هستیم تشویق هم مى کنند. آمریکا که در راس تمام جنایتکارهاست و همین جنایت این چند وقت بیروت با دست مخفى آمریکا و ظاهر این صهیونیست غلط، این مجرم واقع شد، امریکا اساس کارش بود. خود آنها هم اقرار کردند به این امر که قضیه ، قضیه طرح آمریکائى است . اگر آمریکا نبود، به اسرائیل مى گفت غلط نکن برو کنار، مى رفت . این آمریکا، این کتکى است که مسلمان ها از آمریکا مى خورند، آنوقت آقایان ادعاى اسلام مى کنند، ادعاى طرفدارى از مسلمین مى کنند، همه چیزشان را تقدیم آمریکا مى کنند، عذر هم از آنها مى خواهند. این تاسف ندارد براى ملت ها، براى اسلام ، براى همه ؟! این ملت ها توجه ندارند به اینکه اینها دارند چه مى کنند؟! آنها با بیروت و با زن و بچه و فقیر و بیچاره مردم چه کردند و همه کارها را انجام دادند و به هم زدند همه اوضاع را و همه نشستند و تماشا کردند و یک عده هم طرفدارى کردند و اگر هم یک کلمه اى گفتند، یک کلمه اى بود، گذشتند و رفتند و همه جنایت ها واقع شد. شما خیال مى کنید اسرائیل قانع به این امور است ؟ اسرائیل بنایش بر این است

ص: 257

که همه مسلمین را از بین ببرد، آمریکا هم بنایش بر این است که اسلام نباشد در کار. اینها براى اینکه جمهورى اسلامى ، اسم اسلام را دارد و مى خواهد به اسلام عمل مى کند، همه با آن مخالفت کردند، مخالفت کردند از حیث تبلیغات ، مى گویند که ماها آمریکائى هستیم ! مى گویند که ما اسرائیلى هستیم ! مائى که بیست سال بیشتر است ، بیست سال حتما بیشتر است فریاد زده ایم که گرفتارى مردم از دست آمریکاست و از اسرائیل ، ما اسرائیلى هستیم اما آنهائى که نشستند آنجا و اسرائیل دارد مى رود ممالک خودشان را از بین برد، آنها نخیر، همه مخالف اسرائیل هستند! اگر مخالفید، چه کردید؟ چه عملى انجام دادید؟ اینها مصیبت هائى است که ما در یک عصرى واقع شده ایم که همه چیز به هم ریخته است آن که مى گوید من مسلمانم یک معناى دیگرى است از اسلام برداشت مى کند. آنى که مى گوید اسلام راستین ، یک مساله دیگرى مى خواهد بگوید غیر اسلام . آن که اسلام شناس است یک چیز دیگر را مى شناسد غیر اسلام . آن که طرفدار حقوق بشر است یک مساله دیگر را مى گوید غیر حقوق بشر. اصلا الفاظ بکلى از محتواى خودش خالى شده . شما، این را من عرض کردم شما خودتان بروید دنبالش ، ببینید کجا یک لفظى از قبیل این الفاظى که متعارف بوده ، عدالت ، عدالت اجتماعى نمى دانم طرفدارى از حقوق بشر است ، سازمان امنیت کذا نمى دانم سازمان کذا، شما دنبال بروید، تعقیب کنید، ببینید کدام یک از اینها محتواى خودش را دارد. کدام یک از اینها، آن معنائى که هست ، آن معنا اراده از او مى شود. (اسلام ) وقتى گفته مى شود، این اسلامى که ما مى گوئیم اصل نیست ، آن که اسلام راستین مى گوید، برخلاف همه مقررات اسلام ، این جنایت را دارد مى کند. آن که تروریست است مى گوید که ما قواى مسلحه هستیم ، ما قیام مسلحانه کردیم . قیام مسلحانه این است که ما در تلویزیون دیدیم ؟! قیام مسلحانه این است که بچه هایى را بکشند و آتش بزنند؟! این قیام مسلحانه است ؟! این الفاظ عوض شده ، معلوم مى شود قیام مسلحانه عبارت از این است و تروریسم عبارت از یک چیز دیگر است ! همه چیز اینطور است . حالا من اصل مطلبش را القأ کردم شما دنبالش بکنید. اگر پیدا کردید در دنیا یک لفظى را که مطابق معنایش الان معنا مى شود و عمل مى شود، به من هم اطلاع بدهید تا من هم استفاده بکنم ، ولى مطمئن باشید که در قوطى هیچ عطارى این چیزهایى که اینها مى گویند نیست و هر چه اینها مى گویند، هر چه اینها مى کنند، برخلاف آن مسائلى است که مى گویند. حرفش را مى زنند، عملشان ، کارشان برخلاف اوست . آن که مى گوید اسلام ، مى گوید اسلام ، اسلام راستین باید باشد، این اسلامى که اینها مى گویند اسلام راستین نیست ، آنوقت یک همچو جنایتى را مى کنند به اسم اسلام راستین . آن که دم از حقوق بشر مى زند، پایمال مى کند ممالکى را که بیچاره هستند، ممالکى که زیر پاى اینها دارد پامال مى شود، و اسمش را مى گذارند کذا. آن که مى گوید ما براى صلح قیام کردیم و مى خواهیم صلح در دنیا باشد، همه جنگ ها را اینها راه مى اندازند. توى همین جنگى که ما الان مبتلا به آن هستیم و کشور عراق هم مبتلا به آن هست ، همین را آنها راه انداختند، لکن آقایان این جنگ ها را راه انداخته اند که صلح در دنیا پیدا بشود! همه جا جنگ راه مى اندازند که صلح پیدا بشود! شما اگر ملاحظه کنید، اینکه عرض کردم که

ص: 258

الفاظ چیز خودش را از دست داده یکى اش هم قضیه نطقى است که چند روز پیش از این ، مصاحبه اى که صدام کرده است در حضور عده زیادى از فرماندهان و اشخاصى که درجه دارند و افسرند، این صحبت ها را باید ببینید، نمى شود نقل کرد، باید دید که او چه مى گوید، اینها را اولا جمع کرده است که نشانه پیروزى بدهد به صاحب منصب هایش براى اینکه پیروز شدند، در ایران پیروز شدند، در عراق هم پیروز هستند، نشان پیروزى مى دهد. نشان پیروزى هم محتواى خودش را از دست داده ، اصلا کلمه پیروزى مفاد خودش را از دست داده است . مردیکه عقبش زدند، توى دهنش زدند، بیرونش کردند، مى گوید ما پیروز شدیم ! محتوا از دست رفته . در نطقش آنقدر از اسلام تعریف مى کند، مى گوید شماها در طول تاریخ حالا من الفاظش را خیلى یادم نیست ، این را باید هرکس برود ببیند به این درجه دارها و این افسرهائى که جمع شدند آنجا، مى گوید شما در طول تاریخ نه حالا، براى نسل هاى آینده و طول تاریخ ثابت کردید که علاقه مند به اسلام هستید، علاقه مند به مردم هستید، با مردم خوش رفتارى کردید! این اگر الفاظ از دست نرفته باشد، محتوایش از دست نرفته باشد، خوب این هم مى شود یک آدمى راه برود توى جمعیت و این حرف ها را بزند؟ من این قدرت بیان صدام و جراتش را وقتى شنیدم که اینطورى جرات دارد که صاف ، آن چیزى که برخلاف است ، در حضور جمع ، صاف مى گوید و در آن هم تبلیغ مى کند، من یاد یک قصه اى افتادم که یک کسى از یک نفر شاعر پرسید که شاعرتر از همه عرب کى است ؟ گفت بیا تا من نشانت بدهم . مى گویند برد او را در منزل خودش ، دید که یک پیرمردى نشسته و از پستان بز دارد مى مکد و خیلى کثیف است ، خیلى چطور است . گفت اینکه مى بینى این از پستان این بز مى مکد، این پدر من است و این هم براى این از خود پستان مستقیما مى مکد که اگر بدوشد، یک خرده اى از این شیرها مى ماند به کاسه و اینقدر این آدم بخیل است ، اشعر، اشعر شعراى عرب آن کسى است که نمى دانم چندین سال است ، سى سال است به این پدر افتخار کرده ، توى عرب با این پدر افتخار، من باید بگویم اخطب خطباى عرب ، صدام است که به این شکست ها، پیروزى مى گوید، افتخار مى کند. از حرف هائى که تازگى زده است ، این است که اگر ایران بخواهد شهرهاى ما را چه بکند و فلان ، ما جزیره خارک را چه خواهیم کرد. معلوم مى شود تا حالا مى توانسته بکند و نکرده ! خوب ، همه مردم ، همه دنیا تو را مى شناسند که تو هر کارى که بتوانى مى کنى . اگر اگر یک جنایتى نکنى از باب این است که نمى توانى بکنى . تو اگر مى توانستى که جزیره خارک و مراکز اسلامى ما را بمباران کنى مى کردى . اینقدر که حالا مى کنى بیشتر از این از دستت نمى آید. آن کنار نشسته اید با توپ هاى دوربرد مى زنید، آبادان را هر روز مى زنید، هر روز دزفول را مى زنید، نمى دانم کجا، این جاها را، هر جا دستتان مى رسد. شما نمى توانید انجام بدهید، نه اینکه اگر ما انجام بدهیم ، شما انجام مى دهید. ما ثابت کردند اینها که ما، آن چیزهاى ، نورافکن هاى هوایى را فرستادیم براى بصره ، ارتش ما فرستاد براى بصره ، خوب اینها مى توانستند توپ هم بفرستند، مى توانستند گلوله توپ هم ، موشک هم مى توانستند بفرستند. اینکه نفرستادند، براى اینکه آن تربیت این ارتش و این سپاه ، غیر تربیت آن چیزى است که سپاه آنها و ارتش آنها دارد. آنها تربیت شان

ص: 259

تربیت کفر است و نانجیبى است .

اینها تربیت شان تربیت اسلامى است ، نمى خواهند این کارها بشود. تو مى گوئى من مى کنم . نمى توانى بکنى ، اگر مى توانستى تا حالا کرده بودى . اگر مى توانستى همه جزایر، همه جاهائى که ما داشتیم به باد فنا بدهى ، همه را تا حالا داده بودى . نتوانستى ، تا حالا هر چه توانستى کردى و همه اش هم خیانت بوده و جسارت بوده و همه اش هم خرابى بوده ، آن هم خرابى منازل مردم مستضعف و مردم فقیر و مستمند. و مع الاسف همه گروه هاى دنیا که دستشان قلم است ، توى خانه شان نشسته اند مى نویسند، مى نویسند که ایران نتوانست چه بکند، صدام چه کرد، چه کرد، هى از این مسائل مى نویسند. ولى واقع مطلب را که اینها عوض نمى کند، واقع مطلب این است که اگر ایران دستش بسته نبود و اسلام دست ایران را نبسته بود، حالا دیگر شهر بصره که هیچ ، شهر بغداد هم برایش چیزى باقى نمانده بود. اما چه کنیم که دست ما بسته است و دست شما باز. شما افسارتان دست شیطان است و او به هر جا که مى گوید عمل مى کنید، و ما افتخار به احکام اسلام مى کنیم . دست ما را بسته است به اینکه نه ، نباید هیچ تعدى بکنید، باید موافق اسلام عمل بکنید.

من امیدوارم که انشأاللّه همه ما، همه بشر هدایت بشوند و این وضعى که الان در بشر هست انشأاللّه متحول بشود به یک وضع صحیحى . و انشأاللّه خداوند این دولت هاى اسلامى را بیدار بکند و آنها را به اسلام متوجه بکند. و امیدوارم که ملت ما را پیروز بکند و ارتش و سپاهیان ما را در جبهه ها پیروز بکند و همه ما را در وفق احکام اسلام و در همه امورمان به طور اسلامى به ما توفیق بدهد که عمل بکنیم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

ص: 260

تاریخ : 2/6/61

فرمان امام خمینى به حجت الاسلام موسوى

جناب حجت الاسلام آقاى حاج سید موسى موسوى دامت افاضاته

بسم اللّه الرحمن الرحیم

همانگونه که قبلا ماموریت داشتید تا به مشکلات مذهبى و اجتماعى اهالى محروم و مستضعف منطقه کردستان رسیدگى نموده و در رفع آنها کوشش نمائید، مقتضى است انشأاللّه تعالى همان ماموریت را با قاطعیت و تلاش بیشترى پیگیرى کرده و با تدبیر و کاردانى خاصى که دارید، در رفع نابسامانى هاى منطقه که معلول بى توجهى و یا دشمنى رژیم منفور گذشته با خلق کرد و ویرانگرى هاى فرقه هاى گمراه و خائن و ویرانگر مى باشد، سعى کافى را مبذول دارید. امید است ارگان ها، نهادهاى دولتى و اهالى محترم آن منطقه ایدهم اللّه تعالى با شما همکارى هاى لازم را بنمایند. از خداى تعالى موفقیت جنابعالى را در این راه مسئلت دارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 261

تاریخ : 3/6/61

فرمان امام خمینى به حجت الاسلام فاکر

جناب حجت الاسلام آقاى محمدرضا فاکر دامت افاضاته

بسم اللّه الرحمن الرحیم

چون به حسب مقتضیاتى جناب حجت الاسلام آقاى طاهرى در خارج از کشور مسافرت مى کنند، جنابعالى به نمایندگى از طرف اینجانب در غیاب ایشان تمام امورى که در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به ایشان محول بوده عهده دار باشید و مسائل فرهنگى و اسلامى را با جدیتى بیشتر پیگیرى نمائید. امید است انشأاللّه در این کار موفق باشید. ضرورى است اقشار مختلف سپاه از فرماندهان و سایر پرسنل با جنابعالى همکارى هاى لازم را بنمایند.

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 262

تاریخ : 61/6/7

بیانات امام خمینى در دیدار با نخست وزیر و اعضاى هیأت دولت جمهورى اسلامى

متصدیان امور، از قشر مرفه نیستند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من یک نکته اى عرض مى کنم و این براى این نیست که از دولت یا از ارگان هاى دیگر تعریف کنم ، این یک واقعیتى است که من عرض مى کنم و شاید شماها هم مطلع هستید و توجه دارید. یکى از عنایات بزرگى که خداى تبارک و تعالى به جمهورى اسلامى و این نهضت اسلامى عنایت فرموده این است که متصدیان امور، چه آنهائى که در مجلس خدمت مى کنند و چه آنهائى که در دولت خدمت مى کنند، چه آنهائى که در ارتش هستند، همه اینها از آن قشر مرفه نیستند، از آن قشرى که همه توجه شان به این است که براى خودشان مقام درست کنند و براى خودشان کارهائى انجام بدهند ولو برضد خلق باشد.

شما اگر توجه کنید به حکومت هائى که در تاریخ بوده است و خصوصا در این پنجاه سال ، ملاحظه مى کنید که آنهائى که در راس امور بودند، آنها از این ملک ها و سلطنه ها و عرض مى کنم که از این سنخ مردم و به اصطلاح از اشراف بودند. وقتى که اشراف (به قول خودشان ) و اعیان و متمکنین و یال و کوپال دارها متصدى امور یک کشور شدند، قهرا اینها مردم را به حساب نمى آورند، این یک امر قهرى است و در مقابل یک قدرتمند بزرگتر از خودشان خاضعند و در مقابل ضعفا و ملت خودشان جابر و ستمگر. شما اگر ملاحظه فرموده باشید، معامله این دولت هائى که ما داشتیم سابق ، با مردم مقایسه کنید و معامله شان را با سفارتخانه هاى خارجى ، با سفارتخانه هاى خارجى ، اینها شخصیت خودشان را بکلى (شخصیت هم نداشتند) بکلى از دست مى دادند و آن چیزى که در ذهن من است ، یکى از سفرا (حالا یا سفیر انگلیس بود، یا یک جاى دیگر) آن صدراعظم وقت را پاشد گلویش را گرفت توى اتاق و زد او را به دیوار. در مقابل او آنها سپرانداختند، لکن در مقابل مردم ، آنقدر به مردم ظلم مى کردند و آنقدر به خیال خودشان به بزرگى و امثال ذلک رفتار مى کردند، که همه مى دانید. وقتى بنا شد که متصدى یک امور کشورى قشر اشراف (به اصطلاح

ص: 263

خودشان ) اعیان ، مرفه ها و صاحب اموال و نمى دانم پارک و اتوموبیل ها و کذا و کذا، یا آنوقت کالسکه ها و آن حرف ها باشد، این یکى از مصیبت هاى بزرگى است که در یک ملت هست ، سرچشمه همه مصیبت هائى که ملت ها مى کشند این است که متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان (به اصطلاح خودشان ) از آنها باشد. و آنها اینطور هستند، اشراف و اعیان اینطور هستند که تمام ارزش ها را به این مى دانند که آنجائى که زندگى مى کنند بهتر از دیگران باشد، آن رفتارى که مردم با آنها مى کنند، رفتار عبید با موالى باشد، تمام افکارشان متوجه به این مسائل است . باید حتما چند تا پارک داشته باشد، چند تا باغ داشته باشد در شمیران ، در تهران در کجا، تا اینکه بشود یک نفر آدم عرض مى کنم که نخست وزیر یا یک نفر آدم وزیر کذا. و اینها وضع روحى شان ، به حسب نوع ، وضع روحى شان اینطور بود که چون قدرت را، تمام ارزش ها را به قدرت مى دانستند، تمام ارزش ها را به قدرت مالى مى دانستند، به قدرت هاى دیگر مى دانستند، در مقابل قدرت بالاتر از خودشان خاضع و عبد بودند، در مقابل ضعفائى که قدرت ندارند، فرمانفرما و حکومت بودند. این وضع طبیعى این است که یک قشر اشراف و اعیان (به اصطلاح خودشان ) و مرفه ، به یک کشورى حکومت کنند و قابل اجتناب نیست این . وقتى حکومت آنطور شد، دیگر نمى شود این را کسى خیال کند که قابل این است که این با مردم چه جور باشد، از آن ور با دولت خارجى چه جور باشد. مقابل آنها از باب اینکه مى دیدند آنها قدرتشان بیشتر است ، خاضع بودند. هرجائى که توهم مى کردند که به قدرتشان یک قدرت بالاترى یک صدمه اى بزند، مقابل او لنگ مى انداختند و همه جور تواضعى مى کردند براى اینکه آنجا را به دست داشته باشند. به مردم هر چه گذشت ، گذشت و هر چه خواستند بکنند با مردم .

این یکى از الطاف بزرگ خدا بود که حکومت جمهورى اسلامى را و متصدیان امور اسلامى را از قشر مرفه و از آن اشراف و اعیان و سلطنه ها و ملک و اینها قرار نداد. و این اسباب این شد و مى شود که وقتى که بنا شد که یک اشخاصى زندگى شان یک زندگى عادى باشد و ارزش را در این زندگى هم ندانند، ارزش را به ارزش انسانى ، ارزش اسلامى بدانند، ارزش اخلاقى بدانند، اگر یک حکومتى ارزش هایش اینطور ارزش باشد که ارزش اسلامى باشد، بخواهد خدمت به نوع خودش بکند، خودش را خدمتگزار بداند، اگر دیدش این باشد، قهرا ملت با اوست و قهرا نمى تواند یک قدرت خارجى او را تحت تاثیر قرار بدهد. همیشه قدرت خارجى براى اینکه بر مردم مسلط بشود، این بالاترى ها را مى ترساند. آنها هم از باب اینکه تمام توجه شان به این بود که در بین ملت قدرتمند باشند، داراى یال و کوپال باشند، آنها را تسلیم مى شد براى اینکه به اینها ظلم بکند. این وضع طبیعى اینجور حکومت است . و وضع طبیعى حکومتى که از قشر غیر مرفه است ، از خود این مردم درست شده است ، وضع طبیعى اش این است که با مردم باشد و خدمت بکند و ارزش را، ارزش جاه و مقام نداند.

ارزش مقامات ما، در خدمتگزارى به مردم است

شما مى دانید که در جمهورى اسلامى مقامات آن معنى که در سابق داشت از دست داده ، نه رئیس جمهورش و نه نخست وزیرش و نه سایر وزرایش اینطور نیست که خیال بکنند، خودشان خیال بکنند که ما یک مقام بالائى ، والا مقام هستیم و ما حضرت اشرف هستیم و نمى دانم کذا. اینجور نیست . آنها مى بینند که ارزششان در بین جامعه ، در همه جا این است که خدمت بکنند، خدمتگزار باشند، نه ارزش به

ص: 264

این است که به مردم حکومت کنند. در جمهورى اسلامى این معنا که هم مقامات آن مقاماتى که سابق تخیل مى شد، نیست و هم صاحب اشخاصى که متصدى امور هستند، آن اشخاصى که در یک خانواده اشرافى بزرگ شده باشند و یک زندگى چه کرده باشند و نتوانند بسازند با مردم ، نتوانند بسازند با یک زندگى عادى ، آنطور هم نیستند. من فیلمى که دیشب از مرحوم رجائى گذاشته بودند و منزلش را نشان مى دادند، یک دفعه دیگر هم مثل اینکه دیدم این را، بعضى از اشخاصى که پیش من بودند مى گفتند ما رفتیم منزل آقاى رجایى ، این خوب نشان مى داد، آنجا به این اندازه نیست ، واقع مطلب اینطور نیست ، این یک چیز بزرگى کانه نشان دارد مى دهد و حال آنکه ما که رفتیم منزلشان دیدیم نه ، مساله اینطور هم نیست . وقتى بنا شد که یک نفر رئیس جمهور شده ، یا یک نفر نخست وزیر است ، آقا منزلش آنطورى است و وضع مادیش اینطورى است ، این دیگر نمى شود که از یک قدرت بزرگى بترسد. براى چه بترسد؟ این را که از او نمى گیرند. آن باید بترسد که مى خواهد چپاول کند و مى خواهد یک حکومت کذائى بکند، آن باید بترسد، اما رجائى (خدا رحمتش کند) و امثال اینها و باهنر و اینهائى که ما از دست دادیم ، که اینطور نبودند که زندگى شان جورى باشد که مبادا یک وقتى از دست ما برود، خاضع بشوند پیش دیگران و براى اینکه زندگى را بیشترش بکنند زورگوئى کنند به مردم .

این یک عنایتى است که خداى تبارک و تعالى به این ملت کرد و از خود مردم ، از خود این توده ها از بازار نمى دانم از کجاها و خانه ها، افراد منبعث شدند و حکومت تشکیل دادند. وقتى از بازار، مردم حکومت را تشکیل دادند، مى دانند که بازار وضعش چه جورى است . وقتى که از بین خود مردمى که مرفه نیستند، اینها آمدند و خودشان هم نظیر آنها هستند، اینها به درد دل مردم مى توانند برسند. من اینکه عرض مى کنم ، نمى خواهم از شما تعریف کنم ، براى اینکه مى ترسم تعریف کنم . این براى این است که تنبه بدهم ، تنبه بدهم به اینکه تا وضع اینطورى است ، حکومت برقرار است ، حکومت اسلامى برقرار است . تا وضع دولت ، مجلس نمى دانم ارتش ، روساى ارتش ، فرماندهان همه جا این وضع است که مى بینیم الان و مشاهده مى کنیم ، شما خوف از اینکه یک آسیبى این جمهورى اسلامى به آن برسد، از این خوف نداشته باشید. شما هر چه خوف دارید، از خودتان بترسید، از اینکه مبادا خداى نخواسته مسیر، یک مسیر دیگر بشود و راه ، یک راه دیگرى باشد و توجه به این چیزى که الان هست ، از دست برود و مردمى بودن از دستتان برود. از این بترسید که اگر خداى نخواسته یک وقت این قضیه پیش آمد و شما از آن مردمى بودن بیرون رفتید و یک وضع دیگرى پیدا کردید و خیال کردید حالائى که من نخست وزیرم ، حالائى که من رئیس جمهورم . حالائى که من وزیر کذا هستم باید چه و چه و چه باشم ، آنوقت بدانید که آسیب مى بینید، یعنى آنوقت است که خارجى ها به شما طمع مى کنند. آنها مى دانند که از چه راه باید یک کشورى را به تباهى بکشانند، آنها مى دانند که باید از راه خود حکومت ، از راه خود دولت ، از راه خود مجلس ، از راه خود اینها، این کارها را انجام بدهند، آنها مى دانند که ریختن در یک کشور یا نمى دانم چه کردن ، با وضعى که اینجور کشورها دارند، این نمى شود. اینها تجربه اش را در افغانستان کردند. در افغانستان با اینکه دولتش با آنهاست و حزب ها و

ص: 265

خیلى از حزب ها شاید با آنها باشند، لکن چون یک توده اى دارد، آنجا، توده اى که مسلمانند، متوجهند و مخالف با قدرت ها هستند، چون این هست در آن ، موفق نشدند به اینکه آن کارى که مى خواستند، بکنند، هر روز هم رو به شکست است . اینها تجربه ها را دارند، مى دانند قضیه چه جور است ، مى دانند که یک ملتى که همه شان در مقابل همه چیزهائى که درشان وارد مى شود، ایستادگى کردند و مى کنند، ملتى که بچه اینقدریش ، دیروز یک بچه اى قد این آقا کوچولو، به حد ده سال و اینها نبود، اینجا گریه مى کرد که ، گریه مى کرد که شما دعا کنید من شهید بشوم . یک ملتى اینطورى ، زنش اینطور، مردش اینطور، پیرش آنطور، جوانش آنطور، اینها مى دانند با این ملت نمى شود با فشار و زور و سرنیزه رفتار کرد. قهرا آنها مى خواهند یک نقشه اى بکشند، حواسشان هم خیلى جمع است و خیلى هم حوصله و صبر دارند. آنها براى پنجاه سال دیگر، براى سى سال دیگر حالا نقشه درست مى کنند، حالا نقشه مى کشند که سى سال دیگر نتیجه بگیرند. یعنى اگر خداى نخواسته دانشگاه ما یک انحرافى پیدا بکند، بعد از سى سال نتیجه اش را آنها مى گیرند. اگر در دانشگاه ما یک اشخاص غیراسلامى امثال اینها وارد بشود، اشخاصى که انحراف دارند وارد بشود، ولو حالا نتوانند کارى بکنند (حالا هم عجله ندارند که کارى بکنند) کم کم همین دانشگاهى ها را تبلیغ مى کنند، صحبت مى کنند، چه مى کنند، چه مى کنند، هوا خورشان مى کنند، بالاخره هم مقدرات یک مملکت بعد از این دوره با آنهاست . آنها وقتى مقدرات یک دولت را و ملت را در دست گرفتند، با یک انحرافى در دست گرفتند، آنوقت هست که اینها نتیجه مى گیرند، با دست خود اینها نتیجه مى گیرند.

شما باید کوشش کنید همه تان ، هر کس در هر وزارتخانه هست باید کوشش کند که اجزأ آن وزارتخانه ، افرادى که در آن وزارتخانه هست ، وضع روحیش جورى باشد که با مردم بسازد، مردم باز احساس نکنند که در این وزارتخانه هم وقتى ما بخواهیم کارمان را به وزیر بدهیم ، باید یک مدتى دم در بایستیم و یک مدتى آن مامور و آن مامور و آن مامور تا برسانند ما را به آنجا، آنجا هم پشت دربایستیم . نه ، این وضع اگر یک وقت خداى نخواسته دیدید دارد اینطور مى شود، بدانید که دارید رو به تباهى مى روید، قدم دارید بر مى دارید رو به تباهى . آن روزى شما قوى هستید که این بقال سرمحله و آن مومن توى مسجد و آن کسى که در جاهاى بزرگ و اعیان و اشراف فرض کنید هست ، براى شما اینطور نباشد که براى او یک کارى بکنید، براى این نکنید. اینها را مقدم بر آنها بدانید، اینهائى که شما را به وزارت رسانده اند، با اینکه وزارت الان یک چیز مهمى نیست پیش شما، اینهائى که قدرتمندها را بیرون کردند، اینهائى که همه آن اشخاصى که مقدرات یک کشور در دستشان بود و ما را و شما را و همه کشور را به تباهى کشیده بودند، آنها را بیرون زدند، اینها را باید ما قدرشان را بدانیم ، یعنى نگه شان داریم . براى خدا، براى اسلام ، براى حیثیت خودتان ، براى حیثیت کشورتان باید این سر و پا برهنه ها را نگه شان دارید. اینهائى که بعد از همین که هر شهیدى شما پیدا مى کنید، آنطور برایش تظاهر مى کنند، آنطور برایش عرض بکنم به سر و سینه خودشان مى زنند، که مى بینید نشان مى دهند، یک همچو ملتى را باید با همین وضع نگه داشت و آن به دست امثال شماست که اینطور باقى بماند. اگر یک

ص: 266

وقت سرخورده بشوند. از دولت و خیال کنند که دولت دارد براى خودش یک کارهائى انجام مى دهد و براى ما نیست و چطور، آنوقت هست که شما هر کدامتان خداى نخواسته از بین بروید، یک کسى برایتان فاتحه نمى خواند.

شما کارى بکنید که بعد از مردنتان هم اینطور وضع مردم باشد با شما، بعد از شهادت هم اگر نصیبت تان شد، مردم با شما اینجور باشند. پیش خدا این ارزش دارد. وقتى خداى تبارک و تعالى دید که یک جمعیتى ایستادند و فریاد مى زنند، توى سرشان مى زنند که رجائى چه ، خدا به رجائى رحم خواهد کرد. اگر خداى نخواسته هم آن یک اشکالاتى در آن باشد، به همین ، خدا رحم مى کند. خوب ، مومن ، چهل تا مومن شهادت بدهند به خوبى یک کسى ، خدا قبول مى کند این را، براى اینکه یک آدمى است که چهل نفر مومن این را به خوبى شناخته اند وقتى به خوبى شناختند، خداوند عفو مى کند. فرضا از اینکه یک جمعیت هائى اینطورى بریزند در خیابان و آنطور و به سر و سینه شان بزنند براى آنها، ارزش آقاى رجایى ، ارزش آقاى باهنر، ارزش آقاى بهشتى و ارزش این ائمه جمعه مظلوم ما به این نبود که یک مثلا دستگاهى دارد، ارزششان به این بود که خودى بودند، با مردم بودند، براى مردم خدمت مى کردند، مردم احساس کرده بودند که اینها براى آنها دارند خدمت مى کنند و لهذا آنهمه تبلیغاتى که با دست هاى فاسد برضد مرحوم بهشتى بالخصوص آنقدر کارها کردند و نسبت به مرحوم رجائى هم ، آن آدم فاسد آنقدر پافشارى کرد و اذیت کرد، مردم اعتنائى هیچ به او نکردند و همانطور با آنها رفتار کردند، مردم همانطور آن تلافى هائى که در آنوقت سر آن مظلوم درآمد، مردم درست کردند، بعد از فوت ایشان آنطور کردند. و همه شما باید وضعتان یک همچو وضعى باشد و من امیدوارم که همه این وضع را توجه به آن بکنید و حفظش بکنید. بخواهید اسلام حفظ بشود، این وضع را باید حفظ بکنید. بخواهید که ایران حفظ بشود، همین را باید حفظش کنید. بخواهید خودتان محفوظ بمانید، همین را باید حفظ کنید. بالاخره این وضع فعلى که شما دارید باید رو به بهترین بروید، هى بروید سراغ اینکه یکدیگر را اسلامى کنید. اینکه من عرض کردم که باید امور اسلامى باشد، حالا هم عرض مى کنم ، این کارهائى که شما مى گوئید که مى روند جنگل ها را چیز مى کنند، اینها کارهاى غیر اسلامى است ، من مى گویم باید اسلامى باشد. اگر چنانچه یک کسى تخلف کرد از مقررات دولت ، این غیر اسلامى است ، آن هم باید اسلامى بشود. یعنى باید دولت با قدرت ، آن کسى که تخلف مى کند از آن چیزهائى که دولت براى حفظ نظام دولت قرار داده است ، آنها را باید با قدرت جلویش را بگیرد، براى اینکه آن غیر اسلامى است ، من مى گویم اسلامى باید بشود. بریدن درخت هاى کشور را و به تباهى کشیدن جنگل ها را، این غیر اسلامى است ، باید جلویش گرفته بشود. تخلف از مقررات خیابان ها و رفت و آمدها، این غیر اسلامى است ، باید باید جلویش را بگیرید. اگر یک کسى اعتنائى به چراغ سرخ نکرد، این غیر اسلامى عمل کرده و این را باید تعقیبش کرد و به دست دادگاه سپردش . حالا هم من عرض مى کنم اسلامى که ، اسلام که با نظم مخالف نیست ، اصلا اسلام مى خواهد نظم حفظ بشود، نظام حفظ بشود. کلیه امور مربوط به نظام ، این اسلام است و اگر یک چیزى تخلف از نظام کرد، این برخلاف اسلام

ص: 267

است و جلوگیرى لازم است .

ارزش انسان به این است که توجه کند که چه باید در مقابل خداى تبارک و بندگان خدا بکند

و من باز هم به آقایان عرض مى کنم که توجه بکنید که مقام ، شما را نگیرد. شما یک ارزش انسانى انسان به مقام نیست ، به این نیست که من نخست وزیرم ، من رئیس جمهورم ، من رئیس مجلسم ، من وکیل مجلسم . اینها ارزش نیست . ارزش انسان به این است که توجه بکند که چه باید در مقابل خداى تبارک و بندگان خداى تبارک و تعالى بکند، چه تکلیفى انسان دارد در مقابل خدا و در مقابل بندگان خدا که از خدا هستند. این ارزش است . مادامى که شما این ارزش را حفظ بکنید، ارزش اسلامى و انسانى را حفظ کرده اید. و اگر از این ، انحراف حاصل بشود، شما هم هر مقامى پیدا کنید، در علم بشوید بالاترین علما، در زهد هم هر چه مى شوید، بشوید اما ارزش را از دست داده باشید، شما نه پیش خدا دیگر ارزش دارید، نه پیش خلق خدا. باید فکر این معنا بکنید که خدمت کنید به کشور خدمت کنید به ملت که بعد از خود شما که انشأاللّه حالا طولانى باقى مى مانید، مثل مرحوم رجائى که مردم اینطور برایش به سر و سینه مى زنند، مردم شهادت فعلى و عملى بدهند بر اینکه شما خوبید، تا خداى تبارک و تعالى در محضرش شما را قبول کند براى اینکه آدمى بوده است که یک عده اى شهادت دارند مى دهند، عملا توى سرشان مى زنند از رفتن او.این شهادت فعلى است بر اینکه این آدم مقبول است و خداى تبارک و تعالى همین طور قبول مى کندو اگر گناهى هم داشته باشید، به همین مى گذرد خداى تبارک و تعالى . و من امیدوارم که شما همه تان همین طورى که سیره انبیا بوده است ، که سیره انبیا براى این بوده است که در مقابل طاغوت محکم مى ایستادند و در مقابل ضعفا و فقرا و مستضعفین و مستمندان فروتن بودند، آنطورى که وقتى عرب وارد مى شود در مسجد رسول اللّه ، مى گوید کدام یکى تان هستید. در وقتى که رسول اللّه آنوقت حکومت بود، آنوقت در مدینه بودند، در مدینه تشکیل حکومت بود بساط، لکن وضعش اینطورى بود، از آن طرف در مقابل هیچ قدرتى خاضع نبود براى اینکه او خدا را مى دید. کسى که توجه دارد به اینکه قدرت هر چه هست مال خداى تبارک و تعالى است و دیگران هیچ نیستند، این دیگر نمى تواند خاضع بشود در مقابل یک قدرتمندى .

شما ملاحظه کرده اید، تاریخ مرحوم مدرس را دیده اید که یک سید خشکیده ء لاغر عرض مى کنم لباس کرباسى (که یکى از فحش هائى که آن شاعر به او داده بود، همین بود که تنبان کرباسى پوشیده ) یک همچو آدمى در مقابل آن قلدرى که هرکس آنوقت را ادراک کرده مى داند که زمان رضاشاه غیر زمان محمدرضا شاه بود، آنوقت یک قلدریى بود که شاید تاریخ ما کم مطلع بود، در مقابل او همچو ایستاد، در مجلس ، در خارج فلان که یک وقت گفته بود سید چه از جان من مى خواهى ؟ گفته بود که مى خواهم تا تو نباشى ، مى خواهم تو نباشى . این آدم که مى آمد (من درس ایشان یک

ص: 268

روز رفتم ) مى آمد در مدرسه سپهسالار که مدرسه شهید مطهرى است حالا، درس مى گفت ، من یک روز رفتم درس ایشان ، مثل اینکه هیچ کارى ندارد، فقط طلبه اى است دارد درس مى گوید. اینطور قدرت روحى داشت ، در صورتى که آنوقت در کوران آن مسائل سیاسى و چیز بود که باید حالا بروند مجلس و آن بساط را درست کند. از آنجا، پیش ما، رفت مجلس ، آنوقت هم که مى رفت مجلس ، یک نفرى بود که همه از او حساب مى بردند. من مجلس آنوقت را هم دیده ام ، کانه مجلس منتظر بود که مدرس بیاید. با اینکه با او بد بودند ولى مجلس کانه احساس نقص مى کرد وقتى مدرس نبود. وقتى مدرس مى آمد مثل اینکه یک چیز تازه اى واقع شده . این براى چه بود؟ براى اینکه یک آدمى بود که نه به مقام اعتنا مى کرد و نه به دارائى و امثال ذلک ، هیچ اعتنا نمى کرد، نه مقامى او را جذبش مى کرد. ایشان وضعش اینطور بود که (براى من نقل کردند این را که ) داشت قلیان خودش را چاق مى کرد، خودش اینطور بود، فرمانفرماى آن روز (حالا که من مى گویم فرمانفرما، شما به ذهنتان نمى آید که یعنى چه ) فرمانفرماى آن روز وارد شده بود منزلش ، گفته بود که به او حضرت والا من قلیان را آبش را مى ریزم تو این را، آتش سرخ کن را درست کن ، یا بعکس . از اینجا همچو او را کوچک مى کرد که دیگر نه ، طمع دیگر نمى توانست بکند. وقتى اینطور با او رفتار کرد که بیا این آتش سرخ کن را گردش بده ، آن آدمى که همه برایش تعظیم مى کردند، همه برایش چه مى کردند، این وقتى اینطورى مى رسیده ، این شخصیت ها را اینطورى از بین مى برد که مبادا طمع کند که از ایشان چیزى بخواهد. من بودم آنجا که یک کسى یک چیزى نوشته بود، زمان قدرت رضاشاه ، زمانى که آنوقت باز شاه نبود، آنوقت یک قلدر نفهمى بود که هیچ چیز را ابقا نمى کرد، یک کسى آمد گفت من یک چیزى نوشتم براى عدلیه ، شما بدهید ببرند پیش حضرت اشرف (یک همچو تعبیرهائى ) که ببینند. گفت ، رضاخان که باز نمى داند اصلش عدلیه را با (الف ) نویسند یا با (علیه السلام) مى نویسند، من بدهم این را او ببینند؟ نه اینکه این را در غیاب مى گفت ، در حضورشان هم مى گفت . اینجورى بود وضعش . این چه بود؟ براى اینکه وارسته بود، وابسته به هواهاى نفس نبود، ععع (اتخذ هوى اللّه ) عععع نبود. این ، هواى نفسانى خودش را اله خودش قرار نداده بود، این اله خودش را خدا قرار داده بود. این براى مقام و براى جاه و براى وضعیت کذا نمى رفت عمل بکند، او براى خدا عمل مى کرد. کسى که براى خدا عمل مى کند، وضع زندگیش هم آن است ، دیگر از آن وضع بدتر که دیگر نمى شود برایش ، براى چه دیگر چه بکند، از هیچ کس هم نمى ترسید. وقتى که رضا شاه ریخت به مجلس که چیز مى کردند، فریاد مى زدند آن قلدرهاى اطرافش که زنده باد کذا و زنده باد کذا، مدرس رفت ایستاد و گفت که مرده باد کذا، زنده باد خودم . خوب ، در مقابل او شما نمى دانید حالا، در مقابل او ایستادن یعنى چه و او ایستاد. این براى این بود که از هواهاى نفسانى آزاد بود، وارسته بود، وابسته نبود.

تمام وابستگى ها وابستگى است که انسان به خودش دارد

تمام وابستگى ها وابستگى اى است که انسان به خودش دارد، تمام وابستگى ها از خود آدم پیدا

ص: 269

مى شود. وقتى انسان وابسته است ، نفسش وابسته است به جهاتى که مال خودش است ، به نفسیت خودش ، به وضعیت خودش ، این تمام وابستگى هائى که در خارج هم برایش پیدا مى شود از منشاش اینجاست . وقتى این وابستگى باشد، اگر بخواهند برایش تحمیل کنند، چون این وابستگى هست ، تحمیل مى کند، قبول مى کند. وقتى ببینند یک چیزى با این آمالى که دارد مخالف است ، اگر نکند، یک وقت به هم مى خورد، این خاضع خواهد شد. اگر انسان از این وابستگى وارسته شد، آزاد شد از این ، این دیگر آزاد است ، این دیگر از کسى نمى ترسد، همه قدرت هاى عالم جمع بشوند، این نمى ترسد، براى اینکه آخرش این است که من از بین مى روم ، دیگر بالاتر از این که نیست ، همانى که الان ملت ما دنبالش دارند مى روند که بیائید دعا کنید من شهید بشوم . روزى چند نفر شاید من اینجا بعضى روزها مى بینم که مى گویند که دعا کنید من شهید بشوم . من مى گویم دعا مى کنم شما پیروز بشوید انشأاللّه . انشأاللّه خداوند همه شما را موفق کند، موید کند و همه آن اشخاصى که به شهادت رسیدند و براى این ملت خدمت کردند مثل مرحوم رجائى که این روز، این روزها سالش است ، مرحوم باهنر و دیگر اشخاصى که از همین قبیل بودند و رفتند از دست ما و البته ما خیلى ضرر دیدیم ، لکن باز همان مساله است . جانشین آنها براى این بود که ملت بود، مردم بودند، اعیان و اشراف نبودند. آنوقت اگر یک نخست وزیر را مى کشتند، یک بساطى مى شد، شاه مردگى همان و به هم ریختن سرتاسر ایران . اینطور بود، تا شاه مردگى مى شد سرتاسر ایران به هم مى خورد. حالا رئیس جمهورش نباشد، خوب ، نبود، یکى دیگر بسم اللّه ... همه ایران بهشتى است . خوب ، مردم طرحشان این است که بهشتى از خود ماست ، یک چیز خارجى نیست ، از خارج یک چیزى صادر نکرده ایم ، وارد نکرده ایم ، از خود ما هست ، خود ما یکى مان رفت یکى دیگر مى آید. رجائى رفت یکى دیگر مى آید، آن هم برود یکى دیگر مى آید. هر کدام از ماها و شماها بروند، یکى دیگر مى آید. اینجورى است وضع ایران امروز و این وضع را باید ما حفظ کنیم ، دعا کنیم که خداوند این وضع را براى ما حفظ کند و با حفظ این ، هر یک از ما از بین برویم جا داریم ، عوض داریم ، مى آیند جایش را پر مى کنند و اگر اینطور نباشد، یک وقتى به طور سابق بشود، دیگر آنجا جورى است که وقتى یکى رفت به هم مى خورد اوضاع . خدا انشأاللّه همه شما را حفظ کند و همه ما را موفق کند که به احکام اسلام عمل کنیم و وزارتخانه هایمان را اسلامى کنیم و افراد اگر چنانچه خداى نخواسته منحرفند، این افراد منحرف را نصیحت کنیم ، اگر نمى شود، عوض کنیم و لازم نیست که هر منحرفى اینجا باشد، خوب ، برود یک کار دیگرى بکند. انشأاللّه موفق و موید باشید.

ص: 270

تاریخ : 8/6/61

پاسخ امام خمینى به تلگرام آیت اللّه العظمى گلپایگانى

حضرت آیت اللّه آقاى گلپایگانى دامت برکاته _ قم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

تلگرام شریف که حاوى بشارت سلامت وجود مبارک بود، موجب تسلى خاطر گردید. خداوند متعال را شکرگزارم که سلامت را به جنابعالى اهدا فرمود تا ملت شریف از برکات وجود محترم برخوردار باشند. امید است از ادعیه خالصه آن حضرت اینجانب و جمهورى اسلامى و متصدیان آن بهره مند گردیم .

صحت کامل جنابعالى را از خداوند متعال خواستارم .

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 271

تاریخ : 61/6/9

بیانات امام خمینى در دیدار با رئیس و نمایندگان مجلس شوراى اسلامى ، فرماندهان سپاه پاسداران ، علماى پاوه و اورامانات ، گروهى از سفرا و کارداران و اعضاى اتحادیه انجمن هاى اسلامى دانشجویان ایرانى در هند

اساس این گرفتارى هائى که بشر به آن مبتلاست ، حب نفس است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من هم متقابلا به آقایان تبریک این عید سعید را عرض مى کنم و امیدوارم که خداوند این اعیاد را بر مسلمین و بر ملت شریف ایران مبارک فرماید و مستضعفان جهان را بر مستکبران غلبه دهد که آن روز عید بزرگ مبارکى خواهد بود و امیدوارم که حاصل بشود یک همچو روزى . من عرض مى کنم که اساس این گرفتارى هائى که بشر به آن مبتلا هست ، از زمان آدم صفى اللّه تا امروز و از امروز تا روز حشر، آنکه بشر به آن مبتلا هست و اساس تمام فسادها و جنگ ها و ظلم ها و تعدى ها و تجاوزها بر آن محور است ، اساسش حب نفس است که شعبه هائى از این حب نفس و مظاهرى دارد که اگر ملاحظه بفرمائید، این مظاهر که پایه اش حب نفس است ، بشر را به تباهى کشیده و مى کشد و انبیا هم براى اصلاح این امر آمده اند و مع الاسف آنطورى که آنها مى خواستند، موفق نشده اند و گمان ندارم که هیچ کس موفق بشود. یک شعبه از این و یک مظهرى از این حب نفس ، حب ریاست است ، حب جاه است ، حب غلبه است . از اول عالم تا حالا از این قدرت هاى جابر هر چه به مردم رسیده است ،از این حب اشتهار، ریاست ، حب قدرت و از اینها بوده است که اساسش همان حب نفس است ، الان هم که ما در یک وضعى باقى هستیم در دنیا که همه مى دانید دنیا الان چه خبر است و بر بلاد مسلمان ها چه مى گذرد و بر کشورهاى مظلوم چه ظلم ها واقع مى شود، اساس همه اینها همان حب مسند و ریاست است . حب قدرت است که آمریکا را وادار مى کند که این جنایت هایى که در طول تاریخ بیسابقه است ، انجام بدهد و حب سلطه و ریاست است که شوروى را برمى انگیزد که اینطور با مردم دنیا و مظلومین دنیا رفتار کند و حب نفس است که کشورهاى اسلامى ، سران کشورهاى اسلامى در مقابل جنایاتى که از این قدرت ها واقع مى شود و از وابستگان آنها واقع مى شود، بى تفاوتند. اگر چنانچه این حب نفس در این سران کشورهاى اسلامى نبود و این حب جاه و قدرت نبود، با این فجایع که واقع شده است ، با این ظلم که واقع شده است بر ایران و بدتر از او بر لبنان ، نمى نشستند و تماشا کنند. همه ترس از این دارند که این قدرت تخیلى که باید بگویم که هیچ ارزش ندارد، ازشان گرفته بشود، از این جهت آنطور خاضع شدند در مقابل امریکا و بدتر از او و فجیع تر از او در مقابل اسرائیل که الان همه جست و

ص: 272

خیزهائى که در این ، اکثر این کشورهاى اسلامى مى شود، براى این است که اسرائیل را به رسمیت بشناسند و آن قرار کمپ دیوید را تحکیمش ببخشند. اگر حب این چند روز ریاست ، این چند روز سلطه نبود، هر انسانى ادراک این معنا را مى کند که مثل اسرائیل بر بلاد مسلمین اینطور رفتار کند و اینطور جسورانه در مقابل همه ، همه را تحقیر کند. ننگى بر چهره این کشورهاى اسلامى نقش بست که هیچ چیز این ننگ را نمى تواند بزداید، مگر اینکه توجه بکنند، مگر اینکه منقلب بشوند، متحول بشوند. و ننگى که بر همه این کشورهاست این است که با علم به اینکه دارند خلاف مى کنند، به صدام کمک مى کنند که صدام ، اسلامى که در ایران دارد پاى مى گیرد انشأاللّه ، این آدم ، این را زایل کند و همه کوشش شان بر این معناست . بعضى تصریح مى کنند و بعضى هم خلافش را مى گویند و دروغ مى گویند. اگر این حب جاه نبود که ارث شیطان است و از اول شیطان براى همین خصیصه اى که داشت ، مطرود شد و چون خودش را از آدم بالاتر مى دانست و خودش را نار مى دانست و آدم را طین و آن نورانیت آدم را ادراک نکرده بود، موجب این شد که مطرود شد و قسم خورد که همه را مطرود کند، یعنى همه بشر را و الان دارد او موفق مى شود در مقابل همه انبیا. این حمله اى که صدام به ایران کرد، خوب ، همه مى دانید که براى این بود که سردار قادسیه بشود و آن مسائل و این حمله اى که اسرائیل بر لبنان در مقابل چشم همه مسلمانان منطقه و دولت هاى منطقه کرد، همه مى دانید که براى قدرت طلبى و جاه طلبى و آمریکا هم همین و همه قدرت ها هم همین و این ممکن است که در شما هم پیدا بشود، در ما هم پیدا بشود. شیطان فقط نمى رود سراغ صدام و امریکا و شوروى ، او همه جا هست و مظاهر شیطان که نفس اماره خود ما هست ، پیش همه هست . اگر چنانچه یک وقت دیدید که حب این را دارید که به مردم زور بگوئید، حب این را دارید که مردم پیش شما خاضع باشند، بدانید که از آن حظ شیطانى پیشتان هست و این حظ شیطانى است که پیش قدرتمندها هست و قدرتمندها را آنطور جسور مى کند و همین حظ شیطانى پیش آنهایى که خاضع در مقابل این قدرتمندان مى شوند، با اینکه امکانات اینکه در جلوى آنها بایستند دارند، این همان حظ شیطانى است ، همان است که شیطان را با آدم درگیر کرد و مطرود شد و حرف خدا نشنید و امر خدا را نشنید و این را نفهمید که اطاعت امر خدا قضیه سجده بر آدم نیست ، سجده بر خداست . مع الاسف در بین این دولت هاى اسلامى به اصطلاح و سران این دولت هاى اسلامى به این امر مبتلا هستند. اگر چنانچه این قدم را برداشته بودند که حب این ریاست را کم کرده بودند یا موفق مى شدند زایل مى کردند، ممکن نبود که بدون تفاوت بنشینند و اینطور بار ذلت بکشند.

یک وقت امریکا بر مردم غلبه مى کند و شوروى غلبه مى کند، یک وقت اسرائیل غلبه مى کند، اسرائیل امروز فرمانفرماى این بلاد اسلامى دارد مى شود و اگر این بى تفاوتى و این کمک و این طفره زدن براى اینکه بشناسند اسرائیل را به رسمیت ، اگر این به نتیجه برسد، او فرمانفرماى همه شان خواهد شد و همین طور که حالا تحقیرشان کرد و ذلیلشان کرد در مقابل خودش به امر امریکا، به طرح امریکا، این مطلب توسعه پیدا مى کند و در همه جا ریشه مى دواند. مکرر این مساله ذکر شده است که اسرائیل قناعت نمى کند به آنجائى که هست ، قدم قدم پیش مى رود و هر قدمى که رفت ، هى مى گوید ما

ص: 273

کارى نداریم ، ما همین هست ، فردا قدم بالاترى بردارد. امروز لبنان است ، فردا خداى نخواسته سوریه ، پس فردا عراق است و همین طور.

و مع الاسف این دولت ها به جاى اینکه در مقابل این آدم و این غیر انسان قیام کنند، نهضت کنند، اتفاق حاصل کنند براى جلوگیرى ، یک انکار هم نکردند، الان هم جست و خیز مى کنند براى اینکه تثبیت کنند مقام او را و این یک ننگى است که در کشورهاى اسلامى بر چهره همه است ، بر سران ، بیواسطه و بر مردم کشورها هم که سران را اینطور به جاى خودشان گذاشتند که هر کارى مى خواهند بکنند و هر ذلتى مى خواهند براى اسلام و مسلمین تهیه کنند و جلو اینها را نگرفتند، بر آنها مع الواسطه . ما این مصیبت ها را به کجا باید ببریم ؟ ما را مبتلا کردند به جنگ عراق ، توطئه دیدند که ما برویم سراغ اسرائیل تا عراق تقویت بشود، آنوقت عراق و اسرائیل بیایند سراغ ما. ما این توطئه را فهمیدیم و آقایانى که متوجه امورند، توجه کردند و گفتند راه ما این است که از این راه برویم ، اگر از آن راه ما رفته بودیم ، امروز عراق وضعش با ما غیر از این بود و اسرائیل هم به دنبال او با ما طور دیگرى بود.

ملت ایران همانطورى که تاکنون عمل کرده است و پیروزى سیاسى اخیر را که پیدا کرده است ، این یک امر خیلى چشمگیرى است . صدام با تمام قوا کوشش کرد به اینکه سران کشورهاى غیر متعهد را در بغداد جمع کند و این جمهورى اسلامى و این قدرت اسلامى در این گوشه دنیا باعث شد که سران کشورها توجه کنند و دست رد به سینه صدام بزنند، بعد هم با کمال وقاحت مى گوید من براى اینکه وحدت اسلامى محفوظ باشد، از او گذشتم ، پس خوب است وزراى خارجه بیایند اینجا، آنهم هر چه توانست این ور، آن ور زد و به دریوزگى فرستاد افراد را به همه جا، منتهى به این شد که حالا باز اعلام کرده است که نه ، ما براى وحدت مسلمین از این مطلب هم گذشتیم . و من عقیده ام این است که ایشان براى وحدت مسلمین به جهنم برود.

آنهائى که اساس اختلاف بین مسلمین را درست مى کنند، خوب یکیش هم از آن افراد، همین صدام است که اساس اختلاف است . دولت ایران با هیچ دولتى هیچ وقت جنگ نداشت و مخالفت نداشت ، الا با آنهائى که برضدشان مى خواهند کارى بکنند. این هجوم ابلهانه صدام به ایران اسباب این شد که دولت هاى منطقه بسیارشان باایران یعنى با اسلام به مخالفت برخیزند. آنها هم کم کم خواهند فهمید که صرفه این نیست که با یک همچو ملتى که همه چیزش را در راه اسلام دارد فدا مى کند، مخالفت کنند، آنها هم خواهند توجه پیدا کرد، لکن ما هم باید به مسائل یعنى به آن شیطنت هائى که نفس اماره انسان مى کند، توجه کنیم ، آن ریزه کارى هائى که در انسان ایجاد مى کند. چه بسا یک نفر آدم زاهد متقى در طول عمرش به زهد و تقوا و اینها باشد معروف باشد و شیطان یک گوشه اى از دل او را ربوده باشد که همه این اعمال و این زهد و تقوا، همه و همه فاسد بشوند و چه بسا باشد که شما آقایانى که در مجلس تشریف دارید و امیدوارم که موفق باشید، با همه کوششى که مى کنید براى اسلام ، لکن آن حظ شیطانى از پیش شما نرفته باشد.

ص: 274

ایمان است که شما را وادار مى کند بروید و براى اسلام فداکارى کنید

باید خودتان مراقبت خودتان را بکنید و وادار کنید کسانى از شما مراقبت کنند و چه بسا باشد که این سپاه پاسداران و این سران فرماندهان سپاه پاسداران با همه جدیتى که مى کنند براى اینکه به اسلام خدمت بکنند، در باطن قلبشان غیر خودآگاه از این خصیصه هاى شیطانى باشد که یک وقت ببینند که کارهائى که کرده اند، دست شیطان در آن بوده است . باید همیشه انسان مراقب خودش باشد. مى خواهد نماز بخواند، مراقبت کند از نمازش که مبادا دست او در این کار باشد، دست نفس اماره در کار باشد. بخواهد پاسدارى بکند، متوجه باشد که مبادا دست او در کار باشد و او را به کارى وادار کند که خودش تباه بشود و جمهورى اسلامى را هم چهره اش را یک طور دیگر نمایش بدهد. شماهائى که دست اندر کار هستید در این جمهورى اسلامى ، چه آن آقایان سفرا و کاردارهائى که در خارج مى روند و خارج بیشتر توقع هست و چه شما سپاه پاسداران و سایر قواى نظامى و انتظامى که در داخل خدمت مى کنید و چه وکلاى محترم که در مجلس خدمت مى کنند و چه همه ، قوه قضائیه ، قوه اجرائیه ، همه باید از خودشان مراقبت کنند.

بدانند آن که آنها را به این قدرت رسانده است که قدرت هاى بزرگ دنیا حساب براى آنها باز کرده اند و همین مخالفت هائى که هر روز مى کنند و توطئه هائى که هر روز این قدرت هاى بزرگ مى کنند، دلیل بر قدرتمندى شماست . اگر شما قدرتمند نبودید که آنها با شما مقابله کردند، چون مى بینند که یک قدرتى اینجا هست ، شما باید بدانید که این قدرت ، قدرت بازوى شما و من و سایر افراد نیست ، این یک قدرت الهى است ، یک قدرت اسلامى است ، یک قدرت ایمان است که این کار را انجام داده . ایمان است که شما را وادار مى کند بروید و براى اسلام فداکارى کنید و ایمان است که در جبهه ها این عزیزان ما در جنگ تا حد شهادت حاضر هستند و تا این ایمان را حفظ کردید و تا این تعهد به اسلام را حفظ کردید، هرگز نخواهید آسیب دید.

و باید ما توجه کنیم به اینکه ما امروز در حال جنگ هستیم ، هم جنگ سیاسى و هم جنگ نظامى . الان ما با تمام این قدرت هائى که در جهان هست و آنهائى که تبع قدرت بزرگ هستند، در حال جنگیم ، یعنى آنها به ما حمله مى کنند و ما در حال دفاعیم . باز ما آنوقت نرسیده است که بگوئیم خیر، ما خودمان هستیم و مستقلیم و همه چیزها تمام شده . خیر، الان جبهه ها محتاج به افراد دارد، در جبهه ها باید افراد بروند، این یک واجب شرعى الهى است منتها واجب کفائى ، به همه واجب است ، مگر اینکه به اندازه کفایت حاصل شده باشد. هر که مى تواند، قدرت دارد، بر او واجب است و اگر چنانچه به اندازه کفایت ، به طورى که سران نظامى ، از سران پاسداران و سران ارتش و اینها گفتند دیگر احتیاج نیست ، آنوقت از همه ساقط مى شود. ما باید این مطلب را درست توجه به آن داشته باشیم که ما در حال جنگیم و در حال دفاع و اگر خداى نخواسته سستى بکنیم ، یک مثل اسرائیلى خداى نخواسته به ما حمله مى کند و ما اگر سستى کنیم ، بر ما چیره مى شود. ما از حالا باید جلویش را بگیریم . ما تا هر حدى که رفتیم ، همه دفاع بوده ، الان هم دفاع مى کنیم ، الان هم در عین حالى که صدام ادعا

ص: 275

مى کند که ما شهرهاى ایران را به آن کارى نداریم ، الان هم آبادان ما و بعضى دیگر از بلاد ما، هر روز آبادان تقریبا هر روز تقریبا بمباران مى شود، یعنى از خارج توپ مى اندازند و اینجا را تباه مى کنند، مردم را شهید مى کنند و ما باید دفاع کنیم از این مسلمان ها و باید دفاع کنیم از این کشور اسلامى . دفاع ما تا هر جائى که باید دفاع کرد، پیشروى باید کرد و این بسته به همت جوان هاى برومند متعهد جنداللّه است که نقیصه ها را پر کنند و بروند و انشأاللّه به زودى کار را تمام کنند، تا بعد برویم دنبال آن دشمن بزرگتر، خبیث تر. اگر از صدام کسى هم خبیث تر باشد، آن بگین و امثال اینها.

حفظ ثغور اسلام جزء فرایضى است که هیچ فریضه اى بالاتر از آن نیست

ما در بین راه هستیم آقایان . انقلاب ما در بین راه است و ما باید او را دریابیم ، همه باید این فکر را بکنند، آقایان نمایندگان محترم مردم هم باید این فکر را بکنند، ما بین راه هستیم ، اگر اینجا احتیاج باشد به نمایندگانى که بروند در جبهه ها و مردم را نصیحت بکنند، آنوقت تصور این را بکنند که آیا یک سفر مستحبى حج باید بروند یا یک سفر تقریبا واجب به طرف جبهه ها و نصیحت آنها و دلدارى به آنها. الان چند روز است که به من مکرر گفته شده است که دارد مملکت براى این توجهى که دارند به سفر حج ، فلج مى شود، وکلاى مجلس مى خواهند همه مشرف شوند، 140 نفر یا بیشتر مشرف بشوند، البته عذر دارند، مى گویند آقاى هاشمى فرمودند که این تعطیلى آنهاست ، لکن ما این فکر را بکنیم که ما امروز تعطیل داریم ؟ ما امروز مى توانیم در این وضعى که کشور ما دارد، استفاده از تعطیل بکنیم ؟ و شوراى قضائى هم مى گویند بسیاریشان مى روند، شوراى نگهبان هم ، خوب ، ایشان هم مى روند و از سایر قشرها هم همین طور. اگر واجب باشد مکه ، خوب ، هیچ کس جلویش را نمى تواند بگیرد، باید هم بروند، اگر حج فریضه باشد، مگر اینکه یک فریضه بالاتر از آن حفظ ثغور اسلام که همه فرایض را کنار مى گذارند. این را من عرض کردم ، باز هم به بعضى از آقایان که اینجا تشریف داشتند که با اینکه قتل نفس مومن از همه گناهان کبیره شاید بعد از شرک باللّه بالاتر باشد، قتل نفس مومن بیگناه ، لکن اسلام ، همین اسلامى که اینقدر راجع به مومنین سفارش فرموده است و تحذیر از قتل نفس مومن کرده ، از احکام جهادش این است که اگر یک دسته ء از همین مومنین ، از همین مسلمین ، از همین فقها، از همین عرض بکنم دانشمندان از کفار جلو قرار دادند و سپر قرار دادند براى خودشان که بیایند، امر فرموده است که همه را بکشید، اینها با آنها، اینها همه شهیدند و به بهشت مى روند آنها هم جهنم ، براى اینکه حفظ ثغور اسلام است ، حفظ نظام اسلام است ، حفظ ثغور اسلام است . حفظ ثغور اسلام جزء فرایضى است که هیچ فریضه اى بالاتر از آن نیست ، حفظ اسلام است . آقایان توجه کنند، خودشان همه دانشمند هستند، همه توجه به مسائل دارند که البته بعضى مسائل دیگر هست من نمى خواهم بگویم که موجب نگرانى است ، ولى خودتان توجه بکنید که آیا با این وضعى که کشور ما دارد، اینطور کوچ کردن به جوار بیت اللّه با آنهمه ثواب هائى که دارد، بر غیر اشخاصى که واجب عینى است ، آیا الان صلاح مى دانند آقایان که این مملکت را به حال تعطیل درآورند؟

و خداى نخواسته یک

ص: 276

وقت یک صدمه اى وارد بشود به کشورتان علاوه بر یک نگرانى هاى دیگرى که هست . در هر صورت توجه به این بکنید که انگیزه اى که در قلب شما براى رفتن حج هست ، چه هست ، این است که به ثواب عالى برسید، آنوقت ببینید ثواب اینکه به حج بروید یا ثواب اینکه براى مسلمین خدمت بکنید، کدام بیشتر است ؟ براى حدود و ثغور اسلام خدمت بکنید، کدام بیشتر است ؟ تحصیل علم از امورى است که واجب کفائى است و از امور مهم است ، لکن اگر ما یک وقت احتیاج داشتیم به اینکه علما و افراد مستعد الان تحصیل علم را کنار بگذارند و بروند در جبهه ها و دلدارى بدهند به اینها، هدایت کنند اینها را یا بروند به شهرهاى دور افتاده و هدایت کنند آنها را، این مستحب بسیار بزرگ را باید کنار بگذارند، بروند آن کار را انجام بدهند، براى اینکه آن واجب است . انجام بدهند، بعد که آرامش حاصل شد برگردند آقایان تحصیل بکنند، چنانچه همه متصدیان روحانى که هستند الان از باب اینکه مى بینند که نمى تواند و نخواهد توانست کسان دیگر اداره این کشور را آنطورى که اسلام مى خواهد بکند و ما تجربه کردیم که نشد، این آقایان با اینکه شغلشان این نیست و حالا من عرض مى کنم که بناى روحانیون بر این نیست که حکومت را بگیرند. حکومت چیست ؟ اما بناى روحانیون بر این نیست که اسلام را حفظ کنند؟ ما گمان مى کردیم که در بین روشنفکران ما به اصطلاح ، خوب ، اشخاصى پیدا مى شوند که متعهدند و حفظ مى کنند این را. اگر حالا هم پیدا شد یک همچو اشخاصى ، یک همچو جمعیت هائى ، آقایان پست هاى مهمتر دارند، مى روند سراغ کارشان ، آقاى هاشمى هم مى روند، آقاى خامنه اى هم مى روند و همه کسانى که متصدى هستند. اما، ما چه بکنیم امروز وضع ما، وضع ایران ، وضع گرفتارى هاى داخل و خارج به جورى است که بدون اینها نمى شود اداره کرد این مملکت را، یا مى کشانندش به طرف آمریکا و کمونیسم یا مى کشانندش به طرف امریکا و سرمایه دارى یاکشانندش طرف کمونیسم و آن بساط و ما لازم است برایمان حفظ کنیم .

ننشینید کنار و هى نق بزنید و مردم را مایوس کنید

خوب ، ما جواب خدا را چه بدهیم ؟ جواب این شهدائى که براى اسلام جنگ کرده اند چه بدهیم ؟ و آن اشخاصى که الان هم کارشکنى مى کنند، واقعا چه جوابى فکر کرده اند؟ آنهائى که اعتقادى به این مسائل ندارند، خوب راحتند، مى گویند که چیزى ، خبرى نیست (لاخبر جأ ولا وحى نزل ) آنها حالا راحت است وضعشان . آنهائى که اسلامى فکر مى کنند، مسلمان هستند، اینها مقایسه نمى کنند.

بین این جمهورى که ما الان در اسلام داریم ، در ایران داریم ، با آن حکومتى که سابق بود، با آن وضعى که سابق بود؟ اینها فکر نمى کنند که این کشور ولو تا حالا نتوانسته صددرصد مسائل را اسلامى بکند، نه اینکه نخواسته ، نتوانسته ، لکن آنقدرى که به طرف اسلام رفته است ، در طول تاریخ شما یک حکومتى را پیدا نمى کنید که اینطور باشد که اینطور طرف اسلام جهش کرده باشد. شما وقتى ملاحظه بکنید صدر اسلام را، آیات شریفه اى که وارد شده ، روایاتى که وارد شده ، راجع به این تساهلى

ص: 277

که در جنگ مى کردند آنها، آن خون جگرى که حضرت امیرالمومنین سلام اللّه علیه مى کرد که هى شما مى گوئید جنگ ، مى گوئید حالا تابستان است ، بگذارید زمستان ، زمستان مى گوئید تابستان است . شما ببینید امروز این سپاه پاسداران ، این ارتش ، این نظامى ها، این بسیج ، این ملت در آن هواى گرم 60، 70 درجه خوزستان و در آن بیابان ها که انسان اگر برود خفه مى شود، این جوان هاى عزیز ما به مدد الهى در آنجا دارند زحمت مى کشند، آخ هم نمى گویند، یک کدام شکایت نمى کنند. من تاکنون که اینجا نشسته ام ، یکى که شکایت بکند از اینکه مادر جنگ مثلا نرویم ، چطور شد، من ندیده ام همچو چیزى ، لکن هر روز مى آیند با چهره گشاده ، هر روز مى آیند و تقاضا مى کنند که ما برویم شهید بشویم . خوب ، یک همچو تحولى که حاصل شده است در یک کشورى ، این آقایانى که آن کنار نشسته اند و اشکالتراشى مى کنند، مثلا در یک دهى یک آدمى در آن ده یک کارى کرده ، پس وا اسلاما، فکر این نمى کنند که خوب ، در یک کشورى که انقلاب شده است و الان در حال انقلاب است ، یک آدمى هم در یک گوشه اى از این کشور یک کارى مى کند. مگر شما حالا با زمان پیغمبر مى خواهید خیلى شما جلو باشید؟ زمان پیغمبر هم همین مسائل بوده ، همین مطالب بوده که یک حکومت ، حضرت امیر یک حکومتى که مى فرستاد، گاهى خرابکارى مى کرد، عزلش مى کرد و مى خواست او را. مگر مى شود یکدفعه همه جا، یکدفعه ما صبح کنیم که همه جا بهشت برین شده است ؟ ما باید ببینیم ، این آقایان باید ببینند که اینها دارند رو به اسلام مى روند یا خیر، دارند رو به خلاف اسلام مى روند. انصاف داشته باشند اینهائى که نشسته اند هیچ کارى براى این جمهورى اسلامى از اولش تا حالا نکرده اند، کارشکنى کردند، کار نکردند، آن روشنفکرش آنطورى و آن مرتجع به اصطلاح شما آنجورى ، همه ، خوب بعضى از اینها را که ما مى دانیم یک قدم براى این نهضت برنداشتند، مخالفت هم با آن داشته اند، نصیحت هم ما را مى کردند که آقا ول کنید، نمى شود، بگذارید این شاه باشد، خوب ، بهتر از دیگران است . خوب ، یک همچو وضعى الان پیش آمده است که شما مى بینید در ایران الان اینقدر مراکز فساد از بین رفته است ، اینها را حساب نمى کنند، اینقدر شراب فروشى هایى که مثل آب توى مردم جریان داشت از بین رفته ، یکى نمى تواند الان هم بیاید یک همچو کارى بکند. اینهمه چیزهائى که در دولت ها بوده و در مجلس بوده و هر که مجلس را در آنوقت دیده مى داند چه خبر بود، حالا مى بیند که اینطور است ، خوب ، شما نباید این را قدردانى و تشکر کنید از خداى تبارک و تعالى که همچو عنایتى کرده اند؟ همراهى کنید، مى توانید بیائید قضاوت کنید، خوب ، بیائید قضاوت کنید، مى توانید بیائید یک استانى را استاندارى کنید، بیائید بکنید، ننشینید کنار و هى نق بزنید و مردم را مایوس کنید، با اینکه نمى شوند اینها مایوس . آن اشخاصى که در خارج رفتند و فرار کردند و حالا هى اعلامیه پخش مى کنند و خودشان هم با خودشان در جنگ هستند و اینها، آنها از یک طرف یک جورى صدمه به اینجا مى زنند، این آدم ماب هم که در بازار است یا در مدرسه است یا در کجا هست ، این هم یک جور دیگر صدمه مى زند.

در محضر خدا ما نباید یک کارى بکنیم که برخلاف چیز خدا باشد برخلاف حکم خدا

ص: 278

باشد. ما یک جمهورى الان به دستمان آمده ، این هم با جدیت ماها نبوده ، خدا یک همچو کارى کرد. آن که مقلب قلوب است ، خداست . کى مى تواند سرتاسر کشور را، از آن بچه کوچولوهائى که زبان تازه درآورده اند تا آن پیرمردهائى که روى تختخواب خوابیده اند، اینها را یکدل و یکجهت براى اسلام بسیج کند؟ کدام وقت شما دیده بودید که برادرهاى اهل سنت و برادرهاى اهل تشیع با هم مجتمع بشوند و در یک مقصد راه بروند؟ اگر بگذارند این فاسدها، اگر بگذارند که این دو تا برادر، این دو قشر بزرگ اسلامى با هم پیوند کنند و در مقابل دیگران بایستند. و بالاخره ما باید همیشه توجه به خدا داشته باشیم و بدانیم که یک روزى همه ما در محضر خدا مى رویم و همه ما مسوول هستیم ، این را باید احساس بکنیم ، وقتى این احساس شد، اداره خوب مى شود، مجلس خوب مى شود، الحمدلله خوب هم هستند اینها، خوبتر مى شود، سپاه خوب مى شود، ارتش خوب مى شود، شهربانى خوب مى شود، شهردارى ، همه چیزها خوب مى شود و همه امور انشأاللّه امیدوارم که با تعهد این ملت عزیز بر وفق اسلام انشأاللّه به پیش برود و خداوند همه ما و شما را موفق کند که خدمتگزار اسلام ، خدمتگزار این مستمندان و اینهایى که در طول تاریخ شاهنشاهى توسرى خورده اند و محروم بوده اند، نگذارند اینها به محرومیت باقى باشند. دولت توجه به این معنا داشته باشد که در این جاهاى دور افتاده توجه زیادتر بکنند و اینها را یک قدرى به آنها رسیدگى بکنند و خداوند همه شما را موفق و ما را هم انشأاللّه از خدمتگزاران شما حساب کند.

والسلام علیکم

ص: 279

تاریخ :14/6/61

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى هیأت هاى بازسازى نیروى انسانى وزارتخانه ها ومؤسسات دولتى و شرکتهاى وابسته و خانواده هاى شهداى پاسداران کمیته هاى انقلاباسلامى خوزستان

همانطورى که بازسازى ، یک مسأله مهم حیاتى بود در اول انقلاب ، الان هم باید تعقیب شود

بسم اللّه الرحمن الرحیم

انشأاللّه تعالى آقایان حاضر، موفق به خدمتى که مشغول هستند باشند. البته مسأله پاکسازى و بازسازى وزارتخانه ها و ادارات یک امر ضرورى بوده است ، براى اینکه در رژیم سابق ، اشخاص بسیارى در این وزارتخانه ها، در این ادارات بودند که آنها لیاقت این مسائل را نداشتند و شاید بسیارى از آنها ضد انقلاب بودند و پس از پیروزى انقلاب ضرورى بود که یک همچو هیأت هائى باشند و شناسائى کنند اشخاصى که مفسد هستند، اشخاصى که مضر هستند به جمهورى اسلامى ، اشخاصى که مى خواهند نارضایتى در بین مردم ایجاد کنند، آنها را باید پاکسازى مى کردند، لکن نکته اى که من باید عرض کنم به آقایان و این امرى است که بر عموم افرادى که در این کشور مشغول خدمت هستند، براى آنها هم هست این است که اصل این مسائل ، هم ضرورى است که باید باشد و هم با نبودنش فاجعه درست مى شود، لکن در کیفیت این امر و مواردى که باید این کار بشود و افرادى که باید اینطور کارها را انجام بدهند، در آنها باید خیلى دقت بشود

اول راجع به افرادى که انتخاب مى شوند براى این پاکسازى ها، بازسازى ها یا در انجمن هاى اسلامى که تشکیل شده است ، در همه جا هست و خدمت هم زیاد مى کنند، اول امر و مهمتر از همه این است که افرادى که انتخاب مى کنند، سوابقشان را، کارهائى که در آن رژیم متصدى بودند و کارهائى که بعد از شکست رژیم انجام دادند، اینها باید بررسى بشود شما مى دانید که امروز در هر جائى که یک خدمتگزارى است ، یک عده اى بخواهند خدمت کنند، اشخاص مفسد، منافق و منحرف با حیله هائى خودشان را وارد مى کنند چه بسا آنهائى که وارد مى شوند و مى خواهند که بر خلاف آن چیزى که اسلام اقتضا مى کند، عمل بکنند و مردم را ناراضى کنند، چه بسا از اشخاص سالم دیگر بسیار خودشان را جنداللّهى و طرفدار جمهورى اسلامى معرفى کنند

امروز به مجرد اینکه یکى بخواهد خودش را مسلم و پایدار به احکام اسلام و مؤمن به نهضت حساب کند، خوب ، ما باید از او قبول کنیم ، لکن نباید در امورى که مربوط به اینطور مسائل است ،

ص: 280

وارد بشود، مگر اینکه آن اشخاص مورد اطمینان دولت ، مورد اطمینان قوه قضائى و سایر ارگان هائى که هستند، آن اشخاص مورد اطمینان را براى اینکه شناسائى بشوند از افراد، آن اشخاصى باشند که بالاخره ، شناسائى اشخاصى که مى خواهند در این امور وارد بشوند و طرفین قضیه اش بسیار خطرناک است ، ممکن است کسانى وارد بشوند و افراد غیر صالح را حفظ کنند، افراد صالح را کنار بگذارند و یا از خارج ، افرادى که مربوط به این دستجات مختلف است ، وارد بکنند، این بدون شناسائى نمى شود باشد همین طور شما بخواهید که اسم نویسى کنید، هر کس مى خواهد بیاید در این بازسازى وارد بشود، این یک فاجعه ایجاد مى کند گاهى پس از چیزهائى که مسلما باید مورد نظر آقایان باشد و باید به آن دقت بشود، یعنى سوابق اشخاص در رژیم سابق و خانواده این چه جور هستند، دوستانى که او داشته است چه جور بودند و بعد از انقلاب چه جور رفتار کردند، چه وضعى داشتند، اینها باید بررسى بشود و محتاج به این است که افراد مطمئنى که صد در صد مورد اطمینان دولت هست ، یا مورد اطمینان فرض کنید مجلس است ، یا مورد اطمینان قوه قضایى و شوراى دفاع هست ، این افراد مورد اطمینان براى شناسایى اینها باشد چه بسا اگر یک نفر در بین آنها که مى خواهند این هیأت ها را شناسائى کنند، منحرف باشد، شما یک وقت توجه بکنید که در بین این افرادى که تعیین شده است ، بسیاریشان افراد فاسد بودند و ضد انقلاب بودند بنابراین ، یک مساله مهم حیاتى است براى کشور، همانطورى که بازسازى یک مساله مهم حیاتى بود در اول انقلاب و الان هم باید تعقیب بشود، همین طور کیفیت بازسازى ، افرادى که مى خواهند وارد بشوند در این امر، باید افراد صالح باشند و مطمئن به این زودى نشوید که ما عده اى هستیم که همه مان حزب اللّهى هستیم ، ممکن است که در بین شما عده اى باشند که به اسم حزب اللّه وارد بشوند و به اسم حزب اللّه کارهاى شما را فلج کنند، کارشکنى کنند و شما بعد از دو سال دیگر متوجه بشوید مطالب را.

بنابراین ، یکى از امور مهم ، مساله شناسایى افرادى است که مى خواهند این هیأت ها را تشکیل بدهند و این را نباید در آن مسامحه به هیچ وجه کرد

آنوقت راجع به کیفیت عملى که انجام مى دهند، این از حیث افراط و تفریط، باید انسان اجتناب کند و از آن و هرکس که در آن رژیم وارد بوده ، ما بگوئیم که اینها همه شان فساد بودند، در بین این افراد، افرادى بودند که در آنوقت خون جگر مى خوردند لکن الزام داشتند به بعضى کارها، البته اگر جنایاتى از آنها صادر شده باشد، آنوفت آن مسأله دیگرى است ، اما مجرد اینکه این آدم در آنوقت در وزارتخانه بوده ، در اداره بوده یا فرض کنید در آن حزب فاسد رستاخیز بودند، مجرد این را نباید شما میزان قرار بدهید

در آنوقت شما خوب ، بودید و ملتفت هستید، غالب شما توجه به این مسائل دارند که در آنوفت الزامى بود، آن مرد، آن مرد ناصالح ، آن مرد فاسد اعلام کرد که هر کس وارد نمى شود در این حزب ، برود از ایران خوب ، در یک همچو محیطى ممکن است بسیارى افرادى که با آن رژیم هم مخالف بودند، مى دیدند چاره ندارند الااینکه وارد بشوند و ممکن است که در آنوقت یک افرادى در ادارات ،

ص: 281

در وزارتخانه ها وارد شدند براى یک تخفیف ظلم ، شما گمان نکنید هرکس در آنوقت وارد شده ، پس او ظالم است ممکن است یک افرادى وارده شده باشند براى اینکه ظلم هائى که در این ادارات ، در این وزارتخانه ها در آن رژیم داده مى شد، تا یک حدودى تخفیف به آن بدهند اینها یک امورى است که اگر خداى نخواسته شما یک بیگناهى یا یک آدم خدمتگزارى که در آن رژیم هم میخواسته خدمت به اسلام بکند، خدمت به ایران بکند، شما یک وقت کنارش بگذارید به مجرد اینکه وارد در حزب است یا وارد در وزارتخانه است ، این یک امرى است که صحیح نیست و براى شما صالح نیست از آن طرف هم باید افرادى که مى بینید که در آن رژیم مشغول بودند به یک فسادکارى ، خرابکارى ، ظلم و تعدى و حالا از اینها باقى ماندند در اینجاها، آنها هم که آن نحو هستند، آنها هم احتیاط این است که بیرون بروند، ولو حالا خیلى هم خودشان را جنداللّه حساب مى کنند اگر در آن رژیم مشغول یک کارهاى فاسد بودند، مشغول ظلم و تعدى به مردم بودند، این به این زودى اصلاح نمى شود، اگر بین خودش و خدا هم اصلاح شد، لکن ما تکلیفمان این است که اینها را در یک مواردى که کار براى مردم دارند مى کنند، در آن موارد آنها را ابقا نکنیم پس ما باید نه از آن طرف ، هرکس اظهار کرد که من مثلا آدم صالحى هستم ، حزب اللّه هستم و چه ، ابقا کرد، نه از این طرف ، هرکس در رژیم سابق یک کارى انجام داده است ، داخل در یک اداره اى بوده است ، داخل در یک وزارتخانه اى بوده ، شما بخواهید پاکسازى کنید، این هم درست نیست یک امر مسلمانى ، یک امر موافق با شرع که افراد شناسائى بشوند، اگر چنانچه واقعا الان دارند کارشکنى مى کنند، ناراضى در بین مردم درست مى کنند و امثال اینها، اینها را حتما باید معرفى کنید و پاکسازى بشوند، یک اشخاصى که خدمتگزارند، در رژیم سابق بودند، اما آنوقت هم اینطور نبود که جنایتکار باشند و مشغول فساد باشند، آنها را نباید ما کنار بگذاریم ، بالاخره این کشور محتاج به اداره است ، محتاج به خدمتگزار است و باید افرادى را که کارشناس هستند، باشند در این ادارات به مجرد اینکه یک احتمالى مى دهید یا فرض کنید که در، همین که آنوقت در رژیم سابق یک کارى کرده ، آنوقت فرض کنید که در یک محضرى بوده است که آنجا شاه هم در آن محضر بود، این ، مجرد این ، مجوز براى بیرون کردن نیست ، اگر هم هیچ وقت با آنها نبوده لکن با عملشان موافق بوده ، هیچ وقت با شاه یک جائى نبوده که عکس بیندازد، اما با عمل موافق بوده ، کارهاى آنها را اجرا مى کرده ، ظلم هاى آنها را اجرا مى کرده ، یک همچو آدمى هم نباید الان در وزارتخانه ها و در جاهائى که محل کار مردم است ، محل مراجعات مردم است ، آنجا هم نباید باشد

خوب ، شما که سرکشى مى کنید در همه وزارتخانه ها و ادارات ، توجه به این معنا داشته باشید که با مردم اینها چه مى کنند یکى از امور مهمه این است که ما نباید مثل سابق باشیم که اگر یک بیچاره اى مى خواهد مراجعه کند به یک اداره اى ، به یک رئیس اداره اى ، آنقدر اشکال تراشى و آنقدر فساد باشد و بالاخره هم امروز برو، فردا بیا، فردا برو، پس فردا بیا، اینطور چیزها اگر افرادى در آنجا هست که اینطور با مرد معامله مى کنند، شما بدانید که اینها مى خواهند ناراضى درست بکنند یک کسى آمده یک کارى دارد، کار جزئى هم هست ، برو سر آن میز، آن برو سر آن میز، آن برو سر آن میز، آن کارهائى

ص: 282

که سابق مى کردند، اگر شما در ادارات دیدید یک همچو چیزى هست ، باید به آنها تنبه بدهید، ارشادشان کنید که این کارها، کارهاى اسلامى نیست اگر تکرار کردند، آنها را هم باید کنار بگذارید

کار شما در حالى که یک کار اسلامى مهمى است ، مسؤولیت بسیار بزرگى هم دارد

در هر صورت ، کار شما در عین حالى که یک کار مهمى است ، یک کار اسلامى مهمى است ، یک خدمت بسیار بزرگ است ، مسؤولیت بسیار بزرگى هم دارد از مسؤولیتش غافل نباشید نبادا شما بخواهید خدمت بکنید، یک وقت خداى نخواسته خلاف آن بشود، بخواهید عبادت بکنید، یک وقت خداى نخواسته معصیت بشود باید همه این مسائل ، نه همه شما، همه کسانى که در کارهائى که در این جمهورى اسلامى هست ، وارد مى شوند، همه اینها، این را توجه کنند که ما میخواهیم براى اسلام خدمت کنیم ، مى خواهیم همانطور که اسلام مى خواهد، عمل کنیم اسلام هم نسبت به افراد، افراد پائینى که نمى شود اصلاحشان کرد را کنار مى گذارد اشخاصى اگر هم یک کار خلافى یک وقتى کردند و بعد برگشتند و شما سوابق شان را دیدید، دیدید که نه ، اینها اشخاصى بودند که در آنجا به واسطه الزام ، به واسطه اجبار، به واسطه ترس ، به واسطه اینطور امور، یک کارى کردند، به مجرد این شما اخذ نکنید و یک کسى را در جامعه ، این کار مهمى است که کار بسیار با ارزش است ، لکن مسؤولیت هم بسیار دارد و این را باید همه آقایان متوجه باشند و همین طور آنهائى که در جاهائى که آن انجمن هاى اسلامى است ، آنها هم باید این توجه را داشته باشند که در عین حالى که انجمن هاى اسلامى خدمت کنند و خدمتشان هم ارزشمند است ، در عین حال ،پ مسئولیت شان هم زیاد است چه بسا که در بین انجمن هاى اسلامى هم یک فرد یا افرادى پیدا بشوند که بخواهند انجمن اسلامى را بکشند به خلاف اسلام و فساد ایجاد کنند آنها هم باید افرادشان را شناسائى کنند، ببینند که این آدمى که به اسم انجمن اسلامى آمده آیا خودش تعهد به اسلام دارد، چه جور بوده وضعش ، خانواده اش چه بوده ، اینها یک مسائل مهمى است که امروز ما به آن مبتلا هستیم و شما مى دانید که در بین این چپ ها، در بین این منحرفین ، در بین این منافقین ، افرادى هستند که با طراحى وارد مى شوند و در همه جا سر مى کشند و وارد مى شوند و یک وقت خداى نخواسته غائله ایجاد مى کنند، اینها یک مسائلى است که باید خود آقایان توجه داشته باشند

منافقین و آن اشخاصى که در خارج با هم جمع شده اند، همه موافق این هستند که اسلام نباشد

چنانچه مى بینید که ما الان مبتلا هستیم به جنگ و مبتلا هستیم به آن چیزهائى که ، تبلیغاتى که در خارج بر ضد ما مى شود، شما مى بینید چقدر تبلیغ ، من گمان ندارم که یکى از این رسانه هاى گروهى با جمهورى اسلامى بخواهد به انصاف عمل کند طرفدارى را من نمى گویم ، بخواهد به انصاف عمل کند، بخواهد چیزى که مى گوید، از روى انصاف باشد، مثلا مى بینید که یکى از رسانه هاى گروهى که چند شب پیش از این ، دو سه شب پیش از این بود، مى گفت که عراق هم خیلى آدم کشته ، ایران هم

ص: 283

کشته لکن ما راجع به عراق مستند نداریم ، راجع به ایران مستند داریم ، استناد داریم به چیزى او چى است ؟ آن یک چیزى است که منافقین در خارج منتشر کردند مستند یک رادیوئى ، نه اینکه نمى فهمند، مى فهمند، مى خواهند یک چیزى بگویند، به خیال خودشان و بهانه اى دست بدهند، و الا آنها مى فهمند که این منافقینى که در خارج هستند و آن اشخاصى که حالا با هم جمع شده اند و تو سر هم مى زنند و همه موافق با این هستند که اسلام نباشد، اینها مى گویند که ما از آنها شنیدیم ، چون از آنها شنیدیم ، پس مستند است خوب ، ما یک همچو ابتلائى الان در دنیا داریم که حرف دشمن هاى ما که از اینجا بیرونشان راندند و آنقدر جنایات در این کشور کردند، مستند مى شود، براى اینکه الان هر روز، روزى صد نفر در ایران در زندان اوین اعدام مى شوند یکى از حرف هایش است صد نفر الان دارد اعدام مى شود خوب ، یک همچو گرفتارى ما داریم ، وقتى یک همچو گرفتارى داریم ، ما باید خودمان توجه به مسائل بکنیم ، هوشمند باشیم ، یک وقت بهانه دست ندهیم که خداى نخواسته یک چیز کوچکى را ما عمل کنیم، این بهانه بشود دست آنها، و به قول خودشان مستند پیدا بکنند

الان تمام رسانه هاى گروهى به ضد ایران ، به ضد اسلام ، اصلا اسلام را آنها مضر مى دانند، با افراد ایرانى بد نیستند، با افرادى که مى خواهند طرف اسلام باشند، مى خواهند اسلام را پیاده کنند، با اینها بد هستند، آنها اسلام را مضر به حال خودشان مى دانند و مع ا لاسف ما مبتلاى به دولت هاى اسلامى که ملت ها اسلامى هستند، به دولت هائى هستیم که در کشورهاى اسلامى هستند، آنها هم همین طور دارند دامن مى زنند به اینطور اختلافات .

شما ملاحظه کنید که چقدر اسف بار است این مطلب که اسرائیل در محضر این دولت هاى به اصطلاح اسلامى ، آنقدر به این زن و بچه و پیر و بزرگ لبنان صدمه وارد آورد، آنقدر افراد را کشت و آنقدر افراد را آواره کرد، و الان هم در آنجا مشغول به فعالیت است چقدر اسف بار است که در محضر اینها این کار شده است و معذلک الان دنبال این هستند که آن توطئه هائى که آمریکا دارد درست مى کند، طرح هائى که آمریکا مى دهد که همه طرح هاشان بر ضد خلق است و بر ضد اسلام است ، اینها درصدد هستند که پیشنهادهائى که قبلا کردند مثل کمپ دیوید و بعدش شبیه او را درست کردند و همه اینها متفق بر این هستند که اسرائیلى که اینقدر جنایتکار است ، حالا مسلمان ها بشناسند به اسم یک دولت مثلا مستقل متعهد، این چقدر براى انسان دردناک است و من الان را عرض مى کنم که اگر چنانچه این دولت هایى که در خلیج فارس و اطراف خلیج فارس و در جاهاى دیگر هستند، اینها یک همچو امرى را تصویب کنند، و مثل طرح آمریکا یا طرح بعد از او که طرح شده است ، اینها تصویب کنند و اسرائیل را شناسائى کنند، ملت ما و ارتش ما و سپاه پاسداران ما و اسلام و خداى تبارک و تعالى از آنها نخواهد گذشت و بترسند از آن روزى که این ملت احساس بکند، این ارتش ، این سپاه پاسداران احساس بکنند که تکلیف دارند که این اشخاصى که کمپ دیوید را یا شبیه او را براى استقلال و براى شناسائى اسرائیل تصویب کردند، تکلیف شرعى بر ایشان یک وقت حاصل بشود که اینها باید تادیب بشوند و این مساله لبنان و همین طور مساله ایران ، مساله هجوم به ایران و مساله هجوم

ص: 284

لبنان ، یک مساله اى بود که با طرح آمریکا عمل شد، یعنى آمریکا طرح داده ، چون دیده است که اینجا از دستش رفته ، طرح داده است که براى ایران مشکلات ایجاد کند هر چه مى توانست مشکلات کرد و از بین رفت بعد هم مشکلات جنگ را ایجاد کند و این جنگ هم ادامه پیدا بکند و این چیزى که حق است عمل نشود تا ادامه پیدا بکند و بهره بردارى را آمریکا بکند لبنان هم همین مساله بود که طرحى آنها داشتند که در آنجا اجرا بکنند و اسرائیل را وادار کردند به اینکه آنطور جنایت ها را بکند، تا اینکه آن طرح هائى که به نفع آمریکاست و همه کشورها را اسیر آمریکا مى کند بیشتر از آنچه که هستند، آنها اجرا بشود خوب ، این ملت هاى اسلام ، این دولت هاى به اصطلاح اسلامى ، تا کى مى خواهند این ذلت ها را تحمل کنند و این تحقیرها را بپذیرند؟ تا کى اینها توجه به این ندارند که زندگانى شرافتمندانه بهتر از این زندگانى هاست که در پارک ها باشد و شرافتمندانه نباشد؟ اینها به خود بیایند، توجه کنند به این مسائل و اگر چنانچه طرح کمپ دیوید و همین طور امثال او براى شناسائى اسرائیل ، اینها به آن راى بدهند، هر یک از اینها که راى دادند، یک وقت تکلیف شرعى براى ما مى شود به اینکه با آنها یک معامله دیگر بکنیم ما نمى خواهیم با کسى جنگ بکنیم ، شما مى بینید که ما با عراق جنگ نداشتیم ، ملت عراق ملت خود ماست ، آنقدر که ما علاقه به عراق داریم ، در عراق مرکز تشیع است ، در عراق مرکز امیرالمومنین (علیه السلام) است ، مرکز حسین بن على (علیه السلام) است ، مرکز سایر ائمه است ، ملت اسلامى است ، ما علاقه داریم به عراق ، همانطورى که علاقه داریم به ایران به اعتبار اینکه اسلام است ، آنجا هم علاقه داریم به اعتبار اینکه یک کشورى اسلامى است و مرکز اولیأ خداست ، ما هیچ وقت بناى بر این نداشتیم که به عراق یک صدمه اى وارد کنیم و تا کنون هم هر چه به من گزارش داده شده است ، تقریبا این بوده است که به مردم عراق تعدى نشده است اما ما چه بکنیم با یک همچو فاسدى که هم عراق را دارد به تباهى میدهد و هم ایران را به خیال خودش ، ما چه کنیم با یک همچو آدمى که از اول مى گوید که ما با رژیمى که زرتشتى هستند، نمى دانم مجوس هستند، یک رژیمى که همه اش صداى اللّه اکبر است ، همه آن بناهائى که در عراق ، بناهاى اسلامى که در عراق هست ، همه اش ، اگر نگویم همه اش اکثرش از ایرانى ها بوده ، ایرانى ها این بناها را ساخته اند، چطور آن آدم به اسم اینکه ایران زرتشتى است ، نمى دانم پارسند، از فارسند مگر فارس بودن اشکال دارد؟ به اسم اینکه همه ایرانى ها مجوس هستند، به اسم این ، حمله کرد و بعد فهمید که نخیر، اسلام با اللّه اکبر پشت گردنى به او میزند و تا کنون هم اینطور بوده و بعدها هم اگر تسلیم حق نشوند ما یک امر غیراسلامى نمیخواهیم ، ما یک امر حقى میخواهیم ، ما میگوئیم یک متجاوز آمده است و آنهمه جنایات وارد کرده است ، آنهمه افراد کشته است ، آنهمه خانه خراب کرده است ، آنهمه مردم را بى خانمان کرده است ، آنهمه عراقى را بى خانمان کرده ، اینهمه افرادى که از عراق فرار کردند آمده اند اینجا آواره شدند، همه اینها هستند، خوب ، بیاید این آدم ، این دولت ، این کذا، بیاید، مردم را بنشانند، اشخاصى که عادل هستند، بنشانند و ببینند که ما چه میخواهیم ما مى گوئیم که این جنایاتى که این کرده است ، چون پیشقدم بوده است ، ما غیر دفاع ، تا کنون هیچ کارى نکرده ایم ، این

ص: 285

جنایات باید جبران بشود اگر ما دست از جنایات برداریم جانى هستیم ، کمک به جنایت ، خودش یک جنایتى است ما مى گوئیم که اینطور باید باشد، ما مى گوئیم که باید اینها از کشور ما بیرون بروند و تعدى نکنند به کشور ما

باید مسلمین با هم متحد بشوند و تو دهنى بزنند به آمریکا

شما مى دانید که هر روز آبادان مورد اصابت گلوله است و موشک است و امثال اینها، هر روز خوب ، مى آیند کنار و از آنجا با آن چیزهاى دوربرد مى زنند به آن ، کى را مى کشند؟ مردم بیچاره را، مردمى که نه ، و یک زن بیچاره اى است و یک بچه کوچکى است و اینها هیچ کار ندارد، جز بقال است و نمى دانم خباز است ما مى گوئیم که ما مى خواهیم که اینها تا آن حد بروند که نتوانند یک همچو کارى بکنند خوب ، بیایند عقلا بنشینند این کار را بکنند، ما که مخالف با آن نیستیم ، لکن اگر نکنند، خوب ، ما خودمان باید بکنیم ، ما با قوه قهریه باید بکنیم اگر اینها عمل کردند به اینها، خوب ، ما دیگر حرفى نداریم ، اینها بروند سراغ کارشان ، ما هم سراغ کارمان و اما اگر عمل نکنند و هر روز براى ایران یک غائله درست کنند و هر روز ایران را بکوبند، خوب ما تکلیف ما این است که جلوى این را بگیریم ، تکلیف ما این است که تا هر جا جلوگیرى از این امر متوقف به اوست ، پیش برویم و کار خودمان را انجام بدهیم ، این یک امر عقلى است ، یک امر عقلائى است آنها که الان هم در خاک ما هستند، الان هم در بلندى هاى ایران هستند، الان هم دارند ظلم و تعدى به ایران مى کنند، ما دفاع نکنیم ؟ ما آنها را بگذاریم سرجاى خودشان هر غلطى مى خواهند بکنند؟ خوب ، ما دفاع بکنیم ، همانطورى که از خرمشهر و جاهاى دیگر بیرونشان کردند، اینها را هم عقب خواهند نشاند تا اینکه آن کارى را که ما مى خواهیم ، انجام بگیرد اگر هم یک اشخاصى هستند، دولت هائى هستند که مى خواهند این کار را بدون اینکه قوه قهریه در کار باشد، انجام بدهند، ما هم حاضریم ما همیشه صلح طلب هستیم ، لکن نه صلحى که جانى را سر جنایت خودش باقى بگذاریم ، همچو صلحى ، صلح نیست ، ما صلحى مى کنیم که با قدرت و قوت ، دفاع از کشور خودمان ، دفاع از اسلام بکنیم .

و من انشأاللّه امیدوارم که همه مسلمین بیدار بشوند و توجه بکنند به اینکه اگر چنانچه جلوى آمریکا و این مهره هاى آمریکا که براى خاطر آمریکا و منافع او به اسلام صدمه وارد مى آورند مثل اسرائیل و مثل صدام ، انشأاللّه مردم بیدار بشوند و بفهمند اگر به اینها مهلت داده بشود، همه مسلمین به تباهى کشیده خواهند شد و آمریکا محدود نیست آمالش به یک کشور و دو کشور، و اینها، هر جائى را مى خواهد او تحت سیطره او باشد و امروز روزى است که ما اعتقادمان این است که باید مسلمین با هم متحد بشوند و تو دهنى بزنند به آمریکا و بدانند که مى توانند، توانائى این امر را دارند، هم قدرت پرسنلى و افراد دارند، و هم ملت باهاشان موافق است ، اگر امرى بکنند، کارى بکنند، و هم امکانات زیاد دارند، شریان حیات آمریکا و غرب بسته به نفت این منطقه است و من امیدوارم که همه ما خدمتگزار به اسلام و مسلمین باشیم و همه شما آقایان با تعهد به اسلام ، با اینکه حاضر بدانید خدا را در

ص: 286

کارهاى خودتان ، آن روزى را که مى خواهید یک کسى را کنار بگذارید، آن روزى که مى خواهید به یک کسى فرض کنید که یک انگ غیراسلامى بزنید، توجه کنید که خدا حاضر است اگر خداى نخواسته بر خلاف بکنید عمدا و اگر سهوى باشد، اشتباهى باشد که مقدماتش دست شماست ، بدانید که این خداى حاضر و ناظر بر شما ممکن است نبخشد توجه بکنید که کارها همه اسلامى باشد، براى خدا باشد، خدمت براى خدا باشد و امیدوارم که خداوند به همه شما توفیق عنایت کند و همه شما براى خدمت به اسلام و مسلمین موفق باشید و همه ایرانى ها که در مکه ؟ مشرف شدند، با سلامت ، با صحت به اوطان خودشان برگردند و من امیدوارم که حجاز و کشور حجاز و دولت حجاز با این عزیزان که بر ضد مخالفان اسلام هستند، بر ضد امریکا هستند، بر ضد آن دنباله آمریکا و آن فاسد هستند، به طور اسلامى عمل کنند و موجب نگرانى دولت و ملت ما را فراهم نکنند که اگر این فراهم بشود، ممکن است خطرى داشته باشد

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

ص: 287

ص: 288

عکس

ص: 289

عکس

ص: 290

عکس

ص: 291

ص: 292

عکس

ص: 293

عکس

ص: 294

عکس

ص: 295

عکس

ص: 296

عکس

ص: 297

عکس

ص: 298

عکس

ص: 299

عکس

ص: 300

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109