صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف ) جلد 6

مشخصات كتاب

سرشناسه : خمینی ، روح الله ، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368.

عنوان و نام پدیدآور : صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف )/ تدوین سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی (گروه انتشارات ).

وضعیت ویراست : [ویراست ؟].

مشخصات نشر : تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سازمان چاپ و انتشارات : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی ، 1370 -

مشخصات ظاهری : ج.

شابک : دوره964-422-126-5 : ؛ 36000 ریال : ج. 1، چاپ دوم964-422-127-3 : ؛ 3500 ریال (ج. 2، چاپ دوم) ؛ 3500 ریال (ج. 3، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج.3، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج.3، شمیز) ؛ 3500 ریال (ج. 4، چاپ دوم) ؛ 3500 ریال (ج. 5، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج.5، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج.5، شمیز) ؛ 3500 ریال (ج.6) ؛ 4950 ریال (ج. 8، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج. 9، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج. 9، شمیز) ؛ 9500 ریال (ج. 9، چاپ دوم) ؛ 36000 ریال (ج. 10، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج.10، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج.10، شمیز) ؛ 39000 ریال (ج. 11، چاپ دوم) ؛ 450 ریال (ج. 15، زرکوب) ؛ 280 ریال (ج. 15، شمیز)

یادداشت : ج . 1و 2 (چاپ دوم : 1370).

یادداشت : ج. 3 - 5 (چاپ دوم: تابستان 1371).

یادداشت : ج.3، 5 و 10 (چاپ ؟: بهمن 1361).

یادداشت : ج.6 (چاپ اول : زمستان 1371).

یادداشت : ج. 8 (چاپ دوم : 1373).

یادداشت : ج. 9 و 15(چاپ ؟: بهمن 1361).

یادداشت : ج. 9 (چاپ دوم : پائیز 1374).

یادداشت : ج . 10 (چاپ دوم : بهار 1378).

یادداشت : ج . 11 (چاپ دوم : 1378).

موضوع : خمینی ، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، 1279 - 1368. -- پیام ها و سخنرانی ها

موضوع : فتوا های شیعه -- قرن 14

موضوع : ایران -- تاریخ -- انقلاب اسلامی، 1357 -- اسناد و مدارک

موضوع : ایران -- تاریخ -- جمهوری اسلامی، 1358 - -- اسناد و مدارک

شناسه افزوده : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی. گروه انتشارات

شناسه افزوده : سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

شناسه افزوده : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی

رده بندی کنگره : DSR1572 1370

رده بندی دیویی : 955/08308

شماره کتابشناسی ملی : م 73-66

ص: 1

اشاره

عکس

ص: 2

عکس

ص: 3

عکس

ص: 4

عکس

ص: 5

عکس

ص: 6

عکس

ص: 7

عکس

ص: 8

عکس

ص: 9

عکس

ص: 10

عکس

ص: 11

عکس

ص: 12

عکس

ص: 13

عکس

ص: 14

عکس

ص: 15

عکس

ص: 16

عکس

ص: 17

عنوان و نام پدیدآور : صحیفه نور:مجموعه رهنمودهای امام خمینی مدظله العالی/تهیه و جمع آوری مركز مدارك فرهنگی انقلاب اسلامی

مشخصات نشر : تهران: وزارت ارشاد اسلامی، 1364.

مشخصات ظاهری : ج.

وضعیت فهرست نویسی : در انتظار فهرستنویسی (اطلاعات ثبت)

یادداشت : فهرست نویسی بر اساس جلد هفدهم٬ 1364.

یادداشت : عنوان عطف: صحیفه نور

شماره كتابشناسی ملی : 2 0 4 3 6 5 8

ص: 18

58/1/22

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

من از همه شما تشكر مى كنم كه پاسداران اسلام هستید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از ملاقات شما جوانهاى برومند و چهره هاى تابناك خوشحال هستم و مایلم به ملاقات شماها ، مایلم كه با شما مصافحه كنم ولكن وضع مزاجى من و كارهاى زیاد من این فرصت را به من نمى دهد . من از همه شما تشكر مى كنم كه پاسداران اسلام هستید و براى اسلام و براى كشور خدمت مى كنید و در این مواقع سخت ، شما زخمت مى كشید . من اجر شما را از خداى تبارك و تعالى مى طلبم و براى شما سعادت و سلامت مى خواهم .

ما از این به بعد هم احتیاج به شما داریم ، ما همیشه محتاج به شما جوانها هستیم . ما بعدها هم براى كشورمان احتیاج به فعالیت شما جوانهاى برومند داریم و من امیدوارم كه در همه مراحل ، شما با مردانگى با ما همراهى كنید و این نهضت را به پیش ببرید . امروز كشور مال خود شما است و شما باید مال خودتان را حفظ كنید . مثل زمان طاغوت نیست كه شما زحمت بكشید و دیگران بهره ببرند . من امیدوارم كه با به كار رفتن احكام اسلام مملكت مال خود شما باشد و شما در مملكت خودتان زحمت بكشید و در مملكت خودتان بهره را براى خودتان بردارید . از خداوند تعالى سلامت و سعادت همه شما را خواستارم .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 1

تاریخ : 23/1/58

بیانات امام خمینی در جمع خواهران دانشجوى دانشگاه ملى و محصلین دبیرستان هاى دزفول و قصر شیرین

نقش عظیم بانوان در پیروزى نهضت

بسم اللّه الرحمن الرحیم

؟خداوند نگهدار همه شما باشد . این پیروزى را ما از بانوان داریم قبل از اینكه از مردها داشته باشیم . بانوان محترم ما در صف جلو واقع بودند . بانوان عزیز ما اسباب این شدند كه مردهاهم جرات و شجاعت پیدا كنند . ما مرهوان زحمات شما خانم ها هستیم و همیشه دعا به همه و همه ملت و شماها مى كنیم . شما دیدید كه با وحدت كلمه بدون اینكه ساز و برگى داشته باشید ، بر قدرت هاى بزرگ پیروز شدید . چرا پیروز شدید؟ براى اینكه براى خدا بود این قیام ، قیام حق بود ، قیام حق بر باطل بود ، قیام الوهیت بر طاغوت بود ، قیام انسانیت بر توحش بود ، قیام تمدن بر بربریت بود . این قیام انسانى در عین حال كه ما هیچ نداشتیم و آنها همه چیز ، بر آنها غلبه كردیم . این غلبه را خداى تبارك و تعالى نصیب ما كرد . چرا؟ براى اینكه با هم بودیم و خدا با جماعت است . یداللّه مع الجماعه خداوند با اجتماع است و شما همه با وحدت كلمه و آن كلمه ، كلمه حق ، نه كلمه باطل ، همه با هم حق گفتید ، همه با هم حق خواستید ، حق خودتان را خواستید ، آزادى خواستید ، استقلال خواستید و اسلام ، جمهورى اسلامى خواستید . بحمداللّه آزادى براى شما حاصل است .

باید از خود و نافرمانى از خدا بترسیم

الان از هیچ كس نمى ترسید ولى باید ما از خودمان بترسیم . ما باید از خدا بترسیم ، از خودمان بترسیم كه نافرمانى نكنیم ، كه بر خلاف نكنیم والا دیگر آن زحمات سابق نیست ، دیگر سازمان امنیت نیست ، دیگر شهربانى كه بتواند به مردم ظلم بكند نیست ، شهربانى اسلامى است ، دولت اسلامى است ، دولتى است كه تابع قانون است ، تابع اسلام است . آن كه تابع اسلام است ظلم نمى تواند بكند و نمى كند . ما از شما هم متشكریم كه در رفراندم شماها همه شركت كردید و موجب یك پیروزى شدید كه در دنیا نمونه است . سابقه نداشت یك همچو رفراندم در دنیا كه از ملت سى و پنج میلیونى بیش از بیست میلیون راى مثبت داشته باشد و همین طور با شور و شعف و اشتیاق دنبال راى دادن برود . خداوند انشاءاللّه شما را در مراحل بعد هم پیروز كند . در قضیه مجلس موسسان ، در قضیه مجلس شورا راى بدهید و راى به وكلاى متعهد مسلم امین . وكلاى امین بفرستید در مجالس . دیگر شما مجالستان دست

ص: 2

خودتان است ، اختیار دست خودتان است ، شما مختارید و مقدرات مملكت را ، خودتان به دست خودتان باید مقدرات را بگیرید . خداوند شما را پیروز كند ، خداوند شما را سعادتمند كند در دنیا و آخرت . سلام بر همه شما و بر همه مسلمین و بر همه عباداللّه الصالحین .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 3

تاریخ : 23/1/58

پیام امام خمینى در مورد اخطار به گرانفروشان

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من با كمال تاسف هر روز مواجه هستم با مشكلات جانفرسا كه گاهى ناچار مى شوم تذكراتى به ملت شریف بدهم . از آن جمله قضیه اجحاف و گرانفروشى است كه كرارا شكایت از آن دارند و حتى گفته مى شود كه برخلاف موازین شرعیه اجناس را كه از طرف دولت مبنى بر اینكه به قیمت معینى بفروشند ، به قیمت هاى گزاف به مردم مستمند مى فروشند و موجبات ناراحتى و مضیقه براى برادران و خواهران خود فراهم مى كنند . من از فروشندگان خصوصا آنچه مربوط است به ارتزاق مردم ، تقاضا مى كنم دست از این اجحاف و تعدى بردارند و به اخلاق و اعمال اسلامى برگردند . من آنان را نصیحت مى كنم كه با این ملتى كه خون خود را در راه اسلام داد و جوانان عزیز خود را از دست داد با عدل و انصاف رفتار كنند . من خوف آن دارم كه خداى ناخواسته به غضب خداوند قهار مبتلا گردیم و تر و خشك با هم بسوزد . من اخطار مى كنم كه اگر دست از اجحافات و مخالفت با اسلام بر ندارند ، طبق عدل الهى و حكومت شرعیه و سیاسات شرعیه اسلامیه با آنان رفتار مى شود . برادران ! قبل از آمدن آن تازیانه الهى به خود آیید و دست از ستم بردارید . خداوند شما را اصلاح كند .

والسلام علیكم

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 4

تاریخ : 23/1/58

بیانات امام خمینی در حمع اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامى شرق تهران

شما پاسداران مثل سربازان صدر اسلام با جان و دل خدمت كردید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

شما پاسداران مثل سربازان صدر اسلام با جان و دل خدمت كردید شما پاسداران انقلاب اسلامى به اسلام حق پیدا كردید . شما مثل سربازان صدر اسلام كه با جان و دل و با عشق و علاقه به اسلام خدمت كردند ، به اسلام خدمت كردید و مى كنید . من امیدوارم كه خداى تبارك و تعالى همان اجرى را كه به پاسداران اسلام در صدر اسلام عنایت فرموده است ، به شما برادران عزیز عنایت فرماید . شما در این انقلاب اسلامى و در این نهضت اسلامى ، سهم بسزائى دارید . شما حفظ امنیت منطقه را كردید و این خدمت بزرگى است كه به برادران و خواهران خودتان كردید و من امیدوارم كه خداى تبارك و تعالى به شماها سعادت و عزت عنایت فرماید . من از همه شما متشكر هستم و ما منتظریم كه انشاءاللّه احكام اسلام جریان پیدا كند و همه ما خدمتگزار اسلام و احكام اسلام باشیم و ملت ما مستقل و آزاد باشد و دست خیانتكاران تا ابد از این مملكت قطع بشود . من از خداى تبارك و تعالى عظمت اسلام و مسلمین را خواستارم .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 5

تاریخ : 23/1/58

بیانات امام خمینی در جمع گروهی از نمایندگان كاركنان بانك صادرات ایران

طرح جدائى میان اقشار از دسیسه هاى استعمارگران

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از شما آقایان كه تشریف آوردید و از نزدیك با هم مواجه شدیم تشكر مى كنم . ما باید سابقا هم روابط با هم داشته باشیم ، ملت باید اقشارش با هم مربوط باشند . این جدائى كه در این طول زمان بین اقشار ملت بود ، این یك امرى بود كه استعمارگران این امر را درست كرده اند یعنى عمال آنها در اینجا و خود آنها با تبلیغات بین اقشار ملت جدائى انداختند . باید ما همه با هم همانطورى كه تا اینجا با هم پیروز شده ایم و همه یك مطلب مى خواستیم و آن اسلام و جمهورى اسلامى ، از این به بعد هم باید همه با هم تا آخر نقطه اى كه جریان احكام اسلام در كشور باشد همه با هم باشیم ، جدائى نداشته باشیم .

تحقق واقعى اسلام در گرو تحول در كلیه شوونات مملكتى

باید این مملكت كه طاغوت در آن سال هاى طولانى زندگى كرده است و مردم را متحول كرده بود به یك مردم غیر صحیح ، باید با زحمت همه متحول بشوند به یك انسان هاى اسلامى الهى كه در اسلام ، انسان اسلامى خیانت نخواهد كرد ، به شرق و غرب توجه نخواهد كرد . باید این بانك هائى كه در ایران هست متحول بشوند از صورت طاغوتى كه رباگیرى و رباخوارى است به صورت اسلامى ، انشاءاللّه .

من از اینكه شما بناى بر این مطلب گذاشتید كه متحول كنید صورت طاغوتى را به صورت اسلامى و بانك اسلامى در سراسر كشور تاءسیس كنید متشكرم ، لكن منتظرم كه ببینم عمل چیست . آیا در عمل هم همین طور است ؟ باز امورى كه سابق انجام مى گرفت انجام مى گیرد یا خیر؟ تحول در محتوا هست ، ما با اسم خیلى كار نداریم ، با محتوا كار داریم ، محتوا باید اسلامى بشود . شما دیدید كه در این مدت در تبلیغات این بود كه عدالت اجتماعى ، اسلام ، قرآن ، این حرف ها بود لكن محتوا نداشت ، واقعیت نداشت . حالا هم همین طور است . اگر چنانچه محتوا اسلامى باشد ، واقعیت پیدا بكند آن مطلبى كه آقایان آمده اند و مى فرمایند ، آن وقت مطلب صحیح است و تحول اسلامى پیدا شده است و اما اگر فقط لفظ باشد كه سابقا این لفظها بود ، آن وقت وضع دیگر پیش خواهد آمد .

من از شما آقایان متشكرم و امیدوارم كه همه با هم به سعادت برسید و همه با هم ایران را اصلاح

ص: 6

كنید ، متحول كنید و هر كس در هر مقامى كه هست از دولت پشتیبانى كند و با ملت همراه باشد تا اینكه انشااللّه تمام مقاصد اسلامى كه به سعادت همه شماها و به سعادت بشر است انشاءاللّه پیاده بشود .

والسلام علیكم و رحمة اللّه وبركاته

ص: 7

تاریخ : 23/1/58

بیانات اما خمینى در جمع پاسداران انقلاب اسلامى شهرستان گنبد كاووس

هموار نمودن راه بازگشت اجانب از اهداف ضد انقلاب

اشاره

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از بعضى مطالب كه شما گفتید فى الجمله آگاه بودم و من متاءسفم از این قضایا كه واقع مى شود و شده است اینها كه در آن محل به شلوغى و به سمپاشى و به شرارت مشغولند ، اینها به دلیل اینكه ما براى این ملت مى خواهیم یك آزادى ، یك استقلال ، یك رفاه پیدا بشود و آن جمعیت مفسد مى خواهند نباشد و شلوغ بشود و به هم بخورد اوضاع تا اینكه اربابانشان برگردند . از این جهت ما اینها را متهم مى كنیم به اینكه هم ضد انقلابند و هم دست نشانده اغیار و اجانب . اینها اگر چنانچه هوادار ملت هستند چرا در موقعى كه براى ملت دارد دولت و ما ، كارهایى كه رفاه آنها هست مى خواهیم انجام بدهیم آنها مانع مى شوند؟ چرا از رفراندمى كه همه ملت با این موافق است اینها مخالفت مى كنند؟ این رفراندم مگر چیست كه همه ملت موافق و این عده خرابكار مخالفند؟ اینها طرفدار مردمند؟! طرفدار ملتند؟! طرفدار خلقند ، تمام خلق ، اسلام را مى خواهد ، تمام ملت به جمهورى اسلامى راى مى دهد ، چرا اینها مخالفت مى كنند؟ چرا برادرهاى ما را براى اینكه مى خواهند به جمهورى اسلامى راى بدهند رگبار مسلسل به سوى آنها مى بندند؟ این جز این است كه اینها مى خواهند خرابكارى بكنند؟ اینها مى خواستند كه راى جمهورى اسلام به شكست بر بخورد و ما نتوانیم جمهورى اسلامى را در اینجا درست بكنیم و آنها یا برگردانند رژیم منحوس شاهنشاهى را و یا به جاى او یك چیز دیگرى كه فرم دیگرى كه باز براى آنها كار بكند ، براى اجانب كار بكند در ایران به ثمر برسانند . اینها مخالف اسلام هستند ، اینها مخالف ملت هستند ، اینها مخالف آزادى هستند ، اینها مخالف استقلال هستند ، اینها مى خواهند كه باز همان كارهایى كه ، همان مطالبى كه در رژیم سابق بود اعاده كنند ولو به صورت دیگر . این معنا كه در گنبد محقق شده در خیلى جاها از مملكت ما بوده و همه آنها هم زیر سر این اشرار بوده است كه دست نشانده هاى آمریكا یا جاى دیگر هستند .

لزوم تشریك مساعى با دولت و پشتیبانى از قواى انتظامى براى تامین امنیت

من از شما ملت غیور و از شما اهالى غیور گنبد من تشكر مى كنم كه در این زحمات پایدارى كردید و مسائلى كه ذكر كردید ، من به سمع دولت مى رسانم و امیدوارم كه ترتیب اثر

ص: 8

داده بشود و آنجا به امنیت برگردد لكن شما هم باید كمك كنید یعنى پشتیبانى كنید از قواى انتظامى اگر قواى انتظامى در آنجا مستقر شد شما هم پشتیبانى كنید و به كمك هم اشرار را كنار بزنید . این اشرار كه حمله مى كنند به مسلمین ، اینها واجب است آنها را دفع كنند ولو به قتل آنها مجر بشود و هر كسى پایدارى كند ثواب دارد و هر كس كشته بشود ثواب شهید دارد . من اخطار مى كنم به این اشرار كه اگر دست از شرارتشان برندارند ما با آنها معامله دیگر خواهیم كرد . من از شما تشكر مى كنم و نسبت به مصائبى كه به شما وارد شده است متاثر هستم . این مصائب به ما وارد است .

مصائب شما مصائب ماست و ناراحتى شما ناراحتى ماست

از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى كنم كه شما را در پناه خود و در پناه امام زمان سلام اللّه علیه حفظ كند و همه با هم برادر وار ، همه با هم باشید و همه با هم این نهضت را به ثمر برسانید . خداوند همه شما را توفیق عنایت كند .

گفته هاى مادر یكى از شهدا: اى امام ! ما در گنبد هیچ امنیت نداریم ، ناموس و مالمان در خطر است . من دختر 14 ساله ام را در آنجا گذاردم تا به حضور شما برسم . وقتى حركت مى كردم دخترم گفت مرا هم به خدمت امام ببر ، مرا به چه كسى مى سپارى ؟ آیا من از خود و ناموسم چگونه دفاع كنم ؟! اى رهبر من شرم دارم بگویم كه مادرى با گریه مى گفت در جلوى من این گروه جنایتكار به دخترم تجاوز كرده و سر از بدن او جدا كردند .

مرگ براى من بهتر از شنیدن این مصیبت هاست !

امام : اى مادر! مرگ براى من بهتر از این است كه این مصیبت ها را بشنوم . اى مادرها و اى خواهرهاى من ! جوان هاى شما جوان هاى من بودند . مولا امیرالمومنین سلام اللّه علیه براى ربوده شدن یك خلخال از پاى یك كسى كه یهودیه بود فرمود كه اگر انسان بمیرد بهتر از این است كه بشنود این را . من اگر بمیرم بهتر از این است كه اى مادرها و خواهرهاى من اى برادرهاى من ! اسلام از این شهیدها بسیار داشته است . پیغمبر اسلام در جنگ هاى مختلف شهدا داده است . امیرالمومنین سلام اللّه علیه در جنگ ها عزیزها از دست داده است . سیدالشهدا سلام اللّه علیه خود و تمام عزیزانش را از دست داد . شهداى شما با آنها انشاء اللّه محشورند . اگر در راه اسلام باشد غم نیست ، ما همه باید در راه اسلام شهید بشویم . اسلام عزیزتر از هر چیز است . من راجع به مصیبت هائى كه به شما مادرها و خواهرها وارد شده است بسیار متاءثرم به طورى كه نمى توانم دیگر صحبت كنم . من مطالب شما را با دولت در میان مى گذارم و امیدوارم كه انشاء اللّه امنیت آنجا برقرار بشود و شما با برادران سربازمان و برادران پاسداران با هم دست به هم بدهید و این اشرار را از ناحیه عقب بزنید .

خداوند همه شما را سعادت بدهد ، خداوند شهداى شما را رحمت كند ، خداوند به شما صبر عنایت كند و به همه شما صبر و سعادت عنایت كند .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 9

تاریخ : 24/1/58

تلگرام امام خمینى به آیت اللّه محلاتى

حضرت آیت اللّه محلاتى دامت بركاته شیراز

بسمه تعالى

در این موقع كه بحمداللّه نهضت اسلامى در آستانه پیروزى است بعضى عناصر مفسد در صدد فتنه انگیزى و ایجاد اختلاف برآمده اند . اینان ضد انقلابیونى هستند كه به اسم انقلاب مى خواهند مانع از ثمربخشى نهضت بشوند . امید است حضرتعالى نیرنگ بدخواهان را با تدبیر و قاطعیت خنثى فرمائید و از اعمال ضد انقلابى گروهى فاسد رنجیده خاطر نشوید . از خداوند تعالى سعادت و سلامت حضرتعالى را خواستارم .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 10

تاریخ : 24/1/58

بیانات امام خمینى در جمع پاسداران كمیته مركزى و جمعى از بانوان

تنها قرائت به اسم رب سازنده است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ما همه در این نهضت سهیم هستیم و شما خانم ها سهم بزرگ دارید قرائت به اسم خداى تبارك و تعالى است . برنامه این است كه قرائت كه اول رشد انسانى است و براى رشد انسانى است قرائت تنها نباشد ، آموزش تنها نباشد ، آموزش تنها ممكن است كه براى یك كشورى مضر هم باشد . آموزش باشد با تربیت ، كه در آیه مى فرماید: اقراء باسم ربك قرائت كن به اسم رب ، قرائت كن ، با اسم رب شروع كن به قرائت . اگر قرائت با اسم رب شد ، این هم پرورش است و هم آموزش ، قرائت آموزش است و با اسم وقتى كه شد پرورش است . هم پرورش را وهم آموزش را درآن آیه شریفه مى فرمایند ، بلكه دستور كلى همه كارهاى انسانى در این آیه شریفه هست كه فقط قرائت نیست كه باید به اسم رب باشد ، قرائت هم یكى از مصادیقى است كه باید به اسم رب باشد و با توجه به خدا باشد ، همه كارهائى كه شما انجام مى دهید ، همه تحصیلاتى كه مى كنید ، همه اقداماتى كه مى كنید ، تمام اینها با اسم رب شروع بشود . اگر همه با اسم رب شروع بشود ، هم آموزش ممكن است مفید باشد براى اینكه آموزش توام با پرورش است .

آموزش منهاى پرورش موجب نابودى معنویت بشر و فناى مملكت

بیشتر صدماتى كه به بشر وارد مى شود از طریق آموزش بى پرورش است . تمام این آلاتى كه درست شده است ، تمام این آلات جنگى كه درست شده است ، آلات منهدم كنى كه درست شده است ، به دست اشخاصى بوده است كه آموزش داشته اند لكن پرورش صحیح نداشتند و لهذا با علم خودشان طرح فناى برادرهاى خودشان ، همجنس هاى خودشان را مى ریزند . در مملكت ما هم آن مقدار كه از دست آموزش و آموزش خواهان و آنهائى كه آموزششان زیاد بوده است صدمه دیده اند ملت ما ، از دست دیگران ندیده اند ، براى اینكه این متفكران و این دانشمندان بودند كه طرح هاى تخریبى را ، طرح هاى فناكننده ملت را مى ریختند ، براى اینكه آموزش داشتند لكن آموزش در كنارش پرورش نبود . شماها كه مربى هستید یا مى خواهید تربیت بكنید فرزندان خودتان را یا جامعه را ، باید توجه به این آیه شریفه داشته باشید كه اقرا باسم ربك مى خواهید آموزش بدهید ، مى خواهید آموزش پیدا كنید ،

ص: 11

قرائت كنید ، با اسم رب باشد ، با توجه به خدا باشد ، با تربیت الهى باشد . اگر یك انسانى هم علم داشت و هم تربیت الهى داشت ، این مفید خواهد شد براى مملكت خودش ، و هرگز یك مملكتى از دست آن كه آموزش و پرورش دارد صدمه نمى بیند . صدمه هائى كه وارد مى شود بر مملكت غالبا از این متفكرین بى پرورش ، آموزشهاى بى پرورش واقع مى شود . علم را تحمیل مى كنند لكن تقوا ندارند ، لكن پرورش باطنى ندارند ، از این جهت عمال خارجى مى شوند . از این جهت نقشه هارا براى فناى مملكت خودشان مى كشند .

خداوند انشاءاللّه شما بانوان را كه مركز پرورش بچه هاى كوچك هستید ، تا آخر موفق كند شما را به اینكه این بچه ها را خوب آموزش و پرورش بدهید . بله ، پرورش از دامن شما شروع مى شود ، دامن بانوان است كه بچه هاى خوب را پرورش مى دهد . ممكن است كه یك بچه اى كه شما خوب تربیت بكنید ، یك ملت را نجات بدهد . توجه داشته باشید كه بچه ها را خوب تحویل جامعه بدهید و آموزشتان با پرورش باشد .

خداوند همه شما را توفیق بدهد ، سلامت بدهد ، سعادت بدهد سلام بر همه شما خانم ها .

والسلام علیكم و رحمة اللّه وبركاته

ص: 12

تاریخ : 24/1/58

بیانات امام خمینى در جمع پزشكان ، پرستاران و كادر درمانى بیمارستان هاى تهران

پرستارى از بیماران به گونه اى كه مورد پسند اسلام است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از شما برادران و خواهران كه در اینجا براى تفقد از من آمدید تشكر مى كنم و سلامت و سعادت همه شما را از خداوند تعالى خواستارم . شما پزشكان وظیفه بزرگى دارید . پزشكان ، پرستاران ، كارمند ، كارمندهاى بیمارستان وظیفه بزرگى دارند و آن وظیفه بیماردارى ، وظیفه پرستارى ، وظیفه معالجه كه باید مثل پدرى كه فرزندش را معالجه مى كند و مادرى كه اولادش را پرستارى مى كند ، شما مریض ها را مثل اولاد خودتان ، مثل فرزندان خودتان بدانید و آنها را با مهر و محبت پذیرائى كنید و آنها را پرستارى كنید ، همانطور كه مادر پرستارى مى كند از اولادش . اینهایى كه مریض شدند به منزله اولاد شما هستند ، به منزله برادرهاى ، خواهرهاى شما هستند . آنها باید پرستارى به طور صحیح بشوند و در بیمارستان به طورى كه اسلام بپسندد از آنها پرستارى بشود و به آنها رسیدگى بشود و من امیدوارم كه با برقرارى جمهورى اسلامى مشكلات ما انشاءلله حل بشود . مشكلات در هرجا در هر قشر حل بشود .

خداوند شماها را حفظ كند و موفق باشید براى خدمت به مملكت خودتان ، خدمت به اسلام خودتان ، خدمت به برادرهاى خودتان . انشاءاللّه همه موفق و موید باشید . من دعاگوى همه شما هستم و خدمتگزار همه ملت . و من امیدوارم كه بتوانم این خدمتم را تمام كنم و فرصت پیدا بكنم كه این خدمت را تمام بكنم . از شما دوستان ، برادران ، خواهران امید دعا دارم كه دعا كنید ما بتوانیم این راه را تا آخر برویم . مشكل است ، راه پر زحمت و مشكلى است ، با خواست خداى تبارك و تعالى تا اینجا رسیده ایم و از این به بعد با كمك همه اقشار ملت انشاءاللّه به پایان خواهیم رسانید . سلام بر همه شما ، موفق باشید همه شما .

والسلام علیكم و رحمة اللّه وبركاته

ص: 13

تاریخ : 25/1/58

بیانات امام خمینى در جمع پرستاران لشكر 92 زرهى و كاركنان راه آهن دولتى

كوتاه كردن دست اجانب فقط نیمى از پیروزى است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

درود بر شما جوان هاى غیرتمند و غیور . سلام بر جوانان ایران كه به واسطه زحمت هاى خود و مجاهدات خود نهضت را به دروازه پیروزى رساندند . ما از شما كارمندان راه آهن و از شما نمایندگان لشكر اهواز تشكر مى كنیم و براى شما دعاى خیر .

ما تا اینجا كه رسیده ایم مقدارى از راه را رفته ایم . شما خیال نكنید كه ما باز پیروز شده ایم ، ما نصف راه را رفته ایم دست اجانب را كوتاه كردیم ، آن خائنان اصلى را از اینجا بیرون راندیم با همت شما جوان ها ، لكن خیلى از راه مانده است و ما باید این راه را تا آخر برسانیم .

ما الان رژیممان جمهورى اسلامى است و باید به آن چیزهائى كه در جمهورى اسلامى است پایدار و وفادار باشیم . در جمهورى اسلامى همه آزادى ها ، همه استقلال ها ، در آنجا تامین است . اسلام ضامن سعادت بشر است در دنیا و آخرت .

تلاش اخلالگران براى شكست نهضت

شما هشیار باشید كه بسیارى از این اشخاصى كه بین مردم افتادند و تبلیغات سوء مى كنند ، مى خواهند این نهضت ما را به شكست برسانند . شما دوستان ، شما برادران من آگاه و بیدار باشید و نگذارید اخلالگران بین شما رخنه كنند . اینها بنا دارند كه باز مسائل را به سال هاى قبل برگردانند ، اینها عمال اجانب هستند اینها به نظر من مى آید كه عمال آمریكا هستند و مى خواهند كه همان مسائل را ، همان چپاولگرى را ، همان سلب آزادى و سلب استقلال را دوباره به ایران برگردانند . اگر شما دوستان و همه اقشار ملت بیدار نباشند ، من خوف آن دارم كه خداى نخواسته به شكست برگردیم .

وحدت كلمه را حفظ كنید

ما از شما آرزوى این داریم كه وحدت كلمه تان را حفظ كنید . به همه ایران این مطلب را من اعلام مى كنم كه موظفند كه حفظ وحدت كلمه بكنند ، اختلاف بینشان نباشد . در این وقتى كه ما به آستانه آزادى رسیدیم ، به آستانه پیروزى رسیدیم نگذارند كه فتنه گرها بین آنها ایجاد اختلاف كنند و

ص: 14

باز مسائل سابق عود كند .

ما همه موظفیم به اسلام وفادار باشیم ، اسلام را ترویج كنیم . همه باید سرباز اسلام باشیم .

من توحید كلمه شما را از خداوند تعالى خواستار و سلامت و سعادت همه شما را و همه دوستان ایرانى خود را از خداوند تعالى مسئلت مى كنم . امید است كه همه شما در سعادت و سلامت ، هم در دنیا و هم در آخرت ، باشید .

والسلام علیكم و رحمة اللّه وبركاته

ص: 15

تاریخ : 25/1/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از دانشجویان همدان ، پاسداران انقلاب اسلامى ومتخصصین علوم ادارى و مدیریت

با هوشیارى و وحدت كلمه از نهضت در مقابل خطرات پاسدارى كنید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

رژیم طاغوتى رفت و لكن خطراتى هست . دست هاى اجنبى در كار مى باشد تا دوباره ما را به وضع اولیه برگرداند ، تفرقه بین صفوف ایرنیان بیندازند و وظیفه ماست كه از این نهضت پاسدارى كنیم . وحدت كلمه را به كار ببندیم و شما با وحدت كلمه توانستید با دست خالى بر قدرتهاى بزرگ پیروز شوید .

قدرت هاى بزرگ نتوانستند محمد رضا را نگاه دارند . قدرت هاى بزرگ مخصوصا آمریكا و انگلستان براى نگهدارى او كوشش فراوانى كردند ولى در برابر خواست ملت كارى از پیش نبردند . به هوش باشید هنوز آنان در صدد از بین بردن شما هستند ، ایادى آنان در همه جا تبلیغ مى كنند ، بخصوص در كارخانجات رفته و مى گویند ما طرفدار كارگر هستیم . اگر آنان در كارخانه مى روند و كارگران با صفا از آنها استقبال مى كنند تااعتصاب كنند شما با هوشیارى باید جلوى شرارت و مفسده آنان را بگیرید . خداوند شما را حفظ بفرماید .

والسلام علیكم و رحمة اللّه وبركاته

ص: 16

تاریخ 26/1/58

بیانات امام خمینى در جمع پرسنل پادگان هاى فرح آباد و لشگرك

اشاره

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جوانان غیور خوش آمدید . درود بر شما جوانان برومند ، درود بر شما كه در این روز با ما مواجه هستید و من نیروى شجاعت شما را از نزدیك مشاهده مى كنم . عزیزان امروز من به شما تبرك مى گویم ، دو تبریك ، یكى تبریك اینكه طاغوت رفت و برگشتن ندارد ، اختناق دفن شد و برگشتن ندارد ، بستگى به اجنبى قطع شد و برگشتن ندارد . تبریك دوم ، تبریك جمهورى اسلامى ، اسلامى كه تمام اقشار در آن زندگى به رفاه بكنند ، اسلامى كه همه آزاد باشند ، اسلامى كه استقلال را براى ما حفظ كند ، اسلامى كه طبقات ضعیف را برومند كند ، اسلامى كه طرفدار مستضعفین هست . من به شما تبریك مى گویم این اسلام را ، لكن شرط آن این است كه با هم وفادار باشیم و همه سرباز اسلام باشیم .

رمز پیروزى نهضت ، وحدت كلمه و اتكال به خدا و استقبال از شهادت بود

رمز پیروزى امروز ما این است كه اتكا به خداى تبارك و تعالى داشتیم . رمز پیروزى ما این است كه جنبه فقط سیاسى نبود ، فقط براى نفت و امثال اینها نبود ، جنبه ، جنبه معنوى بود ، اسلامى بود ، جوانان ما آرزوى شهادت مى كردند ، جوانان ما شهادت را استقبال مى كردند همانطور كه در صدر اسلام سربازهاى اسلام شهادت را استقبال مى كردند . سربازان ما از شهادت باك ندارند براى اینكه مردن را یك چیز فنا شدن نمى دانند . سربازان ما شهادت را سعادت مى دانند و براى این سعادت كوشش مى كنند . رمز پیروزى ، اتكاء به قرآن و این شیوه شیعه مقدس كه شهادت را استقبال مى كردند ، بوده ، خوف در دل آنها نبود ، در عین حال كه تانك ها و مسلسل ها به روى آنها آتش مى گشود آنها استقبال مى كردند ، خوف نداشتند . مشت بر تانك غلبه كرد ، مشت بر مسلسل غلبه كرد مشت بر ابرقدرتها غلبه كرد . این رمز را حفظ كنید ، این رمز پیروزى را تاحفظ كنید پیروز هستید . ملت ما تا با خداست پیروز است . ملت ما تا پناهگاه او اسلام است پیروز است . پرچم قرآن تا برفراز سر ملت ماست پیروز است . این رمز را حفظ كنید ، توجه داشته باشید كه نهضت هاى سابق نهضت هایى بود كه یا سیاسى بود یا نیمه اسلامى . نهضت امروز تمام اسلامى است ، نهضت امروز براى خداست ، همه فریاد مى زنند اسلام ، همه فریاد میزنند جمهورى اسلام . این رمز است كه ما را پیروز كرد و شما هم این رمز را حفظ كنید .

ص: 17

هوشیارى جهت مقابله با تبلیغات سوء و توطئه هاى دست نشاندگان

توجه داشته باشید كه شیاطین در بین همه طبقات منتشر شده اند كه براى ارباب هاى خود راهى باز كنند ، اینها مى خواهند همان بساط سابق را اوج بدهند . شما توجه داشته باشید كه آنها را در بین خودتان راه ندهید ، دفع كنید آنان را . شما بدانید كه با اسلام مى توانید مستقل باشید و با اسلام مى توانید آزاد باشید . قرآن شما را آزاد قرار داده است و قرآن استقلال شما را بیمه كرده است . كسانى كه در بین شماها رخنه مى كنند و مى خواهند تبلیغات سوء بكنند یا به اسم دلسوزى براى كارگران با به اسم هاى دیگر ، اینها خائن به ملت ما هستند ، اینها براى كارگران هیچ دلسوزى ندارند ، اینها مى خواهند مملكت ما آشفته باشد و مملكت ما گل آلود باشد و از گل آلود و آب گل آلود ماهى بگیرند ، اینها دست نشاندگان آمریكا یا غیر آمریكا هستند و اینها هستند كه مى خواهند باز ما را به آن اختناق و به آن وابستگى برگردانند . بیدار باشید برادران من ، بیدار و هوشیار باشید .

مخالفت با ارتش محمدى ، مخالفت با اسلام است

شما نظامیان ، شما ارتشیان از ما هستید ، برادرهاى عزیز ما هستید ، فرزندان عزیز و برومند ما هستید و ما از شما هستیم . ملت ما پشتیبان شماست و شما پشتیبان ملت . شما حافظ استقلال مملكت هستید و هر كس با شما مخالفت كند با استقلال مملكت مخالفت كرده ، با اسلام مخالفت كرده . من اعلام مى كنم كه اگر كسى با ارتش ما مخالفت امروز بكند با اسلام مخالفت كرده است ، با پیغمبر اسلام مخالفت كرده است . امروز ارتش ، ارتش طاغوتى نیست ، ارتش محمدى است .

و من به شما برادران سفارش مى كنم كه حفظ نظم را در پادگان هاى خود بكنید ، حفظ نظام را به همانطور كه سابق بوده است بكنید ، از بزرگ ها حرف شنوى بكنید ، اخلال نكنید و همین طور راه ندهید كسانى را كه مى خواهند در نظام شما اخلال بكنند . اینهامخالف حیثیت مملكت ما هستند . شما حیثیت مملكت مارا خودتان باید حفظ كنید و حفظش به این است كه نظام را حفظ كنید و آن چیزى كه در قانون نظام است شما باید حفظ كنید و ما پشتیبان شما و شما پشتیبان ما باشید و ملت پشتیبان همه باشد و ما این راه را كه تا نیمه آمده ایم تا آخر انشاءاللّه برویم و دیگر اجازه ندهیم كه دیگران در مقدرات مملكت ما دخالت كنند و با مشت به دهان اشخاصى بزنیم كه اجانب را مى خواهند بر ما مسلط كنند . خداوند شماها را حفظ كند و سعادتمند كند در دنیا و آخرت

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 18

تاریخ : 26/1/58

بیانات امام خمینى در كارگران و نمایندگان صنف نانوایان شهرستان قم

رسیدگى به امور مستضعفین و ترمیم خرابى هاى حاصله از غارت كشور

بسم اللّه الرحمن الرحیم

شما آقایان باید بدانید كه بعد از انقلاب آشفتگى است تاكنون ما در حال انقلاب بودیم و الان هم در حال انقلاب هستیم و انقلابات طبعا اینطور هست كه مثل اینكه یك مملكت در حبس باشد و بعد در حبس را باز كنند و سى میلیون جمعیت از حبس بیرون بریزد ، یك انقلابى خواهد شد ، یك اغتشاشى خواهد شد كه ترمیم آن محتاج به خیلى صرف وقت است . الان شما آقایان در حال انقلاب هستید ، الان آن آزادى براى همه قشرها حاصل شده است ، استقلال براى مملكت ما بحمداللّه تا حدودى حاصل شده است .

این امورى كه شما مى خواهید ، همه قشرها مى خواهند ، اینطور نیست كه محرومیت منحصر به شما باشد ، من اعتقادم این است كه از شما محرومتر ما زیاد در ایران داریم . شما باز یك كارى دارید ، اشتغالى دارید ، عدد كثیرى ، اجتماع كثیرى از مردم هستند كه این كار را هم ندارند و اینها با بدبختى در یك زاغه ها زندگى مى كنند . شما زاغه هاى اطراف تهران را یك سرى به آن بزنید توجه كنید ببینید اینها چه جور زندگى مى كنند . ما به فكر همه هستیم ، دولت به فكر همه هست لكن مساله ، مساله آسانى نیست .

یك مملكت خراب ، یك مملكت ویران ، یك مملكتى كه همه ذخائرش را به چپاول بردند حالا مى خواهد تازه شروع كند ، شروع به نوسازى ، این شروع به نوسازى محتاج به وقت است ، اینطور نیست كه غفلت از حال مستمندان شده باشد و یا از حال كارگران شده باشد ، خیر ، ما همه به فكر شما هستیم و ما انشاءاللّه بعد از اینكه بتوانیم استقرار بدهیم جمهورى اسلامى را ، اسلام در فكر كارمندان و در فكر كارگران و در فكر مستضعفین بیشتر است تا فكر دیگرى . شما مطمئن باشید كه اگر ما توانستیم قدرت پیدا بكنیم و اسلام را به آنطور كه هست پیاده بكنیم ، براى همه شما و براى آنهائى كه از شما خیلى بدتر هست زندگى شان ، فكر خواهد شد .

الان راجع به خانه ، البته من مى دانم كه شما هم بسیاریتان خانه ندارید ، لكن این مطلب اختصاص به شما ندارد ، شما زاغه نشین ها را ببینید كه اینها چه جور زندگى مى كنند ، اگر آنها را ببینید به حال آنها ترحم مى كنید . البته باید براى همه خانه تهیه بشود ، براى همه زندگى تهیه بشود ، براى همه

ص: 19

وضع كار به طور عادلانه تهیه بشود و این محتاج به یك مهلتى است . نمى شود یك مملكتى كه خراب شده است و همه چیزش به باد رفته است ، حالا یكدفعه ما صبح بكنیم و بهشت درست بشود و این یك امرى است نشدنى .

تبلیغات سوءمفسده جویان براى ممانعت از استقرار جمهورى اسلامى

و مى بینید كه در بین اقشار الان اشخاص مفسده جوئى هستند كه نمى گذارند این جمهورى استقرار پیدا بكند ، فساد مى كنند آنها مى خواهند كه باز مسائل سابق را عود بدهند ، آنها در صدد این هستند كه ما را باز در بند بكشند ، استقلال ما را از بین ببرند ، ذخائر ما را از بین ببرند . شما آقایان و دیگران و همه اقشار ملت موظفند كه به تبلیغات سوء اینها گوش نكنند و یك مهلتى بدهند ، كه انشاءاللّه جمهورى اسلامى مستقر بشود . الان استقرارى ندارد . ما قانونمان باز تصویب نشده . مجلس شورایمان باز بر پا نشده . ما الان بین راه هستیم و در بین راه نمى توانند كه همه مسائل را حل بكنند و من امیدوارم كه انشاءاللّه مسائل شما و مسائل همه كارگرها و مسائل همه اقشار مستضعف ، اگر چنانچه توفیق پیدا بشود و همه با هم دعا بكنید و همه با هم پشتیبانى بكنید كه این مطلب شرعى حاصل بشود ، براى همه انشاءاللّه رفاه خواهد شد و این اختلافات طبقاتى ننگین به آن صورت نخواهد ماند . من از خداى تبارك و تعالى سلامت شماها را خواستارم و باید تشكر كنم از جوان ها كه هم كار كردید در موقع نهضت كه لازم بود و هم پشتیبانى كردید از نهضت . خداوند شماها را حفظ كند و ما هم دعاگوى شما هستیم و هم خدمتگزار و امیدواریم كه بتوانیم یك وقت به شما خدمت بكنیم .

ص: 20

تاریخ : 27/1/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از پاسداران یافت آباد تهران

حفاظت و كنترل انقلاب با عزم راسخ ملت

بسم اللّه الرحمن الرحیم

انقلاب یك راه دارد و یك پس از پیروزى . قبل از اینكه انقلاب ها پیروز بشوند همه رو به مقصد هستند و گرمى ها و نهضت ها بسیار ارزنده و بسیار گرم هست ، پس از پیروزى یك سستى ها پیدا مى شود و یك اختلاف ها . شما تا مدتى كه در قید و بند بودید و همه بودیم ، در اختناق بودیم ، 35میلیون جمعیت ایران كه در زندان بود ، ایران یك زندان بود . پس همه در شكنجه بودید . شكنجه هاى روحى . دیگر برادران در شكنجه هاى جسمى بودند كه مى شنیدیم شكنجه ها را ، در شكنجه روحى بودیم . بحمداللّه قیام كردید شما جوانان ملت و پیروز شدید و دست تبهكاران را از مملكت خودتان قطع كردید و دزدان حرفه اى را بیرون كردید . امروز كه پیروز شدید و روز پیروزى است مثل این است كه در یك زندان را باز كنند و سى میلیون جمعیت از آن زندان بیرون بریزد ، در یك قفس را باز كنند و سى میلیون كبوتر گرفتار بیرون بریزد ، حال انقلاب است ، حال اختلاف است ، حال دگرگونى است لكن باید با همت ، با عزم راسخ ، با اراده ، باید این حال بعد از انقلاب را هم كنترل كنید .

جلوگیرى از توطئه هاى شیطانى و پیش به سوى سازندگى

امروز مى بینید كه در گوشه و كنار مملكت ما ، كشور ما ، مفسدین دست به كارند و مى خواهند بین شما اختلاف بیندازند ، قبل از این نمى توانستند ، آنوقت كه شما در راه بودید و گرم مبارزه ، كسى نمیتوانست رخنه كند ، امروز كه مبارزه به آخر رسیده است و وقت این است كه ما ایران را بسازیم ، این ایران خراب را آباد كنیم ، امروز دست هاى مرموزى از آستین بیرون آمده است و بین اقشار ملت تفرقه مى اندازد . باید شما پاسداران اسلام ، شما جوانان كه سربازان امام زمان سلام اللّه علیه هستید باید با هوشیارى ، با اراده قوى ، با مشت محكم جلوى این توطئه ها را بگیرید ، گمان نكنید كه ما به آخر رسیدیم و ما پیروز شدیم ، ما بین راه هستیم و باید قدمهاى دیگر برداریم . امروز مى خواهند نگذارند ما جلو برویم و قدم هاى دیگرى را كه براى سازندگى است برداریم ، با اسم هاى مختلف ، با بهانه هاى مختلف ، با نیت هاى فاسد ، با اغراض بسیار و شیطانى قیام مى كنند ، راهپیمائى مى كنند و مى خواهند ملت ما را نگذارند وحدت كلمه داشته باشد ، مى خواهند ایجاد اختناق بكنند ، شما جوانان برومند ، شما

ص: 21

پاسداران اسلام باید محكم ، قوى در مقابل این توطئه ها بایستید و نگذارید اینها شیطنت خودشان را به آخر برسانند ، من از شما تشكر مى كنم كه در این برهه از زمان كه احتیاج به وجود غیرتمندانى مثل شماها بود ، شما قیام كردید و هم نهضت را پیش بردید و هم پاسدارى كردید لكن خدمت شما به آخر نرسیده است ، خدمت شما به اسلام به آخر نرسیده است ، باز بین راه هستیم و باید از این توطئه ها جلوگیرى كنیم ، از این نقشه هاى شیطانى كه به دست آمریكا و عمال او الان هم در مملكت ما در جریان است دست هاى اینها را قطع كنیم ، نگذاریم اینها توطئه كنند با اسمهاى مختلف و با بهانه هاى مختلف توطئه كنند و تخم نفاق بپاشند بین ملت ما . شما برادران من ، شما عزیزان من باید با مشت محكم با آنها مواجه بشوید و آنها را خنثى كنید ، حرف هاى آنها را خنثى كنید ، آنها در همه اطراف كشور ما مشغول شیطنت هستند و بنا دارند كه باز یا آن رژیم را پیش بیاورند و یا اگر این نشد نظیر او را پیش بیاورند و باز ما را در اختناق بكشند و جوانان ما را در حبس و ذخائر ما را در غارت . ما موظفیم ، همه ما موظفیم كه از این نقشه هاى شیطانى جلوگیرى كنیم .

من اخطار مى كنم به ملت ایران كه هشیار باشید و نگذارید این شیاطین رخنه كنند ، اینهایى كه به اسلام اعتقاد ندارند ، اینهائى كه به ایمان اعتقاد ندارند ، اینهائى كه به خدا اعتقاد ندارند بخواهند صفوف شما را در هم بشكنند و صفوف توحیدى شما ، انسانى شما ، اسلامى شما را در آن رخنه بكنند و نگذارند به مقاصد خودمان برسیم . مقصد این است كه اسلام ، احكام اسلام ، احكام جهانگیر اسلام زنده بشود و پیاده بشود و همه در رفاه باشند و همه آزاد باشند ، همه مستقل باشند . من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه ملت ایران و شما جوانان برومند كه با من مواجه هستید مى خواهم .

والسلام علیكم و رحمة اللّه وبركاته

ص: 22

تاریخ 28/1/58

بیانات امام خمینى در جمع نمایندگان عشایر بنى كعب شادگان خوزستان

از پول نفت ما براى آمریكا پایگاه ساخته اند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

گرفتارى اقشار ملت زیاد است . هر كس خیال مى كند فقط منطقه اوست كه برق و آب ندارد و حال آنكه در تهران مردم حدود سى محله یا بیشتر با وضع تاسف بارى زندگى مى كنند و از همه مزایاى تمدن و زندگى محرومند . عشایر بختیارى هیچ چیز ندارند وبه هر قسمت كه بروید همین طور است زیرا مال این ملت را به غارت برده اند ، از پول نفت ما براى آمریكا پایگاه ساخته اند وبه اسم ما اسلحه واردكرده اند ، اما براى خودشان پایگاه در مقابل شوروى ساخته اند . ایران احتیاج به اسلحه نداشت كه ابرقدرت بشود واین سلاح ها فقط براى پایگاه هاى آمریكائى در ایران بود . شما فقط از اطراف خوزستان اصلاع دارید ، اما هركس كه به اینجا مى آید مى گوید كه ما از محرومترین نقاط آمده ایم . در صورتى كه همه جاى این مملكت همین طور است .

نگذارید آشوبگران مغرض ، جوانان را اغفال كنند

اما چیزى كه در حال حاضر مهمتر است این است كه باید ما همه دست به دست هم داده و جلو افرادى را كه بین مردم مى افتند و میخواهند اختلاف بیندازند بگیریم . این افراد یك سرى از جوانان ما را اغفال مى كنند و به اسم كمك به مردم ، بذر اختلاف مى پاشند و میخواهند وضع را به عقب برگردانند ، در حالى كه وقتى مملكت آشفته شد ناراحتى ها زیاد مى شوند و كودتائى بپا خواهد شد . اینها مى خواهند ما را به حالت اول برگردانند و جوانان را با مطالب فریبنده اغفال كنند ، من بارها گفته ام اگر اینها واقعا دلشان براى كارگر و مستضعفین مى سوزد ، كمك هاى عمرانى كنند ، نه كارشكنى ، همان گونه كه صندوق هاى راى را سوزاندند اینها ، چرا مخالفت كردند؟ وظیفه هر كس در محل خودش این است كه نباید بگذارد بین جوانان نفوذ كنند و اختلاف بیندازند ، اینها نمى خواهند بگذارند كارخانه ها به كار بیفتد اما ما در برابر نسل هاى آینده مسوول هستیم . جوانان را آگاه كنید كه افراد مغرض نمى خواهند بچه ها درس بخوانند ، آنها مى خواهند آشوب بپا كنند و وضع گذشته را پیش آورند ولى ما باید همه با هم این نهضت را گرم نگه داریم . خدا همگى شما را حفظ بفرماید .

ص: 23

تاریخ 28/1/58

پیام امام خمینى به مناسبت روز ارتش

ملت شریف و مبارز ایران وفقهم اللّه تعالى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

با اهداء سلام و سپاس از مجاهدات خستگى ناپذیر شما ملت شجاع كه اهداف مقدس اسلام را تا آستانه پیروزى رساندید و دست خیانتگران داخلى و خارجى را با خواست خداى بزرگ قطع كردید ، لازم است به تذكرات زیر توجه نمائید:

1_ روز چهارشنبه 29فروردین روز ارتش اعلام مى شود . ارتش محترم در این روز در شهرستان هاى بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتیبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ایران و حضور خود را براى فداكارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى كشور اعلام نمایند .

2_ ملت ایران موظفند از ارتش اسلامى استقبال كنند و احترام برادرانه از آنان نمایند . اكنون ارتش در خدمت اسلام است و ارتش اسلامى است و ملت شریف لازم است آن را به این سمت رسما بشناسد و پشتیبانى خود را از آن اعلام نماید . اكنون مخالفت با ارتش اسلامى كه حافظ استقلال و نگهبان مرزهاى آن است جایز نیست . ما و شما و ارتش ، برادرانه باید براى حفظ و امنیت كشورمان كوشش كنیم و به شرارت اشرار و اختلال مفسدین خاتمه دهیم .

3_ افراد ارتش موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بكنند . توجه ننمودن به این مسائل موجب ضعف ارتش اسلامى میشود و نظام را از هم مى پاشد . سربازان و درجه داران و افسران موظفند سلسله مراتب را حفظ و مراعات كنند ، چنانچه روساى فوق موظفند با ارتش به طور محبت و برادرى رفتار نمایند و از دیكتاتورى كه در رژیم طاغوت بود اجتناب نمایند . ارتش اسلامى باید با حفظ سلسله مراتب و نظام صحیح اسلامى و اطاعت كامل زیر دست از مافوق و رعایت كامل مافوق از زیر دست ، اداره شود . تخلف از این امر ضدانقلاب است و مورد مواخذه خواهد بود .

4_ افراد خارج از ارتش حق ندارند در امر ارتش دخالت كنند و ارتشى را در داخل ارتش یا خارج بدون مجوز دستگیر كنند . اگر شكایتى دارند یا اطلاع از مجرمیت كسى دارند ، روى موازین شرعى و قانونى رسیدگى خواهد شد . دخالت بیجا در داخل ارتش موجب ضعف آنان مى شود و مخالف انقلاب اسلامى است .

ص: 24

5_ این قشر از ارتش كه در خدمت اسلام و ملت هستند وفادارى خود را از جمهورى اسلامى اعلام نموده اند ، اگر خداى ناخواسته در رژیم طاغوتى خلاف و گناه صغیره كرده اند ، با برگشت به سوى خداى تعالى و جمهورى اسلامى مورد عفو خداوند رحمن و عفو ملت شریفند و اینجانب آنان را عفو كردم . امید است آنان با دلگرمى و اعتماد به خدا و ملت شریف به خدمت خود صادقانه ادامه دهند و با قدرت در پادگان هاى خود مستقر شوند . از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمین و هدایت جوانان فریب خورده اى را كه مى خواهند در صفوف مسلمان ها تفرقه بیندازند خواستارم و هوشیارى ملت را در مقابل توطئه هاى غیر اسلامى امیدوار .

والسلام علیكم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 25

تاریخ 29/1/58

بیانات امام خمینى در دیدار با سرپرست و مسؤولین كمیته هاى چهارده گانه انقلاب اسلامى تهران

ضرورت وجود پاسداران و كمیته ها در خلع سلاح و سركوبى مفسدین

بسم اللّه الرحمن الرحیم

در جزئیات این مسائل نمى توانم وارد بشوم من كلیاتى باید بگویم . ما و همه مى دانند كه پس از پیروزى انقلاب تا این حد و بیرون كردن این قواى شیطانى البته دنبال هر انقلاب یك اغتشاشاتى هست ، یك نابسامانى هائى هست و همه مى دانند كه آنوقتى كه این نابسامانى ها پیدا شد ، از قواى انتظامى هم خبرى نبود و پاسدارها این كار را كردند و جلو همه این مفاسد را تا آن حدودى كه امكان داشت در همه بلاد ، كمیته ها و پاسداران انقلاب این كارهاى مفید را انجام دادند و البته حالا هم قواى انتظامیه تا یك حدودى تشكل پیدا كرده است ، لكن پهلوى او باید این پاسداران و كمیته ها باشند تا آن روزى كه قدرت نظامى یك جورى باشد كه خلع سلاح تمام مفسدین را و گروه هائى كه دارند اخلال مى كنند ، بكنند . علامت اینكه قدرت پیدا كرده اند این است كه خلع سلاح كرده باشند ، پس از آنكه خلع سلاح كردند از این گروه هائى كه در بین مردم دارند مفسده مى كنند ، كارخانه ها مى روند تبلیغات سوء مى كنند ، كشاورزى را نمى خواهند تحقق صحیح پیدا بكند ، مدارس دولتى را نمى خواهند باز باشد ، مى خواهند این آشفتگى ها سر جاى خودش باشد تا فرصت پیدا بشود كه خارجى ها تبلیغ كنند كه ایران نمى تواند خودش را حفظ كند ، یك زمینه فسادى ایجاد كنند و خداى نخواسته كودتایى درست كنند كه در دنیا هم موجه نشان بدهند . این اشخاص و گروه هائى كه در بین مردم افساد مى كنند ، تبلیغات سوء مى كنند ، مادامى كه هستند احتیاج به كمیته ها و پاسدارها هست . این را نه دولت مى تواند انكار كند و نه ملت مى تواند انكار كند و هیچ كس منكر این نیست كه تا اینكه قدرت دولت به اندازه اى نشود كه این اشخاص مفسد را خلع سلاح بكند و به جاى خودش بنشاند این احتیاج به كمیته ها و احتیاج به پاسداران انقلاب ضرورى است و معلوم هم نیست كه دولت اگر چنانچه با او صحبت بكنند و بكنیم این معنا را هیچ جایش را بتواند انكار بكند یا انكار كنند ، آنها همه قائلند به اینكه پاسدارها لازمند .

آن چیزى كه مشكل است این است كه این كمیته ها در سرتاسر ایران (شما فقط تهران را ملاحظه نكنید) در سرتاسر ایران ، كمیته ها گاهى افراد غیر صالحى در آنها پیدا شده است یا كمیته ها اصلا تشكیل شده است از افراد غیر صالح ، آن هم به اسم انقلاب و به اسم كمیته فلان ، و اینها كارهائى انجام مى دهند كه ضد انقلاب است ، كارهائى انجام مى دهند كه برخلاف شرع اسلام است و این موجب

ص: 26

این مى شود كه چهره انقلاب ما را مشوه كنند ، هم در داخل و هم در خارج كه بگویند كه این پاسداران انقلاب و این كمیته ها ، همه كمیته فلان و پاسدار انقلاب اسلام هستند و معذلك این كارها دارد انجام مى گیرد ، پس معلوم مى شود كه اسلام این وضع را دارد ، اسلام ، این آشفتگى ها را اسلام مى خواهد . آنهایى كه دشمنند وقتى كه یك جا ، دو جا ، ده جا یك امر خلاف واقع بشود ، دیگر ملاحظه این را نمى كنند كه پانصد جا امر صحیح واقع شده است ، یك چند جا هم امر خلاف واقع شده است ، آن ها همان امر خلاف را انگشت روى آن مى گذارند و همه رامى كوبند ، روحانیت را مى كوبند ، اسلام را مى كوبند ، انقلاب را مى كوبند . آن چیزى كه مشكل است این است كه باید فكر این مطلب را كرد كه اینهایى كه سرخود رفتند و تشكلیل كمیته دادند ، یا آنهایى كه سر خود نرفتند ، لكن دیگران در آن نفوذ كردند و بدون اینكه اشخاص صالح توجه داشته باشند آنها نفوذ كردند و كم كم تحمیل كردند بر دیگران یك مسائل باطل را ، باید فكر این معنا شد كه چه جور و از چه راه ما میتوانیم اصلاح كنیم . نه اصلاح كمیته هاى تهران ، از كمیته هاى تهران كمتر حرف است ، اصلاح كمیته هاى همه مملكت ، مثلا در هر شهرى كه چند نفر مثلا آدم نافذ یا معمم یا غیر معمم است به عدد آنها كمیته هست ، كمیته هائى كه هر كدام با دیگرى مخالف هستند و هر كدامى جز نفع به طرف خودشان و اشكال به طرف دیگر مى كنند و كارهاى نابسامانى كه منافى با انقلاب است ، منافى با اسلام است انجام مى گیرد و ما نتوانستیم تا حالا با كوششى كه كردیم به اینكه این اختلافى كه بین بعضى ها هست رفع بكنیم و مثلا در هر جائى و در هر نقطه اى به اندازه اى كه لازم است كمیته باشد و پاسدار انقلاب و با هم مخالفت نداشته باشند و به اندازه لزوم حفظ نظم و آرامش را بكنند ، نه اینكه آرامش را به هم بزنند ، این مع الاسف تا حالا توفیق حاصل نشده است . ما باید این نواقص را رفع بكنیم . فكرى براى اصل وجود كمیته و اصل وجود پاسدار انقلاب ضرورى است كه لازم است و باید باشد . تا آنوقتى كه ما احساس كنیم كه دولت سلطه پیدا كرده است بر امور و علامتش این است كه خلع سلاح كرده است از مخالفین اسلام ، از مخالفین نهضت ، تا آنوقت ما لازم مى دانیم كه این كمیته ها باشند و پاسدارها هم باید باشند و ما تقدیر و تشكر مى كنیم هم از كمیته ها و آقایان كه صرف وقتشان را كرده اند در یك همچو امرى و البته امرى است كه مال همه است و مال خودشان است و هم پاسدارهاى انقلاب كه این قدر زحمت متحمل شدند و اینقدر كشته و قتل ها و شهید داده اند ، این مورد تقدیر همه است و مورد تقدیر اسلام است . اصل مساله كه باید اینها باشند و روى احتیاجات لازم است وجود اینها ، این اصل مساله طرح نیست ، این باید باشد ، این مساله طرح است كه چطور ما اصلاح كنیم اینها را ، در مثلا فرض بفرمائید كه فلان شهر كه واقع مى شود یك قضایائى مثلا به اسم اینكه فلانى ، فلان آدم فرض كنید كه ساواكى بوده است و فرار كرده مى ریزند منزلش ، خوب این هیچ وجه شرعى و عقلائى ندارد كه كسى فرار كرده ، بریزند زن و بچه اش را بخواهند اذیت بكنند یا مثلا اگر یك كسى را بگیرند ، روى غیر موازین شرعیه اذیت كنند ، آزار كنند ، شكنجه كنند و از این مسائل ، این مسائل را باید یك كارى بكنید كه جلوگیرى بشود . تصفیه لازم دارد این كمیته ها ، نه انحلال . باید باشد و باید تصفیه بشود و باید هم تصفیه بشود به اینكه اشخاص

ص: 27

یا هیات هائى بروند یكى یكى این كمیته ها را ملاحظه كنند و از اشخاص مطلع اعمال اینها را بپرسند و ببینند چه كارهائى كرده اند و مسبب این كارها چه اشخاصى هستند این را پیدا بكنند و آن شخصى را كه مفسد است یا كنار بگذارند و یا اگر مجازات میخواهد ، مجازات بكنند و به جاى او یك شخص صالح بگذارند . درد مطلب اینجاست كه شما یك فكرى براى این جهت باید بكنید كه عرض بكنم كه كمیته ها را اول اصلاح بكنید و اشخاصى كه ضرر دارند ، اشخاصى كه مفسد هستند آنها را كنار بگذارید و اشخاصى صالح به جاى آنها بگذارید . حتى در خود قم هم پیدا مى شود یك همچو چیزى ، گاهى كارهاى خلاف مى شود .

لزوم هوشیارى ملت در تصفیه مغرضین

در هر صورت اصل مطلب را كه شما مى فرمائید ، این محل اشكالى است كه باید باشد ، لكن اصلاح هم باید باشد . تصفیه كنید و این تصفیه را باید به دست خود آقایان و به هیات هائى كه قرار مى دهند و از اینها ، اگر چنانچه این تصفیه ها بشود معلوم نیست كه دیگر انتقادى در كار باشد . انتقادات روى این است كه اغراض هست در كار ، اغراض زیاد است از كمیته ها كه تبلیغات سوء بكنند به اینها ، والا خوب ، این مردمى كه در مساله آقاى طالقانى كه مورد احترام همه ما هست ، این مردمى كه جلو افتادند و این تظاهرات كردند ، اینها براى خاطر آقاى طالقانى این كار را كردند! یعنى اینها علاقه دارند به آقاى طالقانى ؟! آن كسى كه خدا را قبول ندارد با آقاى طالقانى كه خدا را قبول دارد عرض كنم كه شخص روحانى است و متعبد به اسلام است ، براى او این كارها را كردند؟! یا براى اینكه نگذارند یك محیط سالم باشد؟ اینهایى كه براى ملت ما دارند دلسوزى مى كنند ، رفراندم برخلاف مشى ملت ما بود! این رفراندمى كه همه ملت با جان و دل دنبالش بودند این بر خلاف مصلحت ملت بود كه اینها بعضى از صندوق ها را آتش زدند ، بعضى جاها عرض كنم با تفنگ رفتند جلوى مردم را گرفتند كه رفراندم نشود و تحریم كردند رفراندم را؟! چرا این كار را كردند؟ این براى این بود كه ملت را اینها مى خواهند و مى خواهند كه مملكت ایران یك مملكت خوبى باشد؟! خوب ، ملت همین است و همینى است كه همه دیدند كه با شوق و شعف و با وظیفه و با احساس وظیفه شرعى رفتند و راى دادند و مشت آنها را هم كه پنج ، شش تا گروه بودند كه همه هم مخالف بودند و روى همرفته شان به قدر نیم درصد نشد جمعیتشان ، اینها مى بینند كه در رفراندم كه شكست خوردند ، در بین مردم هم كه جایگاهى ندارند و ارباب ها هم كه منافعشان را تامین مى كنند ، اگر چنانچه اینها حدیت در كارها بكنند و آشوب در اینجا بكنند و نگذارند كه آرامش پیدا بشود ، از این جهت جلوى رفراندم را مى خواستند بگیرند . خوب ، قضیه كشاورزى ، برخلاف مصلحت ملت است كشاورزى ؟! چرا مى روند نمى گذارند كشاورزى بشود؟ و چرا مى روند تحریك مى كنند این كشاورزها را كه شلوغ بكنند و مانع بشوند از اینكه كشاورزى بشود اینها نظر حسن دارند نسبت به این ملت ؟! مى خواهند كه این مستضعفین به نوائى برسند؟ مى خواهند در مقابل آن هائى كه عرض بكنم كه ظلم به این ملت كردند ، اینها مى خواهند

ص: 28

یك فعالیتى بكنند و هواى ملت را دارند و اشتیاق دارند به اینكه این ملت یك حال صحیحى پیدا بكند ، یك وضع سامان دارى پیدا بكند؟! اگر اینطور است ، مگر كشاورزى مخالف با مصالح ملت است كه اینها افتاده اند در بین این كشاورزها و همه را دارند مانع مى شوند؟ مى آئیم سراغ كارخانه ها ، كارخانه اگر راه بیفتد این برخلاف مصلحت مملكت ماست ؟ برخلاف مصلحت ملت ماست این ؟! چرا مى آیند مى افتند در بین كارخانه دارها تبلیغات سوء مى كنند و نمى گذارند كه راه بیفتد . همه این مسائل به ما این مطلب را نشان مى دهد كه یك عده اى ماءمورند از طرف خارجى ها (و من بیشتر احتمال مى دهم آمریكا باشد) ماءمورند از طرف اینها كه نگذارند ایران سالم باشد ، نگذارند آرام باشد . این ماءموریت را اگر بتوانند در كارخانه ها انجام مى دهند ، اگر بتوانند در كشاورزى انجام مى دهند ، بتوانند در دانشگاه ها و در اینها كه یك مردم ساده اى هستند ولو تحصیل كرده اند و مشغول تحصیلند ، لكن جوانند و زود تحت تاثیر واقع مى شوند چهار تا كلمه عرض مى كنم چیزى كه به آنها مى گویند ، زرق و برق دارى كه مى گویند ، بازى مى خورند والا نه اینكه آنها سوء نیت داشته باشند . اینها مى افتند و زن و بچه و بچه ها و بزرگ ها و زن ها و مردها را بسیج مى كنند براى یك امرى كه این امر را خود آنها با ریشه اش مخالفند . خود آنها با آقاى طالقانى مخالفند و هر روزى كه دستشان برسد سر او را مى برند و سر امثال او را ، لكن حالا بهانه دستشان افتاده است كه مثلا آقاى طالقانى رفته اند بیرون و این بهانه دستشان افتاده و آن بساط را در مدرسه هاى ما و در خیابان هاى ما اینها درست كردند و براى كمیته ها شروع كردند تبلیغات سوء كردن . اینها یك دسته اى هستند كه فردا هم یك چیز دیگرى پیش مى آید . من پیشتر گفته بودم زمان طاغوت كه ما در مواقع معینى مى بینیم كه یك غائله بلند مى شود ، آن مواقع معین یك وقت قبل از ماه رمضان است و یك وقت قبل از ماه محرم ، ماه رمضان براى دولت سابق یك خطرى داشت كه مبادا روحانیون (در مساجد مردم مجتمع اند ، ماه عبادت است ) مبادا یك تبلیغ سوء بر ضد دولت بشود ، قبل از ماه مبارك یك غائله درست مى كردند . غائله قضیه مثلا شهید جاوید ، یك ماه مبارك را ماها غفلت مى كردیم كه ما از كجا داریم ، اشتباهمان از كجاست ، یك ماه مبارك ما سر یك مساله جزئى به جان هم مى افتادیم ، اهل منبرها دو طایفه مى شدند ، یك طایفه از آن ور ، یك طایفه این ور ، علما و مثلا چیزهاى ما ، طلبه هاى ما دو طایفه مى شدند ، یك طایفه از آن ور ، یك طایفه ، یك ماه مبارك را ما هدر مى دادیم كه ، دولت را باید در این ماه مبارك ما تنبیهش بكنیم به یك چیزهایى ، یك مطالبى بگوییم ، اینها درست مى كردند این مطلب را و ما را سرگرم مى كردند به شهید جاوید . یك ماه ، دو ماه ، سه ماه این مى شد ، همچو كه این به طرف سردى مى رفت و ماه محرم مثلا نزدیك مى شد و مساءله مرحوم شمس آبادى را پیش مى آوردند ، اى بسا شمس آبادى ، حالا شاید هم خودشان یك همچو كارى مى كردند كه این غائله درست بشود ، حالا خودشان هم نكرده باشند كس دیگرى كرده باشد ، اما آنها غائله را درست مى كردند و دو دسته راه مى انداختند یك دسته از آن ور و یك دسته از آن ور . قواى ما و نیروى ما كه باید صرف بشود در مصالح اسلام ، سر این قضیه هدر مى دادند تا اینكه این یك خرده اى سرد مى شد ، وقتى كه این سرد مى شد ، مثلا نزدیك یك ماه رمضان یا چى ، قضیه دكتر شریعتى را پیش

ص: 29

مى كشیدند ، از آن ور یا اللّه شروع مى كردند تبلیغات بر علیه او ، از آن ور شروع مى كردند تبلیغات علیه او ، تمام قوا صرف مى شد سر این و الان هم مشغولند ، الان هم آنهائى كه مى خواهند نگذارند كه این مسائل ایران روى مصالح مسلمین چیز بشود حالا هم این مسائل هست ، وقتى این هم سرد شد یك مساله دیگر . حالا شما خواهید دید بعد از اینكه مثلا این غائله اخیر از بین رفت و حل شد و چنانچه حل است و خود آقاى طالقانى هم الان هستند در قم با ما ملاقات كردند و خود ایشان هم ناراحت از این مسائل شدند كه یك همچو حرف هائى درست كرده اند ، بعد از اینكه این غائله چیز شد یك غائله اى درست مى كنند ، حالا یا خودشان مى فرستند مثلا فرض كنید كه یك كسى را مى گیرند مثلا احمد ما را مى گیرند ولو اینكه اگر احمد را بگیرند بكشند من حرفى نمى زنم اما اینها مى خواهند درست بكنند یا یك مثلا چیز را از علماى ایران پسرش را مى گیرند یك كارى سرش مى آوردند و این یك غائله پیدا مى شود ، تا این شد خودشان شروع مى كنند قبل از اینكه صاحبكار مشغول بشود و اظهار تاءثر بكند ، آقایان تاثر مى كنند و مصیبت آقایان مى گویند . خود صاحبكار هیچ حرفى نمى زند اما آقایان سینه مى زنند این چیست ؟ براى این است كه نمى خواهند كه این مملكت ما به دست خودمان باشد . اینها ماءمورند كه این مملكت را كارى بكنند كه آن مسائل سابق دوباره با یك فرم دیگر ، فرم شاهنشاهى دیگر نمى شود اما با یك فرم دیگرى آنها عود بكنند و ما باز همان اختناق ها و همان چپاولگرى هایى كه آنها داشتند ، همان مال مردم را خوردن دوباره بیاید ، یك مقدارى گیر اینها بیاید و اینها هم استفاده اى بكنند . ما باید الان تمام قوایمان را صرف كنیم در اینكه اینطور مسائل را كه اینها پیش مى آورند خنثى بكنیم . البته اینها این مساله را پیش آوردند و چه بسا خود آنها این مساله را مى خواستند بشود و خود آنها مثلا فلان را گرفتند و خود آنها خواستند چیز بشود بعدش هم هیاهو كردند در صورتى كه صاحبكار همچو هیاهویى نكرده ، آنها شروع كردند هیاهو كردن . در هر صورت اینكه راجع به كمیته ها هیاهو مى كنند ، این امر تازه اى نیست اینها بساطشان و اساس مسائلشان این است یعنى تزشان این است كه بكوبند هر چیزى را ، هر نقطه اى را كه مى خواهد براى این ملت ، یك كارى بكند . من عرض كردم شاهد بزرگى بر اینكه اینها حسن نظر ندارند و سوءنیت دارند ، جلوگیرى از رفراندم بود . رفراندم را مى توانند بگویند ملى نبود؟! مى توانند بگویند كه دست داشت ، دولتى در كار بود كه دستى رویش داشته باشد؟! مى توانند بگویند یك عرض مى كنم عناصرى در اینجا مخرب بوده اند؟! نمى توانند این را بگویند . اینكه دیگر حرفى نبود كه ، كسى نمى تواند این حرف را بزند لكن آنها با تمام قوا كوشیدند به اینكه جلوگیرى بكنند ، هر جا توانستند بعضى از صندوق ها را آتش زدند ، بعضى مردم را اذیت كردند ، مانع شدند از اینكه چه بشود ، تحریم كردند . خوب ، این دلیل بر این است كه اینها نمى خواهند ما یك وضع خاص و یك وضعى نمى خواهند این انقلاب به ثمر برسد ، اینها مى دانند ، خارجى ها لمس كردند مطلب را .

طریق مبارزه انبیا قیام برضد مستكبرین و قدرتمندان بوده است

سابقا یك مطلبى بود كه علمى بود كه اگر اجتماع كنند مردم با هم ، اگر یك ملتى باهم مجتمع

ص: 30

بشود ، نمى شود جلویشان را بگیرند . روى آن مساله علمى اى كه داشتند آنها و دید سیاسى كه داشتند ، نمى گذاشتند اقشار با هم نزدیك بشوند . ماها را از دانشگاهى ها همچو دور كردند كه ماها آنها را تكفیر مى كردیم ، آنها ما را تحمیق مى كردند . آنها مى گفتند این دسته عرض مى كنم كه عمال دربار هستند ، آخوند یعنى دربارى ، آخوند یعنى انگلیسى . من خودم با آقاى حائرى و آن آقاى حائرى (اشاره به یكى از حضار) در زمان رضاشاه ظاهرا توى اتومبیل نشسته بودیم ، اتومبیل هاى بزرگ ، چند نفر هم از طرف هاى آن طرف شهر مى آمدیم تهران ، آن چند نفر یكى شان شروع كرد صحبت كردن ، گفت كه من حالا سال هاى طولانى بود كه این هیكل ها را نمى دیدم ، اینها را انگلیس ها آورده اند در ایران و (ظاهرا گفت ) یا در نجف ، انگلیس ها آورده اند براى اینكه نگذارند كار ماها درست بشود ، اینها عمال انگلیس هستند . مادامى كه ما سوار بودیم اینها این حرف ها را شروع كردند زدن و گفتن به اینكه اینها چطورند . اینها وضعشان این بود ، تبلیغاتى كردند به اینكه هر معمم و آخوندى دربارى است . اصل دین را ، اینها دین را آن كه بجا آورده براى افیون است دین . اینها ، قدرتمندها دین ها را ایجاد كرده اند و دینى را كه اینها ایجاد كردند قدرتمندها بودند براى اینكه مردم را خواب بكنند و آنها قدرت خودشان را اعمال بكنند كه مبادا توده ها بر ضد قدرتمندها چیز بشوند ، اینها با وعده بهشت و با وعده اینطور چیزها مردم را آرام میكنند ، لالائى مى گویند براى مردم ، مردم را بیهوش مى كنند و قدرتمندها مردم را مى چاپند ، در صورتى كه اگر هر منصفى به تاریخ انبیا مراجعه كند ، مى بیند كه انبیا بودند كه توده ها را بیدار مى كردند بر ضد دولت ها . خوب این موسى علیه السلام است كه توده مردم را ، یك آدم شبان با یك عصا راه افتاد ، توده مردم را بیدار كرد بر ضد فرعون ، نه فرعون موسى را درست كرد براى خواباندن آنجا ، موسى مردم را تجهیز كرد براى اینكه جلوى قدرتمندها را بگیرند . این تاریخ اسلام ما كه دم دستمان است و همه تان مى دانید ، مى دانید كه اینطور نبود كه قدرتمندهاى قریش حضرت رسول را درستش كرده باشند و دین اسلام را درست كرده باشند براى اینكه توده را خواب كنند . این حضرت رسول بود كه توده ها را بیدار كرد ، گداها را بیدار كرد ، صعلوك ها را بیدار كرد ، فقرا را بیدار كرد و بر ضد این چیزها قیام كرد ، بر ضد قدرتمندها . جنگ هاى پیغمبر همه با قدرتمندها بوده . این طرف عبارت از یك عده بى ساز و برگ ، یك عده عرض بكنم كه توده مردم ، فقرا و ضعفا و مستضعفین ، آن طرف مستكبرین و عرض بكنم داراى كذا و كذا . آن تبلیغات آنها به قدرى بوده است كه شاید در بین خود ماها و شاید در بین جوان هاى ما این معنا را به باور رساندند ، به ثبت رساندند كه خیر ، اصل دین براى یك همچو چیزى است ، در صورتى كه عكس مطلب بوده است . در خارج همه مى دانند كه عكس بوده است ، همیشه نزاع ما بین پیغمبرها از توده ها شروع شده بر ضد مستكبران ، بر ضد قدرتمندها . از آن ور این روحانیون طرفدار دولت ها هستند یعنى دربارى هستند ، طرفدار دولت هستند شما اگر ، سوابق را ما یادمان نیست و لكن من از اول دولت رضاشاه تا حالا یادم است و وارد در جریان بودم و مطلع بودم ، شما البته اكثرتان یادتان نیست از اولش ، از بین ما شاید بعضى هایتان . آن كه با این قدرت شیطانى در این طول پنجاه و چند سال مخالفت كرد روحانیون بودند ، تمام جبهه هاى

ص: 31

سیاسى كنار بودند ، گاهى ممكن بود یك كلمه اى در خارج اینها بگویند ، اما آن كه در داخل ، در داخل مملكت قیام كردند بر ضد رضاشاه ، علماى تبریز بودند . یك وقت هم علماى خراسان بودند ، یك وقت هم علماى اصفهان بودند كه در قم جمع شدند ، كه ما همه اش را حاضر بودیم . آن كه در مجلس مخالفت مى كرد ، جبهه ملى نبود مدرس بود ، نهضت آزادى نبود مدرس بود كه مى ایستاد و بر خلاف آنجا . اینها آن وقت چیزى نبودند ، كارى نداشتند به این كارها ، بعد كه چیز شد ، خوب ، آنها حالا هستند ما كارى با آنها نداریم اما قضیه این است كه تبلیغات بر ضد روحانیت دامنه دار بوده است و این تبلیغات براى خاطر این بوده است كه آنها مى خواستند كه این جناح روحانى را از مردم جدا بكنندتا نتوانند اینها با هم مجتمع بشوندو تا نتوانند منافع اینها را در اختیار بگیرند . این قضیه تز آنها و جهات سیاسى و دیدهاى علمى .

وحشت اجانب از قدرت روحى مردم و وحدت كلمه

امروز اینها لمس كردند این مسائل را ، یعنى عینا در خارج دیدند كه این ملت با هم كه شد ، همه چیز آنها را به باد داد . این ملت وقتى كه روحانى اش و عرض بكنم دانشگاهى اش ، بازارى اش و عرض بكنم كشاورزش ، همه اینها با هم مجتمع شدند و یك كلام گفتند كه مرگ بر این سلطنت و یك كلام گفتند ما جمهورى اسلامى مى خواهیم ، هیچ قدرتى نتوانست جلوى اینها را بگیرد . اینها الان وحدت كلمه اى كه حاصل است و حاصل شد خطرى بود كه لمس كردند كه تمام قدرت هاى بزرگ نتوانست جلوى این ملت را بگیرد و این ملت با مشت خالى غلبه كرد بر آنها و نبود جز اینكه اسلام در كار بود و مردم شهادت را طالب بودند و نبود الا اینكه همه با هم بودند و از آن بچه كوچك تا آن پیرمرد هشتاد ساله همه یك حرف میزدند . این معنا را اینها لمس كردند ، در رفراندم اینها فهمیدند قضیه چى هست ، فهمیدند كه یك نفر آدم كه (در روزنامه بود یا در رادیو بود یادم نیست ) یك نفر آدمى كه اشتباه كرده است درانداختن راى خلاف ، گریه مى كند به اینكه من یك گناهى كردم كه بخشودنى نیست ، من جهنمى دیگر شدم . براى اینكه اشتباه خودش را اسباب این معنا مى داند . آن مردى كه دوشش گرفتند ، مریض بوده آمده راى انداخته (در خمین شده ) راى انداخته و مرده . آن پیرمرد هشتاد ساله را توى چرخ نشاندند ، آن معلولین را ، آن چیزها را توى چرخ نشاندند ، آمدند پاى صندوق . كجا در دنیا سابقه دارد این ؟ در كجاى دنیا از یك مملكت سى و پنج میلیونى ، سى میلیون جمعیت ، بیست میلیون جمعیت راى بدهند ، راى مثبت ، در مقابلش نمى دانم چهارصد و چند نفر ، چهارصد و چند هزار نفر ، صد و چهل هزار نفر ، كجاى دنیا یك همچو چیزى بوده ؟ نبوده . این خطر وجدانى است براى خارجى ها ، اینها كه نمى توانند حالا به این زودى چشم پوشى كنند از نفت ما ، چشم پوشى كنند از اورانیوم ما ، چشم پوشى كنند از مس ما ، اینها كه به این زودى نمى توانند دست بردارند . اینها مى بینند كه اگر این قدرت همراه هم باشد و با هم حركت بكند و این نهضت به این گرمى كه هست باقى باشد دیگر اینها نمى توانند مطلب را متحولش كنند به یك مطلب دیگر . مردم ایران یك تحول ذاتى پیدا

ص: 32

كردند ، خدا كرده این را ، متحول شدند روحا . تحول روحى این است كه سابق در چند سال پیش از این یك پاسبان مى آمد در بازار تهران مى گفت كه یا بازار را ببندید یا بیرق بزنید . براى كسى قدرت این نبود ، اصلا حق قائل براى خودش نبود كه نه ، مى شود گفت نه . كى مى گفت نه ، هیچ كس . تمام اقشار اینطور بود كه حق قائل نبودند براى خودشان . یك تحول روحى انسانى پیدا شد به دست خداى تبارك و تعالى كه همین مردم بى ساز و برگى كه آن روز از یك پاسبان مى ترسیدند حالا دیگر از توپ و تانك نترسیدند و آمدند ریختند برچى و گفتند مرگ بر شاه . اینها از این تحول و از این و حدت كلمه وحشت دارند ، وحشت دارند و به صدد این هستند كه بشكنند این را ، از چه راه بشكنند؟ از این راه كه كمیته ها وقتى كه مى بینند كه اینها مى توانند استقرار نظم بدهند ، این را بشكنند ، روحانیون اگر مى توانند چیز بكنند ، اینها را بشكنند ، كارخانه ها را بروند به هم بزنند ، كشاورزى را به هم بزنند . اینها مى خواهند به هم بزنند اوضاع مملكت ما را . اینها غفلت دارند ، این آقایان بزرگ ها غفلت از این معنا دارند كه قضیه این نیست كه بخواهند یك نظمى پیدا بشود ، قضیه این نیست كه بخواهند یك آرامشى پیدا بشود ، قضیه این نیست كه بخواهند براى ملت یك زندگى صحیحى پیدا بشود . شما بدانید كه اگر چنانچه یك زندگى صحیحى براى ملت پیدا بشود اینها بیشتر تبلیغات مى كنند . اینها حالا كه نمونه اش را دارند مى بینند كه خوب ، مشغولند براى اینكه براى كارمندها یك كارى بكنند ، براى عرض مى كنم كه كارخانه دارها یك كارى بكنند ، براى مردم بى بضاعت كارى بكنند ، براى بى خانه ها كارى بكنند ، اینها حالا كه مى بینند این كار نمونه این است كه یك آرامشى در این مملكت پیدا بشود و مردم به همان حالى كه دارند كه متحول شده اند و نمى خواهند دیگر دیگران را به این حال باقى باشند و همه دنبال مثلا روحانیت هستند ، این معنا را مى خواهند به هم بزنند و بشكنند و این جز اینكه این امورى كه هست ، این اشخاصى كه هست تصفیه بشوند و از مملكت خارج بشوند یا به جزاى خودشان برسند راه حل دیگرى ندارد . اگر دولت بتواند این كار را بكند ، بسیار خوب ، بكند ، همه ما هم مى خواهیم . آن روز دیگر مگر بیكارند آقایان كه بخواهند كمیته بازى كنند؟ آقایان هم خوب كار دارند ، آقایان ، آقایان درس هایشان را رها كرده اند ، بحث هایشان را رها كرده اند ، همه كارهایشان را رها كرده اند آمده اند اینجا . مگر این پاسدارها بیكارند كه بیایند شب و روز اینجا بایستند با خطر مرگ ، با كشته دادن ؟ اینها هم اگر چنانچه یك آرامش بشود و احساس كنند به اینكه خیر ، این چیزها دیگر نیستند در كار ، این مفسدین رفتند از بین ، اینها هم مى روند سراغ كارشان . كار دارند ، اینها بیكار كه نیستند . كاسب بوده است آمده است اینجا این كار را مى كند و حالا با یك زندگى هیچى دارد این كار را مى كند . اینها لازم است باشند و غفلت است از این معناكه كسى بشكنداینهارا . دشمن ها مى شكنند ، اگر دوست ها نفهمیده این را بشكنند اینها هم اشتباه كارند ، نفهمند كه بخواهند این پاسدارها را بشكنند واین كمیته ها را ، باید البته آقایان تصفیه بكنند .

ص: 33

تایید و تقویت كمیته ها و پاسداران و اصلاح آنان

ما هر دو طرف قضیه را باید ببینیم ، آن مقدار مفیدش بلااشكال همه ما قائلیم به اینكه باید باشد واحدى حق ندارد دخالت بكند . آن طرف غیر مفیدش و آن چیزى كه مفسده دارد باید كمیته ها تشكیل بشود ، گروه هایى تشكیل بشود ، شوراهایى تشكیل بشود براى اینكه تصفیه بكند این را . اگر یك روزى عاجز از تصفیه شدید ، آنوقت باعث این مى شود كه آیا باید اینها باشند یا نه ، آنوقت باید این صحبت را بكنید . باید بگردید دنبال اینكه اشخاص صالح پیدا كنید . یكى یكى كمیته ها را تفتیش بكنید ، دیدید كه یك نفرى است كه مردم مثلا به او سوءظن دارند ، او را ساواكى مى دانند ، یا از عملش فهمیدید كه مى خواهد چیز بكند ، خلاف بكند ، این را بردارید كنار بگذارید او را ، یك نفر آدم مورد اطمینان جایش بگذارید . نه در تهران ، این در همه جا باید بشود . این مساءله اى است كه در همه جا باید بشود . باید این كمیته ها اصلاح بشود و باقى باشد ، تا آن وقتى باقى باشد كه دولت قدرت داشته باشد (و علامت قدرت دولت خلع سلاح مخالفین اسلام است ) تا آن وقت اینها باید باشند . آن روزى دولت مى تواند گله كند از كمیته ها كه خلع سلاح كرده باشند . اگر اینها خلع سلاح كردند ، یك روز كمیته ها باقى ماندند آن وقت بیائید گله كنید . اما تا مادامى كه دشمن هاى ما خلع سلاح نشده اند ، تا مادامى كه در تهران ، در خود تهران یك محله را براى خودشان دولت مستقل قرار دادند و شب نامه مى خوانند و عرض میكنم عبور و مرور را از آنجا جایز نمى دانند ، تا مادامى كه این طور است ، ما پاسدارها را كنار بگذاریم ، راه را براى آنها باز كنیم ؟! این غلط است ، یا نفهمى است و یا خیانت ، یا ندانم كارى است یا خیانت . ماتحمل نمى كنیم این را . ما پاسدارها را تقویت مى كنیم ، ما كمیته ها را تقویت مى كنیم تا آن روزى كه (این را من پیشتر هم گفته ام ) تا آن روزى كه دولت قدرت پیدا بكند و بتواند عرض مى كنم كه جریان امور را بكند و ما علامت قوت دولت را این مى دانیم كه خلع سلاح بكند اینها را . آن روزى كه اینها را از تمام ایران خلع سلاح كردند كه در هیچ جاى ایران دیگر كمونیست و نمى دانم چیز خلق در كار نبود ، یا جناح دیگرى كه مضر به اسلام است در كار نبود و مضر به انقلاب ماست در كار نبود ، همه اینها مى روند سراغ كار خودشان . آقایان همچو نیست كه در اینجا یك چیزى بخواهند ببرند ، یك منصبى براى آقایان نیست ، انحطاط براى آقایان است كه آقایى كه باید در محل خودش آقا باشد حالا آمده است خدمتگزار شده . این روح اسلامى است كه آنها را وادار به این كار كرده . پاسدارها ، روح اسلامى آنها را وادار كرده به این كار والا دنیا كه نمى تواند آدم را وادار كند كه برود خود را به كشتن بدهد براى هیچ . این اسلام است كه این كار را كرده . آنهایى كه مى خواهند اسلام را بشكنند ، آنهائى . كه با روحانیت مخالفت مى كنند ، با اسلام مخالفت مى كنند اینها ضد انقلاب هستند اسمش هر چه مى خواهد باشد .

در هر صورت این كلیات قضیه است كه از آن طرفش بلااشكال لازم است و از آن طرفش تصفیه بلااشكال لازم است وباید فكر تصفیه اش را بكنیم . امااین خصوصیاتى كه الان شما خواندید و آن برنامه هائى كه دارید ، من الان نمى توانم چیزى درباره اش بگویم مگر اینكه مطالعه اش بكنم و بعدش

ص: 34

بگویم باید چه بكنیم ، لكن قدم اول این است كه آقا قبل از اینكه یك تصفیه اى واقع بشود شما هم خودتان هر چه خوب باشید ، كمیته هاى چهارده گانه هم هر چه خوب باشند لكن اگر چهار تا كمیته در تهران ، ده تا كمیته سر خود در تهران پیدا شد ، در عموم مردم كه اطلاع از واقعیات ندارند ، آنها رفتند یك فسادى كردند ، خانه مردم ریختند خانمان مردم را غارت كردند ، شرب خمر كردند توى عرض بكنم كه چى ، همه فسادها را كردند ، خوب این وضع اینطور مى شود كه مى گویند كمیته ها اینطور ، یك وقت مى گویند كمیته ها . سابقا اینجور بود كه اگر یك بقالى كم فروشى مى كرد مى گفتند فلان بقال كم فروشى است . اگر یك آخوندى پایش را كج مى گذاشت مى گفتند آخوندها اینطورند . نمى دانم این از كجا پیدا شده بود كه راجع به آخوندها یك نفر كه خلاف مى كرد مى گفتند آخوندها ، راجع به سایر طبقات ، آن یك نفر گناه سر خودش مى گذاشتند . و لهذا براى جمعیت اهل علم سنگین است مطلب ، یعنى یك وظیفه بسیار سنگین است . نباید بگذارند كه یك معمم خداى نخواسته یك خلافى در یكى از این كمیته ها ، چون میگویند كه از این رقم هستند من نمى دانم راست یا دروغ باشد ، و لكن باید اجازه ندهید كه یك معمم منحرف ، یك معمم سازمانى كه بوده است توى اینها و از خود آنها بودند سرش عمامه گذاشته ، نباید اینها را اجازه بدهید كه در این كمیته ها ، وارد نشوند و یك خلاف بكنند و آن وقت بگویند كمیته ها اینطورند . كمیته ها نگاه نمى كنند كه ، كمیته ها حفظ كردند مملكت را ، این كمیته ها درست كردند ، این مملكت را ، این پاسداران انقلابند كه مملكت را حفظ كردند . اینها فكرش را نمى كنند . همه هم دارند مى آیند هى به ما مى گویند كه آقا ما نمى توانیم درست بكنیم . از همه این قواى انتظامى كه ما باید تایید كنید از ما خوب ما باید تایید كنیم از شما ، اما_ از دولت ، از آنها اما دولت باید تایید كند از این پاسدارها و ما احتیاج به تایید آنها نداریم من خودم تایید مى كنم اینها را ، ما تایید مى كنیم اینها را و باید باشند لكن باید تصفیه بشوند . بدون تصفیه این نمى شود و اسباب این مى شود كه همه تان را ، اینهائى كه مى خواهند ضرر بزنند به روحانیت ، همه را چیز بكنند ، برایشان تبلیغات سوء بكنند . این باید درست بشود ، این ماحصل حرفى است كه من حالا مى توانم عرض كنم و مال بعدش را ، بعدش را انشاءاللّه بعد .

لزوم عمل نمودن به وظایف اسلامى

لكن رویهمرفته این است كه در این مسائل امورى كه مكروه است براى ما ، امورى كه سخت است شنیدنش ، امورى كه سخت است پایدارى درباره آن ، این شك ندارد كه هست لكن وظیفه اش است . یك مساءله این است كه یك جمعیتى فرض كن هست كه براى دنیا دارد این كار را مى كند اینها اگر ببینند كه دنیایشان به زحمت است ، چیز است ، آسایش ندارند روز و شب كار مى كنند . خوب ، ما هم اینطور است ؟ اینطور كه نیست ، براى اینكه اگر براى دنیا بود كه نباید بروید توى آنجا خودتان را وقف كنید براى این زد و خوردهائى كه به درد شما نمیخورد . این براى خداست . پس ما یك وظیفه شرعى داریم انجام مى دهیم این وظیفه شرعى كه انجام مى دهیم با هر . . . نتوانستیم ، ما به وظیفه مان عمل

ص: 35

كردیم . حضرت امیر هم نتوانست معاویه را از بین ببرد ولى وظیفه اش را عمل كرد . ما وظیفه مان را عمل مى كنیم ، اگر توانستیم كه كار را انجام بدهیم ، خوب هم وظیفه . . . ما كه از پیغمبر بالاتر نیستیم ، ما كه از امیرالمومنین بالاتر نیستیم ، ما كه از سیدالشهدا بالاتر نیستیم ، آن وظیفه اش را عمل كرد ، كشته هم شد ، ما هم وظیفه مان را عمل مى كنیم . بنابراین نباید ما از این مكروهاتى كه پیش مى آید ، خصوصا اینطور امور جنجالى كه همه مى دانند كه فلان طایفه دارند به جان آن كه اصل خدا را قبول ندارد ، براى عرض میكنم كه آیت اللّه اش سینه مى زند ، این معلوم است كه مردم هم مى دانند و خوب شما هم مى دانید ، همه هم مى دانند كه این مساله توطئه است و یك مساله شیطنت است . و من امیدوارم نتوانند كارى بكنند و من متوقعم كه همه آقایان اتكاء به خدا بكنند ، توجه خدا بكنند كه با توجه به خدا این كارها حل مى شود و حل شد و وحدت خودشان را حفظ كنند و ماءیوس نباشند و مشغول كارهاى خودشان باشند و البته تصفیه را باید بكنند . خود آقایان مشغول بشوند و تصفیه بكنند . بعد از تصفیه كسى نیست كه قبو ل نداشته باشد این را ، چنانچه شما هم قبول دارید كه بعد از اینكه آرامش در این مملكت پیدا شد دیگر ما كارى به آنها نداریم ما مى خواهیم آرامش را ایجاد كنیم ، وقتى آرامش پیدا شد ، خدمت ما هم به س ر رسید و مى رویم سراغ كار خودمان كه من طلبه ام و درس مى خوانم ، آقایان هم كه هركدام به آقائى شان چیز مى كنند . این حاصل حرف من است حالا . بعد من هم این را باید نگاه كنم .

سوال آیت اللّه مهدوى كنى : در اینجا یك سوالى پیش آمد كه بعضى از عناصرى هستند كه ظاهرا رهبرى حضرتعالى را قبول مى كنند ولى در مقام عمل نه آئین نامه دادگاه هاى انقلاب را قبول دارند و نه آئین نامه هاى كمیته مركزى را .

پاسخ امام : خوب ، این جزو همان ها هستند كه یك وقت این است كه یك آدمى است هواى نفس دارد ، نه اینكه مثلا از آنهاست كه مى خواهند انقلاب را به هم بزنند . گاهى هواى نفس است كه دلش مى خواهد كه حال خودش هم یك مثلا چیزى داشته باشد . یك وقت اینطور است . اینها ، باید به آنها حالى كرد به اینكه حالا وقت این كارها نیست ، حالا صحیح نیست اینكه آدم برود دنبال هواى نفسش ، وقتش باقى است بعدها انشاءاللّه . یك وقت این است كه نه ، موذى است ، مى خواهد این كارها را بكند براى اینكه به هم بزند اوضاع را . یكى از همین ساواكى هاست ، یكى از همین نمى دانم فدایى هاست كه مى خواهند وضع را به هم بزنند و باید تلفى كرد كه مخالف انقلاب و ضد انقلاب و با آنها عمل ضد انقلابى كرد .

سوال آیت اللّه مهدوى كنى : در ادارات دولتى ما مامورینى كه آنجا هستند از پاسدارها ، آنها نه اینكه مخل نظم ادارات باشند ولى مشاهده مى كنند كه همان اوضاع سابق دارد تكرار مى شود و اینها نمى توانند تحمل آن اوضاع را بكنند . رفتند تذكراتى دادند . بله منشاء نگرانى ها باید باشد .

ص: 36

مى خواستم عرض بكنم اینها منشاء نگرانى نیست .

پاسخ امام : بله اینها جزء خصوصیات مطلب است كه حالا من دیگر الان وقتم هم الان خسته ام .

ص: 37

تاریخ 29/1/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از فرهنگیان رفسنجان

این دست غیب الهى بود كه همه مردم بلاد از دهات تا شهرهاى بزرگ همه یك كلمه را مى گویند

بسم اللّه ارحمن الرحیم

این حقیقتى است كه باید اعتراف كرد كه قلعه محكمى بود كه احتمال فتح او نمى شد و فتح شد و دژ عظیمى بود كه احتمال شكستن او نمى رفت و شكسته شد . ملتى با نداشتن هیچ ابزار و ساز و سلاح بر ابر قدرت ها و بر قدرت شیطانى كه تا دندان مسلح بودند غلبه كرد لكن این من نبودم كه این غلبه را نصیب شما كرد این خداى تبارك و تعالى بود . من در پاریس كه بودم و مى شنیدم كه تمام مردم بلاد از آن اقصا بلاد تا مركز ، از دهات كوچك تا شهرستان هاى بزرگ همه با هم متحد شدند و همه یك كلمه مى گویند و آن اینكه سلسله پهلوى نه و جمهورى اسلامى آرى . من آنجا اینطور فهمیدم كه این دست ، دست غیب است . انسان نمى تواند این وحدت را تحصیل كند . انسان ها شعاع فعالیتشان محدود است ممكن است یك شهر را ، یا یك استان را ممكن است كه به وحدت كلمه برساند ممكن است كه یك گروه از مردم را وحدت كلمه درشان ایجاد كند لكن یك كشور سى و چند میلیونى با اختلاف گروه ها ، با اختلاف آمال و آرزوها ، با اختلاف فهم و شعور آنها همه با هم مجتمع شدند و همه با هم دست به هم دادند و یك مطلب را خواستند ، این نیست الا اینكه دست غیبى در كار است ، خداى تبارك و تعالى به وسیله امام زمان سلام اللّه علیه من از آنوقت یاس در من هیچ وقت نبوده است لكن از آن وقت بسیار امیدوار شدم كه این مطلب به پیروزى خواهد رسید ، البته این معنا كه پیروزى به این سهلى و به این زودى نصیب بشود ، یك ملتى كه هیچ ندارد در مقابل یك قدرت شیطانى ، با اینكه مثل آمریكا و انگلستان به صراحت و شوروى هم پشتیبانى داشتند ، همه قواى شیطانى دست به دست هم داده بودند در مقابل یك مشت ملت ، لكن اینجا قواى رحمانى در كار بود ، با خداى تبارك و تعالى هیچ كس نمى تواند ستیزه كند ، اینجا دست غیبى الهى بود و تا این دست هست و تا این عنایت الهى هست شما پیروزید .

براى حفظ نهضت در برابر اخلال تفرقه افكنان و تبلیغات شیاطین بیدار باشید

همت كنید كه این نهضت را به همانطور كه هست ، این نهضت را به همین گرمى كه هست حفظ

ص: 38

كنید . اگر بخواهید به یك مملكت مستقل ، آزاد ، به یك كشورى كه خودش روى پاى خودش بایستد و كارهاى خودش را اداره كند ، بخواهید به یك همچو كشورى برسید و پیروز بشوید و تا آخر پیروزى را ادامه بدهید ، باید این رمز پیروزى را حفظ كنید . رمز پیروزى توجه به خدا بود . اشخاصى مى آمدند از جوان هاى برومند پیش من و مرا قسم مى دادند كه شما دعا كنید ما شهید بشویم . این عنایت خدا بود . این تحول ، تحولى بود كه به دست بشر نمى نشد انجام بگیرد . در ملت یك تحول روحى پیدا شد . یك تحول باطنى پیدا شد ، این تحول باطنى به دست خدا بود ، با عنایت خدا بود . یك ملتى كه در چند وقت پیش از این اگر پاسبانى مى آمد در بازار و مى گفت باید تعطیل كنید یا باید بیرق بزنید ، كسى براى خودش حق قائل نبود كه مخالفت كند ، به اندك وقتى به آنجا رسید كه ریختند در خیابان ها و مرگ بر فلان گفتند ، اعتنا به توپ و تانك و مسلسل نكردند ، اعتنا بر قواى شیطانى نكردند این تحول ، تحول الهى بود . كارى كنید كه این تحول از بین نرود . اینكه الان به دست آوردید و ملت ما به دست آوردند این از بین نرود ، وحدت كلمه را حفظ كنید ، توجه به خدا را تقویت بدهید روح خودتان رامتوجه به خدابكنید . شیاطینى كه دربین شمامى خواهند تفرقه بیندازند طرد كنید . آنها را یا ارشاد كنید اگر قابل باشند و یا طرد كنید . آمریكا باز چشمش به ایران است ، به نفت ایران است ، به مخازن ایران است ، به این زودى نمیتواند اغماض كند و سایر ممالك . شما اگر بخواهید این چشم ها را كور كنید واین دست ها را قطع كنید ، باید با همین رمزى كه تاكنون پیش آمدید از این به بعد هم این رمز را حفظ كنید ، این كلید را حفظ كنید . آن رمز توجه به خدا ، همه یك مطلب و آن اسلام ، همه یك مطلب و آن ، شرك نه ، اسلام آرى . اگر این رمز از دست ما خداى نخواسته گرفته بشود ، اگر این شیاطین كه الان عمال آمریكا و ممالك دیگر در بین مردم هستند و آشوب مى كنند ، نمى گذارند زراعت ما ، كشاورزى ما به جریان بیفتد ، نمى گذارند كارخانه هاى ما به جریان بیفتد ، نمى گذارند مدارس ما باز بشود ، اگر این عناصر در بین شما باشند و خداى نخواسته رخنه كنند و شما منفعل از حرف هاى آنها بشوید و جوان هاى ما غفلت كنند و توجه به آنها بكنند و تبعیت از آنها بكنند و در خیابان ها راه بیفتند ، تظاهر بكنند در زمانى كه تظاهر نباید بكنند ، اگر خداى نخواسته این اشخاص فعالى كه با الهامات شیطانى مردم را مى خواهند منحرف كنند موفق بشوند من خوف آن دارم كه بساط برگردد به حال اول ، من خوف آن دارم كه باز اختناق پیش بیاید ، من خوف آن دارم كه باز استقلالى كه ما تحصیل كردیم از دست ما برود . عزیزان من بیدار بشوید ، اینها كه در بین طبقات مردم افتاده اند بشناسید ، اینها اگر چنانچه غمخوار ملت هستند ، چرا نمى گذارند ملت آرام باشد؟ چرا نمى گذارند رفراندم انجام بگیرد؟ رفراندم كه امر ملى بود ، چرا صندوق ها را آتش زدند؟ چرا مردم را منع مى كردند؟ تحریم مى كردند رفراندم را؟ رفراندم كه مال ملت بود ، آن كه دیگر مربوط به طاغوت نبود ، مربوط به اجانب نبود ، مربوط به ملت بود ، چرا این كار را مى كردند؟ كشاورزى را چرا نمى گذارند به جریان بیفتد؟ افتادند دور دهات وفساد مى كنند و نمى گذارند كه به جریان بیفتد . كارخانه هاى ایران را چرا نمى گذارند اینها به جریان بیفتد؟ براى اینكه اگر اینها به جریان بیفتد آرامش پیدا مى شود ، اگر آرامش پیدا شد دست ارباب ها قطع خواهد شد اینها

ص: 39

مى خواهند دست آنها باز باشد ، اینها مى خواهند باز برگردانند به همان زمان ولو با یك فرم دیگر ، البته شاهنشاهى دیگر قابل عود نیست لكن به صورت هاى شیطانى دیگر . بیدار بشوید ، توجه داشته باشید ، هر كسى در هر جا هست توجه داشته باشد به اینكه این عناصر را طرد كند .

فرهنگ اساس ملت است ، اساس ملیت یك ملت است

انشاءاللّه بعد از اینكه استقرار پیدا كرد حكومت اسلامى ، نقیصه ها را همه با هم باید رفع بكنیم كه در راس آنها فرهنگ است . فرهنگ اساس ملت است ، اساس ملیت یك ملت است ، اساس استقلال یك ملت است و لهذا آنها كوشش كرده اند كه فرهنگ ما را استعمارى كنند . كوشش كردند كه نگذارند انسان پیدا بشود ، آنها از انسان مى ترسند ، از آدم مى ترسند . كوشش كردند در این سال هاى طولانى و خصوصا در این پنجاه و چند سال كه رجال در ایران پیدا نشود . تحصیلات را به طورى قرار دادند كه رشد تحصیلى و انسانى پیدا نشود . ما را همچو ترساندند ، همچو با تبلیغات خودشان ماها را ترساندند كه از خودمان مى ترسیدیم ، به خودمان اعتماد نداشتیم . اگر یك كسى مریض مى شد مى گفتیم باید برود به خارج در صورتى كه طبیب داشتیم . همچو با ما رفتار كردند و ما را لرزاندند و ما را تهى كردند كه اگر مى خواستیم یك زمین ، یك راهى را اسفالت كنیم مى گفتیم باید از خارج بیاوریم با اینكه داشتیم . باید ارتش ما را خارجى ها اداره كنند ، باید نفت ما را خارجى ها بیایند اداره كنند با اینكه ما داشتیم . همه چیز آن براى این بود كه ما را از آنكه بودیم تهى كردند ، مغزهاى مارا شستشو كردند ، اعتماد به نفس را از بین بردند در ما . جوان ها را با اعتماد به نفس ، با استقلال نفسانى بار بیاورید . معلم ها!جوان ها را مستقل ، آزاد بار بیاورید ، متعمد به نفسشان كنید . ما همه چیز داریم لكن آنها ما را همچو كردند كه خیال كنیم هیچ نداریم . ما دیدیم كه با مشت تهى آنها را عقب زدیم و توانستیم . پس توانائى داریم . مائى كه از یك سرهنگ مى ترسیدیم ، از یك پاسبان مى ترسیدیم ، دیدید كه بچه هاى ما هم اعتنایى دیگر به تانك و توپ نكردند . پس ما داریم چیز ما خدا داریم . تا اعتماد به خدا هست ، تا توجه به خدا هست ، تا اینكه این روحیه شجاعت در شما هست پیروز خواهید بود . من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه اقشار ملت را خواهانم و من دعاگو و خدمتگزار همه شما هستم .

والسلام علیكم و رحمة اللّه

ص: 40

تاریخ : 30/1/58

پاسخ امام خمینى به تلگرام حسن البكر رئیس جمهور عراق

جناب آقاى احمد حسن البكر رئیس جمهورى كشور عراق

بسم اللّه الرحمن الرحیم

پیام مودت آمیز آن جناب در مورد استقرار جمهورى اسلامى و اصل و موجب تشكر شد . نهضت انفجارى ایران در اثر دیكتاتورى و اختناق و فشار رژیم پهلوى هشدارى بود براى همه مستكبرین در مقابل مستضعفین .

من امیدوارم همه دولت ها با ملت هاى خود با مسالمت رفتار كنند . دولت ها باید در خدمت ملت ها باشند و ملت ها پشتیبان آنان ، تا آسایش براى همگان باشد . عاقبت اختناق ها انفجار است و آن نه صلاح ملت است و نه صلاح دولت . خداوند تعالى توفیق سلم و سعادت به همه عنایت فرماید .

والسلام و علیك

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 41

تاریخ : 30/1/58

بیانات امام خمینى در جمع كاركنان پالایشگاه هاى اصفهان و شیراز

عامل پیروزى ، نیروى اسلام بود ، نیروى ایمان جوانان به اسلام و خداى تبارك و تعالى بود

بسم اللّه الرحمن الرحیم

عامل پیروزى ، نیروى اسلام بود ، نیروى ایمان جوانان به اسلام و خداى تبارك و تعالى بود من از همه شما آقایان كه از مناطق دور تشریف آورده اید براى تفقد از ما و همبستگى با ملت ایران تشكر مى كنم . من لازم است كه بعضى تذاكرات راعرض كنم . ماتااینجاكه بحمداللّه پیروزمندانه آمدیم باید بفهمیم كه با چه نیرو این پیروزى دست آمد ، اگر ندانیم چه نیروئى بود ، براى آتیه خطرناك است و اگر بدانیم چه نیروئى بود و اهتمام نكنیم براى حفظ آن ، براى آتیه كشور ما خطرناك است . نیروى پیروزمندانه ، نیروى اسلام بود ، نیروى ایمان جوانان ما به اسلام و به خداى تبارك و تعالى بود ، توجه به مقصد واحد كه آن اسلام و جمهورى اسلام و احكام اسلام بود و فداكارى ملت ما براى اسلام ، و شهادت را فوز عظیم دانستن رمز پیروزى بود . ما اگر وحدت كلمه نداشتیم ، هر یك ، یك مقصدى داشت ، هر گروهى به طرفى مى كشیدند ، ممكن نبود بر این قوه شیطانى و قدرت هاى بزرگ كه در دنبال او بود پیروز شویم . اجنبى ها فهمیدند كه ما با قدرت واحد كه قدرت ایمان است و وحدت كلمه و اجتماع گروه هاى مختلف در یك كلمه پیروز شدیم و آنها خوف این را دارند كه دست آنها تا ابد قطع شود ، در صدد بر آمدند كه این رمز را از دست ما بگیرند و ما را از این سلاح بزرگ اسلامى خلع كنند . عمال آنها در اقشار ملت راه افتادند و مفسده مى كنند ، دانشگاه ها را تعطیل مى كنند ، دانشسراها را با توطئه تعطیل مى كنند ، كشاورزى را نمى گذارند راه بیفتد ، فرهنگ را نمى گذارند صورت اسلامى پیدا بكند ، صنایع را نمى گذارند راه بیفتد . اینها بودند كه مى خواستند رفراندم را نگذارند تحقق پیدا بكند ، اینها بودند كه بعضى صندوق هاى رفراندم را آتش زدند و به بعضى صندوق ها حمله كردند و رفراندم را تحریم كردند و اینها فهمیدند كه در بین ملت جائى ندارند و ملت ما با وحدت كلمه و با قدرت الهى وایمان ، بر همه مشكلات تا اینجا پیروز شده است ، مى خواهند نگذارند پیروزى ما به ثمر برسد . اینها هوادار ملت نیستند ، اینها براى كارگر و براى دهقان نمى خواهند خدمت كنند ، اینها دشمن كارگر و دهقان هستند و به صورت دوست در آمده اند تا نگذارند براى آنها عمل مثبت انجام بگیرد . آیا رفراندم بر خلاف مسیر ملت بود كه آنها مخالفت مى كردند؟ آیا كشاورزى بر خلاف مسیر ملت است كه اینها مخالفت مى كنند؟ آیا راه انداختن صنایع و كارخانه ها بر خلاف مسیر ملت است كه

ص: 42

اینها مخالفت مى كنند و با جدیت جلوگیرى مى كنند؟ آیا خانه سازى برخلاف مسیر ملت است كه در بین ملت حرف هاى نالایق پخش مى كنند؟ شما از اعمال اینها بفهمید كه اینها مفسد هستند و اینها عمال خارجى و مستعمرین هستند و مى خواهند ما را از مسیر خودمان خارج كنند . مستعمرین لمس كردند این معنا را كه ما با وحدت كلمه پیروز شدیم و آنها نتوانستند این عنصر فاسد را در ایران نگه دارند ، با آنهمه جدیت .

تاكید بر هوشیارى ملت در مقابل آشوبگرى هاى عمال اجانب و جلوگیرى از توطئه ها

از این به بعد باید شما بیدار باشید ، هوشیار باشید ، نگذارید اینها در بین صفوف شما رخنه كنند و نگذارند شما به مقصد خودتان برسید . اینها نظر صحیح ندارند ، اینها دلسوز ملت نیستند ، اینها عمال اجانب هستند كه با صورت هاى فریبنده در بین اقشار ملت به راه افتادند و نمى گذارند ایران یك آرامشى پیدا بكند تا اینكه براى همه اقشار زندگى مرفه تهیه شود . اینها مى خواهند با گل آلود كردن آب ماهى بگیرند براى اجانب ، اینها مى خواهند باز چپاولگرى ها را اعاده بدهند ، اینها مى خواهند باز اختناق را برگردانند ، همه چیزها را به باد بدهند . شما آقایان ، شما جوان ها ، شما اقشار ملت آن رمزى را كه به آن رمز پیروز شدید حفظ كنید و آن حفظ وحدت كلمه است . اختلاف را كنار بگذارید ، با هم برادروار ، با هم با یك صدا به پیش بروید و آن استقرار حكومت عدل اسلامى براى همه ، عدالت براى همه . این مفسدین باید بدانند كه این براى ملت ما مضر است و براى خودشان هم مضر است . این تفرقه افكنى ملت ما را به باد خواهد داد ، اگر موفق بشوند خداى نخواسته . لكن باید بدانند كه ما با ملایمت ، تا موقعى كه محتاج به ملایمت است ، با آنها رفتار میكنیم و آن وقت كه تكلیف براى ما پیدا شد به طور دیگر عمل خواهیم كرد و در یك روز حساب را پاك خواهیم كرد .

من از شما آقایان ، از تمام ملت ایران ، از تمام اقشار ایران ، از دانشجویان محترم ، از تجار ، از كارگران ، از كار فرمایان از همه ملت خواستارم كه حفظ كنند وحدت كلمه را ، نگذارند اینها در بین اقشار شما تفرقه بیندازند . دقت كنند كه اینها عمال خارجى هستند و مى خواهند با بهانه هاى مختلف آشوب بپا كنند . در این چند روز دیدید كه با بهانه بسیار مبتذل كه خود آن آقا با آن مخالف بود در خیابان ها ریختند و مدارسى را تعطیل كردند و مردم را اغفال كردند .

براى اینكه آشوب بپا شود . آنها متوجه باشند كه قدرت این را ندارند كه تفرقه ما بین ما و آقایان دیگر بیندازند و آقایان با هوشیارى جلوى این تفرقه ها را مى گیرند . شما ملت ماءمورید كه با هوشیارى جلوى این تفرقه ها را بگیرید . جوانان عزیز ما در دانشگاه و در سایر مدارس موظفند كه از این توطئه ها جلوگیرى كنند . عزیزان من این توطئه گرى ها بر ضد انقلاب است و اینها كه توطئه میكنند بر ضد انقلاب هستند ، تهمت ها كه میزنند براى تفرقه ، ضد انقلاب است . انقلاب اسلامى را حفظ كنید و این نهضت را گرم نگه دارید . خداوند تمام شما را حفظ كند و ملت ما را به سعادت و سلامت برساند .

ص: 43

اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم

تاریخ : 1/2/58

بیانات امام خمینى در جمع دانشجویان دانشسراهاى كرمانشاه و همدان

ضرورت پرداختن به مسائل اصولى از قبیل سمپاشى ها و انحرافات

بسم اللّه الرحمن الرحیم

توفیق و سعادت همه اقشار ملت و شما خانم ها و آقایان حاضر در اینجا را از خداوند مى خواهم . شما الان قبل از مسائل اصولى به مسائل فرعى پرداخته اید ، مسائل اصولى ما الان در بین داریم ، تا آن مسائل اصولى حل نشود مسائل فرعى حل نخواهد شد . این مسائل به آن مى ماند كه در آن وقتى كه ما همه با هم براى شكستن سد محكم خارجى ها و عمال آنها فریاد مى زدیم ، شما حرف درست شدن دانشگاه یا درست شدن حوزه ها را بزنید ، در آن وقت بى موقع بود حالا هم همین طور . شما الان گرفتار مسائلى هستید كه اگر چنانچه آن مسائل حل نشود ، این مسائل نخواهد حل شد . شما الان گرفتار انحرافاتى هستید كه دامن مى زنند و مى خواهند مملكت ما را منحرف كنند و باز به حال سابق برگردانند . تا این انحراف و این خیانت ها منقطع نشود و از بین نرود ، مسائل فرعى اصلاح نمى شود . شما الان این مسائل را كه گفتید و طرح كرده اید ، این براى وقتى است كه ما بر اجانب غلبه پیدا كرده باشیم و آنها را عقب رانده باشیم . ما الان در بین راه هستیم ، ما نرسیدیم به مقصد ، سمپاشى ها در بین است ، جدا كردن ملت از علما یكى از آن چیزهائى است كه سمپاشى است . مسائلى كه شما طرح كردید ، این مسائل در موقع خودش مفید و الان مضر است . الان اگر چنانچه این مسائل را ما بخواهیم تعقیب كنیم ، بعضى از این مسائل اسباب این مى شود كه تفرقه در بین ملت حاصل بشود . ما مى خواهیم كه این مسائل را در موقع خودش با فرصت حل بكنیم . الان وقتى است كه ما باید مسائل اصلى را و آن قطع ایادى این اجانب كه الان در بین كشور ما به طور گسترده اى هست قطع بكنیم باید این را فكر بكنیم الان غیر از آن ، فكر كردن در مسائل دیگر ، فكر كردن در فروعى است كه تا اصل درست نشود ، نخواهد درست شد .

توطئه و افساد عمال خارجى به امید ممانعت از اجراى اصلاحات

شما ملاحظه مى كنید كه همه مشكلاتى كه ما داشتیم در زمان سابق و رژیم فاسد ، الان بخواهیم اصلاح كنیم ، مشكل تراشى مى شود ، مدرسه ها را به هم مى زنند ، جوان هاى ما را نمى گذارند تحصیل

ص: 44

كنند ، هر روز به یك بهانه آنها را به خیابان مى كشند ، زراعت را نمى گذارند ، كشاورزى را نمى گذارند كه تحقق پیدا بكند ، مى روند و فساد مى كنند و جلوگیرى از زراعت مى كنند ، اقتصاد ما را نمى گذارند سالم باشد ، كارگر ما را نمى گذارند كار بكند ، كارخانه هاى ما را نمى گذارند به جریان بیفتد . اینها چه كسانى هستند؟ اینها آیا دلسوز ملت هستند كه نمى خواهند این مملكت آرامش پیدا بكند؟ آیا مى شود اصلاحى بدون آرامش ؟ مى شود در حال جنگ اعصاب و جنگ خارجى و به هم خوردن همه اوضاع ، قضایاى ، مشكلات ما حل بشود؟ مى شود با این خرابكارى ها كه اینها در تمام اطراف مملكت ما شروع كرده اند ، گاهى در كردستان ، گاهى در بلوچستان ، گاهى در جاهاى دیگر مشغول فساد شده اند ، مى شود با این امر اصلاح بشود؟ مى شود یك امرى كه پنجاه و چند سال است به هم خورده است ، یك مملكتى كه پنجاه و چند سال است رو به خرابى رفته است ، فورا اصلاح بشود؟ مى شود بدون مهلت این مسائل حل بشود؟ اینها ، این عمال خارجى مهلت نمى دهند ، اینها نمى گذارند كه یك مهلتى پیدا بشود و اشخاص متفكر كارها را انجام بدهند . اینها با صورت مختلف ، با تبلیغات سوء مانع هستند از اینكه آرامش پیدا بشود و تا آرامش پیدا نشود هیچ اصلاحى

امكان ندارد . تا آرامش پیدا نشود كارخانه ها به راه نمى افتد ، تا آرامش پیدا نشود كشاورزى اصلاح نمى شود ، تا آرامش نباشد فرهنگ ما اصلاح نمى شود ، تا آرامش نباشد روحانى ما اصلاح نمى شود . این مسائل را الان طرح كردن جز اینكه یك تفرفه اى بیندازید چیزى نیست . مساله اصلى را جلو بیندازید . جوانان ! عزیزان من ! بانوان ! آقایان ! همه متوجه باشید دست ها در كار است ، توطئه ها در كار است ، از خارج الهام مى گیرند كه نگذارند این مملكت آرامش پیدا بكند ، نگذارند اصلاحات حاصل بشود . شما ملاحظه مى كنید كه ، خانه سازى براى كشاورزان و براى كارگران یك كار خلاف ملى است ؟ همین را هم دارند مخالفت مى كنند ، همین خانه سازى را هم دارند مخالفت مى كنند . آیا رفراندم یك امرى بود كه غیر ملى بود ، مربوط به خارجى ها بود؟ دولتى دخالت در او داشت ؟ دست قدرتى در آن دخالت داشت ؟ چرا نمى گذاشتند رفراندم تحقق پیدا بكند؟ چرا تحریم كردند رفراندم را؟ چرا صندوق ها رادر بعضى جاها آتش زدند؟ براى اینكه نمى خواهند یك مملكت آرام باشد ، نمى خواهند ملت به حال خودشان سرنوشت خودشان را در دست بگیرند . اگر ملت سرنوشت خودشان را در دست بگیرد نمى گذارد كه آمریكا همه چیز او را ببرد و شوروى از آن طرف ، آمریكا از آن طرف ، انگلستان از آن طرف ، نمى گذارند همه نیروهاى جوانى ما به

هدر برود و آنها نمى خواهند این را .

توجه به علاج خیانت ها و پرهیز از تفرقه و تشتت

الان تمام افكار باید متوجه این معنا باشند كه دست این خائن ها را كوتاه كنید . این كارهائى كه اینها در اطراف مملكت مى كنند با اسم هاى مختلف ، با بهانه هاى مختلف ، اینها را ما باید علاج بكنیم . بعد از اینكه این علاج شد ، وقت این است كه فروع را ما وارد بشویم و كارهاى دیگرى را بكنیم . تا ریشه اجنبى در اینجاست و تا ریشه هاى عفونت بار رژیم سابق هست و تا رژیم سابق به ریشه هاى فاسد

ص: 45

خودش در اینجا هست هیچ كار انقلابى نمى توانید بكنید . ما در بین انقلاب هستیم و باید ریشه اینها را از بین ببریم . ما نرسیده ایم به پیروزى تا اینكه برسیم بعد از به پیروزى رسیدن آن مسائل پیش مى آید . ما الان در بین راه هستیم ، ما الان در حال مبارزه هستیم و آقایان ملتفت باشند ، توجه داشته باشند ، اذهان شما را منحرف نكنند به فروع و به اسم اینكه براى كارگر كار بكنید ، براى مدارس چه بكنید ، اینها چیزهائى است كه آنها مى خواهند نشود لكن تقاضایشان این است كه حالا به صورت هاى مختلف طرح بكنند كه نگذارند آرامش در ایران پیدا بشود والا ما شروع به خانه سازى مى خواهیم بكنیم ، آنها مانع هستند . دولت مى خواهد كشاورزى را به راه بیندازد ، كارخانه ها را به راه بیندازد ، آنها مانع هستند . دولت مى خواهد كشاورزى را به راه بیندازد ، كارخانه ها را به راه بیندازد ، آنها مانع هستند . این موانع را اول از بین ببرید . اول باید دشمن را از بین برد ، بعد طرح ها را داد . من از خداى تبارك و تعالى یارى همه آقایان را و همه دانشجویان را و همه محترمین بلاد را خواستار هستم و از همه تقاضا دارم كه این تفرقه افكنى ها را از دست بدهند و نگذارند اشخاصى در بین آنها بیایید و تفرقه بیندازند با صورت هاى ظاهر الصلاح و با واقع توطئه گرى .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 46

تاریخ : 1/2/58

بیانات امام خمینى در جمع عشایر ایلام

قطع دست فتنه انگیزان یك تكلیف الهى _ اسلامى است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از این شور و شعف شما جوان ها و متدینین ، در هر نقطه هستید تشكر مى كنم . شما با این شور و شعف ، نهضت اسلامى را به پیش راندید و من از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه این شور و شعف باقى باشد و این نهضت را به آخر برسانید . شما جوانان ملت ، شما اقشار ملت به اسلام وفادارى كردید و دست اجانب را كه در كشورتان سلطه داشت قطع كردید و من از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه این ریشه هاى گندیده اى كه از آن رژیم مانده است با دست تواناى ملت و جوانان برومند ما قطع شود . ما راه را به آخر نرساندیم ، ما تاكنون اسلام را به آنطور كه هست پیاده نكردیم ، تا اینجا كه ما رسیدیم فقط دست چپاولگران را و دست اجانب را تا حدودى از كشور خودمان و از خزائن خودمان قطع كردیم و دزدهاى كشور را بیرون راندیم ولى توطئه ها باز هست ، ریشه هاى فاسد باز هست و باید با همت شما جوانان ملت این توطئه خنثى شود و این دست هاى فتنه انگیز قطع شود . شما در هر جا كه هستید ، ملت ایران در هر جا كه هست ، در هر شهرى كه هست ، در هر ده و قریه اى كه هست ، با كمال دقت مواظب اعمال فتنه انگیزان باشد ، اینها در بین اقشار آمدند و مى خواهند شما و ما را باز تحت فشار و اختناق قرار دهند و ارباب هاى خود را بر ما مسلط كنند . ما همه مكلفیم به تكلیف الهى اسلامى كه با هم این نهضت را حفظ كنیم و این قدرت الهى را نگذاریم تشتت پیدا بكند و دست آنهائى كه مى خواهند بین ما تفرقه بیندازند قطع كنیم . ما همه موظفیم به حسب احكام اسلامى كه فتنه گران را از كشور خودمان برانیم و آنها را در بین صفوف خودمان راه ندهیم . شما برادران و خواهران بیدار باشید و توجه كنید این اشخاص كه مى خواهند بین شما با اسماء مختلف ، با بهانه هاى مختلف تشتت بیندازند ، توجه به این داشته باشد كه كید آنها را خنثى كنید ، اینها هر روز به یك بهانه مردم را از هم جدا مى كنند ، هر روز با یك توطئه بین صفوف ملت را تفرقه مى اندازند ، در دانشگاه ها مى روند و با بهانه هاى غیر انسانى ، به صورت انسانى آنها را تجهیز مى كنند تا بر خلاف نهضت ما راهپیمائى كنند ، اینها سوء نظر دارند در این مسائل ، حسن نظر ندارند با اسلام ، موافق نیستند با علماى اسلام موافق نیستند با كشاورزها ، موافق نیستند با كارگرها ، موافق نیستند با ملت ما ، به هیچ وجه موافق نیستند و لهذا هر چه جهات اصلاحى است مى خواهند نگذارند انجام بگیرد ، مى خواهند

ص: 47

نگذارند براى این ملت رفاه حاصل بشود ، مى خواهند نگذارند مملكت آرامش پیدا بكند ، تا اینكه دولت بتواند كارهاى خودش را ، كارهاى اصلاحى خودش را انجام دهد ، مى خواهند نگذارند كشاورزى ما رشد پیدا بكند مى خواهند ما را همیشه جیره خوار آمریكا قرار بدهند كه همه چیز ما از آمریكا بیاید ، مى خواهند نگذارند فرهنگ ما رشد پیدا بكند و آدم پیدا بشود در ایران تا اینكه كید آنها را خنثى كند ، مى خواهند نگذارند اقتصاد ما سالم بشود ، مى خواهند نگذارند ارتش ما مستقل بشود ، اینها كیدهائى است كه به الهام از آمریكا و امثال آمریكا در ایران مشغول توطئه است .

شما باید بیدار باشید ، فقط راى به جمهورى اسلامى كفایت نمى كند ، اینها خودشان را در رفراندم همچو ضعیف دیدند ، همچو وحشتناك شده اند كه به خیال توطئه هاى دقیق تر افتاده اند ، شما باید توطئه هاى آنها را با كمال دقت ملاحظه كنید . جوانان دانشگاهى ما گول این قشر مفسد و فاسد را نخورند ، از حرف هاى زرق و برق دار آنها گول نخورند ، تحت تاثیر حرف هاى به ظاهر صحیح و در واقع توطئه گر واقع نشوند ، تمام جوانان ما موظفند كه این نهضت را حفظ كنند و كید خائنین را خنثى كنند .

هشدار به عشایر غیور در مورد نفوذ خائنین و توطئه شیاطین

تمام عشایر ما ، از پشت كوهى ها تا غیر آنها موظفند كه این نهضت را حفظ كنند . اگر خداى نخواسته خللى در این نهضت واقع بشود ، آماده باشید خداى نخواسته براى اختناق بالاتر و براى پیوستگى بالاتر و براى زحمت و ذلت بالاتر و براى زجر جوانانمان و كشتار جوانانمان ، بیشتر بیدار باشید ، برادران بیدار باشید ، برادران من هوشیار باشید ، نگذارید یك مشت از خدا بى خبر بین شما رخنه كنند و صفوف فشرده شما را به هم بزنند ، نگذارید به اسم اینكه ما با كشاورز موافقیم ، كشاورزى ما رابه تباهى بكشند و براى آمریكا بازار درست كنند ، نگذارید براى اینكه بگویند ما با فرهنگ موافقیم ، فرهنگ ما را استعمارى قرار بدهند و نگذارند رشد بكنیم ، نگذارید اینها تضعیف كنند كمیته هاى اسلامى را ، نگذارید اینها تضعیف كنند پاسداران انقلاب اسلامى را نگذارید اینها تضعیف كنند ارتش اسلامى را ، نگذارید تضعیف كنند ژاندارمرى اسلامى را ، نگذارید تضعیف كنند كلانترى ها و شهربانى را . اینها همه در خدمت اسلام هستند و این شیاطین مى خواهند اینها را تضعیف كنند . من به شما ملت ایران اخطار مى كنم كه خطر در كار است و جلوگیرى كنید . این شیاطین كه هر روز غائله درست مى كنند غائله هاى آنها را خفه كنید . خداوند همه شما را سلامت و سعادت و عزت عنایت كند ، خداوند دست خائنین را قطع كند خداوند دست اجانب را از مملكت ها قطع كند .

والسلام علیكم و رحمة اللّه وبركاته

ص: 48

تاریخ : 1/2/58

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى هیاءت نمایندگى عالیرتبه روحانى عربستانسعودى

مساجد ، مراكز جنبش ها و حركت هاى اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اولا تشكر مى كنم از این و فد و از امام محترم و از ملت حرمین شریفین ریاض و از جلالت ملك كه شما را براى تفقد از ما اینجا فرستاده است . مسجد در اسلام و در صدر اسلام همیشه مركز جنبش حركت هاى اسلامى بوده . از مسجد تبلیغات اسلامى شروع مى شده است و از مسجد حركت قواى اسلامى براى سركوبى كفار و وارد كردن آنها در بیرق اسلام بوده است . همیشه در صدر اسلام مسجد مركز حركات و مركز جنبش ها بوده است . شما كه از اهالى مسجد و از علماى مساجد هستید ، باید پیروى از پیغمبر اسلام و اصحاب آن سرور كنید و مساجد را براى تبلیغ اسلام و حركت اسلامیت و براى قطع ایادى شرك و كفر و تایید مستضعفین در مقابل مستكبرین قرار بدهید .

وحدت كلمه رمز پیروزى مسلمین از صدر اسلام تا امروز

ما به خواست خداى تعالى با آنكه بى ساز و برگ بودیم و ملت ما در دستش از تفنگ و آلات جنگى چیزى نبود ، به واسطه قدرت ایمان و وحدت كلمه بر قواى طاغوتى غلبه كردیم . و من امیدوارم همه ملت هاى اسلامى بپا خیزند و با وحدت كلمه و با توجه به اسلام و قدرت ایمان بر اجانب و بر كسانى كه مى خواهند این ملت ها را همیشه در تحت اختیار و سلطه خود داشته باشند غلبه كنند . رمز پیروزى مسلمین در صدر اسلام وحدت كلمه و قوت ایمان بود . قوت ایمان بود كه یك لشكر ضعیف را بر امپراطورى هاى بزرگ عالم غلبه داد و سى نفر به قیادت خالد ابن ولید بر شصت هزار نفر لشكر پیشقراول روم غلبه كرد . این قدرت اسلام بود كه پیش مى برد و ما مسلمین باید با قدرت اسلام ، اسلام را پیش ببریم . باید با قواى كفر به قدرت اسلامى مبارزه كنیم و دست تبهكاران را از ممالك خودمان دور كنیم . اگر وحدت كلمه اسلامى بود و اگر دولت هاى و ملت هاى اسلام به هم پیوسته بودند معنا نداشت كه قریب یك میلیارد جمعیت مسلمین زیر دست قدرت ها باشند . اگر این قدرت ، قدرت بزرگ الهى منضم بشود به قدرت ایمان و همه باهم برادرانه در راه اسلام قدم بردارند ، هیچ قدرتى بر آنها غلبه نخواهد كرد .

ص: 49

اسرائیل ، جرثومه فساد

مع الاسف بااختلافاتى كه در مناطق دیده مى شد و خصوصا در مناطق عربى این موجب شده است كه اسرائیل با جمعیت كمى كه دارد در مقابل اعراب با آن جمعیت كثیر و ساز و برگ كثیر ایستادگى كند . اگر جلوى این جرثومه فاسد گرفته نشود ، طمع او بر تمام منطقه است و او قناعت نمى كند بر فقط فلسطین و مسجد اقصى و همه جا را مى خواهد غلبه كند . بر مسلمین و بر دولت هاى اسلامى است كه باهم متحد بشوند و این جرثومه فساد را از بن و بیخ بركنند و كسانى كه پشتیبانى آنها را مى كنند ، اجازه ندهند كه پشتیبانى كنند . من از خداى تبارك و تعالى قدرت اسلام و عظمت اسلام و مسلمین را و وحدت كلمه آنها را خواستارم .

حكومت سابق ما براى اینكه خدمت بكند به ارباب هاى خودش ، همه طور در اینجا فجایع كرد و در خصوص زائرین بیت اللّه الحرام مضیقه هائى ایجاد كرد و گاه نسبت به مسوولین دولت سعودى چیزهائى گفت كه شاید پیش ایرانى ها یك ناراحتى هائى از آنها هم حاصل شد و ما پس از رفتن او و قطع ید غاصبه او متوجه این هستیم كه در سال هاى آتیه ، مملكت سعودى با ایرانى هائى كه براى زیارت بیت اللّه و حرمین شریفین مى آیند ، چه نحو عمل خواهد كرد . ایرانى ها نظر به این معنا دوخته اند كه با برادران خودشان چه نحو عمل خواهد شد . و من امیدوارم كه اكنون كه دست ظلم از این مملكت كوتاه شده است و تبلیغات سوئى كه مى كردند از بین رفته است برادرهاى ما باهم برادر باشند و رفتار آنها رفتارهاى برادرانه باشد و براى حجاج بیت اللّه تسهیلات فراهم كنند و از خداى تبارك و تعالى این توفیق را خواستارم .

قوت ایمان و اتحاد ، عامل موفقیت مسلمان ها

تاریخ باید سرمشق ما باشد و ما وقتى كه تاریخ را نگاه مى كنیم تحولاتى كه پیدا شده است در اسلام و در مسلمین ، هر جا كه قوت ایمان در كار بوده است و مردم و مسلمین به قوت ایمان حركت مى كردند ، نصر با آنها همراه بوده است و هر وقت براى رسیدن به آمال دنیائى بوده است نصر از آنها فرار مى كرده است . تعلیمات انبیا و تعلیم نبى اكرم صلى اللّه علیه و آله و سلم این است كه با قدرت هاى معنوى ، شما مى توانید پیش ببرید . آن قوه هاى معنوى كه پشت سر مسلمین بود و ملائكه اللّه كه قدرت معنوى بود ، موجب شد كه مسلمین در كمتر از نیم قرن بر همه معموره دنیا سلطه پیدا كنند . ما باید از تاریخ عبرت بگیریم ، آن وقت كه یك دولت قوى ما داشتیم مثل دولت عثمانى ، در مقابل شوروى ، در مقابل ژاپن مى ایستاد و گاه غلبه مى كرد . دشمنان ما وقتى سلطه پیدا كردند ، این مملكت پهناور را تكه تكه كردند و هر كدام را به دست یكى از عمال خودشان دادند و بین آنها مع الاسف تفرقه انداختند و این موجب شد كه مسلمین و اسلام ضعیف شد و مستعمرین به ما غلبه كردند . ما باید از این امور عبرت بگیریم و دولت هاى ما از این معانى و از این امر تاریخى عبرت بگیرند و اختلافات خودشان را رفع كنند . اگر

ص: 50

اینها با هم مجتمع بشوند یك قدرتى خواهند داشت كه هیچ قدرتى با آنها معارضه نمى كند ، البته به شرطایمان كامل .

و من از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه ایمان ما را وایمان دولت هاى ما را وایمان ملت هاى ما را قوى كند و با عنایت خودش با ما همراهى كند كه ما بر مشكلات خودمان سلطه پیدا كنیم و از شما و دوستان شما باز هم تشكر مى كنم .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 51

تاریخ : 1/2/58

بیانات امام خمینى در جمع پرسنل واحدهاى نیروى زمینى و ژاندارمرى و مردم تبریز

اشاره

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از مجاهدات خستگى ناپذیر اقشار ملت ایران تشكر مى كنم . مجاهدات ایران نه تنها روى مذهب شیعه را سفید كرد ، كه روى اسلام را سفید كرد بلكه روى بشریت را سفید كرد . آنها كه داد از حقوق بشر مى زنند كارى براى بشر انجام نداده اند . آنها كه داد آزادى لفظا مى زنند ، این جبهه هاى مختلف براى انسان ها كارى انجام نداده اند . آن كه كار انجام داد و مبدا است از براى اینكه بشریت را نجات بدهد مجاهدات ملت ایران است . مجاهدات ملت ایران با اتكا به اسلام و توجه به خداى متعال ما را نجات داد و از این به بعد نجات خواهد داد .

ملت ایران ، پاسداران اسلام و قرآنند

مجاهدات شما جوانان و مسلمین برومند ایران ، همه طبقات كه با وحدت كلمه دست اجانب را كوتاه كردید الگوئى است براى همه مستضعفین . من امیدوارم كه همه مستضعفین كه زیر بار مستكبرین هستند به واسطه این مجاهدات شما به خود بیایند و خودشان را نجات بدهند . شما پاسداران اسلام هستید . ملت ایران پاسدار اسلام است و همانطور كه در صدر اسلام ، اصحاب رسول اكرم و ارتش رسول اكرم پاسدار اسلام و قرآن بود ، امروز ملت ایران این معنا را و این افتخار را دارد . همه براى اسلام ، همه براى جمهورى اسلام فریاد زدند ، همه اسلام را خواستند و دست اجانب را از مملكت خودشان با صداى اللّه اكبر قطع كردند . با نداشتن هیچ ابزار جنگى لشكرهاى عظیم طاغوتى را ، ارتش طاغوتى را ، كسانى كه از اجانب دنبال سر او بودند ، اینها با اللّه اكبر از بین بردند .

امروز قواى نظام و انتظامى در خدمت اسلامند

ارتش ما ، آنهائى كه پاك بودند ، آلوده نشده بودند به چیزهائى كه ، كثافاتى كه طاغوت داشت ، برگشتند به سوى ملت و با ملت شدند . الان ارتش ما ، ژاندارمرى ما ، همه اینها ، قواى انتظامى ما ، شهربانى ما ، در خدمت اسلام است و آنچه مربوط به طاغوت بود دفن شد و دفن مى شود . امروز شما آزادید و هیچ خوف از ستمكاران ندارید و خوف از دولت ها ندارید چون دولت هااسلامى است و خیانت نمى كنند و جباریت نمى كنند .

ص: 52

شكستن صف روحانیت شكستن اسلام است

امروز اشخاصى كه دیده اند در راس این قوا ، روحانیت بوده است و روحانیت در همه اقشار ملت ، مقدم بر همه اقشار در این نهضت قیام كرده است و سایر ملت دنبال او به واسطه قرآن مجید قیام كرده است ، در صدد بر آمدند كه با روحانیت معارضه كنند . آنهائى كه هیچ در این نهضت خطى نداشتند امروز از روحانیت انتقاد مى كنند مى گویند روحانیت نباشد . این خیال خامى است براى اشخاص خام یا براى اشخاص خائن . روحانیت در راس ما هست و ما تبع روحانیت هستیم ، ملت ما تبع روحانیت است و اگر روحانیت در كار نبود این نهضت به ثمر نمى رسید _ روحانیت مردم را _ من به همه كسانى كه براى كشور خودشان كار مى خواهند بكنند و علاقه به كشور خودشان دارند نصیحت مى كنم كه این صف الهى را نشكنید ، شكستن این صف شكستن قرآن است ، شكستن این صف شكستن اسلام است . اگر بیرق اسلام در راس ملت ما نباشد ، تا آخر ، تا آخر برده و كاركن دیگران خواهند بود . آنهایى كه براى كشور خودشان علاقه مند هستند این سد را نشكنند و نمى توانند بشكنند . ملت ، ملت با روحانیت است . آن كه به اسلام علاقه دارد ، به كارمندان اسلام هم علاقه دارد . اگر بعضى كسانى كه به طور قاچاق وارد شدند در روحانیت ، فسادى دارند ، به روحانیت مربوط نیست . آنها مطرودند ولى آنهایى كه به واسطه الهام از دیگران یا به واسطه كج فهمى خودشان خیال كردند كه این دژ محكم را مى توانند بشكنند در اشتباهند . این دژ ، دژ الهى است . این سد ، سد خدایى است . پشتوانه این ، امام زمان سلام اللّه علیه است . این حرف هاى نامربوط را كنار بگذارند ، ملت نمى تواند تحمل بكند ، هى آخوند ارتجاعى نگوئید ، غلط است این حرف ، كشور شما را مى برند اگر این آخوندها نباشند . ما همه دیدیم كه در همه بلاد ، معممین ، معممین متعهد در راس مردم بودند و مردم را وادار كردند به اینكه نهضت كنند و مردم هم اطاعت كردند . این دژ را خیال نكنید مى توانید بشكنید . اسلام را نشكنید ، قرآن را نشكنید . ملاحظه حرف هاى خودتان را بكنید ، عاقلانه حرف بزنید ، به اسلام خیانت نكنید . من از همه اقشار ملت متواضعانه تشكر مى كنم . من در خدمت شما هستم . روحانیت در خدمت اسلام و در خدمت ملت است . این سد را حفظ كنید تا كشور شما حفظ بشود .

اقشار ملت ناآگاهانه ملعبه دست دیگران نشوند

من به همه اقشار ملت سفارش مى كنم كه به خود آیند و توجه كنند كه ناآگاه اسباب دست دیگران نشوند . آنهایى كه دم از حقوق بشر مى زنند كارى نكنند كه حقوق ما از بین برود . آنهایى كه دم از دموكراتیك مى زنند كارى نكنند كه آزادى ما از دست برود و نمى توانند بكنند . من به آنها اخطار مى كنم كه سر جاى خودتان بنشینید ، نكنید كارى كه براى ما تكلیف الهى پیدا بشود .

من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت تمام اقشار ملت را خواهان و امید این دارم كه با وحدت كلمه و با اتحاد و با حفظ جهت الهى در خدمت قرآن باشیم و با دست واحد به مشكلات خودمان غلبه بكنیم .

ص: 53

والسلام علیكم و رحمة اللّه وبركاته

تاریخ : 2/2/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از افراد قواى انتظامى و ژاندارمرى

تاكید بر حفظ نظام و سلسله مراتب

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از تمام جناح هاى قواى انتظامى و از شما جوانان برومند ژاندارمرى تشكر مى كنم . شما از این به بعد نیروى اسلامى هستید ، ژاندارمرى اسلام هستید ، ایران از شماست و شما از ایران . ما همه پاسداران اسلام ، پاسداران كشور هستیم . من از طرف ملت پیوند خودم را و ملت را به قواى انتظامى اعلام مى كنم . قواى انتظامى از ماست و ما از آنها . قواى انتظامى حافظ استقلال كشور ماست و ما پشتیبان آنها و ملت ما پشتیبان آنهاست . در بین ما اگر تفرقه اى بیندازند ، بر ضرر كشور است . باید همه هوشیار باشید نگذارید تفرقه واقع بشود . ملت هوشیار باشد كه بین آنها و قواى انتظامى فرقى حاصل نشود . قواى انتظامى بیدار باشند كه بین آنها و ملت جدائى نیفتد ، در بین خودشان باید حفظ نظام و سلسله مراتب را بكنند اگر بخواهند خدمت به كشور و اسلام بكنند باید انتظامات را حفظ كنند و سلسله مراتب را حفظ كنند .

پیوند میان قواى انتظامى و ملت به بركت اسلام

ما همه از شما هستیم و شما از ما و همه پاسداران اسلام و همه برادر و مثل زمان طاغوت نیست كه بین ما و شما را جدائى انداختند . اجانب بودند كه خواستند قواى انتظامى از ملت جدا ، مردم را از قواى انتظامى مى ترساندند . قواى انتظامى از ماست نباید ما از آنها بترسیم و نباید آنها از ما . هیچ هراسى در كار نیست ، برادر هستیم برادرها از هم نمى ترسند ، همه در خدمت هم هستند . ما همه در خدمت اسلام و امید است كه تمام شما با قدرت و قوت و عظمت حفظ ثغور و حدود مملكت را بكنید و حفظ نظم در بین جامعه ما مرهون خدمت هاى شما باشد .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 54

تاریخ : 2/2/58

بیانات امام خمینى در جمع عشایر نیریز فارس و نمایندگان ستاد نیروى هوایى

روحانیون و عشایر ، سدى عظیم در مقابل اجانب

بسم اللّه الرحمن الرحیم

این عشایر ایران یكى از بهترین خزائن ملت است و در زمان رضاشاه به امر اجانب مامور شد كه عشایر را در هر جا كه هست سركوبى كند . براى اینكه مطالعاتى كه كرده بودند اجانب ، یكى از چیزهائى كه ممكن بود جلوى اجانب را بگیرد و نگذارد كه اینها به طرف ایران رخنه بكنند ، عشایر بودند . اینها با هر احتمالى یك سدى درست مى كردند كه جلوى آن متحمل را بگیرند . احتمال مى دادند كه روحانیون از مقاصد آنها جلوگیرى مى كنند ، رضاخان را واداشتند به اینكه با روحانیون بجنگد . همان طور كه دیدید ، یعنى شاید شما اكثرا یادتان نباشد ولكن من یادم است و پیرمردها یادشان است ، دیدید كه با روحانیون چه كردند به طورى كه در همین مدرسه فیضیه نمى توانستند طلبه ها توى حجره هاى خودشان روز بمانند . آنها مجبور بودند كه قبل از آفتاب بروند به باغات و آخر شب برگردند براى اینكه اگر در مدرسه بودند ، مى آمدند پاسبان ها مى ریختند مدرسه و مى بردند آنها را و خلع لباس مى كردند ، حبس مى كردند و چه مى كردند و با بزرگان ، از روحانیون هم مخالفت هاى زیاد شده ، گرفتاریهاى زیاد آنها داشتند . به حبس عده اى رفتند ، بعضى را كشتند روى همین احتمال كه روحانیون یك سدى باشند در مقابل اجانب ، عشایر هم یك سد دیگرى بود كه اینها خیال این را مى كردند عشایر اگر در ایران باشند (همین طور هم بود) قدرت عشایر باشد ، از باب اینكه اینها توجه به اسلام دارند ممكن است كه جلوى مقاصد آنها را بگیرند . از این جهت عشایر را یكى پس از دیگرى خلع سلاح كردند و از محل خودشان بیرون كردند و به قول خودشان تخته قاپو كردند و این مسائلى كه براى همه عشایر پیش آوردند و هر چه توانستند این ذخائر ملت ما را ، این ذخائر انسانى را ، هر چه توانستند این ذخائر را چپاول كردند ، از بین بردند .

مى دیدند كه مجالس ، مجالسى كه در ایران تشكیل مى شود ، مجالس وعظ و خطابه و مجالس روضه احتمال داشت كه براى اینها ضرر داشته باشد ، جلوى آن را گرفتند . ما دیدیم كه در تمام ایران دیگر مجلس روضه اى یك وقت نبود . و در قم بعضى از آقایان ، آقاى صدوقى یزدى مجلس روضه اى قبل از اذان صبح داشت كه اول اذان دیگر تمام شده باشد . مجالس را بكلى از بین بردند ، مساجد و ائمه مساجد و مراجع و هر چه بود ، اینها از بین بردند یعنى نگذاشتند دیگر این قوه فعاله قوه داشته باشد و

ص: 55

مع الاسف آن روز ملت را هم جورى بار آوردند ، تبلیغاتشان طورى در ملت تاثیر كرد كه ملت هم بسیارى از آنها ، البته نه همه ، بسیارى از قشرهاى ملت هم مخالف شدند با روحانیت و تبلیغات آنها تاثیر كرد به اینكه اینها را معرفى كردند به اینكه اینها انگلیسى هستند .

اصلا خود انگلیسى ها اینها را اینجور معرفى كردند یعنى عمال انگلیس توى مردم مى افتادند كه این آخوندها انگلیسى هستند ، این آخوندها كذا هستند ، دربارى اند ، انگلیسى هستند كه مردم را از اینها جدا بكنند ، در هر صورت همه اقشار ملت را از اینها ، از هم جدا كردند با اسماء مختلف عشایر از اشرار هستند و باید سركوبى بشوند و باید چه بشوند و اینها چه دزدند اینها عشایر ، مردم محترم ، فرض كنید در هر جائى چهار تا هم چیز هست لكن اینها غرضشان این حرف ها نبود ، غرض این بود كه كارى كه مى كنند و عشایر را خلع سلاح مى كنند ، در نظر ملت یك چیز صحیحى جلوه بدهند چنانچه عمامه اهل علم را كه بر مى داشتند در نظر ملت یك چیز صحیحى جلوه بدهند چنانچه گفتند اینها انگلیسى هستند ، اینها باید بروند سراغ كارشان . اینها كردند این كارها را و همه اقشار را از هم جدا كردند . قشر روحانیین را از دانشگاهها جدا كردند ، به روحانیون گفتند كه دانشگاه ها یك مردم بى دینى هستند یك دسته فكلى بى دین مضر ، به اینها مى گفتند آخوندها درباریند ، یك دسته مردم دربارى هستند كه همیشه كار مى كنند براى دیگران و چه اینها را از هم جدا مى كردند .

نیاز مبرم به وحدت كلمه

والحمدلله اخیرا این انفصال ها كم شد و امید است كه تمام بشود ، اگر بگذارند . در این نهضت كه ما ، ملت ما پیروز شد ، براى این بود كه این اختلافات یك قدرى منسى شد همه توجه به یك مطلب پیدا كردند كه باید یك جمهورى اسلامى ، یك حكومت اسلامى باشد و قشر روشنفكر و قشر متقدم و متجدد و بازارى و سایر اقشار همه با هم دست برادرى دادند تا این كار را انجام دادند ، همه هم با هم توجه به اسلام كردند لكن الان ما احتیاجمان به این وحدت كلمه بیشتر از آنوقت هاست . آنوقت یك مسائل ، نارضایتى هائى از دستگاه بود كه مردم را مجتمع كرد ، حتى آنهائى هم كه خیلى علاقه به اسلام نداشتند لكن نارضائى را داشتند از دستگاه ، آنها هم با آنهائى كه علاقه داشتند با هم دست به هم دادند و چون همه اقشار ناراضى بودند ، آن نارضایتى اسباب این شد كه یك وقتى صدائى بلند شد و همه جمع شدند و الان احتیاج به این وحدت كلمه بیشتر است براى اینكه آن نارضایتى هائى كه از دستگاه بود ، خوب دستگاه كه الان نیست ، حالا دیگر فروكش كرد و حالا به واسطه تبلیغات سوئى كه باز شروع شده است ، همان دستگاه هائى كه سابقا شروع مى شد ، حالا نارضایتى ها را آوردند روى دولت فعلى ، آن نارضایتى ها كه پیشتر داشتند و آنهمه مردم زجر كشیدند دیگر حساب این را نمى كنند كه این زجرها تمام شد ، این حبس هائى كه ابرار را مى گرفتند و حبس مى كردند تمام شد ، آن گرفتارى ها الان نیست ، حالا آمدند اطراف دوره مى گردند مى خواهند نارضایتى ایجاد كنند از این نهضت كه این نهضت چه كرد ، یكى از حرف هاى شان این است (این چه شد؟ خوب ، این دولت چه كرد براى شما؟ چه

ص: 56

مى كند براى شما؟ این هم دولت اسلامى ، این هم جمهورى اسلامى ، باز هم شما همان وضع سابق را دارید . ) نه اینكه اینها ندانند مساله را ، مى دانند مساله را ، غرض دارند ، مى خواهند نشود مطلب ، مى دانند كه تا حالا چه شده ، یك چیزى شده است كه دنیا سابقه نداشته است ، قدرتى را شكست داده اند كه امكانش پیش مردم ، پیش دولت هاى خارج ، پیش متفكرین خارج ، برایشان تصورش نمى شد كه همچو چیزى بشود ، امر غیر ممكن مى دانستند . مى دانند كه آن دستگاه ظلم كه همه جا ، در اعماق مملكت ما هم دستشان دراز بوده و هم ظلم مى كردند ، مى دانند آن را كه آن ظلم ها تمام شد ، الان كسى نیست كه به مردم ظلم بكند و آنكه هست این است كه ظالم ها را مى گیرند آنهائى كه ظلم كرده اند مى گیرند محاكمه مى كنند اما كسان دیگر را هیچ كارى ندارند ، آزادند . ما الان در این مجلس آزاد نشسته ایم با هم صحبت مى كنیم در صورتى كه قبلا امكان نداشت ، یك همچو مجلسى هیچ امكان نداشت ، اینها مى دانند كه خیلى چیز شده لكن نمى خواهند بعدها بشود ، متاسفند از اینكه شده است ، تاسفشان براى این است كه دست ارباب ها كوتاه شده است .

روابط ما با آمریكا ، روابط یك مظلوم با یك ظالم است

در یكى دو روز پیش از این در روزنامه بود كه سناى آمریكا به اتفاق آرا این اعدام هائى كه در ایران شده است محكوم كردند . آنهائى كه طرح داده یكى از دوستان اسرائیل است كه خودش هم از صهیونیست هاست . خوب معلوم است كه سناى آمریكا باید محكوم كند ما را ، شكى ندارد ، ما مى دانیم كه اینها ما را محكوم مى كنند ، دولت آمریكا هم ما را محكوم مى كند منتها حرفش را نمى زند ، مجالس آمریكا هم ما را محكوم مى كنند براى اینكه آن داغى كه به دل آمریكا وارد شده است به واسطه این نهضت ، به دل هیچ كس وارد نشده است ، هیچ كدام از ممالك به اندازه این استفاده نمى كردند . باید ما محكوم باشیم . توقع اینكه سناى آمریكا مثلا موافق با ما باشد ، توقع بیجایى است . توقع اینكه خیر ، اعدام هاى ما را محكوم نكنند ، این توقع بیجاست ، ما همچو توقعى از آمریكا نداریم ، خصوصا كه خوب ، دولت ایران از اسرائیل نفت را قطع كرده و تا آخر هم نمى دهد به او دیگر ، او هم از دوستان نزدیك آمریكاست و سناى آمریكا ، ما توقع نداریم كه دولت آمریكا به ما چیز كرده بود كه اگر چنانچه این اعدام ها ادامه پیدا بكند ، در روابط ایران با آمریكا یك قدرى خطر مى افتد ، الهى كه به خطر بیفتد ما روابط با آمریكا مى خواهیم چه بكنیم ، روابط ما با آمریكا ، روابط یك مظلوم با یك ظالم است . روابط یك غارت شده با یك غارتگر است . ما مى خواهیم چه كنیم . آنها میل دارند ، كه با ما روابط ، آنها احتیاج دارند كه با ما روابط داشته باشند ، ما چه احتیاجى به آمریكا داریم ، آمریكا آن طرف دنیاست ، آنها مى خواهند كه بازار داشته باشند اینجا ، آنها باز طمع دارند كه نفت ما را بخورند . ما كه ، اسلام كه بنا ندارد كه ظلم به دیگرى بكند مظلوم هم نخواهد شد . البته سناى آمریكا ما را محكوم مى كند ، مجالس انگلستان هم ما را محكوم مى كنند ، مجالس شوروى هم ما را محكوم مى كنند ، ما محكوم همه قشرها هستیم .

آن كارى كه در ایران واقع شد كارى است كه همه قشرهاى ظالم و مستكبر با آن

ص: 57

مخالفند ، ما هیچ توقع نداریم كه دولت آمریكا یا سایر دول ابرقدرت ، آنهائى كه مى خواهند منابع ما را ببرند ، حالا كه ما دست آنها را كوتاه كرده ایم بیایند تشكر هم بكنند ، البته نباید هم بكنند ، خیلى هم اظهار تاسف باید بكنند . اگر از كشتن هویدا آمریكا اظهار تاسف نكند ، خوب این از یك نوكر پانزده سال یا بیشتر خودش كه از دستش رفته است اظهار تاسف نكرده ، این بیوفائى است به نوكر ، اگر از اینكه شاه را ما مى خواهیم محاكمه كنیم ، مى خواهیم محكوم كنیم یا اعدامش كنیم ، آنها اظهار تاسف نكنند و اظهار تاثر نكنند ، از یك نوكرشان قدردانى نكرده اند ، قدردانى از یك نوكرى كه همه ذخائر ما را تقدیم آمریكا كرده ، این است كه تاسف ، اظهار تاسف بكند .

میزان ، نظر ملت هاى مظلوم است

باید دید كه مظلوم ها چه مى گویند ، باید ببینیم كه ملت آمریكا چه مى گویند ، دولت آمریكا معلوم است شكست خورده و زخمى است مار زخمى است و شكست خورده ، سناى آمریكا شكست خورده ، او اظهار تاسف مى كند ، باید دید كه خود ملت آمریكا چه مى گویند ، آنها هم همین منطق را دارند؟ آنها ندارند این منطق را ، ملت ها اینجور نیستند . باید دید كه ملت هاى مظلوم چه مى گویند ، نظر ملت مظلوم نسبت به این اشخاصى كه اعدام شده چه است . سناى آمریكا كه در آن تا حالا قتل و غارتى واقع نشده بود همه اش نفع بود ، در مقابل اینكه همه اش براى او نفع بود و حالا آنهائى كه نفع رسان هستند و از بین رفته اند البته متاسف است اما باید دید كه آنهائى كه تحت ظلم واقع شده اند ، ملت هائى كه تحت ظلم و ستم واقع شده اند یا از ناحیه آمریكا یا از ناحیه شوروى یا از ناحیه انگلستان و یا از ناحیه حكومت هاى خودشان كه دست نشانده آنهاست ، اینها در این مسائل چه مى گویند . باید دید مظلوم در این مسائل چه مى گوید ، نه ظالم ، ظالم همیشه میخواهد كه ظلم بكند ، عمالش ظلم بكنند ، مظلوم هاى عالم یا آنهائى كه انسانند چه مى گویند .

شرافت از دیدگاه غارتگران

آن دست نشانده هاى آنها را ، البته اقشار مختلفه دست نشانده هست سنا از یك طرف هست و _ نمى دانم چیز _ آن جمعیت حقوق بشر از یك طرف هست و از این جمعیت هائى كه خودشان درست كرده اند براى بازى دادن مردم ، آنها همه متاسفند ، ما میدانیم كه همه متاسفند . اینها باید عزا بگیرند براى اینكه مى دانند چه از دست داده اند ، نوكرها را از دست داده اند ، چه نوكرهائى ، در كشتن هویدا اظهار تاسف زیاد بود . باید دید كه كى اظهار تاسف كرده ، آنهائى كه اظهار تاسف كرده اند با چه منطق اظهار تاسف كرده اند ، یك كسى كه سیزده سال نخست وزیر ایران بود و همه كارها با امر نخست وزیر باید بشود ، همه این كشتار با امر نخست وزیر شده است آنوقت یك ملت مظلوم دستش به این آدم رسیده و یك نفر آدم فاسد را در مقابل چند صد نفر ، چندین هزار نفر اشخاص صحیح كشته شده است ، باز هم آنها البته باید اظهار تاسف كنند .

آنها ، آنهائى كه آنها كشتند ، اصلا به حساب نمى آورند براى

ص: 58

اینكه یك ملتى است ، بگذارید كشته بشود تا ما نفتش را ببریم . آنها كشتارى كه اینها كردند به حساب نمى آورند ، حساب نمى كنند كه یك بشرى كشته شده است ، مى گویند یك عده اى كه مانع از استفاده هاى ماست بگذارید كشته بشود و انسان را در مقابل منافع خودشان هیچ مى دانند . در یك جائى كه من بودم راجع به اوضاع ایران چیز مى شد و اوضاع ایران چطور است و سفارتخانه ها ممكن است و آنوقتى كه ممكن است كه سفارتخانه چه بشود ، یكى كه صاحب یك سفارتخانه اى بود مى گفت كه ما براى اینكه سفیر یا اشخاصى كشته بشود ، اهمیتى نمى دادیم ولى مبل هاى ما خیلى اهمیت دارد ، این مبل هائى كه ما آنجا داریم آنها اهمیت دارد ، یك نفر آدم رسمى ، یك نفر آدم رسمى این حرف را زد كه ما اهمیت نمى دهیم ، مبل هاى مان بیاید ، وضعشان این است دیگر آدم مادى جز به مادیگرى فكر نمى تواند بكند نمى تواند فكر بكند ، اصلا شرف را اینها نمى توانند بفهمند یعنى چه ، همه شرف را به این مى دانند كه مبلشان خیلى خوب باشد . همه شرافت را ، شرافت به این مى دانند كه چندین دستگاه مثلا عمارت داشته باشند ، عمارتش چه جورى باشد ، انسانیت اصلا فكرش را نمى كنند تو خط این نیستند . اگر اینها در خط این مسائل بودند ، خوب این همه آدم از ایران كشته شد ، این همه متفكرین ، روحانیین ، ابریا ، مظلوم ها ، زن ، بچه ، كوچك ، بزرگ توى این خیابان ها خونشان ریخته شد ، این اهمیتى نداشت ، هیچ وقت تاسفى ، تاسف ندارد اینكه ، خوب یك دسته كشته شده اند ، اینها مانع از استفاده هاى ما بودند ، اما هویدا وقتى كشته مى شود صدایشان در مى آید ، تاسف مى خورند ، اینهائى كه كشته شده اند ، بیایند مطالعه كنند اینها چه كسانى هستند كه كشته شده اند ، ببینند اینها چه كسانى هستند ، اینها هر كدام چند نفر را كشته اند ، هر كدام وادار كردند به قتل چند نفر آدم ، چه بیچارگى براى این ملت درست كردند اینها .

نجابت و ادب اسلامى از ویژگى هاى ملت ایران

ملت ما نجیب است ، ملت ما اسلامى است و الا همان روز اول همه اینها را با هر چه بود غارت كرده بودند و از بین برده بودند ولى ملت ما ملتى است كه ادب اسلامى دارد ، آنهائى هم كه همه خیانت ها را كردند باز با آن خشونت هائى كه آنها با بشر مى كنند اینها نكردند . وقتى آمدند حبس هاى ایران را دیدند ، رفتند گفتند حبس ها خوب است ، مطابق با تمدن است ، مطابق با دموكراتیك است ، براى اینكه منطق ، منطق انسانى است . یك منطق انسانى ، یك منطق اسلامى نمى تواند غیر از این باشد . اگر خود آنها غلبه كرده بودند بر ما ، هیچ یك ما الان نبودیم . اگر هویدا به ما غلبه كرده بود دیگر ما اینجا ننشسته بودیم ، شما هم نبودید .

اسلام مى خواهد مادیت را مهار كند

اینها فكر نمى كنند كه در دنیا یك چیزى ، معنویاتى هم موجود است ، چیز دیگرى هم ما داریم غیر از عمارت و غیر از اتومبیل و غیر از این مسائل ، غیر از این قدرت حیوانى یك چیزهاى دیگرى هم در عالم مطرح است ، اصلا فكر این مساله در ذهن امثال كارتر نمى آید ،

فكر نمى تواند بكند ، این

ص: 59

سناتورى كه اعتراض كرده است به این اعدام ها ، اصلا نمى تواند ادراك كند این معنا را كه غیر از این حیوانیت یك چیز دیگرى هم در عالم هست ، اگر انسان فكر بكند كه یك مسائل دیگرى هم در دنیا مطرح است ، این همه نظرش را به این نمى كند كه حالا كه این به ما نفت را به رایگان داده است ، به ما خدمت كرده است و آدمكشى اش هم خدمت به ما بوده است ، این مطلب همین است ، ما چون منفعت باید ببریم ، اصلا تمام ، غیر از این مطرح نیست چیزى در اسلام ، همچو مسائل اصلا مطرح نیست ، مساله مادیات به این معنائى كه اینها مى گویند ، مطرح نیست ، اسلام مادیت را تبع معنویت مى كند ، مى خواهد مادیت را مهار كند ، معنوى ، صورت معنوى به آن بدهد . لشكر اسلام قبل از اینكه توجه به مادیت بكنند ، به معنویات توجه مى كردند ، روى معنویات شمشیر مى كشیدند ، اشخاص فاسد را جلویش را مى گرفتند . جنگ هاى اسلام را ببینید كه با چه اشخاصى ، با چه قشرهائى بوده است ، براى منفعت بوده ؟ وقتى هم ، آن وقتى هم كه در جنگ حنین بود كه یا یكى دیگر از جنگ ها ، وقتى هم كه غلبه كردند ، هر چه بود حضرت رسول دادند به خود همان مشركین ، اصلا مادیت مطرح نیست در اسلام . خوب ، زندگى پیغمبر اسلام را ، زندگى امیرالمومنین سلام اللّه علیه را مطالعه كنند ببینند اینها چه جور زندگى كردند ، حكومت هم كه كردند چه جور حكومت كردند ، چه وضعى داشته حكومتشان . آنى كه اسلام است توجهش به مادیت توجه تبعى است ، همه توجه معنویات است (ان اللّه تعالى ما نظر) در روایت هست كه ما نظر الى عالم طبیعت یا (الى الجسم منذ خلقه ) نظر لطف ، معنویات را میزان گرفته اند ، البته آنهائى كه نمى فهمند فقط همان چشم حیوانى دارند ، همه ادراك ، ادراك حیوانى است ، چشم ، چشم حیوانى است ، ادراك ، ادراك حیوانى است ، نمى تواند ادراك این مطلب را بكند كه هویدا را كشتن تاسف ندارد ، این همه چیزش روى همین مسائل حیوانى چرخ مى زند (طعمه است ، این ممالك باید طعمه آمریكا باشد) ، هر كه بهتر این صید را مى كند ، در نظر سناى آمریكا نشان مى گیرد ، هركه جلوگیرى مى كند از این طعمه ، در سناى آمریكا محكوم است ، غیر از این نمى توانند ادراك بكنند ، اینجور از اول تربیت شده اند . اینها هم كه حقوق بشر را طرح مى كنند ، آنها هم همین است آنها هم غیر از همین طبیعت و غیر از همین مادیت ادراك ندارند ، نمى توانند بفهمند . معنویات را اصلا نمى توانند بفهمند ، البته آنهائى كه معنویات دارند در نظر آنها محكومند . آنهائى كه دفاع از مملكتشان مى كنند ، آنهائى كه جانى ها را كشتند آن هم هیچ زجر نبوده است فقط یك قصاص بوده است . این هویدا در آنجا كه بود روزنامه هم مى خواند به من اطلاع مى دادند كه خیلى حالش خوب است كه اگر یكى از ماها در حبس هویدا بودیم آن عمل را مى كردند كه با همه حبسى ها مى كردند ، آن زجرها را مى دادند كه با همه حبسى ها مى دادند لكن وقتى مسلمان همین آدم جانى را مى گیرد و حبس مى كند به دستور اسلام نباید زجرش بدهد محاكمه اش مى كنند ، جانى هست مى كشندش . ما یك آدم برى را ، اسلام یك آدم برى را نمى كشد ، یك آن حبس قائل نیست اسلام براى كسى كه گناه ندارد ، یك ساعت حبس قائل نیست . آنها هم كه گناهكارند یك فحش نباید به آنها بدهند ، یك سیلى نباید به آنها بزنند .

ص: 60

ملت ایران قائم به خودش ایستاده است

بله ، تبلیغات الان زیاد است در خارج . در روزنامه هاى شان ، در مجله هاى شان نوشته اند (كه خمینى همه زن ها را گفته است كه سینه هاى شان را ببرند ، این فقط سه مورد اتفاق افتاده بعد مردم مخالفت كردند . ) این تبلیغات ، البته آن كه مى خواهد ، خمینى را مخالف با منافع خودش مى داند باید این را خردش كند در خارج ، آنجاها این حرف ها را میزنند . حالا فرض كنید من هم خرد بشوم ، دیگران هستند ، همچو نیست كه ملت ایران حالا احتیاج به خمینى داشته باشند . احتیاج به هیچ كس ندارد ، خودش است ، خودش الان ایستاده قائم است خودش بالنفسه ، بیخود آنها خیال مى كنند كه اگر ما هم از بین برویم ، بكشند یا منحط كنند ، مساله خوابیده است و دوباره آنها برمى گردند و نفت ما را مى برند و همه خزائن ما را غارت مى كنند . نخیر ، دیگر گذشته است این مطلب . نمى توانند این كار را بكنند . هر جا هر حمالى هم كه در این ایران هست الان ایستاده مقابل اینها ، دانشگاهى ایستاده ، روحانى ایستاده ، بازارى ایستاده ، كاسب ایستاده _ عرض مى كنم كه _ دهقان ایستاده ، كارگر هم ایستاده . اگر حالا یك اختلافى هم بین اینها پیدا بشود همین از شیطنت این قشرى است كه منفعتش از دست رفته است .

همه مى خواهند با شیطنت قشرها را از هم جدا كنند

و من حالا به شما آقایان عرض مى كنم كه الان تكلیف براى ما زیادتر است تا تكلیف سابق ، سابق تكلیف این بود كه همه بزنیم این سد را بشكنیم و چیزها را ، تكلیف حالا این است كه آن قشرهائى كه با شیطنت ، حالا یك وقت با سرنیزه جلو آمده بودند (سر نیزه را مردم جلویش را گرفتند) اینها الان با شیطنت پیش آمده اند ، مى خواهند با شیطنت قشرها را از هم جدا كنند ، این متفق ها را ، اینهائى كه با هم اتفاق كردند و اینها را شكستند و از بین بردند ، اینها را از هم جدا كنند . ما مكلفیم الان به اینكه قشرها را به هم جوش بدهیم ، دانشگاهى و روحانى با هم باشند ، بازارى و دهقان و كارگر همه باهم باشند ، اگر این وحدت كلمه از بین برود و این توجه به خداى تبارك و تعالى از بین برود ، خداى نخواسته شكست است و شكست آن شكستى است كه دیگر برگشت ندارد . همه ما مكلفیم ، من طلبه كه اینجا نشسته ام ، آقا كه آقا هستند اینجا ، آقا كه آقا هستند ، شما آقایان كه آقا هستید ، آن آقایان عشایر ، آن آقایان ترك ، عرب ، فارس ، هر كه در ایران نفس مى كشد الان مسوول است . هیچ كس نباید بگوید من نمى توانم ، به اندازه خودت مى توانى ، هر كسى به اندازه خودش . یكى بگوید كه ، بخواهد از زیر بار شانه اش را خالى كند كه از من كارى نمى آید ، این خلاف مسوولیت كرده است مسوول است همه از آنها كار مى آید ، عشایر همه باید با هم مجتمع بشوند ، بایستند در مقابل اینها ، اینها اگر سلطه پیدا كنند همانطورى كه سابق نقطه نظر به عشایر بود و به روحانیت ، اگر اینها ثانیا باز چیزى گفتند همان مطلب است كه نقطه اصلى عشایر است كه خزائن این مملكت است و قشر روحانى و قشر دانشگاهى ، اینها باید چشم هاى شان را باز كنند و همه با هم برادروار ، بدون اختلاف كلمه ، همه با هم به پیش بروند و این نهضت را به آخر برسانند . وقتى كه به آخر رساندند و حكومت عدل اسلامى پیدا شد آنوقت مشغول

ص: 61

بشوند به ساختن یك ایرانى كه با آزادى ، استقلال ، خودشان مشغول بشوند به ساختن ایران .

خداوند انشاءاللّه همه عشایر را حفظ كند ، همه اهل خرم آباد كه آقا هم اینجا هستند و آقایان هم ، همه شان را حفظ كند ، موفق باشند . ما خدمتگزار همه آقایان هستیم . خداوند به همه تان سلامتى عنایت كند .

ص: 62

تاریخ : 2/2/58

بیانات امام خمینى در دیدار با دكتر امیر علائى اولین سفیر جمهورى اسلامى درفرانسه

پیروزى نهضت ، كار خدا بود

بسم اللّه الرحمن الرحیم

این كار بشرى نبود ، این كار خدائى بود . بشر مى تواند یك شهر را ، یك منطقه را آزاد كند ، اما نمى تواند یك اجتماع را اینچنین به حركت در آورد كه با دست خالى یك سلطنت دو هزار و پانصد ساله را واژگون كند . در چهارم آبان ، در بازار بزرگ تهران ، از ترس پاسبانى كسى تصور نمى كرد كه بتواند یك پرچم نزند ، چطور مى شود این حركت به این عظمت را بشرى دانست ؟ كار ، كار الهى بود ، كار خدا بود ، همه اقشار و طبقات متحد شدند و ریشه این جنایتكار را از بیخ وبن برانداختند و بر علیه استعمار مبارزه كردند . چون خداى بزرگ پشتیبان این ملت بود ، كار به سامان رسید و انقلاب پیروز شد . این مملكت مال شماست ، مملكت خودتان است . امروز هر كس به سهم خود باید اقدام كند و وظیفه خودش را انجام دهد . شما یك قدم به عقب نگذاشتید و با استقامت و پایمردى ، شر محمد رضاى خائن را از سر ملت دور كردید . او با همه زور و پول و ضمانت بیگانه نتوانست در برابرایمان مردم كه با دست خالى در برابر تانك و توپ و سرنیزه مقاومت كردند ایستادگى كند . ولى هنوز استعمار دست از جان این مردم بر نمى دارد و در هر گوشه كشور نغمه شومى ساز مى كند .

چون خداى بزرگ حامى ملت ایران است ، این دسائس هم خنثى خواهد شد . اینها حركات مذبوحانه است ، اینها كسانى نیستند اینها چیزى نیستند ، آن موقع كه اسلحه داشتند و حمایت مى شدند كارى از پیش نبردند و كلكشان را كندند ، حالا كه مسلح هستیم ، ملت مدافع ماست ، وحشتى نداریم . این مردك كیست كه تحریك كند . او قابل این حرف ها نیست . خداوند همیشه با مستضعفان است و حق همواره بر باطل غلبه كرده وایمان همیشه فائق شده است . انقلاب اصیل ما كه با دست خالى در برابر اسلحه و زور پیش رفت با كمك خداوند منان بود و سلطنت طاغوتى را واژگون كرد . با اتكال به خدا و با وحدت كلمه و همت فرزندان این آب و خاك ، همه با هم به بازسازى كشور مى پردازیم و با عزم راسخ كمر همت مى بندیم . اینها قدرتى نیستند .

ص: 63

دفاع از حقوق بشر به خاطر جنایتكاران ، نه مظلومین

خارجى ها مى گویند حقوق بشر ، كدام بشر؟ اینها بشر را كشتند ، اینها مجرمند ، متهم نیستند ، اینها آدم كشتند . ما از دوستان فرانسوى خود تشكر مى كنیم كه از ما در مدت اقامت در آن كشور دوستانه پذیرائى كردند و به من فرصت دادند كه از پاریس پیام هاى خود را به ملت عزیز ایران برسانم ، ولى از دوستان فرانسوى انتظار نداشتم كه به خاطر چند نفر جنایتكار و دزد و مجرم ، حقوق بشر را به رخ ما بكشند و در انقلاب اصیل ایران كه به خواست خدا ، ملتى ستمدیده به نداى حق پاسخ مثبت داده اند ، به بهانه حقوق بشر ما را مورد عتاب و خطاب قرار دهند خوب بود حقوق بشر را هنگامى كه رژیم فاسد پهلوى زیر پا مى گذاشت و هزارها جوانان این كشور را شكنجه مى كردند و به خاك و خون مى كشیدند ، به كمك ملت مستضعف ایران بر مى خاستند و از حقوق بشر دفاع مى كردند ، نه اینكه به خاطر چند جنایتكار و مجرم كه تاریخ بشریت كمتر نظیر آن را به یاد دارد ، اینچنین به ما حمله كنند ، ما چند نفر ضد بشر را كشتیم ، حقوق بشر مگر چیست ؟

من از ملت فرانسه تشكر مى كنم كه به من فرصت دادند تا صداى ملت ایران را به گوش جهانیان برسانم و از كشور آزاد فرانسه پیام هاى خود را به ملتى كه دو هزار و پانصد سال زیر یوغ استبداد دست و پا مى زده برسانم تا از استعمار سالیان دراز رهائى یابند .

ص: 64

تاریخ : 3/2/58

بیانات امام خمینى در جمع فرماندهان ترابرى ارتش

وحشت ابرقدرت ها از وحدت اقشار ملت

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ما سابق ، اوایل انقلاب سر و كارمان با علماى بلاد بود و از شما آقایان ما را دور نگه داشتند و تعمد در این معنا بود ، خواستند كه بین اقشار ملت یك وحدتى تحقق پیدا نكند ، آنها از این وحدت خوف داشتند و حالا هم احساس كردند ، لمس كردند كه اگر ملت با هم وحدت پیدا بكنند ، اگر جناح هاى مختلف یكى بشوند ابر قدرت ها هم نمى توانند با اینها مقاومت كنند . از این جهت ما باید الان خیلى مراقب امور باشیم و با كمال _ هشدارى _ هوشیارى و با كمال مراقبت ، مراقب این امورى كه ممكن است خداى نخواسته پیش بیاید باشیم . الان باز اجانب ننشسته اند آرام ، آنجا به منابع ما نظر دارند و طمع دارند و حالا كه دیدند كه دستشان قطع شده است مى خواهند از جهات مختلفه یك تشتت ایجاد كنند چنانچه مى بینیم غائله بعد از غائله ایجاد مى كنند . هر وقت با یك اسمى ، با یك نحوى غائله ایجاد مى كنند . این ما و شما هستیم كه باید این غائله ها را توجه كنیم و نگذاریم رشد بكند . الان ایران مال خودتان هست ، مال ایرانى هست چنانچه قبلا از خودمان نبود و هر یك از مخازن ما را یك طایفه مى چاپیدند و مى بردند و همه جهات ما وابسته بود . من امیدوارم كه این نهضت به آن نقطه آخر برسد با همراهى همه قشرها ، یعنى الان وضع به نحوى حساس است كه بدتر از سابق یعنى قبل از این پیروزى . الان مردم به حال خودشان برگشتند و توجه به زندگى خودشان كرده اند و یك قدرى ناآرامى ها در مملكت ، در تمام سطح مملكت پیدا شده است و از آن طرف دست هاى جنایتكار مشغول فعالیت هستند كه نگذارند این نهضت به آن نقطه اى كه باید برسد ، برسد . ما باید با تمام قوا كوشش كنیم كه این نهضت را به قوت خودش حفظ كنیم و ما جلو برانیم این نهضت را با شور و شعفى كه مردم دارند تا اینكه آن مراحل بعدى انجام بگیرد و حكومت استقرارى جمهورى اسلامى تحقق پیدا بكند و مردم بر كارهاى خودشان تسلط پیدا بكنند و تمام قواى مختلفه در مقام خودشان مستقر بشوند و سر و سامان به این مملكت پیدا بشود ، مملكتى كه داراى خزائن بسیار است و غنى است از حیث خزائن ، مملكتى كه كشاورزى آن باید زیادتر از آن مقدارى كه احتیاج دارد بسیار زیادتر باشد و باید صادر بكند ، مملكتى كه باید همه چیز داشته باشد ، الان مى بینیم كه همه جهات به هم ریخته است و این بى انصاف ها تمام جهات ایران را به هم ریختند و مامور بودند كه این ملت را عقب نگه دارند ، همه چیزش را عقب نگه

ص: 65

دارند و من امید وارم كه با همت همه اقشار ، نمى تواند یك قشر این كارها را انجام بدهد ، همه اقشار باید با هم متحد بشوند ، روحانیون باید با هم باشند ، ارتشى ها همه باید با هم باشند ، ملت با ارتش ، با روحانى ، همه باید با هم باشند و با هم این كار را انجام بدهند . من از خداى تبارك و تعالى استدعا و تقاضا و التماس دارم كه همه اقشار ملت ما را بیدار كند و توجه بدهد به مال كارها و اسلام عظمت پیدا كند ، ملت اسلام و كشور اسلام عظمت پیدا بكند و ما از تحت ایادى دشمنان به كلى خارج بشویم و این ریشه هاى پوسیده اى كه مانده است اینها هم قطع بشود و اسلام و كشور مال خود ما باشد و خود ما در آن فعالیت بكنیم و خودمان از مواهب خدا استفاده بكنیم و از اینكه اظهار كردید كه در این مسائل شما حاضر هستید من متشكرم . البته همه ما باید در این مسائل راجع به مستمندان ، راجع به مستضعفین همه باید اقدام بكنیم هر كدام هر مقدارى كه در استطاعت ماست . خداوند به شماها سلامت و عظمت عنایت فرماید .

ص: 66

تاریخ : 3/2/58

بیانات امام خمینى در جمع نمایندگان روحانى كرد

محرومیت ، زاغه نشینى و بى سامانى ، هدایاى رژیم گذشته

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ما در این مدت كه یك روابطى پیدا كردیم با طوایف مختلف مملكت و اقشار مختلف پیش ما مى آیند ، مى بینیم كه هر طایفه اى در هر جا كه هستند مى گویند كه با ما بدتر از همه جا رفتار شده . از بختیارى ها مى آیند مى گویند كه با ایل بختیارى بدتر از همه جا عمل شده است و اینها بیچاره تر از همه هستند . از هر طرفى از اطراف ایران كه مى آیند ، از شهرستان ها یا از دهات ، خصوصا از عشایر مختلفى كه ایران دارد همه این مطلب را گویند كه هیچ جا بدتر از منطقه ما نیست و این براى این است كه هر كسى منطقه خودش را مى بیند . همه مناطق اینطورى است . شما تهران را ملاحظه كنید كه مركز ایران است و هر چه باشد باید در اینجا بهترش باشد ، قریب سى محله یا یك قدرى بیشتر در تهران هست یعنى در شهر هست ، كنار شهر كه اینها زاغه نشین ، چادرنشین هر چه ، عرض كنم چه نشین هستند و عائله شان پنج نفر ، بیشتر ، كمتر در یك سوراخى زندگى مى كنند و نه برق دارند و نه اسفالت دارند ، نه آب دارند اینها . آنطورى كه به من گفتند و مكرر مى آمدند و گفتند در یك گودال هاى منزلشان هست كه از این گودال ها پنجاه بیشتر پله مى خورد ، پله هاى گلى مى خورد و مى آید لب خیابان ، آنجا آن زن بدبخت بیچاره كه در این زاغه هست كوزه اش را ، بر مى دارد كه برود آب بیاورد ، از پنجاه شصت پله باید بالا برود و در زمستان ، آنجا كوزه اش را آب بكند ، پنجاه ، شصت پله پایین بیاید ، چند دفعه زمین بخورد تا ببرد آنجا . هیچ از آثار تمدن از قبیل آسفالت و از قبیل آب و از قبیل برق در آنجا نیست ، خانه شان هم اینجور است كه مى بینید ، این در تهران است ، سایر شهرها همین جورها در آن زیاد است ، قصبات بیشتر ، دهات بدتر ، عشایر بالاتر . این خیال نكنید كه فقط شما هستید كه محروم هستید و محروم بودید ، این رژیم همه را محروم كرد . فشار این رژیم بر شهرستان ها به یك نحوى بود و بر عشایر به یك نحوى بود و بر دهات ، قرا و قصبات به یك نحوى . همه در فشار بودند ، همه در سختى زندگى مى كردند . این شهرستانى ها خیال نكنید كه خانه دارند چه دارند و در آن وقت خوب بود جایشان ، آنها هم فشارها داشتند ، گرفتارى ها داشتند ، حبس ها داشتند ، زجرها داشتند ، در حبس ها اینها را پاهاشان را اره مى كردند از روحانیون ما ، خیال نكنید كه روحانیون ، فقط روحانیون شما گرفتار بودند ، روحانیون ما كه ما انگشت روى آنها مى گذاریم كه فلان و فلان ، پاهایشان را اره كردند ، بعضى از

ص: 67

محبوسین را توى تابه گذاشتند و بو دادند ، زیرش آتش زدند و به آن برق متصل كردند ، در حال حیات این را توى این برق ، توى یك تابه اى گذاشتند بو دادند آدم را ، این طرز رژیم بود و ما و شما و همه اقشار ملت پنجاه و چند سال به این مبتلا بودیم . قبل از اینكه حالا شما ( . . . ) باشد در این رژیم بیشتر از همه ، مبتلا بودیم به این گرفتارى هاى همه جانبه ، این گرفتارى هاى شخصى خودمان كه شما مى گوئید كه سلام كه مى كنید ، من خاطره دارم از این ، دو خاطره خودم دارم یعنى یكى را دوست من ، خدا رحمت كند مرحوم حاج شیخ عباس تهرانى نقل كرد كه من در اراك بودم و از آنجا مى خواستم بیایم به قم ، رفتم اتومبیل بگیرم شوفر گفت كه ما به دو طایفه بنا گذاشتیم كه سوار اتومبیل نكنیم ، یكى فواحش ، یكى معممین . این در زمان آن خبیث اول بود كه با روحانیون اینطور كرد ، تبلیغاتش اینطور و عمالش اینطور كردند . یكى هم خود من در اتومبیل ، در یك اتومبیلى كه جمعیت در آن بود نشسته بودیم بنزین تمام شد بین راه ، من سید بودم ، یك شیخى هم همراهم بود ، شوفر برگشت گفت كه این از اثر اینكه این شیخ را سوار كرده بودیم بنزین تمام شده ، تمام شدن بنزین را اثر نحوست یك روحانى مى دانست . اینطور بود آقا ، شما خیال نكنید كه ، شما برادرهاى اهل سنت ما هم مبتلا بودید ، ما هم مبتلا بودیم . در شهرها ، در دهات ، در قصبات ، اطلاعاتى كه گفتنى نیست توجه كنید توجه كنید اطلاعاتى ما داشتیم كه گفتنى نیست ، بانوان ما اطلاعاتى داشتند كه روى تاریخ را سیاه كرده است ، نمى دانید چه قضایایى بوده در اینجا واقع شده است ، در همین قم مركز روحانیت نمى دانید چه بساطى اینها درست كردند وزن ها را چطور بیرون آوردند كه بروند جشن بگیرند ، با زور بروند جشن براى كشف حجاب بگیرند . نمى دانید اینها با ما چه كرده اند ، حالا بحمد اللّه با قدرت الهى و با همت همه اقشار ملت است كه دیگر كسى نمى تواند بگوید من بودم ، همه بودند ، همه با هم و همه هم نمى توانند بگویند ما بودیم . ایمان بود ، قدرت خدا بود ، اگر قدرت خدا نبود ، دست خالى نمى توانستند این قدرت هاى بزرگ را بشكنند . ملت چیزى دستش نبود ، مشت و خون داشتند ، غیر از این چیزى نداشتند معذلك قدرت ایمان نبود كه شهادت را براى خودشان فوز مى دانستند این قدرت كه شهادت را براى خودش فوز بداند ، این غلبه داد ایران را بر قدرت هاى بزرگ دنیا ، همه پشت سرش ایستاده بودند ، همه قدرت ها ، من داخل كار بودم ، پیغام ها به من بود كه از آمریكا مكرر و همه پشت سرش ایستاده بودند معذلك قدرت ایمان این مردم غلبه كرد . حالا این ملت ما ، سى و پنج میلیون ملت ما از یك حبسى بیرون آمدند و اگر چنانچه یك حبسى باشد كه مثلا سى و پنج میلیون را حبس بكنند ، درهایش بسته باشد ، دیوارهایش چه باشد ، یك روز بشكند این قفس و بیرون بریزند ، چه حالى پیدا مى كنند؟ یك حال اغتشاش ، یك حال به هم خوردگى ، الان وضع ایران این است ، یك حال اغتشاش است ، یك حال به هم خوردگى است ، همه چیز ما را از بین بردند و رفتند ، یعنى خزانه را خالى كردند ، بانك ها را همه را خالى كردند و رفتند . الان هر بانكى از این غائله چند صد میلیون دلار طلبكار است ، همه چیز را بردند ، فرهنگ ما را بردند عرض بكنم روحانیت ما را تضعیف كردند و رفتند ، فرهنگ ما را از بین بردند و رفتند ، اقتصاد ما را خراب كردند و رفتند ، كشاورزى ما را بكلى از بین

ص: 68

بردند و رفتند ، همه چیز ما را بردند ، حالا كه همه چیز ما را بردند و ما مثل یك حبسى هایى كه از حبس یكدفعه قفس شكسته و بیرون آمدیم و هر كدام یك طرف ، یك جایى مى پریم ، همه متوجه شدیم به گرفتارى خودمان . توجه به اینكه یك همچو گرفتارى نمى شود فورا رفع بشود ، یك شب نمى شود یك همچون گرفتارى یك قرن ، یك نیم قرن ، یك پنجاه و چند سال را كه براى ما گرفتارى درست كردند و براى ما خانه خرابى درست كردند ، این را با یك ماه ، دو ماه ، چهار ماه نمى شود آن را درست كرد . شما خیال نكنید كه به فكر شما نیستند ، الان نمى توانند به فكر هیچ كس باشند . شما خیال مى كنید كه اینها مثلا راجع به سایر بلاد هم كارى كردند و براى شما نكردند . نمى توانند آقا ، مطلب ، مطلب بزرگى است ، همه با هم باید دست به هم بدهیم ، یك مقدار باید فرصت بدهیم ، یك مقدار باید همراهى كنیم ، همه مان همراهى كنیم ، اگر من طلبه با این آقایان علما ، با شما علما ، با شما آقایان دست هم ندهیم و دولت را تایید نكنیم و همه باهم نشویم نمى توانیم این خرابى ها را درست بكنیم .

پنجاه سال سوختن و ساختن و شاهد خرابى ها بودن

خرابى است الان ، همه خراب است . عمده مطلب ایران كشاورزى بود اینها به اسم اصلاحات ارضى كشاورزى را بكلى از بین بردند و ایران شد یك بازارى كه دستش را هى دراز مى كند پیش دولت هاى خارجى خصوصا آمریكا ، گندم بده ، جو بده ، نمى دانم چه ، با اینكه ایران اگر خودش كشاورزى را بكند ، باید صادر بكند به سایر ممالك ، نباید بگیرد از آنجا . همه چیز ما را از بین بردند ، دامدارى ما را از بین بردند ، مراتع ما را ، مراتعى كه به تصدیق خود خارجى ها گفتند بهترین مراتع براى دامدارى ، غنى ترین مراتع براى دامدارى ، مرتع فلان جاست و من هم اسمش را یادم نیست ، این را دادند به ملكه انگلستان و چند نفر از دوستان او ، این را به او دادند و الان نمى دانم حالا الان وضعشان چطور است . تمام مراتع ما را از بین بردند به اسم ملى كردن ، مردم را دستشان را منقطع كردند و خودشان چاپیدند و رفتند و همین طور جنگل هاى ما را به اسم ملى كردن ، خودشان به اشخاص خارج فروختند و استفاده اش را كردند ، نفت را هم كه همه مى دانید كه چطور بردند و هیچ چیز هم ندادند به ما ، الان باز به دولت ما پول نفت نرسیده ، نفت صادر شده اما پول نفتش بعد باید برسد ، تا چندم ، تا كى باید برسد . اینجور نیست كه الان دولت به فكر شما نباشد به فكر ما باشد ، به فكر مثلا بلوچستان نباشد به فكر تهران باشد ، به فكر كردستان نباشد ، به فكر همه جا هستند اما نارساست مطلب ، صبر مى خواهد . ما پنجاه و چند سال صبر بر این بلیات كردیم و سوختیم و ساختیم ، حالا یك مقدارى باز باید بسوزیم و بسازیم و مهلت بدهیم و كمك كنیم تا درست بشود ، كارگرى درست بشود . الان تو كارخانه ها مى ریزند نمى گذارند كارگرى درست بشود ، تو كشاورزها مى ریزند نمى گذارند كشاورزى صورت پیدا بكند و تو مدارس مى ریزند نمى گذارند مدرسه درست باز باشد . همه جا را اینها خراب كردند ، حالا هم تتمه اى كه مانده است نمى گذارند كه ما راحت باشیم ، دولت راحت باشد تا كار انجام بدهد .

شما این را بدانید كه اسلام براى یك قشر نیست ، اسلام براى یك طایفه نیست ، اسلام براى همه

ص: 69

است ، اسلام براى بشر است ، براى انسان است ، براى همه است . خیال نكنید كه یك تبعیضى در اسلام باشد در اسلام تبعیض نیست . خیال نكنید كه كسانى كه در مركز هستند یا علمایى كه در مراكز علمى هستند تبعیض قائل باشند ، این حرفها نیست در كار ، ما همه هستیم و با هم هستیم و برادر هستیم و ما را این نهضت همچو _ عرض كنم كه _ توفیق داد كه الان شما برادرها با ما برادرها همه با هم نشسته ایم ، همه با هم تفاوتمان را مى گوئیم لكن شما فكر این را نكنید كه ما در فكر شما نیستیم و نشسته ایم خودمان داریم یك كارى مى كنیم براى خودمان ، نه ، براى شما ابدا این مطلب ، طرح نیست این مطلب . در جمهورى اسلامى این مسائل طرح نیست اصلا ، لكن اوضاع ، اوضاع اغتشاش و در هم و برهمى است كه باید با مهلت انجام بگیرد . من به شما اطمینان مى دهم كه وقتى كه استقرار پیدا كرد حكومت ما (الان بین راه هستیم ، ما الان حكومت مستقر نداریم ، حكومت انتقالى است ) یك حكومت مستقر پیدا كنیم كه همه شما راى بدهید ، همه شما سرنوشت خودتان را تعیین كنید ، بعد از اینكه تعیین كردیم سرنوشت خودمان را ، همه را ، همه مان رایمان را دادیم به اشخاص كه دلخواه خودمان هستند و اینهاست آنوقت آن اشخاصى كه از طرف ما راى دادند درست مى كنند یك حكومتى كه مال همه ملت است ، همه ملت حكومتشان عبارت از یك حكومت صحیح است و اسلامى انشاء اللّه ، انشاء اللّه قدرت اسلامى ، احكام اسلامى و آنوقت خواهید دید كه قضیه ، قضیه تبعیض و تجزیه و اینها هیچ ابدا مطرح نیست ، نه از اول اسلام مطرح بوده ، نه حالا مطرح است . اگر چهار روز یك نفر آدم قاچاق آمد در این مملكت و خرابكارى كرد ، این را نباید ما به اسم این بگذاریم كه مثلا مسائل باید اینطور باشد . نخیر ، وقتى كه دولت اسلامى انشاء اللّه استقرار پیدا بكند ، انشاء اللّه همه ما ، همه شما در رفاه هستیم و من سلام خودم را به برادرهایى كه شما از پیش آنها آمدید اعلام مى كنم و از آنها مى خواهم كه یك قدرى حوصله داشته باشند ، صبر داشته باشند . انشاء اللّه خداوند همه تان را حفظ كند .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 70

تاریخ : 4/2/58

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى هیاءت اعزامى از لیبى به سرپرستى سرگرد جلود

غلبه مستضعفین بر مستكبرین اراده خداوندى است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

خداوند را سپاس مى كنم كه اراده فرمود منت بر مستضعفین بگذارد علیه مستكبرین و زمین را از لوث مستكبرین پاك كند ، مستضعفین را به _ زمین _ حكومت برساند ، اسلام براى همین مقصد آمده است و تعلیمات اسلام براى همین معناست كه مستكبرى در زمین نباشد و نتوانند مستكبرین ، مستضعفین را استعمار و استثمار كنند . ما به تبع تعالیم عالیه قرآن و آنچه از اسلام بر سیره رسول اكرم و ائمه مسلمین به دست آوردیم و از سیره انبیا چنانچه در قرآن نقل مى فرماید به دست آورده ایم آن است كه مستضعفین با هم مجتمع شوند و بر مستكبرین ثوره (انقلاب ) كنند و نگذارند حقوق آنها را ببرند . ما با این تعالیم پیشرفت كردیم و ملت ما شهادت را استقبال كرد براى این مقصد ، و چون شهادت مورد هدف او بود با مشت و خون بر تمام قواى جهنمى ، بر دبابات (تانك ها) بر مسلسلات ، بر ابرقدرت ها كه در پشت شاه سابق صف كشیده بودند غلبه كرد ، ما مى خواهیم كه این رمز در بین تمام حكومت ها و ملت ها باشد . حكومت ها باید خدمتگزار ملت ها باشند چنانچه در اسلام این سیره بود كه حكومت در خدمت مردم بود و ارتش در خدمت مردم بود . حكومت ها از مردم انشاء مى شدند و ارتش نیز از آنها و اگر حكومت ها و ملت ها به سیره رسول اكرم و ائمه مسلمین عمل مى كردند ، آرامش در همه جاى ارض بود این اختلافات و خونریزى ها نبود .

ما از خداوند مى خواهیم كه این نهضت اسلامى و نهضت انسانى سرمشق باشد از براى تمام مستضعفین و هشدار باشد بر مستكبرین . مستكبرین گمان نكنند كه باید حكومت كنند بر مستضعفین و آنها را استعمار و استثمار كنند . مستضعفین حكومت را به عنوان حكومت نشناسند بلكه به عنوان خدمتگزار بشناسند . برادر باشند ، برادرى كه بر برادر دیگر خدمت كند ، هر دو پشتیبان هم باشند . اگر قوانین اسلام در ملت ها ، در حكومت ها جریان پیدا بكند و آداب حكومت ها و ملت ها اسلامى باشد ، نه حكومت ها خیال تعدى بر ملت ها دارند و نه ملت ها با حكومت ها مخالف خواهند بود . من از شما كه از طرف (معمر) آمدید و براى ما سلام او را آوردید تشكر مى كنم و سلام من را نیز به ایشان ابلاغ و به ملت لیبى ابلاغ نمائید . من از خداوند تعالى مى خواهم كه تمام ملت ها و دولت ها بیدار شوند و همه ملت ها و دولت هاى اسلامى به هم پیوند كنند تا ابرقدرت ها نتوانند بر اینها غلبه كنند و مخازن آنها را

ص: 71

ببرند .

مسلمین قریب یك میلیارد جمعیت دارند و مع الاسف به واسطه تفرقه اى كه بین آنها واقع است و به واسطه عدم رشدى كه در حكومت هاست نتوانستند آن قدرتى را كه اسلام براى آنها پیش بینى مى كند به دست بیاورند . من از خداوند تعالى خواستارم كه مستضعفین در هر جاى ارض كه هستند بر مستكبرین غلبه كنند و مستكبرین به جاى خود بنشینند و دولت ها و ملت ها با هم برادر باشند .

والسلام علیكم

در این موقع نماینده هیات لیبیائى سخنانى ایراد مى كند و امام در جواب مى فرمایند:

كلید حل معماى آقاى صدر به دست دولت لیبى است

چیزى كه ، قضیه اى كه براى ما و علماى ایران و سایر اقشار به طور معما در آمده است این فاجعه آقاى صدر است . من و علماى ایران براى این فاجعه بسیار متاثر هستیم و این براى ما یك معمایى است كه این معما حل نمى شود الا به دست دولت لیبى . ما این معما را مى خواهیم كه برادر ما (معمر) و دولت حل كنند و ناراحتى هاى ما را به اتمام برسانند . من كرارا به وسائطى این معنا را تذكر دادم لكن الان نیز اكیدا تذكر مى دهم كه این معنا در شعب ما و در بین علماى ما انعكاس سوئى دارد و من میل ندارم كه بین ملت ما و دولت شما یك سوءتفاهمى باشد . من از شما مى خواهم كه این معما را حل كنید و موجب راحتى ما را فراهم كنید .

سپس نماینده هیات لیبائى سخنانى ایراد مى كند و امام در جواب مى فرمایند: بگوئید مقصود من این نبود كه به شما یا به دولت شما تهمت بزنم مقصود من این بود كه شما قدرت دارید كه در این ممالكى كه نزدیك شماست و ایشان رفته اند در آنجا به قول شما ، در آنجا فعالیت بكنید و این معما را براى ما حل كنید . ما هیچگاه به برادران خودمان تهمت نمى زنیم و خلاف اسلام نمى كنیم لكن از شما خواهیم حل این قضیه را به اینكه شما قدرت این را دارید كه این مساله را حل كنید و از دولت هایى كه ایشان رفته اند آنجا ، یك طور تحقیقاتى بكنید و ما مطلع بشویم .

در این موقع نماینده هیات لیبائى سخنانى ایراد مى كند و امام در جواب مى فرمایند:

مسلمین باید ید واحد باشند بر علیه اعداء

بله ، من هم این معنى را مى دانم لكن مهم این است كه یك سوء تفاهمى بین ملت ها و دولت هاى اسلامى نباشد و وحدت اسلامى همیشه محفوظ باشد و همه مسلمین با هم برادر باشند و اینكه در این معنا درك كردم براى این بود كه همین سوءتفاهم به واسطه فعالیتى كه شما بكنید براى تحقیق این مطلب ، رفع بشود و بین دولتین و ملتین تفاهم صحیح حاصل بشود و این تهمت ها را اجانب كه مى خواهند بین دولت ها و بین ملت ها تفرقه بیندازند ، آنها را خنثى كنید ، تبلیغات آنها را .

من همیشه

ص: 72

سعى ام در این بوده است كه مسلمین ید واحد باشند بر اعداء چنانچه اسلام فرموده است و جماعت واحده باشند چنانچه اسلام مى فرماید ، لكن مهم ما این بود كه رفع بشود این سوءتفاهم ، و برادرى ایران و لیبى محفوظ باشد و دست اجانب كه مى خواهند تفرقه بیندازند بین دو برادر ، دو دولت و دو ملت ، كوتاه بشود .

ص: 73

تاریخ : 4/2/58

بیانات امام خمینى با افسران ، درجه داران و سربازان مركز توپخانه اصفهان

جداسازى ارتش از روحانیون و سایر اقشار ملت از خیانت هاى بزرگ رژیم شاه

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من امروز را روز مباركى مى دانم ، روز میمونى مى دانم . قبل از ظهر یك عده كثیر از دوستان ما ، برادران ارتشى ما ، برادران ژاندارمرى ما ، آمدند و با ما ملاقات كردند و الان دوستان عزیز من و ارتشى هاى محترم اصفهان به ملاقات آمدند . من از این جهت این روز را میمون مى دانم و مبارك كه ارتش در قلب مردم و در بین مردم و با احترام زیاد و شور و شعف فوق العاده مواجه هستند . من از این جهت مبارك مى دانم كه در سابق و در زمان طاغوت ارتش ما از ملت جدا بود و از روحانیت جداتر . امروز ارتش در قلب ملت است و در كنار روحانیت به طورى كه هدایت آنها را به اینجا حضرت حجت الاسلام آقاى طاهرى ایدهم اللّه تعالى فرمودند . سابقه ندارد كه یك شخص روحانى در ارتش و در رژه ارتش شركت كرده باشد . ارتش از ما جدا شده بود و ملت از ارتش جدا شده بود و این خیانت بزرگى بود كه رژیم سابق كرد و ما برادران را از هم جدا كرد . امروز روزى است مبارك و ارتش با ملت هماغوش و در دریاى جمعیت امروز خودشان را غوطه ور مى بینند و مردم مثل برادر آنها را پذیرایى مى كنند . نه آنها از مردم بیزارند و نه مردم از آنها ، به خلاف سابق كه مردم را طورى كرده بودند و به طورى از ارتش و سایر قواى انتظامى ترسانده بودند كه مردم احساس ناراحتى كردند با دیدن آنها و ارتش را آنطور بار آورده بودند كه احساس آنها نسبت به ملت غیر از این احساس بود كه امروز هست . امروز شما احساس شادى كنید كه در آغوش ملت هستید و ملت احساس شادى مى كند كه در آغوش شماست و هر دو احساس شادى مى كنید كه برادروار مجتمع هستید و هر دو با هم و من احساس غرور مى كنم كه این ارتش با مردم همچو مختلط است و همچو مزدوج است كه مثل دو برادر ، این غرور ، دارد ، اسلام همین را مى خواهد . ارتش اسلام در صدر اسلام با مردم یكى بودند ، جدایى نداشتند ، از مردم بودند ، بعدها سلاطین جور و خصوصا اخیرا به واسطه تبلیغاتى كه كردند ، تبلیغاتى كه از جانب اجانب بود و مامور آن رژیم منحط بود ، تبلیغاتى كردند كه شما را از ما جدا كردند ، ملت را از شما جدا كردند ، ملت را بعضى را از بعضى جدا كردند ، دانشگاهى را از مدرسه اى جدا كردند و بازارى را از هر دو خواستند جدا كنند و بحمداللّه این فرصت پیدا نشد و خداى تبارك و تعالى همچو توفیقى داد كه همه الان با هم همه برادروار در یك محیط دوستانه ، در یك محیطى كه با شعف و شوق از هم پذیرایى

ص: 74

مى كنید مجتمع هستیم . امروز روز مبارك است ، امروز روز میمون و بزرگ است .

مجازات خیانتكاران و عفو نادمین

و اما قضیه اى كه فرمودند راجع به عفو ، همین طور است كه گفته اند و _ ما _ آنهایى كه مجرم بودند ، آنهایى كه خیانتكار بودند ، آنها را مجازات كردند و خواهند كرد . و اما ارتش ، ژاندارمرى و همین طور سایر طبقات دیگر از قواى انتظامى ، شهربانى در تمام كشور اگر چنانچه خداى نخواسته مرتكب یك جرم صغیرى ، یك گناه صغیره اى شده باشند ، ما این را عفو كردیم و خداوند تبارك و تعالى به واسطه برگشت آنها به دامن اسلام و برگشت آنها به دامن ولى عصر سلام اللّه علیه آنها را عفو فرمود و ما به تبع امام زمان سلام اللّه علیه عفو عمومى نمودیم و از اشخاصى كه گناه صغیره كردند و خداى نخواسته مرتكب یك بعضى از صغائر ذنوب شدند . خداوند همه شما را عظمت ، عزت ، قدرت عنایت كند .

با بیدارى و وحدت كلمه ، خدعه هاى شیاطین را خنثى سازید

برادران من توجه داشته باشید كه در این فرصت از زمان ، در این لمحه از زمان شیاطین مى خواهند باز بین ما و شما ، بین شما و سایر قواى انتظامى ، بین قشرهاى ملت جدایى بیندازند و از آن استفاده كنند و به خیال خام خودشان برگشت به حال اول ولو به فرم دیگر ، لكن باید با هوشیارى و با بیدارى خدعه اینها را خنثى كنید و مثل كوه در مقابل آنها بایستید و نگذارید خللى در این اجتماع شما ، در این سد بزرگى كه دارید و در این اجتماع و در این وحدت كلمه اى كه دارید ، نگذارید كه آنها رخنه كنند كه اگر خداى نخواسته رخنه كنند شاید مسائل و مشكلى براى ما پیش بیاید . خداوند همه شما را عزت و سلامت و سعادت عنایت فرماید و شما را با ملت و ملت با شما را چنان همراه و برادر كند كه كسى نتواند خلل در این برادرى ایجاد كند .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 75

تاریخ : 4/2/58

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى هیاءت اعزامى كوبا

قدرت ایمان و وحدت كلمه عامل غلبه ملت بر قواى شیطانى شاه

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من تشكر مى كنم از اینكه ایشان و دولت ایشان براى تفقد از حال ملت ایران به اینجا آمده اند و از نهضت ما پشتیبانى مى كنند . این نهضت ایران نهضتى مبتنى بر عقائد ، مبتنى برایمان ، مبتنى بر اسلام بود و با قدرت ایمان و اسلام این پیشبرد را كرد والا ملت ما در دستشان از ابزار جنگ هیچ نبود ، در صورتى كه آنها مسلح بودند به تمام انواع اسلحه ها و پشتیبانى از آنها مى كردند ابر قدرت ها ، معذلك در عین حالى كه همه قواى قدرتمند دنبال شاه بودند و پشتیبان ، معذلك قدرت ایمان ملت ما كه به آن قدرت ایمان وحدت كلمه پیدا شد و همه با هم یك مطلب را خواستند ، نتوانستند قدرت ها این قدرت شیطانى را حفظ كنند و این نهضت چون نهضت انسانى بود و براى انسان بود ، همه انسان ها كه در فطرت انسانیت باقى مانده اند باید از آن پشتیبانى كنند .

دولت ها باید خدمتگزار ملت ها باشند

و دولت ها توجه كنند به اینكه باید در خدمت ملت ها باشند و ملت ها پشتیبان دولت ها و اینكه شاه سابق نتوانست حفظ خودش را بكند براى اینكه ملت با او نبود ، ملت پشت به او كرد و او هم به ملت خیانت كرد . دولت ها باید توجه كنند به اینكه آنها در خدمت ملت باید باشند اگر در خدمت ملت باشند ملت ها پشتیبان آنها خواهند بود . و من از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه همه ملت هاى عالم و همه مستضعفین سعادتمند باشند و همه دولت ها در خدمت ملت ها باشند تا سعادت همه بشر تامین شود . و من سعادت ملتها را ، ملت شما را از خداوند مى خواهم و سلام من را به ملت و رئیس دولت و دولت ابلاغ كنید .

ص: 76

تاریخ : 4/2/58

بیانات امام خمینى در جمع پرسنل نیروى هوائىدزفول و نمایندگان مردم شهرستان الیگودرز

تا خدا با شماست احدى توان معارضه با شما را ندارد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

شما نیروى هوائى امروز نیروى آسمانى هستید ، نیروى اسلامى هستید ، پشتیبان اسلام هستید ، اسلام پشتیبان شماست ، ملت پشتیبان شماست ، ما همه پشتیبان شما و همه با هم ، همه با هم باید این نیروى بزرگ اسلامى انسانى را به پیش ببریم . حكومت اسلامى ، جمهورى اسلامى ، عدل اسلامى را مستقر كنید . با عدل اسلامى همه و همه در آزادى و استقلال و رفاه خواهند بود . آن نیروهاى شیطانى بود كه ما را از شما و شما را از ما جدا مى كرد و بهره بردارى مى كرد . اسلام براى همه است و با همه یداللّه با جماعت است ، دست خدا با شماست ، تا همه با هم هستید و همه اسلام را مى خواهید ، خدا با شماست و تا خدا با شماست كسى با شما نمى تواند معارضه كند . این شیاطین كه در بین ملت ما تفرقه اندازى مى كنند ، آگاه باشند كه نمى توانند این نیروى انسانى را شكست بدهند ، بیهوده تفرقه اندازى مى كنند ، شیطنت مى كنند ، نخواهد آمال آنها ، آرزوى آنها تحقق پیدا بكند . خداوند خواسته است كه مستضعفین بر مستكبرین غلبه كنند ، غلبه كردند و مى كنند . دوستان من ! عزیزان من ! همه با هم باشید از تفرقه پرهیز كنید ، همه براى اسلام ، همه براى خدا ، همه نیروى الهى . شما نیروى هوائى ، نیروهاى الهى هستید . همه نیروها ، نیروى الهى اند . ملت نیروى الهى است . دست خدا با شماست . خداوند همه شما را حفظ كند و همه با هم ، همه با هم براى اسلام به پیش .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 77

4/2/58

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى هیاءت سردفتران تهران

باید همه دست به دست هم بدهند تا اینكه این خرابه آباد بشود

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از شما آقایان متشكر هستم كه تشریف آوردید و از نزدیك ملاقات كنیم . آنچه بوده است گذشت و ما امروز باید فكر آینده باشیم . آینده یك مشكلاتى است كه بر عهده همه اقشار ملت است . خرابى هایى كه تا كنون شده است در ظرف این پنجاه و چند سال بیشتر و قبل از آن هم دو هزار و پانصد سال این خرابى هایى كه شده است و یك كشور خراب از هر جهت ، از جهت فرهنگى ، از جهت اقتصاد ، این وراثت مانده است براى ما و هیچ قشرى تنهایى نمى تواند این خرابى ها را آباد كند ، همانطورى كه در شكستن این سد بزرگ طاغوتى نمى توانست یك قشر ، دو قشر این عمل را انجام بدهد ، وقتى كه همه اقشار ملت با هم شدند و همه تحت لواى توحید و اسلام عمل كردند ، این امر محال به حسب نظر اشخاص ممكن و واقع شده محال به نظر خیلى ها مى رسید كه بشود این سلطنت طاغوتى را شكست با آن ابزار و سلاح هاى مدرنى كه خودشان داشتند و دارند و با آن پشتیبانى هایى كه از ابرقدرت ها مثل آمریكا و غیره مى شد ، یك مطلب غیر ممكن به حسب عادت به نظر رسید لكن این غفلت از اراده الهى بود ، غفلت از اراده الهى بود ، غفلت بود كه هر غیر ممكن به نظر ما با اراده حق تعالى واقع خواهد شد و من این مطلب را مستند به شخص نمى دانم ، مستند به ملت نمى دانم ، یك تحولى در این ملت پیدا شد با دست خداى تبارك و تعالى ، آن تحول روحى بود كه الان هم بعضى جوان ها مى آیند و به من مى گویند دعا كنید ما شهید بشویم و آنوقت هم جوان هاى برومند همین تقاضا را از من مى كردند ، بعضى شان قسم مى دادند مرا كه شما دعا كنید كه ما شهید بشویم . مادرهایى كه بچه هایشان را از دست دادند و داده بودند الان هم كه پیش ما مى آیند با تشكر . در چند شب پیش ، دو ، سه شب پیش با یك پدرى كه جوانش را از دست داده بود من مواجه شدم _ احوالپرسى _ نمى دانستم كه این مصیبت بر او وارد شده از او احوالپرسى كردم ، دیدم بیشتر از میزان تشكر دارد مى كند و مى گوید حالم خوب است ، بعد كسى گفت یكى از جوان هاى ایشان كشته شده است و این تشكر براى این معنا بوده است . این تحول روحى كه در ملت پیدا شد ، ملتى كه از سایه پاسبان مى ترسید در خیابان ریخت و گفت مرگ بر كه ، بر شاه ، این تحول یك تحول الهى بود ، نه انسانى . انسان نمى توانست یك همچو كارى بكند . هر كسى خیال كند كه فلان این كار را انجام داد صحیح نیست ، خدا این كار را انجام داد .

این ید غیبى

ص: 78

بود كه بر سر این ملت سایه افكند و یك ملت مظلوم را ، ملتى كه هیچ ساز و برگ نداشت ، بر یك قدرت هاى بزرگ موفق كرد و پیروزى داد و این سد را شكست . بحمداللّه این سد شكسته شد لكن كارها باز باقى است . باز ما كارهایى داریم و احتیاجاتى به همه ، احتیاج به همه آقایان ، به گویندگان ، به نویسندگان ، به همه اقشار ملت ما احتیاج داریم براى اینكه یك مملكت خراب را نمى تواند یك قشر آباد كند . باید همه با هم دست به هم بدهند تا اینكه این خرابه آباد بشود . هر كسى به هر مقدارى كه قدرت دارد ، خیال نكند یك نفر است ، یك نفر به اندازه یك نفر قدرت دارد ، این یك نفر وقتى پهلویش نفرها واقع شد ، جمعیت از آن ، مثل یك قطره است كه وقتى كه قطره هاى دیگر به آن متصل شد سیل پیدا مى شود وقتى سیل ها با هم متحد شدند دریا درست مى شود . این قطره ها خیال نكنند ، انسان ها خیال نكنند كه خوب ، از من كه كارى بر نمى آید ، نخیر ، از شما و من و همه و شما هر كدام به اندازه خودمان ، به اندازه یك نفر كار ازمان مى آید و به اندازه آنقدرى كه از ما كار مى آید مسوول هستیم یعنى امروز وضع طورى است ، به طورى حساس است وضع مملكت ما كه اگر ما قصور بكنیم در اداى تكلیفمان ، مسوولیم ، همه باید باهم ، همه اقشار باید باهم ، ننشینید كه دولت اصلاح بكند ، دولت تنها نمى تواند ، ننشینید كه روحانیت این كار را بكند ، روحانیت نمى تواند تنها ، روحانیت ننشینند كه مثلا اقشار دیگر این كار را بكنند ، از آنها هم تنها نمى آید . همه با هم ، وقتى همه با هم شدند ، (یداللّه مع الجماعه ) جماعت وقتى كه با هم شدند پشتیبانشان خداى تبارك و تعالى است و مقصد وقتى الهى شد ، مهم اینجاست كه وقتى مقصد الهى شد ، همه توجه به اسلام داشتند .

غیر از قانون الهى چیزى نباید حكومت كند

شما ملاحظه كردید كه در این نهضت از آن بچه اى كه تازه زبان باز كرده بود ، تا آن پیرمردهایى كه نزدیك هاى مردنشان بود ، همه با هم مى گفتند جمهورى اسلامى ، همه اسلام را خواستند ، این همه اسلام خواستن ، توجه همه به معنویت بودن ، توجه همه به خدا و دین خدا بودن شما را پیروز كرده ، این توجه را از دست ندهید ، این رمز پیروزى است ، كلید پیروزى است ، این كلید را محكم نگه دارید ، وحدت پیدا بكنید ، مقصد هم خدا . این دو تا مطلب وقتى كه پیدا شد ، این همه مسائل را حل مى كند و همه ما باید كوشش بكنیم و به مقاصد الهیه برسیم . البته شما آقایان كه دفاتر ازدواج و طلاق پیش شما هست ، مسوولیت عظیمى دارید ، اگر سابق یك قدرت شیطانى بر شما حكومت مى كرد ، الان هیچ قدرتى بر هیچ كس حكومت نمى كند ، قدرت ها هست لكن حكومت نمى كند یعنى قانون هست قانون الهى است فقط . غیر از قانون الهى چیزى نباید حكومت كند . شما آقایان كه متصدى یك همچو امر بزرگى هستید ، مسوولیت بزرگى بین خودتان و خداى خودتان دارید ، شرایط را البته كردید و از این به بعد هم با دقت شرایط را بكنید ، خصوصا در باب طلاق كه شرایط باید خیلى با دقت و با ملاحظه انجام بگیرد انشاء اللّه خداوند به همه شما سلامت و سعادت بدهد و همه ما را توفیق به این بدهد كه این خدمت را به اسلام بكنیم همه مان .

والسلام

ص: 79

تاریخ : 4/2/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از بانوان شهرهاى باختران ، سنندج ، دزفول ، بروجن و تهران

سعادت دنیا و آخرت در اسلام است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

چه بركاتى در این نهضت مترتب است ، بركت اسلام ، جمهورى اسلامى كه تمام سعادت ها در اسلام است . سعادت دنیا و آخرت در اسلام است لكن اشخاص ضعیف بیچاره نمى توانند این نهضت را ببینند ، در صدد تفرقه هستند ، اینها اشخاصى هستند كه مى خواهند بین اقشار ملت جدایى بیندازند براى آنكه با تفرقه مى توانند منافع خودشان را تامین كنند ، با تفرقه مى توانند براى ارباب هاى خودشان یك مقامى در اینجا درست كنند ، لكن باید مطمئن باشند كه این دست هاى تفرقه انداز قطع خواهد شد . این دست هایى كه مى خواهند بین برادران ، بین خواهران ، بین اقشار ملت تفرقه بیندازند دفن خواهد شد . همانطورى كه رژیم شاهنشاهى منحوس دفن شد ریشه هاى فساد باقیمانده آن هم دفن خواهد شد . بعضى از اشخاصى كه در آن وقت منفعت طلب بودند و مى خواستند با بقاء رژیم منحوس ، منافع مادى خودشان را ، غیر مشروع خودشان را تامین كنند ، حالا به خیال آن افتاده اند كه باز تفرقه بیندازند بین برادران مسلم ، بدانند كه غلط رفتند ، اشتباه مى كنند ، دیگر بر نخواهد گردید آن رژیم طاغوتى و نظیر آن رژیم طاغوتى . من از شما بانوان محترم كه همدوش برادران خودتان ، بلكه در صف جلو در این نهضت بودید تشكر مى كنم و من امیدوارم كه باز شما درصف مقدم باشید و این نهضت را به آخر برسانید كه حكومت اسلامى انشاءاللّه تاسیس بشود و تمام اقشار ملت ، تمام مستضعفین به حقوق حقه خودشان برسند . خداوند شماها را حفظ كند و براى اسلام و مسلمین نگه دارد .

والسلام علیكم و رحمة اللّه

ص: 80

تاریخ : 4/2/58

بیانات امام خمینى در جمع نمایندگان جامعه زنان خارجى مقیم ایران و اعضاى هیاءتتحریریه نشریه (لاله )

تاریخ نیز قادربه ثبت عمق جنایات و خیانات شاه نیست

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از بانوان محترم كه همدرد ما هستند و در این مصیبت هائى كه بر ملت ایران وارد شده است اظهار همدردى مى كنند متشكرم ، لكن باید به شما بانوان محترم تذكر دهم كه جنایات شاه را نه شما تمامش را اطلاع دارید و نه ما و نه آن اشخاصى كه حتى نزدیك به شاه هم بودند .

جنایات اینها مراتب و درجاتى داشته است كه بعضى از آن واضح بوده است ، همه دیده اند . این جنایات و آدم كشى ها و حبس ها و زجرهائى كه صدایش از داخل زندان ها به بیرون رسیده است . یك مرتبه از جنایات و خیانات ، آنهائى بوده است كه وزراى شاه و اطرافیان شاه اطلاع داشتند و ماها و شماها اطلاع نداشتیم ، پاره اى از جنایات هم فقط خود شاه مطلع بوده است خیانتى كه كرده است ، دیگران مطلع نبودند .

ما نمى توانیم به عمق جنایات و خیانات این پدر و پسر اطلاع پیدا كنیم ، شما كه غایب امر ، یكى از شما بیست و دوسال اینجا بوده ، ما هم كه تمام عمرمان را اینجا بودیم و در جریان امور بسیارى از عمرمان را گذراندیم ، باز نمى توانیم بر عمق این جنایات اطلاع پیدا كنیم ، تاریخ هم نمى تواند عمق این جنایات و خیانات را ثبت كند ، تاریخ آنقدر مى تواند كه اطلاع پیدا مى كند و جنایات شاه بسیاریش زیر پرده است كه غیر از خودش و امثال كارتراطلاع ندارد .

تبلیغات خلاف واقع جیره خواران ابرقدرت ها بر علیه انقلاب اسلامى

من از شما تشكر مى كنم كه براى همدردى ما تشكیل یك انجمن دادید و مى خواهید كه مطالب ما را برسانید . ما در دنیا مظلوم هستیم براى اینكه دنیا طرفدار شاه ظالم بود و تمام دولت هاى خارجى ، مگر كمى از آنها ، طرفدارى مى كردند و از ظلم و ستم او پشتیبانى مى كردند . ملت ما الان هم مظلوم است براى اینكه نویسندگان خارج به طورى وجهه این انقلاب را جلوه دادند در خارج و به طورى دروغ گفتند و شایعه افشانى كردند كه ملت ما را غیر از آنى كه هست و غیر از آنى كه مى بینید ، جلوه دادند در روزنامه هاى خارج . از جمله چیزهائى كه نوشتند ، این است كه آنهائى كه كشته مى شوند و اعدام مى شوند ، از زیر خاك بیرون مى آورند مردم و تكه تكه مى كنند .

اگر یك نفر اینطور شده است

ص: 81

شما در تمام ایران تفتیش كنید اگر یك نفر یك همچو كارى برایش شده است آنها حق دارند بگویند همه شده است ، لكن من مى دانم نویسنده هاى خارج اكثرشان یا بسیاریشان جیره خوار همین دستگاه ها هستند ، اینها دیدند كه ملت ایران به واسطه قدرت ایمانى كه داشتند ، نهضتى را كه كردند كه دست ارباب ها كوتاه شده است و دست آنهائى كه منافع را به اینها واصل مى كردند كوتاه شده است ، اینها براى انتقامجوئى یا برگرداندن اوضاع سابق و براى نفع خود دست به این تبلیغات زدند . تمام این تبلیغات برخلاف واقع است . شما مى بینید كه اینجا احكام اعدام براى اشخاصى صادر مى شود ، خوب است كه این اشخاص را و پرونده این اشخاص را ملاحظه كنید ببینید كه این اشخاص كه حكم اعدامشان صادر شده و اعدام شده اند ، آیا چند نفر كشتند؟ آیا ده نفر كشته اند؟ آیا یك ملت را بیچاره كردند؟ اینها تمام ملت ایران را بیچاره كردند؟ و در ظرف پنجاه سال همه را در تحت فشار قرار داده اند . اینها جنایاتى به این ملت كردند كه اگر چنانچه دادگاه ها نبود خود ملت مى ریختند و آنها را مى كشتند . دادگاه ها كنترل كردند عواطف ملت را ، ملتى كه در خیابان ها جوان هاى خود را به خون آغشته دیدند با امر همین امثال اینها ، با امر همین شاه و با امر همین هویدا و با امر همین نصیرى و امثال اینها ، طاقت ندارد كه اینها را زنده ببیند .

این جوامع به اصطلاح حقوق بشر در خدمت ابرقدرت ها هستند

اینهائى كه مدعى حقوق بشر هستند و حالا براى امثال هویدا سینه زنى مى كنند و اظهار تاثر و تاسف مى كنند ، اینها آیا طرفدار حقوق بشرند یا طرفدار مملكت ها و حكومت هاى ابرقدرتند؟ اگر اینها طرفدار حقوق بشرند چه شد كه در مدت پنجاه سال این بشر در اینجا زیر شكنجه بود ، اعدام بود؟ این بشرى را كه در اینجا با تابه سرخ مى كردند و بشرى را كه پاى او را بریدند با اره ، اینها نفس نكشیدند ، امروز نفس مى كشند و امروز تبلیغات مى كنند . مگر اینها كه كشته شدند بشر نبودند؟ مگر اینها حقوق نداشتند؟ مگر حق بشر این نیست كه اگر كسى ، كسى را كشت قصاص بكند؟ این حق بشر است ، حق اشخاصى كه از اولاد او یا از بقایاى اوست كه قصاص كند از اینها ، لكن عمده این است كه این جامعه هاى حقوق بشر در خدمت ابرقدرت ها هستند با اسم حقوق بشر . این جامعه هائى كه براى حقوق بشر فریاد مى زنند ، حقوق بشر را مى خواهند پایمال كنند . این روزنامه نویس ها و مطبوعاتى كه به اسم بشر دوستى انتشار این اكاذیب را مى كنند ، اینها در خدمت ابرقدرت ها هستند ، اینها حقوق بشر را پایمال مى كنند .

شما اوضاع ایران را بررسى كنید و آنطور كه هست منعكس كنید

من از شما جمعیتى كه الان در ایران براى بررسى اوضاع ملت ما و اوضاع كشور ما تشكیل جلسه داده اید ، بعد از تشكر خواستارم كه شما اوضاع ایران را بررسى كنید و آنطور كه هست منعكس كنید ، بررسى كنید كه آیا این مردم در اینجا دارند قتل عام مى كنند این مردم از گورستان ها بیرون

ص: 82

مى كنند اجساد را و تكه تكه مى كنند؟

مردم دارند آتش مى زنند؟ این را بررسى كنید ببینید كه قضیه ، قضیه انتقامجوئى به معناى غیر انسانى است یا خیر؟ دادگاه هائى است كه بعد از اینكه جرم هاى اینها ثابت شد ، اینها محكوم به اعدام مى شوند كه اگر این دادگاه ها نبود و اگر جلوگیرى از این مردم به واسطه دادگاه نبود ، آنوقت مردم خودشان قیام مى كردند براى اینكه آنهائى كه كشتار عمومى كردند در یك ملتى ، آنهائى كه فجایعى پیش آوردند و در آبادان یك دسته بزرگى ، قریب چهار صد نفر آدم را سوزاندند ، اینها را دارند اعدام مى كنند ، نه اینكه اشخاص عادى را ، اشخاص عادى را شما ملاحظه مى كنید كه تاكنون قریب هفتصد نفر ، ششصد نفر آزاد شدند ، اینها براى اینكه جرم هاى شان كم بوده است و همین طور كسانى كه جرم هاى شان كم است اینها را آزاد مى كنند ، آنهائى كه محكوم به حبس مى شوند یا محكوم به اعدام مى شوند آنها اشخاصى هستند كه داراى ظلم هاى بزرگ بودند و در روزنامه هاى خارجى شماها اینطور انعكاس نشده است و این اسباب این شده است كه ملت ایران بدبین بشوند به خارجى ها به واسطه این روزنامه نویس ها و به واسطه این مدعیان حقوق بشر . شما روشن كنید اینها را و به مردم ایران هم اطلاع بدهید كه اینها یك مردمى هستند كه طرفدار حقوق بشر نیستند ، طرفدار حق ابرقدرت ها هستند ، اینها از این مردم شریف اروپا نیستند ، اینها یك دسته جیره خوار هستند . در هر صورت من از شما تشكركنم كه در این مسائل مشكل ما بنا دارید كه به ملت ما كمك كنید و كمك تبلیغاتى از بزرگترین كمك هائى است كه الان از شما ممكن است و من از شما باز هم تشكر مى كنم . خداوند حفظ كند شما را .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 83

تاریخ : 4/2/58

بیانات امام خمینى در جمع پرسنل شهربانى و نمایندگان مردم ساوه

اجانب گمان نكنند كه مى توانند خللى در وحدت ملى الهى ما ایجاد كنند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

شما آقایان كه براى تفقد از من آمدید خوش آمدید ، علماى اعلام ساوه سایر اقشار و پرسنل شهربانى خوش آمدند . این روزها روزى است كه همه اقشار با هم برادر و برابر باشند . سابق شهربانى از ما و علما و مردم جدا بود ، امروز شهربانى در بین مردم و از میان مردم است و مردم نیز از شهربانى خواهان حفاظت از شهر و از عائله خودشان هستند ، علماى اعلام نسبت به آنها نظر حسن دارند و سایر اقشار آنها را برادر خود مى دانند . من امید آن دارم كه این وحدت كلمه كه بین همه اقشار ملت ماست ، باقى بماند و به اتكاء وحدت كلمه نهضت اسلام ما پیش رانده شود و با برقرارى حكومت عدل اسلامى همه اقشار به حقوق خودشان برسند . اجانب گمان نكنند كه مى توانند خللى در این وحدت ملى ما ایجاد كنند ، این وحدت ملى وحدت الهى است ، به دست خداى تبارك و تعالى ایجاد شده است ، اسلام پیشواى ماست ، قرآن كریم پیشواى ماست ، ملت ایران با این وحدت كلمه و اتكال به اسلام نهضت را پیش برد و این رمز را از دست نخواهد داد . ایجاد اختلاف نكنید ، با هم برادر و برابر باشید . از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه همه ملت به سلامت و با وحدت كلمه پیش بروید و آن چیزى را كه خداى تبارك و تعالى مى خواهد كه رفاه عمومى و سعادت عمومى بشر ، سلامت عمومى بشر ، سعادت روحى بشر است انشاء اللّه كه تحقق پیدا كند . سعادت و سلامت همه شما را خواستارم .

والسلام علیكم

ص: 84

تاریخ : 5/2/58

بیانات امام خمینى در جمع بانوان محله چهارمردان قم

بانوان ایران رهبران نهضت اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

نام بزرگ ملت ایران در عالم به رشد سیاسى ثبت شد . نام بزرگ قم در بین ملت ایران به رشد سیاسى و فعالیت و جانفشانى در تاریخ ثبت شد . نام بزرگ چهار مردان در فداكارى و جان نثارى در تاریخ عالم ثبت شد . نام بزرگ بانوان ایران ثبت شد . نام بزرگ بانوان قم ثبت شد . نام بزرگ بانوان چهار مردان ثبت شد . بانوان قم و بانوان چهار مردان پیشرو این نهضت اسلامى بودند ، رشد سیاسى خودشان را اثبات كردند ، نهضت را راهنمائى كردند . شما رهبران نهضت هستید ، بانوان رهبر نهضت ما هستند ، ما دنباله آنها هستیم . من شما را به رهبرى قبول دارم و خدمتگزار شمایم . خداوند شما را براى اسلام حفظ كند .

هوشیار باشید ، شیاطین در مخفى گاه ها توطئه مى كنند

اسلام احتیاج به مردان و بانوان فداكار دارد . امروز احتیاج بیشتر است ، امروز از قبل از پیروزى و رسیدن به اوج نهضت احتیاج به ملت ایران ، احتیاج به وحدت كلمه ، احتیاج به بانوان معظم ، احتیاج به چهار مردان بیشتر است . امروز است كه دست هاى جنایتكار و خیانتكار آنهائى كه منافع خودشان را در خطر مى بینند ، دست هاى آنها در كار است كه نگذارند این نهضت شكوفائى پیدا كند . امروز است كه باید این خیانت ها را و این دستهاى خائن را قطع كرد . امروز است كه آنهائى كه تفرقه افكنى مى كنند و مى خواهند با بهانه ها بین صفوف مسلمین جدائى بیندازند ، دست آنها را باید قطع كرد . بانوان معظم ما باید قطع كنند دست خائنین را . مردان نیرومند ما باید قطع كنند دست خائنین را . روحانیین در هر جا كه هستند با هوشیارى باید دست این خائنین را قطع كنند و حیله آنها را خنثى كنند .

آنهائى كه به فرصت طلبى امروز در میدان آمدند ، آنهائى كه با این نهضت موافقت نداشتند ، آنهائى كه مسیرشان برخلاف این نهضت بود ، براى فرصت طلبى به میدان آمدند ، احزابى كه اسمى از آنها نبود ، گروه هائى كه اسمى از آنها در این نهضت نبود امروز پیشقدم مى خواهند بشوند . باید شما خانم ها ، شما برادران شما خواهران بیدار باشید ، باید ملت ایران بیدار باشد ، نگذارید خون شهداى ما

ص: 85

هدر برود ، نگذارید خون جوانان ما پایمال شود ، پایمال اغراض شخصیه ، اغراض شخصیه را به دور بریزید . دست هاى خیانتكار ، گروه هاى مختلف درست نكند ، گروه هاى مختلف درست نكند ، گروه هاى مختلف اسباب تفرقه مى شود ، رشد سیاسى نیست ، در صدر مشروطیت هم با ایجاد گروه هاى مختلف نگذاشتند كه مشروطه به ثمر خودش برسد ، او را بر خلاف مسیر خودش راندند ، امروز هم همان شیاطین ، همان ها كه مخالف با این نهضت بودند مى خواهند نگذارند . مردم ایران بیدار باشید ، مسلمین بیدار باشید اگر خداى نخواسته خللى واقع بشود در این صف فشرده مسلمین ، در این صف فشرده ملت ایران ، خطر در پیش است . تفرقه افكن ها را از بین خودتان بیرون كنید ، ما نخواهیم گذاشت كه این تفرقه افكن ها رشد كنند ، آنها را در نطفه خفه مى كنیم . آزادى غیر از توطئه است ، آزادى ، آزادى بیان است ، هر چه مى خواهند بگویند ، توطئه نكنند ، آدمكشى نكنند ، این آدمكش ها و توطئه گرها را دفن خواهیم كرد .

برادران من بیدار باشید ، هوشیار باشید ، شیاطین در مخفى گاه ها توطئه مى كنند و باید ما با هم یكصدا با هم به پیش برویم و این نهضت را و این جمهورى اسلامى را به ثمر برسانیم . خداوند به همه شما خواهران و برادران عزت ، توفیق ، عافیت ، سعادت ، عنایت فرماید . من از همه خصوصا از این بانوان محترم كه همیشه جانفشانى كردند و نهضت ما را به ثمر رساندند و مى رسانند تشكر مى كنم . خداوند همه شما را عزت و اسلام را عظمت عنایت فرماید .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 86

تاریخ : 5/2/58

بیانات امام خمینى در دیدار با سفیر تونس در ایران

مسلمین مى توانند تحت لواى اسلام بالاترین قدرت را در دنیا به دست بیاورند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از تلگراف رئیس شما تشكر مى كنم و از عواطف شما و ملت شما شكرگزارم . من امیدوارم كه همه ملت هاى اسلامى و همه دولت هاى اسلامى به خود آیند و تفرقه ها و هواهاى نفسانى و اغراض شخصیه را كنار بگذارند و تحت لواى اسلام و قرآن مجتمع شوند و در این اجتماع قدرتى مافوق قدرت هاى موجود در عالم را به دست بیاورند . مسلمین قریب یك میلیارد جمعیت دارند و مخازن بزرگ در اختیار آنهاست و صحراهاى بسیار وسیع در اختیار آنهاست و مع الاسف براى اینكه نتوانستند تفاهم بین خودشان حاصل كنند و دست هاى خیانتكار نگذاشته است وحدت كلمه پیدا شود ، خزائن آنها را بردند و بر آنها سلطه و حكومت پیدا كردند .

شما دیدید كه جمعیت سى و پنج میلیونى كه در مقابل یك میلیارد چیزى نیست و با نداشتن هیچ ابزار جنگى در دست ، به واسطه قدرت ایمان و به اتكاء قرآن و اسلام ، بر این قدرت شیطانى كه پشت سر او قدرت هاى بزرگتر شیطانى بود غلبه كرد و دست آنها را از مخازن ایران قطع كرد . اگر همه ملت ها و دولت هاى اسلامى اغراض شخصیه را كنار بگذارند و همه با هم به اسلام رو بیاورند و تحت لواى لااله الااللّه باشند قدرت اول را در دنیا احراز مى كنند ، براى اینكه معنویت اسلام كمك آنهاست و خداى تبارك و تعالى پشتیبان .

ملت با كلید اسلام وایمان بزرگترین سدها را شكست

و ما با این قدرت ایمان كه همه اقشار ملت ما با هم فریاد اسلام را زدند پیروز شدیم نه با عدد وعده ، ما هیچ نداشتیم و آنها همه سلاح ها را ، لكن ما مسلح به سلاح ایمان بودیم و ملت ما آرزوى شهادت مى كردند مثل اصحاب رسول اللّه درصدر اسلام ، همان ها كه با عده كم امپراطورى هاى بزرگ را شكست دادند ما هم با یك عده كم و با نداشتن ساز و برگ جنگى یك امپراطورى دو هزار و پانصد ساله جبار را با پشتیبانى ابرقدرت ها از او ، شكستیم و شكست دادیم و این سد بزرگ را از پیش پاى ملت خود برداشتیم و البته مشكلات زیادى براى ما به جا گذاشتند ، نقیصه هاى زیادى ، خرابى هاى زیادى به جاى خود گذاشتند و ما وارث این خرابى ها هستیم ،

لكن آن هم با قدرت ایمان و پشتیبانى

ص: 87

اسلام مشكلات را حل خواهیم كرد . و من امید آن دارم كه ملت هاى مسلم و دولت هاى مسلم توجه كنند و این رمز پیروزى كه براى ایران حاصل شده است به آن توجه كنند و انشاء اللّه این رمز را ، كلید را ، همه در دست بگیرند و اسلام را در همه جا گسترش دهند .

از خداى تبارك و تعالى عظمت اسلام و مسلمین و عظمت قرآن را خواستارم . ابلاغ سلام من را به دولت و ملت و رئیس خودتان بكنید .

ص: 88

تاریخ : 5/2/58

بیانات امام خمینی در جمع پرسنل پایگاه دریائی شمال

شما نیروهاى انتظامى هم سهم بزرگى داشتید در این نهضت

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اسلام دستور داده است و فرموده است (واعتصمو بحبل اللّه جمیعا و لا تفرقوا) همه با هم ، تمام اقشار با هم اعتصام به حبل اللّه ، توجه به خداى بزرگ و با توجه به خداى بزرگ همه باید پیش برویم . تخلف از این دستور الهى جرم است ، گناه است . ما همه باید با هم باشیم ، نیروهاى ما همه باید واحد باشد ، نیروى دریائى ، نیروى هوائى ، نیروى زمینى ، ملت همه از هم هستند ، قواى انتظامى با قواى ملى یك قوت است ، همه باید معتصم به حبل اللّه باشند ، با اعتصام به حبل اللّه پیشرفت كردیم و خواهیم كرد . شما نیروهاى انتظامى هم سهم بزرگى داشتید در این نهضت ، شما را بد معرفى كرده بودند و ملت را از شما جدا كرده بودند ، شما حقیقت خودتان را در این نهضت آشكار كردید كه با ملت هستید و با اسلام ، ملت هم شما را با آغوش باز پذیرائى مى كند و كرده است . شما در این گروه هائى كه الان مشاهده مى كردید ، هیچ وقت نبودید و خودتان را بین برادران خودتان نمى دیدید و از بركت این نهضت خودتان را در بین برادران و در آغوش برادران خود مى بینید . این توفیق بزرگى است كه براى ما حاصل شده است ، این بركت عظیمى است كه از این نهضت عظیم براى ما حاصل شده است كه برادرها هم را پیدا كرده اند ، یك صف ، یك صف فشرده از قواى انتظامى و قوه ملت ، همه از یك صف هستیم و باید باشیم . دستور اسلام است كه همه باید معتصم به حبل اللّه باشیم ، همه باید متفرق نباشیم و جدا از هم نباشیم ، فكر جدائى ، فكرى غلط است . این وحدت را به هم نزنید ، این نهضت را خاموش نكنید ، خیانت به اسلام نكنید ، تمام قوا باید با هم مجتمع بشوند تا در مقابل قوائى كه از شیطان است و از اجنبى است بتوانید ایستادگى كنید . شما دیدید كه با وحدت كلمه قدرت هاى بزرگ را در هم شكستید ، این قدرت را حفظ كنید ، اگر خداى نخواسته در این قدرت خلل واقع بشود ، منتظر مصیبت باشید . خداوند پشتیبان همه باشد . خداوند پشتیبان كشور ما باشد . امام زمان سلام اللّه علیه پشتیبان این ملت است من از همه اهالى محترم گیلان و از تمام اقشار ملت ایران و اهالى انزلى تشكر مى كنم و پرسنل نیروى دریائى را برادر خود مى دانم .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 89

تاریخ : 25/2/58

بیانات امام خمینی در جمع گروهی از مردم آمل

تحولات روحى در جهت توحید و احیاء ارزشهاى اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از ملت ایران تشكر مى كنم ، تمام افراد در این نهضت مقدس سهیم بودند ، تمام مردم ایران یكدل و یك جهت جمهورى اسلامى را خواستند و سقوط رژیم منحوس سلطنتى . من از همه اقشار ملت تشكر مى كنم . من خدمتگزار همه ملت هستم . خداوند به ما منت گذاشت و به اسلام كه اسلام را به ما ارزانى داشت . خداوند بر دنیا منت گذاشت كه قرآن را فرو فرستاد . خداوند تعالى بر ما منت نهاد كه پیغمبر خاتم را پیغمبر ما قرار داد . خداوند بر ما منت نهاد كه ائمه معصوم را ائمه ما قرار داد . خداوند بر ما منت نهاد كه احكام مترقى اسلام را براى ما فرو فرستاد . ما منت مى كشیم از خداى تبارك و تعالى كه به ما منت ها گذاشت ، خداوند بر ما منت گذاشت كه این ملت یكدل و یك جهت در جهت توحید با تحولات روحى رو به اسلام آوردند و این نهضت مقدس را بارور كردند . منت خداى تبارك و تعالى را كه شما جوانان برومند از هر جا كه هستید توجه به اسلام كردید و اسلام را در این عصر ، در این عصر ظلمانى ، در این عصرى كه همه ارزش ها به باد رفته بود ، اسلام را زنده كردید .

جلوگیرى از نفوذ خائنین در صفوف فشرده امت

درود بر شما ملت ایران ، مرگ بر آنها كه مى خواهند این وحدت كلمه را به هم بزنند ، آنها كه خیال كردند مى توانند این وحدت كلمه را به هم بزنند خیال خامى كرده اند . رمز پیروزى را ایران یافته است ، رمز توجه به خدا ، وحدت كلمه . این وحدت كلمه را حفظ كنید ، این توجه به خدا را حفظ كنید تا پیروز باشید . نگذارید خائنان در صفوف فشرده شما نفوذ كنند ، نگذارید آنهائى كه تفرقه افكنند به بهانه هاى بیجا در بین شما تفرقه بیاندازند . جلوى این تفرقه ها را بگیرید ، براى اسلام خدمت كنید . اسلام مامور كرده ما را به وحدت كلمه ، تفرقه اندازان اسلام بیرونند . خداوند تمام شما را ، تمام اقشار ملت را ، شما بزرگان آمل را حفظ كند و تمام ما با وحدت كلمه و با اسلام عزیز به پیش برویم و این نهضت را به ثمر برسانیم .

والسلام علیكم و رحمة اللّه وبركاته

ص: 90

تاریخ : 5/2/58

بیانات امام خمینى در جمع كاركنان و و كارمندان گمرك

اشاره

اعوذباللّه من الشیطان الرجیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اللّه ولى الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الى النور و الذین كفروا اولیاوهم الطاغوت یخرجونهم من النور الى الظلمات " . كسانى كه با خدا باشند ، توجه به خدا وایمان به خدا داشته باشند ، خداوند آنها را از تمام ظلمت ها ، از تمام تاریكى ها خارج مى كند و به حقیقت نور مى رسند . ایمان به خدانور است ، ایمان به خدا باعث مى شود كه تمام تاریكى ها از پیش پاى مؤمنین برداشته بشود ، ایمان به خدا باعث مى شود كه مؤمنین در نور خدا غرق شوند . ظلمت هاى استبداد ، ظلمت هاى اختناق ، ظلمت هاى وابستگى به غیر ، ظلمت هاى ظلم ، مؤمنین از این ظلمت ها نجات پیدا مى كنند . كسانى كه به خدا توجه دارند و مقصد آنها مقصد الهى است ، از تمام انواع ظلمات ، ظلمات مادى ، ظلمات معنوى نجات پیدا مى كنند و در دریاى نور غرق مى شوند .

توجه به خدا و احكام اسلام موجب شكست طاغوت شد

شما ملت ایران به واسطه اینكه متشبث به ایمان شده اید ، توجه به خدا كردید ، همه با هم به اسلام متوجه شده اید ، احكام اسلام را خواستید ، خداوند شما را نجات داد و نجات مى دهد . نجات داد از این سد بزرگ استبداد ، شكستید سد استبداد را وظلمت ها را پس زدید وارد در نور آزادى شدید ، شكستید سد پیوستگى به غیر را به واسطه ایمان و وارد در نور استقلال شدید ، شكستید اختناق ها و وابستگى ها را و وارد شدید در حقیقت اسلام . اسلام نور است ، غیر اسلام ظلمات است . شما با توجه به خدا ، با توجه به ائمه اسلام ، با توجه به قرآن این سدها را شكستید ، سدهایى كه همه گمان مى كردند ممتنع است شكستن آن قدرت هائى كه گمان كردند محال است این قدرت ها شكسته شوند . حساب دنیاباطل شد ، حساب هاى مادیین باطل شده . آنهائى كه به خداایمان نداشتند روى محاسباتشان غیرمعقول بود ، یك ملتى كه هیچ ندارد برقدرت هائى كه همه چیز دارند غلبه كند؟! لكن با قوه ایمان شكستند امپراطورى روم را ، شكستند امپراطورى ایران را . شما سربازان اسلام ، شما جوانمردان باایمان ، باایمان خودتان شكستید این سد بزرگ را ، شكستید این قوت طاغوتى را ، این قوه شیطانى را . شما با

ص: 91

ایمان این پیشرفت را كردید و حساب همه حسابگرى هاى مادى باطل شد . خداوند شما را پیروز كرد و خداوند شما را پیروز مى كند مادامى كه به خدا توجه داشته باشید . برادران من ! عزیزان من ! این رمز را از دست ندهید ، رمز توجه به خدا ، رمز توجه به اسلام . شهادت براى مسلم ، براى مؤمن سعادت است . جوان هاى ما شهادت را سعادت دانند . این رمز پیروزى است . آنها كه مادى هستند و مادیگر ، آنها هرگز شهادت را نمى خواهند ولى جوانان ما شهادت را سعادت خودشان مى دانند ، اول راحت خودشان مى دانند این رمز پیروزى بود . آنها كه گمان كردند مى توانند در این برهه از زمان بین جوانان من ، بین جوانان ما و بین عزیزان ما اختلاف بیندازند ، در اشتباهند . جوانان ما همه به اسلام متوجهند ، همه باایمان راسخ به پیش مى روند .

با اتكال به خدا و وحدت كلمه ، این خرابه را آباد كنیم

ما قدم هاى بعدى خیلى داریم ، باید همه با هم ، همه اقشار با هم این خرابه اى كه براى ما گذاشته اند آباد كنیم . این بدبخت ها ایران را خراب كردند به اسم تمدن بزرگ ، تمام آثار تمدن را از ایران كنار زدند . با اسم اصلاحات ارضى كشاورزى ما را از بین بردند ، فرهنگ ما را از بین بردند ، ارتش ما را وابسته كردند ، ملت ما را ضعیف كردند ، تمام مخازن ما را بردند و در خارج براى خودشان پارك ها درست كردند و انشاءاللّه از آنها پس گیریم . این خائنین ، یك مملكت آشفته ، یك مملكت خراب براى ما گذاشتند ، مملكتى كه كارگرش فقیر ، كشاورزش فقیر ، كاسبش فقیر ، مملكتى كه در حومه تهران ، متصل به تهران ، خود تهران محله ها ى زاغه نشین دارد و بدبخت دارد اینها را براى ما گذاشتند .

كسى نمى تواند ایران را به تنهائى ، قشرى نمى تواند به تنهائى این خرابه را آباد كند . دولت نمى تواند ، روحانیت نمى تواند ، بازارى نمى تواند ، دهقان نمى تواند ، كارگر ، كارمند نمى توانند لكن همه مى توانند ، همه با هم "یداللّه مع الجماعه " جماعت ها وقتى كه با هم شدند كارهاانجام مى گیرد . دیدید كه با وحدت كلمه و اجتماع و اتكال به خدا این سد بزرگ را شكستند الا ن هم با اتكال به خدا و وحدت كلمه این خرابه ها را باید آباد كنید . شما كه در مرزها هستید ، در گمركات هستید به حد خودتان باید عمل كنید و آنها كه در مراكز هستند به مقدار خودشان ، نه شما باید انتظار داشته باشید كه یك قشر ، دولت كارها را انجام دهد و نه دولت باید انتظار داشته باشد كه ملت باید انجام بدهد . ملت و دولت همه با هم ، همه با هم ، انشاءاللّه همه با هم براى اسلام ، براى جمهورى اسلام ، براى قانون اسلام به پیش .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 92

تاریخ : 6/2/58

بیانات امام خمینى در جمع كاركنان سازمان آب

ذیحق بودن كلیه اقشار ملت اسلام در پیشبرد نهضت

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من باهر قشرى كه از ملت بزرگ اسلام و ملت عظیم ایران مواجه مى شوم مى بینم كه به ما حق دارند . من هر قشرى را كه ملاقات مى كنم مى بینم كه حق خاصى به ما دارند . آقایان محترم و جوانان معظم و رامین به ما حق ویژه اى دارند . آنها در پانزده خرداد زحمت كشیدند و جوانان خودشان را از دست دادند و براى اسلام فعالیت كردند و تاكنون هم به فعالیت خود باقى هستند . كاركنان آب به ما ، به اسلام حق دارند ، سهم بسزائى دارند ، آنها براى اسلام و براى مسلمین فعالیت كردند ، تمام اقشار ملت سهیم در این حق هستند . اگر نیروى بزرگ ملت با وحدت كلمه و با اتكاء به خداى عظیم نبود نمى دانم كه حالا حال ما چه بود ، در زندان ها به سر بردیم یا در تبعیدها . این همت بزرگ شما جوانان بود و این اراده قاطع ملت ما بود كه با توجه به خداى بزرگ این نهضت را پیش بردید و ما را در بین دنیا روسفید كردید و اسلام را بلند كردید . شما به اسلام حق پیدا كردید ، چنانچه اسلام به همه حق دارد ، اسلام حق هدایت دارد بر همه . ما خدمتگزار هستیم و شما كه خدمت به اسلام كردید اسلام براى شما حق قائل است .

باید توطئه گران را به جاى خودشان بنشانیم

لكن باید توجه داشته باشید كه باز پیروزى به آخر نرسیده است ما مراحلى داریم كه باید آن مراحل را طى كنیم و آن با همت شما جوانان است . شما جوانان اقشار ملت هستید كه باید این نهضت را همراهى كنید تا به آخر . آنهائى كه در بین ما مى خواهند تفرقه بیندازند ، به غلط رفته اند ، بین اقشار ملت تفرقه نخواهد افتاد . بد خواهان مى خواهند با این تفرقه نتایج سوء بگیرند و شما را به عقب برانند و نهضت را نگذارند به نتیجه برسد ، باید این توطئه را خنثى كنید . باید این اشخاصى را كه توطئه گر هستند به جاى خودشان بنشانیم . من از خداى تبارك و تعالى این وحدت ملت را خواهانم و با وحدت ملت با توجه به اسلام و دین اسلام ما همه به پیش باید برویم و جمهورى اسلامى را در خارج پیاده كنیم و وجود عینى بدهیم . خداوند به همه شما سعادت و سلامت عنایت كند . اهالى قصر شیرین هم كه از قرار مذكور آمده اند من از آنها تشكر مى كنم كه از این راه دور آمده اند .

سرتاسر ایران به ما حق دارند ،

ص: 93

به اسلام حق دارند تمام اشخاص تمام نواحى . بحمداللّه وحدتى كه در اسلام ، در ایران پیدا شد ، در طول تاریخ چنین وحدتى نبوده است . شما همه با وحدت خودتان با این رفراندمى كه كردید كه در طول تاریخ نظیر نداشت ، روى ایران را سفید كردید و روى اسلام را . خداوند به همه شما عنایات خودش را افاضه بفرماید و همه شما در سعادت و سلامت به سر ببرید .

والسلام علیكم و رحمة اللّه وبركاته

ص: 94

تاریخ : 6/2/58

بیانات امام خمینی در جمع اعضای جبهه ملى اتحاد آفریقایى و نماینده رابرت موگابه رهبر میهن پرستان زیمبابوه (رودزیا)

میزان در اسلام بر اساس (تقوا) است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از شما و رئیستان كه پیام براى من فرستاده است تشكر مى كنم . در اسلام كه ما هم دنبال آن هستیم قضیه نژاد و نژاد پرستى مطرح نیست . اسلام به رنگ و به صورت نگاه نمى كند ، میزان را تقوا قرار داده است . اینكه شما از آمریكا و سایر دولى كه جنایتكارند و ستمكار ، شكایت مى كنید ، این اختصاص به شما ندارد ، این آمریكا و دیگر باند او در هرجا كه هستند ، همین طور با اقشار ملت ها رفتار مى كنند . ملت ما بیش از50سال است كه به واسطه انگلستان و آمریكا و تحت فشار آن رژیم منحوس بود . اینقدر جنایت بوسیله حكومت این پدر و پسر در ایران شد كه قابل ذكر نیست . مملكت ما در زمان این پدر و پسر بكلى خراب شدند و آن چیزى كه آباد شد قبرستان هاى ما بود . قبرستان هاى ما رااینها به واسطه كشتار پر جمعیت كردند و بلاد ما را تهى . خزائن ما را به اغیار دادند و به اجنبى ، و همه چیز ما را پیوسته آمریكا و غیر آمریكا كردند تا آنكه به خواست خداى تبارك و تعالى ملت ما بیدار شد و با اتكاء به خداى تبارك و تعالى و اتحاد كلمه با نداشتن هیچ ساز و برگى قیام كرد ، نهضت كرد و همه این اقشار ظلمانى را كنار زد . من امید وارم كه این رمزى كه در ایران رمز پیروزى شد ، براى همه اقشار مستضعفین الگو باشد ، آن رمز وحدت كلمه و اتكاء به اسلام بود . در ملتى اگر اتكاء به معنویات پیدا شد بر مشكلات خودشان غلبه مى كنند . ما شاهد همان بدبختى ها و ظلم هایى كه شما شاهد بودید ، شاهد بودیم ، بلكه شاید بیشترش را . لكن ما امروز این سد بزرگ را شكستیم و امید است كه تا آخر نهضت ما پیروز شود و احكام مترقى اسلام را ما بتوانیم اجرا كنیم . من از خداوند تعالى پیروزى مستضعفین را بر مستكبرین مسئلت مى كنم و سلام مرا به آن قشرى كه مظلوم هستند و بر ضد ظالم قیام كردند برسانید و آنها را آگاه كنید كه با وحدت كلمه توانند پیروز شوند .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 95

تاریخ : 7/2/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از دانش آموزان و دانشجویان شهر سنندج

غارت ذخایر و منابع كشور ، در ازاى محرومیت و فقر ملت ایران

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از آثار این نهضت و بركاتش یكى این است كه ما با گروه هاى مختلفى از مسلمانان ایران مواجه مى شویم و با هم درد دل مى كنیم . ما مع الاسف با هر گروهى كه مواجه مى شویم ، با كردستانى ها ، با بلوچ ها ، با بختیارى ها ، با قشقائى ها و سایر عشایرى كه در اطراف ایران هستند و گروه هائى از آنها گاهى پیش ما مى آیند ، با هر گروهى كه مواجه مى شویم مى بینیم كه همین درد دل هاى كه شما دارید آنها یا بیشتر دارند ، یا همین طور هست . بختیارى ها مى آیند ، مى گویند كه هیچ جا بدتر از بختیارى نیست ، ما از همه مواهب تمدن محروم هستیم . بلوچ ها آیند همین مطلب را آنها هم مى گویند كه ما محرومیم و هیچ یك از اقشار ملت مثل ما محروم نیست . شما آقایان هم همین مطلب مى گوئید . من باید بگویم كه مطلب همین طور است كه گفته مى شود ، همه ملت محرومند از همه مواهب . شما الان تهران كه مركز است و همه همت هاى دولت هاى سابق هم نسبت به مركز بوده است و مع الاسف توجه به جاهاى دیگر كم بوده است و یا نبوده است ، همین تهران را شما تشریف ببرید و قریب سى محله یا بیشتر كه اینها یا چادرنشین هستند یا زاغه نشین هستند و یا حصیرنشین هستند . محله حصیرنشین ها ، زاغه نشین ها از همه مواهب تمدن محرومند ، آب ندارند باید بیایند از پله هاى زیادى بالا ، از آن گودال هائى كه منزل دارند خودشان و بچه هایشان باید بیایند بالا یك كوزه آب از سر خیابان كه شیر آب هست ببرند ، از اسفالت هیچ خبرى نیست ، از مریضخانه هیچ خبرى نیست ، از مدرسه هیچ خبرى نیست ، برق ندارند ، هیچ ندارند ، این تهران كه مركز است و باید از همه جا به قول آنها آبادتر باشد . وقتى كه ملاحظه مى كنید در اطراف خوزستان ، در اطراف فارس ، جاهایى را به ما بعضى ها گفته اند كه اینها اصلا آب ندارند ، هیچ ندارند ، آب هم حتى ندارند و در زمستان ها و بهار وقتى كه باران مى آید ، یك گودال هائى هست در آنجا كه آب در آنجا جمع مى شود و زن ها از یك فرسخ باید بروند و آب از آنجا بیاورند براى بچه هاى شان ، كه من وقتى كه نجف بودم بعضى از اهل خیر كویت كه با من آشنا بودند به من توسل كردند كه شما یك كمكى بكنید و ما هم كمك مى كنیم یك آب انبار درست بشود كه این آب باران را این آب انبار حفظ بكند و این بیچاره ها وقتى مى خواهند آب ببرند آب داشته باشند . شما خیال نكنید كه همان شماها محروم بودید ، این خانه خراب ها همه ایران را خراب كردند ، همه محروم بودیم ، حتى

ص: 96

قشرهائی كه شما در صورت مى بینید كه اینها مثلا مرفه هستند ، در زمان اینها زحمت هاى داشتند كه بیشتر از زحمت بى آبى بود . این حبس هاى طولانى و این زجرهاى فوق العاده ، این شكنجه هاى طاقت فرسا براى یك دسته از روشنفكران ، یك دسته از علما ، یك دسته از فرهنگى ها ، از وكلاى دادگسترى ، از قضات دادگسترى ، امثال اینها در تحت این شكنجه ها بودند و بحمداللّه بعد از اینكه خدا خواست و خداوند تایید كرد ، ملت ما بیدار شدند و با هم اجتماع كردند و در تحت لواى اسلام این سد را شكستند . این سدى كه مانع بود از اینكه هم فرهنگ ما ، اقتصاد ما ، ارتش ما ، همه چیز ما ترقى و رشد بكند و مانع بودند ، این مانع برداشته شد اما پشت این سد چه براى ما ماند؟ پشت این سد یك بدبختى هاى مانده است . صندوق دولت خالى است ، از تمام بانك ها (آنطورى كه دولت به ما اطلاع دهد و آنطور هست ) . اینها هر چه توانستند قرض كردند ، صدها میلیون دلار از بانك هاى مختلف ایران اینها قرض كردند و فرار كردند . همچو نیست كه خیال كنید كه اینها هم ساده رفتند . جواهرات ایران را یك مقداریش را آن پدر برد ، یك مقداریش را این پسر . بانك هاى ما را خالى كردند و رفتند . ملت را فقیر گذاشتند و رفتند و نفت ما را سال هاى طولانى دادند به آمریكا و پول نگرفتند ، یعنى براى آمریكا پایگاه درست كردند و به عوض پول نفت كه باید پول به ما بدهند ، اسلحه دادند ، اسلحه هاى كه به درد خود آمریكا مى خورد و نه به درد ما . این یك توطئه اى بود بین این مرد (این مرد خبیث ، این مرد خائن ) با آمریكا كه نفت مى داد ، آن هم آنطور زیاد و در ازاى آن باید پول بدهد یا اسلحه اى كه به درد ما بخورد بدهد . در قبال آن یك اسلحه هاى اینها فرستادند ، براى خودشان پایگاه درست كردند مقابل شوروى ، یعنى ایرانى ها نمى توانستند استعمال كنند این اسلحه ها را ، تخصص نداشتند .

عمال اجانب مسؤول اغتشاشات و ناآرامى ها و مانع گردش چرخ هاى پیشرفت كشور

براى خودشان پایگاه درست كردند ، پایگاه یشان الان هم هست در ایران . الان كه شما این سد را به همت خودتان و به بركت اسلام شكستید ، پشت این سد یك خرابه است ، نه تنها كردستان خراب است لرستان هم خراب است ، خوزستان هم خراب است ، بلوچستان هم خراب است ، خراسان هم خراب است ، همه خراب است . این خرابه را چه كسى باید آباد كند؟ این خرابه را دولت مى تواند تنها؟ نه ، دولت همچو بودجه اى ندارد ، نمى تواند . ملت هر قشرش مى تواند؟ نه ، اما همت ملت همه با هم ، اجتماع با هم و همه اتكاء به خدا ، اتكاء به قرآن كریم ، همه با هم باید قیام بكنیم ، همه با هم تشریك مساعى بكنیم تا این خرابه را آبادش كنیم . شما خیال نكنید كه دولت توجه ندارد به كردستان ، دولت نمى تواند . الان گرفتارى هائى براى دولت گذاشته اند كه هر جاى مملكت را كه ملاحظه مى كنند ، همین گرفتارهائى را كه شما دارید آنها هم دارند . دولت نه اینكه نخواهد توجه بكند ، دولت خواهند ، شب و روز اینها در كار هستند ، من اطلاع دارم شب و روز اینها در زحمت هستند و مى خواهند این خرابه را آبادش كنند ، لكن خرابى اینقدر است كه بدون اینكه مدتى بگذرد ، مهلتى باشد ، نمى شود . مع الاسف این

ص: 97

مهلت را این خائن ها نمى دهند ، نمى گذارند . كارخانه ها باید راه بیفتند تا اینكه چرخ این مملكت به جریان بیفتد ، به گردش بیفتد . مى روند كارخانه ها را نمى گذارند كار بكنند . كشاورزى باید راه بیفتد تا اینكه این مملكت آباد بشود ، كشاورزى را همین خائن هاى كه تتمه آن رژیم فاسد هستند نوكرهاى آمریكا و غیر آمریكا هستند نمى گذارند ، كشاورزى را هم مانع مى شوند . مدارس باید كار خودشان را ادامه بدهند فرهنگ را اداره كنند ، مى روند فرهنگى ها را هم نمى گذارند ، مدارس را هم تعطیل مى كنند . هر چه بخواهید شما ، هر چیزى را كه ببینند براى این مملكت فایده دارد و براى گرفتارى این اقشار مملكت فایده دارد ، این عمال آمریكائى ها كه تتمه شان مانده اند حالا در اینجا ، اینها مانع مى شوند ، هر روزى با یك صورتى مردم را بسیج مى كنند و توى خیابان ها مى كشند و داد و فریاد و زنده باد و مرده باد . براى اینكه اینها نمى خواهند آرام بشود این مملكت . اگر آرام بشود این مملكت ، كارهایش را اداره مى كنند ، اگر كارهایش را اداره بكند و آرامش حاصل بشود دست آنها دیگر كوتاه مى شود . وقتى یك مملكتى آشفتگى نداشت ، دست آنها كوتاه مى شود ، لكن مملكت اگر آشفته بود(و اینها هم دارند آشفته اش مى كنند) اگر آشفته بود ، آنها باز طمع شان هست كه با یك صورت دیگرى ، با یك فرم دیگرى به این مملكت سلطه پیدا كنند و همان مسائل سابق و بدبختى هاى سابق را عود بدهند .

رفع اشكالات و نارسایى ها مستلزم صبر انقلابى و یارى همه اقشار ملت

شما برادرهاى ما گمان نكنید كه به حال شما رسیدگى نمى شود ، نمى خواهند رسیدگى كنند ، نمى توانند به زودى درست بكنند ، مشغولند ، مشغول برنامه ریزى هستند ، مشغول مطالعه هستند . مسائل باید به تدریج حل بشود . الان ، دیروز كه روز پنجشنبه آقاى بازرگان آمدند اینجا ، آن نقشه هاى كه راجع به راهسازى داشتند ، نقشه هاى زیادى در آوردند نشان دادند كه ما در همه اقشار مملكت مى خواهیم راهسازى بكنیم و شروع مى كنیم . و من سفارش كردم كه روستاها و جاهاى دور دست زودتر باید شروع بشود و قبل از جاهاى دیگر . آنها هم همین مطلب را قبول كردند . راجع به كارگر ، اینها هم مشغولند براى اینكه كار درست كنند و كارگر را به كار وادارند و عرض مى كنم كه این قشر را هم به كار وادارند و وقتى كه به كار وادار شدند ، هم براى خودشان خوب است و هم مملكت راه مى افتد لكن یك صبر انقلابى شما لازم دارید و ما . همه بدبختى داریم لكن باید یك قدرى صبر بكنیم ، یك قدرى تحمل بكنیم ، این را حمل نكنید به اینكه یك قشرى را به قشر دیگر مقدم داریم . خدا مى داند كه اسلام و آنى كه ما مى خواهیم و همه مان تابع اسلامیم بین هیچ یك فرقى نمى گذارند ، همه حقوق را ملاحظه مى كنند . مسلمین همه ید واحده هستند ، مسلمین همه برادر هستند . اینكه مسلمین یك طایفه شان به یك طایفه دیگر مقدم باشد ، اینها نیست در كار ، حقوق همه ، همه مسلمین ، بلكه هر كس كه در مملكت اسلامى زندگى مى كند یك حقوقى دارد ، اسلام به آن حقوق مى رسد ، این اقلیت هاى مذهبى از قبیل رزتشتى ، از قبیل یهودى ، از قبیل نصارى كه در ایران گروه هاى فراوانى هستند ، اینها را هم اسلام برایشان احترام قائل است ، مى خواهد كه اینها هم به حقوق خودشان برسند . اما این را توهم این

ص: 98

معنا نشود و من احتمال مى دهم كه خداى نخواسته باز یك دست هائى در كار باشد كه پیش برادرهاى كرد ما بروند بگویند كه ببینید دولت اسلامى شد و كارى نشد ، پیش برادرهاى بلوچ ما بروند همین حرف را بزنند ، پیش برادرهاى بختیارى ما بروند همین حرف را بزنند ، پیش قشقائى ها بروند همین حرف را بزنند . همه براى اینكه یك آشوبى باشد ، آرامش نباشد كه ما مملكت مان را به طور عاقلانه و به طور عدالت اداره كنیم . اینهایى كه مى آیند و این حرف را مى زنند ، اینها قصد این را ندارند كه اصلاح بشود ، اینها قصد افساد دارند ، خود شما هم مى دانید كه اینها مى خواهند فساد بكنند ، الان هم تذكر دادید كه مفسدین هستند كه این كار را مى كنند . باید یك قدرى صبر كرد ، ملاحظه كرد . ببینید كه دولت براى یك جایى كار مى كرده كه براى شما نكرده ؟ یك جایى را آباد كرده جاى شما خراب است ؟ الان مساءله خانه سازى ، همه اقشار ملت على السواء بر ایشان كسانى كه مستمند هستند و خانه دار نیستند ، بر ایشان خانه سازى مى شود . آنوقت كه راهسازى بشود ، براى همه كشور مى شود . آنوقتى كه اینها بتوانند دارو برسانند ، طبیب برسانند عرض بكنم دانشگاه درست كنند ، اینها محتاج به یك مهلتى است . بله اگر این خانه خراب ها رفته بودند و خزینه مملكت سرجایش بود ، آنوقت مى گفتیم به دولت كه خوب شما كه پول دارید و خزینه دارد ، و یا اللّه چرا نمى كنید؟ اما تهى كردند خزینه را رفتند ، بردند همه را دزدیدند ، غارت كردند ، خودشان و آن وابستگانشان بانك ها را خالى كردند ، همه چیز ما را بردند و ما را به این حال فلاكت نشاندند . لكن من امیدوارم كه به خواست خدا و به عنایتى كه خدا به این مملكت دارد ، به این مملكت اسلامى دارد ، با خواست خدا ، با همت همه برادرها ، همه اقشار ، این اشكالات رفع بشود با یك مهلتى . باید ما همه صبر كنیم و مهلت به ما داده بشود .

دولت اسلامى در صدد برنامه ریزى براى تشكیل شوراهاى ولایتى است

اما قضیه اینكه كارهاى هر كسى به خودش باید ، باز به هر جایى به خودش ، این جزء برنامه هاى اسلام است و ما هم بنا بر همین هست . نه تنها شما ، در هر جا ، در هر استانى ، در هر جایى كه هست باید همانطورى كه از اول قانون هم همین معنا بوده است كه باید شوراهاى ولایتى باشد ، اینها باید بشود و مى شود و در صدد هستند . الان مشغول طرح ریزى آن هستند كه شما را براى خودتان ، مسائل خودتان باشد ، انتخابات مال خودتان باشد ، خودتان انجام بدهید ، كارهایتان محول به خودتان باشد . نه شما تنها ، خراسان هم همین طور ، اصفهان هم همین طور ، همه جا همین طور . این شوراها باید همه جا باشد و هر جایى خودش اداره كند خودش را . این ، هم براى ملت خوب است ، هم براى دولت خوب است . دولت نمى تواند همه جا را خودش تحت نظر بگیرد ، وقتى محول كرد كار را به خود مردم ، هم مردم در هر منطقه اى كه هستند براى خودشان دلسوزتر هستند ، بهتر اطلاع دارند به احتیاجات خودشان . اینها یك برنامه هاى است كه در دست اجراست گمان نكنید كه حالا این برنامه ها در جاى دیگر پیاده شده است و شما محروم مانده اید ، این را هم چنین گمانى نكنید و من از شماها تمنا دارم كه سوء ظن به برادرهایتان نبرید ، چنانچه ما نداریم سوء ظن نسبت به شما ، شما هم نسبت به دولت تان ، نسبت به ما

ص: 99

سوء ظن نداشته باشید كه ما مى خواهیم خیر ، یك قشرى را بالا ببریم ، این مال طاغوت بود ، اینكه یك دسته اى ، نوكر براى خودشان مى خواستند درست كنند ، براى خودشان دارو دسته درست كنند و چه . ما همه ملت از خودمان است و ما خودمان هم از همه ملت هستیم و ما همه خدمتگزار شما و ملت هستیم و من اطمینان مى دهم به شما كه همه این مسائلى را كه شما دارید ، حل بشود . قضیه اینكه آنجا امن و امان باشد و قضیه امنیت آنجا باشد ، البته تماس مى گیریم با ستاد ارتش ، با ژاندامرى و سفارش مى كنیم راجع به این مساءله ، انشاء اللّه همه موفق و موید باشید .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 100

تاریخ : 7/2/58

بیانات امام خمینى در جمع اعضاء هیاءت اعزامى از دوبى

تحول روحى ملت عنایت و اعجازى الهى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من باید از این جمعیت كه به زیارت آقا (حضرت امام رضا علیه السلام ) تشریف آوردند تشكر كامل كنم . علاقه من به آقا از دو جهت است : یك علاقه اى به واسطه اینكه از بیت بزرگى هستند و من علاقه به آن بیت دارم و یك علاقه به شخص خود ایشان كه در مدت هاى طولانى در راه اسلام مواجه شدند با خطرات . این خطرات براى شما عزت است و براى ما افتخار . چنانچه ملت ما در سال هاى بسیار طولانى گرفتار مصیبت هاى فوق العاده بود ، گرفتار سلطه اجانب ، گرفتار ظلم رژیم منحوس ، گرفتارى هاى كه به بیان درست نمى آید ، گرفتارى ها و خیانت هاى كه تاریخ هم نمى تواند ثبت كند ، چون بسیارى از آنها به طورى مخفى بوده است كه براى كسى تاكنون كشف نشده است و معلوم نیست كشف شود لكن با سپاس از خداى تبارك و تعالى كه توفیق به ملت داد و ملت را برانگیخت براى احقاق حق و این نبود جز هدایت خداى تبارك و تعالى و اعانت ولى امر سلام اللّه و سلامه علیه و با اعانت ولى امر و هدایت ذات مقدس حق تعالى ، براى ملت ما یك تحول بزرگ حاصل شد ، تحول روحى ، تحولى كه نمى توانم من براى آن اسمى بگذارم الا اینكه تحول معجزه آسا بود . معجزه بود كه در ظرف مدت كوتاهى یك ملتى كه از سایه یك پاسبان مى ترسید ، شاه را به عقب بزند و همه باهم كوچك و بزرگ مقابل قدرت بایستد و با مشت گره كرده "مرگ بر شاه " بگوید . این ، این تحول ، كسى كه به محیط ایران در این پنجاه سال اطلاع داشته باشد و بداند چه گذشته است بر این ملت و چه معامله كردند با آنها و چه وضعى داشته است ملت و روحیه او چطور بوده است ، باید بگوید كه اعجاز واقع شد كه این تحول ، تحول عظیم واقع شد . همین تحول بود كه ملت ما را به پیش راند و غلبه داد ، تحولى كه جوان هاى ما شهادت را آرزو مى كردند و الان هم آرزو مى كنند ، تحولى كه پیرزن ها كه اولاد خودشان را از دست داده بودند ، افتخار مى كردند و مى گفتند اولاد دیگر هم به شهادت مى باید برسد . این تحول موجب شد كه ملت ما با نداشتن هیچ بر این قدرت شیطانى كه پشت سر او آمریكا و سایر دول بزرگ و ابر قدرت ایستاده بود ، نهر اسید و به پیش رفت تا این سد را شكست . اكنون سدى كه مانع از حركت بود شكسته شد لكن ما مراحل بسیار مشكل داریم كه باید با تشریك مساعى همه ملت و دعاى همه ملت ها ، این مشكلات رفع بشود .

ص: 101

نابودى و غارت ذخایر مادى و معنوى ملت به اسم تمدن بزرگ

اینها ، این خدانشناس ها مملكت ما را خراب كردند و رفتند . بااسم تمدن بزرگ چنان خرابى وارد آوردند و چنان آن را به عقب راندند كه سال هاى طولانى باید تا به حد خود برسد . اقتصاد ما را از بین بردند ، كشاورزى ما را به نحو به اسم اصلاحات ارضى از بین بردند ، ارتش ما را وابسته به غیر كرده بودند ، فرهنگ ما را به عقب رانده بودند ، از همه بالاتر نیروى انسانى ما را نگذاشتند شكوفا پیدا كند . ما الان براى نیروى انسانى احتیاج داریم و براى كارهایى كه احتیاج به نیروى انسانى دارد ، باید بگردیم تا پیدا كنیم براى اینكه اینها قرن هاست و اخیرا پنجاه و چند سال است كه با تمام قوا كوشیدند تا نیروى انسانى ما را از بین ببرند .

ضرورت حفظ وحدت كلمه به منظور استقرار جمهورى اسلامى

لكن من امید این دارم كه خداى تبارك و تعالى كه عنایت فرمود و این ملت ضعیف را بر مستكبرین غلبه داد ، بر مشكلات خودش غلبه دهد و ما فرهنگ خودمان را اصلاح كنیم و تمام چیزهایى كه در نظر داریم كه همه فرم هاى غیر اسلامى است ، به فرم اسلامى برگردانیم و اسلام را به آنطور كه هست ، نه به آنطور كه معرفى كرده اند خارجى ها و _ به _ جوان هاى ما هم بعضى ها قبول كرده اند و بازى خورده اند ، اسلام به آنطور كه هست ، به آنطور كه در صدر اسلام بود . ما اگر خداى تبارك و تعالى توفیق بدهد و ملت ما این رمز را حفظ كند ، امیدواریم كه بتوانیم استقرار بدهیم حكومت اسلامى را و احكام اسلام را ، لكن احتیاج به وحدت كلمه دارد كه ملت ما باید وحدت كلمه داشته باشند و ملت ما كه در سایر بلاد هستند ، باید با ما تشریك مساعى كنند . همه با هم یكصدا و یك ندا بسوى جمهورى اسلامى و احكام مقدس اسلام . و من اخیرا از آقایان تشكر مى كنم و از آقا بیشتر تشكر . خداوند همه شما را حفظ كند و در پناه و كنف خود ما را به وجود شما سرافراز كند .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 102

تاریخ : 7/2/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از كارگران و كاركنان صنعت نفت آبادان

نقش موثر كاركنان شركت نفت در قطع شریان حیاتى اجانب

بسم اللّه الرحمن الرحیم

همه اقشار ملت در این نهضت سهم دارند ، همه كوشش كرده اند ، همه جانفشانى كرده اند ، همه خون داده اند ، لكن كاركنان صنعت نفت سهم بسزائى دارند . آنها شریان حیاتى اجانب را قطع كردند ، آنها بودند كه به واسطه اعتصاب خود و قطع نفت ، نهضت را به پیروزى رساندند ، آنها بودند كه در سینما ركس به دست جنایتكاران و خیانتكاران بدل به خاكستر شدند ، لكن عمر جاودانى پیدا كردند ، حیات الهى در پیشگاه الهى . شهیدان عمر جاودانى دارند . من از تمام اقشار ملت متشكرم و از خصوص كاركنان صنایع نفت تشكر بیشتر دارم . من دعا به همه مى كنم و به شما . لكن باید بدانید كه از اینجا به بعد هم به همان قدرتى كه آمده اید ، باید پیش برویم .

بعد سازنده مكتب اسلام مایه هراس و تشویش بد خواهان

اسلام قدرت كوبنده اش را نشان داد . با قدرت كوبنده اسلام دست هاى جنایتكار قطع شد . با دست اسلام ، خیانتكاران رانده شدند . اجانب احساس كردند جنبه كوبنده اسلام را ، و مى خواهند در جنبه سازنده اش اخلال كنند . ما به جنبه كوبنده اسلام تا اینجا رسیدیم و باید جنبه سازنده اش را هم به دست ملت ، با پشتیبانى خداى تبارك و تعالى شروع و به اتمام برسانیم . بدخواهان نمى خواهند ببینند كه جنبه سازنده اسلام نمایش پیدا كند در دنیا ، تا مكتب هاى دیگر را دفن كند . بدخواهان این چرخى كه راه افتاده است نمى خواهند بگذارند كه به راه خودش ادامه دهد و سازندگى كند . شما ملت باید بیدار باشید و با صبر انقلابى ، اشتغال به سازندگى پیدا كنید . مملكت ، آشفته است . مملكت ، بعد از انقلاب است ، بعد از انقلاب آشفتگى است و بحمداللّه انقلاب ایران انقلاب بزرگى بود كه ضایعه كم و برداشت زیاد ، برداشت قطع ایادى اجانب و قطع ایادى خیانتكاران داخلى و خارجى ، و برداشت هاى بزرگتر در سازندگى است . لكن بدخواهان نمى خواهند این سازندگى را ببینند ، نمى خواهند سعادت ملت ما را ببینند آنها سعادت خودشان را در فقر و فلاكت ما مى بینند به همین جهت با دست هاى پلیدشان بین كارگران ، كارمندان ، كشاورزان ، در اقشار مختلف ایران اختلاف مى اندازند . شما نمایندگان كارگران پیام مرا به دیگر كارگران و كارمندان صنعت نفت برسانید . عزیزان من !این اسلام

ص: 103

است كه همه چیز عزیزان خود رابراى شما داد . اسلام است كه سیدالشهدا را براى شما داد . اسلام براى سعادت شما آمده است . اینها كه در بین شما تفرقه مى اندازند ، از اسلام مى ترسند ، از تعالیم عالیه اسلام مى ترسند ، مى ترسند تعالیم عالیه اسلام پیاده شود و راه را بر آنها ببندد و مى بندد . توطئه ها را ، توطئه هاى بزرگ را در همه اقشار ، در همه موارد خنثى كنید . من قبلا گفته بودم كه غائله ایجاد مى كنند شیاطین ، هر روزى به اسمى . ما باید از این غائله ها جلوگیرى كنیم ، هوشمند باشیم ، غائله ها را با هوشیارى توجه كنید و خنثى كنید . ممكن است پس از چند روز دیگر یك غائله دیگر بلند بشود ، از اولاد من یكى ترور بشود یا خودم . اینها باید بدانند كه نهضت ما قائم به شخص نیست ، نهضت ما همگانى است ، همه ملت رهبرند ، همه بیدار شده اند . گمان نكنند كه با ترور كارى انجام مى دهند . ملت ما راه خود را یافته است ، ما از این دسیسه ها نمى ترسیم . من به شما ملت ایران سفارش مى كنم كه اگر در روزنامه اى ، در مطبوعاتى ، در جاى دیگرى به من سب بكنند ، فحش بدهند كسى حق ندارد كه یك كلمه بگوید . من تحریم كردم بر شما جوابگوئى را ، براى اینكه توطئه است توطئه ها را با سكوت خنثى كنید و اگر چنانچه توطئه زیاد شد ، با مشت خنثى كنیم .

توصیه به رفتار برادرانه و پرهیز از كینه توزى و انتقامجوئى

بین خودتان برادروار باشید ، با هم برادرى كنید ، كینه توزى نكنید ، انتقامجوئى نكنید ، با بیدارى جلو بروید ، در هر جا كه هستید كارهاى مفید كنید ، براى جامعه خودتان خدمت كنید ، جامعه را از خود بدانید ، كشور را از خود بدانید ، براى خودتان خدمت كنید ، براى كشور اسلامى خدمت كنید ، براى قرآن خدمت كنید . تمام ایران و تمام كشورهاى اسلامى ، انجمن اسلامى است ، یك انجمن و آن انجمن الهى . همه باید براى اسلام با هم باشیم ، گرد هم در آئیم . هر یك از این انجمن هاى محترم ، شعبه اى است از آن انجمن بزرگ اسلامى تحت رهبرى امام زمان سلام اللّه علیه . این شعبه هاى انجمن هاى اسلامى مورد تشكر است . خداوند شما را عزت و سلامت عنایت كند و توفیق بدهد كه آمال اسلامى و احكام اسلام را در بین همه قشرها ترویج كنید . با اسلام توانید به پیش بروید . خداوند همه شما را سعادتمند كند .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 104

تاریخ : 8/2/58

پاسخ امام خمینى به تلگرام حبیب بورقیبه رئیس جمهور تونس

جناب آقاى حبیب بورقبیه رئیس جمهور تونس

بسم اللّه الرحمن الرحیم

تلگرام محبت آمیز آنجناب در مورد تبریك پیروزى جمهورى اسلامى در كشور ایران موجب تشكر گردید . از خداى تعالى سعادت و موفقیت ملت همكیش و برادر را در راه پیشبرد اهداف عالیه اسلام خواستارم و امیدوارم كه جمهورى اسلامى ما در همبستگى و اتفاق مسلمانان جهان نقش موثرى داشته باشد .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 105

تاریخ : 8/2/58

بیانات امام خمینى در جمع نمایندگان مردم قصر شیرین

وحدت بى سابقه مردم ایران در پرتو اسلام

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از اهالى قصر شیرین كه از این راه دور آمده اند تشكر مى كنم ، سرتاسر ایران به ما و اسلام حق دارند ، تمام افراد تمام نواحى . بحمداللّه وحدتى كه در پرتو اسلام در ایران پیدا شد در طول تاریخ چنین وحدتى نبوده است ، شما همه با وحدت خودتان با این رفراندمى كه كردید كه در طول تاریخ نظیر نداشت ، روى ایران را سفید كردید و روى اسلام را . خداوند به همه شما عنایات خودش را افاضه بفرماید و همه شما در سعادت و سلامت بسر ببرید .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 106

تاریخ : 9/2/58

فرمان امام خمینى به شوراى انقلاب اسلامى در مورد تهیه آئین نامه اجرائى شوراهاى شهر و روستا

شوراى انقلاب اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

در جهت استقرار حكومت مردمى در ایران و حاكمیت مردم بر سرنوشت خویش كه از ضرورت هاى نظام جمهورى اسلامى است ، لازم مى دانم بى درنگ به تهیه آئین نامه اجرائى شوراها براى اداره امور محل شهر و روستا در سراسر ایران اقدام و پس از تصویب به دولت ابلاغ نمائید تا دولت بلافاصله به مرحله اجرا در آورد .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 107

تاریخ : 11/2/58

فرمان امام خمینى در مورد قطع رابطه با مصر

جناب آقاى دكتر ابراهیم یزدى وزیر امورخارجه

بسم اللّه الرحمن الرحیم

با در نظر گرفتن پیمان خائنانه مصر و اسرائیل و اطاعت بى چون و چراى دولت مصر از آمریكا و صهیونیست ، دولت موقت جمهورى اسلامى ایران قطع روابط دیپلماتیك خود را با دولت مصر بنماید .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 108

تاریخ : 11/2/58

بیان امام خمینى به مناسبت شهادت آیت اللّه مطهرى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اناللّه و اناالیه راجعون

اینجانب به اسلام و اولیاء عظیم الشان آن و به ملت اسلام و خصوصا ملت مبارز ایران ضایعه تاسف انگیز شهید بزرگوار ، متفكر و فیلسوف و فقیه عالیمقام مرحوم آقاى حاج شیخ مرتضى مطهرى قدس سره را تسلیت و تبریك عرض مى كنم . تسلیت در شهادت شخصى كه عمر شریف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف كرد و با كجروى ها و انحرافات مبارزه سرسختانه كرد و تسلیت در شهادت مردى كه در اسلام شناسى و فنون مختلفه اسلام و قرآن كریم كم نظیر بود . من فرزند بسیار عزیزى را از دست دادم و در سوگ او نشستم كه از شخصیت هائى بود كه حاصل عمرم محسوب مى شد . در اسلام عزیز به شهادت این فرزند برومند و عالم جاودانه ثلمه اى وارد شد كه هیچ چیز جایگزین آن نیست . و تبریك در داشتن این شخصیت هاى فداكار كه در زندگى و پس از آن با جلوه خود نور نورافشانى كرده و مى كنند . من در تربیت چنین فرزندانى كه با شعاع فروزان خود مردگان را حیات مى بخشند و به ظلمت ها نور افشانند ، به اسلام بزرگ ، مربى انسان ها و به امت اسلامى تبریك مى گویم . من گرچه فرزند عزیزى را كه پاره تنم بود از دست دادم لكن مفتخرم كه چنین فرزندان فداكارى در اسلام وجود داشت و دارد . مطهرى كه بر طهارت روح و قدرت ایمان و قدرت بیان كم نظیر بود ، رفت و به ملاء اعلى پیوست لكن بدخواهان بدانند كه با رفتن او شخصیت اسلامى و علمى و فلسفى اش نمى رود .

ترورها نمى توانند شخصیت انسانى مردان اسلام را ترور كنند . آنان مى دانند كه به خواست خداى توانا ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه علیه فساد و استبداد و استعمار مصمم تر مى شوند . ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشه هاى گندیده رژیم سابق و طرفداران منحوس آن از پاى نمى نشینند . اسلام عزیز با فداكارى و فدایى دادن عزیزان رشد نمود . برنامه اسلام از عصر وحى تاكنون بر شهادت توام با شهامت بوده . قتال در راه خدا و راه مستضعفین در راس برنامه هاى اسلام است . (و مالكم لا تقاتلون فى سبیل اللّه والمستضعفین من الرجال و النساء والولدان ) .

اینان كه شكست و مرگ خود را لمس نموده و با این رفتار غیرانسانى خواهند انتقام بگیرند یا به خیال خام خود مجاهدین در اسلام را بترسانند ، آنها گمان نكردند كه از هر موى شهیدى از ما و از

ص: 109

هر قطره خونى كه به زمین مى ریزد ، انسان هاى مصمم و مبارزى بوجود مى آید . شما مگر تمام افراد ملت شجاع را ترور كنید والا ترور فرد هر چه بزرگ باشد ، براى اعاده چپاولگرى سودى ندارد . ملتى كه با اعتماد به خداى بزرگ و براى احیاى اسلام بپاخاسته با این تلاش هاى مذبوحانه عقب گرد نمى كنند . ما براى فداكارى حاضر و براى شهادت در راه خدا مهیا هستیم . اینجانب روز پنجشنبه 13 اردیبهشت 58 را براى بزرگداشت شخصیتى فداكار و مجاهد در راه اسلام و ملت ، عزاى عمومى اعلام مى كنم و خودم در مدرسه فیضیه روز پنجشنبه به سوگ مى نشینم . از خداوند متعال براى آن فرزند عزیز اسلام رحمت و غفران و براى اسلام عزیز عظمت و عزت مسئلت نمایم . سلام بر شهداى راه حق و آزادى .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 110

تاریخ : 14/2/58

بیانات امام خمینى در مراسم بزرگداشت مقام استاد شهید مرتضى مطهرى در مدرسه فیضیه قم

شهادت فوزى عظیم براى شاگردان مكتب توحید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

یكى از فرق هاى مكتب اسلام ، مكتب توحید با مكتب هاى انحرافى ، مكتب هاى الحادى این است كه رجال این مكتب شهادت را براى خودشان فوز عظیم مى دانند (یا لیتنى كنت معكم فافوز فوزا عظیما) از شهادت استقبال مى كنند چون قائل هستند به اینكه ما بعد این عالم طبیعت ، عالم هاى بالاتر ، نورانى تر از این عالم است . مومن در این عالم در زندان است و بعد از شهادت از زندان بیرون مى رود . این یكى از فرق هائى است كه بین مكتب ما ، مكتب توحید با سایر مكتب هاست . جوان هاى ما شهادت را طالبند ، علماى متعهد ما براى شهادت پیش قدم مى شوند . آنهائى كه به خدا اعتقاد ندارند و به روز جزا ، آنها باید بترسند از موت ، آنها از شهادت باید بترسند . ما و شاگردان مكتب توحید از شهادت نمى هراسیم ، نمى ترسیم ، بیایند امتحان كنند چنانچه امتحان كردند . و یكى از نكته هائى كه موافق حدیث تحقق پیدا كرد این است كه در حدیث است كه (لا یزال یوید هذا الدین برجل الفاجر) با مردهاى فاجر به اراده خدا این دین تاءیید مى شود . محمدرضا مرد فاجر ، خواهى نخواهى این دین به واسطه او تیید شد براى اینكه هر چه ظلم بیشتر باشد و هر چه ستمكارى بیشتر باشد ، دین عدل بیشتر تاءیید شود . ظالم با اعمال ظالمانه خودش دین عدل را تاءیید مى كند و لایزال اینطور بوده است ، فرعون با فرعونیت و طغیانش دین موسى را تاءیید مى كند و ابوسفیان با طغیان ، دین رسول اكرم را تاءیید مى كند و محمدرضا با طغیان و عصیان و جور و ستم دین اسلام را تاءیید مى كند . خدا همانطورى كه از قشر متفكرین روحانى تاءیید مى كند ، از قشرهاى فاسد هم ، از رجل فاجر هم دین اسلام و دین خدا تاءیید مى شود و آن به همین معناست كه گفتم . نه تاءیید مى كند ، تاءیید مى شود . (لایزال یویدهذا الدین برجل الفاجر) این رجل فاجرى كه خون عزیز ما را به زمین ریخت تاءیید كرد دین خدا را ، یعنى خدا دین خودش را به او تاءیید كرد با ریختن خون عزیز ما ، تاءیید شد انقلاب ما ، این انقلاب باید زنده بماند ، این نهضت باید زنده بماند و زنده ماندنش به این خونریزى هاست ، بریزید خون ها را ، زندگى ما دوام پیدا مى كند ، بكشید ما را ، ملت ما بیدارتر مى شود . ما از مرگ نمى ترسیم و شما هم از مرگ ماصرفه ندارید . دلیل عجز شماست كه در سیاهى شب متفكران ما را مى كشید براى اینكه منطق ندارید ، اگر منطق داشتید كه صحبت مى كردید ، مباحثه مى كردید لكن منطق ندارید ، منطق شما ترور است . منطق اسلام ترور را

ص: 111

باطل مى داند ، او منطق دارد لكن با ترور شخصیت هاى بزرگ ما ، شخص هاى بزرگ ما ، اسلام ما تاءیید مى شود . نهضت ما زنده شد و تمام اقشار ایران ، باز زندگى را از سر گرفت ، اگر یك سستى ، ضعفى پیدا كرده بود ، زنده شد . اگر نبود شهادت این مرد بزرگ و اگر مرده بود این مرد بزرگ در بستر خودش ، این تاءیید نمى شد ، این موج بر نمى خاست . الان موجى در همه دنیا ، همه دنیا ، همه دنیائى كه به اسلام علاقه دارند ، این موج بلند شد ، سایر كشورها هم . برادران من نترسید از موج .

مردن تهلكه نیست ، مردن حیات است . آن عالم حیات است ، این عالم مرده است . از مردن نترسید و نمى ترسیم ، آنها باید بترسند كه مردن را از بین رفتن مى دانند ، هلاك و فنا مى دانند . چرا مسلمین از موت بترسند ، چرا علما از موت بترسند . این مكتب باقى است ، مكتب اسلام باقى است ، این نهضت باقى است تا این ریشه هاى گندیده هم زیر خاك بروند ، تا این ریشه هاى گندیده هم قطع بشوند ، تا این توطئه هاى ضعیف هم خنثى بشوند

خداوند شما را تاءیید كند ، خداوند برادرهاى ما را ، خواهرهاى ما را تاءیید كند كه همه براى اسلام مفید هستید و همه نهضت را به پیش بردید ، الان هم همه با هم به پیش .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 112

تاریخ : 15/2/58

بیانات امام خمینی در جمع پاسداران انقلاب اسلامى منطقه 9 وپرسنل شهربانى و اداره راهنمائى و رانندگى تهران

نهضت الهى ایران مایه ابطال حساب هاى ما دیگران

بسم اللّه الرحمن الرحیم

حساب حسابگران غلط درآمد و باز متنبه نشدند . نهضت الهى ما حساب حسابگران را باطل كرد و باز نمى فهمند . حساب هاى ما دیگران كه گمان مى كردند ملت ما با نداشتن هیچ چیز امكان ندارد قدرت هاى بزرگ را در هم بشكند غلط درآمد . آنها كه گمان مى كردند یك مشت جوان بازارى و فرهنگى با نداشتن هیچ چیز چطور امكان دارد رژیمى كه همه چیز دارد ساقط كنند ، فهمیدند كه حساب هاى مادیگرى باطل است . اینجا حساب الهى است اینجا دست خداست . اشخاص نمى توانند یك همچو نهضتى ، یك همچو قدرتى ایجاد كنند ، بشر نمى تواند همه اقشار را اینطور بیدار كند ، بشر نمى تواند زن و مرد یك مملكت ، بچه و بزرگ یك مملكت را فداكار كند . این دست خداست ، این اراده الهى است كه تمام اقشار ملت ما را با هم برادر كرد و تمام حساب هاى حسابگران مادى را باطل كرد . این دست خدا و اراده خداى تبارك و تعالى است كه بزرگان ما را مثل حضرت آقاى خسرو شاهى ، حجت الاسلام آقاى خسروشاهى در كنار این بچه نشاند و هر دوباره با هم یك ندا كردند . این قدرت خداست ، بشر نمى تواند ، این قدرت خداست كه به همه حس فداكارى داد و شهادت را براى خودشان فوز دانستند و پیش قدم شدند . براى ملتى كه شهادت فوز عظیم است ، براى ملتى كه بچه خردسال و پیرمرد بزرگ آرزوى شهادت مى كنند ، باز حساب حسابگران باطل در مى آید . با كشتن یك نفر ولو هر چه بزرگ باشد ، این ملت عقب نمى نشیند باز دست خداى تبارك و تعالى از آستین درآمد و در شهادت یك شهید ، همچو موجى ، همچو موجى در ایران و در سایر كشورها ایجاد كرد كه ما را زنده كرد ، اسلام را باز زنده كرد . اگر سستى احتمال مى رفت ، به واسطه اینكه خیال پیروزى كرده بودیم ، آن سستى را بدل به سختى كرد و بدل به سد بزرگ و موجب شد كه شما همه ، همه ایران ، همه جا با قدرت الهى قیام كردند باز ، و شما نیروهاى عظیم در اینجا مجتمع شده اید ، نیروى پرسنل شهربانى ، پاسداران انقلاب ، بزرگان دین ، این دست خداست كه ما را باهم مجتمع مى كند و همه اراده هاى ما را یكى مى كنند برادران من ! تا این نهضت هست و تا این قدرت الهى هست ، شما به پیش مى روید .

حفظ كنید این نهضت الهى را ، حفظ كنید این وحدت كلمه را ، حفظ كنید این الوهیت را ، این اسلامیت را . تا این اراده الهى و این وحدت كلمه و این گرایش به اسلام هست ، شما پیروزید .

ص: 113

ستیزه با مكتب مقدس اسلام ممكن نیست

آمریكا بدگمان كرده است كه با كشتن و با ترور مى تواند كارى انجام بدهد . كمونیست هاى ساختگى بد خیال كرده اند ، مكتب هاى انحرافى بدگمان كرده اند ، ریشه هاى گندیده رژیم سابق بد خیال كرده اند كه مى توانند با ترور جلو احساسات ملت ما را بگیرند احساسات را افزون كرده اند ، باز حساب هایشان باطل شد .

حسابگرى الهى غیر از حسابگرى مادى است . اینها كه شما حساب مى كنید ، حساب هاى مادى است ، مادیگرایى است . ما شهادت را براى خودمان حیات مى دانیم . دوستان ما شهادت را براى خودشان زندگى مى دانند . مكتب اسلام این طور است . این مكتب اسلام است كه شهادت را زندگى مى داند . این مكتب اسلام است كه این بچه را پیش من مى نشاند و از حلقوم او مى شنویم كه ما براى شهادت حاضریم . این مكتب اسلام است . با مكتب اسلام ستیزه نكنید ، نمى توانید بكنید . ملت ما بیدارند . اگر ما ترور بشویم ملت ما هست ، ملت بزرگ ما زنده است ، نهضت ما زنده است . پیروز باد این زندگى ، پیروز باد این ملت . خداوند همه شما را پیروز كند و همه ما را به راه هدایت رهبرى فرماید .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 114

تاریخ : 15/2/58

بیانات امام خمینى در جمع نمایندگان احزاب آزادى بخش اسلام

از خدا مى خواهم ما را موفق كند تا بتوانیم اسلام را آن طور كه هست پیاده كنیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من قبل از هر چیز از شما جمعیت محترم كه در خدمت اسلام هستید و براى ملاقات من آمده اید تشكر مى كنم و از خداوند توفیق شما و همه مسلمین را براى تحقق آمال اسلام خواهانم و از خدا مى خواهم كه ما موفق بشویم به آنچه كه قرآن و نبى اكرم و ائمه مسلمین خواسته اند ، عمل كنیم . ما مشكلاتى كه داریم ، یك مشكلاتى است مربوط به ایران و یك مشكلاتى است مربوط به همه مسلمین و یك مشكلاتى راجع به حكومت هائى كه بر مسلمین حكومت مى كنند . مشكلات ایران راجع به موانعى است كه براى بسط اسلام و نجات امت اسلامى بود . ما به خواست خدا و همت مومنین سد را شكستیم و موانع را برداشتیم . البته الان مشكلات دیگرى داریم زیرا آنها كه رفتند همه تشكیلات آنها غیر اسلامى و طاغوتى بوده و ما احتیاج داریم كه با زحمت زیاد این تشكیلات را به تشكیلات اسلامى برگردانیم . از خدا مى خواهم كه ما را موفق كند تا بتوانیم اسلام را آنطور كه هست پیاده كنیم ، بزرگتر از این مشكلاتى است كه براى ملت هاى مسلم و حكومت هاست . ملت هاى مسلم كه در بلاد مختلف منتشر هستند ، در طول تاریخ تبلیغاتى شده تا بین آنها جدائى بیندازند ، جدائى بین مسلمین كه در حدود یك میلیارد در اطراف عالم منتشر هستند . تبلیغاتى شده تا نگذارند وحدت كلمه ایجاد شود . این تبلیغات باعث شد كه برادران را از هم جدا كردند و ملت هاى مختلف ساختند و چیزهائى كه در صدر اسلام مطرح نبود ، مطرح مى كنند تا جدا شوند و ضعیف شوند . بدتر از این ، مشكل حكومت هاست . در زمان عثمانى كه مسلمین حكومت نسبتا قوى داشتند و قدرتى بود كه گاهى با ژاپن و با شوروى مبارزه مى كرد و غلبه مى كرد ، مع الاسف به واسطه همین كه اجانب از این وحدت مى ترسیدند ، وقتى در جنگ اول جهانى غلبه كردند ، حكومت عثمانى را تكه تكه كردند و هر كس را بر جائى گماردند و كوشیدند این حكومت ها با هم دشمن شوند زیرا مى دانستند كه مسلمین با این خزائن و این جمعیت اگر متحد شوند براى آمریكا و براى غرب حظى نیست و شاید مسلمین آنها را تهدید مى كردند ، از این جهت حكومت ها را با هم بد كردند و اینها ماءمورین آنها بودند .

ص: 115

عكس العمل پلید شیاطین در مواجهه با جنبه عینى وحدت مسلمین

امروز خطر بزرگترى است . سابق از وحدت مسلمین مى ترسیدند ولى مساءله اى علمى بود و نه عینى . امروز كه ایران به اعتماد خدا نهضت كرد ، اینها یافتند و احساس كردند ، در عین دیدند كه ملتى با نداشتن اسلحه و با قدرت اسلام وایمان و وحدت كلمه غلبه كردند بر شیاطین كه داراى همه چیز بودند ، داراى اسلحه هاى مدرن بودند و پشتیبانشان دولت هاى بزرگ مثل آمریكا و انگلستان ، كردند ، نتوانستند شاه را نگه دارند . اینها وحدت كلمه را احساس كردند . پیشتر علمى بود و الان وجدانى و لمس . از این رو الان قواى خودشان را بیشتر بسیج كردند تا اختلاف در ایران ایجاد كنند . در كردستان ، در بلوچستان ، در بین خوزستان به بهانه هائى مى خواهند اختلاف بیاندازند و همین معنى باعث این است كه اینها كوشش كنند بین برادران اسلامى وحدت كلمه حاصل نشود به اینكه حكومت ها را وادار كنند كه به مبارزه هم بروند و طرفداران خود را به كشورهاى اسلامى بگمارند . مشكل بزرگ ، حكومتهاى ماست كه نمى گذارند وحدت حاصل شود و آنها مى خواهند منافع خودشان را تاءمین كنند .

پیروزى مسلمانان در گرو وحدت اسلامى و اجتماع زیر پرچم لا اله الا اللّه است

از این جهت كه شما مى خواهید اطاعت امر خدا را بكنید ، نهى از منكر كنید ، بزرگترین منكر غلبه اجانب بر ماست ، این منكر را باید نهى كنید . حكومت ها را نهى كنید از مخالفتى كه با هم دارند و با ملت دارند و با دشمنان اسلام كه خدا فرموده مراوده نكنیم محبت مى كنند . الان منكرى بالاتر از این نیست كه مصالح مسلمین را به خطرانداخته است .

این وظیفه همه شماست كه مى خواهید براى خدا كار كنید . همه ما باید این دشمنى را نهى كنیم و وحدت اسلامى را شعارمان كنیم با وحدت و بودن زیر پرچم لا اله الا اللّه پیروز مى شویم . تا مسلمین رمزى را كه در ایران اتفاق افتاد پیدا نكنند ، پیروز نمى شوند . آنها متحد شدند و همه یك صدر اسلام را خواستند و جمهورى اسلام را خواستند و وقتى همه با هم متحد شدند خداوند پیروزشان كرد . اگر مسلمین این رمز را پیدا كنند ، این ملت عظیم اگر با هم مجتمع شوند ، قدرتى هستند مافوق قدرت ها ، زیرا علاوه بر مخازن طبیعى قدرت معنوى دارند كه عبارت است ازایمان به خدا و رسول كه اگر مجتمع شوند قدرتى فوق آنها نمى شوند .

نصیحت به كشورهاى عربى در سركوبى اسرائیل غاصب ، این ماده فساد

لكن مع الاسف نصایح كمتر اثر مى كند . من قریب بیست سال است كه به كشورهاى عربى توصیه مى كنم كه با هم مجتمع شوید و این ماده فساد را طرد كنید . اگر اسرائیل قدرت پیدا كند اكتفا به بیت المقدس نمى كند ، لكن مع الاسف نصیحت در آنها اثر نمى كند . من از خدا مى خواهم كه مسلمین را بیدار كند .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 116

تاریخ : 15/2/58

بیانات امام خمینى در جمع مدرسین مدرسه قرآن پاوه و گروهى از برادران و خواهران اورامانات

مادام كه در پناه قرآن هستیم بر دشمنان غلبه خواهیم كرد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

انشاءاللّه خداوند شما را مؤفق كند . شما معلم قرآن هستید و یك شغل بزرگى ، یك مسوولیت بزرگى دارید . قرآن براى همه است و سعادت همه را بیمه مى كند . در پناه قرآن بود كه اسلام در نیم قرن بر همه امپراطورى هاى در آن وقت غلبه كرد و ما ، مادامى كه در پناه قرآن هستیم بر دشمنان غلبه خواهیم كرد و اگر خداى نخواسته دشمنان اسلام ما را از اسلام و قرآن جدا كردند ، باید بنشینیم و ببینیم كه ما در ذلت ، خفت ، بندگى ، زندگى مى كنیم . استقلال و آزادى در پیروى از قرآن كریم و رسول اكرم است . ما همه پیرو قرآن و رسول اكرم هستیم و همه با هم برادر ̠همه با هم یك جهت ، یك وجه ، یك دین ، یك قرآن داریم و من امیدوارم كه تفرقه اندازى ها را شماها با قدرت خودتان و قوه الهى قطع كنید ، نگذارید رخنه كنند در صفوف فشرده ما . من خدمتگزار همه اقشار ملت و خدمتگزار شماها هستم . خداوند شماها را حفظ كند و سعادتمند كند در دنیا و آخرت .

ص: 117

تاریخ : 16/2/58

بیانات امام خمینى در جمع پاسداران انقلاب كمیته مسجد جامع ابوالفتح

شماالان مجاهدین اسلام هستید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

خداوند شما پاسداران ، پاسداران اسلام را ، لشكر امام زمان را براى ما حفظ كند . موفق باشید انشاء اللّه . این خدمتى كه الان مى كنید خدمت به اسلام است در مقابل طاغوت ، خدمت به اسلام پشتیبانش خداست ، امام زمان سلام اللّه علیه و قرآن كریم است ، با اتكاء به قرآن كریم ، با اتكاء به ذات مقدس حق تعالى ، با اتكاء به امام زمان سلام اللّه علیه پاسدارى كنید و خوب پاسدارى كنید . پاسدارى از مردم كنید و پاسدارى از قواى شیطانى كه هست به اینكه آن را رفع كنید . انسان همیشه مبتلاى به قدرت هاى شیطانى است ، گاهى قدرت هاى شیطانى به صورت محمدرضا و گاهى قدرت هاى شیطانى در باطن انسان است ، مجاهده كنید شما الان مجاهدین اسلام هستید ، با نفس خودتان مجاهده كنید ، مبادا در این پاسدارى یك لغزشى پیدا كنید ، مبادا مردم از دست شما خداى نخواسته آزارى ببینند ، شما پاسدارید ، پاسدار باید حفاظت كند ، حفاظت كنید برادران خودتان را ، كشور خودتان را ، به آن قدرى كه مى توانید و حفاظت كنید نفس خودتان را از قواى شیطانى . من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه شما را مى خواهم و به آقاى لنگرودى سلام مرا برسانید . توفیق ایشان و همه شما را از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى دارم .

ص: 118

تاریخ : 16/2/58

پاسخ امام خمینى به پیام ضیاء الرحمن رئیس جمهورى بنگلادش

حضرت ضیاءالرحمن رئیس جمهورى مردم بنگلادش

ما از پیام محبت آمیز شما درباره پیروزى مردم شریف ایران در برقرارى جمهورى اسلامى در كشور عزیزمان تشكر مى كنیم . ما براى ملت مسلمان بنگلادش موفقیت و شادمانى آرزو كرده و امیدواریم جمهورى اسلامى ما كه بر مبناى اتحاد و تشریك مساعى با كشورهاى مسلمان جهان بنا شده نقش قاطعى در حصول به هدف هاى والاى اسلامى و خوشبختى مسلمانان سراسر جهان داشته باشد .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 119

تاریخ : 16/2/58

بیانات امام خمینى در جمع بانوان جنوب شهر تهران

تجلى نور قرآن و قدرت اسلام در قلوب ملت ایران

بسم اللّه الرحمن الرحیم

این یك معجزه است ، یك معجزه بزرگ است كه شما خواهران و برادران با هم هم صدا و با مشت هاى گره كرده در مقابل قدرت هاى شیطانى ایستاده اید . معجزه اسلام است ، این قدرت اسلام است كه در شما تجلى كرده است . این قوت ایمان است كه شما را بر این مبارزه پیروز كرد . این معجزه است كه با شهید دادن یك عزیز ، موج در تمام دنیا بلند مى شود . این معجزه است كه خانم ها را در مقابل تانك و توپ ، در مقابل مسلسل ها ، در مقابل توپ ها و تانك ها برقرار كرد و از هیچ چیز نهراسیدید . این نور قرآن و اسلام است كه در دل هاى شما و در قلوب همه ملت ایران جلوه كرده است . این نورایمان است كه شما خانم ها هم از شهادت نمى هراسید .

این نهضت تا پیروزى نهائى بر پاست و آن اوضاع برگشتنى نیست

دشمنان گمان نكنند كه با شهادت بزرگان ما این نهضت به آرامشى بر مى گردد . این نهضت افروخته است ، این نهضت بر پاست تا كلیه ریشه هاى فساد را از بن بكند . این نهضت تا پیروزى نهائى بر پاست و هر وقت كه احتمال سستى و ضعف برود خداوند تعالى با وسیله اى او را افزایش مى دهد . دشمنان ما در اشتباهند كه گمان مى كنند با كشتن ما رژیم منحوس یا مثل او بر مى گردد . دیگر آن اوضاع برگشتنى نیست ، ملت ایران دیگر نمى پذیرد آن اوضاع را . آمریكا اشتباه كرده است ، توطئه چینان آمریكا و انگلستان و غیره آنها در اشتباهند ، این توطئه ها تاثیرى ندارد . ما سد عظیم را شكسته ایم و این قطرات ناچیز ، چیزى نیستند .

از خواهران عزیز كه در اینجا اجتماع كرده اند و با تظاهر خودشان پشتیبانى از نهضت مى كنند متشكرم . خداوند شما را حفظ كند و براى اسلام نگه دارد . شما سهم بزرگى در این نهضت دارید و داشته اید . این نهضت را شماها باید به ثمر برسانید و مى رسانید . سلام من و درود من بر شما خواهران عزیز و بر همه خواهران و برادران ملت و بر همه مسلمین .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 120

تاریخ : 17/2/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از عشایر

ما مصمم هستیم كه تا آخرین قطره خونمان را فداى اسلام كنیم

اغوذ باللّه من الشیطان الرجیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

خداوند شما عشایر را از شر شیطان حفظ كند . خداوند به شماها سلامت و توفیق بدهد كه براى اسلام و براى نهضت اسلامى كوشش كنید . ما همه با هم برادر هستیم و با هم باید در این راه كه راه اسلام است ، راه قرآن است همه باید مهیا براى جانفشانى باشیم . بدخواهان گمان مى كنند كه با این توطئه هاى ناجوانمردانه مى توانند ملت ایران را به عقب برگردانند ، بد خواهان گمان مى كنند با كشتن یك ، دو نفر یا چند نفر از بزرگان ما ، ما به عقب بر مى گردیم ، این اشتباه است . ما مصمم هستیم ، ملت ما مصمم است كه تا تمام ریشه هاى استعمار و استبداد فاسد را از جاى نكند ، از پاى ننشیند . این ریشه هاى گندیده كه در اطراف مملكت ما مشغول فساد هستند بدانند كه اگر اراده ما بكنیم و ملت ما اراده بكند و من اجازه بدهم به ملت ، در نصف روز شما را قلع و قمع خواهند كرد . توطئه هاى خیانتكارانه را كنار بگذارید ، جنایات را كنار بگذارید ، ملت را رها كنید . شما قدرت ندارید كه ملت ما را به عقب برگردانید . ما مصمم هستیم كه تا آخرین قطره خون خودمان و ملتمان را فداى اسلام كنیم . ما آزادى بیان براى گفتن ، براى نوشتن مى دهیم لكن براى توطئه اجازه نخواهیم داد و توطئه هاى شما را ، شما را اگر توطئه كنید دفن خواهیم كرد . عشایر ما در هر جا كه هستند موظفند ، سایراقشار ملت در هر جا كه هستند موظفند كه نگذارند این توطئه گران به حیات خود ادامه بدهند و به توطئه هاى خود . شما عشایر در هر جا كه هستید ، پشتوانه ایران هستید ، خداوند شما را حفظ كند و موفق كند و ما را ، همه را براى شهادت موفق كند .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 121

تاریخ : 17/2/58

پاسخ امام خمینى به پیام سرهنگ قذافى رهبر انقلاب لیبى

حضرت سرهنگ معمر القذافى رهبر انقلاب لیبى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

مرقوم شریف كه متضمن تفقد از اینجانب و توجه به مسائل كشور ستمدیده ایران و مسائل وارد بر ملت شریف مسلمان بود توسط آقاى سرگرد عبدالسلام جلود و اصل و موجب تشكر گردید . ملت ایران پس از گذشت دوره هاى سیاه و اختناق و پس از تحمل روزگارى بس هولناك و از دست دادن استقلال و شعائر اسلامى و ملى به دست جنایتكاران كه در راس آنان سلسله خیانتكار پهلوى بود و پس از مشاهده چپاولگرى ها و خیانت هاى بى شمار به مقدسات مذهبى و ملى و مخازن عظیم كشور و بالاتر از مشاهده چپاولگرى ها و خیانت هاى بى شمار به مقدسات مذهبى و ملى و مخازن عظیم كشور و بالاتر از آن نیروى انسانى و ماثر فرهنگى آنان با خواست خداوند متعال و اتكاء به اسلام و قرآن كریم به خود آمد و با نهضت اسلامى خود چون سیلى خروشان سدهاى عظیم استعمار و استبداد را در هم شكست و طومار خیانتكاران و رژیم استبدادى سلطنت جابرانه دو هزار و پانصد ساله و تفاله هاى آن را در هم پیچید .

ملت شریف ایران همچون برادران اسلامى صدر اسلام و عصر وحى با فقدان ساز و برگ جنگى و با دست تهى ، لكن با قدرت ایمان و ایثار خون و فداكارى در راه اسلام و سبقت به شهادت در راه هدف به پیروزى رسید و دشمنان مستبد و مستعمر و مستثمر را از صحنه خارج و در زباله دانى تاریخ دفن كرد . این اسلام و عقیده بود كه ما را پیروز كرد . ملت ها و دولت ها اگر بخواهند به پیروزى و هدف هاى اسلامى به تمام ابعادش كه سعادت بشر است برسند ، باید اعتصام به حبل اللّه كنند ، از اختلافات و تفرقه بپرهیزند و فرمان حق تعالى را (واعتصموا بحبل اللّه جمیعا ولاتفرقوا) را اطاعت نمایند . پشت كردن به تعالیم عالیه اسلام و روى آوردن به غرب و شرق ، مسلمین را با قریب یك میلیارد جمعیت و مخازن بسیار غنى تحت سیطره اجانب در آورده و شعائر و مخازن آنها را به باد داده است شما دیدید و ما هم شاهد بودیم كه وحدت كلمه یك ملت شجاع ولى ضعیف با اعتماد به اسلام و خداى تعالى موجب غلبه بر غول هاى بین المللى شد و دست همه استعمارگران را قطع نمود . پس مسلمین باید براى به دست آوردن استقلال و آزادى این كلید پیروزى را به دست آورند و براى وحدت كلمه كوشش كنند . این شما سران دولت ها هستید كه باید این فكر اسلامى را تعقیب كنید و دست از دشمنى و مخالفت با برادران خود بردارید . مسؤولیت هاى دولت هاى اسلامى در پیشگاه خداى توانا و در پیشگاه

ص: 122

ملت ها بسیار بزرگ است . دولت هاى اسلامى باید دولت مصر را در این خیانت بزرگ كه به اسلام و مسلمین نموده است به جاى خود بنشانند و با آن قطع رابطه كنند . ملت مصر باید دست این خیانتكار را از كشور خود قطع كند و ننگ سر سپردگى به آمریكا و صهیونیزم را از ملت بزدایند . من به دولت دستور دادم كه با مصر قطع رابطه نماید . ما دست برادرى به تمام ملت هاى اسلامى مى دهیم و از تمام آنان براى رسیدن به هدف هاى اسلامى استمداد مى كنیم .

و السلام علیكم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 123

تاریخ : 17/2/58

بیانات امام خمینى در دیدار با سفیر سومالى

اسلام از روز اول با شهادت ، این دین حنیف را ترویج كرد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

از اینكه راجع به این مصیبت بزرگ كه به ما و به ملت ما بلكه به ملت اسلام وارد شد ، شما حامل تسلیت از طرف رئیس و دولت و شعب هستید ، تشكر مى كنم . لكن ما در راه اسلام باید از این شهدا بدهیم .

اسلام از روز اول كه ظهور پیدا كرد با شهادت ، این دین حنیف را ترویج كرد . اسلام شهداى بزرگ داشته است و مفتخر است به اینكه در راه خدا و در راه هدف ، شهداى بزرگ داده است ، ما هم مفتخریم به اینكه در راه اسلام و در راه هدفمان ، شهید بدهیم و این ، آخر شهید ما نیست ، ما باز شهدایى ممكن است بدهیم و براى ما زندگى این دنیا مطرح نیست ، مطرح هدف است و در راه هدف كوشش مى كنیم و هر چه پیش بیاید چون براى هدف است از او استقبال مى كنیم .

امام : بعد شما ترجمه اش را بعدها براى ایشان بخوانید .

مترجم : در مرحله دوم ، ایشان تاءییدات دولت خود و ملت خودشان را از شما اعلان كردند .

. . . و اما راجع به تاءیید از این نهضت ، البته همه مسلمین در این نهضت شركت داشتند و این نهضتى بود كه براى هدف اسلامى بود ، نه فقط براى ایران . منتها نقطه ابتدا از ایران است و همه مسلمین در این هدف شریك هستند و نهضت براى اقامه عدل است كه باید بگویم ، همه بشر در آن شركت دارند و چون براى اقامه اسلام است ، همه مسلمین در آن شركت دارند . بنابر این لازم است كه همه مسلمین با هم یكصدا در این نهضت عظیم اسلامى شركت بكنند و آن معنایى كه در ایران تحقق پیدا كرد كه آن حقیقت فداكارى در راه اسلام و وحدت همه اقشار ملت براى پیشرفت مقاصد اسلام ، این در همه ملت ها انشاء اللّه حاصل بشود و اگر چنانچه همچو وحدت كلمه اى با یك همچو مقصد بزرگى كه اقامه عدل است در این كشورها ، در كشورهاى پهناور اسلام پیدا بشود قدرت عظیمى است كه هیچ قدرت و ابر قدرتى در مقابل او ایستادگى نمى تواند بكند .

ص: 124

مترجم : راجع به اینكه شما از دولت فلسطین تاءیید كرده اید و خواهان حق آنها هستید .

. . . و اما راجع به تاءیید ما از فلسطین و انزجار ما از اسرائیل ، این تازگى ندارد . ما از قریب 20 سال پیش از این تا حال راجع به این مسائل بحث و گفتگو كردیم و دولت هاى عربى را و سایر مسلمین را در این راه نصیحت كردیم كه راجع به این مسائل با هم تشریك مساعى بكنند و اگر دولت عرب ، دول عربى كه جمعیت هاى زیاد و گروه هاى زیادى دارند اینها با هم اتفاق داشتند ، این مصیبت ها براى قلسطین و براى قدس پیش نمى آمد . لكن مع الاسف دولت هاى عربى به نصایح ما گوش نكردند و با اختلافاتى كه بین خودشان ، دست هاى اجانب ایجاد كردند ، توجه نكردند و این اختلاف الان هم موجود است و روز افزون مى شود منجمله این اختلافى كه به واسطه قراردادى كه بین مصر و اسرائیل پیدا شد به دست اجانب ، به این اختلافات بین مسلمین و بین دول اسلام دامن زد و از باب اینكه رشد سیاسى بین اینها نیست ، نتوانستند حل مسائل را بكنند و تن در دادند به یك همچو امر بزرگى ، یك همچو خیانتى كه دنبال آن اختلاف بین مسلمین و اختلاف بین دول اسلامى بیشتر شد و موجب تاءسف شدید ماست .

معماى امام موسى صدر

و اما راجع به آقاى صدر ، ما از آنوقت كه نجف بودیم و این قضیه واقع شد تاوقتى كه پاریس رفتیم و بعد هم به ایران آمدیم ، دنبال این قضیه بودیم و آقاى صدر در ایران متولد شده است و ایرانى است و با من سوابق زیاد دارد و بعد از اینكه ایرانى است ، رفته است به لبنان و ما علاقه داریم ، هم به اینكه ایرانى است و هم به اینكه در لبنان رئیس مجلس شیعى بوده است ، علاقه داشتیم به اینكه این معما را حل بكنیم و مكررا با لیبى اتصال پیدا كردیم . بلكه آقاى قطب زاده را یك دفعه فرستادیم براى لیبى دنبال این مطلب و بعد هم كه اینجا آمدیم ، هم سفیر لیبى كه آمد پیش من راجع به این مساءله صحبت كردم و هم نخست وزیر كه آمد ، حل این معما را از ایشان خواستم و مع الاسف تاكنون براى ما این معما حل نشده است . امیدوارم كه با كوشش دولت ایران و سایر اقشار علاقمند به اسلام ، این معما حل بشود و اما راجع به روابط ، ما با دولت هاى اسلامى بلكه با همه دول یك روابطى است اما با همه دول یك روابط سیاسى است كه البته دولت ما با آنها ، روابط را یا ایجاد مى كنند یا تحكیم مى كنند و روابط ما با دولتهاى اسلامى همیشه باید قوى باشد .

دول اسلامى آنچنان باید متحد شوند كانه یك جامعه هستند

دولت هاى اسلامى باید به منزله یك دولت باشند كانه یك جامعه هستند ، یك پرچم دارند ، یك كتاب دارند ، یك پیغمبر دارند ، اینها همیشه باید با هم متحد باشند ، با هم علاقه هاى همه جانبه داشته باشند و اگر چنانچه این آمال حاصل بشود كه بین دولت هاى اسلامى از همه جهات وحدت پیدا بشود ،

ص: 125

امید است كه بر مشكلات خودشان غلبه كنند و قدرتى بزرگتر از قدرت هاى دیگر در مقابل سایر قدرت ها باشند .

و من اخیرا تشكر مى كنم از رئیس و دولت و ملت شما و امیدوارم كه همه مسلمین به سعادت و سلامت برسند و از شر اجانب خلاص شوند .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 126

تاریخ : 18/2/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از خواهران و برادران كمیته امداد مركز

براى پیشبرد نهضت هیچ چیز نباید سد راه ما بشود

بسم اللّه الرحمن الرحیم

براى من هم مایه تاثر است و من از نزدیك ایشان را مى شناختم و به آتیه ایشان امیدوار بودم . انتظار بود كه در آتیه خدمتگزار خوبى باشند ، الان هم خدمت مى كردند كه این وضع پیش آمد . خداوند ایشان را رحمت كند و به شما توفیق بدهد كه وظائف را انجام بدهید . چه به اینطور تصادفات از اینجا (دنیا) برویم ، چه به شهادت ، على اى حال در راه خدمت است . و من امیدوارم كه خداوند به همه ما سلامت و سعادت عنایت فرماید و به همه ما توفیق خدمت در این نهضت . همه باید خدمت بكنیم و نهضت را پیش بریم و هیچ چیز مانع این مسیر ما در این مساله نباید بشود ، چه چیزهائى كه براى ما پیش مى آوردند و بنا دارند

بعد هم پیش بیاورند و چه چیزهائى كه در اثر تصادف پیش مى آید كه در ردیف اینطور فعالیت هاست .

در هر صورت همه موظفید كه در این زمانى كه زمان حساسى است و اسلام گرفتارى دارد و كشور ما گرفتارى دارد ، همه با هم یكصدا و با هم یك نواخت نهضت را پیش ببریم و انشاء اللّه به پیروزى آخر برسیم و مى رسیم .

تفاله هاى رژیم ذراتى هستند كه به آسانى از بین خواهند رفت

و این اقشار ضعیفى كه حالا از پس مانده هاى رژیم سابق و آمریكا و امثال اینهاست و با صورت هاى مختلف و با ماسك هاى مختلف ، چیزى نیستند كه مانع این جریان عظیم ایران بشوند . اینها یك دست و پائى مى زنند . آن وقتى كه آن سد بزرگ بود ، ایران شكست او را ، حالا اینها یك قطرات و یك ذراتى هستند كه اگر چنانچه خیلى توطئه هاشان را انسان بفهمد ، با یك نصف روز اینها از بین خواهند رفت .

و من امیدوارم كه اینها بیدار بشوند و دست شیطنت ها از بردارند و آنهائى كه قابل هدایتند انشاء اللّه هدایت بشوند . خداوند همه شما را حفظ كند و مؤفق باشید . هم برادرهاى ما و هم خواهرهاى ما ، همه سربازهاى اسلام هستیم و من امیدوارم كه در آن كتابى كه بناست اسم سربازها را بنویسند ، اسم ماها را هم به نام سرباز بنویسند .

ص: 127

تاریخ : 19/2/58

پاسخ امام خمینى به تلگراف حجت الاسلام حق شناس

جهرم 12 جمادى الثانى 99

بسمه تعالى

براى پیشبرد نهضت هیچ چیز نباید سد راه ما بشود خدمت جناب حجت الاسلام و المسلمین آقاى حاج سید ابراهیم حق شناس دامت بركاته تلگراف تسلیت جنابعالى و سایر طبقات اهالى محترم جهرم در مورد شهادت جانگداز مرحوم حجت الاسلام و المسلمین استاد مطهرى قدس سره الشریف واصل گردید . از اظهار تفقد آقایان محترم متشكرم و سلامت و توفیق همگان را از خداى تعالى خواستارم . و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 128

تاریخ : 19/2/58

بیانات امام خمینى در جمع بانوان شهراهاى قصر شیرین و سارى

ترمیم ویرانه باقى مانده از رژیم شاهنشاهى به تدریج انجام مى شود

بسم اللّه الرحمن الرحیم

بله ، اینها مكرر مى آمدند پیش من كه ، هر دسته اى كه مى آمدند از اطراف پیش من كه در اطراف ما بیكارى زیاد است ، هیچ نداریم ، آب و برق نداریم ، دبستان نداریم ، بیمارستان نداریم ، از این حرف ها ، خوب ، هر كسى هر جا هست مى آید مى گوید و غالبا هم مى گویند هیچ جا مثل ما محروم نبوده . ما به اینها مى گوئیم كه خوب ، این تازه شده است یا از قدیم بوده است ؟ انقلاب این را آورده است یا خیر ، این سابق بوده است و حالا ما وارد شدیم به جائى كه همه اینها نبوده ؟ اگر بگوئید كه انقلاب این فقر و فلاكت را آورده ، خودتان هم قبول دارید نیست اینجور ، پس این قبل از انقلاب بوده است این مطلب ، قبلا این بیكارى بود و این فقر بوده و این نداشتن آب و برق و آسفالت و اینها بوده است این قبلا ، حالا وارد شده . یك مملكتى كه همه چیزش اینجورى بوده ، بختیارى مى گوید كه ما از همه محرومتر بودیم ، سیستانى مى گوید ما از همه محرومتریم ، بلوچستانى هم همین را مى گوید ، كردستانى هم ، همه و همه هم راست مى گویند كه محروم بودند اما این محرومیتى كه بوده است ، سابق بوده ، حالا پیدا نشده كه شما حالا بیائید بچسبید به دولت كه الان بده ، براى اینكه الان نشده است ، در دولت آقاى بازرگان اینها نشده است كه آقاى بازرگان ضامنش باشد این در دولت هاى سابق و در زمان رژیم سابق شده است و حالا اینها وارد شدند ، ما وارد شدیم به یك مملكت كه آشفته بوده و باید درست بشود . بنابراین كارگر ، كارمند ، كشاورز و بیكار همه اینها چیزهائى بوده كه سابق همین جور بودند و بدتر بودند ، حالا لااقل حالا آزاد هستند ، آنوقت این هم نبود ، اینها باید ما هم باید خوب ، یك قدرى صبر كنیم ببینیم باید چه بكنیم . آنها خیال نكنند كه حالا كه ما بیكار هستیم پس یا اللّه بدهید . من این كار را نكردم ، سابق این كار را كرده ، آنها كردند شما را محروم . ما آمدیم این محروم ها را از محرومیت در بیاوریم اما اینكه معجزه نیست كه فورا معجزه بشود ، خوب ، باید این به تدریج عمل بشود . این را باید به آنها گفت كه مساءله اینطور است كه شما در یك رژیمى بودید كه همه محرومیت را در آن رژیم داشتید ، خرابى همه آنجا بود ، ما حالا وارد شدیم به یك خرابه اى ، مى خواهیم بسازیم ، این خرابه اى كه مى خواهیم بسازیم مهلت لازم دارد یك قدرى وقت لازم دارد ، باید وقت داشته باشد تا درست بشود ، باید دولت مستقرى پیدا بشود ، باید یك بودجه اى براى دولت پیدا بشود تا كار درست بشود همین طورى كه نمى شود درست بشود .

ص: 129

تحمل آشفتگى هاى انقلاب از وظائف ماست

در هر صورت همه باید ، انقلاب است ، انقلاب لازمه اش اینطور مسائل است و چه انقلابى بهتر از این انقلاب ایران تا حالا واقع شده ؟ انقلاب سفید این است ، نه انقلاب سفید آقاى آریامهر . انقلاب سفید این است كه یك انقلابى واقع شد ، یك سد به این بزرگى شكسته شد ، در عین حال آن چیزى كه ضایعات بود ، كم بود ، آن چیزى كه برداشت بود ، زیاد بود اما حالا باز حال انقلاب را داریم ، ما اكنون از انقلاب نرفتیم ، الان حال انقلاب ، حال انقلاب آشفتگى دارد ، بعد از انقلاب آشفتگى دارد ، این آشفتگى را همه باید تحمل بكنند ، شما در حد خودتان تحمل بكنید ، كارگر در حد خودش تحمل بكند عرض كنم جوان دانشگاهى در حد خودش تحمل بكند ، براى اینكه یك روز آسایش ووقت آسایش نیست ، وقت انقلاب است ، وقت انقلاب و بعد از انقلاب این مسائل ، گرفتارى ها براى همه هست ، براى دولت هست ، براى ملت هست ، از براى جوان ها هست ، براى عرض كنم كه كشاورزها هست ، براى همه هست لكن همه باید با هم دست به هم بدهیم كار را انجام بدهیم . انساءاللّه كه موفق باشید .

ص: 130

58/2/19

بیانات امام خمینی در جمع پرسنل نظامی

اشاره

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ذخائر این ملت را انگلیس ها بردند

این بركت اسلام است كه ماهمه را دور هم جمع كرده است ، درجه دار وافسرو سرباز و بختیارى و اهل علم ، همه در مدرسه جمع شده اند . دست ها كه در طول قریب سیصد سال از آنوقتى كه خارجى ها راه پیدا كردند به شرق ، دست هاى شان و دسته هایشان به كار افتاد كه قشرهاى مملكت ما را ، بلكه شرق را از هم جدا كنند ، مملكت هاى اسلامى را از هم جدا كردند ، در راس هر یك یكى از نوكرهاى خودشان را گذاشتند كه نگذارند ملت ها توجهى به مسائل خودشان بكنند . ما شاهد مسائلى هستیم و شاهد پنجاه و چند سال (البته اگر شماآن زمان را یادتان نیست شایددر بین شما بعضى هایتان یادتان باشد ، ولى من یادم هست )ماشاهداین ماموریت هائى كه به این خانواده دادند بودیم كه از اولى كه رضا خان آمد به ایران و به توطئه انگلستان او آمد و بعد هم كه رفت ، رادیو دهلى كه آن وقت ها دست انگلیس ها بود اعلام كرد كه ما رضاخان را آوردیم و چون به ما خیانت كرد او را بردیم . آن روزى كه رضاخان رفت ، رادیو دهلى اعلان كرد كه همین معنائى را كه ما او را آوردیم لكن خیانت كرد و چون خیانت كرداز این جهت او را بردیم . او را بردند ، لكن چمدان هاى جواهرات ایران را كه در آن چند روزى كه دید باید برود جمع كرد در چمدان ها بست ، اینها را بردند در آن كشتى كه برایش مهیا كرده بودند كه برود ، در آن كشتى گذاشتند و بین راه (آنطورى كه یكى از صاحب منصب هائى كه همراه بوده است نقل كرده بود براى یكى از علما و او براى من نقل كرد) ، گفته بود كه ، آن چمدان ها را با رضا شاه در كشتى گذاشتند و راه انداختند ، وسط دریا یك كشتى دیگرى كه مخصوص حمل دواب بود ، مخصوص حمل حیوانات بود آوردند متصل كردند به این كشتى و به رضاخان گفتند ، بیا اینجا ، رفت آنجا (البته مخصوص حمل دواب بود و خوب هم حمل كردند) گفته بود كه : چمدان ها؟ گفته بودند كه بعد مى آید . خودش را بردند به آن جزیره و چمدان هاى این ملت را و ذخائر این ملت را انگلیس ها بردند . عین همین مطلب در زمان ما (یعنى آن هم زمان ما بود لكن در این زمان كه همه تان یادتان هست ) این تحقق پیدا كرد كه اینها وقتى كه مایوس شدند از اینكه دیگر نمى توانند مستقر باشند در اینجا ، پول هاى این ملت را از بانك هاى اینجا ، مبالغى بسیار هنگفت ، حیرت انگیز ، هر یك از اینها قرض كردند و همان جواهرات وچیزهائى كه باید ببرند ، آنقدرى كه مى توانستند از اینجا بردند و بانك هاى

ص: 131

خارجى مثل بانك سوئیس و مثل آمریكا و دیگر بانك ها از ذخائر ما و از پول هاى ما به اسم اینها یا به اسم خود او كه بیشتر از همه و یا به اسم اتباع و عشیره او در آن بانك ها هست و همه مال ملت است ، اینها ملت را غارت كردند و رفتند .

رفته اند و بدتر چیزى كه خیانتى كه اینها كردند و به تعلیم اجانب كردند این بود كه ماها را از هم جدا كردند ، روحانیت را از دانشگاه جدا كردند ، دانشگاه را در نظر روحانیت یك مبداء فساد ، مبداء كارهاى زشت قلمداد كردند ، روحانیت را در پیش آنها دربارى و عقب افتاده و اینها قلمداد كردند ، ملت را پیش آنها به غیر آن طورى كه هست منحرف كردند ، ایجاد دشمنى كردند بین برادرها ، یعنى ایجاد كردند تا آن قدرى كه مى توانستند دشمنى ما بین روحانیون و فرهنگى و دانشگاهى و اینها و دشمنى ما بین ارتشى ها و ملت ، ملت از ارتش مى ترسید ، ارتش با ملت یك جور دیگرى خیال مى كرد باید رفتار كند . این بزرگتر خیانتى بود كه به ملت ما كردند و به اسلام .

براى یك ارتش كه باید مستقل باشد ، خیلى گران است كه مستشارها بیایند و بر آن حكومت كنند

این قدرت اسلام است و الان قدرت تعلیمات اسلامى است الان كه من معمم را و این آقایان اهل علم را با شما سربازها و درجه دارها و افسرها و با این عشایر در مدرسه فیضیه جمع كرده است ، آن مدرسه فیضیه اى كه در زمان طاغوت به غارت رفت و درش را بستند كه تا این آخر هم درش بسته بود . این قدرت ایمان و تعلیمات اسلام است كه برادرها را كه هم را گم كرده بودند یا اگر هم را توجه داشتند به صورت دشمنى و اجنبى به هم نگاه مى كردند و حالا مثل برادرها پیش هم نشسته اند و درد دل هم به هم مى گویند . شما درد دلتان را مى گوئید كه پادگان ها به صورت یك محبس بود و به ما حتى اجازه نماز جماعت نمى دادند (كه یكى از آقایان خواند این را) .

این آقایان هم كه آنجا نشسته اند و از عشایرند ، آنها هم در زمانى كه اینها قدرت پیدا كردند آنها هم محرومیت هائى داشتند و بسیار محرومیت ، لكن آنها گمان مى كنند كه فقط محرومیت مال خود آنها بود و جاهاى دیگر ، خیر ، آباد بود . ما با هر طایفه اى كه مواجه شدیم در این مدت ، همین مطلبى كه این آقا الان گفت كه ما هیچ در آنجا نداریم ، در آن زمان آزادى به هیچ وجه نداشتیم و در آن زمان هیچ یك از مآثر تمدن را نداشتیم ، هر طایفه اى كه مى آیند پیش ما همین مطلب را مى گویند ، و همه هم درست مى گویند ، منتها شما چون اطلاع دارید از بختیارى وایل بختیارى و وضع ایل بختیارى و آن چیزها و آن نابسامانى هائى كه آنجا هست به عینه مى بینید و بلوچ هم اطلاع دارد از بلوچ ، كردستان هم اطلاع از كردستان دارد ، آقایان هم از داخل پادگان هاى خودشان اطلاع دارند ، ما هم از مدارس خودمان اطلاع داریم ، هر كدام ما از آن محلى كه بودیم و به وجدان احساس و لمس كردیم اطلاع داریم ، باقى اش را شنیده ایم اما دیدن غیر از شنیدن است ، لمس كردن غیر از این است كه ما ادراك كنیم كه كجا چه مى شود . شما در بین خودتان لمس كردید كه چه گرفتارى ها داشتید كه بزرگترین گرفتارى اینكه اجانب

ص: 132

بیایند در آنجا ، مستشارهاى اجانب بیایند در آنجا ما حكومت بكنند . براى یك ارتش كه باید مستقل باشد ، باید زیر بار هیچ كس نباشد این خیلى گران است كه اجنبى بیاید ، چند نفر اجنبى از خارج بیایند و مسلط بر آنها بشوند و حاكم و حكمفرما باشند و این بزرگتر چیزى است كه سنگین است بر دوش درجه داران و افسران ما و این كار را آنها كردند . براى ما هم همه جور تحمیلى كرده اند اینها ، مساجد ما ، مدارس ما ، حوزه هاى علمى ما ، تمام اینها تحت نفوذ اینها بود و اینها نمى گذاشتند كه ما به كار خودمان ادامه بدهیم . من در همین مدرسه فیضیه كه حوزه اى آن وقت داشتم مثلا همین قدرها ، یك روز آمدم دیدم یك نفر هست ، گفتم كه چه شده ؟ گفت همه این طلبه ها قبل از آفتاب از ترس پاسبان ها فرار كرده اند توى باغات ، صبح كه مى شد قبل از آفتاب این طلبه هاى اهل علم باید فرار كنند بروند در باغات و شب برگردند توى حجره هایشان ، آخر شب كه برگردند توى حجره هایشان ، شما نمى دانید كه به ما چه گذشت در این زمان ها ما نمى توانیم من در مدرسه دارالشفا حجره داشتم رفقاى ما یك عده اى بودند و آنجا مجتمع مى شدند و مى نشستند و درد دل مى كردند ، چند روز كه این اجتماع بود یك شخصى آمد (كه خدا از او بگذرد) آمد نشست اینجا و گفت كه خوب است كه اینجا اجتماع نكنید كه چطور و فلان . با ملایمت گفت ، رفقا هم با شوخى با او صحبت كردند و رفت . فردا یك نفر كارآگاه آمد ایستاد دم در ، گفت كه آقایان اینجا نباید باشند اگر باشند چه خواهد شد . كه از فردا ما نتوانستیم ، چند نفر ، جمعیت هفت ، هشت نفر بود اجتماع نبود ما نتوانستیم این پنچ شش نفر ، هفت هشت نفرى كه بودیم در مدرسه دارالشفا در آن حجره بمانیم صبح كه مى شد یواش مى رفتیم در منزل یكى از آقایان آنجا یا مثلا دوره آنجا مجتمع مى شدیم و با هم درد دل مى كردیم . به همه بد گذشت و سخت گذشت ، نه به شما رفقاى بختیارى ، شما حال خودتان را دیده اید ما هم حال خودمان را دیده ایم ، اهل هر محلى هم حال خودشان را دیده است و گمان مى كند كه خیر ، همه مسائل این بوده است كه من دیده ام ، دیگران این جور نبوده اند . همه بد دیده اند ، همه در حبس بوده اند ، همه در زجر بوده اند .

تحول روحى ملت از معجزات خداوند

و خدا خواست كه با قدرت الهى ، این تحول معجزه آسا ، یك تحولى پیدا بشود كه ما با هم برادروار اینجا جمع بشویم و درد دل كنیم ، یك تحولى پیدا بشود كه زن و مرد و بچه و بزرگ در مقابل توپ و تانك بایستند و بگویند دیگر مسلسل اثر ندارد . مسلسل مى كشت آنها را ، لكن قدرت روحى این طور شده بود كه مشت شان را گره مى كردند و مى گفتند اثر ندارد . این تحول روحى كه خداى تبارك و تعالى نصیب ملت ما كرد و این تحول براى شما آقایان هم حاصل شد كه متصل شدید به ملت ، این تحول روحى از جانب خدا بود ، خدا بود كه ما را با هم دوست كرد ، مجتمع كرد و قلب هاى ما را جورى كرد كه دیگر نترسیم از آن هیاهو و نتوانند آنها را به ما دیگر تحمیل كنند . این نعمت بزرگى كه الان براى ما حاصل شده است و به طور معجزه حاصل شده است ، یعنى تمام حساب حسابگرها غلط درآمد ، همه حسابگرها این جور حساب مى كردند كه یك قدرت بزرگ و چند قدرت بزرگتر دنبال او ،

ص: 133

نمى شود كه این به هم بخورد ، این یك مطلبى بود كه همه عالم روى حساب هاى شان این جور بود ، حساب هاى مادیگرى این طور بود ، آنها از اراده خدا بى خبر بودند كه اراده خدا طورى مى كند كه یك ملت ضعیفى كه هیچ دستش نیست قیام مى كند ، فریاد مى كند و اللّه اكبر مى گوید ، كم كم قشرها به او متصل مى شوند ، رودخانه هاى عظیم هى به آن متصل مى شود ، ارتش به آن متصل مى شود عرض بكنم ژاندارمرى به آن متصل مى شود ، شهربانى به آن متصل مى شود . یك اجتماع مركب از این چیزهائى كه با هم همه بد بودند ، همه با هم خوب شدند و ارتش براى ملت ، ملت براى ارتش و همه براى اسلام . این كارى بود كه خدا كرد ، معجزه اى بود كه خداى تبارك و تعالى انجام داد و ما باید این معجزه را حفظش كنیم ، این وحدت كلمه را حفظ كنیم .

شما غصه نخورید كه كار براى شماها نشده است تا حالا ، كار براى ما هم نشده است تا حالا ، كار براى اینها هم نشده است تا حالا ، مى شود انشاءاللّه ، یك قدرى صبر كنید شماها . آن قدرى كه الان شما مطلع هستید پنجاه و چند سال به زیر این چكمه ها صبر كردید ، همه جور فشارى ، من مى دانم به شما ایلات چه فشارى آمد ، من زیاد بى رابطه نیستم با ایلات . این . . . بشود ، نگذارند كارخانه ها راه بیفتد ، نگذارند مدارس راه بیفتد . اینها به تدریج باید بشود و شما دعا كنید كه انشاءاللّه آرامش پیدا بشود و جمهورى اسلام به آن طورى كه ماها مى خواهیم ، به آن طورى كه خداى تبارك و تعالى فرموده است ، آن طور پیاده بشود ، همه اقشار برایشان خوب خواهد شد ، سعادت دنیا و آخرت همه است . من از خداى تبارك و تعالى سعادت و سلامت و عزت همه شما را ، شما افسرها ، شما درجه دارها و سربازهاى اسلام كه همه ما با هم الان سرباز هستیم و سرباز اسلام هستیم ، سعادت همه شما را از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى كنم .

والسلام علیكم و رحمة اللّه وبركاته

ص: 134

تاریخ : 19/2/58

بیانات امام خمینى در جمع دانشجویان مسلمان دانشگده پزشگى آیت اللّه طالقانى وسربازان پادگانهاى شیراز

مجتمع شدن همه اقشار ملت ، از بركات نهضت مقدس اسلامى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

. . . حجره هاى مدرسه فیضیه را شكستند ، غارت كردند ، آن روز روزى بود كه اجتماع در این مدرسه بین جنود طاغوتى و شیطانى و جنود الهى در حال مبارزه بود . طاغوت رفت و امروز ما گروه هاى مختلف كه هیچ گاه با هم جمع نمى شدیم و امكان اجتماع به ما نمى دادند ، در این مكان مقدس مجتمع شدیم . سربازان محترم شیراز از پادگان هاى خود به اینجا آمده اند ، با دانشجویان ، با سایر اقشار ، با روحانیون ، با بانوان و زن هاى محترم همه با هم مجتمع ، این فرصتى است كه نهضت به ما داد ، این منتى است كه اسلام بر ما نهاده كه همه قشرها با هم در یك مكان مجتمع . در زمان طاغوت قشرها با هم مختلف بودند اگر مجتمع مى شدیم اجتماع به مبارزه بود ، در خیابان ها با مبارزه مجتمع مى شدند ، براى خونریزى مى آمدند . نهضت مقدس اسلامى به بركت اسلام سربازان محترم را در كنار ما نشاند ، فرهنگیان را با آنها مجتمع كرد ، بانوان را با آنها در یك مكان مجتمع كرد ، این منتى است كه ما از خداى تبارك و تعالى باید بكشیم ، بركات این نهضت زیاد بود ، بزرگترین بركات شكستن سد بزرگ شاهنشاهى و راندن دزدها و چپاولگران از مملكت و قطع ایادى شرك و نفاق و قطع ایادى چپاولگران و نفت خواران ، اینها بركاتى بود كه به ما تاكنون رسیده است . آزادى ، بزرگترین موهبت الهى كه الان ملت ما از آن برخوردار است . آزادانه شما اینجا آمده اید و دیروز نمى توانستید ، تذكر دادید كه ما در محبس بودیم . پادگان ها محبس بود ، ایران محبس بود ، ایران محبس سى و پنج میلیون جمعیت بود . ما در مدرسه ها محبوس بودیم ، شما در پادگان ها ، بازارى ها در بازار ، ادارى ها در اداره ، همه محبوس بودید . امروز خداى تبارك و تعالى به ما منت گذاشت و آزادى را نصیب ما كرد كه همه آزادانه در اینجا مجتمع هستیم و مسائل خودمان را طرح كنیم ، ما از این به بعد احتیاج به این اجتماعات داریم .

ادامه نهضت تا استقرار كامل جمهورى اسلامى

نهضت ما به آخر نرسیده است ما در بین راه هستیم ، ما در بین راه هستیم ، ما تاكنون موانع را به مقدار بزرگى از راه برداشتیم و انشاء اللّه این ریشه هاى گندیده را هم از بن در مى آوریم . این نوكرهاى چپ و راست ، این انگل ها ، این چپاولگران و معاونین چپاولگران بدانند این حركات مذبوحانه را

ص: 135

نمى توانند ادامه دهند . با ترور شخص ، میدان براى آنها باز نخواهد شد ، ملت ما همه مبارزند ، ملت ما همه سربازند ، زن و مرد ملت ما سربازند . این انگل هاى جامعه ، اینها كه مى خواهند نفت ما را باز به جیب آمریكا بریزند ، اینها كه یاچپگرا یا راستگرا هستند ، اینها باید بدانند كه گذشت آن زمان ، دیگر نمى تواننداعاده بدهندآن رژیم یارژیم نظیرآن رژیم را . به جاى خود بنشینید ، مثل خفاش از سوراخ ها بیرون نیایید ، ترور شما براى شما فایده ندارد . جوانان ما همه براى شهادت حاضرند ، مرد و زن ما براى شهادت حاضرند . برادران من ! راه راتابین راه آمده ایم و باید به آخر برسانیم باید این نهضت را حفظ كنید ، شما باید این آتش روشن راروشن تر كنید ، اگر خداى نخواسته لطمه اى به این نهضت وارد بشود تا آخر اسارت است و نخواهد شد . و این نهضت به ثمر خواهد رسید . و حكومت اسلامى و جمهورى اسلامى كه حافظ همه سعادت هاست و حافظ استقلال مملكت ما و حافظ آزادى ملت ماست برقرار خواهد شد . خداوندتمام شمارا ، همه مردان و زنان را ، سربازان و دانشجویان را سلامت و سعادت و عزت عنایت فرماید . خداوند این نهضت را افروخته تر كند . خداوند دست جنایتكاران را قطع كند .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 136

تاریخ : 20/2/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از بانوان قم

شما بانوان در امر جهاد همدوش سربازان و بانوان صدر اسلامید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

درود بر اهالى قم ، درود بر خانم ها و بانوان ارزنده قم . شما خانم ها ، هم جهاد كردید در راه نهضت و پیروزى ما و هم جهاد مالى كردید . شما در عرض سربازان اسلام و همدوش با بانوان صدر اسلام هستید . همانطور كه بانوان صدر اسلام به اسلام كمك مى كردند و در نهضت ها و در جنگ هاى اسلام كمك كار بودند ، شما خانم ها ، خانم هاى همه ایران و خصوص خانم هاى قم در این نهضت سهیم هستید و در مبارزات ما علیه استبداد و استعمار همدوش با مردها كمك كردید . خداوند شما را حفظ كند و در پناه خودش . و شما خانم ها ارزش دارید ، در پیشگاه خدا انشاء اللّه تهذیب كنید بچه هاى خودتان را ، تربیت كنید ، تربیت هاى اسلامى .

انتظار اسلام از بانوان

اسلام از شما این معنا را مى خواهد كه بچه هاى خودتان را در دامن هاى خودتان مهذب كنید و دامن خودتان را منور كنید به نور این بچه هاى اسلامى كه اینها فرزندان اسلامند و بعد از این مقدرات اسلام و مملكت خودتان به دست آنهاست . من از شما تشكر مى كنم از اینكه در نهضت ما كوتاهى نكردید و همدوش مردها قیام كردید و از اینكه كمك به مستمندان نمودید . خداوند به شما سعادت و سلامت در دو دنیا عنایت كند .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 137

تاریخ : 20/2/58

بیانات امام خمینى در جمع معلمن منطقه تجریش و اهالى سراب

كسب پیروزى هاى عظیم به مدد پیروى از تعالیم اسلام

بسم اللّه الرحمن الرحیم

این انقلاب بزرگ ملت ما ، این نهضت عظیم تاریخى اسلامى ایران تا به اینجا رسیده است ، تا سرنگونى رژیم فاسد ، تا قطع ایادى اجانب ، تا به دست آوردن آزادى ، تا نائل شدن به استقلال آمده ایم . اینها كه بین ملت ما پخش مى كنند كه نهضت اسلامى چه كرد ، تا اینجا كه نیمه راه است باید بدانند كه كارى كرد كه در تاریخ سابقه نداشت . این نهضت به آخر نرسیده است ، در این نیمه راه ، یك كار عظیمى كرد كه تمام حساب هاى حسابگران را باطل كرد . حسابگران ما دیگرا در حسابشان نمى آمد كه یك ملتى با دست خالى بر قدرت هاى شیطانى با همه جهازهاى مدرن ، با همه سلاح هاى روز كه هیچ در دست ملت نبود و همه در دست مقابل ملت ، پیروزى حاصل بشود . محال مى نمود و محال مى دانستند كه این قدرت شیطانى و سد عظیم ابلیسى شكسته شود ، حالا كه دیدند با قدرت الهى كه بر خلاف همه موازین مادیت است و خط بطلان بر مكتب هاى مادى كشید ، حالا كه دیدند ملتى كه هیچ نداشت بر قدرت هائى كه همه چیز داشت غلبه كرده است و این بطلان مادیت هست ، به دست و پا افتاده اند مى گویند چه شد ، چه بیشتر از این باید بشود . امروز شما همه اینجا هستید ، با كمال آزادى هر چه مى خواهید مى گوئید ، این چه نعمتى است كه به شما ارزانى شده است ، این را كى داد غیر از اسلام . آنها كه مى گویند اسلام چه كرد ، مى دانند كه اسلام چه كرده است ، مى خواهند جلو نرود . آنها نه اینكه نمى دانند كه چه شده است ، مى دانند كه تمام حیله هاى آنها نقش بر آب شده است ، مى دانند كه قدرت هاى بزرگ در هم شكست ، مى دانند كه این سد عظیم شیطانى تا ابد شكسته شد لكن مى خواهند كه جلوتر نرود این نهضت و لهذا مى گویند چه شد . چه مى خواهید بشود ، ما فرض مى كنیم كه دیگر چیزى نخواهد شد ، ما چه مى خواهیم بشود ، ما دست شیاطین را كوتاه كردیم ، ملت ما دست چپاولگران را از ملت خودش و از كشور خودش قطع كرد . چه بالاتر از این ؟ زنجیر اسارت را گسیخت ، آمریكائى را بیرون ریخت ، سایر اقشار را هم ، چه مى خواهید بشود ، چه شد یعنى چه ؟

فتنه انگیزى شیاطین به منظور پیشگیرى از تحقق اسلام

ما مى خواهیم به خواست خدا پیش برویم ، ما مى خواهیم این نهضت را به جلو برانیم تا براى

ص: 138

این مملكت رفاه ، زندگى سعادتمند دنیائى و آخرتى تحقق پیدا بكند . این شیاطین نمى خواهند این مسائل تحقق پیدا بكند ، این شیاطین از اسلام ترسیده اند ، قدرت اسلام را فهمیده اند ، فهمیده اند قدرت ایمان مردم را فهمیده اند ، قدرت اتحاد كلمه را فهمیده اند ، حالا در صدد بر آمده اند كه جمهورى اسلامى را در نظر مردم سبك كنند ، مى گویند چه شد . چه مى خواهید بشود و شما نمى گذارید كه ما قدم هاى بعد را برداریم شما بین مردم ، بین كشاورزان مى روید و افساد مى كنید كه كشاورزى تحقق پیدا نكند . دولت ما مى خواهد كشاورزى را به راه بیندازد ، ملت ما هم ، لكن شما نمى گذارید شما خائنین نمى گذارید دولت ما مى خواهد كارخانجات را راه بیندازد تا رفاه حاصل بشود ، تا چرخ مملكت به راه بیفتد ، شما شیاطین نمى گذارید . ما مى خواهیم این وحدت كلمه تا آخر محفوظ بماند ، ما مى خواهیم این نهضت به ثمر برسد آنطور كه دلخواه اسلام است ، آنطور كه خداى متعال مى خواهد ، شما شیاطین كه فتنه انگیزى مى كنید و در هر روز یك بهانه اى به دست مى آورید و مردم را به هم مى ریزید و وادار به راهپیمائى مى كنید ، شما هستید كه نمى گذارید آنچه كه باید تحقق پیدا بكند . چه شد یعنى چه ؟ بگذارید ، ببینید چه خواهد شد .

اینها از اسلام مى ترسند ، اینها قدرت اسلام را لمس كرده اند

برادران من ! برادران تبریزى ! برادران فارس ! برادران اصفهانى ! برادران دیگر كه از جاهاى مختلف در این مكان تشریف آورده اید! ضمن تشكر از همه شما باید عرض كنم بیدار باشید! توجه داشته باشید! نقشه هاى موذیانه اینها را نقش بر آب كنید ، نگذارید این فتنه گرها در بین مردم بیفتند و صفوف ما را متفرق كنند ، صف واحد باشید (صفا كانهم بنیان مرصوص ) این سد عظیمى كه آن سد عظیم را شكست حفظ كنید ، این قطره هائى كه به صورت سیل بنیان كن در آمد ، این واحدهائى كه همچون سیل عظیمى تمام موانع را از سر راه برداشت حفظ كنید ، با این سیل عظیم به پیش بروید و همه بنیان هاى ظلم و ستم را منهدم كنید ، این دست هاى خائن را قطع كنید ، در كارخانه هاى خودتان راه ندهید این خائنین را ، اینها به حال شما و به حال ملت دلسوزى ندارند ، اینها از اسلام مى ترسند ، اینها قدرت اسلام را لمس كردند ، فهمیدند كه اسلام چیست ، فهمیدند در مقابل اسلام ، ابرقدرت ها نمى توانند بایستند ، نمى خواهند این نهضت به آخر برسد ولى باید شیاطین بدانند ، تفرقه اندازها بدانند كه غلط فكر كرده اند . باید این ابلیس ها و این شیاطین بدانند كه همچو قدرتى براى آنها نیست ، آن قدرتى كه آن سد بزرگ را شكست این قطره هاى ضعیف را خواهد شكست . ما آزادى مطلق خواهیم داد و مى دهیم و داده ایم لكن نه براى توطئه ، نه براى فساد و خرابكارى . توطئه باید در هم شكسته شود ، خرابكاران باید دفع شوند ، باقیمانده رژیم منحوس ، ریشه هاى كثیف آن ، طرفداران كثیف تر از آن باید قطع شوند ، ما آنها را دفن مى كنیم .

ص: 139

مسؤولیت عظیم معلمین ، تعلیم احكام اسلام و تهذیب اخلاق نونهالان

من از تمام اقشار ملت و شما فرزندان اسلام كه در این محوطه جمع شدید تشكر مى كنم و براى همه شما دعا مى كنم و باید تذكر دهم كه مقام معلم مقام والائى است ، مقامى است كه بالاتر از مقام معلم نیست ، مقامى است كه خداى تبارك و تعالى از آن تعظیم فرموده است لكن مسؤولیت جوانان مسؤولیت كمى نیست ، تمام ملت باید معلم باشند ، معلم فرزندان خود . اسلام تمام افرادش معلم باید باشند و تمام افرادش متعلم . بانوان هم باید معلم باشند براى فرزندان خود ، در دامن خود مثل استادان ، مثل معلمان تربیت كنند . پدران باید معلم باشند از براى فرزندان خود . خانواده شما باید مدرسه باشد . تعلیم احكام اسلام ، تهذیب اخلاق نونهالان . شما باید نونهالان مهذب تحویل معلمان بدهید و معلمان باید آنها را بیشتر تهذیب كنند . معلمان خیلى مقام بزرگ دارند و خیلى مسؤولیت بزرگ . اگر معلمان ما كوتاهى كنند در تعلیم ، مسؤول هستند . معلمین هستند كه مى توانند مملكت را حفظ كنند ، استقلال مملكت را . جوان هاى ما ، آنهائى كه مقدرات مملكت به دست آنها خواهد آمد ، زیر دست معلمین باید تربیت بشوند ، اگر تربیت صالح شدند ، مملكت صالح به دست ما مى افتد و اگر خداى نخواسته تربیت هاى غیر الهى شد ، مملكت از دست مى رود ، معلم ! بیدار شو . من از خداى تبارك و تعالى توفیق و سعادت و سلامت همه شما و همه قشرهاى ملت و همه مسلمین را در همه بلاد خواستارم .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 140

تاریخ : 21/2/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از عشایر نورآباد ممسنى و دانشجویان و معلماندانشسراى عالى یزد

نقش قیام و استقامت در راه خدا در پیشبرد مقاصد بزرگ اسلام

اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

انبیا در تبلیغاتشان ابتدائا یك بودند ، موسى علیه السلام یك نفر بود ، رسول اكرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) اول كه مامور شد خودش تنها مامور شد (قم فانذر) نهضت كن و مردم را دعوت كن . دعوت ابتدا از خود حضرت شروع شد و آن روز كه اعلام نبوت فرمود ، یك زن و یك بچه به اوایمان آورد لكن استقامت كه لازمه رهبرى انبیاء گرام است به طور كامل در رسول اكرم بود (فاستقم كما امرت ) نهضت كن و استقامت كن . این دو خاصیت در پیشبرد مقاصد بزرگ پیغمبر اسلام دخالت داشت : قیام و استقامت . این استقامت موجب شد كه با اینكه هیچ در دست نداشت و تمام قواى قدرتمندان بر خلاف او بود به طورى كه در مكه نمى توانست به طور علن دعوت كند لكن مایوس نمى شد از اینكه نمى تواند علنا مردم را دعوت كند ، مایوس نبود ، دعوت زیرزمینى بود یكى یكى ها را به خود جذب كرد تا وقتى كه تشریف بردند به مدینه مامور شدند كه مردم را دعوت كنند به قیام (قل انما اعظكم بواحده ان تقومو اللّه ) در اینجا دعوت به قیام است ، دعوت به قیام جمع است و مهم قیام لله است براى خدا ، رمز پیروزى لشگر اسلام در صدر اسلام با اینكه هیچ ابزار جنگى مى شود بگوئى نداشتند . قیام لله بود . نهضت براى خدا ، ایمان به خدا پیروز كرد پیغمبر اكرم را . مایوس نشدن ، استقامت كردن در راه خدا پیروزى را نصیب پیغمبر كرد .

اصحاب رسول اكرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) در صدر اسلام قدرت ایمان داشتند و با قدرت ایمان به پیش رفتند به طورى كه با جمعیت بسیار كم و با نداشتن ابزار جنگ بر دو امپراطورى بزرگ آن روز دنیا روم ایران غلبه كردند . نهضت كردند و براى خدا نهضت كردند و استقامت كردند .

نهضت الهى شكست ندارد

شما ملت ایران ، شما ملت بزرگ ایران همان معنایى كه در صدر اسلام بود محقق كردید . ابتدائا از مدرسه فیضیه بلند شد صدا و مدرسه فیضیه را خراب كردند ، جوان هاى ما را بعضى شان را شهید كردند لكن استقامت اسباب این شد كه شكست نخوردند ، شكست روحى نخوردند .

این استقامت

ص: 141

موجب شد كه اقشار بعضى به بعض پیوستند ، دعوت هاى اسلامى را به جان خریدند و شنیدند و این قطره ها به هم پیوستند و سیل عظیمى ایجاد كردند . قیام همگانى و براى اسلام ، قیام براى خدا ، قیام براى جمهورى اسلام ، این قیام در تمام اقشار ملت ما ریشه كرد و تمام اقشار را به هم پیوند داد وایمان در همه ظهور پیدا كرد ، یك تحول روحى ، یك تحول فكرى با اراده مصمم از بچه هاى كوچك تا مردهاى بزرگ ، از دخترهاى كوچك تا خانم هاى بزرگ ، همه اقشار با هم قیام كردند و استقامت كردند (ان تقومو اللّه ) قیام براى خدا جمعا و فردا . مادامى كه این قیام براى خداست ، مادامى كه این وحدت باقى است پیروز هستید . مادامى كه این اجتماعات هست ، از اقطاب مملكت در اینجا حاضر مى شوند و با هم صدا بلند مى كنند ، از عشایر گرفته تا شهرستان ها ، از یزد آمده اند ، خداوند تاءیید كند آنها را ، از عشایر آمده اند ، از ممسنى آمده اند خداوند تاءیید كند آنها را ، دانشگاهى و غیر دانشگاهى با هم مجتمع ، مدرسه اى و بازارى با هم مجتمع ، كوهستانى و شهرستانى با هم مجتمع ، همه با هم این نهضت را به پیش مى بریم . با این اراده مصمم كه ملت ما دارد و با آن اراده اى كه سد بزرگ رژیم منحوس را در هم شكست این پشه هاى ضعیف نمى توانند خودنمایى كنند . ملت ما از ترور نمى ترسد . ملت ما شهادت را فوز عظیم مى داند . برادران ! این نهضت را حفظ كنید ، مستقیم باشید (انما اعظكم بواحده ان تقومو اللّه ) یك ، فقط یك موعظه خداى تبارك و تعالى به وسیله رسول اكرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) به شماها كرده است اینكه نهضت كنید و براى خدا نهضت كنید . اگر نهضت براى خدا باشد از شهادت خوف نیست . شكست در نهضتى كه براى خدا باشد نیست . مسلمین صدر اسلام مى گفتند اگر بكشیم بهشت است و اگر كشته شویم بهشت است . شما هم همین طور هستید . خداوند همه شما را و همه ملت ایران را و همه ملت هاى مسلمین را به سعادت و سلامت برساند . خداوند شما را ، مجتمع را براى اسلام حفظ كند . همه با هم به پیش باید برویم .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 142

21/2/58

بیانات امام خمینى در جمع پزشكان و كاركنان بیمارستان دكتر مصدق و هیاءت مدیره جمعیت هلال احمر اراك

پنجاه سال خیانت و جنایت خاندان پهلوى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من اولا از آقایان كه زحمت كشیده اند و تشریف آورده اند براى ملاقات من و تسلیت بر این مصیبت ، تشكر مى كنم و امیدوارم خداوند همه آقایان را و خانم ها را توفیق عنایت كند كه در خدمت به اسلام كه در حقیقت خدمت به بشریت است شما و ما موفق باشیم انشاء اللّه .

شما مى دانید كه در ظرف پنجاه و چند سال در ایران چه گذشت و شاید همه شما ، یعنى مسلما همه شما شاهد نبودید از باب اینكه جوان هستید اغلب ، لكن من از همان زمان از كودتاى رضاخان تا امروز شاهد همه مسائل بوده ام ، رضا خان آمد و ابتدا با چاپلوسى و اظهار دیانت و سینه زدن و روضه بپا كردن و از این تكیه به آن تكیه رفتن در ماه محرم ، مردم را اغفال كرد ، پس از آنكه مستقر شد حكومتش ، شروع كرد به مخالفت با اسلام و روحانیین به طورى كه مجالس روضه ما هیچ امكان نداشت كه منعقد بشود ، اگر بعضى مجالس مى خواست منعقد بشود قبل از اذان صبح منعقد مى شد كه اول اذان تمام بشود . مامورین دور مى گردیدند براى اینكه نگذارند مجالسى باشد ، روحانیون را در هر جا كه بودند یا به حبس كشید و یا بعضى را تلف كرد و كشت و در همان وقت آنهائى كه قیام كردند بر ضد رضاشاه ، روحانیون بودند كه یكدفعه مشهد قیام كرد و قضیه مسجد گوهرشاد پیش آمد و قتل عموم قتل عامى كه در مسجد گوهر شاد واقع شد و یكدفعه از تبریز قیام واقع شد و دنبال آن علماى بزرگ تبریز را گرفتند و تبعید كردند ، ظاهرا به سقز تبعید كردند و بعدش علماى اصفهان قیام كردند كه در این قیام سایر علماى بلاد هم از همه جاها به قم آمدند و مركز را قم قرار دادند لكن باز با حیله و با فشار این را هم ساكت كرد و خفه كرد و دیدید كه در مدت چندین سال كه این مشغول به فعالیت بود و مشغول به سلطنت بود با مردم چه كرد و با ذخائر ما چه كرد كه شاید نتواند تاریخ درست اطلاع در آن پیدا بكند و آنوقت كه بنا شد برود و رفت ، انگلستان اعلام كرد به وسیله رادیو دهلى (كه آنوقت تحت نظر انگلستان بود) كه رضا شاه را ما آوردیم و بعد از اینكه خیانت كرد به ما ، او را بردیم . وقتى كه بردند او را ، جواهرهاى ایران را در چمدان ها گذاشتند و در كشتى گذاشتند آن را ، یعنى جواهرها را خود او جمع كرد ، چمدان ها را پر كرد از جواهر و با كشتى حركتش دادند براى بیرون از ایران و در بین دریا آنطورى كه به ما آنوقت اطلاع دادند ، در بین دریا یك كشتى دیگرى آوردند و متصل به این كشتى

ص: 143

كردند و به او گفتند بیا توى این كشتى ، رفت و گفت پس چمدان ها چه ، گفتند خوب آن هم مى آید .

او را بردند به جزیره موریس و چمدان ها هم به انگلستان رفت .

و بعد از او بر حسب آنطورى كه خود محمدرضا در یكى از كتاب هایش نوشت اینكه متفقین كه آمدند به ایران صلاح دیدند كه من باشم ، اعتراف كرد كه متفقین این را تحمیل كرده اند منتها بعد این را از قرارى كه گفتند از كتاب حذف كرده اند ، نگذاشتند بفهمند . این هم كه خیانتش را دیگر همه شما و جنایت هائى كه كرده خصوصا در این چند سال اخیر ، همه اطلاع دارید جنایاتى كه این كرده است . نمى شود همه مطلع باشند همه جنایات را براى اینكه بعضى از جنایات همچو مخفى بوده است كه كسى اطلاع در آن پیدا نكرده جز خود او و بعضى از اشخاصى كه خواص بودند و كارش را هیچ كس مطلع نشده است غیر از خودش و مثلا كارتر یا امثال آنها ، این هم وقتى كه خواست برود ، این هم جواهرات را جمع كرد و علاوه بر او قرض هاى زیاد در ایران گذاشته است از بانك ها ، هر چه توانستند اینها قرض كردند و رفتند .

این وحدت كلمه باید محفوظ بماند

لكن با خواست خداى تبارك و تعالى و همت والاى ملت ما این دیوار شكسته شد و خائن ها رفتند و بسیاریشان به جزاى خودشان رسیدند و خود او هم مى رسد و اینها رفتند و مملكت را آشفته كردند و رفتند یعنى الان براى مملكت ما تقریبا مى شود گفت هیچى نمانده ، از جهت اقتصاد خراب است ، از جهت فرهنگ خراب است و محتاج به این است كه دوباره ساخته بشود و آن باید به همت همه باشد یعنى یك قشر كه نمى تواند بسازد ، همه اقشار باید رویهمرفته ، همانطور كه این نهضت را اگر یك قشر مى خواست كه به آخر برساند نمى شد و همه اقشار وقتى باهم شدند این سد شكسته شد از اینجا به بعد هم باید همه اقشار با هم باشند تا بتوانند این بار را به آخر برسانند و این نهضت را به آخر ، نباید هر كسى به عهده دیگرى بگذارد ، هر فردى موظف است مكلف است كه به اندازه اى كه مى تواند عمل كند ، در هر جا كه هست به همان اندازه اى كه مى تواند همراهى كند و این وحدت كلمه باید محفوظ بماند كه اگر خداى نخواسته این وحدت كلمه از دست برود و خداى نخواسته به شكست برگردیم ، تا آخر دیگر ایران روى خوش به خودش نخواهد دید . بنابراین همه ما موظف هستیم كه این نهضت را حفظ كنیم و وحدت كلمه را حفظ كنیم و رمز مهم این است كه براى خدا باشد ، چنانچه این نهضت اسلامى بود كه اینطور زود به ثمر رسید و به آخر رسید و این سد بزرگ را شكست و انشاء اللّه كه همه شماها موفق باشید و همه ما موفق باشیم و مصمم باشیم براى اینكه این نهضت را به آخر برسانیم و كشور مال خود شما باشد ، ذخائرتان مال خودتان باشد ، زراعت تان مال خودتان باشد ، همه چیزش را خودتان درست بكنید براى خودتان . حالا كه این بعضى ریشه ها ماندند و بعضى از عمال كه با اسم هاى مختلف هستند در ایران و نمى گذارند این مسائل حل بشود و آرام بگیرد ایران ، موظفیم ما به اینكه اینها ، هر طورى كه بتوانیم جلوشان را بگیریم و لااقل نگذاریم در قشرها نفوذ كنند ، در

ص: 144

دبیرستان ها نگذاریم نفوذ كنند ، مثلا اولادهاى خودتان را سفارش كنید كه اینها اگر آمدند در دبیرستان ها و در دبستان ها و در اینها ، جلوشان رابگیرند نگذارند كه در آنجا نفوذ كنند .

اگر كارخانه هائى را روابط دارید _ جلو _ به آنها بگوئید كارگرها را ، كه نگذارند اینها نفوذ كنند . اینها نمى خواهند ایران آرام باشد اینها مى خواهند مغشوش و منقلب باشد كه در خارج منعكس بشود كه ایران رشد ندارد و نمى تواند خودش را اداره كند و آنوقت خداى نخواسته یك كودتائى به پیش بیاورند و باز برگردد به همان حال سابق . باید این قشرهاى مختلفى كه موجب این ناراحتى ها مى شوند ، گاهى آدم مى كشند ، گاهى در كارخانه ها مى روند و از این كارها مى كنند ، اینها را باید ، بیدار باشید ، توجه داشته باشید كه اینها غرض هاى سوئى دارند و مقصودشان این است كه برگردانند این حیثیت سابق را به حال اول ، ارباب ها بیایند و بخورند و به اینها هم بدهند .

و من از خداى تبارك و تعالى توفیق همه را ، سلامت همه را خواهانم و امیدوارم كه همه موفق باشید به خدمت به اسلام ، به خدمت به كشور خودتان و انشاءاللّه این تتمه هم از بین بروند و باز خودمان انشاءاللّه همه با هم این قافله را به آخر برسانیم به منزل برسانیم . انشاءاللّه موفق باشید .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 145

تاریخ : 23/2/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از اعضاى تیم ملى و هیاءت وزنه بردارى تهران

به على (علیه السلام) در تهذیب نفس و زهد و تقوا و ورزش اقتدا كنید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

عقل سالم در بدن سالم است . ورزش همانطور كه بدن را تربیت مى كند و سالم كند ، عقل را هم سالم مى كند و اگر عقل سالم باشد تهذیب نفس هم بدنبال او باید باشد . شما همانطور كه ورزش مى كنید و اعصاب خودتان را قوى مى كنید و انشاءاللّه براى آتیه مملكت مفید خواهید شد ، لازم است كه همه ابعاد روحى خودتان را تحت تربیت ورزشى قرار بدهید . على علیه السلام كه در هر جا مى رویم اسم او هست ، پیش فقها وقتى مى رویم فقه على ، پیش زاهد وقتى كه مى رویم زهد على ، پیش صوفى ها وقتى كه مى رویم آنها هم مى گویند تصوف على ، پیش ورزشكاران هم كه رویم آنها هم مى گویند كه على و با اسم على شروع مى كنند . این على همه چیز است یعنى در همه ابعاد انسانیت درجه یك است . و لهذا هر طایفه اى خودشان را به او نزدیك مى كنند و خاصیت هر طبقه اى را هم دارد . خاصیت قدرت ورزشكارها به طور وافى دارد . مى گویند كه حضرت این بازوى ایشان تا اینجا (اشاره به بازو) مثل آهن بوده است و قدرت هائى كه در شمشیر زنى به كار برده است ، ضربت هاى على را مى گویند كه یكى بوده ، از این طرف كه مى زده دو تا مى كرده ، از آن طرف هم كه مى زده دو تا مى كرده ، با یك ضربت یكدفعه اگر بر فرق مى زده كه اینطور هم مى زده و نیم مى كرد . . . این على همه چیز ماست و ما همه باید تابع او باشیم . در عبادت ، فوق تمام عبادت كنندگان بود ، در زهد ، فوق همه زاهدها بوده در جنگ ، فوق همه جنگجویان بود ، در قدرت ، فوق همه قدرتمندان بود و این یك اعجوبه اى است كه جمع ما بین چیزهاى متضاد با هم كرده است .

آدم عابد دیگر نمى تواند ورزشكار باشد ، آدم زاهد دیگر نمى تواند جنگجو باشد ، آدم فقیه دیگر نمى تواند از این كارها داشته باشد ، این یك موجودى نمونه است ، عین حالى كه زهدش را همه بالاتر از همه مى دانند ، طعامش را آنطورى كه شنیدید و در همه تاریخ هست كه یك ظرفى ایشان داشته است كه در آن ظرف ، آن چیزى را كه خودش مى خواسته بخورد مى ریخته و سرش را مهر مى كرده كه مبادا فرزندش ، دخترش براى دلسوزى به حال او توى این طعام روغنى ، چیزى بریزد كه قوه داشته باشد ، و سرش را مهر مى كرده كه اینها دست به آن نزنند . در همان شب آخر كه شب آخر حیاتشان بود آنطور كه نقل مى كنند ایشان مهمان حضرت ام كلثوم بوده و براى ایشان افطار آوردند شیر و نمك ، گفته مى شود

ص: 146

كه فرمود چه وقت دیدید كه من دو تا خورشت داشته باشم .

خواست نمك را بردارد ، فرمود نخیر آن شیر را بردار و ببر و افطار كردند با همان نمك و خودشان مى گویند كه این تعجب است كه با این خوردن ، این قدرت هست ، بعد مى فرماید كه درخت هائى كه در بیابان است محكمتر هست . این درخت هائى كه در بیابان هست كم آب مى خورند و اینها ، هم آتششان محكمتر است و هم صلابتشان زیادتر است و اینطور نیست كه انسان با خوردن قدرت پیدا مى كند . در هر صورت این على كه مى گوئید ، كه گویند این على كیست ، این على است كه همه چیز است . و من امیدوارم كه شما ورزشكاران همانطورى كه قدرت بدنى براى خودتان تحصیل مى كنید (و ما شاء اللّه با بازوهاى ستبر اینجا الان نشسته اید و من هم خیلى خوشم مى آید) همانطور به على علیه السلام اقتدا كنید در آن مطالبى كه او داشته و آن زهدى كه او داشته و آن تقوائى كه او داشته است . البته ماها هیچ كدام قدرت نداریم مثل او باشیم ما تا یك اندازه اى كه قدرت داریم ، تبعیت بكنیم از آن آقا و تهذیب نفس بكنیم و امیدوارم كه براى ملت خودتان مفید باشید و موجب سربلندى كشور خودتان باشید . خداوند انشاءاللّه به شما قدرت زیادتر ، قوه ایمان ، قوه تهذیب نفس ، قدرت بر تسلط بر نفس عنایت كند . سلام بر همه شما جوانان برومند .

ص: 147

تاریخ : 23/2/58

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى هیاءت قضات اصفهان

توجه به اسلام و وحدت كلمه عامل ایجاد تحول روحى در جامعه

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من متشكرم از آقایان كه تشریف آورده اند و از نزدیك با ما مواجه شده اند و یكى از بركات این نهضت همین معناست كه ماها از هم دور بودیم و حالا الحمدلله با هم مواجه و نزدیك هستیم و مى توانیم مطالب خودمان را از نزدیك در میان بگذاریم و از آقاى جنتى هم متشكرم كه با همراهى شما تشریف آورده اند و البته ایشان از اشخاص بزرگ اینجا هستند و لیاقت براى همه مسائل را دارند و امیدوارم كه با همراهى ایشان همه آقایان در خدمتى كه محول به آنهاست به طور شایسته عمل كنند . مى دانید كه تا اینجا كه نهضت آمده است در اثر وحدت كلمه همه اقشار و مهمتر ، توجه به اسلام است . یعنى یك تحول روحى در جامعه پیدا شد كه من غیر از اینكه بگویم یك معجزه بود و یك اراده الهى ، نمى توانم اسمى رویش بگذارم . یك مردمى كه از یك پاسبان اگر در بازارهاى بزرگ مثل بازار اصفهان ، یك پاسبان مى آمد مى گفت چهارم آبان باید همه بیرق بزنید ، جشن بگیرید ، نه اینكه مخالفت نمى كردند ، در ذهنشان هم نمى آمد كه مى شود مخالفت كرد ، اصلا تو ذهن اقشار نمى آمد كه با پاسبان مى شود كه مخالفت كرد و در ظرف مدت كوتاهى همین مردم ، یك نسل دیگر نه ، همین هائى كه سابقا پاسبان پیششان آنطور بود ریختند توى خیابان و گفتند كه ما این سلسله را نمى خواهیم ، با شخصى كه شخص اول مملكت خودش را حساب مى كرد مخالفت كردند . این یك تحول بود كه نمى شود روى مسائل عادى حسابش را كرد كه یك تربیت طولانى شد ، یك قشرهاى دیگر آمدند روى كار و این كار را كردند . این یك تحول الهى بود یعنى با اراده خدا این مطلب واقع شد . یك تحول دیگرى هم كه پیدا شد ، این انسانیت كه پیدا شد در بین جوامع كه بیشترش شكوفائى است ، در حال انقلاب بود و حس معاونت كه در مردم پیدا شد كه در این تظاهرات كه واقع مى شد كه شماها خودتان بهتر مى دانید ، از هر جا كه عبور مى كردند ، مردم با اینها كمك مى كردند ، آب مى دادند ، ساندویچ مى دادند ، چه مى كردند . یكى از دوستان من گفت كه من در تهران دیدم در این تظاهرات یك پیرزنى یك كاسه اى دستش گرفته و توى آن پول است به ذهنم آمد كه این مثلا فقیرى است كه پول مى خواهد وقتى تحقیق كردم ، با او صحبت كردم گفت كه امروز روزى است كه تعطیل است و نمى شود مردمى كه از اینجا عبور مى كنند ممكن است كه بخواهند تلفن كنند پول خرد نداشته باشند من این را نگه داشته ام اینجا كه كسانى كه

ص: 148

مى خواهند تلفن كنند (تلفن هم همان جا بود) از این پول بردارند تلفن كنند .

این البته یك چیز كوچكى است اما مطلب خیلى بزرگ است یك همچو تحول روحى در بین مردم پیدا شد و تحول به جائى رسید كه شهادت را بر خودشان یك فوزى مى دانستند . بسیارى از اشخاص ، از جوان ها ، بعضى از جوان ها در نجف من بودم كه آمد جوانى پیش من گفت (خیلى با جدیت ) كه شما دعا بكنید كه من شهید بشوم . حالا هم گاهى وقت ها همین مطلب هست . كاغذى كه دیروز به من رسیده بود باز اینكه شما دعا كنید كه بچه هاى من شهید بشوند . این هم یك تحول روحى كه اینها نظیر همان كسانى كه در صدر اسلام بودند و براى شهادت استقبال مى كردند و پیشقدم مى شدند ، در ملت ما هم این مطلب پیدا شد . اینها یك تحولات روحى بود كه در مردم پیدا شد كه نمى شود اسمى روى آن گذاشت الا اینكه یك دست غیبى در كار بود و همین ها موجب این شد كه در مقابل تانك و توپ ، همه این چیزها با مشت خالى ایستادند و كشته دادند و جلو رفتند . یك پیشبردى كه روى موازین طبیعى ممتنع به نظر مى آمد و لهذا خارجى ها حتى سیاى آمریكا اعلام كردند به اینكه این مطلب روى قواعد درست نبود و روى حساب هاى ما درست از كار در نمى آمد . و صحیح مى گفتند ، روى حساب مادیگرى نمى شد صحیح باشد كه یك ملتى كه هیچ نداشت و دست تهى بود در مقابل این قدرتهاى بزرگ كه پشت سرش قدرت آمریكا و قدرت روسیه و قدرت انگلستان همیشه بود و پشتیبانى مى كردند ، معذلك همین ملتى كه هیچ نداشت جلو رفت و با قدرت ایمان این سد را شكست . این رمز باید محفوظ بماند . اگر چنانچه بخواهید كه نهضت شما به آخر برسد و آنطورى كه خواست خداى تبارك و تعالى است اسلام تحقق پیدا بكند ، این نهضت را باید حفظ كرد با همین شور و شعفى كه هست .

رفراندم جمهورى اسلامى ، بى نظیر در دنیا

همانطورى كه ملاحظه كردید در رفراندم چطور مردم با شور و شعف و با اشتیاق رفتند راى دادند كه یكى از آنها را كه نقل كردند براى من (زیاد از این چیزها نقل كردند اما یكى اش كه نقل كردند این است كه نمى دانم در روزنامه هم بود یا نه ، حالا یادم نیست . ) كه یك مردى داشت گریه مى كرد و مى گفت كه من یك گناهى كردم كه گمان ندارم توبه من قبول بشود ، گمان ندارم خدا مرا بیامرزد و آن اینكه من اشتباهى باید راى مثبت بیندازم راى منفى راانداختم . یا بعضى از اشخاص با چرخ و مریضى كه نقل كردند در محلى ، مریض را با آن حال مریضى گفته مرا ببرید ، رایش را داده و در همان مجلس فوت شده است . یك همچو چیزى كه در دنیا سابقه ندارد ، هیچ سابقه ندارد كه در دنیا هر جا شما بگردید مردم به این شور و شعف بروند براى راى دادن . اینقدر تبلیغات مى كنند ، این روساى جمهور وقتى كه مى خواهند چیز بشوند این قدر خرج مى كنند ، اینقدر تبلیغات مى كنند ، از یك ماه دو ماه قبل پول هاى گزاف خرج مى كنند و تبلیغات زیاد ، راست و دروغ تا اینكه یك عده مردم را جمع كنند و راى بدهند . اینجا این مسائل نبود ، مساله اسلام بود و مردم روى عقاید اسلامى خودشان باآن شور و شعف رفتند و راى دادند . در سى و پنج میلیون جمعیت ، بیست میلیون بیشتر راى موافق دادند . این هم

ص: 149

سابقه در دنیا ندارد كه آنقدرى كه مى شد راى بدهند ، راى داده اند و از آن طرف بچه هاى اینقدرى (اشاره به یك كودك نه ، ده ساله حاضر در مجلس ) كه به حسب قانون كه درست كرده بودند كه راى نباید بدهند ، اینها ناراحت بودند كه پیش من بعضى از آنها آمدند و ناراحتى مى كردند و یك عده اجتماع كردند در آن حیاط از همین بچه ها و اظهار ناراحتى از اینكه چرا به ما اجازه راى ندادند .

اینها یك مسائلى است كه نظیر ندارد در دنیا و این براى همین است كه مساله اسلامى است و نظیر ندارد در دنیا .

هدف از ایجاد احزاب مختلف ، تشتت و اختلاف است

قضیه ، قضیه ملى بودن نیست ، قضیه ، قضیه _ عرض مى كنم كه _ حزبى بودن نیست . از این ملى ها و از این حزب ها بودند كه همه شكست خوردند و تا اینجا كه ما آمدیم با روحیه پاك و ضمیر صاف ، مردم ، با توجه به اسلام ، توجه به دیانت تا اینجا آمدند و پیش بردند . اگر این روحیه از مردم خداى نخواسته گرفته بشود ، ما رو به شكست خواهیم رفت . ما با این رمز پیش آمدیم اگر این رمز از دست ما گرفته بشود و اختلافات حاصل بشود ، كه الان یك قشرهاى مختلفى هى خودشان را خودنمائى مى كنند و این جزء اشتباهاتى است كه مى كنند ، اگر چنانچه مثلا مردم ملى باشند و صحیح باشند ، اشتباه مى كنند كه درست مى كنند یك جبهه هائى ، یك حزب هاى مختلفى . این حزب هاى مختلف هیچ وقت از اینها كار نمى آید جز اینكه یك تشتتى ایجاد بكنند و یك اختلافى ایجاد بكنند و موجب تشتت و اختلاف بشوند كارى از اینها نمى آید و اگر خداى نخواسته نظر سوء دارند ، حساب شده آمده اند براى اینكه ایجاد اختلاف بكنند . باید ما بیدار باشیم و توجه داشته باشیم به اینكه نگذاریم اینها كارشان به ثمر برسد و این امر مهمى است الان ، یعنى ما الان در یك وضعى حساسى هستیم كه از آنوقت كه داشتیم حمله مى كردیم براى شكستن این سد ، حالا بدتر است ، حساستر است . آنوقت همه یك وجهه داشتند و داشتند و مى رفتند ، آنوقتى كه انسان به یك نقطه اى رسید به اینكه عقیده اش این شد كه پیروز شدند ، هى ، هم سستى پیدا مى شود و هم توجه به احتیاجات .

فقر پنجاه ساله را نمى وان با چند روز از میان برد

الان مى بینید كه همین اشخاصى كه پنجاه سال یا بیشتر بوده است كه اینها همه فقیر بودند در اطراف ایران ، ایل هاى مختلف ، عشایر مختلف در خود تهران ، در شهرها ، همه جا ، خوب ، فقر زیاد بوده است در بین مردم . فقر یك چیزى نبوده است كه به واسطه انقلاب آمده باشد سابقا این فقر بوده است بین مردم ، فقر یك چیزى نیست كه از انقلاب آمده باشد سابقا این فقر بوده ، البته یك مقدارش از این انقلاب هست ، اما اینهائى كه اظهار مى كنند كه ما هیچ نداریم ، خوب ، هیچ نداشتند قبلا . الان یك دسته اى توى اینها افتاده اند كه خوب چه شد ، این هم جمهورى اسلامى ، جمهورى اسلامى چه شد؟ حساب شده هایش را هیچ نمى كنند آنهائى كه تا حالا چه شده است را حساب نمى كنند ، حساب

ص: 150

نمى كنند كه اگر در زمان سابق بود شما امكان نداشت كه بیائید و اینجا بنشینید و با من صحبت بكنید .

آقا (اشاره به آقاى جنتى ) امكان نداشت كه بیایند در اصفهان با شما تماس بگیرند . امكان نداشت كه شما بتوانید یك كلمه حرف بزنید ، یك احقاق حقى بكنید ، فورا شما را مى گرفتند و مى بردند به زندان ها و با آن حبس ها و با آن بساط . خوب ، این حبس ها شكسته شد . چى مى خواهد بشود؟ این حبس ها همه خراب شد و از بین رفت و حالا جز آن اشخاصى كه خائن هستند و به شما خیانت كردند كسى دیگر تو حبس نیست . این (چه شد) یعنى چه ؟ خوب ، همین شده است كه حالا ما آزادانه نشسته ایم با هم صحبت مى كنیم . شما آزادانه در هر جا دلتان مى خواهد صحبت مى كنید و حرف هایتان را مى زنید روزنامه ها هم ولو مزخرفات هم مى نویسند لكن آزادانه دارند مى نویسند و در حبس ها بكلى بسته شد الا براى این خائن هائى كه مردم را تا حالا چاپیده اند . این شده را هیچ حساب نمى كنند ، خوب ، یك كار دیگرى كه شده این نفت ما را مى بردند ، عوضش چه مى دادند؟ عوضش یك قدرى اسلحه به اسم اینكه ما اسلحه مى دهیم _ عوض _ واقعش این بود كه اسلحه براى خود آنها بود براى اینكه ما نمى توانستیم این اسلحه را به كار ببریم . اسلحه براى خود آنها كه بیایند اگر یك وقتى شوروى بخواهد حمله كند به این طرف ، اینها مقابله داشته باشند . نفت ما را مى گرفتند پولش را براى خودشان مى آوردند ، اسلحه مى دادند براى خودشان در ایران . در این بسته شد و الان نفت به اختیار خود دولت است هر كس كه پول بدهد به او نفت مى دهند ، نخواهد به او نفت نمى دهند . این چه شد ، این هم یك چیزى كه شده . آنى كه شده است را باید حساب كرد و (باید بشود) را مهلت داد . فقر از سابق بوده است ، آنوقت صحبتش را نمى كردند حالا كه یك تحول حاصل شده است و بساط به اینجا رسید فریادشان در آمده كه حالا چه شده ، چرا فقر ما تمام نمى شود؟ آخر فقر پنجاه ساله را مى شود با دو روز ، با یك ماه ، با دو ماه از بین برد؟ خوب ، باید مهلت بدهند كارخانه ها راه بیفتد كه مهلت نمى دهند ، مهلت بدهند كه زراعت و كشاورزى راه بیفتد ، این هم توى كشاورزها مى روند و نمى گذارند انجام بگیرد .

هدف مزدوران اجنبى ایجاد آشوب در كارخانه ها

در هر صورت الان یك قشرهائى هستند كه نمى خواهند كه این نهضت به آخر برسد . یك دسته شان كه بیشتر و عمده است همین تتمه رژیم و اینهاست كه با صورت هاى مختلف مى خواهند نگذارند و مى خواهند همان مسائل سابق را برگردانند و نمى توانند انشاء اللّه . اما این را مى خواهند كه این كار را بشود ، این شلوغى ها و اینها را مى خواهند بكنند كه آرامش در مملكت نباشد و كم كم وقتى آرامش نشد راهى باز بشود براى اینكه یك كودتاى مشروعى به قول خودشان درست بشود ، خداى نخواسته به حال اول برگردد و این انشاءاللّه نمى شود . لكن ما باید بیدار باشیم ، باید توجه داشته باشیم اینهائى كه مى آیند توى كارخانه ها تبلیغ مى كنند كه كم كارى و بیكارى و ترك كار ، اینها دلشان براى كارگر نسوخته ، اینها دلشان براى آمریكا سوخته یا براى شوروى ، براى آنها دلشان سوخته ، یعنى براى خودشان كه منافعشان تابع منافع آنهاست اینها اجیرند از غیر به واسطه اینكه مزدور آنها هستند .

اینها

ص: 151

مى آیند نمى گذارند كه كارها انجام بگیرد . اینها را راه ندهند در كارخانه هایشان ، شما بروید سراغشان و بگوئید كه اینها را راه ندهید اینها را توى كارخانه ها . اینها مى خواهند شما را دوباره برگردانند بر همان حال اول . شماها كار بكنید و كارهایتان را درست انجام بدهید و دولت هم مشغول رسیدگى است ، براى كارگرها ، براى همه منزل درست مى كنند ، رفاه درست مى كنند لكن مهلت مى خواهد ، نمى شود یكدفعه همه این كارها بشود این باید مهلت داده بشود كارخانه ها راه بیفتد ، كشاورزى راه بیفتد . اینها خراب كرده اند همه را و رفتند و حالا باید درست بشود .

كم كارى در ادارات عملى است نامشروع

و من امیدوارم كه با همت همه آقایان و هركس در هر قشرى كه هست ، آن قشر و آن اشخاص باید در همان محلى كه هستند كارهایشان را موافق با اسلام بكنند و كار بكنند . همین امروز به من گفتند كه بسیارى از ادارات هست كه كم كار مى كنند و اهمال مى كنند در كارهایشان . خوب ، این اشخاصى كه در ادارات حالا كم كار مى كنند كه شاید یك قدرى هم عادت از سابقشان باشد ، اینها برایشان مشروع نیست كه اجرت بگیرند از اداره ، اجرت وقتى است كه كار در مقابلش باشد و ما به دولت مى گوئیم كه اشخاصى كه كم كار مى كنند به اندازه اى كه كم كار مى كنند اجرت از ایشان كسر بگذارد و ندهند به اینها . كسى كه مى آید آنجا مى نشیند و سیگار مى كشد و در آخر ماه چند هزار تومان مى خواهد ، او نباید بگیرد . اینها باید متوجه باشند كه مملكت حالا مال خودشان است باید كار بكنند ، هر كس در هر محلى هست باید كار بكند تا چرخ هاى مملكت راه بیفتد و تحولى باید پیدا بشود در این ادارات .

لزوم تحول در ادارات خصوصا دادگسترى و اجراى قوانین اسلامى

خصوصا در دادگسترى تحول مى خواهد . این را من سابقا گفته ام لكن خوب باید وقتى مستقر شد و مجلس پیدا شد ، این تحولات باید پیدا بشود كه اینطور طول و عرض محاكمات به اینقدر طولانى شدن هم موجب این مى شود كه وقت مردم صرف بشود . آدم ده سال توى این سالن هاى دادگسترى هى راه برود و هى برود و برگردد و آخرش معلوم نشود كه حقش مى رسد یا نه . كارهائى را كه یك قاضى اسلامى در یك روز و دو روز تمام مى كرد وقتى به دادگسترى ما مى رسد یك سال طول مى كشد تا این وكیل بگذارد در آن محاكمه در مجرا واقع بشود . از اول مى آید به صلاحیت دادگاه اعتراض مى كند . چند وقت باید طول بكشد كه شما بیائید صلاحیت آن دادگاه را اثبات بكنید كه خیر این دادگاه صالح است ، بعد چند وقت بیاید صحبت بكند . یك وقتى امضا كرده بود یك شاهدى ، یكى از علما ، كه العاصم فلان . . . مدتى طول داده بود كه این اقرار به ذنب است و این فاسق است كه دارد العاصم ، وكلا اینطورى هستند كه نمى گذارند كه پیش برود . حالا ابتدائى ، بعدش استیناف ، بعد چه ، چند دفعه بر مى گردد از اول چه مى شود . اینها جز تضییع اوقات مردم چیز دیگرى نیست . محاكمات باید یك درجه باشد . یك قاضى صحیح باشد كار مردم را تمام كند بروند مردم سراغ كارشان .همان كارى كه

ص: 152

پیشتر قاضى هاى ما مى كردند و مى نشاندند اینها را و حرف هایشان را گوش مى كردند شاهدشان را مى گرفتند و چه مى كردند ، دو روز ، سه روز ، یك روز و گاهى یك ساعت ، دو ساعت تمام مى شد مساله . مردم وقتشان شریف است نباید صرف یك محاكمه بشود كه آن ، یك نفر وكیل داد گسترى بود كه من مى شناختم او را ، دیده بودم ، شیخ رضا اسمش بود ، معروف بود آنوقت ، نقل مى كنند كه گفته بود این محاكمه اى را كه الان ما شروع كردیم تا من هستم این محاكمه هست . وقتى من مردم ، پسرم این كار را انجام مى دهد كه نمى گذاریم به آخر برسد . وضع دادگسترى اینطورى است كه مى تواند یك وكیلى نگذارد به این زودى ها مساله ختم بشود . اینها باید تحول پبدا بكند ، باید طورى بشود كه اگر ما نتوانیم صد در صد اسلامى اش بكنیم لااقل نزدیكش بكنیم به اسلام و انشاءاللّه امیدواریم بتوانیم . اما حالا فرض مى كنیم نتوانیم ، لااقل نزدیك بشود به او ، همچو نباشد كه او در یك قطبى و هر چه در غرب عمل شد ما باید تبع آنها باشیم و همه اداراتمان غربى باشد . این از اغلاطى است كه ، یعنى به خاطر ضعف مسلمین بوده است كه هر چه را از آنجا دیدند خیال كرده اند این خوب است كه به آن عمل كردند ، دیگر خودشان نظر نكردند كه ببینند كه خود این آیا صحیح است یا غیر صحیح است . وقتى دیدند آنها طیاره را درست كردند خیال كردند كه دیگر جهات اخلاقى شان هم صحیح است و حال اینكه مساله اینطور نیست ، در هر صورت تحولات لازم است هم در اشخاص براى پاك بودن ، براى مهذب بودن ، براى خدمتگزار و ملى بودن تحول مى خواهد كه با ارشادات اقشار مختلف ، بزرگترها ، باید اینها عملى بشود و هم در كیفیت خود این ادارات و فرم ادارات ، باید اینها عوض بشوند و انشاءاللّه امیدوارم كه این امور تحقق پیدا بكند و یك مملكت اسلامى بزرگ بشود و بالاتر از آن كه انشاء اللّه سرایت بكند به سایر ممالك اسلامى و بشود یك مملكت اسلامى بزرگ ، در مقابل همه ابرقدرت ها ، اگر ممالك اسلامى با جمعیتى كه یك میلیارد تقریبا هست ، مخازن بزرگى كه دارند ، اینها اگر چنانچه به یك نحو اتحادى با هم پیدا بكنند بزرگترین قدرت هستند . خداوند انشاءاللّه به همه شما سعادت و سلامت عنایت كند .

لزوم اسلامى عمل نمودن دادگاه هاى انقلاب

اینكه من عرض مى كنم ، از اول هم گفته ام كه دادگاه ها نباید روى آن مسائل سابق عمل بكنند . دادگاه ها باید به تمام معنا اسلامى و توجه به اینكه خداى نخواسته یك بیگناهى یك وقتى گرفتار نباشد یا یك كم گناهى زیاد ازاندازه به او تحمیل نشود . این از مسائل مهم است . قضیه مصادره اموال هم كه این مساله اى است كه به نظر من مگر در یك استثناهائى كه معلوم است كه همه اموالش از سرقت و دزدى بوده و از خیانت و چپاول و امثال ذلك بود ، والا اگر كسى فرض كنید ساواكى بوده یا كسى فرض كنید وكیل مجلس بوده متحمل است كه خودش مال داشته است این را نباید مصادره كرد زیرا اینها زن و بچه دارند ، اینها زندگى دارند . همین چند روز اخیر نامه اى آمده است از عیال علامه وحید كرمانشاهى (كه او را كشته اند) كه اموال ما را مصادره كرده اند و ما چیزى نداریم . و من گفته ام كه

ص: 153

تماس بگیرند كه آخر نمى شود همچو چیزى . حالا ما فرض مى كنیم كه فلان آدم ، آدم خائنى بوده و مستحق قتل هم بوده (همه اینها را ما فرض مى كنیم ) اما خوب خانواده اش و عیالش و بچه هاى كوچكش چه تقصیرى دارند . بله ، این آقایان مى گویند كه ما راجع به این مصادرات اینطور نیست كه مصادره همه اموال بكنیم به آن معنى ، بلكه به اندازه كفافشان اموال مى گذاریم . لكن این زن كه كاغذ نوشته بود خیلى الحاح كرده بود كه براى ما چیزى نگذاشتند و ما نمى توانیم زندگى كنیم . كه باید به او توجه بكنید . در هر صورت این یكى از مسائل است كه اموال مردم را بیخودى نمى شود مصادره كرد . به مجرد اینكه وكیل مجلس بوده حالا خودش قتل و اموالش مصادره ! وكالت مجلس اسباب قتل نمى شود . اینها البته خلافكارى كرده اند ، این حقوقى كه گرفته اند باید پس بدهند اما این حقوق معنایش این نیست كه باید همه اموالش را مصادره كنند . حقوقى كه گرفته اند خلاف قاعده بود كه از دولت گرفته اند باید پس بدهند و یك تادیبى هم باید بشوند .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 154

تاریخ : 23/2/58

بیانات امام خمینى در جمع پاسداران انقلاب اسلامى قم

شهادت ، عروج اززندگى حیوانى به عالم بالا

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اگر یك راهى راه حق شد انسان نباید از شهادت بترسد . وقتى كه ما براى اسلام و براى احیاى سنت پیغمبر و اقامه عدل بپا خاستیم نباید از این بترسیم كه از ما شهید شهادت پیدا مى كند ، اولادمان شهید مى شود ، خودمان شهید مى شویم . این یك سیره اى بوده است در اسلام از اول بوده ، از اول اسلام براى خدا _ و اسلام براى خدا _ پیغمبر اسلام و ائمه ما فداكارى كردند ، شهادت نصیبشان شد ، اولاد دادند ، حضرت على بن الحسین به پدر بزرگوارشان عرض مى كنند كه ما بحق نیستیم ؟! مى فرماید چرا ، ما بحقیم . مى فرماید پس از مردن نمى ترسیم (لانبالى بالموت ) كسى باید از مردن بترسد كه خیال كند كه بعد از مردن خبرى نیست ، همه اش همین است ، این زندگانى حیوانى . این كه عقیده اش این است كه همین است و دیگر چیز دیگرى نیست ، خوب باید این چند روزى كه هستش ، حفظش كند و بترسد از اینكه از این دنیا برود اما مسلمین ، كسانى كه اعتقاد به قرآن دارند ، اعتقاد به اسلام دارند و براى عالم دیگرى موجودیت بالاترى قائل هستند و این زندگى اینجا را زندگى حیوانى مى دانند ، زندگى انسانى در یك عالم دیگرى است ، بالاتر از اینجاست ، این دیگر ترسى ندارد ، خوفى ندارد ، انسان از این محل به یك محل دیگرى منتقل مى شود كه بهتر از اینجاست . بنابراین ، این معنایى كه در صدر اسلام هم بوده است كه اصحاب پیغمبر _ براى شهادت _ استقبال شهادت مى كردند ، براى شهادت به هم پیشى مى گرفتند ، اصحاب حضرت سیدالشهدا براى شهادت استقبال مى كردند و پیشى مى گرفتند ، این روى همین ایمان راسخ بوده است كه شهادت این مطلبى نیست كه انسان بكلى از بین برود تا اینكه دیگر غیر از این خبرى نباشد . شهادت از این عالم منتقل شدن به یك عالم بالاترى ، نورانى تر ، همه چیزش از اینجا بهتر .

تاكید بر جدیت در پاسدارى از نهضت

بنابراین _ ما _ الان تكلیف همه ما این است كه همه مان پاسدار اسلام هستیم ، همه سرباز اسلام هستیم و همه باید در این زمانى كه قشرهاى مختلفى در بین مردم افتادند و مفسده و مى خواهند نهضت ما را متوقف كنند یا به عقب برگردانند ، همه ما تكلیف داریم كه

جدیت كنیم كه این نهضت جلو

ص: 155

برود و انشاءاللّه اسلام به آنطورى كه باید ، پیاده بشود و همه نواقص به واسطه اسلام از بین برود .

من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت شما جوان ها را مى خواهم و تشكر مى كنم از این قوه اراده ، از این قدرت بازو ، از این زحماتى كه شما در راه اسلام مى كشید . خداوند همه شما را حفظ كند و به سعادت دو دنیا برساند انشاءاللّه .

ص: 156

تاریخ : 23/2/58

بیانات امام خمینى در مورد نقش حساس مادران در تربیت فرزند و اصلاح و افساد جامعه

خانم ها شرف مادرى و مسوولیت تربیت فرزند دارند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

شما خانم ها شرف مادرى دارید كه در این شرف از مردها جلو هستید و مسوولیت تربیت بچه در دامن خودتان دارید . اول مدرسه اى كه بچه دارد ، دامن مادر است . مادر خوب بچه خوب تربیت مى كند و خداى نخواسته اگر مادر منحرف باشد ، بچه از همان دامن منحرف بیرون مى آید و چون بچه ها آن علاقه اى كه به مادر دارند به هیچ كس ندارند و در دامن مادر كه هستند تمام چیزهائى كه دارند ، آرزوهایى كه دارند خلاصه مى شود در مادر و همه چیز را در مادر مى بینند . حرف مادر ، خلق مادر ، عمل مادر ، در بچه ها اثر دارد . لامحاله یك بچه در دامن مادر كه اول كلاس است ، این دامن اگر یك دامن طاهر پاكیزه مهذب باشد ، بچه از همین اول كه دارد رشد مى كند ، با آن اخلاق صحیح و با آن تهذیب نفس و با آن عمل خوب رشد مى كند . بچه وقتى در دامن مادرش هست مى بیند مادر اخلاق خوش دارد ، اعمال صحیح دارد ، گفتار خوش دارد ، آن بچه ها از همان جا اعمالش و گفتارش به تقلید از مادر كه از همه تقلیدها بالاتر است و به تزریق مادر كه از همه تزریق ها موثرتر است ، تربیت مى شود .

شما این مسوولیت بزرگ را دارید كه باید بچه هاى خودتان را كه نوزاد هستند و نفوسشان زود چیز را قبول مى كند ، تربیت را زود قبول مى كند ، خوب و بد را زود قبول مى كند ، شما در اول كه این بچه ها در دامن شما بزرگ مى شوند ، مسوول افعال و اعمال آنها هم شما هستید همانطورى كه اگر یك بچه خوب تربیت كنید ، ممكن است كه سعادت یك ملت را همان یك بچه تامین كند . اگر یك بچه بد هم خداى نخواسته در دامن شما بزرگ بشود ، ممكن است كه یك فساد در جامعه پیدا بشود . گمان نكنید كه یك بچه است ، یك بچه گاهى وقت ها در جامعه وقتى كه وارد شد ، در راس جامعه واقع مى شود و محتمل است كه جامعه را به فساد بكشد ، نه اینكه فسادش فقط این است كه ذخائر ما را برده است ، نه این است فقط كه مملكت ایران را دو دستى تقدیم دیگران كرده است و هر چه ما داشتیم به دیگران داده است بالاتر از این اینكه قشرهایى از این مملكت را همچو فاسد كرده است و همچو دزد بار آورده كه حالا وقتى ما مى خواهیم یك نفر آدم سالم پیدا بكنیم ، دنبالش باید بگردیم یعنى چراغ برداریم و بگردیم در دنبال اینكه یك آدمى پیدا بكنیم كه سالم باشد ، بك آدمى پیدا بكنیم دزد نباشد ، یك آدمى پیدا بكنیم امین باشد و خیانت به مملكت نكند ، كم هستند حالا ، چرا؟

براى اینكه پنجاه و چند

ص: 157

سال اینها در راس این مملكت بودند و خرابكارى كردند و خودشان چون خراب بودند ، آنهایى كه نزدیك به اینها بودند خراب شدند ، دسته بعد كه نزدیك به این خرابى ها بودند آنها هم خراب شدند ، همین طور از بالا خرابى شروع شد تا قشرهاى پائینى همه جا را فاسد كردند اینها كه الان قحط الرجال است ، در مملكتمان نمى توانیم یك افراد صحیح مهذب را پیدا كنیم الا چند ، كم هستند اینها و این براى این است كه اینها پنجاه و چند سال آنقدر كه به ذخائر انسانى ما صدمه زدند ، به ذخائر ملى و مملكتى ما آنقدر صدمه نزدند بلكه همه را هم دزدیدند لكن مهم اینها بود . اگر یك انسان ، یك شاه ، یك رئیس مملكت ، مهذب و صحیح باشد ، آنهائى كه اطرافش هستند همه صحیح خواهند شد ، آنها هم سرایت مى كند صحت عملشان به پایین ترها . یك وقت مى بینید كه اگر بیست سال یك حاكم عادل در بین مردم باشد ، یك مملكت عادل پیدا مى شود .

اینكه ما فریاد مى زنیم كه جمهورى اسلامى ، براى این است كه اسلام فرد مهذب درست مى كند . قرآن كتاب آدم سازى است . پیغمبرها آمدند آدم ها را درست كنند ، كارى دیگر جز این ندارند . در طول زندگى شان ، پیغمبرهاى بزرگ و ائمه اطهار(علیه السلام) دنبال این بودند كه تربیت كنند مردم راه خداى تبارك و تعالى انبیا را فرستاده براى تهذیب مردم ، براى اصلاح مردم ، اگر چنانچه اصلاح بشود یك فردى كه در راس جامعه است ، یك ملایى كه در یك جامعه اى است اگر این ملا یك ملاى صحیح باشد جامعه هم صحیح مى شود از باب اینكه همه توجه به او دارند . اگر یك حكومت صحیح در یك جایى باشد ، مردم چون توجه به او دارند آنها هم صحیح مى شوند ، این هم از دامن شما خانم ها باید شروع بشود ، از دامن شما باید این مطلب شروع بشود كه بچه ها را تربیت كنید ، یك تربیت صحیح اسلامى به اینكه خودتان بچه در دامنتان هست ، همراه تان است ، همه چشم و گوشش به حول و قول شما هست ، از شما دروغ نشنود بعد دروغگو درآید از كار . اگر این دید مادر دروغ مى گوید ، بعد هم دید پدر دروغ مى گوید این دروغگو مى شود . اگر دید مادر آدم صحیحى است ، پدر آدم صحیحى است این صحیح بار مى آید . این صحیح كه بار آمد و شما تحویل مدرسه مى دهید اگر معلم ، یك معلم صحیحى باشد ، از مدرسه این افراد صحیح بیرون مى آید ، یك جامعه صحیح مى شود . شما بعدها معلم مى شوید انشاءاللّه ، حالا بعدها هر كدام مادر نیستید مادر مى شوید انشاءاللّه ، معلم مى شوید ، در مادرى تان باید بچه ها را تهذیب كنید ، در معلمى تان هم باید تهذیب كنید تحویل جامعه بدهید یك افراد صحیح ، یك جامعه را صحیح كنید و اگر خداى نخواسته عكس این معنا باشد ، زجر آنها هم به عهده شما مى آید . همانطورى كه هر كار خوبى كه اینها بكنند چون شما مبداء این كار خوب بودید براى شما هم خوبى دارد ، اجر و ثواب دارد ، اگر خداى نخواسته یك قشر فاسدى شما تحویل جامعه بدهید ، آنها بروند فسادكارى بكنند ، این دودش توى چشم شما هم مى رود .

من از خداى تبارك و تعالى توفیق همه شما خانم ها را و همه آقایان را مى خواهم و سلامت و سعادت همه تان را از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى كنم .

والسلام علیكم و رحمة اللّه وبركاته

ص: 158

تاریخ : 24/2/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از دانشجویان اصفهان

این دوره اى كه الان ما در آن هستیم دوره انتقال است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

با اینكه وقت من دیگر تقریبا گذشته است و قبلا هم یك صحبت هائى كردم لكن بعضى تنبهات لازم است عرض كنم . این دوره اى كه الان ما در آن هستیم دوره انتقال است یعنى انتقال آن قدرت شیطانى به یك قدرت دیگرى و دولت ، دولت انتقالى است ، دولت استقرارى نیست . ما الان مجلس موسسان لازم داریم تا اینكه قانون اساسى را تصویب كند و بعد از آن هم مجلس شورا لازم داریم كه آن هم رسیدگى به امور كشور بكند و یك حكومت مستقر و مستدام پیدا بشود . در دوره هاى انتقالى نباید اینطور نظر كرد كه همه كارها در این دوره انتقالى بشود ، هیچ وقت یك همچو چیزى ممكن نیست . دوره هاى انتقالى همین است كه این سه تا مطلبى كه از اول هم ما ماموریت دادیم به آقاى مهندس بازرگان ، این بود كه شما متكفل شوید و رفراندم را درست بكنید و بعد هم مجلس موسسان و بعد هم مجلس شورا ، وقتى كارشان تمام شد ، ایشان هم كنار مى رود . كارهاى اساسى كه باید بشود منحصر به اینكه شما ذكر كردید نیست ، زیاد آشفتگى ما داریم ، یعنى باید یك تحول كلى در همه قشرها بشود . الان این حكومتى كه ، یعنى طرز حكومت ، نه خود حكومت ، طرز وزارتخانه ها ، طرز ادارات ، بار تتمه اى ازهمان زمان طاغوت است ، اینها تحول لازم دارد ، لكن تحول مال آنوقتى است كه حكومت مستقرى ماداشته باشیم . الان یك حكومت ، یك حكومتى است كه مى خواهد این قدرت را منتقل كند به یك حكومتى مستقر و این مشغول به كار بشود ، یعنى یك حكومت پیدا بشود كه خود مردم آن حكومت را ایجاد كنند . ما تا حالا نداشتیم یك همچو حكومتى كه مال ملت باشد ، اسمش بود ، اصلا بعد از زمان مشروطه تا حالا نشده ، این اسمش بود كه ملت نمى دانم خودشان انتخابات بكنند ، خودشان وكیل بدهند ، لكن شما مى دانید كه هیچ وقت شماها راى نداشتید ، در این طول تاریخ ، اینها همه را خود آنها مى كردند و كاش خودشان مى كردند ، شاه گفت در یك از نطق هایش ، همین شاه دوم در یكى از نطق هایش گفت كه لیست مى دادند از سفارتخانه ها و مجبور بودیم كه این لیست را عمل بكنیم ، وكلا را آنها لیست مى دادند كه ما وكلا را تعیین بكنیم ما هم تعیین كردیم .

منتها او مى خواست بگوید كه حالا دیگر آنطور

ص: 159

نیست و حال آنكه این وقت بدتر بود .

مردم ایمان داشتند به اینكه حكومت اسلامى خوب است و این ایمان آنها را پاى صندوق هاى راى برد

الان وضع تا اینجا پیش آمده است كه شما خودتان بدون اینكه كسى به شما فشارى بیاورد در رفراندم راى دادید ، خودتان راى دادید ، یعنى مردم كوچك و بزرگ ، اینكه وقت انتخابش بود ، زن و مرد ، مریض ها از مریضخانه ها همه اینها با شور و اشتیاق رفتند راى دادند ، هیچ كس به آنها فشارى نیاورد و یك سرنیزه اى در كار نبود و قدرت ایمان بود . ایمان داشتند به اینكه حكومت اسلامى خوب است ، این ایمان مردم را پاى صندوق ها برد و اشخاص هم كه نمى توانستند بروند ، زیر بغلشان را گرفتند یا در چرخ نشاندند و بردند راى دادند و بعد هم شما براى مجلس موسسان كه مقدرات مملكتتان دست خودتان باشد (اگر نباشد كه انتخاب قانون را به رفراندم نكردیم ) و مجلس موسسان بنا شد باشد ، باز دست خودتان است ، خودتان مى روید وكلاتان را تعیین مى كنید ، هیچ كس به شما فشار نمى آورد كه فلان وكیل را تعیین بكنید . فرضا اگر چنانچه ما هم یك كلمه اى بگوئیم قضیه این است كه ما میل داریم ، این براى شما خوب است ، بیشتر از این نیست ، ما مى گوئیم این خوب است براى شما مثل اینكه در رفراندم ما گفتیم راى به رفراندم خوب است من خودم این راى را دارم الزام در كار نبود . هر كس مجاز بود و آزاد بود كه خودش برود راى خودش را بریزد هر چه مى خواهد باشد ، حالا هم بعد از این خود شما هم باید وكیل تعیین كنید و بعد هم وكلاى مجلس شورا را خودتان تعیین مى كنید ، همه چیزها دست خودتان است خودتان باید بگردید وكیل خوب تعیین بكنید كه مقدرات مملكتتان دست مجلستان باشد .

ضرورت جلوگیرى قاطعانه از اخلالگران جهت حفظ نهضت اسلامى

این مسائلى كه حالا شما طرح مى كنید و اشتباه این مسائل زیاد است ، خیلى مسائل هست ، اینها مال دوره اى است كه استقرار پیدا مى كند حكومت . الان همه ما باید دنبال این مطلب باشیم كه اینهائى كه افتاده اند دوره ، یك وقت مى روند توى كارخانه ها اخلال مى كنند ، یك وقت مى روند پیش كشاورزها اخلال مى كنند ، یك وقت مى آیند توى مدرسه ها اخلال مى كنند ، باید همه چشم هایمان را باز بكنیم و نگذاریم اینها اخلال بكنند . همه چیز این مملكت را آشفته كردند .

اگر اخلال اینها به نفع خودشان به ثمر برسد ما دیگر آن دوره استقرار را نخواهیم دید ، ما بر مى گردیم سراغ اول . الان وظیفه همه ما و شما دانشجوهاى محترم و سایر طبقات اینست كه خودتان و هر كس كه دستتان به او مى رسد و هر كس حرفتان به او مى رسد وادار كنید كه این نهضت را اینطورى كه تا حالا آمده نگهش دارند ، یعنى همین ، به همین گرمى كه هست ، به همین شور و شعفى كه رفتند پاى صندوقها و راى دادند براى جمهورى اسلامى ، این محفوظ بماند كه بعد راءیتان به مجلس موسسان و

ص: 160

به مجلس شورا هم بدهید و استقرار پیدا بكند حكومت .

این اخلال ها حالا باید جلویش گرفته بشود ، الان وقت اینست كه ما جلو اخلال ها را بگیریم . بعد از اینكه مستقر شد حكومت ، آنوقت این نیازهائى كه همه دارند (ماهم داریم ، همه دارند) این نیازها بعد باید البته همه درست بشود . ما هم مى دانیم الان نابسامانى زیاد است یعنى اینها رفتند و همه چیز این مملكت را آشفته كردند ، همه چیزش را . الان ما یك اقتصاد سالم نداریم . اینها هر چیزى كه این مملكت داشته است دزدیده اند ، قرض كرده اند و رفته اند ، همه بانك ها الان از اینها طلب دارند ، میلیون ها قرض كرده اند و فرار كرده اند هر چه هم داشتیم اینها برداشته اند رفته اند ، كشاورزى مان هم كه مى بینید چه جورش كردند كه ما كشاورزى نداریم . الان كارخانه ها هم الان اینها ریخته اند توى كارخانه ها نمى گذارند كار بشود ، از قرارى كه شنیدم خود كارمندانى كه در آنجاها هستند و كارگرهائى كه آنجا هستند كم كار مى كنند یا كار نمى كنند ، این چیزها براى این است كه اینها نمى گذارند . ما الان باید همه مان دست به هم بدهیم و نگذاریم این نهضتى كه نهضت الهى بود ، براى خدا بود ، براى اسلام بود نگذاریم این خاموش بشود ، این را نگه داریم تا اینكه این مسائل حل بشود ، آنوقت مى آئیم سراغ این مسائل دومى كه در درجه دوم است این مسائل .

من خوف این را دارم كه این آشفتگى هاى فكرى ، اسباب غفلت از این نقطه اصلى كه ما داریم بشود

مبادا یك وقتى ما غفلت كنیم از این مسائل اساسى كه اساس حكومتمان است و همه توجه مان را دنبال این بكنیم كه فلان كس خانه ندارد ، فلان كس درست با او رفتار نشده ، مدرسه مثلا خوب تحصیل نمى شود ، معلمان چطور هستند . اینها الان وقتش نیست . آنوقت همانطورى كه همه فشار مى آوردند كه تانك ها را عقب بزنید و یك كسى مى آمد و مى گفت كه آقا من منزل ندارم ، شما مى گفتید الان وقت این حرف نیست ، حالا كار دیگرى داریم ، كار بزرگ داریم . الان اینجورى است . الان یك وقتى است كه به نظر من حساسترین اوقات مملكت ما حالاست ، نه آن وقتى كه همه فشار مى دادیم مى گفتیم و مى خواستیم سد را خراب كنیم . این سد كه خراب شد ، پشت سر ، مردم توجه كردند كه ، این گفت خانه ندارم و آن گفت مریضم و آن گفت مدرسه ام درست نیست ، آن گفت معلم چطور است ، آن گفت توى ارتش چه جورى است ، آن گفت توى اداره چه جورى است ، یك آشفتگى فكرى پیدا شد . من خوف این را دارم كه این آشفتگى هاى فكرى اسباب غفلت از این نقطه اصلى كه ما داریم بشود و خداى نخواسته شیاطینى كه با مطالعه ها دنبال این مسائل هستند ، آنها بیایند و یك وقت آشفتگى ها را دامن بزنند و یك وقتى ما متوجه بشویم به اینكه شكست خورده ایم و مى دانید كه خداى نخواسته اگر حالا شكستى پیدا بشود ، دیگر این ملت سرش را نمى تواند بلند بكند .

اگر ما این پیروزى را به آخر رساندیم ، دست اینها را تا آخر كوتاه كردیم و امیدوارم برسیم و مى رسیم انشاءاللّه ، مى رسیم انشاء اللّه ولى همه باید همت داشته باشند یعنى شما دانشجوهاى عزیز و آن كارگرهاى توى كارخانه ها ، آنها هم

ص: 161

عزیز و آن كسانى كه در كشاورزى مشغول كشاورزى هستند و آنها هم عزیز و همه ملت ، بازارى ، دانشگاهى ، دانشجو ، معلم ، همه باید وجهه نظرمان را به آن مقصدى كه داریم بكنیم ، دنبال او ، این مسائل را پیش بیاوریم ، غفلت نكنیم از آن مسائل اصلى و برویم سراغ مسائل فرعى ، این اصل از دست ما خواهد رفت .

نیاز به وقت و امكانات كافى براى ترمیم خرابكارى هاى گسترده رژیم طاغوت

آن كه من مى فهمم اینست و آن كه من مى خواهم از شما اینست كه همه دست به هم بدهیم و این بار را به منزل برسانیم ، حكومت مستقر وقتى پیدا شد ، حكومت مستقر این كار را باید بكند . این امور یك امورى است كه قانون باید برایش باشد . این قوانینى كه تا حالا بوده طاغوتى است ، اینها همه شان خرابكارى بوده . براى هر فردى قانون مى خواهد و این محتاج به این است كه مجلس شورا پیدا بشود و مجلس شوراى خودتان ، نه مجلس شوراى آریا مهرى یا فرض كنید كه آمریكائى ، مجلس شوراى خودتان ، خودتان وكیل براى خودتان تعیین بكنید ، اشخاص مطمئن ، اشخاص ملى ، اشخاصى كه خدمتگزارند براى شما ، تعیین بكنید و ما هم هر مقدار كه مى توانیم مطالب را به آنها بگوئیم وانشاءاللّه استقرار و دوره استقرار پیش بیاید ، دوره استقرار كه پیش بیاید آنوقت كشاورزى طرح ها دارد ، البته طرحش باید داده شود ، مدارس باید ، فرهنگ اصلا باید منقلب بشود و یك جور تحولى پیدا بكنند ، دادگسترى باید تحول پیدا بكند . همه اینها محتاج به تحول است منتها هركداممان این نقطه اى را كه در آن هستیم توجه به آن داریم ، هر كس هم از هر جا مى آید همان مسائل منطقه خودشان را مى گویند و درست هم مى گویند ، آنها هم درست مى گویند و الان وقتى اینجا نشستیم از اطراف مى آیند اینجا ، بختیارى ها مى آیند و مى گویند هیچ جا بدتر از محل ما نیست ، هیچ نداریم ، راست مى گویند . از طرف بلوچستان مى آیند و همین مطلب را مى گویند ، از خراسان مى آیند همین مطلب را مى گویند ، شما هم مى آئید مطلب را بگوئید و من صحیح مى دانم همه را .

اما وجه اینست كه هر كدام منطقه خودتان را مى بینید و گرفتارى خودتان را . همه ملت گرفتارند ، این خانه خراب ها ملت را اصلا خراب كردند ، اینطور نیست كه یك جا صحیح است و یك جا غیر صحیح همه باطل است لكن مهلت مى خواهد . بعضى وقت ها مى آیند و مى گویند كه فلان جا فقر و فلاكت است و چه هست ، من مى پرسم كه این فقر حالا پیدا شده یا از اول بوده ، مى گویند نه ، از اول بوده ، مى گویم پس حالا چه مى گوئید كه یكدفعه حمله مى كنید ، خوب این فقرى بوده كه سابق هم داشتید ، آنوقت صدا در نمى آوردید ، حالا مى گوئید ، (الان بده ) الان بده كه نمى شود ، خوب ، باید درست بشود ، كشاورزى درست بشود ، كارخانه ها راه بیفتد ، اقتصاد ملت درست بشود ، پول نفت دستشان بیاید (حالا پول نفت هم دستشان نیامده خوب حالا نفتش را داده اند و پولشان را مى گیرند) باید اقتصاد درست بشود و وضع مملكت یك وضع مستقرى بشود ، یك وضع قانونى بشود همه این مسائل انشاءاللّه حل مى شود .

ص: 162

تاریخ : 24/2/58

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى جامعه كلیمیان ایران

انسان سازى و تربیت ، برنامه همه ادیان الهى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ما در پاریس كه بودیم این تبلیغاتى كه مى شد و تبلیغات همه جانبه ، كه منجمله تبلیغاتى مى شد كه (اگر چنانچه ایران ، مسلمین پیروز بشوند ، یهودى ها و نصرانى ها را قتل عام مى كنند ، بناى مسلمین بر این است كه تمام یهودى ها را قتل عام بكنند) من در آنجا در صحبت هائى كه كردم ، آن حقیقتى كه اسلام روى آن حقیقت مشى مى كند ، كرارا گفتم و نماینده جامعه یهود هم آمد آنجا و من با او هم صحبت كردم و گفتم كه طریقه اسلام چیست . همه ادیان كه از جانب خداى تبارك و تعالى نازل شده است و همه پیغمبران گرامى كه مامور ابلاغ بودند ، براى آسایش بشر آمده اند و براى انسان سازى آمده اند . خداوند تعالى با وحى به انبیاء بزرگ مى خواسته اند كه مردم را ، همه بشر را هدایت كنند و آدم بسازند ، آدم با همه ابعادى كه دارد . سایر قدرت ها ، سایر مملكت ها ، اینها كارى به معنویات مردم ندارند . تمام مسلك هائى كه در دنیا هست (غیر مسلك هاى توحیدى ) كار ندارند به اینكه انسان در باطن ذاتش چه باشد ، نفسیتش چه باشد و یواشكى هر كارى مى خواهد بكند ، آنها فقط متوجه به این هستند كه حفظ دنیایشان را بكنند و حفظ اینكه انتظامات باقى باشد ، فقط دنبال این هستند كه نظم برقرار باشد و اگر نظم برقرار باشد ، دیگر بشر هر كارى مى خواهد بكند ، زیر پرده هر خلافى مى خواهد بكند به حكومت ها مربوط نیست . هیچ قانونى در قوانین غیر توحیدى نیست كه بشر را در توى صندوقخانه اش هم از یك چیزهائى جلوگیرى بكنند ، كارى به این ندارند كه در باطن ذات خودش و در منزل خودش در خفا چه واقع مى شود ، نخیر كارى به این ندارند ، فقط در خیابان نیایند و عربده نكشند و نظم را به هم نزنند . این چیزى است كه مسلك هاى غیر توحیدى همه آنطور هستند ، به خلاف مسلك هاى توحیدى ، ادیانى كه از آسمان نازل شده است به انبیاء بزرگ . ادیان به همه ابعاد بشر كار دارند ، انسان خودش از قبل از اینكه بچه متولد بشود ، ازدواج چه جور باید باشد ، باز آن بچه نیامده است ، ازدواج چه جور باید باشد ، شرایط ازدواج چیست ، چه زنى را باید انتخاب كرد ، زن چه مردى را باید انتخاب بكند براى اینكه خوب ، این ازدواج ، كشتى است براى پیدا شدن یك بشر . قبل از اینكه اصلا ازدواجى باشد پیش بینى اینكه این بچه وقتى كه به دنیا مى آید به طورى باشد كه سلامت باشد و سلامت نفس داشته باشد و لهذا توجه به این نیز قبل از ازداوج شده است ، شرایط ازدواج ، با چه

ص: 163

شرایطى ، بعد در حال حمل ، قبل از حمل در حالى كه مى خواهد این لقاح واقع بشود با چه شرایطى باید باشد و چه احكامى باید داشته باشد ، وقتى كه حمل است بچه ، مادر چه چیزهائى خوب است بخورد ، از چه چیزهائى خوب است پرهیز كند ، چه جور باشد زندگى او ، در وقت حمل چه چیزها باید باشد ، بعد از اینكه به دنیا آمد بچه ، آن كسى كه مى خواهد شیربدهد بچه را چه جور باشد ، اگر بخواهند یك شیردهى و دایه اى براى او بگیرند چه جور زنى باشد ، چه جور شیر بدهد به بچه ، چه اوقاتى باشد ، با چه شرایطى باشد ، در دامن مادر ، مادر چه جور با این معاشرت داشته باشد ، و بعد از اینكه از دامن مادر بیرون آمد پدر چه جور باید باشد ، عائله چه جور باشند براى تربیت این بچه ، معلم چه جور باشد ، در جامعه كه مى آید در جامعه چه جور وضعى داشته باشد تمام اینها براى این است كه این انسان كه در خارج مى خواهد تحقق پیدا مى كند ، یك انسان مهذب باشد ، صحیح العمل باشد و داراى محاسن اخلاقى ، اعتقادات صحیح باشد ، اعمال صحیح انجام بدهد ، با مردم سلوكش چه باشد ، در جامعه سلوك چه باید باشد ، با همسایه باید چطور باشد ، با اهل شهر باید چطور باشد ، با اهل دین خودش باید چطور باشد ، با ادیان دیگر باید چطور باشد . اینها براى این است كه آن ادیانى كه از طرف خداى تبارك و تعالى مى آید از باب اینكه خداوند تمام ابعاد انسان را آفریده است و توجه به آن دارد ، انسان را با همه ابعادش مى خواهد تربیت بكند ، این دیگر در این جهت ما بین ادیان فرقى نیست كه همه ادیان آمده اند براى تربیت بشر . در اسلام همین معنا كه گفته شد ، در احكامش ، در قرآن و در حدیث ، همه این مسائل كه من تذكر بعضیش را دادم مطرح است و اسلام آنقدر به رفاه مردم ، آسایش مردم و اینطور چیزها توجه دارد و هیچ در این جهت فرقى مابین قشرى با قشر دیگر نمى گذارد و نگذاشته است .

حساب جامعه یهود از صهیونیست ها جداست

اقلیت هاى مذهبى كه از صدر اسلام ، بعد از فتح اسلام بین مسلمین بودند ، اینها غیر از آن مشركین كه توطئه گر بودند یا بعضى از اقشارى كه توطئه مى كردند و مى خواستند بشر را به هم بزنند و وضعش را ، اینهائى كه از اقلیت هاى مذهبى بودند ، تمام در اسلام احترام داشتند . در قضیه اى كه ، در یكى از قضایا كه لشكرى از معاویه شاید بود آمد و یك خلخالى از پاى یك زن یهودیه ربود (به حسب نقل ) و حضرت امیر فرمودند كه من شنیدم كه آمدند و یك خلخالى از ذمیه اى ربوده اند و اگر انسان بمیرد قریب به این معنا) این اشكالى برایش نیست . اینطور عنایت داشتند به حفظ مصالح همه اقشار . ما حساب جامعه یهود را از حساب صهیونیزم و صهیونیست ها جدا مى دانیم ، آنها جزء اهل مذهب اصلا نیستند . تعالیم حضرت موسى سلام اللّه علیه كه تعلیمات الهى بوده است و در قرآن بیشتر از همه انبیا ذكر حضرت موسى شده است و تاریخ حضرت موسى در قرآن گفته شده است ، یك تعلیمات ارزنده اى است و ترتیبى كه حضرت موسى رفتار كرده است با فرعون ، یك شبان بوده است با یك عالم قدرت و اراده و این بر ضد قدرت بزرگ فرعون قیام كرد و فرعون را از بین برد .

قدرت الهى و توجه به مصالح مستضعفین در قبال مستكبرین كه اولش فرعون بوده ، قیام بر ضد

ص: 164

مستكبرین طریقه حضرت موسى سلام اللّه علیه بوده و درست این معنى بر خلاف آن چیزى است كه این طایفه و صهیونست ها برنامه دارند . اینها اتصال به مستكبرین پیدا كردند ، جاسوس آنها هستند ، نوكر آنها هستند و بر ضد مستضعفین عمل مى كنند ، عكس تعلیمات حضرت موسى كه از همین مردم عادى مثل سایر انبیا ، از همین مردم عادى بازار و كوچه و اینها ، اشخاص را برداشت و بر ضد فرعون و قدرت فرعونى قیام كرد . از مستضعفین حمله شد به مستكبرین كه آنها را از استكبارشان پائین بكشد ، به خلاف طریقه این صهیونیست ها كه اینها با مستكبرین مربوط هستند بر ضد مستضعقین عمل مى كنند . این مقدار از یهودى هائى كه بازى خوردند و از اقشار عالم جمع شدند آنجا شاید آنها الان پشیمان باشند از اینكه آنان كه یهودى هستند و نمى خواهند غیر تعالیم عالیه موسى را داشته باشند پشیمان باشند از اینكه رفته اند آنجا ، براى اینكه كسى كه برود و ببیند اینها چه برنامه دارند و چه جور آدمكشى بیخود مى كنند و چه جور اتصال به آمریكا و دیگر اقشار دارند ، این نمى تواند تحمل كند كه یك طایفه اى به اسم اینكه ما از جامعه یهود هستیم بر ضد تعالیم حضرت موسى عمل بكنند . ما مى دانیم كه حساب جامعه یهود غیر حساب جامعه آنهاست و ما با آنها مخالف هستیم و مخالفتمان براى این است كه آنها با همه ادیان مخالف هستند ، آنها یهودى نیستند ، آنها یك مردم سیاسى هستند كه به اسم یهودى یك كارهائى را مى كنند و یهودى ها هم از آنها متنفر هستند و همه انسان ها از آنها باید متنفر باشند .

برخورد اسلام با سایر جوامع غیر اسلامى

و اما جامعه یهود و سایر جوامعى كه در ایران هستند و اهل این ملت هستند ، اسلام با آنها همان رفتار را مى كند كه با سایر اقشار ملت مى كند ، اسلام بر آنها ابدا اجحاف جایز نمى داند ، ابدا اینطور نیست كه آنها را بخواهد در مضیقه بگذارد ، بر خلاف اصل تربیت اسلام است ، برخلاف وحى است ، برخلاف آن چیزى است كه خداى تبارك و تعالى مى خواهد همه بشر به رفاه باشند ، به سعادت باشند . اسلام تابع احكام الهى است و همانطورى كه خداى تبارك و تعالى براى اقشار ملت ما احترام قائل است ، اسلام هم احترام قائل است و مطمئن باشید ، این را من در پاریس قبل از اینكه این چیز پیدا بشود و این نهضت غلبه بكند ، در پاریس هم تنبه دادم به آن كسى كه از طرف جامعه یهود آمده بود پیش من به اسم اینكه نماینده بود از آنها ، كه اسلام بنایش بر این نیست كه یك قشرى را در مضیقه بگذارد ، اسلام براى همه است و مى خواهد همه در سعادت باشند ، مى خواهد كه همه در رفاه باشند و این مسائل كه طرح مى شود كه یهودى ها را مسلمین چه مى كنند ، شما دیدید غلبه پیدا كردند و به یهودى كارى نداشتند ، زرتشتى ها كارى نداشتند ، به سایر اقشار هم كارى نداشتند . این شما به عین دیدید كه این مطلبى كه آنوقتى كه ما غلبه كردیم ، هیچ كس تعرضى به یهودى كرد؟ تعرض به نصرانى كرد؟ تعرضى به زرتشتى كرد؟ تعرضى در كار نبود و بعد هم كه حكومت اسلامى انشاء اللّه به آن طورى كه خداى تبارك و تعالى مى خواهند برقرار بشود و پیاده بشود ، خواهید دید كه اسلام از همه مسلك هاى

ص: 165

دیگر راجع به مراعات همه اقشار ملت بهتر است و از همه بهتر عمل خواهد كرد .

من از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه همه مردم و همه بشر در رفاه باشند ، همه به سعادت برسند ، همه به هدایت برسند ، خداوند همه را هدایت كند به راه راست ، خداوند به همه سعادت عنایت كند و شما مطمئن باشید كه در جمهورى اسلامى ظلم نیست . مانه ظلم مى كنیم نه مظلوم مى شویم . این چیزى است كه اسلام به ما نشان داده (ظلم نكنید ، مظلوم هم نشوید) تا مى توانیم مظلوم نمى شویم و هیچ وقت هم ظلم نخواهیم كرد . انشاءاللّه خداوند شماها را موفق نگه دارد و همه تان با هم در این نهضت شركت كنید ، داشته باشید با شركتتان آن را تا انشاءاللّه این نهضت به ثمر برسد و این نهضتى است كه نهضت انسانى است كه همه انسان ها باید با این نهضت موافقت داشته باشند و امیدوارم كه همه سعادتمند باشند .

والسلام علیكم و رحمة اللّه وبركاته

ص: 166

تاریخ : 24/2/58

بیانات امام خمینى در جمع معلولین

میزان انسانیت و سعادت ، ایمان و صبر است

اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

(ان الانسان لفى خسر الا الذین آمنوا و عملو الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر) همه انسان ها در خسرانند مگر آن طایفه اى كه مومن باشند و عمل صالح داشته باشند و مردم را ، ملت را به صبر و به حق دعوت كنند . در این استثناء نیست كه اگر كسى چشمش معیوب باشد یا اگر كسى دستش معیوب باشد ، همه در خسرند (الا الذین آمنوا) اصلا در اسلام جسم مطرح نیست ، بدن مطرح نیست ، روح مطرح است ، ایمان مطرح است . شما بچه ها كه مثل فرزندان من هستید ، از اینكه پاى شما معیوب است هیچ غصه نخورید . آنچه میزان انسانیت است همین آیه اى كه شما خواندید ، آنچه میزان سعادت است این است كه انسان مومن باشد و صبر داشته باشد و دیگران را به صبر وادار كند و حق بگوید و دیگران را به حق وادار مى كنید شما سعادتمندید . آنهائى كه همه چیز دنیا دارند ، هم سلامت بدن دارند ، هم مادیاتشان تامین است لكن ایمان ندارند ، اینها غرق در خسارات هستند ، معنوى و بلكه خسارات مادى هستند .

سعادت مربوط به روح و قلب انسان است

سعادت به داشتن دست نیست و به داشتن پا نیست ، سعادت به داشتن مال نیست ، سعادت یك امرى است كه مربوط به روح است ، مربوط به قلب انسان است . شما بچه هاى عزیز من كه روحتان سالم است ، قلبتان پاك است و انشاءاللّه بر مبناى ایمان و تواصى به صبر و حق رشد مى كنید ، شما سعادتمندید و من از خداى تبارك و تعالى سعادت همگى شما را مى خواهم و این چیزى را كه خواستید انشاءاللّه امیدوارم كه یك قدرى اوضاع آرامش پیدا بكند ، به همه امور انشاءاللّه رسیدگى بشود و دولتها رسیدگى بكنند . خداوند همه شما را حفظ بكند . من شماها را مثل فرزند خودم مى دانم همه شماها نور چشم من هستید . خدا به شما سلامت عنایت بكند و شفا عنایت بكند .

ص: 167

بسم اللّه الرحمن الرحیم

تاریخ : 24/2/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از مسلمانان پاكستانى و هندى

تكلیف بر گسترش نهضت مستضعف در مقابل مستكبر

ما امیدواریم ، ما امید آن داریم كه همه اقشار ملت هاى مستضعف به هم بپیوندند . ما از خداى تبارك و تعالى مى خواهیم در تمام اقشار عالم بیدار شوند . مسلمین از تفرقه ، از اختلاف دست بردارند . من امیدوارم كه شما جوانان پاكستانى كه به دیدار من آمدید و هم پیوستگى خود را با نهضت ما اعلام داشتید ، همه موفق و سالم باشید . باید این نهضت در تمام عالم ، نهضت مستضعف در مقابل مستكبر در تمام عالم گسترده شود . ایران مبداء و نقطه اول و الگو براى همه ملت هاى مستضعف ، ملت هاى مستضعف ببینند كه ایران با دست خالى و با قدرت ایمان و با وحدت كلمه و تمسك به اسلام در مقابل قدرت هاى بزرگ ایستاد و قدرت هاى بزرگ را شكست داد . سایر اقشار ملت ها به این رمز اسلامى ، به این رمزایمانى اقتدا كنند . در تمام اقشار عالم مسلمین بپا خیزند بلكه مستضعفین بپا خیزند وعده الهى كه مستضعفین را شامل است و فرماید كه ما منت بر مستضعفین مى گذاریم كه آنها امام بشوند در دنیا و وارث باشند ، امامت حق مستضعفین است ، وراثت از مستضعفین است ، مستكبرین غاصبند ، مستكبرین باید از میدان خارج بشوند . ما مستكبرین ایران را از صحنه بیرون كردیم و به جاى آن مستضعفین نشستند .

وحدت كلمه و اتكال به خدا رمز نیل به پیروزى نهائى

قشرهاى كمى كه هست و مشغول توطئه هستند ، انشاء اللّه به همین زودى منقطع خواهند شد . آنها گمان باطل كردند كه مى توانند در مقابل یك ملت بپاخاسته توطئه كنند ، توطئه آنها مدفون خواهد شد لكن به شرط اینكه مستضعفین وحدت كلمه را از دست ندهند اقشار با هم باشند . همانطورى كه تا اینجا همه باهم بودند و نهضت را با وحدت كلمه و اتكال به خداى عالم به اینجا رساندند و سدهاى بزرگ را شكستند ، از این به بعد هم با هم باشند ، رمز را حفظ كنند ، كلید پیروزى را حفظ كنند . اگر این رمز كه وحدت كلمه اتكال به خداى عظیم ، توجه به اسلام بزرگ باشد ، محفوظ بماند ، اگر این رمز را حفظ كنند ، پیروزى با آنهاست ، پیروزى نهائى .

ص: 168

خداوند ، ولى و خارج كننده مومنین از ظلمات به نور

پیروزى نهائى وقتى است كه اسلام به همه ابعاد و به همه احكامش در ایران پیاده شود و پیروزى بالاتر آنكه در همه اقطار عالم ، اسلام حكومت كند . اسلام مایه سعادت بشر است . اسلام براى انسان سازى آمده است ، براى این آمده است كه انسان ها را ، آدم ها را از ظلمات بیرون كند و به نور برساند . خداوند ولى مومنین است و آنها را از ظلمات خارج مى كند و به دریاى نور وارد مى كند آنهائى كه كافر هستند ، طاغوت پیشواى آنهاست ، آنها را از نور بیرون مى برد و به ظلمت فرو مى برد . شما مومنین ، شما جوانان مومن ایرانى ، پاكستانى سایر اقشار كه ایمان دارید ، خداوند وعده فرموده است كه شما را از همه ظلمت ها ، از همه گرفتارى ها خارج كند و به نور برساند آن هم نور الهى (اللّه نور السموات و الارض . اللّه ولى الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الى النور . اللّه نور السموات و الارض ) .

از همه ظلمت ها ، از همه گرفتارى ها خارجتان مى كند و به نور الهى مى رساندتان ، آن نورى كه روشن كننده همه ابعاد انسان هاست ، آن نورى كه تابش او تمام عالم را بوجود آورده است . شما توجه به اسلام و تعلیمات اسلامى داشته باشید ، اقشارى كه در بین شما مى خواهند اختلاف بیندازند دست رد به سینه آنها بزنید ، اینها عمال طاغوت ، اینها مى خواهند شما را از نور خارج كنند و به ظلمات وارد كنند ، اینها مخالف خدا هستند ، طاغوت هستند ، عمال طاغوت هستند ، این ریشه هاى گندیده را بكنید . خداوند همه شما را تاءیید كند . خداوند مسلین را آشناى به وظائف اسلامى خودش بكند ، خداوند تمام مسلمین را ائمه عالم قرار بدهد .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 169

25/2/58

بیانات امام خمینى در جمع كارگران و صاحبان كوزه پزخانه هاى تهران و حومه

اهداف مزدوران خائن از دسیسه سازى میان كارگران كارخانه ها

بسم اللّه الرحمن الرحیم

حالا ما از این جمعیتى كه با صورت هاى مختلف افتاده اند توى مردم نمى گذارند شما كارتان را انجام بدهید ، ما از اینها مى پرسیم كه خوب ، ما مى خواهیم براى ضعفا ، براى آنهائى كه خانه ندارند ، براى آنهائى كه نمى توانند خانه تهیه كنند ، براى این زاغه نشین هاى اطراف تهران كه وضعشان اینطورى است مى خواهیم خانه درست كنیم ، آقایان هم خواهند كه كمك كنند (آنقدرى كه بتوانید تخفیف بدهید و كمك بكنید) اینها چه مى گویند؟ اینها دلسوز ملتند؟! اینها فدائى ملتند؟! اینها براى ملت مى خواهند كار بكنند؟! خوب ، اگر براى ملت بخواهند كار بكنند بیایند و كمك بكنند .

فخارها دارند عمل مى كنند و تخفیف مى دهند ، خوب ، شما بیائید كمك كنید ، بیائید تبلیغ كنید ، بیائید به این كارگرها بگوئید كه خوب ، حالا كه مى خواهند براى مستمندان كار كنند شما زیادتر كار بكنید ، كمتر مزد بگیرید .

اینها خائنند آقا ، اینها دستشان ، دست اربابانشان از مملكت ما كوتاه شده ، مى خواهند كه دست آنها را باز بكنند والا یك مساله ملى ، یك مساله اى كه براى طبقه ضعیف است ، خانه سازى براى طبقه ضعیف است ، براى ثروتمندها كه كسى خانه نمى سازد ، براى این زاغه نشین هاى اطراف تهران و اطراف شهرستان هاى دیگر ، براى كارگرهائى كه خانه ندارند و بیچاره اند ، خانه سازى براى اینهاست ، عوض اینكه اینها هم بیایند كمك كنند ، بیایند اینها هیچ تبلیغ كنند ، كمك كنند و هماهنگ كنند تا این بیچاره ها به این خانه برسند ، نمى گذارند كه این كار انجام بشود . البته مى خواهند نگذارند ، ولى غلط مى كنند و انجام مى گیرد این كار ، اما من مى خواهم معرفى شان بكنم ، شما از آنها بپرسید كه آقایان كه آمده اید توى این كارخانه ها و به این كارگر مى گوئید كار نكن ، پول مى دهى كه كار نكند (مى گویند پول هم مى دهند كه كار نكنند) این پول كه در جیب تو است ، از همانى است كه از آمریكا آمده یا از شوروى آمده است . این پول از آنهاست كه به جیب تو كردند كه مى كنى به جیب اینها ، تو كه پول ندارى ، تو براى پول دارى مى دوى . تو كه پول ندارى اگر پول داشتى كه این كارها را نمى كردى .

این پولى است كه آنها مى دهند كه شما نگذارید این كارخانه ها كار بكنند ، نگذارید این مسكین ها خانه پیدا بكنند تا صدا بلند بشود ، این انقلاب بشود ، تا ما دوباره بیائیم و همه نفت هاى شما را ببریم و همه

ص: 170

جواهراتتان را ببریم و همه معادن زیرزمینى تان را ببریم و جنگل هایتان را ببریم و مراتعتان را ببریم و همه چیزتان را ببریم .

اینها خائنند ، اینها بدتر از این خائن هائى هستند كه آدم كشتند ، اینها دارند حیثیت این ملت را از بین مى برند لكن اگر این حس انسانیت ، این حس مقاومت در شما موجود باشد كه براى این ضعفا دلسوز باشد و ملاحظه بكنید ، آن روزى كه توى خانه تان راحت نشسته اید ملاحظه بكنید كه آن فردى كه با هفت هشت نفر عائله توى این زاغه نشسته است ، در سرماى زمستان بر او چه مى گذرد ، در گرماى تابستان بر او چه مى گذرد ، یك خرده اى فكر این معنا را بكنید و براى اینها و براى خداى تبارك و تعالى ، رضاى خداى تبارك و تعالى ، براى اینها تخفیف بدهید ، براى اینها زحمت بكشید . انشاء اللّه با حفظ این انسانیت و تعاون پیش مى برید ، پیروز مى شوید .

من انشاءاللّه امیدوارم كه اگر حفظ بشود این نهضت ما ، این حس تعاون ، نیفتند یك دسته استفاده جو ، حالا كه مثلا یك وقتى یك قدرى آرام شده ، اینها بیفتند استفاده كنند ، گرانفروشى و _ نمى دانم _ قاچاقگرى و این حرف ها ، اگر نكنند اینطور و روى موازین انسانى و روى انصاف عمل بكنند من امیدوارم كه حكومت عدل اسلامى آنطورى كه ما مى خواهیم ، آنطورى كه خداى تبارك و تعالى مى خواهد تحقق پیدا بكند و براى همه رفاه و سعادت ، هم در اینجا و هم در آنجا فراهم بشود .

مدرس قدرتمند بود براى اینكه الهى بود

این عكسى كه ملاحظه مى كنید ، شخصى است كه ملك الشعرا گفته است كه از زمان مغول تا حالا مثل این شخص در عالم نیامده ، یعنى مرحوم مدرس . این حرف اوست . آنى كه ما خودمان دیدیم تنها آدمى كه در مقابل رضاخان قلدر ایستاد این است ، این شخص است ، یك روحانى كه لباسش از سایر اشخاص كمتر بود و كرباس به تن مى كرد ، آنوقت وقتى كه شعر گفته بودند ، براى تنبان كرباس مدرس ، آن فاسد شعر گفته بود ، او در مقابل قدرت بزرگ رضاخان ایستاد و آن كه هجوم كرده بود به مجلس كه مجلس را چه بكند و زنده باد زنده باد رضاخان مى گفتند ایستاد و گفت كه مرده باد او و زنده باد من .

یك چنین مرد قدرتمندى بود براى اینكه الهى بود براى خدا مى خواست كار بكند ، نمى ترسید . خداوند انشاءاللّه او را رحمت كند و شما را هم توفیق بدهد كه این اشرار را عقب بزنید .

ص: 171

تاریخ : 25/2/58

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى هیاءت بازرگانان ایرانى

مدافعان دروغین حقوق بشر ، چشم خود را بر جنایات رژیم سابق بسته اند

بسم اللّه الرحمن الرحیم

البته آنهائى كه منافع خودشان را در خطر مى بینند یا منافع ارباب هاى خودشان را ، از این نهضت به هر صورتى كه باشد شكایت دارند و با هر توطئه اى مى خواهند این نهضت را خاموش كنند . گاهى به بهانه حقوق بشر از این اعدام هائى كه در ایران شده است انتقاد مى كنند و این را یك امر خشونت آمیز مى دانند . اینها در ایران نبودند ببینند چه شد و در پنجاه سال و بیشتر بر ایران چه گذشت و بر جوان هاى ما اخیرا چه گذشت ، لكن اطلاع دارند ، همچو نیست كه اینها بى اطلاع باشند . اینها مطلع هستند كه شاه سابق و شاه جلوتر با ایران چه كرد و جنایات این دو تا مرد یا نامرد به ایران چه بود ، خیانات اینها را اینها اطلاع دارند . این جمعیتى كه ادعا مى كنند جمعیت حقوق بشر و حالا براى حقوق بشر دارند سینه مى زنند كه (چرا این عده را كه تا حالا كشته شده است چرا كشته شد ، این یك خشونتى است ) اینها خشونت هائى كه در عصر این پدر و پسر بود نادیده گرفتند ، آن قتل هائى كه به دست عمال اینها واقع شد و گاهى هم به دست خود محمدرضا واقع شد آنها را اصلش نظرى به آن ندارند . نه آنوقت كه ملت ایران آنجور ابتلاء داشت و آنطور اینها غارت و قتل مى كردند یك كلمه گفتند و از حقوق بشر اسم بردند و نه در آخر كه تمام جنایاتى كه در ایران واقع مى شد در ظرف تقریبا دو سال آخر كه همه ملت ها اطلاع بر آن پیدا كردند و ملت ایران آنطور گرفتار شد كه جوان هاى ما را در خیابانها و دستجمعى كشتند . پانزده خرداد را اینها اصلش ذكرى از آن نمى كنند . پانزده خرداد به طورى كه گفته اند (من در حبس بودم لكن آنطورى كه براى من بعد از بیرون آمدن گفتند) قریب پانزده هزار نفر را آنها كشتند و از قرارى كه باز گفتند خود محمد رضا با هلیكوپتر عامل قتل هم بوده است خودش . اینها ، این طرفدارى هاى حقوق بشر ، این پانزده هزار جمعیتى كه در یك روز كشته شد اینها را مثل اینكه بشر نمى دانند یا بشر مى دانند و براى آنها حقوق قائل نیستند . اگر اینها بشر هستند و حقوق دارند و این شصت هزار نفر یا بیشترى كه در این چند صباح در این چند ماه از ایران كشته شد ، از بهترین جوان هاى ما كشته شد ، از همه طبقات ، طبقه روحانیین ، طبقه دانشگاهى ، طبقه تجار ، ادارى ، همه جور جمعیتى ، دهقان ، كارگر كشته شد اینها اصلش به روى خودشان نمى آوردند كه این كارها شده است ، هیچ ما ندیدیم كه فریادى از اینها در آید كه خیر ، چرا حقوق بشر را ملاحظه نمى كنید ، چرا اینقدر

ص: 172

آدم مى كشید ، حالا كه ما این جنایتكارها را كه هر كدامشان ، بعضى از اینها چندین نفر آدم را كشته اند یا آنطور اینها را شكنجه داده اند كه در زیر شكنجه مردند یا پاهاى آنها را اره كردند یا آنها را در تاوه گذاشتند و بو دادند ، از همه طبقات ، در زندان ها آنطور عمل كردند كه یك شب را من در آن حبس كه بودم صداى ضجه و ناله اشخاصى كه چه مى كردند خودم مى شنیدم كه بعد كه آمدند این حبسى ها یعنى صاحبان حبس پیش من آمدند ، اعتراض كردم و گفتم زندان ها باید جاى تربیت باشد نه جاى اینطور وحشیگرى ها . گفتند نه ، این چیزى نبوده ، این یك سربازى بود كه فرار كرده بود یك سیلى به او زدند . در صورتى كه شاید بیشتر از یك ساعت ، شاید شكنجه مى كردند و من فریاد مى شنیدم .

آنها كه تاكنون مجازات شده اند قتال و مفسد فى الارض بوده اند

این طرفدارهاى حقوق بشر ، این حقه بازها كه مى خواهند همه منافع ماها را بدهند به ارباب هایشان ، آن روز خفه شده بودند قلم هایشان شكسته بود . حالا كه ما اینها را پیدا كردیم و چند تایشان را كشتیم ، محاكمه كرده اند و اقرار كرده اند به اینكه چه كردند و چه كردند (پرونده هایشان معلوم است كه چه كردند) حالا صدایشان در آمده . در عین حال كه مساله اینطور است و آنهائى كه تاكنون كشته شدند اشخاص فاسد و مفسد و بسیاریشان قاتل و قتال و مفسدالارض بودند ، معذلك ما اخیرا یك قدرى تضییق كردیم دائره این جنایات را ، یك قدرى تخفیف دادیم ، كه كسانى كه ثابت شده قاتل هستند یا كسانى كه شكنجه كردند و به قتل منتهى شده است ، یا كسانى كه امر كرده اند كه دستجمعى مردم را بكشند ، اینها را گفتیم حالا از این به بعد اینها مورد اعدام باشند ، دیگرانى كه شكنجه كردند و اینها ، البته آنها هم اعدام نمى شوند لكن به جزاى خودشان مى رسند ، به حبس یا تعزیز و اینطور چیزها ، یك كسى كه پاى كسى را اره كرده لكن نمرده ، آن كه پایش اره كرده ، این را نمى شود ما بگوئیم كه تو بسم اللّه تشریف ببرید و اهلا وسهلا خوب این باید به مجازات برسد . اگر آن آدمى كه پایش را اره كردند پیدا بشود ، پاى او را به حسب حكم شرع باید اره بكند ، قصاص . اگر آن آدمى را كه آنجور شكنجه كردند الان ما پیدا كنیم و ببینیم كه مى خواهد این هم تقاص كند ، ما به او اجازه مى دهیم كه برود تقاص بكند .

این براى حقوق بشر است . خوب ، این بشر حق دارد آن بشر هم حق دارد . این بشر سلامت این را سلب كرده است ، حق این است كه سلامت او را سلب كند . این بشر یكى را كشته است ، حق ورثه او این است كه او را بكشند . ما ورثه را پیدا نكنیم ، حق حاكم است كه او را بكشد . ما تا حالا كه این عده اى كه كم هم بودند تعداد زیادى نبودند ، این عده را دادگاه هاى انقلابى كشته اند ، اینها براى احقاق حقوق بشر اینها را كشته اند . اینهائى كه ادعاى حقوق بشر مى كنند و براى القانیان هیاهو مى كنند و یا براى هویدا هیاهو مى كنند ، اینها هستند كه حقوق بشر را پایمال دارند مى كنند .

پانزده سال این هویدا یا سیزده سال تقریبا این هویدا نخست وزیر بود و تمام جنایات گردن نخست وزیر است . ما هر نخست وزیرى كه در آن عصر پیدا شد ، اگر پیدا كنیم ، مثل شریف امامى ، مثل

ص: 173

بختیار ، محكوم به قتلند اینها .

بختیار خودش اقرار كرد كه به امر من قتل واقع شد . اینها عامل قتلند به اینطور كه وادار كردند جمعیت را به قتل عام . اینها مفسدند ، اینها فاسدند . ما براى حقوق بشر این كار را داریم انجام مى دهیم و این جمعیتى كه صدا مى كنند كه حقوق بشر ، حقوق بشر ، اینها عمال استعمارند . اصل این جمعیت هائى كه در آمریكا یا در جاهاى دیگر درست شده است به عنوان جمعیت حقوق بشر ، جمعیت كذا و كذا اینها را همه آنها درست كرده اند براى اینكه حقوق بشر را ضایع كنند . این همه خیانت این مرد نانجیب به ایران كرده است و این همه قتل و غارت كرده است ، حالا كه مى گویند این باید به قتل برسد (حالا هم كه حكمى صادر نشده براى قتل محمد رضا لكن صادر مى شود ، اگر چنانچه ما پیدایش بكنیم ، او باید كشته بشود) اینهائى كه مى گویند حقوق بشر ، حالا صدایشان در آمده و اظهار تاسف مى كنند .

اظهار تاسف آمریكا و اسرائیل براى محمدرضا و القانیان

البته آمریكا باید اظهار تاسف بكند ، براى اینكه محمد رضا یك نوكر بسیار خوبى براى آمریكا بود كه همه منافع ما را به كام آمریكا كرد ، ایران را فقیر كرد و همه را داد به آمریكا و به رفقاى او ، او البته باید اظهار تاسف بكند . البته باید اسرائیل اظهار تاسف بكند از مرگ القانیان براى اینكه القانیان ، این مردى كه اینقدر جنایت كرده در اینجا و اینقدر خیانت كرده و اموال این ملت را به اسرائیل داده ، این البته باید اظهار تاسف بكند لكن باید واقعیت را ببینیم چیست ، آیا واقعیت این است كه ما داریم حقوق بشر را ضایع مى كنیم ؟

ما در حبس ها سفارش كرده ایم كه حتى به این اشخاص شكنجه گر یك كلمه درشت نگویند

ما در تمام این مدتى كه این حكومت ما ، این حكومت ایران الان هست ، در تمام این مدتى كه چیز است و تمام مدت بعد از انقلاب ، آن بعد از انقلابى كه در انقلاب ها آنقدر مى كشتند ، یك نفر آدمى كه بى جرم كشته شده باشد ، بیایند و بگویند ، بیایند بگویند این جرم نداشت ، یك آدمى . آنطورى كه فوج فوج جوان هاى ما را مى گرفتند به عنوان اینكه كتاب توى خانه تو است ، به عنوان اینكه اعلامیه تو خانه تو است ، به عنوان اینكه با كسى كه اعلامیه دارد یا در كتابفروشى تو یك دانه كتاب رساله پیدا مى شود ، با این عنوانها مى گرفتند ، مى بردند ، شكنجه مى دادند ، مى كشتند .

شما در تمام این مدتى كه این نخست وزیر ، نخست وزیر اسلامى آمده است روى كار ، یكى را پیدا بكنید كه در این دادگاه انقلاب یا در نخست وزیرى یا در ارتش یا در جاى دیگر در این حكومت بدون جرم یك نفر را گرفته باشند یك روز حبس كرده باشند ، به یك كسى فحش داده باشند . این جمعیت حقوق بشر متوجه نیستند اینها را ، یا مى دانند و خودشان را به كرى مى زنند؟ خائنند اینها ، اینها مى خواهند ما را باز زیر بار همان چیزهائى كه سابق ها بود بكشند . ما به این حرف ها گوش نمى دهیم .

ما

ص: 174

براى احقاق حق بشر ، براى حقوق بشر ، تا حالا این جمعیتى كه كشته شده است براى احقاق حقوق بشر بوده است و دادگاه هاى ما با دقت و با همه جور چیزى كه بودند و اشخاص امین بوده اند این كار را كرده اند از این به بعد باز یك قدرى تخفیف داده شده است كه ، یك قدرى مثلا ما به آن حدت نباشد ، بعدها هم زیادتر تخفیف داده مى شود لكن ما با همین ، همین اشخاصى كه اینطور شكنجه كردند ، اینطور آدم كشتند ، ما در حبس ها سفارش كردیم كه حتى به این یك كلمه درشت نگویند . من اعلام كردم این را ، اعلامیه داده ام كه حبسى را در حكومت اسلامى ولو هر چه مجرم باشد ، حبسى را حق ندارند با اینكه گرسنگى بدهند ، حق ندارند به اینكه او را شكنجه بكنند ، حق ندارند كه یك كلمه درشت به او بگویند ، آنقدرى كه حقش این است كه محاكمه اش بكنند ، هر طور جرمى كه دارد به آن جرم چیزش بكنند ، جزاء به او بدهند ، بیشتر از این نه ، زائد بر این نه . یك حبس اینطورى كه این شكنجه گرها را اگر یكى از ماها گرفتار آنها مى شد و نسبت به آنها یك تو گفته بودیم آنطور با ماها رفتار مى كردند . این شكنجه گرها الان در حبس ما موجودند ، الان در حبس ایران اینها موجودند ، آمدند دیدند از خارج و گفتند مطابق با تمدن است اینطور چیز ، اینطور حبس .

اینها (جمعیت هاى حقوق بشر) مزدورانى هستند كه مى خواهند حقوق بشر را پایمال كنند

بیایند و ببینند . همان جا در خارج نشسته اند و اجرت مى گیرند و فرد مى گیرند و قلم را برداشتند و همین طور دارند چیز مى نویسند به عنوان حقوق بشر . اینها اشخاصى هستند كه مى خواهند حقوق بشر پایمال بشود ، نه اینكه مى خواهند حقوق بشر را استفاده كنند و بگویند حقوق بشر . اینها ، جوان هاى ما این همه كشته شدند ، این همه زجر دیدند ، برایشان هیچ حق قائل نیستند ، براى ما ، ما را انسان اینها مى گویند نیستند ، اینها ما را بشر مثل اینكه نمى دانند ، آنوقت چهار نفر را ما اعدام كردیم براى اینكه پانزده سال ، ده سال زجر داده اند ، كشته اند ، قتل عام كردند ، ریختند توى خیابان ها به قتل عام ، خوب شما همه دیدید این را و همه دیدند این را ، آنها مطلعند از این معنى ، نه اینكه آنجا نشسته اند و بى خبر هستند ، همین طورى كه جزئیات حالا را مطلعند ، جزئیات سابق هم مطلع بوده اند ، مطلعند لكن خیانتكارند ، بى انصافند ، بشر نیستند اینها ، اینها یك مزدورانى هستند كه مى خواهند حقوق بشر را پایمال كنند . تا حالا اینطور شده است و بحمداللّه _ ما _ تا یك قدرى جزاى بعضى از آنها (البته هستند باز هم ) داده شده است ، لكن الان توطئه ها هست ، الان همان اشخاصى كه اهل این كارها بوده اند یك مقدارى شان هستند و مشغول توطئه هستند مى خواهند دوباره كار را از سر بگیرند ، اینهائى كه مشغول توطئه هستند ، اینهائى كه مى خواهند دوباره مسائل را به حال اول برگردانند ، دوباره یك ملت را به زیر بار بكشند . دوباره یك ملت را ذلیل كنند ، دوباره حقوق یك ملت را به باد فنا بدهند ، اینها را ما اگر پیدایشان بكنیم البته به جزا مى رسانیم و انشاءاللّه پیدایشان مى كنیم .

ص: 175

چه شد این حقوق بشرى ها راجع به (شهادت ) آقاى مطهرى یك كلمه ننوشته اند و نگفته اند؟

این وضع حقوق بشرى هاى مادى است ، اینهائى كه مثل آقاى مطهرى كه اذیتش به یك مور نرسیده است ، من قریب بیست سال این مرد را مى شناسم ، یك آدم به آن سالمى ، یك آدم به آن ادب ، به آن انسانیت ، این را محكوم به قتلش مى كنند . چرا؟ چه كرد آقاى مطهرى ؟ كى را كشته ؟ چه كرده ؟ این بشر نیست ؟! این انسان فیلسوف ، عالم ، فقیه ، این بشر نیست ؟ این بشر را اینطور مى كشند بدون اینكه یك جرمى داشته باشد . جرم آقاى مطهرى چه بوده ؟ چه كرده بود؟ جرم قرنى چه بود؟ اینها چه جرمى كرده بودند كه مستحق قتل بودند؟ حالا هم لیست دارند براى كشتن یك عده اى . خیال مى كنند كه با كشتن آقاى مطهرى یا با كشتن امثال آقاى مطهرى این نهضت خاموش مى شود و دوباره حقوق ملت ما پایمال مى شود و دوباره چه ، چه شد . خوب ، راجع به آقاى مطهرى این حقوق بشرى ها یك كلمه ننوشته اند و نگفته اند ، ما كه نشنیده ایم كه بگویند ، این بشر نیست ؟! اعتراض نكردند ، هیچ نگفتند ، محكوم نكردند آن كسى را كه كشته است ، حالا نمى شناسندش آقا ، خوب آن طائفه اى كه این كار را كرده است . چرا محكوم نكرده اند . حالا اگر ما قاتل آقاى مطهرى را پیدا بكنیم او را مجازات بدهیم ، قصاص بكنیم ، آنوقت صدایشان در مى آید كه خشونت است . این خشونت نیست كه شب بدون جهت ؟! آخر یك وقت یك آدمى بود كه كارى كرده بود ، جز تعلیم و تعلم این مرد كارى نداشت ، یك آدمى كه من قریب به بیست سال است او را مى شناسم و مطلع از وضع و حال او هستم و مى دانم كه اذیت به كسى نكرده ، یك آدمى كه زحمت براى این ملت كشیده است ، یك آدمى كه كتاب نویس بوده است ، یك آدمى كه فیلسوف و متفكر بوده مستحق قتل است كه این را كشتند؟! این جمعیت حقوق بشر كجا هستند كه یك كلمه نمى گویند . حالا ما اگر آن كسى كه این را كشته است پیدا كنیم و بكشیم ، یكدفعه سر قلم حقوق بشر باز شود و شروع مى كنند به نوشتن و به چیز كردن كه خشونت است ، ایران خشونت است ، حقوق بشر را ملاحظه نمى كند . اینها چه جمعیتى هستند ، من نمى دانم چه تربیتى اینها دارند ، چه حیواناتى اینها هستند . این وضع دنیاى مادى است ، این وضع ، این حقوق بشرى ها مادى اند ، این وضع دنیاى مادى است كه غیر از منافع مادى و غیر از منافع ارباب هاى خودشان هیچ چیز را ملاحظه نمى كنند چون مطلع بر هیچ چیزى نیستند ، همه را غمض عین مى كنند تا آنجائى كه منفعت خودشان را در خطر مى بینند فریادشان بلند مى شود . این خاصیت تربیت هاى مادى است و این نحو حكومتى كه الان هست ، خاصیت تربیت هاى اسلامى است ، معنوى است .

حدود الهى براى حفظ حقوق بشر است

تربیت است ، جامعه باید تربیت بشود ، حدود الهى براى تربیت جامعه است ، نه براى انتقامجوئى اگر قاتل را نكشند ، قتل زیاد مى شود و (فى القصاص حیوه ) در قصاص زندگى است . اگر ما در قصاص را ببندیم ، هر كسى بكشد كارش نداشته باشیم ، قتل زیاد مى شود ، زندگى مردم از بین

ص: 176

مى رود ، هركس دلش خواست هر كسى را مى كشد .

قصاص براى این است كه زندگى بشر تامین بشود ، تربیت است ، براى مصلحت جامعه است ، تمام حدود الهى براى مصلحت جامعه است . اگر آن آدمى كه فلان كار را مى كند و در شرع برایش فلان جزا را قرار داده اند ، اگر این جزا نباشد ، امثالش زیاد مى شود . آن كسى كه رفته مثلا با زن كسى چه كرده است ، اگر چنانچه این را جزا به او ندهند این فحشا زیاد مى شود . جلو فحشا را باید گرفت . دزدها را مى گرفتند و مى بردند توى حبس آنجا تعلیم دزدى مى كردند مى گفتند كلاس باز شده براى كیفیت جیب برى ، چگونه و چه جور جیب برى ، چه جور بهتر است . اگر چهار تا دزدى كه روى موازینى كه البته هست ، بگیرند و جزاى آنها را بدهند ، دست دزدى از ایران قطع مى شود ، از عالم قطع مى شود . چهار نفر دزد را به آنطورى كه شارع فرموده است ، آن شارعى كه راضى نیست به یك بشر ، به یك بشر ، به یك بشر كه هیچ به یك حیوان ظلم بشود امر مى كند كه باید این كه این جرم را كرده است این حد را هم بخورد ، این براى این است كه مصلحت بشر را دارد ملاحظه مى كند ، براى حفظ حقوق بشر است . حدود الهى براى حفظ حقوق بشر است . بشر همه حق حیات دارند . اگر نكشند آن آدم جانى را و آن آدمى كه آدم كشته است آدمكشى زیاد مى شود . اگر جرم دزدى ، به جرم دزدى چهار نفر را كه دزدى كرده اند و رفتند منزل مردم را برده اند و از بین برده اند مالش را ، جزا به آنها ندهند ، این ، این جنایت زیاد مى شود . گرفتن و بردن توى حبس نگه داشتن و چیز به آنها دادن ، در همان جا هم باز جیب برى را تعلیم و تعلم كردن ، این اسباب زیادیش مى شود . این را حبس نباید كرد باید همان جرمى كه گفتند بكنند و رهایش كنند برود ، دیگر نمى شود . اگر آن كسى كه به نوامیس مردم چیز كرده است ، با آن شرایطى كه دارد بیاورند بكشندش ، زیاد نمى شود دیگر این . حق بشر را دارد اسلام ادا مى كند . شما كه فریاد حقوق بشر را مى زنید مى خواهید حقوق بشر را ضایع كنید و پایمال كنید . شما این همه بشر كشته شده است ، حق ندارند؟! دو تا بشرى كه این همه را كشته حالا كشتن خلاف حق بشر است ؟! آخر این حرف است در عالم ، منطق است این منطق ؟ ما امیدواریم كه یك حكومت اسلامى عدل بتوانیم ایجاد كنیم ، دعا كنید بشود انشاء اللّه آنوقت مردم عالم مى فهمند كه حكومت اسلامى یعنى چه ، چى هست . الان ماهیتش مجهول است الان نمى دانند كه وضع حكومت اسلامى چه جورى است خیال مى كنند كه نه ، اگر اسلام آمد دیگر همه زن ها را مى كنند توى اتاق و درش را مى بندند ، دیگر همه مردم را . خوب ، تبلیغات است .

اگر حكومت اسلامى تحقق پیدا كند ، دست اجانب از ممالك اسلامى قطع مى شود

پیش از این یهودى ها آمده بودند اینجا . گفته بودند به این یهودى ها ، به اینها ، به این جمعیتى كه اگر چنانچه این نهضت پیش برود و حكومت ، حكومت اسلامى بشود ، همه یهودى ها را از بین مى برند ، همه را مى كشند . به آنها گفتم كه خوب ، نهضت پیش برد ، الان هم پیش برده ، به شما یهودى ها تا حالا یك كسى تو گفته ؟ اذیت كرده شما را؟ خوب اینها مى خواهند كه با این حرف ها ، و با این مفت گوئى ها نهضت را نگذارند برسد و حكومت اسلامى تحقق پیدا نكند ، براى اینكه اگر حكومت اسلامى تحقق

ص: 177

پیدا كند ، دیگر دست اجانب از ممالك اسلامى قطع مى شود و آنها خواهند كه دستشان باز باشد ، دیگر امثال محمد رضاى پهلوى نمى تواند سلطنت و ریاست بكند و آنها مى خواهند این باشد تا اینكه براى آنها هر جورى دلشان مى خواهد عمل بكند . انشاءاللّه این حكومت تحقق پیدا بكند و مزه حكومت اسلامى را كه چند صباحى در صدر اسلام بوده است (كم بوده است نگذاشتند آنوقت هم ) مزه حكومت اسلامى را مردم بفهمند یعنى چه .

با وحدت كلمه و حفظ اسلامیت نهضت ، ما پیروز هستیم

و حالا تكلیف ما چیست ؟ تا حال این شكایت هائى است كه ما از حقوق بشرى ها داریم . الان تكلیف ما چیست ؟ تكلیف ما ، الان زیاد تكالیف ما داریم ، طبقات مختلف تكالیف مختلف دارند . یك تكلیف عمومى هست و آن اینكه همه ما با همه قدرت و قوت كه داریم سعى كنیم كه این نهضت محفوظ بماند ، این وحدت كلمه محفوظ بماند ، این خدائى بودن نهضت محفوظ بماند كه همه براى اسلام كار بكنند . همین كه ما را تا حالا آورده و پیروز كرده است كه چون براى اسلام بود ، وحدت كلمه بود ، همه ملت براى اسلام قیام كردند و پیروز شدند ، خداوند تاءیید كرده . الان تكلیف همه ما این است كه سعى بكنیم و هر چه قدرت داریم ، هر فردى هر مقدارى كه قدرت دارد سعى بكند كه این وحدت كلمه و این اسلامیت نهضت محفوظ بماند ، اگر این محفوظ ماند ما پیروزیم ، هیچ شك نكنید . اگر ما وحدت كلمه مان و اسلامیت ، این دو تا اگر محفوظ بماند ، فساد مى كنند و توطئه مى كنند همه را از بین مى بریم اما شرط همین است كه همه مردم ، همه ملت با هم دست به هم بدهند و این نهضت را حفظش بكنند . این یك هدیه اى است كه خداى تبارك و تعالى به ما عنایت كرده است ، ما این هدیه و امانت را اگر چنانچه حفظ كردیم و خیانت به آن نكردیم پیروزیم . اگر خداى نخواسته خیانت به این معنا كردیم آنوقت خوف این است كه خداى نخواسته برگردد حالمان به حال اول و بدتر .

مملكت احتیاج به كار دارد

اقشار مختلف از مردم تكالیف مختلف دارند . الان ما مى بینیم كه گفته مى شود در ادارات كم كارى است ، در كارخانه ها كم كارى است . این خیانت به یك مملكتى است . الان وقت این است كه كار را زیاد بكنند ، نه كار را كسر بكنند . ما الان مواجه با یك مشكلاتى هستیم در این مملكت . اقتصاد ما یك اقتصاد ضعیفى است . الان همه اموال را برداشته اند و غارت كردند و رفتند . كشاورزى ما الان كشاورزى صحیح نیست . الان وقت این است كه این ملت كه تا الان رنج دیده است و با رنج به دست آورده است این هدیه الهى را كار را زیاد كنند ، نه كار را كم بكنند . در ادارات كم كارى چرا الان مملكت دیگر براى خودتان است باید كار بكنید . در كارخانه ها كار كم كردن چرا ، سستى چرا ، بیكارى چرا ، مال خودتان است باید كار بكنید . در زراعت چرا كم كارى بشود .

كسانى كه در این قشرها هستند

ص: 178

باید كار بكنند ، هر مقدارى كه مى توانند كار بكنند . اگر بتوانند ، زیادتر از سابق كار بكنند و كسر نگذارند . مملكت احتیاج به كار دارد ، احتیاج به كشاورزى دارد وزارتخانه ها احتیاج دارند كه كار بكنند ، كار بشود ، معطل نكنند مردم را .

گرانفروشى ، خیانت است به مملكت اسلامى

بیائیم سراغ تاجر و بازرگان و كاسب و این سنخ جمعیت . الان روزى است كه باید به این ملتى كه در طول زمان تاریخ زندگى این پدر و پسر و بعد هم در حال انقلاب كه بازارها تقریبا حدود یك سال و نیم یا چقدر یا تعطیل بود یا نیمه تعطیل بود و بسیارى از مردم ضعیف ، ضعیف تر شدند ، امروز روزى نیست كه استفاده چى ها راه بیفتند و بخواهند استفاده كنند . روز حمایت است امروز . از برادرانشان باید حمایت كنند نه اینكه یك جنسى را كه به ده تومان مى خرند به صد تومان بفروشند . گرانفروشى امروز خیانت است به یك مملكت اسلامى ، این خیانت را نكنند اینها ، یك قدرى با مردم ملایمت كنند . برادران خودتان هستند ، با این برادرهائى كه خون داده اند ، شما تاجرهاى محترم كه نبودید در این میدان ها ، من كه مى دانم شماها نبودید ، آنهائى كه بودند این كاسب جزء بود و این حمال بود و این كارگر بود و این طلبه بود و این عرض مى كنم دانشگاهى بود كه همه فقیرند ، این طبقه بودند كه این نهضت را پیش بردند و خون خودشان را و جوانان خودشان را دادند و این نهضت را پیش بردند . حالا انصاف است كه یك تاجر معتبرى كه داراى یك كارخانه كذاست ، داراى كذا و كذاست و آن بالاها نشسته و تماشا كرده و اینها خون خودشان را داده اند و پیش برده اند ، حالا همراهى نمى كند؟ اجحاف كند با این طایفه ؟ یك قیمت اجناس را همچو بالا ببرد كه این ضعفا نتوانند بخرند ، زندگى شان مختل بشود؟ خوب ، باید اینها برادرهاى خودشان ، با آنهائى كه در این راه زحمت كشیده اند ، اهل وطنشان هست ، اهل دینشان هست ، با اینها باید همراهى كنند ، گرانفروشى نكنند ، نگذارند یك وقتى ما روى تكلیف هاى الهى باهاشان عمل بكنیم ، خودشان جلوگیرى كنند از مسائل . یك روز اگر ما یك تكلیف الهى عمل بكنیم ، كارشان زار است ، نگذارند اینطور بشود . این هم یك باب است كه مال یك طایفه .

یك طایفه هم این قاچاقچى ها ، هروئین فروش و قاچاقچى و اسلحه قاچاق مى آورد ، این هم یك درد و بلائى است كه به جان این ملت الان افتاده است و اینها درجه اول خائنین هستند به این مملكت . تریاك آوردن و پخش كردن بین مردم ، هروئین آوردن و پخش كردن بین جوان هاى ما ، ملت ما را این از بین خواهد برد . اینها خودشان قبل از اینكه این عذاب الهى برایشان بیاید ، قبل از اینكه آن شلاق الهى به آنها بخورد ، خودشان ملاحظه بكنند و نكنند و ترك كنند . این جنایت است ، این كشیدن جوان هاى برومند ماست به از بین رفتن ، این فساد نسل است ، نسل را فاسد مى كند . كاسبى مگر قحط است كه انسان هروئین فروشى بكند . كاسبى دیگر بكن ، قاچاقچى باشد ، برو كار دیگرى بكن ، آن هم قاچاق هروئین و تریاك و قاچاق اسلحه از خارج كه یك وقت به دست دشمن ها بیفتد و مملكت را به

ص: 179

هم بزند . این هم یك باب است .

یك باب هم قضیه زراعت است كه باید آن كسانى كه زراعت مى كردند و حالا به حسب یك جهاتى فرار كردند از آنجا و آمدند و بازیشان دادند و آوردند و در اطراف شهرها اسكانشان كردند با آن وضع ، برگردند سراغ زراعت خودشان ، زمین هاى خودشان . اینها الان دیگر آزادند زراعت بكنند و دولت هم به قیمت خوب ازشان مى خرد .

اینها باید ، ما الان وضعمان طورى است كه همه مان باید كمك بكنیم به این كشور ، همه باید دلسوزى بكنیم براى این ملت . ملتى است كه مثل ملت جنگزده ، جنگزده است واقعا ، ملتى است كه در خیابان ها جنگ كردند ، مگر جنگ غیر از این بود منتها آنها توپ و تانك داشتند اینها مشت داشتند و اراده قوى . یك ملت جنگزده ، یك ملت خیانت زده ، یك ملت جنایت زده ، یك ملتى كه فقیرش كردند و رفتند ، انصاف نیست كه حالا اقشار مختلفى كه دستشان به دهنشان مى رسد با این ملت باز همان كارى را بكنند كه آنها مى كردند به صورت دیگر ، همان خیانت هائى كه آنها كردند ، آنها مى بردند مى كشتند تو حبس ها و اینها ، اینها با هروئین مى كشند ، اینها بدتر از قبل است . باید ما بیدار بشویم آقا ، باید موافق اسلام عمل كنیم ، انسان باشیم و باید انصاف داشته باشیم . دردها زیاد است و من امیدوارم كه خداى تبارك و تعالى همانطورى كه تا حالا با رحمت خودش با ما عمل كرده است ، باز هم با رحمت خودش عمل بكند كه ما بتوانیم این نهضت را به آخر برسانیم و مملكت خودمان را از چنگال اجنبى ها نجات بدهیم و اشخاص خائن را هم به سزاى خودشان برسانیم . انشاء اللّه خداوند همه شما را حفظ كند ، موفق باشید ، سلامت باشید ، براى مملكت خودتان خدمت بكنید .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 180

تاریخ : 26/2/58

پیام امام خمینى در جمعى از بانوان مشهد

اشاره

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اختناقى كه در زمان این پدر و پسر بود در طول تاریخ ایران سابقه نداشت من قبلا باید از شما بانوان محترمه كه در این آفتاب گرم ، زیر آفتاب سوزان نشسته اید عذر بخواهم و تشكر كنم . من در خارج كه بودم و همین طور داخل ، آن فعالیت هاى ارزنده بانوان مشهد را مى شنیدم و باید فخر كنم به همچو خانم ها ، به همچو بانوان . من در عین حال كه مى بینم شما در زحمت گرما هستید مختصرا دو سه كلمه با شما عرض مى كنم . ما از كارهائى كه دولت ها یا صاحبان قدرت انجام مى دهند آن چیزهائى كه نقطه ابهام ممكن است داشته باشد كشف مى كنیم . رضا شاه آمد ، كودتا كرد و ایران را ، دولت ایران را ساقط كرد و خودش جانشین شد ، بعد هم محمدرضا . اینها كارهائى كردند كه بعضى از آن كارها ابتدائا شاید به نظر اشخاص غافل یك كار مثبت مفید بود و كارهاى دیگرى كردند كه با اسم اصلاح ، با اسم تمدن انجام دادند ، كارهائى را كه فسادش كشف شد مثلا اصلاحات ارضى . اصلاحات ارضى ابتدائا خیلى سر و صدا كردند كه (ما مى خواهیم براى دهقانان چه ، دیگر رعیت و اربابى از بین رفت ، دهقان شدند ، همه چه ) از این حرف هائى كه در روزنامه ها نوشتند ، در رادیوها گفتند در نطق ها پخش كردند كه مردم را گول بزنند لكن حالا ما فهمیدیم ، قبلا هم مى دانستیم ، حالا ملت فهمید كه قضیه اصلاحات نبود نمى خواستند دهقان را آزاد كنند ، نمى خواستند دهقان و طبقه مستمند را به نوائى برسانند بلكه مقصد این بود كه ایران را بازارى كنند از براى آمریكا و كشاورزى ایران را تباه كنند تا محتاج بشود ایران به آمریكا در همه چیز كه الان باز این احتیاج به خارج هست . صحبت از اصلاحات ارضى بود لكن فهمیدیم كه به فساد كشیدند مملكت را . یا مثلا (آزادى براى قشرها ، براى زن ها ، براى مردها ، آزاد زنان ، آزاد مردان !!) ما و شما همه دیدید كه در زمان این پدر و پسر آن اختناقى بود كه شاید در طول تاریخ ایران سابقه نداشت ، نه مرد آزاد بود و نه زن ، همه در اختناق بودند ، همه در رنج بودند . یك روز جشن ها بر پا مى شد كه ما كاپیتولاسیون را لغو كردیم (زمان رضاخان ) یك روز حرف ها زده مى شد و در روزنامه ها ، در نطق ها براى اینكه مملكت پیش رفته است ، یك وقتى همان معنا را باز برقرار مى كردند و مصونیت مى دادند به آمریكائى ها . این تابع این بود كه قدرتمند چه بكند ، هر چه آن قشر قدرتمند یك كارى مى كرد دیگران دنبال او هیاهو مى كردند ، در مجلس دست نشانده هیاهو مى شد و مداحى مى شد .

ص: 181

قضیه (كشف حجاب ) قضیه اى نبود كه اینها بخواهند براى خانم ها خدمت بكنند از جمله چیزهائى كه در زمان رضاخان به تبع آتا ترك انجام گرفت یكى اتحاد شكل بود و یكى كشف حجاب . آنوقت این اتحاد شكل و این كشف حجاب را در بوق و سرنا ، بلند گوهاى آنها چه تعریف هائى كردند ، چه مداحى هائى كردند . از آخوند كه مخالف با این مسائل بود چه تكذیب هائى كردند ، چه شعرهائى گفتند ، شاید شعرهایش را بعضى اش را شنیده باشید ، چه شعرهاى هجوى مى گفتند و گفتنى نیست . بعد دیدیم كه قضیه كشف حجاب قضیه اى نبود كه اینها بخواهند براى خانم ها خدمت بكنند ، اینها مى خواستند كه براى این طبقه هم با زور آزمائى و با فشار ، با زور این قشر را هم نابود كنند ، آن ماثرى كه اینها دارند ، آن خدمت هائى كه این قشر مى خواهند به ملت بكنند ، آن خدمت هاى ارزنده اى كه بانوان ما عهده دار آن هستند ، آن از دستشان گرفته بشود و نگذارند اینها آن خدمت اصیلى كه باید بكنند و آن تربیت بچه ها كه بعدها مقدرات مملكت به دست آنهاست اینها نگذارند كه این خدمت انجام گرفته بشود ، مبادا بچه ها در دامن اینها تقوا پیدا بكنند ، در دامن اینها تربیت اسلامى بشوند ، تربیت ملى بشوند و بعد در دبستان ها كه آمدند و بعد در دبیرستان ها كه رفتند نتوانند آنها با تبلیغاتى كه آنجا مى كنند و استادهائى كه از خودشان آنجا مى گذارند و مبلغینى كه در آنجا دارند نتوانند اینها را برگردانند ، از این جهت نقشه این بود كه این بانوان را از آن مقام اصیل بزرگى كه دارند كنار بزنند و به خیال خودشان نیمى از این جمعیت ایران را آزاد كنند . دیدید كه چه جور آزاد كردند ، من دیدم كه ، شماها شاید اكثرا یادتان نباشد ، من دیدم كه چه كردند با این بانوان محترم ایران ، چه فشارها آوردند ، با چه سرنیزه ها این كار بیجا را انجام دادند و بعد هم خواستند نتیجه بگیرند كه كار اصیل را از دست اینها بگیرند و تربیت اولاد را اینها نتوانند بكنند . اینها اگر وارد بشوند در شغل هاى مثلا دیگر ، شغل هاى غیر اساسى نمى توانند به طور اصالت رفتار كنند . البته شغل براى زن ، شغل صحیح براى زن هیچ مانعى ندارد لكن نه آنطورى كه آنها مى خواستند ، آنها نظرشان به این نبود كه زن یك اشتغالى پیدا بكند ، نظرشان به این بود كه زن را مثل مردها هم ، زن ها را و مردها را از آن مقامى كه دارند منحط كنند نگذارند یك رشد طبیعى از براى قشر زن پیدا بشود یا یك رشد طبیعى از براى قشر مرد ، نگذارند بچه هاى ما تربیت صحیح بشوند و لهذا از آن اول جلویش را گرفتند ، دامن بانوان كه مركز تربیت اطفال است محروم شد بسیاریش از این . بعد در دبستان ها بچه ها رفتند آنجا هم با تبلیغات سوئى ، با كتاب هاى منحرفى آنها را منحرف كردند بعد در دانشگاه كه رفتند عمال خود آنها نگذاشتند رشد صحیح بكنند ، نگذاشتند دانشمندان صحیح تربیت بشود ، اشخاص ملى صحیح ، اشخاص اسلامى صحیح تربیت بشود . ما از آن كارهائى كه اینها كردند كه دیدیم برضد ملیت ما ، برضد مصالح كشور ما بود مثل قضیه كاپیتولاسیون ، مثل قضیه عرض مى كنم كه كشاورزى ، مثل سایر قضایا ، مى فهمیم كه اصل اساس بر این بود كه انحراف درست كنند ، اساس بر اصلاحات نبود اساس این بود كه نگذارند یك مملكتى رشد بكند و لهذا از آن مى فهمیم كه آن كشف حجابى كه رضاخان به تبع تركیه و به تبع غرب و به ماموریتى كه داشت ، آن بر خلاف مصلحت مملكت ما بود و ما دیدیم كه عضو فعالى كه

ص: 182

كار از او مى آید ، آن كه در این نهضت خدمت كرد شماها بودید ، شما بودید كه با همین وضعى كه الان اینجا حضور دارید با همین وضع در خیابان ها ریختید و به نهضت ما كمك كردید . آنهائى كه تربیت شده آنها بودند اگر هم دخالت كردند ، باز یك قشرى شان بود كه نزدیك بودند به آنطورى كه شماها هستید ، آنهائى كه تربیت شان آنطور بود ، آنها كارى به این مسائل نداشتند همانطورى كه بعضى از مردها در این نهضت هیچ دخالت نداشتند حالا آمده اند خواهند كه استفاده كنند . حالا كه این طبقه مستضعف ، این طبقه اى كه دیگران ضعیف مى شمردند و بحمد اللّه قوى بودند ، این طبقه اى كه اینها مى گویند طبقه سوم و اینها طبقه اول هستند و آنها طبقه جهنمى سوم بلكه هفتم ، اینها بودند كه براى كشور كار كردند ، اینها این سد بزرگ را شكستند ، این طبقه بودند كه راه را باز كردند ، حالا آقایان از آمریكا و اروپا سرازیر شدند به اینجا و مى خواهند استفاده كنند . بعضى بانوان هم كه هیچ دخالت در این مسائل نداشتند حالا سر این خوان یغما خیال خودشان این است كه استفاده كنند . الان هم شما طبقه اى كه خداوند حفظتان كند ، خداوند سعادت به شما بدهد شما هیچ توقعى ندارید شما همان خدمتگزار براى اسلام بودید ، حالا هم هستید هیچ كدام توقع ندارید به اینكه چه بشوید و چه بشوید ، خدمت را شما كردید و بعد هم شما مى كنید ، آن توقع دارهاى بیجا كه هیچ به این امور كار نداشتند یك نفر كشته ندادند آنها حالا آمدند یكى مى خواهد وزیر بشود ، یكى مى خواهد وكیل بشود ، یكى مى خواهد چه بشود . این یك خیال خامى است به سر اینها . خوب است كه در كارهاى خودشان تجدید نظر بكنند .

این طبقه محروم بودند كه این نهضت را به پیش راندند

این یك خیال باطلى است كه دیگران زحمت بكشند و شما آرام باشید و در محل خودتان یا در خارج و حالا بیائید و بخواهید زحمت دیگران را از آن منفعت ، شما ببرید . اول كسى كه حق به این ملت پیدا كرد همین جمعیت هستند كه الان اینجا نشستند و آن جمعیتى كه اینها نماینده آنها هستند از بانوان محترم مشهد و سایر بانوان ایران . در مردها هم همان طبقه كارگر و همان طبقه كشاورز و همان كاسب هاى جزء و همان اشخاصى كه در دانشگاه ها هستند و محروم ، در قشرهاى ما هستند و محروم ، اینها بودند كه این نهضت را به پیش راندند و حالا هم اینها توقع شان اینقدرها نیست كه آنها هست . آن توقع دارها آنهائى هستند كه هیچ كارى نكردند ، آنها حالا آمده اند مى خواهند مثلا فرض كنید رئیس جمهور بشوند ، آنها حالا آمده اند مى خواهند نخست وزیر بشوند ، آنهائى كه بلندگوى همین دستگاه بودند حالا مى خواهند كه یك كارى انجام بدهند دوباره در اینجا بیایند . انقلابى شده اند همه ، امروز هر كس مى آید پیش ما مى گوید كه (ما مبارزبودیم ) من مى بینم ، مى دانم دروغ دارد به من مى گوید لكن خوب من چه بگویم به این آدم . (ما در آن زمان مبارز بودیم ما حبس ها دیدیم چه دیدیم ) از این گزافگوئى ها ، خیال مى كنند كه من بى اطلاعم . خوب من اطلاع دارم كه شما آنوقت همه تان یا بسیاریتان نوكر بودید ، بسیاریتان كارهایتان براى آنها بود حالا آمده اید انقلابى شده اید . خیر شما انقلابى نیستید و نخواهید بود . هر روزى كه خداى نخواسته یك تقى بلند بشود و یك شكستى خداى

ص: 183

نخواسته پیدا بشود شما از آن اشخاصى هستید كه فورا جلو مى آئید و مى گوئید زنده باد كذا .

ما شماها را مى شناسیم ، خودتان را اصلاح كنید ، یك قدرى توجه داشته باشید . ما باید براى این طبقه كارگر و كارمند كه طبقه ضعیف هستند ، طبقه اى هستند كه شماها اینها را پائین مى دانید و اینها از همه شما بالاتر و بلند مقام تر هستند ، باید دولت ها براى اینها كار بكنند . شما كه آلات والوف دارید و در بانك ها دارید و در خارج دارید و در داخل دارید و شركت ها دارید و تجارت ها دارید ، شماها چه گوئید؟ اینهائى كه هیچ چیز ندارند و در این امور دخالت كردند ، خدا مى داند آن روزى كه من در تلویزیون دیدم كه نمایش مى داد این زاغه نشینان تهران را ، وقتى پرسید از یكى شان كه خوب شما اینجا چه مى كنید گفت ما صبح ها كه مى شود با بچه هامان مى رویم به تظاهر . این زاغه نشین بیچاره تظاهر كرده است و این پیروزى را آورده است ، دولت ها براى این زاغه نشین یك كارى بكنند ، شماها كه كنار نشسته بودید حالا آمدید خواهید كه استفاده كنید ، استفاده چى ها بروند سراغ كارشان . خداوند انشاء اللّه این طبقه را حفظ كند ، خداوند شما بانوان عزیز محترم را حفظ كند ، خداوند به شما سعادت عنایت كند . شما از قبل من به همه بانوان مشهد كه از طرف آنها نمایندگى دارید سلام برسانید . من خدمتگزار همه شما هستم .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 184

تاریخ : 26/2/58

پیام امام خمینى به مناسبت روز زن

اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

فردا روز تولد صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام اللّه علیهاست ، روز زن است . تمام ابعادى كه براى زن متصور است و براى یك انسان متصور است در فاطمه زهرا سلام اللّه علیها جلوه كرده و بوده است یك زن معمولى نبوده است ، یك زن روحانى ، یك زن ملكوتى ، یك انسان به تمام معنا انسان ، تمام نسخه انسانیت ، تمام حقیقت زن ، تمام حقیقت انسان . او زن معمولى نیست ، او موجود ملكوتى است كه در عالم به صورت انسان ظاهر شده است ، بلكه موجود الهى جبروتى در صورت یك زن ظاهر شده است . پس ، فردا روز زن است . تمام هویت هاى كمالى كه در انسان متصور است و در زن تصور دارد ، تمام در این زن است . و فردا همچو زنى متولد مى شود كه تمام خاصه هاى انبیا در اوست ، زنى كه اگر مرد بود نبى بود ، زنى كه اگر مرد بود به جاى رسول اللّه بود . پس ، فردا روز زن است . تمام حیثیت زن و تمام شخصیت زن فردا موجود شد . معنویات ، جلوه هاى ملكوتى ، جلوه هاى الهى ، جلوه هاى جبروتى ، جلوه هاى ملكى و ناسوتى همه در این موجود مجتمع است . انسانى است به تمام معنا انسان ، زنى است به تمام معنا زن . از براى زن ابعاد مختلفه است ، چنانچه براى مرد و براى انسان . این ورق صورى طبیعى نازل ترین مرتبه انسان است و نازلترین مرتبه زن است و نازلترین مرتبه مرد است . لكن از همین مرتبه نازل حركت به سوى كمال است . انسان موجود متحرك است ، از مرتبه طبیعت تا مرتبه غیبت ، تا فنا بر الوهیت . براى صدیقه طاهره این مسائل ، این معانى حاصل است . از مرتبه طبیعت ، شروع كرده است ، حركت كرده است ، حركت معنوى ، با قدرت الهى ، با دست غیبى ، با تربیت رسول اللّه (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) مراحل را طى كرده است تا رسیده است به مرتبه اى كه دست همه از او كوتاه است ، پس ، فردا تمام جلوه زن تحقق پیدا كرده است ، و زن به تمام معنا متحقق است . فردا روز زن است . مع الاسف زن در دو مرحله مظلوم بوده است : یكى در جاهلیت . در جاهلیت ، زن مظلوم بود و اسلام منت گذاشت بر انسان ، زن را از آن مظلومیتى كه در جاهلیت داشت بیرون كشید . مرحله جاهلیت مرحله اى بود كه زن را مثل حیوانات بلكه پائین تر از او ، زن در جاهلیت مظلوم بود . اسلام زن را از آن لجنزار جاهلیت بیرون كشید در یك موقع دیگر در ایران ما زن مظلوم شد و آن دوره شاه سابق بود و شاه لاحق بود ، با اسم اینكه زن را مى خواهند آزاد كنند ظلم كردند به زن .

ظلم ها كردند به زن ، زن را از

ص: 185

آن مقام شرافت و عزت كه داشت پائین كشیدند ، زن را از آن مقام معنویت كه داشت شئى كردند . به اسم آزادى ، آزاد زنان و آزاد مردان ، آزادى را از زن و مرد سلب كردند . زن ها و جوانان ما را فاسد الاخلاق كردند . شاه براى زن این خاصیت را قائل بود كه گفت ، (زن باید فریبا باشد ، ) البته با آن نظر حیوانى كه او داشت ، با آن نظر جسمانى ، مادى ، حیوان پست كه او داشت زن را نظر مى كرد (باید فریبا باشد) . از مقام انسانیت زن را فرو كشید به مرتبه یك حیوان . به اسم اینكه براى زن مى خواهد مقام درست كند زن را از مقام خودش پائین تر آورد . زن را مثل یك عروسك درست كرد ، در صورتى كه زن انسان است ، آن هم یك انسان بزرگ . زن مربى جامعه است . از دامن زن انسان ها پیدا مى شوند . مرحله اول مرد و زن صحیح ، از دامن زن است . مربى انسان ها زن است . سعادت و شقاوت كشورها بسته به وجود زن است . زن با تربیت صحیح خودش انسان درست مى كند و با تربیت صحیح خودش كشور را آباد مى كند . مبداء همه سعادت ها از دامن زن بلند مى شود . زن مبدا همه سعادت ها باید باشد و مع الاسف زن را بصورت یك لعبه در آوردند این پدر و پسر و خصوصا این پسر ، آنقدر جنایات كه به زن كردند به مردان نكردند . زن مبدا همه خیرات است . شما دیدید ، ما دیدیم كه زن در این نهضت چه كرد . تاریخ دیده است كه چه زن هایى در دنیا بوده است و زن چیست . تاریخ دور است ، ما خود دیدیم كه چه زن هایى تربیت كرده است اسلام ، چه زن هایى در این عصر اخیر قیام كردند و آنها كه قیام كرده اند همین زن هاى محجوبه جنوب شهر ، قم و سایر بلاد اسلامى بودند ، آنها كه به تربیت آریا مهرى تربیت شدند ابدا در این امور دخالت نداشتند ، آنها تربیت هاى فاسد شده بودند ، از تربیت هاى اسلامى آنها دور نگه داشتند . اینهایى كه تربیت اسلامى داشتند خون دادند ، كشته دادند ، به خیابان ها ریختند ، نهضت را پیروز كردند . ما نهضت خودمان را مدیون زن ها مى دانیم . مردها به تبع زن ها در خیابان ها مى ریختند ، تشویق مى كردند زن ها مردان را ، خودشان در صف هاى جلو بودند . زن یك همچو موجودى است كه مى تواند یك قدرت لایزال ، یك قدرت شیطانى را بكشد . این زن را در این دوره رضاخان و محمد رضاخان منحط كردند از مقام خودش ، مرد را هم منحط كردند ، جوان ها را هم منحط كردند . مراكز فحشا الى ما شاء اللّه براى جوان هاى ما درست كردند . به اسم آزادى ، به اسم پیشرفت ، به اسم تمدن ، جوان هاى ما را به فحشا كشیدند . به اسم آزادى ، همه آزادى ها را از ماها سلب كردند . آنهایى كه زمان رضاخان را درك كرده اند مى دانند چه مى گویم ، آنها دیدند كه چه كردند با ما و چه كردند با زن هاى محترمه ما . آنها كه زمان محمدرضا را درك كردند ، آنها هم مى بینند . با اسم هاى فریبنده ، با الفاظ بزك كرده مملكت ما را رو به خرابى بردند . بالاتر از همه ، بالاتر از همه جوان هاى ما را فاسد كردند . نیروى انسانى ما را به عقب نشاندند . زن در زمان محمدرضا و رضا پهلوى عنصر مظلومى بود و خودش نمى داند ، آنقدر كه ظلم در این دو زمان شد در زمان جاهلیت معلوم نیست ، شده باشد . آنقدر كه انحطاط براى زنها در این قرن بشر معلوم نیست كه در قرن جاهلیت شده باشد . در هر دو قرن مظلوم بوده اند زن ها ، آنوقت اسلام آنها را از اسارت بیرون آورد و در این زمان هم امیدوارم كه اسلام باز دست آنها را بگیرد و از غرقاب ذلت ها و مظلومیت ها نجات بدهد . اى زن هاى محترم بیدار بشوید ،

ص: 186

توجه كنید ، بازى نخورید ، گول این شیاطین كه مى خواهند شما را به میدان بكشند ، گول اینها را نخورید ، اینها فریبنده اند ، اینها دنبال فریبا هستند ، مثل شاه ملعون . به اسلام پناه بیاورید ، اسلام براى شما سعادت ایجاد مى كند . فردا روز زن است ، روز زنى است كه عالم به او افتخار دارد ، روز زنى است كه دخترش در مقابل حكومت هاى جبار ایستاد و آن خطبه را خواند و آن حرف را زد ، آن حرف ها را زد كه همه مى دانید . زنى كه در مقابل یك جبارى ایستاد كه اگر نفس مردها مى كشیدند همه را كشتند و نترسید و ایستاد و محكوم كرد حكومت را ، یزید را محكوم كرد یزید فرمود تو قابل آدم نیستى ، تو انسان نیستى . زن یك همچو مقامى باید داشته باشد . زن هاى عصر ما بحمداللّه شبیه به همان ها هستند ، ایستادند در مقابل جبار با مشت گره كرده ، بچه ها در آغوششان و به نهضت كمك كردند . خداوند ما را از شر شیاطین نجات بدهد ، خداوند جوانان ما را از شر این شیاطین انسى نجات بدهد . خداوند بانوان ما و دوشیزگان ما را از شر اینها نجات بدهد .

سلام بر همه شنوندگان .

ص: 187

تاریخ : 26/2/58

پاسخ امام خمینى به تلگرام . آیت اللّه خادمى

بسمه تعالى

خدمت جناب حجت الاسلام و المسلمین آقاى خادمى دامت بركاته تلگرام تسلیت آن جناب در مورد شهادت مرحوم حجت الاسلام و المسلمین استاد مطهرى واصل گردید . تلگرافات دیگرى نیز به همین مناسبت از طرف اصناف محترم و سایر طبقات اصفهان واصل شده ، مراتب تشكر و سلام اینجانب را به عموم آقایان محترم ابلاغ فرمائید . از خداوند تعالى موفقیت و سعادت همگان را خواستاریم

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 188

تاریخ : 26/2/58

بیانات امام خمینى در جمع اقشار مختلف مردم و عشایر خرم آباد لرستان

مستضعفین در همه طول تاریخ به كمك انبیا برخاسته اند

اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

تمام ادیان آسمانى از بین توده ها برخاسته است و با كمك مستضعفین بر مستكبرین حمله برده است . مستضعفین در همه طول تاریخ به كمك انبیاء برخاسته اند و مستكبرین را به جاى خود نشانده اند . در اسلام پیغمبر اكرم از بین مستضعفین برخاست و با كمك مستضعفین ، مستكبرین زمان خودش را آگاه كرد یا شكست داد . مستضعفین بر تمام ادیان حق دارند ، مستضعفین به اسلام حق دارند زیرا در طول تاریخ 1400 ساله این جمعیت بودند كه كمك كردند دین اسلام را ، ترویج كردند از دین اسلام . رژیم هاى شاهنشاهى و مستكبرین وابسته به آن رژیم ، همیشه راه آنها غیر راه اسلام بوده است و با مبارزه با اسلام زندگى منحوس خود را ادامه مى دادند . مستضعفین بودند كه دنبال انبیا بودند ، دنبال علما بودند ، دنبال اولیا بودند . نهضت ما هم با مستضعفین پیش رفت ، مستكبرین یا فرار كردند یا در منازل خود نشستند . آنهائى كه امروز براى استفاده نامشروع مى خواهند سر این سفره بنشینند كجا بودند آن روز كه مستضعفین خون خود را مى دادند ، یا در بیغوله ها بودند و یا در خارج . این مستضعفینند كه نهضت ما را به پیش بردند ، اینها هستند كه خون خود را ریختند . جوانان دانشگاهى ، جوانان مدارس قدیم ، جوانان بازارى ، عشایر محترم ، این طبقه بودند كه با قیام خود رژیم منحوس را به عقب نشاندند و دست نفتخواران مفتخوار را قطع كردند .

ظلم و ستم رژیم پهلوى گریبانگیر تمامى اقشار ایران

از خیانت هائى كه رژیم سلطنتى پهلوى به اسلام كرد و به ایران ، تخته قاپو كردن عشایر بود ، این پشتیبانى ، این پشتیبان اسلام را او خواست بگیرد ، عشایر و ایلات ما را خواست به شكست برساند تا وحدت ملى ما از دست برود ، تا وحدت اسلامى ما از دست برود . در طول سلطنت جائرانه این پدر و پسر تنها شما بختیارى ها نیستید كه گرفتار ظلم و ستم بودید و گرفتار كمبودى ها ، تمام عشایر ایران ، تمام اقشار ایران این گرفتارى را داشتند و با زحمت و رنج دست به گریبان بودند . تنها كشاورزى شما از بین نرفته است ، كشاورزى تمام ایران از بین رفته است . تنها شما مظلوم نبودید ، همه ایران مظلوم

ص: 189

بود . ایران یك محبسى بود و در آن 35 میلیون جمعیت حبسى .

الان بحمد اللّه تعالى همه از حبس بیرون آمدید و با شكرانه این نعمت باید صبر انقلابى داشته باشید ، مهلت بدهید جمهورى اسلام مستقر بشود ، تمام شما به حقوق خودتان خواهید رسید انشاء اللّه .

اراده آهنین ملت آنطور نیست كه بتوان با این حركات مذبوحانه به او شكست داد

اسلام طبقه اى را بر طبقه دیگر ترجیح نداده است . اسلام گرایش مادیگرى ندارد . اسلام تمام طبقات را مساوى دانسته است فقط به تقوا مردم را بر دیگرى ، بر دیگران ترجیح داده است . لكن ما الان مبتلا هستیم به گرفتارى هاى زیاد ، به خرابى هاى زیاد كه باید با دست قدرتمند تمام طبقات و به خصوص عشایر ، این گرفتارى ها رفع بشود . كوشش كنید كه آرامش پیدا بشود در كشورتان . دنباله هاى رژیم با اسم هاى مختلف مى خواهند آرامش نگذارند تحقق پیدا بكند چون مى بینند با آرامش ملت به حق خود مى رسد و دست آنها كوتاه مى شود . الان كه شكست خودشان را دیدند در رفراندم ، شكست قطعى خودشان را دیدند ، حس كردند توجه ملت را به اسلام ، لمس كردند شكست خودشان را ، به كارهاى مذبوحانه ، به جنبش هاى مذبوحانه دست زدند ، بزرگان ما را ترور مى كنند و گمان مى كنند با ترور كار آنها درست مى شود . این ترور ثابت كرد كه ملت ایران هر چه خون ببیند و هر چه رنج ببیند قویتر مى شود . اراده آهنین ملت ما آنطور نیست كه بتوان بااین حركات مذبوحانه به او شكست داد . ملت ما راه خودش را یافته است و از پا نمى نشیند تا اینكه اسلام عزیز را پیاده كند ، تا آنكه دست همه خائنان را قطع كند ، تا آنكه مفتخواران را از مفتخوارى منع كند . شما اى برادران ! اى برادران عشایرى من ! آگاه باشید ، نگذارید تبلیغات سوء اینها در جوانان شما تاثیر كند ، اینها را راه ندهید در بین خودتان كه با تبلیغات خودشان بخواهند باز مسائل سابق را برگردانند و آمریكا را بر خزائن ما مسلط كنند . اینها پیوستگان به آمریكا هستند با هر صورتى كه هستند . سلام و درود من بر عشایر ایران و سلام و درود من بر عشایر بختیارى .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 190

تاریخ : 26/2/58

بیانات امام خمینى در جمع كاركنان روزنامه كیهان

نقش مطبوعات در تربیت جامعه و انعكاس آرمان ملت

بسم اللّه الرحمن الرحیم

نقش مطبوعات در كشورها منعكس كردن آرمان هاى ملت است . مطبوعات باید مثل معلمینى باشند كه مملكت را و جوانان را تربیت مى كنند و آرمان ملت را منعكس مى كنند . در مملكتى كه آن همه خونریزى شد و آن همه ملت ما خون دادند تا اینكه یك جمهورى اسلامى موافق آراء اكثریت قریب به اتفاق محقق شد و دست خائنین كوتاه گردید و دست چپاولگران قطع شد ، اگر مطبوعات در مطبوعات بخواهند باز به پشتیبانى از جنایتكاران و خیانتكاران چیزى بنویسند ، این مطبوعات ما نیست ، این خیانت است . باید مطبوعات آنچه كه ملت مى خواهند بنویسند ، نه آنچه كه بر خلاف مسیر ملت است . مع الاسف در بعضى از مطبوعات چیزهائى كه بر خلاف مسیر ملت است و برخلاف آمال جامعه ملت است منعكس مى شود و ما تاكنون به مسامحه رفتار كرده ایم و من امیدوارم كه مطبوعات را خود صاحبان مطبوعات اصلاح كنند .

من از شما كارمندان و كارگران روزنامه كیهان تشكر مى كنم كه با اراده صمیمانه و با عزم مصمم جلوى اشخاصى كه بر خلاف مسیر ملت مى خواهند بروند گرفتید . گفتید كه شاید كیهان امروز موافق میل ملت نباشد ، كیهان امروز موافق میل ملت است . ملت روزنامه اى را خواهد كه مطابق آراى خودش ، مطابق آراى ملت ، مطابق خواسته هاى ملت رفتار كند ، مقاله نویسى نمى خواهد ، قصه نویسى نمى خواهد ، چیزهائى را مى خواهد كه مطابق مسیر ملت باشد . باید جدیت كنید ، مسائلى را بنویسند كه موافق مسیر ملت باشد .

همه رسانه هاى تبلیغاتى باید خودشان را اصلاح كنند

خون هاى ملت ما را هدر ندهند ، ملت ما زحمت كشیده اند ، ملت ما خون داده اند ، بخواهند باز با اباطیل برگردانند به حال اول ، این قابل تحمل نیست . ما تا آنجا صبر مى كنیم كه توطئه نباشد و اگر خداى نخواسته توطئه باشد ، صبر نخواهیم كرد ، تحمل نخواهیم كرد . باید خودشان را اصلاح كنند ، همه رسانه هاى تبلیغاتى باید خودشان را اصلاح كنند كه خداى نخواسته بر خلاف مسیر ملت نروند ، گمان نكنند كه باز مى شود آن دستگاه سابق را برگرداند دیگر گذشت آن مسائل و آنها دفن شده اند .

ص: 191

خداوند شماها را توفیق عنایت كند و من از شما متشكرم كه در اینجا آمده اید و از نزدیك من شما را ملاقات كردم و امیدوارم كه روزنامه را خودتان اداره كنید و آنطور كه دلخواه ملت است درج كنید در آن .

قلم آزاد است مسائل را بنویسد لكن نه اینكه توطئه برضد انقلاب بكند

مطبوعات در عین حال كه یك موسسه محترم و بسیار موثرند لكن باید روى موازین مطبوعاتى و خدمت به ملت رفتار كنند . آزادى قلم و آزادى بیان معنایش این نیست كه كسى بر ضد مصلحت كشور قلمش آزاد است كه بنویسد ، برخلاف انقلابى كه مردم خون پایش داده اند بنویسد ، همچو آزادى صحیح نیست . قلم آزاد است كه مسائل را بنویسد لكن نه اینكه توطئه بر ضد انقلاب بكند . بیان آزاد است كه مطالبى اگر دارد بنویسد آن هم مطالبى كه به او داده مى شود ، از همه اشخاص بنویسد بدون توطئه . وقتى ما دیدیم كه در یك روزنامه اى از یك اشخاصى مطالب نوشته مى شود كه اینها عمال اجانب هستند و خواهند مملكت ما را باز به خرابى بكشانند ، از آن طرف مقالاتى و مطالبى كه راجع به مسائل نهضت است ، راجع به مسائل اسلام است ، یا تحریف مى شود یا نوشته نمى شود ، اینطور مطبوعات را ما نمى توانیم برایش احترام قائل بشویم . براى مطبوعاتى ما احترام قائل هستیم كه بفهمد آزادى بیان و آزادى قلم یعنى چه . گفته مى شود كه مردم آزادند ، یعنى آزاد است انسان كه بزند سر مردم را بشكند؟! آزاد است كه قانون شكنى بكند؟! آزاد است كه برخلاف مسیر ملت عمل بكند؟! آزاد است كه توطئه بكند بر ضد ملت ؟! اینها آزادى نیست . در حدود قوانین ، در حدود كارهاى عقلایى آزاد است . و ما در بعضى مطبوعات ، حالا من اسم مطبوعات را نمى برم لكن در بعضى مطبوعات مى بینیم كه اینها از آزادى سوء استفاده مى كنند ، به گمان اینكه یا به خیال اینكه آزادى است مى خواهند از مردم آزادى را سلب كنند . این مردم با این زحمتى كه در این سالهاى طولانى كشیده اند و با این خون هائى كه در این دو سال اخیر داده اند مى خواهند آزاد باشند ، بعضى مطبوعات مى خواهند اینها را ازشان سلب آزادى بكنند ، به اسم آزادى قلم بر خلاف مسیر ملت عمل بكنند . دست اشخاصى كه مى خواهند اختناق در ملت ایجاد بكنند ، مى خواهند چپاولگرى كنند ، بعضى مطبوعات دست آنها را دارند باز مى كنند و این معنى آزادى نیست این معنى خیانت است . اینكه داده مى شود به ملت آزادى است ، نه خیانت ، آزادى قلم است ، نه خیانت قلم ، آزادى بیان است ، نه بیان خائنانه .

توصیه به مطبوعات در خدمت به انقلاب و انعكاس آمال ملت

باید مطبوعات در خدمت كشور باشند ، نه برضد انقلاب كشور . مطبوعاتى كه بر ضد انقلاب كشور هستند اینها خائن هستند . مطبوعات باید منعكس كننده آمال و آرزوى ملت باشند ، مسائلى كه ملت مى خواهند ، آنها را منعكس بكنند ، البته آزادند كه یك مطلب دیگرى هم كه كسى مى گوید منعكس كنند لكن در توطئه آزاد نیستند . ما از بعضى مطبوعات توطئه مى فهمیم براى اینكه مى بینیم كه مسائلى

ص: 192

كه به ضد انقلاب است با آب و تاب و با تفسیر و طول مى نویسند ، مسائلى كه وفق انقلاب است یا نمى نویسند یا بااشاره رد مى شوند . اینطور مطبوعات مورد قبول ملت نیست و مردم نمى خرند یك همچو روزنامه هایى را و اگر گفته بشود بهشان كه این روزنامه اینطور است ، مردم خودشان نمى خرند . مردم آزادند در اینكه نخرند چنین روزنامه اى را ، وقتى روزنامه خریده نشد روزنامه بسته مى شود ، همانطورى كه بعضى روزنامه ها وقتى مردم نخریدند خودش بسته شود .

شما از این به بعد توجه به این معنا داشته باشید كه به روى همین مسیر ملت رفتار كنید ، همانطورى كه ملت دارد مى رود رفتار كنید نه اینكه به اسم آزادى قلم بر خلاف مسیر ملت مشى بكنید . آنهایى كه ، بعضى از این كسانى كه جزء هیات تحریریه اند و مى دانید كه اینها اصلاح نمى شوند و اینها نمى توانند اصلاح بشوند ، اینها عمال غیر هستند ، اینها خواهند دست اجانب را باز به مملكت ما باز بكنند ، آنها را باید كنار بگذاریم و نویسنده زیاد است ، نویسنده دیگرى وارد كار بشود .

تمام رسانه ها مربى یك كشور هستند ، باید تربیت كنند كشور را

در هر صورت تمام رسانه ها مربى یك كشور هستند ، باید تربیت كنند كشور را ، افراد یك كشور را و باید خدمت كنند به ملت . روزنامه از ملت است و براى ملت است و چنانچه برخلاف مسیر ملت بخواهد یك روزنامه اى یا چیز دیگرى رفتار بكند ، خود ملت با او مخالفت مى كنند . لازم هم نیست كه مخالفتش این باشد كه بریزد و بزند و بشكند ، نه ، اینها این كار را نمى كنند ، لكن روزنامه براى خواننده است وقتى خواننده نباشد روزنامه نیست . رادیو براى این است كه گوش كنند مردم ، وقتى رادیو را درش را بستند و هیچ كس گوش نكرد رادیو نیست . در هر صورت این چیزها به خدمت ملت است ، نه برخلاف مسیر ملت . هر نویسنده اى كه بر خلاف مسیر ملت بخواهد بنویسد ، این اسباب این مى شود كه روزنامه بدنام بشود ، گفته بشود كه این روزنامه ملى نیست ، این روزنامه براى اجانب است و این البته برخلاف مصلحت روزنامه است و برخلاف شغل روزنامه نویسى است . روزنامه نویس باید حفظ كند احترام خودش را و حفظ احترام این است كه روى مسیر ملت رفتار كند ، خدمتگزار به ملت باشد . اگر چنانچه برخلاف مسیر ملت و برخلاف خواست ملت عمل بكند ، این پیش ملت دیگر احترام ندارد . این نصیحتى است كه من به شما كه حالا آمدید اینجا مى كنم و البته از این كار شما هم كه اعتصاب كردید سابق و با هم اعتصاب كردید و با اعتصاب ، كار خودتان را انجام دادید من متشكرم . انشاءاللّه موفق باشید .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 193

تاریخ : 27/2/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از بانوان

زن ، مظهر تحقق آمال بشرى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

مى بینیم كه مسائلى روز بزرگ و اجتماع عظیم و محل مبارك ، روز ولادت زهراى مرضیه كه روز زن است ، روز پیروزى زن است و روز نمونه زن در عالم است . زن نقش بزرگى در اجتماع دارد . زن مظهر تحقق آمال بشر است . زن پرورش ده زنان و مردان ارجمنداست . از دامن زن مرد به معراج مى رود . دامن زن محل تربیت بزرگ زنان و بزرگ مردان است . روز بزرگى است ، یك زن در دنیا آمد كه مقابل همه مردان است ، یك زن به دنیا آمد كه نمونه انسان است ، یك زن به دنیا آمد كه تمام هویت انسانى در او جلوه گر است . پس روز ، روز بزرگى است ، روز شما زنان است .

زنان ایران پیشقدم در جهاد با جان و مال

زنان در عصر ما ثابت كردند كه در مجاهده همدوش مردان بلكه مقدم بر آنانند . زنان ایران ، هم مجاهدات انسانى عظیم كرده اند و هم مجاهدات مالى . این طبقه محترم زن ها كه در جنوب تهران و در شهر قم و در سایر شهرها هستند ، همین خانم هاى محجبه ، همین ها كه مظهر عفاف هستند ، در نهضت پیشقدم بودند و در ایثار مال هم پیشقدم . ایثار كردند جواهرات و طلاهایى كه دارند ، براى مستضعفین ، عمده در این امور آن قصد پاك است . خداوند چند آیه براى چند قرص نان كه حضرت امیر سلام اللّه علیه و عائله اش صدقه دادند ، چندین آیه ، چند آیه نازل فرمود . این آیات براى قرص نان نیست ، این آیات براى اخلاص ، براى آنكه براى خدا بود . ارزش اعمال به معنویات اعمال است . خواهرهاى ما كه در عصر نهضت شركت داشتند ارزش اعمال آنها بیشتر بود از ارزش اعمال مردها ، آنها از پرده هاى عفاف بیرون آمدند و با پرده عفاف با مردان همصدا شدند و پیروزى را تحصیل كردند و حالا هم با قصد خالص آنچه كه در ایام عمر تهیه كردند براى مستمندان دادند . این ارزش دارد ، متمكنین اگر میلیون ها بدهند ، به قدر ارزش این نیست . پس روز زن ، روز با اهمیتى است و امروز روز زن است و امروز روز مخدرات است و اجتماع عظیم ، اجتماع از اقشار مختلفه آنهایى كه نمى توانستند با هم مجتمع باشند ، آنهایى كه اختناق نمى گذاشت با هم مجتمع شوند ، همه با هم مجتمع شدند ، همه با هم ، برادر و خواهر ، برادر و خواهروار مجتمع شدند در مكان مقدس ، مكان مقدس فیضیه ،

ص: 194

محلى كه علم از آنجا به همه اقطار سرازیر مى شود ، محلى كه احكام الهى در آن بیان شود ، از آن علم به همه جا رفت و از علم جهاد به همه جا . زن و مرد قم نمونه اند در علم و در عمل ، زن ومرد ایران نمونه اند در علم و در عمل . در جوار حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها و روز ولادت صدیقه علیها سلام واجتماع امت اسلامى بر محلى كه از اسلام است .

تا قیام شما براى خداست پیروز هستید

دوستان من ! این اجتماع را ، این وحدت را حفظ كنید . شیاطین در صدد اختلاف انداختن هستند ، این وحدت كلمه را حفظ كنید . این قیام لله را حفظ كنید . تا قیام شما براى خداست پیروز هستید . آنان كه به عناوین مختلف در صدد تفرقه هستند خیانت به ملت مى كنند ، خیانت به كشور مى كنند ، خیانت به اسلام كنند ، با هوشیارى فعالیت و توطئه هاى آنها را خنثى كنید . اینها كه بین اقشار ملت در اطراف مملكت آشوب مى كنند و در صدد اختلاف انداختن هستند ، عمال خارجى هستند ، عمال آمریكا هستند ، جیره خوار آنها هستند ، از آن طرف مرزها پول مى آید پیش اینها و اینها بین كارگرها تقسیم مى كنند كه كار نكنید كه كارخانه ها راه نیفتد ، كشاورزها را مانع مى شوند از اینكه به شغل خودشان ادامه دهند . اى كارگران محترم ! اى كشاورزان عزیز! به كار خود ادامه دهید ، از اختلاف كلمه دست بردارید . امروز روزى است كه همه باید براى اسلام و براى كشور خودتان كار كنید ، همه مكلف هستید . اینها كه جلوگیرى از كار شما كنند ، مى خواهند براى ارباب هاى خودشان راه باز كنند! مى خواهند ما را باز به آن ذلت زحمت بكشند . خداوند شما را از شر آنان حفظ كند . خداوند اسلام و مسلمین را پیروز فرماید . خداوند به ما قدرت تفكر بدهد . خداوند به شما سعادت و سلامت عنایت فرماید .

والسلام علیكم و رحمة اللّه وبركاته

ص: 195

تاریخ : 28/2/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از عشایر جوانمرد و اورامانات

در پنجاه و چند سال حكومت غاصب سلسله پهلوى به اقشار ملت چه گذشت

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از برادرانم متشكرم كه از راه دور آمده اند كه از نزدیك با هم صحبت كنیم و مطالبى كه مورد نظر است به گوش یكدیگر برسانیم . آقایان مى دانند كه در این پنجاه و چند سال حكومت غاصب سلسله پهلوى به اقشار ملت چه گذشت . شما مرزنشین ها در مرز مورد تجاوز و تعدى بودید و آنهائى كه در مركز بودند ، در مركز مورد تعدى بودند ، منتها هر كس در هر جا كه هست آن تعدیات آنجا را خوب ادراك مى كند ، ماها كه اینجا هستیم ، در طول مدت سلطنت غاصبانه اینها ، اینجا را مشاهده كردیم و از مرزها چند خبرى گاهى شنیده مى شد لكن اطلاع صحیح نداشتیم . شما آقایان هم كه در مرزها بودید همان مرزها را و محل خودتان را و گرفتارى ها را مى دانستید و مشاهده مى كردید لكن از این مراكز اطلاعى نداشتید مگر اینكه آن چیزى كه مى شنیدید . همه اقشار ملت در زحمت و رنج بودند ، همه گرفتار بودند .

وحدت كلمه زیر لواى اسلام و پرچم توحید حاصل شد

در این دو سال اخیر كه ظلم آنها اوج گرفت و ملت هم كم كم طاقتش تمام شد و قیام كرد ، نهضت كرد ، یك نهضت اسلامى براى اسلام ، براى احیاى سنت رسول اللّه (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) و یك وحدتى به خواست خداى تبارك و تعالى در همه جا از مرزها گرفته تا مراكز ، از شهرستان ها تا دهات و قصبات ، یك وحدت كلمه حاصل شد و این وحدت كلمه زیر لواى اسلام و پرچم توحید حاصل شد كه اگر اسلام نبود و یك جنبش ملى ، فرض كنید یك جنبش سیاسى بود ، به این طور گسترش نمى شد . جنبش هاى سیاسى ، جنبش هاى ملى از باب اینكه به اسلام ارتباطى ندارد ، در یك محدوده كوچكى یك اشخاص محدودى گسترش پیدا مى كنند اینطور گسترش كه بچه هاى كوچك تا پیرمردها احزاب ، قشرهاى مختلف بدون اینكه یك طایفه اى بین طایفه اى باشد ، این نهضت گسترش پیدا كرد این نبود الا این اراده خداى تبارك و تعالى ، براى اینكه ملت اسلام را مى خواست ، همه ، در هر جا كه ملاحظه كردید مى گفتند كه ما جمهورى اسلامى مى خواهیم ، ما سلسله پهلوى نمى خواهیم ، از این جهت این نهضت پیش برد و یك مطلبى كه همه ، همه متفكرین ، سیاسیون محال مى دانستند ، به اراده خدا تحقق پیدا كرد و

ص: 196

الان كه ما با هم مجتمع هستیم همه درقم و شما از مرز ، بدون اینكه خوفى از كسى داشته باشید از سازمان امنیتى و از ارتشى و از دولتى خوف داشته باشید آمدید با ما در این اطاق مجتمع شدید .

هوشیارى در مقابل توطئه منحرفین و ریشه هاى گندیده رژیم سابق

و این از بركات این پیشرفت است كه این سد طاغوتى شكسته شد و قشرهاى ظالمانه فرو ریخت و ما آزاد شدیم و مملكت ما از دست چپاولگرها هم بیرون رفت مهمش . حالا كه ما آزاد شدیم و مملكتمان را از دست دیگران گرفتیم آنها آرام نمى نشینند ، آنها الان در صدد هستند كه توطئه هائى بكنند ، یك اشخاصى را مامور كردند كه در اطراف مملكت طرف شمابیایند یك چیزى بگویند ، در تهران یك جور ، در خوزستان یك طور ، در كردستان یك طور ، در بلوچستان یك طور ، در خراسان ، در كرمان ، اینها ماءمورهایى هستند كه از طرف اجانب منتشرند الان و یك ریشه هائى از همان رژیم سابقند و یك مقدار هم از همین منحرفین با اسم هاى مختلف ، اینها ماءمورند كه نگذارند مملكت آرام باشد ، اختلاف ایجاد كنند هر جا به یك صورتى ، طرف مرزها كه برادرهاى ما در آنجا هستند به صورت این مذهب و آن مذهب اختلاف ایجاد مى كنند ، در آنهائى كه لسانشان ترك است ، با آنهائى كه لسانشان كرد است ، با آنهائى كه لسانشان فارس است به عنوان عشیره اى ، به عنوان اینكه این گروه با آن گروه دو زبان دارند ، دو فرهنگ دارند ، از این راه ، كردستان علیحده ، آذربایجان علیحده ، خراسان علیحده ، به این اسباب مختلف و تشبثات مختلفه مى خواهند كه بین برادرها را به هم بریزند . درتهران كه هم بیائید مى بینید كه به یك صورت هاى دیگرى مى ریزند توى دانشگاه ها ، نمى گذارند دانشگاه ها باز بشود ، هر چند روزى یك بهانه اى درست مى كنند با این بهانه یك تظاهراتى مى كنند و یك اجتماعى مى كنند و یك اختلافاتى مى خواهند ایجاد بكنند . الان كه ما و شما برادرها با هم نشستیم اینجا ، باید با هم درد دلمان را بگوئیم كه چى است درد ما و درمان چى است . درد فعلى ما همین ریشه هائى است كه ، ریشه هاى گندیده اى كه از رژیم سابق مانده است و مشغول مفسده هستند ، در كارخانه ها مى روند نمى گذارند كارخانه ها به كار بیفتد ، در صحراها و بیابان ها و كشاورزى مى روند نمى گذارند كشاورزى به راه بیفتد ، بین رعایا اختلاف مى اندازند در هر جا به یك صورتى اینها دارند اختلاف مى اندازند . این درد است اگر این درد خداى نخواسته علاج نشود ، من خوف این را دارم كه همان مسائلى كه ما پنجاه و چند سال به آن مبتلا بودیم و همه شما تلخى آن را چشیدید به صورت بدترى باز برگردد به صورت غیر صورت شاهنشاهى یك صورت دیگرى ، یا اگر بتوانند به همان صورت . من خوف این را دارم كه اگر ما علاج این مصیبت را ، این درد را نكنیم همان مسائل برگردد دوباره ، همان سازمان امنیت و همان ماءمورین دولت و همان بساط كه امكان نداشت براى ما یك همچو روزى با هم بنشینیم صحبت كنیم . اگر رژیم سابق بود حالا شما همه توى حبس بودید ، از دم این در كه آمده بودید همه را گرفته بودند و بعد هم ریخته بودند ما را برده بودند . به شكرانه این نعمتى كه خداى تبارك و تعالى به ما اعطا فرمود و ما را بر طاغوت غلبه داد و براى علاج این دردى كه الان هست ، هیچ

ص: 197

چیز علاج نیست و هیچ چیز شكرانه این نعمت نیست الا اینكه ما با هم برادروار مجتمع باشیم .

(قیام لله ) تنها موعظه خداوند تبارك و تعالى

دو مطلب را در نظر بگیرید: یكى وحدت كلمه كه همه با هم باشید و یكى براى خدا بودن كه قیاممان و نهضتمان براى خدا باشد . خداى تبارك و تعالى دستور داده است به رسول اكرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) كه بگو به امت ما كه من یك موعظه دارم فقط یك دانه موعظه و آن این است كه براى خدا قیام كنید ، قیام كنید براى خدا . (اعظكم بواحده ان تقومواللّه ) اگر چنانچه یك نفر هستید و مى خواهید براى خدا قیام كنید ، قیام كنید . براى خدا باشد ، اگر اجتماعى هم هست قیامتان براى خدا باشد . این موعظه اى است كه خداى تبارك و تعالى به وسیله وحى براى ما ملت فرستاده و فرموده همین یك موعظه را من دارم . توى این موعظه همه چیز هست اگر چنانچه ملت قیام بكند و قیام براى خدا باشد این ملت پیروز است . الان ما باید به این دستور الهى رفتار كنیم و این نهضت كه تا اینجا رساندید و بحمد اللّه قیام را كردید و تا حالا هم آنطورى كه من فهمم لله بود یعنى همه مان اسلام را خواستیم ، این مطلب را ما باید نگهش داریم یعنى این یك مساءله اى است الهى ، مكلفیم ما ، مائى كه مسلمان هستیم ، تابع دستورات خدا هستیم ، مكلفیم كه این نهضت را كه براى خدا بود حفظش كنیم ، حفظش به این است كه با كمال هوشیارى ملاحظه كنید كه اینهائى كه مى آیند و مى گویند كه شما باكى دو طایفه اید ، شما كردستانى هستید ، آنها لرستانى هستند ، آنها كجا ، با كمال هوشیارى ببینید كه اینها كى هستند ، چرا این حرف را حالا مى زنند یك ملتى كه همه با هم پا شدند مى خواهند زندگى خودشان را اداره كنند ، مى خواهند دست اجانب را از مملكت خودشان كوتاه كنند و كوتاه هم كردند ، آنى كه حالا مى آید مى گوید كه شما سنى هستید شیعه هستند ، شما كردستانى هستید و آنها لرستانى هستند و شما جبهه گذا هستید ، در شهرها هم شما جزء چه حزبى هستید ، فلان توى چه حزبى هست ، اینها را ما باید با هوشیارى دقت كنیم ، ملاحظه كنیم ، مطالعه كنیم در حالشان كه اینها از كجا الهام مى گیرند كه مى آیند مردم را نمى گذارند آرام باشند ، اینها را كى وادار مى كند ، پشت پرده چه دستى هست كه اینها را وادار مى كند كه (نگذارید كارخانه ها راه بیفتد) در صورتى كه اگر كارخانه ها راه بیفتد ، خوب ، زندگى روزمره مردم اداره مى شود (نگذارید كشاورزى تحقق پیدا كند) اگر كشاورزى تحقق پیدا كند به صلاح ملت است . چه اشخاصى اینها هستند؟ از كجا اینها الهام میگیرند؟ از كجا آمدند؟ از آن طرف مرز بسیارى از اینها در آنوقتى كه شلوغ شد و انقلاب شد و و جلو افتادند مسلمین و ریشه اینها را خواستند بكنند ، این اشخاصى كه تهیه شده بودند براى آشوب ، هى از آن طرف مرزبا تذكره هاى ساختگى و امثال ذلك ، خیلى شان اینجورى آمدند ، یك اقشارى هم بودندكه در خود آنجاها بودند و از تتمه همان دستگاه بودند و جیره خوار آنها بودند ، دیدند كه الان خطر برایشان هست وقتى دست ارباب ها كوتاه شد ، نوكرها هم محروم شوند ، اینها هستند كه افتادند توى جمعیت ، بین شما مى آیند یك حرف را زنند ، بین دسته دیگر مى روند دیگر مى روند یك حرف مى زنند ، آذربایجان یك جور حرف مى زنند ، كردستان یك جور حرف

ص: 198

مى زنند ، هر جا یك طور . ماها اگر تحت تاثیر اینها واقع بشویم كه دنبال آنى را كه آنها مى خواهند كه همه به هم بریزند و برادرها بریزند به جان هم ، اگر یك همچو چیزى بشود ، آنها قدرت پیدا مى كنند و از پشت خنجر مى زنند به ما .

رفتار برادرانه و حفظ وحدت كلمه از دستورات مهم اسلام

ما باید همه با هم توجه به این بكنیم كه همانطورى كه اسلام فرموده است (واعتصمو ا بحبل اللّه حمیعا ولاتفرقوا) همه با هم دست به هم بدهید و اعتصام به حبل خدا بكنید و براى خدا اجتماع كنید و تفرقه نباشد در كار ، از تفرقه بترسید ، همه مان ، این مساله واضحى است كه امروز آنچه ما را پیش برد این وحدت كلمه بود ، تفرقه این وحدت كلمه را از بین مى برد ، وقتى كه از بین برد این رمزى كه رمز پیروزى ما بود از دستمان گرفته مى شود ، گرفته كه شد شكست مى خوریم . اگر خداى نخواسته ما در این نهضت شكست بخوریم دیگر ایران به حال استقلال بر نخواهد گشت ، دیگر ایران به حال آزادى بر نخواهد گشت براى اینكه یك نمونه بود این نهضت ، یعنى شاید در طول تاریخ یك همچو نهضتى تحقق نداشته است . این یك امر نمونه اى بود و یك چیزى نیست كه بشود تكرار بشود ، دوباره از سر گیرد ، كسى بتواند یك همچو نهضتى را ایجاد بكند ، باید آنوقت ما تن در بدهیم به اسارت تا آخر ، نسل هاى بعد هم همین طور تا آخر . بنابراین عقل و دین و وجدان انسان اقتضاء مى كند همانطور كه اسلام فرموده است كه همه برادرید ، (المومنین اخوه ) برادرند همه ، همانطور كه اسلام دستور داده است كه شماها برادرید با هم ، باید به برادرى رفتار كنید یعنى اگر دو تابرادر را یك كسى به او حمله بكند ، دوتائى با هم آن را دفع و نابود مى كنند . الان ما مورد حمله این قشر قلیلى كه از اینها مانده است هستیم ، حمله شان یك حمله سیاسى است كه بریزند نگذارند ما مجتمع بشویم ، متفرق از هم باشیم . شماها باید بیدار بشوید ، همه باهم دست برادرى بدهید و براى خاطر قرآن ، براى خاطر حفظ احكام خدا ، براى خاطر خدا دست از اختلافات و حرفهائى كه اینها منتشر مى كنند دست بردارید ، همه با هم برادروار این اقشار را هم بیرون بریزیم ، همه با هم در هم در یك محیط انسانى اسلامى آرام زندگى بكنیم . من از خداى تبارك و تعالى خواستارم كه همه مسلمین را در هر جا هستند ارشاد كند ، همه مسلمین را در هر جا هستند سعادتمند كند ، وحدت كلمه را بین همه مسلمین در هر جا هستند متحقق گرداند و خصوصا برادرهاى ایرانى ما .

در مرزهائى كه شما هستید مسوولیت زیادتر هست

از خدا مى خواهم كه این برادرهاى ایرانى ما را هم هوشیار كند ، هم توجه به ایشان بدهد كه گوش به این حرفهائى كه اینها مى آیند مى زنند ، اینها همه غرض دارند ، مرض دارند ، گوش به حرف اینها ندهند ، همه باهم برادروار انشاء اللّه به زندگى خودشان ادامه بدهند و آنجا در سر حدات شما ، در مرزهایى كه شما هستید مسؤولیت در مرز خیلى زیادتر هست ، چنانكه در مركز هم زیاد است . اینجا یك

ص: 199

نحو مسؤولیتى است براى اهل مركز ، آنجا یك نحو مسؤولیتى است براى اهل مرز . مرزنشین ها به وظیفه شرعى مرزنشینى شان عمل بكنند و مركزنشین ها به وظیفه شرعى مركزنشینى شان عمل بكنند تا انشاءاللّه با وحدت كلمه و رفع اختلافات و نبودن اختلافات و نترسیدن ، اینها مى ترسانند ، منتشر كرده بودند كه مسلمانان مى خواهند یهودى ها را قتل عام كنند ، چند روز پیش از این یهودى ها روسایشان آمده بودند اینجا ، گفتیم كه خوب ، شما دیدید كه مسلمان ها پیروز شدند ، یهودى ها هم دارند زندگى شان را مى كنند ، به یهودى ها كارى ندارند . اینها مى خواهند نگذارند كه دو نفر با هم باشند و ما باید علاج كنیم این درد را به اینكه در مقابل آنها بایستیم و با هم باشیم . از خداى تعالى خواستارم كه همه مسلمین را در هر جا هستند ارشاد كند ، همه مسلمین را در هر جا هستند سعادتمند كند ، وحدت كلمه را بین همه مسلمین در هر جا هستند متحقق فرماید و خصوصا برادرهاى ایرانى ما .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 200

تاریخ : 29/2/58

بیانات امام خمینى در جمع نمایندگان مردم بحرین و پاكستان

توطئه جدائى اقشار جهت دستیابى اجنبى ها بر منابع شرق

بسم اللّه الرحمن الرحیم

یكى از بزرگترین نتایجى كه ما از این نهضت مى بریم و بردیم ، همین مواجه شدن با برادرهائى كه در طول این مدت ها مواجه نشدیم . در این مجلس ، الان برادرهاى ایرانى ، بحرینى ، پاكستانى دور هم نشسته ایم و مشكلات خودمان را مى توانیم بیان كنیم . در طول بیش از سیصد سال كه اجنبى ها راه پیدا كردند به شرق مشغول شدند در همه جا ، جهات شرق ، در جهات مادى ، در جهات معنوى ، در روحیات گروه هاى مختلفى كه در شرق موجود است ، مطالعات دقیق كرده اند و بررسى ها و به اینجا رسیدند كه اولا در شرق یك ممالك غنى هست از حیث مخازن زیر زمینى و همین طور روى زمینى از قبیل مراتع بزرگ و غنى و جنگل هاى بسیار زیاد و غنى مخازن نفتى كه مطلع هستید و سایر مخازن كه بسیارى از آنها را شاید الان هم خود شرقى ها مطلع نیستند ، لكن آنها آمدند و رفته اند و گردیده اند . آنوقت كه آن اتومبیل و امثال اینها نبوده است ، اینها با شتر و با قافله حركت مى كردند و به اسم سیاح مى آمدند اطراف همان كشورهائى را كه مى دیدند و ابزار و آلاتى كه داشتند ، عكسبردارى مى كردند و بر مخازن زیر زمینى را ، اطلاع بر آن پیدا مى كردند و مطالعاتى هم در روحیات مردم داشتند و به اینجا رسیدند كه اگر بخواهند این مخازن را تصاحب كنند ، باید چه بكنند . فكر كردند كه اگر چنانچه اینها با هم باشند ، اگر همه ممالك شرقى با هم باشند و اجتماع داشته باشند امكان ندارد كه به مخازن اینها دست بیابند پس باید قشرها را از هم جدا كرد .

تبلیغات وسیع ضد اسلامى جهت چپاولگرى بیشتر

یكى از مسائلى كه خیلى مورد اهمیت است براى ما و براى آنها هم بوده است اینكه اگر اسلام آنطورى كه هست ، مسلمین بر آن دست بیابند ، باز منافع آنها به خطر مى افتد . كوشش كردند با تبلیغات مختلفه ، كارشناس هاى مختلف كه مطلق ادیان را از چشم مردم بیندازند ، بخصوص اسلام را از چشم مردم بیندازند ، تبلیغات كردند كه اسلام اصلش افیون جامعه است و ادیان براى این آمده است كه مردم را خواب بكند تا اشخاص مقتدر و سلاطین بیایند و مردم رابچاپند ، این قشرهاى دینى مردم را خواب كنند ، و همین طور دنبال این افتادند كه قشر روحانى را در بین مردم منحط كنند . (روحانیین مردم

ص: 201

كهنه پرستى هستند فناتیك هستند ، اینها دربارى هستند ، اینها براى سلاطین كار مى كنند) این هم یك تبلیغ وسیعى بود كه مع الاسف در هر دو تبلیغ توفیق هائى پیدا كردند . یك قشر جوان كه بى اطلاع از مسائل و عمق مسائل را ادراك نمى كردند ، اینها راجع به آن تبلیغ اول هم كه ادیان افیون جامعه هستند باورشان آمد و شروع كردند اینها هم به تبع آنها اینجور تبلیغات را كردند . و این درست بر عكس آن چیزى است كه ادیان به حسب تاریخ و دین اسلام كه تاریخش دیگر نزدیك است به ما ، درست بر خلاف آنطور مسائل بود . آنها مى گفتند ادیان را سلاطین ایجاد كردند براى اینكه مردم را اینها خواب كنند و آنها بچاپند و اینها هجمه نكنند ، اینها قیام نكنند و نهضت نكنند ، در صورتى كه هر كس تاریخ را ببیند مى بیند كه ادیان بودند كه مردم مستضعف را به ضد سلاطین شوراندند .

قیام كنندگان برضد طاغوت در طول تاریخ روحانیون بودند

حضرت موسى یك شبان با یك عصا حركت كرد و فرعون را سرنگون كرد با همین جمعیت مستضعف ، نه اینكه فرعون موسى را درست كرد براى خواب كردن . موسى مردم را بیدار كرد براى به هم زدن اوضاع او . تاریخ اسلام نزدیك است به ما ، هر كس كه مطالعه كرده باشد مى داند كه پیغمبر اسلام در مكه كه بودند از همین مردم مستضعف و طبقه به اصطلاح آنها صفر ، و تجار قریش و ثروتمندان آنوقت و قدرتمندان آنوقت همه با او مخالف بودند ، نه اینكه قدرتمندان او را آورده بودند كه مردم را خواب بكند ایشان بود كه تا مكه بود نمى توانست اظهار وجود بكند ، زیر زمینى مشغول فعالیت بود ودار و دسته ترتیب مى داد براى خودش ، وقتى كه دیدند آنجا نمى شود ، از آنجا هجرت فرمودند به مدینه ، در مدینه هم كه آمدند وارد شدند به یك نفر از همین مردم طبقه سه به اصطلاح آنها و اشخاصى هم كه جمع شدند دور ایشان عبارت از همین فقرا بودند . جنگ هاى پیغمبر همه اش با اغنیا بود و با گردن كلفت ها بود و با ثروتمندها بود .

این عكس آنطورى است كه آنها تبلیغ كردند و جوان هاى بى اطلاع ما هم تبعیت كردند . نه اینكه فرعون موسى را درست كرد كه مردم را خواب كند ، موسى مردم را بیدار كرد براى اینكه فرعون را از بین ببرد . نه اینكه قریش و ثروتمندان پیغمبر را درست كردند براى اینكه مردم را خواب كند ، پیغمبر این فقرا را بلند كرد و نهضت داد براى اینكه اغنیا را سركوب كند و سرجاى خودشان بنشاند . بعد هم كه یك قدرى نضج پیدا كرد اسلام ، باز همین طبقه ضعیف و مستضعف بودند كه حمله كردند به دو امپراطورى بزرگ دنیا كه رم و ایران بودند . رم و ایران پیغمبر را درست نكردند پیغمبر رم و ایران را راند و شكست داد .

از آن طرف مى آئیم سراغ روحانیون كه تبلیغ روى آنها باشد كه روحانیون دربارى هستند ، اینها را انگلیسى ها آوردند اینجا براى اینكه نگذارند مردم بیدار بشوند ، نگذارند مردم بر خلاف مصالح آنها عمل بكنند ، در صورتى كه هر كس تاریخ را بداند مى داند كه در طول تاریخ آنى كه بر ضد قدرت قیام كرده روحانیون بود نه اینكه آنها روحانیون را درست كردند ، روحانیون مردم را بعث كردند بر ضد آنها .

ص: 202

محمدرضا و پدرش خیانتكارترین افراد در تاریخ ایران

و ما در ایران ، در این مدتى كه خودمان یادمان هست (كه من از همه شما بیشتر یادم هست ) این است كه از آن اولى كه رضاخان آمد در ایران كودتا كرد تا حالائى كه بحمداللّه غلبه حاصل شد ، در طول این پنجاه سال كه شاید سخت ترین ایام بود بر ملت ایران ، و اینها اگر جنایتكارتر از همه سلاطین سابق نبودند ، خیانتكارتر بودند .

ممكن است كسى بگوید كه آقا محمد قجر هم مثل آنها جنایتكار بوده ، اما آقا محمد قجر مثل اینها خیانتكار نبود ، در تاریخ نیست كه محمد خان قجر براى مملكت دیگرى منافع مملكت خودش را داده باشد . جنایتكار بود اما خیانتكار نبود . همین طور سلاطین سابق جنایتكار بودند همه شان ، همه بد بودند ، اما خیانت مثل این عنصر فاسد ، هیچ یك از سلاطین ایران خیانت این جورى نكردند . اینها از پدر و پسر ، در این مملكت خیانت هاكردند كه به این زودى ما نمى توانیم مطلع شویم . الان قراردادهائى كه با این ممالك بزرگ كردند پیش این حكومت حكومت ما محیر العقول است كه این چه جور قراردادهائى هست . مى گویند این قراردادها جورى است كه ما هر طرفش را بگیریم ضرردارد . همه كارهائى كه اینها كردند خیانت به مملكت خودشان ، به ملت خودشان بود . سلاطین سابق خیانت به این معنى كم داشتند ، شاید در قاجار بود یك قدرى ، اما كم بوده است . قبل از اینها خیانت به این معنى نبوده است اما اینها خیانت هائى كردند كه به این زودى تاریخ نمى تواند كشف كند و شاید بعضى از آنها تا آخر هم كشف نشود . آنقدرى از آن كه كشف شده مورد تعجب اشخاص است كه الان مطالعه مى كنند درباره آنها . وزارتخانه ها فرصت پیدا كرده اند و مطالعه مى كنند راجع به قراردادهائى كه اینها با ممالك كرده اند كه چطور قراردادهاى فاسدى بوده كه اینها كردند و الان یك از گرفتارى هاى بزرگ دولت ما این است كه با این قراردادها باید چه كرد . مى گویند هر طرفش را مى گیریم اشكال دارد ، جورى درست كرده اند كه در آنها على ایحال ضرراست .

آن كه پنجاه سال بر ضد رژیم شاهنشاهى قیام كرد علما بودند

در هر صورت ، در این طول تاریخ كه ما یادمان هست آن كه قیام كرد بر ضد این قدرت ها ، روحانیون بودند كه در همین پنجاه و چند سال چند دفعه قیام كردند و البته قدرت آنها زیاد بود شكست خوردند . آذربایجان و مشهد قیام كرد ، تقریبا یك قیام عمومى اصفهان كرد از همه علماى بلاد بودند ، لكن قدرت زیاد بود و این قدرت زیاد شكست اینها را ، حبس كردند اینها را ، تبعید كردند اینها را ، علماى درجه یك را حبس و تبعید كردند ، علماى آذربایجان را كه درجه یك بودند ، آنها را آوردند و بردند به سقز یا سنقر و به آنجا تبعید كردند و مدت ها در آنجا بودند . علماى مشهد را ، همه را گرفتند آوردند حبس در تهران . علماى اصفهان را شكستند آن نهضت شان را و نتوانستند كارى بكنند . در تمام این مدت پنجاه سال آن كه قیام كرد بر ضد اینها علما بودند و لا غیر ، هیچ كس ، ملت هم همراه علما بود تا آن اندازه كه مى توانستند . آنوقت البته این نهضتى كه حالا پیدا شده است حالا نبود و نمى شد ، لكن

ص: 203

از طرف علما نهضت شد و شكست خوردند ، و كشته دادند ، حبس شدند ، تبعید شدند . پس اینكه مى گویند اینها درباریند ، خیر ، اینها دربارى نیستند ، اینها ضد درباریند ، ضد درباریند را دربارى معرفى كردند براى اینكه اینها را از نظر مردم بیندازند . و مع الاسف این هم بیشتر از آن حرف اول تاثیر كرد ، به طورى كه در زمان رضاخان بسیارى از مردم برگشتند ، بسیاریشان ، بسیارى از جوان ها برگشتند از علما . این هم یكى از كارهائى بودكه اینها كردند .

مسلمین را از هم جدا كردند

از كارهاى دیگرى كه كردند این است كه بین طوائف با هم مقابله مى اندازند كه نخواهند مجتمع باشند . ترسیدند كه اگر اسلام شد همه مجتمع شوند ، اسلام را خواسته اند بزنند . اگر علما و روحانیون باشند ، همه را تحت یك بیرق مى برند ، علما را باید از بین ببرند . خوب حالا به این قدر هم كفایت نكرد ، بین خود مردم جدائى بیندازند با تبلیغات كردستان ، بلوچستان ، بختیارى ، خراسان ، در داخل ایران ، پاكستان و ایران ، آن علیحده این علیحده ، نمى دانم ممالك عربى ، بحرین ، نمى دانم كذا وكذا وكذا ، هر كدام علیحده ، اینها را از هم جدا كردند ، تكه تكه كردند . مسلمین را از هم جدا كردند ، تكه تكه كردند . در این جنگ عمومى كه غلبه پیدا كردند آنها علیه عثمانى كه یك دولت بسیار بزرگى بود و از مصر تا حجاز تا خیلى جاهاى دیگر بود این را تكه تكه كردند و هر جایش را به یك كسى دادند ، به یكى از نوكرهاى خودشان (یعنى خارجى ها) اداره شان بكنند . این حكومت ها را مقابل هم قرار دادند ، سلطان كذا و سلطان كذا ، رئیس جمهور كذا و رئیس جمهور كذا ، همه را مقابل هم قرار دادند ، همه را دشمن هم كردند ، این دشمن آن و آن دشمن این . حالا كنار نشسته اند و بردند همه چیز ما را . اینها با هم دشمنى كردند خودشان با هم دشمنى كردند . در هر مملكتى هم احزاب درست كردند ، حزب هاى مختلف ، حزب هائى كه همه مخالف هم هستند ، این آن را بكوبد و آن این را بكوبد ، جبهه هاى مختلف ، حزب هاى مختلف من حیث لایشعر هم و مسلمین مع الاسف به واسطه عدم توجه به عمق مسائل تحت تاءثیر واقع شده و مى شوند . دولت عراق علیحده و دولت ایران علیحده ، هر دو مسلم اما با هم دعوا و جنگ دارند . دولت پاكستان علیحده ، دولت كذا علیحده و همه شان مسلم اما با هم جنگ دارند ، دعوا دارند .

آیا مسلمین و خصوصا حكومت هاى اسلامى چه وقت مى خواهند بیدار بشوند؟

اینها نقشه هائى بوده است كه اینها درست كردند و كشیدند و اینها را مقابل هم قرار دادند و نمى دانم چه وقت شود كه مسلمین بیدار بشوند . چه وقت ممكن است كه دولت هاى ما ، ملت هاى اسلامى چه وقت مى خواهند چشم هایشان را باز كنند . آیا نمى فهمند؟ یا مى فهمند و نمى كنند؟ اگر نمى فهمند ، باید توجه كنند به مسائل كه ببینند بدبختى مسلمین از كجا شروع مى شود و چه هست آن دردى كه مسلمین را اینطور كرده كه خزائن آنها را مى برند و خودشان روى خزائن خودشان گرسنگى

ص: 204

مى خورند . این نفت به این سرشارى را بردند و ملت ما گرسنه مانده است و همه جا همین طور ، آیا مسلمین و خصوصا حكومت هاى اسلامى چه وقت خواهند بیدار بشوند و چه وقتى مى خواهند اغراض شخصیه خودشان و آمال شخصى خودشان را كنار بگذارند و برا ى ملت ها خدمت بكنند؟ مسلمین یك میلیارد تقریبا جمعیتند ، الان یك میلیارد جمعیت دنیا را تشكیل مى دهند ، با دارا بودن همه چیز ، ممالك غنى و همه چیز دار ، وسیع ، مملكت ایران سى و پنج میلیون حالا گویند جمعیت دارد ، وسعتش آنقدر است كه براى صد و پنجاه میلیون تا دویست میلیون جمعیت كافى است ، یعنى اگر دویست میلیون جمعیت داشته باشد ، در ایران به رفاه زندگى مى كنند و همین طور ممالك دیگر وسیعند . عراق وسیع است و جمعیت كمى دارد . چه وقت مى خواهند این حكومت ها بیدار بشوند و دست از اغراضشان بردارند؟ و چه وقت مى خواهند مسلمین توجه بكنند به اینكه مصالحشان چه است و دردشان چه است ؟ و چه وقت باید دوا كنند این درد را؟

نگذاشتند به اینكه مااسلام را آنطورى كه هست بفهمیم

یكى از كارهاى بزرگى كه شده است و گمانم این است كه آنها ، آن شیاطین كرده اند ، این است كه قرآن و اسلام را آنطورى كه هست نگذاشتند ما بفهمیم ، نگذاشتند مسلمان ها بفهمند ، نفوذ كرده است این تبلیغات حتى در عمق حوزه هاى دینى نجف و قم ، این معنى كه یك مقدار از اسلام و یك قدرى از اسلام مطرح است بین علماى اسلام ، یك قدرى از اسلام است ، باقى آن مانده است آن زیر و مخفى است . نگذاشتند به اینكه ما اسلام را آنطورى كه هست بفهمیم ، براى اینكه یكى از خطرهائى كه براى خودشان مى دیدند همین بود كه اگر اسلام را آنجورى كه هست بفهمند ، همه به آن رو مى آوردند و براى آنها دیگر مقامى باقى نمى ماند ، نخواستند درست بشود ، تعلیمات اسلام را دیدند وقتى كه انگلیسى ها آمده بودند عراق ، یكى شان شنیده بود كه یكى اذان مى گوید ، گفتند این چیست . گفتند اذان مى گوید . گفته بود به امپراطورى انگلستان هم ضرر دارد این ؟ گفتند نه . گفت : (هر چه مى خواهد اذان بگوید) . این بحث و مباحثه اى كه ما مى كنیم به امپراطورى انگلستان و به جمهورى آمریكا و به نمى دانم جمهورى شوروى ضرر ندارد ، آنها خیلى هم به آن باد مى زنند كه زیاد بشود و بحث تفصیل پیدا بكند . آنچه براى آنها ضرر دارد ، نمى گذارند درست بشود . چه وقت مى شود كه مسلمان ها توجه بكنند به تعلیمات اسلام ؟ توجه بكنند به اینكه صدر اسلام چه جور بود؟ چه وقت توجه بكنند به این ، وضع رسول اكرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) وضع ائمه ما وضع خلفا ، كه چه جور بودند آنها؟ چه جور زندگى مى كردند و چه جور پیشبرد كردند اینطور؟ یك مشت جمعیتى كه هیچ چیز نداشتند چطور دو امپراطورى را اینطور از بین بردند .

رمز پیروزى ما وحدت كلمه ، اسلام و روحیه شهادت طلبى بود

نظیر او را در ایران ما دیدیم ، نظیر همان معنى كه در صدر اسلام بود در ایران واقع شد یك

ص: 205

جمعیتى كه (حالا شما چند تا تفنگ مى بینید به دوش بعضى هست ، این تفنگ هائى است كه از آنها گرفته اند والا تفنگ نداشتند اینها) آنطورى كه به من مى گفتند صبح كه مى شد هر كس از خواب پا مى شد و بیرون مى خواست برود از خانه یك چوبى ، یك عصائى ، یك كارد مطبخى ، چند تا سنگ ، چند تا آجر بر مى داشتند و مى رفتند به جنگ ، طرف چه داشت ؟ تانگ و توپ و مسلسل و خمپاره ، همه چیز ، از بالاى سر ، از پائین ، از همه جا ، لكن این جمعیت یك چیز داشت و آن ایمان ، یك پشتوانه داشت و آن خدا ، یك مقصد داشت و آن اسلام . همه از اول ایران تا مركز ، تا آخر هر جا رفتى فریاد مرگ بر شاه و ما جمهورى اسلامى مى خواهیم بلند بود . نه از مردم عادى ، از آن بچه هاى كوچك و اینقدرى (اشاره به كودك خردسال كه در كنار امام بود) كه تازه زبان باز كرده اند ، از آن بچه هاى دبستانى تا آن پیرمردهائى كه توى مریض خانه خوابیده بودند ، نه یك قشر ، علما ، معممین ، طلاب ، دانشگاهى ها ، ادارى ، همه و همه یك مطلب مى خواستند و آن اینكه جمهورى اسلامى و ما جمهورى اسلامى مى خواهیم . این معنى بود كه رمز پیروزى بود .

این معنى كه مردم همانطورى كه در صدر اسلام جنگجویان اسلام مى گفتند ما اگر بكشیم بهشت است اگر كشته بشویم بهشت است ، شهادت را براى خودشان فوز مى دانستند ، در ملت ما پیدا شده . به دست كى ؟ به دست خدا ، مگر امكان دارد كه یك بشرى ، یك انسانى ، افرادى بتوانند این كارها را بكنند . این تحول امكان ندارد ، خدا كرد این كار را . مسلمان ها چه وقت مى خواهند كه یك همچو روحیه اى پیدا بكنند كه شهادت را براى خودشان فوز بدانند و بایستند مقابل اشخاص خائن و خیانتكار را سرجاى خود بنشانند .

پشتوانه شاه ابر قدرت ها و قدرت هاى كوچك بودند

قدرتى كه در ایران بود مى گفتند در شرق نیست ، آن قدرت نظامى كه در ایران بود ، در شرق نبود چنانچه مى گفتند پشتوانه اى كه اینها داشتند ، همه قدرت هاى بزرگ بود ، همه ابرقدرت ها و همه قدرت هاى كوچكتر . یكى از ممالك اسلامى (حالا یكى مى گوید ، شاید ، شاید یكى بوده ) از ممالك اسلامى در طول این مبارزه اى كه ایران مى كرد ، پشتیبانى از ما نكرد ، همه از شاه مى كردند ، همه شان ، خوب ، شاه بود با آن قدرت كه مى گفتند مثل این قدرت در شرق نیست و پشتیبانش همه مسلم و غیر مسلم ، از ابرقدرت ها گرفته تا قدرت هاى كوچك ، تا همین شیخ نشین هاى شما همه موافق بودند و اغفال كرده بودند برادرهاى ما را . در بعضى از این مقاطع خلیج بحیثى كه برادرهاى اسلامى خیال كردند كه اگر شاه نباشد دیگر اسلام از بین مى رود ، اگر شاه نباشد شیعه اصلش بكلى از بین مى رود . همچو تزریق كرده بودند كه این برادرهاى مؤمن متدین همچو حالیشان شده بود كه اگراین نباشد دیگر هیچ چیز نیست . من وقتى كه پاریس بودم هى مى گفتند كه اگر این برود چه مى شود . گفتم كه هیچ نمى شود ، یك دزد مى رود . حالا هم همین شده ، ما حالا هیچ غصه اى نداریم . دزد را بیرون كردیم دست دزد قطع شد ، دست خیانتكارهاى خارجى قطع شد .

ص: 206

گرفتارى هاى ما ثمره رژیم سابق است ، نه انقلاب

حالا ما گرفتارى كه داریم ، گرفتارى خانوادگى است . این كه دعوا ندارد ، چیزى نیست كه ما الان البته گرفتارى حالا گرفتارى خانوادگى است ، گرفتارى سازمان امنیت دیگر ما نداریم ، گرفتارى و فلان خارجى را ما نداریم ، حالا دیگر خوفى نداریم ، الان نشسته ایم با هم و داریم صحبت مى كنیم گرفتارى ما حالا گرفتارى این است كه آن برادر ما كمتر چیز دارد و فلانى زیادتر دارد ، خانه ندارد و . . . . این كه چیزى نیست . خوب اینها كه از اول بود ، گرفتارى ها هم از اول بود منتها حالا هم شیاطین دوره افتاده اند كه خوب چه شد؟ كو؟ كو خانه ؟ كو زندگى ؟هى تبلیغات . من به بعضى شان مى گفتم كه این نادارى مال حالا نیست ، اینكه از اول بوده . انقلاب آیا اینها را بوجود آورده ؟! رفتن شاه ندارى را بار آورده است ؟! دیگر این نادارى جرمش گردن ماست ، اگر اینطور است كه چون شاه رفته برق و اسفالت ، مریضخانه و اینها را ندارید ، اگر اینطور بود ، آنوقت ما مجرم بودیم و باید جبران بكنیم ، اما اگر این بوده و ما حالا وارد شده ایم در یك مرحله اى كه نه برق بود ، نه آب بود و نه آسفالت هست و حتى در خود این تهران و در محلات تهران چیزى نیست ، و به ما چه مى گوئید؟ آن كارى كه مى باید مى كردیم این است كه شما را آزاد كردیم ، آزادید حالا تا خودتان كار كنید . شما آنوقت در قید بودید ، در حبس بودید و هر روز یك ماءمورى بالاى سرتان مى آمد و تحكم بر شما مى كرد و یك كلمه اگر مى گفتید به حبس مى رفتید . این الان از سر شما برداشته است و شما راحت شدید . حالا شما چه ایرادى دارید؟ مگر ما شما را بى آسفالت كردیم كه حالا آمدید سراغ ما ، مگر ما شما را بى برق كردیم ؟ این گرفتارى هائى بوده است كه در همه جاى ایران از اول بوده است و ما وارد شده ایم در این گرفتارى و دولت وارد شده در این گرفتارى . خوب ، این باید رفع بشود . این گرفتارى چه شد؟ یعنى چه كه چه شد؟ بهتر از این چه ، كه یك سدى راملت شكستند كه امكان نداشت كه این سد شكسته شود الا به اراده اللّه ، از این بهتر چه مى خواهد بشود؟ بهتر از آزادى چه نعمتى است كه الان داریم ؟ خوب پیشتر فقیر بودیم ، حالا باید كوشش كنیم كه از این فقر بیرون بیائیم مشغول بشویم به كار ، تا فقرمان از بین برود . آنها مانع بودند از اینكه ما زراعت ، بكنیم به اسم اصلاحات ارضى نمى گذاشتند زراعت ما تحقق پیدا بكند ، حالا آزادید زراعت بكنید .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 207

تاریخ : 29/2/58

بیانات امام خمینى در جمع پاسداران مسجد الرضا تهران

به دنبال گفتار ، باید عمل باشد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

مسائل و مطالب همین بود كه آقا خواندند . مهم عمل است ، یك مطالبى است كه معلوم است ، همه به طور كلى مى دانیم ، مى دانیم كه تاكنون با وحدت كلمه وتوجه به اسلام به اینجارسیدیم و مى دانیم كه تا این وحدت كلمه نباشد و تا توجه به اسلام نباشد نمى توانیم پیشرفت بكنیم . مسائل به حسب علمى و به حسب كلى معلوم است لكن عمده این است كه ما دنبال این مسائل معلوم عمل بكنیم یعنى همانطورى كه ملت با عمل خودش ، با توجه خودش به اسلام و قیام و نهضت خودش و با عدم خوف از تانك ها و مسلسل ها و نظامى ها و قدرت هاى شیطانى حركت كرد ، نهضت كرد ، ریخت به خیابان ها و هجوم كرد و شكست داد طرف را ، البته با یارى خداى تبارك و تعالى ، این حركت ، این نهضت ، باید محفوظ بماند یعنى عملا ماها كه همه مان پاسداران انقلاب اسلامى هستیم و همه خدمتگزار به اسلام هستیم ، چنین نباشد كه همیشه بگوئیم و عمل نباشد ، باید دنبال گفتار عمل باشد ، چنانچه اگر هزار گفتار بود و عمل نبود ، این قدرت سر جاى خودش بود ، لكن تبلیغات شد و مردم عمل كردند ، این عمل بود ، عمل دست جمعى بود كه پیروزى را آورد ، و اتكال به خداى تبارك و تعالى .

ترمیم خرابى هاى مملكت با اتكال به خدا و وحدت همه جانبه

حالا هم ما باز احتیاج به همین عمل و همین وحدت و همین توجه به خدا داریم و اینطور نیست كه ما پیروز شده باشیم . ما یك سدى را شكستیم ، ریشه هایش باز یك قدرى هست و علاوه بر اینكه این ریشه ها را باید باز قطع كرد و از بین برد علاوه بر این ، كار مشكلتر این است كه یك سازمانى داد به اوضاع مملكت و خرابى هائى كه در طول اقلا پنجاه و چند سال در این زمان (سابقا هم بود) خرابى هائى كه براى كشور حاصل شده است ، چه از ناحیه فرهنگ ، چه از ناحیه اقتصاد و چه از نواحى دیگر حاصل شده است ، باید آنها را بعد از پیروزى تام و كامل ، آنها را منقلب كرد و اصلاح كرد و این امریست كه باید با دست همه ، نه تنها دولت مى تواند و نه تنها روحانیت مى تواند و نه تنها سایر اقشار ، چنانچه در پیشبرد تاكنون اگر یك قشرى از اقشار خواست نهضتى ایجاد كند و خودش و خودش برود دنبال این كارها ، هیچ امكان نداشت ، این وقتى امكان پیدا كرد و یك امر محال

ص: 208

به نظر اشخاص مادى تحقق پیدا كرد كه با معنویت و اسلام حاصل شد .

پیشبرد نهضت با پرهیز از آمال شخصى و توجه به مقصد

باید این كارهائى كه بعد مى خواهد بشود ، كارهائى كه بعد از این باید تحقق پیدا بكند ، چه این پاكسازى در این قشرهاى گندیده اى كه الان بین مردم مجتمع اند ، بین مردم منتشرند و مى خواهند نگذارند این نهضت به ثمر برسد و چه بعد از این پاكسازى ، براى نوسازى مملكت كه خراب كرده اند حالا باید آباد بشود ، اینها با لفظ درست نمى شود ، اینها عمل خواهد ، چنانكه تا حالا كه آمده ایم باعمل آمده ایم ، هر چه لفظ هم بود فایده نداشت ، باید همه ما همانطورى كه تا حالا شما جوان ها و مرد و زن همه با هم حركت كردند و این سد را شكستند ، به حركت خودشان ادامه بدهند ، سست نشوند ، حالا بر نگردند سراغ اینكه من مثلا فلان حاجت را دارم .

الان ما باز نرسیدیم به آنجائى كه حاجات را بتوانیم برآوریم ، همانطورى كه قبل از اینكه این سد را ، سد بزرگى كه جلو ملت ما افتاده بود ، مى خواستیم بشكنیم ، چطور در آنوقتى كه همه توجه به این داشتیم كه این سلسله باید برود ، هیچ دیگر توجه به این نبود كه من حالا مثلا زندگیم چطور است ، خانه دارم یا ندارم ، این حرف ها اصلا مطرح نبود اگر آن وقت هم این حرف ها مطرح بود پیشرفت نمى شد . آن وقت مردم همه یك توجه داشتند و از سایر چیزها غفلت كرده بودند ، آن یك توجه اینكه باید این سلسله برود كه خائن است و باید یك حكومت اسلامى پیدا بشود . همانطور كه قبل از اینكه ما این سد بزرگ را بشكنیم ، در حالى كه توجه داشتیم به شكستن این سد ، از كارها و از حالات خودمان غافل بودیم كه من مثلا فلان حاجت را دارم ، غافل بودیم و این غفلت و توجه به مقصد پیشبرد كرد ، همین طور حالا هم باید این چیزها رعایت بشود چون ما بین راه هستیم ، باز نرسیدیم به مقصد ، ما راه داریم ، طولانى است راه .

تاءكید به ملت در آماده باش و حفظ روحیه تحرك

باید باز ملت این حال آماده باش را كه داشته است و حال تحركى كه داشته است ، این را حفظش بكند و از این چیزهائى كه دست هاى اجانب و ناپاك بین مردم منتشر مى كنند اعتنا نكند به اینها ، اینهائى كه مى آیند و نمى گذارند كارها انجام بگیرد از ایشان جلوگیرى بشود تا اینكه این نهضت به آخر برسد . نهضت بین راهى مثمر ثمر نیست ، نهضت به آخر برسد ، یك دولت مستقر پیدا بشود ، یك مجلس شوراى ملى ، نه به آن معنائى كه در زمان هاى سابق پیدا مى شد كه مردم بى اطلاع بودند ، یك مجلسى كه به نظر خود مردم باشد ، مردم خودشان نظر داشته باشند ، مقدرات دست خود مردم باشد ، اینها تحقق پیدا بكند ، آنوقت مردم بروند سراغ اینكه ما فقیر هستیم .

ص: 209

دعوت ملت و دولت به صبر و همت در اصلاح امور

خیلى ها مى آیند ، مثلا یك جمعیت هائى كه (در ناحیه ما فقر است و هیچ یك از آثار تمدن نیست و مریض خانه نداریم و اسفالت نداریم و آب نداریم ) ، و از این مسائل ، من گفتم به بعضى ها كه خوب این حالا پیدا شده است ، یا از اول بوده است ؟ معلوم است كه این همیشه بوده ، قبلا بوده ، چیزى كه از اول بوده است ، به مجرد اینكه آنهائى كه خراب كردند ، یا عمل نكردند و رفتند ، این یكدفعه باید درست بشود؟! اینكه امكان ندارد . خوب ، حالا ما یك كارى كردیم كه اینها رفتند ، فرض كنید كه ما دیگر عرضه اینكه كار دیگر انجام بدهیم نداریم ، حالا دست خودتان است ، خودتان درست كنید . البته اینكه عرض مى كنم ، نه این است كه عرضه اش نباشد ، هست ، انشاء اللّه درست هم مى شود اما این یك همتى ملى و الهى خواهد ، از ملت صبر و كار ، از دولت صبر و كار ، هر دو باید هم صبر داشته باشند و هم كار بكنند . دولت صبر بر این هجوم هائى كه از اطراف به او مى شود بكند ، ملت صبر كند در اینكه این نادارى و این گرفتارى كه همه مى دانیم از سابق بوده ، حالا پیدا نشده ، این چیزى كه از سابق بوده یك قدرى دیگر تامل كنند ، یك قدرى دیگر صبر كنند تا اینكه بتواند دولت اقتصاد خودش را درست كند ، كارخانه ها را راه بیاندازد ، كشاورزى راه بیفتد تا اینكه این امور اصلاح بشود .

ناراضى تراشى و اخلالگرى عمال اجانب با علم به دستاوردهاى عظیم انقلاب اسلامى

این معنا كه مرتب جمعیت ها بیایند و بگویند كه ما چیز نداریم ، این ناچار یك دست هائى از پشت پرده اینها را بعث مى كنند ، همان هائى كه مى خواهند این گرفتارى تا آخر باشد ، اینهائى كه مى روند مى گویند (خوب حالا چه شد؟ باز هم دولت اسلامى شد و براى شما الان نه اسفالتى هست ، نه چیزى ) . مثل اینكه همین كه مهر دولت اسلامى خورد به یك جائى ، همان مهر باید یكدفعه همه كارها را درست بكند ، ملت ما باید بداند كه این چیزى كه اینها مى آیند و مى گویند (چه شد و دولت اسلام هم آمد و كارى نكرد) اینها آنهائى هستند كه مى خواهند هیچ كارى نشود ، نه آنهائى هستند كه مى خواهند یك كارى بشود ، براى اینكه اینها اشخاصى نیستند كه بى اطلاع باشند ، اینها اشخاصى هستند كه مطالعه كرده اند ، عمال یك دولت هائى هستند كه در این امور مطالعه كرده اند ، اینها بنایشان بر این است كه با هر جورى كه هست ناراضى درست كنند ، بروند داخل دهات بگویند كه (چه شد ، حالا چه شد) این دهاتى بیچاره هم نمى تواند به او بگوید كه این شد كه ما حالا نمى ترسیم از دولت ، نمى ترسیم از ساواك ، نمى ترسیم از اینكه یك كسى بیاید با شلاق روى سر ما بزند و ما را اذیت بكند ، بهتر از این چه مى خواستى بشود؟ حالا ما فرض مى كنیم هیچ چیز هم نشده ، آزادى بهترین نعمتى است كه خدا براى بشر قرار داده ، اینها كه مى آیند و مى گویند كه چه شد ، نه اینكه ندانند چه شده ، مى دانند كارى شده است كه دست ارباب ها را كوتاه كرده ، مى دانند كه خیلى كار شده ، مى دانند كه یك معجزه اى شده است . كه دست ارباب ها كوتاه شده چه بكنیم كه دست ارباب ها دوباره باز بشود؟ برویم بگوئیم كه (چه

ص: 210

شد؟ چیزى نشد ، هیچ خبرى نشد . ) اینها مى دانند كه این قدرت شیطانى شكست و رفت ، اینها مى دانند كه نفت براى خودمان شده است و خودمان باید دیگر از آن برداشت بكنیم ، اینها دانند كه آمریكا و شوروى و انگلستان و سایر ابرقدرت ها نمى توانند دیگر الان در مملكت ما تصرفى بكنند ، ولو شیاطین شان مشغولند لكن خودشان نمى توانند بیایند مستقیما یك دخالتى بكنند چنانچه مى كردند ، اینها مى دانند اینها را ، نه اینكه غافلند ، اینها استادند در فن خودشان ، تحصیل كرده اند اینها ، اینها را آنها تربیت كرده اند ، اجنبى ها تربیت كرده اند براى اینكه یك همچو موقعى به دردشان بخورند . مى خواهند الان اذهان را از آن معنائى كه همه دنبالش بودیم كه پهلوى و امثالش نه و حكومت اسلامى آرى ، (نه ) آن شد ولى (آرى ) هنوز نشده ، ما فقط راى دادیم ، همه شما راى دادید به اینكه (جمهورى اسلامى ) اما تا حالا جمهورى اسلامى پیاده نشده ، اینها خوف این را دارند كه این جمهورى اسلامى تحقق پیدا بكند ، یعنى بعد از راى ، واقعش هم واقع بشود ، از این مى ترسند ، مى خواهند نگذارند این بشود ، چنانچه مى خواستند نگذارند راى بدهند مردم . خیلى از صندوق ها را از قرارى كه به ما اطلاع دادند سوزاندند ، خیلى جاها مسلح رفتند كه نگذارند مردم راى بدهند ، با اینكه این راى ملى بود و مردم خواستند راى خودشان را بدهند ، همه هم با اشتیاق ، چرا مى خواستند نگذارند؟ براى اینكه مى دیدند با این راى دستشان كوتاه مى شود حالا هم بینند كه خوب رایش را دادند ، تا حالا كه نشده ، بگذاریم نشود ، یك كارى بكنیم كه نشود ، چه بكنیم كه نشود؟ برویم در بین اقشار ملت ، هر جا كه به هر كس برسیم ، بگوئیم تا حالا چه شد هیچ چیز كه نشد ، پس ناراضى درست كنیم ، یك دست كارگر را از كار باز بداریم ، یك دسته دهقان را از كشاورزى باز بداریم ، مدارس را از اینكه مشغول كارشان باشند ، دانشگاه ها را از اینكه مشغول كارشان باشند باز بداریم . نگذاریم كه یك سامانى پیدا بكند این مملكت و از آن نهضتى كه اینها داشتند و هیچ كارى به اینكه حالا من چه دارم و چه ندارم ، نبود ، آن وقت كه مى ریختند توى خیابان ها و فریاد مى كردند كه مرگ بر این كذا ، هیچ ابدا به فكر این نبودند ، كه من شب مى روم منزل شاید شام نداشته باشم ، هیچ به فكر نبود ، این روحیه بود كه پیروزى آورد ، این روحیه را مى خواهند از ما بگیرند . حالا باز متوجه به اینكه (من خانه ام چطور است و خوب چه شد ، حالا كه نشد ، حالا كجاست خانه ) ، الان مى خواهند خانه بسازند براى اینها ، اینها باز نمى گذارند ، اینها باز مى آیند و مانع مى شوند ، به هر اسمى ، دارند به شما مستضعف مى گویند ، شما قبول نكنید . آنها فهمند مستضعف یعنى چه ، به اینها بد حالى مى كنند . ما همه جزء مستضعفین هستیم ، یعنى ما اشخاصى بودیم كه ابرقدرت ها ما را ضعیف شمردند ، ما را هیچ مى دانستند ، ما مى خواهیم از این جهت بیرون بیائیم . مى افتند دنبال اینها كه (اینها مى گویند ما مى خواهیم خانه براى مستضعفین بسازیم ، مگر شما مستضعفید؟ خیر ، شما خیلى كذا هستید) از اینها . هر راهى كه بتوانند یك اخلالى بكنند ، اخلال مى كنند و همه نظر اخلالگرها به این است كه نگذارند كه ایران براى خودش یك سامانى پیدا بكند كه دست آنها تا ابد كوتاه بشود .

ص: 211

به حرف هاى باطل گوش نكرده و خون جوانان را به هدر ندهید

شما جوان ها كه تا حالا رساندید مطلب را به اینجا ، ملت ما كه با همه اقشارش ، باجان و خون خودش رساند مطلب را به اینجا ، مبادابه این حرف ها گوش بكند و خون جوانان خودش را هدر بدهد . اگر به حرف هاى اینها گوش بكنید ، اگر اینها وارد دانشگاهى شوند ، جوان هاى دانشگاهى ما به حرف اینها گوش بدهند ، اگر در كارخانه ها كه اینها وارد مى شوند جوانان كارخانه اى ما به اینها گوش بدهند ، اگر در كشاورزى وارد مى شوند و در صحرا و بیابان ها مى ریزند و نمى گذارند كشاورزى بشود ، گوش بدهند به این حرف ها ، اگر ما همه گوش بدهیم به این حرف ها ، این حرف ها معنایش این است كه باز همان آش و همان كاسه ، همان خارجى ها و همان بردن همه چیز ما ، همان قلدرى ها یك كس دیگر را مى آورند بالاى سر ما با همان قلدرى و بدتر از اول .

خیال نكنید كه این قلدرى اگر پیدا بشود مثل قلدرى این است ، خیر ، پوست را از سر همه شما مى كند اگر خداى نخواسته عود كند آن مسائل . اینها فهمیدند كه ما یك چنین پاسدارانى داریم داخل مملكت ، شما را اول خواهند كشت ، اول آن جوان هائى كه قدرتمند هستند و اینها از آنها ضربه خوردند ، اول حساب شما را صاف مى كنند ، بعد هم حساب همه را . الان نباید رعیت به فكر این باشد كه آب من كم است ، آب تو از اول كم بود ، امسال هم كه خدا به شما باران داد . نباید كارخانه اى خیال كند كه من حالا چه كم دارم و چه نقصى دارم ، این نقص از اول بوده . نباید حالا مردم به فكر این باشند كه من حالا خانه ندارم ، تو خانه از اول نداشتى ، تازه نشده است این .

دست به دست هم بدهید براى تحقق حكومت عدل اسلامى

شما باید همه دست به دست هم بدهید كه این نهضت را به آخر برسانید ، حكومت عدل اسلامى پیدا بشود ، محقق بشود ، خارجیت پیدا بكند ، بعدا برویم سراغ این فروع كه خوب ، حالا حكومت اسلامى پیدا شد یا اللّه شروع كنید ، اما نه این كه (یا اللّه ) یعنى الان بده ، شروع كنید . به كار ، مشغولند آقا ، ملت بداند كه دولت مشغول كار است اما كار اینقدر زیاد است كه به این زودى انجام نمى گیرد .

هوشیارانه و با توجه به مسائل اصولى در قطع ریشه هاى فساد بكوشید

اما اگر ما غفلت كنیم از آن مقصد اصلى مان كه كندن این ریشه هاى فاسدى كه زیر خاك هست در این مملكت ما و دارند اخلال مى كنند ، اگر ما غفلت كنیم از كندن این ریشه ها ، این ریشه ها رشد مى كنند ، بعد درخت تناور مى شوند و بعد ریشه ما را قطع مى كنند . غفلت از این نكنید ، نروید سراغ اینكه خانه ام چه و زندگیم چه ، بروید مملكتتان بینید مملكت چه جور است ، اول مملكت را اصلاح بكنیم بعد برویم سراغ خانه و لانه خودمان . مبادا كه اینها ما را اغفال بكنند و این تبلیغات غلط و سوئى كه مى كنند كه براى خودشان و اربابانشان خیلى خوب است و براى ملت ما ذلت آور است ، مبادا بین شما بیایند و بگویند كه خوب چطور شد حالا ، و از این حرف هائى كه مى زنند و شما را اغفال كنند از

ص: 212

آن مقصد اصلى كه عبارت از پیشبرد این نهضت است و به آخر رساندن ، آخر رساندن آن وقتى كه بكلى ریشه ها كنده بشود و یك مملكت اسلامى با احكام نورانى اسلامى و عدل اسلامى پیدا بشود ، دنبال آن برویم ، سراغ این فروعى كه هست . من هم گرفتارى دارم ، مردم همه گرفتارند ، این آقا هم گرفتارى دارند ، شما هم گرفتارید ، اما الان وقت گریه و زارى نیست ، الان وقت اللّه اكبر و باز جلو رفتن است . باید هوشیار و بیدار باشیم همه ، آنها هوشیارند ، بیدارند ، آنهائى كه افتاده اند دور ، توى دانشگاه ، دانشگاه را تعطیل مى كنند ، مى روند عرض مى كنم كه توى كارخانه ها ، كارخانه را یا تعطیل مى كنند و یا نمى گذارند كار بكنند یا مى گویند كم كار كنید ، توى ادارات مى روند و كم كارى ایجاد مى كنند ، آنها هوشیارند و مى دانند دارند چه مى كنند ، آنها روى نقشه دارند عمل مى كنند ، شما هوشیار باشید ، ما هوشیار باشیم ، ملت هوشیار باشد ، توجه به فروع نكند و از چیزهاى اصلى غفلت بكند .

شما پاسداران به عالم ثابت كردید كه ایران یك مملكت زنده است

خداوند انشاءاللّه همه شما پاسدارها را براى اسلام نگه دارد ، شما افتخار ما هستید ، شما كسانى هستید كه آن از زندگیتان را این عالم ثابت كردید ، شما به عالم ثابت كردید كه ایران یك مملكت زنده است ، مملكتى است كه مى تواند خودش روى پاى خودش بایستد ، مملكتى است كه مى تواند جلوى اشخاصى كه مى خواهند بچاپند آنها را بگیرد . خداوند به شما قدرت زیادتر بدهد . همه را به وظائف اسلامیمان ، به وظائف كشورمان و ملى مان آشنا بكند .

سلام بر همه شما .

ص: 213

تاریخ : 30/2/58

بیانات امام خمینى در جمع كاركنان ثبت احوال كشور

همگامى و همصدائى اقشار ملت در نهضت ، مساله اى الهى است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

قبلا عرض كنم كه این پیروزى ارتباط به من نداشت ، من یك طلبه هستم و نباید این را به من متصل كنید ، پیروزى ارتباط به ملت هم نداشت ، این پیروزى مربوط به خدا بود . من همان وقت هم كه در پاریس بودم ، وقتى كه مى شنیدم كه آمدند بعضى ها پیش من مى گفتند كه یك نفر آمد گفت كه من در دهات كجا و كجا رفتم و دیدم كه صبح كه مى شود آخوند ده جلو مى افتد و مردم دنبالش تظاهر مى كنند ، حتى یك قلعه اى كه من آن قلعه را دیدم و در اطراف ماست ، آن قلعه را اسم برد (كه آن قلعه شاید آنوقت كه من دیدمش یك قلعه اى ده ، پانزده مثلا خانوار در آن ممكن بود كه هر خانوارى یك اطاق داشته باشد و توى بیابان پهلوى یك كوهى بود كه این طرف و آن طرفش هم هیچ چیزى نبود) گفت كه من در آن قلعه هم (قلعه حسن فلك به آن مى گویند) رفتم و دیدم توى آن قلعه همان حرف هاست كه در تهران است . من همان وقت مطمئن شدم به اینكه مساله ، مساءله بشرى نیست . شعاع فعالیت انسان تا یك حدودى است ، با اختلاف ، یكى مى تواند یك محله را ، یك مسجد را اداره كند ، یكى مى تواند یك شهر را بسیج كند ، یكى مى تواند یك استان را بسیج كند اما كسى بتواند همه ایران را ، این 35 میلیون جمعیت را به یك راه بسیج كند به حیثى كه این بچه هاى كوچك دبستان (وقتى كه چیزهایشان را به من مى گفتند) این بچه هاى كوچك دبستان هم همان حرف را مى زدند كه دبیرستانى ها مى گفتند ، آنها هم همان كه در بالاترى ها مى گفتند . آن پیرمردها و آن بچه ها و آن زن ها و دخترها همه یك چیز مى گفتند ، همه مى گفتند كه ما این سلسله را نمى خواهیم و ما جمهورى اسلامى مى خواهیم . من به نظرم اینطور آمد ، مطمئن شدم به اینكه (ما آن وقت اصلا این صحبت ها نبود ، آن وقت وقتى بود كه قدرت آنها سر جاى خودش بود) من به نظرم آمد كه ما پیروز خواهیم شد براى اینكه این مساله دیگر به ما مربوط نیست ، یك مساءلهاى است كه به جاى دیگر مربوط است و این را هم شاید كرارا در پاریس هم آن وقت من گفتم كه مساءله شده یك مساءله الهى و اینكه یك تحولى در یك جامعه اى در یك مدت كم پیدا بشود ، هم تحول روحى پیدا بشود و هم سایر تحولات .

ص: 214

پیروزى نهضت از ادله بزرگ توحید و بطلان حسابگرى ابر قدرت ها

شما ملاحظه كنید این تحول روحى كه در ملت پیدا شد ، همین ملت بود كه یك پاسبان اگر در بازار مى آمد بازار را مى بست و مردم بخودشان حق نمى دادند كه مقابل پاسبان حرف بزنند ، همین ملت ، همین ملت ، در ظرف كوتاهى ریختند توى خیابان ها فریاد زدند كه مرگ بر شاه ، همه دیوارها را پر كردند از مرگ برشاه كه الان هم آثارش باز باقى هست . این تحول كه آن خوف مبدل شد به آن شجاعت كه ایستادند ، توپ ها و تانك ها توى خیابان ها آدم مى كشت مردم حمله مى كردند به توپ و تانك و مى گفتند اثر ندارد . بااینكه مى كشت آدم را ولكن اثر خودش را از روحیه ملت به طورى قوى شده بود كه آنها همه آثار خودشان را از دست دادند . آن روحیه قوى ملت كه در اثر همین تبعیت از اسلام و توجه به اینكه ما اسلام را مى خواهیم ، یك ملت مسلم توجه كردند به یك نقطه و آن این است كه ما جمهورى اسلامى مى خواهیم ، ما سلسله پهلوى را نمى خواهیم ، این اسباب این شد كه این وحدت كلمه و اجتماع مردم بر این مطلب و توجه به اینكه یك نقطه را مى خواهیم و آن اسلام است ، این پیروزى را به ما داد . چه پیروزى ، پیروزى كه همه حساب ها را باطل كرد ، حساب مادیگرى را همه را باطل كرد ، یكى از ادله بزرگ توحید است . روى حساب هاى مادیگرى آن دستگاه هاى جاسوسى آمریكا مثل سیا و امثال اینها تصدیق كردند كه این بر خلاف آن حساب هائى بود كه ما مى كردیم ، راست هم مى گفتند حساب _ روى حساب مادیگرى ، یك قدرت شیطانى با یك تجهیزات بزرگ ، مجهز به همه جهازها و اسلحه ها ، دنبالش هم آن قدرت هاى بسیار بزرگ و ابر قدرت ها در مقابل یك جمعیتى كه هیچ چیز ندارند ، زن است و مرد ، زن ها و مردها ریختند ، بامشت خالى ریختند توى خیابان ها و در مقابل ایستادند ، هیچ حساب درست نمى شود كه این قدرت ، این چیزى نداشت ، آن همه چیز را داشت ، این چه شد؟این یك تحولى پیدا شد در قشرهاى نظامى ها كه یا روحیه ها را دادند از دست یا متحول شدند و متصل شدند به ، البته مختلف بودند ، اینها متصل شدند به این جمعیت كه در این آخر كه این آدم بسیار بى عقل ، این بختیار بسیار بى عقل كه من نصیحتش كردم و اگر نصیحت مرا قبول كرده بود ، حالا نخست وزیر بود ، من نصیحت كردم به او آن وقت كه پاریس بودم كه تو حالا كه شاه رفته ، یك چیزى دستت آمده ، بیا بگو كه من مى خواستم یك خدمتى به ملت بكنم ، حالا من در اختیار ملت . اگر این را مى كرد ، قهرمان مى شد ، نفهمید كه چه بكند . در هر صورت این اجتماع مردم بر این امر و وحدت كلمه اى كه پیدا كردند ملت ما و توجه به اسلام اسباب این شد كه این پیروزى پیداشد و آن حساب ها همه حسابش غلط از كار در آمد ، آنها مى گفتند این همه تجهیزات در یك طرف ، دنبالش هم آمریكا بود ، شوروى بود ، انگلستان بود منتها شوروى كمتر صدایش در آمد لكن بود ، الان هم دارد مفسده مى كند ، آمریكا و انگلستان به صراحت مى گفتند كه نخیر ما پشتیبانیم و ما هستیم لكن ملت گوش نكرد به این حرف ها ، خداوند همچو قدرتى به ملت داد كه گوش نكرد به این حرف ها و حساب ها همه باطل در آمد ، هیچ بر همه چیز غلبه كرد ، هیچى بر حسب جهات مادى و الا همه چیز بر حسب معنویت . معنویت كرد غلبه كرد بر مادیت از راه خدا ، فوق همه چیز بود . این اسباب این شد كه ما غلبه كردیم .

ص: 215

این شعرها كه خواندید شعرش خوب بود اما براى من اینها صحیح نیست و همان نثرها ، شما ثناى خدا را بكنید كه یك همچو توفیقى نصیب ما شد . ما هیچ هستیم ، این همه عالم هیچ است ، سر تا ته عالم یك جلوه اى است از خداى تبارك و تعالى . هر چه هست اوست . الحمدلله تا حالا به واسطه همین توجهى كه همه پیدا كردند به خدا ، بچه كوچولو مى گفت جمهورى اسلامى و پیر مرد در بستر هم این معنا را مى گفت و آنها هم كه وقتى كه مى خواستند راى به جمهورى اسلامى بدهند و رفراندم كردند ، پیر مردى كه نمى توانست حركت بكند با چرخ مى آوردندش راى مى داد ، بعضى ها هم همان جا كه راى داده بودند مردند ، همان جا به من اطلاع دادند در_ شهر ما یك شهر سابق ما یك نفر آمده (خوب آوردندش ) پیرمرد مى خواسته برود ، راى داده ، بعد هم مرده است . بچه هائى كه راى ندادند ، ناراحت شده بودند . یك بچه هائى بودند كه مربوط به ما بودند ، ناراحت بودند از اینكه خوب ، چرا ما راى نباید بدهیم . این یك مطلبى بود كه خدا درست كرد مردم را ، اینطور اشتیاق در آنها ایجاد كرد ، اینطور شوق و شعف در آنها ایجاد كرد ، اینطور جانبازى در آنها ایجاد كرد كه مى آیند مى گویند كه شما دعا كنید من شهید بشوم ، دعا بكنید بچه من شهید بشود . این تحول روحى كه در مردم پیدا شد و موجب این شد كه مابحمداللّه ملت ما پیروز شد ، این تحولى بود كه خداى تبارك و تعالى به فضل عنایت خودش این را نصیب كرد به ما .

این را حفظش كنیم ، این هدیه خداست حفظش كنید . اگر این از دستمان برود ، آن طرفیم ، اگر این معناى وحدت كلمه اى كه در اثر توجه به اسلام براى ما پیدا شد ، اگر این از دست ما گرفته بشود ، ما همان اشخاص ضعیف هستیم و همان اشخاصى هستیم كه هیچ دستمان نیست . چهار تا تفنگى كه دست مثلا این پاسداران هست ، با آن چیزى كه آنها دارند كه مقابله نمى تواند بكند . این خداست كه آنها را عقب زده است و كید آنها را باطل كرده است . این را شكر گزارى كنید براى این معنا و این را حفظش كنید . این نهضت را حفظ كنید . با حفظ این نهضت همه به پیش خواهیم رفت و اسلام آنطورى كه هست و نه آنطورى كه براى ما ، خارجى ها معرفى كردند و ما هم باورمان آمد ، آنطورى كه هست ، آنطورى كه صدر اسلام بود ، آنطور در خارج انشاء اللّه تحقق پیدا بكند . سعادت براى همه اقشار ، سلامت براى همه اقشار ، رفاه براى همه اقشار ، تعدى هیچ در دولت اسلامى ، هیچ كس از حكومت نمى ترسد براى اینكه حكومت كارى به مردم ندارد ، نمى خواهد ، همه باید از خودشان بترسند كه مبادا جرم بكنند ، جرم كه بكنند حكومت او را مى گیرد براى جرمش اما دیگر یك ساواكى باشد كه مردم را با بهانه بخواهد بگیرد و حالا هم كه گرفت زجر بكند ، اینها دیگر در كار نیست ، انشاء اللّه نخواهد شد . الان شما بحمد اللّه آزادى كه بهترین نعمت هاى الهى است به دست آوردید ، الان اینجا مطمئن هستید كه بلند بشوید بروید بیرون ، نمى آیند شما را بگیرند شما را ببرند كه چرا رفتید آنجا اجتماع كردید . اگر چند وقت پیش از این بود یك همچو اجتماعى را الان ساواكى ها ریخته بودند و همه تان را گرفته بودند و برده بودند ، ما را هم شكنجه مى كردند . حالا بحمد اللّه اینها دیگر نیست در كار و الحمدلله كه دست آنهائى هم كه غارتمان مى كردند ، آنها هم دستشان كوتاه شد ، آن را هم بریدند دستشان را . بنابراین ما

ص: 216

الان سنگرى را كه پیش بردیم یكى دست این چپاولگرها را كوتاه كردیم و یكى آزادى براى خودمان تهیه كردیم . استقلال داریم و آزادى . الان آن معنائى كه مى خواستیم حاصل شده است . این یك مقدار یك ریشه هاى كوچكى كه هستند و گندیده اى كه هستند و فساد مى كنند ، اینها چیزى نیستند و اینها تمام مى شود كارشان ، آن قدرت بزرگ رفت اینها دیگر چیزى نیستند ، اینها به یك فوت تمام مى شوند لكن عمده این است كه ما آن نعمتى كه به ما دادند شكرش را بجا بیاوریم و شكر به این است كه حفظ كنیم آن چیزى كه به ما اعطا كرده است ، حفظش كنیم . این یك هدیه است كه خداى تبارك و تعالى به ملت ما عنایت كرده است ، ملت تا این هدیه را حفظ كرده است پیش مى رود ، اگر خداى نخواسته این از دستش برود ، باز همان است ضعیف و بیچاره و یك پاسبان بیاید زور بگوید . انشاءاللّه خداوند همه شما را حفظ كند و براى مملكتتان مفید واقع بشوید . حالا از این به بعد دیگر یك مملكت اسلامى است و همه موظفیم خدمت بكنیم ، مثل خدمت به خانه خودتان باشد .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 217

تاریخ : 31/2/58

بیانات امام خمینى در جمع نمایندگان شیعیان جنوب لبنان

هشدار به بیدارى مسلمین در مقابله با استكبار ، تحت سیطره قرآن

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از سال هاى طولانى راجع به اسرائیل و راجع به جنایات او همیشه در خطبه ها و در نوشته ها گوشزد كرده ام به مسلمین كه این یك غده سرطانى است در یك گوشه ممالك اسلامى و اینطور نیست كه اكتفا بكند به همان قدس و اینها ، اینها بنایشان بر این است كه پیش بروند ، یعنى اینها تابع سیاست آمریكا هستند ، آمریكا هم آمالش فقط یك جانیست چنانچه همه ابر قدرت ها مى خواهند همه ممالك را تحت سیطره قرار بدهند اگر بتوانند . لبنان را ما یك جزئى از ایران مى دانیم براى اینكه ما و آنها از هم جدا نیستیم و ما آنها هستیم و آنها ما هستند و آقاى صدر یك مردى است كه من مى توانم بگویم كه او را بزرگ كرده و به منزله یك اولاد عزیز است براى من و من امیدوارم كه انشاء اللّه ایشان با سلامت برگردند به محل خودشان و بسیار مورد تاءسف است كه ایشان را ما الان نمى بینیم در بین خودمان . اصلا باید مسلمین بیدار بشوند . امروز روزى نیست كه مسلمان ها هر كدام یك گوشه اى زندگى تنهائى بكنند و خودشان بین خودشان در هر كشورى یك زندگى خاصى به خود داشته باشند ، نمى شود این معنا . در یك همچو زمانى كه سیاست هاى ابر قدرت ها بلعیدن همه جاست مسلمین باید بیدار بشوند ، ملت ها ، دولت ها رامن از اكثرشان ماءیوس هستم لكن ملت ها باید بیدار بشوند و همه تحت لواى اسلام و تحت سیطره قرآن باشند . الحمد لله مسلمین ، هم عده شان قریب به یك میلیارد هست و هم ممالكشان یك ممالكى است غنى و ثروتمند و هم افرادشان افراد لایق ، لكن آنهائى كه مى خواهند در این ممالك حكومت كنند به واسطه تبلیغات سوئى كه در طول چند صد سال تقریبا كرده اند و نفوذى كه در دانشگاه ها ، در جاهائى كه مراكز تربیت ابناء مسلمین است كرده اند ، مسلمین را طورى كردند كه از خودشان ماءیوس شدند ، یعنى خودشان را گم كردند . باید مسلمین جدیت كنند مجد خودشان را پیدا كنند .

وظیقه مسلمانان نفى سلطه فرهنگى اجنبى و نشر فرهنگ غنى اسلام است

این غرب یا شرق كه سلطه پیدا كرده است بر همه ممالك اسلامى مهمش این سلطه فرهنگى بوده است كه در آن مراكز تربیت مى شدند بچه هاى ما به تربیت هائى كه وقتى كه از دانشگاه ها بیرون

ص: 218

مى آمدند طرفدار غرب یا طرفدار شرق بودند . همین جوان هائى كه شما ملاحظه مى كنید كه الان یا براى چین یا براى شوروى یا براى آمریكا فعالیت در ممالك مختلف و الان در ایران مخصوصا مى كنند اینها بسیارشان از همین دانشگاه ها بیرون آمده اند یعنى با این تربیت بیرون آمده اند كه خودتان چیزى نیستند . عمال آنها ، چه آنهائى كه قلمفرسایى مى كردند و غربزده بودند و چه آنهائى كه در مدارس ما مشغول تربیت بودند ، اینها همه این معنى را متفق الكلمه بودند كه از خود ما چیزى نمى آید ما باید دنباله غرب باشیم یا دنباله شرق باشیم . مصیبت بزرگ براى مسلمین همین فرهنگى است كه در بین مسلمین رواج پیدا كرده است و جوان هاى ما را مى كشاند یا به آن طرف یا به این طرف و در ایران اكثر طرف آمریكا هستند با صورت اینكه ما كمونیست هستیم ، براى اینكه بعضى هاشان كه از كمونیسم خودشان را مى دانستند یا خیال كردند بودند ، در دربار شاه خدمت مى كردند . در هر صورت آن چیزى كه وظیفه همه ما مسلمین هست ، وظیفه علماى اسلام است ، وظیفه دانشمندان مسلمین است ، وظیفه نویسندگان و گویندگان در بین طبقات مسلمین است این است كه هشدار بدهند به این ممالك اسلامى كه ما خودمان فرهنگ داریم ، ما خودمان فرهنگ غنى داریم ، فرهنگ ما طورى بوده است كه فرهنگ ما صادر شده است به خارج كه آنها گرفتند از ما . كتبى كه در ایران یا در ممالك اسلامى نوشته شده است ، كتبى بوده است كه آنها گرفتند و از آن استفاده كرده اند . فرهنگ این شرق یعنى شرق اوسط كه ما هستیم در آن ، فرهنگ مسلمین غنى ترین فرهنگ ها بوده و هست ، مع الاسف مسلمین نتوانستند از آن استفاده كنند . آن قضیه ابوعبیده راكه شمشیرش چقدر بود ، كسى گفت آن را خود ابوعبیده باید به كار بیندازد ، شمشیرى است كه خودش از آن كارى نمى آید ، باید اشخاص این شمشیر رابه كار بیندازند . اسلام همه چیز براى مسلمین آورده است ، همه چیز ، قرآن در آن همه چیز است لكن مع الاسف ما استفاده از آن نكرده ایم و مسلمین مهجورش كردند یعنى استفاده اى كه باید از آن بكنند نكردند . باید مردم را توجه داد ، گرایش داد به اسلام و قرآن . . . انقلاب ما معجزه بود از این بچه هاى اینقدر كوچك تا آن پیرمردهائى كه در بیمارستان ها خوابیده بودند ، یكصدا براى اسلام فریاد كردند . این یك اعجازى بود كه در ایران واقع شد و همین بود كه پیروز كرد اینها را بر یك همچو قدرت هائى كه تخیل این در ذهن كسى در عالم پیدا نمى شد . یك ایرانى كه فاقد همه چیز سلاح مدرن باشد یا اگر در آن باشد استعمالش برایشان مشكل است ، این بتواند این قدرتى كه همه قدرت ها دنبالش بودند بتواند در هم بشكند و بیرون كند این را ، در صورتى كه همه ابرقدرت ها بلكه همه قدرت هاى مسلمین هم تقریبا پشتیبانش بودند . بنده كه در پاریس بودم بیشتر از همه از آمریكا هى سفارش مى شد كه شما بگذارید اینها بمانند ، شما نروید ، حالا اخیرا كه خود مردیكه رفته بود و بختیار كه جنایتش كمتر از او معلوم نیست باشد بود ، در ایران بود و نخست وزیر بود به خیال خودش ، از طرف آمریكا هى سفارش مى شد . مى آمدند گاهى به اسم اینكه من یك بازرگان هستم و گاهى با سایر آقایانى كه آنجا بودند ملاقات مى كردند با خود من ، ملاقات مى كردند كه آنها به من برسانند كه شما حالا نروید ایران ، حالا زود است شما بروید ایران . من از همان اول فهمیدم كه وقتى دشمن ما مى گوید شما نروید ، معلوم مى شود كه رفتن

ص: 219

ما صلاح است و لهذا ما كوشش كردیم براى آمدن و اعلام كردیم كه هر وقت باز شد راه ، ما مى رویم ، اینها راه را بستند . ما گفتیم هر روزى كه راه باز شد ما حركت مى كنیم ، آنها هم كه نمى توانستند تا آخر راه را ببندند ، همان روز هم كه راه باز شد ما آمدیم و بعد هم معلوم شد كه به صلاح بوده است .

سرانجام مبارزه مسلمین با ظلم به دست آوردن یكى از دو پیروزى است

مسلمان ها باید خودشان را پیدا كنند یعنى بفهمند كه خودشان یك فرهنگى دارند ، خودشان یك كشورى دارند ، خودشان یك شخصیتى دارند . اینكه در ذهن جوان هاى ما كرده اند كه باید مثلا (فلان مكتب در اینجا پیاده بشود ، مكاتب شما چیزى نیستند) اینها همین تعلیماتى است كه ابر قدرت ها در ایران پیاده كرده اند . آنها یك همچو فرهنگى را براى ما درست كردند كه ما از خودمان بیخود بشویم و آنها تمام چیزى كه ما داریم و حیثیتى كه ما داریم ببرند . باید ما برگردیم به حال اول اسلام ، باید مسلمین بر گردند به همان حال كه با جمعیت كم غلبه كردند بر همه قدرت ها . مسلمین با داشتن این همه ذخائر و با داشتن این همه مكنت ها و با داشتن این همه جمعیت ، مع الاسف اینها را چون تكه تكه كردند بعد ازجنگ عمومى ، عثمانى را تكه تكه كردند و هر جا را دادند دست یك نوكرى از نوكرهاى خودشان كه حالا این گرفتارى ها پیدا شده است ، مسلمین باید یكپارچه بشوند و با ابر قدرت ها مقابله كنند و هیچ ابرقدرتى هم نمى تواند با آنها مقابله كند . ما الان با جمعیت كمى كه داریم ، ما سى و پنج میلیون جمعیت داریم در صورتى كه حریف هاى ما میلیارد جمعیت دارند ، ما با جمعیت كم عازم این شدیم كه مقابله كنیم و هیچ هم بنا نداریم به اینكه پیروز بشویم ، ما بنا داریم به تكلیف عمل كنیم ، ما مكلفیم كه با ظلم مقابله كنیم . در پاریس هم كه مى آمدند به من بعضى خیر اندیشان و اشخاصى كه ملتفت قضایا نبودند مى گفتند كه نمى شود ، دیگر امكان ندارد ، دیگر شما یك فكر مثلا بكنید كه یك تنازلى بكنید و اینها ، من به آنها گفتم ما تكلیف داریم ادا مى كنیم ، مى شود و نمى شود براى ما مطرح نیست ، ما مكلفیم از طرف خداى تبارك و تعالى كه با ظلم مقابله كنیم ، با آن آدمخوارها و با این خونخوارها مقابله كنیم . ما با آن اندازه اى كه قدرت داریم مقابله مى كنیم ، اگر پیروز شدیم كه خوب ، الحمدلله و اگر پیروز هم نشدیم الحمد لله كه به تكلیف عمل كردیم . مسلمین باید خودشان را مكلف بدانند و گمان نكنند كه اگر پیروز نشدند پیروز نیستند . اگر معنویات ما محفوظ بشود ، گرایشمان به قرآن محفوظ باشد ، چه شهادت براى ما حاصل بشود كه نیل بزرگى است و چه پیروز بشویم ، ما الحمد لله در همه جا پیروز هستیم واحدى الحسنیین براى ماست انشاءاللّه .

شكست ابرقدرت ها و صدور انقلاب اسلام با اتحاد ممالك اسلامى

و ما امیدواریم كه یك روزى با جنابعالى ، با آقاى آسید موسى صدر سلام اللّه تعالى در قدس با هم برویم نماز بخوانیم انشاءاللّه . و ما ماءیوس نیستیم و مسلمین باید با قدرت پیش بروند و امروز تقریبا ابرقدرت ها رو به شكست هستند ، رو به شكست هستند ، آنطور نیست كه خیال بشود مثل ده

ص: 220

سال پیش از این است . امروز هر جا ، آمریكا الان گرفتار همین مسلمان هاى سیاهپوست است كه مجبور بشود در چندین شهر ، هشت شهر اعلام حكومت نظامى بدهد . این مساءله یك جنبشى است كه در بشر پیدا شده كه زیر بار نمى خواهد برود ، یك چیزى است در همه جا پیدا شده . الان در عراق جنبش پیدا شده است ، در عرض مى كنم پاكستان ، در هندوستان ، در جاهاى دیگر همه جا پیدا شده ، این مسلمان ها باید هم را پیدا بكنند ، هم خودشان را پیدا بكنند و خیال نكنند كه ابرقدرت ها چه هستند . نخیر ، همچو حرف هائى نیست در كار . هم خودشان را پیدا بكنند و هم با هم اجتماع بكنند ، با هم وحدت داشته باشند تا انشاءاللّه پیروز بشوند و پیروز مى شوند انشاءاللّه . انشاءاللّه امیدواریم كه این انقلابات و نهضت هائى كه در بین مسلمین پیدا شده است همه جا برود و همه جا باهم باشند و با وحدت كلمه و اتكال به خداى تبارك و تعالى كه منشاء همه پیروزى هاست مابه پیش برویم و همه ممالك اسلامى وحدت كلمه وزیر بیرق اسلام زندگى مرفه آبرومندانه بكنند انشاء اللّه تعالى . خداوند تعالى انشاءاللّه لبنان عزیز را نگه دارد و مسلمانان لبنان را ، مسلمانانى كه براى اسلام در جنگ هستند پیروز كند انشاءاللّه تعالى .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 221

تاریخ : 31/2/58

بیانات امام خمینى در جمع اعضاى هیاءت مؤسس بانك اسلامى ایران

بدترین انواع استثمار رباست

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اصلا بهره از پول یك امرى است بسیار خلاف انصاف و خلاف انسانیت . یك پولى آنجا گذاشته اند ، بعد از این پول نه كارى ، نه چیزى یك چیزى ، در آورند . و بدترین انواع استثمار همین رباست كه در مقابل هیچ ، خود پول كه هست و در مقابل هیچ ، این بزاید ، بهره بردارد . در اسلام ، این البته به هر صورتش حرام است حتى این فرارهائى كه بعضى ها جائز مى دانند ، این فرارها هم صحیح نیست . فرار از ربا هم صحیح نیست . یك راه هائى گفته شده است ، لكن آنها هم صحیح نیست . بهره بردارى از این نقود و از پول به هیچ وجه در اسلام جائز نیست . از جهتى كه یك همچو بانك اسلامى كه مبنایش بر این باشد كه بهره در كار نباشد و ربا در كار نباشد ، این یك خدمت بزرگى است به جامعه و به اسلام ، هر دو ، كه امید است كه احتیاج مردم از سایر بانك ها به واسطه این بانك سلب بشود و مردم توجه بكنند به این بانك كه اسلام است مبنایش ، اسلام است ، اسلامى است و مبنایش بر این است كه استثمار نكند مردم را ، بهره بردارى از انسان بى خودى نكند .

نیت ها را باید براى خدا صادق كرد

و من توفیق شما را از خدا مى خواهم كه در این راه با صداقت ، با نیت صادقانه عمل بكنید ، چنانچه هر كارى كه بانیت صادقانه شد ، آن كار به نتیجه مى رسد و به نتیجه اى كه بخواهید مى رسد . نیت ها را باید صادق كرد و براى خدا . یك همچو كار بزرگى كه شما الان انجام مى دهید انشاءاللّه براى خدا باشد تا منابع آخرتى هم براى همه تان انشاءاللّه داشته باشد و من امیدوارم كه توفیق پیدا بكنید و بانك شما یك وقت بانك اول باشد و سایر بانك ها كه بر مبناى بهره بردارى و بر مبناى خلاف و فساد است ، اینها از بین بروند ، یا بهره ها از بین بروند كه همه اسلامى بشوند ، آن وقت شما هم یكى از بانك ها . اگر اسلامى شدند آنها هم بمانند ، والا بالاخره باید بر چیده بشوند اگر اسلامى نشوند . انشاءاللّه كه موفق و موید باشید .

در خاتمه سرپرست هیات طى سخنانى گفت : شنیدم كه ، براى اینكه همه بتوانند داراى سهم باشند

ص: 222

حداقل صد تومان و حداكثر صدهزار تومان گذاشته اند كه همه بتوانند و آقایان ضمنا علاقمندند كه افتخار بدهید به ایشان و این هم مشوقى است براى آنها .

امام در پاسخ فرمودند : یك سهم هم من . انشاءاللّه كه موفق و موید باشید .

و در خاتمه اساسنامه این بانك كه طرز و نحوه عملكرد این بانك را مشخص مى كرد ، تقدیم امام شد .

امام : انشاءاللّه موفق باشید . خداوند تاءیید كند شماها را . سلامت باشید .

خداحافظ شما .

ص: 223

تاریخ : 31/2/58

بیانات امام خمینى در جمع دانشجویان دانشگده حقوق

توجه به خدا و اتحاد در سایه اسلام ، اساس پیروزى نهضت

بسم اللّه الرحمن الرحیم

ما یك قسم مسائل اصولى داریم كه الان مطرح است ، یك قسم مسائلى فرعى داریم كه بعد از اینكه مسائل اصولى تحقق پیدا كرد باید مطرح كرد كه ما اگر مسائل فرعى را الان مطرح بكنیم ممكن است كه از آن مسائل اصولى كه اساس مسائل است عقب بمانیم ، یا به واسطه طرح این مسائل كه گاهى موجب یك اختلافاتى مى شود ما در نهضت شكست بخوریم از این جهت آنچه من الان به نظرم مى آید این است كه شما مى دانید كه در این نهضت آن چیزى كه ما را پیش برد دو مطلب بود ، كه یكى از آنها اساس بود و یكى از آنها به واسطه آن اساس تحقق پیدا كرد . آن كه اساس بود اینكه مردم به عنوان اسلام و به عنوان ایمان و عقیده وارد این میدان شدند ، چون براى ایمان و اسلام وارد شدند ، همه قشرها با هم متحد شدند كه آن رمز حقیقى كه اتحاد همه در یك جهت ، وحدت همه در یك مسیر ، موجب شد كه تا حالا ما مطلب را رساندیم ، یعنى مطلب را ، آن مطلبى كه همه ممتنع مى دانستند ، در ایران تحقق پیدا كرد . ممتنع مى دانستند كه یك ملتى با نداشتن ابزار و با نداشتن یك نظام سیاسى كه همه را روى آن نظام سیاسى هدایت كند و خالى بودن دستشان از همه اسلحه هاى روز بلكه همه اسلحه ها كه اسلحه هاى آنها (حالا را یك قدرى غمض عین كنید كه یك قدرى تفنگ پیدا شده است ) آنطور كه به ما مى گفتند كاردتوى مطبخ ، چوب توى خانه بود و باقى هم با دست خالى ، زن ها هم بچه هایشان را بغل مى كردند مى آمدند بیرون . آن كه رمز بود این بود كه همه باهم بودند و همه هم فریادشان این بود كه ما این رژیم فاسد را نمى خواهیم و ما یك جمهورى اسلامى مى خواهیم . این اسباب این شد كه ما آن مطلبى را كه دنیا ممتنع مى دانست كه هیچ بر همه چیز غلبه پیدا بكند (البته روى حساب هاى ما دیگرى ) ملت ایران روى حساب معنویت و توجه به خداى تبارك و تعالى و ایمان پیش برد و این قدرت هاى شیطانى را كه پشت سرش هم قدرت ابرقدرت ها بود شكست به طورى كه نتوانستند آنهایى كه مى خواستند این مرد را نگه دارند نتوانستند نگه دارند ، كوشش كردند ، تهدید كردند ، ما كه در پاریس بودیم تماس مى گرفتند با ما از طرف آمریكا كه ابتدائا به اینكه (ما پشتیبان هستیم ، چه ، چه ) بعد هم كه به اینكه (شما یك قدرى صبر كن حالا زود است ، حالا نروید حالا زود است ) كه ما هم توطئه را فهمیده بودیم . با هیچ ما غلبه كردیم بر همه چیز و این را براى همین نكته بود كه ما همه با هم بودیم و از مركز تا

ص: 224

آخر بلدى كه در ایران بود ، ده و شهر و قصبه و بزرگ و كوچك و همه اقشار در همه جا با هم اتحاد پیدا كردند و این نبود جز در سایه اسلام ، هیچ چیز دیگر نمى توانست اینطور قدرت داشته باشد كه همه را با هم توافق بدهد و آن چیزى كه شما را در این میدان پیروز كرد همین بود و ما الان به پیروزى نهائى نرسیدیم .

تبلیغات منفى مزدوران اجانب و تضعیف جمهورى اسلامى به قصد خاموش ساختن نهضت

الان به نظر من امروز ایران حساسیتش بیشتر از آن روزى است كه هجوم مى كردیم و مردم را بسیج مى كردیم براى مبارزه ، براى اینكه آن وقت همه توجه شان به این بود كه این سد را بشكنند این سد بزرگى كه مانع از پیشرفت ما بود و همه نظرشان به این بود كه این سد را بشكنند ، توجه به مسائل خودشان نداشتند ، همه توجه به این داشتند كه این سد باید شكسته بشود ، همه با هم بدون اینكه ملتفت این باشند كه امروز مثلا ناهار خوردند یا نه ، قرض دارند یا نه عرض كنم سفته در كجا دارند یا نه ، هیچ این توجه نبود در كار ، همه با هم فشار آوردند و آن سد بزرگ را شكستند . در هر انقلابى وقتى كه به یك نقطه اى رسید كه یك پیروزى پیدا شد آن وقت وقت حساسیت انقلاب است كه مردم خودشان را پیروز دیدند ، بعد توجه مى كنند به اینكه خوب حالا ما چه ، چه شد ، حالا زندگى مان چه ، حالا قرض داریم ، حالا سفته هایمان چه ، حالا بازارمان چه . این اسباب این مى شود با ضمیمه اینكه این كارشناس هایى كه آنها دارند ، آمریكا به این زودى دست از ما بر نمى دارد ، كارشناس هائى كه اینها دارند ، اینها روانشناسى را از صد سال پیش از این یا بیشتر روانشناسى در ایران را شروع كرده اند و مى دانند چه بكنند . الان عمال آنها بین اقشار مردم افتاده اند كه : (خوب ، این هم رفتن شاه و این هم حكومت جمهورى ، چه شد؟) عمال اینها توى اقشار مردم افتاده اند براى اینكه مردم را سرد كنند و این نهضت را به سستى بگرایانند و موجب این بشود كه این نهضت خاموش بشود ، آنها سر بلند كنند . در صورتى كه وقتى روى محاسبات ما حساب بكنیم و ببینیم كه تا حالا چه شده است و بعدها ما مى خواهیم چه بشود . تا حالا معجزه شده است ، چه شده یعنى چه ؟ تا حالا شما اسیر بند و قید سازمان امنیت كه در همه جا ریشه داشت و همه را به رنج مى كشید از این حبس هاى بزرگ كه بعضى عكس هایشان را وقتى كه نشان مى دهند انسان وحشت مى كند ، زیر زمین چه كردند اینها با مردم ، خوب این كم كارى بود كه این نهضت كرد؟ این (چه شد) یعنى اینكه این كم كارى بود . كارى است كه همه دنیا ، آنهائى كه متفكر هستند در دنیا ، حیرت كردند كه این چه جور واقع شد ، چه جور این سد شكسته شد . از آن طرف دست اجانب كه باز بود در خزائن ما ، نفت ما را همه اش را مى بردند در ازایش براى خودشان پایگاه درست مى كردند و اینجا به اسم اینكه ما مى خواهیم عوض بدهیم مى فرستادند آن آهن پاره هایشان را یا آن عرض مى كنم اسلحه هائى كه ایران اصلا اطلاع بر آن نداشت كه این را چه جور باید چه بكنند ، مى فرستادند اینها را به ازاء اینكه ما نفت را مى گیریم و اینها را مى دهیم . اینها براى

ص: 225

خودشان بودند ، نه براى ما ، براى اینكه ما كه اطلاع از اینها نداشتیم . اینها براى این بود كه پایگاه اینجا درست كنند و اگر چنانچه با شوروى یك وقتى بناست دعوا كنند ، اینجا پایگاه داشته باشند . هم نفت را مى بردند ، هم عوضش براى خودشان پایگاه درست مى كردند با اسم اینكه ما مى خواهیم عوض بدهیم كه مبادا صدا در آید پس یك كار بزرگ محیر العقول دیگر واقع شد و آن اینكه دست آمریكا و دست انگلستان ، شوروى و همه اینها از خزائن ما كوتاه شد . الان نفت مال خودمان است و عرض مى كنم چیزهاى دیگر هم مال خودمان است و نفتش هم از خودمان ، همه چیز از خودمان (هیچ نشد) را ، (چه شد) را ، اینهائى كه مى خواهند نهضت را خاموش كنند این مسائل را پیش مى آورند كه حالا چه شد . مى روند توى كارخانجات به این كسانى كه آنجا كار مى كنند و بیچاره ها اطلاعى از مسائل ندارند ، طرح مى كنند این مسائل را (خوب حالا دیگر ، خوب چه شد؟ چه شد؟) از آن طرف مى روند در كشاورزى نمى گذارند كشاورزها كار خودشان را بكنند و تبلیغات مى كنند ، در صورتى كه اگر اینها بگذارند ، آن برنامه هاى آتیه زود انجام مى گیرد . شما ملاحظه بكنید راجع به رفراندم یك مساءله اى بود كه همه ملت این را مى خواستند ، با شوق و شعف مى خواستند ، اینها براى خاطر ملت بود كه مى ریختند و صندوق ها را آتش مى زدند و با عرض مى كنم اسلحه مردم را منع مى كردند از اینكه بروند راى بدهند ، خودشان هم تحریم مى كردند؟! اینها هوادار ملت بودند كه این كار را مى كردند؟! یا خیر مى خواستند این ملت رفراندم را نكند آشوب باشد و حكومت باز همان ، حكومت سابق باشد یا شبیه به آن باشد ، والا رفراندم یك امر ملى بود كه همه ملت مى خواستند و ما دیدیم كه 5/99 را ملت راى دادند و نیم درصد تقریبا راى مخالف داد ، در صورتى كه همه اقشارشان با هم جمع شدند و راى مخالف دادند نیم درصد بود ، یك چیزى كه همه ملت مى خواستند ، چرا اینها جلوگیرى مى كردند؟ یا حالا براى مستضعفین مى خواهند خانه درست بكنند ، مردم مى خواهند خانه درست كنند ، زن ها پول هایشان را دادند ، زر و عرض مى كنم كه جواهراتشان را ، اقشار مختلف و زیادى از خانم ها آمده اند آن چیزهائى كه در عمرشان ذخیره كرده اند ، حالا براى مستضعفین دارند مى دهند كه خانه بسازند ، اینها افتاده اند توى مردم با اقسام مختلفه براى جلوگیرى از اینكه نشود این كار ، چرا نشود؟ این مضر به حال مردم است ؟! این براى آنهائى كه شما مى گوئید ما براى آنها مى خواهیم كار بكنیم ، این براى آنها كار نیست ؟! نه ، مساءله این نیست ، مساءله این است كه اینها مى خواهند كه آرامش در ایران پیدا نشود ، كارى انجام گرفته نشود . وقتى آرامش نشد و كار براى مردم انجام گرفته نشد ، شلوغ مى شود . وقتى شلوغ شد آنها به مقاصد خودشان مى رسند والا خانه سازى براى مستضعفین و براى مردم كارمند و كارگر و سایر مردم یك چیز بدى هست ؟! یك چیزى مخالف با مثلا مصلحت ملت است ؟! یانه ، این موافق مصلحت ملت است ؟ این هم مى خواهند جلوگیرى بكنند . یا كشاورزى ، آیا كشاورزى براى مملكت ما یك چیزى مضرى است كه اینها مى روند نمى گذارند بشود؟ یا كار كردن در كارخانه ها ، راه افتادن كارخانه ها ، این مضر است به حال ملت ؟! اینها مى خواهند آشوب كنند و دنبال این آشوب شاید به فكر این باشند كه اگر آشوب كردند ، در خارج دولت هائى كه مى خواهند ما را

ص: 226

بچاپند ، در خارج منعكس كنند كه ایران خودش را نمى تواند اداره كند ، یكى باید برود اداره اش كند ، یك كودتا بكنند و همان مسائل را با یك وضع بدتر از سابق پیش بیاورند و ما باز در سال هاى طولانى دیگر ، تا خدا مى داند چه وقت بشود ، باز زیر همان چیزهائى كه پیشتر بوده ، باشیم .

مطلب اساسى سازندگى ، لزوم رسیدن به خودكفائى

آنكه من الان به شما آقایان عرض مى كنم این است كه ما الان بین راه هستیم ما نرسیدیم به مقصد . یك مقصد این بود كه این اشخاص دزد و چپاولگرها را دستشان را كوتاه كنیم ، تا یك قدرى كوتاه شد یعنى یك قدر مهمى كوتاه شد ، آنها هم مال ملت را برداشتند و خوردند و بردند و فرار كردند اما دستشان الان از اینجا كوتاه است و انشاءاللّه از آنها هم پس گرفته مى شود انشاءاللّه . و ما آن مقدارى كه تا حالا كاركردیم موانع را برداشتیم ، موانع رشد انسانى و رشد ملى و رشد طبیعى را برداشتیم . اما الان همه موانع برداشته نشده ، یك مقدار از این اقشارش باقى مانده و الان دارند مفسده مى كنند و باهر حیله اى كه باشد ، مى خواهند یك اختلافى ایجاد كنند . و اما مهم این است كه ما مملكت حالا كه مى گوئیم دست خودمان است ، یك مملكتى باشد كه خود كفا باشد و سازندگى شروع بشود تا ما مملكت را به طورى كه اقتصادش صحیح باشد ، كشاورزیش درست بشود ، دانشگاه هایش درست بشود ، قضاوتش درست بشود ، همه اینها آشفته اند چون كه اززمان طاغوتند دیگر ، الان باز متحول نشده براى اینكه دولت الان دولت انتقالى است ، یك دولت مستقرى نیست این . بنابراین آنكه الان براى همه ما لازم است این است كه تمام توجه مان به این باشد كه این نهضت محفوظ باشد ، تمام توجه به این باشد كه قشر دانشگاهى با قشر_ عرض مى كنم كه مدارس قدیمه اینها باهم جوش بخورند . یكى از كارهائى كه اینها در سال هاى طولانى كردند این بود كه دانشگاهى كه یك عضو مهمى در هر كشورى است ، با روحانیت كه یك عضو مهمى در كشور ماست اینها را از هم جدا كنند ، این را دشمن او كنند او را دشمن این با تبلیغات ، تبلیغاتشان هم مع الاسف در خود ماها در همه اثر كرده بود كه این طایفه آن طایفه را قبول نداشتند و احیانا لعن مى كردند ، آن طایفه هم آن طایفه را همین طور . اثرش این بود كه نتیجه را دیگران مى گرفتند ، ما دعوا مى كردیم دیگران نتیجه مى بردند . قشرهاى دیگر هم همین طور هى از هم جدا مى كردند ، بازارى را از كارگر ، كارگر را از دیگران ، دیگران همه را ، مى خواستند آشفته باشد . این نهضت اسباب این شد كه یك قدرى نزدیك شدیم ماها به هم ، یعنى دانشگاهى هم همان حرف ها را مى زد كه بازارى مى گفت ، بازارى هم همان حرف را مى زد كه معممین مى گفتند ، همه هم همان حرف را مى زدند كه كشاورزان مى گفتند . اگر چنانچه ما این مطلبى كه الان یك مقدارش موجود است ولكن یك خرده رو به سستى دارد مى رود اگر به داد این نهضت نرسیم و این نهضت خداى نخواسته رو به سستى برود و یك وقت خاموش بشود ، خواهید دید كه خداى نخواسته مسائل سابق شدیدتر عود مى كند .

اینها تاكنون سیلى آشكار نخورده بودند ، این اجانب تاكنون لمس نكرده بودند شكست

ص: 227

خودشان را در ایران ، در این نهضت لمس كردند . یك مطالبى كه حدس مى زدند و در مقابل آن حدسشان فعالیت هاى زیاد مى كردند براى اینكه نگذارند اقشار نزدیك به هم بشوند ، حالا لمس كردند كه یك كشورى اگر همه اقشارش با هم متحد بشوند ، هیچ قدرتى نمى تواند جلو اینها بایستد ، هیچ قدرتى نمى تواند به اینها پیروز بشود . این مطلب الان احساس كردند و بیشتر مجهز الان هستند براى اینكه ما را از هم جدا كنند . این نهضت بركتش این بود كه شما آقایان دانشگاهى كه هیچ وقت با ما ملاقات نمى كردید ، حالا نشستیم با هم صحبت مى كنیم و درد دلمان را مى گوئیم . نمى گذاشتند اینها آن آقایانى كه مثلا كارخانه ها و نمى دانم كارگرها و اینها كه با ما هیچ وقت ارتباط نداشتند ، حالا ارتباط پیدا مى كنند . الان مى بینم كه مثلا روز پنجشنبه و جمعه كه ما مى رویم مدرسه فیضیه ، گروه هاى مختلف از دانشجو گرفته تا كارگر گرفته تا عرض مى كنم كه اقشار مختلفه ، نظامى ، همه اینها مجتمع مى شوند ، زن و مرد مجتمع مى شوند در آنجا همه با دل راحت . نه نظامى از مردم نفرت دارد و مى ترسد نه مردم از او ، همه با هم مجتمع مى شوند و مطالب گفته مى شود ، مسائل طرح مى شود ، این را باید حفظش كنیم ، اینها الان در صدد این هستند كه با صورت هاى مختلف ، با یك صورت هاى خیلى به نظر صحیح بین ماها اختلاف بیندازند ، چنانچه در رژیم سابق همین مسائل بود و من راجع به این مسائل همیشه سفارش مى كردم ، مع الاسف غلبه داشتند و نمى شد . قبل از ماه رمضان كه از ماه رمضان آنها مى ترسیدند ، مردم مجتمعند و عبادت مى كنند و منبر هست و محراب هست و اجتماع هست ، یك مساءلهاى پیش مى آوردند اختلاف بیندازند ، قبل از ماه محرم همین كار را مى كردند یك مساءله فرعى را پیش مى آوردند كه ما از مسائل اصلى غفلت كنیم . قبل از ماه رمضان مى گفتند (شهید جاوید) تقریبا تمام ماه رمضان را به اینكه یك دسته اى اشكال مى كردند ، یك دسته اى رفع اشكال مى كردند ، یك دسته اى فحش مى دادند و یك دسته اى به این طرف فحش مى دادند مى گذشت . آنها هم كنار نشسته بودند به ریش ما مى خندیدند كه اینطور ما اینها را ملعبه كردیم . تمام ماه رمضان ما در تمام ایران سر یك كتابى كه مساءله فرعى بود و هیچ اصلا چیزى نبود ضایع مى كردند وقت ما را و ما را منحرف مى كردند از اینكه نسبت به (آنوقت البته قدرت او بود) كه نسبت به آنها یك كلمه اى بگوئیم ، همه نسبت به خودمان صحبت مى كردیم . یك قدرى كه این سست مى شد ، حالا مى دیدند كه یك وقت اجتماع دیگرى است مى آمدند مساءله شمس آبادى را پیش مى آوردند ، مرحوم شمس آبادى را . و من احتمال مى دهم ، بعضى هاى دیگر هم احتمال مى دهند كه اصل كشتار از خودشان بود براى اینكه آشوب درست كنند ، یك مدت زیادى هم آقایان اهل منبر و پایین و بالا و اینها وقتشان صرف این مى شد و از آن مطلب اساسى كه داشتند اینها ذهنشان منصرف مى شد . بعد مى دیدند خوب ، این هم یك چیز كمى است تمام نمى شود ، دیدند تمام شد دیگر عرض مى كنم كه وقت این است كه باز یك ماه رمضانى باشد ، یك ماه محرمى باشد ، باز اختلافاتى مى خواهند ، لازم دارند ، باز مى افتند در كار ، مساءله دكتر شریعتى را پیش مى آوردند ، از آن طرف دامن بزن به اینكه این مثلا چطور است ، اهل منبر هم بى توجه به مطلب كه عمق قضیه چیست منبر مى رفتند و حرف مى زدند . از آن طرف جوان هاى داغ هم بى توجه به

ص: 228

واقعیت مطلب از این طرف مى افتادند . این دو گروه را مقابل هم قرار مى دادند براى اینكه ذهنشان را ا ز خودشان منصرف كنند . امروز كه حساسترین مواقعى است كه ما در آن واقع هستیم و احتیاج ما به اجتماع ، احتیاج ما به اتحاد ، بیشتر از هر چیزى است ، این مسائل فرعى را باید كنار بگذاریم ، برویم روى مسائل اصلى . آمریكا دشمن ماست ، ما باید دنبال او برویم و همین طور سایر ممالك خارجى چپ و راست همه آنها هستند كه مى خواهند ما را بچاپند و شرق را بچاپند ، نه فقط ایران را ، ایران هم جزئش هست . الان مخازن شرق را مى خواهند ببرند ، نمى گذارند جوان هاى ما رشد كنند ، دانشگاه هاى ما را جلویش را مى گیرند ، نمى گذارند . الان كه وقت این است كه مثلا امتحان بدهند ، وقت این است كه بنشینند ، مى افتند توى مدارس با یك بهانه اى یك آشوب درست مى كنند ، یك بساطى درست مى كنند . باید ما توجه بكنیم به اینكه مبادا دست هاى غیر در كار باشد و هست ، مبادا ما را دوباره ملعبه كنند و به جان هم بریزند و خودشان استفاده اش را ببرند . دانشگاهى ها ملتفت باشند ، مدرسه اى هاى ما هم ملتفت باشند به اینكه مبادا یك دستى در كار باشد دوباره ما را با یك اسمى به جان هم بریزند و نهضت ما را خاموش كنند و مسائل برگردد به حال اول ، همه ما را خرد كنند . مسائل اصلى را الان باید ملاحظه بكنیم ، الان گرفتارى هائى كه ما داریم ، همه داریم ، نه اینكه شما تنها دارید ، نه اینكه دانشگاهى گرفتارى دارد ، همه گرفتارى دارند لكن امروز روزى نیست كه ما طرح گرفتارى ها را بكنیم ، امروز روزى است كه ما این مسائل اصولى را جلو ببریم كه یك حكومت مستقرى به كار بشود و مجلسى تحقق پیدا بكند از خود مردم و حكومت مستقرى از خود مردم تحقق پیدا بكند آنوقت برویم سراغ این مسائل كه مسائل بعدى است . الان همه شما ، خودم و همه شما مسوول هستیم ، مسوول خدا هستیم ، مسوول ملت هستیم ، مسوول نسل هاى آتیه هستیم . ما دستمان الان به جایى رسیده است كه مى توانیم كار بكنیم الان ما قبلا محال بود كه بشود این سد را شكست لكن شكسته شد . الان ما جورى هستیم كه مى توانیم كار انجام بدهیم ، مى توانیم با این وحدت كلمه مجلس موسسان درست كنیم ، مجلس شورا درست بكنیم ، حكومت مستقر درست كنیم ، الان مى توانیم این كار را بكنیم و انشاء اللّه مى شود این كار . الان وقت این است كه همه توجه به این داشته باشند كه با هم باشیم همه با هم . دانشگاهى ها كه یك عضو موثرند توجه به این داشته باشند كه ما باید با این معممین كه یك عضو موثرند ، آقایان خیال نكنند كه معممین چه ، شما مى بینید كه ملت با اینهاست ، ملت كه شما با آن ملت مى خواهید كار انجام بدهید با اینها هست ، هر روزى اینها بخواهند ملت را به یك راهى ببرند ، تبعیت مى كنند ، براى اینكه اینها را نماینده امام مى دانند تبعیت مى كنند . اینها را از دست ندهید ، این یك قوه بزرگى است این قدرت را از دست ندهید ، این را من حالا نمى گویم نجف هم كه بودم و سابق هم ، قبل از آن هم مى گفتم كه ما این قشر روحانى را اگر از دست بدهیم شكست مى خوریم ، ماها دیگر عرضه نداریم اینها هستند كه مى توانند كار انجام دهند ، این قشر را نباید از دست بدهیم . روحانى هم گمان نكند كه دانشگاهى چه ، مقدرات مملكت ما دست دانشگاهى هاست . فرداى امروز ، مقدرات مملكت ما دست اینهاست ، این دو قشر با هم باید جور شوند . اگر این دو طایفه كه هر دو از منور الفكرها هستند لكن مع الاسف شما خیال

ص: 229

مى كنید كه آنها فناتیك هستند ، آنها هم خیال مى كنند شما بى دین هستید (خیال مى كردند ، حالا نیست اینطور دیگر) اگر این دو طایفه با هم مجتمع بشوند ، رشد داشته باشند ، رشد سیاسى داشته باشند ، بفهمند كه از غیردارند هدایت مى شوند ، از اجانب دارند هدایت مى شوند به اینكه آن طایفه را كنار بگذارند ، اسلام منهاى آخوند ، بفهمند كه این مساءله چیزى است كه از خارج دارد انجام مى گیرد اغفال مى كنند شما را ، از آن طرف هم آن طایفه بفهمند از اینكه دانشگاهى یك عضو موثرى است كه ما فردا همه چیزمان دست اینهاست اگر ایران بخواهد یك سعادتى پیدا كند با دست اینها سعادت پیدا مى كند ، اگر خرابى هم پیدا كند به دست اینها خرابى پیدا مى كند . این دو قشر با هم متحد بشوند ، توجه داشته باشند كه مبادا در این هیاهوئى كه گاهى ایجاد مى شود ، ایجاد اختلاف بشود . در این مسائلى كه پیش مى آید مبادا یك وقت یك دستى باشد كه بخواهد شماها را از هم جدا بكند . همه با هم باشید ، همه با هم همكار باشید ، همه این نهضت را پیش ببرید . خدا مى داند كه اگر این نهضت شكست بخورد ، تا آخر دیگر ایران روى خوش به خودش نمى بیند . همه مسؤول هستید ، من یك طلبه با شماى دانشگاهى فرق نداریم ، هر دو مسوول هستیم ، نه شما باید به عهده من بگذارید نه من به عهده شما ، من به اندازه خودم كار مى كنم ، شما به اندازه خودتان كار بكنید و همه توجه به این نكته داشته باشید كه ما الان مسائل اساسى مان مانده است دنبال این مسائل اساسى باید برویم مسائل فرعى را بعد طرح بكنیم در سایه مسائل اساسى باید طرح بكنیم . الان جزء برنامه هایتان مسائل فرعى را قرار ندهید ، الان جزء مسائل اصلى تان را توجه بكنید و این نهضت را پیش ببرید تا یك حكومت مستقرى ما پیدا بكنیم ، یك حكومتى كه انشاءاللّه این ریشه هاى گندیده اى كه هست اینها هم برداشته شود ، یك حكومت مستقرى پیدا بكنیم ، بعد كه حكومت مستقر پیدا كنیم وقت این است كه دانشگاهى مسائل خودش را طرح بكند ، معمم مسائل خودش را طرح بكند ، بختیارى مسائل خودش را . خوب ، من اینجا كه نشستم از اقشار مملكت مى آیند اینجا ، همه هم درد دل دارند ، راست هم مى گویند . بختیارى ها مى آیند مى گویند كه هیچ جابه خرابى محل ما نیست ، مانه آب داریم ، نه برق داریم نه چیزى ، بلوچ ها هم مى آیند همین مطلب را مى گویند ، كردستانى ها هم مى آیند همین مطلب را مى گویند ، خوزستانى ها هم همه همین مطلب را مى گویند ، همه هم راست مى گویند ، همه هم درست مى گویند كه براى آنها كارى نشده براى اینكه این رژیم سابق بنا نبود كه براى مردم كارى بكند بنا بود كه بچاپد ، نه بنا بود كه عمل بكند . اطراف تهران كه همین محله هاى ، سى و چند محله اى كه این مستضعفین هستند ، این چادرنشینان هستند ، این زاغه نشینان هستند براى اینها كار نكردند . اینها هم نه آب دارند ، نه برق دارند ، نه هیچى . بنابراین نبود ، بنابراین بود كه براى یك قشرى كار بكنند و آنهائى كه منفعت به خودشان مى رسانند یا منفعت ازشان مى برند براى آنها یك كارى بشود ، براى دیگران بنابراین بشود . همه راست مى گفتند اما حالا وقت این نیست كه بختیارى بگوید یا اللّه الان همه كارها را انجام بدهید ، این معنایش این است كه ما یك بختیارى با عرض مى كنم دسته دیگر با هم مخالف بشوند و بدبین بشوند به دولت و بدبین بشوند به نهضت و نهضت شكست بخورد و برگردد به آن حال اول كه تا آخر بختیارى در عرض مى كنم كه

ص: 230

زحمت و ذلت باشد و خوزستانى هم همین طور . حالا وقت این است كه همه ما هدایت كنیم مردم را ، شما دانشگاهى ها هدایت كنید رفقاى خودتان را ، دانشگاهى ها را هدایت كنید به این امر كه آقا مبادا یك وقتى دست خبیثى در كار باشد كه شما را وادار كند به كارى كه اختلاف بین تان واقع بشود .

هدف عمده اسلام با توجه به تمامى ابعاد ، (انسان سازى ) است

من از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه همه ما آشنا بشویم به وظایفمان و با یك بینش واقعى اسلامى به مسائل نظر بكنیم و از این اشتباهاتى كه گاهى مى شود احتراز كنیم و همه مان با هم مجتمع ، همه با هم یكصدا این نهضت را نگذاریم كه خاموش بشود ، این را پیش ببریم تا انشاء اللّه یك حكومت اسلامى كه حكومت نمونه است . اسلام غیر سایر حكومت هاست . همه حكومت هاى عالم (غیر حكومت هاى انبیا) همه حكومت هاى عالم ، اولا خوب هایشان آنهائى كه خیلى هم مردم خوبى هستند پیش از این كار ندارند كه این نظام طبیعت درست انجام بگیرد ، دزدى نشود عرض مى كنم كه خرابكارى نشود ، خوب بشود وضع مادى ، اینها به معنویات حكومت ها كار ندارند ، به من چه كه تو مهذب النفس هستى یا نیستى ، به من چه كه تو عرض بكنم آدم صحیح نیستى ، بلكه اگر یواشى هم دزدى بكنى كه هیچ كس نفهمد او كارى ندارد ، تو صندوقخانه شما را كارى ندارد بیرون نیا عربده بكش ، توى خانه ات هر كارى مى خواهى بكن ، فرض كن در خانه فحشا هم بكند ، حاكم چه كار دارد؟ حاكم به این كارها چه كار دارد؟ بیرون نیائید داد و قال بكنید ، نظام را به هم نزنید . آن خوب هایشان اینطورند آن بدها هم كه اكثرا یا همه یا اكثرا هستند ، آنها هم كه به فكر این هستند كه خودشان چه بشوند . اسلام به همه چیز كار دارد ، اسلام قبل از اینكه ازدواج بكنى نقشه آن بچه كه شما مى خواهید بعد از ازداوج آن بچه را تولید كنید نقشه را قبل از ازدواج شما ریخته است ، چه جور زنى انتخاب كن ، چه جور مردى انتخاب كن ، مرد چه جور باید باشد ، زن چه جور باید باشد . براى این است كه این انسان مثل یك نباتى مى ماند كه باید رشد بكند ، مثل یك نفر كشاورز كه وقتى تخمكارى مى كند باید زمین را ببیند چه جور زمینى است ، كود را ببیند چه جور كودى است عرض مى كنم آب چه وقت لازم دارد ، كذا . انسان هم یك همچو موجودى است از قبل از اینكه كشت شود ، زمینش را ملاحظه مى كند كه این زمین چه جور زمینى باید باشد ، آن كسى كه مى خواهد كشت بكند چه جور باشد ، بعد از اینكه ازدواج واقع شد زمان تلقیح چه جور باید باشد ، همه ابعاد را مى خواهد درست كند . اسلام مى خواهد انسان درست كند مى خواهد آدم درست كند یك آدم اگر موافق تعلیم قرآن درست شود یك وقت مى بینید كه یك مدرس از كار در مى آید كه یك مدرس مثل یك گروه است جلوى قدرت رضاخان را ، آن قدرت شیطانى را مى ایستد ، مى ایستد تنها ، با پیرمردى خودش مى ایستد جلویش را مى گیرد و جلوى شوروى كه مى خواستند به ایران حمله كنند مى گیرد . اینها هم ، خارجى ها هم از انسان مى ترسند و لهذا دانشگاهى ها را مى خواهند نگذارند از آن انسان پیدا بشود و مدارس ما را هم مى خواستند نگذارند و همه اش را مى خواستند به هم بزنند و مساجد را به هم بزنند ، همه چیز را . ما الان

ص: 231

موظفیم كه با تمام قدرت خودمان ، همه توجه خودمان را به این نهضت داشته باشیم كه این محفوظ بماند ، این به آخر برسد تا یك اسلام آنطورى كه باید و شاید بتوانیم انشاءاللّه باشد كه ببینند دموكراسى كه اینها ادعایش را مى كنند یعنى چه . آزادى كه اینها ، آزادى بشر بتوانیم آنطورى كه باید و شاید تحقق پیدا بكند كه یك نمونه اى در عالم و آن حقوق بشرى كه این حقوقى ها ادعا مى كنند و ما دزدها و آدم كش ها را وقتى كه به جزاى خودشان مى رسانیم دادشان در مى آید و آقاى مطهرى را وقتى مى كشند یك كلمه حرف نمى زنند ، ما مى خواهیم یك اسلام درست كنیم تا معلوم بشود حقوق بشر یعنى چه ، حق بشر چه هست ، حقوق زن یعنى چه ، حقوق مرد یعنى چه ، حقوق كشاورز یعنى چه . ما مى خواهیم یك همچو چیزى درست بشود ، اگر بگذارند ، اگر این شیاطینى كه دست پرورده آن شیاطین بزرگ هستند اینها بگذارند تا یك حكومتى پیدا بشود ، آنوقت معلوم مى شود كه براى كارگر ، اسلام چه جور نظر دارد ، به كارگر چه جور ، به اقلیت هاى مذهبى چه نظر دارد ، به همه اقشار چه نظر دارد ، لكن مهلت به ما نمى دهند . من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه شما را و همه اقشار ملت را خواستارم .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 232

تاریخ : 1/3/58

بیانات امام خمینى در جمع نمایندگان سندیكاهاى كارگرى و كاركنان شركت نفت

شریان حیاتى اجانب در دست كاركنان شركت نفت

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من با اینكه حالم مساعد نیست معذلك چند كلمه اى با شما دوستان ، با شما عزیزان و بانوان محترمه و با برادران عزیزم صحبت مى كنم . نهضت ما گر چه مرهون همه اقشار ملت است ، گر چه همه اقشار ملت نهضت را همراهى كردند ، بانوان ایران و چه مردان ما ، لكن بعضى اقشار یك ویژگى خاصى داشتند و از آنجمله كاركنان و كارمندان شركت نفت ، براى اینكه اینها در مقامى بودند كه شریان حیات اجانب به دست اینها بود ، شریان حیات رژیم منحوس در دست اینها بود . اعتصاب آنها یك ویژگى خاصى داشت و همراهى آنها از نهضت ، یك خصوصیت بیشترى داشت از این جهت ما به آنها از سایر اقشار ارج مى گذاریم . شما برادران بودید كه در اعتصابات خودتان در مقابل رژیم طاغوتى ایستادید و نهضت را پیش بردید و اسلام را تقویت كردید . من باید از شما تشكر كنم ، من دعا به شما كردم و مى كنم .

در زمان طاغوت همه در عسرت زندگانى مى كردند

لكن این معنا كه گفتید شما زیر فشار بودید و بیشتر فشار دیدید ، باید بفرمائید كه شما فشار خودتان را بیشتر احساس كردید والا در این مملكت كى بود كه تحت فشار نبود ، كدام قشر بودند كه اختناق بر آنها حكومت نمى كرد ، كدام قشر بودند كه محرومیت نداشتند . آیا قشر روحانى محرومیت نداشت ؟ آنها را از تمام وعظ و ارشادى كه مى خواستند بكنند محرومشان كردند ، آنها را در وضع اختناق چنان فشار دادند كه نمى توانستند نفس بكشند ، سایر اقشار ملت هم همین طور بودند ، همه در رنج بودند ، همه در عسرت زندگانى مى كردند .

شركت نفت مورد هدفگیرى شیاطین برا ى فلج نمودن اقتصاد ما

زندگانى كه در آن آزادى نباشد زندگانى نیست . زندگانى كه در آن استقلال نباشد ، به زحمت كار بكنند براى استفاده دشمن ها ، اینكه زندگانى نیست . الان زندگانى شما دارید براى اینكه استقلال دارید ، براى اینكه كار شما امروز به نفع ملت خودتان است ، لكن باید با هوشیارى و با توجه زیاد ، توجه

ص: 233

داشته باشید كه این اقشارى كه نمى گذارند كارگرهاى محترم ما به كار ادامه بدهند ، خیابان ها را غوغا مى كنند به یك نظاهرات مثلا ، اینها بدانند كه این قشرها همان دشمن هاى اولى شما هستند ، اینها مى خواهند شما كه شریان مملكت در دست شما ، شریان حیات مملكت در دست شماست اعتصاب كنید ، كم كارى كنید تا اینكه فلج بشود دولت ما ، اقتصاد ما . با فلج شدن اقتصاد ، فرصت به دست بگیرند این عده و همان مسائل سابق را اعاده كنند ، البته با یك صورت حق به جانب مى آیند در بین قشرهاى كارگر ، لكن شیطنت در باطن . این حرف ها به صورت صحیح است و قصد باطل دارند ، نمى خواهند مملكت آباد بشود ، نمى خواهند آرامش در این مملكت پیدا بشود بهترین جائى كه براى آنها مورد هدفگیرى است شركت نفت است . آنها دیدند شركت نفت یك چنین قدرتى دارد ، كارمندان و كارگران محترم شركت نفت یك چنین قدرتى دارند كه در این نهضت بیشتر پیشبرد با دست آنها بود ، احساس این را كردند كه این قدرت بزرگ است یا باید این قدرت را بر ضد دولت و ملت بسیج كنند یا این قدرت را فلج كنند ، نگذارند كار بكند .

اسلام است كه استقلال شما را بیمه مى كند

دوستان من ! آن كه براى همه كارگرها و كارمندها و طبقه ضعیف دلسوز است ، خداى تبارك و تعالى است كه به اراده خودش مى خواهد كه مستمندان مرفه باشند . آن كه براى شما دلسوز است اسلام است . اسلام است كه شما را نجات مى دهد از اینكه آزاد نباشید ، از اختناق نجات مى دهد . اسلام است كه استقلال شما را بیمه مى كند . روى به اسلام بیاورید . همانطور كه دیدید اسلام بود كه ما را به پیش برد ، وحدت كلمه و توجه به اسلام بود كه نهضت ما را پیروز كرد . از این به بعد هم اگر چنانچه همین معنا محفوظ بماند ، توجه به اسلام و وحدت كلمه ، این دو كلمه رمز پیروزى شماست . توجه به اسلام ، همانطور كه دیدید همه مى گفتند جمهورى اسلامى ، وحدت كلمه ، چنانچه دیدید همه مى گفتند جمهورى اسلامى . همه با هم یك مطلب مى گفتند و آن یك مطلب ، اسلام بود . آنچه ما را پیروز كرد همین معنا بود و آن كه ما را پیروز مى كند باید همین معناباشد . شما دوستان من تشبث به اسلام داشته باشید و این مفسدین كه مى خواهند شما را از اسلام جدا بكنند ، شما را از خداى تبارك و تعالى جدا بكنند ، دوست نیستند .

اینها دشمنانى هستند كه به صورت دوست در بین شما مى آیند و لهذا هر جا مى روند فساد مى كنند . در بین كشاورزان مى روند و نمى گذارند كشاورزى بشود . الان كه كشاورزى در ایران از قرارى كه مى گویند خوب است ، اینها نمى گذارند كشاورزان به كار خودشان ادامه بدهند و زراعت را جمع كنند . اگر اینها دلسوز كشاورز هستند ، دلسوز ملت هستند ، چرا نمى گذارند چرخ زندگى این ملت به راه بیفتد . اگر كارخانه ها به راه بیفتد ، اگر شركت نفت كار كند و به كار خودش ادامه بدهد ، اگر كشاورزان كار خودشان را ادامه بدهند ، این به نفع ملت نیست كه اینها كار شكنى مى كنند؟! یا به نفع ملت است ولى آنها مى خواهند آن چیزى كه به نفع ملت است راه نیفتد؟ بیدار باشید برادران من ، هوشیار باشید ، توجه كنید

ص: 234

كه این ریشه هاى گندیده رژیم سابق و طرفداران آن كنده بشود .

قضیه قطع ایادى دشمنان اسلام از مخازن ما مخصوصا نفت ، از نعمت هاى انقلاب است

خداوند شما را انشاءاللّه رحمت كند . رحمت خدا بر شما خانم ها و بر شما برادران . من خدمتگزار همه هستم ، من خدا مى داند كه براى شما دلسوزم ، متاسفم ، شما با صبر انقلابى قدرى صبر كنید تا اینكه دولت به كار خودش ادامه بدهد و كارها موافق میل انجام بگیرد . الان ما ، همه آزادند ، با هم صحبت مى كنیم كه در یك سال پیش ممكن نبود كه با هم آزاد صحبت كنیم . اگر یك سال پیش بود ، شما اینجا نبودید ، من نبودم ، نه خانم ها مى توانستند اجتماع كنند ، نه آقایان . این یك نعمت بزرگى است كه به ما رسیده است كه همه آزادانه پیش هم درد دل رامى گوئیم همه با هم صحبت مى كنیم ، مصلحت را بیان مى كنیم . این از نعمت هاى بزرگ این انقلاب بود و این نهضت ، نعمت بزرگتر و بزرگ باز قضیه قطع ایادى دشمن هاى اسلام از مخازن خودمان خصوصا مخزن نفت . الان دست آنها بر مخازن ما باز نیست ، مخازن مال خود شماست ، اگر زحمتى مى كشید ، براى خودتان مى كشید ، براى ملت خودتان مى كشید ، براى كشور خودتان مى كشید . خداوند همه شما را عزت و سلامت و سعادت عنایت فرماید .

ص: 235

تاریخ : 1/3/58

بیانات امام خمینى در جمع فرهنگیان اصفهان

كلید سعادت و شقاوت جوامع به دست معلمین است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

آنچه در رژیم سابق شد كه دیدید گذشت و ننگ براى عمال استعمار باقى ماند و آنچه كه ملت ما در طول این مدت زجر كشید گذشت و اجر براى ملت ما باقى است . و آنچه كه ملت ما به عالم ثابت كرد كه مى شود با ایمان و با عزم و تصمیم راسخ بر قواى شیطانى غلبه كرد گذشت و آنچه كه از حالا به بعد ما مكلف به آن هستیم ، گذشته ها گذشت لكن ما آینده را باید نگاه كنیم حالا ما چه تكلیف داریم ، در آینده چه تكلیفى داریم . فرهنگى ها كه با فرهنگیان علوم قدیمه در صف واحد هستند یعنى علماى اسلام ، معلمین علوم اسلامى با فرهنگى ها كه شغلشان شغل واحد است ، این شغل شریف ترین شغل ها و پر مسوولیت ترین شغل هاست . شریف ترین شغل هاست براى اینكه شغل انسان سازى است ، همان شغلى است كه تمام انبیا براى همین معنا آمدند . قرآن یك كتاب انسان سازى است و نازل شده است براى اینكه انسان درست كند و این شغلى كه فرهنگى ها دارند ، چه فرهنگى هاى علوم قدیمه و چه فرهنگى هاى سایر علوم ، این شغل هم شغل آدم سازى است . اگر آدم ما بسازیم مملكت ما نجات پیدا مى كند . همیشه آدم ها هستند كه مقدرات كشورها را در دست مى گیرند منتها بعضى ها آدم هاى به صورت آدم و واقع شیطان و بعضى ها آدم و همیشه از فرهنگ این اشخاص بزرگ قیام مى كنند . اشخاصى كه ملت ها را مى توانند نجات بدهند و كشور را مى توانند آباد كنند و دنیا و آخرت ملت را مى توانند تعمیر كنند فرهنگى ها هستند . پس فرهنگ یك كارخانه آدم سازى است چنانچه انبیا هم براى همین معنا آمدند كه آدم درست كنند . تعلیم سر مشق همه انبیاست كه از طرف خداى تبارك و تعالى به آنها ماموریت داده شده ، ماموریت خدا به انبیا همین است كه بیایند و آدم درست كنند و آنهائى كه به انبیا نزدیكترند آنها به مقام آدمیت نزدیكترند . آن وقت كه ملائكه اشكال كردند كه آدمى كه مفسد در ارض هست چرا خلق فرمودید؟ جواب این بود كه من مى دانم چیزهائى كه شما نمى دانید . دنبالش هم خداوند تعلیم همه اسماء را به آدم كرد و وقتى كه عرضه داشت به ملائكه ، آنها دیدند كه نمى توانند اینطورى كه آدم مى تواند ادراك كند حقایق را ، آنها نمى توانند . از اول این بود كه آدم كه آمد با تعلیم الهى آمد و معلم بشر بود ، انبیا هم معلم بشر بودند . شغل معلمى یك شغل عمومى است براى انبیا گرفته تا اولیا تا فلاسفه و امام تا علما و تا فرهنگى ها كه ماها انشاء اللّه باشیم از آنها . پس شغل ، شغل بسیار بزرگى است

ص: 236

شغل آدم سازى ، دیگر شغل ها به این درجه نمى رسند براى اینكه آنها مربوط به جهات دیگراست . در عالم هیچ موجودى به پایه انسان نمى رسد و هیچ شغلى به پایه انسان سازى نمى رسد . پس شغل بسیار بزرگ است ، بسیار شریف است لكن براى فرهنگى ها مسؤولیت بسیار هست . هر چه شغل عظیم باشد ، مسؤولیت به همان مقدار بزرگ و عظیم است . مسوول تمام مقدراتى كه براى یك كشورى پیش مى آید ، مسئول تمام انسان هائى كه باید انسان بشوند ، مسوول تمام جوان هائى كه زیر دست جوان هائى كه زیر دست آنها باید تربیت بشوند ، تربیت باید بشود انسان در مكتب فرهنگیان ، معلم و مقدرات هر مملكتى به دست همین هاست كه از فرهنگ بیرون مى آیند و پیشرفت هر كشورى و عقب ماندگى هر كشورى باز به دست معلمین است . معلم است كه با ساختن خود ، افراد را ، كشور را پیش مى برد و معلم است كه اگر خداى نخواسته در پیش او انحراف حاصل بشود ، كشور را خراب مى كند . معلم است كه انسان ها را یا مهذب بار مى آورد ، متعهد بار مى آورد و یا انگل بار مى آورد و وابسته ، همه از مدرسه ها بلند مى شود ، همه سعادت ها و همه شقاوت ها انگیزه اش از مدرسه هاست و كلیدش دست معلمین است . باید معلمین توجه داشته باشند اولا به شغل شریف خودشان كه شغل انبیاست و ثانیا به مسؤولیت خودشان كه همان مسؤولیت انبیاست . انبیا مسوولند لكن درست آنها عمل مى كنند ، از مسؤولیت درست بیرون مى آیند ، از امتحان درست بیرون مى آیند . آنها مامور به تربیت هستند و تربیت مى كنند و آنقدرى كه از عهده شان بر آمد عمل كردند . شما هم همان مسؤولیت را دارید و همان شرافت را ، كانه فرهنگ سایه اى است از نبوت و فرهنگى ها سایه هستند از نبى . این سایه باید عمل كند به آنطورى كه ذى ظل عمل كرد . اینكه مى گویم سایه ، براى این است كه سایه از خودش هیچ نباید داشته باشد همانطورى كه یك سایه اى وقتى كه مى افتد روى زمین از یك شخصى ، حركت ، حركت شخص است و سایه به حركت شخص حركت مى كند . اینكه سلطان را مى گویند ظل اللّه ، این بزرگترین چیزى است كه اگر ما تصور كنیم ، تمیز مى دهیم ما بین حق و باطل . ظل خدا ، وقتى ظل اللّه است كه حركتش حركت خدا باشد ، از خود هیچ نداشته باشد . پیغمبر اكر ظل اللّه است براى اینكه هیچ (و مارمیت اذرمیت ولكن اللّه رمى ) آنهائى كه با تو مبایعه كردند (یبایعون اللّه ) بیعت با پیغمبر ، بیعت خداست . چرا؟ براى اینكه پیغمبر هر چه دارد ، از خدا و هر چه مى بیند خدا و فانى است در او . هر حركتى پیغمبرها مى كنند همانى است كه مطابق رضاى خداست ، به حركت او ، به تحریك او حركت مى كنند ، از خودشان حركت ندارند ، به تحریك او حركت مى كنند . شما هم ، فرهنگى ها هم ظل انبیا باید باشید و همه كسانى كه شغل انبیا را دارند كه فرهنگى ها هم همان شغل را دارند . مسؤولیت زیاد است براى فرهنگى ها ، چنانچه براى علماء دین زیاد است ، یعنى یك مسؤولیت است براى همه . همه یك جور مسؤولیت در مقابل خدا دارند ، شما مسوولید كه آنهائى كه در كلاس هاى شما هستند و تحت تربیت شما هستند مسوولید كه آنها را انسان كنید و معلمین علوم قدیمه هم مسوولند كه آنهائى كه پیش آنها هست آنها را انسان كنند . اگر درست این شغل را انجام دادند این هم براى آنها شرافت زیاد هست و هم براى مملكت خود و كشور خودشان یا مایه هاى شرافتمندى گذاشته اند كه با تربیت صحیح ممكن نیست كه یك مملكتى تحت نظر استعمار

ص: 237

برود و لهذا آنهائى كه مى خواهند این ممالك تحت نفوذ ، ممالكى كه حالا باید بگوئیم ممالك شرق ، آنهائى كه مى خواستند ممالك شرق را بچاپند ، اینها به این دو جناح حمله كردند: به جناح علماء قدیم و به جناح فرهنگ ، منتها گاهى حمله ظاهر بود و گاهى پشت پرده . حمله ظاهر آن بود كه در زمان رضا شاه به علماء اسلام شد كه شاید اكثر شما یا همه شما یادتان نباشد كه چه كردند . با علماى اسلام طورى كردند كه این مدرسه هاى قم ، مدرسه فیضیه ، طلبه ها نمى توانستند توى مدرسه روز باشند ، روز مى رفتند توى باغات آخر شب بر مى گشتند . نمى توانستند یك جلسه درس داشته باشند ، یك مجلس وعظ داشته باشند و هكذا . و حمله بدتر از آن ، حمله پس پرده است كه نگذارند یك فرهنگى رشد بكند ، عقب نگه دارند ، نگذارند آنطورى كه باید تربیت كند تربیت كند فرهنگ را غیر اسلامى بار بیاورند . این مساءله تصادفى نیست ، مساءله اینكه در مدارس ما در زمان اینها ضد اسلامى نمو مى كرد تصادفى نبود مساءله ، مساءله حساب شده بود ، حساب كرده بودند كه آن چیزى كه بتواند یك كشورى را از دست آنها نجات بدهد انسان اسلامى متعهد است . آنهائى كه اسلامى بار نمى آیند و همه توجه شان به همین عالم ماده است آنها دنبال اینند كه اتومبیل داشته باشند ، این اتومبیل از دست شیطان به آنها برسد یا از دست خدا برسد فرقى ندارد در آن كه مى دهد ، او اتومبیل مى خواهد ، او پارك مى خواهد ، او زندگى مرفه مى خواهد ، این زندگى مرفه را یك نفر دزد به او بدهد یا یك نفر نبى به او بدهد هیچ فرقى پیش او نیست براى اینكه به آن دهنده اش كارى ندارد . انسان متعهد است كه اگر چنانچه پارك ها را یك آدم منحرف به او بدهد قبول نمى كند و اگر یك چیز مختصر را یك آدم صحیح به او بدهد برایش ارزش قائل است . این انسان است كه اینطور است . آن كه مى تواند منفعت یك مملكت و یك كشورى را حفظ كند آنى است كه فرق مى گذارد ما بین زندگى اى كه از كارتر به او برسد یا زندگى اى كه از یك فرد مسلم به او برسد ، بین این دو تا فرق مى گذارد . این نمى رود دنبال اینكه از شاه باشد ، خوبتر باشد ، بهتر باشد ولو از یك آدم جنایتكار باشد ، او دنبال این است كه از كجا پیدا شد ، نه چى هست . آن كه مادى است دنبال این است كه اینكه دست من آمد چى هست ، كار به این ندارد كه از كجاست . آن كس كه متعهد است دنبال این است كه از كجا آمد ، آیا از طریق حلال آمد؟ آیا از مال مردم دارند به این مى دهند؟ مال دزدى است اینكه دارد به او مى دهد؟ مال حلال است كه دارد به او مى دهد؟ این دو طایفه باهم فرق مى كنند . آنى كه مى تواند حفظ منافع یك كشورى را بكند این هست كه (از كجا آمد) نه آنى كه (چى هست ) . آن كه مى بیند ، خود همین (چى هست ) را مى خواهد ، اتومبیل مى خواهد ، خوب ، شركت نفت به او اتومبیل مى دهد ، شركت نفتى كه آنها مثلا تاسیس كرده اند به او مى دهد بهتر ، خوب ، او خوبترش را مى دهد براى او كار مى كند ، سفارتخانه به او مى دهد براى او كار مى كند براى اینكه منفعتش را اینجا مى بیند ، كار ندارد كه كى مى دهد به او و از كجا آمده لكن انسان متعهد اگر چنانچه صدها میلیون سفارتخانه به او بدهد قبول نمى كند براى اینكه مى بیند كه از جائى آمده است كه مى خواهد این را منحرف كند . این مى دهد كه عوض بگیرد ، مجان نمى دهد . سفارت آمریكا اگر به كسى چیز مى دهد یا سفارت انگلستان به كسى چیزى مى دهد مجان نمى دهد ، او مى دهد كه از او كار بكشد .

ص: 238

فرهنگ مى تواند حل عقده ها را بكند . اگر فرهنگ یك فرهنگى شد كه انسان بار آورد ، متعهد بار آورد ، معتقد به یك ماوراء بار آورد ، معتقد به اینكه اگر این از دیگرى باشد این مسؤولیت دارد ، اگر این دزدى باشد مسؤولیت دارد ، آن كه اعتقاد به این معنا دارد و ایمان دارد به یك پرده ماوراى این عالم ، این است كه مى تواند مملكت حفظ بكند ، این است كه اگر در مقابل اینكه یك خیانت بكند همه چیزها را بهش بدهند زیر بار نمى رود . او مثل حضرت امیر سلام اللّه علیه قسم مى خورد (به حسب روایتى كه هست توى نهج البلاغه ) كه اگر چنانچه همه اقالیم دنیا را به من بدهند كه بخواهم یك ظلمى بكنم ، اینقدر كه یك چیزى را از دهن یك مورچه من بگیرم ظلم است من نمى كنم . البته كسى نمى شود ، لكن مقدرات یك كشورى دست شماست . اینها كه به فرهنگ حمله كردند ، به مدارس قدیمه حمله كردند ، به دانشگاه ها حمله كردند ، حمله باطنى یا ظاهرى ، اینها مى خواهند نگذارند از دانشگاه آدم بیرون بیاید ، از مدارس قدیمه انسان پیدا بشود و لهذا جلوى فرهنگ ما را محكم گرفتند كه جلو پیش نرویم براى اینكه اگر چنانچه از فرهنگ كسانى كه بعد مقدرات مملكت دست آنهاست از فرهنگ یك اشخاص متعهد و صحیح بیرون بیایند ، كلاه آنها پس معر كه است و اگر یك اشخاصى بیرون بیایند كه مبالات به هیچى ندارند ، جز طعمه چیزى نمى فهمند آنها ، آنهائى است كه آنها صیدش مى كنند ، طعمه ها را آنها بهتر از كسان دیگر مى دهند ، منصب ها را آنها بهتر مى دهند ، مال ها را آنها بهتر مى دهند و اینها را تحت استعمار و استثمار قرار مى دهند . پس شغل ماها همه ، همه مان ، شغل من و شغل شما ، هر دو شغلى است كه از انبیا به ما رسیده است . اگر ما به این شغل كه داریم خیانت كنیم ، به انبیا خیانت كرده ایم ، به خداى تبارك و تعالى خیانت كرده ایم و خیانتمان این است كه جوان هائى كه پیش ما باید تربیت بشوند یك تربیت منحرفى بشوند . جوان ها را مستقیم بار بیاورید ، آدم بار بیاورید ، اگر علاقه دارید به اینكه كشور شما ، دین شما محفوظ بماند این محفوظیت كلیدش دست شماست . كلید سعادت و شقاوت یك ملت دست فرهنگى است . فرهنگى اگر خوب باشد مملكت خوب مى شود ، معلم اگر خوب باشد مملكت خوب مى شود ، معلم اگر منحرف باشد مملكت خراب مى شود . پس شمائید كه مى توانید یك مملكتى را به پیش برانید ، هم معنویاتش را و هم مادیاتش را . و شمائید كه مى توانید یك مملكتى را خداى نخواسته به عقب برانید ، هم معنویتش را و هم مادیتش را . پس شغل شریف ، مسؤولیت زیاد . این شغل شریفى كه الان به عهده شما آمده است و ما هم با شما هستیم . تبع شما انشاءاللّه ، این شغل شریف را ، این امانتى است كه خدا به شما داده ، به این امانت خیانت نكنید و نكنیم انشاء اللّه .

اگر یك ملتى بیدار بشود ، الهى بشود ، پیش مى برد مقاصدش را

انشاءاللّه خداوند شمارا حفظ كند و امیدوارم كه فرهنگ تغییر كند وقتى كه یك قدرى فرصت پیدا بشود . الان مى بینید كه فرصت ها كم است و الان باز شیاطین اطراف هستند و مى خواهند نگذارند ، باز احساس كردند به اینكه اگر یك ملتى بیدار بشود ، یك ملتى هوشیار بشود ، متحد بشود ، الهى بشود ، این پیش مى برد مقاصد خودش را . احساس كردند ، لمس كردند شكست خودشان را ، بعد از این لمس

ص: 239

الان توطئه هازیاد است ، بیخود نیست كه سناى آمریكا اینطور حرف ها را مى زند ، آنها مى فهمند چه از دستشان رفت . سناى آمریكا براى انسان چیزى قائل نیستند آنها ، آنها انسان ها را مى كشند ، در هر جا گیر بیاورند انسان ها را فوج فوج مى كشند ، آنها همه فریادشان براى این است كه چه از دستشان رفت ، یك كشور از دستشان رفت و كشورهاى اسلامى دیگر هم ترس این را دارند كه آنها هم برود و انشاءاللّه برود و انشاءاللّه شرق بیدار بشود ، انشاءاللّه . خداوند به همه شما توفیق بدهد .

و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 240

تاریخ : 1/3/58

بیانات امام خمینى در جمع فرماندهان نیروى زمینى ارتش جمهورى اسلامى ایران

حل مشكلات نیازمند وقت است

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من تمام مشكلاتى كه شما گفتید و آن مشكلاتى كه ایشان گفتند و زیادتر از اینها من مى دانم و به این مشكلات مطلعم . من مى دانم كه ارتش تا سلسله مراتبش محفوظ نباشد و تا تحت یك ضابطه نباشد نمى شود به او ارتش گفت . ارتشى كه پائین تر از بالاتر اطاعت نكند این ارتش نمى تواند یك ارتشى باشد كه دفاع بكند از ایران ، این شكى نیست ، چنانچه مى دانم كه روحیه بعضى از قشرهاى اینها هم به واسطه همین مسائلى كه مع الاسف بیشتر بوده است و بعضى چیزها كه واقع شده است اینها هم یك قدرى سست شده اند در مسائل . این را هم من مى دانم كه كمیته ها در همه ایران ، در همه جا یك نابسامانى هائى دارند و یك اختلافاتى هست همه اینها را من اطلاع دارم . مشكلات معلوم است ، حل مشكلات یك قدرى محتاج به زمان است ، خوب ، الان مشكلات براى دولت زیاد است ، براى ارتش زیاد است براى سایر اقشار زیاد است و مع الاسف در این وقت زیادتر شده و حالا هم رو به زیادى است لكن رفع مشكلات یك امرى است كه آنى نمى شود ، در چند لحظه و چند روز و چند ماه نمى شود ، این باید به تدریج رفع بشود .

تكلیف شرعى هر فرد ، خدمت به اسلام است

و مهم این است كه ما همه مان و هر فردى خودش را مكلف بداند به اینكه باید حالا خدمت بكند . یك وقت مثلا بود كه ما مى گفتیم چه كار داریم به اینكه مرزها چه است ، این با ارتش است شما مى گفتید ما چه كار داریم كه در داخل شهر ، بین شهرها چه رخ مى دهد ، بین شهرها ژاندارمرى باید حل بكند . ژاندارمرى مى گفتند چه كار داریم كه داخل شهر چه مى گذرد ، این را باید شهربانى حل كند . هر كدام به دیگرى واگذار مى كردند . البته در مواقعى كه مواقع عادى است مساءله همین طور است ، هر رشته از اینها مامور یك فتنه هستند ، اما در مواقعى كه غیر عادى است مملكت عادى نیست ، مثلا فرض بفرمائید كه جلوگیرى از خرابكارى هائى كه در قشر زارع و قشر دهقان مى شود ، ژاندارمرى باید جلویش را بگیرد ، اما وقتى كه شما دیدید كه كشورتان اگر زراعت نداشته باشد ، اگر نتوانند اینها زراعتى را كه كرده اند جمع بكنند ، كشور به خطر مى افتد ، احتیاج زیاد مى شود ، گرسنگى زیاد مى شود ،

ص: 241

اینجا دیگر نباید وقتى كه گفته مى شود كه ارتش هم به كمك ژاندارمرى برود ، روسا بگویند به ما مربوط نیست .

ما باید سر حدات را نگه داریم . یا اگر دیدیم كه سر حدات ما الان طورى است كه از آن طرف اسلحه وارد مى كنند ، اشخاص فاسد وارد مى شوند ، یا اسلحه وارد بشود و دست اشخاص فاسد بیفتد ، این باعث مى شود كه یك وقت ما بفهمیم كه یك دسته فاسد مخالف با كشورى ، مخالف با ملتى ، مخالف با اسلامى مسلح شده اند . یك وقت بیدار بشویم كه دیگر نتوانیم جلو آنها را بگیریم ، اینجا نباید دیگر ژاندارمرى فكر این را بكند كه من مال بین شهرها هستم ، ژاندارمرى باید كمك كند به ارتش و سپاه انقلاب هم كمك بكند به اینها . یك وقت هائى كه وقت آشفتگى است مثلا فرض كنید كه یك وقت زلزله بیاید ، زلزله بیاید و جائى را خراب بكند ، شما ببینید كه برادرانتان زیر خرابى ها مانده اند و دارند جان مى دهند شما نمى توانید بگوئید این كار مال شیر و خورشید سرخ است و به من ربطى ندارد ، هر انسانى خودش را مكلف مى داند به هر طورى كه باشد برود اینها را نجات بدهد .

با بیدارى باید جلوى دشمن را هر چند هم كم باشد بگیریم

مملكت ما امروز یك آشفتگى هائى دارد ، البته نه آشفتگى كه نشود اصلاحش كرد ، اینها كه حالا دارند آشوب مى كنند الان چیزى نیستند لكن ما اگر غفلت كنیم ممكن است این چیز نبوده ، چیز بشود . من الان هیچ از اینها خوفى ندارم براى اینكه یك وقتى كه ملتى همه اقشارش با هم بودند و همه یك مطلب را خواستند ، همانطور كه دیدید ملت كه باهم بودند ، نتوانستند قدرت هاى خارجى ملت را از آن راهى كه دارد منحرف كند . ما خوف از این نداریم كه این چند تا فاسد كه مانده اند ، یك چیزى باشند لكن دشمن هر چه باشد نباید ما او را كم بشماریم ، این كم ممكن است كم كم زیاد بشود . ما باید بیدار باشیم ، بیدارى ، با توجه ، یك نفر را هم كه دیدیم مخالف است برویم سراغش و جلویش را بگیریم . نباید ما فرض كنیم كه خوب ، بیاورند چند تا تفنگ از خارج ، ما الحمدلله چه داریم . خیر ، باید ما با تمام قدرت و قوت هر چه مى توانیم ، اگر سر حدات را دیدیم كه اسلحه وارد مى شود ، همه قوا روى هم بروند و جلویش را بگیرند نگذارند وارد بشود . این اوقات غیر عادى كارها غیر عادى باید واقع بشود ، نباید روى آن ترتیبى كه پیشتر بوده واقع بشود . من ، آقایان كه اینجا بودند ، آقایان روساى ژاندارمرى و رئیس ستاد ، راجع به این سر حدات سفارش كردم . ما مى خواهیم خیلى بهتر بشود . من از آنوقتى كه مى بینم كه در ارتش گاهى اوقات یك مسائلى واقع مى شود كه موجب اشكال است مثلا مثل دستور انتقال زندان هاى نظامى از زندان قصر ، ما وقتى ببینیم كه زندانى هاى نظامى را مى خواهند یكجا بگذارند و در ذهن ملت ما بیاید كه این یك توطئه اى است من نمى گویم هست ، لكن احتمال دادند كه اینها را مى خواهند فرار بدهند ، اینها مى خواهند توطئه كنند ، من مى دانم كه اینها دیگر نمى توانند توطئه كنند ، این را مى دانم لكن وقتى واقع شد یك چنین مساءله اى ، براى ما سوء ظن پیدا مى شود ، براى ملت سوء ظن پیدا مى شود . چرا باید اینطور باشد؟

ص: 242

سه قوه ارتش ، شهربانى و ژاندارمرى باید قوى باشند

من هر وقت صحبت شده است ، من در هر اجتماعى كه بودم ، در اجتماعات زیاد ، مدتى است راجع به ارتش و اینكه ارتش باید چگونه باشد و مردم با ارتش چگونه رفتار كنند ، صحبت كرده ام ، یك دفعه و دو دفعه نه ، و حالا هم باز اگر اجتماعى باشد ، باز هم صحبت مى كنم ، لكن باید ارتش هم همانطور كه مى خواهیم آنها مجهز باشند . مجهز بشوند . با یك لفظ نمى شود كار را درست كرد . ما مى گوئیم ، نه اینكه نمى گوئیم ، من مكرر گفته ام كه گناه صغیره چیزى نیست ، در یك چنین وضعیتى كه اشخاص داریم كه جنایتكارند ، آن كبیره است ، مقابل جنایتكارها صغیره است . این صغیره و این كبیره غیر از آن صغیره و كبیره است و لهذا ما مى گوئیم صغیره را بخشیدیم معنایش این است كه مادون آن جنایتكار و خیانتكار است . قضیه آمدن به پادگان ها و دخالت در آنجاها البته این خلاف است ، این را من گفته ام و باز هم تكرار مى كنم كه هم در ادارات و هم در ارتش و ژاندارمرى و هم شهربانى ، این سه قوه اى كه باید قوى باشد این نباید از تحت اختیار فرماندهان خارج بشود و یك بیخودى در شهر مثلا شهربانى برود و دخالت كند ، این بسیار غلط است . ما این را سفارش كردیم و انشاء اللّه باز هم سفارش مى كنیم ، این بلا اشكال است لكن فقط این معنا كه یك جنایتكار باید دستگیر بشود ، یك كسى كه بیست سال خیانت كرده این هم باید بخشیده بشود؟! در هر صورت این مساءله كه در آنوقت فرض كنید رفته مثلا دعاگوئى هم كرده ولى نه آدم كشته ، نه خیانت كرده ، نه چه ، خوب این معلوم است و آنكه من گفتم ارتشى را بخشیدیم ، این صغیره ، مقصودمان مادون جنایت و خیانت است و انشاء اللّه من یك روزى تفصیلش را خواهم گفت . انشاء اللّه من امیدوارم كه همه تان موفق باشید و موید باشید .

همه موظفیم به هر اندازه اى كه مى توانیم كار كنیم

امروز روز خدمت است فقط ، امروز هیچ یك از افراد ، شما نمى توانید از زیر بار مسؤولیت خارج بشوید ، یك مسؤولیت وجدانى و دینى است ، الهى و ملى است . امروز شما نمى توانید بگوئید كه خوب ، من زحمت بكشم آنوقت یك كس دیگرى منفعتش را ببرد ، من هم بگویم كه خوب ، ما زحمت بكشیم و یك كس دیگر منفعتش را ببرد و چه كار بكند . امروز دیگر آن روز نیست ، آنهائى كه منافع شما را از بین مى بردند و شما را استثمار مى كردند نیستند ، الا شاید كمى كه نمى توانند كارى بكنند . الان كسى شما را نمى تواند استثمار كند ، الان مملكت مال خود شماست یعنى الان شما هر یكى تان نظرتان مثل نظرتان به عائله تان باشد ، بلكه بیشتر . همه را ما عائله خود مى دانیم و مملكت مال همه ماست و این آشفتگى باید به دست ماها درست بشود . هر فرد با اینكه یك است لكن به اندازه یك فرد از او كار مى آید ، این اجتماع از افراد درست شده و از فرد كار برنمى آید و یك سنگ صد خروارى را یك نفر نمى تواند بلند كند باید هزار نفر جمع بشوند لكن هر یك اینها یك مقدار قوه ایجاد كرده اند ، اینطور نیست كه من كارى نداشته باشم ، من به اندازه خودم فشار دادم ، شما هم به اندازه خودتان ، آن هم به اندازه خودش و این قوا رویهمرفته جمع شد آنوقت این سنگ چند خروارى بلند مى شود .

یك

ص: 243

قطره باران ، یك قطره است ، هیچ كارى هم از قطره بر نمى آید لكن این قطره ها وقتى با هم جمع شدند مى شود سیل ، این سیل ها وقتى با هم جمع شدند مى شود دریا . افراد حكمشان این است ، مثل قطره ها مانند وقتى تنها هستند كار از او بر مى آید اما نه آن كار بزرگ ، از او یك مقدار كار برمى آید . اگر یك قطره بنشیند كنار و بگوید من قطره هستم كار از من نمى آید ، این قطره هم بنشیند كنار بگوید من هیچ كار ندارم ، كارى انجام نمى گیرد . هر قطره اى اگر هر كار از او بر مى آید انجام بدهد ، وقتى اینطور یك همچو حسى در یك ملتى پیدا شد كه همه افراد خودشان را موظف دانستند به اینكه هر كسى در هر جا هست كار بكند براى كشور خودش ، 35 میلیون آدمى مى شود كه دارند كار مى كنند براى كشور خودشان . ما تا حالا كارى كه نكردیم همه . اگر شما بگوئید كه به من چه ، من كارى ندارم به این كارها ، من هم بگویم كه خوب ، من طلبه هستم ، آن یكى هم همین طور ، كارگر هم همین طور ، خوب كارها مى ماند ، سر جاى خود مى ماند . همه ما موظفیم به اینكه هر كدام به اندازه اى كه كار مى آید به همان اندازه كار بكنیم الان محول نكنید شما به ما و ما به شما ، ما همه به ژاندارمرى و ژاندارمرى به دیگر ، بلكه هر كس در هر جا كه هست و هر پستى كه دارد در همان جا مشغول به كارش باشد و تقویت كنند همدیگر را و تهدید كنید آنهائى را كه دارند تحریك مى كنند به اینكه نه ، نباید شما سلسله مراتب را حفظ كنید . اینها خیانتكارند ، مى خواهند اینها ، خواهند نگذارند مملكت آباد بشود ، اینها را باید موعظه بكنید و بگوئید باید بیایند و بگوئید به اینها و اینها را بیدارشان بكنید .

كسى حق ندارد احترام ارتش اسلامى را از بین ببرد

من شاید مكرر این مطلب را گفته ام كه آنهائى كه خیانتكار بوده اند و جنایتكار ، آنها یا فرار كرده اند یا گرفتار شده اند و الان اینهائى كه هست ، اینها اشخاصى هستند كه براى اسلام دارند خدمت مى كنند . الان این ارتش ، ارتش اسلام است و ارتش اسلام احترام دارد و كسى حق ندارد این احترام را از بین ببرد و از اینكه وادار مى كنند یك عده اشخاصى را كه این كار را بكنند ، این باید جلویش گرفته شود و انشاءاللّه مى شود .

و در هر صورت شما مطمئن باشید كه اینطور نیست كه بیایند و بریزند و همه را بگیرند . شما برادرهاى ما هستید و قضیه اینجور نیست كه ما با شما دشمن باشیم یا شما با ما دشمن باشید ، ما همه با هم دوست و برادریم و انشاءاللّه باید این بار را همه با هم به منزل برسانیم . و این مسائل كه مى گویند ، مى دانم و این مسائل براى من هم تاسف آور است . انشاءاللّه امیدوارم كه این خلاف قاعده ها قویا جلوگیرى بشود و اینگونه اعمال تكرار نشود و اگر چنانچه شخصى باشد كه كذا و كذا ، این باید روى موازین عمل بشود و دستگیر بشود .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بر كاته

ص: 244

تاریخ : 2/3/58

بیانات امام خمینی در جمع كارمندان شركت مخابرات ، پرسنل شهربانى و اقشار مختلف مردم تبریز

هوشیارى اقشار ملت در برابر توطئه هاى دشمنان اسلام و كشور

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من باید از آقایان عذر بخواهم كه در این محوطه كوچك و هواى گرم زیر آفتاب ایستاده اند . من متاثرم از اینكه مى بینم كه در پیشانى محترم شما عرق نشسته است . از خداوند تعالى براى همه شما سلامت ، سعادت ، عزت ، عظمت خواهانم . ما مرهون زحمت هاى ملت به طور عموم هستیم و مرهون زحمات آذربایجانى ها هستیم . آذربایجان همیشه در صف مقدم براى دفاع از اسلام و كشور و ملت بوده است ، حالا هم باید در صف مقدم باشد توطئه ها در همه جا هست و شاید در آذربایجان بیشتر باشد . شما جوانان برومند ، شما ماموران محترم موظفید كه این توطئه ها را خنثى كنید ، اینها الان چیزى نیستند بیخود گمان مى كنند كه مى توانند باز ارباب ها را بر ما مسلط كنند لكن ما باید هوشیار باشیم و از دشمن هر چه ضعیف هم باشد احتراز كنیم و توطئه دشمن را خنثى كنیم .

پنجاه سال اهانت و ظلم رژیم پهلوى به مقدسات ملت و اسلام

امروز مملكت به همت همه شما اقشار محترم ، به همت همه زن و مرد ایران ، مال خود شماست . دست ظالم ها ، دست مستبدها ، دست دیكتاتورها ، دست اجانب ، دست غارتگرها از مملكت ما كوتاه شده است . امروز من و شما آزادانه مى توانیم با هم در یك مجمع جمع بشویم . اقشار مختلف ، مامورین شهربانى ، سایر برادرها ، خواهرها در یك محل مجتمع بشویم و درد دل را بگوئیم ، درد دل ما زیاد است ما در پنجاه و چند سال اخیر دردهایى كشیدیم ، ملت ما رنج هایى كشیده است كه تاریخ سراغ ندارد . من از اول كودتاى رضاخان شاهد مسائل بودم و شاید بین شما كمى باشند كه آن زمان را یاد داشته باشند . من رنج هایى كه به این ملت از دست ناپاك این مرد وارد شد و اهانت هایى كه به مقدسات ملت و اسلام وارد شد و ظلم هایى كه كه بخصوص به بانوان محترمه ما وارد شد همه را شاهد بودم ، مى دیدم . شاهد بودم كه با روحانیون چه كردند ، شاهد بودم كه دو روحانى بزرگ آذربایجان را ، مرحوم حاج میر صادق آقا و مرحوم انگجى را تبعید كردند شاید سقز بود كه ایشان را تبعید كردند ، شاهد بودم كه علماء خراسان را دست جمعى گرفتند و به تهران آوردند و به حبس كشیدند ، شاهد بودم كه علماء بزرگ اصفهان قیام كردند و بسیارى از علماى بلاد دیگر تبعیت كردند و در قم مجتمع شدند براى مخالفت با

ص: 245

این مرد خائن لكن قدرت با آنها بود و شكستند قدرت اینها را ، نگذاشتند به ثمر برسد .

من شاهد گرفتارى هایى كه براى قشر روحانى در طول مدت حكومت رضاخان بود ، گرفتارى هایى كه حاصل شد من خودم شاهد بودم و شریك بودم در آن گرفتارى ها و شما و ما شاهد خیانت ها و جنایت هاى این پسر بدتر از پدر بودیم .

شما ملت شاهد همه این مصیبت ها و جنایت ها و خیانت ها بودید و شما ملت به خواست خداى تبارك و تعالى قیام كردید ، قیام مردانه ، قیام همه جانبه ، قیام براى خدا . اگر قیام براى خدا باشد و براى اسلام و براى دین باشد ، هیچ وقت شكست ندارد . پیشبرد شما براى همین وحدت كلمه و قیام براى خداى تبارك و تعالى و خواستار بودن جمهورى اسلامى شد . شما تا اینجا رساندید نهضت را و از این به بعد باید دنبال كنید .

وظیفه ملت شناسایى و قطع دست عمال اجانب از كشور است

ما تاكنون به آن آرزوهایى كه داریم نرسیدیم ، به بعضى از آنها رسیدیم ، آرزوهایى كه رسیدیم بسیار بزرگ بود و ارجمند و ارزش دار . سقوط سلطنت جائرانه و قطع ایادى كفار ، اجانب ، بزرگترین چیزى كه در تاریخ نظیر نداشت ، بالاتر چیزى كه تصور آن را نمى كردند ، ما به این مرز رسیدیم و اگر در بین شما خائنانى آمدند و گفتند چه شد ، جواب این است كه چه مى خواهید بشود ، بالاتر از اینكه ما دست ارباب هاى شما را كوتاه كردیم و ما خائن ها را بیرون كردیم . لكن این مقدار كافى نیست ، ما باید جلو برویم ، ما باید یك ایران ، یك ایران آباد ، یك ایران آزاد ، یك ایران مستقل ، یك ایرانى كه همه قشرهاى آن در رفاه باشند ، ما مى خواهیم همچو ایرانى باشد و این ریشه هاى گندیده هم مانع هستند . عمال اجانب باز در ایران هستند ، در آذربایجان شما هست ، در كردستان هست ، در تهران هست ، همه جا منتشرند با صورت هاى مختلف ، اسم هاى مختلف ، لكن برنامه واحد و آنكه نگذارند آرامش پیدا بشود ، نگذارند دهقان هاى ما به زراعت خودشان ادامه بدهند ، نگذارند كارخانه ها به كار خودشان ادامه بدهند . علامت خائن ها كه دسته هاى مختلفند این است كه بخواهید بشناسید آنها را ، مانع بشوند از كشاورزى ، علامت خیانت است . مانع بشوند از كار كارخانه ها كه به صلاح ملت است ، این علامت خیانت آنهاست ، علامت این است كه اینها عمال اجانب هستند . نگذارند دانشگاه ها به كار خودشان ادامه بدهند ، این علامت این است كه خائن هستند . تظاهرات بیجا بكنند و مردم را وادار به تظاهر بكنند بدون اینكه خود ملت و بزرگان ملت راضى باشند ، این علامت این است كه خائن هستند . شما خائن ها را با این علامت ها بشناسید و دست آنها را كوتاه كنید .

خداوند انشاءاللّه شما برادران من را ، شما فرزندان عزیز من ، شما خواهرهاى عزیز من را حفظ كند ، توفیق به شما بدهد و سلامت به شما بدهد . من خدمتگزار همه هستم ، من سرباز همه هستم و من خدمتگزار همه هستم .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 246

تاریخ : 2/3/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از مردم و عشایر كرمانشاه

من امیدوارم كه همه ما اهل حق باشیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

امیدوارم كه ما همه اهل حق باشیم . رژیم هاى فاسد با حق مخالف بودند پس با اهل حق هم باید مخالف باشند ، آنها كوشش مى كردند كه حق تحقق پیدا نكند ، آنها از اهل حق مى ترسند . اگر ما اهل حق باشیم و اگر ملت ما اهل حق باشند ، نمى گذارند كه رژیم هاى فاسد هر كارى مى خواهند بكنند و مانع شوند از اینكه اجانب در مملكتتان حكمفرمائى كنند ، من امیدوارم كه همه ما اهل حق باشیم و همه به قرآن كریم و اسلام سر به پیش بیاوریم و همه عامل به احكام خداى تبارك و تعالى باشیم كه اگر همه عامل باشیم به احكام خدا و علاقه داشته باشیم به اسلام ، مملكتمان پیروز خواهد شد و به پیشرفت خواهد رفت . تمام نقص ما این است كه حق را نمى گذارند تحقق پیدا كند و اهل حق را نمى گذارند تحقق پیدا كنند و ما باید با تمام جدیت حق را زنده كنیم ، اسلام را زنده كنیم و قرآن كریم را زنده كنیم و یك جمهورى اسلامى كه حق است متحقق كنیم تا اینكه تمام در زیر سایه حق زندگى كنیم و همه اهل حق باشیم و من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه شما را مسئلت مى كنم .

رفع آشفتگى هاى بر جا مانده از رژیم سابق با وحدت و برادرى اقشار ملت

و مسائلى كه ایشان فرمودند ، مسائل مورد بررسى انشاءاللّه قرار مى گیرد و من هم مى دانم كه بعضى آشفتگى ها هست لكن البته این آشفتگى ها كه بسیاریش وراثت همان رژیم سابق است ، نغمه همان رژیم سابق است ، الان گرفتارى هائى براى همه هست شما گمان نكنید كه براى عشایر شما تنهاست ، همه عشایر اینطور هستند . شما گمان نكنید كه براى حدود شما این نارحتى ها هست ، همه جا اینطور است براى اینكه اینها به این ملت آنچنان خیانت كردند ، آنچنان این ملت را فقیر كردند ، آنچنان آشفته كردند كشور را كه یك مدت طولانى لازم است كه با دست همه ، همه با هم این آشفتگى ها رفع بشود و من امیدوارم كه شما و ما همه با هم دست برادرى بدهیم و این آشفتگى ها را رفع كنیم . خداوند همه شما را توفیق و تایید كند .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 247

تاریخ : 3/3/58

بیانات امام خمینی در جمع وزیر فرهنگ و آموزش عالى و رؤساى دانشگاها و مدارس عالى سراسر كشور

مسؤولیت خطیر روحانیون و دانشگاهیان در تعیین مقدرات كشور

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از آقایان متشكرم كه تشریف آوردند كه از نزدیك با هم ملاقات كنیم و مطالبى كه به نظرمان مى رسد در میان بگذاریم و باز تشكر مى كنم كه در این امر انسانى آقایان اظهار تمایل كردند كه خدمت بكنند و این خدمت ها البته ارزنده است لكن اساس در دانشگاه مطلب دیگرى است . روحانیون با دانشگاهى ها یك مسیر دارند و مسؤولیت این دو طایفه از همه طوایف دیگر بیشتر است چنانچه شغلشان شریفتر است . شغل شریفتر است براى اینكه با شغل دانشگاهى و روحانى اگر چنانچه به شرایط عمل بشود ، انسان درست مى شود و این است كه این شغل ، شغل انبیا بوده است . تمام انبیا براى آدم درست كردن آمدند و قرآن كتاب آدم سازى است . پس این شغل یك شغل بسیار شریفى است و مسؤولیت بسیار زیاد است براى اینكه در این دو دانشگاه ، دانشگاه روحانى و دانشگاه آقایان ، در این دانشگاه هاست كه مقدرات كشور ، چیزهائى كه باید در كشور درست بشود منشاء آن این دو دانشگاه است .

علم بدون ایمان منشاء بسیارى از شقاوت هاست

اگر گمان كنید كه ، یا ما گمان كنیم كه علم منشاء سعادت است ولو هر چه باشد ، این یك اشتباهى است ، بلكه گاهى علم منشاء بسیارى از شقاوت هاست ، (چو دزدى با چراغ آید گزیده تر برد كالا) حكیم سنائى ظاهرا مال اوست . اگر روحانى علم داشته باشد لكن ایمان نداشته باشد ، مسیرش مسیر انبیا نباشد ، منشاء مفاسد بسیار مى شود . اكثر این دین سازى ها كه بوده است اینها از طبقه ملاها بودند ، ملاهایى كه فقط علم به خیال خودشان كافى بوده است و دنبالش مسیر انبیا نبوده اند ، اگر دانشگاه فقط دنبال این باشد كه فرزندان ایران را با معلومات بار بیاورد ، معلومات را هى روى هم بریزد ، این براى سعادت ملت ما یا فایده ندارد یا ضرر دارد . یك فرد دانشگاهى كه انحراف پیدا بكند غیر از یك فرد بازارى است ، غیر از یك فرد كشاورز است . یك فرد روحانى كه انحراف پیدا كند غیر از یك فرد بازارى و كارگر است . كارگر و بازارى ، كشاورز و امثال اینها اگر چنانچه یك انحرافى داشته باشند ، انحراف شخصى براى خودش است لكن انحراف اساتید دانشگاه انحراف

ص: 248

خودش تنها نیست ، انحراف یك گروه است .

چه گروهى ؟ آن گروهى كه مى خواهند مملكت را اداره كنند گاهى به انحراف یك كشور منجر مى شود . انحراف یك روحانى انحراف خودش تنها نیست ، انحراف یك ملت است ، بنابراین ، این دو طایفه هستند كه مى توانند خدمت بكنند و كشور را نجات بدهند و ممكن است كه مسیرشان مسیر حق نباشد و كشور را به تباهى بكشند . گمان نشود كه كسانى كه ایمان ندارند اینها هم خدمت به كشور مى كنند و فرق ما بین آنها و آن كسانى كه ایمان دارند نیست . (و الذین كفروا یتمتعمون و یاكلون كما تاكل الانعام و النار مثوى لهم ) كسى كه ایمان ندارد نظیر حیوانات خواركش هست یعنى در آخور الاغ ، نبى اكرم كاه بریزد یا ابوجهل كاه بریزد هیچ فرقى به حال او نمى كند ، او مى خواهد بخورد ، حیوان مى خواهد كسى ، میل دارد كسى تیمارش كند ، این تیماركننده على بن ابیطالب باشد یا ابن ملجم ، این فرقى به حالش نمى كند ، اگر ابن ملجم بهتر تیمار كرد با او بیشتر رفیق است . این آیه شریفه كه این مطلب را مى فرماید ، دستور كلى است براى شناخت منحرف از غیر منحرف كه ما چطور منحرف ها را بشناسیم و چطور غیر منحرف ها را . منحرف ها آنها هستند كه فرقى به حالشان نمى كند كه این پارك ، این اتومبیل كه به دستشان آمده از راه صحیح آمده یا از راه دزدى ، خیانت شده است و این به دستش رسیده است یا اینكه نه روى امانت و روى یك كسب صحیح آمده است هیچ فرقى به حال او نمى كند ، او اتومبیل را مى خواهد ، او خوبى اتومبیل را مى بیند ، از كجا آمده ، این را اصلا پیش او مطرح نیست ، چنانچه پیش انعام مطرح نیست كه از كجا آمد و آن اشخاص انحرافى نظیر همان حیوانات كه از كجا آمده مطرح نیست ، چه هست مطرح هست . شما مى توانید كه جوان ها را تربیت كنید به یك تربیتى كه تقوا در آن باشد ، نظر این باشد كه این از كجا آمده است ، این شغل را كى به او داده است ، این شغل چه شغلى هست و چه كارى باید اینجا انجام بدهد .

هدف تبلیغات سوء رژیم پهلوى براى جداسازى روحانى و دانشگاه

اگر چنانچه شما و طبقه روحانیین كه هر دو یك شغل دارید ، هر دو شغل واحد دارید و مع الاسف این دو قشر را كه مربى جامعه هستند دست هاى ناپاك از هم جدا كرد ، ما تا حالا با آقایان روبرو نمى شدیم یعنى شما از ما فرار مى كردید ما هم از شما ، شما ما را قبول نداشتید ما هم شما را قبول نداشتیم ، شما براى ما یك چیزى مى گفتید ما هم براى شما یك چیزى مى گفتیم . من نه از شما مقصودم این افراد است و نه از ما ، مقصودم خودم هستم لكن قشرها اینطور شده بود ، رفتند توى دانشگاه ها به دانشجو و به استاد و به غیر استاد و به همه یك صورت بسیار زیباى ظاهرى ارائه مى دادند (این آخوندها مرتجعند ، اینها مى خواهند ما را برگردانند به آن عصر حجر) محمد رضاخان در یكى از حرف هایش قبل از پانزده خرداد ، در یكى از حرف هایش گفت كه این آخوندها طیاره هم سوار نمى شوند (همان روزها بود كه یكى از مراجع با طیاره رفته بود مشهد) و اینها با طیاره هم مخالفند ، اصلا با همه اساس تجدد مخالفند ، اینها مى خواهند برگردند به آنوقتى كه مثلا الاغ سوارى كنند و بروند این طرف و آن طرف یا فرض كنید كه یك شمعى بسوزانند ، برق را با آن مخالفند ، همه آثار

ص: 249

تمدن را با آن مخالفند ، مى آمدند پیش شماها یك همچو مسائلى را طرح مى كردند یا اینكه (آخوندها همه دربارى هستند ، اینها همه براى منافع دربارها ، اصلا وجود اینها را دربارها آوردند ، سلاطین این وجودها را در خارج محقق كردند) مى آمدند پیش این قشر مى گفتند (اینها دین ندارند ، این بى دین ها ، یك مشت فكلى بى دین ) و طورى تزریق مى كردند كه مع الاسف بعضى از اشخاص بى عمق باورشان مى آمد . این باور آمدن اسباب این شد كه این دو قشر از هم جدا شدند ، این به او بدبین شد ، او به این بدبین شد . چه دو قشرى ، دو قشرى كه مربى جامعه بودند ، دو قشرى كه باید جامعه را با مساعى هم دست به هم بدهند و جامعه را اصلاح بكنند ، اینها را از هم جدا كردند . دو قشرى كه اگر این دو قشر به مسیر صحیح باشد ، تمام ملت به مسیر صحیح مى رود . اینطور نیست كه یك قشر مثلا كاسب باشد كه فقط خودش اگر اصلاح بشود ، صالح باشد ، خودش هست و غیر نیست . دو قشرى كه ، با اصلاح این دو قشر ، جامعه اصلاح مى شود . دو قشرى كه (اذا فسد العالم فسد العالم ) است ، این عالم من نیستم ، شما هم هستید ، همه مان هستیم . شما هم جزء علما هستید كه اگر چنانچه خداى نخواسته فاسد باشید عالم را به فساد مى كشید و اگر صالح باشید عالم را به صلاح مى كشید . صلاح و فساد یك جامعه به دست مربى هاى _ آن هست _ آن جامعه هست و آن مربى ها شماها هستید و قشر روحانى . آنها به یك جور و شما به یك جور . اما دو طایفه مربى جامعه هستند .

مملكت ما احتیاج به انسان مومن دارد

اگر بنا باشد كه همان تربیت علمى باشد ، شما یك طبیب مى خواهید درست بكنید نظر به اینكه این طبیب چه جور باشد نیست ، این طبیب فردا مى شود یك كاسب ، یك كاسبى كه ، اینطور كسب كه یك مریض را معطل مى كند براى اینكه ویزیت را زیاد بكند . خیلى طبیب خوبى درست شد از حیث طب ، بسیار متخصص بود اما چون اخلاق ، اخلاق صحیح نبود ، مهذب نشده بود ، متقى نبود ، خداشناس نبود ، این طبیب مریض را معطل مى كند ، امروز یك نسخه اى مى دهد ، با دواخانه هم مى سازد كه نسخه را هر چه گرانتر بدهد ، این بیچاره را مبتلا مى كند ، این نسخه فایده نكرد فردا یك نسخه دیگر باز همین ، باز همین . طبیبى بود یعنى من حیث طبابت . یك مهندس درست مى كنید ، مهندس در علم خودش خیلى خوب بود اما وقتى كه مى خواهد فرض كنید كه یك نقشه اى بدهد ، یك چیزى بدهد ، با آن استادى هایى كه دارد جورى مى دهد كه مفید و صحیح نباشد و منفعت طلبى باشد و هكذا همه چیز . در قشر ما هم اگر بنا باشد كه همین ملایى باشد ، این ملا بسیار ملاى خوبى است ، بسیار آدم فهمیده اى است ، كتاب و سنت را بسیار خوب مى فهمد اما اگر چنانچه تقوا در كار نباشد ، همین فهم كتاب و سنت موجب اعوجاج مردم مى شود در سنت ، یك جور سنت را بیان مى كند كه منحرف بكند . در كتاب ، یك جور كتاب را بیان مى كند كه منحرف بكند . بسیارى از این آدم هایى كه منحرف كردند و مى كنند جوان هاى ما را ، از اینها هست كه در قشر شما و در قشر ما بودند و متقى نبودند ، الهى نبودند ، خدایى نبودند ، فقط توجه به این بوده است كه مقام چه باشد ، توجه به این بوده است كه حقوق چقدر باشد ،

ص: 250

تربیت كه كردند تربیت یك اشخاصى را كردند از حیث دانشمندى ، دانشمند لكن دانشمند مضر ، نه دانشمند مفید ، نه مثل یك بازارى كه اگر مفید هم نباشد ، مضر نیست ، یك فردى است كه مضر است به جامعه . فرقى ما بین قشر شما و قشر ما در این مساءله نیست ، ما هر دو طایفه باید تربیت كنیم قشر جامعه را . ما احتیاج به آدم داریم مملكت ما احتیاج دارد به اینكه انسان درست بشود در آن ، مومن باشد . این آدمى كه از زیر دستگاه شما یا از دستگاه ما بیرون مى آید ، اگر مومن باشد ، دیگر نمى شود كه زیر بار ظلم اجانب برود و یا تطمیع بتوانند بكنند او را . این تطمیع ها و تهدیدها را همه ، آنى كه تطمیع مى شود و تهدیدش آنها اثر مى كند آنهایى است كه ایمان ندارند . آنى كه تقوا و ایمان دارد نه تطمیع در او تاثیر مى كند كه خیانت كند براى اینكه ببرد یك چیزى و نه تهدید در او اثر مى كند براى اینكه تهدیدها را با خلاف تكلیف كردن موازنه مى كند ، مى گوید نباید بكنم . اگر شما و ما دست به هم بدهیم و یك جامعه توحیدى به معناى اینكه همه معتقد به خدا ، همه معتقد به اینكه یك وقتى جزا دارد كارها ، همه معتقد و مومن به همه جهات ، اگر ما و شما دست به هم بدهیم و جوان ها را مومن ، متقى بار بیاوریم مملكتمان تا آخر احیاء مى شود و اگر چنانچه ما كوتاهى بكنیم ، این مسؤولیت بزرگ را ما به دوش خودمان بكشیم و كوتاهى بكنیم در حق فرزندان این مملكت ، فرض كنید چند روزى هم یك چیزى بشود و یك صورتى پیدا بكند ، فردا بدتر از این است ، به دست این اشخاصى كه اعتقاد ندارند ، ایمان ندارند ، توجه به مصالح كشور ندارند ، فقط براى مصلحت خودش مى خواهد كار بكند . همه اینهایى كه این بساط را ، این فضاحت ها را در ایران درست كردند واین گرفتارى ها را براى ملت ما درست كردند براى این بود كه ایمان در كار نبود . اگر ایمان در كار بود ممكن نبود كه یك آدم یك قراردادهائى درست كند كه حالا دولت ما گرفتارش هستند كه ما هر طرف قضیه را بگیریم ضرر دارد قرار دادها جورى درست شده است كه هر طرف قضیه را مى گویند مى گیریم ضرر برایمان دارد ، ماندند چه بكنند . اگر اینها ایمان داشتند ، همه چیز یك مملكت را به باد نمى دادند براى اینكه چند تا قصر در خارج داشته باشند ، چند تا بانك را در خارج پر بكنند . ایمان نبوده است كه این كارها را كردند . مبداء همه خیرات و مبداء همه ترقیاتى كه براى یك مملكت هست چه در جهت مادیت و چه در جهت معنویت این است كه ایمان در كار باشد . باید شما و ما دست به هم بدهیم براى قشر آتیه كه اینها مقدرات مملكت دستشان است ایمان ایجاد كنیم ، شما از دانشگاه مومن بیرون بدهید ، ما از مدرسه ها مومن بیرون بدهیم نه عالم ، عالم تنها فایده ندارد البته مومن تنها هم موثر خیلى نیست ، خوب قشرهاى دیگر هم مومن هستند اما عالم وقتى مومن شد ، عالم وقتى متقى شد آن است كه منشاء خیرات و بركات است و حفظ یك كشور یا خداى نخواسته از آن طرف به باد دادن یك كشور است . بنابراین یك بار سنگینى به عهده ما و شماست و این بار سنگین به عهده ما و شماست اگر چنانچه درست راه بردیم و به آن شغلى كه داشتیم درست عمل كردیم و در كنار علم ، ایمان را هم تقویت كردیم و برنامه ها ، برنامه هاى سابق نباشد و یك تحول در برنامه ها پیدا بشود و كوشش كنید كه برنامه هایى كه براى عقب نگه داشتن ما بوده است این برنامه ها تغییر كند ، البته در موقعش ما كوشش مى كنیم

اما شما الان باید كوشش بكنید ، برنامه هایى كه

ص: 251

دیگران براى ما درست كردند ما نباید زیر بار آن برویم ، ما باید تغییرش بدهیم .

فرهنگ باید متحول بشود

تحول مى خواهد ، بزرگترین تحولى كه باید بشود در فرهنگ باید بشود براى اینكه بزرگترین موسسه اى است كه ملت را یا به تباهى مى كشد یا به اوج عظمت و قدرت مى كشد . برنامه هاى فرهنگى تحول لازم دارد فرهنگ باید متحول بشود . این غیر از سایر ادارات است . فرهنگ ، غیر جاهاى دیگر است ، بنابراین مشكلات زیاد است و در عین حال كه من تشكر مى كنم از اینكه شما براى مستمندان حاضرید اینكه هر جور خدمتى را بكنید و این هم ارزش دارد پیش خدا و خلق ، لكن كار شما ، كار اساسى شما آن است كه در فرهنگ است . این یك امر مادى است ، یك فقر مادى است كه البته ارزش دارد كه كمك مى كنید ، ارزش هم ، ارزش معنوى دارد این ، ارزش اخلاقى دارد لكن آن كار مهم شما ، آن كارهاى معنوى است كه باید فرهنگ را یك جورى درست بكنید ، فرهنگى را یك جورى بار بیاورید كه براى ملت شما مفید باشد و این نمى شود جز كه ایمان باشد . اگر یك نفر ، دو نفر در یك جامعه پیدا شد كه ایمان هم نداشت لكن كارش خوب بود ، میزان یكى دو تا نیست ، میزان جامعه است . اینطور نیست كه اگر یكى پیدا شد شما حالا بگوئید فلان آدم هم پیدا شد و هیچ اعتقادى نداشت لكن آدم صحیحى بود ، خلاف نمى كرد چطور و یكى ، دو تا یك نوبرى است اگر صحیح باشد . میزان جامعه است كه یك جامعه آیا همین طور ما علم به آن تزریق كنیم و با حربه علم او به جان مردم بیفتد یا در دانشگاه همچو تهذیبش كنیم كه علمش را براى نفع جامعه به كار ببرد ، مثالش را مثل طبیب كه عرض كردم و مثل همه . در هر صورت من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را مى خواهم و سعادتتان را ، و دعا گوى همه هستم و خدمتگزار به همه و امیدوارم كه همه ما به دردهاى حقیقى كشور مطلع بشویم و در درمانش هر كس به اندازه اى كه مى تواند كوشش كند انشاءاللّه ، سلام من به همه شماها .

ص: 252

تاریخ : 3/3/58

پیام امام خمینى در مورد عدم تعرض به روحانى نماها

بسم اللّه الرحمن الرحیم

با آنكه در اسلام براى مجازات مجرمین فرقى بین گروه ها نیست و همه در مقابل قانون برابر هستند و باید مجرمینى كه با پوشیدن لباس روحانیت خود را در این صف وارد كرده اند به مجازات برسند ، لكن به طورى كه اطلاع مى دهند عده اى مخالف اسلام و روحانیت در صدد هستند كه به اسم تصفیه ، روحانیت را بكوبند و راه را براى ستمگران باز كنند ، لهذا لازم است به تذكرات زیر توجه شود:

1_ نظر به اینكه روحانیون از حال معممین بهتر آگاه هستند ، در شهرستان ها به وسیله علماى اعلام درجه اول هیات هائى مركب از سه نفر از اهل علم مورد وثوق و دو نفر از معتمدین محل تشكیل و ماموریت رسیدگى به پرونده هاى اشخاص به صورت روحانى یا اهل منبر را به آنان بدهند و پس از ثبوت جرم شرعا تحت نظر دادگاه انقلاب اسلامى به مجازات برسند .

2_ هیچ كس و هیچ گروهى حق ندارد معترض معممین بشود و به روحانیون اهانت كند . در صورت تخلف ، دادگاه انقلاب محل موظف است او را تعقیب و مجازات كند . تذكرات فوق براى كوتاه كردن دست عمال اجانب از حریم محترم روحانیت كه مى خواهند تا نیات فاسد خود و با تز اسلام منهاى روحانیت اسلام را كه معارض مناف0اربابان هستند بكوبند . ملت باید توجه به اینطور فكر استعمارى و حیله مغرضانه غربى داشته باشد و ملت شریف موظف است این اقشار خائن را در صفوف خود راه ندهد و در صورت تعرض به علما و روحانیون آنان را به دادگاه معرفى كند .

والسلام على من اتبع الهدى

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 253

تاریخ : 3/3/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از پاسداران میدان خراسان تهران

شما پاسداران بودید كه در لحظات مشكل از ایران پاسدارى كردید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

من از ملت ایران عموما و از پاسداران انقلاب خصوصا و از شما پاسداران انقلاب تهران ، میدان خراسان تشكر مى كنم . شما پاسداران بودید كه در لحظات مشكل از ایران پاسدارى كردید و كسانى كه مى خواستند بشكنند این نهضت مارااز آن جلوگیرى كردید . من باید از شما تشكر كنم . خداوند شما را حفظ كند . در جوار ولى عصر محفوظ باشید . ما پس از این هم احتیاج به این نیروى بزرگ پاسدارى داریم ، اسلام چشمش را به این جوانان دوخته و از آنها انتظار دارد ، انتظار نصرت و یارى ، انتظار شكستن توطئه توطئه گران . خداوند تمام شما را سلامت و سعادت عنایت فرماید .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 254

تاریخ : 3/3/58

بیانات امام خمینى در جمع فرهنگیان و دانشجویان عضو انجمن اسلامى دانشكده ادبیات دانشگاه اهواز

ملت ما باید یك برنامه طویل المدت و یك برنامه عاجل داشته باشد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

همانطور كه دولت ها گاهى برنامه طویل المدت و برنامه قصیر المدت دارند ، الان ملت ما باید یك برنامه طویل المدت و یك برنامه عاجل قلیل المدت داشته باشند . برنامه قلیل المدت این است كه این انقلاب را و این نهضت را كوشش كنند كه محفوظ باشد . این انقلاب اگر محفوظ نباشد و اگر خداى نخواسته نهضت ما نتواند با وحدت كلمه به پیش برود ، همین اشكالاتى كه شما اشاره كردید ممكن است كه پیش بیاید و دست هائى كه در كار است براى اینكه نگذارند این نهضت به ثمر برسد ، آن ریشه هاى گندیده كم كم با هم اجتماع كنند ، پیدا كنند هم را و با هم متحد بشوند و ما هم خداى نخواسته به توهم پیروزى رو به سستى و سردى برویم و مشغول به این بشویم كه حالا من چه گرفتارى دارم ، گرفتارى هاى شخصى از قبیل كار نداشتن ، بیكار بودن ، مقروض بودن و خانه نداشتن ، امثال گرفتارى هائى كه قشرها دارند . اگر ما الان در این موقع كه هستیم و در این موقع حساس كه مملكت ما شاید از همه اوقاتى كه بر آن گذشته الان حساستر باشد ، اگر ما مشغول بشویم به كارهاى شخصى خودمان و از آن نظرى كه اول داشتیم و آن توجهى كه همه با هم داشتیم و این نهضت را تا اینجا رساندیم اگر غفلت بكنیم ، ممكن است (البته حالا چیزى نیست ولى ممكن است ) كه دشمن ها با توطئه ها و نقشه هائى كه دارند و منافع خودشان را دیدند از دستشان رفته است ، این اقشار مختلفى كه هستند ، اینها با هم اتحاد پیدا كنند و موجب زحمت بشوند و خداى نخواسته نهضت را جلوگیرى كنند .

دشمنان ما از جمهورى نمى ترسند ، از اسلام مى ترسند

برنامه قلیل المدت و عاجل كه حالا ما برایش مكلف هستیم این است كه با توجه به اینكه ما پیروزى كه پیدا كردیم در اثر وحدت كلمه و اینكه همه اقشار با هم دست به دست هم و با فریاد واحد و آن اینكه ما این سلطنت كثیف را نمى خواهیم و ما یك سلطنت الهى ، یك جمهورى الهى مى خواهیم ، مى خواهیم احكام الهى در خارج تحقق پیدا بكند ، همه گفتیم جمهورى اسلام ، باید همین معنا را حفظ كنیم و در خلال این معنا یك توجه خاصى همه ملت ایران به جمعیت هائى كه در شرف تشكیل هستند یا تشكیل شدند و دارند تشكیلات خودشان را بیشتر مى كنند ، یك توجهى به اینها بكنیم و ببینیم كه اینها مسیرشان مسیر ملت است یا مسیرشان با ملت فرق دارد . علامت اینكه مسیر همان مسیر ملت باشد این

ص: 255

است كه در صحبت هائى كه مى كنند ، در مقالاتى كه مى نویسند ، در میتینگ هائى كه مى دهند ، همانطورى كه ملت هر جا با هم مجتمع بشود و هر جا میتینگ بخواهد بدهد و هر وقت قلم دست نویسندگان ملت مى افتد ، ملى مى افتد ، اینها همه فریاد مى زنند باز و مى نویسند جمهورى اسلامى ، اگر این جمعیت هائى كه حالا در شرف تكوین است یا تكوین شده است و دارند تقویت مى كنند خودشان را و مردم را از اطراف جذب مى كنند ، اگر اینها هم همین مطلب را بگویند جمهورى اسلامى ، مضایقه اى نیست از اینكه اینها همه هم هر كدام یك اجتماعى داشته باشند ملت هم با آنها ، آنها هم با ملتند اما اگر دیدید كه در حرف هایشان از خدا خبرى نیست ، از اسلام هم خبرى نیست ، هیچ به جمهورى اسلامى فكر نمى كنند ، هیچ دمى نمى زنند از جمهورى اسلامى ، از اینكه ملت هم با هم راى دادند با اتفاق كلمه كه ما جمهورى اسلامى مى خواهیم اگر شما دیدید كه این جمعیت هائى كه الان مشغول فعالیت هستند ، جمهورى كه مى گویند ، یا جمهورى مى گویند یا جمهورى دموكراتیك مى گویند یا جمهورى دموكراتیك اسلامى ، اگر اینها جمهورى گفتند ، این همان معنائى است كه دشمنان ما مى خواهند . دشمنان ما از جمهورى نمى ترسند از اسلام مى ترسند . از جمهورى صدمه ندیدند از اسلام صدمه دیدند . آن كه تو دهنى به آنها زد جمهورى نبود ، جمهورى دموكراتیك هم نبود ، جمهورى دموكراتیك اسلامى هم نبود ، جمهورى اسلامى بود . علامت اینكه شما بفهمید كه مسیر این جمعیت ، هر كه مى خواهد باشد ، اگر چنانچه جمعیتى باشد كه در پیشانى او از نماز خواندن پینه بسته نظیر خوارج كه پینه بسته بود پیشانى شان از شدت طول سجده لكن حق را كشتند ، اگر اشخاصى باشند كه صددرصد ملى به خیال شما یا به خیال خودشان هستند ، اگر اشخاصى باشند كه دم از آزادى مى زنند ، دم از استقلال مى زنند لكن در نوشته هاشان از خدا خبرى نیست ، از اسلام خبرى نیست ، از جمهورى اسلامى خبرى نیست ، اینها همانطورى كه شیطان از بسم اللّه مى ترسد اینها از اسلام مى ترسند . علامت اینكه شما بشناسید اشخاصى كه از مسیر شما خارج است ، از مسیر این ملتى كه خونش را مى داد در راه اسلام ، اینهائى كه خون دادند ، جوان هاى ما كه به خیابان ریختند ، بانوان ما كه به خیابان ریختند و تظاهر كردند و با مشت گره كرده این دشمن بزرگ را از بین بردند ، باید دید كه اینها اشخاصى بودند كه دموكراتیك بودند؟ مذاقشان و مسلكشان دموكراتیك بود؟! اینها جمهورى مى خواستند مثل جمهورى كه شوروى مى خواهد؟! شوروى هم جمهورى است مثل جمهورى كه سایر ممالك دشمن ما مى خواهد ، آمریكا هم جمهورى است . ملت ما كه خون خودش را ریخت و فریاد كرد اللّه اكبر و فریاد كرد جمهورى اسلام ، اسلام اینها را وادار كرد به یك همچو جانبازى و خونریزى و فدایى دادن ، یا آن معنائى كه شوروى ها مى خواهند؟ یا آن معنائى كه آمریكائى ها مى خواهند؟ یا آن معنائى كه اسرائیل مى خواهند؟ آنها هم جمهورى اند . اینهائى كه مى گویند جمهورى ، اسلامى را دنبال آن نمى گذارند و فقط این كه كلمه كه من از اول فریاد زدم كه ما همین دو كلمه را مى خواهیم جمهورى اسلامى ، اگر دیدید یك كلمه اى اضافه شد ، بدانید مسیرشان با شما مختلف است . اگر كلمه اسلام هم پهلویش گذاشتند مى خواهند شما را بازى بدهند ، اگر دیدید كه یك كلمه از آن افتاد و گفتند جمهورى ، بدانید مسیرشان با

ص: 256

شما مختلف است . اینها مى خواهند شما را بكشانند به آن مطالبى كه برخلاف اسلام است . بر فرض اینكه مخالف با رژیم سابق هم باشند و بسیاریشان هستند لكن ما فقط مطلبمان این نبود كه رژیم خارج سابق از بین برود ، مقدمه بود آن ، مطلب مسلما این نیست كه فلان طایفه از بین بروند . از باب اینكه رژیم مانع بود از اینكه اسلام در خارج تحقق پیدا بكند ، احكام اسلام تحقق پیدا بكند ، به قرآن عمل بشود ، از این جهت ما با رژیم مخالفت كردیم . اگر رژیم هم احكام اسلام را به آن عمل مى كرد همانى كه ما مى گفتیم او هم مى گفت كه با او دعوا نداشتیم . اگر بنا باشد كه این خون ها كه ریخته شده است نه براى اینكه رژیم از بین برود براى اینكه اسلام تحقق پیدا كند ، مقصود از رفتن رژیم هاى فاسد ، مقصود از قطع ایادى دشمن ها این است كه ایران بشود یك مملكت اسلامى ، حكومت اسلامى باشد ، برنامه ها ، برنامه هاى اسلامى باشند . اگر بنا باشد كه حكومت و رژیم سابق از بین رفت لكن یك رژیم غیر اسلامى دیگرى آمد ، خون هاى بچه ها و جوان هاى ما هدر رفت . ما زحمت كشیدیم و این سد را از بین بردیم و دیگران آمدند و همان مطالب سابق و همان حرف هاى غیر اسلامى را در خارج تحقق دادند به آن . برنامه ملت ما آنهم برنامه قلیل المدت این است كه دشمن را شناختند و از میدان رد كردند حالا هم بشناسند دشمن را و از میدان ردش كنند . دشمن ما فقط محمد رضا خان نبود ، ما هر كس كه مسیرش مسیر اسلام نباشد دشمن ماست ، با هر اسم مى خواهد باشد . هر كس جمهورى را بخواهد دشمن ماست براى اینكه دشمن اسلام است . هر كس پهلوى جمهورى اسلامى دموكراتیك بگذارد این دشمن ماست ، هر كس جمهورى دموكراتیك بگوید ، این دشمن ماست براى اینكه این اسلام را نمى خواهد .

نهضت با خون كسى كه شهادت را فوز مى دانست پیش رفت

ما اسلام را مى خواهیم ، ما این همه فداكارى كردیم جوان هاى ما این همه در مبارزات وارد شدند و زحمت كشیدند و رنج كشیدند و خون دادند براى این بود كه اسلام را مى خواستند . آنى كه این نهضت را پیش برد ، آنى بود كه مى گفت من شهادت را فوز مى دانم . شهادت را براى دموكراتیك فوز مى داند؟! شهادت را براى مسیر چپ یا راست فوز مى داند انسان ؟! بچه هاى ما براى اینكه همان جمهورى كه در شوروى هست ، همان جمهورى كه كمونیست ها مى خواهند ، ما فریاد بزنیم دنبالش ؟! ما خون دادیم براى آن جمهورى ؟! ما خون دادیم براى جمهورى غرب ؟! ما براى اسلام خون دادیم ، جوان هاى ما براى اسلام خون دادند .

برنامه قلیل المدت مدت ملت ما ، شما جوانان ما كه از راه دور آمدید زحمت كشیدید و آمدید ، شما آمدید یك نفر آدمى كه دموكراتى است ببینید؟! یك نفر آدمى كه مایل به شوروى است ببینید؟! یك نفر آدمى كه آمریكائى است ببیند؟! انگلیسى است ببینید؟! یا آمدید یك نفر آدم مسلمان ببینید؟! یك نفرى كه دعوت به اسلام مى كند ببینید؟! این همه زحمت كشیدید كه یك نفر روسى را ببینید؟! یك نفر انگلیسى را ببینید؟! یك نفر آلمانى را ببینید؟! شما كه براى این جهت نیامدید شما آمدید پیش

ص: 257

یك نفرى كه با شما همدرد است .

مقصد ما اسلام است

همه اسلام را مى خواهیم همان كه شما مى خواهید ، مى خواهد ، باید بشناسید ، علامتش هم همین است كه من عرض مى كنم . روزنامه ها را بخوانید ، اینهائى كه فریاد مى زدند كه باید دموكراتى باشد ، اینها مسیرشان غیر از ماست . اینهائى كه اسمى از اسلام نمى آورند و اجتناب مى كنند از اینكه اسمى از اسلام بیاورند ، در عمرشان بسم اللّه الرحمن الرحیم را نمى خواهند بگویند ، اینهائى كه نوشته هاشان را بخوانید ببینید كه از جمهورى اسلامى اصلش صحبتى نیست ، اینهائى كه از این فداكارى كه روحانیین كردند و قدم اول را روحانیین برداشتند ، پانزده خرداد ، پانزده خرداد روحانى است و باید تعطیل بشود براى روحانى ، نهضت روحانیت ، اینهائى كه مى بینید كه اجتناب از این دارند و حتما باید اسم دیگرى روى آن باشد ، اسلام نباشد هر چه مى خواهد باشد ، اینها سرپوش مى خواهند بگذارند روى مقاصد خودشان ، آن مقاصدى كه بر خلاف مسیر ماست ، با اسم یك نفرى كه ملى است . مسیر ما مسیر نفت نیست ، نفت پیش ما مطرح نیست ، ملى كردن نفت پیش ما مطرح نیست ، این اشتباه است . ما اسلام را مى خواهیم ، اسلام كه آمد نفت هم مال خودمان مى شود . مقصد ما اسلام است ، مقصد ما نفت نیست تا اگر یك نفر نفت را ملى كرده اسلام را كنار بگذاریم براى او سینه بزنیم . هر كس را دیدید با هر اسمى ، هر هیاتى را دیدید با هر اسمى ، هر جمعیتى را دیدید با هر اسمى ، هر نویسنده اى را دیدید با هر اسمى ، هر كسى كه دعوى مى كند كه ما حقوقدان هستیم ، دعوى هر چه مى كند ، ببینید مقالاتشان چه جورى است . در روزنامه ها مقالاتشان رامى نویسند ، ببینید وقتى كه اجتماع مى كنند (كه كردند) ببینید كه با اسلام چطور مخالفت مى كنند . ببینید این اجتماعات از چه ، از چه جور جمعیتى مجتمع مى شود ، ببیند چه مردمى در این اجتماعات جمع مى شوند و خودشان را متصل مى كنند و بعد هم از اسلام هیچ خبرى نیست ببینید چه جمعیت هائى هستند كه روحانیین رامى خواهند كنار بگذارند . همانطورى كه در صدر مشروطه با روحانى این كار را كردند و اینها زدند و كشتند و ترور كردند ، همان نقشه است . آنوقت ترور كردند سید عبداللّه بهبهانى را ، كشتند مرحوم نورى را و مسیر ملت را از آن راهى كه بود ، برگرداندند به یك مسیر دیگر و همان نقشه الان هست كه مطهرى را مى كشند ، فردا هم شاید من و پس فردا هم یكى دیگر را . مسیر ، غیر مسیر ماست .

ما آزادى و استقلالى كه اسلام در آن نباشد نمى خواهیم

مسیر ما اسلام و اسلام مى خواهیم . ما آزادى كه اسلام در آن نباشد نمى خواهیم ، ما استقلالى كه اسلام در آن نباشد نمى خواهیم . ما اسلام مى خواهیم . آزادى كه در پناه اسلام است ، استقلالى كه در پناه اسلام است ما مى خواهیم . ما آزادى و استقلال بى اسلام به چه دردمان مى خورد؟ وقتى اسلام نباشد ، وقتى پیغمبر اسلام مطرح نباشد ، وقتى قرآن اسلام مطرح نباشد ، هزار تا آزادى باشد ، ممالك دیگر هم

ص: 258

آزادى دارند ، ما آن را نمى خواهیم . دشمن خودتان را بشناسید من حالا دارم معرفى مى كنم و این نوارى كه من مى گویم ، امروز ، امشب باید ، یا هر وقت كه مى شود باید در رادیو بى یك كلمه این طرف و آن طرف ، اگر یك حرف اهل روزنامه یا رادیو این ور و آن ور بكنند من خراب مى كنم آن روزنامه را ، براى اینكه بر خلاف مسیر ملت است . آزادى نیست ، توطئه است ما توطئه را مى شكنیم . بشناسید آنها را . من حجت را دارم تمام مى كنم بر ملت ایران . من مى بینم بدبختى هائى كه از دست همین اشخاصى كه فریاد آزادى مى كشند براى ملت ایران ، من بدبختى را دارم مى بینم . بدبختى ملت ما آنوقتى است كه ملت ما از قرآن جدا باشند ، از احكام خدا جدا باشند ، از امام زمان جدا باشند . ما آزادى در پناه اسلام مى خواهیم ، استقلال در پناه اسلام مى خواهیم ، اساس مطلب اسلام است . معرفى كردم من به شما ، به این اشخاصى كه اسلام را كارى به آن ندارند ، روحانیت را هم هیچ كارى به آن ندارند ، مى خواهند یك مملكت غربى درست كنند براى شما ، آنهائى كه حسن نیت دارند ، نیت سوء ندارند و نمى خواهند دوباره رژیم برگردد ، با او هم بد هستند ، اینها مى خواهند یك مملكت غربى براى شما درست كنند كه آزاد هم باشید ، مستقل هم باشید ، اما نه خدائى در كار باشد و نه پیغمبرى و نه امام زمانى و نه قرآنى و نه احكام خدا ، نه نمازى و نه هیچ چیز . شما شهادت را براى خودتان فوز مى دانید براى اینكه مثل مثلا سوئیس بشوید؟! شما قرآن را مى خواهید ، شما براى اسلام قیام كردید . این همه رنج و زحمت كه روحانیت برد و مى برد براى اسلام است . هر جائى كه گفتند جمهورى ، بدانید كه توطئه تو كار است ، اسم اسلام را نیاوردند ، هر جا گفتند جمهورى دموكراتیك بدانید توطئه تو كار است ، بدانید منهاى اسلام است ، آزادى منهاى اسلام است ، استقلال منهاى اسلام است .

روحانى با توطئه مخالف است ، نه با آزادى

این همه تبلیغاتى كه مى كنند اهل قلم نمى دانم اهل بیان تبلیغاتى كه مى كنند كه ما از آن دیكتاتورى فارغ شدیم ، دیكتاتورى عمامه و كفش آمده است ، اینها ضد اسلام هستند ، مى دانند كه آخوند دیكتاتور نیست . آخوند مى خواهد مردم آزاد باشند ، آخوند مى خواهد استقلال باشد . آخوند با توطئه مخالف است نه با آزادى . اینها مى خواهند كه روحانیت را كنار بگذارند _ مملكت را یك مملكت _ آنهائى كه ، آنهائى كه حسن نیت دارند ، حسن نیت به این معنا كه نیتشان این است كه رژیم سابق نه و خارجى ها هم نه ، اما چه ؟ اما اسلام هم نه ، اینها ، آنهائى كه به خیال خودشان حسن نیت دارند ، نه رژیم سابق را مى خواهند با او دشمن هستند و نه اجانب را مى خواهند با آنها هم دشمن هستند و نه اسلام و آخوند را ، اسلام و هر چه وابسته به اسلام است . آخوند یعنى اسلام ، روحانیین با اسلام در هم مدغمند . آن كه به روحانیین به طور كلى ، نه با یك آخوند ، نه با من ، هر كس ، با من هر چه هم بگویند مانعى ندارد آن كه با عنوان روحانى و آخوند مخالف است او دشمن شماست ، این آزادى را براى شما ممكن است تامین كند ، استقلال را هم براى شما ممكن است تامین كند اما استقلال كه در آن امام زمان نیست ، آزادى كه در آن قرآن نیست ، آزادى كه در آن پیغمبر اسلام نیست ، ملت ما این را نمى خواهد .

خونش را

ص: 259

داد براى این ، براى آزادى داد ، براى خدا داد . ملت ما تبع حضرت سید الشهدا شد ، او خونش را براى چى داد؟ حكومت مى خواست ؟! استقلال مى خواست ؟! آزادى مى خواست ؟! مى خواست ، خدا را مى خواست ، او اسلام را مى خواست ، او خواست كه اسلام در خارج تحقق پیدا بكند . روحانى اسلام را مى خواهد ، روحانى اسلام در پناه اسلام را مى خواهد و آزادى در پناه اسلام را مى خواهد . این برنامه كوتاه مدت كه شما بشناسید اشخاصى كه مسیرشان مسیر خداست ، مسیر اسلام است ، مسیر امام زمان است ، راه شناختن این معناست . اگر گفتند جمهورى اسلامى ، بدانید راه ، راه شماست و اگر از این كلمه احتراز كردند ، اگر دیدید كه با روحانیت شما موافقند بدانید با قرآن هم موافقند ، بدانید با اسلام هم موافقند . اگر گفتند اسلام منهاى روحانیت ، بدانید با اسلام موافق نیستند این را براى گول زدن مى گویند ، این را براى اینكه این دژ را بشكنند ، دنبالش اسلام رفته است دیگر محتاج به چیز نیست . اسلامى كه گوینده اسلامى ندارد این اسلام نیست . اسلام كه توى كتاب نیست كتابش را هم فردا از بین برند . آنى كه روحانیت را مى خواهد از بین ببرد ، كتاب روحانیت را هم مى خواهد بریزد دور ، اگر روحانیت رفت تمام كتب دینى ما به دریا ریخته مى شود ، آتش زده مى شود . این برنامه كوتاه مدت براى ملت ما (اللّهم قد بلغت ) من رساندم به شما ملت مطلب را ، گفتم به شما و باید هم گفته بشود . من مسائلى كه مى دانم و مى فهمم وظیفه ام این است كه بگویم و گفتم . من حجتى كه خدا برایم دارد ، ادا كردم . این برنامه قلیل المدت شماست كه ، كوتاه مدت شماست كه باید ، با تمام اینها مبارزه كنید بدتر از آن مبارزه اى كه با شاه كردید . دشمنى بعضى از این طوائف براى اسلام كمتر از دشمنى او نبود ، او در عین قدرتش هم باز اسم خدا مى آورد ، باز زیارت مى رفت ولو ریا هم بود ، اما اینها ریائى اش را هم حاضر نیستند ، اینها همچو فرار مى كنند از اسلام و قرآن و از احكام اسلام كه حاضر نیستند دروغش را بگویند كه توى دلشان خلاف هم باشد ، بگویند به لفظ . بعضى از این نویسنده هاى ما حاضر نیستند براى جلو بردن مقصدشان یك كلمه اسلام را تو كار بیاورند ولو براى اینكه بازى بدهند ما را با اینها باید ما همان مبارزه اى را بكنیم كه با محمدرضا كردیم ، براى اینكه توطئه در كار است ، نه قضیه آزادى ، آزاد ، لكن توطئه نه . جمع آورى قشرها را درهم و برهم و میتینگ راه انداختن براى هر بهانه اى ، براى هر استخوانى میتینگ راه انداختن و دنبالش با اسلام مخالفت كردن ، قابل تحمل نیست .

اینها از اسلام مى ترسند

و برنامه طویل المدت براى شما جوان ها ، براى شما خانم ها ، براى همه این است كه اگر شماها یك انسان مهذب باشید ، مقاصد اسلامى را پیش برید . اگر این خانم ها بچه هاى مهذب بار بیاورند ، بچه هاى اسلامى بار بیاورند ، شما هم دینتان و هم دنیاتان محفوظ است . اگر خداى نخواسته در دامن اینها بچه غیر مهذب ، بچه غیر اسلامى پیدا بشود و در كفالت شما جوان ها بچه هاى غیر اسلامى ، بچه هاى غیر مهذب پیدا بشوند و در دبستان هاى ما كه بچه هامان مى روند مهذب و مودب به آداب اسلامى نباشند ، در دبیرستان هاى ما كه جوان هاى ما مى روند تهذیب در كار نباشد ، ادب اسلامى در كار

ص: 260

نباشد و در دانشگاه . . .یعنى هم اسلام به باد مى رود و هم كشور .

برنامه طویل المدت ، دراز مدت این است كه شما خودتان را تهذیب كنید و بچه هایتان را براى آتیه ، شما كشور لازم دارید براى بچه هاى خودتان و اسلام براى بچه هاى خودتان شما حالا به واسطه اینكه مودب شدید به آداب اسلام براى حالا كار مى كنید لكن اولاد شما اگر چنانچه مهذب نباشد ، مودب به آداب اسلام نباشد ، فردا براى اسلام هیچ كار نمى كند و هر كسى كه ایمان نداشته باشد ، كسى كه به خدا اعتقاد نداشته باشد ، كسى كه به روز جزا اعتقاد نداشته باشد ، این نمى شود كه براى كشورش مفید واقع بشود . ممكن است یكى ، دو تا پیدا بشود ، اما ما صحبت مان سر توده مردم _ مردم _ است . مردمى مى توانند كشور خودشان را حفظ كنند ، مردمى مى توانند مملكت و ملت خودشان را نجات بدهند كه معنویت داشته باشند . اگر معنویت در كار نباشد و همه مربوط به مادیت باشد هر جا آخور بهتر است سر آن آخور مى روند ولو اینكه آن آخور را آمریكا برایش درست كند . اینهائى كه خیانت به مملكت ما كردند و همه چیز ما را بردند ، اینها پیششان فرق نمى كرد كه آمریكا به آنها مادیت را بدهد ، پارك و نمى دانم دستگاه را بدهد یا از یك راه صحیحى باشد . راه صحیح و غیر صحیح پیش آنها فرقى نمى كند ، آنها اتومبیل مى خواهند ، اتومبیل از دست پیغمبر به آنها برسد یا از دست ابوجهل برسد فرقى نمى كند ، به او كار ندارند به اتومبیل كار دارند . اینهائى كه به مملكت ما خیانت كردند و مملكت ما را به تباهى كشاندند اینها آنها بودند كه ایمان نداشتند . اگر در بین آنها یك نفر ایمان داشت ، آن یك نفر این كارها را نمى كرد . آنهائى كه خوردند و بردند و ما را به تباهى كشاندند آنهائى بودند كه به اسلام كار نداشتند ، اعتقاد نداشتند ، به ماوراء طبیعت اعتقاد نداشتند ، به معنویات عقیده نداشتند آنها مى گفتند همین چهار روز زندگى است ، پس هر چه هست بهتر ، مرفه تر ، از هر راهى مى خواهد باشد . برنامه طویل المدت ملت ما ، برنامه دراز مدت ملت ما این است كه بچه هاى خودشان را ، اینهائى كه در تحت تربیت آنهاست ، معلم هاى ما ، مادرهاى بچه هاى ما ، پدرهاى بچه هاى ما ، معلم هاى بچه هاى ما ، استادهاى بچه هاى ما ، نویسندگان براى بچه هاى ما ، گویندگان براى بچه هاى ما ، اینها معنویات را به این ملت بفهمانند ، آشنا كنند آنها را با معنویات .

مبتذل جلوه دادن شغل مادرى توطئه اجانب

این مادر كه بچه در دامن او بزرگ مى شود ، بزرگترین مسؤولیت را دارد و شریفترین شغل را دارد ، شغل بچه دارى . شریفترین شغل در عالم بزرگ كردن یك بچه است و تحویل دادن یك انسان است به جامعه . این همان بود كه خداى تبارك و تعالى در طول تاریخ براى انبیا فرستاد . در طول تاریخ از آدم تا خاتم انبیا آمدند انسان درست كنند . شغل مادرى كه مع الاسف اجانب این شغل را پیش ما مبتذل كردند و مادرهاى بچه هاى ما را از بچه ها جدا كردند (نه همه ، مقدارى را) این شغل بزرگ را مبتذل كردند كه از دامن این مادر ، بچه ، بچه صحیح بیرون نیاید و بعد كه به دبستان مى رود و بعد كه تحت حمایت پدر مى آید پدر را هم یك كارى بكنند كه توجهش به بچه نباشد ، تربیت نكند ، بعد هم در

ص: 261

دبستان ، بعد هم در دبیرستان ، بعد در همه جاى دیگر ، در بالاتر از آن .

اینها مى خواهند كه انسان در این كشورها نباشد . اگر انسان در این كشورها باشد ، دست آنها كوتاه خواهد شد . مى خواهند مسلمان صحیح مومن ، مومن به اللّه ، آن كه شهادت را فوز مى داند ، در این مملكت نباشد . دیدند كه اینهائى كه دست آنها را كوتاه كردند همین ها بودند كه توى خیابان ها ریختند زن و مرد و فریاد كردند اسلام . اینها از اسلام مى ترسند . آن برنامه قلیل المدت و كم مدت ، این برنامه دراز مدت . و این مطلبى است كه من به شما عرض مى كنم و شما به برادرها و خواهرهاى من از قول من عرض كنید كه مطلب این است كه همه با هم و مساءله ، مساءله جمهورى اسلام .

وكیلى را تعیین كنید كه به جمهورى اسلامى عقیده دارد

بعد هم كه مى خواهید ، بعد هم كه انشاءاللّه مى خواهید وكلا تعیین بكنید ، هر جورى وكیل كه مى خواهید براى هر محلى كه مى خواهید تعیین بكنید ، وكیلى كه جمهورى اسلامى را اعتقاد دارد . اگر وكیلى باشد كه اینجایش پینه بسته از شدت سجده ولكن جمهورى اسلامى را نمى خواهد ، این به درد شما نمى خورد و اگر وكیلى باشد كه بدانید دشمن با رژیم منحوس بود و دشمن با آمریكا و شوروى بود لكن جمهورى اسلامى را نمى خواهد این وكیل را وكیل تعیین نكنید . وكیلى كه تعیین مى كنید آنى است كه جمهورى اسلامى را عقیده داشته باشد ، نه چهار روزى كه حالا مى خواهد وكالت بكند بگویند جمهورى اسلامى . ما یك نفر را داشتیم كه مى خواست وكیل بشود ، مى گفتند كه این آدم در ایامى كه مى خواهد راى بگیرد نماز مى خواند ، اینجور نباشد . خودتان فهمیده باشید ، بین خودتان زندگى كرده باشد ، فهمیده باشید كه مسیر همان مسیرى است كه شما دارید . اگر یك نفر آدمى باشد كه فیلسوف باشد ، یك آدمى باشد كه تمام عالم را در تحت سیطره علمى خودش برده باشد لكن جمهورى اسلامى را نمى خواهد ، این را تعیین نكنید . خداوند انشاءاللّه كه شما را حفظ كند ، موید و منصور كند و این راه را همه با هم انشاءاللّه ادامه بدهیم ، انشاءاللّه .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 262

تاریخ : 3/3/58

بیانات امام خمینى در جمع پاسداران انقلاب اسلامى و اعضاى دادگسترى

همین محرومین به مملكت خدمت كردند و قیام كردند و با دست همین طبقه نهضت به اینجا رسید

بسم اللّه الرحمن الرحیم

این فرصت هائى است كه به بركت این نهضت براى ما و شما پیدا شده است ، پاسداران محترم در كنار ما و اعضاى دادگسترى باز در كنار ما ، آن مطالبى كه باید صحبت بشود میان بگذاریم و راه حل هم انشاءاللّه پیدا بشود ، بیان كنیم ، من ابتدائا راجع به پاسداران بعضى از كلمات را عرض مى كنم . ما باید از این پاسداران ، این جوان هاى برومند ، این جوان هاى زحمتكش تشكر كنیم كه در یك وقتى جزء محرومین بودند و بعد همین محرومین به مملكت خدمت كردند و قیام كردند و با دست همین طبقه این نهضت به اینجا رسید . این یك مطلبى است كه براى ما و براى هیچ كس پوشیده نیست كه آن طبقه اى كه این نهضت را به ثمر رساندند ، آن طبقه محروم ، از زن و مرد بود ما اینهائى كه در خیابان ها ریختند و با صداى اللّه اكبر و با مشت فشرده و با ایمان ، اعتناء به قدرت هاى شیطانى نكردند ، همین زن هاى محترم و مردهاى عزیز محترم بودند كه از طبقه محروم در آن رژیم بودند . اینها بودند كه توانستند این قدرت شیطانى را بشكنند و این سد را خرد كنند و اینها هستند كه از این به بعد باز تكلیف دارند یعنى همه تكلیف داریم .

یك همچو نهضتى تاریخ نشان نداده است

ما الان نرسیدیم به آن نقطه اى كه مى خواهیم و ملت مى خواهد و آن نقطه اى كه اساس برقرارى حكومت عدل است . تا اینجا كه ما آمدیم موانع را تا یك حدودى رفع كردیم ، چپاولگرها را تا یك حدودى خارج كردیم لكن باز ریشه هائى از آنها هست كه اگر به آنها مهلت داده بشود این ریشه ها كم كم ممكن است رشد بكند ، حالا چیزى نیستند لكن نباید ما دشمن را حقیر بشمریم . باید توجه كنیم به اینكه الان توطئه در كار است ، در هر جاى كشور كه مى رویم توجه مى كنیم ، مى بینیم كه توطئه هائى در كار است براى اینكه نگذارند این نهضت به ثمر حقیقى اش برسد ، بلكه به طمع اینكه شكست بخورد نهضت و مسائل سابق باز برگردد . از این جهت ما الان در یك موضع حساس هستیم كه به نظر من حساسترین نقطه تاریخ است و همه ما ، دانه دانه ما ، فرد فرد ما مسوول هستیم ، من یك طلبه هستم مسوول ، آقایان

ص: 263

علما هم كه تشریف دارند مسوول ، شما پاسدارها هم ، پاسدارهاى محترم هم یكى یكى مسوول ، آقایان دادگسترى ها هم یكى یكى مسوول و همه قشر ملت مسوولند . یعنى ما الان در یك موضعى واقع شدیم كه اگر مسامحه بكنیم ، من بخواهم كنار بكشم بگویم خوب ، دیگران بكنند ، شما بخواهید كنار بكشید بگوئید دیگران بكنند ، این اسباب این مى شود كه نتوانیم ما این نهضت را به آخر برسانیم . الان همه ما ، هر فرد ما به اندازه خودش مى تواند یك كارى انجام بدهد ، یك پاسدار به اندازه یك نفر مرد شجاع مى تواند كار بكند ، یك اجتماع به اندازه افرادى كه دارد كار انجام مى دهد و اجتماع از این افراد پیدا مى شود ، اگر فرد خودش را مسوول نداند ، اجتماع كه از افراد باید پیدا بشود قهرا مسؤولیت خودش را نمى داند . ما الان همه مان در این وقتى كه هستیم همانطور كه قبل از اینكه برسیم به این قله بلندى كه آن دیوار بزرگ را شكستیم چطور بود كه هیچ توجه نداشتیم كه ما شب كه برویم منزل شام چه مى خوریم ، روز كه بیائیم منزل ناهار چه داریم ، گرفتاریمان چه است ، قرض داریم . هر كس خودش ادراك این معنا را مى كند كه آن روز كه فریاد اللّه اكبر مى كشیدید جز یك نقطه نظر كه پیشبرد اسلام باشد چیز دیگر نبود ، در نظرتان چیز دیگرى نبود ، گرفتارى هاى شخصى هیچ مورد نظر نبود . من مى دانم كه در آن حالى كه همه با هم داشتند مبارزه مى كردند ، مقابل تانك رفتند ، اینها جز اینكه یك پیشرفتى بكنند و اسلام را به پیش ببرند و كشور را نجات بدهند ، به آن چیزهائى كه مربوط به خودشان بود ، احتیاجاتى كه داشتند هیچ توجه نداشتند براى اینكه در راه بودند ، نظیر یك قافله اى كه حركت مى كند از یك محلى به محل دیگر ، مادامى كه توى راه است خستگى را نمى فهمد ، دارد مى رود ، وقتى كه رسید به آن محلى كه منزل است آنوقت خستگى را ادراك مى كند ، كم كم تنبل مى شود . آن نهضتى كه با وحدت كلمه همه اقشار ملت ما و توجه و ایمان به خداى تبارك و تعالى پیشرفت كرد و تا اینجا رسید نباید ما خیال بكنیم كه ما دیگر تمام شد كارمان ، پیروز شدیم ، این توهم پیروزى براى ما سستى مى آورد . وقتى انسان اعتقاد كرد . كه دیگر كار تمام شده است مثل قافله اى است كه به منزل رسیده است دیگر نمى تواند پا بشود یك نیم فرسخ هم راه برود ، دیگر مى افتد . ما باید توجه داشته باشیم به اینكه ما الان هم بین راه هستیم ، مراحلى داریم كه طى كنیم و مهمش این ریشه هاى گندیده اى است كه در كشور ما الان موجود است ، آن توطئه هائى كه در پس پرده الان مى شود ، الان اینطور نیست كه اینها بتوانند كارى بكنند ، نمى توانند ، ملت ، همه باهمند لكن اگر از ما سستى و از آنها تجمع ، ما رو به سستى برویم آنها رو به توطئه بروند كم كم آنها عددشان زیاد مى شود و عدد ما ، هى تحلیل مى رود و ممكن است یك وقت خداى نخواسته نهضت شكست بخورد و من به شما برادرها عرض مى كنم كه اگر این نهضت شكست بخورد ، ایران تا آخر ، تا آخر دیگر تحت ذلت و تحت رنج است . یك همچو نهضتى در طول تاریخ یك دفعه اتفاق مى افتد ، در تاریخ ایران نمى توانید پیدا بكنید ، یك همچو نهضتى تاریخ نشان نداده است ، یك همچو نهضتى كه در ایران در ظرف این یكى ، دو سال واقع شده ، اگر این نهضت خداى نخواسته فرو بنشیند و به نتیجه نرسیده سستى پیدا بكند این معنایش این است كه تا آخر دیگر ملت ایران ، نسل هاى آتیه شما هم تحت رنج و عذاب و اختناق و وابستگى به دولت هاى بزرگ باید باشد .

از این

ص: 264

جهت الان به دوش شما جوان هاى برومند بسیار عزیز و در دوش ما پیرمردهاى از كار افتاده یك بار سنگین تكلیف است ، یك بار بزرگى است كه الان به دوش ما واقع است و باید ما با همت مردانه شماها و دعاى خودمان این بار را به منزل برسانیم و این آشفتگى ها را خاتمه بدهیم و این ریشه هاى فاسد گندیده اى كه مى خواهد دوباره رو به رشد برود نگذاریم رشد كند و نمى گذاریم انشاء اللّه .

ارائه خط مشى و نحوه عملكرد صحیح به پاسداران اسلام

آن چیزى كه از شما پاسدارها و سایر رفقاى خودتان و همه پاسدارهاى ایران من توقع دارم این است كه آن جهات لطیف اسلامى را حفظ كنید ، انسان اگر چنانچه آن جهت روحانیت اسلام را ، آن جهت معنویت اسلام را حفظ بكند ، یك آدم مى شود صد تا ، یك آدم مى شود هزار تا . مالك اشتر یك نفر نبود ، مالك اشتر یك آدمى بود كه یك لشكر بود و بیشتر . حضرت امیر سلام اللّه علیه یك نفر نبود همه عالم بود ، همه چیز بود روى آن جهات معنویت و واقعیتى كه داشت . انسان مادامى كه توجهش به همین مادیات دنیا و جهات پائین است یك نفر است ، آن هم یك نفر حیوان . ما با حیوانات در این معنا شركت داریم كه همه مى خوریم و مى خوابیم ، این كارهاى حیوانى را مى كنیم ، آنى كه امتیاز مى دهد شما را و همه ما را از حیوانات ، آن معانى است كه در انسان موجود است بالقوه موجود است و باید بالفعل بشود ، آن حظ الهى و روحانى است كه در انسان موجود است و باید رشد بدهد . اگر چنانچه آن حظ معنوى را رشد دادید یكى تان یك فوج مى شوید ، یك نفر دیگر نیستید ، یكى مى شود ، یك موجود مى شود موجودات ، یك قطره مى شود دریا . آنچه مى خواهم من عرض كنم به شما ، به وسیله شما به همه پاسدارها كه من دعا به آنها مى كنم و من خدمتگزارشان هستم این است كه توجه كنید به اینكه یك وقت برخلاف قواعد اسلام با برادرانتان و با اشخاص كه خیال مى كنند كه اینها مثلا چه هستند رفتار نكنید ، نظم داشته باشد ، هر اجتماعى با انتظامات مى تواند رشد بكند مثلا اگر بنا باشد كه نظامى ها آن وضع نظامشان از دست برود نمى توانند كارى انجام بدهند ، اگر پائین دست ها از آن بالا دست ها اطاعت نكنند آشفته مى شود ، انسجام پیدا نمى كند . اگر بنا باشد كه مثلا پاسدارها براى خودشان یك سرپرستى كه اطاعت از آن بكنند نباشد ، اطاعت نكنند و یا از مركزى كه باید اطاعت كنند اطاعت نكنند و همین طور خودشان هر كارى دلشان مى خواهد بكنند این تفرقه حاصل مى شود ، این همان است كه پاسدارها را و هر قواى اجتماعى را به تفرقه مى كشد . مجتمع وقتى كه روى یك نظام حركت بكند كارها را از پیش مى برد ، وقتى متفرق بشود ، یكى از این طرف بكشد ، یكى از آن طرف بكشد ، این تفرقه حاصل مى شود ، تفرقه كه حاصل شد نمى توانند كار انجام بدهند شما براى خدا تا حالا كار را رساندید به اینجا و براى خدا از این به بعد هم با هم باشید ، با یك نظام باشید ، یك اطاعت ، مورد اطاعت اشخاص كه مثلا بزرگترند یا قرار داده شده اند براى شما مثلا چه ، اطاعت باید باشد تا نظم پیدا بشود . و از چیزهائى كه مى خواهم به شما عرض بكنم این است كه آنطور نباشد كه اگر فرض كنیم كه یك نفر آدم در شهربانى ، یك نفر آدم در ژاندارمرى ، یك نفر آدم در ارتش گناهكار تشخیص دادید ، خودتان

ص: 265

بروید سراغش و بكشید ببرید .

این موجب این مى شود كه شهربانى تضعیف بشود ، ژاندارمرى تضعیف بشود ، ارتش تضعیف بشود ، روحیه شان را از دست بدهند ، این براى شما مضر است ، براى كشور شما مضر است ، براى اسلام شما مضر است . اگر چنانچه تشخیص داده شد به اینكه فلان آدم جنایتكار است ، این روى ترتیب كه رجوع شود به صاحب منصب هاى خود آنها كه این را مثلا به فلان جا تحویل بدهید ، اما خودتان بخواهید بروید و از پشت میز یك نفرى را بكشید ببرید این اسباب تضعیف مى شود ، این خلاف قواعد اسلام است . باید ملاحظه بكنید ، باید توجه كنید . بنابراین ، این مسائل باید درست با یك نظامى پیش برود تا انشاء اللّه این ریشه ها كنده بشود و شما به مقصد خودتان برسید و اسلام و احكام اسلام آنطورى كه باید تحقق پیدا كند .

حالا هم همه یك نظر داشته باشند و آن اینكه این علف هرزه ها هم نباید باشند

سایر مسائل كه حالا نظرم به حرف هاى این آقاست كه دادگسترى هستند ، ما یك مسائل اصلى الان داریم بالفعل و یك مسائل دنبال این مسائل . آن مساءله اصلى كه ما الان داریم این است كه همه قوا را روى هم بگذاریم كه این مفسده هائى كه در شرف تكوین از بین ببریم ، این توطئه هائى كه توطئه گرهاى خارج و داخل باهم دارند اجتماع پیدا مى كنند و مى خواهند رشدش بدهند نگذاریم رشد پیدا كنند . همه قوا الان باید مجتمع بشود ، چه قواى پاسدارها ، چه قواى ژاندارمرى وارتش و شهربانى و چه قواى ملت همه باهم باید دست به هم بدهند و یك نقطه نظر داشته باشند ، همانطورى كه قبلا یك نقطه نظر داشتند و آن اینكه این سلسله نباید باشد و رفت از بین ، حالا هم همه یك نظر داشته باشند و آن اینكه این علف هرزه ها هم نباید باشند . اینها را كه از بین بردیم بازسازى مملكت باید بشود . خیال نكنید كه فقط دادگسترى تحول باید پیدا بكند ، فرهنگ هم تحول باید پیدا بكند ، همه چیز به هم ریخته است ، اینها تحول لازم دارند . دادگسترى ما امروز دادگسترى طاغوتى است فرهنگمان هم همین طور است ، همه چیز اینطورى است . اینها همه باید در یك وقتى كه از این مساءله اصلى ما فارغ شدیم برویم سراغ آن . اگر بنا باشد كه حالا ما مساءله اصلى را فراموش كنیم و برویم سراغ این فروع و سراغ احتیاجاتى كه هر جائى ، هر اداره اى دارد ، این اسباب این مى شود كه خداى نخواسته آن ریشه ها هم یك وقت رشد بكنند و ما را برگردانند به آن حال كه دیگر نتوانیم بنشینیم یك همچو جائى با هم صحبت بكنیم . الان این نعمت براى ما پیش آمده است كه من طلبه با شما كه هیچ وقت باهم نبودیم نشستیم صحبت مى كنیم ، نظامى و پاسدار و پاسبان و ملا و همه مجتمع مى شوند در یك محیطى همه باهم مى نشینند صحبت مى كنند . این آزادى براى ما الان یك نعمتى است كه باید قدرش را بدانیم و همه باهم حفظ كنیم این را . این نعمتى كه خدا به ما داده است ، شكر كنیم این نعمت را و حفظ كنیم این نعمت را و همه باهم به پیش برویم و این نهضت را به آخر برسانیم .

ص: 266

الان باید این ریشه ها را بكنیم و دور بریزیم كه مبادا باهم مجتمع بشوند

وقتى كه یك حكومت مستقل و یك مجلسى پیدا شد همه این مسائلى كه این آقا گفتند و صحیح هم دارند مى گویند و همه مى گویند و صحیح هم همه مى گویند ، خیال نكنید كه فقط دادگسترى اینطور است همه جا یك همچو مسائلى هست ، لكن الان مثل این مى ماند ، اگر زلزله مثلا بیاید من بخواهم بنشینم مطالعه كنم ، آقا هم بخواهند بنشینند ، بروند نماز بخوانند ، شما هم بخواهید بنشینید كسب بكنید نمى شود این ، همه باید بروند آنهائى كه از زلزله گرفتار شده اند نجات بدهید ، نه من مى توانم بروم سراغ كار دیگر ، نه شما . هیچ كدام نمى توانیم به احتیاجات فعلى خودمان برسیم باید آنى كه الان جامعه به آن احتیاج دارد ، آنى كشور به آن احتیاج دارد ، آنى كه اسلام به ما پیشنهاد مى كند آن را الان تعقیب بكنیم بعد از اینكه این مرحله تمام شد آنوقت مى رسد به مرحله هاى دیگر . البته ، هم كشاورزى ما الان ناقص است ، هم ادارات ما الان ناقص هستند ، هم دادگسترى مان اینطور است ، هم فرهنگمان هست ، اینها همه امورى است كه معلوم است كه احتیاج به پاكسازى دارد لكن وقت دارد ، الان زلزله است ، ما باید آن ریشه ها را بكنیم دور بریزیم كه مبادا اینها باهم مجتمع بشوند و یك وقت چیزى بكنند و من امیدوارم كه همان قدرت الهى كه پشتیبان شما بود و این سد را شكست با همان قدرت این ریشه ها را بیرون بریزیم .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 267

تاریخ : 4/3/58

فرمان امام خمینى به مهندس بازرگان در مورد تصویب قانون اساسى

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب آقاى مهندس مهدى بازرگان نخست وزیر دولت موقت جمهورى اسلامى :

لازم است ملت مبارز ایران هر چه زودتر سرنوشت آینده مملكت خویش را به دست گیرد و ثمره انقلاب عظیم اسلامى خود را در همه روابط و نظامات اجتماعى به دست آورد و حقوق از دست رفته خود را باز یابد ، عدالت اسلام را در همه شوون جامعه پیاده كند ، از این رو طرح قانون اساسى را كه شوراى طرح هاى انقلاب مشغول تدوین و تكمیل آن هستند با سرعت تكمیل و به تصویب شوراى انقلاب رسانده و هر چه زودتر در اختیار افكار عمومى بگذارید تا همه صاحبنظران و تمامى اقشار ملت در مدت محدودى كه تعیین نمائید ، پیشنهادها و نظریات خود را درباره آن ابراز نمایند و بنا بر تصمیمى كه با تبادل نظر با شوراى انقلاب و دولت گرفته شد ، ترتیبى دهند تا مردم هر استان و هر یك از اقلیت هاى مذهبى نمایندگان صاحبنظر خود را به تعدادى كه شوراى انقلاب اسلامى و دولت تعیین مى كنند ، انتخاب كنند و مجلس متشكل از نمایندگان مردم با توجه به همه پیشنهادهاى مفیدى كه رسیده شده است مواد قانون اساسى را به صورت نهائى بررسى و تنظیم نمایند و سعى شود كه در آن كلیه حقوق و آزادى ها و فرصت هاى رشد و تعالى و استقلال این ملت بر مبناى موازین اسلامى كه ضامن حقوق همه افراد است و اكثریت قریب به اتفاق مردم ایران بدان راى مثبت داده است ، پیش بینى گردد و پس از آنكه این قانون اساسى در جمع نمایندگان صاحبنظر مردم مورد بررسى نهائى قرار گرفت ، به راى گذارده شود و طى یك همه پرسى نهائى همه آحاد ملت قبول و یا رد خود را مستقیم در باره آن ابراز نمایند و سعى شود كه تمام این مراحل در اسرع وقت انجام گیرد تا با انتخاب رئیس جمهورى و نمایندگان مجلس ، اركان حكومت جمهورى اسلامى استقرار یابد .

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 268

تاریخ : 4/3/58

بیانات امام خمینى در جمع بانوان سازمان حمایت خانواده هاى قم و گروهى از اهالىبناب

خیانت و ستم به زنان و مردان ، به اسم خدمت !!

بسم اللّه الرحمن الرحیم

چه خوب نهضتى بود ، چه خوب قیامى . ما هر روز تقریبا با قشرهاى مختلف ، با گروه هاى مختلف از اقشار ایران مواجه هستیم . الان در این مجلس خانم هاى محترم قم كه فعالانه براى اسلام و نهضت و براى تربیت جامعه فعالیت مى كنند با آقایان بنابى كه از راه دور آمده اند در یك مكان مجتمعیم . این قبل از نهضت هیچ تحققى نداشت ، شما یك راهى داشتید ما یك راهى ، آقایان هم یك راهى . چه خوب نهضتى كه همه ما را در یك مكان مجتمع كرده است كه با هم صحبت كنیم ، مسائلى كه احتیاج به آن داریم طرح كنیم ، دردهاى دل را بگوئیم به هم و راه جبرانش را هم گفته بشود و شاید با گفتن درد و درمان بتوانیم به یك جائى برسیم .

دردها زیاد است و زیادتر بود و بحمداللّه یك مقدارى از آن رفع شد . آنهائى كه براى ما دردهاى عظیم پیش آوردند ، آنهائى كه به كشور ما خیانت كردند ، آنهائى كه به بانوان ما بیشتر ظلم كردند تا به مردها ، آنها كه بانوان را به طورى به آنها ظلم كردند و به صورت اینكه مى خواهیم خدمت بكنیم آنها را به عقب راندند ، به آنها ظلم زیاد شد ، به مردها هم شد ، به همه اقشار ظلم شد ، بحمداللّه دست آنها كوتاه شد و امیدواریم كه این قشرهاى ضعیفى كه مثل حیوانات ضعیف زیر زمین مى لولند و مى خواهند ریشه هاى گل ها را فاسد كنند آنها هم انشاء اللّه از بین بروند .

ما بیزار هستیم از اسلام منهاى روحانیت ، اسلام منهاى روحانیت خیانت است

دردهاى حالا هم زیاد است ، دردهائى كه به واسطه خیانت هائى كه به ما كردند و به ملت ما كردند ، تتمه آن باقى است ، خیانت ها و تبلیغاتى كه بر ضد اسلام و بر ضد قرآن كریم كردند و قشرها را خواستند از قرآن كریم جدا كنند و خواهران و برادران ما را خواستند از اسلام دور كنند ، اینها باز یك مقدارشان هست با صورت هاى مختلف .

شما زحمت كشیدید ، زن و مرد زحمت كشید ، به خیابان ها ریخت ، جورها كشید ، خون ها داد كه اسلام را زنده كند ، براى اسلام خون داد ، براى شهادت داوطلب شد ، آن كه مى خواست ملت ما ، آن كه به او راى داد ملت ما ، جمهورى اسلامى بود ، اسلام مورد نظر بود . الان قشرهائى هستند كه مى خواهند

ص: 269

اسلام را كنار بگذارند با نوشتن ، با گفتن ، با اجتماعات . این درد بزرگترین دردى است كه الان ملت ما به آن مبتلا هست و ما از آن نگرانیم كه ملتى كه راى داد بر جمهورى اسلامى ، 5/99 درصد راى داد بر جمهورى اسلامى ، یعنى ما اسلام را مى خواهیم ، اگر براى صرف جمهورى بود ، همچو رائى نبود ، اگر براى جمهورى دموكراتیك بود ، همچو رائى نبود ، دیگران هم از این حرف ها سابقا گفتند و شكست خوردند . ملت ما براى اسلام قیام كرد و براى اسلام راه را پیمود و براى اسلام خون داد .

الان قشرهائى هستند كه مى خواهند اسلام را كنار بگذارند . جمهورى تنها ، از اسلام مى ترسند ، جمهورى تنها ، جمهورى دموكراتیك . آنها كه مى خواهند یك قدرى در پرده صحبت كنند ، جمهورى دموكراتیك اسلام . اینها همه خدعه است . اینها براى این است كه از اسلام مى ترسند . اسلام را مخالف مى دانند با هواهاى نفسانى خودشان ، بیدار باشید اگر انحرافى باشد از جمهورى اسلام ، هر انحرافى اگر از جمهورى اسلامى باشد ، خلاف مسیر شماست ، خلاف مسیر اسلام است . مسلمین توجه داشته باشند كه در حزب هائى كه صحبتشان از اسلام نیست ، صحبتشان از دموكراتیك است ، قشرهائى كه به اسلام كار ندارند گرچه به آزادى كار دارند ، آزادى را مى خواهند اما آزادى به غیر اسلام ، ملت ما توجه كنند كه لااقل داخل اینطور حزب ها نشوند . شما عزیزان خودتان را براى اسلام دادید ، حالا كه عزیزها را دادید ، به ضد اسلام بخواهید وارد بشوید ، هدر مى دهید خون عزیزان خودتان را . توجه بكنید ، اینها مى خواهند هدر بدهند خون شما را . اجتماعات اینها بر ضد اسلام است . چند روز پیش اجتماع زیاد داشتند به بهانه و حرف هایشان بر ضد اسلام بود . با اینها همكارى نكنید . مسلمین با اینها همكارى نكنید . خودتان را از اینها دور نگه دارید . از اینها اجتناب كنید . اینها آزادى منهاى اسلام را مى خواهند ، این غیر از طریقه شماست ، شما اسلام را مى خواهید . ما اسلام را مى خواهیم كه اسلام آزادى به ما بدهد ، نه آزادى منهاى اسلام . آنها استقلال منهاى قرآن را مى خواهند ما قرآن را مى خواهیم ما اگر تمام آزادى ها را به ما بدهند ، تمام استقلال ها را به ما بدهند و بخواهند قرآن را از ما بگیرند ما نمى خواهیم . ما بیزار هستیم از آزادى منهاى قرآن ، ما بیزار هستیم از استقلال منهاى اسلام . ما بیزار هستیم از اینكه بگویند اسلام منهاى روحانیت ، اسلام ى منهاى روحانیت خیانت است . مى خواهند اسلام را ببرند ، اول روحانیت را مى برند ، اول مى گویند اسلام را مى خواهیم ، روحانیت را نمى خواهیم ، روحانیت استثناء شود ، اسلام در كار نیست ، اسلام با كوشش روحانیت به اینجا رسیده است .

بیدار باشید ، توطئه بزرگ در كار است

بیدار باشید ، خانم ها بیدار باشید ، آقایان بیدار باشید ، مسائل شخصى خودتان را كنار بگذارید . مسائل جزئى را كنار بگذارید . احتیاجات را كنار بگذارید . امروز وقت این نیست كه من محتاج هستم ، من چیز ندارم . امروز وقت این است كه ما اسلام را تقویت كنیم . همه اقشار بیدار باشند . كارگرها بیدار باشند . دهقان ها بیدار باشند . بازارى ها بیدار باشند . دانشگاهى ها بیدار باشند ، تز اسلام منهاى روحانیت یعنى لااسلام ، درجه اولش این است ، بعد هم كتاب هاى روحانیت را به دریا بریزند . بیدار

ص: 270

باشید . من توجه شما را به این خطر ، به این خطر عظیم عطف مى كنم خطر بزرگ است با صورت هاى (آزادى ما مى خواهیم ، دموكراتیك ما مى خواهیم ، استقلال مى خواهیم ) اسلام چه ، منهاى اسلام ، در تمام حرف هایشان اسلام در كار نیست . اگر اسلام نبود ، شما حالا در زاغه ها بودید ، شما در خارج كشور بودید . اگر در كشور بودید ، در زاغه ها زندگى مى كردید ، در بیغوله ها زندگى مى كردید ، نمى توانستید ظاهر مى شوید . اسلام است كه شما را آزادى داد و آورد در میدان ، بر ضد اسلام قیام نكنید . خواهران من ! عزیزان من ! برادران من ! عزیزان من ! توجه داشته باشید توطئه در كار است ، توطئه بزرگ در كار است ، توطئه در كار است ، قشرهاى مختلفى كه به اسلام پشت كرده اند و از اول توجه نداشتند ، دارند با هم جمع مى شوند .

باید تجدید نظر كنند ، باید در كارهاى خودشان تجدید نظر كنند ، در اجتماعاتشان تجدید نظر كنند ، ملت نمى تواند توطئه را تحمل كند ، ما تحمل نمى كنیم این توطئه را ، اینها توطئه است ، توطئه بر ضد اسلام توطئه بر ضد ملت . آزادى هست توطئه نیست ، آزادى معنایش این نیست كه بنشینید بر خلاف اسلام صحبت كنید ، آزادى در حدود قانون است ، دین كشور ما اسلام است ، آزادى در حدود این است كه به اسلام ضرر نخورد ، قانون اساسى ما دین را اسلام مى داند . خداوند انشاء اللّه شر مفسدین را قطع كند . خدا به شماها توفیق عنایت كند ، سلامت و سعادت عنایت كند . من از همه شما تشكر مى كنم و امیدوارم كه با اراده قاطع ، با تصمیم قاطع به پیش بروید . سلام بر همه شما ، موفق باشید .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 271

تاریخ : 4/3/58

بیانات امام خمینى در جمع عشایر كهنوج و اساتید دانشگاه

تعدى پنجاه و چند ساله به ملت

بسم اللّه الرحمن الرحیم

چه فرصت هاى خوبى براى ما در این انقلاب حاصل مى شود و حاصل شده است . ما از شما عشایر و از سایر عشایر اقشار ایران جدا بودیم ، ما را جدا كرده بودند ، ما را از دانشگاه جدا كردند ، ما را از قشرهاى دیگر جدا كردند ، از ارتش جدا كردند ، از فرهنگیان جدا كردند و از عشایر .

نمى توانستیم با هم در یك محلى مجتمع بشویم و مسائلى كه لازم است با هم در میان بگذاریم ، شما مشكلات خودتان را بیان كنید و ما هم مشكلات خودمان را . این نهضت از بركاتش این بود كه این فرصت را براى ما پیش آورد كه مى توانیم با شما مجتمع شویم و مى توانیم مسائل را با شما در میان بگذاریم . ایشان ذكر از مستكبرین و مستضعفین كردند و من باید بیان مستضعف و مستكبر را به اندازه اى كه در این مجلس مناسب است عرض كنم . مستكبرین منحصر نیستند به سلاطین ، منحصر نیستند به روساى جمهور ، منحصر نیستند به دولت هاى ستمگر ، مستكبرین یك معناى اعمى دارد . یك مصداقش همان اجانبى هستند كه تمام ملت ها را ضعیف مى شمرند و مورد تجاوز و تعدى قرار مى دهند ، یك مورد هم همین دولت هاى جائر و سلاطین ستمگر كه ملت هاى خودشان را ضعیف مى شمرند و به آنها تعدى مى كنند ، دست تعدى به ملت ها دراز مى كنند ، چنانكه در این پنجاه و چند سال شما مبتلا بودید و ما هم مبتلا بودیم و همه ملت مبتلا بودند ملت را ضعیف مى شمردند و ملت را از روى استكبار نظر مى كردند و به ملت تعدى مى كردند و تجاوز مى كردند . آنها رفتند و انشاءاللّه بر نمى گردند .

نعمت آزادى وسیله اى است براى خدمت به خالق و خلق

امروز روزى است كه خداى تبارك و تعالى به ما آزادى و استقلال مرحمت فرموده است و ما را با این آزادى و استقلال امتحان مى كند . ما را آزادى مرحمت فرموده است كه ببیند در این آزادى ما چه مى كنیم . ما مستقل شدیم و خداوند به ما این مرحمت را فرمود تا ما چه بكنیم ، آیا ما هم از مستكبرین باشیم یا از مستضعفین ؟ هر فرد مى شود كه مستكبر باشد و مى شود مستضعف باشد . اگر من به زیر دست هاى خودم ولو چهار نفر باشد تعدى و تجاوز كردم و آنها را كوچك شمردم ، بنده خدا را كوچك

ص: 272

شمردم من مستكبرم و او مستضعف و مشمول همان معنائى است كه مستكبرین و مستضعفین هستند . اگر شما كسانى كه زیر دستتان هست ضعیف شمردید به آنها خداى نخواسته تعدى كردید ، تجاوز كردید ، شما هم مستكبر مى شوید و آن زیر دست ها مستضعف . ببینیم ما از این امتحان ، از این بوته امتحان چطور بیرون مى آئیم ، آیا سرفراز بیرون مى آئیم یا گردن كج و شكسته ؟ آیا ما با بندگان خدا به طور ، به طورى كه خداى تبارك و تعالى امر فرموده است رفتار مى كنیم حالا كه آزاد شدیم ، آزادى را وسیله براى خدمت به خلق و خدمت به خالق قرار مى دهیم یا آزادى را براى مخالفت با خدا و استكبار مردم ؟ هیچ فرق نیست ما بین من طلبه و این آقایان اهل علم و شمایى كه از عشایر محترم هستید و بازارى و ارتشى و ادارى و همه و همه ، ما الان در تحت مراقبت هستیم ، مراقبت شدید ، امتحان الهى . نعمت ها گاهى براى امتحان است تا آن اشخاصى كه نالایقند ، آن اشخاصى كه فرصت طلبند اینها كارهاى خودشان را بكنند و مستحق عذاب بشوند آنهائى كه لایقند ، آنهائى كه شریفند آنها هم كارهاى شرافتمندانه خودشان و خدمت به هموطن خودشان را بكنند تا سعادتمند باشند . بسیار مشكل است ، بسیار مشكل است كه از این امتحانى كه خداى تبارك و تعالى ما را در معرض آن قرار داده است از عهده برآئیم ، و بسیار مراقبت مى خواهد كه مبادا خداى نخواسته ما از امتحان بد درآییم . اگر از امتحان بد درآییم ممكن است كه باز عنایت خدا برگردد و آزادى سلب شود ، استقلال گرفته بشود . همین دنیا ممكن است كه ما اگر چنانچه بر خلاف موازین الهى رفتار كنیم و این آزادى را اسباب دست براى تعدى به مظلومان قرار بدهیم ، در همین دنیا ممكن است ما مجازات بشویم . و امید است كه در همین دنیا مجازات بشویم ، مجازات ما به عالم دیگر نرسد . مجازات عالم دیگر غیر از این مجازات هاست . ما نمى توانیم تصور آن مجازات ها را بكنیم اگر ما خطاكار هستیم ، خدایا! اگر ما خطاكار هستیم ، اگر این آزادى را ما وسیله قرار دهیم از براى تعدى به مظلومان ولو یك نفر باشد ، تعدى به زیردستان ولو یك نفر باشد ، خدایا! ما را در همین عالم عذاب كن نگذار برسد به عالم دیگر .

مسؤولیت پاسدارى از مملكت امام زمان (عج ) بر دوش یكایك افراد ملت

دوستان من ! عزیزان من ! من دانم كه عشایر هر جا كه هستند ، در مرزها ، مرزها را نگهدارى مى كنند ، در جاهاى دیگر جلوگیرى از مفسده ها مى كنند . من مى دانم كه شما عشایر از زمان رژیم سابق مظلوم بودید ، ما هم مظلوم بودیم ، روحانیون هم مظلوم بودند ، بازارى هم مظلوم بود ، كى نبود مظلوم ؟ من مى دانم كه ارزش ها مرز دارها و عشایر ما چیست . آنها عشایر را سركوب مى خواستند بكنند براى اینكه راه را براى اجانب باز كنند ، آنها به جزاى خودشان رسیدند و مى رسند و به جزاى آخرت كه سخت ترین جزاست هم مى رسند . ما باید الان كه در بوته امتحان گذاشته شدیم و اختیار به ما دادند و ما را آزاد كردند ، خداى تبارك و تعالى ما را از قید و بندهاى استعمار و استضعاف آزاد كرد ، حالا كه آزاد هستیم ، چه مى كنیم ؟ چه باید بكنیم ؟ نباشد كه یك وقت ما هم در صف محمد رضا خان واقع بشویم او آزادى را از یك امت سلب كرد و ما آزادى را از یك قشر كوچك سلب بكنیم .

او در وسط

ص: 273

واقع بشود و ما در یمین و یسار او و همه از جند او . چشم هاى خودتان را باز كنید ، توجه خودتان را و دقت خودتان را در این مسائل بكنید . امروز روز امتحان الهى است ، شما قدرتمندید ، شما جوانید ، شما برومندید و من این جوان هاى برومند را كه مى بینم افتخار مى كنم لكن شما جوان ها امروز جوان هائى هستید كه پاسدار اسلام هستید . دیروز مملكت ، مملكت طاغوتى بود و شما در مظلومیت واقع بودید در ظل مملكت طاغوتى . امروز مملكت اسلامى است و شما در سایه اسلام هستید و شما پاسداران اسلام ، پاسداران اسلام باید احتراز كنند از تمام چیزهائى كه بر خلاف اسلام است . پاسدارى فقط پاسدارى مرز نیست . پاسدارى یك معناى وسیعى دارد . هر یك از ما پاسداریم نسبت به دیگران ، من باید نصیحت بكنم به شما ، شما به من نصیحت كنید . من به شما بگویم كه امروز كه روز امتحان است خوب از امتحان بیرون بیائید ، شما هم به من همین معنا را بگوئید من به شما عرض مى كنم كه با مظلوم ها و زیردست هاى خودتان خوب رفتار كنید ، عادلانه رفتار كنید . شما هم به من بگوئید همه ما مسوولیم (كلكم راع و كلكم مسوول ) همه ما مثل شبان ها هستیم و همه ما مسوول هستیم از این شبانى . همانطورى كه مى دانید شبان نسبت به آن گوسفندهائى كه زیر دستش است محبت دارد ، آنها را در جائى كه علفزار باشد ، در جائى كه آب خوب باشد مى برد و آنجا تربیت مى كند . همه ما نسبت به هم اینطور باید باشیم ، مثل شبانى كه گوسفندهاى خودش را با محبت بدون آزار تربیت مى كند ما هم اینطور باشیم . مبادا كه یكى از ما خداى نخواسته حالا كه آزاد است ، به آن دوست زیر دستش ، به آن شخص زیر دستش تعدى بكند ، تجاوز بكند و تعدى و تجاوز عبارت از همان هائى است كه اسلام منع كرده است ما همه مسوول هستیم و خداى تبارك و تعالى الان همه ما را ، همه ملت ایران را در تحت امتحان قرار داده است . از امتحان خدا خوب بیرون بیائید . ما از شما مى خواهیم كه این مرزها را خودتان حفظ كنید . مملكت امروز مال خود شماست . دیروز اجانب در آن تصرف داشتند ، امروز یك مملكتى است اسلامى ، یك مملكتى است مال پیغمبر اسلام ، یك مملكتى است مال امام زمان سلام اللّه علیه . مملكت از آن وجود مقدس است و ما همه پاسدار آن هستیم و باید این مملكت را حفظ كنیم هر كس به هر اندازه اى كه مى تواند . شما جوان هاى برومند مسلح به آن مقدارى كه مى توانید باید مرزها را حفظ كنید ، ما هم در اینجاها كه هستیم به اندازه اى كه مى توانیم باید حفظ كنیم جهات را ، مملكت مال خودتان است ، الان همانطورى كه با عائله خودتان رفتار مى كنید ، محبت نسبت به عائله خودتان دارید ، نسبت به كشور خودتان داشته باشید ، نسبت به برادرهاى خودتان داشته باشید . اینها برادر شما هستند و ملت برادر هم هست . خداى تبارك و تعالى مى فرماید كه (المومنون اخوه ) برادر هستند اینها ، باید به برادرى رفتار كرد . چطور شما برادر خودتان را دلتان نمى آید كه اذیت كنید ، باید همین طور با هم رفتار كنید و با دیگران ، با دیگران همین طور رفتار كنید . نفوس خودتان را تربیت كنید ، تهذیب كنید . این دنیا پایان دارد براى همه ما ، من زودتر و شما بعد . پایان دارد ، نمى مانیم . آن كه مى ماند خوبى و بدى است شما صفحه اعمالتان منور به نور اسلام باشد ، به عمل و احكام اسلام باشد تا در همه جا سعادتمند باشید . در اینجا دلتان خوش باشد به اینكه خدمت به ملتتان كردید ، خدمت به زیر دستتان كردید ،خدمت به كشورتان

ص: 274

كردید ، در آنجا هم در ازاى این خدمت جزاهاى بسیار بزرگ است ، عوض هاى بسیار بزرگ . من چون باید آن طرف هم باز بروم ، به آن آقایان هم عرض ارادت بكنم ، از این جهت من دعا مى كنم خداوند انشاءاللّه شما را سعادتمند كند . خداوند همه ما را ، همه ما را به راه راست هدایت كند .

والسلام علیكم و رحمة اللّه وبركاته

ص: 275

تاریخ : 4/3/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از معلمان و دانشجویان دانشسراى دختران تبریز وپزشكان كاشان و روشندلان

امر بر قیام براى خدا و استقامت در آن قیام

بسم اللّه الرحمن الرحیم

این آیه اى كه این خواهر خواندند (فاستقم كما امرت . . . . ) در دو جاى قرآن است یكى در سوره شوراست كه همین آیه بود كه ایشان خواندند (فاستقم كما امرت ) و یك در سوره هود است كه در آنجا (فاستقم كما امرت و من تاب معك . . . ) در روایت وارد شده است كه نبى اكرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود (شسیبتنى سوره هود لمكان هذه الایة ) در سوره شورا _ در سوره شورا _ امر شده است كه پیغمبر استقامت كند . در سوره هود امر شده است كه پیغمبر و امت استقامت كنند . استقامت امت را هم در سوره هود خواسته است خداى تبارك و تعالى . این سوره است كه این آیه است كه پیغمبر مى فرماید مرا پیر كرد این آیه براى اینكه امر مشكل و مهمى است . قیام براى خدا و استقامت دنبال آن قیام . در وصیت خدا به وسیله پیغمبر براى امت این است كه قیام كنید براى خدا ، یكى یكى قیام كنید ، جمع جمع قیام كنید ، لكن قیام براى خدا . در این آیه است كه استقامت كنید . شما ملت قیام كردید و بحمداللّه قیام شما براى خدا بود ، همه فریاد مى زدید كه ما جمهورى اسلامى مى خواهیم . براى احكام اسلام قیام كردید . امر اول را كه فرموده اند قیام كنید براى خدا ، اطاعت كردید ، باقى مانده است امر دوم (فاستقم كما امرت و من تاب معك ) استقامت كنید ، این قیام را حفظ كنید ، این تحول روحى كه براى شما ملت حاصل شده است ، حفظ كنید ، استقامت كنید ، نگه دارید این تحول انسانى كه بالاتر از تحول هاى فعال خارجى است ، این تحولى كه شما را براى رسیدن به آمال مشتاق كرد كه خون بدهید ، این تحول انسانى كه شما براى برادرانتان حاضرید جان بدهید و حاضرید مال بدهید حاضرید وقت صرف كنید ، این تحول مهم بود ، این تحول بالاتر از اصل مبارزه بود .

تحول نفسانى ، تحول روحى ، تحول انسانى ، این تحول را حفظ كنید ، مستقیم باشید ، استقامت كنید ، دشمن در توطئه است . دشمن در حال توطئه و نقشه است . اگر استقامت نكنید ، اگر این تحول را حفظ نكنید ، شاید خداى نخواسته دشمن پیروز شود . این تحول روحى ، این تحول انسانى ، این تحولى كه اساس پیروزى شما بود ، این تحول را حفظ كنید تا پیروز شوید . خداوند انشاءاللّه به شما سلامت و سعادت عنایت كند و استقامت كه بالاترین نعمت است . قیام براى خدا و استقامت در آن قیام . تا اینجا قیام كردید و پیروز شدید ، اگر استقامت كنید پیروز خواهید شد ، اگر استقامت كنید این عده اى كه در

ص: 276

صدد توطئه هستند ریشه كن خواهند شد .

خداوند شما را هدایت كند و شما را به استقامت دعوت كند و شما را به استقامت و اطاعت خودش راهنمائى فرماید .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 277

تاریخ : 5/3/58

بیانات امام خمینى در جمع گروهى از تكنسین هاى پزشكى اورژانس تهران

تمام اعمال نیك و بد انسان در ماوراء طبیعت یك صورت مجسم دارد

بسم اللّه الرحمن الرحیم

البته فرق است مابین شنیدن و دیدن . ما در این جنایات آخر مصیبت هائى كه بر جوان هاى ما و اطفال ما وارد شد از دور مى شنیدیم و شما دیدید و این خیلى فرق مى كند ، ما در خارج خدمت هاى لفظى مى كردیم و شما عملى ، شما در میدان بودید در میدان مبارزه به كار خودتان و مسؤولیت خودتان عمل مى كردید و شما در كارتان از كار ما بالاتر بود . البته ما هم در زمان شاه سابق كه جوان بودیم با مشاهده ، چیزهائى دیدیم لكن اخیرا شماها دیدید كه بر سر این ملت چه آمد و شما حالا احساس مى كنید كه اینهائى كه مى خواهند اخلال كنند كه همان رژیم را با صورت دیگرى ، نه رژیم شاهنشاهى ، با یك صورت دیگرى همان مسائل سابق پیش بیاید و به ملت ما همان بگذرد كه دیدید . شما بیشتر احساس ناراحتى مى كنید شما بهتر خیانت هاى این قشرهائى كه مى خواهند آشوب كنند و در آشوب ، از خارج ، دیگران ، آنهائى كه ما را غارت كردند ، آنهائى كه جوان هاى ما را با توطئه هاى آنها به خاك و خون كشیدند ، برگردند ، شما بیشتر احساس ناراحتى باید بكنید براى اینكه شما دیدید كه چه كردند و ما شنیدیم كه چه كردند ، هر چه باید بكنند ، و رفتند و انشاء اللّه به جزاى خودشان ، هم در اینجا و هم در آنجائى كه جاى جزاست خواهند رسید . بعضى از كارهاست كه جزاى او در این دنیا نمى شود ، امكان ندارد ، هر جانى یك نفر آدم است ، مثل سایر مردم است ، یك جان دارد و یك حیات دارد ، این جانى اگر چنانچه ده هزار نفر را كشته باشد ما بخواهیم براى ده هزار نفر این را مجازات كنیم چطور مجازات كنیم ؟ یك جانى كه صد نفر را به آن طرزى كه مى دانید در شكنجه قرار داده یعنى آن طرزى كه شنیدید در شكنجه قرار داده ، حالا ما بخواهیم این را مجازات كنیم ، چطور مجازات كنیم ؟ نمى شود ، یك جان دارد و غایت امر این است كه او را بكشیم یا با مجازات و شكنجه بكشیم ، _ اما این كه _ او كه یك شكنجه نكرده ، یك نفر نكشته كه یك كشتن در مقابل یك كشتن و یك شكنجه در مقابل یك شكنجه باشد . شكنجه گرهاى ما كه از خارج هم تعلیم دیده اند ، اینها فوج فوج مردم را شكنجه كرده اند ، آنهائى كه جوان هاى ما را كشته اند ، بعضى از آنها عدد بسیارى از جوان هاى ما را كشتند و از بین بردند ، اینها آنقدرى كه ماها مى توانیم شكنجه شان كنیم و ماها مى توانیم جزایشان بدهیم یك امر ناچیزى است . لكن یك جاى دیگرى هم هست كه در آنجا شكنجه هائى است كه ما نمى توانیم بفهمیم و

ص: 278

آن از خود اعمال است ، اینطور نیست كه نظیر اینجا یك فراشى از خارج بیاید و شكنجه كند ، خود عمل انسان اگر چنانچه صالح باشد ، خود آن عمل در آنجا به انسان مى رسد و اگر چنانچه عمل ناصالح باشد ، همان عمل به او مى رسد . (فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره ) خود عمل را مى بیند . هر ذره اى كه انسان عمل مى كند یك صورت ماوراء طبیعت دارد ، اینجا زبانش را آدم دراز مى كند . زبان درازى مى كند ، یك مسلمانى را ، یك مومنى را فحش مى دهد ، غیبت مى كند ، آن مومن فرض كنید در آمریكاست شما از اینجا به او فحاشى مى كنید یا غیبتش را مى كنید ، در آنجا كه این زبان اینقدر دراز شده است در آنجا صورتش این است كه همین زبان دراز شود تا آنجا از رویش عبور مى كنند . در حدیث است كه زبان درازى اینجا ، آنجا صورت دارد . این شكنجه هاى ناجوانمردانه اى كه به جوان هاى ما كردند ، هر شكنجه صورت دارد در آنجا ، هر داغى كه كردند داغ مى شوند آنجا ، همین عمل آنجا صورت پیدا مى كند ، همین عمل شكنجه مى شود آنجا . این اعمال انسانى كه شما كردید و در یك موقعى بود كه همه در زجر و در شكنجه بودند و شما یك چنین عمل انسانى كردید و آنها را براى معالجه بردید ، همین در آنجا صورت دارد ، همین عمل شما یك صورتى در ماوراى طبیعت دارد كه ماوراى طبیعت را حالا نمى توانیم بفهمیم ، انبیاء مى فهمیدند و خداى تبارك و تعالى اطلاع داده است . پس شما هر كارى كه انجام بدهید و ما هر كارى كه انجام بدهیم ، چه كار خوب و چه كار بد ، همان را خواهیم دید ، اینطور نیست كه مخفى شود از كسى ، خود عملى كه انجام مى دهیم در آنجا متحقق مى شود ملكات انسان ، یكى هست كه ملكه خوب دارد و یكى هست كه ملكه زشت دارد ، همین ملكات در آنجا تجسمى دارد ، تحققى دارد . در نفس انسان ملكه است ، ملكه خیانت ، طبیعتش طبیعت خائن است ، در اینجا انسان ابتدا كه به دنیا مى آید ، همه چیز در انسان به طور استعداد هست یعنى تحقق باز ندارد ، اما قابل است . این بچه اى كه به دنیا مى آید قابل است كه ملكات صالحه پیدا كند و قابل است كه ملكات رذیله ، اگر سعى كرد در آن طرف ملكات رذیله كم كم اینها تحقق پیدا مى كنند و باطن ذات انسان یك موجود رذل مى شود . گاهى انسان یك كارهائى مى كند كه مناسب با یك جور حیوانى است ، درندگى لفظى هم باشد كه مردم را با فحاشى ، با اینطور چیزها آبرویشان را مى ریزد (درندگى است اینها) یا درندگى هاى دیگرى دارد ، این ملكه اى در انسان پیدا مى شود كه یك ملكه درندگى است . انسان وقتى از اینجا منتقل مى شود به یك ماوراى اینجا ، همان ملكه درندگى مطابق با یك صورتى كه مناسب با آن هست مى شود ، به یك صورت حیوانى ، حیوانى درنده متناسب با آن متحول مى شود . مى گویند گاهى اوقات انسان چند تا صورت آنجا دارد صورت هاى مختلف دارد ، در طرف اعمال صالحه هم اینطورى است .

عمل صالح ، عملى است كه با فطرت ابتدائى انسان سازگار باشد

اعمال صالحه آنهائى هست كه سازش داشته باشد با نفس انسان ، نفس انسان سعادتمند خلق شده است ، یعنى استعداد سعادت در آن هست و فطرت انسان فطرت سعید است .

عمل صالح آن است

ص: 279

كه با این فطرت سازش داشته باشد ، صالح یعنى سازش . عمل ناصالح آن است كه با فطرت انسان سازش نداشته باشد . این اعمالى كه براى برادرهایتان انجام دادید ، این سازش دارد با آن فطرت ، فطرت انسان فطرت دوستى است با برادرانش ، دشمنى یك فطرت ثانوى است كه انسان برایش پیدا مى شود ، دوستى یك فطرت ابتدائى انسان است . بچه كوچكى كه متولد شده است رحمت و دوستى در او ظاهر است ، كم كم باعث مى شود كه از آن طرف بیفتد یا اینكه قوت پیدا كند این عمل صالحش . این كارهائى كه شما براى خدمت به برادرهایتان كردید خیال نكنید كه از جیبتان رفت ، خیر . اینهاست كه به جیب شما مى آید ، این اعمال است كه فردا صورتش را مى بینید و چه صورت هاى زیبائى ، اثرش را مى بینید و چه اثرهاى زیبائى و آن روز است كه مى بینید كه آنهائى كه شكنجه كردند چه حالى دارند . در قرآن هست كه مى بینند اینها آنها را ، گاهى احاطه پیدا مى كنند ، آنها را مى بینند آنها هم اینها را مى بینند آنها به اینها مى گویند یك قدرى آبى ، چیزى به ما بدهید . همین هائى كه این جوان هاى ما را شاید تشنگى هم دادند (داده اند لابد) اینها هم در آنجا عمل خودشان را مى بینند ، همراه عمل خودشان است . جهنم از اعمال ما درست مى شود ، بهشت هم از عمل ما درست مى شود ، همه اش عمل ماست . كوشش كنید كه عمل صالح باشد ، سازگار باشد با طبیعت و فطرت . همین اعمالى كه شما انجام دادید ارزشش را ما نمى توانیم تعیین كنیم در یك میدان جنگى كه دارد گلوله غرش مى كند و دشمن با توپ و تانك حمله كرده ، براى نجات دادن یك انسان اگر كسى خودش را به خطر بیندازد و برود نجات بدهد او را ، ارزش این كار را در اینجا نمى توانیم ما تعیین كنیم كه چقدر ارزش دارد . قضیه نجات یك آدم نیست قضیه آن حالى روحى است كه این آدم دارد و با آن حال روحى مى رود و این اقدام را مى كند . این عمل شما ارزش دارد پیش خدا و این عمل را ادامه بدهید . انشاء اللّه آن چیزها نمى آید در كار ، لكن خوب تصادف ها هست ، گرفتارى ها هست ، مرض ها هست ، همه اینها هست .

نیاز بیمار به تلطف و مهربانى طبیب بیشتر از مداواست

شغل شما یك شغل شریفى است و پر ارزش ، تماس لمسى شما دارید با آن برادرهاى گرفتار ، توجه كنید كه خوب انجام بدهید ، با آنها خوب رفتار كنید كه یك نفرى كه الان گرفتار است و مثلا زیر اتومبیل رفته یا زخم برداشته یا زلزله دیده یا چه ، این آنقدر كه احتیاج به مداوا دارد بیشتر احتیاج به لطف دارد . این كسى كه مى رود او را نجات مى دهد ، پرستارى مى كند ، مى آورد طبیبى كه او را مى بیند ، آنقدرى كه این آدم الان احتیاج دارد كه با او تلطف كنند ، ترحم كنند ، خوب رفتار كنند ، بیشتر از آن اندازه اى است كه باید مداوا كنند . این یك لطف روحى است و آن یك گرفتارى جسمى . خیلى باید توجه داشته باشید به اینكه با آنهائى كه سر و كار دارید و اینها گرفتار هستند ، طورى رفتار كنید كه گرفتارى هایشان سبك بشود . وقتى با آنها رفتار خوب بشود مثل یك پدرى كه اولادش را مى خواهد نجات بدهد یا مادرى كه بچه اش گرفتارى دارد و مى خواهد او را نجات بدهد ، آنقدرى كه الطاف این مادر او را آرام مى كند ، مداوا ، آنقدر تاثیر در او ندارد ، این الان احتیاج به این دارد كه روحش آرام

ص: 280

بشود ، مادر روح این را آرامش مى دهد ، پدر روح او را آرامش مى دهد .

جورى رفتار كنید با این كسانى كه گرفتار شده اند و گرفتار هستند ، مثل پدرى كه با اولادش اینطور رفتار مى كند ، مثل مادرى كه با فرزندش رفتار مى كند . این ارزش زیاد دارد ، آن هم ارزش دارد و اما این یك وضع دیگرى دارد . انشاءاللّه خداوند به شما هم سلامت و سعادت عنایت كند و همه ما انشاءاللّه به وظایفى كه برایمان هست ، وظایف انسانى ، وظائف اسلامى ، انشاءاللّه موفق بشویم و خداوند به شما همه توفیق عنایت كند .

والسلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته

ص: 281

تاریخ : 5/3/58

بیانات امام خمینى در جمع بانوان خانواده هاى فضلاى حوزه علمیه قم و دیگر گروهها

خدا و مومنین حافظ و حامى دین اسلام و اهداف الهى پیامبر اسلام

بسم اللّه الرحمن الرحیم

(یا ایها النبى حسبك اللّه و من اتبعك من المومنین ) چه خطاب افتخار آمیزى است براى مومنین ، چه خطاب مسؤولیت آورى است براى مومنین . افتخار آمیز براى اینكه ، با اینكه خداى تبارك و تعالى كافى است و هیچ كس در مقابل حق تعالى قدرتى ندارد ، قوه اى ندارد ، همه هیچ هستند ولى خداى تبارك و تعالى به مومنین كه مومنات هم داخل مومنینند ، این افتخار را مرحمت فرموده است كه در پهلوى اسم مبارك خودش مومنین را هم ذكر فرمود (براى تو خدا و كسانى كه متابعت كردند ، مومنینى كه از تو متابعت كردند كافى است ) با اینكه خدا كافى است لكن همچو تشریفى را به مومنین كه مومنات هم داخل هستند مرحمت فرموده است كه خدا و مومنین ، كسانى كه از تو تبعیت كردند ، براى تو كفایت مى كنند . چقدر افتخار آمیز است براى ما ، براى مومنین براى شما مخدرات ، براى شما مومنات كه شما در یك ردیف خداى تبارك و تعالى قرار داده است و چقدر مسؤولیت آور است این خطاب مومنین باید كفایت كنند از اسلام ، حفاظت كنند از اسلام ، پیغمبر اسلام را كافى هستند ، پیغمبر اسلام هست و احكام اسلام ، اهداف اسلام . خداى تبارك و تعالى در این آیه به ما فرموده اند كه اهداف اسلام و خود نبى اكرم و هركس مربوط به نبى اكرم است ، شماها باید كفایت كنید . ما ماموریم ، ماموریم كه حفاظت كنیم از دین خدا ، حفاظت كنیم از اهداف الهى . شما مومنات ، شما مخدرات كه از بیوت علما و فضلاء هستید ، اولى هستید از دیگران ، شما از بیت نبوت هستید ، اولى هستید به اینكه اهداف اسلام را حفاظت كنید . خداوند به ما این مرحمت را فرموده است كه شما با خدا حفاظت كنید از اسلام و از دین اسلام . (حسبك اللّه و من اتبعك من المومنین . )

مسؤولیت خطیر مادران ، تربیت اولاد صالح و حافظ اسلام

بانوان محترم ! مسوولید همه ، مسوولیم همه ، شما مسوول تربیت اولادها هستید ، شما مسوولید كه در دامن هاى خودتان اولادهاى متقى بار بیاورید ، تربیت كنید ، به جامعه تحویل بدهید . همه مسوول هستیم كه اولادها را تربیت كنیم لكن در دامن شما بهتر تربیت مى شوند . دامن ما در بهترین مكتبى است از براى اولادها . مسؤولیت دارید نسبت به فرزندان خود ، مسؤولیت دارید نسبت به كشور خودتان

ص: 282

و شما مى توانید بچه هایى تربیت كنید كه یك كشور را آباد كنند . شما مى توانید بچه هایى را تربیت كنید كه حفاظت از انبیاء بكنند ، حفاظت از آمال انبیاء بكنند . شما هم خود حافظ باید باشید و هم نگهبان درست كنید ، نگهبان ، اولادهاى شما هستند ، آنها را تربیت كنید . خانه هاى شما باید خانه تربیت اولاد باشد . منزل علماست منزل شما و منزل تربیت علمى ، تربیت دینى ، تهذیب اخلاق . توجه به سرنوشت اینها در عهده پدران است و در عهده مادرها ، مادرها بیشتر مسوول هستند و مادرها اشرف هستند ، شرافت مادرى از شرافت پدرى بیشتر است ، تاثیر مادر هم در روحیه اطفال از تاثیر پدر بیشتر است .

ترور اشخاص ، ترور نهضت نیست

شما مسوولید ، ما همه مسوولیم ، خداى تبارك و تعالى همه را مسوول قرار داده است ، و در این آیه شریفه فرموده است (حسبك اللّه و من اتبعك من المومنین ) خدا كسانى كه تبعیت كردند ترا ، از مومنین ، مومنینى كه تابع اسلام هستند ، تابع پیغمبر اسلام هستند ، اینها اشخاصى هستند كه كافى هستند براى رسول ، براى پیغمبر كافى هستند . یك تكلیف بزرگى است به عهده همه ، به عهده همه متابعین ، به عهده همه ملت كه تبعیت دارند از پیغمبر ، باید این نشان (حسبك اللّه و من اتبعك من المومنین ) هم در پیشانى آنها باشد ، حفاظت كنند از دین خدا ، حفاظت كنند از اسلام ، از قرآن كریم . نلغزند از این جنبش هاى ضعیفى كه این اقشار غیر انسان در ایران ایجاد مى كنند ، نترسند از اینكه این اقشار ضعیف به جنبش در آمدند و به خیال خود براى ارعاب ملت ترور مى كنند . ملت ما هرگز از این معانى نمى ترسد و نهضت ما هرگز ترور نمى شود . ترور اشخاص ، ترور نهضت نیست . نهضت ما قائم است ولو اشخاصى مثل مرحوم (مطهرى ) و مثل آقاى (هاشمى ) هم و مثل سایرین هم نباشند . خداى تبارك و تعالى و من اتبع نبى را من المومنین كافى است ، ملت كافى است و ملت ما راه خود را پیدا كرده است ، هیچ خوفى نیست ، هرگز ما نمى ترسیم از این ترورها و هرگز به عقب بر نمى گردیم و هرگز اجازه نمى دهیم شرق و غرب دخالت كند در مملكت ما .

خدمات ارزنده زنان به نهضت اسلامى

خداوند شما مومنات را حفظ كند كه در نهضت اسلامى حظ كافى داشتید و الان هم براى مستمندان كمك كردید و كمك هاى شما بسیار با ارزش است ، كمك هاى بانوان ارزشش چند برابر كمك هاى مردان است . خداوند شما را حفظ كند و شما را براى تربیت انسان ها كه شغل انبیاء است ، براى تربیت انسان ها كه شغل انبیاء است حظ كند . سلام بر همه شما و رحمت بر همه شما .

ص: 283

تاریخ : 5/3/58

پیام امام خمینى به حجة الاسلام و المسلمین هاشمى رفسنجانى در مورد ترور نافرجامایشان

بسم اللّه الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام مجاهد متعهد آقاى هاشمى عزیز مرحوم مدرس كه به امر رضاخان ترور شد از بیمارستان پیام داد به رضاخان بگویید من زنده هستم . مدرس حالا هم زنده است . مردان تاریخ تا آخر زنده هستند . بدخواهان باید بدانند هاشمى زنده است چون نهضت زنده است . آمریكا و دیگر ابرقدرت ها بدانند ملت ما زنده است . اجتماعات عظیم این دو سه روز شاهد زنده بودن انقلاب است . اینان با این تلاش هاى احمقانه نمى توانند انقلاب اسلامى ما را ترور كنند ، نمى توانند شخصیت انسانى اسلامى مطهرى و هاشمى را ترور كنند ، هر چند ترورها حساب شده و سازمان یافته باشند و از لابلاى آنها جاى پاى ابرقدرت ها و جنایتكاران بین المللى به چشم بخورد . ملت با تمام قوا باید در مقابل دسیسه ها مقاومت كند ، توطئه ها را بشكنند ، با كمال مراقبت انقلابى این جنایتكاران را شناسائى كنند و به دادگاه هاى انقلابى معرفى كنند . پاسداران انقلاب و روساى آنان موظفند از این شخصیت هاى ارزنده انقلابى حفاظت كنند و رفت و آمدهاى مشكوك را تحت نظر بگیرند ، اگر چه خود آنان راضى نباشند . ملت بزرگ اسلامى مصمم است به نهضت اسلامى خود ادامه دهد و اجازه دخالت خیانتكاران را در كشور خود ندهد . ما ملت هاى بزرگ اسلامى را به همكارى در این نهضت اسلامى ایران دعوت مى كنیم . باید دست جنایتكاران از ممالك اسلامى و از عموم مستضعفین قطع شود و وعده الهى نسبت به اقشار ملت هاى اسلامى تحقق یابد . من به آقاى هاشمى فرزند برومند اسلام تبریك مى گویم كه در راه هدف تا نزدیك شهادت به پیش رفت و سلامت و ادامه خدمت ایشان را از خداى تعالى خواستارم .

والسلام علیكم و على عباد اللّه الصالحین

روح اللّه الموسوى الخمینى

ص: 284

عکس

ص: 285

عکس

ص: 286

عکس

ص: 287

عکس

ص: 288

عکس

ص: 289

عکس

ص: 290

عکس

ص: 291

عکس

ص: 292

عکس

ص: 293

عکس

ص: 294

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109